عید سعید غدیر : بزرگترین عید اسلامی

مشخصات کتاب

سرشناسه : صفرزاده تهرانی، حسن، 1341-

عنوان و نام پديدآور : عید سعید غدیر : بزرگترین عید اسلامی/ نویسنده حسن صفرزاده تهرانی ؛ گردآورنده اکرم ویسی ؛ تدوین و ویراستار زینب کاشفی ؛ به اهتمام موسسه فرهنگی پژوهشی قرآن و عترت صبح روشن.

مشخصات نشر : اصفهان: فرهنگستان اندیشه، 1402.

مشخصات ظاهری : 164ص.؛ 21/5×14/5س م.

فروست : ... مجموعه کتاب های نمی ازیم.

شابک : 800000 ریال: 978-600-6620-59-6

وضعیت فهرست نویسی : فاپا

يادداشت : این اثر با حمایت دفتر مطالعات و پژوهش های بنیاد فرهنگی بقیه الله (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به چاپ رسیده است.

یادداشت : کتابنامه: ص. 163 - 164؛ همچنین به صورت زیرنویس.

موضوع : علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق -- اثبات خلافت

موضوع : Ali ibn Abi-talib, Imam I, 600-661 -- *Proof of caliphate

موضوع : غدیر خم ، خطبه

Ghadir surmon

موضوع : غدیر خم

Ghadir

عید غدیر خم

'Id al-Ghadir

غدیر خم -- احادیث

Ghadir -- Hadiths

امامت

Imamate

شناسه افزوده : ویسی، اکرم، 1366-

شناسه افزوده : موسسه قرآن و عترت صبح روشن

شناسه افزوده : بنیاد فرهنگی بقیه الله (عج). دفتر مطالعات و پژوهش های فرهنگی اجتماعی

رده بندی کنگره : BP223/5

رده بندی دیویی : 297/452

شماره کتابشناسی ملی : 9200565

اطلاعات رکورد کتابشناسی : فاپا

ص: 1

اشاره

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ اَلْرَحیمْ

ص: 2

ص: 3

تقدیم

تقدیم به همه پویندگان راه غدیر

خاصه فرزندان و نوادگان عزیزم

ص: 4

غدیر و عاشورا دو بال یک پروازند و با هم پیوند ناگسستنی دارند. عاشورا، با الهام از غدیر زنده نگهداشته می شود و تعظیم شایسته ی غدیر، از تکرار عاشورا جلوگیری می کند.

عاشورا، از رهگذر غدیر، عبرت آموز می شود و بزرگداشت و تعظیم شایسته ی غدیر با نگاه به عاشورا، ضرورت پیدا می کند.

عاشورا، تعظیم شایسته ی غدیر را ضروری می سازد و تعظیم شایسته ی غدیر به قیام حماسی عاشورا، معنا می بخشد.

عزاداری از رهنمودهای امامت الهام می گیرد و از انحراف و آسیب حفظ می شود و واقعه غدیر به کمک قیام حماسی عاشورا، در بستر تاریخ زنده می ماند.

--------------

آیا غیر از این است که عزاداری، با کوتاهی و بی توجهی نسبت واقعه غدیر، بر شیعه تحمیل شد و ما عزادار شدیم؟

آیا غیر از این است که ما غدیر را رها کردیم و عزادار شدیم و امروز فقط عزاداری می کنیم و به غدیر، کاری نداریم؟

ص: 5

فهرست

پیش گفتار.......... 10

مقدمه.......... 11

منظور از ولایت در این روایت چیست؟.......... 13

مسلمانان و مسئله غدیر.......... 14

فصل اوّل.......... 18

واقعه غدیر خم.......... 18

بخش اوّل: داستان غدیر.......... 18

رسالت پیامبر گرامی.......... 19

فرمان توقف.......... 20

الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ.......... 22

بخش دوّم: عید سعید غدیر بزرگترین عید اسلامی.......... 23

عید غدیر از چند جهت بزرگترین عید اسلامی است.......... 25

اوّل: عید سعید غدیر، روز اکمال دین است.......... 25

دوّم: عید سعید غدیر، روز اتمام نعمت است.......... 26

سوّم: روز رضایت خداوند از دین مبین اسلام است.......... 27

چهارم: عید سعید غدیر، روزی نااُمیدی کفار است.......... 27

پنجم: عید سعید غدیر روز امامت و رهبری است.......... 28

ششم: عید سعید غدیر، روز قبولی حضرت علی است.......... 30

هفتم: عید سعید غدیر روز انتصاب حضرت علی است.......... 31

هشتم: روز قبولی موحدان در آزمون بزرگ است.......... 33

بخش سوّم:.......... 35

ص: 6

چرا باید عید سعید غدیر را گرامی داشت؟.......... 35

اوّل: تعظیم شعائر الهی.......... 35

دوّم: یادآوری ایام الله.......... 36

سوّم: احیای امامت.......... 36

چهارم: حق شناسی.......... 37

پنجم: پاسداشت و تکریم ارزش ها........... 37

ششم: دوستی اهل بیت.......... 38

هفتم: زنده نگهداشتن امامت و رهبری.......... 38

هشتم: عبرت گیری.......... 39

نهم: جلوگیری از تکرار عاشورا............. 40

دهم: جلوگیری از تحریف.......... 40

بخش چهارم:............ 42

منشور اخلاقی مراسم و جشن عید سعید غدیر.......... 42

اوّل: متدیّن و متشرّع.......... 42

دوّم: کسب شایستگی لازم.......... 43

سوّم: رعایت شأن و منزلت.......... 43

چهارم: متولیان و کارگزاران خبره و کار آزموده.......... 44

پنجم: محتوای مراسم جشن و سرور.......... 45

ششم: استفاده از منابع معتبر و مستند.......... 45

هفتم: برگزاری مراسم طبق دستور.......... 46

هشتم: اعتدال در برگزاری مراسم.......... 46

نهم: برگزاری مراسم پر شور و فراگیر.......... 47

دهم: برگزاری مراسم در مراکز مذهبی.......... 47

بخش پنجم: پیوند ناگسستنی غدیر با عاشورا........... 49

ص: 7

کوتاهی و بی توجهی نسبت به غدیر.......... 49

چه چیزی شیعه را عزادار کرده است؟.......... 52

تندروی نسبت به غدیر.......... 52

تعظیم شایسته ی غدیر در گرو چیست؟.......... 54

فصل دوّم: خطبه غدیر.......... 56

متن و ترجمه خطبه غدیر.......... 58

بخش اوّل: حمد و ثنای الهی.......... 58

بخش دوّم: اعلام فرمان الهی.......... 63

بخش سوّم: اعلام وصایت و امامت علی.......... 64

بخش چهارم: کارشکنی منافقان.......... 65

بخش پنجم: تأکید بر امامت علی علیه السلام.......... 67

بخش ششم: اعلام امامت ائمه اطهار السلام.......... 68

بخش هفتم: بیان فضائل علی علیه السلام.......... 69

بخش هشتم: دشمنی با علی علیه السلام.......... 72

مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِیٌّ مَوْلاهُ.......... 74

لَنْ یَفْتَرِقا حَتّی یَرِدا عَلَیَّ الْحَوْضَ.......... 74

اَلا مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ.......... 75

بخش نهم: معرفی و بیان فضائل امام علی.......... 75

اَلَّلهُمَّ والِ مَنْ والاهُ.......... 76

بخش دهم: پرهیز از مخالفت با امام علی.......... 79

بخش یازدهم: کارشکنی های منافقین.......... 80

بخش دوازدهم: توصیف چهارده معصوم.......... 85

بخش سیزدهم: عاقبت دشمنان.......... 86

دوستان اهل بیت عصمت و طهارت.......... 87

ص: 8

عاقبت دشمنان اهل بیت عصمت و طهارت.......... 88

بخش چهاردهم: توصیف خود و علی و ائمه.......... 90

بخش پانزدهم: پیرامون حضرت امام مهدی.......... 91

بخش شانزدهم: فرمان بیعت.......... 92

بخش هفدهم: بیان حلال و حرام.......... 93

بخش هجدهم: فرمان بیعت با علی و ائمه.......... 97

فصل سوّم: زیارت غدیریه.......... 104

متن و ترجمه زیارت غدیریه.......... 106

بخش اوّل: سلام و درود بر پیامبران.......... 106

بخش دوّم: سلام و درود بر امام علی.......... 106

بخش سوّم: گواهی به فضائل امام علی.......... 108

بخش سوّم: بیان فضائل امام علی علیه السلام.......... 113

بخش چهارم: واقعه غدیر.......... 119

بخش پنجم: بیان فضائل قرانی امام علی.......... 120

بخش ششم: بیان رشادت های امام علی.......... 125

بخش هفتم: معرفی کارشکنان و منافقان.......... 128

بخش هشتم: جنگ صفین و شهادت عمار.......... 130

بخش نهم: غصب فدک.......... 132

بخش دهم: لیلة المبیت.......... 133

بخش یازدهم: حیله قرآن های بر نیزه.......... 134

بخش دوازدهم: فوز عظیم.......... 137

اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ.......... 138

اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ آلَ مُحَمَّدٍ.......... 138

منابع فهرست.......... 141

ص: 9

پیش گفتار

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

کتاب "عید سعید غدیر، بزرگترین عید اسلامی" در 3 فصل به موضوعاتی از قبیل: واقعه غدیر، خطبه غدیر، زیارت غدیریه، جشن عید سعید غدیر، آداب متولیان و کارگزاران مراسم عید سعید غدیر، منشور اخلاقی مراسم عید سعید غدیر و پیوند ناگسستنی غدیر با عاشورا پرداخته است.

کتاب "عید سعید غدیر، بزرگترین عید اسلامی" از مجموعه کتاب های "نمی از یم" به قلم دانشمند ارجمند حجت الاسلام و المسلمین حسن صفرزاده تهرانی تدوین و به اهتمام مؤسسه فرهنگی پژوهشی قرآن و عترت صبح روشن منتشر شده است و به شیفتگان خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام و خاصه به عاشقان ولایت و پیروان صادق امامت تقدیم می گردد.

مؤسسه فرهنگی پژوهشی قرآن و عترت صبح روشن

ص: 10

مقدمه

بر اساس آیه کریمه «یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیک مِنْ رَبِّک وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ»(1)؛ امامت و ولایت یکی از ارکان اصلی دین است که اگر توسط پیامبر گرامی اسلام صلى الله عليه و آله و سلم به جامعه اسلامی رسانده نمی شد؛ پیامبر گرامی اسلام رسالتش را انجام نداده بود.

همان حقیقتی که حضرت امام باقر علیه السلام در روایت بُنِیَ الْإِسْلَامُ آن را از ارکان دین معرفی کرده و می فرماید: «بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَی خَمْسٍ عَلَی الصَّلَاةِ وَ الزَّکاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَایَةِ وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْ ءٍ کمَا نُودِیَ بِالْوَلَایَةِ فَأَخَذَ النَّاسُ بِأَرْبَعٍ وَ تَرَکوا هَذِهِ یَعْنِی الْوَلَایَةَ»(2)؛ اسلام بر پنج چیز استوار و بنا شده است: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت و آن گونه که به ولایت خوانده شده، به چیزی خوانده نشده است. اما مردم چهار رکن آن گرفتند و رکن اصلی که ولایت است را رها کردند.

ص: 11


1- . اى پيامبر، آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده، ابلاغ كن؛ و اگر چنین نكنى؛ تبلیغ رسالت و اداء وظیفه نکرده ای.آیه 67 سوره مائده.
2- .کلینی،1407ق، ج2، ص 18 ح 1 و 3.

حضرت امام باقر علیه السلام در روایت دیگری تمامی فروع دین را به ولایت مرتبت دانسته و می فرماید: «لَوْ اَنَّ رَجُلاً قام لَیلَهُ و صامَ نَهارَهُ و تَصَدَّق بِجَمیعِ مالِهِ وَ حَجَّ جَمیعَ دَهْرِهِ وَ لَمْ یعْرِفْ وِلایةَ وَلِى اللّهِ فَیوالِیه و یکون جَمیعُ اَعْمالِهِ بِدِلالَتِهِ مِنْهُ اِلَیهِ، ما کانَ عَلىَ اللّهِ حَقٌّ فى ثَوابِهِ ولا کانَ من اَهْلِ الإیمانِ»(1)؛ اگر کسی شب را نماز گزارد و روز را روزه بگیرد و تمام اموال خود را صدقه بدهد و تمام عمر خود را در حج بگذراند، ولى ولایت ولى خدا را نشناسد تا که از او پیروى کند و تمام کارهایش به راهنمایى او باشد، نه خداوند به او پاداشى خواهد داد و نه چنین فردى از اهل ایمان است.

در روایت دیگری حضرت امام باقر علیه السلام ولایت را فلسفه حج دانسته و یکی از بی توجهی ها به ولایت را در کنار کعبه به فضیل ابن یسار یادآوری می کند، آنگاه که حضرت به حاجیانی که پیرامون کعبه می گردند، می نگرد و می فرماید: «هکذا کانوا یَطُوفُونَ فِی الجاهِلِیةِ، إنَّما اُمِروا أن یَطُوفُوا بِها ، ثُمَّ یَنفِروا إلَینا فَیُعلِمونا وَلایتَهُم ومَوَدَّتَهُم، وَ يَعْرِضُوا عَلَینا نُصرَتَهُم. ثُمَّ قَرَأَ هذِهِ الآیةَ «فَاجعَل أفئِدَةً مِنَ النّاسِ تَهوی إلَیهِم»(2)؛ در جاهلیت بدین گونه طواف می کردند، ولی فرمان آن است که به سوی ما کوچ کنند، و پیوستگی خود را به ما ابراز نمایند و یاری خود را به ما عرضه کنند.

حضرت امام باقر علیه السلام در تفسیر آیه ی دعای حضرت ابراهیم علیه السلام «فَاجعَل أفئِدَةً مِنَ النّاسِ

ص: 12


1- . وسایل الشیعه ج 1 ص 119
2- . الكافي: 1 / 392 / 1 ، و الآية سوره ابراهیم آیه 37

تَهوی إلَیهِم»؛ خدایا دلهایى از مردم را شیفته آنان بگردان، می فرماید: ینبَغی لِلنّاسِ أن یحُجُّوا هذَا البَیتَ ویُعَظِّموهُ لِتَعظیمِ اللّهِ إیاهُ، وأن یلقَونا حَیثُ کنّا، نَحنُ الأَدِلاّءُ عَلَى اللّهِ»(1)؛ سزاوار است مردم این خانه را زیارت کنند و بزرگ بدارند، چرا که خداوند، آن را بزرگ داشته است و سزاوار است هر جا که ما هستیم، به دیدار ما آیند، ما راهنمایان مردم به سوى خداوندیم.

منظور از ولایت در این روایت چیست؟

بر اساس آیات و روایات و نظرات اندیشمندان دین، منظور از ولایت، حکومت است. از نظر اسلام، مدیریت جامعه، رها شده نیست، به عهده ولایت و امامت است و ضامن اجرای دین و همه احکام الهی است.

حضرت امام خمینی در این زمینه می فرماید: ولایتی که در حدیث غدیر است به معنای جعل حکومت است، که قابل نصب است نه به معنای مقام معنوی و الّا مقامات معنوی قابل نصب نیست... این که در روایات هست که بُنِیَ الاسلامُ عَلی خَمْس این ولایت به معنای حکومت است...حکومت که دعا خواندن نیست، حکومت که نماز نیست، حکومت روزه نیست؛ حکومت عدل است و اسباب این می شود که اینها اقامه بشود.آن امامتی که هیچ عملی بدون آن قبول نمی شود و خدای تبارک و تعالی آن را جعل کرد، حکومت است.

ص: 13


1- . بحار، ج68، ص86.

یا در فراز دیگری می فرماید: غدیر آمده است که بفهماند که سیاست به همه مربوط است. در هر عصری باید حکومتی باشد با سیاست، منتها سیاست عادلانه که بتواند به واسطه آن سیاست، اقامه صلوه کند. اقامه صوم کند، اقامه حج کند، اقامه همه معارف را بکند... این طور نیست که ما خیال کنیم ولایتی که در این جا می گویند، آن امامت است و امامت هم در عرض فروع دین است، نخیر؛ این ولایت عبارت از حکومت است و حکومت مجری این هاست، مجری فروع دین است(1).

در این زمینه رهبر انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به روایت بُنِیَ الْإِسْلَامُ می فرماید: در روایت هست که: «الْوَلَایَةِ وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْ ءٍ کمَا نُودِیَ بِالْوَلَایَةِ»(2)؛ جایگاه این ولایت از همه ی احکام الهی، برتری دارد، چون تأمین کننده و تضمین کننده ی همه ی احکام الهی است که ماجرای غدیر و آن داستان بسیار مهم بیانگر آن است.

مسلمانان و مسئله غدیر

به شهادت تاریخ همواره مسلمانان در امر ولایت و امامت بی توجهی و کوتاهی کرده اند و ثمره این بی توجهی و کوتاهی، مصائبی است که بر اسلام و مسلمین واقع شده است. ثمره این بی توجهی و کوتاهی، واقعه دلخراش کربلا و شهادت یکی پس از دیگر ائمه اطهار علیهم السلام است. ثمره این بی توجهی و کوتاهی، غیبت دوازدهمین اختر

ص: 14


1- . امام خمینی صحیفه ج20ص115
2- .کلینی،1407ق، ج2، ص 18 ح 1 و 3.

فروزان ولایت و امامت و محرومیت از وجود مقدس آن حجت الهی و آن مصلح بشریت و حاکم جهانی است که هنوز ادامه دارد.

آیا غیر از این است که کوتاهی و بی توجهی به امر ولایت و امامت، اسلام و مسلمانی را از رونق انداخته و مصائب جبران ناپذیری را بر جهان اسلام وارد کرده است. آیا غیر از این است که عزاداری، با کوتاهی و بی توجهی نسبت واقعه غدیر، بر شیعه تحمیل شد و ما عزادار شدیم. آیا غیر از این است که ما غدیر را رها کردیم و عزادار شدیم و امروز فقط عزاداری می کنیم و کاری به غدیر نداریم.

اما در این میان ملت مسلمان ایران اسلامی برای جبران کوتاهی ها و بی توجهی ها، گام بلند و افتخار آمیزی برداشت و با انقلاب اسلامی و تحقق نظام اسلامی در صدد جبران این کوتاهی ها برآمد، گرچه هزار راه نرفته پیش پای اوست و این در حالی است که عده ای که سر در آخر کج فهمی خود دارند؛ بجای کمک برای تحقق آرزوی دیرینه اسلام و پیمودن هزار راه نرفته؛ این حرکت را سد کرده و با گفتار و رفتار نسنجیده خود، آب به آسیاب دشمنِ دین و ولایت می ریزند.

امروز هستند کسانی که واجباتشان ترک نمی شود اما با ولایت کار ندارند و برای فرار از حکم ولایت، پناه به مرجعیت می برند و به نام دین و به وسیله دین با ولایت مخالفت می کنند و ما باید ببینیم چگونه و به چه اندازه، پای دینمان با سلسله مراتب ولایت ایستاده ایم؟

ص: 15

همه باید به احیای واقعه غدیر بازگردیم و در احیای این امر مقدس، صحیح عمل نماییم و بدانیم زنده نگه داشتن شایسته عید سعید غدیر تنها به کمپین جشن و شادی نیست، تنها به اکرام مؤمنین بر سر سفره اطعام نیست! آری اطعام روز عید سعید غدیر، شاد کردن مومنین در روزه عیدغدیر، روزه گرفتن و صدقه دادن در روز عید غدیر؛ بسیار فضیلت و ثواب دارد و در روایت های بسیاری بر آن توصیه و تاکید شده است که غدیر را جشن بگیرید، در آن شاد و خندان باشید و دیگران را بر سر سفره طعام مهمان کنید (که باید چنین کنیم)؛ اما باید بدانیم همه این ها برای برجسته سازی عید سعید غدیر است نه هدف غایی غدیر. هدف غایی غدیر، تحقق امر ولایت در برپایی حکومت است، هدف غایی غدیر، پیروی از امامت برای تحقق اسلام ناب محمدی، آن هم در سایه حکومت اسلامی است.

محمد سعید صفرزاده تهرانی

مرداد 1401 مصادف با محرم 1444

ص: 16

فصل

اوّل

واقعه

غدیر خم

ص: 17

فصل اوّل : غدیر خم

واقعه غدیر خم

بخش اوّل: داستان غدیر

اشاره

«إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ لَیسَ لِوَقْعَتِهَا کاذِبَةٌ»(1)

مراسم با شکوه حج به پایان رسیده بود و مسلمانانی که اعمال حج را از پیامبر گرامی اسلام صلى الله عليه و آله و سلم آموخته بودند، مکه را به قصد یمن، شام، مصر، عراق و مدینه ترک گفتند، هنگامی که به حوالی جحفه رسیدند، امین وحی در نقطه ای به نام غدیرخم بر قلب نازنین پیامبر گرامی اسلام فرود آمد و فرمود: «یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیک مِنْ رَبِّک»(2)؛ ای پیامبر آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، به مردم ابلاغ کن.

ص: 18


1- سوره واقعه آیه 1و2
2- . سوره مائده آیه 67

رسالت پیامبر گرامی

پیامبر گرامی اسلام از طرف خداوند تبارک و تعالی مأمور شد تا این امر مهم را به همه مسلمانان ابلاغ نماید، مأموریت مهمی که اگر انجام نشود تمام زحمات رسالت برباد رفته و پیامبر گرامی اسلام، رسالتش را انجام نداده است: «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ»(1)؛ اگر چنین نکنى امر رسالت او را ادا نکرده اى.

ظاهراً این مأموریت مهم، خطراتی را به دنبال دارد و خداوند تبارک و تعالی حفظ و صیانت آن بزرگوار را از همه خطرات، خود به عهده گرفته است و می فرماید: «وَاللَّهُ یعْصِمُک مِنَ النَّاسِ»(2)؛ و خدا تو را از گزند مردم نگاه مى دارد.

این مأموریت مهم و با ارزش چیست که اگر رها شود تمام زحمات رسالت بر باد رفته و پیامبر گرامی اسلام، رسالتش را انجام نداده است؟ و ابلاغ آن خطرات احتمالی دارد؟ و خداوند تبارک و تعالی حفظ و صیانت آن بزرگوار را خود به عهده گرفته است؟

این مأموریت مهم، تعیین وصی و جانشینی است. برای اکمال دین و تحقق عملی اسلام، باید وصی و جانشین پیامبر مشخص شود تا دین مبین اسلام بعد از پیامبر گرامی اسلام بی سرپرست نماند و احکام دین عاطل و باطل رها نشود. همان گونه که حضرت سلیمان علی نبینا و علیه السلام حضرت آصف بن برخیا را و حضرت موسی علی نبینا و علیه

ص: 19


1- . سوره مائده آیه 67
2- . همان

السلام یوشع بن نون را و حضرت عیسی علی نبینا و علیه السلام شمعون را به اذن خداوند وصی و و جانشین خود قرار دادند؛ پیامبر گرامی اسلام نیز باید برای خود وصی و جانشینی قرار دهد.

آن کسی که باید بعد از پیامبر گرامی اسلام سرپرستی جامعه اسلامی را به عهده بگیرد، احکام دین را عملی سازد، تا نعمت الهی بر بشریت کامل گردد کیست؟ آن وصی و جانشینی کسی غیر از مولی الموحدین أمیر المؤمنین علی علیه السلام نیست.

از آن جائی که عده ای به نیت تصاحب جانشینی بعد از پیامبر گرامی اسلام، اسلام آورده بودند؛ انتصاب حضرت علیه السلام به مقام والای امامت و جانشینی؛ تمام نقشه های آنان را خنثی می کرد و به یقین دست به توطئه می زدند و این برای پیامبر گرامی اسلام خطراتی را در برداشت، بر این اساس خداوند حفظ و صیانت آن بزرگوار را خود به عهده گرفت و فرمود: «وَ اللَّهُ یعْصِمُک مِنْ النَّاسِ»(1).

فرمان توقف

در آن هنگام پیامبر گرامی اسلام فرمان توقف صادر کرد و فرمود: «آنان که از جلو رفتند باز گردند و آنانکه از عقب می آمدند به جمعیت بپیوندند». آنان که از جلو رفته بودن بازگشتند و آنان که از عقب می آمدند به جمعیت پیوستند و این همان حقیقتی است که به ما می فهماند باید

ص: 20


1- . سوره مائده آیه 67

بر محور رسالت و امامت حرکت کرد نه جلوتر برویم و نه عقب تر بمانیم، نه تندروی کنیم و نه کوتاهی نماییم.

هوا بسیار گرم و سوزان بود و طاقت همه را ربوده بود، عده ای قسمتی از ردای خویش را زیر پا و قسمتی را روی سر گذاشته بودند، هنگام ظهر نماز جماعت به امامت رسول گرامی اسلام اقامه شد و چون حضرت خواست سخنرانی کند از جهاز اشتران منبری ساختند و حضرت بر آن قرار گرفت.

ده ها هزار مسلمان چون پروانه گرد شمع وجود آن بزرگوار حلقه زدند. پیامبر گرامی اسلام با حمد و ثنای خداوند شروع کرد و خبر از نزدیکی زمان ارتحال داد و از مردم در مورد خود گواهی گرفت و پس از اقرار همگی به رسالت آن بزرگوار و این که آن حضرت رسالت الهی را به خوبی انجام داده و از هیچ کوششی در هدایت امت دریغ نکرده است؛ فرمودند: «من دو چیز گران بها و گران قدر که وسیله ی رستگاری شما خواهد بود را بین شما به یادگار می گذارم "قرآن" و "اهل بیتم" از آن ها جدا نشوید».

آنگاه حضرت امیر علیه السلام را خواند، دست او را گرفت و در مقابل جمعیت بلند کرد تا همه او را دقیقا ببینند و بشناسند؛ سپس فرمود: «مَنْ کنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ، أَللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ، وَ عادِ مَنْ عاداهُ و وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ، وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ». پیامبر گرامی اسلام پس از خطبه قراء از جهاز اشتران فرود آمد مراسم باشکوه بیعت و میثاق بر پا شد، همه با علی مصاحفه کردند و به او تبریک گفتند و با او عهد بستند که چون پیامبر گرامی اسلام از فرامین او اطاعت کنند.

ص: 21

الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ

مراسم معرفی حضرت امیر علیه السلام پایان پذیرفت، فرشته ی وحی و امین رسالت، بر قلب نازنین پیامبر گرامی اسلام نازل شد و فرمود: «الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ ۚ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا»(1)؛ امروز کافران از ضربه زدن به دین شما مأیوس گشتند، پس از آنها بیمناک نشوید و تنها از من پروا داشته باشید. امروز دین شما را کامل کردم ونعمت خود را برشما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آئین جاودان برای شما پذیرفتم.

در این هنگام صدای تکبیر به شکرانه ی این نعمت بزرگ طنین انداز شد: الله اکبر، خداوندا سپاس بی کران که دینت را کامل کردی، نعمتت را بر ما تمام نمودی و با امامت حضرت امیر علیه السلام، اسلام را به عنوان آئین جاودان پسندیدی(2).

ص: 22


1- . سوره مائده آیه 3
2- . الغدیر: جلد 1 صفحه33

بخش دوّم: عید سعید غدیر بزرگترین عید اسلامی

اشاره

رویداد غدیر، مظهر امامت و ولایت، و تجلی اکمال دین و اتمام نعمت است. بر این اساس عید سعید غدیر بزرگترین عید اسلامی و عید الله اکبر معرفی شده است.

پیامبر گرامی اسلام صلى الله عليه و آله و سلم عید سعید غدیر را برترین عید مسلمانان دانسته و می فرماید: «یوْمُ غَدیرِ خُمٍّ اَفْضَلُ اَعْیادِ اُمَّتِى وَهُوَ الْیوْمُ الَّذى اَمَرَنِىَ اللّهُ تَعالى ذِکرَهُ فیهِ بِنَصْبِ اَخى عَلىِّ بْنِ اَبِى طالِبٍ عَلَما لِاُمَّتِى، یهْتَدُونَ بِهِ مِنْ بَعْدِى وَ هُوَ الْیوْمُ الَّذى اَکمَلَ اللّهُ فیهِ الدّینَ وَأَتَمَّ عَلَى اُمَّتِى فیهِ النِّعْمَةَ وَرَضِىَ لَهُمُ الْاِسْلامَ دینا»(1)؛ روز غدیر خم برترین عیدهاى امّت من است و آن روزى است که خداوند بزرگ دستور داد؛ آن روز برادرم على بن ابى طالب را به عنوان پرچمدار و فرمانده امّتم منصوب کنم، تا بعد از من، مردم توسط او هدایت شوند، و آن روزى است که خداوند در آن روز دین را تکمیل و نعمت را بر امّت من تمام کرد و اسلام را به عنوان دین براى آنان پسندید.

ص: 23


1- . امالی صدوق: 125، ح 8 الغدیر، ج1،ص 284

از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام سؤال شد آیا مؤمنان غیر از عید فطر و قربان و جمعه عید دیگرى دارند؟ و آن بزرگوار فرمود: «نَعَمْ لَهُمْ ما هُوَ اَعْظَمُ مِنْ هذا، یوْمٌ اُقیمَ اَمیرُ الْمُؤْمِنینَ عَلَيْهِ الْسَّلام فَعَقَدَ لَهُ رَسُولُ اللّهِ الْوِلایةَ فِى اَعْناقِ الرِّجالِ وَالنِّساءِ بِغَدیرِخُمٍّ»(1)؛ آرى، آنان عید بزرگتر از این ها هم دارند و آن روزى است که امیر المؤمنین علیه السلام از جانب خدا در غدیر خم به خلافت و سرورى مسلمین منصوب شد پس پیامبر گرامی اسلام پیمان ولایت او را بر گردن مردان و زنان در غدیر خمّ محکم ساخت.

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام در عظمت و بزرگی عید سعید غدیر می فرماید: «یوْمُ غَدیرِ بَینَ الْفِطْرِ وَالْاَضْحى وَ یوْمُ الْجُمُعَةِ کالْقَمَرِ بَینَ الْکواکبِ»(2)؛ روز غدیر خم در میان عید فطر و قربان و جمعه همانند ماه در میان ستارگان است.

عمار بن حریز می گوید: روز هجدهم ماه ذیحجه خدمت امام صادق علیه السلام رسیدم و آن حضرت را روزه یافتم. آن بزرگوار به من فرمود: «هذا یوْمٌ عَظیمٌ عَظَّمَ اللّهُ حُرْمَتَهُ عَلَى الْمُؤمِنینَ وَ أَکمَلَ لَهُمْ فیهِ الدّینَ وَ تَمَّمَ عَلَیهِمُ النِّعْمَةَ وَ جَدَّدَ لَهُمْ ما أَخَذَ عَلَیهِمْ مِنَ الْعَهْدِ وَالْمیثاقِ»(3)؛ امروز، روز بزرگى است، خداوند به آن

ص: 24


1- . وسایل الشیعه ج5ص325
2- . سیدبن طاوس اقبال، ج1، ص 466
3- . مصباح المتهجّد:ج1، ص 737

عظمت داده و آن روز دین مؤمنان را کامل ساخت و نعمت را بر آنان تمام نمود و عهد و پیمان قبلى را تجدید کرد.

حضرت امام على علیه السلام درباره روز عید سعید غدیر می فرماید: «إنَّ هذا یوْمٌ عَظیمُ الشَّأْنِ، فیهِ وَقَعَ الْفَرَجُ، وَ رُفِعَتِ الدُّرَجُ وَ وُضِحَتِ الْحُجَجُ وَ هُوَ یوْمُ الاْیضاحِ وَالْاِفْصاحِ مِنَ الْمَقامِ الصُّراحِ، وَ یوْمُ کمالِ الدّینِ وَ یوْمُ الْعَهْدِ الْمَعْهُودِ»(1)؛ امروز روز بس بزرگى است، در این روز فرج واقع شده است و منزلت کسانى که شایسته هستند، رفعت پیدا کرده است و برهان هاى خدا روشن شده است و با صراحت از مقام پاک سخن گفته شده است و امروز روز کامل شدن دین و روز عهد و پیمان است.

عید غدیر از چند جهت بزرگترین عید اسلامی است

اوّل: عید سعید غدیر، روز اکمال دین است

یکی از جهاتی که عید سعید غدیر را به عنوان بزرگترین عید اسلامی مطرح می کند آن است که خداوند تبارک و تعالی در این روز مبارک، به برکت تعیین حضرت امام علی علیه السلام به عنوان امام و جانشین پیامبر گرامی اسلام صلى الله عليه و آله و سلم، دین را کامل گردانید و می فرماید: «الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ»(2)؛ در این روز دین را برای شما کامل گردانیدم. در این روز به برکت تعیین حضرت علی علیه السلام به عنوان امام و جانشین پیامبر

ص: 25


1- . بحار الانوار ج 97، ص116
2- . آیه 3 سوره مائده.

گرامی اسلام، عملی شدن کامل مقاصد دین، با برپایی حکومت دینی، به رهبری امام ممکن گردید.

دوّم: عید سعید غدیر، روز اتمام نعمت است

یکی دیگر از جهاتی که عید سعید غدیر، به عنوان بزرگترین عید اسلامی مطرح است آن است که خداوند تبارک و تعالی در این روز مبارک، به برکت تعیین حضرت علی علیه السلام به عنوان امام و جانشین پیامبر گرامی اسلام، نعمت را برای بشر به حد نهایی رسانده است و می فرماید: «وَأَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتِی»؛ در این روز نعمتم را بر شما تمام کردم. در این روز به برکت تعیین حضرت علی علیه السلام به عنوان امام و جانشین پیامبر گرامی اسلام، نعمت های الهی به ثمر نشست و نعمت بر جامعه اسلامی تمام شد و بهره برداری از نعمت الهی با وجود امامت، ممکن گردید. و از آن جایی که نزول مائده آسمانی در درخواست حضرت عیسی علی نبینا و عليه السلام، برای همه نسل ها عید قرار گرفت(1)؛ به طریق اولی روز تعیین امامت و رهبری؛ که به مراتب از مائده آسمانی مهم تر و والاتر است و به عنوان بزرگترین عید اسلامی است شناخته شد. در حقیقت هیچ نعمتی برتر از ولایت نیست و هیچ

ص: 26


1- .«قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنْزِلْ عَلَيْنَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ تَكُونُ لَنَا عِيدًا لِأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآيَةً مِنْكَ وَارْزُقْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ»؛ عیسی بن مریم عرض کرد: خداوندا! پروردگارا! از آسمان مائده ای بر ما بفرست! تا برای اول و آخر ما، عیدی باشد، و نشانه ای از تو؛ و به ما روزی ده! تو بهترین روزی دهندگانی! آیه 114 سوره مائده.

روزی برتر از روز عید سعید غدیر نیست که در آن نعمت امامت تا روز قیامت به بشریت ارزانی شد.

سوّم: روز رضایت خداوند از دین مبین اسلام است

یکی دیگر از جهاتی که عید سعید غدیر، به عنوان بزرگترین عید اسلامی شناخته می شود آن است که خداوند تبارک و تعالی در این روز مبارک، به برکت تعیین حضرت علی علیه السلام به عنوان امام و جانشین پیامبر گرامی اسلام، از دین مبین اسلام راضی شد و فرمود: «وَ رَضِیتُ لَکمُ الإسْلامَ دِینًا»؛ و اسلام را به عنوان آیین جاودان، برای شما پذیرفتم. بدیهی است که هرگاه قانون کامل و مجرى عادل بهم گره بخورد؛ تحقق حاکمیت دینی بر مبنای قانون عملی خواهد شد و رضایت پروردگار را به دنبال خواهد داشت و آن روز بزرگترین روز موفقیت دینداران است

دینتان کامل شد و نعمت تمام *** شد خدا راضی از این دین و امام

چهارم: عید سعید غدیر، روزی نااُمیدی کفار است

یکی از جهات دیگری که عید سعید غدیر، به عنوان بزرگترین عید اسلامی شناخته می شود آن است که خداوند تبارک و تعالی در این روز مبارک، به برکت تعیین حضرت علی علیه السلام به عنوان امام و جانشین پیامبر گرامی اسلام، از نقشه دشمنان جلوگیری کرد و نقشه ی دشمنان را خنثی نمود و فرمود: «الْیوْمَ یئِسَ الَّذِینَ کفَرُوا مِنْ دِینِکمْ

ص: 27

فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ»(1)؛ امروز، کافران از شکست و نابودی آیین شما، مأیوس شدند پس شما از آنها نترسید و از من بترسید. وقتى کفار و مشرکان با سوء قصدو جنگ و توطئه های گوناگون نتوانستند بر علیه اسلام کاری بکنند؛ تنها امید آنها مرگ پیامبر گرامی اسلام صلى الله عليه و آله و سلم بود با این تصور که وقتی پیامبر گرامی اسلام از دنیا برود، بهتر و راحت تر می شود دین را از بین برد، اما وقتی حضرت علی علیه السلام به عنوان جانشین پیامبر تعیین گردید؛ به همه فهماند که با رفتن پیامبر گرامی اسلام، دین الهی بدون سرپرست نخواهد بود تا کسی بخواهد سوء استفاده کند و از آن جایی که در این روز، دین با تعیین حضرت امیر، سامان یافت و توطئه دشمنان نقش بر آب شد؛ این روز به عنوان بزرگترین عید اسلامی معرفی گردید.

پنجم: عید سعید غدیر روز امامت و رهبری است

یکی از جهات دیگری که عید سعید غدیر، به عنوان بزرگترین عید اسلامی شناخته می شود آن است که این روز روز امامت و رهبری است. بر همین اساس همه پیامبران مأمور بودند تا این روز را عید بگیرند کما این که بعضی از پیامبران (بر اساس نقلی) وصی و جانشین خود را در این روز مقدس معین کرده و به مردم معرفی می نمودند.

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام عید سعید غدیر را عید اللّه الاکبر معرفی کرده و آن را عید همه انبیای الهی می داند و می فرماید: «هُوَ عیدُ اللّهِ الْاَکبَرُ، وَ ما بَعَثَ

ص: 28


1- . سوره مائده آیه 3

اللّهُ نَبِیا اِلاّ وَ تَعَیدَ فِى هذَا الْیومِ وَ عَرَفَ حُرْمَتَهُ وَ اِسْمُهُ فِى السَّماءِ یوْمُ الْعَهْدِ الْمَعْهُودِ وَ فِى الْاَرْضِ یوْمُ الْمیثاقِ الْمأخُوذِ وَ الْجَمْعُ الْمَشْهُودِ»(1)؛ روز غدیر، عید بزرگ خداست، خدا پیامبرى مبعوث نکرده، مگر این که این روز را عید قرار داد و عظمت آن را شناخته است و نام این روز در آسمان، روز عهد بسته شده و در زمین، روز پیمان گرفتن و حضور همگانى است.

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام در این باره می فرماید: «فَاِنَّ رَسُولَ اللّهِ صَلَّى الله عَلَيْهِ وَ آلِهِ و سَلَّم اَوْصى أَمیرَ الْمُؤْمِنینَ اَنْ یتَّخِذَ ذلِک الْیوْمَ عیدا، وَ کذلِک کانَتِ الْاَنْبِیاءُ تَفْعَلُ، کانُوا یوصُونَ أَوْصِیائَهُمْ بِذلِک فَیتَّخِذُونَهُ عیداً»(2)؛ پیامبر گرامی اسلام به امیر مؤمنین سفارش کرد که آن روز را عید بگیرد، همین طور پیامبران هم به جانشینان خود سفارش مى کردند که آن روز را عید بگیرند، آنان هم چنین مى کردند.

نقل است که در چنین روزی حضرت سلیمان علی نبینا و عليه السلام از مردم، بر جانشینی حضرت آصف بن برخیا گواه گرفت و حضرت موسی علی نبینا و عليه السلام هارون را به عنوان وصیّ و جانشین خود به مردم معرفی کرد و حضرت عیسی علی نبینا و عليه السلام حضرت شمعون الصفا را به عنوان وصیّ و جانشین خود به مردم معرفی کرد.

ص: 29


1- . شیخ حر عاملی وسایل الشیعه ج 5 ص224
2- . شیخ حر عاملی وسایل الشیعه ج7 ص 325
ششم: عید سعید غدیر، روز قبولی حضرت علی است

همان گونه که عید سعید قربان روز قبولی حضرت ابراهیم علی نبینا و عليه السلام است؛ عید سعید غدیر روز قبولی حضرت امیر علیه السلام در امتحان های سخت و طاقت فرسا است. حضرت امیر علیه السلام در تمامی امتحان ها نه تنها قبول شد بلکه در تمام عرصه ها از سن کودکی تا مقام شهادت، مدال آفرین بود.

پیامبر گرامی اسلام صلى الله عليه و آله و سلم درباره ی مدال های افتخارآمیز امام علی علیه السلام می فرماید:«لَوْ أَنَّ اَلْریاضَ أَقْلاَمٌ وَ اَلْبَحْرَ مِدَادٌ وَ اَلْجِنَّ حُسَّابٌ وَ اَلْإِنْسَ کتَّابٌ مَا أَحْصَوْا فَضَائِلَ أَمیرِالْمؤْمِنینَ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیهِ الْسَّلام»(1). اگر درختان قلم و دریاها مرکب و جنیان حسابگر و آدمیان نویسنده باشند؛ نمی توانند فضائل على بن ابى طالب را بشمارند.

کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست *** که ترکنم سر انگشت و صفحه بشمارم

یکی از جنبه های قبولی حضرت امیر علیه السلام کسب فضائل همه انبیای الهی است. آن بزرگوار با شایستگی های ذاتی که به عنایت الهی داشت توانست با جهاد خستگی ناپذیر و با مبارزه چشم گیر، در طول حیات مقدس خود، همه فضائل انبیا را کسب نماید و سرآمد آنان گردد. پیامبر گرامی اسلام در این باره می فرماید: «مَنْ أرادَ أنْ یَنْظُرَ إلى آدَمَ فی عِلْمِهِ وَ إلى نُوح فی فَهْمِهِ وَ إلى إبْراهیمَ فی حِلْمِهِ وَ إلى یَحْیَى بْنِ زَکَریَّا فی زُهْدِهِ وَ إلى مُوسَى بْنِ عِمْرانَ

ص: 30


1- . کشف الغمة في معرفة الأئمة، جلد1، صفحه125

فی بَطْشِهِ، فَلْیَنْظُرْ إلى عَلیِّ بْنِ أبی طالِب»(1). هر که بخواهد دانش آدم و فهم نوح و بردبارى ابراهیم و زُهد یحیى بن زکریّا و توانمندى موسى بن عمران را بنگرد، على بن ابى طالب را نظاره کند.

تا صورت پیوند جهان بود علی بود *** تا نقش زمین بود و زمان بود علی بود

هم آدم و شیث هم ایوب و هم ادریس *** هم یوسف و هم یونس و هم هود علی بود

هم موسی و هم عیسی و هم خضر و هم الیاس *** هم صالح پیغمبر و داود علی بود

حضرت امام خمینی رحمت الله علیه در این زمینه می فرماید: «مسئلة غدیر، مسئله ای نیست که بنفسه برای حضرت امیر علیه السلام یک مسئله ای پیش بیاورد، حضرت امیر مسئلة غدیر را ایجاد کرده است. آن وجود شریف که منبع همة جهات بوده است، موجب این شده است که غدیر پیش بیاید. غدیر برای حضرت امیر علیه السلام ارزش ندارد؛ آنکه ارزش دارد خود حضرت است که دنبال آن ارزش، غدیر آمده است»(2).

هفتم: عید سعید غدیر روز انتصاب حضرت علی است

همان گونه که عید سعید قربان، عید انتصاب حضرت ابراهیم علی نبینا و عليه السلام به مقام امامت است؛ عید سعید غدیر، عید انتصاب حضرت امیر علیه

ص: 31


1- . إرشاد القلوب، جلد2، صفحه 217
2- . صحیفة امام، ج20، ص112

السلام به امامت و ولایت است. خداوند تبارک و تعالی طی فرمانی از پیامبر گرامی اسلام می خواهد تا حضرت امیر علیه السلام را به عنوان وصی و جانشین به مردم معرفی نماید: «یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیک مِنْ رَبِّک»(1)؛ اى پیامبر، آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده است را ابلاغ کن.

حضرت امام کاظم علیه السلام درباره ولایت حضرت امام علی علیه السلام می فرماید: «وِلایةُ عَلِىٍّ علیه السلام مَکتُوبَةٌ فى صُحُفِ جَمیعِ الْاَنْبیاءِ وَلَنْ یبْعَثَ اللّهُ رَسُولاً اِلاّ بِنُبُوَّةِ مُحَمَّدٍ وَوَصِیةِ عَلىٍّ عَلَیهِ الْسَّلام»(2)؛ ولایت على علیه السلام در کتاب هاى همه پیامبران ثبت شده است و هیچ پیامبرى مبعوث نشد، مگر با میثاق نبوت حضرت محمد صلى الله عليه و آله و سلم و امامت على عَلَیهِ الْسَّلام.

در حقیقت هیچ منصبی بالاتر از منصب و مقام ولایت نیست و روز عید سعید که روز تعیین ولایت و امامت حضرت امام علی علیه السلام بالاترین روز و بالاترین عید اسلامی است و به همین دلیل در روایات اهل بیت علیهم السلام، عید سعید غدیر، از بزرگ ترین اعیاد به شمار آمده و برای بزرگداشت آن، اعمالی مستحبی وارد شده است و یکی از آن اعمال شکرگزاری است. در روایت آمده است به برکت انتصاب مولی الموحدین أمیر المؤمنین علی علیه السلام، در روز عید سعید غدیر حمد و ثنای الهی گفته و در ملاقات برادران مؤمن، تمسک به ولایت حضرت امیر را شکرگزاری نمایند و این دعا را

ص: 32


1- . سوره مائده آیه 67
2- . سفینه البحار ج2 ص691

بخوانند: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکینَ بِوَلَایةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ علیهم السلام»(1).

حضرت امام رضا علیه السلام در این زمینه می فرماید: «وَهُوَ یوْمُ التَهْنِئَةِ یهَنِّئُ بَعْضُکمْ بَعْضا، فَاِذا لَقِىَ الْمُؤْمِنُ أخاهُ یقُولُ: اَلْحَمْدُللّهِ الَّذى جَعَلَنا مِنَ الْمُتَمَسِّکینَ بِوِلایةِ أمیرِالْمُؤْمِنینِ وَالْاَئِمَّةِ علیهم السلام»(2)؛ عید غدیر روز تبریک و تهنیت است. هر یک به دیگرى تبریک بگوید، هر وقت مؤمنى برادرش را ملاقات کرد، چنین بگوید: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکینَ بِوَلَایةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ علیهم السلام».

هشتم: روز قبولی موحدان در آزمون بزرگ است

سنت الهی بر این تعلق گرفته است که هر کسی ادعای ایمان کند، مورد آزمون و امتحان قرار گیرد تا صحت ادعای او و میزان اعتقاد او مشخص گردد. خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم می فرماید: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یتْرَکوا أَنْ یقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یفْتَنُونَ»(3)؛ آیا مردم گمان کرده اند، همین که بگویند: ایمان آوردیم، رها می شوند و آنان مورد آزمایش قرار نمی گیرند؟

خداوند تبارک و تعالی، پیروی از پیامبر گرامی اسلام صلى الله عليه و آله و سلم را با پذیرش امامت حضرت امیر علیه السلام آزموده است، هر کس امامت آن بزرگوار را

ص: 33


1- . اقبال الاعمال، سید بن طاووس ج2،ص 261.
2- . همان.
3- . سوره عنکبوت آیه 2

همانند رسالت پیامبر گرامی اسلام بپذیرد در این امتحان و آزمون قبول شده است و الا در ایمان بر پیامبر و پیروی از آن بزرگوار، صادق نیست. بر همین اساس خداوند در روز عید سعید غدیر در قرآن کریم می فرماید: «فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ»(1)؛ بنابر این، از دشمنان دین نترسید! و از مخالفت با من بترسید. یعنی بترسید از روزی که در ایمان و پیروی دروغ گو درآیید.

ص: 34


1- . سوره مائده آیه 3

بخش سوّم:

چرا باید عید سعید غدیر را گرامی داشت؟

اشاره

ضرورت بزرگداشت و زنده نگه داشتن واقعه غدیر بر اساس فلسفه، اهداف و نتایج ارزشمند آن بر کسی پوشیده نیست و در این بخش به برخی از آن اشاره می شود.

اوّل: تعظیم شعائر الهی

شعائر الهی به معنای نشانه های خداوند تبارک و تعالی است و شامل هر چیزی که انسان را به یاد خدا بیندازد و تقوا را در دل انسان تقویت کند؛ می شود و عید سعید غدیر یکی از مصادیق بارز و روشن شعائر الهی است چرا که هر مؤمنی را به یاد امامت و ولایت الهی می اندازد و بزرگداشت و تعظیم شایسته ی غدیر، مصداق تعظیم شعائر الهی است. خداوند در قرآن کریم می فرماید: «وَمَنْ یعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ»(1)؛ و هر کس شعائر الهی را بزرگ شمارد دلش از تقوا بهره مند است.

ص: 35


1- . سوره حج آیه 32
دوّم: یادآوری ایام الله

بزرگداشت و تعظیم شایسته ی غدیر، مصداق وَذَکِّرْهُمْ بِأَیامِ اللّهِ است. با آن که همه ی ایام متعلق به خداوند است، اما بعضی از زمان ها بخاطر آن کار خدایی که در آن اتفاق افتاده است؛ به خداوند نسبت داده شده و از آن به ایام الله یاد می شود و باید آن را تعظیم و یادآوری کرد. خداوند قرآن کریم به حضرت موسی دستور می دهد و می فرماید: «وَذَکِّرْهُمْ بِأَیامِ اللّهِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیاتٍ لِّکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ»(1)؛ و ایّام اللّه را به آنان یاد آور! در این، نشانه هایی برای هر صبر کننده ی شکرگزار است! یادآوری نشانه ها و آیات وظیفه ی کسانی است که می خواهند به دو وصف صَبَّارٍ و شَکُورٍ متصف گردند.

سوّم: احیای امامت

بزرگداشت و تعظیم شایسته ی غدیر، مصداق احیای امامت و ولایت است: امام رضا علیه السلام می فرماید: «رَحِمَ اللّهُ عَبْدا اَحْیا أمْرَنا، فَقُلْتُ لَهُ: فَکَیْفَ یُحْیِی أمْرَکُمْ؟ قالَ: یَتَعَلَّمُ عُلُومَنا و یُعَلِّمُها النّاسَ، فَإِنَّ النّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحاسِنَ کَلامِنا لاَتَّبَعُونا»(2)؛ خداوند، رحمت کند آن بنده ای را که امر ما را زنده کند! گفتم: چگونه امر شما را زنده کند؟ فرمود: علوم ما را فراگیرد و به مردم بیاموزد، که اگر مردم زیبایی های گفتار ما را می دانستند، از ما پیروی می کردند. یا در روایت دیگری می فرماید: «مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً

ص: 36


1- . سوره ا براهیم آیه 5
2- . میزان الحکمة، ج3، ص 2074

یُحیَی فیه أمْرُنا لَمْ یَمُتْ قَلبُهُ یَوْمَ تَمُوتُ القُلُوبُ»(1)؛ هر که در مجلسی بنشیند که در آن یاد ما اهل بیت زنده می شود، قلبش در روزی که قلب ها می میرند، نمی میرد. یکی از بارزترین مصادیق احیای امر ائمه اطهار علیهم السلام، موضوع امامت است که بر احیای آن بسیار تأکید شده است.

چهارم: حق شناسی

بزرگداشت و تعظیم شایسته ی غدیر، یک نوع حق شناسی نسبت به امامت و رهبری و خاصه نسبت به مولی الموحدین أمیر المؤمنین علی علیه السلام است. حس حق شناسی یکی از مقدس ترین خواسته های فطری بشر است که خداوند در نهاد همه ی انسان ها قرار داده است. در همه ی جوامع بشری برگزاری مراسم بزرگداشت برای رویدادهای مهم و ارزشمند بسیار مرسوم است. بزرگداشت و تعظیم شایسته ی غدیر، یک نوع حق شناسی نسبت امامت و رهبری و نسبت به خدمات ارزنده مولی الموحدین أمیر المؤمنین علی علیه السلام است.

پنجم: پاسداشت و تکریم ارزش ها

بزرگداشت و تعظیم شایسته ی غدیر، در حقیقت پاسداشت و تکریم ارزش هایی است که توسط امامت و رهبری و خاصه توسط مولی الموحدین أمیر المؤمنین علی

ص: 37


1- . عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج 1 ص 294 ح 48

علیه السلام خلق شده است. پاسداشت و تکریم خدمات ارزنده ای است که آن بزرگوار به دین مبین اسلام و به پیامبر گرامی اسلام و به جامعه اسلامی کرده است.

ششم: دوستی اهل بیت

بزرگداشت و تعظیم شایسته ی غدیر، برای دوستی و محبت و دلدادگی به مولی الموحدین أمیر المؤمنین علی علیه السلام است. دستور است که به پاس زحمات ارزشمند پیامبر گرامی اهل بیت عصمت و طهارت را دوست بداریم. خداوند در قرآن کریم می فرماید: «قُلْ لَا أَسْأَلُکمْ عَلَیهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى»(1)؛ بگو: به پاس زحمات رسالت، پاداشى از شما نمی خواهم، مگر آن که اهل بیتم را دوست بدارید. بزرگداشت و تعظیم شایسته ی غدیر، مصداق همان مودت و محبت اهل بیت عصمت و طهارت است.

هفتم: زنده نگهداشتن امامت و رهبری

اساس دین مبین اسلام بر احیای اصل امامت است و امامت ضامن اجرای احکام است. و بزرگداشت و تعظیم شایسته ی غدیر، زنده نگهداشتن اصل امامت است. مگر ممکن است از طرف خداوند تبارک و تعالی، دینی بیاید، اما برای زندگی شرافتمندانه بشری دستور جامع نداشته باشد؟ مگر ممکن است دینی با جامع احکام لازم و ضروری

ص: 38


1- . سوره شوری آیه 23

حیات بشری باشد، اما از نظام اجرایی دین سخن نرانده باشد؟ مگر ممکن است دینی با جامع احکام ضروری و نظام اجرایی باشد، اما در دایره حاکمیت، عامل اجرایی نداشته باشد؟ عامل و ضامن اجرایی دین، امام و رهبر است و بزرگداشت و تعظیم شایسته ی غدیر، زنده نگه داشتن و احیای همین اصل است.

هشتم: عبرت گیری

بزرگداشت و تعظیم شایسته ی غدیر، برای عبرت گیری است. بزرگداشت یک واقعه و رویداد در گذشته، عبرت گیری از حوادث گذشته را به دنبال دارد. قرآن کریم پس از نقل داستان های پیامبران و اقوام گذشته در سوره ی یوسف می فرماید: «لَقَدْ کانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لأولِی الألْبَابِ»(1)؛ برای صاحبان عقل و خرد، در قصه ها و داستان های گذشتگان، عبرت است. حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه خطاب به فرزند گرامیشان چنین می فرماید: «وَ اسْتَدْلِلْ عَلَى مَا لَمْ یکنْ بِمَا کانَ فَإِنَّمَا الاُمُورُ اَشْبَاهٌ»(2)؛ قضایای گذشته را چراغ راه آینده کن و از رهگذر گذشته به آینده استدلال نما، چرا که حوادث عالم شبیه یکدیگرند. وقتی در گذشته حاثه یی اتفاق افتاده باشد شبیه آن در آینده نیز ممکن است اتفاق بیفتد، اگر در گذشته دقّت کنی می توانی برای آینده از آن عبرت بگیری. بزرگداشت و تعظیم شایسته ی غدیر، برای عبرت گیری

ص: 39


1- . سوره یوسف آیه 111
2- . نهج البلاغه نامه 31

است نسبت به کوتاهی هایی که در مورد واقعه غدیر اتفاق افتاده است و خسارت های بسیار و جبران ناپذیری بر جهان اسلام وارد کرده است.

نهم: جلوگیری از تکرار عاشورا

بزرگداشت و تعظیم شایسته ی غدیر، برای جلوگیری از تکرار عاشورا است. غدیر و عاشورا دو بال یک پروازند و با هم پیوند ناگسستنی دارند. عاشورا، با الهام از غدیر زنده نگهداشته می شود و تعظیم شایسته ی غدیر، از تکرار عاشورا جلوگیری می کند. عاشورا، از رهگذر غدیر، عبرت آموز می شود و بزرگداشت و تعظیم شایسته ی غدیر با نگاه به عاشورا، ضرورت پیدا می کند. عاشورا، تعظیم شایسته ی غدیر را ضروری می سازد و تعظیم شایسته ی غدیر به قیام حماسی عاشورا، معنا می بخشد. عزاداری از رهنمودهای امامت الهام می گیرد و از انحراف و آسیب حفظ می شود و واقعه غدیر به کمک قیام حماسی عاشورا، در بستر تاریخ زنده می ماند.

دهم: جلوگیری از تحریف

بزرگداشت و تعظیم شایسته ی غدیر، برای جلوگیری از تحریف واقعیت غدیر است، برای جلوگیری از طلبکاری کسانی است که حق امامت و رهبری را غصب کردند و مصائب بزرگی را بر جامعه اسلامی وارد کردند. اگر شیعیان، واقعه غدیر را زنده نگه نمی داشتند؛ غاصبان و منافقان

ص: 40

جامعه طلبکار ما می شدند و ما امروز بدهکار آنان بودیم باید غرامت همه خسارت های وارد شده بر جهان اسلام را به آنان پرداخت می کردیم همان گونه که یهودیان نجات یافته به دست ایرانیان؛ وقتی به قدرت رسیدند؛ طلبکار شدند و 75 هزار ایرانی را به قتل رساندند و هر سال وقیحانه جشن می گیرند (جشن پوریم) و همان گونه که استعمار پیر انگلیس در جنگ جهانی اول، با قحطی نیمی از جمعیت ایران را به کشتن داد و امروز داعیه ی سروری دارد و وقیحانه ایرانیان را متوحش می خواند.

ص: 41

بخش چهارم:

منشور اخلاقی مراسم و جشن عید سعید غدیر

اشاره

تکریم و تعظیم عید سعید غدیر در گرو برگزاری شایسته ی مراسم این روز شریف است و برگزاری شایسته ی مراسم این روز شریف، به رعایت شایسته ی آداب و شرایط و حدود و ثغور مراسم جشن عید سعید غدیر بستگی دارد که از آن به منشور اخلاقی مراسم جشن عید سعید غدیر یاد می شود.

برای رسیدن به یک مراسم شایسته و درخور شأن عید سعید غدیر، متولیان و کارگزاران مراسم جشن عید سعید غدیر، باید آداب و شرایط، حدود و ثغور و منشور اخلاقی مراسم را به دقت و به تمامه رعایت نمایند تا عید سعید غدیر جایگاه واقعی خود را در جامعه اسلامی پیدا کند و اثرگذاری لازم را داشته باشد(1).

آن چه متولیان و کارگزاران مراسم جشن عید سعید غدیر باید به دقت و به تمامه رعایت کنند عبارت است از:

اوّل: متدیّن و متشرّع

ص: 42


1- . این آداب و شرایط و این حدود و ثغور و این منشور اخلاقی، اختصاص به مراسم و جشن عید سعید غدیر ندارد شامل همه ی اعیاد اسلامی می شود.

انجام شایسته ی واجبات و اهتمام به ترک محرمات و توجه به انجام مستحبات و دوری از مکروهات، یکی از مهم ترین فلسفه ی غدیر و یکی از فلسفه های اصلی برگزاری هر مجلس و مراسم مذهبی است. بر این اساس متولیان و کارگزاران مراسم جشن عید سعید غدیر باید به تمام معنا، انسان های متدین و متشرع باشند تا انجام واجبات و ترک محرمات و حتی رعایت مستحبات و ترک مکروهات، را به شدّت رعایت نمایند و مجالس و مراسم عید سعید غدیر را بگونه ای برگزار کنند که واجبی ترک نشود و حرامی صورت نگیرد.

دوّم: کسب شایستگی لازم

معنویت و عرفان، توسّل و فناء فی الله و محو در معشوق شدن؛ ماجرای غدیر را جلوه گر می سازد. ارتباط با خالق هستی تضمین کننده ی استحکام و اقتدار نیروهایی است که می خواهند حماسه بیافرینند. این ارتباط هر چه قوی تر و عمیق تر باشد حماسه و جهاد در راه خدا کارسازتر و پر ثمرتر خواهد بود. بر این اساس متولیان و کارگزاران مراسم جشن عید سعید غدیر باید به تمام معنا، انسان های معنوی باشند تا با راز و نیاز با حضرت حق، خاصه در دل شب، جایگاه معنوی خود را ارتقا بخشند و شایسته رساندن پیام غدیر باشند.

سوّم: رعایت شأن و منزلت

ص: 43

مطلوب در برگزاری مراسم عید سعید غدیر، رعایت شأن و منزلت مراسم جشن است آن هم با برنامه ها و حرکات وزین و حساب شده، مگر ممکن است برای بزرگداشت عید سعید غدیر دست به هر کاری زد؟! بر این اساس متولیان و کارگزاران مراسم جشن عید سعید غدیر باید به تمام معنا، انسان های اخلاقی باشند تا ضمن حفظ شأن و منزلت خود، شأن و منزلت مراسم جشن عید سعید غدیر را حفظ نمایند و در برگزاری مراسم، از زمان و مکان تا شکل و صحنه و از استفاده از تمثال و آلات جشن تا محتوای مراسم و از دعوت شرکت کنندگان تا پذیرایی و حتی جای پارک خودرو و بهداشت محیط؛ به شدّت از اقدامات دون شأن، حرکات زننده، آزار دیگران، استفاده از نمادهای غیر دینی، سبک های غربى، آهنگ هاى مجالس لهو، لودگی و... پرهیز نمایند، به گونه ای که مراسم جشن عید سعید غدیر از هر چه وهن شیعه و اسلام است، دور بماند.

چهارم: متولیان و کارگزاران خبره و کار آزموده

برگزاری مراسم جشن عید سعید غدیر برای گسترش اسلام و تقویت دین و ترویج آموزه های دینی است. بر این اساس متولیان و کارگزاران باید در برنامه ریزی، راه اندازی، هدایت، اداره و برگزاری مراسم و جشن؛ دوره دیده، کار آزموده، خِبره و از دانش دینی و تخصص لازم برخوردار باشند تا مراسم جشن عید سعید غدیر به اهداف عالیه و مقاصد تعیین شده برسد و از آفت، آسیب و انحراف حفظ شود.

ص: 44

پنجم: محتوای مراسم جشن و سرور

آن چه در خور عید است، جشن و سرور و شادی است و آن چه در خور غدیر است، تعظیم و تکریم و بزرگداشت واقعه ی غدیر است. تعظیم و تکریم واقعه ی غدیر به آشنایی با معارف و دانش دینی و به بیان فلسفه و تاریخ غدیر، تاریخ تحلیلی غدیر، داستان ها و اشعار غدیر، شب شعر غدیر، اتفاقات اثرگذار، انجام اعمال بیستگانه ی شب و روز عید سعید غدیر، مسابقات محتوائی و تبیین وظیفه ی شیعه نسبت به غدیر؛ با شیوه های نوین، متنوع، جذاب، شیرین، جوان پسند و شایسته ی مجلس عید و جشن و سرور بستگی دارد. بر این اساس متولیان و کارگزاران مراسم جشن عید سعید غدیر باید محتوای مراسم را به گونه ای با چاشنی جشن و سرور تأمین کنند که در پایان ضمن افزایش نشاط و شادابی؛ بر دانش دینی و بر ایمان و اعتقاد شرکت کنندگان افزوده شود.

ششم: استفاده از منابع معتبر و مستند

تعظیم و تکریم واقعه ی غدیر به محتوای مراسم بستگی دارد و محتوایی که در بردارنده ی تعظیم و تکریم واقعه ی غدیر باشد، باید برگرفته از منابع معتبر و مستند باشد تا تعبد شرکت کنندگان نسبت به دین و التزام آنان نسبت به وظایف دینی و تبعیت پذیری آنان نسبت به رهبران دینی بیشتر شود و از خرافه و بدعت و از آفت و آسیب، حفظ گردد. منبع شناسی، نخستین شرط سخنران،

ص: 45

ذاکر، مداح، مجری و کارگزار مراسم است. بر این اساس متولیان و کارگزاران مراسم جشن عید سعید غدیر باید به تمام معنا، انسان های منطقی باشند تا با استفاده از منابع معتبر؛ به گونه ای مراسم جشن عید سعید غدیر را با سند و دلیل، محتوا بخشی کنند که تدین و تعبد شرکت کنندگان را افزایش داده و شعائر دین از خرافه و بدعت و از آفت و آسیب، حفظ گردد.

هفتم: برگزاری مراسم طبق دستور

تعظیم و تکریم واقعه ی غدیر یک عمل عبادی و توقیفی است و باید طبق دستور رسیده از رهبران دینی صورت گیرد تا سبب تقویت دین و امامت گردد. بر این اساس متولیان و کارگزاران مراسم جشن عید سعید غدیر باید به تمام معنا، انسان های متعبد باشند تا با تعبد و تبعیت پذیری عالی، مراسم جشن عید سعید غدیر را طبق دستور برگزار کنند و از حرکات و اعمالی که سندیتی ندارد دوری نمایند و مراسم را از هر گونه خرافه و بدعت دور نگه دارند.

هشتم: اعتدال در برگزاری مراسم

در برگزاری مراسم جشن عید سعید غدیر باید به ظرفیت حاضرین توجه شود. پسندیده ترین برنامه های

ص: 46

فرهنگی، برنامه هایی است که در آن تعادل و اعتدال رعایت شده باشد. بر این اساس متولیان و کارگزاران مراسم جشن عید سعید غدیر باید به تمام معنا، انسان های متعادل باشند تا در برنامه های مراسم، از سخنرانی تا جشن و از خرج دادن، تا پخش صدا، زمان و در مکان و... اعتدال را رعایت نمایند.

نهم: برگزاری مراسم پر شور و فراگیر

مراسم جشن عید سعید غدیر همانند مراسم تاسوعا و عاشورا، باید پرشور و فراگیر و با شکوه و با عظمت برگزار گردد تا اثر گذار باشد. همان گونه که در تاسوعا و عاشورا مراسم با شکوه و با عظمت برگزار می گردد، دسته جات عزاداری راه می افتد، نماز ظهر با شکوه برگزار می شود، سفره انداخته می شود و اطعام داده می شود؛ مراسم جشن عید سعید غدیر هم باید پرشور و فراگیر برگزار گردد. بر این اساس متولیان و کارگزاران مراسم جشن عید سعید غدیر باید به تمام معنا، انسان های حماسی باشند و مراسم جشن عید سعید غدیر را با شکوه و با عظمت و با محتوا برگزار نمایند و با نماز ظهر و اطعام فراگیر و سفره ی گسترده، به عظمت و شکوه آن بیفزایند. و چه پسندیده است که بخشی از خرج های روز عاشورا که نذر ندارد به روز عید غدیر منتقل شود.

دهم: برگزاری مراسم در مراکز مذهبی

برگزاری مراسم مذهبی در بیرون از مراکز مذهبی، قداست و معنویتش را از دست می دهد و این خلاف عرفی

ص: 47

است که به دلیل قابل کنترل نبودن حرکات و سکنات و عدم التزام متولیان در اکثر موارد؛ به خلاف شرع منجر می شود. برپائی خیمه برای مراسم و جشن عید سعید غدیر، در شهری که به اندازه ی کافی حسینیه و مسجد دارد؛ جفا به مراکز دینی و مذهبی است. بر این اساس متولیان و کارگزاران مراسم جشن عید سعید غدیر باید با مراکز مذهبی پیوند ناگسستنی داشته باشند و مراسم جشن عید سعید غدیر را حتی المقدور در مراکز مذهبی برگزار کند.

بیاییم برای تعظیم شعائر دین، مراسم عید سعید غدیر را مستند، محتوایی، پرشور، فراگیر، همگانی، شایسته، با پذیرایی وزین و با آداب و شرایط برگزار کنیم.

ص: 48

بخش پنجم: پیوند ناگسستنی غدیر با عاشورا

اشاره

غدیر و عاشورا دو بال یک پروازند و با هم پیوند ناگسستنی دارند. عاشورا، با الهام از غدیر زنده نگهداشته می شود و تعظیم شایسته ی غدیر، از تکرار عاشورا جلوگیری می کند. عاشورا، از رهگذر غدیر، عبرت آموز می شود و تعظیم شایسته ی غدیر با نگاه به عاشورا، ضرورت پیدا می کند.

عاشورا، تعظیم شایسته ی غدیر را ضروری می سازد و تعظیم شایسته ی غدیر به قیام حماسی عاشورا، معنا می بخشد. عزاداری از رهنمودهای امامت الهام می گیرد و از انحراف و آسیب حفظ می شود و واقعه غدیر به کمک قیام حماسی عاشورا، در بستر تاریخ زنده می ماند.

کوتاهی و بی توجهی نسبت به غدیر

اگر مراسم مذهبی و تعظیم شعائر دینی، شایسته برگزار می شد و اگر شعائر دین زنده نگه داشته می شد و اگر ما در واقعه ی عید سعید غدیر، عید سعید مبعث، عید سعید فطر، عید سعید قربان، عید جمعه و ایام موالید اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام، درست و شایسته عمل می کردیم؛ کار به مصیبت بعد از مصیبت و شهادت بعد از شهادت نمی کشید و شیعه عزادار نمی شد.

ص: 49

عزاداری، با کوتاهی و بی توجهی نسبت شعائر دین و خاصه واقعه غدیر، بر شیعه تحمیل شد و ما عزادار شدیم. عزاداری، با افراط و تفریط نسبت شعائر دین و دخالت های بی جا در امور دینی بر شیعه تحمیل شد و ما عزادار شدیم.

آیا غیر از این است که کوتاهی و بی توجهی نسبت به رویداد مقدس غدیر، عاشورا به وجود آورد وامام را به مسلخ برد و فاجعه ی کربلا را رقم زد و ما عزادار شدیم؟ و ما امروز عزاداری می کنیم و کاری با غدیر نداریم؟

آیا غیر از این است که امروز همان کوتاهی و انحراف گریبان گیر ما شده است؛ به شکلی که ما برای فاجعه ی دلخراش کربلا و شهادت جان گداز سید و سالار شهیدان عزاداری می کنیم (که به حق باید عزادار باشیم) اما نسبت به غدیر بی توجهیم و از علت عزادار شدن و مصیبت دیدن غافل شدیم. متأسفانه امروز ما گرفتار همان بلیه ای شدیم که ما را عزادار کرد.

آیا غیر از این است که ما غدیر را رها کردیم عزادار شدیم و امروز فقط عزاداری می کنیم و کاری به غدیر نداریم. در حالی که ضمن عزاداری باید با عوامل عزاداری مبارزه کنیم و کوتاهی و بی توجهی خود نسبت به غدیر را جبران نماییم.

آیا غیر از این است که غیبت با کوتاهی و بی توجهی نسبت شعائر دین، پیش آمد و ما از وجود نازنین امام زمان محروم گشتیم؟ و امروز بی توجه به عوامل غیبت، در انتظار نشسته ایم و اگر این کوتاهی و بی توجهی نسبت به

ص: 50

غدیر ادامه یابد، هم تکرار عاشورا را و هم ادامه ی غیبت و محرومیت از وجود نازنین امام زمان را به دنبال خواهد داشت.

متأسفانه ما در برگزاری مراسم مذهبی، کاری به حرف و منطق ائمه اطهار نداریم، کاری به اسلام و آموزه های دین نداریم، کاری به خدا و ارتباط با خدا و راز و نیاز با خالق هستی، مناجات، شب زنده داری، نماز شب و انس با قرآن کریم نداریم و یک تشیّع قلابی درست کردیم، یک اهل بیت قلابی درست کردیم، یک اسلام بی روح و بی محتوا درست کردیم، اسلام و تشیع را به بعضی از حرکات نسنجیده و بی اساس خلاصه کردیم.

آیا غیر از این است که حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام مانند حضرت عیسی تحریف شده است؟ آیا غیر از این است که بعضی حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام را گرفتند و خدای آن بزرگوار را رها کرده اند؟ غیر از این است که بعضی عزاداری را گرفتند و قرآن کریمی که پیامبر گرامی اسلام فرمود از اهل بیت عصمت و طهارت جدا نمی شود؛ را رها کرده اند؟

متأسفانه مراسم مذهبی که هدفش ترویج دین و حفظ کیان اسلام است؛ امروز با رفتارهای بی اساس و بی سند، از اهداف خود دور افتاده و جای هدف را گرفت است. متأسفانه مراسم مذهبی و تعظیم شعائر دینی، در بعضی از موارد، نه تنها به صورت شایسته برگزار نمی شود بلکه تندروی ها از یک سو و کوتاهی ها از سوی دیگر، مصائب بسیاری را بر دین وارد کرده و همان انحرافی که

ص: 51

امام را به مسلخ برد و ما را عزادار کرد، امروز همان انحراف گریبان اکثر مراسم مذهبی ما را گرفته است.

چه چیزی شیعه را عزادار کرده است؟

اگر درِ خانه آتش گرفت، پهلو شکست، فرزند سقط شد و اگر خلافت غصب گردید و قطب دایره ی امکان خانه نشین شد و اگر جنگ جمل، صفین و نهروان براه افتاد و اگر مولی الموحدین به شهادت رسید و شیعه عزادار شد؛ همه به خاطر همین کوتاهی ها و بی توجهی ها بوده است.

اگر صلح دلخراش بر خورشید درخشان امامت و ولایت تحمیل شد و سبط اکبر و پاره ی تن پیامبر با زهر کین به شهادت رسید و اگر صحنه ی دلخراش کربلا به وجود آمد و عاشورا قلب بشریت را جریحه دار کرد و اگر امام و یارانش چاک چاک شدند و بر پیکر آنان سم ستوران راندند و سرهای قدسیان همه بر نیزه ها برفت و اگر خاندان عصمت و طهارت چون اجانب در کوچه و بازار کوفه و شام به اسارت رفتند و شیعه عزادار شد؛ همه به خاطر همین کوتاهی ها و بی توجهی ها بوده است.

تندروی نسبت به غدیر

تندروی درباره ی غدیر هم همانند کوتاهی و بی توجهی نسبت غدیر، مصیبت بار است و در حقیقت هر دو، لبه ی یک تیغ اند، چه سنی وهابی و چه شیعه ی

ص: 52

انگلیسی، هر دو با یک تیشه بر ریشه ی غدیر که همان اسلام ناب محمدی است می زنند.

کسانی که به بهانه ی دفاع از غدیر و به حمایت اهل بیت عصمت و طهارت، دانسته یا ندانسته یا مغرضانه، با سخنان بی اساس و حرکت های نسنجیده، به دیگر مذاهب فحش و ناسزا می گویند، احساسات دیگر فِرَق اسلامی را تحریک می کنند و به اختلافات شیعه و سنی دامن می زنند؛ در حقیقت تندروهایی هستند که نقشه های نظام سلطه، بر علیه جهان اسلام را عملی می سازند.

کسانی که به بهانه ی دفاع از غدیر و به حمایت اهل بیت عصمت و طهارت، دانسته یا ندانسته یا مغرضانه، شعارهای اختلاف افکنانه سر می دهند، یا در مراسم بی اساس عیدالزهرا، همه چیز را مباح می دانند یا لعن و نفرین بر اولی و دومی را برای خرسندی فاطمه ی زهرا سلام الله علیها علنی رواج می دهند؛ در حقیقت تندروهایی هستند که سبب پیدایش داعش و تکفیری ها شدند و بزرگترین مشکل جهان اسلام، یعنی آتش خانمان سوز جنگ را بر مسلمانان تحمیل کرده اند.

آیا کسی که سر در آخُر کج فهمی خویش کرده و متحجرانه اختلاف افکنی می کند و سبب پیدایش فرق داعش و تکفیری شده است؛ عزادار است؟! یا مدافع غدیر؟! آیا آن کسی که به دفاع از سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام، خود را چاک چاک می کند اما از دشمنان واقعی دین مانند اسرائیل اعلان انزجار نمی کند و در مقابل، دشمن را در عملی کردن نقشه هایش کمک می نماید؛ عزادار است؟ یا مدافع غدیر است؟! مدافع

ص: 53

و عزادار واقعی کسی است که مقتدرانه در مرز اسرائیل ایستاده و فریاد مرگ بر کفر و نفاق را با سردادن در عمل ثابت کرده است.

تعظیم شایسته ی غدیر در گرو چیست؟

تعظیم و بزرگداشت شایسته ی غدیر، زنده نگه داشتن نهضت حسینی و دفاع جانانه از حریم اهل بیت عصمت و طهارت؛ در گرو فهم صحیح از شرایط زمان و مکان و توجه به مصالح عمومی جهان اسلام و دفاع از حق و حقیقت و کیان اسلام و دوری از آن چه وهن اسلام و مسلمین است و در گرو مبارزه ی چشم گیر با ظلم و فساد است "وَ لُو بَلَغَ مَا بَلَغَ".

ص: 54

فصل

دوّم

خطبه

غدیر

ص: 55

فصل دوّم: خطبه غدیر

اشاره

پیامبر گرامی اسلام صلى الله عليه و آله و سلم در روز غدیر در غدیر خم از جانب پروردگار عالم مأموریت یافت تا مولی الموحدین أمیر المؤمنین علی علیه السلام را به عنوان وصی و جانشین خود معرفی نماید.

پیامبر گرامی اسلام صلى الله عليه و آله و سلم در اجرای این مأموریت خطیر در روز غدیر و در غدیر خم در جمع مسلمانان خطبه ای را بیان فرمودند که به خطبه غدیر معروف شده است.

این خطبه در اکثر منابع روایی شیعه و سنی به اسناد معتبر نقل شده است و به هیچ وجه قابل خدشه نیست.

ص: 56

خطبه غدیر را می توان در هیجده بخش ملاحظه کرد:

بخش اوّل: حمد و ثنای الهی

بخش دوّم: اعلام فرمان الهی

بخش سوّم: اعلام وصایت و امامت علی علیه السلام

بخش چهارم: کارشکنی منافقان

بخش پنجم: تأکید بر وصایت و امامت علی علیه السلام

بخش ششم: اعلام ولایت و امامت ائمه اطهار

بخش هفتم: بیان فضائل و لزوم پیروی از علی علیه السلام

بخش هشتم: نتیجه دشمنی با علی علیه السلام

بخش نهم: معرفی علی علیه السلام و بیان فضائل

بخش دهم: پرهیز از مخالفت با علی علیه السلام

بخش یازدهم: اشاره مجدد به کارشکنی های منافقین

بخش دوازدهم: توصیف چهارده معصوم علیهم السلام

بخش سیزدهم: سرانجام دوستان و عاقبت دشمنان

بخش چهاردهم: توصیف خود و علی و ائمه اطهار

بخش پانزدهم: پیرامون حضرت مهدی عجل الله تعالی

بخش شانزدهم: فرمان بیعت

بخش هفدهم: بیان حلال و حرام، واجبات و محرمات

بخش هجدهم: فرمان بیعت رسمی با علی و ائمه اطهار

ص: 57

متن و ترجمه خطبه غدیر

بخش اوّل: حمد و ثنای الهی

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

اَلْحَمْدُللَّهِ الَّذی عَلا فی تَوَحُّدِهِ وَدَنا فی تَفَرُّدِهِ وَجَلَّ فی سُلْطانِهِ وَعَظُمَ فی أَرْکانِهِ وَأَحاطَ بِکُلِّ شَیْی ءٍ عِلْماً وَهُوَ فی مَکانِهِ وَقَهَرَ جَمیعَ الْخَلْقِ بِقُدْرَتِهِ وَبُرْهانِهِ؛ به نام خداوند بخشنده مهربان، حمد و سپاس خدایی را که در یگانگی خود بلند مرتبه، و در وحدانیت خود به همه مخلوقات نزدیک، و در سلطنت خود پر جلال، و در ارکان آفرینش خود عظیم، و در حالی که در جای خود است در علم خود به همه چیز احاطه دارد و همه ی مخلوقات در سیطره قدرت و برهان او هستند.

حَمیداً لَمْ یَزَلْ، مَحْمُوداً لایَزالُ وَمَجیداً لایَزُولُ، وَمُبْدِئاً وَمُعیداً وَکُلُّ أَمْرٍ إلَیْهِ یَعُودُ، بارِئُ الْمَسْمُوکاتِ وَداحِی الْمَدْحُوَّاتِ وَجَبَّارُ الْأَرَضینَ وَالسَّمواتِ. قُدُّوسٌ سُبُّوحٌ، رَبُّ الْمَلائکَةِ وَالرُّوحِ؛ سپاسی که پایانی ندارد و ستودنی که پایانی نخواهد داشت و مجد و عظمتی که پایان یافتنی نیست. آغاز و انجام هستی از او است و بازگشت تمامی امور به سوی اوست. به وجود آورنده ی بالاها و پهن کننده ی گسترده ها و یگانه حکمران زمین ها و آسمان ها. پاک و منزه است پروردگار فرشتگان و روح القدس.

مُتَفَضِّلٌ عَلی جَمیعِ مَنْ بَرَأَهُ، مُتَطَوِّلٌ عَلی جَمیعِ مَنْ أَنْشَأَهُ، یَلْحَظُ کُلَّ عَیْنٍ وَالْعُیُونُ لاتَراهُ، کَریمٌ حَلیمٌ ذُو أَناهٍ، قَدْ وَسِعَ کُلَّ شَیْی ءٍ رَحْمَتُهُ وَمَنَّ عَلَیْهِمْ بِنِعْمَتِهِ، لا یَعْجَلُ بِانْتِقامِهِ، وَلایُبادِرُ إِلَیْهِمْ بِمَا اسْتَحَقُّوا مِنْ عَذابِهِ؛ افزونی

ص: 58

بخش همه ی مخلوقات، لطف کننده بر هر همه موجودات، بیننده همه دیده ها، در حالی که دیده ها که هرگز او را نبینند.کریم، بردبار، شکیبا و رحمتش جهان شمول است و باعطایش منّت گذار و در انتقام صبور و در کیفر سزاواران عذاب، شکیباست.

قَدْفَهِمَ السَّرائِرَ وَ عَلِمَ الضَّمائِرَ، وَلَمْ تَخْفَ عَلَیْهِ اَلْمَکْنوناتُ ولا اشْتَبَهَتْ عَلَیْهِ الْخَفِیّاتُ لَهُ الْإِحاطَةُ بِکُلِّ شَیءٍ، والغَلَبَةُ علی کُلِّ شَیءٍ والقُوَّةُ فی کُلِّ شَئٍ والقُدْرَةُ عَلی کُلِّ شَئٍ وَلَیْسَ مِثْلَهُ شَیءٌ؛ بر نهان ها آگاه، و بر درون ها دانا، و پنهان ها بر او مخفی نماند و مخفی ها بر او مشتبه نشود، برای اوست احاطه بر هر چیزی و چیرگی بر همه چیز و قوت در هر چیزی و قدرت بر هر چیزی، و او را همانندی نیست.

وَ هُوَ مُنْشِئُ الشَّیءِ حینَ لاشَیءَ، دائمٌ حَی وَقائمٌ بِالْقِسْطِ، «لاإِلهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزیزُالْحَکیمُ»(1)؛ اوست به وجود آورنده ی وجود، هنگامی که چیزی نبود، جاودان و زنده، قائم به قسط و عدل، «نیست خدایی جز او که ارجمند و حکیم است».

جَلَّ عَنْ أَنْ «تُدْرِکَهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ وَ هُوَاللَّطیفُ الْخَبیرُ»(2) لایَلْحَقُ أَحَدٌ وَصْفَهُ مِنْ مُعایَنَةٍ، وَلایَجِدُ أَحَدٌ کَیْفَ هُوَ مِنْ سِرٍ وَ عَلانِیَةٍ إِلاّ بِمادَلَّ عَزّ وَ جَلّ عَلی نَفْسِهِ؛ بالاتر از آن است که «چشم ها او را درک کنند ولی او چشم ها را درک می کند، و او لطیف و آگاه

ص: 59


1- . سوره آل عمران آیه 18
2- . سوره انعام آیه 103

است».کسی با دیدن به وصف او نرسد و بر چگونگی او از نهان و آشکار دست نیابد، مگر خداوند عزّ و جلّ راهنمایی کند.

وَأَشْهَدُ أَنَّهُ الله ألَّذی مَلَأَ الدَّهْرَ قُدْسُهُ، وَالَّذی یَغْشَی الْأَبَدَ نُورُهُ، وَالَّذی یُنْفِذُ أَمْرَهُ بِلامُشاوَرَةِ مُشیرٍ وَلامَعَهُ شَریکٌ فی تَقْدیرِهِ وَلایُعاوَنُ فی تَدْبیرِهِ؛ گواهی می دهم برای او که اوست خدایی که قدس و پاکی او روزگاران را پر کرده و نورش ابدیت را فرا گرفته، خدایی که دستورش را بدون مشورت اجرا می کند و تقدیرش را بدون شریک امضا می کند و تدبیرش را بدون کمک معاونی، سامان می بخشد.

صَوَّرَ مَا ابْتَدَعَ عَلی غَیْرِ مِثالٍ، وَ خَلَقَ ما خَلَقَ بِلامَعُونَةٍ مِنْ أَحَدٍ وَلا تَکَلُّفٍ وَلاَ احْتِیالٍ أَنْشَأَها فَکانَتْ وَ بَرَأَها فَبانَتْ؛ هستی را بدون الگویی و نمونه، به تصویر کشیده و مخلوقات را بدون یاری و کمک آفریده و آفریدگان را بدون زحمت و چاره جویی، هستی بخشیده است، جهان با ایجاد او موجود و با آفرینش او پدیدار شده است.

فَهُوَ الله الَّذی لا إِلهَ إِلاَّ هُو المُتْقِنُ الصَّنْعَةَ، اَلْحَسَنُ الصَّنیعَةِ، الْعَدْلُ الَّذی لایَجُوُر، وَالْأَکْرَمُ الَّذی تَرْجِعُ إِلَیْهِ الْأُمُورُ؛ پس اوست خداوندی که معبودی به جز او نیست، صُنعش استوار و ساختمان آفرینشش زیبا، دادگری که ستم روا نمی دارد و کریمی که کارهابه او باز می گردد.

وَأَشْهَدُ أَنَّهُ الله الَّذی تَواضَعَ کُلُّ شَیءٍ لِعَظَمَتِهِ، وَذَلَّ کُلُّ شَیءٍ لِعِزَّتِهِ، وَاسْتَسْلَمَ کُلُّ شَیءٍ لِقُدْرَتِهِ، وَخَضَعَ کُلُّ شَیءٍ لِهَیْبَتِهِ؛ و گواهی می دهم که او خداوندی است که آفریدگان

ص: 60

در برابر بزرگیش فروتن و در برابر عزّتش رام و در برابر تواناییش تسلیم و در برابر هیبت و بزرگیش فروتنند.

مَلِکُ الْاَمْلاکِ وَ مُفَلِّکُ الْأَفْلاکِ وَمُسَخِّرُالشَّمْسِ وَالْقَمَرِ، «کُلٌّ یَجْری لِأَجَلٍ مُسَمّی»(1) یُکَوِّرُ الَّلیْلَ عَلَی النَّهارِ وَیُکَوِّرُ النَّهارَ عَلَی الَّلیْلِ یَطْلُبُهُ حَثیثاً؛ پادشاه هستی ها و چرخاننده سپهر و افلاک و رام کننده و مسخّر کننده آفتاب و ماه «که همه در زمان تعیین شده در حرکت هستند» اوست که شب را بر روز و روز را بر شب پوشاند به گونه ای که هر دو شتابان در پی یکدیگرند.

قاصِمُ کُلِّ جَبّارٍ عَنیدٍ وَ مُهْلِکُ کُلِّ شَیْطانٍ مَریدٍ لَمْ یَکُنْ لَهُ ضِدٌّ وَلا مَعَهُ نِدٌّ، «أَحَدٌ صَمَدٌ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفْواً أَحَدٌ»(2)؛ اوست در هم شکنندی هر ستمگر سرکش و نابود کنندی هر شیطان سرکش رانده شده. برای او ضدّی، و همراه او معارضی نیست، «او یکتا و بی نیاز است، زائیده نشده و نمی زاید و برای او هیچ همتایی وجود ندارد».

إِلهٌ واحِدٌ وَرَبٌّ ماجِدٌ، یَشاءُ فَیُمْضی، وَیُریدُ فَیَقْضی، وَیَعْلَمُ فَیُحْصی، وَیُمیتُ وَیُحْیی، وَیُفْقِرُ وَیُغْنی، وَیُضْحِکُ وَیُبْکی، وَیُدْنی وَ یُقْصی وَیَمْنَعُ وَ یُعْطی؛خداوند یگانه و پروردگار بزرگوار است، هرگاه بخواهد؛ انجام می دهد و هرگاه اراده کند عملی می سازد و می داند پس به شماره می آورد و بمیراند و زنده کند و نیازمند سازد و بی نیاز گرداند و بخنداند و بگریاند و نزدیک کند و دور سازد و منع کند و عطا نماید.

ص: 61


1- . سوره زمر آیه 5
2- . سوره توحید آیه 4

«لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ، بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَ هُوَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ»(1)«یُولِجُ الَّلیْلَ فِی النَّهارِ وَیُولِجُ النَّهارَ فی الَّلیْلِ»(2) لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الْعَزیزُ الْغَفّارُ؛ «پادشاهی از آنِ او است و حمد و سپاس برای اوست، تمام نیکی ها به دست توانی اوست و او بر هر چیزی توانا است». «شب را در روز و روز را در شب فرو برد». خدایی جز او نیست؛ او گران مایه و آمرزنده است.

مُسْتَجیبُ الدُّعاءِ وَمُجْزِلُ الْعَطاءِ، مُحْصِی الْأَنْفاسِ وَ رَبُّ الْجِنَّةِ وَالنّاسِ الَّذی لایُشْکِلُ عَلَیْهِ شَیءٌ، وَ لایُضجِرُهُ صُراخُ الْمُسْتَصْرِخینَ وَلایُبْرِمُهُ إِلْحاحُ الْمُلِحّینَ؛ اجابت کنندی دعا و افزایندی عطا، شمارندی نفَس ها و پروردگار پری و انسان. خداوندی که هیچ چیزی بر او مشکل نباشد و فریاد دادخواهان او را آزار ندهد و اصرارِ اصرار کنندگان او را به ستوه نیاورد.

اَلْعاصِمُ لِلصّالِحینَ، وَالْمُوَفِّقُ لِلْمُفْلِحینَ، وَ مَوْلَی الْمُؤْمِنینَ وَرَبُّ الْعالَمینَ الَّذِی اسْتَحَقَّ مِنْ کُلِّ مَنْ خَلَقَ أَنْ یَشْکُرَهُ وَیَحْمَدَهُ عَلی کُلِّ حالٍ؛ نیکوکاران را نگاهدار، رستگاران را یار، مؤمنان را صاحب اختیار و جهانیان را پروردگار است.آن که در همه احوال سزاوار سپاس و ستایش آفریدگان است.

أَحْمَدُهُ کَثیراً وَأَشْکُرُهُ دائماً عَلَی السَّرّاءِ والضَّرّاءِ وَالشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ، وَأُومِنُ بِهِ و بِمَلائکَتِهِ وکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ؛ او را ستایش فراوان می گویم و در شادی و رنج و در آسایش و سختی او

ص: 62


1- . سوره تغابن آیه 1
2- . سوره فاطر آیه 13

را جاودانه می ستایم و به او و فرشتگان و کتابهایش و پیامبرانش ایمان دارم.

أَسْمَعُ لِأَمْرِهِ وَأُطیعُ وَأُبادِرُ إِلی کُلِّ ما یَرْضاهُ وَأَسْتَسْلِمُ لِما قَضاهُ، رَغْبَهً فی طاعَتِهِ وَخَوْفاً مِنْ عُقُوبَتِهِ، لِأَنَّهُ اللَّهُ الَّذی لایُؤْمَنُ مَکْرُهُ وَلایُخافُ جَوْرُهُ؛ فرمان او را به گوش جان می شنوم و فرمانش را گردن می نهم و به سوی خشنودی او می شتابم و به حکم او تسلیمم؛ در حالی که به فرمانبری او مشتاق و از کیفر او ترسانم؛ زیرا او خدایی است که کسی از مکرش در امان نیست و کسی از بی عدالتیش ترسان نیست.

بخش دوّم: اعلام فرمان الهی

وَأُقِرُّلَهُ عَلی نَفْسی بِالْعُبُودِیَّةِ وَ أَشْهَدُ لَهُ بِالرُّبُوبِیَّةِ، وَأُؤَدّی ما أَوْحی بِهِ إِلَی حَذَراً مِنْ أَنْ لا أَفْعَلَ فَتَحِلَّ بی مِنْهُ قارِعَةٌ لایَدْفَعُها عَنّی أَحَدٌ وَإِنْ عَظُمَتْ حیلَتُهُ وَصَفَتْ خُلَّتُهُ؛ و اکنون به عبودیت خویش اقرار و به پروردگاری او گواهی می دهم؛ و وظیفه خود را در آن چه وحی شده انجام می دهم، مباد که از سوی او عذابی فرود آید که کسی یاری دور ساختن آن از من نباشد. هر چند توانش بسیار و دوستیش با من خالص باشد.

لا إِلهَ إِلاَّهُوَ لِأنَّهُ قَدْأَعْلَمَنی أَنِّی إِنْ لَمْ أُبَلِّغْ ما أَنْزَلَ إِلَی (فی حَقِّ عَلِی) فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ، وَقَدْ ضَمِنَ لی تَبارَکَ وَتَعالَی الْعِصْمَةَ مِنَ النّاسِ وَ هُوَالله الْکافِی الْکَریمُ؛ معبودی جز او نیست چرا که اعلام فرموده که اگر آن چه (درباره ی علی) نازل کرده به مردم نرسانم، وظیفه رسالتش را انجام

ص: 63

نداده ام؛ و خداوند تبارک و تعالی حفظ از شر مردم را برای من ضمانت نموده و خدا کفایت کننده و کریم است.

فَأَوْحی إِلَی «بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، یا أَیُهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَالله یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ»(1)

مَعاشِرَ النّاسِ، ما قَصَّرْتُ فی تَبْلیغِ ما أَنْزَلَ الله تَعالی إِلَی، وَ أَنَا أُبَیِّنُ لَکُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآیَةِ؛ پس خداوند به من چنین وحی کرده است «به نام خداوند بخشنده مهربان، ای فرستادی ما! آن چه از سوی پروردگارت بر تو فرود آمده به مردم ابلاغ کن، و گرنه رسالت خداوندی را به انجام نرسانده ای و خداوند تبارک و تعالی تو را از آسیب مردمان حفظ خواهد کرد». ای مردم! من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل کرده کوتاهی نکرده ام و من سبب نزول این آیه را برای شما بیان می کنم.

بخش سوّم: اعلام وصایت و امامت علی

إِنَّ جَبْرئیلَ هَبَطَ إِلَی مِراراً ثَلاثاً یَأْمُرُنی عَنِ السَّلامِ رَبّی (وَ هُو السَّلامُ) أَنْ أَقُومَ فی هذَا الْمَشْهَدِ فَأُعْلِمَ کُلَّ أَبْیَضَ وَأَسْوَدَ أَنَّ عَلِی بْنَ أَبی طالِبٍ أَخی وَ وَصِیّی وَ خَلیفَتی عَلی أُمَّتی وَالْإِمامُ مِنْ بَعْدی، الَّذی مَحَلُّهُ مِنّی مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسی إِلاَّ أَنَّهُ لانَبِی بَعْدی وَهُوَ وَلِیُّکُمْ بَعْدَ الله وَ رَسُولِهِ؛ همانا جبرئیل سه مرتبه بر من فرود آمد از سوی پروردگار سلام، (که تنها او سلام است) فرمانی آورد که در این اجتماع به پا خیزم و به هر سفید و سیاهی اعلام کنم که

ص: 64


1- . سوره مائده آیه 67

علی بن ابی طالب برادر، وصی و جانشین من در میان امّت است و امام پس از من است. نسبت او به من به سان هارون نسبت به موسی است، جز این که پیامبری پس از من نخواهد بود او صاحب اختیار شما بعد از خدا و رسول است.

وَقَدْ أَنْزَلَ الله تَبارَکَ وَ تَعالی عَلَی بِذلِکَ آیَةً مِنْ کِتابِهِ: «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَهُمْ راکِعُونَ»(1)

وَ عَلِی بْنُ أَبی طالِبٍ الَّذی أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَی الزَّکاةَ وَهُوَ راکِعٌ یُریدُالله عزّ و جلّ فی کُلِّ حالٍ؛ و پروردگارم آیه ای بر من نازل فرموده که «همانا ولی، صاحب اختیار و سرپرست شما، خدا و پیامبر و کسانی که ایمان آورده و نماز را بپا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند» و هر آینه علی بن ابی طالب همان کسی است که نماز را به پا داشته و در حال رکوع زکات داده و پیوسته خداوند عزّ و جلّ را خواستار است.

بخش چهارم: کارشکنی منافقان

وَسَأَلْتُ جَبْرَئیلَ أَنْ یَسْتَعْفِی لِی السَّلامَ عَنْ تَبْلیغِ ذلِکَ إِلیْکُمْ، لِعِلْمی بِقِلَّةِ الْمُتَّقینَ وَکَثْرَةِ الْمُنافِقینَ وَإِدغالِ اللّائمینَ وَ حِیَلِ الْمُسْتَهْزِئینَ بِالْإِسْلامِ، الَّذینَ وَصَفَهُمُ الله فی کِتابِهِ بِأَنَّهُمْ «یَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مالَیْسَ فی قُلوبِهِمْ»(2) وَیَحْسَبُونَهُ هَیِّناً وَ هُوَ عِنْدَالله عَظیمٌ؛ و من از جبرئیل درخواستم که از خداوند سلام اجازه دهد و مرا از این مأموریت معاف نماید.

ص: 65


1- . سوره مائده آیه 55
2- . سوره فتح آیه 11

زیرا کمی پرهیزگاران و فزونی منافقان و دسیسه ملامت گران و مکر مسخره کنندگانِ اسلام را می دانم؛ همانان که خداوند در کتاب خود در وصفشان فرموده: «به زبان، چیزی را گویند که در دل هایشان نیست» و آن را اندک و آسان می شمارند حال آن که نزد خداوند بس بزرگ است.

وَکَثْرَةِ أَذاهُمْ لی غَیْرَ مَرَّةٍ حَتّی سَمَّونی أُذُناً وَ زَعَمُوا أَنِّی کَذلک لِکَثْرَةِ مُلازَمَتِهِ إِیَّایَ وَ إِقْبالی عَلَیْهِ وَ هَواهُ وَ قَبُولِهِ مِنِّی حَتّی أَنْزَلَ الله عزّ و جلّ فی ذلِکَ «وَمِنْهُمُ الَّذینَ یُؤْذُونَ النَّبِیَّ وَیَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ، قُلْ أُذُنُخَیْرٍ لَکُمْ، یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَیُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنینَ وَ رَحْمَهٌ لِّلَّذِینَ آمَنُواْ مِنکُمْ وَالَّذِینَ یُؤْذُونَ رَسُولَ اللّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ»(1)؛ و نیز از آن روی که منافقان بار ها مرا اذیت کرده اند تا آنجا که به خاطر همراهی بسیار علی با من و توجه من به او و تمایل و پذیرش او از من؛ مرا اُذُن خواندند و تا آنجا که خداوند در این خصوص آیه ای فرستاد و فرمود: «و از آنانند کسانی که پیامبر خدا را می آزارند و می گویند: او سخن شنو و زود باور است. بگو: آری سخن شنو است لیکن این به خیر شماست، او به خدا ایمان دارد و مؤمنان را تصدیق می کند و راستگو می انگارد و براى آنان که همواره پیامبر خدا را آزار مى دهند، عذابى دردناک است».

وَلَوْشِئْتُ أَنْ أُسَمِّی الْقائلینَ بِذلِکَ بِأَسْمائهِمْ لَسَمَّیْتُ وَأَنْ أُوْمِئَ إِلَیْهِمْ بِأَعْیانِهِمْ لَأَوْمَأْتُ وَأَنْ أَدُلَّ عَلَیْهِمُ لَدَلَلْتُ، وَلکِنِّی وَالله فی أُمورِهمْ قَدْ تَکَرَّمْتُ، وَ کُلُّ ذلک لایَرْضَی الله مِنّی إِلاّ أَنْ أُبَلِّغَ ما أَنْزَلَ الله إِلَی فی حَقِّ عَلِی؛ و اگر می خواستم نام گویندگان چنین سخنی را بر زبان آورم و یا به آنان اشاره

ص: 66


1- . سوره توبه آیه 61

کنم و یا مردمان را به سویشان هدایت کنم می توانستم، ولی به خدا قسم من در کار آنان با بزرگواری رفتار کرده ام، با این حال خداوند از من خشنود نخواهد گشت مگر این که آن چه در حق علی فرو فرستاده به گوش شما برسانم.

راوی می گوید: ثُمَّ تلا صلى الله عليه و آله و سلم«یا أَیُّهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ (فی حَقِّ عَلِی) وَ انْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَالله یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ»(1)؛ سپس پیامبر چنین خواند: «ای پیامبر! آن چه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده در حقّ علی، ابلاغ کن؛ وگرنه رسالت او را انجام نداده ای؛ و البته خداوند تو را از آسیب مردمان حفظ خواهد کرد.

بخش پنجم: تأکید بر امامت علی علیه السلام

فَاعْلَمُوا مَعاشِرَ النّاسِ ذلِکَ فیهِ وَافْهَموهُ وَاعْلَمُوا أَنَّ الله قَدْ نَصَبَهُ لَکُمْ وَلِیّاً وَإِماماً فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَی الْمُهاجِرینَ وَالْأَنْصارِ وَ عَلَی التّابِعینَ لَهُمْ بِإِحْسانٍ، وَ عَلَی الْبادی وَالْحاضِرِ، وَ عَلَی الْعَجَمِی وَالْعَرَبی، وَالْحُرِّ وَالْمَمْلوکِ وَالصَّغیرِ وَالْکَبیرِ، وَ عَلَی الْأَبْیَضِ وَالأَسْوَدِ، وَ عَلی کُلِّ مُوَحِّدٍ؛ ای مردم! این مطلب را درباره ی او بفهمید و بدانید که خداوند او را برایتان صاحب اختیار و امام قرار داده است، پیروی او را بر مهاجران و انصار و آنان که به نیکی از ایشان پیروی می کنند و بر صحرا نشینان و شهروندان و بر عجم و

ص: 67


1- . سوره مائده آیه 67

عرب و آزاد و برده و بر کوچک و بزرگ و سفید و سیاه و بر هر یکتاپرست لازم شمرده است.

ماضٍ حُکْمُهُ، جازٍ قَوْلُهُ، نافِذٌ أَمْرُهُ، مَلْعونٌ مَنْ خالَفَهُ، مَرْحومٌ مَنْ تَبِعَهُ وَ صَدَّقَهُ، فَقَدْ غَفَرَالله لَهُ وَلِمَنْ سَمِعَ مِنْهُ وَ أَطاعَ لَهُ؛ فرمانش لازم، گفتارش جایز، امرش نافذ، ناسازگارش ملعون، پیرو و تصدیق کننده اش در رحمت الهی و هر کس گوش به فرمانش دهد و او را پیروی کند، آمرزیده است.

بخش ششم: اعلام امامت ائمه اطهار علیهم السلام

مَعاشِرَ النّاسِ! إِنَّهُ آخِرُ مَقامٍ أَقُومُهُ فی هذا الْمَشْهَدِ، فَاسْمَعوا وَ أَطیعوا وَانْقادوا لِاَمْرِ الله رَبِّکُمْ، فَإِنَّ الله عزّ و جلّ هُوَ مَوْلاکُمْ وَإِلهُکُمْ، ثُمَّ مِنْ دونِهِ رَسولُهُ وَنَبِیُهُ الْمُخاطِبَ لَکُمْ، ثُمَّ مِنْ بَعْدی عَلی وَلِیُّکُمْ وَ إِمامُکُمْ بِأَمْرِالله رَبِّکُمْ، ثُمَّ الْإِمامَةُ فی ذُرِّیَّتی مِنْ وُلْدِهِ إِلی یَوْمٍ تَلْقَوْنَ الله وَرَسولَهُ؛ ای مردم! آخرین بار است که در چنین اجتماع به پا می ایستم، پس بشنوید و فرمان حق را گردن نهید؛ چرا که خداوند عزّ و جلّ صاحب اختیار و معبود شماست و پس از خداوند، فرستاده و پیامبر او ولی شما است، که اکنون در برابر شما قرار دارد و با شما سخن می گوید و پس از من، علی، به فرمان پروردگار، ولی و صاحب اختیار و امام شماست و پس از آن فرزندان من از نسل علی، ولی و صاحب اختیار و امام شما خواهند بود. این قانون تا برپایی رستاخیز که خدا و رسول او را دیدار کنید دوام دارد.

ص: 68

لاحَلالَ إِلاّ ما أَحَلَّهُ الله وَ رَسُولُهُ وَهُمْ، وَلاحَرامَ إِلاّ ما حَرَّمَهُ الله عَلَیْکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ هُمْ، وَالله عزّ و جلّ عَرَّفَنِی الْحَلالَ وَالْحَرامَ وَأَنَا أَفْضَیْتُ بِما عَلَّمَنی رَبِّی مِنْ کِتابِهِ وَحَلالِهِ وَ حَرامِهِ إِلَیْهِ؛ حلالی نیست مگر آنچه خدا و رسولش و آنان حلال کرده باشند، و حرامی نیست مگر آنچه خدا و رسولش و آنان بر شما حرام کرده باشند. خداوند عزوجل حلال و حرام را به من شناسانده است، و آنچه پروردگارم از کتابش و حلال و حرامش به من آموخته در اختیار علی قرار دادم.

بخش هفتم: بیان فضائل علی علیه السلام

مَعاشِرَ النّاسِ، علی فَضِّلُوهُ، مامِنْ عِلْمٍ إِلاَّ وَقَدْ أَحْصاهُ الله فِی، وَ کُلُّ عِلْمٍ عُلِّمْتُ فَقَدْ أَحْصَیْتُهُ فی إِمامِ الْمُتَّقینَ، وَما مِنْ عِلْمٍ إِلاّ وَقَدْ عَلَّمْتُهُ عَلِیّاً، وَ هُوَ الْإِمامُ الْمُبینُ الَّذی ذَکَرَهُ الله فی سُورَةِ یس «وَ کُلَّ شَیءٍ أَحْصَیْناهُ فی إِمامٍ مُبینٍ»(1)؛ ای مردم! علی را بر دیگران برتری دهید چرا که هیچ علمی نیست مگر آنکه خداوند آن را در من قرار داده است و من آن را به پیشوای پرهیزکاران، علی آموخته ام. اوست امام مبین که خداوند در سوره ی یس ذکر کرده است: «و هر چیزی را در امام مبین جمع کردیم».

مَعاشِرَ النّاسِ، لاتَضِلُّوا عَنْهُ وَلاتَنْفِرُوا مِنْهُ وَلاتَسْتَنْکِفُوا عَنْ وِلایَتِهِ، فَهُوَالَّذی یَهدی إِلَی الْحَقِّ وَیَعْمَلُ بِهِ، وَیُزْهِقُ الْباطِلَ وَیَنْهی عَنْهُ، وَلاتَأْخُذُهُ فِی الله لَوْمَةُ لائِمٍ؛ ای مردم! از علی رو برنتابید و از امامتش نگریزید و از ولایتش رو

ص: 69


1- . سوره یس آیه 12

برنگردانید، اوست که به حق هدایت می کند و به آن عمل می نماید، باطل را نابود می کند و از آن باز می دارد، و در راه خدا هرگز سرزنش ملامت کننده ای او را از حقّ باز ندارد.

أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِالله وَ رَسُولِهِ، لَمْ یَسْبِقْهُ إِلَی الْایمانِ بی أَحَدٌ، وَالَّذی فَدی رَسُولَ الله بِنَفْسِهِ، وَالَّذی کانَ مَعَ رَسُولِ الله وَلا أَحَدَ یَعْبُدُ الله مَعَ رَسُولِهِ مِنَ الرِّجالِ غَیْرُهُ؛ او نخستین مؤمن به خدا و رسول خداست، کسی در ایمان، بر او سبقت نجسته است، و اوست که جان خود را فدای رسول خدا نموده و اوست که همواره همراه رسول خدا بوده و کسی جز او با پیامبر، خدا را عبادت نکرده است.

أَوَّلُ النّاسِ صَلاةً وَ أَوَّلُ مَنْ عَبَدَالله مَعی، أَمَرْتُهُ عَنِ الله أَنْ یَنامَ فی مَضْجَعی، فَفَعَلَ فادِیاً لی بِنَفْسِهِ؛ اولین نمازگزار و پرستش گر خدا به همراه من است، از سوی خداوند به او فرمان دادم تا در شب هجرت در بستر من بآرمد و او پذیرفت که جان خود را فدای من کند.

مَعاشِرَ النّاسِ، فَضِّلُوهُ فَقَدْ فَضَّلَهُ الله، وَاقْبَلُوهُ فَقَدْ نَصَبَهُ الله؛ ای مردم! او را برتر بدانید که خدا او را فضیلت داده است، و پیشوایی او را بپذیرید که خداوند او را منصوب نموده است.

مَعاشِرَ النّاسِ، إِنَّهُ إِمامٌ مِنَ الله، وَلَنْ یَتُوبَ الله عَلی أَحَدٍ أَنْکَرَ وِلایَتَهُ وَلَنْ یَغْفِرَ لَهُ، حَتْماً عَلَی الله أَنْ یَفْعَلَ ذلک بِمَنْ خالَفَ أَمْرَهُ وَأَنْ یُعَذِّبَهُ عَذاباً نُکْراً أَبَدَا الْآبادِ وَ دَهْرَ الدُّهورِ؛ ای مردم! او از سوی خداوند امام است و هر کس منکر ولایت او شود خداوند هرگز توبه اش را نپذیرد و او را نبخشد. این روش قطعی خداوند است که مخالف علی را

ص: 70

به عذابی دردناک گرفتار سازد که رهایی از آن تا ابد ممکن نباشد.

فَاحْذَرُوا أَنْ تُخالِفوهُ فَتَصْلُوا ناراً «وَقودُهَا النَّاسُ وَالْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرینَ»؛(1)پس از مخالفت با او پرهیز کنید و گرنه گرفتار آتشی شوید که «هیزم آن مردم و سنگ هاست و برای حقّ ستیزان آماده شده است».

مَعاشِرَالنّاسِ، بی وَالله بَشَّرَالْأَوَّلُونَ مِنَ النَّبِیِّینَ وَالْمُرْسَلینَ، وَأَنَا خاتَمُ الْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ والْحُجَّةُ عَلی جَمیعِ الْمَخْلُوقینَ مِنْ أَهْلِ السَّماواتِ وَالْأَرَضینَ؛ ای مردم! به خدا سوگند که پیامبران پیشین به آمدن من بشارت داده اند و من خاتم پیامبران و مرسلین و حجت بر همه ی مخلوقین از اهل آسمان ها و زمین هستم.

فَمَنْ شَکَّ فی ذلک فَقَدْ کَفَرَ کُفْرَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولی وَ مَنْ شَکَّ فی شَیءٍ مِنْ قَوْلی هذا فَقَدْ شَکَّ فی کُلِّ ما أُنْزِلَ إِلَی، وَمَنْ شَکَّ فی واحِدٍ مِنَ الْأَئمَّةِ فَقَدْ شَکَّ فِی الْکُلِّ مِنْهُمْ، وَالشَاکُّ فینا فِی النّارِ؛ هر کس در این حقیقت شک کند؛ به کفر جاهلی درآمده و شک در سخنان امروزم به سان شک در تمامی محتوای رسالت من است، و هر کس در یکی از امامان شک کند؛ به سان شک در تمامی آنان است؛ و هر آینه جایگاه ناباوران درباره ما، آتش دوزخ خواهد بود.

مَعاشِرَالنّاسِ، حَبانِی الله عزّ و جلّ بِهذِهِ الْفَضیلَةِ مَنّاً مِنْهُ عَلَی وَ إِحْساناً مِنْهُ إِلَی وَلا إِلهَ إِلاّهُوَ، أَلا لَهُ الْحَمْدُ مِنِّی أَبَدَ الْآبِدینَ وَدَهْرَالدّاهِرینَ وَ عَلی کُلِّ حالٍ؛ ای مردم! خداوند عزّ و جلّ از روی منّت و احسان خویش این برتری

ص: 71


1- . سوره بقره آیه 24

را به من ارزانی داشته و البته خدایی جز او نیست. آگاه باشید: تمامی ستایش ها در همه روزگاران و در هر حال و مقام، ویژه ی اوست.

مَعاشِرَ النّاسِ، فَضِّلُوا عَلِیّاً فَإِنَّهُ أَفْضَلُ النَّاسِ بَعْدی مِنْ ذَکَرٍ و أُنْثی ما أَنْزَلَ الله الرِّزْقَ وَبَقِی الْخَلْقُ؛ ای مردم! علی را برتر دانید؛ که او پس از من برترین مردمان از مرد و زن است؛ تا هنگام که خداوند رزق و روزی را نازل می کند و خلق باقی هستند.

بخش هشتم: دشمنی با علی علیه السلام

اشاره

مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ، مَغْضُوبٌ مَغْضُوبٌ مَنْ رَدَّ عَلَیَّ قَوْلی هذا وَلَمْ یُوافِقْهُ؛ دورباد دورباد از رحمت الهی، مورد خشم و غضب الهی باد کسی که این گفتار مرا نپذیرد و با آن موافق نباشد.

أَلا إِنَّ جَبْرَئیلَ خَبَّرَنی عَنِ اللَّهِ تَعالی بِذلِکَ وَیَقُولُ: مَنْ عادی عَلِیّاً وَلَمْ یَتَوَلَّهُ فَعَلَیْهِ لَعْنَتی وَغَضَبی؛ بدانید که جبرئیل از جانب خداوند این خبر را برای من آورده است و می گوید: هرکس با علی دشمنی کند و ولایت او را نپذیرد لعنت و غضب من بر او باد.

«وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ»(1) أَنْ تُخالِفُوهُ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها «إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ»(2)؛ «و هر کس باید بنگرد برای فردای رستاخیز

ص: 72


1- . سوره حشر آیه 18
2- . همان

خود چه پیش فرستاده است و از خدا بترسید» و از ناسازگاری با علی بپرهیزید، مباد که گام هایتان پس از استواری بلغزد که «خداوند بر کردارتان آگاه است».

مَعاشِرَ النَّاسِ، إِنَّهُ جَنْبُ اللَّهِ الَّذی ذَکَرَ فی کِتابِهِ الْعَزیزِ فَقالَ تَعالی مُخْبِراً عَمَّنْ یُخالِفُهُ: «أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتا عَلی ما فَرَّطْتُ فی جَنْبِ اللَّهِ»(1)؛ ای مردم! او جنب اللَّه و هم جوار خدا است که در کتاب عزیزش ذکر کرده است و درباره ی کسی که با او مخالفت کند فرموده است: «مبادا کسی در روز رستخیز بگوید: افسوس که درباری هم جوار و همسایه ی خدا کوتاهی کردم».

مَعاشِرَ النَّاسِ، تَدَبَّرُوا القُرْآنَ وَافْهَمُوا آیاتِهِ وَانْظُرُوا إِلی مُحْکَماتِهِ وَلاتَتَّبِعُوا مُتَشابِهَهُ فَوَاللَّهِ لَنْ یُبَیِّنَ لَکُمْ زَواجِرَهُ وَلَنْ یُوضِحَ لَکُمْ تَفْسیرَهُ إِلاَّ الَّذی أَنَا آخِذٌ بِیَدِهِ وَمُصْعِدُهُ إِلَیَّ وَشائِلٌ بِعَضُدِهِ وَرافِعُهُ بِیَدَیَّ؛ ای مردم، در قرآن اندیشه کنید و ژرفی آیات آن را دریابید و بر محکماتش نظر کنید و از متشابه هاتش پرهیز ننمایید. به خدا قسم، باطن آن را برای شما بیان نمی کند و تفسیرش را برایتان روشن نمی کند مگر این شخصی که من دست او را می گیرم و او را بسوی خود بالا می برم و بازوی او را می گیرم و با دو دستم او را بلند می کنم.

ص: 73


1- . سوره زمر آیه 56
مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِیٌّ مَوْلاهُ

وَمُعْلِمُکُمْ أَنَّ مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِیٌّ مَوْلاهُ، وَهُوَ عَلِیٌّ بْنُ أَبی طالِبٍ أَخی وَوَصِیّی، وَمُوالاتُهُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ أَنْزَلَها عَلَیَّ؛ و به شما اعلام می کنم که هر کس من صاحب اختیار اویم؛ این علی صاحب اختیار او است، و او علی بن ابی طالب برادر و جانشین من است که ولایتِ او از جانب خداوندِ عزوجل بر من نازل شده است.

لَنْ یَفْتَرِقا حَتّی یَرِدا عَلَیَّ الْحَوْضَ

مَعاشِرَ النَّاسِ، إِنَّ عَلِیّاً وَالطَّیِّبینَ مِنْ وُلْدی هُمُ الثِّقْلُ الْأَصْغَرُ، وَالْقُرْآنُ الثِّقْلُ الْأَکْبَرُ فَکُلُّ واحِدٍ مِنْهُما مُنْبِئٌ عَنْ صاحِبِهِ وَمُوافِقٌ لَهُ، لَنْ یَفْتَرِقا حَتّی یَرِدا عَلَیَّ الْحَوْضَ؛ ای مردم! علی و پاکان از فرزندانم از نسل او ثقل و گران سنگ کوچکند و قرآن ثقل اکبر است پس هر یک از این دو از دیگری خبر می دهد و با آن موافق است. آنها از یکدیگر جدا نمی شوند تا بر سر حوض کوثر بر من وارد شوند.

أَلا إِنَّهُمْ أُمَناءُ اللَّهِ فی خَلْقِهِ وَحُکَّامُهُ فی أَرْضِهِ. أَلا وَقَدْ أَدَّیْتُ، أَلا وَقَدْ بَلَّغْتُ، أَلا وَقَدْ أَسْمَعْتُ، أَلا وَقَدْ أَوْضَحْتُ؛ بدانید که آنان أُمنای و امانتداران خداوند بین مردم و حاکمان او در زمین هستند. هشدار که من وظیفه ی خود را ادا کردم، هشدار که من آن چه بر عهده ام بود ابلاغ کردم، هشدار که من حقیقت را به گوشتان رساندم و هشدار که من حقیقت را روشن کردم.

ص: 74

ألا وَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ قالَ وَأَنَا قُلْتُ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ، أَلا إِنَّهُ لا «أَمیرَ الْمُؤْمِنینَ» غَیْرَ أَخی هذا، أَلا لاتَحِلُّ إِمْرَةُ الْمُؤْمِنینَ بَعْدی لِأَحَدٍ غَیْرُهُ؛ هشدار که آن چه بیان کردم؛ خداوند فرموده است و من از جانب خداوند عزوجل می گویم، هشدار که امیر مؤمنینی جز این برادرم، کس دیگری نیست، هشدار که امیر مؤمنین بودن بعد از من برای احدی جز او روا نیست.

اَلا مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ

ایهاالنَّاسُ، مَنْ اَوْلی بِکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ؟ای مردم! چه کسی بر شما از خودتان صاحب اختیارتر است؟

مسلمانان جواب دادند: خدا و رسولش

فَقالَ: اَلا مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ. اَلَّلهُمَّ والِ مَنْ والاهُ و عادِ مَنْ عاداهُ وَانْصُرْمَنْ نَصَرَهُ واخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ؛ آگاه باشید! هر کس من صاحب اختیار اویم این علی صاحب اختیار اوست. خداوندا دوست بدار آن را که سرپرستی او را بپذیرد و دشمن بدار هر آن که او را دشمن دارد و یاری کن هر کس او را یاری کند و خوار کن هر کس او را خوار کند.

بخش نهم: معرفی و بیان فضائل امام علی

اشاره

مَعاشِرَ النَّاسِ، هذا عَلِیٌّ أَخی وَوَصِیّی وَواعی عِلْمی وَخَلیفَتی فی أُمَّتی عَلی مَنْ آمَنَ بی وَعَلی تَفْسیرِ کِتابِ اللَّهِ عَزَّ وجَلَّ وَالدَّاعی إِلَیْهِ وَالْعامِلُ بِما یَرْضاهُ وَالْمُحارِبُ لِأَعْدائِهِ

ص: 75

وَالْمُوالی عَلی طاعَتِهِ وَالنّاهی عَنْ مَعْصِیَتِهِ؛ ای مردم! این علی است، برادر من و وصی من و دربردارنده علم من و جانشین من در امتم، بر آنان که به من ایمان آورده اند، و جانشین من در تفسیر کتاب خداوند عزوجل و دعوت به آن، و عمل کننده به آن چه موجب خشنودی اوست و ستیز کننده با دشمنانش او و دوستی کننده بر اطاعت او و نهی کننده از معصیت او.

إِنَّهُ خَلیفَةُ رَسُولِ الله وَ أَمیرُ الْمُؤْمِنینَ وَالْإمامُ الْهادی مِنَ الله، وَ قاتِلُ النّاکِثینَ وَالْقاسِطینَ وَالْمارِقینَ بِأَمْرِالله؛ همانا اوست جانشین رسول خدا و امیر مؤمنان و پیشوای هدایت کننده از طرف خداوند، و اوست که به فرمان خداوند با پیمان شکنان و روی گردانان و خارج شدگان از دین پیکار نماید.

اَلَّلهُمَّ والِ مَنْ والاهُ

یَقُولُ الله «ما یُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَیَّ»(1) بِأَمْرِکَ یارَبِّ أَقولُ: اَلَّلهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَالْعَنْ مَنْ أَنْکَرَهُ وَاغْضِبْ عَلی مَنْ جَحَدَ حَقَّهُ؛ خداوند می فرماید: «فرمان در پیشگاه من تغییر نمی پذیرد». پروردگارا! اکنون به فرمان تو چنین می گویم: خداوندا دوست بدار هر کس علی را دوست بدارد و دشمن بدار هر کس علی را دشمن بدارد، و یاری کن هر کس علی را یاری کند و خوار کن هر کس علی را خوار کند، و لعنت نما هر

ص: 76


1- . سوره ق آیه 29

کس علی را انکار کند و غضب نما بر هر کس که حق علی را انکار نماید.

اللهمَّ إِنَّکَ أَنْزَلْتَ الْآیَةَ فی عَلِی وَلِیِّکَ عِنْدَتَبْیینِ ذلِکَ وَنَصْبِکَ إِیّاهُ لِهذَا الْیَوْمِ «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً» «اِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام»(1)«وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرینَ»(2) اَلَّلهُمَّ إِنِّی أُشْهِدُکَ أَنِّی قَدْ بَلَّغْتُ؛ پروردگارا، تو هنگام روشن شدن این مطلب و منصوب نمودن علی در این روز این آیه را درباره ی او نازل کردی: «امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین جاودان پذیرفتم». «همانا دین پسندیده نزد خدا آیین اسلام است»«و هر کس جز اسلام آیینی دیگری را برای خود انتخاب کند، از او پذیرفته نخواهد شد؛ و او در آخرت، از زیانکاران خواهد بود». خداوندا، تو را گواه می گیرم که پیام تو را به مردمان رساندم.

مَعاشِرَ النّاسِ، إِنَّما أَکْمَلَ الله عزّ و جلّ دینَکُمْ بِإِمامَتِهِ. فَمَنْ لَمْ یَأْتَمَّ بِهِ وَبِمَنْ یَقُومُ مَقامَهُ مِنْ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ وَالْعَرْضِ عَلَی الله عزّ و جلّ فَ«أُولئِکَ الَّذینَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ»(3) وَ فِی النّارِهُمْ خالِدُونَ، «لایُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَلاهُمْ یُنْظَرونَ»(4)؛ ای مردم! خداوند عزّ و جلّ دین را با امامت علی تکمیل فرمود. پس

ص: 77


1- . سوره آل عمران آیه 19
2- . سوره آل عمران آیه 85
3- . سوره آل عمران آیه 22
4- . سوره بقره آیه 162

آنان که از او و جانشینانش از فرزندان من و از نسل او تا برپایی رستاخیز و عرضه ی بر خدا؛ پیروی نکنند، پس «اعمالشان در دو جهان از بین خواهد رفت» و در آتش دوزخ ابدی خواهند بود، «به گونه ی که نه از عذابشان کاسته شود و نه به ایشان مهلت داده شود».

مَعاشِرَ النّاسِ، هذا عَلِی، أَنْصَرُکُمْ لی وَأَحَقُّکُمْ بی وَأَقْرَبُکُمْ إِلَی وَأَعَزُّکُمْ عَلَی، وَالله عزّ و جلّ وَأَنَاعَنْهُ راضِیانِ؛ ای مردم! این علی یاورترین، سزاوارترین و نزدیک ترین و عزیزترین شما نسبت به من است و خداوند عزّ و جلّ و من از او راضی هستیم.

وَ مانَزَلَتْ آیَةُ رِضاً فی الْقُرْآنِ إِلاّ فیهِ وَلا خاطَبَ الله الَّذینَ آمَنُوا إِلاّ بَدَأ بِهِ وَلا نَزَلَتْ آیَةُ مَدْحٍ فِی الْقُرْآنِ إِلاّ فیهِ وَلا شَهِدَ الله بِالْجَنَّةِ فی «هَلْ أَتی عَلَی الْاِنْسانِ»(1) إِلاّ لَهُ وَلا أَنْزَلَها فی سِواهُ وَلا مَدَحَ بِها غَیْرَهُ؛ آیه رضایتی در قرآن نازل نشده، مگر درباره ی و هیچگاه خداوند مؤمنین را مورد خطاب قرار نداده، مگر آنکه ابتدا او را مخاطب قرار داده است و آیه ی ستایشی در قرآن نازل نگشته، مگر آن که در اصل درباره ی اوست و خداوند در سوره ی «هل أتی علی الإنسان» شهادت به بهشت نداد، مگر برای او و این سوره را در حق غیر او نازل نکرده و در آن، جز او را نستوده است.

مَعاشِرَ النّاسِ، هُوَ ناصِرُ دینِ الله وَالْمُجادِلُ عَنْ رَسُولِ الله، وَ هُوَالتَّقِی النَّقِی الْهادِی الْمَهْدِی نَبِیُّکُمْ خَیْرُ نَبی وَ وَصِیُّکُمْ خَیْرُ وَصِی وَبَنُوهُ خَیْرُ الْأَوْصِیاءِ؛ ای مردم! او یاور دین خدا و دفاع کننده ی از رسول اوست. او پرهیزکار،

ص: 78


1- . سوره انسان آیه 1

پاکیزه، هدایت کننده و هدایت شده است. پیامبرتان برترین پیامبر، وصی او برترین وصی و فرزندان او بهترین اوصیایند.

مَعاشِرَ النّاسِ، ذُرِّیَّةُ کُلِّ نَبِی مِنْ صُلْبِهِ، وَ ذُرِّیَّتی مِنْ صُلْبِ أَمیرِالْمؤْمِنینَ عَلِی؛ ای مردم، فرزندان هر پیامبری از نسل اویند و فرزندان من از صلب و نسل امیر مؤمنین علی هستند.

بخش دهم: پرهیز از مخالفت با امام علی

مَعاشِرَ النّاسِ، إِنَّ إِبْلیسَ أَخْرَجَ آدَمَ مِنَ الْجَنَّةِ بِالْحَسَدِ، فَلاتَحْسُدُوهُ فَتَحْبِطَ أَعْمالُکُمْ وَتَزِلَّ أَقْدامُکُمْ فَإِنَّ آدَمَ أُهْبِطَ إِلَی الْأَرضِ بِخَطیئَةٍ واحِدَةٍ، وَهُوَ صَفْوَةُالله عزّ و جلّ، وَکَیْفَ بِکُمْ وَأَنْتُمْ أَنْتُمْ وَ مِنْکُمْ أَعْداءُالله؛ ای مردم! به راستی که شیطانِ اغواگر، آدم را با رشک و حسد از بهشت راند، مبادا شما به علی رشک ورزید که کرده هایتان نابود و گام هایتان لغزان خواهد شد. آدم به خاطر یک اشتباه به زمین هبوط کرد و حال آن که برگزیده ی خدای عزّ و جلّ بود پس چگونه خواهید بود که شما شمایید و دشمنان خدا نیز از میان شمایند.

أَلا وَ إِنَّهُ لایُبْغِضُ عَلِیّاً إِلاّشَقِی، وَ لایُوالی عَلِیّاً إِلاَّ تَقِی، وَ لایُؤْمِنُ بِهِ إِلاّ مُؤْمِنٌ مُخْلِصٌ؛ آگاه باشید! که با علی نمی ستیزد مگر آدم شقی و بی سعادت؛ و سرپرستی او را نمی پذیرد مگر انسان پرهیزگار؛ و به او نمی گرود مگر مؤمن مخلص.

ص: 79

وَفی عَلِیٍّ- وَاللَّهِ- نَزَلَتْ سُورَهُ الْعَصْرِ: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، وَالْعَصْرِ، إِنَّ الْإِنْسانَ لَفی خُسْرٍ»(1) إِلاَّ عَلِیٌّ الَّذی آمَنَ وَرَضِیَ بِالْحَقِّ وَالصَّبْرِ؛ به خدا سوگند سوره ی والعصر درباره ی علی نازل شده است: «بنام خداوند بخشنده مهربان، قسم به عصر، انسان در زیان است» مگر علی که ایمان آورده و به درستی و شکیبایی آراسته است.

مَعاشِرَ النّاسِ، قَدِ اسْتَشْهَدْتُ الله وَبَلَّغْتُکُمْ رِسالَتی «وَ ما عَلَی الرَّسُولِ إِلاَّالْبَلاغُ الْمُبینُ»(2) مَعاشِرَ النّاسِ «إتَّقُوالله حَقَّ تُقاتِهِ وَلاتَموتُنَّ إِلاّ وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»(3)؛ ای مردم! من خدا را شاهد گرفتم و رسالتم را به شما ابلاغ نمودم «و بر فرستاده، وظیفه ی جز بیان و ابلاغ روشن نباشد». ای مردم! «از خدا بترسید، آن گونه که باید و از دنیا نروید مگر آنکه مسلمان باشید».

بخش یازدهم: کارشکنی های منافقین

مَعاشِرَ النَّاسِ، «آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذی»(4) أُنْزِلَ مَعَهُ «مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلی أدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ کَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ»(5)؛ ای مردم! «به خدا و رسول و نور همراهش ایمان آورید» «پیش از آن که

ص: 80


1- . سوره العصر آیه 1و2
2- . سوره عنکبوت آیه 18
3- . سوره آلعمران آیه 108
4- . سوره تغابن آیه 8
5- . سوره نساء آیه 47

چهره ها را تباه کنیم یا آنها را از رحمت خود دور سازیم چونان که اصحاب روز شنبه را لعنت کردیم».

بالله ما عَنی بِهذِهِ الْآیَةِ إِلاَّ قَوْماً مِنْ أَصْحابی أَعْرِفُهُمْ بِأَسْمائِهِمْ وَأَنْسابِهِمْ، وَقَدْ أُمِرْتُ بِالصَّفْحِ عَنْهُمْ فَلْیَعْمَلْ کُلُّ امْرِئٍ عَلی مایَجِدُ لِعَلِی فی قَلْبِهِ مِنَ الْحُبِّ وَالْبُغْضِ؛ به خدا سوگند که مقصود خداوند از این آیه گروهی از اصحاب هستند که آنان را با نام و نَسَب می شناسم لیکن به پرده پوشی کارشان مأمورم. پس هر کس مطابق آنچه در قلبش از حب یا بغض نسبت به علی دارد، در عمل و در واقع می یابد.

مَعاشِرَ النّاسِ، النُّورُ مِنَ الله عزّ و جلّ مَسْلوکٌ فِی ثُمَّ فی عَلِی بْنِ أَبی طالِبٍ، ثُمَّ فِی النَّسْلِ مِنْهُ إِلَی الْقائِمِ الْمَهْدِی الَّذی یَأْخُذُ بِحَقِّ الله وَ بِکُلِّ حَقّ هُوَ لَنا، لِأَنَّ الله عزّ و جلّ قَدْ جَعَلَنا حُجَّةً عَلَی الْمُقَصِّرینَ وَالْمعُانِدینَ وَالْمُخالِفینَ وَالْخائِنینَ وَالْآثِمینَ وَالّظَالِمینَ وَالْغاصِبینَ مِنْ جَمیعِ الْعالَمینَ؛ ای مردم! نور از سوی خداوند عزّ و جلّ در جان من، سپس در جان علی بن ابی طالب، آن گاه در نسل او تا قائم مهدی که حق خدا و ما را می ستاند، نهادینه شده است، چرا که خداوند عزّ و جلّ ما را بر کوتاهی کنندگان، ستیزه گران، ناسازگاران، خائنان، گنهکاران، ستمکاران و غاصبان از تمامی جهانیان دلیل و راهنما و حجت قرار داده است.

مَعاشِرَ النَّاسِ، أُنْذِرُکُمْ أَنّی رَسُولُ اللَّهِ قَدْخَلَتْ مِنْ قَبْلِیَ الرُّسُلُ، أَفَإِنْ مِتُّ أَوْ قُتِلْتُ «انْقَلَبْتُمْ عَلی أَعْقابِکُمْ؟ وَمَنْ یَنْقَلِبْ عَلی عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئاً وَسَیَجْزِی اللَّهُ

ص: 81

الشَّاکِرینَ»(1) الصَّابِرینَ أَلاوَإِنَّ عَلِیّاً هُوَ الْمَوْصُوفُ بِالصَّبْرِ وَالشُّکْرِ، ثُمَّ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ؛ ای مردم! هشدارتان می دهم: همانا من رسول خدایم، پیش از من نیز رسولانی آمده و سپری گشته اند. «آیا اگر من بمیرم یا کشته شوم، به جاهلیت عقب گرد می کنید؟ آن که به قهقرا برگردد، هرگز خدا را زیانی نخواهد رسانید و خداوند به زودی سپاسگزاران را پاداش خواهد داد». بدانید که علی و پس از او فرزندان من از نسل او، توصیف شده به کمال شکیبایی و سپاسگزاری اند.

مَعاشِرَ النّاسِ، لاتَمُنُّوا عَلَی بِإِسْلامِکُمْ، بَلْ لاتَمُنُّوا عَلَی الله فَیُحْبِطَ عَمَلَکُمْ وَیَسْخَطَ عَلَیْکُمْ وَ یَبْتَلِیَکُمْ بِشُواظٍ مِنْ نارٍ وَنُحاسٍ، «إِنَّ رَبَّکُمْ لَبِا الْمِرْصادِ»(2)؛ ای مردم! با اسلامتان بر من منت نگذارید؛ که اعمال شما را بیهوده و تباه خواهد کرد و خداوند بر شما خشم خواهد گرفت و سپس شما را به شعله ی از آتش و مس گداخته گرفتار خواهد نمود. «همانا پروردگار شما در کمین گاه است».

مَعاشِرَ النّاسِ، إِنَّهُ سَیَکُونُ مِنْ بَعْدی «أَئمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی النّارِ وَیَوْمَ الْقِیامَةِ لایُنْصَرونَ»(3). مَعاشِرَ النّاسِ، إِنَّ الله وَأَنَا بَریئانِ مِنْهُمْ؛ ای مردم! به زودی پس از من «پیشوایانی خواهند آمد که شما را به سوی آتش می خوانند و در روز رستاخیز تنها و بدون یاور خواهند ماند». ای مردم! خداوند و من از آنان بیزاریم.

ص: 82


1- . سوره آل عمران آیه 144
2- . سوره فجر آیه 14
3- . سوره قصص آِیه 41

مَعاشِرَ النّاسِ، إِنَّهُمْ وَأَنْصارَهُمْ وَأَتْباعَهُمْ وَأَشْیاعَهُمْ «فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النّارِ»(1)«فَبِئْسَ مَثْوَی الْمُتَکَبِّرِینَ»(2)

أَلا إِنَّهُمْ أَصْحابُ الصَّحیفَةِ، فَلْیَنْظُرْ أَحَدُکُمْ فی صَحیفَتِهِ؟! ای مردم! آنان و یاران و پیروانشان و متعلقاتشان «در بدترین درجه ی جهنم قرار دارند» «و چه بد است جای متکبران». بدانید آنان اصحاب صحیفه اند. پس هر کس در صحیفه ی خود نظر کند.

مَعاشِرَ النّاسِ، إِنِّی أَدَعُها إِمامَةً وَ وِراثَةً فی عَقِبی إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ، وَقَدْ بَلَّغْتُ ما أُمِرتُ بِتَبْلیغِهِحُجَّةً عَلی کُلِّ حاضِرٍ وَغائبٍ وَ عَلی کُلِّ أَحَدٍ مِمَّنْ شَهِدَ أَوْلَمْ یَشْهَدْ، وُلِدَ أَوْلَمْ یُولَدْ فَلْیُبَلِّغِ الْحاضِرُ الْغائِبَ وَالْوالِدُ الْوَلَدَ إِلی یَوْمِ الْقِیامَهِ؛ ای مردم! اینک من امر خلافت را به عنوان امامت و وراثت تا روز قیامت در دودمان خود به ودیعه نهادم و حال، مأموریت تبلیغی خود را انجام دادم تا بر شاهد و غایب و زاده شده یا نشده و بر تمامی مردمان برهان و حجت باشد پس حاضران به غائبان و پدران به فرزندان تا روز قیامت برسانند.

وَسَیَجْعَلُونَ الْإِمامَةَ بَعْدی مُلْکاً وَ اغْتِصاباً؛ أَلا لَعَنَ الله الْغاصِبینَ الْمُغْتَصبینَ وَعِنْدَها «سَنفْرُغُ لَکُمْ أَیُّهَا الثَّقَلانِ»(3) مَنْ یَفْرَغُ وَ «یُرْسِلُ عَلَیْکُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَنُحاسٌ فَلاتَنْتَصِرانِ»؛(4) آگاه باشید! به زودی پس از من، امامت را با پادشاهی جا به جا کنند و آن را غصب نمایند. آگاه باشید!

ص: 83


1- . سوره نساء آیه 145
2- . سوره زمر آیه 72
3- . سوره الرحمن آیه 31
4- . سوره الرحمن آیه 55

خداوند غاصبین و تعدی کنندگان را لعنت کند، «بزودی به حساب شما خواهیم پرداخت ای دو گروه انس و جنّ!» و اگر به کفر و طغیان گرایید «بر شما شراره های آتش و مس گداخته فروریخته شود و هیچ نصرت و نجاتی نیابید».

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ الله عزّ و جلّ لَمْ یَکُنْ لِیَذَرَکُمْ عَلی ما أَنْتُمْ عَلَیْهِ حَتّی یَمیزَالْخَبیثَ مِنَ الطَّیِّبِ، وَ ما کانَ الله لِیُطْلِعَکُمْ عَلَی الْغَیْبِ؛ ای مردم! هر آینه خداوند عزوجل شما را به حالتان رها نخواهد کرد تا ناپاک را از پاک جدا کند؛ و خداوند نمی خواهد شما را بر غیب آگاه سازد.

مَعاشِرَ النّاسِ، إِنَّهُ ما مِنْ قَرْیَةٍ إِلاّ وَالله مُهْلِکُها بِتَکْذیبِها قَبْلَ یَوْمِ الْقِیامَةِ وَ مُمَلِّکُهَا الْإِمامَ الْمَهْدِی وَالله مُصَدِّقٌ وَعْدَهُ؛ ای مردم! هیچ سرزمینی نیست مگر این که خداوند به خاطر تکذیب حقیقت، اهل آن را پیش از روز رستاخیز نابود خواهد فرمود و تحت حکومت حضرت مهدی خواهد آورد، و خداوند وعده ی خود را عملی خواهد کرد.

مَعاشِرَ النّاسِ، قَدْ ضَلَّ قَبْلَکُمْ أَکْثَرُالْأَوَّلینَ، وَالله لَقَدْ أَهْلَکَ الْأَوَّلینَ، وَهُوَ مُهْلِکُ الْآخِرینَ قالَ اللَّهُ تَعالی: «أَلَمْ نُهْلِکِ الْأَوَّلینَ، ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرینَ، کَذلِکَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمینَ، وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبینَ»(1)؛ ای مردم! پیش از شما، شمار فزونی از گذشتگان گمراه شدند و خداوند آنان را نابود کرد؛ و همو نابودکننده ی آیندگان است.خدای تعالی می فرماید: «آیا ما پیشینیان را هلاک نکردیم؟و به دنبال آنان آیندگان را گرفتار نساختیم؟ آری ما با مجرمان این چنین خواهیم کرد، وای بر تکذیب کنندگان!»

ص: 84


1- . سوره مرسلات آیات 16 تا 18

بخش دوازدهم: توصیف چهارده معصوم

مَعاشِرَ النَّاسِ، إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَمَرَنی وَنَهانی، وَقَدْ أَمَرْتُ عَلِیّاً وَنَهَیْتُهُ بِأَمْرِهِ فَعِلْمُ الْأَمْرِ وَالنَّهْیِ لَدَیْهِ، فَاسْمَعُوا لِأَمْرِهِ تَسْلِمُوا وَأَطیعُوهُ تَهْتَدُوا وَانْتَهُوا لِنَهْیِهِ تُرْشِدُوا، وَصیرُوا إِلی مُرادِهِ وَلاتَتَفَرَّقُ بِکُمُ السُّبُلُ عَنْ سَبیلِهِ؛ ای مردم! همانا خداوند مرا امر و نهی فرموده و من هم به امر الهی، علی را امر و نهی نموده ام و علم امر و نهی نزد اوست، پس فرمان او را بشنوید و گردن نهید تا سلامت بمانید، و پیرویش نمایید تا هدایت شوید و از آنچه بازتان می دارد خودداری کنید تا راه یابید و به سوی هدف او حرکت کنید و راه های تفرقه را انتخاب نکنید که از راه حق گمراه خواهید شد.

مَعاشِرَ النَّاسِ، أَنَا صِراطُ اللَّهِ الْمُسْتَقیمُ الَّذی أَمَرَکُمْ بِاتِّباعِهِ ثُمَّ عَلِیٌّ مِنْ بَعْدی، ثُمَّ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ أَئِمَّهُ الْهُدی یَهْدُونَ إِلَی الْحَقِّ وَبِهِ یَعْدِلُونَ؛ ای مردم! من راه مستقیم خداوند هستم که شما را به پیروی آن امر فرموده؛ و پس از من علی، و پس از علی، فرزندانم از نسل او، پیشوایان هدایتند و به حق هدایت می کنند و به راه حق دعوت می کنند.

سپس پیامبر گرامی اسلام صلى الله عليه و آله و سلم فرمود:

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ غَیرِ

ص: 85

المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ»(1)؛ به نام خداوند بخشنده مهربان. ستایش مخصوص خداوندى است که پروردگار جهانیان است. بخشنده و مهربان است. خداوندى که صاحب روز جزا است. پروردگارا تنها تو را مى پرستیم و تنها از تو یارى مى جوییم. ما را به راه راست هدایت فرما! راه کسانى که آنان را مشمول نعمت خود ساختى، نه راه کسانى که بر آنان غضب کردى و نه راه گمراهان!

فِیَّ نَزَلَتْ وَفیهِمْ وَاللَّهِ نَزَلَتْ، وَلَهُمْ عَمَّتْ وَإِیَّاهُمْ خَصَّتْ أُولئِکَ «أَوْلِیاءُ اللَّهِ الَّذینَ لاخَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ»(2)«أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ»(3)؛ به خدا سوگند این سوره درباره ی من نازل شده و به خدا قسم در شأن علی و امامان از نسل او نازل شده است. این سوره به طور عموم شامل آنهاست و به طور خاص درباره ی آنان است. «ایشان اولیاء خدایند و ترس و اندوهی برایشان نیست» «آگاه باشید که تنها لشکر و حزب خدا پیروز خواهد بود».

بخش سیزدهم: عاقبت دشمنان

اشاره

أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمْ هُمُ السُّفَهاءُالْغاوُونَ إِخْوانُ الشَّیاطینِ «یُوحی بَعْضُهُمْ إِلی بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُروراً»(4)؛ آگاه باشید! دشمنان آنان بی خردان گمراه، و برادران شیاطین

ص: 86


1- . سوره حمد کل آیات
2- . سوره یونس آیه 62
3- . سوره مجادله آیه 22
4- . سوره انعام آیه 112

هستند که «بعضی از آنها سخنان باطل و آراسته به دروغ خود را برای فریب به بعضی دیگر می رسانند».

دوستان اهل بیت عصمت و طهارت

أَلا إِنَّ أَوْلِیائَهُمُ الَّذینَ ذَکَرَهُمُ الله فی کِتابِهِ، فَقالَ عزّ و جلّ: فَقالَ عَزَّ وَجَلَّ: «لاتَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ کانُوا آبائَهُمْ أَوْ أَبْنائَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشیرَتَهُمْ، أُولئِکَ کَتَبَ فی قُلُوبِهِمُ الْایمانَ وَ أَیَّدَهُمْ بِرُوح مِنْهُ وَ یُدْخِلُهُمْ جَنّات تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها رَضِیَ اللّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أُولئِکَ حِزْبُ اللّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»(1)؛ آگاه باشید! که خداوند از دوستان و یاران امامان را در کتاب خود چنین یاد کرده است: «هیچ قومی را که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمی یابی که با دشمنان خدا و رسولش دوستی کنند، هر چند پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشاوندانشان باشند؛ آنان کسانی هستند که خدا ایمان را بر صفحه دلهایشان نوشته و با روحی از ناحیه خودش آنها را تقویت فرموده، و آنها را در باغهایی از بهشت وارد می کند که نهرها از زیر درختانش جاری است، جاودانه در آن می مانند؛ خدا از آنها خشنود است، و آنان نیز از خدا خشنودند؛ آنها حزب اللّه اند؛ آگاه باشید! حزب اللّه همیشه پیروز و رستگارند».

أَلا إِنَّ أَوْلِیائَهُمُ الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ وَصَفَهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ فَقالَ: «الَّذینَ آمَنُوا وَلَمْ یَلْبَسُوا إیمانَهُمْ بِظُلْمٍ اُولئِکَ لَهُمُ

ص: 87


1- . سوره مجادله آیه 22

الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ»(1)؛ آگاه باشید! یاران ایشان کسانی اند که خداوند عزوجل آنان را توصیف کرده و فرموده است: «آنها که ایمان آوردند، و ایمان خود را با شرک و ستم نیالودند، تنها برای آنها ایمنی است؛ و تنها آنها هدایت یافتگانند».

أَلا إِنَّ أَوْلِیائَهُمُ الَّذینَ آمَنُوا وَلَمْ یَرْتابوا أَلا إِنَّ أَوْلِیائَهُمُ الَّذینَ یدْخُلونَ الْجَنَّةَ بِسَلامٍ آمِنینَ، تَتَلَقّاهُمُ الْمَلائِکَةُ بِالتَّسْلیمِ یَقُولونَ: «سَلامٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلو ها خالِدینَ»(2) أَلا إِنَّ أَوْلِیائَهُمْ، لَهُمُ «الْجَنَّةُ یُرْزَقونَ فیها بِغَیْرِ حِسابٍ»(3)؛ آگاه باشید! یاران ایشان کسانی اند که ایمان آورده اند و به شک نیفتادند.آگاه باشید!یاران امامان آنانند که با آرامش و سلامتی به بهشت وارد شوند و فرشتگان به سلامتی آنان را بپذیرند و به آنان بگویند: «درود بر شما، خوشا به حال شما چه خوش عیش ابدی نصیب شما گردید پس داخل شوید و در آن جاودانه بمانید».آگاه باشید! پاداش دوستداران و یاران آنان «بهشت است و در آن بی حساب روزی داده خواهد شد».

عاقبت دشمنان اهل بیت عصمت و طهارت

أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذینَ یَصْلَونَ سَعیراً. أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذینَ یَسْمَعونَ لِجَهَنَّمَ شَهیقاً وَ هِی تَفورُ وَ یَرَوْنَ لَها زَفیراً؛ آگاه باشید! دشمنان آنان کسانی هستند که به شعله های

ص: 88


1- . سوره انعام آیه 82
2- . سوره زمر آیه 73
3- . سوره غافر آیه 40

آتش درآیند. آگاه باشید! دشمنان آنان کسانی هستند که صدای وحشتناک آتش که فوران دارد را می شنوند و شعله های آتش که زبانه می کشد را می بینند.

أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذینَ قالَ اللَّهُ فیهِمْ: «کُلَّما دَخَلَتْ أُمَّهٌ لَعَنَتْ أُخْتَها حَتَّى إِذَا ادَّارَکُوا فیها جَمیعاً قالَتْ أُخْراهُمْ لِأُولاهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النَّارِ قالَ لِکُلٍّ ضِعْفٌ وَ لکِنْ لا تَعْلَمُونَ»(1)؛ آگاه باشید! که دشمنان ایشان کسانی اند که خداوند درباره ی آنان فرموده است: «هر گروهی که داخل جهنم می شود همتای خود را لعنت می کنند آن گاه همگی با ذلت در آن قرار گیرند در این هنگام گروه پیرو درباره پیشوایان خود گویند خداوندا اینها بودند که ما را گمراه کردند پس کیفر آنان را دو چندان کن و خداوند بفرماید: عذاب همه دو چندان است ولی شما نمیدانید».

أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذینَ قالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: «کُلَّما أُلْقِیَ فیها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها أَلَمْ یَاْتِکُمْ نَذیرٌ قالُوا بَلی قَدْ جاءَنا نَذیرٌ فَکَذَّبْنا وَقُلْنا ما نَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَئٍ، إِنْ أَنْتُمْ إِلاَّ فی ضَلالٍ کَبیرٍ وَقَالُوا لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا کُنَّا فِی أَصْحَابِ السَّعِیرِ فَاعْتَرَفُوا بِذَنبِهِمْ فَسُحْقاً لِأَصْحابِ السَّعیرِ»(2) أَلا إِنَّ أَوْلِیائَهُمُ «الَّذینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ، لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ کَبیرٌ»(3) مَعاشِرَ النَاسِ، شَتّانَ مابَیْنَ السَّعیرِ وَالْأَجْرِ الْکَبیرِ مَعاشِرَ النَّاسِ، عَدُوُّنا مَنْ ذَمَّهُ اللَّهُ وَلَعَنَهُ، وَ وَلِیُّنا کُلُّ مَنْ

ص: 89


1- . سوره ملک آیات 8الی 10
2- . سوره ملک آیه8
3- . سوره ملک آیه 12

مَدَحَهُ اللَّهُ وَأَحَبَّهُ؛ آگاه باشید! که دشمنان ایشان کسانی اند که خداوند عزّ و جلّ در معرفی آنان می فرماید: «هر زمان که گروهی در دوزخ افکنده شوند، نگهبانان از آنها بپرسند: مگر بیم دهنده الهی به سراغ شما نیامد؟ گویند: آری، بیم دهنده به سراغ ما آمد، ولی ما او را تکذیب کردیم و گفتیم: خداوند هرگز چیزی نازل نکرده، و شما در گمراهی بزرگی هستید و گویند: اگر ما در دنیا سخن انبیا را شنیده بودیم یا به دستور عقل رفتار کرده بودیم؛ امروز از دوزخیان نبودیم پس به گناه خود اعتراف کنند پس دور باد دوزخیان از رحمت الهی».

بخش چهاردهم: توصیف خود و علی و ائمه

مَعاشِرَ النَّاسِ، أَلا وَ إِنّی أَنَا النَّذیرُ وَ عَلِیٌّ الْبَشیرُ، مَعاشِرَ النَّاسِ، أَلا وَ اِنّی مُنْذِرٌ وَ عَلِیٌّ هادٍ، مَعاشِرَ النَّاسِ، أَلا وَ إِنّی نَبِیٌّ وَ عَلِیٌّ وَصِیّی، مَعاشِرَ النَّاسِ، أَلا وَ إِنّی رَسُولٌ وَعَلِیٌّ الْإِمامُ وَالْوَصِیُّ مِنْ بَعْدی، وَالْأَئِمَّهُ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدُهُ، أَلا وَ إِنّی والِدُهُمْ وَهُمْ یَخْرُجُونَ مِنْ صُلْبِهِ؛ ای مردم، بدانید که من نذیر و ترساننده ام و علی بشارت دهنده است. ای مردم، بدانید که من بیم دهنده و علی هدایت کننده است. ای مردم، بدانید که من پیامبرم و علی جانشین من است. ای مردم! بدانید که همانا من فرستاده و علی امام و وصی پس از من است؛ و امامان پس از او فرزندان اویند و آگاه باشید! من پدر آنانم و ایشان از نسل علی خواهند بود.

ص: 90

بخش پانزدهم: پیرامون حضرت امام مهدی

أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِی، أَلا إِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَی الدِّینِ، أَلا إِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمینَ، أَلا إِنَّهُ فاتِحُ الْحُصُونِ وَهادِمُها، أَلا إِنَّهُ غالِبُ کُلِّ قَبیلَةٍ مِنْ أَهْلِ الشِّرْکِ وَهادیها، أَلا إِنَّهُ الْمُدْرِکُ بِکُلِّ ثارٍ لاِوْلِیاءِ الله؛ آگاه باشید! همانا آخرین امام، قائم مهدی از ماست. آگاه باشید! او بر تمامی ادیان چیره خواهد بود، آگاه باشید! که اوست انتقام گیرنده از ستمکاران، آگاه باشید! که اوست فاتح دژها و منهدم کننده آنها، آگاه باشید! که اوست چیره شونده بر تمامی قبایل مشرکان و راهنمای آنان، آگاه باشید! که او خون خواه تمام اولیای خداست.

أَلا إِنَّهُ النّاصِرُ لِدینِ الله، أَلا إِنَّهُ الْغَرّافُ مِنْ بَحْرٍ عَمیقٍ، أَلا إِنَّهُ یَسِمُ کُلَّ ذی فَضْلٍ بِفَضْلِهِ وَ کُلَّ ذی جَهْلٍ بِجَهْلِهِ أَلا إِنَّهُ خِیَرَةُ الله وَ مُخْتارُه، أَلا إِنَّهُ وارِثُ کُلِّ عِلْمٍ وَالْمحیطُ بِکُلِّ فَهْمٍ، أَلا إِنَّهُ الْمخْبِرُ عَنْ رَبِّهِ عزّ و جلّ وَ الْمُشَیِّدُ لاِمْرِ آیاتِهِ؛ آگاه باشید! او یاری کننده دین خدا است، آگاه باشید! که اوست استفاده کننده از دریایی عمیق. اوست که هر صاحب فضیلتی را به قدر فضلش و هر صاحب جهالتی را به قدر جهلش نیکی کند. آگاه باشید! که او نیکو و برگزیده خداوند است، آگاه باشید! که او وارث دانش ها و حاکم بر ادراک هاست، آگاه باشید! بدانید که او از سوی پروردگارش سخن می گوید و آیات و نشانه های او را بر پا کند.

أَلا إِنَّهُ الرَّشیدُ السَّدیدُ، أَلا إِنَّهُ الْمُفَوَّضُ إِلَیْهِ، أَلا إِنَّهُ قَدْ بَشَّرَ بِهِ مَنْ سَلَفَ مِنَ الْقُرونِ بَیْنَ یَدَیْهِ، أَلا إِنَّهُ الْباقی حُجَّةً وَلاحُجَّةَ بَعْدَهُ وَ لا حَقَّ إِلاّ مَعَهُ وَلانُورَ إِلاّعِنْدَهُ، أَلا إِنَّهُ لاغالِبَ لَهُ وَلامَنْصورَ عَلَیْهِ، أَلاوَإِنَّهُ وَلِی الله فی أَرْضِهِ،

ص: 91

وَحَکَمُهُ فی خَلْقِهِ، وَأَمینُهُ فی سِرِّهِ وَ علانِیَتِهِ؛ آگاه باشید! همانا اوست بالنده و استوار، بیدار باشید! همانا اوست که امور جهانیان به او واگذار شده است، آگاه باشید! که تمامی گذشتگان ظهور او را پیشگویی کرده اند، آگاه باشید! که اوست حجّت پایدار و پس از او حجّتی نخواهد بود. درستی و راستی و نور و روشنایی تنها نزد اوست، هان! کسی بر او پیروز نخواهد شد و ستیزنده او یاری نخواهد گشت، آگاه باشید که او ولیّ خدا در زمین، داور او در میان مردم و امانت دار امور آشکار و نهان است.

بخش شانزدهم: فرمان بیعت

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنّی قَدْبَیَّنْتُ لَکُمْ وَأَفْهَمْتُکُمْ، وَ هذا عَلِی یُفْهِمُکُمْ بَعْدی. أَلا وَإِنِّی عِنْدَ انْقِضاءِ خُطْبَتی أَدْعُوکُمْ إِلی مُصافَقَتی عَلی بَیْعَتِهِ وَ الإِقْرارِبِهِ، ثُمَّ مُصافَقَتِهِ بَعْدی. أَلاوَإِنَّی قَدْ بایَعْتُ الله وَ عَلِی قَدْ بایَعَنی. وَأَنَا آخِذُکُمْ بِالْبَیْعَةِ لَهُ عَنِ الله عزّ و جلّ؛ ای مردم! من پیام خدا را برایتان آشکار کرده و تفهیم نمودم و این علی است که پس از من شما را آگاه می کند. اینک شما را می خوانم که پس از پایان خطبه با من و سپس با علی دست دهید تا با او بیعت کرده به امامت او اقرار نمایید. آگاه باشید من با خداوند و علی با من پیمان بسته و من اکنون از سوی خدای عزّ و جلّ برای امامت او پیمان می گیرم.

«إِنَّ الَّذینَ یُبایِعُونَکَ إِنَّما یُبایِعُونَ الله، یَدُالله فَوْقَ أَیْدیهِمْ. فَمَنْ نَکَثَ فَإِنَّما یَنْکُثُ عَلی نَفْسِهِ، وَ مَنْ أَوْفی بِما

ص: 92

عاهَدَ عَلَیْهُ الله فَسَیُؤْتیهِ أَجْراً عَظیماً»(1)؛ «کسانی که با تو بیعت می کنند در حقیّقت تنها با خدا بیعت می نمایند، و دست خدا بالای دست آنهاست؛ پس هر کس پیمان شکنی کند، تنها به زیان خود پیمان شکسته است؛ و آن کس که نسبت به عهدی که با خدا بسته وفا کند، بزودی پاداش عظیمی به او خواهد داد».

بخش هفدهم: بیان حلال و حرام

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ مِنْ شَعائرِالله، «إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَیتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَیهِ أَنْ یطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَنْ تَطَوَّعَ خَیرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاکرٌ عَلِیمٌ»(2)؛ ای مردم! حج و عمره از شعائر دین خداست، و «همانا سعی صفا و مروه از شعائر خداست، پس هر کس حجّ یا عمره به جای آورد باکی بر او نیست که سعی صفا و مروه نیز به جای آرد، و هر کس به راه خیر و نیکی شتابد خداوند به او پاداش دهد که خدا وند قدردان و به همه امور عالم است».

مَعاشِرَالنّاسِ، حُجُّواالْبَیْتَ، فَماوَرَدَهُ أَهْلُ بَیْتٍ إِلاَّ اسْتَغْنَوْا وَ أُبْشِروا، وَلاتَخَلَّفوا عَنْهُ إِلاّ بَتَرُوا وَ افْتَقَرُوا؛ ای مردم! در خانه ی خدا حج گزارید؛ که هیچ خاندانی داخل آن نشد مگر بی نیاز شد و مژده گرفت، و کسی از آن روی برنگردانید مگر بی بهره و نیازمند گردید.

ص: 93


1- . سوره فتح آیه 10
2- . سوره بقره آیه 158

مَعاشِرَالنّاسِ، ماوَقَفَ بِالْمَوْقِفِ مُؤْمِنٌ إِلاَّغَفَرَالله لَهُ ماسَلَفَ مِنْ ذَنْبِهِ إِلی وَقْتِهِ ذلک، فَإِذا انْقَضَتْ حَجَّتُهُ اسْتَأْنَفَ عَمَلَهُ؛ ای مردم! مؤمنی در موقف عرفات، مشعر، منا نمانَد مگر این که خدا گناهان گذشته ی او را بیامرزد و بایسته است که پس از پایان اعمال حج با پرونده ی پاک کار خود را از سر گیرد.

مَعاشِرَالنَّاسِ، الْحُجّاجُ مُعانُونَ وَ نَفَقاتُهُمْ مُخَلَّفَةٌ عَلَیْهِمْ وَالله لایُضیعُ أَجْرَالْمحْسِنینَ؛ ای مردم! حاجیان یاری شده اند و هزینه ی سفرشان جبران می شود و جایگزین آن به آنان خواهد رسید. و البته خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نخواهد کرد.

مَعاشِرَالنّاسِ، حُجُّوا الْبَیْتَ بِکَمالِ الدّینِ وَالتَّفَقُّهِ، وَلاتَنْصَرِفُوا عَنِ الْمشَاهِدِ إِلاّ بِتَوْبَةٍ وَ إِقْلاعٍ؛ ای مردم! خانه ی خدا را با دین کامل و دانش ژرف دیدار کنید و از زیارتگاهها جز با توبه و جدا شدن از گناهان برنگردید.

مَعاشِرَالنّاسِ، أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ کَما أَمَرَکُمُ الله عزّ و جلّ، فَإِنْ طالَ عَلَیْکُمُ الْأَمَدُ فَقَصَّرْتُمْ أَوْنَسِیتُمْ فَعَلِی وَلِیُّکُمْ وَمُبَیِّنٌ لَکُمْ، الَّذی نَصَبَهُ الله عزّ و جلّ لَکُمْ بَعْدی أَمینَ خَلْقِهِ. إِنَّهُ مِنِّی وَ أَنَا مِنْهُ، وَ هُوَ وَ مَنْ تَخْلُفُ مِنْ ذُرِّیَّتی یُخْبِرونَکُمْ بِماتَسْأَلوُنَ عَنْهُ وَیُبَیِّنُونَ لَکُمْ ما لاتَعْلَمُونَ؛ ای مردم! نماز را به پا دارید و زکات را بپردازید همان سان که خداوند عزّ و جلّ امر فرموده. پس اگر زمان بر شما دراز شد و کوتاهی کردید یا از یاد بردید، علی صاحب اختیار و تبیین کننده ی بر شماست. خداوند عزّ و جلّ او را پس از

ص: 94

من امانتدار خویش در میان آفریدگانش نهاده. همانا او از من و من از اویم. و او و فرزندان من از جانشینان او، پرسش های شما را پاسخ دهند و آن چه را نمی دانید به شما می آموزند.

أَلا إِنَّ الْحَلالَ وَالْحَرامَ أَکْثَرُمِنْ أَنْ أُحصِیَهُما وَأُعَرِّفَهُما فَآمُرَ بِالْحَلالِ وَ اَنهَی عَنِ الْحَرامِ فی مَقامٍ واحِدٍ، فَأُمِرْتُ أَنْ آخُذَ الْبَیْعَةَ مِنْکُمْ وَالصَّفْقَةَ لَکُمْ بِقَبُولِ ماجِئْتُ بِهِ عَنِ الله عزّ و جلّ فی عَلِی أمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَالأَوْصِیاءِ مِنْ بَعْدِهِ الَّذینَ هُمْ مِنِّی وَمِنْهُ إمامَةٌ فیهِمْ قائِمَةٌ، خاتِمُها الْمَهْدی إِلی یَوْمٍ یَلْقَی الله الَّذی یُقَدِّرُ وَ یَقْضی؛ هان! حلال و حرام بیش از آن است که من شمارش کنم و بشناسانم و در این جا یک باره به حلال فرمان دهم و از حرام بازدارم. از این روی مأمورم از شما بیعت بگیرم که دست در دست من نهید و آن چه از سوی خداوند آورده ام درباره ی علی امیر مؤمنین و اوصیای پس از او که آنان از من و اویند، قبول نمایید. و این امامت به وراثت پایدار است و فرجام امامان، مهدی است و استواری امامت تا روزی است که او با خداوند قدر و قضا دیدار کند.

مَعاشِرَالنّاسِ، وَ کُلُّ حَلالٍ دَلَلْتُکُمْ عَلَیْهِ وَکُلُّ حَرامٍ نَهَیْتُکُمْ عَنْهُ فَإِنِّی لَمْ أَرْجِعْ عَنْ ذلِکَ وَ لَمْ أُبَدِّلْ. أَلا فَاذْکُرُوا ذلِکَ وَاحْفَظُوهُ وَ تَواصَوْا بِهِ، وَلا تُبَدِّلُوهُ وَلاتُغَیِّرُوهُ. أَلا وَ إِنِّی اُجَدِّدُ الْقَوْلَ أَلا فَأَقیمُوا «الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّکاةَ وَأْمُرُوا بِالْمَعْروفِ وَانْهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ»(1)؛ ای مردم! به هر حلالی شما را راهنمایی کردم و از هر حرامی شما را بازداشتم و هرگز از آن برنمی گردم و آن را تغییر نمی دهم. آگاه باشید! آن ها

ص: 95


1- . سوره حج آیه 41

را یادآوری کنید و نگه دارید و یکدیگر را به آن توصیه نمایید و آنان را جابجا نکنید و دگرگون نسازید. هشدار که دوباره می گویم: «نماز را به پا دارید و زکات را بپردازید و امر به معروف کنید و از منکر بازدارید».

أَلا وَإِنَّ رَأْسَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ أَنْ تَنْتَهُوا إِلی قَوْلی وَتُبَلِّغُوهُ مَنْ لَمْ یَحْضُرْ وَ تَأْمُروُهُ بِقَبُولِهِ عَنِّی وَتَنْهَوْهُ عَنْ مُخالَفَتِهِ، فَإِنَّهُ أَمْرٌ مِنَ الله عزّ و جلّ وَمِنِّی. وَلا أَمْرَ بِمَعْروفٍ وَلا نَهْی عَنْ مُنْکَرٍ إِلاَّمَعَ إِمامٍ مَعْصومٍ؛ و بدانید که ریشه ی امر به معروف این است که به گفته ی من درباره ی امامت برسید و سخن مرا به دیگران برسانید و غایبان را به پذیرش فرمان من توصیه کنید و آنان را از ناسازگاری با سخنان من بازدارید؛ همانا سخن من فرمان خدا و فرمان من است و هیچ امر به معروف و نهی از منکری جز با امام معصوم تحقق و کمال نمی یابد.

مَعاشِرَالنّاسِ، الْقُرْآنُ یُعَرِّفُکُمْ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدُهُ، وَعَرَّفْتُکُمْ إِنَّهُمْ مِنِّی وَمِنْهُ، حَیْثُ یَقُولُ الله فی کِتابِهِ: «وَ جَعَلَها کَلِمَةً باقِیَةً فی عَقِبِهِ»(1) وَقُلْتُ: لَنْ تَضِلُّوا ما إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِما؛ ای مردم! قرآن، امامان پس از علی را به شما معرفی می کند که آنان فرزندان اویند و من به شما شناساندم که آنان از او و از من هستند. چرا که خداوند در کتاب خود می فرماید: «و این خداپرستی را در همه ذرّیّه ی او تا قیامت باقی گردانید» و من نیز گفتم که: مادام که به قرآن و امامان تمسک کنید، گمراه نخواهید شد.

ص: 96


1- . سوره زخرف آیه 28

مَعاشِرَالنّاسِ، التَّقْوی، التَّقْوی، وَاحْذَرُوا السّاعَةَ کَما قالَ الله عزّ و جلّ: «إِنَّ زَلْزَلَةَ السّاعَةِ شَیءٌ عَظیمٌ»(1) اُذْکُرُوا الْمَماتَ وَالْمَعادَ وَالْحِسابَ وَالْمَوازینَ وَالْمُحاسَبَةَ بَیْنَ یَدَی رَبِّ الْعالَمینَ وَالثَّوابَ وَالْعِقابَ. فَمَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ أُثیبَ عَلَیْها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلَیْسَ لَهُ فِی الجِنانِ نَصیبٌ؛ ای مردم! تقوا را، تقوا را رعایت کرده از سختی رستاخیز بهراسید، همان گونه که خداوند عزّ و جلّ فرمود: «زمین لرزه ی روز رستاخیز به حقیقت حادثه ی بزرگی است». مرگ و قیامت و حساب و میزان و محاسبه ی در برابر پروردگار جهانیان و پاداش کیفر را یاد کنید. آن که نیکی آورد، پاداش گیرد و آن که بدی کرد، بهره ای از بهشت نخواهد برد.

بخش هجدهم: فرمان بیعت با علی و ائمه

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّکُمْ أَکْثَرُ مِنْ أَنْ تُصافِقُونی بِکَفٍّ واحِدٍ فی وَقْتٍ واحِدٍ، وَقَدْ أَمَرَنِی الله عزّ و جلّ أَنْ آخُذَ مِنْ أَلْسِنَتِکُمُ الْإِقْرارَ بِما عَقَّدْتُ لِعَلِی أَمیرِ الْمُؤْمنینَ، وَلِمَنْ جاءَ بَعْدَهُ مِنَ الْأَئِمَّةِ مِنّی وَ مِنْهُ، عَلی ما أَعْلَمْتُکُمْ أَنَّ ذُرِّیَّتی مِنْ صُلْبِهِ؛ هان مردمان! شما بیش از آنید که در یک زمان با یک دست من بیعت نمایید. از این روی خداوند عزّ و جلّ به من دستور داده که از زبان شما اقرار بگیرم و پیمان ولایت علی امیر مؤمنین را محکم کنم و نیز بر امامان پس از او که از نسل من و اویند؛ همان گونه که اعلام کردم که ذرّیّه من از نسل اویند، اقرا کنید.

ص: 97


1- . سوره حج آیه 1

فَقُولُوا بِأَجْمَعِکُمْ: إِنّا سامِعُونَ مُطیعُونَ راضُونَ مُنْقادُونَ لِما بَلَّغْتَ عَنْ رَبِّنا وَ رَبِّکَ فی أَمْرِ إِمامِنا عَلِی أَمیرِ الْمؤْمِنینَ وَ مَنْ وُلِدَ مِنْ صُلْبِهِ مِنَ الْأَئِمَّةِ. نُبایِعُکَ عَلی ذلک بِقُلوُبِنا وَأَنْفُسِنا وَأَلْسِنَتِنا وَأَیْدینا. علی ذلک نَحْیی وَ عَلَیْهِ نَموتُ وَ عَلَیْهِ نُبْعَثُ. وَلانُغَیِّرُ وَلانُبَدِّلُ، وَلا نَشُکُّ وَلانَجْحَدُ وَلانَرْتابُ، وَلا نَرْجِعُ عَنِ الْعَهْدِ وَلا نَنْقُضُ الْمیثاقَ؛ پس همگان بگویید: سخنان تو را به جان شنیدیم و از آن پیروی می کنیم و از آنها خشنودیم و بر آن گردن گذاردیم و بر آن چه از سوی پروردگارمان در امامت امامان علی امیر مؤمنین و امامان دیگر از صلب او به ما ابلاغ کردی، با دل و جان و زبان و دست هایمان با تو پیمان می بندیم. با این پیمان زنده ایم و با آن خواهیم مرد و با آن اعتقاد برانگیخته می شویم و هرگز آن را دگرگون نکرده شکّ و انکار، نخواهیم داشت و از عهد و پیمان خود برنمی گردیم.

وَعَظْتَنا بِوَعْظِ الله فی عَلِی أَمیرِالْمؤْمِنینَ وَالْأَئِمَّةِ الَّذینَ ذَکَرْتَ مِنْ ذُرِّیتِکَ مِنْ وُلْدِهِ بَعْدَهُ، الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ وَ مَنْ نَصَبَهُ الله بَعْدَهُما. فَالْعَهْدُ وَالْمیثاقُ لَهُمْ مَأْخُوذٌ مِنَّا، مِنْ قُلُوبِنا وَأَنْفُسِنا وَأَلْسِنَتِنا وَضَمائِرِنا وَأَیْدینا. مَنْ أَدْرَکَها بِیَدِهِ وَ إِلاَّ فَقَدْ أَقَرَّ بِلِسانِهِ، وَلا نَبْتَغی بِذلِکَ بَدَلاً وَلایَرَی الله مِنْ أَنْفُسِنا حِوَلاً. نَحْنُ نُؤَدّی ذلک عَنْکَ الّدانی والقاصی مِنْ اَوْلادِنا واَهالینا، وَ نُشْهِدُالله بِذلِکَ وَ «کَفی بِالله شَهیداً»(1) وَأَنْتَ عَلَیْنا بِهِ شَهیدٌ؛ ای رسول خدا ما را به فرمان خدا پند دادی درباره ی علی امیر مؤمنین و امامان از نسل خود و او، که حسن و حسین و آنان که خداوند پس از آنان برپا کرده است. پس از دل و جان و زبان و روح و دستانمان، عهد و

ص: 98


1- . سوره رعد آیه 43

پیمان از ما گرفته شد. هر کس توانست با دست و گرنه با زبان پیمان بستیم و هرگز پیمانمان را دگرگون نخواهیم کرد و خداوند از ما شکست عهد نبیند. و نیز فرمان تو را به نزدیک و دور از فرزندان و خویشان خود خواهیم رسانید و خداوند را بر آن گواه خواهیم گرفت. و «هر آینه خداوند برای گواهی کافی است» و تو نیز بر ما گواه باش.

مَعاشِرَالنّاسِ، ماتَقُولونَ؟ فَإِنَّ الله یَعْلَمُ کُلَّ صَوْتٍ وَ خافِیَةَ کُلِّ نَفْسٍ، «فَمَنِ اهْتَدی فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما یَضِلُّ عَلَیْها»(1) وَمَنْ بایَعَ فَإِنَّما یُبایِعُ الله «یَدُالله فَوْقَ أَیْدیهِمْ»(2)؛ ای مردم! چه می گویید؟ همانا خداوند هر صدایی را می شنود و آن را که از دل ها می گذرد می داند. «هر آن کس هدایت پذیرفت، به خیر خویش پذیرفته و آن که گمراه شد، به زیان خود رفته». و هر کس بیعت کند، هر آینه با خداوند پیمان بسته؛ که «دست خدا بالای دستان آنهاست».

مَعاشِرَالنّاسِ، فَبایِعُوا الله وَ بایِعُونی وَبایِعُوا عَلِیّاً أَمیرَ الْمُؤْمِنینَ وَالْحَسَنَ وَالْحُسَیْنَ وَالْأَئِمَّةَ مِنْهُمْ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ «کَلِمَةً باقِیَةً»(3)؛ ای مردم! اینک با خداوند بیعت کنید و با من و با علی امیر مؤمنین و حسن و حسین و امامان پس از آنان از نسل آنان که «نشانه ی پایدارند» در دنیا و آخرت پیمان ببندید.

ص: 99


1- . سوره یونس آیه 108
2- . سوره فتح آیه 10
3- . سوره زخرف آیه 28

یُهْلِکُ الله مَنْ غَدَرَ وَ یَرْحَمُ مَنْ وَ فی «وَ مَنْ نَکَثَ فَإِنَّما یَنْکُثُ عَلی نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفی بِما عاهَدَ عَلَیْهُ الله فَسَیُؤْتیهِ أَجْراً عَظیماً»(1)؛ خداوند مکّاران را تباه می کند و با وفاداران مهر می ورزد «و هر کس پیمان شکند، جز این نیست که به زیان خود گام برداشته، و هر که بر عهدی که با خدا بسته پابرجا ماند، به زودی خدا او را پاداش بزرگی خواهد داد».

مَعاشِرَالنّاسِ، قُولُوا الَّذی قُلْتُ لَکُمْ وَسَلِّمُوا عَلی عَلی بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنینَ، «وَقُولُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَکَ رَبَّنا وَ إِلَیْکَ الْمَصیرُ»(2) «وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَٰذَا وَمَا کنَّا لِنَهْتَدِی لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ لَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّۖ وَنُودُوا أَنْ تِلْکمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا کنْتُمْ تَعْمَلُونَ»(3)؛ ای مردم! آن چه به شما گفتم بگویید و به علی با لقب امیر مؤمنین سلام کنید «و همه یک زبان و یک دل بگویید: ما فرمان خدا را شنیده و اطاعت کردیم، پروردگارا، ما آمرزش تو را می خواهیم و می دانیم بازگشت همه به سوی توست». «ستایش مخصوص خداوندی است که ما را به این همه نعمت رهنمون ساخت و اگر خدا ما را هدایت نکرده بود، راه نمی یافتیم. مسلّماً فرستادگان پروردگار ما، حق را آوردند و به آنان ندا داده می شود که: این بهشت را در برابر اعمالی که انجام می دادید، به ارث ببرید».

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ فَضائِلَ عَلی بْنِ أَبی طالِبٍ عِنْدَالله عزّ و جلّ وَ قَدْ أَنْزَلَهافِی الْقُرْآنِ أَکْثَرُ مِنْ أَنْ أُحْصِیَها فی مَقامٍ واحِدٍ، فَمَنْ أَنْبَاَکُمْ بِها وَ عَرَفَها فَصَدِّقُوهُ؛ ای مردم! هر آینه

ص: 100


1- . سوره فتح آیه 10
2- . سوره بقره آیه 285
3- . سوره اعراف آیه 43

برتری علی بن ابی طالب نزد خداوند عزّ و جلّ که در قرآن نازل فرموده، بیش از آن است که من یکباره بشمارم. پس هر کس از مقامات او خبر داد و آن را به شما شناساند؛ او را تصدیق کنید.

مَعاشِرَالنّاسِ، مَنْ یُطِعِ الله وَ رَسُولَهُ وَ عَلِیّاً وَ الْأَئِمَةَ الَّذینَ ذَکرْتُهُمْ «فَقَدْ فازَفَوْزاً عَظیماً»(1)؛ ای مردم! آن کس که از خدا و رسولش و علی و امامانی که نام بردم پیروی کند، «به رستگاری بزرگی دست یافته است».

مَعاشِرَالنَّاسِ، السّابِقُونَ إِلی مُبایَعَتِهِ وَ مُوالاتِهِ وَ التَّسْلیمِ عَلَیْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنینَ «أُولئکَ هُمُ الْفائزُونَ»(2) فی جَنّاتِ النَّعیمِ؛ ای مردم! سبقت جویان به بیعت و پیمان و سرپرستی او و سلام بر او با لقب امیر مؤمنین، «رستگارانند» و در بهشت همواره پر بهره خواهند بود.

مَعاشِرَالنّاسِ، قُولُوا ما یَرْضَی الله بِهِ عَنْکُمْ مِنَ الْقَوْلِ، فَإِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمیعاً فَلَنْ یَضُرَّالله شَیْئاً؛ ای مردم! آن چه خدا را خشنود کند بگویید. پس اگر شما و تمامی زمینیان کفر ورزند، خدا را زیانی نخواهد رسانید.

اللهمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنینَ بِما أَدَّیْتُ وَأَمَرْتُ وَاغْضِبْ عَلَی الْجاحِدینَ الْکافِرینَ، وَ«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ»(3)؛ پروردگارا، آنان را که به آن چه ادا کردم و فرمان دادم ایمان

ص: 101


1- . سوره احزاب آیه 77
2- . سوره توبه آیه 20
3- . سوره حمد آیه 1

آوردند، بیامرز. و بر منکران کافر خشم گیر! و «الحمدللّه ربّ العالمین»(1).

ص: 102


1- . خطبه غدیر در کتب شیعه از جمله: اثبات الهداة، الاحتجاج، احقاق الحق، الاختصاص، البرهان، المناقب، بحار الانوار، معانی الاخبار، العمدة، الامالی، علل الشرائع، عیون اخبار الرضا، کشف الغمة، مستدرک الوسائل، امالی، تبیان تفسیر عیاشی تفسیر قمی الجواهر السنیة آمده است. همچنین در کتاب های اهل سنت همچون الاستیعاب انساب الاشراف، تاریخ الکبیر بخاری، نظم درر السمطین، ینابیع المودة، تذکرة الخواص، مسند ابن حنبل، المناقب ابن مغازلی، المناقب خوارزمی، المستدرک علی الصحیحین، الطبقات الکبری، سنن ابن ماجة، فرائد السمطین، الفصول المهمة، سنن النسائی، شرح نهج البلاغة، شواهد التنزیل، صحیح مسلم، تفسیر فخر رازی، خصائص النسائی، روح المعانی، و سنن الترمذی، آمده است.

فصل سوّم زیارت غدیریه

ص: 103

فصل سوّم: زیارت غدیریه

اشاره

زیارت شریف غدیریه یکی از آثار گران بهای حضرت امام هادی علیه السلام است. در سالی که معتصم عباسی لعنت الله علیه حضرت را از مدینه به سامرا فراخواند، آن بزرگوار در بین راه به زیارت مولی الموحدین أمیر المؤمنین علی علیه السلام در نجف اشرف مشرف شد و این زیارت شریف را قرائت فرمود که به "زیارت غدیریه" معروف شد. در وثاقت این زیارت نامه تردید نشده است و محدث قمی درباره این زیارت نامه نوشته است: کمتر حدیثی به قوت سند این زیارت نامه می رسد.

در زیارت شریف غدیریه، دلایل بسیار استوار در حقانیت ائمه اطهار و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و خاصه مولی الموحدین أمیر المؤمنین علی علیه السلام بیان شده است و دارای صد و پنجاه فضیلت قرآنی، حدیثی و تاریخی درباره آن بزرگوار است.

ص: 104

در این زیارت شریف بیش از 30 آیه از فضائل قرآنی در فضیلت مولی الموحدین أمیر المؤمنین علی علیه السلام بیان شده است مانند: آیه لیله المبیت، آیه تبلیغ و آیه ولایت و همچنین فضائل بسیاری در این زیارت شریف آمده است مانند: أمیر المؤمنین، امام المّتقین، سید الوصیین، وارث علم النّبیین، ولی ربّ العالمین، امین الله فی ارضه، سفیر الله فی خلقه، الحجّه البالغه علی عباده، دین الله القویم، صراط مستقیم، نبأ عظیم، اوّل من آمن باللّه، سید المسلمین، یعسوب المؤمنین، امام المتقین، قائد الغرّ المحجّلین، اوّل من صدّق بما انزل الله علی نبیه.

در زیارت شریف غدیریه فضائل تاریخی بسیاری در باب رشادت ها و جانبازی های آن بزرگوار مانند رشادت های آن بزرگوار در جنگ های بدر، احزاب، اُحد، حُنین، صفّین، جمل و نهروان بیان شده است.

همچنین در این زیارت شریف، حدیث غدیر، شهادت مولی الموحدین أمیر المؤمنین علی علیه السلام، بیزاری از منکران ولایت و دشمنان امامت، ماجرای غصب فدک و شهادت عمّار بیان شده است. زیارت شریف غدیریه را می توان در دوازده بخش ملاحظه کرد.

ص: 105

متن و ترجمه زیارت غدیریه

بخش اوّل: سلام و درود بر پیامبران

السَّلامُ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللّٰهِ، خاتَمِ النَّبِیینَ، وَسَیدِ الْمُرْسَلِینَ، وَصَفْوَةِ رَبِّ الْعالَمِینَ، أَمِینِ اللّٰهِ عَلَىٰ وَحْیهِ وَعَزائِمِ أَمْرِهِ، وَالْخاتِمِ لِما سَبَقَ، وَالْفاتِحِ لِمَا اسْتُقْبِلَ، وَالْمُهَیمِنِ عَلَىٰ ذٰلِک کلِّهِ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَکاتُهُ وَصَلَواتُهُ وَتَحِیاتُهُ؛ سلام بر محمّد رسول خدا، خاتم پیامبران و سرور رسولان و برگزیده پروردگار جهانیان، امین خدا بر وحیش و اراده های قطعی الهی و ختم کننده آنچه گذشته و گشاینده آنچه خواهد آمد و نگهدار بر همه این ها و رحمت و برکات و درودها و تحیات خدا بر او باد.

السَّلامُ عَلَىٰ أَنْبِیاءِ اللّٰهِ وَرُسُلِهِ، وَمَلائِکتِهِ الْمُقَرَّبِینَ، وَعِبَادِهِ الصَّالِحِینَ؛ سلام بر پیامبران خدا و رسولانش و فرشتگان مقرّب و بندگان شایسته اش.

بخش دوّم: سلام و درود بر امام علی

السَّلامُ عَلَیک یا أَمیرَ الْمُؤْمِنینَ، وَسَیدَ الْوَصِیینَ، وَوَارِثَ عِلْمِ النَّبِیینَ، وَوَلِی رَبِّ الْعالَمِینَ، وَمَوْلای وَمَوْلَى الْمُؤْمِنِینَ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَکاتُهُ؛ سلام بر تو ای امیر مؤمنان و سرور جانشینان و وارث دانش پیامبران و ولی پروردگار جهانیان و مولای من و مولای مؤمنان و رحمت و برکات خدا بر تو باد.

السَّلامُ عَلَیک یا مَوْلای یا أَمیرَ الْمُؤْمِنینَ، یا أَمِینَ اللّٰهِ فِی أَرْضِهِ، وَسَفِیرَهُ فِی خَلْقِهِ، وَحُجَّتَهُ الْبَالِغَةَ عَلَىٰ عِبَادِهِ؛ سلام

ص: 106

بر تو ای مولای من ای امیر مؤمنان، ای امین خدا بر روی زمین و سفیر او در آفریده ها و حجّت رسایش بر بندگان خدا.

السَّلامُ عَلَیک یا دِینَ اللّٰهِ الْقَوِیمَ، وَصِراطَهُ الْمُسْتَقِیمَ، السَّلامُ عَلَیک أَیهَا «النَّبَأُ الْعَظِیمُ الَّذِی هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ»(1) وَعَنْهُ یسْأَلُونَ؛ سلام بر تو ای دین برافراشته و راه راست خدا، سلام بر تو ای «خبر بزرگی که آن ها در آن اختلاف کردند» و از آن بازخواست شوند.

السَّلامُ عَلَیک یا أَمیرَ الْمُؤْمِنینَ، آمَنْتَ بِاللّٰهِ وَهُمْ مُشْرِکونَ، وَصَدَّقْتَ بِالْحَقِّ وَهُمْ مُکذِّبُونَ، وَجاهَدْتَ فِی اللّٰهِ وَهُمْ مُحْجِمُونَ، وَعَبَدْتَ اللّٰهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّینَ، صابِراً مُحْتَسِباً حَتَّىٰ أَتَاک الْیقِینُ، «أَلَا لَعْنَةُ اللّٰهِ عَلَى الظَّالِمِینَ»(2)؛ سلام بر تو ای امیر مؤمنان، به خدا ایمان آوردی، در حالی که مردم همه شرک ورزیدند و حق را تصدیق کردی، در حالی که مردم آن را تکذیب نمودند و جهاد کردی، در حالی که مردم عقب نشینی کردند، خدا را خالصانه عبادت کردی، صبر کردی و آن را به حساب خدا گذاشتی تا مرگ به سویت آمد، «آگاه باشید لعنت خدا بر ستمکاران است».

السَّلامُ عَلَیک یا سَیدَ الْمُسْلِمِینَ، وَیعْسُوبَ الْمُؤْمِنِینَ، وَ إِمامَ الْمُتَّقِینَ، وَقائِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ، وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَکاتُهُ؛ سلام بر تو ای آقای مسلمانان و سرپرست مؤمنان و

ص: 107


1- . سوره النباء آیه 2و3
2- . سوره هود آیه 18

پیشوای پرهیزکاران و رهبر سپید رویان و رحمت و برکات خدا بر تو باد.

بخش سوّم: گواهی به فضائل امام علی

أَشْهَدُ أَنَّک أَخُو رَسُولِ اللّٰهِ، وَوَصِیهُ، وَوارِثُ عِلْمِهِ، وَأَمِینُهُ عَلَىٰ شَرْعِهِ، وَخَلِیفَتُهُ فِی أُمَّتِهِ، وَأَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللّٰهِ وَصَدَّقَ بِما أُنْزِلَ عَلَىٰ نَبِیهِ؛ گواهی می دهم که تو برادر رسول خدا و جانشین و وارث علم و امین او بر قانون و جانشین او در امّتش هستی و تو اوّل کسی هستی که به خدا ایمان آورد و آنچه را بر پیامبرش نازل شده بود تصدیق کرد.

وَأَشْهَدُ أَنَّهُ قَدْ بَلَّغَ عَنِ اللّٰهِ مَا أَنْزَلَهُ فِیک فَصَدَعَ بِأَمْرِهِ، وَأَوْجَبَ عَلَىٰ أُمَّتِهِ فَرْضَ طاعَتِک وَوِلایتِک، وَعَقَدَ عَلَیهِمُ الْبَیعَةَ لَک، وَجَعَلَک أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ کما جَعَلَهُ اللّٰهُ کذَلِک، ثُمَّ أَشْهَدَ اللّٰهَ تَعَالىٰ عَلَیهِمْ فَقالَ: أَلَسْتُ قَدْ بَلَّغْتُ ؟ فَقالُوا: اللّٰهُمَّ بَلىٰ. فَقالَ: اللّٰهُمَّ اشْهَدْ وَکفىٰ بِک شَهِیداً وَ حاکماً بَینَ الْعِبادِ، فَلَعَنَ اللّٰهُ جاحِدَ وِلایتِک بَعْدَ الْإِقْرارِ، وَناکثَ عَهْدِک بَعْدَ الْمِیثَاقِ؛ و گواهی می دهم که آن حضرت همه آنچه را خدا درباره تو نازل کرد به مردم رساند و امر خدا را درباره تو با صدای بلند اعلام کرد و بر امّتش حتمی بودن طاعت و ولایتت را واجب نمود و بیعت تو را بر عهده آنان نهاد و حضرتت را نسبت به مؤمنان سزاوارتر از خودشان قرار داد، چنان که خدا خود او را این چنین قرار داد، سپس پیامبر اسلام خدا را بر مردم شاهد گرفت و فرمود: آیا من آن نیستم که رساندم؟ همه گفتند: به خدا آری، پس فرمود: خدایا گواه باش و تو برای گواهی و

ص: 108

حاکمیت بین بندگان کافی هستی. پس خدا لعنت کند منکر ولایتت را بعد از اقرار و شکننده پیمانت را پس از بستن پیمان.

وَأَشْهَدُ أَنَّک وَفَیتَ بِعَهْدِ اللّٰهِ تَعالَىٰ وَأَنَّ اللّٰهَ تَعالَىٰ مُوفٍ لَک بِعَهْدِهِ «وَمَنْ أَوْفَىٰ بِما عاهَدَ عَلَیهِ اللّٰهَ فَسَیؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیماً»(1)؛ و گواهی می دهم که تو به عهد خدای تعالی وفا کردی و خدای تعالی وفا کننده به عهد خویش برای توست «و آن که به پیمانی که با خدا بسته وفاداراست، یقیناً خداوند پاداشی بزرگ به او می دهد».

وَأَشْهَدُ أَنَّک أَمیرُ الْمُؤْمِنینَ الْحَقُّ الَّذِی نَطَقَ بِوِلایتِک التَّنْزِیلُ، وَأَخَذَ لَک الْعَهْدَ عَلَى الْأُمَّةِ بِذٰلِک الرَّسُولُ، وَأَشْهَدُ أَنَّک وَعَمَّک وَأَخاک الَّذِینَ تاجَرْتُمُ اللّٰهَ بِنُفُوسِکمْ فَأَ نْزَلَ اللّٰهُ فِیکمْ؛ و گواهی می دهم که تویی امیر مؤمنان آن حقّی که قرآن به ولایتت گویا شد و رسول خدا در این زمینه برای تو از امّت پیمان گرفت و گواهی می دهم که تو و عمو و برادرت کسانی هستید که با خدا با جان هایتان معامله کردید، پس خدا این آیه را در حق شما نازل کرد:

«إِنَّ اللّٰهَ اشْتَرىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوٰالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یقٰاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّٰهِ فَیقْتُلُونَ وَ یقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیهِ حَقًّا فِی التَّوْرٰاةِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللّٰهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیعِکمُ الَّذِی بٰایعْتُمْ بِهِ وَ ذٰلِک هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ. اَلتّٰائِبُونَ الْعٰابِدُونَ الْحٰامِدُونَ السّٰائِحُونَ الرّٰاکعُونَ السّٰاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النّٰاهُونَ عَنِ الْمُنْکرِ وَ

ص: 109


1- . سوره فتح آِیه 1

الْحٰافِظُونَ لِحُدُودِ اللّٰهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ»(1)؛ «خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خریداری کرده، تا بهشت برای آنان باشد؛ همانانی که در راه خدا پیکار می کنند، می کشند و کشته می شوند؛ این وعده حقّی است که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده است و چه کسی از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اکنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدی که با خدا کرده اید؛ و این است آن پیروزی بزرگ برای توبه کنندگان، عبادت کاران، سپاسگویان، سیاحت کنندگان، رکوع کنندگان، سجده آوران، آمران به معروف، نهی کنندگان از منکر، و حافظان حدود الهی، و بشارت ده به مؤمنان».

أَشْهَدُ یا أَمیرَ الْمُؤْمِنینَ أَنَّ الشَّاک فِیک مَا آمَنَ بِالرَّسُولِ الْأَمِینِ، وَأَنَّ الْعادِلَ بِک غَیرَک عانِدٌ عَنِ الدِّینِ الْقَوِیمِ الَّذِی ارْتَضَاهُ لَنَا رَبُّ الْعَالَمِینَ، وَأَکمَلَهُ بِوِلایتِک یوْمَ الْغَدِیرِ؛ گواهی می دهم ای امیر مؤمنان که شک کننده درباره تو به رسول امین ایمان نیاورده است و روی گرداننده از ولایت تو به ولایت غیر، از معاندان هستند که از دین خدا روی گردانند، دین میانه و برافراشته که پروردگار جهانیان برای ما پسندیده و آن را روز غدیر به ولایت تو کامل نموده است.

وَأَشْهَدُ أَنَّک الْمَعْنِی بِقَوْلِ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ: «وَ أَنَّ هٰذٰا صِرٰاطِی مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لاٰ تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکمْ عَنْ سَبِیلِهِ»(2)، ضَلَّ وَاللّٰهِ وَأَضَلَّ مَنِ اتَّبَعَ سِواک وَعَنَدَ عَنِ الْحَقِّ مَنْ عاداک؛ و گواهی می دهم که در این گفته خدای عزیز رحیم، مقصود تویی: «و یقیناً این راهِ مستقیمِ من

ص: 110


1- . سوره توبه آیه 111
2- . سوره انعام آیه 153

است؛ بنابر این از آن پیروی کنید، و پیروِ راه های دیگر نباشید که شما را از راه خدا پراکنده می کند»، به خدا سوگند گمراه شد و گمراه کرد کسی که از غیر تو پیروی کرد و کسی که تو را دشمن داشت، از حق روی گرداند.

اللَّهُمَّ سَمِعْنَا لِأَمْرِک وَ أَطَعْنَا، وَ اتَّبَعْنَا صِرَاطَک الْمُسْتَقِیمَ، فَاهْدِنَا رَبَّنَا، وَ لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیتَنَا إِلَى طَاعَتِک، وَ اجْعَلْنَا مِنَ الشَّاکرِینَ لِأَنْعُمِک؛ خدایا امرت را شنیدیم و اطاعت کردیم و راه راست تو را پیروی نمودیم، پروردگارا ما را هدایت کن و بعد از اینکه ما را به طاعتت هدایت کردی دل هایمان را منحرف مساز و ما را از سپاسگزاران نعمت هایت قرار ده.

وَ أَشْهَدُ أَنَّک لَمْ تَزَلْ لِلْهَوَى مُخَالِفاً، وَ لِلتُّقَى مُحَالِفاً، وَ عَلَى کظْمِ الْغَیظِ قَادِراً، وَ عَنِ النَّاسِ عَافِیاً غَافِراً، وَ إِذَا عُصِی اللَّهُ سَاخِطاً، وَ إِذَا أُطِیعَ اللَّهُ رَاضِیاً، وَ بِمَا عَهِدَ إِلَیک عَامِلاً، رَاعِیاً لِمَا اسْتُحْفِظْتَ، حَافِظاً لِمَا اسْتُودِعْتَ، مُبَلِّغاً مَا حُمِّلْتَ، مُنْتَظِراً مَا وُعِدْتَ؛ و گواهی می دهم که تو پیوسته با هوای نفس مخالف و با پرهیزگاری هم پیمان و به فرو خوردن خشم توانا و گذشت کننده از مردم و عفو کننده آنان بودی و زمانی که خدا معصیت می شود خشمناک و هنگامی که اطاعت می شود خشنودی؛ به آنچه خدا با تو پیمان بسته بود عمل کننده بودی و آنچه نگهداریش را از تو خواسته شده بود رعایت نمودی و آنچه به تو سپرده شده بود حفظ کردی و آنچه از حق بر عهده ات نهاده شده بود رساندی و آنچه را به آن وعده داده شدی به انتظار آن نشستی.

ص: 111

وَ أَشْهَدُ أَنَّک مَا اتَّقَیتَ ضَارِعاً، وَ لا أَمْسَکتَ عَنْ حَقِّک جَازِعاً وَ لا أَحْجَمْتَ عَنْ مُجَاهَدَةِ غَاصِبِیک نَاکلاً، وَ لا أَظْهَرْتَ الرِّضَى بِخِلافِ مَا یرْضِی اللَّهَ مُدَاهِناً، وَ لا وَهَنْتَ لِمَا أَصَابَک فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لا ضَعُفْتَ؛ وَ لا اسْتَکنْتَ عَنْ طَلَبِ حَقِّک مُرَاقِبا، مَعَاذَ اللَّهِ أَنْ تَکونَ کذَلِک، بَلْ إِذْ ظُلِمْتَ احْتَسَبْتَ رَبَّک، وَ فَوَّضْتَ إِلَیهِ أَمْرَک، وَ ذَکرْتَهُمْ فَمَا ادَّکرُوا وَ وَعَظْتَهُمْ فَمَا اتَّعَظُوا، وَ خَوَّفْتَهُمُ اللَّهَ فَمَا تَخَوَّفُوا؛ و گواهی می دهم که از روی زبونی محافظه کاری نکردی و در اثر بی تابی و عجز از گرفتن حقت باز نایستادی و به خاطر ترس و وحشت، از پیکار با غاصبان ولایتت قدم به عقب نگذاشتی و به علّت سستی بر خلاف آنچه خدا را خشنود می کند اظهار خشنودی ننموده و برای آنچه در راه خدا به تو رسیده سست نشدی و به خاطر ترس و زبونی از خواستن حقّت ناتوان و درمانده نگشتی، پناه به خدا از اینکه چنین باشی، بلکه زمانی که مورد ستم واقع شدی به حساب پروردگارت گذاشتی و کارت را به او واگذار کردی و ستمکاران را پند دادی ولی نپذیرفتند و اندرز دادی ولی قبول نکردند و آنان را از خدا ترساندی، ولی نترسیدند.

وَ أَشْهَدُ أَنَّک یا أَمیرَ الْمُؤْمِنینَ جَاهَدْتَ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ، حَتَّى دَعَاک اللَّهُ إِلَى جِوَارِهِ وَ قَبَضَک إِلَیهِ بِاخْتِیارِهِ، وَ أَلْزَمَ أَعْدَاءَک الْحُجَّةَ بِقَتْلِهِمْ إِیاک، لِتَکونَ الْحُجَّةُ لَک عَلَیهِمْ، مَعَ مَا لَک مِنَ الْحُجَجِ الْبَالِغَةِ عَلَى جَمِیعِ خَلْقِهِ؛ و گواهی می دهم که تو ای امیر مؤمنان در راه خدا آن گونه که شایسته جهاد بود جهاد کردی تا اینکه خدا تو را به جوارش فرا خواند و به اختیارش تو را به جانب خود قبض روح کرد و حجّتت را بر دشمنانت با به قتل رساندن تو همراه کرد،

ص: 112

تا حجّت به سود تو و بر زیان آنان باشد، همراه با آنچه برای تو بود از حجّت های رسا بر همه آفریده های او.

بخش سوّم: بیان فضائل امام علی علیه السلام

السَّلامُ عَلَیک یا أَمیرَ الْمُؤْمِنینَ، عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصا وَ جَاهَدْتَ فِی اللَّهِ صَابِراً وَ جُدْتَ بِنَفْسِک مُحْتَسِباً وَ عَمِلْتَ بِکتَابِهِ وَ اتَّبَعْتَ سُنَّةَ نَبِیهِ وَ أَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَ آتَیتَ الزَّکاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ مَا اسْتَطَعْتَ، مُبْتَغِیا مَا عِنْدَ اللَّهِ، رَاغِباً فِیمَا وَعَدَ اللَّهُ لا تَحْفِلُ بِالنَّوَائِبِ، وَ لا تَهِنُ عِنْدَ الشَّدَائِدِ، وَ لا تَحْجِمُ عَنْ مُحَارِبٍ؛ سلام بر تو ای امیر مؤمنان، خدا را خالصانه عبادت کردی و صابرانه در راه خدا جهاد نمودی و به حساب خدا جانبازی کردی و به کتابش عمل نمودی و روش پیامبرش را پیروی کردی و نماز را بپا داشتی و زکات را پرداختی و به معروف امر کردی و تا توانستی از منکر نهی نمودی، طالب بودی آنچه را نزد خداست، مشتاق بودی در آنچه خدا وعده داد، کاسه صبرت از پیش آمدها لبریز نشد و هنگام سختی ها سست نگشتی؛ در برابر هیچ جنگجویی بازنگشتی.

أَفِک مَنْ نَسَبَ غَیرَ ذَلِک إِلَیک، وَ افْتَرَى بَاطِلاً عَلَیک، وَ أَوْلَى لِمَنْ عَنَدَ عَنْک، لَقَدْ جَاهَدْتَ فِی اللَّهِ حَقَّ الْجِهَادِ وَ صَبَرْتَ عَلَى الْأَذَى صَبْرَ احْتِسَابٍ، وَ أَنْتَ أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ، وَ صَلَّى لَهُ وَ جَاهَدَ وَ أَبْدَى صَفْحَتَهُ فِی دَارِ الشِّرْک، وَ الْأَرْضُ مَشْحُونَةٌ ضَلالَةً، وَ الشَّیطَانُ یعْبَدُ جَهْرَةً وَ أَنْتَ الْقَائِلُ: لا تَزِیدُنِی کثْرَةُ النَّاسِ حَوْلِی عِزَّةً، وَ لا تَفَرُّقُهُمْ عَنِّی وَحْشَةً، وَ لَوْ أَسْلَمَنِی النَّاسُ جَمِیعاً، لَمْ أَکنْ مُتَضَرِّعاً؛ آنکه غیر این امور

ص: 113

را به تو نسبت داد تهمت زد و به باطل بر تو دروغ بست و مرگ بر کسی که با اصرار بر مخالفت با تو از تو روی گرداند، به راستی در راه خدا آن گونه که شایسته جهاد بود جهاد کردی و بر آزار مردم به نیکی صبر کردی، صبری به حساب خدا، تویی اوّل کسی که به خدا ایمان آوردی و برای او نماز خواندی و جهاد کردی و خود را در خانه شرک برای حق آشکار نمودی، درحالی که زمین انباشته به گمراهی بود و شیطان آشکارا عبادت می شد و تویی گوینده این سخن: کثرت مردم در پیرامونم عزّتی به من نیفزاید و پراکنده شدنشان ترسی به من اضافه نکند، اگر همه مردم از من دست بردارند، نالان نشوم.

اعْتَصَمْتَ بِاللَّهِ فَعَزَزْتَ وَ آثَرْتَ الْآخِرَةَ عَلَى الْأُولَى فَزَهِدْتَ، وَ أَیدَک اللَّهُ وَ هَدَاک وَ أَخْلَصَک وَ اجْتَبَاک، فَمَا تَنَاقَضَتْ أَفْعَالُک وَ لا اخْتَلَفَتْ أَقْوَالُک، وَ لا تَقَلَّبَتْ أَحْوَالُک وَ لا ادَّعَیتَ وَ لا افْتَرَیتَ عَلَى اللَّهِ کذِباً، وَ لا شَرِهْتَ إِلَى الْحُطَامِ وَ لا دَنَّسَک الْآثَامُ وَ لَمْ تَزَلْ عَلَى بَینَةٍ مِنْ رَبِّک وَ یقِینٍ مِنْ أَمْرِک تَهْدِی إِلَى الْحَقِّ وَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ أَشْهَدُ شَهَادَةَ حَقٍّ وَ أُقْسِمُ بِاللَّهِ قَسَمَ صِدْقٍ أَنَّ مُحَمَّداً وَ آلَهُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیهِمْ سَادَاتُ الْخَلْقِ، وَ أَنَّک مَوْلای وَ مَوْلَى الْمُؤْمِنِینَ؛ پناهنده به خدا شدی و عزّت یافتی، آخرت را بر دنیا برگزیدی و پارسا گشتی، خدا حمایتت کرد و تو را راهنمایی فرمود و در گردونه خلوص قرار داد و تو را برگزید، کردارهایت ضد و نقیض نشد، گفتارهایت اختلاف نیافت، حالاتت زیر و رو نگشت، ادعای بیهوده نکردی و بر خدا دروغ نبستی و به متاع اندک دنیا طمع نورزیدی، گناهان، تو را آلوده نساخت، همواره امورت بر پایه برهانی از سوی پروردگارت بود، در کارت بر یقین بودی، به سوی

ص: 114

حق و راه مستقیم هدایت می نمودی، گواهی می دهم گواهی راست و درست و سوگند می خورم سوگند صدق که محمّد و خاندانش (درود خدا بر آنان باد) سروران آفریده هایند و اینکه تو مولای من و مولای همه مؤمنانی.

وَ أَنَّک عَبْدُ اللَّهِ وَ وَلِیهُ وَ أَخُو الرَّسُولِ وَ وَصِیهُ وَ وَارِثُهُ وَ أَنَّهُ الْقَائِلُ لَک وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ مَا آمَنَ بِی مَنْ کفَرَ بِک، وَ لا أَقَرَّ بِاللَّهِ مَنْ جَحَدَک وَ قَدْ ضَلَّ مَنْ صَدَّ عَنْک وَ لَمْ یهْتَدِ إِلَى اللَّهِ وَ لا إِلَی مَنْ لا یهْتَدِی بِک وَ هُوَ قَوْلُ رَبِّی عَزَّ وَ جَلَّ: «وَ إِنِّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحا ثُمَّ اهْتَدَى»(1) إِلَى وِلایتِک؛ تو بنده خدا و ولی او و برادر پیامبر و جانشین و وارث او هستی و او گوینده ی این سخن به حضرت توست: سوگند به کسی که مرا به حق برانگیخت به من ایمان نیاورد آن که به تو کافر شد و به خدا اقرار ننمود آن که به انکار تو برخاست، گمراه شد کسی که مردم را از تو بازداشت و به سوی خدا و به سوی من راه نیافت و این گفتار پروردگار عزّ و جلّ من است: «یقیناً من آمرزنده ی کسی هستم که توبه کرده و ایمان آورده و کار شایسته انجام داده، سپس به سوی ولایت تو هدایت یافته است».

مَوْلای فَضْلُک لا یخْفَى، وَ نُورُک لا یطْفَأُ، وَ أَنَّ مَنْ جَحَدَک الظَّلُومُ الْأَشْقَى؛ مَوْلای أَنْتَ الْحُجَّةُ عَلَى الْعِبَادِ وَ الْهَادِی إِلَى الرَّشَادِ وَ الْعُدَّةُ لِلْمَعَادِ مَوْلای لَقَدْ رَفَعَ اللَّهُ فِی الْأُولَى مَنْزِلَتَک وَ أَعْلَى فِی الْآخِرَةِ دَرَجَتَک وَ بَصَّرَک مَا عَمِی عَلَى مَنْ خَالَفَک وَ حَالَ بَینَک وَ بَینَ مَوَاهِبِ اللَّهِ لَک؛ مولای من احسان تو پنهان نیست و نورت خاموش نگردد و آن که

ص: 115


1- . سوره طه آیه 82

تو را انکار کند ستمکار و بدبخت است، مولای من تو حجّت بر بندگانی و راهنمای به سوی راه راستی و ذخیره روز معادی، مولای من خدا مقامت را در دنیا بلند کرد و درجه ات را در آخرت والا گردانید و بینایت نمود به آنچه بر مخالفان تو پوشیده است و بین تو و نعمت های خدادادی تو حجاب شد.

فَلَعَنَ اللَّهُ مُسْتَحِلِّی الْحُرْمَةِ مِنْک، وَ ذَائِدِی الْحَقِّ عَنْک وَ أَشْهَدُ أَنَّهُمُ الْأَخْسَرُونَ، الَّذِینَ تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فِیهَا کالِحُونَ؛ لعنت خدا بر حلال شمارندگان حرمتت و دفع کنندگان حقّت و گواهی می دهم که آنان از زیانکارترین مردمی هستند که آتش، چهره آنان را می سوزاند و در میان دوزخ، زشت و عبوس هستند.

وَ أَشْهَدُ أَنَّک مَا أَقْدَمْتَ وَ لا أَحْجَمْتَ وَ لا نَطَقْتَ وَ لا أَمْسَکتَ إِلا بِأَمْرٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ؛ قُلْتَ: وَ الَّذِی نَفْسِی بِیدِهِ لَقَدْ نَظَرَ إِلَی رَسُولُ اللَّهِ، صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ، أَضْرِبُ بِالسَّیفِ قُدْما، فَقَالَ: یا عَلِی أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلا أَنَّهُ لا نَبِی بَعْدِی، وَ أُعْلِمُک أَنَّ مَوْتَک وَ حَیاتَک مَعِی، وَ عَلَى سُنَّتِی فَوَ اللَّهِ مَا کذِبْتُ وَ لا کذِبْتُ وَ لا ضَلَلْتُ وَ لا ضُلَّ بِی، وَ لا نَسِیتُ مَا عَهِدَ إِلَی رَبِّی، وَ إِنِّی لَعَلَى بَینَةٍ مِنْ رَبِّی بَینَهَا لِنَبِیهِ وَ بَینَهَا النَّبِی لِی، وَ إِنِّی لَعَلَى الطَّرِیقِ الْوَاضِحِ أَلْفِظُهُ لَفْظا صَدَقْتَ، وَ اللَّهِ وَ قُلْتَ الْحَقَّ؛ و گواهی می دهم که اقدام نکردی و قدم به عقب نگذاشتی و سخن نگفتی و باز نایستادی مگر به فرمان خدا و رسولش. خودت فرمودی: سوگند به آن که جانم در دست اوست، رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) به من نظر کرد، درحالی که پیش قدمانه شمشیر می زدم، ایشان به من

ص: 116

فرمود: ای علی تو نسبت به من به منزله هارونی نسبت به موسی، جز اینکه بعد از من پیغمبری نیست و من تو را خبر می دهم که مرگ و زندگی تو با من و بر اساس راه و رسم من است، به خدا سوگند دروغ نگفتم و به من دروغ گفته نشد و گمراه نشدم و کسی به وسیله من گمراه نشده و آنچه را پروردگارم با من عهد کرده فراموش نکردم، من بر برهانی از سوی پروردگارم هستم که برای پیامبرش بیان نموده و پیامبر نیز برای من بیان داشته و من به راستی بر راه روشن هستم که آن را صریح می گویم با صراحت تمام، ای امیر مؤمنان به خدا سوگند راست گفتی و حق گفتی.

فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ سَاوَاک بِمَنْ نَاوَاک، وَ اللَّهُ جَلَّ اسْمُهُ یقُولُ: «هَلْ یسْتَوِی الَّذِینَ یعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یعْلَمُونَ»(1) فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ عَدَلَ بِک مَنْ فَرَضَ اللَّهُ عَلَیهِ وِلایتَک، وَ أَنْتَ وَلِی اللَّهِ وَ أَخُو رَسُولِهِ، وَ الذَّابُّ عَنْ دِینِهِ وَ الَّذِی نَطَقَ الْقُرْآنُ بِتَفْضِیلِهِ؛ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: «وَ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ عَلَى الْقَاعِدِینَ أَجْراً عَظِیماً دَرَجَاتٍ مِنْهُ وَ مَغْفِرَةً وَ رَحْمَةً وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً»(2)؛ پس خدا لعنت کند کسی که تو را با آن که با تو دشمنی کرد، برابر قرار داد در حالی که خدا می فرماید: «آیا کسانی که معرفت به حقایق دارند با کسانی که تهی از معرفتند یکسانند؟» پس خدا لعنت کند کسی را که مساوی تو قرار داد، آن کس را که خدا ولایتت را بر او واجب کرد و حال اینکه تو ولی خدایی و برادر رسول خدایی و دفاع کننده از دین خدایی و کسی هستی که قرآن به برتری اش گویاست، خدای تعالی فرمود: «و جهادکنندگان

ص: 117


1- . سوره زمر آیه 9
2- . سوره نساء آیه 95و96

را بر خانه نشینان به پاداشی بزرگ برتری داده است؛ آن پاداش بزرگ رتبه هایی از سوی خدا است و آنان را به آمرزشی ویژه می آمرزد و به رحمتی خاص مورد رحمت قرار می دهد؛ خداوند همواره بسیار آمرزنده و مهربان است».

وَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: «أَجَعَلْتُمْ سِقَایةَ الْحَاجِّ وَ عِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ، کمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ، وَ جَاهَدَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ لا یسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ، وَ اللَّهُ لا یهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ؛ الَّذِینَ آمَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ، بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولَئِک هُمُ الْفَائِزُونَ، یبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوَانٍ وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فِیهَا نَعِیمٌ مُقِیمٌ، خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدا إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ»(1)؛ و خدای تعالی فرمود: «آیا آب دادن به حاجیان، و آبادکردنِ مسجدالحرام را از نظر ارزش مانند عمل کسی قرار داده اید که به خداوند و روز قیامت ایمان دارد و در راه خدا جهاد کرده است؟ ارزش این دو، نزد خداوند یکسان نیست؛ خداوند مردم ستمکار را هدایت نمی کند؛ آنان که ایمان آوردند و هجرت کردند و با اموال و جان هایشان در راه خدا به جهاد برخاستند، مقامشان در پیشگاه خداوند والاتر است و اینان کامیابند، پروردگارشان آنان را از نزد خود به رحمتی ویژه و خشنودی و بهشت هایی که در آن ها نعمت های فراوان و ابدی است مژده می دهد؛ در آن جا همواره جاودانه اند، همانا خداست که پاداش بزرگ نزد اوست».

أَشْهَدُ أَنَّک الْمَخْصُوصُ بِمِدْحَةِ اللَّهِ الْمُخْلِصُ لِطَاعَةِ اللَّهِ، لَمْ تَبْغِ بِالْهُدَى بَدَلا وَ لَمْ تُشْرِک بِعِبَادَةِ رَبِّک أَحَدا؛

ص: 118


1- . سوره توبه آیه 19

گواهی می دهم که تو به ستایش خدا مخصوص و مخلص در طاعت خدایی گشته ای، برای هدایت جایگزینی قرار ندادی و در بندگی پروردگارت احدی را شریک نساختی.

بخش چهارم: واقعه غدیر

وَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى اسْتَجَابَ لِنَبِیهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، فِیک دَعْوَتَهُ ثُمَّ أَمَرَهُ بِإِظْهَارِ مَا أَوْلاک لِأُمَّتِهِ إِعْلاءً لِشَأْنِک وَ إِعْلانا لِبُرْهَانِک، وَ دَحْضاً لِلْأَبَاطِیلِ وَ قَطْعاً لِلْمَعَاذِیرِ فَلَمَّا أَشْفَقَ مِنْ فِتْنَةِ الْفَاسِقِینَ، وَ اتَّقَى فِیک الْمُنَافِقِینَ أَوْحَى إِلَیهِ رَبُّ الْعَالَمِینَ «یا أَیهَا الرَّسُولُ، بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیک مِنْ رَبِّک، وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ، وَ اللَّهُ یعْصِمُک مِنَ النَّاسِ»(1)؛ خدای تعالی دعای پیامبرش را در حق تو اجابت کرد، سپس اظهار آنچه تو را سزاوار حکومت بر ملّتش کرده بود برای بالا بردن شأنت و علنی ساختن برهانت و دفع باطل ها و بریدن بهانه ها به او فرمان داد. پس زمانی که از آشوب اهل فسق بیمناک شد و درباره تو در برابر منافقان محافظه کاری کرد، پروردگار جهانیان به او وحی کرد: ای پیامبر! «آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ کن! اگر انجام ندهی پیام خدا را به مردم نرسانده ای! خداوند تو را از گزند مردم حفظ می کند».

فَوَضَعَ عَلَى نَفْسِهِ أَوْزَارَ الْمَسِیرِ، وَ نَهَضَ فِی رَمْضَاءِ الْهَجِیرِ فَخَطَبَ، وَ أَسْمَعَ وَ نَادَى فَأَبْلَغَ ثُمَّ سَأَلَهُمْ أَجْمَعَ فَقَالَ هَلْ بَلَّغْتُ فَقَالُوا: اللَّهُمَّ بَلَى فَقَالَ: اللَّهُمَّ اشْهَدْ ثُمَّ قَالَ: أَلَسْتُ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ فَقَالُوا بَلَى فَأَخَذَ بِیدِک؛

ص: 119


1- . سوره مائده آیه 67

پس او بار سنگین سفر را بر دوش جان خرید و در حرارت شدید نیمه روز برخاست، سخنرانی کرد و شنواند و فریاد زد، پس پیام حق را رساند، سپس از همه آن ها پرسید: آیا رساندم؟ گفتند: به خدا قسم آری. فرمود: خدایا شاهد باش؛ سپس به مردم خطاب کرد: آیا من آن نیستم که به مؤمنان از خود آنان سزاوارترم؟ گفتند: آری، پس دست تو را گرفت.

وَ قَالَ: مَنْ کنْتُ مَوْلاهُ فَهَذَا عَلِی مَوْلاهُ، اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ، وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ؛ و فرمود: هرکه من مولای اویم، پس این علی مولای اوست، خدایا دوست بدار هرکه او را دوست دارد و دشمن بدار هرکه او را دشمن دارد و یاری کن کسی را که یاریش کند و خوار کن هرکه خوارش سازد.

بخش پنجم: بیان فضائل قرانی امام علی

فَمَا آمَنَ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فِیک عَلَى نَبِیهِ، إِلّا قَلِیلٌ وَ لا زَادَ أَکثَرَهُمْ غَیرَ تَخْسِیرٍ وَ لَقَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى فِیک مِنْ قَبْلُ وَ هُمْ کارِهُونَ: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یرْتَدَّ مِنْکمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یحِبُّهُمْ، وَ یحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرِینَ، یجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لا یخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ، ذَلِک فَضْلُ اللَّهِ یؤْتِیهِ مَنْ یشَاءُ وَ اللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ، إِنَّمَا وَلِیکمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلاةَ، وَ یؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ رَاکعُونَ، وَ مَنْ یتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ»(1)؛ پس به آنچه خدا

ص: 120


1- . سوره مائده آیه 54

درباره تو بر پیامبرش نازل کرد، ایمان نیاوردند جز عده ای اندک و بیشتر مردم را جز زیانکاری حاصل نشد، پیش از آن نیز خدا در حق تو این آیه را نازل کرد درحالی که آنان دوست نداشتند: «ای مؤمنان! هرکس از شما از دین خود برگردد (و به آیین های ضد اسلام روی آورَد زیانی به خدا و پیامبر نمی رساند)، خداوند به زودی گروهی را می آورد که محبوب خدایند و خداوند هم محبوب آنان است، در برابر مؤمنان فروتنند و در برابر کافران سرسخت (و قدرتمند)، همواره در راه خدا جهاد می کنند و از سرزنشِ هیچ سرزنش کننده ای نمی هراسند، این احسان خداست که به هرکس بخواهد می دهد؛ خداوند بسیار عطاکننده و داناست؛ سرپرست و دوست واقعی شما فقط خدا و پیامبر اوست و نیز مؤمنانی (چون علی بن ابی طالب عَلَیهِ الْسَّلام) که همواره نماز را (با شرایط ویژه اش) برپامی دارند و درحال رکوع به تهیدستان صدقه می دهند و آنان که خدا و پیامبرش و مؤمنانی (چون امامان معصوم علیهم السلام) را به سرپرستی و دوستی بپذیرند (حزب خدایند و) مسلّماً حزب خدا فقط (همه جا و در هر زمان) پیروزند».

«رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ، فَاکتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِینَ»(1) «رَبَّنَا لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیتَنَا، وَ هَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْک رَحْمَةً إِنَّک أَنْتَ الْوَهَّابُ»(2)؛ «پروردگارا! به آنچه (از نزد خود برای هدایتِ ما) نازل کردی ایمان آوردیم و از این پیامبر (یعنی عیسی مسیح) پیروی کردیم، پس ما را در زمرۀ گواهی دهندگان (به صِدق نبوت عیسی و برحق

ص: 121


1- . سوره آل عمران آیه 53
2- . سوره آل عمران آیه 8

بودنِ کتاب های آسمانی) بنویس! (اینان می گویند:) پروردگارا! دل هایمان را پس از آن که هدایتمان کردی منحرف مکن! و از سوی خود رحمتی بر ما ببخش؛ زیرا تو بسیار بخشنده ای».

اللَّهُمَّ إِنَّا نَعْلَمُ أَنَّ هَذَا هُوَ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِک فَالْعَنْ مَنْ عَارَضَهُ وَ اسْتَکبَرَ وَ کذَّبَ بِهِ وَ کفَرَ، «وَ سَیعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَی مُنْقَلَبٍ ینْقَلِبُونَ»(1)؛ پروردگارا به آنچه نازل کردی ایمان آوردیم و از پیامبر پیروی نمودیم، پس ما را با گواهان بنویس. پروردگارا دل های ما را پس از آنکه هدایتمان کردی منحرف مساز و به ما از نزد خود رحمتی ببخش که تو بسیار بخشنده ای، خدایا ما می دانیم که این گفتار از نزد تو حق است، پس لعنت کن کسی را که با آن معارضه کرد و به آن کبر ورزید و آن را تکذیب کرد و کافر شود «و به زودی آنان که ستم کردند خواهند دانست به چه بازگشت گاهی باز خواهند گشت».

السَّلامُ عَلَیک یا أَمیرَ الْمُؤْمِنینَ، وَ سَیدَ الْوَصِیینَ وَ أَوَّلَ الْعَابِدِینَ، وَ أَزْهَدَ الزَّاهِدِینَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ، وَ صَلَوَاتُهُ وَ تَحِیاتُهُ؛ أَنْتَ مُطْعِمُ الطَّعَامِ عَلَى حُبِّهِ، مِسْکیناً وَ یتِیماً وَ أَسِیراً لِوَجْهِ اللَّهِ، لا تُرِیدُ مِنْهُمْ جَزَاءً وَ لا شُکورا، وَ فِیک أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى: «وَ یؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ، وَ مَنْ یوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِک هُمُ الْمُفْلِحُونَ»(2)؛ سلام بر تو ای امیر مؤمنان و سرور جانشینان و رأس عبادت کنندگان و پارساترین پارسایان و رحمت خدا و برکات و درودها و تحیاتش بر تو باد، تویی خوراننده طعام در حال دوست

ص: 122


1- . سوره شعراء آیه 227
2- . سوره حشر آیه 9

داشتن آن، به درمانده و یتیم و اسیر، تنها به خاطر خشنودی خدا که از آن ها پاداش و سپاسی نمی خواستی و خدای تعالی در حق تو چنین فرمود: «و آنان را در امور معیشت، بر خود ترجیح می دهند گرچه خودشان را نیاز شدیدی باشد و کسانی که از بخل و حرصشان مصون داشته اند پیروزند».

وَ أَنْتَ الْکاظِمُ لِلْغَیظِ، وَ الْعَافِی عَنِ النَّاسِ، وَ اللَّهُ یحِبُّ الْمُحْسِنِینَ، وَ أَنْتَ الصَّابِرُ فِی الْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاءِ، وَ حِینَ الْبَأْسِ وَ أَنْتَ الْقَاسِمُ بِالسَّوِیةِ، وَ الْعَادِلُ فِی الرَّعِیةِ، وَ الْعَالِمُ بِحُدُودِ اللَّهِ مِنْ جَمِیعِ الْبَرِیةِ، وَ اللَّهُ تَعَالَى أَخْبَرَ عَمَّا أَوْلاک مِنْ فَضْلِهِ بِقَوْلِهِ: «أَفَمَنْ کانَ مُؤْمِنا کمَنْ کانَ فَاسِقا لا یسْتَوُونَ؟! أَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ جَنَّاتُ الْمَأْوَى، نُزُلا بِمَا کانُوا یعْمَلُونَ»(1)؛ تویی فرو برنده خشم و گذشت کننده از مردم و خدا نیکوکاران را دوست دارد، تویی صبر کننده در تنگدستی و پریشان حالی و به هنگام جنگ، تویی بخش کننده به برابری و دادگر در میان ملّت و آگاه به مقرّرات خدا، از میان همه انسان ها، خدای تعالی خبر داد از آنچه تو را از فضلش انتخاب کرده به گفته اش: (با توجه به این حقیقت) «آیا مؤمنانِ (اهل عبادت) مانند کسانی هستند که منحرف و نافرمانند؟ (نه، هرگز این دو گروه) مساوی نیستند؛ اما برای کسانی که مؤمنند و کارهای شایسته انجام داده اند، بهشت ها و اقامتگاه دائمی است که به آنان به پاداش اعمالی که همواره انجام می دادند پیش کش می شود».

ص: 123


1- . سوره سجده آیه 18و19

وَ أَنْتَ الْمَخْصُوصُ بِعِلْمِ التَّنْزِیلِ، وَ حُکمِ التَّأْوِیلِ، وَ نَصِّ الرَّسُولِ، وَ لَک الْمَوَاقِفُ الْمَشْهُودَةُ، وَ الْمَقَامَاتُ الْمَشْهُورَةُ، وَ الْأَیامُ الْمَذْکورَةُ، یوْمَ بَدْرٍ وَ یوْمَ الْأَحْزَابِ، «إِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ، وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ، وَ تَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا؛ هُنَالِک ابْتُلِی الْمُؤْمِنُونَ، وَ زُلْزِلُوا زِلْزَالا شَدِیدا؛ وَ إِذْ یقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ، مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ إِلا غُرُورا؛ وَ إِذْ قَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ: یا أَهْلَ یثْرِبَ لا مُقَامَ لَکمْ فَارْجِعُوا، وَ یسْتَأْذِنُ فَرِیقٌ مِنْهُمُ النَّبِی یقُولُونَ: إِنَّ بُیوتَنَا عَوْرَةٌ وَ مَا هِی بِعَوْرَةٍ إِنْ یرِیدُونَ إِلا فِرَارا»(1)؛ و تویی اختصاص یافته به علم قرآن و حکم تأویل و صریح گفتار پیامبر و تو را موقعیت های گواهی شده و مقامات مشهود و روزهای یاد شده است، روز بدر و روز احزاب «و در آن حال چشم ها از شدت ترس خیره شد و جان ها به گلو رسید و به خداوند در مورد وعده هایش گمان های ناروا می بردید؛ آن جا بود که مؤمنان در برابر هجومِ احزابِ متحد، مورد آزمایش قرار گرفتند و در نهایت به اضطرابی سخت دچار شدند؛ در همان حال منافقان و آنان که در دل هایشان بیماری شدید وجود داشت می گفتند: خدا و پیامبرش جز بر پایۀ فریب به ما وعدۀ نداده اند؛ در آن هنگامه گروهی از آنان گفتند: ای اهل مدینه! میدان نبرد، جای درنگ و ماندن شما نیست، پس به مدینه بازگردید! و گروهی دیگر از پیامبر اجازۀ بازگشت می خواستند و بهانۀ آنان این بود که می گفتند: خانه های ما بدون حفاظ است و در معرض

ص: 124


1- . سوره احزاب آیه 9الی 13

خطر قرار دارد؛ درحالی که بدون حفاظ نبود و آنان قصدی جز فرار از جبهه نداشتند».

بخش ششم: بیان رشادت های امام علی

وَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: «وَ لَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا: هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ، وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ، وَ مَا زَادَهُمْ إِلا إِیمَانا وَ تَسْلِیما»(1)، فَقَتَلْتَ عَمْرَهُمْ، وَ هَزَمْتَ جَمْعَهُمْ، «وَ رَدَّ اللَّهُ الَّذِینَ کفَرُوا بِغَیظِهِمْ لَمْ ینَالُوا خَیرا، وَ کفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتَالَ، وَ کانَ اللَّهُ قَوِیا عَزِیزا»(2)؛ و خدای تعالی فرمود: «چون مؤمنان، احزابِ متحد در میدان جنگِ خندق را دیدند گفتند: این همان جنگی است که خدا و پیامبرش به ما وعده دادند و خدا و پیامبرش به ما وعدۀ راست و درست داده اند؛ و جز بر ایمان و تسلیمشان نسبت به خدا و رسول نیفزود»؛ پس عمرو قهرمان آن ها را کشتی و جمع آنان را فراری دادی، «و خداوند کافران را درحالی که به هیچ خیری دست نیافتند با خشمشان برگرداند و مومنان را از جنگ نجات داد؛ خداوند همواره نیرومند و توانای شکست ناپذیر است».

وَ یوْمَ أُحُدٍ «إِذْ تصْعِدُونَ وَ لا یَلْوُونَ عَلَى أَحَدٍ، وَ الرَّسُولُ یَدْعُوهُمْ فِی أُخْرَاهُمْ»(3) وَ أَنْتَ تَذُودُ بُهَمَ الْمُشْرِکینَ عَنِ النَّبِی، ذَاتَ الْیمِینِ وَ ذَاتَ الشِّمَالِ، حَتَّى رَدَّهُمُ اللَّهُ تَعَالَى عَنْکمَا خَائِفِینَ، وَ نَصَرَ بِک الْخَاذِلِینَ؛ و روز جنگ احد «بیاد

ص: 125


1- . سوره احزاب آیه 22
2- . همان آیه 25
3- . سوره آل عمران آیه 153

آر هنگامی را که از کوه بالا میرفتید؛ و جمعی در وسط بیابان پراکنده شدند؛ و از شدت وحشت، به عقب ماندگان نگاه نمی کردید، و پیامبر از پشت سر، شما را صدا می زد. و شما جواب نمی دادید» و تو بودی که مشرکان را برای حفظ پیامبر به راست و چپ دفع می کردی تا خدا گزند آنان را در حالی که ترسان بودند از شما دو بزرگوار برگرداند و شکست خوردگان را به وسیله تو یاری کرد.

وَ یوْمَ حُنَینٍ عَلَى مَا نَطَقَ بِهِ التَّنْزِیلُ: «إِذْ أَعْجَبَتْکمْ کثْرَتُکمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْکمْ شَیئا، وَ ضَاقَتْ عَلَیکمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ، ثُمَّ وَلَّیتُمْ مُدْبِرِینَ، ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَکینَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ»(1) وَ الْمُؤْمِنُونَ أَنْتَ وَ مَنْ یلِیک، وَ عَمُّک الْعَبَّاسُ ینَادِی الْمُنْهَزِمِینَ: یا أَصْحَابَ سُورَةِ الْبَقَرَةِ، یا أَهْلَ بَیعَةِ الشَّجَرَةِ، حَتَّى اسْتَجَابَ لَهُ قَوْمٌ قَدْ کفَیتَهُمُ الْمَئُونَةَ، وَ تَکفَّلْتَ دُونَهُمُ الْمَعُونَةَ، فَعَادُوا آیسِینَ مِنَ الْمَثُوبَةِ، رَاجِینَ وَعْدَ اللَّهِ تَعَالَى بِالتَّوْبَةِ، وَ ذَلِک قَوْلُ اللَّهِ جَلَّ ذِکرُهُ: «ثُمَّ یتُوبُ اللَّهُ مِنْ بَعْدِ ذَلِک عَلَى مَنْ یشَاءُ»(2) وَ أَنْتَ حَائِزٌ دَرَجَةَ الصَّبْرِ، فَائِزٌ بِعَظِیمِ الْأَجْرِ؛ و روز حنین، بنا بر آنچه قرآن در این آیه به آن گویا شد: «زمانی که فزونی افرادتان شما را مغرور و شگفت زده کرد، ولی فزونی افراد، چیزی از خطر را از شما برطرف نکرد و زمین با همۀ فراخیش بر شما تنگ شد، آن گاه پشت کُنان از عرصۀ نبرد گریختید؛ سپس خداوند آرامش خود را بر پیامبرش و مؤمنان نازل کرد» و مؤمنان تو بودی و همراهانت و عمویت عباس که شکست خوردگان را صدا می زد: ای اصحاب سوره بقره، ای اهل

ص: 126


1- . سوره توبه آیه 25
2- . همان آیه27

بیعت شجره! تا جماعتی به او پاسخ دادند که تو رنج آن ها را کفایت کردی و به جای آن ها کمک را عهده دار شدی، پس نومید از پاداش برگشتند و امیدوار به وعده خدای تعالی به سبب توبه و این است سخن خدا که عظیم باد یادش «آن گاه خداوند بعد از این، توبه ی هرکس را بخواهد می پذیرد»، درحالی که تو درجه ی صبر را به دست آوردی و به مزد بزرگ پیروز شدی.

وَ یوْمَ خَیبَرَ إِذْ أَظْهَرَ اللَّهُ خَوَرَ الْمُنَافِقِینَ، وَ قَطَعَ دَابِرَ الْکافِرِینَ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ؛ «وَ لَقَدْ کانُوا عَاهَدُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ لا یوَلُّونَ الْأَدْبَارَ، وَ کانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْئُولا»؛(1) و روز خیبر که خدا شکست منافقان را آشکار کرد و دنباله کافران را برید و سپاس پروردگار جهانیان «با این که پیش از این در معرکه ی اُحُد، با خداوند پیمان بسته بودند که از جنگ نگریزند، و یقین داشته باشند که پیمانِ با خداوند همواره مورد بازخواست قرار می گیرد».

مَوْلای أَنْتَ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ، وَ الْمَحَجَّةُ الْوَاضِحَةُ، وَ النِّعْمَةُ السَّابِغَةُ، وَ الْبُرْهَانُ الْمُنِیرُ، فَهَنِیئاً لَک بِمَا آتَاک اللَّهُ مِنْ فَضْلٍ، وَ تَبّا لِشَانِئِک ذِی الْجَهْلِ، شَهِدْتَ مَعَ النَّبِی صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، جَمِیعَ حُرُوبِهِ وَ مَغَازِیهِ، تَحْمِلُ الرَّایةَ أَمَامَهُ، وَ تَضْرِبُ بِالسَّیفِ قُدَّامَهُ، ثُمَّ لِحَزْمِک الْمَشْهُورِ، وَ بَصِیرَتِک فِی الْأُمُورِ، أَمَّرَک فِی الْمَوَاطِنِ وَ لَمْ یکنْ عَلَیک أَمِیرٌ؛ مولای من تویی حجّت رسا و راه روشن و نعمت کامل و برهان تابناک هستی، پس گوارا باد تو را، آنچه خدا از برتری به تو داد و نابود باد دشمن نادانت، تو با پیامبر در تمام جنگ ها و لشکرکشی هایش حاضر بودی، پیشاپیش او، پرچم اسلام

ص: 127


1- . سوره احزاب آیه 15

را به دوش می کشیدی و در برابرش شمشیر می زدی، سپس تنها برای تدبیر و کاردانی مشهودت و بیناییت در امور، در تمام میدان ها تو را به فرماندهی می گماشت و امیری بر تو نبود.

وَ کمْ مِنْ أَمْرٍ صَدَّک عَنْ إِمْضَاءِ عَزْمِک فِیهِ التُّقَى، وَ اتَّبَعَ غَیرُک فِی مِثْلِهِ الْهَوَى، فَظَنَّ الْجَاهِلُونَ أَنَّک عَجَزْتَ عَمَّا إِلَیهِ انْتَهَى، ضَلَّ وَ اللَّهِ الظَّانُّ لِذَلِک وَ مَا اهْتَدَى، وَ لَقَدْ أَوْضَحْتَ مَا أَشْکلَ مِنْ ذَلِک لِمَنْ تَوَهَّمَ وَ امْتَرَى، بِقَوْلِک صَلَّى اللَّهُ عَلَیک: قَدْ یرَى الْحُوَّلُ الْقُلَّبُ وَجْهَ الْحِیلَةِ، وَ دُونَهَا حَاجِزٌ مِنْ تَقْوَى اللَّهِ، فَیدَعُهَا رَأْی الْعَینِ، وَ ینْتَهِزُ فُرْصَتَهَا مَنْ لا حَرِیجَةَ لَهُ فِی الدِّینِ؛ چه بسیار کارهایی که تقوا مانع اجرای تصمیمت در آن ها شد، اما غیر تو در مثل آن از هوای نفس پیروی کرد، پس نادانان گمان کردند که تو از آنچه او به آن رسید عاجز شدی، به خدا قسم گمان کننده این چنین گمراه شد و راه نیافت و تو واضح ساختی آنچه از این امور مشکل شده بود، برای آن که توهّم و تردید کردند به گفتارت، درود خدا بر تو که فرمودی: گاهی انسان زبردست و چیره روی چاره را می بیند، ولی در برابرش پرده ای از تقوای خداست، در نتیجه روی چاره را آشکارا رها می کند، ولی فرصت آن را غنیمت می داند کسی که در امر دین باکی ندارد.

بخش هفتم: معرفی کارشکنان و منافقان

صَدَقْتَ وَ اللَّهِ، وَ خَسِرَ الْمُبْطِلُونَ، وَ إِذْ مَاکرَک النَّاکثَانِ فَقَالا، نُرِیدُ الْعُمْرَةَ فَقُلْتَ لَهُمَا: لَعَمْرُکمَا مَا تُرِیدَانِ الْعُمْرَةَ،

ص: 128

لَکنْ تُرِیدَانِ الْغَدْرَةَ، فَأَخَذْتَ الْبَیعَةَ عَلَیهِمَا، وَ جَدَّدْتَ الْمِیثَاقَ فَجَدَّا فِی النِّفَاقِ، فَلَمَّا نَبَّهْتَهُمَا عَلَى فِعْلِهِمَا، أَغْفَلا وَ عَادَا وَ مَا انْتَفَعَا، وَ کانَ عَاقِبَةُ أَمْرِهِمَا خُسْرا؛ به خدا سوگند راست گفتی و یاوه سرایان دچار زیان شدند، هنگامی که آن دو عهد شکن با تو به فریبکاری برخاستند و گفتند قصد عمره داریم، به آنان گفتی: به جان خودتان قسم قصد عمره ندارید، بلکه قصد خیانت دارید، در نتیجه از آن دو نفر بیعت گرفتی و پیمان را محکم کردی، پس در نفاق کوشیدند، زمانی که بر کار نادرستشان آگاهشان کردی، بی توجّهی کردند و به کار خویش بازگشتند، ولی بهره مند نشدند و سرانجام کار هر دو خسران شد.

ثُمَّ تَلاهُمَا أَهْلُ الشَّامِ، فَسِرْتَ إِلَیهِمْ بَعْدَ الْإِعْذَارِ، وَ هُمْ لا یدِینُونَ دِینَ الْحَقِّ، وَ لا یتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ، هَمَجٌ رَعَاعٌ ضَالُّونَ، وَ بِالَّذِی أُنْزِلَ عَلَى مُحَمَّدٍ فِیک کافِرُونَ، وَ لِأَهْلِ الْخِلافِ عَلَیک نَاصِرُونَ، وَ قَدْ أَمَرَ اللَّهُ تَعَالَى بِاتِّبَاعِک، وَ نَدَبَ الْمُؤْمِنِینَ إِلَى نَصْرِک وَ قَالَ عزّ و جلّ: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا، اتَّقُوا اللَّهَ وَ کونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ»(1)؛ سپس اهل شام خیانت آن دو را دنبال کردند و تو پس از بستن راه عذر بر آنان به سویشان حرکت کردی، ولی آن ها به دین حق گردن ننهادند و در قرآن تدبّر ننمودند، بی خردان پست و گمراهان ناجوانمرد، به آنچه در حقّ تو بر محمّد نازل شده بود کافرند و نسبت به مخالفان ضدّ تو یاری دهنده اند، درحالی که خدا به پیروی از تو امر کرد و مؤمنان را به یاری تو فرا خواند و فرمود خدای عزّ و جلّ: «ای اهل ایمان! از

ص: 129


1- . سوره آل عمران آیه 102

خداوند اطاعت کرده و از محرّماتش بپرهیزید و با صادقان همراه باشید».

مَوْلای بِک ظَهَرَ الْحَقُّ، وَ قَدْ نَبَذَهُ الْخَلْقُ، وَ أَوْضَحْتَ السُّنَنَ بَعْدَ الدُّرُوسِ وَ الطَّمْسِ، فَلَک سَابِقَةُ الْجِهَادِ عَلَى تَصْدِیقِ التَّنْزِیلِ؛ وَ لَک فَضِیلَةُ الْجِهَادِ عَلَى تَحْقِیقِ التَّأْوِیلِ؛ مولای من حق بر تو نمایان شد، در حالی که مردم آن را به یک سو انداختند و تو روش های دینی را پس از کهنگی و نابودی آشکار ساختی، توراست پیشینه جهاد بر پایه تصدیق به قرآن و توراست فضیلت جهاد بر پایه تحقّق تأویل.

بخش هشتم: جنگ صفین و شهادت عمار

وَ عَدُوُّک عَدُوُّ اللَّهِ، جَاحِدٌ لِرَسُولِ اللَّهِ، یدْعُو بَاطِلاً وَ یحْکمُ جَائِرا، وَ یتَأَمَّرُ غَاصِباً وَ یدْعُو حِزْبَهُ إِلَى النَّارِ وَ عَمَّارٌ یجَاهِدُ وَ ینَادِی بَینَ الصَّفَّینِ: الرَّوَاحَ الرَّوَاحَ إِلَى الْجَنَّةِ، وَ لَمَّا اسْتَسْقَى فَسُقِی اللَّبَنَ، کبَّرَ وَ قَالَ: قَالَ لِی رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: آخِرُ شَرَابِک مِنَ الدُّنْیا ضَیاحٌ مِنْ لَبَنٍ وَ تَقْتُلُک الْفِئَةُ الْبَاغِیةُ؛ فَاعْتَرَضَهُ أَبُو الْعَادِیةِ الْفَزَارِی فَقَتَلَهُ؛ و دشمن تو دشمن خدا و انکارکننده رسول خدا است، به باطل دعوت می کند و ستمکارانه حکومت می کند و غاصبانه فرمان می دهد، دار و دسته اش را به دوزخ می خواند، در حالی که عمّار جهاد می کرد و میان دو لشگر فریاد می زد: کوچ کنید، کوچ کنید به سوی بهشت و زمانی که آب خواست، با شیر سیراب شد و تکبیر زد و گفت: رسول خدا به من فرمود: آخرین نوشیدنیت از دنیا

ص: 130

مخلوطی است از شیر و تو را گروه متجاوز به قتل می رساند؛ پس ابوالعادیه ی فزاری راه را بر عمّار گرفت و او را کشت.

فَعَلَى أَبِی الْعَادِیةِ لَعْنَةُ اللَّهِ، وَ لَعْنَةُ مَلائِکتِهِ وَ رُسُلِهِ أَجْمَعِینَ، وَ عَلَى مَنْ سَلَّ سَیفَهُ عَلَیک، وَ سَلَلْتَ سَیفَک عَلَیهِ یا أَمیرَ الْمُؤْمِنینَ، مِنَ الْمُشْرِکینَ وَ الْمُنَافِقِینَ إِلَى یوْمِ الدِّینِ، وَ عَلَى مَنْ رَضِی بِمَا سَاءَک وَ لَمْ یکرَهْهُ، وَ أَغْمَضَ عَینَهُ وَ لَمْ ینْکرْ، أَوْ أَعَانَ عَلَیک بِیدٍ أَوْ لِسَانٍ، أَوْ قَعَدَ عَنْ نَصْرِک، أَوْ خَذَلَ عَنِ الْجِهَادِ مَعَک، أَوْ غَمَطَ فَضْلَک، وَ جَحَدَ حَقَّک، أَوْ عَدَلَ بِک مَنْ جَعَلَک اللَّهُ أَوْلَى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ، وَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیک، وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ، وَ سَلامُهُ وَ تَحِیاتُهُ، وَ عَلَى الْأَئِمَّةِ مِنْ آلِک الطَّاهِرِینَ، إِنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ؛ پس بر ابوالعادیه لعنت خدا و لعنت فرشتگان خدا و همه پیامبران باد و لعنت بر کسی که شمشیر به روی تو کشید و تو به روی او شمشیر کشیدی ای امیر مؤمنان، از مشرکان و منافقان تا روز قیامت و بر آن که خشنود شد به آنچه تو را غمگین ساخت و غم تو او را ناخوش نداشت و دیده برهم نهاد و بی تفاوت گذشت و علّت و عاملش را انکار نکرد یا ضدّ تو به دست و زبان کمک کرد یا از یاریت دست کشید یا از جهاد نمودن به همراه تو، کناره گیری کرد یا فضل تو را کوچک شمرد و حقّت را انکار کرد یا با تو برابر نمود کسی را که خدا قرار داد تو را سزاوارتر به او از خود او، درودهای خدا و رحمت و برکات و سلام و تحیاتش بر تو و بر امامان از خاندان پاک تو، زیرا او ستوده و بزرگوار است.

ص: 131

بخش نهم: غصب فدک

وَ الْأَمْرُ الْأَعْجَبُ، وَ الْخَطْبُ الْأَفْظَعُ بَعْدَ جَحْدِک حَقَّک، غَصْبُ الصِّدِّیقَةِ الطَّاهِرَةِ الزَّهْرَاءِ، سَیدَةِ النِّسَاءِ فَدَکاً، وَ رَدُّ شَهَادَتِک وَ شَهَادَةِ السَّیدَینِ سُلالَتِک، وَ عِتْرَةِ الْمُصْطَفَى صَلَّى اللَّهُ عَلَیکمْ، وَ قَدْ أَعْلَى اللَّهُ تَعَالَى عَلَى الْأُمَّةِ دَرَجَتَکمْ، وَ رَفَعَ مَنْزِلَتَکمْ، وَ أَبَانَ فَضْلَکمْ، وَ شَرَّفَکمْ عَلَى الْعَالَمِینَ، فَأَذْهَبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ، وَ طَهَّرَکمْ تَطْهِیراً قَالَ اللَّهُ عزّ و جلّ: «إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعا، إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً، وَ إِذَا مَسَّهُ الْخَیرُ مَنُوعاً إِلا الْمُصَلِّینَ»(1) فَاسْتَثْنَى اللَّهُ تَعَالَى نَبِیهُ الْمُصْطَفَى، وَ أَنْتَ یا سَیدَ الْأَوْصِیاءِ مِنْ جَمِیعِ الْخَلْقِ، فَمَا أَعْمَهَ مَنْ ظَلَمَک عَنِ الْحَقِّ؛ کار شگفت تر و حادثه زشت تر، پس از انکار حق تو، غصب فدک صدّیقه طاهره زهرا سرور زنان و نپذیرفتن گواهی تو و گواهی دو سرور از نژادت و عترت مصطفی است! درود خدا بر شما باد و حال آن که خدا درجه شما را بر امّت برتر گرداند و منزلت شما را رفیع ساخت و فضل و شرفتان را بر جهانیان آشکار ساخت و پلیدی را از شما برد و پاکتان ساخت پاک ساختنی ویژه، خدا عزّ و جلّ فرمود: «همانا انسان بی طاقت و حریص آفریده شده؛ چون آسیبی به او رسد بیتابی می کند؛ و هنگامی که خیری نصیب او شود بخل می ورزد؛ به جز نمازگزاران» پس خدای متعال، پیامبر برگزیده اش را و تو را، ای سرور جانشینان از همه مردم استثنا کرد، پس آنان که به تو ستم کردند، چقدر از دیدن حق کور بودند.

ص: 132


1- . سوره احزاب آیه 19و20

ثُمَّ أَفْرَضُوک سَهْمَ ذَوِی الْقُرْبَى مَکراً، وَ أَحَادُوهُ عَنْ أَهْلِهِ جَوْراً، فَلَمَّا آلَ الْأَمْرُ إِلَیک أَجْرَیتَهُمْ عَلَى مَا أَجْرَیا، رَغْبَةً عَنْهُمَا بِمَا عِنْدَ اللَّهِ لَک، فَأَشْبَهَتْ مِحْنَتُک بِهِمَا مِحَنَ الْأَنْبِیاءِ عِنْدَ الْوَحْدَةِ وَ عَدَمِ الْأَنْصَارِ؛ سپس سهم خویشان پیامبر را از باب فریب برای تو مقرّر داشتند، ولی به جور و ستم از اهلش برگرداندند، چون حکومت به تو برگشت با خویشان پیامبر در حالی که از آن دو نفر روی گردان بودی، به خاطر پاداشی که نزد خدا برای تو بود، به همان صورت عمل کردی که آن دو نفر عمل کردند، پس گرفتاری تو به آن دو نفر به گرفتاری پیامبران در هنگام تنهایی و بی یاوری شبیه شد.

بخش دهم: لیلة المبیت

وَ أَشْبَهْتَ فِی الْبَیاتِ عَلَى الْفِرَاشِ الذَّبِیحَ عَلَیهِ الْسَّلام، إِذْ أَجَبْتَ کمَا أَجَابَ، وَ أَطَعْتَ کمَا أَطَاعَ إِسْمَاعِیلُ، صَابِراً مُحْتَسِباً، إِذْ قَالَ لَهُ: «یا بُنَی، إِنِّی أَرَى فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُک، فَانْظُرْ مَا ذَا تَرَى، قَالَ یا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ، سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِینَ»(1) وَ کذَلِک أَنْتَ لَمَّا أَبَاتَک النَّبِی، صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ، وَ أَمَرَک أَنْ تَضْجَعَ فِی مَرْقَدِهِ، وَاقِیا لَهُ بِنَفْسِک، أَسْرَعْتَ إِلَى إِجَابَتِهِ مُطِیعا، وَ لِنَفْسِک عَلَى الْقَتْلِ مُوَطِّنا؛ فَشَکرَ اللَّهُ تَعَالَى طَاعَتَک، وَ أَبَانَ عَنْ جَمِیلِ فِعْلِک، بِقَوْلِهِ جَلَّ ذِکرُهُ: «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ»(2)؛ و در آرمیدن در بستر پیامبر، شبیه به

ص: 133


1- . سوره صافات آیه 102
2- . سوره بقره آیه 107

اسماعیل ذبیح علیه السلام شدی چه آن که تو نیز مانند او قبول کردی و اطاعت نمودی به همان صورت که اسماعیل صابرانه و پاداش خواهانه اطاعت کرد، وقتی که ابراهیم به او گفت: «پسرکم! همانا در خواب دیدم تو را ذبح می کنم؛ با تأمل بنگر رأی تو چیست؟ گفت: پدرم! آنچه را به آن مأمور شده ای انجام ده، ان شاء اللّه مرا از شکیبایان خواهی یافت» و تو نیز زمانی که پیامبر (درود خدا بر او و خاندانش) در بسترش خواباندت و به تو فرمان داد در خوابگاهش بیارامی و او را با جانت از شر دشمنان حفظ کنی، فرمانبردارانه به پذیرش دعوتش شتافتی و خود را برای کشته شدن آماده کردی؛ در نتیجه خدا از فرمان برداریت قدردانی کرد و از کار زیبایت به گفتارش جلّ ذکره در قرآن پرده برداشت، آنجا که فرمود: «و از مردم کسی است که جانش را برای به دست آوردن خشنودی خدا می فروشد».

بخش یازدهم: حیله قرآن های بر نیزه

ثُمَّ مِحْنَتُک یوْمَ صِفِّینَ، وَ قَدْ رُفِعَتِ الْمَصَاحِفُ حِیلَةً وَ مَکراً، فَأَعْرَضَ الشَّک، وَ عُزِفَ الْحَقُّ، وَ اتُّبِعَ الظَّنُّ، أَشْبَهَتْ مِحْنَةَ هَارُونَ، إِذْ أَمَّرَهُ مُوسَى عَلَى قَوْمِهِ، فَتَفَرَّقُوا عَنْهُ، وَ هَارُونُ ینَادِی بِهِمْ وَ یقُولُ: «یا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنْتُمْ بِهِ، وَ إِنَّ رَبَّکمُ الرَّحْمَنُ، فَاتَّبِعُونِی وَ أَطِیعُوا أَمْرِی، قَالُوا: لَنْ نَبْرَحَ عَلَیهِ عَاکفِینَ، حَتَّى یرْجِعَ إِلَینَا مُوسَى»(1)؛ سپس گرفتاریت در جنگ صفین، درحالی که قرآن ها از روی حیله و فریب به نیزه ها بالا رفته بود، در نتیجه شک و تردید پیدا شد و

ص: 134


1- . سوره طه آیه 90

حق به یک سو افتاد و از گمان پیروی شد، این گرفتاریت شبیه به گرفتاری هارون شد، زمانی که موسی او را بر رهبری قوم خود قرار داد، آن ها از دور او پراکنده شدند، هارون بر سر آنان فریاد می زد و می گفت: «ای قومِ من! شما به وسیلۀ این مجسمۀ بی جانِ و بی اثر مورد آزمایش قرار گرفته اید، بی تردید پروردگار شما خداوند رحمان است، بر شماست که از من پیروی کنید و مطیع دستورم باشید؛ گفتند: ما هرگز پرستش گوساله را ترک نمی کنیم تا موسی به سویمان باز گردد».

وَ کذَلِک أَنْتَ لَمَّا رُفِعَتِ الْمَصَاحِفُ، قُلْتَ: یا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنْتُمْ بِهَا وَ خُدِعْتُمْ، فَعَصَوْک وَ خَالَفُوا عَلَیک، وَ اسْتَدْعَوْا نَصْبَ الْحَکمَینِ فَأَبَیتَ عَلَیهِمْ، وَ تَبَرَّأْتَ إِلَى اللَّهِ مِنْ فِعْلِهِمْ، وَ فَوَّضْتَهُ إِلَیهِمْ، فَلَمَّا أَسْفَرَ الْحَقُّ وَ سَفِهَ الْمُنْکرُ، وَ اعْتَرَفُوا بِالزَّلَلِ وَ الْجَوْرِ عَنِ الْقَصْدِ، اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِهِ، وَ أَلْزَمُوک عَلَى سَفَهٍ التَّحْکیمَ، الَّذِی أَبَیتَهُ وَ أَحَبُّوهُ وَ حَظَرْتَهُ، وَ أَبَاحُوا ذَنْبَهُمُ الَّذِی اقْتَرَفُوهُ؛ و همچنین تو ای امیر مؤمنان، همین که قرآن ها بالا رفت گفتی: ای ملّت شما به آن آزمایش شدید و گرفتار نیرنگ گشته اید، امّا از خواسته تو سرپیچی کردند و با تو به مخالفت برخاستند و گماشتن دو داور را از تو تقاضا نمودند، تو از تقاضای آنان سرباز زدی و از عمل آنان به سوی خدا بیزاری جستی و آنان را به خودشان واگذاشتی، پس زمانی که حق آشکار شد و خطای منکر روشن گشت و به لغزش و انحراف از راه حق اعتراف کردند، پس از آن دچار اختلاف شدند و از روی بی خردی تو را مجبور به پذیرفتن حکمیت کردند، حکمیتی که از آن سرباز زدی و آنان می خواستند و تو از آن باز داشتی، حلال دانستند گناهانشان را که مرتکب شدند.

ص: 135

وَ أَنْتَ عَلَى نَهْجِ بَصِیرَةٍ وَ هُدًى، وَ هُمْ عَلَى سُنَنِ ضَلالَةٍ وَ عَمًى، فَمَا زَالُوا عَلَى النِّفَاقِ مُصِرِّینَ، وَ فِی الْغَی مُتَرَدِّدِینَ، حَتَّى أَذَاقَهُمُ اللَّهُ وَبَالَ أَمْرِهِمْ، فَأَمَاتَ بِسَیفِک مَنْ عَانَدَک فَشَقِی وَ هَوَى، وَ أَحْیا بِحُجَّتِک مَنْ سَعِدَ فَهُدِی، صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیک، غَادِیةً وَ رَائِحَةً، وَ عَاکفَةً وَ ذَاهِبَةً؛ تو بر راه بینایی و هدایت بودی و ایشان بر روش های گمراهی و کوری، همچنان بر نفاق اصرار داشتند و در گمراهی سرگردان بودند تا خدا سنگینی کار ناپسندشان را به آنان چشاند و کسی را که با تو دشمنی کرد با شمشیرت به نابودی کشید، پس بدبخت و نگونسار شد و با حجّت تو زنده کرد کسی را که سعادت یافت و راهنمایی شد. درود خدا بر تو باد بامداد و شامگاه، در حضر و در سفر.

فَمَا یحِیطُ الْمَادِحُ وَصْفَک، وَ لا یحْبِطُ الطَّاعِنُ فَضْلَک، أَنْتَ أَحْسَنُ الْخَلْقِ عِبَادَةً، وَ أَخْلَصُهُمْ زَهَادَةً، وَ أَذَبُّهُمْ عَنِ الدِّینِ، أَقَمْتَ حُدُودَ اللَّهِ بِجُهْدِک، وَ فَلَلْتَ عَسَاکرَ الْمَارِقِینَ بِسَیفِک، تُخْمِدُ لَهَبَ الْحُرُوبِ بِبَنَانِک، وَ تَهْتِک سُتُورَ الشُّبَهِ بِبَیانِک، وَ تَکشِفُ لَبْسَ الْبَاطِلِ عَنْ صَرِیحِ الْحَقِّ، لا تَأْخُذُک فِی اللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ؛ بر وصفت مدح کننده ای احاطه نکند و عیب جویی برتریت را نابود ننماید، تو در عبادت بهترین خلقی و در پارسایی خالص ترین آنانی و در دفاع از دین سرسخت ترین ایشان، با کوششت حدود خدا را بپا داشتی و با شمشیرت اردوهای خارج از دین را فراری دادی، با سرانگشتانت شعله جنگ ها را خاموش ساختی و با بیانت پرده های شبهه را دریدی و آمیختگی باطل را از حق آشکارا برطرف کردی، سرزنش هیچ سرزنش کننده ای تو را در راه خدا مانع نشد.

ص: 136

وَ فِی مَدْحِ اللَّهِ تَعَالَى لَک غِنًى عَنْ مَدْحِ الْمَادِحِینَ، وَ تَقْرِیظِ الْوَاصِفِینَ؛ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ، فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ، وَ مِنْهُمْ مَنْ ینْتَظِرُ، وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِیلا»(1)؛ مدح خدای تعالی تو را بی نیاز کرد از مدح مدّاحان و ستایش وصف کنندگان؛ خدای تعالی فرمود: «از مؤمنان مردانی هستند که به عهدی که با خداوند بسته بودند وفا کردند، برخی از آنان عهد خود را به انجام رساندند و بعضی انتظار شهادت به سر می برند و به هیچ وجه عهدشان را تغییر نداده اند.

بخش دوازدهم: فوز عظیم

اشاره

وَ لَمَّا رَأَیتَ أَنْ قَتَلْتَ النَّاکثِینَ، وَ الْقَاسِطِینَ وَ الْمَارِقِینَ، وَ صَدَقَک رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَعْدَهُ، فَأَوْفَیتَ بِعَهْدِهِ، قُلْتَ: أَمَا آنَ أَنْ تُخْضَبَ هَذِهِ، مِنْ هَذِهِ أَمْ مَتَى یبْعَثُ أَشْقَاهَا، وَاثِقا بِأَنَّک عَلَى بَینَةٍ مِنْ رَبِّک، وَ بَصِیرَةٍ مِنْ أَمْرِک، قَادِمٌ عَلَى اللَّهِ، مُسْتَبْشِرٌ بِبَیعِک الَّذِی بَایعْتَهُ بِهِ، وَ ذَلِک هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ؛ زمانی که دیدی پیمان شکنان و ستمکاران و بیرون رفتگان از دین را کشتی و رسول خدا (که درود خدا بر او و خاندانش باد) وعده اش را به تو راست گفته بود و تو هم به عهدش وفا کردی، گفتی: آیا وقت آن نرسیده که این محاسن به خون سر رنگین شود؟ یا چه زمان بدبخت ترین این ملّت برای این کار برانگیخته می شود، اطمینان داشتی به اینکه بر پایه برهانی از پروردگارت و

ص: 137


1- . سوره احزاب آیه 23

بصیرت از کارت هستی، وارد شونده بارگاه خدایی، شادان به معامله ای که انجام دادی و این است آن رستگاری بزرگ.

اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ

اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَنْبِیائِک، وَ أَوْصِیاءِ أَنْبِیائِک بِجَمِیعِ لَعَنَاتِک، وَ أَصْلِهِمْ حَرَّ نَارِک، وَ الْعَنْ مَنْ غَصَبَ وَلِیک حَقَّهُ، وَ أَنْکرَ عَهْدَهُ، وَ جَحَدَهُ بَعْدَ الْیقِینِ، وَ الْإِقْرَارِ بِالْوِلایةِ لَهُ یوْمَ أَکمَلْتَ لَهُ الدِّینَ؛ اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ وَ مَنْ ظَلَمَهُ، وَ أَشْیاعَهُمْ وَ أَنْصَارَهُمْ؛ اللَّهُمَّ الْعَنْ ظَالِمِی الْحُسَینِ وَ قَاتِلِیهِ، وَ الْمُتَابِعِینَ عَدُوَّهُ وَ نَاصِرِیهِ، وَ الرَّاضِینَ بِقَتْلِهِ وَ خَاذِلِیهِ لَعْنا وَبِیلا؛ خدایا کشندگان پیامبرانت و جانشینان انبیایت را به همۀ لعنت هایت لعنت کن و آنان را ملازم حرارت آتشت گردان و لعنت کن کسی را که حقّ ولیت را غصب کرد و پیمانش را انکار نمود و او را پس از یقین و اقرار به ولایتش، روزی که دین را برای او کامل کردی، منکر شد، خدایا قاتلان امیر مؤمنان و کسانی که به او ستم کردند و پیروان و یاران آنان را لعنت کن. خدایا ستم کنندگان بر حسین را لعنت کن و همچنین قاتلانش و پیروی کنندگان از دشمنش و یاوران دشمنش و راضیان به قتلش و دریغ کنندگان از یاری اش را لعنتی شدید و سخت بر آنان بفرست.

اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ آلَ مُحَمَّدٍ

اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ آلَ مُحَمَّدٍ، وَ مَانِعِیهِمْ حُقُوقَهُمْ؛ اللَّهُمَّ خُصَّ أَوَّلَ ظَالِمٍ وَ غَاصِبٍ لِآلِ مُحَمَّدٍ

ص: 138

بِاللَّعْنِ، وَ کلَّ مُسْتَنٍّ بِمَا سَنَّ إِلَى یوْمِ الْقِیامَةِ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ، خَاتَمِ النَّبِیینَ، وَ عَلَى عَلِی سَیدِ الْوَصِیینَ، وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ اجْعَلْنَا بِهِمْ مُتَمَسِّکینَ، وَ بِوِلایتِهِمْ مِنَ الْفَائِزِینَ الْآمِنِینَ، الَّذِینَ لا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ؛ خدایا لعنت کن اول ستمکاری که به خاندان محمّد ستم کرد و آنان را از حقوقشان بازداشت، خدایا اوّل ستمکار و غاصب حق خاندان محمّد را به لعنت اختصاص ده و هر پیروی کننده از آنچه او شیوه و روش ساخت تا روز قیامت. خدایا درود فرست بر محمّد خاتم پیامبران و بر علی سرور اوصیا و خاندان پاکش و ما را قرار ده از متمسّکین به آنان و از کامیابان به ولایتشان و ایمنی که نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین می شوند(1)

ص: 139


1- . سند زیارت غدیریه: از کتاب «المزار» محمد بن جعفر مشهدی: اَخْبَرَنِی الْفَقِیهُ الْاَجَلُّ اَبُو الْفَضْلِ شَاذَانُ بْنُ جَبْرَئِیلَ الْقُمِّیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، عَنِ الْفَقِیهِ الْعِمَادِ مُحَمَّدِ بْنِ اَبِی الْقَاسِمِ الطَّبَرِیِّ، عَنْ اَبِی عَلِیٍّ، عَنْ وَالِدِهِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ، عَنْ اَبِی الْقَاسِمِ جَعْفَرِ بْنِ قُولَوَیْهِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ الْکُلَیْنِیِّ، عَنْ عَلِیِّ بْنِ اِبْرَاهِیمَ، عَنْ اَبِیهِ، عَنْ اَبِی الْقَاسِمِ بْنِ رُوحٍ وَ عُثْمَانَ بْنِ سَعِیدٍ الْعَمْرِیِّ، عَنْ اَبِی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْعَسْکَرِیِّ، عَنْ اَبِیهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمَا، وَ ذَکَرَ اَنَّهُ عَلَیْهِ السَّلَامُ زَارَ بِهَا فِی یَوْمِ الْغَدِیرِ فِی السَّنَةِ الَّتِی اَشْخَصَهُ الْمُعْتَصِمُ.

ص: 140

منابع فهرست

1. قرآن کریم

2. نهج البلاغه

3. عيون أخبار الرضا عليه السلام ، الشیخ صدوق، ناشر منشورات جهان.

4. شیخ کلینی(329 ق)، الکافی (ط- الاسلامیه)، محقق: غفاری علی اکبر، آخوندی محمد. تهران: دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1407 ق.

5. إبن طاووس، علی بن موسی، إقبال الامال(ط-القدیمه)، تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1409ق.

6. شیخ حرالعاملی، شیخ محمد بن الحسن(1104ق)، وسائل الشیعه، موسسه آل البیت،

7. شیخ حرالعاملی، شیخ محمد بن الحسن(1104ق)، وسائل الشیعه، لبنان: موسسه دار احیاء التراث العربی بیروت.

8. شیخ صدوق، عیون اخبارالرضا، منشورات جهان.

9. مجلسی، محمد باقر. بحارالانوار، بیروت: موسسه الوفاء، 1403ق.

10.شیخ طوسی، مصباح المتهجد، لبنان: موسسه فقه الشیعه بیروت، 1411 ق.

11.الدیلمی حسن بن محمد، إرشاد القلوب، محقق: السید هاشم المیلانی، ناشر رضی، 1412ق.

12.علامه امینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب و السنّة و الأدب، علامه عبدالحسین امینی، 1390ق.

13.المحدث الاربلی، کشف الغمة في معرفة الأئمة، ناشر الرضی.

ص: 141

14. شیخ قمی، عباس، سفینه البحار و مدینه الحکم و الاثار، نشر اسوه.

15. خمینی، روح الله، صحیفه امام خمینی، تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، 1389.

16. میزان الحکمة، المحمدی الری شهری، شیخ محمد، قم ، دارالحدیث، 1375.

ص: 142

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109