حفظ حرمتها در فصل بهار

مشخصات کتاب

نویسنده: محمد امیری سوادکوهی

ناشر: محب العترة الطاهره

ص: 1

اشاره

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم

الحَمدُ لله رَبِّ العالَمین

وصلَّی اللهُ عَلی سَیِّدِنا و نَبِیِّنا و حَبیبِنا و طَبیبِنا

الَّذی بُعِثَ رحمةً لِلعالَمين ، و بَشيراً للمُذنِبين

مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِيّين

وعَلى آلِهِ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ الاَنجَبين ، لا سِيّما

الإمامِ المُنتَظَر ، و الوَليِّ المُنتَقِم

الحُجَّةِبن الحَسَنِ المَهدِيِّ (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

ولَعنَةُ اللهِ عَلى أعدائِهِم اجمَعين مِنَ الآنَ إلى يَومِ الدّين

آمينَ آمينَ آمين

ص: 2

مقدمه

بسم الله الرحمن الرحیم

نوروز در آیینۀ فطرت و از نگاه شریعت ، آن روز مبارکی است که محبت و انسانیت در آن متبلور و جهان خلقت ردای عشق بر تن نموده و همگان بر گرد حریم کبریایی و کعبۀ بهاری امام عطوفت و مهربانی موعود امم طواف و با نفس هایش که هر لحظه برای بشریت احسن الحال را به ارمغان می آورد زندگی کنند .

فرا رسیدن نوروز و بهار طبیعت ، فرصت مناسبی برای فطرت های پاک است که تازگی و آزادگی را پاس داشته و برای در امان ماندن از اهرمن و آفات روزگار ، طلوع خورشید محبت ، حقیقت و بهار خلقت یعنی امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را از خدای متعال تمنا نموده و با زمزمۀ زیارت آل یاسین بر سر سفره های نوروزی، خود را در حصن حصینش قرار داده و سال را با « سلام الله الکامل التام ...» آغاز نمایند .

نوروز امسال و ترنم بهاری اش با اشک های آسمان در مصیبت شهادت جانگداز امیرالمؤمنین (علیه السلام) و وفات غمبار ام المؤمنین خدیجه کبری (علیها السلام) توأم شده است . با حفظ حریم این روزها ، سال نوی هر کسی در شب هایی که تقدیرها رقم می خورد ، ختم به خوبی ها می گردد و چشمه کوثری که در باطن لیلة القدر نهفته است به جوش و خروش در آمده تا به نیمه نگاه مادرانه اش جرعه نوش وادی مودّت گشته و مس وجود محبان را به طلای ناب مبدل سازند .

ص: 3

در سالی که بهارش با اشک های امام زمان ارواحنافداه در شهادت اول مظلوم عالم شروع می شود و روزهای بی مادری عصمت الله الکبری فاطمۀ زهرا (علیها السلام) رقم می خورد، شیعه وظائفی از جنس ادب دارد .

می بایست حرمت نگه داشت آن روزها و شب هایی را که زمین و آسمان عزادار پدر امت ، شاه ولایت ، امام عترت ، اسدالله الغالب علی بن ابی طالب (علیهما السلام) است و همگان را به سمت و سوی حصن حصینش خواند و با پوشیدن لباس سیاه ، احرامی از جنس مودّت و دلدادگی ، سال خود و فرزندان خویشتن را بیمه نموده تا شامل دعای مادر مظلومه ای شود که جان خود را فدای ولایت کرد .

شیعۀ امیرالمؤمنین (علیه السلام) می بایست نوروز امسال را علوی و در نهایت ادب به ساحت مقدس اهل بیت (علیهم السلام) برگزار کند... ؛ نقل و نبات محافل اوّل سالشان از مولا علی و ختم دیدارهای نوروزی شان ، قرائت نادعلی باشد . همه می بایست امیرالمؤمنین را واسطه قرار دهیم تا بهار دل ها بیاید و نوروز حقیقی را درک نماییم .

به حقیقت می بایست بدانیم که این روزها روزگار غمبار یتیمی شیعه است که به تلخی رقم می خورد . داغ فراق موعود و غربت و تنهایی ولایت ... غم اسارت دین و مظلومیت عترت !.

امیرالمؤمنین ارواحنافداه بزرگترین مظلوم تاریخ بشریت است که حتی در میان مدعیان محبتش نیز غریب تر از او نخواهی یافت . او تنهاست چرا که دنیا ظرفیت درک آن حجت الله علی الخلق را ندارد .

ص: 4

شیعه وظیفه دارد در نوروز امسال ، نسبت به عزای شهادت مقام شامخ ولایت و نشر فضائل بی بدیلش میثم تمار باشد نه ناشر اغیار !. او تنها راه نجات و پناهگاه امت و تنها دلیل بقای انسانیت و تکمیل رسالت و نبوت می باشد .

خوشا دلدادگان وادی عترت، قلم بدستان با اخلاصی که نوروز امسال با لشکر کلمات ، سینه خود را سپر بلای شهید 21 ماه رمضان می کنند . خوشا بر عاشقان کوی محبت که بر حرمت نگاه داشتن ایام ماتم علی مرتضی و خدیجه کبری تأکید و آن را به همگان می رسانند و آشکارا از ولایت و برائت سخن می گویند و با جوهره ای از غیرت و معرفت ، دل های تفتیده عصر غیبت را به چشمۀ زلال فطرت سوق داده و از بادۀ ولوی و علوی سیرابشان می کنند .

بهار خود غمین شهادت حقیقت بهاری دیگراست ... ، شکوفه های بهاری نیز مانند برگ های زرد خزان، خود را به پای قدم های مبارک مولا در مسیر مسجد کوفه می اندازند تا نگذارند خورشید به مسلخ خون برسد ! ...

آسمان بر ماتم امیر عوالم خلقت اشک غم می ریزد که خورشیدی به خون سرش خسوف گشت .

روزهای اول سال ، هوای دل ها بارانی است و اشک از چشمان بهار جان ها ، امام خوبی ها جاری و ما شیعه نه ، محب مولا هستیم و در غم شهادت اول مظلوم عالم همه را به خیمۀ ادب و وقار و ولایتش جمع می کنیم .

ص: 5

اگر چه بهار است ولی آنکه دل در گرو ثقلین دارد ، حرمت نگه می دارد چرا که بهار اگر طراوتی دارد ، از شمیم کوی هل اتی است و باران نیز اگر آرامشی دارد از ترنم اشک های نیمه شب لیلة القدر مولا ، فاطمه زهرا (علیها السلام) است .

اگر چه نوروز است ولی داغ شهادت فاروق اعظم آتش به جان ها می زند و غم وفات مادر ام ابیها تپش های قلب فاطمیون را به شماره می اندازد .

امسال نداریم عید ! قرآن ناطق را شهید کردند ... غربت حسن (علیه السلام) بیش و حسادت فتنه گر جمل را پیش تر می بینیم ...؛ چشم های سیدالشهدا را سرخ و کمر زینب کبری را شکسته تر از شهادت مادرمی نگریم ! ، حرمتشان را نگه نداشتند ، ما حرمت نگه داریم ! فرقِ کعبه را بشکستند ما بر آن مرهم نهیم .

امسال نداریم عید چون فاطمه گریان است *** از داغ غم مادر ، آزرده و نالان است

امسال نداریم عید، قرآن شده غرق خون *** در موسم نوروزی، زینب چه پریشان است

مولای من ! نباشم روز و نوروزی که ندای غربتت را بشنوم و سکوت کنم ... ! هنوز هم که هنوز است پس از هزار و چهارصد و اندی سال نفس هایم به شماره می افتد وقتی به یاد می آورم که چگونه تو را که قرآن ناطق بودی خانه نشین و جهل و نفاق را بر نیزۀ تاریخ کردند .

ای جان جانان ! ای روح ریحان ! نوروز امسال به تو می اندیشیم و بر حرمت غربتت می ایستیم .

ص: 6

تا جان در بدن داریم از غربت و مظلومیتت دفاع خواهیم کرد ... و این بیعت و صدای تپش های قلب همۀ یتیمان شیعه است .

ای پدر غریبان و بی کسان ! برای فرزندان خود دعا کن . غبار اندوه شهادت و مظلومیتت را هیچ باران بهاری نمی تواند بشوید ، جز نَمی از ترنم باران ظهور ! کاش بیاید تا دین و آیین چنین در حصار ظلم و جهل، مظلوم نماند .

مولای من! آن زمان که مادر مجروحۀ ما به استقبالت آمد ، سلام ما را به ایشان برسانید و بگویید منتظر گوشۀ چشم مادرانۀ شان هستیم . برای ظهور مهدی ات دعا کن .

محمد امیری سوادکوهی

عکس

ص: 7

اشعار

به باغ ، اشک ز چشم شکوفه می ریزد *** برای خون علی که به کوفه می ریزد

( حسن زاده )

*****

عید است و بهر غمزدگان روز عید نیست *** ما را به سر هوای گل و پای بید نیست

غم بسته راه شادی ما را ز هر طرف *** دیگر برای قفل غم ما کلید نیست

( خسرو )

*****

ببین با چشم دل ،در عرش غوغاست *** اگر عید است ، اما داغداریم

از این غم چشم آل الله دریاست *** شروع سال در سوگ مولاست

( محسن درویش )

*****

با اینکه زمان قصد شکفتن دارد *** امسال لباس سوگواری نوروز

با اینکه زمین نگاه روشن دارد *** در ماتم بوتراب بر تن دارد

( درویش )

*****

هستیم به هر شادی و غم با حیدر *** گوئیم به هر نفس فقط : یا حیدر

حاشا که دلی شاد شود از این عید *** داریم به سینه غم مولی با حیدر

(رفیعی وردنجانی )

ص: 8

ما را همه دم وردِ زبان یا علی است *** هم شادیمان هم غممان با علی است

عید است ولی نیست به دلها شادی *** دلهایِ همه در غم مولا علی است

(رفیعی وردنجانی )

*****

او رفت و قرارِ عالم هستی رفت *** خون بر دل زارِ عالم هستی رفت

نوروز بهار تازه آرَد ز کجا ؟ *** او بود بهار عالم هستی ، رفت

(رفیعی وردنجانی )

*****

نوروز که از گذشته تا امروز است *** امسال مصادف غمی جانسوز است

شادی مکن ای بهار از این غم ، زیرا *** نوروز به حرمت علی نوروز است

عباس شاه زیدی (خروش اصفهانی )

*****

ای عید بدان جهان گرفتار علی ست *** این کهنه و نو شدن فقط کار علی ست

از سرخیِ چشم غنچه ها فهمیدم *** امسال بهار هم عزادار علی ست

(خروش )

*****

ص: 9

چون ریخت به پای مصطفی بود و نبود *** از ما به خدیجه باد تا حشر درود

امسال دل و دماغ شادی هم نیست *** عید است و عزای مادرِ یاس کبود

( خروش )

*****

جانسوز گریست ابر ، جانسوز گریست *** هم شب به عزا نشست ، و هم روز گریست

روز دهم ماه مبارک ، امسال *** حتی ز غم خدیجه نوروز گریست

(خروش )

*****

اینبار بهار در دلش غم دارد *** در دیده ی خود ، چشمه ی زمزم دارد

در روضه ی حضرت خدیجه امسال *** بلبل به لبش نغمه ی ماتم دارد

( سعید علامه )

*****

امسال بهار با علی گل دارد *** آوای غم از دهان بلبل دارد

نوروز هم امسال به عشق مولا *** هر لحظه به آلِ او توسل دارد

( علامه )

*****

بهار ، فصل عزای خدیجۀ کبراست *** همو که همسر پیغمبر است و مادر زهراست

ص: 10

اگر چه دوّم عید است ، روز رحلت او *** در آسمان و عرش خدا ، بانگ آه و واویلاست

علی رضا محمدی ( مسافر )

*****

نو بهار آمد ولی همچون گلی پژمرده ایم *** از غم داغ خدیجه ما همه افسرده ایم

یک به یک از خادمان درگهیم و، باز هم *** از خدیجه مادر اهل ولا شرمنده ایم

( مسافر )

*****

گلها همه روییده اند در باغ و صحرا *** شد با صفا سرتاسر هامون و دریا

اما گلی در خاکِ تیره ، سر فرو برد *** آن گل بُوَد، نامش خدیجه ، مام زهرا

( مسافر )

*****

ای مؤمنین ، بانو خدیجه ، مادر ماست *** او همسر پیغمبر است و مام زهراست

رفت از جهان و دیده از دنیا فرو بست *** روح لطیف و پاک او در عرش اعلاست

( مسافر )

*****

عید آمد و گریان بود چشمان زهرا *** بزم عزا بر پا شده در عرش اعلا

شال عزا بر گردن صاحب زمان است *** در ماتم جانسوز آن بانوی عظما

( مسافر )

ص: 11

غرق غم و اندوه و ماتم شد بهارم *** من در عزای مام زهرا ، اشکبارم

روز عزاداریّ امّ المؤمنین است *** همراه با جن و ملک ، من سوگوارم

( مسافر )

*****

سال نو آمد ولی بزم عزا بر پا بُوَد *** چون مصادف با وفات مادر زهرا بُوَد

حرمتش را حفظ کن ، شادی مکن ایّام عید *** چون خدیجه، در بَرِ حق، بانوی عُظما بُوَد

( مسافر )

*****

غرق شور و ماتم است، هم آسمان و هم زمین *** در عزای همسر والای ختم المرسلین

نیست جایز شادمانی کردن و بزم سرور *** حرمتش را حفط کن ، او هست امّ المؤمنین

( مسافر )

*****

ای شیعیان آمد عزای شاه مردان *** چشم ملک در ماتم او گشته گریان

روز طبیعت همزمان با قتل مولاست *** شادی مکن ای آنکه هستی از محبان

( مسافر )

*****

ص: 12

آمده نوروز و ایام عزاست *** چون وفات مادر خیر النساست

( مسافر )

*****

آمد بهار و کون و مکان غرق در عزاست *** روز وفات مونس و غمخوار مصطفاست

( مسافر )

*****

آغاز بهار با خدیجه است امسال *** آغازگر دعا خدیجه است امسال

وقتی که شروع سال ما با غمِ اوست *** ذکرم همه روز « یا خدیجه » است امسال

( محسن ناصحی )

*****

صحرا شده سوگوار ، ماتم دارد *** باران شده بی قرار ، ماتم دارد

نوروز ، عزادار شب قدر شده است *** از داغ علی بهار ، ماتم دارد

(ناصحی )

*****

غم آمده در دلم ، زبانم لال است *** تقدیر من و شما همین امسال است

غافل ز شب قدر نمانی امسال *** وقتی که علی محوّل الاحوال است

( ناصحی )

ص: 13

سرودۀ : شاعر دلباختۀ اهل البیت (علیهم السلام)

استاد محمود مرتضوی نائینی ( ناظر )

بهار غم زده

عید است و شادی و غم ما توأمان شد است *** نوروز و ماه روزه کنون همزمان شد است

فوت خدیجه ، دوّم عید است و از غمش *** اسلام غرق ناله و آه و فغان شد است

از داغ ارتحال همان مام مؤمنین *** اشک غم از دو دیدۀ احمد روان شد است

از یک طرف شهادت مختار شیر دل *** آن کو، به قاتل شه دین خصم جان شد است

روز ولادت حسن آن دوّمین امام *** هست آنکه شهرت کرمش جاودان شد است

شبهای قدر و قتل علی میر کائنات *** با جشن روز سیزدهم توأمان شد است

مولا شهید گشته چنین روزی و حسن *** دوّم امام و راهبر شیعیان شد است

مسجد زخون فرق علی شاه لو کشف *** تصویری از صباحت قصر جنان شد است

محراب و مسجد زکریا ز داغ او *** حنّانه وار ناله کن و نوحه خوان شد است

ص: 14

هر چشم شیعه از غم مولای خود علی *** ابر بهار گونه بسی دُر فشان شد است

تنها نه شیعه نوحه کنان از غم علیست *** گریان ز داغ آن شه خوبان جهان شد است

ایرانیان ز داغ علی زار می زنند *** یکسر سیاه پوشِ علی ، اصفهان شد است

فرق علی چو گشته دو تا از حسام کین *** گریان و آه و ناله کنان آسمان شد است

عرش مجید گشته سیه پوشِ این عزا *** « ناظر » بهار دهر از این غم خزان شد است

*****

عزای زوج ختم المرسلین است *** سیه پوش از غمش ارکان دین است

مصادف سالروز قتل حیدر *** به عید مردم ایران زمین است

( ناظر )

عکس

ص: 15

عکس

ص: 16

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109