صحیفه مهدیه باترجمه جمله به جمله

مشخصات کتاب

عنوان و نام پدیدآور : صحیفه مهدیه باترجمه جمله به جمله/ گردآورنده میرزا محمد مهدی حق شناس

مشخصات نشر : قم: مولف. 1388

مشخصات ظاهری : 248ص

موضوع : دعاها

موضوع : دعاهای امام زمان(عج)

رده بندی کنگره : BP270/د7 1388

رده بندی دیویی : 297/772

ص:1

اشاره

ص:2

دعاهای صادره از امام مهدی عجل الله تعالی و فرجه الشریف در عصر غیبت صغری

گردآورنده محمدتقی اکبر نژاد

ص:3

عنوان و نام پدیدآور : دعاهای صادره از امام مهدی عجل الله تعالی و فرجه الشریف در عصر غیبت صغری/ گردآورنده محمدتقی اکبر نژاد

مشخصات نشر : قم: مسجد مقدس جمکران 1388

مشخصات ظاهری : 248ص

شابک : 25000 ریال 978-964-973-198-8 :

موضوع : دعاها

موضوع : دعاهای امام زمان(عج)

شناسه افزوده : اکبرنژاد ، محمدتقی، گردآورنده

رده بندی کنگره : BP270/د7 1388

رده بندی دیویی : 297/772

شماره کتابشناسی ملی : 1844553

ص:4

فهرست

تصویر

ص:5

تصویر

ص:6

تصویر

ص:7

ص:8

سخن ناشر

بسمه تعالی

السلام علی القآئم المنتظر والعدل المشتهر

در جهان امروز که با تبلیغ بی دینی و افکار انحرافی توسط مدّعیان جهان تک قطبی و حقوق بشر دروغین، جوانان مسلمان و دیگر ادیان را به بیراهه می کشانند، امید به منجی موعود ومهدی منتظَر، چراغ هدایت پویندگان راه حقّ و حقیقت خواهد بود. لذا برآن شدیم کتاب مجموعه کامل نامه ها و فرمایشات امام زمان علیه السلام در عصر غیبت صغری، که توسط مؤلف محترم جناب آقای محمّد تقی اکبر نژاد ترجمه گردیده است، را به زیور طبع بیاراییم. امید است در عصر کنونی که انقلاب اسلامی ندای رسای منادیان دین و اسلام ناب محمّدی - صلّی اللَّه علیه وآله - را به گوش جهانیان رسانده و می رساند، انجام وظیفه ی کرده باشیم

از همه عزیزانی که ما را در رسیدن به این هدف پشتیبانی

ص:9

می نمایند؛ خصوصاً حضرت حضرت آیت اللَّه وافی تولیت محترم و مدیران مسجد مقدّس جمکران و همکاران کمال تشکّر را داریم و امید است در پناه حضرت مهدی - عجل اللَّه تعالی فرجه الشریف - اهداف مقام معظم رهبری حضرت آیت اللَّه العظمی خامنه ی را در عصر کنونی به منصه ظهور رسانیم

مدیریت انتشارات

مسجد مقدّس جمکران

حسین احمدی

ص:10

مقدمه

سلام و درود خدا بر مجاهدان راه خدا

سلام و درود خدا بر سربازان سبز پوشی که حتی در عصر غیبت دست از جانبازی بر نداشتند و قدم در راه مبارزه گذاشتند

سلام و درود خدا بر آنان که مصداق بارز

«أُولئِکَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»

مجادله / 22

هستند. زیرا در میان حزب های متشتّت و آلوده، خدا را صدا زدند و به رستگاری رسیدند

آنان که بعد از رستگاری و استقامت به غلبه کامله الهیه دست یافتند «فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ». مائده / 56

آنان که با عده کم خود بر عده زیاد دشمنان تا دندان مسلح غلبه کردند

«کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرینَ». بقره / 249

و به دنبال طالوت زمانشان بر جالوت اسرائیل تاختند و لشکریان کفر را که با تکبّر بر خود می بالیدند، خوار و ذلیل کرده و از هم پاشیدند

«فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ». بقره / 251

ص:11

و همچون داود جالوت زمان خویش را به هلاکت رساندند

«وَقَتَلَ داوُدُ جالُوتَ». بقره / 251

و به عزّت و ملک دست یافتند

«وَ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْکَ». بقره / 251

که اگر خدا چنین بندگانی نداشت، جالوتیان زمین را به فساد کامل می کشیدند و تمام روزنه های امید را به روی مردمان مستضعف می بستند

«وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلکِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَی الْعالَمینَ». بقره / 251

آری سلام و درود بی پایان خدا و ملائکه و انبیای الهی و اوصیای اخیار و تمام بندگان صالح و مستضعفان عالم بر آنان باد

سلام و درود خدا بر رزمندگان غیور حزب اللَّه لبنان و رهبر عربی آنان سیّد حسن نصراللَّه که بعد از سال ها مبارزه با ظلم، قدرت قاهره الهی را به رخ تمام جالوتیان کشیدند و تجلی گاه عزّت و افتخار اسلامی شدند

از آن جهت که اتمام این اثر مصادف با غلبه حزب خدا بر حزب شیطان و رسوایی اسرائیل و تجلی عزّت اسلامی مردم لبنان بود، این اثر را به تمام رزمندگان غیور آن دیار و به خصوص رهبر آزاده و غیرتمندشان سیّد حسن نصراللَّه تقدیم می داریم

محمّد تقی اکبرنژاد

ص:12

دعاهای امام زمان علیه السلام

اشاره

ص:13

ص:14

سه نوع استخاره از حضرت بقیة اللَّه (ارواحنا له الفداء)

دعای اوّل

استخاره

استخاره در لغت به معنای درخواست خیر و برکت است. و در اصطلاح به دعا و یا هر عملی گفته می شود که شخص متحیّر می کوشد تا به واسطه آنها از خداوند متعال راه صحیح را درخواست نماید و از انحراف مصون بماند

به همین جهت استخاره محدود به قرآن و تسبیح نخواهد شد. بلکه بهترین استخارات شامل دعاهایی خواهند بود که شخص با آنها از خداوند خیر و صلاح را درخواست می کند. به عنوان نمونه می توان به نماز استخاره و دعای استخاره که در مجموعه های مربوطه ذکر شده ند اشاره نمود

استخاره در منابع دینی:

اصل استخاره کردن، جزء متواترات و یقینیات دین ما است و کسی که اندک تأملی در منابع روایی داشته باشد، تواتر معنوی استخاره را درخواهد یافت

اقسام استخاره:

در منابع روایی پنج نوع استخاره معرفی شده است که عبارتند از:

1 - استخاره با دعا

2 - استخاره با نماز

3 - استخاره با قرآن

4 - استخاره با تسبیح

5 - استخاره با تکه های کاغذ

و از آنجا که دو نوع اوّلی در مجموعه های مربوطه آورده شده است، در مجموعه حاضر تنها به معرفی سه نوع باقی مانده خواهیم پرداخت و از هر کدام به دو روش اشاره خواهیم کرد

جهت دسترسی به انواع استخارات به کتاب نور الجنان از همین مؤلف و یا حواشی مفاتیح الجنان مراجعه نمایید

به اسماء در نماز حاجت. فتح الابواب، ص 205، استخاره

ص:15

این اسماء الهی بعد از نماز حاجت یا در هر حال دیگر جهت درخواست خیر از خدا خوانده می شود. ابودلف گفته است که این دعا آخرین توقیع صادره از حضرت بقیة اللَّه می باشد

اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی

خدایا از تو می خواهم به حرمت اسمی که با آن

عَزَمْتَ بِهِ عَلَی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ

آسمان ها و زمین را اراده کردی

فَقُلْتَ لَهُمَا ائْتِیا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً قالَتا أَتَیْنا طائِعِینَ

و به آسمان و زمین امر کردی که خواه، ناخواه به وجود آیند و آنها گفتند که ما با فرمانبرداری و طیب نفس خلق می شویم

وَبِاسْمِکَ الَّذِی عَزَمْتَ بِهِ عَلَی عَصَا مُوسَی فَإِذا هِیَ تَلْقَفُ ما یَأْفِکُونَ

و به حرمت اسمی که با آن، بر عصای موسی اراده کردی در نتیجه عصای او حیله های ساحران را بلعید

وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی صَرَفْتَ بِهِ

از تو درخواست می کنم به حرمت آن اسمت، که با آن

ص:16

قُلُوبَ السَّحَرَةِإِلَیْکَ حَتَّی قالُوا

دل های ساحران را به سوی خود متمایل کردی تا جایی که آنها گفتند:

آمَنَّا بِرَبِّ الْعالَمِینَ رَبِّ مُوسی وَهارُونَ

«ما به پروردگار جهان هستی یعنی پروردگار موسی و هارون ایمان آوردیم.» (پاورقی: اعراف /121.)

أَنْتَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ

تو خدا و پروردگار عالمیان هستی

وَ أَسْأَلُکَ بِالْقُدْرَةِ الَّتِی تُبْلِی بِهَا کُلَّ جَدِیدٍ وَتُجَدِّدُ بِهَا کُلَّ بَالٍ

و از تو می خواهم به حرمت قدرتی که هر چیز جدیدی را کهنه و هر چیز کهنه ی را تازه می کند

وَأَسْأَلُکَ بِکُلِّ حَقٍّ هُوَ لَکَ وَبِکُلِّ حَقٍّ جَعَلْتَهُ عَلَیْکَ

از تو می خواهم به خاطر تمام حقوقی که داری و تمام حقوقی که بر عهده گرفته ی. (پاورقی: مانند حقوقی که خداوند متعال طبق حکمت خود در قبال بندگان خویش بر عهده گرفته است؛ مانند هدایت و روزی دادن و امثال آنها)

إِنْ کَانَ هَذَا الْأَمْرُ خَیْراً لِی فِی دِینِی وَدُنْیَایَ وَآخِرَتِی

اگر این کاری که می خواهم انجام دهم، برای دین و دنیا و آخرت من مفید است

أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتُسَلِّمَ عَلَیْهِمْ تَسْلِیماً وَتُهَنِّیَهُ

در این صورت بر محمّد و خاندان او سلام و درودت را بفرست

وَتُسَهِّلَهُ عَلَیَّ وَتَلْطُفَ لِی فِیهِ بِرَحْمَتِکَ

و آن را بر من سهل و آسان گردان و مرا درباره آن مورد لطف خود قرار بده

یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ

ای مهربانترین مهربانان

وَإِنْ کَانَ شَرّاً لِی فِی دِینِی وَدُنْیَایَ وَآخِرَتِی اما اگر شرّ دین و دنیا و آخرت من در آن باشد

ص:17

أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتُسَلِّمَ عَلَیْهِمْ تَسْلِیماً

در این صورت بر محمّد و خاندانش سلام و صلوات بفرست

وَأَنْ تَصْرِفَهُ عَنِّی بِمَا شِئْتَ وَکَیْفَ شِئْتَ وَتُرْضِیَنِی بِقَضَائِکَ

و مرا از آن به گونه ی که خود می خواهی بازدار و مرا به قضای خودت راضی کن

وَتُبَارِکَ لِی فِی قَدَرِکَ حَتَّی لَا أُحِبَّ تَعْجِیلَ شَیْ ءٍ أَخَّرْتَهُ وَلَا تَأْخِیرَ شَیْ ءٍ عَجَّلْتَهُ. و در تقدیراتت برای من وسعت عنایت کن تا جایی که اگر چیزی را جلو انداختی، تأخیرش را دوست نداشته باشم و اگر عقب انداختی، تعجیلش را دوست نداشته باشم

فَإِنَّهُ لَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ

قطعاً هیچ مانع و نیرویی غیر از خدا نیست

یَا عَلِیُّ یَا عَظِیمُ یَا ذَا الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ

ای بالاتر و عظیم تر از هر چیزی ای صاحب جلالت و اکرام

ص:18

دعای دوم

استخاره با تسبیح از حضرت قائم علیه السلام. مستدرک الوسائل، ج 7، ص 263، باب 6 - استحباب الاستخاره بالدعاء

علامه حلی رحمه الله با چند واسطه از حضرت قائم علیه السلام استخاره ی را نقل می کند که از این قرار است:

ابتدا: ده بار سوره حمد، حداقل سه بار و لااقل یکبار قرائت شود

بعد: ده بار سوره قدر قرائت شود

سپس این دعا سه بار خوانده شود:

اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْتَخِیرُکَ

خدایا بی تردید از تو خیرخواهی می کنم

لِعِلْمِکَ بِعَوَاقِبِ الْأُمُورِ وَأَسْتَشِیرُکَ

به خاطر اینکه تو از نتیجه کارها خبر داری و با تو مشورت می کنم

لِحُسْنِ ظَنِّی بِکَ فِی الْمَأْمُولِ وَالَْمحْذُورِ

زیرا در خوب و بد امور حُسن ظن و اطمینان کاملی به تو دارم

اَللَّهُمَّ إِنْ کَانَ الْأَمْرُ الْفُلَانِیُّ قَدْ نِیطَتْ بِالْبَرَکَةِ أَعْجَازُهُ وَبِوَادِیهِ وَحُفَّتْ بِالْکَرَامَةِ أَیَّامُهُ وَلَیَالِیهِ

خدایا اگر فلان کار اوّل و آخرش با برکت به هم برسد و شب و روز آن را با کرامت و برکت، احاطه کند

فَخِرْ لِی فِیهِ خِیَرَةً تَرُدُّ شَمُوسَهُ ذَلُولاً وَتَقْعَصُ أَیَّامَهُ سُرُوراً

در این صورت آن را برای من اختیار کن تا خورشیدش مطیع من باشد و روزهایش با شادی سپری گردد

ص:19

اَللَّهُمَّ إِمَّا أَمْرٌ فَأْتَمِرُ

خدایا اگر امر آن کار می کنی، عمل می کنم

وَإِمَّا نَهْیٌ فَأَنْتَهِی

اگر نهی کنی، اقدام نمی کنم

اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْتَخِیرُکَ بِرَحْمَتِکَ خِیَرَةً فِی عَافِیَةٍ

خدایا خیر خواهی می کنم با رحمت تو، انتخابی که در عافیت باشد

بعد از آن نیت کرده و مقداری از تسبیح را می گیرد. آن را دو تا دو تا کم می کند. اگر در پایان دو تا ماند، خوب است و اگر فقط یکی ماند، بد است

ص:20

دعای سوم

استخاره با تکه های کاغذ

حمیری ضمن سؤالی از حضرت بقیة اللَّه سؤال می کند:

سؤال: برای کسی مشکلی پیش می آید که نمی داند چه کار بکند. دو انگشتر بر می دارد و در یکی می نویسد: بله انجام بده و در دیگری می نویسد: نه انجام نده. آنگاه مدام از خدا می خواهد که او را به راه پر خیر و برکت راهنمایی کند و سپس یکی از آنها را انتخاب می کند. هر کدام که آمد، طبق آن عمل می کند. آیا این نوع استخاره کردن جایز است؟

جواب: آنچه که سنت معصوم علیه السلام است، نماز و استخاره با تکه هاست. روش استخاره با تکه های کاغذ:

هرگاه قصد استخاره داشتی شش تکه کاغذ بردار و بر روی سه تای آنها بنویس «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ خِیَرَةً مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ لِفُلَانِ بْنِ فُلَانَةَ افْعَلْهُ»

و بر روی سه تای دیگر بنویس

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ خِیَرَةً مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ لِفُلَانِ بْنِ فُلَانَةَ لَا تَفْعَلْ»

سپس آنها را با هم مخلوط کن و در زیر چیزی که بر روی آن نماز می خوانی قرار بده و دو رکعت در همان جا نماز استخاره بخوان. بعد از نماز به سجده برو و صد بار بگو:

«أَسْتَخِیرُ اللَّهَ بِرَحْمَتِهِ خِیَرَةً فِی عَافِیَةٍ»

و سپس از سجده بلند شو و بنشین و بگو

«اللَّهُمَّ خِرْ لِی وَاخْتَرْ لِی فِی جَمِیعِ أُمُورِی فِی یُسْرٍ مِنْکَ وَعَافِیَةٍ»

در نهایت دستت را به زیر لحاف و یا هر چیزی که بر روی آن نماز می خواندی ببر و تکه های کاغذ را به هم بزن و یکی یکی خارج کن. اگر سه تا پشت سر هم اِفعَل ؛ یعنی کلمه آخر دعا: اِفعَلْهُ آمد خیر است و اگر سه تا پشت سر هم لا تفعل آمد شرّ است و اگر یکی افعل و دیگری لا تَفْعَل آمد، تا پنج تکه را یکی یکی خارج کن، هر کدام بیشتر بود به آن اقدام کن. - کافی / ج 3 / ص 470 / باب صلاة الاستخارة

ص:21

دعاهای صادره برای دفع شر دشمنان و نیازهای بزرگ و استثنایی

دعای چهارم: دعای فرج و گشایش مخصوص انبیاء از زبان امام زمان علیه السلام

دعای فرج و گشایش مخصوص انبیاء از زبان امام زمان علیه السلام. مهج الدعوات، ص 280

محمّد بن علی علوی مصری نقل می کند که میان من و یکی از بزرگان شهرمان کدورتی پیش آمد که باعث شد من دچار گرفتاری بزرگی شوم و در مخمصه عجیبی گرفتار شوم. به گونه ی که هیچ راه فراری برای خودم ندیدم. از این رو به حرم اجداد شریفم یعنی حرم امام حسین علیه السلام پناه بردم. پانزده روز در آنجا ماندم. شب و روز تضرّع کردم و دعاخواندم تا اینکه حضرت قائم علیه السلام را در خواب مشاهده کردم. خدا بر او و پدرانش بهترین تحیّات و سلام ها را بفرستد

در حالتی میان خواب و بیداری بودم، که ایشان به من فرمودند: عزیزم از فلانی ترسیدی؟

عرض کردم: بله اگر مرا پیدا کند، قصد دارد فلان جنایات را در حقّ من انجام بدهد. لذا برای شکایت، به سروران خودم پناه آورده م. تا مرا از دست او خلاص کنند

فرمود: تا به حال دعایی را که انبیا صلی الله علیه وآله برای گشایش گرفتاری ها می خواندند، خوانده ی؟

ص:22

عرض کردم: چگونه دعا می کردند تا من هم دعا کنم

فرمود: وقتی که شب جمعه شد، بلند شو و غسل کن و نمازت را بخوان. زمانی که از سجده شکر فارغ شدی. در حالی که دو زانو نشسته ی این دعا را با تمام خشیت و تضرّع بخوان. ایشان پنج شب پشت سر هم آمد و حرف های قبلی و دعا را برایم تکرار کرد. تا اینکه دعا را حفظ کردم و دیگر ایشان به خوابم نیامدند

از خواب بلند شدم، غسل کردم، لباس هایم را عوض نمودم، خودم را معطر ساخته و نماز شب را خواندم. و بر روی زانوانم نشستم و دعا را آن طور که فرموده بود، خواندم

ایشان شب شنبه به خواب من آمد و فرمود: ای محمّد دعایت مستجاب شد و دشمنت کشته شد. خداوند او را در همان لحظه که دعا را تمام کردی، هلاک کرد

زمانی که صبح شد، بلافاصله به حرم امام حسین علیه السلام رفته و با ایشان وداع کردم و به سوی منزلم راه افتادم. مقداری از راه را رفته بودم پیکی را که فرزندانم به دنبال من فرستاده بودند، دیدم. آنها نوشته بودند مردی که از دست او فراری بودی. عدّه ی را جمع کرده بود. آنها شب را به عیش و نوش پرداختند. وقتی که همه رفتند. او به همراه نوکرانش خوابید. وقتی که صبح شد و همه از خواب بیدار شدند. متوجّه شدند که او کوچکترین حرکتی هم ندارد. لحاف را از روی او کشیده و دیده اند که او از پشت گردن بریده شده و خونش جاریست. این اتفاق در شب جمعه افتاده است. آنها هم نمی دانند که

ص:23

چه کسی این کار را انجام داده است. زمانی که به منزل رسیدم و از زمان دقیق هلاکتش پرسیدم. متوجّه شدم که دقیقاً همزمان با پایان دعای من بوده است

اما دعا:

رَبِّ مَنْ ذَا الَّذِی دَعَاکَ فَلَمْ تُجِبْهُ

پروردگارا! کیست که تو را صدا بزند اما جوابش را نداده باشی

وَمَنْ ذَا الَّذِی سَأَلَکَ فَلَمْ تُعْطِهِ

کیست که از تو و نداده باشی

وَمَنْ ذَا الَّذِی نَاجَاکَ فَخَیَّبْتَهُ

و درخواستی کند کیست که تو را بخواند و مأیوسش کنی

أَوْ تَقَرَّبَ إِلَیْکَ فَأَبْعَدْتَهُ

و کیست که خود را به تو نزدیک کند و تو دورش کنی

رَبِّ هَذَا فِرْعَوْنُ ذُو الْأَوْتَادِ مَعَ عِنَادِهِ وَکُفْرِهِ وَعُتُوِّهِ وَادِّعَائِهِ الرُّبُوبِیَّةَ

پروردگارا! فرعون مقتدر را با وجود تمام لجاجت و کفر و سرکشی و ادّعای خدایی ش

لِنَفْسِهِ وَعِلْمِکَ بِأَنَّهُ لَایَتُوبُ وَلَایَرْجِعُ وَلَایَئُوبُ وَلَایُؤْمِنُ وَلَا یَخْشَعُ

و با وجود اینکه تو می دانستی او توبه نمی کند و بر نمی گردد و ایمان نمی آورد و بنده خاشعی نمی شود

اسْتَجَبْتَ لَهُ دُعَاءَهُ

با وجود همه اینها دعایش را مستجاب کردی

وَأَعْطَیْتَهُ سُؤْلَهُ

و خواسته ش را دادی

کَرَماً مِنْکَ وَجُوداً وَقِلَّةَ مِقْدَارٍ لِمَا سَأَلَکَ عِنْدَکَ

زیرا تو بزرگواری و آنچه که او می خواست برای تو کوچک بود

ص:24

مَعَ عِظَمِهِ عِنْدَهُ

اگر چه برای او بزرگ بوده باشد

أَخْذاً بِحُجَّتِکَ عَلَیْهِ وَتَأْکِیداً لَهَا

این کار را کردی تا اتمام حجّت کرده باشی و آن را تأکید کنی

حِینَ فَجَرَ وَکَفَرَ وَاسْتَطَالَ عَلَی قَوْمِهِ وَتَجَبَّرَ

آن هم در هنگامی که او گناه می کرد و کفر می ورزید و بر قوم خود بزرگی می کرد

وَبِکُفْرِهِ عَلَیْهِمُ افْتَخَرَ

او تکبّر می ورزید و با کفرش بر قوم خود افتخار می کرد

وَبِظُلْمِهِ لِنَفْسِهِ تَکَبَّرَ

و با ظلم به خود کبر می وزید

وَبِحِلْمِکَ عَنْهُ اسْتَکْبَرَ

و با حلم تو ادعاهای بزرگ داشت

فَکَتَبَ وَحَکَمَ عَلَی نَفْسِهِ جُرْأَةً مِنْهُ أَنَّ جَزَاءَ مِثْلِهِ أَنْ یُغْرَقَ فِی الْبَحْرِ فَجَزَیْتَهُ بِمَا حَکَمَ بِهِ عَلَی نَفْسِهِ

به همین خاطر تو بر خود واجب کردی که او را به خاطر جسارتش عذاب کنی و عذاب مثل او، آن بود که او را در میان دریای نیل غرق کردی

إِلَهِی وَأَنَا عَبْدُکَ ابْنُ عَبْدِکَ وَابْنُ أَمَتِکَ

خدایا من بنده تو و فرزند بنده و کنیز تو هستم

مُعْتَرِفٌ لَکَ بِالْعُبُودِیَّةِ

به عبودیّت تو اعتراف می کنم

مُقِرٌّ بِأَنَّکَ أَنْتَ اللَّهُ خَالِقِی

اقرار می کنم که تو خدا و خالق منی

لَا إِلَهَ لِی غَیْرُکَ

و خدایی جز تو نیست

وَلَا رَبَّ لِی سِوَاکَ

پروردگاری غیر از تو ندارم

مُقِرٌّ بِأَنَّکَ رَبِّی وَإِلَیْکَ

اقرار می کنم که تو پروردگار منی و به سوی تو خواهم آمد

إِیَابِی عَالِمٌ بِأَنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ

می دانم که تو بر هرکاری توانایی

تَفْعَلُ مَا تَشَاءُ وَتَحْکُمُ مَا تُرِیدُ

و هر کاری که اراده کنی و هر حکمی که بخواهی می کنی

لَا مُعَقِّبَ لِحُکْمِکَ وَلَا رَادَّ لِقَضَائِکَ

کسی حکمت را عقب نمی ندازد و قضایت را برنمی گرداند

ص:25@

وَأَنَّکَ الْأَوَّلُ وَالآْخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْباطِنُ

و تو اوّل و آخر و ظاهر و باطن همه چیز هستی

لَمْ تَکُنْ مِنْ شَیْ ءٍ

از هیچ چیز نیستی

وَلَمْ تَبِنْ عَنْ شَیْ ءٍ

و از چیزی ساخته نشده ی

کُنْتَ قَبْلَ کُلِّ شَیْ ءٍ

قبل از همه بودی

وَأَنْتَ الْکَائِنُ بَعْدَ کُلِّ شَیْ ءٍ

و بعد از همه نیز خواهی بود

وَالْمُکَوِّنُ لِکُلِّ شَیْ ءٍ

و هستی بخش همه چیز نیز هستی

خَلَقْتَ کُلَّ شَیْ ءٍ بِتَقْدِیرٍ

هر چیز را به اندازه آفریدی

وَأَنْتَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ

و شنوا و بینایی

وَأَشْهَدُ أَنَّکَ کَذَلِکَ کُنْتَ وَتَکُونُ

شهادت می دهم که تو همان طور بودی و خواهی بود

وَأَنْتَ حَیٌّ قَیُّومٌ

تو زنده و قوام بخشی

لَا تَأْخُذُکَ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ وَلَا تُوصَفُ بِالْأَوْهَامِ وَلَا تُدْرَکُ بِالْحَوَاسِّ وَلَا تُقَاسُ بِالْمِقْیَاسِ

و زمان و خواب و افکار و حواس و مقایسات، هیچکدام گنجایش تو را ندارند

وَلَا تُشْبِهُ بِالنَّاسِ

شبیه انسان ها نیستی

وَإِنَّ الْخَلْقَ کُلَّهُمْ عَبِیدُکَ وَإِمَاؤُکَ

و تمام مخلوقات، بندگان و کنیزان تو هستند

وَأَنْتَ الرَّبُّ وَنَحْنُ الْمَرْبُوبُونَ

تو پروردگار و ما مورد تحت تربیت هستیم

وَأَنْتَ الْخَالِقُ وَ نَحْنُ الْمخْلُوقُونَ

تو خالق و ما مخلوق

وَأَنْتَ الرَّازِقُ وَنَحْنُ الْمَرْزُوقُونَ

تو روزی دهنده و ما روزی خوار تو هستیم

فَلَکَ الْحَمْدُ

با این حساب، همه ستایش ها متعلق به توست

یَاإِلَهِی إِذْ خَلَقْتَنِی بَشَراً سَوِیّاً

ای خدای من، زمانی که مرا به صورت انسانی متعادل آفریدی

ص:26

وَجَعَلْتَنِی غَنِیّاً مَکْفِیّاً بَعْدَ مَا کُنْتُ طِفْلاً صَبِیّاً تُقَوِّتُنِی

و بی نیاز از دیگران ساختی در حالی که من در آغاز طفلی ضعیف بودم که

مِنَ الثَّدْیِ لَبَناً مَرِیئاً

از پستان، شیر گوارا می خوردم

وَغَذَّیْتَنِی غِذَاءً طَیِّباً هَنِیئاً

تو غذای پاک و گوارایی دادی

وَجَعَلْتَنِی ذَکَراً مِثَالاً سَوِیّاً

و مرا مردی متعادل و سالم آفریدی

فَلَکَ الْحَمْدُ

پس حمد و ثنا مخصوص توست

حَمْداً إِنْ عُدَّ لَمْ یُحْصَ

ثنایی که اگر شمارش شود، به شمارش نیاید

وَإِنْ وُضِعَ لَمْ یَتَّسِعْ لَهُ شَیْ ءٌ

و اگر قرار داده شود، جایی وسعت آن را نداشته باشد

حَمْداً یَفُوقُ عَلَی جَمِیعِ حَمْدِ الْحَامِدِینَ

ثنایی مافوق ثنای همه ثناگویان

وَیَعْلُو عَلَی حَمْدِ کُلِّ شَیْ ءٍ

که از حمد هر چیزی بالاتر باشد

وَیُفَخِّمُ وَیُعَظِّمُ عَلَی ذَلِکَ کُلِّهِ وَکُلَّمَا حَمِدَ اللَّهَ شَیْ ءٌ

و بر همه آنها و تمام کسانی که خدا را حمد و ثنا گفته ند، غلبه یابد

وَالْحَمْدُ للَّهِ ِ

خدا را ثنا می گویم

کَمَا یُحِبُّ اللَّهُ أَنْ یُحْمَدَ

آن طور که دوست دارد ثنا شود

وَالْحَمْدُ للَّهِ ِ عَدَدَ مَا خَلَقَ

او را به تعداد مخلوقاتش

وَزِنَةَ مَا خَلَقَ وَزِنَةَ أَجَلِّ مَا خَلَقَ وَبِوَزْنَةِ [بِوَزْنِ أَخَفِّ مَا خَلَقَ وَبِعَدَدِ أَصْغَرِ مَا خَلَقَ

و وزن آنها و وزن بزرگ ترین آنها و کوچک ترینشان و به تعداد کوچکترین مخلوقاتش حمد و ستایش می کنم

وَالْحَمْدُ للَّهِ ِ حَتَّی یَرْضَی رَبُّنَا وَبَعْدَ الرِّضَا وَأَسْأَلُهُ

او را ثنا می گویم تا جایی که راضی شود و از او می خواهم

ص:27

أَنْ یُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

تا بر محمّد و خاندانش درود بفرستد

وَأَنْ یَغْفِرَ لِی رَبِّی

و مرا ببخشد

وَأَنْ یَحْمَدَ لِی أَمْرِی

و کار مرا نیکو گرداند

وَیَتُوبَ عَلَیَّ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ

و توبه م را بپذیرد؛ زیرا او توبه پذیر و مهربان است

إِلَهِی وَإِنِّی أَنَا أَدْعُوکَ

خدایا و این منم که تو را می خوانم

وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی دَعَاکَ بِهِ صَفْوَتُکَ أَبُونَا آدَمُ علیه السلام

و از تو درخواست می کنم. با همان نامی که برگزیده تو پدرمان آدم علیه السلام

وَهُوَ مُسِی ءٌ ظَالِمٌ حِینَ أَصَابَ الْخَطِیئَةَ

که به خودش ظلم کرد و مرتکب خطا شد

فَغَفَرْتَ لَهُ خَطِیئَتَهُ

پس خطایش را پوشاندی

وَتُبْتَ عَلَیْهِ

و توبه ش را پذیرفتی

وَاسْتَجَبْتَ دَعْوَتَهُ

و دعایش را مستجاب کردی

وَکُنْتَ مِنْهُ قَرِیباً یَا قَرِیبُ

و به او نزدیک بودی. ای نزدیک

أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

از تو می خواهم تا بر محمّد و خاندانش درود و سلام فرستی

وَأَنْ تَغْفِرَ لِی خَطِیئَتِی

و خطایم را ببخشی

وَتَرْضَی عَنِّی

و از من راضی باشی

فَإِنْ لَمْ تَرْضَ عَنِّی فَاعْفُ عَنِّی

اگر از من راضی نشدی اقلاً مرا ببخش

فَإِنِّی مُسِی ءٌ ظَالِمٌ خَاطِئٌ عَاصٍ

زیرا من گنهکاری هستم که به خودم ظلم کردم

وَقَدْ یَعْفُو السَّیِّدُ عَنْ عَبْدِهِ وَلَیْسَ بِرَاضٍ عَنْهُ

که آقا، حتی اگر از بنده ش راضی نباشد، از او بگذرد

ص:28

وَأَنْ تُرْضِیَ عَنِّی خَلْقَکَ وَتُمِیطَ عَنِّی حَقَّکَ

خلقت را از من راضی کن خطاکاری معصیت کارم و این طبیعی است و از حقی که به گردنم داری، بگذر

إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی دَعَاکَ بِهِ إِدْرِیسُ علیه السلام

الهی همین طور درخواست می کنم با اسمائی که ادریس با آنها تو را خواند

فَجَعَلْتَهُ صِدِّیقاً نَبِیّاً

تو نیز او را صدیق و نبی قرار دادی

وَرَفَعْتَهُ مَکَاناً عَلِیّاً

و به او جایگاه بلندی عنایت کردی

وَاسْتَجَبْتَ دُعَاءَهُ

و دعایش را مستجاب کردی

وَکُنْتَ مِنْهُ قَرِیباً یَا قَرِیبُ

و نزدیک او بودی

أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

بر محمّد و خاندانش درود بفرست

وَأَنْ تَجْعَلَ مآبِی إِلَی جَنَّتِکَ وَمَحَلِّی فِی رَحْمَتِکَ

و بازگشتم را به بهشت و جایگاهم را در رحمتت قرار بده

وَتُسْکِنَنِی فِیهَا بِعَفْوِکَ

و مرا با عفو خودت در آن ساکن کن

وَتُزَوِّجَنِی مِنْ حُورِهَا

و از حور بهشت، همسری برایم عنایت کن

بِقُدْرَتِکَ یَا قَدِیرُ

با قدرت بی پایانت، ای توانا

إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی دَعَاکَ بِهِ نُوحٌ علیه السلام

الهی، همین طور درخواست می کنم با اسمائی که نوح با آنها تو را خواند

إِذْ نَادَی رَبَّهُ وَهُوَ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ

زمانی که صدا کرد. «پروردگارا من مغلوب شده م، مرا یاری کن

فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ بِماءٍ مُنْهَمِرٍ

درهای آسمان را با آبی ریزان، به رویش گشودیم

وَفَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُیُوناً

و چشمه های زمین را شکافتیم

فَالْتَقَی الْماءُ عَلی أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ وَحَمَلْناهُ

آب برای کاری که مقدّر شده بود، فرو ریخت

ص:29

وَنَجَّیْنَاهُ عَلی ذاتِ أَلْواحٍ وَدُسُرٍ

او را بر روی چوب ها و میخ ها نجات دادیم.» (پاورقی: اشاره به آیات ده تا سیزده سوره قمر دارد.)

فَاسْتَجَبْتَ دُعَاءَهُ

دعایش را مستجاب کردی

وَکُنْتَ مِنْهُ قَرِیباً

و نزدیک او بودی

یَا قَرِیبُ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

ای نزدیک. پس بر محمّد و خاندانش درود بفرست

وَأَنْ تُنْجِیَنِی مِنْ ظُلْمِ مَنْ یُرِیدُ ظُلْمِی

و مرا از ظلم کسی که قصد ظلم کردن به من را دارد، نجات بده

وَتَکُفَّ عَنِّی شَرَّ کُلِّ سُلْطَانٍ جَائِرٍ

و شرّ هر سلطان ظالم

وَعَدُوٍّ قَاهِرٍ

و دشمن بی رحم

وَمُسْتَخِفٍّ قَادِرٍ

و تحقیر کننده توانا

وَجَبَّارٍ عَنِیدٍ

و متکبّر لجوج

وَکُلِّ شَیْطَانٍ مَرِیدٍ وَإِنْسِیٍّ شَدِیدٍ

و هر شیطان انسی، که مرا قصد کرده است

وَکَیْدِ کُلِّ مَکِیدٍ

و مکر هر حیله گر را از من دور کن

یَا حَلِیمُ یَا وَدُودُ

ای بردبار و ای دلسوز

إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی

الهی و درخواست می کنم با اسمها

دَعَاکَ بِهِ عَبْدُکَ وَنَبِیُّکَ صَالِحٌ علیه السلام

که با آن آنها بنده و فرستاده ت صالح علیه السلام تو را خواند

فَنَجَّیْتَهُ مِنَ الْخَسْفِ

تو نیز او را از خفّت و ذلّت نجات دادی

وَأَعْلَیْتَهُ عَلَی عَدُوِّهِ

و او را بر دشمنانش مسلط کردی

وَاسْتَجَبْتَ دُعَاءَهُ

و دعایش را مستجاب نمودی

وَکُنْتَ مِنْهُ قَرِیباً یَا قَرِیبُ

و نزدیک او بودی

أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

بر محمّد و خاندانش درود و سلام فرست

وَأَنْ تُخَلِّصَنِی مِنْ شَرِّ مَا یُرِیدُ بِی أَعْدَائِی بِهِ وَیَبْغِی لِی حُسَّادِی

و مرا از شرّ نیّات بد دشمنانم و حسادت کنندگانم، نجات بده

ص:30

وَتَکْفِیَنِیهِمْ بِکِفَایَتِکَ وَتَتَوَلَّانِی بِوَلَایَتِکَ

و جلوی شرّشان را بگیر و مرا ولایت پذیر ولایت خویش کن

وَتَهْدِیَ قَلْبِی بِهُدَاکَ

دلم را به نورت هدایت کن

وَتُؤَیِّدَنِی بِتَقْوَاکَ

و مرا با تقوا کمک کن

وَتُبَصِّرَنِی بِمَا فِیهِ رِضَاکَ

و به اموری که رضای تو در آن است، آگاهم نما

وَتُغْنِیَنِی بِغِنَاکَ یَا حَلِیمُ

و با غنای خودت، مرا بی نیاز کن ای بردبار

إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی دَعَاکَ بِهِ عَبْدُکَ وَنَبِیُّکَ وَخَلِیلُکَ إِبْرَاهِیمُ علیه السلام

الهی و در خواست می کنم با نام هایی که بنده و دوست تو ابراهیم

حِینَ أَرَادَ نُمْرُودُ إِلْقَاءَهُ فِی النَّارِ

هنگام انداخته شدنش درآتش خواند

فَجَعَلْتَ النَّارَ عَلَیْهِ بَرْداً وَسَلَاماً

و تو آن را خنک و خوشایند کردی

وَاسْتَجَبْتَ دُعَاءَهُ

و دعایش را مستجاب کردی

وَکُنْتَ مِنْهُ قَرِیباً یَا قَرِیبُ

و به او نزدیک بودی

أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

بر محمّد و خاندانش درود فرست

وَأَنْ تُبَرِّدَ عَنِّی حَرَّ نَارِکَ

و حرارت آتشت را بر من خنک گردان

وَتُطْفِئَ عَنِّی لَهِیبَهَا

و زبانه هایش را خاموش کن

وَتَکْفِیَنِی حَرَّهَا وَتَجْعَلَ نَائِرَةَ أَعْدَائِی فِی شِعَارِهِمْ وَدِثَارِهِمْ

آتشی را که دشمنانم برافروخته ند، در موها و لباس های خودشان قرار بده

وَتَرُدَّ کَیْدَهُمْ فِی نَحْرِهِمْ

حیله هایشان را به خودشان برگردان

وَتُبَارِکَ لِی فِیَما أَعْطَیْتَنِیهِ

و در آنچه که به من عنایت کرده ی، وسعت بخش

ص:31

کَمَا بَارَکْتَ عَلَیْهِ وَعَلَی آلِهِ

همان طور که بر محمّد و خاندانش برکت دادی

إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ الْحَمِیدُ الَْمجِیدُ

بی شک تو بخشنده و ستوده و اهل بخشش هستی

إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ بِالْاِسْمِ الَّذِی دَعَاکَ بِهِ إِسْمَاعِیلُ علیه السلام

و درخواست می کنم با نامی که اسماعیل با آن تو را خواند

فَجَعَلْتَهُ الهی نَبِیّاً وَرَسُولاً

و او را نبی و رسول کردی

وَجَعَلْتَ لَهُ حَرَمَکَ مَنْسَکاً وَمَسْکَناً وَمَأْوًی

و حَرَمت را عبادتگاه و منزل او قرار دادی

وَاسْتَجَبْتَ لَهُ دُعَاءَهُ رَحْمَةً مِنْکَ

دعایش را از سر رحمتت پذیرفتی

وَکُنْتَ مِنْهُ قَرِیباً یَا قَرِیبُ

و به او نزدیک بودی ای نزدیک

أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

بر محمّد و خاندانش درود فرست

وَأَنْ تَفْسَحَ لِی فِی قَبْرِی

و قبرم را وسعت بخش

وَتَحُطَّ عَنِّی وِزْرِی

و گناهانم را بسوزان

وَتَشُدَّ لِی أَزْرِی

و پایه هایم را محکم کن

وَتَغْفِرَ لِی ذَنْبِی

و گناهانم را ببخش

وَتَرْزُقَنِی التَّوْبَةَ بِحَطِّ السَّیِّئَاتِ وَتَضَاعُفِ الْحَسَنَاتِ

و توبه و از میان رفتن بلایا و افزایش نعمات

وَکَشْفِ الْبَلِیَّاتِ وَرِبْحِ التِّجَارَاتِ وَدَفْعِ مَعَرَّةِ السِّعَایَاتِ

و سود آور شدن تجارات و دفع شرّ خبرچین ها را روزیم کن

إِنَّکَ مُجِیبُ الدَّعَوَاتِ

چرا که تو دعاها را مستجاب

وَمُنْزِلُ الْبَرَکَاتِ

و برکات را نازل

وَقَاضِی الْحَاجَاتِ

و حوائج را برطرف کننده

ص:32

وَمُعْطِی الْخَیْرَاتِ وَجَبَّارُ السَّمَاوَاتِ

و خیرات را عنایت کننده و آسمان ها را اداره کننده هستی

إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ بِمَا سَأَلَکَ بِهِ ابْنُ خَلِیلِکَ

الهی و درخواست می کنم با نام هایی که فرزند ابراهیم

الَّذِی نَجَّیْتَهُ مِنَ الذَّبْحِ

که او را از قربانی شدن نجات دادی

وَفَدَیْتَهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ

و او را با ذبحی عظیم نجات دادی

وَقَلَبْتَ لَهُ الْمِشْقَصَ

او را در قربانگاه غلطاندی

حَتَّی نَاجَاکَ مُوقِناً بِذَبْحِهِ

تا اینکه با یقین به ذبح شدن تو را خواند

رَاضِیاً بِأَمْرِ وَالِدِهِ

در حالی که راضی به دستور پدرش بود

وَاسْتَجَبْتَ لَهُ دُعَاءَهُ

و تو دعایش را مستجاب کردی

وَکُنْتَ مِنْهُ قَرِیباً یَا قَرِیبُ

و نزدیک او بودی ای نزدیک

أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

بر محمّد و آل او درود فرست

وَأَنْ تُنْجِیَنِی مِنْ کُلِّ سُوءٍ

و مرا از گرفتار و بلا نجات بده

وَبَلِیَّةٍ وَتَصْرِفَ عَنِّی کُلَّ ظُلْمَةٍ وَخِیمَةٍ

و هر نوع ظلمت ترسناک را از من بازگردان

وَتَکْفِیَنِی مَا أَهَمَّنِی مِنْ أُمُورِ دُنْیَایَ وَآخِرَتِی

و تمام مسائل مهم دنیوی و اُخرویم را برآورده ساز

وَمَا أُحَاذِرُهُ وَأَخْشَاهُ وَمِنْ شَرِّخَلْقِکَ أَجْمَعِینَ

و از تمام آنچه که می ترسم از شر مخلوقاتت حفظ کن

بِحَقِّ آلِ یس

به حقّ آل یاسین

إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی دَعَاکَ بِهِ لُوطٌ

الهی و درخواست می کنم با نامی که لوط با آن تو را خواند

ص:33

فَنَجَّیْتَهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْخَسْفِ وَالْهَدْمِ وَالْمَثْلِ وَالشِّدَّةِ وَالْجَهْدِ

و به همراه نزدیکانش از ذلّت و بدبختی نجات یافتند

وَأَخْرَجْتَهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْکَرْبِ الْعَظِیمِ

تو نیز آنها را از گرفتاری بزرگ خارج کردی

وَاسْتَجَبْتَ دُعَاءَهُ

و دعایش را مستجاب ساختی

وَکُنْتَ مِنْهُ قَرِیباً یَا قَرِیبُ

و همراه او بودی ای نزدیک

أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

بر محمّد و آلش درود فرست

وَأَنْ تَأْذَنَ بِجَمْعِ مَا شُتِّتَ مِنْ شَمْلِی

و اراده کن تا شاخ و برگ پراکنده م جمع شوند

وَتُقِرَّ عَیْنَیَّ بِوَلَدِی وَأَهْلِی وَمَالِی وَتُصْلِحَ لِی أُمُورِی

فرزندان و نزدیکان و مال و هر چیزی که باعث روبه راهی زندگی م می شود

وَتُبَارِکَ لِی فِی جَمِیعِ أَحْوَالِی

و در تمام احوال به زندگی م وسعت بخش

وَتُبَلِّغَنِی فِی نَفْسِی آمَالِی

به آروزهایم برسان

وَتُجِیرَنِی مِنَ النَّارِ

و از آتش نجات بده

وَتَکْفِیَنِی شَرَّ الْأَشْرَارِ

و از شرّ اشرار حفظم کن

بِالْمُصْطَفَیْنَ الْأَخْیَارِ

به برکت برگزیدگان بندگانت

الْأَئِمَّةِ الْأَبْرَارِ

ائمه خوبان

وَنُورِ الْأَنْوَارِ

و نورهای درخشان

مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ

محمّد و خاندان پاکش

الْأَخْیَارِ الْأَئِمَّةِ الْمَهْدِیِّینَ

که برگزیدگان و امامان و پاکان

وَالصَّفْوَةِ الْمُنْتَجَبِینَ

و انتخاب شدگان و نجیبان هستند

صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ

که درود و سلامت بر همه آنها باد

وَتَرْزُقَنِی مُجَالَسَتَهُمْ

همنشینی با آنها را روزیم کن

وَتَمُنَّ عَلَیَّ بِمُرَافَقَتِهِمْ

و دوستی با آنها را بر من عنایت کن

ص:34

وَتُوَفِّقَ لِی صُحْبَتَهُمْ

و مرا به همراهیشان موفق بدار

مَعَ أَنْبِیَائِکَ الْمُرْسَلِینَ

در کنار انبیای مرسل

وَمَلَائِکَتِکَ الْمُقَرَّبِینَ

و ملائکه مقرب

وَعِبَادِکَ الصَّالِحِینَ

و بندگان صالح

وَأَهْلِ طَاعَتِکَ أَجْمَعِینَ

و اهل اطاعت

وَحَمَلَةِ عَرْشِکَ وَالْکَرُوبِیِّینَ

و حمل کنندگان عرش و بزرگان ملائکه الهی

إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی سَأَلَکَ بِهِ یَعْقُوبُ علیه السلام

الهی و درخواست می کنم با آن نامی که یعقوب با آن تو را خواند

وَقَدْ کُفَّ بَصَرُهُ وَشُتِّتَ جَمْعُهُ

و دعایش را بعد از کور شدن چشمان و پراکنده شدن قوا

وَفَقَدَ قُرَّةَ عَیْنِهِ ابْنَهُ فَاسْتَجَبْتَ لَهُ دُعَاءَهُ

و گم شدن عزیزش یوسف، مستجاب کردی

وَجَمَعْتَ شَمْلَهُ

و قوایش را جمع کردی

وَأَقْرَرْتَ عَیْنَهُ

و چشمش را بینا

وَکَشَفْتَ ضُرَّهُ

و گرفتاریش را برطرف ساختی

وَکُنْتَ مِنْهُ قَرِیباً یَا قَرِیبُ

آری تو به او نزدیک بودی ای نزدیک

أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

بر محمّد و آل او درود بفرست

وَأَنْ تَأْذَنَ لِی بِجَمْعِ مَا تَبَدَّدَ مِنْ أَمْرِی

و اراده کن تا از دست رفته هایم جمع شوند

وَتُقِرَّ عَیْنِی بِوَلَدِی وَأَهْلِی وَمَالِی

فرزندان و خانواده و ثروتم مایه سعادتم بوده

وَتُصْلِحَ لِی شَأْنِی کُلَّهُ

و تمام اموراتم را سر و سامان دهی

وَتُبَارِکَ لِی فِی جَمِیعِ أَحْوَالِی

و همه احوالم را بابرکت کنی

وَتُبَلِّغَنِی فِی نَفْسِی آمَالِی

و مرا به آروزهایم برسانی

ص:35

وَتُصْلِحَ لِی أَفْعَالِی

و اعمالم را اصلاح کنی

وَتَمُنَّ عَلَیَّ یَا کَرِیمُ یَا ذَا الْمَعَالِی

و بر من عنایت کنی ای بزرگوار ای بلند مرتبه با رحمت وسیعت

بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ

ای مهربانترین مهربانان

إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی دَعَاکَ بِهِ عَبْدُکَ وَنَبِیُّکَ یُوسُفُ علیه السلام

الهی و درخواست می کنم با نامی که بنده و پیامبرت یوسف با آن تو را خواند

فَنَجَّیْتَهُ مِنْ غَیَابَتِ الْجُبِّ

و او را از تاریکی چاه نجات دادی

وَکَشَفْتَ ضُرَّهُ

و گرفتاریش را برطرف کردی

وَکَفَیْتَهُ کَیْدَ إِخْوَتِهِ

و حیله برادرانش را بی ثر ساختی

وَجَعَلْتَهُ بَعْدَ الْعُبُودِیَّةِ مَلِکاً وَاسْتَجَبْتَ دُعَاءَهُ

و او را از غلامی به پادشاهی رساندی

وَکُنْتَ مِنْهُ قَرِیباً یَا قَرِیبُ

و پیوسته همراه او بودی، ای نزدیک

أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

بر محمّد و آل او درود فرست

وَأَنْ تَدْفَعَ عَنِّی کَیْدَ کُلِّ کَائِدٍ وَشَرَّ کُلِّ حَاسِدٍ

و مکر تمام حیله گران و شرّ تمام حسودان را از من دور کن

إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ

چرا که تو بر هر چیزی توانا هستی

إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی دَعَاکَ بِهِ عَبْدُکَ وَنَبِیُّکَ مُوسَی بْنُ عِمْرَانَ

الهی و درخواست می کنم با نامی که بنده و پیامبرت موسی بن عمران با آن تو را خواند

إِذْ قُلْتَ تَبَارَکْتَ وَتَعَالَیْتَ وَنادَیْناهُ مِنْ جانِبِ الطُّورِ الْأَیْمَنِ وَقَرَّبْناهُ نَجِیّاً

آنجا که فرموده ی: او را از جانب طور صدا زدیم و او را برای مناجات خود مقرب ساختیم. (پاورقی: مریم / 52.)

ص:36

وَضَرَبْتَ لَهُ طَرِیقاً فِی الْبَحْرِ یَبَساً

برای او راهی خشک و هموار در میان دریا درست کردی

وَنَجَّیْتَهُ وَمَنْ تَبِعَهُ مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ

و او را به همراه بنی سرائیل نجات دادی

وَأَغْرَقْتَ فِرْعَوْنَ وَهامانَ وَجُنُودَهُما

و فرعون و هامان را به همراه لشکریانشان غرق کردی

وَاسْتَجَبْتَ لَهُ دُعَاءَهُ

و دعایش را مستجاب نمودی

وَکُنْتَ مِنْهُ قَرِیباً یَا قَرِیبُ

آری تو به او نزدیک بودی، ای نزدیک

أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

بر محمّد و خاندانش درود فرست

وَأَنْ تُعِیذَنِی مِنْ شَرِّ خَلْقِکَ

و مرا در پناه خود از شرّ خَلقت حفظ کن

وَتُقَرِّبَنِی مِنْ عَفْوِکَ

و به عفو خود نزدیک کن

وَتَنْشُرَ عَلَیَّ مِنْ فَضْلِکَ مَا تُغْنِینِی بِهِ عَنْ جَمِیعِ خَلْقِکَ

و نعمت هایت را به اندازه ی عنایت کن که از همه خلقت بی نیاز شوم

وَیَکُونُ لِی بَلَاغاً أَنَالُ بِهِ مَغْفِرَتَکَ وَرِضْوَانَکَ

و با آن به مغفرت و رضایتت دست یابم

یَا وَلِیِّی وَوَلِیَّ الْمُؤْمِنِینَ

ای ولیّ من و هر بنده مؤمنی

إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ بِالإْسْمِ الَّذِی دَعَاکَ بِهِ عَبْدُکَ وَنَبِیُّکَ دَاوُدُ

الهی و درخواست می کنم با اسمی که بنده و پیامبرت داود با آن تو را خواند

فَاسْتَجَبْتَ لَهُ دُعَاءَهُ

و دعایش را مستجاب کردی

وَسَخَّرْتَ لَهُ الْجِبَالَ یُسَبِّحْنَ مَعَهُ بِالْعَشِیِّ وَالْإِبْکَارِ وَالطَّیْرَ مَحْشُورَةً کُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ

و کوه ها و پرنده ها را مطیع او ساختی تا صبح و شام، با او تسبیح گویند و همگی به سوی او برگردند

ص:37

وَشَدَّدْتَ مُلْکَهُ

حکومتش را مستحکم کردی

وَآتَیْتَهُ الْحِکْمَةَ وَفَصْلَ الْخِطَابِ

و حکمت و قضاوت دادی

وَأَلَنْتَ لَهُ الْحَدِیدَ

و آهن را در دستش نرم ساختی

وَعَلَّمْتَهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَهُمْ

و روش ساختن زره را به او آموختی

وَغَفَرْتَ ذَنْبَهُ

و از خطایش گذشتی

وَکُنْتَ مِنْهُ قَرِیباً یَا قَرِیبُ أَنْ

و همیشه با او بودی، ای نزدیک

تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

بر محمّد و خاندانش درود بفرست

وَأَنْ تُسَخِّرَ لِی جَمِیعَ أُمُورِی

و تمام اموراتم را مطیع اراده م کن

وَتُسَهِّلَ لِی تَقْدِیرِی

و تقدیراتم را آسان گردان

وَتَرْزُقَنِی مَغْفِرَتَکَ وَعِبَادَتَکَ

و مغفرت و عبادتت را روزیم کن

وَتَدْفَعَ عَنِّی ظُلْمَ الظَّالِمِینَ

و از من برطرف کن ظلم ظالمان

وَکَیْدَ الْمُعَانِدِینَ وَمَکْرَ الْمَاکِرِینَ

و حیله دشمنان و مکّاران

وَسَطَوَاتِ الْفَرَاعِنَةِ الْجَبَّارِینَ

و قهر و غلبه فرعون ها

وَحَسَدَ الْحَاسِدِینَ

و حسد حسودان را

یَا أَمَانَ الْخَائِفِینَ

ای امان ترسیدگان

وَجَارَ الْمُسْتَجِیرِینَ

و پناه پناهندگان

وَثِقَةَ الْوَاثِقِینَ و

و تکیه گاه تکیه کنندگان

َذَرِیعَةَ الْمُؤْمِنِینَ

و وسیله مؤمنان

وَرَجَاءَ الْمُتَوَکِّلِینَ

و امید توکّل کنندگان

وَمُعْتَمَدَ الصَّالِحِینَ

و تکیه گاه صالحان

یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ

ای مهربانترین مهربانان

إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ اللَّهُمَّ بِالإْسْمِ الَّذِی سَأَلَکَ بِهِ عَبْدُکَ وَنَبِیُّکَ سُلَیْمانُ بْنُ دَاوُدَعلیهما السلام

الهی و درخواست می کنم. خدایا با اسمی که بنده و پیامبر تو سلیمان با آن تو را خواند

ص:38

إِذْ قَالَ رَبِّ هَبْ لِی مُلْکاً لَا یَنْبَغِی لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِی

زمانی که گفت: «پروردگارا مُلکی را به من بده که غیر از من به کسی نخواهی داد

أَنْتَ الْوَهَّابُ

بی شک تو بخشنده ی» (پاورقی: ص / 35.)

فَاسْتَجَبْتَ لَهُ دُعَاءَهُ

تو نیز دعایش را مستجاب کردی

وَأَطَعْتَ لَهُ الْخَلْقَ

و مخلوقاتت را مطیعش کردی

وَحَمَلْتَهُ عَلَی الرِّیحِ

و مرکبش را باد قرار دادی

وَعَلَّمْتَهُ مَنْطِقَ الطَّیْرِ

و زبان پرندگان را به او آموختی

وَسَخَّرْتَ لَهُ الشَّیَاطِینَ

و شیاطین و اجنّه را فرمانبرادرش کردی

مِنْ کُلِّ بَنَّاءٍ وَغَوَّاصٍ

تا کار بنّایی و غوّاصی را انجام دهند

وَآخَرِینَ مُقَرَّنِینَ فِی الْأَصْفادِ

برخی نیز در زنجیرها زندانی شدند

هَذَا عَطَاؤُکَ عَطَاءُ غَیْرِکَ

این همه، عطایای تو بود. نه عطایای غیر تو

وَکُنْتَ مِنْهُ قَرِیباً یَا قَرِیبُ

آری تو همیشه با او بودی ای نزدیک

أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

بر محمّد و خاندانش درود بفرست

وَأَنْ تَهْدِیَ لِی قَلْبِی

و قلبم را هدایت کن

وَتَجْمَعَ لِی لُبِّی

و پراکندگی های عقلم را جمع کن

وَتَکْفِیَنِی هَمِّی

و غم و اندوهم را برطرف کن

وَتُؤْمِنَ خَوْفِی

و ترسم را به امنیّت، بدل کن

وَتَفُکَّ أَسْرِی

و اسارتم را پایان بخش

وَتَشُدَّ أَزْرِی

و کمرم را محکم نما

وَتُمْهِلَنِی وَتُنَفِّسَنِی

و به من مهلت بده

وَتَسْتَجِیبَ دُعَائِی

و دعایم را مستجاب کن

وَتَسْمَعَ نِدَائِی

و به حرف هایم گوش بده

وَلَا تَجْعَلَ فِی النَّارِ مَأْوَایَ

و بازگشتم را در آتش قرار نده

وَلَا الدُّنْیَا أَکْبَرَ هَمِّی

همتم را صرف دنیا نکن

وَأَنْ تُوَسِّعَ عَلَیَّ رِزْقِی

و بر روزیم وسعت بخش

ص:39

وَتُحَسِّنَ خَلْقِی

و خلقم را نیکو گردان

وَتُعْتِقَ رَقَبَتِی

و گردنم را از آتش رها کن

فَإِنَّکَ سَیِّدِی وَمَوْلَایَ وَمُؤَمَّلِی

زیرا تو سیّد و سرور و آرزوی من هستی

إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ اللَّهُمَّ بِاسْمِکَ الَّذِی دَعَاکَ بِهِ أَیُّوبُ

الهی و درخواست می کنم خدایا با اسمی که ایوب تو را خواند

لَمَّا حَلَّ بِهِ الْبَلَاءُ بَعْدَ الصِّحَّةِ

زمانی که بلا بعد از صحت

وَنَزَلَ السُّقْمُ مِنْهُ مَنْزِلَ الْعَافِیَةِ

و بیماری بعد از عافیت

وَالضِّیقُ بَعْدَ السَّعَةِ

و فقر بعد از ثروت به او روی آورد

فَکَشَفْتَ ضُرَّهُ

تو نیزگرفتاریش را برطرف کردی

وَرَدَدْتَ عَلَیْهِ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ

و تو دو برابر آنچه را که از او گرفته بودی - فرزندان - به او برگرداندی

حِینَ نَادَاکَ دَاعِیاً لَکَ رَاغِباً إِلَیْکَ رَاجِیاً لِفَضْلِکَ شَاکِیاً إِلَیْکَ

آنگاه که تو را با شوق و امید به احسانت صدا زد و گلایه کرد و گفت:

رَبِّ إِنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ

«پروردگارا، گرفتاری مرا مبتلا کرده است

وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

در حالی که تو مهربان ترین مهربانان هستی.» (پاورقی: انبیاء / 83.)

فَاسْتَجَبْتَ لَهُ دُعَاءَهُ

دعایش را مستجاب کردی

وَکَشَفْتَ ضُرَّهُ

و گرفتاریش را برطرف ساختی

وَکُنْتَ مِنْهُ قَرِیباً یَا قَرِیبُ

و همیشه به او نزدیک بودی ای نزدیک

أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

بر محمّد و خاندانش درود بفرست

وَأَنْ تَکْشِفَ ضُرِّی

و گرفتاری را برطرف کن

وَتُعَافِیَنِی فِی نَفْسِی وَأَهْلِی وَمَالِی وَوُلْدِی وَإِخْوَانِی

و در جان و اهل و مال و فرزندان و برادران ایمانی م عافیت بده

ص:40

فِیکَ عَافِیَةً بَاقِیَةً شَافِیَةً کَافِیَةً وَافِرَةً هَادِیَةً نَامِیَةً مُسْتَغْنِیَةً عَنِ الْأَطِبَّاءِ وَالْأَدْوِیَةِ

عافیتی همیشگی فراگیر و کافی و فزاینده و بی نیاز کننده از پزشکان و دواها

وَتَجْعَلَهَا شِعَارِی وَدِثَارِی

عافیت را لباس و لحاف من بکن

وَتُمَتِّعَنِی بِسَمْعِی وَبَصَرِی

مرا از گوش و چشمم بهره مند ساز

وَتَجْعَلَهُمَا الْوَارِثَیْنِ مِنِّی

و آن دو را جانشین من قرار ده

إِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ

تو بر هر چیزی توانایی

إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی دَعَاکَ بِهِ یُونُسُ بْنُ مَتَّی علیه السلام

الهی و درخواست می کنم با اسمی که یونس بن مَتی

فِی بَطْنِ الْحُوتِ حِینَ نَادَاکَ فِی ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ

در شکم نهنگ تو را در ظلمت های سه گانه خواند و گفت:

أَنْ لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ

«خدایی جز تو نیست

سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ

و تو منزّهی من مقصّرم

وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

و تو مهربان ترین مهربانان هستی.» (پاورقی: انبیاء / 87)

فَاسْتَجَبْتَ لَهُ دُعَاءَهُ

دعایش را مستجاب کردی

وَأَنْبَتَّ عَلَیْهِ شَجَرَةً مِنْ یَقْطِینٍ

و درختی از کدو برایش رویاندی

وَأَرْسَلْتَهُ إِلی مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ یَزِیدُونَ

و به سوی صد هزار نفر و بلکه بیشتر فرستادی

وَکُنْتَ مِنْهُ قَرِیباً یَا قَرِیبُ

و پیوسته به او نزدیک بودی ای نزدیک

أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

بر محمّد و خاندانش درود بفرست

وَأَنْ تَسْتَجِیبَ دُعَائِی

و دعایم را مستجاب کن

ص:41

وَتُدَارِکَنِی بِعَفْوِکَ فَقَدْ غَرِقْتُ فِی بَحْرِ الظُّلْمِ لِنَفْسِی

و مرا با عفو خودت نجات بده؛ زیرا من در دریای ظلم به خودم، غرق شده م

وَرَکِبَتْنِی مَظَالِمُ کَثِیرَةٌ لِخَلْقِکَ

و ظلم های فراوانی به گردن دارم

عَلَیَّ وَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

بر محمّد و خاندانش درود بفرست

وَاسْتُرْنِی مِنْهُمْ

و آبروی مرا نزد ایشان نبر

وَأَعْتِقْنِی مِنَ النَّارِ

و مرا از آتش نجات بده

اجْعَلْنِی مِنْ عُتَقَائِکَ

و مرا در همین شرایطی که هستم

وَطُلَقَائِکَ مِنَ النَّارِ فِی مَقَامِی هَذَا بِمَنِّکَ یَا مَنَّانُ

و از آزاد شدگان و رهایی یافتگان از دوزخ قرار بده. با فضل عنایتت، ای منّان

إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی دَعَاکَ بِهِ عَبْدُکَ وَنَبِیُّکَ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ علیه السلام

الهی و درخواست می کنم با اسمی که بنده و پیامبرت عیسی بن مریم تو را با آن خواند

إِذْ أَیَّدْتَهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ

زمانی که او را با روح القدس یاری کردی

وَأَنْطَقْتَهُ فِی الْمَهْدِ

و در گهواره به سخن آوردی

فَأَحْیَا بِهِ الْمَوْتَی

او مرده ها را زنده کرد

وَأَبْرَأَ بِهِ الْأَکْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِکَ

و کورهای مادرزاد و پیسی ها را شفا داد

وَخَلَقَ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ فَصَارَ طَائِراً بِإِذْنِکَ

و از گل مجسمه پرنده ی را ساخت و با اذن تو تبدیل به پرنده شد

وَکُنْتَ مِنْهُ قَرِیباً یَا قَرِیبُ

تو به او نزدیک بودی ای نزدیک

أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

بر محمّد و خاندانش درود بفرست

وَأَنْ تُفْرِغَنِی لِمَا خَلَقْتَ لَهُ

و مرا به کاری که برای آن آفریدی، مشغول کن

ص:42

وَلَا تَشْغَلَنِی بِمَا تَکَفَّلْتَهُ لِی

و به آنچه که خود به عهده گرفته ی مشغولم نکن

وَتَجْعَلَنِی مِنْ عُبَّادِکَ وَزُهَّادِکَ فِی الدُّنْیَا

و مرا در دنیا از بندگان عابد و زاهد

وَمِمَّنْ خَلَقْتَهُ لِلْعَافِیَةِ وَهَنَّأْتَهُ بِهَا مَعَ کَرَامَتِکَ یَا کَرِیمُ یَا عَلِیُّ یَا عَظِیمُ

و کسانی که برای عافیت خلق کردی قرار بده. ای بزرگوار ای والا مرتبه و با عظمت

إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی دَعَاکَ بِهِ آصَفُ بْنُ بَرْخِیَا

الهی و درخواست می کنم با نامی که عاصف بن برخیا، با آن تو را خواند

عَلَی عَرْشِ مَلِکَةِ سَبَإٍ فَکَانَ أَقَلَّ مِنْ لَحْظَةِ الطَّرْفِ

و تخت پادشاهی ملکه سبا را در کمتر از یک چشم به هم زدن حاضر کرد

حَتَّی کَانَ مُصَوَّراً بَیْنَ یَدَیْهِ فَلَمَّا رَأَتْهُ قِیلَ

ملکه سبا آن را در مقابل خود دید. به او گفته شد

أَ هَکَذَا عَرْشُکِ قَالَتْ کَأَنَّهُ هُوَ

«آیا تخت تو این طور بود؟ گفت: گویا همان است.» (پاورقی: نمل / 42)

فَاسْتَجَبْتَ دُعَاءَهُ وَکُنْتَ مِنْهُ قَرِیباً یَا قَرِیبُ

دعایش را مستجاب کردی و همیشه نزدیک او بودی ای نزدیک

أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

بر محمّد و آل او درود بفرست

وَأَنْ تُکَفِّرَ عَنِّی سَیِّئَاتِی

و گناهانم را بیامرز

وَتَقَبَّلَ مِنِّی حَسَنَاتِی

و حسناتم را بپذیر

وَتَقَبَّلَ تَوْبَتِی وَتَتُوبَ عَلَیَّ

و توبه م را قبول کن

وَتُغْنِیَ فَقْرِی

و فقرم را با بی نیازی

وَتَجْبُرَ کَسْرِی

و شکستگیم را با التیام برطرف کن

وَتُحْیِیَ فُؤَادِی بِذِکْرِکَ

و قلبم را با ذکرت زنده نما

وَتُحْیِیَنِی فِی عَافِیَةٍ

و زندگی م را در عافیت قرار بده

وَتُمِیتَنِی فِی عَافِیَةٍ

و با عافیت بمیران

ص:43

إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ بِالِاسْمِ الَّذِی دَعَاکَ بِهِ عَبْدُکَ وَنَبِیُّکَ زَکَرِیَّاعلیه السلام

الهی و درخواست می کنم با نامی که بنده و پیامبرت زکریا با آن تو را خواند

حِینَ سَأَلَکَ دَاعِیاً رَاجِیاً لِفَضْلِکَ

آنگاه که با امید به احسانت دعا کرد

فَقَامَ فِی الْمحْرَابِ

و در محراب ایستاد

یُنَادِی نِدَاءً خَفِیّاً فَقَالَ

و به آرامی نجوا کرد:

رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیّاً یَرِثُنِی وَیَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیّاً

«پروردگارا، فرزندی برایم عنایت کن تا از من و آل یعقوب ارث ببرد و او را فرزندی شایسته قرار بده» (پاورقی: مریم / 5 - 6.)

فَوَهَبْتَ لَهُ یَحْیَی

تو نیز یحیی را به او دادی

وَاسْتَجَبْتَ لَهُ دُعَاءَهُ

و دعایش را مستجاب کردی

وَکُنْتَ مِنْهُ قَرِیباً یَا قَرِیبُ

و به او نزدیک بودی ای نزدیک

أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

بر محمّد و خاندانش درود فرست

وَأَنْ تُبْقِیَ لِی أَوْلَادِی

و فرزندانم را برایم نگه دار

وَأَنْ تُمَتِّعَنِی بِهِمْ

و مرا از آنها بهره مند ساز

وَتَجْعَلَنِی وَإِیَّاهُمْ مُؤْمِنِینَ لَکَ رَاغِبِینَ فِی ثَوَابِکَ

من و آنها را از مؤمنینی که با علاقه به دنبال ثواب تو هستند

خَائِفِینَ مِنْ عِقَابِکَ رَاجِینَ لِمَا عِنْدَکَ آیِسِینَ مِمَّا عِنْدَ غَیْرِکَ حَتَّی تُحْیِیَنَا

و از دوزخت ترسانند. امید به احسانت دوخته ند و از آنچه که در دست غیر توست، چشم طمع بسته ند، قرار بده

حَیَاةً طَیِّبَةً وَتُمِیتَنَا مَیِّتَةً طَیِّبَةً

و ما را به زندگی پاک و مرگ پاکیزه برسان

إِنَّکَ فَعَّالٌ لِمَا تُرِیدُ

بی شک تو هر کاری را که اراده کنی، انجام می دهی

ص:44

إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ بِالِاسْمِ الَّذِی سَأَلَتْکَ بِهِ امْرَأَةُ فِرْعَوْنَ س

الهی و درخواست می کنم با نامی که زن فرعون با آن تو را خواند

إِذْ قالَتْ رَبِّ

آنگاه که گفت: «پروردگارا

ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ

خانه ی در جوار رحمت خود و در بهشت برایم درست کن»

وَنَجِّنِی مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ

و مرا از دست فرعون و عاملان او

وَنَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ

و قوم ظالم، نجات بده(پاورقی: تحریم / 11)

فَاسْتَجَبْتَ لَهَا دُعَاءَهَا

تو نیز دعایش را مستجاب کردی

وَکُنْتَ مِنْهَا قَرِیباً یَا قَرِیبُ

و نزدیک او بودی ای نزدیک

أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

بر محمّد وآل او درود بفرست

وَأَنْ تُقِرَّ عَیْنِی بِالنَّظَرِ إِلَی جَنَّتِکَ وَأَوْلِیَائِکَ

و چشمانم را به دیدار بهشت و دوستانت روشن کن

وَتُفَرِّحَنِی بِمُحَمَّدٍ وَآلِهِ

مرا با محمّد و خاندانش شاد

وَتُؤْنِسَنِی بِهِ وَبِآلِهِ وَبِمُصَاحَبَتِهِمْ وَمُرَافَقَتِهِمْ وَتُمَکِّنَ لِی فِیهَا

و با آنها و به همراهی و رفاقت با ایشان مأنوس گردان. مرا در بهشت جا بده و به واسطه مغفرتت مرا

وَتُنْجِیَنِی مِنَ النَّارِ وَمَا أُعِدَّ لِأَهْلِهَا مِنَ

از آتش و هر آنچه که برای اهل آن آماده کرده ی از قبیل

السَّلَاسِلِ وَالْأَغْلَالِ وَالشَّدَائِدِ وَالْأَنْکَالِ

زنجیرها و گرفتاری ها و لجام های آهنی

وَأَنْوَاعِ الْعَذَابِ بِعَفْوِکَ

و انواع عذاب نجات بخش

اِلَهِی وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی دَعَتْکَ عَبْدَتُکَ وَصِدِّیقَتُکَ مَرْیَمُ

الهی و درخواست می کنم با نامی که کنیز و صدّیقه ت مریم

الْبَتُولُ وَأُمُّ الْمَسِیحِ الرَّسُولِ علیه السلام

برگزیده و مادر مسیح رسول علیه السلام تو را با آن خواند

ص:45

إِذْ قُلْتَ وَمَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ علیهما السلام

آنجا که گفته ی: «مریم دختر عمران

الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَها

خداوند فرجش را مصون کرده

فَنَفَخْنَا فِیهِ مِنْ رُوحِنَا

ما از روح متعلق به خودمان در آن دمیدیم

وَصَدَّقَتْ بِکَلِماتِ رَبِّها

و او کلمات و کتب الهی را تصدیق کرد

وَکُتُبِهِ وَکَانَتْ مِنَ الْقَانِتِینَ

و از بندگان پرهیزکار ما بود.» (پاورقی: تحریم / 12.)

فَاسْتَجَبْتَ دُعَاءَهَا وَکُنْتَ مِنْهَا قَرِیباً یَا قَرِیبُ

تو نیز دعایش را مستجاب کردی و به او نزدیک بودی ای نزدیک

أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

بر محمّد و خاندانش درود بفرست

وَأَنْ تُحْصِنَنِی بِحِصْنِکَ الْحَصِینِ

و مرا در قلعه های محکمت مصونیّت بده

وَتَحْجُبَنِی بِحِجَابِکَ الْمَنِیعِ

و با پوشش خاصّت، بپوشان

وَتُحْرِزَنِی بِحِرْزِکَ الْوَثِیقِ

و با موانع محکمت نگه دار

وَتَکْفِیَنِی بِکِفَایَتِکَ الْکَافِیَةِ مِنْ شَرِّ کُلِّ طَاغٍ

و با کفایت خودت مرا با منع خود از شر تمام طغیانگران

وَظُلْمِ کُلِّ بَاغٍ

و ظلم ظالمان

وَمَکْرِ کُلِّ مَاکِرٍ

و مکر مکاران

وَغَدْرِ کُلِّ غَادِرٍ

و حیله حیله گران

وَسِحْرِ کُلِّ سَاحِرٍ

و سحر ساحران

وَجَوْرِ کُلِّ سُلْطَانٍ

و ظلم سلاطین ظالم

فَاجِرٍ بِمَنْعِکَ یَا مَنِیعُ

کفایت کن. ای منع کننده و نگهدارنده

إِلَهِی وَأَسْأَلُکَ بِالْاِسْمِ الَّذِی دَعَاکَ بِهِ

الهی و درخواست می کنم با نامی که

ص:46

عَبْدُکَ وَنَبِیُّکَ وَصَفِیُّکَ وَخِیَرَتُکَ مِنْ خَلْقِکَ وَأَمِینِکَ عَلَی وَحْیِکَ وَبَعِیثُکَ إِلَی بَرِیَّتِکَ وَرَسُولُکَ إِلَی خَلْقِکَ مُحَمَّدٌ

بنده و نبی و برگزیده و بهترین خلقت و امین بر وحی و رسالت بندگانت، محمّدصلی الله علیه وآله خَاصَّتُکَ وَخَالِصَتُکَ صَلَّی اللَّه عَلَیْهِ وَآلِهِ

که خاصّ به تو و خالص برای توست، با آن تو را خواند

فَاسْتَجَبْتَ دُعَاءَهُ

و تو نیز دعایش را مستجاب کردی

وَأَیَّدْتَهُ بِجُنُودٍ لَمْ یَرَوْهَا

و با سربازانی که دیده نمی شدند او را یاری کردی

وَجَعَلْتَ کَلِمَتَکَ الْعُلْیَا

و دین خود را بالا بردی

وَکَلِمَةَ الَّذِینَ کَفَرُوا السُّفْلی

و اعتقادات کافران را خوار نمودی

وَکُنْتَ مِنْهُ قَرِیباً یَا قَرِیبُ

و پیوسته به او نزدیک بودی ای نزدیک

أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

بر محمّد و خاندانش درود بفرست

صَلَاةً زَاکِیَةً طَیِّبَةً نَامِیَةً بَاقِیَةً مُبَارَکَةً

درودی که افزایش یابد و پاک باشد و رشد کند و باقی بماند و وسیع باشد

کَمَا صَلَّیْتَ عَلَی أَبِیهِمْ إِبْرَاهِیمَ وَآلِ إِبْرَاهِیمَ

همان طور که بر پدرانشان ابراهیم و خاندان ابراهیم درود فرستادی

وَبَارِکْ عَلَیْهِمْ کَمَا بَارَکْتَ عَلَیْهِمْ

و بر آنها برکت و وسعت بده همان طور که بر ابراهیم و خاندانش برکت دادی

وَسَلِّمْ عَلَیْهِمْ کَمَا سَلَّمْتَ عَلَیْهِمْ

و بر آنها سلام فرست همان طور که بر ایشان فرستادی

وَزِدْهُمْ فَوْقَ ذَلِکَ کُلِّهِ زِیَادَةً مِنْ عِنْدِکَ

بلکه سلام و درود و برکت ایشان را از جانب خودت بیشتر نیز بکن

وَاخْلُطْنِی بِهِمْ وَاجْعَلْنِی مِنْهُمْ وَاحْشُرْنِی مَعَهُمْ

خدایا مرا نیز در این خاندان وارد کن و با آنها محشور گردان

ص:47

وَفِی زُمْرَتِهِمْ حَتَّی تَسْقِیَنِی مِنْ حَوْضِهِمْ

و در کنارشان قرار بده تا از حوض کوثر بنوشانی

وَتُدْخِلَنِی فِی جُمْلَتِهِمْ وَتَجْمَعَنِی وَإِیَّاهُمْ وَتَقَرَّ عَیْنِی بِهِمْ

و در میانشان داخل کنی و چشمانم را به وجود ایشان روشن کنی

وَتُعْطِیَنِی سُؤْلِی

و خواسته م را بدهی

وَتُبَلِّغَنِی آمَالِی فِی دِینِی وَدُنْیَایَ وَآخِرَتِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی

و به آروزهای دنیوی و اخروی و زنده و مرده م برسانی و سلام مرا به ایشان برسانی

وَتُبْلِغَهُمْ سَلَامِی

و سلام آنها را نیز به من بازگردانی

وَتَرُدَّ عَلَیَّ مِنْهُمُ السَّلَامَ وَعَلَیْهِمُ السَّلَامُ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکَاتُهُ

و سلام خدا و رحمت و برکاتش بر آنها باد

إِلَهِی أَنْتَ الَّذِی تُنَادِی فِی أَنْصَافِ کُلِّ لَیْلَةٍ

الهی، تو همان کسی هستی که در نصفه های هر شب صدا می زنی

هَلْ مِنْ سَائِلٍ فَأُعْطِیَهُ

آیا درخواست کننده ی هست تا بدهم؟

أَمْ هَلْ مِنْ دَاعٍ فَأُجِیبَهُ

آیا دعا کننده ی هست تا اجابت کنم؟

أَمْ هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ فَأَغْفِرَ لَهُ

آیا استغفار کننده ی هست تا ببخشم؟

أَمْ هَلْ مِنْ رَاجٍ فَأُبْلِغَهُ رَجَاءَهُ

آیا امیدواری هست تا امیدش را محقق سازم؟

أَمْ هَلْ مِنْ مُؤَمِّلٍ فَأُبْلِغَهُ أَمَلَهُ هَا

آیا آرزوکننده ی هست تا به آرزویش برسانم

أَنَا سَائِلُکَ بِفِنَائِکَ

خدایا من همان گدا و درمانده

وَمِسْکِینُکَ بِبَابِکَ

مسکین به درگاهت

وَضَعِیفُکَ بِبَابِکَ

و ضعیف به درگاهت

وَفَقِیرُکَ بِبَابِکَ

و فقیر به درگاهت

وَمُؤَمِّلُکَ بِفِنَائِکَ

و آرزومندی هستم که در درگاهت نشسته است

ص:48

أَسْأَلُکَ نَائِلَکَ

عطایایت را می خواهم

وَأَرْجُو رَحْمَتَکَ

و امیدوار رحمتت هستم

وَأُؤَمِّلُ عَفْوَکَ

و آرزوی عفوت را دارم

وَأَلْتمِسُ غُفْرَانَکَ

و بخشایشت را التماس می کنم

فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

پس بر محمّد و خاندانش درود بفرست

وَأَعْطِنِی سُؤْلِی

و خواسته م را بده

وَبَلِّغْنِی أَمَلِی

و به آرزویم برسان

وَاجْبُرْ فَقْرِی

و فقرم را جبران کن

وَارْحَمْ عِصْیَانِی

و بر معصیتم رحم کن

وَاعْفُ عَنْ ذُنُوبِی

و از گناهانم در گذر

وَفُکَّ رَقَبَتِی مِنْ مَظَالِمَ لِعِبَادِکَ رَکِبَتْنِی

و گردنم را از مظالم بندگانت آزاد

وَقَوِّ ضَعْفِی

و ضعفم را تقویت

وَأَعِزَّ مَسْکَنَتِی

و مسکنت و خواریم را به عزّت تبدیل کن

وَثَبِّتْ وَطْأَتِی

و پاهایم را ثابت کن

وَاغْفِرْ جُرْمِی

و جرمم را ببخش

وَأَنْعِمْ بَالِی

و خاطرم را آسوده

وَأَکْثِرْ مِنَ الْحَلَالِ مَالِی

و روزی حلالم را بیشتر

وَخِرْ لِی فِی جَمِیعِ أُمُورِی وَأَفْعَالِی

و در همه امور و اعمالم اراده خیر کن

وَرَضِّنِی بِهَا

و مرابا آن راضی نما

وَارْحَمْنِی وَوَالِدَیَّ وَمَا وَلَدَاً مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ

و به من و والدین و آنچه که از مؤمنین و مومنات

وَالْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ الْأَحْیَاءِ مِنْهُمْ وَالْأَمْوَاتِ

و مسلمین و مسلمات از زنده ها و مرده ها که زاده ند، ببخش و بیامرز

إِنَّکَ سَمِیعُ الدَّعَوَاتِ

تو دعاهایمان را می شنوی

وَأَلْهِمْنِی مِنْ بِرِّهِمَا مَا أَسْتَحِقُّ بِهِ ثَوَابَکَ وَالْجَنَّةَ

خدایا مرا به نیکی آنها راهنمایی کن تا به ثواب و بهشتت برسم

ص:49

وَتَقَبَّلْ حَسَنَاتِهِمَا

و حسناتم را قبول کن

وَاغْفِرْ سَیِّئَاتِهِمَا

و سیئاتم را ببخش

وَاجْزِهِمَا بِأَحْسَنِ مَا فَعَلَا بِی ثَوَابَکَ وَالْجَنَّةَ

و آنها را بر اساس بهترین کارهایی که برای من انجام داده ند، به بهشت ببر

إِلَهِی وَقَدْ عَلِمْتُ یَقِیناً أَنَّکَ لَا تَأْمُرُ بِالظُّلْمِ

الهی به یقین فهمیدم که تو به ظلم امر نمی کنی

وَلَا تَرْضَاهُ وَلَا تَمِیلُ إِلَیْهِ وَلَا تَهْوَاهُ وَلَا تُحِبُّهُ وَلَا تَغْشَاهُ

و آن را نمی پسندی و تمایل و علاقه و محبّتی به انجام آن نداری

وَتَعْلَمُ مَا فِیهِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمُ مِنْ ظُلْمِ عِبَادِکَ وَبَغْیِهِمْ عَلَیْنَا

از سوی دیگر خوب می دانی که این مردم چگونه دست به ظلم ما دراز کرده ند و تجاوزگرانه بر ما ظلم می کنند

وَتَعَدِّیهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ وَلَا مَعْرُوفٍ بَلْ ظُلْماً وَعُدْوَاناً وَزُوراً وَبُهْتَاناً

و تعدی انها بدون داشتن حق بلکه از روی ظلم و دشمنی و زور و تهمت

فَإِنْ کُنْتَ جَعَلْتَ لَهُمْ مُدَّةً لَا بُدَّ مِنْ بُلُوغِهَا أَوْ کَتَبْتَ لَهُمْ آجَالاً یَنَالُونَهَا

پروردگارا اگر برای آنها مدتی تعیین کرده ی که حتماً باید تا آن مدت زنده بمانند

فَقَدْ قُلْتَ وَقَوْلُکَ الْحَقُّ وَوَعْدُکَ الصِّدْقُ

در قرآن فرموده ی و گفتار تو حقّ است:

یَمْحُوا اللَّهُ ما یَشاءُ وَیُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ

«خداوند هر چه را که بخواهد محو و یا تثبیت می کند و ام الکتاب نزد اوست» (پاورقی: رعد / 39.)

فَأَنَا أَسْأَلُکَ بِکُلِّ مَا سَأَلَکَ بِهِ أَنْبِیَاؤُکَ وَرُسُلُکَ

خدایا من از تو درخواست می کنم با همه نام هایی که انبیا و پیامبران

وَأَسْأَلُکَ بِمَا سَأَلَکَ بِهِ عِبَادُکَ الصَّالِحُونَ وَمَلَائِکَتُکَ الْمُقَرَّبُونَ

و بندگان صالح و ملائکه مقرّبت با آن تو را خوانده ند

ص:50

أَنْ تَمْحُوَ مِنْ أُمِّ الْکِتَابِ ذَلِکَ

که تقدیر خود را مبنی بر نگه داشتن ظالمان از ام الکتاب محو کنی

وَتَکْتُبَ لَهُمُ الْاِضمِحْلَالَ وَالْمحْقَ حَتَّی تُقَرِّبَ آجَالَهُمْ

و برایشان هلاکت و برچیده شدن را بنویسی تا اجلشان نزدیک شود

وَتَقْضِیَ مُدَّتَهُمْ

و مدتشان تمام گردد

وَتُذْهِبَ أَیَّامَهُمْ وَتَبْتُرَ أَعْمَارَهُمْ وَتُهْلِکَ فُجَّارَهُمْ

و عمرشان قطع شود. ستمکاران را هلاک کن

وَتُسَلِّطَ بَعْضَهُمْ عَلَی بَعْضٍ

و برخی را بر برخی دیگر مسلط کن

حَتَّی لَا تُبْقِیَ مِنْهُمْ أَحَداً وَلَا تُنْجِیَ مِنْهُمْ أَحَداً

تا در این جنگ هیچ یک از آنها زنده نماند

وَتُفَرِّقَ جُمُوعَهُمْ

و اجتماعشان را به هم بزن

وَتُکِلَّ سِلَاحَهُمْ

و سلاح هایشان کند کن

وَتُبَدِّدَ شَمْلَهُمْ

شاخ و برگشان را بشکن

وَتَقْطَعَ آجَالَهُمْ وَتُقْصِرَ أَعْمَارَهُمْ

عمرهایشان را تمام و کوتاه کن

وَتُزَلْزِلَ أَقْدَامَهُمْ

و پایه های حکومتشان را به لرزش بینداز

وَتُطَهِّرَ بِلَادَکَ مِنْهُمْ

و شهرهایت را از وجودشان پاک گردان

وَتُظْهِرَ عِبَادَکَ عَلَیْهِمْ فَقَدْ غَیَّرُوا سُنَّتَکَ

زیرا آنها سنّت تو را برگرداندند

وَنَقَضُوا عَهْدَکَ

و عهدت را نقض کردند

وَهَتَکُوا حَرِیمَکَ

و حرمتت را شکستند

وَأَتَوْا مَا نَهَیْتَهُمْ عَنْهُ

آنها اوامرت را زیر پا گذاشتند

وَعَتَوْا عُتُوّاً کَبِیراً وَضَلُّوا ضَلالاً بَعِیداً

و به شدّت عصیانگری کردند و به گمراهی عجیبی مبتلا شدند

ص:51

فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

بنابراین بر محمّد و خاندانش درود فرست

وَآذِنْ لِجَمْعِهِمْ بِالشَّتَاتِ

و دست ظالمان را از تکبّر کردن بگیر

وَلِحَیِّهِمْ بِالْمَمَاتِ

و زمین را از لوس وجودشان پاک گردان

وَلِأَزْوَاجِهِمْ بِالنَّهَبَاتِ نَبَاتِهِمْ

اراده کن تا کاشته هایشان درو

وَاسْتِئْصَالِ شَأْفَتِهِمْ

و و ریشه شان قطع

وَشَتَاتِ شَمْلِهِمْ

و شاخ و برگشان بریده بریده

وَهَدْمِ بُنْیَانِهِمْ

و بنیادشان منهدم شود

یَا ذَا الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ

ای صاحب جلالت و بزرگواری

وَأَسْأَلُکَ یَا إِلَهِی

و درخواست می کنم ای خدای من

وَإِلَهَ کُلِّ شَیْ ءٍ

و خدای هر چیزی

وَرَبِّی وَرَبَّ کُلِّ شَیْ ءٍ

و پروردگار من و هر چیز دیگری

وَأَدْعُوکَ بِمَا دَعَاکَ بِهِ عَبْدَاکَ

تو را با آن نامی می خوانم که دو بنده

وَرَسُولَاکَ وَنَبِیَّاکَ وَصَفِیَّاکَ مُوسَی وَهَارُونُ علیهما السلام

و پیامبر و نبی و برگزیده هایت موسی و هارون علیهما السلام تو را با آن خواندند

حِینَ قَالَا دَاعِیَیْنِ لَکَ رَاجِیَیْنِ لِفَضْلِکَ

آن هنگام که با امید به احسانت گفتند:

رَبَّنا إِنَّکَ آتَیْتَ فِرْعَوْنَ وَمَلَأَهُ زِینَةً وَأَمْوالاً فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا

خدایا تو فرعون و همراهانش را از زینت و اموال دنیا عطا کردی

رَبَّنَا لِیُضِلُّوا عَنْ سَبِیلِکَ

و انها برای گمراه کردن مردم از این اموال استفاده کردند

رَبَّنَا اطْمِسْ عَلَی أَمْوالِهِمْ

«خدایا اموالشان را از بین ببر

وَاشْدُدْ عَلی قُلُوبِهِمْ

و دل هایشان را قبض کن؛

فَلَا یُؤْمِنُوا حَتَّی یَرَوُا الْعَذابَ الْأَلِیمَ فَمَنَنْتَ

زیرا آنها تا عذاب دردناکت را نبینند، ایمان نمی آورند.» (پاورقی: یونس / 88.)

ص:52

وَأَنْعَمْتَ عَلَیْهِمَا بِالْإِجَابَةِ لَهُمَا

تو نیز به آنها لطف کردی و از نعمت اجابت بهره مندشان ساختی

إِلَی أَنْ قَرَعْتَ سَمْعَهُمَا بِأَمْرِکَ

تا اینکه به آنها امر کردی که

اللَّهُمَّ رَبِّ قَدْ أُجِیبَتْ دَعْوَتُکُما فَاسْتَقِیما وَلا تَتَّبِعَانِّ سَبِیلَ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ

«دعایتان مستجاب شد. پس استقامت نشان دهید و از راه و روش جاهلان پیروی نکنید» (پاورقی: یونس / 89.)

أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

خدایا بر محمّد و خاندانش درود فرست

وَأَنْ تَطْمِسَ عَلَی أَمْوَالِ هَؤُلَاءِ الظَّلَمَةِ

و اموال این ظالمان را از بین ببر

وَأَنْ تُشَدِّدَ عَلَی قُلُوبِهِمْ

و دل هایشان را قبض کن

وَأَنْ تَخْسِفَ بِهِمْ بَرَّکَ

و نیکیت را از آنها دریغ دار

وَأَنْ تُغْرِقَهُمْ فِی بَحْرِکَ

و در دریای خود آنها را غرق کن

فَإِنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا فِیهِمَا لَکَ

زیرا همه آسمان ها و زمین و آنچه که در میان آنهاست، متعلق به توست

وَأَرِ الْخَلْقَ قُدْرَتَکَ فِیهِمْ

قدرت و انتقام خودت را به خَلقت نشان بده

وَبَطْشَکَ عَلَیْهِمْ فَافْعَلْ ذَلِکَ بِهِمْ وَعَجِّلْ ذَلِکَ لَهُمْ

خدایا این کار را با آنها بکن و عجله کن

یَا خَیْرَ مَنْ سُئِلَ

ای بهترین درخواست شده

وَخَیْرَ مَنْ دُعِیَ

و بهترین خوانده شده

وَخَیْرَ مَنْ تَذَلَّلَتْ لَهُ الْوُجُوهُ

و بهترین کسی که در برابرش، چهره ها به ذلت افتاده

وَرُفِعَتْ إِلَیْهِ الْأَیْدِی

و دست ها در برابرش بالا رفته است

وَدُعِیَ بِالْأَلْسُنِ

و با زبان ها خوانده شده

وَشَخَصَتْ إِلَیْهِ الْأَبْصَارُ

و با چشم های منتظر نگاه شده

ص:53

وَأَمَّتْ إِلَیْهِ الْقُلُوبُ

و قلب ها او را قصد کرده

وَنُقِلَتْ إِلَیْهِ الْأَقْدَامُ

و قدم ها به سویش برداشته شده

وَتُحُوکِمَ إِلَیْهِ فِی الْأَعْمَالِ

و در اعمال به حکمیّت طلبیده شده است

إِلَهِی وَأَنَا عَبْدُکَ أَسْأَلُکَ مِنْ أَسْمَائِکَ بِأَبْهَاهَا

الهی من بنده توام که از تو درخواست می کنم. با پربهاترین نام هایت

وَکُلُّ أَسْمَائِکَ بَهِیٌّ

اگر چه همه آنها پربها هستند

بَلْ أَسْأَلُکَ بِأَسْمَائِکَ کُلِّهَا

بلکه درخواست می کنم با همه نام هایت

أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

تا بر محمّد و آل او درود فرستی

وَأَنْ تُرْکِسَهُمْ عَلَی أُمِّ رُءُوسِهِمْ فِی زُبْیَتِهِمْ

و ظالمان را در دام های خودشان سرنگون ساز

وَتُرْدِیَهُمْ فِی مَهْوَی حُفْرَتِهِمْ

و در گودال هایی که برای بندگانت کنده اند، بیندازی

وَارْمِهِمْ بِحَجَرِهِمْ

و آنها را نشانه تیرهای خودشان قرار دهی

وَذَکِّهِمْ بِمَشَاقِصِهِمْ

و با خنجرهایی که برای دیگران تیز کرده ند

وَاکْبُبْهُمْ عَلَی مَنَاخِرِهِمْ

خودشان را سر ببری

وَاخْنُقْهُمْ بِوَتَرِهِمْ

آنها را با بینی بر زمین بزن

وَارْدُدْ کَیْدَهُمْ فِی نُحُورِهِمْ

و گلویشان را فشار بده

وَأَوْبِقْهُمْ بِنَدَامَتِهِمْ

و حیله هایشان را درگلویشان فرو ببر و آنها را با ندامتشان عذاب کن

حَتَّی یُسْتَخْذَلُوا

تا اینکه ذلیل و خوار شوند

وَیَتَضَاءَلُوا بَعْدَ نَخْوَتِهِمْ

بعد از تکبّر و بزرگی

وَیَنْقَمِعُوا وَیَخْشَعُوا بَعْدَ اسْتِطَالَتِهِمْ أَذِلَّاءَ

و بعد از حکمرانی شکسته و درمانده گردند و ذلیلانه

مَأْسُورِینَ فِی رِبْقِ حَبَائِلِهِمُ الَّتِی کَانُوا یُؤَمِّلُونَ أَنْ یَرَوْنَا فِیهَا

در دام هایی که دوست داشتند ما را در آنها ببینند، اسیر شوند

ص:54

وَتُرِینَا قُدْرَتَکَ فِیهِمْ وَسُلْطَانَکَ عَلَیْهِمْ

خدایا قدرت و تسلطت را در مورد آنها به ما نشان بده

وَتَأْخُذَهُمْ أَخْذَ الْقِرَی وَهِیَ ظالِمَةٌ

و همان طور که امّت های گذشته را عذاب کردی، آنها را نیز عذاب کن

إِنَّ أَخْذَکَ الْأَلِیمُ الشَّدِیدُ أَخْذَ عَزِیزٍ مُقْتَدِرٍ

خدایا گرفت دردناک و شدید تو، گرفتن قدرتی شکست ناپذیر و مقتدر است

فَإِنَّکَ عَزِیزٌ مُقْتَدِرٌ

بی شک تو شکست ناپذیر و مقتدر

شَدِیدُ الْعِقابِ شَدِیدُ الْمحَالِ

و شدید العذاب هستی

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

خدایا بر محمّد و خاندانش درود بفرست

وَعَجِّلْ إِیرَادَهُمْ عَذَابَکَ الَّذِی أَعْدَدْتَهُ لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَمْثَالِهِمْ

و در عقوبت کردن ظالمان با عذابی که برای آنها مهیا کرده ای، تعجیل کن

وَالطَّاغِینَ مِنْ نُظَرَائِهِمْ

و بردباری ت را از آنها بردار

وَارْفَعْ حِلْمَکَ عَنْهُمْ وَاحْلُلْ عَلَیْهِمْ غَضَبَکَ الَّذِی لَا یَقُومُ لَهُ شَیْ ءٌ

و آن غضبی را که هیچ چیز توان تحمّل آن را ندارد، بر آنها مسلط کن

وَأْمُرْ فِی تَعْجِیلِ ذَلِکَ بِأَمْرِکَ الَّذِی لَا یُرَدُّ وَلَا یُؤَخَّرُ

و در تعجیل آن به ملائکه موکل عذاب، امر کن. امری که نه برمی گردد و نه به تأخیر می فتد

فَإِنَّکَ شَاهِدُ کُلِّ نَجْوَی

تو شاهد هر نجوا هستی

وَعَالِمُ کُلِّ فَحْوَی

و عالم به تمام مطالب هستی

وَلَا تَخْفَی عَلَیْکَ مِنْ أَعْمَالِهِمْ خَافِیَةٌ

و هیچ عمل آنها از تو مخفی نمی ماند

وَلَا یَذْهَبُ عَنْکَ مِنْ أَعْمَالِهِمْ خَائِنَةٌ

و از اعمال خیانتی مردم چیزی از تو نمی گذرد

وَأَنْتَ عَلَّامُ الْغُیُوبِ عَالِمُ مَا فِی الضَّمَائِرِ وَالْقُلُوبِ

تو بر تمام غیب ها آگاهی و از آنچه که در دلها می گذرد، خبرداری

ص:55

اَللَّهُمَّ وَأَسْأَلُکَ وَأُنَادِیکَ بِمَا نَادَاکَ بِهِ سَیِّدِی

خدایا درخواست می کنم و صدایت می زنم با آن اسمی که سرورم صدا زد

وَسَأَلَکَ بِهِ نُوحٌ

و نوح با آن درخواست کرد

إِذْ قُلْتَ تَبَارَکْتَ وَتَعَالَیْتَ وَلَقَدْ نَاَدانَا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمجِیبُونَ أَجَلْ

آنجا که فرموده ی: «نوح ما را صدا زد و تو بهترین اجابت کنندگانی» (پاورقی: صافات / 75.)

اَللَّهُمَّ یَا رَبِّ أَنْتَ نِعْمَ الْمجِیبُ

خدایا، پروردگارا، تو اجابت کننده

وَنِعْمَ الْمَدْعُوُّ

و بهترین خوانده شده

وَنِعْمَ الْمَسْئُولُ

و بهترین درخواست شده

وَنِعْمَ الْمُعْطِی

و بهترین عطا کننده، هستی

أَنْتَ الَّذِی لَا تُخَیِّبُ سَائِلَکَ

تو همانی که درخواست کنندگانت را دست خالی بر نمی گردانی

وَلَا تُمِلُّ دُعَاءَ مَنْ أَمَّلَکَ

و آرزومندان را خسته نمی کنی

وَلَا تَتَبَرَّمُ بِکَثْرَةِ حَوَائِجِهِمْ إِلَیْکَ وَلَا بِقَضَائِهَا لَهُمْ

و از زیادی نیازهایی که نزد تو آورده ند، به ستوه نمی آیی. از برآورده کردن نیازهایشان خسته نمی شوی

فَإِنَّ قَضَاءَ حَوَائِجِ جَمِیعِ خَلْقِکَ إِلَیْکَ

زیرا برای تو، برآورده کردن حوایج تمام بندگانت

فِی أَسْرَعِ لَحْظٍ مِنْ لَمْحِ الطَّرْفِ وَأَخَفُّ عَلَیْکَ

همان وقت با یک چشم بر هم زدن یا کمتر

وَأَهْوَنُ مِنْ جَنَاحِ بَعُوضَةٍ

و سبک تر از بال مگس است

وَحَاجَتِی یَا سَیِّدِی وَمَوْلَایَ وَمُعْتَمَدِی وَرَجَائِی

از سوی دیگر سرور و مولا و تکیه گاه و امید من این است که

أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

بر محمّد و خاندانش درود فرستی

ص:56

وَأَنْ تَغْفِرَ لِی ذَنْبِی

و گناهانم را بیامرزی

فَقَدْ جِئْتُکَ ثَقِیلَ الظَّهْرِ بِعَظِیمِ مَا بَارَزْتُکَ بِهِ مِنْ سَیِّئَاتِی

زیرا با پشتی سنگین از گناهان آمده م

وَرَکِبَنِی مِنْ مَظَالِمِ عِبَادِکَ مَالَا یَکْفِینِی

و مظالم بندگانت چنان مرا احاطه کرده ند

وَلَا یُخَلِّصُنِی مِنْهُ غَیْرُکَ وَلَا یَقْدِرُ عَلَیْهِ وَلَا یَمْلِکُهُ سِوَاکَ فَامْحُ

که تنها تو می توانی مرا از آنها برهانی

یَا سَیِّدِی کَثْرَةَ سَیِّئَاتِی بِیَسِیرِ عَبَرَاتِی

ای سرور من؛ گناهان زیادم را با قطرات بی رمق اشکم؛

بَلْ بِقَسَاوَةِ قَلْبِی

بلکه با قساوت قلبم

وَجُمُودِ عَیْنِی

و چشمان خشکیده م

لَا بَلْ بِرَحْمَتِکَ الَّتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْ ءٍ

نه بلکه با رحمت واسعه ی که شامل هر چیز می شود، محو کن

وَأَنَا شَیْ ءٌ فَلْتَسَعْنِی

خدایا من هم یکی از همان چیزها هستم

رَحْمَتُکَ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ

بنابراین با رحمت خود مرا دریاب، ای رحمان و رحیم

یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ

ای مهربان ترین مهربانان

لَا تَمْتَحِنِّی فِی هَذِهِ الدُّنْیَا بِشَیْ ءٍ مِنَ الْمحَنِ

مرا با گرفتاری های دنیا امتحان نکن

وَلَا تُسَلِّطْ عَلَیَّ مَنْ لَا یَرْحَمُنِی

و کسی را که بر من رحم نمی کند، بر من مسلط ننما

وَلَا تُهْلِکْنِی بِذُنُوبِی

با گناهانم مرا هلاک نکن

وَعَجِّلْ خَلَاصِی مِنْ کُلِّ مَکْرُوهٍ وَادْفَعْ عَنِّی کُلَّ ظُلْمٍ

و در رهایی من از تمام گرفتاری ها و امور ناخوشایند، عجله نما

وَلَا تَهْتِکْ سِتْرِی

خدایا پرده خود را کنار نزن

ص:57

وَلَا تَفْضَحْنِی یَوْمَ جَمْعِکَ الْخَلَائِقَ لِلْحِسَابِ

و در روز رستاخیر بی آبرویم نساز

یَا جَزِیلَ الْعَطَاءِ وَالثَّوَابِ

ای کسی که ثواب و عطایت بسیار است

أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

درخواست می کنم که بر محمّد و آل او درود بفرستی

وَأَنْ تُحْیِیَنِی حَیَاةَ السُّعَدَاءِ وَتُمِیتَنِی مِیتَةَ الشُّهَدَاءِ

و از زندگی سعادتمندان و مرگ شهیدان بهره مندم کنی

وَتَقْبَلَنِی قَبُولَ الْأَوِدَّاءِ

و مرا مانند دوستانت بپذیری

وَتَحْفَظَنِی فِی هَذِهِ الدُّنْیَا الدَّنِیَّةِ

و حفظم کنی در این دنیای پست

مِنْ شَرِّ سَلَاطِینِهَا وَفُجَّارِهَا وَشِرَارِهَا وَمُحِبِّیهَا

از شر سلاطین و ستمکاران و افراد شرور و علاقه مندان به دنیا و دنیاپرستان

وَالْعَامِلِینَ لَهَا فِیهَا وَقِنِی شَرَّ طُغَاتِهَا وَحُسَّادِهَا

و مرا از شر سرکشان و حسودان نگه داری

وَبَاغِی الشِّرْکِ فِیهَا حَتَّی تَکْفِیَنِی مَکْرَ الْمَکَرَةِ

تا آنجا که مرا از مکر مکاران امنیت دهی

وَتَفْقَأَ عَنِّی أَعْیُنَ الْکَفَرَةِ

دور کن از من چشمهای کافران را

وَتُفْحِمَ عَنِّی أَلْسُنَ الْفَجَرَةِ

و گنگ کن زبان اهل گناه را از من

وَتَقْبِضَ لِی عَلَی أَیْدِی الظَّلَمَةِ

و مرا بالاتر از دست ظالمان نگه داری

وَتُؤْمِنَ لِی کَیْدَهُمْ

مرا از حیله هایشان امان دهی

وَتُمِیتَهُمْ بِغَیْظِهِمْ

و آنها را با عصبانیتشان بکشی

وَتَشْغَلَهُمْ بِأَسْمَاعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ وَأَفْئِدَتِهِمْ

و آنها را به چشم و گوش و دلشان مشغول کنی

وَتَجْعَلَنِی مِنْ ذَلِکَ کُلِّهِ فِی أَمْنِکَ وَأَمَانِکَ

و مرا از همه آنها در امن و امان خود

ص:58

وَحِرْزِکَ وَسُلْطَانِکَ

و قلعه وسلطه خود

وَحِجَابِکَ وَکَنَفِکَ

و پوشش و حمایت خود

وَعِیَاذِکَ وَجَارِکَ

و پناه و کنار خود بدار

إِنَّ وَلِیِّیَ اللَّهُ الَّذِی نَزَّلَ الْکِتابَ

ولیّ من خدایی است که کتاب را نازل کرد

وَهُوَ یَتَوَلَّی الصَّالِحِینَ

و او خود متولی امور صالحین است

اَللَّهُمَّ بِکَ أَعُوذُ وَبِکَ أَلُوذُ

همانا خدایا به تو پناه می برم

وَلَکَ أَعْبُدُ

و تو را می پرستم

وَإِیَّاکَ أَرْجُو

و به تو امید بسته م

وَبِکَ أَسْتَعِینُ

و از تو کمک می خواهم

وَبِکَ أَسْتَکْفِی

و از تو یاری می جویم

وَبِکَ أَسْتَغِیثُ

و تو را صدا می زنم

وَبِکَ أَسْتَقْدِرُ

و از تو قدرت می خواهم

وَمِنْکَ أَسْأَلُ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

و از تو درخواست می کنم که بر محمّد و خاندانش درود فرستی

وَلَا تَرُدَّنِی إِلَّا بِذَنْبٍ مَغْفُورٍ

و مرا برنگردانی مگر با گناهانی بخشیده شده

وَسَعْیٍ مَشْکُورٍ

و تلاشی مأجور

وَتِجَارَةٍ لَنْ تَبُورَ

و تجارتی ماندگار و بدون زیان

وَأَنْ تَفْعَلَ بِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ

و با من رفتاری کنی که شایسته توست

وَلَا تَفْعَلَ بِی مَا أَنَا أَهْلُهُ

و رفتاری نکنی که من شایستگی آن را دارم؛

فَإِنَّکَ أَهْلُ التَّقْوی

زیرا تو شایسته حفظ و نگهداری بندگان

وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ

و آمرزش آنها

وَأَهْلُ الْفَضْلِ وَالرَّحْمَةِ

و فضل و عنایت هستی

إِلَهِی وَقَدْ أَطَلْتُ دُعَائِی

خدایا دعایم را طول دادم

وَأَکْثَرْتُ خِطَابِی

و خیلی حرف زدم

وَضِیقُ صَدْرِی حَدَانِی عَلَی ذَلِکَ کُلِّهِ

فشار گرفتاری ها مرا وادار کرد تا چنین سخن بگویم

ص:59

وَحَمَلَنِی عَلَیْهِ عِلْماً مِنِّی بِأَنَّهُ یُجْزِیکَ مِنْهُ قَدْرُ الْمِلْحِ فِی الْعَجِینِ

با اینکه می دانم اگر دعای من به اندازه نمک در خمیر

بَلْ یَکْفِیکَ عَزْمُ إِرَادَةٍ

حتی اگر به اندازه قصد و نیت باشد، برای تو کافی است

وَأَنْ یَقُولَ الْعَبْدُ بِنِیَّةٍ صَادِقَةٍ

آری اگر بنده با نیت صادقانه

وَلِسَانٍ صَادِقٍ

و زبانی راستگو صدا بزند

@یَا رَبِّ فَتَکُونُ عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِکَ بِکَ وَقَدْ نَاجَاکَ بِعَزْمِ الْإِرَادَةِ قَلْبِی

و بگوید: پروردگارا، تو نزد او حاضر خواهی شد

فَأَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

پس از تو درخواست می کنم که بر محمّد و خاندانش درود فرستی

وَأَنْ تُقْرِنَ دُعَائِی بِالْإِجَابَةِ مِنْکَ

و دعایم را مقرون به اجابت کنی

وَتُبْلِغَنِی مَا أَمَّلْتُهُ فِیکَ مِنَّةً مِنْکَ

و تمام چیزهایی که آنها را از تو خواستم

وَطَوْلاً وَقُوَّةً وَحَوْلاً

از لطف و عنایت و احسانت برآورده سازی

وَلَا تُقِیمَنِی مِنْ مَقَامِی هَذَا

مرا از جایم بلند نکن

إِلَّا بِقَضَائِکَ جَمِیعَ مَا سَأَلْتُکَ

مگر اینکه تمام خواسته هایم را مستجاب کرده باشی

فَإِنَّهُ عَلَیْکَ یَسِیرٌ

زیرا آنها برای تو آسان هستند

وَخَطَرُهُ عِنْدِی جَلِیلٌ کَثِیرٌ

اما برای من بسیار بزرگند

وَأَنْتَ عَلَیْهِ قَدِیرٌ

و تو بر خواسته هایم توانایی داری

یَا سَمِیعُ یَا بَصِیرُ

ای شنونده و بیننده

إِلَهِی وَهَذَا مَقَامُ الْعَائِذِ

خدایا، اینجا محل ایستادن بنده ی است

بِکَ مِنَ النَّارِ وَالْهَارِبِ مِنْکَ إِلَیْکَ

که از آتش دوزخ به تو پناه آورده

مِنْ ذُنُوبٍ تَهَجَّمَتْهُ

و از گناهانی که به او هجوم آورده

وَعُیُوبٍ فَضَحَتْهُ

و عیب هایی که آبرویش را برده ند، به تو پناه آورده است

ص:60

فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

پس بر محمد و ال محمد درود فرست

وَانْظُرْ إِلَیَّ نَظْرَةَ رَحْمَةٍ

و با نظر رحمتت به من نگاه کن

أَفُوزُ بِهَا إِلَی جَنَّتِکَ

تا با آن وارد بهشت شوم

وَاعْطِفْ عَلَیَّ عَطْفَةً أَنْجُو بِهَا مِنْ عِقَابِکَ

و عطوفتی نشان بده تا با آن از آتش دوزخت نجات یابم؛

فَإِنَّ الْجَنَّةَ وَالنَّارَ لَکَ وَبِیَدِکَ

زیرا بهشت و دوزخ برای تو و به دست تو است

وَمَفَاتِیحَهُمَا وَمَغَالِیقَهُمَا إِلَیْکَ

و کلیدهای باز کردن و قفل های بستن آنها همه از تو است

وَأَنْتَ عَلَی ذَلِکَ قَادِرٌ

و تو بر همه آنها توانایی داری

وَهُوَ عَلَیْکَ هَیِّنٌ یَسِیرٌ

و بر تو بسیار آسان و کوچک هستند

وَافْعَلْ بِی مَا سَأَلْتُکَ یَا قَدِیرُ

بنابراین آنچه را که خواستم عنایت فرما ای توانا

وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ

مانع و نیرویی غیر از خدای والا مرتبه و با عظمت وجود ندارد

وَحَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ

و خدا ما را کفایت می کند و وکیل خوبی است

ص:61

دعای پنجم: نماز حاجت صادر شده از امام زمان علیه السلام و دعای آن

نماز حاجت صادر شده از امام زمان علیه السلام و دعای آن. تفسیرالقمی / ج 2 / ص 129 / إحضار عرش بلقیس ؛مستدرک لوسائل / ج 6 / ص 75 / باب 37- باب استحباب الصلاة المرغبة

در نامه ی که از حضرت صادر شده، فرموده ند:

کسی که حاجتمند باشد، شب جمعه بعد از نصف شب، غسل کند و در محل نماز قرار بگیرد

دو رکعت نماز بخواند به این ترتیب که:

در رکعت اوّل سوره حمد را می خواند و وقتی که به آیه: «ایاک نعبد و ایاک نستعین» رسید، آن را صد بار تکرار می کند و حمد را تمام و سوره توحید را تنها یکبار می خواند

بعد از آن رکوع و سجده می کند و در هر کدام تسبیحات آن را هفت بار انجام می دهد. و رکعت دوم را مانند اولی بجا می آورد. بعد از نماز این دعا را می خواند و خداوند به قطع، حاجت او را هر چه که باشد، برآورده می کند. مگر اینکه مربوط به قطع رحم باشد:

اَللَّهُمَّ إِنْ أَطَعْتُکَ فَالْمحْمَدَةُ لَکَ

خدایا اگر تو را اطاعت کردیم، حمد و ثنا برای توست. (پاورقی: یعنی ما از لطف تو توفیق عبادت یافتیم.)

وَإِنْ عَصَیْتُکَ فَالْحُجَّةُ لَکَ

و اگر معصیت کردیم، تو علیه ما دلیل داری

مِنْکَ الرَّوْحُ وَمِنْکَ الْفَرَجُ

راحتی و گشایش از توست

سُبْحَانَ مَنْ أَنْعَمَ وَشَکَرَ

پاک و منزّه است کسی که نعمت می دهد و تشکّر می کند. (پاورقی: مقصود آن است که خداوند متعال انسان را از نعمت عبادت و صحبت و اطاعت خودش بهره مند می کند. اما به جای اینکه انسان از او به خاطر این نعمت شکر کند، خداوند دوباره از انسان تشکّر می کند و برای عبادتی که نعمت خودش بوده است، دوباره تشکّر کرده و پاداش می دهد. این مطلب با تفصیل بیشتر در دعای روز عرفه امام حسین علیه السلام آمده است.)

سُبْحَانَ مَنْ قَدَّرَ وَغَفَرَ

پاک و منزّه است کسی که مقدّر می کند و می بخشد. (پاورقی: به این معنا که خداوند متعال خود حدودی را برای انسان تعیین می کند. اما زمانی که انسان این حدود را می شکند، می بخشد.)

ص:62

اَللَّهُمَّ إِنْ کُنْتُ قَدْ عَصَیْتُکَ

خدایا اگر چه عصیان کرده م

فَإِنِّی قَدْ أَطَعْتُکَ فِی أَحَبِّ الْأَشْیَاءِ إِلَیْکَ

امّا در محبوب ترین امور نزد تو، تو را اطاعت کرده م

وَهُوَ الْإِیمَانُ

که ایمان باشد

بِکَ لَمْ أَتَّخِذْ لَکَ وَلَداً وَلَمْ أَدْعُ لَکَ شَرِیکاً

من برای تو فرزند و شریکی نمی دانم

مَنّاً مِنْکَ بِهِ عَلَیّ لَا مَنّاً مِنِّی بِهِ عَلَیْکَ

البته این ایمان، توفیقی از توست، نه منّتی از من بر تو

وَقَدْ عَصَیْتُکَ یَا إِلَهِی عَلَی غَیْرَ وَجْهِ الْمُکَابَرَةِ

خدایا گناه نکرده م از سر لجبازی

وَلَا الْخُرُوجِ عَنْ عُبُودِیَّتِکَ

و با قصد خروج از عبودیّت

وَلَا الْجُحُودِ بِرُبُوبِیَّتِکَ

و انکار به ربوبیّت

وَلَکِنْ أَطَعْتُ هَوَایَ

بلکه فریب هوای نفسم را خوردم

وَأَزَلَّنِی الشَّیْطَانُ

و شیطان مرا به لغزش انداخت

فَلَکَ الْحُجَّةُ عَلَیَّ وَالْبَیَانُ

تو را برمن حجت و بیان است

فَإِنْ تُعَذِّبْنِی

اگر مرا عذاب کنی

فَبِذُنُوبِی غَیْرِ ظَالِمٍ

به خاطر گناهانم خواهد بود

وَإِنْ تَغْفِرْ لِی وَتَرْحَمْنِی

اما اگر ببخشی به خاطر آقایی

فَإِنَّکَ جَوَادٌ کَرِیمٌ یَا کَرِیمُ

و کرم و جود توست

(یا کریم را آن قدر تکرار می کند تا نفسش تمام شود.) و ادامه می دهد:

ص:63

یَا آمِناً مِنْ کُلِّ شَیْ ءٍ

ای خدایی که از هیچ چیزی هراس ندارد

وَکُلُّ شَیْ ءٍ مِنْکَ خَائِفٌ حَذِرٌ

و همه چیز در هراس از اوست

أَسْأَلُکَ بِأَمْنِکَ مِنْ کُلِّ شَیْ ءٍ

درخواست می کنم به خاطر اینکه تو از همه در امانی

وَخَوْفِ کُلِّ شَیْ ءٍ مِنْکَ

و همه از تو هراسان هستند

أَنْ صَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

بر محمّد و خاندانش درود فرست

وَأَنْ تُعْطِیَنِی أَمَاناً لِنَفْسِی وَأَهْلِی وَوُلْدِی

و برای من و خانواده و فرزندانم امان و پناه بده

وَسَائِرِ مَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَیَّ

و سایر چیز هایی که به من عنایت کردی

حَتَّی لَا أَخَافَ أَحَداً وَلَا أَحْذَرَ مِنْ شَیْ ءٍ أَبَداً

تا از کسی نترسم و هراسی به خود راه ندهم. و حذر نکنم

إِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ

همانا تو بر هر چیزی توانایی داری

وَحَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ

و خدا ما را کفایت می کند و او بهترین وکیل است

یَا کَافِیَ إِبْرَاهِیمَ علیه السلام نُمْرُودَ

ای کفایت کننده ابراهیم از شرّ نمرود

وَیَا کَافِیَ مُوسَی علیه السلام فِرْعَوْنَ

و ای کفایت کننده موسی از شر فرعون

وَیَا کَافِیَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّه عَلَیْهِ وَآلِهِ الْأَحْزَابَ

و ای کفایت کننده محمّدصلی الله علیه وآله از شر قبایل عرب

ص:64

أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

از تو می خواهم که بر محمّد و خاندانش درود فرستی

وَأَنْ تَکْفِیَنِی شَرَّ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ

و مرا از شر فلانی حفظ کنی

(در این بخش نام شخصی را که از شر او در هراس است، ذکر می کند.)

فَیَسْتَکْفِی شَرَّ مَنْ یَخَافُ شَرَّهُ

تو از شر کسی که از شرش می ترسم، کفایت خواهی کرد

ان شاء اللَّه حاجتش برآورده می شود. سپس به سجده رفته و با تضرّع حوائجش را درخواست می کند

فَإِنَّهُ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ

هیچ زن و مرد مؤمن و مؤمنه ی نیست

صَلَّی هَذِهِ الصَّلَاةَ وَدَعَا بِهَذَا الدُّعَاءِ

که این نماز را با این دعا بخواند

إِلَّا فُتِحَتْ لَهُ أَبْوَابُ السَّمَاءِ لِلْإِجَابَةِ

مگر اینکه خداوند درهای رحمتش را برای اجابت باز می کند

وَیُجَابُ فِی وَقْتِهِ وَلَیْلَتِهِ کَائِناً مَا کَانَ

و دعایش را در همان لحظه و همان شب مستجاب می کند

وَذَلِکَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ عَلَیْنَا وَعَلَی النَّاسِ؛

و این از بخشش خداوند بر ما و بر مردم است

اجابت دعا غیر از آن است که در همان موقعی که ما می خواهیم کار مورد نظر صورت گیرد. به عبارتی ممکن است که کسی از خداوند شفای مریض و یا خانه دار شدن و امثال آن را بخواهد. اما بعد از چند سال محقق گردد. به عبارتی اجابت دعا به آن معناست که در تقدیرات انسان ثبت می شود که فلان کار در موقع مناسب انجام گیرد. زیرا کل عالم بر اساس نظامی حرکت می کند و در اغلب موارد، دعای ما با مصالح اجتماعی و یا شخصی افراد دیگر در تعارض است. از این رو خداوند به سبب دعا نظام عالم را به گونه ی تنظیم می کند که در موقعیت مناسب، شخص را به خواسته خودش برساند

به عنوان مثال اگر شما درخواست وام بکنید و با این درخواست موافقت شود، این موافقت بدان معنا نیست که الزاماً وام در همان زمان دلخواه شما، پرداخت شود؛ زیرا بانک باید توانایی خود و درخواست های دیگر را بررسی کند و طبق آن مهلتی را برای وصول وام شما تعیین کند

شاید یکی از موارد روشن این مطلب دعای حضرت موسی و هارون علیه السلام در نابودی حکومت فرعون باشد. که خداوند به آنها فرمود:

«قالَ قَدْ أُجِیبَت دَعْوَتُکُما فاسْتَقِیما وَلَا تَتَّبِعَآنِ ّ سَبِیلَ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ» یونس /89

دعایتان مستجاب شد، بنابراین استقامت کنید و به راه گمراهان نروید

شاید برای ما باور نکردنی باشد که؛ اگر چه اجابت دعا در همان لحظه صورت گرفته است. اما تحقق خارجی آن بعد از چهل سال رخ داده است؛ یعنی بعد از چهل سال که خداوند به آنها فرمود: دعایتان مستجاب شد، فرعون سرنگون گردید. این مطلب در روایاتی آمده است که از جمله می توان به روایت ذیل اشاره کرد

ابن بی عمیر عن هشام بن سالم عن ابی عبداللَّه علیه السلام قال «کان بین قول اللَّه عزوجل قداجیبت دعوتکما وبین اخذ فرعون اربعین عاماً»الکافی ج 2،ص 489،باب من أبطات علیه الاجابة

هر چه که باشد. این

ص:65

اجابت از فضل خدا به ما و مردم است

ص:66

دعای ششم: دعای عبرات یا اشک های روان

دعای عبرات یا اشک های روان

بحارالانوار، ج 53، ص 221، الحکایة الربعة

علّامه حلّی رحمه الله در آخر کتاب منهاج الصلاح در دعای عبرات معروف، گفته است که این روایت از امام صادق علیه السلام نقل شده است. اما از جهت سیّد بزرگوار رضی الدین محمّد بن محمّد آوی رحمه الله حکایت معروفی است که برخی از فضلا آن را در حاشیه همان دعا ذکر کرده ند

جناب فخر الدّین محمّد بن شیخ جمال الدّین از پدرش و او از جدش، فقیه بزرگوار یوسف، از سیّد رضی که حکایت آن می آید نقل کرده است که:

او در زندان یکی از امرای سلطان جرماغون

از پادشاهان مغول بوده است که معاصر با خوارزم شاه بود و در قرن هفتم هجری می زیست

مدت زیادی در حبس بوده و گرفتاری ها و فشارهای زیادی را متحمّل شده است. تا این که روزی حضرت قائم علیه السلام را در خواب دید و با دیدن ایشان گریه کرد و گفت: مولای من مرا از این ظلمت نجات بده

امام علیه السلام فرمود: دعای عبرات را بخوان

گفت: دعای عبرات چیست؟

فرمود: در مصباح

عرض کردم: سرورم این دعا در مصباح من نیست

ص:67

فرمود: نگاه کن پیدا می کنی!

از خواب بیدار شدم، بعد از خواندن نماز صبح، کتاب مصباح را باز کردم و با صفحه ی مواجه شدم که دعای عبرات در آن آمده بود. من آن را چهل بار خواندم

این سلطان دو زن داشت. یکی از آنها زنی عاقل و خوش فکر بود. از این رو مورد اعتماد امیر بود. وقتی که امیر در نوبت این زن، پیشش آمد، به او گفت: آیا تو کسی از فرزندان حضرت امیرعلیه السلام را گرفته ی؟

گفت: برای چه این سؤال را می پرسی؟

گفت: برای این که مردی را دیدم که نور خورشید از صورتش می تابید. نزدیک آمد و حلقم را گرفت و گفت: شوهرت جرأت کرده و یکی از فرزندان مرا گرفته و او را در خورد و خوراک، تحت فشار قرار داده است! عرض کردم، سرورم، شما کیستید؟ فرمود: من علی بن ابیطالب هستم. به او بگو: اگر او را آزاد نکند، خانه ش را به سرش خراب می کنم

این خبر به سلطان رسید او گفت:من در این باره چیزی نمی دانم. از معاونانش پرسید که آیا شما چنین کسی را گرفته اید؟

گفتند: بله شیخی علوی است که خود شما دستور زندانی کردنش را صادر کردید

گفت: او را آزاد کنید و اسب و مشکی به او بدهید تا راه بیفتد

در نهایت سیّد به خانه خود رفت

ص:68

همین طور سیّد جلیل القدر علی بن طاووس رحمه الله در آخر کتاب مهج الدعوات نقل می کند که از جمله دعاها، دعایی است که دوست و برادر من محمّد بن محمّد قاضی آوی، درباره این دعا سخن و اثر عجیبی ذکر کرده است. به این صورت که برای ایشان حادثه ی رخ داده و این دعا را در میان اوراقی که آنها را در میان کتابهایش قرار نداده بود، پیدا می کند. از روی آنها نسخه برداری می کند. وقتی که نسخه برداری تمام می شود، دعای اصلی مفقود می گردد. شیخ آن را نقل می کند. حتی بعد از آن، نسخه دیگری را نقل می کند که مقداری از تعبیرات آن تفاوت می کند

ما در اینجا نسخه اوّلی را به جهت تبرک به خط سیّد بن طاووس رحمه الله می آوریم. حتّی میان نقل ایشان و علامه حلّی رحمه الله تفاوت زیادی وجود دارد

اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ یَا رَاحِمَ الْعَبَرَاتِ

خدایا به جِدّ از تو درخواست می کنم، ای رحم کننده بر اشک ها

وَیَا کَاشِفَ الْکُرُبَاتِ

و ای برطرف سازنده گرفتاری ها

أَنْتَ الَّذِی تَقْشَعُ سَحَائِبَ الْمحَنِ

تویی که ابرهای محنت و اندوه را پراکنده می کنی

وَقَدْ أَمْسَتْ ثِقَالاً وَتَجْلُو ضَبَابَ الْإِحَنِ وَقَدْ سَحَبَتْ أَذْیَالاً

و مه غلیظ حسرت را از بین میبری و روشن میکنی

وَتَجْعَلُ زَرْعَهَا هَشِیماً

زراعت را نابود میکنی

ص:69

وَعِظَامَهَا رَمِیماً

و استخوان ها را خاک

وَتَرُدُّ الْمَغْلُوبَ غَالِباً

و شکست خورده را پیروز

وَالْمَطْلُوبَ طَالِباً

طلب شده را طالب شونده میکنی

إِلَهِی فَکَمْ مِنْ عَبْدٍ نَادَاکَ

خدایا چه بسیارند بندگانی که تو را صدا زدند

أَنِّی مَغْلُوبٌ

که من مغلوب شده م

فَانْتَصِرْ

یاری م کن

فَفَتَحْتَ لَهُ مِنْ نَصْرِکَ أَبْوَابَ السَّمَاءِ بِمَاءٍ مُنْهَمِرٍ

و تو نیز از سر نصرت به او، درهای آسمان را بر آب گشودی

وَفَجَّرْتَ لَهُ مِنْ عَوْنِکَ عُیُوناً

و چشمه هایی را از زمین جوشاندی

فَالْتَقَی مَاءُ فَرَجِهِ عَلَی أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ

آبی که موجب گشایش کارش بود، به اندازه معینی رسید

وَحَمَلْتَهُ مِنْ کِفَایَتِکَ عَلَی ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ

و او را بر روی تخته ها سوار کردی

یَا رَبِّ إِنِّی مَغْلُوبٌ

پروردگارا، من مغلوب شده م

فَانْتَصِرْ

یاری م کن

یَا رَبِّ إِنِّی مَغْلُوبٌ

پروردگارا، من مغلوب شده م

فَانْتَصِرْ

یاری م کن

یَا رَبِّ إِنِّی مَغْلُوبٌ

پروردگارا، من مغلوب شده م

فَانْتَصِرْ

یاری م کن

فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

بر محمّد و خاندانش درود فرست

وَافْتَحْ لِی مِنْ نَصْرِکَ أَبْوابَ السَّماءِ

و درهای آسمان را برای نصرت من باز کن

بِماءٍ مُنْهَمِرٍ

و آب فراوان بریز

وَفَجِّرْ لِی مِنْ عَوْنِکَ عُیُوناً

و چشمه های آن را از زمین بجوشان

ص:70

لِیَلْتَقِیَ مَاءُ فَرَجِی عَلی أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ

تا جایی که آب گشایش من، به اندازه معینی برسد

وَاحْمِلْنِی. یَا رَبِّ مِنْ کِفَایَتِکَ عَلی ذاتِ أَلْواحٍ وَدُسُرٍ

و مرا با کفایت خودت، بر کشتی سوار کن

یَا مَنْ إِذَا وَلَجَ الْعَبْدُ فِی لَیْلٍ

ای کسی که وقتی بنده ش در تاریکی شب فرو می رود

مِنْ حَیْرَتِهِ یَهِیمُ

و از تحیر دچار توهّمات و ترس می شود

فَلَمْ یَجِدْ لَهُ صَرِیخاً یُصْرِخُهُ مِنْ وَلِیٍّ وَلَا حَمِیمٍ

و سرپرست و دوست صمیمی، برای خود نمی بیند تا به فریادش برسد

صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

بر محمّد و خاندانش درود فرست

وَجُدْ یَا رَبِّ مِنْ مَعُونَتِکَ صَرِیخاً مُعِیناً

و از فضل خود، فریادرس و یاورم باش

وَوَلِیّاً یَطْلُبُهُ حَثِیثاً یُنَجِّیهِ

و مانند سرپرستی که دنبال عبد خود است

مِنْ ضَیْقِ أَمْرِهِ وَحَرَجِهِ

تا او را ازگرفتاری نجات بدهد

وَیُظْهِرُ لَهُ الْمُهِمَّ

و در مشکلاتش گشایش ایجاد کند

مِنْ أَعْلَامِ فَرَجِهِ

تو نیزبا من چنین کن

اللَّهُمَّ فَیَا مَنْ قُدْرَتُهُ قَاهِرَةٌ

خدایا، ای کسی که قدرتش غالب

وَآیَاتُهُ بَاهِرَةٌ

و نشانه هایش روشن

وَنَقِمَاتُهُ قَاصِمَةٌ لِکُلِّ جُبَارٍ

و عذابش شکننده هر پادشاه

دَامِغَةٌ لِکُلِّ کَفُورٍ خَتَّارٍ

و در هم کوبنده هر کافر حیله گر است

صَلِّ یَا رَبِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

بر محمّد و خاندانش درود فرست

ص:71

وَانْظُرْ إِلَیَّ یَا رَبِّ نَظْرَةً مِنْ نَظَرَاتِکَ

و از آن نگاه های دلسوزانه ت به من نگاه کن

رَحِیمَةً تَجْلُو بِهَا عَنِّی ظُلْمَةً

تا ظلمت پایدار ما، روشن شود

وَاقِفَةً مُقِیمَةً مِنْ عَاهَةٍ جَفَّتْ مِنْهَا الضُّرُوعُ وَقَلَفَتْ مِنْهَا الزُّرُوعُ

ظلمتی از جنس آفتی که پستان های حیواناتمان را خشک و زراعت هایمان را از بین برده است

وَاشْتَمَلَ بِهَا عَلَی الْقُلُوبِ الْیَأْسُ

و بر قلب هایمان سایه یأس انداخته

وَجَرَتْ بِسَبَبِهَا الْأَنْفَاسُ

و نفس هایمان را کند کرده است

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

خدایا، بر محمّد و خاندانش درود فرست

وَحِفْظاً لِغَرَائِسَ غَرَسَتْهَا یَدُ الرَّحْمَنِ

و حفظ کن درختانی را که با دست رحمانیت کاشته

وَشَرَّبَهَا مِنْ مَاءِ الْحَیَوَانِ

و با آب حیاتت سیراب کرده ی

أَنْ تَکُونَ بِیَدِ الشَّیْطَانِ تُجَزُّ

تا شیطان با دستش در نیاورد

وَبِفَأْسِهِ تُقْطَعُ وَتُحَزُّ

و با تیشه ش، قطع نکند

إِلَهِی مَنْ أَوْلَی مِنْکَ أَنْ یَکُونَ عَنْ حَمَاکَ حَارِساً وَمَانِعاً

خدایا، کیست که برای حفظ ملکت از خود تو شایسته تر باشد

إِلَهِی إِنَّ الْأَمْرَ قَدْ هَالَ فَهَوِّنْهُ

خدایا، گرفتاری سنگین شده است، آن را آسان کن

وَخَشُنَ فَأَلِنْهُ

خشن شده است، نرم کن

وَإِنَّ الْقُلُوبَ کَاعَتْ فَطَنِّهَا

قلب ها ترسیده ند، آنها را به حرکت در آور

وَالنُّفُوسُ ارْتَاعَتْ فَسَکِّنْهَا

جان ها به اضطراب افتاده ند، آنها را آرام کن

ص:72

إِلَهِی تَدَارَکْ أَقْدَاماً قَدْ زَلَّتْ

خدایا، جبران کن قدم هایی را که لغزیده

وَأَفْهَاماً فِی مَهَامِهِ الْحَیْرَةِ ضَلَّتْ

و عقل هایی را که در گرداب حیرت به اشتباه افتاده بودند

أَجْحَفَ الضُّرُّ بِالْمَضْرُورِ فِی دَاعِیَةِ الْوَیْلِ وَالثُّبُورِ

ضرر، صدای مردم را به واویلا درآورده است

فَهَلْ یَحْسُنُ مِنْ فَضْلِکَ أَنْ تَجْعَلَهُ فَرِیسَةً لِلْبَلَاءِ وَهُوَ لَکَ رَاجٍ

آیا شایسته فضل توست که آنها را در معرض بلا قرار دهی، با اینکه امیدشان به توست ؟

أَمْ هَلْ یُحْمَلُ مِنْ عَدْلِکَ أَنْ یَخُوضَ لُجَّةَ الْغَمَّاءِ وَهُوَ إِلَیْکَ لَاجٍ

آیا در عدل تو می گنجد که او در بدبختی و غم فرو رود، در حالی که تو را صدا می زند؟

مَوْلَایَ لَئِنْ کُنْتُ لَاأَشُقُّ عَلَی نَفْسِی فِی التُّقَی

سرورم، اگر در تقوای تو، خودم را به مشقت نمی ندازم

وَلَا أَبْلُغُ فِی حَمْلِ أَعْبَاءِ الطَّاعَةِ مَبْلَغَ الرِّضَا

اگر تا درجه رضای تو، عهده دار اطاعت نیستم

وَلَا أَنْتَظِمُ فِی سِلْکِ قَوْمٍ رَفَضُوا الدُّنْیَا

اگر در زمره بندگانی در نمی آیم که از دنیا روی برگردانده ند

فَهُمْ خُمُصُ الْبُطُونِ عُمْشُ الْعُیُونِ مِنَ الْبُکَاءِ

شکم هایشان نازک و چشمانشان از شدّت گریه باد کرده است

بَلْ أَتَیْتُکَ یَا رَبِّ بِضَعْفٍ مِنَ الْعَمَلِ

خدایا، [به سویت آمده م ] من با عملی ضعیف

وَظَهْرٍ ثَقِیلٍ بِالْخَطَاءِ

و پشتی سنگین از گناهان

وَالزَّلَلِ وَنَفَسٍ لِلرَّاحَةِ مُعْتَادَةٍ

و لغزش ها با روحی که به راحتی عادت کرده

ص:73

وَلِدَوَاعِی التَّسْوِیفِ مُنْقَادَةٍ

و به امروز و فردا کردن نفسم مطیع شده است

أَ مَا یَکْفِیکَ یَا رَبِّ وَسِیلَةً إِلَیْکَ وَذَرِیعَةً لَدَیْکَ

آیا برای تو کفایت نمی کند که اولیایت را دوست دارم

أَنِّی لِأَوْلِیَائِکَ مُوَالٍ وَفِی مَحَبَّتِکَ مُغَالٍ

و در محبّت به تو حدّ و حصری نمی شناسم؟

أَ مَا یَکْفِینِی أَنْ أَرُوحَ فِیهِمْ مَظْلُوماً

آیا کفایت نمی کند که به خاطر آنها با مظلومیت، شب می کنم

وَأَغْدُوَمَکْظُوماً

و با فرو بردن غیظ، صبح می نمایم

وَأَقْضِیَ بَعْدَ هُمُومٍ هُمُوماً

وگرفتاری های فراوان را متحمّل می شوم

وَبَعْدَ رُجُومٍ رُجُوماً

و در تیررس آنها قرارمی گیرم؟

(پاورقی: سخن درباره گناهان شیعیانی است که تشیّع آنها از روی بصیرت است. کسانی که تاوان آن را شب و روز می پردازند، مورد ظلم قرار می گیرند. بدبختی ها از هر سو آنها را احاطه می کند. اما دست از اعتقاد و حمایت از اهل بیت علیهم السلام بر نمی دارند. نه کسانی که به تن پروری و ظلم به بندگان خدا عادت کرده ند و از تشیّع تنها نام علی را یدک می کشند. راستی اگر علی زنده می شد با این همه آلودگی ما چه می کرد؟ آیا آنان را که شب و روز خون بندگان خدا را به شیشه می کشند و در مجالس او پول خرج می کنند، می پذیرفت و آنها را شیعه خود می دانست؟!)

أَمَا عِنْدَکَ یَا رَبِّ بِهَذِهِ حُرْمَةٌ لَاتُضَیَّعُ

آیا اینها نزد تو حرمتی ندارد و کمترین تعهدی را برای تو ایجاد نمی کند؟

وَذِمَّةٌ بِأَدْنَاهَا یُقْتَنَعُ

اگر اینها ارزش و حرمت دارند

فَلِمَ لَا یَمْنَعُنِی یَا رَبِّ وَهَا أَنَا ذَا غَرِیقٌ

چرا جلوی غرق شدن مرا نمی گیری

وَتَدَعُنِی بِنَارِ عَدُوِّکَ حَرِیقٌ

و اجازه می دهی که در آتش دشمنانت بسوزم؟!

أَتَجْعَلُ أَوْلِیَاءَکَ لِأَعْدَائِکَ مَصَائِدَ

آیا دوستانت را صید دشمنانت قرار می دهی

ص:74

وَتُقَلِّدُهُمْ مِنْ خَسْفِهِمْ قَلَائِدَ

و به زنجیر ذلتشان می کشی؟

وَأَنْتَ مَالِکُ نُفُوسِهِمْ

آن هم در حالی که تو مالک جان هایشان هستی!

لَوْ قَبَضْتَهَا جَمَدُوا

اگر تو جان هایشان را بگیری، خشک می شوند

وَفِی قَبْضَتِکَ مَوَادُّ أَنْفَاسِهِمْ

آری ارواحشان در قبضه توست

لَوْ قَطَعْتَهَا خَمَدُوا

که اگر بگیری، بی جان می فتند

وَمَا یَمْنَعُکَ یَا رَبِّ أَنْ تَکُفَّ بَأْسَهُمْ

خدایا چه چیزی باعث شده است که آزار و اذیتشان را از ما برنگردانی

وَتَنْزِعَ عَنْهُمْ مِنْ حِفْظِکَ لِبَاسَهُمْ

و لباس مصونیتت را از تنشان درآوری

وَتُعْرِیَهُمْ مِنْ سَلَامَةٍ

و آنها را از سلامت عریان کنی

بِهَا فِی أَرْضِکَ یَسْرَحُونَ

سلامتی که با آن می چرند

وَفِی مَیَدَانِ الْبَغْیِ عَلَی عِبَادِکَ یَمْرَحُونَ

و در میدان ظلم بر بندگانت تکبّر می ورزند

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

خدایا، بر محمّد و خاندانش درود فرست

وَأَدْرِکْنِی وَلَمَّا یُدْرِکْنِی الْغَرَقُ وَتَدَارَکْنِی

و مرا دریاب قبل از اینکه غرق شوم و نجاتم بده

وَلَمَّا غُیِّبَ شَمْسِی لِلشَّفَقِ

و خورشید هدایتم در شفق ناپدید شود

إِلَهِی کَمْ مِنْ خَائِفٍ الْتَجَأَ إِلَی سُلْطَانٍ فَآبَ عَنْهُ مَحْفُوفاً بِأَمْنٍ وَأَمَانٍ

خدایا، چه بسیارند کسانی که به سلاطین پناه برده ند و در پناه او در امان مانده ند

أَفَأَقْصِدُ یَا رَبِّ بِأَعْظَمَ مِنْ سُلْطَانِکَ سُلْطَاناً

آیا به سلطنتی غیر از سطلنت تو پناه ببرم؟

أَمْ أَوْسَعَ مِنْ إِحْسَانِکَ إِحْسَاناً

یا به سفره ی وسیع تر از احسان

ص:75

أَمْ أَکْثَرَ مِنِ اقْتِدَارِکَ اقْتِدَاراً

تو یا مقتدرتر از اقتدار تو

أَمْ أَکْرَمَ مِنِ انْتِصَارِکَ انْتِصَاراً

یا فراتر از یاری تو یاوری بجویم؟

اَللَّهُمَّ أَیْنَ کِفَایَتُکَ الَّتِی هِیَ نُصْرَةُ الْمُسْتَغِیثِینَ مِنَ الْأَنَامِ

خدایا، کجاست کفایتی که یاری گر بندگان مستضعفت می باشد

وَأَیْنَ عِنَایَتُکَ الَّتِی هِیَ جُنَّةُ الْمُسْتَهْدَفِینَ لِجَوْرِ الْأَیَّامِ إِلَیَّ إِلَیَّ بِهَا

کجاست توجهی که سپر تیر کسانی باشد که مرا آماج هدف ظلم خود قرار داده اند؟

یَا رَبِّ نَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ

خدایا آن کفایت و عنایت را بر من سرازیر کن و مرا از شر ظالمان نجات بخش

إِنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ

که ضررها مرا فرا گرفته ند

وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

در حالی که تو مهربان ترین مهربانانی

مَوْلَایَ تَرَی تَحَیُّرِی فِی أَمْرِی

خدایا، آیا تحیّرم را از یکسو و سرگردانی در بدبختی هایم را از سوی دیگر

وَتَقَلُّبِی فِی ضُرِّی وَانْطِوَایَ عَلَی حُرْقَةِ قَلْبِی وَحَرَارَةِ صَدْرِی

و به خود پیچیدن هایم را که از سوز دل و سینه م است، می بینی؟

فَصَلِّ یَا رَبِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

بر محمّد و خاندانش درود فرست

وَجُدْ لِی یَا رَبِّ بِمَا أَنْتَ أَهْلُهُ فَرَجاً وَمَخْرَجاً

و به خاطر هر آنچه که شایسته آنی، برای من گشایشی فراهم کن

وَیَسِّرْ لِی یَا رَبِّ نَحْوَ الْیُسْرَی مَنْهَجاً

و راهی آسان به سوی مشکلاتم باز کن

وَاجْعَلْ لِی یَا رَبِّ مَنْ نَصَبَ حِبَالاً لِی لِیَصْرَعَنِی بِهَا صَرِیعَ مَا مَکَرَهُ

خدایا، اگر کسی طنابی گذاشته تا مرا به زمین بزند، با همان او را به زمین بزن

ص:76

وَمَنْ حَفَرَ لِیَ الْبِئْرَ لِیُوقِعَنِی فِیهَا وَاقِعاً فِیَما حَفَرَهُ

اگر چاهی کنده تا مرا در آن بیندازد، خودش را در آن سرنگون ساز

وَاصْرِفِ اَللَّهُمَّ عَنِّی شَرَّهُ وَمَکْرَهُ وَفَسَادَهُ وَضَرَّهُ

خدایا، شرّ و نیرنگ و فساد و ضرر او را از من برگردان

مَا تَصْرِفُهُ عَمَّنْ قَادَ نَفْسَهُ لِدِینِ الدَّیَّانِ

همان طور که از کسی که خود را مطیع دین

وَمُنَادٍ یُنَادِی لِلْإِیمَانِ

و منادی ایمان قرار داده است، برمی گردانی

إِلَهِی عَبْدُکَ عَبْدُکَ أَجِبْ دَعْوَتَهُ

خدایا، بنده، بنده توست. دعای بنده ت را اجابت کن

وَضَعِیفُکَ ضَعِیفُکَ

و ضعیف، ضعیف توست

فَرِّجْ غُمَّتَهُ

گرفتاریش را آسان گردان

فَقَدِ انْقَطَعَ کُلُّ حَبْلٍ إِلَّا حَبْلُکَ

تمام دستاویزها غیر از دستاویز تو بریده است

وَتَقَلَّصَ کُلُّ ظِلٍّ إِلَّا ظِلُّکَ

و تمام سایه ها جمع شده غیر از سایه تو

مَوْلَایَ دَعْوَتِی هَذِهِ إِنْ رَدَدْتَهَا

مولای من، اگر تو دعای مرا برگردانی

أَیْنَ تُصَادِفُ مَوْضِعَ الْإِجَابَةِ

چگونه مستجاب خواهد شد

وَیَجْعَلُنِی مَخِیلَتِی إِنْ کَذَّبْتَهَا

اگر آرزوهای مرا قبول نکنی

أَیْنَ تُلَاقِی مَوْضِعَ الْإِجَابَةِ

کجا قبول خواهد شد

فَلَا تَرُدَّ عَنْ بَابِکَ مَنْ لَا یَعْرِفُ غَیْرَهُ بَاباً

کسی را که غیر از درتو، دری نمی شناسد، نران

وَلَا یَمْتَنِعُ دُونَ جِنَابِکَ مَنْ لَا یَعْرِفُ سِوَاهُ جِنَاباً

و کسی را که غیر از جوار رحمت تو، پناهی ندارد، محروم نکن

سجده کرده و می گوید:

إِلَهِی إِنَّ وَجْهاً إِلَیْکَ بِرَغْبَتِهِ تَوَجَّهَ

خدایا، اگر بنده ای صورتش را با امید به سوی تو متوجّه کند

فَالرَّاغِبُ خَلِیقٌ بِأَنْ تُجِیبَهُ

شایسته اجابت خواهد بود

ص:77

وَإِنَّ جَبِیناً لَکَ بِابْتِهَالِهِ سَجَدَ حَقِیقٌ أَنْ یَبْلُغَ مَا قَصَدَ

و پیشانی که با تضرّع بر خاک بنشیند، شایسته است که به آروزیش برسانی

وَإِنَّ خَدّاً إِلَیْکَ بِمَسْأَلَتِهِ یُعَفِّرُ جَدِیرٌ

و گونه ای که بر خاک گذاشته شده است

بِأَنْ یَفُوزَ بِمُرَادِهِ وَیَظْفَرَ

لیاقت آن را دارد که به خواسته ش برسد

وَ هَا أَنَا ذَا یَا إِلَهِی قَدْ تَرَی تَعْفِیرَ خَدِّی

خدایا، این منم،بنده تو که در برابر دیدگانت، گونه هایم را بر خاک مذلت می مالم

وَابْتِهَالِی وَاجْتِهَادِی فِی مَسْأَلَتِکَ وَجِدِّی فَتَلَقَّ

و ناله می کنم و با اصرار،گدایی می کنم

یَا رَبِّ رَغَبَاتِی بِرَأْفَتِکَ قَبُولاً

پروردگارا، آمال و آرزوهایم را مستجاب کن

وَسَهِّلْ إِلَیَّ طَلِبَاتِی بِرَأْفَتِکَ وُصُولاً

و به سوی خواسته هایم،راه وصلی باز کن

وَذَلِّلْ لِی قُطُوفَ ثَمَرَاتِ إِجَابَتِکَ تَذْلِیلاً

و شاخه های میوه های اجابت خود، را برایم پایین بیاور

إِلَهِی لَا رُکْنَ أَشَدُّ مِنْکَ فَآوِی إِلی رُکْنٍ شَدِیدٍ

خدایا، پایه ی محکمتر از تو نیست تا به آن پناه ببرم

وَقَدْ أَوَیْتُ إِلَیْکَ

من به تو پناه آورده ام

وَعَوَّلْتُ فِی قَضَاءِ حَوَائِجِی عَلَیْکَ

و در برآورده شدن نیازهایم به تو تکیه نموده م

وَلَا قَوْلَ أَسَدُّ مِنْ دُعَائِکَ

سخنی محکمتر از حرف تو نیست

فَأَسْتَظْهِرَ بِقَوْلٍ سَدِیدٍ

آن را با قبولی محکم برایم نشان بده

وَقَدْ دَعَوْتُکَ کَمَا أَمَرْتَ

همان طور که خودت امر به دعا کردی

فَاسْتَجِبْ لِی بِفَضْلِکَ کَمَا وَعَدْتَ

خود نیز با فضل خود اجابت کن همانطور که وعده دادی

ص:78

فَهَلْ بَقِیَ یَا رَبِّ إِلَّا أَنْ تُجِیبَ وَتَرْحَمَ مِنِّی الْبُکَاءَ وَالنَّحِیبَ

آیا برای اجابت دعا بهانه ی غیر از گریه و فریاد بود، تا نکرده باشم؟

یَا مَنْ لَا إِلَهَ سِوَاهُ

ای آنکه خدایی جز او نیست

وَیَا مَنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ

ای کسی که دعای مضطرین را به هنگامی که دعا می کنند،مستجاب می کنی

رَبِّ انْصُرْنِی عَلَی الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ

پروردگارا، مرا در برابر ظالمان یاری کن

وَافْتَحْ لِی

و پیروز نما

وَأَنْتَ خَیْرُ الْفاتِحِینَ

که تو بهترین پیروزکنندگانی

وَالْطُفْ بِی یَا رَبِّ وَبِجَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ

و بر من و تمام مردان مؤمن و زنان مؤمنه لطف کن

بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ

با رحمتت ای مهربان ترین مهربانان

ص:79

دعای هفتم: دعای امام زمان علیه السلام برای رفع گرفتاری و دفع شر دشمنان

دعای امام زمان علیه السلام برای رفع گرفتاری و دفع شر دشمنان

بحارالانوار، ج 53 / ص 225 - الحکایة الخامسة

مرحوم شیخ صالح متّقی و زاهد، نقل می کند که گرفتار مشکلات و دشمنی های فراوانی شدم. تا جایی که کشته شدن را در یک قدمی خودم دیدم. در این اوضاع بود که دعایی را در جیب خودم پیدا کردم. آنچه باعث تعجب من شد، این بود که کسی آن را به من نداده بود. از این رو متحیّر شده بودم. تا اینکه در خواب شنیدم که شخصی در قیافه صالحان و زاهدان به من گفت: آن دعا را ما به تو عنایت کردیم. بخوان تا از این گرفتاری نجات پیدا کنی!

گوینده را نشناختم و تعجبم بیشتر شد. یک بار دیگر هم حضرت حجّت علیه السلام را در خواب دیدم. ایشان فرمودند: با دعایی که داده یم، دعا کن

شیخ صالح نقل می کند که من بارها آن دعا را امتحان کردم و خیلی زود از گرفتاری ها رهایی یافتم. تا اینکه بعد از مدتی دعا را گم کردم. از این مسأله خیلی متاسف شدم و از گناهانی که ممکن بود، باعث سلب توفیق شده باشند، استغفار کردم. شخصی به خوابم آمد و گفت:

این دعایی که به دنبال آن هستی، در فلان جا افتاده است. آنچه که به خاطر دارم، آن است که به همان آدرس رفتم و دعا را برداشتم و سجده شکر به جای آوردم

ص:80

اما متن دعا:

رَبِّ أَسْأَلُکَ مَدَداً رُوحَانِیّاً

خدایا، از تو امدادهای روحانی را درخواست می کنم

تُقَوِّی بِهِ قُوَی الْکُلِّیَّةِ وَالْجُزْئِیَّةِ

تا تمام قوای کلی و جزئی را تقویت نماید

حَتَّی أَقْهِرَ عِبَادِی نَفْسِی کُلُّ نَفْسٍ قَاهِرَةٌ

تا جایی که روح من بر تمام ارواح قوی، غالب شود

فَتَنْقَبِضَ لِی إِشَارَةُ رَقَائِقِهَا انْقِبَاضاً

و یک اشاره کوچک من او را به شدّت فشار دهد

تَسْقُطُ بِهِ قُوَاهَا

به گونه ی که تمام قوایش از بین برود

حَتَّی یَبْقَی فِی الْکَوْنِ ذُو رُوحٍ إِلَّا وَنَارُ قَهْرِی قَدْ أَحْرَقَتْ ظُهُورَهُ

تا آنجا که آتش غضب من، تمام موجودات صاحب روح عالم را بسوزاند

یَا شَدِیدُ یَا شَدِیدُ

ای شدید، ای شدید

یَا ذَا الْبَطْشِ الشَّدِیدِ

ای حمله کننده بسیار نیرومند و تند

یَا قَهَّارُ

ای غلبه کننده

أَسْأَلُکَ بِمَا أَوْدَعْتَهُ عِزْرَائِیلَ مِنْ أَسْمَائِکَ الْقَهْرِیَّةِ

از تو می خواهم به حرمت آن نامی که به عزرائیل آموختی

فَانْفَعَلَتْ لَهُ النُّفُوسُ بِالْقَهْرِ

تا تمام نفوس عالم در برابر او تسلیم شوند

أَنْ تُودِعَنِی هَذَا السِّرَّ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ

آن سرّ را در همین لحظه به من بسپاری

حَتَّی أُلَیِّنَ بِهِ کُلَّ صَعْبٍ

تا هر سختی در برابرم، نرم

وَأُذَلِّلَ بِهِ کُلَّ مَنِیعٍ بِقُوَّتِکَ

و هر غیر ممکنی برایم آسان گردد

یَا ذَا الْقُوَّةِ الْمَتِینَ

با نیرویت، ای صاحب قدرت مستحکم

ص:81

این دعا را در صورت امکان سه بار به هنگام سحر، سه بار در صبح و سه بار در شب بخوان

در صورتی که مشکل خواننده دعا خیلی شدّت بیابد، بعد از اینکه آن را خواند، سی بار این دعا را بخواند:

یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ

ای رحمان و ای رحیم

یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ

ای مهربان ترین مهربانان

أَسْأَلُکَ اللُّطْفَ بِمَا جَرَتْ بِهِ الْمَقَادِیرُ

از تو می خواهم که به هر چیزی که اندازه گیری هادر آن جاری می شود، اشراف پیدا کنی

ص:82

دعای هشتم: دعای حضرت برای بیماری های سخت

دعای حضرت برای بیماری های سخت

البلد الامین، ص 158

محمّد بن علی بن بابویه صدوق رحمه الله از اساتید قمی خودش نقل می کند که یکی از ایشان تعریف می کرد که به بیماری خاصّی مبتلا شدم که راه های چاره را بر رویم بست. برایم خیلی سخت بود که خانواده و دوستان و برادرانم را در جریان آن بگذارم

شب هنگام در حالی که از بیماریم غمگین بودم، خوابیدم. در خواب مردی خوش سیما با پوششی جالب و بوی خوش دیدم. خیال کردم که او یکی از استادان قمی من هست که خدمت ایشان روایت می خواندم. با خودم گفتم: تا کی باید این بیماری و غم و اندوه را از همه پنهان کنم. این آقا هم از اساتید بزگوار ما است. بنابراین بهتر است که مشکلم را به او بگویم. شاید گشایشی حاصل شود

قبل از اینکه من زبان به سخن باز کنم، او گفت: همان عملی را که همیشه انجام می دادی، انجام بده و به امام زمانت متوسل شو؛ زیرا او پناهگاه تو و بهترین کمک برای دوستان مؤمن خویش است. بعد دستم را گرفت و آن را با کف دست راستش مسح کرد و گفت: او را زیارت کن و بخواه که برای حاجت تو نزد خدا شفاعت کند

عرض کردم: هر زیارت و عملی که مورد نظرتان است، یاد بدهید؛ زیرا این بیماری همه چیز را از یادم برده است

ص:83

نفس بلندی کشید و گفت: لا حَوْلَ وَلْا قُوَّةَ اِلّا بِاللَّه و سینه مرا با دستش مسح کرد و گفت: خدا تو را کفایت می کند، نگران نباش

وضو بگیر و دو رکعت نماز بخوان، به این ترتیب که:

در رکعت اول بعد از حمد، سوره اِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحاً مُبِیناً «فتح»

در رکعت دوم بعد از حمد، سوره اِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتح «نصر»

بلند شو و در زیر آسمان رو به قبله بایست و بگو:

سَلَامُ اللَّهِ الْکَامِلُ التَّامُّ الشَّامِلُ الْعَامُّ

سلام کامل فراگیر عمومی

وَصَلَوَاتُهُ الدَّائِمَةُ وَبَرَکَاتُهُ

و صلوات دائمی و برکات پایدار خدا

الْقَائِمَةُ عَلَی حُجَّةِ اللَّهِ

بر حجّت خدا

وَوَلِیِّهِ فِی أَرْضِهِ وَبِلَادِهِ وَخَلِیفَتِهِ عَلَی خَلْقِهِ وَعِبَادِهِ

و ولیّ او بر روی زمین و در شهرها و جانشین او در میان خلق و بندگانش

سُلَالَةِ النُّبُوَّةِ

او که از نسل نبوّت

وَبَقِیَّةِ الْعِتْرَةِ

و باقی مانده عترت

وَالصَّفْوَةِ صَاحِبِ الزَّمَانِ

وانتخاب شده صاحب زمان

وَمُظْهِرِ الْإِیمَانِ

و مظهر ایمان

وَمُعْلِنِ أَحْکَامِ الْقُرْآنِ

و آشکار کننده احکام قرآن

مُطَهِّرِ الْأَرْضِ

و پاک کننده زمین

وَنَاشِرِ الْعَدْلِ فِی الطُّولِ وَالْعَرْضِ

و گسترش دهنده عدالت در طول و عرض زمین است

الْحُجَّةِ الْقَائِمِ الْمَهْدِیِّ

او که حجّت قیام کننده

ص:84

وَالْإِمَامِ الْمُنْتَظَرِ

و امام مورد انتظار

الْمَرْضِیِّ الطَّاهِرِ

و مورد رضایت و پاک

ابْنِ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِینَ

فرزند ائمه طاهرین

الْوَصِیِّ أَوْلَادِ الْأَوْصِیاءِ الْمَرْضِیِّینَ

جانشین اولاد جانشینان خدا که مورد رضای خدا

الْهَادِی الْمَعْصُومِ ابْنِ الْهُدَاةِ الْمَعْصُومِینَ

هدایتگر معصوم و فرزند هدایتگران معصوم است

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا إِمَامَ الْمُسْلِمِینَ وَالْمُؤْمِنِینَ

سلام بر تو ای امام مسلمانان و مؤمنان

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ عِلْمِ النَّبِیِّینَ

سلام بر تو ای وارث علم پیامبران

وَمُسْتَوْدَعِ حِکْمَةِ الْوَصِیِّینَ

و امانتدارحکمت جانشینان انبیاء

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا عِصْمَةَ الدِّینِ

سلام بر تو ای مصونیّت دین خدا

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِینَ الْمُسْتَضْعَفِینَ

سلام بر تو ای عزّت بخش مؤمنین مستضعف

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مُذِلَّ الْکَافِرِینَ الْمُتَکَبِّرِینَ الظَّالِمِینَ

سلام بر تو ای ذلیل کننده کافرین متکبّر و ظالم

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلَایَ یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ

سلام بر تو ای مولای من، ای صاحب زمان

یَا ابْنَ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ

ای فرزند امیرمؤمنان

وَابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ

و فاطمه!سرور زنان عالم

اَلسَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا ابْنَ الْأَئِمَّةِ الْحُجَجِ عَلَی الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ

سلام بر تو ای فرزند امامانی که حجّت های خدا در میان بندگان بودند

ص:85

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلَایَ

سلام بر تو ای مولای من

سَلَامَ مُخْلِصٍ لَکَ فِی الْوَلَاءِ

سلام کسی که در ولایت شما خالص شده است

أَشْهَدُ أَنَّکَ الْإِمَامُ الْمَهْدِیُّ قَوْلاً وَفِعْلاً

شهادت زبانی و عملی می دهم که تو امام هدایت شده ای

وَأَنَّکَ الَّذِی تَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلاً

و تو همان کسی هستی که زمین را پر از عدل و داد می کنی

فَعَجَّلَ اللَّهُ فَرَجَکَ

خداوند در فرجت تعجیل کند

وَسَهَّلَ مَخْرَجَکَ

و قیامت را آسان گرداند

وَقَرَّبَ زَمَانَکَ

و زمان ظهور را نزدیک

وَأَکْثَرَ أَنْصَارَکَ وَأَعْوَانَکَ وَأَنْجَزَ لَکَ مَوْعِدَکَ

و یارانت را فراوان و وعده خدایت را محقق گرداند

وَهُوَ أَصْدَقُ الْقَائِلِینَ

زیرا او راستگوترین صادقان است

وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ

و فرموده است: (اراده کرده ایم بر کسانی که بر روی زمین تضعیف شده اند، عنایت کنیم

وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً

و آنها را امامان روی زمین

وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ

و وارثان آن قرار دهیم.)

یَامَوْلَایَ حَاجَتِی کَذَا وَکَذَا - حاجت هایش رامی گوید

ای مولای من حاجت من فلان و فلان است، - حاجت هایش را می گوید -. (پاورقی: در این موارد، شخص خواسته های خود را به هر زبانی که باشد، به زبان می آورد و دعا را ادامه می دهد.)

فَاشْفَعْ لِی فِی نَجَاحِهَا

در نجات از آنها مرا شفاعت کن

در ادامه هر چه که بخواهی، بخواه

نقل می کند که از خواب بیدار شدم. یقین به راحتی و گشایش وجودم را فرا گرفته بود. هنوز وقت زیادی تا صبح باقی بود. با سرعت بلند شدم و هر آنچه را که یاد گرفته بودم، نوشتم تا نکند که

ص:86

از یادم برود. وضو گرفتم و زیر آسمان رفتم. دو رکعت نماز را، همان طور که دستور داده بود، با حضور قلب و حوصله کامل خواندم. وقتی که نماز را خواندم بلند شدم و رو به قبله ایستادم و امام علیه السلام را زیارت کردم و در آخر حاجتم را عرضه کردم و از ایشان یاری طلبیدم. بعد سجده شکر کردم و آن را با دعا طول دادم. آن قدر طول دادم که کم مانده بود نماز شب را قضا بکنم. بعد از آن بلند شدم و نماز شب و بعد نماز صبح را خواندم و در محراب نماز نشستم و دعا خواندم. به خدا قسم که هنوز خورشید در نیامده بود که بیماریم درست شد و هیچ وقت عود نکرد و هیچ کس تا امروز نفهمید که من به چه بیماری دردناکی مبتلا شده بودم. نعمت از خداست و ثنای فراوان شایسته خداست

ص:87

دعای نهم: دعای امام زمان جهت گشایش و برطرف شدن خطرها

دعای امام زمان جهت گشایش و برطرف شدن خطرها

بحارالأنوار / ج 51 / ص 304 / باب 15 - ما ظهر من معجزاته؛ مستدرک الوسائل / ج 6 / ص 19 / 308 - باب استحباب الصلاة؛ فرج المهموم / ص 245

از ابو الحسین بن ابی البغل کاتب نقل شده است که مدتی در خدمت ابی منصور بن صالحان بودم و برای او کار می کردم. تا اینکه اتفاقی افتاد و باعث ایجاد کدورت میان ما شد. من از ترس جانم، خود را از او پنهان کردم. او افرادی را نزد من فرستاد و مرا ترسانید

با وجودی پر از ترس به حرم ائمه کاظمین پناهنده شدم.شب جمعه بود. تصمیم گرفتم که شب را در آنجا بمانم و مناجات کنم. شب بارانی و طوفانی بود. از ابوجعفر که خادم حرم بود، در خواست کردم تا درها را ببندد و مرا در خلوت رها کند. تا با خیال آسوده مناجات کنم و ترس کسی را نداشته باشم. درها را بست. شب از نصف گذشت و باد و باران مردم را از آمدن به حرم منصرف کرد. در آنجا ماندم و به دعا و نماز و زیارت مشغول شدم

ناگهان صدای پایی را شنیدم. مردی در حال زیارت امام موسی کاظم علیه السلام بود. به آدم و انبیای اولوالعزم سلام کرد. بعد از آن به تک تک ائمه علیهم السلام سلام کرد. تا اینکه به صاحب الزمان رسید و آن را ذکر نکرد. با خودم گفتم شاید از یادش رفته و یا اعتقادی به ایشان ندارد

ص:88

وقتی که زیارت را تمام کرد، دو رکعت نماز خواند و به طرف من آمد و امام محمّد تقی علیه السلام را مانند امام کاظم علیه السلام، زیارت کرد. من از او می ترسیدم؛ زیرا او را نمی شناختم. او جوانی خوش اندام بود. لباس سفید و عمامه ی با تحت الحنک و عبا به تن داشت

بعد از اینکه زیارت را تمام کرد، به من گفت: ای ابوالحسین چرا دعای گشایش را نمی خوانی؟

عرض کردم: آن دعا کدام است؟!

فرمود: دو رکعت نماز بخوان و بگو:

یَا مَنْ أَظْهَرَ الْجَمِیلَ

ای کسی که زیبایی را آشکار

وَسَتَرَ الْقَبِیحَ

و بدی را می پوشانی

یَا مَنْ لَمْ یُؤَاخِذْ بِالْجَرِیرَةِ

ای کسی که به خاطر گناهان نمی گیری

وَلَمْ یَهْتِکِ السِّتْرَ

و آبرویمان را نمی بری و از من پرده حرمت را ندری

یَا عَظِیمَ الْمَنِّ

ای صاحب نعمت عظیم

یَا کَرِیمَ الصَّفْحِ

ای بزرگوار گذشت

یَا حَسَنَ التَّجَاوُزِ

ای نیکو درگذرنده

یَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ

ای صاحب مغفرت وسیع و گذشت بزرگوارانه

یَا بَاسِطَ الْیَدَیْنِ بِالرَّحْمَةِ

و ای دستان باز رحمت

یَا مُنْتَهَی کُلِّ نَجْوَی

ای منتهای هر مناجات

وَیَا غَایَةَ کُلِّ شَکْوَی

و ای نهایت هر شکایت

یَا عَوْنَ کُلِّ مُسْتَعِینٍ

و ای یاور هر یاری خواه

یَا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ قَبْلَ اسْتِحْقَاقِهَا

و ای آغازگر نعمت ها قبل از استحاق آنها

ص:89

ده بار: یَا رَبَّاهْ

ده بار: یَا سَیِّدَاهْ

ده بار: یَا مَوْلَیَاهْ

ده بار: یَا غَایَتَاهْ

ده بار: یَا مُنْتَهَی غَایَةِ رَغْبَتَاهْ

أَسْأَلُکَ بِحَقِّ هَذِهِ الْأَسْمَاءِ

از تو می خواهم به حقّ این نام های مقدّس

وَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِینَ علیهم السلام

و به حقّ محمّد و خاندان پاکش علیهم السلام

إِلَّا مَا کَشَفْتَ کَرْبِی

تا گرفتاریم را برطرف کنی

وَنَفَّسْتَ هَمِّی وَفَرَّجْتَ غَمِّی

و اندوه و غمم را از میان برداری

وَأَصْلَحْتَ حَالِی

و حال و روزم را اصلاح کنی

وَتَدْعُو بَعْدَ ذَلِکَ مَا شِئْتَ وَتَسْأَلُ حَاجَتَکَ

بعد نیازهای خودت را به زبان می آوری

بعد از آن، گونه راستت را روی زمین می گذاری و صد بار می گویی:

«یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَایَ وَانْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَایَ»

سپس گونه چپت را روی زمین می گذاری و صد بار می گویی: «أَدْرِکْنِی» حتی سعی کن آن را بیشتر از صدبار بگویی

یک نفس تمام هم «الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ» می گویی و سرت را برمی داری. خداوند با لطف خود مشکلت را برطرف می کند

ص:90

وقتی که به نماز و دعا مشغول شدم، رفته بود. بعد از نماز و دعایی که یادم داده بود، پیش ابو جعفر خادم حرم رفتم تا درباره او سؤال کنم که او چگونه وارد شده است. اما دیدم که همه درها قفل هستند. تعجب کردم. با خودم گفتم شاید او هم مثل من قبل از قفل شدن درها آمده و در اینجا مانده است. وقتی که به ابوجعفر رسیدم، او از اتاق بیرون آمد. درباره آن مرد و چگونگی وارد شدنش سؤال کردم. گفت: همان طور که می بینی همه درها بسته است و من در را برای کسی باز نکرده م! همه ماجرا را برایش نقل کردم. گفت: این آقا، امام زمانمان است. من بارها ایشان را دیده م که در همچو شب های خلوتی برای زیارت تشریف آورده است. من از اینکه ایشان را به موقع نشناخته بودم، خیلی متأسف شدم. نزدیک فجر بود به طرف کرخ به راه افتادم. به همان جایی که خود را پنهان می کردم، رفتم. هنوز خورشید کامل درنیامده بود که اصحاب ابن صالحان دنبال من می گشتند و مرا از دوستانم می پرسیدند. آنها امان نامه ی از وزیر به همراه داشتند. که در آن کلی مطالب دلنشین نوشته شده بود. با چند نفر از دوستان مورد اعتمادم پیش او رفتیم. مرا احترام کرد و طوری تحویل گرفت که تا به آن روز بی سابقه بود

بعد از آن گفت: کارت به جایی رسیده است که از دست من خدمت امام زمان علیه السلام شکایت می کنی. گفتم: من تنها دعا و درخواست کردم. گفت: وای بر تو، امشب آن حضرت را در خواب دیدم. یعنی

ص:91

شب جمعه، او به من دستور داد که در مورد تو هر کار خوبی که بتوانم انجام دهم و مرا در این مورد تهدید کرد. گفتم: لااِلَهَ اِلَّا اللَّه شهادت می دهم که آنها برحقّ هستند و نهایت آن می باشند. من هم امشب در بیداری مولایمان را دیدم. فلان چیزها را به من گفت. همه تعجب کردند. وزیر از آن به بعد کارهای خوبی انجام داد و به واسطه او، خیراتی به من رسید که هیچگاه به فکرم نمی رسید. همه از برکت امام زمان علیه السلام بود

ص:92

دعاهای صادر شده جهت ارتباط با امام زمان علیه السلام

دعای اول

نامه امام زمان علیه السلام درباره چگونگی زیارت آل یاسین

الاحتجاج، ج 2 / ص 492

حمیری رحمه الله نقل می کند که بعد از مسائل فقهی که از حضرت سؤال می کردم، نامه ی صادر شد:

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

نه درباره اراده خدا اندیشه می کنید و نه مطیع اولیای او هستید! «حکمتی که ابلاغ شده است. اما انذارها و ترساندن ها - برای کسانی که اهل ایمان آوردن نیستند - سودی ندارد.»

قمر / 5

سلام خدا بر ما و تمام بندگان صالح خدا هر وقت که خواستید با توسل به ما به خدا و ما توجّه کنید، همان طور که خدا فرموده است، شما نیز بگویید:

ص:93

سَلَامٌ عَلَی آلِ یَاسِینَ

سلام بر خاندان یاسین. (پاورقی: در روایات متعددی تصریح شده است که یس نام پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم و خاندانش نیز ائمه اطهارعلیهم السلام هستند. مانند روایت ذیل:

بِإِسْنَادِهِ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ قَیْسِ الْعَامِرِیِّ قَالَ سَمِعْتُ عَلِیّاًعلیه السلام یَقُولُ رَسُولُ للَّهِ صلی الله علیه وآله یس وَ نَحْنُ آلُه

بحار الانوار، ج 46، ص 86 - باب 6، أسمائه صلی الله علیه وآله وسلم و معنی کونه صلی اللَّه علیه و آله... .)

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا دَاعِیَ اللَّهِ وَرَبَّانِیَّ آیَاتِهِ

سلام بر تو ای جانشین و فرستاده خدا و مفسّر آیات او

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَابَ اللَّهِ وَدَیَّانَ دِینِهِ

سلام بر تو ای دروازه علم الهی و اقامه کننده دینش

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا خَلِیفَةَ اللَّهِ وَنَاصِرَ حَقِّهِ

سلام بر تو ای جانشین خدا و یاریگر حقش

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ وَدَلِیلَ إِرَادَتِهِ

سلام بر توای حجّت خدا و راهنمای مقاصد او

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا تَالِیَ کِتَابِ اللَّهِ وَتَرْجُمَانَهُ

سلام بر تو ای امتداد کتاب خدا و مفسّر آن

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ فِی آنَاءِ لَیْلِکَ وَأَطْرَافِ نَهَارِکَ

سلام بر تو در ساعات شب و روز

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ

سلام بر تو ای باقی مانده اولیای خدا بر روی زمین

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مِیثَاقَ اللَّهِ الَّذِی أَخَذَهُ وَوَکَّدَهُ

سلام بر تو ای عهد و پیمان الهی که گرفته و محکم کرده است

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِی ضَمِنَهُ

سلام بر تو ای وعده تضمینی خدا

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ

سلام بر تو ای عَلَم و پرچم نصب شده

ص:94

وَالْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ

سلام بر تو ای علم سرشار

وَالْغَوْثُ وَالرَّحْمَةُ الْوَاسِعَةُ

و یاری کننده و رحمت واسعه الهی

وَعْدٌ غَیْرُ مَکْذُوبٍ

و وعده ی که دروغ نخواهد بود

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقُومُ

سلام بر تو، زمانی که بلند می شوی

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقْعُدُ

سلام بر تو هنگامی که می نشینی

السَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقْرَأُ وَتُبَیِّنُ

سلام بر تو، زمانی که می خوانی و یا سخن می گویی

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تُصَلِّی وَتَقْنُتُ

سلام بر تو، زمانی که نماز می خوانی و قنوت می گیری

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تَرْکَعُ وَتَسْجُدُ

سلام بر تو، زمانی که رکوع می کنی و به سجده می روی

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تَسْتَغْفِرُ وَتَحْمَدُ

سلام بر تو زمانی که استغفار می کنی

السَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تُکَبِّرُ وَتُهَلِّلُ

سلام بر تو زمانی که اللَّه اکبر و لا اِلهَ اِلاَّ اللَّه می گویی

السَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تُصْبِحُ وَتُمْسِی

سلام بر تو، زمانی که صبح و یا شب می کنی

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ فِی اللَّیْلِ إِذا یَغْشی

سلام بر تو، در شب تاریک

وَالنَّهارِ إِذا تَجَلَّی

سلام بر تو، در روز روشن

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْإِمَامُ الْمَأْمُونُ

سلام بر تو ای امام حفاظت شده

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُقَدَّمُ الْمَأْمُولُ

سلام بر تو ای امام پیشرو و آرزو شده

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ بِجَوَامِعِ السَّلَامِ

سلام بر تو با کاملترین سلام ها

أُشْهِدُکَ یَا مَوْلَایَ

مولای من، تو را شاهد می گیرم

أَنِّی أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ

که من شهادت می دهم خدایی جز اللَّه نیست

وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ

او که یگانه و بدون شریک است

ص:95

وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ

و محمّد بنده و رسول او است

لَا حَبِیبَ إِلَّا هُوَ وَأَهْلُهُ

و دوستی غیر از او و خاندانش وجود ندارد

وَأُشْهِدُکَ یا مولای أَنَّ عَلِیّاً أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ حُجَّتُهُ

تو را شاهد می گیرم که علی امیر مؤمنان و حجّت خداست

وَالْحَسَنَ حُجَّتُهُ

و حسن حجّت خداست

وَالْحُسَیْنَ حُجَّتُهُ

حسین نیز حجّت اوست

وَعَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ حُجَّتُهُ

علی بن حسین نیز حجّت اوست

وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ حُجَّتُهُ

محمّد بن علی نیز حجّت اوست

وَجَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ

جعفر بن محمّد نیزحجّت اوست

وَمُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ حُجَّتُهُ

موسی بن جعفر نیز حجّت اوست

وَعَلِیَّ بْنَ مُوسَی حُجَّتُهُ

علی بن موسی نیز حجّت اوست

وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ حُجَّتُهُ

محمّد بن علی نیز حجّت اوست

وَعَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ

علی بن محمّد نیز حجّت اوست

وَالْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ حُجَّتُهُ

حسن بن علی نیز حجّت اوست

وَأَشْهَدُ أَنَّکَ حُجَّةُ اللَّهِ

شهادت می دهم که تو نیز حجّت خدا هستی

أَنْتُمُ الْأَوَّلُ وَالآْخِرُ

شما آغاز و پایان عبودیّت و امامت هستید

وَأَنَّ رَجْعَتَکُمْ حَقّ لَا رَیْبَ فِیهَا

و رجعت شما بی شک حقیقت دارد

یوم لا یَنْفَعُ نَفْساً إِیمانُها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فِی إِیمانِها خَیْراً

و آن، روزی است که اگر کسی قبلاً ایمان نیاورده باشد، ایمان آوردن در آن، فایده ی ندارد. (پاورقی: زیرا رجعت ائمه، بزرگترین عذاب الهی برای سرکشان است و سنّت خدا بر آن است که تا حدّ امکان به بندگان سرکش خود مهلت می دهد. اما اگر باز نگشتند، آنها را به بدترین شکل ممکن عذاب می کند و بعد از نزول عذاب، توبه آنها را نمی پذیرد. همان طور که وقتی فرعون غرق شد، خداوند توبه او را نپذیرفت. البته نکته قابل تامل آن است که این نوع توبه ها فقط برای فرار از عذاب دنیوی است. به همین جهت اگر این افراد دوباره فرصت پیدا کنند، عهد و پیمان خود را می شکنند. همان طور که خداوند در قرآن می فرماید که فرعون و خاندان او به نُه بلا گرفتار شدند و هر بار با وعده توبه... بلا از آنها برداشته شد. اما دوباره توبه را شکستند.)

وَأَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ

و قطعا مرگ حقّ است

وَأَنَّ نَاکِراً وَنَکِیراً حَقٌّ

و قطعا ناکر و نکیر حقّ است

وَأَشْهَدُ أَنَّ النَّشْرَ حَقٌّ

شهادت می دهم که زنده شدن حق است

ص:96

وَالْبَعْثَ حَقٌّ

رستاخیز حقّ است

وَأَنَّ الصِّرَاطَ حَقٌّ

و صراط حقّ است

وَالْمِیزَانَ حَقٌّ

وترازوی اعمال حق است

وَالْحِسَابَ حَقٌّ

و محاسبه حقّ است

وَالْجَنَّةَ وَالنَّارَ حَقٌّ

و بهشت و دوزخ حقّ است

وَالْوَعْدَ وَالْوَعِیدَ بِهِمَا حَقٌّ

وعده و وعیدهای خدا حقّ است

یَا مَوْلَایَ شَقِیَ مَنْ خَالَفَکُمْ

مولای من بدبخت کسی است که از شما سرپیچی نمود

وَسَعِدَ مَنْ أَطَاعَکُمْ

و سعادتمند کسی است که از شما اطاعت کرد

فَاشْهَدْ عَلَیَّ مَا أَشْهَدْتُکَ عَلَیْهِ

بر آنچه که شهادت دادم، شاهد باش

وَأَنَا وَلِیٌّ لَکَ

من دوست شما هستم

بَرِی ءٌ مِنْ عَدُوِّکَ

و از دشمنانتان بیزارم

فَالْحَقُّ مَا رَضِیتُمُوهُ

حقّ همان چیزی است که از آن رضایت دارید

وَالْبَاطِلُ مَا سَخِطْتُمُوهُ

باطل آن چیزی است که از آن غضبناکید

وَالْمَعْرُوفُ مَا أَمَرْتُمْ بِهِ

خوبی همان است که شما امر کرده ید

وَالْمُنْکَرُ مَا نَهَیْتُمْ عَنْهُ

و منکر همان است که از آن نهی کرده ید

فَنَفْسِی مُؤْمِنَةٌ بِاللَّهِ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَبِرَسُولِهِ وَبِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ

روح و جانم به وحدانیّت خدای یگانه بدون شریک و فرستاده او و امیرالمؤمنین

وَبِکُمْ یَا مَوْلَایَ أَوَّلِکُمْ وَآخِرِکُمْ

و به همه شما از اوّل تا آخرتان،ایمان دارد

ص:97

وَنُصْرَتِی مُعَدَّةٌ لَکُمْ

یاری من برای شما آماده شده است

وَمَوَدَّتِی خَالِصَةٌ لَکُمْ آمِینَ آمِینَ

ودوستیم در شما خالص گردیده است. آمین آمین

ص:98

دعای دوم

دعای بعد از زیارت آل یاسین

مدرک پیشین

اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ نَبِیِّ رَحْمَتِکَ

خدایا، با پافشاری درخواست می کنم که درود فرست بر محمّد پیامبر رحمت

وَکَلِمَةِ نُورِکَ

و مجموعه نورت

وَأَنْ تَمْلَأَ قَلْبِی نُورَ الْیَقِینِ

و قلبم را از نور یقین

وَصَدْرِی نُورَ الْإِیمَانِ

و سینه م را از نور ایمان

وَفِکْرِی نُورَ النِّیَّاتِ

و فکرم را از نور نیّت های خیر

وَعَزْمِی نُورَ الْعِلْمِ

و اراده ام را از نور علم

وَقُوَّتِی نُورَ الْعَمَلِ

و نیرویم را از نور عمل

وَلِسَانِی نُورَ الصِّدْقِ

و زبانم را از نور راستی

وَدِینِی نُورَ الْبَصَائِرِ مِنْ عِنْدِکَ

و دینم را از نور شناخت هایی که از توست

وَبَصَرِی نُورَ الضِّیَاءِ

و چشمانم را از نور بینایی

وَسَمْعِی نُورَ الْحِکْمَةِ

و گوشهایم را از نور حکمت

وَمَوَدَّتِی نُورَ الْمُوَالاةِ لِمحَمَّدٍ وَآلِهِ علیهم السلام

و دوستی و علایقم را از نور محبّت محمّد و خاندانش علیهم السلام لبریز و مالامال گردانی

حَتَّی أَلْقَاکَ

مرا به گونه ی کن که وقتی تو را ملاقات می کنم

وَقَدْ وَفَیْتُ بِعَهْدِکَ

به عهد خود وفا کرده باشم

وَمِیثَاقِکَ فَتَسَعَنِی رَحْمَتُکَ یَا وَلِیُّ یَا حَمِیدُ

و در رحمت گسترده ت وارد شوم. ای سرپرست و ای ستوده

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ حُجَّتِکَ فِی أَرْضِکَ

خدایا، سلام بفرست بر محمّد (پاورقی: مقصود از محمّد در این بخش از دعا، خود حضرت صاحب الزمان می باشد.) که حجّت تو بر روی زمین

وَخَلِیفَتِکَ فِی بِلَادِکَ

و جانشین تو در مناطق توست؛

ص:99

وَالدَّاعِی إِلَی سَبِیلِکَ

او که مردم را به راه تو دعوت کرده

وَالْقَائِمِ بِقِسْطِکَ

و عدل تو را برپا می کند

وَالثَّائِرِ بِأَمْرِکَ وَلِیِّ الْمُؤْمِنِینَ وَبَوَارِ الْکَافِرِینَ

و به اوامرت عمل می نماید، دوست مؤمنین و درهم کوبنده کافرین

وَمُجَلِّی الظُّلْمَةِ

و روشنی بخش ظلمت ها

وَمُنِیرِ الْحَقِّ

و روشنی بخش حقایق

وَالنَّاطِقِ بِالْحِکْمَةِ وَالصِّدْقِ

و بیانگر صادقانه حکمت

وَکَلِمَتِکَ التَّامَّةِ فِی أَرْضِکَ الْمُرْتَقِبِ الْخَائِفِ

و مخلوق کامل و برتر در زمین تو، مراقب ترسان

وَالْوَلِیِّ النَّاصِحِ سَفِینَةِ النَّجَاةِ

و ولیّ دلسوز و کشتی نجات

وَعَلَمِ الْهُدَی

و پرچم هدایت

وَنُورِ أَبْصَارِ الْوَرَی

و نور چشمان دیگران

وَخَیْرِ مَنْ تَقَمَّصَ وَارْتَدَی

و بهترین کسی که لباس و پیراهن پوشید

وَمُجَلِّی الْغَمَاءِ الَّذِی یَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلاً

و روشنی بخش تاریکی ها که زمین را پر از عدل و دادکند

وَقِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً

همان طور که قبل از آن از ظلم و جور پر شده است

إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ

زیرا تو بر هر چیزی توانایی داری

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی وَلِیِّکَ

خدایا، بر جانشین

وَابْنِ أَوْلِیَائِکَ

و فرزندان جانشینت

الَّذِینَ فَرَضْتَ طَاعَتَهُمْ

کسانی که اطاعتشان را واجب کردی

وَأَوْجَبْتَ حَقَّهُمْ

و حقشان را لازم دانستی

وَأَذْهَبْتَ عَنْهُمُ الرِّجْسَ

و پلیدی را از آنها دور کردی

وَطَهَّرْتَهُمْ تَطْهِیراً:

و آنها را پاک گرداندی، درود فرست

ص:100

اَللَّهُمَّ انْصُرْهُ

خدایا، او را یاری کن

وَانْتَصِرْ بِهِ لِدِینِکَ

و به واسطه او از دین خود حمایت کن

وَانْصُرْ بِهِ أَوْلِیَاءَکَ وَأَوْلِیَاءَهُ وَشِیعَتَهُ وَأَنْصَارَهُ وَاجْعَلْنَا مِنْهُمْ

و به یاری اولیا و شیعیانش، بفرست و ما را از آنها قرار بده

اَللَّهُمَّ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ کُلِّ بَاغٍ

خدایا پناه بده او را از شر ظالمان

وَطَاغٍ وَمِنْ شَرِّ جَمِیعِ خَلْقِکَ

و سرکشان و تمام مخلوقاتت

وَاحْفَظْهُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ وَعَنْ یَمِینِهِ وَعَنْ شِمَالِهِ

و از تمام جوانب او راحفظ کن

وَاحْرُسْهُ وَامْنَعْهُ مِنْ أَنْ یُوصَلَ إِلَیْهِ بِسُوءٍ وَاحْفَظْ فِیهِ رَسُولَکَ وَآلَ رَسُولِکَ

مراقبت کن تا هیچ نوع بدی به او نرسد و در وجود او فرستاده خود و خاندانش را حفظ کن

وَأَظْهِرْ بِهِ الْعَدْلَ

و عدل را با او آشکار کن

وَأَیِّدْهُ بِالنَّصْرِ

و با امدادهای خود یاریش کن

وَانْصُرْ نَاصِرِیهِ

و یارانش را پیروز گردان

وَاخْذُلْ خَاذِلِیهِ

و دشمنانش را خوار ساز

وَاقْصِمْ بِهِ جَبَابِرَةَ الْکُفْرِ

خدایا به دست او طغیانگران کفر را در هم بکوب

وَاقْتُلْ بِهِ الْکُفَّارَ وَالْمُنَافِقِینَ وَجَمِیعَ الْمُلْحِدِینَ

و کفّار و منافقین و تمام منکرین را هلاک کن

حَیْثُ کَانُوا مِنْ مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَمَغَارِبِهَا

چه در بخش های شرقی زمین باشند و چه در بخش های غربی آن

بَرِّهَا وَبَحْرِهَا

چه در خشکی و چه در دریا باشند

وَامْلَأْ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلاً

و زمین را از برکت او و از عدل و داد پر کن

وَأَظْهِرْ بِهِ دِینَ نَبِیَّکَ صَلَّی اللَّه عَلَیْهِ وَآلِهِ

و دین پیامبرت صلی الله علیه و اله و سلم را غالب گردان

ص:101

وَاجْعَلْنِی اَللَّهُمَّ مِنْ أَنْصَارِهِ وَأَعْوَانِهِ وَأَتْبَاعِهِ وَشِیعَتِهِ

خدایا مرا از یاران و شیعیان و پیروی کنندگان او قرار بده

وَأَرِنِی فِی آلِ مُحَمَّدٍعلیهم السلام مَا یَأْمَلُونَ

و خاندان محمّد را به تمام آرزوهایشان برسان

وَفِی عَدُوِّهِمْ مَا یَحْذَرُونَ إِلَهَ الْحَقِّ

و دشمنانشان را به آنچه از آن می ترسند، مبتلا کن

آمِینَ یَا ذَا الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ

ای معبود حقّ دعایم را بپذیر، ای صاحب جلالت و بزرگواری

یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ

ای مهربان ترین مهربانان

ص:102

دعای سوم

زیارت آل یاسین با نقلی دیگر

بحارالأنوار / ج 91 / ص 36 / باب 28 - الاستشفاع بمحمّد و آل محمّدعلیهم السلام

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

نه در اراده خدا اندیشه می کنید و نه از اولیا و جانشینانش اطاعت می نمایید. «آیات الهی حکمت هایی است که ابلاغ شده است. اما آیات و ترساندن ها برای کسانی که اهل ایمان نیستند، سودی ندارد.» و سلام خدا بر ما و بندگان صالحش. زمانی که خواستید با توسل به من به خدا و ما اهل بیت، توجّه پیدا کنید، همان طور که خدا فرموده است، شما نیز بگویید:

اگر چه این زیارت نیز مانند قبلی زیارت آل یاسین نام دارد و این زیارت تنها یکبار از آن حضرت صادر شده است اما به صورت متفاوت از حمیری رحمه الله نقل شده است. که ما به جهت ارائه زیارت، هر دو را می آوریم

سَلَامٌ عَلَی آلِ یَاسِینَ

سلام بر خاندان یاسین

ذَلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْمُبِینُ

نبوّت و امامت همان عنایت روشن است

وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ

و خدا صاحب احسان عظیم است

مَنْ یَهْدِیهِ صِرَاطَهُ الْمُسْتَقِیمَ

برای کسی که او را به راه راست هدایت کند

ص:103

التَّوَجُّهَ..قَدْ آتَاکُمُ اللَّهُ یَا آلَ یَاسِینَ خِلَافَتَهُ

امّا توجّه: ای آل یاسین خداوند خلافتش را به شما داد

وَعَلَّمَ مَجَارِیَ أَمْرِهِ فِیَما قَضَاهُ وَدَبَّرَهُ وَرَتَّبَهُ وَأَرَادَهُ فِی مَلَکُوتِهِ

و کیفیت جریان اراده خودش را در مورد قضا و قدر و اراده ای که در ملکوت آسمان ها دارد، به شما نشان داده است

فَکَشَفَ لَکُمُ الْغِطَاءَ

پرده از شما برداشته شده

وَأَنْتُمْ خَزَنَتُهُ وَشُهَدَاؤُهُ وَعُلَمَاؤُهُ وَأُمَنَاؤُهُ سَاسَةُ الْعِبَادِ

و شما خزانه داران و شاهدان و عالمان و امینان و رهبران

وَأَرْکَانُ الْبِلَادِ

و پایه های مناطق

وَقُضَاةُ الْأَحْکَامِ

و قاضیان احکام

وَأَبْوَابُ الْإِیمَانِ

و درهای ایمان هستید

وَمِنْ تَقْدِیرِهِ مَنَائِحُ الْعَطَاءِ

از جمله تقدیرات الهی در عنایت به شما

بِکُمْ إِنْفَاذُهُ مَحْتُوماً مَقْرُوناً فَمَا شَیْ ءٌ مِنْهُ إِلَّا وَأَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَإِلَیْهِ السَّبِیلُ و راه وصول به آن هستید

این بود که به صورت حتمی و قطعی حکم کرد در نتیجه هیچ چیزی از خدا نیست، مگر اینکه شما واسطه

خِیَارُهُ لِوَلِیِّکُمْ نِعْمَةٌ

خداوند برای دوستانتان نعمت

وَانْتِقَامُهُ مِنْ عَدُوِّکُمْ سَخْطَةٌ

و برای دشمنانتان غضب را برگزیده است

فَلَا نَجَاةَ وَلَا مَفْزَعَ إِلَّا أَنْتُمْ

بنابراین نجات و پناهی غیر از شما وجود ندارد

وَلَا مَذْهَبَ عَنْکُمْ

و جای فراری از آن نیست

یَا أَعْیُنَ اللَّهِ النَّاظِرَةَ

ای چشمان ناظر خدا

وَحَمَلَةَ مَعْرِفَتِهِ

و حامل معرفت

وَمَسَاکِنَ تَوْحِیدِهِ فِی أَرْضِهِ وَسَمَائِهِ

و محل استقرار توحید در زمین و آسمان

وَأَنْتَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ وَبَقِیَّتَهُ

و تو ای حجّت و باقی مانده اولیای الهی

ص:104

کَمَالُ نِعْمَتِهِ

کمال نعمت او

وَوَارِثُ أَنْبِیَائِهِ

و وارث انبیا

وَخُلَفَائِهِ مَا بَلَغْنَاهُ مِنْ دَهْرِنَا

و جانشینان او تا به امروز

وَصَاحِبُ الرَّجْعَةِ لِوَعْدِ رَبِّنَا

ای آن که طبق وعده خدا، صاحب رجعتی

الَّتِی فِیهَا دَوْلَةُ الْحَقِّ وَفَرَحُنَا وَنَصْرُ اللَّهِ لَنَا وَعِزُّنَا

که دولت حقّ و شادی و نصرت خدا و عزّت او در آن روز، بر ما تجلّی خواهد یافت

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ

سلام بر تو ای پرچم برافراشته

وَالْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ

و علم ریزان و فراگیر

وَالْغَوْثُ وَالرَّحْمَةُ الْوَاسِعَةُ

و یاریگر و رحمت واسعه

وَعْداً غَیْرَ مَکْذُوبٍ

ای وعده راستین خدا

السَّلَامُ عَلَیْکَ صَاحِبَ الْمَرْأَی وَالْمَسْمَعِ

سلام بر تو ای صاحب دیدگاه و شنیدگاه

الَّذِی بِعَیْنِ اللَّهِ مَوَاثِیقُهُ

که پیمانهایش در برابر دیدگان خدا

وَبِیَدِ اللَّهِ عُهُودُهُ

و عهدهایش در دستان خداست

وَبِقُدْرَةِ اللَّهِ سُلْطَانُهُ

و سلطنتش با قدرت خدا محقق می شود

أَنْتَ الْحَلِیمُ الَّذِی لَا تُعَجِّلُهُ الْعَصَبِیَّةُ

تو آن بردباری هستی که تعصّبات او را به عجله نمی ندازد

وَالْکَرِیمُ الَّذِی لَا تُبَخِّلُهُ الْحَفِیظَةُ

و تو بزرگواری هستی که ثبت و ضبط مسائل او را به بخل وا نمی دارد

وَالْعَالِمُ الَّذِی لَا تُجَهِّلُهُ الْحَمِیَّةُ

تو آن عالمی هستی که تعصّبات کور او را به کارهای نادرست مبتلا نمی کند

مُجَاهَدَتُکَ فِی اللَّهِ ذَاتُ مَشِیَّةِ اللَّهِ

تلاش تو در راه خدا همان خواسته خداست

وَمُقَارَعَتُکَ فِی اللَّهِ ذَاتُ انْتِقَامِ اللَّهِ

کشتن تو در راه خدا، عین انتقام خداست

وَصَبْرُکَ فِی اللَّهِ ذُو أَنَاةِ اللَّهِ

و صبر تو در راه خدا عین فرصت دادن خداست

ص:105

وَشُکْرُکَ للَّهِ ذُو مَزِیدِ اللَّهِ وَرَحْمَتِهِ

شکر تو همان زیاد کردن خداست

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَحْفُوظاً بِاللَّهِ نُورُ أَمَامِهِ وَوَرَائِهِ

سلام بر تو ای آنکه محفوظ است نور مقابل، پشت

وَیَمِینِهِ وَشِمَالِهِ وَفَوْقِهِ وَتَحْتِهِ

و راست و چپ و پایین و بالایش با اراده خدا

یَا مَحْرُوزاً فِی قُدْرَةِ اللَّهِ نُورُ سَمْعِهِ وَبَصَرِهِ

ای کسی که نور گوش و چشمش در قلعه قدرت خدا، مصون است

وَیَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِی ضَمِنَهُ

ای وعده ی که خدا ضمانت کرده است

وَیَا مِیثَاقَ اللَّهِ الَّذِی أَخَذَهُ وَوَکَّدَهُ

ای پیمانی که خدا آن را محکم کرده است

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا دَاعِیَ اللَّهِ وَرَبَّانِیَّ آیَاتِهِ

سلام بر تو ای فرستاده خدا و مفسر آیات الهی

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَابَ اللَّهِ وَدَیَّانَ دِینِهِ

سلام بر تو ای در رحمت خدا و نگهبان دین او

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا خَلِیفَةَ اللَّهِ وَنَاصِرَ حَقِّهِ

سلام بر تو ای جانشین خدا و یاریگر حقّ او

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ وَدَلِیلَ إِرَادَتِهِ

سلام بر تو ای حجّت خدا و راهنمای مقاصد او

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا تَالِیَ کِتَابِ اللَّهِ وَتَرْجُمَانَهُ

سلام بر تو ای امتداد بخش قرآن و مفسر آن

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ فِی آنَاءِ لَیْلِکَ وَأَطْرَافِ نَهَارِکَ

سلام بر تو در ساعات شب و روز

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ

سلام بر تو ای باقی مانده اولیای الهی بر روی زمین

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقُومُ

سلام بر تو هنگامی که بلند می شوی

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقْعُدُ

سلام بر تو آنگاه که می نشینی

ص:106

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقْرَأُ وَتُبَیِّنُ

سلام بر تو آنگاه که می خوانی و توضیح می دهی

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تُصَلِّی وَتَقْنُتُ

سلام بر تو، زمانی که نماز و قنوت می خوانی

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تَرْکَعُ وَتَسْجُدُ

سلام بر تو،زمانی که رکوع می کنی و به سجده می فتی

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تَعَوَّذُ وَتُسَبِّحُ

سلام بر تو هنگامی که به خدا پناه می بری و خدا را تسبیح می گویی

السَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تُهَلِّلُ وَتُکَبِّرُ

سلام بر تو، زمانی که اقرار به یگانگی می کنی و تکبیر می گویی

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تَحْمَدُ وَتَسْتَغْفِرُ

سلام بر تو، زمانی که حمد و استغفار می کنی

السَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تُمَجِّدُ وَتَمْدَحُ

سلام بر تو هنگامی که خدا را تمجید و حمد می کنی

السَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تُمْسِی وَتُصْبِحُ

سلام بر تو، زمانی که شب و یا صبح می کنی

السَّلَامُ عَلَیْکَ فِی اللَّیْلِ إِذا یَغْشی

سلام بر تو در تاریکی شب

وَالنَّهارِ إِذا تَجَلَّی

و روشنایی روز

وَالآْخِرَةِ وَالْأُولَی

سلام بر تو در دنیا و آخرت

السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا حُجَجَ اللَّهِ

سلام بر همه شما ای حجّت های خدا

وَرُعَاتَنَا وَهُدَاتَنَا

ای مراقبان و هادیان

وَدُعَاتَنَا وَقَادَتَنَا

و دعوت کنندگان و رهبران

وَأَئِمَّتَنَا وَسَادَتَنَا وَمَوَالِیَنَا

و امامان و سروران و مولاهای ما

اَلسَّلَامُ عَلَیْکُمْ أَنْتُمْ نُورُنَا

سلام بر شما که نور ما در ظلمتید

وَأَنْتُمْ جَاهُنَا أَوْقَاتِ صَلَاتِنَا

شما که عظمت ما در هنگام نماز هستید

وَعِصْمَتُنَا بِکُمْ لِدُعَائِنَا

شما که باعث مصونیت ما در هنگام دعا

وَصَلَاتِنَا وَصِیَامِنَا

نماز، روزه

وَاسْتِغْفَارِنَا وَسَائِرِ أَعْمَالِنَا

و استغفار و سایر اعمالمان هستید

ص:107

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْإِمَامُ الْمَأْمُونُ

سلام بر تو ای امام امان داده شده

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْإِمَامُ الْمُقَدَّمُ الْمَأْمُولُ

سلام بر تو ای امام پیشرو و آرزو شده

اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ بِجَوَامِعِ السَّلَامِ

سلام بر تو با کامل ترین سلام ها

أُشْهِدُکَ یَا مَوْلَایَ أَنِّی أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ

مولایم تو را شاهد می گیرم که من شهادت می دهم

وَحْدَهُ وَحْدَهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ

خدایی جز اللَّه نیست. او یگانه،یکتا و تنهاست و شریکی ندارد

وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ

و محمّد بنده و فرستاده او است

لَا حَبِیبَ إِلَّا هُوَ وَأَهْلُهُ

و حبیبی جز او و خاندانش نیست

وَأَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ حُجَّتُهُ

و قطعا امیرالمؤمنین حجت اوست

وَأَنَّ الْحَسَنَ حُجَّتُهُ

و قطعا حسن حجت اوست

وَأَنَّ الْحُسَیْنَ حُجَّتُهُ

و قطعا حسین حجت اوست

وَأَنَّ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ حُجَّتُهُ

و قطعا علی بن حسین حجت اوست

وَأَنَّ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ حُجَّتُهُ

و قطعا محمّد بن علی حجت اوست

وَأَنَّ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ

و قطعا جعفر بن محمّد حجت اوست

وَأَنَّ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ حُجَّتُهُ

و قطعا موسی بن جعفر حجت اوست

وَأَنَّ عَلِیَّ بْنَ مُوسَی حُجَّتُهُ

و قطعا علی بن موسی حجت اوست

وَأَنَّ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ حُجَّتُهُ

و قطعا محمّد بن علی حجت اوست

وَأَنَّ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ

و قطعا علی بن محمّد حجت اوست

ص:108

وَأَنَّ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ حُجَّتُهُ

و قطعا حسن بن علی حجت اوست

وَأَنْتَ حُجَّتُهُ

و تو نیز حجّت خدا هستی

وَأَنَّ الْأَنْبِیَاءَ دُعَاةٌ

و انبیاء فراخوانان

وَهُدَاةُ رُشْدِکُمْ

و راهنمایان شما به سوی نیکی شما بودند

أَنْتُمُ الْأَوَّلُ وَالآْخِرُوَخَاتِمَتُهُ

شما اوّل و آخر و خاتمه بخش هدایت هستید

وَأَنَّ رَجْعَتَکُمْ حَقٌّ

همین طور شهادت می دهم که رجعت شما حقّ است

لَا شَکَّ فِیهَا

و شکی در آن نیست

یَوْمَ لَا یَنْفَعُ نَفْساً إِیمَانُهَا

روزی که ایمان آوردن در آن، سودی ندارد

لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ

اگر قبلاً ایمان نیاورده باشد

أَوْ کَسَبَتْ فِی إِیمَانِهَا خَیْراً

و عمل صالحی مطابق ایمانش انجام ندهد

وَأَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ

شهادت می دهم که مرگ حق

وَأَشْهَدُ أَنَّ نَاکِراً وَنَکِیراً حَقٌّ

گواهی میدهم قطعا ناکر و نکیر حق

وَأَنَّ النَّشْرَحَقٌّ

و پخش شدن موجودات حق است

وَالْبَعْثَ حَقٌّ

و رستاخیز حقّ هستند

وَأَنَّ الصِّرَاطَ حَقٌّ وَالْمِرْصَادَ حَقٌّ

صراط و مرصاد (پاورقی: مرصاد در لغت به معنای کمینگاه است. که در قرآن از آن یاد شده است

«اِنَّ رَبَّکَ لَبِالمِرصادِ»؛ همانا پروردگارت در کمینگاه، منتظر ظالمان است. (فجر / 14.

در روایتی از امام صادق علیه السلام ، مرصاد، به بخشی از پل صراط تفسیر شده است که خداوند در کمین ظالمان است و به آنها اجازه عبور نمی دهد و آنها از آن نقطه به جهنم پرت می شوند

عَنْهُ عَنِ الْحَجَّالِ عَنْ غَالِبِ بْنِ مُحَمَّدِ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْ أبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام اِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ قَالَ قَنْطَرَةٌ عَلَی الصراط لا یجوزها عبد بمظلمة... الکافی، ج 2 / ص 331 - باب الظلم.) حقّ است

وَأَنَّ الْمِیزَانَ حَقٌّ وَالْحِسَابَ حَقٌّ

ترازوی اعمال و محاسبه آنها حقّ هستند

وَأَنَّ الْجَنَّةَ وَالنَّارَ حَقٌّ وَالْجَزَاءَ بِهِمَا لِلْوَعْدِ وَالْوَعِیدِ حَقٌّ

بهشت و دوزخ و جزای به آن دو براساس وعده ها و وعیدها حقّ است

وَأَنَّکُمْ لِلشَّفَاعَةِ حَقّ لَا تُرَدُّونَ

شهادت می دهم که شما حقّ شفاعت دارید و شفاعتتان رد نمی شود

ص:109

وَلَا تَسْبِقُونَ مَشِیَّةَ اللَّهِ

البته شما نیز از خواسته خدا سبقت نمی گیرید

وَبِأَمْرِهِ تَعْمَلُونَ

و بر طبق آن عمل می کنید

وَللَّهِ الرَّحْمَةُ

شهادت می دهم که برای خداست رحمت

وَالْکَلِمَةُ الْعُلْیَا وَبِیَدِهِ الْحُسْنَی

و بالاترین توصیفات و خوبی ها

وَحُجَّةُ اللَّهِ الْعُظْمَی

و حجّت های عظیم الهی، در دست اوست

خَلَقَ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ

او که جنّ و انس را برای عبادتش آفرید

لِعِبَادَتِهِ أَرَادَ مِنْ عِبَادِهِ عِبَادَتَهُ

و از بندگانش چیزی غیر از عبادت نخواسته است

فَشَقِیٌّ وَسَعِیدٌ

پس عدّه ی بدبخت و برخی سعادتمند شدند

قَدْ شَقِیَ مَنْ خَالَفَکُمْ

مخالفتان، بدبخت

وَسَعِدَ مَنْ أَطَاعَکُمْ

و مطیعتان، سعادتمند است

وَأَنْتَ یَا مَوْلَایَ فَاشْهَدْ بِمَا أَشْهَدْتُکَ عَلَیْهِ تَخْزُنُهُ

مولای من، به آنچه که تو را بر آن شاهد گرفتم شهادت بده

وَتَحْفَظُهُ لِی عِنْدَکَ أَمُوتُ عَلَیْهِ

و آن را نزد خود نگهدار تا بر آن عقاید بمیرم

وَأَنْشُرُ عَلَیْهِ وَأَقِفُ بِهِ وَلِیّاً لَکَ

و با آنها بپاخیزم و با آن بایستم. من شما را دوست دارم

بَرِیئاً مِنْ عَدُوِّکَ

و از دشمنانتان بیزارم

مَاقِتاً لِمَنْ أَبْغَضَکُمْ

دشمن کسی که شما را دشمن دارد

وَادّاً لِمَنْ أَحَبَّکُمْ

حقّ آن است که از آن راضی باشید

فَالْحَقُّ مَا رَضِیتُمُوهُ

و دوست کسی که شما را دوست داشته باشد، هستم

وَالْبَاطِلُ مَا سَخِطْتُمُوهُ

و باطل آن است که بر آن غضب کنید

وَالْمَعْرُوفُ مَا أَمَرْتُمْ بِهِ

خوب آن است که به آن امر کنید

وَالْمُنْکَرُ مَا نَهَیْتُمْ عَنْهُ

بد آن است که از آن نهی کنید

وَالْقَضَاءُ الْمُثْبَتُ مَا اسْتَأْثَرَتْ بِهِ مَشِیَّتُکُمْ

قضای حتمی آن است که طبق خواسته شما باشد

وَالْمَمْحُوُّ مَا اسْتَأْثَرَتْ بِهِ سُنَّتُکُمْ

و قضای تغییر یافته آن است که خواسته شما نباشد

ص:110

فَلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ

پس خدایی غیر از اللَّه نیست او یگانه و یکتاست و شریکی ندارد

مُحَمَّدٌ عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ

محمّد بنده و فرستاده او

عَلِیٌّ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ

علی امیرالمؤمنین، حُجَّتُهُ

الْحَسَنُ حُجَّتُهُ

حسن، حجت او

الْحُسَیْنُ حُجَّتُهُ

حسین،حجت او

عَلِیٌّ حُجَّتُهُ

علی،حجت او

مُحَمَّدٌ حُجَّتُهُ

محمّد، حجت او

جَعْفَرٌ حُجَّتُهُ

جعفر، حجت او

مُوسَی حُجَّتُهُ

موسی،حجت او

عَلِیٌّ حُجَّتُهُ

علی، حجت او

مُحَمَّدٌ حُجَّتُهُ

محمّد

عَلِیٌّ حُجَّتُهُ

علی،حجت او

الْحَسَنُ حُجَّتُهُ

حسن حجت او

أَنْتَ حُجَّتُهُ

و تو حجت او

أَنْتُمْ حُجَجُهُ

همگی شما حجّت های خدا هستید

وَبَرَاهِینُهُ أَنَا یَا مَوْلَایَ مُسْتَبْشِرٌ بِالْبَیْعَةِ

مولایم! من خوشحالم؛ از معامله ای که خدا با مجاهدان راه خود انجام داده

الَّتِی أَخَذَ اللَّهُ عَلَی شُرَطِهِ قِتَالاً فِی سَبِیلِهِ اشْتَرَی بِهِ

و در آن جان های مؤمنین را خریداری کرده است

أَنْفُسَ الْمُؤْمِنِینَ فَنَفْسِی مُؤْمِنَةٌ بِاللَّهِ

زیرا جان من ایمان دارد به خدایی که

وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ

واحدی که شریکی ندارد

وَبِرَسُولِهِ وَبِأَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ

به فرستاده او و امیرالمؤمنین

وَبِکُمْ یَا مَوْلَایَ

و به همه شما مولایم!

أَوَّلِکُمْ وَآخِرِکُمْ

من به همه شما، از اول تا آخرتان ایمان دارم

وَنُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ

و یاری م را برایتان مهیا

وَمَوَدَّتِی خَالِصَةٌ لَکُمْ

و دوستیم را خالص

وَبَرَاءَتِی مِنْ أَعْدَائِکُمْ أَهْلِ الْحَرَدَةِ وَالْجِدَالِ ثَابِتَةٌ لِثَأْرِکُمْ

و بیزاری از دشمنانتان را برای قیامتان، آماده کرده ام

ص:111

أَنَا وَلِیٌّ وَحِیدٌ

و دوست یگانه شما هستم

وَاللَّهُ إِلَهُ الْحَقِّ

و اللَّه معبود حقّ است

یَجْعَلُنِی کَذَلِکَ آمِینَ آمِینَ

خداوند مرا همان طور که گفتم قرار دهد. آمین آمین

مَنْ لِی إِلَّا أَنْتَ فِیَما دَنَتْ

مولایم! من دراتفاقی که نزدیک شده است، کسی غیر از تو را ندارم

وَاعْتَصَمْتُ بِکَ فِیهِ تَحْرُسُنِی فِیَما

و از تو می خواهم که مرا در آن، مصونیت بخشی

تَقَرَّبْتُ بِهِ إِلَیْکَ یَا وِقَایَةَ اللَّهِ

مرا در کارهایی که به تو نزدیک می کند،نگهداری،ای محافظ خدا

وَسِتْرَهُ وَبَرَکَتَهُ

و پوشش و برکت او

أَغِثْنِی أَدْنِنِی أَعْنِی

به فریادم برس و به من نزدیک شو

أَدْرِکْنِی صِلْنِی بِکَ وَلَا تَقْطَعْنِی

و مرا دریاب. مرا با خود متصل کن و جدا نکن

اللَّهُمَّ إِلَیْکَ بِهِمْ تَوَسُّلِی وَتَقَرُّبِی

خدایا، به واسطه آنها به تو متوسل می شوم و تقرّب می جویم

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ

خدایا، بر محمّد و خاندانش درود فرست

وَصِلْنِی بِهِمْ وَلَا تَقْطَعْنِی بِحُجَّتِکَ

و به خاطر آنها با من مرتبط باش و از من جدا نشو

وَاعْصِمْنِی وَسَلَامُکَ عَلَی آلِ یس

به حرمت حجتت مرا مصونیت بخش و سلام و درودت بر خاندان یاسین

مَوْلَایَ أَنْتَ الْجَاهُ عِنْدَ اللَّهِ

مولایم تو سربلندی من نزد

رَبِّکَ وَرَبِّی

خدایی هستی که پروردگار من و تو است

إِنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ

تو ستوده و شریف هستی

ص:112

دعای چهارم

دعای بعد از زیارت آل یاسین

بحارالأنوار / ج 91 / ص 36 / باب 28- الاستشفاع بمحمد و آل محمّد

اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی خَلَقْتَهُ

خدایا از تو می خواهم با آن نامی که آن را از همه وجود خودت آفریدی

مِنْ کُلِّکَ فَاسْتَقَرَّ

و از این رو در وجود خودت مستقر شده است

فِیکَ فَلَا یَخْرُجُ

و از وجودت به چیز دیگری خارج نمی شود

مِنْکَ إِلَی شَیْ ءٍ أَبَداً یَا کَیْنُونُ أَیَا مَکْنُونُ

ای وجود محض و تام، ای پنهان

أَیَا مُتَعَالُ أَیَا مُتَقَدِّسُ

ای متعالی، ای مقدّس و پاک

أَیَا مُتَرَاحِمُ أَیَا مُتَرَئِّفُ أَیَا مُتَحَنِّنُ

ای رحم کننده، ای دلسوز، ای مهربان

أَسْأَلُکَ کَمَا خَلَقْتَهُ غَضّاً

از تو می خواهم همان طور که نامت را در یک چشم بهم زدن آفریدی

أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ نَبِیِّ رَحْمَتِکَ

بر محمّد پیامبر رحمت

وَکَلِمَةِ نُورِکَ

و وجود نورانی

وَوَالِدِ هُدَاةِ رَحْمَتِکَ

و پدر هادیان رحمتت درود فرستی

وَامْلَأْ قَلْبِی نُورَ الْیَقِینِ

و قلبم را از نور یقین

وَصَدْرِی نُورَ الْإِیمَانِ

و سینه م را از نور ایمان

وَفِکْرِی نُورَ الثَّبَاتِ

و فکرم را از نور ثبات قدم

وَعَزْمِی نُورَ التَّوْفِیقِ

و اراده ام را از نور توفیق

وَذَکَائِی نُورَ الْعِلْمِ

و هوشم را از نور علم

وَقُوَّتِی نُورَ الْعَمَلِ

و نیرویم را از نور عمل

وَلِسَانِی نُورَ الصِّدْقِ

و زبانم را از نور صداقت

وَدِینِی نُورَ الْبَصَائِرِ مِنْ عِنْدِکَ

و دینم را از نور بصیرت و معرفت

وَبَصَرِی نُورَ الضِّیَاءِ

و چشمم را از نور بینایی

وَسَمْعِی نُورَ وَعْیِ الْحِکْمَةِ

و گوشم را از نور حکمت و محبّتم را از نور

ص:113

وَمَوَدَّتِی نُورَ الْمُوَالاةِ لِمحَمَّدٍ وَآلِهِ علیهم السلام

دوستی محمّد و خاندانش، سرشار کنی

وَیَقِینِی قُوَّةَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَاءِ مُحَمَّدٍ

یقینم را از نیروی بیزاری از دشمنان محمّد

وَأَعْدَاءِ آلِ مُحَمَّدٍ

و خاندانش پر نما

حَتَّی أَلْقَاکَ وَقَدْ وَفَیْتُ بِعَهْدِکَ

تا تو را در حالی ملاقات کنم که به عهد تو

وَمِیثَاقِکَ فَیَسَعَنِی رَحْمَتُکَ

و پیمانم عمل و به فیض رحمتت رسیده م

یَا وَلِیُّ یَا حَمِیدُ بِمَرْآکَ وَمَسْمَعِکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ

ای ولیّ و ستوده،ای حجّت های الهی

دُعَائِی فَوَفِّنِی مُنَجِّزَاتِ إِجَابَتِی

ادعای من در برابر دیدگانتان است و شما آن را می شنوید. بنابراین مرا به عوامل جابت آنها موفق کنید

أَعْتَصِمُ بِکَ مَعَکَ مَعَکَ مَعَکَ سَمْعِی وَرِضَایَ

به شما پناه می آورم. گوش اطاعت و رضایتم با شماست، باشماست، باشماست

ص:114

دعای پنجم

حجاب حضرت بقیة اللَّه

المصباح للکفعمی / ص 219 / الفصل السادس و العشرون فی الحجب؛ بحارالأنوار / ج 91 / ص 378 / باب 52 - الاحتجابات المرویة؛ مهج الدعوات / ص 302 / حجاب مولانا صاحب الزمان علیه السلام

اَللَّهُمَّ احْجُبْنِی عَنْ عُیُونِ أَعْدَائِی

خدایا مرا از چشم دشمنانم مخفی کن

وَاجْمَعْ بَیْنِی وَبَیْنَ أَوْلِیَائِی

و مرا با دوستانم جمع کن

وَأَنْجِزْ لِی مَا وَعَدْتَنِی وَاحْفَظْنِی فِی غَیْبَتِی

و وعده ی را که به من داده ی، عملی نما و مرا در دوره غیبت

إِلَی أَنْ تَأْذَنَ لِی فِی ظُهُورِی

تا زمانی که اجازه ظهور بدهی، حفظ کن

وَأَحْیِ بِی مَا دَرَسَ مِنْ فُرُوضِکَ وَسُنَنِکَ

فرائض و سنت های (پاورقی: در اصطلاح روایات، فرائض به احکام قرآنی و سنّت به آنچه پیامبر اسلام و یا حضرات معصومین علیهم السلام فرموده ند، اطلاق می شود.) پایمال شده ت را به دست من زنده کن

وَعَجِّلْ فَرَجِی

ظهورم را سریع

وَسَهِّلْ مَخْرَجِی

و خروجم را آسان نما

وَاجْعَلْ لِی مِنْ لَدُنْکَ سُلْطَاناً نَصِیراً

و با سلطنت و نصرت خود مرا یاری کن و

وَافْتَحْ لِی فَتْحاً

مرا به پیروزی قطعی برسان

مُبِیناً وَاهْدِنِی صِرَاطاً مُسْتَقِیماً

و به راه راستت هدایت فرما

وَقِنِی جَمِیعَ مَا أُحَاذِرُهُ مِنَ الظَّالِمِینَ

و از تمام خطرات ظالمان حفظم کن

ص:115

وَاحْجُبْنِی عَنْ أَعْیُنِ الْبَاغِضِینَ النَّاصِبِینَ الْعَدَاوَةَ لِأَهْلِ بَیْتِ نَبِیَّکَ

و از چشمان دشمنانی که پایه های عداوت با خاندان رسولت را محکم کرده ند، مخفی نما

وَلَا یَصِلْ مِنْهُمْ إِلَیَّ أَحَدٌ بِسُوءٍ

تا از هیچ یک از آنها، بدی به من نرسد

فَإِذَا أَذِنْتَ فِی ظُهُورِی

زمانی که اجازه ظهور دادی

فَأَیِّدْنِی بِجُنُودِکَ

مرا با سربازان خود یاری کن

وَاجْعَلْ مَنْ یَتْبَعُنِی لِنُصْرَةِ دِینِکَ مُؤَیَّدِینَ

و کسانی را که مرا در یاری دینت کمک خواهند کرد، تقویت نما

وَفِی سَبِیلِکَ مُجَاهِدِینَ

و از مجاهدین در راه خودت قرار بده

وَعَلَی مَنْ أَرَادَنِی وَأَرَادَهُمْ بِسُوءٍ مَنْصُورِینَ

همه ما را بر کسانی که قصد جنگ با ما را دارند، پیروز کن

وَوَفِّقْنِی لِإِقَامَةِ حُدُودِکَ

و مرا در برپاداشتن احکام و حدودت، موفق نما

وَانْصُرْنِی عَلَی مَنْ تَعَدَّی مَحْدُودَکَ

و مرا در غلبه بر کسی که به حدود و احکامت تعدی کند، یاری کن

وَانْصُرِ الْحَقَّ

خدایا حقّ را یاری

و أَزْهِقِ الْبَاطِلَ

و باطل را از بین ببر؛

إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً

چرا که باطل از بین رفتنی است

وَأَوْرِدْ عَلَیَّ مِنْ شِیعَتِی وَأَنْصَارِی وَمَنْ تَقَرُّ بِهِمُ الْعَیْنُ

شیعیان و یاران و کسانی را که دیدارشان مرا شاد و مستحکم می کند، به من برسان

وَیُشَدُّ بِهِمُ الْأُزُرُ وَاجْعَلْهُمْ فِی حِرْزِکَ وَأَمْنِکَ

و آنها را در قلعه حمایت خود وارد کن

بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ

با رحمت و کرمت ای مهربان ترین مهربانان

ص:116

دعای ششم

دعای امام علیه السلام برای فرج خودشان

مهج الدعوات / ص 294؛ بحارالأنوار / ج 92 / ص 450 / باب 130 - فی ذکر بعض الأدعیة

إِلَهِی بِحَقِّ مَنْ نَاجَاکَ

الهی بحق انکه با تو مناجات میکند

وَبِحَقِّ مَنْ دَعَاکَ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ

به احترام کسانی که در خشکی و دریا، با تو دعا خواندند

تَفَضَّلْ عَلَی فُقَرَاءِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِالْغِنَی وَالثَّرْوَةِ

تفضل کن بر فقیران مومنان و مومنات به بی نیازی و ثروت

وَعَلَی مَرْضَی الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِالشِّفَاءِ وَالصِّحَّةِ

و بر بیماران مومن و مومنات به درمان و سلامتی

وَعَلَی أَحْیَاءِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِاللُّطْفِ وَالْکَرَمِ

با لطف و بزرگواری بر زنده های مومن و مومنات

وَعَلَی أَمْوَاتِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِالْمَغْفِرَةِ وَالرَّحْمَةِ

و بر مرده های مومن و مومنات با مغفرت و رحمت

وَعَلَی غُرَبَاءِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِالرَّدِّ إِلَی أَوْطَانِهِمْ سَالِمِینَ غَانِمِینَ

و بر غریب های مومن و مومنات به برگشت به وطن در تندرستی سلامتی و بهره وری

بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ أَجْمَعِینَ

بحق محمّد و آل ایشان اجمعین

ص:117

دعای هفتم

حرز

حرز در لغت به معنای قلعه ی است که جهت ایجاد فضای امن ساخته می شود. از این رو به ادعیه ی که جهت ایجاد مصونیّت در برابر مسائلی چون، بلایا، بیماری ها، حیوانات درنده، ساحران و اجنّه و امثال آنها، صادر شده است، حرز گفته می شود

امام زمان علیه السلام

بحارالأنوار / ج 91 / ص 365 / باب 50 - بعض أدعیة القائم علیه السلام و أحرازه؛ مهج الدعوات / ص 45 / حرز لمولانا القائم علیه السلام

یَا مَالِکَ الرِّقَابِ

ای خدای مسلط بر انسان ها

وَیَا هَازِمَ الْأَحْزَابِ

و ای در هم کوبنده حزب ها

یَا مُفَتِّحَ الْأَبْوَابِ

ای گشاینده درها

یَا مُسَبِّبَ الْأَسْبَابِ

ای سبب ساز عالم

سَبِّبْ لَنَا سَبَباً لَا نَسْتَطِیعُ لَهُ طَلَباً

سببی را برایمان درست کن که ما قادر بر آن نبودیم

بِحَقِ ّ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ

به حقّ لا اِلهَ اِلَّا اللَّه

مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَعَلَی آلِهِ أَجْمَعِینَ

مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّه که سلام و درودت بر او و خاندانش باد

ص:118

دعای هشتم

دعا در زمان غیبت امام علیه السلام

کمال لدین / ج 2 / ص 512 /الدعاء فی غیبةالقائم {عج}؛ بحارالأنوار / ج 53 / ص 187 / باب 31 - ما خرج من توقیعاته علیه السلام

ابوعلی بن همام این دعا را نقل کرد و گفت که شیخ رحمه الله آن را برایم خواند و من آن را نوشتم و دستور داد تا در زمان غیبت قائم علیه السلام بخوانم:

اَللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ

خدایا، خودت را به من بشناسان

فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ

زیرا اگر خودت را نشناسانی

لَمْ أَعْرِفْ رَسُولَکَ

فرستاده ات را نخواهم شناخت

اَللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ

خدایا، فرستاده ت را بشناسان

فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ

زیرا اگر او را نشناسانی

لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ

حجّت بعد از او را نخواهم شناخت

اَللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ

خدایا، حجتت را بشناسان؛

فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ

زیرا اگر حجتت را نشناسانی

ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی

در دین خود گمراه خواهم شد

اَللَّهُمّ لَا تُمِتْنِی مِیتَةً جَاهِلِیَّةً

خدایا، مرا به مرگ جاهلیت مبتلا نکن. (پاورقی: روایات زیادی از رسول گرامی اسلام و سایر معصومین علیهم السلام صادر شده است که اگر کسی امام خود را نشناسد و بمیرد، با کفر دوران جاهلیت از دنیا رفته است

احمد بن ادریس عن محمّد بن عبد الجبار عن صفوان عن الفضیل عن الحارث بن المغیرة قال قلت لابی عبد اللَّه علیه السلام قال رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم من مات لا یعرف امامه مات میتة جاهلیة قال نعم قلت جاهلیة جهلاء او جاهلیة لا یعرف امامه قال جاهلیة کفر و نفاق و ضلال الکافی /1 /377 باب من مات و لیس له امام من ائمة.)

وَلَا تُزِغْ قَلْبِی بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنِی

دلم را بعد از توفیق هدایت، گمراه نکن

ص:119

اَللَّهُمَّ فَکَمَا هَدَیْتَنِی بِوَلَایَةِ مَنْ فَرَضْتَ طَاعَتَهُ عَلَیَّ مِنْ وُلَاةِ أَمْرِکَ

خدایا، همان طور که مرا به ولایت کسانی که اطاعتشان بر من واجب بود،هدایت کردی

بَعْدَ رَسُولِکَ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ حَتَّی وَالَیْتُ وُلَاةَ أَمْرِکَ

آنان که بعد از رسول خداصلی الله علیه وآله والیان تو بودند تا اینکه ولایت

أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْحَسَنَ وَالْحُسَیْنَ وَعَلِیّاً وَمُحَمَّداً وَجَعْفَراً

امیرالمؤمنین و حسن و حسین و علی و محمّد و جعفر

وَمُوسَی وَعَلِیّاً وَمُحَمَّداً وَعَلِیّاً وَالْحَسَنَ وَالْحُجَّةَ الْقَائِمَ الْمَهْدِیَّ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ

و موسی و علی و محمّد و علی و حسن و حجّت قائم مهدی که درود و سلامت بر همه آنان باد، پذیرفتم

اَللَّهُمَّ فَثَبِّتْنِی عَلَی دِینِکَ

خدایا، همان طور مرا در دینت ثابت قدم کن

وَاسْتَعْمِلْنِی بِطَاعَتِکَ

و مرا به اطاعت خود مشغول کن

وَلَیِّنْ قَلْبِی لِوَلِیِّ أَمْرِکَ

و دلم را برای ولایت والیان امرت، نرم کن

وَعَافِنِی مِمَّا امْتَحَنْتَ بِهِ خَلْقَکَ

و مرا از امتحانات خلقت، عافیت بخش

وَثَبِّتْنِی عَلَی طَاعَةِ وَلِیِّ أَمْرِکَ الَّذِی

و در اطاعت ولی امری که او را پوشانده ی، ثابت قدم کن

سَتَرْتَهُ عَنْ خَلْقِکَ فَبِإِذْنِکَ غَابَ عَنْ بَرِیَّتِکَ

او که با اراده تو از مخلوقاتت، غایب شده

وَأَمْرَکَ یَنْتَظِرُ

و منتظر امر توست

وَأَنْتَ الْعَالِمُ غَیْرُ مُعَلَّمٍ بِالْوَقْتِ الَّذِی فِیهِ صَلَاحُ أَمْرِ وَلِیِّکَ فِی الْإِذْنِ لَهُ بِإِظْهَارِ أَمْرِهِ

و تو بهتر از همه می دانی که مناسب ترین وقت برای ظهور ولیّ ات چه زمانی است

ص:120

وَکَشْفِ سِرِّهِ

تا امامتش را آشکار و سرّش را روشن کنی

وَصَبِّرْنِی عَلَی ذَلِکَ

در این انتظار به من صبر بده

حَتَّی لَا أُحِبَّ تَعْجِیلَ مَا أَخَّرْتَ

تا مقدم شدن آنچه به تأخیر انداختی

وَلَا تَأْخِیرَ مَا عَجَّلْتَ

و تأخیر آنچه را که مقدّم داشتی، نخواهم

وَلَا أَکْشِفَ عَمَّا سَتَرْتَهُ

آنچه را که پوشاندی باز نکنم

وَلَا أَبْحَثَ عَمَّا کَتَمْتَهُ

و درباره آنچه که کتمان کردی، جستجو نکنم

وَلَا أُنَازِعَکَ فِی تَدْبِیرِکَ

و در تدبیرت مخالفت نکنم

وَلَا أَقُولَ لِمَ وَکَیْفَ

و از چرا و چگونگی آنها

وَمَا بَالُ وَلِیِّ أَمْرِ اللَّهِ لَا یَظْهَرُ

و اینکه چرا ولیّ ات ظهور نمی کند

وَقَدِ امْتَلَأَتِ الْأَرْضُ مِنَ الْجَوْرِ

با اینکه زمین پر از ظلم شده است، سؤال نکنم

وَأُفَوِّضُ أُمُورِی کُلَّهَا إِلَیْکَ

و تدبیر تمام امورم را به تو بسپارم

اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تُرِیَنِی وَلِیَّ أَمْرِکَ ظَاهِراً نَافِذاً لِأَمْرِکَ مَعَ عِلْمِی

خدایا، درخواست می کنم که ولیّ خود را در زمان ظهور و اجرا شدن احکامش،نشانم بدهی

بِأَنَّ لَکَ السُّلْطَانَ وَالْقُدْرَةَ وَالْبُرْهَانَ وَالْحُجَّةَ وَالْمَشِیَّةَ وَالْإِرَادَةَ وَالْحَوْلَ وَالْقُوَّةَ

البته با اعتقاد به اینکه سلطنت و قدرت و دلیل و حجّت و اراده و ممانعت و قوت، همه و همه از توست

فَافْعَلْ ذَلِکَ بِی وَبِجَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ

این لطف را در حقّ من و همه مؤمنین بکن

حَتَّی نَنْظُرَ إِلَی وَلِیِّکَ ظَاهِرَ الْمَقَالَةِ وَاضِحَ الدَّلَالَةِ هَادِیاً مِنَ الضَّلَالَةِ

تا ولیّ ات را در حالی که سخنرانی آشکار، راهنمایی واضح، هدایتگر از تاریکی

ص:121

شَافِیاً مِنَ الْجَهَالَةِ

و شفا دهنده از جهالت است ببینیم

أَبْرِزْ یَا رَبِّ مَشَاهِدَهُ

دیدنی هایش را آشکار

وَثَبِّتْ قَوَاعِدَهُ

و پایه هایش را محکم کن

وَاجْعَلْنَا مِمَّنْ تَقَرُّ عَیْنُنُا بِرُؤْیَتِهِ

و ما را از کسانی که توفیق دیدار

وَأَقِمْنَا بِخِدْمَتِهِ

و خدمت او را می یابند، قرار بده

وَتَوَفَّنَا عَلَی مِلَّتِهِ

و ما را بر مکتب او بمیران

وَاحْشُرْنَا فِی زُمْرَتِهِ

و در محضر و همراه او محشور کن

اَللَّهُمَّ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ جَمِیعِ مَا خَلَقْتَ وَبَرَأْتَ وَذَرَأْتَ وَأَنْشَأْتَ وَصَوَّرْتَ

خدایا، او را از شر تمام مخلوقات پناه بده و او را از تمام جوانب

وَاحْفَظْهُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ وَعَنْ یَمِینِهِ وَعَنْ شِمَالِهِ وَمِنْ فَوْقِهِ وَمِنْ تَحْتِهِ

جلو و عقب، راست و چپ، پایین و بالا حفظ کن

بِحِفْظِکَ الَّذِی لَایَضِیعُ مَنْ حَفِظْتَهُ بِهِ

با آن حفظی که در آن چیزی از بین نمی رود

وَاحْفَظْ فِیهِ رَسُولَکَ وَوَصِیَ رَسُولِکَ

با حفظ او در واقع رسول و جانشینی رسول را حفظ کن

اللَّهُمَّ وَمُدَّ فِی عُمُرِهِ

خدایا، عمرش را طولانی کن

وَزِدْ فِی أَجَلِهِ وَأَعِنْهُ عَلَی مَا أَوْلَیْتَهُ وَاسْتَرْعَیْتَهُ

و او را در جنگ کسانی که بر آنها برتری و سروری دادی،کمک کن

وَزِدْ فِی کَرَامَتِکَ لَهُ فَإِنَّهُ الْهَادِی الْمَهْدِیُّ

و لطف و کرمی که بر او داری، زیادتر کن؛ زیرا او هدایتگر هدایت شده

الْقَائِمُ الْمُهْتَدِی

قیام کننده هدایت شده

الطَّاهِرُ التَّقِیُّ

پاک با تقوا

النَّقِیُّ الزَّکِیُّ

خالص و زلال

الرَّضِیُّ الْمَرْضِیُّ

پسندیده راضی شده

الصَّابِرُ الْمجْتَهِدُ الشَّکُورُ

و صابر تلاشگر شاکر است

ص:122

اَللَّهُمَّ وَلَا تَسْلُبْنَا الْیَقِینَ لِطُولِ الْأَمَدِ فِی غَیْبَتِهِ

خدایا! یقین ما را به خاطر طولانی شدن مدّت غیبت

وَانْقِطَاعِ خَبَرِهِ عَنَّا

و بریده شدن اخبار او از ما، سلب نکن

وَلَا تُنْسِنَا ذِکْرَهُ وَانْتِظَارَهُ وَالْإِیمَانَ بِهِ

از یاد ما نبر ذکر و انتظار و ایمان

وَقُوَّةَ الْیَقِینِ فِی ظُهُورِهِ وَالدُّعَاءَ لَهُ وَالصَّلَاةَ عَلَیْهِ

و شدّت یقین در ظهور و دعا برایش و صلوات بر او را

حَتَّی لَا یُقَنِّطَنَا طُولُ غَیْبَتِهِ مِنْ ظُهُورِهِ وَقِیَامِهِ

تا طولانی شدن غیبتش ما را از ظهور و قیامش مأیوس نکند

وَیَکُونَ یَقِینُنَا فِی ذَلِکَ کَیَقِینِنَا فِی قِیَامِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ

و یقین ما در قیام او مانند یقین ما در قیام رسول خدا

وَمَا جَاءَ بِهِ مِنْ وَحْیِکَ

و نزول قرآن باشد

وَتَنْزِیلِکَ قَوِّ قُلُوبَنَا عَلَی الْإِیمَانِ بِهِ

دلهایمان را در ایمان به او قوی کن

حَتَّی تَسْلُکَ بِنَا عَلَی یَدِهِ مِنْهَاجَ الْهُدَی

تا ما را به دست او در راه روشن هدایت

وَالْمحَجَّةَ الْعُظْمَی وَالطَّرِیقَةَ الْوُسْطَی

و راه وسط و اعتدال صراط مستقیم، به حرکت بیاوری

وَقَوِّنَا عَلَی طَاعَتِهِ

و ما را در اطاعتش تقویت

وَثَبِّتْنَا عَلَی مُشَایَعَتِهِ

و در همراهی ش ثابت قدم کن

وَاجْعَلْنَا فِی حِزْبِهِ وَأَعْوَانِهِ وَأَنْصَارِهِ وَالرَّاضِینَ بِفِعْلِهِ

و ما را از گروه و یاران و راضیان به کارهایش قرار بده

ص:123

وَلَا تَسْلُبْنَا ذَلِکَ فِی حَیَاتِنَا

از ما نگیر این توفیق را در زمان حیات

وَلَا عِنْدَ وَفَاتِنَا

و هنگام وفات مان

حَتَّی تَتَوَفَّانَا وَنَحْنُ عَلَی ذَلِکَ غَیْرُ شَاکِّینَ وَلَا نَاکِثِینَ وَلَا مُرْتَابِینَ وَلَا مُکَذِّبِینَ

تا در نتیجه ما در هنگامه مرگ، در آن تردید و تکذیب نکنیم و عهد نشکنیم

اَللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ

خدایا، در فرجش تعجیل کن

وَأَیِّدْهُ بِالنَّصْرِ

او را با یاریت تقویت

وَانْصُرْ نَاصِرِیهِ

و یارانش را یاری

وَاخْذُلْ خَاذِلِیهِ

و دشمنانش را خوار گردان

وَدَمْدِمْ عَلَی مَنْ نَصَبَ لَهُ وَکَذَّبَ بِهِ

بر کسانی که دشمنی و تکذیب او را بکنند، غضب کن

وَأَظْهِرْ بِهِ الْحَقَّ

حقّ را با او آشکار

وَأَمِتْ بِهِ الْجَوْرَ

و ستم را بمیران

وَاسْتَنْقِذْ بِهِ عِبَادَکَ الْمُؤْمِنِینَ مِنَ الذُّلِّ وَانْعَشْ بِهِ الْبِلَادَ

و بندگان صالح را از ذلت و آوارگی در شهرها، نجات بده

وَاقْتُلْ بِهِ الْجَبَابِرَةَ الْکَفَرَةَ

و ستمکاران کافر را به دست او قتل عام

وَاقْصِمْ بِهِ رُءُوسَ الضَّلَالَةِ

و بزرگان سیاهی را قلع و قمع

وَذَلِّلْ بِهِ الْجَبَّارِینَ وَالْکَافِرِینَ

و متکبّران و کافران را ذلیل کن

وَأَبِرْ بِهِ الْمُنَافِقِینَ وَالنَّاکِثِینَ

و نابود کن به واسطه او منافقین و پیمان شکنان

وَجَمِیعَ الْمخَالِفِینَ وَالْمُلْحِدِینَ

و مخالفین و ملحدین را

فِی مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَمَغَارِبِهَا

در مناطق شرقی و غربی

وَبَحْرِهَا وَبَرِّهَا

آبی و خشکی

وَسَهْلِهَا وَجَبَلِهَا

و صحرایی و کوهستانی

ص:124

حَتَّی لَا تَدَعَ مِنْهُمْ دَیَّاراً

تا جایی که هیچ مکان

وَلَا تُبْقِیَ لَهُمْ آثَاراً

و اثری از آنها باقی نماند

وَتُطَهِّرَ مِنْهُمْ بِلَادَکَ

شهرهایت را از لوس وجودشان پاک

وَاشْفِ مِنْهُمْ صُدُورَ عِبَادِکَ

و دل های بندگانت را شفا بده

وَجَدِّدْ بِهِ مَا امْتَحَی مِنْ دِینِکَ

به وسیله او بخش هایی از دین که محو شده ند

وَأَصْلِحْ بِهِ مَا بُدِّلَ مِنْ حُکْمِکَ

تجدید و احکام و سننی را که تغییر کرده ند، اصلاح کن

وَغُیِّرَ مِنْ سُنَّتِکَ حَتَّی یَعُودَ دِینُکَ

تا اینکه دین به او برگردد

بِهِ وَعَلَی یَدِهِ غَضّاً جَدِیداً صَحِیحاً

و در یک چشم به هم زدن، در دست او قرار گیرد

لَا عِوَجَ فِیهِ وَلَا بِدْعَةَ مَعَهُ

و تازه و سالم و بدون انحراف باشد

حَتَّی تُطْفِئَ بِعَدْلِهِ نِیرَانَ الْکَافِرِینَ فَإِنَّهُ

در نتیجه آتش کفار را با عدل او خاموش کنی؛

عَبْدُکَ الَّذِی اسْتَخْلَصْتَهُ لِنَفْسِکَ

زیرا او همان بنده ی است که او را برای خودت خالص کرده ی

وَارْتَضَیْتَهُ لِنُصْرَةِ دِینِکَ

و برای یاری دین

وَاصْطَفَیْتَهُ بِعِلْمِکَ

و علمت انتخاب کرده ای

وَعَصَمْتَهُ مِنَ الذُّنُوبِ وَبَرَّأْتَهُ مِنَ الْعُیُوبِ

و از تمام گناهان و عیب ها معصوم

وَأَطْلَعْتَهُ عَلَی الْغُیُوبِ

و بر غیب آگاه نمودی

وَأَنْعَمْتَ عَلَیْهِ

و بر او نعمت دادی

وَطَهَّرْتَهُ مِنَ الرِّجْسِ وَنَقَّیْتَهُ مِنَ الدَّنَسِ

و از پلیدی ها و آلودگی ها پاک و پیراسته کردی

اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَیْهِ وَعَلَی آبَائِهِ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِینَ

خدایا، بر او و پدرانش ائمه معصومین علیهم السلام

وَعَلَی شِیعَتِهِمُ الْمُنْتَجَبِینَ

و شیعیان بزرگوارشان سلام و درود فرست

ص:125

وَبَلِّغْهُمْ مِنْ آمَالِهِمْ أَفْضَلَ مَا یَأْمُلُونَ

و آنها را به بهترین آروزهایشان برسان

وَاجْعَلْ ذَلِکَ مِنَّا خَالِصاً مِنْ کُلِّ شَکٍّ وَشُبْهَةٍ وَرِیَاءٍ وَسُمْعَةٍ

و این ارادت را از هر نوع شک و شبهه و ریا خالص کن

حَتَّی لَا نُرِیدَ بِهِ غَیْرَکَ وَلَا نَطْلُبَ بِهِ إِلَّا وَجْهَکَ

تا جایی که تنها مقصودمان از آن جلب رضایت تو باشد

اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکُو إِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنَا

خدایا، شکایت می کنیم ما در پیشگاه تو از نبودن پیامبرمان از یک سو

وَغَیْبَةَ وَلِیِّنَا وَشِدَّةَ الزَّمَانِ عَلَیْنَا

و غیبت ولیّ خودمان از سوی دیگر

وَوُقُوعَ الْفِتَنِ بِنَا

و سخت گیری زمانه با ما

وَتَظَاهُرَ الْأَعْدَاءِ

و بروز و ظهور فتنه های گوناگون

وَکَثْرَةَ عَدُوِّنَا

و تسلط و فراوانی دشمنان

وَقِلَّةَ عَدَدِنَا

و کمی تعداد خود

اللَّهُمَّ فَافْرُجْ ذَلِکَ بِفَتْحٍ مِنْکَ تُعَجِّلُهُ

خدایا، همه این گرفتاری ها را با پیروزی سریعی از جانب خودت

وَبِصَبْرٍ مِنْکَ تُیَسِّرُهُ

و صبری از تو که آن را برایمان آسان کنی

وَإِمَامٍ عَدْلٍ تُظْهِرُهُ

و امام عادلی که آشکار کنی، برطرف کن

إِلهَ الْحَقِّ رَبَّ الْعَالَمِینَ

معبود حق، پروردگار جهانیان

اللَّهُمَّ إِنَّا نَسْأَلُکَ أَنْ تَأْذَنَ لِوَلِیِّکَ فِی إِظْهَارِ عَدْلِکَ فِی عِبَادِکَ

خدایا، از تو می خواهیم تا اجازه دهی جانشینت، عدل خود را برای بندگان

وَقَتْلِ أَعْدَائِکَ فِی بِلَادِکَ

و قتل عمومی اش را برای دشمنانت آشکار کند

حَتَّی لَا تَدَعَ لِلْجَوْرِ دِعَامَةً إِلَّا قَصَمْتَهَا وَلَا بَنِیَّةً

تا برای ستم پایگاهی نماند، مگر آنکه در هم بکوبی و ساختمانی نماند

ص:126

إِلَّا أَفْنَیْتَهَا وَلَا قُوَّةً

مگر اینکه خراب کنی و نیرویی نماند

إِلَّا أَوْهَنْتَهَا وَلَا رُکْناً إِلَّا هَدَدْتَهُ

الّا اینکه سست کرده باشی و ستونی نماند

وَلَا حَدّاً إِلَّا فَلَلْتَهُ وَلَا سِلَاحاً إِلَّا کَلَلْتَهُ

الّا اینکه قطع کرده باشی و بُرشی نماند الّا اینکه کُند کرده باشی و سلاحی نماند، مگر اینکه از کار انداخته باشی

وَلَا رَایَةً إِلَّا نَکَّسْتَهَا وَلَا شُجَاعاً إِلَّا قَتَلْتَهُ

و پرچمی نماند الّا اینکه انداخته باشی و شجاعی باقی نماند، مگر اینکه کشته باشی

وَلَا حَیّاً إِلَّا خَذَلْتَهُ

و زنده ی نماند، الّا اینکه خوار و ذلیل کرده باشی

اِرْمِهِمْ یَا رَبِّ بِحَجَرِکَ الدَّامِغِ

پروردگار با سنگ شکننده

وَاضْرِبْهُمْ بِسَیْفِکَ الْقَاطِعِ

و شمشیر برنده

وَبِبَأْسِکَ الَّذِی لَا یُرَدُّ عَنِ الْقَوْمِ الْمجْرِمِینَ

و سختگیریت که مجرمین را جا نمی ندازد،آنها را بزن

وَعَذِّبْ أَعْدَاءَکَ

وعذاب کن دشمنان خود

وَأَعْدَاءَ دِینِکَ

و دشمنان دینت

وَأَعْدَاءَ رَسُولِکَ

و دشمنان رسولت را

بِیَدِ وَلِیِّکَ وَأَیْدِی عِبَادِکَ الْمُؤْمِنِینَ

به دست ولیّ ات و به دست مؤمنین عذاب کن

اللَّهُمَّ اکْفِ وَلِیَّکَ وَحُجَّتَکَ فِی أَرْضِکَ هَوْلَ عَدُوِّهِ وَکِدْ مَنْ کَادَهُ

خدایا، ولی و حجت خودت را از خطرات دشمنانش حفظ کن

وَامْکُر بِمَنْ مَکَرَ بِهِ

و با مکر کننده ش، مکر کن

وَاجْعَلْ دَائِرَةَ السَّوْءِ عَلَی مَنْ أَرَادَ بِهِ سُوءاً وَاقْطَعْ عَنْهُ مَادَّتَهُمْ

و کسی که قصد توطئه دارد، مبتلا به بدی نما. آنها را ریشه کَن کُن

وَأَرْعِبْ بِهِ قُلُوبَهُمْ وَزَلْزِلْ لَهُ أَقْدَامَهُمْ

و دلهایشان را مالامال از ترس کن و با این ترس قدمهایشان را به لرزش بیانداز

ص:127

وَخُذْهُمْ جَهْرَةً

آنها را آشکارا و ناگهانی بگیر

وَبَغْتَةً شَدِّدْ عَلَیْهِمْ عِقَابَکَ

در عذاب خود بر آنها سخت بگیر

وَأَخْزِهِمْ فِی عِبَادِکَ

و در میان بندگانت ذلیل

وَالْعَنْهُمْ فِی بِلَادِکَ

و از شهرها دور کن

وَأَسْکِنْهُمْ أَسْفَلَ نَارِکَ

و در پایین ترین درکات دوزخ ساکن

وَأَحِطْ بِهِمْ أَشَدَّ عَذَابِکَ

و با بدترین عذابت آنها را احاطه کن

وَأَصْلِهِمْ نَاراً

و در دوزخ بینداز

وَاحْشُ قُبُورَ مَوْتَاهُمْ نَاراً

و قبرهای مرده هایشان را پر از آتش کرده

وَأَصْلِهِمْ حَرَّ نَارِکَ

و حرارتش را به آنها بچشان؛

فَإِنَّهُمْ أَضاعُوا الصَّلاةَ

زیرا آنها نماز را ضایع

وَاتَّبَعُوا الشَّهَواتِ

و شهوات را تبعیّت

وَأَذِلُّوا عِبَادَکَ

و بندگانت را ذلیل کردند

اَللَّهُمَّ وَأَحْیِ بِوَلِیِّکَ الْقُرْآنَ

خدایا، قرآن را به دست ولیّ ات زنده کن

وَأَرِنَا نُورَهُ سَرْمَداً

و نور آن را همیشگی نما

لَا ظُلْمَةَ فِیهِ

که در آن تاریکی نباشد

وَأَحْیِ بِهِ الْقُلُوبَ الْمَیِّتَةَ

به ما نشان بده و دل های مرده را با آن زنده

وَاشْفِ بِهِ الصُّدُورَ الْوَغِرَةَ

و سینه های داغ دیده را شفا بخش

وَاجْمَعْ بِهِ الْأَهْوَاءَ الْمخْتَلِفَةَ عَلَی الْحَقِّ

به دست او افکار پراکنده را بر راه حقّ جمع کن

وَأَقِمْ بِهِ الْحُدُودَ الْمُعَطَّلَةَ

و حدود و احکام معطّل مانده را اجرا کن

وَالْأَحْکَامَ الْمُهْمَلَةَ حَتَّی لَا یَبْقَی حَقٌّ إِلَّا ظَهَرَ وَلَا عَدْلٌ إِلَّا زَهَرَ

تا اینکه هیچ حقّی مخفی نماند و تمام عدل ها شکفته گردد

وَاجْعَلْنَا یَا رَبِّ مِنْ أَعْوَانِهِ

پروردگارا، ما را از یاران

ص:128

وَمِمَّنْ یُقَوِّی سُلْطَانَهُ

و تقویت کنندگان سلطنتش

وَالْمُؤْتَمِرِینَ لِأَمْرِهِ

و اطاعت کنندگان اوامرش

وَالرَّاضِینَ بِفِعْلِهِ

و راضیان به اعمال

وَالْمُسَلِّمِینَ لِأَحْکَامِهِ

و قبول کنندگان احکامش

وَمِمَّنْ لَا حَاجَةَ بِهِ إِلَی التَّقِیَّةِ مِنْ خَلْقِکَ

و از کسانی که مجبور به تقیه نسیتند، قرار بده

أَنْتَ یَا رَبِّ الَّذِی تَکْشِفُ السُّوءَ

پروردگارا تو کسی هستی که بدی ها را بر می داری

وَتُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاکَ

و افراد مضطر را جواب می دهی

وَتُنَجِّی مِنَ الْکَرْبِ الْعَظِیمِ

و از گرفتاری های بزرگ نجات می دهی

فَاکْشِفِ الضُّرَّ عَنْ وَلِیِّکَ

بنابراین گرفتاری را از ولی خودت بردار

وَاجْعَلْهُ خَلِیفَتَکَ فِی أَرْضِکَ کَمَا ضَمِنْتَ لَهُ

و او را جانشین خودت در روی زمین قرار بده همان طور که ضمانت کرده بودی

اَللَّهُمَّ وَلَا تَجْعَلْنَا مِنْ خُصَمَاءِ آلِ مُحَمَّدٍ

خدایا، ما را از دشمنان خاندان محمّد قرار نده

وَلَا تَجْعَلْنَا مِنْ أَعْدَاءِ آلِ مُحَمَّدٍ

مرا از کسانی که از خاندان محمّد خشمگین هستند قرار نده

وَلَا تَجْعَلْنِی مِنْ أَهْلِ الْحَنَقِ وَالْغَیْظِ عَلَی آلِ مُحَمَّدٍ

و مرا از این بدبختی و خشم ال محمد پناه بده

فَإِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنْ ذَلِکَ فَأَعِذْنِی

بنابراین من پناه میبرم از تو پس مرا پناهم بده

وَأَسْتَجِیرُ بِکَ فَأَجِرْنِی

پناه به تو میبرم پس مرا پناه ده

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

خدایا، بر محمّد و خاندانش درود و سلام فرست

وَاجْعَلْنِی بِهِمْ فَائِزاً عِنْدَکَ فِی الدُّنْیا وَالآْخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ

و مرا در دنیا و آخرت به برکت آنها از نجات یافتگان و مقربان قرار بده

ص:129

دعای نهم

دعای امام زمان علیه السلام برای فرج خودشان

من لایحضره لفقیه/ج 2/ص 520 /باب نوادر الحج

حمیری نقل می کند که از محمّد بن عثمان عمری پرسیدم که آیا آن حضرت را دیده ی؟ گفت: بله آخرین بار ایشان را در کنار خانه خدا دیدم که می گفت:

اللَّهُمَّ أَنْجِزْ لِی مَا وَعَدْتَنِی

خدایا! وعده ی را که داده ای، عملی کن

محمّد بن عثمان در جای دیگری نقل می کند که ایشان را دیدم که در بخش مستجار پرده کعبه را گرفته و می گوید:

اللَّهُمَّ انْتَقِمْ لِی مِنْ أَعْدَائِکَ

خدایا! به دست من از دشمنانت انتقام بگیر

ص:130

دعای دهم

نماز توجّه به حضرت حجّت در زمان غیبت

بحارالأنوار / ج 53 / ص 174 / باب 31 - ما خرج من توقیعاته علیه السلام؛ مستدرک الوسائل / ج 10 / ص 70 / 365 - باب استحباب زیارة الهادی

احمد بن ابراهیم نقل می کند که:

خدمت محمّد بن عثمان رحمه الله گلایه کردم و گفتم از شوق دیدار حضرت لبریز شده م

با شوق خاصی گفت: خیلی دوست داری او را ببینی؟

گفتم: بله

گفت: خداوند به خاطر این همه شوق، جزای خیر بدهد و توفیق دیدار ایشان را در آسودگی و عافیت عنایت کند. اما تو نباید در این شرایط خفقان به دنبال دیدار ایشان باشی؛ زیرا در ایام غیبت اگر چه شوق دیدار لبریز است، اما نباید تلاش کنی که با ایشان باشی؛ زیرا این از گناهان کبیره است

زیرا در دوره غیبت صغری آن حضرت تحت تعقیب دشمنان بود. به همین خاطر کسانی که به دنبال حضرت بودند، زمینه را برای شناسایی مکان زندگی آن حضرت که غالباً در حوالی سامرا بوده است، فراهم می کردند. این مطلب در نامه حضرت بقیة اللَّه به خجندی که تلاش فراوانی برای دیدار با ایشان انجام داد، آمده است. در آن دوره، خفقان به اندازه ی بود که حتّی اسم بردن از حضرت تحریم شده بود

البته در شرایط کنونی هیچ کدام از اینها حرام نیست. نه نام بردن از ایشان و نه تلاش برای دیدار ایشان

به همین جهت تسلیم امر خدا بودن بهتر است

با این حال هر وقت که خواستی با ایشان درد و دلی کنی، با این زیارت انجام بده

ص:131

این زیارت بعد از دوازده رکعت نماز یا شش نماز دو رکعتی می باشد. که در هر رکعت یک حمد و یک توحید خوانده می شود. بعد از اتمام نمازها، صلوات می فرستی و می گویی:

سَلَامٌ عَلَی آلِ یَاسِینَ

سلام بر خاندان یاسین

ذَلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْمُبِینُ

نبوّت و امامت همان عنایت روشن است

وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ

مَنْ یَهْدِیهِ صِرَاطَهُ الْمُسْتَقِیمَ التَّوَجُّهَ

برای کسی که او را به راه راست هدایت کند.اما توجّه:

قَدْ آتَاکُمُ اللَّهُ یَا آلَ یَاسِینَ خِلَافَتَهُ

ای آل یاسین، خداوند خلافتش را به شما داده

وَعَلَّمَ مَجَارِیَ أَمْرِهِ فِیَما قَضَاهُ وَدَبَّرَهُ وَرَتَّبَهُ وَأَرَادَهُ

و کیفیت جریان اراده خودش را در مورد قضا و قدر و اراده ی که

فِی مَلَکُوتِهِ فَکَشَفَ لَکُمُ الْغِطَاءَ

در ملکوت آسمان ها دارد، به شما نشان داده است. پرده از شما برداشته شده

وَأَنْتُمْ خَزَنَتُهُ وَشُهَدَاؤُهُ

و شما خزانه داران و شاهدان

وَعُلَمَاؤُهُ وَأُمَنَاؤُهُ سَاسَةُ الْعِبَادِ

و عالمان و امینان و رهبران

ص:132

وَأَرْکَانُ الْبِلَادِ وَقُضَاةُ الْأَحْکَامِ وَأَبْوَابُ الْإِیمَانِ

و پایه های مناطق و قاضیان احکام و درهای ایمان، هستید

وَمِنْ تَقْدِیرِهِ مَنَائِحُ الْعَطَاءِ بِکُمْ

از جمله تقدیرات الهی در عنایت به شما، این بود

إِنْفَاذُهُ مَحْتُوماً مَقْرُوناً فَمَا شَیْ ءٌ مِنْهُ

که به صورت حتمی و قطعی حکم کرد در نتیجه هیچ چیزی از خدا نیست

إِلَّا وَأَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَإِلَیْهِ السَّبِیلُ

مگر اینکه شما واسطه و راه وصول به آن هستید

خِیَارُهُ لِوَلِیِّکُمْ نِعْمَةٌ

خداوند برای دوستانتان نعمت

وَانْتِقَامُهُ مِنْ عَدُوِّکُمْ سَخْطَةٌ

و برای دشمنانتان غضب را برگزیده است

فَلَا نَجَاةَ وَلَا مَفْزَعَ إِلَّا أَنْتُمْ

بنابراین نجات و پناهی غیر از شما وجود ندارد

وَلَا مَذْهَبَ عَنْکُمْ

و جای فراری از آن نیست

یَا أَعْیُنَ اللَّهِ النَّاظِرَةَ

ای چشمان ناظر خدا

وَحَمَلَةَ مَعْرِفَتِهِ

و حامل معرفت

وَمَسَاکِنَ تَوْحِیدِهِ فِی أَرْضِهِ وَسَمَائِهِ

و محل استقرار توحید در زمین و آسمان و

وَأَنْتَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ وَبَقِیَّتَهُ

تو ای حجّت و باقی مانده اولیای الهی

کَمَالُ نِعْمَتِهِ وَوَارِثُ أَنْبِیَائِهِ وَخُلَفَائِهِ مَا بَلَغْنَاهُ مِنْ دَهْرِنَا

کمال نعمت او و وارث انبیا و جانشینان او تا به امروز هستی

وَصَاحِبُ الرَّجْعَةِ لِوَعْدِ رَبِّنَا الَّتِی فِیهَا دَوْلَةُ الْحَقِّ وَفَرَحُنَا وَ نَصرُاللَّهِ لَنَا وَ عِزُّنَا

ای آن که طبق وعده خدا، صاحب رجعتی که دولت حقّ و شادی و نصرت خدا و عزّت او در آن روز، بر ما تجلّی خواهد یافت

این دعا همان زیارت آل یاسین با نقل دیگر آن است که بعد از آن نیز دعای پشت سر آن خوانده می شود

ص:133

دعای یازدهم

دعای امام علیه السلام برای ترس از دشمنان، مشهور به دعای فرج

بحارالأنوار / ج 53 / ص 275 / الحکایة الأربعون

شیخ جلیل القدر امین الاسلام فضل بن حسن طبری

ولادت ابو علی، فضل بن حسن بن فضل طبرسی، معروف به امین الاسلام طبرسی در حدود سال های 460 تا 470 هجری در مشهد مقدّس به دنیا آمد

نسب طبرسی را بسیاری از بزرگان، منسوب به طبرستان دانسته ند که در این صورت طَبَرسی خوانده می شود. مؤلفان بزرگی چون بیهقی وقتی سخن از تألیفات طبرسی به میان آورده ند تألیفات او را «کثیر» دانسته ند، که طبرسی دارای تألیفات زیادی است. اما آنچه به دست ما رسیده به 20 عنوان نمی رسد و قطعاً تألیفات او بیشتر از این مقدار بوده است

وفات:

مفسّر بزرگ قرآن و عالم ربّانی، امین الاسلام طبرسی پس از حدود 90 سال زندگی سراسر تلاش و مجاهده در سال 548 هجری در بیهق از دنیا رفت. بنابر نقل بزرگانی چون علامه سیّد محسن امین، طبرسی به مرگ طبیعی از دنیا نرفت؛ بلکه به دست دشمنان به شهادت رسید. اما از جزئیات شهادت او اطلاعی در دست نیست. بدن مطهّر او را از بیهق به مشهد مقدّس انتقال داده و در جوار مرقد امام هشتم شیعیان علیه السلام به خاک سپردند. به نقل از نرم فزار جامع الاحادیث نور 2

صاحب تفسیر، در کتاب کنوز النجاح آورده است که ابوالحسن محمّد بن ابی اللیث رحمه الله در شهر بغداد، از ترس دشمنان به مقابر قریش

مقصود از مقابر قریش، کاظمین و حرم مطهر امام موسی کاظم علیه السلام و امام محمّد تقی علیه السلام است

پناه برده بود. آن حضرت در آنجا دعایی را به او یاد داد تا از دشمنان نجات یابد. او نیز خواند و نجات یافت

اما متن دعا عبارت است از:

ص:134

اللَّهُمَّ عَظُمَ الْبَلَاءُ

خدایا، بلا شدّت یافته

وَبَرِحَ الْخَفَاءُ

و مخفیگاه ها از دست رفته

وَانْقَطَعَ الرَّجَاءُ

و امیدها به یأس مبدّل

وَانْکَشَفَ الْغِطَاءُ

و پوشش از میان برداشته

وَضَاقَتِ الْأَرْضُ

و زمین با همه وسعتش برایم تنگ

وَمُنَعَتِ السَّمَاءُ

و آسمان از باریدن منع گردیده است

وَإِلَیْکَ یَا رَبِّ الْمُشْتَکَی

روردگارا، به تو شکایت می کنم

وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَالرَّخَاءِ

پو در گرفتاری ها و راحتی ها به تو تکیه می نمایم

اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

خدایا بر محمّد و خاندانش درود فرست

أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ

آنان که ولیّ امر ما هستند و اطاعتشان را بر ما واجب کردی

فَعَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ

و با این کار جایگاهشان را برایمان بیان نمودی

فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً گشایش سریعی

به حقّ ایشان، برایمان گشایشی ایجاد کن

کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ

مانند چشم بر هم زدن یا حتی سریعتر از آن

یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ

ای محمّد ای علی

اکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَایَ

شما مرا کفایت کنید؛ زیرا شما کافی هستید

وَانْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَایَ

و مرا یاری کنید؛ زیرا شما یاران من هستید

یَا مَوْلَایَ یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ

ای مولایم، ای صاحب عصر زمان

الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ

به دادم برس، به دادم برس، به دادم برس

أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی

مرا دریاب، مرا دریاب، مرا دریاب

راوی نقل می کند وقتی که ایشان این دعا را به من یاد می داد، زمانی که به کلمه یا صاحب الزمان رسید، به سینه خودش اشاره کرد

ص:135

دعای دوازدهم

خبردادن حضرت علی علیه السلام از دعای حضرت حجّت در هنگام عبور از وادی السلام

بحارالأنوار / ص 365 / ج 91 / باب 50 - بعض أدعیة القائم علیه السلام و أحرازه، العددالقویة / ص 74 / نبذة من أحوال الإمام الحجةعلیه السلام

حضرت علی علیه السلام فرمود: گویا قائم آل محمّدصلی الله علیه وآله را می بینم که از وادی السلام به سوی سهله حرکت می کند و بر اسبی پیشانی سفید سوار است و این دعا را می خواند:

لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حَقّاً حَقّاً

نیست خدایی غیر از اللَّه، قطعاً قطعاً نیست

لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ إِیمَاناً وَصِدْقاً

خدایی غیر از اللَّه، من ایمان می آورم و تصدیق می کنم

لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تَعَبُّداً وَرِقّاً

نیست خدایی غیر از اللَّه، من بندگی و اطاعت او را می کنم

اَللَّهُمَّ مُعِزَّ کُلِّ مُؤْمِنٍ وَحِیدٍ

ای خدایی که عزّت بخش هر مؤمن تنها مانده هستی

وَمُذِلَّ کُلِّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ

و ذلیل کننده هر متکبّر سرسخت هستی

أَنْتَ کَنَفِی حِینَ تُعْیِینِی الْمَذَاهِبُ

تو همراه من هستی زمانی که تمام راه ها بر رویم بسته می شود

وَتَضِیقُ عَلَیَّ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ

و زمین با تمام وسعتش بر من تنگ می گردد

اَللَّهُمَّ خَلَقْتَنِی وَکُنْتَ غَنِیّاً عَنْ خَلْقِی

خدایا، مرا آفریدی در حالی که از آن بی نیاز بودی

وَلَوْلَا نَصْرُکَ إِیَّایَ لَکُنْتُ مِنَ الْمَغْلُوبِینَ

اگر یاری تو نبود، شکست می خوردم

ص:136

یَا مُنْشِرَ الرَّحْمَةِ مِنْ مَوَاضِعِهَا

ای منتشر کننده رحمت از مواضع آن

وَمُخْرِجَ الْبَرَکَاتِ مِنْ مَعَادِنِهَا

و خارج کننده برکات از معادن آن

وَیَا مَنْ خَصَّ نَفْسَهُ بِشُمُوخِ الرِّفْعَةِ

و ای کسی که اوج رفعت را به خود اختصاص داده

وَأَوْلِیَاؤُهُ بِعِزِّهِ یَتَعَزَّزُونَ

و دوستانش با عزّت او احساس عزّت می کنند

یَا مَنْ وَضَعَتْ لَهُ الْمُلُوکُ نِیرَ الْمَذَلَّةِ عَلَی أَعْنَاقِهَا

ای کسی که تمام سلاطین در برابر او غبار مذلّت به گردن دارند

فَهُمْ مِنْ سَطْوَتِهِ خَائِفُونَ

و از سیطره قدرت او خوفناکند

أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی فَطَرْتَ بِهِ خَلْقَکَ

درخواست می کنم به حرمت اسمی که موجودات را آفریدی

فَکُلٌّ لَهُ مُذْعِنُونَ

و همه به آن اقرار می کنند

أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

درخواست می کنم که به محمّد و خاندان او درود و سلام فرستی

وَأَنْ تُنْجِزَ لِی أَمْرِی

و کار مرا محقق کنی

وَتُعَجِّلَ لِی فِی الْفَرَجِ

و در فرجم تعجیل نمایی

وَتَکْفِیَنِی وَتُعَافِیَنِی

و مرا کفایت کنی و از شر دشمنان عافیت بخشی

وَتَقْضِیَ حَوَائِجِی

و نیازهایم را برآورده سازی

السَّاعَةَ السَّاعَةَ

همین الآن، همین الآن

اللَّیْلَةَ اللَّیْلَةَ

همین امشب، همین امشب

إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ

زیرا تو بر هر کاری را تونایی

ص:137

دعای سیزدهم

صلوات مخصوصه ی که از امام زمان علیه السلام صادر شده است

الغیبة للطوسی/ ص 273، بحارالأنوار/ ج 52 / ص 17

یعقوب بن یوسف ضراب غسانی در بازگشت از اصفهان نقل می کرد که در سال دویست و هشتاد و یک با عدّه ی از اهل سنّت از مردمان شهرمان، به زیارت خانه خدا خارج شدیم. وقتی که به مکه رسیدیم. عدّه ی از آنها رفتند و خانه ی را که بر سر راه و در میان بازار مشهور به سوق اللیل بود، کرایه کردند. آنجا مشهور به خانه حضرت خدیجه بود. به آن دارالرضا هم می گفتند. پیرزنی گندمگون در آنجا زندگی می کرد. درباره خانه سؤال کردم که چرا به آنجا خانه امام رضا می گویند و چه مدتی است که در آنجا ساکن است؟

جواب داد: «من از دوستداران ایشان هستم و این خانه متعلق به امام رضاعلیه السلام بود. امام حسن عسکری علیه السلام مرا در این خانه جای داد؛ زیرا من از خدمتکاران آن حضرت بودم.»

وقتی که اینها را شنیدم، با او مأنوس شدم و سرّ آن را از دوستان سنّی خود، پنهان کردم. شب ها که از طواف برمی گشتم، با آنها در ایوان خانه می خوابیدیم. ما شب ها در را می بستیم و سنگ بزرگی را پشت آن می گذاشتیم

تا اینکه شبی از شب ها متوجّه روشنایی چراغی شدم که درون رواق ما روشن شده است. روشنایی شبیه مشعل بود. متوجّه شدم

ص:138

که در، باز است. اما کسی از اهل خانه را ندیدم که در را باز کند. مردی گندمگون و لاغر را دیدم که بر پیشانی خود آثار سجده داشت. دو پیراهن به تن داشت که از روی آنها هم عبای نازکی را بر سرش انداخته بود. در پایش کفشی داشت. از پله ها بالا رفت و وارد اتاقی که پیرزن در آنجا بود، شد. او قبلاً به ما گفته بود که دخترش در آنجا زندگی می کند و اجازه نمی دهد که کسی به آنجا برود

روشنایی در هنگام بالا رفتن او، در پله ها بود. اما وقتی که وارد اتاق شد، روشنایی را در اتاق دیدم. اما خبری از مشعل و امثال آن نبود. دوستان سنی من، شاهد ماجرا بودند. آنها گمان می کردند که این مرد دختر آن زن را صیغه کرده است؛ زیرا شیعیان متعه را جایز می دانند. در حالی که اهل سنت آن را حرام می دانند. ما شاهد آمدن و رفتن او بودیم. وقتی که بیرون می رفت، ما دنبالش کردیم. دیدیم که در بسته است و سنگ در پشت آن قرار دارد! همان طور که ما گذاشته بودیم و بسته بودیم؛ زیرا از دارایی های خودمان می ترسیدیم. احدی را ندیدیم که در را برای او باز کند و یا ببندد. مادامی که ما در آنجا بودیم، آن مرد جوان رفت و آمد می کرد و سنگ هم سر جای خودش بود. وقتی که همه اینها را دیدم، کنجکاوی عجیبی در جانم ریشه دواند. از این رو سعی کردم که ارتباطم را با پیر زن صمیمی تر کنم؛ زیرا خیلی دوست داشتم که از سرّ آن مرد باخبر شوم

روزی به پیرزن گفتم سوالاتی دارم که میخواستم از شما

ص:139

بپرسم. البته نمی خواهم دوستانم حضور داشته باشند. هر وقت که مرا تنها دیدی، پایین بیا تا سؤالاتم را بپرسم. با عجله گفت: اتفاقاً من هم می خواستم مطالبی را به تو بگویم. اما وقت مناسبی را پیدا نمی کردم؛ زیرا همیشه آنها با تو هستند. گفتم: چه می خواستی بگویی؟

گفت: می گوید - البته او اسم کسی را نیاورد - با نزدیکانت جنگ و جدل نکن؛ زیرا آنها دشمنان تو هستند، باید با آنها مدارا کنی. گفتم: چه کسی این حرف ها را گفته است؟ گفت: من می گویم! خیلی دوست داشتم که دوباره سؤال را تکرار کنم. اما هیبت آن زن اجازه نداد. عرض کردم: کدام اصحاب و نزدیکان مورد نظرت هست؟ گفت: همان ها که در شهرت هستند و الآن در خانه با تو می باشند

گفتم: بله میان من و آنها در شهرمان بر سر دین و عقاید مذهبی درگیری پیش آمد. آنها پشت سر من توطئه کردند. تا جایی که من مدت ها مجبور به اختفا شدم. در ادامه از او سؤال کردم چه نسبتی با امام رضاعلیه السلام داری؟ گفت: من خادمه امام عسکری علیه السلام بودم. وقتی که از او مطمئن شدم، تصمیم گرفتم که درباره امام زمان علیه السلام سؤال کنم. قسم دادم که آیا او را با چشم خودت دیده ی؟ گفت: ای برادر من او را ندیده م. وقتی که من از خانه امام علیه السلام خارج شدم، خواهرم

تعبیر به خواهر از جهت محبّت و نزدیکی است نه نسبت خونی و فامیلی

به او حامله بود. البته امام عسکری علیه السلام به من بشارت داد که در آخر

ص:140

عمرم او را خواهم دید و نسبت تو به او مانند من خواهد بود. تا اینکه من در فلان تاریخ در مصر بودم. امام زمان علیه السلام نامه ی را به همراه مخارج سفر توسط مردی خراسانی که عربی را خوب نمی دانست، برایم فرستاد. مبلغی که فرستاده بود، سی دینار بود. از من خواسته بود تا به حج مشرّف شوم. دینارها را گرفتم و با امید دیدار ایشان عازم سفر حج شدم

بعد از شنیدن این ماجرا، به دلم افتاد همان مردی که هر شب می آید و می رود، امام زمان علیه السلام است. نذر کرده بودم که ده درهم در مقام ابراهیم علیه السلام بیندازم. ده دینار که شش تای آنها سکه امام رضاعلیه السلام بود، به آن زن دادم و گفتم که اینها را به اولاد فاطمه علیها السلام بده. با خودم گفتم: اگر آنها را به فرزندان فاطمه بدهم، ثوابش بیشتر است. از طرفی امیدوار بودم که آنها را به حضرت بقیة اللَّه خواهد داد

پیرزن درهم ها را از من گرفت و به اتاق خودش رفت و بعد از لحظاتی برگشت و گفت: می گوید ما در این پول ها سهمی نداریم. آنها را به همان جایی که نذر کردی بینداز. اما سکه های رضوی را به ما بده و به جای آنها پول معمولی بگیر. من نیز همان طور کردم. پیش من یکی از نامه های امام زمان علیه السلام بود که حضرت به قاسم بن علا از وکلای خود در آذربایجان نوشته بود. آن را به پیر زن نشان دادم و گفتم: این را به کسی نشان بده که توقیعات را دیده باشد. گفت: آن

ص:141

را بده به من. من توقیعات ایشان را می شناسم. گمان کردم که او می تواند توقیع را بخواند. اما گفت: اینجا ممکن نیست که آن را بخوانم. باید بالا ببرم. بالا رفت و بعد از لحظاتی برگشت و گفت: می گوید این توقیع صحّت دارد و در آن نوشته است که شما را به چیزی بشارت می دهم که کسی را به آن بشارت نداده م..

بعد گفت: می گوید تو چگونه صلوات می فرستی؟ گفتم: خدایا بر محمّد و خاندان محمّد صلوات بفرست و بر محمّد و خاندانش برکتت را نازل کن. مانند بهترین صلوات و برکات و ترحّماتی که بر ابراهیم و خاندان ابراهیم نازل فرمودی. تو ستوده و جواد هستی

گفت: نه وقتی که صلوات فرستادی نام تک تک ائمه را ببر و بر همه آنها صلوات بفرست. گفتم: چشم

فردای آن روز وقتی که از اتاقش پایین می آمد، دفتری کوچک به همراه داشت. به من گفت: هر وقت که خواستی به پیامبر و جانشینانش صلوات بفرستی مانند آنچه که در این دفتر نوشته شده است، بفرست. دفتر را گرفتم و از آن به بعد طبق آن صلوات فرستادم

چند شب پی در پی آن مرد از اتاق پایین می آمد و نور چراغ به همراه او بود. من در را باز می کردم و دنبال چراغ می رفتم. اما کسی را نمی دیدم. تا اینکه آن شخص با چراغ وارد مسجد الحرام می شد. همین طور مردان زیادی را می دیدم که از شهرهای مختلفی

ص:142

می آمدندو نامه هایی را به پیر زن می دادند و او نیز نامه هایی را به آنها می داد و با همدیگر سخن می گفتند. البته من متوجّه حرفهایشان نمی شدم. عدّه ی از آنها را در بازگشت از حج و در مسیر بغداد، دیدم

متن صلوات خاصّه

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ سَیِّدِ الْمُرْسَلِینَ

خدایا، بر محمّد سرور رسولان

وَخَاتَمِ النَّبِیِّینَ

و پایان بخش انبیاء

وَحُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ

و حجّت پروردگار عالمیان درود و سلام فرست

الْمُنْتَجَبِ فِی الْمِیثَاقِ

او که در میثاق فطرت، نجابت یافته

الْمُصْطَفَی فِی الظِّلَالِ

و در میان ظلمت ها او را برگزید. (پاورقی: مقصود عالم قبل از تولد و ذریه است که در پشت حضرت آدم علیه السلام وجود داشته ند.)

الْمُطَهَّرِ مِنْ کُلِّ آفَةٍ الْبَرِی ءِ مِنْ کُلِّ عَیْبٍ

او که از هر آفتی پاک و از هر عیبی دور است

الْمُؤَمَّلِ لِلنَّجَاةِ الْمُرْتَجَی لِلشَّفَاعَةِ الْمُفَوَّضِ إِلَیْهِ دِینُ اللَّهِ

امید نجات و شفاعت، کسی که دین به او سپرده شده است

اَللَّهُمَّ شَرِّفْ بُنْیَانَهُ

خدایا، ارکانش را شرافت

وَعَظِّمْ بُرْهَانَهُ

و برهانش را عظمت

وَأَفْلِحْ حُجَّتَهُ

و حجّتش را راست

وَارْفَعْ دَرَجَتَهُ

و درجه اش را ترفیع

وَأَضِئْ نُورَهُ

و نورش را روشنی بخش

وَبَیِّضْ وَجْهَهُ

و صورتش را روسفید کرده

وَأَعْطِهِ الْفَضْلَ وَالْفَضِیلَةَ وَالْوَسِیلَةَ

و از فضل و فضیلت و درجه و وسیله بلند به او عطا کن

ص:143

وَالدَّرَجَةَ الرَّفِیعَةَ وَابْعَثْهُ مَقَاماً مَحْمُوداً

و او را به مقام ستوده شده ای

یَغْبِطُهُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالآْخِرُونَ

که اوّلین و آخرین به آن غبطه بخوردند، برسان

وَصَلِّ عَلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَارِثِ الْمُرْسَلِینَ

خدایا، بر امیر مؤمنان و وارث مرسلان

وَقَائِدِ الْغُرِّ الْمحَجَّلِینَ وَسَیِّدِ الْوَصِیِّینَ وَحُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ

و رهبر روسفیدان عالم و سرور جانشینان و حجّت پروردگار عالمیان درود فرست

وَصَلِّ عَلَی الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ

خدایا، بر حسن بن علی امام مؤمنان

وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ وَحُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ

و وارث مرسلان و حجّت پروردگار عالمیان، درود فرست

وَصَلِّ عَلَی الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ

خدایا، بر حسین بن علی امام مؤمنان

وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ وَحُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ

و وارث مرسلان و حجّت پروردگار عالمیان، درود فرست

وَصَلِّ عَلَی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ

خدایا، بر علی بن حسین امام مؤمنان

وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ وَحُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ

و وارث مرسلان و حجّت پروردگار عالمیان، درود فرست

وَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ

خدایا، بر محمّد بن علی امام مؤمنان

وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ وَحُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ

و وارث مرسلان و حجّت پروردگار عالمیان، درود فرست

وَصَلِّ عَلَی جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ

خدایا، بر جعفر بن محمّد امام مؤمنان

ص:144

وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ وَحُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ

و وارث مرسلان و حجّت پروردگار عالمیان، درود فرست

وَصَلِّ عَلَی مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ

خدایا، بر موسی بن جعفر امام مؤمنان

وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ وَحُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ

و وارث مرسلان و حجّت پروردگار عالمیان، درود فرست

وَصَلِّ عَلَی عَلِیِّ بْنِ مُوسَی إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ

خدایا، بر علی بن موسی امام مؤمنان

وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ وَحُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ

و وارث مرسلان و حجّت پروردگار عالمیان، درود فرست

وَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ

خدایا، بر محمّد بن علی امام مؤمنان

وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ وَحُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ

و وارث مرسلان و حجّت پروردگار عالمیان، درود فرست

وَصَلِّ عَلَی عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ

خدایا، بر علی بن محمّد امام مؤمنان

وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ وَحُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ

و وارث مرسلان و حجّت پروردگار عالمیان، درود فرست

وَصَلِّ عَلَی الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ

خدایا، بر حسن بن علی امام مؤمنان

وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ وَحُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ

و وارث مرسلان و حجّت پروردگار عالمیان، درود فرست

وَصَلِّ عَلَی الْخَلَفِ الصَّالِحِ الْهَادِی الْمَهْدِیِّ إِمَامِ الْمُؤْمِنِینَ

خدایا، بر جانشین صالح، هدایتگر هدایت شده،امام مؤمنان

ص:145

وَوَارِثِ الْمُرْسَلِینَ وَحُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ

و وارث مرسلان و حجّت پروردگار عالمیان، درود فرست

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَیْتِهِ

خدایا، درود فرست بر محمّد و خاندانش

الْأَئِمَّةِ الْهَادِینَ الْمَهْدِیِّینَ

امامان هدایتگر هدایت شده

الْعُلَمَاءِ الصَّادِقِینَ

عالمان راستگو

الْأَبْرَارِ الْمُتَّقِینَ

خوش کردار با تقوایی

دَعَائِمِ دِینِکَ وَأَرْکَانِ تَوْحِیدِکَ

که پایه های دین و توحید

وَتَرَاجِمَةِ وَحْیِکَ وَحُجَجِکَ عَلَی خَلْقِکَ

و مفسران وحی و حجّت های در میان خلق

وَخُلَفَائِکَ فِی أَرْضِکَ

و جانشینان بر روی زمین هستند

الَّذِینَ اخْتَرْتَهُمْ لِنَفْسِکَ

کسانی که آنها را برای خودت انتخاب کردی

وَاصْطَفَیْتَهُمْ عَلَی عِبَادِکَ

و بر سایر بندگانت برگزیدی

وَارْتَضَیْتَهُمْ لِدِینِکَ

و از دینت خوشنود

وَخَصَصْتَهُمْ بِمَعْرِفَتِکَ

و به معرفت مخصوص نمودی

وَجَلَّلْتَهُمْ بِکَرَامَتِکَ

و با کرامت خود به آنها جلالت دادی

وَغَشَّیْتَهُمْ بِرَحْمَتِکَ

و با رحمتت پوشاندی

وَرَبَّیْتَهُمْ بِنِعْمَتِکَ

و با نعمت خود تربیت کردی

وَغَذَّیْتَهُمْ بِحِکْمَتِکَ

و با حکمت خود تغذیه نمودی

وَأَلْبَسْتَهُمْ مِنْ نُورِکَ

و با نور خود پوشاندی

وَرَفَعْتَهُمْ فِی مَلَکُوتِکَ

و در ملکوتت رفعت دادی

وَحَفَفْتَهُمْ بِمَلَائِکَتِکَ

و با ملائکه احاطه نمودی

وَشَرَّفْتَهُمْ بِنَبِیِّکَ

و با پیامبرت آنها را شرافت بخشیدی

ص:146

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَعَلَیْهِمْ صَلَاةً کَثِیرَةً دَائِمَةً طَیِّبَةً

خدایا، بر محمّد و آنان صلوات فراوان و دائمی و گوارایی نثار کن

لَا یُحِیطُ بِهَا إِلَّا أَنْتَ

به اندازه ی که تنها خود بر آن احاطه داشته باشی

وَلَا یَسَعُهَا إِلَّا عِلْمُکَ

و غیر از تو کسی قدرت شمارش

وَلَا یُحْصِیهَا أَحَدٌ غَیْرُکَ

و احاطه نداشته باشد

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی وَلِیِّکَ الْمحْیِی سُنَّتَکَ

خدایا، سلام و درود فرست بر ولیی که سنّت ات را با امرت، زنده می کند

الْقَائِمِ بِأَمْرِکَ الدَّاعِی إِلَیْکَ الدَّلِیلِ عَلَیْکَ

و راهنما و دلیل به سوی تو

وَحُجَّتِکَ عَلَی خَلْقِکَ

حجّت بر خلقت

وَخَلِیفَتِکَ فِی أَرْضِکَ

و جانشین در زمینت

وَشَاهِدِکَ عَلَی عِبَادِکَ

و شاهد بر اعمال بندگانت می باشد

اَللَّهُمَّ أَعِزَّ نَصْرَهُ

خدایا، با قدرت خود، او را یاری کرده

وَمُدَّ فِی عُمُرِهِ

و بر طول عمرش بیفزا

وَزَیِّنِ الْأَرْضَ بِطُولِ بَقَائِهِ

و زمین را با طول بقای او مزین کن

اَللَّهُمَّ اکْفِه بَغْیَ الْحَاسِدِینَ

خدایا، او را از تجاوز حسودان حفظ

وَأَعِذْهُ مِنْ شَرِّ الْکَائِدِینَ

و از شر حیله گران پناه بده

وَازْجُرْ عَنْهُ إِرَادَةَ الظَّالِمِینَ

و اراده ظالمان را از او دفع

وَخَلِّصْهُ مِنْ أَیْدِی الْجَبَّارِینَ

و از دست متکبّران رها کن

اَللَّهُمَّ أَعْطِهِ فِی نَفْسِهِ وَذُرِّیَّتِهِ

خدایا، در خود و نسل

وَشِیعَتِهِ وَرَعِیَّتِهِ وَخَاصَّتِهِ

و شیعیان و خاصان

وَعَامَّتِهِ وَعَدُوِّهِ

و عامان و دشمنان

وَجَمِیعِ أَهْلِ الدُّنْیَا مَا تُقِرُّ بِهِ عَیْنَهُ

و همه اهل دنیا برای او چشم روشنی

ص:147

وَتَسُرُّ بِهِ نَفْسَهُ

و خیری قرار بده تا شاد شود

وَبَلِّغْهُ أَفْضَلَ أَمَلِهِ فِی الدُّنْیَا وَالآْخِرَةِ

و او را به اوج آروزهایش در دنیا و آخرت برسان؛

إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ

زیرا تو بر هر کاری توانا هستی

اَللَّهُمَّ جَدِّدْ بِهِ مَا مُحِیَ مِنْ دِینِکَ

خدایا، به وسیله او بخش های از بین رفته دین را تجدید

وَأَحْیِ بِهِ مَا بُدِّلَ مِنْ کِتَابِکَ

و آنچه از قرآن تفسیر به رأی شده،زنده

وَأَظْهِرْ بِهِ مَا غُیِّرَ مِنْ حُکْمِکَ

و بخش های تغییر یافته احکامت را آشکار کن

حَتَّی یَعُودَ دِینُکَ بِهِ وَعَلَی یَدَیْهِ

تا دینت به سبب او و به دست او

غَضّاً جَدِیداً خَالِصاً مُخْلَصاً

به صفا و پاکی و طراوت اولیه خود باز گردد

لَاشَکَّ فِیهِ وَلَا شُبْهَةَ مَعَهُ

و شک و شبهه ای در آن و همراه آن

وَلَا بَاطِلَ عِنْدَهُ

و باطلی نزدش

وَلَا بِدْعَةَ لَدَیْهِ

و یا بدعتی برایش نباشد

اَللَّهُمَّ نَوِّرْ بِنُورِهِ کُلَّ ظُلْمَةٍ

خدایا، تمام ظلمت ها را با نور او روشن

وَهُدَّ بِرُکْنِهِ کُلَّ بِدْعَةٍ

و تمام بدعت ها

وَاهْدِمْ بِعِزَّتِهِ کُلَّ ضَلَالَةٍ

و گمراهی ها را از برکت او متلاشی کن

وَاقْصِمْ بِهِ کُلَّ جَبَّارٍ

و تمام متکبّران را در هم بکوب

وَأَخْمِدْ بِسَیْفِهِ کُلَّ نَارٍ

و آتش فتنه ها را با شمشیر او خاموش

وَأَهْلِکْ بِعَدْلِهِ کُلَّ جَائِرٍ

و با عدلش همه ظالمان را هلاک

وَأَجْرِ حُکْمَهُ عَلَی کُلِّ حُکْمٍ

و حکم او را بر تمام احکام جاری

وَأَذِلَّ بِسُلْطَانِهِ کُلَّ سُلْطَانٍ

و سلطنتش را بر همه سلاطین مسلط گردان

اَللَّهُمَّ أَذِلَّ کُلَّ مَنْ نَاوَاهُ

خدایا، هر کسی که نسبت به او قصد بد کند، خوار

وَأَهْلِکْ کُلَّ مَنْ عَادَاهُ

و دشمنانش را هلاک

ص:148

وَامْکُرْ بِمَنْ کَادَهُ وَاسْتَأْصِلْ بِمَنْ جَحَدَ حَقَّهُ وَاسْتَهَانَ بِأَمْرِهِ وَسَعَی فِی إِطْفَاءِ نُورِهِ

و مکارانش را مکر و آواره کن منکرین و تحقیر کنندگان و تلاشگران برای خاموش کردن نور

وَأَرَادَ إِخْمَادَ ذِکْرِهِ

و یادش را خاموش کن

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَی

خدایا، درود فرست بر محمّد مصطفی

وَعَلِیٍّ الْمُرْتَضَی وَفَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ

و علی مرتضی و فاطمه تابان

وَالْحَسَنِ الرِّضَا

و حسن راضی

وَالْحُسَیْنِ الْمُصْطَفَی

و حسین برگزیده

وَجَمِیعِ الْأَوْصِیاءِ

و همه جانشینان

وَمَصَابِیحِ الدُّجَی

و چراغ های تابان هدایت

وَأَعْلَامِ الْهُدَی

و پرچم های هدایت

وَمَنَارِ التُّقَی

و مناره های تقوا

وَالْعُرْوَةِ الْوُثْقَی

و دستاویزهای مستحکم

وَالْحَبْلِ الْمَتِینِ

و ریسمان های هدایت

وَالصِّرَاطِ الْمُسْتَقِیمِ

و راه مستقیمت

وَصَلِّ عَلَی وَلِیِّکَ

خدایا، درود فرست بر ولیّ ات

وَوُلَاةِ عَهْدِهِ

و والیان عهد

وَالْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ

و امامان از فرزندانش

وَمُدَّ فِی أَعْمَارِهِمْ

و بر عمرهایشان بیفزا

وَزِدْ فِی آجَالِهِمْ وَبَلِّغْهُمْ أَقْصَی آمَالِهِمْ دِیناً وَدُنْیَا وَآخِرَةً

و به بزرگترین آرزوهایشان در دنیا و آخرت برسان؛

إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ

زیرا تو بر هر چیزی توانا هستی

ص:149

دو قنوت از امام زمان علیه السلام

دعای چهاردهم: قنوت مولانا صاحب الزمان علیه السلام

قنوت مولانا صاحب الزمان علیه السلام

بحارالأنوار / ج 82 / ص 211 / باب 33 - فی القنوتات الطویلة المرویة؛ مهج الدعوات / ص 45 / ذکر قنوتات الأئمة الطاهرین علیهم السلام

قزوینی و بغدادی نقل می کنند که روزی در خدمت استادمان بودیم. که سخن از امام حسن بن علی علیه السلام پیش آمد. یکی از شاگردها گفت: مردم از او ناراحت و عصبانی هستند؛ زیرا حکومت را به آل ابوسفیان واگذار کرد! استادمان فرمود: من مولایمان حسن بن علی را بالاتر از آن می دانم که کاری از او سربزند که برای اندیشمندان و خرده گیران و شکّاکان جای اشکال کردن باقی بماند

امام حسن علیه السلام از شجاعتی بی نظیر برخوردار بود. او کسی بود که در جنگ جمل، از میان باران تیرها عبور کرد و شتر عایشه را پی کرد و ضربه ی کاری بر آنها وارد ساخت. او کسی بود که در جنگ صفین بیشترین و خطرناکترین حمله ها را انجام داد. در برخی از تاریخ های معتبر آمده است که حضرت امیرعلیه السلام می فرمود: جلوی حسن را بگیرید و نگذارید تا این حد بی پروا حمله کند. ممکن است که به او آسیبی برسد

در یک ارزیابی منصفانه از صلح امام علیه السلام باید گفت: صلح امام در شرایط خاص زمانی و مکانی خود، بهترین کاری بود که ممکن بود انجام بگیرد. جفا و خیانت دوستان و عموزادگان، بی وفایی مردم در جنگ ها، نفوذ فراوان امویان، عدم حمایت بزرگان، خطر حمله روم در اثر تضعیف حکومت مرکزی همه و همه از دلایلی بودند که در تصمیم امام علیه السلام موثر بودند. گذشته از این که صلح گزینه ی نبود که امام انتخاب کند. بلکه مردم از جنگ خسته شده بودند و خود خواستار صلح شدند

برای مطالعه بیشتر به کتب مربوطه مراجعه شود

ایشان ادامه دادند زمانی که شیخ ابوجعفر محمّد بن عثمان رحمه الله وفات کرد، شیخ

ص:150

ابوالقاسم حسین بن روح در جای او نشست و بقیه آن روز را در خانه محمّد بن عثمان به امورات رسیدگی کرد. ذکاء خادم، سه چیز را که عبارتند از: کاغذی نوشته شده، عصا و ظرف چوبی تراشیده و روغن مالی شده، خارج کرد. ایشان آنها را گرفتند و عصا را در میان ران های خود گذاشتند و کاغذ را در دست راست و ظرف چوبی را در دست چپشان گرفتند و به ورثه محمّد بن عثمان رحمه الله گفتند: در این نامه امانت هایی آمده است. بعد آن را باز کرد. دیدند که در آن دعاها و قنوت هایی از حضرات معصومین آمده است. از آن دست برداشتند و گفتند: حتماً در این ظرف چوبی اشیائی گرانبها وجود دارد. حسین بن روح گفت: آیا آن را می فروشید؟ گفتند: به چه قمیتی؟ حسین بن روح رحمه الله گفت: ای ابوالحسن کوثاری ده دینار به آنها بده. اما آنها نپذیرفتند. تا اینکه قیمت به صد دینار رسید. خطاب به آنها گفت: اگر این صد دینار را قبول نکنید، پشیمان می شوید. آنها هم قبول کردند و صد دینار را گرفتند. حسین بن روح نامه و عصا را از اول اسثناء کرده بود که در قبال این معامله، این دو نیز مال او باشند

وقتی که معامله تمام شد، گفت: این عصای مولایمان امام عسکری علیه السلام است. ایشان در روزی که سرورم محمّد بن عثمان را به وکالتشان نصب می کردند، این عصا را به دست داشتند. این ظرف چوبی هم که می بینید، حاوی انگشترهای ائمه است. درش را باز کرد و آنها را درآورد. همان طور که می گفت از جواهر و نقش ها

ص:151

و تعدادشان روشن بود که آنها متعلق به ائمه است. در کاغذ نیز قنوت های ائمه نوشته شده بود...

و اما قنوت:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

خدایا، بر محمّد و خاندانش درود فرست

وَأَکْرِمْ أَوْلِیَاءَکَ بِإِنْجَازِ وَعْدِکَ

و اولیایت را با محقق کردن وعده خودت، گرامی دار

وَبَلِّغْهُمْ دَرْکَ مَا یَأْمُلُونَ مِنْ نَصْرِکَ

و به نصرت و غلبه ی که آرزو می کنند، برسان

وَاکْفُفْ عَنْهُمْ بَأْسَ مَنْ نَصَبَ الْخِلَافَ عَلَیْکَ

و گرفتاری کسانی را که بنای تخلف از تو را گذاشتند

وَتَمَرَّدَ بِمَنْعِکَ عَلَی رُکُوبِ مُخَالَفَتِکَ

و از نواهی تو تمرد کردند و به مخالفتت پرداختند، از ایشان بردار

وَاسْتَعَانَ بِرِفْدِکَ عَلَی فَلِّ حَدِّکَ

کسانی که از نعمت های تو برای شکستن حدودت کمک گرفتند

وَقَصَدَ لِکَیْدِکَ بِأَیْدِکَ

و با دست تو قصد مکر کردن با تو را کردند

وَوَسِعْتَهُ حِلْماً

تو نیز با وسعت حلمت با آنها برخورد کردی

لِتَأْخُذَهُ عَلَی جَهْرَةٍ

تا اینکه یا آشکارا او را بگیری و عذاب کنی

أَوْ تَسْتَأْصِلَهُ عَلَی عِزَّةٍ

یا اینکه به او مهلت دهی و به تدریج او را نابود کنی

فَإِنَّکَ اللَّهُمَّ قُلْتَ وَقَوْلُکَ الْحَقُّ

خدایا، تو خود گفتی و سخن تو نیز حقّ است:

حَتَّی إِذا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَها وَازَّیَّنَتْ

«تا جایی که زمین زیبا شد و خود را زینت کرد

وَظَنَّ أَهْلُها أَنَّهُمْ قادِرُونَ عَلَیْها أَتاها

و اهل دنیا گمان کردند که آنها قادر بر نگه داشتن آن هستند

أَمْرُنا لَیْلاً أَوْ نَهاراً

عذاب ما شب یا روز آمد

فَجَعَلْناها حَصِیداً

و همه آنها را درو کرد

ص:152

کَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ کَذلِکَ

گویا همان ها نبودند که تا دیشب مدّعی بی نیازی از خدا بودند

نُفَصِّلُ الآْیاتِ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ

ما نشانه های خود را به این صورت برای اهل فکر و اندیشه بیان می کنیم» (پاورقی: یونس /24.)

وَقُلْتَ فَلَمَّا آسَفُونا انْتَقَمْنا مِنْهُمْ

همین طور گفتی: «زمانی که ما را به غضب آوردند، از آنها انتقام گرفتیم.» (پاورقی: زخرف / 55.)

وَإِنَّ الْغَایَةَ عِنْدَنَا قَدْ تَنَاهَتْ وَإِنَّا لِغَضَبِکَ غَاضِبُونَ

پایان کار نزد ماست و ما با غضب تو، به غضب می آییم

وَإِنَّا عَلَی نَصْرِ الْحَقِّ مُتَعَاصِبُونَ

ما بر یاری حقّ پافشاری می کنیم

وَإِلَی وُرُودِ أَمْرِکَ مُشْتَاقُونَ

و به ورود امر تو در جنگ با آنان،مشتاقیم

وَلِإِنْجَازِ وَعْدِکَ مُرْتَقِبُونَ

و منتظر تحقّق وعده تو هستیم

وَلِحَوْلِ وَعِیدِکَ بِأَعْدَائِکَ مُتَوَقِّعُونَ

و توقّع آن را داریم تا دشمنانت را در احاطه وعیدت قرار دهی. (پاورقی: وعده زمانی به کار برده می شود که چیز خوبی در انتظار باشد. امّا اگر اتفاق بدی در انتظار باشد، به آن وعید گفته می شود.)

اَللَّهُمَّ فَأْذَنْ بِذَلِکَ وَافْتَحْ طُرُقَاتِهِ

خدایا، آن را اراده کن و راه هایش را بگشا

وَسَهِّلْ خُرُوجَهُ

و خروجش را آسان کن

وَوَطِّئْ مَسَالِکَهُ

و راه هایش را بگشا

وَاشْرَعْ شَرَائِعَهُ

و هموارگردان

وَأَیِّدْ جُنُودَهُ وَأَعْوَانَهُ

و او و یارانش را با سربازانت یاری کن

وَبَادِرْ بَأْسَکَ الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ

و غضبت را به سرعت بر ظالمان نازل کن

وَابْسُطْ سَیْفَ نَقِمَتِکَ عَلَی أَعْدَائِکَ الْمُعَانِدِینَ

و شمشیر انتقامت را بر دشمنان لجوجت بکش

وَخُذْ بِالثَّارِ

و انتقام خون های مظلومان را بگیر

إِنَّکَ جَوَادٌ مَکَّارٌ

تو اهل جود و مکر هستی

ص:153

دعای پانزدهم: دعای دیگری از امام علیه السلام در قنوت نماز

دعای دیگری از امام علیه السلام در قنوت نماز

بحارالأنوار / ج 82 / ص 233 / باب 33 - فی القنوتات الطویلة المرویة؛ مهج لدعوات / ص 68 / و دعا فی قنوته بهذا الدعاء

اَللَّهُمَّ مالِکَ الْمُلْکِ

خدایا، تو مالک عالم هستی

تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ

و ملک خود را به هر که بخواهی واگذار می کنی

وَتَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ

و از هر که بخواهی می گیری

وَتُعِزُّ مَنْ تَشاءُ

هرکه را بخواهی عزّت می بخشی

وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ

و هر که را بخواهی ذلیل می کنی

بِیَدِکَ الْخَیْرُ

تمام خیرها به دست توست

إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ

تو بر هر چیزی توانا هستی

یَا مَاجِدُ یَا جَوَادُ

ای باشکوه، ای بخشنده

یَا ذَا الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ

ای صاحب جلالت و بزرگواری

یَا بَطَّاشُ یَا ذَا الْبَطْشِ الشَّدِیدِ

ای حمله کننده، ای قادر بر حمله های شدید

یَا فَعَّالاً لِمَا یُرِیدُ

ای انجام دهنده هر کاری که بخواهد

یَا ذَا الْقُوَّةِ الْمَتِینِ

ای صاحب نیروی خلل ناپذیر

یَا رَءُوفُ یَا رَحِیمُ یَا لَطِیفُ یَا حَیُّ حِینَ لَا حَیَّ

ای دلسوز و مهربان، ای بخشنده، ای زنده، زمانی که زنده ی نبود

اَللَّهُمَّ أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الْمخْزُونِ الْمَکْنُونِ الْحَیِّ الْقَیُّومِ

خدایا، از تو می خواهم با نام های پنهان و زنده و قوام بخشت

الَّذِی اسْتَأْثَرْتَ بِهِ فِی عِلْمِ الْغَیْبِ عِنْدَکَ

که تنها تو در علم غیبت بر آنها آگاهی یافتی

وَلَمْ یَطَّلِعْ عَلَیْهِ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِکَ

و کسی غیر از خودت بر آنها واقف نیست

وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی تُصَوِّرُ بِهِ خَلْقَکَ

و از تو می خواهم با نامی که صورت می بندی مخلوقاتت را

فِی الْأَرْحَامِ کَیْفَ تَشَاءُ

در ارحام مادران، آن طور که بخواهی

ص:154

وَبِهِ تَسُوقُ إِلَیْهِمْ أَرْزَاقَهُمْ

و با آن نام می رسانی روزی هایشان

فِی أَطْبَاقِ الظُّلُمَاتِ مِنْ بَیْنِ الْعُرُوقِ وَالْعِظَامِ

را در طبقات تاریکی ها و از میان رگ ها و استخوان ها

وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی أَلَّفْتَ بِهِ بَیْنَ قُلُوبِ أَوْلِیَائِکَ

و از تو می خواهم با اسمی که با آن، دل های دوستانت را به هم پیوند زدی

وَأَلَّفْتَ بَیْنَ الثَّلْجِ وَالنَّارِ

و برف و آتش را مأنوس گرداندی

لَا هَذَا یُذِیبُ هَذَا وَلَا هَذَا یُطْفِئُ هَذَا

که هیچ کدام مانع از دیگری نمی شوند

وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی کَوَّنْتَ بِهِ طَعْمَ الْمِیَاهِ

و از تو می خواهم با نامی که با آن، طعم آب ها را به وجود آوردی

وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی أَجْرَیْتَ بِهِ الْمَاءَ

و از تو می خواهم با نامی که با آن،سوق دادی آب را

فِی عُرُوقِ النَّبَاتِ بَیْنَ أَطْبَاقِ الثَّرَی

در رگ های ریشه درختان در زیر زمین به حرکت در آوردی

وَسُقْتَ الْمَاءَ إِلَی عُرُوقِ الْأَشْجَارِ بَیْنَ الصَّخْرَةِ الصَّمَّاءِ

و آب را به ریشه های درختانی که میان صخره های سخت هستند

وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی کَوَّنْتَ بِهِ طَعْمَ الِّثمَارِ وَأَلْوَانَهَا

و از تو می خواهم با نامی که با آن، طعم و رنگ میوه ها را پدید آوردی

وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی بِهِ تُبْدِئُ وَتُعِیدُ

و از تو می خواهم با نامی که با آن، خلق می کنی و بعد از مرگ، باز می گردانی

وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الْفَرْدِ الْوَاحِدِ الْمُتَفَرِّدِ بِالْوَحْدَانِیَّةِ الْمُتَوَحِّدِ بِالصَّمَدَانِیَّةِ

و از تو می خواهم با نامی که فرد و واحد و متفرد به یگانگی است

ص:155

وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی فَجَّرْتَ بِهِ الْمَاءَ مِنَ الصَّخْرَةِ الصَّمَّاءِ

و از تو می خواهم با نامی که با آن، آب را از میان صخره های سخت منفجر کردی

وَسُقْتَهُ مِنْ حَیْثُ شِئْتَ

و آن را از هر جا که خواستی تأمین کردی

وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی خَلَقْتَ بِهِ خَلْقَکَ

و از تو می خواهم با آن نامی که با آن، موجودات را آفریدی

وَرَزَقْتَهُمْ کَیْفَ شِئْتَ وَکَیْفَ شَاءُوا

و هر طور که خواستی و خواستند، روزیشان را داد

یَا مَنْ لَا تُغَیِّرُهُ الْأَیَّامُ وَاللَّیَالِی

ای کسی که روزگار در او تغییری ایجاد نمی کند

أَدْعُوکَ بِمَا دَعَاکَ بِهِ نُوحٌ

تو را با آن نامی می خوانم که نوح خواند

حِینَ نَادَاکَ فَأَنْجَیْتَهُ وَمَنْ مَعَهُ

آنگاه که ندا کرد و تو نیز او را به همراه دوستانش نجات دادی

وَأَهْلَکْتَ قَوْمَهُ

و قومش را هلاک کردی

وَأَدْعُوکَ بِمَا دَعَاکَ بِهِ إِبْرَاهِیمُ خَلِیلُکَ

تو را با نامی می خوانم که ابراهیم خلیل

حِینَ نَادَاکَ فَأَنْجَیْتَهُ وَجَعَلْتَ النَّارَ عَلَیْهِ بَرْداً وَسَلَاماً

تو را با آن خواند و تو نیز او را نجات دادی و آتش را سرد و خنک کردی

وَأَدْعُوکَ بِمَا دَعَاکَ بِهِ مُوسَی کَلِیمُکَ

تو را با نامی می خوانم که موسای کلیم تو را با آن خواند

حِینَ نَادَاکَ فَفَرَّقْتَ لَهُ الْبَحْرَ فَأَنْجَیْتَهُ وَبَنِی إِسْرَائِیلَ

تو نیز دریا را از هم باز کردی و او را به همراه بنی سرائیل نجات دادی

وَأَغْرَقْتَ فِرْعَوْنَ وَقَوْمَهُ فِی الْیَمِّ

و فرعون و قومش را غرق نمودی

وَأَدْعُوکَ بِمَا دَعَاکَ بِهِ عِیسَی رُوحُکَ

تو را با نامی می خوانم که عیسی روحت تو را با آن خواند

حِینَ نَادَاکَ فَنَجَّیْتَهُ مِنْ أَعْدَائِهِ

و تو او را از دست دشمنانش نجات دادی

وَإِلَیْکَ رَفَعْتَهُ

و به سوی خود بالا بردی

ص:156

وَأَدْعُوکَ بِمَا دَعَاکَ بِهِ حَبِیبُکَ وَصَفِیُّکَ وَنَبِیُّکَ مُحَمَّدٌ

تو را با آن نامی می خوانم که دوست و برگزیده و پیامبرت محمّد صلی الله علیه وآله، تو را با آن خواند

فَاسْتَجَبْتَ لَهُ

تو نیز دعایش را مستجاب کردی

وَمِنَ الْأَحْزَابِ نَجَّیْتَهُ

و از چنگ قبایل مختلف نجات دادی

وَعَلَی أَعْدَائِکِ نَصَرْتَهُ

و بر دشمنانت غلبه دادی

وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی إِذَا دُعِیتَ بِهِ أَجَبْتَ

و از تو می خواهم با آن نامی که اگر با آن نام خوانده شوی، اجابت می کنی

یَا مَنْ لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ

ای کسی که خلق و اراده امور به دست اوست

یَا مَنْ أَحاطَ بِکُلِّ شَیْ ءٍ عِلْماً

ای کسی که علمش بر هر چیزی احاطه پیدا کرده است

وَأَحْصی کُلَّ شَیْ ءٍ عَدَداً

و تعداد همه چیز را شمارش کرده است

یَا مَنْ لَا تُغَیِّرُهُ الْأَیَّامُ وَاللَّیَالِی

ای کسی که تغییر شب و روز تغییری در او ایجاد نمی کند

وَلَا تَتَشَابَهُ عَلَیْهِ الْأَصْوَاتُ

و صداها بر او مشتبه نمی شود

وَلَا تَخْفَی عَلَیْهِ اللُّغَاتُ

و زبان های مختلف برایش مجهول نمی ماند

وَلَا یُبْرِمُهُ إِلْحَاحُ الْمُلِحِّینَ

و اصرار اصرار کنندگان او را خسته نمی کند

أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ خِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ

می خواهم که بر محمّد و آل او درود فرستی؛ آنان که بهترین خلق تو هستند

فَصَلِّ عَلَیْهِمْ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِکَ

بنابراین بهترین صلوات هایت را برایشان فرست

وَصَلِّ عَلَی جَمِیعِ النَّبِیِّینَ وَالْمُرْسَلِینَ الَّذِینَ بَلَغُوا عَنْکَ الْهُدَی

و بر تمام پیامبران و مرسلین که به هدایت رسیدند

وَعَقَدُوا لَکَ الْمَوَاثِیقَ بِالطَّاعَةِ

و عهد و پیمان هایی برای اطاعتت بستند

ص:157

وَصَلِّ عَلَی عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ

و بر بندگان صالحت درود فرست

یَا مَنْ لا یُخْلِفُ الْمِیعَادَ

ای کسی که در وعده هایت تخلّف نمی کنی

أَنْجِزْ لِی مَا وَعَدْتَنِی

وعدّه ی را که به من داده ی محقق کن

وَاجْمَعْ لِی أَصْحَابِی

اصحابم را جمع کن

وَصَبِّرْهُمْ وَانْصُرْنِی عَلَی أَعْدَائِکَ وَأَعْدَاءِ رَسُولِکَ

و صبرشان را بیشتر نما و مرا بر دشمنانم و دشمنان پیامبرت یاری کن

وَلَا تُخَیِّبْ دَعْوَتِی

و دعای مرا برنگردان

فَإِنِّی عَبْدُکَ ابْنُ عَبْدِکَ ابْنُ أَمَتِکَ أَسِیرٌ بَیْنَ یَدَیْکَ

زیرا من بنده و فرزند بنده و کنیز تو، در برابر اراده ت اسیر هستم

سَیِّدِی أَنْتَ الَّذِی مَنَنْتَ عَلَیَّ بِهَذَا الْمَقَامِ

سرورم تو بودی که مرا به این مقام مخصوص کردی

وَتَفَضَّلْتَ بِهِ عَلَیَّ دُونَ کَثِیرٍ مِنْ خَلْقِکَ

و بر اکثر مخلوقاتت فضیلت دادی

أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

از تو می خواهم که بر محمّد و خاندانش درود فرستی

وَأَنْ تُنْجِزَ لِی مَا وَعَدْتَنِی

و وعده م را محقق گردانی؛

إِنَّکَ أَنْتَ الصَّادِقُ

زیرا تو در گفتارت صادق

وَلَا تُخْلِفُ الْمِیعَادَ

و در وعده ت استواری

وَأَنْتَ عَلَی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ

و تو بر هر چیزی توانایی داری

ص:158

امام زمان و زیارت شهدای کربلا

دعای شانزدهم: زیارت ناحیه مقدسه یا زیارت امام زمان علیه السلام از امام حسین علیه السلام

زیارت ناحیه مقدسه یا زیارت امام زمان علیه السلام از امام حسین علیه السلام

بحارالأنوار / ج 98 / ص 317 / باب 24 - کیفیة زیارته صلوات اللَّه علیه

هرگاه خواستی که در روز عاشورا آن حضرت را زیارت کنی، کنار قبر شریفشان بایست و بگو:

اَلسَّلَامُ عَلَی آدَمَ صَفْوَةِ اللَّهِ مِنْ خَلِیقَتِهِ

سلام بر آدم، برگزیده خدا از میان مخلوقاتش

اَلسَّلَامُ عَلَی شَیْثٍ وَلِیِّ اللَّهِ خِیَرَتِهِ

سلام بر شیث، ولیّ و متخب خدا

اَلسَّلَامُ عَلَی إِدْرِیسَ الْقَائِمِ للَّهِ بِحُجَّتِهِ

سلام بر ادریس که برای خدا اقامه دلیل کرده است

اَلسَّلَامُ عَلَی نُوحٍ الْمجَابِ فِی دَعْوَتِهِ

سلام بر نوحی که مستجاب الدعوت است

اَلسَّلَامُ عَلَی هُودٍ الْمَمْدُودِ مِنَ اللَّهِ بِمَعُونَتِهِ

سلام بر هودی که از سوی خدا یاری شد

اَلسَّلَامُ عَلَی صَالِحٍ الَّذِی تَوَجَّهَ للَّهِ بِکَرَامَتِهِ

سلام بر صالح که از لطف خدا،متوجّه او شد

اَلسَّلَامُ عَلَی إِبْرَاهِیمَ الَّذِی حَبَاهُ اللَّهُ بِخَلَّتِهِ

سلام بر ابراهیمی که خداوند لباس دوستی خود را به تنش کرد

اَلسَّلَامُ عَلَی إِسْمَاعِیلَ الَّذِی فَدَاهُ اللَّهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ مِنْ جَنَّتِهِ

سلام بر اسماعیل که خداوند او را با قربانی بهشتی، از قربانی شدن، نجات داد

السَّلَامُ عَلَی إِسْحَاقَ الَّذِی جَعَلَ اللَّهُ النُّبُوَّةَ فِی ذُرِّیَّتِهِ

سلام بر اسحاق که خداوند نبوّت را در نسل او قرار داد

ص:159

السَّلَامُ عَلَی یَعْقُوبَ الَّذِی رَدَّ اللَّهُ عَلَیْهِ بَصَرَهُ بِرَحْمَتِهِ

سلام بر یعقوبی که خداوند از سر رحمت، بینایی چشمانش را به او برگرداند

اَلسَّلَامُ عَلَی یُوسُفَ الَّذِی نَجَّاهُ اللَّهُ مِنَ الْجُبِّ بِعَظَمَتِهِ

سلام بر یوسفی که خداوند با عظمت خود او را از چاه بیرون آورد

اَلسَّلَام عَلَی مُوسَی الَّذِی فَلَقَ اللَّهُ الْبَحْرَ لَهُ بِقُدْرَتِهِ

سلام بر موسی که خدا با قدرتش دریا را برایش شکافت

اَلسَّلَام عَلَی هَارُونَ الَّذِی خَصَّهُ اللَّهُ بِنُبُوَّتِهِ

سلام بر هارون که او را به نبوّتش مخصوص کرد

اَلسَّلَام عَلَی شُعَیْبٍ الَّذِی نَصَرَهُ اللَّهُ عَلَی أُمَّتِهِ

سلام بر شعیب که خدا او را در برابر قومش یاری کرد

اَلسَّلَام عَلَی دَاوُدَ الَّذِی تَابَ اللَّهُ عَلَیْهِ مِنْ خَطِیئَتِهِ

سلام بر داود که خداوند خطایش را بخشید

اَلسَّلَام عَلَی سُلَیْمانَ الَّذِی ذَلَّتْ لَهُ الْجِنُّ بِعِزَّتِهِ

سلام بر سلیمان که با عزّت خدا، اجنّه در برابرش خوار شدند

اَلسَّلَام عَلَی أَیُّوبَ الَّذِی شَفَاهُ اللَّهُ مِنْ عِلَّتِهِ

سلام بر ایوبی که خداوند او را شفا داد

اَلسَّلَام عَلَی یُونُسَ الَّذِی أَنْجَزَ اللَّهُ لَهُ مَضْمُونَ عِدَتِهِ

سلام بر یونس که خدا وعده تضمینی خود را در مورد او عملی کرد

اَلسَّلَام عَلَی عُزَیْرٍ الَّذِی أَحْیَاهُ اللَّهُ بَعْدَ مَیْتَتِهِ

سلام بر عُزَیر که خدا او را بعد از مرگش زنده کرد

اَلسَّلَام عَلَی زَکَرِیَّا الصَّابِرِ فِی مِحْنَتِهِ

سلام بر زکریایی که در سختی ها صبور بود

ص:160

اَلسَّلَام عَلَی یَحْیَی الَّذِی أَزْلَفَهُ اللَّهُ بِشَهَادَتِهِ

سلام بر یحیی که خدا او را با شهادتش زینت داد

اَلسَّلَام عَلَی عِیسَی رُوحِ اللَّهِ وَکَلِمَتِهِ

سلام بر عیسی روح خدا و مخلوق او

اَلسَّلَام عَلَی مُحَمَّدٍ حَبِیبِ اللَّهِ وَصَفْوَتِهِ

سلام بر محمّد، دوست خدا و منتخب او

اَلسَّلَام عَلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ الْمخْصُوصِ بِأُخُوَّتِهِ

سلام بر امیر المؤمنین، علی بن ابیطالب که برای برادری پیامبر انتخاب شد

اَلسَّلَام عَلَی فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ ابْنَتِهِ

سلام بر فاطمه زهرا دخترش

اَلسَّلَام عَلَی أَبِی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ وَصِیِّ أَبِیهِ وَخَلِیفَتِهِ

سلام بر ابی محمّد حسن وصی و جانشین پدرش

اَلسَّلَام عَلَی الْحُسَیْنِ الَّذِی سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ

سلام بر حسین که سخاوتمندانه خونش را تقدیم کرد

اَلسَّلَام عَلَی مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ فِی سِرِّهِ وَعَلَانِیَتِهِ

سلام بر کسی که در پنهان و پیدا، از خدا اطاعت کرد

اَلسَّلَام عَلَی مَنْ جَعَلَ اللَّهُ الشِّفَاءَ فِی تُرْبَتِهِ

سلام بر کسی که شفا در تربتش قرار داده شد

اَلسَّلَام عَلَی مَنِ الْإِجَابَةُ تَحْتَ قُبَّتِهِ

سلام بر کسی که اجابت دعا در زیر قبه او قرار داده شد

اَلسَّلَام عَلَی مَنِ الْأَئِمَّةُ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ

سلام بر امامانی که از نسل او هستند

اَلسَّلَام عَلَی ابْنِ خَاتَمِ الْأَنْبِیَاءِ

سلام بر فرزند خاتم الانبیاء

ص:161

اَلسَّلَام عَلَی ابْنِ سَیِّدِ الْأَوْصِیاءِ

سلام بر فرزند سرور اوصیاء الهی (پاورقی: مقصود از سرور اوصیای الهی حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام می باشد.)

اَلسَّلَام عَلَی ابْنِ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ

سلام بر فرزند فاطمه زهراء

اَلسَّلَام عَلَی ابْنِ خَدِیجَةَ الْکُبْرَی

سلام بر فرزند خدیجه کبری

اَلسَّلَام عَلَی ابْنِ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَی

سلام بر فرزند سدرةالمنتهی. (پاورقی: سدرة المنتهی نام محلی است که در آسمان چهارم قرار دارد. آنجا همان محلی است که جبرئیل از همراهی پیامبر در شب معراج عاجز ماند و نتوانست داخل آن شود. در روایتی از امام صادق علیه السلام دلیل این نام گذاری چنین بیان شده است که نامه های اعمال بندگان در منطقه ی پایین تر از آن توسط ملائکه الهی ثبت و ضبط می شود. از این رو به آن سدرةالمنتهی گفته می شود؛ زیرا اعمال انسان به آن منتهی می گردد.)

اَلسَّلَام عَلَی ابْنِ جَنَّةِ الْمَأْوَی

سلام بر فرزند جنّت لمأوی

اَلسَّلَام عَلَی ابْنِ زَمْزَمَ وَالصَّفَا

سلام بر فرزند زمزم و صفا

اَلسَّلَام عَلَی الْمُرَمَّلِ بِالدِّمَاءِ

سلام بر آغشته به خون

اَلسَّلَام عَلَی الْمَهْتُوکِ الْخِبَاءِ

سلام بر کسی که خیمه هایش هتک حرمت شدند

اَلسَّلَام عَلَی خَامِسِ أَصْحَابِ أَهْلِ الْکِسَاءِ

سلام بر پنجمین از اهل کساء. (پاورقی: پنج تن آل کساء یا آل عبا رسول گرامی اسلام، امیرالمؤمنین علیه السلام، حضرت صدیقه کبری و حسنین می باشند.)

اَلسَّلَام عَلَی غَرِیبِ الْغُرَبَاءِ

سلام بر غریب ترین

اَلسَّلَام عَلَی شَهِیدِ الشُّهَدَاءِ

سلام بر مظلوم ترین شهید

اَلسَّلَام عَلَی قَتِیلِ الْأَدْعِیَاءِ

سلام بر کشته شده توسط دعوت کنندکان

اَلسَّلَام عَلَی سَاکِنِ کَرْبَلَاءَ

سلام بر ساکن کربلا

ص:162

اَلسَّلَام عَلَی مَنْ بَکَتْهُ مَلَائِکَةُ السَّمَاءِ

سلام بر کسی که ملائکه آسمان برایش گریستند

اَلسَّلَام عَلَی مَنْ ذُرِّیَّتُهُ الْأَزْکِیَاءُ

سلام بر کسی که نسل او انسان های طاهر هستند

اَلسَّلَام عَلَی یَعْسُوبِ الدِّینِ

سلام بر پناه دین

اَلسَّلَام عَلَی مَنَازِلِ الْبَرَاهِینِ

سلام بر محل نزول برهان و دلیل

اَلسَّلَام عَلَی الْأَئِمَّةِ السَّادَاتِ

سلام بر ائمه بزرگوار

اَلسَّلَام عَلَی الْجُیُوبِ الْمُضَرَّجَاتِ

سلام بر گریبان های چاک خورده و غرق در خون

اَلسَّلَام عَلَی الشِّفَاهِ الذَّابِلَاتِ

سلام بر لب های خشک

اَلسَّلَام عَلَی النُّفُوسِ الْمُصْطَلَمَاتِ

سلام بر اشخاص تکه تکه شده

اَلسَّلَام عَلَی الْأَرْوَاحِ الْمخْتَلَسَاتِ

سلام بر ارواح ربوده شده

اَلسَّلَام عَلَی الْأَجْسَادِ الْعَارِیَاتِ

سلام بر اجساد عریان

اَلسَّلَام عَلَی الْجُسُومِ الشَّاحِبَاتِ

سلام بر اجسام متغیر و رنگ پریده

اَلسَّلَام عَلَی الدِّمَاءِ السَّائِلَاتِ

سلام بر خون های جاری

اَلسَّلَام عَلَی الْأَعْضَاءِ الْمُقَطَّعَاتِ

سلام بر اعضای قطعه قطعه شده

اَلسَّلَام عَلَی الرُّءُوسِ الْمُشَالَاتِ

سلام بر سرهای بریده شده

اَلسَّلَام عَلَی النِّسْوَةِ الْبَارِزَاتِ

سلام بر زن های بدون حرم و پوشش

اَلسَّلَام عَلَی حُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ

سلام بر حجّت پروردگار عالمیان

اَلسَّلَام عَلَیْکَ وَعَلَی آبَائِکَ الطَّاهِرِینَ

سلام بر تو و بر پدران پاکت

ص:163

اَلسَّلَام عَلَیْکَ وَعَلَی أَبْنَائِکَ الْمُسْتَشْهَدِینَ

سلام بر تو و بر پسران شهیدت

اَلسَّلَام عَلَیْکَ وَعَلَی ذُرِّیَّتِکَ النَّاصِرِینَ

سلام بر تو بر نسل یاریگرت

اَلسَّلَام عَلَیْکَ وَعَلَی الْمَلَائِکَةِ الْمُضَاجِعِینَ

سلام بر تو و ملائکه ی که در حرم تو مستقر شده ند

اَلسَّلَام عَلَی الْقَتِیلِ الْمَظْلُومِ

سلام بر تو ای کشته مظلوم

اَلسَّلَام عَلَی أَخِیهِ الْمَسْمُومِ

سلام بر کسی که برادرش مسموم شد

اَلسَّلَام عَلَی عَلِیٍّ الْکَبِیرِ

سلام بر تو ای بزرگ من

اَلسَّلَام عَلَی الرَّضِیعِ الصَّغِیرِ

سلام بر طفل شیرخوار

اَلسَّلَام عَلَی الْأَبْدَانِ السَّلِیبَةِ

سلام بر بدن های ربوده شده

اَلسَّلَام عَلَی الْعِتْرَةِ الْقَرِیبَةِ

سلام بر خاندان نزدیک

اَلسَّلَام عَلَی الْمجَدَّلِین فِی الْفَلَوَاتِ

سلام بر به خاک افتادگان در صحرا

اَلسَّلَام عَلَی النَّازِحِینَ عَنِ الْأَوْطَانِ اَلسَّلَام عَلَی الْمَدْفُونِینَ بِلَا أَکْفَانٍ

سلام بر آواره شدگان از وطن ها، سلام بر دفن شدگان بدون کفن

اَلسَّلَام عَلَی الرُّءُوسِ الْمُفَرَّقَةِ عَنِ الْأَبْدَانِ

سلام بر سرهای جدا از تن

اَلسَّلَام عَلَی الْمحْتَسِبِ الصَّابِرِ

سلام بر امیدوار به رحمت و صابر در بلا

اَلسَّلَام عَلَی الْمَظْلُومِ بِلَا نَاصِرٍ

سلام بر مظلوم بدون یاور

ص:164

اَلسَّلَام عَلَی سَاکِنِ التُّرْبَةِ الزَّاکِیَةِ

سلام بر ساکن در خاک پاک

اَلسَّلَام عَلَی صَاحِبِ الْقُبَّةِ السَّامِیَةِ

سلام بر کسی که صاحب گنبد نامدار است

اَلسَّلَام عَلَی مَنْ طَهَّرَهُ الْجَلِیلُ

سلام بر کسی که خدا او را طهارت داد

اَلسَّلَام عَلَی مَنِ افْتَخَرَ بِهِ جَبْرَئِیلُ

سلام بر کسی که جبرئیل به او افتخار کرد

اَلسَّلَام عَلَی مَنْ نَاغَاهُ فِی الْمَهْدِ مِیکَائِیلُ

سلام بر کسی که میکائیل در گهواره برایش لالایی خواند

اَلسَّلَام عَلَی مَنْ نُکِثَتْ ذِمَّتُهُ

سلام بر کسی که پیمانش شکسته شد

اَلسَّلَام عَلَی مَنْ هُتِکَتْ حُرْمَتُهُ

سلام بر کسی که حرمتش شکسته شد

اَلسَّلَام عَلَی مَنْ أُرِیقَ بِالظُّلْمِ دَمُهُ

سلام بر کسی که مظلومانه خونش ریخته شد

اَلسَّلَام عَلَی الْمُغَسَّلِ بِدَمِ الْجِرَاحِ

سلام بر کسی که با خون جراحاتش غسل داده شد

اَلسَّلَام عَلَی الْمجَرَّعِ بِکَاسَاتِ الرِّمَاحِ

سلام بر کسی که با کاسه های جراحاتش آبیاری شد

اَلسَّلَام عَلَی الْمُضَامِ الْمُسْتَبَاحِ

سلام بر کسی که خونش مباح شد

اَلسَّلَام عَلَی الْمَنْحُورِ فِی الْوَرَی

سلام بر کسی که از پشت سر بریده شد

اَلسَّلَام عَلَی مَنْ دَفَنَهُ أَهْلُ الْقُرَی

سلام بر کسی که او را اهل روستا دفن کردند

اَلسَّلَام عَلَی الْمَقْطُوعِ الْوَتِینِ

سلام بر کسی که رگ قلبش بریده شد

اَلسَّلَام عَلَی الْمحَامِی بِلَا مُعِینٍ

سلام بر حامی بدون یاور دین

اَلسَّلَام عَلَی الشَّیْبِ الْخَضِیبِ

سلام بر محاسن آغشته به خون

ص:165

اَلسَّلَام عَلَی الْخَدِّ التَّرِیبِ

سلام بر گونه های خاک آلود

اَلسَّلَام عَلَی الْبَدَنِ السَّلِیبِ

سلام بر بدن بریده بریده

اَلسَّلَام عَلَی الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضِیبِ

سلام بر زیر دندان های کوبیده شده با چوب

اَلسَّلَام عَلَی الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ

سلام بر سر بلند شده بر فراز نیزه ها

اَلسَّلَام عَلَی الْأَجْسَامِ الْعَارِیَةِ

سلام بر اجسام عریان در صحراها

فِی الْفَلَوَاتِ تَنْهَشُهَا الذِّئَابُ الْعَادِیَاتُ وَتَخْتَلِفُ إِلَیْهَا السِّبَاعُ الضَّارِیَاتُ

که گرگ های درنده (پاورقی: مقصود از آن لشکریان دشمن است، نه گرگ های واقعی؛ زیرا اجسام انبیاء و اولیا بر آنان حرام است.) آن را به دندان گرفتند و درندگان خونخوار در میان آنها رفتو آمد کردند

اَلسَّلَام عَلَیْکَ یَا مَوْلَایَ وَعَلَی الْمَلَائِکَةِ الْمَرْفُوفِینَ حَوْلَ

سلام بر تو ای مولا و سرور من و بر ملائکه، که بال ها را گشوده و در

قُبَّتِکَ الْحَافِّینَ بِتُرْبَتِکَ الطَّائِفِینَ بِعَرْصَتِکَ الْوَارِدِینَ لِزِیَارَتِکَ

اطراف گنبدت حرکت می کنند و حریم تو را طواف می نمایند و برای زیارتت وارد می شوند

اَلسَّلَام عَلَیْکَ فَإِنِّی قَصَدْتُ إِلَیْکَ وَرَجَوْتُ الْفَوْزَ لَدَیْکَ

سلام بر تو، من به پیشگاه تو آمدم و امیدوارم که در نزد تو به موفقیّت برسم

اَلسَّلَام عَلَیْکَ سَلَامَ الْعَارِفِ بِحُرْمَتِکَ

سلام بر تو، سلام کسی که حرمت تو را می شناسد

الْمخْلِصِ فِی وَلَایَتِکَ

و در ولایتت خالص شده است

ص:166

الْمُتَقَرِّبِ إِلَی اللَّهِ بِمَحَبَّتِکَ

و با محبّت تو به خدا تقرّب می جوید

الْبَرِی ءِ مِنْ أَعْدَائِکَ

و از دشمنانت بیزار است

سَلَامَ مَنْ قَلْبُهُ بِمُصَابِکَ مَقْرُوحٌ

سلام کسی که قلبش در مصیبت تو مجروح

وَدَمْعُهُ عِنْدَ ذِکْرِکَ مَسْفُوحٌ

و اشکش به هنگام یاد تو جاری است

سَلَامَ الْمَفْجُوعِ الْحَزِینِ الْوَالِهِ الْمُسْتَکِینِ

سلام داغداری که محزون و دلداده و برجای مانده است

سَلَامَ مَنْ لَوْ کَانَ مَعَکَ بِالطُّفُوفِ لَوَقَاکَ بِنَفْسِهِ حَدَّ السُّیُوفِ

سلام کسی که اگر در میدان جنگ با تو بود، تو را با سپر کردن خود در برابر شمشیرها محافظت می کرد

وَبَذَلَ حُشَاشَتَهُ دُونَکَ لِلْحُتُوفِ

و جانش را برای تو فدا می کرد

وَجَاهَدَ بَیْنَ یَدَیْکَ

و در مقابلت مجاهدت می نمود

وَنَصَرَکَ عَلَی مَنْ بَغَی عَلَیْکَ

و در برابر متجاوزان، تو را یاری می کرد

وَفَدَاکَ بِرُوحِهِ وَجَسَدِهِ وَمَالِهِ وَوَلَدِهِ

و جان و جسم و مال و فرزند را فدای تو می کرد

وَرُوحُهُ لِرُوحِکَ فِدَاءٌ

آری روحش را فدای روحت

وَأَهْلُهُ لِأَهْلِکَ وِقَاءٌ

خانواده ش را فدای خانواده ات می نمود

فَلَئِنْ أَخَّرَتْنِی الدُّهُورُ

اگر روزگار مرا به تأخیر انداخت

وَعَاقَنِی عَنْ نَصْرِکَ الْمَقْدُورُ

و مرا از یاری در حدّ مقدور، محروم کرد

وَلَمْ أَکُنْ لِمَنْ حَارَبَکَ مُحَارِباً

در نتیجه نتوانستم با دشمنانت، دشمنی

وَلِمَنْ نَصَبَ لَکَ الْعَدَاوَةَ مُنَاصِباً

و با کسانی که پایه گذاران خصومت با تو بودند، خصومت نمایم

فَلَأَنْدُبَنَّکَ صَبَاحاً وَمَسَاءً

در مقابل صبح و شام برایت ندبه و مرثیه می خوانم

وَلَأَبْکِیَنَّ لَکَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً حَسْرَةً عَلَیْکَ

و به جای اشک، خون حسرت می گریم

ص:167

وَتَأَسُّفاً عَلَی مَا دَهَاکَ وَتَلَهُّفاً حَتَّی أَمُوتَ بِلَوْعَةِ الْمُصَابِ وَغُصَّةِ الِاکْتِیَابِ

حسرت و تاسف بر فاجعه ی که برایت رخ داد و غم و غصه تا زمانی که از شدّت مصیبت تو بسوزم و بمیرم

أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ

شهادت می دهم که: تو نماز را به پا داشتی

وَآتَیْتَ الزَّکَاةَ

و زکات را ادا کردی

وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ

و امر به معروف

وَنَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ َالْعُدْوَانِ

و نهی از منکر نمودی

وَأَطَعْتَ اللَّهَ

و مطیع خدا بودی

وَمَا عَصَیْتَهُ

و معصیتش را نکردی

وَتَمَسَّکْتَ بِهِ وَبِحَبْلِهِ

و به او و دستاویزش چسبیدی

فَأَرْضَیْتَهُ وَخَشِیتَهُ

در نتیجه او را از خود راضی کردی و ترسیدی

وَرَاقَبْتَهُ وَاسْتَجَبْتَهُ

و مراقب اطاعتش بودی و اوامرش را اجابت کردی

وَسَنَنْتَ السُّنَنَ

و سنّت هایش را سنّت کردی

وَأَطْفَأْتَ الْفِتَنَ

و فتنه ها را خاموش نمودی

وَدَعَوْتَ إِلَی الرَّشَادِ

و به سوی رشد و بالندگی هدایت کرده

وَأَوْضَحْتَ سُبُلَ السَّدَادِ

و راه های پایداری را روشن

وَجَاهَدْتَ فِی اللَّهِ حَقَّ الْجِهَادِ

و در مسیر او جهاد نمودی

وَکُنْتَ للَّهِ طَائِعاً

مطیع خدا

وَلِجَدِّکَ مُحَمَّدٍصَلَّی اللَّه عَلَیْهِ وَآلِهِ تَابِعاً

و پیرو جدّت محمد درود خدا بر او و خاندانش باد

وَلِقَوْلِ أَبِیکَ سَامِعاً

و برای سخن پدرت شنوا

وَإِلَی وَصِیَّةِ أَخِیکَ مُسَارِعاً

و به سوی وصیت برادرت شتابگر کوشا

وَلِعِمَادِ الدِّینِ رَافِعاً

و برای بلند کننده ستون های دین

وَلِلطُّغْیَانِ قَامِعاً

و قلع و قمع کننده طغیان کنندگان

وَلِلطُّغَاةِ مُقَارِعاً

و درهم کوبنده سرکشان

وَلِلْأُمَّةِ نَاصِحاً

و خیرخواه امت

وَفِی غَمَرَاتِ الْمَوْتِ سَابِحاً

و در لحظات مرگ ستایشگر و تسبیح کننده خدا

ص:168

وَلِلْفُسَّاقِ مُکَافِحاً

و مجازات کننده فاسقان

وَبِحُجَجِ اللَّهِ قَائِماً

و قیام کننده با ادلّه الهی

وَلِلْاِسْلَام وَالْمُسْلِمِینَ رَاحِماً

و دلسوز برای اسلام و مسلمانان

وَلِلْحَقِّ نَاصِراً

و یاریگر حقّ

وَعِنْدَ الْبَلَاءِ صَابِراً

و صبور در بلا

وَلِلدِّینِ کَالِئاً

و یاور دین

وَعَنْ حَوْزَتِهِ مُرَامِیاً

و محافظت کننده از محدوده ایین

تَحُوطُ الْهُدَی وَتَنْصُرُهُ

و هدایت را نگاهداشتی و یاریش کردی

وَتَبْسُطُ الْعَدْلَ وَتَنْشُرُهُ

و گسترش دهنده عدالت و انرا پراکنده ساختی

وَتَنْصُرُ الدِّینَ وَتُظْهِرُهُ

و ایین را یاری کردی و اشکارش ساختی

وَتَکُفُّ الْعَابِثَ وَتَزْجُرُهُ

و کسی را که دین را بازیچه شمرده بود بازش داشتی و او را راندی

وَتَأْخُذُ لِلدَّنِیِّ مِنَ الشَّرِیفِ

و (حق را) از پست برای شریف باز ستاندی

وَتُسَاوِی فِی الْحُکْمِ بَیْنَ الْقَوِیِّ وَالضَّعِیفِ

و عادل در حکم میان قوی و ضعیف

کُنْتَ رَبِیعَ الْأَیْتَامِ

تو باران بهاری یتیمان و بی پدران بودی

وَعِصْمَةَ الْأَنَامِ

و بازدارنده مردمان از ( بدی)

وَعِزَّ الْإسْلَامِ

و عزّت اسلام

و مَعْدِنَ الْأَحْکَامِ

و معدن احکام

وَحَلِیفَ الْإِنْعَامِ

و هم پیمان نیکویی

سَالِکاً طَرَائِقَ جَدِّکَ وَأَبِیکَ

ادامه دهنده راه جدّ و پدرت

مُشَبَّهاً فِی الْوَصِیَّةِ لِأَخِیکَ

و در وصیت شبیه برادرت بودی

وَفِیَّ الذِّمَمِ

خوش عهد

رَضِیَّ الشِّیَمِ

خوش رفتار

ظَاهِرَ الْکَرَمِ

کَرَم های اشکار

مُتَهَجِّداً فِی الظُّلَمِ

بزرگوار، شب زنده دار

قَوِیمَ الطَّرَائِقِ

برپاگر روشهای(نیکو)

کَرِیمَ الْخَلَائِقِ

بخشنده به افریدگان

عَظِیمَ السَّوَابِقِ

سابقه دار بزرگ

ص:169

شَرِیفَ النَّسَبِ

با نسب شریف

مُنِیفَ الْحَسَبِ

با حسب فراوان

رَفِیعَ الرُّتَبِ

صاحب رتبه های بلند

کَثِیرَ الْمَنَاقِبِ

صاحب فضائل فراوان

مَحْمُودَ الضَّرَائِبِ

صاحب سرشتهای ستوده

جَزِیلَ الْمَوَاهِبِ

واجد موهبت های بسیار

حَلِیمٌ رَشِیدٌ

بردبار، رشید

مُنِیبٌ جَوَادٌ

بازگشت کننده (بسوی خدا)، سخی

عَلِیمٌ شَدِیدٌ

دانای مستحکم

إِمَامٌ شَهِیدٌ

امام شهید

أَوَّاهٌ مُنیبٌ

امرزشگر، انابه کننده

حَبِیبٌ مَهِیبٌ

دوستدارنده، ترسان

کُنْتَ لِلرَّسُولِ صَلَّی اللَّه عَلَیْهِ وَآلِهِ وَلَداً

تو بودی برای رسول خدا، فرزند

وَلِلْقُرْآنِ مُنْقِداً

و برای قرآن، تابع

وَلِلْأُمَّةِ عَضُداً

و برای امت، بازو

وَفِی الطَّاعَةِ مُجْتَهِداً

و در اطاعت خدا تلاشگری

حَافِظاً لِلْعَهْدِ وَالْمِیثَاقِ

نگاهبان عهد و پیمان

نَاکِباً عَنِ سُبُلِ الْفُسَّاقِ

کنارگیر از راههای گناهکاران و هرزگان

وَبَاذِلاً لِلْمَجْهُودِ

عطا کننده و بخشنده به مسکین به سختی افتاده

طَوِیلَ الرُّکُوعِ وَالسُّجُودِ

تو اهل رکوع و سجده های طولانی بودی

زَاهِداً فِی الدُّنْیَا زُهْدَ الرَّاحِلِ عَنْهَا

کنارگیر در دنیا (چو) کنارگیری کوچ کننده از ان

نَاظِراً إِلَیْهَا بِعَیْنِ الْمُسْتَوْحِشِینَ مِنْهَا

و نگرنده به دنیا به دیده ترسندگان از ان (بودی)

آمَالُکَ عَنْهَا مَکْفُوفَةٌ

ارزوهایت از ان بازداشته شده

وَهِمَّتُکَ عَنْ زِینَتِهَا مَصْرُوفَةٌ

و همت و تلاشت از ارایشهایش برگرفته بود

وَإِلْحَاظُکَ عَنْ بَهْجَتِهَا مَطْرُوفَةٌ

چشمت از نگریستن به شادی افرینی (دنیا) بسته بود

وَرَغْبَتُکَ فِی الآْخِرَةِ مَعْرُوفَةٌ

اشتیاق و رغبتت در مورد اخرت شناخته شده و مشهور (بود)

ص:170

حَتَّى إِذَا الْجَوْرُ مَدَّ بَاعَهُ، وَ أَسْفَرَ الظُّلْمُ قِنَاعَهُ، وَ دَعَا الْغَيُّ أَتْبَاعَهُ، وَ أَنْتَ فِي حَرَمِ جَدِّكَ قَاطِنٌ

تا این که بیداد دستش را از آستین برون کرد، و ستم پرده از روی اسلحه اش برداشت، و گمراهی پیروانش را فرا خواند، و تو در حرم جدت ساکن بودی

وَ لِلظَّالِمِينَ مُبَايِنٌ

و از ستمگران جدائی گزیننده

جَلِيسُ الْبَيْتِ وَ الْمِحْرَابِ

در خانه ومحراب (عبادتگاه خود) نشسته بودی

مُعْتَزِلٌ عَنِ اللَّذَّاتِ وَ الشَّهَوَاتِ

از لذتها وشهوت ها دوری گزیده

تُنْكِرُ الْمُنْكَرَ بِقَلْبِكَ

زشتی را با قلبت زشت می شمردی

وَ لِسَانِكَ

و (با) زبانت (زشت می شمردی.)

عَلَى قَدْرِ طَاقَتِكَ وَ إِمْكَانِكَ

به مقدار توان و امکانت (زشت می شمردی.)

ثُمَّ اقْتَضَاكَ الْعَلَمُ لِلْإِنْكَارِ

سپس موقعیت چنان ایجاب کرد که پرچم مخالفت را برداری

وَ لَزِمَكَ أَنْ تُجَاهِدَ الْفُجَّارَ

وتو را بر آن داشت که با عیاشان وهرزگان کارزار کنی

فَسِرْتَ فِي أَوْلَادِكَ وَ أَهَالِيكَ

پس با فرزندان و خاندان به راه افتادی

وَ شِيعَتِكَ وَ مَوَالِيكَ

و پیروان و دوستانت (به راه افتادی)

وَ صَدَعْتَ بِالْحَقِّ وَ الْبَيِّنَةِ

وحقیقت را به روشنی ودرستی آشکار کردی

وَ دَعَوْتَ إِلَى اللَّهِ بِالْحِكْمَةِ

و به سوی خدا با حکمت فرا خواندی

وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ

و پند واندرزهای نیکو (فرا خواندی.)

وَ أَمَرْتَ بِإِقَامَةِ الْحُدُودِ

وبه برپا داشتن حدود امر کردی

وَ الطَّاعَةِ لِلْمَعْبُودِ

وفرمان بری از معبود (امر کردی.)

وَ نَهَيْتَ عَنِ الْخَبَائِثِ وَ الطُّغْيَانِ

واز پلیدی وطغیان وسرکشی بازداشتی

وَ وَاجَهُوكَ بِالظُّلْمِ وَ الْعُدْوَانِ

و(آنان) با ستم ودشمنی با تو برخورد کردند

فَجَاهَدْتَهُمْ بَعْدَ الإيعازِ لَهُمْ [الْإِيعَاذِ اِلَیهِم]

پس با ایشان کارزار کردی پس از آنکه آنان را به انجام آن کار (شایسته) فرا خواندی

وَ تَأْكِيدِ الْحُجَّةِ عَلَيْهِمْ

وحجت را بر ایشان تاکید نمودی

فَنَكَثُوا ذِمَامَكَ وَ بَيْعَتَكَ

پس امان وبیعت ترا شکستند

وَ أَسْخَطُوا رَبَّكَ

وبر پروردگارت خشم کردند

وَ جَدَّكَ

و نیایت (خشم کردند،)

وَ بَدَءُوكَ بِالْحَرْبِ

وجنگ را با تو آغاز نمودند

فَثَبَتَّ لِلطَّعْنِ

پس بر زخم زبانها ایستادگی کردی

وَ الضَّرْبِ

وضربه ها (ایستادگی کردی)

وَ طَحَنْتَ جُنُودَ الْفُجَّارِ

ولشگریان ستمگران هرزه را درهم کوبیدی

وَ اقْتَحَمْتَ قَسْطَلَ الْغُبَارِ

ودر گرد وغبار برخاسته در میدان جنگ وارد شدی

مُجَالِداً بِذِي الْفَقَارِ

در حالی که با (شمشیر) ذوالفقار کارزار می کردی

كَأَنَّكَ عَلِيٌّ الْمُخْتَارُ

بسان آن که حضرت علی مختار (برگزیده)، بودی

فَلَمَّا رَأَوْكَ ثَابِتَ الْجَأْشِ

پس چون ترا پایدار وغیر گریزپا

غَيْرَ خَائِفٍ

نا ترس

وَ لَا خَاشٍ

و غیر پست دیدند

نَصَبُوا لَكَ غَوَائِلَ مَكْرِهِمْ

شرارت های فریبهایشان را برای تو برافراشتند

وَ قَاتَلُوكَ بِكَيْدِهِمْ وَ شَرِّهِمْ

و با حیله و شرارت خویش با تو جنگیدند

وَ أَمَرَ اللَّعِينُ جُنُودَهُ

و آن نفرین شده لشگریانش را فرمان داد

فَمَنَعُوكَ الْمَاءَ وَ وُرُودَهُ

پس ترا از آب و وارد شدن در آن باز داشتند

وَ نَاجَزُوكَ الْقِتَالَ

و ترا به جنگ کشاندند

وَ عَاجَلُوكَ النِّزَالَ

و در جنگ بر تو شتافتند (واسبها را زین کردند)

وَ رَشَقُوكَ بِالسِّهَامِ وَ النِّبَالِ

وترا با تیرها وسنگها زدند

وَ بَسَطُوا إِلَيْكَ أَكُفَّ الِاصْطِلَامِ

و دستهای از میان برداشتن و نابود کردن را بر تو گشودند

وَ لَمْ يَرْعَوْا لَكَ ذِمَاماً

و احترام ترا حفظ نکردند

وَ لَا رَاقَبُوا فِيكَ أَثَاماً [الْأَنَامَ]، فِي قَتْلِهِمْ أَوْلِيَاءَكَ

و از جزای گناه (خویش) در حق تو، (و) کشتن فرزندانت نترسیدند

وَ نَهْبِهِمْ رِحَالَكَ

و (از) تاراج باردان هایت (نترسیدند)

أَنْتَ مُقَدَّمٌ فِي الْهَبَوَاتِ

در حالی که تو پیشتاز در گرد وغبار بودی

وَ مُحْتَمِلٌ لِلْأَذِيَّاتِ

وتحمل کننده آزارها واذیتها

وَ قَدْ عَجِبَتْ مِنْ صَبْرِكَ مَلَائِكَةُ السَّمَاوَاتِ

(که) فرشتگان آسمان از صبر وشکیب تو به شگفتی افتادند

وَ أَحْدَقُوا بِكَ مِنْ كُلِّ الْجِهَاتِ

پس از هر سو دور تو را گرفتند

وَ أَثْخَنُوكَ بِالْجِرَاحِ

و زخمهای کاری بر تو زدند

وَ حَالُوا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ الرَّوَاحِ

ومیان تو وشب مانع شدند (نگذاشتند کارت تا شب بطور انجامد)

وَ لَمْ يَبْقَ لَكَ نَاصِرٌ

در حالی که برای تو یاوری نمانده بود

وَ أَنْتَ مُحْتَسِبٌ

تو حسابگر

صَابِرٌ

شکیبا بودی

تَذُبُّ عَنْ نِسْوَتِكَ وَ أَوْلَادِكَ

از زنانت وفرزندانت دفاع می کردی

حَتَّى نَكَسُوكَ عَنْ جَوَادِكَ

تا این که ترا از اسبت انداختند

فَهَوَيْتَ إِلَى الْأَرْضِ جَرِيحاً

پس تو زخمی بر زمین افتادی

تَطَؤُكَ الْخُيُولُ بِحَوَافِرِهَا

اسبها با سمهایشان بر تو تاختند

وَ تَعْلُوكَ الطُّغَاةُ بِبَوَاتِرِهَا

وستمگران وسرکشان شمشیرهای برانشان را بر تو فرو آوردند

قَدْ رَشَحَ لِلْمَوْتِ جَبِينُكَ

پیشانیت برای مردن عرق کرده بود

وَ اخْتَلَفَتْ بِالانْقِبَاضِ وَ الِانْبِسَاطِ شِمَالُكَ وَ يَمِينُكَ

وبه راست وچپ کشیده وجمع می شدی (وبه خود می پیچیدی)

تُدِيرُ طَرْفاً خَفِيّاً إِلَى رَحْلِكَ وَ بَيْتِكَ، وَ قَدْ شُغِلْتَ بِنَفْسِكَ عَنْ وُلْدِكَ وَ أَهْلِكَ

گوشه چشمت را به سوی باردانت وخانه ات گرداندی، وبه تحقیق از فرزندان وخاندانت به نفست مشغول گردانیده شدی

وَ أَسْرَعَ فَرَسُكَ شَارِداً

و اسب گریزان شتافت

وَ إِلَى خِيَامِكَ قَاصِداً

به سوی خیمه هایت

مُحَمْحِماً

(در حال) شیهه کشنده

بَاكِياً

و گریان

فَلَمَّا رَأَيْنَ النِّسَاءُ جَوَادَكَ مَخْزِيّاً

پس هنگامی که زنان، اسبت را شرمسار دیدند

وَ نَظَرْنَ سَرْجَكَ عَلَيْهِ مَلْوِيّاً

و به زین برگشته ات نگاه کردند

بَرَزْنَ مِنَ الْخُدُورِ

از سراپرده ها برون آمدند

نَاشِرَاتِ الشُّعُورِ عَلَى الْخُدُودِ

با موهای پریشان بر گونه ها

لَاطِمَاتِ الْوُجُوهِ، سَافِرَاتٍ

(که) با روی نیمه باز بر رخسار (خو) سیلی می زدند

وَ بِالْعَوِيلِ دَاعِيَاتٍ

وشیون کنان وناله کننده

وَ بَعْدَ الْعِزِّ مُذَلَّلَاتٍ

در حالی که پس از عزت وشکوه خوار وذلیل شده اند

وَ إِلَى مَصْرَعِكَ مُبَادِرَاتٍ

وبه سوی قتلگاهت شتابان (بودند)

وَ الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَى صَدْرِكَ

وشمر بر روی سینه ات نشسته بود

مُولِغٌ سَيْفَهُ عَلَى نَحْرِكَ

(و)شمشیرش را بر گودی زیر گلوی تو فرو برده

قَابِضٌ عَلَى شَيْبَتِكَ بِيَدِهِ

وریشت را بدستش گرفته (بود)

ذَابِحٌ لَكَ بِمُهَنَّدِهِ

وسر تو را به شمشیر هندی اش می برید

قَدْ سَكَنَتْ حَوَاسُّكَ

حواست (در آن حال) آرامش داشت

وَ خَفِيَتْ أَنْفَاسُكَ

ونفسهایت پنهان شده بود

وَ رُفِعَ عَلَى الْقَنَا رَأْسُكَ

وسرت بر نیزه بلند شد

وَ سُبِيَ أَهْلُكَ كَالْعَبِيدِ

وخانواده ات چون بندگان اسیر شدند

وَ صُفِّدُوا فِي الْحَدِيدِ

و به وسیله آهنها غل وزنجیر گردیدند

فَوْقَ أَقْتَابِ الْمَطِيَّاتِ

بالای پالان های چهارپایان

تَلْفَحُ وُجُوهَهُمْ حَرُّ الْهَاجِرَاتِ

چهره هایشان از گرمای ظهرهای تابستان می سوخت

يُسَاقُونَ فِي الْبَرَارِي وَ الْفَلَوَاتِ

در بیابانها ودشت های پهناور پیش برده می شدند

أَيْدِيهِمْ مَغْلُولَةٌ إِلَى الْأَعْنَاقِ

دستهایشان به گردنهایشان آویخته بود

يُطَافُ بِهِمْ فِي الْأَسْوَاقِ

(و) در بازارها گردانده می شدند

فَالْوَيْلُ لِلْعُصَاةِ الْفُسَّاقِ

پس وای بر سرکشان هرزه گنهکار

لَقَدْ قَتَلُوا بِقَتْلِكَ الْإِسْلَامَ

به کشتنت اسلام را کشتند

وَ عَطَّلُوا الصَّلَاةَ

ونماز را بیهوده و مهمل گذاشتند

وَ الصِّيَامَ

و روزه (را بیهوده و مهمل گذاشتند)

وَ نَقَضُوا السُّنَنَ

وسنتها را شکستند ونقض نمودند

وَ الْأَحْكَامَ

و (همچنین) احکام را (شکستند و نقض نمودند،)

وَ هَدَمُوا قَوَاعِدَ الْإِيمَانِ

و پایه های ایمان را نابود کردند

وَ حَرَّفُوا آيَاتِ الْقُرَآنِ

وآیات قرآن را تحریف نمودند

وَ هَمْلَجُوا فِي الْبَغْيِ وَ الْعُدْوَانِ

ودر فساد ودشمنی سخت پیش دویدند

لَقَدْ أَصْبَحَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَوْتُوراً

به تحقیق رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم انتقام خون کشته اش ناگرفته ماند

وَ عَادَ كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَهْجُوراً

وکتاب خدای عز وجل رها شده گردید

وَ غُودِرَ الْحَقُّ إِذْ قُهِرْتَ مَقْهُوراً

وآنگاه که تو مغلوب گردیدی به حق وحقیقت خیانت شد

وَ فُقِدَ بِفَقْدِكَ التَّكْبِيرُ

و به نابودی ات الله اکبر از میان رفت

وَ التَّهْلِيلُ

و لا اله الا الله

وَ التَّحْرِيمُ

وتحریم

وَ التَّحْلِيلُ

وتحلیل

وَ التَّنْزِيلُ

وتنزیل

وَ التَّأْوِيلُ

و تاویل (از میان رفت.)

وَ ظَهَرَ بَعْدَكَ التَّغْيِيرُ

و پس از تو تغییر آشکار گردید

وَ التَّبْدِيلُ

و تبدیل

وَ الْإِلْحَادُ

و بی دینی

وَ التَّعْطِيلُ

و کفر

وَ الْأَهْوَاءُ

و خواستهای نفسانی

وَ الْأَضَالِيلُ

و گمراهی ها

وَ الْفِتَنُ

و آشوب ها

وَ الْأَبَاطِيلُ

و بیهودگی ها و باطل ها (آشکار گردید.)

فَقَامَ نَاعِيكَ عِنْدَ قَبْرِ جَدِّكَ الرَّسُولِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ

پس همانا خبر دهنده مرگت در کنار قبر نیایت رسول (خدا) صلی الله علیه وآله وسلم بپا خواست

فَنَعَاكَ إِلَيْهِ بِالدَّمْعِ الْهَطُولِ، قَائِلًا:

وبا اشک ریزان خبر مرگ ترا به حضرتش داد. در حالی که می گفت:

يَا رَسُولَ اللَّهِ قُتِلَ سِبْطُكَ وَ فَتَاكَ

ای رسول خدا فرزندت وجوانت کشته شد

وَ اسْتُبِيحَ أَهْلُكَ وَ حِمَاكَ

خانواده ات ونزدیکانت بیچاره شدند

وَ سُبِيَتْ بَعْدَكَ ذَرَارِيكَ

وفرزندانت پس از تو اسیر شدند

وَ وَقَعَ الْمَحذُورُ بِعِتْرَتكَ وَ ذَوِيكَ

وخانواده وافرادت در گرفتاری وبازداشت افتادند

فَانْزَعَجَ الرَّسُولُ

پس پیامبر آشفته خاطر شد

وَ بَكَى قَلْبُهُ الْمَهُولُ

وقلب (سینه) گریبانش بگریست

وَ عَزَّاهُ بِكَ الْمَلَائِكَةُ وَ الْأَنْبِيَاءُ

وبه خاطر تو فرشتگان وپیامبران بر او سر سلامتی دادند

وَ فُجِعَتْ بِكَ أُمُّكَ الزَّهْرَاءُ

و به خاطر تو مادرت زهرا سوگوار شد ومصیبت زده گردید

وَ اخْتَلَفَتْ جُنُودُ الْمَلَائِكَةِ الْمُقَرَّبِينَ، تُعَزِّي أَبَاكَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ

فرشتگان مقرب (برای) سوگواری و تسلیت گفتن به پدرت امیرمومنان (به حضورش) آمد و شد کردند

وَ أُقِيمَتْ لَكَ الْمَآتِمُ فِي أَعْلَى عِلِّيِّينَ

و برای تو در اعلی علیین عزا وماتم برپا شد

وَ لَطَمَتْ عَلَيْكَ الْحُورُ الْعِينُ

وبه خاطر تو زنان چشم سیاه درشت دیده (بهشتی) بر (رخسار خود) سیلی زدند

وَ بَكَتِ السَّمَاءُ وَ سُكَّانُهَا

وگریستند آسمان و ساکنانش

وَ الْجِنَانُ وَ خُزَّانُهَا

وبهشت ها وخزانه دارانشان

وَ الْهِضَابُ وَ أَقْطَارُهَا، وَ الْأَرْضُ وَ أَقْطَارُهَا

وکوههای گسترده بر روی زمین وکرانه هایش

وَ الْبِحَارُ وَ حِيتَانُهَا

و دریاها و ماهی هایش

وَ مَكَّةُ وَ بُنْيَانُهَا

و مکه و پایه هایش

وَ الْجِنَانُ وَ وِلْدَانُهَا

وجنیان وفرزندانشان

وَ الْبَيْتُ وَ الْمَقَامُ

و خانه (خدا) ومقام (ابراهیم)

وَ الْمَشْعَرُ الْحَرَامُ

و مشعر الحرام

وَ الْحِلُّ وَ الْإِحْرَامُ

و حل (هنگام برون آمدن از احرام) و احرام (همه)

اللَّهُمَّ فَبِحُرْمَةِ هَذَا الْمَكَانِ الْمُنِيفِ

خدایا به احترام این جایگاه بلند (مرتبه)

صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ

بر محمد توجه کن،و خاندان محمد (توجه کن،)

وَ احْشُرْنِي فِي زُمْرَتِهِمْ

ومرا به شفاعت ایشان وارد بهشت کن

اللَّهُمَّ فَإِنِّي أَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ

ایزدا همانا من به تو متوسل می شوم

يَا أَسْرَعَ الْحَاسِبِينَ

ای سریع ترین حسابگران

وَ يَا أَكْرَمَ الْأَكْرَمِينَ

وای بخشنده وکریمترین کریمان

وَ يَا أَحْكَمَ الْحَاكِمِينَ

وای حکم کننده ترین حکم کنندگان

بِمُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ

به حق محمد انجام پیامبران

رَسُولِكَ إِلَى الْعَالَمِينَ أَجْمَعِينَ

(و) فرستاده ات به سوی تمامی جهانیان

وَ بِأَخِيهِ وَ ابْنِ عَمِّهِ الْأَنْزَعِ الْبَطِينِ

و به برادرش و پسر عمویش (که) جدا شده از شرک و دوگانه پرستی (بود)، ودرونش انباشته از دانش و ایمان (بود)

الْعَالِمِ الْمَكِينِ

آن دانشمند برخوردار از مقام بلند

عَلِيٍّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ

علی امیر مومنان

وَ بِفَاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ

و به حق فاطمه سیده زنان جهانیان

وَ بِالْحَسَنِ الزَّكِيِّ عِصْمَةِ الْمُتَّقِينَ

و به حق حسن پاکیزه نگهبان پرواپیشگان

وَ بِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنِ أَكْرَمِ الْمُسْتَشْهَدِينَ

و به حق ابا عبدالله حسین کریم ترین شهادت جویان

وَ بِأَوْلَادِهِ الْمَقْتُولِينَ

وبه حق فرزندان کشته شده اش

وَ بِعِتْرَتِهِ الْمَظْلُومِينَ

وبه خاندان ستم دیده اش

وَ بِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ زَيْنِ الْعَابِدِينَ

وبه علی بن الحسین زینت عبادتگران

وَ بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ قِبْلَةِ الْأَوَّابِينَ

وبه محمد بن علی قبله گه توبه وبازگشت کنندگان

وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ أَصْدَقِ الصَّادِقِينَ

وجعفر بن محمد راستگوترین راستگویان

وَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ مُظْهِرِ الْبَرَاهِينِ

وموسی بن جعفر آشکار کننده برهانها

وَ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى نَاصِرِ الدِّينِ

وعلی بن موسی یاور آئین

وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ قُدْوَةِ الْمُهْتَدِينَ

ومحمد بن علی پیشوا وپیشتاز هدایت شدگان

وَ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ أَزْهَدِ الزَّاهِدِينَ

وعلی بن محمد پارساترین پارسایان

وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ وَارِثِ الْمُسْتَخْلَفِينَ

وحسن بن علی وارث جانشینان

وَ الْحُجَّةِ عَلَى الْخَلْقِ أَجْمَعِينَ

وحجت بر تمامی آفریدگان

أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ

که بر محمد توجه کنی

وَ آلِ مُحَمَّدٍ، الصَّادِقِينَ الْأَبَرِّينَ

وخاندان محمد آن راستگویان نیکوکار (توجه کنی،)

آلِ طَهَ وَ يس

آن خاندان طه و یس

وَ أَنْ تَجْعَلَنِي فِي الْقِيَامَةِ مِنَ الْآمِنِينَ

و مرا در روز قیامت از امان یافتگان

الْمُطْمَئِنِّينَ

آسودگان

الْفَائِزِينَ

رستگاران

الْفَرِحِينَ

شادمانان

الْمُسْتَبْشِرِينَ

بشارت یافتگان (قرار دهی.)

اللَّهُمَّ اكْتُبْنِي فِي الْمُسَلِّمِينَ

بار خدایا نام مرا در (زمره) مسلمانان بنویس

وَ أَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ

ومرا به صالحان بپیوند

وَ اجْعَلْ لِي لِسانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ

ونامم را بر زبان اقوام آتیه نیکو وسخنم را دلپذیر گردان

وَ انْصُرْنِي عَلَى الْبَاغِينَ

ومرا بر علیه ستمگران فاسد یاری کن

وَ اكْفِنِي كَيْدَ الْحَاسِدِينَ

واز حیله حسودان نگاهمدار

وَ اصْرِفْ عَنِّي مَكْرَ الْمَاكِرِينَ

وفریب فریبگران را از من دور کن

وَ اقْبِضْ عَنِّي أَيْدِيَ الظَّالِمِينَ

ودستان ستمگران را از من کوتاه نما

وَ اجْمَعْ بَيْنِي وَ بَيْنَ السَّادَةِ الْمَيَامِينِ فِي أَعْلَى عِلِّيِّينَ

ومیان من وآقایان خجستگان در اعلی علیین جمع گردان

مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ

با همان کسانی که بدانان نعمت ارزانی داشتی از جمله پیامبران

وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ

وتصدیق کنندگان وشهیدان وصالحان

بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ

به رحمت تو ای رحم کننده ترین رحم کنندگان

اللَّهُمَّ إِنِّي أُقْسِمُ عَلَيْكَ بِنَبِيِّكَ الْمَعْصُومِ

بارالها! همانا من ترا به حق پیامبر معصومت سوگند می دهم

وَ بِحُكْمِكَ الْمَحْتُومِ

وبه حق حکم حتمی شده ات

وَ نَهْيِكَ الْمَكْتُومِ

وبه بازداشت ونهی پوشیده شده ات

وَ بِهَذَا الْقَبْرِ الْمَلْمُومِ

وبه حق این قبر که مردمان به زیارتش روی می آورند

الْمُوَسَّدِ فِي كَنَفِهِ الْإِمَامِ الْمَعْصُومِ

(قبری که) در پهلویش امام معصوم کشته شده بدو ظلم شده، آرمیده است

الْمَقْتُولِ الْمَظْلُومِ

کشته شده مظلوم

أَنْ تَكْشِفَ مَا بِي مِنَ الْغُمُومِ

سوگندت می دهم، که مرا از اندوه ها بدر آوری

وَ تَصْرِفَ عَنِّي شَرَّ الْقَدَرِ الْمَحْتُومِ

وشر وبدی قدر (اندازه گیری) حتمی شده ات را از من باز داری

وَ تُجِيرَنِي مِنَ النَّارِ ذَاتِ السَّمُومِ

ومرا از آتش دارای بادهای گرم کشنده، کنارم داری

اللَّهُمَّ جَلِّلْنِي بِنِعْمَتِكَ

خدایا مرا به نعمت خودت بزرگوارم گردان

وَ رَضِّنِي بِقَسْمِكَ

وبه قسمتهایت از من خشنود شو

وَ تَغَمَّدْنِي بِجُودِكَ

به جود از من پرده پوشی کن

وَ كَرَمِكَ

و (به) کرم و بخششت (پرده پوشی کن،)

وَ بَاعِدْنِي مِنْ مَكْرِكَ

و مرا از فریب دور گردان

وَ نَقِمَتِكَ

و (همچنین از) انتقامت

اللَّهُمَّ اعْصِمْنِي مِنَ الزَّلَلِ

الها مرا از گناهان نگاهدار

وَ سَدِّدْنِي فِي الْقَوْلِ

و در سخن (حق) استوارم گردان

وَ الْعَمَلِ

و (همچنین در) کردار (درست)

وَ افْسَحْ لِي فِي مُدَّةِ الْأَجَلِ

و مدت اجل ومهلت مرا گسترش ده

وَ أَعْفِنِي مِنَ الْأَوْجَاعِ وَ الْعِلَلِ

واز دردها وبیماریها عافیتم بخش

وَ بَلِّغْنِي بِمَوَالِيَّ وَ بِفَضْلِكَ أَفْضَلَ الْأَمَلِ

وبه حق امامانم وبه (حق) فضلت مرا به بهترین آرزوها نائل گردان

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ

خدایا بر محمد توجه کن و خاندان محمد درود فرست

وَ اقْبَلْ تَوْبَتِي

وتوبه مرا بپذیر

وَ ارْحَمْ عَبْرَتِي

وبر گریه ام رحم کن

وَ أَقِلْنِي عَثْرَتِي

ولغزشم را جبران نما

وَ نَفِّسْ كُرْبَتِي

وسختی ام را آسان گردان

وَ اغْفِرْ لِي خَطِيئَتِي

واشتباهم را بپوشان

وَ أَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي

وبرایم در میان فرزندانم صالحانی قرار بده

اللَّهُمَّ لَا تَدَعْ لِي فِي هَذَا الْمَشْهَدِ الْمُعَظَّمِ

بار خدایا در این شهادتگاه پرعظمت برایم گناهی را مگذار

وَ الْمَحَلِّ الْمُكَرَّمِ

ومکان پرکرامت

ذَنْباً إِلَّا غَفَرْتَهُ

مگر آنکه آنرا بخشیده باشی

وَ لَا عَيْباً إِلَّا سَتَرْتَهُ

ونه عیبی مگر آنرا پوشانیده باشی

وَ لَا غَمّاً إِلَّا كَشَفْتَهُ

ونه اندوهی را مگر آنرا اصلاح کرده باشی

وَ لَا رِزْقاً إِلَّا بَسَطْتَهُ

ونه روزی ای را مگر آنکه افزون کرده باشی

وَ لَا جَاهاً إِلَّا عَمَرْتَهُ

ونه منزلت ومقامی را مگر آنکه گسترشش داده باشی

وَ لَا فَسَاداً إِلَّا أَصْلَحْتَهُ

ونه فساد وتباهی را مگر آنکه اصلاحش کرده باشی

وَ لَا أَمَلًا إِلَّا بَلَّغْتَهُ

ونه آرزوئی را مگر آنکه آنرا رسانیده باشی

وَ لَا دُعَاءً إِلَّا أَجَبْتَهُ

ونه دعا ونیایشی را مگر آنکه آنرا پذیرفته باشی

وَ لَا مُضَيَّقاً إِلَّا فَرَّجْتَهُ

ونه تنگنائی را مگر آنکه آنرا گشوده باشی

وَ لَا شَمْلًا إِلَّا جَمَعْتَهُ

ونه پراکندگی ای را مگر آنکه گردش آورده باشی

وَ لَا أَمْراً إِلَّا أَتْمَمْتَهُ

ونه کاری را مگر آنکه به انجامش رسانیده باشی

وَ لَا مَالًا إِلَّا كَثَّرْتَهُ

و نه دارائی را مگر آنکه آنرا افزونی بخشیده باشی

وَ لَا خُلُقاً إِلَّا حَسَّنْتَهُ

ونه اخلاقی را مگر آنکه نیکویش گردانیده باشی

وَ لَا إِنْفَاقاً إِلَّا أَخْلَفْتَهُ

ونه انفاق وبخششی را مگر آنکه جانشین (وماندنی)اش کرده باشی

وَ لَا حَالًا إِلَّا عَمَّرْتَهُ

ونه دگرگونی وحال را مگر آنکه آبادش کرده باشی

وَ لَا حَسُوداً إِلَّا قَمَعْتَهُ

ونه حسودی را مگر آنکه از میانش برده باشی

وَ لَا عَدُوّاً إِلَّا أَرْدَيْتَهُ

ونه دشمنی را مگر آنکه درهم شکنی اش

وَ لَا شَرّاً إِلَّا كَفَيْتَهُ

ونه بدی را مگر آنکه حیرانش نموده باشی

وَ لَا مَرَضاً إِلَّا شَفَيْتَهُ

ونه مریضی را مگر آنکه شفایش داده باشی

وَ لَا بَعِيداً إِلَّا أَدْنَيْتُهُ

ونه دور افتاده ای را مگر آنکه نزدیکش کرده باشی

وَ لَا شَعَثاً إلَّا لَمَمْتَهُ

ونه پراکندگی ای را مگر آنکه گردش آوری

وَ لَا سُؤَالًا إِلَّا أَعْطَيْتَهُ

ونه خواستی را مگر آنکه ارزانیش فرموده باشی

اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ خَيْرَ الْعَاجِلَةِ

خدایا از تو بهترین روی آوردنی

وَ ثَوَابَ الْآجِلَةِ

وثواب آینده را خواستارم

اللَّهُمَّ أَغْنِنِي بِحَلَالِكَ عَنِ الْحَرَامِ

بارالها مرا به حلالت از حرامت بی نیاز گردان

وَ بِفَضْلِكَ عَنْ جَمِيعِ الْأَنَامِ

وبه فضل وبخششت از تمامی آفریدگان (مستغنی ام دار)

اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ عِلْماً نَافِعاً

الها من از تو دانش بهره دهنده

وَ قَلْباً خَاشِعاً

وقلب خاشع وافتاده

وَ يَقِيناً شَافِياً

ویقینی کامل وشافی

وَ عَمَلًا زَاكِياً

وکردار پاکیزه

وَ صَبْراً جَمِيلًا

وشکیبائی زیبا

وَ أَجْراً جَزِيلًا

و پاداشی فراوان می خواهم

اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي شُكْرَ نِعْمَتِكَ عَلَيَّ

خدایا سپاسگزاری نعمتهایت را بر من ارزانی کن

وَ زِدْ فِي إِحْسَانِكَ

و در احسان

وَ كَرَمِكَ إِلَيَّ

و کرم و بخشش بی حسابت بر من فزونی قرار ده

وَ اجْعَلْ قَوْلِي فِي النَّاسِ مَسْمُوعاً

وسخنم را در میان مردمان مورد شنیدن قرار ده

وَ عَمَلِي عِنْدَكَ مَرْفُوعاً

ودانشم را نزد خود بلندپایه کن

وَ أَثَرِي فِي الْخَيْرَاتِ مَتْبُوعاً

واثر مرا در خیرات پیوسته ودنبال رونده نما

وَ عَدُوِّي مَقمُوعاً

ودشمنم را خوار وزبون وشکست خورده قرار ده

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْأَخْيَارِ

خدایا درود فرستبر محمد و خاندان محمد آن برگزیدگان

فِي آنَاءِ اللَّيْلِ وَ أَطْرَافِ النَّهَارِ

در راستای شب وتمامی روز

وَ اكْفِنِي شَرَّ الْأَشْرَارِ

و مرا از شر شوران و بَدان نگاهمدار

وَ طَهِّرْنِي مِنَ الذُّنُوبِ وَ الْأَوْزَارِ

و پاکیزه ام کن از گناه و پلیدی

وَ أَجِرْنِي مِنَ النَّارِ

و از آتش دورم ساز

وَ أَدْخِلْنِي دَارَ الْقَرَارِ

و مرا در خانه قرار (بهشت) فرود آر

وَ اغْفِرْ لِي وَ لِجَمِيعِ إِخْوَانِي فِيكَ وَ أَخَوَاتِيَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ

و تمامی برادران وخواهران مومن وباورمندم که در راه تو آنها را یافته ام به رحمت خود بیامرز

بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ

ای رحم کننده ترین رحم کنندگان

سپس رو به قبله شود و دو رکعت نماز بخوان در رکعت اول سوره انبیا را قرائت کن، و در رکعت دوم سوره حشر را، و سپس قنوت بگیر و بگو:

لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ

الْحَلِيمُ الْكَرِيمُ

آن شکیبای کرم کننده بخشایشگر

لَاإِلَهَ إِلَّااللَّهُ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ

نیست معبودی جز خدای بلند مرتبه و بزرگ

لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ

نیست معبودی جز خدا

رَبُّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ

مالک ودارنده آسمان های هفتگانه

وَ الْأَرَضِينَ السَّبْعِ

وزمینهای هفتگانه

وَمَا فِيهِنَّ وَ مَا بَيْنَهُنَّ

وآنچه در آنها وآنچه در میان آنهاست

خِلَافاً لِأَعْدَائِهِ،وَ تَكْذِيباً لِمَنْ عَدَلَ بِهِ

در حالی که مخالف با دشمنان دروغ انگارنده او (هستم)، همان کسانی که از او روی گردانیدند

وَ إِقْرَاراً لِرُبُوبِيَّتِهِ

و اقرار بر مالکی اش (می کنم)

وَخُشُوعاً لِعِزَّتِهِ

و افتاده بر عزت و شکوهش (می باشم)

الْأَوَّلُ بِغَيْرِ أَوَّلٍ

ابتدا واول بدون این که اول وابتدای چیزی باشد

وَ الْآخِرُ بِغَيْرِ آخِرٍ

و پایان بدون این که پایان چیزی باشد

الظَّاهِرُ عَلَى كُلِّ شَيْ ءٍ بِقُدْرَتِهِ

آشکار بر هر چیز به قدرتش

الْبَاطِنُ دُونَ كُلِّ شَيْ ءٍ بِعِلْمِهِ وَ لُطْفِهِ

وپنهان ودرون هر چیز به دانشش ولطفش

لَاتَقِفُ الْعُقُولُ عَلَى كُنْهِ عَظَمَتِهِ

عقل ها به کنه عظمتش راه ندارند

وَ لَا تُدْرِكُ الْأَوْهَامُ حَقِيقَةَ مَاهِيَّتِهِ

و اندیشه ها حقیقت چیستی اش را درک نمی کنند

وَ لَا تَتَصَوَّرُ الْأَنْفُسُ مَعَانِيَ كَيْفِيَّتِهِ

و نفس ها معانی چگونگی اش را نمی توانند تصور کنند

مُطَّلِعاً عَلَى الضَّمَائِرِ

آگاه بر درون ها

عَارِفاً بِالسَّرَائِرِ

وآشنای به پنهان ها

يَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَ ما تُخْفِي الصُّدُورُ

می دانند خیانت چشمها وآنچه سینه ها پنهان داشته اند را می داند

اللَّهُمَّ إِنِّي أُشْهِدُكَ عَلَى تَصْدِيقِي رَسُولَكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ

الها همانا من ترا به تصدیقم بر فرستاده ات صلی الله علیه وآله وسلم

وَ إِيمَانِي بِهِ

وایمانم به او

وَ عِلْمِي بِمَنْزِلَتِهِ

وآگاهیم نسبت به مقام ومنزلتش

وَ إِنِّي أَشْهَدُ أَنَّهُ النَّبِيُّ الَّذِي نَطَقَتِ الْحِكْمَةُ بِفَضْلِهِ

گواه می گیرم وهمانا حکمت به فضلش به سخن آمده

وَ بَشَّرَتِ الْأَنْبِيَاءُ بِهِ،وَ دَعَتْ إِلَى الْإِقْرَارِ بِمَا جَاءَ بِهِ

وپیامبران بدو بشارت داده اند، وبه اقرار واعتراف بدانچه آورده، فرا خوانده اند

وَ حَثَّتْ عَلَى تَصْدِيقِهِ بِقَوْلِهِ تَعَالَى:

وبه تصدیق نمودن حضرتش تشویق کرده اند. به - دلیل - سخن خدای متعال (که می فرماید):

الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِيلِ

کسی که (نام او را) در تورات وانجیل نزد خویش نوشته یافتند

يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ

که به نیکی فرمانشان می دهد

وَ يَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ

واز زشتی بازشان می دارد

وَ يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ

بر ایشان پاکیزه ها را حلال می دارد

وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِثَ

وپلیدی ها وناپاکی ها را بر ایشان حرام می کند

وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتِي كانَتْ عَلَيْهِمْ

گرفتاری وسختی ها وزنجیرهائی که به آنها گرفتارند را از ایشان باز می گشاید

فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ رَسُولِكَ إِلَى الثَّقَلَيْنِ

پس بر محمد فرستاده ات بر پری ها وانسیان

وَسَيِّدِ الْأَنْبِيَاءِ الْمُصْطَفَيْنَ

وآقای پیامبران برگزیده ات

وَ عَلَى أَخِيهِ وَ ابْنِ عَمِّهِ

و بر برادرش و پسر عمویش توجه کن

اللَّذَيْنِ لَمْ يُشْرِكَا بِكَ طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَداً

همان دو نفر یکه حتی یک چشم بر هم زدنی بر تو شرک نورزیدند

وَ عَلَى فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ

وبر فاطمه زهرا سیده زنان جهانیان

وَ عَلَى سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ

و بر آقای جوانان اهل بهشت حسن وحسین درود فرست

صَلَاةً خَالِدَةَ الدَّوَامِ

(آن هم) درود وتوجهی همیشگی وپیوسته

عَدَدَ قَطْرِ الرِّهَامِ

به تعداد قطرات بارانهای نم نم کننده پیوسته

وَ زِنَةَ الْجِبَالِ وَ الْآكَامِ

وبه سنگینی کوهها وتپه ها

مَا أَوْرَقَ السَّلَامُ

وقتیکه سلام برگ (و نتیجه ) میدهد

وَ اخْتَلَفَ الضِّيَاءُ وَ الظَّلَامُ

و(به تعداد) رفت وآمد نورها وسایه ها

وَ عَلَى آلِهِ الطَّاهِرِينَ

و بر خاندان پاکیزگانش

الْأَئِمَّةِ الْمُهْتَدِينَ

وامامان هدایت شده

الذَّائِدِينَ عَنِ الدِّينِ

ودفاع کنندگان از آئین

عَلِيٍّ وَ مُحَمَّدٍ

علی ومحمد

وَ جَعْفَرٍ وَ مُوسَى

وجعفر وموسی وعلی

وَ عَلِيّ ٍوَ مُحَمَّدٍ

وَ عَلِيٍّ وَالْحَسَنِ وَالْحُجَّةِ

ومحمد وعلی وحسن وحجت

الْقُوَّامِ بِالْقِسْطِ

بپا دارندگان عدل وداد

وَسُلَالَةِ السِّبْطِ

وفرزندان نواده دختری (پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم) درود فرست

اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ هَذَا الْإِمَامِ فَرَجاً قَرِيباً

بار خدایا، به حق این امام از تو گشایشی نزدیک

وَصَبْراً جَمِيلًا

وشکیبائی ای زیبا

وَ نَصْراً عَزِيزاً

ویاری با عزت

وَ غِنًى عَنِ الْخَلْقِ

وبی نیازی از خلق

وَ ثَبَاتاً فِي الْهُدَى

وپایداری در هدایت

وَ التَّوْفِيقَ لِمَا تُحِبُّ وَتَرْضَى

وموفقیت بر آنچه دوست داری وخشنود هستی

وَرِزْقاً وَاسِعاً حَلَالًاطَيِّباً

و روزی گسترده حلال پاکیزه

مَرِيئاً دَارّاً

تازه نیکوی

سَائِغاً فَاضِلًا مُفْضِلًا

نو به نوی گوارای خوشمزه(با) زیادی برگزیده شده

صَبّاً صَبّاً

بسیار ریخته شده

مِنْ غَيْرِ كَدٍّ وَ لَا نَكَدٍ

بدون زحمت وسختی

وَ لَا مِنَّةٍ مِنْ أَحَدٍ

وبی هیچ منتی از کسی را درخواست می کنم

وَ عَافِيَةً مِنْ كُلِّ بَلَاءٍ وَ سُقْمٍ وَ مَرَضٍ

و سلامتی از هر بلا ودرد ومرضی

وَ الشُّكْرَ عَلَى الْعَافِيَةِ وَ النَّعْمَاءِ

وسپاسگزاری بر سلامتی ونعمتها (را ارزانیم فرما)

وَ إِذَا جَاءَ الْمَوْتُ

و هر گاه که مرگ (به سراغمان) آید

فَاقْبِضْنَا عَلَى أَحْسَنِ مَا يَكُونُ لَكَ طَاعَةً

ما را به بهترین حالت جانمان را بستان که در فرمانبری تو باشیم

عَلَى مَا أَمَرْتَنَا مُحَافِظِينَ

و بر آنچه فرمانمان دادی نگاهبان باشیم

حَتَّى تُؤَدِّيَنَا إِلَى جَنَّاتِ النَّعِيمِ

تا این که ما را به بهشت های پر نعمت واردمان سازی

بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ

به (حق)رحمتت، ای رحم کننده ترین رحم کنندگان

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

بارالها بر محمد وخاندان محمد توجه کن

وَ أَوْحِشْنِي مِنَ الدُّنْيَا

و مرا از دنیا بترسان

وَ آنِسْنِي بِالْآخِرَةِ

و به آخرت مانوسم کن

فَإِنَّهُ لَا يُوحِشُ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا خَوْفُكَ

پس همانا جز خوف و ترس از تو چیزی از دنیا وحشت نمی اندازد

وَ لَايُؤْنِسُ بِالْآخِرَةِ

و (چیزی انسان را) به آخرت مانوس نمی کند

إِلَّا رَجَاؤُكَ

مگر امیدواری به تو

اللَّهُمَّ لَكَ الْحُجَّةُ لَا عَلَيْكَ

بار خدایا حجت ودلیل از سوی توست نه بر علیه تو

وَ إِلَيْكَ الْمُشْتَكَى لَا مِنْكَ

وشکوه وشکایت به سوی توست نه از تو

فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ

پس بر محمد وخاندانشذرود فرست

وَ أَعِنِّي عَلَى نَفْسِيَ الظَّالِمَةِ الْعَاصِيَةِ

ومرا بر نفس بسیار ستمگر سرپیچی کننده ام

وَ شَهْوَتِي َالْغَالِبَةِ

و شهوت چیره شونده ام یاری فرما

وَ اخْتِمْ لِي بِالْعَفْوِ وَ الْعَافِيَةِ

وعاقبت مرا با عافیت ونیکی به پایان رسان

اللَّهُمَّ إِنَّ اسْتِغْفَارِي إِيَّاكَ

خدایا بخشش خواهی ام تنها از توست

وَ أَنَا مُصِرٌّ عَلَى مَا نَهَيْتَ قِلَّةُ حَيَاءٍ

در حالی که بر آنچه بازم داشتی به خاطر کم حیائی اصرار وپافشاری کننده ام

وَ تَرْكِيَ الِاسْتِغْفَارَ مَعَ عِلْمِي بِسَعَةِ حِلْمِكَ

وآمرزش طلبی را ترک کردم، با این که می دانم بردباریت گسترده است

تَضْيِيعٌ لِحَقِّ الرَّجَاءِ

(واین کار من) از میان بردن حق امیدواری می باشد

اللَّهُمَّ إِنَّ ذُنُوبِي تُؤْيِسُنِي أَنْ أَرْجُوَكَ

بارالها همانا گناهانم مرا مایوسم داشته تا به تو امیدوار باشم

وَ إِنَّ عِلْمِي بِسَعَةِ رَحْمَتِكَ يَمْنَعُنِي أَنْ أَخْشَاكَ

وآگاهیم به گستردگی رحمتت مانع از آن شده که از تو بترسم

فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

پس بر محمد وخاندان محمد درود فرست

وَ صَدِّقْ رَجَائِي لَكَ

وامیدواریم را بر خودت تصدیق کن

وَ كَذِّبْ خَوْفِي مِنْكَ

وخوف ووحشت مرا از خودت بازدار (وموجبات آن ترس را تکذیب کن)

وَ كُنْ لِي عِنْدَ أَحْسَنِ ظَنِّي بِكَ

وبه همان گونه که به تو گمان نیکو دارم با من همچنان رفتار کن

يَا أَكْرَمَ الْأَكْرَمِينَ

ای کریمترین کریمان

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ

الها بر محمد وخاندان محمد دود فرست

وَ أَيِّدْنِي بِالْعِصْمَةِ

ومرا به عصمت ونگاهداریت تاییم نما

وَ أَنْطِقْ لِسَانِي بِالْحِكْمَةِ

وزبانم را به حکمت گویا فرما

وَ اجْعَلْنِي مِمَّنْ يَنْدَمُ عَلَى مَا ضَيَّعَهُ فِي أَمْسِهِ

ومرا از کسانی قرار ده که به خاطر آنچه در شبش از میان برده، پشیمان است

وَ لَا يُغْبَنُ حَظُّهُ فِي يَوْمِهِ

و از بهره روزش محروم ومغبون نمی شود

وَ لَا يَهُمُّ لِرِزْقِ غَدِهِ

و برای روزی بامدادانش اندوهگین نباشد

اللَّهُمَّ إِنَّ الْغَنِيَّ مَنِ اسْتَغْنَى بِكَ وَ افْتَقَرَ إِلَيْكَ

خدایا بی نیاز کسی است که به تو بی نیازی جوید، ومحتاج تو باشد

وَ الْفَقِيرَ مَنِ اسْتَغْنَى بِخَلْقِكَ عَنْكَ

ونیازمند وگدا کسی است که (با تکیه) به آفریدگانت (خود را) از تو بی نیاز داند

فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ

بر محمد وخاندان محمد درود فرست

وَ أَغْنِنِي عَنْ خَلْقِكَ بِكَ

ومرا به (لطف) خودت از خلقت بی نیاز کن

وَ اجْعَلْنِي مِمَّنْ لَا يَبْسُطُ كَفّاً إِلَّا إِلَيْكَ

و مرا از کسانی قرار ده که دستش را جز بسوی تو نگشاید

اللَّهُمَّ إِنَّ الشَّقِيَّ مَنْ قَنَطَ

خدایا همانا بدبخت وتیره بخت کسی است که نومید باشد

وَ أَمَامَهُ التَّوْبَةُ وَ وَرَاءَهُ الرَّحْمَةُ

در حالی که تو پیش رویش ورحمت پشت سرش است

وَ إِنْ كُنْتُ ضَعِيفَ الْعَمَلِ فَإِنِّي فِي رَحْمَتِكَ قَوِيُّ الْأَمَلِ

اگر در کارم سستی دارم ولی در رحمت تو قوی آرزو هستم

فَهَبْ لِي ضَعْفَ عَمَلِي لِقُوَّةِ أَمَلِي

پس کم و کسری که دارم را به قوت آرزویم ببخشای

اللَّهُمَّ إِنْ كُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّ فِي عِبَادِكَ مَنْ هُوَ أَقْسَى قَلْباً مِنِّي

بار خدایا اگر تو می دانی که در میان بندگانت سخت دل تر از من

وَ أَعْظَمُ مِنِّي ذَنْباً

پر گناه تر از من نیست

فَإِنِّي أَعْلَمُ أَنَّهُ لَا مَوْلَى أَعْظَمُ مِنْكَ طَوْلًا

همانا من هم می دانم که مولا وآقائی از نظر فضلیت وبرتری

وَ أَوْسَعُ رَحْمَةً وَ عَفْواً

بزرگتر از تو وگشاده رحمت وچشم پوش تر از تو وجود ندارد

فَيَا مَنْ هُوَ أَوْحَدُ فِي رَحْمَتِهِ

پس ای کسی که او در رحمتش یکتاست

اغْفِرْ لِمَنْ لَيْسَ بِأَوْحَدَ فِي خَطِيئَتِهِ

از کسی که در گناهش تنها (فرد گنهکار) نیست، چشم پوشی کن

اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَمَرْتَنَا فَعَصَيْنَا

بارالها همانا تو فرمانمان دادی، ما سرپیچی کردیم

وَ نَهَيْتَ فَمَا انْتَهَيْنَا

وما را بازداشتی وما نهی تو را نپذیرفتیم

وَ ذَكَّرْتَ فَتَنَاسَيْنَا

ویادآوریمان کردی وما فراموش کردیم

وَ بَصَّرْتَ فَتَعَامَيْنَا

وبصیرت دادی پس خود را به کوری زدیم

وَ حَدَّدْتَ فَتَعَدَّيْنَا

ودورمان داشتی پس تجاوز کردیم

وَمَا كَانَ ذَلِكَ جَزَاءَ إِحْسَانِكَ إِلَيْنَا

و این پاداش احسان تو بر ما نبود

وَ أَنْتَ أَعْلَمُ بِمَا أَعْلَنَّا وَ أَخْفَيْنَا

و تو آگاهی بدانچه آشکار داشتیم وپنهان نمودیم

وَ أَخْبَرُ بِمَا نَأْتِي وَ مَا أَتَيْنَا

واز آنچه ما بجا می آوریم، وآنچه بجا آوردیم،باخبری

فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ

پس بر محمد وخاندان محمد درود فرست

وَ لَا تُؤَاخِذْنَا بِمَا أَخْطَأْنَا وَ نَسِينَا

وما را بدانچه خطا کردیم و فراموش نمودیم بازخواست منما

وَ هَبْ لَنَا حُقُوقَكَ لَدَيْنَا

وحق هائی که از تو نزد ماست بر ما ببخش

وَ أَتِمَّ إِحْسَانَكَ إِلَيْنَا

و احسان خودت را بر ما به پایان رسان

وَ أَسْبِلْ رَحْمَتَكَ عَلَيْنَا

و رحمت خود را به (سوی)ما راه گشای

اللَّهُمَّ إِنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِهَذَا الصِّدِّيقِ الْإِمَامِ

بارالها ما به وسیله این امام بسیار راستگو به تو توسل می جوئیم

وَنَسْأَلُكَ بِالْحَقِّ الَّذِي جَعَلْتَهُ لَهُ

از تو میخواهیم به حقی که قرار دادی برای او

وَ لِجَدِّهِ رَسُولِكَ

وجدش فرستاده تو

وَ لِأَبَوَيْهِ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ

وپدر ومادرش - علی وفاطمه

أَهْلِ بَيْتِ الرَّحْمَةِ

همان خاندان رحمت

إِدْرَارَ الرِّزْقِ الَّذِي بِهِ قِوَامُ حَيَاتِنَا

از تو روزئی را که حیات وآسایش عیال ما بدان است، (بر ما) پیوسته داری

وَ صَلَاحُ أَحْوَالِ عِيَالِنَا فَأَنْتَ الْكَرِيمُ الَّذِي تُعْطِي مِنْ سَعَةٍ

پس تو آن کریم وبخشنده ای هستی که از فراخی وگستردگی اعطا می کنی

وَ تَمْنَعُ مِنْ قُدْرَةٍ

و از قدرت باز می داری

وَنَحْنُ نَسْأَلُكَ مِنَ الرِّزْقِ مَا يَكُونُ صَلَاحاً لِلدُّنْيَا وَ بَلَاغاً لِلْآخِرَةِ

ما ازتو روزئی را درخواست می کنیم که آسایش وصلاح دنیا ورسیدن به آخرت بدان است

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ

خدایا بر محمد وخاندان محمد درود فرست

وَ اغْفِرْ لَنَا وَ لِوَالِدَيْنَا

وما وپدر ومادرمان

وَ لِجَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ،وَالْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِمَاتِ

وهمه زنان و مردان باورمند و مسلمان

الْأَحْيَاءِ مِنْهُمْ وَ الْأَمْوَاتِ

چه زنده و چه مرده از ایشان

وَ آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً

و در دنیا نیکی و در اخرت هم نیکی بده

وَقِنا عَذابَ النَّارِ

و ما را از عذاب در امان بدار

ص:189

بعد از قنوت نماز را تمام کرده و سبحان اللَّه می گویی. بعد از آن، هر یک از گونه راست و چپ خود را به زمین گذاشته و چهل بار می گویی:

«سُبْحَانَ اللَّهِ وَالْحَمْدُ للَّهِ ِ وَلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَاللَّهُ أَکْبَرُ»

بعد از آن سر از خاک برداشته و از خداوند متعال نجات و توفیق طلب می کنی. در پایان بالای سر امام علیه السلام ایستاده و دو رکعت دیگر مانند دو رکعت قبلی خوانده و قبر شریف را در آغوش می گیری و می گویی:

زَادَ اللَّهُ فِی شَرَفِکُمْ وَالسَّلَام عَلَیْکُمْ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکَاتُهُ

و در نهایت برای خود، والدین و نزدیکان و تمام کسانی که می خواهی دعا می کنی که انشاء اللَّه مستجاب است

ص:190

دعای هفدهم: زیارت حضرت علی اکبرعلیه السلام

زیارت حضرت علی اکبرعلیه السلام

بحارالأنوار / ج 101 / ص 270 / باب 2 - کراهة تولی الخصومة؛ إقبال الأعمال / ص 573 / فصل فیما نذکره من زیارة الشهداء

بغدادی نقل می کند که در سال دویست و پنجاه و دو

از آنجا که تاریخ تولد حضرت بقیة اللَّه دویست و پنجاه و پنج می باشد. این توقیع یا از آن حضرت نیست و منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام است و یا اینکه در تاریخ توقیع اشتباهی پیش آمده است

توسط شیخ محمّد بن غالب اصفهانی توقیعی از امام علیه السلام دستم رسید. در آن زمان جوان بودم و پدرم را تازه از دست داده بودم. از ایشان خواستم تا اذن دخول برای زیارت حضرت امام حسین علیه السلام و شهدای کربلا را برایم بیان نمایند. نامه ی از ایشان به دستم رسید:

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

زمانی که قصد زیارت شهدای کربلا را کردی، در طرف پای قبر امام حسین علیه السلام که محل قبر علی بن حسین صلوات اللَّه علیهما است، رو به قبله بایست. آنجا محل استقرار عمده شهدای کربلا است. خطاب به علی بن الحسین بگو:

اَلسَّلَام عَلَیْکَ یَا أَوَّلَ قَتِیلٍ

سلام بر تو ای اوّلین شهید

مِنْ نَسْلِ خَیْرِ سَلِیلٍ مِنْ سُلَالَةِ إِبْرَاهِیمَ الْخَلِیلِ

از نسل بهترین سلاله ابراهیم خلیل

ص:191

صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ وَعَلَی أَبِیکَ

صلوات خدا بر تو و پدرت باد

إِذْ قَالَ فِیکَ قَتَلَ اللَّهُ قَوْماً قَتَلُوکَ

زمانی که در مورد تو گفت: خداوند قومی را که تو را کشتند، هلاک کند

یَا بُنَیَّ مَا أَجْرَأَهُمْ عَلَی الرَّحْمَنِ وَعَلَی انْتِهَاکِ حُرْمَةِ الرَّسُولِ

ای پسرم آنها چقدر نسبت به حریم خدا و رسول او جسور شده ند

عَلَی الدُّنْیَا بَعْدَکَ الْعَفَا

اف بر دنیای بعد از تو

کَأَنِّی بِکَ بَیْنَ یَدَیْهِ مَاثِلاً

گویا می بینم که در پیش پدرت ایستاده ای

وَلِلْکَافِرِینَ قَائِلاً:

و خطاب به کفّار می گویی:

أَنَا عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍ

من علی بن الحسین بن علی هستم

نَحْنُ وَبَیْتِ اللَّهِ أَوْلَی بِالنَّبِیِ

ما و خانه خدا از همه به رسول خدا نزدیک تریم

أَطْعَنُکُمْ بِالرُّمْحِ حَتَّی یَنْثَنِیَ

با نیزه شما را پاره پاره می کنم

أَضْرِبُکُمْ بِالسَّیْفِ

و با شمشیر بر شما می کوبم

أَحْمِی عَنْ أَبِی

و از پدرم حمایت می کنم

ضَرْبَ غُلَامٍ هَاشِمِیٍ عَرَبِیٍ

مانند جوان هاشمی عربی می جنگم

وَاللَّهِ لَا یَحْکُمُ فِینَا ابْنُ الدَّعِیِ

و اجازه نمی دهم که فرزند پسر خوانده (پاورقی: مقصود از پسر خوانده زیاد است. زیرا مادر زیاد مرجانه، زنی فاحشه بود و طبق نقل تواریخ از زنای با ابوسفیان زاده شد. به همین جهت معاویه او را برادر خود می خواند. از این جهت آن حضرت زیاد را فرزند خوانده می نامند که کنایه از ولد الزنا بودن آن است. به یقین فرزند این فرزند خوانده کسی غیر از ابن زیاد نخواهد بود که کاروان کربلا را به خاک و خون کشید.) در میان ما قضاوت کند

ص:192

حَتَّی قَضَیْتَ نَحْبَکَ وَلَقِیتَ رَبَّکَ

تا اینکه جانت را فدا کردی و به دیدار خدایت شتافتی

أَشْهَدُ أَنَّکَ أَوْلَی بِاللَّهِ وَبِرَسُولِهِ

شهادت می دهم که تو نزدیک ترین افراد به خدا و رسول او هستی

وَأَنَّکَ ابْنُ رَسُولِهِ وَابْنُ حُجَّتِهِ وَأَمِینِهِ

و تو فرزند رسول خدا و فرزند حجّت خدا و امین او هستی

حَکَمَ اللَّهُ لَکَ عَلَی قَاتِلِکَ مُرَّةَ بْنِ مُنْقِذِ بْنِ النُّعْمَانِ الْعَبْدِیِّ لَعَنَهُ اللَّهُ

خداوند خود، قضاوت کند درباره تو بر قاتلت مرة بن منقذ بن النعمان العبدی

وَأَخْزَاهُ وَمَنْ شَرِکَهُ فِی قَتْلِکَ

تمام کسانی که او را در قتل تو کمک کردند

وَکَانُوا عَلَیْکَ ظَهِیراً وَأَصْلَاهُمُ اللَّهُ جَهَنَّمَ

و او را از رحمتش ودور و ذلیل کند و در دوزخ وارد کند

ص:193

دعای هجدهم: دعای امام علیه السلام برای شفا گرفتن از تربت امام حسین علیه السلام

دعای امام علیه السلام برای شفا گرفتن از تربت امام حسین علیه السلام

بحارالأنوار / ج 53 / ص 226 - الحکایة السادسة

شیخ ابراهیم کفعمی در کتاب بلد الامین از امام مهدی علیه السلام نقل می کند:

هر کسی که این دعا را با تربت امام حسین علیه السلام در کاسه نو، بنویسد و آن را بشوید و بخورد، بیماریش بهبود می یابد

بِسْمِ اللَّهِ دَوَاءٌ

«بسم اللَّه دوای درد

وَالْحَمْدُ للَّهِ شِفَاءٌ

و الحمدللَّه شفای آن است

وَلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ کِفَاءٌ

و لااله الا اللَّه کفایت کننده است.»

هُوَ الشَّافِی شِفَاءً

شفا دهنده اصلی خداست

وَهُوَ الْکَافِی کِفَاءً

و او نگهدارنده اصلی است آری آن ذکر کفایت کننده عجیبی است

أُذْهِبُ الْبَأْسَ بِرَبِّ النَّاسِ شِفَاءًلَا یُغَادِرُهُ سُقْمٌ

گرفتاری را با پروردگار مردم، از بین می برم. شفایی که هیچ بیماری در آن نماند

وَصَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ النُّجَبَاءِ

درود خدا بر محمّد و خاندان برگزیده اش.»

سیّد زین الدّین علی بن الحسین الحسینی رحمه الله با خط خود نوشته است که مردی از اهل کربلا که نزدیک حرم زندگی می کرد، گرفتار بیماری خاصی شده بود. در خواب حضرت قائم علیه السلام را دید و از بیماری خود خدمت حضرت گلایه کرد. ایشان این دعا را به او آموخت. او نیز به آن عمل کرد و بلافاصله بعد از نوشیدن آب، شفا پیدا کرد

ص:194

مناجات سایر ائمه از زبان امام زمان علیه السلام

دعای نوزدهم: دعاهای امیرالمؤمنین، امام سجاد و امام صادق علیهم السلام

دعاهای امیرالمؤمنین، امام سجاد و امام صادق علیهم السلام

از زبان امام زمان علیه السلام

الغیبة للطوسی / ص 260؛ دلائل الإمامة / ص 298 / معرفة من شاهد صاحب الزمان علیه السلام؛ بحارالأنوار / ج 91 / ص 187 / باب 35 - الأدعیة المختصرة المختصة؛ کمال لدین / ج 2 / ص 470 / 43 - باب ذکر من شاهد القائم علیه السلام و رآه

محمّد بن احمد انصاری نقل می کند که نزدیک مستجار در اطراف کعبه نشسته بودم. جماعتی از مردان که حدود سی نفر می شدند، در آنجا حاضر بودند. در میان آنها تنها محمّد بن قاسم علوی آدم مخلصی بود. روز ششم ذی الحجّه سال دویست و نود و سه، در آنجا نشسته بودیم که جوانی از طواف خارج شد و به طرف ما آمد. دو پیراهن احرام به تن کرده و نعلین هایش را به دست گرفته بود. زمانی که او را دیدیم، هیبتش ما را گرفت و بدون استثناء همگی به پایش بلند شدیم. به ما سلام کرد و در وسط جمعیت نشست. بعد به راست و چپش که ما قرار داشتیم، نگاه کرد و گفت: آیا می دانید که امام صادق علیه السلام دعای الحاح را چگونه می خواند؟ گفتیم: چگونه می خواندند: گفت این طور:

اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی بِهِ تَقُومُ السَّمَاءُ

«خدایا، از تو درخواست می کنم با آن اسمی که آسمان با ان پا برجاست

وَبِهِ تَقُومُ الْأَرْضُ

و زمین با آن پابرجا است

ص:195

وَبِهِ تُفَرِّقُ بَیْنَ الْحَقِّ وَالْبَاطِلِ

و با آن حقّ و باطل از هم جدا می شوند

وَبِهِ تَجْمَعُ بَیْنَ الْمُتَفَرِّقِ

و با آن پراکنده ها را جمع

وَبِهِ تُفَرِّقُ بَیْنَ الْمجْتَمِعِ

و جمع ها را پراکنده می کنی

وَبِهِ أَحْصَیْتَ عَدَدَ الرِّمَالِ

و با آن محاسبه می کنی، تعداد رمل ها

وَزِنَةَ الْجِبَالِ وَکَیْلَ الْبِحَارِ

و وزن کوه ها و اندازه دریاها را

أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

بر محمّد و خاندانش درود فرست

وَأَنْ تَجْعَلَ لِی مِنْ أَمْرِی فَرَجاً وَمَخْرَجاً

و در این گرفتاری برایم گشایش و محلی برای بیرون آمدن از آن قرار بده.»

سپس بلند شد و مشغول طواف شد. با بلند شدنش، ما نیز به احترام ایشان بلند شدیم تا اینکه حضرت از ما برگشتند. همگی از یاد بردیم که در مورد او سؤال کنیم که مثلاً او کیست و چه کسی است؟ تا اینکه فردا رسید و در همان وقت، باز هم ایشان از طواف خارج شدند و به طرف ما آمدند. مانند دیروز بلند شدیم و ایشان در میان ما نشستند و به راست و چپ نگاه کردند و فرمودند: آیا می دانید که امیرالمؤمنین بعد از نمازهای واجب کدام دعا را می خواندند؟ گفتیم: کدام دعا را می خواندند؟ فرمود: این دعا را:

إِلَیْکَ رُفِعَتِ الْأَصْوَاتُ

خدایا، صداها به سوی تو بلند می شوند

وَدُعِیَتِ الدَّعَوَاتُ

و دعاها به سوی تو بلند می شوند

وَلَکَ عَنَتِ الْوُجُوهُ

و برای تو چهره ها خاضع می گردد

وَلَکَ خَضَعَتِ الرِّقَابُ

و در برابر تو گردن ها می افتند

وَإِلَیْکَ التَّحَاکُمُ فِی الْأَعْمَالِ

و تو در مورد اعمال قضاوت می کنی

یَا خَیْرَ مَنْ سُئِلَ

ای بهترین کسی که از او سؤال می شود

ص:196

وَیَا خَیْرَ مَنْ أَعْطَی

و ای بهترین کسی که عطا می کند

یَا صَادِقُ یَا بَارِئُ

ای راستگو و ای خالق

یَا مَنْ لا یُخْلِفُ الْمِیعادَ

ای کسی که در وعده خود تخلف نمی کند

یَا مَنْ أَمَرَ بِالدُّعَاءِ

ای کسی که به دعا کردن امر کرده

وَوَعَدَ بِالْإِجَابَةِ

و وعده اجابت داده است

یَا مَنْ قَالَ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ

ای کسی که گفته است: «دعا کنید تا مستجاب کنم.» (پاورقی: غافر / 60.)

یَا مَنْ قَالَ وَإِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی

ای کسی که گفته است: «زمانی که بندگانم درباره من سؤال کنند

فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ

بگو که من به شما خیلی نزدیک هستم و دعای مناجات کنندگان را اجابت می کنم

فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی

بنابراین شما نیز دعوت مرا اجابت کنید

وَلْیُؤْمِنُوا بِی

و به من ایمان بیاورید

لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ

تا هدایت شوید و رشد کنید.» (پاورقی: بقره / 186.)

وَیَا مَنْ قَالَ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ

و ای کسی که گفته است: «ای بندگانی که به خودتان ظلم کرده اید

لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ

از رحمت من ناامید نباشید؛

إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً

زیرا اگر خدا اراده کند، همه گناهان را یکجا می بخشد

إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ

همانا او بخشنده و مهربان است.» (پاورقی: زمر / 53.)

لَبَّیْکَ وَسَعْدَیْکَ

خدایا، دعوتت را اجابت می کنم و به سویت می شتابم

هَا أَنَا ذَا بَیْنَ یَدَیْکَ الْمُسْرِفُ

آری این منم. بنده ی که به خودش ظلم کرده است

وَأَنْتَ الْقَائِلُ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ

و تو گفته ی از رحمتم ناامید نشوید؛

إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً

زیرا همه گناهان را یکجا می بخشی

ص:197

دوباره به راست و چپ نگاهی کرد و گفت: آیا می دانید که حضرت امیرعلیه السلام در سجده شکر کدام دعا را می خواندند؟ گفتیم: کدام دعا را می خواندند؟ گفت: این دعا را:

یَا مَنْ لَا یَزِیدُهُ کَثْرَةُ الْعَطَاءِ إِلَّا سَعَةً وَعَطَاءً

ای کسی که بخشش های فراوان تنها بخشایشش را بیشتر می کند

یَا مَنْ لَا یَنْفَدُ خَزَائِنُهُ

و ای کسی که خزائنش تمام نمی شود

یَا مَنْ لَهُ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ

ای کسی که خزائن آسمان ها و زمین متعلق به اوست

یَا مَنْ لَهُ خَزَائِنُ مَا دَقَّ وَجَلّ

ای کسی که خزائن کوچک و بزرگ مخصوص اوست

لَا یَمْنَعْکَ إِسَاءَتِی مِنْ إِحْسَانِکَ

ای کسی که بدی من مانع از احسانش نمی شود

أَنْتَ تَفْعَلُ بِیَ الَّذِی أَنْتَ أَهْلُهُ

و تو با من آن طور رفتار می کنی که شایسته آن هستی؛

فَأَنْتَ أَهْلُ الْجُودِ وَالْکَرَمِ وَالْعَفْوِ وَالتَّجَاوُزِ

زیرا تو اهل جود کردن و بزرگواری و عفو و گذشت هستی

یَا رَبِّ یَا اللَّهُ لَا تَفْعَلْ بِیَ الَّذِی أَنَا أَهْلُهُ

پروردگارا،خدایا، با من آن طور نباش که من شایسته آن هستم؛

فَإِنِّی أَهْلُ الْعُقُوبَةِ

زیرا من شایسته عقوبتم

وَقَدِ اسْتَحْقَقْتُهَا لَا حُجَّةَ لِی وَلَا عُذْرَ لِی عِنْدَکَ

آری من مستحق آن هستم و هیچ عذری ندارم

أَبُوءُ لَکَ بِذُنُوبِی کُلِّهَا

با همه گناهانم به سوی تو می آیم

وَأَعْتَرِفُ بِهَا کَیْ تَعْفُوَ عَنِّی

و به همه آنها اعتراف می کنم،تا شاید عفوم کنی

وَأَنْتَ أَعْلَمُ بِهَا مِنِّی

و تو از همه به اعمال من آگاهی

أَبُوءُ لَکَ بِکُلِّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتُهُ

برمی گردم با همه گناهانی که انجام داده ام

وَکُلِّ خَطِیئَةٍ احْتَمَلْتُهَا

و تمام اشتباهاتی که مرتکب شده

ص:198

وَکُلِّ سَیِّئَةٍ عَلِمْتُهَا [عَمِلْتُهَا]

و تمام معصیت هایی که می دانم

رَبِّ اغْفِرْ لِی وَارْحَمْ وَتَجَاوَزْ عَمَّاتَعْلَمُ

پروردگارا، مرا ببخش و رحم کن و از همه گناهانی که می دانی، بگذر

إِنَّکَ أَنْتَ الْأَعَزُّ الْأَکْرَمُ

زیرا تو شکست ناپذیرترین و بزرگوارترینی

بلند شد و مشغول طواف شد. ما نیز به احترامشان بلند شدیم. فردا در همان موقع دوباره آمد و ما برای آمدنش بلند شدیم. در میان ما نشست و به راست و چپ خود نگاه کرد و گفت: علی بن حسین علیه السلام در محل سجده خود در این مکان - با دستشان به سنگ زیر ناودان اشاره کرد - می گفت:

عُبَیْدُکَ بِفِنَائِکَ مِسْکِینُکَ بِفِنَائِکَ فَقِیرُکَ بِفِنَائِکَ

خدایا، بنده خوارت در جوارت قرار گرفته. مسکین و بیچاره ت در کنار توست

سَائِلُکَ بِفِنَائِکَ یَسْأَلُکَ مَالَا یَقْدِرُ عَلَیْهِ غَیْرُکَ

فقیر و نیازمندت در جوار توست. گدای در خانه ات از تو چیزهایی را می خواهد که غیر تو از انجام آنها عاجز هستند

سپس به راست و چپ نگاهی کرد و در میان همه به محمّد بن قاسم نگاه کرد و فرمود: محمّد بن قاسم تو در مسیر خیر قرار داری ان شاء اللَّه. محمّد بن قاسم کسی بود که معتقد به امامت ایشان بود. بعد بلند شد و داخل طواف شد. کسی در میان ما نبود که دعاهای ایشان به او الهام نشود. اما با این حال از یاد می بردیم درباره او حرف بزنیم. تا این که در روز آخر سر صحبت باز شد

ص:199

ابوعلی محمودی گفت: دوستان می دانید که این آقا کی بود؟ به خدا قسم که او امام زمانمان بود! گفتیم: از کجا متوجّه شدی؟ ذکر کرد که هفت سال بود از خدا می خواستم تا امام زمانم را مشاهده کنم. روزی از روزها که غروب را در عرفه بودیم. مردی را با همین شکل و شمایل مشاهده کردم که دعا می خواند. پیشش رفتم و گفتم که کیستی؟ گفت: از همین مردم. گفتم: از کدام مردم؟ گفت: از عرب ها. گفتم: از کدام عرب ها؟ گفت: از اشرف اعراب. گفتم: آنها کدام طایفه هستند؟ گفت: بنی هاشم. گفتم: از کدام بنی هاشم؟ گفت: از بالاترین طبقه آن. گفت: کسی که سختی ها را شکافت، غذا را خوراند و نماز را در حالی که هم در خواب بودند، خواند. فهمیدم که او علوی است. به همین خاطر نیز به او علاقه مند شدم. اما ناگهان ایشان را گم کردم. متوجّه نشدم که چطور رفت. از افرادی که در اطرفش بودند، سؤال کردم او را می شناسید؟ گفتند: بله او هر سال با پای پیاده، با ما به حج می آید. گفتم: سبحان اللَّه به خدا قسم که رد پایی برای او نمی بینم!

با دنیایی از اندوه و غصه، به منزلگاهم برگشتم و خوابیدم. ناگهان رسول خداصلی الله علیه وآله را دیدم. فرمود: ای احمد آیا کسی را که به دنبالش بودی، دیدی؟ عرض کردم: او که بود سرورم؟ فرمود: کسی که دیدی امام زمانت بود

راوی می گوید: وقتی که این حرف را شنیدیم. او را سرزنش کردیم که چرا قبلاً به ما نگفتی. گفت که این اتفاق را از یاد برده بود. همین الآن به یادش آمده است

ص:200

زیارت امیرالمؤمنین در روز یکشنبه

زیارت امیرالمؤمنین در روز یکشنبه

بحارالأنوار / ج 99 / ص 212 / زیارة أمیرالمؤمنین علیه السلام؛ جمال الأسبوع / ص 31/ زیارة أمیرالمؤمنین علیه السلام

این زیارت به نقل از کسی است که آن شخص حضرت حجّت علیه السلام را در بیداری دیده است. آن حضرت در روز یکشنبه که روز حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام می باشد ایشان را چنین زیارت می کردند

اَلسَّلَام عَلَی الشَّجَرَةِ النَّبَوِیَّةِ

سلام بر درخت نبوّت

وَالدَّوْحَةِ الْهَاشِمِیَّةِ

عظمت هاشمی تابان

الْمُضِیئَةِ الْمُثْمِرَةِ بِالنُّبُوَّةِ الْمُونِعَةِ بِالْإِمَامَةِ

که ثمره ش از نبوّت و رسیدگی آن از امامت است. (پاورقی: به این معنا که میوه درخت ریشه می گیرد و کمال و رسیدگی آن میوه از امامت است و بدون امامت نارس خواهد بود.)

اَلسَّلَام عَلَیْکَ وَعَلَی ضَجِیعَیْکَ آدَمَ وَنُوحٍ

سلام بر تو و بر دو پیامبری که در کنارت خوابیده ند. یعنی آدم و نوح علیهما السلام

اَلسَّلَام عَلَیْکَ وَعَلَی أَهْلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ

سلام بر تو و اهل بیت پاک و طاهرت

اَلسَّلَام عَلَیْکَ وَعَلَی الْمَلَائِکَةِ الْمحْدِقِینَ بِکَ وَالْحَافِّینَ بِقَبْرِکَ

سلام بر تو و بر ملائکه گرداگرد و زائر تو

یَا مَوْلَایَ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ

ای مولای من، ای امیرمؤمنان

هَذَا یَوْمُ الْأَحَدِ

این روز، روز یکشنبه است

وَهُوَ یَوْمُکَ وَبِاسْمِکَ

و آن روز تو و به نام تو است

ص:201

وَأَنَا ضَیْفُکَ فِیهِ وَجَارُکَ

من نیز در این روز مهمان و پناه آورده به شما هستم

فَأَضِفْنِی یَا مَوْلَایَ

بنابراین ازمن مهمان نوازی کنید

وَأَجِرْنِی

ای مولای من، اجر و پاداش بده

فَإِنَّکَ کَرِیمٌ تُحِبُّ الضِّیَافَةَ

شما بزرگوار و بخشنده هستی و مهمان دوست هستی

وَمَأْمُورٌ بِالْإِجَارَةِ

از سویی هم مأمور به پناه دادن ما شده ی

فَافْعَلْ مَا رَغِبْتُ إِلَیْکَ فِیهِ

بنابراین کاری را که به شوق آن خدمتت رسیده ام انجام بده

وَرَجَوْتُهُ مِنْکَ

کاری که امید آن را از تو داشته ام

بِمَنْزِلَتِکَ وَآلِ بَیْتِکَ عِنْدَ اللَّهِ

به حرمت ارزش و جایگاهی که نزد خدا دارید

وَبِمَنْزِلَتِهِ عِنْدَکُمْ

و به حرمت جایگاهی که خدا پیش شما دارد

وَبِحَقِّ ابْنِ عَمِّکَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّه عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ وَعَلَیْکُمْ أَجْمَعِینَ

همین طور به حرمت پسرعمویت، فرستاده خدا،که سلام ودرود خدا براو وخاندانش باد

ص:202

دعا برای شیعیان

دعای بیستم: دعای امام زمان علیه السلام برای شیعیان در سامرا

دعای امام زمان علیه السلام برای شیعیان در سامرا

بحارالأنوار/ج 52/ص 61/باب 18 - ذکر من رآه صلوات اللَّه علیه؛ مهج لدعوات/ص 296

سیّد بن طاوس رحمه الله

سیّد ابن طاووس

ولادت:

سیّد رضی الدین، علی بن موسی بن جعفر بن طاووس، از نوادگان امام حسن مجتبی و امام سجادعلیهما السلام در روز 15 محرم سال 589 هجری در شهر حله به دنیا آمد

تحصیلات:

ابتدای تحصیلات سیّد ابن طاووس در شهر حلّه بود که از محضر پدر و جدّ خود، ورام بن ابی فراس علوم مقدماتی را آموخت

سیّد با درکی قوی و هوشی سرشار قدم در راه علم نهاد و در اندک زمانی از تمام هم شاگردی های خود سبقت گرفت. وی در کشف المحجة می گوید:

«وقتی من وارد کلاس شدم آنچه را دیگران در طول چند سال آموخته بودند، در یک سال آموختم و از آنان پیشی گرفتم»

او مدت دو سال و نیم به تحصیل فقه پرداخت و پس از آن خود را از استاد بی نیاز دید و بقیه کتب فقهی عصر خویش را به تنهایی مطالعه نمود

شخصیت اجتماعی:

سیّد بن طاووس در بین علما و مردم زمان خویش از احترام خاصی برخوردار بود. او علاوه بر این که فقیهی نام آور بود ادیبی گرانقدر و شاعری توانا شمرده می شد، گر چه شهرت اصلی او در زهد و تقوی و عرفان است و اکثر تألیفات او در موضوع ادعیه و زیارات می باشد

سیّد کتابخانه بزرگ و بی نظیری داشت که از جدّش به ارث برده بود و به گفته خودش تمام آن کتاب ها را مطالعه کرده یا درس گرفته بود

نقابت سادات:

در دوران اقامت ابن طاووس در بغداد از سوی خلیفه عباسی، المستنصر، پیشنهادهایی مانند وزارت، سفارت و... به او شد؛ اما سیّد هیچیک را نپذیرفت و استدلالش برای خلیفه چنین بود که: «اگر من طبق مصلحت شما عمل کنم، رابطه خویش را با خداوند قطع می نمایم و اگر طبق اوامر الهی و عدل وانصاف حرکت کنم، خاندان تو و بقیه وزرا و سفرا و فرماندهان تو آن را تحمّل نخواهند کرد و چنین خواهند گفت که علی بن طاووس با این رویه می خواهد بگوید، اگر حکومت به ما برسد اینچنین عمل می کنیم و این روشی است بر خلاف سیره حکمرانان قبل از تو و مردود دانستن حکومت های آنهاست»

سیّد در سال 661 هجری نقابت علویان را پذیرفت. نقیب بزرگترین شخصیت علمی و دینی سادات بود که کلیه امور مربوط به سادات را عهده دار می شد. این وظایف شامل قضاوت مشاجرات، رسیدگی به مساکین و مستمندان، سرپرستی ایتام و... می شد

البته ایشان تأکید دارد که تنها به خاطر حفظ جان دوستان و شیعیانی که در معرض قتل و غارت مغول قرار داشتند این منصب را پذیرفته است

وفات:

سیّد علی بن طاووس در سال 664 هجری در سن 75 سالگی و در شهر بغداد وفات نمود. بدن شریفش را به نجف اشرف منتقل نموده و در حرم امیر المؤمنین علیه السلام به خاک سپردند

نقل می کند که در سامرا بودم. به هنگام سحر

ص:203

دعای امام علیه السلام را شنیدم. بخشی از دعا که برای زنده ها و مرده هایشان می کرد، این جملات بودند:

«وَأَبْقِهِمْ أَوْ قَالَ وَأَحْیِهِمْ فِی عِزِّنَا وَمُلْکِنَا أَوْ سُلْطَانِنَا وَدَوْلَتِنَا»

«خدایا، آنها را در دوران عزّت و حکومت ما، نگهدار یا فرمودند: زنده کن.»

این اتفاق در تاریخ شب چهارشنبه، سیزدهم ذی القعده سال ششصد و سی و هشت رخ داد

ص:204

دعای بیست و یکم: دعای امام زمان علیه السلام برای شیعیان آلوده

دعای امام زمان علیه السلام برای شیعیان آلوده

بحارالأنوار / ج 53 / ص 302 / الحکایة الخامسة و الخمسون

از سیّد بن طاووس نقل شده است که در سحرگاه و در سرداب سامرا مناجات حضرت را شنیده است که ایشان چنین دعا می کردند:

اَللَّهُمَّ إِنَّ شِیعَتَنَا خُلِقَتْ مِنْ شُعَاعِ أَنْوَارِنَا

خدایا، شیعیان آفریده شده اند از شعاع نور ما

وَبَقِیَّةِ طِینَتِنَا

و باقی مانده طینت ما

وَقَدْ فَعَلُوا ذُنُوباً کَثِیرَةً اتِّکَالاً عَلَی حُبِّنَا وَوَلَایَتِنَا

از طرفی با تکیه بر محبّت و ولایت ما، مرتکب گناهان زیادی شده ند. (پاورقی: البته مقصود برداشته شدن تکلیف از شیعیان نیست؛ زیرا در روایات متعددی آمده است که ما خدا را با ورع عبادت می کنیم. شما نیز با ورع عبادت کنید و به امید شفاعت به دنبال ما نیفتید. به قطع اعتقاد به اینکه ولایت اهل بیت انسان را از عمل بی نیاز می کند، مطابق با عقاید غلات است. ایشان در موارد بی شماری تأکید کرده ند، کسی که عمل صالح انجام ندهد، به عذاب الهی مبتلا خواهد شد

نکته عقلی که دلیل قطعی بر این مطلب می باشد، آن است که اگر ولایت اهل بیت علیهم لسلام انسان را از عمل بی نیاز می کند، در این صورت خود ائمه برای چه از سوی خدا انتخاب شده ند؟! آیا غیر از این است که آنها برای هدایت سایر انسان ها قرار داده شده ند؟ آیا غیر از این است که امام حسین علیه السلام برای بر پایی دین به شهادت رسید؟ راستی اگر حبّ صوری ایشان کافی بود، نیازی به دین باقی می ماند؟ آیا کسی با اهل بیت علیهم لسلام دشمنی می کرد؟

بنابراین مقصود از این ادعیه کسانی هستند که اهل عبادت و تلاش در دین هستند، اما با این حال گاه و بی گاه لغزش هایی نیز برایشان رخ می دهد، که در این صورت با شفاعت و دعای اهل بیت علیهم لسلام وارد بهشت خواهند شد

مؤید مطلب آن است که امام از این گناهکاران با عنوان شیعه یاد می کند. در حالی که در روایتی امام باقر به جابر جعفی می فرمایند: کسانی که اهل معاصی هستند و مدّعیند که ما را دوست دارند، دروغگویانی بیش نیستند

نکته پایانی آن است که این مسأله غیر از مقامات والایی است که انسان تنها باید با تلاش خود به آن دست یابد؛ زیرا این نوع از دعاها که از اهل بیت علیهم لسلام صادر شده است، برای نجات دادن از آتش است، نه برای مقام قرب؛ زیرا مقامات مقرّبین و ابرار بر اهل معصیت حرام است.)

فَإِنْ کَانَتْ ذُنُوبُهُمْ بَیْنَکَ وَبَیْنَهُمْ

اگر این گناهانانشان میان شما و انهاست

ص:205

فَاصْفَحْ عَنْهُمْ فَقَدْ رَضِینَا

آنها را به خاطر رضایت ما، ببخش

وَمَا کَانَ مِنْهَا فِیَما بَیْنَهُمْ فَأَصْلِحْ بَیْنَهُمْ

اگر میان خودشان است، ببخش

وَقَاصَّ بِهَا عَنْ خُمُسِنَا

و از خمس ما حساب کن

وَأَدْخِلْهُمُ الْجَنَّةَ

و در بهشت وارد کن

وَزَحْزِحْهُمْ عَنِ النَّارِ

و از آتش دوزخ نجات بده

وَلَا تَجْمَعْ بَیْنَهُمْ وَبَیْنَ أَعْدَائِنَا فِی سَخَطِکَ

و آنها را با دشمنان ما در آتش غضبت نسوزان

این دعا در بسیاری از کتاب های متأخرین و علمایی که به زمان ما نزدیک هستند و یا معاصر ما می باشند، به صورت دیگری نقل شده است که عبارت است از:

اَللَّهُمَّ إِنَّ شِیعَتِنَا مِنَّا خُلِقُوا

خدایا، شیعیان ما از ما خلق شده اند

مِنْ فَاضِلِ طِینَتِنَا

از باقی مانده طینت

وَعُجِنُوا بِمَاءِ وَلَایَتِنَا

و گل ما با آب ولایت ما عجین و مخلوط شده ند

ص:206

اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لَهُمْ مِنَ الذُّنُوبِ مَا فَعَلُوهُ اِتَّکالاً عَلی حُبُّنَا

خدایا، ببخش آن عده از گناهانی را که به خاطر تکیه بر محبّت و ولایت ما انجام داده اند

وَ وِلَائِنَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ

در روز قیامت و به احترام ما

وَلَا تُؤَاخِذْهُمْ بِمَا اقْتَرَفُوه مِنَ السَّیِئَاتِ إِکْرَاماً لَنَا

آنها را برای گناهانی که انجام داده ند، نگیر و عذاب نکن

وَلَا تُقَاصِّهِمْ یَوْمَ لْقِیَامَةِ مُقَابِلَ أَعْداَئَنِا

و در مقابل دشمنانمان، در روز قیامت آنها را قصاص نکن

فَإِن خَفَّفَتْ مَوَازِینَهُمْ فَثَقِّلْهَا بِفَاضِلِ حَسَنَاتِنَا

اگر هم ترازوی اعمالشان سبک شد، از حسنات ما جبران کن

ص:207

دعاهای امام زمان علیه السلام در ماه مبارک رجب

دعای بیست و دوم: دعای امام زمان علیه السلام در هر روز از ماه رجب

دعای امام زمان علیه السلام در هر روز از ماه رجب

إقبال الأعمال / ص 646 / فصل فیما نذکره من الدعوات؛ البلد الأمین/ ص 179 / شهر رجب؛ المصباح للکفعمی / ص 529 / الفصل الثالث و الأربعون؛ بحارالأنوار / ج 95 / ص 392 /باب 23 - أعمال مطلق أیام شهر رجب

خیر بن عبداللَّه نقل می کند که از جمله نامه های امام زمان علیه السلام که به دست محمّد بن عثمان عمری رحمه الله رسید دعایی است که در هر روز از ماه رجب خوانده می شود. من آن توقیع را نوشته م

متن توقیع:

در هر روز از رجب این دعا را بخوان:

اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِمَعَانِی جَمِیعِ مَا یَدْعُوکَ بِهِ

خدایا، به جِدّ از تو درخواست می کنم با تمام نام ها و معناهایی که تو را می خوانند

وُلَاةُ أَمْرِکَ الْمَأْمُونُونَ عَلَی سِرِّکَ الْمُسْتَسِرُّونَ بِأَمْرِکَ

والیان امورت که مورد اعتماد تو در حفظ اسرارت می باشند

الْوَاصِفُونَ لِقُدْرَتِکَ الْمُعْلِنُونَ لِعَظَمَتِکَ

آنان که قدرت تو را توصیف و آشکار می کنند

أَسْأَلُکَ بِمَا نَطَقَ فِیهِمْ مِنْ مَشِیَّتِکَ

خدایا، درخواست می کنم با آن اراده ای که در میان ایشان جاری شد

فَجَعَلْتَهُمْ مَعَادِنَ لِکَلِمَاتِکَ وَأَرْکَاناً لِتَوْحِیدِکَ وَآیَاتِکَ وَمَقَامَاتِکَ

و تو آنها را معادن علم و پایه های توحید و نشانه ها و مقامات خود قرار دادی

ص:208

الَّتِی لَا تَعْطِیلَ لَهَا فِی کُلِّ مَکَانٍ یَعْرِفُکَ بِهَا مَنْ عَرَفَکَ

مقاماتی که در هیچ جایی، اگر کسی بخواهد تو را با آن مقامات بشناسد، معطل نخواهد ماند

لَا فَرْقَ بَیْنَکَ وَبَیْنَهَا

میان تو و آنها هیچ فرقی نیست

إِلَّا أَنَّهُمْ عِبَادُکَ وَخَلْقُکَ

مگر اینکه آنها بنده و مخلوق تو هستند

فَتْقُهَا وَرَتْقُهَا بِیَدِکَ بَدْؤُهَا مِنْکَ وَعَوْدُهَا إِلَیْکَ

امور زندگی و آغاز و بازگشت آنها به سوی توست

أَعْضَادٌ وَأَشْهَادٌ وَمُنَاةٌ وَأَزْوَادٌ وَحَفَظَةٌ وَرُوَّادٌ

آنها یاوران و شاهدان و هادیان و ذخایر و حافظان و رهبران هستند

فَبِهِمْ مَلَأْتَ سَمَاءَکَ وَأَرْضَکَ حَتَّی ظَهَرَ

تو زمین و آسمانت را از آنها پر کردی تا روشن شود

أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ

که خدایی جز تو نیست. (پاورقی: مقصود آن است که اهل بیت علیهم السلام در اثر عبادت و استعدادهای ذاتی، تجسم صفات خدا شده ند. از این رو توحید مجسّم هستند؛ یعنی توحید خدا با وجود آنها آشکار شده است. معنای این سخن که میان شما و خدا تفاوتی غیر از این نیست که شما بندگان او و مخلوق او هستید؛ آن است که شما هیچ چیزتان از خودتان نیست. همه چیزتان از خداست. اما به جهت عبادت و بندگی، تبلور صفات او شده ید. خدا با چشمان شما می بیندو با دستانتان کار می کند و با پاهایتان قدم بر می دارد. همان جمله معروف که عمر درباره علی علیه السلام به آن جوان گناهکار گفته بود: چشم خدا تو را دید و دست خدا تو را زد!)

فَبِذَلِکَ أَسْأَلُکَ وَبِمَوَاقِعِ الْعِزِّ مِنْ رَحْمَتِکَ وَبِمَقَامَاتِکَ وَعَلَامَاتِکَ

درخواست می کنم به موقعیت غیر قابل شکست تو و به مقامات و نشانه هایت

أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ

که بر محمّد و خاندانش درود فرستی

وَأَنْ تَزِیدَنِی إِیمَاناً وَتَثْبِیتاً

و ایمان و ثبات قدم مرا افزایش دهی

ص:209

یَا بَاطِناً فِی ظُهُورِهِ

ای باطن در ظهورش

وَیَا ظَاهِراً فِی بُطُونِهِ وَمَکْنُونِهِ

و ای ظاهر در باطنش

یَا مُفَرِّقاً بَیْنَ النُّورِ وَالدَّیْجُورِ

ای جدا کننده نور از تاریکی

یَا مَوْصُوفاً بِغَیْرِ کُنْهٍ

ای توصیف شده به غیر باطن

وَمَعْرُوفاً بِغَیْرِ شِبْهٍ

و شناخته شده بدون شبیه

حَادَّ کُلِّ مَحْدُودٍ

ای محدود کننده هر محدود

وَشَاهِدَ کُلِّ مَشْهُودٍ

و شاهد هر دیدنی

وَمُوجِدَ کُلِّ مَوْجُودٍ

و ایجاد کننده هر موجود

وَمُحْصِیَ کُلِّ مَعْدُودٍ

و شمارنده هر شمردنی

وَفَاقِدَ کُلِّ مَفْقُودٍ

و معدوم کننده هر معدوم

لَیْسَ دُونَکَ مِنْ مَعْبُودٍ أَهْلَ الْکِبْرِیَاءِ وَالْجُودِ

معبودی غیر از تو که شایسته برتری و جود باشد، وجود ندارد

یَا مَنْ لَا یُکَیَّفُ بِکَیْفٍ وَلَا یُؤَیَّنُ بِأَیْنٍ

ای کسی که با چگونگی و کجایی سؤال نمی شود

یَا مُحْتَجِباً عَنْ کُلِّ عَیْنٍ

ای پنهان از چشمان

یَا دَیْمُومُ یَا قَیُّومُ

ای دائمی و پایدار

وَعَالِمَ کُلِّ مَعْلُومٍ

و عالم از هر چیزی

صَلِّ عَلَی عِبَادِکَ الْمُنْتَجَبِینَ

درود فرست بر بندگان برگزیده ات

وَبَشَرِکَ الْمحْتَجِبِینَ

و انسان های پنهانت

وَمَلَائِکَتِکَ الْمُقَرَّبِینَ

و ملائکه مقربت

وَبُهْمِ (بُهَمِ) الصَّافِّینَ الْحَافِّینَ

و حیوانات بالدار و پیاده

وَبَارِکْ لَنَا فِی شَهْرِنَا هَذَا الرَّجَبِ الْمُکَرَّمِ

و در این ماه گرامی داشته شده برکتت را نازل کن

وَمَا بَعْدَهُ مِنْ أَشْهُرِ الْحُرُمِ

و ماه های حرام بعد از آن

وَأَسْبِغْ عَلَیْنَا فِیهِ النِّعَمَ

و نعمتت را بر ما کامل نما

ص:210

وَأَجْزِلْ لَنَا فِیهِ الْقِسَمَ

و قسمت ما را از آن زیاد

وَأَبْرِرْ لَنَا فِیهِ الْقَسَمَ

و قسم ما را خوب گردان

بِاسْمِکَ الْأَعْظَمِ الْأَجَلِّ الْأَکْرَمِ

قسم به اسم اعظم جلیل و اکرمی

الَّذِی وَضَعْتَهُ عَلَی النَّهَارِ فَأَضَاءَ

که بر روز قرار دادی، روشن شد

وَعَلَی اللَّیْلِ فَأَظْلَمَ

و بر شب قرار دادی،تاریک شد

وَاغْفِرْ لَنَا مَا تَعْلَمُ مِنَّا وَلَا نَعْلَمُ

هر گناهی را که از ما می دانی و خود ما از آن خبر نداریم، ببخش

وَاعْصِمْنَا مِنَ الذُّنُوبِ خَیْرَ الْعِصَمِ

و ما را از گناهان و معاصی حفظ کن

وَاکْفِنَا کَوَافِیَ قَدَرِکَ

ما را با قدرت خود کفایت کن

وَامْنُنْ عَلَیْنَا بِحُسْنِ نَظَرِکَ

و به خاطر حسن توجّهاتت، ما را مورد عنایت قرار بده

وَلَا تَکِلْنَا إِلَی غَیْرِکَ

و ما را به دیگری وانگذار

وَلَا تَمْنَعْنَا مِنْ خَیْرِکَ

و از خیراتت، محروم نگردان

وَبَارِکْ لَنَا فِیَما کَتَبْتَهُ لَنَا مِنْ أَعْمَارِنَا

و در بقیه عمری که برای ما در نظر گرفته ای، زندگی ما را پر برکت

وَأَصْلِحْ لَنَا خَبِیئَةَ أَسْرَارِنَا

و اسرار پنهانی ما را حفظ

وَأَعْطِنَا مِنْکَ الْأَمَانَ

و امنیت عطا کن

وَاسْتَعْمِلْنَا بِحُسْنِ الْإِیمَانِ

و ما را در راستای بهترین ایمان ها به کار بگیر

وَبَلِّغْنَا شَهْرَ الصِّیَامِ

و برسان به ماه روزه داری

وَمَا بَعْدَهُ مِنَ الْأَیَّامِ وَالْأَعْوَامِ

و ماه های بعد از آن

یَا ذَا الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ

ای صاحب جلالت و اکرام

ص:211

دعای بیست و سوم: دعای دیگری از حضرت در ایام ماه رجب

دعای دیگری از حضرت در ایام ماه رجب

إقبال الأعمال / ص 647 / فصل فیما نذکره من الدعوات؛ البلد الأمین / ص 180 / شهر رجب؛ بحارالأنوار / ج 95 / ص 393 /باب 23 - أعمال مطلق أیام شهر رجب

ازجمله دعاهایی که بنابه نقل عیاشی از حضرت بقیة اللَّه صادر شده است و به دست حسین بن روح رحمه الله رسیده است، دعایی است که در روزهای ماه رجب خوانده می شود

متن دعا:

اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِالْمَوْلُودَیْنِ فِی رَجَبٍ

خدایا از تو می خواهم به احترام دو مولود این ماه؛

مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الثَّانِی وَابْنِهِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ

محمّد تقی علیه السلام و فرزندش علی النقی علیه السلام

وَأَتَقَرَّبُ بِهِمَا إِلَیْکَ خَیْرَ الْقُرَبِ

برگزیده ترین و بهترین قرب ها را بواسطه آنها بر من عطا کنی

یَا مَنْ إِلَیْهِ الْمَعْرُوفُ طُلِبَ

ای کسی که خوبی ها به خاطر او درخواست

وَفِیَما لَدَیْهِ رُغِبَ الْمُنْتَجَبِ

و به پاداشی که در نزد اوست، رغبت می شود

أَسْأَلُکَ سُؤَالَ مُقْتَرِفٍ مُذْنِبٍ قَدْ أَوْبَقَتْهُ ذُنُوبُهُ

درخواست می کنم، مانند درخواست کسی که آلوده به گناهان است

وَأَوْثَقَتْهُ عُیُوبُهُ فَطَالَ عَلَی الْخَطَایَا دُءُوبُهُ

و گناهانش او را هلاک و عیوبش او را به زنجیر بسته است

وَمِنَ الرَّزَایَا خُطُوبُهُ

در خطاها ماندگار و در آلودگی ها زمین گیر شده است

یَسْأَلُکَ التَّوْبَةَ وَحُسْنَ الْأَوْبَةِ وَالنُّزُوعَ عَنِ الْحَوْبَةِ

او از تو درخواست بازگشت و رجوع و فاصله گرفتن از معصیت

وَمِنَ النَّارِ فَکَاکَ رَقَبَتِهِ

و آزادی از آتش

ص:212

وَالْعَفْوَ عَمَّا فِی رِبْقَتِهِ

و گذشت از همه گناهانش را دارد

فَأَنْتَ یَا مَوْلَایَ أَعْظَمُ أَمَلِهِ وَثِقَتِهِ

از طرفی هم تو ای مولایم، بزرگ ترین آرزو و تکیه گاهش هستی

اَللَّهُمَّ وَأَسْأَلُکَ بِمَسَائِلِکَ الشَّرِیفَةِ وَ(وَسَائِلِکَ) رَسَائِلِکَ الْمُنِیفَةِ

خدایا همین طور درخواست می کنم به درخواست های شریف و دستاویزهای محکمت

أَنْ تَتَغَمَّدَنِی فِی هَذَا الشَّهْرِ بِرَحْمَةٍ مِنْکَ وَاسِعَةٍ

که در این ماه مرا با رحمت وسیع

وَنِعْمَةٍ وَازِعَةٍ

و نعمت بی پایان

وَنَفْسٍ بِمَا رَزَقْتَهَا قَانِعَةٍ إِلَی نُزُولِ الْحَافِرَةِ وَمَحَلِّ الآْخِرَةِ

و نفسی که تا زمان ورود به قبر و سرای آخرت

وَمَا هِیَ إِلَیْهَا صَائِرَةٌ

به هر چه روزی اش کنی، قانع باشد، فرا بگیری

ص:213

دعای بیست و چهارم: دعای امام زمان علیه السلام در ایام ماه رجب

دعای امام زمان علیه السلام در ایام ماه رجب

بحارالأنوار / ج 95 / ص 391 / باب 23 - أعمال مطلق أیام شهر رجب

از محمّد بن ابی رواد رواسی نقل شده است که محمّد بن جعفر دهان به من گفت: بیا به مسجد صعصعه برویم؛ زیرا حضرت امیرعلیه السلام در آن نماز خوانده و ائمه هدایت به آنجا تشریف آورده ند. به همین جهت مکان مبارکی است. راه افتادیم و به مسجد رفتیم

در همان موقعی که ما نماز می خواندیم، مردی از شترش پیاده شد، آن را در سایه بست، و وارد مسجد شد. دو رکعت نماز خواند و با حوصله تمام، آن را طول داد. بعد دست هایش را بلند کرد و دعایی را که در ادامه خواهد آمد، خواند. بعد از دعا، بلند شد و سوار مرکبش شد تا برود. ابو جعفر دهّان به من گفت: نمی خواهی برویم و بپرسیم که او کیست؟ بلند شدیم و پیش او رفتیم

گفتیم. تو را به خدا قسم می دهیم تو کیستی؟ گفت: به نظر شما ممکن است که من کی باشم؟ دهّان گفت: من فکر می کنم شما حضرت خضر هستید. به من نگاه کرد و گفت: نظر تو چیست؟ گفتم: نظر من هم، همان است که دهّان گفت!

فرمود: به خدا قسم، من کسی هستم که خضر مشتاق دیدار اوست. برگردید من امام زمانتان هستم

ص:214

اما متن دعا:

اللَّهُمَّ یَا ذَا الْمِنَنِ السَّابِغَةِ وَالْآلَاءِ الْوَازِعَةِ وَالرَّحْمَةِ الْوَاسِعَةِ

خدایا، ای صاحب عنایت های فراوان و گسترده

وَالْقُدْرَةِ الْجَامِعَةِ

و قدرت جامع

وَالنِّعَمِ الْجَسِیمَةِ

و نعمت های بزرگ

وَالْمَوَاهِبِ الْعَظِیمَةِ

و عطایای عظیم

وَالْأَیَادِی الْجَمِیلَةِ وَالْعَطَایَا الْجَزِیلَةِ

و هدایای زیبا و با ارزش

یَا مَنْ لَا یُنْعَتُ بِتَمْثِیلٍ وَلَا یُمَثَّلُ بِنَظِیرٍ

ای کسی که با تشبیه به دیگران ستوده نمی شود

وَلَا یُغْلَبُ بِظَهِیرٍ

و با یاری دشمنان به همدیگر، شکست نمی خورد

یَا مَنْ خَلَقَ فَرَزَقَ

ای کسی که خلق کرد و روزی داد

وَأَلْهَمَ فَأَنْطَقَ

معانی را الهام کرد و سخن گفتن را آموخت

وَابْتَدَعَ فَشَرَعَ

خلقت را آغاز کرد

وَعَلَا فَارْتَفَعَ

و مقاومت برتر است

وَقَدَّرَ فَأَحْسَنَ

امور را نیکو تقدیر کردی

وَصَوَّرَ فَأَتْقَنَ

و هر صورت نگاشتی محکم

وَاحْتَجَّ فَأَبْلَغَ

حجّتش را ابلاغ

وَأَنْعَمَ فَأَسْبَغَ

و نعمتش را کامل

وَأَعْطَی فَأَجْزَلَ

و عطایش را فراوان نمود

وَمَنَحَ فَأَفْضَلَ

و جودت افزون از حد است

یَا مَنْ سَمَا فِی الْعِزِّ

ای کسی که در عزّت خود یافت

فَفَاتَ خَوَاطِرَ الْأَبْصَارِ

و از افق دیدها، بالاتر رفت

وَدَنَا فِی اللُّطْفِ فَجَازَ هَوَاجِسَ الْأَفْکَارِ

در لطافت و ظرافت به اندازه ی رسید که افکار به آن راه نیافتند

یَا مَنْ تَوَحَّدَ بِالْمُلْکِ

ای کسی که درملک خود یگانه است

فَلَا نِدَّ لَهُ فِی علوّ مَلَکُوتِ سُلْطَانِهِ

و در اوج سلطنتش شریکی برای خود ندارد

وَتَفَرَّدَ بِالْکِبْرِیَاءِ وَالْآلَاءِ

در کبریایی و بزرگی و نعمت، یکتا شد

فَلَا ضِدَّ لَهُ فِی جَبَرُوتِ شَأْنِهِ

در نتیجه ضدّی برایش متصور نیست

ص:215

یَا مَنْ حَارَتْ فِی کِبْرِیَاءِ هَیْبَتِهِ

ای کسی که در عظمت وجودش

دَقَائِقُ لَطَائِفِ الْأَوْهَامِ

دقیق ترین عقل ها

وَانْحَسَرَتْ دُونَ إِدْرَاکِ عَظَمَتِهِ خَطَائِفُ أَبْصَارِ الْأَنَامِ

و فکرها، سرگردان و متحیّرند و دقیق ترین چشم ها در رؤیت عظمتش، خسته می شوند و می افتند

یَا مَنْ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِهَیْبَتِهِ

ای آنکه چهره ها در برابر هیبتش، خاضع

وَخَضَعَتِ الرِّقَابُ لِعَظَمَتِهِ

و گردن ها خاشع

وَوَجِلَتِ الْقُلُوبُ مِنْ خِیفَتِهِ

و دل ها هراسانند

أَسْأَلُکَ بِهَذِهِ الْمِدْحَةِ الَّتِی لَا تَنْبَغِی إِلَّا لَکَ

در خواست می کنم به خاطر این مدح و ثنایی که شایسته کسی جز تو نیست

وَبِمَا وَأَیْتَ بِهِ عَلَی نَفْسِکَ لِدَاعِیکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ

و به خاطر عهدی که بر خود بستی تا دعای مؤمنین را اجابت کنی

وَبِمَا ضَمِنْتَ الْإِجَابَةَ فِیهِ عَلَی نَفْسِکَ لِلدَّاعِینَ

و به خاطر ضمانتی که درباره اجابت دعای دعا کنندگان نموده ی

یَا أَسْمَعَ السَّامِعِینَ

ای شنواترین

وَیَا أَبْصَرَ الْمُبْصِرِینَ

و بیناترین

وَیَا أَنْظَرَ النَّاظِرِینَ

و مراقب ترین

وَیَا أَسْرَعَ الْحَاسِبِینَ

و سریع الحساب ترین

وَیَا أَحْکَمَ الْحَاکِمِینَ

و حاکم ترین

وَیَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ

و مهربان ترین مهربانان

صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَعَلَی أَهْلِ بَیْتِهِ الطَّاهِرِینَ الْأَخْیَارِ

بر محمّد که خاتم پیامبران است و خاندانش دورد فرست

ص:216

وَأَنْ تَقْسِمَ لِی فِی شَهْرِنَا هَذَا خَیْرَ مَا قَسَمْتَ

و در این ماه، از بهترین چیزی که تقسیم کردی، به من نیز عنایت کن

وَأَنْ تَحْتِمَ لِی فِی قَضَائِکَ خَیْرَ مَا حَتَمْتَ

و بهترین قضای حتمی خود را در مورد عاقبت من قرار بده

وَتَخْتِمَ لِی بِالسَّعَادَةِ

و عاقبت به خیرم کن

فِیمَنْ خَتَمْتَ وَأَحْیِنِی مَا أَحْیَیْتَنِی مَوْفُوراً

زندگیم را پر برکت

وَأَمِتْنِی مَسْرُوراً وَمَغْفُوراً

و مرگم را با شادی و بخشش همراه ساز

وَتَوَلَّ أَنْتَ نَجَاتِی مِنْ مُسَاءَلَةِ الْبَرْزَخِ

خود متولّی نجات من از سؤالات قبر و برزخ باش

وَادْرَأْ عَنِّی مُنْکَراً وَنَکِیراً

و نکیر و منکر را از من برگردان

وَأَرِ عَیْنِی مُبَشِّراً وَبَشِیراً

و بشیر و مبشّر را به من نشان بده

وَاجْعَلْ لِی إِلَی رِضْوَانِکَ

بازگشت مرا به بهشت رضوان قرار ده

وَجِنَانِکَ مَصِیراً وَعَیْشاً قَرِیراً وَمُلْکاً کَبِیراً

و عیش و ملک بزرگی را عنایت فرما

وَصَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ بُکْرَةً وَأَصِیلاً

و صبحگاهان و شبانگاهان، بر محمّد و خاندانش سلام و درود فرست

یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ

ای مهربان ترین مهربانان

سپس می گویی:

اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِعَقْدِ عِزِّکَ عَلَی أَرْکَانِ عَرْشِکَ

خدایا، تو را به گره های عزتت که بر پایه های عرش خورده اند

وَمُنْتَهَی رَحْمَتِکَ مِنْ کِتَابِکَ

و نهایت رحتمی که در قرآن وعده داده ای

وَاسْمِکَ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ

و اسم اعظم عظیم

وَذِکْرِکَ الْأَعْلَی الْأَعْلَی

و ذکر بلند و اعلی

ص:217

وَکَلِمَاتِکَ التَّامَّاتِ کُلِّهَا

و همه مخلوقات کاملت

أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ

قسم می دهم که بر محمّد و خاندانش درود فرستی

وَأَسْأَلُکَ مَا کَانَ أَوْفَی بِعَهْدِکَ

همین طور هر چیزی را که به عهد تو وفا کننده تر

وَأَقْضَی لِحَقِّکَ

و حقّت را ادا کننده تر

وَأَرْضَی لِنَفْسِکَ

و راضی کننده خودت

وَخَیْراً لِی فِی الْمَعَادِ عِنْدَکَ وَالْمَعَادِ إِلَیْکَ

و خیر من برای حضور و بازگشت به سوی تو باشد، درخواست می کنم

أَنْ تُعْطِیَنِی جَمِیعَ مَا أُحِبُّ

خدایا هر چیزی را که دوست دارم به من عطا کن

وَتَصْرِفَ عَنِّی جَمِیعَ مَا أَکْرَهُ

و هر چه را که از آن بدم می آید،از من دور ساز؛

إِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ

چرا که تو بر هر چیزی توانایی داری

بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ

با رحمتت ای مهربان ترین مهربانان

ص:218

دعای بیست و پنجم: زیارت قبور ائمه علیهم السلام در ماه رجب

زیارت قبور ائمه علیهم السلام در ماه رجب

إقبال الأعمال / ص 631 / فصل فیما نذکره من زیارة مختصة بشهر رجب؛ مصباح المتهجّد / ص 821 / زیارة رواها ابن عیاش؛ بحارالأنوار / ج 99 / ص 195 / باب 8 - الزیارة الجامعة

خیر بن عبداللَّه از ابوالقاسم بن روح رحمه الله نقل می کند که فرمود: اگر در ماه رجب به زیارت حضرات معصومین علیهم السلام رفتی، این طور زیارت کن:

الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِی أَشْهَدَنَا مَشْهَدَ أَوْلِیَائِهِ فِی رَجَبٍ

خدا را ثنا می گویم که توفیق زیارت اولیای خودش را در ماه رجب نصیبم کرد

وَأَوْجَبَ عَلَیْنَا مِنْ حَقِّهِمْ مَا قَدْ وَجَبَ

و آنچه را که از حقّایشان بر من واجب بود، واجب ساخت

وَصَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ الْمُنْتَجَبِ

و صلوات خدا بر محمّد برگزیده

وَعَلَی أَوْصِیَائِهِ الْحُجُبِ

و جانشینان و حافظان دینش

اللَّهُمَّ فَکَمَا أَشْهَدْتَنَا مَشْهَدَهُمْ

خدایا، همان طور که توفیق زیارتشان را روزیم کردی

فَأَنْجِزْ لَنَا مَوْعِدَهُمْ

وعده شان را محقق کن

وَأَوْرِدْنَا مَوْرِدَهُمْ غَیْرَ مُحَلَّئِینَ عَنْ وِرْدٍ فِی دَارِ الْمُقَامَةِ وَالْخُلْدِ

و ما را در محل آنان در بهشت وارد کن

وَ اَلسَّلَام عَلَیْکُمْ إِنِّی قَدْ قَصَدْتُکُمْ

و سلام بر شما، که شما را قصد کردم

وَاعْتَمَدْتُکُمْ بِمَسْأَلَتِی وَحَاجَتِی

و در درخواست ها و نیازهایم به شما تکیه کردم

ص:219

وَ هِیَ فَکَاکُ رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ

نیازهایم عبارتند از: آزادیم از آتش

وَالْمَقَرُّ مَعَکُمْ فِی دَارِ الْقَرَارِ مَعَ شِیعَتِکُمُ الْأَبْرَارِ

و همراهی شما و شیعیانتان در بهشت

وَاَلسَّلَام عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ

سلام بر شما به خاطر صبرتان

فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ

که عاقبت نیکو برای صابران است

أَنَا سَائِلُکُمْ وَآمِلُکُمْ فِیَما إِلَیْکُمْ فِیهِ التَّفْوِیضُ وَعَلَیْکُمُ التَّعْوِیضُ

از شما در آنچه که به شما سپرده شده و یا قدرت تعویض دارید، آروزمندم

فَبِکُمْ یُجْبَرُ الْمَهِیضُ

شکسته با شما بهبود می یابد

وَیُشْفَی الْمَرِیضُ

و مریض از شما شفا می گیرد

وَعِنْدَکُمْ مَا تَزْدَادُ الْأَرْحَامُ وَمَا تَغِیضُ

شما می توانید محبّت میان ارحام را افزایش و یا کاهش دهید

إِنِّی بِسِرِّکُمْ مُؤْمِنٌ

من به شما ایمان دارم

وَلِقَوْلِکُمْ مُسَلِّمٌ

و سخنتان را می پذیرم

وَعَلَی اللَّهِ بِکُمْ مُقْسِمٌ فِی رَجْعَتِی

و با شما خدا را قسم می دهم که در بازگشت از خانه شما

بِحَوَائِجِی سرّ وَقَضَائِهَا وَإِمْضَائِهَا

حوائجم برآورده شده و حتمیت یافته

وَإِنْجَاحِهَا وَإِبْرَاحِهَا

و از مشکلات نجات یابم

وَبِشُئُونِی لَدَیْکُمْ وَصَلَاحِهَا

و در تمام شئون زندگیم به صلاح برسم

وَ اَلسَّلَام عَلَیْکُمْ سَلَامَ مُوَدِّعٍ

سلام بر شما، سلام کسی که وداع می کند

وَلَکُمْ حَوَائِجَهُ مُودِعٌ

و حوائجش را نزد شما به امانت می سپارد

یَسْأَلُ اللَّهَ إِلَیْکُمُ الْمَرْجِعَ وَسَعْیُهُ إِلَیْکُمْ غَیْرَ مُنْقَطِعٍ

از خدا توفیق مراجعت به نزدتان را می خواهم

ص:220

وَأَنْ یُرْجِعَنِی مِنْ حَضْرَتِکُمْ خَیْرَ مَرْجِعٍ

همین طور مرا از خدمتتان به بهترین محلی

إِلَی جِنَابٍ مُمْرِعٍ وَخَفْضٍ مُوَسَّعٍ وَدَعَةٍ وَ مَهَلٍ إِلَی حِینِ الْأَجَلِ

که سرشار از نعمت و وسیع است تا روز مرگم، ببرد

وَخَیْرِ مَصِیرٍ

و بهترین بازگشتگاه

وَمَحَلٍّ فِی النَّعِیمِ الْأَزَلِ

و محل نعمت و ابدیّت

وَالْعَیْشِ الْمُقْتَبَلِ وَدَوَامِ الْأُکُلِ

و زندگی مورد قبول و خوردن دائمی

وَ شُرْبِ الرَّحِیقِ

و نوشیدن از رحیق

وَالسَّلْسَلِ وَعَلٍّ وَنَهَلٍ

و سلسبیل و علّ و نهل را عنایت فرماید

لَا سَأَمَ مِنْهُ وَلَا مَلَلَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ وَتَحِیَّاتُهُ

که هیچ ناراحتی در آنها نیست

حَتَّی الْعَوْدِ إِلَی حَضْرَتِکُمْ وَالْفَوْزِ فِی کَرَّتِکُمْ

تا اینکه به خدمت شما برسم و به سعادت همراهی شما در بازگشت مفتخر شویم

وَالْحَشْرِ فِی زُمْرَتِکُمْ

و در کنار شما محشور گردیم

وَ اَلسَّلَام عَلَیْکُمْ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکَاتُهُ وَصَلَوَاتُهُ وَتَحِیَّاتُهُ

سلام و رحمت خدا و برکاتش و صلوات و تحیّاتش بر شما باد

وَ هُوَ حَسْبُنَا وَنِعْمَ الْوَکِیلُ

او ما را کفایت می کند و بهترین وکیل است

ص:221

دعاهای امام زمان علیه السلام در ماه مبارک رمضان

دعای بیست و ششم: دعای افتتاح در شب های ماه مبارک رمضان

دعای افتتاح در شب های ماه مبارک رمضان

إقبال الأعمال / ص 58 / فصل فیما نذکره من دعاء الافتتاح؛ تهذیب الأحکام / ج 3 / ص 108 / دعاء أوّل یوم من شهر رمضان

محمّد بن محمّد بن نصر سکونی رحمه الله نقل می کند که از ابوبکر احمد بن محمّد بن عثمان بغدادی خواستم تا دعاهایی را که عمویش محمّد بن عثمان عمری رحمه الله در ماه رمضان با آنها دعا می کرد، به من بدهد. او نیز دفتری با جلد سرخ را به من داد. من از روی آن دعاهای زیادی را نوشتم. از جمله آن دعاها که در همه شب های ماه رمضان خوانده می شود، دعای افتتاح است. آن را ملائکه می شنوند و برای خواننده ش، استغفار می کنند

متن دعا:

اَللَّهُمَّ إِنِّی أَفْتَتِحُ الثَّنَاءَ بِحَمْدِکَ

خدایا، ثنایت را با ستایشت آغاز می کنم

وَأَنْتَ مُسَدِّدٌ لِلصَّوَابِ بِمَنِّکَ وَأَیْقَنْتُ

تو با عنایت خود، خوبی ها را تثبیت می کنی

أَنَّکَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ فِی مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ وَأَشَدُّ الْمُعَاقِبِینَ

یقین دارم که در موقع عفو و رحمت، مهربان ترین مهربانانی

ص:222

فِی مَوْضِعِ النَّکَالِ وَالنَّقِمَةِ

همان طور که در موقع عذاب شدیدترین عقاب کنندگانی

وَأَعْظَمُ الْمُتَجَبِّرِینَ فِی مَوْضِعِ الْکِبْرِیَاءِ وَالْعَظَمَةِ

و در موقع عظمت و بزرگی، عظیم ترین متکبّران هستی

اَللَّهُمَّ أَذِنْتَ لِی فِی دُعَائِکَ وَمَسْأَلَتِکَ

خدایا خود، اجازه دعا و درخواست داده ای

فَاسْمَعْ یَا سَمِیعُ مِدْحَتِی

پس ای شنوا به مدح و ثنایم گوش بده

وَأَجِبْ یَا رَحِیمُ دَعْوَتِی

ای مهربان،دعایم را مستجاب کن

وَأَقِلْ یَا غَفُورُ عَثْرَتِی

ای بخشنده، جلوی لغزش هایم را بگیر

فَکَمْ یَا إِلَهِی مِنْ کُرْبَةٍ قَدْ فَرَّجْتَهَا

ای خدای من، تا کنون چقدر گرفتاری ها که برایم گشودی

وَهُمُومٍ قَدْ کَشَفْتَهَا

و چقدر ناراحتی ها که برطرف کردی

وَعَثْرَةٍ قَدْ أَقَلْتَهَا

و لغزش ها که حفظ کردی

وَرَحْمَةٍ قَدْ نَشَرْتَهَا

و رحمت ها که منتشر کردی

وَحَلْقَةِ بَلَاءٍ قَدْ فَکَکْتَهَا

و حلقه های بلا که دفع کردی

الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ صَاحِبَةً وَلَا وَلَداً

حمد و ثنا خدایی را سزاست که همراه و فرزندی ندارد

وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ

و شریکی در ملک

وَلَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ

و سرپرستی در ذلت ها ندارد

وَکَبِّرْهُ تَکْبِیراً

او را بزرگ تر از آنکه ستایش شود، می دانم

الْحَمْدُ للَّهِ بِجَمِیعِ مَحَامِدِهِ کُلِّهَا عَلَی جَمِیعِ نِعَمِهِ

حمد و سپاس خدا را، با همه اوصافش و بر همه نعمتهایش

کُلِّهَا الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِی لَا مُضَادَّ لَهُ فِی مُلْکِهِ

حمد خدایی را که در ملک خود ضدی ندارد

وَلَا مُنَازِعَ لَهُ فِی أَمْرِهِ

و در اراده ش، مخالفی نیست

الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِی لَا شَرِیکَ لَهُ فِی خَلْقِهِ

حمد خدایی را که شریکی در خلقت

ص:223

وَلَا شَبِیهَ لَهُ فِی عَظَمَتِهِ

و شبیهی در عظمت ندارد

الْحَمْدُ للَّهِ الْفَاشِی فِی الْخَلْقِ أَمْرُهُ

حمد خدایی را که اراده ش را در خلقت فاش کرده

وَحَمْدُهُ الظَّاهِرِ بِالْکَرَمِ مَجْدُهُ

و شکوهش در کرامتش ظاهر شده

الْبَاسِطِ بِالْجُودِ یَدَهُ الَّذِی

و دستش در جود باز گشته است

لَا تَنْقُصُ خَزَائِنُهُ

کسی که خزائنش کم

وَلَا یَبِیدُ مُلْکُهُ

و ملکش از بین نمی رود

وَلَا تَزِیدُهُ کَثْرَةُ الْعَطَاءِ إِلَّا جُوداً وَکَرَماً

و کثرت عطایا، سخاوتش را بیشتر می کند

إِنَّهُ هُوَ الْعَزِیزُ الْوَهَّابُ

آری او عزیز و بخشنده است

اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ قَلِیلاً مِنْ کَثِیرٍ

خدایا، من از جود فراوان تو ،تنها کمی را درخواست می کنم

مَعَ حَاجَةٍ بِی إِلَیْهِ عَظِیمَةٍ

آنهم با همه نیاز من

وَغِنَاکَ عَنْهُ قَدِیمٌ

و بی نیازی تو از آن

وَهُوَ عِنْدِی کَثِیرٌ

آن حاجت برای من بسیار

وَهُوَ عَلَیْکَ سَهْلٌ یَسِیرٌ

و برای تو آسان است و کوچک است

اَللَّهُمَّ إِنَّ عَفْوَکَ عَنْ ذَنْبِی

خدایا، عفوت از گناهانم

وَتَجَاوُزَکَ عَنْ خَطِیئَتِی وَصَفْحَکَ عَنْ ظُلْمِی

و گذشتت از خطاها و ظلم هایم

وَسَتْرَکَ عَلَی قَبِیحِ عَمَلِی

و پوشانیدن اعمال بدم

وَحِلْمَکَ عَنْ کَثِیرِ جُرْمِی عِنْدَ مَا کَانَ مِنْ خَطَئِی وَعَمْدِی

و بردباریت در برابر جرم های فراوانم، مرا به طمع انداخته

أَطْمَعَنِی فِی أَنْ أَسْأَلَکَ مَا لَا أَسْتَوْجِبُهُ

تا از تو چیزهایی را بخواهم که شایسته آنها نیستم

مِنْکَ الَّذِی رَزَقْتَنِی مِنْ رَحْمَتِکَ

تویی که از رحمت خود روزی ام دادی

ص:224

وَأَرَیْتَنِی مِنْ قُدْرَتِکَ

و قدرتت را نشانم دادی

وَعَرَّفْتَنِی مِنْ إِجَابَتِکَ

و اجابتت را برایم روشن ساختی

فَصِرْتُ أَدْعُوکَ آمِناً

با امنیت خاطر و انس دعا می کنم

وَأَسْأَلُکَ مُسْتَأْنِساً لَاخَائِفاً وَلَا وَجِلاً مُدِلاًّ عَلَیْکَ فِیَما قَصَدْتُ فِیهِ إِلَیْکَ

نه با ترس و وحشت. نیّت خود را به آسانی بیان می کنم

فَإِنْ أَبْطَأَ عَنِّی عَتَبْتُ بِجَهْلِی عَلَیْکَ

اگر دیر اجابت کنی، از سر نادانی، سرزنش می کنم

وَلَعَلَّ الَّذِی أَبْطَأَ عَنِّی هُوَ خَیْرٌ لِی لِعِلْمِکَ

در حالی که شاید دیر شدن اجابت به صلاح من باشد؛

بِعَاقِبَةِ الْأُمُورِ

زیرا تو از عاقبت امور آگاهی

فَلَمْ أَرَ مَوْلًی کَرِیماً أَصْبَرَ

مولایی به بزرگواری تو که تا این حد صبر کند، نمی شناسم

عَلَی عَبْدٍ لَئِیمٍ مِنْکَ عَلَیَّ

بر بنده پستی مانند من

یَا رَبِّ إِنَّکَ تَدْعُونِی

پروردگارا، تو مرا می خوانی

فَأُوَلِّی عَنْکَ

و من از تو روی می گردانم

وَتَتَحَبَّبُ إِلَیَّ

تو اظهار محبّت می کنی

فَأَتَبَغَّضُ إِلَیْکَ

و من رفتار دشمنانه پیش می گیرم

وَتَتَوَدَّدُ إِلَیَّ

تو با من دوستی می کنی

فَلَا أَقْبَلُ مِنْکَ

و من قبول نمی کنم

کَأَنَّ لِیَ التَّطَوُّلَ عَلَیْکَ

گویا این منم که در حقّ تو لطف می کنم

فَلَمْ یَمْنَعْکَ ذَلِکَ مِنَ الرَّحْمَةِ بِی وَالْإِحْسَانِ إِلَیَّ وَالتَّفَضُّلِ عَلَیَّ بِجُودِکَ وَکَرَمِکَ

اما تو را بنگر، که همه این بی ادبی ها مانع از احسان و آقایی تو نمی شود

فَارْحَمْ عَبْدَکَ الْجَاهِلَ

خدایا، بر بنده جاهلت رحم کن

وَجُدْ عَلَیْهِ بِفَضْلِ إِحْسَانِکَ

و با احسانت با او رفتار کن

إِنَّکَ جَوَادٌ کَرِیمٌ

تو جواد و بزرگواری

ص:225

الْحَمْدُ للَّهِ مَالِکِ الْمُلْکِ

حمد برای خدایی است که مالک مُلک

مُجْرِی الْفُلْکِ

حرکت دهنده کشتی ها

مُسَخِّرِ الرِّیَاحِ

تسخیر کننده بادها

فَالِقِ الْإِصْبَاحِ

طلوع دهنده فجر

دَیَّانِ الدِّینِ

قانونگذار دین

رَبِّ الْعَالَمِینَ

و پروردگار عالمیان

الْحَمْدُ للَّهِ عَلَی حِلْمِهِ بَعْدَ عِلْمِهِ

حمد خدا را، به خاطر حلم بعد از آگاهی

وَالْحَمْدُ للَّهِ ِ عَلَی عَفْوِهِ بَعْدَ قُدْرَتِهِ

حمد خدا را، عفو بعد از قدرت

وَالْحَمْدُ للَّهِ ِ عَلَی طُولِ أَنَاتِهِ فِی غَضَبِهِ

حمد خدا را، مهلت دادن بعد از غضب

وَهُوَ الْقَادِرُ عَلَی مَا یُرِیدُ

او که بر هر کاری که بخواهد تواناست

الْحَمْدُ للَّهِ ِ خَالِقِ الْخَلْقِ

حمد خدایی را که خالق مخلوقات

وَبَاسِطِ الرِّزْقِ

و گسترنده سفره، روزی

ذِی الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ وَالْفَضْلِ وَالْإِنْعَامِ

و صاحب جلالت و کرامت و فضل و نعمت ها است

الَّذِی بَعُدَ فَلَا یُرَی

کسی که دور می شود و دیده نمی شود

وَقَرُبَ فَشَهِدَ النَّجْوَی

نزدیک می شود و زمزمه ها را می شنود

تَبَارَکَ وَتَعَالَی

او که واسع و متعالی است

الْحَمْدُ للَّهِ ِ الَّذِی لَیْسَ لَهُ مُنَازِعٌ یُعَادِلُهُ

حمد خدایی را که منازعی ندارد تا همترازی کند

وَلَا شَبِیهٌ یُشَاکِلُهُ

شبیهی ندارد تا همشکلی کند

وَلَا ظَهِیرٌ یُعَاضِدُهُ

یاوری ندارد تا کمک کند

قَهَرَ بِعِزَّتِهِ الْأَعِزَّاءَ

با عزّت خود، بر عزیزان عالم غالب شده

سوَتَوَاضَعَ لِعَظَمَتِهِ الْعُظَمَاءُ

و در برابر عظمتش، بزرگان عالم تواضع کرده ند

فَبَلَغَ بِقُدْرَتِهِ مَا یَشَاءُ

او که با قدرتش به خواسته هایش رسیده است

الْحَمْدُ للَّهِ ِ الَّذِی یُجِیبُنِی حِینَ أُنَادِیهِ

حمد خدایی را که هر وقت بخوانم، اجابتم می کند

وَیَسْتُرُ عَلَیَّ کُلَّ عَوْرَةٍ وَأَنَا أَعْصِیهِ

و با اینکه معصیت کارم،بدیهایم را می پوشاند

ص:226

وَیُعَظِّمُ النِّعْمَةَ عَلَیَّ

نعمت های فراوانی می دهد

فَلَا أُجَازِیهِ فَکَمْ مِنْ مَوْهِبَةٍ

در حالی که من چیزی در مقابلشان به او نمی دهم

هَنِیئَةٍ قَدْ أَعْطَانِی

چقدر مواهب گوارایی که عطا کرده

وَعَظِیمَةٍ مَخُوفَةٍ قَدْ کَفَانِی

و ترس های بزرگی که برطرف کرده

وَبَهْجَةٍ مُونِقَةٍ قَدْ أَرَانِی

و شادی و سروری که نشانم داده

فَأُثْنِی عَلَیْهِ حَامِداً وَأَذْکُرُهُ مُسَبِّحاً

پس او را ستایش و تسبیح می گویم

الْحَمْدُ للَّهِ ِ الَّذِی لَا یُهْتَکُ حِجَابُهُ

حمد خدایی را کهپرده اش دریده نمی شود

وَلَا یُغْلَقُ بَابُهُ

و درگاهش بسته نمی شود

وَلَا یُرَدُّ سَائِلُهُ

و دست کسی که بسوی او بلند شده رد نمی شود

وَلَا یُخَیَّبُ آمِلُهُ

و انکه به درگاهش با ارزو امده نا امید بر نمی گردد

الْحَمْدُ للَّهِ ِ الَّذِی یُؤْمِنُ الْخَائِفِینَ

حمد خدایی را که اهل ترس را ایمنی می بخشد

وَیُنَجِّی الصَّادِقِینَ

صالحان را نجات می دهد

وَیَرْفَعُ الْمُسْتَضْعَفِینَ

مستضعفان را بالا میبرد

وَیَضَعُ الْمُسْتَکْبِرِینَ

مستکبران را وا می زندو به زمین می زند

وَیُهْلِکُ مُلُوکاً

پادشاهانی را هلاک کرده

وَیَسْتَخْلِفُ آخَرِینَ

و گروه دیگری را جانشین می کند

وَالْحَمْدُ للَّهِ ِ قَاصِمِ الْجَبَّارِینَ

حمد خدایی را که شکننده زور گویان

مُبِیرِ الظَّلَمَةِ

ضرر زننده ستمگران

مُدْرِکِ الْهَارِبِینَ

دریابنده فراریان

نَکَالِ الظَّالِمِینَ

عذاب کننده ستمگران

صَرِیخِ الْمُسْتَصْرِخِینَ

فریادرس دادخواهان

مَوْضِعِ حَاجَاتِ الطَّالِبِینَ

او خدایی است که محل اصلی حاجت نیازمندان

مُعْتَمَدِ الْمُؤْمِنِینَ

و تکیه گاه اهل ایمان است

الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِی مِنْ خَشْیَتِهِ تَرْعُدُ السَّمَاءُ وَسُکَّانُهَا

ستایش خدایی را که اسمان و ساکنانش از خشیت او به صدا می ایند

ص:227

وَتَرْجُفُ الْأَرْضُ وَعُمَّارُهَا

و زمین و ساکنانش به لرزه می افتند

وَتَمُوجُ الْبِحَارُ

و دریاها به تلاطم در می ایند

وَمَنْ یَسْبَحُ فِی غَمَرَاتِهَا

و موجوداتی که در انها شنا می کنند

الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِی یَخْلُقُ وَلَمْ یُخْلَقْ

ستایش خدایی که خلق می کند ولی خلق نمی شود

وَیَرْزُقُ وَلَا یُرْزَقُ

روزی می دهد و داده نمی شود

وَیُطْعِمُ وَلَا یُطْعَمُ

می خوراند ولی خورانده نمی شود

وَیُمِیتُ الْأَحْیَاءَ وَیُحْیِی الْمَوْتَی

زنده ها را می میراند و مرده ها را زنده می کند

وَهُوَ حَیٌّ لَا یَمُوتُ

در حالی که خود، زنده ای است که نمی میرد

بِیَدِهِ الْخَیْرُ

و همه خیرات عالم به دست اوست

وَهُوَ عَلَی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ

و او بر هر چیزی تواناست

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ

خدایا،درود فرست بر محمّد

عَبْدِکَ وَرَسُولِکَ

بنده و فرستاده

وَأَمِینِکَ وَصَفِیِّکَ وَحَبِیبِکَ

و امین و برگزیده و دوست

وَخِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ

او کسی است که از میان همه مخلوقاتت انتخاب کردی

وَحَافِظِ سِرِّکَ

و حافظ اسرار

وَمُبَلِّغِ رِسَالَاتِکَ

و رساننده پیغامها

أَفْضَلَ وَأَحْسَنَ وَأَکْمَلَ

بهترین و کامل ترین

وَأَجْمَلَ وَأَزْکَی

و زیباترین و پاکترین

وَأَنْمَی وَأَطْیَبَ

و رشد کننده ترین و دلپسند ترین

وَأَطْهَرَ وَأَسْنَی

پاکترین و درخشنده ترین

وَأَکْثَرَ مَا صَلَّیْتَ وَبَارَکْتَ

و بیشتر از آنچه که صلوات و برکات

وَتَرَحَّمْتَ وَتَحَنَّنْتَ

و ترحمات و مهربانی ها

وَسَلَّمْتَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ عِبَادِکَ وَأَنْبِیَائِکَ

و سلام ها را بر احدی از بندگان و انبیاء

ص:228

وَرُسُلِکَ وَصَفْوَتِکَ

و پیامبران و منتخبان

وَأَهْلِ الْکَرَامَةِ عَلَیْکَ مِنْ خَلْقِکَ

و محترمین خلقت، فرستاده ای بر او فرست

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی عَلِیٍّ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ

خدایا، بر علی امیر مؤمنان

وَوَصِیِّ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِینَ

و جانشین رسول پروردگار جهانیان

وَعَلَی الصِّدِّیقَةِ الطَّاهِرَةِ فَاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ

و بر صدّیقه طاهره فاطمه سرور زنان عالم، درود فرست

وَصَلِّ عَلَی سِبْطَیِ الرَّحْمَةِ

خدایا، بر دو نوه پیامبر

وَإِمَامَیِ الْهُدَی الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ

و دو امام هدایت، حسن و حسین

سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ مِنَ الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ

سرور جوانان اهل بهشت درود و سلام فرست

وَصَلِّ عَلَی أَئِمَّةِ الْمُسْلِمِینَ حُجَجِکَ عَلَی عِبَادِکَ

خدایا، بر امامان مسلمانان، حجّت های تو در میان بندگان

وَأُمَنَائِکَ فِی بِلَادِکَ

و امینان تو در شهرهایت

صَلَاةً کَثِیرَةً دَائِمَةً

سلام و درود فراوان و دائمی بفرست

اَللَّهُمَّ وَصَلِّ عَلَی وَلِیِّ أَمْرِکَ

خدایا،درود فرست همین طور بر ولیّ امرت

الْقَائِمِ الْمُؤَمِّلِ

قائم آرزو شده

وَالْعَدْلِ الْمُنْتَظَرِ

و عدل مورد انتظار

احْفُفْهُ بِمَلَائِکَتِکَ الْمُقَرَّبِینَ

و او را با ملائکه مقرب خود احاطه کن

وَأَیِّدْهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ

و با روح القدس تقویتش کن

یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ

ای پروردگار عالمیان

ص:229

اَللَّهُمَّ اجْعَلْهُ الدَّاعِیَ إِلَی کِتَابِکَ

خدایا، او را خواننده به سوی کتابت

وَالْقَائِمَ بِدِینِک

و برپا کننده دینت، قرار بده

اسْتَخْلِفْهُ فِی الْأَرْضِ

و او را در زمین جانشین خودت بکن

کَمَا اسْتَخْلَفْتَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِ

همان طور که ائمه قبل از او را جانشین کردی

مَکِّنْ لَهُ دِینَهُ الَّذِی ارْتَضَیْتَهُ لَهُ أَبْدِلْهُ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِ أَمْناً یَعْبُدُکَ

خدایا در اجرای دینش قدرت بده و خوفش را با امنیت جایگزین کن تا تو را با اخلاص بندگی کند

لَا یُشْرِکُ بِکَ شَیْئاً

شریک تو نیست هیچ چیزی

اَللَّهُمَّ أَعِزَّهُ وَأَعْزِزْ بِهِ

خدایا، او را عزیز گردان و با او دینت را عزیز کن

وَانْصُرْهُ وَانْتَصِرْ بِهِ

او را یاری کن و با او دینت را یاری گردان

وَانْصُرْهُ نَصْراً عَزِیزاً

او را عزیزانه یاری کن

وَافْتَحْ لَهُ فَتْحاً عَظِیماً

و فتح عظیمی را برایش رقم بزن

اَللَّهُمَّ أَظْهِرْ بِهِ دِینَکَ

خدایا، با او ظاهر کن دین خود

وَمِلَّةَ نَبِیَّکَ

و مکتب نبیّت را

حَتَّی لَا یَسْتَخْفِیَ بِشَیْ ءٍ مِنَ الْحَقِّ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ

تا از اظهار هیچ حقی تقیه نکند

اَللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَیْکَ فِی دَوْلَةٍ کَرِیمَةٍ

خدایا، دولت کریمه ی را می خواهیم

تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَامَ وَأَهْلَهُ

که اسلام و مسلمین را با آن عزّت بخشی

وَتُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَأَهْلَهُ

و نفاق و اهلش را ذلیل کنی

وَتَجْعَلُنَا فِیهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلَی طَاعَتِکَ

و ما را در آن دولت، از داعیان به اطاعت و سرسپردگی

وَالْقَادَةِ إِلَی سَبِیلِکَ

در راهت قرار دهی

وَتَرْزُقُنَا بِهَا کَرَامَةَ الدُّنْیَا وَالآْخِرَةِ

و با آن دولت، بزرگواری دنیا و آخرت را روزیمان کنی

ص:230

اَللَّهُمَّ مَا عَرَّفْتَنَا مِنَ الْحَقِّ

خدایا، آنچه که از حقّ به ما نشان دادی

فَحَمِّلْنَاهُ وَمَا قَصُرْنَا عَنْهُ فَبَلِّغْنَاهُ

عامل به آن کن و اگر قصور کردیم، توفیق بده

اَللَّهُمَّ الْمُمْ بِهِ شَعْثَنَا

خدایا، با ظهور او پراکندگیمان را وحدت

وَاشْعَبْ بِهِ صَدْعَنَا

و شکافهایمان را بوسیله او پر

وَارْتُقْ بِهِ فَتْقَنَا

و بریدگی هایمان را بوسیله او پیوند

وَکَثِّرْ بِهِ قِلَّتَنَا

و کمی ما را بوسیله او زیاد

وَأَعِزَّ بِهِ ذِلَّتَنَا

و ذلتمان را بوسیله او عزّت

وَأَغْنِ بِهِ عَائِلَنَا

و نیازمندانمان را بوسیله او بی نیاز

وَاقْضِ بِهِ عَنْ مَغْرَمِنَا

و بدهکارانمان را بوسیله او بی قرض

وَاجْبُرْ بِهِ فَقْرَنَا

و فقرمان را بوسیله او جبران

وَسُدَّ بِهِ خَلَّتَنَا

و شکافهایمان را بوسیله او محکم

وَیَسِّرْ بِهِ عُسْرَنَا

و سختی هایمان را بوسیله او آسان

وَبَیِّضْ بِهِ وُجُوهَنَا

و رو سیاهیمان را بوسیله او رو سفیدی

وَفُکَّ بِهِ أَسْرَنَا

و اسیرانمان را بوسیله او آزاد

وَأَنْجِحْ بِهِ طَلِبَتَنَا

و آرزوهایمان را بوسیله او برآورده

وَأَنْجِزْ بِهِ مَوَاعِیدَنَا

و وعده هایمان را بوسیله او محقق

وَاسْتَجِبْ بِهِ دَعْوَتَنَا

و دعاهایمان را بوسیله او مستجاب

وَأَعْطِنَا بِهِ فَوْقَ رَغْبَتِنَا

و بوسیله او بیش از خواسته هایمان عطا کن

یَا خَیْرَ الْمَسْئُولِینَ

ای بهترین درخواست شده

وَأَوْسَعَ الْمُعْطِینَ

و وسیع ترین عطاکنندگان

اشْفِ بِهِ صُدُورَنَا

با ظهورش سینه های ما را شفا

وَأَذْهِبْ بِهِ غَیْظَ قُلُوبِنَا

و عصبانیّت جان هایمان را بوسیله او آرام کن

وَاهْدِنَا بِهِ لِمَا اخْتُلِفَ فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِکَ

و ما را در مواردی از حقّ که مورد اختلاف است، بوسیله او هدایت کن؛

إِنَّکَ تَهْدِی مَنْ تَشَاءُ إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ

زیرا تو هر کسی را که بخواهی به راه راست هدایت می کنی

وَانْصُرْنَا عَلَی عَدُوِّکَ

ما را در برابر دشمن خودت و ما، یاری کن

وَعَدُوِّنَا إِلَهَ الْحَقِّ آمِینَ

معبود حق، دعایمان را مستجاب کن

ص:231

اَللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکُو إِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنَا

خدایا شکایت می کنیم ما از نبودن پیامبر

وَغَیْبَةَ إِمَامِنَا

و غیبت امام

وَکَثْرَةَ عَدُوِّنَا

و زیادی دشمنان

وَشِدَّةَ الْفِتَنِ بِنَا

و شدّت گرفتاری ها

وَتَظَاهُرَ الزَّمَانِ عَلَیْنَا

و فتنه های دشمنان

فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

و غلبه زمان، بر محمّد و خاندانش درود فرست

وَأَعِنَّا عَلَی ذَلِکَ بِفَتْحٍ مِنْکَ تُعَجِّلُهُ وَبِضُرٍّ تَکْشِفُهُ وَنَصْرٍ تُعِزُّهُ

و بر این گرفتاری ها فائق آور با یک پیروزی از جانب تو که سریع باشد

وَسُلْطَانِ حَقٍّ تُظْهِرُهُ

و سلطنت حقی که آشکارش کنی

وَرَحْمَةٍ مِنْکَ تُجَلِّلُنَاهَا

و رحمتی که به ما نشان دهی

وَعَافِیَةٍ مِنْکَ تُلْبِسُنَاهَا

و عافیتی که بر تنمان بپوشانی

بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ

با رحمتت ای مهربان ترین مهربانان

ص:232

دعای بیست و هفتم: دعای دیگری در هر شب از ماه مبارک رمضان

دعای دیگری در هر شب از ماه مبارک رمضان

الاقبال / ص 61 - دعاء آخر فی کل لیلة منه

اللَّهُمَّ بِرَحْمَتِکَ فِی الصَّالِحِینَ فَأَدْخِلْنَا

خدایا، بواسطه رحمتت ما را در زمرمه صالحان وارد کن

وَفِی عِلِّیِّینَ فَارْفَعْنَا

و به مقام علّیین بالا ببر

وَبِکَأْسٍ مِنْ مَعِینٍ مِنْ عَیْنٍ سَلْسَبِیلٍ فَأسْقِنَا

و با کاسه ای، از آب زلال چشمه سلسبیل سیراب کن

وَمِنَ الْحُورِ الْعِینِ بِرَحْمَتِکَ فَزَوِّجْنَا

و از حورالعین برحمتت تزویج نما

وَمِنَ الْوِلْدَانِ الْمخَلَّدِینَ

و از پسران ماندگار بهشتی

کَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَکْنُونٌ فَأَخْدِمْنَا

که مانند لولو می درخشند، برایمان خادم

وَمِنْ ثِمَارِ الْجَنَّةِ

و از میوه های بهشت

وَلُحُومِ الطَّیْرِ فَأَطْعِمْنَا

و گوشت های پرندگان آن

وَمِنْ ثِیَابِ السُّنْدُسِ وَالْحَرِیرِ وَالْإِسْتَبْرَقِ فَأَلْبِسْنَا

غدا و از لباس های زخیم و نازک حریر برایمان لباس قرار بده

وَلَیْلَةَ الْقَدْرِ وَحَجَّ بَیْتِکَ الْحَرَامِ

توفیق درک شب قدر و حج بیت اللَّه الحرام

وَقَتْلاً فِی سَبِیلِکَ مَعَ وَلِیِّکَ

و شهادت در راه خودت را به همراه ولیّت عنایت فرما

فَوَفِّقْ لَنَا

پس توفیق بده به ما

وَصَالِحَ الدُّعَاءِ وَالْمَسْأَلَةَ فَاسْتَجِبْ لَنَا

دعاهای صالح و درخواست های خوبمان را اجابت کن

یَا خَالِقَنَا اسْمَعْ

ای خالق ما، دعاهایمان را بشنو

وَاسْتَجِبْ لَنَا

و مستجاب کن

وَإِذَا جَمَعْتَ الْأَوَّلِینَ وَالْآخِرِینَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَارْحَمْنَا

زمانی که اوّلین و آخرین را در روز رستاخیز جمع کردی، به ما رحم کن

ص:233

وَبَرَاءَةً مِنَ النَّارِ

نجات از آتش

وَأَمَاناً مِنَ الْعَذَابِ

و امان از عذاب را برایمان ثبت کن

فَاکْتُبْ لَنَا وَفِی جَهَنَّمَ فَلَا تَجْعَلْنَا

در جهنم واردم منما

وَمَعَ الشَّیَاطِینِ فَلَا تُقْرِنَّا

و با شیاطین همنشین ننما

وَفِی هَوَانِکَ وَعَذَابِکَ فَلَا تَقْلِبْنَا

در خواری و عذابت، ما را نگردان

وَمِنَ الزَّقُّومِ وَالضَّرِیعِ فَلَا تُطْعِمْنَا

از زقّوم و چرک های دوزخ نخوران

وَفِی النَّارِ عَلَی وُجُوهِنَا فَلَا تَکْبُبْنَا

با صورت ما را در دوزخ نینداز

وَمِنْ ثِیَابِ النَّارِ

از لباس های آتشین

وَسَرَابِیلِ الْقَطِرَانِ فَلَا تُلْبِسْنَا

و مس های گداخته نپوشان

وَمِنْ کُلِّ سُوءٍ

و از همه بدی ها

یَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ

ای کسی که جز تو خدایی نیست

بِحَقّ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ فَنَجِّنَا

به حقّ خودت ما را نجات بده

ص:234

دعای بیست و هشتم: دعای امام زمان علیه السلام بعد از نماز صبح روز عید فطر

دعای امام زمان علیه السلام بعد از نماز صبح روز عید فطر

إقبال الأعمال / ص 275 / فصل فیما نذکره من صلاة الفجر یوم الفطر؛ بحارالأنوار / ج 88 / ص 1 / باب 2؛ أدعیة عید الفطر؛ مصباح المتهجّد / ص 655 / الدعاء بعد صلاة العید

سکری رحمه الله نقل می کند که از احمد بن محمّد بن عثمان بغدادی خواستم تا از دعاهای ماه رمضان در اختیارم قرار دهد. از آن دعاهایی که عمویش محمّد بن عثمان عمری می خواند. او نیز دفتری که جلد سرخی داشت، بیرون آورد. در آن دعاهای ماه مبارک رمضان وجود داشت که از جمله آنها دعای بعد از نماز صبح روز عید فطر بود

متن دعا:

اللَّهُمَّ إِنِّی تَوَجَّهْتُ إِلَیْکَ بِمُحَمَّدٍ أَمَامِی

خدایا، متوجّه تو شدم با محمّدصلی الله علیه وآله از جلو

وَعَلِیٍّ وَجَعْفَرٍ مِنْ خَلْفِی وَعَنْ یَمِینِی

و علی و جعفرعلیهما السلام از پشت سر و از راستم

وَأَئِمَّتِی عَنْ یَسَارِی

و سایر امامانم علیهم السلام از سمت چپم

أَسْتَتِرُ بِهِمْ مِنْ عَذَابِکَ

به وسیله آنها خودم را از عذابت استتار می کنم

وَأَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ زُلْفَی لَا أَجِدُ أَحَداً أَقْرَبَ إِلَیْکَ مِنْهُمْ

و تقربی را می خواهم که احدی نزدیک تر از آن نیست

فَهُمْ أَئِمَّتِی فَآمِنْ بِهِمْ خَوْفِی مِنْ عِقَابِکَ وَسَخَطِکَ

آنها امامان من هستند، به آنها مرا از خوف عذابت ایمن کن

ص:235

وَأَدْخِلْنِی بِرَحْمَتِکَ فِی عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ

و با رحمت خود در میان بندگان صالحت داخل گردان

أَصْبَحْتُ بِاللَّهِ مُؤْمِناً مُخْلِصاً

در حالی صبح کردم که به خدا مؤمن و مخلص هستم

عَلَی دِینِ مُحَمَّدٍ وَسُنَّتِهِ

و بر دین محمّد و سنّت او

وَعَلَی دِینِ عَلِیٍّ وَسُنَّتِهِ

و بر دین علی و سنّت او

وَعَلَی دِینِ الْأَوْصِیَاءِ وَ سُنَّتِهِمْ

و بر دین جانشینان او و سنّت های ایشان می باشم

آمَنْتُ بِسِرِّهِمْ وَعَلَانِیَتِهِمْ

من به نهان و آشکار ایشان ایمان دارم

وَأَرْغَبُ إِلَی اللَّهِ فِیَما رَغِبَ فِیهِ مُحَمَّدٌ وَ عَلِیٌّ وَالْأَوْصِیَاءُ

و به همان چیزی که محمّد و علی و جانشینانشان در آنها رغبت نشان دادند، رغبت نشان می دهم

وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ

مانع و قدرتی غیر از خدا نیست

وَلَا عِزَّةَ وَلَا مَنَعَةَ وَلَا سُلْطَانَ

هیچ عزّت و ممانعت و سلطنتی برای

إِلَّا للَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ الْعَزِیزِ الْجَبَّارِ

غیر خدای یکتای قهّار عزیز و متکبّر نیست

تَوَکَّلْتُ عَلَی اللَّهِ

بر او توکّل می کنم؛

وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ

زیرا هر کسی که بر او توکّل کند، خدا کفایتش می کند

إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ

و به خواسته ش می رساند

اَللَّهُمَّ إِنِّی أُرِیدُکَ فَأَرِدْنِی

خدایا، من تو را می خواهم،تو هم مرا بخواه

وَأَطْلُبُ مَا عِنْدَکَ فَیَسِّرْهُ لِی

ثوابت را می خواهم، آن را برایم آسان گردان

وَاقْضِ لِی حَوَائِجِی

و نیازهایم را برآورده ساز

فَإِنَّکَ قُلْتَ فِی کِتَابِکَ وَقَوْلُکَ الْحَقُّ

تو خود در قرآن فرمودی و گفتار تو حق است

شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ

«ماه رمضان ماهی است که قرآن در آن فرستاده شده است

هُدیً لِلنَّاسِ

در حالی که هدایتی برای انسان ها

وَبَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی وَ الْفُرْقانِ

و(دربردارنده) دلایلی روشنی از هدایت و جدا کننده حق از باطل نازل شده است.» (پاورقی: بقره / 185.)

ص:236

فَعَظَّمْتَ حُرْمَةَ شَهْرِ رَمَضَانَ

آری بزرگ داشتی حرمت ماه مبارک رمضان را

بِمَا أَنْزَلْتَ فِیهِ مِنَ الْقُرْآنِ

به خاطر نزول قرآن

وَخَصَصْتَهُ وَعَظَّمْتَهُ بِتَصْیِیرِکَ فِیهِ لَیْلَةَ الْقَدْرِ

و اختصاص آن به شب قدر با عظمت نموده

فَقُلْتَ لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ

و فرمودی: «شب قدر بهتر از هزار ماه است

تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ سَلامٌ هِیَ حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ

و ملائکه و روح با اجازه خدا در آن شب تا طلوع فجر برای تقدیر همه کارها نازل می شوند.» (پاورقی: سوره قدر.)

اَللَّهُمَّ وَهَذِهِ أَیَّامُ شَهْرِ رَمَضَانَ قَدِ انْقَضَتْ

خدایا، این ماه رمضان هم تمام شد

وَلَیَالِیهِ قَدْ تَصَرَّمَتْ

و شب هایش به پایان رسید

وَقَدْ صِرْتُ مِنْهُ

و از آن خارج شدم

یَا إِلَهِی إِلَی مَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّی وَأَحْصَی لِعَدَدِهِ مِنْ عَدَدِی

خدایا بسوی انچه تو داناتری به ان از ما و به شمارشش از ما داناتری گرویده ام

فَأَسْأَلُکَ یَا إِلَهِی بِمَا سَأَلَکَ بِهِ عِبَادُکَ الصَّالِحُونَ

پس درخواست می کنم خدایا، با آن نام هایی درخواست می کنم که بوسیله ان بندگان صالحت با آنها تو را صدا زدند

أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ

تا بر محمّد خاندان و اهل بیت او صلوات بفرستی

وَأَنْ تَتَقَبَّلَ مِنِّی مَا تَقَرَّبْتُ بِهِ إِلَیْکَ

و همه اعمالی که قصد تقرّب داشتم، بپذیری

ص:237

وَتَتَفَضَّلَ عَلَیَّ بِتَضْعِیفِ عَمَلِی

و بر من تفضّل و عنایت کنی با مضاعف کردن اعمال

وَقَبُولِ تَقَرُّبِی وَقُرُبَاتِی

و قبول تقرّب و اعمالم

وَاسْتِجَابَةِ دُعَائِی

و استجابت دعاهایم

وَهَبْ لِی مِنْکَ عِتْقَ رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ

و آزادی از آتش را بر من ببخشی

وَمُنَّ عَلَیَّ بِالْفَوْزِ بِالْجَنَّةِ

و رسیدن به بهشت را روزی گردانی

وَالْأَمْنِ یَوْمَ الْخَوْفِ مِنْ کُلِّ فَزَعٍ

و امان دهی در روز رستاخیز از هر ترس

وَمِنْ کُلِّ هَوْلٍ أَعْدَدْتَهُ لِیَوْمِ الْقِیَامَةِ

و صحنه هولناکی که برای قیامت در نظر گرفته ای

أَعُوذُ بِحُرْمَةِ وَجْهِکَ الْکَرِیمِ

خدایا، به جمال کرامتت پناه می برم

وَحُرْمَةِ نَبِیِّکَ

و حرمت پیامبرت

وَحُرْمَةِ الصَّالِحِینَ

و حرمت صالحان

أَنْ یَنْصَرِمَ هَذَا الْیَوْمُ وَلَکَ قِبَلِی تَبِعَةٌ تُرِیدُ أَنْ تُؤَاخِذَنِی بِهَا

از اینکه این روز هم بگذرد اما لغزش و گناهی نبخشیده بماند و فردای قیامت مرا با آن مؤاخذه و عذاب کنی

أَوْ ذَنْبٌ تُرِیدُ أَنْ تُقَایِسَنِی بِهِ

یا گناهی که به ان مقایسه ام کنی

وَتُشْقِیَنِی وَتَفْضَحَنِی بِهِ

و بد بختم گردانی یا رسوایم سازی

أَوْ خَطِیئَةٌ تُرِیدُ أَنْ تُقَایِسَنِی بِهَا

یا خطا هایی که مرا با ان قصاص کنی

وَتَقْتَصَّهَا مِنِّی لَمْ تَغْفِرْهَا لِی

یا با ان مقایسه کنی که انرا برایم نبخشیده باشی

وَأَسْأَلُکَ بِحُرْمَةِ وَجْهِکَ الْکَرِیمِ

و از تو میخواهم به حرمت ذات کریمت

الْفَعَّالِ لِمَا یُرِیدُ

انجام دهنده انچه می خواهی

الَّذِی یَقُولُ لِلشَّیْ ءِ کُنْ فَیَکُونُ

که برای هر چیزی می گویی باش پس بوجود می اید

لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ

نیست خدایی جز تو

ص:238

اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِلَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ

خدایا، به حرمت لا اِله اِلَّا اللَّه درخواست می کنم

إِنْ کُنْتَ رَضِیتَ عَنِّی فِی هَذَا الشَّهْرِ

که اگر در این ماه از من راضی بودی

أَنْ تَزِیدَنِی فِیَما بَقِیَ مِنْ عُمُرِی رِضًا

رضایتت را در مابقی عمرم، بیشتر کن

وَإِنْ کُنْتَ لَمْ تَرْضَ عَنِّی فِی هَذَا الشَّهْرِ

اما اگر در ماه از من راضی نبودی

فَمِنَ الْآنَ فَارْضَ عَنِّی السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ

همین الآن همین الآن، همین الآن، راضی شو

وَاجْعَلْنِی فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَفِی هَذَا الْمجْلِسِ مِنْ عُتَقَائِکَ مِنَ النَّارِ

و همین الآن و همین جایی که نشسته ام مرا از آزاد شدگان دوزخ قرار بده

وَطُلَقَائِکَ مِنْ جَهَنَّمَ وَسُعَدَاءِ خَلْقِکَ بِمَغْفِرَتِکَ

از آنان که به سعادت مغفرت و بخشایش نایل شدند

وَرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ

ای مهربان ترین مهربانان

اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحُرْمَةِ وَجْهِکَ الْکَرِیمِ

خدایا، به حرمت جمال کریمانه ات، درخواست می کنم

أَنْ تَجْعَلَ شَهْرِی هَذَا خَیْرَ شَهْرِ رَمَضَانَ عَبَدْتُکَ فِیهِ

که این ماه را از آغاز آفرینشم، بهترین رمضانی قرار بده که تو را پرستیده ام

وَصُمْتُهُ لَکَ

و روزه گرفته

وَتَقَرَّبْتُ بِهِ إِلَیْکَ

و تقرّب جسته ام

مُنْذُ أَسْکَنْتَنِی الْأَرْضَ أَعْظَمَهُ أَجْراً

از زمانی که مرا در ان ساکن کرده ای بزرگترین اجر

وَأَتَمَّهُ نِعْمَةً

و سرشارترین از نعمت

وَأَعَمَّهُ عَافِیَةً

و عام ترین امرزش

ص:239

وَأَوْسَعَهُ رِزْقاً

و با وسعت ترین روزی

وَأَفْضَلَهُ عِتْقاً مِنَ النَّارِ

و با فضیلت ترین از جهت رهایی از آتش

وَأَوْجَبَهُ رَحْمَةً

و لازم ترین از نظر رحمت

وَأَعْظَمَهُ مَغْفِرَةً

و بزرگ ترین از نظر مغفرت

وَ أَکْمَلَهُ رِضْوَاناً

و کامل ترین از نظر بهشت

وَأَقْرَبَهُ إِلَی مَا تُحِبُّ وَتَرْضَی

و نزدیک ترین از نظر آنچه که دوست داری، قرار بده

اَللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْهُ آخِرَ شَهْرِ رَمَضَانَ صُمْتُهُ لَکَ

خدایا، آن را آخرین رمضانی قرار نده که روزه گرفتم

وَارْزُقْنِی الْعَوْدَ ثُمَّ الْعَوْدَ حَتَّی تَرْضَی وَ بَعْدَ الرِّضَا

و مکرّر توفیق رمضان را نصیبم کن تا پیوسته از من راضی شوی

وَحَتَّی تُخْرِجَنِی مِنَ الدُّنْیَا سَالِماً

و مرا با سلامت کامل از دنیا خارج کنی

وَأَنْتَ عَنِّی رَاضٍ

درحالی که تو از من راضی هستی

وَأَنَا لَکَ مَرْضِیٌّ

و مرا راضی کرده ای

اَللَّهُمَّ اجْعَلْ فِیَما تَقْضِی

بار خدایا در انچه حکم حتمی کردی

وَتُقَدِّرُ مِنَ الْأَمْرِ الْمحْتُومِ

و از کار های حتمی مقدر ساختی

الَّذِی لَا یُرَدُّ وَلَا یُبَدَّلُ أَنْ تَکْتُبَنِی مِنْ حُجَّاجِ بَیْتِکَ الْحَرَامِ

از کار هایی که تغییر و تبدیل در ان راه ندارد که بنویسی مرا از جمله حاجیان بیت الحرامت

فِی هَذَا الْعَامِ وَفِی کُلِّ عَامٍ

در این سال و همه سال ها

الْمَبْرُورِ حَجُّهُمُ

انهایی که حجشان پسندیده

الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمُ

و سعیشان مأجور

الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمُ

و گناهانشان بخشیده

الْمُتَقَبَّلِ عَنْهُمْ مَنَاسِکُهُمُ

و اعمال حجشان قبول

الْمُعَافَیْنَ عَلَی أَسْفَارِهِمُ

و سفرشان در عافیت باشد

الْمُقْبِلِینَ عَلَی نُسُکِهِمُ

و با اقبال قلبی مناسکشان را انجام داده اند

ص:240

الْمحْفُوظِینَ فِی أَنْفُسِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ وَذَرَارِیِّهِمْ

و جان و مال و نسلشان حفظ شده است

وَکُلِّ مَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَیْهِمْ

مرا در هر آنچه که به آنها روزی کردی سهیم گردان

اَللَّهُمَّ اقْبَلْنِی مِنْ مَجْلِسِی هَذَا

خدایا، مرا در همین مجلس

فِی شَهْرِی هَذَا

و همین ماه

فِی یَوْمِی هَذَا

و همین روز

فِی سَاعَتِی هَذِهِ

و همین لحظه

مُفْلِحاً مُنْجِحاً

رستگار و نجات یافته

مُسْتَجَاباً لِی مَغْفُوراً ذَنْبِی

و مستجاب و بخشیده شده

مُعَافًی مِنَ النَّارِ

و معاف شده از آتش

وَمُعْتَقاً مِنْهَا عِتْقاً لَا رِقَّ بَعْدَهُ أَبَداً وَلَا رَهْبَةً

رها شده از آتش و ازاد شده از ان ازادی ای که بعد از ان هرگز بندگی و نه ترسی نباشد قرار بده

یَا رَبَّ الْأَرْبَابِ

ای پروردگار مربّیان

اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تَجْعَلَ فِیَما شِئْتَ

خدایا، از تو می خواهم که در آنچه که خواستی

وَأَرَدْتَ وَقَضَیْتَ

و اراده کردی و قضا کردی

وَقَدَّرْتَ وَحَتَمْتَ وَأَنْفَذْتَ

و تقدیر نمودی و حتمیّت دادی و حکم نمودی

أَنْ تُطِیلَ عُمُرِی

عمرم را دراز کنی

وَتُنْسِئَ فِی أَجَلِی

و اجلم را از یاد ببری

وَأَنْ تُقَوِّیَ ضَعْفِی

و ضعفم را تقویت

وَأَنْ تُغْنِیَ فَقْرِی

و فقرم را جبران

وَأَنْ تَجْبُرَ فَاقَتِی

و نیازهایم را برطرف سازی

وَأَنْ تَرْحَمَ مَسْکَنَتِی

و بر بیچارگی ام رحم نمایی

وَأَنْ تُعِزَّ ذُلِّی

و ذلتم را عزّت

وَأَنْ تَرْفَعَ ضَعَتِی

و زمینگیری ام را رفعت بخشی

وَأَنْ تُغْنِیَ عَائِلَتِی

و مخارجم را تأمین

وَأَنْ تُونِسَ وَحْشَتِی

و تنهایی ام را أنس

ص:241

وَأَنْ تُکْثِرَ قِلَّتِی

و کمیم را زیاد کنی

وَأَنْ تُدِرَّ رِزْقِی فِی عَافِیَةٍ

و روزی ام را در عافیت

وَیُسْرٍ وَخَفْضٍ وَأَنْ تَکْفِیَنِی مَا أَهَمَّنِی مِنْ أَمْرِ دُنْیَایَ وَ آخِرَتِی

و آسانی قرار دهی و امورات مشکل دنیا و آخرتم را کفایت کنی

وَلَا تَکِلَنِی إِلَی نَفْسِی

و مرا به خودم وانگذاری

فَأَعْجِزَ عَنْهَا

زیرا در این صورت از آنها عاجز خواهم ماند

وَلَا إِلَی النَّاسِ فَیَرْفُضُونِی وَ أَنْ تُعَافِیَنِی

همین طور مرا به مردم وانگذار که مرا خواهند راند

فِی دِینِی وَ بَدَنِی

مرا در دین و بدن

وَجَسَدِی و رُوحِی

و جسم و روح

وَوُلْدِی وَأَهْلِی

و فرزندان و خانواده

وَأَهْلِ مَوَدَّتِی وَإِخْوَانِی وَجِیرَانِی

و دوستان و برادران و همسایگان

مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ

اعم از مؤمنین و مؤمنات

وَالْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ

و مسلمین و مسلمات

الْأَحْیَاءِ مِنْهُمْ وَالْأَمْوَاتِ

زنده و مرده ایشان

وَأَنْ تَمُنَّ عَلَیَّ بِالْأَمْنِ وَالْإِیمَانِ مَا أَبْقَیْتَنِی

عافیت بخش و امنیّت و ایمان تا روزی که زنده ام، عنایت کن؛

فَإِنَّکَ وَلِیِّی وَمَوْلَایَ

زیرا تو ولیّ و سرور

وَثِقَتِی وَرَجَائِی

و مورد اعتماد و امید

وَمَعْدِنُ مَسْأَلَتِی

و معدن نیازها

وَمَوْضِعُ شَکْوَایَ

و محل گلایه ها

وَمُنْتَهَی رَغْبَتِی فَلَا تُخَیِّبْنِی فِی رَجَائِی

و نهایت علاقه های من هستی

یَا سَیِّدِی وَمَوْلَایَ

بنابراین ای سرور و مولایم

وَلَا تُبْطِلْ طَمَعِی وَرَجَائِی

مرا در امیدم، دست خالی نکن و طمع و امیدم را باطل نگردان

ص:242

فَقَدْ تَوَجَّهْتُ إِلَیْکَ بِمُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

خدایا با محمّد و خاندانش به تو متوجّه شده ام

وَقَدَّمْتُهُمْ إِلَیْکَ أَمَامِی

آنها را قرار داده ام در مقابل خود

وَأَمَامَ حَاجَتِی وَ طَلِبَتِی وَتَضَرُّعِی وَمَسْأَلَتِی

و نیازها و درخواست ها و تضرعم و مشکلم

فَاجْعَلْنِی بِهِمْ وَجِیهاً

بنابراین قرار بده مرا به واسطه آنها از آبرومندان

فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ

و مقربان در دنیا و آخرت

فَإِنَّکَ مَنَنْتَ عَلَیَّ بِمَعْرِفَتِهِمْ

تو با شناساندن آنها بر من لطف کردی

فَاخْتِمْ لِی بِهِمُ السَّعَادَةَ

بنابراین به واسطه آنها نیز مرا سعادتمند گردان؛

إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ

زیرا تو بر هر چیزی توانا هستی

زِیَادَةٌ فِیهِ مَنَنْتَ عَلَیَّ بِهِمْ

در نقلی دیگر فقراتی اضافه می باشد: تو با آنها بر من لطف کردی

فَاخْتِمْ لِی بِالسَّعَادَةِ وَاَلسَّلَامةِ

بنابراین به واسطه خودشان نیز مرا سعادتمند و سالم

وَالْأَمْنِ وَالْإِیمَانِ

و ایمن و با ایمان

وَالْمَغْفِرَةِ وَالرِّضْوَانِ

و بخشیده و اهل بهشت

وَ السَّعَادَةِ وَالْحِفْظِ

و سعادت و حفظ گردان

یَا اللَّهُ أَنْتَ لِکُلِّ حَاجَةٍ لَنَا

ای خدا، من برای همه نیازهایم، تنها تو را دارم

فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ

بنابراین بر محمّد و خاندانش درود فرست

وَعَافِنَا وَلَا تُسَلِّطْ عَلَیْنَا أَحَداً مِنْ خَلْقِکَ لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ

و به ما عافیت بده و احدی از خلقت را که ما تحمّل او را نداشته باشیم، بر ما مسلط نکن

وَاکْفِنَا کُلَّ أَمْرٍ مِنْ أَمْرِ الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ

و تمام امورات دنیا و آخرت مان را کفایت کن

یَا ذَا الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ

ای صاحب جلالت و بزرگواری

صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ

بر محمّد و خاندانش درود فرست

ص:243

کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ وَبَارَکْتَ

مانند آنچه از درود و برکات

وَتَرَحَّمْتَ وَتَحَنَّنْتَ

و ترحمات و مهربانی ها ب

عَلَی إِبْرَاهِیمَ وَآلِ إِبْرَاهِیمَ

ر ابراهیم و خاندان او فرستادی

إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ

همانا تو ستوده و جواد هستی

ص:244

متفرّقات

دعای بیست و نهم: دعای طلب روزی حلال و دفع حوادث ناگوار بعد از نماز صبح

دعای طلب روزی حلال و دفع حوادث ناگوار بعد از نماز صبح

إقبال الأعمال / ص 631 / فصل فیما نذکره من زیارة مختصة؛ مصباح المتهجّد / ص 821 / زیارة رواها ابن عیاش؛ بحارالأنوار / ج 83 / ص 171 / باب 43 - التعقیب المختص بصلاة الفجر

این دعا از حضرت بقیة اللَّه به دست محمّد بن صلت قمی رسیده است

متن دعا:

اَللَّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِیمِ

خدایا، ای پروردگار نور عظیم

وَرَبَّ الْکُرْسِیِّ الرَّفِیعِ

و عرش بلند

وَرَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ

و دریای متلاطم

وَمُنْزِلَ التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِیلِ وَالزَّبُورِ

و ای نازل کننده تورات و انجیل و زبور

وَرَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ

و پروردگار سایه و حرارت

وَمُنْزِلَ الزَّبُورِ

و نازل کننده زبور

وَالْفُرْقَانِ الْعَظِیمِ

و فرقان بزرگ

وَرَبَّ الْمَلَائِکَةِ الْمُقَرَّبِینَ وَ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْمُرْسَلِینَ

و پروردگار ملائکه مقرّبین و انبیاء و مرسلین

أَنْتَ إِلَهُ مَنْ فِی السَّمَاءِ

تو خدای همه موجودات آسمانی

وَ إِلَهُ مَنْ فِی الْأَرْضِ

و خدای همه موجودات زمینی هستی

لَا إِلَهَ فِیهِمَا غَیْرُکَ

غیر از تو معبودی در آنها نیست

ص:245

وَ أَنْتَ جَبَّارُ مَنْ فِی السَّمَاءِ

تو الزام کننده تمام موجودات آسمانی

وَ جَبَّارُ مَنْ فِی الْأَرْضِ

و تو الزام کننده تمام موجودات زمینی هستی

وَ لَا جَبَّارَ فِیهِمَا غَیْرُک

و غیر از تو الزام آوری نیست

وَأَنْتَ خَالِقُ مَنْ فِی السَّمَاءِ

تو خالق تمام آسمان ها

وَخَالِقُ مَنْ فِی الْأَرْضِ

و خالق تمام زمین ها هستی

لَا خَالِقَ فِیهِمَا غَیْرُکَ

و آن دو غیر از تو خالقی ندارند

وَ أَنْتَ حَکَمُ مَنْ فِی السَّمَاءِ

تو حکمران در آسمان

وَ حَکَمُ مَنْ فِی الْأَرْضِ

و حکمران در زمین هستی

لَا حَکَمَ فِیهَا غَیْرُکَ

و غیر از تو کسی حکمران آن دو نیست

اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِوَجْهِکَ الْکَرِیمِ

خدایا، از تو می خواهم به جمال بزرگوارانه

وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُشْرِقِ الْمُنِیرِ

و به نور سیمایت که روشنی بخش است

وَ مُلْکِکَ الْقَدِیمِ

و مُلک ازلیّت

یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ

ای زنده و برپا کننده

أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرَضُونَ

از تو می خواهم با آن نامی که آسمان و زمین با آن روشن است

وَ بِاسْمِکَ الَّذِی یَصْلُحُ عَلَیْهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ

و با آن نامی که اوّلین و آخرین با آن اصلاح می شوند

یَا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَیٍّ

ای زنده قبل از هر زنده ای

وَیَا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَیٍّ

ای زنده بعد از هر زنده ی

وَ یَا حَیّاً حِینَ لَا حَیَّ

و ای زنده در زمانی که زنده ای نبود

یَا مُحْیِیَ الْمَوْتَی

و ای زنده کننده مردگان

وَیَا حَیُّ یَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ

و ای زنده، ای لااله الا اللَّه

یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ

ای زنده و پابرجا

ص:246

أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ

درخواست می کنم که بر محمّد و خاندانش درود فرستی

وَ ارْزُقْنِی مِنْ حَیْثُ أَحْتَسِبُ

و از آنجا که گمان می کنم و نمی کنم،به من روزی دهی

وَ مِنْ حَیْثُ لَاأَحْتَسِبُ رِزْقاً وَاسِعاً حَلَالاً طَیِّباً

روزی وسیع و حلال و گوارا

وَأَنْ تُفَرِّجَ عَنِّی کُلَّ غَمٍّ وَکُلَّ هَمٍّ

همین طور در همه گرفتاری هایم گشایشی ایجاد کنی

وَأَنْ تُعْطِیَنِی مَا أَرْجُوهُ وَ آمُلُهُ

و آنچه را که امید و آروزیش را دارم، عنایت کنی

إِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ

همانا تو بر هر چیزی توانا هستی

ص:247

دعای سی م: تسبیح صاحب الزمان علیه السلام

تسبیح صاحب الزمان علیه السلام

الدعوات / ص 94 / تسبیح الحسن بن علی الزکی علیه السلام؛ بحارالأنوار / ج 91 / ص 207 / باب 37 - عوذات الأیام

تسبیح صاحب الزمان علیه السلام از روز هجدهم تا آخر ماه:

سُبْحَانَ اللَّهِ عَدَدَ خَلْقِهِ

خداوند به تعداد مخلوقاتش پاک و منزّه است

سُبْحَانَ اللَّهِ رِضَا نَفْسِهِ

خداوند به اندازه دلخواه خودش پاک و منزّه است

سُبْحَانَ اللَّهِ مِدَادَ کَلِمَاتِهِ

خداوند به تعداد کشش مخلوقاتش پاک و منزّه است

سُبْحَانَ اللَّهِ زِنَةَ عَرْشِهِ

خداوند به اندازه وزن عرشش پاک و منزّه است

وَالْحَمْدُ للَّهِ مِثْلَ ذلِکَ

خدا را به اندازه های قبلی حمد و ثنا می گویم

ص:248

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109