عفاف و حجاب در سبک زندگی ایرانی- اسلامی

مشخصات کتاب

عنوان و نام پديدآور:عفاف و حجاب در سبک زندگی ایرانی- اسلامی [کتاب]: برگرفته از بیانات حضرت آیت الله العظمی سیدعلی خامنه ای (مدظله العالی) رهبر معظم انقلاب اسلامی/به کوشش امیرحسین بانکی پورفرد.

مشخصات نشر:تهران: موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی، انتشارات انقلاب اسلامی، 1393.

مشخصات ظاهری:149ص.

فروست:نقش و رسالت زن؛ 1.

شابک:70000 ریال:978-964-2951-78-9

وضعیت فهرست نویسی:فاپا

يادداشت:این کتاب در سال های 1393-1398 تجدید چاپ شده است.

يادداشت:چاپ یازدهم تا دوازدهم: 1400.

يادداشت:چاپ سیزدهم: 1401.

یادداشت:نمایه.

موضوع:خامنه ای، سیدعلی، رهبر جمهوری اسلامی ایران، 1318 - -- دید گاه درباره حجاب

موضوع:خامنه ای، علی، رهبر جمهوری اسلامی ایران، 1318 - -- پیام ها و سخنرانی ها

موضوع:حجاب اسلامی

موضوع:عفت -- جنبه های مذهبی -- اسلام

شناسه افزوده:بانکی پورفرد، امیرحسین، 1349 -، گردآورنده

شناسه افزوده:موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی. دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای"مد ظله العالی". انتشارات انقلاب اسلامی

رده بندی کنگره:DSR1692 /ح33 ع7 1393

رده بندی دیویی:955/0844

شماره کتابشناسی ملی:3261866

ص: 1

اشاره

بسم الله الرحمن الرحيم

ص: 2

ص: 3

عفاف و حجاب در سبک زندگی ایرانی- اسلامی

برگرفته از بیانات حضرت آیت الله العظمی سیدعلی خامنه ای (مدظله العالی) رهبر معظم انقلاب اسلامی

به کوشش امیرحسین بانکی پورفرد.

ص: 4

پيشگفتار

برقرارى نظام جمهورى اسلامى به تعبيررساى بنيانگذار آن، حضرت امام خمينى (ره)، از نعمتهاى بزرگ الهى بر مردم اين سرزمين و تمامى مستضعفين جهان بوده است. مرورى بر تاريخ پرافتخار اين نهضت و شكل گيرى نظام مقدّس جمهورى اسلامى به روشنى نقش و تأثير اصل مترقّى ولايت فقيه و رهبرى حكيمانه ى حضرت امام (ره) و پس از آن حضرت آيت الله العظمى سيّد على خامنه اى، رهبر انقلاب اسلامى، را در هدايت انقلاب در كوران حوادث گوناگون روزگار نشان ميدهد. مؤسّسه ى پژوهشى فرهنگى انقلاب اسلامى كه وظيفه ى حفظ و نشر آثار مقام معظّم رهبرى را بر عهده دارد، در اجراى همين وظيفه اقدام به انتشار كتابهاى موضوعى به منظور نشر بيانات، ديدگاهها و رهنمودهاى معظّمٌله در مقاطع، مناسبتها و موضوعات مختلف مى نمايد.

كتاب حاضر حاوى گزيده اى از بيانات معظّمٌله درباره ى موضوع (عفاف و حجاب در سبك زندگى ايراني - اسلامى) است كه مطالب آن در پنج فصل و با عناوين عفّت و حيا، روابط زن و مرد، حجاب و پوشش، كشف حجاب و بى بند و بارى و روش برخورد با بى بند و بارى ارائه شده و مبيّن ديدگاه انقلاب و نظام اسلامى و اسلام ناب محمّدى (ص) درباره ى موضوع مزبور مى باشد.

اين اثر جلد اوّل از مجموعه ى پنج جلدى باعنوان «نقش و رسالت زن» درباره ى مسائل و مباحث مرتبط با موضوع «زن» در بيانات رهبر معظّم انقلاب اسلامى است كه براى استفاده ى محقّقان و عموم علاقمندان به ديدگاههاى معظّمٌله منتشر مي شود.

ومن الله التوفيق

ص: 5

ص: 6

فهرست مطالب

مقدّمه 15

فصل اوّل: عفّت و حيا 19

حيا و شرم فطرى در تلاقى زن ومرد 21

غرب؛ برهم زننده ى حياى فطرى ميان زن ومرد 21

حيا و عزّت؛ آميزه ى ظريف لطافت و برّندگى ايمان 22

عفاف؛ ركن اصلى دفاع از زن 23

حفظ عفّت؛ بيش از يك مسأله ى شخصى 23

حفظ عفاف و عصمت جامعه؛ فريضه ى بزرگ 24

پايبندى مردم ايران به عفّت 24

توطئه ى نسخ حيا و عفاف و عصمت زنان 25

دگرگون كردن فرهنگ عفاف؛ نقشه ى كشورهاى صنعتى جهان 25

كشف حجاب؛ مقدّمه ى برداشتن عفّت و حيا 26

حجاب؛ عامل حفظ عفاف زن 26

قدر دانستن نعمت بزرگ جوّ عفاف در جامعه 27

زن ايرانى؛ حفظ عفاف و متانت در عين حضور اجتماعى و فعّاليّت علمى 27

فصل دوّم: روابط زن و مرد 29

زن؛ بخش زيباى آفرينش 31

عفّت و حجاب؛ ارزش و شخصيّت زن 31

فعّاليّت اجتماعى با عدم اختلاط زن و مرد 32

ص: 7

جواز صحبت كردن زن و مرد و شركت در مجامع با حفظ ضوابط اسلامى 32

تحكيم خانواده و تأمين خوشبختى، نتيجه ى عدم اختلاط زن ومرد 33

استفاده از محيط سالم خانوادگى در گرو محدوديّت در معاشرت 33

معاشرت با نامحرم؛ زمينه ساز بدبينى و حسادت 33

لزوم مراقبت همگان، مخصوصاً بانوان از خودنمايى 34

تكبّر و عدم خضوع در صحبت با مرد نامحرم 34

برخورد با مرد بدون خضوع 34

تكبّر زن در برابر مرد نامحرم 35

مرز بين زن ومرد؛ علاج هيجان غريزى 35

نگاه به نامحرم؛ معامله اى سراسر زيان 35

مخالفت اسلام با آزادى جنسى 36

بروز تقوا در رعايت حدود مسائل روابط 36

مشخّص بودن حدود معاشرت زن و مرد در اسلام 36

تقوا در روابط زن و مرد 37

حدود معاشرت زن و مرد در اسلام 37

پرهيز و جدايى دوجنس؛ ويژگى فرهنگهاى اصيل غرب وشرق 38

ضرورت تبيين حدود روابط زن و مرد از نظر اسلام 39

مراعات ارتباط زن ومرد در برنامه هاى صدا وسيما 39

عادت غلط استفاده از تصوير زن براى جذّابيّت در رسانه ها 40

جلوگيرى از آميختگى زن ومرد در محيطهاى عمومى 40

حفظ متانت در ارتباط زن ومرد 41

جهت دادن به محبّت معصومانه با قصّه گويى 41

تلاش براى امنيّت اخلاقى درمحيطهاى آموزشى 42

اختلاط زن و مرد در محيطهاى علمى و بيمارستانى 42

مراجعه ى زنان به پزشك زن 42

رعايت اخلاق و رفتار دينى زن و مرد در پزشكى 43

توطئه ى سياسى درگير كردن زن ومرد به هم براى دورى از مسائل اصلى 43

آلوده كردن زنان و مردان پس از شكست در توطئه هاى سياسى و نظامى 45

تشديد جاذبه هاى جنسى؛ برّنده ترين حربه عليه ايران 45

تلاش رسانه هاى جهانى در ارائه ى شيوه ى نامناسب ارتباط دختر و پسر 45

ص: 8

كشاندن دخترها و پسرها به عشرتهاى كاذب 45

سوءبرداشت از حدود روابط زن و مرد 46

آسانگيرى نابجاى غرب در معاشرت 46

روابط روشن در روابط زن و مرد در ايران 47

حضور اجتماعى آرى، اختلاط و امتزاج نه! 47

حضور سازنده ى زن در جامعه بدون اختلاط با مردان 48

مرزشكنى در روابط زن و مرد و هتك حرمت انسانى زن 48

اختلاط زن و مرد؛ پايين آورنده ى شأن زن 48

جهان بينى هاى مختلف، علّت تفاوت ديدگاه در روابط زن و مرد 49

محدوديّت اسلام براى معاشرت زن و مرد 49

تبرّج و رابطه ى بى قيد و شرط؛ سمّ مهلك براى بناى خانواده 49

اختلاط زن و مرد؛ عامل تزلزل خانواده 50

عدم تفاوت مرد و زن غربى در روابط؛ ظاهرى جذّاب، باطنى منفى 51

اصل حريم جنسى در تفكّر اسلامى 52

توبيخ شديد درباره ى شايعه ى رابطه ى زن و مرد مسلمان 52

فصل سوم: حجاب و پوشش 55

برخورد حكيمانه ى اسلام با مسأله ى حجاب 57

حجاب زن؛ تكريم زن 57

حجاب؛ مسأله ى ارزشى و عامل صعود به مراتب معنوى 58

حجاب؛ امنيّت بخش زن و مرد 58

حفظ خطّ اسلام وعفاف با حفظ حجاب 58

حفظ حجاب؛ وظيفه، افتخار و شخصيّت زن 59

نقش حجاب در حفظ كرامت زن 59

حجاب؛ يعنى پوشش سالم براى حفظ زن 60

حجاب در هر شكلى؛ عامل شخصيّت زن 61

حجاب؛ تضمين كننده ى عفاف 62

حجاب؛ عامل احترام به زن و مظهر تقوا 62

سنگين شدن كفّه ى آبرو و احترام زن بوسيله ى حجاب 63

حريم دارى و عفاف؛ سِپَر خانواده 63

استحكام بنيان خانواده در پرتو حجاب 63

ص: 9

حجاب؛ عامل تمركز محبّت زن ومرد در خانواده 64

دين؛ عامل استحكام و رفع بلاياى خانواده 64

حجاب وعفاف مردان 64

حجاب؛ عامل پيشگيرى از فساد 65

حجاب؛ سدّى براى بلاى وارداتى التذاذ جنسى مرد از زن 65

حجاب؛ مانع اختلاط بى قيد و شرط، نه مانع رشد و تعالى 66

چادر؛ بهترين شكل حجاب 66

چادر؛ مظهر حجاب 67

چادر؛ نشانه ى ملّى 67

چادر؛ انتخاب زن ايرانى 68

اهتمام به سبك زندگى ايرانى و اسلامى 68

لزوم ساماندهى الگوى لباس زن ايرانى 69

طرّاحى لباس ملّى بر اساس سنّتهاى گذشته 69

ايجاد يك اصل مدوّن و اساسى براى حجاب 70

مشكل تشخيص مفاهيم اسلامى در باب زن و نحوه ى اجراى آنها 71

تأييد مد به شرط قبله نبودن مد اروپايى 72

مد تجمّل گرا؛ عامل انحراف جامعه 72

عدم تنافى حجاب با حقوق و آزادى 73

عدم تنافى حجاب با تربيت فرزند 73

عدم مزاحمت و ممانعت حجاب براى فعّاليّتهاى سياسى، اجتماعى و علمى 73

حجاب؛ مسأله ى مهمّ جمهورى اسلامى 74

عدم تنافى حجاب و عفاف با كسب علم 75

توصيه به حفظ حجاب 75

الگوى اسلامى هميارى زن و مرد در جامعه با حفظ حجاب 76

حجاب؛ يك ضرورت اسلامى و انقلابى، نه التزام دولتى و قانونى 76

اصرار اسلام به مقصود پوشش، نه نوع پوشش! 77

حضور سازنده ى زن در جامعه با پوشش مناسب 77

مخالفت با پوشش نامناسب 78

احياى عفاف وحجاب جامعه در پرتو انقلاب اسلامى 78

مراعات حجاب اسلامى و وفادارى به انقلاب 79

ص: 10

رشد زنان جامعه ى در پرتو حجاب 79

بى بندوبارى مانع كمال و تعالى زن 80

انعكاس حجاب؛ خنثى كننده ى تبليغات منفى غرب 80

لزوم ارائه ى كارهاى هنرى براى تبليغ موضع حجاب در جامعه 81

تبليغ حجاب در نقشهاى جذّاب و مثبت 81

گرايش زنان جهان به حجاب 82

حجاب؛ انتخاب زنهاى روشنفكر وآگاه 82

حسّاسيّت بحق مردم نسبت به حجاب 83

پرچمدارى انقلاب همراه با حفظ عفاف 83

مخالفت فرهنگ غربى با حجاب 83

هجوم تبليغاتى غرب به چادر و حجابهاى واقعى ديگر 84

اختلاط زن و مرد؛ نشانه ى تمدّن منحط 84

دگرگونى فرهنگ حجاب وعفاف از مهمترين تاكتيكهاى غرب 84

حكمت حجاب اسلامى در مقابل آرايش غربى 85

مقاومت در برابر تهاجم تبليغاتى جهان عليه حجاب 86

فصل چهارم: كشف حجاب و بى بندوبارى 87

منطق سست جاهلى درباره ى زنان 89

بى بندوبارى؛ مسأله اى غيربومى و مقدّم بر كشف حجاب 89

كشف حجاب؛ سوغات رضاخان از غرب 90

عدم مخالفت مدّعيان حقوق بشر با اجبارى كردن بى حجابى 91

هفدهم دى؛ سالگردآغاز رواج بى بندوبارى در دوره ى طاغوت 92

از سرگيرى بى بندوبارى بعد از 28 مرداد 32 92

بى حجابى؛ از فرهنگ اروپايى، نه از مسيحيّت 93

بى بندوبارى؛ تهديدگر خانواده و مخرّب براى نسلهاى آينده 94

بى بندوبارى؛ انگيزه ى فرهنگى نه اقتصادى 94

بى بند و بارى؛ مسأله اى سياسى 95

سياست مبارزه با حجاب 95

كشف حجاب؛ كشف بهشت فرهنگى و اخلاقى زن 95

برهنگى؛ خواسته ى غرب 96

بى حجابى؛ عامل شكستن سدّ عفاف زنان 96

ص: 11

سياست ترويج فساد و فحشا براى كنار زدن نسل جوان 96

بدحجابى و بى بندوبارى؛ عامل فحشاء و دورى جوانان از انقلاب 98

بازگشت به فرهنگ غربى؛ محال وممنوع 98

نفوذ فحشا؛ راه مقابله ى دشمنان با انقلاب اسلامى 99

ترويج فرهنگ برهنگى بخاطر غفلت از اوضاع سياسى 99

17 دى شيطانى و 17 دى انقلابى 100

معجزه ى انقلاب درباره ى 17 دى 100

بدحجابى و رواج فساد؛ معلول باورها وفرهنگهاى غلط 101

دستهاى مرموز در مخدوش كردن عفّت و حجاب 102

دست وپا گير بودن حجاب زنان؛ حرفى سست و بى پايه 102

چادر؛ نشانه ى ملّى و مورد غضب استعمار 102

وجود دستهاى پيدا و پنهان در مبارزه با چادر 103

طرح ريزى براى مبارزه ى علنى با حجاب و چادر در دوران طاغوت 104

طرّاحى لباسهاى ضدّ حجاب براى مبارزه با حجاب 105

اشتباه فرنگى مآبها؛ تقليد از ظواهر غربى 105

سندى از رژيم گذشته پيرامون مبارزه با حجاب 106

تحقير و تمسخر حجاب در نظام پهلوى و رسانه هاى غربى 106

از كشف حجاب تا انحطاط جامعه 107

انحراف و انحطاط به بهانه ى زيبايى و زيباسازى 107

بى خبرى زنان و كارساز شدن توطئه ى كشف حجاب 108

ممنوعيّت حجاب؛ اهانت علنى به اسلام 108

بى حجابى؛ وسيله ى مصرف گرايى 109

لزوم خوددارى خانمها از مصرف گرايى و اسراف 109

خطر تجمّل گرايى زنان 110

تأثير حجاب بر كاهش ميزان فساد جامعه 110

تدابيرگوناگون براى مبارزه با حجاب 110

تقويت شخصيّت شهوانى؛ عامل يأس، عصيان و پوچى 111

بى بندوبارى صهيونيستى؛ ابزار استكبار جهانى 112

دامن زدن صهيونيستها به بى بندوبارى و گير كردن غرب در فتنه ى جنسى 112

مبارزه با اديان از طريق شهوت 113

ص: 12

بى بند و بارى؛ راه مبارزه با ملّت هاى انقلابى 114

كشاندن زن به ابتذال براى سوءاستفاده ى بيشتر سرمايه داران بزرگ 115

صدور بى بندوبارى به كشورهاى اسلامى 115

استفاده از ميل جنسى براى تسلّط بر جوامع اسلامى 116

ابتذال فرهنگى؛ فاضلاب مدرنيته ى غرب 116

تأثير رسانه هاى گروهى در ترويج بى بندوبارى 117

فيلمهاى غربى؛ عامل سست كردن ذهنيّت مردم نسبت به حجاب 117

فصل پنجم: روش برخورد با بى بندوبارى 119

مهمترين انگيزه ى اسلام؛ مبارزه با فساد در جامعه 121

همّت براى مبارزه با فساد اخلاقى؛ عامل رشد جامعه 121

رعايت تقوا در رابطه ى زن و مرد 122

واهمه ى دشمنان ازجلوه ى درخشان اسلامى مادران و همسران شهدا 122

مراقبت در برابر كمند ناپيدا و خطرناك فرهنگ و تفكّر غربى 122

تبيين تز در زمينه ى روابط جنسى براى تمام دنيا 123

اصلاح زن؛ اصلاح جامعه 123

اصلاح زنان، اصلاح تاريخ و آينده 123

مقابله با توطئه ى فساد جوانان 124

ارتباط متين، نشانه ى سلامت و اسلاميّت 124

مخالفت امام (ره) با حمله به بد حجابها 124

كار فرهنگى براى ايجاد تفكّر اسلامى حجاب 125

بكارگيرى هنر و ادبيّات درخدمت حجاب 125

لزوم كار هنرى روى مسأله ى حجاب 126

كار سياسى، فكرى، اخلاقى ونصيحت بموازات هم عليه بد حجابى 126

سينه سپر كردن در مقابله با فساد 128

تبيين مسأله ى مهمّ اسلامى حجاب براى مردم 129

بى اطّلاعى برخى از بانوان محجّبه از فلسفه ى حجاب 129

عرضه ى نظريّه ى حجاب به دنيا 129

لزوم آشنا كردن دختران جوان با اهمّيّت حجاب 130

لزوم تبيين مسأله ى حجاب و ترويج آن در جامعه 130

استفاده از ابزار تحقيق و تفكّر براى ترويج حجاب 131

ص: 13

تفسير صحيح از حجاب و ارائه ى الگوهاى متناسب 131

حجاب؛ ارزشى منطبق با طبيعت انسان 132

عفّت؛ عامل جذّابيّت فيلمهاى ايرانى در جهان 133

مطرح شدن حجاب در نوع رابطه ى زن و مرد 133

لزوم پى ريزى قوانين حجاب در جامعه 134

برخورد دلجويانه با بى حجابان ناآگاه 134

شيوه ى برخورد با بدحجابِ غيرمنطقى و منطقى 134

جواز صحبت كردن زن و مرد و شركت در مجامع با حفظ ضوابط اسلامى 135

برخورد با جريان فساد و فحشا 135

تبليغات صحيح در كنار ميل طبيعى زن به حجاب 136

تندروى در مقابله با بدحجابى؛ سوء فساد 136

كار توجيهى براى افراد ناآگاه 137

مقابله ى قاطع با بى احترامى نسبت به حجاب در دانشگاهها 138

لزوم برخورد قاطع با اقليّت بى بندوبار 138

برخورد امّت با تمسخر قداستها 139

نهى از منكر؛ راه برخورد با بد حجابى 140

نهى ازمنكر با زبان خوش 140

تلاش همگانى براى حفظ عفّت عمومى 141

لزوم عفاف عمومى در جامعه ى انقلابى 141

توجّه به كمين توطئه هاى استكبارى 142

برخورد با اخلاق جنسى نجيبانه؛ راه نفوذ صهيونيست جهانى 142

هوشيارى نسبت به توطئه ى دشمنان عليه حجاب 143

فهرست آيات قرآن كريم 145

فهرست روايات 146

فهرست اسامى اشخاص 147

فهرست مكانها 148

ص: 14

مقدّمه

يكى از موضوعاتى كه در طول تاريخ در معرض آرا و تفسيرهاى گوناگون قرار گرفته و همواره دچار افراط و تفريط شده است، شخصيّت و جايگاه فردى، خانوادگى و اجتماعى زن است. امروزه نيز كج انديشيها و عدم تعادل در اين باب، در جوامع مختلف فراوان به چشم ميخورد. در اين ميان، تنها چشمه ى زلال، مكتب انبيا و اوصياى الهى است كه به دور از هرگونه افراط و تفريط و با تكيه بر وحى و استمداد از خالق هستى، به ترسيم جايگاه حقيقىِ زنان، متناسب با آفرينش آنان پرداخته است.

با بروز انقلاب اسلامى و شعار بازگشت به اسلام ناب محمّدى (صلّى الله عليه و آله) از سوى امام خمينى (ره)، احياى شخصيّت زن مسلمان نيز، چه در نظر و چه در عمل، جلوه اى ديگر يافت. از جنبه ى نظرى، ديدگاهى جديد در باب زن و ارزشهاى او در جهان امروز پديد آمد و در صحنه ى عمل - زنان در مسائل سياسى، فرهنگى و اجتماعى پابه پاى مردان و گاه مقدّم بر آنان در سرنوشت جامعه نقش آفرين شدند.

اين موج فرهنگى حضور و تعالى زن، نه تنها در سالهاى پس از انقلاب اسلامى افول نكرد بلكه در عرصه ى دفاع مقدّس، شكل كاملترى به خود گرفت و پس از آن نيز رشد فزاينده اى يافت. در حقيقت، ميتوان دوران كنونى را دوران شكوفايى نهالى دانست كه به دست امام خمينى (ره) پديد آمد و با

ص: 15

خون هزاران شهيد آبيارى گرديد. با اين همه، آفات و بليّات همواره در قالب طرح ديدگاههاى متأثّر از غرب و تفكّرات فمينيستى از يك سو و نظرات متحجّرانه از سوى ديگر، اين نهال نوپا را تهديد كرده و گاه آنچنان فضا را مسموم ساخته است كه ديدگاه هاى اصيل اسلامى، براى عموم جامعه بويژه زنان مؤمن و انقلابى و حتّى فرهيختگان و متولّيان فرهنگى و اجرايى كشور نيز مشتبه شده است. در چنين شرايطى، ارائه ى سيماى جامع زن در اسلام مبتنى بر ساختار آفرينشى او و متناسب با مقتضيّات زمان و مكان، ضرورت خويش را بازمى نماياند.

بدين منظور، بايد سراغ كسانى رفت كه با نگاه عميق به مبانى دينى و مبتنى بر زمان شناسى و تدبير لازم و آشنايى با مسائل و مشكلات و نيازهاى جامعه، خطوط اصلى و كلان نظام اسلامى را در باب شخصيّت و جايگاه زن مسلمان ترسيم نمايند؛ و اين مهم به لطف خداوند متعال با وجود رهبر فرزانه ى انقلاب اسلامى، حضرت آيت الله خامنه اى (دام ظلّه العالى) دست يافتنى است. بى ترديد از جمله عنايات الهى به جامعه ى اسلامى ايران، وجود رهبرى فرزانه، مجتهد و ربّانى است كه بحق كمتر كسى در ميان فقها و غيرفقها ميتوان يافت كه همچون ايشان در زمينه ى ارائه ى سيماى زن از منظر اسلام كوشيده باشد. امّا اين حقيقت، همچون ديگر عطاياى الهى به ايشان، در وراى چهره ى سياسى و حقوقى اين رهبر الهى، پنهان مانده است.

بى شك مقوله ى حجاب و عفاف جزو ضروريّات دين و از دغدغه هاى دلسوزان نظام است؛ حجاب براى سلامت جامعه نقش پوست بدن را دارد كه چنانچه به هر دليلى آسيب ببيند، مشكلاتى را براى سلامت بدن بوجود مى آورد. درست است كه پوست امرى ظاهرى است و قسمت نازكى از بدن به شمار مى آيد؛ اما نقش اساسى آن را در سلامت بقيه ى اجزاى بدن نميتوان ناديده گرفت وكوچك شمرد. تفاوت سيماى جامعه ى اسلامى با جامعه ى سكولار در رعايت حجاب و پوشش است. كه نه تنها ظاهر جامعه را تشكيل ميدهد بلكه عامل مهمّى براى سلامت جامعه خواهد بود. كه هرگونه خدشه و صدمه به آن به بطن جامعه رخنه ميكند و سلامت درونى

ص: 16

آن را به خطر مى اندازد.

متأسّفانه بعد از انقلاب شاهد برخوردهاى افراطى و تفريطى در زمينه ى حجاب و عفاف بوده ايم. بسيارى از حركتهايى كه در اين زمينه صورت گرفته است، برخوردهاى، ظاهرى سطحى، احساسى، موردى، مقطعى، دفعى و ضربتى بوده است.

درحالى كه حجاب، مقوله اى فرهنگى است و هرگونه اشاعه و تصميم گيرى و تبليغ درباره ى آن و در مورد آن، بايد تدريجى، مستمر، عميق، همه جانبه و مدبّرانه باشد. افراد در اين زمينه نبايد سليقه اى عمل كنند، بلكه استراتژى واحدى براى نحوه ى برخورد با آن بايد حاكم باشد. در اين راستا لازم است در درجه ى اوّل، ديدگاههاى مقام معظّم رهبرى بعنوان امام امّت و چشم بصير و ديده بان نظام در اين زمينه استخراج و مبناى عمل قرار گيرد. در اين كتاب سعى شده است تمامى سخنان ايشان در اين زمينه به دقت مطالعه، استخراج و در قالب پنج فصل و با عناوين عفّت وحيا، روابط زن ومرد، حجاب و پوشش، كشف حجاب و بى بندوبارى، و روش برخورد با بى بندوبارى، ارائه گردد.

در استخراج، گردآورى و دسته بندى سخنان معظّمٌله و ارائه ى آن در قالب اثر حاضر، تمامى سخنرانيها و پيامهاى ايشان درباره ى زنان، از آغاز پيروزى انقلاب اسلامى تا سال 1392 حتّى سخنانى كه بعضاً رسانه اى نشده است؛ - مانند توصيه هايى كه هنگام خواندن خطبه ى عقد به جوانان داشته اند - امّا در مخزن اسناد دفتر معظّمٌله موجود بوده، مورد بررسى قرار گرفته است كه حجم گسترده ى آنها، توجّه و اهتمام رهبر معظّم انقلاب را نسبت به مسائل زنان نشان ميدهد.

در پايان، با سپاس فراوان از حمايتهاى دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظّم رهبرى، لازم است از زحمات جناب دكتر تقى اجيه در ويراستارى عناوين تشكّر نمايم. همچنين از خواهران گرامى: مليحه نقش زن، فاطمه حقيقى، مائده كيوانى، نسيم كريمى، اشرف السادات فتحى، اكرم امينى، آسيه مهجورى، مهرناز سطوت، سعيده شريعت، زهرا نقش زن و فاطمه دهقانى

ص: 17

كه در جمع آورى و انطباق فيشها و اصلاح نهايى تلاش فراوان داشته اند، بالاخص خواهر مرضيه شاه سنايى كه مسؤوليّت گروه خواهرانِ محقّق را برعهده داشتند سپاسگزارم. اميدوارم اين اثر كه در روز 23 ماه مبارك رمضان «ليلهًْ القدر» به پايان رسيد؛ مقبول افتد و مورد لطف و عنايت خداوند قرار گيرد.

وآخر دعوانا ان الحمدلله ربّ العالمين

اميرحسين بانكى پور فرد(1)

ص: 18


1- . استاديار دانشكده ى اهل البيت (ع) دانشگاه اصفهان، (A.Bankipoor@ltr.ui.ac.ir)

فصل اوّل عفّت و حيا

اشاره

ص: 19

ص: 20

حيا و شرم فطرى در تلاقى زن ومرد

اسلام براى مرد و زن، اين بينش را قائل است و ميگويد كه اين دو موجود، از لحاظ حقوق اساسى جامعه، ارزشهاى معنوى، هدفهاى بزرگ، برخوردارى از معنويات در زمينه ى علم و سلوك الى الله، هيچ تفاوتى با هم ندارند. دو عدل يكديگرند و بين آنها در جامعه هم همكارى وجود دارد. هيچ كس در نظام اسلامى نگفته است كه در محيطهاى گوناگون جامعه، زنان و مردان هيچ تلاقى اى با يكديگر نداشته باشند. امّا درعين حال، زن و مرد را موظف كرده است كه از اختلاط به صورت بى بندوبار، بطور جدّى پرهيز كنند. اسلام يك حجاب بين آنها قرار داده است؛ آن هم حجابى از حيا. حجاب شرم در ميان زن و مرد، فطرى انسان است. اين، نظر اسلام است.(1)

غرب؛ برهم زننده ى حياى فطرى ميان زن ومرد

مسأله ى حجابى هم كه اسلام بر روى او تكيه ميكند، يك مظهرى از همين اساس بسيار عالى و مهم است. رفتار بى بندوبارانه بين زن و مرد را قبول نميكند غرب بر رفتار بى بندوبارانه ميان زن و مرد بخصوص اصرار مى ورزد. آنچه اسلام انجام ميدهد كه اين رفتار بى بند و بارانه را قبول نميكند اين برطبق طبيعت انسان است، طبيعت زن و مرد است، يك حجاب

ص: 21


1- . در ديدار خواهران طلبه و فرهنگى در مصلّاى قم (74/9/16)

فطرى و يك حياى فطرى وجود دارد ميان دو جنس، بطور طبيعى در انسان، در حيوانات البتّه نيست. آن كسى كه اين امر فطرى را برهم ميزند بايد پاسخگو باشد و آن غرب است، آن فرهنگ برهنه گرى اى است كه غرب بر آن اصرار ورزيده است و در اين سالهاى اخير در اين دهها سال اخير دارد بتدريج نتايج زيانبار اين كار را يكى پس از ديگرى حسّ ميكند؛ تلاشى خانواده ها، خرابى اخلاق، گسترش كار به سنين پايين و هلّم جرّا. آنها بايد جواب بدهند، آنها هستند كه حقوق زن را و حقوق مرد را در واقع تضييع كرده اند. اسلام با رعايت اين اصل فطرى، بر حقوق زن و حقوق مرد پاى فشرده است، حقوق انسان را رعايت كرده است. اين، آن روحيّه اى است كه بايد زن ايرانى امروز، زن مسلمانى كه در محيط اسلامى زندگى ميكند، بايد از آن برخوردار باشد.(1)

حيا و عزّت؛ آميزه ى ظريف لطافت و برّندگى ايمان

روز پرستار، سالروز ولادت حضرت زينب است؛ اين هشدار به زنان ماست: نقش خودتان را پيدا كنيد. عظمت زن بودن را در آميختن حجب و حيا و عفاف زنانه با عزّت مسلمانانه و مؤمنانه، درك كنيد. زن مسلمان ما اينجور است.

*

عظمت زن آن است كه بتواند حجب و حيا و عفاف زنانه را كه خدا در جبلّت زن وديعه نهاده است، حفظ كند؛ اين را بياميزد با عزّت مؤمنانه؛ اين را بياميزد با احساس تكليف و وظيفه؛ آن لطافت را در جاى خود به كار ببرد، آن تيزى و بُرّندگى ايمان را هم در جاى خود به كار ببرد. اين تركيب ظريف فقط مال زنهاست؛ اين آميزه ى ظريف لطافت و بُرّندگى، مخصوص زنهاست؛ اين امتيازى است كه خداى متعال به زن داده است؛ لذا در قرآن به عنوان نمونه ى ايمان - نه نمونه ى ايمان زنان، نمونه ى ايمان همه ى بشر؛

ص: 22


1- . در ديدار با خواهران طلبه و فرهنگى قم (74/9/16)

زن و مرد - دو زن را مثال ميزند: «وَ ضَرَبَ اَللّٰهُ مَثَلاً لِلَّذِينَ آمَنُوا اِمْرَأَتَ فِرْعَوْنَ (1)» و «مريم بنت عمران»؛ يكى زن فرعون است، دوّمى هم حضرت مريم است. اينها اشاره ها و نشانه هايى است كه منطق اسلام را نشان ميدهد.(2)

عفاف؛ ركن اصلى دفاع از زن

هر حركتى كه براى دفاع از زن انجام ميگيرد، بايد ركن اصلى آن رعايت عفاف زن باشد. همانطور كه عرض كردم، در غرب بخاطر اينكه به اين نكته توجّه نشد - يعنى مسأله ى عفّت زنان مورد اهتمام قرار نگرفت و به آن اعتنايى نشد - كار به اين بى بندوباريها كشيد. نبايد بگذارند عفّت زن - كه مهمترين عنصر براى شخصيّت زن است - مورد بى اعتنايى قرار بگيرد. عفّت در زن، وسيله اى براى تعالى و تكريم شخصيّت زن در چشم ديگران، حتّى در چشم خود مردان شهوتران و بى بندوبار است. عفّت زن، مايه ى احترام و شخصيّت اوست.(3)

حفظ عفّت؛ بيش از يك مسأله ى شخصى

مسأله ى پاكى و حفظ طهارت دامان، براى مرد و زن، چيز خيلى مهمّى است و بكلّى از حدود يك امر كاملاً شخصى، خارج است. عدّه اى خيال ميكنند كه به يك شخص برميگردد. بالاخره يك شخص، يا پاك است، يا ناپاك؛ قضيّه اين نيست. آنطور كه انسان از برخورد قرآن با مسأله ى زن و مرد - ارتباطات زن و مرد - و حفظ ناموس زنانه و حفظ طهارت جوان - چه مرد و چه زن - درمى يابد، كاملاً روشن است كه بيش از يك مسأله ى شخصى است. بالاخره يك نفر، به خودش وابسته است؛ يا خودش را پاك نگه ميدارد، يا نه، گناهى كرده است. ولى اين قضيّه، اينگونه نيست؛ بلكه

ص: 23


1- . سوره ى تحريم، آيه ى 11
2- . در ديدار با گروه كثيرى از پرستاران (89/2/1)
3- . در همايش بزرگ خواهران به مناسبت جشن ميلاد كوثر (76/7/30)

در سرنوشت بشريّت، در سرنوشت تمدّنها و حركتى كه يك جامعه به آن اشتغال دارد، اثر ميگذارد.(1)

حفظ عفاف و عصمت جامعه؛ فريضه ى بزرگ

اى بندگان خدا، اى زنان و مردان مؤمن و مسلم، اى نمازگزاران و اى برپادارندگان نماز، تقواى خدا را پيشه كنيد، هوشيار باشيد، توطئه ى دشمن را بشناسيد، ضرورت انقلاب را بشناسيد، بدانيد كه حفظ عفاف و عصمت جامعه و طهارت دامان مرد و زن در اين فرصت بسيار حسّاس جامعه ى انقلابى ايران، يك ضرورت و يك فريضه ى بزرگ است. هم در محيط ادارات، هم در محيط كوچه و خيابان، در محيط جامعه سعى كنيد عفاف را حفظ كنيد.(2)

*

امروز در اجتماع ما مردم ميل به عفّت و عصمت دارند، ميل به حجاب دارند، مردها و زنان معصومانه و محجوبانه زندگى ميكنند. البتّه عدّه اى هم هستند كه نميتوانند خودشان را كنترل كنند. امّا در كنار همه ى اينها شبكه هاى فساد وجود دارد.(3)

پايبندى مردم ايران به عفّت

وضع جامعه ى ما با بيشتر نقاط عالم بلكه همه جاى دنيا متفاوت است. شايد كمتر جايى را در دنيا بتوانيم پيدا كنيم كه - مرد و زن آن مجموعاً - پايبندى مردم ما را به عفّت و عصمت اخلاقى و جنسى دارا باشند؛ به خصوص كه انقلاب بزرگ ما، با ويران كردن بنيانهاى فرهنگ غرب، اين انگيزه ى اسلامى را در ما زنده كرده است.(4)

ص: 24


1- . در ديدار بازيگران فيلم حضرت مريم (78/8/7)
2- . در خطبه هاى نماز جمعه (59/4/13)
3- . در خطبه هاى نماز جمعه (65/5/11)
4- . همان

توطئه ى نسخ حيا و عفاف و عصمت زنان

روزى(1) كه توطئه ها و سياستگذاريهاى دستگاه گذشته، آن را وسيله اى قرار داده بود براى گمراهى جامعه و به فساد كشاندن نيمى از جمعيّت اين كشور، يعنى زنان و مردانى كه از اين طريق به فساد كشانده ميشدند و تحقير زن و ارتكاب حرام شرعى و اسلامى و اخلاقى و عقلانى و ترويج فرهنگ برهنگى و نسخ حيا و عفاف و عصمت. امّا لطف الهى، هوشيارى مردم، مخصوصاً هوشيارى زنان مسلمان موجب شد كه اين توطئه و اسباب چينى درست به عكس آنچه ميخواستند نتيجه داد و هفدهم دى سال 56 كه زنان مسلمان اوّلين حركت انقلابى خودشان را با تظاهرات اسلامى شروع كردند، مبدأيى شد براى حركت عظيم زنان در كشور و همگامى آنان با مردها و پديد آمدن جوّ انقلابى همه جانبه در كشور. و من از اين مناسبت استفاده ميكنم به خواهران مسلمانمان در سراسر كشور تذكّر ميدهم و توصيه ميكنم قدر فضاى مسلمانى عفاف و عصمت براى زنان را بدانند.(2)

دگرگون كردن فرهنگ عفاف؛ نقشه ى كشورهاى صنعتى جهان

كشورهاى صنعتى جهان با توجّه به تجربه هاى پيشين كشورهايى مانند افغانستان، مصر و عراق و ديگر كشورهاى اسلامى عرب و غيرعرب، اسلام را بعنوان يك خطر اصلى تلقى كردند و از اين راه با سلطه ى فرهنگى و اقتصادى و اجتماعى، زنان جامعه را در يك آزمايش تاريخى قرار دادند كه آن تطاول بر حجاب زن و دگرگون كردن فرهنگ عفاف در زنها بود و در اين مرحله ديديم كه زن مسلمان نماز ميخواند، روزه ميگرفت و به زيارت ميرفت امّا فاقد حجاب بود؛ چرا كه الگوى واضحى از زن مسلمان و زن مورد نظر قرآن را مشخّص نكرده بودند.(3)

ص: 25


1- . هفدهم دى
2- . در خطبه هاى نماز جمعه (62/10/16)
3- . در سمينار نقش زن در جامعه در دانشگاه تربيت معلّم (64/12/10)

كشف حجاب؛ مقدّمه ى برداشتن عفّت و حيا

برداشتن حجاب، مقدّمه اى براى برداشتن عفّت بود؛ براى برداشتن حيا در جامعه ى اسلامى بود؛ براى سرگرم كردن مردم به عامل بسيار قوى و نيرومند جنسى بود؛ براى اينكه از همه ى كارهاى ديگر بمانند؛ و يك مدّتى هم موفّق شدند، امّا ايمان عميق ملّت ايران نگذاشت. زنهاى مسلمان ما با وجود سختگيرى ها در طول زمان، در مقابل اين فشار سركوبگر مقاومت كردند؛ بعد از رفتن رضاخان به نحوى، در زمان خود او به نحوى، در طول دوران بقيّه ى طاغوت هم به نحوى. لذا در همان ديماه 1356، روز هفدهم ديماه در مشهد، يك اجتماع عظيمى، تظاهراتى از زنان مسلمان با شعار «حفظ حجاب» راه افتاد.(1)

حجاب؛ عامل حفظ عفاف زن

اين مسأله ى حجاب و محرم و نامحرم و نگاه كردن و نگاه نكردن، همه ى اينها به خاطر آن است كه اين قضيّه ى عفاف در اين بين سالم نگه داشته بشود. اسلام به مسأله ى عفاف زن اهمّيّت ميدهد. البتّه عفاف مردان هم مهم است. عفاف مخصوص زنان نيست؛ مردان هم بايد عفيف باشند؛ منتها چون در جامعه مرد به خاطر قدرت جسمانى و برترى جسمانى، ميتواند به زن ظلم كند و برخلاف تمايل زن رفتار نمايد، لذا روى عفّت زن بيشتر تكيه و احتياط شده است.

شما الان هم كه در دنيا نگاه كنيد، ميبينيد كه يكى از مشكلات زنان در دنياى غرب، به خصوص در كشور ايالات متّحده ى امريكا، همين است كه مردان با تكيه به زورمندى خودشان، به عفّت زن تعدّى و تجاوز ميكنند. آمار منتشر شده از سوى مقامات رسمى خود امريكا را من ديدم كه يكى مربوط به دادگسترى امريكا و يكى هم مربوط به يك مقام ديگرى بود. آمارها واقعاً وحشت انگيز است. در هر شش ثانيه، يك تجاوز به عنف در

ص: 26


1- . در ديدار جمعى از اقشار مختلف مردم قم (86/10/19)

كشور امريكا صورت ميگيرد! ببينيد چقدر مسأله ى عفّت مهم است.(1)

قدر دانستن نعمت بزرگ جوّ عفاف در جامعه

امروز اين فضايى را كه همه ى زنان ميتوانند با عفّت زندگى كنند قدر بدانيد. امروز جوّ جامعه جوّى است كه زنهاى ما، دختران جوان ما، آنها كه بخواهند با عفاف و عصمت زندگى كنند، در اين جوّ ميتوانند با عفاف و عفّت زندگى بكنند، اين نعمت بسيار بزرگى براى يك جامعه است.(2)

زن ايرانى؛ حفظ عفاف و متانت در عين حضور اجتماعى و فعّاليّت علمى

به بركت انقلاب، زن ايرانى در راه بسيار خوبى افتاد. امروز، زن ايرانى ميتواند در ميدان علم وارد بشود و مدارج علمى را طى كند؛ درحاليكه دين و عفاف و تقوا و وقار و متانت و شخصيّت و حرمت زن مسلمان را هم حفظ كرده باشد. الان در بين همين جمع شما، چقدر دانشجويان و اساتيد و دانشمندان زن وجود دارند؟ همچنين زن ميتواند در ميدان علوم و آگاهى هاى دينى وارد بشود؛ بدون اينكه هيچ مانعى بر سر راهش باشد. الان در بين همين جمع شما، عدّه ى كثيرى از طلّاب و دانشجويان و مدرّسان و اساتيد علوم دينى هستند كه در ميدان فقه اسلامى و بينش دينى تحصيل ميكنند. امام بزرگوارمان هم به اين مسأله بسيار اهمّيّت ميدادند و به همين خاطر دستور دادند كه اين مؤسّسه ى قم تأسيس شود.

امروز، زن در كشور ما ميتواند در ميدان سياست و فعّاليّتهاى سياسى و اجتماعى و جهادى و كمك به مردم و انقلاب و حضور در ميدانهاى گوناگون، شخصيّت خودش را با حفظ متانت و وقار و حجاب اسلامى نشان بدهد.(3)

ص: 27


1- . در همايش بزرگ خواهران به مناسبت جشن ميلاد كوثر (76/7/30)
2- . در خطبه هاى نماز جمعه (62/10/16)
3- . در ديدار با جمع كثيرى از زنان (68/10/26)

ص: 28

فصل دوّم روابط زن و مرد

اشاره

ص: 29

ص: 30

زن؛ بخش زيباى آفرينش

زن، آن بخش زيباى آفرينش بشر است. اين بخش زيبا بطور طبيعى با اندكى در پرده بودن همراه است؛ اين خاصيّت اين بخش زيبا و لطيف وجود انسانى است. اين پرده را دريدن و آنچه را كه بايد با نظم و قانون پيگيرى شود - آن نياز غريزى انسانى، چه در زن و چه در مرد - بى قانون و بى نظم در جامعه رواج دادن، بزرگترين خيانتى است كه در درجه ى اوّل به زن و در درجه ى بعد به همه ى بشريت - زن و مرد - انجام گرفته؛ اين كار را سياستهاى غربى كرده اند.(1)

عفّت و حجاب؛ ارزش و شخصيّت زن

حالت عفّت و عصمت زنانه و حفاظ و حجابى كه زن را از مرد در معاشرت جدا ميكند و زن را شخصيّت انسانى ميدهد و به او ميدان كار، مبارزه، مطالعه و انديشيدن ميدهد و او را از وسيله اى براى التذاذ فقط خارج ميكند. به او ارزش ميدهد، شخصيّت ميدهد. اين خط، خطّ اسلام است، خطّ ايمان است.

*

زن ايرانى، زن مسلمان انقلابى قابل انحراف و جدا شدن از اين خطّ و

ص: 31


1- . در ديدار با گروه كثيرى از زنان نخبه (86/4/13)

راهى كه انتخاب كرده قطعاً نيست.(1)

فعّاليّت اجتماعى با عدم اختلاط زن و مرد

در عرصه ى فعّاليّتها اسلام حدودى را معيّن كرده است كه اين حدود، مربوط به زن و اجازه داشتن او براى فعّاليّت نيست؛ مربوط به اختلاط زن و مرد است كه اسلام روى اين مسأله حسّاسيّت دارد. اسلام معتقد است كه مرد و زن بايد يك مرزبندى ميان خودشان در همه جا - در خيابان، در اداره، در تجارتخانه - داشته باشند، ميان زن و مرد مسلمان حجاب و مرزى معيّن شده است. اختلاط و امتزاج زن و مرد، به مثل اختلاط و امتزاج مردان با هم و زنان با هم نيست. اين را بايد رعايت كنند. هم مرد بايد رعايت كند و هم زن بايد رعايت كند. اگر اين حسّاسيّت اسلام نسبت به روابط و نوع اختلاط مرد و زن رعايت بشود، همه ى كارهايى كه مردان ميتوانند در عرصه ى اجتماعى انجام بدهند، زنان هم - اگر قدرت جسمانى و شوق و فرصتش را داشته باشند - ميتوانند انجام بدهند.(2)

جواز صحبت كردن زن و مرد و شركت در مجامع با حفظ ضوابط اسلامى

براى جلوگيرى از آميختگى و آلودگى زن به فرهنگ دوران طاغوت بايد جلوى نفوذ آن عواملى را كه با زمينه هاى غريزى منجر به فساد ميشود بگيريم و بهترين كار براى اين مسأله پوشش درست و پرهيز از آرايشها و جلسات و معاشرتهاى آنچنانى در همه ى محيطهاست. البتّه اين به معناى آن نيست كه ما بگوييم زن و مرد اصلاً نبايد با هم حرف بزنند و در مجامع وارد نشوند و اگر كسى بخواهد اين حرفها را به اين معنى بگيرد، يك ترفند است.(3)

ص: 32


1- . در ديدار با وزير و گروهى از خواهران دانشجوى مراكز تربيت معلم (63/2/12)
2- . در اجتماع زنان خوزستان (75/12/20)
3- . در مصاحبه پيرامون جايگاه زن در جمهورى اسلامى (63/12/4)

تحكيم خانواده و تأمين خوشبختى، نتيجه ى عدم اختلاط زن ومرد

اسلام براى خانواده اهمّيّت بسيار زيادى قائل است و در جهت ممانعت از تزلزل بنيان خانواده، رعايت ضوابط و حدّ و مرزها را در محيط جامعه لازم و ضرورى ميداند. فرهنگ اسلامى، فرهنگ عدم اختلاط زن و مرد است و اسلام با هدف تأمين خوشبختى و پيشرفت زندگى زن و مرد بر روى اين مسأله سختگيرى كرده است و اين نقطه، مقابل خواست قدرتمندان و زراندوزان شهوتران جهان است كه براى از ميان برداشتن حجاب بين زن و مرد تلاش ميكنند.(1)

استفاده از محيط سالم خانوادگى در گرو محدوديّت در معاشرت

نگاه كردن به نامحرم كه حرام است و حجاب كه واجب است، اين به عنوان مقدّمه اى است براى اينكه آنچنان محيط سالمى در جامعه به وجود بيايد، لذاست كه در جامعه ى اسلامى اين محدوديّتها را در مورد معاشرت زن و مرد ما لازم ميدانيم؛ نه به خاطر اهانت به زن، نه به خاطر مخالفت با تمتّع جنسى، نه به خاطر سركوب كردن غرايز بلكه به عكس، درست به خاطر اينكه انسانها و زن و مرد بتوانند از محيط سالم خانوادگى استفاده كنند.(2)

معاشرت با نامحرم؛ زمينه ساز بدبينى و حسادت

من هميشه به مردهاى جوان توصيه ميكنم كه شما در معاشرت با نامحرم و حتّى محرم كارى نكنيد و حرفى نزنيد كه زنانِ خود را وادار به حسادت كنيد. به دختران جوان هم سفارش ميكنم كه در برخوردشان با مردهاى بيگانه، كارى نكنند و حرفى نزنند كه حسّ حسادت و غيرت شوهرانشان را تحريك نمايند. اين حسادتها بدبينى مى آورد و پايه هاى محبّت را سُست ميكند و از ريشه ميسوزاند.(3)

ص: 33


1- . در ديدار گروهى از خواهران پرستار (74/7/20)
2- . در خطبه هاى نماز جمعه (65/7/18)
3- . در خطبه ى عقد (79/9/10)

لزوم مراقبت همگان، مخصوصاً بانوان از خودنمايى

انسان در معرض آسيب است؛ مردها در معرض آسيبند، زنها در معرض آسيبند، جوانها در معرض آسيبند، پيرها در معرض آسيبند؛ عالِم، جاهل، همه در معرض آسيبند؛ «والمخلصون فى خطر عظيم» . كو حالا مخلص؟ همه ى ما زير اين استاندارد قرار داريم. اگر به حدّ استاندارد هم برسيم، مخلص هم بشويم، تازه «فى خطر عظيم» ! خب، بايد مراقب باشيم. دشمنان دنياى ما، دشمنان آخرت ما، دشمنان عزّت ما، دشمنان نظام جمهورى اسلامى، از نقاط ضعف ما استفاده ميكنند؛ از حسّ شهوت ما، از حسّ غضب ما، از قدرت طلبى ما، از علاقه ى ما به جلوه فروشى و خودنمايى؛ بايد مراقب باشيم. بانوان عزيز هم بايد مراقب باشند، دخترهاى جوان هم بايد مراقب باشند(1).

تكبّر و عدم خضوع در صحبت با مرد نامحرم

تكبّر از همه ى انسانها مذموم است؛ مگر از زنان در مقابل مردان نامحرم. زن بايد در مقابل مرد نامحرم متكبّر باشد. «فَلاٰ تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ (2)» زن در حرف زدن با مرد نبايد حالت خضوع داشته باشد. اين براى حفظ كرامت زن است. اسلام اين را ميخواهد و اين الگوى زن مسلمان است.(3)

برخورد با مرد بدون خضوع

ما هستيم كه ميگوييم زن با پوشش وحجاب صحيح، حفظ كرامت ميكند، خودش را از آن حدّى كه مردان هرزه ى عالم - در همه ى زمانها و همه ى مكانها، مرد هرزه وجود دارد - ميخواهند بالاتر مى آورد. در قرآن به زنان ميگويد «فَلاٰ تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ (4)» خضوع نكنيد. بحث خضوع كردن است.

ص: 34


1- . در ديدار جمعى از مدّاحان (23/91/2)
2- . سوره ى احزاب، آيه ى 32
3- . در ديدار گروهى از زنان (71/9/25)
4- . سوره ى احزاب، آيه ى 32

زن نبايستى برخوردش با مرد، برخورد خضوع آميز باشد.(1)

تكبّر زن در برابر مرد نامحرم

اصلاً تكبّر براى همه حرام و گناه است، مگر براى زن. تكبّر براى مرد حرام است، ولى براى زن مستحب است كه نسبت به مرد بيگانه، متكبّر باشد. زن بايد اينطور برخورد كند. حالا گاهى همين تكبّر را اين خانم با همان غرور اسلامى دارد و فرض كنيد چادر مشكى هم سرش نيست.

*

آن عزّت و مناعت و غرور زنانه در مقابل جنس مرد، ميتواند حتّى با بى چادرى هم تحقّق يابد و صدق كند و وجود داشته باشد.(2)

مرز بين زن ومرد؛ علاج هيجان غريزى

اسلام در مورد هيجان غريزى زن و مرد يك علاجهاى بسيار خوبى دارد، يعنى از نظر ما، از نظر من اين علاجها حقيقتاً علاج است. اصلاً مرز ميگذارد بين زن و مرد؛ امّا آن فرهنگى كه آمده اين مرزها را مدّتهاست برداشته و اصلاً فراموش شده انگاشته و خواسته كه با قبول يكسرى اصول موضوعه ى فرهنگ اروپايى پديده ها و عوارض آن فرهنگ را نفى كند، آن دچار مشكل ميشود قهراً.(3)

نگاه به نامحرم؛ معامله اى سراسر زيان

اينكه اسلام آنقدر گفته است كه چشمتان را ببنديد، به نامحرم نگاه نكنيد، به زن يكجور گفته و به مرد يكجور ديگر گفته، براى اين است كه وقتى چشم به يك طرفى رفت، آن وقت بخشى از سهم آن كسى كه همسر شماست، آن طرف خواهد رفت. حالا چه شما مرد باشيد و چه زن باشيد

ص: 35


1- . در ديدار با اعضاى مركزى جمعيّت زنان (71/2/15)
2- . در ديدار وزير و مديران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى (71/9/4)
3- . در مصاحبه پيرامون جايگاه زن در جمهورى اسلامى (63/12/4)

فرقى نميكند. يك قسمتى ميرود آنجا. وقتى اينجا كم گذاشتى، محبّت ضعيف خواهد شد. محبّت كه ضعيف شد، بناى خانوادگى متزلزل ميشود. آن وقت آنچه كه براى تو لازم است از دستت ميرود و آنى كه برايت مضّر است به خيال خودت به دست آورده اى.(1)

مخالفت اسلام با آزادى جنسى

اصل در معاشرت زن و مرد از نظر اسلام اين است كه اسلام با فحشا و فساد جنسى و بى بندوبارى و آن چيزى كه در دنياى امروز آن را آزادى جنسى اسم ميگذارند، بشدّت مخالف است. اگر زن و مرد در غير از محيط خانواده و در محيط اجتماع، تحصيل، كار و محيطهاى غيرقانونى به لذّات جنسى خود سرگرم و مشغول شدند، بزرگترين ضايعه اى كه به وجود مى آيد اين است كه يك پيوند قوى ميان زن و مرد و ميان خانواده منقطع شده و از بين ميرود.(2)

بروز تقوا در رعايت حدود مسائل روابط

رعايت تقواى الهى كه يكى از بارزترين موارد آن حدود و ضوابط الهى در مسائل جنسى و رابطه ى زن و مرد است، تقواى الهى را در اين باره رعايت كنيد و يقيناً خداى متعال براى كسانى كه تلاش كنند و مجاهدت كنند، در اين راه پاداش بزرگى را قرار خواهد داد.(3)

مشخّص بودن حدود معاشرت زن و مرد در اسلام

حدّ زن ومرد در اسلام معيّن شده. زن و مرد بايستى آميختگى و معاشرت زن ومرد نامحرم نداشته باشد، به آن صورت توى صورت هم تيز و تند نگاه

ص: 36


1- . در خطبه ى عقد (75/2/17)
2- . در خطبه هاى نماز جمعه تهران (65/7/18)
3- . در خطبه هاى نماز جمعه (65/5/10)

نكنند؛ نگاه شهوت آلود نكنند، اينهاست. اما اينكه حالا با همديگر يكصدا لبيك هم در - مثلاً فرض كنيد كه - مكّه نگوييد كى گفته؟ «لبيك اللهم لبيك» را هم زن ميگويد هم مرد ميگويد با هم هم ميگويند، چه اشكالى دارد؟(1)

تقوا در روابط زن و مرد

از همه ى خواهران و برادران و زنان و مردان در تهران و در همه ى شهرهاى كشور دعوت ميكنم در زمينه ى مسائل مربوط به روابط زن و مرد، مسائلى كه ايشان را به فحشا و فساد نزديك ميكند، تقواى الهى را پيشه كنيد. مواظب باشيد كه از حدود اسلامى تخطّى نشود. مواظب باشيد كه ميكروبهاى فساد در كالبد سالم جامعه ى ما مجدداً نفوذ نكند. مواظب باشيد دشمنانى كه با مبارزه حادّ و تند سياسى و نظامى ما گريزان شدند و مجبور به هزيمت و فرار شدند، در قالب مارهاى خوش خط و خال دوباره به بهشت جمهورى اسلامى برنگردند و وارد نشوند.(2)

حدود معاشرت زن و مرد در اسلام

اگر بخواهيم در جامعه فحشا و فساد جنسى رواج پيدا نكند، بهتر از علاج، پيشگيرى است و بهترين پيشگيرى ها ايجاد همين محدوديّتها در روابط زن و مرد است كه البتّه به معناى كار نكردن زن نيست، شاغل نبودن زن نيست، به معناى درس نخواندن زن يا فعّاليّت اجتماعى نكردن يا توى كوچه و بازار نيامدن نيست، نخير. زن در تمام صحنه هاى اجتماعى هم ميتواند شركت كند، درس بخواند، درس بدهد، كسب كند، شغل ادارى بگيرد، كارگرى بكند و تمام فعّاليّتهاى اجتماعى و سياسى و مبارزاتى را كه مرد در جامعه انجام ميدهد زن هم انجام بدهد منتها با حجاب. معاشرت زن و مرد در اسلام گفتيم ممنوع نيست محدود به حدودى است.(3)

ص: 37


1- . در پاسخ به سؤالات (60/3/11)
2- . در خطبه هاى نماز جمعه (63/10/14)
3- . در ديدار با عدّه اى از پرستاران (65/10/15)

پرهيز و جدايى دوجنس؛ ويژگى فرهنگهاى اصيل غرب وشرق

مسأله ى زن و مرد، آن مواردى كه شما امروز در جهان غيرغرب ميبينيد كه متأثّر از غرب است و حتّى در بسيارى از كشورهاى غربى هم اينگونه است - يعنى همين بى بندوباريها و اين چيزها - اينها جزو فرهنگ غربى اصيل نيست. در فرهنگ غربى اصيل عبارت است - آنچه كه هست - از عدم پرهيز دو جنس - آن چنان كه در اسلام وجود دارد - كه قاعدتا مقدارى از آن، مربوط به كج فهميهاى آنها از مسيحيّت است؛ يك مقدار هم مسائل تاريخى و جغرافيايى و سرزمينى است.

در غيرغرب - در هر جاى ديگر دنيا شما نگاه كنيد - اين جدايى دو جنس و پرهيز دو جنس از يكديگر وجود دارد؛ مخصوص اسلام نيست. منتها اسلام، اين را با يك حدودى مشخص كرده است. در همه جا هست. هر جا به يك نحوى هست؛ در اسلام هم به اين شكلى است كه ما ميدانيم. همچنين چيزى كه ما به آن، محرم و نامحرم ميگوييم.

اين به معناى عدم ورود يكى از دو جنس در محلّ حضور جنس ديگر نيست، به معناى عدم تماس اينها با هم نيست، به معناى عدم همكارى اينها با هم نيست؛ بلكه به معناى خاصّى است كه شما اين را در شرع مقدّس ميدانيد؛ هر آن چيزى كه فتنه ى جنسى ايجاد كند - آن چيزى كه ميشود تعبير كرد، اين است - كانّه ملاك در شرع مقدّس اسلام اين قرار داده شده. فتنه ى جنسى كه واقعاً هم فتنه ى بد و خطرناكى است و مايه ى ابتلاى انسان هاست، مخصوص يك كشور، دو كشور، اين جاى دنيا و آن جاى دنيا نيست؛ هرجا و در هر سطحى كه زن و مرد دچار اين فتنه بشوند، براى اينها گمراهى و غفلت و لغزش به وجود خواهد آمد. شرع مقدّس اسلام، بنا گذاشته است كه اين گنداب را بخشكاند؛ راهش هم همين است. لذا شما ميبينيد كه با هم بودن زن و مرد نامحرم - حتّى در يك اتاق تنها - در صورتى حرام است و در صورتى مكروه است؛ اصلاً شرط نكردند به شرطى كه نگاه كنند يا به شرطى كه نگاه نكنند يا به شرط اينكه لباسشان چنين باشد، نه، ببينيد اشاره به اين است. در حاليكه همين زن و مرد نامحرم چنانچه

ص: 38

در كوچه، در يك جاى ديگر، كسى نباشد و جاى مسدودى نباشد، جاى مقفّلى نباشد و با همديگر هم باشند، بودنشان با هم اشكالى ندارد. حرف بزنند، صحبت بكنند.(1)

ضرورت تبيين حدود روابط زن و مرد از نظر اسلام

ما وقتى ميگوييم كه بايد مسأله ى فساد و فحشا و محدوديّتهاى روابط زن و مرد را از نظر اسلام تبيين كنيم، اين فقط براى مردم دنيا نيست؛ بلكه براى مردم خود ما هم هست. حقيقت اين است كه در جامعه ى اسلامى ما بر روى مسأله بى بندوبارى و ممنوعيّت فحشا و فساد جنسى، كار فرهنگى لازم انجام نگرفته است. البتّه عموم مردم ما ايمان كامل به حجاب و حفاظهاى لازم كه اسلام تعيين كرده دارند. ولى از آنجا كه عدّه اى هستند كه مسأله ى حجاب و محدوديّت روابط زن و مرد برايشان جا نيفتاده و مفهوم نشده است، وظيفه داريم كه اين موضوع را براى مردم خود نيز تبيين كنيم.(2)

مراعات ارتباط زن ومرد در برنامه هاى صدا وسيما

بين زن و مرد يك حجاب گذاشته شده است: با هم حرف ميزنند، معامله ميكنند، دعوا ميكنند، دوستى ميكنند؛ امّا با يك حجاب و حفاظ. اين در اسلام هست و بايستى رعايت شود. ارتباط زن و مرد را در اين مكالمات و محاورات بايستى رعايت كرد. گاهى ارتباط زن و مرد در بعضى از صحنه ها طورى نزديك و خودمانى است كه آدمى كه پاى تلويزيون نشسته واقعاً خجالت ميكشد؛ ما كه پيرمرديم، درعين حال خجالت ميكشيم! هر چه بتوانيد، اينها را مراعات كنيد. ظاهرسازى هم لازم نيست. ما مثل آن آدمهايى هستيم كه پاى استخر مى ايستادند، بعضى ها كه از آن بالاى دايپ، شيرجه ميزدند، ايراد ميگرفتند و ميگفتند پاى فلانى كج شده يا دستش اينطور شد!

ص: 39


1- . در ديدار اعضاى گروه انطباق پزشكى با موازين شرعى (74/8/16)
2- . در خطبه هاى نماز جمعه (65/8/9)

همه اش به شيرجه ى افراد ايراد ميگرفتند. ميگفتيم كه خودت شيرجه بزن، ميگفت من كه شيرجه بلد نيستم! حالا اين نقلِ ماست. خود ما اين كارها را بلد نيستيم؛ امّا وقتى نگاه ميكنيم، ميفهميم كه پايش كج شد؛ چون بالاخره در حال شيرجه نبايد مثلاً پابرگردد. آدم فكر ميكند كه بعضى از اين چيزها را ميشود درست انجام داد.(1)

عادت غلط استفاده از تصوير زن براى جذّابيّت در رسانه ها

فرض بفرماييد - مخصوص مطبوعات هم نيست - فيلمهاى فارسى، يا مطبوعات فارسى سعى كنند كه با مطرح كردن چهره و صورت زن در شكلهاى جاذبه دار براى مردها، فيلم خودشان را مورد رغبت عدّه اى قرار بدهند. اين بتدريج تبديل به يك عادت ميشود؛ يعنى به مرور بگونه اى خواهد شد كه چنانچه اين تصوير - اين عكس - در اين فيلم نباشد، ديگر مطلوب واقع نخواهد شد! در حالى كه از اوّل، اينطور نبود، بتدريج اينگونه شد!(2)

جلوگيرى از آميختگى زن ومرد در محيطهاى عمومى

ما معتقديم كه بايستى آن روشهايى كه آن وقت اعمال ميشد و سعى ميشد در آميختگى هر چه بيشتر زن و مرد، آن بايد جلويش گرفته بشود و از جلوه گرى هاى زن و جلوه گرى هاى مرد براى يكديگر در محيطهاى غيرخانوادگى و غيرداخلى بشدّت پرهيز بشود و به هرحال، آن ابزارهايى كه استعمار جهانى براى سلطه ى فرهنگى خاصّ خودش در زمينه ى مسائل زن به كار ميبرد، بايستى از آنها جلوگيرى بشود. اينها اين كارهايى است كه بايد انجام بگيرد.(3)

ص: 40


1- . در ديدار مديران صدا و سيما (81/11/15)
2- . در پرسش و پاسخ صميمانه ى جمعى از زنان ايرانى و خارجى (77/7/18)
3- . در مصاحبه پيرامون جايگاه زن در جمهورى اسلامى (63/12/4)

حفظ متانت در ارتباط زن ومرد

متانت را بايد نگه داريد. خنده هاى بيجا، متانت را خراب ميكند. حرف زدن زن و مرد با هم به شكل نامناسب، اين حالت همگون و همتراز را به هم ميزند. يك زن و يك مرد كه دارند حرف ميزنند، همترازىِ خيلى خوبى ايجاد ميشود. زنى است، دارد با كمال متانت و با صداى بسيار خوب حرف ميزند؛ يك مرد هم با صداى بسيار خوب و گرم و با همه ى متانت دارد حرف ميزند؛ امّا اگر ناگهان از اين حالتِ حرف زدنِ يك زن و يك مرد در راديو، مثلاً تبديل به حرف زدن يك فروشنده ى مرد بوتيك دار با مشترى زنش بشود؛ ببينيد چطور تعادل به هم ميخورد! ممكن است يك زن و مرد در بوتيك، آنطورى حرف بزنند؛ معلوم نيست كه ما آن مشترى زن و آن بوتيك دار مرد را بياوريم و تعزيرشان بكنيم كه چرا اينطورى حرف زديد؛ امّا آنطور صحبت كردن نبايد در راديو بيايد؛ زيرا متانت را - آن سنگينى و وقار و وزانتى كه بايد برنامه داشته باشد - از برنامه ميگيرد. بنابراين، در حرف زدن زن و مرد با هم، در به كار بردن جملات، در ايجاد حالت خيلى خودمانى حتّى نسبت به مردان، حالت متانت را حفظ كنيد.(1)

جهت دادن به محبّت معصومانه با قصّه گويى

قصّه سرايى جاذبه دارد و شيرين است، به نظر من از اين بايد استفاده كرد. لذا اگر در قصّه، جاذبه ى جنسى هم نداشته باشد، خودش جاذبه دارد؛ به علاوه ميشود آن جاذبه هاى جنسى را بى اشكال و بى دردسر، درونش آورد. يعنى آنجايى كه يك دختر و پسرى به هم محبّت معصومانه اى دارند و اين محبّت هم بالاخره به ازدواج منتهى ميشود هيچ اشكالى ندارد؛ حتّى ميتواند درس هم باشد، چون بالاخره محبّت كه هست. شما كه نميتوانيد محبّت را از دنيا ريشه كن كنيد؛ بالاخره وجود دارد. اين را ميتوانيد جهت بدهيد.(2)

ص: 41


1- . در ديدار با اعضاى گروه اجتماعى صداى جمهورى اسلامى ايران (70/11/29)
2- . در ديدار با مسؤولان كانون پرورش فكرى كودكان و نوجوانان (76/5/18)

تلاش براى امنيّت اخلاقى درمحيطهاى آموزشى

محيط تحصيل بايد سالم باشد، هم براى پسر و هم براى دختر. دانشگاه بايد براى فرزندان مردم امنيّت داشته باشد، چه دختر و چه پسر. كوچه و خيابان بايد از لحاظ ناموسى و اخلاقى امنيّت داشته باشد؛ چه براى دختران و چه براى پسران - فرق نميكند. درصورتى كه اين امنيّت حاصل بشود، آن وقت در محيط امن، در كوچه و بازار امن، در دانشگاه امن، در دبيرستان امن كه امنيّت اخلاقى و فكرى تأمين شده است - و مسؤولان و پدران و مادران بايد آن را تأمين بكنند - دختر مسلمان، پسر مسلمان، مرد مسلمان، زن مسلمان ميتوانند فعّاليّت خودشان را بكنند.(1)

اختلاط زن و مرد در محيطهاى علمى و بيمارستانى

مسائل پزشكى و التقاء آن مسائل شرعى، مخصوصاً در زمينه ى اختلاف دو جنس زن و مرد بسيار مهم است.

البتّه مسائل پزشكى والتقاء آن با مسائل شرعى، در چند زمينه مهم است. اهمّ آنها - تا آنجايى كه بنده برخورد كردم - همين مسائل زن و مرد و اختلاف دو جنس است؛ ولى منحصر به اينها نيست. چيزهاى ديگرى هم هست - مثل مسأله ى سقط جنين و قطع اعضا، حذف اعضا و از اين چيزها - كه بايستى تكليف شرعى آنها بطور دقيق روشن شود. آن چيزى كه بيش از همه مبتلابه است، همين مسأله ى زن و مرد است - چه در بخشهاى علمى و تحصيلى، و چه در بخشهاى علمى و بيمارستانها و مطبها و اينها، واقعاً كار بزرگى است كه شما برادران و خواهران شروع كرديد.(2)

مراجعه ى زنان به پزشك زن

بنا را بر اين بگذاريد كه در نظام جمهورى اسلامى، در مرحله ى اوّل در هر بيمارى اگر زنى خواست به پزشك زن مراجعه كند، برايش ميسّر باشد.

ص: 42


1- . در اجتماع زنان خوزستان (75/12/20)
2- . در ديدار اعضاى گروه انطباق پزشكى با موازين شرعى (74/8/16)

در مرحله ى دوّم كار را جورى كنيد كه اگر زنى خواست به پزشك مرد مراجعه كند، دچار مشكلات باشد. حالا نميگوييم ممنوع باشد؛ نه، بالاخره كارى است مثل بقيّه ى كارهاى شرعى، انسانها آزادند كه انجام بدهند. شما كه دولت هستيد، تربيت را جورى كنيد كه امر حلال را تسهيل كنيد و امرى را كه حرام يا مكروه است يا در معرض حرمت و كراهت است، مشكل كنيد.(1)

رعايت اخلاق و رفتار دينى زن و مرد در پزشكى

اسلام ميخواهد جلوى اين را بگيرد. مبناى دانشگاه در گذشته، بر اين بود كه مركزى براى پرورش و رواج فرهنگ غربى باشد؛ لذا آدم با دين هم كه به دانشگاه ميرفت، بى دين ميشد! البتّه لازمه ى آن هم همين چيزها بود. خيلى روشن است كه وقتى ما آن سياست را قطع كرديم - يعنى مسأله ى عدم رعايت اخلاق و رفتار دينى در زمينه ى زن و مرد، در امر پزشكى را - چه در دوران آموزش و چه در مرحله ى عمل و اجرا - زائل كنيم و مبناى اسلامى بگذاريم، اين يك كار خيلى طبيعى بوده و ما در واقع دير شروع كرديم، حالا ايشان ميفرمايند كه من در سال 67 گفتم؛ البتّه من بعد از 67 هم تا حالا - اين هفت، هشت سال - چند بار متوالياً به وزارت بهداشت و درمان - به مسؤولين - سفارشهاى متوالى كردم. آقايان پزشكان و متخصّصين از اطراف بيايند، بنشينند و يك قدر متوسّطى، يك حدّ ممكنى را پيدا كنند.(2)

توطئه ى سياسى درگير كردن زن ومرد به هم براى دورى از مسائل اصلى

مسأله ى زن در كشور ما و سياستى كه استعمارگرها در طول ساليان دراز توى اين مملكت تعقيب كردند، يك مسأله ى صددرصد سياسى بود. براى

ص: 43


1- . همان
2- . همان

اروپاييها چه فرقى ميكرد كه زن ايرانى، به قول آنها آزاد باشد يا اسير بماند؟ چقدر آنها به فكر آزادى ملّتند؟ چقدر به فكر آزادى مردانند؟ چقدر دلشان براى مرد و زن اسير دنيا ميسوزد كه به فكر - به خيال خودشان - آزادى زن ايرانى باشند كه به نظر آنها اسير بود؟ سياستهايى كه ملّتهاى دنيا را به اسارت كشاندند، پدر همه ى انسانهايى را كه ميتوانستند در بياورند در آوردند، چه كار داشتند كه بيايند در ايران راجع به مسأله ى برداشتن حجاب زن و به خيال خودشان آزاد كردن زن بپردازند؟ مسأله اين نبود، مسأله، مسأله ى سياسى بود، صددرصد. كشاندن زن به سمت بى بندوبارى دو فايده ى بزرگ براى استكبار جهانى و طرّاحان سياسى دنيا دارد، يك فايده اينكه نسل زن را، جنس زن را، از آمادگى براى يك مقابله ى جدّى و يك تحرّك جدّى در مسائل اساسى زندگى باز بدارند، نگذارند توى خانه، يك مادر خوب باشد، توى اجتماع يك مبارز خوب باشد، توى مراكز تحصيلى يك محصّل خوب باشد، او را به خودآرايى و به خودپردازى سرگرم كنند، او را به مسائلى به نام مسائل زنانه مشغول كنند، او را به لباس، به مد، به معاشرت با مرد، به مسائل گوناگونى كه از اين همه ناشى ميشود مشغول كنند. نه مادر خوبى ميشد، نه معلّم خوبى ميشد، نه محصّل خوبى ميشد، نه محقّق خوبى ميشد، نه مبارزى ميشد. يكى اين، زن را از دست ميگرفت، از بين ميبرد، از صحنه خارج ميكرد. فايده ى دوّم براى آنها اين بود كه مردهاى جامعه را با به ميدان آوردن زن از اثر مى انداخت. فضاى جامعه را، يك فضاى مسائل زن و مرد ميخواستند بكنند و به ميزان زيادى هم موفق شدند. شما ببينيد در طول اين ساليان دراز، چقدر ساعات و روزها و شبها و انرژى ها كه صرف مسائل مربوط به روابط زن و مرد شد. روابط زن و مرد يك جمله اى است كه تويش خيلى حرف هست. مسائل جنسى، مسائل مد، مسائل معاشرتهاى گوناگون، دعواها، تلاشهاى فراوان، فسادهاى ادارى، فسادهاى مراكز آموزشى، فسادهاى مراكز كسب و كار، فسادهاى داخل خانواده ها، ببينيد چه كردند با اين ملّت و خيالشان راحت شد.(1)

ص: 44


1- . در ديدار با وزير و گروهى از خواهران دانشجوى مراكز تربيت معلّم (63/2/12)

آلوده كردن زنان و مردان پس از شكست در توطئه هاى سياسى و نظامى

استكبار جهانى پس از شكست در توطئه هاى سياسى و نظامى خود، براى ضربه زدن به نهال جوان انقلاب و جلوگيرى از عطرافشانى گلهاى زيباى آن در ديگر كشورهاى اسلامى، به شيوه هاى فرهنگى روى آورد و به منظور آلوده كردن مردان و زنان به انحرافات اخلاقى، دامهايى گسترده است و اين هوشمندى و هوشيارى و پيراستگى و عفاف و مراقبت و تقواى والايى را از مردم ما ميطلبد.(1)

تشديد جاذبه هاى جنسى؛ برّنده ترين حربه عليه ايران

هرگاه سلطه گران بخواهند يك ملّت را از آن جدّيّت و عزم راسخش بيندازند. هرگاه بخواهند روح سلحشورى و شجاعت و مردانگى را و فداكارى و ايثار را از يك ملّتى بگيرند، يكى از برّنده ترين حربه ها عليه اين ملّت، ايجاد و تشديد جاذبه هاى جنسى و كشاندن به سمت فحشا در اين ملّت است. تجربه اى كه در دنيا بارها و بارها تكرار شده.(2)

تلاش رسانه هاى جهانى در ارائه ى شيوه ى نامناسب ارتباط دختر و پسر

دخترها و پسرها، زنها و مردها در معابر و خيابانها بايد نوع پوشش و آرايششان جورى باشد كه با عواطف مردم و مردم شهيد داده معارضه نداشته باشد. وسايلى از سراسر جهان روى ملّتها كار ميكنند؛ براى اينكه در نحوه ى پوشش و نحوه ى ارتباط زن و مرد، دختر و پسر، اخلاق و روشى را بر مردم تحميل كنند كه براى سرنوشت يك ملّت خطرناك است.(3)

كشاندن دخترها و پسرها به عشرتهاى كاذب

اينى كه بخواهند يك عدّه اى با فساد و تباهى و كشاندن دخترها و پسرها

ص: 45


1- . پيام به سمينار كوثر در شيراز (65/11/30)
2- . در خطبه هاى نماز جمعه (63/10/14)
3- . در خطبه هاى نماز جمعه ى تهران (64/1/30)

به عشرتهاى كاذب و حيوانى و تشكيل جلسات مضرّ، انقلاب را خراب كنند، جمهورى را مورد فساد و تباهى قرار بدهند، اين را ما قطعاً تحمّل نخواهيم كرد؛ مردم ما تحمّل نميكنند، نبايد هم تحمّل كنند.(1)

سوءبرداشت از حدود روابط زن و مرد

در جاهايى از دنيا اين حدودى كه ما معيّن كرديم مثل اينكه مرد و زن نامحرم بايد تماس بدنى و جسمى نداشته باشند، نگاه شهوت آلود به يكديگر نكنند، معاشرت بى قيد و شرط با همديگر نداشته باشند، در اتاق در بسته و خلوت تنها نمانند، و از اين قبيل قيودى كه ما قائل هستيم، در ميان ملّتهاى ديگر گاهى تعبير سوء ميشود و دشمنهاى ما هم به اين سوء برداشت و سوء تعبير دامن ميزنند. ما مثلاً در جايى و يا در مجمع رسمى با يك زن دست ندهيم، حمل بر اهانت به زن يا آن زن بخصوص ميشود.(2)

آسانگيرى نابجاى غرب در معاشرت

مادر مجالس و محافلمان اگر با زنان مواجه شويم، حدودى را رعايت ميكنيم. اين يك ارزش است. درست نقطه ى مقابل آنچه كه در دنيا ارزش است. در دنيا، در مواجهه با زنان، از جمله در دستگاه هاى دولتى، يك نوع آسانگيرى هايى در باب معاشرت وجود دارد. البتّه در معاشرت با نامحرم. در معاشرت محرم، اتّفاقاً، اين آسانگيرى ها نيست. يعنى در آنجا، شوهران به زنانشان، همان ظلم و جفاى معروف همه ى مردهاى عالم به زنانشان را تقريباً دارند؛ بيشتر هم دارند. آمارى كه در دنيا پخش ميگردد و در روزنامه ها و مجلّات ديده ميشود، حاكى از مسائلى از قبيل زن آزارى يعنى زوجه آزارى؛ نه مطلق زن در غرب است. همانهايى كه در مقابل زن بيگانه كرنش ميكنند و تملّق ميگويند، با زن خودشان چنين رفتارى را ندارند؛ بلكه

ص: 46


1- . در ديدار با خواهران برگزاركننده ى سمينار حجاب (63/3/10)
2- . در خطبه هاى نماز جمعه (65/7/18)

زن آزارى و تحقير و تضييق دارند.

پس، ارزش رايج در دنيا عبارت است از اينكه در معاشرت با زن نامحرم و با غيرمحرم خود، يك نوع گشايش و آسانگيرى هايى دارند. ما، نه. ما در معاشرت با زن نامحرم، يك نوع سختگيرى هايى داريم: دست نميدهيم. شوخى و مزاح نميكنيم. در اتاق در بسته، دو به دو نميمانيم. و از اين قبيل... اينها را بايد تبيين كنيد.(1)

روابط روشن در روابط زن و مرد در ايران

ما در ميان همه كشورهاى دنيا تقريباً تنها ملّتى و تنها كشورى هستيم كه براى روابط زن و مرد به طور عموم در صحنه ى جامعه و در معاشرتهاى روزمره حدود و ضوابط مشخّص و معيّنى را قائل هستيم. در كشورهاى ديگر، چه آن كشورهايى كه در آنها به فساد جنسى دامن زده ميشود و چه آن كشورهايى كه فساد جنسى به صورت يك سياست دامن زده نميشود، در هيچ يك از اين كشورهايى كه اشاره شد، براى حدود روابط معاشرتى زن و مرد يكى از مقرّرات و محدوده ى روشن و واضحى وضع نشده است.(2)

حضور اجتماعى آرى، اختلاط و امتزاج نه!

در كشورهاى غيراسلامى، طبيعى است كه زنها آن پوششى را كه ما اعتقاد داريم بايد زن داشته باشد ندارند؛ ولى ما به اين اعتقاد كه بايد زنان در عين فعّاليّتهاى سازنده و بسيار مؤثر خودشان در همه ى شؤون جامعه از پوشش مناسبى برخوردار باشند، پايبنديم و اختلاط و امتزاج زن و مرد را به آن شكلى كه امروز در اروپا و جوامع غربى معمول هست، قبول نداريم.(3)

ص: 47


1- . در ديدار سفرا و كارداران وزارت امور خارجه (72/6/4)
2- . در خطبه هاى نماز جمعه ى تهران (65/7/18)
3- . در مصاحبه ى مطبوعاتى راديو تلويزيونى در زيمبابوه (64/11/1)

حضور سازنده ى زن در جامعه بدون اختلاط با مردان

ما در زمينه ى پوشش خانمها نظر اصولى داريم و معتقديم كه زن ميتواند نيمى از پيكر جامعه و نيمى از تلاش و حركت انقلابى هر جامعه اى را تشكيل دهد و در كشور خود ما همين واقعيّت بوده و هست. چنانكه اگر امروز كسى به كشور ما بيايد، حضور زنان را در همه ى فعّاليّتهاى عظيم عمومى و انقلابى كشورمان مشاهده ميكند و لذا ما معتقديم زن ميتواند فعّال باشد و در جامعه حضور سازنده داشته باشد و به اين اصل پايبند هستيم. منتها، ما با پوششى كه تمدّن غربى روى انگيزه هاى نادرست بر زنان تحميل كرده است، مخالفيم.(1)

مرزشكنى در روابط زن و مرد و هتك حرمت انسانى زن

زن امروز ايران، در صحنه ى علم و سياست و هنر و در گونه گون فعّاليّتهاى اجتماعى، از گذشته بسى فعّالتر و ميداندارتر است؛ امّا اينها براى ذهن و بينش غربى و نيز رسم و آئينى كه دستهاى صهيونيسم و استعمار از آن ساخته، در مرتبه ى دوّم است. در مرتبه ى اوّل، آن چيزى مهم است كه ايران اسلامى آن را قاطعانه رد ميكند؛ يعنى مرزشكنى در روابط زن و مرد و هتك حرمت انسانى زن و تبديل آن به وسيله اى براى التذاذ يا دستگاهى براى مصرف مصنوعات پر زرق و برق.(2)

اختلاط زن و مرد؛ پايين آورنده ى شأن زن

نظرمان اين است كه بايستى زن پوشيده باشد و امتزاج و اختلاط محيط زن و مرد را رد ميكنيم سرافكنده نيستيم، ما طلبكاريم، اين دنياست، اين فرهنگ غربى است كه بايد سرافكنده باشد به خاطر اينكه شأن زن را پايين آورده و اين اختلاط و امتزاج را به وجود آورده و زن را سرگرم كرده و مرد

ص: 48


1- . همان
2- . پيام به سمينار بررسى شخصيّت زن از ديدگاه امام خمينى (ره) (68/8/3)

را هم سرگرم كرده.(1)

جهان بينى هاى مختلف، علّت تفاوت ديدگاه در روابط زن و مرد

ديدگاه غربيها نسبت به روابط زن و مرد عمدتاً ناظر به روابط و علاقات و نوع معاشرت زن و مرد است؛ با آن ديد اسلامى كه از جهانبينى اسلام سرچشمه ميگيرد، متفاوت است و جهانبينى آنها از مسائل انسان سرچشمه ميگيرد. البتّه چيز رو بنايى است، ليكن به چيزهاى اصلى منتهى ميشود؛ و آن ديد اسلامى در زمينه ى مسائل حجاب است كه خيلى ديد خوب و روشنى است.(2)

محدوديّت اسلام براى معاشرت زن و مرد

از نظر غرب و فرهنگ غربى يكى از ارزشهايى كه براى زن متصوّر است اين است كه با وجود خود و با شخصيّت خود وسايل التذاذ و بهره مندى ديگران را فراهم آورد. لذا وقتى ما بر اساس فرهنگ اسلامى اعلام ميكنيم كه اسلام براى معاشرت زن و مرد محدوديّتى قائل شده و معاشرت بى قيدوشرط زن و مرد را جايز ندانسته، ما را متهّم ميكنند كه شما به زن اهانت ميكنيد. در حالى كه اهانت آن چيزى است كه در فرهنگ غرب نسبت به شخصيّت زن ديده ميشود.(3)

تبرّج و رابطه ى بى قيد و شرط؛ سمّ مهلك براى بناى خانواده

در اسلام، تبرّج ممنوع است. تبرّج، يعنى همان خودنمايى زنان در مقابل مردان، براى جذب و فتنه انگيزى. اين، يك نوع فتنه است و خيلى اشكالات دارد. اشكالش فقط اين نيست كه اين دختر جوان، يا اين پسر

ص: 49


1- . در ديدار با عدّه اى از پرستاران به مناسبت روز پرستار (65/10/15)
2- . در پرسش و پاسخ صميمانه ى جمعى از زنان ايرانى و خارجى (77/7/18)
3- . در كنگره ى جهانى زن (66/11/17)

جوان به گناه مى افتند - اين اوّليش است؛ شايد بتوانم بگويم كوچكترينش است - دنباله اش به خانواده ها ميرسد. اساساً آنگونه رابطه ى بى قيدوشرط و بى قيدوبند، براى بناى خانواده سمّ مهلك است؛ چون خانواده با عشق زنده است. اصلاً بناى خانواده با عشق است. اگر اين عشق - عشق به زيبايى، عشق به جنس مخالف - در صد جاى ديگر تأمين شد، ديگر آن پشتوانه ى قوى اى كه استحكام خانواده بايد داشته باشد، از بين خواهد رفت و خانواده ها متزلزل ميشود و به همين وضعى درمى آيد كه امروز متأسّفانه در كشورهاى غربى هست؛ بخصوص در كشورهاى اروپاى شمالى و امريكا.

اخيراً امريكاييان بشدّت دچار اين مشكلند. خانواده ها متلاشى ميشوند و اين مصيبت بزرگى شده است. اين مصيبت هم در درجه ى اوّل، ضرّرش به خود خانمها برميگردد. البتّه مردان هم بسيار سختى ها ميكشند؛ امّا بيشتر به زنان ميرسد؛ بعد هم به آن نسلى كه متولّد ميشود. اين نسل بزهكار و تبهكار موجود دنيا و امريكا را ميبينيد؟ اينها همه اش از آنجا شروع ميشود؛ يعنى مقدّمه و كليد شرّى است كه دنبالش همينطور پى درپى شرور مى آيد!(1)

اختلاط زن و مرد؛ عامل تزلزل خانواده

آن آقايى كه با زنان نامحرم سروكار دارد، دو جا براى او امكان اشباع غرايزش در سطوح مختلف وجود دارد، اين ديگر به زن خودش آنجور پايبند نيست. مثل مردى كه به هيچ زنى نگاه نميكند نيست.

*

اينكه ميگويند زن بايد خودش را در محيطهاى اجتماعى با نامحرم مخلوط نكند، براى اين است كه اين زن، دلبستگى اش به مرد خودش باشد و الاّ اگر زن كارش به جايى رسيد كه مرد خودش برايش عادى شد، مثل وضعيّتى كه الان در جوامع غربى ميبينيد كه اصلاً اين مرد براى زن اهمّيّتى ندارد، ميگويد حالا شد، شد، نشد هم نشد. ميگويد طلاق ميگيريم، تمام

ص: 50


1- . در ديدار جمعى از جوانان به مناسبت هفته ى جوان (77/2/7)

ميكنيم تو برو دنبال كارت، من هم ميروم دنبال كارم. اين بد است. بعضى از خانمها امروز تلاش ميكنند كه وضع زنان را اينجورى كنند. اين به ضرّر زنهاست، به نفع زنها نيست؛ چون اين، بنيان خانواده را متلاشى ميكند.(1)

عدم تفاوت مرد و زن غربى در روابط؛ ظاهرى جذّاب، باطنى منفى

غربى ها يك چيزى دارند - كه البتّه آن هم در جاى خودش، با مداقّه و تامّل، معلوم ميشود كه چيز مثبتى نيست؛ ليكن حالا در جاهايى يك مقدار تظاهر به اين ميشود كه گويا اين ستم وجود ندارد - و آن اين است كه غربى ها رفتار و برخورد مرد و زن را مثل برخورد زن و زن، يا مرد و مرد، قرار ميدهند، يعنى اين دو جنس براى آنها تفاوتى ندارند! در كوچه، در بازار، در خانه، در برخورد و معاشرت و رفاقت، اينگونه است. البتّه ظاهراً اين چيز جذّابى به نظر ميرسد؛ امّا وقتى به باطن قضيّه برسيم، بسيار چيز منفى و درستى است كه اسلام اين را برداشته است. اسلام بين مرد و زن، يك حجاب گذاشته است كه در معاشرت ها، مرد و زن بايد حدودى را رعايت بكنند. بنابراين، اين ستمى كه از آن صحبت ميكنيم، مخصوص جامعه ى ايرانى نيست، مخصوص گذشته هم نيست؛ از گذشته هاى دور تا امروز، در ايران و در همه جاى دنيا وجود داشته است؛ امروز هم در همه جاى دنيا هست و در كشورهاى غربى، به خصوص در امريكا و بعضى كشورهاى اروپايى، آزار زنان، با استفاده هاى ظالمانه از زنان و شكنجه هاى زنان، بمراتب شديدتر است كه آمارهاى زيادى دارد - البتّه من اين آمارها را در مطبوعات غربى و امريكايى مشاهده كرده ام؛ نه اينكه بخواهيم از زبان دشمنان و مخالفين آنها نقل كنيم. چيزى است كه خود آنها گفته اند - بايد با اين مقابله كرد.(2)

ص: 51


1- . در خطبه ى عقد (77/1/19)
2- . در ديدار با اعضاى شوراى فرهنگى - اجتماعى زنان (75/8/14)

اصل حريم جنسى در تفكّر اسلامى

مسأله ى حريم جنسى براى ما يك اصل است. اين، حقيقتاً يك اصل است. ما به اين معنا اعتقاد داريم؛ اگر چه يكى از فروع دين است. حجاب، جزو فروع دين است. حرمت آميزش جنسى حرام، جزو فروع دين است. امّا نفس مقوله ى حريم جنسى، يعنى بين دو جنس حريمى وجود داشتن، يك اصل است. صحبت چادر سياه نيست؛ صحبت روگيرى نيست؛ صحبت اينكه حريم بايد چطور باشد، نيست. ممكن است اين مقوله، در زمانهاى مختلف و به مناسبتهاى مختلف و در جاهاى مختلف، شكلهاى مختلفى پيدا كند. امّا نفس اين حريم، يكى از اصول تفكّر اسلامى ماست. اسلام، زن را داراى آنچنان عزّت و غرورى ميطلبد كه اصلاً مبالات اين را نداشته باشد كه آيا مردى به او نگاه ميكند يا نميكند. توجّه ميكنيد؟ يعنى زن بايد آنچنان غرور و آنچنان عزّتى داشته باشد كه اصلاً اعتنا نكند به اينكه مردى به او نگاه ميكند يا نميكند. اين كجا و اينكه زن، لباسش، آرايشش، حرف زدنش و راه رفتنش را چطور انتخاب كند كه مردم به او نگاه كنند كجا!؟ شما ببينيد بين اينها چقدر فاصله است!(1)

توبيخ شديد درباره ى شايعه ى رابطه ى زن و مرد مسلمان

در روايات داريم كه وقتى حاكميّت با شرّ و فساد است، به هر چيزى سوءظن داشته باشيد؛ اما وقتى حاكميّت با خير و صلاح در جامعه است، سوءظنها را رها كنيد، به يكديگر حسن ظن داشته باشيد، حرفهاى هم را با چشم قبول بنگريد و گوش كنيد، بديهاى يكديگر را نبينيد و خوبيهاى هم را مشاهده كنيد.

*

در اين رديف، آن خاطره و حادثه اى كه خيلى مهم است و من بارها آن را در ذهن خود مرور كردم و به آيات اين حادثه در قرآن مراجعه كردم،

ص: 52


1- . درديدار وزير و مديران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى (71/9/4)

حادثه ى «افك» است حادثه ى «افك» به طور خلاصه اين است كه يكى از همسران پيامبر در يكى از جنگها از قافله عقب افتاده بود. پيامبر آن همسرشان را به ميدان جنگ برده بودند. وقتى كه برميگشتند و مى آمدند او را نديدند. حالا به هر جهتى يا آن مخدره خواب مانده بود و يا به دنبال حاجتى رفته بود. مسلمانها آمدند؛ يك وقت ديدند كه همسر پيامبر در ميان آنها نيست. مردى از مسلمانها پيدا شد و همسر پيامبر را به مدينه آورد. حالا آن زن، كداميك از همسران پيامبر بوده، بين اهل سنّت و شيعه اختلاف است. شيعه در رواياتشان ميگويند: «ماريه قبطيه» بوده و اهل سنّت ميگويد: «عايشه» بوده است. اين، تبيين بحث انحرافى در روزگار ماست كه بگوييم كدام يك از زنان پيامبر بوده است. اصلاً قضيّه اين نيست كه ما بخواهيم ببينيم كدام زن پيامبر بوده كه اين آيات درباره تهمت به او نازل شده است. مسأله، مسأله ى ديگرى است؛ يك دستور اخلاقى اجتماعى بسيار مهم است.

بعد از آنكه اين مخدّره به مدينه برگشت، بعضى از افراد هرزه گو و ياوه گو، زمزمه اى را ميان مردم انداختند كه اين خانم كجا بود و چرا عقب ماند و اين شخصى كه او را آورد چه كسى بود؟! بدون اينكه تصريح كنند و تهمت مشخصى را متوجّه بكنند، زمزمه و شايعه اى را در ميان مردم پخش كردند. مسأله اين نيست كه آن مخدّره، زن پيامبر است و بايد او را احترام كرد؛ در آيات قرآن، مسأله چيز ديگرى است. آيات سوره ى نور درباره ى «افك» - يعنى همين سخن دروغى كه منافقان و بدخواهان و افراد ناسالم در جامعه پخش و شايع ميكردند - بشدّت حسّاسيّت نشان ميدهد و چند آيه پى درپى، با لحن بسيار تندى خطاب به مسلمانها ذكر ميشود كه چرا وقتى شما اين شايعه را شنيديد، نسبت به گوينده ى آن شدّت عمل به خرج نداديد - مستفاد از آيات اين است - و چرا اين شايعه را قاطعاً رد نكرديد. در اين آيه، دو جا جمله با «لولا» شروع ميشود. اهل ادبيّات عرب توجّه دارند كه «لولا» ى تحذيريه وقتى به كار ميرود كه انسان ميخواهد با كمال شدّت و توبيخ كامل، به مخاطب خود بگويد: چرا اين كار را نكرديد؟ «لَوْ

ص: 53

لاٰ إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ اَلْمُؤْمِنُونَ وَ اَلْمُؤْمِنٰاتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَيْراً وَ قٰالُوا هٰذٰا إِفْكٌ مُبِينٌ (1)» چرا وقتى كه شما مسلمانها (مؤمنين و مؤمنات) اين شايعه را شنيديد، به يكديگر حسن ظن نشان نداديد و به طور قاطع نگفتيد كه اين دروغ است؟ يك جاى ديگر ميفرمايد: «وَ لَوْ لاٰ إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُمْ مٰا يَكُونُ لَنٰا أَنْ نَتَكَلَّمَ بِهٰذٰا سُبْحٰانَكَ هٰذٰا بُهْتٰانٌ عَظِيمٌ (2)» چرا وقتى كه اين شايعه را شنيديد، نگفتيد كه ما حقّ نداريم اين شايعه را تكرار كنيم؟ اين، يك بهتان بزرگ است.

بعد در آخر اين آيات هم ميفرمايد: «يَعِظُكُمُ اَللّٰهُ أَنْ تَعُودُوا لِمِثْلِهِ أَبَداً إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ (3)» . يعنى خدا به شما موعظه و نصيحت ميكند كه هرگز ديگر گرد چنين شايعه هايى نگرديد و ديگر چنين حادثه اى ميان جامعه ى اسلامى به وجود نيايد؛ اگر مؤمن هستيد. يعنى شرط ايمان اين است. همانطور كه اشاره كردم، مسأله اين نيست كه اين شخص، همسر پيامبر بود. اگر همسر پيامبر هم نبود، همين عتاب و خطاب و همين تكليف براى مؤمنين وجود داشت.(4)

ص: 54


1- . سوره ى نور، آيه ى 12
2- . سوره ى نور، آيه ى 16
3- . سوره ى نور، آيه ى 17
4- . در خطبه هاى نماز جمعه (68/7/28)

فصل سوّم حجاب و پوشش

اشاره

ص: 55

ص: 56

برخورد حكيمانه ى اسلام با مسأله ى حجاب

اسلام مسأله ى حجاب را بسيار حكيمانه بررسى كرده است. حجاب در قلمرو زندگى خصوصى زن و مرد مطرح است و در اين ميان چادر، حجاب برتر محسوب ميشود؛ امّا در عين حال، متعيّن هم نيست. شرع مقدّس اسلام، براى حجاب حدّى را معيّن كرده است كه نبايد از آن تخطّى شود و افراط و تفريط هم لازم نيست.(1)

حجاب زن؛ تكريم زن

حجاب، تكريم آن كسى است كه در حجاب است. حجاب زن، تكريم زن است. در بيشتر كشورها - حالا من «بيشتر» كه ميگويم، چون همه را اطّلاع ندارم - در گذشته، در قديم، در همين اروپا تا دويست، سيصد سال پيش زنهاى اعيان و اشراف حجابى روى صورتشان مى انداختند؛ در بعضى از فيلمهاى قديمى شايد ديده باشيد. يك حجاب مى انداختند كه چشمها به روى آنها نيفتد. اين، تكريم است. در ايران باستانى زنهاى اعيان و اشراف و رؤسا همه باحجاب بودند؛ زنهاى افراد پايين و طبقات پست، نه، بى حجاب هم مى آمدند؛ مانعى هم نبود. اسلام آمد اين تبعيض را گذاشت كنار، گفت نخير، زن بايد باحجاب باشد؛ يعنى اين تكريم مال همه ى زنان است. اين است نظر اسلام.(2)

ص: 57


1- . در ديدار با جمعى از بانوان مسؤول و متخصّص و هنرمند كشور (74/8/22)
2- . در دانشجويان دانشگاه هاى استان يزد (86/10/13)

حجاب؛ مسأله ى ارزشى و عامل صعود به مراتب معنوى

بايد مسائل ارزشى اسلام در جامعه ى ما احيا بشود؛ مثلاً مسأله ى حجاب، يك مسأله ى ارزشى است. مسأله ى حجاب، مسأله اى است كه اگرچه مقدّمه اى است براى چيزهاى بالاتر، امّا خود، يك مسأله ى ارزشى است. ما كه روى حجاب اينقدر مقيّديم، به خاطر اين است كه حفظ حجاب به زن كمك ميكند تا بتواند به آن رتبه ى معنوى عالى خود برسد و دچار آن لغزشگاه هاى بسيار لغزنده اى كه سر راهش قرار داده اند، نشود.(1)

حجاب؛ امنيّت بخش زن و مرد

حجاب، يكى از وسايل امنيّت است. با حجاب زن مسلمان، هم خود زن مسلمان امنيّت پيدا ميكند و هم مردان مسلمان امنيّت پيدا ميكنند. آنجايى كه حجاب را از زنان دور ميكنند، آنجايى كه زن را به عريانى و برهنگى نزديك ميكنند، در درجه ى اوّل امنيّت از خود زن و در درجه ى بعد از مردان و جوانان گرفته خواهد شد. براى اينكه محيط سالم و داراى امنيّت باشد، زن بتواند كار خود را در جامعه انجام بدهد، مرد هم بتواند مسؤوليتهاى خود را انجام بدهد، اسلام حجاب را معيّن كرده است كه اين حجاب، يكى از آن احكام برجسته ى اسلام است.(2)

حفظ خطّ اسلام وعفاف با حفظ حجاب

حفظ حجاب و حفظ عفّت، حفظ خطّ اسلام و ايمان مردم ماست كه همانطور كه واجبات و محرّمات الهى را رعايت ميكنند، حجاب را نيز مراعات ميكنند.(3)

*

حجاب اسلامى وسيله ى حفظ و صيانت عفاف انسانى است. شخصيّت

ص: 58


1- . در ديدار با اعضاى شوراى فرهنگى - اجتماعى زنان (70/10/4)
2- . در اجتماع زنان خوزستان (75/12/20)
3- . در ديدار گروهى از خواهران دانشجوى مراكز تربيت معلّم (63/2/12)

انقلابى زن مسلمان به او اجازه نميدهد كه از راه نشان دادن پيكر برهنه ى خود، از راه در معرض گذاشتن و به نمايش نهادن زيور و زينت و آرايش خود، خود را نشان دهد.(1)

حفظ حجاب؛ وظيفه، افتخار و شخصيّت زن

اين زندگى ميگذرد؛ لذّات و سختى هايش همه به طرفهًْ العينى ميگذرد. شما در دوره ى جوانى، اين حرف را درست نميفهميد. انسان در دوران جوانى خيال ميكند دنيا ثابت است، ساكن است، هميشه همين جور است؛ به سن ما كه رسيديد، يك نگاه ميكنيد، ميبينيد دنيا عجب سريع ميگذرد؛ چشم به هم ميزنيد، گذشته. خب، آن طرف: «إِنَّ اَلدّٰارَ اَلْآخِرَةَ لَهِيَ اَلْحَيَوٰانُ (2)»؛ زندگى و حيات، آنجاست «ذٰلِكَ اَلَّذِي يُبَشِّرُ اَللّٰهُ عِبٰادَهُ (3)» بشارتهاى الهى آنجاست. هم براى آنجا، هم براى حفظ عزّت كشور و پيشرفت كشور، وضع حجاب را، وضع عفاف را، وضع تقيّدات و پايبندى را خانمها بايد مراقبت كنند؛ اين وظيفه است. خودنمايى و جلوه فروشى، يك لحظه است و آثار سوء آن براى كشور، براى جامعه، براى اخلاق، حتّى براى سياست، آثار مخرّب و ماندگار است؛ درحالى كه ملاحظه ى عفاف، ملاحظه ى حدود شرعى در رفتار و حركات بانوان، اگر چنانچه سختى اى داشته باشد، سختىِ كوتاهى است، اما آثارش، آثار عميق و ماندگارى است. خود خانمها خيلى بايد مراقبت كنند مسأله ى حجاب را، مسأله ى عفاف را؛ وظيفه ى آنهاست، افتخار آنهاست، شخصيّت آنهاست(4).

نقش حجاب در حفظ كرامت زن

در جامعه ى اسلامى، زن مسلمان داراى حرمت و شخصيّتى ويژه است

ص: 59


1- . در خطبه هاى نماز جمعه (59/4/13)
2- . سوره ى عنكبوت، آيه ى 64
3- . سوره ى شورى، آيه ى 23
4- . در ديدار جمعى از مداحان سراسر كشور (91/2/23)

كه حجاب و پوشش زن مظهر حرمت و شخصيّت وى به شمار ميرود. حجاب نشانه ى تكريم زن است و اسلام، حرمت و تكريم را براى تمام زنانى كه در وراى حجاب قرار ميگيرند قائل ميشود.(1)

حجاب؛ يعنى پوشش سالم براى حفظ زن

حجاب براى زن به معناى ذلّت زن نيست، بلكه به معناى عصمت و حفظ زن است و نه فقط عصمت و حفظ زن، بلكه عصمت و حفاظت زن و مرد هردو.

*

حجاب به معناى چادر نيست؛ امّا چادر در نزد ما ايرانى ها كه زنهاى ما از قديم داشتند، بهترين نوع حجاب است. بدون چادر هم حجاب ممكن است. حجاب به معناى پوشيدن سالم، نه پوشيدنى كه از نپوشيدن بدتر است. به تعبير روايات پوشيده ى عريان كه در عين پوشيدگى مثل انسان برهنه و عريان است، آن پوشيدن به درد نميخورد، حجاب نيست، پوشيدن سالم كه سر و مو و گردن و بدن و تمام سر تا پاى بدن زن را پوشانده باشد، البتّه صورت و دو دست را بسيارى فقها مستثنا ميدانند و برخى مستثنا نميدانند و آنهايى هم كه مستثنا ميدانند، البتّه در مواردى كه صورت بدون آرايش و ساده باشد؛ اين هم معناى حجاب. البتّه زنهاى ايرانى روش چادر را پيدا كرده اند كه بسيار هم روش خوبى است و هم زيباست و منافى با زيبايى زن نيست و هم حجاب حفاظ كامل است. به هر حال حجاب را چه به شكل ايرانى، چه به شكل عربى، چه به شكل كشورهاى ديگر كه در هر يك از كشورهاى اسلامى زنها يكجور حجاب خود را حفظ ميكنند، هرجورى كه حجاب حفظ بشود، اين نظر اسلام تأمين شده است، اين يكى از پيشگيريهاى اسلام است.(2)

ص: 60


1- . در ديدار عمومى خواهران در هفته ى زن (72/9/17)
2- . در خطبه هاى نماز جمعه (65/5/17)

حجاب در هر شكلى؛ عامل شخصيّت زن

شخصيّت زن به حجاب است، اين حجاب به هر شكلى كه تأمين بشود خوب است، يكجورش چادر است، يكجورش لباس زنهاى شامى است، ديديد؟ چادر كه نيست يك چيز نصف كاره است. يكجورش همان «وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلىٰ جُيُوبِهِنَّ (1)» است كه در قرآن است و لباس عربهاى آن زمان بود. يعنى يك چارقدهايى ميبندند كه دامنه اش مى آيد تا پشت كمرشان و تا نيم تنه شان را تقريباً ميگيرد؛ اين هم يكجورش است. يكجورش عباست، مثل زنهاى عرب كه عبا سرشان ميكنند. يكجورش اين است كه يك چارقدى ببندند سرشان، يك روسرى اى، كه يك مختصرى از صورتشان، يك گرده ى محدودى از صورت، نه اينكه حالا همه ى نميدانم زير چانه و همه را هم بدهند بيرون، يك دوره اى كه پيدا باشد، يك لباس گشادى هم تنشان كنند، اين هم يكجورش است؛ البتّه به نظر من توى همه ى اينها و بين آن چيزهايى كه معمول هست آنى كه بيشتر از همه حجاب را تأمين ميكند چادر است، اين است. امّا اين معنايش اين نيست كه اگر چادر نشد، حجاب نيست. پس من به مسأله ى حجاب تكيه ميكنم.

*

امّا اينجور نيست كه من معتقد باشم شخصيّت زن به چادر است، نه جانم، به نظر ما شخصيّت زن به حجاب است، منتها چادر توى انواع حجابهايى كه در ايران معمول است انصافاً بهترين نوعش است، يك حجاب كاملى است، امّا همين چادر هم بعضى ها سرشان ميكنند و در حقيقت بى حجابند. درست است يا نه؟ چادرهاى نازك، تا اينجا ميگذارد سرش، صورتش را هم آرايش ميكند، چادر را گاهى به خودش ميپيچد. اين چه جور حجابى است؟ حجاب شد اين؟ پس شما نرويد روى حساب چادر كه آنجورى هم تويش هست، برويد روى حساب حجاب. زن بايد پوشيده باشد.(2)

ص: 61


1- . سوره ى نور، آيه ى 31
2- . در پاسخ به سؤالات (60/3/2)

حجاب؛ تضمين كننده ى عفاف

هميشه ما در طول زمان هر وقت گفتيم حجاب و عفّت، عدّه اى گفتند آقا حجاب به عفّت چه كار دارد، خيليها حجاب دارند، عفّت ندارند خيلى هم عفّت دارند، حجاب ندارند. در طول زمان هر وقت ما اين حرف را ميگفتيم تا حالا بعضى اين را ميگويند؛ درحالى كه اين حرف درستى نيست. عفّت يك چيز است، حجاب يك چيز ديگر. امّا عفّت آن چيز غيرقابل دسترسى و غيرقابل تأثيرپذيرى و آن صخره ى آسيب ناپذير در انسان نيست؛ مثل همه خلقيات و خصلتهاى انسانى در معرض تهاجم قرار ميگيرد. يكى از چيزهايى كه ميتواند آن را از تهاجم به دور بدارد و عفاف زن و طهارت او و تقواى او و حالت پرهيز و عصمت را در او نگه دارد، نداشتن معاشرت نامناسب در محيط زندگى و محيط كار و محيط جامعه است. معاشرت نامناسب يعنى معاشرتى كه در او جهات فرهنگى و اخلاقى خاصّ رعايت نشده باشد. آن چيزى كه ميتواند به اين نگهدارى و مصون سازى و جداسازى كمك كند، حجاب است. بهترين چيز حجاب است؛ حجاب از طرف زن و حجاب از طرف مرد. حجاب مرد هم نگاه نكردن است، حجاب يعنى مانع يعنى فاصل در زن.(1)

حجاب؛ عامل احترام به زن و مظهر تقوا

هر كدام در هر جا كه هستند، با پاكى و پارسايى و ديندارى و تقوا، اين نيروى عظيم جوانى را به كار بگيرند. البتّه گاهى اوقات هست كه تقوا اقتضايى دارد. مثلاً فرض بفرماييد ما در مورد خانمها، حجاب و آن حفاظ زنانه را - كه در واقع احترام به زن است - مظهر تقوا ميدانيم. البتّه من الان لازم نميدانم كه درباره ى مسأله ى حجاب صحبت كنم؛ چون شما همه تان باحجابيد و اهل حجابيد و معتقد به حجابيد. حجاب چيز خوبى است؛ حالا چگونه اين حجاب را تأمين بكنند، البتّه ممكن است كه سلايق و نظرها مختلف باشد.(2)

ص: 62


1- . در سمينار نقش زن در جامعه در دانشگاه تربيت معلّم (64/12/10)
2- . در ديدار با جوانان (77/11/13)

سنگين شدن كفّه ى آبرو و احترام زن بوسيله ى حجاب

حجاب مايه ى تشخّص و آزادى زن است؛ برخلاف تبليغات ابلهانه و ظاهربينانه ى مادّيگرايان، مايه ى اسارت زن نيست. زن با برداشتن حجابهاى خود، با عريان كردن آن چيزى كه خداى متعال و طبيعت پنهان بودن آن را از او خواسته، خودش را كوچك ميكند، خودش را سبك ميكند، خودش را كم ارزش ميكند. حجاب وقار است، متانت است، ارزشگذارى زن است، سنگين شدن كفّه ى آبرو و احترام اوست؛ اين را بايد خيلى قدر دانست و از اسلام بايد به خاطر مسأله ى حجاب تشكّر كرد؛ اين جزو نعمتهاى الهى است.(1)

حريم دارى و عفاف؛ سِپَر خانواده

مسأله ى محرم و نامحرم و حجاب و نگاه كردن و معاشرتهاى ناسالم و مضر، اين چيزهايى كه در اسلام اينقدر تأكيد شده و در بعضى از كشورها و جاهايى كه از اسلام دورند، اينها رعايت نميشود، اينها اگر چه يك محدوديّتى براى زن و مرد به وجود مى آورد، امّا اينها را شارع مقدّس براى حفظ خانواده، براى ماندگار شدن اين بناى مهم تحكيم و تشريع كرده است كه اگر در همين چيزها هر انسانى تدبير كند و تأمّل بكند، حكمتهاى بسيار بزرگى را خواهد ديد.(2)

استحكام بنيان خانواده در پرتو حجاب

اينكه شما ميبينيد در اسلام محرم و نامحرم و جدايى زن و مرد و اينها مطرح است، اينها مسائل ارتجاعى نيست. اينها جزو دقيقترين مسائل انسانى و بشرى است. يكى از مهمترين آن، اين است كه بنيان خانواده مستحكم ميماند. چون زن و شوهر به هم احساس وفادارى ميكنند، در موضع حسادت قرار نميگيرند، اين خيلى مسأله ى مهمّى است.(3)

ص: 63


1- . در ديدار جمعى از مداحان سراسر كشور (23/91/2)
2- . در خطبه ى عقد (77/12/11)
3- . در خطبه ى عقد (79/10/15)

حجاب؛ عامل تمركز محبّت زن ومرد در خانواده

اين حجابى كه اسلام درست كرده است، اين نگاهى كه اسلام منع كرده است، اين معاشرتى كه اسلام ممنوع قرار داده است، براى اين است كه شما دلهايتان و محبّتهايتان روى يك نقطه متمركز شود. هم شما خانمها و هم شما آقايان.(1)

دين؛ عامل استحكام و رفع بلاياى خانواده

اينكه شما ميبينيد در اسلام، حجاب و روگيرى و عدم معاشرت زن و مرد و اين چيزها هست، و يك عدّه آدم كوته بين و كوته نظر خيال ميكنند اينها يك حرفهاى قشرى است، نه! اينها عميق است. اين، براى اين است كه خانواده ها و دلهاى زوجين، در جاى خود بماند، اين خانواده مستقر بماند. اين براى اينهاست. محرم است، نامحرم است، نگاه نكن، معاشرت نكن، دست نده، نخند، جلوه گرى نكن، جلوى ديگران آرايش نكن. اين حرفهايى كه اسلام ميزند، دين ميگويد، فقه به ما ميگويد، اين براى اين است كه اگر اينها را رعايت كرديد، اين خانواده كوچك شما، اين كانون كوچكى كه حالا به وجود آمده است، مستحكم خواهد ماند و از آن بلايا فارغ خواهد شد. زن و مرد احساس ميكنند كه سر و كارشان با يكديگر است، با اين خانواده است. زن احساس نميكند كه خانه براى او يك وسيله ى دست و پا گير است. يا مرد احساس نميكند كه خانه و زن براى او يك وسيله ى مزاحم است.(2)

حجاب وعفاف مردان

من ميخواهم تشكّر كنم از خواهران عزيزى كه سعى ميكردند در طول اين مدّت در تابستان حجاب اسلامى و پوشش متناسب را رعايت كنند و

ص: 64


1- . در خطبه ى عقد (79/3/30)
2- . در خطبه ى عقد (79/12/15)

بسيارى از خواهران ما اين كوشش را كردند، درود بر آنها! ميگويند تو به ما گفتى، ما هم گوش كرديم. امّا برادران با يقه هاى باز، با پيراهنهاى آستين كوتاه، با وضع نامناسب توى خيابانها حتّى در نماز جمعه شركت ميكنند. من ميخواهم توصيه كنم، حتماً اين نكته را به خاطر داشته باشيد، حجاب براى خواهرها به آن شكل و براى برادرها نيز به اين شكل هست.

*

حجاب و حفظ عفاف مخصوص خواهران نيست. اى برادران مسلمان! و اى برادران جوان! شما هم مراعات عفاف و حجاب اسلامى را بكنيد، شما هم با لباس شايسته در محيط كار و در محيط جامعه ى ظاهر بشويد.(1)

حجاب؛ عامل پيشگيرى از فساد

مسأله ى حجاب يا نگاه به نامحرم كه در اسلام اين همه در موردش تكيه شده - روايات و آيات قرآن و بحثهاى گوناگون درباره ى آن هست - در حقيقت يك مقدّمه است براى اينكه از رشد سلول خطرناكى كه به غدّه ى مهلكى بدل خواهد شد، در جامعه جلوگيرى كند و از يك بيمارى و بلاى كشنده و نابودكننده در جامعه پيشگيرى كند و آن بلا عبارت است از فساد، فحشا و بى بندوبارى جنسى.(2)

حجاب؛ سدّى براى بلاى وارداتى التذاذ جنسى مرد از زن

در آن بخش دوّم(3) كه زن را وسيله اى براى التذاذ جنسى مرد قرار ميدهد - نه التذاذ معنوى و روحى، نه التذاذ علمى؛ ممكن است دو نفر بنشينند، يكى لذّت ببرد از خوش صحبتى يكى، از معلومات كسى؛ نخير، اين مطرح نيست - براى اينكه مرد به راحتى بتواند التذاذ ببرد از مسائل جنسى زن،

ص: 65


1- . درخطبه هاى نماز جمعه (59/4/13)
2- . درخطبه هاى نماز جمعه ى تهران (65/7/18)
3- . گفتمان غربى در مورد زن اجزاء گوناگونى دارد، لكن دو جزء در آن برجسته است: يكى مردواره كردن زن... يك بخش ديگر هم زن را وسيله ى راحتى براى التذاذ جنسى مرد قرار دادن.

اين مثل يك سِيلى وارد كشورهاى بى دفاع و بى حفاظ اسلامى شد از طرف غرب؛ كشور ما هم همين جور. خوشبختانه انقلاب آمد، جلوى اين تا يك حدود زيادى گرفته شد و بايست جلوى اين سد بشود؛ اين خطر بزرگى است؛ بلاى عظيمى است. مسأله ى حجاب يكى از مقدّمات اين كار است، مسأله ى پوشش و لباس همين جور، مسأله ى معاشرت زن و مرد و حدود معاشرت، يكى از مقدّمات اين است كه اين بلاى بزرگ كه هم بلايى براى زن است و هم بلايى براى مرد است - و البتّه شامل تحقير زن هم هست، بدون اينكه ملتفت بشوند - سد بشود. امروز در دنيا عمداً به اين مسأله دامن زده ميشود(1).

حجاب؛ مانع اختلاط بى قيد و شرط، نه مانع رشد و تعالى

مسأله ى حجاب، به معناى منزوى كردن زن نيست. اگر كسى چنين برداشتى از حجاب داشته باشد، برداشتش كاملاً غلط و انحرافى است. مسأله ى حجاب به معناى جلوگيرى از اختلاط و آميزش بى قيد و شرط زن و مرد در جامعه است. اين اختلاط، هم به ضرر جامعه و هم به ضرر زن و مرد، بخصوص به ضرر زن است. حجاب، به هيچ وجه مزاحم و مانع فعّاليّتهاى سياسى و اجتماعى و علمى نيست؛ و دليل عينى اش هم شما هستيد. شايد عدّه اى تعجّب ميكردند و هنوز هم تعجّب كنند كه خانمى در سطح بالاى علمى در هر رشته اى وجود داشته باشد كه خودش را با تعاليم اسلامى و از جمله با مسأله ى حجاب منطبق كند. اين، براى بعضى باور نكردنى بود و نميتوانستند تصوّرش را بكنند.(2)

چادر؛ بهترين شكل حجاب

ما معتقديم كه چادر، بهتر از اشكال ديگر حجاب است؛ يعنى حجاب را

ص: 66


1- . در ديدار جمعى از بانوان فرهيخته ى حوزوى و دانشگاهى (92/2/21)
2- . در ديدار با گروهى از زنان پزشك سراسر كشور (68/10/26)

چادر بهتر حفظ ميكند. اين اعتقاد من است. اين يك نظر است. ممكن است كسى نظر ديگرى داشته باشد. دعوايى هم با آن نظر مخالف نداريم.(1)

چادر؛ مظهر حجاب

در سراسر كارهايى كه در دوران رژيم گذشته انجام ميگرفت بر روى چادر زنها يك حسّاسيّت بخصوصى مشاهده ميشود و علّت همين است كه عرض كردم؛ مظهر حجاب زن، چادر است. نه اينكه چادر تنها شكل تأمين حجاب باشد، امّا بهترين شكل تأمين حجاب زنان چادر است و خود مسأله ى حجاب و لزوم حجاب و از آن طرف ممنوعيّت نظربازى شهوترانانه ى مردها يك سد و خاكريز عمده اى در مقابل سيل فساد و فحشا است.(2)

چادر؛ نشانه ى ملّى

به نظر ما، بحثهايى كه در باب پوشش زن ميشود، بحثهاى خوبى است كه انجام ميگيرد؛ منتها بايد توجّه كنيد كه هيچ بحثى در اين زمينه هاى مربوط به پوشش زن، از هجوم تبليغاتى غرب متأثّر نباشد؛ اگر متأثّر از آن شد، خراب خواهد شد. مثلاً بياييم با خودمان فكر كنيم كه حجاب داشته باشيم، امّا چادر نباشد؛ اين فكر غلطى است. نه اينكه من بخواهم بگويم چادر، نوع منحصر است؛ نه، من ميگويم چادر بهترين نوع حجاب است، يك نشانه ى ملّى ماست، هيچ اشكالى هم ندارد، هيچ منافاتى با هيچ نوع تحرّكى هم در زن ندارد. اگر واقعاً بناى تحرّك و كار اجتماعى و كار سياسى و كار فكرى باشد، لباس رسمى زن ميتواند چادر باشد و - همانطور كه عرض كردم - چادر بهترين نوع حجاب است. البتّه ميتوان محجّبه بود و چادر هم نداشت، منتها همينجا هم بايستى آن مرز را پيدا كرد.(3)

ص: 67


1- . در ديدار وزير و مديران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى (71/9/4)
2- . در خطبه هاى نماز جمعه (65/8/9)
3- . در ديدار با اعضاى شوراى فرهنگى - اجتماعى زنان (70/10/4)

چادر؛ انتخاب زن ايرانى

حجاب برتر كه شما اشاره كرديد - كه مراد همين چادر ايرانى خود ماست - حقيقتاً حجاب برتر است؛ هيچ ترديدى در اين نبايد داشت. البتّه من هيچ وقت نگفتم كه چادر را در جايى اجبارى كنند؛ امّا هميشه گفته ام كه چادر يك حجاب ايرانى است و زن ايرانى اين را انتخاب كرده و خوب حجابى هم هست و ميتواند كاملاً حفاظ و حجاب داشته باشد. حالا بعضى ها هستند كه از هرچه ايرانى و خودى است، ناراحتند و دلشان را ميزند؛ دلشان ميخواهد سراغ چيزهايى بروند كه از خودى بودن دورتر است! به هرحال اگر حجاب را حفظ كنند، باز هم خلاف شرعى انجام نداده اند؛ منتها چيز بهترى را از دست داده اند.(1)

اهتمام به سبك زندگى ايرانى و اسلامى

شنيده ام كه متأسّفانه بعضى، حتّى لباسهايشان خارجى است. طى يك يا دو سال، يكى دوبار به اروپا ميروند يا كسى از كسانشان ميرود و چند دست لباس برايشان ميخرد و مى آورد. آنها هم همين لباسها را ميپوشند و در مجالس زنانه شركت ميكنند. اين، ترويج فرهنگ غرب است. ما ميگوييم «مرگ بر امريكا». آن وقت فرهنگ امريكا را برداريم و بياوريم؟! اصلاً آنها روى فرهنگ تكيه دارند. سياست، مقدّمه ى فرهنگ است؛ چون اگر مسأله ى فرهنگ حلّ شد، همه چيزشان تأمين ميشود. آن فرهنگ را برداريم و به شكل لباس و به شكل مظاهر گوناگون بياوريم اينجا؟! چرا؟ همان فرهنگ خود ما، چه باكش هست؟ آرايش ايرانى، لباس ايرانى، زيور ايرانى... مگر رويش نوشته كه هر چه غربى ها درست كردند، بهتر است؟! اينها چيزهاى اعتبارى است. امروز لباسى مد ميشود؛ پنج سال ديگر آن لباس از مد مى افتد، لباس ديگرى مد ميشود. پس، پيداست كه اين، واقعى نيست و قرار دادى است. اگر قراردادى است، پس يك چيز واقعى در آن نيست؛ زيبايى حقيقى درش نيست.

ص: 68


1- . در جلسه ى پرسش و پاسخ با مديران مسؤول نشريات دانشجويى (77/12/4)

زيبايى انتزاعى است؛ زيبايى اعتبارى است. خب؛ به چه دليل چيزى كه غربى ميپوشد، چيزى كه او ميپسندد، زيباست؟! شايد چيزى كه ما ميپسنديم، بهتر باشد. ما ايرانى هستيم. ما بايد بگرديم، چيزى را كه مال خودمان هست پيدا كنيم. نميگويم زيبايى هاى ديگران را ياد نگيريم. انسان بايد هر چيز خوب و زيبايى را از ديگران ياد بگيرد؛ امّا آن را بياورد و در خودش حلّ كند.(1)

لزوم ساماندهى الگوى لباس زن ايرانى

ظاهراً كارهايى راجع به پوشش زن شده، كه من درست از نزديك و بتفصيل از آنها آگاه نيستم؛ امّا بالاخره اين كار بايد به سامان برسد؛ بحث راجع به لباس زن. لباس زن ايرانى چيست؟ منظورم پوشش بيرونى است؛ همان لباسى كه ميپوشد و از خانه بيرون مى آيد؛ لباس زير چادر. حالا بحث چادر و حجاب اسلامى و اينها، بحث ديگرى است و به آن كارى ندارم. امّا لباس؛ ملبوس زن. زن هندى لباسش سارى است. زن اروپايى لباسش آنطور است. زن ايرانى هم لباسى دارد. ندارد؟ اگر دارد، آن لباس كو؟ لباسى كه نشان بدهد اين زن، ايرانى است. والاّ اگر ما همان مدى را كه خياطخانه ها و مدسازهاى اروپا درست ميكنند، فردا از لندن و پاريس بياوريم اينجا، اينكه نشد!(2)

طرّاحى لباس ملّى بر اساس سنّتهاى گذشته

برادرى كه گفتند كت و شلوار لباس ملّى ماست - كه اشتباه هم كردند - خيال ميكنند كه واقعاً كت و شلوار لباس ملّى ماست؛ اين لباس ملّى ما نيست؛ زور كه نيست! اين مثل آن است كه از مردم شوروى بپرسند دين شما چيست؛ آنها هم بگويند ماركسيسم؛ چون هفتاد سال است كه ماركسيسم در آنجا حاكم بوده است! آيا اسم اين را ميشود دين گذاشت؟!

ص: 69


1- . در ديدار اعضاى شوراى مركزى جمعيت زنان (71/2/15)
2- . همان

يك پديده ى ملّى هم همينطور است. البتّه من نميگويم شما برويد لباس جبّه ى فلان عهد شاه وزوزك را به تنتان كنيد؛ طرفدار آنطور مچل بازى ها نيستم؛ امّا ما طرّاح داريم، خيّاط داريم، هنرمند داريم؛ بنشينند بر اساس همين سنّتهاى گذشته، براى زنمان، براى مردمان، يك لباس درست كنند و آن را الگو قرار دهند؛ اين كارها را ميشود كرد؛ منتها اگر شما امروز اين كار را شروع كنيد، بيست سال ديگر نتيجه خواهد داد.(1)

ايجاد يك اصل مدوّن و اساسى براى حجاب

ما الان مثلاً توى قضيّه ى حجاب زن، خب هنوز به يك مرزبندى درستى نرسيديم. الان حتّى در سطح مسؤولين و اينها صحبتها با تناقضاتى طرح ميشود كه اين را اگر آدم بخواهد پيگيرى كند و بيايد طرحش بكند نميدانم به كجا، به اصطلاح ريشه اش به كجا ميرسد. و اين ما فرض ميگيريم كه مسائل جهانى زن، چون مسأله ى ما مسأله ى داخلى زن نيست، مسأله ى جهانى زن است. كه ما به قول آقاى نخست وزير ميگويند كه زنهاى كشور ما سياسى ترين زنهاى جهان هستند. خب اين را ما اگر بتوانيم كه يك حركت درستى در اين زمينه - مثلاً اگر درون كشور خودمان - ايجاد بكنيم، با يك روش درست ميتوانيم نهضت جهانى اسلامى صدورش كه يكى از پله هايش هم ميتواند همين باشد با توجّه به مانورهايى كه وجود دارد فرض كنيم كه مثلاً در زمينه ى حجاب زن ما الان نهضتهاى جهانى ابزار به اصطلاح يكى از ابزار اساسى نهضت دارند سعى ميكنند حجاب زن. الجزاير خب حجاب طرح ميشود. الان مصر حجابش طرح است، تركيه حجابش طرح است. ولى حجابى كه ما مشاهده ميكنيم با آن مرزبندى كه ما در داخل كشورمان از مطلب حجاب ميكنيم متفاوت است ديگر. اين يك روزنه ى شكافى ميشود كه از آن استفاده ميكنند. يا در داخل به صورت تناقض طرح ميشود. اگر يك اصل مدّون و به اصطلاح اساسى را داشته باشيم بعنوان حجاب بخواهيم طرحش بكنيم. تو همين قضيّه ما مرزبندى نداريم، يعنى در داخل مرزبندى

ص: 70


1- . در ديدار با اعضاى گروه اجتماعى صداى جمهورى اسلامى ايران (70/11/29)

نكرديم توى اين قضيّه كه بتوانيم تفكيك نكنيم نهضت جهانى و حركت خواهرهاى مسلمان حجابشان از نهضت خودمان است. اين يكى از مسائل است كه حضور زن را با مشكل مواجه ميكند. يكى از موانع اصلى حضور زن اين عدم مرزبندى مسأله ى حجابش است كه تو فعّاليّتهاى اجتماعى، تو مسائل اجتماعى ما مشكلات زيادى داريم به لحاظ حجاب. همين رفت و آمدهاى روزانه. اين خب بايد مرزبندى بشود، راه حلّهايى ارائه بشود كه تا به حال توى اين زمينه نشده.(1)

مشكل تشخيص مفاهيم اسلامى در باب زن و نحوه ى اجراى آنها

خب شما مفصّل بحث كرديد. من اگر بخواهم راجع به همه ى اين مطالب صحبت بكنم، كه خيلى طول ميكشد. در مسائل مفهومى همانطور كه گفتم يكى از مشكلات ماست؛ توجّه كرديد؟ يكى از مشكلات ما همين تشخيص مفاهيم اسلامى است در باب زن و مرحله ى دوّم و دشوارى دوّم اجراى آنهاست. قضيّه ى حجاب كه شما گفتيد، من اين قضيّه را خيلى مشكل نميدانم. مرزبندى هم نه، هيچ مشكلى ندارد، تقريباً جزو چيزهايى است كه رويش بحث شده، كار شده، حلّاجى هم شده. يك وقت شما ميگوييد كه چادر يك موجود مزاحمى است براى حضور زن، خب اين قابل بحث است. ممكن است اينجور باشد، ممكن هم هست. مجموعاً ميبينيم نه اينجور هم خيلى نيست، كمااينكه يك جمع كثيرى از مردم در يك منطقه اى از دنيا مردها با يك چيزى شبيه چادر دارند راه ميروند، هيچ اشكالى هم برايشان وجود ندارد و هست. يك وقت هست كه شما ميگوييد نه مشخّص نيست بالاخره يك چادر باشد، روسرى باشد، مانتو، نميدانم دامن باشد. بلوز شلوار باشد، اين را ميگوييد، در اين زمينه نه ما مشكل مهمّى نداريم.(2)

ص: 71


1- . از مصاحبه با مجلّه ى شاهد بانوان (67/2/28)
2- . همان

تأييد مد به شرط قبله نبودن مد اروپايى

تقليد فرهنگى خطر خيلى بزرگى است، امّا اين حرف اشتباه نشود بااينكه بنده با مُد و تنوع و تحوّل در روشهاى زندگى مخالفم؛ نخير، مُدگرايى و نوگرايى اگر افراطى نباشد، اگر روى چشموهمچشمىِ رقابتهاى كودكانه نباشد، عيبى ندارد. لباس و رفتار و آرايش تغيير پيدا ميكند، مانعى هم ندارد؛ امّا مواظب باشيد قبله نماى اين مُدگرايى به سمت اروپا نباشد؛ اين بد است. اگر مديستهاى اروپا و امريكا در مجلّاتى كه مُدها را مطرح ميكنند، فلان طور لباس را براى مردان يا زنانِ خودشان ترسيم كردند، آيا ما بايد اينجا در همدان يا تهران يا در مشهد آن را تقليد كنيم؟ اين بد است. خودتان طرّاحى كنيد و خودتان بسازيد.

*

من ميخواهم بگويم اگر شما موى سرتان را ميخواهيد آرايش كنيد، اگر ميخواهيد لباس بپوشيد، اگر ميخواهيد سبك راه رفتن را تغيير دهيد، بكنيد؛ امّا خودتان انجام دهيد؛ از ديگران ياد نگيريد.(1)

مد تجمّل گرا؛ عامل انحراف جامعه

به اعتقاد من، گرايش به سمت مدگرايى و تجمّل گرايى و تازه طلبى و افراط در كار آرايش و نمايش در مقابل مردان، يكى از بزرگترين عوامل انحراف جامعه ى و انحراف زنان ماست. در مقابل اينها، خانمها بايستى مقاومت كنند.

آنها براى اينكه از زن، آنچنان موجودى به وجود بياورند كه مورد نظر خودشان است، محتاج هستند كه دائماً مد درست كنند و چشمها و دلها و ذهنها را به همين چيزهاى ظاهرى و كوته نظرانه مشغول كنند. كسى كه به اين چيزها مشغول شد، كى به ارزشهاى واقعى خواهد رسيد؟ مجال پيدا نميكند كه برسد. زنى كه در فكر باشد از خود وسيله اى براى جلب نظر

ص: 72


1- . در ديدار با ورزشكاران شركت كننده در المپيك و پارالمپيك (83/7/14)

مردها بسازد، كى فرصت اين را پيدا خواهد كرد كه به طهارت اخلاقى فكر كند و بينديشد؟ مگر چنين چيزى ممكن است؟(1)

عدم تنافى حجاب با حقوق و آزادى

بر خلاف جنجالى كه دنياى غرب روى مسأله ى حجاب بعنوان ناقض حقوق و آزادى زن ميكند، مسأله ى حجاب به حقوق و آزادى هيچ ارتباطى ندارد. حجاب امرى واجب براى زن و مرد است كه هر يك بايد به نحوى اين محدوديّت را رعايت كنند، زيرا با شكسته شدن حجاب، همان بلايى بر سر زن خواهد آمد كه امروز در محيطهاى غربى با سوءاستفاده از زن، شاهد آن هستيم.(2)

عدم تنافى حجاب با تربيت فرزند

در صدر اسلام زن در ميدان جنگ علاوه بر بستن زخم مجروحان - كه اين كار بيشتر بر عهده زنان بود - حتى گاهى بانقاب، در ميدان جنگ و رزمهاى دشوار آن روز شمشير هم ميزد! در عين حال، فرزندان خود را هم در آغوش ميگرفت، تربيت اسلامى هم ميكرد، حجاب خود را هم حفظ ميكرد. چون اينها منافاتى با هم ندارند.(3)

عدم مزاحمت و ممانعت حجاب براى فعّاليّتهاى سياسى، اجتماعى و علمى

حجاب، به هيچ وجه مزاحم و مانع فعّاليّتهاى سياسى و اجتماعى و علمى نيست؛ دليل عينى اش هم شما هستيد. شايد عدّه اى تعجّب ميكردند و هنوز هم تعجّب كنند كه خانمى در سطح بالاى علمى در هر رشته اى وجود داشته باشد كه خودش را با تعاليم اسلامى و از جمله با مسأله ى حجاب

ص: 73


1- . در ديدار جمع كثيرى از پرستاران (70/8/22)
2- . در ديدار با جمعى از بانوان مسؤول، متخصّص و هنرمند كشور (74/8/22)
3- . در اجتماع زنان خوزستان (75/12/20)

منطبق كند. اين، براى بعضى باورنكردنى بود و نميتوانستند تصوّرش را بكنند.

از برخوردهاى لوده و هرزه ى كسانى هم كه در دوران رژيم طاغوت، حجاب را مسخره ميكردند، ميگذريم. در آن دوران، افراد معدودى از خانمها و دختر خانمها در دانشگاه ها حجاب داشتند كه مورد تمسخر و استهزا بودند. آن برخورد، يك برخورد غير انسانى جلف و غلطى بود كه انسان چيزى را كه خودش قبول ندارد، آن را به لجن بكشاند و به باد استهزا بگيرد؛ كارى كه امروز رسانه هاى غربى عيناً انجام ميدهند. در آن دوران، اينگونه افراد كار اجلاف را انجام ميدادند كه اصلاً محلّ بحث نيست؛ امّا كسانى هم كه اهل اين جلافتها نبودند، بلكه اهل فكر و منطق و به ميزان گفتن و به ميزان انديشيدن بودند، باور نميكردند كه ممكن باشد خانمى مقيّد به مسائل اسلامى - از جمله مسأله ى حجاب - باشد و بتواند مدارج علمى را طى كند و عالم بشود؛ همچنان كه باور نميكردند چنين كسى بتواند در زمينه ى مسائل سياسى و اجتماعى كسى بشود؛ كمااينكه فكر نميكردند بتواند يك عنصر فعّال انقلابى باشد. انقلاب ما، همه ى اين تصوّرات باطل را تخطئه كرد و ديديم كه خانمها، سربازان خطّ مقدّم انقلاب بودند و اين به معناى واقعى كلمه است و من به عنوان يك مبالغه نميگويم.(1)

حجاب؛ مسأله ى مهمّ جمهورى اسلامى

جمهورى اسلامى، در مقابل اين مفاسد (غرب) ايستاد و ازاوّل اعلام كرد كه به روابط بى بندوبار زن و مرد معتقد نيست، معتقد به وجود حجاب و روابط اسلامى ميان زن و مرد است و بر اين مسأله هم پافشارى كرد. به نظر بعضى ها اين يك مسأله ى فرعى و جزئى است در حالى كه اشتباه ميكنند، اين مسأله ى بسيار مهمّى است.(2)

ص: 74


1- . در ديدار با گروهى از زنان پزشك سراسركشور (68/10/26)
2- . در خطبه هاى نماز جمعه (69/1/10)

عدم تنافى حجاب و عفاف با كسب علم

تبليغ نكنند كه با حفظ حجاب، با حفظ عفّت، با خانه دارى و با تربيت فرزند، انسان نميتواند كسب علم كند. ما امروز بحمدالله چقدر زنان دانشمند و عالم در رشته هاى مختلف در جامعه مان داريم: دانشجويان كوشا و با استعداد و با ارزش، فارغ التّحصيلان سطح بالا، پزشكان ممتاز و طراز بالا! امروز در جمهورى اسلامى رشته هاى گوناگون علمى در اختيار خانمهاست؛ زنهايى كه عفاف و عصمتشان را هم حفظ كردند، طهارت زنانه را هم حفظ كردند، حجاب را هم - به شكل كامل - حفظ كردند، به تربيت فرزند هم به شيوه ى اسلامى ميرسند، شوهردارى را نيز همان طورى كه اسلام گفته است انجام ميدهند، فعاليت علمى و سياسى هم ميكنند.

*

با روحيه ى اسلامى و در محيط اسلامى، زن ميتواند به كمال واقعى خود برسد؛ دور از آن هرزگيها، دور از آن تجمّل گراييها و دور از پست شدن و حقيرشدن در مقابل مصرف.(1)

توصيه به حفظ حجاب

برادران و خواهران! و مخصوصاً خواهران عزيز! اين تابستان ميتواند براى دشمن ما كه ميكوشد مثل موريانه اى داخل انقلاب و اجتماع ما را پوك و خالى كند، ميدان مناسبى باشد. اگر در اين تابستان خواهران مسلمان ملاحظه ى حجاب و عفاف لازم را نكنند و برادران مسلمان آن حفظ نفس و آن ضبط لازم را كه شايسته ى يك سرباز در وسط ميدان است نداشته باشند، دشمن فرصت را مغتنم خواهد شمارد. امّا اى خواهران عزيز! و همچنين اى برادران عزيز! اين فرصتى را كه با پيام امام براى ما پيش آمد مغتنم بشماريد.

زن مسلمان ايرانى خود را به همه ى جوامع عالم، از زن و مرد نشان داده است. اى زن مسلمان! اى مادرى كه كودك خردسالت را در آغوش

ص: 75


1- . در ديدار با جمع كثيرى از بانوان كشور (71/9/25)

گرفتى و به ميدان خطر رفتى و جان خودت و كودكت را در معرض خطر گذاردى! اى مادر! اى همسر! اى خواهر كه حاضر براى فداكارى شدى تا انقلاب پيروز شد و اگر نيروى ايمان و اراده تو زن مسلمان نبود، انقلاب پيروز نميشد! امروز هم انقلاب محتاج توست.(1)

الگوى اسلامى هميارى زن و مرد در جامعه با حفظ حجاب

يك حفاظ و حجابى وجود دارد بين زن و مرد در مكتب اسلام. اين به معناى اين نيست كه زنها يك عالم جداگانه اى غير از عالم مردها دارند؛ نه. در جامعه با هم زندگى ميكنند، در محيط كار با هم زندگى ميكنند، همه جا با هم سر و كار دارند، مشكلات اجتماعى را زنها و مردها با هم حلّ ميكنند، جنگ را زنها و مردها با هم ميكنند و كردند، خانواده را با هم اداره ميكنند و پرورش ميدهند، فرزندان را؛ امّا آن حفاظ و حجاب در بيرون از محيط خانه و خانواده حتماً حفظ ميشود. اين آن نكته اصلى است در الگوسازى اسلامى. اگر اين نكته رعايت نشود، همان ابتذالى كه امروز غرب دچار آن هست، پيش مى آيد. اگر آن نكته رعايت نشود، زن از پيشتازى در حركت به سوى ارزشها كه در ايران اسلامى ديده شد باز خواهد ماند. آن نكته را هم غربيها با تمام توان مايلند رسوخ بدهند؛ هر جايى نسبت به هر كسى به نحوى.(2)

حجاب؛ يك ضرورت اسلامى و انقلابى، نه التزام دولتى و قانونى

در جامعه ى ما مسأله ى حجاب يك ضرورت اسلامى و انقلابى است؛ نه يك اجبار دولتى و قانونى. هر كس كه به انقلاب پايبند است، بايد حفظ عصمت و طهارت فضاى جامعه را بكند؛ اين يك ضرورت انقلابى است. ما ميدانيم كه براى يك عمل درست، يك ايمان و باور درست لازم است؛ نه يك فشار و زور.(3)

ص: 76


1- . در خطبه هاى نماز جمعه (59/4/13)
2- . در ديدار جمع كثيرى از پرستاران (70/8/22)
3- . در خطبه هاى نماز جمعه (59/4/13)

اصرار اسلام به مقصود پوشش، نه نوع پوشش!

اسلام در باب حجاب پوشش را معيّن نكرده است؛ مقصود را معيّن كرده است. مقصود اين است كه ديدار زن و مرد و ملاقات طبيعى آنها به صورت روزمره تبديل به يك عامل تحريك نشود و اين هدف اسلام است.

در كشورهاى اسلامى خانمهايى هستند كه مقيّدند كه حجاب شرعى را كه آيات قرآن به آن ناطق است رعايت كنند؛ ولى شما ببينيد همه ى آنها يك نوع رعايت ميكنند؟ متديّنها و مقيّدهايشان را ميگويم. در كشورهاى شمال افريقا كه حجابى دارند كه شما اصلاً با آن آشنا نيستيد، در كشورهاى شرقى، يعنى هند و پاكستان حجابى دارند كه باز هم شما با آن آشنا نيستيد؛ اينها هم ناشى از همان شرايط فرهنگى و اجتماعى است.(1)

حضور سازنده ى زن در جامعه با پوشش مناسب

ما در زمينه ى پوشش خانمها نظر اصولى اى داريم. ما معتقديم كه زن نيمى از پيكر جامعه و نيمى از تلاش جامعه و نيمى از حركت انقلابى هر جامعه انقلابى ميتواند باشد و بايد باشد؛ در كشور خود ما هم واقعيّت همين بوده. امروز اگر كسى به كشور ما بيايد حضور زنان را در همه ى فعّاليّتهاى عمومى و انقلابى و عظيم كشورمان مشاهده ميكند. بنابراين ما معتقديم كه زن ميتواند فعّال باشد، ميتواند در جامعه حضور سازنده داشته باشد و به اين اصل پايبنديم؛ منتها ما با وضع پوششى كه تمدّن غربى روى انگيزه هاى نادرست بر زنان تحميل كردند مخالفيم. كشورهاى غير اسلامى طبيعى است كه زنهايشان پوششى را كه ما اعتقاد داريم زن بايد داشته باشد ندارند. امّا ما اعتقاد خودمان را داريم و معتقديم كه بايستى زنان در عين فعّاليّت سازنده و بسيار مؤثّر خودشان در همه ى شؤون جامعه از پوشش مناسبى برخوردار باشند و اختلاط و امتزاج زن و مرد را به آن شكلى كه امروز در اروپا معمول هست قبول نداريم.(2)

ص: 77


1- . در مصاحبه با مجلّه ى شاهد بانوان (67/2/28)
2- . در مصاحبه ى مطبوعاتى و راديو تلويزيونى در زيمبابوه (64/11/1)

مخالفت با پوشش نامناسب

ما افتخار ميكنيم كه بعنوان يك كشور مسلمان در مجلسى كه اختلاط و آميزش نامناسب زن هست، شراب هست و موزيكهاى لهو و لغو هست، طبيعى است كه ما شركت نخواهيم كرد. بعد مطبوعات وابسته و خبرگزاريهاى وابسته ديدند ما از اينجورش ابايى نداريم، يك حرف ديگر درست كردند، گفتند بله اينها با زن مخالفند و چون زن توى اين مجلس(1) بوده نيامدند. ما توضيح داديم، وزارت خارجه ى ما سريعاً يك بيانيه ى بسيار قوى و مستدل صادر كرد، خود ما هم به خبرنگارها گفتيم، گفتيم ما براى زن حدّاكثر احترام را قائليم. در كشور ما زنها تعيين كننده اند، در هيچ يك از مسائل مهمّ كشور ما نيست كه زن حضور نداشته باشد. اگر زنها نبودند جنگ نبود، اگر زنها با انقلاب نبودند، انقلاب اصلا پيروز نميشد، اگر زنها نبودند، اين مراسم عظيم با اين شكوه به وجود نمى آمد و اقلاً پنجاه درصد از انقلاب ما رهين منّت زنهاست؛ ما براى زن ارزش قائل نيستيم؟! ما اگر زن توى يك مجلسى باشد، ميرويم. توى مجلس شوراى اسلامى خود ما زن هست؛ در مجامع اسلامى ما زن هست؛ در نماز جمعه ى ما زن هست، توى مساجد ما زن هست، ما با حضور زن در هيچ جا مخالف نيستيم، ما با پوشش نامناسب زن مخالفيم؛ ما با وضع معاشرت نادرست زن مخالفيم. آنجايى كه زن و مرد قرار است بروند و مشروبخوارى بكنند، آن جا البتّه ما شركت نميكنيم.(2)

احياى عفاف وحجاب جامعه در پرتو انقلاب اسلامى

وقتى انقلاب شد، مردم به ارزشهاى اسلامى خود برگشتند و به سمت

ص: 78


1- . يك مسأله ى كوچكى در زيمبابوه پيش آمد، از ما دعوت كردند و در ميهمانى رسمى رئيس جمهور - كه همه ى مسؤولان و وزرايشان و رهبرانشان و نخست وزير و ديگران شركت داشتند - ما اطّلاع پيدا كرديم كه در اين مجلس شراب هست. ما گفتيم در مجلس شراب شركت نميكنيم. گفتند شما بياييد شراب نخوريد، گفتيم آنجايى كه ديگرى هم شراب ميخورد مست ميشود ما شركت نميكنيم، اين جزو مسائل مذهبى ماست و پايبنديم.
2- . درخطبه هاى نماز جمعه (64/11/4)

حجاب روى آوردند و جامعه ى ما به بركت انقلاب، خون تازه اى در سر تا پاى كالبدش دميده شد و به سمت ارزشهاى اسلامى حركت كرد؛ يعنى جوانها، دخترها، پسرها، خانواده ها اكثريّت با ميل خودشان به سمت ارزشهاى اسلامى در مورد روابط زن و مرد برگشتند و به شكل نسبتاً سالمى، بنيه ى اجتماعى ما برگشت.(1)

مراعات حجاب اسلامى و وفادارى به انقلاب

اى خواهران عزيزى كه مراعات حجاب اسلامى را نميكنيد، شما همان كسانى هستيد كه در هنگام اشتعال مبارزه ى ملّت ايران، عليرغم دشمن، با حجاب در راهپيمايى ها شركت كرديد، نشان داديد كه به اسلام و انقلاب اسلامى معتقد و به آن وفاداريد. امروز هم انقلاب محتاج وفادارى شماست. اى خواهران كارمند دولت! اى كسانى كه هيچ عنادى با انقلاب اسلامى نداريد، امّا بى توجّهى ها موجب آن ميشود كه وظايف انقلابى را آنچنان كه بايد، مراعات نكنيد. امام به شما خطاب ميكند، فضاى ادارات دولتى را، فضاى جامعه ى انقلابى را، فضاى عفاف عمومى قرار بدهيد. كارى كنيد كه با پوشش شما، با بى اعتنايى شما به زيورها، آرايشها، مدها، لباسهاى رنگارنگ، دشمن يكبار ديگر احساس كند كه زن مسلمان ايرانى تسخيرناپذير است.(2)

رشد زنان جامعه ى در پرتو حجاب

هنوز هم بعضى ها با غفلتِ تمام ميگويند - مگر ميشود با حجاب و با رعايت حدود شرعى و اسلامى، جامعه ى زنان رشد كند؟ تكليف مسأله ى زن در نظام اسلامى چه ميشود؟ اين جواب عملى اش، جواب عينى اش، همين وجود مجموعه ى عظيم نخبگان زن در جامعه ى ماست، كه هيچ وقت ما در كشور چنين وضعى را نداشتيم؛ در دوره ى طاغوت هم نبوده،

ص: 79


1- . درخطبه هاى نماز جمعه (65/5/10)
2- . در خطبه هاى نماز جمعه (59/4/13)

قبل از آن هم كه وضع تعليم و تربيت از جهت ديگرى اشكال داشته. امروز در نظام اسلامى بحمدالله اين فراهم است.(1)

بى بندوبارى مانع كمال و تعالى زن

امروز ما در نظام جمهورى اسلامى و زير پوشش حجاب، زير چادر، زير مقنعه، اين تعداد عظيم نخبه ى فكرى، علمى، عملى، فعّال سياسى، صاحب نظران فرهنگى و هنرى داريم. آن روز بخشى از بخشها و بعضى از ابعاض اين مجموعه را هم ما نداشتيم؛ بسيار محدود بودند. اين، يك نظريه اى درست عكس آن چيزى را كه درصدد بودند القا كنند، احيا ميكند و او اينكه آن كيفيّت ترويج بى بندوبارى نه فقط به معناى رشد دادن به زن، به معنويّات زن، به استعدادهاى زن نيست، بلكه سرگرم كردن زن به آنچه كه لوازم آن، كيفيّت زندگى است - آرايشهاى گوناگون و گرفتارى هاى گوناگونِ جنبى اى كه اين كارها دارد - خودش مانع حركت به سمت كمال و تعالى زنان است.(2)

انعكاس حجاب؛ خنثى كننده ى تبليغات منفى غرب

شما ببينيد الان چقدر خرج ميكنند و زحمت ميكشند، براى اينكه حجاب را در دنيا از بين ببرند؛ كشورهايى كه خودشان را مهد آزادى هم ميدانند، ميبينيدكه چه ميكنند براى مبارزه ى با حجاب. حالا همه ى آن تشكيلاتى كه با حجاب مبارزه ميكنند يك طرف، اين خواهر ورزشكارِ مؤمن و دخترِ جوانِ ما كه با حجاب اسلامى و لباس محجّب - يا با چادر يا با آن شكل زيباى ارزشى - جلوِ دوربينهاى دنيا ظاهر ميشود و نشان ميدهدكه به اين ارزش پايبند است و اين صحنه در همه ى دنيا منعكس ميشود، اين يك طرف ديگر؛ او در واقع با اين كار، همه ى آن تبليغات را خنثى ميكند.(3)

ص: 80


1- . در ديدار با گروه كثيرى از زنان نخبه (4/13/86)
2- . همان
3- . در ديدار با ورزشكاران شركت كننده در المپيك و پارالمپيك (83/7/14)

لزوم ارائه ى كارهاى هنرى براى تبليغ موضع حجاب در جامعه

درباره ى حجاب - شما كه اهل هنريد - كار هنرى بكنيد، همچنانى كه با صدها فيلم و نمايشنامه و قصّه و سرگذشتهاى كوچك و قصّه هاى بلند در دوران نظام گذشته - كه خود بنده بسيارى از نوشته هايش را از نزديك شاهد بودم، خوانده بودم، اطلّاع داشتم و بسيارى شيوه هاى ديگر - بى حجابى را تزريق كردند به ذهنيّت اين جامعه، شما اين بيمارى را با همين شيوه ها برطرف كنيد. اينجور نيست كه شما بگوييد كه آره مشتها را گره كنيم بگوييم آره حجاب بايد باشد، اين كافى نيست. يك عدّه اى هستند نميدانند چرا بايد باشد حجاب؛ يك عدّه اى هستند چشمشان را باز كردند يك مادرى ديدند كه سرش را درست ميكرده، صورتش را جلوى آينه مى ايستاده، پنج ساعت در روز آرايش ميكرده، انواع و اقسام لباسها را توى كمدش و توى بقچه اش و توى صندوقش نگه ميداشته كه بپوشد؛ زيباترين لباسها و بهترين لباسها را براى ميهمانى آماده ميكرده و براى كوچه و خيابان؛ براى مردها و بيگانه ها بزك ميكرده، اين يك همچنين مادرى را ديده. حالا شما ميخواهيد به اين خانم بگوييد كه خانم شما يك آرايش ساده هم نكن جلوى مردم. خب برايش اين سؤال مطرح است كه چرا؟ بايد به او بفهمانيد چرا. البتّه مبلّغين دين، انديشمندان، نويسندگان، آنها بايد بكنند، امّا شما هم بكنيد.

*

يك عدّه ى زيادى اينجوريند؛ اينها من نميگويم تقصير ندارند، البتّه تقصير دارند، امّا اين تقصير منشأش زمينه هاى قبلى است و تربيتهاى قبل. يك عدّه هم اينهايند.(1)

تبليغ حجاب در نقشهاى جذّاب و مثبت

گاهى در فيلمها نقشهاى استطرادى يا حاشيه اى تأثيرات خيلى زيادى ميبخشد و مثلاً در يك مجموعه ى تلويزيونى، يك زنِ داراى شخصيّت

ص: 81


1- . در ديدار با خواهران برگزار كننده ى سمينار حجاب (63/3/10)

جذّاب و مثبت، حجاب خود را رعايت ميكند و مراقب حجاب خود است. اين يك نقش فرعى و حاشيه اى است؛ امّا خيلى تأثير ميگذارد.(1)

گرايش زنان جهان به حجاب

اينكه ميبينيد در بعضى از كشورهاى غربى، در بعضى از كشورهاى مسلمان امّا با حكومتهاى غيراسلامى، اينجور حجاب اسلامى مورد تهاجم دشمنان دين قرار ميگيرد، اين نشان دهنده ى گرايش آنها به حجاب است. در كشورهاى همسايه ما آن جاهايى كه به حجاب اهتمام نميشود، در كشورهاى اسلامى كه بنده خودم از نزديك بعضى جاها را ديدم كه هرگز اسمى از حجاب در آنجا آورده نميشود. در مدّت بيست ساله ى بعد از انقلاب، زنان به خصوص زنان روشنفكر، به خصوص دختران دانشجو، به حجاب گرايش پيدا كردند، علاقه پيدا كردند، رو آوردند و حجاب را رعايت كردند كه نمونه هايش علاوه بر اينها در كشورهاى غربى هم مشاهده شده است.(2)

حجاب؛ انتخاب زنهاى روشنفكر وآگاه

بنده خودم در يكى از كشورهاى مسلمان آفريقايى در محلّات بالاى آن شهر و آنجايى كه افراد تحصيلكرده هستند و دختران دانشجو آنجا هستند ديدم حجاب به سبك حجاب دختران مسلمان خود ما و دانشجويان مسلمان مؤمن باحجاب خود ما در آنجا وجود دارد.

در كشورهاى عربى شما ببينيد در لبنان، در مصر، در جاهاى ديگر زنها امروز به خصوص زنهاى روشنفكر و آگاه به اين حجاب رو آوردند، اينها به ندانستن يا كوته فكرى متهّم نميشوند، اينها به ارتجاع متهّم نميشوند، اينها مسائل دنيا را در روابط زن و مرد خوب ميدانند، همچنانى كه ما هم خيلى

ص: 82


1- . در ديدار مديران صدا و سيما (81/11/15)
2- . در ديدار با گروه كثيرى از بانوان (79/6/30)

خوب ميدانيم، آنچه كه اسلام ارائه ميكند يك مرحله ى جديد است، يك فكر تازه است و هيچ اشكالى هم ندارد كه زن با حجاب باشد، پوشيده باشد، با چادر باشد.(1)

حسّاسيّت بحق مردم نسبت به حجاب

مسأله ى حجاب - كه امروز خواهران گرامى ما در دانشگاه و در خارج از دانشگاه به فكرش هستند - يكى از آن مسائلى است كه بحق امروز مورد توجّه و حسّاسيّت شديد مردم هست. نگويند حجاب مگر چيه؟ از اصول دين است كه اينقدر رويش حسّاسيّت داريد؟ اعتراض نكنند كه چرا ما روى اين مسأله حسّاسيّت به خرج ميدهيم، اصرار ميورزيم.(2)

پرچمدارى انقلاب همراه با حفظ عفاف

اسلام و انقلاب و امام آمد و در اين كشور، زن را در مركز فعّاليّتهاى سياسى قرار داد و پرچم انقلاب را به دست زنان سپرد؛ درحالى كه زن در همان حال توانست حجاب و وقار و متانت اسلامى و عفاف و دين و تقواى خود را حفظ كند. كسى حقّى از اين بزرگتر بر گردن زن ايرانى و مسلمان ندارد.(3)

مخالفت فرهنگ غربى با حجاب

رعايت حجاب در فرهنگ غربى خلاف حقوق بشر به شمار ميرود ولى ساقط كردن يك هواپيماى مسافربرى با صدها سرنشين خلاف حقوق بشر نيست و به آن اشكالى وارد نميشود و عامل اين جنايت نيز پاداش ميگيرد.(4)

ص: 83


1- . در خطبه هاى نماز جمعه (65/8/9)
2- . در ديدار با خواهران برگزاركننده ى سمينار حجاب (63/3/10)
3- . در ديدار با جمع كثيرى از زنان (68/10/26)
4- . در ديدار عمومى خواهران در هفته ى زن (72/9/17)

هجوم تبليغاتى غرب به چادر و حجابهاى واقعى ديگر

ميتوان محجّبه بود و چادر هم نداشت، منتها همينجا هم بايستى آن مرز را پيدا كرد. بعضى ها از چادر فرار ميكنند، به خاطر اينكه هجوم تبليغاتى غرب دامنگيرشان نشود؛ منتها از چادر كه فرار ميكنند، به آن حجاب واقعى بدون چادر هم رو نمى آورند، چون آن را هم غرب مورد تهاجم قرار ميدهد!

شما خيال كرده ايد كه اگر ما چادر را كنار گذاشته ايم، فرضاً آن مقنعه ى كذايى و آن لباسهاى «وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلىٰ جُيُوبِهِنَّ (1)» و همانهايى را كه در قرآن هست، درست كرديم، دست از سر ما بر ميدارند؟ نه، آنها به اين چيزها قانع نيستند؛ آنها ميخواهند همان فرهنگ منحوس خودشان عيناً اينجا عمل بشود؛ مثل زمان شاه كه عمل ميشد.(2)

اختلاط زن و مرد؛ نشانه ى تمدّن منحط

اگر در كشورى زنها در يك حدودى از مردها مجزا شدند، ميشوند خلاف تمدّن و راست هم ميگويند. چون تمدّن آنها كه بر ويرانه هاى تمدّن رومى بنا شده چيزى جز اين نيست. فرهنگ آنها از لحاظ ارزشى غلط و عكس آن درست است.(3)

دگرگونى فرهنگ حجاب وعفاف از مهمترين تاكتيكهاى غرب

مجموع اين تجربه ها(4) غرب را به اين نتيجه رساندكه اگر بخواهد

ص: 84


1- . سوره ى نور، آيه ى 31
2- . در ديدار با اعضاى شوراى فرهنگى - اجتماعى زنان (70/10/4)
3- . همان
4- . تجربه ى هند به انگليسيها نشان داد كه اسلام برايشان خطرناك است، كه حالا جاى اينكه من اينها را باز كنم تفصيلاً بگويم نيست، آنهايى كه با تاريخ سر و كار دارند از اين اشاره ها، داستانهاى مفصّل را ميتوانند درك كنند. در افغانستان عين همين تجربه براى غرب پيش آمد، آن جا هم اسلام ناگهان خودش را در مقابل هجوم سلطه ى غرب و سياست غربى نشان داد. در ايران، در همان اواسط قرن هجدهم ماجراى تنباكو يكهو غرب را با يك شوك به خود آورد، احساس كردند كه عجب! اينقدر در اين كشور اسلامى، اسلام داراى قدرت و نفوذ است كه يك روحانى يك اشاره ميكند، يك

امپراطورى تمدّن صنعتى را در اين بخش از عالم كه جايگاه مسلمانهاست گسترش بدهد و اين سلطه را كه فقط سلطه ى سياسى نيست بلكه سلطه ى فرهنگى هست، سلطه ى اقتصادى هست، سلطه ى سياسى هم هست، رسوخ ببخشد و از زوال آن جلوگيرى بكند، بايد يك چيزى را در قلب اين ملّتها، در هم بشكنند و آن عبارت است از روح ايمان، ايمان معصومانه، ايمان پرشور، ايمانى كه حتّى يك گناهكار هم در جاى جا و در لحظه ى حسّاس به آن برميگردد و ناگهان زنجيرهاى گناه را پاره ميكند و به ايمان برميگردد، آن ايمان صادقانه ى عميق و راسخ را بايد از اين ملّت بگيرند؛ مثل روحى كه از يك انسان گرفته بشود و از او يك كالبدى باقى بماند. مثل دستگاه فعّال و مغز مدركى كه از يك كارگاه گرفته بشود و فقط دستگاه و آلات كارى آنجا باقى بماند يك چنين چيزى و اين يك نقشه و هدف كلّى بود، تاكتيكهايى لازم داشت و اين تاكتيكها را بنا كردند، اجرا كردن و يكى از مهمترينش دست بردن در حجاب زنان و دگرگون كردن فرهنگ عفاف در زن بود.(1)

حكمت حجاب اسلامى در مقابل آرايش غربى

ببينيد، در اسلام حجابى بين زن و مرد وجود دارد؛ اين را نميشود منكر شد. اين حجاب هست؛ اين هم طبق حكمتى است كه واقعاً صحيح اين حجاب باشد. اينكه بگويند چنانچه زن و مرد در اتاقى هستند كه پرده

ص: 85


1- . در سمينار نقش زن در جامعه در دانشگاه تربيت معلّم (64/12/10)

كشيده و در بسته است، اين حرام است؛ يك معناى عميق و حكيمانه دارد. اين درست است. همه بعنوان يك مرد و يك زن، به خودشان كه مراجعه كنند، تصديق ميكنند كه اين حكم، حكم درستى است. كسى نميتواند انكار بكند و بگويد اين حكم، حكم درستى نيست. اينكه ميگويند زن، آرايش كرده و با زينت جلوى مردها و در مجامع مردها ظاهر نشود، حكم درستى است. فرهنگ غربى درست ضدّ اين است؛ ميگويد زن خودش را به بهترين وجهى كه ميتواند، زيبا كند. حتّى زيباييهايى كه ندارد، به خودش بچسباند! اينگونه است ديگر. خيلى از اين وسايل آرايش براى دادن زيباييهاى مفقود، به يك زن فاقد آن زيباييهاست، براى اينكه در مقابل مرد، مرد او را زيبا ببيند و به او گرايش پيدا كند! با اينكه گرايش لحظه اى است؛ يعنى اگر آن مرد، نزديك اين زن بيايد، خواهد ديد كه واقعى نيست؛ امّا همين كه نگاه كند، زيبايى او را ستايش بكند! اين، در فرهنگ غربى يك چيز مطلوب است. در فرهنگ اسلامى، اين براى غير همسر، چيز مذموم است. به نظر من اينها را بايد دانست؛ اينها حكمت است.(1)

مقاومت در برابر تهاجم تبليغاتى جهان عليه حجاب

تمام دنياى غرب و مطبوعات آنها و اين نويسندگان قلم به مزد و عامل سرمايه داران و صهيونيستهاى بزرگ جهانى، دست به دست هم داده اند تا جمهورى اسلامى را هو كنند. مسأله ى حجاب را مورد تهاجم تبليغاتى قرار دادند تا شايد ما را از ميدان خارج كنند. عليرغم تبليغات آنها، ايران اسلامى و زن مسلمان پايبندى خود را به مسأله ى حجاب و حيثيّت اسلامى زن مسلمان و آموزش اسلام در مورد زن، با قدرت و قاطعيّت و روح اعتقاد و اطمينان به خود حفظ كرد و امروز دنياى غرب است كه تدريجاً به سمت حجاب اسلامى متمايل ميشود.(2)

ص: 86


1- . در ديدار با زنان نماينده ى مجلس شوراى اسلامى (76/4/30)
2- . در ديدار با جمع كثيرى از زنان (68/10/26)

فصل چهارم كشف حجاب و بى بندوبارى

اشاره

ص: 87

ص: 88

منطق سست جاهلى درباره ى زنان

آنهايى كه در طول تاريخ - چه در جاهليّت قديم و چه در جاهليّت قرن بيستم - سعى كرده اند كه زن را تحقير و كوچك كنند و او را دلبسته به همين زخارف و زينتهاى ظاهرى معرّفى نمايند و پايبند مد و لباس و آرايش و طلا و زيورآلات كنند و وسيله و دستمايه اى براى خوشگذرانيهاى زندگى وانمود نمايند و عملاً در اين راه قدم بردارند، منطق آنها منطقى است كه مثل برف و يخ، در مقابل گرماى خورشيد مقام معنوى فاطمه ى زهرا (سلام الله عليها) ذوب ميشود و از بين ميرود.(1)

بى بندوبارى؛ مسأله اى غيربومى و مقدّم بر كشف حجاب

خوشبختانه مسأله ى توجّه به اخلاق فاسد و بى بندوبارى جنسى كه از سوغاتهاى غرب و يكى از آثار خبيث سرمايه دارى غربى است، مورد توجّه عموم مردم قرار نگرفته است. بايد عرض بكنم كه اين يك پديده ى غيربومى است كه غربيها تعمّداً براى ملّت ما آوردند. منتها چون ملّت ما مسلمان و متعصب و پايبند به عفّت و عصمت و پوشش اسلامى بودند، اين كار سريع و آسان انجام نگرفت. اگر به گذشته برگرديم، از اوايل اين قرن مقدّمات تزريق بى بندوبارى جنسى در كشور ما شروع شد، حتّى قبل

ص: 89


1- . در ديدار جمع كثيرى از زنان (68/10/26)

از كشف حجاب. هنوز مردم ما حجاب داشتند و زنهاى ما با پوششهاى كامل در كوچه و خيابانها ظاهر ميشدند كه فيلمهاى ترغيب كننده به فساد و فحشا وارد شهر تهران شد و آن كسانى كه به سينماها ميرفتند، در آن فيلمها مناظرى را ميديدند كه براى آنها اصلاً اين مناظر سابقه نداشت. زنها و مردهاى بدون حفاظ و حركات ناشايست و چيزهايى كه به مخيّله ى مرد و زن مسلمان خطور نميكرد كه ممكن است در ملأ عام انجام بگيرد و اين فيلمها به نمايش گذاشته ميشد و فساد و فحشا كه مخصوص محافل اعيان و اشراف بود و در اختيار وابستگان به دربارها و دوله ها و سلطنه ها بود، به سطح مردم متوسّط تدريجاً كشانده ميشد تا اينكه در سال 1314 شمسى كشف حجاب شد و ضربه ى قاطعى از سياست استعمارى به ايران وارد آمد و در سايه ى دولت رضاخانى سينماها و روزنامه ها و اعلاميه هاى تبليغاتى و همه ى امكانات تبليغاتى در خدمت ترويج فحشا و فساد قرار گرفت. تا شهريور 20 - بعد از آنكه رضاخان از ايران ازاله شد - به خاطر اينكه دستگاه حكومت و سياست قدرتى نداشت، روند فساد و بى بندوبارى جنسى يك توقّفى پيدا كرد و مردم حجاب خودشان را مجدّداً از سر گرفتند.(1)

كشف حجاب؛ سوغات رضاخان از غرب

رضاخان قلدر وقتى خواست از غرب براى ما سوغات بياورد، اوّلين چيزى كه آورد، عبارت از لباس و رفع حجاب بود؛ آن هم با زور سرنيزه و همان قلدرى قزّاقى خودش! لباسها نبايد بلند باشد؛ بايد كوتاه باشد؛ كلاه بايد اينطورى باشد؛ بعد همان را هم عوض كردند: اصلاً بايد كلاه شاپو باشد! اگر كسى جرأت ميكرد غير از كلاه پهلوى - كلاهى كه آن موقع با اين عنوان شناخته ميشد - كلاه ديگرى سرش بگذارد، يا غير از لباس كوتاه چيزى بپوشد، بايد كتك ميخورد و طرد ميشد. اين چيزها را از غرب گرفتند! زنها حقّ نداشتند حجابشان را حفظ كنند؛ نه فقط چادر - چادر

ص: 90


1- . در خطبه هاى نماز جمعه (65/6/1)

كه برداشته شده بود - اگر روسرى هم سرشان ميكردند و مقدارى جلوى چانه شان را ميگرفتند، كتك ميخوردند! چرا؟ براى اينكه در غرب، زنها سربرهنه مى آيند! اينها را از غرب آوردند. چيزى را كه براى اين ملّت لازم بود، نياوردند. علم كه نيامد، تجربه كه نيامد، جدّ و جهد و كوشش كه نيامد، خطرپذيرى كه نيامد - هر ملّتى بالاخره خصوصيّات خوبى دارد - اينها را كه نياوردند. آنچه را هم كه آوردند، بى دريغ قبول كردند. فكر و انديشه را آوردند، امّا بدون تحليل قبول كردند؛ گفتند چون غربى است، بايد قبول كرد. فرم لباس و غذا و حرف زدن و راه رفتن، چون غربى است، بايستى پذيرفت؛ جاى بروبرگرد ندارد! براى يك كشور، اين حالت بزرگترين سمّ مهلك است؛ اين درست نيست.(1)

عدم مخالفت مدّعيان حقوق بشر با اجبارى كردن بى حجابى

شما ميبينيد كه در همين كشور ما، يك روز بى حجابى را اجبارى كردند؛ امّا احدى در دنيا اعتراض نكرد كه چرا بى حجابى را اجبارى ميكنيد! در كشور همسايه ى ما تركيه، بى حجابى را اجبارى كردند و تا همين اواخر هم حتّى بعضى از دولتهاى تركيه، همين اجبار و الزام را ادامه ميدادند - كه نمونه هايى در همين سالهاى اخير ديده شده - امّا هيچكس در دنيا اعتراض نكرد و اعتراض نميكند!

بالاتر از اين، در كشورهاى اروپايى كه خودشان را پيشرفته ميدانند و در ادّعا و تبليغات، مسائل حقوق بشر و آراى انسانها برايشان حائز اهمّيّت است - يعنى فرانسه و انگليس - اجازه ندادند كه چند نفر زن يا دختر مسلمان، با حجاب اسلامى رفت و آمد كنند و به مدارس بروند! اينجا اجبار و الزام را جايز ميشمارند و در آن ايراد و عيبى نميبينند؛ امّا جمهورى اسلامى به خاطر اينكه حجاب را در جامعه الزامى ميداند، همه ى اين محافل، آن را مورد اعتراض قرار ميدهند! اگر الزام زنان به شكلى از لباس و زىّ ايراد دارد، ايراد

ص: 91


1- . در ديدار با جوانان و فرهنگيان در مصلّاى رشت (80/2./12)

آن بيشتر از الزام به حجاب است؛ زيرا اين به سلامت نزديكتر است. حدّاقل اين است كه اين دو با يك نظر ديده بشود؛ امّا غرب اينطورى عمل نميكند. غرب، جمهورى اسلامى را بعنوان كشورى كه در آن لباس زنان شكل الزامى دارد، مورد انتقاد قرار ميدهد؛ امّا آن دولتهايى كه برهنگى و نبودن حجاب ميان زن و مرد را الزامى ميكنند، آنها را مورد انتقاد قرار نميدهد! اين براى چيست؟ براى همين است كه اين بر خلاف فرهنگ پذيرفته شده ى غرب است. اينها روى اين مسأله بشدّت حسّاسند.(1)

هفدهم دى؛ سالگردآغاز رواج بى بندوبارى در دوره ى طاغوت

يكى از همين فعّاليّتهاى فاجعه آميز، قضاياى هفدهم دى بود كه در زمان رضاشاه اتّفاق افتاد. طبق نقشه ى دشمنان اسلام و ايران، به كمك روشنفكران آن روزِ متّصل به دربار پهلوى، تصميم گرفتند كه زن ايرانى را از دايره ى عفاف و حجاب خود بيرون كنند و اين نيروى عظيم ايمانى را كه به بركت عفاف زن همواره در جوامع مسلمان وجود داشته است، نابود كنند و بر باد بدهند. يكى از جنايات بزرگ رژيم طاغوت، همين مسأله ى هفده دى هست. كشف حجاب، از بين بردن آن حائل و فاصله اى كه در اسلام ميان دو جنس قرار داده شده است - كه اين براى سلامت زن و سلامت مرد است؛ براى سلامت جامعه است - تا همان بلايى كه بر سر زن در جوامع غربى آمد، بر سر زن مسلمان ايرانى بياورند. اين اقدام را با چماق، رضاخان در داخل كشور انجام داد.(2)

از سرگيرى بى بندوبارى بعد از 28 مرداد 32

بعد از 28 مرداد مجدداً سياست مركزى و رژيم پهلوى قدرت پيدا كردند و توانستند همه ى امكانات را در دست بگيرند و با كشاندن جامعه ى ما به سمت فحشا و فساد و بى بندوبارى، بى ارزش كردن حجاب و تحقير

ص: 92


1- . در خطبه هاى نماز جمعه (69/1/10)
2- . در ديدار با جمعى از اقشار مختلف مردم قم (86/10/19)

سنّتهاى اسلامى با يك نشاط جديدى از سر گرفته شد. خب معلوم بود نسلى هم يواش يواش رشد ميكرد كه از معارف اسلامى مثل گذشتگان اطلاعى نداشت. خيلى از اين جوانها و دختران و پسران كه در دوران 25 ساله ى مابين 28 مرداد 32 تا انقلاب اسلامى در اين مملكت در مراكز فرهنگى تحصيل ميكردند، واقعاً مفهوم حقيقى بى بندوبارى جنسى را نميدانستند. كسانى كه اين سينماها را اداره ميكردند يا مجلّات را منتشر ميكردند، روشنفكران جامعه ى ما محسوب ميشدند. نه همه شان بلكه بسيارى از آنها در خدمت سياستهاى غربى و دستگاه پهلوى درآمدند و بى حجابى و بى بندوبارى و برداشتن مرز بين زن و مرد و آزادى جنسى را با زبانهاى گوناگون ترويج كردند تا رسيد به انقلاب اسلامى كه يك تحوّل عظيمى را در همه ى شؤون به وجود آورد و بطور طبيعى دخترها و پسرها و حتّى كسانى كه قبلاً بى حجاب ميگشتند، گرايش به مراعات ضوابط اسلامى پيدا كردند؛ با اينكه هيچ گوينده يا نويسنده اى هم ننشسته بود براى مردم بنويسد يا بگويد كه حجاب لازم و واجب است. خود حاكميّت اسلام مردم را سوق داده بود به سمت رعايت ارزشهاى اسلامى از جمله در زمينه ى مسأله ى حجاب.(1)

بى حجابى؛ از فرهنگ اروپايى، نه از مسيحيّت

حجاب و حفاظ به اين شكلى كه در اسلام هست در بين ملّتهاى اروپايى هيچ وقتش نبوده، آنها هميشه همينجور بودند. مال مسيحيّت هم نيست اين، اين مال اروپايى بودن است. اروپاييها سنّتهاى دوران قرون وسطى وحشيگرى خودشان را كه حالا آب و رنگى بهش دادند و بزكش كردند و شكل مدرنيزه بهش دادند اينها را به پاى مسيحيّت ميگذارند، نخير مسيحيّت اينجورى نيست. مسيحيّت هم حجاب دارد، حفاظ دارد منتها به شكل ويژه ى خودش و ما قبول نداريم اين منطق و اين تفكّرى را كه امروز

ص: 93


1- . درخطبه هاى نماز جمعه (65/5/31)

نسبت به زن در اروپا وجود دارد. زن ايرانى از اصالت و حقيقت درخشانى كه در اختيار اوست و مال قرآن است بايستى حراست كند و حمايت كند و دفاع كند. ان شاءالله موفّق باشيد و خداى متعال به شماها كمك كند و توفيق بدهد، بتوانيد اين كارهاى بزرگ را و اين قدمهاى ارزنده را - ان شاءالله - برداريد.(1)

بى بندوبارى؛ تهديدگر خانواده و مخرّب براى نسلهاى آينده

محيط خانواده وقتى در تهديد قرار گرفت - يقيناً فساد جنسى و رواج بى بندوبارى جنسى در جامعه اين تهديد را نسبت به خانواده دارد - وقتى محيط خانواده تهديد شد و سست گرديد، نسلهاى آينده، نسلهاى غيرقابل اعتمادى خواهند شد. وقتى بنياد خانواده سست شد، وقتى كه محدوديّتهاى قانونى به كنارى رفت، بى بندوبارى جنسى شد، پدر و مادر به خانه بى علاقه شدند، نسل از طهارت و پاكى خودش افتاد، اين خطر بزرگ هم نسلهاى آينده را تهديد ميكند.(2)

بى بندوبارى؛ انگيزه ى فرهنگى نه اقتصادى

هر چند انگيزه ى اقتصادى نيز در اين حركت توطئه آميز و خيانتبار مؤثر بود و مصرف گرايى ناشى از الگوهاى زن اروپايى، سيل سودهاى كلان را به سمت كمپانيهاى غربى سرازير ميساخت، لكن شكّ نبايد كرد كه انگيزه ى اصلى و اساسى، همان انگيزه ى فرهنگى بوده است كه هدفش ويران كردن بنيادهاى اخلاقى، بر هم زدن نظام خانواده، سرگرم كردن نسل جوان به جاذبه ى نيرومند جنسى و خلاصه، غرق كردن جامعه در منجلابى كه نجات از آن به آسانى ميسّر نيست، بوده است.(3)

ص: 94


1- . در كنگره ى بين المللى زن و انقلاب جهانى اسلام در تالار تئاتر شهر (67/11/8)
2- . در خطبه هاى نماز جمعه (65/7/18)
3- . در سمينار نقش زن در جامعه در دانشگاه تربيت معلّم (64/12/10)

بى بند و بارى؛ مسأله اى سياسى

مسأله ى زن در كشور ما و سياستى كه استعمارگران در طول ساليان دراز به اين مملكت تحميل كردند، صددرصد سياسى بود. استكبار جهانى و طرّاحان سياسى دنيا، از طريق كشاندن زن به سمت بى بندوبارى به دو صورت سود ميبردند. يكى، اينكه نسل و جنس زن را از آمادگى براى مقابله و تحرّك جدّى در مسائل اساسى زندگى باز ميداشتند و ديگر اينكه، مردان جامعه را با به ميدان آوردن زن از اثر مى انداختند.(1)

سياست مبارزه با حجاب

آن كسانى كه حجاب را از ميان مردم ما برداشتند و با شدّت با آن مبارزه كردند، خوب ميدانستند كه چه كار بايد بكنند.

*

بعضى از سياستها در طول تاريخ بر روى شخصيّت شهوانى انسان آنچنان تكيه ميكند و آن را عمده ميسازند كه در تمام ابعاد زندگى او سايه مى افكند و علم و تقوا و عواطف انسانى و بلندپروازيهاى او را تحت الشّعاع قرار ميدهد.(2)

كشف حجاب؛ كشف بهشت فرهنگى و اخلاقى زن

حجاب چيزى بود كه ميتوانست اين خلقيّات برجسته ى لازم در زندگى زن، بهشت فرهنگى زن و بهشت اخلاقى زن را حراست كند و حفظ كند ولى اين را برداشتند و ازاوّل هم مشخّص شد كه مقصودشان از اين كار چيست و اين كشف حجاب است.(3)

ص: 95


1- . در ديدار گروهى از خواهران دانشجوى مراكز تربيت معلّم (63/2/12)
2- . در ديدار با خواهران هنرمند (63/3/10)
3- . در سمينار نقش زن در جامعه در دانشگاه تربيت معلّم (64/12/10)

برهنگى؛ خواسته ى غرب

غرب و وابستگانش خواستار برهنه شدن زن در ايران بودند. آنها به دنبال اهداف شيطانى خود، يعنى بى اعتقادى كلّ جامعه و بى بندوبارى زن بودند.(1)

بى حجابى؛ عامل شكستن سدّ عفاف زنان

دستگاه هاى خارجى كه ميخواستند بر اين مملكت و ملّت سلطه پيدا كنند، يكى از شيوه ها و نقشه هايشان اين بود كه زنها را از حجاب اسلامى دور كنند، مردم مقاومت كردند، زنهاى مسلمان اين توطئه را با مقاومت خودشان شكستند. امّا تربيتهاى درازمدّت و تبليغات زهرآگين همه جانبه و فشارهاى گوناگون بالاخره يك قشرى از زنان اين مملكت را به طرف بى حجابى كشاند و بى حجابى در اين مملكت وسيله اى براى شكستن سد عفاف زنان و ترويج فرهنگ برهنگى در ميان مردم شد. همه ى آن كسانى كه دوران گذشته را ديده اند. يعنى اكثريّت اين مردم كه پنج، شش سال پيش يادشان هست توجّه دارند و ميدانند كه در اين مملكت چه ميگذشت و بى حجابى چه به روز زن و مرد و پير و جوان اين مملكت آورده بود. امروز اكثر كسانى كه آن روزها در زير فشار تبليغات و جوّسازيها و فشارهاى گوناگون مجبور بودند بدون حجاب حركت كنند، براحتى نفس ميكشند.(2)

سياست ترويج فساد و فحشا براى كنار زدن نسل جوان

در مورد اصل اين مسأله (بدحجابى) دو چيز در كنار هم وجود دارد كه آنها را بايستى بگويم؛ يكى اين است كه سياست استعمارى غرب در كشور ما اشاعه ى فحشا و فساد است. هيچ كس در اين مسأله نبايد شكّى داشته باشد. آنها با اين وسيله فكر ميكنند كه خواهند توانست نسلهاى ما را به خصوص نسل جوان را - چه پسر و چه دختر را - از شور انقلابى،

ص: 96


1- . در ديدار زنان مسلمان ايران و 9 كشور جهان (67/11/9)
2- . در خطبه هاى نماز جمعه (62/10/16)

تحرّك انقلابى و از كار و سازندگى بازدارند و آنها را سرگرم مسائل جنسى و مسائل فحشا و منكرات كنند. البتّه فكرشان درست هم هست. اگر در يك مملكتى اينطور چيزها رايج بشود، جوانها به جاى اينكه سرگرم كار، تلاش و سازندگى باشند، سرگرم آرايش و لباس پوشيدن و اطفاى شهوات و هوسرانى و از اين قبيل چيزها شوند، عاقبت اين مملكت بسيار بد و تلخ خواهد بود و كار آن مردم ساخته است؛ به خصوص مانند ملّت ما كه در دوران سازندگى است و ما احتياج به يك حركت عظيم و همه جانبه ى مردم به خصوص نسل جوان براى سازندگى داريم. اين كار را در مملكت ما دارند ميكنند. ما اطّلاع داريم كه اين تظاهر به بدلباسى، بى حجابى و بدحجابى، پوشيدن لباس نامناسب و قبول كردن نامهاى ناپسندى كه در دنيا به عنوان افراد منحرف - چه از لحاظ جنسى و چه از لحاظ شهوانى - شناخته شده اند، اين كارها در حال حاضر در ايران از طرف سياستهاى جهانى ترويج ميشود. ما از اينها مطّلع و باخبر هستيم. همينطور اطّلاع داريم كه بعضى از پوششهايى كه بعضى از جوانهاى غافل ما دوست ميدارند و آنها را ميپوشند، با نامهاى مختلف كه من حالا اسمهايشان را نمى آورم، اين پوششها و لباسها را بعضى از فروشگاه هاى وابسته به گروهكها ميفروختند؛ و به قيمت ارزان هم ميفروختند در حالى كه لباسهاى ديگر گران هستند و يا مثلاً پارچه خيلى ارزان نيست، در جامعه ى ما اين لباس را خيلى ارزان در بعضى فروشگاه ها ميفروختند.

اينها براى چيست؟ براى اين است كه مردم را و به خصوص نسل جوان و بالاخصّ جوان تحصيلكرده را سرگرم اينگونه چيزهاى پست و حقير و دور از برنامه ى انقلاب كنند. اين را همه بايد بدانند؛ طبيعى است كه مردم در قبال اين حوادث نميتوانند بى تفاوت بمانند. شما ببينيد امروز چند هزار يا چند ميليون از جوانهاى كشور در صحنه هاى مبارزه، در جهاد سازندگى، نهضت سوادآموزى، دستگاه ها و ارگانهاى ديگر هستند كه براى انقلاب و مردم كار ميكنند. اين جوانها چه كسانى هستند، جوانهاى اين مملكتند.(1)

ص: 97


1- . در مصاحبه با صدا و سيما (64/2/3)

بدحجابى و بى بندوبارى؛ عامل فحشاء و دورى جوانان از انقلاب

آنچه كه در پشت پرده ى اين بدحجابى ها ميگذرد كه اينها ظاهر كار است، بدحجابى يا حرف زدن يك دختر و پسر در خيابان كه شما ميبينيد جوان حزب اللّهى ما را عصبانى ميكند و يا خانواده ى شهيد را، اين ظاهر هر كار است. پشت پرده ى كار، مسأله ى يك شبكه ى خطرناك فاسدى است كه از سوى تمام سياستگذاران غربى ضدّ اسلامى دارد تقويت ميشود، براى اين است كه مردم را به فساد بكشانند و بتوانند جوانهاى ما را و جامعه ى ما را فاسد كنند. براى تمام مردم هم كه آمادگى مختصرى دارند، آنها پيش بينى كرده اند. براى جوان و براى كودك، براى نوجوان، براى دختر، پسر، حتّى مرد و زنهايى كه از دوران جوانى گذشته اند، براى همه برنامه ريزى كرده اند و ميخواهند يك چنين شبكه ى فسادى را در داخل به وسيله ى عناصر وابسته به خودشان ترويج كنند. علّت هم يك چيز است كه ميخواهند سلامت جامعه ى ما را سلب كنند و نسل جوان را از انقلاب بگيرند و بينش سياسى كشور ما را كه در مرد و زن و پير و جوان و همه رسوخ و نفوذ دارد، اين را سلب كنند؛ سرگرم كنند، مثل حيوانات، مثل همان مردمى كه در آن كشورها هستند كه به مسائل سياسى و اخلاقى و ارزشها و تحرّكات انسانى عنايت و توجّهى ندارند.(1)

بازگشت به فرهنگ غربى؛ محال وممنوع

مردم ما بايد چشم و گوش خود را باز كنند، برگشت به سمت فرهنگ فاسد و منحطّ غربى، در جامعه ى انقلابى و اسلامى ما محال و ممنوع است. ملّت و مسؤولان انقلاب ما، ممكن نيست اجازه دهند تا مجدّداً رفتار و زندگى مردم به سمتى رود كه فرهنگ فاسد غرب تزريق كرده بود و آن را به زور به اين ملّت تحميل نموده بود. كسانى كه تاريخچه ى ورود بى حجابى و عريانى زنان در جامعه ى ما را كه به وسيله ى خاندان شوم پهلوى انجام گرفت، خوانده اند و يا كسانى كه سنشان اقتضا ميكند و آن

ص: 98


1- . در خطبه هاى نماز جمعه (65/6/1)

روزها را ديده اند، ميدانند كه چگونه بى حجابى و بى حدّ و مرزى و اختلاط زن و مرد را به داخل كشور وارد كردند و آن را به ملّت تحميل نمودند. ملّت ما به آسانى اين پديده را نپذيرفت؛ ولى متأسّفانه به دليل گذشت دو سه نسل در زير سايه ى سنگين و شوم خاندان پهلوى تا پيروزى انقلاب اسلامى، عدّه اى با اين فرهنگ به دنيا آمدند و قبح آن را نفهميدند و سلامت و صفاى محيط ناب اسلامى را در نيافتند. دستگاه هاى تبليغاتى ما هم، توان شناسايى عيوب فرهنگ غربى را به آنان نداشتند.(1)

نفوذ فحشا؛ راه مقابله ى دشمنان با انقلاب اسلامى

حركت ضدّ حجاب كه امروز در كشور ما و به وسيله ى كسانى به شكل موذيانه تعقيب ميشود، يك حركت سياسى ضدّ جمهورى اسلامى است.(2)

*

بعضى از دستگاههاى جاسوسى دولتهاى استكبارى اظهارنظر كرده اند كه براى ايران و مقابله با انقلاب اسلامى يكى دو راه براى ما بيشتر نمانده است؛ يكى اين است كه ما، فحشا و فساد را در جامعه ى آنان نفوذ دهيم و جوانانشان را سرگرم كنيم و زنان و مردانشان را از هدفهاى متعالى و بلند غافل كنيم. آنها را سرگرم منجلاب و فساد و فحشا و شهوت نماييم و ديگر اينكه بين آنها اختلاف بيندازيم.(3)

ترويج فرهنگ برهنگى بخاطر غفلت از اوضاع سياسى

يك نگاهى به وضع سالهاى پيش از انقلاب، در شهرهاى مختلف، در همين تهران و در شهرهاى گوناگون بكنيد، ببينيد وضعيّت زن و مرد ايرانى را. نبايد گفت فقط زن؛ زن جرقّه را مشتعل ميكرد، امّا همه در آن ميسوختند؛ به خاطر همان فرهنگ برهنگى، فرهنگ برهنه گرايى، فرهنگ دريدن همه ى پرده هاى

ص: 99


1- . در ديدار با جمعى از پزشكان (68/9/15)
2- . در ديدار با خواهران برگزاركننده ى سمينار حجاب (63/3/10)
3- . در خطبه هاى نماز جمعه (65/8/24)

حجاب و عفاف در جامعه ترويج ميشد. اينها ميخواستند از ناحيه ى ملّتى كه اين همه زير فشار قرار داشت، منابعش غارت ميشد، ظلم ميشد، مبارزينش در گوشه ى زندانها ميپوسيدند و دسته دسته اعدام ميشدند، ميخواستند مردم را از اين شرايط و از اين اوضاع غافل نگه دارند.(1)

17 دى شيطانى و 17 دى انقلابى

روز هفدهم دى كه روزى است كه شيطانها و طاغوتها آن روز را شروعى براى اهداف طاغوتى و استعمارى قرار داده بودند و خداى متعال كمك كرد و زن مسلمان مؤمن متعهّد حركت كرد و همان روز را به روزى كه منشا و مبدأ شروع يك حركت عظيم در تاريخ كشور ما محسوب ميشد تبديل كرد. مسأله ى 17 دى يكى از معجزات انقلاب است. رژيم گذشته روز 17 دى را بعنوان آن روزى كه زن ايرانى را در جاده اى كه فرهنگ غربى ميطلبيد و ميخواست قرار داده بودند. اسمش آزادى بود، امّا در معنا رها شدن از تمام قيود اخلاقى و از تمام چارچوبهايى است كه براى يك جامعه ى باطهارت و باتقوا محترم است. مسأله اين نبود كه فقط ميخواهند شكل حجاب را كه آنها رويش مبالغه ميكردند، به عنوان يك پديده ى بد از آن يادآورى ميكردند آن را عوض بكنند. مسأله اين بود كه ميخواستند فرهنگ غربى، همان فرهنگ مصرف گرايى، فرهنگ تجمّل، فرهنگ آرايش، فرهنگ زن را ملعبه ى شهوترانى ها قرار دادن و مرد را به پرتگاه فساد كشاندن و مسائل اساسى يك جامعه را تحت الشّعاع كششها و جاذبه هاى جنسى قرار دادن، ميخواستند اين را در مملكت طرّاحى كنند و متأسّفانه با تلاش چندين ساله ى خودشان تا حدود زيادى هم موفّق شدند.(2)

معجزه ى انقلاب درباره ى 17 دى

معجزه ى انقلاب اينجورى شد كه همان روزى كه آن دستگاه با آن رژيم

ص: 100


1- . در ديدار با گروهى از بانوان كشور (63/12/21)
2- . در خطبه هاى نماز جمعه (63/10/14)

جبّار، با آن همه تبليغات، روز آغاز بى حجابى و در حقيقت روز شروع ويرانگرى نظام عفّت و عصمت زن ايرانى و مسلمان را اعلام كرده بودند، همان روز، يعنى روز 17 دى در سال 1356 روزى شد كه يك عدّه از زنان حركت كردند، تظاهرات راه انداختند، شعار دادند و حضور زن ايرانى را در صحنه ى مبارزه هاى جدّى و عميق در مقابل دستگاه استكبارى اعلام كردند. كه در پيام امام هم در همان وقت اشاره اى به اين حركت زنان و خواهران مسلمان كه روز بسيار مهمّى را براى اين كار برگزيده بودند، شد. در تظاهرات تاسوعا و عاشوراى سال 1357، يعنى حدود يك سال بعد از اين ماجرا وقتى كه انسان نگاه ميكرد، اين سيل عظيم تظاهركنندگان زن را ميديد؛ اين زنان كه با چادر، با حجاب اسلامى، بعضى بچّه هايى به دستشان گرفتند. صدها هزار زن مسلمان خيابانها را در همه شهرها پر كرده بودند و قويتر از مردان شعار ميدادند؛ احساس ميكرديم كه چه ضايعه ى عظيمى در طول ساليان دراز گريبانگير ما بوده است. زن مسلمان ايرانى را از دور خارج كرده بودند، ميخواستند نيمى از جمعيّت را در وهله ى اوّل و نيمه ى ديگر يعنى مردها را در درجه ى بعد، از ميدان انديشيدن و پرداختن به امور جدّى جامعه خارج بكنند؛ متأسّفانه تا حدود زيادى هم موفّق شده بودند.(1)

بدحجابى و رواج فساد؛ معلول باورها وفرهنگهاى غلط

به نظر من، آن چيزى كه امروز مجموعه ى شما و هر مجموعه اى از زنان - كه در شكلها و با هدفهاى مختلف كار ميكنند - برعهده دارند، اين است كه باور غلطى را كه فرهنگ غربى و اروپايى در اين دهها سال اخير در ذهن زن ايرانى وارد كرده است، بزدايد. البتّه باور غلطى هم در گذشته بوده است؛ يعنى گرايش به برخى از شكلهاى غلط مصرف و تجمّل، از گذشته هم وجود داشته است. با ورود فرهنگ اروپايى، اين مدگرايى و نوگرايى در مصرف، به شكل عجيبى تشديد شد. اين، محاسبه شده و پيش بينى شده بود. سردمداران سياستهاى غربى - كه غالباً صهيونيستها و استعمارگران بودند

ص: 101


1- . در ديدار با گروهى از خواهران (63/12/21)

- به قصدى و با نيّتى اين كار را كردند. اين باورهاى غلط را بايد بزداييد؛ و اين نميشود، مگر با ارائه ى بحثها و كارهاى اسلامى. اگر اين كار بشود، ريشه ى اين مشكلاتى كه گاهى اوقات مطرح ميشود - بدحجابى و رواج فساد و فحشا و اين چيزها - به خودى خود كنده خواهد شد. اينها غالباً معلولند؛ علل، همان باورها و فرهنگها هستند كه بايد روى آنها كار بشود.(1)

دستهاى مرموز در مخدوش كردن عفّت و حجاب

دستهاى مرموزى امروز در حال فعّاليّت هستند. كسانى حساب شده مشغول حركت هستند كه وضع عفّت، عصمت و حجاب زنان را تدريجاً مخدوش كنند و به وضع قبل از انقلاب بازگردانند.(2)

دست وپا گير بودن حجاب زنان؛ حرفى سست و بى پايه

اين حرف كه لباس حجاب زنان دست و پاگير است از آن حرفهاى سست و بى پايه است. خيلى از ملّتها را شما در دنيا ميبينيد كه مردهايشان لباسهايى دارند از لباس زنان ما خيلى دست و پاگيرتر، لباسهاى بلند، پيرهنهاى بلند، چارقد بر سر، عبا بر دوش و همه ى فعّاليّتهاى اجتماعى هم ميرسند. هيچكس كه نميگويد اينها نميتوانند، جنگ هم ميكنند.(3)

چادر؛ نشانه ى ملّى و مورد غضب استعمار

حجاب زنان به چادر منحصر نميشود امّا چادر بهترين نوع حجاب و نشانه ى ملّى ماست و هيچ منافاتى با فعّاليّتهاى زنان مسلمان در مسائل سياسى و اجتماعى و فرهنگى ندارد. به همين علّت است كه چادر همواره مورد غضب دشمن استعمارگر بوده است. استعمارگران در يك، دو قرن اخير به كمك عوامل خود به مبارزه ى مستقيم با چادر پرداختند. رضاشاه به

ص: 102


1- . در ديدار با اعضاى شوراى فرهنگى - اجتماعى زنان (69/10/16)
2- . در ديدار گروهى از خواهران دانشجوى مراكز تربيت معلّم (63/2/12)
3- . در خطبه هاى نماز جمعه (65/8/9)

دستور اربابان خود، كشف حجاب را اعلام كرد و براى اعمال اين دستور خشونتهاى بيشمار مرتكب شده، ماموران حكومتى رضاخان با زور سرنيزه چادر را از سر زنان ميكشيدند و حتّى حاضر بودند عليرغم كشف حجاب، زنان كلاه و روسرى بر سر كنند، امّا چادر را بردارند. اين دستور استعمار بود. زيرا ميدانست اين كارها اوّلين گام تهى كردن زن مسلمان ايرانى از شخصيّت اسلامى و ملّى او است و در صورت موفّقيّت اين طرح، بقيّه ى اهداف آنان راحت تر به نتيجه ميرسد. امّا تاريخ به ياد دارد كه زنان ايران در سخت ترين شرايط حاضر نشدند دست از چادر بردارند.(1)

وجود دستهاى پيدا و پنهان در مبارزه با چادر

امروز متأسّفانه شاهد دستهاى پنهان مبارزه با چادر هستيم؛ گاه در لواى روان شناسى رنگها و اينكه رنگ سياه رنگ نااميدى و دلمردگى و گاه در لواى نمايش فيلمهايى از زنان بى فرهنگ و بى سواد جاهل چادرى در برابر زنان روشنفكر و تحصيلكرده هاى بى چادر و گاه نيز با تبليغات غيرمستقيم ديگرى از قبيل آنچه در تراكتهاى تبليغاتى اوّلين سمينار سراسرى تنظيم خانواده در مشهد كه يكى از آنها تصوير زنى چاپ شده بود با ظاهرى متجدّد و با پوشش مانتو و روسرى، دو فرزند به همراه داشت و در زير آن جمله ى «دانش بيشتر، فرزند كمتر» قيد شده بود و تراكت ديگرى كه زنى چادرى با تعداد فرزندان بيشتر نشان ميداد و زير آن جمله ى «دانش كمتر، فرزند بيشتر» به چشم ميخورد و به اين وسيله، تلويحاً چادر را شاخص بيسوادى و عدم استفاده از آن را نشانه ى باسوادى دانستند. باعث تأسّف است كه پس از شكست مبارزات مستقيم و غيرمستقيم استعمار با چادر در رژيم گذشته امروز ما با دست خود وسيله براى اجراى اين هدف شوم استعمار شويم. درست است كه ما حجاب غيرچادر را نفى نميكنيم؛ ولى چادر شعار ماست، هويّت اسلامى و فرهنگى ما است و براى ملّت ما مقدّس است.(2)

ص: 103


1- . در ديدار با اعضاى شوراى فرهنگى - اجتماعى زنان (70/10/4)
2- . در ديدار با اعضاى شوراى فرهنگى - اجتماعى زنان (70/10/5)

طرح ريزى براى مبارزه ى علنى با حجاب و چادر در دوران طاغوت

در سال 1355 سردمداران فرهنگى رژيم ستم شاهى در فكر اين بودند كه يك برنامه ى همه جانبه اى را طراحى كنند و اجرا كنند كه بر اساس آن طراحى و آن برنامه از حجاب و حفاظ و به خصوص روى چادر تكيه ميكردند چادر و محدوديّتهاى در روابط زن و مرد ديگر در جامعه ى اسلامى ما اثرى باقى نماند. اين سند از اين جهت مهم است كه مردم ما امروز توجّه كنند كه آنچه در تلويزيون و راديو و روزنامه ها و مجلات و نشريات رژيم گذشته ميديدند يك چيز تصادفى نبود و همانطور كه من در يكى از خطبه هاى قبلى عرض كردم اين يك برنامه ى منسجم و همه جانبه اى بود كه با استفاده از تمام ابزارهاى رژيم كوشش ميكرد كه حجاب و حفاظ و محدوديّتهاى روابط زن و مرد را به كلّى از جامعه ريشه كن كند و همان اندازه از عفاف و عصمتى كه در زن و مرد جامعه ى ما باقى مانده بود آن را هم به دست يغما بسپارد.

*

در همه ى طرحها و برنامه ريزى هاى رژيم گذشته بر روى حجاب و به خصوص بر روى چادر تكيه ى بسيار زيادى شده و همانطور كه اشاره شد استفاده ى از زور هم حتّى انجام گرفته، ميگويد در محيط كار و در ادارات آمدن زنان چادرى ممنوع بشود، در مدرسه و در دانشگاه استفاده ى دخترها و معلّمينشان از چادر ممنوع باشد، در مؤسسات دولتى و در فروشگاه هاى تعاونى شهر و روستا زن چادرى و با حجاب را راه ندهند، حتّى در فرودگاه هاى كشور و در هواپيماهاى كشور و حتّى در اتوبوسهاى شهرى كشور زنهاى چادرى و با حجاب را راه ندهند تا اينجا اينها پيش ميرفتند. اين طرحى بود كه اگر عمر ننگين آن رژيم ادامه پيدا مى كرد بنا بود اجرا بشود.

از طرفى در مدارس روى ذهنهاى كودكان و دختران و پسران بايد درباره ى حجاب آن چنان كار بشود كه اينها وقتى توى خانه هايشان رفتند، بر روى مادرهاى خودشان فشار بياورند و حجاب را از آنها بخواهند كه بردارند يعنى حجاب را به صورت يك ضد ارزش در ذهن كودكها جا

ص: 104

بيندازيم.(1)

طرّاحى لباسهاى ضدّ حجاب براى مبارزه با حجاب

از امكانات توليدى كشور ميخواستند استفاده كنند توى همان طرح اين هم آمده كه تشويق كنيم تا كارخانجاتى به وجود بيايد كه لباسهايى را كه ضد حجاب است ارائه بدهد تا زنها تشويق بشوند كه از آن لباسها استفاده كنند و از لباس باحجاب و از چادر استفاده نكنند، اينجا شما بخوبى معناى آن حرفى كه من يك بار در خطبه ى نماز جمعه عرض كردم به روشنى درمى يابيد كه اين دستگاههاى توليدى و امكانات اقتصادى كه مردم را به بدحجابى و به لباسهاى نامناسب سوق ميدهند و تشويق ميكنند ريشه ى استعمارى دارد.(2)

اشتباه فرنگى مآبها؛ تقليد از ظواهر غربى

در دوره ى فرنگى مآبى در كشور ما آمدند و به قول معروف، سرنا را از سر گشادش دميدند؛ يعنى شكل غلط قضيّه را انتخاب كردند. وقتى وارد مسأله ى زن و مرد شدند، علاج را در اين ديدند كه بطور كامل از ظواهر پديد آمده يا وجود داشته ى در اروپا تبعيت و تقليد كنند. مسأله ى كشف حجاب و آزادى زن و تمتّعهاى نامشروع از جنسيّت و برداشتن حجاب و حفاظ بسيار ظريف و پيچيده اى كه در اسلام بين زن و مرد وجود دارد - كه اين حجاب به هيچ وجه به معناى حجاب ظاهرى نيست؛ يك چيز ديگر است كه با دقّت و با لطيف نگريستن به مسأله ميشود آن را فهميد و سنجيد كه چقدر حكيمانه است - نمونه اى از اين تقليد و تبعيّت بود.

*

ما اگر ميخواستيم به زن نگرش انسانى داشته باشيم و از ستم به او

ص: 105


1- . در خطبه هاى نماز جمعه (65/8/9)
2- . همان

جلوگيرى ميكرديم، راهش اين نبود كه بياييم آن چيزى را كه عامل اصلى و تأثيرگذار نيست، مورد توجّه قرار دهيم. در فرنگى مآبى، اين اشتباه را كردند؛ آمدند اين را مورد توجّه قرار دادند.(1)

سندى از رژيم گذشته پيرامون مبارزه با حجاب

حقيقت اين است كه در جامعه ى اسلامى ما، بر روى مسأله ى بى بندوبارى و ممنوعيت فساد و فحشاى جنسى كار فرهنگى لازم انجام نگرفته است مردم ما البتّه اكثريّت، ايمان بر آن حفاظها و حجابهاى لازمى كه اسلام معيّن كرده دارند. در طول 50 سال گذشته به عكس هر چه امروز ما روى اين مسأله كم كار فرهنگى و تبليغاتى كرده ايم، رژيم گذشته بر روى فرهنگ غربى در اين زمينه يك حركتى انجام ميداد و در باب روابط زن و مرد كه نمونه ى بارز آن حجاب است كار كردند. از سال 1310 و بلكه قبل از آن اين كار شروع شد و تا سال 1314 شمسى كه مسأله ى كشف حجاب پيش آمد. سندى در اختيار ما قرار گرفت كه مربوط به مذاكره و تصميم گيرى جمعى از مسؤولين رژيم گذشته در همين اواخر، يعنى 1355 است؛ در آنجا گفته شده بود كه ما بايد از رسانه هاى گروهى حدّاكثر استفاده را بكنيم.(2)

تحقير و تمسخر حجاب در نظام پهلوى و رسانه هاى غربى

از برخوردهاى لوده و هرزه ى كسانى هم كه در دوران رژيم طاغوت، حجاب را مسخره ميكردند ميگذريم. در آن دوران، افراد معدودى از خانمها و دختر خانمها در دانشگاهها حجاب داشتند كه مورد تمسخر و استهزا بودند. آن برخورد، يك برخورد غيرانسانى، جلف و غلطى بود كه انسان چيزى را كه خودش قبول ندارد، آن را به لجن بكشاند و به باد استهزا بگيرد؛ كارى كه امروز رسانه هاى غربى عيناً انجام ميدهند. در آن دوران، اينگونه

ص: 106


1- . در ديدار با زنان نماينده ى مجلس (80/7/14)
2- . در خطبه هاى نماز جمعه (65/8/9)

افراد كار اجلاف را انجام ميدادند كه اصلاً محلّ بحث نيست؛ امّا كسانى هم كه اهل اين جلافتها نبودند، بلكه اهل فكر و منطق و به ميزان گفتن و به ميزان انديشيدن بودند، باور نميكردند كه ممكن باشد خانمى مقيّد به مسائل اسلامى - از جمله مسأله ى حجاب - باشد و بتواند مدارج علمى را طى كند و عالم بشود، همچنانكه باور نميكردند چنين كسى بتواند در زمينه ى مسائل سياسى و اجتماعى كسى بشود؛ كما اينكه فكر نميكردند يك عنصر فعّال انقلابى باشد.(1)

از كشف حجاب تا انحطاط جامعه

اگر در يك جامعه اى ذهنيّت زن را خراب كردند و اميدهاى او و آرزوهاى او و ايده آلهاى او را سوق دادند به يك جهتى كه كمتر است از شأن زن، بدون شكّ ميتوانند جامعه را منحط كنند؛ لذا از دوران كشف حجاب اين كار شروع شد و در يكى دو دهه ى اخير به اوج خودش رسيد.(2)

انحراف و انحطاط به بهانه ى زيبايى و زيباسازى

اصل گرايش به زيبايى و زيباسازى و زيبادوستى، يك امر فطرى است. البتّه اين شايد با مقوله ى نوگرايى مقدارى تفاوت كند. نوگرايى امر عامترى است. اين مسأله ى آرايش و لباس و چيزهايى كه شما گفتيد، مقوله ى خاصّى است كه انسان - بخصوص جوان - از زيبايى و زيباسازى خوشش مى آيد و دلش ميخواهد كه خودش هم زيبا باشد. اين عيبى هم ندارد؛ يك امر طبيعى و قهرى است؛ در اسلام هم منع نشده است. آن چيزى كه منع شده، فتنه و فساد است.

اين زيبايى و زيباسازى، بايستى موجب اين نشود كه در جامعه انحطاط

ص: 107


1- . در ديدار با گروهى از زنان پزشك سراسر كشور (68/10/26)
2- . از مصاحبه با مجلّه ى شاهد بانوان (67/9/13)

و فساد به وجود آيد؛ يعنى ابتذال اخلاقى نبايد به وجود آيد. چگونه؟ راه هايش مشخّص است. اگر ارتباط بى قيدوشرط و بى بندوبارى در روابط زن و مرد وجود داشته باشد، اين موجب فساد خواهد شد. اگر به صورت افراطى به شكل مدپرستى درآيد، اين به فساد خواهد انجاميد. اگر اين مقوله ى زيباسازى و رسيدن به سر و وضع و لباس و امثال اينها، مشغله ى اصلى زندگى شود، انحراف و انحطاط است؛ مثل اينكه در دوره ى طاغوت، آن خانمهاى اعيان و اشراف، پشت ميز آرايش مينشستند. فكر ميكنيد چند ساعت مينشستند؟ شش ساعت! اين واقعيّت دارد و ما خبرهاى دقيق داشتيم كه شش ساعت مينشستند! يك انسان، اين مدّت براى آرايش صرف وقت كند كه ميخواهد مثلاً به عروسى برود و موى سرش را، يا صورتش را اينطورى درست كند! اگر كار به اين شكل درآيد، انحراف و انحطاط است؛ امّا فى نفسه، رسيدن به سر و وضع و لباس، بدون اينكه در آن خودنمايى و تبرّج باشد، عيبى ندارد.(1)

بى خبرى زنان و كارساز شدن توطئه ى كشف حجاب

توفيق اين توطئه ى بزرگ و خطرناك تا حدود زيادى معلول آن است كه زن ايرانى در هنگام بروز اين فاجعه، ترسيم واضح و پرجاذبه و منطقى و متكّى به ايمانى از الگوى زن اسلامى نداشت. اگر در آن روزگار گسترش سواد و علم در جامعه آغاز ميشد و چنين الگويى از اسلام در اختيار اذهان عمومى، مخصوصاً زنان قرار ميگرفت، آن توطئه به آسانى توفيق نمى يافت.(2)

ممنوعيّت حجاب؛ اهانت علنى به اسلام

در امريكا و اروپا مسلمانان و گروه هاى اسلامى مورد اهانت و تهمت قرار ميگيرند و در مواردى تظاهر به پايبندى هاى اسلامى از قبيل حجاب

ص: 108


1- . در جمعى از جوانان به مناسبت هفته ى جوان (77/2/7)
2- . در سمينار نقش زن در جامعه در دانشگاه تربيت معلّم (64/12/10)

زنان ممنوع ميگردد. اهانت علنى به اسلام در قالب حجاب تحريم شده.

*

تضييع حقوق زنان، تهمت از سوى كسانى است كه شأن والاى زن ايرانى را كه با حفظ حجاب و حدّ شرعى، در برترين فعّاليّتهاى كشور شركت ميورزد، نميپسندند و ابتذال حاكم بر روابط زن و مرد و بهره كشى ناجوانمردانه از زن در جوامع غربى را، نسخه ى مطلوب در حيات اجتماعى زن ميشمرند.(1)

بى حجابى؛ وسيله ى مصرف گرايى

بى حجابى در حقيقت وسيله اى براى فرهنگ مصرف نيز بود؛ آن هم يك مصرف بى بندوبار، بى خاصيّت و پر از ضرّر. چقدر همّتها، پولها و وقتها كه صرف شد براى چيزى كه جز زيان براى جامعه و عفّت عمومى چيزى به دنبال نداشت.(2)

لزوم خوددارى خانمها از مصرف گرايى و اسراف

من به خانمهاى مسلمان، خانمهاى جوان و خانمهاى خانه دار عرض ميكنم؛ سراغ اين تبليغ مصرف گرايى كه غرب مثل خوره به جان جوامع دنيا و جوامع كشورهاى در حال توسعه و كشورهاى رو به رشد از جمله كشور ما انداخته است، نرويد. مصرف در حدّ لازم خوب است، نه در حدّ اسراف. خانمهاى مسؤولين و زنانى كه همسرانشان يا خودشان مسؤوليتهايى در بخشهاى مختلف كشور دارند، بايد از لحاظ دورى از اسراف براى ديگران الگو باشند.(3)

ص: 109


1- . پيام به حجّاج بيت الله الحرام (72/2/28)
2- . در خطبه هاى نماز جمعه (62/10/16)
3- . در ديدار گروهى از زنان نخبه (71/9/25)

خطر تجمّل گرايى زنان

گرايش به تجمّل گرايى كه مدّتها بود در جامعه ى ما يواش يواش كم شده بود، يا در اوايل انقلاب مثلاً خانمها به تجمّلات و زر و زيورها اعتنايى نميكردند، متأسّفانه باز اين چيزها - آنطور كه شنيده ميشود - در جامعه ى ما دارد رشد ميكند. زنان انديشمند و با فكر و با معرفت جامعه ى ما بايد اين را خطر بدانند. نبايد زنان به سمت تجمّل گرايى سوق پيدا كنند؛ البتّه اين خطر براى مردان هم هست؛ منتها در زنان بيشتر و امكانش زيادتر است. وانگهى در اين قضيّه، در موارد بسيارى، مردان تحت تأثير زنانشان قرار ميگيرند. شماها واقعاً بايد با اين قضيّه مبارزه كنيد، خودتان هم مراقبت نماييد. من با تظاهر به تجمّل و تجمّل گرايى در حدّ معتدلِ كمِ ناگزيرش مخالفتى نميكنم، ليكن اگر بنا شد كه روند افراطى پيدا كند، چيز بسيار مزخرفى است. در لباس، در آرايش، در زر و زيورها و طلا و جواهرات، خانمها بايستى خيلى اهمّيّت بدهند كه امساك بشود و بى اعتنايى به اين چيزها انجام بگيرد، تا شايد - ان شاءالله - به درخشندگيها و زيباييهاى واقعى تر بيشتر توجّه بشود، تا به اين زيباييهاى ظاهرى.(1)

تأثير حجاب بر كاهش ميزان فساد جامعه

حقّاً در جامعه اى كه بين زن و مرد حفاظى وجود داشته باشد، فساد در آن جامعه قابل مقايسه با جامعه اى كه اين حجاب در آن وجود ندارد نيست.

*

حركت ضدّ حجاب كه امروز در كشور ما و به وسيله ى كسانى به شكل موذيانه تعقيب ميشود، يك حركت سياسى بر ضدّ جمهورى اسلامى است.(2)

تدابيرگوناگون براى مبارزه با حجاب

در رژيم گذشته، نه فقط در اين اواخر، بلكه از اوايلى كه اين رژيم

ص: 110


1- . در ديدار با شوراى فرهنگى - اجتماعى زنان (70/10/4)
2- . در ديدار با خواهران هنرمند (63/3/10)

سركار آمده بود - يعنى از اوايل اين قرن شمسى - سياست استعمار جهانى اين شد كه آزادى و بى بندوبارى جنسى را در ميان جوامع مسلمان رواج بدهد و حفاظ و حجاب اسلامى و مرزى كه بين زن و مرد از نظر تعاليم اسلام و در فرهنگ اسلامى مقدّر و مقرّر شده بود، اين مرز را بشكند؛ تمام وسايل را براى تزريق اين مايه ى فساد در پيكره ى جامعه ى اسامى به كار بردند؛ از سياست استفاده كردند، از زور استفاده كردند، از شعرا و نويسندگان و نمايشنامه نويسها و قصّه نويسها و هنرمندها استفاده كردند، از تمام وسايل ارتباط جمعى در جامعه استفاده كردند و پشت سر همه ى اينها - همانطور كه اشاره شد - دستهاى پليد سياست بود كه با يك نقشه و پيش بينى دقيقى اين مسأله را به پيش ميبردند. جامعه ى اسلامى ما كه در اوايل اين قرن شمسى - يعنى در حدود شصت سال قبل مثلاً - بين زن و مرد يك مرز غيرقابل عبورى وجود داشت در صحنه ى جامعه و مرد نگاه كردن به زن نامحرم را حرام ميدانست، و زن حفظ پوشش و عفّت را يكى از واجبات اصلى خودش ميدانست، حتّى كسانى كه از لحاظ تديّن در سطح بالايى نبودند امّا زنهايشان از لحاظ حفظ عصمت و عفّت خودشان از لحاظ اسلامى كمال كوشش و تلاش را ميكردند، در طول چهل - پنجاه سال اين سياست خبيث با وسايل گوناگون و از طرق گوناگون در جامعه اعمال شد.(1)

تقويت شخصيّت شهوانى؛ عامل يأس، عصيان و پوچى

در كشورهاى صنعتى تقويت شخصيّت شهوانى انسان، همه ى جوانان آنها را به سمت يأس و نااميدى و عصيان بر همه سنّتها، مقدّسات و نظامهاى اجتماعى كشانده و آنها را به پوچ گرايى سوق داده است.(2)

ص: 111


1- . در خطبه هاى نماز جمعه (65/05/10)
2- . در ديدار با خواهران هنرمند (63/3/10)

بى بندوبارى صهيونيستى؛ ابزار استكبار جهانى

فرهنگ فسادانگيز صهيونيستى در دنيا هدفش اين است كه عفاف را، حجاب ميان زن و مرد را از ميان بردارد. بى بندوبارى جنسى از بزرگترين ابزارهاى استكبار جهانى است؛ در هرجاى دنيا كه بخواهند يك ملّتى را به فساد بكشند، آنها را به فحشا ميكشانند، هر جا بخواهند يك ملّتى را از شخصيّت انسانى دور كنند، آنها را به برهنگى و بى بندوبارى نزديك ميكنند، در همه جاى دنيا اين كار ممكن است.(1)

دامن زدن صهيونيستها به بى بندوبارى و گير كردن غرب در فتنه ى جنسى

آنچه شما در گذشته ى ايران - در كشور خود ما، در همين تهران و جاهاى ديگر كه روز به روز هم داشت بيشتر ميشد - و در بسيارى از جاهاى دنيا ميديديد، محصول، يا برابر با آنچه كه در فرهنگ غرب، نسبت به زن و مرد وجود دارد، نبود؛ آن يك چيز فوق العاده بود. آن، چيزى بود كه به عمد آن را دنبال ميكردند! خيلى از آدمهاى صاحبنظر مسائل اجتماعى و مسائل انسانها و جوامع آن روز هم ميگفتند - ما آن روز در كتابها زياد ميخوانديم - كه اين كارى است كه صهيونيستها دارند ميكنند! بعيد هم نبود. البتّه من يك استدلال قطعى بر اين ندارم؛ امّا بُعدى ندارد كه سياستهاى صهيونيستى روى همان اهداف بلند مدتى كه دارند، اين قضيّه را دنبال ميكردند. يعنى بنابر اين است كه اين فتنه را دامن بزنند. بنا بر اين بود، امروز هم هست. البتّه امروز خودشان - بيچاره ها - در اين قضيّه ى فتنه ى جنسى گير كرده اند؛ چون طبيعى است كه اين لوازمى دارد، كه ديگر آن لوازم اجتناب ناپذير است! نميشود گفت كه ما ميخواهيم تا اين جاى قضيّه بياييم، از اينجا به آن طرف نرويم؛ نه، ديگر يك سراشيبى است كه اگر انسان در آن وارد شد، ديگر اجتناب ناپذير است كه تا آخر بايد برود. آنها الان گرفتارند و

ص: 112


1- . درخطبه هاى نماز جمعه (62/10/16)

ميبينيم. شايد شماها - آقايان و خانم ها - ميبينيد؛ در بعضى از اين مطبوعات غربى، فريادهاى عجيبى بلند است، از وضعى كه در امريكا وجود دارد - از اين مسائل همجنس گرايى ها، از اختلاطهاى گوناگون، از شيوع اين وسايل تبليغاتى كامپيوترى و امثال آنها به داخل خانه ها - بعد فراگرفتن اين موج عظيم بچّه ها را - بچّه هاى دوازده، سيزده ساله را - ديگر حالا يواش يواش به جايى رسيده كه اينها را حسّ ميكنند!(1)

مبارزه با اديان از طريق شهوت

همه ى اديان عالم، نه فقط دين اسلام؛ - منتها دين اسلام منظم تر و دقيقتر از ساير اديان - با عنان گسيختگى شهوات انسانها مخالفند. اديان براى شهوات، ضابطه و قاعده و حدود و قيود دارند. پرورش روح انسان، بدون محدود كردن شهوات كه امكان پذير نيست. وقتى كه شهوات انسان، عنان گسيخته باشد، همان حيوان و بهائم است و رشد انسانى امكان ندارد. لذا اديان با شهوات و عنان گسيختگى آن مخالفند. پس در هر جامعه اى، راه مبارزه ى ساده و آسان با اديان اين است كه راه عنان گسيختگى و مهارگسيختگى شهوات را باز كنند. در ايران، اين كار را شروع كردند، يكى از راههايش - كه جزو مهمترين كارها بود - كشف حجاب بود. يكى ديگر از راه هايش، رواج ميخوارگى بود كه اين كار را انجام دادند. كار ديگر اين بود كه رابطه ى محدود زن و مرد را بشكنند، اين جزو كارهاى تجربه شده است. وسايل جديد علمى و پيشرفتهاى تمدّن - مثل سينما و راديو تلويزيون و امثال اينها - نيز به آنها اين امكان را ميداد كه با خيال راحت اين كارها را در جامعه انجام بدهند. اين، غير از مقوله ى علم و سواد و فكريّات و ذهنيّات بود. اشتباه اينجاست كه عدّه اى خيال ميكنند، آن چيزى كه موجب ميشود شهوات رواج پيدا كند، علم و دانش است، نه، علم و دانش، آن جريان دوّم

ص: 113


1- . در ديدار اعضاى گروه انطباق پزشكى با موازين شرعى (74/8/16)

بود. جريان اوّل، جريان فرهنگى محض و باز كردن راه فساد فكرى و عملى و جنسى و ابتذال زندگى روى مردم بود. اين، آن كاراوّل بود كه انجام دادند. لذا اوّلين كسانى كه با اين حمله ى غربيها در ايران و همينطور در كشورهاى ديگر فاسد شدند، باسوادان نبودند؛ بسيارى از بيسوادان بودند. همين حالا هم همينطور است. كسانى كه در دوران رژيم ستمشاهى غرق در فساد بودند، اكثر و اغلبشان بيسوادان و طبقات متوسّط جامعه بودند. بله، رفاه مؤثر است و كمك ميكند. آن حالت رفاه و مصرف زدگى و آسايش زندگى، به آن فسادى كه آنها دنبال ميكردند و برنامه ريزى مينمودند، كمك ميكرد.(1)

بى بند و بارى؛ راه مبارزه با ملّت هاى انقلابى

ملّتهاى انقلابى تا وقتى كه پارسايى انقلابيشان را دارند، تا وقتى جوانهايشان، مردها و زنهايشان همچنان مقيّد و پايبند به طهارت و تقوا هستند، روحيّه ى سلحشورى و شجاعت و مقاومت و مردانگى در آنها زياد هست. آنوقتى كه در سراشيب فحشا و فساد و بى بندوبارى لغزيدند، همه چيز تمام ميشود. اينها اين كار را ميخواستند براى كشور ايران بكنند. متأسّفانه عامل خوب هم پيدا كردند و آن رضاخان بود. با قلدرى زنها را وادار كرد كه در مناظر عمومى ظاهر بشوند، حجاب را ممنوع كرد و بى حجابى را اجبارى كرد. امريكاييها و غربيها با تئوريسينهاى قوى كه دارند، بعدها راههاى بهترى را پيمودند. البتّه از آن زمينه هم استفاده كرده اند و فحشا را رشد دادند. كار به جايى رسيد كه در ظرف سى يا سى و پنج سال از آغاز بى حجابى در كشور ما گذشته بود، وضع زنهايى (نه همه ى زنها) از مردم ما به جايى رسيد كه گاه از آن زنانى كه در جوامعى بودند كه هيچوقت معتقد به حجاب نبودند، يك مقدار هم آن طرفتر رفتند. تمام دستگاهها و تبليغات براى به لجن كشاندن عفاف و طهارت و تقواى زن استخدام شد.

ص: 114


1- . در ديدار با جمع كثيرى از طلّاب حوزه هاى دانشجويان (69/9/28)

بى ارزش كردن عصمت و عفّت مرد و زن، عادى جلوه دادن روابط نامشروع ميان زن و مرد، آثار اجتماعى كه در اين رابطه به وجود آمد، اخلاق فاسدى كه رواج پيدا كرد و انواع فسادهاى گوناگون، اينها شرح و تفصيل زيادى دارد كه بسيارى از مردم ما خودشان شاهد بودند.(1)

كشاندن زن به ابتذال براى سوءاستفاده ى بيشتر سرمايه داران بزرگ

سرمايه دارانبزرگ، سياستمدارانخبيث و پليد و گردانندگان دستگاههاى مخفى، فكر كردند كه ميتوانند براى كارهاى سياسى و اقتصادى از اين وضعيّت بهتر استفاده كنند و زن را به ابتذال بكشانند. بله، در آنجاها، علم و سياست هم هست و زنها در ميدان علم و سياست هم جلو ميروند؛ امّا به چه قيمتى؟... همين حالا هم توده و عامّه ى زنها - نه چهار نفر خانم دكتر يا متخصّص يا نويسنده و برجستگان و زبدگان - در كشورهاى اروپايى و امريكايى كه از تمدّن غربى حظّ زيادى دارند، در وضعيّت سخت و بيرحمانه اى زندگى ميكنند و ستم همسران و ستمكارى كه بر آنان تحميل ميشود و كارهاى سخت و سنگينى كه بر دوش آنان ميگذارند، تحمّل ميكنند. با اين كار، وانمود ميكنند كه زن را وارد ميدان اجتماع كرده اند؛ در حالى كه فرصت انديشيدن و فكر كردن و تصميم گرفتن هم براى آنان وجود ندارد.(2)

صدور بى بندوبارى به كشورهاى اسلامى

فرهنگ غرب به مفهوم برهنگى و فساد فضاحت آميزى است كه امروز بر زندگى بسيارى از زنان در كشورهاى غربى سايه افكنده و بر اثر تبليغات غلط آنها فساد و بى بندوبارى در اين جوامع روز به روز در حال گسترش است. آنها قصد دارند فسادى را كه خود گرفتار آن شده اند، به كشورهاى

ص: 115


1- . در خطبه هاى نماز جمعه (63/10/14)
2- . در ديدار با جمع كثيرى از زنان (68/10/26)

اسلامى نيز صادر كنند ولى ما آن را براى زندگى اجتماعى مضر ميدانيم و روش اسلامى را به عنوان بهترين روش، دستورالعمل زندگى خود قرار داده ايم.(1)

استفاده از ميل جنسى براى تسلّط بر جوامع اسلامى

فساد جنسى، بى بندوبارى جنسى، عدم رعايت ضوابط و حدود، استفاده از غرايز جنسى، اين يكى از آن مواردى است كه يك غريزه دچار انحراف شده است و ما ميبينيم كه با به انحراف كشاندن و غلط استفاده كردن از غريزه ى جنسى مرد و زن در سطوح مختلف چه مشكلات بزرگى براى جوامع به وجود مى آيد و امروز دنيا به خصوص جوامع غربى در چه مرضهاى لاعلاج اجتماعى و روحى و جسمى به سر ميبرند. متأسّفانه مصيبت بزرگ در زمان ما، يعنى در اين چندين ده سالى كه استعمار و سياستهاى سلطه گر بر كشورهاى اسلامى تسلّط پيدا كردند، بلا و مصيبت بزرگ اين بود كه استعمارگران براى اينكه بر جوامع اسلامى مسلّط بشوند، از هر اهرمى استفاده كردند. از هر وسيله اى بهره بردند؛ حتّى جنايتكارانه ترين ابزارها و وسايل را هم از ياد نبردند و يكى از آنها همين مسأله ى جنسى و كشش جنسى و ميل زن و مرد كه به طور طبيعى در آنها هست، استفاده ى نامشروع و نادرست را از اين احساس طبيعى در انسان بردند.(2)

ابتذال فرهنگى؛ فاضلاب مدرنيته ى غرب

آن روزى هم كه به اصطلاح موج مدرنيته را وارد اين منطقه كردند، در واقع بايد گفت فاضلابهاى مدرنيته را به اين منطقه فرستادند! علم و ابتكار و اختراعات جديد و پيشرفت فكرى و دانشگاه هاى پيشرو را كه به كشورهاى الجزاير و مصر و عراق و بقيّه ى مناطق تحت استعمار نياوردند.

ص: 116


1- . در ديدار با پرستاران و كاركنان نهادهاى فرهنگى (73/7/20)
2- . در خطبه هاى نماز جمعه (65/5/11)

اوّل چيزى كه آوردند، ابتذال فرهنگى، كشف حجاب و كالاهاى مصرفى پس مانده بود؛ يا حدّاكثر نظامهاى نسخ شده ى درجه ى دو و سه آموزش و پرورش خود را آوردند؛ يعنى مردم را از همه جهت تحقير كردند.(1)

تأثير رسانه هاى گروهى در ترويج بى بندوبارى

وضع كشور ما و جامعه ى ما در همين تهران بزرگ و بسيارى از شهرهاى ديگر به جايى رسيد كه بعضى از نويسندگان و ناظران و كسانى كه دنيا را ديده بودند، ميگفتند عريان گرايى و هجوم به سمت بى بندوبارى جنسى در تهران به خصوص در بعضى از نقاط اين شهر و بعضى ديگر از مناطق كشور با سرعتى بيش از كشورهاى اروپايى حتّى به پيش ميرود، زنها و مردهاى ما را تحت عنوان مدپرستى و يا آزادى به سمت يك بى بندوبارى و هرزگى سوق داده بودند. اين تأثير رسانه هاى گروهى بود كه با دستهاى سياست به پيش ميرفت و عفّت را در دل زن و در اندرون زن كه مثل گوهر گرانبهايى محفوظ بود شكستند و سعى كردند كه نابود كنند و در جامعه حجاب و حفاظ و مرز بين زن و مرد را به شكل يك امر ضدّ ارزش درآوردند. البتّه معلوم بود كه اين تلاش مصنوعى است، معلوم بود كه هنوز گوهر عفّت و عصمت و اخلاق اسلامى و حجاب و مرز جنسى در جامعه محفوظ است و معلوم بود كه دست استعمار نتوانسته تا اعماق روحيّات مردم ما نفوذ كند.(2)

فيلمهاى غربى؛ عامل سست كردن ذهنيّت مردم نسبت به حجاب

يكى از عواملى هم كه در اين زمينه تأثيرات منفى دارد، برخى از اين فيلمهايى است كه بعضى از زندگى هاى غربى را در دسترس همه ميگذارد. اينها در سست كردن ذهنيّت مردم نسبت به مسأله ى حجاب بى تأثير نيست. البتّه نسبت به پخش اين فيلمها هم بايد تذكّراتى داده شود.(3)

ص: 117


1- . در ديدار جوانان استان اصفهان (80/12/8)
2- . در خطبه هاى نماز جمعه (65/5/11)
3- . در جلسه ى پرسش و پاسخ با مديران مسؤول نشريات دانشجويى (77/12/4)

ص: 118

فصل پنجم روش برخورد با بى بندوبارى

اشاره

ص: 119

ص: 120

مهمترين انگيزه ى اسلام؛ مبارزه با فساد در جامعه

در جامعه اى اگر فساد بود، خانواده ضعيف ميشود و اگر خانواده قوى بود، فساد در جامعه، زمينه ى رشد پيدا نميكند. اين يكى از مهمترين انگيزه هاى اسلام است؛ براى اينكه در سطح جامعه ى به كار ميرود. بى بندوبارى جنسى و برآمدن شهوات به صورت آزاد و بى قيد و شرط وجود نداشته باشد.(1)

همّت براى مبارزه با فساد اخلاقى؛ عامل رشد جامعه

امروز جامعه ى ما، جامعه ى دينى و اخلاقى است؛ البتّه در آن فساد هم هست. زمان اميرالمؤمنين هم فساد بود. شما خيال ميكنيد آن زمان فساد و بدى نبود؟ آن زمان آدمهايى كه احياناً دچار فساد و فحشا بشوند، نبودند؟ چرا، آن زمان هم بودند. عمده اين است كه در هر نظامى اگر به فكر اصلاح هستند، براى مقابله با عوامل فساد همّت بگمارند. بايد براى مبارزه با فساد همت گماشت؛ چه با پديده ها، چه با زيربناها و ريشه ها. اينكه باشد، جامعه رشد خواهد كرد، پيش خواهد رفت و همين مقدار فسادى هم كه ميبينيد، به مرور از بين خواهد رفت.(2)

ص: 121


1- . در خطبه هاى نماز جمعه تهران (65/7/18)
2- . در جلسه ى پرسش و پاسخ دانشجويان دانشگاه شهيد بهشتى (82/2/22)

رعايت تقوا در رابطه ى زن و مرد

همه ى برادران و خواهران عزيز نمازگزار را دعوت ميكنم و توصيه ميكنم به رعايت تقواى الهى كه يكى از بارزترين موارد آن حدود و ضوابط الهى در مسائل جنسى و رابطه ى زن و مرد است؛ تقواى الهى را در اين باره رعايت كنيد و يقيناً خداى متعال براى كسانى كه تلاش كنند و مجاهدت كنند در اين راه پاداش بزرگى را قرار خواهد داد.(1)

واهمه ى دشمنان ازجلوه ى درخشان اسلامى مادران و همسران شهدا

مادران، همسران شهدا و ايثارگران و رزمندگان، جلوه هاى درخشان از زن مسلمان به جهان نشان دادند و اين همان حقيقتى است كه دشمنان اسلام از آن واهمه دارند. بر همين اساس امروز تلاش عظيمى در حال انجام است تا زنان را در جامعه ى اسلامى ايران؛ به غفلت از اصالتها و ارزشهاى معنوى دچار سازند.(2)

مراقبت در برابر كمند ناپيدا و خطرناك فرهنگ و تفكّر غربى

منزلت زن مسلمان بالاتر از غرق شدن و پرداختن به امور بى ارزش است؛ لذا زنان مسلمان و انقلابى بايد مراقب دستهاى پنهان و پليد شيطانها و دشمنان باشند.(3)

*

غربيها مايل نيستند زنان در جوامع جهان سوّم آرمانخواه و داراى فكر روشن و هدفهاى بزرگ باشند؛ لذا زنان جوان در جامعه ى ما بايد مراقب اين كمند ناپيدا و بسيار خطرناك فرهنگ و تفكّر غربى باشند و از آن پرهيز كنند. صلاح زنان در جامعه، صلاح مردان را به دنبال دارد و در اين ارتباط

ص: 122


1- . در خطبه ى نماز جمعه (65/5/10)
2- . در ديدار جمعى از پرستاران (74/7/12)
3- . در ديدار با جمع كثيرى از زنان مسلمان و انقلابى (72/9/17)

زنان نقش برجسته اى را بر عهده دارند.(1)

تبيين تز در زمينه ى روابط جنسى براى تمام دنيا

دنيا امروز در يك آزمايش دشوارى در زمينه ى روابط جنسى به سر ميبرد و هيچ ايده و تز و پيشنهادى از هيچ جا كه بتواند گره اى باز كند ارائه نميشود. ما يك پيشنهاد، يك تز، يك نظريّه ى سازنده و مستدل داريم، اين را بايد تبيين كنيم. بايد مردم دنيا اين را بفهمند.(2)

اصلاح زن؛ اصلاح جامعه

اگر زن در جامعه و در محيط زنانه اصلاح شود، جامعه به طور كلّى اصلاح خواهد شد. اگر محيط خانواده ها به بركت زن، محيط سالمى شود، جامعه بطور كامل اصلاح خواهد شد. نقش زنان در اصلاح جامعه، نقش بسيار برجسته اى است. اين، آن چيزى است كه دشمنان سعادت انسانها هم به آن توجّه دارند و روى آن كار ميكنند.(3)

اصلاح زنان، اصلاح تاريخ و آينده

زن اگر فاسد شد، احتياج نيست مردها را فاسد كنند، مردها به خودى خود فاسد ميشوند. اگر زن يك نسل فاسد شد، هيچ لزومى ندارد كه با سرمايه گذارى مردهاى آن نسل را فاسد كنند، طولى نميكشد كه تمام مردهاى آن نسل فاسد ميشوند؛ زيرا زن تربيت كننده است، حال تربيت كننده انسانهاى با فضيلت و شجاع است يا انسانهاى بى ارزش و بى ايده آل. مادران يعنى زنان جامعه كه مهمترين حيثيّت آنها مادرى است، بايد اصلاح شوند تا تاريخ و آينده اصلاح شود.(4)

ص: 123


1- . در ديدار جمع كثيرى از پرستاران (70/8./22)
2- . در خطبه هاى نماز جمعه (65/7/18)
3- . در ديدار جمعى از پرستاران (74/7/12)
4- . در ديدار با گروهى از بانوان (63/12/21)

مقابله با توطئه ى فساد جوانان

دشمن ميخواهد با به فساد كشيدن جوانان و از بين بردن مرزهاى الهى و اخلاقى در محيط زندگى زن و مرد، روحيّه ى نشاط و فعّاليّت و تلاش در راه خدا را از ملّت ايران بگيرد و در برابر اين توطئه ى بسيار خطرناك، همه ى قشرهاى ملّت بويژه جوانان و به خصوص خانواده هاى شهدا، جانبازان، آزادگان، ايثارگران بايد هوشيار و مصمّمتر از جبهه ى جنگ به مقابله بپردازند.(1)

ارتباط متين، نشانه ى سلامت و اسلاميّت

پوشش مناسب زنان و ارتباط متين و محترمانه مردان با زنان در محيط كار، برخورد شايسته با مراجعين، رعايت حدود اسلامى و اقامه ى نماز در وقت ظهر از نشانه هاى سلامت و اسلاميّت محيط كار است و اين مهم از يك سو با گفتار، سخنرانى، پخش جزوات مناسب، امر به معروف و نهى از منكر و از سوى ديگر مقابله با عوامل مضرّ و خطاكار تحقّق خواهد يافت.(2)

مخالفت امام (ره) با حمله به بد حجابها

در سال 64 كه همين آقاى ناطق نورى وزير كشور بودند، من يادم نميرود كه عدّه اى از جوانها در همين خيابانها به بدحجابها حمله ميكردند؛ امام - مكتوب - به ايشان نوشتند كه برويد و اين جوانهايى را كه به بدحجاب ها حمله ميكنند، بگيريد، بزنيد، زندان و حبسشان كنيد! امام، مخالف بود؛ در حاليكه امام، آن مرد شجاع و بى نظيرى بود كه مسأله ى حجاب را به اين كشور برگرداند! هيچكس ديگر غير از امام نميتوانست. اين هم يكى از اختصاصات امام بود؛ اگر غير از امام، هركس ديگر بود - از همين بزرگان و مقدّسين علما - هيچ كس جرأت نميكرد بگويد «زنها بايد با حجاب، بيرون

ص: 124


1- . در جمع خواهران اروميه (75/6/28)
2- . در ديدار با اعضاى انجمنهاى اسلامى ادارات، كارخانه ها و بيمارستانها (71/6/4)

بيايند»؛ امام در همان ماه هاى اوّل پيروزى انقلاب گفت «بايد با حجاب بيايند»! اين همان امام است؛ امّا در عين حال با آن روش، مخالف بود و ايستادگى كرد و گفت كه بچّه هاى كميته، جلوى اين كار را بگيرند.(1)

كار فرهنگى براى ايجاد تفكّر اسلامى حجاب

ما اقلاً براى اغناى مردم خودمان و سپس براى اغناى دنيا ميخواهيم چه بكنيم، با كميته و شلّاق و تعزير و دستگاه قضايى و نعره ى سياسى و كه بنده بروم در يك جايى مثلاً بنا كنم به حمله كردن به زن بى حجاب و آيا با اين چيزها ميشود يا نميشود؟ سؤال اين است، پاسخ براى شماها روشن است نميشود، چى لازم داريم ما؟ يك كار فرهنگى لازم داريم براى اينكه بتوانيم تفكّر اسلامى و فرهنگ اسلامى در باب زن و در باب حجاب را هم جا بيندازيم در ذهن مردم خودمان هم صادر كنيم به دنيا. همينطور كه بنده در نماز جمعه هم اين را مقيّد بودم كه بگويم و تأكيد كنم ما طلبكار دنيا هستيم.(2)

بكارگيرى هنر و ادبيّات درخدمت حجاب

هنر ميخواهد، پول ميخواهد و بالاتر از همه دنبال گيرى ميخواهد و توجّه به اينكه از اينجا هم ميشود كار كرد، اينهمه كتاب و قصه و رمان و داستان دارد نوشته ميشود بوسيله ى حزب اللّهى هاى ما، درباره ى جنگ مكرّر نوشته ميشود، درباره ى فلان و چند تا براى حجاب نوشته شده؟ الان براى اين كه نشان بدهند كه يك دختر باحجاب براى حفظ حجاب خودش چه مجاهدتى كرد، فلان باند فساد نتوانست، فلان جوان هرزه نتوانست، فلان معلّم مثلاً زورگو نتوانست، فلان پدر و مادر خبيث نتوانستند، اين دختر را از حجاب خودش منصرف كنند؛ يك رمان قهرمانى اينجورى درست كنيد.

ص: 125


1- . در ديدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى (76/12/14)
2- . در ديدار با اعضاى سمينار اسلام و زن (65/10/22)

يك رمان كوتاه اين را نشان بدهد تا حتّى هر دخترى كه ميخواند اين را احساس كند كه يك قهرمان و سعى كند خودش را به اين قهرمان نزديك كند چند تا اين كارها را كرديد؟ نكرديد برويم توى عالم نقاشى، نقاشى ما خب در رشته هاى مختلف دارد نقاشى انجام ميگيرد.

*

شما اگر چنانچه يك سمينار بگذاريد براى بررسى شيوه هاى هنرى ممكن، جهت جا انداختن تفكّر اسلامى حجاب شايد صد چشمه كار پيدا كنيد.(1)

لزوم كار هنرى روى مسأله ى حجاب

هر ايده و انديشه و انقلابى كه در قالب هنر نگنجد، ماندنى نخواهد بود آن چيزى كه ايده ها را در تاريخ نگه ميدارد و در سطح جامعه گسترش ميدهد و در عمق جان انسانها ميريزد و از اين نسل به نسل بعد منتقل ميكند، يك رابطه ى هنرمندانه است.

*

آنچه در هنر مهم است جهت آن است و اگر هنر جهت ايمان داشته باشد، مطلوب است. بر روى مسأله ى حجاب كار هنرى و كار زيباى تبليغى بايد صورت گيرد تا اين مسأله در ذهن اين عدّه جاى گيرد.(2)

كار سياسى، فكرى، اخلاقى ونصيحت بموازات هم عليه بد حجابى

چند(3) تا كار بموازات هم بايد انجام بگيرد، همه اش هم لازم است.

ص: 126


1- . در ديدار با اعضاى سمينار اسلام و زن (65/10/22)
2- . در ديدار با خواهران هنرمند (63/3/10)
3- . سؤال: الان ميبينيم توى جامعه هست و مسأله اش يك مقدار هم به هرحال حاد است ديگر، چون يك چيزى است كه نه واقعاً ميشود بگوييم كه بنشينيم، خب كار درازمدّتى كنيم و يك عدّه اى هر كارى ميخواهند انجام بدهند و نه اينكه شيوه هايى كه اعمال ميشود همه اش صددرصد درست است، و خب يك مقدار هم ميبينيم الان بعد از چند سال از انقلاب گذشته يك دفعه مكتبى مثل پانكيسم - حالا اگر بشود اسمش را مكتب گذاشت اصلاً - بروز ميكند. ( حالا گرچه فرض كنيد بچه هاى مرفه و شمال شهرى و اينها را دربرميگيرد، ولى به هرحال يك عارضه اى است كه به وجود مى آيد و چند سال بعد از انقلاب هم به وجود مى آيد. و اينكه ما به هرحال ما معتقديم كه اگر يك مقدارى ميخواهيم كه آدمهاى معاند را موظف كنيم كه به هرحال از جمهورى اسلامى اطاعت كنند بخاطر اينكه دارند در اين كشور زندگى ميكنند، ولى همّمان بيشتر ميخواهد بر اين باشد كه فرض بفرماييد دانشجويى كه الان موظّفش كرديم توى دانشگاه حجاب داشته باشد، بلافاصله بعد از رفتن از دانشگاه اين حجاب را پس نزد. با توجّه به شيوه هايى كه الان هست، خودتان معتقديد كه چه كارى جدّاً بايد كرد براى اين سؤال؟

از آنجايى كه اين پديده هايى كه شما به آن اشاره كرديد - كه البتّه هرگز بنده اسم مكتب و از اين قبيل چيزها اصلاً روى اينها نميگذارم - اينها يك هرزگى هاى مقطعى است كه همينطور دارد مى آيد و ميرود، چون بعضى از اينها ريشه ى سياسى دارد و يك عدّه اى آگاهانه دارند يك مشت جوان و بچّه و دختر و پسر را با استفاده از همان زمينه هاى غريزى ميكشانند به يك راهى براى اينكه هدف بزرگترى را تعقيب ميكنند، ميخواهند انقلاب را شكست بدهند به گمان خودشان از اين طريق، چون يك چنين ريشه هايى دارد، لذا برخورد بايد برخورد با يك جريان سياسى در مواردى باشد، پس كار سياسى لازم است. از طرفى كار فكرى لازم است. يك عدّه اى واقعاً برايشان مسأله درست حلّ شده نيست. خب، همانطور كه گفتم در گذشته كار شده براى اينكه تفكّر خاصّى در مورد زن را به صورت ايدئولوژى در بياورند. خب بايد سست بودن پايه هاى ايدئولوژى معلوم بشود. تا حالا در اين زمينه كارهايى انجام گرفته امّا باز هم بايد انجام بگيرد. در بخشى از ذهنها معلوم ميشود كه هنوز كاملاً پايه هاى آن ايدئولوژى، سست بودنش آشكار نشده؛ پس كار فكرى و اينها هم بايد انجام بگيرد. كار اخلاقى هم بايد انجام بگيرد؛ يعنى كسانى خودشان احساس تكليف كنند، احساس وظيفه بكنند. كسانى، كسان ديگر را با نصيحت و توجّه دادن به اهمّيّت موقعيّت از لغزشها باز بدارند. بعضى ها هستند كه از لحاظ فكرى احتياج به اغنا ندارند، حركتشان هم يك حركت سياسى نيست، امّا خب يك لغزش دارند ميكنند، بايد به اينها توجّه داده بشود كه مواظب باشيد اين لغزش به

ص: 127

سود كى ها تمام ميشود؟

*

امروز اگر ما به خيليها همين توجّه را بدهيم، اينها ولو اينكه هيچ قصد سياسى ندارند، ولو اينكه هيچ مثلاً عامل فكرى آنها را وادار نميكند، يك نوع باور خيلى ساده و عاميانه است كه آنها را به يك مراحلى از مقدّمات اين فسادها ميكشاند، اگر اين توجّه را به آنها بدهيم اينها مطمئناً متحوّل ميشوند و اين همان كار اخلاقى اى است كه بايد انجام بگيرد. به نظر من آن كار شما خانمهاست، يعنى كار مجلّات شماهاست كه يك مقدارى نصيحت كنيد. هيچ زبانى حتّى زبان استدلال در موارد زيادى به قدر زبان نصيحت كارگر و نافذ نيست. نصيحت يعنى همين كه به آنها توجّه بدهيد كه اين كارى كه دارند ميكنند كار بدى است، كار خطرناكى است، كارى است كه دشمن از آن سود ميبرد و دوستان از او زيان ميبينند و هدف از وادار كردن افراد به اين كار يك هدفهاى سياسى عميق است؛ اين به نظر من كار اخلاقى است. بنابراين همه جور كار بايستى انجام بگيرد بموازات هم.(1)

سينه سپر كردن در مقابله با فساد

دشمن نبايد بتواند با ترويج فرهنگ فساد - هر نوع فسادى، چه فسادهاى مربوط به شهوات جنسى و چه فسادهاى مالى و چه انواع و اقسام فسادهاى اخلاقى و عملى ديگر - اين انقلاب را از درون بپوساند. يكايك شما زن و مرد، بايد مثل آن جوان شجاع و غيرتمندى كه در برابر خانه و حريم و خانواده و موجودى خود سينه سپر ميكند و از آن دفاع ميكند، از انقلاب و اسلام و مسؤولان و دستاوردها و ايمان اسلاميتان دفاع كنيد و در مقابل كسانى كه به آن هجوم ميورزند بايستيد.(2)

ص: 128


1- . در مصاحبه پيرامون جايگاه زن در جمهورى اسلامى (63/12/4)
2- . در خطبه ى هاى نماز جمعه (68/7/28)

تبيين مسأله ى مهمّ اسلامى حجاب براى مردم

هيچكس از زن نميخواهد كه با چادر و روى گرفته توى اتاق كارش هم وقتى ميرود با همان حالت باشد، نه در منظر مردم، در معرض عمومى اجتماع، در آنجايى كه اختلاط زن و مرد هست البتّه اين بهترين شكل حجاب است هيچ اشكالى ندارد كه ما اين فكر را امروز به عنوان يك فكر تازه، بعنوان يك ايده ى نو به دنيا عرضه كنيم و مطمئن باشيم كه دنيا آن را خواهد پذيرفت به اميد اينكه - ان شاءالله - برادران ما در حوزه ى علميّه، در محيطهاى علمى، در سازمان تبليغات اسلامى، در وزارت ارشاد و در هر جايى كه اين كارها ممكن است دنباله ى اين مسأله را بگيرند و اين مسأله ى مهمّ اسلامى را تبيين كنند و در اختيار مردم بگذارند و البتّه در كنارش مقدّمات كارهاى اجرايى متين و محكم با پشتوانه ى تبليغى و فرهنگى در جامعه انجام بگيرد.(1)

بى اطّلاعى برخى از بانوان محجّبه از فلسفه ى حجاب

من در همين سالهاى اوّل انقلاب بوضوح دريافتم كه بعضى از زنانى كه محجّب هستند و خيلى قدر حجاب را نميدانند، اينها اصلاً از حكم حجاب و فلسفه ى حجاب و فوايد حجاب اطّلاعى ندارند؛ يعنى با اينها كمتر صحبت شده است. البتّه بعضى ها چيزهايى نوشتند؛ سفارش كرديم، كارهايى كردند. الان هم به نظر من همينطور است؛ به خصوص در محيط دانشگاه.(2)

عرضه ى نظريّه ى حجاب به دنيا

ما اگر بتوانيم نظريّه ى اسلام را به اين شكل سالم به دنيا عرضه بكنيم، جنجال مغرضانه ى جوّسازهاى جهانى هم از بين خواهد رفت.

*

ص: 129


1- . در خطبه هاى نماز جمعه (65/8/9)
2- . در جلسه ى پرسش و پاسخ با مديران مسؤول نشريات دانشجويى (77/12/4)

امروز شما ببينيد روشنفكران كشورهاى مسلمان دارند به سمت حجاب رو مى آورند.(1)

لزوم آشنا كردن دختران جوان با اهمّيّت حجاب

در محيط دانشگاه خودتان، در نشريّات خودتان، با نشريّات زن - كه الان در ايران چند نشريّه ى مربوط به زنان وجود دارد - با ديگر نشريّات رايج صحبت كنيد، چيزهايى بنويسيد، پخش كنيد، در جامعه فكر را بپراكنيد؛ منتها با استدلال، با منطق. بهترين راه تأمين حجاب هم همين است كه با منطق برخورد شود. البتّه اگر چيزى جزو مقرّرات شد و كسى برخلاف آن مقرّرات رفتار كرد، ممكن است قوانينى وجود داشته باشد كه دولت برخورد كند؛ كه لابد هم ميكند. درعين حال آن چيزى كه در اساس لازم است و مهمتر از همه است، اين است كه شما ذهن اين دختر جوان، يا اين زن جوان را - كه عمده هم خانمهاى جوان هستند - با اهمّيّت حجاب آشنا كنيد؛ يعنى به او تفهيم كنيد كه حجاب از لحاظ شرعى و از لحاظ منطقى اين است. در ذهن او، استدلال صحيح را در مورد رعايت حجاب راسخ كنيد. اميدواريم كه - ان شاءالله - روزبه روز بهتر شود.(2)

لزوم تبيين مسأله ى حجاب و ترويج آن در جامعه

اگر ما در محيط اجتماع خودمان هم حتّى ببينيم خانمهاى متدّينى هم وجود دارند كه مذهبى اند، اهل نمازند، امّا مسأله ى حجاب را به روشنى نميدانند حتّى بعضى ها كه از چادر و حجاب مناسب هم استفاده ميكنند درست برايشان ابعاد اهمّيّت اين مسأله روشن نباشد، اين يك تكليف بزرگى را بر دوش ما ميگذارد كه ما بايد از تمام امكاناتمان استفاده كنيم. آنكه من ميخواهم امروز مطرح بكنم و پيشنهاد بكنم در يك جمله خلاصه

ص: 130


1- . در خطبه هاى نماز جمعه (65/8/9)
2- . در جلسه ى پرسش و پاسخ با مديران مسؤول نشريات دانشجويى (77/12/4)

ميشود و آن اين است كه ما بايد از تمام امكانات كار فرهنگى براى تبيين مسأله ى حجاب و نظر اسلام درباره ى روابط زن و مرد استفاده كنيم، اين يك چيز مهم و جزو مسائل درجه ى يك در معارف كنونى است كه در جامعه ى ما ترويج ميشود.(1)

استفاده از ابزار تحقيق و تفكّر براى ترويج حجاب

همان حربه اى را كه افراد مورد نظر شما براى سست كردن اعتقاد به حجاب به كار ميبرند، شما هم به كار ببريد. يعنى شما درباره ى حجاب بنشينيد واقعاً تحقيق كنيد، فكر كنيد، از لحاظ دينى هم مثلاً درباره اش بحث كنيد، يا از بحثهايى كه شده استفاده كنيد. از لحاظ اجتماعى هم روى همين مسأله ى كيفيّت حجاب تكيه كنيد؛ به ترويج ديدگاه خودتان بپردازيد؛ آن چيزى كه به نظرتان درست است، آن را بگوييد؛ اين دغدغه را هم كه اينها مى آيند تمايل به حجاب را در دل مردم از بين ميبرند، نداشته باشيد؛ حجاب از بين نميرود. البتّه اگر قدرتى مثل قدرت رضاخانى بالاى سرش باشد، يا آنطور كه شنيدم در بعضى از كشورها مثل تونس كسى حقّ ندارد در خيابان با حجاب باشد و اصلاً حقوق بشر هم در اينجا ديگر مطرح نيست كه چرا مردم را مجبور كرديد بى حجاب باشند - كسانى كه مسؤول اين چيزها هستند، همينطور تماشا ميكنند و حرفى هم نميزنند! - بالاخره همان كشف حجاب دوران رضاخانى پيش مى آيد؛ امّا بمجرّد آنكه اين زور برداشته شود، مردم به سمت حجاب برمى گردند.(2)

تفسير صحيح از حجاب و ارائه ى الگوهاى متناسب

يكى از چيزهايى كه ما براى مردم خودمان تفهيم نكرديم در حالى كه عنوان جمهورى اسلامى و به عنوان نظام ولايت فقيه نظام ولايى بايد

ص: 131


1- . در خطبه هاى نماز جمعه (65/8/9)
2- . در جلسه ى پرسش و پاسخ با مديران مسؤول نشريّات دانشجويى (77/12/4)

تبيين كرد، مسأله ى حجاب است. حالا رفتن توى اين مثلاً فرض كنيد كه حجاب در تمدّنهاى اسلامى، حجاب در ايران باستان، عوامل پيدايش بى بندوبارى و بى حجابى معاصر بسيار خوب است؛ اينها بايد بررسى بشود حجاب در اسلامش باز حجاب در قرآن حجاب در احاديثش، اينها همش خوب است، حجاب در جوامع اسلامى حجاب و ادبيّات اسلامى، افراط در حجاب كتابهايى كه تأليف شده اين به نظر من موضوع دوّم كه حجاب در اسلام است همه ى عناوينش عناوين خوبى انتخاب شده، موضوع سوّم فلسفه و آثار حجاب، حجاب و مسؤوليّتهاى اجتماعى، حجاب و سلامت اخلاقى جامعه، حجاب و شخصيّت زن، استحكام خانواده، آزادى زن. اينها همش خوب است، عوامل و مفاسد بى حجابى، نقش استعمار، انگيزه و عوامل درونى، فساد، عرض كنم كه در كشورهاى اسلامى اينها عرض كنم كه موضوع پنجم انقلاب اسلامى و حجاب، وضع حجاب قبل از انقلاب، نقش زن محجّبه بعد از پيروزى انقلاب اسلامى، نقش زن بعد از انقلاب، يا قوانين موجود، اثرات انقلاب اينها روشهاى گوناگون جهت گسترش فرهنگ اسلام، تفسير صحيح حجاب، ارائه ى الگوهاى متناسب.(1)

حجاب؛ ارزشى منطبق با طبيعت انسان

برهنگى و حركت به سمت اختلاط هر چه بيشتر دو جنس با يكديگر، يك حركت خلاف طبيعى و خلاف خواست انسانى است

حجاب، ارزشى است منطبق با طبيعت انسان. برهنگى و حركت به سمت اختلاط هرچه بيشتر دو جنس با يكديگر و افشا شدن اينها در مقابل يكديگر، يك حركت خلاف طبيعى و خلاف خواست انسانى است. شرع مقدّس اسلام هم براى اين حدودى را معيّن و مشخّص كرده و كسانى كه معتقد و مؤمن هستند، نميشود كه اينطورى با حجاب برخورد كنند. البتّه ممكن است كسانى بيخبر و بى اطّلاع باشند؛ بايستى اينها را با حجاب آشنا كرد.(2)

ص: 132


1- . در ديدار با اعضاى سمينار اسلام و زن (65/10/22)
2- . در جلسه ى پرسش و پاسخ با مديران مسؤول نشريات دانشجويى (77/12/4)

عفّت؛ عامل جذّابيّت فيلمهاى ايرانى در جهان

الان همين فيلمهاى ما كه به جشنواره هاى جهانى ميرود، آن نقطه اى كه اين فيلمها براى داوران و تماشاچيان بيشتر جذّاب است، عفّتى است كه در فيلمهاى فارسى فعلاً هست. حالا بعضى كارگردانان و فيلم سازان به طور طبيعى دنبال آنند، بعضى هم عفّت به آنها تحميل ميشود؛ ناچارند كه زن و مرد و روابط خانوادگى را آنطورى كه فعلاً فضاى جمهورى اسلامى ميپسندد پديد بياورند؛ همين است كه در دنيا گل ميكند. برخلاف تصوّر خيلى ها، دنيا از اين بى بندوبارى و ولنگارى و هرزه گرى خوشش نمى آيد؛ خسته شده است. اين حالت عفّت و نجابت و سلامت و حيا و اين چيزى كه طبيعت ايرانيها هم هست، اسلام هم همين را توصيه كرده است.(1)

مطرح شدن حجاب در نوع رابطه ى زن و مرد

يك وقت هستش كه ما ميخواهيم مسأله ى حجاب را در جامعه، يك دستگاهى است ميخواهد مسأله ى حجاب را در جامعه، در دنيا به يك شكلى جا بيندازد، خب اين يك حرف است مثلاً يك زن معروف دانشمند محترم محجّبى را مى آورد نشان ميدهد، در مسافرتها ميفرستد، تو كنفرانسهاى جهانى ميفرستد، يك سمتى بهش ميدهد.

*

عرض بكنم يعنى اگر شما به كار اجرايى در زمينه ى حجاب فكر كرديد از كار فرهنگى كه كار شما هست باز خواهيد ماند؛ يعنى آن كار خودتان را نميتوانيد انجام بدهيد اين مطلب اوّل. مطلب دوّم اين است كه اشاره كرديد به تبليغ غيرمستقيم.... ما براى حجاب البتّه حجاب را عرض كردم ما نوع رابطه ى زن و مرد اصلاً حجاب در اين رابطه مطرح ميشود ديگر يعنى آن تمايز و حدّ فاصل فرهنگ اسلامى و فرهنگ غربى درباره ى زن نوع رابطه ى زن و مرد است كه اين را يك مفهوم وسيعتر از حجاب است.(2)

ص: 133


1- . در ديدار جمعى از جوانان به مناسبت هفته ى جوان (77/2/7)
2- . در ديدار با اعضاى سمينار اسلام و زن (65/10/22)

لزوم پى ريزى قوانين حجاب در جامعه

قانون الزامى بودن حجاب هم در جامعه لازم است. حجاب يك حكم اسلامى است. آيات صريح قرآن بر حجاب دلالت ميكند و جامعه ى ما جامعه ى اسلامى است و نميتواند اين حكم در جامعه اجرا نشود. همه ى كسانى كه در جامعه ى اسلامى زندگى ميكنند، موظّف هستند كه اصول دين جامعه و مقرّرات اين جامعه را رعايت كنند و اين يك مقرّرات و قانون است و اين قانون با همه جوانب و اطرافش از قبيل ممنوعيّت توليد و عرضه ى كالاهايى كه ضدّ حجاب است؛ مثل لباسهاى مبتذل و امثال اينها بايد در مجلس شوراى اسلامى تصويب و به مورد اجرا گذاشته شود و پشتوانه ى اجرايى اين قانون هم همان كار فرهنگى است.(1)

برخورد دلجويانه با بى حجابان ناآگاه

با كسانى كه ندانسته و ناآگاهانه حجاب را سبك ميشمارند، بايد دلجويانه و پدرانه در جهت توصيه ى آنان عمل نمود. مبلّغين دين، انديشمندان و نويسندگان و همه ى ما بايد آن كسانى را كه بدون سوء نيّت و از روى جهل حجاب را سبك ميشمارند، راهنمايى كنيد.(2)

شيوه ى برخورد با بدحجابِ غيرمنطقى و منطقى

بچّه هاى ستاد نهى از منكر، سالهاى پيش - دوازده سال پيش - در يكى از اين خيابانها به يك خانم بدحجاب گفته بودند خانم - مثلاً - موى سرت بيرون است. نگو كه اين خانم، جودوكار است! اين برادرها را زده بود و يكى از اينها را انداخته بود و همينطور رفته بود! خب، يك زن جودوكار را كه بچّه هاى ستاد نهى از منكر، سراغش رفته و ميگويند - مثلاً - آستينت يك خرده كوتاه است، ميزند و جسارت ميكند! اين را نميشود رها كرد؛ امّا

ص: 134


1- . در خطبه هاى نماز جمعه (65/8/9)
2- . در ديدار با خواهران هنرمند (63/3/10)

آنجايى كه طرف شما مدّعى منطق است - حالا يا راست يا دروغ؛ ممكن است واقعاً اهل منطق باشد، يا واقعاً نباشد - بايد شما با منطق برخورد بكنيد.(1)

جواز صحبت كردن زن و مرد و شركت در مجامع با حفظ ضوابط اسلامى

براى جلوگيرى از آميختگى و آلودگى زن به فرهنگ دوران طاغوت بايد جلوى نفوذ آن عواملى را كه با زمينه هاى غريزى منجر به فساد ميشود بگيريم و بهترين كار براى اين مسأله پوشش درست و پرهيز از آرايشها و جلسات و معاشرتهاى آنچنانى در همه ى محيطهاست. البتّه اين به معناى آن نيست كه ما بگوييم زن و مرد اصلاً نبايد با هم حرف بزنند و در مجامع وارد نشوند و اگر كسى بخواهد اين حرفها را به اين معنى بگيرد، يك ترفند است.(2)

برخورد با جريان فساد و فحشا

يك جريان فساد هم فسادهاى اخلاقى و رواج منكرات است. با اين هم بايد مقابله و مبارزه كرد. ما خوب ميدانيم، اين جزو تعاليم اسلام است كه با زبان و تبيين بايد مردم را با فضايل اخلاقى آشنا كرد و از منكرات دور نگه داشت. اين به جاى خود نو و درست؛ امّا با شيوع منكرات و با تظاهرِ به آن بايد مقابله كرد. اسلام مرتكبِ منكر را نصيحت و هدايت ميكند؛ امّا حدّ هم براى او ميگذارد. با صِرف زبان و توصيه نميشود كارى كرد. قدرت نظام بايد جلوِ سيرِ فحشا و فساد را بگيرد. اجازه ندهيد كه هوسهاى يك عدّه ى معدود و يك گروه كوچك و اندك در داخل جامعه، موجب اغواى ذهن و فكر دختر و پسر جوان و مرد و زن مؤمنى شود كه هيچ انگيزه ى فسادى ندارند. شما بايد جلوِ آنگونه افراد را بگيريد. همه ى مسؤولان

ص: 135


1- . در ديدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى (76/12/14)
2- . در مصاحبه پيرامون جايگاه زن در جمهورى اسلامى (63/12/4)

بخشهاى مختلف كشور در اين زمينه مسؤولند. اجازه ندهيد عدّه اى با تكيه به نام آزادى - كه واقعاً بايد بر عنوان مظلوم آزادى گريست كه چه سوء استفاده هايى از اين نام ميشود - منكرات و فحشا و بى بندوبارى را در جامعه رايج كنند.(1)

تبليغات صحيح در كنار ميل طبيعى زن به حجاب

اعتقاد من اين است كه زنهاى ايرانى به حجاب علاقه مندند و پايبند آن هستند و بى حجابيهاى نادرست گذشته نيز بر آنها تحميل ميشد، منظورم تحميل به صورت زور نيست، بلكه تحميل ذهنى ميشد. موج تبليغاتى آنقدر شديد بود كه اغلب را با خود ميبرد و من فكر ميكنم كه در وضع كنونى اگر در كنار آن ميل طبيعى زن به حجاب شايسته، نوعى تبليغات صحيح كه بتواند نقطه نظر اسلام را هم تأمين كند ارائه شود، زنان ما به حجاب اصيل اسلامى و شرعى رو خواهند آورد. چنانكه ملاحظه ميكنيد پس از انقلاب بسيارى به حجاب بازگشتند.(2)

تندروى در مقابله با بدحجابى؛ سوء فساد

مطلب دوّم اينكه، خب حالا مردم ناراحت شده و يك عدّه افراد پرانگيزه و پرشور هم آمدند در خيابانها و عليه اينگونه كارها تظاهرات كردند و شعار دادند؛ بسيار خوب؛ امّا دشمن از همين حادثه سوء استفاده ميكند. چگونه؛ در ميان اينگونه گروههاى حزب اللّهى و پرشور به نام حزب الله داخل ميشود و كارهاى خلاف و خشونت ميكند؛ مثلاً يك زنى كه با روسرى در پياده رو حركت ميكند، مورد تهاجم قرار ميدهد. يك جوانى را كه مثلاً مقدارى موى سرش بلند شده، مورد آزار و اذيت قرار ميدهند؛ بدون اينكه به كسانى كه فساد و فحشا و منكرات را دارند ترويج ميكنند، به آنها اكتفا بكند و يا با

ص: 136


1- . پس از مراسم تنفيذ حكم رياست جمهورى آقاى خاتمى (80/11/5)
2- . در مصاحبه با ويژه نامه ى روز زن (60/2/5)

آنها كارى داشته باشد. اين خطر است؛ يعنى افراد نفوذى بددل و بدخواه در گروههاى حزب الله وارد ميشوند و يكدفعه ميبينند در مطب يك خانم دكتر متخصّص زنان كه يك عدّه زن هم نشسته اند، چهار پنج تا از اينها وارد ميشوند كه اينجا چه خبر است و به آنها تندى ميكنند و آن خانم دكتر و مراجعينش را ناراحت ميكنند. اينگونه كارها مورد قبول نيست و ما فكر ميكنيم كه كار حزب اللّهى هاى ما هم نيست. اين كار گروه هاى نفوذى است. البتّه اين احتمال هم وجود دارد كه يك جوان حزب الله باانگيزه هم تحت تأثير احساسات قرار گيرد و بدون توجّه اشتباه كند و يك چنين خشونتى از او سر بزند. بنابراين ميبينيد كه ضمن اينكه حضور مردم و احساسات آنها را در مقابل بدحجابى، گرايش به فساد و فحشا و تظاهر به منكرات و بدحجابى و احساسات مردم را در اينگونه موارد ما قبول داريم و ميپذيريم و بحق ميدانيم، ولى تندرويهايى از اين قبيل را اصلاً قبول نميكنيم و متأسّفانه چنين تندرويهايى گاه مشاهده شده كه ما تصوّر ميكنيم اين كار گروهكهاى نفوذى، آدمهاى بدخواه و كسانى است كه ميخواهند چهره ى جمهورى اسلامى و مخصوصاً چهره ى حزب الله را در نظر مردم گوناگون و با سلايق مختلف خراب كنند و لذاست كه با آن خشونتها مخالفيم.(1)

كار توجيهى براى افراد ناآگاه

بعضى ها هستند حجابشان را بطور كامل رعايت ميكنند، بعضى ها هستند اصرارى بر بى حجابى ندارند؛ توجّه نميكند، دقّت نميكند، يك خرده روسرى اش ميرود عقب. البتّه اشتباه است، نكنند اين كار را؛ امّا ما با آنها خصمانه برخورد نميكنيم، با آنها دلجويانه و محبّت آميز و پدرانه و برادرانه برخورد ميكنيم. بعضى ها هستند در طول تربيتهاى دوران كثيف و ننگين گذشته عادت به بى بندوبارى كردند؛ معاشرت آزاد با مردها، با جوانها، توى دانشگاه با پسرها و پوشيدن لباسهاى بد و خنديدن و جلافت و

ص: 137


1- . در مصاحبه با صدا وسيما (64/2/3)

آرايشهاى زشت و بد و پوشيدن لباسهاى سبك توى زندگيشان عادى بوده، حالا كه به آن شدّت ندارند تعجب ميكنند، كه مگر چه اشكالى داشته؟ بعضى ها هستند اينجورى اند و تعجّب ميكنند اصلاً، مگر چه مانعى دارد؟ خب اينها را بايد گفت، بايد توجيه كرد، بايد فهماند. و شما خواهرانى كه توى دانشگاه هستيد براى اين دسته كار توجيهى بكنيد؛ برايشان بيان كنيد.(1)

مقابله ى قاطع با بى احترامى نسبت به حجاب در دانشگاهها

محيط دانشگاهها بسيار مهم است. در محيط دانشگاهها خانمهاى دانشجو و استاد بايد سعى كنند همين روحيّه و فرهنگ اسلامى را ترويج كنند. اگر كسانى خداى ناكرده در دانشگاههاى كشور هستند كه نسبت به حجاب اسلامى و زنان و دانشجويان دختر مسلمان بى احترامى ميكنند، به آنها اجازه ندهيد افكار فاسد خود را منتشر كنند. محيط دانشگاه بايد محيط اسلامى باشد. بايد محيطى براى رشد انسان و زن اسلامى باشد، زنى كه الگويش فاطمه (سلام الله عليها) است. اين براى آينده كشور فوق العاده مهم است.(2)

لزوم برخورد قاطع با اقليّت بى بندوبار

واقعاً جفاست كه يك عدّه، دختر و پسر يا زنهاى بى بندوبار اگر چه كم، اگر چه در اقليّت مطلق، امّا واقعاً گناه است، ظلم است، به فكر مسائل بى بندوبارى شهوترانى و خوشگذرانى و عشرت و راحت آنچنانى باشند. لذاست كه مسؤولين قضائى تعقيب كنند و دقّت كنند، درست و سريع و قاطع جلوگيرى كنند.(3)

ص: 138


1- . در ديدار با خواهران برگزاركننده ى سمينار حجاب (63/3/10)
2- . در ديدار گروهى از زنان به مناسبت ميلاد حضرت زهرا (س)، روز زن (71/9/25)
3- . در خطبه هاى نماز جمعه (63/2/21)

برخورد امّت با تمسخر قداستها

اينكه شما ميبينيد در خيابانها، جوانها به عنوان حزب الله مى آيند، اعمال خشونت ميكنند و كارهايى ميكنند بعضاً از موازين هم خارج است، اين را كسى به اين دستور نداده و ما منع هم كرده ايم. خب سال گذشته اين چنين مسائلى بود و ديديد در همين تريبون نماز جمعه برادر عزيز ما آقاى رفسنجانى و آقاى ناطق نورى صحبت و نصيحت كردند، گفتند كه تندروى نكنند. ما منع هم كرديم. هيچ كسى از مسؤولين كشور خشونت را تشويق و تأييد نميكند. اين خود شما هستيد كه جوانها را وادار به خشونت ميكنيد. خانواده ى شهيد شكايت ميكند و ميگويد شما را به خدا نگذاريد اينجور بى بندوبار زنها لباس بپوشند و راه بروند، خون شهداى ما لگدمال ميشود. آدم دلش به حال خانواده هاى شهيدان ميسوزد به آن جوانانى كه در جبهه آنجور دارند ميجنگند و يا در كارخانه ها، بيابانها با جهاد سازندگى و ساير دستگاه ها دارند همكارى ميكنند و يك عدّه اى هم اينجور در خيابانها بيايند و به همه چيز انقلاب و اين قداستى كه بر جوانها و نسل ما حاكم است، لبخندِ تمسخر بزند. يك عدّه اى با پوشيدن لباسهاى گوناگون، با گذاشتن نامهاى گوناگون روى خودشان، با ترويج اين جور لباسها و فروختن آنها و وارد كردن قاچاق اينها، مقدّسات انقلاب را مسخره ميكنند. ما از اين نميگذريم و ملّت ما هم از اين نميگذرد. آن كسانى كه ميخواهند به خيال خودشان با رفتارشان، با اعمالشان، با حركاتشان، با لباس پوشيدنشان، با پخش و فروختن آن لباسهاى ناباب و حاكى از وابستگى و دلبستگى به دشمنان اسلام و دشمنان انقلاب، با اين كارها ميخواهند چهره ى انقلاب را مخدوش و لكه دار كنند، بايد بدانند سر و كارشان با امت هميشه در صحنه ى حزب الله است.(1)

ص: 139


1- . در خطبه هاى نماز جمعه (64/1/30)

نهى از منكر؛ راه برخورد با بد حجابى

توصيه ى(1) بنده معلوم است: حجاب را رعايت كنيد و اين لازم و واجب است. به برادر يا خواهرى كه اين نامه را نوشته اند، ميخواهم بگويم اينطور هم نيست كه شما ميگوييد زنهاى ما بى حجاب شده اند. ممكن است بعضى بگويند چشم شما به خواهرانى افتاده كه همه حجاب دارند؛ نه، من گاهى به خيابان ميروم تا مخصوصاً وضع مردان و زنان را ببينم؛ البتّه با نگاه حلال و نه حرام. آنطور كه بعضى تصوّر ميكنند، به نظر من نمى آيد. البتّه چرا، اشكالاتى وجود دارد؛ من هم از همه ى گوشه و كنارها با خبر نيستم. هرجا چنين وضعى وجود داشته باشد، راه آن نهى از منكر است.(2)

نهى ازمنكر با زبان خوش

خودتان را مجهّز كنيد، مسلّح به سلاح معرفت و استدلال كنيد، بعد به اين كانونهاى فرهنگى - هنرى برويد و پذيراى جوانها باشيد. با روى خوش هم پذيرا باشيد؛ با سماحت، با مدارا. فرمود: «السُّنَّةُ مِنْ نَبِيِّهِ» ، كه ظاهراً عبارت است از «مُداراةُ النّاسِ (3)» ؛ مدارا كنيد. ممكن است ظاهر زننده اى داشته باشد؛ داشته باشد. بعضى از همينهايى كه در استقبالِ امروز بودند و شما - هم جناب آقاى مهمان نواز، هم بقيه ى آقايان - الان در اين تريبون از آنها تعريف كرديد، خانمهايى بودند كه در عرف معمولى به آنها ميگويند «خانم بدحجاب»؛ اشك هم از چشمش دارد ميريزد. حالا چه كار كنيم؟ ردّش

ص: 140


1- . با توجّه به اينكه يكى از جنبه هاى تهاجم دشمن، تهاجم فرهنگى و فاسد كردن جوانان و به خصوص زنان و توجّه دادن مردم به شهوات و نفسانيّات است و در بسيارى از جوامع اسلامى، دشمنان ابتدا از اين طريق مردم را خلع سلاح كرده اند، و نيز با توجّه به بحران كنونى حجاب در جامعه و حتّى در دانشگاه ها، وظيفه ى مردم، به خصوص دانشجويان و تشكّلهاى اسلامى در جامعه و در دانشگاه ها چيست و راه حل، حكم و توصيه ى شما در اين مورد به تشكّلهاى اسلامى چيست؟
2- . در جلسه ى پرسش و پاسخ دانشجويان دانشگاه شهيد بهشتى (82/2/22)
3- . عيون أخبار الرضا (ع)، شيخ صدوق، ج 1

كنيد؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلّق به اين جبهه است؛ جان، دلباخته ى به اين اهداف و آرمانهاست. او يك نقصى دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهاى اين حقير باطن است؛ نمى بينند. «گفتا شيخا هر آنچه گويى هستم / آيا تو چنان كه مينمايى هستى؟». ما هم يك نقص داريم، او هم يك نقص دارد. با اين نگاه و با اين روحيه برخورد كنيد. البتّه انسان نهى از منكر هم ميكند؛ نهى از منكر با زبان خوش، نه با ايجاد نفرت. بنابراين با قشر دانشجو ارتباط پيدا كنيد.(1)

تلاش همگانى براى حفظ عفّت عمومى

خواهران و برادران كمك كنند در ايجاد عفّت عمومى، خواهرانى كه يك بار ديگر هم گفتم خواهرانى كه حجاب درستى ندارند، مسلمانند، اين فسق را ميكنند، براى خاطر خدا، براى خاطر انقلاب، براى خاطر اين ملّت، سعى كنند در اين شرايط حسّاس وضعى نكنند كه چهره ى جامعه ى ما يك چهره ى خلاف عفّت عمومى باشد، يك چهره ى ضدّ اسلامى باشد. برادران هم همينطور، برادران هم سعى كنند از جادّه ى عفاف تخطّى نكنند. دستگاههاى اجرايى البتّه از همه بيشتر مسؤولند؛ امّا شما مردم بايد دستگاه هاى اجرايى را تنها نگذاريد.(2)

لزوم عفاف عمومى در جامعه ى انقلابى

اى خواهران عزيزى كه مراعات حجاب اسلامى را نميكنيد! شما همان كسانى هستيد كه در هنگام اشتغال مبارزه ى ملّت ايران، عليرغم دشمن، با حجاب در راهپيمايى ها شركت كرديد، نشان داديد كه به اسلام و انقلاب اسلامى معتقد و به آن وفاداريد. امروز هم انقلاب محتاج وفادارى شماست. اى خواهران كارمند دولت! اى كسانى كه هيچ عنادى با انقلاب اسلامى

ص: 141


1- . در ديدار علما و روحانيون خراسان شمالى (1391/7/19)
2- . درخطبه هاى نماز جمعه (59/2/12)

نداريد؛ امّا بى توجّهى ها موجب آن ميشود كه وظايف انقلابى را آن چنان كه بايد مراعات نكنيد! امام به شماها خطاب ميكند، فضاى ادارات دولتى را، فضاى جامعه ى انقلابى را، فضاى عفاف عمومى قرار بدهيد؛ كارى كنيد كه با پوشش شما، با بى اعتنايى شما به زيورها، آرايشها، مدها، لباسهاى رنگارنگ، دشمن يك بار ديگر احساس كند كه زن مسلمان ايرانى تسخيرناپذير است.(1)

توجّه به كمين توطئه هاى استكبارى

بدانيد جوانها - دختران جوان، پسران جوان - هنوز توطئه هاى استكبارى در كمين است. از طبيعت بشر اينها مأيوس نيستند؛ فكر ميكنند ميتوان حتّى يك جامعه ى مؤمن را فريب داد، به ورطه ى فحشا كشاند، باز هم او را غافل كرد. البتّه ايمان و انگيزه ى مسلمانى زن و مرد ما براى آنها شناخته شده نيست. آنها نميدانند چه شعله ى عميق و قوى ايمانى در دل مردم ما وجود دارد. امّا ما هم بهوش باشيم. مردان، زنان، مخصوصاً جوانان، بايد بهوش باشند. فريب تبليغات فرهنگ گمراه كننده عريانگراى فسادانگيز و تشويق كننده به فحشا را كه از سوغاتهاى قديمى غرب و امريكا به سمت ملّتها و كشورهاى دنياى سوّم و مسلمان هم بود، بشدّت پرهيز كنند، مراقب باشند. با تهاجم فرهنگى كه ما عليه استكبار جهانى داشتيم، يك مقدارى متوقّف شده اند. اگر ما روح تهاجم خودمان را عليه آن فرهنگ اغواگر از دست بدهيم، تهاجم آنها شروع خواهد شد. هر چقدر ما سست و ضعيف بياييم، آنها قوى پيش خواهند آمد.(2)

برخورد با اخلاق جنسى نجيبانه؛ راه نفوذ صهيونيست جهانى

يكى از راههايى كه صهيونيست جهانى براى به سلطه و زنجير كشيدن ملّتها به كار برده همين است؛ ترويج فساد و فحشا، مخلوط كردن دخترها

ص: 142


1- . در خطبه هاى نماز جمعه (59/4/13)
2- . در ديدار با گروهى از خواهران (63/12/21)

و پسرها، آزاد كردن روابط جنسى، مسخره كردن اخلاق جنسى نجيبانه. اين يكى از چيزهايى است كه استكبار جهانى از آن، در سطح دنيا بعنوان يك ابزار سياسى براى از بين بردن و نابود كردن استفاده ميكند. ما چطور در ميان يك ملّت انقلابى كه جوانهايش در جبهه ى جنگ و جبهه ى سازندگى آنجور دارند فداكارى ميكنند، اجازه بدهيم يك عدّه افراد بى بندوبار در خيابانها بيايند و همه اين فضاى مقدّس و نجيب اسلامى بعد از انقلاب را لكّه دار كنند. خب معلوم است چنين چيزى نميشود.(1)

هوشيارى نسبت به توطئه ى دشمنان عليه حجاب

اى خواهران و برادران! بينى دشمن را به خاك بماليد، دشمن ميخواهد از هر حادثه اى در كشور ما استفاده كند. امروز كه موج توجّه و اقبال به حجاب اسلامى و حفظ عفاف از راه پوشش معقول و منطقى زن در جامعه ى ما به راه افتاده است، دشمنانى توطئه ميكنند؛ ما بى اطّلاع نيستيم. سعى ميكنند از پاره اى عناصر مزدور و مغرض و گاهى با استفاده از عناصر ساده دل و بيخبر در مقابل موج هيجان امّت اسلامى - كه امروز نمونه بارزش را در سراسر ايران همه ديده اند - در مقابل اين موج خروشان سعى ميكنند عناصرى مزدور و عناصرى ساده دل و غافل را قرار بدهند. اى خواهران و اى برادران صادق! غافل نشويد. اى بندگان خدا! اى زنان و مردان مؤمن و مسلم! اى نمازگزاران و اى برپادارندگان نماز! تقواى خدا را پيشه كنيد هوشيار باشيد، توطئه ى دشمن را بشناسيد، ضرورت انقلاب را بشناسيد، بدانيد كه حفظ عفاف و عصمت جامعه و طهارت دامان زن و مرد در اين فرصت بسيار حسّاس جامعه ى انقلابى ايران يك ضرورت و يك فريضه ى بزرگ است، هم در محيط ادارات، هم در محيط كوچه و خيابان، در محيط جامعه، سعى كنيد عفاف را حفظ كنيد. خواهران مسلمان باحجاب! من از سوى همه ى ملّت مسلمان كه يقيناً به اين گفته من راضى هستند از شما

ص: 143


1- . درخطبه هاى نماز جمعه ى تهران (64/1/30)

تشكّر ميكنم. اى خواهران مسلمانى كه پيرو فرمان امام حاضر شديد با وضع متناسب اسلامى و با لباس محجّب اسلامى در محيط كار و در جامعه ظاهر شويد! من از شما سپاسگزارى ميكنم.(1)

ص: 144


1- . در خطبه هاى نماز جمعه (59/4/13)

فهرست ها

فهرست آيات قرآن كريم

متن آيه/ سوره/ شماره آيه/ صفحه

لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنّ... نور 12 84، 54

وَ لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ... نور 16 54

يَعِظُكُمُ الله أَنْ تَعُودُوا... نور 17 54

وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ... نور 31 84، 61

اِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِى... عنكبوت 64 59

فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ... احزاب 32 34

ذلِكَ الَّذى يُبَشِّرُ الله... شورى 23 59

وَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً... تحريم 11 23

ص: 145

فهرست روايات

لا يَكُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِنًا... امام رضا (ع) 34

النّاس كُلُّهُم هَالِكوُن... پيامبر اسلام (ص) 140

ص: 146

فهرست اسامى اشخاص

آسيه، همسر فرعون: 23، 24

خمينى، سيّد روح الله مصطفوى: 27، 48، 75، 79، 83، 101، 124، 125، 142، 144

مهمان نواز، حبيب الله: 140

پهلوى، رضا: 26، 90، 92، 102، 103، 114

پهلوى، محمّدرضا: 84

زينب بنت على (س): 22

خاتمى، سيّد محمّد: 136

عايشه بنت ابوبكر: 53

هاشمى رفسنجانى، على اكبر: 139

ناطق نورى، على اكبر: 124، 139

على بن ابيطالب، امام على (ع): 121

فاطمه زهرا (س): 23، 27، 89، 138

ماريه قبطيه: 53

محمّد بن عبدالله، رسول اكرم (ص): 53

مريم عذرا (س): 23، 24

ص: 147

فهرست مكانها

اروپا: 38، 39، 47، 50، 77، 94، 106، 108

اروميه: 124

اصفهان: 117

افغانستان: 25، 82، 85

الجزاير: 70، 115

ايران: 24، 45، 48، 51، 57، 61، 79، 84، 86، 90، 96، 97، 99، 112-114، 122، 132، 141

ايلات متّحده آمريكا: 26، 27، 50، 51، 68، 72، 108، 113، 142

بريتانيا، انگليس: 85، 91

بيت الله الحرام: 109

پاريس: 69

پاكستان: 77

تالار تأترشهر: 94

تركيه: 70، 91

تونس: 129، 131

تهران: 37، 72، 90، 99، 112، 113، 117

خراسان شمالى: 141

خوزستان: 32، 42، 58، 73

دانشگاه تربيت معلم: 26، 62، 85، 94، 95، 108

دانشگاه شهيد بهشتى: 121، 140

زيمبابوه: 47، 77، 78،

سازمان تبليغات اسلامى: 129

شمال آفريقا: 77

شوروى: 69

شيراز: 45

صدا و سيما: 40، 97

عراق: 25، 85، 115

غرب: 22، 26، 38، 46، 49، 67، 73، 74، 76، 80، 84، 90، 86، 91، 92، 96، 98، 109، 112، 115، 116، 142

ص: 148

فرانسه: 91

قم: 22، 26، 27، 92

لبنان: 82

لندن: 69

مجلس شوراى اسلامى: 86، 106، 134

مدينه: 53

مشهد: 26، 72، 103

مصر: 25، 82، 85

مصلّاى رشت: 91

مصلّاى قم: 21

نمازجمعه تهران: 36، 45، 47، 65، 143

وزارت امورخارجه: 74

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى: 35، 52، 129، 67

همدان: 72

هند: 77، 84

يزد: 57

ص: 149

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109