عنوان و نام پدیدآور : نماز/ [از هئیت تحریریه موسسه در راه حق ].
مشخصات نشر : قم : موسسه در راه حق ، 1373.
مشخصات ظاهری : 56 ص.
شابک : 450ریال ؛ 850 ریال (چاپ پنجم) ؛ 140 ریال (چاپ تابستان 1370).
یادداشت : چاپ پنجم : 1374.
یادداشت : چاپ؟: 1370.
یادداشت : کتابنامه به صورت زیرنویس .
موضوع : نماز
شناسه افزوده : موسسه در راه حق
شناسه افزوده : موسسه در راه حق. هیات تحریریه
رده بندی کنگره : BP186/ن8 1373
رده بندی دیویی : 297/353
شماره کتابشناسی ملی : م 73-398
خیراندیش دیجیتالی: انجمن مددکاری امام زمان (عج) اصفهان
ویراستار کتاب: خانم سوگند حسن پور
ص: 1
ص: 2
بِسْمِ اللّه الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اللّهُ أَكْبَر...
با تکبیر نماز را می آغازیم، ندای انسان ساز تکبیر بر پیشانی نماز، جان نمازگزار را به اوجی می برد که در برابر بلندای آن هر قدرت و عظمتی کوتاه و ناچیز است، آن چه چشم ها را خیره ساخته، آن چه گوش ها را پر کرده، خواسته ها و خواستنی ها، داشته ها و داشتنی ها، ثروت ها و اندوخته ها نیروها و برتری ها، ظلم ها و ستم گری ها، طاغوت ها و ابرقدرت ها ... همه در جان مؤمن با طنین اللّهُ أَكْبَر رنگ می بازند. پست و حقیر می شوند. ضعیف و ناتوان می نمایند. و تنها یک چیز، ذات لایزال آفریدگار متعال بر عرصه و در عرصه می ماند، و این به راستی برازنده ی «او» است، و «او» از هر چیز عظیم تر و برتر است؛ اللّهُ أَكْبَر... و مومن بر عرصه ی اندیشه، نماز را با تکبیر می آغازد، و جان را با قدرت لایزال «او» پیوند می زند... و بدین ترتیب است که مومن از هیچ چیز نمی هراسد. و بدین سان است که طاغوت با پشتیبانی
ص: 3
همه ی ابرقدرت ها از تکبیر مومنان می ترسد و گریزان می شود، و بدین سان بود که مشت بر تانک غلبه کرد. و تکبیر بر طاغوت...
***
﴿ إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي ﴾ (1)
من آن خدای یکتایم که خدایی جز من نیست، مرا پرستش کن و نماز را هم واره بپای دار تا دریاد من باشی.
انسان در امواج زندگی، و در کشاکش رنج ها و بلاها به تکیه گاهی نیازمند است که بدان پناه برد و درون پر اضطراب را آرامش بخشد، و این تکیه گاه جز یاد خدا چیز دیگری نمی تواند باشد.
خدا به نماز ما نیازی ندارد و این مائیم که به خدا و به نماز که وسیله ی ارتباط با خداست نیازمندیم. نماز تسلی بخش دل های خسته و مایه ی روشنی و صفای جان و وسیله ی ارتباط مداوم بنده با خدای جهان است، این ارتباط انسان ضعیف و محدود با خدای نامحدود، در برابر مشکلات و در نشیب و فرازها به انسان نیرو می بخشد.
نماز عطف دل به سوی آفریدگار جهان است، انسان سرگشته و حیران، سکون و آرامش خود را تنها با روی آوردن به خدا می یابد، و نماز بهترین راه ارتباط با خداست، زیرا همه ی ارکان و خصوصیات نماز از نیت و تکبیر و حمد و سوره تا رکوع و سجود و تشهد و سلام، و
ص: 4
دیگر مقدمات نماز همه و همه به گونه ایست که دل را به سوی خدا می برد و حتی تن و اندام آدمی در این عبادت به کاری خدایی مشغول می شود، و بدین ترتیب در شبانه روز مومن پنج بار با تمام وجود به سوی حق توجه می کند، و هم چنان که قطب نما کشتی را در امواج دریا به سوی مقصد پیش می برد و از گم شدن نگاه می دارد، نماز نیز مومن را به سوی هدف نهائى -لقاء اللّه- رهنمون می شود و از انحراف مسیر مصون می دارد...
هشتمین پیشوا و امام علی بن موسی علیهما السلام، در مکتوب گرامی خود علت وجوب نماز را چنین بیان می فرماید:
«... مداومت بریاد خدای عزوجل در شب و روز برای آنست که بنده، مولا و آفریدگار خود را فراموش نکند و طغیان نورزد، یاد خدا و ایستادن در پیش گاه او انسان را از گناهان و انواع فساد باز می دارد.» (1)
پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمودند. «هنگام که مومن به نماز می ایستد خدای متعال بر او تا پایان به لطف می نگرد، و رحمت از از آسمان بر او سایه می افکند فرشتگان پیرامون او تا افق آسمان جای گیرند و خداوند فرشته ای را مامور می سازد که بالای سر او می ایستد و می گوید: ای نمازگزار! اگر بدانی چه کسی بر تو نظر افکنده است و با چه کسی به راز و نیاز مشغولی، جایت را ترک نمی کنی و به هیچ سوی
ص: 5
دیگر توجه نمی نمایی.» (1)
در روایتی دیگر چنین آمده است: «اگر نمازگزار بداند تا چه حد جلال خداوند او را فرا می گیرد مایل نخواهد بود که سر از سجده بردارد.» (2)
و باز پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) در پاسخ کسی که از نماز پرسیده بود فرمود: «نماز از راه های دین و راه پیامبران و موجب خشنودی و رضای پروردگار است. نماز برای نمازگزار وسیله ی دوستی فرشتگان هدایت و ایمان، و نور معرفت، و برکت در روزی، و آسایش تن و ناخشنودی شیطان، و هم چون سلاحی در برابر کافران، و موجب اجابت دعا و پذیرش سایر اعمال است، نماز برای مومن توشه یی برای آخرت و شفیعی هنگام مرگ، و همدمی در قبر، و بستری برای تن او و پاسخی در برابر فرشتگان سئوال و جواب در قبر است، نماز بنده ی خدا در قیامت ناجی است بر سر او، نوری بر صورت او و لباسی است بر اندام او، و حائلی است میان او و دوزخ، و حجتی است بین او و پروردگار عز وجل، و موجب نجات تن اوست از آتش، و جواز عبور بر صراط و کلید بهشت و کابین حوریان و بهای بهشت جاوید است، با نماز، بنده به درجات عالی می رسد چرا که نماز تسبیح و تهليل و تمجيد و تكبير و تقدیس و ذکر و دعاست» (3)
ص: 6
اصولاً نماز شکر و سپاس به پیش گاه خدای بزرگ است، خدایی که همه ی پدیده ها از او و هستی همه ی آفریدگان به هستی اوست، نعمت هایی که به ما ارزانی داشته در شمار نمی آید، و نماز سپاس ناچیزی است بر نعمت های او، و ما نباید ناسپاس باشیم.
چهارمین امام زین العابدین علیه السلام فرمود: «جدم پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) چنان در عبادت و نماز کوشا بود که پایش از بسیاری ایستادن ورم می کرد، بدو عرض کردند: چنین خویشتن را به زحمت می داری در حالی که خداوند گذشته و آینده ی تو را بخشوده است؟! * (1) فرمود: آیا بنده ی سپاس گزار نباشم؟» (2)
خدا شایسته ی ستایش و بندگی است، امیرمؤمنان علی علیه السلام در دعای خویش می گوید: «خدایا ترا از بیم دوزخ و به شوق بهشت عبادت نمی کنم، ترا شایسته ی ستایش و سزاوار پرستش می دانم و عبادت می کنم.» (3)
ص: 7
نماز از مهم ترین و ضروری ترین فرایض و تکالیف اسلامی
است که بر هر بالغ و عاقلی واجب است، حتی در غوغای جنگ غرقاب در یا نیز این تکلیف از مسلمان ساقط نمی شود و باید به اختصار و به صورتی ویژه برگزار شود.
ارزش حیاتی و اثرات معنوی نماز بحدی است که پیشوایان گرامی دین نماز را «ستون دین» نامیده اند. «اگر کسی عمداً آن را ترک کند دین خود را خراب کرده است.» (1)
از امام صادق علیه السلام: پرسیدند بهترین و محبوب ترین وسیله ی نزدیکی به خدای متعال چیست؟ فرمودند: «پس از خداشناسی چیزی را برتر از نماز نمی دانم.» (2)
و نیز فرموده اند: «بهنگام حساب، پیش از هر چیز نماز بنده را محاسبه می کنند اگر نماز پذیرفته شود سایر اعمال او نیز پذیرفته می شود، و اگر نمازش رد شود سایر اعمالش نیز مردود است.» (3)
در خدمت امام باقر علیه السلام مردی را یاد کردند و گفتند: «مرتکب حرام می شود و واجبات را سبک می شمارد، حتی نماز را هم ترک کرده است.»
ص: 8
امام علیه السلام تکیه داده بود، پس راست نشست و فرمود: «سبحان الله، نماز واجب را ترک کرد؟! همانا ترک نماز نزد خداوند امری عظیم است.» (1)
امام صادق علیه السلام، به هنگام وفات همه ی نزدیکان خود را فرا خواند و فرمود: ﴿ إنَّ شَفاعَتَنا لَن تَنالَ مُستَخِفّا بِالصَّلاةِ ﴾ شفاعت ما به کسی که نماز را سبک بشمارد نمی رسد.(2)
نماز از اولین تکالیف اسلامی است که در همان روزهای نخستین بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله)، از طرف خداوند تشریع شد، پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله) با امیرمؤمنان علی (علیه السلام) که در آن هنگام ده ساله بود و بانوی فداکار خدیجه (علیهما السلام) در کنار کعبه به نماز می ایستادند. (3)
اهمیت نماز بحدی است که وقتی مردم طائف (4) ضمن شرایط خود برای پذیرش اسلام از پیامبر (صلی الله علیه و آله) خواستند آنان را از نماز معاف دارد، فرمود: ﴿ وَأَمَّا الصَّلَوةُ فَإِنَّهُ لاخَيْرَ فِي دِينِ لاصَلوةَ فِيهِ ﴾ اما نماز، همانا در دینی که نماز نداشته باشد خیری نیست. (5)
قرآن کریم بر نماز تاکید بسیار دارد، در چهارده مورد با لفظ ﴿ أَقِیمُوا ﴾ و ﴿ أَقِمْنَ ﴾، (نماز را با مداومت بر انجام آن بپا دارید) و در پنج مورد با لفظ ﴿ أقِم ﴾ (نماز را با مداومت بر انجام آن بپادار) به نماز
ص: 9
توصیه و امر فرموده است، و در موارد بسیاری نیز با الفاظ ﴿ أَقَامَ﴾، ﴿ أَقَامُوا ﴾، ﴿ يُقِيمُوا ﴾، ﴿ يُقِيمُونَ ﴾ و ﴿ مُقیمین ﴾، نمازگزاران را یاد کرده و تمجید و ستایش نموده است.
در آیاتی دیگر می فرماید: ﴿ مُخِبتین ﴾ فروتنان را بشارت ده، و مداومت بر نماز و بپاداشتن آن را یکی از صفات آنان می شمارد. (1) و نیز بپا دارندگان نماز را جزو کسانی معرفی می کند که تجارت شان هرگز تلف نمی شود و زیان نمی بیند. (2) و نیز «مومنان» را کسانی می داند که نمازگزارند و زکات می پردازند و به آخرت یقین دارند.(3)
*مامون خلیفه ی ستم کار عباسی، با نقشه یی از پیش ساخته، مناظره و مباحثه یی دینی تدارک دید تا دانشمندان ورزیده در بحث و جدل وسران مذاهب و ادیان مختلف را در مجلسی با هشتمین امام علی بن عليهما السلام رو در رو قرار دهد، و بدین ترتیب شاید بر علمی و معنوی امام شکستی وارد آورد امام علیه السلام به تنهایی به آنان نشست، و با بیانی رسا و منطقی گویا، هر یک را به عجز و تسلیم و پذیرش استدلال خویش وا داشت چنان که حق را باز شناختند و بر عظمت علمی امام اعتراف کردند.
ص: 10
در چنین مجلس با اهمیتی، امام علیه السلام در میان بحث به مامون رو کرد و فرمود کرد و فرمود ﴿ الصَّلوةُ قَدْ حَضَرَتْ ﴾ وقت نماز است... «عمران» یکی از دانشمندان که با امام به بحث مشغول بود عرض کرد: سرور من، پاسخ مرا ناتمام مگذار که دلم نرم شده و آماده ی پذیر شم...
امام فرمود: نماز می خوانیم و برمی گردیم... و برخاست و دیگران نیز برخاستند. (1)
*امام صادق علیه السلام چهار روز از بامداد تا نیم روز درس ویژه یی در توحید برای «مفضل بن عمر» یکی از شاگردان خود بیان می فرمود، و هر روز چون وقت نماز می رسید درس را قطع می کرد و برای نماز بر می خاست. (2)
*امیر مؤمنان على عليه السلام حتی در ﴿ لَیْلَهَ اَلْهَرِیرِ﴾ * (3) که تاریکی شب و غوغای جنگ هر گونه فرصتی را از جنگ اوران گرفته بود نماز شب را ترک نکرد، با آن که امام خود در آن شب از همه ی سپاهیان قاطع تر می جنگید.
در روزی دیگر از نبرد صفین، «عبدالله بن عباس» امیرمؤمنان را در هنگامه ی جنگ و در میانه میدان دید که آفتاب را می نگرد، به امام نزدیک شد و عرض کرد چه می کنید؟
فرمود: آفتاب را می نگرم تا اگر وقت در رسید نماز بگزاریم. عبدالله با تعجب گفت: آیا در چنین هنگامه ای می توان نماز
ص: 11
خواند؟ جنگ ما را از نماز باز داشته است!
امام فرمود ما برای چه با آن ها می جنگیم؟... ما برای نماز با آن ها می جنگیم. (1)
*آفتاب عاشورا به میانه ی آسمان رسیده بود، دلاوران حماسه ی خونین کربلا از بامداد به نبردی نابرابر و سهم گین با سپاه طاغوت سرگرم بودند، تا آن هنگام برخی از ایشان شربت شهادت نوشیده، بازماندگان گرداگرد سرور آزادگان با تمام توان خویش می جنگیدند و از هر سو دفاع می کردند، «ابو ثمامه صیداوی» یکی از یاران امام به آن گرامی نزدیک شد و عرض کرد:
جانم فدای جان تو باد... دشمنان نزدیک شده اند و تو کشته نمی شوی تا پیش از تو کشته شوم این که دوست دارم در حالی به لقاء الله نائل آیم که نماز ظهر را با تو خوانده باشم...
امام عليه السلام سر برداشت، و آفتاب را نگریست و فرمود از نماز یاد کردی خدا ترا از نمازگزاران قرار دهد... آری این که وقت نماز است، از دشمن بخواهید دست از ما بدارند تا نماز بگزاریم.
و دشمن نپذیرفت، و امام با گروهی از یاران که بازمانده بودند نماز ویژه ی جنگ را برگزار کرد، گروهی از یاران در برابر دشمن ایستادند و جان خویش را سپر ساختند، و گروهی با امام نماز گزاردند، و بعد این گروه باستقبال خطر ایستادند و گروه اول با امام نماز
ص: 12
خواندند. (1)
***
این که باید دید که نماز با این ارزش و اهمیت، و با اثرات حیاتی آن در سازندگی معنوی، انسان ها در نظر ما مسلمانان چه گونه است، و تا چه حد بدان ارج می نهیم و محترمش می داریم.
پیش از انقلاب اسلامی ایران، رژیم طاغوتی پهلوی برای خدمت به استعمارگران همه چیز ملت را فدای منافع اربابان خارجی کرد، احکام دین و آداب اسلامی را که سدی در برابر اهداف دشمنان بود به بازیچه می گرفت، تا آن جا که برای نماز که رکن دین است هیچ اهمیتی قائل نمی شدند، در ادارات و مراکز دیگر برای هر چیز ممکن بود وقت ویژه یی قرار دهند جز نماز که هیچش به حساب نمی آوردند.
با یاری خدا و به حکم «غلبه خون بر شمشیر»، انقلاب شکوه مند اسلامی پیروز شد و این که هنگام بازسازی مملکت از هرجهت فرا رسیده است، امید است با خواست و پشتیبانی اکثریت قریب باتفاق ملت که مسلمانند، و با تائید و ارشاد روحانیت و مراجع که پاسداران، اسلامند، و به رهبری پدر ملت و پیشوای امت حضرت آية الله العظمى امام خمینی، وقت آن رسیده باشد که از پیاده شدن قوانین و احکام حیات بخش اسلام استقبال شود، و از جمله نماز نیز که
ص: 13
ستون دین است اهمیت و ارزش خود را در جامعه باز یابد.
انتظار می رود در تمام مراکز کار، آموزشی، اداری و نظامی، مکان ویژه یی برای برگزاری این فریضه ی بزرگ اسلامی در نظر گرفته شود، و مسلمانان که با روح تعاون اسلامی در هر صنف و قشری به انجام وظایف خویش مشغولند در اوقات نماز کار را واگذارند و نماز بگزارند و بدین ترتیب همواره ارتباط خود را با آفریدگار توانا پاس دارند و استمرار بخشند.
به راستی چه شیرین و حیات بخش است تعلیمات اسلام، که باتوجه به ابعاد مادی و معنوی انسان وظایفی را بدو محول کرده است، دریغا که ملت های مسلمان تاکنون سستی کرده اسلام را بر پا نداشته اند، تا از این نظام کامل بهره ور شوند، استعمارگران نیز همیشه کوشیده اند ملل اسلامی را از اندیشیدن به بعد معنوی باز دارند، و فقط به مادیات مشغول سازند، و دریغا که حتی در ابعاد مادی هم مسلمانان دنباله روی آنان شدند، و بدین سان گروه هایی بی شمار از مسلمانان مصداق ﴿ خَسِرَ الدُّنْیا وَالاْآخِرَةَ ﴾ گشتند، و دنیا و آخرت خویش را در دام حیله های استعمار باختند.
آنان مغزهای مسلمین را چنان با خواسته های مادی و شهوات انباشتند که جوامع اسلامی نتوانند به اسرار و فواید بی شمار نماز، این عبادت بزرگ خدایی پی ببرند و فلسفه ی آن را درک کنند، و دردآورتر آن که به تاثیر از تبلیغات مستقیم و بدآموزی های غیر مستقیم دشمن، نماز را عبادتی خشک و تشریفاتی پنداشتند!
ص: 14
انقلاب شکوه مند اسلامی، تاریخ چند هزار ساله ی طاغوتیان را ورق زد، و توطئه های رنگارنگ دشمنان دین را رسوا ساخت، و به دنیا فهماند که تعالیم اسلام و معارف قرآن گنجینه هایی گران بهاست که جباران داخلی یا اربابان خارجی نمی خواستند ملت ها از آن بهره ور شوند، و با شرایط طاغوتی مانع پیدایش آن می شدند، و دیدیم که امت مسلمان ایران به نیروی مذهب همان مذهب -که ابرقدرت غربی به ملعبه اش گرفته بود و ابرقدرت شرقی به خود باختگان تلقین می کرد که «افيون ملت ها»ست - برخاست، و با فریاد ﴿ الله اکبر ﴾ کاخ ستم گر را ویران کرد، با دست خالی طاغوت را از اریکه قدرت به زیر کشید، و بزرگ ترین حماسه ی قرن را در برابر چشمان متعجب ابرقدرت ها و حیرانی کامپیوترهاشان آفرید.
این که بر همه ی ما مسلمانان است که هشیار باشیم، و به دشمنان فرصت ندهیم که با تبلیغات مسموم، دین و مظاهر آن را کم اهمیت جلوه دهند و علی رغم دشمنان دین باید احکام و تعالیم اسلام را ارج نهیم، و فراموش نکنیم که تنها در سایه ی اسلام می توانیم حیثیت از دست رفته را باز یابیم و به ویژه بر ماست که برای نماز این فریضه ی الهی اهمیت بسیار قائل شویم، باید بدانیم که نماز عبادتی تشریفاتی نیست و منافع فردی و اجتماعی و قدرت اصلاحی آن بسیار است، نماز به کارگیرنده تن و جان و اندیشه است، و این هر سه را برای سازندگی انسان و خوش بختی او به تحرک و کوشش وا می دارد. باید بکوشیم که نماز را با تفکر و اخلاص و حضور قلب به جای آوریم. پیامبر
ص: 15
گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) به ابوذر فرمود: «دو رکعت کوتاه که با تفکر انجام گیرد از یک شب نماز بی توجه بهتر است.» (1)
امام صادق علیه السلام فرمودند: «چون به نماز ایستادی بر توست که فروتنی نمائی و نماز را با توجه بگزاری، همانا خداوند - در ستایش مومنان - فرموده است: ﴿ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ. ﴾ مومنان... آنانند که در نمازشان خاشع و فروتنند.» (2)
امیرمومنان علی علیه السلام فرمود: «هیچ یک از شما با کسالت چرت زدن به نماز نایستد و در خود نیندیشد زیرا در برابر خدا قرار گرفته همانا بهره ی بنده ی خدا از نماز بقدر توجه و حضور قلب اوست.» (3)
و باز فرموده است: «در نماز باید خاشع بود زیرا کسی که دلش برای خدای عزیز و جلیل خاشع شود اعضاء و اندام او نیز خاشع می شوند و کار بیهوده نمی کند.) (4)
یکی از آثار بارز نماز آنست که نمازگزار را از زشتی ها باز می دارد، قرآن کریم بر این حقیقت تصریح می کند و می فرماید: «...
ص: 16
﴿ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ ... ﴾ و نماز را بیا دار همانا نماز از زشتی و گناه باز می دارد و یاد خدا بزرگ تر است.(1)
در روایتی آمده است: مردی بر زنی نظر داشت، زن شوی خویش را آگاه ساخت، شوهر گفت به او بگو چهل بامداد در نماز جماعت حاضر شو و به شوهرم اقتدا کن آنگاه من تسلیم تو خواهم بود. آن مرد پذیرفت و چند روز پیاپی به نماز آمد، و به زن پیغام داد که تو به کردم و تقاضائی ندارم. زن جریان را بشوی خویش باز گفت، شوهر گفت: - می دانستم که نماز او را اصلاح می کند - خدا فرموده است: ﴿ إِنَّ الصَّلوةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَر ﴾ (2)
شاید برخی کوته فکران ایراد بگیرند که اگر چنین است چرا برخی نماز می خوانند و از کارهای زشت و ناپسند هم روگردان نیستند، نماز می خوانند با هم می خورند، دزدی هم می کنند، رشوه هم می گیرند و...؟!
پاسخ اینست که باید توجه داشت معالجات جسمی و تاثیر داروهای مادی در بدن به نیت و اراده بستگی ندارد مثلاً فلان آمپول محتوی ویتامین یا مسکن درد بهر صورت و در هر حال چه در خواب و چه بیداری چه با میل بیمار و چه بدون خواست او تزریق شود اثر خود را می بخشد و اگر تفاوتی هم داشته باشد ناچیز است... ولی
ص: 17
نماز که باید بیماری های فکری و روانی را معالجه کند به نیت و اراده و طرز فکر و رفتار انسان بستگی فراوان دارد، دقت و مراقبت نمازگزار در تاثیر نماز نقش بسزائی ایفا می کند چنان که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود دو رکعت نماز با دقت و حضور قلب از یک شب نماز بی توجه بهتر است، نماز کسانی که ربا می خورند و دزدی می کنند فقط خم و راست شدنی است، و خم و راست شدن یک کار جسمی است و نباید توقع که تأثیرات شگرف روحی از آن پدید آید... نمازی که جان را شستشو می دهد و انسان را از بدی ها دور می سازد نمازی است که جان و دل در سراسر آن به پروردگار بزرگ توجه کرده باشد، و ممکن نیست کسی در شبانه روز به راستی پنج بار خدا را در برابر خود و مخاطب خود ببیند و با او به راز و نیاز بپردازد و این رویارویی جان و دل با خدا در سراسر نماز حکم فرما باشد، و روزها و هفته ها هم چنان ادامه یابد و باز همین شخص در ساعات دیگر شبانه روز به ارتکاب زشتی ها بپردازد.
هرگز منحرف گناه کاری را نخواهید یافت که در آلودگی خویش اصرار ورزد و نیت اصلاح خویش را نداشته باشد و باز نمازهایش را با توجه و خلوص بخواند، و متقابلاً آلوده ی پشیمانی را نخواهید دید که به راستی به نماز پناه آورد و با جان و دل در برابر خدا بایستد و باز در شقاوت گناهان باقی بماند.
نماز یک دستور تربیتی و اصلاحی است برای رشد روح و تعالی افکار و پیراستگی از آلودگی ها و زشتی ها، نماز یک نوع توجه مستمر به خدا و وسیله ی ارتباط مداوم مومن با اوست، هرگز هم چون داروئی
ص: 18
نیست که با چند بار تکرار خشک و بی روح، انسان را به ترک گناه مجبورکند، یعنی انسان را به موجودی بی اراده و بی اختیار مبدل سازد که دیگر نتواند گناه کند.
نماز اگر با توجه و خشوع انجام گیرد یک نوع آمادگی روحی و روشنی درون به انسان می بخشد که به کارهای پسندیده علاق مند می شود و گرایش می یابد و از زشتی ها دوری می گزیند. اما شخص بی نماز نمی تواند این آمادگی را تحصیل کند و با عشق و علاقه از گناهان دیگر دوری نماید، و به کارهای شایسته روی آورد، مضاف بر این که ترک نماز خود گناهی بزرگ است و موجب سقوط دین و عذاب واپسین. قرآن می فرماید در آخرت از برخی مجرمان می پرسند: «چه چیز شما را به دوزخ کشاند می گویند ما از نمازگزاران نبودیم.» (1)
نماز برای مومن موجب تحکیم تقوی و پیشرفت در درستی و رستگاری است هم چنان که بی نمازی برای گناه کار موجب تشدید گناه و پیشرفت در شقاوت و تاریکی است تا آن جا که مجرم را به دوزخ می کشاند.
حالت بازدارندگی نماز دارای مراتب و درجاتی است که به میزان ایمان نمازگزار و خضوع و حضور قلب او بستگی دارد، هر چه ایمان و توجه و حضور قلب بیش تر باشد این اثر حیاتی قوی تر می شود. می بینیم که پیامبر گرامی اسلام و ائمه طاهرین علیهم السلام که به نماز بسیار توجه و دل بستگی داشتند و با نهایت خضوع و اخلاص نماز
ص: 19
خویش می گزاشتند از هرگونه زشتی و گناه منزه بودند. آن گرامیان علاوه بر نمازهای واجب در انجام نمازهای مستجی نیز کوشا بودند، خداوند در قرآن به پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله) برای انجام عبادت شبانه و نماز شب که عبادتی مستحبی است توصیه می فرماید: ﴿ وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا ﴾ (1) شب هنگام به نماز شب برخیز امید است خداوند ترا به درجاتی پسندیده نائل سازد.
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به ابوذر فرمود: «خدا روشنی چشم مرا در نماز قرار داده، و آن را هم چون غذا برای گرسنه و آب برای تشنه محبوب من ساخته است همانا گرسنه چون غذا بخورد سیر و تشنه چون آب بیاشامد سیراب می شود، ولی من از نماز سیر نمی شوم.» (2)
آداب و دستوارت نماز هر یک در سازندگی انسان و تکمیل فضیلت او نقشی بزرگ دارد و در زندگی فرد و اجتماع آثاری ارزنده ببار می آورد. نمازگزار می داند که نماز در جای غصبی و با لباس غصبی باطل است، حتی آبی که برای وضو و غسل به کار می رود و ظرف آن و خاک تیمم باید پاک و حلال و غیر غصبی باشد. بنابر این نمازگزار ناگزیر است از تجاوز و غصب اموال دیگران بپرهیزد و حقوق دیگران را محترم شمارد.
توجه و دقت در اوقات نماز، و نیز وجوب ترتیب، قیام پیش از
ص: 20
رکوع و رکوع پیش از سجود و تکبیر در آغاز و سلام در پایان و... که هر یک از واجبات نماز را در جای خود باید به جا آورد و بر هم زدن این ترتیب باطل کننده ی نماز است می تواند آموزش نظم و انضباط برای نمازگزار باشد که در زندگی نیز امور خود را منظم و منضبط سازد.
نماز که نیایش و خضوع و حق شناسی در برابر خدای متعال است نمازگزار را حق شناس و متواضع و فروتن بار می آورد، و از تکبر، حسد، خودخواهی و رذائل دیگر باز می دارد، پیشوایان گرامی دین فرموده اند: ﴿ فَرَضَ اللهُ الْإِيمَانَ تَظهيراً مِنَ الشِّرْكِ وَالصَّلوةَ تَنْزِيهاً عَن الْكِبْر ﴾ (1) خداوند ایمان را برای پاک شدن از پلیدی شرک و پرستش غیر خدا، و نماز را برای برکناری از تکبر واجب کرده است
نمازگزار ناچار است برای پذیرش نمازش در پیش گاه خدای متعال، اعمال دیگر خود را نیز تصحیح و مراقبت کند. زیرا هم چنان که امیر مؤمنان علی علیه السلام فرموده اند: «همه ی اعمال انسان تابع نماز اوست». (2)
اگر به جماعت خوانده شود اثر اجتماعی بزرگ و گسترده یی دارد. نماز جماعت از مراسم شکوه مند و با عظمت اسلام است، تاکید اسلام در برگزاری نماز جماعت گواه روشنی است که
ص: 21
اسلام دین هم بستگی و اتحاد است، و فشردگی صفوف مسلمین و تعاون و هم کاری مسلمانان را در همه ی امور ارج می نهد و خواستار است.
نماز جماعت امتیازات نژادی و طبقاتی را از میان برمی دارد، در صف نماز همه ی مسلمانان از هر نژاد و رنگ و ملتی باشند برابرند و در کنار هم، و همه در یک زمان هم نوا و همدل به نیایش می ایستند و با هم بر خاک می افتند و با هم بر می خیزند... نماز جماعت برترین وسیله ی تفاهم برادرانه جامعه و مناسب ترین فرصت برای آگاهی از حال و گرفتاری یک دیگر است، و به ویژه نماز جمعه عبادتی سیاسی است که صفوف مسلمانان را در برابر دشمن فشرده تر می سازد، و دو خطبه اش نمازگزاران را با معارف اسلام آشنا و به پاسداری از تقوی و ایمان و توجه به مبدأ و آمادگی برای معاد راهنمائی می کند، و به جامعه در امور اجتماعی و سیاسی آگاهی مستمر می بخشد، و برترین تجلی وحدت و یک پارچگی در برابر دشمنان و سلاحی کوبنده و موثر در مبارزه ی بی امان علیه ستم گران و مخالفان اسلام است، و دیدیم رهبر خردمند و آگاه انقلاب اسلامی امام خمینی با توجه به اثرات راستین جماعت جمعه در تاکید بر پائی آن فرمودند:
«نماز جمعه که نمایشی که نمایشی از قدرت سیاسی و اجتماعی اسلام است باید هر چه شکوه مندتر و پرمحتواتر اقامه شود و ملت ما گمان نکنند که نماز
ص: 22
جمعه یک نماز عادی است، نماز جمعه با شکوه مندی که دارد برای نهضت کوتاه عمر کوتاه عمر ما پشتوانه ی محکم و در پیش برد انقلاب اسلامی ما عامل بزرگی است.» (1)
گرچه پاکی و طهارت در نماز، بیش تر ناظر بر بعد روحی و معنوی انسان است - چنان که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «اگر در خانه ی یکی از شما نهری باشد و هر روز پنج بار خود را در آن بشوید آیا از آلودگی چیزی در بدن او باقی می ماند؟ گفتند نه!، فرمود: نماز مثل همان نهر جاری است هرگاه شخص نماز می گزارد از گناه پاک می شود» (2) - ولی با توجه به آداب مقدماتی نماز مانند وضو و غسل و لزوم طهارت بدن و لباس در نماز، نمازگزار ناگزیر از نظافت و پاکیزگی ظاهر نیز برخوردار می شود که در سلامت و بهداشت او تأثیر بسیار دارد.
آن که شبانه روز پنج بار در برابر خدا می ایستد، و به همه و هر چیز جز او پشت می کند و روی خویش مستقیم به سوی کعبه،
ص: 23
خاستگاه اسلام و خانه یکتاپرستی می دارد، و جان را در تجلی نیت به جلای از ما سوای حق می کشاند، و در اولین کلام در خطاب با معبود یکتا تکبیر می گوید... الله اکبر- خدای متعال از و صف هر وصف کننده بزرگ تر است-... و این اعتراف راستین یکتاپرستان را لااقل پنج بار در ابتدای پنج نماز تکرار می کند، و ده بار با قرائت «حمد» به ستایش خدا می ایستد دیگر ممکن نیست که در اندیشه و جان او قدرت های پوشالی دیگران را ارزش و وزنی باشد، چنین نمازگزاری در راه هدف های انسانی از هیچ مانعی و قدرتی نمی هراسد، کارها را فقط با نام خدا می آغازد شرک و چاپلوسی می گریزد.
آری نماز- اگر با خضوع و توجه خوانده شود- در سازندگی روح والای انسانی اثری شگرف دارد، روحی تلاش گر و آزاد که جز بر خدا و فرمان او بر هیچ چیز سر تسلیم فرود نمی آورد، صبور و مقاوم است و در طوفان حوادث چون کوه پابرجاست و در برابر مشکلات هم چون مردان راستین و نستوه - که در تاریخ اسلام بسیارند پای مردی می کند.
سوره ی حمد که در هر نماز خوانده می شود فهرست خطوط اصلی اسلام و رهنمودهای برجسته ی قرآن کریم است:
اعتقاد به ربوبیت مطلقه ی خداوند و تدبیر حکیمانه ی او.
حسن افعال خدا
معاد و حسابرسی اعمال
ص: 24
اصل رحمت خدا به آفریدگان به ویژه انسان یکتائی معبود و نفی شرک التزام به صراط مستقیم و پایداری در آن دوری از هر گم راهی و انحراف
همه ی این مسائل در سرلوحه قرآن در سوره ی حمد یادآوری شده و نمازگزار موظف است در هر نماز آن را تکرار کند تا در زندگی نیز مشی او جز بر این نباشد. و این که نگاهی بر این فرازها:
﴿ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾: در آغاز همه ی کارها فقط نام خدای بخشنده مهربان را می بریم و به حکم آیه ی شریفه ی ﴿ سبح آسمَ رَبِّکَ الاعلی ﴾ نام او را از اقتران با نام هر کس و هر چیز دیگر منزه می داریم چرا که اگر همراه نام او نام دیگری را برای آغاز کار و استعانت به کار بریم شرک است.
﴿ ليات الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العالَمينَ ﴾: همه ی حمدها و ستایش ها برای اوست که جهان و جهانیان را آفریده و همه را در مسیر تکامل نهاده است، همه ی عوالم در زیر پوشش تدبیر و پرورش او رشد می یابند، و کار او جز خوبی نیست، و هر خوب و خوبی از اوست و به او منتهی می گردد.
﴿ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾: هم کس و همه چیز مورد مهر و رحمت اوست و رحمت خاص او شامل انسان ها به ویژه بندگان پاکش می شود.
ص: 25
﴿ مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ ﴾ : خداوند مالک روز جزاست. و حاکمیت مطلق از آن اوست، پس انسان با مرگ فانی نمی شود، و برای پاسخ در برابر عدل خداوند در روزی که جز خدا حاکمی نیست نتیجه ی اعمال خود را می بیند. نمازگزار که در هر نماز این اصل را بر خود تکرار می کند و بدان معتقد است از سرانجام گناه و ستم می هراسد و خود را از پلیدی و گناه دور می دارد.
﴿ اِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ ﴾ : تنها ترا می پرستیم و فقط از تو که برترین قدرت هایی یاری می جوییم. یعنی بندگی و پرستش ما فقط برای خداست، و برترین قدرتی که هیچ قدرتی در برابر او نمی تواند عرض اندام کند و به طور مطلق شایسته ی آنست که از او یاری بطلبیم قدرت خداست که در راه خدا باشد قائم بخداست، و از او و و هر قدرتی منتهی به او و جلوه ای از قدرت اوست.
﴿ اهدِنَا الصِّراط المُسْتَقِيمَ ﴾ : ما را به راه مستقیم هدایت فرما. کسی که در هر نماز راه مستقیم از خدا می جوید، در چپ و راست انحرافی قدم نمی گذارد، و از تمایل به شرق و غرب می پرهیزد و در مسیر مستقیم- بدون افراط و تفريط- قرار می گیرد، مسیری که انحراف از آن سقوط و نابودی است.
هدایت به راه مستقیم برترین نیاز انسان است، هر روز چند بار از خدا می خواهیم که به این صراط راهنمائی یا در آن ثابت قدم شویم، و برای آن که هر کس با هر ایده یی ادعا نکند که راه راست همان است
ص: 26
که او می پوید، مشخصاتی از «صراط مستقیم» را بیان فرموده است:
﴿ صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ ﴾ : راه کسانی که برایشان انعام فرموده یی.
قرآن کریم خود در آیاتی دیگر (آیه ی 58 سوره ی مریم و 69 سوره ی نساء) آنان را که خدای متعال بر ایشان انعام فرموده پیامبران و صديقان معرفی می کند، پس راهی که از خدا می خواهیم ما را بر آن هدایت فرماید راه پیامبران و صدیقان است، راه همانان که خداوند از نعمت لطف و عنایت خود بهره مندشان ساخته است.
﴿ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لَا الضَّالِّينَ ﴾ : نه راه غضب شدگان و نه راه گمراهان و منحرفان.
نمازگزار می کوشد از پویندگان راه راست پیامبران باشد نه راه در برابر پیامبران و مردان خدا قیام کرده و مردم را از راه مستقیم بدر می برند، و نه راه آنان که فریب خورده اند و منحرف شده اند.
در این مقطع حساس زمانی که انقلاب مقدس اسلامی ایران در مسیر پیروزی نهایی است، نمازگزاران به این هدایت بسیار نیازمندند، از یک سو بی دینان که ضد مذهبند و می کوشند منافع ملت محروم را بسود جهان خواران شرق و غرب پایمال کنند، و از سوی دیگر فریب خوردگان که خود به انحراف و گمراهی افتاده اند و به اسم
اسلام با برداشت های ناروایی که از دین دارند حق را می کوبند، جوانان ما به سوی خود می کشانند، برماست که با هوشیاری کامل و با آموزش از نماز این تکلیف الهی بکوشیم در راه مستقیمی که نماز و قرآن
ص: 27
بما معرفی و توصیه می کند گام برداریم تا به پیروزی نهایی یعنی حکومت راستین عدل اسلامی نایل آییم باید ایمان داشته باشیم جز این راه که همان راه پیامبران و صدیقان است راه های دیگر ما را به سقوط و نابودی می کشانند. سقوط از همه چیز از سعادت و عزت در دنیا و ستگاری در آخرت.
بر نمازگزار است که پس از خواندن سوره ی حمد، سوره یی از سوره های قرآن را بخواند تا کتاب خدا متروک نشود، و مسلمانان از این کتاب آسمانی که برنامه ی سعادت است دور و بی گانه نمانند، آن گاه در برابر عظمت خالق رکوع می کند: ﴿ سُبْحانَ رَبِّی العَظِیمِ وَبِحَمْدِهِ. ﴾ پروردگار بزرگ من منزه است و من او را می ستایم.
سپس برای خضوع بیش تر به سجده می رود: ﴿ سُبْحانَ رَبِّی الأعْلَی وَبِحَمْدِهِ ﴾ منزه است پروردگار من که از همه چیز برتر است و من او را ستایش می کنم.
و بدین ترتیب در رکوع و سجود ذات پاک خدا را از هرگونه عیب و نقص تنزیه می کند و او را از هر ناشایستی بری می داند... رکوع نمایش گر خضوع انسان در برابر قدرتی فراتر از هر قدرت است و سجود نهایت خضوع و فروتنی در برابر اوست از این رو به قصد عبادت و بندگی جبهه بر خاک می ساید، و این کار را ویژه ی خدا می داند و سجده بر غیر خدا را ناروا می شمارد، و چون در سجده خویشتن را غرق در عظمت حق می بیند زبان به ستایش او می گشاید...
ص: 28
***
آیا نماز با این ویژگی ها می تواند عامل تخدیر و رکود باشد؟! در واقع به عکس آن چه دشمنان دین نفهمیده می گویند، ستایش قدرت لایزال الهی و تواضع در برابر عظمت خدای جهان که همه ی هستی قائم به اوست، به انسان خداپرست چنان توان و نیرویی می بخشد که از هیچ چیز جز از خدای خویش نمی هراسد و می کوشد جز راه حق راهی نپوید و در این مسیر هیچ مانعی نمی تواند او را باز دارد، و نماز عامل تحرک و روشن گر راه اوست نه عامل تخدیر و رکود، و وسیله یی است برای پاسداری تقوی و دوری از رذائل و زشتی ها و اکتساب فضائل و پاكي ها: ﴿ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ...﴾
پیشوایان گرامی دین و یاران راستین ایشان در پرتو نماز و دیگر عبادات دل و جان را صفا می بخشیدند، و حتی در شرایط سخت رنج ها و گرفتاری ها از آن غفلت نمی ورزیدند، و هم چنان که قرآن می فرماید: ﴿ وَ اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ ﴾ از نماز و روزه یاری بجوئید... در برابر مشکلات از این عبادت سازنده کمک می گرفتند.
به امید آن که همه ی مسلمانان به ویژه جوانان و نوجوانان کشور، نماز این ارتباط مستمر با خدای جهان را در هر شرایطی پاس دارند و با کوشش مداوم بر اخلاص و حضور قلب خویش در حال نماز بیفزایند، و از انوار این نعمت بزرگ الهی که دین ما بر آن استوار است هر چه بیش تر بهره مند شوند.
این که با زبان ابراهیم بزرگ وار، موحد و بت شکن نامدار
ص: 29
تاریخ، از خداوند بخواهیم که توفیق این عبادت شیرین را بر ما ارزانی فرماید:
﴿ رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلوة وَمِنْ ذُرِّيَّتِي وَ تَقَبَّلْ دُعاء ... ﴾ (1) پروردگارا مرا بر پا دارنده ی نماز قرار ده و فرزندان مرا، و دعایم را بپذیر.
آمينَ رَبَّ العالَمينَ.
ص: 30
ص: 31
ص: 32
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم
«نماز وسیله ی تقرب هر پرهیز کار به خدا است» (1)
امام رضا عليه السلام
در بخش پیشین نیاز بشر به نماز و سازندگی های آن را به اختصار بررسی، و به ارزش و اهمیت و فوایدش اشاره کردیم، گفتیم برخورداری از اثرات سودمند نماز آن گاه تحقق می یابد که دستورات و احکام آن را کاملا رعایت کنیم.
نماز در حکم ملاقات و گفت گو با خداوند متعال است، کسی که در برابر خدای جهان قرار می گیرد سزاوار است مؤدب و با احترام
ص: 33
بایستد و با توجه و حضور قلب نماز بخواند و غفلت و کسالت را از خود دور سازد.
امام صادق علیه السلام فرمود «به خدا سوگند ممکن است پنجاه سال بر کسی بگذرد و خدا یک نماز هم از او نپذیرفته باشد، چه چیز از این سخت تر و دشوارتر است؟! به خدا سوگند برخی از همسایگان و دوستان شما اگر نزد شما نماز بخوانند قبول نمی کنید! زیرا نماز را سبک می شمارند، خداوند جز خوب را نمی پذیرد و چه گونه آن چه سبک شمرده شود بپذیرد». (1)
امير المؤمنان علی علیه السلام می گوید «پیامبر (صلی الله علیه و آله) مردی را دید که در نماز با ریش خود بازی می کند فرمود اگر قلب او خاشع می بود اعضاء و اندام او نیز چنین بود». (2)
شخصی به مسجدی که پیامبر (صلی الله علیه و آله) در آن جا بود وارد شد و به نماز ایستاد، و سجده ی نماز را با شتاب و ناقص بجای آورد، پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود «به جای سجده هم چون کلاغ نوک بر زمین می زند اگر این طور بمیرد بر غیر دین محمد (صلی الله علیه و آله) مرده است. (3)
امام رضا علیه السلام فرمود «وقتی نماز می گزاری از کسالت و خواب و بازی و شتاب بپرهیز و با سکون و آرامش و وقار نماز بگزار، و
ص: 34
بر تو باد که در پیش گاه خدای عزیز و جلیل متوجه و فروتن و متواضع باشی... در برابر مولای خود آن چنان بایست که بنده ای گناه کار در برابر سرور خود می ایستد، پاها را منظم و قامت را استوار بدار، و به چپ و راست توجه مکن، و چنان باش که گویا او را می بینی، و اگر تو او را نمی بینی او تو را می بیند.» (1)
«نزد خداوند عملی از نماز محبوب تر نیست، کارهای دنیا شما را از نماز اول وقت مشغول ندارد». (2)
«بدان که تمام کارهایت تابع نماز تست، کسی که نماز را ضایع سازد غیر آن را ضایع تر می کند». (3)
«بی جهت نماز را از اول وقت به تأخیر نینداز، بر تو باد که همیشه نماز را در اول وقت بجا آوری». (4)
پیشوایان معصوم و گرامی اسلام درباره ی نماز و اهمیت و آداب و دستورات آن سخنان بسیار فرموده اند، و ما برخی را در شماره ی پیش یاد کردیم و در این مقال نیز به همین مختصر اکتفا می کنیم.
ص: 35
این که ببینیم نماز را چگونه باید بخوانیم؟ ما در این نوشتار اصول احکام نماز را به طور فشرده بیان می کنیم، و در جزئیات به کتاب های مفصل ارجاع می دهیم، هدف ما آن است که مختصری از احکام اصلی نماز را در دسترس هم گان بگذاریم، و در مسائل اختلافی راهی را پیشنهاد کنیم که برای همه مجزی و کافی باشد.
1- نمازهای یومیه
2- نماز آیات
3- نماز قضاء
4- نماز طواف
5- نماز میت
6- نماز نذر و عهد و قسم
7- نماز قضاء پدر و مادر بر پسر بزرگ (1)
نمازهای یومیه 17 رکعت است، نماز صبح دو رکعت، نماز ظهر چهار رکعت، نماز عصر چهار رکعت، نماز مغرب سه رکعت، نماز عشاء چهار رکعت.
نمازهای چهار رکعتی در سفری که رفتن و برگشتن هشت فرسخ یا بیش تر باشد دو رکعتی خوانده می شود در صورتی که رفتن کمتر از چهار فرسخ نباشد. و به فتوای برخی از مراجع تقلید برگشتن نیز کم تر از چهار فرسخ نباشد.
ص: 36
بر نمازگزار لازم است برای انجام نماز چند شرط را رعایت کند.
1- بدن و لباسش از نجاست پاک باشد (جز در چند مورد استثنائی که در رساله ی مراجع تقلید بیان شده است)
2- وضو بگیرد و یا اگر موجبات غسل پیش آمده غسل کند (1) ولی اگر نتواند وضو بگیرد یا غسل کند مثلا آب ندارد و یا بدنش مجروح است باید تیمم کند.
3- اگر مرد است باید عورت خود را بپوشاند و بهتر است در حال نماز اقلا از ناف تا زانویش پوشیده باشد، و اگر زن است باید تمام بدن را بپوشاند، تنها صورت و دست ها تا مچ و روی پاها را می تواند نپوشاند، یعنی اگر عمدا مختصری از بدن و یا موی سر را نپوشیده بگذارد نمازش درست نیست.
4- لباسش باید حلال و مباح باشد یعنی غصبی نباشد از
اجزاء مردار و حیوان حرام گوشت نباشد، اگر نمازگزار مرد لباسش از ابریشم خالص و یا طلا نباشد. (2)
ص: 37
5- نماز را باید رو به قبله بخواند.
6- مكان نمازش غصبی نباشد، متحرک و لغزان نباشد محل ایستادنش از محل سجده بیش تر از چهار انگشت بسته پایین تر و بالاتر نباشد.
7- هر نماز را در وقت آن بخواند وقت نماز صبح از سپیده ی صبح تا طلوع آفتاب، وقت نماز ظهر از اول ظهر شرعی (نصف النهار) تا چهار رکعت به غروب مانده، وقت نماز عصر چهار رکعت از ظهر گذشته تا غروب آفتاب (1) و وقت نماز مغرب و عشاء از اول مغرب تا نصف شب است. (2)
اگرچه خواندن هر نماز از اول تا آخر وقت آن جایز است ولی خواندن نماز در اول وقت بسیار فضیلت دارد. در این زمینه روایات زیادی از پیشوایان دین رسیده است که برخی را ذکر می کنیم:
ص: 38
امام صادق علیه السلام فرمود: فضیلت نماز اول وقت بر آخر
وقت برای مؤمن از فرزندان و اموالش بهتر است (1) و نیز فرمود: برتری اول وقت بر آخر وقت مثل برتری آخرت بر دنیاست (2)
امام رضا عليه السلام: فرمود چون وقت نماز شد نمازت را
بخوان، چه می دانی چه خواهد شد. (3)
***
این که به اختصار برخی مقدمات نماز را که برشمردیم توضیح می دهیم و آنان که خواستار تمام جزئیات آن هستند لازم است به رساله های مراجع تقلید مراجعه فرمایند.
منظور از طهارت آنست که نمازگزار باید برای خواندن نماز با وضو یا غسل یا تیمم باشد، و این طهارت علاوه بر آن که شرط نماز است، خود، عبادت و موجب قرب به خدا نیز هست.
امام رضا عليه السلام فرمود وضو پیش از عبادت برای آنست که بنده ی خدا به هنگام مناجات پاک در برابر خدا بایستد، و برای آنست که بنده مطیع و فرمانبردار گردد و از پلیدی پاک شود با وضو کسالت و خواب زدوده می شود و دل برای عبادت پاکیزه و آماده می گردد. (4)
برای وضو گرفتن باید به ترتیب کارهای ذیل را انجام دهیم:
ص: 39
1- نیت می کنیم: برای اطاعت فرمان خدا وضو می گیریم، ﴿ قُرْبةً إِلَى اللهِ ﴾
2- صورت را از بالا به پائین- از بالای پیشانی تا آخر چانه و به پهنای بین دو انگشت شست و میانه- می شوییم.
3- دست راست را از بالای آرنج تا سر انگشتان می شوییم.
4- دست چپ را مثل دست راست می شوییم.
5- جلوی سر را با رطوبت دست راست مسح می کنیم.
6- پای راست را از سرانگشتان تا روی پا و احتیاطاً تا مفصل با رطوبت دست راست مسح می کنیم.
7- پای چپ را با رطوبت دست چپ مثل پای راست مسح می کنیم. (1)
8- این کارها را به ترتیب انجام می دهیم (یعنی اول شستن صورت بعد دست راست بعد دست چپ بعد مسح سر بعد مسح پای راست و چپ).
9- این کارها را پی در پی بدون آن که خیلی بین آن ها فاصله بیفتد و رطوبت اعضاء شسته شده یا مسح شده خشک شود انجام می دهیم.
پیش از وضو کارهای مستحبی هم هست که انجام آن ها بسیار سودمند است، مثل شستن دو دست تا مچ، مسواک کردن مضمضه
ص: 40
کردن (سه مرتبه آب تمیز در دهان گرداندن و بیرون ریختن) و استنشاق (سه مرتبه آب تمیز در بینی کردن و آن را شستن).
1- نیت
2- شستن سر و صورت و گردن
3- شستن طرف راست بدن از شانه تا انگشتان پای راست.
4- شستن طرف چپ بدن مثل طرف راست. (این طور غسل کردن را غسل ترتیبی می گویند).
توجه- در غسل ترتیبی باید هر قسمت را طوری بشوییم که اطمینان پیدا کنیم جایی نشسته نمانده است و با هر قسمت مقداری از جوانب آن را نیز بشوییم تا مطمئن شویم که تمام آن قسمت را شسته ایم، مثلاً طرف راست را که می شوییم قدری از طرف چپ را هم همراه آن بشوییم.
غسل را می توان در رود و استخر و حوض و نظایر آن ها با یک دفعه فرو رفتن در آب انجام داد، این گونه غسل کردن غسل ارتماسی نام دارد، در غسل ارتماسی باید آب در یک لحظه تمام بدن را فرا گیرد.
موجبات غسل چیزهای گوناگونی است مثل جنابت، مس میت، حیض در بانوان و... و فقط غسل جنابت است که به فتوای همه فقها، نباید با آن وضو گرفت و با همان غسل باید نماز بخواند، و در سایر غسل ها فتواى علماء مختلف است و باید به رساله ی هر یک مراجعه کرد.
ص: 41
در جائی که نمازگزار آب ندارد، و یا آبی که دارد پاک نیست، يا غصبی است، یا ظرف آن غصبی است، یا ظرف از طلا و نقره است، یا استعمال آب برایش ضرر دارد مثلاً بیمار یا مجروح است و نباید بدنش را تر کند (1) و یا وقت نماز تنگ است و اگر بخواهد وضو بگیرد یا غسل کند نماز از دست می رود یا آبی که دارد برای آشامیدن است و اگر برای وضو یا غسل مصرف کند بعداً تشنه می ماند، و یا نفس محترم دیگری تشنه است که باید آب را به او بدهد... در این گونه موارد لازم است به جای وضو یا غسل به ترتیب ذیل تیمم کند:
1- نیت کند.
2- كف هر دو دست را به زمین پاک (خاک- شن- ریگ- سنگ) بزند و البته بر خاک بهتر است.
3- كف هر دو دست را بر پیشانی از رستن گاه مو تا بالای یعنی بر پیشانی و دو طرف آن و بالای بینی دست بکشد.
4- كف دست چپ را بر تمام پشت دست راست از مچ تا سر انگشتان بکشد.
5- کف دست راست را به مان ترتیب به تمام پشت دست
ص: 42
چپ بکشد.
برخی از علماء لازم دانسته اند در تیممی که به جای غسل انجام می شود یک بار دیگر هم کف دست ها را به زمین بزند و دوباره پشت دست ها را به مان ترتیب مسح کند، و در تیممی که بجای وضو است نیز بهتر است این کار را بکند.
1- خارج شدن ادرار
2- خارج شدن مدفوع
3- خارج شدن باد از مخرج
4- خواب بحدی که نه چشم ببیند نه گوش بشنود
5- دیوانگی
6- مستی
7- بی هوشی
8- جنب شدن
9- مس میت (جائی از بدن انسان به جائی از بدن میت می خورد)
10- حیض و نفاس و و استحاضه (خون هایی که بانوان می بینند).
ص: 43
***
اذان بدو گونه است:
1- اذانی که مستجب است برای اعلان وقت نماز در اول صبح و اول ظهر و اول مغرب گفته شود، این اذان از شعائر بزرگ اسلام است و اهمیت ویژه ای دارد.
جابر بن عبدالله می گوید پیامبر (صلی الله علیه و آله) سه بار فرمود: «خدایا مؤذنان را ببخش»، گفتم ای رسول خدا ما با شمشیر می جنگیم تا اذان تحقق یابد، و شما این طور درباره ی مؤّذنان دعا کردید و برای ما دعا نکردید؟!
فرمود: ای جابر! به زودی زمانی فرا می رسد که گفتن اذان را بر
ضعیفان وا می گذارند، همانا بدن هایی است که از آتش دوزخ در امان است و آن بدن مؤذنان است. (1)
2- اذان برای نماز- متسحب است نمازگزار پیش از هر نماز اذان و اقامه بگوید و اگر هر دو را نمی گوید اقامه را پیش از هر نماز ترک نکند و اذان را لااقل برای نماز صبح و مغرب بگوید:
جملات اذان چنین است:
چهار مرتبه: ﴿ اللهُ اَكْبَرُ ﴾ (خدا از همه چیز بزرگ تر است).
دو مرتبه: ﴿ اَشْهَدُ اَنْ لا إلهَ إِلَّا الله ﴾ گواهی می دهم که خدایی جز الله
ص: 44
نیست).
دو مرتبه: ﴿ أَشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُوْلُ اللّهِ ﴾ ( گواهی می دهم محمد (صلی الله علیه و آله) پیامبر و فرستاده ی خداست).
دو مرتبه: ﴿ اَشْهَدُ اَنَّ عَلِيّاً وَليُّ الله ﴾ گواهی می دهم علی (علیه السلام) پیشوایی است که خدا معین فرموده است) این جمله جزو اذان نیست و تنها به قصد تبرک و اظهار ولایت و اعلام اطاعت از فرمان پیامبر (صلی الله علیه و آله) که بامر خدای متعال علی علیه السلام را به امامت امت و خلافت بعد از خود تعیین و نصب فرمود، گفته می شود.
دو مرتبه: ﴿ حَیَّ عَلَی الصَّلاهِ ﴾ (بشتاب بسوى نماز).
دو مرتبه: ﴿ حَيَّ عَلَى الْفَلَاحِ ﴾ (بشتاب بسوی رستگاری).
دو مرتبه: ﴿ حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ ﴾ (بشتاب بسوی بهترین عمل).
دو مرتبه: ﴿ اللّهُ أَكْبَر ﴾ (خدا از همه چیز بزرگتر است).
دو مرتبه: ﴿ لا إلهَ إِلَّا اللهُ ﴾ (خدائی نیست جز الله).
اقامه نیز مانند اذان است با این تفاوت که در ابتداء فقط دو مرتبه ﴿ اللّهُ أَكْبَر ﴾ و در آخر یک مرتبه ﴿ لا إله إلا الله ﴾ و بعد از ﴿ حَىَ عَلى خَيْر الْعَمَلِ ﴾ دو مرتبه ﴿ قَدْ قَامَتِ الصَّلوةُ نماز بر پا شد ﴾ می گوییم.
ص: 45
نمازگزار رو به قبله (1) می ایستد و اذان و اقامه می گوید و نماز را به ترتیب زیر می خواند:
1- نیت می کند. مثلاً «نماز صبح به جا می آورم ﴿ قُرْبَةً إِلَى اللَّهِ ﴾، البته لازم نیست نیت را به زبان آورد.
2- بعد از نیت می گوید ﴿ اللّهُ أَكْبَر ﴾، و این تکبیر آغاز نماز تکبیرة الاحرام نام دارد.
مستحب است وقتی می خواهد تکبیرة الاحرام بگوید دست ها را تا برابر گوش ها بالا ببرد، و هم چنین در سایر تکبیرات مستحبی نماز مانند تکبیر قبل از رکوع و قبل و بعد سجود نیز مستحب است دست ها را بالا ببرد.
3- قيام (ایستادن): بر هر نمازگزار که قادر به ایستادن باشد لازم است در موقع گفتن تکبیرة الاحرام و خواندن حمد و سوره و تسبیحات اربعه ایستاده باشد.
4- قرائت- واجب است نمازگزار در رکعت اول و دوم سوره ی حمد (اولین سوره ی قرآن) و پس از آن یک سوره ی کامل دیگر مثل سوره ی ﴿ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴾ یا ﴿ إِنَّا أَنْزَلْنا ﴾ بخواند.
ص: 46
سوره حمد:
﴿ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾ به نام خداوند بخشنده ی مهربان.
﴿ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴾ سپاس مخصوص خدائی است که پروردگار جهانیان است.
﴿ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾ که بخشنده و مهربان است.
﴿ مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ ﴾ صاحب اختیار روز جزا و قیامت است.
﴿ إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ ﴾ تنها ترا می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم.
﴿ اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ ﴾ ما را به راه راست هدایت فرما.
﴿ صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ ﴾ راه کسانی که برای شان انغام فرمودی.
﴿ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ ﴾ نه كساني كه بر آنان غضب کردی،
﴿ وَلَا الضَّالِّينَ ﴾ و نه گمراهان.
پس از حمد همان طور که گفتیم نمازگزار باید به انتخاب خود یک سوره ی دیگر از قرآن را بخواند، اما در این جا سوره ی توحید را که پس از حمد در نماز بیش تر از دیگر سوره ها خوانده می شود ترجمه می کنیم:
﴿ بسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴾ به نام خداوند بخشنده ی مهربان.
ص: 47
﴿ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴾ بگو خدا یکتاست
﴿ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴾ خدا از هر چیز و هرکس بی نیاز است.
﴿ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ ﴾ نزائیده و زائیده نشده است.
﴿ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ ﴾ هیچ کس همتای او نیست.
5- رکوع: پس از قرائت سوره در رکعت اول و دوم و پس از تسبیحات اربعه در رکعت سوم و چهارم باید نمازگزار به رکوع رود، یعنی به قصد رکوع به قدری خم شود که کف دست ها به زانو برسد. و چون خم شد و بدن آرام گرفت یک بار یا بیش تر بگوید ﴿ سُبْحانَ رَبِّی العَظِیمِ وَبِحَمْدِهِ ﴾ (پاک و منزه است پرودگار من و او را ستایش می کنم). و یا سه بار بگوید: ﴿ سُبْحانَ اللهِ ﴾ (خدا پاک و منزه است).
لازم است تا بدن آرام نگرفته شروع به ذکر ننماید و تا ذکر تمام نشده از رکوع سر برندارد. پس از تمام شدن ذکر باید بلند شود و بایستد و مستحب است در حالی که ایستاده بگوید ﴿ سَمِعَ اللّه لِمَنْ حَمِدَهُ ﴾ (خدا ستایش کسی که او را می ستاید می شنود) پس الله اَكْبَرُ بگوید و بعد به سجده برود.
6- در هر رکعت پس از رکوع واجب است دو سجده انجام دهد. در سجده باید هفت عضو بدن (پیشانی دو سر زانو - کف هردو- دست سر دو انگشت بزرگ پا) بر زمین قرار بگیرد و لازم است پیشانی را بر چیزی بگذارد که از جنس خوردنی، پوشیدنی، و معدنی
ص: 48
نباشد. (1) و بهتر از هر چیز برای سجده خاک است، زیرا سجده برای ابراز نهایت خضوع در برابر پروردگار متعال است و این خضوع بر خاک بهتر صورت می پذیرد.
چون در جاهایی که نماز می خوانیم معمولاً فرش افتاده است، شیعیان برای آن که همه جا جنس خاک را در دسترس داشته باشند خاک را به صورت قطعاتی به نام مهر نماز درآورده و بر آن سجده می کنند، و بهترین خاک ها تربت پیشوای آزادگان و سرور شهیدان حسين بن على علیهما السلام است که از آن بوی شهادت و ایثار به مشام جان می رسد، و نماز و سجده با آن فضیلت بیش تری دارد.
(متأسفانه برخی از برادران سنی ما بی توجه به این حقیقت بزرگ، بر ما خرده می گیرند و چنین پنداشته اند که این کار- العیاذ بالله- شرک است! در حالی که نه تنها لطمه یی به توحید ندارد بلکه عملی تربیتی و آموزنده نیز هست زیرا تربت آن امام بزرگ وار برای هر مسلمان آگاه یادآور ایثار آن گرامی و یاران پاک باخته اش در راه خدا و احیای اسلام است، وقتی خاک شهید بزرگ واری چون حسین علیه السلام را که پرچمدار خون و شهادت است، مسجد و مصلای عبادت خدا قرار می دهیم در واقع حماسه و عمل اسلامی آن عزیز را همراه با عبادت خود تداوم می بخشیم و زنده نگه می داریم.
سجده در پیش گاه خدا بر خاک حسین پاسداری از توحید است
ص: 49
که آن شهید خون خویش را در راه توحید خدا نثار کرد، سجده در پیش گاه خدا بر خاک شهیدی چون حسین بزرگ ترین سپاس و تشویق از جان بازان است که حسین وار در راه خدا و اسلام از مرگ نهراسند و با جان خویش حق را یاری دهند و با باطل بستیزند، سجده بر خاک شهیدی چون حسین (علیه السلام) نقطه ی مقابل شرک است، عین دوست داری توحید، است و پاسداری توحید است... سجده بر تربت خونین حسین هر مسلمان شرافت مندی را با شهیدان راه خدا آشنا می سازد، و برمی انگیزد که در زندگی خویش با پیروی از آیین شهیدان، پاسدار اسلام باشد.
مکتب تشیع مکتب اسلام راستین است که با حماسه های شهادت و فداکاری در راه خدا در آمی خته است، و شیعه به رهبران برجسته ی خود می بالد که هرگز در برابر طاغوت ها سر فرود نیاوردند و حسین علیه السلام نمونه بارز فداکاری و شهادت در این مکتب است، و لذا در مکتب تشیع برای زیارتش بسیار توصیه شده و سجده ی نماز بر تربتش فضیلت بسیار دارد...)
نمازگزار در سجده واجب است بگوید: ﴿ سُبْحانَ رَبِّی العَظِیمِ وَبِحَمْدِهِ ﴾ (پاک و منزه است پروردگار بلند مرتبه ی من، و او را ستایش می کنم)، و یا بگوید ﴿ سُبْحانَ الله سُبْحانَ الله سُبْحانَ اللهِ ﴾.
پس از تمام شدن ذکر سجده ی اول سر بر می دارد و می نشیند و مستحب است بگوید ﴿ اللّهُ أَكْبَر﴾ و سپس استغفار کند و باز بگوید ﴿ اللّهُ أَكْبَر ﴾.
ص: 50
آن گاه دوباره به سجده می رود، و سجده ی دوم را نیز مثل سجده ی اول انجام دهد و بعد بنشیند و مستحب است پس از نشستن بگوید ﴿ اللّهُ أَكْبَر ﴾ و بعد برای رکعت دوم برخیزد و در حال برخاستن مستحب است بگوید ﴿ بِحَوْلِ اللهِ وَ قُوّنِهِ أَقومُ وَ أَفْعُدُ ﴾ (به حول و قوه ی خدای متعال بر می خیزیم و می نشینیم)
رکعت دوم مثل رکعت اول است، فقط پس از تمام شدن سوره، مستحب است ﴿ اللّهُ أَكْبَر ﴾ بگوید و قنوت بخواند.
قنوت- برای خواندن قنوت دست ها را برابر صورت بالا بیاورد و کف دست ها را رو به آسمان بدارد و دعا بخواند، مثلا این آیه قرآن را که مشتمل بر دعاست بخواند:
﴿ رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ﴾ (پروردگارا در دنیا و آخرت به ما نیکی عطا کن و ما را از عذاب آتش محفوظ بدار)
آن گاه رکوع و دو سجده ی رکعت دوم را به جا می آورد و تشهد می خواند.
7- تشهد- در نمازهای دو رکعتی مثل نماز سبح یک بار تشهد واجب است که پس از سجده های رکعت دوم خوانده می شود، و در نماز سه رکعتی و چهار رکعتی لازم است یک تشهد دیگر هم در پایان رکعت آخر خوانده شود.
برای تشهد باید بنشیند و بگوید:
﴿ أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِیکَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً
ص: 51
عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ﴾ (گواهی می دهم که خدایی جز الله نیست، یکتاست و شریکی ندارد و گواهی می دهم که محمد بنده ی او و فرستاده ی اوست، خدایا بر محمد و آل او درود و رحمت بفرست).
8- سلام- در نمازهای دو رکعتی بعد از تشهد اول و در نمازهای سه رکعتی و چهار رکعتی بعد از تشهد دوم در حالی که نشسته است باید سلام نماز را بدین ترتیب بگوید:
﴿ اَلَّسلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا النَّبِىُّ وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ،اَلسَّلامُ عَلَیْنا وَ عَلى عِبادِ اللّهِ الصّا لِحینَ،اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ ﴾ (سلام بر تو ای پیامبر و رحمت و برکت های خدا نیز سلام بر ما و بر بندگان شایسته ی خدا سلام بر شما و رحمت و برکت های خدا نیز).
در رکعت های سوم و چهارم لازم است یا یک بار سوره ی حمد را بخواند و یا بنا بر احتیاط سه بار بگوید: ﴿ سُبحانَ اللهِ و الحَمدُ لِلهِ وَ لا اِلهَ اِلا اللهُ وَ اللهُ اَکبَرُ ﴾ پاک و منزه است خدا و ستایش مخصوص
خداست و خدایی جز الله نیست. و خدا بزرگتر است).
توجه- الف- بر مردان لازم است حمد و سوره را در نمازهای صبح و مغرب و عشاء بلند بخوانند.
-ب- بر مرد و زن لازم است که حمد و سوره را در نماز ظهر
ص: 52
و عصر آهسته بخوانند و فقط مستحب است ﴿ بِسْمِ اللّه الرَّحْمنِ الرَّحیمِ ﴾ آن را مردان بلند بخوانند.
ج- بر مرد و زن لازم است تسبیحات اربعه یا حمد را در رکعت های سوم و چهارم آهسته بخوانند
***
9- لازم است اجزاء نماز به ترتیب و پی در پی انجام گیرد و بین آن ها خیلی فاصله نیفتد.
1- سخن گفتن عمدی، به جز جواب سلام. (اگر کسی با جمله ی صحیح سلام،کند نمازگزار در هر جای نماز باشد باید همان طور که سلام را شنیده پاسخ دهد، مثلاً اگر سلام کننده بگوید «سلام علیکم» نمازگزار هم در پاسخ بگوید «سلام علیکم» ولی اگر جواب سلام را ندهد نمازش باطل نیست ولی کار خلافی کرده است).
2- خندیدن با صدا چه با اختیار باشد چه بی اختیار.
3- گریه کردن برای امور دنیا چه با اختیار و چه بی اختیار، ولی اگر از خوف عذاب الهی و یا به شوق و جذبه ی رحمت خدا بگرید ممدوح و مأجور است و نمازش باطل نمی شود.
4- خوردن و آشامیدن.
5- هر کاری که صورت و حالت نماز را بر هم زند مانند کف
ص: 53
زدن حرکت دادن بدن به طور ی که از حالت نمازگزار خارج شود.
6- کارهایی که وضو را باطل کند.
7- انحراف از قبله یعنی پشت کردن به قبله یا به طرف چپ و راست قبله منحرف شدن.
8- دست روی هم گذاردن مثل برخی از اهل تسنن در حال نماز، در صورتی که عمدا و با اختیار این کار را بکند.
9- گفتن کلمه ی «آمین» بعد از سوره ی حمد، در صورتی که عمدا و با اختیار باشد.
10- شک در رکعات نماز، در نمازهای واجب دو رکعتی و سه رکعتی، و در رکعت اول و دوم نمازهای چهار رکعتی (برای آگاهی از تفصیل آن به رساله های مراجع تقليد رجوع کنید).
11- کم یا زیاد کردن ارکان نماز چه عمدا و چه سهوا.
12- کم و زیاد کردن واجبات دیگر نماز (غیر ارکان) عمدا.
13- از دست دادن یکی از شرایط نماز مثل پوشش عورت در مردان و پوشش تمام بدن در زنان.
پنج چیز در نماز رکن است که چه عمدا و چه سهوا ترک یا تکرار شود نماز باطل است:
1- نیت
2- تكبيرة الاحرام
ص: 54
3- ایستادن در حال تکبیرة الاحرام و ایستادن قبل از رکوع یعنی ایستاده برکوع رفتن (قيام متصل بركوع)
4- ركوع
5- دو سجده
***
در پایان توصیه می کنیم برای آگاهی بیش تر از مسائل نماز به رساله های مراجع تقلید مراجعه شود، و یادآور می شویم که بسیار شایسته است برادران و خواهران مسلمان کوشا باشند، آداب و سنن نماز را انجام دهند و بویژه شرایط واجب آن را به طور کامل رعایت نمایند، در غیر این صورت نمازشان ناقص و ناتمام خواهد بود، و اگر خدای نخواسته چنین باشد در واقع نماز را سبک شمرده اند، و مسلمانی که به خدا ایمان دارد و برای ارتباط با خدا ارزش قائل است نباید به کیفیت این ارتباط بی توجه باشد. ما باید از پیشوایان معصوم و بزرگان اسلام بیاموزیم، و در این کار تا سرحد توان از آنان پیروی کنیم و بیندیشیم که آن بزرگواران گذشته از رعایت شرایط ظاهری نماز و آداب و سنن آن تا چه حد نماز را ارجمند می داشتند و چگونه نماز می گذاشتند و در نماز چه حالی داشتند؟
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله می فرماید: ﴿ لِكُلِّ شَیْ ءٍ وَجْهٌ وَ وَجْهُ دِينِكُمُ الصَّلَاةُ فَلَا یَشِينَنَّ أَحَدُكُمْ وَجْهَ دِينِهِ ﴾ (1) هر چیز
ص: 55
چهره یی دارد و چهره ی دین شما نماز است، مبادا کسی از شما چهره ی دین خود را زشت سازد.
پایان
ص: 56