راهپیمایی اربعین حسینی

مشخصات کتاب

سرشناسه :صفرزاده تهرانی، حسن، 1341-

عنوان قراردادی :زیارتنامه اربعین. فارسی- عربی Arba'in prayer*

عنوان و نام پدیدآور :راهپیمایی اربعین حسینی/ نویسنده حسن صفرزاده تهرانی؛ تدوین و ویراستاری اکرم ویسی؛ به اهتمام موسسه فرهنگی پژوهشی قرآن و عترت صبح روشن.

مشخصات نشر :اصفهان: فرهنگستان اندیشه، 1444 ق.= 1401.

مشخصات ظاهری :[8]، 88 ص.؛ 5/14×5/21 س م.

فروست :... مجموعه کتاب های «نمی ازیم».

شابک :500000 ریال978-600-6620-55-8 :

یادداشت :کتاب حاضر با حمایت دفتر مطالعات و پژوهش های بنیاد فرهنگی بقیه الله (عجل الله تعالی فرجه و الشریف) منتشر شده است.

یادداشت :کتابنامه: ص. 87 - 88؛ همچنین به صورت زیرنویس.

موضوع :حسین بن علی (علیه السلام)، امام سوم، 4 - 61ق -- اربعین

موضوع :Hosayn ibn Ali, Imam III, 625 - 680 -- Arba'in

موضوع :حسین بن علی (علیه السلام)، امام سوم، 4 - 61ق -- اربعین -- شعر

موضوع :Hosayn ibn Ali, Imam III, 625 - 680 -- Arba'in -- Poetry

موضوع :زیارتنامه اربعین Arba'in prayer*

موضوع :عاشورا Tenth of Muharram شعر فارسی-- قرن 14 Persian poetry -- 20th century

شناسه افزوده :ویسی، اکرم، 1366-، گردآورنده، ویراستار

شناسه افزوده :موسسه قرآن و عترت صبح روشن

شناسه افزوده :بنیاد فرهنگی بقیه الله (عجل الله تعالی فرجه و الشریف). دفتر مطالعات و پژوهش های فرهنگی اجتماعی

رده بندی کنگره :BP41/5

رده بندی دیویی :297/9534

شماره کتابشناسی ملی :9014131

اطلاعات رکورد کتابشناسی :فاپا

ویراستار دیجیتالی:محمد منصوری

ص: 1

اشاره

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ اَلْرَحیمْ

ص: 2

ص: 3

ص: 4

تقدیم

تقدیم به ساحت مقدس مصلح و منجی بشریت

حضرت بقیة الله الاعظم، مهدی صاحب الزمان

عجل الله تعالی فرجه الشریف و ارواح من سواه فداه.

ص: 5

با توجه به روایات اهل بیت عصمت و طهارت، زیارت سيد و سالار شهيدان، حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين علیه السلام، نقش تربیتی بسیاری مهمّی دارد و در میان زیارت ها زیارت روز اربعین، از جایگاه بلند و ویژه ای برخوردار است خاصه اگر این زیارت با پای پیاده باشد که ارزش دو چندان دارد.

در حقیقت زیارت با پای پیاده در روز اربعین حسینی؛ سه فضیلتی است که راهپیمایی باشکوه و حماسی اربعین حسینی را بوجود آورده است: «زیارت» «با پای پیاده» «در روز اربعین».

ص: 6

یکی از ارزش های والای راهپیمایی باشکوه و حماسی اربعین حسینی، پیوند آن با حکومت مصلح جهانی و منجی بشریت حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف است. راهپیمایی باشکوه و حماسی اربعین حسینی با ویژه گی هایی که دارد؛ زمینه ساز ظهور منجی عالم بشریت حضرت مهدی موعود است.

ص: 7

فهرست

پیش گفتار. 11

مقدمه. 13

فصل اوّل: چرایی و اهمیت زیارت سيد و سالار شهيدان. 17

بخش اوّل: زیارت حضرت امام حسین علیه السلام. 17

بخش دوّم: زیارت اربعین حضرت امام حسین علیه السلام. 18

بخش سوّم: جایگاه رفیع زیارت اربعین حسینی.. 20

بخش چهارم: زیارت اربعین حسینی در منابع روایی.. 21

بخش پنجم: راهپیمایی ارﺑﻌﻴﻦ حسینی.. 22

بخش ششم: سیره علمای شیعه در راهپیمایی ارﺑﻌﻴﻦ حسینی.. 24

بخش هفتم: چرایی راهپمایی ارﺑﻌﻴﻦ حسینی.. 26

بخش هشتم: ضرورت راهپیمایی اربعین.. 27

فصل دوّم: منشور اخلاقى راهپیمایی حماسی ارﺑﻌﻴﻦ حسینی.. 30

بخش اوّل: مقدمه. 30

بخش دوّم: منشور اخلاقى راهپیمایی حماسی ارﺑﻌﻴﻦ حسینی.. 31

اوّل: تحقق اهداف و فلسفه قیام امام حسین علیه السلام. 31

دوّم: حفظ شکوه و عظمت راهپیمایی.. 31

سوّم: حفظ شأن و منزلت... 31

چهارم: توجه به واجبات.. 32

پنجم: برادری و اخوت.. 32

ششم: غنیمت شمردن فرصت اربعین.. 32

ص: 8

هفتم: سعه صدر. 33

هشتم: سپاس گزاری.. 33

نهم: ایثار و فداکاری.. 33

دهم: اظهار محبت و علاقه. 33

یازدهم: عشق به خدمت... 34

دوازدهم: احترام به آداب و رسوم مردم عراق.. 34

سیزدهم: پرهیز از اسراف و زیاده روى در خوردنى ها و آشامیدنى ها 34

چهاردهم: رعایت بهداشت و نظافت فردى، اجتماعی و محیطی.... 35

پازدهم: رعایت قانون. 35

فصل سوّم: پیوند راهپیمایی اربعین با حکومت جهانی.. 37

بخش اوّل: مقدمه. 37

بخش دوّم: مصادیق پیوند راهپیمایی با حکومت جهانی.. 38

اوّل: سرمایه های انسانی آماده. 38

دوّم: هم صدائی (وحدت و برادری بین ملل اسلامی) 38

سوّم: زندگی مسالمت آمیز بین مسلمانان. 39

چهارم: آشنایی با چهره واقعی شیعه. 39

پنجم: آشنایی با رهبری حکومت جهانی.. 40

ششم: نمونه قابل ارائه. 40

فصل چهارم: گزارش جامع از حادثه عاشورا 43

بخش اوّل: بیان صفات والای امام حسین به شکل سلام. 45

ص: 9

بخش دوّم: بیان صفات والای امام حسین به شکل شهادت خطاب به خداوند 45

بخش سوّم: بیان صفات والای امام حسین به شکل شهادت خطاب به حضرت 46

بخش چهارم: بیان هدف و نوع عملکرد امام حسین.. 49

بخش پنجم: معرفی و نتیجه کارِ اَهْل شِّقاقِ وَ نِّفاقِ.. 50

فصل پنجم: زیارت اربعین.. 53

بخش اوّل: متن زیارت با ترجمه. 53

بخش دوّم: زیارت جابر بن عبدالله انصارى.. 56

بخش سوّم: زیارت جابر در شعر آئینی ناب.. 59

منابع. 73

ص: 10

پیش گفتار

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم

کتاب "راهپیمایی اربعین حسینی" از مجموعه کتاب های "نمی از یم" در 5 فصل و 20 بخش به چرایی و اهمیت زیارت سيد و سالار شهيدان حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين علیه السلام، جایگاه رفیع و با عظمت زیارت، چرایی و اهمیت زیارت اربعین حسینی، جایگاه رفیع و با عظمت زیارت اربعین حسینی، زیارت اربعین یا گزارش جامع از حادثه دلخراش و در عین حال حماسی عاشورا، زیارت اربعین حسینی در منابع روایی، چرایی و ضرورت راهپیمایی ارﺑﻌﻴﻦ حسینی، جایگاه رفیع و با عظمت راهپیمایی ارﺑﻌﻴﻦ حسینی، سیره علمای شیعه در راهپیمایی ارﺑﻌﻴﻦ حسینی، منشور اخلاقى راهپیمایی حماسی ارﺑﻌﻴﻦ حسینی، پیوند راهپیمایی اربعین با حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و مصادیق پیوند راهپیمایی اربعین حسینی، با حکومت مصلح جهانی مهدی پرداخته است.

کتاب "راهپیمایی اربعین حسینی" از مجموعه کتاب های "نمی از یم" به همت دانشمند ارجمند حضرت حجت الاسلام

ص: 11

و المسلمین حسن صفرزاده تهرانی به رشته تحریر درآمده و به اهتمام مؤسسه فرهنگی پژوهشی قرآن و عترت صبح روشن منتشر شده است و به شیفتگان خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام و خاصه به دلدادگان و شیفتگان سيد و سالار شهيدان حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين علیه السلام تقدیم می گردد.

مؤسسه فرهنگی پژوهشی قرآن و عترت صبح روشن

شهریور ماه 1401 _ صفر المظفر 1444

ص: 12

مقدمه

با توجه به روایات اهل بیت عصمت و طهارت، زیارت سيد و سالار شهيدان، حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين علیه السلام، نقش تربیتی بسیاری مهمّی دارد و در میان زیارت ها زیارت روز اربعین، از جایگاه بلند و ویژه ای برخوردار است خاصه اگر این زیارت با پای پیاده باشد که ارزش دو چندان دارد.

در حقیقت زیارت با پای پیاده در روز اربعین حسینی؛ سه فضیلتی است که راهپیمایی باشکوه و حماسی اربعین حسینی را بوجود آورده است: «زیارت» «با پای پیاده» «در روز اربعین».

بر این اساس همه شیفتگان و دلدادگان سيد و سالار شهيدان، حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين علیه السلام باید بکوشند تا راهپیمایی باشکوه و حماسی اربعین حسینی هر چه با شکوه­تر انجام شود و از هر حرکتی که شکوه و عظمت آن را می کاهد، دوری کنند.

ص: 13

یکی از حرکت هایی که از شکوه و عظمت راهپیمایی باشکوه و حماسی اربعین حسینی می کاهد، معادل سازی است. پیاده روی جامانده گان اربعین یا پوشش خبری صدا­و­سیما به پیاده روی در شهرهای کشور یکی از آن معادل سازی ها است و این در حالی است که به عقیده شیعه باید از هر عملی که مأثور نباشد (یعنی از طرف امام معصوم صادر نشده باشد) به شدت پرهیز کرد.

در سیره و روش اهل بیت علیهم السلام ما چیزی بنام پیاده روی جاماندگان اربعین نداریم و حتی افرادی که به حضور اهل بیت علیهم السلام می رسیدند و می گفتند ما توفیق نداریم اربعین به کربلا برویم امامان معصوم آنها را به پیاده روی جاماندگان رهنمون نکردند.

ممکن است برخی عنوان کنند که پیاده روی جا­ماندگان اربعین مگر به جایی ضرر می­زند. چه اشکالی دارد که این کار در ایران هم انجام شود؟ در پاسخ باید گفته شود: اگر قرار باشد با نیّت و عمل خیر و با قاعده استحسان، هر عملی را که ظاهر دینی و مذهبی دارد را به مذهب اضافه کنیم؛ اسلام راستین دیگر قابل تشخیص نخواهد بود.

سیره اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام توجه ویژه به زیارت روز اربعین بوده است و نباید با رفتارهای موازی این سیره عملی کم رنگ شود. ما نباید با برخی موضوعات مانند راه انداختن پیاده روی جاماندگان اربعین، در صدد جایگزین سازی باشیم؛ این مسئله با سیره و روش اهل بیت ناسازگار است.

ص: 14

زیارت ائمه عَلَيْهِمُ­الْسَّلام ثواب خاص و ویژه خود را دارد ولی زیارت اربعین سيد و سالار شهيدان، حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين علیه السلام و پیاده­روی آن جایگاه منحصر بفرد دارد و باید این جایگاه برجسته بماند و معادل و جایگزینی برای آن نتراشیم و جاماندگان را برجسته نکنیم.

آنچه از روح روایات بر می آید این است که حسرت زیارت سيد و سالار شهيدان، حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين علیه السلام باید در دل جا­ماندگان بماند و زخم ناشی از حسرت زیارت سيد و سالار شهيدان، نباید جز با زیارت آن بزرگوار التیام یابد.

محمد سعید صفرزاده تهرانی

شهریور ماه 1401 _ صفر المظفر 1444

ص: 15

ص: 16

فصل اوّل: چرایی و اهمیت زیارت سيد و سالار شهيدان

بخش اوّل: زیارت حضرت امام حسین علیه السلام

زیارت سيد و سالار شهيدان، حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين علیه السلام از اهمیت والائی برخوردار است و از آن جایی که ابعاد معنوی آن، نقش کلیدی در تربیت عاشقان و دلدادگان آن حضرت دارد؛ اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام در صدها روایت، اهمیت آن را گوش زد کرده و حتی بر انجام روزانه آن، تأکید فراوان داشته اند.

از حضرت امام سجاد علیه السلام در مورد زیارت سيد و سالار شهيدان، حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين علیه السلام سؤال شد حضرت فرمود: زُرهُ کُلَّ یَومٍ ، فَإِن لَم تَقدِر فَکُلَّ جُمعَهٍ ، فَإِن لَم تَقدِر فَکُلَّ شَهرٍ ، فَمَن لَم یَزُرهُ فَقَدِ استَخَفَّ بِحَقِّ رَسولِ­اللّهِ صَلَّى الله عَلَيْهِ وَ آلِهِ و سَلَّم(1)؛ هر روز آن حضرت را زیارت کن، اگر نمى توانى هفته اى یک بار، اگر نمى توانى ماهى یکبار، پس کسى که اصلا آن حضرت را زیارت نکند، درحقیقت حریم رسول الله را خفیف شمرده است.

حضرت امام رضا علیه السلام زیارت سيد و سالار شهيدان، را به مثابه زیارت خداوند تبارک و تعالی تشبیه کرده و می فرماید: مَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِی­عَبْدِ­اللَّهِ عَلَيهِ السَّلام بِشَطِّ الْفُرَاتِ کَمَنْ زَارَ اللَّهَ فَوْقَ عَرْشِهِ(2)؛ هر کس حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين علیه السلام را کنار

ص: 17


1- - بلاغه الامام علی بن الحسین(علیه السلام)، حائری، ج1، ص254
2- - تهذیب الاحکام، دارالکتب العلمیه، ج6، ص46

شط فرات زیارت کند، مانند کسی است که خداوند را در بالای عرش زیارت کرده است. ( تهذیب الأحکام ج : 6 ص : 46)

حضرت امام صادق علیه السلام در باره زیارت سيد و سالار شهيدان می فرماید: مَنْ أَرَادَ أَنْ یَکُونَ فِی جِوَارِ نَبِیِّهِ وَ جِوَارِ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ فَلَا یَدَعْ زِیَارَةَ الْحُسَیْنِ عَلَیه­السَّلام؛ هر که می خواهد در جوار پیامبر صَلَّى الله عَلَيْهِ وَ آلِهِ و سَلَّم و جوار امام علی علیه السلام و حضرت فاطمه سَلامُ الله عَلَیْها باشد، زیارت امام حسین علیه السلام را رها نکند(1).

زیارت سيد و سالار شهيدان، حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين علیه السلام به حدی اهمیت دارد و به قدری نقش تربیتی و معنوی دارد که در اکثر مناسبت های دینی از جمله شب و روز جمعه، روز عرفه، اول و نیمه ماه رجب، دوم شعبان، شب و روز نیمه شعبان، شب اول و شب آخر ماه رمضان، شب های قدر، شب عید فطر و قربان، روز مباهله، روز نزول سوره هل أتی و ... زیارت آن بزرگوار وارد شده است.

بخش دوّم: زیارت اربعین حضرت امام حسین علیه السلام

در این میان زمان های زیارتی سيد و سالار شهيدان، حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين علیه السلام، زیارت روز اربعین، از جایگاه ویژه ای برخوردار است و اهل بیت عصمت و طهارت بر زیارت آن بزرگوار در روز اربعین، بسیار تأکید کرده اند به حدی که حضرت امام­سجاد علیه السلام در مسیر بازگشت به مدینه

ص: 18


1- 7 - وسائل الشیعه، آل البیت، ج14، ص425

فرصت را مقتنم شمرده و به سرپرست کاروان اسرا فرمود: مُرُّ بِنا عَلی طَریقِ کَرْبَلاءَ(1)؛ ما را از راه كربلا ببر.

زیارت اربعین به حدی اهمّیّت دارد که حضرت امام صادق علیه السلام آن را انشا کرده و به صفوان جمّال آموزش داد و فرمود: تَزورُ عِندَ ارتِفاعِ النَّهارِ و تَقُول(2)؛ وقتی مقداری آفتاب روز اربعین بالا آمد آن را بخواند.

زیارت اربعین به حدی اهمیت دارد که حضرت امام حسن عسکری علیه السلام آن را یکی از علائم ایمان شمرده و می فرماید: عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ صَلَاةُ الْخَمْسِینَ وَ زِیارَةُ الْأَرْبَعِینَ وَ التَّخَتُّمُ فِی الْیمِینِ وَ تَعْفِیرُ الْجَبِینِ وَ الْجَهْرُ بِبسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ(3)؛ مؤمن پنج نشانه دارد: نمازهای پنجاه گانه روزانه واجب و مستحب، زیارت اربعین، انگشتر در دست راست کردن، پیشانی را هنگام سجده بر خاک گذاشتن، و بِسمِ اللَّهِ الرَّحمنِ الرَّحِیم نماز را بلند گفتن.

زیارت اربعین بخاطر نقش تربیتی و معنویش به حدّی اهمّیّت دارد که شیخ حرّ عاملی استحباب زیارت آن حضرت در روز اربعین را بر اساس روایات ثابت دانسته و می فرماید: شدت استحباب زیارت آن حضرت در روز اربعین ثابت است(4).

ص: 19


1- - بحار الأنوار، ط مؤسسه الوفا، ج45،ص146
2- - تهذیب الأحکام، دارالکتب العلمیه، ج6، ص113
3- - بحار الأنوار، ط دارالاحیاء التراث، ج82، ص75
4- - وسائل الشیعه، ط-آل البیت، ج14، ص478

بخش سوّم: جایگاه رفیع زیارت اربعین حسینی

زیارت اربعین سيد و سالار شهيدان، أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين علیه السلام از چند جهت دارای جایگاه رفیع و با عظمت است.

یکی از جهات رفعت و عظمت زیارت اربعین حسینی، مأثور بودن و مستند بودن آن است. زیارت اربعین را حضرت امام صادق علیه السلام انشا فرمود و به صفوان جمّال آموزش داده است.

یکی دیگر از جهات رفعت و عظمت زیارت اربعین حسینی، محتوا و مضامین عالی زیارت اربعین است که با ناب ترین مفاهیم و با عمیق ترین مضامین؛ صادر شده است.

یکی دیگر از جهات رفعت و عظمت زیارت اربعین حسینی، این است که در عین ایجاز و اختصار، کامل ترین و جامع ترین زیارت حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين علیه السلام است. زیارت اربعین دربردارنده گزارش جامعی از حادثه دلخراش و در عین حال حماسی کربلا است که به تبیین هدف قیام و معرفی شخصیت اصلی قیام و بیان عملکرد خالق آن حماسه پرداخته است.

زیارت اربعین به چرایی قیام حماسی عاشورا پرداخته و شور حسینی را به شعور حسینی تبدیل کرده و نقش تربیتی و معنوی گران بهائی در زندگی شیفتگان آن بزرگوار دارد.

ص: 20

بخش چهارم: زیارت اربعین حسینی در منابع روایی

زیارت اربعین در منابع روایی شیعه جایگاه ویژه ای دارد و در هر یک از کتب روایی بابی به این موضوع اختصاص داده شده است.

در جلد 14 وسائل­الشیعه «باب تأکّد استحباب زیارت الحسین علیه السلام یوم الأربعین من مقتله و هو یوم العشرین من صفر»(1). در مصباح المتهجد «باب تأکّد استحباب زیارت الحسین علیه السلام یوم الاربعین»(2).

شیخ مفید در کتاب مزار «فضل زیارت الاربعین»(3)

سید بن طاووس در «اقبال الاعمال» فضلیت زیارت امام­حسین علیه السلام در روز بیستم ماه صفر را بیان کرده و به همان حدیث معروف امام حسن عسکری علیه السلام تمسک جسته است(4).

علّامه­حلّی در «منتهی المطلب» آورده است: «و تستحب زیارته یوم الاربعین من مقتله و هو العشرون من صفر»(5)

شهید ­اول در کتاب مزار می­گوید: «و منها زیارة الاربعین و هو یوم العشرون من صفر»(6)

ص: 21


1- - وسائل الشیعه، ط-آل البیت، ج14، ص478
2- - مصباح المتهجد، فقه الشیعه، ج1، ص787
3- - المزار، شیخ مفید، ج1، ص53
4- - اقبال الاعمال، دارالکتب الاسلامیه، ج2، ص589
5- - منتهی المطلب، ط القدیمه، ج2، ص892
6- - المزار، ج1، ص187

مرحوم کفعمی در دو کتابش «البلد الامین»(1) و «المصباح»(2)

آورده است: «یستحب بالعشرین منه زیارة الحسین علیه السلام و هی زیارة الاربعین»

علامه محمد تقی مجلسی (مجلسی اول) در «روضة المتقین» در فضل زیارت سیدالشهدا علیه السلام در روز اربعین به همین حدیث امام حسن عسکری علیه السلام تمسّک کرده است(3).

علّامه محمد باقر مجلسی در دو کتاب «بحارالانوار»(4) و «ملاذ الاخیار»(5) (که شرح بر کتاب تهذیب­الاحکام است) زیارت اربعین را آورده است.

بخش پنجم: راهپیمایی ارﺑﻌﻴﻦ حسینی

نقش تربیتی و معنوی زیارت خاصه زیارت اربعین، در زندگی شیفتگان سيد و سالار شهيدان، حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين علیه السلام به حدّی است که اهل بیت عصمت و طهارت برای هر گام آن، آثار معنوی گران بهایی را ذکر کرده اند.

حضرت امام جعفر­صادق علیه السلام درباره زیارت با پای پیاده می فرماید: مَنْ أَتَی قَبْرَ الْحُسَیْنِ عَلَيهِ­السَّلام مَاشِیاً کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ أَلْفَ حَسَنَةٍ وَ مَحَا عَنْهُ أَلْفَ سَیِّئَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ أَلْفَ

ص: 22


1- - البلد الامین، الأعلمی للمطبوعات، ج1، ص274
2- - المصباح، دارالرضی، ج1، ص489
3- - روضه المتقین، کوشانبور، ج5، ص389
4- - بحار الانوار، الوفاء، ج101، ص329
5- - ملاذ الاخیار، کتابخانه آیت الله مرعشی، ج9، ص125

دَرَجَةٍ(1)؛ کسی که پیاده به زیارت قبر حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين علیه السلام رود، خداوند متعال به هر قدمی که بر می دارد هزار حسنه برایش ثبت و هزار گناه از وی محو می فرماید و هزار درجه مرتبه اش را بالا می برد.

حضرت امام جعفر­صادق علیه السلام در وصف زائر حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين علیه السلام می فرماید: مَنْ زَارَ الْحُسَینَ عَلَيهِ­السَّلام مِنْ شِیعَتِنَا لَمْ یرْجِعْ حَتَّی یغْفَرَ لَهُ کلُّ ذَنْبٍ وَ یکتَبَ لَهُ بِکلِّ خُطْوَةٍ خَطَاهَا وَ کلِّ یدٍ رَفَعَتْهَا دَابَّتُهُ أَلْفُ حَسَنَةٍ وَ مُحِی عَنْهُ أَلْفُ سَیئَةٍ وَ یرْفَعُ لَهُ أَلْفُ دَرَجَةٍ(2)؛ هر که از شیعیان ما حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين علیه السلام را زیارت کند، باز نمی­گردد، مگر این که همه گناهانش بخشیده شود و به ازای هر قدمی که برمی دارد و هر دستی که به سوی آسمان بالا می رود، برایش هزار حسنه نوشته می شود و هزار گناهش پاک می شود و هزار درجه بالا رود.

با توجه به روایات اهل­بیت عصمت و طهارت، زیارت با پای پیاده، خاصه زیارت اربعین، ارزش دو چندان دارد. زیارت سيد و سالار شهيدان، حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين علیه السلام، با پای پیاده در روز اربعین؛ سه فضیلتی است که راهپیمایی ارﺑﻌﻴﻦ حسینی را بوجود آورده است.

در حقیقت راهپمایی حماسی ارﺑﻌﻴﻦ حسینی سه فضیلت زیارت، با پای پیاده، در روز اربعین را در بر دارد و مصداق بارز زیارت سيد و سالار شهيدان، حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين علیه

ص: 23


1- - وسائل الشیعه، ط-آل البیت، ج14، ص439
2- - کامل الزیارات، مکتبه الصدوق، ج1، ص145

السلام است. زیارت، با پای پیاده، در روز اربعین حسینی همان راهپیمایی باشکوه و حماسی اربعین حسینی است.

بخش ششم: سیره علمای شیعه در راهپیمایی ارﺑﻌﻴﻦ حسینی

به گفته برخی پژوهشگران، راهپیمایی باشکوه و حماسی اربعین حسینی از زمان اهل­بیت عصمت و طهارت در بین شیعیان رایج بوده و شیعیان حتی در زمان بنی امیه و بنی العباس به این حرکت پایبند بوده اند(1).

به گواه تاریخ سیره مستمرّه علمای تشیّع اهتمام جدّی به راهپیمایی باشکوه و حماسی اربعین حسینی بوده است. بر همین اساس راهپیمایی باشکوه و حماسی اربعین حسینی در طول تاریخ، سیره مستمر شیعه بوده است و در میان متأخرین علمای شیعه مانند شیخ انصاری، میرزا­ حسین نوری، صاحب موسوعه حدیثی «مستدرک الوسائل»، سید مهدی بحرالعلوم، قاضی طباطبایی، امام موسی صدر، علامه امینی، سید محسن امین عاملی، آیت­الله میرزا محمد حسین نائینی، در هدایت و ترغیب شیفتگان حسینی به زیارت اربعین، خاصه به صورت پیاده، نقش اساسی داشته اند و ضمن ارائه رهنمود، خود در کنار مردم در راهپیمایی باشکوه و حماسی اربعین حسینی شرکت می کردند.

در این میان محدث نوری هر سال و در مناسبت های مختلف به همراه شاگردانش پیاده به زیارت رفته و در ترویج زیارت اربعین نقشی ویژه داشته است. همچنین آیت الله سید

ص: 24


1- - تحقیق درباره اولین اربعین سید الشهدا، قاضی طباطبایی، ص2.

محمود شاهرودی به همراه شاگردانش هر ساله پیاده به زیارت اربعین می رفته است.

شهید آیت الله مدنی، آیت الله­العظمی ملکوتی، آیت الله ملکی تبریزی، سید محمد حسین طهرانی، سید­ احمد مستنبط، شیخ عباس قوچانی، شیخ حسن نجابت شیرازی و آیت الله سید ­عبد الحسین دستغیب و شهید­ صدر اول و شهید­ صدر دوم از شرکت کنندگان در راهپیمایی باشکوه و حماسی اربعین حسینی بوده اند.

آیت­الله مرعشی نجفی بیست بار پیاده به همراه تعدادی از طلّاب که همه از مراجع و بزرگان شدند، به کربلا مشرّف شد و شیخ جعفر کاشف الغطاء در یکی از پیاده روی هایش به کربلا، به حضور حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف شرفیاب شده است و حضرت ایشان را به سینه خویش چسبانده و فرموده است: «خوش آمدی ای زنده کننده شریعت ما»(1).

به گواه تاریخ علاقه و اشتیاق به این مراسم معنوی در میان مراجع تقلید، استادان، طلّاب و روحانیون حوزه علمیّه نجف، از شور و حال بیشتری برخوردار بوده است و کتاب ادب الّطف که در سال 1388 هجری قمری منتشر شده در گزارش خود، اجتماع عظیم اربعین حسینی در کربلا را به اجتماع مسلمانان در مکّه مکرّمه تشبیه کرده است(2).

ص: 25


1- - سایت حوزه: https://hawzah.net/fa/Magazine/View/3872/9467/114014/
2- - ادب الطف أو شعراء الحسین، دارالمرتضی، ج1، ص41

بخش هفتم: چرایی راهپمایی ارﺑﻌﻴﻦ حسینی

راهپیمایی باشکوه و حماسی اربعین حسینی، ﺗﻌﻈﻴﻢ ﺷﻌﺎﺋﺮ الهی و یادآور ایام الله و احیاگر امامت و رهبری است. این راهپمایی حماسی برای حق شناسی و پاسداشت و تکریم ارزش های انسانی و دلدادگی واقعی و حقیقی به سيد و سالار شهيدان، حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين علیه السلام است.

راهپیمایی باشکوه و حماسی اربعین حسینی، سبب ماندگاری، اثرگذاری و تحقّق اهداف قیام است که از تحریف قیام و نهضت سيد و سالار شهيدان، حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين علیه السلام جلوگیری می کند.

راهپمایی حماسی ارﺑﻌﻴﻦ حسینی، نماﻳﺶ قدرت و نماد آمادگی شیعه برای اﺳﺘﻜﺒﺎر ­ﺳﺘﻴﺰی و مبارزه با ظلم و فساد و عملیات راهبردی برای شکست دشمنان بشریت است که به فتح سنگرهای کلیدی جهان می انجامد.

راهپمایی حماسی ارﺑﻌﻴﻦ حسینی، نشان عقلانیت و درستی اندیشه دینی و تجلی تفکر ناب اسلام محمدی است که عزت اسلام، سربلندی مسلمانان و وﺣﺪت بین ﺟﻬﺎن اسلام را به دنبال دارد.

راهپمایی حماسی ارﺑﻌﻴﻦ حسینی، یک همایش بزرگ و بی مانند برای تلاقی دل های پاکِ موحدان خداپرست است که به عنوان یک سرمایه ی ارزشمند، به پیشبرد اهداف جهان اسلام می انجامد و آزادی قدس شریف را به دنبال خواهد داشت ان شاءالله.

ص: 26

راهپمایی حماسی ارﺑﻌﻴﻦ حسینی در حقیقت یک گذرگاه عملیاتی برای پاسخ به ندای هل من ناصر حسینی و جبران کوتاهی در موضوع غدیر است.

بخش هشتم: ضرورت راهپیمایی اربعین

امروز که دشمنی ﺑﺎ اﺳﻼم و ﺗﺸﻴﻊ، اﺑﻌﺎد ﺑﻪ ﻣﺮاﺗﺐ ﺧﻄﺮﻧﺎکﺗﺮ و ﻛﺸﻨﺪهﺗﺮی ﺑﻪ ﺧﻮد ﮔﺮﻓﺘﻪ و دشمنان قسم خورده دین مبین اسلام همه توان خود را در یک جنگ ترکیبی بکار گرفته تا ﺑﺎ سخت افزارها و نرم­افزارهای ﻣﺨﺘﻠﻒ فرهنگی، سیاسی و نظامی، ﭼﻬﺮه اسلام را ﺗﺨﺮﻳﺐ کنند و ﭼﺮاغ اهل بیت عصمت و طهارت را خاموش نمایند؛ راهپیمایی باشکوه و حماسی اربعین حسینی، اهمیت بیشتری به خود گرفته است.

چرا که اﺳﺘﻔﺎده از ﻫﻤﻪ اﺑﺰارﻫﺎی مشروعی ﻛﻪ ﺑﻪ ﺗﻘﻮﻳﺖ ﻫﻮﻳﺖ دینی و ﺗﺤﻜﻴﻢ اﻧﺴﺠﺎم مذهبی بیانجامد و اﻗﺘﺪار و ﺻﻼﺑﺖ ﺷﻴﻌﻪ را در ﺑﺮاﺑﺮ ﻗﺪرتﻫﺎی بیگانه ﻧﻤﺎﻳﺶ دهد؛ وﻇﻴﻔﻪی ﻣﻬﻢ و ﺿﺮوری است و یکی از آن ابزارها، راهپیمایی باشکوه و حماسی اربعین حسینی است.

امروز رسالت زائران اربعین حسینی بیش از هر زمان دیگر سنگین تر و اثرگذارتر است بنابر­این بر همگان لازم است در تقویت راهپیمایی باشکوه و حماسی اربعین حسینی بکوشند و همه شرکت­کنندگان این مراسم حماسی، نسبت به وظایف خطیر خود آشنا شده و بر شکوه و عظمت مراسم بیافزایند و با ﺣﻀﻮر ﺧﻴﺮه ﻛﻨﻨﺪه و ﻣﻴﻠﻴﻮنی خود، نمایشگر وحدت، قدرت،

ص: 27

عظمت و صلابت شیعه باشند و از آن چه شکوه و عظمت مراسم را کم­رنگ می کند به شدت پرهیز نمایند.

ص: 28

ص: 29

فصل دوّم: منشور اخلاقى راهپیمایی حماسی اربعین حسینی

بخش اوّل: مقدمه

زیارت با­معرفت اربعین و شکوه راهپیمایی حماسی ارﺑﻌﻴﻦ حسینی، در گرو رعایت شایسته ی آداب و شرائط، حدود و ثغور راهپمایی حماسی ارﺑﻌﻴﻦ حسینی است که از آن به منشور اخلاقى راهپیمایی اربعین یاد می شود.

همواره شعائر دین با افراط یا تفریط، تند­روی یا کوتاهی، آسیب دیده و به انحراف کشیده شده­است، همواره واقعه غدیر، واقعه مباهله، عید­ سعید فطر، عید ­سعید قربان، مراسم با­ شکوه حج، عزاداری سید و سالار شهیدان، راهپمایی ارﺑﻌﻴﻦ حسینی و یا نماز جماعت یا نماز­جمعه، و ... با عدم رعایت آداب و شرایط آسیب دیده است. در طول تاریخ همواره افرادی بوده اند که خواسته یا ناخواسته با کوتاهی یا تندروی ها یا با روشن فکری یا تحجّر جاهلانه؛ زمینه سوء استفاده بدخواهان شده و بهانه به دست دشمن داده و راه را برای اجرای نقشه های آنان باز کرده اند.

زائر اربعین حسینی برای حفظ این حرکت عظیم و با­شکوه از هرگونه آفت و آسیب؛ باید آداب و شرائط، حدود و ثغور راهپیمایی را به شدت رعایت کرده و بر ﺷﻜﻮه و عظمت آن بیفزاید. منشور اخلاقى، تربیتی شرکت­کنندگان در راهپیمایی حماسی ارﺑﻌﻴﻦ حسینی، حاوی آداب و شرائط، حدود و ثغور راهپیمایی ارﺑﻌﻴﻦ است که به برخی از آن اشاره می شود:

ص: 30

بخش دوّم: منشور اخلاقى راهپیمایی حماسی ارﺑﻌﻴﻦ حسینی

اوّل: تحقق اهداف و فلسفه قیام امام حسین علیه السلام

زائر اربعین حسینى در طول راهپیمایی باشکوه و حماسی اربعین حسینی، به اهداف و فلسفه قیام سيد و سالار شهيدان، حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين علیه السلام توجه داشته و با رفتار، کردار و گفتار شایسته؛ نهایت تلاش خود را برای تحقّق آن اهداف بکار می گیرد و به این حقیقت توجه دارد که راهپیمایی باشکوه و حماسی اربعین حسینی، همه وظیفه شیعه نیست بلکه کف آن است و وظائف شیعه به مراتب از راهپیمایی بالاتر و خطیر تر است.

دوّم: حفظ شکوه و عظمت راهپیمایی

زائر اربعین حسینى با انجام اعمال مستند و مأثور، رعایت دقیق و صحیح آموزه های دینی، رعایت آداب سفر و آداب زیارت، جایگاه راهپیمایی حماسی ارﺑﻌﻴﻦ حسینی را حفظ می کند و بر شکوه و عظمت آن می افزاید و از اعمال بدون سند، رفتارهای بدعت آمیز، رفتارهای خرافی، حرکات های افراطی و تفریطی، حرکات های ﺗﻔﺮﻗﻪ آمیز و اختلاف اﻓﻜﻨﺎنه و تعصب های ﻗﻮمی؛ به شدت پرهیز کرده و شیعه و اسلام را از طعن بدخواهان دور می کند و راهپیمایی حماسی ارﺑﻌﻴﻦ حسینی که متعلّق به جهان­اسلام است را از هر آسیب و آفتی حفظ می نماید.

سوّم: حفظ شأن و منزلت

زائر اربعین حسینى در تعامل با زائران بزرگوار به ویژه زائران غیر ایرانى؛ در گفتار، رفتار و برخورد؛ شایسته، وزین و اخلاقی

ص: 31

عمل کرده و شأن و منزلت زائر ایرانی را حفظ می کند و از هر نوع رفتار خلاف شأن، خلاف ادب و خلاف اخلاق به شدت پرهیز می نماید تا بر شأن و منزلت راهپیمایی حماسی ارﺑﻌﻴﻦ حسینی بیافزاید.

چهارم: توجه به واجبات

زائر اربعین حسینى با اهتمام به واجبات؛ شور­حسینی را به شعور­حسینی تبدیل کرده و از هر عملی که به واجبات بی توجهی شود یا ضربه بزند یا سبب ترویج مکروهات شود یا مقدّمه ارتکاب حرام گردد؛ به شدت پرهیز می نماید. توجّه بیش از حد به مستحبّات و بی توجهی به واجبات یکی از آسیب های رائج این گونه مراسمات است.

پنجم: برادری و اخوت

زائر اربعین حسینى با توجه به آیه إِنَّ أَکرَمَکم عِندَ­اللَّهِ أَتقاکم(1) ملاک برتری را تقوا دانسته و تفاوت های نژادی و ملّیّتی را در راهپیمایی حماسی ارﺑﻌﻴﻦ حسینی، نادیده گرفته و با رفتار شایسته، فرهنگ برادری و اخوت اسلامی که ضروری ترین موضوع جهان اسلام است را بین ملّت عراق و دیگر ملّت ها گسترش می دهد.

ششم: غنیمت شمردن فرصت اربعین

زائر اربعین حسینى فرصت را غنیمت شمرده و با توسل به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام، ارتباط معنوى با خالق هستی را نصب العین خود قرار داده و در راهپیمایی حماسی اربعین حسینی، تمام توجّه خود را در تقویت باورهاى دینى و بهره

ص: 32


1- - حجرات/ 13

­بردارى حدّاکثرى از ﻣﺮاﺳﻢ معنوی ارﺑﻌﻴﻦ و استفاده کامل از این فرصت به وجود آمده، بکار می گیرد و از هرگونه فعّالیّت منافى معنویت از قبیل شب نشینى و گعده های بی محتوا پرهیز می­کند.

هفتم: سعه صدر

زائر اربعین حسینى با درک درست شرایط، سنگینی موضوع، پیچیدگی کار، حساسیت موقعیت و عظمت راهپیمایی حماسی اربعین حسینی؛ با سعه صدر و بردبارى، در طول سفر سختی ها و کمبودها را تحمل کرده و از بى تابى و گلایه پرهیزد می نماید.

هشتم: سپاس گزاری

زائر اربعین حسینى با نادیده گرفتن کمبودها و نواقص، از همه کسانى که در راهپیمایی حماسی اربعین حسینی، به نحوى به زائران سيد و سالار شهيدان، حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين علیه السلام خالصانه و عاشقانه، خدمت مى کنند، سپاس گزاری کرده و از همه خدمت گزاران قدردانی می نماید.

نهم: ایثار و فداکاری

زائر اربعین حسینى با تأسى به سيد و سالار شهيدان، حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين علیه السلام و یاران با وفایش؛ با مقدم داشتن دیگران در صف هاى نماز جماعت، در صف هاى توزیع غذا، در سوار شدن بر وسایل­نقلیه و در انتخاب مکان هاى عبادت، زیارت، استراحت؛ جلوه هاى ایثار و فداکاری را در راهپیمایی حماسی اربعین حسینی، به نمایش مى گذارد.

دهم: اظهار محبت و علاقه

زائر اربعین حسینى علاقه و محبت خود را نسبت به ملت عراق اظهار داشته و با تألیف قلوب به این حرکت ارزشی؛ معنا

ص: 33

و مفهوم والا می بخشد و از هرگونه بی حرمتی به ملت عراق و از هرگونه حرکت نسنجیده و گفتار رنجش آور مانند عنوان «جنگ عراق و ایران» بجای عنوان «جنگی که صدام ملعون بر دو ملت تحمیل کرد» که به صمیمیت بین دو ملت ضربه بزند و به شکوه و عظمت راهپیمایی حماسی اربعین حسینی، آسیب برساند؛ پرهیز می نماید.

یازدهم: عشق به خدمت

زائر اربعین حسینى با خدمت به زائران و کمک و یاری توان خواهان؛ عشق و علاقه خود را به سيد و سالار شهيدان، حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين علیه السلام نشان می دهد و بر شور راهپیمایی حماسی اربعین حسینی می افزاید.

دوازدهم: احترام به آداب و رسوم مردم عراق

زائر اربعین حسینى با توجه به تفاوت های فرهنگی ملت ایران و عراق، به آداب و رسوم ملت عراق در راهپیمایی حماسی اربعین حسینی، احترام گذاشته و از تحمیل آداب و رسوم خود بر میزبان پرهیز می کند.

سیزدهم: پرهیز از اسراف و زیاده روى در خوردنى ها و آشامیدنى ها

زائر اربعین حسینى ایثار و مهمان نوازى سخاوتمندانه مردم عراق که با انواع خوردنى ها و آشامیدنى ها، با اشتیاق و گاه با اصرار و التماس از زائران اربعین پذیرایى مى کنند را با استفاده مناسب از امکانات، پاسخ داده و از هر نوع اسراف و زیاده روی در خوردن و آشامیدن در راهپیمایی حماسی اربعین حسینی، به شدت پرهیز می نماید.

ص: 34

چهاردهم: رعایت بهداشت و نظافت فردى، اجتماعی و محیطی

زائر اربعین حسینى بر اساس آموزه های دینی، بهداشت فردى و اجتماعی، محیطی و پیرامونی را رعایت کرده و دیگران را نیز به رعایت آن سفارش می کند و با توجه به کثرت جمعیت و محدودیت خدمات بهداشتى؛ از هرگونه اقدامى که موجب آلودگى محیط پیرامون در راهپیمایی حماسی اربعین حسینی شود، پرهیز می کند.

پازدهم: رعایت قانون

زائر اربعین حسینى در راهپیمایی حماسی اربعین حسینی، به قانون احترام گذاشته و رعایت قانون و توصیه های ایمنی و امنیتی را بر خود لازم دانسته و خود و دیگران را از دردسرهای ناخواسته حفظ می کند.

ص: 35

ص: 36

فصل سوّم: پیوند راهپیمایی اربعین با حکومت جهانی

بخش اوّل: مقدمه

یکی از ارزش های والای راهپیمایی باشکوه و حماسی اربعین حسینی، پیوند آن با حکومت مصلح­جهانی و منجی بشریت حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف است. راهپیمایی باشکوه و حماسی اربعین حسینی با ویژه گی هایی که دارد؛ زمینه ساز ظهور منجی عالم بشریت حضرت مهدی موعود است.

آن شخصیت والا و آن رهبر قیام حماسی عاشورا، که با حرکت مقدسش اسلام را حفظ کرد؛ زیارت اربعینش، مقدمات ظهور مصلح جهانی و منجی بشریت حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف را نیز فراهم می کند، به همین خاطر سید وسالار شهیدان در بین انوار مقدس ائمه اطهار علیهم السلام از همه برجسته تر است که فرمود: کُلُّنا سَفنُ النِّجاة وَ لٰکِن سَفینةُ جَدِیَّ الحُسَیْن أَوسَع وَ فی لُجَجِ البِحارِ أَسْرَع(1)؛

همه ما اهل بیت کشتی های نجاتیم، ولی کشتی جدم حسین وسیع تر و در عبور از امواج سهمگین دریاها سریع­تر است.

راهپیمایی باشکوه و حماسی اربعین حسینی از چند جهت با حکومت مصلح جهانی و منجی بشریت حضرت مهدی موعود پیوند ناگسستنی دارد یا به تعبیر بهتر حکومت مصلح جهانی و

ص: 37


1- - الخصائص الحسینیه، دارالسرور، ج1، ص14

منجی بشریت حضرت مهدی موعود به مقدماتی نیاز دارد که همه آن مقدمات در راهپیمایی باشکوه و حماسی اربعین حسینی وجود دارد که به بعضی از آن اشاره می شود.

بخش دوّم: مصادیق پیوند راهپیمایی با حکومت جهانی

اوّل: سرمایه های انسانی آماده

قیام و ظهور مصلح جهانی و منجی بشریت حضرت مهدی موعود در حلقه های متعدد نیاز به نیروی میلیونیِ مؤمن، آموزش دیده، خبره، کارکشته، آزموده و با­ تجربه دارد به گونه ای که به تعبیر امیر ­بیان حضرت علی علیه السلام: لَمْ یسْبِقْهُمُ الْاَوَّلُونَ وَ لایدْرِکُهُمُ الآخِرُونَ(1)؛ پیشینیان، در فضایل از آنان سبقت نیافته و آیندگان به مرتبه آنان نرسند. این سرمایه های انسانی که باید همه ویژگی هایی لازم را برای اداره جهان دارا باشند؛ در کجا باید آموزش ببینند؟ کجا باید آمادگیشان را تمرین کنند؟ این جمعیت میلیونی برای تمرین در کدام مکان، در چه زمان، در کدام رزمایش، در کدام اردوگاه باید اردو بزند؟ آیا اردوگاهی بهتر، وسیع تر و جامع تر از راهپیمایی باشکوه و حماسی اربعین حسینی وجود دارد؟

دوّم: هم صدائی (وحدت و برادری بین ملل اسلامی)

مرکزیت حکومت مصلح جهانی و منجی بشریت حضرت مهدی موعود غرب قاره آسیا یعنی ایران، عراق، شامات است، ملت های این کشورها برای حکومت یک پارچه جهانی منجی

ص: 38


1- - عقد الدر، مسجد مقدس جمکران، ج1، ص175

عالم بشریت باید یک دل و یک جهت شوند و وحدت و برادری، همدلی و همراهی خود را به اوج برسانند، تفاوت های کاذب را رها کند، برتری های نژادی را کنار بگذارد، از دشمنی ها و حرکت های تفرقه انگیز و اختلاف افکن پرهیز نمایند و یک پارچگی خود را برای حکومت مصلح جهانی و منجی بشریت آماده کنند و در برابر دشمن واقعی آماده باشند. آیا برای شروع و تمرین وحدت و هم دلی؛ بهتر از راهپیمایی باشکوه و حماسی اربعین حسینی وجود دارد؟

سوّم: زندگی مسالمت آمیز بین مسلمانان

ملل مسلمان از نظر فرهنگ، آداب و رسوم تفاوت های بسیاری با یکدیگر دارند و این درحالی است که برای حکومت مصلح جهانی و منجی بشریت حضرت مهدی موعود عج الله فرجه الشریف، ملل مسلمان، با تمامی تفاوت های فرهنگی که دارند، در راه هدف مقدس شان؛ زودتر و بهتر از دیگر ملل، باید زبان یکدیگر را بفهمند، همدیگر را درک کنند، آداب و رسوم یکدیگر (که در بعضی از موارد ضد هم است) را تحمل کنند و بتوانند در یک حکومت واحد جهانی با همکاری، تعاون و تعامل پیوسته؛ زندگی مسالمت آمیز داشته باشند. آیا برای شروع و تمرین زندگی مسالمت آمیز؛ بهتر از راهپیمایی باشکوه و حماسی اربعین حسینی وجود دارد؟

چهارم: آشنایی با چهره واقعی شیعه

همه دشمنان اسلام با همکاری مزدورانشان مانند گروه های تکفیری القاعده، داعش و آل سعود، یک چهره ناپسند از شیعه به دنیا نشان داده اند و این در حالی است که هنگامه ظهور؛

ص: 39

تمامی بشریت باید با چهره ارزشمند و صلح طلب اسلام آشنا باشند، از اهداف و آرمان های حکومت جهانی مطلع باشند، مذهب تشیع را به عنوان مذهب نجات بخش بشری بشناسند، نسبت به شیعه به عنوان کارگزارن حکومت جهانی، ذهنیت خوب داشته باشند تا ملت ها؛ قیام و ظهور مصلح جهانی و منجی بشریت حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف را به راحتی همراهی کنند. آیا برای آشنائی با چهره واقعی شیعه و صلح طلبی دین مبین اسلام و اهداف و آرمان های حکومت جهانی؛ بهتر از راهپیمایی باشکوه و حماسی اربعین حسینی وجود دارد؟

پنجم: آشنایی با رهبری حکومت جهانی

هنگامه ظهور همه جهانیان باید با رهبری قیام یعنی مصلح جهانی و منجی بشریت حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف، به خوبی آشنا باشند و اصل و نسب و اجداد طاهرین و کمالات و فضائل بی بدیل آن حضرت را به خوبی بشناسند تا به راحتی قیام آن بزرگوار را همراهی کنند. آیا برای آشنائی ملل جهان با رهبری قیام و اصل و نسب آن بزرگوار؛ بهتر از راهپیمایی باشکوه و حماسی اربعین حسینی وجود دارد؟

ششم: نمونه قابل ارائه

حکومت مصلح جهانی و منجی بشریت حضرت مهدی موعود عج الله فرجه الشریف؛ حکومت یک پارچه و وحدت آفرین بین تمام ملت ها است و ملت ها در اوج برادری و تعاون برای یک زندگی شرافتمند؛ همکاری و تعامل پیوسته خواهند داشت. آیا

ص: 40

برای نشان دادن یک نمونه قابل ارائه به جهان، بهتر از راهپیمایی باشکوه و حماسی اربعین حسینی وجود دارد؟

بر این اساس زائر اربعین سيد و سالار شهيدان، حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين علیه السلام با نیت زمینه­سازی ظهور مصلح جهانی و منجی بشریت؛ باید در راهپیمایی باشکوه و حماسی اربعین حسینی شرکت نمایند و با عمل به منشور اخلاقى تربیتی راهپیمایی باشکوه و حماسی اربعین حسینی و با رعایت آداب و شرائط، حدود و ثغور، به ندای هل من ناصر حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين علیه السلام لبیک گوید و در فراهم شدن مقدمات ظهور حکومت مصلح جهانی و منجی بشریت حضرت مهدی موعود نقش آفرین باشد.

اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

ص: 41

ص: 42

فصل چهارم: گزارش جامع از حادثه عاشورا

اشاره

شیخ طوسی از صفوان جمّال روایت می کند که زیارت اربعین را حضرت امام صادق علیه السلام به من آموزش داد تا در روز اربعین وقتی مقداری آفتاب بالا آمد آن را بخوانم و این دلیل بر جایگاه ارزشمند زیارت اربعین است.

یکی از دلائل تأکید ائمه بر خواندن زیارت اربعین محتوای زیارت است که معرفت زا است. زیارت اربعین یکی از زیارت­های مستند و معتبر شیعه است که در عین ایجاز و اختصار؛ از جامیعت بالا و از مضامین بسیار بلند و از ناب ترین مفاهیم برخوردار است.

زیارت اربعین در عین ایجاز و اختصار؛ گزارش جامعی از حادثه دلخراش و در عین حال حماسی عاشورا است. منظور از گزارش جامع، بیان زمان، مکان، تعداد سپاه، نفرات لشکر نیست چرا که این گونه اطلاعات شناسنامه ای و ارقامی، اهمیت و نقش چندانی ندارد. قرآن­کریم در داستان اصحاب­کهف می فرماید: سَیقولونَ ثَلاثَةٌ رابِعُهُم کلبُهُم وَیقولونَ خَمسَةٌ سادِسُهُم کلبُهُم رَجمًا بِالغَیبِ وَیقولونَ سَبعَةٌ وَثامِنُهُم کلبُهُم قُلْ رَبِّي أَعْلَمُ بِعِدَّتِهِمْ مَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا قَلِيلٌ فَلَا تُمَارِ فِيهِمْ إِلَّا مِرَاءً ظَاهِرًا وَلَا تَسْتَفْتِ فِيهِمْ مِنْهُمْ أَحَدًا(1)؛ گروهی خواهند گفت: «آنها سه نفر بودند، که چهارمین آنها سگ­شان بود!» و گروهی می گویند: «پنچ نفر بودند، که ششمین آنها سگ­شان بود.» همه اینها سخنانی بی دلیل است و گروهی می­گویند: «آنها هفت نفر بودند،

ص: 43


1- - کهف/ 22

و هشتمین آنها سگ­شان بود.» بگو: «پروردگار من از تعدادشان آگاه­تر است!» جز گروه کمی، تعداد آنها را نمی دانند. پس درباره آنان جز با دلیل سخن مگو؛ و از هیچ­کس درباره آنها سؤال مکن!

بلکه منظور از گزارش جامع، معرفی شخصیت، بیان چرایی واقعه، تبیین هدف، تشریح عملکرد، آثار و نتیجه حرکت حضرت امام حسین علیه السلام است که به آن، گزارش محتوائی یا تحلیلی گفته می شود. زیارت اربعین در چند بخش کلی به توصیف خالق حماسه عاشورا و معرفی شخصیت سید و سالار شهیدان حضرت اَبا عَبدِاللهِ الحُسَين پرداخته و چرایی، هدف، عملکرد و نتیجه را بیان می فرماید. راستی خالق حماسه عاشورا کیست و چه شخصیتی دارد؟

یکی از ارکان بررسی یک حادثه شناخت شخصیت های آن حادثه است تا شخصیت خالق یک حماسه به خوبی شناخته نشود؛ عظمت و بزرگی آن حماسه روشن نمی شود، بر این اساس امام صادق علیه السلام در زیارت اربعین برای تبیین شخصیت حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين علیه السلام؛ نزدیک به پنجاه صفت والای سيد و سالار شهيدان، حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين علیه السلام که به نوعی با حماسه عاشورا ارتباط دارد را به دو شکل سلام و شهادت بیان کرده­است.

ص: 44

بخش اوّل: بیان صفات والای امام حسین به شکل سلام

امام­صادق علیه السلام در فراز اوّل با سلام­های توصیفی، صفات والای سید و سالار شهیدان حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين علیه السلام را بیان می فرماید:

اَلسَّلامُ عَلى وَلِی اللهِ وَحَبیبِهِ؛ سلام بر ولى و دوست خدا

اَلسَّلامُ عَلى خَلیلِ اللهِ وَنَجیبِهِ؛ سلام بر خلیل و بنده شریف خدا

اَلسَّلامُ عَلى صَفِی اللهِ وَابْنِ صَفِیهِ؛ سلام بر بنده برگزیده و فرزند برگزیده خدا

اَلسَّلامُ عَلى الْحُسَینِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ؛ سلام بر حسینی که مظلوم شهید شد

اَلسَّلامُ على اَسیرِ الْکرُباتِ؛ سلام بر بزرگوارى که گرفتار غم و اندوه و مصائب سخت شد.

وَقَتیلِ الْعَبَراتِ؛ سلام بر کشته راه حق که هر چشمی برای او گریان است.

اَلسَّلامُ عَلَیک یا بْنَ رَسُولِ اللهِ؛ درود بر تو ای فرزند رسول خدا

اَلسَّلامُ عَلَیک یا بْنَ سَیدِ الْاَوْصِیاءِ؛ درود بر تو ای آقای جانشینان

بخش دوّم: بیان صفات والای امام حسین به شکل شهادت خطاب به خداوند

امام صادق علیه السلام در فراز دوّم با خطاب به خداوند و به شکل شهادت و گواهی، صفات والای سید و سالار شهیدان حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين علیه السلام را بیان می فرماید:

اَللّهُمَّ اِنّی اَشْهَدُ اَنَّهُ وَلِیک وَابْنُ وَلِیک؛ خدایا من گواهى دهم که او ولىّ تو و فرزند ولىّ توست

ص: 45

وَصَفِیک وَابْنُ صَفِیک؛ برگزیده و فرزند برگزیده ی توست

الْفائِزُ بِکرامَتِک؛ به لطف و بزرگوار تو رستگار شد

اَکرَمْتَهُ بِالشَّهادَةِ؛ او را به فیض شهادت گرامی داشتی

وَحَبَوْتَهُ بِالسَّعادَةِ؛ سعادت دنیا و آخرت را به اختصاص دادی

وَاجْتَبَیتَهُ بِطیبِ الْوِلادَةِ؛ و به پاکی نفس و پاکیزگی تینت برگزیدی

وَجَعَلْتَهُ سَیداً مِنَ السادَةِ؛ او را سید و آقای بزرگان عالم قرار دادی

وَقائِداً مِنَ الْقادَةِ؛ او را پیشوا و رهبر رهبران جهان قرار دادی

وَذائِداً مِنْ الْذادَةِ؛ او را مدافع و نگهبان دین قرار دادی

وَاَعْطَیتَهُ مَواریثَ الْاَنْبِیاءِ؛ و میراث تمام پیامبران را به او عطا کردی

وَجَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلى خَلْقِک مِنَ الْاَوْصِیاءِ؛ و او را از بین جانشینانت حجّت بر بندگانت قرار دادی

بخش سوّم: بیان صفات والای امام حسین به شکل شهادت خطاب به حضرت

امام­صادق عَلَیه­السَّلام در فراز سوّم با خطاب به خود حضرت و به شکل شهادت و گواهی، صفات والای سید و سالار شهیدان حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين علیه السلام را بیان می فرماید:

اَشْهَدُ اَنَّک اَمینُ اللهِ وَابْنُ اَمینِهِ؛ گواهى دهم که به راستی تو امانت دار خدا و فرزند امانت دار اویی

عِشْتَ سَعیداً؛ سعادتمند زیستى

وَمَضَیتَ حَمیداً؛ و ستوده پرکشیدی

ص: 46

وَمُتَّ فَقیداً مَظْلُوماً شَهیداً؛ ستمدیده و شهید درگذشتى

وَاَشْهَدُ اَنَّ اللهَ مُنْجِزٌ ما وَعَدَک؛ گواهى دهم که خدا به آن چه به تو وعده داده وفا کند

وَمُهْلِک مَنْ خَذَلَک؛ و خدا هلاک کننده کسی است که دست از یاریت برداشت

وَمُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَک؛ و عذاب کننده کسی است که را کشت

وَاَشْهَدُ اَنَّک وَفَیتَ بِعَهْدِ اللهِ؛ و گواهى دهم که تو به عهدت با خدا به خوبی وفا کردى

وَجاهَدْتَ فِی سَبیلِهِ حَتّى اَتیاک الْیقینُ؛ و در راه خدا همه عمر جهاد کردى تا مرگت فرا رسید

فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَک؛ پس خدا لعنت کند کسى که تو را کشت

وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ظَلَمَک؛ و خدا لعنت کند کسى که به تو ستم کرد

وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِک فَرَضِیتْ بِهِ؛ و خدا لعنت کند مردمى را که شنیدند و بدان راضى شدند

اَللّهُمَّ اِنّی اُشْهِدُک اَنّی وَلِی لِمَنْ والاهُ؛ خدایا تورا گواه می گیرم که دوست دوستداران آن بزرگوارم

وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداهُ؛ دشمن دشمنان اویم

بِاَبی اَنْتَ وَاُمّی یا بْنَ رَسُولِ اللهِ؛ پدرم و مادرم فدای تو اى فرزند رسول خدا

اَشْهَدُ اَنَّک کنْتَ نُوراً فىِ الْاَصْلابِ الشّامِخَةِ وَالْاَرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ؛ گواهی می دهم که تو در صلب های شرافتمند و رحم های پاک طینت؛ نور بودی و می درخشیدی

لَمْ تُنَجِّسْک الْجاهِلِیةُ بِاَنْجاسِها؛ جاهلیت با ناپاکی هایش تو را آلوده نساخت

ص: 47

وَلَمْ تُلْبِسْک الْمُدْلَهِمّاتُ مِنْ ثِیابِها؛ و از جامه های تیره و تارش به تو نپوشاند

وَاَشْهَدُ اَنَّک مِنْ دَعائِمِ الدّینِ؛ و گواهی میدهم که تو از ستون های دین هستی

وَاَرْکانِ الْمُسْلِمینَ؛ پشتیبان و ستون های محکم مسلمانی هستی

وَمَعْقِلِ الْمُؤْمِنینَ؛ و پناهگاه مؤمنین هستی

وَاَشْهَدُ اَنَّک الاِمامُ الْبَرُّ التَّقِی الرَّضِی الزَّکی الْهادِی الْمَهْدِی؛ و گواهی می دهم که تو پیشوای نیکوکار، با تقوا، راضی به مقدرات حق

وَاَشْهَدُ اَنَّ الْاَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِک کلِمَةُ التَّقْوى؛ و گواهی می دهم که امامان از فرزندان تو؛ روح و حقیقت تقواىند

وَاَعْلامُ الْهُدى؛ و نشانه هاى هدایتند

وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقى؛ رشته محکم ایمان خلق

وَالْحُجَّةُ على اَهْلِ الدُّنْیا؛ حجّت بر اهل دنیا هستند

وَاَشْهَدُ اَنّی بِکمْ مُؤْمِنٌ؛ و گواهی می دهم که من به یقین به شما مؤمنم

وَبِاِیابِکمْ مُوقِنٌ بِشَرایعِ دینی وَخَواتیمِ عَمَلی؛ به بازگشتتان براساس قوانین دینم، و عواقب عملم، یقین دارم

وَقَلْبی لِقَلْبِکمْ سِلْمٌ؛ و قبلم تسلیم شما است

وَاَمْری لِاَمْرِکمْ مُتَّبِعٌ؛ و کارم پیرو اوامر شما است

وَنُصْرَتی لَکمْ مُعَدَّةٌ حَتّى یأذَنَ اللهُ لَکمْ؛ و یاری ام برای شما آماده است، تا خدا به شما اجازه دهد

فَمَعَکمْ مَعَکمْ لا مَعَ عَدُوِّکمْ: پس با شمایم نه با دشمنانتان

ص: 48

صَلَواتُ اللهِ عَلَیکمْ وَعلى اَرْواحِکمْ وَاَجْسادِکمْ وَشاهِدِکمْ وَغائِبِکمْ وَظاهِرِکمْ وَباطِنِکمْ؛ درودهای خدا بر شما، و بر ارواح و پیکرهایتان، و بر حاضر و غایبتان، و بر ظاهر و باطنتان. آمینَ رَبَّ الْعالِمینَ.

بخش چهارم: بیان هدف و نوع عملکرد امام حسین

سید و سالار شهیدان حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين چه هدفی داشت؟ برای تحقق هدف مقدس خود چگونه عمل کرد؟ امام صادق علیه السلام در فراز چهارم هدف والای و نوع عملکرد سید و سالار شهیدان حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين علیه السلام را چنین بیان می فرماید:

فَاَعْذَرَ فىِ الدُّعاءِ؛ با نهایت مهربانی مردم را نصیحت کرد

وَمَنَحَ النُّصْحَ؛ و با نهایت مهربانی اتمام حجت نمود و جای عذری باقی نگذاشت

وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فیک؛ همه هستی خود را در راه تو فدا کرد

لِیسْتَنْقِذَ عِبادَک مِنَ الْجَهالَةِ؛ تا بندگانت را از تاریکی جهالت نجات دهد

وَحَیرَةِ الضَّلالَةِ؛ و آنان را از گمراهی و سرگردانی نجات دهد

فَجاهَدَهُمْ فیک صابِراً مُحْتَسِباً؛ با ستمگران با صبر و تحمل، جهاد کرد و مشقت بسیار کشید

حَتّى سُفِک فِی طاعَتِک دَمُهُ؛ تا آنجا که خون پاکش در راه اطاعت تو ریخته شد

وَاسْتُبیحَ حَریمُهُ؛ و حُرمت اش پایمال گردید و حریم مطهرش مباح شمرده شد.

ص: 49

بخش پنجم: معرفی و نتیجه کارِ اَهْل شِّقاقِ وَ نِّفاقِ

دشمنان آن بزرگوار چه کسانی بودند؟ چه ماهیتی داشتند؟ و عملکرد آنان چه بود؟ و نتیجه کارشان چه شد؟ امام صادق علیه السلام در فراز پنجم ماهیت دشمنان آن بزرگوار و نوع عملکرد و نتیجه کارشان را چنین بیان می فرماید:

وَقَدْ تَوازَرَ عَلَیهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا؛ مردمی که مغرور دنیا شده بودند، برعلیه او همدست شدند

وَباعَ حَظَّهُ بِالْاَرْذَلِ الْاَدْنى؛ و بهره خود را از هستی، به متاع پست و فرومایه دنیا فروختند

وَشَرى آخِرَتَهُ بِالَّثمَنِ الْاَوْکسِ؛ و آخرتشان را به پست ترین متاع ازبین رفتنی، معامله کردند و خود را مفت فروختند

وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدَّى فِی هَوَاهُ؛ در دام هوس افتادند و در پیروی از آن هلاک شدند

وَ أَسْخَطَک وَ أَسْخَطَ نَبِیک؛ و تو و پیامبرت را به خشم آوردند

وَ أَطَاعَ مِنْ عِبَادِک أَهْلَ الشِّقَاقِ وَ النِّفَاقِ؛ و از اهل نفاق و شقاق پیروی کردند

وَ حَمَلَةَ الْأَوْزَارِ؛ و از کسانی که بار سنگین گناه و معاصی را بر دوش کشیدند، پیروی کردند

الْمُسْتَوْجِبِینَ النَّارَ؛ و از آنهائی که مستوجب آتش دوزخ بودند، پیروی کردند

اَللّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبیلاً؛ خدایا آنان را لعنت کن لعنتی سنگین

وَعَذِّبْهُمْ عَذاباً اَلیماً؛ و عذابشان کن عذابی دردناک

فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَک؛ پس خدا لعنت کند کسى که تو را کشت

وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ظَلَمَک؛ و خدا لعنت کند کسى که به تو ستم کرد

ص: 50

وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِک فَرَضِیتْ بِهِ؛ و خدا لعنت کند مردمى را که شنیدند و بدان راضى شدند

اَللّهُمَّ اِنّی اُشْهِدُک اَنّی وَلِی لِمَنْ والاهُ؛ خدایا تورا گواه می گیرم که دوست دوستداران آن بزرگوارم

وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداهُ(1)؛ دشمن دشمنان اویم.

ص: 51


1- - تهذیب الأحکام، دارالکتب العلمیه، ج6، ص114-113

ص: 52

فصل پنجم: زیارت اربعین

بخش اوّل: متن زیارت با ترجمه

السَّلامُ عَلَىٰ وَلِيِّ اللّٰهِ وَحَبِيبِهِ، السَّلامُ عَلَىٰ خَلِيلِ اللّٰهِ وَنَجِيبِهِ، السَّلامُ عَلَىٰ صَفِيِّ اللّٰهِ وَابْنِ صَفِيِّهِ، السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِيدِ، السَّلامُ عَلَىٰ أَسِيرِ الْكُرُباتِ وَقَتِيلِ الْعَبَرَاتِ؛ سلام بر ولی خدا و محبوب­اش، سلام بر دوست خدا و برجسته و شریف­اش، سلام بر بنده برگزیده خدا و فرزند برگزیده اش، سلام بر حسین مظلوم و شهید، سلام بر آن دچار پریشانی ها و کشته اشک ها.

اللّٰهُمَّ إِنِّى أَشْهَدُ أَنَّهُ وَ لِيُّكَ وَابْنُ وَلِيِّكَ، وَصَفِيُّكَ وَابْنُ صَفِيِّكَ، الْفَائِزُ بِكَرَامَتِكَ، أَكْرَمْتَهُ بِالشَّهَادَةِ، وَحَبَوْتَهُ بِالسَّعَادَةِ، وَاجْتَبَيْتَهُ بِطِيبِ الْوِلادَةِ، وَجَعَلْتَهُ سَيِّداً مِنَ السَّادَةِ، وَقَائِداً مِنَ الْقَادَةِ، وَذَائِداً مِنَ الذَّادَةِ، وَأَعْطَيْتَهُ مَوَارِيثَ الْأَنْبِيَاءِ، وَجَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَىٰ خَلْقِكَ مِنَ الْأَوْصِيَاءِ، فَأَعْذَرَ فِي الدُّعَاءِ، وَمَنَحَ النُّصْحَ؛ خدایا من گواهی می دهم که حسین ولی تو و فرزند ولی تو و برگزیده تو و فرزند برگزیده توست، حسینی که به کرامتت رسیده و او را به شهادت گرامی داشتی و به خوشبختی ویژه اش ساختی و به پاکی ولادت برگزیدی و او را آقایی از آقایان و پیشروی از پیشروان و مدافعی از مدافعان حق قرار­دادی و میراث های پیامبران را به او عطا کردی و او را از میان جانشینان، حجّت بر بندگانت قرار دادی و در دعوتش جای عذری باقی نگذاشت و از خیرخواهی دریغ نورزید.

ص: 53

وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ، وَحَيْرَةِ الضَّلالَةِ، وَقَدْ تَوَازَرَ عَلَيْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْيا، وَبَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنىٰ، وَشَرَىٰ آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْكَسِ، وَتَغَطْرَسَ وَتَرَدَّىٰ فِي هَوَاهُ، وَأَسْخَطَكَ وَأَسْخَطَ نَبِيَّكَ وَأَطَاعَ مِنْ عِبادِكَ أَهْلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ، وَحَمَلَةَ الْأَوْزارِ، الْمُسْتَوْجِبِينَ النَّارَ، فَجاهَدَهُمْ فِيكَ صابِراً مُحْتَسِباً حَتَّىٰ سُفِكَ فِي طَاعَتِكَ دَمُهُ وَاسْتُبِيحَ حَرِيمُهُ؛ اللّٰهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبِيلاً، وَعَذِّبْهُمْ عَذاباً أَلِيماً؛ و جانش را در راه تو بذل کرد تا بندگانت را از جهالت و سرگردانی گمراهی برهاند، درحالی که بر ضدّ او به کمک هم برخاستند، کسانی که دنیا مغرورشان کرد و بهره واقعی خود را به فرومایه ترین و پست ترین چیز فروختند و آخرتشان را به کمترین بها به گردونه فروش گذاشتند، تکبّر کردند و خود را در دامن هوای­نفس انداختند، تو را و پیامبرت را به خشم آوردند و اطاعت کردند از میان بندگانت، اهل شکاف افکنی و نفاق و بارکشان گناهان سنگین و سزاواران آتش را، پس با آنان درباره تو صابرانه و به حساب تو جهاد کرد تا در طاعت تو خونش ریخته شد و حریمش مباح گشت؛ خدایا آنان را لعنت کن لعنتی سنگین و عذابشان کن عذابی دردناک.

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ سَيِّدِ الْأَوْصِياءِ، أَشْهَدُ أَنَّكَ أَمِينُ اللّٰهِ وَابْنُ أَمِينِهِ، عِشْتَ سَعِيداً، وَمَضَيْتَ حَمِيداً، وَمُتَّ فَقِيداً، مَظْلُوماً شَهِيداً، وَأَشْهَدُ أَنَّ اللّٰهَ مُنْجِزٌ مَا وَعَدَكَ، وَمُهْلِكٌ مَنْ خَذَلَكَ، وَمُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَكَ، وَأَشْهَدُ أَنَّكَ وَفَيْتَ بِعَهْدِ اللّٰهِ، وَجاهَدْتَ فِي سَبِيلِهِ حَتّىٰ أَتَاكَ الْيَقِينُ، فَلَعَنَ اللّٰهُ مَنْ قَتَلَكَ، وَلَعَنَ اللّٰهُ مَنْ ظَلَمَكَ، وَلَعَنَ اللّٰهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذٰلِكَ فَرَضِيَتْ بِهِ؛ سلام بر تو ای فرزند رسول خدا، سلام بر تو

ص: 54

ای فرزند سرور جانشینان، گواهی می دهم که تو امین خدا و فرزند امین اویی، خوشبخت زیستی و ستوده درگذشتی و از دنیا رفتی گم گشته و مظلوم و شهید، گواهی می دهم که خدا وفاکننده است آنچه را به تو وعده داده و نابودکننده کسانی که از یاری ات دریغ ورزیدند و عذاب­کننده کسانی که تو را کشتند و گواهی می دهم که تو به عهد خدا وفا کردی و در راهش به جهاد برخاستی تا آن که مرگ به سویت آمد، پس خدا لعنت کند کسانی که تو را کشتند و به تو ستم کردند و این جریان را شنیدند و به آن خشنود شدند.

اللّٰهُمَّ إِنِّي أُشْهِدُكَ أَنِّي وَلِيٌّ لِمَنْ والاهُ، وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداهُ، بِأَبِي أَنْتَ وَأُمِّي يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، أَشْهَدُ أَنَّكَ كُنْتَ نُوراً فِي الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ، وَالْأَرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ ، لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجاهِلِيَّةُ بِأَنْجاسِها، وَلَمْ تُلْبِسْكَ الْمُدْلَهِمَّاتُ مِنْ ثِيابِها، وَأَشْهَدُ أَنَّكَ مِنْ دَعائِمِ الدِّينِ، وَأَرْكانِ الْمُسْلِمِينَ، وَمَعْقِلِ الْمُؤْمِنِينَ، وَأَشْهَدُ أَنَّكَ الْإِمامُ الْبَرُّ التَّقِيُّ الرَّضِيُّ الزَّكِيُّ الْهادِي الْمَهْدِيُّ؛ خدایا من تو را شاهد می گیرم که من دوستم با آنان که او را دوست دارند و دشمنم با آنان که با او دشمن اند، پدر و مادرم فدایت ای فرزند رسول­خدا، گواهی می دهم که تو در صلب های بلندمرتبه و رحم های پاک نوری بودی، جاهلیت با ناپاکی هایش تو را آلوده نکرد و از جامه های تیره و تارش به تو نپوشاند و گواهی می دهم که تو از ستون های دین و پایه های مسلمانان و پناهگاه مردم مؤمنی و گواهی می دهم که پیشوای نیکوکار، با تقوا، راضی به مقدرات حق، پاکیزه، هدایت کننده و هدایت شده ای.

ص: 55

وَأَشْهَدُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِكَ كَلِمَةُ التَّقْوىٰ، وَأَعْلامُ الْهُدىٰ، وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقىٰ، وَالْحُجَّةُ عَلَىٰ أَهْلِ الدُّنْيا، وَأَشْهَدُ أَنِّي بِكُمْ مُؤْمِنٌ، وَبِإِيابِكُمْ مُوقِنٌ، بِشَرايِعِ دِينِي، وَخَواتِيمِ عَمَلِي، وَقَلْبِي لِقَلْبِكُمْ سِلْمٌ، وَأَمْرِي لِأَمْرِكُمْ مُتَّبِعٌ، وَنُصْرَتِي لَكُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّىٰ يَأْذَنَ اللّٰهُ لَكُمْ، فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لَامَعَ عَدُّوِكُمْ، صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْكُمْ، وَعَلَىٰ أَرْواحِكُمْ وَأَجْسادِكُمْ، وَشاهِدِكُمْ وَغَائِبِكُمْ، وَظَاهِرِكُمْ وَبَاطِنِكُمْ، آمِينَ رَبَّ الْعالَمِينَ(1)؛ و گواهی می دهم که امامان از فرزندانت، اصل تقوا و نشانه های هدایت و دستگیره محکم و حجّت بر اهل­دنیا هستند و گواهی می دهم که من به یقین مؤمن به شمایم و به بازگشتتان یقین دارم، بر اساس قوانین دینم و پایان های کردارم و قلبم با قلبتان در صلح است و کارم پیرو کارتان می باشد و یاری ام برای شما آماده است تا خدا به شما اجازه دهد، پس با شمایم نه با دشمنانتان، درودهای خدا بر شما و بر ارواح و پیکرهایتان و بر حاضر و غایبتان و بر ظاهر و باطنتان، آمین ای پروردگار جهانیان.

بخش دوّم: زیارت جابر بن عبدالله انصارى

علامه مجلسى با سند خویش از عطیه عوفى نقل مى کند:(2) همراه جابر بن عبدالله انصارى به قصد زیارت قبر حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين علیه السلام از مدینه بیرون شدیم. چون به کربلا وارد شدیم جابر بن عبدالله انصارى نزدیک فرات غسل کرد، جامه تمیز پوشید پس از آن که خود را معطر نمود،

ص: 56


1- - [1] تهذیب الأحکام، دارالکتب العلمیه، ج6، ص114-113
2- - بحار الانوار، الوفاء، ج101، ص196-195

به سوی مضجع حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين علیه السلام حرکت کردیم. جابر بن عبدالله انصارى هر قدم را آرام و کوتاه برمی داشت و ذکر مى گفت. نزدیک قبر حضرت امام حسین علیه السلام که رسیدیم جابر بن عبدالله انصارى گفت: دست مرا بر قبر بگذار، دستش را بر قبر گذاشتم، روى قبر افتاد و از هوش رفت، بر او آب پاشیدم تا به هوش آمد. آنگاه جابر بن عبدالله انصارى سه بار گفت: یا حسین، سپس گفت: حَبیبٌ لا یُجیبُ حَبیبَهُ دوست، پاسخ دوستش را نمى دهد؟!

بعد جابر بن عبدالله انصارى گفت: وأنّى لَکَ بِالجَوابِ وقَد شُحِطَت أوداجُکَ عَلى أثباجِک، وفُرِّقَ بَینَ بَدَنِکَ ورَأسِک، فَأَشهَدُ أنَّکَ ابنُ خاتَمِ النَّبِیّین وَابنُ سَیِّدِ المُؤمِنین وَابنُ حَلیفِ التَّقوى وسَلیلِ الهُدى وخامِسُ أصحابِ الکِساءِ وَابنُ سَیِّدِ النُّقَباءِ وَابنُ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ النِّساءِ؛ چگونه پاسخ دهى در حالى که خون رگ هایت را بر میان شانه ها و پشتت ریختند و میان سر و پیکرت جدایى انداختند؟! گواهى مى دهم که تو فرزند خاتم پیامبران و فرزند سَرور مؤمنان و فرزند هم پیمان تقوا و چشمه هدایت و پنجمین فرد از اصحاب کسایى و فرزند سالار نقیبان و فرزند فاطمه سَرور زنانى؟!

وما لَکَ لا تَکونُ هکَذا وقَد غَذَّتکَ کَفُّ سَیِّدِ المُرسَلین ورُبّیتَ فی حِجرِ المُتَّقین ورُضِعتَ مِن ثَدیِ الإِیمانِ وفُطِمتَ بِالإِسلام فَطِبتَ حَیّا وطِبتَ مَیِّتا غَیرَ أنَّ قُلوبَ المُؤمِنینَ غَیرُ طَیِّبَةٍ لِفِراقِک ولا شاکَّةٍ فِی الخِیَرَةِ لَکَ فَعَلَیکَ سَلامُ اللّه و رِضوانُهُ وأشهَدُ أنَّکَ مَضَیتَ عَلى ما مَضى عَلَیهِ أخوکَ یَحیَى بنُ زَکَرِیّا؛ و چگونه چنین نباشى در حالى که از دست سَرور پیامبران غذا خورده اى و در

ص: 57

دامان تقواپیشگان پرورش یافته اى و از سینه ایمان شیر نوشیده اى و با اسلام تو را از شیر گرفته اند پس پاک زیستى و پاک رفتى؛ امّا دل هاى مؤمنان در فراق تو خوش نیست بى آن که در این تردیدى رود که همه اینها به خیرِ تو بود پس سلام و رضوان خدا بر تو باد ! و گواهى مى دهم که تو بر همان روشى رفتى که برادرت یحیى بن زکریّا رفت.

آنگاه جابر بن عبدالله انصارى نگاهى به اطراف قبر افکند و گفت: السَّلامُ عَلَیکُم أیَّتُهَا الأَرواحُ الَّتی حَلَّت بِفِناءِ الحُسَینِ وأناخَت بِرَحلِهِ وأشهَدُ أنَّکُم أقَمتُمُ الصَّلاةَ وآتَیتُمُ الزَّکاةَ ، وأمَرتُم بِالمَعروفِ ونَهَیتُم عَنِ المُنکَرِ وجاهَدتُمُ المُلحِدین وعَبَدتُمُ اللّه َ حَتّى أتاکُمُ الیَقینُ؛ سلام بر شما اى جان هاى پاک که در آستان حضرت امام حسین علیه السلام فرود آمدید! گواهى مى دهم که شما نماز را بر پا داشته، زکات را پرداخته، امر به معروف و نهى از منکر کردید و با ملحدان جهاد نمودید و خدا را پرستیدید تا آنکه تا به رتبه و مقام یقین نائل شدید.

سپس ادامه داد و گفت: وَالَّذی بَعَثَ مُحَمَّدا بِالحَقِّ نَبِیّا لَقَد شارَکنا کُم فیما دَخَلتُم فیهِ؛ سوگند به خدایى که محمد را به حق فرستاد، ما در راهى که شما رفتید شریک شماییم.

عطیه می گوید: به جابر بن عبدالله انصارى گفتم: چگونه با آنان شریکیم که نه دشتى پیمودیم و نه از بلندى و کوه بالا رفتیم و نه شمشیر زدیم، در حالى که اینان سر از پیکرهایشان جدا شد، فرزندانشان یتیم گشتند و همسرانشان بیوه گشتند؟

ص: 58

جابر بن عبدالله انصارى گفت: یا عَطِیَّةُ! سَمِعتُ حَبیبی رَسولَ اللّه صَلى الله علیه و آله یَقولُ: مَن أحَبَّ قَوما حُشِرَ مَعَهُم و مَن أحَبَّ عَمَلَ قَومٍ اُشرِکَ فی عَمَلِهِم وَالَّذی بَعَثَ مُحَمَّدا بِالحَقِّ نَبِیّا إنَّ نِیَّتی ونِیَّةَ أصحابی عَلى ما مَضى عَلَیهِ الحُسَینُ علیه السلام وأصحابُهُ؛ اى عطیه از حبیبم رسول خدا صلى الله علیه و آله شنیدم که مى فرمود: هر کس گروهى را دوست بدارد با آنان محشور مى شود و هر کس کار عده اى را دوست بدارد در عمل آنان شریک است(1).

بخش سوّم: زیارت جابر در شعر آئینی ناب

شاعر: حاج غلام رضا سازگار(2)

بر پای گل از خار ستم آبله پیداست *** سر سلسله ای را اثر سلسله پیداست

از فرش الی عرش خدا ولوله پیداست *** در وادی خونین بلا قافله پیداست

دارند همه از شرر داغ چراغی *** خیزید کز این قافله گیریم سراغی

ص: 59


1- - بشارة المصطفى عماد الدین طبری: ص 74 ، بحار الأنوار مجلسی: ج 68 ص 130 ح 62 ؛ مقتل الحسین للخوارزمی : ج 2 ص 167 نحوه.
2- - https://dla.ir/14000702-2/

این قافله رو کرده به بیت الحرم عشق *** کوبیده بمیدان اسارت علم عشق

گفته است بلی ها به بلاهای غم عشق *** از بهر طواف حرم محترم عشق

احرام همه جامة خونین اسارت *** کردند به خوناب جگر غسل زیارت

جابر به سر تربت دلدار رسیده *** بر یاور بی یاور دین یار، رسیده

گوئی که بر آن کشته عزادار رسیده *** با سینه سوزان و دل زار رسیده

محرم شده و اشک فشان خوانده خدا را *** با خون جگر شسته قبور شهدا را

آورده غریبی غم دل بهر غریبی *** افتاده حبیبی بروی قبر حبیبی

بیمار فراقی شده مهمان طبیبی *** نه تاب و توانی نه قراری نه شکیبی

می گفت: حبیبی که غمت کرده کبابم *** من دوستم آخر بده ای دوست جوابم

ص: 60

ای نام تو روشنگر دل و جان کلامم *** ای یافته سبقت ز سلامم به سلامم

ای دادرس و رهبر و مولا و امامم *** هم عاشق و هم دوست و هم پیر غلامم

با یاد تو در این سفر از شهر مدینه *** تا کرب و بلا کوفته ام بر سر و سینه

گردون ز غمت در همه جا ولوله انداخت *** تا شام ز سر تا بدنت فاصله انداخت

بر گردن تنها پسرت سلسله انداخت *** بر پای یتیم تو گلِ آبله انداخت

دور از تو ولی مرغ دلم همسفرت بود *** گه پیش بدن گاه بدنبال سرت بود

ای نور دل فاطمه آخر تو نبودی؟ *** کز دوش پیمبر بر خم دیده گشودی

هم خنده زدی هم دلم از دست ربودی *** بر گردن من بازوی خود حلقه نمودی

یاد آر از آن خاطره ای نور دو دیده *** با من سخنی گوی ز رگهای بریده

ص: 61

ای دیده گریان مرا نور، عطیّه *** صحراست پر از زمزمه و شور، عطیّه

آوای جرس می رسد از دور، عطیّه *** دردا که بود دیده من کور، عطیّه

این ناله پیوسته و این ولوله از کیست؟ *** برخیز و خبر آر که این قافله از کیست؟

از شیون این قافله پُر، دامن صحراست *** آوای جرس را خبر از ناله زهراست

بر گوش دلم زمزمه زینب کبری است *** فریاد شهیدا و غریبا و حسیناست

از گریه گلوی من رنجور گرفته *** این کیست که با یا ابتا شور گرفته؟

بر قلب عطیّه سخن او اثری کرد *** از خویش در آن وادی محنت سفری کرد

بر دیدن آن قافله هر سو نظری کرد *** هر لحظه به رخ جاری خون جگری کرد

از سینه برآمد بفلک ناله و آهش *** افتاد چو بر سیّد سجّاد، نگاهش

ص: 62

تا کرد بر آن قافله از دور نظاره *** چون شمع ز سر تا به قدم ریخت شراره

در مقدم آن ماه رخان ریخت ستاره *** برگشت بسوی حرم عشق دوباره

زد ناله که عاشور دگر آمده، جابر *** بر خیز که زینب ز سفر آمده،جابر

بلبل گل خود را به سراغ آمده، جابر *** آلاله دگر باره به باغ آمده، جابر

بر تربت عشاق چراغ آمده، جابر *** برخیز که یک قافله داغ آمده، جابر

برخیز و بده آب به گلهای مدینه *** سقّاست خجل از لب عطشان سکینه

برخیز سرودی ز غم تازه بخوانیم *** برخیز شرار غم دل را بنشانیم

برخیز که خود را به اسیران برسانیم *** برخیز که گل در ره سجّاد فشانیم

بالای سرش آیه تطهیر بگیریم *** گل بوسه ز زخم غل و زنجیر بگیریم

ص: 63

آن محرم محرم شده در آن حرم هو *** آن عاشق دلسوخته آن پیر خداجو

آغشته به خاک شهدا کرده سر و رو *** با چشم دل خویش نظر کرد به هر سو

می خواست که صد بار به هر گام بمیرد *** تا یک خبر از سیّد سجّاد بگیرد

پُر بود ز اشک جگر سوخته، جامش *** می ریخت شرار دل سوزان ز کلامش

زد رایحة عطر حسینی به مشامش *** بشنید سلام از لب جانبخش امامش

گفت ای ز سلام تو خجل پیر غلامت *** یادآور اخلاق پدر بود سلامت

آن زائر دلسوخته آن پیر سرافراز *** شد طایر روحش ز تن خسته به پرواز

زد ناله و کرد از دل و جان دست ز هم باز *** بگرفت در آغوش حسین دگری باز

افکند به گردون شرر تاب و تبش را *** بر زخم غل جامعه بگذاشت لبش را

مولا چو نظر کرد حبیب پدرش را

ص: 64

قد خم و سوز دل و اشک بصرش را

سوزاند دوباره شرر جگرش را *** بگذاشت روی شانة آن پیر سرش را

کای گلشن وحی از نفست بوده معطر *** افسوس که یک باغ گل از ما شده پرپر

جابر نتوان گفت چه آمد بسر ما *** کز چور خزان ریخت همه برگ و بر ما

غلطید بخون پیکر پاک پدر ما *** شد قاتل او با سر او همسفر ما

ما زخم زبان در ملأ عام شنیدیم *** بی جرم و گنه از همه دشنام شنیدیم

دشمن همه جا خنده به زخم جگرم زد *** در شام بلا سنگ به فرق پدرم زد

با کعب سنان گاه به تن گه بسرم زد *** سیلی به رخ خواهر نیکو سیرم زد

دیدم اثر سیلی، بر روی سکینه *** یاد آمدم از فاطمه و شهر مدینه

ص: 65

بگذشته چهل شب که خموش است چراغم *** هر لحظه غمی آمده از ره بسراغم

من لاله خونین دل هفتاد و دو داغم *** یک لاله نه، یک غنچه نمانده است به باغم

این قافله در وادی غم راه سپارند *** غیر از من مظلوم دگر مرد ندارند

ناگاه به ارکان فلک زلزله افتاد *** در عرش ز فریاد ملک غلغله افتاد

ارواح رسل یکسره در ولوله افتاد *** بر قبر شهیدان نگه قافله افتاد

چون برگ خزان از شجر خشک فتادند *** بر خاک شهیدان گل رخسار نهادند

طفلان عوض جامه دل خویش دریدند *** سیلی زده بر صورت و فریاد کشیدند

با گریه از این قبر به آن قبر دویدند *** برگرد قبوری که چهل روز ندیدند

بر طرّه آغشته به خون مشک فشاندند *** خود را بروی خاک کشاندند، کشاندند

ص: 66

می خواست که جان از تن اطفال برآید *** میرفت که عمر همه با هم بسر آید

دلها همگی خون شده از دیده برآید *** عاشور دگر گردد و شور دگر درآید

سر تا به قدم آتشِ افروخته بودند *** گر اشک نمی کرد مدد، سوخته بودند

زینب که بهار غم از آن باغ خزان داشت *** در پیکر آن وادی هفتاد و دو جان داشت

تیر اَلَمش بر جگر و قدّ کمان داشت *** بهر لب خشک شهدا اشک روان داشت

بر تربت دلدار دُر از خون جگر ریخت *** پیوسته گهر ریخت، گهر ریخت، گهر ریخت

گفت ای همه جا مهر رخت در نظر من *** ای با سر خود بر سر نی همسفر من

ای بوده به ویرانه چراغ سحر من *** در راه بود آنچه که آمد به سر من

دارم سند زنده که همگام تو بودم *** این روی به خون شسته و این جسم کبودم

ص: 67

بر نی سر تو دسته گل محفل ما بود *** آوازه قرآن تو در محفل ما بود

لبخند عدو مرحم زخم دل ما بود *** در گوشه ویرانه سرا منزل ما بود

هر جا که عزا بهر تو در شام گرفتیم *** پاداش خود از سنگ لب بام گرفتیم

از کرب و بلا در نظرم خاطره ها، ماند *** گلهای تو را آبله از خار به پا، ماند

رفتم به سوی شام و دلم پیش تو جا، ماند *** هفتاد و دو داغم به جگر از شهدا، ماند

افسوس که یک باغ گل از ما شده پرپر *** تو رفتی و من ماندم و این چند کبوتر

کی بود گمانم که کند دشمن جانی *** بر مصحف صد پارة من اسب دوانی

ممنوع شود دیده ام از اشک فشانی *** مهلت ندهندم که کنم مرثیه خوانی

شب تا به سحر دست بر تو گرفتم *** در حبس غریبانه عزا بر تو گرفتم

ص: 68

از زمزمه و گریه آهسته بگویم *** از دست به زنجیر ستم بسته بگویم

از کعب سنان و بدن خسته بگویم *** از بارش سنگ و سر بشکسته بگویم

این ها همه از دخت علی خم نکند پشت *** ای لالة پرپر شده داغ تو مرا کشت

ما بر کف پا نقش گل از آبله دیدیم *** رأس شهدا را جلوی قافله دیدیم

کعب نی و شادیّ و کف و هلهله دیدیم *** یک سلسله را بسته به یک سلسله دیدیم

دادند به ما، جا، به ره ظلم ستیزی *** خواندند عزیز دلمان را به کنیزی

تنها نه در امواج بلا یار تو بودم *** از لحظة میلاد گرفتار تو بودم

شبها به بر فاطمه بیدار تو بودم *** با هر نگهم طالب دیدار تو بودم

دردا که دگر اُنس به داغ تو گرفتم *** برگشتم و از خاک سراغ تو گرفتم

ص: 69

ای کاش جدا می شد، پیش از تو سر من *** می رفت فرو تیر غمت بر جگر من

میریخت چو نخل قد تو برگ و بر من *** می شد ز ازل کور دو چشمان تر من

من روی زمین پیکر صد چاک تو دیدم *** آویزه به دروازه سر پاک تو دیدم

ای پای سرت خصم زده نای و دف و چنگ *** ای بر سر نی گشته جبینت هدف سنگ

ای طلعت زیبای تو گردیده ز خون رنگ *** برخیز برادر که دلم تنگ شده، تنگ

بردار سر از خاک که روی تو ببوسم *** برخیز که رگهای گلوی تو ببوسم

من کوه بلا را بسر دوش کشیدم *** یک گاه نلرزیدم و یکدم نبریدم

در طشت طلا تا گل رخسار تو دیدم *** فریاد زدم پیرهن صبر دریدم

چون چوب به لبهای تو می خورد به شدّت *** من بر سر خود می زدم، اطفال به صورت

ص: 70

در شام بلا بود، بلا بود، بلا بود *** بالله قسم سخت تر از کرب و بلا بود

ظلم و ستم و کفر و ظلالت به ملا بود *** خورشید رخت جلوه گر از طشت طلا بود

آئینه صفت چشم تو در دور زدن بود *** دیدم نگهت در همه احوال به من بود

باز آمده ام تا زمن از شام بپرسی *** از بودن ما در ملأ عام بپرسی

از خنده و از طعنه و دشنام بپرسی *** از خون سر و سنگ لب بام بپرسی

امّا دگر از قصّه ویرانه نپرسی *** ای گوهر یکدانه ز دُردانه نپرسی

این دختر باز آمده از شام خرابت *** این فاطمه و نجمه و کلثوم و ربابت

برگشته ز ره، قافله پر تب و تابت *** گلها همه بر خاک فشانند گلابت

جامانده یکی دّر یتیم از صدف تو *** در شام بلا گشته سفیر از طرف تو

ص: 71

آن گل که به تن بود ز هر خار نشانش *** کردم همه جا در برخورد حفظ چو جانش

دردا که نشستم به تماشای خزانش *** کردم بدل خاک غریبانه نهانش

افسوس که آن طوطی آتش زده لانه *** چون مادر ما فاطمه، شد دفن شبانه

ای در یم تاریکی، مصباح و سفینه *** جان با نفسم شعله کشد بی تو ز سینه

تو کرب و بلا باشی و زینب به مدینه *** من ماندم و هجران تو و اشک سکینه

صد پاره نهادن به بیابان بدنت را *** سوغات برم سوی وطن پیرهنت را

گر شام اگر کوفه اگر کرب و بلا بود *** هر جا که بلا بود ولا بود، ولا بود

هر کس که جفا کرد، وفا بود وفا بود *** هر گام خدا بود، خدا بود، خدا بود

«میثم» سخن از سوز دل ما چه نکو گفت *** ما هر چه در این واقعه گفتیم بگو: گفت

ص: 72

منابع

1- قرآن کریم

2- محمد محسن بن شاه مرتضی، فیض کاشانی (1406)، الوافی، اصفهان: کتابخانه امام امیر المومنین علیه السلام.

3- جعفر بن محمد، ابن قولویه القمی (1356)، کامل الزیارات، مصحح: عبدالحسین امینی ، نجف: دار المرتضویه.

4- (بی­تا)، بی­جا: ط مکتبه الصدوق.

5- ابوجعفر محمد بن حسن بن على بن حسن، طوسى (1365)، تهذیب الاحکام، مصحح: محمد آخوندی، تهران: دارالکتب العلمیه.

6- جعفر عباس، حائری (بی­تا)، بلاغه الامام علی بن الحسین(علیه السلام)، بی­جا.

7- محمد بن الحسن، الحر العاملی (بی­تا)، وسائل الشیعه، قم: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث.

8- الشیخ محمد باقر بن محمد تقی، المجلسی (1403)، بحار الانوار، تهران: موسسه الوفا.

9- (بی­جا): ط دارالاحیاءالتراث.

10- محمد بن نعمان، شیخ مفید (413)، المزار، تحقيق اية الله السيد محمد باقر الابطحي، بی­جا

11- ابوجعفر محمد بن حسن بن على بن حسن، طوسى (1411)، مصباح المتهجد، بیروت:موسسه فقه الشیعه.

12- علی بن موسی، ابن طاووس (1409)، اقبال الاعمال، تهران: دار الکتب الاسلامیه (ط القدیمیه).

13- محمد تقی، مجلسی (1406)، روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه، محقق / مصحح: موسوى كرمانى، حسين و اشتهاردى على پناه، قم: مؤسسه فرهنگى اسلامى كوشانبور(ط- القدیمیه).

14- محمد باقر، مجلسی (1403)، بحار الانوار، بی­جا:موسسه الوفا.

ص: 73

15- سید محمد علی، قاضی طباطبایی (1368)، ، تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهدا(علیه السلام)، قم: بنیاد علمی و فرهنگی شیهد آیت الله قاضی طباطبایی.

16- جواد، شبرّ (1409)، ادب الطف أو شعراء الحسین، لبنان: دارالمرتضی.

17- حسن بن یوسف، حلّی (بی­تا)، منتهی المطلب، بی­جا: ط القدیمه.

18-ابراهیم، الکفعمی العاملی(1418)، البلد الأمين و الدرع الحصين، بیروت: مؤسسه الأعلمي للمطبوعات.

19- (1405)، المصباح- جنة الأمان الواقية و جنة الإيمان الباقية، قم: دار الرضى( زاهدى).

20- محمد باقز، مجلسی(1406)، ملاذ الأخیار فی فهم تهذیب الأخبار، مصحح: مهدی رجائئ، قم: کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی.

21-جعفر بن حسین، شوشتری (1414)، الخصائص الحسینیه، بیروت: دار السرور.

22- یوسف بن یحیی، مقدسی شافعی سلمی (1428)، عقد الدرر فی اخبار المنتظر(عجل الله تعالی فرجه و الشریف)، قم: مسجد مقدس جمکران.

ص: 74

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109