غریق رحمت یزدان کسی باد *** که صدرالدین با احمدی کند یاد
هر که را بر سر هوای لولوه لالا بود
باید این سلك گهر را طالب وجويا بود
عامل احکام دین و پیرو شرع مبین
عاقبت منزل گهش در جنت الماوی بود
اندر اینجا از فروع دین بیان صدردین
كلما افتی به المفتی همان گویا بود
چاپ پنجم
کتاب نور الایمان في احكام القرآن
مشتمل بر اصول و فروع و مسائل فقهیه و احکام مسلميات بين علماء امامیه و اعمال ایام ولیالی و آداب شرعيه و اختيارات و حفظ الصحه و اخبار و احادیث صحيحه از مؤلفات بنده گناه کار
سید صدر الدين الموسوى الروضاتى الاصفهاني
چاپ ربانی اصفهان
خیراندیش دیجیتالی : انجمن مددکاری امام زمان عجل الله تعالی
ویراستار کتاب : خانم نرگس قمی
ص: 1
بسم الله الرحمن الرحیم
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ اقرارا بِنِعْمَتِهِ والصلوة وَ السَّلَامُ عَلَى خَيْرِ خَلْقِهِ وَ اشْرَفَ بریته مُحَمَّدِ صلی اللَّهِ وَ آلِهِ وَ عِتْرَتِهِ و بعد پروردگار بزرگی را ستایش سزاست که مسئله شناسائیش عاری از جواب می باشد و درود بر برگزیدگان عالمیان و آدمیان و گنجینه های علوم اولین و آخرین حضرت خاتم النبيين و الائمة المعصومين صلوات الله عليهم اجمعين وبعد بتأييد خداوند عز وجل موفقیت حاصل گردید که بنشر این کتاب نفیس برای دفعه پنجم مبادرت نمایم و آنرا در دسترس برادران ایمانی قرار دهم امید است خدمات این بنده گناه کار و امیدوار برحمت پروردگار سید صدر الدین الموسوى الروضاتى الاصفهاني من احفاد آیت الله فی العالمین مولانامیرزا محمد باقر اصفهانی صاحب روضات الجنات قبول صاحب شریعت و ذخیره آخرت واقع شود و مشتمل است این رساله شریفه بر پنج باب و هر بابی بر چند فصل باب اول در اصول دین و ادله آن
ص: 2
باب دوم در فروع و احکام دین تا مسائل ارث و دیات اجماعيات بين علماء معاصرین و آنچه غیر اجماعیات است است بنحو احتیاط ذکر می شود تا هر مکلفی بتواند عمل به آن نماید زیرا این رساله تقلیدی نیست و عمل باحتياط است الذي هو سبيل النجات باب سوم در اعمال ایام ولیالی و شهور و نمازها و زیارات و دعوات باب چهارم در آداب شرعيه و اثر کواکب و اختیارات و حفظ الصحه باب پنجم در اخبار و حکایات و احوالات و مصائب ائمه اطهار صلوات الله عليهم اجمعين و به نستعين
رَبَّنا بَارِكْ لَنَا هَذَا الْكِتَابِ *** واجعلنه ذُخْرُ نا يَوْمَ الْحِسَابِ
قَدْ أَقُولُ لِلْعِبَادِ الْمُؤْمِنِينَ *** أَنَّى اتيكم بِسُلْطانٍ مُبِينٍ
مقدمه باید دانست که اسلام عبارت است از اقرار و اعتقاد بچیزهائی که ترتب احکام دنيويه امت پیغمبر صلی الله علیه وآله آن می شود مثل طهارت و حلیت ذبیحه و محفوظ بودن جان و مال و وجوب رد سلام و تزویج و امثال آن ها و ایمان عبارت است از چیزهائی که موجب نجات آخرت و رسيدن بنعم خداوند عالم است پس اصول اسلام توحید و
ص: 3
نبوت و تصدیق ضروریات دین است که یکی از آن ها معاد است و اموری که اقرار و اعتقاد با نها موجب نجات آخرت است بعلاوه آن سه چیز مسئله امامت دوازده امام است و اما عدل خداوند عالم داخل در توحید است که معرفة الله باشد واضح است که از جمله معرفة الله معرفت بصفات است و از جمله صفات حقتعالی عدل است خواه بمعنی دادخواهی با بمعنى اقتضاء و مصلحت یا بمعنی مجبور نکردن بندگان بر افعال بوده باشد و بطور کلی ظلم قبیح است و قبح سزاوار خدائی نیست و شمرده شده اصول دین بر توحید و نبوت و معاد و اصول مذهب بر عدل و امامت باب اول در اصول دین و در آن چند فصل است فصل اول ارکان توحید چهار است : اول اقرار واعتقاد بواجب الوجود بالذات که صانع عالم است و دلیل بر آن آنکه تمام عالم مصنوعند و محال است بدون صانع موجود باشد و تمام عقلاء اتفاق دارند بر آنکه عالم را صانعی هست واجب الوجود و آن هم یکیست زیرا اگر خدای دیگری بود آثاری داشت بعلاوه عالم هم فاسد می شد
ص: 4
﴿ فَاللَّهَ شَكُّ فاطِرِ السَّمَوَاتِ والارض ﴾ و همه انبیاء از نزد خدای واحد آمدند پس رکن اول از توحید . توحید ذاتی است که ذات مقدس او یکی و شریکی ندارد دوم توحید صفاتی یعنی صفات ثبوتیه او با ذات او یکیست که اصل آن ها علم وقدرت و حیات است و با ذات او متحد است نه آنکه ذاتی باشد و علمی و قدرتی و حیاتی زیرا اگر غیر از این باشد لازم می آید که هر يك محتاج بدیگری باشند مثل ما مخلوق ؛ و احتیاج با واجب الوجود جمع نمی شود بعلاوه مركب لا محاله محتاج بتركيب کننده است و همان ترکیب دلیل بر مصنوعیت است پس حادث شده و مخلوق شده و خدا مركب و صاحب اجزاء نیست سوم توحید افعالی یعنی حقتعالی در صدور افعال محتاج بهیچ چیز و هیچ کس نیست مانند خلق نمودن و رزق دادن و امثال آن چه اگر حاجت داشته باشد نان است و خدا ناقص نیست چهارم توحید عبادتی یعنی فقط مستحق پرستش اوست و بس زیر پرستش از کسی باید نمود که نهایت حق را داشته باشد و جمیع حقوق و نعمت ها منتهی باو می شود از این جهة سجده وعبادت بر غیر حقتعالی
ص: 5
جایز نیست و ریا باعث بطلان عبادت است و بعلاوه ارکان توحید که ذکر شد باید اقرار و اعتقاد نمود که خداوند عالم دارای جمیع کمالات است چه اگر دارا نباشد ناقص است و نقص سزاوار خدائی نیست از این جهت علم و قدرت و حيات عين ذات است و محیط است بهر چیزی و عالم و قادر و سمیع و بصیر وصادق است و مدرك ومتكلّم بدون عضو است و ابدی و ازلی همیشه بوده و خواهد بود ﴿ وَ هُوَ علی کل شیئی قدیر وَ بکل شیئی علیم ﴾
فصل دوم صفات کمالیه حق تعالی دو قسم است : صفات ذات و صفات فعل . صفات ذات صفاتيست که ذات اقدس را نمی توان متصف بضد آن نمود مثل آنکه علم یا قدرت ندارد ولی صفات فعل صفاتیست که می توان گفت گاهی با او هست مثل خلق کردن یا نکردن ، رزق دادن یا ندادن ، آمرزیدن یا عذاب کردن و هم چنین باید افرار و اعتقاد نمود که حق تعالی خالی از تمام نواقص است زیرا ناقص محتاج است و خدا محتاج نیست پس آن ها منحصر بجسم و محل حوادث و مرکب نبودن نیست بلکه هر صفت نقصی از ذات مقدس او دور است و لازمه
ص: 6
جسم ترکیب و مرئی بودن و مکان وصفات زائد برذات و احتیاج است و خدا جسم نیست یعنی کلیه صفاتیکه لازمه جسم است در او نیست مثل آکل و شرب و مسرت وملالت و غيره و هر چه تصور کنی که خداست آن مخلوق است كمال التوحيد نفى الصفات عنه و خدا بوده پیش از آنکه مخلوقی باشد سبحان الله والحمد لله ولا اله الا الله والله اكبر من ان يوصف ( فصل سوم ) عدل گاهی بمعنی دادخواهی گاهی بمعنی اقتضا ومصلحت، گاهی بمعنی مجبور نکردن بندگان و و تفويض ننمودن اختیارات است یعنی خلق فرمود خداوند عالم بندگان را بطوریکه اگر بخواهند خیر را اختیار نمایند و اگر بخواهند شر را اختیار نمایند و بجا آورند و اسباب خیر و شر هر دو در انسان موجود است باین معنی که خداوند هم عقل داد و هم نفس اماره و در مقابل
انبياء شیطان را خلق فرمود و راه حق و باطل را در خارج موجود نمود از این جهة در هیچ زمانی زمین خالی از حجت نیست و مقابل شیطان روح و نفس ملکوتی هم داد و قدرت
ص: 7
هم بانسان داد بر اتیان بافعال بحول الله وقوته اقوم واقعد باین معنی که قدرت از جانب خداست و فعل از جانب بندگان پس تفویض نیست که بنده مستقل باشد و جبر هم نیست که فعل از خدا باشد ولی این قدرت را برای عبادت داد: نه برای معصیت چشم راقوة بینائی داد جهت نظر کردن بحلال نه بحرام علم نجاری را داد برای ساختن درب و پنجره نه برای تراشیدن بت و بهترین دلیل آنکه افعال صادره از ما مثل رعشه بدن یا حرکت درخت بوزیدن باد نیست بلکه می بینیم اگر نماز بخوانیم یا نخوانیم یا راست بگوئیم یا نگوئیم خودمان می کنیم بلکه امر بفعلیکه انسان در او مجبور باشد یا در معصیت تفویض باشد قبیح است مثل آنکه با دم کور بگوئی ببین یا بصاحب رعشه بگوئیم آرام بگیر پس نه جبر است نه تفويض بل الامر بين الأمرين وما توفيقى الا بالله ولاحول ولاقوة الا بالله العلى العظيم
فصل چهارم دوم از اصول اسلام نبوت است چون خداوند عالم از قدرت خود خلق فرمود خلق را با اختلاف از صورت
ص: 8
و اخلاق و صفات كه هر يك دليل است بر خداوندی او پس با اختلافات بسیار این جامعه محتاجند بمعاشرت و زندگانی با یکدیگر و باين جهة تعدی می کنند بر یکدیگر و همچنین برای آموختن علم دین محتاجند بمربى ربى لذا بر حق تعالی لازم بود پیغمبران بفرستد و نظمی و قراری برای امور دنیا و آخرت آن ها بدهد بعلاوه آنکه تعلیم جاهل لازم است و شبهه نیست که همۀ ما جاهلیم و قابل استفاضه از حق نیستیم پس باید واسطه و پیغمبری از جنس بشر باشد و تعلیم نماید ما را زيرا بحكم عقل خلقت بشر برای افاضه بانهاست و فرستادن حجت موجب حصول غرض از خلقت است که رسانیدن فیض باشد. پس لازم شد فرستادن پیغمبران و نبوت پیغبران سابق فرمایشات پیغمبر ما ثابت است و اما دلیل بر نبوت پیغمبر آخر الزمان آنکه : آنحضرت اظهار پیغمبری فرمود و معجزاتی از او بظهور رسید و روز بروز دین او شایع و قویتر گردید چنانچه نعوذ بالله برحق نبود برخدا لازم بود در مقابل او کسی را بفرستد که مردم گمراه نشوند
ص: 9
و حال آنکه او را اعانت نمود و بدون اسباب ظاهری یاری آنحضرت نمود و بحمد الله امروزه بسیاری از روی زمین امت آن بزرگوار هستند بعلاوه معجزاتی که بحس و تواتر ثابت است : اما حس قرآنیست که در نهایت فصاحت و بلاغت و احکام که عقول عالم از این قرآن مجید متحیر است و هم چنین استحکاماتی که در شریعت آنحضرت از عبادات و معاملات و آداب و احکام حتی در ارث و قصاص وغيره معین فرموده هر کم شعوری فکر نماید کسیکه معلم ندیده و این قدر علوم از او بظهور رسیده البته برحق است و هر دانا و حکیمی نمی تواند جمیع امور خود را نظم بدهد و این بزرگوار جميع ما يحتاج بشر را تعليم فرمود و هم چنین معجزات و فرمایشات اوصياء او هر يك دليل قويست بر اثبات نبوت و ولایت آن ها پس چون ثابت است نبوت و ولایت آن ها ثابت است خاتمیت آنحضرت بقرآن مجید و ادله عقليه ونقليه وفرمايش خودش بلکه آن بزرگوار پیغمبر بود بر جمیع مخلوقات و خداوند عالم چیزهایی با نحضرت عنایت فرمود که بدیگران
ص: 10
نداد و مطلق روی زمین را بر آنحضرت و امت او مسجد و محل عبادت قرارداد و اموال کفار حربی را بر آن ها حلال نمود و آنحضرت پیغمبر شد بر کل مخلوقات و ختم رسالت باو شد و شفاعت کل مختص او گردید و همان خاتمیت آن حضرت دلیل بر افضلیت اوست بر همه انبیاء و اول مخلوقات نور مقدس او بود چه اگر دیگری افضل بود خلق می شد بلکه علت ایجاد جميع مخلوقات آن حضرت است که حقتعالی در حق او فرمود :
لولاك لما خلقت الافلاك و همچنین معراج آن بزرگوار که از مراتب کل موجودات خاصه انبياء وملائكه بالاتر رفت و آنجه تمام انبیاء از علوم و کمالات و معجزات دارا بودند اعلای آن ها را دارا بود و باید دانست که معراج ورجعت و شفاعت ائمه اطهار از اهم اعتقادات و ضروریات است.
اللَّهُمَّ نَوِّرْ قُلُوبَنَا بِنُورِ الایمان یا اللَّهِ يارحمن يارحيم يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثبث قُلُوبِنَا عَلَى دِينِكَ .
فصل پنجم در معاد که سوم از اصول اسلام است و معاد بمعنی عود و برگشتن است که پس از رفتن روح از
ص: 11
بدن تعلق می گیرد در قبر ببدن برای سئوال و بعد تعلّق می گیرد بقالب مثالی یا متنعم يا معذب در آن عالم است و بعد از آن در قیامت تعلق می گیرد به همین بدن که جزا داده شود به بهشت یا بجهنم و این مطلب بعقل و نقل و اجماع و ضرورت مذهب ثابت است که روح انسانی نه روح حیوانی در قبر تعلق به بدن پیدا می کند از قبیل حیات آن عالم برای سئوال و اما قالب مثال مثل وشكل همين بدن در وادی السلام یا در بهشت دنیا یا در قبرها یا در برهوت برحسب مراتب در آن مکانها هستند و اما در قیامت اگرچه این بدن ها پوسیده و خاک شده ولی همان خداوند قادری که از عدم ما را بوجود آورده و خلق نموده دو مرتبه بر می انگیزاند و بهمین بدن عنصری روح را داخل می کند و برای حساب و ثواب و عقاب و بهشت و جهنم عودت می دهد.
فصل ششم در این مقام لازم است بیان این مطلب که شبهه نیست که خلق در دنیا مختلفند از مطیع و عاصی و لابد باید بر حسب علم و قدرت و عدالت حق تعالی تلافی شود چه اگر تلافی نشود با عدل خدا منافات دارد و این تلافی و
ص: 12
جزای عمل یا در دنیا یا در آخرت باید داده شود اما در دنیا جزای عمل بر وجه کامل داده نمی شود زیرا منافات با ستاریت خدا دارد و اگر هم بشود عیش بر کل مردم ناقص می شود زیرا در هر قبیله اهل معصیت دارند آنوقت سایرین از عذاب آن ها متألم می شوند و از کار خود باز می مانند بعلاوه اگر ثواب و عذاب در دنیا داده شود و مردم بچشم خود به بینند لا بد مشغول عبادت و ترک معصیت می شوند مثل کسی که جبر بأنها بکنند که اگر عبادت نمودی تو را نعمت دهد عدو اگر نکردی تو را عذاب کند و حال آنکه ثابت است که انسان فاعل مختار است و جبری نیست دیگر آنکه دنیا محل آن قابل مكافات تمام نیست زیرا خلقت دنیا برای فنا شده و نعمت باعذاب آخرت همیشه باقی است و زوال ندارد و وضع دنیا برای هم و غم و مصیبت است پس دنیا گنجایش اعطاء ثواب کامل و عقوبت شدید ندارد چه اگر ذره ای آتش یا زقوم جهنم در دنیا ریخته شود دیگر راحتی و آسایش برای احدی باقی نمی ماند پس باید محل مکافات آخرت باشد و چون طاعت
ص: 13
و معصیت هم از زوح است و هم از جسم باید هر دو مکافات خود برسند لذا نعمت و عقاب هم روحانی و هم جسمانی است اگر روح تنها محشور شود لازم می آید جزای جسم داده نشود و حال آنکه حقتعالی عادل است و بنص قرآن و فرمایشات پیغمبران وعقل ونقل وانصاف وضرورت دین معادهم جسمانی و هم روحانی می باشد و بهرکس جزای عمل داده می شود و در قیامت خلق محشور می شوند و نامه اعمال بآن ها داده می شود و صراط و میزان نصب می شود و اهل بهشت بهشت و اهل جهنم جهنم خواهند رفت و کسانی که در بین تحصیل حق مرده اند یا اطفال کفار یا کسانی که اسمی از اسلام نشنیده اند یا دیوانه ها و امثال آن ها در اعراف که مکان معینی خواهد بود مثل دنیا در آنجا خواهند بود و امیدواریم امت مرحومه بشفاعت محمد و آل محمد نجات حاصل نمایند . اللَّهُمَّ ارْحَمْنَا بِرَحْمَتِكَ يَا ارْحَمَ الرَّاحِمِينَ وَ ارْزُقْنَا شَفَاعَةُ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطاهرین .
فصل هفتم در امامت که اقرار و اعتقاد بآن موجب نجات آخرت و رسیدن بنعم خداوند عالم وروح ایمان است
ص: 14
که بعقل و نقل ثابت و ضروری کل ادیان است که در هر عصری حجتی از جانب حق تعالی روی زمین باید باشد و آن یا پیغمبر است با امام و آن حجت باید بشر باشد که خلق با و انس بگیرند و صاحب قوّه قدسیه باشد که استفاده از حق بتواند بکند و بخلق برساند وطيب ولادت و شرافت و نجابت داشته باشد و نقص خلقت نداشته باشد و عارف بجميع علوم ولغات و زبان ها حتى زبان حیوانات بوده باشند که بتواند تمام خلق را هدایت نماید و اعلم و اتقی و از کا از همه خلق باشد و در تمام صفات کمالیه کامل و صاحب معجزات باشد بعلاوه باید دارای مقام عصمت باشد که سه مقام را دارا باشد گرفتن احکام از مبده و ضبط و حفظ آن و رسانیدن بخلق چه اگر عصمت نباشد ممکن نیست این سه مقام را دارا باشد پس با تفاق دوست و دشمن حضرت امیر المؤمنین و یازده نفر اولاد آنحضرت صلوات الله علیهم اجمعین دارای تمام این صفات بودند دلیل دیگر نص خداوند عالم در قرآن ونص پیغمبر بر امامت امیرالمؤمنین و همچنین نص هر يك از ائمه
ص: 15
اطهار بر امامت دیگری باسم و نسب دلیل دیگر علوم و معجزاتی که از آن ها صادر شده بدون آنکه تعلیم معلمی نموده باشند و علوم آن ها پر نمود سراسر عالم را و اما امام دوازدهم که غائب و حجت باقیه است و ظهور خواهد نمود بدلیل اخبار متواتره از پیغمبر خدا و هر يك از ائمه اطهار پدران آن بزرگوار چنانچه ذکر و معلوم شد که زمین نباید خالی از حجت باشد و غیر از آنحضرت امروزه حجتی نیست دلیل دیگر فریاد رسی های آنحضرت در زمان غیبت آنحضرت که بعلاوه نقل آن ها در کتب معجزات بحس و وجدان نتيجة توسلات آن بزرگوار بما رسیده و اگر آن حضرت غائب نباشد باید از دنیا رفته باشد و زمین خالی از حجت باشد و اگر جانشین معین نموده باشد باید عدد ائمه از دوازده نفر زیادتر باشد و حال آنکه باخبار متواتره که شیعه و سنی در کتب نقل نموده اند از پیغمبر خدا که ائمه هدی منحصر باین دوازده نفراند و آخری آن ها غائب خواهد شد و ظهور خواهد نمود و پرخواهد نمود زمین را از عدل
ص: 16
و اهل توحيد اللهم عجل فرجه الشريف واجعلنا من انصاره و اعوانه
فصل هشتم چنانچه کلمه توحید ورسالت دوازده حرف است عدد ائمه اطهار هم دوازده است حضرت امیر المؤمنين على بن ابيطالب والحسن والحسين وعلى بن الحسين ومحمد بن علی و جعفر بن محمد و موسى بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن على وعلى بن محمد والحسن بن على والحجة بن الحسن صلوات الله عليهم اجمعين وحضرت فاطمه زهرا معصومه است و آن ها افضل از تمام مخلوقات هستند سوای پیغمبر آخر زمان و حق تعالی اسم اعظم را با نها آموخته و مقام شفاعت کل با آن ها است و دارا بودند ولایت عامه را که ولایت نسبت بكل خلق باشد و عطاء این ولایت بآیه شریفه انما وليكم الله ثابت است زیرا در قرآن مجید ولایت را منحصر فرموده بخدا و پیغبر و آن کسیکه در نماز صدقه دادو باتفاق شیعه وسنی امیرالمؤمنین در حال رکوع انگشتر داد و این آیه در حق او نازل شد و این ولایت از نبوت خاصه که انبیاء گذشته باشند مقدم است و پیغمبر ما دارا بود
ص: 17
نبوت عامه و ولایت عامه را از این جهت افضل بود بر تمام مخلوقات و ائمه اطهار نیز چون دارای ولایت عامه بودند از تمام خلق سوای پیغمبر افضلند و هر چه هست از وجود مقدس آن هاست و باید دانست که در اصول دین اعتقاد قلبی ضرور است و لفظ تنها کافی نیست و اطفال قبل از بلوغ متصف بصفت اسلام و کفر نمی شوند مگر برسبیل تبعیت که بر اطفال مسلمین احکام اسلام و بر اطفال كفار احکام کفر جاریست و بعد از بلوغ تبعیت منقطع می شود باید ملاحظه حال خود آن ها بشود اگر معتقد بعقاید حقه می باشند طاهر و نکاح آن ها صحیح و میراث از مسلم می برند و الا فلا . پس احتیاط آنست که قبل از بلوغ عقاید حقه را درست نمایند و هرگاه کسی نعوذ بالله سب و دشنام بخدا یا پیغبمر یا ائمه اطهار گفت نجس و پلید است چون بحمد الله اصول دین بادله عقلیه بیان گردید شروع می شود در مسائل فروع و احکام دین از مسلمیات بین علماء امامیه با ملاحظه احتیاط و امیدوارم برادران ایمانی این گناه کار سید صدرالدین
ص: 18
روضاتی را از طلب مغفرتی یاد و شاد نمایند.
باید دانست که عبادات بر چند قسم است یکی عباداتی که باید بقصد و اختیار بجا آورد و شرط صحت آن ها قصد قربة است یعنی سبب بجا آوردن بندگی و فرمان برداری خدا باشد حتی این عبادت جهة خوف از جهنم و طمع بهشت هم نباشد که احتیاط ترك این قصد است و عبادات تکلیفیه عبارت از نماز و روزه و خمس و زکوة و اعتكاف وحج و جهاد و امر بمعروف و نهی از منکر است و اینها اصول استکه اسم آن ها فروع دین است و مؤمن باید مسائل واحکام دین از معاملات و ازدواج و غیره را بداند که مرتکب حرامی نشود و مجموع مباحات بقصد و نیت عبادت می شود مثل جماع بإحلال خود و تعلیم احکام دین و اصلاح امور مسلمین و خواندن رساله ها و مواعظ و ذکر مصائب ائمه اطهار همه خواندن رساله اینها عبادت است و خمسه تکلیفیه را که باید دانست عبارت است از واجبات و محرمات و مستحبات و مکروهات و
ص: 19
مباحات است و کسیکه منکر ضروری دین باشد تکلیف آن مشکل است لذا اجتناب از سه طایفه لازم است ولدالزنا و مخالفان و تارك الصلوة در صورتیکه منکر آن نباشد و الا منكر آن نجس است و اول فروع دین نماز است و آن اعظم عبادات است و صحت آن موقوف بدانستن مسائل احکام است و آن ها در چند فصل ذکر میشود فصل اول در مقدمات نماز و اول آن ها طهارت از حدث استکه عبارت از وضو و غسل و تیمم باشد اما وضو در چند مقام واجب است اول نمازهای واجب غیر از نماز میت دوم اجزاء فراموش شده نماز سوم طواف واجب چهارم و پنجم و ششم برای مالیدن بدن بخط قرآن و فرقی نیست بین خط متعارف یا کوفی یا فرنگی یا کنده کاری باغیر اینها و باسماء خاصه خدا و پیغمبران و ائمه هدی و فاطمه زهرا عليهم السلام گاه واجب شود مالیدن آن ها و حرام است بی وضو مالیدن بدن حتی ناخن و مو بانها هفتم وضوئي كه بنذر و عهدو قسم واجب شود و موافق احتیاط است وضو برای سجده قرآن
ص: 20
و اما چیزهائی که وضو را می شکند چند چیز است اول و دوم بول و غایط سوم بادیکه از دیر بیرون آید چهارم خوابی که چشم و گوش را فرا گیرد پنجم و ششم و هفتم بیهوشی و مستی و دیوانگی هشتم رطوبت مشتبه از مردپیش از استبراء نهم و دهم و یازدهم حيض و نفاس ومس ميت و واجب است در حال تخلی و غیره پوشانیدن عورتین از نامحرم و حرام است رو و پشت بقبله بول يا غایط نمودن و در انزال منی احتیاط رو و پشت بقبله نباشد و در بول محل را دو مرتبه بشوید و احتیاط سه مرتبه شستن است و در غایط نیز بعد از ازاله عین نجاست دو مرتبه بشوید و تأمل نماید که آب غساله برود و استنجا واجب می شود برای چیزیکه طهارت بدن در او شرط است مثل نماز .
فصل دوم اجزاء وضو چهار است اول شستن رو از رستنگاه موی سر تا ذنخ طولا و آنچه فرا گیرد شست و انگشت میان را عرضاً و باید تمام طرفین صورت و ابرو و
ص: 21
لب و دماغ را بشوید تا یقین بشستن تمام بکنددوم شستن دو دست از بالای مرفق تا سرانگشتان که از بالا بیائین بشوید بطریق جریان و وضو بنحو ارتماس جایز است که رو و دست ها را در آب فرو برد و بقصد وضو بیرون آورد سوم مسح بشره پیش روی سر یا موی آن بقدر سه انگشت که ما بین دو سفیدی پیش سر را مسح نماید چهارم مسح پشت دو پا از سر انگشتان تا آمدگی میان پاها تا مفصل و باید سر و پاها برطوبت کف دست باشد و بدست راست سر و پای راست و بدست چپ مسح پای چپ را بنماید و در وضو چند چیز شرط است اول نیت قربت وقصد واجب و مستحب ورفع حدث ومباح شدن نماز را بدل بگذراند و غفلة كلیه نداشته باشد و نیت خلاف نکند و نیت خالص باشد که اگر ریا یا چیز دیگر کند باطل است و اگر وضوی واجب برذمه دارد وضوی مستحب نگیرد و اگر بطریق اطلاق نذر نموده یا قسم خورده که وضوی مستحبی بگیرد و قبل از وقت بقصد آن نذر یا قسم وضو بسازد با آن وضو بعد از وقت می تواند
ص: 22
نماز بخواند دوم ترتیب بنحو مذکور سوم موالات که اجزاء وضو را پیوسته بجا آورد چهارم مباشرت که در حال اختیار خود غسل و مسح را بجا آورد پنجم پاك بودن آب ششم و هفتم مطلق و مباح بودن آب هشتم مانع شرعی از استعمال آب نبودن از تنگی وقت یا ضرر داشتن آب نهم استعمال در رفع حدث نشده باشددهم باعث نشدن وضو بر نظر کردن اجنبی واجنبيه بر اعضاء وضو یازدهم و دوازدهم مباح بودن ظرف آب وضو و فضا و مکانیکه آب وضو در آن می ریزد سیزدهم طلا و نقره نبودن ظرف آب وضو چهاردهم پاك بودن اعضاء وضو قبل از وضو و جبیره آن چیزی است که بسته شود بروی زخم و دمل و در حکم آنست دوائی که مالیده شود بروی آن ها پس اگر بدون ضرر از آب گرم و غیره ممکن است از اله آن واجب است ازاله نماید و اگر ممکن نباشد آنقدر آب بریزد بر روی او که زیر آن شسته شود و اگر آنهم ممکن نیست یا محل نجس است
ص: 23
و تطهیر هم ضرر دارد چیز پاکی روی او گذارد و آنرا مسح نماید از آب وضو و تیمم هم بنماید که وضو ساقط نیست و به تیمم تنها هم اکتفا نمی شود و سلسل البول و مبطون که حفظ خود از بول و غایط نمی تواند بکند جهت هر نمازى يك وضو بگیرد مثل زن مستحاضه و همچنین کسی که خود را از خروج باد نمی تواند حفظ کند آن هم برای هر نمازی يك وضو بگیرد اما واجب است بر نماز گذار حفظ نمودن بدن و جامه از زیادتی تلویت از پنبه و کهنه و امثال آن ها .
فصل سوم در غسل و غسل های واجب شش غسل است و احتیاط ترك نکردن غسل جمعه و غسل طفل مولود و غسل قضاء كسوفین است و آن شش غسل واجب اول غسل حیض بعد از انقطاع آن و آن خونیست که بر حسب طبیعت خداوند در زن ها خلق فرموده و آن سیاه یا سرخ و و گرم و با سوزش است واقل آن سه روز متوالی الایام والليالی و اکثر آن ده روز و زیاد و کم آن در بین ده روز بر حسب عادت است و صاحب عادت اگر زیاد تر از عادت
ص: 24
خون دید و از ده روز تجاوز نکرد مجموع آن حیض است و خون قبل از بلوغ و بعد از یاس حیض نیست دوم غسل نفاس بعد از انقطاع و آن خونیست که با مولود یا بعد از آن می آید و صاحب حیض و نفاس قضاء نماز نمی کند ولی عوض روزه را بگیرد و احتیاط در نفاس جمع است بین نفاس و استحاضه تا هیجده روز سوم غسل استحاضه و آن سرد و زرد و صاف است اما قليله انکه سمی خون بیرون آید برای هر نمازی يك وضو بگیرد و متوسطه که خون در پنبه فرو رود يك غسل برای نماز صبح بکند و احتیاط آنکه برای نماز بعد از رویت خون نیز غسل نمايد و اما كثيره که خون از پنبه بخرقه برسد يك غسل برای نماز صبح و يكغسل برای نماز ظهر و عصر يك غسل برای نماز مغرب وعشا با جمع ظهرين وعشائین و در هر سه حالت باید تغییر پنبه و غسل فرج و وضو برای هر نمازی بجا آورد چهارم غسل مس میت است و آن بعد از سرد شدن و قبل از غسل دادن واجب است حتی بچه که چهار ماهه تمام باشد و
ص: 25
سقط شود غیر از معصوم و شهید و میت غسل داده شده پنجم غسل ميت واجب است غسل دادن میت مسلمان و طفل مسلم اگرچه سقط شده باشد و چهار ماهه باشد و همچنین عضو جدا شده اگر آن قطعه سینه یا بعض از سینه باشد غسل و کفن و نماز و دفن باید بنماید بغسل ترتیبی بعد از ازاله نجاست و موانع نیت نماید که غسل می دهم این میت را بآب سدر وكافور و آب خالص واجب قربة الى الله بعدهم نیت خصوصی آب سدر و کافور و آب خالص را بکند و اگر آب نباشد تکلیف تیمم دادن است ششم غسل جنابت و غیر از غسل جنابت با اغسال دیگر وضو باید بگیرد جهة نماز و اما غسل عبارت از شستن تمام روی بدن است بنحوی که علم بشستن تمام آن پیدا کند و آن دو قسم است ترتیبی و ارتماسی اما غسل ترتیبی اول سر و گردن را بشوید بعد نصف راست بدن بعد نصف چپ را و ناف و عورتین را تماماً با هر دو طرف بشوید و گردن را يك دفعه با سر بشوید و دفعه دیگر نصف آن با شق راست و نصف با شق چپ و بهر نحو که اعضاء
ص: 26
شسته شود کافیست از فرو رفتن در آب بقصد غسل یا آر آب ریختن در بدن بنحوی که یقین به شستن تمام بدن بنماید و اما غسل ارتماسی پوشیدن تمام بدن است زیر آب بيك دفعه و احتیاط خروج تمام بدن است از آب و دخول در آب و حرکت اعضاء بدن و احتیاط ترك نكردن غسل ترتیبی است که افضل است مگر در تنگی وقت و هرگاه بعد از غسل معلوم شد که جزئی از بدن شسته نشده اگر غسل ارتماسی نموده غسل باطل است و اگر ترتیبی نموده و آن محل از عضو آخر است همانجا را بشوید صحیح است و اگر از طرف راست است آن محل را بشوید با تمام طرف چپ و شرایط غسل مثل شرایط وضو میباشد جز آنکه موالات در غسل ترتیبی نیست مگر در غسل استحاضه و اگر حدث اصغری در بین غسل جنابت روی دهد آن عسل را تمام کند و غسل دیگر هم بنماید و وضو جهة نماز بگیرد و اگر چند غسل میخواهد بکند هر غسلی را بالخصوص نماید بهتر است و غسل جنابت راهم در آخر بنماید و اگر شك نمود در جزئی
ص: 27
از غسل بعد از فراغ از غسل اعتبار ندارد و اگر از جزئی بعد از دخول در جزئی قبل از فراق شك نمايدانيان کنند و اما جنابت بدو چیز حاصل می شود اول آمدن منی در خواب و بیداری از مرد و زن در صورت علم بآن و در صورت شك رجوع می شود بلذت و سستی و جستن و در زن و مريض لذت کافیست و اگر در جامه مخصوص منی یافت شود غسل نماید دوم جماع و آن دخول حشفه در قبل یا دبر انسان با حیوان زنده یا مرده هر چند پارچه بصورت به بندد و لذت هم نبرد و اما جنب با امکان بول نماید قبل از غسل و با عدم امکان استبراء به نه مسح مثل استبراء از بول بنماند و غسل نماید پس اگر بعد از غسل و بول رطوبت مشتبه بیابد اعاده غسل لازم نیست و احتیاط با عدم امکان از بول اعاده غسل است و اختیار جمع میان غسل و وضو می باشد و هر گاه بعد از انزال بول نکرد و غسل نمود و بعد بول نمود احتیاط اعاده غسل است بجهة آنکه بعضی جزاء منى بابول بیرون می آید لذا در روز روزه اختیاراً بول ننماید که داخل
ص: 28
در تعمد بر جنابت است ولی در زن مادامی که علم یمنی بودن ندارد غسل نمی شکند و حرام است بر جنب وحایض و نفساء ماليدن بدن باسماء خدا و پیغمبران و ائمه و فاطمه زهراء و خط قرآن و خواندن چیزی از سوره هائی که سجده واجب دارد و آن ها سوره اقرع والنجم والم تنزيل وحم است و دخول مسجد الحرام و مسجد پیغمبر و در مساجد دیگر هر گاه بطریق عبور نباشد و گذاردن چیزی در مسجد اگرچه از بیرون بیندازد و دخول مشاهد ائمه و واجب است غسل جنابت برای نماز واجب غیر نماز میت و در نماز مستحب شرط صحت او می باشد و برای اجزاء فراموش شده و اقامه نماز و طواف واجب و مالیدن بدن بخط قرآن و اسماء پیغمبران و ائمه هر گاه واجب شود و برای خواندن سوره های سجده دار واجب است و دخول در آن دو مسجد و مکث در سایر مساجد و مشاهد و برای چیزی گذاردن در مساجد اگر واجب شود و در شب جهة روزه واجب که هر وقت شب باشد قصد واجب می کند دیگر هر گاه بنذر وغيره بر خود واجب
ص: 29
کرده باشد .
فصل چهارم در تیمم شرط است در جواز تیمم چند چیز اول نبودن آب بقدر کفایت وضو یا غسل و اگر ممکن است خریدن بوجه غیر اجحاف باید بخرد و اگر قلیلی آب دارد و وضو و غسل هر دو بر ذمه دارد اگر بقدر وضو بیشتر نیست وضو بگیرد و تیمم بدل از غسل نماید و اگر ممکن است وضو بگیرد و آب وضورا جمع نماید وغسل کند و اگر جمع ممکن نباشد غسل نماید و تیمم دل از وضو نماید دوم دست نرسیدن بآب مثل عجز از حرکت و نبودن یاری کننده هر چند باجرت مقدور باشد یا تنگی وقت ولی اگر عمداً اخلال در طلب آب نمود تا وقت تنك شد بعد از حصول آب اعاده نماز نماید و تیمم نماید و با بودن آب در محلی که خوف تلف نفس یا مالی یا عرضی یا عقلی باشد در طلب کردن آن تیمم نماید ولی با عدم عجز وضرر وضيق وقت واجب است يك تير پرتاب برای طلب آب در زمین ناهموار و دو تیر در زمین هموار در هر طرفی از چهار طرف واگر
ص: 30
علم بوجود آب در زیاده بر این داشته باشد طلب زائد لازم است سوم بودن مانع از استعمال آب مثل ضرر یا بسیار سرد و گرم بودن که باعث مشقت شدید باشد چهارم بودن آب و خوف عطش خود یا دیگری که جایز القتل نباشد چه هر گاه خوف تلف یا حصول مرض یا مشقت یا تلف حیوانی که بتلف آن متضرر شود تیمم نماید پنجم نجاست بدن و جامه و کفایت نکردن آب از برای ازاله خبث وحدث که باید ازاله نجاست نماید و تیمم بکند و تنهم بر چند چیز جایز است اول خاک خالص و اگر نباشد برسنك و احتياطاً سنك خالی از خاک و غبار نباشد و مقدم است خاک بر مطلق روی زمین مگر در حال اضطرار بشرط آنکه معدنی نباشد و جایز است بر زمین گچ و آهك قبل از پخته شدن دوم غبار اگر خاك وزمين ميسر نشود نشود آن هم غبار برجامه نه غبار هوا و آن غبار را بتکاند که دست بر غبار قرار گیرد سوم گل هر گاه دو چیز اول نباشد وخشکانیدن آن هم میسر نشود والا واجب است خشکانیدن و گل هم از
ص: 31
جنس چیزی که جایز التیمم نیست نباشد و بعد از زدن دو دست بگل برهم بمالد تاعین بمالد تاعین گل بریزد و هر گاه اینها یافت نشد نماز را بانحال بجا آورد و بعد از یافت شدن آب يا خاك قضا نماید و جایز نیست تیمم قبل از وقت نماز و اگر بعد از تیمم و قبل از نماز آب شد تیمم باطل میشود و در وسط نماز با ضيق وقت صحیح است و با وسعت تمام نماید و وضو یا غسل نموده و اعاده نماز کند و می شکند تیمم را نواقص وضو و غسل و واجبات و شرایط تیمم چند چیز است اول نیت بقصد وجوب یا استحباب و مباح بودن نماز و بدلیت از وضو یا غسل در وقت زدن دست ها و مسح پیشانی دوم زدن هر دو دست یکدفعه بر آنچه تیمم می کند باو در حال اختیار و با عذر پشت دست را مسیح نماید و اگر دست نجس باشد با امکان تطهیر کند و با عدم امکان و باقی نبودن عین نجاست و خشک بودن تیمم نماید و در بدل وضو و غسل دو دفعه دست ها را بزمین بزند یکدفعه برای پیشانی و یکدفعه برای پشت دست ها و احتیاط نموده اند که دو تیمم نماید یکی
ص: 32
يك ضربت و یکی دو ضربت بدو دست از رستنگاه موی سر تا بالای دماغ و مسح ابرو ها واجب نیست اگر چه می فرمایند احوط است و باید پیشانی را حرکت ندهد که اگر هر دو را حرکت داد باطل است چهارم مسح پشت دست ها از بند تا سر انگشتان و احتیاط فرموده اند که پس از اتمام تیمم یک مرتبه دیگر دست ها را بر زمین زند و فقط پشت دست ها را مسح نماید پنجم ترتیب بمقدم داشتن مسیح پیشانی بردست ها و دست راست بر چپ ششم پی در پی تیمم نمودن هفتم خود مباشرت نمودن با اختیار و الا دیگری اورا تیمم دهد که دستهای او را بر زمین بزند و نیت را هر دو بکنند هشتم پاك بودن مواضع تيمم نهم پاك بودن خاك وزمين وسنك و ريك و غبار وكل دهم مباح بودن آن ها یازدهم خالص بودن خاک دوازدهم بجا آوردن در وقت و اگر نماز قضا بر ذمه دارد همه وقت می تواند تیمم نماید سیزدهم چیزی حایل نبودن چهاردهم تکلیف تیمم بودن پانزدهم مسح پیشانی از اعلی از طرف طول نه عرض و احتیاطاً از بالای رستنگاه موی سر و دست ها از بالای بند مسح نماید و حاشیه بیرون
ص: 33
انگشت کوچك و شصت داخل در مسح باشد و تیمم بدل از غسل جنابت بحدث اصغر بهم می خورد پس هم تیمم وهم وصو بنماید اگر وضو ممکن نباشد يك تيمم بدل از غسل و يك تيمم بدل از وضو بنماید و در حالتیکه هم غسل می خواهد وهم وضو مثل مس میت و حیض و آب میسر نشد دو تیمم نماید یکی بدل از غسل و یکی بدل از وضو و يك تيمم هم بدل از مطلق حدث بنماید و چون وضو گرفت یا غسل نمود برای نماز احتیاطاً شعرهای باطل نخواند.
فصل پنجم در طهارت که دوم از مقدمات نماز است و طهارت از خبث پاك كردن بدن و لباس است از نجاسات و نجاسات دوازده چیز است اول و دوم بول و غایط از انسان و هر حیوانی که رگ جهنده داشته باشد و حرام گوشت باشد بالذات مثل سگ يا بالعرض مثل حيوان موطوله و نجاست خوار سوم منی از انسان و حيوان صاحب رگ جهنده هر چند حلال گوشت باشد چهارم مردار از صاحب رك جهنده مگر چیزهائی که روح در آن ها داخل نشده مثل مو وكرك و استخوان
ص: 34
و دندان و ناخن و شاخ وسم هرچند حرام گوشت باشد غیر نجس العين و اما تخم مرغ و پنیر مایه احتیاط شستن ظاهر آن هاست پنجم خون از هر حیوان صاحب رگ جهنده مگر خونی که می ماند در ذبیحه حلال گوشت بعد از بیرون آمدن خون متعارف و اما خون در تخم مرغ و شیر نجس وحرام است ششم و هفتم سك وخوك صحرائی و جميع اجزاء آن ها ششم و هفتم سك وخوك صحرائی و جميع اجزاء آن ها هشتم کافر چه اصلی و چه مرتد یا منکر ضروری دین و در حکم آنست طفل نابالغ که والدین او کافر باشند و از غیر اثنی عشری احتیاط اجتناب است نهم هر مست کننده که روان باشد و در جوشانیدن آب انگور و خرما قبل از ثلثان شدن و اما مویز و کشمش اگر در طبخ جوش نخورد یا آب از خارج داخل او نشود چه سرخ بکند و چه نکند بی اشکال است و با شک در جوشیدن هم عیب ندارد دهم فقاع هر چند مست کننده نباشد یازدهم عرق حیوان عذره خوار دوازدهم عرق جنب از حرام و در عرق جنب با احتلام وقی و ولدالزنا
ص: 35
و شیر دختر و سنی و حیوان متگون از نجاست و بول اسب و قاطر و الاغ و موش و بزمجه و روباه و خرگوش وسك و خوک آبی و مسوخات هر چند بعضی قائل بنجاست آن ها شده اند ولی خلاف مشهور و باعث عسر و حرج است و اجتناب از آن ها بهتر است و اما مطهرات چهارده چیز است اول آب و آن یا مطلق است یا مضاف و اما مضاف مثل گلاب رفع حدث و ازاله خبث بآن نمی شود و بملاقات نجاست نجس می شود هر چند زیادتر از کر باشد و اما آب مطلق بر چند قسم است یکی آب باران در حال تقاطر که روی زمین روان است در حکم آب جاریست دیگر آب جاری که بملاقات نجاست نجس نمی شود مادامی که اوصاف او متغير نشود كه رنك يا بو يا طعم آن تغییر نماید و اما تطهیر چیز نجس بآب جاری دو دفعه کفایت می کند و اگر مثل لحاف یا نمد است فشار دهد و اگر نخود یا برنج و امثال آن ها نجس خیسیده شده در آب جاری بگذارند که آب بمغز آن ها برود و بعد از آنکه او را اول خشك نموده باشد پاک میشود دیگر آب چاه
ص: 36
است و مشهور بین متأخرین از فقهاء آنستکه بملاقات نجاست نجس نمی شود مگر در صورت تغییر بنجاست نجس می شود و باید بقدری آب بکشند که تغییر آن زائل شود ولی آن مقدار کشیدن که جهت هر چیزی در شرع معین شده موافق احتیاط است پس بکشد تمام آب چاه را هر گاه شتر یا گاو در او بمیرد یا شراب و مسكرات و منی وخون حیض و نفاس و استحاضه در او ریخته شود و يك كر بكشد هر گاه اسب يا حمار یا گاو ماده بمیرد و هفتاد دلو بکشد برای مردن آدمی و پنجاه دلو برای غایط آدمی یا خون بسیار و خون كم وغايط خشك ده دلو بكشد و هفت دلو برای مردن موش که از هم بپاشد یا سک زنده بیرون آید و سه دلو اگر موش از هم نپاشیده باشد و چهل دلو برای مردن خرگوش و روباه و گوسفند و خوك و سك و گربه که در چاه بمیرند و يك دلو برای مردن گنجشك ديگر از اقسام آب ها آب کر است که بوزن شصت و چهار من شاه الا بيست مثقال باشد آنهم بملاقات نجاست نجس نمیشود دیگر آب ایستاده
ص: 37
هر گاه کمتر از کرباشد بملاقات نجاست نجس می شود مگر آنکه آب در فوق و نجاست در تحت باشد و در و در این قسم آب ها چیز نجس شستن احتیاط تعدد غساله است و اما آب استنجا بعد از زوالعین پاکست هر گاه تعجیل در برخاستن نکند تا قطره های غساله بقدر متعارف برود پس از آب جمع شده در محل احتیاط اجتناب است و تطهير ظروف اگر سك ولوغ کرده اول دو مرتبه بخاك خالص وخاك ممزوج بآب که خاک نمدار باشد و بعد پنج دفعه با ب بشوید و درخوك بعد از شستن از خاک هفت مرتبه از آب بشوید و در مردن موش و ظرفی که بشراب نجس شده در آب کرو جاری هفت دفعه بشوید و اگر ظرف از چیزهائی باشد که آب فرو می رود او مثل ظرف چوبی و سوفالی و احتیاط در اجتناب است و اگر به غیر اینها نجس شده باشد در آب کر یا جاری سه دفعه شستن موافق احتیاط است و آنچه قابل فشار است فشار هم بدهد دوم از مطهرات آفتاب است که پاک می کند ظاهر زمین و هر چه منقول نمی شود چون درخت و دیوار بعد از ازاله عین نجاست که از شعاع آفتاب بخشکد.
ص: 38
سوم - زمین هر چند سنك باشد غیر آهک و گچ و آجر پخته و آن پاک می کند بعد از ازاله عین نجاست کف پاو کفش را ولی احتیاط پاک بودن زمین و گل نبودن و راه رفتن بقدر متعارف است نه مالیدن بر زمین چهارم استحاله یعنی مبدل شدن نجس یا متجنس بچیز غیر نجس پنجم انتقال مثل خون انسان که در پشه می رود ولی در خون
زالو که از انسان می خورد اجتناب نماید ، ششم اسلام که پاک می کند بدن کافر و اولاد او را هر چند یکی از پدر یا مادر کافر باشند ولی پاک نمی شود لباس و عرق و ظروف که در حال کفر با او بوده. هفتم استنجاء از غایط که موجب پاك شدن محل است. هشتم بیرون آمدن خون متعارف از محل ذبح و نحر که پاک کننده بقیه خون است پس از شستن محل ذبح که در بدن او می ماند. نهم استبراء حيوان نجاست خوار خوردن چیز پاک که در مرغ 5 روز و در گوسفند بیست روز و در گاو سی روز و درشتر چهل روز دهم ناقص شدن و ثلث از آب انگور جوشیده که باعث پاک شدن بقیه اوست
ص: 39
یازدهم - زوال عین نجاست از بدن حيوان طاهر العين و از بواطن او و از بواطن انسان دوازدهم غائب شدن مسلم بالغ که بی باک نباشد و معتقد بنجاست باشد و بدن یا لباس او نجس باشد با احتمال تطهیر سیزدهم - تبعیت مثل ذهاب ثلثین در آب انگور و از دستی که ازاله نحاست می کند چه در استنجا و چه در تغسیل ميت كه بتبعيت پاك
می شود و در غیر دست ها از باقی بدن و لباس اجتناب نماید چهاردهم خارج شدن آب غساله که بقیه باقی مانده پاک است
فصل ششم در شناختن وقت نماز یومیه که سوم از مقدمات نماز است و مراد در اینجا وقت کافی بودن در اداء است پس وقت اجزاء ظهر اول زوال است که بزیاد شدن سایه شاخص باشد بعد از ناقص شدن آن تا چهار رکعت در حضر و دورکعت در سفر تا بوقت اجزاء عصر مانده و وقت نماز عصر چهار رکعت از زوال گذشته در حضر و دو رکعت در سفر تا اول مغرب و احتیاطا تاخیر نیندازد از سقوط قرص آفتاب و وقت مغرب از بر طرف شدن سرخی
ص: 40
غروب از بالای سر تا چهار رکعت بنصف شب مانده در حضر و دو رکعت در سفر و وقت عشا از گذشتن سه رکعت از اول مغرب تا نصف شب ووقت نماز صبح از طلوع صبح صادق تا پیش از طلوع آفتاب و در صورت امکان تحصیل علم بوقت اعتماد بر غیر نمی شود اگر چه ظن قوی باذان گفتن عدل و عدلین باشد اگر موجب علم نشود و با عدم امکان علم چون عابرو کور و محبوس بعد از جد و جهد و مظنه باز احتیاط بنابر علم گذاردن است و هر گاه اشتباه نمود پس اگر تمام نماز قبل از وقت شده نماز باطل است و اگر قدری در وقت شده صحيح است و اگر ادراك يك ركعت یا زیاده از نماز واجب با شرایط در وقتش بنماید مثل ادراك تمام است و ادا می باشد و بجا آوردن نماز در اول وقت افضل وموافق با احتیاط است مگر اشتغال ذمه بحقوق ناس اگرچه زکوة و خمس باشد و صاحب حق هم راضی نباشد که در اینجا احتیاط تأخیر نماز است و احتیاط معجلا اداء حقوق است مثل مشغول بودن ذمه بنماز قضا و احتیاط آنستکه بعد از دخول وقت
فریضه نماز غیر از نافله روایت را نکند و باشتغال ذمه بنماز قضا
ص: 41
نماز مستحبی بنا بر احتیاط نکند مگر نذر نموده باشد.
نماز مستحبی را بر وجه اطلاق فصل هفتم در قبله شناختن که چهارم از مقدمات نماز است و واجب است نماز واجب را رو بقبله نمودن چه ایستاده یا نشسته یا خوابیده و اجزاء فراموش شده نماز و سجده سهو بلکه نماز نافله چه ایستاده یا نشسته رو بقبله بجا بیاورد و مراد قبله خود کعبه است برای کسانیکه مشاهده کنند و سمت کعبه است هر گاه عالم می باشند و بدو چیز جهة عوام سمت قبله ثابت می شود اول علم و آن بیکی از سه چیز است اول محرابی اکه معصوم او را وطلع نموده دوم سیره مسلمین در وضع قبور اموات وذبح حيوانات سوم جمع کثیری خبر دهند بقبله که محال باشد کاذب بودن آن ها دوم ثابت می شود قبله بمظنه بعد از تعذر علم اگر چه از قبله نمای معتبر باشد و اگر علم وظن حاصل نشد با وسعت وقت هر نماز واجبی را چهار داده از چهار سمت بکند.
و اگر با مظنه بطرفی نماز کرد بعد ملتفت شد که
ص: 42
قبله نبوده اگر استدبار ننموده و وقت نماز باقیست اعاده کند و بعد از وقت احتیاطاً قضا نماید و اگر رو بمشرق و مغرب بوده در وقت اعاده و در خارج وقت ادعاء اجماع شده بر عدم قضا و اگر در وسط نماز متذکر شد اشتباه بوده اگر حد مشرق و مغرب نرسیده منحرف شود بقبله و الا نماز باطل است و نماز را از سرگیرد اگر وقت باقيست ولی باضيق وقت منحرف شود بقبله و تمام نماید و احتیاطاً قضاهم بكند .
فصل هشتم در ستر عورت که پنجم از مقدمات نماز است و واجب است بر نماز گذار ستر عورتین در نماز اگر چه بعاریه یا خریدن باشد بمبلغی که اجحاف نباشد با بودن نامحرم یا نبودن چه در روشنی یا تاریکی که اگر اخلال بان نماید عمداً نماز باطل است هر چند نماز مستحب باشد و در مرد احتیاط پوشانیدن ما بين ناف و ناف و زانو و در زن تمام بدن و مو باستثناء صورت بقدر متعارف و دست ها و روی پاها و دختر نابالغ و کنیز مرخص است سرباز نماز گذارد و اگر قبل از نماز عالم بنجاست بدن یا لباس بوده و بعد از نماز متذکر شد قضا و اعاده لازم است و اگر در اثناء نماز متذکر شد با وسعت وقت نماز باطل و با ضيق وقت
ص: 43
تمام کند و بعد قضا نماید واستثناء شده از بدن و جامه نجس پنج چیز اول خون کمتر از در هم بشرط آنکه خون زنان و نجس العين وغير مأكول اللحم و میته نباشد دوم خون قروح و جروح مادامی که خوب نشده و مشقت دارد و هر گاه شك در خون قروح و جروح بودن دارد و همچنین در خون بواسیر و رعاف و فصد و حجامت اجتناب نماید سوم لباسی که ساتر عورت نشود مثل کلاه و عرق چین و غیر ساتر عورتی که محل خود نباشد چون بند بیر جامه که بر کمر بندد چهارم بول صبی که در جامه زنی باشد که تربیت او می کند و جامه دیگر نداشته باشد .
پس روزی یکمرتبه تطهیر آن جامه نماید و نمازهای یومیه با آن لباس بگذارد پنجم کسی که قادر بر تطهیر و تبدیل جامد نباشد یا بجهت سرما نتواند برهنه نماز کند پس نماز با آن جامه عفو است و مثل آنست بدن و اگر يك جامه نجس و یکی پاک باشد و نداند و تطهیر هم میسر نشود هريك نماز را دو دفعه بجا آورد در هر لباسی یک دفعه
ص: 44
و شرط است در لباس چند چیز اول پاك بودن دوم مباح بودن که در نماز در جامه غصبی باطل است چه ساتر باشد یا نباشد حتی خیاطی آن و از محمول غصبی اجتناب لازم است سوم لباس از پوست حیوان مرده صاحب رگ جهنده نباشد و در پوستی که در راه افتاده باشد اجتناب لازم است و فرق نیست در پوست مردار که ساتر عورت باشد یا نباشد احتیاط اجتناب است اگرچه بند نعلین یا محمول باشد مگر در صورت ضرورت و تقیه چهارم لباس مأخوذاز حرام گوشت ذاتی یا عرضی نباشد چه جزء لباس یا تمام لباس حتی تکمه و خیاطه و چه ساتر عورت بشود یا نشود بلکه اجتناب نماید از موی حرام کوشت مثل گربه و اگر شک نماید از حلال یا حرام گوشت است اولی و احتیاط اجتناب است بلکه محمول حرام گوشت مثل قلم از موی گربه و دست چاقو و تکمه صدف و مروارید بنابر آنکه جزء حيوان باشد احتیاط اجتناب است ولی این حکم در غیر انسان است مثل موی انسان که گیس عاریه می کند و
ص: 45
كرك خز و سنجاب و حیوانی که گوشت ندارد مثل پشه و فضلات و رطوبات آن چون موم وعسل نماز با آن ها صحيح است و اگر سهواً يا جهلا در جزء حرام گوشت نماز کرد اعاده و قضا نماید و دو شرط در لباس مرد است اول آنکه لباس ابریشمی نباشد بلکه مطلق استعمال آن جایز نیست برای مرد غیر زین و فرش اگرچه در خوابیدن لحاف ابریشمی هم احتياط ترك است و در زن جواز استعمالش اجماعیست اگرچه در نماز او شیخ صدوق مخالفت فرموده و احتیاط اجتناب است چنانچه باشك در ابریشم بودن هم بودن هم احتیاط اجتناب است و اگر بعد از نماز عالم شود بابریشم بودن لباس احتیاط قضا و اعاده است ولیکن استثناء شده در مقام ضرورت مثل جنك تكمه و سجاف ابریشمی ضرر ندارد و احتیاط آنکه سجاف زیاد از چهار انگشت نباشد و در لباس که ممزوج باشد با غیر ابریشم و ابریشم زیاده برغیر نباشد نماز جایز است ولی با چیز ابریشمی با آنکه غیر ساتر هم باشد احتیاط اجتناب است دوم از دو شرط آنکه لباس
ص: 46
مرد طلاباف نباشد اگرچه یکی از تار و پود آن طلا و دیگری غير ظلا و ابریشم باشد و اگر بخه عبا طلا دوخته باشد لازم است اجتناب و زینت مرد بطلا حرام است اگر چه انگشتر باشد و بعضی فرموده اند چیزی که پشت پا را بپوشاند و ساق نداشته باشد مثل جوراب بیساق نماز با او باطل است و اولی و احتیاط اجتناب است و تقع محل ما از مقدمات نماز است .
فصل نهم در مکان نماز که ششم از مقدمات است باید مکان نماز گذار باسه شرط باشد اول مباح بودن که یا مالك بعين يا منفعت یا مأذون از صاحبش باشد باذن صریح یا فحوی یا شاهد حال که با علم برضایت بوده باشد يا مأذون از خداوند مثل بیابان ها و خانه هایی که خداوند اذن داده ن در آن ها و با عدم علم یا ظن بكراهت آن ها احتياط اجتناب است پس نماز در مکان غصبی باطل است مگر درسه جا اول مجبور مثل محبوس دوم مضطر که ظالمی اورا اکراه نماید سوم جاهل بغصب ولی جاهل بحرمت غصب در حکم عامد است و نماز او باطل است دوم پاك بودن
ص: 47
مكان نماز از نجاست تعدی کننده مگر محل سجده که باید نجس نباشد هر چند خشک باشد سوم قرار داشتن مکان مگر در حال ضرورت که نماز در کشتی و امثال آن صحیح است و باید مرد وزن در نماز محاذی یکدیگر نباشند یازن در پیش روی مرد نباشد مگر چیزی حایل باشد یاده ذراع فاصله یا تنگی وقت باشد اللهم وفقنا لما تحب وترضى و اما واجبات نماز در ده فصل ذکر می شود و چون بنای این رساله برذكر واجبات موافق احتياط است و بعضی قائل شده اند بوجوب اذان و اقامه در نماز جماعت و نماز صبح و مغرب و جمعه و بعضی بوجوب اقامه در نماز يوميه خصوصاً در اقامه لذا احتیاط بجا آوردن است و اما اذان چهار الله اكبر و هر يك از اشْهَدْ انَّ لَا اله الَّا اللَّهُ وَ اشْهَدْ انَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ وَ حَىٍّ عَلَى الصلوة وَ حَىٍّ عَلَى الْفَلَاحِ وَ حی علی خیر الْعَمَلِ وَ اللَّهِ اکبر وَ لَا اله الَّا اللَّهُ دو مرتبه و در اقامه اول دو الله اکبر و بعد از حی علی خیر العمل دو قد قامت الصلوة ودو الله اكبر
ص: 48
و يك لااله الا الله و اشهد ان علياً ولی الله را تبرکاً بگوید نه بقصد جزئيت واصل در همه عبادات ولایت اهل بیت عصمت است.
فصل اول در نیت و آن اول از واجبات نماز است و آن بمعنی عزم بر فعل است و در آن شش امر معتبر است اول تعیین نماز دوم خلوص نیت که چیز دیگر بآن ضم نکند سوم قربة که بجا آوردن نماز برای مقرب شدن بدراگاه حق تعالی باشد چهارم مقارن بودن با حرف اول تكبيرة الاحرام پنجم قیام در حال نیت ششم استدامه حقیقیه که تا آخر نماز آن عزم و اراده با او باشد و غافل نباشد و احتیاط آنست که قصد وجوب با استحباب و اداء وقضاء و سفری و حضری بودن را بنماید و جایز نیست عدول نمازی بنمازی مگر عدول از لاحق بسابق مثل آنکه نیت نماز عصر یا نماز عشا را نموده و نماز ظهر یا مغرب را نخوانده عدول نماید دیگر گاه معلوم شد قضا واجب بذمه دارد عدول نماید و در نماز جماعت که بداند با مام نمیرسد عدول بنافله نماید و
هر گاه قصد ریا نمود یا نیت قطع نماز کرد یا تردید در
ص: 49
اتمام نماز نمود یا نیت بجا آوردن مبطل نمود نماز را اعاده نماید .
فصل دوم در قیام یعنی ایستادن در حال اختیار و آن یا واجب رکنی است که بزیاد يا ترك آن عمداً وسهواً و جهلا نماز باطل می شود مثل قیام در حال تكبيرة الاحرام و قیام متصل بر کوع که از آن قیام بر کوع شرعی می رسد و آن منحصر بقيام بعد از قرائت نیست گاهی بعد از تكبيرة الاحرام مثل ماموم که در رکوع امام اقتدا می کند و گاهی بعد از قرائت و گاهی بعد از قنوت است و یا قیام واجب غير ر کن است مثل قیام در حال قرائت و قیام بعد از رکوع و در قیام واجب مطلقاً پنج امر معتبر است اول راست ایستادن که عرفاً نگویند خم می باشد دوم اختیاراً به چیزی تکیه نکند سوم اختیارا آرام باشد و زیر پای او متحرك نباشد چهارم روی هر دو پا بایستد و با اختیار سنگینی بدن بر روى يك يا نباشد پنجم پاهارا بسیار دور نگذارد از هم که او را ایستاده
نگویند و در صورت امکان باید نماز را ایستاده نماید و
ص: 50
اگر راست نمی تواند منحنياً بایستد تکیه نماید که مقدم است بر نشستن اگر چه باجرت غیر اجحاف باشد و اگر اصلا قادر نباشد نشسته نماز کند و اگر نتواند بپهلوی راست و الا بپهلوی چپ رو بقبله و اگر آنهم نتواند بر پشت بخوابد و نماز را بجا آورد که در هیچ حالی نماز از مؤمن ترك نشود .
فصل سوم در تكبيرة الاحرام و آن واجب است اجماعاً و رکن است که بزیاده و ترك عمداً و سهواً وجهلا نماز باطل است و شرط است در آن آنچه در نماز شرط است و بعلاوه هفت چیز در آن شرط است اول هرگاه تکبیرات مستحبه می گوید قصد تعين تكبيرة الاحرام را بكند كه ممتاز باشد و احتیاطاً تكبيرة الاحرام را آخر قرار دهد دوم قیام در حال تكبيرة الاحرام كه ركن است سوم صحیح و بعربی اذا نماید و اگر نداند باید با امکان یاد بگیرد اگرچه باجرت دادن و سفر رفتن باشد و كنك و لال بدل قصد و بدست اشاره نمایند چهارم ترتیب بتقدم الله بر اکبر پنجم موالات
ص: 51
که فاصله بين الله واكبر واقع نشود ششم ظاهر کردن همزه الله و همزه اکبر هفتم زیاد نکردن بعد الله چیزی را واحتیاط وقف بر اکبر است و اگر شک در تكبيرة الاحرام نمود بعد از دخول در قرائت اعتبار ندارد ولی قبل از قرائت هرگاه شك نمود بگوید و احتیاط آنستکه وقت الله اکبر دست ها را تا تا محاذی گوش بلند کند .
فصل چهارم در قرائت که واجب غیر رکنی می باشد که اگر فراموش نمود و برکوع است رفت نماز صحیح است و اگر قبل از رکوع یادش آمد بجا آورد و اگر سوره خواند بدون حمد حمد را بخواند و اعاده سوره نماید و در قرائت دوازده چیز واجب است اول خواندن حمد در نماز دور کعتی و در دو رکعت اول از نماز سه رکعتی و چهار رکعتی دوم
خواندن سوره در ر ره در رکعاتی که حمد می خواند اختیاراً و در حال ضرورت از مرض و خوف و ضبق وقت سوره نخواند سوم ترتیب که عمداً سوره را بر حمد مقدم ندارد چهارم عربی خواندن و بقرائت یکی از قراء سبعه خواندن پنجم حروف
ص: 52
را از مخارج ادا کردن که اگر نداند واجب است تعلیم آن و یا تنگی وقت از تعلیم بجماعت نماید و با عدم جماعت با قاری بخواند ششم موالات که فاصله میان دوایه نکند و سکوت طویل مضر است هر چند سهواً باشد هفتم چیزی که نظم قرائت را برهم زند نخواند چه عمداً و چه سهوا که اگر منافی با صورت نماز باشد باطل است و اعاده قرائت کافی نیست و احتیاط اعاده نماز است هشتم آیه بر آیه و کلمه بر کلمه و حرفی بر حرفی مقدم ندارد که اگر سهواً گفت برگردد و درست ادا نماید و بعد دو سجده سهو بگذارد نهم مراعات حرکات وسکنات و تشدید را بنماید و احتیاط رعایت ادغام و اخفاء ومد خصوصاً مد واجب مثل ولا الضالين را بنماید ووقف بحركت و وصل بسكون ننماید دهم باید سوره را پیش از گفتن بسم اله معین نماید که اگر بی قصد بسم اله گفت اعاده بسم الله نماید مگر آنکه سوره بعادت او معين باشد یازدهم مرد جهر کند در نماز صبح و دورکعت اول مغرب و عشا و در باقی نماز و نماز ظهر و عصر اخفات
ص: 53
نماید و اقل اخفات آنستکه خود بشنود اگر مانعی نباشد و احتیاط آنکه غیر نشنود و اقل جهر شنیدن کسیست که نزديك او باشد بی مانع دوازدهم آن سوره که می خواند جایز باشد خواندن آن نه مثل سوره ئیکه وقت نماز بان فوت شود ومثل سوره که سجده واجب دارد در نماز واجب واما قرائت تخیری در دور کعت آخر چهار رکعتی و رکعت آخر مغرب مخیر است میان حمد تنها یا گفتن سه مرتبه سبحان الله والحمد لله ولا اله الا الله والله اكبر و جایز نیست جمع ما بين هر دو در يك ركعت و احتیاط خواندن حمد است اگر در در دو رکعت اول حمد را فراموش نموده باشد و الا افضل تسبیحات است و احتیاط تعیین تسبیح یا حمد است مگر یکی از آن ها عادی او باشد یا یکی را نداند پس اگر عادی او نمیباشد و بدون تعیین شروع نمود و قبل از رکوع متذکر شد برگردد و تعیین نموده بخواند و اگر بعد از ركوع متذکر شد نماز او صحیح است و در استغفار بعد از تسبیحات و قنوت چون قائل بوجوب دارد احتیاط ترك
ص: 54
نکردن است و ذكر قنوت بيك صلوات و يك لااله الا الله حاصل می شود و افضل کلمات فرج است که ذکر خواهد شد و پیغمبر مکرم مکرر می خواندند ربنا عاملنا بفضلك و لا تعاملنا بعدلك .
فصل پنجم در رکوع که رکن نماز و اخلال آن عمداً و سهواً مبطل نماز است و واجب است در رکوع پنج چیز اول خم شدن بقصد رکوع و با قدرت بقدری خم شود که کف دست ها بمفصل زانو بگذارد پس اگر بغیر قصدر کوع خم شود جایز نیست باقی بودن بآن حال بقصد ركوع و کمر خمیده که قدرت ندارد اگر می تواند قدری خم شود و الاركوع کند باشاره سر والا اشاره بچشم دوم ذکر رکوع و آن یا سبحان ربی العظیم و بحمده يك مرتبه و احتياطاً سه مرتبه است یا سه مرتبه سبحان الله با ترتیب و موالات ما بین کلمات و اداء حروف از مخارج بگوید و اگر ذکر واجب از نظرش محو شد احتیاطاً بقدر ذكر مكث در ركوع نماید و ذکر دیگر بگوید سوم طمأنینه یعنی آرام گرفتن
ص: 55
بقدر ذکر واجت پس اگر شروع نماید بذکر در حال رفتن برکوع یا تمام کند در حال راست شدن صحیح نیست چهارم راست شدن بعد از رکوع پنجم طمأنینه و آرامی در آن ایستادن و احتیاط تکبیر گفتن برای رکوع استكه ترك نکند فصل ششم در سجود و دو سجده با هم رکن است که بزیاد شدن دو سجده عمداً و سهواً و جهلا نماز باطل است و بزیاد شدن یکی عمداً باطل است و سهوا بزیاد شدن يك سجده احتياطاً نماز را اعاده نماید و بعد از نماز قضاء سجده هم بنماید و دو سجده سهو بجا آورد و نیز اعاده نماز نماید بترك كردن هر دو یا یکی از آن ها عمداً واگر سهواً يك سجده فراموش نمود و داخل در رکوع رکعت بعد نشده یا در رکعت آخر است و متذکر شد برگردد و بجا آورد و بقیه نماز را تمام کند و بعد از نماز دو سجده سهو بنماید و واجبات سجده ده چیز است اول بقصد سجود منحنی شود و اگر بقصد دیگر چون کشتن جانوری منحنی شود احتیاط راست شدن و بقصد سجود منحنی شدن است و اگر عاجز از خم شدن باشد بقدر امکان خم
ص: 56
شود و موضع سجده را بلند کند و اگر اصلا مقدور نباشد اشاره بسر یا بچشم بکند و مهر را بر پیشانی گذارد دوم گذاردن هفت عضو است بزمین که پیشانی و دو کف دست ها و دو سر زانو و دو انگشت بزرگ پاها باشد بقدر مسمى و و با عجز از گذاردن زانوها آن ها را نزديك زمین گذارد و باعجز از کف دست ها پشت آن ها را گذارد و با عجز پیشانی مثل زخم داشتن گودالی بکند و در گودال بگذارد و باعجز بر جبینین سجده نماید و با عجز سر را نزديك زمین بیاورد و اشاره بسر یا بچشم بکند سوم در حال سجود شکم خود را از زمین دور گذارد چهارم سنگینی خود را بر همه هفت عضو بر زمین بیندازد پنجم محل پیشانی دارای چند شرط باشد اول آنکه در حال اختیار سجده بر زمین و اجزاء زمین باشد بشرط آنکه از اسم زمین بیرون نرفته باشد مثل چیزهای معدنی و احتیاط سجده نکردن برگچ و آهک است چه پخته یا نپخته یا محل سجده از چیزهایی باشد که از زمین می روید مثل اقسام چوب ها اگرچه شمشاد و آبنوس باشد ولی خوردنی
ص: 57
انسان نباشد مثل گندم و پوشیدنی مثل پنبه و پشم و احتیاط ترك سجده بر كاغذ است و اگر سجده کند برغیر این ها نسياناً و خطائاً احتياط اعاده نماز است ولی جایز می شود در حال اضطرار و تقیه و اما واجب است تحصیل ما يصح السجود عليه هر چند بخريدن باشد و اگر شك كند بر چیزی که آیا صحیح است سجده بر آن یا نه صحیح نیست و اگر در بین نماز آنچه بر او سجده می کند مفقود شود یا وقت تنگ باشد نماز را بآن حالت تمام کند مثل مضطر و با وسعت وقت اتمام و اعاده نماید سوم می باید مباح باشد چهارم از پیشانی جدا باشد پس اگر مهر بر پیشانی چسبیده باشد با آن نمی شود سجده دوم را نمود پنجم مساوی بودن محل سجده با محل قدم یا آنکه بلند و پست تر نباشد زیاده از چهار انگشت متصل و اگر پیشانی قرار گیرد بر آنچه سجده بر آن جایز نیست پیشانی را بکشاند بر ما یصح السجود علیه ششم ذکر سجده بنحویکه در رکوع ذکر شد و احتیاط سه مرتبه گفتن سبحان ربی الاعلی و بحمده است هفتم بقدر ذکر واجب آرام کیرد هشتم برداشتن سر از سجده اول نهم نشستن
ص: 58
بعد از سجده اول با طمأنینه و اگر استغفار گوید احتیاطاً تورک نماید و آرام گیرد دهم برداشتن سر از سجده دوم و در رکعت اول و سوم که تشهد نمیخواند به نشیند و آن را جلسه استراحه می گویند و احتیاطاً ترك نكند كه بعضی قائل بوجوبند .
فصل هفتم در تشهد و آن در هر دور کعتی یکمرتبه و در هر سه رکعتی و چهار رکعتی دو مرتبه واجب غیر رکن است که بزیاد و کم شدن عمداً نماز باطل و سهواً ضرر ندارد و واجبات تشهد هشت چیز است اول نشستن بقدر ذكر واجب که راست به نشیند و احتیاطاً ترك نمايد وسريا نباشد دوم طمأنینه در آن حال سوم خواندن تشهد با این نحو اشْهَدْ انَّ لَا اله الَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ اشْهَدْ انَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ چهارم صَلَوَاتُ باین قَسَمَ اللَّهُمَّ صَلِّ علی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ که موافق احتیاط است پنجم ترتیب در اذکار بنحو مذكور ششم موالات که کلمات را پی در پی بگوید و سکوت و کلام طویل در میان آن بجا نیاورد هفتم
ص: 59
عربی گفتن با اختیار هشتم موافق بودن با قواعد عربیت .
فصل هشتم در سلام که واجب غیر رکن است پس بترك يا زياد نمودن آن عمداً نماز باطل است و سهواً صحيح است و صیغه آن السلام علينا و على عباد الله الصالحين يا السلام عليكم ورحمة الله و برکاته است و احتیاط بترك نكردن السلام عليك ايها النبی ورحمة الله وبركاته می باشد قبل از دو صیغه و هفت چیز در سلام واجب است اول نشستن بقدر آن دوم آرام گرفتن در آن حال سوم موالات چهارم
ترتيب ما بين كلمات پنجم تأخیر آن از تشهد ششم رعایت عربیت در آن ها هفتم بنحو مذکور گفتن بدون کم و زیاد و احتیاطاً نیت خروج از نماز در یکی از آن دو صیغه بنماید بهر کدام که ابتداء نماید فصل نهم در ترتیب که از واجبات نماز است و باید اجزاء نماز را بهمین ترتیب مذکور بنماید و خلاف آن نکند فصل دهم موالات که واجب است فاصله در میان آن ها قرار ندهد که او را نماز گذار نگویند اللهم وفقنا لعبادتك و اطاعت امرك پس از ذكر واجبات
ص: 60
نماز شروع می شود بمسائل لازمه نماز بنحو مسلميات بين فقهاء با ملاحظه احتیاط در 8 فصل فصل اول در مبطلات نماز باید دانست که حرام است عمداً باطل کردن نماز واجب با وسعت وقت یا ضیق آن ولی جایز است در حال ضرورت مثل ضور جانی یا مالی یا عرضی و بعضی تجویز فرموده اند قطع نماز را برای ادراک جماعت و گفتن اذان و اقامه ولی احتیاط قطع نکردن است و مبطلات نماز دوازده چیز است چهار آن مبطل است عمدا و سهوا اول حدث اکبر و اصغر دوم رو گردانیدن از قبله به پشت و گردانیدن تمام بدن بجانب راست و چپ احتیاطاً و گردانیدن رو بتنهائی اجتناب نمودن موافق احتیاط است سوم زياد يا ترك ركن که محلش بگذرد چهارم فعلی که محو صورت نماز نماید مثل جست و خیز یا مشغول شدن بکار بسیار با سكوت طویل و اما هشت چیز که عمداً مبطل نماز است اول دست برسینه نماز گذاردن ولی سهوا یا در تقیه جایز است دوم گفتن بعد از حمد آمین بلکه در نماز مطلقاً مگر در تقیه
ص: 61
سوم سخن گفتن بدو حرف یا زیاده و يك حرف معنی دار که دعا و قرآن و ذکر وجواب سلام صحیح نباشد و جواب سلام صحیح در نماز واجب است که میفرمایند اگر ترك نمود احتیاط اعاده نماز است چهارم فعل كثير بجا آوردن پنجم اخلال بمقدمات نماز در وسط نماز و نیز از اول تحصیل نکردن مقدمات نماز که باعث بطلان نماز است ششم خنده قهقهه که با صدا باشد نه تبسم که اختیاراً وبی اختيار قهقهه مبطل است و احتياط ترك خنده در نماز است هفتم گریه بر امور دنیا عمداً مبطل و سهواً ضرر ندارد هشتم اكل وشرب ولی ریزهای طعام که از بن دندان ها بیرون آید فرو برد یا مثلا ریزه نبات زیر زبان آب شود مبطل نیست .
فصل دوم در احکام سهو در نماز و آن فراموش کردن چیزیست که باید بجا بیاورد یا نباید بجا آورده شود و بجا آورد و از برای سهو اقسامی می باشد یکی سهو در شرطی از شروط نماز مثل طہاوت پس اگر محل بجا
ص: 62
آوردن آن نگذشته بجا آورد و اگر گذشته نماز باطل است اعاده یا قضا نماید یکی سهو در اجزاء مثل قرائت و ذکر رکوع و سجود پس با بقاء محل بجا بیاورد صحيح است و با گذشتن محل نیز نماز صحیح ولی سجده سهو نماید دیگر سهو در اول نماز که اگر سهوا ترك شود در وقت اداء و در خارج وقت قضا نماید و اگر سهوا يك ركعت یا بیشتر زیاد نماید و در رکوع یا بعد از نماز ملتفت شود نماز باطل است و اگر قبل از رکوع است بنشیند و نماز را تمام نماید و دو سجده سهو بجا آورد و اگر رکنی سهوا زیاد نماید آنهم نماز باطل است جز در نماز جماعت که استثناء شده و احتیاط هم در نماز جماعت اعاده آن نماز است و اگر دو سجده در نماز ترك شده شده و نداند از يك ركعت بوده یا دو ركعت احتیاطاً دو سجده بجا آورد بقصد تدارك فوت شده و در هر يك قصد آن سجده را به تنهائی بنماید و دو دفعه دو سجده سهو بنماید و نماز راهم اعاده کند و اجزاء غیر رکنیه نماز چهار قسم است اول
ص: 63
آنکه تلافی ندارد و آن فعل واجب و ذکر واجب است که سهوا ترك شود و محل آن بگذرد غیر از تشهد و يك سجده که بجا می آورد و سجده سهو هم بکند دوم آنکه تدارك دارد با سجده سهو و آن فراموش نمودن يك سجده و تشهد بعد از گذشتن از محل سوم آنکه تدارك دارد و احتیاط هم دو سجده سهو است و آن فراموش نمودن واجبی می باشد که متذکر شود قبل از داخل شدن در رکن که تدارك می کند و سجده سهو بجا می آورد و همچنین در فراموش نمودن قنوت لکن در قنوت سجده سهو ندارد چهارم آنکه تدارك و سجده سهو ندارد و آن ترك مستحبى غیر از قنوت اگرچه احتیاط در این مقام و در ترك قنوت هم می فرمایند سجده سهو نماید و اما واجب است سجده سهو در کلام بیجا و سلام بیجا اگر چه السلام علینا یا السلام عليكم تنها باشد بنا بر احتیاط و جهت سجده و تشهد فراموش شده و شك میان چهار و پنج بعد از اکمال سجدتين و همچنین برای هر زیاد و کم که واقع شود از قیام در موضع
ص: 64
قعود و بالعکس وغیره پس از سلام نماز بدون منافی بجا آورد و با تأخیر عمداً احتیاط سجده سهو بنماید واصل نماز را هم اماده کند ولی سهواً هر وقت متذکر شد بجا آورد و متعدد می شود سجده سهو بتعدد سبب و کیفیت آن آنستکه قصد کند دو سجده سهو می کنم قربة الی الله پس تكبير بگوید و سجده کند مثل سجده نماز و بگويد بسم الله و بالله صلى الله على محمد و آل محمد و اگر بگوید بسم الله و بالله السلام عليك ايها النبي ورحمة الله وبركاته موافق احتیاط است پس راست نشیند با طمأنینه و دو مرتبه بسجده رود مثل اول پس سر بردارد و بنشیند و بخواند تشهد نماز را و بگوید السلام عليكم ورحمة الله وبركاته فصل سوم درشك در اجزاء و رکعات نماز پس اگر علم یا ظن حاصل ، که جزئی از اجزاء نماز را کرده یا نکرده بنا بر همان علم یا ظن میگذارد ولی چون بنای ظن بفعل با بودن در محل اشکال است احتیاط را ترک نکند و اگر شك دارد پس در غیر رکعات اگر داخل فعل بعد نشده بجا آورد و اگر شده اعتبار ندارد مثل شك در خواندن حمد
ص: 65
یا سوره و اما شك در عدد ركعات در پنج صورت آن باطل است اول نداند چند رکعت نموده دوم در نماز دور کعتی سوم در نماز سه رکعتی چهارم در نماز چهار رکعتی میان يك و دو مطلقاً و میان دو و سه قبل از اکمال سجدتین پنجم در بعضی اقسام چهار و پنج و اما شك در نماز مستحب مخیر است بنا گذارد بر کمتر یا بیشتر و درشك كثير الشك و نماز احتیاط بنا بر کردن گذارد و شك در نماز جماعت امام و مأموم رجوع بیکدیگر نمایند و اما شكوك صحيحه در نه صورت است اول شك ميان دو و سه بعد از سجده ها بنا بر سه گذارد و نماز را تمام کند و بعد از نمازيك ركعت ایستاده یا دو رکعت نشسته نماز احتیاطی بنماید و احتیاط يك ركعت ایستاده است دوم شك سه و چهار در همه احوال بنا بر چهار گذارد و بعد از نمازيك ركعت ایستاده یا دو ركعت نشسته بنماید سوم شك میان دو و چهار بعد از سجده ها بنا بر چهار گذارد و تمام نماید و دو رکعت ایستاده بنماید چهارم شك دو و سه و چهار بعد از سجده ها بنا بر چهار گذارد و تمام کند و بعد دور کعت ایستاده اولا و دورکعت
ص: 66
نشسته بعداً بجا آورد پنجم شك چهار و پنج در حال قيام بنشیند وعمل سه و چهار را بکند و دو سجده سهو بنماید ششم شك چهار و پنج بعد از سجده ها نماز را تمام کند و دو سجده سہو واجب بجا آورد هفتم شك ميان سه و پنج در حال قيام بنشیند و عمل دو و چهار را بکند با سجده سهو هشتم شك میان سه و چهار و پنج در حال قیام بنشیند و عمل دو و سه و چهار را بنماید با سجده سهو نهم شك پنج و شش در قيام بنشیند و عمل چهار و پنج که بعد از سجدتین ذکر شد بنماید و دو سجده سهو ديگر نيز بجهة قيام بیجا بنماید و از شكوك صحيحه شمرده اند شك چهار و پنج در حال ركوع یا بعد از رکوع مادامی که سر از سجده دوم بر نداشته که نماز را تمام نماید و دو سجده سهو بنماید ولی می فرمایند احتیاط اتمام نماز و اعاده است چنانچه در تمام شكوك صحيحه بعد از اتمام و بجا آوردن نماز احتیاطی اعاده اصل نماز موافق با احتیاط است و باید عمل شك بعد از تروی باشد که شاید علم یا ظن حاصل شود و نماز احتیاطی بدل نیت نماید و تکبیرة الاحرام را با حمد تنها آهسته بخواند حتی
ص: 67
بسم الله آنرا آهسته بگوید و سوره و قنوت ندارد و اگر ما بين نماز احتیاطی و اصل نماز عمداً منافی بجا آورد اطل است ولی نماز احتیاطی را بجا آورد و آن نماز را اعاده نماید و باید دانست که شرعاً کفایت نمی کند اعاده نماز و ترک نماز احتیاط بلكه نماز احتیاط را بجا آورد و اصل نماز را هم اعاده نماید موافق احتیاط است فصل چهارم در نماز قضا که اگر وقت دارد اول نماز قضارا بخواند و بر مکلف واجب است قضای نماز های واجبه فوت شده چه سهوا یا جهت خواب رفتن یا نماز هائی که فاسد بجا آورده ولی شش نفر جهة آن ها قضا نیست اول طفلی که از او نماز فوت شود دوم مجنون سوم كافر اصلی نه مرتد اماسنی اگر ترک نموده یا موافق مذهب خود یا مذهب شیعه بجا نیاورده قضا نماید و احتیاط فضانه ودن است با توافق چهارم بیهوشی در تمام وقت و اگر عمداً خود را بیهوش نمود قضا نماید و مثل آنست مستی پنجم و ششم حايض و نفساء و ترتیب لازم است در نماز قضا با دانستن آن و الا از هر کجا می خواهد شروع نماید و کسی که نماز قضا
ص: 68
برذمه دارد احتیاطاً اول وقت نماز نکند و در نماز قضاء تعجیل نماید چنانچه احتیاط بجا نیاوردن نافله است با اشتغال ذمه بواجب و باید نماز قصا موافق باشد با اداء در قصر و اتمام و جهر و اخفات و اما در قیام اعتبار بحال قضا می باشد جز عالم باشد برفع مانع که احتیاط تأخیر است و اگر مقدار قضا را نداند آنقدر نماز قضا نماید که احتمال بقا، نرود و اگر نمازی قضا شده و نداند از کدام پنج از است يك دور كعتي و يك سه ركعتي و يك چهار ركعتي بقصد ما في الذمه بنماید و احتیاط تكرار است بجهر و اخفات فصل پنجم در نماز قضاء میت هر گاه علم بوقوع آن بروجه صحت نباشد اگرچه وصیت نکرده باشد باستیجار و تبرع بجا آورد و اگر دو نفر برای يك نفر نماز می خوانند دريك وقت نخوانند و باید علم باتیان اجیر باشد و احتیاط عادل بودن اجیر است و واجب است بر پسر بزرك ميت كه قضا نماید آنچه را از والدین او فوت شده از نمازهای واجب خدائی نه الزامی در مرض موت و مسافرت و با وصیت میت باستیجار با تبرع از پسر بزرك ساقط می شود و فرق نیست
ص: 69
در نایب میان مرد وزن و مناط تکلیف نایب است و با امکان ترتیب در نماز قضاء ميت موافق با احتیاط است فصل ششم در نماز مسافر و شرایط آن چند چیز است اول قصد هشت فرسخ چه در خشگی یا دریا چه پیاده یا سواره مرکوب حیوانی یا آتشی چه رفتن یا رفتن و برگشتن در یکروزیا يك شب يا يك شبانه روز متصل و اگر مسافت چهار فرسخ است و ازاده عود در آن روز و شب ندارد احتیاط جمع است و همچنین اگر قصد مسافت دارد و بتأنی می رود مثل آنکه يكماه طی مسافت می کند احتیاط بعد از حد ترخص جمح است دوم قصد مسافت را نشکند باراده عود یا مردد شدن که باید تمام کند سوم نشکند سفر را بقصد اقامه ده روز یا مرور نمودن بوطن یا سی روز مردد ماندن که در اینجا ها تمام کند و اگر در اثناء نماز قصد اقامه نمود تمام می کند نماز را و اگر در محلی ملکی دارد پاششماه توطن کرده احتياط جمع است چهارم مباح بودن سفر پس سفر ظلم یا شکار لهو باید تمام کند و در سفريكه ترك واجب در آن شود احتياط جمع است پنجم كثير السفر نباشد مثل مکاری و
ص: 70
راننده هر گاه سه سفر نماید بدون اقامه ده روز تمام کند در سفر سوم و در سفر دوم احتیاط جمع است مثل کسیکه سه سفر متصل کرده و شغل خود قرار نداده ششم رسیدن بحد ترخص که دور شود از حدود بلد بنحویکه دیده نشود دیوارها یا شنیده نشود اذان آن و اما احکام قصر باید دانستکه قصر نماز مسافر عزیمت است مگر قاصد چهار فرسخ که تکلیف او ذکر شد و در مسجد الحرام و مسجد رسول و مسجد کوفه وحائر سيدالشهداء اگر چه مخیر است ولی احتياط جمع است و با قصد اقامه ضرر ندارد بیرون رفتن کمتر از حد ترخص و در زیاده از حد ترخص رفتن احتیاط جمع است مگر آنکه در همان روز بر گردد و اگر پیش از رسیدن ترخص مسافر باشد قصر نماید و اگر نماز نکند و داخل بوطن شود تمام کند و اگر مسافر عمداً نماز را تمام کند نماز باطل است و سهواً وجهلا با تذکر در وقت اعاده نماید فصل هفتم در نماز جماعت و ثواب آن بسیار است در خبر است هر رکعتی بهتر است نزد حقتعالی از عبادت چهل سال و محل آن در نمازهای فریضه اداء و قضاء و در نماز نذر
ص: 71
و استیجار و نماز احتیاطی شک ها وطواف واجب احتياط آنستکه فرادا نماید و واجب است در نماز جمعه و عیدین و در درست نبودن قرائت و عدم وقت از تعلیم آن و جایز است در نماز استسقاء و واجبات نماز جماعت چند چیز است اول درك مأموم ركوع امام را و احتیاط درك ذكر ركوع امام است و اگر امام راست شد درك جماعت نشده دوم عدد که اقلا امام و مأمومی باشد سوم حایل نبودن بین امام و مأموم و در مأموم که زن باشد حایل ضرر ندارد چهارم بلندی محل ایستادن امام از مأموم زیاده از چهار انگشت نباشد پنجم دور نبودن مأموم از امام یا از صف پیش یا از پهلو زیاده از يك گرم و احتیاط آنکه صف لاحق قبل از صف سابق تكبيرة الاحرام نگوید ششم ترک قرائت در نماز اخفاتی و آهسته ذکر بگوید و در نماز جهریه هرگاه قرائت و هم همه امام را بشنود و هر گاه نشنود مستحب است قرائت بخواند بقصد قربت مطلقه نه نیت جزئیه هفتم متابعت امام وتكبيرة الاحرام وسلام را مقدم برامام نگوید و احتیاط هم ترك مقارنه است و اگر سهواً مقدم بر امام شد
ص: 72
برگردد و متابعت نماید و احتیاطاً بعد از نماز اعاده نماید نماز را هشتم مقدم نبودن ماموم از امام و احتیاط آنکه مساوی هم نباشند نهم نیت اقتدا نماید ولی نیت امامت بر امام لازم نیست دهم یکی بودن امام یازدهم تعیین امام باسم و وصف پس اگر افتداء نمود بخیال شخص معين بعد فهمید او نبوده احتیاط اعاده نماز است دوازدهم مخالف نبودن نماز امام و ماموم مثل يوميه بنماز آیات اما يوميه بيوميه با اختلاف جایز است و اما شرایط امام جماعت چند چیز است اول بالغ بودن در غیر امام اصل دوم عاقل بودن سوم مسلم بودن چهارم اثنی عشری بودن پنجم حلال زاده بودن ششم عادل بودن که گناه کبیره و اصرار برصغيره ومنافی مروت بجا نیاورد و کبائر گناهانیست که وعید عذاب داده شده هفتم زن نباشد اگر مأموم مرد است هشتم امام نشسته نباشد اگر مأموم ایستاده باشد نهم قرائت امام صحیح باشد دهم کاریکه باعتقاد مأموم مبطل است نکند مثل ترك سوره با اعتقاد مأموم بوجوب آن یازدهم احتیاطاً امام مجذوب و مبروص و محدود نباشد دوازدهم احتیاطاً غير مختون هم
ص: 73
نباشد و بايد مأموم بدون عذر قصد فرادا نکند و سلام بدون عذر قبل از امام نگوید و مأموم که در غیر رکعت اول اقتدا می کنند و بواسطه درك ركوع امام قطع حمد احتیاطاً بعد از اتمام اعاده آن نماز را بنماید .
فصل هشتم در نماز آیات و مراد از آیات کسوف و لخسوف و زلزله و بادهای خوفناک وصاعقه و صیحه آسمانی و صدای خراب شدن دیوار و چیزهائی که غالب مردم بترسند چه آسمانی یا زمینی پس اگر آن آیت بقدر نماز هست واجب است همان وقت بجا آورد و اگر وسعت ندارد همیشه اداء است و اگر تمام قرص خورشید یا ماه نگرفته فرادا بخواند و نماز آیات دو رکعت است در هر رکعت پنج رکوع باین قسم که نیت کند نماز آیات بجا میاورم قربة الى الله وتكبير بگوید و حمد و سوره بخواند و برکوع رود و سر بردارد و بگوید الله اکبر و بازهم حمد و سوره و قنوت بخواند و رکوع نماید و سر بر دارد و حمد و سوره بخواند تا پنج حمد و سوره و پنج رکوع بجا آورد پس از رکوع پنجم بگوید سمع الله لمن حمده و برود
ص: 74
دو سجده بجا آورد و بر کرد در کعت دوم را بهمین قسم بجا آورد که در دو رکعت ده حمد وده سوره و ده رکوع و پنج قنوت بجا آورده شود و بر هر مکلفی واجب است غیر از حایض و نفساء و احتیاطاً حایض و نفساء نیز قضاء نماز آیات را بنمایند و فرموده اند جایز است هر ركعتي بك حمد و يك ى بك حمد و يك آیه از سوره ورکوع و سر بر داشتن و خواندن آیه دیگر از همان سوره و رفتن بر کوع تا پنج آیه و پنج رکوع در رکعت اول و به همین قسم ركعت دوم يك حمد و پنج آیه و پنج رکوع و احتیاط بنحواول خواندن است و ترك نكردن تكبيرات و ذكر سمع الله لمن حمده و بحول الله وقوته اقوم واقعد و استغفار بين سجدتين و ذكر شريف صلوات در رکوع و سجدها در تمام نمازها و تعقیبات وارده زینت نماز است و سزاوار است نماز گدار ترک نکند و بعد از هر نمازی دعا نماید که انشاء الله مستجاب کار سید صدرالدین الموسوی از برادران ایمانی ملتمس طلب مغفرتی هستم اللهم وفقنا بتوفيقاتك ونور قلوبنا بمعرفتك
دوم از فروع دین روزه واجب ماه رمضان است و در آن چند فصل است فصل اول روزه عبارت از بازداشتن
ص: 75
خود را از ده چیز از قبل از طلوع صبح صادق تا مغرب شرعی با قصد فرمان برداری خدا و باید تعیین نماید آنرا اگر متعدد باشد و نیت تحمل از غیر نماید اگر نیابتی باشد و در ماه رمضان روزه غیر از رمضان واقع نمی شود و نیت قبل از طلوع فجر نماید و اگر در شب نیت کند و قصد خلاف نکند صحيح است و شب اول ماه رمضان نیست مجموع را بکند و هر شب هم تجدید نیت نماید اما روزه مستحب را تا ظهر می توان نیت نمود و روزه مشكوك اول ماه رمضان را قصد آخر شعبان نماید و باید نیت را تا آخر روز مستدام بدارد و تردید ونيت قطع نکند اما مفطرات روزه که ده چیز است اول و دوم خوردن و آشامیدن چه معتاد و معتاد سوم جماع برای مرد و زن قبل یا دبر زنده یا مرده كوچك يا بزرك بدخول یا انزال منی چهارم دروغ برخدا و پیغمبر و ائمه و فاطمه زهرا وانبياء علیه السلام راجع بدنیا یا آخرت یا دین یا فتوی حتی باشاره یا نوشتن پنجم رفرو بردن زیر آب پس غسل ارتماسی در روز روزه عمداً هم غسل و هم روزه باطل است ولی سهواً باطل نیست ششم
ص: 76
رسانیدن غبار بحلق عمداً چه غليظ يا رقيق غبار آرد يا خاك یا دخان ولی نسياناً مبطل نیست هفتم عمداً باقی بودن بر جنابت و حیض و نفاس تا فجر و جنب شدن در وقتی که وسعت غسل یا تیمم نداشته باشد و اگر روز روزه محتلم شد ضرر بروزه ندارد و غسل ترتیبی بکند واکر جنب در شب خوابیده بقصد غسل قبل از طلوع فجر و بیدار نشد بعد عسل نماید و اگر بدون قصد غسل خوابید یا بیدار شد و دوباره خوابید روزه اش باطل و قضا نماید و در خواب سوم قضا و کفاره لازم است هشتم استمنا بهر قسمی که منی بیرون آید نهم حقنه نمودن بهر چیزی که برسد بباطن حتى دوا ریختن در احلیل دهم عمداً فی کردن اگرچه سببقی را در شب حاصل نماید .
فصل دوم کراهت دارد جهت روزه دار چشیدن چیزی و نشستن زن در آب و تر کردن جامه و کندن دندان و بو کردن گل و سرمه کشیدن و خون گرفتن و حمام رفتن با احتمال ضعف وانفیه اكر بجوف نرود ومستحب است مسواك بچوب خشك لكن اگر بیرون آورد و تر شده
ص: 77
در دهن نکند و فضلات سروسینه را عمداً فرو نبرد اگرچه بفضای دهن نرسیده باشد و اگر از دهن بیرون آمد وفرو داد عمداً روزه باطل و کفاره جمع لازم است و اگر طعامی چشید یا عبثاً آب مضمضه نمود و فرو داد روزه باطل و قضا کند و اگر بقیه قی یا اروق را فرو داد روزه باطل و کفاره جمع لازم است و این ده چیز که مبطل روزه است عمدا موجب قضا و کفاره است ولی اگر اکراها و نسياناً باشد عیب ندارد و اگر در شب یا روز جهت غسل آب میسر نشد تیمم نماید که اگر تیمم نکرد روزه باطل است كفاره يك روز ماه رمضان بنده آزاد نمودن یا دو ماه پی در پی روزه گرفتن یا شصت مسکین طعام دادن و اگر افطار بحرام نمودهر سه را باید بدهد و اگر کسی افطار ماه رمضان را حلال بداند کافر است و اگر حلال نداند تا سه مرتبه تعزیرش می کنند و در مرتبه چهارم مرتد می شود و قتل او لازم می شود و اگر با اکراه زن با زوجه خود جماع نمود و کفاره باید بدهد فصل سوم باید دانست که روزه واجب چند روز است و آن ها روزه ماه رمضان وقضا و کفاره و بدل
ص: 78
قربانی در حج تمتع و روزه نذر و عهد و اعتکاف و بنابر احتیاط روزه روزی که نماز عشاء شب پیشش را بواسطه خوابیدن تا نصف شب نخوانده و روزهای مکروه روز عرفه در صورت ضعف در دعا و روزه مستحبی مهمان بی اذن میزبان و فرزند بی اذن والدین و روزهای حرام روز عید قربان و فطر و سه روز بعد از عید قربان برای کسی که در منی باشد و روزه آخر شعبان بقصد ماه رمضان و روزه وفاء بنذر معصیت و روزه و صال و سکوت و روزه و اجب در سفر و اما روزه های مستحب
اول ووسط واخر هر ماه و مبعث و غدیر و ماه رجب و شعبان و غیره و روزه برغیر بالغ و دیوانه وحائض و نفساء واجب نیست و از مست و بیهوش و مسافر ومريض صحیح نیست لكن قضا بر آن ها لازم است مگر مریضی که مرضش طول بکشد تا سال دیگر که قضا نمی کند و عوض هر روزى يك مد طعام بفقير بدهد فصل سوم هلال ماه شناخته می شود بگذشتن سی روز از ماه شعبان یا برویت هلال يا بتواتر و شياع مفيد علم يا بحكم حاکم اگر معلوم الخطا نباشد وقضاء رمضان را برمضان دیگر نرسیده باید بگیرد و کسی که روزه واجب
ص: 79
برذمه دارد روزه مستحب نمی تواند بگیرد وقضاء فوت شده از والدین را پسر بزرگ بگیرد و کسی که نیت قضاء رمضان یا روزه معین نماید اگر وقت آن تنك نشده تا ظهر می تواند افطار نماید اما بعد از ظهر حرام است و میفرمایند واجب است احتیاطاً اگر روزه قضا باشد کفاره بدهد و واجب است قضا نه کفازه در چند مقام اول اگر مسحور کرد در صبح و یا قدرت مراعات نکرد و معلوم شد صبح بوده با آنکه اعتماد بقول عدلين نموده باشد باید قضا نماید دوم اگر کسی خبر داد صبح شده و اعتنا نکرد و صبح بوده باید قضا نماید و اگر عدلین خبر دادند کفاره هم باید بدهد سوم اگر افطار نمود بی تحقیق خود با خبر دادن عدلين و موقع افطار نبوده قضا نماید و اگر بقول غیر عادل افطار نموده کفاره هم دارد چهارم اگر قطع بدخول شب بواسطه تاریکی نمود و بعد معلوم شد خطایش قضا نماید و اگر قطع نکرده افطار نمود کفاره هم بدهد پنجم اگر استنشاق نموده یا در غیر وضو مضمضه نمود مثل خنك شدن و بحلق رفت قضا نماید و جهت مضمضه وضو تا سه مرتبه آب دهن را بیرون اندازد اللهم
ص: 80
وفقنا بتوفيقاتك در مسائل زکوة و خمس و در آن سه فصل است فصل اول در زکوة فطره و آن واجب است بر عاقل بالغ آزاد كه مالك مؤنه سال خود و واجب النفقه بوده باشد یا صاحب کسب وافی باشد آنوقت زکوة فطره خود و هر که عيال و اولاد و واجب النفقه اوست و اسیر و مهمان و طفل که پیش از دخول ماه شوال متولد شود نیم من وزن شاه گندم یا جو یا مویز یا خرما یا قیمت آن ها بفقير مؤمن تا قبل از ظهر روز عید بدهد و کسی که زائد بر مؤنه شب و روزش داشته باشد احتياطاً دور بزند برعیالش و بغیر بدهد و مهمان وزن غنی هم احتیاطاً خودشان بدهند بغیر سید هر گاه دهنده سید نباشد.
فصل دوم در زکوة مال و آن برنه چیز است گندم وجو و خرما و مویز و شتر و گاو و گوسفند و طلا و نقره كه مسكوك باشد واجب است اداء آن ها بر عاقل بالغ آزاد مالك كه بحد نصاب هم رسیده باشد و نصاب گندم وجو و خرما و مویز صد و چهل و چهار من وزن شاه قلیلی کمتر از آب قنات و جاری ده يك و از چاه و دلو بيست يك بعد از وضع مالیات و مخارجات و نصاب طلا و نقره مسكوك
ص: 81
در طلا بیست دینار هیجده نخودی نه نخود دوم در چهار دینار و در آن دو قیراط هفت جو طلا و نصاب نقره دویست درهم در آن پنج در هم دوم چهل در هم و در آن يك درهم و نصاب گوسفند پنج است در چهل يك گوسفند و درصد و بيست و يك دو گوسفند و در دویست و يك سه گوسفند و در چهارصد و يك چهار گوسفند و هر صد که زیاد شد يك گوسفند و نصاب کاو اول سی رای يك كاو یا در دوسال دوم چهل رأس يك كاو پا در سه سال و نصاب شتر دوازده است هر پنج شتر يك كوسفند و چون بیست و شش شتر شد يك شتر ماده داخل در دو سال و در سی وشش یک شتر داخل در سه سال و در چهل و شش یک شتر داخل در چهار و در شصت و يك يك شتر ماده داخل در پنج و در هفتاد وشش دو شتر داخل در سه و در نود و يك دوشتر داخل در چهار و در هر چهل شتر يك شتر ماده پا درسه و در هر پنجاه و يك يك شتر ماده پا در چهار سال بدهد و باید چهار پایان چرنده باشند و در تمام سال کارکن نباشند و گذشتن سال هم معتبر است فصل سوم در خمس در خبر است کسیکه یکدر هم از خمس
ص: 82
ندهد داخل در ظالمین و غاصبین حق آل محمد است و خمس در چند چیز واجب است اول آنچه از کفار حربی بدست آید بهر قسم ولی مغصوب از مسلم نباشد دوم از معادن مثل طلا و نفره و فیروزه و نفت و آهن و حلبی و زیبق و مس و ياقوت و زبرجد و عمیق و سلیمانی و نمك و زاج و زرنيخ و آهك و سنگ مرمر و سنگ مشهد و امثال آن ها هر گاه بعد از اخراج مؤنه و تصفیه قیمتش به بیست دینار برسد اگرچه جماعتي شريك باشند و کمال احتياط يك دينار است سوم گنج آنهم اگر به بیست دینار طلا یا دویست در هم نقره برسد و آنچه در شکم ماهی و غیره پیدا شود داخل در گنج است چهارم آنچه از دریا بیرون آورند پنجم زمین که ذمی از مسلمان بخرد یا منتقل باو شود چه مسکن باشد. یا زراعت ششم مال حلال و حرام که مخلوط شده باشد و مقدار و صاحبش معلوم نباشد و اگر صاحبش را می داند باید
حلال بودى بطلبد و با و بدهد هفتم انچه از مؤنه سال زیاد بیاید از صناعت وزراعت و تجارت و هر کسبی هر چند هیزم کش یا کتیرا گیری یا امثال آن ها باشد و همچنین نماء
ص: 83
ملك يا گوسفند یا زیاد شدن قیمت آن ها پس آنچه زیاد از مؤنه سال شد باید عین یا قیمت آن ها را بدهد والا نمی تواند تصرف کند و در هبه و هدیه وارث و جایزه و مهر احتیاط فرموده اند که خمس تعلق می گیرد و در خمس سال شرط نیست و ارباح مکاسب می توانند روز بروز بدهند و خمس دو قسمت میشود نصف سهم حضرت امام علیه السلام که امروزه به مجتهد جامع الشرایط یا کسی که اذن از مجتهد داشته باشد داده شود و نصف بسادات فقیر از ایتام و مساكين و ابن السبيل وبقدر مخارج یکسال می تواند بدهد و بهتر آنست که عادل هم باشد و از محل هم خارج نکند و اگر از محل خارج نمود و تلف شد ضامن است و اما مظالم باید بصاحبش رد کند و اگر ممکن نیست با اذن مجتهد بفقراء بدهد اللهم اغننا بحلالك عن حرامك وبفضلك عمن سواك در مسائل واعتكاف و در آن سه فصل است فصل اول در حج و آن واجب است بر مستطیع یک مرتبه در عمر و واجب است در همان سال استطاعت و لازم است قبلا مسائل لازمه را بداند و حقوقات واجبه را اداء نماید و وصیت و
ص: 84
نيت حج بکند و مستحب است قبل از احرام تنظيف وازاله مو و ناخن و غسل احرام را احتیاطاً ترك نكند هر چند حایض باشد و استغفار بنماید و قبل از پوشیدن دو جامه احرام در میقات گاه دورکعت نماز بخواند و تلفظ باین نیت بنماید محرم می شوم برای عمره تمتع حجة الاسلام واجب قربة الی الله که ملتزم می شوم کف از محرمات پس در همه احوال مشغول بلند خواندن تلبیه بشود تا وقتی که بخانه های مکه برسد و بگويد لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ إِنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَكَ وَ الْمُلْكَ لَكَ لَا شريک لَكَ لَبَّيْكَ چون وارد مکه شد درب مسجد الحرام بایستد و بخواند السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبِىُّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ ماشاء اللَّهِ السَّلَامُ عَلَى أَنْبِيَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ السَّلَامُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ السَّلَامُ عَلَى ابراهيم خَلِيلِ اللَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ الْعَالَمِينَ پس بآرامی و ذکر و صلوات وارد شوو بگو اللَّهُمَّ فُكَّ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ اللَّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنًى و ببوس حجر الاسود را و اندکی پیشتر از حجر الاسود
ص: 85
نيت كن هفت دور طواف خانه کعبه میکنم طواف عمره تمتع حجة الاسلام واجب قربة الى الله و نیت را در ذهن داشته باش و مشغول طواف شو از حجر الاسود بنحوی که تمام بدن مرور کند بر تمام حجر الاسود و داخل در حجر اسمعیل نشود و دست هم بدیوار حجر نگذارد و از طرف دست چپ مشغول طواف شو و این دعا را بخوان اللَّهُمَّ أَنِّي اليك فَقِيرُ وَ أَنِّي خَائِفُ مُسْتَجِيرُ فَلَا تُغَيِّرْ جِسْمِى وَ لَا تُبَدِّلِ أَسْمَى اللَّهُمَّ الْبَيْتُ بَيْتُكَ وَ الْعَبْدُ عَبْدُكَ وَ هَذَا مَقَامُ الْعَائِذِ بِكَ مِنَ النَّارِ اللَّهُمَّ مِنْ قِبَلِكَ الرَّوْحُ وَ الْفَرَجُ وَ الْعَافِيَةُ اللَّهُمَّ انَّ عَمَلِى ضَعِيفُ فَضَاعِفْ لِى وَ اغْفِرْ لِي مَا اطَّلَعْتَ عَلَيْهِ مِنًى وَ خَفِىَّ عَلَى خَلْقِكَ أَسْتَجِيرُ بِاللَّهِ مِنَ النَّارِ رَبَّنا آتِنا فِى الدُّنْيَا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنَا عَذَابَ النَّارِ پس دو رکعت نماز طواف واجب بجا آورد بي فاصله و هر گاه يك شوط يا بيشتر فراموش شد احتیاط آنست که تمام نماید واعاده هم بکند و مستحب است هر شوطی دست بحجر الاسود بمالد و دعا کند و اقرار بگناهان خود نماید و پس از هفت
ص: 86
مرتبه طواف برو برای سعی صفا و مروه و اگر ختنه نکرده باشد عمل او باطل است و نیت کن هفت مرتبه سعی می کنم ميان صفا و مروه واجب قربة الى الله و نیت را مستمر دار و ابتدا كند از جزء اول صفا که پاشنه پا را بچسباند بجزء اول مسافت و چهار درجه از صفا بالا رود و بهر رفتن و برگشتن دو شوط حساب می شود و شوط هفتم بمروه ختم می شود و زیاد تر نرود و هر قدر بتواند ذکر و استغفار و صلوات بخواند و بگوید اللَّهُمَّ إِنِّي أَ سَلَكَ الْعَفْوَ وَ الْعَافِيَةَ وَ الْيَقِينَ فِي الدُّنْيَا والاخرة اللَّهُمَّ آتِنَا فِى الدُّنْيَا حَسَنَةً وَ فِي الاخرة حَسَنَةً سَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ و هر يك از الله اكبر و لا اله الا الله والحمد لله و سبحان الله را صد مرتبه بگوید و بعد از فراغ واجب است تقصیر نماید و نیت نمايد تقصیر می كنم جهة محل شدن از عمره تمتع در فرض حجة الاسلام واجب قربة الی الله و قدری از ناخن يا شارب بگیرد پس آنچه بر او حرام بود حلال می شود غیر از تراشیدن سر باین جهة آنرا عمره تمتع می گویند و اگر تقصیر را فراموش کرد تا موقع احرام حج يك گوسفند
ص: 87
فدیه نماید و احتیاط آنکه طواف نساء را بعد از تقصیر بجا آورد که برود پیشتر از حجر الاسود و نیت نماید هفت دور طواف نساء می کنم واجب قربة الى الله پس بشرحی که ذکر شد طواف بنماید و بعد دو رکعت نماز طواف نساء بجا آورد وسعی لازم نیست بعد از این اعمال واجب می شود احرام برای حج تمتع با ذکر و دعا و بهتر آنکه روز هشتم وارد مسجد الحرام بشود و دو رکعت نماز بخواند و نیت کند احرام می بندم در حج تمتح واجب قربة الى الله و ملزم می شوم بكف محرمات و متوجه بعرفات بشود با ذکر و استغفار وبنحوی که ذکر شد و بلند تلبیه بگوید و بخواند اللَّهُمَّ إِيَّاكَ أَرْجُو وَ اياك أَدْعُو فَبَلِّغْنِي أَمْلَى وَ أَصْلَحَ لی عملی و چون بعرفات رسید نیت نماید تا شام می باشم در عرفات در حج تمتع حجة الاسلام واجب قربه الى الله پس دعاهای عرفه و قرآن و هفتاد مرتبه استغفار و هفتاد مرتبه اسئلك الجنة و نماز روز عرفه که دور کمت و زیر آسمان است بخواند و آمرزش گناهان و حوائج خود را بخواهد که مستجاب است و شب عید کوچ کند بمشعر الحرام وواجب
ص: 88
است شب را در مشعر بروز بیاورد و نیت نماید شب را بروز می اورم در مشعر الحرام واجب قربة الى الله وجمع آورى هفتاد سنك ريزه بنماید و هر قدر ممکن است دعا و استغفار بنماید . و پیش از طلوع آفتاب از مشعر بیرون نرود ووقوف به شعر ركن است و بعضي دعا و استغفار را در این مقام واجب می دانند و احتیاط مشغول بذکر و دعا بودن است و بسیار بگويد رَبُّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ تجاوزعما تَعْلَمُ أَنَّكَ وَ أَنْتَ الْأَعَزُّ الْأَجَلُّ الْأَكْرَمُ اللَّهُمَّ أَعْتِقْ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ پس بعد از طلوع آفتاب کوچ کند جهة منی برای رمي جمره و وقت آن بعد از طلوع آفتاب روز عید تا غروب است و اگر فراموش نمود تا روز سیزدهم بجا آورد و نیت کند مياندازم هفت سنك بجمره عقبه در حج تمتع واجب قربة الى الله و یکی یکی بخود جمره اندازد و با طهارت باشد تکبیر و ذکر بگوید دیگر از واجبات منى ذبح يك هدى است و احتیاطا گوسفند یکساله تمام باشد و کروکور و وپیر و ناخوش و شاخ و گوش بریده نباشد و آب باو بدهد و دعا بخواند و ذبح نماید و قدری از آنرا بخورد پس
ص: 89
از آن سر بتراشد و نیت نماید سر میتراشم در فرض حج تمتع واجب قربة الى الله و بخواند اللهم أعطنى بكل شعرة نوراً يوم القيمة وترتيب ميان رمی و ذبح و حلق لازم است و واجب است مراجعت بمکه برای طواف زیارة و نماز طواف و سعی صفا و مروه و طواف نساء و نماز طواف نساء بشرحي که ذکر شد پس نیت کند هفت دور طواف خانه کعبه میکنم طواف تمتع حجة الاسلام واجب قربة الى الله بس از آن در مقام ابراهیم دو رکعت نماز طواف واجب بجا آورد و برود برای سعی صفا و مروه و نیت نماید هفت مرتبه سعی صفا و مروه مي كنم واجب قربة الی الله و پس از آن برگردد برای طواف نساء و نماز آن بنحویکه در عمره ذکر شده و واجب است هر گاه روز عید برای طواف و سعی يع بمكه رفته برگردد بمنی و جایز است تاخیر رفتن بمکه تاروز یازدهم و دوازدهم بعد از زوال شمس ولی جایز نیست تقدیم طواف و سعی پیش از رفتن بعرفات و مشعر و منی و واجب است شب را بر گردد بعنی که شب یازدهم و دوازدهم و هر گاه روز دوازدهم ماند تا شب داخل شد شب سیزدهم در منی
ص: 90
بيتوته نماید و هرگاه ترك نمود هر شبی واجب است يك گوسفند ذبح نماید و روزهائی که در شب آن ها بیتوته می کند واجب است بترتيب رمی جمرات ثلث بنماید جمره اولی و جمره وسطی و جمره عقبه و حمد خدا نماید و صلوات فرستد و مکرر الله اکبر بگوید و بگوید اللهم تقبل منى برحمتك يا ارحم الراحمین و واجب دانسته اند در عقب پانزده نماز در منی و غیر آن بگويد اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ لَا اله الَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ عَلَى مَا هَدَينَا وَ لَهُ الْحَمْدُ عَلَى مَا أَ وَلِيِّنَا وَ رَزَقَنَا مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا أَبْلَانَا ومستحب است در منی نمازهای واجب را در مسجد خیف بجا آورد که ثواب بسیار دارد و روز یازدهم و دوازدهم کوچ کند برای مکه و بعد از طواف حج و نماز و سعی و طواف نساء و نماز آن هر قدر بتواند قرآن بخواند و طواف نماید که افضل است از نماز مستحبی به نیابت چهارده معصوم و پدران و مادران و ارحام وذوى الحقوق و زیارت قبور حضرت ابیطالب و اصحاب پیغمبر صلی الله علیه وآله را بنماید و چون در مراجعت از منی داخل مسجد الحرام
ص: 91
شد بطوری که ذکر شد با رامی و پای برهنه وارد شود در خانه خدا و بخواند اللَّهُمَّ أَنَّكَ قُلْتَ وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً اللَّهُمَّ فامنى مِنْ عَذَابِكَ و مستحب است برای دخول خانه کعبه غسل نماید و در خانه کعبه دورکعت نماز بخواند و بسیار دعا نماید و بعد طواف وداع بکند هر گاه طواف واجب و سعی و طواف نساء نموده و از حق تعالی بخواهد که باز هم توفیق زیارت مرحمت فرماید و باید دانست که بر حاج متمتع سه مرتبه بتدريج محرمات احرام براو حلال میشود بعد از سر تراشیدن و بعد از سعی و بعد از نماز طواف نساء .
فصل دوم و چیزهائی که بر محرم حرام است اول شکار نمودن دوم مطلق التذاذ از زنان سوم عقد نمودن و شاهد شدن چهارم استمنا نمودن پنجم استعمال عطریات ششم پوشیدن لباس دوخته بر مردان هفتم سرمه کشیدن هشتم نظر در آینه و مثل اینه نمودن نهم پوشیدن موزه و جوراب بر مردان دهم دروغ گفتن یازدهم قسم خوردن دوازدهم کشتن جانوران ساکن در بدن سیزدهم انگشتر برای زینت
ص: 92
در دست نمودن چهاردهم زنان زینت کردن پانزدهم روغن مالیدن شانزدهم ازاله مو از بدن نمودن هفدهم پوشانیدن سر حتى بكل هيجدهم نقاب گرفتن زنان نوزدهم سایه قرار دادن مردان بر سر در حال منزل طی کردن بیستم خون گرفتن بیست و یکم ناخن گرفتن بیست و دوم دندان کندن بیست و سوم گیاهی از زمین حرم کندن بیست و چهارم بی ضرورت شمشیر و سلاح برداشتن فصل سوم در اعتکاف و آن مکث روزه دار است در مسجد جامع سه روز یا بیشتر برای عبادت و در آن ثواب بسیار است و بی روزه داشتن منعقد نمی شود و از سه روز کمتر نمی باشد و در غیر مسجد جامع واقع نمی شود و جایز نیست بدون ضرورت از مسجد بیرون برود و اگر بیرون رفت جایز نیست به نشیند بازیر سایه راه رود و در غیر آن مسجد مسجد به احمد که اعتکاف نموده نماز بخواند مگر بواسطه ضرورت و حرام است در اعتکاف واجب روزه را فاسد نماید و جماع و بوی خوش و دست بیدن زنان و آنچه روزه را باطل می کند اعتکاف را نیز باطل می نماید و چون دو روز اعتکاف سنت نمود روز سوم بر او واجب می شود
ص: 93
واما مسائل جهاد و امر بمعروف و نهی از منکر در آن دو فصل است فصل اول در جهاد و آن اعظم ارکان اسلام است و واجب است بوجوب کفائی و اگر مسلمانان کمتر باشند واجب عینی می شود و واجب است بر مردان عاقل بالغ آزاد و پیری که قوه جنگ داشته باشد و بیمار نباشد و قادر بر نفقه خود و عیال خود باشد و قرض نداشته باشد و والدین او راضی باشند در حضور مبارك امام واجب می شود و اگر امام مصلحت در صلح با کفار بداند مختار است و گریختن از جهاد از گناهان کبیره است فصل دوم در امر بمعروف و نهی از منکر و هر دو واجب است بشرط آنکه کسی که امرونهی می نماید بالغ و عاقل باشد و فعل خوب و بد را بداند و احتمال اثر داشته باشد و امر و نهی مستلزم ضرر و معسدئی بر خود و مسلمین نباشد آنوفت واجب است بجا آورد و عمل هم داشته باشد و حب في الله و بغض في الله لازمه ایمان و اسلام است و تولی و تبری از فروع دین شمرده اند و فروع دین حقیقه اصول دین است که بعنوان فروع دین ذکر می شود و پس از ذکر اصول و فروع دین شروع می شود
ص: 94
در بیان سائر احکام لازمه و مسائل شرعيه بنحو مسلميات بين فقهاء امامیه با ملاحظه احتیاط و اما سایر احکام مشتمل بر چند فصل است فصل اول در نذر و نذر آنستکه فعلی یا ترك فعلی را برخود لازم نماید بصیغه شرعیه که بگوید لله على هكذا و بالغ و عاقل و قاصد و مختار باشد و احتیاطا زن با اذن شوهر و اولاد باذن پدر باشد و نذر هم بر اطاعت باشد نه بر معصیت و بآنچه هم نذر میکند قادر باشد آنوقت لازم است عمل نماید فصل دوم در بیع یعنی خرید و فروش هر گاه صیغه خوانده نشده بیغ مطاعات است یعنی مادامیکه ثمن و مثمن باقیست می توانند فسخ نمایند و اگر صیغه خوانده شده که فروشنده بگوید بعت و خریدار بگوید قبلت بیع لازم می شود و نمی توانند فسخ کنند مگر شرط خیار فسخ کرده باشند یا معیوب و مغبون باشد ولی در بیع حیوان تا سه روز خیار فسخ دارند و معامله طفل وسفيه باطل است و باید ثمن و مثمن معلوم باشد و اگر از يك جنس باشد باید مساوی باشد که زیادی ربا می شود و جو و گندم و اقسام برنج يك جنس است و اگر ثمن و مثمن موجود است
ص: 95
که نقد است و اگر ثمن تأخیر دارد نسیه است اگر مثمن تأخیر دارد سلف است و صحیح است و اگر هر دو تأخیر دارد باطل است و آنچه معمول کیل و وزن یا بعدد است بدون كيل يا عدد خرید و فروش جایز نیست مگر بطريق مصالحه و صلح عقدیست لازم و مشروع از عاقل بالغ مختار با رضایت طرفین منعقد می شود و صحیح است فصل سوم در وقف باید واقف عاقل و بالغ و مالك باشد و وقف دائم باشد
اگر مدت معین نمود وقف نیست و حبس است و وقف بر خود نکند و بتصرف وقفی بدهد و مصرف آن معین و شروع باشد و وقف بر فقراء و مصالح مسلمين قبول شرط نیست ووقف بر مساجد با قبول حاکم شرع باشد وصیغه آن وقفت است .
فصل چهارم در تصدق و حرام است صدقات برهاشمی مگر صدقه دهنده هاشمی باشد یا خمس وفا بمعاش آن ها نکند بمقدار معاش جایز است بگیرند و باید با نیت قربت باشد و صدقات که داده شد و جوع در آن جایز نیست فصل پنجم در اجاره و آن مالك نمودن منفعت است از خانه و دکان
ص: 96
و ملك و حيوان و غیره و باید عاقل و بالغ ورشيد وجايز التصرف باشند و منفعت و مال الاجاره و مدت معلوم باشد و مباح و مقدور باشد و جایز است اجاره دادن شخص خود را برای عمل معلوم و آن عقديست لازم و صیغه آن اجرت و مستاجر بگوید قبلت و فسخ نمی شود مگر هر دو فسخ نمایند یا شرط فسح کنند و مستاجر امین است ولی در چند موضع ضامن است حمال اگر چیزی بشکند ساربان و چوپان و ملاح و طبیب و خیاط و ختنه کننده و طباخ و خباز هر گاه ضایع کنند و معلم اگر تأدیب او بجنایت برسد فصل ششم درضمانت وحوالت و کفالت اما ضمانت هر گاه کسی طلبی از کسی دارد و ضامن بالغ و عاقل و آزاد و صاحب مال باشد و ضمانت نماید منتقل می شود دين بذمه ضامن و اما حواله هرگاه کسی طلبی داشته باشد و حواله بدهد بدیگری و هر سه نفر از طلب کار و بدهکار و کسی که حواله را میگیرد راضی باشند صحیح است و اما کفالت آنستکه کسی مدیون کسی باشد و دیگری کفیل او شود که هر وقت مدیون را خواست او را حاضر نماید پس بری
ص: 97
می شود کفیل بحاضر نمودن او و اگر حاضر نکرد طلب او را بدهد فصل هفتم در رهن و قرض اما رهن چیزیست که قرار بدهد جهت اطمینان طلبکار که اگر نداد آنرا بفروشد و طلبش را بردارد در مدت معین و بايد عاقل وبالغ ومالك باشد و ممکن باشد تصرف آن و اگر تلف شد ضامن است و راهن قبل از فك رهن نمی تواند در مرهون معامله نماید و اما قرض چیزی دادن بکسی بمدت معین که عوض آن را بدهد و شرط نفع جایز نیست پس ملك قرض كننده می شود و باید نیت اداء داشته باشد و اگر طلبکار غایب یا فوت شد بوارتش بدهد و اگر از او مایوس شد بحاکم شرع نماید فصل هشتم در وکالت و وصایت وکالت نایب نمودن است کسی را در حیات و باید معلق بشرطی نکنند و برای هر کدام بخواهند فسخ جایز است و تا وقتیکه وکیل عالم بعزل نشود هر کاری نموده باشد است و بمردن وجنون باطل می شود و وکالت در چیزیست که شارع مباشرت نخواهد مثل عقد و طلاق و خرید و فروش و گرفتن حقی پس مثل طهارت و نماز جایز نیست و وکیل نمی تواند دیگری
ص: 98
را وکیل نماید مگر با اذن موكل ووكيل ضامن نیست مگر با تعدی و تفریط و مستحب است وکیل اختیار نمودن و اما وصایت و آن اختیار دادن کسی را بر تصرف وعمل نمودن بعد از وفات و بعد از قبول وصى وصيت باطل نمی شود اگر چه قبض نکرده باشد و وصی امین است و ضامن نیست مگر با تفریط و وصیت زائد برثلث مال جایز نیست مگر با رضایت ورثه و اما جعاله حقيست مشروع كه جهة بجا آوردن عملی معلوم نمایند که با بجا آوردن آن عمل دریافت نمایند فصل نهم در سوگند و کفارات اما سوگند خوردن واجب ميسود جهة خلاص نمودن مسلمانان یا حفظ مالكيه لازم است و حرام است قسم بدروغ و بغیر نام خدا منعقد نمی شود و قسم مکروه است و اما کفارات باید دانست كه كفاره يك روز افطار ماه رمضان يا نذر معین و کفاره ظهار و خلاف نذر یکی از سه چیز است یا بنده آزاد نمودن یا دو ماه پی در پی روزه گرفتن یا شصت مسکین طعام دادن و اگر بحرام افطار نمود هر سه را باید بدهد و کفاره افطار قضاء ماه رمضان بعد از زوال و کفاره
ص: 99
کسی که جامه خود را در مصیبت زن یا فرزند پاره کند ده مسكين جامه یا طعام دادن یا سه روز متصل روزه گرفتن است و کفاره جماع در اول حيض يك مثقال طلا و در وسط حيض نيم مثقال و در آخر حيض ربع مثقال بدهد و کسیکه پیش از نماز عشا بخوابد و بعد از نصف شب بیدار شود آن روز را روزه بدارد و کفاره غیبت استغفار نماید و کفاره بگوید اللهم لا تنقتنى یعنی خدایا مرا دشمن مدار و کفاره کسی که با گرفتن تمام قرص ماه یا خورشید نماز آیات نخوانده باید غسل کند و وضو بگیرد وقضا بخواند و کفاره مجلس بخواند سبحان ربك رب الغرة عما يصفون وسلام على المرسلين والحمد لله رب العالمين
فصل دهم در غصب و مشترکات ولقطه و احياء موات اما غصب و آن تصرف در مال غیر است عدواناً و عمداً و آن حرام است و رد آن واجب است و اگر تصرف نمود و قیمت آن کم شد لازم است عین آنرا با ارزش نقصان رد کند اما مشترکات بین مسلمین چند چیز است اول راه ها که نشستن یا خرید و فروش در آن ها نمودن هر گاه وسیع باشد و
ص: 100
ضرر بعابرین نرساند جایز است دوم مساجد کسی که سبقت بکند اولاست و اگر برخیزد و لباس خود را بگذارد دیگری نمی تواند آنجا به نشیند سوم موقوفات عامه مثل مدرسه ها گر اهلیت آنرا دارد اولاست از دیگری و جایز نیست بیرون کردن او هر چند بسیار بماند چهارم معدن ها و آب ها مگر در محل مخصوص و آب نهرهاى بزرك مشترك بين مسلمين است و اگر کسی از شهر بزرگی جدا کند مالك آن می شود و اما لقطه و آن برداشتن مال یا طفل یا حیوانیست که اگر برندارند ضایع می شود بقصد نگاه داشتن برای صاحبش که باید روز و شب و هفته و ماه تا یک سال معرفی نماید اگر صاحبش پیدا نشد بحاکم جامع الشرايط رجوع نماید والا ضامن است و اما احیاء موات زمين هائیست كه بتصرف کسی نباشد و آن ها ملك امام است و اگر مسلمانی آباد نماید و در آن کار کند و مملوك مسلمانی نباشد و مکان عبادت هم نباشد مالک می شود فصل یازدهم در حریم املاك و کسانیکه از تصرف در مال خود ممنوعند اما حریم خانه مقدار خاك ريز و برف انداز و ممر داخل شدن است و
ص: 101
حریم دیوار مقدار خاك آنست هرگاه خراب شود و حریم شهر حوالی آنست و حریم چاه که با شتر آب کشند شصت ذراع است و حریم چشمه و قنات در زمین نرم هزار زراع و در زمین سخت پانصد ذراع است و حریم راه هفت ذراع که در این حریم ها دیگری را نمی رسد تصرفی نماید و اما کسانی که از تصرف در مالشان ممنوعند یکی طفل که ولی ندارد تا بالغ و رشید شود و رشید کسیکه مال را در چیزهای صحیح صرف کند یکی دیوانه وسفیه که ولی آن ها پدر و جد پدری می باشند دیگر بیمار زائد برثلث دیگر کسی که مالی جهت قرض گرو گذارده تا وقتی که قرض را بدهد دیگر کسی که از اسلام خارج شده مگر بر گردد به اسلام دیگر مفلس که غیر از خانه و نفقه خود وعيال ممنوع است از مال فصل دوازدهم در شرکت و مضاربه و مزارعه و مساقات وسبق و رمايه اما شرکت و آن ممزوج نمودن مالیست از چند نفر در چیز معین و غیر از شرکت اموال نزد شیعه شرکت دیگر مثل شرکت ابد آن جایز نیست و باید عاقل و بالغ و جايز التصرف و حاضر بودن سرمایه
ص: 102
معلوم باشد و تصرف هیچکدام صحیح نیست مگر باذن یا وكالت شريك وشريك امين است و ضامن نیست مگر با تقصیر و شرکت بموت فسخ می شود و اما مضاربه یعنی مالی معين بکسی دادن است که تجارت نماید و آن عقدیست جایز هر وقت بخواهند فسخ نمایند می توانند و اما مساقات یعنی باغبان گرفتن و مزارعه یعنی برزگر گرفتن که این دو از عقود لازمه است و فسخ نمی شود مگر برضایت طرفين واما سبق ورمایه یعنی اسب دوانیدن و تیرانداختن و این قسم گرو بستن مشروع و صحیح است و دیگر اقسام قمار حرام است فصل سیزدهم در قضاوت و شهادت شرط است قاضی و حاکم عاقل و بالغ و عادل و مرد و مجتهد باشد و کور و فراموش کننده نباشد و شاهد نیز باید عاقل و بالغ و عادل و حلال زاده باشد و متهم و سائل بكف و با عداوت نباشد و علم قطعی داشته باشد و گواهی دادن واجب است باجماع با قدرت و عدم ضرر و حرام است اجرت گرفتن مگر بمسافرت و مدعی نیز باید عاقل و بالغ و مختار باشد و دعوی برای خود نماید یا وکیل یا وصی یا
ص: 103
ولی باشد و مدعی کسی را گویند که اگر ترك دعوی نماید کسی را با او کاری نباشد و مدعی علیه یا اقرار می نماید يا قسم می خورد بر نفی که وظیفه منکر است و جایز نیست غیر از حاکم شرع قضاوت نمودن مگر بعنوان اصلاح بین مسلمین فصل چهاردهم در شکار نمودن و چیزهائی که حلال و حرام است اما شکار نمودن در ملك غير بدون اذن او و بغير تير و شمشیر و نیزه وسك شکاری جایز نیست و درحرم مكه و حالت احرام و ذبح کافر و دشمن اهل بیت و دیوانه و مست و طفل غير ممیز حرام است و ذبح کننده باید عاقل و ممیز و مسلمان و رو بقبله و با نام خدا باشد و چهار عضو بریده شود و شتر را نحر و گاو و گوسفند و مرغ و گنجشك را ذبح نمایند و اگر حیات آن معلوم نباشد باید بعد از ذبح حرکت کند و شش قسم از حیوانات حلالند و آن ها شتر و گاو و گوسفند اهلی و وحشی و گورخر و هر پرنده که بر هم زدن بال او بیشتر از پهن داشتن باشد یا چینه دان یا سنگدان یا در عقب پای او خاری باشد و ملخ و ماهی که فلس داشته باشد و حرام است خوردن جميع مسكرات و
ص: 104
خونیکه از ذبح آید و بول جميع حيوانات و گوشت مردار وعورتين و سپرز و زهره دان و خایه ها و بچه دان و مغز حرام و دو عصب عریض زرد که از پس سر تا فرج کشیده و کرهای میان گوشت و پوست و اصلهای انگشتان که متصل بعصب دست و پاست و حدقه چشم و مغز یکه در کله سر بقدر نخود است و چیزهای نجس اینها حرام است مگر در حالت ضرورت بقدر سدرمق و حرام است نشستن یا چیز خوردن در مانده و سفره که در آن شراب خورند
فصل پانزدهم در حدود و دیات ثابت می شود شراب خوردن و دزدی باقرار یا شهادت دو عادل و زنا و لواط چهار مرتبه افرار یا گواهی چهار عادل و حد دزدی بریدن دست راست دفعه اول و پای چپ دفعه دوم و حبس مخلد دفعه سوم و کشتن دفعه چهارم در صورتی که دزد عاقل و بالغ و مختار باشد و قیمت آن مال کمتر از ربع مثقال طلا نباشد و از فرزند خود یا در سال قحطی نباشد و در پنهانی بوده باشد و حد لواط کشتن و حد زنا که شوهر نداشته باشد و مرد هم زن نداشته باشد صد تازیانه و در محصنه سنگسار
ص: 105
نمودن و حد مساحقه صد تازیانه و حد کسی که نسبت زنا و لواط بکسی بدهد یا شراب و مست است کنند بخورد هشتاد تازیانه و اگر شراب خوار دعوی کند که عالم بحرمت نبوده یا باکراه باو داده اند قولش مقبول است و اگر قبل از ثبوت شرعی تو به نمایند حد ساقط می شود وحد کسی که با محرم خود زنا کند یا شراب خواریکه سه مرتبه اورا حدزده باشند یا کسی که فروختن شراب را حلال داند و توبه نکند یا پیغمبر و ائمه را سب کند یا دعوی پیغمبری کند يا سحر بكند يا مؤمني يا مؤمني را عمداً بكشد یا مرتد فطری باشد یعنی پدر او مسلمان باشد و کافر شود یا مرتد ملی یعنی پدر او کافر باشد و مسلمان شود و بعد کافر شود و مسلمان نشود حد آن ها کشتن است و اما دیات پس کشتن بیکی از سه چیز ثابت می شود یا اقرار یا شهادت در عادل یا قسامه یعنی خویشان مقتول پنجاه قسم بخورند و خون بهای مرد مسلمان اگر چه طفل باشد هزار مثقال شرعی طلا یا ده هزار در هم نقره و خون بهای زن نصف است و اگر حامله باشد خون بهای زن و سه ربع خون بهای مرد است و اگر حیوانی
ص: 106
که گوشت او را می خورند بکشد تفاوت قیمت کشته و زنده را باید بدهد و سگ شکاری چهل در هم و سگی که محافظت گوسفند و زراعت می کند قیمت آنرا باید بدهد و اما دیه جراحات سر اگر پوست را بشکافد يك شتر اگر بگوشت برسد دو شتر اگر فرو رود سه شتر اگر از گوشت بگذرد چهارشتر اگر باستخوان برسد پنج شتر اگر این جراحات بر بدن برسد نصف آنرا باید بدهد فصل شانزدهم در نکاح و طلاق و در آن چند فصل است .
فصل اول در نکاح - در خبر است دورکعت نماز که صاحب زن گذارد بهتر از هفتاد رکعت است که عزب گذارد و هر گاه مؤمنی که قادر بر نفقه دادن باشد و خواستگاری نماید اگرچه در نسب موافق نباشد اجابت نمایند و سزاوار نیست خواستگاری زنی که دیگری خواستگاری نموده باشد که بعضی حرام می دانند و نکاح زن مسلمان بكافر حرام است و دختر بکر بدون اذن پدر یا جد پدری نباشد و باید دانست که حرام است نکاح خویشان و مادر زن و دختر زن و دختر زن مدخوله هر چند پائین رود و زن پدر و زن
ص: 107
فرزند و زنی که شوهر داشته باشد یا در عده با او زنا کند یا دانسته در عده عقد نماید اگرچه دخول نکرده باشد و مادران و خواهران و دختران مردانیکه با آن ها لواط کرده باشد بر لواط کننده و زنانی که نه مرتبه طلاق داده باشند و دختری که نه سال نداشته و شوهر با او دخول کرده و مخرج حیض و بول يا بول و غایط او یکی شود و جمع میان دو خواهر اگر چه بمتعه یا در عده رجعیه باشد و میان زن آزاد و کنیز بی اذن زن و زیاده از چهارزن دائمی و نکاح زن بت پرست و زنیکه سه مرتبه طلاق داده بدون محلل بر طلاق دهنده و دو نفر دختر دادن بيكديگر و مهر هر يك را فرج دیگری قرار دادن این جمله بر مردان حرام اند و جماعتی از زنان بواسطه شیر خوردن طفل حرام می شوند بشرط آنکه از نکاح صحیح و شیر خالص از پستان بمکد آن مقدار که گوشت برويد يا يك شبانه روز شیر بخورد یا ده مرتبه بقدری بخورد که سیر شود و میان آن شیر دیگری نخورد و طفل کمتر از دو سال داشته باشد آنوقت زن شیر دهنده مادر و شوهر او پدر و دختران و پسران آن ها خواهر و برادر
ص: 108
رضاعی می شوند و نکاح آن ها حرام است فصل دوم در شرایط نکاح باید زن و شوهر مسلمان و عاقل و بالغ و رشید باشند و دختر با اذن ولی باشد و عقد بقصد واقع میشود وعقد فضولی با قبول زوجين صحیح است و بصیغه مانی با قصد انشاء بوده باشد یعنی قصد ماضی و مستقبل نکند که صحیح نیست و بعربی و در يك مجلس ایجاب و قبول بی فاصله واقع شود و معنی کلمات را بداند و احتیاطاً نام زوجين واذن ولی را هم ذکر نماید و در متعه مدت و مهر را معین نماید و احتیاطاً صیغه را دو نفر جاری نمایند و اما کیفیت صیغه نکاح دائم هر گاه زن و مرد صیغه جاری نمایند مهر را معین نمایند و زن بگوید انكحتك نفسى على الصداق المذكوريس مرد بگويد بلت النكاح لنفسى على الصداق المذكور باز زن بگوید زوجتك نفسى على المهر المعلوم پس مرد بگوید قبلت التزويج لنفسى على المهر المعلوم و هر گاه دو نفر وکیل زن و مرد صیغه جاری می نمایند وکیل زن بگوید انكحت مو كلتى لموكلك على الصداق المذكور
ص: 109
پس وکیل مرد بگوید قبلت النكاح لموكلى على الصداق المذكور بازو کیل زن بگوید زوجت موكلتي بموكلك على المهر المعلوم بس وکیل مرد بگوید قبلت التزويج لموكلى على المهر المعلوم، احتیاط آنکه به من و با ولام متعدی نمایند و تکرار هم بنمایند که وکیل زن بگوید انکحت یا زوجت موکلتی من موكلك بموكلك لموكلك على الصداق المعين پس وکیل مرد بگوید قبلت النكاح يا قبلت التزويج من موكلى لموكلى بموكلى على الصداق المعين باز وکیل زن بگوید اگر دختر پدر یا جد پدری داشته باشد باذنها و اذن ابیها زوجت موکلتی فاطمه بموكلك حسن على الصداق المعلوم پس وکیل مرد بگوید قبلت التزويج لموكلى حسن على الصداق المعلوم واما صيغه انقطاع هر گاه زن و مرد صیغه جاری می نمایند مدت و مبلغ را معين نمایند و اول زن بگوید متعتك نفسي في المدة المعلومة بالمبلغ المعلوم پس مرد بگوید قبلت المتعة لنفسى على الوجه المذكور و احتیاط آنست که بگوید
ص: 110
در قبول يكدفعه قبلت المتعه و یکدفعه بگوید قبلت التمتع ويكدفعه بگوید قبلت التمتيع لنفسى على الوجه المدكور هر گاه وکیل زن و مرد صیغه جاری نمایند وکیل زن بگوید متعت نفس موکلتی لموكلك في المدة المعلومة بالمبلغ المعلوم پس وکیل مرد بگوید قبلت المتعة لموكلى هكذا و می فرمایند اولی و احوط آنستكه يكدفعه على الصداق يا على المهر المعلوم را قبل از لفظ انكحت یا زوجت ذکر نماید و واجب است نفقه و کسوه زوجه دائمه ومطيعه قابل استمتاع و غلام و كنيز و نفقه پدر و مادر هرچند بالا روند و اولاد هر چند پائین روند هر گاه فقیر باشند و مستحب است نفقه خویشان و واجب است اداء مهر با تمكن فصل سوم در طلاق ورجوع و عده اما طلاق شرط است در حضور دو عال در طهر غیر مواقعه یا در حمل ظاهر و صحیح است طلاق یائسه که قرشيه شصت سال و غیر فرشیه پنجاه سال تمام داشته باشد و صیغه آن باقصد انشاء و دانستن معنی هر گاه زوج صیغه می خواند بگوید زوجتی طالق و اگر وکیل زوج صیغه بخواند بگوید زوجة موکلی طالق هی طالق و اگر در سن من
ص: 111
تحيض ومن لا نحيض است يعنى يائسه نیست و حیض هم نمی شود باید سه ماه استبراء نماید آنوقت طلاف صحیح است و اگر زن صداق یا چیزی بشوهر بدهد که در عوض طلاق بگیرد وکیل زن بگوید بذات حقوق موکلتی لزوجها ليخلعها به فہی على المبذوله مختلعه يا بگوید بذلت مهرها و احتیاطاً پس از وکالت از طرف زوج هم بگوید روّجةً مو کلی طالق و این قسم طلاق خلع است و اما رجوع از طلاق رجعی در عده جایز است و آن دو قسم است قولی که شوهر بزن بگويد راجعتك يعنى رجوع نمودم بتودوم فعلی چون بوسیدن یا مقنعه از سر او برداشتن و اگر زن غائبه یا در حال حیض باشد رجوع صحیح است و اما عده زن غير مدخوله و یائسه عده ندارد مگر عده وفات که چهار ماه و ده روز است و نصف آن در کنیز واما صاحب عادت مستقيمه و مدخوله عده او سه طهر است و اگر حیض نمی بیند و در سن من تحيض است سه ماه عده نگاه دارد و در متعه زن آزاد و عده کنیز چهل و پنج روز است و عده حامله تا وضع حمل او می باشد ولی در وفات هر کدام دورتر از وضع حمل یا چهار
ص: 112
ماه و ده روز است عده بدارد و در عده رجعيه نفقه ومسكن زوجه واجب است و برزن واجب است در عده وفات ترك زینت نماید والله العالم در احکام ارث و در آن چند فصل است فصل اول با بودن پدر و مادر و اولاد اگرچه اولاد اولاد اولاد هم باشد ولو یکنفر باشد دیگری ارث نمی برد و اگر نباشد اگر برادر و خواهر واولاد برادر و خواهر اگر چه اولاد اولاد برادر و خواهر باشند یا جد وجد جد و بالاتر از طرف پدر یا مادر باشند آنهم دیگری ارث نمی برد واکر نباشند اخوال و اعمام و اولاد ایشان پدری و مادری پا یکی از این دوارث می برند وزن و شوهر با همه شریکند پس اگر وارث یکی شد همه مال از اوست مگر زن که سهم او يكر بع است اکرمیت اولاد نداشته باشد و هشت يك است اگر اولاد دارد از اعیان و از عرصه احتیاطاً و اگر هیچ وارث نباشد امام یا نایب امام مابقی را می برد و بزن بیشتر از آنچه ذکر شد نمی رسد و اگر متعدد شدند مثل آنکه شوهر با خواهر جمع شد مال دو قسمت می شود میان آن ها و اگر میت شوهر و دختر یا پسر دارد شوهر ربع می
ص: 113
برد و بقیه مال از پسر یا دختر است و زوجه هر گاه با دختر یا پسر باشد هشت يك زن می برد و بقیه از آن هاست و اگر شوهر با ما در میت باشد شوهر نصف می برد و بقیه را مادر و اگر شوهر با دو دختر باشند ربع شوهر می برد و بقیه را دو دختر و هكذا پسر فصل دوم در سهام مفروضه و صاحبان فروض که در قرآن مجید است شش قسم است اول نصف و آن سهم سه نفر است اول سهم شوهر هر گاه
زن فرزند و فرزند زاده نداشته باشد دوم سهم يك دختر گاه با او پسری نباشد سوم سهم يك خواهر پدری مادری یا پدری با عدم خواهر پدر مادری هر گاه برادر نباشد قسم دوم ربع و آن سهم دو قوم است اول شوهر هر گاه فرزند یا فرزند زاده باشد دوم سهم زن هر گاه فرزند و فرزند زاده نباشد سوم ثمن و آن سهم يك زن یا چند زن هر گاه اولاد یا اولاد اولاد اولاد موجود باشد قسم چهارم ثلث و آن سهم دو قوم است اول سهم مادر هرگاه میت فرزند یا برادران نداشته باشند دوم سهم دو کس یا بیشتر از خویشان مادری خواه پسر باشند یا دختر قسم پنجم ثلثان
ص: 114
و آن سهم دو قوم است اول سهم دو دختر یا بیشتر هر گاه پسری با آن ها نباشد دوم نصیب دو خواهر یا بیشتر هر گاه با آن ها برادر نباشد قسم ششم سدس و آن سهم سه قوم است اول سهم پدر و مادر هر گاه اولاد یا اولاد اولاد اولاد باشند دوم سهم مادر هرگاه میت دو برادر با يك برادر و دو خواهر یا چهار خواهر پدر و مادری یا پدری داشته باشد سوم سهم یکی از خویشان مادری فصل سوم آنچه از قرآن مجيد سهم هريك از ورثه تصریح شده آنرا فرض گویند و آنچه فقها از عموم قرآن استنباط نموده اند قرابت گویند پس وارث سه قسم می شوند قسم اول آن هائی که بفرض تنها ارث می برند چون مادر و خواهران مادری و شوهر در صورتی که فریضه متضمن ردی نباشد قسم دوم کسانی که گاهی بفرض و گاهی بقرابت تنها ارت می برند چون پدرو گاهی بفرض و دامی دختران و خواهران پدری قسم سوم جماعتی که بقرابت تنها ارث می برند و آن ها سوای کسانی که ذکر شد مثل جد وجده وعم وعمه وخال وخاله واولاد آن ها و انگشتر و شمشیر و قرآن و رخت های بدن میت تعلق به پسر بزرگ دارد و
ص: 115
در کتاب و سلاح و متعدد بودن لباس مراعات احتیاط را بنمایند و در عوض پسر بزرك قضاء نماز و روزه که سبب بیماری یا سفر از پدر او فوت شده بجا آورد بشرط آنکه ميت فرض نداشته باشد که تر که وفا بقرض او نکند و چند چیز مانع ارث است و آن ها بنده و کافر و کشنده و اولاد زنا و هر گاه قرض تمام تر که را فرا گیرد و طفلی که مرده متولد شود و زن متعه و از حیوه که ذکر شد و از پسر بزرگ است و از ثلث مال هر گاه وصیت کرده باشد ارث نمی برند فصل چهارم زن ارث نمی برد مگر بفرض و شوهر و مادر ارث می برند بفرض ورد و پدر ارث می برد بفرض و بقرابت و همچنین دختر و خواهر و کلاله ام و غیر از اینها ارث نمی برند مگر بقرابت مثل برادر و خواهر و اجداد و اعمام و احوال و اگر از سهام چیزی زیاد آمد بعد از آنکه صاحب فریضه فریضه اش را برد باقی مال کسی که مساوی باشد با او و فرض بر نباشد بقرابت مثل پدر و مادر و شوهر پس از برای مادر است ثلث که فریضه اوست در صورت بی اولادی و باقی مال پدر است که فریضه
ص: 116
بر است در صورت بی اولادی و اگر میت برادر و خواهر دارد ما در شش يك كه فریضه اوست می برد باقی مال پدر بعد از اخراج نصف که از شوهر است و بر نمی گردد بقوم و خویش و همچنین اگر نقص شد در مال از سهام پس نقص بر زوج و زوجه که فریضه برند وارد نمی آید و بکسی وارد می آید که بفرض و قرابت هر دو میبرند مثل آنکه اگر زوج جمع شد با دو خواهر زوج نصف خود را می برد و نقص بدو خواهر وارد می آید و همچنین هر گاه شوهر با پدر یا مادر و دو خواهر جمع شد شوهر ربع خود را می برد و پدر و مادر ما در هر يك شش يك مي برند و باقی مال دختر است اگر چه کمتر از نصف باشد و کمال احتیاط آنکه تمام ورثه در تقسیمات با یکدیگر تصالح و تراضی نمایند زیرا تقسیم ارث مشكل و احتیاط بسیار لازم است الذى هو سبيل النجاة تا اینجا مختصری از مسائل لازمه مسلمیات بین فقهاء اماميه بنحو احتیاط ذکر شد شروع می شود در بیان ابواب دیگر و خواهش می شود از برادران ایمانی هرگاه خواستند این کتاب نفیس را طبع نمایند بنظر شریف دو
ص: 117
نفر از مجتهدین عصر برسانند و طبع نمایند و این بنده گناه کار سید صدر الدین الموسوى الروضاتی را بطلب مغفرتی یاد و شاد نمايند اللهم الغفر لنا و لجميع المؤمنين والمؤمنات .
باب سوم در اعمال ایام و لیالی و شهور و نمازها و زیارات و دعوات و غیره فصل اول شریف ترین اوقات بین طلوع فجر تا طلوع آفتاب است در این ساعت مکروه و بیداری آن باعث نورانیت قلب و وسعت رزق است و دعوات بسیار در این مقام وارد شده و چون مؤمن صبح زود از خواب بیدار شد توجه بسوی قبله نماید و سلام بامام زمان نماید و طلب توفیق از حق تعالی بخواهد و هر صبح و شام بخواند الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ حَمْداً كَثِيراً طَيِّباً مُبَارَكاً فِيهِ يَا كَثِيرَ الْخَيْرِ ياذ الْمَعْرُوفِ يَا قَدْ الاحسان أَحْسَنَ الينا باحسانك الْقَدِيمِ وَ لَا حَوْلَ لَا قُوَّةَ الَّا بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظِيمِ فسحبان اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَ حِينَ تُصْبِحُونَ وَ لَهُ الْحَمْدُ فِى السَّمَوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ عَشِيًّا وَ حِينَ تُظْهِرُونَ اللَّهُمَّ الْعَنِ الْجُبَّةَ
ص: 118
والطاعوت اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ والمحمد وَصَلَ عَلَى جَمِيعِ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْمُرْسَلِينَ در بلد الامین از پيغمبر اکرم روایت نموده کسی که هر روز ده مرتبه بگوید بسم الله الرحمن الرحيم لا حول ولا قوة الا بالله العلى العظيم بيرون آید از گناهان مانند روزی که از مادر متولد شده باشد و حق تعالی دفع کند از او هفتاد نوع بلا را و هفتاد هزار ملك را موكل فرماید برای او استغفار نمایند و پس از طهارت و وضو قبل از نماز صبح دو رکعت نافله صبح بجا آورد و نماز صبح را با آداب و قنوت طولانی و این کلمات فرج را بخواند لا اله الَّا اللَّهُ الْحَلِيمُ الْكَرِيمُ لَا اله الَّا الْعَلِىِّ الْعَظِيمُ سُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ السَّمَوَاتِ السَّبْعِ وَ رَبِّ الْأَرَضِينَ السَّبْعِ وَ مَا فیهن وَ مَا بَيْنَهُنَّ وَ رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ و در قنوت طلب مغفرت برای خود و والدین و مؤمنين و مؤمنات بنماید و خواندن قل هو الله احد بعد از هر نمازی باعث آمرزش و خیر دنیا و آخرت است و اگر از ظالم و جباری
ص: 119
بترسد و در مقابل او مکرر بخواند حقتعالی رفع شر او را بنماید و کسی که هر روزی ده مرتبه بخواند در آن روز گناهی در نامه عمل او نوشته نشود و تسبیح فاطمه زهرا علیه السلام بقول مختار سی و چهار مرتبه الله اکبر وسی سه مرتبه الحمد مرتبه سبحان الله بهتر از هزار رکعت نماز مستحبی می باشد و هفت مرتبه خواندن بسم الله الرحمن الرحيم لا حول ولا قوة الا بالله العلى العظيم رفع فقر و پریشانی و بلاها را می نماید و فرمود حضرت صادق علیه السلام خواندن آیة الکرسی بعد از هر نمازی بهتر است از هزار رکعت نماز مستحبی و این پنج آیه در آن ها اسم اعظم است برای هر مهمی یازده مرتبه مداومت نماید در هر روزی مهم او برآورده شود 1 - آية الکرسی تا آخر 2 - اللَّهُ الَّذِي لَا اله الَّا اللَّهُ الَّذِى لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَىِّ الْقَيُّومُ نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ وَ أَنْزَلَ التَّوْرِيَةِ والانجيل مِنْ قَبْلُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ انْزِلْ الْفُرْقَانِ 3 اللَّهِ لَا اله الاهو لَيَجْمَعَنَّكُمْ الَىَّ يَوْمَ الْقِيمَةُ لا رَيْبَ فِيهِ وَ مَنْ اصْدُقْ مِنَ اللَّهِ حَدِيثاً
ص: 120
4 - اللَّهُ لا اله الَّا هُوَ لَهُ الاسماء الْحُسْنَى 5 - اللَّهُ لا اله الَّا هُوَ وَ عَلَى اللَّهِ فليتو كُلِّ الْمُؤْمِنُونَ و بخواند این دعای حضرت پیغمبر صلی الله علیه وآله را که فرمود امير المؤمنين علیه السلام هر کس بعد از نمازها بخواند جمیع گناهان او آمرزیده شود يَا مَنْ لَا يَشْغَلُهُ سَمْعُ عَنْ سَمْعٍ يَا مَنْ لَا يُغَلِّطُهُ السَّائِلُونَ وَ يَا مَنْ لَا يُبْرِمُهُ الحاح الْمُلِحِّينَ أذقنى بَرْدَ عَفْوِكَ وَ مَغْفِرَتَكَ وَ حَلَاوَةَ رَحْمَتِكَ و سه چیز را مؤمن ترك نكند كه جامع خیر دنیا و آخرت است اول در عقب فجر رو بقبله دست برسینه گذارد و هفتاد مرتبه بگوید باید یا فتاح دوم این دعا که در کافی است و حضرت رسول صلی الله علیه وآله تعلیم فرمود بکسی که مبتلا بود بناخوشی و پریشانی و رفع آن ها شد بخواند لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ الَّا بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظِيمِ تَوَكَّلْتُ عَلَى الْحَىِّ الَّذِي لَا يَمُوتُ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِى لَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكُ فِي الْمُلْكِ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلَّى مِنَ الذُّلِّ وَ كَبِيرِهِ تَكْبِيراً سوم مداومت نماید بدعای فهد که فرمود حضرت رضاع هر کس بخواند هر حاجتی داشته باشد حق تعالی کفایت
ص: 121
فرماید بِسْمِ اللَّهُ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أُفَوِّضُ أَمْرِى إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرُ بَا الْعِبَادِ فوقيه اللَّهُ سَيِّئَاتِ مَا مَكَرُوا لَا اله الَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ أَنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فستجبنا لَهُ وَ نجياه مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ تُنَجِّي الْمُؤْمِنِينَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَانْقَلَبُوا مُنْعِمَةُ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمَسُّهُمُ سُوءَ ماشاء اللَّهُ لَا حَوْلَ وَ لَا قَوِّ الَّا بِاللَّهِ ماشاء اللَّهِ لَا ماشاء النَّاسُ مَا شَاءَ اللَّهُ وَ إِنْ كَرِهَ النَّاسُ حسبى الرَّبِّ مِنْ المربويين حسبى الْخَالِقُ مِنَ الْمَخْلُوقِينَ حسبى رَازِقَ مِنَ الْمَرْزُوقِينَ حسبى حسبى اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ الْعَالَمِينَ حسبى مَنْ هُوَ حسبى حسبى مَنْ مَنْ لَمْ يَزَلْ حسبى حسبى مَنْ كُنْتَ لَمْ يَزَلْ حسبى حسبى اللَّهِ لَا اله الاهو عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ وَ صَلَّى اللَّهُ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ و سزاوار است بعد از نمازها این عدیله مختصره را ترك نكند رَضِيتُ بِاللَّهِ رَبّاً وَ بالاسلام دِيناً وَ بَا الْقُرْآنِ كِتَاباً وَ بِالْكَعْبَةِ قَبْلَهُ وَ بِمُحَمَّدٍ
ص: 122
صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ نَبِيّاً وَ بِعَلَى إِمَاماً وَ بِالْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ عَلَى بْنِ الْحُسَيْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ وَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ وَ موسی بْنِ جَعْفَرٍ وَ علی بْنِ موسی وَ مُحَمَّدِ بْنُ عَلِىٍّ وَ علی بْنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِىٍّ وَ الْخَلَفِ الصَّالِحِ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ ائمه وَ ساده وَ قَادَهُ بِهِمْ أَتَوَلَّى وَ مِنْ أَعْدَائِهِمْ اتبرء اللَّهُمَّ أَنَّى أَسْئَلَكَ الْعَفْوَ وَ الْعَافِيَةِ وَ الْمُعَافَاةِ فِي الدُّنْيَا وَ الاخرة و این دعای امام زمان علیه السلام است در همه اوقات بخواند الهی بِحَقِّ مَنْ نَاجَاكَ وَ بِحَقِّ مَنْ دَعَاكَ فِى الْبَرِّ وَ البحرصل عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ تُفَضَّلُ عَلَى فُقَرَاءِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ بالغنا وَ الثَّرْوَةِ وَ عَلَى مَرِضَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ بِالشِّفَاءِ وَ الصِّحَّةِ وَ عَلَى أَحْيَاءُ الْمُؤْمِنِينَ الْمُؤْمِنَاتِ بِاللُّطْفِ وَ الْكَرَامَةِ وَ عَلَى أَمْوَاتُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ بِالْمَغْفِرَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ عَلَى غُرَبَاءُ الْمُؤْمِنِينَ لمؤمنات بِالرَّدِّ إِلَى أَوْطَانِهِمْ سَالِمِينَ غَانِمِينَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِينَ وبعلاوه نماز هائی که برای شب ها و روزهای مخصوص وارد شده برای هر روزی این نماز وارد شده و آن چهار رکعت بدو سلام هر رکعت بعد از حمد یک مرتبه
ص: 123
آية الكرسی زیرا در خبر است کسی که چهار مرتبه آية الکرسی بخواند امر شود از خداوند عالم بملائکه واگذارید این بنده مرا بخودم من خود ناصر و حافظ او هستم اللَّهُ لا اله الَّا هُوَ الْحَىِّ الْقَيُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةُ وَ لَا نَوْمُ لَهُ مَا فِي السَّمَوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ مِنْ ذالذى يَشْفَعُ عِنْدَهُ الَّا باذنه يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا يُحِيطُونَ بِشَيْ ءٍ مِنْ عِلْمِهِ الَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ کرسیه السَّمَوَاتِ والارض وَ لا يَؤُدُهُ حِفْظُهُما وَ هُوَ العلی الْعَظِيمُ لَا اكراه فِى الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سمیع عَلِيمُ اللَّهُ وَلِىُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَائِهِمْ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ و باید دانست که هر روزی از ایام هفته متعلق است بهر يك از ائمه اطهار باین ترتیب شنبه حضرت رسول صلی الله علیه وآله یکشنبه امير المؤمنين و فاطمه زهرا علیه السلام دو شنبه حضرت
ص: 124
امام حسن و حضرت امام حسین علیه السلام سه شنبه حضرت زین العابدین و امام محمد باقر علیه السلام و امام جعفر صادق علیه السلام چهارشنبه حضرت موسی بن جعفر علیه السلام و امام رضا علیه السلام و امام محمد تقی علیه السلام و امام علی النقی (ع ) 5 شنبه حضرت امام حسن عسکری علیه السلام وجمعه حضرت صاحب الزمان و أمام الانس والجان که باید هر روزیکه متعلق بهر يك از آن ها می باشد توجه و توسل بآن ها نمود و این زیاره مختصره جامعه شریفه را که شیخ صدوق از حضرت رضا علیه السلام نقل نموده و در همه اوقات و همه جا و قبور ائمه اطهار و انبياء عظام بخواند السَّلَامُ عَلَى أَوْلِيَاءِ اللَّهِ وَ أَصْفِيَائِهِ السَّلَامُ عَلَى أُمَنَاءِ اللَّهِ وَ احيائه السَّلَامُ عَلَى أَنْصَارِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَى مَحَالِّ مَعْرِفَةِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَى مَسَاكِنِ ذِكْرِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَى مظهرى أَمْرِ اللَّهِ وَ نَهْيِهِ السَّلَامُ عَلَى الدُّعَاةِ إِلَى اللَّهِ السَّلَامُ عَلَى المسة قِرَانَ فِى مَرْضَاةِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَى الْمُخْلِصِينَ فِي طَاعَةِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَى الْأَدِلَّاءِ عَلَى اللَّهِ السَّلَامُ عَلَى الَّذِينَ وَ الْأَهَمِّ فَقَدْ وَالَى اللَّهَ وَ مَنْ عَادَاهُمْ فَقَدْ عَادَ اللَّهَ وَ مَنْ عَرَفَهُمْ فَقَدْ
ص: 125
عَرَفَ اللَّهَ وَ مَنْ جَهِلَهُمْ فَقَدْ جَهِلَ اللَّهَ وَ مَنِ اعْتَصَمَ بِهِمْ فَقَدِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ وَ مَنْ تَخَلَّى مِنْهُمْ مَنْ تَخَلَّى مِنْهُمْ فَقَدْ تَخَلَّى مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَجَلٍ وَ اشْهَدِ اللَّهُ أَنَّى سَلَّمَ اشْهَدِ اللَّهَ أَنِّي سِلْمُ لِمَنْ سَالَمْتُمْ وَ رَبِّ لِمَنْ حَارَبْتُمْ مؤ مِنْ بُسْرٍ نكُم وَ عَلَانِيَتِكُمْ مُفَوِّضُ ذَلِكَ كُلَّهُ اليكه لَعَنَ اللَّهُ عَدُوَّ آلِ عَمَلَ مِنَ الْجِنِّ والانس وَ ابرء إِلَى اللَّهِ مِنْهُمْ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ و بعد از نمازها و زیارات این دعائیکه در حرم مطهر حضرت ابوالفضل علیه السلام خوانده می شود بخواند اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ المحمد وَ لَا تَدَعْ لِى ذَنْباً إِلَّا غَفَرْتَهُ وَ لَا هَمّاً إِلَّا فَرَّجْتَهُ وَ لَا مَرَضاً الَّا شَفَيْتَهُ وَ لَا عَيْباً الاسترته وَ لَا رِزْقاً الَّا بسطه وَ لَا خَوْفاً الَّا آمَنْتَهُ وَ لَا شملاً الَّا جُمُعَتِهِ وَ لَا غَائِباً الَّا حَفِظَتْهُ وَ أَدَّيْتُهُ وَ لَا حَاجَةً مِنْ حَوَائِجِ الدُّنْيَا والاخرة لَكَ فِيهَا رِضًا وَ لِى فِيهَا صَلَاحُ الَّا قَضَيْتَهَا يَا ارْحَمَ الرَّاحِمِينَ واما نافله ظهر هشت رکعت قبل از ظهر و نافله عصر هشت رکعت قبل از نماز عصر و چون نماز ظهر بجا آوردی بخوان این دعای جلیل القدر را که بسند معتبر از حضرت رسول صلی الله علیه وآله منقول است و
ص: 126
فرمود کسی که بخواند این دعا را بیامرزد حق تعالی گناهان او را هر چند بقدر کف دریا ها باشد و باز فرماید برای او هفتاد درب رحمت را و این دعا از کنوز عرش است که جبرئیل برای پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله آورد يَا مَنْ أَظْهَرَ الْجَمِيلَ وَ سَتَرَ الْقَبِيحَ يَا مَنْ لَمْ يُؤَاخِذْ بالجريره وَ لَمْ يَهْتِكِ السِّتْرَ يَا عَظِيمَ الْعَفْوِ يَا حَسَنَ التَّجَاوُزِ يَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالرَّحْمَةِ ياصاحب كُلِّ نَجْوَى يَا مُنْتَهَى كُلِّ شَكْوَى يَا مُفَرِّجَ کل کربه يَا مُقِيلَ الْعَثَرَاتِ يَا كَرِيمَ الصَّفْحِ يَا عَظِيمَ الْمَنِّ يَا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ قَبْلَ اسْتِحْقَاقِهَا يَا رَبَّاهْ یا سیداه يَا غَايَةَ رَغْبَتَاهْ أَسْئَلَكَ يَا اللَّهُ بِكِ وَ بِمُحَمَّدٍ وَ عَلَىَّ وَ فاطمه وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ والائمة الطَّاهِرِينَ مِنْ ذُرِّيَّةِ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ انَّ لَا تُشَوِّهَ خلقى بِالنَّارِ وَ انَّ تَفْعَلَ بِي مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ بَعْدَ أَزُّ نماز عَصْرِ این اسْتِغْفَارُ را بخواند اسْتَغْفَرَ اللَّهِ الَّذِي لَا اله الَّا هُوَ الْحَىِّ الْقَيُّومُ وَ أَتُوبُ اليه تَوْبَةَ عَبْدُ خَاضِعُ مِسْكِينٍ مستکین لَا يَسْتَطِيعُ لِنَفْسِهِ صَرْفاً وَ لَا عَدْلًا وَ لَا نَفْعاً وَ ضَرّاً وَ لَا حَيْوَةَ وَ لَا مَوْتاً وَ لَا نُشُوراً وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ الْأَخْيَارِ الْأَبْرَارِ وَ سَلَّمَ تَسْلِيماً و خواندن
ص: 127
این استغار در همه اوقات باعث آمرزش است چنانچه در خبر است کسی که بعد از نماز عصر هفتاد مرتبه استغفار نماید حق تعالی هفتصد گناه او را بیامرزد و سزاوار است وقت غروب آفتاب بذکر و دعا مشغول بودن خصوصاً آیة الکرسی و معوذتین و خواندن این دعا یا من ختم النبوة بمحمد صلى الله عليه وآله اختم لى فى يومى هذا بخیر و شهری بخیری و سنتی بخیر و عمری بخیر و تاکید شده نماز مغرب اول وقت بجا آورده شود و نافله مغرب بعد از نماز مغرب چهار رکعت بدو سلام است و نماز فضيله فضیلت بسیار دارد و در خبر است کسیکه نماز غفیله بخواند هر حاجتی داشته باشد روا گردد و آن دورکعت است بین نماز مغرب و عشار کعت اول بعد از حمد بخواند وَ ذَنُون اذ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ انَّ لَنْ تَقْدِرُ عَلَيْهِ فَنادى فِى الظُّلُماتِ أَنْ لا اله الَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ أَنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ ننجى الْمُؤْمِنِينَ وَ دُرٍّ رکعت دوم بَعْدَ أَزُّ حَمِدَ بخواند وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها
ص: 128
الأ هُوَ وَ يَتَعَلَّمُ مَا فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةِ الَّا يَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ فِي ظُلُماتِ الارض وَ الَّا رَطْبٍ وَ لَا يَابِسٍ الأ فِى كِتابٍ مُبِينٍ و در قنوت بخواند اللَّهُمَّ أَنَّى أَسْئَلَكَ بِمَفَاتِحِ الْغَيْبِ الَّتِي لَا يَعْلَمُهَا الَّا أَنْتَ أَنْ تُصَلَّى عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آنَ تَغْفِرَ ذُنُوبِي وَ تَقْضِيَ حوائجى اللَّهُمَّ أَنْتَ وَلَّى نعمتى وَ الْقَادِرُ عَلَى طلبتى تَعْلَمُ حاجتى فَاسْلُكْ حُمِدَ وَ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ لَمَّا قَضَيْتَهَا لِي پس حوائج خود را بخواهد و چون نماز عشا بجا آورد دو رکعت نشسته نافله عشا بجا آورد و سه مرتبه این استغفار را بخواند که باعث آمرزش گناهان است اسْتَغْفَرَ اللَّهَ الذی لَا اله الَّا هُوَ الْحَىِّ الْقَيُّومُ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ ذُو الْجَلَالِ وَ الاكرام واتوب اليه و مستحب مؤکد است بعد از هر نمازی سجده شکر بجا آورده شود بلکه برای هر نعمتی که خداوند عالم عطا فرماید سجده شکر نماید و اقل آن سه مرتبه شكراً لله گفتن است و دعوات بسیار در این مقام وارد شده و طول دادن سجده شکر وجبينين بخاك گذاردن
ص: 129
عبادات است و گفتن چهارده مرتبه یا وهاب باعث توان گری می باشد و کسی که هر صبح و شام چهار مرتبه بگوید الحمد لله رب العالمين شكر نعمت های حق تعالی را بجا آورده و کسیکه هفت مرتبه بگوید یا ارحم الراحمين حاجت او روا گردد و بهترین سخنان نزد حق تعالی آنکه بسیار بگوید رب ظلمت نفسی فاغفرلی و کسی که روزی صد مرتبه لا اله الا الله بگوید عمل او از همه بهتر باشد و کسی که روزی بیست و پنج مرتبه بگويد اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِمَاتِ بِعَدَدِ مُؤْمِنِينَ مُؤْمِنَاتٍ حسنه در نامه اعمال او نوشته شود و کسی که روزی صد مرتبه بگوید اللهم صل على محمد وآل محمد پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله و ائمه اطهار علیهم السلام از او خشنود شوند و حوائج او بر آورده شود ابن بابویه از حضرت صادق علیه السلام روایت نموده که فرمود هر مؤمنی در روز چهل گناه کبیره بکند و از روی پشیمانی این استغفار را بگوید حق تعالی گناهان اورا بيامرزد اسْتَغْفَرَ اللَّهُ الَّذِى لَا اله الَّا هُوَ الْحَىِّ الْقَيُّومُ بَدِيعُ السَّمَوَاتِ وَ الْأَرْضِ ذالجلال والاكرام
ص: 130
انَّ تُصَلَّى عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ عَمْداً وَ أَسْأَلُهُ أَنْ يَتُوبَ علی وَ خواندن این دَعَا بَاعِثُ آداء دین پریشانی می باشد اللَّهُمَّ أَغْنِنِي بِحَلَالِكَ عَنْ حَرَامِكَ وَ بِفَضْلِكَ عَمَّنْ سِوَاكَ و کسی که در موقع خواب بگوید سبحان الله والحمد لله ولا إله إلا الله والله اكبر ثواب حج با و عطا شود و بگويد اللهم صل على محمد و آل محمد وصل على جميع الأنبياء والمرسلين تا همه پيغمبران و ائمه از او خشنود باشند و او را شفاعت نمايند و خواندن سه مرتبه قل هو الله احد ثواب ختم قرآن دارد و خواندن استه مرتبه این دعا را مثل آنست که هزار رکعت نماز نموده يفعل الله ما يشاء بقدرته ويحكم ما يريد بعزته فصل دوم اور نماز شب و آداب شب و روز جمعه اما نماز شب پیغمبر مکرم بامیر المؤمنين علیه السلام سه مرتبه فرمود بر تو باد بنماز شب که جامع خیر دنیا و آخرت است و آن هشت رکعت است هر دو رکعت بيك سلام و دو ركعت نماز اشفع و يك ركعت نماز و تر است و هر گاه وقت مقتضی لیست دور کعت شفع و يك راكمت وتر را بخواند و قنوت
ص: 131
در یک رکعت وتر خوانده شود و در قنوت بخواند هَذَا مَقَامُ الْعَائِذِ بِكَ مِنَ النَّارِ و از خوف عذاب خدا گریه کند و در این مقام دعاها و مناجات بسیار وارد شد رافل آن هفتاد مرتبه استغفار بنماید و چهل نفر حياً وميتاً از مؤمنین را دعا و طلب مغفرت نماید و حضرت زین العابدین علیه السلام در قنوت وتر سیصد مرتبه العفو می گفتند و چه خوب است اقلا این مناجات امیر المؤمنين علیه السلام را در آن حال بخواند الهی قلبی مَحْجُوبٍ وَ نفسی معیوب أَوْ عقلی مَغْلُوبٍ وَ هوائی غَالِبٍ وَ طاعتی قَلِيلُ وَ معصیتی كَثِيرُ وَ لِسَانِي مُقِرُّ بِالذُّنُوبِ فَكَيْفَ حِيلَتِي يَا سَتَّارَ الْعُيُوبِ وَ يَا عَلَّامَ الْغُيُوبِ وَ يَا كَاشِفَ الْكُرُوبِ اغْفِرْ ذنوبى كُلِّهَا بِحُرْمَةِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ يَا غَفَّارُ يَا غَفَّارُ بَا غَفَّارَ بِرَحْمَتِكَ يَا ارْحَمَ الرَّاحِمِينَ واما شب و روز جمعه فرمود پیغمبر اکرم ص در بیست و چهار ساعت شب و روز جمعه هر ساعتی حق تعالی ششصد هزار کس را از جهنم آزاد فرماید و در شب و روز جمعه دعا مسیجان است و سوره های قرآن مجید و دعای کمیل و دعاهای بسیار
ص: 132
وارد شده و شعر خواندن در شب و روز جمعه مکروه است و خوابیدن در تمام شب جمعه خواب حسرت است و مختصر ترین دعاهای شب جمعه ده مرتبه خواندن این دعای جلیل القدر است که در شب عید قربان و عید فطر و شب های جمعه وارد شده یا دَائِمُ الْفَضْلُ عَلَى الْبَرِيَّةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَيْرُ الْوَرَى سَجِيَّةُ وَ اغْفِرْ لَنَا ياذ العلمى فِي هَذِهِ الْعَشِيَّةُ وَ بخواند الْحَمْدُ اللَّهُ مِنْ أَوَّلِ الدُّنْيَا إِلَى فَنَائِهَا وَ مَنْ الاخرة الَىَّ بَقَائِهَا الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى كُلِّ نِعْمَةِ اسْتَغْفَرَ اللَّهُ مِنْ كُلِّ ذَنْبٍ وَ كُلَّ ذَنْبٍ وَ أَتُوبُ اليه بِرَحْمَتِكَ يَا ارْحَمَ الرَّاحِمِينَ واما نماز شب های جمعه فرمود پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله کسی که در شب جمعه دو رکعت نماز هر رکعت بعد از حمد پنجاه مرتبه قل هو الله احد بخواند و بعد از نماز بگويد اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى النَّبِيِّ الْعَرَبِيِّ حَقُّ تَعَالَى گناهان أَوْ را بیامرزد وَ مُنَاجَاةِ حَضَرَتْ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ جَمِيعِ علیه السلام و دعای کمیل که ذکر می شود مناسب است خوانده شود و اما نمازی که برای آمرزش گناهان است در روز و
ص: 133
هر شبی بخواهد بخواند دو رکعت نیت نماز آمرزش هر رکعت بعد از حمد شصت مرتبه قل هو الله احد بخواند و استغفار نماید چون فارغ شود گناهانش آمرزیده شود كما في المفاتيح فى الباقيات الصالحات و این دعای شریف را هر شب و مخصوصاً شب جمعه بخواند اللَّهُمَّ بِحَقِّ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لَا تُؤْمِنَّا مَكْرَكَ وَ لَا تيسنا ذِكْرَكَ لَا تَكْشِفْ عَنَّا سِتْرَكَ وَ لَا تَحْرِمْنَا فَضْلُكَ وَ لَا تَحِلُّ عَلَيْنَا غَضَبَكَ وتباعدنا مِنْ جِوَارِكَ وَ لَا تنقضا مِنْ رَحْمَتِكَ وَ لَا تَنْزِعْ عَنَّا بَرَكَتَكَ وَ لَا تَمْنَعْنَا عَافِيَتِكَ وَ أَصْلِحْ لَنَا مَا أَعْطَيْتَنَا وَ زِدْنَا مِنْ فَضْلِكَ لَا تؤيسنا مِنْ رَوْحِكَ وَ لَا تُهِنَّا بَعْدَ كَرَامَتِكَ وَ لَا تُضِلَّنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبَ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً أَنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ اللَّهُمَّ اجْعَلْ فَلَوْ بَيَّنَّا سِتَّةَ لَعَلَّهُ وَ أَرْوَاحَنَا طِيبِهِ وازْواجِنَا مَطَهره وَ النُّقْطَةُ صادقه وَ أَيْمَانِنَا دَائِماً ويقيننا صَادِقاً وَ تُجَّارُ مِنِ الَىَّ عُبُورِ اللَّهُمَّ آتِنَا فِى الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفَى الاخرة حُسْنِهِ وَ قِنَا عَذَابَ النَّارِ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ واما روز جمعه غسال جمعه
ص: 134
و زيارت قبور والدين و مؤمنین و گرفتن ناخن و شارب و استعمال بوی خوش و خوردن انار و تصدق دادن و قرائت قرآن خصوصاً آية الكرسى و انا انزلناه في ليلة القدر و استغفار برای هر يك ثواب بسیار وارد شده و هر گاه پیش از طلوع آفتاب روز جمعه ده مرتبه سوره قل یا ایها الكافرون بخواند ادعایش مستجاب شود و کسی که بعد از نماز عصر روز جمعه هفت مرتبه بخواند اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى وَ آلِ مُحَمَّدٍ الاوصياه الْمَرْضِيِّينَ بافضل صَلَوَاتِكَ وَ بَارِكْ عَلَيْهِمْ بافضل بَرَكَاتِكَ والصلوة وَ السَّلَامُ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمْ وَ عَلَى أَرْوَاحِهِمْ واجسادِهِمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ روز قيامت با صورت نورانی وارد محشر شود و برای اوست ثواب عبادت جن و انس و در خبر است که در روز و شب جمعه هر حاجتی از حق تعالی بخواهی بر آورده شود و اگر جماعتی مستحق عذاب شوند و شب و روز جمعه دعا نمايند حق تعالی عذاب را از آن ها بر طرف فرماید و این دعا را روز جمعه بخواند لا اله الَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِى لَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ
ص: 135
شَرِيكُ فِى الْمُلْكِ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلَّى مِنَ الذُّلِّ وَ كَبِّرْهُ تَكْبِيراً ياسابغ النِّعَمَ يَا باره النَّسَمِ يَا عَلِىُّ الْهِمَمِ يَا ذالجود وَ الْكَرَمِ ياكاشف الضُّرُّ والالم يَا مُونِسِ المستوحشين فِى الظُّلَمِ يَا عَالِمُ لَا يَعْلَمُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ افْعَلْ بِي مَا أَنْتَ أَهْلُهُ يَا مَنِ اسْمُهُ دَوَاءُ وَ ذَكَرَهُ شِفَاءُ وَ طَاعَتُهُ غنا ارْحَمْ مَنْ راس مَالِهِ الرَّجَاءِ وَ سِلَاحَهُ الْبُكَاءِ لَا اله الَّا أَنْتَ يَا حَنَّانُ يَا مَنَّانُ يَا بَدِيعَ السَّمَوَاتِ وَ الْأَرْضِ يَا ذالجلال والاكرام اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ و روزهای جمعه متعلق بامام عصر است که سزاوار است زیارت و توسل با آن حضرت و نماز و دعای آنحضرت که بعدها ذکر می شود بجا آورده شود و شب و روز جمعه هر قدر میسر شود قرائت قرآن نماید و سوره یس دل قرآن است حق تعالی بیامرزد قاری آنرا و اگر در مقابر بخواند رفع عذاب از آن ها شود وثواب بيست حج در نامه عمل قاری آن نوشته شود و خواندن سوره الرحمن یکی از شفعاء قیامت خواهد بود و چون آیه فبای آلاء ربكما تكذبان را قرائت نمود بگوید
ص: 136
لَا بِشَيْ ءٍ مِنْ آلَائِكَ رَبِّ أُكَذِّبُ سوره أَنَا أَنْزَلْنَاهُ فِى لَيْلَةِ الْقَدْرِ در وضو و غسل از گناهان پاک می شود و کسی که شب جمعه بخواند بعدد خلق الله حسنات برای او بنویسند و سوره واقعه مخصوص امير المؤمنین است هر کس شب جمعه بخواند تنگ دستی نبیند و از رفقاء آن حضرت باشد در بهشت و کسیکه مداومت بخواندن قل هو الله احد نماید بداند اهل بهشت است و خواندن در خانه رفع فقر می نماید و خواندن شش مرتبه در سفر و در بیرون آمدن از خانه هیچ آفتی باو نرسد و خواندن سوره اذا جاء نصر الله باعث فتح و نصرت است و خواندن سوره قل اعوذ برب الفلق و قل أعوذ برب الناس باعث محافظت و رافع سحر است و خواندن سوره قل يا أيها الكافرون باعث دورى شيطان و رفع وسواس است و در سوره حمد مالك يوم الدين اگر بالف خوانده شود اماله نباید کرد و سوره توحید كفواً بضمه فا و با همزه در قرائت عاصم است و در سوره الرحمن من استبرق بكسر ميم وسكون نون و کسر همزه و در سوره التكاثر الها كلمه جدا کم کلمه جدا می باشد
ص: 137
و سوره الناس ملك بفتح ميم وكسر لام وكاف و من الجنة بكسر جیم است و سزاوار است در قرائت قرآن مجید بآیات نعمت و رحمت می رسد شکر نماید و بآیات تهنیت می رسد طلب نماید و بایات عذاب می رسد پناه بحق تعالی ببرد و بايات سجده سجده نماید و با خضوع و خشوع قرائت نماید و چون صحت نماز و قرائت قرآن و دعاها موقوف بدانستن مخارج حروف و مسائل تجوید است لذا مختصرى ذكر می شود پس باید دانست که قاف و کاف از سقف دهن وجيم و شین و یا از میان زبان و نون و را و لام و طا و تا و دال وظا وذال و تا تقریباً از سر زبان بدون بیرون آوردن زبان وصاد وسین وفا و زا از سر دندانها و با و هیم و واو از میان دولب و الف از میان دهن وهمزه و ها و ع و غ و خ و ح حروف حلقی است و عمل آن ها این قسم است گاه تنوین و نون ساکن بحروف حلقی رسید باید اظهار نمود حروف را و هر گاه بحروف ی و م ل و ن رسید باید ادغام نمود و هر گاه بحرف با رسید باید قلب
ص: 138
به میم نمود و هر گاه به باقی حروف رسید باید قرائت آن کلمه را باخفا نمود و باید وقف بسكون ننماید و ملاحظه تشدید بشود وترك مد را نکند و حروف مد سه است الف وو او ساکن ماقبل مضموم مثل جاء وسوء و ياء ما قبل مكسور مثل جيئى و سبب مد همزه ياسكون است و نباید مد ترك شود خصوصاً مد واجب مثل والضالين واما رموز وقف لام علامت عدم وقف ط علامت وقف م علامت وقف لازم و سوره واقعه را که ذکر می شود در شب های جمعه ترك ننماید ،
و اما اعمال هر ماهی در آن يك مقدمه و چند فصل است اما مقدمه استهلال هر ماهی لازم است و استهلال ماه رمضان را بعضی از علما واجب می دانند و احتیاط ترك نكردن است و چون ماه نو دیده شد خطاب بماه نماید و بخواند رَبِّي وَ رَبُّكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ اللَّهُمَّ أَهِلَّهُ عَلَيْنَا بالامن والايمان وَ السَّلَامَةِ والاسلام وَ الْمُسَارَعَةِ إِلَى مَا تُحِبُّ وَ تَرْضَى اللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِي شَهْرِنَا هَذَا وَ ارْزُقْنَا خَيْرَهُ وَ عَوْنَهُ وَ اصْرِفْ عَنَّا ضَرَّهُ وَ شَرَّهُ وَ بَلَائِهِ وَ فتنه و بصفحات قرآن مجید نظر نماید
ص: 139
واگر هفت مرتبه سوره حمد را بخواند چشم درد نگیرد و سوره انا انزلناه في ليلة القدر را بخواند و روز اول هر ماهی دور کعت نماز بخواند رکعت اول بعد از حمد سی مرتبه قل هو الله احد ورکعت دوم بعد از حمد سی مرتبه انا انزلناه في ليلة القدر و بيك مرتبه سوره توحید و سوره می توان خواند چنانچه مرحوم آیت اله جد عاليمقام صاحب روضات در تسليه الاخران نقل فرموده اند و اول هر ماهی صدقه دادن را ترک ممکن تا در آنماه محفوظ بوده باشی فصل اول در اعمال ماه رجب پیغمبر مكرم فرمود ماه وجب ماه خداست و ماه شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه امت من است و کسیکه یکروز ماه رجب را روزه بدارد عضب حق تعالی از او دور شود و روزه گرفتن سه روز که پنجشنبه و جمعه و شنبه باشد ثواب نهصد سال عبادت دارد و هزار مرتبه لا اله الا الله و هزار مرتبه این استغفار در این ماه وارد شده استغفر الله ذالجلال والاكرام من جميع الذنوب والانام و پیغمبر صلی الله علیه وآله فرمود کسی که در یک شب این ماه دو رکعت نماز بخواند و صد مرتبه قل هو الله احد در دور کمت بخواند گویا صد
ص: 140
سال روزه گرفته و صد قصر با و عطا شود و این دعا را قبل از هر نمازی بخواند بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ يَا مَنْ أَرْجُوهُ لِكُلِّ خَيْرٍ وآ مِنْ سَخَطِهِ عِنْدَ كُلِّ شَرٍّ يَا مَنْ يُعْطَى الْكَثِيرِ بِالْقَلِيلِ يَا مَنْ يُعْطَى مِنَ سَئَلَهُ وَ بَا مَنْ يُعْطَى مَنْ لَمْ يَسْئَلُهُ وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ تَحننا مِنْهُ وَ رَحْمَةً اعطنى بمسئلتى اياك جَمِيعِ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ جَمِيعِ الاخرة وَ أَصْرِفُ عَنَى بمسئلتى اياك جَمِيعِ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ جمیع شَرِّ الدنیا وَ شَرَّ الْآخِرَةِ فانه غَيْرَ مَنْقُوصٍ مَا اعطیت وَ زدنى مِنْ فَضْلِكَ ياكريم ومرد محاسن خود وزن موی سر خود را بگیرد و بخواند با حالت تضرع یا ذالجلال و الاكرام يا ذالنعماء والجود ياذ المَن والطول حرّم شيبتى على النار وزيارت حضرت رضا علیه السلام در این ماه وارد شده و شب اول این ماه شب دعا و زیارت مخصوصه سید الشهدا علیه السلام است وروز اول و وسط و آخر این ماه نماز حضرت سلمان با ثواب بسیار وارد شده و آن ده رکعت روز اول این ماه هر دور كمت بيك سلام هر رکعتی بعد از حمد سه مرتبه توحید و سه مرتبه قل یا ایها الکافرون و بعد از
ص: 141
هر دور کمت این دعا را بخواند لا اله الَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ - لَهُ الْمُلْكُ وَلَهِ الْحَمْدُ يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ هُوَ حَىُّ لَا يَمُوتُ بِيَدِهِ الْخَيْرُ بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْئِي قَدِيرُ اللَّهُمَّ لَا مَانِعَ لِمَا أَعْطَيْتَ وَ لَا مُعْطِيَ لِمَا مَنَعْتَ وَ لَا يَنْفَعُ ذالجد مِنْكَ الْجَدُّ وروز نیمه بهمین قسم نماز را بخواند و بعد از علی کل شیئی قدير بخواند الها واحداً احداً فرداً صمداً لم يتخذ صاحبة ولا ولداً روز آخر همين قسم نماز را بخواند و بعد از علی کل شیئی قدیر بخواند وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ الَّا بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظِيمِ و دست ها بصورت بکشد و دعا نماید که مستجاب است و شب و روز سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم بسیار شریف و مواقع دعا است و شب نیمه غسل وارد شده و زیارت مخصوصه سیدالشهدا علیه السلام می باشد و این دعای شریف در همه اوقات و در تمام ماه رجب بخواند اللَّهُمَّ أَنَّى استلك صَبَرَ الشَّاكِرِينَ لَكَ وَ عَمِلَ الْخَائِفِينَ مِنْكَ وَ يَقِينِ الْعَابِدِينَ لَكَ اللَّهُمَّ أَنْتَ الْعَلِىِّ الْعَظِيمِ وَ أَنَا عَبْدِكَ
ص: 142
الْبائِسَ الْفَقِيرَ أَنْتَ الْغَنِىُّ الْحَمِيدُ وَ أَنَا الْعَبْدُ الذَّلِيلِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ امْنُنْ بِغِنَاكَ عَلَى فقرى وَ بِحِلْمِكَ عَلَى جهلى وَ بِقُوَّتِكَ عَلَى ضَعْفِي ياقوى يَا عَزِيزُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْأَوْصِيَاءِ الْمَرْضِيِّينَ واكفينى مَا أَهَمَّنِى مِنْ أَمْرِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ يَا ارْحَمَ الرَّاحِمِينَ و شب جمعه اول این ماه ليلة الرغائب و شب عبادت و دعا مستجاب است و مكرر بخواند عظم الذنب من عبدك فليحسن العفو من عندك و كسى كه روز آخر این ماه روزه بدارد گناهان گذشته و آینده او آمرزیده شود.
و اما وقایعات ماه رجب روز اول این ماه ولادت امام محمد باقر علیه السلام وسوم وفات امام على النقى علیه السلام ودهم ولادت امام محمد علیه السلام و سیزدهم ولادت امیرالمؤمنین علیه السلام در خانه کعبه و چهاردهم وفات زینب خاتون و هیجدهم وفات ابراهیم پسر پیغمبر صلی الله علیه وآله و بیست و سوم ضربت زدن بران امام حسن مجتبی علیه السلام و بیست و پنجم وفات باب الحوائح موسی بن جعفر در زندان بغداد که آنحضرت را باغل و زنجیر برحسب وصیت
ص: 143
خود آنحضرت دفن نمودند و ثواب روزه 25 کفاره گناهان دویست سال است و بیست ششم وفات ابو طالب جد پیغمبر صلی الله علیه وآله و بیست و هفتم مبعوث شدن خاتم الانبياء صلی الله علیه وآله بر تمام اهل عالم و بیست و هشتم حرکت سیدالشهدا علیه السلام از مدینه بمکه معظمه فصل دوم در اعمال ماه شعبان فرمود پیغمبر اکرم ماه شعبان ماه من است و بر من بسیار صلوات بفرستند و هر كه يك روز این ماه را روزه بدارد بهشت بر او واجب شود و اگر مرتکب خون حرامی شده باشد روزه این ماه باو نفع می بخشد و روزی هفتاد مرتبه استغفر الله و اتوب الیه در این ماه وارد شده و در این ماه هزار مرتبه لا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ لَا نَعْبُدُ الَّا اياه مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ وارد شده و کسی که در این ماه صدقه بدهد حق تعالی بدن او را بر آتش جهنم حرام گرداند و کسی که در 5 شنبه این ماه دو رکعت نماز بخواند و هر رکعت بعد از حمد صد مرتبه قل هو الله احد بخواند و بعد از نماز صد مرتبه صلوات بفرستد هر حاجتی داشته باشد آورده شود و روز سوم این ماه که ولادت حضرت
ص: 144
سیدالشهدا و شب نیمه که ولادت حضرت خاتم الاوصيا علیه السلام است اوقات زیارت مخصوصه سید الشهداء می باشد و در خبر است کسی که باین کلمات زیارت آن حضرت بخواند السلام عليك يا ابا عبداله السلام عليك ورحمة الله و كانه ثواب حج و عمره برای او نوشته شود و شب نیمه این ماه دور کعت نماز بخواند در رکعت اول بعد از حمد سوره قل يا ايها الكافرون و رکعت دوم قل هو الله احد و بعد از سلام سی و سه مرتبه سبحان الله و سی وسه مرتبه الحمد الله وسی و چهار مرتبه الله اکبر بگوید و دعوات وارده در این شب بسیار است و دعای شریف کمیل در این شب وارد شده و کسی است که از سبحان الله و الحمد لله ولا اله الا الله والله اكبر هر يك صد مرتبه بگوید گناهان گذشته او آمرزیده شود وحوائج او روا گردد و در این شب قدری مورد و گل خطمی با گلاب بجوشاند و این دعا بر او بخواند اللَّهُمَّ صَحِيحُ جِسْمِى وَ اكْتُبْ فِى السُّعَدَاءِ اصبى وَ حَبَّبَنِي فِي قُلُوبِ الصَّالِحِينَ وَ عظمنى فِى عُيُونَ النَّاظِرِينَ وَ اصْرِفْ عَنَى شَرَّ جَمِيعَ الظَّالِمِينَ بِرَحْمَتِكَ يَا ارْحَمَ الرَّاحِمِينَ وَ كَفَى
ص: 145
مَا يَحُولُ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ مَعْصِيَتِكَ وَ مِنْ طَاعَتِكَ مَا تُبَلِّغُنَا بِهِ رِضْوَانِكَ وَ مِنَ الْيَقِينِ مَا يُهَوِّنُ عَلَيْنَا بِهِ مُصِيبَاتِ الدُّنْيَا اللَّهُمَّ أَمْتِعْنَا باسماعنا وَ أَبْصَارِنَا وفوتنا مَا أَحْبَبْتَنَا وَ اجْعَلْهُ الْوَارِثَ مِنَّا وَ اجْعَلْ ثَارَنَا عَلَى مَنْ ظَلَمَنَا وَ انْصُرْنَا عَلَى مَنْ عادانة وَ لَا تَجْعَلْ مُصِيبَتَنَا فِي دِينِنَا وَ لَا تَجْعَلِ الدُّنْيَا أَكْبَرَ هَمِّنَا وَ لَا مَبْلَغَ عِلْمِنَا وَ لَا تُسَلِّطْ عَلَيْنَا مَنْ لَا يَرْحَمُنَا بِرَحْمَتِكَ يَا ارْحَمَ الراحمین و در اواخر این ماه بسيار بگويد اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَكُنْ غَمْرَةَ لَنَا فِي مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِيمَا بَقِىَ مِنْهُ "واما وقایعات ماه شعبان روز دوم این ماه آیه وجوب روزه نازل شد روز سوم ولادت با سعادت حضرت ابا عبداله الحسين علیه السلام شب پانزدهم ولادت با سعادت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف روز پانزدهم عيد بزرك شيعيان و اول غیبت کبری و در غیبت صغری هفتاد و چهار سال سفرای آن حضرت عثمان بن سعيد و محمد بن عثمان وحسين بن الروح و علی بن محمد برای احکام دین خدمت آن حضرت می رسیدند و در غیبت کبری
ص: 146
قطع نیابت خاصه گردید و توقيع مبارك فرمود وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الواقعه فَارْجِعُوا فِيهَا الَىَّ رُوَاةِ أَحَادِيثِنَا فانهم حُجَّتِى عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى الْعالَمِينَ بس علما اعلام حجت اند از طرف امام زمان و آن بزرگوار حجت است بر تمام اهل عالم آن علمائیکه الزاهدين في الدنيا والراغبين على الاخره بوده باشند. فصل سوم در اعمال ماه مبارك رمضان فرمود رسول خدا صلی الله علیه وآله کسی که روزه بدارد این ماه را و عبادت نماید پاره ای از شب ها را و باز دارد زبان و شکم و عورت خود را از حرام پاک شود از گناهان در روز اول این ماه در آب جاری غسل نماید و سی کف آب جاری بر سر بریزد و کمی کلاب برسر و صورت بریزد در آن سال خاری و پریشانی نبیند و کسی که در شب ها و روزهای این ماه این دعا را بخواند گناهان چهل سال او آمزیده شود اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أَنْزَلْتَ فِيهِ الْقُرْآنَ وَ افْتَرَضْتُ عَلَى عِبَادِكَ فِيهِ الصِّيَامُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ والرزقني حَجَّ بيتيك الْحَرَامِ فِي عامى هَذَا وَ فِي كُلِّ عَامٍ وَ اغْفِرْ لِى تِلْكَ الذُّنُوبِ الْعِظَامِ فانه
ص: 147
از آن بر سر و صورت بریزد در این سال از همه بلاها محفوظ باشد و این شب متعلق بامام زمان و ولادت آن بزرگوار و شب قدر ائمه اطهار و شب تقدیر امور است و دعای بوجود مقدس آن حضرت لازم و این دعا را در این شب و در همه اوقات بخواند اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةَ بْنَ ملوانك عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ ارشك طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلًا وَصَلَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ و در این شب سه مرتبه سوره پس بخواند و دعا و استغفار و صلوات بسیار بگوید و میان نماز مغرب و عشا بدون تكلم بيست و يك مرتبه این دعا را بخواند اللَّهُمَّ أَنَّكَ عَلِيمُ حَلِيمُ ذُو آناة وَ لا طاقَةَ لَنا بِحُكْمِكَ يَا اللَّهُ يَا اللَّهُ يَا اللَّهُ الآمان الآمان الآمان مِنَ الطَّاعُونِ وَ الْوَبَاءِ وَ مَوْتُ الفجاة وَ سُوءِ الْفَضَاءِ شَمَاتَةِ الْأَعْدَاءِ رَبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذابَ أَنَا مُؤْمِنُونَ مُوقِنُونَ بِرَحْمَتِكَ يَا ارْحَمَ الرَّاحِمِينَ و این دعا را پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله در این شب می خواندند اللَّهُمَّ اقْسِمْ لَنَا مِنْ خَشْيَتِكَ
ص: 148
لا يغفرها غيرك يا رحمن يا علام و خواندن يك آيه قرآن در این ماه ثواب يك ختم قرآن و افطاری دادن ثواب بنده آزاد نمودن دارد و کسی که وقت افطار بگوید بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ يَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ اغفرلى گناهان او آمرزیده شود و چون بگويد اللَّهُمَّ لَكَ صُمْتُ وَ عَلَى رِزْقِكَ أَفْطَرْتُ وَ عَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ ثواب جميع روزه داران باو عطا می شود و کسی که شب اول یا روز اول این ماه دو رکعت نماز بخواند رکعت اول بعد از حمد سوره انا فتحنا ركعت دوم هر سوره بخواند حق تعالى جميع بدی ها را از او در این سال دور کند و در حفظ خدا باشد تا سال آینده و کسی که هر شب در این ماه دو رکعت نماز هر رکعت بعد از حمد سه مرتبه قل هو الله احد بخواند و بعد از نماز هفتاد مرتبه بگوید استغفر الله و اتوب اليه حق تعالی او را و پدر و مادر او را بیامرزد و در عقب نماز ها در این ماه این دعا را بخواند یا علی یا عظیم یا غَفُورُ یا رَحِيمُ أَنْتَ الرَّبُّ الْعَظِيمُ الَّذِى لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ ءُ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ وَ هَذَا شَهْرُ عَظَمَتِهِ وَ كَرَّمْتَهُ
ص: 149
وَ شَرَّفْتَهُ وَ فَضْلَتَهُ عَلَى الشُّهُورِ وَ هُوَ الشَّهْرُ الَّذِى فُرِضَتْ صِيَامَهُ عَلَىَّ وَ هُوَ شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِى أَنْزَلْتَ فِيهِ الْقُرْآنَ هُدًى لِلنَّاسِ وَ بَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَ الْفُرْقَانِ وَ جَعَلْتَ فِيهِ لَيْلَةَ الْقَدْرِ وَ جَعَلْتَهَا خَيْراً مِنْ شَهْرِ فياذ الْمَنِّ وَ لَا يَمُنُّ عَلَيْكَ مَنْ عَلَى فَكَاكِ وغبتى مِنَ النَّارِ فِيمَنْ تَمُنَّ عَلَيْهِ وادخلني الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِكَ يَا ارْحَمَ الرَّاحِمِينَ و خواندن سوره انا انزلنا در وقت افطار و سحر ثواب جهاد در راه خدا دارد و این دعای شریف در همه اوقات خصوصا در شب و روز این ماه و در عقب نمازها بخواند اللَّهُمَّ ادْخُلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ اللَّهُمَّ أَغْنِ کل فقیر اللَّهُمَّ أَشْبِعْ كُلَّ جَائِعِ اللَّهُمَّ اكْسُ كُلَّ عریان اللَّهُمَّ اقْضِ دَيْنَ کلمدين اللَّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ كُلِّ مَكْرُوبِ اللَّهُمَّ رُدَّ کل غریب اللَّهُمَّ فک كُلَّ أَسِيرِ اللَّهُمَّ أَصْلِحْ كُلَّ فَاسِدٍ مِنْ أُمُورِ الْمُسْلِمِينَ اللَّهُمَّ اشْفِ كُلَّ مَرِيضِ اللَّهُمَّ سُدَّ فَقْرَنَا بِغِنَاكَ اللَّهُمَّ حَالِنَا بِحُسْنِ حلك اللَّهُمَّ اقْضِ عَنَّا الدَّيْنَ واغننا مِنَ الْفَقْرِ أَنَّكَ
ص: 150
على كل شيئی قدیر و شب سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم ایام ولیالی متبرکه و اوقات زیارت مخصوصه و شب نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم لیالی قدر و عبادت در آن ها بهتر از هزار ماه است و اعمال این سه شب بسیار است و اهم آن ها غسل و خواندن سه مرتبه سوره يس وصد مرتبه استغفار وصد مرتبه بگويد الله العَن قتلة امير المؤمنين وشب بیست و سوم دو غسل وارد شده و فرمود حضرت صادق علیه السلام کسی که در شب بیست و سوم ماه رمضان سوره روم و عنکبوت را بخواند والله اهل بهشت است و در این سه شب دورکعت نماز نیت نماز شب قدر هر رکعت بعد از حمد هفت مرتبه قل هو الله احد بخواند. بعد از نماز هفتاد مرتبه بگوید استغفر الله واتوب اليه حق تعالی او را و والدین و اهل بیت او را بیامرزد و دعا بامام زمان که در اعمال شب نیمه شعبان ذکر شد و ذکر مسائل دین و قرائت قرآن و دعاهای وارده و استغفار و توبه و دعای بمؤمنین و والدین نباید ترک شود و در این شب ها قرآن مجید را بگشاید و بخواند اللَّهُمَّ أَنِّي استلك بِكِتَابِكَ الْمُنْزَلِ وَ مَا فِيهِ وَ فِيهِ اسْمُكَ الاكبر وَ أَسْمَائِكَ
ص: 151
الحسنى وما يخاف و يرجي أن تجعلنى من عتقائك من النار وأن تقضى حوائجي پس حوائج خود را بخواهد و قرآن را بر گذارد و بخواند اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ كُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِيهِ وَ يحقك عَلَيْهِمْ فَلَا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّكَ مِنْكَ پس هر يك از اين اسماء شریف را ده مرتبه بگويد بك يا الله بمحمد بعلى بفاطمة بالحسن بالحسين بعلى بن الحسين بمحمد بن على بجعفر بن محمد بموسى بن جعفر بعلى بن موسى بمحمد بن على بعلي بن محمد بالحسن بن على بالحجة و پس از آن با تضرع و امیدواری دعا نماید و این دعا در سحرهای ماه رمضان بخواند و چه خوب است همیشه در قنوت نماز وتر بخواند یا مفزعى عِنْدَ کربتی وَ یا غوثى عِنْدَ شدتى اليك فَزِعَتْ وَ بِكَ اسْتَغَثْتَ وَ يَكُ لَذَّةٍ لَا الوذ بِسِوَاكٍ وَ لَا اطْلُبِ الْفَرْجِ الَّا مِنْكَ فاغثنى وَ فَرِّجْ عَنِّى يَا مَنْ يَقْبَلُ الْيَسِيرَ وَ يَعْفُو عَنِ الْكَثِيرِ اقْبَلْ مِنًى الْيَسِيرَ وَ اعْفُ عَنَى الْكَثِيرِ أَنَّكَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ اللَّهُمَّ أَنَّى أَسْئَلَكَ
ص: 152
أَيْمَاناً تُبَاشِرُ بِهِ قَلْبِى وَ يَقِيناً حَتَّى أَعْلَمَ أَنَّهُ لَنْ يصيبنى الَّا مَا كَتَبْتُ لِى وَ رَضِىَ مِنَ الْعَيْشِ بِمَا قَسَمْتَ لِى يَا ارْحَمَ الرَّاحِمِينَ يَا عُدَّتِي فِي كُرْبَتِي وَ يَا صَاحِبِي فِي شِدَّتِي وَ يَا وَ ليى فِي نِعْمَتِي وَ يَا غَايَتِي فِي رغبتى أَنْتَ السَّاتِرُ عورتى وَ الاْمِنَ روعتى وَ الْمَقِيلُ عَشَرَ تی فَاغْفِرْ لِي خطيئتی یا ارْحَمْ الراحمین و این دعای شریف از حضرت رضا علیه السلام نقل شده و امام محمد باقر علیه السلام در سحرهای ماه رمضان می خواندند اللَّهُمَّ أَنَّى اسْلُكْ مِنْ بهائك بَا بَهَاءُ وَكَّلَ بهائك بهى اللَّهُمَّ أَنَّى أَسْئَلَكَ بِبَهَائِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ أَنَّى اسْلُكْ مِنْ جَمَالِكَ باجملله وَكَّلَ جَمَالِكَ جَمِيلِ اللَّهُمَّ أَنَّى أَسْئَلَكَ بجمالك كُلِّهِ اللَّهُمَّ أَنَّى أَسْئَلَكَ مِنْ جَلَالِكَ باجله وَكَّلَ جَلَالِكَ جَلِيلُ اللَّهُمَّ أَنَّى أَسْئَلَكَ بجلالک کله اللهماني أَسْئَلَكَ مِنْ عَظَمَتِكَ باعظمها وَكَّلَ عَظَمَتِكَ عَظِيمَةُ اللَّهُمَّ أَنَّى الك بِعَظَمَتِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ انی اسئلک مِنْ نُورِكَ بَا نُورِهِ وَكَّلَ نُورُكَ نَيِّرِ اللَّهُمَّ أَنِّي أَسْئَلَكَ بِنُورِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ أَنَّى أَسْئَلَكَ مِنْ
ص: 153
رَحْمَتِكَ بَا وَ سَعْيَهَا وَكَّلَ رَحْمَتِكَ وَاسِعَةُ اللَّهُمَّ انی اسْلُكْ مِنْ أَنِّي أَسْئَلَكَ بِرَحْمَتِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ أَنِّي أَسْئَلَكَ كَلِمَاتِكَ باتمها وَكَّلَ كَلِمَاتِكَ تامه اللَّهُمَّ أَنَّى اسْلُكْ بِكَلِمَاتِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ أَنَّى اسئلک مِنْ كَمَا لَكَ باكمله وَكَّلَ كمالك كَامِلِ اللَّهُمَّ إِنِّى أَسْئَلَكَ بكمالك كُلِّهِ اللَّهُمَّ أَنَّى اسْلُكْ مِنْ أَسْمَائِكَ مَا كَبَّرَهَا وَ كُلُّ أَسْمَائِكَ كَبِيرَةً اللَّهُمَّ أَنَّى أَسْئَلَكَ باسمائك كُلِّهَا اللَّهُمَّ أَنَّى أَسْئَلَكَ مِنْ عِزَّتِكَ باعزها وَكَّلَ عِزَّتِكَ عزيزه اللَّهُمَّ أَنِّي أَسْئَلَكَ بِعِزَّتِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ انی أَسْئَلَكَ مِنْ مَشِيَّتِكَ بَا مضاها وَكَّلَ مَشِيَّتِكَ مَاضِيَةِ اللَّهُمَّ أَنَّى أَسْئَلَكَ بِمَشِيَّتِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ أَنَّى أَسْتَمْلِكَ مِنْ قُدْرَتِكَ بِالْقُدْرَةِ الَّتِي استطلت بِهَا عَلَى كُلِّ شيئى وَكَّلَ قُدْرَتِكَ مستطيله اللَّهُمَّ أَنَّى أَسْئَلَكَ بقدرتك ُكلّها اللَّهُمَّ أَنَّى أَسْئَلَكَ مَنْ عَلَّمَكَ بَا نفذه وَكَّلَ عِلْمُكَ نَافِذُ اللَّهُمَّ انی اسئلک بِعِلْمِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ أَنَّى استلك مِنْ قَوْلِكَ بأرضاه وَكَّلَ قَوْلُكَ رضی اللَّهُمَّ أَنَّى أَسْئَلَكَ بِقَوْلِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ أَنَّى أَسْئَلَكَ
ص: 154
مِنْ مَسَائِلِكَ باحتها اليك وَكَّلَ مَسَائِلِكَ اليك حَبِيبِهِ اللَّهُمَّ أَنَّى أَسْئَلَكَ بمسائلك كُلِّهَا اللَّهُمَّ أَنِّي اسالك مِنْ شَرَفِكَ بَا شَرَفُهُ وَ كُلُّ شَرِيكَ شَرِيفِ اللَّهُمَّ أَنَّى اسْلُكْ بشرفك كُلِّهِ اللَّهُمَّ أَنَّى استلك مِنْ سُلْطَانِكَ بَا دومه وَ كُنْ سُلْطَانِكَ دَائِمُ اللَّهُمَّ أَنَّى أَسْئَلَكَ بِسُلْطَانِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ أَنَّى أَسْئَلَكَ مِنْ مُلْكِكَ بَا فَخْرَهُ وَكَّلَ مَلَكٍ فاخر اللَّهُمَّ أَنَّى أَسْئَلَكَ بِمِلْكِ كُلِّهِ اللَّهُمَّ أَنَّى أَسْئَلَكَ مِنْ علوك باعلاه وَكَّلَ علوك عَالَ اللَّهُمَّ اسْلُكْ بعلوك كُلِّهِ اللَّهُمَّ استلك مِنْ مَنِّكَ بَا قَدَمِهِ وَكَّلَ مِنْكَ تَقْدِيمِ اللَّهُمَّ أَنَّى أَسْئَلَكَ يَمَنَكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ أَنَّى أَسْئَلَكَ مِنْ آياً تَكُ باكتر مها وَ كُلُّ آيَاتِكَ كَرِيمَهُ اللَّهُمَّ أَنَّى استلا بايا تَكُ كُلِّهَا اللَّهُمَّ أَنَّى أَسْئَلَكَ بِمَا أَنْتَ فِيهِ مِنْ الشان وَ الْجَبَرُوتِ وَ أَسْئَلَكَ بِكُلِّ شَأْنِ وَحْدَهُ وَ وَحَّدَهُ وَ جَبَرُوتِ وَحْدَهَا اللَّهُمَّ أَنَّى استلك بِمَا تجيبنى حِينَ استلك فاجبنى يَا اللَّهُ بس دعا كن و حوائج خود را بخواه که البته بر آورده است و کسی که هر شب این دعا را بخواند حق تعالی او را عذاب نکند أَعُوذُ بِجَلَالِ وَجْهِكَ الْكَرِيمِ أَنْ
ص: 155
يَنْقَضِى عَنَى شَهْرُ رَمَضَانَ أَوْ يَطْلُعَ الْفَجْرُ مِنْ لَيْلَى هَذِهِ وَ بَقِىَ لَكَ عِنْدِى تَبِعَةُ أَوْ ذَنْبُ تعذبنى عَلَيْهِ یوم أَلْقَاكَ و در آخر این ماه خصوصاً جمعه آخر بخواند اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ صِيَامِنَا اياه فَانٍ جَعَلْتَهُ فَاجْعَلْنِي مَرْحُوماً وَ لَا تجعلنى مَحْرُوماً اللَّهُمَّ انَّ لَمْ تَكُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِيمَا مَضَى مِنْ رَمَضَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِيمَا يقى مِنْهُ بِرَحْمَتِكَ يَا ارْحَمَ الرَّاحِمِينَ و روز جمعه آخر این ماه این آیه شریفه را بنویسد و همراه خود گذارد باعث وسعت و محافظت است انَّ تفرضو اللَّهَ قَرْضاً حسناً ُيضامه لَكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ شكون حَلِيمُ عَالِمَ الْغَيْبِ وَ الشَّهَادَةِ الْعَزِيزَ الحکیم و در شب و روز آخر ماه این دعای وداع را بخواند اللَّهُمَّ أَنَّى أَسْئَلَكَ باحب مادعيت بِهِ وارضی مارضيت بِهِ عَنْ مُحَمَّدٍ وَ عَنْ أَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ أَنْ تُصَلَّى عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمْ وَ لَا تَجْعَلْ وَدَاعِ شهرى هَذَا وَدَاعُ خروجى مِنَ الدُّنْيَا وَ لَا وَدَاعَ آخِرِ عِبَادَتِكَ وَ وفقنى فِيهِ لِلَيْلَةِ الْقَدْرِ وَ اجْعَلْ هَا لِى خَيْرُ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ مَعَ تُضَاعَفُ الْآجُرِّ والاجابة وَ الْعَفْوُ مِنِ الذَّنْبِ بِرِضَى الرَّبِّ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِى الْكَثِيرِ
ص: 156
مِنْ معصيتى وَ أَقْبَلَ مِنَ الْيَسِيرَ مِنْ طَاعَتِكَ يَا ارْحَمَ الرَّاحِمِينَ و اما دعاهای روزها و نمازهای شبهای این ماه برای هر يك ثواب های بسیار فرموده اند نماز شب اول چهار رکعت هر رکعت بعد از حمد پانزده مرتبه قل هو الله احد شب دوم چهار رکعت هر رکعت بعد از حمد بیست مرتبه انا انزلنا شب سوم ده رکعت هر رکعت بعد از حمد پنجاه مرتبه سوره توحید شب چهارم هشت رکعت هر ر رکعت بعد از حمد بیست و پنج مرتبه انا انزلناه شب پنجم دو رکعت هر رکعت بعد از حمد پنجاه مرتبه توحید بعد از نماز صد مرتبه صلوات شب ششم چهار رکعت هر رکعت بعد از حمد سوره تبارك الذي بيده الملك شب هفتم چهار رکعت هر رکعت بعد از حمد سیزده مرتبه انا انزلناه شب هشتم دو رکعت هر رکعت بعد از حمد ده مرتبه توحید و بعد از نماز هزار مرتبه سبحان الله شب نهم شش رکعت هر رکعت بعد از حمد هفت مرتبه آیة الکرسی و بعد از نماز پنجاه مرتبه صلوات و میان نماز مغرب وعشا بخواند شب دهم بیست و کعت هر رکعت بعد از حمد سی مرتبه توحید شب یازدهم دو
ص: 157
رکعت هر رکعت بعد از حمد بیست مرتبه انا اعطينا الكوثر شب دوازدهم هشت رکعت هر رکعت بعد از حمد سی مرتبه انا انزلناه شب سیزدهم چهار رکعت هر رکعت بعد از حمد بیست و پنج مرتبه توحید شب چهاردهم شش رکعت هر رکعت حمد و سی مرتبه اذا زلزلت شب پانزدهم چهار رکعت در دور کعت اول حمد و صد مرتبه توحید و دو رکعت دیگر حمد و پنجاه مرتبه توحید شب شانزدهم دوازده رکعت هر رکعت حمد و دوازده مرتبه الهيكم التكاثر هفدهم دو رکعت - رکعت اول حمد و هر سوره که خواهد رکعت دوم حمد صد مرتبه توحید و بعد از نماز صد مرتبه لا اله الاالله شب هیجدهم چهار رکعت هر رکعت حمدو بیست و پنج مرتبه انا اعطيناك الكوثر شب نوزدهم پنجاه رکعت هر ركعت حمد و يك مرتبه اذا زلزلت شب بیستم تا شب بیست و چهارم هر يك هشت ركعت ت بهر سور که بخواهد شب بیست و پنجم هشت رکعت هر رکعت حمد و ده مرتبه توحید شب بیست و ششم هشت رکعت هر رکعت حمد و صد مرتبه توحید شب بیست و هفتم چهار رکعت هر رکعت
ص: 158
حمد و تبارك الذي بيده الملك و اگر نتواند بیست و پنج مرتبه توحید شب بیست و هشتم شش رکعت هر رکعت حمد و صد مرتبه مرتبه آية الكرسی و صد مرتبه توحید و صد مرتبه کوثر و بعد از نماز صد مرتبه صلوات وسوره توحید و کوثر هم ده مرتبه وارد شده ولی صلوات صد مرتبه است شب بیست و نهم دورکعت هر رکعت حمد و بیست مرتبه توحید شب سیام دوازده رکعت هر رکعت حمد و 20 مرتبه قل هو الله احد و بعد از نماز صد مرتبه صلوات و نمازهای مستحبی هر دو ركعت بيك سلام است و اما دعاهای روز های ماه رمضان را بقصد قربة مطلقه بخواند دعای روز اول اللَّهُمَّ اجْعَلْ صيامى فِيهِ صِيَامُ الصَّائِمِينَ وَ قِيَامِي فِيهِ قِيَامِ الْقائِمِينَ وَ نبهتنى فِيهِ عَنْ نَوْمَةَ الْغَافِلِينَ وَهْبٍ لِى جرمى فِيهِ اله الْعَالَمِينَ وَ اعْفُ عَنِّى يَا عافيا عَنِ الْمُجْرِمِينَ رُوزُ دوم اللَّهُمَّ قَرِّبْنِي فِيهِ إِلَى مَرْضَاتِكَ وَ جنبنى فِيهِ مِنْ سَخَطِكَ وَ نَقِمَاتِكَ وَ وَ فَقَضَى فِيهِ لقرائة آيَاتِكَ بِرَحْمَتِكَ يَا ارْحَمَ الرَّاحِمِينَ دعاى رُوزُ سَوْمِ اللَّهُمَّ أَ رِزْقِي فِيهِ الذِّهْنِ وَ التَّنْبِيهِ وباعدني فِيهِ مِنْ
ص: 159
السَّفَاهَةُ والتمويه وَ اجْعَلْ لِى نَصِيباً مِنْ كُلِّ خَيْرٍ تُنْزَلَ فِيهِ بِجُودِكَ يَا أَجْوَدَ الاجودين دعای روز چهارم اللَّهُمَّ قونى فِيهِ عَلَى أَقَامَتْ أَمْرِكَ وَ اذقنى فِيهِ حَلَاوَةَ ذِكْرَكَ وَ أوزعنى فِيهِ لَا دَاءَ شُكْرَكَ بِكَرَمِكَ وَ احْفَظْنِي فِيهِ بِحِفْظِكَ وَ سَتْرَكَ يَا أَبْصَرَ النَّاظِرِينَ دعاى روز پنجم اللَّهُمَّ اجْعَلْنِى فِيهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِينَ وَ اجْعَلْنِى فِيهِ مِنْ عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ الْقَانِتِينَ وأجعلنى فِيهِ مِنْ أَوْلِيَائِكَ الْمُقَرَّبِينَ برأفتك يَا ارْحَمَ الرَّاحِمِينَ دعای روز ششم اللَّهُمَّ لَا تخذلنى فِيهِ لَتُعْرَضُ مَعْصِيَتِكَ وَ لَا تَضْرِبُنِي بسياط نَقِمَتِكَ وَ زحزحنى فِيهِ مِنْ مُوجِبَاتِ سَخَطِكَ بِمَنِّكَ واياديك يَا مُنْتَهَى رَغْبَةِ الرَّاغِبِينَ دعای روز هفتم اللَّهُمَّ أُعْنَى فِيهِ عَلَى صِيَامِهِ وَ قِيَامِهِ وَ جَنِّبْنِي فِيهِ مِنَ هفواته وانامه وأرزقنى فِيهِ ذِكْرَكَ بدوامه بِتَوْفِيقِكَ يَا هَادِيَ المقلين دعای روز هشتم اللَّهُمَّ ارزقنى فِيهِ رَحْمَةُ الايتام وَ اطعام الطَّعَامِ وَ افشاء السَّلَامَ وَ صُحْبَةُ الْكِرَامِ بطولك يَا مَلْجَأَ الاملين دعاى روز نهم اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِى فِيهِ نَصِيباً مِنْ رَحْمَتِكَ الْوَاسِعَةِ
ص: 160
وَ اهْدِنِي فِيهِ لبراهينيك الساطعه وَ خُذْ بناصيتى الَىَّ مَرْضَاتِكَ الْجَامِعَةِ بِمَحَبَّتِكَ يَا أَمَلِ الْمُشْتَاقِينَ دعای روز دهم اللَّهُمَّ اجْعَلْنِى فِيهِ مِنَ الْمُتَوَكِّلِينَ عَلَيْكَ وَ اجْعَلْنِى فِيهِ مِنَ الْفَائِزِينَ لَدَيْكَ وَ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ اليك باحسانك يَا غَايَةَ الطَّالِبِينَ دعاى روز يازدهم اللَّهُمَّ حَبَّبَ الَىَّ فِيهِ الاحسان وَ كَرِهَ إِلَى فِيهِ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْيانَ وَ حَرُمَ عَلَى فِيهِ السَّخَطِ وَ النِّيرَانِ بِعَوْنِكَ يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ دعای روز دوازدهم اللَّهُمَّ زينى فِيهِ بِالسِّتْرِ وَ الْعَفَافِ وَ اسْتُرْنِي فِيهِ بِلِبَاسِ الفنوع وَ الْكَفَافَ وَ احْمِلْنِي فِيهِ عَلَى الْعَدْلِ والانصاف وَ آمنى فِيهِ مِنْ كُلِّ مَا أَخَافُ بِعِصْمَتِكَ يَا عِصْمَةِ الْخَائِفِينَ دعای روز سیزدهم اللَّهُمَّ طهرنى فِيهِ مِنْ الدَّنَسُ وَ الاقدار وَ صيرنى فِيهِ عَلَى كَائِنَاتِ الْأَقْدَارِ وَ وفقنى فِيهِ التُّقَى وَ صُحْبَةُ الابرار بِعَوْنِكَ يَا قُرَّةُ عَيْنِ الْمَسَاكِينِ دعای روز چهاردهم اللَّهُمَّ لَا تُؤَاخِذْنِي فِيهِ بالعشرات وَ أقلنى فِيهِ مِنَ الْخَطَايَا والهفوات وَ لَا تجعلنى فِيهِ غَرَضاً للبلايا والافات بِعِزَّتِكَ يَا عِزُّ الْمُسْلِمِينَ
ص: 161
دعای روز پانزدهم اللَّهُمَّ ارزقنى فِيهِ طَاعَةُ الْخاشِعِينَ وَ اشْرَحْ فِيهِ صَدْرِى بَاناً بِتُّ الْمُخْبِتِينَ بامانك يَا أَمَانُ الْخَائِفِينَ دعای رُوزُ شانزدهم اللَّهُمَّ وفقنى فِيهِ لِمُوَافَقَةِ الابرار وَ جنبنى فِيهِ مُرَافَقَةَ الْأَشْرَارُ وَ آرونى فِيهِ حمتك الَىَّ دَارَ الْقَرَارِ بالهيتك يَا اله الْعَالَمِينَ دعاى روز هفدهم اللَّهُمَّ اهْدِنِي فِيهِ لِصَالِحِ الْأَعْمَالِ وأفضلى فِيهِ الْحَوَائِجَ وَ الامال يَا مَنْ لَا يَحْتَاجُ إِلَى التَّفْسِيرِ وَ السُّؤَالَ يَا عَالِماً بِما فِي صُدُورِ الْعالَمِينَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ دعای رُوزُ هجدهم اللَّهُمَّ نبهنی فِيهِ لبركات أسحاره وَ نُورٍ فِيهِ قَلْبِي بِضِياءٍ أَنْوَارِهِ وَ خُذْ بِكُلِّ أعضائى الَىَّ اتِّبَاعِ آثَارِهِ بِنُورِكَ يَا منور قُلُوبِ الْعَارِفِينَ دعای روز نوزدهم اللَّهُمَّ وَفَّرَ فِيهِ حَظِىَ مِنْ كاته وَ سَهْلِ سبيلى الَىَّ خَيْرَاتِهِ وَ لَا تحرمنى قَبُولِ حَسَنَاتِهِ يَا هَادِياً الَىَّ الْحَقُّ الْمُبِينُ دعای روز بیستم اللَّهُمَّ افْتَحْ لِى فِيهِ أَبْوَابُ الْجِنَانِ وَ أَغْلَقَ عَنَى فِيهِ أَبْوَابُ النِّيرَانِ فقنى فِيهِ لِتِلَاوَةِ الْقُرْآنِ يَا مُنْزِلَ السَّكِينَةَ فِى قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ دعای روز بیست وَ یكم اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِي فِيهِ الَىَّ مَرْضَاتِكَ
ص: 162
دَلِيلًا وَ لَا تَجْعَلْ لِلشَّيْطَانِ فِيهِ عَلَى سَبِيلًا وَ اجْعَلِ الْجَنَّةِ لِى مَنْزِلًا وَ مَقِيلًا يَا قَاضَى الْحَوَائِجِ الطَّالِبِينَ دعای روز بیست و دوم اللَّهُمَّ افْتَحْ لِي فِيهِ أَبْوَابَ فَضْلِكَ وَ انْزِلْ عَلَى فِيهِ بَرَكَاتِكَ ووفقنى فِيهِ الْمُوجَبَاتِ مرضانك واسكنى فِيهِ بحبوحات جناتك يَا مُجِيبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّينَ دعای روز بیست و سوم اللَّهُمَّ اغسلنى فِيهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ طهرنى فِيهِ مِنَ الْعُيُوبِ وَ امْتَحَنَ قَلْبِى فِيهِ بِتَقْوَى الْقُلُوبِ يَا مُقِيلَ عشرات الْمُذْنِبِينَ دعای رُوزُ بیست وَ چهارم اللَّهُمَّ أَنَّى أَسْئَلَكَ فِيهِ مَا يُرْضِيكَ وَ أَعُوذُ بِكَ مِمَّا يُؤْذِيكَ وَ اسْلُكْ التَّوْفِيقَ فِيهِ لَانَ أُطِيعَكَ وَ لَا اعصيك يَا جَوَادُ السَّائِلِينَ دعای روز بیست و پنجم اللَّهُمَّ اجْعَلْنِى فِيهِ محمّاً لِأَوْلِيَائِكَ وَ مُعَادِياً لَا عدائك مستناً بِسَنَةٍ خَاتَمِ أَنْبِيَائِكَ يَا عَاصِمُ قُلُوبِ النَّبِيِّينَ دعای روز بیست وششم اللَّهُمَّ اجْعَلْ سعيى فِيهِ مَشْكُوراً وَ ذنبى فِيهِ مَغْفُوراً وَ عَمَلِى فِيهِ مَقْبُولًا بَوْنُ وَ عيبي فِيهِ مَسْتُوراً يَا أَسْمَعَ السَّامِعِينَ دعای روز بیست و هفتم اللَّهُمَّ ارزقنى فِيهِ فَضْلِ لَيْلَةِ الْقَدْرِ وَ صیر اموری
ص: 163
فِيهِ مِنَ الْعُسْرِ الَىَّ الْيُسْرَ وَ اقْبَلْ معاذيرى وَ حَطَّ عَنَى الذَّنْبِ وَ الْوِزْرُ يَا رؤفاً بِعِبَادِهِ الصَّالِحِينَ دعای روز بیست و هشتم اللَّهُمَّ وَفَّرَ حَظِىَ فِيهِ مِنَ النَّوَافِلِ وَ أَ كُرٍّ مِنًى فِيهِ باحصار الْمَسَائِلِ وَ قَرَّبَ فِيهِ وَسِيلَتِي اليك مِنْ بَيْنِ الْوَسَائِلِ يَا مَنْ لَا يَشْغَلُهُ الحاح الْمُلِحِّينَ دعای روز بيست و نهم اللَّهُمَّ غَشِّنِي فِيهِ بِالرَّحْمَةِ وَ ارْزُقْنِي فِيهِ التَّوْفِيقُ وَ الْعِصْمَةِ وَ طُهْرٍ قَلْبِي مِنْ غَيَاهِبِ التُّهَمَةِ يَا رَحِيماً بِعِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ دعای روز سی ام اللَّهُمَّ اجْعَلْ صيامى فِيهِ بالشكر وَ الْقَبُولِ عَلَى مَا تَرْضاهُ وَ يَرْضَاهُ الرَّسُولِ مُحْكَمَةُ فروعه بالاصول بِحَقِّ سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العالمین و دعای روز بیست و هفتم را روز بیست و سوم هم بخواند این گناه کار سید صدر الدين الموسوی الروضاتی از برادران ایمانی ملتمس دعا هستم و اما وقایعات ماه رمضان اول و دهم این ماه وفات خدیجه خاتون سوم نزول انجیل بر حضرت عیسی علیه السلام و وفات شیخ مفید که امام زمان مدح او را فرمود و قبر او در رواق کاظمین است و روز ششم بیعت نمودن یا حضرت
ص: 164
رضا در خراسان و روز رسیدن نامه های اهل کوفه بسید الشهدا در مکه و بیستم فتح مکه و اذان گفتن بلال و بالا رفتن امیر المؤمنين بر دوش پیغمبر صلی الله علیه وآله برای شکستن بت ها صبر و عفو نمودن پیغمبر ص اهل مکه را پانزدهم ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام و حرکت مسلم ابن عقيه بكوفه بيست و يكم شهادت امير المؤمنين علیه السلام
فصل چهارم در اعمال مال شوال و شب عید فطر کمتر از شب قدر نیست و در این شب غسل و احياء و استغفار و قرائت قرآن و دعا بسیار بنماید و در عقب نماز مغرب وعشا وصبح و نماز عید بخواند اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ لَا اله الَّا وَ اللَّهُ أَكْبَرُ وَ لِلَّهِ الْحَمْدُ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا هَدَانَا وَ لَهُ الشُّكْرُ عَلَى مَا اولینا وَ بَعْدَ أَزُّ نماز مَغْرِبِ بخواند یا ذالمن وَ الطَّوْلِ يَا ذالجود یا مصطفی مُحَمَّدٍ وَ نَاصِرَهُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْ لِى كُلَّ ذَنْبٍ أَحْصَيْتَهُ وَ هُوَ عِنْدَكَ فِي كِتَابٍ مبین پس بسجده رود و صد مرتبه بگوید اتوب الى الله و دعا نماید که مستجاب است و در این شب دو رکعت نماز وارد شده رکعت اول بعد از حمد هزار مرتبه
ص: 165
موره قل هوا احد و رکعت دوم یکمرتبه و بصد مرتبه هم وارد شده و رکعت دوم یکمرتبه و زیارت حضرت سید الشهدا علیه السلام در این شب ترک نشود هر کجا باشد و ده های این شب بسیار است و دعای یا دائم الفضل و دعای اللهم بحق محمد والمحمد که در اعمال شبهای جمعه ذکر شد و مناجات امير المؤمنین علیه السلام را در این شب بخواند و اما روز عيد فطر عيد بزرگ اسلام است و اعمال آن خواندن تکبیرات که ذکر شد و غسل و زیارت سیدالشهدا و افطار نمودن از خرما وتربت مقدس امام حسين علیه السلام و نماز عید است نماز عید در فصل نمازهای واجبی و مستحبى ذکر میشود و اما وقایعات ماه شوال در این ماه غزوه بدر وحنين واحد و خندق و شهادت حمزه عموی پیغمبر واقع شد و عمر و بن عبدود بضربت امير المؤمنین که افضل از عبادت ثقلین بوده بقتل رسید و امیرالمؤمنین در هفدهم این ماه سقایت نخلستانی نمود و يك مد جو بحضرت داد و برای آن حضرت دسداس نمودند و نان طبخ کردند چون خواست افطار فرماید سائلی آمد با و داد و گرسنه خوابید و در عوض
ص: 166
قرص نان خورشید برای نماز آنحضرت برگردید و بیست و پنجم وفات رئیس اسلام حضرت امام جعفر صادق است فصل پنجم در اعمال ماه ذیقعده و ذیحجه که این دو ماه و ماه محرم و ماه رجب از ماههای حرام است و کسیکه در ماه حرام سه روز متوالی پنجشنبه و جمعه و شنبه روزه بدارد ثواب نهصد سال عبادت برای او نوشته شود و شب پانزدهم ذیقعده شب دعا و استغفار و عبادت است و کسی که موفق بعبادت شد اجر صد نفر روزه دار که ابداً معصیت خدا نکرده باشند با و عطا شود و عبادت شب بیست و پنجم ذیقعده ثواب عبادت صد سال و روزه داشتن روز بیست و پنجم ثواب روزه هفتاد سال دارد و زیارت حضرت رضا علیه السلام در این روز و این ماه افضل اعمال است وقایعات ذی قعده یازدهم اینماه ولادت حضرت رضا علیه السلام و بیست و پنجم دحو الارض و پهن شدن زمین و آمدن حضرت آدم علیه السلام بزمین و ولات ابراهیم و عیسی پیغمبر و آخر اینماه وفات امام محمد تقى و اما ذبحجه ماه عبادت است روزه داشتن نه روز اول ثواب روزه تمام عمر و روز اول ثواب هشتاد
ص: 167
سال و روز هشتم ثواب شصت سال دارد و کسیکه روز اول این ماه این دعا را بخواند رفع شر ظالمین از او بشود حسبی حسبى حسبى من سئوالى علمك بحالی و در ده شب اول بین نماز مغرب و عشا دورکعت نماز دهه ذی حجه بخواندهر رکعت بعد از حمد و قل هو الله احد این آیه را بخواند واعَدْنا مُوسى ثُلُثَيْنِ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَ قالَ مُوسى لِأَخِيهِ هرون اخْلُفْنِي فِى قومى وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ حق تعالى با ثواب حاجیان او را شريك فرماید و هر روز این تهلیلات را بخواند که ثواب بی شمار دارد لا اله الَّا اللَّهِ عَدَدَ اللَّيَالِي وَ الدُّهُورِ لَا اله الَّا اللَّهِ عَدَدَ أَمْوَاجَ الْبُحُورِ لَا اله الَّا اللَّهِ وَ رَحْمَتِهِ خَيْرُ مِمَّا يَجْمَعُونَ لَا اله الَّا اللَّهِ عَدَدَ الشَّوْكِ وَ الشَّجَرِ لَا اله الَّا اللَّهِ عَدَدَ الشَّعْرِ وَ الْوَبَرِ لااله الَّا اللَّهِ عَدَدَ الْحَجَرِ وَ الْمَدَرِ لَا اله الَّا اللَّهِ عَدَدَ لمح الْعُيُونِ لَا اله الَّا اللَّهَ فِى اللَّيْلِ اذا عَسْعَسَ وَ الصُّبْحِ اذا تَنَفَّسَ لَا اله الَّا اللَّهِ عَدَدَ أَعِدِ الرَّبَاحِ فِي الْبَرَارِي وَ الصُّخُورِ لَا اله الَّا اللَّهُ مِنَ الْيَوْمِ الَىَّ يَوْمَ يُنْفَخُ فِى الصُّورِ و روز هشتم و نهم و دهم
ص: 168
غسل وارد شده و شب نهم شب عرفه و شب دعا و استغفار و عبادت در این شب اجر صد و هفتاد سال عبادت دارد و زیارت سیدالشهدا علیه السلام در این چند شب و روز افضل اعمال است و روز نهم عرفه حقتعالی بندگان خود را بعبادت خوانده و محروم نمیفرماید و بعد از نماز عصر زیر آسمان دورکعت نماز روز عرفه بجا آورد و اقرار بگناهان خود نماید و توبه و تضرع نماید و مشغول دعا شود که گناهان گذشته و آینده او آمرزیده شود و اما دعاهای روز عرفه بسیار است من جمله الله اكبر والحمد لله و سبحان الله ولا اله الا الله و قل هو الله احد و انا انزلناه و آية الكرسى ولاحول ولا قوة الا بالله وصلوات هر يك صد مرتبه وارد شده و این دعا را پیغمبر اکرم در این روز می خواندند لااله الَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ لَهُ الْمُلْكُ وَلَهِ الْحَمْدُ يَحْيَى وَ حَتَّى لَا يَمُوتُ بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شيئ قَدِيرُ اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ كالذى تَقُولُ وَ خَيْراً مِمَّا نَقُولُ وَ فَوْقَ مَا يَقُولُ الْقَائِلُونَ اللَّهُمَّ لَكَ صلواتى وَ نسکی وَ محیای وَ مَمَاتِي وَ لَكَ برانتى وَ بِكَ حَوْلِى
ص: 169
وَ مِنْكَ قونى اللَّهُمَّ أَنَّى أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْفَقْرِ وَ مِنْ وَسْوَاسِ الصَّدْرِ وَ مِنْ شتاب الامر وَ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ اللَّهُمَّ أَنَّى أَسْئَلَكَ خَيْرَ الرِّيَاحِ واعوذ بِكَ مِنْ شَرِّ تجيئى بِهِ الرِّيَاحُ واسئلك خَيْرَ اللَّيْلِ وَ خَيْرَ النَّهَارِ اللَّهُمَّ اجْعَلْ فِي قَلْبِي نُوراً وَ فِي سَمْعِي ثَوْراً وَ فِي بُصْرَى نُوراً وَفِيُّ لِحُمَّى نُوراً وَ فِي دَمِي وَ عِظَامِي وَ عُرُوقِي وَ مقامی وَ مقعدی وَ مدخلی وَ مدخلی وَ مخرجى نُوراً وَاعِظٍ ظیم فِى النُّورِ يارب يَوْمَ أَلْقَاكَ أَنَّكَ عَلَى كُلِّ شيئ قَدِيرُ اللَّهُمَّ أَنِّي عَبْدُكَ وَ ابْنُ عَبْدِكَ انَّ تعذبنى فيامور قَدْ سَلَفَتْ مِنًى وَ أَنَا بَيْنَ يَدَيْكَ برهتى وَ انَّ تَعِفَّ عَنَى فاهل الْعَفْوِ أَنْتَ يَا أَهْلَ الْعَفْوِ يَا أَحَقَّ مَنْ عفی اغْفِرْ لِي وَ لَا خوانی یا رَبِّ يَا رَبِّ يَا رَبِّ أَنْ ذُنُوبى لَا تَضُرُّكَ وَ انَّ مَغْفِرَتِكَ لِىَ لَا تَنْقُصُكَ فاعطنى مَا لَا يَنْقُصُكَ فَاغْفِرْ لِي مَا لَا يَضُرُّكَ يَا ارْحَمَ الرَّاحِمِينَ و اما شب دهم ذیحجه شب دعا و توبه و دعای شب جمعه که ذکر شده در این شب نیز وارد شده و احیا و زیارت سیدالشهدا علیه السلام در این شب سنت است و روز دهم عید بزرگ اسلام و بعد از نمازها تا صبح دوازدهم
ص: 170
این ذکر را بخواند اللَّهُ اکبر اللَّهُ أَكْبَرُ لَا اله الَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ وَ اللَّهِ الْحَمْدُ اللَّهُ أَكْبَرُ عَلَى مَا هَدَانَا اللَّهُ أَكْبَرُ عَلَى مَا رَزَقَنَا مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ وَ الْحَمْدُ اللَّهَ عَلَى مَا أَبْلَانَا و بعضى علما عسل و نماز عید قربان را واجب می دانند و احتیاط ترک نکردن است و نماز عید و خطبه آن در فصل نمازها ذکر می شود و شب چهاردهم در مکه باعجاز پیغمبر صلی الله علیه وآله شق القمر کردند و روز هیجدهم این ماه عبدالله الاكبر و يوم الغدیر و روزه داشتن این روز برابر باروزه دنیا است و انفاق نمودن يك در هم برابر است با صد هزار درهم و خداوند عالم دو برابر آنچه در ماه رمضان و شب های قدر و عيد فطر از آتش جهنم آزاد فرموده در این روز آزاد نماید و غسل و زیارت جامعه و زیارت امیر المؤمنين و اظهار سرور و خواندن این حمد لازم است الحمد لله الذي جعل کمال دینه و تمام نعمته بولاية امير المؤمنين على بن ابى طالب علیه السلام و نماز عید غدیر دو رکعت است قبل از ظهر هر رکعت بعد از حمد قل هو الله احد و آية الكرسى و انا انزلناه هر يك ده مرتبه و ثواب آن مقابل است باصد هزار
ص: 171
حج وصد هزار عمره و بر آمدن جميع حوائج و روز بیست و چهارم این ماه يوم المباهله و نماز آن مثل نماز عید غدیر عیدغدیر است و روز بیست و پنجم سوره مبارکه هل اتی در حق اهل بيت نازل شد و مناسب است در این روزها خواندن زیارت جامعه و روز آخر این ماه دعای یا من ختم النبوة که در آداب غروب آفتاب ذکر شد بخواند و روز آخر ذیحجه دو رکعت نماز رکعت اول و دوم بعد از حمد ده مرتبه قل هو الله احد ده مرتبه آیة الکرسی و بعد این دعا ا بخواند اللَّهُمَّ مَا عَمِلْتُ فِي هَذِهِ السنه مَنْ عَمِلَ نهيتنى عَنْهُ وَ لَمْ تَرْضَهُ وَ نَسِيتُهُ وَ لَمْ تَنْسَهُ وَ دَعَوْتَنِي الَىَّ التَّوْبَةِ بُعْداً جترائى عَلَيْكَ اللَّهُمَّ فانى أَسْتَغْفِرُكَ مِنْهُ فَاغْفِرْ لِي وَ مَا عَمِلْتُ مِنْ عَمَلٍ يُقِرَّ بَنَى اليك فَاقْبَلْهُ مِنًى وَ لَا تَقْطَعْ رَجَائِى مِنْكَ يَا كَرِيمُ شیطان گوید وای بر من آنچه من زحمت کشیدم در این سال همه خراب شد و شهادت دهد این سال در حق او که همه را بخیر ختم نموده و اما وقایعات ماه ذیحجه روز دوم این ماه غلبه حضرت موسی بر ساحران و ایمان آوردن آن ها ششم تزویج فاطمه زهرا علیه السلام هفتم وفات امام محمد باقر
ص: 172
هشتم ترويه وحرکت سید الشهداء از مکه معظمه بکربلا نهم عرفه و شهادت حضرت مسلم بن عقيل دهم عيد قربان پانزدهم ولادت امام علی النقی علیه السلام هيجدهم عيد بزرك شيعيان و يوم الغدیر بیست و چهارم یوم المباهله بيغمبر صلی الله علیه وآله بانصارا بیست و پنجم نزول سوره هل اتی و آمدن طعام بهشتی برای اهلبیت و خاتم بخشی امیر المؤمنين علیه السلام در نماز بیست و هشتم و اقعه حره وقتل و غارت مدینه با مریزید و در گذشت عمر خطاب از دنیا فصل ششم در اعمال ماه محرم و صفر و ربيعين وجمادين اما ماه محرم روز اول دعاهائی که روز نوروز ذکر می شود بخواند و کسی که شب اول این ماه دو رکعت نماز بخواند هر رکعت بعد از حمد یازده مرتبه قل هو الله احد و بعد از نماز دعائی که در روز نوروز ذکر می شود بخواند و روز اول را روزه بدارد در این سال محفوظ باشد و اگر بمیرد اهل بهشت باشد و مانند کسی است که تمام سال را عبادت نموده باشد و شب عاشورا چهار رکعت نماز بدوسلام هر رکعت حمد و پنجاه مرتبه توحید و بعد از نماز هر قدر بتواند صلوات و لعن بردشمنان آل محمد وارد شده بخواند و این
ص: 173
نماز مانند نماز امیر المؤمنین علیه السلام است و عبادت شب عاشورا برابر هفتاد سال عبادت است و مانند کسی که عبادت کرده باشد بعبادت جمع ملائکه و روز عاشورا تا عصر امساك نماید از خوردن و بعزاداری و زیارت مشغول باشد اما وقايعات ماه محرم اول این ماه تاریخ هجرت پیغمبراکرم از مکه بمدینه منوره و در این روز دعاى زكريا مستجاب شد و خداوند عالم یحیی را با وعطا فرمود و ادریس پیغمبر بآسمان برده شد دوم این ماه سیدالشهدا علیه السلام وارد کربلا سوم این ماه خلاصی یوسف از زندان و ورود عمر بكربلا دهم عاشورا دوازدهم ورود اهل بیت علیه السلام بكوفه بیست و پنجم وفات حضرت زین العابدين علیه السلام و اما ماه صفر این ماه معروف بنحوست است و بهتر چیزی که برای رفع بلا مؤثر است صدقه دادن و دعا و توسل بخانواده عصمت و این دعا را در تمام این ماه بخواند یا شدید القوی وَ یا شَدِيدُ الْمَجَالُ یا عزیز یا عَزِيزُ ذِلَّةُ بِعَظَمَتِكَ خَلْقِكَ فَاكْفِنِي شَرَّ خَلْقِكَ يَا مُحْسِنُ يَا مُجْمِلُ جَمِيعِ يَا منعيم يَا مُفْضِلُ يَا لَا اله الَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ أَنِّي كُنْتُ
ص: 174
مِنْ الظما مين فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ تُنَجِّي الْمُؤْمِنِينَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطاهرین و روز چهار شنبه آخر این ماه این دعا را بنویسد و بشوید و بخورند در این سال از تمام بلاها محفوظ باشند بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ أَبُ ا آلنا اه اه أَمَّا الابا أَمَّا صِحَّةِ طاه اع لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ الَّا بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظِيمِ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ و اما وقایعات این ماه روز اول این ماه اهلبیت را با سرهای شهدا وارد دمشق نمودند وجنك صفين در اين ماه واقع شد روز هفتم شهید و کفعمی شهادت امام حسن مجتبی را نوشته اند بیستم اربعین سيد الشهدا و بروايت شيخين رجوع اهلبیت و آمدن جابر بكربلا و روز بیست و هشتم وفات خاتم الانبياء صلی الله علیه وآله وحضرت مجتبى علیه السلام و روز آخر این ماه بروایت طبرسی شهادت حضرت رضا علیه السلام و بنا بر خبری روز هفدهم وفات حضرت رضا علیه السلام واما ماه ربیع الاول شب اول این ماه ليلة المبيت مبدء هجرت پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله از مکه بمدينه و خوابیدن امیرالمؤمنین علیه السلام در مکان پیغمبرص پنجم این ماه وفات
ص: 175
سکینه خانون و هشتم این ماه وفات امام حسن عسگری روز نهم روز عید بزرگ و روز اول امامت حضرت صاحب الزمان علیه السلام و بروایت کلینی روز دوازدهم ولادت خاتم الانبیا و بروایت مشهور روز هفدهم ولادت آنحضرت و ولادت امام جعفر صادق علیه السلام و در این روز دو رکعت نماز هر رکعت بعد از حمد ده مرتبه انا انزلناه و ده مرتبه قل هو الله احد وارد شده و دهم این ماه عقد خدیجه خانون برای پیغمبر و خلافت سفاح عباسی و کشتن بنی امیه و سوزاندن آن ها و چهاردهم این ماه هلاکت یزید ملعون که بیست طشت خون از حلقش بیرون شد و بمرد و بحالت مستی در بیت الخلا بدرك رفت و فعلا قبر آنمامون مزبله است و شانزدهم ورود اهل بيت بشام بنا بر خبری و اما ماه ربیع الثانیه در پنجم و دهم ولادت امام حسن عسگری و نهم آیه وجوب نماز نازل گردید و دهم این ماه سال 1230 قمری خارجیان جسارت بیارگاه حضرت رضا علیه السلام نمودند و اما جمادی الاول سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم وفات صدیقه طاهره و بیست و پنجم ولادت حضرت زين العابدين واما جمادى الاخر بروایت معتبر
ص: 176
سوم این ماه وفات فاطمه زهرا و بیستم ولادت آن معصومه و کسی که در روز وفات صدیقه طاهره دورکعت نماز بخواند ركعت اول قل هو الله احد رکعت دوم قل يا ايها الكافرون و بعد این زیارت را بخواند حق تعالی گناهانش بیامرزد و او را داخل بهشت گرداند السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا وَالِدَةَ الْحُجَجِ عَلَى النَّاسِ أَجْمَعِينَ السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا المظلومه الْمَمْنُوعَةُ حَقُّهَا النَّهَمِ صَلِّ عَلَى أَمَتِكَ وَ ابْنَةِ نَبِيِّكَ وَ زَوْجَةِ وَصَّى نَبِيِّكَ تُزْلِفُهَا فَوْقَ زُلَفاً عِبَادِكَ الْمُكْرَمِينَ مِنْ أَهْلِ السَّمَوَاتِ وَ أَهْلِ الأرضین و بیست و دوم درگذشت ابابکر از دنیا و بیست و هفتم وفات امام على النقى علیه السلام .
فصل هفتم در آداب نوروز حضرت صادق علیه السلام بمعلی بن خنیس فرمود روز نوروز غسل کن و جامه پاکیزه بپوش و بوی خوش استعمال نما و در وقت تحویل بسیار بگو یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ والابصار یا مُدَبَّرُ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ يَا مُحَوَّلِ الْحَوْلُ والاحوال حَوْلَ حَالُنَا الَىَّ أَحْسَنَ الْحَالِ وآية الكرسى و صلوات مکرر بخوان و این هفت سلام آیات قرآن مجید
ص: 177
را بر کاسه چینی با گلاب و زعفران بنویسد و بشوید و بخورند در این سال از جمیع بلاها محفوظ باشند سَلامُ علی موسی وَ هرون سَلَّامٍ علی نُوحٍ فِي الْعَالَمِينَ سَلَّامٍ علی ابراهیم سَلَامُ عَلَى آلِ يس سَلامُ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ عَلَيْكُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ سَلَّامٍ هِىَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ و هر گاه این هفت سلام را بنویسد و همراه گذارد در نظر خلایق محترم و محبوب بوده باشد و این دعا را روز اول ماه محرم و نوروز بخواند اللَّهُمَّ انَّ هَذِهِ سُنَّةُ جَدِيدَهُ وَ أَنْتَ مَلِكُ قَدِيمٍ استانك خَيْرَهَا وَ خَيْرَ مافيها وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّهَا وَ شَرِّ مَا فِيهَا واستكفيك مؤنتها وَ فِتَنَهَا وَ شُغْلُهَا يَا ذَا الْجَلَالِ والاكرام و صلواتی که در اعمال روز جمعه ذکر شد مکرر بخواند
فصل هشتم در نمازهای مستحبی و واجبی اما نمازهای مستحبى بسیار است ولی نماز جعفر که پیغمبر مکرم تعلیم او نمود اکسیر اعظم است و باعث آمرزش و بر آمدن جميع حاجات است و آن چهار رکعت است بدو سلام رکعت اول حمد و اذا زلزلت رکعت دوم حمد و سوره والعاديات
ص: 178
رکعت سوم حمد و اذا جاء نصر الله رکعت چهارم حمد و قل هو الله احد و در هر رکعت بعد از حمد و سوره پانزده مرتبه بگوید سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا اله الَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ و در رکوع ده مرتبه و چون سر از رکوع بردارد ده مرتبه و در سجده اول ده مرتبه و چون سر از سجده بردارد ده مرتبه و در سجده دوم ده مرتبه و چون سر بردارد ده مرتبه آنوقت برخیزد و سه رکعت دیگر را همین قسم بخواند که مجموع سیصد مرتبه تسبیح مجموع سیصد مرتبه تسبیح گفته شود پس در سجده آخر یا بعد از نماز بخواند سُبْحَانَ مَنْ لَبِيسِ الْعِزَّ وَ الْوَقَارَ سُبْحَانَ مَنْ تَعَطَّفَ بِالْمَجْدِ تَكَرَّمَ بِهِ سُبْحَانَ مَنْ لَا يَنْبَغِى التَّسْبِيحِ الَّا لَهُ سُبْحَانَ لَا أَحْصَى كُلَّ شَئى عِلْمُهُ سُبْحَانَ ذالمَن وَ النِّعَمِ سُبْحَانَ ذالقدرة وَ الْكَرَمِ اللَّهُمَّ أَنَّى أَسْئَلَكَ بِمَعَاقِدِ الْعِزِّ مِنْ عَرْشِكَ وَ مُنْتَهَى الرَّحْمَةِ مِنْ كِتَابِكَ وَ اسْمِكَ الْأَعْظَمِ وَ كَلِمَاتِكَ التَّامَّةِ الَّتِي تَمَّتْ صِدْقاً وَ عَدْلًا صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بیته آنوقت دست بدعا بردارد و بسیار بگوید یا الله يا رب يا حي يا قيوم يا
ص: 179
رحمن يا رحيم يا ارحم الراحمين و اگر روز جمعه غسل جمعه نماید و در مکان خلوت یا حرم ائمه اطهار باشد از هر جهة بهتر است دیگر نماز امام زمان که بسیار موثر است برای قضاء جميع حوائج و آن دورکعت است در هر دور کعت چون بكلمه اياك نعبد وإياك نستعين رسيد صد مرتبه بگوید و مرتبه آخر حمد را تمام نماید وقل هو الله احد بخواند بعد از نماز این دعا را بخواند اللَّهُمَّ عَظُمَ الْبَلَاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءِ وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ بِمَا وَسِعَتْ السَّمَاءِ اليك يَا رَبِّ الْمُشْتَكَى وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ والمحمد الَّذِينَ أَمَرَ تنا بِطَاعَتِهِمْ وَ عَجِّلِ اللَّهُمَّ فَرَجَهُمْ أَمَرْتَنَا مرتنا بِقَائِمِهِمْ واظهير اغرازه ياحمد يَا عَلِىُّ يَا عَلِىُّ يَا مُحَمَّدُ اکفیانی فانكما كَافِيَايَ يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِىُّ يَا عَلِىُّ يَا مُحَمَّدُ أنصرانى فانكما ناصراى يَا حَمِدَ يَا عَلِىُّ يَا عَلِىُّ بَا تَحْمِلُ احْفَظَانِي فانكما حافظای یا مولای یا صَاحِبِ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ادرکنی ادرکنی أَدْرِ کنی الْأَمَانَ الْأَمَانَ الْأَمَانَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى
ص: 180
مُحَمَّدُ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ الْعَنْ أَعْدَائِهِمْ دیگر نماز فاطمه زهرا برای قضاء حوائج بسیار مؤثر است و آن دو رکعت بهر سوره که خواهد بخواند بعد از نماز تسبیح فاطمه زهرا را بخواند و سجده نماید و صد مرتبه بگوید یا مولاتي يا فاطمة اغيثيني بعد جانب راست بگذارد مرتبه بگوید دو مرتبه پیشانی را بگذار دو صد مرتبه بگوید پس جانب چپ را گذارد و صد مرتبه بگوید که مجموع چهارصد مرتبه باشد آنوقت حوائج خود را بخواهد دیگر نماز سفر و آن دو رکعت است بعد از نماز بخواند اللَّهُمَّ أَنَّى اسْتَوْدَعَكَ نَفْسِى وَ اهلی وَ مالی وَ دینی وَ دنیای وَ آخرتی و خوانیم عملی دیگر نماز توبه بعد از غسل و تو به دور کعت نماز نماید و استغفار نماید دیگر نماز هدیه اموات و آن دو رکعت است رکعت اول بعد از حمد سوره انا انزلناه و رکعت دوم حمد و سوره انا اعطيناك الكوثر و برای والدین در صبح بخواند و برای اهل بیت در شب دیگر نماز وحشت که لیلة الدفن بخواند دورکعت رکعت اول حمد و آية الكرسى تاهم فيها خالدون رکعت دوم حمدوده مرتبه سوره
ص: 181
انا انزلناه دیگر نماز طلب باران و آن بجماعت افضل است و روز شنبه و یکشنبه و دوشنبه روزه بدارند و تو به نمایند و روز دوشنبه بصحرا روند با خضوع و خشوع و استغفار و بهتر آنکه پا برهنه باشند و پیره مردان و پیرزنان و اطفال حیوانات را همراه ببرند و اطفال را از مادران جدا نمایند و سه مرتبه الصلوة بگویند و آن دو رکعت بطریق نماز عیدین است ولی این قنوت را بخواند اللَّهُمَّ أَسُقْ عِبَادِكَ بِهَا يُمك وَ انْشُرْ رَحْمَتَكَ واحى بِلَادَكَ الْمَيْتَةَ بِرَحْمَتِكَ يَا ارْحَمَ الرَّاحِمِينَ بعد امام بمنبر برود وردای خود را بگرداند یعنی آنچه بر دوش راست است بر دوش چپاندازد و دو خطبه بخواند بعد از آن رو بقبله نماید وصد مرتبه بگوید لا اله الا الله بعد رو بجانب چپ نماید و صد مرتبه بگوید سبحان الله بعد رو بحاضرین نماید و صد مرتبه بگوید الحمد لله و همه حاضرین این اذکار را بلند بگویند و با خضوع دعا نمایند و اما نماز استسقاء و نماز عیدین و آن ها دو رکعت است رکعت اول بعد از حمد سوره اعلی رکعت دوم حمد و سوره والشمس و رکعت اول پنج قنوت و رکعت دوم چها و قنوت
ص: 182
و برای هر قنوت تکبیر بگوید و قنوت ها را قبل از رکوع بخواند و در نماز عیدین این قنوت خوانده شود. اللَّهُمَّ أَهْلَ الْكِبْرِيَاءِ وَ الْعَظَمَةِ وَ أَهْلُ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ وَ أَهْلُ العفوو الرَّحْمَةِ وَ أَهْلَ التَّقْوَى والمغفره أَسْئَلَكَ بِحَقِّ هذاليوم الَّذِى جُمْلَتُهُ لِلْمُسْلِمِينَ عِيداً وَ لِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ذُخْراً وَ مَزِيداً أَنْ تُصَلَّى عَلَى تُحِدُّ وَ المحمد وَ أَنْ تُدْخِلَنِي فِي كُلِّ خَيْرُ أَدْخَلْتَ فِيهِ عُدَّ أَوْ آلِ مُحَمَّدٍ وَانٍ تَخِرُّ جَنَى مِنْ كُلِّ سُوءٍ أَخْرَجْتَ مِنْهُ عَدُوَّ آلَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمْ اللَّهُمَّ أَنِّي أَسْئَلَكَ خَيْرَ مَا سئلَك مِنْهُ عِبَادُكَ الصَّالِحُونَ وَ أَعُوذُ بِكَ مستعاذ مِنْهُ عِبَادُكَ الْمُخْلَصُونَ و بعد از نماز تسبیح فاطمه زهرا بگویند و در این نمازها بجای اذان و اقامه سه مرتبه بگوید القلوة و مستحب است بصحرا روند و زیر سقف نخوانند و امام جماعت متحمل غیر در قرائت نمی شود و بعد از نماز دو خطبه که ذکر می شود بخواند و اما نماز جمعه می فرمایند در زمان غیبت اولی آنست که به نيت قربة نماز جمعه خوانده شود و نماز ظهر را هم بجا
ص: 183
آورد و از چند نفر ساقط است و آن ها از بنده وزن و مسافر و کور و پیر عاجز و بیمار و از کسی که تا مکان نماز جمعه زیاده از دو فرسخ باشد و اگر دو جا نماز جمعه بخوانند يك فرسخ یا زیاده فاصله باشد و باید بجماعت خوانده شود و کمتر از پنج نفر نباشند و دو خطبه که ذکر می شود قبل از نماز جمعه بخواند یا بشمشیر و عصا تکیه نماید و میان دو خطبه لمحه به نشیند و قبلا بحاضرين سلام نماید و طول خطبه ندهد و حاضرین حرف نزنند و اما فرانت را بلند بخواند و آن دو رکعت است رکعت اول بعد از حمد سوره جمعه ورکعت دوم بعد از حمد سوره منافقین بخواند و رکعت اول قبل از رکوع قنوت بخواند و رکعت دوم بعد از رکوع قنوت بخواند و بسجدتين برود و اما دو خطبه که در نماز استسقا و عیدین و جمعه و عیدین خوانده شود أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الاحد الْفَرْدِ الصَّمَدِ الَّذِي لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ ُكفُواً أَحَدُ وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا اله الَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ اشْهَدْ انَّ مُحَمَّدٍ عَبْدُهُ وَ رَسُولَهُ
ص: 184
وَ انَّ عَلِيّاً أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ وصی رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِينَ والائمة الْمَعْصُومِينَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ عَلَى بْنِ الْحُسَيْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ وَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ وَ عَلِىُّ بْنِ مُوسَى وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ وَ عَلِىُّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِىٍّ وَ الْحُجَّةَ بْنَ الْحَسَنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ حِجَجٍ صَلِّ عَلَى جمیع خَلْقِهِ اللَّهُمَّ صَلِّ علی مُحَمَّدٍ والمحمد وَ صَلِّ علی جمیع الْأَنْبِيَاءِ وَ الْمُرْسَلِينَ أُوصِيكُمْ بالصلوة وَ الرَّكْوَةِ وَ الْحَجِّ وَ الجهادو الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ التَّقْوَى والرهد فِى الدُّنْيَا والأخرة فَاذْكُرْ وَ اللَّهَ يَذْكُرْكُمْ وَ ادْعُوهُ يَسْتَجِبْ لَكُمْ اطيعو اللَّهَ فِيمَا فَرَضَ عَلَيْكُمْ وَ فِيمَا نَهْيِكُمْ عَنْهُ عَصَمَنَا اللَّهُ اياكم بِالتَّقْوَى وَ جَعَلَ الاخرة خَيْراً لَنَا وَ لَكُمْ الْأُولَى انَّ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ وَ أَبْلَغَ الْمَوْعِظَةِ للمتفين كِتَابِ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ وَ الْعَصْرِ انَّ الانسان لَفِي خُسْرِ الَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمَلٍ وَ الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ
ص: 185
پس اندکی بنشیند و برخیزد برای خطبه دوم و بخواند بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ أَشْهَدُ انَّ لَا اله الَّا اللَّهُ وَ اشْهَدْ انَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ وَ انَّ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِىُّ بْنُ أَبِيطالب وَ الائمة الْمَعْصُومِينَ حُجَجِ اللَّهِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ أَعْدَائِهِمُ اللَّهُمَّ عدب كُفْرُهُ وَ انْصُرْ جُيُوشَ الْمُسْلِمِينَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِمَاتِ اللَّهُمَّ اجْعَلِ التَّقْوَى زَادَهُمْ والايمان وَ الْحِكْمَةَ فِي قُلُوبِهِمْ انَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ ایتاء ذی القربی وَ يَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَ فِي الأخرة حَسَنَةً وَ قِنَا عَذَابَ النَّارِ . پس هر گاه عيد فطر یا عید قربان است آداب فطر و قربانی و اگر روز جمعه است آداب جمعه از ناخن گرفتن و شارب زدن و غسل جمعه و زیارت مؤمنين و والدین بیان نماید و اما نماز میت مسلمان و بچه شش ساله مسلمان بعد از سه غسل
ص: 186
از آب سدر و کافور و آب خالص و بعد از کفن از پیراهن وزیر حامه و لفافه سر تا پا پس بهمان قسم که در قبر می گذارند بگذارند و نیت نماید نماز بر این میت می گذارم واجب قُرْبَةُ الَىَّ اللَّهَ اللَّهُ أَكْبَرُ اشْهَدْ أَنْ لَا اله الَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَصَلَ عَلَى جَمِيعِ الانبياء وَ الْمُرْسَلِينَ اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِمَاتِ الْأَحْيَاءِ مِنْهُمْ وَ الْأَمْوَاتِ اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِهَذَا الْمَيِّتِ و اگر زن است بگوید اللهم اغفر لهذه الميته و بهتر آنکه زیاد کند این کلمات را اللَّهُمَّ لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَيْراً وَ أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنَّا فَاغْفِرْ لَهُ وَ لَنَا وَ احْشُرْهُ وايانا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ اللَّهُ أَكْبَرُ وَ دُرٍّ تکبیر پنجم نماز را خَتَمَ کند وَ بگوید رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حُسْنِهِ وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنَا عَذَابَ النَّارِ بِرَحْمَتِكَ يَا ارْحَمَ الرَّاحِمِينَ و اگر زن است منه و به و له را منها و بها و لها بگوید و این كلمات در موقع احتضار و دفن خوانده شود که برای چهل مؤمن هم نوشته می شود و در قبر همراه میت می گذارند اشهد
ص: 187
انَّ لَا اله الَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ انَّ عَلِيّاً أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنِ وَ عَلَى بْنِ الْحُسَيْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ وَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ وَ علی بْنِ موسی وَ مُحَمَّدِ بْنِ علی وَ عَلِىُّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِىٍّ وَ الْحُجَّةُ مِنَ الْحَسَنِ أَئِمَّةِ الْهُدَى الْأَبْرَارِ وَ حُجَجِ اللَّهِ عَلَى الْخَلْقِ أَجْمَعِينَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ وصی مُحَمَّدُ صَلَّى اللَّهُ عاديه وَ آلِهِ نَبِيِّى وَ الْإِسْلَامِ دِينِى وَ الْقُرْآنُ كِتَابِي وَ الْكَعْبَةُ قبلتى وَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِىُّ بْنُ أَبِيطالب وَاحِدٍ عَشَرَ مِنْ وُلْدِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ القتى وسادتى وَ قادتی وَ شفعائی فعانی بِهِمْ أَتَوَلَّى وَ مِنْ أَعْدَائِهِمْ اتبرء فِى الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ انَّ مَا جَاءَ بِهِ النَّبِىِّ حَقُّ وَ انَّ الْمَوْتَ حَقُّ وَ سُؤَالِ مُنْكَرٍ وَ نَكِيرٍ فِى الْقَبْرِ حَقُّ وَ الْبَعْثَ حَقُّ وَ النُّشُورِ حَقُّ وَ الصِّرَاطَ حَقُّ وَ الْمِيزَانَ حَقُّ وتطائر الْكُتُبِ حَقُّ وَ الْجَنَّةُ حَقُّ وَ النَّارَ حَقُّ وَ انَّ السَّاعَةَ آتِيَةُ لَا رَيْبَ فِيهَا وَانِ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِى الْقُبُورِ يَا ارْحَمَ الرَّاحِمِينَ
ص: 188
فصل نهم در زیارت قبور مؤمنین فرمود معصوم کسی که قادر نباشد بزیارت ما زیارت نماید علما و صلحا را نوشته شود برای او ثواب زیارت ما و خواندن هفت مرتبه سوره انا انزلناه باعث ایمنی خواننده و میت است از ترس قیامت و خواندن یازده مرتبه سوره قل هو الله أحد در قبرستان مؤمنين بعدد اموات حسنات نوشته شود و فرمود امير المؤمنين کسی که در قبرستان بخواند السَّلَامُ عَلَى أَهْلِ لَا إِلَهَ الَّا مِنْ أَهْلِ لَا اله الَّا اللَّهُ يَا أَهْلَ لَا اله الَّا اللَّهُ بِحَقِّ لَا اله الَّا اللَّهِ كَيْفَ وَجَدَ ثُمَّ قَوْلِ لَا اله الَّا اللَّهُ مَنْ لَا اله الَّا اللَّهُ يَا لَا اله الَّا اللَّهُ بِحَقِّ لَا اله الَّا اللَّهُ اغْفِرْ لِمَنْ قَالَ لَا اله الَّا اللَّهُ وَ احْشُرْنَا فِي زُمْرَةِ مَنْ قَالَ لَا اله الَّا اللَّهُ مُحَمَّدُ رَسُولُ اللَّهِ عَلی ولی اللَّهُ ثواب پنجاه سال عبادت برای او نوشته شود و فرمود حضرت سیدالشهداء علیه السلام کسی که در قبرستان بخواند اللَّهُمَّ رَبَّ هَذِهِ الارواح الْفَانِيَةِ وَ الْأَجْسَادِ الْبَالِيَةِ وَ الْعِظَامِ الفخرة الَّتِى خَرَجَتْ مِنَ الدُّنْيَا وَ هِىَ بِكَ مُؤْمِنَةُ ادْخُلْ عَلَيْهِمْ رَوْحاً مِنْكَ وَ سَلَاماً مِنًى بنويسد حق تعالی برای اوحسنات
ص: 189
بعدد خلق از زمان آدم تا قیامت و در قبور ائمه اطهار و انبیاء همان زیارت جامعه خوانده شود و در زیارت جميع امامزادگان این زیارت را بخواند السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا السَّيِّدُ الزِّيِّ الطَّاهِرِ الْوَلِيِّ وَ الدَّاعِى الحفى اشْهَدْ أَنَّكَ قُلْتُ حَقّاً وَ نَطَقَتْ صِدْقاً وَ دَعَوْتُ الَىَّ مولاى وَ مَوْلَاكَ عَلَانِيَةً وَ مُرَّا فَازَ متبعكَ وَنَها مقدّقَكَ وَ خَابَ وَ خَسِرَ مكذبك والمتخف عَنْكَ اشْهَدْ لِى بِهَذِهِ الشَّهَادَةِ لِأَكُونَ مِنَ الْفَائِزِينَ بمعرف بِكَ وَ طَاعَتُكَ وتصديقك وَ اتِّبَاعُكَ وَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا سيدى وَ ابْنِ سيدى أَنْتَ بَابُ اللَّهِ الْمُؤْتَى مِنْهُ وَ الْمَأْخُوذُ عَنْهُ أَتَيْتُكَ زَائِراً وَ حاجاتى لَكَ مُسْتَوْدَعاً وَ هَا أَنَا ذَا اسْتَوْدَعَكَ دِينِى وامانت وَ خوانیم عملی وَ جَوَامِعَ أَمْلَى الَىَّ مُنْتَهَى أَحْلَى وَ السَّلَامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ برکاته و بهتر آنکه بعد از زیارت دورکعت نماز هدیه بجا آوری و دعانمائی و فرمود معصوم کسی که زیارت کند فاطمه معصومه را در قم برای اوست بهشت و در زیارت حضرت معصومه و سایر امامزاده ها هر گاه زن باشند بعد از السلام
ص: 190
عليك بگويد ايتها السيدة الزكية الطاهرة الولية والداعية الحمية و در تمام کاف های خطاب بکسر بخواند و کسی که زیارت کند عبدالعظیم را به ری مثل کسیست که زیارت نموده باشد سیدالشهدا را در کربلا و زیارت والدین ثواب حج دارد و زیارت امامزاده سید محمد فرزند امام على البقى نزديك سامره و شاه چراغ در شیراز و امامزاده نرمی و امامزاده محمد و امامزاده احمد و هارونیه و بی بی زینب در اصفهان و امامزاده داود در طهران و دیگر از امامزاده های صحيح النسب هر يك ثواب بسیار دارد و در قبور انبیا که آدم و نوح در جوار امیرالمؤمنین و اسحق و يعقوب و يوسف و ابراهيم نزديك بيت و هود و صالح در نجف اشرف و یونس در شریعه کوفه و یوشع در مسجد براثا می باشند همان زیارت جامعه خوانده شود .
فصل دهم در دعوات و اذکار لازمه از اسماء الحسنى و نام گذاری مولود و دعای قربانی و دعاهای شفاء و غیره اما اسماء الحسنی در خبر است هر که را حاجتی باشد بنویسد بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ مِنِ الْعَبْدِ الذَّلِيلِ الَىَّ رَبَّهُ
ص: 191
الجليل رب اني مسني الضر و انت ارحم الراحمين و در گل پاك گذارد و در آب اندازد و بگوید اللهم بحق محمد و آله الطيبين الطاهرين وصحبه المرضيين اقض حاجاتي يا أكرم الأكرمين و حاجت خود را هم بنویسد الله اسم ذات شصت و شش مرتبه برای جميع حوائج الاول دست بر شکم گذارد و صد و سی و چهار مرتبه بخواند برای رفع سقط جنین یا مذل برای رفع ظلم ظالم در سجده هفتاد و پنج مرتبه بخواند الحفيظ برای حفظ بدن و مال صد و هفت مرتبه بخواند الوهاب برای رفع پریشانی و فقر در آخر شب صد مرتبه بگوید الواسع برای وسعت رزق صد وسی وهفت مرتبه بخواند و ياحنان يا منان یادیان یا برهان برای محبت و دوستی مداومت نماید و اما آداب مولود پس از تولد او را غسل مولود بدهد و در گوش راست اذان و گوش چپ اقامه بگوید و با تربت سیدالشهدا ياخرما یا آب شیرین کام او را بردارد و در روز هفتم اسم او را بگذارد و اگر پسر است ختنه نماید و اسم ائمه اطهار و فاطمه و زهر اوطیبه و طاهره بگذارد و کنیه که مشتمل بر آب
ص: 192
وأم باشد بگذارد و اگر اسم او را تحمل گذارد جایز نیست کنیه او را ابوالقاسم بگذارد و بعضی علما غسل مولود و عقیقه را واجب می دانند و احتیاط ترك نكردن است و اما عقیقه گوسفند بی عیب کمتر از ششماهه نباشد و روبقبله در وقت ذبح آب باو بدهد و بخواند وَجَّهْتُ وجهی للذی فَطَرَ السَّمَوَاتِ وَ الْأَرْضَ حَنِيفاً مُسْلِماً وَ مَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ إِنَّ صَلواتى وَ نسکی وَ محیات وَ مماتی لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ بِذَلِكَ أَمِيرُ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ اللَّهُمَّ مِنْكَ وَ لَكَ بِسْمِ اللَّهِ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ و گوشت او را سه قسمت نماید برای اهل بیت و همسایگان و فقراء و اگر عقیقه است بخواند لَحْمُهَا بِلَحْمِهِ وَآدمها بِدَمِهِ وَ عَظْمُهَا بِعَظْمِهِ اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ وِقَاءً لَا لِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ و استخوان های او را نشکند و پدر و مادر نخورند و اما عریضه برای توسل و قضاء حوائج خدمت امام زمان و هر يك از ائمه اطهار بنویسد بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ الْمَلِكُ الْحَقُّ الْمُبِينُ مِنَ الْعَبْدِ الذَّلِيلِ إِلَى مَوْلَى الْجَلِيلُ سَلَامُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى وَ
ص: 193
فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنِ وَ عَلَى وَ مُحَمَّدُ وَ جَعْفَرُ وَ مُوسَى وَ عَلَىَّ وَ عَمْدُ وَ عَلَىَّ وَ الْحَسَنُ وَ الْقَائِمُ المهدى مَوْلَانَا وَ سَيِّدِنَا صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ رَبِّ أَنَّى مسنى الضُّرَّ وَ الْخَوْفِ فَاكْشِفْ ضرى وَ أَمِنَ خوفى بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَسْأَلُكَ بِحَقِّ كُلِّ نبی وَ وصی وَ صِدِّيقٍ وَ شَهِيدٍ أَنْ تُصَلَّى عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أَنْ تَقْضِيَ حَوَائِجِي اشفعونى يَا سَادَاتِي بِالشَّأْنِ الَّذِى للَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ فَإِنَّ لَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ شَانَ مِنْ السان فَقَدْ مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَ الْخَوْفِ ياساداتي وَ اللَّهِ ارْحَمَ الرَّاحِمِينَ وحوائج خود را بنویسد
فصل یازدهم در دعوات قضاء حوائج و ختوم وشفاء امراض و محبت و اولاد و مسافرت و محافظت و غیره آنچه از قرآن مجید و اخبار صحيح اخذ شده اولا سوره مبارکه حمد و توحيد و انا انزلناه ونصر و معوذتين و آیة الکرسی خواندن و بشیرینی دمیدن و نوشتن و شستن و آب آنرا آشامیدن برای جمیع مطالب مؤثر است و حرز امام زمان برای رفع هر بالا و شدت و اصلاح امور و نصرت و بركت وصحت همراه
ص: 194
گذارد بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ يَا مَا لَكَ الرِّقابِ وَ يَا هَازِمَ الاحزاب يَا مفتح الابواب يَا مُسَبِّبَ الاسباب لَنَا سَبَباً لَا نَسْتَطِيعُ لَهُ طَلَباً بِحَقِّ لَا اله الَّا اللَّهُ عَمَلَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ اجمعین و شیخ بهائی نقل فرموده که بسیار تجربه شده برای هر مطلبی وضو بگیرد برود مسجد روبقبله هفتاد مرتبه این دعا را بخواند لا اله الَّا اللَّهِ بِعِزَّتِكَ وَ قُدْرَتِكَ لَا اله الَّا اللَّهُ بِحَقِّ حَقَّكَ وَ حُرْمَتِكَ لَا اله الَّا اللَّهِ فَرْجَ بِرَحْمَتِكَ و برای نجات از هر بلیه بعد از نمازها نوزده مرتبه بخواند نَجَاةُ مبك يَا سَيِّدَ الْكَرِيمِ نَجِّنَا وَ خَلِّصْنَا بِحَقِّ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرحیم و برای هر سختی و دشواری مکرر بخواند اللَّهُمَّ أَنِّي اسْلُكْ أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ انَّ تُصَلَّى عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ حُمِدَ وَ أَنَّ تنجينى مِنْ هَذَا الْغَمِّ که رفع دشواری می شود و ختم صلوات برای حوائج بعدد اسم مبارك على علیه السلام صد و ده مرتبه مؤثر است و مداومت بختم توسل حضرت ابالفضل که بسیار بگوید عبدالله ابا الفضل دخيلك مجرب است و برای شفاء امراض
ص: 195
بخواند و بنویسد همراه بگذارد وَ لَوْ انَّ قُرْآناً سُيِّرَتِ الْجِبالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الارض أَوْ كُلِّمَ بِهِ الْمَوْتى بَلِ اللَّهُ الامر جَمِيعاً و برای شفاء مريض صدقه بدهد و تربت سیدالشهداء علیه السلام در آب ریخته بخورد و يك من تبريز گندم در پارچه روی سینه مریض بريزد و بخواند اللَّهُمَّ أَنِّي أَسْئَلَكَ بِاسْمِكَ الَّذِى اذا سئلك بِهِ الْمُضْطَرُّ كَشَفْتَ مَا بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَ مَكَّنْتَ لَهُ مَا فِي الْأَرْضِ جَعَلْتَهُ خَلِيفَتَكَ انَّ تُصَلَّى عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ انَّ تُعَافَى هَذَا الْمَرِيضِ مِنْ عِلَّتِهِ وخود مريض بكر ان تعافيني من عيلتى پس آن گندم را چهار قسمت نماید و بچهار فقیر بدهد و برای سر درد بنویسد و بر سر بگذارد كم من نعمة من الله فى عرق ساكن حمعسق لا يُصدّعُونَ عَنها ولا ينزفون مِنْ كَلامِ الرَّحمن حمدت النيران و برای رفع سرفه بنویسد فَلَوْلَا اذا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ وَ أَنْتُمْ حِينَئِذٍ تَنْظُرُونَ حَجَّ حَجَّ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اجمعین و برای شفاء جميع امراض سوره حمد را بنویسد با آیه و نُنَزِّلُ مِنَ القرآن ما
ص: 196
هو شفاء ورحمة للمؤمنين وبشويد و آب آنرا بیاشامد و برای رفع چشم و نظر بر تخم مرغ بنویسد جَاعَتْ جُعْتُ جعجعت فجعجعت انفجعت انطلعت انفعلت كَذَلِكَ عَيْنٍ العاين الْعَيْنِ الْمُعَيَّنِ و مقابل صورت ظرفی بگذارد و بسم الله بگوید و بشکند و بدهد بحیوانی بخورد و برای رفع تب و نوبه در سه كاغذ كوچك بنويسد اول يا علحج بسم دوم يا علحج الرحمن سوم يا علحج الرحيم وبترتيب روزى یکی از آن کاغذها را بخورد و برای آسانی وضع حمل سوره قدر را با این حروف باین ترتیب بنویسد و همراه بگذارد و برای زیاد شدن شیرزنان و حیوانات بنویسد وَ إِنَّ لَكُمْ فِى الانعام لَعِبْرَةً نُسْقِيكُمْ مِمَّا فِي بُطُونِهِ مِنْ بَيْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ لَبَناً خالِصاً سائِغاً لِلشَّارِبِينَ و بشوید و آب آنرا بخورد و بنویسد همراه بگذارد با این آیه که برای محافظت انسان و حیوان و زراعات بسیار مجرب است و انَّ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرَ وَ لَيُزْلِقُونَكَ يَا بصارهم لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرِ
ص: 197
وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونُ وَ ما هُوَ الَّا ذِكْرُ لِلْعالَمِينَ فَاللَّهُ خَيْرُ حافِظاً وَ هُوَ ارْحَمَ الرَّاحِمِينَ و برای رفع وبا وطاعون بسیار بخواند اللهم صل على محمد و آل محمد بعدد كل داء و دواء و این کلمات را بر کاغذ بنویسد و سه مرتبه قل هو الله احد بخواند و بلع نماید فرسه حراً فَقطاً و تجربه شده برای رفع و با و طاعون این چهار اسم را بنویسد و همراه خود گذارد یا عبد الرشید یاعبد الرّزاق يا عبد الكريم يا عبد الرحيم و برای آمدن عائب سوره حمد را بنویسد در شیشه با آب بجوشاند و در مکان مسافر بگذارد و برای رفع سحر بنویسد و همراه بگذارد و بخواند قالَ مُوسى ما جِئْتُمْ بِهِ السِّحْرُ إِنَّ اللَّهَ سَيُبْطِلُهُ إِنَّ اللَّهَ لا يُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِينَ يُحِقَّ اللَّهُ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَ لوكره الْمُجْرِمُونَ فَوَقَعَ الْحَقُّ وَ بَطَلَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ فَغُلِبُوا هُنالِكَ وَ انْقَلَبُوا صاغرین و برای رفع بلاها و سلامتی و چشم زخم و کفایت مهمات حرز معروف بحرز حضرت جواد علیه السلام را همراه گذارد بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ يَا نُورَ یا ُبرهان يَا
ص: 198
مُبِينُ يَا مُنِيرٍ يارب اكفنى الشُّرُورِ وَ آفَاتِ الدُّهُورُ وَأَسْلَكَ النَّجَاةَ يَوْمِ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ و برای فروش متاع و برکت بنویسد و روی آن بگذارد فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِى بايَعْتُمْ وَ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ و برای اولاد آیه شریفه گو انزلنا هذا القرآن آخر سوره حشر با این آیه فَلَمَّا تغشيها حَمَلَتْ حَمْلاً خَفِيفاً فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا انقلت دعو اللَّهَ رَبَّهُمَا لَنْ أَتَيْنَا صالِحاً لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ بنویسد و بشوید و آب آنرا بیاشامد و همراه هم بگذارد و برای اولاد پسر بنویسد و بخواند و همراه گذارد یا زکریا انا نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ اِسمُهُ يَحيى لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِن
قَبل سَميّاً
و باید قصد و نیت کند که اسم او را محمد بگذارد یا یحیی
ص: 199
خُذِ الْكِتابَ بِقُوَّةٍ وَ آتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا اللَّهُمَّ أَنَّى سَمَّيْتَ مَا فِي بَطْنِهَا بِاسْمِ نَبِيِّكَ قَسَمَهُ أَنْتَ مُحَمَّدٍ و برای آرامی طفل و حیوانات بنویسد و ذَلَّلْناها لَهُمْ فَمِنْها رَكُوبُهُمْ وَ مِنْها يَأْكُلُونَ و برای محبت و دوستی بنویسد و بشوید و شیرینی بخواند و بخوراند و همراه هم بگذارد يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ أَشَدُّ حُبّاً شَدِيداً وآنيهم اللَّهِ قَوابِ الدُّنْيا وَ حُسْنَ ثَوابِ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ يَا حَنَّانُ يَا مَنَّانُ یا دیان یا بُرْهَانُ یا سُلْطَانٍ یا ظَاهَرَ یا مغنی یا ارْحَمَ الرَّاحِمِينَ و از تجربیات شیخ بهائی برای اولادیك گوسفند سیاه رنگ بگیرد که کمتر از شش ماه نباشد و زیر سقف که آسمان نه بیند ذبح و بچهل مؤمن بدهد آنوقت یکی از محارم آیه ولو أنَّ قرآنا که ذکر شد بحروف مقطعه بر جانب راست شکم زن بنویسد و روزی صد مرتبه استغفار هم بنماید حق تعالی اولاد صالح مرحمت فرماید و برای شوهر نمودن دختر بر پارچه بنویسد و در لباس که می پوشد بگذارد وَ مَنْ کل شَيْ ءٍ خَلَقْنا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ اللَّهُمَّ بِحَقٍّ
ص: 200
قَوْلُكَ هَذَا وَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أَنْ تَرزْقَها زَوْجاً مُوَافِقاً غير مخالف و برای آرام شدن حیوانات واطفال و انسان که اهل شر و فساد باشد بخواند در گوش او و بنویسد بگذارد همراه او وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِى السَّمَوَاتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَكْرِهَا وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ و برای سلامتی مسافر در گوش راست و چپ او بخواند إِنَّ الذي فرض عليك القرآن لَرَادُّكَ إلى معاد ومسافر شش مرتبه قل هو الله أحد و آیة الکرسی بخواند و باین قسم هم بنویسد و نصف اول را همراه خود گذارد و نصف دیگر را در منزل گذارد و این اسماء را همراه گذارد بطوشيا جباراً ملموشيا قهاراً لهقا مقتدراً حيا فيوما برای محافظت بسیار مجرب است و در سفر دریا مداومت باین آیه نماید
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرحیم
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدُ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدُ
بِسْمِ اللَّهِ مجربها وَ مُرْسَيهَا إِنَّ رَبِّي لَغَفُورُ رَحِيمُ و مکرر آیة الکرسی را بخواند و انگشتر عقیق وعصا از چوب
ص: 201
بادام تلخ همراه مسافر باشد و مداومت بآية الكرسي و معوذتین نماید و این آیه شریفه که برای عزت و وسعت و محبت و محافظت مؤثر است بنویسد و همراه گذارد و مکرر بخواند در سفر و حضر الله لطيف بعباده يرزق من يشاء و هو القوى العزيز والبته در اول دعاها بسم الله بخواند و بنویسد و در آخر بنویسد وصلى الله على محمد و آله و این توسل در تمام اوقات برای جميع مهمات مجرب است و در تمام کارها و دعاها و زیارات باید اول دعا بامام زمان بنمائی و بعد حوائج خود را بخواهی اللَّهُمَّ إِلَى أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ وَ أَعْظَمَهَا لَدَيْكَ وَ أَتَقَرَّبُ وَ تَوَسَّلَ بِمَنْ أَوْجَبْتَ حَقِّهِ عَلَى بِمُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ إكف مهماتى يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ الْخَبَرَ مَا مِنْ مَخْلُوقٍ يَدْعُوا بِدُعَاءِ الْحُسَيْنُ ( ع ) إِلَّا حَشَرَ مَعَهُ وَ كَانَ شَفِيعَهُ فِى الْآخِرَةِ اللَّهُمَّ إِنِّى أَ سَلَكَ بِكَلِمَاتِكَ ومُعافيه عَرْشِكَ وَ سُكَّانِ سمواتك وَ أَرْضِكَ وَ أَنْبِيَائِكَ وَ رُسُلِكَ أَنْ تَسْتَجِيبَ لِى فَقَدْ رحيقني مِنْ أَمْرِى عُسْراً فَأَتَلْكَ أَنْ تُصَلَّى
ص: 202
عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تَجْعَلَ لِي مِنْ أَمْرِى ( عسرى خَلُّ ) يُسْراً و بعلاوه برای حسن عاقبت واصلاح اموردنیا و آخرت مجرب است. این فصل خاتمه داده می شود بمناجات ودعاء حضرت زین العابدین علیه السلام که معروف بدعاء سريع الاجابه و سبب آمرزش گناهان و قصاء جميع حوائج و مهمات است إلهى كَيْفَ أَدْعُوكَ وَ أَنَا أَنَا وَ كَيْفَ أَقْطَعُ رَجَائِى وَ أَنْتَ أَنْتَ إلهى إِذَا لِمَ أَ سَلَكَ فتعطيني فَمَنْ ذالذى أَ سَلْهُ فيعطينى إلهى إِذَا لَمْ أَدْعُوكَ فَتَسْتَجِيبُ لِى فَمَنْ ذَالَّذى أَدْعُوَهُ فَيَسْتَجِيبَ لِى إلهى إِذاً لَمْ أَتَضَرَّعُ إِلَيْكَ فترحمني فَمَنْ ذالذي أَتَضَرَّعُ إِلَيْهِ فيرحمني إلهى فَكَمَا فَلَقْتَ الْبَحْرُ لِمُوسَى عَلَيْهِ السَّلَامُ وَ نَجَّيْتَهُ أَسْتَلْكَ أَنْ تُصَلَّى عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِيهِ وَ أَنَّ تنجينى مِمَّا أَنَا فِيهِ وَ تُفَرِّجَ عَنَى فَرَجاً عَاجِلًا غَيْرِ أَجَلٍ بِفَضْلِكَ وَ رَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ سید صدر الدین ملتمس دعا می باشد
باب چهارم در اختیارات و آداب و حفظ الصحه ماخوذ از اختیارات علامه مجلسی مشتمل بر چند فصل است فصل اول
ص: 203
در استخاره و دانستن خوب و بد مكانها و اثر كه واكب اما استخاره تسبیح دستور امام زمان چنانچه شیخ بهائی از مشایخ خود از حضرت امام زمان علیه السلام نقل نموده بعد از بسم الله وصلوات يك قبضه بگیرد و دو دو بشمارد هر گاه یکی باقی است خوب و اگر دو باقی است به و اما استخاره قرآن بعد از نماز حمد و صلوات بخواند و قرآن بگشاید اگر آیه رحمت است خوب و اگر آیه عذاب است بد و اگر از هر دو است میانه و هر گاه خواستی تقال از قرآن مجید بزنی با طهارت سه مرتبه قل هو الله احد و صلوات را بخوان و دعا کن و بگشا قرآنی که تمام باشد پس شش ورق بشمار و از ورق هفتم شش سطر بشمار و نظر کن مطلب معلوم می شود اما استخاره رقاع که معصوم فرماید در سه کاغذ بنویس بسم الله الرحمن الرحيم خیرة من الله العزيز الحكيم افعل وسه كاغذ دیگر همین قسم بنویس و آخر آن بنویس لا تفعل و بگذار زیر سجاده و دورکعت نماز بگذار و برو بسجده و صد مرتبه بگو استخير الله برحمته خيرة في عافيه وسربردار کاغذ ها را مخلوط نما و برهم
ص: 204
زن و صلوات بفرست و يك يك بردار و ببین هر گاه سه افعل آمد خوب و هر گاه سه لا تفعل آمد بد و اگر بعضی افعل و بعضی لا تفعل است تا پنج رقمه بیرون آور هر کدام بیشتر است عمل نماید و اما هرگاه خواستی در مکانی بروی یا کاری بکنی اسم آن مکان یا آن کار را بحروف ابجد جمع کن و چهار چهار طرح کن اگر یکی ماند خرب نیست اگر دو ماند متوسط است اگر سه ماند خیر است اگر چهار ماند بسیار خوب است و لازم است در این مقام ذکر اعداد حروف ابجد صغير
ا ب ج د هوز ح ط ي ك ل م ن س ع ف ص
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 68 24 10 68
ق ر ش ت ث خ ذ ض ظ غ اسم مبارك على صدوده است
84 - 4 8 - 4 8 - 4 با بجد كبير
اما ستاره دنباله دار که گاهی پیدا می شود از کواکب آسمانی نیست وقوس و قزح از عکس روشنی آفتاب ظاهر می شود و گفتن قوس وقزح خوب نیست و نام شیطان است و گفته شود قوس الله و زلزله از شکاف شدن زمین برای
ص: 205
بیرون رفتن بخارات است و مکانی که چاه وقنات دارد کمتر زلزله می شود و اما خسوف وكسوف حایل شدن جرم ماه بین زمین و خورشید یا بعکس است و این ها آیات الهیه است گاهی آثار رحمت است و گاهی آثار غضب لذا در بعضی مواقع نماز آیات و اجب است بخوانند و این آیه شریفه در این مواقع و انقلاب هوا خوانده شود لا تدركه الابصار وهو يدرك الابصار و هو اللطيف الخبير فصل دوم در محرم نامه و نوروزنامه و تعبیر خواب اما محرم نامه روز اول محرم این آیه را بنویسد و بشوید و در خانه بپاشد در آن سال از بلاها و گزیدن جانوران محفوظ باشند افا مِنْ أَهْلِ الْقُرى انَّ ياتيهم بَأْسُنا ضُحًى وَ هُمْ يَلْعَبُونَ أفامنوا مَكْرَ اللَّهِ فَلا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ الَّا الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ و هرگاه روز اول محرم شنبه باشد زمستان سرد بارندگی بسیار مرض طاعون و کودکان در بعضی شهرها و گرانی گندم و کمی عسل بعضی جاها و مزروعات بی آفت باشد و بعضی میوه ها آفت رسد و روم با عرب جنك كند و آخر سال از هر جهت خوب باشد و اگر یک شنبه باشد زمستان نیکو
ص: 206
باران بسیار و کمی آفت بزراعات و درختان برسد و کمی عسل و در هوا اثر طاعون ظاهر شود و در آخر سال گرانی باشد و غلبه پادشاه و ظاهر شدن ستاره دنباله دار و اگر دوشنبه باشد زمستان نیکو تابستان گرم باران بسیار گاو و گوسفند فراوان در آذربایجان میوه بسیار و مرض زنان و زکام در بلاد جبل و گوشت و روغن فراوان و زر کم باشد تزویج بسیار و چهار پایان خوب و بر هم خوردگی فارس سه شنبه باشد برف و سرما بسیار و در نواحی مشرق گوسفند و عسل بسیار و در آخر سال گرانی با آنکه زراعات و باران زیاد باشد و اول سال نرخها ارزان باشد و کسی بر پادشاه خروج کند و میان عرب و عجم قتال واقع شود و بزرگی از عرب کشته شود و اگر چهارشنبه باشد زمستان وسط و در بهار باران آید و غله و میوه بسیار باشد و در بلاد جبل و مشرق موت بسیار باشد و نرخ ها ارزان و کسی بر پادشاه خروج نماید و ابریشم و حریر ارزان باشد و یکی از پادشاهان بمیرد و امراض در خراسان و مرك در چهار پایان باشد و معاملات بسیار شود و اگر پنج شنبه
ص: 207
باشد زمستان ملایم باران و غله و عسل بسیار باشد و آب زیاد باشد و بابل و روم بر مسلمانان غلبه نماید و عرب غالب شود و محاربات در مغرب واقع شود و بادهای تند گاو و زیادتی راهزنان و ستم - برعايا واقع شود و اگر جمعه باشد کمی سرما در زمستان و کمی آب و غله در بلاد جبل و گرانی در مغرب و آفت درختان و غلبه بعضی بر فارس و فساد عظیم در فارس و زیادتی مرض در اطفال و سقط جنين و سختی وضع حمل و اگر در این سال ستاره دنباله دار ظاهر شود فتنه های عظیم بهم رسد و نوروزنامه هر گاه روز اول نوروز شنبه باشد خلاف رعیت و پادشاه خوبی گندم و جو زیادتی باران و سیل و در هند آفت برسد و بسیاری بیماری و مورو کردم و ملح وحشرات و در آخر سال ارزانی و عسل کم و موش زیاد و ابریشم میانه باشد و در طبرستان فتنه و بیماری زنان و کودکان و آفت گوسفندان و اگر یک شنبه باشد حال ملوك خوب باشد ونكاح بسیار شود و بیماری زیاد و گندم و جو ارزان باشد و زراعات و پنبه قصور کند برف و سرما کم باشد و انگور
ص: 208
بسیار و در بهار باران آید قدریکه مردم به تنگ آیند و آفت کشتی باشد و تابستان گرم و زمستان میانه و اگر دوشنبه باشد تا بستان گرم و زمستان میانه و ابریشم وغله خوب باشد و حال پادشاهان نیکو و فراوانی نعمت و خوبی و ارزانی زراعات کنجد و پنبه بسیار باشد و سرمای بی وقت آید و فتنه و حزب کم باشد و بیماری زیاد و حشرات
بسیار و حال بزرگان باشد و اگر سه شنبه وعلماء خوب باشد حال بزرگان میانه و زمستان بسیار سرد و تابستان گرم باشد و نرخ ها گران و زیادتی فتنه وحرب و جانوران و آفت زراعات در شام و بیماری در فارس و آفت زراعات و تنگی در اول سال و ارزانی در آخر سال و ابریشم میانه و آبله و خشگی پیدا شود و اگر چهار شنبه باشد حال علماء و صلحاء خوب باشد و تغییر احوال سلاطین و زیادتی آشوب و ارزانی نرخها و ناخوشی در گیلان و طبرستان و آشفتگی و تنگی و بستگی کار مردم و باران بی وقت و آفت بعضی میوه ها و زراعات و خشکی در تابستان و سرمای زمستان و ابریشم خوب باشد و اگر پنجشنبه باشد نیکوئی
ص: 209
حال مؤمنين و کنجد و پنبه میانه و باران در بهار و تابستان آید و بیماری کم باشد و ابریشم میانه و زیادتی چهارپایان و خوبی کار گوهر فروشان و نیکوئی حال مردم و اگر جمعه باشد نیکوئی حال قاریان قرآن و سلاطین و فساد زراعت و خوبی پنبه و ابریشم و زیادتی سرما و برف و گرمی هوا و بیماری در تابستان و خوبی حال کشتی ها و خوبی زراعات و سال مبارك و خوبیست و همیشه مؤمن دعا وتوسل وصدقه را نباید ترك كند نا محفوظ بوده باشد و اما تعبیر خواب از قرآن مجید اولا آنشب که خواب دیده ملاحظه کند چند شب از ماه گذشته و بعوض هر شبی يك سوره از قرآن شماره نماید بعد از همان سوره بعدد هر شبی که از ماه گذشته يك آيه شماره کند در آخر آن آیه باذن خدا تعبیر آن معلوم می شود و در موقع خواب مؤمن با طهارت بخوابد و استغفار و توبه نماید و کسی که بگوید بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله رب العالمين صد هزار حسنه برای او نوشته شود وصد هزار گناه او آمرزیده شود وصد هزار درجه در بهشت برای او بلند شود کمافی عنوان الكلام وآية الكرسى
ص: 210
بخواند تا محفوظ باشد و اگر خواهد از جانوران گزنده محفوظ باشد بخواند سَلامُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ سَلَامُ عَلى نُوحٍ فِى الْعَالَمِينَ چنانچه برای رفع اذيت سك و درندگان هر کجا باشد بخواند و کلبهم باسط ذراعيه بالوصید پس هر گاه در خواب پیغمبران و ائمه و ملائکه و صلحا و آسمان و خورشید و ماه و ستاره و بهشت و امثال آن
وبه ها را دید دلیل بر حج و زیارت و حرمت از خویشان و فرزند پیدا کردن باشد و دیدن اموات از غم بیرون آید و قرآن و كتاب ومنبر و امامت و جماعت وقضاوت ونمازو روزه و اذان و امثال آن ها دين او قوی شود و خیر از او صادر شود و دیدن جنگ و جدال از دشمن حذر نماید و دیدن جواهرات و زر و نفره و انگشتر دولت و فایده و ایمنی باشد
وا و دیدن شمشير و توپ و تفنك و كارد و امثال آن ها قوت باشد و دیدن حیوانات عموماً روزی وسیع شود و حشمت دنیا باو برسد و دیدن روغن و شیر و پنیر و مشروبات عموماً دلخوشی و روزی حلال باو برسد و دیدن میوه عموماً شادی شیرینی ها عموماً تن درستی و خوشی و از غم بیرون آمدن
ص: 211
و ایمنی باشد و دیدن طهارت نمودن و برهنه بودن و حمام رفتن و خضاب نمودن و خون کم کردن دلیل عزت و رفع هم وغم باشد و دیدن خانه آراستن و جامه پوشیدن و اواز طنبور و ساز شنیدن نعمت و رزق حلال باشد و لباس سرخ دلیل بر سیاست است و نعلین پا نمودن زن رفتن باشد و موی سر اندکی رنج باشد و مزاح و صحبت با زنان بر او خوش گذرد و سوختن لباس اندك گرفتاری باشد و دیدن چهار پایان عموماً خوب است و اسب دولت و حمار بلندی بخت و گاو خوش گذشتن و شتر زیارت مکه یا ائمه رفتن و گوسفند روزی حلال و شیر فائده رسیدن از بزرگان باشد وقاطر وسك وخوك و خرس وگرگ و شغال و روباه و کژدم از دشمن و ظالم احتراز کند و مار دولت یابد و دیدن مرغان عموماً خوشحالی باشد و نعمت باو برسد و دیدن شیرینی ها و گوشت ها عموماً نعمت و امنیت و فراخی باشد و برف لشکر کشی باشد و مؤمن باید همیشه تفعل بخوبی نماید و تعبیر خواب را از علما وصلحا بخواهد .
فصل سوم در آداب طهارت و حمام و مکان و لباس و غیره
ص: 212
اما آداب طهارت باید خود را از نامحرم بپوشاند و رو و پشت بقبله بول نکند که حرام است و ایستاده و در آب و رو بآفتاب و ماه و سر و پا برهنه و روى سنك و زمین سخت و درخانه جانوران و زیر درخت میوه و حریم مساجد و قبور مسلمين بول وغايط نكند و بسم الله بگوید و سنگینی خود را بطرف چپ اندازد و اما آداب حمام عورت خودرا از نامحرم بپوشاند آب سرد در حمام نیاشامد شانه نکند تکیه بدیوار ندهد ناشتا در حمام نرود در حمام مسواك نكند اول قدری آب بسر و پا بريزد لنگ بسر و صورت نکشد الله بگوید چون بیرون آمد سر را بپوشاند در زمین حمام و در آب بول نکند و خود را بسدر و خطمی بشوید وروز چهارشنبه یا پنجشنبه یا جمعه سر بتراشد و بخواند بسم الله وبالله وعلى سنة رسول الله وحرام است ریش تراشیدن اما حنا بستن امان است از عذاب قبر و چهل روز نشده نوره بکشد اما آداب لباس پوشیدن رنك لباس سفيد يا زرد یا سبز یا آبی باشدرنك سياه مکروه است و لباس زیاد بلند نپوشد و زیر جامه نشسته در پا نماید و بسم الله بگوید و
ص: 213
دست و صورت بدا من پاك نكند و عمامه ایستاده بر سر گذارد و انگشتر در دست نماید که دورکعت نماز با انگشتر عقیق برابر هزار رکعت است و نعلین سفید یا زرد در پا نماید اما آداب غذا خوردن در ظرف طلا و نقره و سرسفره که شراب خورند و چیز نجس خوردن و بدون اذن صاحب سفره عذا خوردن این جمله حرام است و پیش از غذا و بعد دست را بشویند و بسم الله بگوید و حمد وشكر خدا را بنمایند و خوب بجود و نظر بدیگران نکند و نان را ظرف طعام قرار ندهد و با سیری چیز نخورد و طعام بسیار گرم نخورد و در حال جنابت و راه رفتن چیز نخورد و با دست راست بخورد و آخر طعام نمك بخورد و خلال نمايد وخلال و دستمال را با دیگری شرکت نکند و اما آداب آب خوردن در شب نشسته و روز ایستاده بیاشامد بنحو مكيدن و دهن روی آب نگذارد و در ظرف شکسته آب نخورد و بسم الله بگوید ولعن بر قاتلان سيد الشهداء نماید صد هزار حسنه در نامه عمل او نوشته شود و صد هزار گناه از او محو شود و صد هزار درجه در بهشت برای او بلند شود و ثواب صد هزار بنده آزاد نمودن با و
ص: 214
دهند و در قیامت سیراب وخنك دل وارد شود كما في عنوان الكلام و اما آداب خوابیدن زیاد خوابیدن فقر می اورد و بين الطلوعين وتنها و بر بام بی دیوار و با دست و دهان طعام آلوده و قبل از نماز عشاء نخوابد و بسم الله وحمد و استغفار بگوید و اول طرف چپ و بعد طرف راست بخوابد و خواب بر پشت خواب شیطان است و کنار لباس خود را برخت خواب بکشد جانوران دور می شوند اما آداب تزویج چه عقد و چه عروسی در شب بنماید و در قمر در عقرب و تحت الشعاع نباشد و زن و شوهر هر يك دورکعت نماز بخوانند و دعا نمایند و پای عروس را بشویند و آب آنرا در خانه بریزند بلاها رفع می شود و هفته اول عروس سیر وسر نخورد و در مجامعت بسم الله بگوید و نظر بعورت نکند و احتياطاً رو و پشت بقبله نباشند و در حال حیض حرام است مجامعت و مکروه است ایستاده و بر بام خانه و رو بآفتاب و با پری معده و زیر درخت میوه و شب عید فطر و عید قربان و اول و وسط ر آخر هر ماه غیر از اول ماه رمضان و باید دستمال هر يك جدا باشد و اما حقوق مرد
ص: 215
بر زن آنکه هر وقت او را بخواهد تمکین نماید و بدون اذن او هیچ کاری نکند و مستحبات را بی اذن او بجا نیاورد و خود را برای شوهر زینت کند و شکایت او را بکسی نکند واما حقوق زن بر مرد نفقه و کسوه او را ترك نكند و وسعت بدهد عطریات برای او بگیرد شب نزد او بخوابد با او غذا بخورد اگر تقصیری نمود او را عفو نماید و در بالاخانه ها او را منزل ندهد و آداب دین تعلیم او نماید نوشتن یاد او ندهد و اما حقوق پدر و مادر بر اولاد آنست که اطاعت آن ها را بکند اسم آن ها را نبرد پیشا پیش آن ها راه نرود رو به آن ها ترش نکند اگر محتاجند یاری آن ها بکند در حیات و ممات آن ها را فراموش نکند و اما حقوق اولاد نام خوب بر او بگذارد مادر در ایام حمل به و کندر وسیب بخورد او را در قنداقه سفید بگذارد روز هفتم ختنه او را بکند و نام او را بگذارد و کمتر از دوسال باو شیر ندهد و کم کم نماز و احکام دین و شنوگری باو یاد دهد و پسر را زن و دختر را شوهر دهد اما آدان منزل دیوار خانه زیاده از هشت زراع نباشد صورت در او نکشد محل نماز
ص: 216
على حده باشد قرآن در خانه بخواند گوسفند و کبوتر و خروس نگاه دارد که رفع شياطين بشود و ثواب بستیار هم دارد پرستوک در خانه جا ندهد سك نگاه ندارد چراغ زاود روشن نماید زیر طاق شکسته منزل نكند بسم الله وقل هو الله بخواند ناشتا از خانه بیرون نرود اما آداب زراعت وقت زرع بسم الله بخواند موقع درخت کشتن اول آب بریزند و بعد خاك در شب حصار نکند درخت میوه را ندارد اما آداب كسب از ربا احتراز نماید در معامله قسم نخورد عیب آنرا پنهان نکند دروغ نگوید اگر خریدار پشیمان شد قبول کند جلوبار نرود در معامله نوشته و شاهد بگیرد از کسادی شکایت نکند موقع نماز کاری بر نماز مقدم ندارد و توکل بخدا نماید و مؤمن که صدقه دادن را ترک نکند خصوصاً شب و روز جمعه و ماه های شریف و اعیاد که افضل است و بار حام بدهد ثواب آن بیشتر است و اما آداب معاشرت که بقاء نظم و عیش در حسن معاشرت است باید با عقلا و دانشمندان و کریمان وصلحا معاشرت نمایه و از ظالم و بخیل و دروغ گو و فاسق و احمق و قاطع
ص: 217
رحم و متهم و اطفال و غلام و كنيز اجتناب نماید و با عقلا مشورت نماید و خیانت نکند و اظهار دوستی با برادران دینی نماید و بیهود و نصاری و کسی که مشغول نماز است سلام اذن داخل خانه کسی نشود و نظر بخانه مردم نكند و مسافحه نماید و صاحب مرضی می بیند حمد خدا نماید و موقع عطسه يرحمك الله بگوید و بزرگ تران وعلما و صاحبان مال و جاه را احترام نماید و مهمان دوست باشد و در مجالس چهار زانو نشیند و خنده قهقهه نکند و به همسایه نیکی کند و از همنشین جویای حالات از او بشود کند کسی که با و بدی کرده باشد و پاری مؤمنین نماید و سبقت بصلح و سلام نماید و اعانت ظالم واطاعت شهوت نکند وصبر و سکوت و شکر وحمد و خوف خدارا داشته باشد و راضی بقسمت خود بوده باشد و اما آداب مسافرت بعلاوه آنچه ذکر شد در ساعت خوب سفر نماید و قبل از نماز روز جمعه سفر نکند و توشه بردارد و اسراف نکند و توشه و مال خود را حفظ نماید و زود مراجعت نماید و غافلا وارد نشود و از غافله منفك نباشد و برای
ص: 218
دوستان تحفه بیاورد و در چهار شنبه آخر هر ماهی و در قمر در عقرب ازدواج و مسافرت ننماید و برای دانستن قمر در عقرب باین دستور مراجعه و حساب نماید معلوم می شود
هر چه از ماه شد مثنی کن *** پنج دیگر فزای بر سر آن
پس زهر پنج از آن زخانه شمس *** گیر برجی و جای ماه بدان
حمل ثور جوزا سرطان اسد سنبله میزان عقرب قوس جدى دلو حوت
فصل چهارم از باب چهارم در مختصری از دردها و دواهای لازمه قال النبي صلی الله علیه وآله لكل داء دواء الا الشام بهترین چیزیکه باعث حفظ الصحه و سلامتی است نظافت و پاکیزگی و عمل بدستورات دین مقدس اسلام است و طب پیشگیری از طب درمانی بیشتر اهمیت دارد پس باید غذا بخوری بقدر ضرورت دست برداری در حالتي كه باز میل داشته باشی و دست ها و دندان ها را بشوئی و ابتدا و آخر غذا اندکی نمك يا سركه بخوری و از خوردن چیزهای حرام و غذا های مانده و میوه های فاسد شده و از خوردن مواد نفاخ مثل آش و نان داخل در آب گوشت و خمیر و سبزیجات خام اجتناب نمائی و
ص: 219
همیشه غذا هائی بخوری که یبوست یا لینت زیاد نداشته باشد و چربی و گوشت و تخم مرغ زیاد کبد و کلیه را ناراحت می کند و فلفل و زعفران و زرد چوبه زیاد موجب تحريك قلب و كليه است و ميوه جات و مرکبات و گوشت و ماست و سبزیجات تازه بسیار خوب است و سر که مضعف قلب و بر عکس آب لیمو موجب تسهیل در هضم و مقوی است و چرك دندان باعث بیماری است و بینی باید کاملا باز باشد و هفته يك روز چيز رقيق مثل دوق و گل سرخ بخورد و غذا را خوب باید جوید و قبل از خواب بول نماید و با دندان چیز نشکند و سوزن در دهان نکند و ظرف آب را ببیند و بیاشامد و لباس باید با فصل مطابقت داشته باشد هوای اطاق را دقت نماید اطاقی که آفتاب در او نتابد طبیب داخل می شود موقع خواب خود را گرم بدارد و از هوای گرم داخل هوای سرد نشود و بمقدار کافی خواب بنماید و موقع خواب دکمه ها باز باشد و هر وقت حس خستگی نمود و میل بغذا ندارد یا سردرد مي كند يك وعده غذا نخورد و استراحت نماید و اگر سرما خوردگی یا زکام باشد کوشش نماید که
ص: 220
عرق بیاید وغذا كم بخورد آنهم شیر و فرنی و آش رقیق با اسفناج و گشنیز و با پری معده جماع نکند و بعد از جماع بول نماید و ناشتا حمام نرود و بول را حبس نکند و منی در حال شهوت نگاه ندارد و حالت انسانی چهار قسم است اول طفولیت تا پانزده سال که غلبه خون و رطوبت و هاضمه و حرارت شدت دارد دوم از پانزده تا سی و پنج سال صفرا غلبه دارد سوم از سی و پنج سال تا شصت سال سودا غلبه دارد و مزاج سرد و خشك است چهارم از شصت ببالا بلغم زیاد و قوه حرارت کم و رطوبت اطراف قلب را می گیرد و اما اخلاط اربعه علامت غلبه دم قرمزی صورت و چشم ها پری نبض خشگی دهن سنگینی سر میل بخواب سرخی بول خارش جای حجامت و بنفشه و عناب و نیلوفر با شکر مناسب است و علامت غلبه صفرا زردی صورت و چشم ها پاره زبان خشکی و تلخی دهن سنگینی سر سیاه شدن چشم وقت حرکت و زردی بول و ریشه خطمی و نيلوفر و تاج ریزی مناسب است با شکر و علامت غلبه سودا تیرگی رخساره و وحشت و بی حالی و خشکی دهن و
ص: 221
سیاهی باره زبان و گرفتگی صورت و شاه تره ریشه کاسنی و عناب با شکر مناسب است و علامت غلبه بلغم سفیدی و پریدگی رنگ صورت سردی بدن سستی اعضا بدمزگی دهن بدون عطش سفیدی بول و در بعضی سنگین شدن زبان و گل گاو زبان با در نجوبه بانبات مناسب است و مسهل این اخلاط هشت مثقال روغن كرچك ياسناه مكى و بنفشه وگل سرخ با شکر و علامت تب قرمزی صورت و چشم ها و حرارت بدن و زیاد شدن حرکت نبض و در بعضی با سر درد و مسهل بی اجازه طبیب نخورد و هر گاه ضعف دارد حقنه نمايد وحقنه استر سال مایعات بروده است که باید ابتداء بروی دست چپ بخوابد و بعد بروی پشت در از کشد و اجزاء اماله روغن كرچك يا كف صابون یا مطبوخ گل خطمی و امثال آن و پاشوبه برای عرق و میل ماده است و روغن های مالیدنی برای تسکین اوجاع است و طریق گرفتن روغن ها از بادام و تخم کدو و گل سرخ و امثال آن ها بکوبند و قلیلی روغن و آب گرم در او بریزد و فشار دهد و اقسام تب بسیار است از تب عفونی و تب سرما
ص: 222
خوردگی و تب وجع عضوی و تب زکامی و غیره و در هوای عفونی و امراض مسری و باد سمومی دستمالی که که و پیاز آلوده باشد دهان و بینی را بپوشاند و امراض مسری زکام و حصبه وسوزاك وجرب و سیاه زخم وسيفليس وغيره است و در بادهای سمومی خود را روی خاک با آب اندازند و مسافر در هوای سرد قلیلی ترياك بخورد و در منزل که وارد می شود نزديك آتش نرود و برای حفظ چشم از برف و سرما عينك باپارچه سیاهی پیش چشم گذارد و اگر صدمه سرما بچشم رسید بخار کاه گندم بدهد و دست و پای سرما زده از روغن مغز گردو چرب نماید و مسافر دریائی غذای ترش بخورد و آب نمك در حمام بمالد رفع شپش میکند و از برای سوختگی آتش و آب گرم و سفیده تخم فورا بمالد یا عدس پخته ضماد کند و جراحتی که از کارد و چاقو برسد مردا سنگ نرم کوبیده با روغن چراغ و زرده تخم بگذارد اما سر درد اگر پیش سر درد کند از زیادتی خون است حجامت و بوئیدن و مالیدن ترياك وخوردن عناب و تخم گشنیز مناسب است و اگر وسط سر درد کند
ص: 223
از صفر است پارچه با روغن گل سرخ آلوده نماید و برسر گذارد و کف پا را روغن بنفشه بادام بمالد و بوئیدن گل نیلوفر و خوردن مغز خیار و آش انار یا آب غوره و تخم گشنیز مناسب است و اگر عقب سر درد کند زیادتی بلغم است قی نمودن از آب ترب یا سکنجبین با آب نیم گرم و نمك مناسب است و سرکه یکف یا ها بمالد و در آب گرم گذارد و اگر شقیقه درد کند آب گشنیز و تاجریزی و سرکه و صندل بمالد و آب سرد بر سر ریختن مناسب است و اگر از زکام یا سرما خوردگی باشد سبوس گندم یا سیاه تخم یا نمك گرم نموده بر سر بندد و اما زکام بهترین معالجات آب گرم بر سر ریختن یا پارچه بآتش گرم نماید و بگذارد و سیاه دانه بو کند و سر را بپوشاند و از خوردن شیرینی و ترشی و چربی و میوه و آب سرد اجتناب نماید و سبوس گندم گرم نماید و بر سربندد و اگر سرماخوردگی تب هم دارد گوشت نخورد و استراحت نماید و تب نوبه تشخیص آن سهل است ابتداء لرز و تب و بعد عرق می آید و تب قطع می شود و ممکن است یکروز در میان پیدا شود
ص: 224
باید تقویت نماید و آب لیمو بخورد و حمام نرود و ترشی و میوه نخورد و جنطيانا و ریشه کاسنی و پوست گنه گنه و نبات مناسب است و عموماً خارخسك وعناب وسنبل الطيف و پر سیاوشان و باد رنجوبه و قودومه و سپستان و گل گاوزبان و اسطوخودوس و مرزنجوش با شکر یا ترنجبین یا گز علفی در این امراض بی ضرر است و در تب های عفونی و هوای وبائی نقل مکان نماید یا در منزل عود و عنبر وكندر و پوست انار و چدروا دود نماید و از جماع و حمام پرهیز نماید و پیاز رب انار و آب غوره و آب لیمو بخورد و در نوبه صرع که دهن که دهن کف می کند و آب می آید و رنگ سفید می شود و عاقرقرها و بسفایج و افتیمون و اسطوخودوس بکوبد و پخته با مویز بی هسته معجون نماید و هر روز قبل از نوبه تا يك هفته روزی 7 مثقال بخورد و اما چشم درد از هوای گرم وسرد وگریه و نظر بخطوط و باد و غبار و دود و خوردن سیر و پیاز و گوشت و مجامعت و حمام و بی خوابی اجتناب نماید و گشودن چشم ر آب پاك و تلین طبیعت و کشیدن سرمه و خوردن تخم
ص: 225
گشنیز و اسطوخودوس و عناب و گل اروانه و بنفشه و پوست کاسنی و ترنجبین یکی دو نا مناسب است و بعد از سه روز لعاب اسفرزه با شیر یا سفیده تخم یا آب بهدانه بچکاند و مالیدن آب گشنیز و خیار و مامیران چینی و سفید آب و عناب و ترياك در اطراف چشم خوب است و غذا از آش رقیق و برنج و عدس یا گشنیز و اسفناج مناسب است و گوشت و تخم مرغ در این امراض و فشار خون نخورد و اما دندان درد بهترین تدبیرات آب یخ در دهان بگیرد اول درد زیاد می شود بعد خوب می شود و نیز داغ کردن دندان بآتش ساکن می شود و اگر ورم نموده آرد و نشاسته و آب گرم مضمضه نماید تا منفجر شود و برای انفجار ورم كثيرا تخم مرو بيخ حليمون كل خطمی هسته تمر هندی بپاشد و اگر کرم خورده زراوند طويل بكوبد با برگ شفتالو بگذارد و برای اصلاح لثه گلنار و تباشیر شاه دانه نرم نموده بباشد و نمك رفع درد و رفع خون بن دندان می نماید و برای بدبوئی دهان مویز و ابهل بكوبد و با فندق بخورد و اما گوش شامی در آب صاف نموده
ص: 226
بچکاند خوردن و بخور سداب مرزنجوش نافع است چکانیدن روغن بادام بسیار خوب است مالیدن آب گشنیز و کاهو و کاسنی و همیشه بهار وصبر زرد و ترياك بی ضرر است و اما کلو دود از جو وعدس و کوکنار که بجوشاند و از آب اسفرزه و خیار و فلوس و عسل ورب توت غرغره نماید و از بیرون بماند و اگر چرك زیاد است و برداشته نمی شود و حلقوم ورم دارد با داشتن قوه خون بگیرد و خروس بچه سر بریده شکم او را پاره نماید و گرم گرم زیر گلو ضماد کند و برای زعاف آب ریحان گشنیز کافور بچکاند آب یخ بر سر ریزد و گچ پخته یا سر که یا سرگین تازه گاو بر سر وپیشانی ضماد نماید و بازو و ران ها را به بندد و اگر از زیادتی خون باشد نباید بازداشت و برای خون جراحات نمك با پشم بز بگذارد و پاشیدن گل سرخ نافع است و اما ضعف قلب اقسامی دارد و بهترین چیزها اشتغال بی کارهای مفرح و اجتناب از سرکه و صرف شیرینی ها و سيب و به لیمو و انار جوجه کباب و تخم نیم پخته و مربا ها و ماست تازه و يك نخود دژیتال و دو مثقال سنبل الطيف
ص: 227
و پوست گنه گنه و جنطیانا با نبات نافع است و صندل و فوفل وكلاب بقلب بمالد ، و اما دل درد همه دل دردی را نباید از کرم دانست بسا می شود مسهل باعث سوراخ شدن روده ها می شود و برای کرم معده در منه ترکی شنبلیله جنطيانا او يشم سنبل الطيف افسنتین ریشه انار یکی دو تا دو مثقال مناسب است و اگر از امتلا باشد شبی دودانه حب شاهی از مقل زمکی و مرمکی و مصطکی و زعفران و صبر زرد بخورد و اگر نفخ یا ریاح باشد شاه تره وزیره و زنجبیل و ریشه باديان يك مثقال یکی دو تا با نبات مناسب است و عموماً از ترشی و میوه و سر ما اجتناب نماید و قولنج که بسبب حبس ریاح یا ثقل که در رودها محبوس شده باید غذا نخورد و خود را گرم نگاهدارد و آب سرد نخورد و خروس بچه را سر بریده شکم او را پاره نماید بالای زهار بگذارد و پارچه نمد در آب نمك بجوشاند و بگذارد و بهتر قی نمودن یا مکرر حقنه نمودن است از ترنجبین و شیر گاو و گل سرخ و روغن بید انجیر یا آب پاچه و امثال آن و مسهل سزاوار نیست. و اما اسهال گاهی جهت کرم معده
ص: 228
گاهی سبب نوبه یا فساد غذا یا سرماخوردگی یا سموم از اكل وشرب است اگر از سرما باشد سنگ يا نمك گرم کند روی آن بنشیند غذا كم بخورد آن هم برنج با فلفل و زیره و دارچینی و باید شیرینی و میوه و گوشت نخورد و چند مثقال روغن كرچك ناشتا نافع است و بهتر حمام رفتن و مالش دادن و آب نخوردن است و برك به ریشه انجبار بارهنگ ريشه خطمی پوست نارنج نعناع سماق دوغ نافع است و اما فتق خوردن چیزهای نفاخ مضر است و قرم باد و زرم باد و مغز اکلیل و عناب و گز علفی مفید است و پاها را بسمت بالا گذارد و دست بکشد و پارچه در آب بسیار گرم بگذارد تا بجای خود برود اما حرقة البول (سوزاك) تبرید بسیار نماید در آب گرم بول کند گوشت و سرخ کرده نخورد اسفناج گل کافشه با شیر پخته ضماد نماید خوردن شیره تخم خیار و کدو و آب اسفرزه و ماست نافع است و شیر و سفيده تخم مرغ بچکاند اما جرب که دانهای ریزه خصوصاً بین انگشتان می زند و یا خارش است سمغ عربی و هليله بكوبد و با آب کافور ضماد نماید و بعد از خشك
ص: 229
شدن روغن زیت با عسل بمالد و برای خارش بدن نمك در آب جوش بریزد و یک ساعت در او بگذارد و عناب و تخم كدو وشكر بخورد. اما مفاصل اگر مقتضی باشد ابتدا مسهل بخورد و خوردن آب غوره و قهوه و خولنجان و سورنجان و هلیله با نبات خوب است وضماد برگ كلم و زرده تخم و روغن گل سرخ و بادام و شادانه مفید است و اگر تب باشد گوشت و تخم و چربی کمتر بخورد و از نشستن زمین مرطوبی و آب سرد پرهیز نماید .
اما یرقان که زردی چشم و بدن است شیر و سماق و ماست و آب غوره و زرشك بخورد و ریشه خطمی و تخم کاسنی و آب رازیانه وکل نیلوفر و عناب و شیر خشت نافع است اما دمل تبرید نماید و کاهو وعناب بخورد و ضماد خمیر ترش و روغن چراغ و پیاز پخته و هسته تمر هندی و انجیر خشك و برك سنجد و سركين كبوتر نافع است بگذارد و باید چوك بعضو دیگر نرسد که دمل زیاد می شود اما سموم هر گاه يك مثقال تخم شلغم باكره ياروغن هر روز صبح بخورد رفع سموم می نماید و کسی که سمی خورده
ص: 230
باشد بهترین معالجات فی نمودن است و اماله از شیر و روغن و پس از قی شیر زیاد بخورد و خواب نرود و چیز های چرب و شیرین بخورد و جانور گزیده جای نیش را بمکد و آب دهن را بریزد بعد زالو اندازد و سیروسی که ضماد کند و خوردن سیر و جدروا خوب است و موضع نیش را در آب نمک بگذارد و ضماد برك توت یا خود توت و صبر زرد برای ضریه و سقطه و نیش گزندها نافع است و از گزیدن سك و گربه و غیره همین علاج ها نافع است بعلاوه محل زخم را داغ نماید بسیار مفید است و اگر درسم خورده احتباس طبع باشد اماله از شیر و روغن بنماید و انگشتر عقیق و یاقوت و جدروا و کل داغستان همراه داشتن بالخاصه برای رفع گزیدن جانوران موثر است چنانچه یاقوت همراه گذاردن برای رفع هوای عفونی مؤثر و اگر در دهان گذارد مسکن تشنگی می باشد و نیز آب برگ همیشه بهار قاتل اقسام کرم و جهت اورام وزخم ها و جانور گزیده نافع است و برای سوختگی آتش حنا و گل ارمنی با آب سماق و سرکه بمالد و اگر از جائی
ص: 231
افتاده یا کسی را چوب زده باشند پوست گوسفند تازه به آن عضو بپوشاند تا خشك شود یا اقاقیا و صبر زرد و ماش و گل ارمنی با آب برك مورد بسرشند و بگذارد و گر زالو بحلق چسبیده باشد سركه و نمك غرغره كند و بهتر علاج کهنه بلجن آلوده و در دهان گیرد فوراً بکهنه می آویزد و شپشک که در ران و اطراف زهار پیدا می شود روغن خاکستری که در اورام و بیخ گوشی استعمال می شود بمالد خاتمه در فوائد بعضی اشیاء انجیر مقوی و رافع سده اسپند مثمن بدن نافع مصروع و رافع قولنج و فالج و سحر افسنتین مقوی و قاتل کرم و مدر حیض بابونه مقوی دماغ و باه و رافع سرفه وسینه ونزلات بسفایج محلل جميع اخلاط بادیان مولد شیر و رافع سموم و اسهال تره رافع قولنج و مقوی معده تمر هندي مسكن في ترب هازم غذا پیاز مقوى شهوت مانع ضرر آب و هوای وبائی حنا قلیلی آب حنا رافع قولنج خارخسك نافع قولنج و قاطع تب خاکشیر شیرین در آبله و حصبه و سرما خوردگی و رافع سموم و اخلاط سينه نافع زردك قاطع بلغم ومقوى سنجد رافع قی و
ص: 232
اسهال گل حلوا و كاهو و عناب صاف کننده خون روغن کرچك مسهل جميع اخلاط و فرمود پیغمبر مکرم شفا در سنا باشد و مراجعه بطبیب دستور اسلام است اللهم اشف كل مريض بحق محمد وآله.
باب پنجم در اخبار و مصائب ائمه اطهار - مقدمه در قواء انسان و علائم ایمان مشتمل بر يك مقدمه و دوازده مجلس و خاتمه مسما بعلائم الايمان متمم نور الايمان.
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ والصلوة وَ السَّلَامُ عَلَى خَاتَمِ النَّبِيِّينَ وَ عَلَى آلِهِ أَجْمَعِينَ وَ السَّلَامُ عَلَيْنَا وَ عَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِينَ .
اما مقدمه قال الله الحكيم ولقد كرمنا بني آدم و حملناهم فى البر والبحر انسان مرکب از دو چیز است یکی بدن که از جنس این عالم است و یکی روح که از عالم ملکوت است و برای هر انسانی چهار قوه است تقل و شهوت و غضب و وهم و خیال و این چهار قوه هم لذت دارد و هم ناراحتی لذت عقل بعلم و معرفت و عبادت است و ناراحتی آن بجهل و کسالت در عبادت و لذت شهوت
ص: 233
در اکل و شرب ولذائذ دنیاست و ضد آن ترك لذائذ فانیه است و لذت غضب در غلبه و تسلط است و ضد آن حلم و است و لذت وهم و خیال در طول امل و آرزوهای دنیاست و ضد آن در تفکر بفنا و مردن و بی اعتباری دنیا است پس هر گاه قوه عقل بر آن ها غلبه نمود مقام انسان از ملئکه بالاتر می شود و اگر قوای دیگر غلبه نمود پس از حیوانات پست تر خواهد بود العقل ما عبد به الرحمن واكتسب به الجنان پس کسی که طالب پاکی نفس باشد باید از اوصاف رزیله مثل دروغ و غیبت و فحش و خیانت و نفاق و حرص و حسد و کینه و بخل و ریا دوری نماید و بصفات نيكو مثل مودت و محبت و راستی و غیرت و شجاعت و سخاوت و امثال آن خود را آرایش دهد و مطالعه کتب دین و اخلاق را بنماید و مواظب اعمال خود باشد و فریب نفس نخورد و اعمال دیگران را آئینه خود قرار دهد و آنچه از دیگران به بیند بعقل خود مطالعه نماید تا خوب و بد را امتیاز بدهد تا اعمال بد را ترك وصفات خوب را عمل نماید و خود را بمقامات عالیه برساند و هیچ
ص: 234
وقت خدا را فراموش نکند که حقتعالی فرماید من از سه نفر تعجب دارم کسی که نماز می خواند و توجه بمن ندارد و کسی که روزی یک روز دارد و غم فردا می خورد و کسی که نمی داند من از او خشنود هستم یا نیستم و مسرور وخندان است
مأيوس وخجالت زده از کرده خویشیم *** در حلقه خوبان چه نشستیم که زشتیم
باشد که عنایت برسد ورنه مپندار *** با این عمل دوزخیان کاهل بهشتیم
ملاحظه احوالات اولیاء خدا را بنمائیم با آنکه مقربان حق و شفعاء قیامت هستند در مقام صفات اخلاقی و عبادات چه می کردند حضرت ابا عبدالله علیه السلام ملاحظه تشنگی دشمن را نمود او فرمود بلشكر حر آب دادند یکی از لشكريان حر نمی توانست آب بیاشامد خود آن حضرت برخاست در مشک را باز نمود او را سیراب فرمود اما آن بی حیا مردم آب را از آنحضرت و اهلبيت أو منع نمودند که آنقدر تشنه شدند جبرئیل برای آدم نقل نمود يحول
ص: 235
العطش بينه و بين السماء کدخان از عطش میان چشم آن حضرت و آسمان مثل دودی می شود و برای آب بود که دست های ابا الفضل را قطع نمودند برای آب بود تیر بحلقوم على اصغر زدند و این مصیبت بسیار بر حضرت اباعبدالله سخت و بزرگ بود که پیغام فرمود شیعیان ایکاش بودید کربلا که برای يك شربت آب تیر سه شعبه زهر آلود بحلقوم طفل مظلوم من زدند که برید تمام رگ های گلوی علی را و سقوه سهم بغى عوض الماء المعين
مجلس اول فى القرآن المجيد و اما من خاف مقام ربه ونهى النفس عن الهوى فإن الجنة هي المأوى همام بن شریح یکی از اصحاب خاص حضرت امیرالمؤمنین است با ربيع بن خثیم آمد خدمت حضرت خواهش نمود آقا علائم ایمان و صفات متقین را برای او بیان فرماید آنحضرت فرمود ای همام علائم ایمان و صفات متقین آنست که صحبت آن ها خیر و ثواب وضعیت آن ها بقناعت و اقتصار چشم و بدن خود را از حرام نگاه می دارند تواضع و فروتنی دارند با بندگان خدا مهربان و بکسی اذیت نمی کنند و اوقیات
ص: 236
خود را بعلم دین و قرائت قرآن وخضوع و خشوع در عبادت صرف می نمایند و صابر در بلا و شاکر در نعمت های حق تعالی می باشند و برحمت خدا امیدوار و از غضب خدا می ترسند و اهل مكر و خدعه نیستند و غیظ خود را فرو می نشانند و صله رحم می نمایند و اگر کسی بآن ها بدی نمود عفو می کنند
معنی تقوی است زهد ای ذوفنون *** اجر این زهد است جنات و عیون
زهد آن باشد که با رنج و تعب *** صائم و قائم تو باشی روز و شب
و حق تعالی در اول قرآن صفات آن ها را بیان فرموده الذین يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصلوة وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ ایمان و یقین بقیامت دارند نماز صحیح بجا می آورند از آنچه حق تعالى بآن ها داده انفاق می کنند و تمام این صفات در خود آنحضرت موجود بود گر از قناعتش بگویم بنان جو قناعت می نمود اگر از علمش بگویم پیغمبر مكرم مي فرمود أنا مدينة العلم و على بابها اگر از حلمش بگویم چندین سال خانه نشین بود و صبر نمود اگر از عبادتش بگویم
ص: 237
شبی هزار رکعت نماز مینمود و چندین مرتبه از عظمت خدا غش می کرد ابو دردا دید در نخلستان صدای گریه و مناجات می آید آمد دید آقا افتاده و نفس او قطع شده آمد خانه فاطمه زهرا عرض کرد علی از دنیا رفته فرمود علی از دنیا نرفته شبی چندین مرتبه از خوف خدا غش می کند و تمام این خانواده دارای این صفات بودند حتی علیا جناب زينب خاتون دختر امیرالمؤمنین اگر از علمش بگویم امام در حق او فرمود أنت عالمة غير معلمة اگر از عبادتش بگویم در اسیری راه شام نماز شب از او ترك نشد اگر از قناعت و سخاوتش بگویم قرص نان خود را به یتیمان و اطفال برادر می داد و خود گرسنه بود اگر از صبرش بگویم حجت خدا حضرت زین العابدین را دلداری می داد ولی با این صبر روز دوم محرم که وارد زمین کربلا شدند و حضرت ابا عبدالله خبر شهادت خود را دادند فرمود در این زمین خون های ما ریخته می شود و جوانان ما را شهید می کنند چون زینب خاتون شنید صدا زد ليت الموت اعدمنی الحيوة ايکاش مرده بودم و خبر کشته شدن برادر نمی شنیدم
ص: 238
و هم چنین وقتی که آقا نعش علی اکبر را آوردند در خیمه ها زینب خاتون خود را انداخت روی نعش علی و صدا می زد ای کاش کور شده شده بودم و ندیده بودم.
مجلس دوم قال الله العزيز هل يستو الذين يعلمون والذين لا يعلمون فرمود امير المؤمنین علیه السلام به همام یکی از علائم ایمان و صفات متقیان آموختن علم دین است العلم علمان علم الابدان و علم الادیان و علم دو قسم است علم دنيا مثل علم طب و حکمت و صنایع دوم علم آخرت و دین و آن سه علم است علم اصول دین و فروع دین و علم اخلاق که پیغمبر صلی الله علیه وآله فرمود طلب العلم فريضة على كل مسلم بقدرى که انسان قوه و قدرت دارد باید این سه علم را تحصیل نماید که اصول دین را از روی دلیل و يقين و علم فروع و اخلاق را تحصیل و عمل نماید عالمی بهر کس می رسد اصول و فروع دین او را می پرسد اتفاقا در صحرائی بزارعی رسید فرمود اصول دین چند است گفت پنج است توحید و عدل حق تعالي و نبوت و امامت و معاد قیامت فرمود توحید یعنی چه جواب داد یعنی خدا یکی است و شريك ندارد پرسید
ص: 239
اگر کسی بگوید خدا دو تاست چه دلیلی داری چوب را برداشت دنبال آنعالم گفت مگر کسی هم پیدا شده بگوید خدا دوتاست عالم فرمود خوب دلیلی داری از دست مده عالم نايب امام و امام نایب پیغمبر و پیعمبر نایب خداست و علما وارث علوم انبیاء و چراغ های هدایت هستند.
کمال و فضل رساند ترا بجاه و جلال *** که هست ما یه جاه و جلال علم و کمال
مكن باصل و نسب افتخار بر دگران *** که جز بعلم و ادب نیست افتخار رجال
الزاهدين فى الدنيا والراغبين على الاخره ولى عالم بلا عمل مثل ابر بی باران است و مال دار بی کرم مانند درخت بی میوه است و فقیر بی صبر مثل جوب بی آب است و جوان بی توبه مانند خانه بی سقف است و زن بی حیا مانند طعام بي نمك است و علما نجات دهنده مردم از ضلالت و شفعاء قیامت اند و احترام آن ها بر همه کس لازم است
با خلق چنین گفت رسول مدنی *** من اكرم عالماً فقد اكرمنى
بعد از فوت مرحوم شیخ مفید دیدند امام زمان از خط
ص: 240
مبارك نوشته بودند يَوْمُ عَلَى آلِ الرَّسُولِ عَظِيمُ وَ فَوْتُ این عالم را عظیم و بزرك شمرده بودند إِذَا مَاتَ العاليم قَلَّمَ فِى الْإِسْلَامِ تُلمَةٌ وقتی که عالمی از دنیا رفت رخنه در اسلام پدید آید روز قیامت عالمی از صراط عبور نماید شخصی از جهنم فریاد زند ايعالم شما را بخدا قسم تأمل نما من مطلبی دارم آنعالم تأمل می کند عرض می کند من در دنیا شما را دوست می داشتم اگر راست می گویم مرا شفاعت کن از جانب حق تعالی خطاب شود راست می گوید پس او را شفاعت نماید و از جهنم نجاتش دهد وقتي كه عالمی از دنیا رود شیطان خوشحال می شود روز عاشورا هم شیطان خیلی مسرور بود که جمعی را جهنمی نمود ولی نمی دانست که حق تعالی چقدر گناهکاران را بواسطه عزاداری و زیارت و گریه و خدمت گذاری سید الشهدا می آمرزد حضرت رضا به ریان بن شبیب فرمود کسی که گریه کند برای مظلومی جدم حسین حق تعالی بیامرزد گناهان او را از این جهت خود حضرت اباعبدالله در مقامات متعدده برای شیعیان پیغام فرمود که شیعیان برای من
ص: 241
گریه کنید حتی از حلقوم بریده موقعي كه سكينه خاتون خود را روی بدن پدر انداخته بود عرض می کرد من ذالذى قطع وريدك بابا كدام ظالمی رگ های گردنت را بریده و ما را یتیم نمود ولی در عوض تسلیت سیلی بصورت او زدند که افتاد و غش نمود در عالم غشوه شنید از حلقوم بریده که آقا فرمود بشیعیانم بگو برای من گریه کنید و هر وقت آب سردی آشامیدید یاد از من مظلوم نمائید مجلس سوم قَالَ اللَّهُ الْحَمِيدِ قُلْ انَّ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي یحببکم اللَّهُ یکی از علائم ایمان دوستی خدا و دوستی با دوستان خدا حب محبوب خدا حب خدا است فرمود من احب حجر ا حشره الله معه خوشا حال آن هائی که در قیامت با دوستان خدا باشند سلمان اول آتش پرست بود در اثر محبت با پیغمبر بجائی رسید که آنحضرت می فرمود سلمان از ما اهل بیت است محل دسر ابابکر برای محبت با امیر المؤمنين علیه السلام آقا مي فرمود محمد پسر من است متحد آمد قبر پدرش پای خود را بر قبر ابابکر زد گفت آنخدائی که مروارید را از آب دریای شور بعمل آورد مرا از
ص: 242
تو بوجود آورد ولی نجابت محمد از مادرش اسماء بود که زوجه جعفر طیار بود بعد ابابکر او را عقد نمود محمد بوجود آمد بعد بامير المؤمنين علیه السلام شوهر نمود من احب شيئاً احب آثاره کسی که اظهار دوستی با خدا و اولیاء حق می نماید باید اطاعت خدا و پیروی اعمال اولیاء خدا را بنماید العبد خلاف الحر حضرت صادق علیه السلام بعنوان بصری فرمود حقیقت محبت و بندگی خدا در سه چیز است اول بدانی
بنده مالک چیزی نیست هر چه هست از اوست
ای همه هستی ز تو پیدا شده *** خاک ضعیف از تو توانا شده
همه فانی و بقا بس تو را *** ملك تعالى و تقدس تو را
دوم بدانی مولا در تدبیر کار تو هست و تو را بحال خود وا نمی گذارد سوم بدانی خدای تو هم رحمت دارد هم غضب هم بهشت دارد هم جهنم غلام اگر اطاعت نکرد او را سیاست می کند بنده هم اگر نافرمانی نمود او را عذاب می کند و اگر نظر مرحمتی آقا بغلام داشته باشد بدیگران گوید اور اشفاعت نمائید حق تعالی هم به پیغمبران و اولیاء فرماید بنده گناهکار را شفاعت نمائيد مَنْ ذَالَّذِي يَشْفَعُ عِندَه
ص: 243
إلا بأذنيه مولا تكليف شاق بغلام نمی کند حق تعالی هم اگر بنده مریض یا فقیر باشد بعضی عبادات را از او نمی خواهد غلام از کار افتاده را مولا حقوق تقاعدی می دهد بنده هم چون پیر شد حق تعالی با و رحم می فرماید و می فرماید حیا می کنم او را عذاب نمایم ولی چه خوب است بنده هم حیا گند و نافرمانی نکند رسم است که مالکان تحریر آزاد کنند بنده پیر ای بار خدای عالم آرا بر بنده پیر خود ببخشا حقیقت محبت و ایمان را شهداء کربلا باهل عالم تعلیم دادند عابس روز عاشورا آمد میدان او را سنگ باران نمودند آن مرد با ایمان خود را برهنه نمود فرمود شما گمان می کنید ما دست از ایمان و یاری امام زمان بر می داریم هلال بن نافع دختری خطبه نموده بود آمد خدمت حضرت اذن جهاد بگیرد آقا فرمود تو عروسی نکرده عرض کرد آقا مرا نزد جدت شرمنده ممکن اذن فرما بروم جانم را فدایت نمایم وهب بن عبدالله تازه مسلمان بود چند روز بود عروسي کرده بود مادرش گفت برخیز برو یاری پسر پیغمبر نما آمد میدان جمعی را کشت برگشت بمادر گفت از من
ص: 244
راضی شدی مادرش گفت وقتی راضی می شوم که جان خود را فدای آقا حسین بکنی برگشت میدان دست های او را قطع نمودند چند دست کربلا قطع نمودند یکی هم دستهای مبارك اباالفضل بود چون دست آنحضرت قطع شد فرمود وَاللَّهِ إِن قَطَعتُم يَمينى - إني أحامي أبداً عن دينى ای لشگر دست مرا قطع نمودید بخدا قسم دست از ایمان و یاری امام بر نمی دارم دست هم بر نداشت تا وقتی که از اسب بزمین افتاد و خطاب بآقا نمود برادر برادرت را دریاب آقا با کمر خمیده آمد بالین برادر و می فرمود الآن إنكسر ظهري .
مجلس چهارم قال الله الكريم و ما خلقت الجن والإنس إلا ليعبدون فرمود امير المؤمنين علیه السلام به همام حق تعالی خلق فرمود بندگان را و بی نیاز بود از عبادت آن ها و عبادت و معصیت بندگان نفع و ضرری برای حق تعالی نمی رسانید بلکه عاید خود آن ها می شود ولی خلق فرمود برای معرفت و خدا شناسی کنتُ كَنْزاً مخفيا فَأَحْبَبْتُ أَنْ أَعْرِفَ فَخُلِقَتْ الْخَلْقِ الَىَّ اعْرِفْ اى همام درجه
ص: 245
اول تقوی توبه و اداء واجبات وترك محرمات است چنانچه شخصی آمد خدمت پیغمبر صلی الله علیه وآله عرض کرد من غیر از اداء واجبات و ترك محرمات اعمال مستحبی را بجا نمی آورم آیا حال من چگونه است فرمود با من هستی در بهشت اما زبان خود را از دروغ و عیبت و چشم خود را از حرام و دل خود را از کینه و اذیت بمسلمانان نگاه داری پس خلقت بنده برای عبادت و بندگی شده با معرفت در اخبار است پیغمبری از رسولان حق تعالی در بنی اسرائیل رسید بعابدی که در هوای گرم در آفتاب مشغول عبادت بود فرمود ای عابد چه مانعی دارد که در سایه عبادت نمائی و چرا سایه برای خود قرار نداده ای جواب داد قبل از شما پیغمبری اینجا آمد از او خواهش نمودم از خدا بخواهد بعمر من چقدر باقیست حق تعالی فرمود هفتصد سال دیگر باقی است دیدم این عمر قابل آن نیست که من سایه بانی تهیه کنم آن پیغمبر فرمود اگر در آخر الزمان بودی که عمرها از صد سال تجاوز نمی کند و بناهای عالی بنا می کنند و آرزوهای زیاد دارند عابد گفت اگر من در آن زمان بودم صد سال
ص: 246
را بيك سجده طی می کردم اهل عبادت خستگی ندارند و همه را میل بعبادت دارند البته هر قدر معرفت و محبت بیشتر باشد میل و رغبت بعبادت و آخرت بیشتر است و این معرفت و محبت حقتعالی زن و مرد جوان و پیر ندارد
تو بندگي چه گدایان بشرط مزد مکن *** که خواجه خود روش بنده پروری داند
ملاحظه نمائید آقازاده علی اکبر هیجده سال از عمر شریفش می گذرد نماز شب از او ترك نشد مؤذن نماز حضرت اباعبدالله بود بقدری با معرفت بود که پدر بزرگوارش را تسلیت می داد نزدیکی کربلا آقا سوار بر اسب بود فرمود إنا لله وإنا إليه راجعون علی اکبر عرض کرد چه شد که شما این آیه تلاوت نمودید فرمود ندائی شنیدم می گوید این دسته می روند و مرگ همراه آن ها می رود علی اکبر عرض کرد آقا ما بر حقیم فرمود بابا حق باما و ما عرض کرد پس چه باکی داریم از مرگ و کشته شدن روز عاشورا هم پدر را تسلیت داد وقتی که از اسب روی زمین افتاد عرض کرد بابا من هم رفتم آقا تشریف آورد بالین او
ص: 247
عرض کرد بابا غصه تشنگی مرا نخورید هذا جَدّی رسول الله قد سقانی جدم مرا سیراب نمود همين يك كلمه را عرض کرد و آهی کشید و از دنیا رحلت نمود آقا با حالت پریشان برخاست رو بخیمه ها نمود فرمود جوانان بنی هاشم بیائید نعش علی را بردارید
مجلس پنجم قال الله الحكيم الرحيم إنما يخشى الله عباده العلماء یکی از علائم ایمان آنکه متقیان همیشه خائف و ترسانند نیست بهر عارفان با صفا رتبه بالاتر از خوف خدا خوف حق در هر دلی چون جا گرفت حق در آن دل منزل و مأوی گرفت هر قدر معرفت و خدا شناسی بیشتر باشد خوف بیشتر است از این جهت می فرماید در این آیه شریفه بدرستی که می ترسند از حق تعالی اهل معرفت و دانش هر گاه پادشاهی را ببینی و نشناسی چندان توجهی نمی کنی ولی وقتی که سلطان را شناختی ادب می نمائی اما خوف و رجاء مقربان حق نه از جهت رحمت یا عذاب است بلکه برای عظمت و بزرگی حق تعالی می باشد که آن قسم عبادات و مناجات و گریه ها می کردند پیغمبر
ص: 248
اکرم رسیدند بکوهی آنکوه ناله می کرد فرمود چرا ناله می کنی بلسان خود عرض کرد عیسی پیغمبر از این طرف عبور نمود با اصحاب خود و شرح عذاب جهنم را برای آن ها می فرمود من ترسیدم از سنگ های جهنم باشم فرمود تو نیستی آن سنگ های کبریت است آنوقت آرام گرفت ولی دل های ما از سنگ سخت تر است آنچه آیات عذاب بخوانیم یا بشنویم باکی نداریم و نمی ترسیم برای آنست که علاقه از خدا بریده شده و بخواندن روزنامه ها وحكايات باطله و دیدن محرمات ولهويات مشغول شده ایم هیچ فکر می کنیم کجا بودیم برای چه آمدیم کجا می رویم چه بر ما خواهد گذشت قدری هم روزنامه خدار بخوانیم.
انَّ الْأَبْرَارِ لَفِى نُعَيْمٍ وَ انَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ آه آه آتش دنیا نشان از دوزخ است ورنه این آتش بدان آتش یخ است يك روز وحشت و خوف در پیش داریم کسی بفریاد نمی رسد يوم يغير المرء من أخيه وامه و ابيه نه پدر فکر پسر نه مادر فکر دختر آنش اطراف محشر را گرفته جهنم فریاد می زند گناهکاران را می خواهم اعضاء بدن بر گناهان
ص: 249
شهادت می دهد
روز محشر هر نهان پیدا شود *** هم ز خود هر مجرمی رسوا شود
دست گوید من چنین در دنده ام *** لب بگوید من چنین بوسیده ام
بندگان خوب خدا برای آن روز گریه ها می کردند و ما غفلت داریم یحیی پیغمبر بقدری گریه می کرد که صورت او مجروح شده بود هر وقت حضرت زکریا می خواست بنی اسرائیل را موعظه کند و شرح جهنم را بیان نماید نظر می کرد یحیی در مجلس نباشد روزی يحيى عقب ستون بيت - المقدس نشسته بود زکریا شرح جهنم را بیان فرمود يك مرتبه يحيى نعره زد و سر صحرا گذارد و فریاد می کرد الويل لى إن كان الجحيم مسکنی خیلی شباهت داشت یحیی با حضرت سيدالشهدا يحيى شش ماهه متولد شد - سيد الشهدا هم شش ماهه بود یحیی از خوف خدا گریه می کرد سیدالشهدا هم شب ها در مسجد الحرام مناجات و گریه می نمود سر حضرت یحیی را بریدند و در طشت طلا گذاردند وتكلم نمود سر مقدس ابا عبدالله هم در طشت طلا قرآن خواند از این جهات شباهت داشت ولی یحیی پیغمبر دیگر داغ
ص: 250
برادران و جوانان ندید و لب او تشنه نبود اگر سر یحیی تتكلم نمود پادشاه پشیمان شد از شهادت یحیی ولی وقتی که سر مقدس ابا عبدالله تكلم نمود یزید جسارتی نمود که زینب خاتون پیراهن خود را پاره نمود السلام على الثغر المقروع بالقضيب سلام بر آن لب هائی که پیغمبر صلی الله علیه وآله می بوسید و یزید ملعون با چوب خیزران اشاره نمود.
ای هلال مجلس ششم - فِي الْقُرْآنِ الْمَجِيدِ ، قُلْ يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ - یکی از علائم ایمان آنست که هر وقت قرآن می خوانند و بآیات رحمت و بهشت می رسند مسرور می شوند و چون بآيات عذاب و جهنم می رسند ترسناک می شوند ولی انسان هر قدر گناهکار باشد باید امیدوار برحمت حق تعالی داشته باشد و نا امیدی از رحمت حق بزرگ ترین گناهان است بحضرت موسی علیه السلام خطاب شد چرا قارون را نجات ندادی که چندین مرتبه بتو التماس نمود اگر بخودم توجه نموده بود نجاتش می دادم آن جوان گناه کار آمد خدمت پيغمبر رحمة للعالمين و گناه بزرگی نموده بود که پیغمبر برای آن دعا نمایند
ص: 251
پیغمبر صلی الله علیه وآله فرمود دور شو می ترسم آتش بیاید مرا هم بسوزاند جوان گناه کار دید کار مشکل است سر بصحرا نهاد و با امیدواری مشغول گریه و توبه گردید جبرئیل نازل شد عرض کرد یا رسول الله حق تعالی می فرماید چرا بنده مرا مأيوس نمودى من توبه أو را قبول نمودم بروید صحرا اور امژده آمرزش بدهید و بیاورید نبيء عبادي أنى انا الغفور الرحيم . باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آ گر کافر و گبر و بت پرستی باز آ این در که ما در گه نومیدی نیست صد بار اگر توبه شکستی باز آ جوان فاسقی در بنی اسرائیل از دنیا رفت مردم خوشحال شدند و در کمن و دفن او حاضر نشدند صالحی او را خواب دید با مقامات عالیه پرسید تو همان جوان فاسق نیستی از کجا با این مقام گفت در وقت مردن که امید من از همه جا قطع بود امیدوار برحمت خدای خود شدم و عرض کردم یا من له الدنيا والآخرة ارحم من ليس له الدنيا والاخره خدايا رحم کن بر بنده گناه کار که نه دنیا دارد و نه آخرت حق تعالی مرا بخشید و عفو فرمود اما سستی اعتقادات باعث
ص: 252
قطع امید می شود می گوید نماز چه فایده دارد روزه برای چه گرسنه بکشی دعا و مناجات و گریه کدام است کجا يك قطره اشك قيامت بصورت مروارید می شود و باعث نجات می شود جواب بگو در دریای شور قطره باران که می بارد صدف در میان خود می گردد حق تعالی او را مروارید می کند غواص از دریا بیرون می آورد یکی قطره باران ز ابری چکید خجل شد چو پهنای دریا بدید چو خود را بچشم حقارت بدید صدف در کنارش بجان پرورید.
آن خدائی که مروارید را از قطره باران در میان صدف خلق می فرماید قطره اشک ها که برای ابا عبدالله ریخته می شود مروارید می کند و بدست حسین می دهد که شفاعت او را به نمايد هذا ما وعد الرحمن و صدق المرسلون خواهند گفت وای بر ما که آنچه گفتند قبول نکردیم حالا بآن ها رسیدیم این بهشت این جهنم این صراط این میزان این کوثر وقتی که سوره کوثر نازل شد پیغمبر صلی الله علیه وآله فرمود يا على حق تعالی عطا فرمود بمن کوثر را ولی سقایت و آب دادن آن را با تو قرار داد و تو وصی من و حبيب من و جانشين من
ص: 253
و حجت خدائی بر تمام خلق دوستان تو اهل نجات و دشمنان تو در هلاکت اند و توئی ساقی حوض کوثر
يك تا صدف علم خدا روی علیست *** آبادی دین قوه بازوی علیست
چون حور و قصور وجنت و خلد ونعيم *** آن جمله روان مدام در جوی علیست
روز عاشورا حضرت ابا عبدالله علیه السلام در خطبه ای که بیان فرمود اشاره بهمین مطلب نمود و نحن ولاة الحوض نسقى محبنا بكاس رسول الله ماليس ينكروا کسی که آبهای عالم مهر مادرش حضرت زهرا و پدرش ساقی حوض کوثر باشد برای رفع عطش زبان در دهان جوانش علی اکبر و انگشتر شتر در دهان دامادش قاسم بگذارد چون يتيم حضرت امام حسن علیه السلام اظهار عطش نمود حضرت انگشتر در دهان او گذاردند و حضرت قاسم رفت میدان طولی نکشید عمو را طلبید آقا تشریف آورد دیدند دشمن اطراف یتیم برادرش را گرفته و هر ظالمی ضربتي بآن مظلوم می زند آقا مشغول جنگ شد که آن ها را دور نماید ناله قاسم بلند شد آقای عمو بیا
ص: 254
جنگ بس است استخوان های سینه من زیر سم اسبان لگد کوب شد
مجلس هفتم فى القرآن الكريم وعد الله المؤمنين و المؤمنات جنات تجري من تحتها الأنهار یکی از علائم ایمان و متقیان اعتقاد داشتن بوجود بهشت و جهنم و امیدواری برحمت حق برفتن بهشت است و برای جهنم هفت طبقه و درهای متعدده دارد و هر دری هم نامی مخصوص دارد باب البخل باب الزنا باب الظلم باب السرقه و اما بهشت هشت است و هفتاد و يك در دارد و هر دری اسمى دارد باب الصلوة باب الزكوة باب الصوم باب الحج باب الجهاد باب الصبر باب الاحسان باب الرحم باب البكاء و مسافت هر دربی تا در دیگر پانصد سال راه است و خاکش مشك وديوارش طلا و نقره و عمارانش از یاقوت و درخت هایش از لؤلؤ و مرجان و از هر درختی میوه های متعدده ظاهر می شود و هر طایفه از در مخصوص بعمل خود وارد بهشت می شوند و این نعمت ها را حق تعالی خلق فرموده برای کسی که اطاعت او را بنماید و ترك محرمات و لذائذ فانيه دنیا را
ص: 255
بنماید من طریق سعی می آرم بجا ليس للإنسان إلا ما سعی در احوالات بهلول نوشتند تیری روی زمین بودگاهی این سر تیر را بلند می کرد گاهی آن سر تیر را گاهی میان تیر را می گرفت گفتند این چه حالت است فرمود مثل دنیا و آخرت است می خواهم دنیا را بگیرم آخرت زمین است می خواهم آخرت را اختیار کنم از لذائذ دنیا محروم می شوم می خواهم هر دو را داشته باشم قوتم نمی رسد
عیان نشد که چرا آمدم کجا بودم *** دریغ و درد که غافل ز کار خویشتنم
چگونه طوف کنم در فضای عالم قدس *** چو در سراچه ترکیب تخته بند تنم
زید بن حارث یکی از اصحاب پیغمبر صلی الله علیه وآله بود حضرت ديدند رنك او زرد و بدن او لاغر شده فرمودند كيف أصبحت چگونه شب را بروز می آوری عرض کرد جهنم و بهشت را می بینم اهل آنرا می شناسم حساب و میزان و صراط در نظر من است از این جهت این حالت من است حضرت فرمود اینست آنکه خدا دلش را منور نموده بنور
ص: 256
ایمان این نعمت های دنیا را که ملاحظه می کنی نمونه نعمت های بهشت است انار از میوه های بهشت است که فرمود تمام انار را بخورید دانه هم از بهشت در او هست انگور از میوه های بهشت است سید الشهدا از جدش انگور خواست موقع انگور نبود پیغمبر صلی الله علیه وآله دعا نمودند جبرئیل انگور بهشتی آورد عرض كرد فيما بين حسنين قسمت فرمائید پیغمبر قسمت حسن را بیشتر دادند سیدالشهدا عرض كرد يا جد! برادرم از من بزرگ تر است ولی جبرئيل بشما عرض کرد بين من و برادرم قسمت فرمائید چرا از برادرم را بیشتر دادید پیغمبر صلی الله علیه وآله حسین را در سینه گرفت و لب های اورا می بوسیدند یکی از درهای بهشت باب الحسین است بیشتر از این در داخل بهشت می شوند خبر از حضرت صادق است فرمود کسی که بگرید یا بگریاند در مصیبت جدم حسین حق تعالی او را از بهشت محروم نکند و او را بیامرزد عزاداری و گریه سیدالشهداء منحصر به شیعیان نیست تمام موجودات و انبیا برای آنحضرت گریه کردند
جن و ملك بر آدمیان نوحه می کنند
ص: 257
گویا عزای اشرف اولاد آدم است
آدم گریه کرد نوح گریه کرد ابراهیم پیغمبر در زمین کربلا از اسب افتاد سرش شکست خطاب شد در این زمین خون حسین ریخته می شود موسی پیغمبر بزمین کربلا خاری در پای او فرورفت خون جاری شد خطاب شد در این زمین خون های حسین و اصحاب او ریخته می شود ابن عباس با امير المؤمنین بزمین کربلا رسیدند ساعتی حضرت خوابیدند چون بیدار شدند مشغول گریه شدند فرمود ابن عباس در خواب دیدم این صحرا پر از خون است و حسین من در دریای خون غرق شده اشاره بآن وقتی که آقا از اسب روی زمین افتاد و ذوالجناح یال خود را خون آلود نمود و فریاد می کرد و آمد در خیمه ها خبر شهادت آقا را آورد و يك مرتبه اهلبیت فریاد وا حسيناه بلند نمودند و آمدند رو بميدان والشمر جاليس على صدره دیدند شهر روی
سینه آن مظلوم نشسته
مجلس هشتم فِى الْقُرْآنَ الْعَظِيمَ قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا مسلمان کسی که اقرار
ص: 258
بشهادتين بنماید و نماز و روزه و سایر فروع دین را بجا آورد ولی مؤمن کسیکه افرار بولايت امیر المؤمنين واولاد طاهرين او که روح ایمان است داشته باشد که فرمود بنى الإسلام على خمس بنا کرده شد اسلام بر پنج چیز نماز و زکوة و روزه و حج و ولایت ائمه اطهار علیه السلام و در چهار چیز اول رخصت هست یعنی نماز چهار رکعتی در سفر دور کعت است یا زن در ایام عادت زنانه نماز از او ساقط است در روزه ماه رمضان بسفر وقت یا مریض است روزه نمی گیرد در زکوة وحج اگر مالیه ندارد بجا نمی آورد ولی در ولایت امیر المؤمنین و اولاد طاهرین او احدی معذور نیست خورشید کمال است نبی و ماه است ولی اسلام محمد است و ایمان علی فرمود پیغمبر اکرم یا علی مردم در حق عیسی سه طایفه شدند يك دسته حواریین كه او را پیغمبر دانستند يك دسته یهود که دشمن او بودند يك دسته غلو نمودند و او را خدا و پسر خدا دانستند در حق تو هم امت من سه طایفه هستند يك دسته شیعیان و دوستان تو که تو را ولی خدا می دانند و اهل نجاتند يك
ص: 259
دسته دشمنان تو يك دسته تو را خدا می دانند
در مذهب ما كلام حق ناد عليست طاعت که قبول حق ود یاد علیست از جمله آفرینش کون و مکان مقصود خدا علی و اولاد علیست در روضات الجنات مرحوم آية الله جد عالي مقام آقا میرزا محمد باقر از کتاب بشارة المصطفى نقل فرماید پیغمبر اکرم وارد شدند بر امیرالمؤمنین در حال سرور فرمود جبرئیل بشارت داد مرا که شیعیان و دوستان تو از مطیع پس علی علیه السلام بشکرانه این نعمت عرض کرد خدا نصف از حسنات خود را دادم بدوستان خودم پیغمبر و حسنین هم همین قسم نصف از عبادات خود را دادند بشیعیان امیر المومنين جبرئيل مرتبه دیگر نازل شد عرض کرد حق تعالی فرماید شما از من کریم تو نیستید من هم شیعیان و دوستان علی را آمرزیدم زصد هزار محمد که در جهان آید یکی بمنزله جاه مصطفى نشود و گرچه عرصه عالم پر از علی گردد یکی بعلم و سخاوت چه مرتضی نشود پدر حقیقی ما پيغمر و على هستند . سه نفر حق پدری دارند یکی پدر جسمانی که باعث
ص: 260
بدنیا آمدن شما باشد دوم پدر و مادری که بشما دختر خود را میدهند سوم معلم و عالمی که بشما تعلیم دهد و هدایت نماید ولی دو پدر حقیقی فرمود پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله یا علی انا و انت ابوا هذه الأمه من و شما دو پدر مهربانیم برای امت چقدر این دو پدر مهربان برای امت گریه ها و دعا ها نمودند و طلب آمرزش کردند و این امت بی حیا چقدر اذیت بآن ها و اولاد آن ها نمودند ماذا تَقُولُونَ انَّ قَالَ النَّبِىِّ لَكُمْ ماذا فَعَلْتُمْ وَ أَنْتُمْ آخَرَ الامم باهل بیتی وَ اولادی مکرمتی مِنْهُمْ أُسَارَى أَوْ مِنْهُمْ خَرَجُوا بدم جواب پیغمبر صلی الله علیه وآله علی علیه السلام را چه خواهند داد که فرمایند ای امت جزای ما آن بود که اولاد ما را چند قسمت بكنيد يك دسته آن ها را بزهر جفا در غربت شهید نمائید موسى بن جعفر عليهما السلام در زندان بغداد حضرت رضا علیه السلام در خراسان ويك دسته آن ها را از دم شمشیر قطعه قطعه نمائید و یک دسته آن ها را در کوفه و شام اسیر وذلیل نمودند و مثل فقیران لقمه لقمه نان و خرما به آن ها دادند و حجت خدا زین العابدين را با غل جامعه سوار شتر دور شهر ها گردانیدند بقدری
ص: 261
بر آن مظلوم سخت گذشت که در شام تمنای مرگ نمود فیالیت امى لم تلدنى ولم اكن ای کاش مادر مرا نزائیده بود مجلس نهم قَالَ اللَّهُ الْكَرِيمِ وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حَيِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً یکی از علائم ایمان مهمان دوست داشتن است پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود طعام دادن یکنفر مهمان ثواب طعام دادن هفتاد پیغمبر دارد و کسی که مهمان در شب باشد در قیامت مسرور و با صورت نورانی وارد محشر شود ابراهیم پیغمبر و همچنین حضرت خاتم الانبياء ص بی مهمان طعام میل نسیفرمودند و آوردن مهمان در خانه خود باعث آمرزش گناهان و وسعت ورفع بلا می باشد آقا امیرالمؤمنین میفرماید من از دنیا چه چیز را دوست دارم روزه گرفتن در تابستان شمشیر زدن در راه خدا مهمان آوردن در خانه و خود آن حضرت با مهمان طعام می خورد و دست مهمان را می شست و با مهمان اظهار مسرت می فرمود وقتی مهمانی بآن حضرت رسید فاطمه زهرا عرض كرد بيش از يك نفر طعامی در خانه نداریم فرمود طعام را حاضر نما و من به بهانه اصلاح چراغ را خاموش
ص: 262
می کنم و شما تأخیر در روشن نمودن چراغ بنمائید و خود حضرت نشست نزد مهمان و دست خالی خود را بر دهان مبارک می گذارد و حرکت میداد که مهمان گمان کند آقا طعام می خورد و سیر طعام بخورد و اهل بیت سه روز روزه گرفتند و افطاری خود را در راه خدا بفقيران و يتيمان و اسیران دادند که سوره مبارکه هل أنی در حق آن ها با طعام بهشتی نازل شد هدهد حضرت سلیمان را با تمام لشكر او کنار دریا دعوت نمود و ملخی صید نمود آورد انداخت در دریا گفت همه مهمان من این گوشت و این آب گوشت میل نمائید سلیمان و اصحاب او همه خندیدند بعلاوة ثواب ها که برای آمدن مهمان است فوائد دنیوی و اخروی هم بسیار دارد از محبت ها و صله رحم ها .
كسى نيك بيند بهر دو سرای که نیکی رساند بخلق خدای در زمان حضرت صادق علیه السلام یکی از دوستان آن حضرت از جیل همه ساله می آمد مکه و مدینه و مدت ها در منزل حضرت می ماند سالی مبلغی آورد خدمت آنحضرت که خانه برای او خریداری نمایند زیاد مزاحم آنحضرت نباشد
ص: 263
حضرت آنوجه را دادند فقراء بنی هاشم و کاغذی نوشتند فروختم خانه در بهشت که حدود آن بخانه پیغمبر و علی و فاطمه و حسنین علیه السلام است چون آنمرد مراجعت نمود حضرت فرمودند خانه بتو فروختم وجه آنرا بفقراء دادم و کاغذ را با و دادند بوسید و عرض کرد قبول نمودم و وصیت نمود آن کاغذ را در قبر او گذارند چون از دنیا رفت کاغذ را در قبر گذاردند فردای آنروز دیدند کاغذ روی قبر اوست و در آن نوشته شده خانه که حضرت صادق علیه السلام فروختند بتصرف او دادیم دستور اسلام است طعام برای مهمان زود بیاورید شاید گرسنه باشد و ظرف آبی در حضور او بگذارید شاید تشنه باشد کوفیان هم پسر پیغمبر را مهمانی نمودند دعوتنامه ها نوشتند ولی اول آب را از آن ها منع نمودند و اطراف آن مظلوم را گرفتند و مهیا شدند برای ریختن خون پسر پیغمبر شب عاشورا حضرت خطبه در بی اعتباری دنیا بیان فرمود اصحاب همه جمع بودند فرمود مقصود این قوم ریختن خون من است با شما کار ندارند هر که می خواهد برود ، برود آن هائی که برای دنیا
ص: 264
آمده بودند رفتند آن هائی که علم شفاعت گناه کاران بردوش داشتند عرض کردند اگر ما را قطعه قطعه کنند دست از شما برنداریم پس آنحضرت مقامات آن ها و شرح شهادت آن ها را بیان فرمود و تا صبح مشغول مناجات وفرائت قرآن بودند زینب خاتون چون شنید آقا خبر شهادت خود می دهد صيحه كشيد و مي گفت لَيْتَ الْمَوْتِ أَعِدْ مِنًى الحيوة أى کاش مرده بودم آقا تشریف آوردند او را تسلیت دادند اینجا
زينب خاتون خبر شهادت برادر شنید غش کرد چه گذشت بر آن مظلومه وقتی که دید سر برادر بالای نیزه است
مجلس دهم فِي الْقُرْآنِ الْكَرِيمِ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصلوة وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ فرمود امير المومنین علیه السلام ای همام علائم ایمان بعوالم قیامت و بجا آوردن نماز و انفاق در راه خداست و انفاق مطلق احسان و بهترین اعمال صالحه است و آن چند قسم است یکی انفاق بقلب يعنی دوستی با برادران ایمانی و رفع شر و ضرر از آن ها نمودن و طلب آمرزش و دعا بأنها نمودن که حق تعالی در آن چهار کلمه موعظه که بحضرت آدم فرمود یکی آن
ص: 265
بود باید راضی باشی برای دیگران آنچه برای خودراضی هستی دیگر اقسام انفاق که بالاتر است انفاق باعضا و جوارح است که از دست و پا و چشم و زبان و بدن و جان انفاق نمائی حجاج خواست کمیل بن زیاد را بقتل برساند کمیل فرار کرد حجاج عطا و وظیفه قبیله او را قطع نمود کمیل فرمود من راضی نمی شوم كه بجهة من قبيلة من محروم شوند آمد نزد حجاج و بدست خود خود را بکشتن داد برای احسان بخویشان خود دیگر اقسام انفاق که بالاتر از آن اقسام است هدایت مردم است بگفتار و موعظه که فرمود پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله هیچ عملی نزد حق تعالی از گفتار خير و هدایت مردم بهتر نیست كسيكه هدايت كند يك نفر را فكأنما أحى الناس جميعاً مثل کسیست که زنده کرده باشد همه مردم را و از این قبیل است امر بمعروف و نهی از منکر و دعا برای برادران ایمانی و تعلیم احکام دين و قضاء حوائج آن ها وأمُر أهلَكَ بِالصَّلَوةِ و امر نمودن اهلبیت و اولاد خود را بنماز و اطاعت خدا در خبر است امر شود گناه کاری را بجهنم برند مؤمنین عرض
ص: 266
کنند خدایا این مرد بما حق دارد دعای خیر بما می نمود اذن فرما او را شفاعت نمائیم حق تعالی اذن دهد و او را شفاعت نمایند دیگر اقسام اتفاق و احسان بمال است و آن اعظم صدقات و سید اعمال و علو درجات و ذخیره دنیا و آخرت است كسى نيك بيند بهر دو سرای که نیکی رساند بخلق خدای تا بتواند شیطان نمی گذارد مؤمن موفق باحسان شود چرا که بخیل وارد بهشت نمی شود و سخى كسي كه الذى ينفق ماله في الحق وقتی که دید این انفاق بمقام است و باعث خشنودی حق است دیگر بوسوسه شیطان خود را از فیض محروم نکند و انفاق و احسان در راه خدا بنماید مرحوم آیت الله صاحب روضات الجنات جد عالی مقام نوشتند یکی از مأمورین دولت در قزوین رسید بعالم جليل ملا خليل شارح کتاب کافی و در دست او برانی بود بنام يك رعیتی برای مالیات داد آقا اسم او را بخواند برود از او بگیرد فرمود این حواله جو است و بنام من می باشد وجو را با و داد شب نزد اسبان شاه ریختند هیچ اسبی نخورد تعجب نمودند خبر بپادشاه رسید چون از حقیقت
ص: 267
مطلع شدند و آقا را شناخت عذرخواهی نمودند و بر مقامات او افزوده گشت حق تعالی فرماید بنده من من سه کار با تو می کنم تو هم سه کار با من بكن من عبادت فردا نمی خواهم تو هم روزی فردا مخواه من از معصیت ها تو را عفو می نمایم تو هم کسی بتو بدی می کند عفون ها من اين همه نعمت ها و احسان ها بتو نمودم و منت بتو نگذاردم توهم اگر احسانی نمودی بکسی منت نگذار یکی از اخلاق ابا عبد الله آن بود اگر کسی حاجتی داشت می فرمود بنویس بیاور برای آنکه خجلت نکشد و پیش از آنکه بخواند می فرمود مطلب تو رواست اما خود آن مظلوم هر قدر فرمود دست از من بردارید اهل بیت خود را بردارم و برگردم مدینه جدم پیغمبر و اگر دست بر نمی دارید اهل بیت من گناهی ندارند شربت آبی بآن ها بدهید فأناهُ حَجَر أَفَوقَعَ عَلى جِبهَتِه الشَّريفَة ظالمی سنگی بر پیشانی نورانی آن مظلوم انداخت که خون جاري شد پیراهن مبارك بالا نمود خون پیشانی پاك كند ظالمی تیر سه شعبه زهر آلود بقلب مبارك آقا انداخت .
ص: 268
المجلس یازدهم فِي الْقُرْآنِ الْكَرِيمِ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً یکی از علائم ایمان آنکه مؤمن دائماً استغفار و تو به نماید و تو به یکی از واجبات است همین قسم که سمومات مضر و باعث هلاکت است گناهان هم مضر روح و ایمان است آدم مسموم باید استفراق نماید گناهکار توبه و استغفار نماید اگر توبه نکرد کم کم قساوت قلب پیدا می شود و ایمان زائل می شود و حق تعالی همیشه توبه را می پذیرد زمان حضرت موسی قحطی شد مردم برای دعای باران بصحرا رفتند آنچه دعا نمودند اثری حاصل نشد خطاب شد ای موسی میان این مردم گناه کاری می باشد چهل سال است مشغول معصیت است باید برود بیرون تا رحمت نازل شود موسی فریاد کرد ای کسی که چهل سال است معصیت خدا می کنی و توبه نکرده بیرون برو تا خدا بما رحم کند گناه کار دانست از اثر بدی اوست عرض کرد خدايا اگر بیرون روم رسوا می شوم اگر بمانم باعث قطع رحمت هستم خدایا توبه نمودم و مشغول گریه و توبه شد بارش رحمت نازل و خطاب شد گناه کار تو به نمود موسی عرض کرد
ص: 269
خدایا او را بمن بنما فرمود آن وقتی که گناه کار بود او را رسوا نکردم حالا که تو به نمود چگونه اورا بتو بنمایانم دوست دارد که بندگان هم عیوب یک دیگر را بپوشانند شخصی آمد خدمت پیغمبر صلی الله علیه وآله عرض کرد مرد وزنی رفتند در خانه برای فسق و فجور و در خانه را بستم آمدم بشما خبر دهم پیغمبر فرمودند یا علی برو آن ها را بیاور آقا وارد خانه شد و چشم های خود را پوشانید آن ها دیدند آقا چشم های خود را پوشانیده فوراً بیرون رفتند علی علیه السلام آمد خدمت پیغمبر عرض کرد من چشم خود را پوشانیده بودم چون باز کردم کسی را در خانه ندیدم پیغمبر فرمود الحمد لله اما حق تعالی ما را در هر حالی می بیند و چه خوب است بنده از خدا حیا نماید آدم كريه المنظری عاشق خوب روئی شد آن خوبرو آئینه آورد گفت ایمرد نظر در این آئینه بكن يك نظر هم بمن بكن اگر سزاوار است مثل منی با تو باشم در اظهار عشق تو حاضرم چون آن مرد صورت خود را در آئینه دید خجالت کشید و انصاف نمود و رفت ما هم اگر نظر بآئینه اعمال خود بکنیم خجالت می کشیم ولی خدای
ص: 270
ما رؤف و مهربان و ستار العیوب است پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله از راهی عبور می فرمود شخصی با شیشه شراب رسید با خود گفت اگر پیغمبر باین حالت مرا به بیند رسوا می شوم فوراً از روی حقیقت تو به نمود پیغمبر باورسیدند فرمود چه داری عرض کرد سرکه فرمود قدری بریز کف دست من دید سرکه است فرمود أولئيك ُيبدِّلُ اللهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتِ یا بیا بر در که حق بنده باش یا که از این بندگی شرمنده باش دوست دارد بنده گناه کار بیاید بسوی او توبه و انابه نماید بملئکه فرماید بندگان مرا بخوانید هل مين سائل هل من مستغفر حاجت مندان گناه کاران بیائید خوب است ما هم عرض کنیم ای خدای مهربان آمدیم روبسوی توولی با دوش پر گناه و نامه اعمال سیاه و با دست و پا و چشم و زبان گناه کار ما را از کرم خود ببخش بدعاهای پیغمبر رحمت و بمناجات های امیرالمؤمنین و بگریه های فاطمه زهرا و بعبادات و مظلومی حضرت مجتبی خدایا تو حسین را شفیع گناه کاران قراردادی ما را عفو فرما بآن آقا و مولا حسین که داغ جوانان و برادران را دید و اهل بیت
ص: 271
او را اسیر نمودند و سر مبارکش را بالای نیزه و دیر نصاری و مجلس یزید بردند و جسارت بسر مقدس او نمودند که زینب خاتون بعد از اسیری آمد مدینه سر قبر جدش پیغمبر عرض كرد الجِسمُ مِنهُ بِكَربَلاء ُمضرجٌ وَالرَّأس مِنهُ عَلَى القناة ُيُدارُ يَاجَداه بدن حسین شما در زمین کربلا عریان روی خاك و سر منور او بالای نیزه ها یا جداه خودم دیدم آن وقتی که یزید ملعون با چوب اشاره بر لب های حسین
شما نمود .
مجلس دوازدهم فِي الْقُرْآنِ الْكَرِيمِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ یکی از علائم ایمان آنکه مؤمن در تمام كارها بعدالت و میانه روی عمل نماید و بموقع شایسته احسان و انفاق بکند فرمود پیغمبر اکرم مردم بر چهار قسمند یکی سخی و آن کسی که می خورد و می خوراند یکی کریم و او نمی خورد ولی می خوراند سوم بخیل و آن کسی که می خورد ولی انفاق و اعطاء نمی کند چهارم لئیم و او نمی خورد و نمی خوراند و غافل از آنست که آنچه برای وارث می گذارد یا وارث در رضایت حق تعالی و عبادات صرف می کند و آن ها
ص: 272
سعید می شوند و صاحب مال شقی و با یا آنکه وارث در معصیت صرف می کنند پس صاحب مال آن ها را ياري نموده در معصیت و دو عذاب برای اوست بعلاوه امير المؤمنين فرمود در مال دو شريك است يكى وارث يكى حادث یعنی یا قسمت وارث می شود یا پیش وارث می شود یا پیش آمدی حادث می شود که از میان می رود و سه نفر در قیامت حسرت آن ها از همه بیشتر است اول عالم بلا عمل دوم عیال و اولاد که حسنات داشته باشند و پدر و شوهر و آقا درجات آن ها را ببینند و او حسنانی نداشته باشد سوم مال داری که نخورد و نخوراند و برای وارث بگذارد و آن ها استفاده نمایند و سئوال و عذاب برای مالدار باشد پس انسان عاقل کسی که پیش از آنکه وارث یا حادث ببرند خود در راه حق صرف نماید و مال برای آسایش عمر و تجارت آخرت است نه عمر برای جمع کردن مال و برای دیگران گذاردن.
نيك بخت آنکه خورد و کشت *** بدبخت آنکه مرد و هشت
حضرت موسی عرض کرد خدایا می خواهم بهترین بندگان تو را ببینم خطاب شد فلان مرد آهنگر بهترین بندگانست
ص: 273
آمد بمهمانی او شب و روز را نزد او بود دید از صبح شام مشغول کار و شب ها براحت می خوابد نه عبادتی فوق العاده و نه گریه و مناجاتی و نه شب بیداری فرمود ایمرد عمل تو چیست گفت من فرائض و عبادات واجب خود را بجا می اورم و آنچه حق تعالی بمن عطا فرمود پس از صرف برای عیال و اولاد بقیه را در راه خدا انفاق می کنم فرمود بدان که حق تعالی تو را برای این عمل بسیار دوست دارد .
كسى نيك بيند بهر دوسرای *** که نیکی رساند خلق خدای
کسی که صفت انفاق و احسان داشته باشد بعلاوه آنکه همه کس او را دوست دارد دنیا و آخرت عزیز و محترم است آنعرب آمد آمد مسجد پیغمبر مقابل حضرت اباعبدالله عرض كرد أنت جَوادٌ و أنت معتمد أبوكَ قَدْ كانَ قاتلُ الكَفَرة فرمود چهار هزار اشرفی باو دادند و عذرخواهی هم از او فرمود بچه های ابا عبدالله معلم رفتند بأنها سوره مبارکه حمد را تعلیم داد حضرت امر فرمود دهن معلم را پر از طلا نمودند و خلعت فاخری هم با وعطا نمود اما ظهر عاشورا آمد عقب خیمه ها و فرمود يا اختا
ص: 274
ایتینی بشوب عتیق پیراهن کهنه برای من بیاور بی بی عالم پیراهن را آورد حضرت با شمشیر او را پاره پاره نمود که شاید در بدن مبارکش بگذارند و با اهل بیت وداع فرمود آمد برای میدان دیگر زینب خانون برادر راندید تا وقتی که آمد گودال قتلگاه ديد يك بدن عریان برهنه روى زمين افتاده بأبي المهموم حتى مضى بأبى العطشان حتی چه کند زینب با این غم که آن پیراهن را از بدن مبارکت بیرون نمودند کجا زینب فراموش می کند که تو را با لب تشنه شهید نمودند .
ص: 275
نظر باین که این کتاب نفيس جامع همه فيوضات باشد تبركا بسوره مباركه جمعه و صلوات جامعه و دعای يستشير و زیارت جامعه و مختصری از حدیث كساء مزین نمودم.
سوره مبارکه جمعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ يُسَبِّحُ مَا فِي السَّمَوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ المليك الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِيهِم وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ وَ آخَرِينَ مِنْهُمْ لَمَّا يَلْحَقُوا حقوا بِهِمْ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرِیَة ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوها كَمَثَلِ الْحِمارِ يَحْمِلُ أَسْفاراً بِئس مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ
ص: 276
لَا يُهْدَى الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ قُلْ يا أَيُّهَا الَّذِينَ هادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِياءُ اللَّهُ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ وَ لا يَتَمَنَّوْنَهُ أَبَداً بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَ اللَّهُ عَلِيمُ بِالظَّالِمِينَ قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِى تفيرُونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاقِيكُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلى عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلَوةَ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَيْعَ ذلِكُمْ خَيْرُ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ فَإِذا قُضِيَتِ الصلوة فَانتَشيرُ وَا فِى الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ أَذْكُرَ وَا اللَّهَ كَثِيراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ وَإذار أَوْ تِجَارَةً أَوْ أَ سَهْواً أنفضوا إِلَيْها وَ تَرَكُوكَ قائِماً قُلْ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرُ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَةِ وَ اللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقِينَ
ص: 277
بسم الله الرحمن الرحيم
إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيَّتُهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً لَبَّيْكَ يارب وَ سَعْدَيْكَ وَ سُبْحَانَكَ ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ بَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ، كَمَا صَلَّيْتَ وَ بَارَكْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَ آلِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ إِنَّكَ حَمِيدُ مَجِيدُ ، اللَّهُمَّ ارْحَمْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ كَمَا رَحِمْتَ إِبْرَاهِيمَ وَ آلِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدُ مَجِيدُ اللَّهُمَّ سَلِّمْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا سَلَّمْتَ عَلَى نُوحٍ فِي الْعالَمِينَ ، اللَّهُمَّ أَمِنَ عَلَى حُمِدَ وَ آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا مَنَنْتَ عَلَى مُوسَى وَ هارُونَ ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا شَرَّفْتَنَا بِهِ ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدُ كَمَا هَدَيْتَنَا بِهِ ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ابْعَثْهُ مَقَاماً مَحْمُوداً يَغْبِطُهُ
ص: 278
بِهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ السَّلَامُ كُلَّمَا طَلَعَتْ شَمْسُ أَوْ غَرَبَتْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ السَّلَامُ ، كُلَّمَا طَرَفَتْ عَيْنُ أَوْ بَرَفَتْ عَلَى قَدْ وَ آلِهِ السَّلَامُ ، كُلَّمَا ذُكِرَ السَّلَامُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ السَّلَامُ ، كُلَّمَا سَبَّحَ اللَّهَ مَلَكُ أَوْ قَدَّسَهُ السَّلَامُ عَلَى عَمْدُ وَ آلِهِ فِي الْأَوَّلِينَ ، وَ السَّلَامُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ فِي الاخرين ، وَ السَّلَامُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ ، اللَّهُمَّ رَبَّ الْبَلَدِ الْحَرَامِ وَ رَبَّ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ ، وَ رُبَّ الْحِيَلُ وَ الْحَرَامِ أَبْلِغْ نَبِيِّكَ غَداً وَ آلِهِ عَنَّا السَّلَامَ ، اللَّهُمَّ أَعْطِ عَمْداً مِنَ الْبَهَاءِ وَ السُّرُورِ وَ النَّضْرَةِ وَ الْكَرَامَةِ وَ الْغِبْطَةِ وَ الْوَسِيلَةِ والمنزلية وَ الْمَقَامِ والقرف وَ الرِّفْعَةِ وَ الشَّفَاعَةَ عِنْدَكَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ، أَفْضَلُ ما ُتعطى أَحَداً مِنْ خَلْقِكَ وَ أَعْطِ حَدّاً فَوْقَ مَا تُعْطَى الْخَلَائِقَ مِنَ الْخَيْرِ أَضْعَافاً كَثِيرَةً لَا يُحْصِيهَا غَيْرُكَ
ص: 279
أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أَطْيَبَ وَ أَطْهَرَ وَ أَزْكَى وَ أَنْمَى وَ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ وَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ ضَاعِفِ الْعَذَابَ عَلَى مَنْ شَرِكَ فِي دَمِهِ ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى فَاطِمَةَ بِنْتِ نَبِيِّكَ عَمِلَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ السَّلَامُ وَ الْعَنْ مَنْ آذَى نَبِيَّكَ فِيهَا ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ إمامى الْمُسْلِمِينَ وَ وَالِ مَنْ وَالَاهُمَا وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُمَا وَ ضَاعِفِ الْعَذَابَ عَلَى مَنْ شَرِكَ فِي دمائهما اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِىُّ بْنِ الْحُسَيْنِ إِمَامِ الْمُسْلِمِينَ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ ضَاعِفِ الْعَذَابَ ظُلْمَهُ ، أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى محهْدِ بْنُ عَلَى إِمَامِ الْمُسْلِمِينَ وَ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ ضَاعِفِ الْعَذَابَ عَلَى مَنْ ظَلَمَهُ ، اللَّهُمَّ صَلِّ
ص: 280
عَلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ إِمَامِ الْمُسْلِمِينَ وَ وَالِ مَنْ وَ الْأُمِّ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ ضَاعِفِ الْعَذَابَ عَلَى مَنْ ظَامَهُ ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ إِمَامِ الْمُسْلِمِينَ وَ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ ضَاعِفِ الْعَذَابَ عَلَى مَنْ شَرِكَ فِي دَمِهِ ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِىُّ بْنِ مُوسَى إِمَامِ الْمُسْلِمِينَ وَ والٍ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ ضَاعِفِ الْعَذَابَ عَلَى مَنْ شَرِكَ فِي دینه اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَدِّ بْنُ عَلَى إِمَامِ الْمُسْلِمِينَ وَ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ ضَاعِفِ الْعَذَابَ عَلَى مَنْ ظَلَمَهُ ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِىُّ بْنِ مُحَمَّدٍ إِمَامِ الْمُسْلِمِينَ وَ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ ضَاعِفِ الْعَذَابَ عَلَى مَنْ ظَلَمَهُ ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلَى إِمَامِ الْمُسْلِمِينَ وَ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وضاعِيف الْعَذَابَ عَلَى مَنْ ظَلَمَهُ ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْخَلَفِ مِنْ بَعْدِهِ إِمَامٍ
ص: 281
الْمُسْلِمِينَ وَ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْقَاسِمِ وَ الطَّاهِرِ ابْنَىْ نَبِيِّكَ ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى رُقَيَّةَ بِنْتِ نَبتِكَ وَ الْمَنُّ مَنْ آذَى نَبِيَّكَ فِيهَا ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى أُمِّ كُلْثُومٍ بِنْتِ نَبيِّيكَ وَ الْعَنْ مَنْ آذَى نَبِيَّكَ فِيهَا ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى ذُرِّيَّةِ نَبِيِّكَ ، اللَّهُمَّ أَخْلَفَ نَبِيَّكَ فِي أَهْلُ بيتيه ، اللَّهُمَّ مَكِّنْ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ ، اللَّهُمَّ أَ جَعَلْنا مِنْ عَدَدِهِمْ وَ مَدَدِهِم وَ وَ أَنْصَارِ هيم عَلَى الْحَقِّ فِي السِّرِّ وَ الْعَلَانِيَةِ ، اللَّهُمَّ أَطْلُبُ بذلهم وَ وترهيم وَ دِمَائِهِمْ وَكَفٍ عَنَّا وَ عَنْهُمْ وَ مِنْ كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ بَأْسَ كُلِّ بَاغٍ وَ طَاغٍ وَ كُلِّ دَابَّةٍ أَنْتَ آخِذُ بِنَاصِيَتِهَا إِنَّكَ أَشَدُّ باما وَ أَشَدُّ تَنْكِيلاً .
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِى لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْحَقُّ الْمُبِينُ
ص: 282
الْمُدَبَّرُ بِلَا وَزِيرُ وَ لَا خُلُقٍ مِنْ عِبَادِهِ يَسْتَشِيرُ الْأَوَّلِ غَيْرَ مَوْصُوفٍ وَ الْبَاقِي بَعْدَ فَنَاءِ الحاق الْعَظِيمِ الرُّبُوبِيَّةِ نُورِ السَّمَوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ فاطِرَهُما وَ مُبْتَدِ عُهُما بِغَيْرِ عَمَّةٍ خَلَقَهُمَا وَ فَتَفَهُما فَتْقاً فَقَامَتِ السَّمَوَاتِ طَائِعَاتٍ بِأَمْرِهِ وَ اسْتَقَرَّتِ الْأَرَضُونَ بِأَوْتَادِها فَوْقَ الْمَاءِ ثُمَّ عَلَا رَبُّنَا فِي السَّمَوَاتِ الْعُلَى الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ أستَوى لَهُ مَا فِي السَّمَوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُمَا وَ مَا تَحْتَ النرى فَأَنَا أَشْهَدُ بِأَنَّكَ أَنْتَ اللَّهُ لَا رَافِعٍ لَمَّا وَضَعَتْ وَ لَا وَاضِعُ لمار فَعتَ وَ لَا مُعِينٍ لِمَنْ أَذْلَلْتَ وَ لَا مُذِلَّ لِمَنْ أَعْزَزْتَ وَ لَا مَانِعَ لِمَنْ أَعْطَيْتَ وَ لَا مُعْطِيَ لِمَا مَنَعْتَ وَ أَنْتَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ كُنْتَ إِذْ لَمْ تَكُنْ سَمَاءٍ مَبْنِيَّةُ وَ لَا أَرْضُ مَدْحِيَّةُ وَ لَا شَمْسُ مَضَيْتُ وَ لَا لَيْلٍ مظليم وَ لَا نَهَارٍ مُضِى ءُ وَ لَا بَحْرٍ لُجِّىٍّ وَ لَا جَبَلٍ
ص: 283
راس وَ لَا نَجْمُ سَارَ وَ لَا قَمَرُ مُنِيرٍ وَ لَا رِيحَ تَهُبُّ وَ لَا سَحَابُ يَسْكُبُ وَ لَا بَرَقَ يَلمَع وَ لَا رَعَدَ يُسَبِّحُ وَ لَا رُوحَ تَنَفَّسَ وَ لا طائِرٍ يَطِيرُ وَ لَا نَارَ تَتَوَقد وَ لَا مَاءُ يَطودُ كُنْتَ قَبْلَ كُلِّ شى وكونت كلمى ، وَ قَدَرْتَ عَلَى كُلِّشَىءو ابْتَدَعْتُ كلشي ، وَ أَغْنَيْتَ وَ أَفْقَرْتَ وَ أَمَتَّ وَ أَحْيَيْتَ وَ أَضْحَكْتَ وَ أَبْكَيْتَ وَ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَيْتَ فَتَبارَكت يَا اللَّهُ وَ تَعَالَيْتَ أَنْتَ اللَّهُ الَّذِى لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ الْخَلَاقُ الْمُعِينُ أَمَرَكَ غَالِبٍ عِلْمُكَ نَافِذُ وَ كيدك غَرِيبٍ وَ وَعْدِكَ صَادِقُ وَ قَوْلُكَ حَقُّ وَ حُكْمِكَ عَدْلٍ وَ كَلَامَكَ هُدًى وَحْيَكَ نُورٍ وَ رَحْمَتُكَ وَاسِعَةُ وَ عَفْوِكَ عَظِيمُ وَ فَضْلِكَ كَثِيرُ وَ عَطاوِكَ جَزِيلٍ وَ حَبْلُكَ مَتِينُ وَ إمكانُكَ عَتِيدُ وَ جَارُكَ عَزِيزٍ وَ بَأْسَكَ شَدِيدُ وَ مسكركَ مَكِيدُ أَنْتَ يارب مَوْضِعَ كُلِّ شَكْوَى
ص: 284
حَاضِرُ كُلِّ مِلَاءُ وَ شَاهِدُ كُلِّ نَجْوَى مُنْتَهَى كُلِّ حَاجَةٍ مُفَرِّجَ كُلِّ حُزْنٍ غِنَى كُلِّ مِسْكِينٍ حِصْنٍ كُلِّ هَا رَبِّ أَمَانُ كُلَّ خَائِفٍ حِرْزُ الضُّعَفَاءِ كَنْزِ الفقراءمفرج الغسماء مُعَيَّنِ الصَّالِحِينَ ذَلِكَ اللَّهُ ربتنا لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ تُكْفَى مِنْ عِبَادَكَ مَنْ تَوَكَّلَ عَلَيْكَ وَ أَنْتَ جَارَ مَنْ لَاذَ بِكَ وَ تَضَرُّعٍ إِلَيْكَ عِصْمَةُ مَنِ اعْتَصَمَ بِكَ نَاصِرُ مِنْ انْتَصَرَ بِكَ تَغْفِرُ الذُّنُوبَ لِمَنْ أَسْتَغْفِرُكَ جَبَّارٍ الجبابر عَظِيمُ الْعُظَمَاءُ كَبِيرُ الْكُبَرَاءِ سَيِّدَ السَّادَاتِ مَوْلَى الموالى صَرِيخَ الْمُسْتَصْرِخِينَ نَفَّسَ عَنِ الْمَكْرُوبِينَ مُجِيبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّينَ أَسْمَعَ السَّامِعِينَ أَبْصَرَ النَّاظِرِينَ أَحْكَمَ الْحَاكِمِينَ أَسْرَعَ الْحَاسِبِينَ أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ خَيْرُ الْغافِرِينَ قَاضَى حَوَائِجِ المؤ منين مُغِيثُ الصَّالِحِينَ أَنْتَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ رَبُّ الْعَالَمِينَ أَنْتَ الْخَالِقُ وَ أَنَا الْمَخْلُوقُ
ص: 285
وَ أَنْتَ الْمَالِكِ وَ أَنَا الْمَمْلُوكِ وَ أَنْتَ الرَّبُّ وَ أَنَا الْعَبْدُ وَ أَنْتَ الرَّازِقُ وَ أَنَا الْمَرْزُوقَ وَ أَنْتَ الْمُعْطَى وَ أَنَا السَّائِلِ وَ أَنْتَ الْجَوَادِ وَ أَنَا الْبَخِيلِ وَ أَنْتَ الْقُوَى وَ أَنَا الضَّعِيفَ وَ أَنْتَ الْعَزِيزُ وَ أَنَا الذَّلِيلُ وَ أَنْتَ الْغِنَى وَ أَنَا الْفَقِيرُ وَ أَنْتَ السَّيِّدُ وَ أَنَا الْعَبْدُ وَ أَنْتَ الْغَافِرُ وَ أَنَا الْمُسِى ءُ وَ أَنْتَ الْعَالِمُ وَ أَنَا الْجَاهِلَ وَ أَنْتَ الْحَلِيمِ وَ أَنَا العجول وَ أَنْتَ الرَّحْمَنُ وَ أَنَا الْمَرْحُومَ وَ أَنْتَ الْمَعَانِي وَ أَنَا الْمُبْتَلَى وَ أَنْتَ الْمُجِيبُ وَ أَنَا الْمُضْطَرِّ وَ أَنَا أَشْهَدُ بِأَنَّكَ أَنْتَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ الْمُعْطَى عِبَادِكَ يُلَا سُؤَّالُ وَ أَشْهَدُ بِأَنَّكَ أَنْتَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْأَحَدُ المتفر دُ الصَّمَدِ الْفَرْدِ وَ إِلَيْكَ الْمَصِيرُ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى حَمْدِ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ وأخفر لِى ذُنُوبِى وَ اسْتُرْ عَلَى عُيُوبِي وَ أَفْتَحُ لِى مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَ رِزْقاً وَاسِعاً يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ
ص: 286
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظِيمِ .
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرحيم
السلام عَلَيْكَ يارسول اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا نَبِيَّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا خِيَرَةَ اللَّهِ مِنْ خَلقِيه وَ أمينيه عَلَى وَحْيِهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مولاى يَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مَولاىَ أَنْتَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى خَلْفَهُ بَابُ عِلْمِهِ وَ وَصَّى نَبْتِهِ وَ الْخَلِيفَةُ مِنْ بَعْدِ أُمَّتِهِ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً فَصَبَتكَ حَقَّكَ وَ قَعَدَتْ مَقْعَدَكَ أَنَا بَرِى ءٍ مِنْهُمْ وَ مِنْ شِيعَتِهِمْ إِلَيْكَ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ الْبَتُولُ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا ين نِسَاءِ الْعَالَمِينَ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ رَبُّ الْعَالَمِينَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكِ وَ عَلَيْهِ ، السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً غَصَبَتْكِ حَقَّكِ وَ مَنَعَتْكِ مَا جَعَلَهُ اللَّهُ لَكَ
ص: 287
حَلَالًا أَنَا بَرَى ، إِلَيْكَ مِنْهُمْ وَ مِنْ شِيعَتِهِمْ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مولاى يَا أَبَا مُحَمَّدِ الْحَسَنَ بْنَ عَلِىٍّ الذكى السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلاىَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً قَتَلَتْكَ وَ بَايَعَتْ فِي أَمْرِكَ وَ شَايَعَتْ أَنَا بَرَى إِلَيْكَ مِنْهُمْ وَ مِنْ شِيعَتِهِمْ ، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلاىَ يَا أباعبد اللَّهِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلَى صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ عَلَى أَبِيكَ وَ جَدِّكَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لَعَنَ اللَّهُ أَمَةً اسْتَحَلَّتْ دَمَكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ اقة فَتَلَتك وَ اسْتَبَاحَتْ حَرِيمَكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أَشْيَاعَهُمْ وَ أَتْبَاعَهُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ الممدين لَهُمْ بِالتَّمْكِينِ مِنْ قِنَا لَكُمْ أَنَا بَرَى ، إِلَى اللَّهْوِ إِلَيْكَ مِنْهُمْ ، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلاىَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ يَا عَلَى بْنَ الْحُسَيْنِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا جَعْفَرٍ حَمِدَ بْنُ عَلَى ، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مولاى يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنَ مُحَمَّدِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مَولاىَ يَا أَبَا الْحَسَنِ مُوسَى بْنَ
ص: 288
جَعْفَرُ ، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلَايَ يَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى ، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مَولاىَ يَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ ، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مولاى يَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِىُّ بْنِ مُحَمَّدٍ ، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مولاى يَا أَبَا عَمِلَ الْحَسَنُ بْنُ عَلَى ، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلَايَ يَا أَبَا الْقَاسِمِ حَمِدَ بْنِ الْحَسَنِ صَاحِبُ الزَّمَانُ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ عَلَيْكَ وَ عَلَى عترتيك الطَّاهِرَةِ الطَّيِّبَةِ يَا موالى الطَّيِّبَةِ یا موالی كونُوا ُشفَعَائى فِى خَطٍّ وَ زری وَ خطایای آمَنْتُ بِاللَّهِ وَ بِمَا أَنْزَلَ إِلَيْكُمْ وَ أَتَوَالَى آخَرَ كَمْ بِمَا أَتَوَالَى أَوْ لَكُمْ وَ بَرنت مِنَ الْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ اللَّاتِ وَ الْعُزَّى يَا موالى أَنَا سِلْمُ لِمَنْ سَالَمَكُمْ وَ حَرْبُ لِمَنْ حَارُّ بِكُمْ وَ عَدُوُّ لِمَنْ عَادَاكُمْ وَ وَلَّى لِمَنْ وَالَاكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ لَعَنَ اللَّهُ ظَالِمِيكُمْ وَ غَاصِبِيكُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ أَشْياءَهُمْ وَ أَتْبَاعَهُمْ وَ أَهْلَ مَذْهَبِهِمْ وَ أَ بِرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَيْكُمْ مِنْهُمْ .
ص: 289
دو رکعت نماز بخواند و بسیار دعا نماید که مستجاب است و این زیارت منقول از حضرت صادق است که در هر وقت و در حرم مطهر هر يك از چهارده معصوم علیه السلام خوانده شود .
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ عَلَى اللَّهِ فِي كُلِّ الْأُمُورِ توكلى *** وَ بِالْخُمُسِ أَصْحَابِ الْكِسَاءِ توسلى
مُحَمدُ الْمَبْعُوثُ وأبنيه بَعْدَهُ * * * وَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ وَ الْمُرْتَضَى عَلَى
فَلَمَّا اجْتَمَعُوا تَحْتَ الْكِسَاءَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى يَا مَلَائِكَتِي وَ سُكَّانُ سَمَاوَاتِي بِعِزَّتِي وَ جَلَالِي أَنِّي مَا خَلَقْتُ سَمَاءٍ مَبْنِيَّةُ وَ لَا أَرْضاً مَدْحِيَّةُ وَ لَا قَمَراً مُنِيراً وَ لَا شَمْساً مُضِيئَةٍ وَ لَا فَلَكاً يَدُورُ وَ لَا بَحْراً يُجْرَى إِلَّا فِي مَحَبَّةِ هَؤُلَاءِ الْخَمْسَةُ فَقَالَ الْأَمِينِ
ص: 290
جبرائيل يارب و من تحت الكساء قال الله تعالى هم فاطمة وأبوها و بعلها وبنوها
السّلام عليكم يا أهل بيت النبوة إِنَّا توجهنا و تو سلنا بكم في الدنيا و الاخيرة قد التمس من أخوانى المؤمنينَ الدُّعاء في حياتي و مماتي و أنا العبد الخاطى السيد صدر الدين الموسوى الروضاتي
خواهشمند است اغلاط زیر را تصحیح فرمائید
صفحه سطر غلط صحیح صفحه سطر غلط صحیح
5 - 15 زیر زیرا 145 - 15 اصمی اسمی
63 - 5 اول اصل 164 - 4 باحصار باحضار
95 - 9 مطاعات معاطات 165 - 5 عقبه عقيل
118 - 3 الغفر اغفر 168 - 14 ب رب
127 - 15 و لا 170 - 8 فى النور لى النور
136 - 2 السم النسم 190 - 7 المتحف المتخلف
141 - 1 قبل بعد
ص: 291
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
شَهِيدُ الشُّهُودِ القارئون فِي هَذَا الْكِتَابِ النَّفِيسِ انَّ أَخاهُمْ فِي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَقِيد صَدْرِ الدِّينِ الموسوى الروضاتى أُشْهِدُهُمْ وَ أَسْتَوْدِعُهُمْ وَ أُقِرُّ عِنْدَهُمْ أَنَّهُ يَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ اللَّهِ مقير بِجَمِيعِ الْأَنْبِيَاءِ وَ الرُّسُلِ وَ الْقِيَامَةِ والقفاعة وَأَنْ عَلِيّاً وَلِيُّ اللَّهِ وَ إِمَّا مَهْ وَ أَنَّ أَحَدَ عَشَرَ مِنْ وُلْدِهِ أَئِمَّةُ وَ قَادَةُ وَ دُعَاةُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى وَ حُجَّتُهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ أَنَّ كُلَّ مَا جَاءَ بِهِ النَّبِيُّ حَقُّ وَ أَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِى الْقُبُورِ .
فَبَعْدَ أَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَلَهِ الْمِنَّةُ آنچه مقصود بود حاصل و با نداشتن بضاعت معرفت و سرمایه دانش از برکت توجهات امام عصر ارواحنا فداه موفق بطبع دفعه پنجم این كتاب شریف گردیدم امیدوارم هر طبقه از او بهره مند گردیده و این گناهکار را بطلب مغفرتی شاد نمایند .1381
ص: 292
اصول دین 3
اقسام عبادات 19
مسائل وضو 20
مسائل غسل 24
مسائل تیمم 30
نجاسات 34
مطهرات 36
مقدمات نماز 40
واجبات نماز 49
مبطلات نماز 61
شکیات و سهويات 64
نماز قضا 68
نماز مسافر 70
نماز جماعت 71
نماز آیات 74
مسائل روزه 76
مسائل زكوة 81
در خمس 83
مسائل حج و اعتکاف 84
در جهاد 94
در بیع 95
وقف و تصدق 96
اجاره و ضمانت 97
رهن و قرض 98
قسم و كفارات 99
غصب و مشترکات 100
در حریم 102
شرکت و قضاوت 103
حلال وحرام حيوانات 104
در حدود 105
ص: 293
در نکاح 107
رجوع وعده 111
در طلاق 112
در ارث 113
اعمال ایام ولیالی 118
نماز غفیله 128
در نماز شب 131
اعمال جمعه 133
اعمال شب جمعه 136
اعمال هر روز 139
اعمال ماه رجب 141
اعمال ماه شعبان 144
اعمال ماه رمضان 148
اعمال ماه شوال 165
اعمال ماه ذى الحجه 168
اعمال ماه محرم 173
اعمال ماه صفر 175
اعمال ماه ها 176
آداب نوروز 177
نمازهای واجب و مستحب 178
نماز عیدین و جمعه 185
آداب و نماز میت 188
زیارات اهل قبور 189
اسماء الحسنى 191
اسم اطفال و عقیقه 193
عريضه ائمه 194
دعوات و ختوم 195
دعای گندم 196
دعوات لازمه 197
دعوات مسافر 201
دعاء سريع الاجابه 203
استخاره 204
ص: 294
اثر کواکب 206
محرم نامه 207
نوروزنامه 209
تعبیر خواب 211
آداب شرعيه 212
حفظ الصحيه 219
دراهای امراض 224
امراض و دواها 229
علائم الايمان 233
قوای انسانی 234
دوازده مجلس موعظه 237
سوره جمعه 276
صلوات جامعه 280
دعاء يستشير 282
زیارت جامعه 287
حديث كساء 289
وصيت مؤلفات 290
ص: 295
در علائم ایمان و فضائل امير المؤمنين و مصائب زینب خاتون 237
در علم و فضائل علماء و مصیبت سكينه خاتون 239
در محبت ووظائف بندگان و مصیبت ابا الفضل 243
در معرفت و عبادت حق تعالی و مصیبت علی اکبر 245
در خوف و جهنم و قیامت و مجلس یزید 248
در رحمت خدا و ثمره گریه و مصیبت حضرت قاسم 252
در بهشت و نعمت های آن و آمدن ذوالجناح بخيمه ها 255
در ولایت ائمه و ثمرات آن و مصیبت حضرت سجاد علیه السلام 259
در مهمانی و فروختن امام ششم خانه بهشت و شب عاشورا 263
در انفاق و مواعظ حق تعالی و شهادت ابا عبدالله علیه السلام 266
در توبه و رحمت خداوند و مراجعت اهل بيت بمدينه 269
در احسان و بنده ای که خدا او را دوست می دارد و آمدن زينب خاتون بقتلگاه 277
ص: 296