تطهیر روح

مشخصات کتاب

سرشناسه : ملازاده تقی پور، علیرضا، 1340-

عنوان و نام پديدآور : تطهیر روح/ علی تقی پور ؛ ویراستار صابر بهلولی، محسن حسینی.

مشخصات نشر : مشهد : استوار، 1402.

مشخصات ظاهری : 144 ص.

شابک : 978-600-415-110-8

وضعیت فهرست نویسی : فیپا

یادداشت : کتابنامه: ص. 143 - 114.

موضوع : روزه (اسلام)

Fasting-- Religious aspects-- Islam

روزه (اسلام) -- احادیث

Fasting-- Religious aspects-- Islam -- Hadiths

رده بندی کنگره : BP188

رده بندی دیویی : 297/354

شماره کتابشناسی ملی : 9172349

اطلاعات رکورد کتابشناسی : فیپا

ص: 1

اشاره

بسم الله الرحمن الرحیم

یا صاحب الزمان

ص: 2

تطهیر روح

علی تقی پور

ص: 3

ص: 4

فهرست

پیشگفتار8

ماه مبارک رمضان؛ یادآور امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) 11

اهمیت خوراك در مسیر بندگی14

نقش روزه در تهذیب نفس16

جایگاه روزه دار در پیشگاه خداوند21

اهمیت روزه های مستحبی27

کودک مسلمان و روزه33

روزه های مستحبی در سیرۀ اولیاء خدا35

روزه حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) 35

روزه امام حسین (علیه السلام) و امام زین العابدین (علیه السلام) 35

روزه حضرت داوود و حضرت سلیمان (علیهما السلام) 36

روزه داری حضرت عیسی (علیه السلام) و مادر گرامی اش، حضرت مریم (علیها السلام) 37

روزه جناب جعفر طیار37

ابوامامه و همسر و خادمش از روزه داران دهرند38

روز نفیسه، همسر اسحاق مؤتمن38

سلمان فارسی (رحمة الله) و روزه دهر40

نذر روزه تا ظهور حضرت بقیة الله (عجل الله تعالی فرجه الشریف) 41

اثرات روزه بر سلامتی جسم41

نظریۀ دانشمندان شرق و غرب43

نظریه علمی بندیكت درباره روزه44

روش معالجه بعضی بیماریها با روزه45

تحلیلی طبی از روزه47

علاج بیماریها با امساك47

التّطبیب بالصّوم ترجمۀ كتاب آلكسی به عربی، از یك كشیش آرژانتینی48

روزه مرتاض ها49

ص: 5

اثرات قرائت قرآن و روزه و مسواك در تقویت حافظه49

روزه و تطهیر روح50

روزه شیعیان خاص53

حفظ زبان؛ یكی از نتایج روزه داری65

نشر دین توسط زبان71

اهمیت فراگیری علم79

علم یعنی عمل83

عُجب87

ذکر99

غفلت از ذکر103

یاد خدا در همه حال105

فضیلت اذکار107

ذکر و قرآن111

ذکر و نماز111

نماز منوط به توجه قلبی112

یاد اهل بیت (علیهم السلام) همان ذكر خداست113

روزهای خدا116

ارزش و جایگاه دعا118

نماز شب و تهجد124

طهارت روح؛ سکوی دعای فرج141

کتابنامه143

ص: 6

ص: 7

پیش گفتار

آن زمان كه زمین روحم از تشنگی مفرط حرص و طمع خشكیده و ترك خورده بود و بال و پرم از گرمی شعله های شهوت و غضب سوخته بود و دلم بوی متعفن حب دنیا و ریاست گرفته بود، خدای مهربان به بركت وجود مقدس محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و آل محمد (علیهم السلام) كوثر زلالی به نام ماه مبارك رمضان را برای تطهیر روح آلوده ام به من هدیه کرد و نماز را برای اعضای بدنم قرار داد تا به رخوت نگرایند. نیمه شبان را گسترانید تا نماز بگزارم و تهجد را برای جدایی از کبر و اتصال به خود مقرر فرمود و سیلاب اشک را بر مصائب اهل بیت (علیهم السلام) روا دانست و صفای روح را به آن ها تقریر فرمود.

او مرا تنها نگذاشت تا با کوری ام تیشه به ریشه خود بزنم. بر من افسار نیفکند و برایم چوپان نگماشت؛ بلکه با ارسال رسول ختمی مرتبت (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت طاهرش (علیهم السلام) کرم را در حق من تمام کرد و مرا ارج نهاد و از صنف بهائم جدا نمود. سپس مهار بدن را در قلب نهاد و آن را خانۀ خود قلمداد کرد.

حال نفس لجوج و سرکشم مرا به بدی امر می کند؛ اما پروردگارم مرا می خواند. کدام را اجابت کنم؟ نفس را یا رب را؟

قبل از ورود به مباحث این کتاب مسئله حقیقت و اصل تقوی بسیار حائز اهمیت است که لازم است خواننده بزرگوار آن را مورد توجه خاص خود قرار داده و با عنایت به آن به مطالعه این کتاب بپردازد. در خصوص عناوین توضیحات و شرح حال کسانی که اعمال زاهدانه آنها از باب مثل در بعضی از این کتاب ها ذکر گردیده و سلوک ایشان فارغ از محوریت معرفت به امام علیه السلام و پرداختن و شدت محبت آنها به آل الله علیهم صلوات الله به تصویر کشیده شده است زیرا فرض حقیر

ص: 8

بر آن بوده که با توجه به صحیح الاعتقاد بودن این بزرگواران نیاز به توضیح این جهات نیست لذا این یادآوری ضروری است که اساساً ذکر اعمال زاهدانه و ریاضت ظاهری بدون تاکید اولیه بر معنای حقیقی زهد پوسته ای توخالی است که شیطان اولین مروج آن بود و خوارج و مرتاضان و صوفیه و امثالهم در هر عصری پیروانش بوده اند طبق مسلمات روایات مندرج در منابع اصیل شیعه و تعالیم اهل بیت عصمت و طهارت علیهم صلوات و السلام حقیقت تقوا اطاعت از امام بعد معرفت است و معرفت او معرفت خداوند است.

من عرفکم فقد عرف الله و اطاعت او اطاعت از خداوند می باشد و این اصل تقوا و تمام زهد است آنگاه نماز و روزه و همه عبادات ظاهری که به آنها امر شده ایم فروعی از این اصل می باشد که قبولی آن موکول و مشروط به معرفت امام و قبول ولایت اوست

فَأَفْضَلُ الدِّینِ مَعْرِفَه الرُّسُلِ وَ وَلَایَتُهُمْ

برترین و اصلی ترین بخش دین معرفت پیامبران و ولایتشان می باشد و به درستی که خدا تا روز قیامت حلال را حلال و حرام را حرام کرده است. معرفت فرستادگان و قبول حاکمیّت و اطاعت ایشان حلال است؛ و حلال شده چیزی است که آنان حلال کرده باشند، و حرام شده آنکه ایشان حرام دانسته باشند. و آنان اصل هر حلالند و فرعهای حلال از ایشان منشعب خواهد بود. و این رسالت ایشان است. و از فروع منشعب از ایشان، امر ایشان است به پیروان و دوستان خود به انجام دادن کارهای حلال: مثل برپا داشتن نماز و دادن زکات و... و همه نیکی ها لذا اگر معرفت نباشد این عبادات فاقد ارزش بلکه و بال تلقی شده و به عبارت دیگر میزان و ارزش عبادات بر حسب درجه معرفت و محبت است.و این محبت اصل و حقیقت تقوی است چنانکه حضرت ختمی مرتبت فرمودند: يا علي، حُبُّكَ تقوي و إيمانٌ

ص: 9

ص: 10

ماه مبارک رمضان؛ یادآور امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

یكی از تفضلات خاص حق تعالی بر مؤمنان ماه مبارك رمضان است تا بدین طریق انسان ها برای اتصال دلشان به وجود مبارك حضرت امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) فرصتی بیابند و بتوانند در این ماه، وجود خود را برای دریافت انوار مولا صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) آماده كنند. متأسفانه ما محبین با به فراموشی سپردن امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و یکی از راه های اتصال به ایشان؛ یعنی ماه مبارک رمضان، از برکات آن غافل گشته و خود را در سراشیبی دوری از امام خویش افکنده ایم.

بیشتر مؤمنان از سفرۀ پر فیض و رحمت بیكران محبت و معرفت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در ماه مبارك بی نصیب هستند؛ چون رسیدن به مقام قرب الهی فقط از طریق ارادت و محبت وافر و توجه به انوار الهی مقدور است. به صرف لقلقۀ زبان مُهرِ محبت بر دل نمی زنند؛ بلکه این محبت دارای نشانه هایی است.

یكی از علائم محبت به امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) این است كه هرکس بر او نظر افکند به یاد امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بیافتد و از او جز عطر امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چیز دیگری استشمام نکند.

سفرۀ آسمانی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در این ماه گسترده است تا هر كسی با دوری از تعلقات دنیوی، به وسیلۀ گرسنگی و تشنگی و شب زنده داری بتواند استعداد تناول از این مائدۀ آسمانی، كه علوم و تابش انوار محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و آل محمد (علیهم السلام) است را پیدا كند. امام حسن عسكری (علیه السلام) در اهمیت این موضوع فرموده اند:

«رسیدن به قرب الهی فقط با قیام در شب و تشنگی در روز (روزه) میسر است.» (1)

حق تعالی برای آشتی دل ها با انوار مقدس (علیهم السلام) كه در های رحمت الهی می باشند، سفرۀ ماه رمضان را گسترانیده و خلایق را به توبه از غفلت ها و زشتی ها دعوت کرده و به انجام اعمال صالح فراخوانده است. در رأس همۀ نیكی ها در عصر حاضر، ارادت و توجه قلبی به امام غایب (علیه السلام) است. خداوند متعال هر ساله به وسیلۀ ماه مبارك

ص: 11


1- مصباح الشریف - بحارالانوار 15/16

رمضان، زمینۀ یاد امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را در قلوب زنگار گرفتۀ خلایق فراهم می گرداند و هركسی می تواند به میزانِ درجۀ عقل و صفای باطن خویش، از این مائدۀ آسمانی (انوار حضرت امام زمان (علیه السلام)) استفاده كند. کلام گهربار رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) دربارۀ الطاف این ماه خواندنی است:

«ُ لَوْ يَعْلَمُ الْعَبْدُ مَا فِي رَمَضَانَ لَوَدَّ أَنْ يَكُونَ رَمَضَانُ السَّنَة» (1)

«اگر بندۀ خدا می دانست كه در ماه رمضان چه بركاتی وجود دارد، دوست می داشت كه تمام سال ماه رمضان می شد.»

اما متأسفانه شیطان با تمام قوا درصدد اغفال مؤمنین است تا آنان را از توجه و ارتباط قلبی با امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بازدارد و با سرگرم کردن آنان به اعمالی مانند ختم قرآن مجید، خواندن انواع ادعیه، اذکار، نمازها و... آنان را از بافضیلت ترین عبادت و حقیقت همۀ اعمال، که توجه، راز و نیاز و استغاثه به درگاه خلیفةالله است، غافل گرداند؛ هرچند که خواندن قرآن و ادعیه در این ماه ریف جزء اوامر ائمه اطهار و باعث رشد و ثواب های فراوان می شود ولکن توجه به امام (علیه السلام) راس همه امور عبادی قرار دارد. این توجه و عرض ارادت باعث شکوفایی مسئلۀ مهم و حیاتی «انتظار» می شود که بهترین و بالاترین عمل در تمامی ساعات و دقایق عمر بشمار می رود. امام سجاد (علیه السلام) می فرمایند:

«انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَج.» (2)

«انتظار فرج از خود فرج بزرگ تر است.»

از آن جا که مرگ شیطان لعین در گرو قیام مولای مان می باشد و ظهور امام (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مقداری بستگی به درخواست مردم از خدا دارد، لذا همۀ همت شیطان مصروف این

ص: 12


1- بحارالانوار 93/346 ح 12
2- كمال الدین وتمام النعمة 1/320 - الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی) 2/318 - نوادرالأخبار فیما یتعلق بأصول الدین(للفیض) 250؛ 415 - إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات 2/89 - بحارالأنوار (ط-بیروت) 36/387؛ 52/122 - ریاض الأبرار فی مناقب الأئمة الأطهار (علیهم السلام) 3/129 - عوالم العلوم و المعارف والأحوال-الإمام علی بن أبی طالب (علیهما السلام) 259 - إلزام الناصب فی إثبات الحجة الغائب (عجل الله تعالی فرجه الشریف) 1/414

است كه به وسیلۀ جلب توجه مردم به خواندن نماز قضا و ختم چند باره قرآن مجید و...، یاد و راز و نیاز با حجت حق را كم رنگ كند. عملاً نیز افكار و توجه مردم در ماه مبارک رمضان به سمت این اعمال است. هرچند که ارزش این اعمال بسیار شریف است؛ اما هر عملی باید در جایگاه صحیح خود قرار بگیرد.

همۀ این اعمال باعث قرب الهی است؛ لكن مطلب مهم تر غفلت از حقیقت قرآن مجید؛ یعنی امام معصوم (علیه السلام) می باشد. توجه به امام (علیه السلام) یعنی عمل به حقیقت قرآن مجید. حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرموده اند:

«فَأَنَا الذِّكْرُ الَّذِی عَنْهُ ضَلَّ وَ السَّبِیلُ الَّذِی عَنْهُ مَالَ وَ الْإِیمَانُ الَّذِی بِهِ كَفَرَ وَ الْقُرْآنُ الَّذِی إِیاهُ هَجَرَ وَ الدِّینُ الَّذِی بِهِ كَذَّبَ وَ الصِّرَاطُ الَّذِی عَنْهُ نَكَب.» (1)

«من ذکری هستم که از آن گمراه می شوند و راهی هستم که از آن منحرف می شوند و ایمانی هستم که به آن کافر می شوند و قرآنی هستم که متروکش می کنند و دینی هستم که تکذیبش می کنند و صراطی هستم که از آن روی برمی گردانند.»

همچنین فرموده اند:

«أَنَا ﴿ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِید﴾.» (2)

«من [آیۀ] قاف، قسم به قرآن مجید هستم.»

این مطلب را بار دیگر یادآور می شویم که در ماه مبارك رمضان باید به ختم قرآن مجید و دیگر اعمال خاص ماه شریف رمضان مداومت ورزید؛ ولی در رأس همۀ این اعمال، ارادت و اقبال به سوی امام وقت است كه این عمل به ختم قرآن مجید و دیگر اعمال زینت می بخشد و عطری معطر از خود به جای می گذارد. عطر گل

ص: 13


1- كتاب سلیم بن قیس الهلالی 2/822 - الكافی (ط - الإسلامیة) 8/28؛ (ط - دارالحدیث) 15/81 - الوافی 26/26 - تفسیر الصافی 4/11 - البرهان فی تفسیر القرآن 4/129؛ 4/132؛ 6/862 - مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول (صلی الله علیه و آله و سلم) 25/62 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 24/19؛ 31/609 - تفسیر نور الثقلین 3/549؛ 4/12 - تفسیر كنز الدقائق و بحر الغرائب 9/203؛ 9/389
2- نوادر المعجزات فی مناقب الأئمة الهداة (علیهم السلام) 112؛ 397 - مدینة معاجز الأئمة الإثنی عشر (علیهم السلام) 1/248

هنگامی به مشام می رسد که گل رشد کافی کرده باشد. عطر همۀ اعمال عبادی، در تمام ابعاد دین، توجه و ارتباط قلبی با امام غائب است كه این خود آزمایشی در عصر غیبت برای امتیاز بخشیدن به اعمال دینی است.

اهمیت خوراك در مسیر بندگی

ماه مبارك رمضان زمینۀ دوری از تعلقات را به وسیلۀ گرسنگی و شب زنده داری فراهم می سازد و برای واردشدن به وادی مقدس انتظار امام زمان (علیه السلام) بهترین و آسان ترین و سریع ترین روش است. در این ماه بر اثر گرسنگی و تشنگی، قلب نورانیت خاصی به خود می گیرد و آماده کسب فیوضات می گردد:

«أَقْرَبُ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ مِنَ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ إِذَا خَفَّ بَطْنُه» (1)

«بهترین زمانی كه بنده به خداوند متعال نزدیك است، زمانی است كه شكمش سبك باشد.»

رعایت امور تغذیه برای رسیدن به قرب الهی آن چنان حائز اهمیت است كه بدون آن هیچ عملی ایده آل و مطلوب نمی شود. خوردن لقمۀ حلال و اجتناب از غذای شبهه ناك طبق فرمایش امامان معصوم (علیهم السلام)، نقش بسزایی در خلوص بندگی و تهذیب نفس ایفا می كند و چه بسا پایۀ اصلی آن به شمار برود. در روایات زیادی اهمیت آن بازگو شده است. حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) به عثمان بن حنیف نوشتند:

«فَمَا اشْتَبَهَ عَلَیكَ عِلْمُهُ فَالْفِظْه.» (2)

«آنچه حلال بودنش برایت روشن نبود از دهان بیرون انداز.»

همچنین حضرت داوود (علیه السلام) فرمودند:

«تَرْكُ لُقْمَةٍ مَعَ الضَّرُورَةِ إِلَیهَا أَحَبُ إِلَی مِنْ قِیامِ عِشْرِینَ لَیلَةً.» (3)

ص: 14


1- كافی 6/269
2- نهج البلاغة (للصبحی صالح) 417 نامه 45- وسائل الشیعة 27/159 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 33/474؛ 40/340؛ 67؛320؛ 72؛448 - مكاتیب الأئمة (علیهم السلام) 1/105
3- مصباح الشریعة 78 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 63/337 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 16/211

«ترك یك لقمه در احتیاط به سوی خدا از بیست شب قیام برای عبادت محبوب تر است.»

با این اوصاف لقمۀ حلال از اهمیت ویژه ای برخوردار است و مراحل تکامل بستگی به آن خواهد داشت. حتی فرموده اند:

«فَقِیلَ إِنَّ الدُّعَا مِفْتَاحُ بَابِ السَّمَاءِ وَ اَسْبَابَهُ لُقْمَةُ الحَلَالِ.» (1)

«دعا كلید درب آسمان است و اسباب آن لقمۀ حلال.»

حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) به كمیل فرمودند:

«گشایش زبان (در دعا) به قلب است و قوام قلب به غذاست. پس تأمل كن كه جسم و قلب تو به چه چیزی تغذیه می شوند و بدان که اگر آن غذا حلال نباشد، خداوند تسبیح و شكر تو را نمی پذیرد.» (2)

پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«خوراک هركس حلال باشد، قلبش صفا و رقت پیدا می كند و اشك او جاری می شود و برای اجابت دعایش هیچ حجاب و مانعی وجود نخواهد داشت.» (3)

اگر قلب به غذای حلال امداد شود، این غذای حلال، آن را نورانی و باصفا می گرداند:

«أَلَا وَ مَثَلُ الْعَقْلِ فِی الْقَلْبِ كَمَثَلِ السِّرَاجِ فِی وَسَطِ الْبَیت.» (4)

«آگاه باشید كه مَثَلِ عقل در قلب انسان به مثابۀ چراغ است در میان خانه.»

چون نور قلب پرفروغ شد تمامی ظلمات جهالت و نادانی را مرتفع می گرداند،

ص: 15


1- تفسیر مقتنیات الدّرج 2/26
2- یاد مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) آرام دل 207 - بحارالانوار 103/16
3- یاد مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) آرام دل (مرحوم فقیه ایمانی) 207 - بحارالانوار 103/11
4- علل الشرائع 1/98 - مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول (صلی الله علیه و آله و سلم) 1/31 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 1/99 - تفسیر نور الثقلین 1/76 - تفسیر كنز الدقائق و بحر الغرائب 1/407

چنان که امام معصوم (علیه السلام) فرمودند:

«فَیقَعُ فِی قَلْبِ هَذَا الْإِنْسَانِ نُورٌ فَیفْهَمُ الْفَرِیضَةَ وَ السُّنَّةَ وَ الْجَیدَ وَ الرَّدِی» (1)

«پس در قلب انسان نوری است که واجب و سنت و خوب و بد را می فهمد».

پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«هركس خدا را شناخت و به عظمتش پی برد، دهان خویش را از گفتار بیهوده و بد و معده اش را از خوراك حرام و شبه ناك و زیاده خوری نگه می دارد و با روزه و شب زنده داری خود را در رنج می برد.» (2)

اداء حق این روایت تأمل و تفكری دقیق می طلبد و برای مبادرت به روزه همین یك روایت برای مؤمن عاقل كافی است؛ زیرا تناول طعام مولد قوۀ شهوانی است كه آن نیز مجموعه ای از چیزی به نام حب دنیا را در قلب خود می پروراند و مانند مادری، هوا و هوس را شیر می دهد تا از كودكی به بلوغ برسد. بلوغ آن نیز در هر شخصی به معنای سوارشدن دنیا بر گُرده اوست تا آن جا که افسار او را كشیده و به هر سمتی كه می خواهد می کشد. به همین علت راه رهایی از منجلاب غرایز جنسی روی آوردن به روزه است. امام رضا (علیه السلام) فرموده اند:

«یکی از آثار روزه شکستن قوا و پایه های غرایز جنسی است.»

نقش روزه در تهذیب نفس

یکی از علت های مهم فرو رفتن در باتلاق شهوات و هوس ها پرخوری است. امام معصوم (علیه السلام) می فرمایند:

ص: 16


1- علل الشرائع 1/98 - مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول (صلی الله علیه و آله و سلم) 1/31 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 1/99 - تفسیر نور الثقلین 1/76 - تفسیر كنز الدقائق و بحر الغرائب 1/407 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 1/81؛ 11/203
2- الامالی صدوق 647/88 - میزان الحكمة 7/187

«پرخوری باعث دوری از خدا می گردد.» (1)

با پرخوری هیچ علمی به عمل تبدیل نگشته و هیچ ظلمتی جای خود را به نور نخواهد داد. امام صادق (علیه السلام) فرمودند:

«به درستی كه شكم از خوردن طغیان می كند و بهترین زمانی كه بنده به خداوند متعال نزدیك است، وقتی است كه شكمش سبك باشد. زمانی هم كه بنده بیش از دیگر اوقات مورد خشم خداوند متعال است، موقعی است كه شكمش پر باشد.» (2)

اولین قدم در معرفت و محبت خدا و اهل بیت (علیهم السلام) خالی کردن دل از موانع است تا زمینه ساز هوا و هوس و پرخوری و زیاده گویی نشود. همّت مؤمن باید برای لقمه ای صرف شود كه پسند حق تعالی در آن باشد و این در راستای فرمایش پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است كه فرموده اند:

«كُنْ كَالنَّحْلَةِ إِذَا أَكَلَتْ أَكَلَتْ طَیباً وَ إِذَا وَضَعَتْ وَضَعَتْ طَیباً وَ إِذَا وَقَعَتْ عَلَى عُودٍ لَمْ تَكْسِرْه.» (3)

«مانند زنبور عسل باش: فقط پاكیزه را می خورد و فقط پاکیزه را بر جای می گذارد و هرگاه بر شاخۀ درختى می نشیند آن را نمی شکند.»

روزه از اركان اصلی تهذیب و ورود به حكمت و سیر در مراحل عبودیت است. جناب لقمان حكیم (رحمة الله) به فرزند خویش فرمودند:

«یا بُنَی إِذَا امْتَلَأَتِ الْمَعِدَةُ نَامَتِ الْفِكْرَةُ وَ خَرَسَتِ الْحِكْمَةُ وَ قَعَدَتِ الْأَعْضَاءُ عَنِ الْعِبَادَة.» (4)

«اگر معده پر گردد، اندیشه می خوابد و حكمت پایمال می گردد و اعضای

ص: 17


1- بحارالانوار 15/72
2- كافی 6/269 ح 4
3- غرر الحكم و درر الكلم 532 - تصنیف غرر الحكم و درر الكلم 324 - شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحكم و درر الكلم 4/615
4- مجموعه ورام 1/102 - بنیادهای اخلاقی اسلامی 295 - محجة البیضاء 6/151

از عبادت بازمی ایستند.»

پس قدم گذاشتن در وادی قرب الی الله و دور شدن از تعلقات دنیوی و رسیدن به نور محبت و مودت امام زمان (علیه السلام) منوط بر به رنج تن و نفس است تا از این راه روح از آلودگی ها و شهوات پاک شده و توان پركشیدن پیدا كند. پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«إِنَّ لِكُلِّ شَی ء بَابَاً وَ بَابُ الْعِبَادَةُ الْصِّیام.» (1)

«هر چیزی دربی دارد و درب همۀ عبادت ها روزه است.»

اگر مؤمن به نماز شب و روزه تمسک جست، راهی به سوی نور برایش فراهم می گردد، وگرنه به فرموده امام حسن عسكری (علیه السلام)، بدون داشتن این دو بال عظیم محال است در مواضع قرب وارد شد و چون خلایق برای تربیت به آداب بندگی و متخلق شدن به اخلاق الهی آفریده شده اند، هر مؤمنی، الزاماً باید بذر این دو گیاه حیاتی را در وجود و روح خود بیافشاند تا آرام آرام تنومند گردد؛ زیرا امر پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بر مؤمنان همین است كه فرموده اند:

«وَ عَفَى نَفْسَهُ بِالصِّیامِ وَ الْقِیام.» (2)

«مؤمن نفس خود را با روزه و قیام در شب ریاضت می دهد.»

مؤمن می باید رذائل اخلاقی را به وسیلۀ گرسنگی، كه ریاضتی شرعی است، و راز و نیاز در نیمه شبان، از درون خود جدا نماید؛ زیرا هیچ بتی بالاتر از هوای نفس نیست. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده اند:

«مَا تَحْتَ ظِلِّ السَّمَاءَ مِنْ اِلَهٍ یعْبَدُ مِنْ دُونِ اللهِ اَعْظَمَ عِنْدَ اللهِ مِنْ هَوَی مُتَّبَعٍ.» (3)

«در زیر آسمان هیچ بتی در نزد خدا بزرگ تر از هوا و هوسی كه از آن

ص: 18


1- شرح فارسى شهاب الأخبار(كلمات قصار پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم)) 362
2- بحار الأنوار (ط - بیروت) 66/289؛ 110/34 - شرح الكافی-الأصول و الروضة (للمولى صالح المازندرانی) 9/158
3- نقطه های آغاز در اخلاق عملی 30 - المیزان چاپ بیروت 15/237 با اندكی تفاوت، كتاب ذم الهوی

پیروی كنند وجود ندارد.»

یکی دیگر از رذائلی که نورانیت قلب را از بین می برد كبر و فخر فروشی است. این رذیله نیز به وسیلۀ شمشیر گرسنگی دریده می شوند. روزه در ابعاد مختلف، اثرات و فضائل خود را نمایان می سازد. یکی از ابعاد مهم آن دوری از كبر و كسب تواضع و فروتنی است. حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) دراین باره می فرمایند:

«خداوند متعال بندگانش را با نماز، زكات، تلاش و روزه داری در روزهایی كه واجب شده حفظ كرده تا اعضاء و جوارح شان آرام، دیدگان شان خاشع (1) و گریان، جان و روان شان فروتن و دل هایشان متواضع گردد و كبر و خودپسندی از آنان رخت بربندد؛ چراكه در سجده بهترین جای صورت را به خاك مالیدن فروتنی می آورد و گذاشتن اعضاء پر ارزش بدن بر زمین اظهار كوچكی است. در روزه و چسبیدن شكم ها به پشت، خضوع و ناچیزدانستن خویش وجود دارد.» (2)

بُعد دیگر روزه آزمودن اخلاص بشر است:

«وَ الصِّیامَ ابْتِلَاءً لِإِخْلَاصِ الْخَلْق.» (3)

«خداوند روزه را برای آزمایش اخلاص واجب نموده است.»

حضرت صدیقۀ كبری (علیها السلام) در خطبۀ فدكیه فرمودند:

«وَ الصِّیامَ تَثْبِیتاً لِلْإِخْلَاص.» (4)

«خداوند روزه را برای ثابت شدن اخلاص قرار داد.»

هدف دیگر روزه داری احساس هم دردی با مستمندان است. خداوند متعال توفیق

ص: 19


1- خشوع به معنی ترس است
2- نهج البلاغه خطبه 192
3- نهج البلاغة (للصبحی صالح) 512 - غرر الحكم و درر الكلم 488 - الوافی 5/1065 - بحارالأنوار (ط - بیروت) 6/110 - تفسیر نور الثقلین 4/190
4- علل الشرائع 1/248 - الوافی 5/1064 - وسائل الشیعة 1/22 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 6/107؛ 29/223؛ 29/241 - عوالم العلوم والمعارف والأحوال من الآیات و الأخبار والأقوال [مستدرك سیدة النساء (علیها السلام) إلى الإمام الجواد (علیه السلام) ] 11/659؛ 11/694؛ 11/910 11/930

اعانت به مؤمن تهی دست را به وسیلۀ درد گرسنگی بر اشخاص متمول عطا كرد تا رنجِ فقر را لمس كنند. مشقت گرسنگی در روزه، عاطفه و خوی انسان دوستی را نسبت به گرسنگان تحریك می کند. امام صادق (علیه السلام) یكی از علل روزه گرفتن را حس هم دردی با فقرا ذكر فرموده اند:

«خداوند روزه را واجب نمود تا به وسیلۀ آن بین اغنیا و فقرا مساوات و برابری به وجود آید تا ثروتمندانی كه هرگز درد گرسنگی را احساس نكرده اند به فقرا ترحم نمایند.»

امام رضا (علیه السلام) نیز فرموده اند:

«یکی از اهداف روزه فهمیدن درد گرسنگی و تشنگی است تا بنده، ذلیل و متضرع و ماجور و صابر باشد و سختی های آخرت را درک کند. علاوه بر این كه در روزه، انكسار شهوات میباشد. موعظه ای برای آخرت نیز هست تا فرد حال فقرا را در دنیا بفهمد.» (1)

حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند:

«شخصی درحالی كه آروغ می زد خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شرفیاب شد (غذا زیاد خورده بود). پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خطاب به او فرمودند که این حالت را به خود راه نده چون كسانی كه در این جهان پرخور باشند در روز قیامت رنج گرسنگی شان بیش از دیگران است.» (2)

علت های مختلفی بر روزه مترتب است كه به بعضی از آن ها در روایات اشاره شده است؛ اما هدف اصلی از گرسنگی ریشه كن كردن درخت تنومند شهوت از وجود مؤمن است. به فرمایش امام صادق (علیه السلام) هیچ شمشیری در برابر دیو شهوت بُرنده تر از روزه داری نیست:

«لَا حِجَابَ أَظْلَمُ وَ أَوْحَشُ بَيْنَ الْعَبْدِ وَ بَيْنَ الرَّبِّ مِنَ النَّفْسِ وَ الْهَوَى َ لَيْسَ

ص: 20


1- روزه درمان بیماریهای روح وجسم
2- بحارالانوار 15/72

لِقَتْلِهِمَا فِي قَطْعِهِمَا سِلَاحٌ وَ آلَةٌ مِثْلُ الِافْتِقَارِ إِلَى اللَّهِ وَ الْخُشُوعِ وَ الْجُوع» (1)

«هیچ حجابی میان بنده و خدا تاریك تر و وحشتناك تر و خطرناك تر از نفس سركش و خواسته های آن وجود ندارد و برای نابودی آن هیچ اسلحه ای بُرنده تر از نیازمندی نزد خدا و خشوع وگرسنگی نیست.»

جایگاه روزه دار در پیشگاه خداوند

اگر مؤمن سلاح روزه داری را به دست بگیرد، از طرف خداوند متعال لایق عنایتی خاص خواهد شد. پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در اهمیت این مطلب فرموده اند:

«قَالَ تَعَالَى الصَّوْمُ لِی وَ أَنَا أَجْزِی.» (2)

«حق تعالی فرمود كه روزه برای من است و مختص به من و ثوابش هم به عهدۀ من است.»

و نیز فرمودند:

«كُلُّ عَمَلٍ لِبَنِی آدَمَ الْحَسَنَةُ بِعَشْرِ أَمْثَالِهَا إِلَى سَبْعِمِائَةِ ضِعْفٍ إِلَّا الصِّیامَ فَإِنَّهُ لِی وَ أَنَا أجْزَى بِه.» (3)

«هر حسنه و عمل نیكی به ده برابر تا هفت صد برابر پاداش دارد، مگر روزه؛ زیرا به راستی كه روزه متعلق به من است و من، خود، مستقیم ثواب و جزای آن را می دهم.»

واقعاً كدامین عمل چنین پاداشی دارد؟ حقیقتاً این روایت اهمیت روزه را به

ص: 21


1- مصباح الشریعه 169 [در ترجمه مصطفوی 356] - بحارالانوار 67/69 طبع بیروت - مستدرک الوسائل 11/139
2- مصباح الشریعة 136 - الكافی (ط - الإسلامیة) 4/63؛ (ط - دارالحدیث) 7/371 - الوافی 11/25 - وسائل الشیعة 10/397؛ 10/400 - مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول (صلی الله علیه و آله و سلم) 10/237؛ 12/447 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 29/259؛ 70/12؛ 93/254 الی 93/258 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 7/499 الی 7/502 - روزه درمان بیماریهای روح و جسم 97
3- مستدرك الوسائل ومستنبط المسائل 7/503 - روزه درمان بیماریهای روح و جسم54

زیبایی بیان می کند. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند که خداوند متعال می فرماید:

«كُلُ عَمَلِ ابْنِ آدَمَ هُوَ لَهُ غَیرَ الصِّیامِ هُوَ لِی وَ أَنَا أَجْزِی بِه.» (1)

«هر عمل فرزند آدم برای خود اوست، جز روزه كه برای من است و من پاداش آن را می دهم.»

عنایات خاص حق تعالی برای شخص روزه دار در این کلام خدای عزوجل خواندنی است:

«مَا أَطْیبَ رِیحَكَ وَ رَوْحَكَ مَلَائِكَتِی اشْهَدُوا أَنِّی قَدْ غَفَرْتُ لَهُ.» (2)

«چقدر بو و روح تو پاك است! ای فرشتگانم، گواه باشید كه من او را آمرزیدم.»

پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:

«مَا مِنْ صَائِمٍ یحْضُرُ قَوْماً یطْعَمُونَ إِلَّا سَبَّحَتْ لَهُ أَعْضَاؤُهُ وَ كَانَتْ صَلَاةُ الْمَلَائِكَةِ عَلَیهِ وَ كَانَتْ صَلَاتُهُمُ اسْتِغْفَاراً.» (3)

«هر روزه داری نزد جمعی برود که غذا می خورند، اعضای بدن او برایش تسبیح می کنند و فرشتگان برایش طلب رحمت می نمایند و همین امر سبب آمرزش او می شود.»

پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«إِنَّ الله عَزَّ وَ جَلَّ وَكَّلَ مَلَائِكَتَهُ بِالدُّعَاءِ لِلصَّائِمِین.» (4)

ص: 22


1- الخصال 1/45 - فضائل الأشهر الثلاثة 134 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 93/249
2- الكافی (ط - الإسلامیة) 4/64؛ 4/65؛ (ط - دارالحدیث) 7/374؛ 7/379 - ثواب الأعمال و عقاب الأعمال 52 - فضائل الأشهر الثلاثة 120 - الوافی 11/27 - وسائل الشیعة 10/409 - هدایة الأمة إلى أحكام الأئمة (علیهم السلام) 4/268 - مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول (صلی الله علیه و آله و سلم) 16/202؛ 16/205 - یكهزار گوهر علم 35
3- من لا یحضره الفقیه 2/87 - الأمالی(للصدوق) 587 - ثواب الأعمال و عقاب الأعمال 53 - الوافی 11/29 - وسائل الشیعة 10/156 - هدایة الأمة إلى أحكام الأئمة (علیهم السلام) 4/215 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 93/247
4- الكافی (ط - الإسلامیة) 4/64؛ (ط - دارالحدیث) 7/375 - الوافی 11/28 - الفصول المهمة فی أصول الأئمة (تكملة الوسائل) 3/337 - مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول (صلی الله علیه و آله و سلم) 16/203

«همانا خداوند ملائكه را موکل بر دعا برای روزه داران نموده است.»

شخصی که روزه می گیرد تا جایی ارزش مند می شود که ملائكه دعاگوی او می شوند. پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«مَا أَمَرْتُ أَحَداً مِنْ مَلَائِكَتِی أَنْ یسْتَغْفِرُوا لِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِی إِلَّا اسْتَجَبْتُ لَهُمْ فِیهِ.» (1)

«جبرئیل از ناحیۀ پروردگارم خبر داد که هرکس از فرشتگانم برای بندگانم طلب دعا و آمرزش کند، آن را برآورده می کنم.»

پیغمبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در بیان شأن روزه دار فرمودند:

«إِنَّ لِلْجَنَّةِ بَاباً یدْعَى الرَّیانَ لَا یدْخُلُ مِنْهُ إِلَّا الصَّائِمُونَ.» (2)

«برای بهشت دری است كه ریان خوانده می شود که مختص روزه داران است.»

در روایت آمده است:

«وَ لَخُلُوفُ فَمِ الصَّائِمِ أَطْیبُ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ رِیحِ الْمِسْكِ وَ الصَّائِمُ یفْرَحُ بِفَرْحَتَینِ حِینَ یفْطِرُ فَیطْعَمُ وَ یشْرَبُ وَ حِینَ یلْقَانِی فَأُدْخِلُهُ الْجَنَّة.» (3)

«بوی دهان روزه دار نزد خداوند عزوجل خوش بوتر از مشك است. روزه دار دو وقت شاد می شود: زمانی كه افطار می كند و می خورد و می نوشد؛ زمان دیدار من (خدا) كه او را داخل بهشت می كنم.»

و نیز فرموده اند:

«وَ الَّذِی نَفْسُ محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) بِیدِهِ لَخُلُوفُ فَمِ الصَّائِمِ عِنْدَ الله أَطْیبُ مِنْ رِیحِ الْمِسْك.» (4)

ص: 23


1- المحاسن 1/72 - بحارالانوار(ط - بیروت) 93/254
2- معانی الأخبار 409 - وسائل الشیعة 10/404 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 8/194؛ 93/252
3- الخصال 1/45 - فضائل الأشهر الثلاثة 134 - وسائل الشیعة 10/404؛ 10/406 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 93/249؛ 93/250
4- کافی 4/65 طبع اسلامیه؛ 7/376 طبع دارالحدیث؛ - دعائم الاسلام 1/271 - من لایحضره الفقیه 2/75 - خصال شیخ صدوق 1/45 - مکارم الاخلاق 138 - وافی 11/26 - وسائل الشیعه 10/397؛ 10/400؛... - بحارالانوار 13/345؛...

«بوی بد دهان روزه دار پیش خداوند خوشایندتر از بوی مشك است.»

همچنین پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در پاسخ به سؤالات شخصی یهودی، پاداش روزه دار را در ماه رمضان چنین بیان می دارند:

«... قَدْ كَفَّرَ خَطِیئَةَ أَبِیهِ آدَم....» (1)

«گوشت حرام از بدنش آب خواهد شد؛ كفارۀ اشتباه پدرش جناب آدم را خواهد داد؛ به رحمت خدا نزدیك می شود؛ بر او سكرات مرگ آسان می گردد؛ از گرسنگی و تشنگی قیامت در امان خواهد بود؛ به وی برگۀ برائت از آتش داده خواهد شد و او را از پاكیزه های بهشت اطعام خواهند داد.»

همچنین برای رسیدن به بهشت ابدی نیز باید این درب را كوبید. رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:

«كوبیدن درب بهشت را ادامه دهید تا برای شما باز شود.»

گفته شد که چگونه بركوبیدن درب بهشت مداوت ورزیم؟ حضرت فرمودند:

«بِالْجُوعِ وَ الْظَّمَاء.» (2)

«با گرسنگی و تشنگی (یعنی با روزه داری).»

پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:

«خداوند متعال فرمود که تمامی اعمال بنی آدم از ده برابر الی هفت صد برابر پاداش دارد، مگر صبر؛ زیرا صبر برای من است و جزای صبر را من می دهم. پس ثواب صبر در گنجینۀ علم خداست و صبر همان روزه

ص: 24


1- بحار الأانوار 96/369 - وسائل الشیعه 10/241 - وافی 11/35 - علل الشرایع 2/379 - امالی صدوق 193 - خصال 2/346 - البرهان فی تفسیر القرآن 1/385
2- عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة 1/325 - منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة (خوئى) 14/136 - مجموعه ورام 1/101

است.» (1)

ثواب روزه احصاء نمی گردد؛ چون:

«هیچ عملی نزد خداوند محبوب تر از گرسنگی و تشنگی نیست.»

همچنین فرمودند:

«ارزشمندترینِ شما نزد خداوند متعال در قیامت كسانی هستند كه گرسنگی بیشتری كشیده و درباره خداوند تبارك و تعالی بیشتر تفكر نموده اند.» (2)

روزه به این دلیل در پیشگاه خداوند متعال بسیار مهم است که بهترین درهم شكنندۀ قوای شیطانی است و باعث فاصله گرفتن شیطان از قلب مؤمن می شود. روزی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به اصحاب خود فرمودند:

«آیا شما را آگاه نكنم به چیزی كه اگر شما آن را انجام دهید شیطان از شما دور می گردد و همچون بُعد و فاصلۀ مشرق از مغرب از شما فاصله می گیرد؟»

آنان عرض كردند که بلی یا رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم). حضرت فرمودند:

«اَلصَّوْمُ یُسَوِّدُ وَجْهَهُ»

«روزه صورت شیطان را سیاه می کند.» (3)

پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«جَاهِدُوا اَنْفُسَكُمْ بِالجُوعِ وَالْعَطَشِ فَاِنَّ الْاَجْرَ فِی ذَلِكَ اَجْرُ الْمُجَاهِدِ.» (4)

«با گرسنگی و تشنگی (روزه) با نفس خود جهاد كنید كه مزد آن با جهاد در راه خدا برابر است.»

به فرمودۀ نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)، بهترین راه مهار نفس و سركوبی قوای جنسی،

ص: 25


1- روزه درمان بیماریهای روح و جسم 116
2- اثرات معنویات 421 - تفسیر جامع 1/420
3- سفینة البحار كلمة صوم
4- جامع السعادات 2/5

آن هم برای افراد مجرد، مداومت بر روزه داری است:

«عَلَیكُمْ بالبَاءَةِ فَمَنْ لم یسْتَطِعْ فعلیه بالصَّوْمِ فإِنه له وِجَاء.» (1)

«ازدواج کنید؛ اما هركس توانایی آن را نداشت، به روزه روی آورد كه علاج اوست.»

بهترین داروی وساوس شیطانی گرسنگی است. حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) درباره روزه می فرمایند:

«یذْهِبُ بَلَابِلَ الصَّدْر.» (2)

«وسوسۀ سینه را برطرف می کند.»

پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«الصَّوْمُ جُنَّةٌ أَی سِتْرٌ مِنْ آفَاتِ الدُّنْیا وَ حِجَابٌ مِنْ عَذَابِ الْآخِرَةِ فَإِذَا صُمْتَ فَانْوِ بِصَوْمِكَ كَفَّ النَّفْسِ مِنَ الشَّهَوَاتِ.» (3)

«روزه ستری بر آفت های دنیا و عذاب آخرت است. چون روزه می گیری باید نیت تو از روزه نگهداری نفس خود از شهوات نفسانی باشد.»

هرچه شرایط روزه داری سخت تر باشد، نفس بهتر سركوب می گردد و قرب بیشتری برای انسان حاصل می آید و پاداش روزه داری مضاعف خواهد شد. مؤید این مطلب روایت امام صادق (علیه السلام) است:

«مَنْ صَامَ یوْماً فِی الْحَرِّ فَأَصَابَ ظَمَأً وَكَّلَ الله بِهِ أَلْفَ مَلَكٍ یمْسَحُونَ وَجْهَهُ وَ یبَشِّرُونَهُ حَتَّى إِذَا أَفْطَرَ قَالَ الله عَزَّ وَ جَلَّ مَا أَطْیبَ رِیحَكَ وَ رَوْحَكَ یا مَلَائِكَتِی اشْهَدُوا أَنِّی قَدْ غَفَرْتُ لَهُ.» (4)

ص: 26


1- الكافی (ط - الإسلامیة) 4/180 - عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة 1/257 - مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول (صلی الله علیه و آله و سلم) 16/438 - كتاب الماء 3/1316 - النهایة فی غریب الحدیث و الأثر 5/152 - لسان العرب 1/191 - بنیادهای اخلاقی اسلامی 301
2- البرهان فی تفسیر القرآن 2/506 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 93/341
3- مصباح الشریعة 82 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 93/254 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 7/500
4- بحار الأنوار (ط - بیروت) 93/247

«هركس در هوای گرم روزه بگیرد و تشنه شود فرشتگان خود را به صورت او می مالند و به به او تا زمان افطار مژده می دهند. چون افطار کند خداوند عزوجل می فرماید که چه خوش است بویت و نسیمت! ای فرشتگانم، گواه باشید که او را بخشیدم.»

همچنین نقل شده است كه امام صادق (علیه السلام) فرمودند:

«هركس برای خداوند عزوجل در گرما روزه بگیرد و تشنه شود، خداوند متعال برای او هزار فرشته می گمارد تا صورتش را مسح كنند و به او تا زمان افطار بشارت بدهند.»

امام صادق (علیه السلام) ثواب روزه در هوای گرم را اینگونه بیان فرمودند:

«أَفْضَلُ الْجِهَادِ الصَّوْمُ فِی الْحَرِّ.» (1)

«بافضیلت ترین جهاد روزه در فصل گرما است.»

رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«الصَّوْمُ فِی الشِّتَاءِ الْغَنِیمَةُ الْبَارِدَة.» (2)

«روزه در زمستان غنیمتی لذت بخش و بی رنج است.»

مطابق با این روایت مشخص است که روزه گرفتن در هوای گرم فضیلتی بسیار بیشتر از روزه گرفتن در هوای خنک دارد.

اهمیت روزه های مستحبی

با این وصف، روزه گرفتن در زمستان هم غنیمت است و هم زمینه ساز تمرین برای روزه داری در فصل گرما. آنچه از جمع روایات برمی آید آن است که مداومت بر

ص: 27


1- بحار الأنوار (ط - بیروت) 93/256 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 7/504
2- من لا یحضره الفقیه 4/356 - الخصال 1/314 - معانی الأخبار 272 - الوافی 19/257 - الوافی 26/184؛ 26/225 - هدایة الأمة إلى أحكام الأئمة (علیهم السلام) 4/269 - مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول (صلی الله علیه و آله و سلم) 12/362 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 63/20؛ 73/158؛ 83/3؛ 87/271؛ 93/257؛ 96/358؛ 100/276 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 7/510

گرسنگی در تمام فصول سال مدنظر است. حضرت رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در وصیت خود به اسامة بن زید فرمودند:

«یا أُسَامَةُ عَلَیكَ بِالصَّوْمِ فَإِنَّهُ قُرْبَةٌ إِلَى الله.» (1)

«بر تو باد به روزه داشتن؛ زیرا وسیله ای برای قرب به خداوند متعال است.»

در این فرمایش، پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) اسامه را به صورت مطلق به روزه داری توصیه فرمودند و این غیر از روزه واجب در ماه مبارک رمضان است؛ چراکه بیشتر فضائل گرسنگی در روزه های مستحبی است كه در غیر ماه مبارك رمضان گرفته می شوند. پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«مَنْ صَامَ یوْماً تَطَوُّعاً فَلَوْ أُعْطِی مِلْ ءَ الْأَرْضِ ذَهَباً مَا وُفِّی أَجْرَهُ دُونَ یوْمِ الْحِسَابِ.» (2)

«اگر برای کسی که یک روزه روزه مستحبی گرفته است زمین را از طلا پر نمایند نموده و به او بدهند، حق او را ادا نكرده اند و اجر او را نداده اند؛ بلكه حق او فقط در روز قیامت ادا می گردد.»

ابی امامة یكی از یاران رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) عرض كرد که ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، مرا به عملی شایسته راهنمایی فرما. حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«عَلَیكَ بِالصَّومِ فَاِنَّهُ لَا عِدْلَ لَهُ وَ لَا وَزْنَ لِثَوَابِهِ.» (3)

«روزه بگیر؛ زیرا روزه همتایی ندارد و ثوابش را هم نمی توان اندازه گرفت.»

او عرض كرد که یا رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)، مرا به عملی شایسته هدایت فرما! پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دوباره فرمودند:

«روزه بگیر....»

ص: 28


1- دعائم الإسلام 1/270 - التحصین فی صفات العارفین 20 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 93/258 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 7/499
2- معانی الأخبار 409 - وسائل الشیعة 10/404 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 93/252
3- روزه درمان بیماری های روح و جسم 59 - اركان الاسلام (الاصیام) تالیف سلیمان غاوجی 16

این سؤال و جواب سه مرتبه تكرار شد و این توصیۀ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) باعث شد كه ابوامامه و همسرش و خادمشان همیشه روزه باشند.

سفارش اکیدی به گرفتن روزه های مستحبی در ماه های شریف رجب و شعبان وارد شده است و اگر مؤمن عذری نداشته باشد، بجاست که به مدد الهی این دو ماه را برای كسب کمالات روحی و زدودن حجاب های نفسانی به ماه مبارك رمضان وصل نماید. متأسفانه شیطان با القاء این كه انسان ضعیف می شود و توان آن وجود ندارد، سعی در بازداشتن مؤمنان از این عمل عظیم دارد؛ در صورتی كه این مطلب نه تنها صحیح نیست؛ بلكه برخلاف آن، فرمایشی عجیب و زیبا از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است:

«لَوْ أَنَ النَّاسَ تَسَحَّرُوا ثُمَ لَمْ یفْطِرُوا إِلَّا عَلَى الْمَاءِ لَقَدَرُوا عَلَى أَنْ یصُومُوا الدَّهْرَ.» (1)

«اگر مردم فقط سحری بخورند و در افطار چیزی جز جرعۀ آبی نیاشامند، هر آیینه قادر بر امساك و روزه دهر خواهند بود.»

امام رضا (علیه السلام) فرمودند:

«لَوْ أَنَ النَّاسَ قَصَّرُوا فِی الطَّعَامِ لَاسْتَقَامَتْ أَبْدَانُهُم.» (2)

«اگر مردم خوراك كمتر بخورند، بدن های آن ها مقاوم تر خواهد بود.»

خداوند متعال فرمود:

«ای احمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، می دانی در چه هنگامی بنده ام به سویم تقرب می جوید؟

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) عرض كرد که خیر. پروردگار متعال فرمود:

ص: 29


1- من لا یحضره الفقیه 2/136 - تهذیب الأحكام (تحقیق خرسان) 4/199 - لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقیه 6/488 - روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه (ط - القدیمة) 3/380 - الوافی 11/243 - ملاذ الأخیار فی فهم تهذیب الأخبار 6/526 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 93/312
2- مكارم الأخلاق 362 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 59/142؛ 78/212 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 2/155؛ 16/452

«إِذَا كَانَ جَائِعاً أَوْ سَاجِدا.» (1)

«زمانی كه گرسنه باشد یا سجده کند.»

در كتاب" ثمرات الحیات"، از زبان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، اهمیت والای روزه داری در ماه رجب این گونه بیان شده است:

«به آن خدایی كه مرا به پیغمبری فرستاده، هر مرد و زن مسلمانی كه یك روز از ماه رجب را روزه بگیرد و شبش را به احیا بگذراند، خداوند ثواب هزار سال عبادتی را برایش می نویسد كه تمام روزهایش را روزه گرفته باشد و شب های آن را اجیا گرفته باشد. گویا او هزار حج و هزار عمره از مال حلال به جا آورده باشد، هزار مرتبه در راه خدا به جهاد رفته باشد، هزار بنده از اولاد اسماعیل را آزاد كرده باشد، هزار دینار در راه خدا صدقه داده باشد، اسیران امت مرا خریده باشد و در راه خدا آزاد كرده باشد و هزار گرسنه را سیر كرده باشد. خداوند او را از عذاب قبر و هول نكیر و منكر ایمن می گرداند.»

صاحب كتاب "ثمرات الحیات" می فرمایند که اگرچه در این حدیث آمده است که ثواب روزه ماه رجب را كسی غیر از خدا نمی داند؛ اما حدیث دیگری است كه مرحوم مجلسی در "بحارالأنوار" از زبان یکی از اصحاب امام صادق (علیه السلام) روایت کرده است:

«چند روزی از ماه رجب باقیمانده بود که آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) مشرف شدم. ایشان فرمودند که ای سالم، آیا روزی از این ماه را روزه گرفته ای؟ (2) من

ص: 30


1- إرشاد القلوب إلى الصواب (للدیلمی) 1/200 - الوافی 26/143 - الجواهر السنیة فی الأحادیث القدسیة (كلیات حدیث قدسى) 383 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 74/22 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 16/219
2- الأمالی(للصدوق) 15 - فضائل الأشهر الثلاثة 18 - روضة الواعظین و بصیرة المتعظین (ط - القدیمة) 2/396 - وسائل الشیعة 10/475 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 94/32 - زاد المعاد - مفتاح الجنان 13

عرض كردم که به خدا قسم نه ای پسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم). حضرت فرمودند که آن قدر ثواب از تو فوت شده كه مقدار آن را غیر از خدا كسی نمی داند. (1) به درستی كه این ماهی است كه خداوند متعال آن را فضیلت داده و آن را احترامی عظیم كرده است و برای روزه داران كرامت خود را در آن واجب گردانیده.

عرض كردم که ای فرزند رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)، اگر روزهای باقیمانده از این ماه را روزه بگیرم به بعضی از ثواب های روزه دارن نائل می شوم؟ حضرت فرمودند که ای سالم، هركس یك روز از آخر این ماه را روزه بدارد، خدا او را از سختی سكرات مرگ و ترس قیامت و عذاب قبر ایمن می سازد.»

حدیثی دیگر نیز هست كه شیخ صدوق در "امالی" و مجلسی در "بحارالأنوار" از "ثواب الأعمال" نقل کرده اند:

«أَلَا فَمَنْ صَامَ مِنْ رَجَبٍ یوْماً إِیمَاناً وَ احْتِسَاباً اسْتَوْجَبَ رِضْوَانَ الله الْأَكْبَرَ...» (2)

«آگاه باش! هر مؤمنی كه به امید ثواب، یك روز از ماه رجب را روزه بگیرد، مستوجب خشنودی بزرگ خدا می شود و روزه آن روز غضب خدا را از بین می برد و دری از درهای جهنم از روی او بسته می شود. (3) اگر به اندازه زمین به چنین فردی طلا عطا شود، از روزه او بافضیلت تر نخواهد بود. اجر او با پاداش های دنیایی كامل نمی شود. هركس دو روز از ماه رجب را روزه بدارد، وصف كنندگان آسمان از وصف کرامت چنین فردی نزد خدا عاجزند.» (4)

ص: 31


1- همان آدرس قبل
2- الأمالی(للصدوق) 534 - ثواب الأعمال و عقاب الأعمال 54 - وسائل الشیعة 10/476 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 94/26 - زاد المعاد - مفتاح الجنان 12
3- بحار الأنوار (ط - بیروت) 94/26
4- الأمالی(للصدوق) 534 - ثواب الأعمال و عقاب الأعمال 54 - روضة الواعظین و بصیرة المتعظین (ط - القدیمة) 2/397 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 94/27

با این اوصاف، بهترین راه برای قرب الهی و كسب پاداش های بی شمار، نشستن بر سر سفره ماه رجب و شعبان است. حال ای برادر، تو روی مگردان كه جواب اقبال، ادبار نیست!

واردشدن در سلک روزه داران این دو ماه، علاوه بر منفعت شخصی، احترام به میزبان بوده و طبیعتاً صائم مشمول دعای پیغمبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) است كه می فرمایند:

«رَحِمَ الله مَنْ أَعَانَنِی عَلَى شَهْرِی.» (1)

«هركس مرا بر ماه من یار کند، خداوند او را رحمت كرده است.»

این خود شاید آزمایشی برای بندگان مخلص باشد؛ زیرا بنده مخلص کسی است كه میهمانی مولایش را اجابت نماید. آیا از ادب و انصاف دور نیست كه عبد ذلیلی در ورود به میهمانی كریمی تعلل ورزیده و خود را از فیوضات او بی بهره گرداند؟ خداوند درباره عظمت ماه رجب:

«ماه رجب ماه من است و بنده بنده من است و رحمت رحمت من می باشد. پس هركس مرا در این ماه بخواند، او را اجابت نمایم و هر چیزی بخواهد به او عطا كنم و هركس طلب هدایت از من نماید راهنمایی اش می كنم. این ماه را رشته ای بین خود و بندگانم قرار داده ام؛ پس هركس به آن تمسك جوید به مقام قرب من می رسد.» (2)

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«الشَّهْرُ الْحَرَامُ الْعَظِیمُ شَهْرُ رَجَبٍ.» (3)

«ماه بزرگ خداوند ماه رجب است.»

ص: 32


1- المقنعة 373 - إقبال الأعمال (ط - القدیمة) 2/683 - الإقبال بالأعمال الحسنة (ط - الحدیثة) 3/287 - وسائل الشیعة 10/493
2- اقبال الاعمال 628 - بحار الانوار 98/377
3- إقبال الأعمال (ط - القدیمة) 2/659 - الإقبال بالأعمال الحسنة (ط - الحدیثة) 3/241 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 47/307؛ 95/399 - عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال [مستدرك سیدة النساء (علیها السلام) إلى الإمام الجواد (علیه السلام) ] 20/984

خوش به سعادت كسی كه روزه این دو ماه شریف را به ماه مبارك رمضان وصل کند؛ چنان که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«پس به یقین هركس ماه رجب و شعبان را قدر بداند و عظیم بشمارد و آن دو را به ماه رمضان، ماه بزرگ تر خدا، وصل كند، روز قیامت به بزرگی و عظمت آن شخص گواهی خواهند داد و منادی حق ندا خواهد داد که ای ماه رجب و شعبان و رمضان، این بنده با شما چگونه رفتار كرد و فرمان برداری اش از خدای عزوجل چگونه بود؟ پس آنان جواب می دهند و می گویند که بار پروردگارا، او از ما برای بندگی ات یاری می جست.» (1)

در این سه ماه، درب رحمت حق تعالی به روی بندگانش باز می باشد. خدا این سه ماه را برای به سعادت رسیدن بندگان خود انتخاب کرده است:

«وَ إِنَّ الله عَزَّ وَ جَلَّ اخْتَارَ مِنَ الشُّهُورِ شَهْرَ رَجَبٍ وَ شَعْبَانَ وَ شَهْرَ رَمَضَان.» (2)

«خدای عزوجل ماه های رجب و شعبان و رمضان را از میان ماه ها برگزید.»

حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) فرمودند:

«رَجَبٌ شَهْرٌ عَظِیمٌ یضَاعِفُ الله فِیهِ الْحَسَنَاتِ وَ یمْحُو فِیهِ السَّیئَات.» (3)

«رجب ماه عظیمی است که خداوند متعال پاداش کارهای نیک بندگان را در آن مضاعف می گرداند و بدی ها را می زداید.»

کودک مسلمان و روزه

روزه در اسلام نقش بسزایی در قبولی اعمال عبادی دارد كه حتی كودكان را نیز برای تربیت و پرورش برای سنین بلوغ تحت پوشش تربیتی قرار می دهد. در كتاب

ص: 33


1- بحار الانوار 7/316
2- التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسكری (علیه السلام) 663 - بحارالأنوار (ط - بیروت) 37/53؛ 93/373 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 7/432
3- من لا یحضره الفقیه 2/92 - ثواب الأعمال و عقاب الأعمال 53 - فضائل الأشهر الثلاثة 23 - إقبال الأعمال (ط - القدیمة) 2/634 - الإقبال بالأعمال الحسنة (ط - الحدیثة) 3/191 - الوافی 11/58 - وسائل الشیعة 10/473 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 94/37

"روزه؛ درمان بیماری های روح و جسم" نقل شده است که امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:

«هنگامی كه کودک نه ساله شد از او بخواهید که روزه بگیرد. البته به قدر توانایی اش. پس اگر توانست تا ظهر یا بعد از ظهر تحمل كند، تا این زمان روزه بدارد و هرگاه گرسنگی و تشنگی بر او غلبه كرد افطار كند.» (1)

بدین وسیله باید تربیت و تأدیب اسلامی كودك را شروع نموده و کودک را برای تحمل بار سنگین روزه واجب آماده كرد. معاویة بن وهب گفت که از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم که در چه سنی از كودك بخواهیم تا روزه بگیرد؟ امام (علیه السلام) فرمودند:

«از كودكی تا چهارده یا پانزده سالگی. پس اگر كودك قبل از این سنین روزه گرفت آزادش بگذارید.» (2)

پس مؤمنان با این توضیح ها و ذکر فضائل روزه، به ویژه در این دو ماه شریف، نباید فرصت را از دست بدهند؛ بلكه باید با عزمی راسخ وارد میهمانی خداوند متعال بشوند. رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به ابوذر فرمودند:

«ای اباذر، خداوند متعال گروهی را به بهشت می برد و آن قدر به آنان عطا می فرماید تا اشباع گردند و قومی دیگر در درجات بالاتر، فوق مقام آن ها، منزل می گیرند. دستۀ اول هنگامی كه دستۀ دوم را می بینند، می شناسند و می گویند که خداوندا، این ها دوستان ما بودند كه در دنیا با هم بودیم. چرا آن ها را بر ما فضیلت دادی؟ جواب می آید كه آن ها وقتی كه شما سیر بودید، گرسنه (روزه دار) بودند و وقتی شما سیراب بودید، تشنه بودند. آنان در شب هنگام که شما خواب بودید، بیدار بودند و به عبادت و نماز شب مشغول می شدند.» (3)

ص: 34


1- من لایحضره الفقیه 2/122
2- من لایحضره الفقیه 2/122
3- مكارم الاخلاق تالیف رضی الدین ابونضر الحسن بن الفضل الطبرسی 461

روزه های مستحبی در سیرۀ اولیاء خدا

شیوۀ انبیا، رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)، ائمۀ اطهار (علیهم السلام) و بزرگان همواره بر این بوده که با اشتیاق فراوان به روزه های مستحبی روی می آوردند. آنان روزه های مستحب را موهبتی از جانب خدای عزوجل می دانستند و اهتمامی عجیب بر حفظ آن داشتند. مردی از ابن عباس درباره روزه پرسید. وی گفت:

«وَ إِنْ كُنْتَ تُرِیدُ صَوْمَ خَیرِ الْبَشَرِ الْعَرَبِی الْقُرَشِی أَبِی الْقَاسِم (صلی الله علیه و آله و سلم) فَإِنَّهُ كَانَ یصُومُ ثَلَاثَةَ أَیامٍ مِنْ كُلِ شَهْرٍ وَ یقُولُ هِی صِیامُ الدَّهْرِ.» (1)

«اگر میخواهی درباره روزه بهترین بشر عربی قریشی؛ یعنی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بدانی، پس آن حضرت سه روز از هر ماهی روزه داشت و می فرمود که این سه روز برابر است با روزه دهر.»

روزه حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام)

نسائی، از جماعت عامه و صاحب كتاب "خصائص امیرالمؤمنین (علیه السلام) "، در فضایل آن حضرت می نویسد كه ایشان صوّام (بسیار روزه می گرفتند) بودند و محدث قمی در كتاب "الكنی و الألقاب" می نویسد:

«كَانَ كَثِیر التَهَجُّد وَ الْعِبَادَة یصُومُ یومَاً وَ یفْطر یومَاً.» (2)

«حضرت شب ها را به عبادت و روزها را، یك روز در میان، به روزه مشغول بودند.»

روزه امام حسین (علیه السلام) و امام زین العابدین (علیه السلام)

سرآمد صائمین، امام حسین (علیه السلام) بودند. می نویسند که وقتی خبر شهادت آن

ص: 35


1- الدروع الواقیة 54 - وسائل الشیعة 10/439 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 94/105
2- الکنی و الالقاب 3/247 - ریاض السالكین فی شرح صحیفة سید الساجدین (علیه السلام) 1/188

حضرت (علیه السلام) به مكه رسید، عبدالله بن زبیر (لعنت الله علیه) خطبه ای خواند و گفت:

«مردم عراق مردمانی خیانت كارند؛ به ویژه اهل كوفه كه اشرار اهل عراق هستند. آنان حسین[(علیه السلام)] را دعوت كردند و با او چنین كردند.»

آن گاه گفت:

«فَرَحِمَ اللهُ حُسَیناً... اَمَا وَاللهِ لَقَدْ كَانَ صَوَّاماً بِالنَّهَارِ قَوَّاماً بِاللَّیلِ وَ اَولَی بِنَبِیهِمْ مِنَ الفَاجِرِ ابنِ الفَاجِرِ، وَاللهِ مَا كَانَ یسْتَبْدِلُ بِالْقُرآنِ الغِنَاءَ وَ لَا بِالبُكَاءِ مِنْ خَشْیةِ اللهِ الحِدَاءَ وَ لَا بِالصِّیامِ شُربَ الخُمُورِ.»

«رحمت خدا بر حسین[(علیه السلام)] باد. به خدا سوگند كه روزها را روزه می داشت و در شب ها بسیار عبادت می كرد. او به جد گرامش از آن فاجر، فرزند فاجر (یزید ملعون (لعنت الله علیه))، سزاوارتر بود. او قرآن را چون یزید (لعنت الله علیه) با موسیقی و ساز و طرب مبادله نكرد و خوانندگی را به جای گریه از خوف خدا اختیار نفرمود و می گساری را به جای روزه داری نپذیرفت.»

امام صادق (علیه السلام) درباره امام سجاد (علیه السلام) می فرمایند:

«إِنَّ زَینَ الْعَابِدِین (علیه السلام) بَكَى عَلَى أَبِیه (علیه السلام) أَرْبَعِینَ سَنَةً صَائِماً نَهَارَهُ وَ قَائِماً لَیلَه.» (1)

«آن حضرت چهل سال بر مصیبت پدر گرامی اش گریست؛ درحالی كه روزهایش را روزه بود و شب هایش را به عبادت قیام می کرد.»

روزه حضرت داوود و حضرت سلیمان (علیهما السلام)

شخصی از ابن عباس نحوۀ روزه داری جناب داوود (علیه السلام) را پرسید. او در پاسخ گفت:

«او عابدترین مردم زمان خویش بود و زبور را به هفتاد صوت قرائت

ص: 36


1- اللهوف على قتلى الطفوف 209 - غم نامه كربلا / ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف 226 - مسكن الفؤاد عند فقد الأحبة و الأولاد 100 - ارمغان شهید (ترجمه مسكن الفؤاد) 88 - وسائل الشیعه 3/282

می كرد. هرگاه بر نفس خویش می گریست، تمام جنبندگان صحرا و دریا صدای او را می شنیدند و آن ها نیز بر نفس خود می گریستند. او در آخر هر روز سجده ای می کرد و یک روز در میان روزه می گرفت.» (1)

آن گاه ابن عباس گفت:

«وَ إِنْ كُنْتَ تُرِیدُ صَوْمَ ابْنِهِ سُلَیمَانَ ع فَإِنَّهُ كَانَ یصُومُ مِنْ أَوَّلِ الشَّهْرِ ثَلَاثَةً وَ مِنْ وَسَطِهِ ثَلَاثَةً وَ مِنْ آخِرِهِ ثَلَاثَة.» (2)

«اما فرزند او، سلیمان (علیه السلام)، در اول ماه سه روز و در وسط ماه سه روز و در آخر ماه نیز سه روز را روزه می گرفت.»

روزه داری حضرت عیسی (علیه السلام) و مادر گرامی اش، حضرت مریم (علیها السلام)

ایشان همیشه روزه بودند و لباس پشمی می پوشیدند و نان جو می خوردند. خانه ای نداشتند كه خراب گردد و فرزندی نداشتند تا بمیرد. در هر جایی خورشید غروب می نمود به صف ایستاده و پیوسته نماز می خواندند تا هنگامی که خورشید طلوع می کرد. (3)

ابن عباس می گوید:

«حضرت مریم (علیها السلام) دو روز روزه بودند و یك روز را افطار می كردند.» (4)

روزه جناب جعفر طیار

نقل شده است که در موته، نیروی دشمن سی تا چهل هزار نفر بودند و نیروی اسلام سه هزار نفر بیش نبود. جنگ شروع شد. جعفر طیار اسب خویش را پی كرد

ص: 37


1- وسائل الشیعه 10/439
2- سفینة البحار 2/66 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 94/104
3- سفینة البحار 2/66 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 94/104
4- بحار الانوار 97/105

و پیاده شد و شروع به جنگ نمود. دست راست و چپ او از بدن جدا شد و از گلو تا ناف هفتاد تیر خورد و خون از بدنش می رفت. او را به خیمۀ دارالحرب رساندند كه مجروحان را در آن مداوا می كردند. عبدالله بن عمر گفت:

«من همراه جعفر طیار بودم كه هنوز رمقی داشت. او را به زیر همین خیمه بردم؛ ولی چشمش بسته بود. فهمیدم خیلی تشنه است. ظرفی را آب كردم و بالای سرش آوردم. آرام شانه اش را تكان دادم. چشم های خود را به زحمت باز كرد. نگاهی به من كرد و گفت که چه می گویی؟ گفتم که آب آورده ام. میل نداری؟ فرمود که این آب را بالای سرم نگه دار تا موقع مغرب. اگر زنده بودم از این آب می خورم و اگر هم زنده نماندم با لب تشنه به پیشگاه خداوند می روم. گفتم که آب موجود است. چرا تا مغرب؟ گفت که من روزه ام و نمی خواهم روزه ام را افطار نمایم.»

خداوند از این همه ایمان و اخلاص و شهامت آنان، ذره ای هم به ما مرحمت فرماید!

ابوامامه و همسر و خادمش از روزه داران دهرند

ابوامامه، صحابی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و همسرش از روزه داران معروف اسلام هستند. ابوامامه و همسر و خادمشان همیشه روزه بودند و هرگاه از خانه شان آتشی یا دودی دیده می شد، مردم می دانستند كه برای ابوامامه میهمان رسیده و مشغول پذیرایی از میهمان هستند. (1)

روز نفیسه، همسر اسحاق مؤتمن

نفیسه همسر اسحاق بن جعفر الصادق (علیهم السلام) می باشد. محدث قمی (رحمة الله) در "سفینة البحار"

ص: 38


1- تبصره ابن جوزی 2/263 به نقل از پیام رمضان

می نویسد:

«هی السَّیدَةُ الجَلِیلَةُ الَّتِی وَرَدَتْ رِوَایاتٌ فِی مَدْحِهَا.»

«او زنی صاحب جلالت و فضیلت است كه در مدحش روایاتی وارد شده است.»

او دختر حسن بن زید بن الحسن المجتبی (علیهم السلام) است. وقتی كه این عُلیا مخدره در مصر وفات نمود، همسرش، اسحاق مؤتمن، فرزند امام صادق (علیه السلام)، تصمیم گرفت او را به مدینه برده تا در قبرستان بقیع دفن نماید. مردم مصر با اصرار زیاد خواهش كردند و مال زیادی به اسحاق پیشنهاد دادند تا نفیسه خاتون را در مصر دفن كند و مردم مصر به وجود بانو نفیسه تبرك جسته، كسب رحمت و بركت نمایند. جناب اسحاق راضی نشد و قبول نكرد. آن شب در خواب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را دید كه فرمودند:

«یا اِسْحَاقُ لَا تُعَارِضْ اَهْلَ مِصْرَ فِی نَفِیسَة فَإِنَّ الرَّحْمَةَ تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمْ بِبَرَكَتِهَا.»

«ای اسحاق، در دفن نفیسه با اهل مصر مخالفت نکن. به راستی که به بركت وجود نفیسه، رحمت بر مردم مصر نازل می گردد.»

مرحوم محدث به دنبال این جریان می نویسد که حكایت شده از شعرانی به این كه شیخ ابوالمواهب شاذلی، كه از بزرگان علم و عمل بود، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را خواب دیده است و حضرت فرموده اند:

«یا مُحَمَّدُ (شاذلی) اِذَا كَانَ لَكَ اِلَی اللهِ حَاجَةٌ فَانْذِرْ لِنَفِیسَةَ الطَّاهِرَةِ وَلَو بِدِرْهَمٍ یقْضِی اللهُ تَعَالی حَاجَتَكَ.»

«ای محمد، اگر حاجتی داشتی، برای نفیسۀ طاهره نذر کن. حتی اگر یك درهم نذر کنی، خداوند حاجتت را برآورده خواهد نمود.»

سپس محدث قمی (رحمة الله) می نویسد: در كتاب "اسعاف العارفین" آمده است كه جناب نفیسه خاتون، قبرش را با دست مبارك خود حفر می نمود و در میان قبر وارد می شد و نماز می خواند و در داخل قبر شش هزار بار قرآن مجید را ختم نمود. این علیا مخدره در مصر، در ماه مبارك رمضان و در سال 208 هجری از دنیا رفت. وقتی

ص: 39

محتضر شد و ساعت مرگ ایشان فرا رسید، روزه بود. ایشان را الزام كردند و گفتند که روزه خود را افطار كن؛ ولی ایشان فرمود:

«واعجبا! من سی سال است از خداوند می خواهم كه او را با روزه ملاقات نمایم. حالا شما می گویید افطار كنم؟ خیر، این كار شدنی نیست. خداوند متعال دعایم را مستجاب نموده است.»

سپس مشغول به قرائت سورۀ مباركۀ انعام شد و وقتی به آیۀ شریفۀ﴿لَهُمْ دارُ السَّلامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ ﴾ (1) رسید، از دنیا رفت. (2)

این بانوی بزرگوار نه تنها برای زنان؛ بلكه برای مردان هر عصری حجت خواهد بود.

سلمان فارسی (رحمة الله) و روزه دهر

امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:

«روزی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به اصحاب خویش فرمودند که كدام یك از شما تمام روزها را روزه می دارد؟ سلمان (رحمة الله) گفت که ای رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)، من. سپس یك نفر (عمر) گفت که ای سلمان، اكثر روزها تو را دیده ام كه غذا می خوردی. سلمان (رحمة الله) فرمود که اشتباه می کنی. من در هر ماه سه روز روزه می گیرم و خدای عزوجل فرموده است که هركسی یك عمل خوب انجام دهد، ده برابر به او ثواب داده می شود. (3) (و من سه روز اول و وسط و آخر هر ماه روزه گرفتم). از طرفی هم روزه ماه شعبان را به ماه رمضان وصل می كنم و هركس چنین كند ثواب روزه تمام دهر را می برد.»

در همین حدیث آمده است كه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به عمربن الخطاب فرمودند:

ص: 40


1- سورۀ مبارکۀ انعام آیۀ شریفۀ 127
2- سفینة البحار 2/604 حرف نفس
3- سورۀ مبارکۀ انعام آیۀ شریفۀ 160

«مَهْ یا فُلَانُ أَنَّى لَكِ بِمِثْلِ لُقْمَانَ الْحَكِیمِ؟ سَلْهُ فَإِنَّهُ ینَبِّئُكِ.» (1)

«خاموش باش ای فلان! تو را با مثل لقمان حكیم (یعنی جناب سلمان) چه كار كه به او اعتراض كنی

؟! آنچه می خواهی از او بپرس تا به تو پاسخ دهد.»

نذر روزه تا ظهور حضرت بقیة الله (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

مرحوم كلینی (رحمة الله) روایت می كنند كه مردی به نام كرّام گفت که سوگند خوردم طعامی در روز نخورم تا حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قیام فرماید. كرّام می گوید که سپس به محضر مبارك امام صادق (علیه السلام) رسیدم و این مطلب را خدمت ایشان عرض کردم. حضرت فرمودند:

«روزه بگیر ای كرّام؛ ولی در عیدین (فطر و اضحی) و سه روز ایام تشریق و هنگام مسافرت روزه نگیر.» (2)

با وجود این که کرام خود را معرفی نکرده بود، امام صادق (علیه السلام) می دانستند که شخص صائم کیست و لذا دستور صحیح روزه و افطار آن را به وی گفتند. این، خود نوعی تشویق به روزه داری و اهتمام ورزیدن به روزه داری محسوب می شود.

اثرات روزه بر سلامتی جسم

از پاداش های بسیار روزه های مستحبی كه بگذریم، به بحث صحت و سلامتی شخص روزه دار می رسیم كه امروزه در میان اطباء جهان بسیار چشم گیر شده است. در ادامه بخش كوچكی را از دیدگاه دانشمندان خارجی پیگیری خواهیم نمود تا نقش روزه در سلامتی انسان بیشتر نمایان گردد. زینت بخش این کلام، احادیث

ص: 41


1- الأمالی(للصدوق) 33 - فضائل الأشهر الثلاثة 50 - معانی الأخبار 234 - مناقب آل أبی طالب (علیهم السلام) (لابن شهرآشوب - عامه) 3/199 - وسائل الشیعة 10/422 - البرهان فی تفسیر القرآن 5/797 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 22/317؛ 39/258؛ 73/181؛ 89/346؛ 94/93
2- کافی 1/534

گهربار معصومین (علیهم السلام) است. امام صادق (علیه السلام) فرمودند:

«صُومُوا تَصِحُّوا.» (1)

«روزه بگیرید تا صحت بیابید.»

«لَا تُنَالُ الصِّحَّةُ إِلَّا بِالْحِمْیة.» (2)

«فقط با پرهیز به تن درستی می رسید.»

این آیۀ قرآن می تواند فواید روزه را در ابعاد مختلف از طرف پروردگار مهربان برای ما تثبیت نماید:

﴿وَ أَنْ تَصُومُوا خَیرٌ لَكُمْ ﴾ (3)

«و اگر روزه بگیرید برایتان خیر است.»

خدا از روزه داری ارادۀ خیر و سهولت برای شما كرده است:

﴿یریدُ الله بِكُمُ الْیسْرَ وَ لا یریدُ بِكُمُ الْعُسْرَ﴾ (4)

امام معصوم (علیه السلام) می فرمایند:

«لَیسَ مِنْ دَوَاءٍ إِلَّا وَ یهَیجُ دَاءً وَ لَیسَ شَی ءٌ أَنْفَعَ فِی الْبَدَنِ مِنْ إِمْسَاكِ الْیدِ إِلَّا عَمَّا یحْتَاجُ إِلَیهِ.» (5)

«هیچ دارویی نیست، مگر این كه ایجاد بیماری دیگر می نماید و هیچ چیزی در بدن مفیدتر از امساك و پرهیز از غیر نیازمندی هایش نیست.»

ص: 42


1- دعائم الإسلام 1/342؛ 1/418 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 59/267؛ 93/255 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 7/502 - مجمع البحرین 2/384
2- عیون الحكم و المواعظ (للیثی) 533 - غرر الحكم و درر الكلم 774 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 16/453
3- سورۀ مبارکۀ بقره آیۀ شریفۀ 184
4- سورۀ مبارکۀ بقره آیۀ شریفۀ 185
5- طب الأئمة (علیهم السلام) 4 - وسائل الشیعة 2/408 - الفصول المهمة فی أصول الأئمة (علیهم السلام) 3/25 - هدایة الأمة إلى أحكام الأئمة (علیهم السلام) 1/223 - طب الأئمة (علیهم السلام) (للشبر) 56

نظریۀ دانشمندان شرق و غرب

یكی از بركات روزه تضمین سلامت جسم است و اطباء قدیم و جدید همگی در این باره اتفاق نظر دارند. برجسته ترین طبیبان قدیم؛ از قبیل بوعلی سینا می نویسند:

«من تمام طب را برای تو به دو جمله خلاصه می كنم: جماع و آمیزش را تا توانی كم كن؛ زیرا آنچه در رحم زنان می ریزد آب حیات است كه هرچه بیشتر ریخته شود از حیات تو بیشتر كم می كند؛ غذاخوردن را در هر روز یك بار انجام بده و از خوردن غذا قبل از آن كه غذای سابق هضم شود پرهیز كن.» (1)

البته انسان برای زیستن در دنیا باید از حلال خداوند برای قوت بدن، كه مركب روح است، استفاده نماید؛ لكن با شرایطی كه ائمۀ هدی (علیهم السلام)، بالأخص امام صادق (علیه السلام)، فرموده اند:

«برای فرزند آدم چاره ای جز غذاخوردن نیست تا بدان وسیله توانایی یابد. پس اگر یكی از شما غذایی خورد یك سوم شكمش را برای غذا و یك سوم دیگر را برای نوشیدنی ها و یك سوم باقیمانده را برای تنفس بگذارد.» (2)

علت لزوم رعایت چنین توصیه هایی در تغذیه، طبق فرمایش حضرت رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، این است که:

«معده در بدن مانند حوض است كه رگ ها بر آن وارد شده اند. زمانی كه معده سالم باشد، در موقع برگشتن تن درستی را به بدن می آورند و زمانی كه معده بیمار باشد، رگ ها از آن بیماری را به اجزاء بدن انتقال می دهند. سلامتی تمامی اعضاء بدن در اثر سلامتی معده می باشد و بالعكس. پس باید طوری رفتار كرد كه معده سالم باشد.» (3)

ص: 43


1- كنی و الالقاب 1/322
2- كافی 6/270 ح 9
3- جامع الاحادیث

بنابراین بدترین مرض پرخوری و بهترین داروی شفابخش كم خوری است؛ چنان كه پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«الْمَعِدَةُ بَیتُ كُلِ دَاءٍ وَ الْحِمْیةُ رَأْسُ كُلِّ دَوَاء.» (1)

«معده مركز هر دردی است و پرهیز و اجتناب (از غذاهای نامناسب و پرخوری) اساس هر داروی شفابخش است.»

برای روزه منافع درمانی بسیاری وجود دارد. هم اكنون در سوئیس، آلمان، انگلستان و آمریكا بیمارستانی هست كه در بخشی از آن همۀ بیماران را به روش روزه داری درمان می نمایند. (2)

در مورد این موضوع، نظریات دانشمندان فیزیولوژی و زیست شناس و دیگر متفكران از كشورهای شرق و غرب در مسئله روزه و اثرات طبی و بهداشتی و روانی آن و همچنین نظریات اسلام شناسان دنیا را به خوانندگان محترم ارائه می کنیم.

نظریه علمی بندیكت درباره روزه

در مجله علمی و طبی Constelation در سال 1980 به قلم Elian-Morcl مطالب زیر دیده می شود:

«بندیكت دانشمند فیزیولوژیست، یك دوره روزه را سی و یك روز دانسته و می گوید که در این مدت در تركیب خون هیچ اختلاطی به هم نرسیده و آن نوری كه در بعضی از روزه داران دیده می شود یك حالت جوانی و نشاطی است كه برای روزه داران رخ می دهد. نظریه های بندیكت ممكن است با یك روز استقبال از ماه رمضان به خوبی تطبیق نماید.»

دكتر ژان فروموزان می نویسد:

«ذخایر گلیكوژن كبدی و پروتئین خون و ذخیرۀ چربی در مرد سی درصد

ص: 44


1- طب النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) 19 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 59/290 - شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحكم و درر الكلم 4/194
2- كتاب اولین دانشگاه و آخرین پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) 29

و در زن بیست درصد است كه برای یك ماه بدن كافی است؛ بنابراین طبق نتایج موجود پزشكی در یك ماه روزه خللی از نظر بهداشتی در وجود انسان پیش نمی آید. در نتیجه آدمی ظرف مدت یك ماه روزه داری از بدنی تازه و آزاد، که از قید و بند سموم رها گردیده، برخوردار است. همچنین نباید اثر هلال تا محاق و غره تا سلْخ ماه را كه قریب سی روز است فراموش كرد.» (1)

روش معالجه بعضی بیماری ها با روزه

دكتر ژان فروموزان روش معالجه با روزه را شست و شوی احشاء می داند:

«در آغاز روزه داری زبان باردار است، عرق بدن زیاد است، دهان بو می گیرد و گاه آب از بینی راه می افتد و همه، علامت شروع شست و شوی كامل بدن است. پس از سه چهار روز بو برطرف می شود. اسید اوریك ادرار كاسته می گردد و شخص احساس سبكی و خوشی خارق العاده ای می كند. در این حالت اعضاء هم استراحتی دارند.» (2)

كلنل دوروشا روان شناس معروف می نویسد:

«روزه موجب حالت جزبۀ روحی می باشد.»

دكتر آلكسیس كارل می گوید:

«به لزوم روزه داری در تمام ادیان تأكید شده است. در روزه ابتدا گرسنگی و گاه نوعی تحریك عصبی و بعد ضعف احساس می شود؛ ولی در عین حال كیفیات پوشیده ای كه اهمیت زیادی دارند به فعالیت می افتند و سرانجام تمام اعضاء مواد خاص خود را برای نگه داری و تعادل محیط داخلی و قلب قربانی می كنند. به این ترتیب روزه تمام بافت های بدنی را

ص: 45


1- اولین دانشگاه، آخرین پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) 30
2- اولین دانشگاه، آخرین پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) 98

می شوید و آنها را تازه می كند.»

دكتر آلكسیس كارل در كتاب "انسان؛ موجود ناشناخته" می گوید:

«با روزه داری قند خون در كبد می ریزد، چربی هایی كه در زیر پوست ذخیره شده اند، پروتئین های عضلات و غدد و سلول های كبدی آزاد شده و به مصرف تغذیه می رسند.»

دكتر گوئل پای فرانسوی می گوید:

«چهارپنجم بیماری ها از تخمیر غذا در روده هاست كه همه با روزه اصلاح می گردد.» (1)

دكتر تومانیانس دركتاب خود راجع به فوائد روزه داری چنین می نویسد:

«فایدۀ بزرگ كم خوردن و پرهیز از غذاها در یك مدت كوتاه آن است كه چون معده در طول یازده ماه مرتب پر از غذا بوده، در مدت یك ماه روزه داری مواد غذایی خود را دفع می كند و همین طور كبد كه برای هضم غذا مجبور است دائماً صفرای خود را مصرف كند، در مدت سی روز ترشحات صفراوی را صرف حل كردن باقیمانده غذای جمع آوری شده خواهد كرد. از طرفی دستگاه هاضمه در نتیجۀ كم خوردن غذا اندكی فراغت حاصل نموده و رفع خستگی می نماید. روزه یعنی كم خوردن و كم آشامیدن در مدت معینی از سال و این بهترین راه معالجه و حفظ تن درستی است كه طب قدیم و جدید را از این حیث متوجه خود ساخته است. مخصوصاً امراضی را كه به آلات هاضمه، به خصوص كلیه و كبد، عارض می شود و توسط دارو نمی توان آنها را علاج نمود، روزه به خوبی معالجه می نماید. همچنین بهترین دارو برای برطرف ساختن سوء هاضمه و امراضی که موجب یرقان می گردد روزه است؛ زیرا ایجاد این مرض اغلب

ص: 46


1- كتاب روزه درمان بیماریهای روح و جسم 129

اوقات به واسطۀ خستگی كبد است كه در موقع زیادیِ عمل و فعالیت، نمی تواند صفرا را از خون بگیرد.»

تحلیلی طبی از روزه

پرهیز از خوردن و آشامیدن در ایام روزه از اسباب مهم سلامتی است؛ زیرا وقتی انسان مدتی از خوراك عادی روزانه خود دست كشید، بالتبع میل به غذا پیدا كرده و در نتیجه مواد شیمیایی غذا، كه از احتیاج های بدن و آلات هضم هستند، به راحتی جذب بدن می گردد. بدیهی است در این صورت سلامتی و تن درستی به استقبال انسان خواهد آمد. (1)

علاج بیماری ها با امساك

علامه محمد خلیلی در كتاب "القرآن و الطب الحدیث" می نویسد:

«طبیب و دانشمند بزرگ یونان، فیثاغورث، شاگردان خود را در هنگام مرگش به روزه گرفتن توصیه می نمود.» (2)

ایشان در همین كتاب می نویسد:

«پزشكان در زمان بقراط، مریض هایی را که به بیماری سختی دچار می شدند از غذاخوردن منع می کردند.»

حارث بن كلده، پزشك معروف زمان حضرت رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، می گوید:

«یگانه دارویی كه بیشتر امراض را از بین خواهد برد گرسنگی است.» (3)

دكتر ادوارد می گوید:

ص: 47


1- كتاب سخنرانیهای ارزنده دربارۀ ماه رمضان 83
2- القرآن و طب، تالیف محمد خلیلی
3- القرآن و طب، تالیف محمد خلیلی

«هیچ دردی نیست كه گرسنگی دوای آن نباشد.» (1)

دكتر بوخنگر می گوید:

«در مدت پنجاه سال كه از تأسیس كلینیك اوتو بوخنگر می گذرد، بیش از پنجاه هزار بیمار در این كلینیك توسط امساک از غذا درمان شده اند.» (2)

طبیبی روسی بر اساس تجربه های دقیق و مطالعات فراوانی، كه نتیجۀ سالیان درازی از عمر اوست، كتابی به نام "امساك در غذا" به رشتۀ تحریر در آورده است. آن گاه كشیشی عالی مقام آن را به عربی ترجمه کرده و تنها یك نسخه از این كتاب در ایران وجود دارد. اصل موضوع كتاب درباره اثر معجزه آسای امساك در غذا (روزه طبی) در مبارزه با انواع بیماری هاست، حتی بیماری هایی كه طب جدید، با آن همه پیشرفت ها، از مبارزه با آن عاجز مانده یا شاید به زحمت بتواند آنها را درمان كند.

التّطبیب بالصّوم ترجمۀ كتاب آلكسی به عربی، از یك كشیش آرژانتینی

نام روسی كتاب در متن عربی نیامده و مترجم مسیحی آن را تحت عنوان "التطبیب بالصوم" (درمان با روزه) منتشر کرده است. مطالب كتاب عجیب و باورنكردنی است. مثلاً روزه طبی كاملی را كه مؤلف برای نظافت و بهداشت كامل بدن و مبارزه با انواع بیماری ها و تجدید نشاط و نیروی بدن لازم می داند، چهل روز تمام است! آن هم چه روزه ای؟! روزه ای كه نه سحری دارد و نه افطاری! در آن مدت زمان هیچ چیزی نباید خورد. تنها خوراكی كه روزه دار مجاز است در این مدت طولانی بخورد فقط آب است و آبمیوه یا چای.

در ضمن كار روزانه را هم نباید تعطیل كرد و پرداختن به استراحت نیز مجاز نبوده؛ بلكه در دوران روزه این چنینی فرد باید مشغول فعالیت باشد؛ اما از كارهای سنگین بپرهیزد. از این بالاتر، مؤلف معتقد است که بسیاری از بیماران، حتی

ص: 48


1- القرآن و طب، تالیف محمد خلیلی
2- نقش روزه در درمان بیماریها

مسلولان كه نیاز بیشتری به غذاهای تقویت كننده دارند، اگر این رژیم عجیب را بگیرند، به سرعت، بهبود خواهند یافت!

روزه مرتاض ها

مرتاضان و كسانی كه در پی ترقی و تعالی روحی هستند، از تغذیۀ خویش از نظر كیفیت و كمیت می كاهند، تا آن جا كه یك مرتاض در طول شبانه روز به یك عدد بادام اكتفا می كند یا برخی به غذای نباتی اكتفا كرده و از خوردن گوشت حیوانی پرهیز می نمایند تا در كنار ریاضت خالی بودن معده و اجتناب از مجموع خوردنی ها و آشامیدنی ها، به تدریج، به هدفشان كه به زعم خود ترقی روح و پرورش آن است برسند. از سخنان فوق می توان دو موضوع را برداشت کرد:

1.روزه ریاضتی برای تزكیۀ نفس و آمادگی روح است.

2.روزه و سایر ریاضت ها در روح مربوط به مذهب یا عقیدۀ مخصوصی نیست؛ بلكه عمل طبیعی کسانی است كه روحشان در مرحلۀ عالی است ولی از حقیقت مذهب اسلام غافلند. بنابراین بهترین و حقیقی ترین ریاضت نفسانی پیروی از دستورهای دینی است كه آدمی را به سوی حقیقت راهنمایی می كند. (1)

هریک از روان شناسان عصر حاضر دستورهایی برای تقویت حافظه داده اند. مهمترینِ آن ها همان است كه مبتنی بر پرورش با قوۀ تداعی معانی در فكر باشد؛ زیرا حافظه توسط تداعی معانی تقویت شدنی است. مسلمانانی كه روزه می گیرند، شاید دیگر به پیروی از تمرین هایی برای تقویت حافظه خویش نیازمند نباشند؛ زیرا یكی از فواید روزه تقویت حافظه است.

اثرات قرائت قرآن و روزه و مسواك در تقویت حافظه

از حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) نقل شده است که:

ص: 49


1- كتاب ماه مبارك رمضان 117

«سه چیز موجب ازدیاد حافظه است: مسواك زدن دندان ها؛ روزه گرفتن؛ قرآن خواندن.» (1)

بیان دوباره روایت توضیح واضحات است؛ اما اثری كه روزه در ازدیاد حافظه می بخشد، تأثیری فیزیولوژیکی است كه در نتیجۀ رسیدن غذای پاك پس از چند ساعت بی غذایی در سلول های مغز به وجود می آید و آثار روحی دیگری نیز دارد. (2)

روزه و تطهیر روح

مبحث نقش روزه در سلامتی انسان را با فرمایش پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)، مبنی بر این که روزه سبب سلامتی روح و قلب است پی خواهیم گرفت:

«إِیاكُمْ وَ الْبِطْنَةَ فَإِنَّهَا مَفْسَدَةٌ لِلْبَدَنِ وَ مَوْرَثَةٌ لِلسَّقَمِ وَ مَكْسَلَةٌ عَنِ الْعِبَادَة.» (3)

«از پرخوری كه موجب فساد بدن، سوء هاضمه، باعث انواع بیماری ها و عامل كسالت بدن از اجراء عبادات الهی است بپرهیزید.»

پس ثابت می شود همچنان كه پرخوری باعث بیماری های گوناگونِ جسمی می گردد، سبب مریضی های روح و قلب نیز خواهد شد و چون تمام همت مؤمن برای سالم نگه داشتن دل خویش از ناپاکی هاست، لازم است كه برای احیاء و نشاط روح و قلب از پرخوری، به صورت جدی، بپرهیزد؛ زیرا پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«مَنْ تَعَوَّدَ كَثْرَةَ الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ قَسَا قَلْبُه.» (4)

«كسی كه عادت به پرخوری داشته باشد و زیاد بنوشد قلبش سیاه می گردد.»

ص: 50


1- بحارالأنوار 76/138
2- كتاب ماه مبارك رمضان 117
3- طب النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) 5 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 59/267؛ 63/338 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 16/210 - الدعوات (للراوندی) 74
4- طب النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) 23 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 59/293 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 16/213؛ 17/8 - الحیاة / ترجمه احمد آرام 4/667 - نهج الفصاحة (مجموعه كلمات قصار حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم)) 727

یا فرموده اند:

«إِذَا مُلِئَ الْبَطْنُ مِنَ الْمُبَاحِ عَمِی الْقَلْبُ عَنِ الصَّلَاح.» (1)

«هرگاه شکم از مباح پر گردید، دل از دیدن صلاح و خیر کور خواهد شد.»

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در حدیث دیگری فرمودند:

«لَا تموتوا [تُمِیتُوا] الْقَلْبَ بِكَثْرَةِ الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ فَإِنَّ الْقُلُوبَ كَالزَّرْعِ إِذَا كَثُرَ الْمَاءُ أَتْلَفَ الزَّرْع.» (2)

«قلب تان را با زیادخوردن و نوشیدن نَكُشید؛ چراکه مثل زراعتی است كه هرگاه آبش از حد زیاد باشد خراب می شود.»

پس باید برای اصلاح زمین قلب بذرهای مرغوب (مانند كم خوری و...) را انتخاب کرد. هدف مؤمن از روزه داری اصلاح قلب است تا بتواند قرب خدای خویش را به دست آورد. نتیجۀ روزه دفع رذائل اخلاقی و شهوات است. امام معصوم (علیه السلام) فرمودند:

«هرگاه خواستی روزه بگیری، نگه داری نفست از كل شهوات و خواهش های نفسانی را هدف بگیر.» (3)

در گام اول، منظور حفظ شكم از خوردن و آشامیدن و رعایت آداب ظاهری در شریعت و در گام دوم، كه حقیقت و باطن روزه را تشكیل می دهد، حفظ زبان، گوش، چشم، دست و سایر اعضاء و جوارح از گناهان است. حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند:

«صَومُ القَلبِ خَیرٌ مِن صِیامِ اللِّسانِ وَ صَومُ اللِّسانِ خَیرٌ مِن صِیامِ البَطنِ» (4)

«روزه دل با ارزش تر از روزه زبان و روزه زبان با ارزش تر از روزه شكم

ص: 51


1- غرر الحكم و درر الكلم 291/165 - تصنیف غرر الحكم و درر الكلم 360
2- روضة الواعظین و بصیرة المتعظین (ط - القدیمة) 2/457 - مكارم الأخلاق 150 - مشكاة الأنوار فی غرر الأخبار 87 - مجموعة ورام 1/46 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 63/331؛ 67/71 - نهج الفصاحة (مجموعه كلمات قصار حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم)) 675 - جامع الأخبار(للشعیری) 183
3- روزه درمان بیماریهای روح و جسم 96
4- غررالحكم 176 ح 3364

است.»

نتیجه این كه مؤمن می تواند با گرسنگی تعلقات و لذت های دنیوی را كه حاكم و حجاب بر روح و قلب او شده است را کنار بزند:

«صَوْمُ النَّفْسِ عَنْ لَذَّاتِ الدُّنْیا أَنْفَعُ الصِّیامِ.» (1)

«خودداری نفس از لذت های دنیا پرمنفعت ترین روزه هاست.»

خودداری نفس از لذت ها بیشتر در روزه داری محقق می گردد. بنابراین هدف اصلی روزه پرورش روح و فكر مؤمن است تا مؤمن به فرموده امام صادق (علیه السلام) به چنین مرحله ای برسد كه فرموده اند:

«در هنگام روزه از هر آنچه غیر اوست (خدای تعالی) دوری بجوی و در حال روزه پیوند محبتت را با خداوند متعال خالص نما.»

با این توصیف آن هایی كه میل به تداوم به روزه داری داشته یا حداقل شش ماه از سال (پاییز و زمستان) یا رجب و شعبان و رمضان را به روزه همت می گمارند، باید بدانند كه هدف از روزه تقرب به حق تعالی و برطرف نمودن حجاب های ظلمانی نفس است تا بدین سبب پیوند محبتی با خدای خویش ایجاد نمایند. فرمایش بسیار جالب امام صادق (علیه السلام) در تفصیل روزه قلب این چنین است:

«حالِ تو هنگام روزه حالِ كسی باشد كه به آخرت اشراف دارد و خضوع، خشوع، شكستگی و خواری بر وجود تو حاكم باشد؛ همچون بنده ای كه از مولایش می ترسد. هنگام روزه قلب خود را از آلودگی ها تطهیر نما و از هر آنچه غیر اوست دوری جوی و پیوند محبتت را با خداوند خالص نما و آن گونه كه شایستۀ ترس از خداوند قهار است از او هراس داشته و روح و جسم خویش را در ایام روزه به خداوند عزوجل تقدیم كن. قلبت را برای یاد و محبت و توجه به او خالی نما و بدن را برای عمل به دستوراتش آماده ساز. تمامی اعضایت را از مخالفت با او برحذر دار. به ویژه زبانت را از

ص: 52


1- عیون الحكم و المواعظ (للیثی) 302 - غرر الحكم و درر الكلم 422

معصیت و مخالفتش حفظ كن و حتی از جدل و قسم راست نیز بپرهیز! چنان چه به تمام آنچه گفتم عمل كردی، حقوقی را كه بر گردن روزه دار است بجا آورده ای و در غیر این صورت، به هر مقداری كه در روزه ات كاستی به وجود آید فضیلت و اجر روزه ات كم خواهد شد.» (1)

رسیدن به مقام قرب مستلزم رعایت این فرمایش هاست كه ترك همۀ مشغولیت های غیر الهی را در بر دارد. مؤمن با گام هایی كه برای حفظ مراتب آن برمی دارد، آهسته و به مدد الهی، به مقصد خود خواهد رسید. این نوع روزه برخلاف روزه عوام است كه طبق فتوای فقها به معنای ترك خوردن، نوشیدن، مجامعت با زنان و مجموعۀ واجبات و ترك محرمات است.

روزه شیعیان خاص

روزه خواص مراقبت از تمام اعضاء بدن، مخصوصاً قلب كه جایگاه خدای متعال است، بوده و برای اتصال دل با انوار وجه الله، كه مولا صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می باشد، قلب باید از آلودگی ها پاک شود. وقتی راه خدا از ولایت ائمۀ اطهار (علیهم السلام) می گذرد و روزه به معنای شکستنِ نفسانیت و تعالی روح به سمت خدای متعال می باشد.

مؤمن بر اثر روزه به سان عقابی تیز پرواز بر عالی ترین قلۀ بندگی به پرواز درمی آید. چون نیت مؤمن از روزه گرفتن كسب مقامات روحی و به دست آوردن كشف یا كرامات نیست و خالصاً لوجه الله این کار را می کند، خداوند متعال او را در زمرۀ شیعیان حقیقی قرار می دهد. یکی از نشانه های ظاهری آن نیك بختان را چنین فرموده اند:

«إِنَّ شِیعَةَ عَلِی كَانُوا خُمْصَ الْبُطُونِ ذُبُلَ الشِّفَاه.» (2)

«شکم شیعیان حضرت علی (علیه السلام) خالی و لب های آنان خشكیده است.»

این مقام مخصوص شیعیان خاص است كه امام باقر (علیه السلام) درباره صفات والای آن ها

ص: 53


1- وسائل الشیعة 7/19
2- الكافی (ط - الإسلامیة) 2/233 - شرح الكافی-الأصول و الروضة (للمولى صالح المازندرانی) 9/151 - الوافی 4/171

فرمودند:

«إِنَّمَا شِیعَةُ عَلِی الْحُلَمَاءُ الْعُلَمَاءُ الذُّبُلُ الشِّفَاهِ تُعْرَفُ الرَّهْبَانِیةُ عَلَى وُجُوهِهِم.» (1)

«شیعیان علی (علیه السلام) همان بردباران دانشمند خشكیده لبی اند كه رهبانیت و ترك دنیا بر رخسارشان هویداست.»

هركسی در پی جلب خشنودی خدا قدم بردارد عاقبتی چنین نیكو در انتظارش است؛ چنان كه خداوند متعال و چنین شخصی این گونه با یک دیگر سخن می گویند:

«خدا می گوید که این بهشت من است. در آن سیر كن و در جوار من مسكن گزین. در این هنگام آن شخص می گوید که خداوندا، خویشتن را به من شناساندی و من بدین واسطه از تمامی مخلوقاتت بی نیاز گشتم. به عزت و جلالت سوگند، اگر رضایت تو بر آن قرار گیرد كه وجودم قطعه قطعه شود یا هفتاد بار به شدیدترین وضع جان دهم، رضایت تو برایم دوست داشتنی تر است.»

خداوند تبارك و تعالی در جواب می فرماید:

«به عزت و جلالم سوگند، هیچ گاه بین خود و تو حجابی قرار نمی دهم... و من با دوستانم این چنین رفتار می كنم.» (2)

در حدیثی از حضرت صدیقۀ کبری (علیها السلام) چگونگی روزه قلب بیان شده است:

«مَا یصْنَعُ الصَّائِمُ بِصِیامِهِ إِذَا لَمْ یصُنْ لِسَانَهُ وَ سَمْعَهُ وَ بَصَرَهُ وَ جَوَارِحَهُ.» (3)

«اگر روزه دار زبان، گوش، چشم و جوارحش را از آنچه بر آنها حرام است حفظ نكرده باشد، حق روزه را ادا نکرده است.»

ص: 54


1- الكافی (ط - الإسلامیة) 2/235 - مجموعة ورام 2/202 - شرح الكافی-الأصول و الروضة (للمولى صالح المازندرانی) 9/155 - مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول (صلی الله علیه و آله و سلم) 9/248
2- بحارالانوار 77/21؛ 77/27؛ 77/28
3- دعائم الإسلام 1/268 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 93/295 - عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال [مستدرك سیدة النساء (علیها السلام) إلى الإمام الجواد (علیه السلام) ] 11/913 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 7/366

معنای حدیث فوق آن است که متأسفانه اگر اعضاء و جوارح از آنچه بر آنها حرام است دوری نگزینند، روزه ای که مورد پسند حق تعالی باشد، برای فرد نوشته نمی شود. امام صادق (علیه السلام) فرمودند:

«إِذَا صُمْتَ فَلْیصُمْ سَمْعُكَ وَ بَصَرُكَ وَ شَعْرُكَ وَ جِلْدُكَ وَ عَدَّدَ أَشْیاءَ غَیرَ هَذَا.» (1)

«وقتی روزه هستی باید گوش، چشم، مو و پوست بدنت در حال امساك باشند.»

با این قاعده باید یقین كنیم که روزه یعنی امساك جوارح از هرزگی و بیهودگی؛ چنان كه در صحف حضرت ادریس نبی (علیه السلام) درباره روزه داری آمده است:

«فَإِنَّ الله لَا یرْضَى مِنْكُمْ أَنْ تَصُومُوا مِنَ الْمَطَاعِمِ فَقَطْ لَكِنْ مِنَ الْمَنَاكِیرِ كُلِّهَا وَ الْفَوَاحِشِ بِأَسْرِهَا.» (2)

«خداوند متعال فقط با پرهیز شما از خوردنی ها راضی نمی شود؛ بلكه باید تا جایی از تمام زشتی ها پرهیز نمایید كه تغییر حالت پیدا كنید.»

رضایت خداوند متعال از شخص روزه دار با حفظ كامل قلب از تمام زشتی ها صورت می پذیرد. یکی از آثار زیبای آن هم تغییر حالات و رفتار شخص روزه دار است.

تمام همت روزه دار حفاظت از جوارح و قلب خویش از اعمال بیهوده و لغو است و رعایت نکردن این مهم باطن روزه دار را هویدا می سازد:

«كَمْ مِنْ صَائِمٍ لَیسَ لَهُ مِنْ صِیامِهِ إِلَّا الْجُوعُ وَ الظَّمَأُ.» (3)

ص: 55


1- الكافی (ط - الإسلامیة) 4/87؛ (ط - دارالحدیث) 7/436 - تهذیب الأحكام (تحقیق خرسان) 4/194 - إقبال الأعمال (ط - القدیمة) 1/86 - الوافی 11/221 - مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول (صلی الله علیه و آله و سلم) 16/247 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 94/351 - زاد المعاد - مفتاح الجنان 78
2- بحار الأنوار (ط - بیروت) 11/283؛ 93/293 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 7/372
3- نهج البلاغة (للصبحی صالح) 495 - خصائص الأئمة (علیهم السلام) (خصائص أمیرالمؤمنین (علیه السلام)) 104 - غرر الحكم و درر الكلم 514 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 67/283؛ 93/294 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 7/367

«چه بسیار روزه داری كه از روزه اش جز گرسنگی و تشنگی نصیبی نمی برد.»

امام معصوم (علیه السلام) می فرمایند:

«ای روزه دار، خدایت رحمت كند. همانا روزه حجابی است كه خداوند آن را بر زبان ها، گوش ها، چشم ها و سایر جوارح قرار داده. به راستی که خداوند بر تمامی جوارح بدن حقی برای روزه مقرر فرموده است. پس هركس حقوق اعضاء بدن را در روزه داری خویش ادا كند حقیقتاً روزه دار است و حق روزه خویش را ادا نموده است. اما آنانی كه به هر اندازه این حقوق را نادیده گرفته باشند.

نقل است گروهی به دنبال امیرالمؤمنین (علیه السلام) حركت می كردند، پس حضرت (علیه السلام) به آنها نگاهی افكند و پرسید شما چه گروهی هستید؟ گفتند: ای امیرالمؤمنین (علیه السلام) از پیروان شما می باشیم، حضرت (علیه السلام) فرمودند:

«چرا نشانه ای از شیعیان را در چهرۀ شما نمی بینم؟»

گفتند نشانۀ شیعیان چیست؟ حضرت فرمودند:

«صُفْرُ الْوُجُوهِ مِنَ السَّهَرِ خُمْصُ الْبُطُونِ مِنَ الصِّیامِ ذُبُلُ الشِّفَاهِ مِنَ الدُّعَاء..» (1)

زردی چهره از تهجد در شب و لاغری شکم از روزه و لبهای خشک در اثر زیادتی ذکر..

چنین كسانی با تفكری درست، جایگاه خویش را كه همان بندگی محض است می یابند و برای خالص نمودن عبودیت با گرسنگی و شب زنده داری، نفس خویش را آنچنان ضعیف می نمایند كه گویا چند قدمی بیشتر با مرگ نفس فاصله ندارند. حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) دربارۀ آنان فرموده:

ص: 56


1- صفات الشیعة 11 - الأمالی (للطوسی) 216 - مشكاة الأنوار فی غرر الأخبار 58 - إرشاد القلوب إلى الصواب (للدیلمی) 1/108 - وسائل الشیعة 1/92 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 65/151؛ 74/403

«(شیعۀ حقیقی) عقلش را زنده كرد و نفس خویش را كُشت تا آنجا كه جسمش لاغر و خشونت اخلاقش به نرمی گرایید، برقی پر نور برای او درخشید و راه را برای او روشن كرد و او را در راه راست كشاند و از دری به در دیگر برد تا به در سلامت و سرای جاودانه رساند كه دو پای او در قرارگاه امن با آرامش تن، استوار شد. این پاداش آن بود كه دل را درست بكار گرفت و پروردگار خویش را راضی نمود - بما استعمل قلبه و ارضی ربه» (1)

آنها دل (افكار) خویش را به فرمودۀ حضرت درست به كار گرفتند و با گرسنگی و تهجد در نیمه شب مهار نفس را به دست گرفته و چشم طمع را از لذات و تجملات دنیا و ریاست و مقام برکندند، چنانكه دربارۀ ظرافت اعمال چنین افراد زبده ای حضرت امام صادق (علیه السلام) فرموده اند:

«مومن بخدا كه به حلال خالص دنیا هم توجه پیدا نمیكند جز به مقدار ضرورت كه ناچار از آنست مانند پاره نانی كه به پیكرش نیرو دهد و جامه ای كه عورتش را بپوشاند. آنهم از درشت ترین خوراك و ناهموارترین لباسی كه بدستش می آید» (2)

آنان چشم طمع از لذات حلال نیز پوشاندند مگر به قدر ضرورت. به فرمودۀ بزرگی، آنها در برابر لذات در دنیا، روزه گرفته و در آخرت افطار می كنند؛ یعنی لذت حقیقی را در آنجا می یابند. البته انجام آن برای ما كه نفس اماره بر تمام اعضاء و جوارح مان حاكمست، در ابتدا كاریست بسیار سخت و مشكل چنانكه كه در این باره جناب شیخ بهائی می فرمایند:

اگر دل از غم دنیا جدا توانی كرد *** نشاط و عیش به باغ بقا توانی كرد

وگرنه به آب ریاضت برآوری غسلی ولیك *** همه كدورت دل را صفا توانی كرد

این عمل رهروان چالاك است ***

ص: 57


1- نهج البلاغه خطبه 220 - بحارالأنوار 69/316
2- اصول كافی ج 3 باب نكوهش دنیا و زهد در دنیا ص 23

تو نازنین جهانی كجا توانی كرد (1)

با این دیدگاه هر مومنی باید آهسته با همین گام برداشتن اولیه كه روزه داریست خود را در شعاع خاصان و شیعیان حقیقی قرار دهد. برای ضعفا و فریب خوردگان نفس و دنیا، روزه و قیام در نیمه شب، بهترین ریاضت است.

جناب سید بن طاووس (رحمة الله) نیز ریاضت اهل دین را مداومت به روزه معرفی نمودند زیرا به وسیلۀ آن می توان راه هوی و هوس نفس را برای ورود به قلب تنگ نمود تا انشاءالله بر اثر مداومت، راه ورودی شیطان به افكار و دل مومن بسته شده، نفس رام گردد؛ چنانكه فرموده اند:

«إِنَّ الشَّیطَانَ یجْرِی مِنِ ابْنِ آدَمَ مَجْرَى الدَّم فَضَیقُوا مَجَارِیهِ بِالْجُوع..» (2)

شیطان لعین در فرزندان آدم همانند خون در بدن جریان پیدا می كند پس مجاری شیطان را در وجود خود با گرسنگی (روزه داری) تنگ نمایید.

بزرگترین حجابی كه بین بنده و خدا وجود دارد همان هوی و هوس نفس است كه سركوب آن با شمشیر گرسنگی میسر می شود.

«هیچ پرده و حجابی میان بنده و خدا تاریكتر و وحشتناكتر و خطرناكتر از نفس سركش و خواسته های آن وجود ندارد و برای نابودی آن هیچ سلاحی برنده تر از گرسنگی و تشنگی در طول روز و شب نیست» (3)

اهمیت جنگیدن با نفْس از این فرمایش گهربار هویدا می گردد كه پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

پس امر برای مومنین چنین استوار گشت كه باید برای شكستن بتهای درونی، سلاح برنده روزه و شب زنده داری را به دست گرفته و با جدیت بر سر بتان بكوبند،

ص: 58


1- كشكول شیخ بهائی 2/267
2- جامع الأخبار(للشعیری) 180 - ملاذ الأخیار فی فهم تهذیب الأخبار 6/512 - مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول (صلی الله علیه و آله و سلم) 9/393؛ 11/311؛ 16/209 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 6/18؛ 60/268؛ 67/49؛ 68/249
3- مصباح الشریعه 169 [در ترجمه مصطفوی 356] - بحارالانوار 67/69 طبع بیروت - مستدرک الوسائل 11/139

چنانچه اگر كسی صاحب عقل و دارای قلبی كه ذره ای از نورانیت و صفا به آن تابیده باشد، و اندکی فهم و درایت كلام معصوم (علیه السلام) در افکارش باشد، همین یك روایت برای به شوق آمدن و همت گماردن بس است. و آنهایی كه میل به مداومت ورزیدن به روزه دارند با مطالعه این روایت زیبا و مفصل می توانند حركتی را برای جلب خشنودی خدا آغاز كنند.

در كتاب شریف پیوند معنوی با ساحت قدس مهدوی (علیه السلام) كه از كتب قدیمی است، و مولف گرانقدرش از شاگردان محدث نوری (رحمة الله) می باشد، آمده است:

از جمله تكالیف مومنان در زمان غیبت امام عصر (علیه السلام) زندگی كردن به سیره و روش اهل البیت (علیهم السلام) است، یعنی ترك كردن حالات و سیرۀ اهل دنیا كه صحابۀ كبار و تابعین همواره در زمان رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) و حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در زهد و عبادات به سر می بردند و اعتنائی به جمع آوری مال دنیا و دل بستن به آن نداشتند. در زمان غیبت صغری و كبری، نیز بودند و هستند مومنانی كه دعوی محبت و ولایت حضرت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را دارند و چشم از تزویر و اهل دنیا برداشتند و بیرق ریاست و جمع آوری مال دنیا را از دل كندند و همت و وقت خویش را صرف مناجات و انابه و تضرع نموده و به جهت دوری از تعلقات دنیایی، دائم با افكار و وسوسه های مادی در ستیز می باشند و برای مبارزه با هوی ها و نزدیكی با وجه الله، پیوسته ندای یابن الحسن را از دل بر زبان جاری می سازند و به واسطۀ كسب معرفت و نورانیت، غرق در انس و محبت با حق تعالی و حجت او گشته و به وسیلۀ این شناخت، تمام مراتب ایمان را طی می كنند. متاسفانه عدۀ زیادی از مدعیان محبت به خاطر عدم ارتباط قلبی به صورت مستمر با ولی حق، محبتهای دنیا را در دل ساكن كرده اند و این آیۀ شریفه را قرائت می کنند:

ص: 59

{قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَةَ الله الَّتی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیباتِ مِنَ الرِّزْقِ} (1)

حال اینكه پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) در جواب و معنای این آیۀ شریفۀ روایت بسیار دقیق و جالبی را برای سیره و روش زندگی مومنان ترسیم می فرمایند.

مرحوم ابن فهد در كتاب تحصین ذكر فرموده اند: حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) رو به اسامة بن زید فرمودند:

«ای اسامه، ملازم روش حق باش و حذر كن از احتیاج داشتن به غیر و از آرایش خواهشهای دنیا و خوشی به نعمتهای او و همیشه فرحناك و خوشحال بودن در دنیا و طلب زیادتی عیش و خوشی دنیا»

پس اسامه گفت: یا رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) آسانترین چیزی كه می توان به وسیلۀ آن به حق رسید چیست؟ فرمودند:

«شب زنده داری (دائم) و تشنه بودن در روزهای گرم به سبب روزه داری و باز داشتن نفس از خواهش ها و ترك پیروی از هوی و هوس شیطانی و دوری كردن از اهل دنیای فانی»

«ای اسامه؛ ملازم باش روزه داری را. كه روزه، نزدیك كننده است بنده را به سوی خداوند متعال و چیزی خوشتر نیست نزد خدای تعالی از بوی دهان روزه دار كه ترك كرده است خوردن و آشامیدن را از برای رضای پروردگار عالمیان و اختیار كرده است او را بر ماسوا و خریده است آخرت خود را به دنیا. پس اگر توانی كه مرگت در رسد و تو گرسنه باشی و جگرت تشنه، بكن كه به سبب این عمل می رسی به بلندترین منازل و مقام نیكان و شهدا و صالحان.

ای اسامه ملازم باش سجده كردن را. كه بنده نزدیكتر است به خدای تعالی از همۀ اوقات وقتی كه در سجده باشد و نیست بنده ای كه سجده كند از برای حق تعالی مگر آن كه بنویسند از برای او حسنه ای و محو كند

ص: 60


1- سورۀ مبارکۀ اعراف آیۀ شریفۀ 32

از او سیئه ای و بلند گرداند از برای او درجه ای و متوجه او شود به ذات مقدس خود (یعنی قابلیت نظر و لطف خاصۀ حق تعالی را پیدا می كند) و به او مباهات می كند با ملائكه. ای اسامه ملازم باش نماز خواندن را كه نماز راس دین و بالاترین مواضع عالیۀ اوست

[البته به نظر می رسد منظور زیاد خواندن نمازهای مستحبی و مقید بودن به نوافل شبانه روز باشد كه از شرائط شیعه بودن پنجاه و یك ركعت در شبانه روز نماز خواندن است.]

ای اسامه بترس از دعای بندگان خدای تعالی كه كاسته اند بدنهای خویش را و مصاحبند با حزن و اندوه و لاغر كرده اند گوشتها را و گداخته اند پیه ها را و تشنه گردانیده اند جگرها را به سبب روزه داری و سوخته اند پوستها را در بادهای گرم به طلب رضای باریتعالی تا اینكه پوشیده شده است چشمهای ایشان از غیر پروردگار، از جهت شوقی كه ایشان را هست به خدای خود كه یگانه و قهار است به درستی كه حق تعالی هرگاه نظر كند در ایشان مباهات می كند به ایشان با ملائكه و می پوشد اینان را به پردۀ رحمت خود و به سبب ایشان برطرف می كند سختیها و فتنه ها را»

پس آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) گریستند به حدی كه آواز گریه اش بلند گشت و سخت شد گریه در گلو گرفتن و ناله كردن و بلند نفس زدن او، و مردم ترسیدند كه با آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) حرف زنند و گمان بردند كه چیزی از آسمان حادث شده؛ پس آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) سر به بالا كرده و آه سردی از دل بركشید و فرمود:

«واه واه و بدا به حال این امت كه چه می رسد از ایشان به جماعتی كه اطاعت خدای تعالی كرده اند و اینان را می رانند و می روند و تكذیب می كنند و خوار و ذلیل می گردانند از جهت اینكه اطاعت الهی كرده اند.

آگاه باشید ظهور قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) برپا نمی گردد تا آنكه دشمنی كنند مردم با كسی كه اطاعت خدا كند و دوست دارند معصیت و گناهكار را»

ص: 61

شخصی سوال كرد آیا مردم در چنین روزی بر دین اسلام خواهند بود؟ فرمودند:

«كجا است اسلام در چنین روزی و این دین مثل غریبی است كه رانده شده باشد از شهر و دیار خود و در این روز از اسلام چیزی باقی نمی ماند مگر اسمی و ناپدید می شود در او قرآن و نمی ماند از او مگر نشانی... و در آن روز چیزهای بسیار خوب می خورند (البته یكی از ابعاد این فرمایش یعنی با طمع و ولع و حرص به زینتها و یا لذائذ و یا خوراك هجوم می آورند و مقصود از خوردن نه به جهت و نیت قوت گرفتن برای عبادت بلكه به عنوان ارضای شهوات نفسانی) و لباس فاخر می پوشند... پس ایشان غذای خود سازند طعامهای لذت بخش و شرابهای خوب و لذیذ و بویهای خوش بكار می برند (به جهت محبت به دنیا) و بناهای بلند و مرتفع و خانه های زرنگار بسازند و مجالس (لهو و گناه) تشكیل دهند و خود را آراسته كنند به مثل زنان كه برای شوهر آرایش می كنند، و اما دوستان خدا لباس ایشان عبا باشد و رنگهای ایشان شكسته از بیداری شب و پشتهای ایشان خم است از ایستادن به نماز و شكمهایشان به پشتشان چسبیده از بسیاری روزه گرفتن و مشغول كنند خود را به اعمال آخرت.

آری و بكشند نفسهای خود را به تشنگی از برای طلب رضای الهی و شوق به ثوابهای نامتنهاهی و خوف از عذابهای دردناك جهنم. پس هرگاه یكی از ایشان تكلم كند به حق و به راستی دم زند، به او گویند كه خاموش باش تو رفیق شیطانی و سركردۀ گمراهانی و تاویل كنند كلام خدای تعالی را بر خلاف تاویلش و اگر از چنین اشخاص دنیا طلبی سوال شود این كه چرا به زیورها و لباسهای فاخر خود را مزین می گردانید و طعامهای لذیذ را میخورید (به جهت محبت به دنیا)، میخوانند این آیه را که:

ص: 62

«قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ» (1)

«كیست كه حرام گردانیده زینتهایی را كه خدا به جهت بندگان خود آفریده و همچنین طعامهای پاك و پاكیزه را»

«بدان ای اسامه كه منزلت كسی نزد خدای تعالی از همه كس بیشتر است در روز قیامت، و ثوابش بزرگتر و مقامش گرامی تر كه در دنیا اندوه او بسیار باشد از برای رضای خدا، این اشخاص از نیكان و متقین و خوبان می باشند اگر حاضر باشند ایشان را كسی نمی شناسد و اگر غایب شوند كسی طلب ایشان نكند (یعنی از شهرت به دور و به عزلت رو می آورند) ای اسامه این جماعت را بقعه ها و گوشه های زمین می شناسند و می گریند برای ایشان هرگاه نیابند ایشان را محرابها پس بگیر این اشخاص را از برای خود گنجی و ذخیره ای، شاید كه نجات یابی به سبب اینان از سختی های دنیا و هولها و ترسهای روز قیامت و سرنگونی در آتش. و ای اسامه بپرهیز از افرادی كه گفتند شنیدیم ولی نمی شنوند (مراد یعنی تن به عمل نمی دهند)» (2)

با دو قبله در ره توحید نتوان رفت راست *** یا رضای دوست باید، یا هوای خویشتن

این كلام گهربار، صفات یك شیعه و مومن حقیقی را در اذهان ترسیم می نماید و پند و حجتی خواهد بود برای محبین اهل البیت (علیهم السلام). باید چنین روایات كلیدی و تكان دهنده ای را چندین بار مرور کرد و باید هر از چند گاهی برای بیداری نفس از غفلت و خفتن در آغوش به ظاهر گرم دنیا و ترغیب نفس به تألّه، این گونه سخنان الهی را مطالعه کرد.

اگر بنده ای از روی اخلاص و حقیقت ایمان در وادی روزه و شب زنده داری، قدم گذاشته و بر آن مداومت داشته باشد، چنانكه پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند؛ می تواند

ص: 63


1- سوره مبارکه اعراف؛ آیه شریفه 32.
2- التحصین لابن فهد 20 الی 22

خشنودی خدا را جلب نماید كه از خواص مهم روزه، جلب رضا و خشنودی حق تعالی است.

«هیچ عملی محبوب تر از روزه در پیش خداوند نیست» (1)

و چون مومن، محبوب خدا شد بر اثر مداومت و قلع و قمع هوای نفسانی، به جایی می رسد كه جز برای خدا نخواهد و نگوید و نبیند، چنانكه در وصف چنین اشخاصی فرمایش بسیار جالبی از ناحیۀ خداوند متعال صادر شد:

«شب معراج خدای تعالی فرمود: ای احمد هر كس به رضای من عمل كند و در مقام تحصیل رضا و خشنودی من برآید سه خصلت را ملازم او بدارم؛ شكر و سپاسی كه آمیخته به جهل و نادانی نباشد، ذكر و یادی كه مخلوط به فراموشی و نسیان نگردد و محبت ودوستی، آنگونه ای كه بر محبت من، دوستیِ هیچ مخلوقی را اختیار نكند. این سه مورد را به او عطا می كنم.پس آنگاه كه محب و دوست من شد من هم او را دوست بدارم و دیده دلش را به جلالم بگشایم و خاصان خلقم را از او پنهان ندارم و در تاریكی های شب و روشنی روز با او نجوا داشته باشم تا آنجا كه از گفتگو و همنشینی خلایق بریده گردد.و سخن خودم و كلام فرشتگانم را به او بشنوانم و او را به آن سری كه از خلقم پنهان داشته ام آشنا سازم..»

خودداری از نفس (كف النفس) از شهوات، یعنی اراده، خواست و رضایت خداوند متعال را بر هوای نفس ترجیح دادن؛ اگر مومن توانست به چنین مقام بی نظیری دست یابد چنان خواهد شد كه حضرت امام باقر (علیه السلام) فرمودند:

«خداوند متعال می فرماید: قسم به جلال و جمال و روشنائی و بلندی و ارتفاع مقام خودم هیچ بنده ای اراده و خواست مرا بر خواسته و هوای نفس خود مقدم نمی كند مگر اینكه به پاداش این تسلیم، غنا و بی نیازی در باطن و درون او قرار می دهم و فكر و اندیشه اش را دربارۀ آخرت متوجه

ص: 64


1- تفسیر جامع 1/420

می سازم و معیشت و زندگی او را خود تامین می نمایم و آسمان و زمین را ضامن و مامور رزق او سازم و در برابر تجارت هر تاجری سود به وی می پردازم»

حفظ زبان؛ یكی از نتایج روزه داری

مؤمن با قدم گذاشتن در وادی روزه، نفس خویش را از جرایم و زنگار كثیف دنیوی پاك می سازد. امام صادق (علیه السلام) فرمودند:

«هرگاه در حال روزه بودی، نفست را در حد امكان به سكوت ملزم کن، مگر در ذكر خدا كه شامل امر به معروف و نهی از منكر و جملاتی در حد ضرورت برای رفع نیازمندی های زندگی می باشد. در حال روزه از تمتعات و مباشرت با زنان و از خنده و قهقهه های بلند بپرهیز؛ زیرا خداوند قهقهه را دشمن می دارد و در قرآن مجید می فرماید که باید اندك بخندند و زیاد بگریند.» (1)

باری، خواست حق تعالی نیز برای بندگان مقربش، چشم پوشی از سخنان بیهوده و لغویات دنیاست. هرگاه خدا صلاح بنده ای را بخواهد چنین می کند:

«إِذَا أَرَادَ الله سُبْحَانَهُ صَلَاحَ عَبْدِهِ أَلْهَمَهُ قِلَّةَ الْكَلَامِ وَ قِلَّةَ الطَّعَامِ وَ قِلَّةَ الْمَنَامِ.» (2)

«زمانی كه خداوند سبحان صلاح بنده ای را اراده نماید، كمی سخن و كمی طعام و كمی خواب را به او عنایت می كند.»

سکوت یکی از برکات روزه است. پرهیز از بیهوده گویی و سکوت حکمتی شگفت است و این دو گوهر ناب از آثار ارزشمند گرسنگی می باشند.

خداوند در اهمیت خاموشی اشخاص روزه دار در حدیثی قدسی فرموده:

«چون بنده گرسنه (روزه) باشد، زبانش را از غیر ذكر خدا نگه می دارد.»

ص: 65


1- سورۀ مباركۀ توبه آیۀ شریفۀ 82 - روزه درمان بیماریهای روح و جسم 103
2- مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 16/213

بهترین عمل شخص روزه دار حذف سخن بیهوده می باشد كه از برجسته ترین صفات مؤمنین است:

«الْمُؤْمِنُ لَا یكُونُ مُحَارَفاً.» (1)

«مؤمن سخن بیهوده نمی گوید.»

بنابراین، طبق فرمایش امام معصوم (علیه السلام)، روزه دار متوجه می شود كه باید به صورت جدی بر سکوت مراقبت و مداومت داشته باشد؛ زیرا بهترین سپر دفاعی در برابر تهاجم های لشكر شیاطین خاموشی است. پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«عَلَیكَ بِطُولِ الصَّمْتِ فَإِنَّهُ مَطْرَدَةٌ لِلشَّیاطِینِ وَ عَوْنٌ لَكَ عَلَى أَمْرِ دِینِكَ.» (2)

«بر تو باد به خاموشی طولانی؛ رم دهندۀ شیطان است و یاور تو در امر دینت.»

طبق این فرمایش، شخص روزه دار باید برای این موضوع اهمیت ویژه ای قائل شود. حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند:

«مَا مِنْ شَی ءٍ أَحَقَ بِطُولِ السِّجْنِ مِنَ اللِّسَانِ.» (3)

«هیچ چیزی به زندانی طولانی مستحق تر از زبان نیست.»

امام صادق (علیه السلام) فرموده اند:

«لَا يَزَالُ الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ يُكْتَبُ مُحْسِناً مَا دَامَ سَاكِتاً فَإِذَا تَكَلَّمَ كُتِبَ مُحْسِناً أَوْ مُسِيئا» (4)

«نام مؤمن مادامی که ساکت است جزو محسنین نوشته می شود؛ ولی اگر

ص: 66


1- صفات الشیعة 33 - وسائل الشیعة 17/414 - هدایة الأمة إلى أحكام الأئمة (علیهم السلام) 6/117 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 6/304؛ 100/86
2- الخصال 2/526 - معانی الأخبار 335 - البرهان فی تفسیر القرآن 5/640 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 68/279 - نقش زبان در سرنوشت انسان 19
3- الخصال 1/15 - الأمالی (للطوسی) 535 - مكارم الأخلاق 467 - مجموعة ورام 2/61 - الوافی 26/194 - وسائل الشیعة 12/188؛ 12/193 - هدایة الأمة إلى أحكام الأئمة (علیهم السلام) 5/176 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 68/277؛ 74/85
4- كافی 2/116

سخنی بگوید، یا جزو نیكوكاران نوشته می شود یا بدكاران»

شخصی خدمت پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) شرف یاب شد و از ایشان خواست تا او را نصیحتی کنند. این عمل سه بار تكرار شد و در هر بار پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«احْفَظْ لِسَانَك.»

«زبانت را حفظ کن.»

در مرتبۀ آخر، حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«احْفَظْ لِسَانَكَ وَیحَكَ وَ هَلْ یكُبُ النَّاسَ عَلَى مَنَاخِرِهِمْ فِی النَّارِ إِلَّا حَصَائِدُ أَلْسِنَتِهِمْ.» (1)

«زبانت ر ا حفظ کن! وای بر تو! آیا چیزی غیر از زشتی های زبان شان آن ها را با صورت در آتش می اندازد؟»

به ثمرنشستن درخت روزه منوط به گرسنگی و تشنگی و سکوت است. یعنی هم زبان و هم شکم باید خالی شود. چون چنین شد، حکمت بر قلب سرازیر می شود. حضرت عیسی (علیه السلام) فرمودند:

«الْعِبَادَةُ عَشَرَةُ أَجْزَاءٍ تِسْعَةٌ مِنْهَا فِی الصَّمْتِ وَ جُزْءٌ وَاحِدٌ فِی الْفِرَارِ مِنَ النَّاس.» (2)

«عبادت ده قسم است كه نه قسم آن در سكوت و یك قسم آن در فرار از مردم است.»

در حدیث قدسی آمده است:

«هیچ عبادتی نزد من از روزه سكوت بهتر نیست. كسی كه روزه بگیرد و زبانش را نگه ندارد، مانند كسی است كه نماز بگذارد و چیزی نخواند که نه اجر ایستادن را دارد و نه مزد عبادت را.»

ص: 67


1- الكافی (ط - الإسلامیة) 2/115؛ (ط - دارالحدیث) 3/299 - الوافی 4/452 - وسائل الشیعة 12/191 - مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول (صلی الله علیه و آله و سلم) 8/221 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 68/303
2- إرشاد القلوب إلى الصواب (للدیلمی) 1/104

در حدیث قدسی دیگری نیز آمده است:

«به عزت و جلالم سوگند، اولِ عبادت سكوت و روزه است. بنده باید (در برابر سخنان بی جا) سكوت كند.» (1)

حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) درباره نگه داری زبان از پرحرفی فرموده اند:

«فَاخْزُنْ لِسَانَكَ، كَمَا تَخْزُنُ ذَهَبَكَ وَ وَرِقَكَ؛ فَرُبَّ كَلِمَة سَلَبَتْ نِعْمَةً وَ جَلَبَتْ نِقْمَةً» (2)

«زبانت را همانند طلا و نقره ات كه در خزانه نگه می داری نگه دارد؛ چه بسا سخنی كه نعمتی را تباه سازد و نكبتی به بار آورد.»

سخن بی جا دارای عواقب بسیار وخیم است. از آن جا كه یك حرف بی جا می تواند سرزمین یا خلقی را به تباهی بكشاند. پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در مذمت حرف نسنجیده و عذاب آن فرمودند:

«خداوند متعال زبان را آن چنان عذاب می كند كه هیچ یك از دیگر اعضاء را آن چنان عذاب نكرده است تا جایی که می گوید که پروردگارا، مرا چنان عذاب می كنی كه چیزی را عذاب نكرده ای؟ خداوند متعال هم می فرماید که كلمه ای از تو سر زد كه در مشرق و مغرب منتشر گردید. سپس به دلیل آن حرف چه خون های ناحقی كه ریخته شد و چه مال های محترمی كه غارت گردید و چه فرج های حرامی كه مورد تجاوز قرار گرفت. به عزت و جلالم سوگند، تو را به عذابی كیفر می دهم كه هیچ یك از اعضاء و جوارح را آن چنان عذاب نكرده باشم.» (3)

اگر دقت کرده باشید، طاقت هیچ یک از اعضاء بدن مانند زبان نیست. چنان که وقتی چای داغ بر دست یا پا یا عضوی از اعضاء بدن بریزد، آن را تا مدتی ملتهب

ص: 68


1- كتاب نصایح 84 باب دوم فصل هشتم
2- نهج البلاغه حكمت 381
3- كافی 2/115

می کند؛ اما همان چای بر زبان چنین اثری نمی گذارد. پس اگر در عذابِ خداوندی، زبان با آن طاقت عجیبش معترض شده و می پرسد که مرا به عذابی سخت تر از دیگر اعضاء عقاب می کنی، باید دریافت که عذاب قیامت چقدر دردناک است. خدای تبارک و تعالی در کتابش می فرماید:

﴿ما یلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیهِ رَقیبٌ عَتیدٌ﴾ (1)

«هیچ سخنی به لفظ در نمی آید، مگر این كه مراقبی آماده که نزد فرد است آن را ضبط می كند.»

حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند:

«مرد باید زبانش را حفظ كند؛ زیرا زبان سركش صاحبش را به هلاكت می اندازد.»

حضرت در ادامه كسب تقوا را در انحصار حفظ زبان می دانند:

«وَ الله مَا أَرَى أَحَداً یتَّقِی تَقْوَى تَنْفَعُهُ حَتَّى یخْتَزِنَ لِسَانَه.» (2)

«به خدا سوگند، باور نمی كنم بنده ای زبانش را حفظ نكند و با این حال تقوایی به دست آورد كه به او سود بخشد.»

یكی از آثار ارزنده سكوت كم شدن اشتباه هاست:

«وَ مَنْ كَثُرَ كَلَامُهُ كَثُرَ خَطَؤُه.» (3)

«كسی كه زیاد سخن می گوید زیاد اشتباه می كند.»

بدیهی است که وقتی کلام منعقد می شود، فرصت تفکر را از انسان می گیرد. هرچه بیشتر به زبان فرصت داده شود، همان فرصت از فکر گرفته می شود. سخنی

ص: 69


1- سورۀ مبارکۀ ق آیۀ شریفۀ 18
2- أعلام الدین فی صفات المؤمنین 106 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 68/292 - منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة (خوئى) 10/211؛ 10/217
3- تحف العقول 89 - تحف العقول 99 - الأمالی(للصدوق) 543 - كنز الفوائد 2/14 - وسائل الشیعة 12/187 - مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول (صلی الله علیه و آله و سلم) 8/215 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 14/318؛ 68/286؛ 68/291؛ 68/293؛ 69/192؛ 69/260؛ 74/235؛ 74/237؛ 74/288؛ 75/200

که در ورای آن تفکر نباشد نکوهیده و طبق فرموده انوار مقدس (علیهم السلام) مطرود است:

«هیچ گناهی نزد خداوند متعال سنگین تر و پیش مردم نكوهیده تر از سخن نیست.» (1)

یکی از خواص بی شمار سكوت آرامشی است كه نصیب شخص می گردد. زمانی که فرد سکوت را با روزه در هم آمیزد، قاعدتاً با فرصتی که به دست می آورد توان تفکر می یابد. این دقیقاً همان چیزی است که خداوند متعال بارها در کلام وحی به ما گوش زد نموده است:

﴿أ فلا تعقلون﴾

﴿أ فلا تتفکرون﴾

در زمان سکوت انسان آماده پذیرش حکمت می شود و نفس از سرکشی های زبان آسایش می یابد. امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:

«النَّوْمُ رَاحَةٌ لِلْجَسَدِ وَ النُّطْقُ رَاحَةٌ لِلرُّوحِ وَ السُّكُوتُ رَاحَةٌ لِلْعَقْلِ.» (2)

«خواب راحتِ جسم است و سخن گفتن باعث آرامش روح و سكوت مایۀ آرامش عقل می باشد.»

حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند:

«طُوبَى لِمَنْ صَمَتَ إِلَّا مِنْ ذِكْرِ الله.» (3)

«خوش به حال كسی كه فقط برای ذکر خدا سخن گفت.»

نتایج پر منفعتی از سكوت به بار می آید. کمترینِ آن تقویت و باروری عقل است؛ چراکه سكوت از نشانه های بارز عقل است. هر مؤمنی باید با پرهیز از سخنان زائد، عقل خود را بارور كند. تا بدین سبب به بالاترین درجات قرب نائل آید. حضرت

ص: 70


1- مصباح الشریعه باب چهل و ششم
2- من لا یحضره الفقیه 2/402 - الأمالی(للصدوق) 441 - الوافی 4/455 - وسائل الشیعة 12/186 - مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول (صلی الله علیه و آله و سلم) 8/215 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 68/276 - بنیادهای اخلاقی و اسلامی 360
3- عیون الحكم و المواعظ (للیثی) 313 - تصنیف غرر الحكم و درر الكلم 188 - شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحكم و درر الكلم 4/238

امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند:

«مَا تَمَّ عَقْلُ امْرِئٍ حَتَّى يَكُونَ فِيهِ خِصَالٌ شَتَّى... فَضْلُ مَالِهِ مَبْذُولٌ وَ فَضْلُ قَوْلِهِ مَكْفُوف»

عقل فرد کامل نمیگردد مگر به چند خصلت:... زیادی مالش را ببخشد؛ زیادی سخنش را ببرد» (1)

خدواند پاداش های بی شماری را برای شخص صامت مقرر فرموده است و به رسول خود (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده:

«ای احمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، در بهشت قصری از لولوء و دُر است كه در آن عداوت و عیب و نقصی وجود ندارد و افراد خاص در آن هستند كه به ایشان هر روز هفتاد بار به نظر رحمت می نگرم و هر بار که بنگرمشان با آنان سخن می گویم. در كشور آن ها هفتاد برابر می افزایم. وقتی اهل بهشت از طعام و شراب لذت می برند، اینان از یاد من لذت می برند.»

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) عرض كرد که پروردگارا، نشانه این گروه چیست؟ خداوند فرمود:

«قَالَ هُمْ فِی الدُّنْیا مَسْجُونُونَ قَدْ سَجَنُوا أَلْسِنَتَهُمْ مِنْ فُضُولِ الْكَلَامِ وَ بُطُونَهُمْ مِنْ فُضُولِ الطَّعَام.» (2)

«زندانی هایی در دنیا هستند كه زبان خود را از زیادی سخن نگه داشته اند و شكم های خود را از زیادی طعام بازداشته اند.»

نشر دین توسط زبان

آنچه از سکوت برداشت می شود سخن نگفتن نیست؛ بلکه پرهیز از لغویات، دروغ، ناسزا و... است؛ چراکه اگر سکوت از سخن گفتن ارزش بیشتری داشت، انبیا این کار را می کردند؛ حال آن که اساساً به وسیلۀ کلام بود که سخن پروردگار به خلق رسید

ص: 71


1- چرا مرا آفریدند 90 - كافی 1 ص 17 الی 19 - بحارالانوار 75/302
2- بحار الأنوار (ط - بیروت) 74/23 - راهنمای بهشت 210

و بشر هدایت شد. پس مطابق احادیث ذیل باید سخن گفت؛ اما تحت شرایطی خاص: آن موقعی كه قرار است زبان از بازداشت گاه آزاد شود، باید تحت سیطرۀ عقل باشد و بر رعایت قوانینی ملزم گردد. امام سجاد (علیه السلام) فرمودند:

«و اما حق زبان: گرامی داشتن آن از دشنام؛ عادت دادن آن بر گفتار نیك؛ خودداری از زیاده گویی بی فائده؛ نیكی به مردم؛ آراستن زبان به آداب.» (1)

حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند:

«لِسَانُكَ یسْتَدْعِیكَ مَا عَوَّدْتَهُ وَ نَفْسُكَ تَقْتَضِیكَ مَا أَلِفْتَه.» (2)

«زبان تو را به همان چیزی دعوت می کند كه عادتش دادی و نفست مقتضی آن چیزی است كه دم سازش نمودی.»

بنابراین اگر قرار است زبان به غیر رضای خدا باز شود، سكوت بهتر خواهد بود. چون مؤمن دریافت كه برای دین خدا و هدایت افراد باید سخن بگوید، لازم است که سنجیده و به استناد فرمایش های ائمۀ معصومین (علیهم السلام) مردم را با دین خدا آشنا سازد.

حال سؤال این جاست که آیا در این مواقع (مسائل دینی و امر به معروف و...) نیز ساكت بودن جایز است؟ شخصی از امام سجاد (علیه السلام) پرسید که سخن گفتن افضل است یا سكوت؟ حضرت (علیه السلام) فرمودند:

«هر یك از این دو را آفاتی است. پس اگر از آفت بركنار باشند، سخن از سكوت برتر است.»

گفته شد که این افضلیت از چه قرار است؟ حضرت فرمودند:

«بدان جهت كه خداوند متعال پیامبران و اوصیاء آنان را به سكوت برنیانگیخت؛ بلكه آن ها را برای سخن گفتن برانگیخت. همچنین كسی به وسیلۀ سكوت مستحق بهشت و شایستۀ ولایت خدا و نجات از جهنم

ص: 72


1- وسائل الشیعه 15/172 باب جمله مما ینبغی القیام به من..
2- غرر الحكم و درر الكلم 572 - تصنیف غرر الحكم و درر الكلم 213 - شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحكم و درر الكلم 5/131؛ 7/284

نخواهد شد؛ بلكه همۀ این ها در پرتو كلام و سخن گفتن عملی خواهد شد و من هیچ گاه ماه را با خورشید برابر نمی دانم. همین بس كه تو فضیلت و ارزش سكوت را به وسیلۀ سخن بیان می كنی، نه این كه فضلیت سخن گفتن را با سكوت.» (1)

امام صادق (علیه السلام) به مردی كه در حضورشان پرحرفی می كرد فرمودند:

«ای مرد، سخن را كوچك و ناچیز می شماری؛ درحالی كه خداوند متعال آن هنگام كه پیامبران خود را برانگیخت، چنان نبود كه با نقره و طلا برانگیزد؛ بلكه آنان را با كلام و سخن برانگیخت.» (2)

حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند:

«در میان عبادات و طاعاتی كه از اعضاء و جوارح انسان سر می زند، عبادتی كم زحمت تر و كم مؤنه تر و درعین حال گران بهاتر از سخن گفتن نزد خدا وجود ندارد. البته در صورتی كه كلام برای رضای خدا و به قصد بیان رحمت و گسترش نعمت های او باشد. خداوند متعال برای كشف اسرار و بیان حقایق و اظهار علوم پنهانی اش، میان خود و پیامبرانش چیزی را جز كلام (وحی) واسطه قرار نداده است.»

همچنین در اهمیت سخن گفتنی كه بر پایۀ هدایت استوار باشد، رسول ختمی مرتبت (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده اند:

«مَا أَهْدَى الْمَرْءُ الْمُسْلِمُ عَلَى أَخِیهِ هَدِیةً أَفْضَلَ مِنْ كَلِمَةِ حِكْمَةٍ یزِیدُهُ الله بِهَا هُدًى وَ یرُدُّهُ عَنْ رَدًى» (3)

هدیه ای كه یك مسلمان می تواند به برادرش بدهد كلمۀ پرمعنایی است كه با آن كلمه، خدا برای او هدایتی بوجود آورد و او را از گمراهی نجات

ص: 73


1- وسائل الشیعه 12/188
2- نقش زبان در سرنوشت انسان 15 - وسائل الشیعه كتاب حج باب وجوب حفظ اللسان
3- بحار الأنوار (ط - بیروت) 2/25

دهد.

در مجموع نتیجه ای كه از فرمایشات معصومین (علیهم السلام) گرفته می شود این است که اگر سخن گفتن، در راستای هدایت به دین باشد، چنانكه امامان معصوم (علیهم السلام) و انبیاء الهی (علیهم السلام) به همین طریق مردم را به سوی خدا و دین او رهنمون می ساختند، بهتر از سكوت است و كلام و حقیقت سخن باید بروز داده شود تا باعث جلب رضای حق و پاداشهای فراوان گردد. حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) می فرمایند:

«آدمی به زیر زبان خویش پنهان است؛ پس كلام خود را بسنج و آن را بر عقل و دانش خویش عرضه كن، اگر آن كلام برای خدا و در راه خدا بود آن را بگو و اگر غیر از این بود سكوت از سخن گفتن بهتر است» (1)

آری دین و عقل حكم می كند كه به جهت امر به معروف و نهی از منكر، با شرایط موجود كه مورد پذیرش باشد، سخن گفتن بهتر از خاموشی است و اگر در توان علمی و عقلی فرد آن خمیر مایۀ گفتاری نبود، همانا سكوت خیلی بهتر از سخن گفتن است. امام معصوم (علیه السلام) می فرمایند:

«..إِنَّهُ لَا خَیرَ فِی الصَّمْتِ عَنِ الْحُكْمِ كَمَا أَنَّهُ لَا خَیرَ فِی الْقَوْلِ بِالْجَهْل..» (2)

آنجا كه باید سخن گفت خاموشی سودی ندارد و آنجا كه باید خاموش ماند، سخن گفتنِ ناآگاهانه خیری نخواهد داشت.

اما مطلبی كه بسیار حائز اهمیت است و تمام انبیاء و ائمۀ معصومین (علیهم السلام) برای آن برخاسته اند، دادرسی و هدایت مردم از ظلمتِ جهل و نادانی به سوی نور و سعادت و آرامش ابدی است كه باید این هدایت به وسیلۀ امر به معروف در میان مردم انجام بگیرد؛ چراكه پیامبر رحمت (صلی الله علیه و آله و سلم) به یكی از اصحاب خود فرمودند:

ص: 74


1- بنیادهای اخلاقی اسلامی 307 - بحارالانوار 71/285
2- الكافی (ط - الإسلامیة) 8/20 - تحف العقول 94 - من لا یحضره الفقیه 4/396 - مجموعة ورام 2/40 - الوافی 26/19 - وسائل الشیعة 12/187 - مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول (صلی الله علیه و آله و سلم) 8/215 - مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول (صلی الله علیه و آله و سلم) 25/43 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 2/81؛ 68/291؛ 74/283

«اگر با مردم معاشرت نداشته باشی، فریضۀ بزرگ امر به معروف و نهی از منكر را چگونه انجام خواهی داد؟» (1)

همچنین مؤمن برای امرار معاش چاره ای جز ارتباط و مراوده با مردم ندارد. حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند:

«كُنْ فِی النَّاسِ وَ لَا تَكُنْ مَعَ النَّاسِ.» (2)

«در میان مردم باش؛ اما با مردم نباش.»

مؤمن به ناچار در میان مردم می ماند تا صرفاً چیزی بیاموزد یا امرار معاش کند:

«یخَالِطُ النَّاسَ لِیعْلَمَ وَ یصْمُتُ لِیسْلَمَ وَ یسْأَلُ لِیفْهَمَ وَ یتَّجِرُ لِیغْنَم.» (3)

«مؤمن با مردم ارتباط دارد تا یاد بگیرد، سكوت می کند تا سالم بماند، می پرسد تا بفهمد و تجارت می کند تا بی نیاز شود.»

پس دل و فكر مؤمن در عین ارتباط با مردم، به یاد خدا مشغول است. بیشتر اوقات مؤمن به دوری از مردم، كه یکی از فواید بی شمار آن در امان ماندن از شر سخن خود و شر مردم است، سپری می گردد و چه عبادتی بهتر از این؟ خداوند متعال در شب معراج فرمود:

«یا اَحْمَدُ لَیسَ شَیءٌ مِنَ العِبَادَةِ أَحَبَّ إِلَی مِنَ الصَّمْتِ وَ الصَّومِ.» (4)

«ای احمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، هیچ عبادتی نزد من محبوب تر از سکوت و روزه نیست.»

حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند:

«ینْبَغِی لِمَنْ أَرَادَ صَلَاحَ نَفْسِهِ وَ إِحْرَازَ دِینِهِ أَنْ یجْتَنِبَ مُخَالَطَةَ أَبْنَاءِ الدُّنْیا.» (5)

«سزاوار است كسی كه خواهان اصلاح نفس خویش است از اختلاط با

ص: 75


1- بحارالانوار 15/128 ترجمه فارسی
2- الغیبة(للنعمانی) 210
3- کافی [ط اسلامیه] 2/230؛ [ط دارالحدیث] 3/581 - التمحیص 73 - تحف العقول 162 - امالی شیخ صدوق 574 - صفات الشیعه 25 - مکارم الاخلاق 477 - بحارالانوار [ط بیروت] 64/345 - مرآة العقول 9/221 - مستدرک الوسائل 11/183
4- ارشاد القلوب 1/205
5- عیون الحكم و المواعظ (للیثی) 555 - تصنیف غرر الحكم و درر الكلم 319

دنیامداران دوری كند.»

قبلاً به طور کوتاه عرض شد که اگر روزه با سکوت همراه شود، دارای اثراتی خواهد بود. در حدیثی قدسی از شب معراج آمده است:

«ای احمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، آیا نتایج روزه را می دانی؟... نتیجۀ روزه كم خوردن و كم صحبت كردن است. حكمت نتیجۀ كم صحبت نمودن است كه موجب معرفت می گردد و معرفت یقین را در پی خواهد داشت و زمانی كه بنده به مقام یقین برسد برای او مهم نیست كه چگونه شب را به صبح برساند یا در سختی باشد یا آسایش و این همان مقام رضاست و هركس به رضایت من عمل كند سه صفت را به او عنایت می كنم: شكری كه با هیچ جهلی در نیامیخته؛ ذكری كه هرگز فراموشی در آن راه نیابد؛ محبتی كه هیچ گاه محبت و دوستی آفریده ها را بر محبت من برنیانگزید.

هنگامی كه فرد مرا دوست داشت، من نیز او را دوست می دارم و او را در میان مخلوقاتم محبوب می نمایم و چشم قلبش را به سوی جلال و عظمت خود می گشایم. علم بندگان مقربم را از او دریغ ننموده و در دل سیاه شب و روشنایی روز با او مناجات می كنم تا آن كه از سخن گفتن با مخلوقات جدا گردد و از هم نشینی با آنان دور شود. او را شنوندۀ سخن خود و ملائكۀ خود می نمایم و خویش را، كه از آفریده هایم پوشانیده ام، به او می نمایانم (یعنی در قلبش خدا را احساس خواهد کرد و شیرینی قرب را می چشد.). سختی های مردن و حرارت و فشار آن را بر او آسان می سازم تا به سوی بهشت راه پیدا كند و وقتی كه ملك الموت بر او فرود آید به او می گوید که آفرین بر تو و خوشا به احوالت! خداوند مشتاق توست.»

رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در باب گرسنگی و آثار آن فرموده اند:

«ای احمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، اگر بنده گرسنه باشد و زبانش را از غیر ذكر خدا نگه دارد، حكمت و درست كاری به او می آموزم تا برایش روشنایی دل و

ص: 76

راهنمای خیر و شفای بیماری ها و رحمت باشد. پس به آنچه نمی دانست دانا می شود و آنچه نمی دید، می بیند. به اولین چیزی كه بینا می شود عیب های خودش می باشد تا این كه با آن از عیب های دیگران چشم بپوشد و به ظرافت های علم (از اموری كه به تحصیل علم دانا نمی شود) بینا می گردد و بدین سبب شیطان نمی تواند بر او داخل شود.»

حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند:

«مَنْ قَلَ أَكْلُهُ صَفَا فِكْرُهُ.» (1)

«هركس خوردنش كم شود فكر او صاف می گردد»

همچنین فرموده اند:

«أَفْضَلُكُمْ مَنْزِلَةً عِنْدَ الله تَعَالَى أَطْوَلُكُمْ جُوعاً وَ تَفَكُّراً.» (2)

«برترین شما در منزلت نزد خداوند متعال، گرسنه ترین شما و بافكرترین شماست.»

پس راه مهم تابش انوار حكمت بر قلب مؤمن روزه داری است:

«گرسنگی موجب تابش انوار حكمت است.» (3)

كسب علم الهی، كه آن نوری است كه بر قلب تابیده می شود، به وسیلۀ گرسنگی و سكوت به دست می آید. در شب معراج به حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) وحی شد:

«یا أَحْمَد (صلی الله علیه و آله و سلم) لَوْ ذُقْتَ حَلَاوَةَ الْجُوعِ وَ الصَّمْتِ وَ الْخَلْوَةِ وَ مَا وَرِثُوا مِنْهَا.» (4)

«چه خوب است مزۀ شیرین گرسنگی، سكوت، لذت خلوت و آن مزایایی

ص: 77


1- طب النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) 21 - عیون الحكم و المواعظ (للیثی) 456 - غرر الحكم و درر الكلم 617 - تصنیف غرر الحكم و درر الكلم 320 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 59/292 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 16/221 - راهنمای بهشت مولف سید محمد تقی مقدم 209
2- مجموعة ورام 1/100 - البرهان فی تفسیر القرآن 1/725 - راهنمای بهشت 209
3- بحارالانوار 15/72
4- إرشاد القلوب إلى الصواب (للدیلمی) 1/200 - الوافی 26/142 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 74/22 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 16/219 - روزه درمان بیماریهای روح و جسم 84

كه بر آن مترتب است را بچشی.»

به خدا عرض شد که خدایا، فایده گرسنگی چیست؟ خطاب رسید:

«َ الحِكْمَةُ وَ حِفْظُ الْقَلْبِ وَ التَّقَرُّبُ إِلَي»

«حكمت و حفظ دل و روح و تقرب به من.» (1)

بالعكس، معده كه پر از طعام باشد از تابش حكمت و علوم الهی محروم خواهد ماند؛ زیرا امام معصوم (علیه السلام) فرمودند:

«پرخوری نكنید كه در نتیجۀ آن نور معرفت و حالت شناخت از دل های شما از بین می رود. دل های خود را با پرخوری و نوشیدنی نمی رانید. دل ها همچون زراعت هایی كه آب زیاد به آن ها می رسد و فاسد می شوند، می میرند و فاسد می شوند.»

همچنین در باب این دو فضیلت بی نظیر (سكوت و حكمت) فرموده اند:

«شكم خود را از خوراك سیر نگردانید كه موجب خاموشی معرفت در قلب تان می شود.»

خداوند به حضرت داود (علیه السلام) اینگونه وحی فرمود:

«وَضَعْتُ الْعِلْمَ فِی الْجُوعِ» (2)

«علم را در گرسنگی قرار دادم.»

یقیناً برای كسب معرفت باید شكم خالی و لب بسته باشد:

«هرگز حكمت در وجودی كه پر از طعام است داخل نمی گردد.»

چنان كه ثابت شد شكم خالی روزه دار باعث تصفیۀ قلب و صفای عقل است و چون فكر و عقل مصفا گشت مَسْكَنِ معارف حَقه می گردد. پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده اند:

ص: 78


1- بحارالانوار 74/22
2- بحارالانوار 75/453.

«لَا یدْخُلُ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ مَنْ مَلَأَ بَطْنَه.» (1)

«اسرار ملكوت سماوات در دل كسی كه شكم او پر باشد داخل نمی گردد.»

پس باید باور کرد كه پرخوری دارای ضررهای فراوانی، چه جسمی و چه به لحاظ روحی، می باشد؛ زیرا ریشۀ پرخوری برخاسته از محبت به دنیاست كه در مذمت آن فرموده اند:

«هیچ ضرری برای دل مؤمن بیشتر از زیادخوردن وجود ندارد.»

زیرا زیادخوردن مولد قوۀ شهویه است كه باعث محو نور و حكمت از قلب می گردد. درحالی كه هدف از خلقت شكوفایی حكمت و معرفت در دل و افكار است.

اهمیت فراگیری علم

آگاهی به یک شیء یا موضوع باعث ایجاد فرصت تعقل و تصمیم گیری شده و آن مسئله را به نحوی مدیریت نموده که مطابق با اهداف فرد باشد. اما این که چه مسئله ای مهم تر از قیامت و زندگی پس از مرگ می باشد، نه جای سؤال است و نه جای تردید. بنابراین، احاطه به آن و اتخاذ تدبیر برای آن لازم است. این که مؤمن چگونه و به چه روشی به آن محیط شده و بر زیر و زبر آن فائق آید، قطعاً به علم و معرفت نیاز است. تنها علم سودمند نیز فقط درب خانۀ اهل بیت رسول ختمی مرتبت (صلی الله علیه و آله و سلم) وجود دارد و تحصیل آن علوم باید همۀ سعی و تلاش مؤمن باشد. چشمۀ جوشان معرفت و معدن حکمت، ثامن الائمه، حضرت علی بن موسی الرضا (علیهما السلام)، می فرمایند:

«به طور كلی فعالیت و كار و سعی در دنیا بر پایۀ جهل و نادانی است، مگر سعی و كوششی كه در راه علم و دانش باشد. علم هم گریبان گیر صاحبش خواهد بود، مگر این که تبدیل به عمل شود. عمل هم به طور كلی ریاست، مگر آن كه از روی اخلاص باشد. عمل مخلصانه هم در معرض

ص: 79


1- مجموعه ورام 1/100

سقوط است تا وقتی كه انسان خاتمه كار را ببیند.» (1)

امام كاظم (علیه السلام) فرمودند:

«عاقل راضی است كه به ثروت و مقام كم در دنیا بسازد؛ ولی فكرش باز باشد و دین خدا را درست بشناسد و راضی نیست كه بهره اش از دنیا زیاد باشد ولی حكمت و علم نداشته باشد. پس به این ترتیب او در تجارت دنیا سود برده است.»

اما چه چیزی است که فرد باید در جست وجوی آن باشد؟ چه چیزی نفعش از حکمت بیشتر است و گمشده مؤمن است؟

«حكمت را هر كجا كه باشد فرا بگیر. گاهی حكمت در سینۀ منافق است و بی تابی می كند تا بیرون آمده و با هم دم یافتن در سینۀ مؤمن آرام بگیرد.» (2)

شاید روایت فوق برای بعضی از خوانندگان سنگین باشد؛ اما قطعاً سینۀ منافق چون جای خدا نیست جای حکمت حکیم علی الاطلاق هم نیست. چه بسا منافقی به حکمتی دست یافته؛ ولی از آن بهره ای نمی برد. دایره علم بیش از حد احصاء است و فرصت مؤمن کم. تنها چیزی که در دنیا وجود دارد همین فرصت اندک برای کسب زاد و توشۀ آخرت است؛ چنان که حق تعالی فرموده:

﴿وَ لا تَنْسَ نَصیبَكَ مِنَ الدُّنْیا﴾ (3)

«نصیبت از دنیا را فراموش نکن.»

پس باید برای کسب راحله از هر فرصتی استفاده کرد؛ اما فرصت بسیار کم است:

﴿قالَ كَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ عَدَدَ سِنينَ * قالُوا لَبِثْنا يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ فَسْئَلِ الْعادِّينَ * قالَ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلاَّ قَليلاً لَوْ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ﴾ (4)

ص: 80


1- بحارالانوار ترجمه فارسی 15/249
2- نهج البلاغه حکمت 79
3- سورۀ مبارکۀ قصص آیۀ شریفۀ 77
4- سورۀ مبارکۀ مومنون آیات شریفۀ 112 الی 114

«گفت که چه مدت به عدد سال ها در زمين مانديد؟ مى گويند که يك روز يا پاره اى از يك روز. گفت که جز اندكى درنگ نكرديد. كاش مى دانستيد.»

حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:

«الْعِلْمُ أَكْثَرُ مِنْ أَنْ یحْصَى فَخُذْ مِنْ كُلِّ شَی ءٍ أَحْسَنَه.» (1)

«علم بیشتر از آن است كه شمرده شود؛ ولی شما از هر چیز نیكوی آن را بگیرید.»

مؤمن، با فراست تمام، عبرت هر فرصت و نکتۀ هر حکمت را در ذهن ثبت کرده و از آن درس می آموزد و به دیگران هم می آموزد. امام صادق (علیه السلام) فرمودند:

«الرَّاوِیةُ لِحَدِیثِنَا یشُدُّ بِهِ قُلُوبَ شِیعَتِنَا أَفْضَلُ مِنْ أَلْفِ عَابِدٍ.» (2)

«كسی كه احادیث ما را روایت می كند تا دل های شیعیان ما محكم شود، از هزار عابد بهتر است.»

پیامبر رحمت (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«كَلِمَةُ الْحِكْمَةِ یسْمَعُهَا الْمُؤْمِنُ خَیرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَنَة.» (3)

«یادگرفتن یک کلمه حکمت برای مؤمن از یك سال عبادت ارزش مندتر است.»

امام صادق (علیه السلام) در فضیلت این عبادت عظیم فرمودند:

«لَوَدَدْتُ أَنَّ أَصْحَابِی ضَرَبْتُ رُؤُسَهُمْ بِالسِّیاطِ حَتَّی یتَفَقَّهُوا.» (4)

«دوست دارم بر سر اصحاب خود تازیانه بزنم تا در مسائل دینی فقیه بشوند.»

ص: 81


1- كنز الفوائد 2/31 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 1/219
2- الكافی (ط - الإسلامیة) 1/33؛ (ط - دارالحدیث) 1/80 - الوافی 1/144 - وسائل الشیعة 27/78 - وسائل الشیعة 27/137 - هدایة الأمة إلى أحكام الأئمة (علیهم السلام) 8/384 - مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول (صلی الله علیه و آله و سلم) 1/108
3- أعلام الدین فی صفات المؤمنین 294 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 74/172
4- شرح أصول الكافی (صدرا) 2/638 - تفسیر نور الثقلین 2/285

با این همه تأكید و تأیید و عتاب آیا باز جایز است كه در دنیا همه گونه تلاشی داشته باشیم؛ ولی همتی برای فراگیری كلام زیبای معصومین (علیهم السلام) نداشته باشیم؟ با این که سعادت دو سرا منوط به کسب معرفت و علم است:

«مَا مِنْ عَبْدٍ یغْدُو فِی طَلَبِ الْعِلْمِ أَوْ یرُوحُ إِلَّا خَاضَ الرَّحْمَةَ وَ هَتَفَتْ بِهِ الْمَلَائِكَةُ مَرْحَباً بِزَائِرِ الله وَ سَلَكَ مِنَ الْجَنَّةِ مِثْلَ ذَلِكَ الْمَسْلَكِ.» (1)

«هر بنده ای که صبح و شب در پی علم باشد، در رحمت خدا فرورفته است و ملائكه به او ندا می كنند که درود به زائر خدا و به قدر راهی كه در تحصیل علم رفته همان قدر از راه بهشت را پیموده است.»

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«سَاعَةٌ مِنْ عَالِمٍ یتَّكِی عَلَى فِرَاشِهِ ینْظُرُ فِی عِلْمِهِ خَیرٌ مِنْ عِبَادَةِ الْعَابِدِ سَبْعِینَ عَاما.» (2)

«یك ساعت از عمر شخص عالم كه بر بالشت خود تكیه بزند و به دانش خود نظر كند از هفتاد سال عبادت زاهد عابد بدون علم بهتر است.»

پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) ارزش آموختن علم را این گونه بیان می کنند:

«مَنْ تَعَلَّمَ بَاباً مِنَ الْعِلْمِ عَمِلَ بِهِ أَوْ لَمْ یعْمَلْ كَانَ أَفْضَلَ مِنْ أَنْ یصَلِّی أَلْفَ رَكْعَةٍ تَطَوُّعا.» (3)

«كسی كه بابی از علم را یاد بگیرد، چه به آن عمل كند و چه عمل نكند، همین یادگرفتن برای او از هزار ركعت نماز مستحبی بهتر است.»

ص: 82


1- ثواب الأعمال و عقاب الأعمال 131 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 1/174 - الحیاة / ترجمه احمد آرام 1/72
2- جامع الأخبار(للشعیری) 37 - أعلام الدین فی صفات المؤمنین 80 - أعلام الدین فی صفات المؤمنین 92 - الصراط المستقیم إلى مستحقی التقدیم 3/53 - نهج الفصاحة (مجموعه كلمات قصار حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم)) 519
3- روضة الواعظین و بصیرة المتعظین (ط - القدیمة) 1/12 - مشكاة الأنوار فی غرر الأخبار 136 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 1/180 - عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال [مستدرك سیدة النساء (علیها السلام) إلى الإمام الجواد (علیه السلام) ] 20/831

البته این فرمایش بدان معنا نیست كه علم بیاموزیم و عمل نكنیم؛ چراكه در روایات زیادی علم را مكمل عمل دانسته اند، چنان که فرموده اند:

«علم یعنی عمل.»

علم یعنی عمل

چون فراگیری علم از ارزش فوق العاده ای برخوردار است، به فرمودۀ رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، ولو فقط صِرفْ فراگیری هم باشد ارزش دارد و بهتر از كاهلی نمودن و نادانی و جهالت است. كسی كه ذره ای عقل به او عطا شده باشد می فهمد زمانی که به علم اهل بیت (علیهم السلام) آگاه گشت و با فراگیری روایات به درجه ای از ایمان و عقل رسید، به حكم عقل ناچار می گردد که برای نجات از ضررهای دنیوی و خسران عظیم در آخرت به دانسته های خود جامۀ عمل بپوشاند. نتیجه این كه یکی از خصوصیات عالم عمل نمودن به علم و انتقال آن به دیگران است، چنان كه یكی از شاخص های مهم اهل علم آن است كه پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«در محضر هر عالمی ننشینید، مگر عالمی كه شما را از پنج حال به پنج حال انتقال دهد: از حال شك به حالت یقین؛ از حال تكبر به مرتبۀ تواضع؛ از حال ریا به مقام اخلاص؛ از حال جنگ و كینه توزی به نرم خویی؛ از حال دوستی به دنیا به وادی زهد.»

همچنین امام سجاد، زین العابدین (علیه السلام)، در فضیلت فراگیری علوم اهل بیت (علیهم السلام) فرمودند:

«پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند که چون بندۀ مؤمن بر تحصیل علم خدای تعالی اراده می کند، خدا از بالای عرش به او ندا می كند که مرحبا ای بندۀ من، آیا می دانی چه مقامی را می جویی و می خواهی هم دوش ملائكۀ مقرب شوی؟ حتماً تو را به حاجتت می رسانم و مرادت را خواهم داد.»

آن گاه كسی از امام (علیه السلام) پرسید که معنای هم دوشی با ملائكه چیست؟ حضرت فرمودند:

ص: 83

«مگر این آیۀ شریفۀ از قرآن مجید (1) را نشنیده ای كه می فرماید: خدا به یگانگی خودش شهادت داد و بعد ملائكه شهادت دادند و سپس صاحبان علم، كه آقای آن ها پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) و جانشینان ایشان هستند. (2) سپس شما شیعیان صاحب علم ما هستید که با ما عهد بستید و به ما منتسب هستید.»

با این همه مقامات و پاداش برای طالبان علوم اهل بیت (علیهم السلام)، كوتاهی در این امر عظیم مساوی با جهل است و میوۀ درخت جهالت نیز جز هلاكت در دنیا و عذاب در آخرت چیزی نخواهد بود. رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«مَنْ لَمْ یعْلَمْ فَضْلَ الله عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیهِ إِلَّا فِی مَطْعَمِهِ وَ مَشْرَبِهِ، فَقَدْ قَصُرَ عِلْمُهُ، وَ دَنَا عَذَابُهُ.» (3)

«كسی كه از نعمت های پروردگار فقط خوردن و آشامیدن را می فهمد، به دانش دست نمی یابد و عذابش نزدیك است.»

طبق فرمایش امام صادق (علیه السلام) واجب است که هر شیعه ای با فراگیری علم از جهل بیرون بیاید. بهترین زمینۀ فراگیری و رسیدن به حقیقت علم حكمت است و حکمت هم طبق روایات مستلزم تحمل گرسنگی است. هیچ منفعتی برای ترقی و آسایش روح و قلب مؤمن بهتر از گرسنگی نیست؛ زیرا رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«الفِكْرُ نِصْفُ العِبَادَةِ وَ قِلَّةُ الطَّعَامِ هِی العِبَادَةُ.» (4)

«تفكر نیمی از عبادت و كم خوردن عینِ عبادت است.»

با این توصیف ها می توان گفت که به دست آوردن حكمت الهی در انحصار روزه و

ص: 84


1- [شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ الْمَلائِكَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قائِماً بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزیزُ الْحَكیم] سورۀ مبارکۀ آل عمران آیۀ شریفۀ 18
2- التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسكری (علیه السلام) 625 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 1/180 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 17/249
3- الأمالی (للطوسی) 490؛ 871 - مجموعة ورام 2/32 - البرهان فی تفسیر القرآن 4/378 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 67/19؛ 68/49
4- بنیادهای اخلاقی اسلامی 294 - محجه البیضاء 5/146

سكوت است. در نقطۀ مقابل، پرخوری قرار دارد که با حكمت و نور الهی در یك جا نمی گنجد. پرخوری برای اهل طمع و حریصان دنیاست؛ ولی حكمت در شأن انبیاء و اولیاء (علیهم السلام) و تابعین آن هاست. نمونۀ بارز این امر هم جناب سلیمان (علیه السلام) بود. پروردگار به حضرت سلیمان (علیه السلام) فرمود:

«تو تحت رحمت و عنایت ما هستی. آنچه از ما بخواهی مقرون به اجابت است».

سلیمان (علیه السلام) عرض كرد که پروردگارا، تو به داوود (علیه السلام) پادشاهی و سلطنت عطا فرمودی و مرا وارث ملك او ساختی. اینك من از تو حكمت و معرفت می خواهم تا كار این امت را به اصلاح آورم. خطاب رسید:

«ای سلیمان، چون تو از ما مال و طول عمر نخواستی و حكمت و معرفت را بر حطام دنیوی ترجیح دادی، ما علاوه بر آن كه دعایت را مستجاب می كنیم، چنان مال و ثروت و قدرتی به تو عطا می كنیم كه پیش از تو و بعد از تو به هیچ كس چنین سلطنت و منزلتی نداده ایم و نخواهیم داد.»

لذا رحمت خداوندی شامل حال سلیمان (علیه السلام) شد و به سلطنت عظیمی دست یافت كه جن، انس، وحش و طیر تحت فرمان او آمادۀ خدمت شدند. در سوره مباركۀ نمل در آیۀ شریفۀ 117 به این مطلب اشاره شده است. (1)

بنابراین، یکی از فواید مهم کسب حكمت است:

«الصَّوْمُ یورِثُ الحِكْمَةَ وَ الحِكْمَةُ تُورِثُ الْمَعْرِفَةَ وَ الْمَعْرِفَةُ تُورِثُ الْیقِین.» (2)

«روزه از خود حکمت و حکمت از خود شناخت و شناخت نیز از خود یقین به ارث می گذارد.»

در پایان مبحث حکمت در بیان حقیقت آن باید گفت اصل و باطن حکمت ارادت

ص: 85


1- تفسیر جامع 5/138 – تفسیر ابوالفتوح 15/21 الی 15/24
2- إرشاد القلوب إلى الصواب (للدیلمی) 1/203 - الجواهر السنیة فی الأحادیث القدسیة (كلیات حدیث قدسى) 386 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 74/27 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 7/500

قلبی و معرفت به حجت خداست در واقع در بیانی زیبا می توان گفت حکمت یعنی معرفت الامام. امام صادق (علیه السلام) در ذیل آیۀ شریفۀ ﴿یؤْتِی الْحِكْمَةَ مَنْ یشاءُ وَ مَنْ یؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِی خَیراً كَثیراً وَ ما یذَّكَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبابِ﴾ (1) فرمودند:

«فَقَالَ طَاعَةُ اللَّهِ وَ مَعْرِفَةُ الْإِمَام»

منظور از حكمت در این آیه اطاعت خداوند متعال و معرفت و شناختن امام (علیه السلام) است.» (2)

ص: 86


1- سورۀ مباركۀ بقره آیۀ شریفۀ 269
2- کافی 1/185 - تفسیر عیاشی 1/496– مصباح الشریعه 198

عُجب

از برکات حکمت بینا شدن به عیوب است. خداوند در شب معراج به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:

«ای احمد (صلی الله علیه و آله و سلم)،... اولین اثر حكمت دیدن عیب های خویش است.» (1)

یکی از خطرناك ترین دام های شیطان که برای صالحان و مؤمنان عیب بزرگی نیز محسوب می شود، مسئلۀ عُجب است كه آفتی مهلك و حجابی ضخیم برای قرب الهی است. یکی از آثار بسیار ارزندۀ حكمت برای مؤمن بیناشدن به این درد است و داروی آن هم با دقت در كلام معصومین (علیهم السلام) پدیدار می شود. پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«وَ أَنْذِرِ الصِّدِّیقِینَ أَلَّا یعْجَبُوا بِأَعْمَالِهِم.» (2)

«صالحان را از این كه بر اعمال خود عجب كنند بترسان.»

با این قاعده، تقریباً می توان گفت که عُجب مخصوص اهل كمال است که در اثر اغفال شیطان لعین به بزرگ بینی اعمال نیك خود دچار می شوند، نفس خود را عزیز و محترم شمرده و از عمل خود راضی می گردند. البته درجات آن بستگی به میزان جهل انسان ها دارد.

گاهی شخص ثروت مند به وسیلۀ ثروت خویش فخر می فروشد یا گاهی شخصی به جهت دارابودن علم، صنعت، تخصص، شخصیت اجتماعی یا پست و مقام مدیریتی مغرور می گردد. این حالت، هرچند در ظاهر اهل فضل و علم و كمال باشد، نشانۀ بی خردی آن هاست. امام صادق (علیه السلام) فرمودند:

«وَ لَا جَهْلَ أَضَرُّ مِنَ الْعُجْب.» (3)

ص: 87


1- بحارالأنوار 77/28 - ارشادالقلوب 1/205
2- الكافی (ط - الإسلامیة) 2/314؛ (ط - دارالحدیث) 3/765 - الوافی 5/881 - مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول 10/227 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 69/313
3- الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا (علیه السلام) 356 - الكافی (ط - الإسلامیة) 8/244؛ (ط - دارالحدیث) 15/556 - تحف العقول 360 - علل الشرائع 2/560 - الإختصاص 227 - الوافی 26/269 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 66/400؛ 69/315؛ 75/198؛ 75/242؛ 75/348 - وظائف شیعه بودن 149

«جهلی زیان آورتر از عجب وجود ندارد.»

اولین عارضه ای كه ابتلا به این بیماری بسیار خطرناك از خود به جای می گذارد آن است كه ریشۀ انسان، كه همان عقل باشد را، از بیخ و بن می كند؛ زیرا عقل پادشاه وجود است و وقتی پادشاه كشته شد، تسخیر دیگر سربازان كاری آسان است. حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) در این باره فرمودند:

«أَوَّلُ إِعْجَابِ الْمَرْءِ بِنَفْسِهِ فَسَادُ عَقْلِه.» (1)

«خودبینی عقل انسان را فاسد می كند.»

امام صادق (علیه السلام) فرمودند:

«مَنْ دَخَلَهُ الْعُجْبُ هَلَكَ.» (2)

«هركس را خودبینی فرا بگیرد هلاك می شود.»

ائمۀ اطهار (علیهم السلام) همواره درباره این بیماری وحشت ناك به مؤمنان هشدار می دادند، چنان كه حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) درباره این صفت زشت به جناب مالك اشتر (رحمة الله) فرمودند:

«إِیاكَ وَ الْإِعْجَابَ بِنَفْسِك.» (3)

«از خودپسندی و اعتماد بر آنچه تو را به عجب وادار می نماید بپرهیز.»

حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) درباره صفات متقین و مؤمنان حقیقی می فرمایند:

«پرهیزكاران از اعمال خویش به اندك خشنود نیستند و اعمال فراوان خود

ص: 88


1- تحف العقول 214 - الدر النظیم فی مناقب الأئمة اللهامیم 373 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 75/53
2- الكافی (ط - الإسلامیة) 2/313؛ (ط - دارالحدیث) 3/762 - تحف العقول 409 - الأمالی(للصدوق) 447 - عیون أخبار الرضا (علیه السلام) 2/54 - الوافی 5/879 - وسائل الشیعة 1/101؛ 1/104 - هدایة الأمة إلى أحكام الأئمة (علیهم السلام) 1/45 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 10/246؛69/309؛ 69/314؛ 74/385؛ 75/320
3- تحف العقول 147 - دعائم الإسلام 1/368 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 33/611؛ 74/263 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 13/159؛ 13/171 - مكاتیب الرسول (صلی الله علیه و آله و سلم) 2/241

را زیاد نمی بینند. آنان خویشتن را متهم می سازند و از كردار خود بیم ناكند. هرگاه یكی از آن ها ستوده شود، از آنچه درباره اش گفته شد در هراس می افتد و می گوید که من از دیگران نسبت به خودم داناترم و پروردگارم به اعمالم از من آگاه تر است. پروردگارا، مرا بهتر از آنچه آن ها گمان می كنند قرار ده و گناهانی را كه مرتکب شده ام و آن ها نمی دانند بیامرز.» (1)

حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نامه ای که به معاویةبن ابی سفیان (لعنت الله علیه) نوشتند، فرمودند:

«وَ لَوْ لَا مَا نَهَى الله عَنْهُ مِنْ تَزْكِیةِ الْمَرْءِ نَفْسَهُ لَذَكَرَ ذَاكِرٌ فَضَائِلَ جَمَّةً تَعْرِفُهَا قُلُوبُ الْمُؤْمِنِینَ وَ لَا تَمُجُّهَا آذَانُ السَّامِعِین.» (2)

«اگر نه این بود كه خداوند نهی كرده است كه انسان خویشتن را بستاید، فضائل فراوانی را برای خود می شمردم كه قلوب مؤمنان با آن سابقۀ آشنایی دارد و گوش شنوندگان آن را بیگانه نمی شمارد.»

در جای دیگری چه زیبا و حكیمانه فرمودند:

«أَقْبَحُ الصِّدْقِ ثَنَاءُ الرَّجُلِ عَلَى نَفْسِهِ.» (3)

«زشت ترین سخن درست مدح انسان توسط خود است.»

بنابراین، انسان باید از خودستایی بپرهیزد و هیچ گاه خود را از عیوب منزه نداند كه این كارِ شیطان و شیوۀ متكبران و نابخردان است. یكی دیگر از عواملی كه عُجب را تشدید می کند، تعریف و تمجید دیگران از كمالات و دانستنی های انسان است.

ص: 89


1- نهج البلاغه صبحی صالحی خطبه 193ص 304
2- نهج البلاغة (للصبحی صالح) 386 - شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید [معتزلی - عامه] 15/182 - تفسیر الصافی 5/95 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 33/58 - تفسیر نور الثقلین 5/166 - تفسیر كنز الدقائق و بحر الغرائب 12/508
3- عیون الحكم و المواعظ (للیثی) 118 - غرر الحكم و درر الكلم 190 - تصنیف غرر الحكم و درر الكلم 466

حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) این مطلب را گوش زد می فرمایند:

«از این علاقه كه مردم تو را بسیار بستایند بترس؛ زیرا این حالت از بهترین فرصت های شیطان است تا نیكی نیكوكاران را ضایع كند.» (1)

آری، مؤمن هوشیار و عاقل كسی است كه تعریف دیگران سبب مغرور شدنش نگردد، چنان كه حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) در وصف مؤمن عاقل می فرمایند:

«لَا یخْرِقُ الثَّنَاءُ سَمْعَه.» (2)

«تعریف دیگران او را از خود بی خود نمی كند.»

کسانی از اهل علم و كمال بوده اند كه بر اثر خدعۀ شیطان به ورطۀ هلاكت افتادند:

«وَ كَمْ مِنْ مَفْتُونٍ بِحُسْنِ الْقَوْلِ فِیه.» (3)

«چه بسا كسانی كه با ستایش مردم به فتنه افتادند.»

البته مؤمنین حقیقی و هوشیار این چنین نیستند. حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) درباره آن ها می فرمایند:

«یكْرَهُ الرِّفْعَةَ وَ یشْنَأُ السُّمْعَةَ.» (4)

«مؤمن از خودنمایی عار دارد و شهرت طلبی را بد می داند.»

باری، بندگان خالص خدا هیچ گاه از اعمال صالح خود راضی نمی گردند و همیشه خود را در پیشگاه حق تعالی مقصر می دانند، هر چند كه تمام لحظات عمرشان را صرف خدمت به دین و مؤمنان و كسب اعمال نیك کرده باشند. آنان یقین دارند كه نتوانسته اند حق بندگی و نعمت هایی كه به ایشان داده شده را بجا بیاورند. پیامبر

ص: 90


1- نهج البلاغه فیض الاسلام كتاب 53
2- الكافی (ط - الإسلامیة) 2/228 - الوافی 4/154 - مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول (صلی الله علیه و آله و سلم) 9/212 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 64/366 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 11/181
3- تحف العقول 203 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 75/40
4- الكافی (ط - الإسلامیة) 2/227؛ (ط - دارالحدیث) 3/574 - الوافی 4/153 - مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول (صلی الله علیه و آله و سلم) 9/204 -بحار الأنوار (ط - بیروت) 64/305؛ 64/365؛ 66/410 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 11/180

اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) صفات چنین افرادی را این گونه بیان می دارند:

«أَنَّ الْمُؤْمِنَ لَا یمْسِی وَ لَا یصْبِحُ إِلَّا وَ نَفْسُهُ ظَنُونٌ عِنْدَه.» (1)

«مؤمن شبانه روز به نفس خود بدگمان است.»

دلیل این كه مؤمن همواره با خود سر جنگ دارد و اعمال خود را كم می بیند، این است كه خشنودی خدا را در دوری از عجب یافته است و می داند که نمی تواند حق بندگی را با هیچ یك از كارهای نیك ادا كرد. جناب لقمان (رحمة الله) فرمودند:

«كسی كه خشنودی خدا را می خواهد باید به نفس خود بدبین باشد.» (2)

امام کاظم (علیه السلام) درباره فضیلت سرزنش نفس فرمودند:

«... ذَمُّكَ لِنَفْسِكَ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَتِكَ أَرْبَعِینَ سَنَة.» (3)

«مردی در بنی اسرائیل چهل سال خداوند را عبادت كرد؛ ولی عبادتش پذیرفته نشد. سپس به خود نهیب زد و گفت که آنچه به سرت می آید از جانب خود توست! پس خداوند به او پیام فرستاد كه این سرزنش نفس تو از عبادت چهل ساله ات برتر است.»

بهترین راهی كه مانع عجب در فكر و روح و قلب مؤمن می شود این است كه انسان اهل كمال دائماً با خود در ستیز باشد و باور قلبی داشته باشد كه با تمام كمالات باز هم در مقام بندگی مقصر است. امام رضا (علیه السلام) فرمودند:

«پیوسته بكوش و تلاش كن كه هیچ گاه خود را از زمرۀ مقصران در عبادت و طاعت خداوند بیرون ندانی؛ چراكه عبادت پروردگار هرگز آن گونه كه

ص: 91


1- غرر الحكم و درر الكلم 227 - تصنیف غرر الحكم و درر الكلم 90 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 67/78 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 11/140 - لسان العرب 13/274 - مجمع البحرین 6/280
2- بحارالانوار 13/432
3- الكافی (ط - الإسلامیة) 2/73؛ (ط - دارالحدیث) 3/186 - الوافی 4/300 - وسائل الشیعة 15/232 - هدایة الأمة إلى أحكام الأئمة (علیهم السلام) 5/541 - مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول (صلی الله علیه و آله و سلم) 8/46 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 14/500؛ 108/194 - ضیافت در ضریح 358

شایسته اوست انجام نمی شود.» (1)

ملاك رسیدن به بهشت رحمت خداست، وگرنه هیچ کس با هیچ عملی نمی تواند حق عبودیت خداوند متعال را رعایت کند و بهشت را كسب نماید. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره فرموده اند:

«وَ الَّذِی نَفْسِی بِیدِهِ مَا مِنَ النَّاسِ أَحَدٌ یدْخُلُ الْجَنَّةَ بِعَمَلِه.» (2)

«به خدا قسم، هیچ كس با عملش وارد بهشت نمی شود، مگر به رحمت خدا.»

عرض كردند که حتی شما؟ حضرت فرمودند:

«إِلَّا أَنْ یتَغَمَّدَنِی مِنْهُ بِرَحْمَةٍ.» (3)

«آری، من هم چنین هستم.»

امام رضا (علیه السلام) فرمودند:

«أَحْسِنِ الظَّنَّ بِالله فَإِنَّ الله عَزَّ وَ جَلَّ یقُولُ أَنَا عِنْدَ ظَنِ عَبْدِی الْمُؤْمِنِ بِی إِنْ خَیراً فَخَیراً وَ إِنْ شَرّاً فَشَرّاً.» (4)

«گمان خود را به خداوند نیكو كن؛ چراكه خداوند عزوجل می فرماید که من نزد ظن بندۀ مؤمنم هستم: هرگاه گمان نیكی به من داشته باشد، به نیكی با او رفتار می كنم و اگر بدگمان باشد، بد رفتار می كنم.»

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره حسن ظن به خدا فرمودند:

«چه بهایی از این آسان تر و چه متاعی از این پرارزش تر؟»

ص: 92


1- بحارالانوار 71/229
2- المجازات النبویة (صلی الله علیه و آله و سلم) 121؛ 403 - أمالی المرتضى 1/344 - تفسیر الصافی 2/111 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 7/11 - تفسیر نور الثقلین 1/706 - تفسیر كنز الدقائق و بحر الغرائب 4/301
3- مدرک پیشین
4- الكافی (ط - الإسلامیة) 2/72 - الفصول المهمة فی أصول الأئمة (تكملة الوسائل) 2/217 - مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول (صلی الله علیه و آله و سلم) 8/45 - تفسیر نور الثقلین 5/91 - تفسیر كنز الدقائق و بحر الغرائب 12/343

یکی از گمان های نیك به حق تعالی آمرزش گناهان است. مؤمن چنان باید به خدای خود حسن ظن داشته باشد كه حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند:

«آن چنان به رحمت خدا امیدوار باش كه اگر تمام گناهان اهل زمین را داشته باشی احتمال بدهی كه حق تعالی (پس از توبه) تو را بیامرزد.»

درباره دوری از عجب فرموده اند:

«آن چنان از خدا بترس كه اگر تمام حسنات و اعمال شایسته و خیرات مردم روی زمین را بیاوری احتمال بدهی كه از تو نپذیرد.»

با این تفصیل نمی توان به هیچ یك از اعمال خیر دل خوش داشت یا به واسطۀ آن اعمال فضیلتی برای خویش قائل شد. امام سجاد (علیه السلام) برای تربیت نفوس می فرمایند:

«وَ لَا تُخَلِّ فِی ذَلِک بَینَ نُفُوسِنَا وَ اخْتِیارِهَا، فَإِنَّهَا مُخْتَارَةٌ لِلْبَاطِلِ إِلَّا مَا وَفَّقْتَ، أَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمْتَ» (1)

«خدایا، كار ما را به انتخاب خودمان وا منه، چه این كه نفس ما پیوسته باطل را انتخاب می كند، مگر آن كه تو توفیق دهی، وگرنه به سوی بدی می كشاند، مگر این كه تو رحمت فرمایی.»

پس آن هایی كه احساس می كنند فضلی دارند، باید بدانند که:

«فَإِنَّهُ لَیسَ عَبْدٌ أَنْصِبُهُ لِلْحِسَابِ إِلَّا هَلَكَ.» (2)

«از هر بنده ای حساب بکشند هلاک می شود.»

بنابراین، هركس به اعمال نیکش بر خود ببالد، به یقین، در ورطۀ هلاكت غوطه ور خواهد شد. جناب لقمان (رحمة الله) به پسرش فرمود:

ص: 93


1- صحیفۀ سجادیه دعای نهم
2- الكافی (ط - الإسلامیة) 2/314 - الوافی 5/881 - وسائل الشیعة 1/99 - هدایة الأمة إلى أحكام الأئمة (علیهم السلام) 1/45 - مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول (صلی الله علیه و آله و سلم) 10/227 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 14/40؛ 69/313 - تفسیر نور الثقلین 5/267

«یا بُنَی لَا یعْجِبْكَ إِحْسَانُكَ وَ لَا تَتَعَظَّمَنَ بِعَمَلِكَ الصَّالِحِ فَتَهْلِك.» (1)

«پسرم، احسان و خوبی ات تو را به خودبینی وا ندارد و خود را با عمل صالحت بزرگ مشمار كه هلاك می گردی.»

مؤمن باید به این اعتقاد برسد که منشأ تمام نیروها و خیرات از ناحیه خداست و بندگان در برابر خدا هیچ ندارند. از امام باقر (علیه السلام) معنای «لاحول و لاقوة الا بالله» را پرسیدند. حضرت (علیه السلام) در جواب فرمودند:

«لَا حَوْلَ لَنَا عَنْ مَعْصِیةِ الله إِلَّا بِعَوْنِ الله وَ لَا قُوَّةَ لَنَا عَلَى طَاعَةِ الله إِلَّا بِتَوْفِیقِ الله عَزَّ وَ جَلَّ.» (2)

«ما فقط با یاری حق تعالی گناه را ترک می کنیم و فقط به توفیق او عبادت می کنید.»

حضرت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«وقتی انسان به كمال ژرف اندیشی می رسد که تمام مردم را همانند اشتران بداند و به بودن آن ها بی اعتنا باشد و حضورشان در او تغییری ایجاد نكند، كما این كه بودن شتری نزد او تغییری در او ایجاد نمی كند. سپس انسان باید به خود باز گردد و بزرگ ترین تحقیر كننده نفس خود باشد.» (3)

امام رضا (علیه السلام) فرمودند:

«عقل هیچ مسلمانی كامل نمی شود، مگر این كه ده خصلت در او باشد:... آیا می دانید دهمین خصلت كدام است؟... این که هیچ كس را ننگرد، مگر این كه بگوید او از من پرهیزكارتر است. مردم دو دسته اند: گروهی كه از او بهتر و پرهیزكارترند و گروهی كه از او بدتر و زبون ترند. پس هرگاه كسی

ص: 94


1- الإختصاص 340 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 13/431
2- التوحید (للصدوق) 242 - معانی الأخبار 22 - البرهان فی تفسیر القرآن 1/26 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 5/203؛ 90/187 - تفسیر نور الثقلین 3/262 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 5/369
3- بحارالانوار 72/304

را ببیند كه از او پست تر است بگوید شاید درونش بهتر باشد و آن بهتربودن باطن برای او بهتر است و خوبی من ظاهر است و شاید این ظاهر خوب به ضرر من باشد و هرگاه كسی را ببیند كه بهتر و با تقواتر از او باشد در برابرش فروتنی كند تا به او برسد. هنگامی كه فرد این گونه رفتار كند، عزت و احترامش (درعالم ملکوت) بالا می رود و نامش به نیكی برده می شود.»

آری، حتی خیلی از افرادی كه در نگاه ما کوچک و پست می باشند شاید در درون شان از ما خیلی بهتر باشند. باری، عجب تا این حد خطرناك است كه بدی كردن با عفو و عذرخواهی را بهتر از عمل صالحِ همراه عجب دانسته اند:

«سَیئَةٌ تَسُوؤُكَ خَیرٌ عِنْدَ الله مِنْ حَسَنَةٍ تُعْجِبُك.» (1)

«گناهی كه تو را اندوهگین و پشیمان كند، نزد خدا بهتر از حسنه ای (وعبادتی) است كه تو را به عجب برساند.»

این مرض آن چنان برای مؤمن مهلك است كه خدای تعالی گاهی برای نجات مؤمن از این مریضی وحشت ناك حاضر نیست به بنده اش توفیق انجام عبادت عطا کند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از طرف خداوند متعال فرمودند:

«بعضی از بندگان من كسانی هستند كه بابی از ابواب عبادت را طلب می كنند؛ ولی من برای آن ها دری را نمی گشایم؛ چراكه با آن عمل در عجب وارد می شوند و هلاك می گردند.» (2)

از حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است كه خداوند متعال می فرماید:

«به بعضی از بندگان مؤمن خودم تمام آنچه درخواست كنند عطا نمی كنم تا مبادا عجب در دل شان راه یابد؛ چراکه بدین سبب ایمان شان فاسد

ص: 95


1- نهج البلاغة (للصبحی صالح) 477 - مشكاة الأنوار فی غرر الأخبار 314 - وسائل الشیعة 1/105 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 69/316 - مجمع البحرین 2/116
2- تفسیر جامع 6/244

می شود.» (1)

در اهمیت اخلاص در اعمال عبادی همین بس كه حضرت عیسی (علیه السلام) در انجیل متی در باب 6 در آیۀ 26 فرمودند:

«چون روزه دارید مانند ریاكاران ترش روی نباشید؛ زیرا ریاکاران صورت خویش را تغییر می دهند تا در نظر مردم روزه دار بنمایند. هر آیینه به شما میگویم که اجر خود را دریافته اید؛ لكن تو چون روزه داری سر خود را روغن مالی كن و روی خود را بشوی تا در نظر مردم روزه دار ننمایی؛ بلكه در حضور خدایت كه در نهان است روزه دار باشی.» (2)

با این فرمایش های پند آموز هر انسانی در می یابد که هیچ كمالی از خودش نیست و چون کمالات را از خویشتن نمی بیند دیگر جایی برای غرور باقی نمی ماند. امام صادق (علیه السلام) فرمودند:

«چهار چیز از جانب خداوند متعال است. این چهار نعمت تو را مغرور نسازد: آشكارکردن و فهمیدن آنچه به نفع توست در صورتی كه نمی دانستی؛ پوشاندن آنچه می دانی؛ افزودن نعمتش بر تو در صورتی كه شكرگزار نبودی؛ اعطانمودن آنچه از وی درخواست ننمودی.»

پس رسیدن به این چهار نعمت از جانب خدا برای آگاهی و آزمایش انسان است. خداوند در قرآنش فرموده است:

﴿سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیثُ لا یعْلَمُونَ ﴾ (3)

«زود است که به آهستگی و ناگهان آن ها را از آن جایی كه نمی دانند بگیریم.»

یعنی اگر این چهار نعمت در راه خدا به كار گرفته نشوند، نعمت نیستند؛ بلكه

ص: 96


1- علل الشرایع صدوق فارسی
2- روزه درمان بیماریهای روح و جسم 150
3- نمونه معارف اسلام 360 - لئالی 164- سورۀ مبارکۀ اعراف آیۀ شریفۀ 182 و سورۀ مبارکۀ قلم آیۀ شریفۀ 44

بلا هستند؛ زیرا در روایت آمده است كه حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند:

«كَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَیه.» (1)

«چه بسا كسی كه از جانب خدا به او احسان و نعمت برسد و این نعمت كم كم وی را به عذاب نزدیك سازد.»

در قبال این رذیله خطرناک اختیار نمودن مقام والای تواضع و فروتنی است. در این مورد جریانی را برای پندآموزی از حضرت عیسی (علیه السلام) به عرض می رسانیم:

«حضرت عیسی بن مریم (علیهما السلام) به حواریین خود فرمود که مرا به شما حاجتی است! گفتند که چه كار كنیم؟ حضرت عیسی (علیه السلام) از جای خود حركت كرد و پاهای حواریین را شست و شو داد. عرض كردند که ای روح الله، ما سزاوارتریم كه پای شما را بشوییم! حضرت فرمود که سزاوارترین مردم به خدمت كردن عالمان می باشند. این كار را كردم تا تواضع كرده باشم. شما هم تواضع را فرا بگیرید و بعد از من در بین مردم فروتنی كنید.... حكمت با تواضع رشد می كند، نه با تكبر؛ چنان كه در زمین نرم گیاه می روید، نه در زمین سخت كوهستانی.» (2)

چون شیطان لعین از ابتلاء مؤمنین به گناه مأیوس شد، دام خفی عجب را به عنوان سلاح خویش برگزید؛ چراکه از شدت ظرافت و باریكی، اهل كمال را نیز به كمند خویش می كشاند. شیطان از عجب استفاده می کند تا به وسیلۀ آن در درون انسان احساس فضل به وجود آورد و فرد فكر كند که با اراده و تلاش خویش توانسته است فضیلتی را به دست آورد.

بنابراین، سزاوار است که مؤمنین، علی الخصوص صاحبان علم و عمل یا تخصص و ثروت، همت کاملی برای دفع آن داشته باشند و با استعانت از خدا به مبارزه با آن

ص: 97


1- فضائل أمیرالمؤمنین (علیه السلام) 114 - تحف العقول 203 - تحف العقول 281 - الأمالی (للطوسی) 443 - الأمالی (للطوسی) 798 - مجموعة ورام 2/168 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 5/220؛ 70/100؛ 70/383؛ 75/40؛ 75/67؛ 75/139
2- الکافی 1/371،باب صفه العلما

بپردازند. زیرا این صفت زشت سم خطرناک و آفت پرقدرتی است که همۀ اعمال صالح را تحت الشعاع خود قرار می دهد. عجب بنای خود را بر فساد زهد قرار می دهد. اگر زاهد زهد را برای خدا اختیار نکرده باشد، زهد فاسد شده و زاهد به واسطۀ زهد فاسدشدۀ خویش در دام عجب می افتد. معصوم (علیه السلام) فرموده است:

«زهد ترك تمامی چیزهایی است كه موجب سرگرمی و دوری تو از یاد خدا می گردد، بدون آن كه از ترك و نابودی آن حسرت بخوری. (البته) مبادا به دلیل جدایی از تعلقات دنیوی دچار عجب گردی.... زاهد كسی است که: جهان باقی را بر دنیای فانی ترجیح دهد و ذلت و خواری گمنامی را بر عزت و مقام ظاهر دنیوی مقدم بشمارد؛ كوشش و تلاش را بر كسالت و تنبلی اختیار نماید؛ كم خوردن و گرسنگی را بر شكم بارگی و تن پروری ترجیح دهد؛ عافیت و آسایش جاودانۀ آخرت را بر محبت و لذائذ و شهوات دنیای فانی برگزیند؛ یاد خداوند را بر غفلت از یاد او مقدم بدارد و آن گونه باشد كه نفس و جسم او در دنیا زیست كند؛ ولی قلب او در عالم آخرت سیر نماید.» (1)

ص: 98


1- بنیادهای اخلاقی و اسلامی 572 - مصباح الشریعة 137 باب 64

ذکر

آن مطلبی که به مؤمن کمک می کند تا به درجه ای از عقل برسد و باور کند که هیچ نیرو، توان، خیر، کمال و علمی از خویش ندارد تفکر است. تفکر صحیح باعث می شود که مؤمن تمام اعمال صحیح خویش و نیز کسب هر یک از مقامات بندگی را نتیجۀ عنایت و ارادۀ حق تعالی بداند که توفیق این امور را به او عنایت فرموده است. در این حالت است که دیگر جایی برای عجب باقی نمی ماند. پایه های این تدبر و تعمق را یاد خدا استوار می سازد؛ زیرا ذكر حق تعالی باعث از بین رفتن تشكیك ها و تزلزل های فكری و روانی شده و سبب به وجود آمدن آرامش روحی و قلبی مؤمن می شود. با توجه و تمركز در اذكار، آرامش در دل انسان ایجاد می شود و استرس، تزلزل، سستی و وساوس شیاطین کم کم دور می شود. توجه و یاد در مراتب عبودیت نقشی بسیار اساسی را ایفا می كند.

مؤمن با یاد حق تعالی نهال یقین را آبیاری خواهد کرد كه نهایت بندگی مرتبۀ یقین است و یقین نیز با یاد خدا میسر و آسان تر میشود. از آثار یقین، محبت به معبود و تلاش در راه طاعت اوست كه فرموده اند:

«وَ مَنِ اشْتَاقَ إِلَى حَبِیبٍ جَدَّ فِی السَّیرِ إِلَیهِ.» (1)

«كسی كه مشتاق دیدار محبوبی است در مسیر وصال او جدیت و كوشش می نماید.»

اگر تلاش در راه محبوب نباشد هیچ گاه درخت بندگی به بار نخواهد نشست.

پس مؤمن باید برای اظهار عبودیت از غفلت گریزان باشد. حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند:

«وَ إِیاكَ وَ الْغَفْلَةَ فَفِیهَا تَكُونُ قَسَاوَةُ الْقَلْب.» (2)

ص: 99


1- عدة الداعی و نجاح الساعی 252 - إرشاد القلوب إلى الصواب (للدیلمی) 1/60؛ 1/100 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 14/40؛ 74/42
2- تحف العقول 285 - الوافی 26/261 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 75/164 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 12/93

«زنهار از غفلت كه در آن قساوت قلب است.»

حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند:

«خدای عزوجل دعای دل غافل و مشغول به خیال های بیهوده را نمی پذیرد.» (1)

چون همت مؤمن این شد كه غافل نشود، اولین قدمی كه به سوی یاد خدا برمی دارد، یافتن خویش در آغوش پرمهر خداوند است:

«من نزد گمان بندۀ مؤمن خود هستم. اگر بنده ام مرا در دل خود یاد كند، من نیز او را یاد می نمایم و اگر یك وجب به من نزدیك شود، من بسیار به او نزدیك می گردم.» (2)

یاد خدا آن چنان حائز اهمیت است كه مؤمن را در سخت ترین شدائد، یعنی دست و پنجه نرم كردن با مرگ، رها نمی کند؛ بلکه او را در آن برهۀ حساس یاری می رساند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره بهترین اعمال نزد خداوند فرمودند:

«أَنْ تَمُوتَ وَ لِسَانُكَ رَطْبٌ مِنْ ذِكْرِ الله تَعَالَى.» (3)

«در حال مرگ زبانت مشغول به ذکر خدا باشد.»

دوستان خدا و مؤمنینی كه ایمان آن ها از لقلقۀ زبان به اطمینان قلبی مبدل گشته است، در همۀ حالات یاد خدا و عزیزانش (محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و آل محمد (علیهم السلام)) را در دل مستدام می دارند:

«إِنَ وَلِینَا لَیعْبُدُ الله قَائِماً وَ قَاعِداً وَ نَائِماً وَ حَیاً وَ مَیتاً.» (4)

«دوستان ما ایستاده، نشسته، خوابیده، درحال بیداری و در لحظات مرگ و زندگی خداوند را عبادت می كنند.»

ص: 100


1- اصول كافی 2/473 باب اقبال علی الدعا
2- تفسیر جامع 5/296 - مجمع البیان 4/285 - مستدرک الوسائل 5/298
3- تفسیر نور الثقلین 4/162 - تفسیر كنز الدقائق و بحر الغرائب 10/150 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 5/286
4- فضائل الشیعة 28 - البرهان فی تفسیر القرآن 5/137 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 5/328؛ 65/67؛ 108/73

خوش به سعادت افراد ذاكر؛ چراكه چنین بشارتی از ناحیۀ ائمۀ اطهار (علیهم السلام) به ایشان داده شده است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«مَنْ أُعْطِی لِسَاناً ذَاكِراً، فَقَدْ أُعْطِی خَیرَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَة.» (1)

«كسی كه خدا زبانی به او داده كه به ذكر پروردگار مشغول شود، خیر دنیا و آخرت به او داده شده است.»

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به اصحاب خود فرمودند:

«آیا بهترین اعمال شما در نزد پروردگار را به شما بگویم؟ عملی كه برترین درجۀ شماست و از درهم و دینار و حتی از جهاد و شهادت در راه خدا بهتر است!»

اصحاب عرض كردند که آری. حضرت فرمودند:

«أَكْثِرُوا ذِكْرَ اللَّهِ مَا اسْتَطَعْتُم»

«ذكر خدا را بسیار بگویید.» (2)

مؤمنِ متذکر محبوب ترینِ افراد نزد خداوند است. امام صادق (علیه السلام) فرمودند:

«أَكْثَرُهُمْ ذِكْراً لِلّه.» (3)

«گرامی ترین مردم نزد خداوند آن هایی هستند كه بیشتر خدا را یاد می كنند و به طاعت او گردن می نهند.»

دل و زبانی كه به یاد محبوب و خالق خود مشغول گردد، قطعاً تحت الطاف خاص حق تعالی قرار خواهد گرفت. حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) این لطف را توضیح می دهند:

ص: 101


1- الكافی (ط - الإسلامیة) 2/499؛ (ط - دارالحدیث) 4/367 - وسائل الشیعة 7/155 - البرهان فی تفسیر القرآن 4/475 - مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول (صلی الله علیه و آله و سلم) 12/132 - تفسیر نور الثقلین 4/285؛ 5/454 - تفسیر كنز الدقائق و بحر الغرائب 10/402؛ 14/15 - حلیة الأبرار فی أحوال محمد و آله الأطهار (علیهم السلام) 4/402
2- سفینة البحار ماده ذكر - وسائل الشیعه 7/156
3- المحاسن 2/598 - تحف العقول 364 - وسائل الشیعة 7/156 - وسائل الشیعة 8/79 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 75/247؛ 88/223؛ 90/164

«إِذَا رَأَیتَ الله سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى یؤْنِسُكَ بِذِكْرِهِ فَقَدْ أَحَبَّكَ.» (1)

«اگر دیدی خدا تو را با یاد خود مأنوس ساخته است، بدان كه تو را دوست داشته.»

در روایت دیگری آمده است:

«وَ مَنْ أَكْثَرَ ذِكْرَ الله أَحَبَّهُ الله.» (2)

«هركس بسیار به یاد خداوند متعال باشد، خدای تعالی دوستش می دارد.»

اگر خداوند شخص ذاكر را دوست داشته باشد، او را به نور خود منور می گرداند:

«عَلَیكَ بِذِكْرِ الله فَإِنَّهُ نُورُ الْقَلْبِ.» (3)

«همیشه به یاد خدا باش كه این یاد نور دل است.»

همچنین به وسیلۀ این نور تاریكی هایی كه از القائات شیطان بر قلب مستولی می گردد برطرف خواهد شد؛ زیرا فرموده اند:

«ذِكْرُ الله مَطْرَدَةُ الشَّیطَان.» (4)

«یاد خدا مایۀ راندن شیطان است.»

مؤمن با یاد خداوند دژی مستحکم برای خود می سازدکه از نفوذ شیاطین در امان باشد:

«ذِكْرُ الله رَأْسُ مَالِ كُلِ مُؤْمِنٍ وَ رِبْحُهُ السَّلَامَةُ مِنَ الشَّیطَانِ.» (5)

«یاد خدا سرمایۀ هر مؤمنی است و سودش سالم ماندن از شیطان است.»

ص: 102


1- عیون الحكم و المواعظ (للیثی) 135 - غرر الحكم و درر الكلم 284 - تصنیف غرر الحكم و درر الكلم 188
2- الزهد 55 - الكافی (ط - دارالحدیث) 4/368 - مجموعة ورام 1/200 - وسائل الشیعة 7/154 - هدایة الأمة إلى أحكام الأئمة (علیهم السلام) 3/135 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 63/325؛ 66/349؛ 72/122؛ 90/160 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 5/293؛ 11/304
3- غرر الحكم و درر الكلم 443 - تصنیف غرر الحكم و درر الكلم 189
4- عیون الحكم و المواعظ (للیثی) 255 - غرر الحكم و درر الكلم 369 - تصنیف غرر الحكم 188
5- عیون الحكم و المواعظ (للیثی) 256 - غرر الحكم و درر الكلم 370 - تصنیف غرر الحكم 188

همچنین فرموده اند:

«ذِكْرُ الله دَوَاءُ أَعْلَالِ النُّفُوس.» (1)

«یاد خداوند داروی بیماری های نفس است.»

در روایت دیگری آمده است:

«أَصْلُ صَلَاحِ الْقَلْبِ اشْتِغَالُهُ بِذِكْرِ الله.» (2)

«ریشۀ اصلاح دل اشتغال آن به یاد خداست.»

امام معصوم (علیه السلام) می فرمایند:

«مَنْ عَمَرَ قَلْبَهُ بِدَوَامِ الذِّكْرِ حَسُنَتْ أَفْعَالُهُ فِی السِّرِّ وَ الْجَهْر.» (3)

«كسی كه قلب خود را با یاد دائمی خدا آباد كند، اعمال و كردار او در آشكار و نهان پسندیده خواهد شد.»

غفلت از ذکر

چنان كه اصلاح فكر و روشنی قلب منوط به یاد خداست، غفلت از یاد خدا نیز تاریكی و شقاوت به بار می آورد. قرآن مجید در سوره مباركۀ زخرف در آیۀ شریفۀ 36 می فرماید:

﴿وَ مَنْ یعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَیضْ لَهُ شَیطاناً فَهُوَ لَهُ قَرین ﴾

«هركسی از یاد خدای رحمان دل بگرداند، شیطانی برایش می گماریم تا هم نشین او شود.»

یکی از ابتلائات اشخاص غافل لهو و لعب است و سپس ورود به گناه است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:

«كُلُّ مَا أَلْهَى عَنْ ذِكْرِ الله فَهُوَ مِنَ الْمَیسِرِ.» (4)

ص: 103


1- غرر الحكم و درر الكلم 369 - تصنیف غرر الحكم و درر الكلم 188
2- عیون الحكم و المواعظ (للیثی) 120 - غرر الحكم و درر الكلم 198 - تصنیف غرر الحكم 188
3- عیون الحكم و المواعظ (للیثی) 458 - تصنیف غرر الحكم و درر الكلم 189
4- الأمالی (للطوسی) 336 - مجموعة ورام 2/170 - وسائل الشیعة 17/316 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 70/157؛ 76/230

«هر چیزی كه دل و فكر را از یاد خدا غافل گرداند لهو و لعب است.»

طبیعی است که هر مطلبی از دنیا و هر موضوعی که بتواند قلب و فکر شخص را به خود جذب کند، می تواند حربۀ ابلیس لعین و لشکریانش باشد. حضرت عیسی (علیه السلام) می فرمایند:

«سر شیطان مانند سر مار است و سر بر دل فرزند آدم نهاده است. هرگاه بنده ای مشغول ذكر خداوند گردد، شیطان می گریزد و چون از یاد خدا غافل می شود، می آید و با او سخن می گوید و دل او را مانند لقمه ای در دهانش می گیرد.» (1)

اهمیت یاد خدا در کلام امام معصوم (علیه السلام) مشخص می شود:

«ذِكْرُ الله دِعَامَةُ الْإِیمَانِ وَ عِصْمَةٌ مِنَ الشَّیطَانِ.» (2)

«یاد خدای تعالی ستون قوی ایمان و موجب محافظت از شیطان است.»

پس مؤمن برای رهایی از دام های شیطان و با قدم گذاشتن به قرب الهی و رسیدن به آسایش روحی، باید سكان فكر و قلبش را به ساحل یاد خدا هدایت كند؛ زیرا خدا پاسخ محبت را با محبت می دهد. حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند:

«خدا در تورات می فرماید که ای فرزند آدم، به حق خودم سوگند كه من تو را دوست دارم. پس به حق خودم به تو سوگندت می دهم كه تو هم با من دوست باش.» (3)

حال اگر مؤمن سر عقل آمد و با خداوند اظهار دوستی نمود، باید گفت که خوش به حالش؛ چراکه لسان الله، حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)، فرمودند:

«طُوبَى لِمَنْ شَغَلَ قَلْبَهُ بِالْفِكْرِ وَ لِسَانَهُ بِالذِّكْر.» (4)

ص: 104


1- تفسیر جامع 7/618 - مجمع البیان 5/571 - بحارالانوار 63/329
2- عیون الحكم و المواعظ (للیثی) 256 - غرر الحكم و درر الكلم 370 - تصنیف غرر الحكم 188
3- عدة الداعی
4- عیون الحكم و المواعظ (للیثی) 314 - غرر الحكم و درر الكلم 820 - تصنیف غرر الحكم و درر الكلم 56

«خوش به حال كسی كه دلش را با فكر و زبانش را با ذكر مشغول كند.»

یاد خدا در همه حال

یکی از آثار دوستی با حق تعالی استمرار در یاد اوست:

«الْمُؤْمِنُ دَائِمُ الذِّكْرِ كَثِیرُ الْفِكْرِ عَلَى النَّعْمَاءِ شَاكِرٌ وَ فِی الْبَلَاءِ صَابِر.» (1)

«مؤمن كسی است كه همیشه در حال ذكر باشد.»

امام صادق (علیه السلام) فرمودند:

«امام باقر (علیه السلام) كثیر الذكر بودند. هر وقت با ایشان راه می رفتم ذكر خدا می گفتند. به هنگام غذاخوردن نیز به ذكر خدا مشغول بودند. حتی هنگامی كه با مردم سخن می گفتند از ذكر خدا غافل نمی شدند.» (2)

مؤمن نیز به تبعیت از رهبران خود باید در تمام اوقات چنین روشی را اتخاذ نماید: آن جا كه همۀ دل ها به دنیا مشغول است، مؤمن اهل ذكر قلبش را به خدا متمایل می کند. پاداش این روش، به گفتۀ رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، چنین است:

«هركسی در میان بازاری خدا را یاد كند که مردم در آن از یاد خدا غافلند و سرگرم معامله و خرید و فروش هستند، خداوند در نامۀ اعمال او هزار حسنه می نویسد و او را در قیامت به طوری كه در قلب هیچ بشری خطور نكند می بخشد.» (3)

افزون بر این پاداش ها، یاد خدا در دنیا باعث قوت و نیروی مؤمن خواهد شد. حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند:

«مُدَاوَمَةُ الذِّكْرِ قُوتُ الْأَرْوَاحِ وَ مِفْتَاحُ الصَّلَاحِ.» (4)

ص: 105


1- غرر الحكم و درر الكلم 106/1955 - تصنیف غرر الحكم و درر الكلم 90 - كنز العمال [متقی هندی - عامه] 16/28
2- كافی 2/449 كتاب الدعا (باب ذكر الله عزوجل)
3- تفسیر جامع 7/186 - مجمع البیان 5/289 - وسائل الشیعه 7/166
4- عیون الحكم و المواعظ (للیثی) 487 - غرر الحكم و درر الكلم 709/121

«مداومت بر یاد خدا غذا و قوت ارواح مؤمنان و كلید صلاح است.»

همچنین فرموده اند:

«ذِكْرُ الله قُوتُ النُّفُوس.» (1)

«ذكر خدا قوت نفس هاست.»

امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:

«كسی كه بخورد یا بیاشامد یا لباسی را بپوشد، سزاوار است که بسم الله بگوید؛ چراکه اگر نگوید شیطان در آن کار با او شریك خواهد شد.» (2)

بنابراین غفلت از افتتاح به چنین اسم شریفی كه همۀ اسماء الهی را تحت پوشش قرار داده است، خسران بزرگی را به بار خواهد آورد و اسباب خوشحالی شیطان لعین را فراهم خواهد ساخت. باید در نظر داشت که ابلیس فقط زمانی که انسان از خدا روی گردان شود و بندگی خدا را رد کند شاد می شود. چنان كه در قضیۀ امتحان حضرت ایوب (علیه السلام) نقل شده است که شیطان گفت:

«من از کسی که هنگام غذاخوردن بسم الله الرحمن الرحیم و در آخر آن الحمدلله نگوید، خوش حال می شوم.» (3)

در مقابل، برای آن هایی كه اوقات خود را با یاد خدا و جانشینان او سپری می كنند، ثواب هایی بس ارزشمند وجود دارد كه به دو نمونه از این ثواب ها اشاره خواهیم کرد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«إذا قالَ الْعَبدُ عِندَ مَنامِهِ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ يَقولُ اللّه ُ: مَلائِكَتى! اُكتُبُوا بِالْحَسَناتِ نَفسَهُ إلَى الصَّباحِ»

«هركسی در وقت خواب بسم الله الرحمن الرحیم بگوید، حق خداوند می فرماید که ای ملائكۀ من، برای هر نفس بنده ام تا صبح ثواب

ص: 106


1- غرر الحكم و درر الكلم 369 - تصنیف غرر الحكم و درر الكلم 189
2- بحارالانوار 63/203 - الکافی 6/294
3- جامع 4/449 - بحارالانوار 12/372

بنویسید.» (1)

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«مَنْ قَرَأ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ كَتَبَ اللّهُ لَهُ بِكُلِّ حَرفٍ أربَعَةَ آلافِحَسَنَةٍ و مَحا عَنهُ أربَعَةَ آلافِ سَيِّئَةٍ و رَفَعَ لَهُ أربَعَةَ آلافِ دَرَجَةٍ»

«كسی كه بسم الله الرحمن الرحیم را بگوید، حق تعالی برای او به ازاء هر حرفی چهار هزار حسنه می نویسد و چهار هزار گناه از او پاک می کند و او را چهار هزار درجه رفعت می دهد.» (2)

البته شایان ذكر است، آنچه از كلام معصومین (علیهم السلام) فهمیده می شود این است که ارزش و فضیلت ذكر منوط به توجه قلبی است.

فضیلت اذکار

در عظمت اذكار تسبیحات اربعه حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل فرمودند:

«گفتار نیكو یعنی سبحان الله و الحمد لله.» (3)

در اهمیت ذكر تسبیحات فرموده اند:

«تسبیح نصف میزان را پر می كند و الحمدلله تمام آن را و الله اكبر فضای بین آسمان و زمین را فرا می گیرد.» (4)

در فضیلت حمد نیز روایات زیادی وجود دارد كه شاید بهترین آن این حدیث باشد:

«مَنْ قَالَ (رحمة الله) اَلْحَمْدُ لِلَّهِ كَمَا هُوَ أَهْلُهُ (رحمة الله) شَغَلَ اَللَّهُ كُتَّابَ اَلسَّمَاءِ»

«هر وقت بنده ای الحمدلله كما هو اهله بگوید، فرشتگان از نوشتن ثواب

ص: 107


1- كتاب سپربلا 69 - بحارالانوار 92/258
2- بحار الانوار 92/258 - مستدرک الوسائل 4/387
3- جامع 1/130 - بحار الانوار 93/81
4- تفسیر جامع 7/545 - الكافی 2/506

آن عاجز می مانند.» (1)

توفیق شكرگزاری نیز از اموری است که باید به آن توجه وافر شود. نقل شده است كه امام سجاد (علیه السلام) مردی را دیدند كه بر گرد كعبه طواف می نمود و می گفت که خداوندا، من از تو صبر می خواهم. امام (علیه السلام) بر شانۀ او زدند و فرمودند:

«بلا خواستی! این چنین بگو: خدایا مرا عافیت عنایت فرما و توفیق شكرگزاری سلامتی و نعمت را نیز عطا فرما؛

فَإِنَّ الشُّکْرَ عَلَى الْعَافِیَةِ خَیْرٌ مِنَ الصَّبْرِ عَلَى الْبَلَاء

چراكه شكر بر عافیت از صبر بر بلا برتر است.» (2)

آن حضرت (علیه السلام) در دعا می خواندند:

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ الْبِسْنى عافِیتَكَ... عافِیةَ الدُّنْیا وَ الاخِرَةِ وَ امْنُنْ عَلَىَ بِالصِّحَّةِ وَ الْأَمْنِ وَ السَّلامَةِ فی دِینى وَ بَدَنى.» (3)

«خداوندا، بر محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و آل محمد (علیهم السلام) درود بفرست و لباس عافیت خود و عافیت دنیا و آخرت را بر من بپوشان و بر من به صحت و امنیت سلامت در دین و بدن منت بگذار.»

حقیقت شکر نعمات پروردگار به این است که مثلاً اگر علمی از جانب خدای تبارک و تعالی به فردی عنایت شد، آن را منتشر نماید یا اگر مالی عطا فرمود، با احسان به مستمندان، شکر آن بجا آورد.

اما روی دیگر شكرگزاری، كه در واقع باطن سپاس از نعمت خداست، كلام گهرباری است كه بر زبان معصومین (علیهم السلام) جاری گشته است. حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) حداقل شکرگزاری را چنین می دانند:

ص: 108


1- وسائل الشیعه 7/173
2- الدعوات (للراوندی) 114 - مشكاة الأنوار فی غرر الأخبار 258 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 92/285؛ 92/292؛ 110/306
3- الصحیفة السجادیة 112 (23)(و كان من دعائه علیه السلام إذا سأل الله العافیة و شكرها) - ریاض السالكین فی شرح صحیفة سید الساجدین 4/5؛ 4/13؛ 4/497 - منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة (خوئى) 14/118

«أَقَلُّ مَا یلْزَمُكُمْ لِلّه تَعَالَى أَنْ لَا تَسْتَعِینُوا بِنِعَمِهِ عَلَى مَعَاصِیه.» (1)

«كمتر چیزی كه لازم است برای خداوند سبحان انجام دهید این است كه برای گناهان از نعمت های او یاری نجویید.»

در حدیث دیگری فرموده اند:

«وَ شُكْرُ كُلِ نِعْمَةٍ الْوَرَعُ عَمَّا حَرَّمَ الله عَزَّ وَ جَل.» (2)

«سپاس هر نعمت پرهیز از آنچه پروردگار حرام گردانیده است.»

طبق فرمان معصومین (علیهم السلام) باید مؤمن حقیقی برای سپاس هر نعمتی، از سویدای دل، ذكر شریف «الحمدلله رب العالمین» را بر زبانش جاری سازد:

«تمام سپاس گفتن الحمدلله رب العالمین است.» (3)

این سپاس، خود، بزرگ ترین نعمت خداست:

«وَ مِنْ أَعْظَمِ النِّعَمِ عَلَینَا جَرَیانُ ذِكْرِكَ عَلَى أَلْسِنَتِنَا.» (4)

«یکی از بزرگ ترین نعمت های تو بر ما، جاری شدن ذكر تو بر زبان ماست.»

امام سجاد (علیه السلام) می فرمایند:

«فَأَمَرْتَنَا بِذِكْرِكَ وَ وَعَدْتَنَا عَلَیهِ أَنْ تَذْكُرَنَا تَشْرِیفاً لَنَا وَ تَفْخِیماً وَ إِعْظَاما.» (5)

«به ما دستور دادی كه تو را یاد كنیم و وعده فرمودی كه در مقابل ما را یاد می كنی و این به دلیل شرافت بخشیدن به ما و بزرگ داشتن ماست.»

از برکات شکرگزاری همانا ازدیاد نعمت است. حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند:

ص: 109


1- نهج البلاغة (للصبحی صالح) 533 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 70/364؛ 75/69 - غرر الحكم و درر الكلم 214 - تصنیف غرر الحكم و درر الكلم 185
2- الخصال 1/14 - تفسیر الصافی 1/203 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 67/307؛ 67/310؛ 67/312؛ 68/42؛ 68/56 - تفسیر نور الثقلین 1/141 - تفسیر كنز الدقائق و بحر الغرائب 2/195 – با کمی تغییر در ابتدا و انتهای حدیث
3- کافی 2/95 باب الشکر
4- بحار الأنوار (ط - بیروت) 91/151 - زاد المعاد - مفتاح الجنان 415
5- بحار الأنوار (ط - بیروت) 91/152 - زاد المعاد - مفتاح الجنان 416

«وَ مَنْ أُعْطِی الشُّكْرَ أُعْطِی الزِّیادَة یقُولُ الله عَزَّ وَ جَل: ﴿لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّكُم ﴾ (1)» (2)

«كسی را كه سپاس گزاری داده اند، زیادی نعمت ها نیز عنایت كرده اند؛ زیرا خدای تعالی می فرماید که اگر شكر كنید، قطعاً نعمت ها را بر شما افزون می كنم.»

امام محمد باقر (علیه السلام) فرمودند:

«لَا ینْقَطِعُ الْمَزِیدُ مِنَ الله حَتَّى ینْقَطِعَ الشُّكْرُ مِنَ الْعِبَادِ.» (3)

«تا زمانی که شکر بندگان قطع نشود، افزایش نعمت ها از طرف پروردگار تمام نمی گردد.»

حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند:

«احْذَرُوا نِفَارَ النِّعَمِ فَمَا كُلُ شَارِدٍ بِمَرْدُود.» (4)

«از دورشدن نعمت ها بر اثر ناسپاسی ها بترسید كه همۀ گریختگان را بازگشت نیست.»

در تحذیر ناسپاسی از عطایای الهی می فرمایند:

«یا ابْنَ آدَمَ إِذَا رَأَیتَ رَبَّكَ سُبْحَانَهُ یتَابِعُ عَلَیكَ نِعَمَهُ وَ أَنْتَ تَعْصِیهِ فَاحْذَرْه.» (5)

ص: 110


1- سورۀ مبارکۀ ابراهیم آیۀ شریفۀ 7
2- المحاسن 1/3 - الكافی (ط - الإسلامیة) 2/65؛ 2/95؛ (ط - دارالحدیث) 3/169؛ 3/245 - الخصال 1/101 - الوافی 4/283؛ 4/346 - وسائل الشیعة 7/29؛ 15/213 - مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول 8/24؛ 8/153 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 68/40؛ 68/43؛ 68/129؛ 68/135؛ 90/362 - تفسیر نور الثقلین 2/526؛ 4/532؛ 5/358 - تفسیر كنز الدقائق و بحر الغرائب 7/30؛ 11/409؛ 13/308
3- تحف العقول 457 - مشكاة الأنوار فی غرر الأخبار 30 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 68/52؛ 68/54؛ 68/56
4- نهج البلاغة (للصبحی صالح) 511 - روضة الواعظین و بصیرة المتعظین (ط - القدیمة) 2/473 - وسائل الشیعة 16/325 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 68/54؛ 75/69
5- نهج البلاغه فیض الاسلام حكمت 24؛ (للصبحی صالح) 472 - روضة الواعظین و..(ط - القدیمة) 2/473 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 70/383

«ای فرزند آدم، هرگاه دیدی پروردگارت نعمت هایش را پی در پی به تو عنایت می كند، درحالی كه تو او را نافرمانی می كنی، از عذاب او برحذر باش.»

آری، نعمت ها برای اهل معاصی و گناه بلاست (استدراج)!

ذکر و قرآن

قرائت قرآن، خود، ذکر خداست كه در ترغیب مؤمنان به خواندن و تدبر در آن روایات زیادی وارد شده است. جناب ابوذر (رحمة الله) می فرمایند که روزی خدمت نبی اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) رسیدم. حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) به من فرمودند:

«عَلَیكَ بِتِلَاوَةِ الْقُرْآنِ وَ ذِكْرِ الله كَثِیراً فَإِنَّهُ ذِكْرٌ لَكَ فِی السَّمَاءِ وَ نُورٌ لَكَ فِی الْأَرْض.» (1)

«بر تو باد كه قرآن را تلاوت كنی و خدا را بسیار یاد نمایی كه این سبب می شود فرشتگان در آسمان ها تو را یاد كنند و این نوری برای تو در زمین است.»

ذکر و نماز

كدام عبادت و ذكری بالاتر از نماز است؟ از ارزش و اهمیت فوق العادۀ آن همین بس كه در پنج نوبت از روز بر همگان واجب شد. در فضیلت و بیان پاداش این ذكر عظیم روایات زیادی نقل شده است. قرآن مجید می فرماید:

﴿وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْری ﴾ (2)

«نماز را برای یاد من به پا دار.»

ص: 111


1- الوافی 26/202 - وسائل الشیعة 15/290 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 74/72؛ 89/198؛ 90/154 - تفسیر نور الثقلین 4/257 - تفسیر كنز الدقائق و بحر الغرائب 10/351 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 4/260؛ 5/294
2- سورۀ مباركۀ طه آیۀ شریفۀ 14

نماز منوط به توجه قلبی

رسیدن به مقام نمازگزاران حقیقی منوط به توجه قلبی است. امام صادق (علیه السلام) فرمودند:

«دوست دارم هرگاه مؤمن به نماز واجب می ایستد، با دل خویش به خداوند رو كند و دلش را مشغول امور دنیا نگرداند؛»

«فَلَيسَ مِن مُؤمِنٍ يُقبِلُ بِقَلبِهِ في صَلاتِهِ إلَى اللّه ِ إلاّ أقبَلَ اللّه ُ إلَيهِ بِوَجهِهِ» (1)

زیرا هر مؤمنی در نماز رو به سوی خدا کند، خداوند نیز به او توجه می كند و او را دوست می دارد.»

حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند:

«حق تعالی در تورات فرموده است که ای فرزند آدم، چون در حضور من می ایستی، مثل بندۀ ناتوانی در برابر پادشاهی قدرت مند كه دارای عظمت می باشد باش. آن سان كه گویی مرا می بینی؛ زیرا اگرچه تو مرا نمی بینی؛ ولی من تو را می بینم.» (2)

با این اوصاف، نتیجه ای كه در اذكار و ادعیه و نماز عائد مؤمن می گردد، نتیجۀ توجه قلبی و تمركز حواس است:

«تو با تمام توجه به خداوند متعال روی داشته باش و از آنچه دلت را مشغول می كند روی بگردان... از همه چیز بِبُر و با خدا پیوند كن.» (3)

امام صادق (علیه السلام) فرمودند:

«الْقَلْبُ حَرَمُ الله فَلَا تُسْكِنْ حَرَمَ الله غَیرَ الله.» (4)

ص: 112


1- ثواب الاعمال 1/163
2- عدة الداعی
3- بحارالانوار 94-94 - مستدرك الوسائل 11/221
4- جامع الأخبار(للشعیری) 185 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 67/25

«دل حرم خداست. پس در آن غیر خدا را جای مده.»

اما به جز یاد خداوند، باید ظهور این یاد گرامی در اعمال و رفتار مؤمن نمایان گردد تا به فعلیت برسد:

«وَ الذِّكْرُ ذِكْرَانِ ذِكْرُ الله عَزَّ وَ جَلَّ عِنْدَ الْمُصِیبَةِ وَ أَفْضَلُ مِنْ ذَلِكَ ذِكْرُ الله عِنْدَ مَا حَرَّمَ عَلَیكَ فَیكُونُ حَاجِزاً.» (1)

«ذكر دو گونه است: یاد خداوند متعال در هنگام مصیبت؛ برتر از آن: یاد خدا در برابر محرمات و گناه که مثل سدی از تو دفاع خواهد کرد.»

همچنین امام معصوم (علیه السلام) در جای دیگری می فرمایند:

«یكی از سخت ترین و مهم ترین اموری كه خداوند بر خلایق واجب نموده است، ذكر كثیر است. منظورم این نیست كه سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اكبر بگویند، اگرچه این هم جزئی از آن است؛ لكن: منظور یاد خدا در هنگامی است كه انسان با حلال و حرام مواجه می گردد تا اگر آن عمل اطاعت خدا باشد، آن را انجام دهد و اگر معصیت باشد ترك نماید.» (2)

یاد اهل بیت (علیهم السلام) همان ذكر خداست

اما وجه دیگر ذکرالله همانا ذکر عظیم و اعظم و اکبر الهی می باشد که ظهور افعال الهی به آن اسماء نیکو به فعلیت خواهد رسید:

«نَحْنُ وَ الله الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى.» (3)

ص: 113


1- الكافی (ط - الإسلامیة) 2/90؛ (ط - دارالحدیث) 3/234 - تحف العقول 216 - الوافی 4/335 - وسائل الشیعة 15/237 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 68/75؛ 75/55؛ 9/164 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 5/292؛ 11/279
2- الكافی (ط - الإسلامیة) 2/80؛ (ط - دارالحدیث) 3/207 - الوافی 4/322 - وسائل الشیعة 15/252 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 66/405؛ 68/204؛ 72/29؛ 90/163
3- اصل حدیث به این شرح است: «{وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها} قَالَ نَحْنُ وَ الله الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى الَّتِی لَا یقْبَلُ الله مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِمَعْرِفَتِنَا» * - تفسیر العیاشی 2/42 - الكافی (ط - الإسلامیة) 1/144؛ (ط - دارالحدیث) 1/351 - الوافی 1/491 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 91/6 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 5/230

«اسم های نیکوی خداوند ما هستیم.»

بدین سبب وقتی اسماء الهی را، كه محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و آل محمد (علیهم السلام) هستند، صدا زدید، انگار خداوند را صدا زده و یاد نموده اید:

«إِنَ ذِكْرَنَا مِنْ ذِكْرِ الله.» (1)

«به درستی كه یاد ما یاد خداست.»

برای تحكیم بخشیدن به این مطلب، در ذیل آیۀ شریفۀ ﴿و لذكر الله اكبر﴾ فرموده اند:

«ذکر خدا ما ائمه هستیم.» (2)

همچنین فرموده اند:

«مراد از ذكر در قرآن ما ائمه هستیم.» (3)

امروز آن اسم زیبا و نیكوی خداوند که افعال الهی مانند قدرت الله، عین الله و... بدان محقق می گردد، حضرت مهدی (علیه السلام) می باشد و هركسی برای نجات خویش باید به اسماء الهی (محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و آل محمد (علیهم السلام)) توسل کند و از سویدای دل آنان را صدا بزند. همچنان كه جناب آدم (علیه السلام) برای نجات خویش به اسماء الهی دست توسل افکند و پس از سال ها رنج فراق، نجات یافت. بدین طریق هر محبی که امام غایب خود را، كه ذكرالله اكبر است، با تضرع صدا بزند، قطعاً امام رئوف به درخواست محبش پاسخ كریمانه خواهد داد. خدا را دربی بر سر آستان ملكوتی اش هست كه آن باب جز امام مهدی (علیه السلام) كس دیگری نیست.

چون حق تعالی را به چشم نتوان دید و به لامسه نمی توانیم درک كنیم و به

ص: 114


1- الكافی (الإسلامیة) 2/186؛ (دارالحدیث) 3/476 - الوافی 9/1441 - بحارالأنوار (ط - بیروت) 72/468
2- تفسیر جامع 6/342 - كافی 2/597
3- تفسیر جامع 4/469

صوت او نشود گوش فراداد، از جانب خودْ خلیفه و جانشینانی گذاشت و اراده خود را اراده آن ها قرار داد و صورت زیبای آنان را وجه خود و تمامی معاملات بین خلق و خدا را در گرو ارتباط بین خلق و امام نهاد. آن گونه که ارادت به امام ارادت به خداست و بغض او دشمنی با خداست. زیارت ساحت مقدسش زیارت خداست و بیعت با او بیعت با خداست.

عقل سالم حكم می كند که در این چند روز کوتاه عمر، كشتی روزه و قیام در شب را به ساحل همیشه بهار و خرم امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) برسانیم و بتوانیم در ساحل مهدویت از نعمت ها و الطاف كریمانۀ حضرت مهدی (علیه السلام) استفاده نماییم. راه آخرت بسیار وحشتناك و پرهراس است و برای همین هم قوتی مضاعف و توشه ای بسیار می طلبد. سنگین ترین توشه ها و قوی ترین ایمان ها با استقبال دل از امام زمان (علیه السلام) و راز و نیاز و استغاثه به درگاه به دست می آید. امام، در حقیقت، عامل دست یابی به باطن ذكر الله است. حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند:

«فَاسْتَصْبَحُوا بِنُورِ یقَظَةٍ فِی [الْأَسْمَاعِ وَ الْأَبْصَارِ] الْأَبْصَارِ وَ الْأَسْمَاعِ وَ الْأَفْئِدَةِ یذَكِّرُونَ بِأَیامِ الله.» (1)

«اهل ذكر كسانی هستند كه نور بیداری را در دیده ها و گوش ها و دل های خود قرار داده اند و همیشه ایام الله (2) را به یاد می آورند.»

ص: 115


1- نهج البلاغة (للصبحی صالح) 342 - إرشاد القلوب 234 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 66/325 - الحیاة 165 - نهج البلاغه فیض الاسلام خطبه 213
2- ایام الله در ادامه توضیح داده خواهند شد. اما به اختصار باید گفت، سه روز از روزها، روز خدا یا یوم الله است. روز ظهور حضرت مهدی (علیه السلام)، روز رجعت و روز قیامت.

روزهای خدا

از زبان معصوم (علیهم السلام) نقل شده است كه ایام الله سه روز است. ایام الله یعنی روزهای خدا. روزهایی که فرمان الهی در آن ها انجام شده و کائنات بر مدار حق می چرخند. روز ظهور منجی یکی از این سه روز است. اهل ذکر در عصر غیبت منتظر روز قیام امام خویش هستند و همواره در تكاپوی آن روز با شكوه، زمینۀ تشریف فرمایی آن جناب یگانه را فراهم می سازند.

برای کسب توفیق یاد حضرت در این جهان ظلمانی باید در پی عاملی قدرت مند باشیم. آن كبریت احمر و اكسیر اعظم قطرۀ اشكی خالصانه برای خداستو آن ندبه مصیبت زدگی خالصانه برای امام حسین (علیه السلام) است. باید برای جذب تابش انوار ملكوتی امام بر صفحۀ دل، زنگارهای آن را بزداییم و از تمام انبیا و ائمۀاطهار (علیهم السلام) و وجود مقدس امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تبعیت کنیم كه فرمودند:

«یا جداه، هر صبح و شام برایت گریانم تا از چشمانم خون جاری شود.» (1)

انسان باید هر روز بر سفرۀ حزن و گریۀ بر مصائب حضرت صدیقۀ طاهره (علیها السلام) و امام حسین (علیه السلام) بنشیند و سوزش دل و خون جگر و اشك بصر را دست مایه نموده تا آن را سرمایه ای در پیشگاه حق تعالی قرار دهد و با صرف دقایقی در روز، با ناله و گریه بر مصیبت سیدالشهداء، در این عبادت عظیم شرکت نموده و آن اشک خالصانه برای خدا را بر چهره جاری نماید. در این سوگ مؤمن باید به جایی برسد که فرموده اند:

«وَ أَكْلُهُ كَأَكْلِ الْمَرْضَى وَ بُكَاؤُهُ كَبُكَاءِ الثَّكْلَى.» (2)

«خوراكش مانند بیماران است و گریه اش مانند گریۀ مادرِ فرزندمرده.»

روز دیگر خدا روز رجعت ائمۀ اطهار (علیهم السلام) به دنیاست. روزی که دشمنان شان نیز برای انتقام از خاک بیرون آورده می شوند:

ص: 116


1- بحار الانوار 101/320
2- صفات الشیعة 30 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 8/401

﴿وَیوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً مِمَّنْ یكَذِّبُ بِآیاتِنا فَهُمْ یوزَعُون ﴾ (1)

«و در آن روز از هر امتی گروهی که آیات ما را تکذیب می کردند را از خاک بیرون می آوریم.»

این آیه سندی برای آن است که این اتفاق در دنیا انجام خواهد شد؛ چراکه در قیامت همۀ آحاد بشر محشور خواهند شد و در این آیه ذکر شده که بخشی از مردم را محشور خواهند نمود. آخرین روز خدا روز قیامت است. روز برپایی میزان و صراط و روز برداشت از آنچه خلایق در دنیا آن را کاشته بودند.

مؤمن بر اثر مداومت بر یاد خدا روزانه به توفیق بی نظیر دعا دست می یابد. اگر مومن با همان دل محزون و چشم اشك بار، از اعماق دل، ظهور منتقم اسیران و شهدای كربلا را از خدای متعال خواستار گردد، هم آثار محبت به امام زمان (علیه السلام) و اجدادش در او ظاهر می شود و هم از هلاكت آخرالزمان رهایی می یابد؛ چراکه:

«لَا ینْجُو فِیهَا مِنَ الْهَلَكَةِ.»

«كسی از این هلاكت نجات پیدا نمی كند.»

ادامه می فرمایند:

«وَ وَفَّقَهُ فِیهَا لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِیلِ فَرَجِه» (2)

«مگر موفق شدگان به دعا برای فرج.»

چون مؤمن به این مرتبه از دعا راه یافت، مشمول عنایت خاص امامش قرار خواهد گرفت. وجود مقدس حضرت مهدی (علیه السلام) فرمودند:

«به درستی كه من برای آن مؤمنی كه یادآور مصیبت های جدم شود و سپس برای تعجیل فرج دعا كند، من نیز برای او دعا می کنم.» (3)

دعای امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دعای خداست. چنان چه شخصی خود را در مشمول دعای

ص: 117


1- سورۀ مبارکۀ نمل آیۀ شریفۀ 83
2- تحف العقول 1 - الأمالی(للصدوق) 1 - كمال الدین و تمام النعمة 2/384 - بشارة الاسلام 168 - الامام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) 134
3- مكیال المكارم 2/75

حضرت (علیه السلام) قرار دهد، قطعاً کار وی به تطهیر روح و جسم منجر خواهد شد. این همان مطلبی است که از ابتدای کتاب سعی بر بیان آن شده بود. این طهارت روح پس از پاک نمودن جسم از محرمات و شبهات و تخلی زبان از لغویات و اشباع آن از ذکر خدا و یاد امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به دست خواهد آمد. سردادن القاب مقدس امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و مخاطب قراردادن ایشان، زمزمۀ فرازهایی از دعای ندبه مانند:

«لَیتَ شِعْرِی، أَینَ اسْتَقَرَّتْ بِكَ النَّوَى... هَلْ إِلَیكَ یا ابْنَ أَحْمَدَ سَبِیلٌ فَتُلْقَى.» (1)

چند دقیقه گریه برای امام حسین (علیه السلام) و دعا برای ظهور می تواند نقطۀ اوج طیران روح مؤمن باشد. اظهار ارادت و محبت به پیشگاه مقدس امام (عجل الله تعالی فرجه الشریف) فعلی است که اگر شرق و غرب عالم را جست وجو کنند، عبادتی برتر از آن نخواهند یافت. چند حدیثِ مؤید این مطلب را در ذیل به عنوان نمونه ذکر کرده ایم:

«گریه بر امام حسین (علیه السلام) اعظم عبادت هاست.» (2)

«دعا برای فرج بهترین عبادت است.» (3)

«ذكر خدا (یاد حضرت مهدی (علیه السلام)) با فضیلت ترین عبادت است.» (4)

ارزش و جایگاه دعا

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«خداوند متعال می فرماید که بندۀ من در حال تضرع و دعاست تا این كه محبت من شامل حال او شود. كسی كه من او را دوست بدارم، گوش، چشم، دست و... او می شوم.»

ماه رمضان زمینه ساز آشتی قلوب شیعیان با حضرت مهدی (علیه السلام) و یکی از بهترین

ص: 118


1- المزار الكبیر (لابن المشهدی) 582 - إقبال الأعمال (ط - القدیمة) 1/298 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 99/108 - زاد المعاد - مفتاح الجنان 307
2- الخصائص الحسینیه 356 - بحارالانوار 44/289
3- منتخب الاثر فصل 10 باب 2 ح 16 - وسائل الشیعه 7/31
4- غررالحکم 2/108

مواقع دعا برای حضرتش می باشد. درخواست ظهور ایشان از خداوند متعال در شب قدر حاکی از اوج فکر و ایمان مؤمن است. در این شب اهل بصیرت و مخلصین از آن هایی که یادی از مولای خویش ننموده اند جدا گشته و غربال می شوند؛ چراکه مؤمنان حقیقی کسانی هستند که حوائج امام (علیه السلام) خود را بر حوائج خویش مقدم می دارند:

«و مُقَدِّمُكُمْ أَمَامَ طَلِبَتِی وَ حَوَائِجِی وَ إِرَادَتِی فِی كُلِّ أَحْوَالِی وَ أُمُورِی.» (1)

«شما را بر خواسته هایم و بر همۀ احوال و امورم مقدم می دارم.»

موفق شدگان به دعا برای ظهور همان دعاکنندگان شب قدرند؛ ولی متأسفانه به دلیل نبود معرفت کافی، شب های قدر از اعمال عبادیِ مستحبی بسیاری پر شده است و جای خالی دعا برای تشریف فرمایی حضرت در آن به شدت محسوس است. وجود نازنین و مغموم امام مهدی (علیه السلام) مثل شخصی زندانی که برای ملاقات عزیزانش تا روز ملاقات ثانیه شماری می کند، در شب قدر در انتظار دعاگویان هستند؛ زیرا آن شب از همۀ شب های سال برتر و زمان وضع تقدیرات عالم است. تقدیراتی که با دعا دگرگون می شوند و بلای حتمی را به نعمتی قطعی تبدیل می کنند. چه تقدیری بهتر از فریاد حضرت مهدی از کعبه مقدس.

ای کاش روزی برسد که در شب های قدر، مؤمنین گرفتاری های خود را کنار گذاشته و فقط برای امام مظلوم و غائب شان دعا نمایند. بر هر مؤمن عاقلی واجب است که تمامی مراتب دعا و تضرع را برای تعجیل در امر تشریف فرمایی امامش به جا آورد:

«وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ.» (2)

اولین چیزی كه در دعا مطرح است، دعوت خود خدای مهربان است كه از روی لطف و مهر بندگانش را به این عمل امر نموده است. حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام)

ص: 119


1- بخشی از زیارت جامعه کبیره
2- كمال الدین و تمام النعمة 2/485 - الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی) 2/471 - الوافی 1/425 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 52/92 - ریاض الأبرار فی مناقب الأئمة الأطهار (علیهم السلام) 3/117 - إلزام الناصب فی إثبات الحجة الغائب (علیه السلام) 1/381؛ 1/391

می فرمایند:

«خداوند شما را امر فرموده به دعا که از او بخواهید تا به شما عطا كند و او مهربان و بخشنده است. او بین تو و خودش كسی را قرار نداده است تا مانع تو گردد و تو را ناچار به رجوع به دربان و پرده دار نفرموده است.»

حضرت در ادامه برای تشویق مؤمنان تا یقین كنند به این كه دعاهای شان به اجابت خواهد رسید، فرمودند:

«و با این اجازۀ دعا و مناجات، كلید خزائن خود را به دست تو سپرده است تا هرگاه كه خواستی با دعا و درخواست از او، درهای خزائن او را بگشایی.» (1)

همچنین برای ترغیب بیشتر مؤمنان به دعا و تضرع، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«تَدعُونَ رَبَّكُم بِاللَّيلِ و النَّهارِ، فَإنّ الدُّعاءُ سِلاحَ المؤمنين»

«شب و روز به درگاه پروردگارتان دعا كنید؛ زیرا سلاح مؤمن دعاست.» (2)

خدای متعال با آن كه دعا را برای برطرف نمودن نیازها و حوائج قرار داده است، از شدت محبتی كه به مخلوقاتش دارد، پاداش های بی نظیری را نیز برای آن قرار داده است كه از همۀ آن ها مهم تر، نزدیكی و آشتی قلوب مخلوقات با خویش است. امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:

«عَلَيْكُمْ بِالدُّعَاءِ فَإِنَّكُمْ لَا تَقَرَّبُونَ بِمِثْلِه»

«بر شما باد به دعا كردن! به درستی كه دعا بهترین راه تقرب است.» (3)

در آیۀ شریفۀ 56 سورۀ مبارکۀ ذاریات می خوانیم:

﴿وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیعْبُدُونِ ﴾

«هدف خلقت جن و انسان عبادت است.»

ص: 120


1- چرا مرا آفریدند 116 - بحارالانوار 77/204
2- اصول كافی باب الدعا 2/468 - سلاح المومن ح 3
3- كافی 2/467

در بیان حقیقت عبادت، دعا را معرفی نموده اند:

«الدُّعَاءُ مُخُ الْعِبَادَة.» (1)

«دعا مغز عبادت است.»

كسی از امام باقر (علیه السلام) سؤال کرد که زیاد قرآن خواندن بهتر است یا زیاد دعا كردن، حضرت (علیه السلام) فرمودند:

«دعا! مگر نمی بینی كه در قرآن آمده است:

قُلْ ما یعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُكُم

که اگر دعای شما نباشد، پروردگار من به شما اعتنایی نخواهد داشت.» (2)

اگر درخواست و استغاثه ای برای رفع حوائج شخصی و بالأخص تعجیل در امر فرج امام زمان (علیه السلام) نباشد، نسبت به مقام والا و کریمانه خداوند ادبار ورزیده شده است. بنابراین، خدا به آن بنده ای كه نسبت به ذات اقدسش ادبار داشته باشد، توجهی نخواهد داشت. گناه بی اعتنایی به حجت خدا، كه یکی از نشانه های آن كاهلی در دعا برای تشریف فرمایی آن وجود گرامی است، نزد خدا بسیار عظیم است. اگر این بی توجهی ادامه یابد، تبعات سنگینی، از جمله تاریكی و قساوت قلب را، به دنبال خواهد داشت. پس وای بر چنین بنده ای كه با دست خویش خود را به هلاكت كشانیده؛ زیرا امام حسن عسکری (علیه السلام) فرموده اند:

«وَ الله لَیغِیبَنَّ غَیبَةً لَا ینْجُو فِیهَا مِنَ الْهَلَكَةِ إِلَّا مَنْ ثَبَّتَهُ الله عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ فِیهَا لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِیلِ فَرَجِه.» (3)

«به خدا قسم، او غیتبی خواهد نمود که در آن کسی از هلاکت نجات

ص: 121


1- الوافی 9/1514 - وسائل الشیعة 7/27؛ 7/28 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 90/300؛ 90/302؛ 110/282 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 5/167؛ 5/174 - مجمع البحرین 2/442
2- چرا مرا آفریدند 116 - وسائل الشیعه 7/31 - عدة الداعی 19 - [سورۀ مبارکۀ فرقان آیۀ شریفۀ 77]
3- مدینة المعاجز 8/69 - كمال الدین 2/384 - اثبات الهداة 5/95 - امالی 1 - تحف العقول 1

نخواهد یافت، مگر کسی که خداوند عزوجل او را بر گفته به امامت او ثابت قدم بدارد و او را برای دعا بر تعجیل در فجرش موفق نماید.»

طبق فرمایش امام معصوم (علیه السلام) هركسی در حوائج خویش دعا را ترك كند به معصیت و نافرمانی خدا متهم می شود:

«تَرْكُ الدُّعَاءِ مَعْصِیة.» (1)

«ترك دعا نافرمانی خداوند متعال است.»

همچنین قرآن مجید هم متذكر این امر شده است:

﴿إِنَ الَّذینَ یسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتی سَیدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرینَ ﴾ (2)

«همانا آنان كه از عبادت من استكبار ورزند، به زودی با كمال ذلت به دوزخ درخواهند افتاد.»

پس همان طور كه دعانکردن باعث غضب خداوند می شود، دعا و استغاثه سبب خشنودی خدا می گردد. حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند:

«سپاس و ستایش مختص خداوندی است كه خشنودی اش در درخواست و استغاثه از او و طلب كردن آنچه نزد اوست می باشد.» (3)

تفاوت کسی که از خدا درخواست می کند با کسی که نمی کند در کلام رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) چنین آمده است:

«دو نفر با عملی یكسان وارد بهشت می شوند و یكی از آن دو دیگری را بالاتر از خود می بیند و می گوید که پروردگارا، چرا این عنایت را به او فرمودی، درحالی كه عمل هر دوی ما یكی بود؟ خداوند متعال می فرماید که او از من درخواست نمود؛ ولی تو نخواستی.» (4)

ادب بندگی اقتضاء می کند که انسان علاوه بر وقت گرفتاری، در وقت آسایش هم

ص: 122


1- مجموعۀ ورام 2/120 - چرا مرا آفریدند 127
2- سورۀ مباركۀ غافر آیۀ شریفۀ 60
3- صحیفه علویه دعای روز چهارشنبه
4- چرا مرا آفریدند 116 - بحارالانوار 8/221 - وسائل الشیعه 7/24

دعا کند و با خدا ارتباط داشته باشد. امام صادق (علیه السلام) فرمودند که خداوند متعال به حضرت داوود (علیه السلام) وحی فرمود که:

«اذْكُرْنِی فِی سَرَّائِكَ أَسْتَجِبْ لَكَ فِی ضَرَّائِك.» (1)

«در زمان آسایشت به یاد من باش تا من هنگام گرفتاری دعای تو را اجابت كنم.»

امام محمد باقر (علیه السلام) می فرمایند:

«وَ مَا مِنْ شَی ءٍ أَحَبَ إِلَى الله مِنْ أَنْ یُسْأَل.» (2)

«هیچ چیز نزد خداوند متعال محبوب تر از دعا و درخواست از درگاه او نیست.»

یكی از دلایل محبوب بودن دعا نزد خدا آن است كه راز و نیاز با خدا انسان را برای عبودیت بیشتر و دیگر اعمال عبادی آماده و مجهز می كند و تقویتی است تا انرژی روحی بیشتری برای عبادات دیگر كسب شود، چنان كه موسی بن عمران (علیهما السلام) عرض کرد:

«پروردگارا، مرا از علامت و نشانۀ رضا و خشنودی ات آگاه نما.»

خداوند متعال وحی فرمود:

«وقتی دیدی آمادگی كامل برای عبادت در بندۀ من مشاهده می شود و از معصیت روی گردان است، این علامت خشنودی من است.» (3)

ص: 123


1- مكارم الأخلاق 269 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 90/381 - میزان الحكمه 4/23
2- تحف العقول 282 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 66/393؛ 75/141؛ 90/292؛ 90/294؛ 90/312 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 5/163؛ 5/169؛ 11/275 - مجمع البحرین 3/300
3- بحارالانوار 15/26

نماز شب و تهجد

این که روح برای طهارت به چه چیز دیگری نیاز دارد، سؤالی است که جواب صحیح آن فقط نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت طاهرینش (علیهم السلام) یافت می شود. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«قیام و تهجد در دل شب باعث خشنودی خدای متعال است.» (1)

برخی از آیاتی که درباره عبادت در شب نازل شده اند از این قرار هستند:

﴿وَ مِنَ اللَّیلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى أَنْ یبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً﴾ (2)

«و پاسى از شب را زنده بدار تا براى تو به منزلۀ نافله باشد. امید است كه پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند.»

﴿وَ مِنَ اللَّیلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَ سَبِّحْهُ لَیلاً طَویلاً﴾ (3)

«و بخشى از شب را در برابر او سجده كن و در شب هاى دراز او را به پاكى بستاى.»

﴿إِنَّ رَبَّكَ یعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنى مِنْ ثُلُثَی اللَّیلِ وَ نِصْفَهُ وَ ثُلُثَهُ وَ طائِفَةٌ مِنَ الَّذینَ مَعَك ﴾ (4)

«در حقیقت، پروردگارت مى داند كه تو و گروهى از كسانى كه با تو هستند نزدیك به دو سوّم از شب یا نصف آن یا یك سوّم آن را برمى خیزید.»

﴿إِنَّ ناشِئَةَ اللَّیلِ هِی أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قیلاً﴾ (5)

«قطعاً برخاستن در شب رنجش بیشتر و گفتار [و راز و نیاز در آن هنگام] راستین تر است.»

ص: 124


1- مجمع البیان ذیل آیات 15 الی 20 سوره سجده - نورالثقلین 4/229 - یكصد موضوع اخلاقی در قرآن و حدیث 106
2- سورۀ مبارکۀ اسرا آیۀ شریفۀ 79
3- سورۀ مبارکۀ انسان آیۀ شریفۀ 26
4- سورۀ مبارکۀ المزمل آیۀ شریفۀ 20
5- سورۀ مبارکۀ المزمل آیۀ شریفۀ 6

﴿قُمِ اللَّیلَ إِلاَّ قَلیلاً * نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلیلاً * أَوْ زِدْ عَلَیهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتیلاً﴾ (1)

«شب را به پا خیز، مگر اندكى * نیمى از شب یا اندكى از آن را بِكاه * یا بر آن [نصف] بیفزاى و قرآن را شمرده شمرده بخوان.»

﴿وَ مِنَ اللَّیلِ فَسَبِّحْهُ وَ إِدْبارَ النُّجُومِ﴾ (2)

«و [نیز] پاره اى از شب و در فروشدن ستارگان تسبیح گوىِ او باش.»

﴿كانُوا قَلیلاً مِنَ اللَّیلِ ما یهْجَعُونَ * وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ یسْتَغْفِرُونَ﴾ (3)

«و از شب اندكى را مى خوابند * و در سحرگاهان [از خدا] طلب آمرزش مى كردند.»

﴿فَاصْبِرْ عَلى ما یقُولُونَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِها وَ مِنْ آناءِ اللَّیلِ فَسَبِّحْ وَ أَطْرافَ النَّهارِ لَعَلَّكَ تَرْضى ﴾ (4)

«پس بر آنچه مى گویند شكیبا باش و پیش از برآمدن آفتاب و قبل از فروشدن آن، با ستایش پروردگارت [او را] تسبیح گوى و برخى از ساعات شب و حوالى روز را به نیایش پرداز. باشد كه خشنود گردى.»

طبق فرمایش امام حسن عسكری (علیه السلام)، مکمل روزه قیام و تهجد در نیمه شب است. روزه و نماز شب مكمل یک دیگرند. امام حسن عسكری (علیه السلام) فرمودند:

«قرب به خدای متعال فقط از راه گرسنگی و تشنگی و قیام در شب میسر است.» (5)

یكی از پیامبران درباره پیمودن طریق بندگی با خداوند سخن می گفت:

«پیامبر خدا گفت که پروردگارا، مرا بر كاری راهنمایی كن كه مرا به تو

ص: 125


1- سورۀ مبارکۀ المزمل آیات شریفه 2 الی 4
2- سورۀ مبارکۀ طور آیۀ شریفۀ 49
3- سورۀ مبارکۀ ذاریات آیات شریفه 17 و 18
4- سورۀ مبارکۀ طه آیۀ شریفۀ 130
5- بحارالانوار ج 15

نزدیك گرداند. حق تعالی در جواب او فرمود که شب را روز قرار ده و روزت را شب. او عرض كرد که پروردگارا، چگونه می شود؟ پروردگار در جواب فرمود که به جای خواب نماز بخوان و به جای خوردن گرسنه باش.» (1)

تهجد در نیمه شب كه یکی از پایه های اصلی قرب الهی را تشكیل می دهد، آن قدر حائز اهمیت است كه امام معصوم (علیه السلام) پیروان خود را این چنین به این عبادت بزرگ سوق می دهند:

«لَیسَ مِنْ شِیعَتِنَا مَنْ لَمْ یصَلِّ صَلَاةَ اللَّیلِ.» (2)

«كسی كه نماز شب نخواند از شیعیان ما نیست.»

قدر و منزلت نماز شب آن چنان والاست كه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«آن قدر جبرئیل مرا به قیام در شب سفارش كرد كه گمان كردم خوبان امت من هرگز نباید بدون خواندن نماز شب بخوابند.» (3)

داوود صرمی می گوید که از امام صادق (علیه السلام) سؤال كردم که نماز شب واجب است یا مستحب؟ امام (علیه السلام) فرمودند:

«واجب است.»

صاحب كتاب وسائل (رحمة الله) می نویسند:

«مراد از این واجب یا مستحب مؤكد است یا وجوب آن بر نبی اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم).» (4)

معصوم (علیه السلام) فرمودند:

«بنی اسرائیل نماز شب را بر خود واجب كرده بودند، بدون این كه خدا آن

ص: 126


1- لئالی 15
2- المقنعة 119 - روضة الواعظین و..(ط - القدیمة) 2/321 - وسائل الشیعة 8/162 - هدایة الأمة إلى أحكام الأئمة (علیهم السلام) 3/329 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 84/162
3- من لا یحضره الفقیه 13/4
4- وسائل الشیعه 151/8 - تهذیب 121/2

را واجب كرده باشد.»

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند:

«عَلَیكَ بِصَلَاةِ اللَّیل.» (1)

«بر تو باد خواندن نماز شب.»

حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) نیز فرمودند:

«وَ أُوصِیكُمْ بِقِیامِ اللَّیل.» (2)

«شما را به نماز شب توصیه می كنم.»

آری، امر حق تعالی برای مؤمنین چنین وضع گشته است:

﴿وَ مِنَ اللَّیلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَ سَبِّحْهُ لَیلًا طَوِیلا﴾ (3)

«یك قسمت شب را برای خدا سجده كن و شب طولانی را به تسبیح مشغول باش.»

شاید مراد از شب های طولانی شب های پاییز و زمستان باشد که بهترین موقع برای مقاومت و مداومت در تمام فصول سال است.

در دیدگاه اولیاء خدا، تهجد و راز و نیاز شبانه، به دلیل ابتهاجات روحی نهفته در خود، بسیار خواستنی است. این مؤمنین حقیقی هستند که با مرتبۀ والای عقلانی و برخورداری از نعمات، حاضرند در نیمۀ شب های سرد و یخ بندان به راز و نیاز پرداخته یا در روزهای گرم، گرسنگی و تشنگی را پیشۀ خود سازند. علاوه بر لذت های این عبادات، باید گفت که این اعمال مشکل گشای سکرات موت و دنیای پس از مرگ هستند. مرحوم محدث قمی (رحمة الله) نقل می کند:

«بعد از وفات حضرت مریم (علیها السلام)، حضرت عیسی (علیه السلام) او را صدا زد و گفت

ص: 127


1- من لا یحضره الفقیه 4/188 (سه بار فرمودند) - وسائل الشیعه 94/4؛ 8/158 - بحارالانوار 96/391(چهار بار فرمودند) - الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا (علیه السلام) 137 - الكافی (ط - الإسلامیة) 8/79؛ (ط - دارالحدیث) 15/196
2- مستدرك الوسائل 64/3؛ 151/3؛ 152/3
3- سورۀ مباركۀ انسان آیۀ شریفۀ 26

که ای مادر، آیا دوست داری به دنیا برگردی؟ حضرت مریم (علیها السلام) گفت که آری. برای این كه در نیمه شب بسیار سرد برای خدا نماز بخوانم و در روز بسیار گرم روزه بگیرم. ای پسر جان، این راه (سفر آخرت) بسیار بیم ناك است.»

این چنین است كه هر مؤمنی باید با تفكری صحیح عقل خود را بارور نموده و بدین وسیله عمر عزیز و فرصت بسیار كم خود را دریابد؛ زیرا هر شبی که به غفلت بگذرد، فرصتی گران سنگ بوده که به آسانی از دست انسان خارج شده است و دشمنی خدا را برمی انگیزد:

«أَبْغَضُ الْخَلْقِ إِلَى الله جِیفَةٌ بِاللَّیلِ بَطَّالٌ بِالنَّهَار.» (1)

«دشمن ترین مردم در پیشگاه خدا كسی است كه شب تا صبح می خوابد و روز را نیز به بطالت می گذراند.»

حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند:

«نَهَى رَسُولُ الله (صلی الله علیه و آله و سلم) أَنْ یكُونَ الرَّجُلُ طُولَ اللَّیلِ كَالْجِیفَةِ الْمُلْقَاةِ وَ أُمِرَ بِالْقِیامِ مِنَ اللَّیلِ وَ التَّهَجُّدِ بِالصَّلَاةِ.» (2)

«رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نهی فرمود از این كه مرد مؤمن در تمام طول شب مثل مردار بیافتد و امر فرمودند كه قسمتی از شب برخاسته و به خواندن نماز مشغول باشد.»

مرحوم فشاركی در "عنوان الكلام" در صفحۀ 417 فرمودند:

«هركس به هر جا رسید از مداومت در اقامۀ نماز شب بوده است. در شرافت نماز شب همین بس كه بر مثل حضرت خاتم النبیین (صلی الله علیه و آله و سلم) واجب شده و شعار صالحین و كلید خیری از خیرات دنیوی و اخروی است. از آن جا كه نماز شب خواص و فوائد بسیاری دارد، شیاطین و نفوس اماره با

ص: 128


1- بحار الأنوار (ط - بیروت) 84/158 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 6/340
2- دعائم الإسلام 1/211 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 84/159

اعانت یك دیگر، نمی گذارند كه اغلب مردم به آن تمایل پیدا كنند.»

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«بهترین مردم كسی است كه عاشق عبادت باشد و آن را در آغوش كشد و از دل دوست بدارد و با تن به عبادت برخیزد و خود را برای انجام آن فارغ سازد. چنین کسی باكی ندارد از این که در دنیا سختی بكشد یا در رفاه و آسایش باشد» (1)

پس باید برای شكرگزاری از تمام نعمت های الهی كه برای رفاه و آسایش بشر بنا نهاده شده اند، كمر همت را بسته و عزم را مردانه جزم کرده و با اندكی تأمل و تفكر، این فرصت طلایی عمر را از دست ندهیم؛ زیرا هر شبی كه به غفلت سپری گردد، برای اهل معنا از هر بلا و مصیبتی سخت تر است. پس بیاییم قدر این نعمت کوتاه شب های عمر را دانسته و ساعتی قبل از نماز صبح صداقت خود را برای سماواتیان به نمایش بگذاریم. امام صادق (علیه السلام) فرمودند:

«هرگاه بنده ای برای نماز شب برمی خیزد، در حالی كه خواب او را فراگرفته است و به راست و چپ متمایلش می كند...، حق تعالی امر می فرماید كه درهای آسمان باز شود. سپس به فرشتگان می فرماید که به بندۀ من نگاه كنید كه برای تقرب به سوی من عملی را كه بر او واجب نكردم انجام می دهد. او از من به سه چیز امیدوار است: گناهی كه بیامرزم؛ توبه ای كه از او بپذیرم؛ رزقی كه زیاد گردانم. ای ملائكۀ من، شما شاهد باشید كه من این سه حاجت او را بدون شك برآورده می كنم.» (2)

با این فرمایش معلوم می شود كه ارزش هر كاری به سختی آن است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«وقتی بنده ای از خوابگاه گرم و لذت بخش خود برمی خیزد، درحالی كه

ص: 129


1- اصول كافی كتاب الایمان و الكفر باب العباده 3/214
2- علل الشرایع 364/2 - وسائل الشیعه 8/151

چشمش خواب آلوده است و برای خشنودی حق تعالی به نماز می ایستد، خداوند متعال به ملائكه مباهات می كند و می فرماید که آیا بندۀ مرا می بینید كه چطور از بستر لذت بخش خود برای اقامۀ نماز برخاسته است، درصورتی كه این عمل را بر او واجب نكرده ام ؟ شما شاهد باشید كه من او را آمرزیدم.» (1)

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«هرگاه بنده ای در تاریكی شب با خدای خود خلوت كند، پروردگار نوری در دلش جای می دهد و در هنگام یا رب یا رب گفتن، حق تعالی جواب می دهد که لبیك بندۀ من. از من بخواه تا به تو عطا كنم. بر من توكل كن تا تو را كفایت كنم. سپس می فرماید که ای فرشتگان من، به بنده ام نگاه كنید که چطور در شب تاریك با من راز و نیاز می كند و انسان های بی ارزش به بازی و غفلت و خواب به سر می برند. شما شاهد باشید كه من او را بخشیدم.» (2)

مؤمن باید به احترام دعوت حق تعالی كه این چنین به او خطاب می كند، با اشتیاق فراوان و اراده ای راسخ، تاریكی نیمه شب را به نور پروردگارش منور گرداند و پا به بساط قرب و راز و نیاز بگذارد، چنان كه امام صادق (علیه السلام) فرمودند:

«خداوند به موسی بن عمران (علیهما السلام) فرمود که ای پسر عمران، با حالت ذلت و انكسار قلب و بدن آرام و خاضع و چشم گریان در تاریكی شب به طرف من بیا و مرا بخوان. مسلماً در این صورت مرا می یابی كه خیلی نزدیك و پاسخ گو و اجابت كننده هستم.» (3)

خوش به سعادت بنده ای كه در نیمۀ شبان جبین مذلت بر خاك بگذارد و برای

ص: 130


1- مستدرك الوسائل 332/6 ح 6934
2- بحارالانوار 99/38؛ 120/70؛ 137/84
3- امالی شیخ صدوق 215 فارسی

گناهانش گریه كند و با چشمی گریان یادآور نعمت های بی شمار پروردگارش گردد كه در آن حال و موقع زمان تابش انوار الهی است. امام صادق (علیه السلام) فرمودند:

«خانه هایی كه در آن ها نماز شب خوانده می شود، مانند ستارگانی که روشنی بخش زمین هستند، روشنی بخش اهل آسمان هستند.» (1)

شخصی می گوید که به امام صادق (علیه السلام) عرض كردم: «یك ماه یا دو ماه یا سه ماه است که نماز شب نخوانده ام. آیا جایز است قضای آن ها را به جا بیاورم»؟ حضرت چند مرتبه فرمودند:

«نماز شب برای تو به منزلۀ نور چشمت می باشد.»

سپس فرمودند:

«قَضَاءُ صَلَاةِ النَّهَارِ بِاللَّيْلِ وَ قَضَاءُ صَلَاةِ اللَّيْلِ بِالنَّهَار»

«می توان قضای نماز شب را در روز و قضای نماز روز را در شب به جا آورد.» (2)

مطلب مهمی كه از این كلام نورانی برداشت می شود این است که امام (علیه السلام) نماز شب را به منزلۀ نور چشم مثال زدند. اگر چشم نور نداشته باشد مانند نابینایان راه را از چاه تشخیص نمی دهد و بر اثر نداشتن دید كافی، دائماً در معرض حوادث قرار خواهد گرفت.

امام حسن عسكری (علیه السلام) در روایتی فرمودند:

«پس بدان كه انسان خلق شد تا در این دنیا خشنودی خدای خویش را فراهم سازد.»

امام صادق (علیه السلام) اهمیت اهتمام به این عبادت را تا آن جا بالا می برند که می فرمایند:

«ثَلَاثَةٌ مِنْ رَوْحِ الله التَّهَجُّدُ مِنَ اللَّیلِ بِالصَّلَاةِ وَ لِقَاءُ الْإِخْوَانِ وَ الصَّوْمُ.» (3)

«سه چیز از روح خداست: بیداری در شب برای نماز؛ ملاقات با برادران

ص: 131


1- من لا یحضره الفقیه 239/1؛ 473/1 - بحارالانوار 153/87؛ 161/87 - تهذیب 122/2
2- وسائل الشیعه 279/4 - بحار الانوار 43/87
3- بحارالانوار 96/257؛ (ط - بیروت) 93/257

دینی؛ روزه داری.»

امام محمد باقر (علیه السلام) فرمودند:

«خداوند عزوجل بندگان مؤمنی را كه همیشه دعا كنند دوست دارد. پس بر شما باد به دعاكردن در سحر تا طلوع خورشید.» (1)

بنابراین، مؤمن عاقل این چند روز بسیار كوتاه عمر را غنیمت شمرده و تدارك پاكیزگی از گناهان خود را با تضرع و انابه در تاریكی شب فراهم می سازد كه خداوند متعال مشتاق دیدار بندگان گناه کار خود است؛ چنان كه به حضرت داوود (علیه السلام) فرمود:

«ای داوود (علیه السلام)، آنچه می گویم بشنو كه سخن من حق است: من به بندۀ گنه كارم مهربان تر از خودش به حال خودش هستم و من بندۀ خود را دوست دارم و از او خجالت می كشم؛ ولی او از من شرم ندارد.» (2)

چه زیباست حال گناه کاری كه به سر عقل بیاید و خجالت و شرمساری، او را در نیمه شب به توبه و انابه وادارد تا به سبب گریه و انابه، به مقام توابان و صالحان برسد. امام صادق (علیه السلام) فرمودند:

«عَلَيْكُمْ بِصَلاةِ اللَّيْلِ فَاِنَّهُ دَأْبُ الصّالِحينَ قَبْلَكُمْ، وَاِنَّ قِيامَ اللَّيْلِ قُرْبٌ اِلَى اللّهِ، وَمِنْهاةٌ عَنِ اْلاِثْمِ، وَتَكْفيرُ السَّيِّئاتِ وَمَطْرَدَةُ الدّاءِ فِى الْجَسَدِ»

«بر شما باد خواندن نماز شب؛ زیرا روش پیغمبر شما و دأب صالحین قبل از شما و دوركننده درد از اجساد شماست.» (3)

از پاداش های نمازگزارن می توان به قبولی دعا، پذیرش عبادات، وسعت قلب و طهارت روح برای پذیرش حکمت و... اشاره کرد. سلامتی جسمی چنین افرادی نیز از دیگران بیشتر خواهد بود. تقید به تهجد در نیمه شب باعث دوری امراض از بدن خواهد شد. از بركات دیگر آن دوری فقر و سرازیری رزق به سوی صاحبش می باشد. روایت شده است که مردی به خدمت امام صادق (علیه السلام) از نیازمندی خویش شكوه کرد

ص: 132


1- وسائل 68/7 ح 8748 - بحارالانوار 165/84؛ 344/90؛ 345/90
2- ارشاد القلوب 86/1
3- من لا یحضره الفقیه472/1 - تهذیب 120/2 - بحارالانوار 268/59؛ 149/84

تا جایی كه نزدیك بود از گرسنگی دم زند! امام (علیه السلام) به او فرمودند که آیا نماز شب می خوانی؟ او گفت که بلی. امام (علیه السلام) فرمودند:

«كَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ یصَلِّی بِاللَّیلِ وَ یجُوعُ بِالنَّهَارِ إِنَّ الله عَزَّ وَ جَلَّ ضَمِنَ بِصَلَاةِ اللَّیلِ قُوتَ النَّهَارِ.» (1)

«كسی كه گمان كند نماز شب می خواند و روز گرسنه می ماند اشتباه كرده است؛ زیرا خداوند متعال ضامن شده كه طعام روز را به وسیلۀ نماز شب فراهم سازد.»

پس بیچاره و عقب مانده كسی است كه از فواید و آثار بی شمار تهجد محروم باشد. امام صادق (علیه السلام) به یاران شان فرمودند:

«لَا تَدَعْ قِیامَ اللَّیلِ فَإِنَ الْمَغْبُونَ مَنْ حُرِمَ قِیامَ اللَّیل.» (2)

«دست از تهجد و شب زنده داری بر ندار. مغبون كسی است كه از قیام و عبادت نیمه شب محروم باشد.»

كاهلی در نماز شب باعث انزجار ائمۀ اطهار (علیهم السلام) می شود و قطعاً قابل جبران نخواهد بود. این تنفر به علت اهمیت بسیار عظیم نماز شب است. امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:

«من با مردی دشمنی می كنم كه قرآن می خواند و شب بیدار می شود؛ اما برای نماز شب حركت نمی كند تا صبح فرامی رسد و آن گاه برمی خیزد كه نماز صبح بخواند.» (3)

اگر امام صادق (علیه السلام) در عصر حاضر تشریف داشتند و می دیدند كه بعضی از افراد به جای خواندن قرآن تا نیمه های شب پای لغویات و تلویزیون می نشینند، به جای لفظ دشمنی چه می فرمودند؟ امام حسن عسكری (علیه السلام) در نامه ای به پدر شیخ

ص: 133


1- الوافی 7/106 - وسائل الشیعة 8/150؛ 8/157 - هدایة الأمة إلى أحكام الأئمة (علیهم السلام) 3/329 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 84/153؛ 110/230
2- علل الشرائع 2/363 - الوافی 7/107 - وسائل الشیعة 8/160 - هدایة الأمة إلى أحكام الأئمة (علیهم السلام) 3/329 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 80/127؛ 84/146 - تهذیب الأحكام 2/122
3- من لا یحضره الفقیه 479/1

صدوق (رحمة الله) مرقوم داشتند:

«ك َ مَنِ اسْتَخَفَّ بِصَلَاةِ اللَّيْلِ فَلَيْسَ مِنَّا فَاعْمَلْ بِوَصِيَّتِي وَ آمُرُ جَمِيعَ شِيعَتِي حَتَّى يَعْمَلُوا عَلَيْه»

«سی كه نماز شب را سبك بشمارد از ما نیست. پس تو به این توصیۀ من عمل كن و به شیعیانم نیز دستور بده كه به خواندن نماز شب مبادرت ورزند.» (1)

از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است:

«لَیسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یصَلِ صَلَاةَ اللَّیل (2) و قال (علیه السلام): لَیسَ مِنْ شِیعَتِنَا مَنْ لَمْ یصَلِ صَلَاةَ اللَّیل.» (3)

«كسی كه نماز شب نمی خواند از ما نیست! كسی كه نماز شب نمی خواند از شیعیان ما نیست.»

شیخ مفید (رحمة الله) در توضیح این فرمایش نوشته اند:

«از لیس من شیعتنا فهمیده می شود كه تارك نماز شب از شیعیان مخلص نیست و نیز كسی كه به فضیلت نماز شب اعتقاد نداشته باشد از شیعیان نخواهد بود.» (4)

حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند:

«رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از این كه مردی در تمام طول شب مثل مرده افتاده باشد نهی نموده و امر به قیام در شب و تهجد به نماز كرده اند.» (5)

امام صادق (علیه السلام) و امام باقر (علیه السلام) فرمودند:

ص: 134


1- مستدرك الوسائل 64/3
2- المقنع (للصدوق) 131 - وسائل الشیعة 8/162 - هدایة الأمة إلى أحكام الأئمة 3/329
3- المقنعة 119 - روضة الواعظین و..(ط - القدیمة) 2/321 - وسائل الشیعة 8/162 - هدایة الأمة إلى أحكام الأئمة (علیهم السلام) 3/329 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 84/162
4- المقنعه 119
5- بحارالانوار 87/159

«اگر بنده ای در شب یک بار یا دوبار یا بیشتر از جا برخاست که برخاسته وگرنه شیطان پاهای خود را باز كرده و در گوش او ادرار می كند. آن گاه دیگر او آوای تلاوت قرآن و نوای دل نواز شب زنده داران را نمی شنود و وقتی كه صبح از خواب برمی خیزد، حیران و سنگین و كسل است.» (1)

امام باقر (علیه السلام) فرمودند:

«برای شب شیطانی است كه به او رها گفته می شود. وقتی كه بنده ای از خواب بیدار می شود و ارادۀ قیام برای اقامۀ نماز شب می كند، رها به او می گوید که هنوز وقت خواندن نماز شب نشده! بار دیگر بیدار می گردد و همین طور دفعات مكرر او را از برخاستن منصرف می كند تا طلوع فجر. وقتی كه فجر طالع شد در گوش او ادرار می كند و به خود می بالد و دُم خود را می جنباند و از او دور می گردد.» (2)

آری، خدای متعال به دنبال بهانه و فرصتی است تا اندك عمل خالصی از بنده اش دیده و به او پاداشی برساند تا بدین سبب مستحق آمرزش گناهان گردد و لیاقت ورود به بهشت را پیدا كند. به این دلیل خداوند به نیتی كه از روی خلوص باشد نیز پاداش خواهد داد. امام محمد باقر (علیه السلام) فرمودند:

«نیت مؤمن از عملش بهتر است. به این دلیل كه شخص با ایمان آرزو دارد و دلش می خواهد كارهای زیادی انجام دهد؛ ولی فرصت و عمرش او را همراهی نمی کنند.»

امام صادق (علیه السلام) به عنوان نمونه فرمودند:

«مثلا! بندۀ مؤمن در روز تصمیم می گیرد كه سحرگاه از خواب برخیزد و نماز شب بخواند. اتفاقاً همان شب خواب عمیقی او را فرا می گیرد و موفق به بیدارشدن نمی شود. خداوند مهربان در برابر این تصمیم و نیت، ثواب

ص: 135


1- روضة الواعظین 321/2
2- روضة الواعظین 321/2 - وسائل الشیعه 8/163

نماز شب و تهجد را به او عنایت می فرماید و تنفسش را تسبیح و خوابش را صدقه و انفاق به حساب می آورد.» (1)

شخصی به حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) عرض کرد که من از خواندن نماز شب محروم شده ام. امام (علیه السلام) به او فرمودند:

«تو مردی هستی كه گناهانت تو را به بند كشیده است.»

مردی به جناب سلمان (رحمة الله) عرض كرد:

«إِنِّی لَا أَقْوَى عَلَى الصَّلَاةِ بِاللَّیل.»

«من به خواندن نماز شب قدرت پیدا نمی كنم.»

ایشان فرمودند:

«لَا تَعْصِ الله بِالنَّهَار.» (2)

«در روز گناه نكن.»

امام صادق (علیه السلام) فرمودند:

«إِنَ الرَّجُلَ لَیكْذِبُ الْكَذِبَةَ... یحْرَمُ بِهَا صَلَاةَ اللَّیلِ.» (3)

«مرد گاهی دروغ كوچكی می گوید و به همین واسطه از نماز شب محروم می گردد و چون از نماز شب محروم شد از روزی فراوان خدا نیز محروم می شود.»

چیزی که نقش بسزایی در غفلت و محرومیت از این فیض دارد پرخوری در شب و دیرخوابیدن است:

«با وجود زیادخوردن به شب زنده داری امید نداشته باشید.»

قطب راوندی از حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) روایت كرده است كه ایشان فرمودند:

ص: 136


1- بحارالانوار 15/191 ترجمه فارسی
2- التوحید (للصدوق) 97 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 84/151 - منهاج البراعة (خوئى) 19/327
3- ثواب الأعمال و عقاب الأعمال 42 - الوافی 7/107 - وسائل الشیعة 8/160 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 69/260؛ 73/316؛ 84/146 - تفسیر نور الثقلین 3/204؛ 7/479

«امید مدار سه چیز با سه دیگر را: انتظار شب زنده داری همراه با پرخوری؛ نور صورت را با خوابیدن در تمام شب؛ امان از دنیا با هم نشینی با گناه كاران.»

جدای از کم خوری و گناهان که باید اهتمام جدی برای ترک آن ها به خرج داده شود، امام صادق (علیه السلام) آیه ای را برای بیداری در شب و عمل به تهجد توصیه نمودند تا هرکس خواست در هر موقع از شب بیدار شود این آیه را بخواند:

﴿قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ یوحى إِلَی أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ كانَ یرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَدا﴾ (1)

همچنین رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«كسی كه می خواهد در ساعت معینی برخیزد و نماز شب بخواند، وقتی كه در خوابگاهش قرار گرفت بگوید: اللَّهُمَ لَا تُؤْمِنِّی مَكْرَكَ وَ لَا تُنْسِنِی ذِكْرَكَ وَ لَا تَجْعَلْنِی مِنَ الْغَافِلِینَ أَقُومُ سَاعَةَ كَذَا وَ كَذَا.» (2)

کرم خدا تا بدان جاست که در صورت موفق نشدن به نماز شب، راهی برای کسب برکات فوت شدۀ این نماز گذاشته است. رسول خدا (علیه السلام) فرمودند:

«خدای تبارك و تعالی به وسیلۀ بنده ای كه در روز قضاء نماز شب را به جا بیاورد، به فرشتگانش مباهات می كند و می فرماید که ای ملائكۀ من، به بنده ام نگاه كنید. نمازی را قضا می كند كه من بر او واجب نكرده ام. شاهد باشید كه او را آمرزیده ام.» (3)

مباهات پروردگار به ملائكه مختص مؤمنی است كه برای این امور اهمیت قائل شود. امام صادق (علیه السلام) فرمودند:

«قَضَاءُ صَلَاةِ النَّهَارِ بِاللَّيْلِ وَ قَضَاءُ صَلَاةِ اللَّيْلِ بِالنَّهَارِ وَ هُوَ مِنْ سِرِّ آلِ مُحَمَّدٍ

ص: 137


1- سورۀ مباركۀ كهف آیۀ شریفۀ 110
2- الكافی (ط - الإسلامیة) 2/540 - الوافی 9/1586 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 73/202؛ 73/208؛ 73/216؛ 84/173؛ 84/177
3- من لا یحضره الفقیه 498/1 - وسائل الشیعه 77/4؛ 275/4؛ 278/4 - مفتاح الفلاح 238

الْمَكْنُونِ.»

«به جا آوردن قضاء نماز شب بعد از بامداد و بعد از عصر از اسرار مخزون آل محمد (علیهم السلام) است.» (1)

وقتی مؤمن قضاء نمازی را به جا بیاورد، که اصل آن را بر او واجب نکرده اند، مقاماتی را کسب می کند که تحسین ملائکه را برمی انگیزاند و این از اهمیت فراوان تهجد و نماز شب است. حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند:

«هركسی در نیمه شب نماز بگذارد، تمام فرشتگان آرزوی منزلت او را نزد خداوند می نماید.» (2)

همچنین رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«فَمَنْ رُزِقَ صَلَاةَ اللَّیلِ مِنْ عَبْدٍ أَوْ أَمَةٍ... جَعَلَ الله تَبَارَكَ وَ تَعَالَى خَلْفَهُ تِسْعَةَ صُفُوفٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ فِی كُلِّ صَفٍّ مَا لَا یحْصِی عَدَدَهُمْ إِلَّا الله.» (3)

«هركس را خداوند متعال نماز شب روزی فرماید و او برخیزد و خالصانه برای خدا وضوی كامل بگیرد و با نیتی راست و دلی سالم از زشتی ها و بدنی باخشوع و چشمی گریان نماز شب بخواند، خداوند متعال در پشت سر او نه صف ملائكه مقرر فرماید كه عدد هر صفی را به غیر از خداوند كسی نمی تواند بشمارد. یك طرف صف در مشرق قرار دارد و طرف دیگر آن در مغرب است. چون فرد از نماز فارغ آید، به عدد آن ملائكه برای او درجات بنویسند.»

همچنین حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند:

«خواندن نماز در نصف شب نزد خدا از آزادكردن هفتاد بنده از فرزندان حضرت اسماعیل (علیه السلام) بهتر است.»

ص: 138


1- بحارالانوار 43/84 - تفسیر قمی 112- سوره فرقان ذیل آیه 62
2- بحارالانوار
3- الأمالی(للصدوق) 68 - وسائل الشیعة 8/156 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 79/204؛ 84/136 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 3/83

همچنین فرمودند:

«بندۀ خدا هیچ كار نیكی انجام نمی دهد مگر آن كه در قرآن كریم حق تعالی برای آن ثوابی بیان فرموده است الّا نماز شب كه خدای عزوجل به جهت عظمت و شأن آن، درباره اش چیزی نفرموده است.»

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره پاداش شخص متهجد و برپادارنده نماز شب می فرمایند:

«در بهشت عدن درختی است كه از آن اسب های ابلق با پری با زینت هایی از یاقوت و زبرجد بیرون می آیند. دوستان خدا آن ها را سوار می شوند و به هر جا خواسته باشند می روند. چون بهشتیان آن ها را ببینند صدا می زنند و می گویند که ای برادران، با ما انصاف ورزید (یعنی ما با شما در این مقام مساوی نشدیم). سپس می گویند که پروردگارا، این بندگانت از چه روی به این مقام رسیدند؟ ملكی از زیر عرش آن ها را ندا می دهد و می گوید كه این ها در دنیا شب ها به نماز برمی خاستند؛ ولی شما می خوابیدید و آن ها روزه مستحبی می گرفتند؛ ولی شما می خوردید.» (1)

البته شایان ذكر است که چون در آخرالزمان فساد و گناه پیرامون ما را احاطه نموده و بر اثر هم نشینی روح و فكر با لغویات به وسیلۀ ابزارهای صوتی و بصری و اشاعۀ فرهنگ گناه و فساد ماهواره و... قلوب ما ظلمت گرفته، لذت مناجات و شب زنده داری از میان جامعه رخت بربسته و لذا اكثر اوقات قلب حالت نشاط و شادابی خوبی در عبادت و راز و نیاز با خدا و معصومین (علیهم السلام) ندارد. امام حسن عسكری (علیه السلام) فرمودند:

«إِنَ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَتَنَفَّلُوا وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَعَلَیكُمْ بِالْفَرِیضَة.» (2)

«برای دل ها روی آوردن (موقع نشاط) و پشت كردن (در وقت كسالت و بی

ص: 139


1- ارشاد دیلمی
2- الكافی (ط - الإسلامیة) 3/454؛ (ط - دارالحدیث) 6/563 - الوافی 7/92 - وسائل الشیعة 4/69؛ 4/70 - مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول (صلی الله علیه و آله و سلم) 15/421 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 75/357؛ 84/30؛ 84/47 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 3/55

حالی) است. وقتی دل روی آورد نوافل را بر آن بار كنید و هنگامی كه پشت كرد به خواندن واجبات اكتفا نمایید.»

چارۀ رهایی از غفلت و رسیدن به شب زنده داری دوری از لهو و لعب است:

«كُلُّ مَا أَلْهَى عَنْ ذِكْرِ الله فَهُوَ مِنَ الْمَیسِر.» (1)

«هر چیزی كه دل و فكر را از یاد خدا غافل گرداند لهو و لعب است.»

باید برای دوری از لغویات به گریه بر مصیبت امام حسین (علیه السلام) و ارتباط قلبی با امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) متوسل شویم. اهل معنا فرصت کوتاه عمر را غنیمت شمرده و می دانند که غفلت از شب زنده داری خسرانی عظیم در پی دارد:

«لَا تَدَعْ قِیامَ اللَّیلِ فَإِنَ الْمَغْبُونَ مَنْ حُرِمَ قِیامَ اللَّیل.» (2)

«برخاستن در نیمه شب را از دست نده؛ زیرا هركس از قیام در نیمه شب محروم شود مغبون می گردد.»

با این وصف، یکی از آثار ایمان پیروی از فرمان امامان معصوم (علیهم السلام) است كه باید آن را با جان و دل پذیرفت. حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند:

«إِذَا أَضَرَّتِ النَّوَافِلُ بِالْفَرَائِضِ فَارْفُضُوهَا.» (3)

«هرگاه نوافل (نمازهای مستحبی) به فرائض (نمازهای واجب) زیان رساندند، نوافل را رها كنید.»

باید دانست كه عالی ترین مرتبۀ عبودیت نماز است. امام صادق (علیه السلام) فرمودند:

«إِنَّ طَاعَةَ الله خِدْمَتُهُ فِی الْأَرْضِ فَلَیسَ شَی ءٌ مِنْ خِدْمَتِهِ تَعْدِلُ الصَّلَاة.» (4)

ص: 140


1- الأمالی (للطوسی)336؛ 798؛ 856 - مجموعة ورام 2/170 - وسائل الشیعة 17/316 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 70/157؛ 76/230
2- علل الشرائع 2/363 - الوافی 7/107 - وسائل الشیعة 8/160 - هدایة الأمة إلى أحكام الأئمة (علیهم السلام) 3/329 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 80/127؛ 84/146
3- نهج البلاغة (للصبحی صالح) 525 - وسائل الشیعة 4/286 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 68/218؛ 84/30 - مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل 3/54
4- تفسیر العیاشی 1/173 - البرهان فی تفسیر القرآن 1/623 - بحار الأنوار (ط - بیروت) 14/185 - یاد مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) آرام دل 137 - [چون اعظم عبادات الهی نماز است، شیطان لعین (لعنت الله علیه) با تمام قوا در صدد تخریب ذهن و بی ارزش جلوه دادن و بی توجهی به این عبادت عُظمی میشود. یكی از راههای اذیت و آزار روحی كه برای بعضیها از ناحیه شیطان لعین فراهم می شود، وسوسۀ كثرت شك است كه به سبب راهنمائی حضرت امام صادق (علیه السلام) انشاءالله با تفكری صحیح بتوان از این مرض روحی نجات یافت كه می فرمایند: ‹این خبیث (شیطان لعین (لعنت الله علیه)) را با شكستن نماز عادت ندهید كه در شما طمع بندد (نسبت به این عمل بر شما سوار شود) زیرا با شیطان لعین هر گونه رفتار كنی همانطور عادت میكند. پس هر گاه در نماز زیاد شك كردید اعتنا نكنید و نماز خود را نشكنید، چنانچه این كار را چندین بار انجام بدهید دیگر به سوی شما باز نمیگردد.. این خبیث (شیطان لعین (لعنت الله علیه)) دلش می خواهد كه بر شما مطاع و فرمانروا باشد، وقتی دید از فرمانش سرپیچی می كنید می رود و بر نمی گردد› - نقطه های آغاز در اخلاق عملی 455 - وافی 2/150]

«به راستی که اطاعت خداوند خدمت گزاری او در زمین است و هیچ خدمتی به خدا با نماز برابری نمی كند.»

طهارت روح؛ سکوی دعای فرج

وقتی روح پاک شد و نفس قدرت پیدا کرد تا با خالق خود ارتباط برقرار کند، حکمت در قلب فوران می کند. این حکمت به مؤمن می فهماند که پاداش های دو سرا با لحظه ای انس با حجت خدا برابری نمی کند.

با شناخت امام، عطش و عشق دیدار وی بیشتر می شود. هرچه بر صفای روح افزوده شود، ماحصل خواستۀ نفس فقط و فقط یک چیز خواهد بود و آن وصال به محضر صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. محبت و لذت دیدار از یک سو، عدل و دادگستری حضرت در سویی دیگر و شنیدن حکمت از زبان امام (علیه السلام) و... انسان را وادار به فرج خواهی می نماید.

چگونه باید از لحظۀ شیرین وصال نوشت که قلم ها از بیان آن عاجزند. آیا جز این است که اگر زبان گشوده نشود، قلب خود فریاد می زند: «اللّهم عجل لولیک الفرج»؟

و چه زیباست اگر زبان گزارش گر دل باشد و همگام با هم فریاد بزنند:

ص: 141

اللّهم عجل لولیك الفرج

اللّهم عجل لولیك الفرج

اللّهم عجل لولیك الفرج

اللّهم عجل لولیك الفرج

اللّهم عجل لولیك الفرج

ص: 142

کتاب نامه

1. مدینة المعاجز، سید هاشم بحرانی.

2. کافی، کلینی، محمد بن یعقوب، انتشارات اسوه، چاپ یازدهم، سال 1389.

3. علل الشرایع، محمدبن علی بن حسین بابویه، قم: انتشارات مکتبة الوری.

4. امالی صدوق، محمد بن علی بن حسین بابویه، انتشارات کتابخانۀ اسلامیه.

5. محجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، مولی محسن فیض کاشانی.

6. الإحتجاج علی اهل اللجاج، شیخ طبرسی.

7. من لا یحضره الفقیه، صدوق، محمد بن علی بن حسین بابویه، مؤسسۀ انتشارات اسلامی، چاپ سوم.

8. تفسیر امام حسن عسکری (علیه السلام)، قم: انتشارات مدرسۀ امام هادی (علیه السلام)، چاپ اول.

9. وسائل الشیعه، حر عاملی، محمد بن حسن، قم: موسسۀ آل البیت لإحیاء التراث، چاپ اول.

10. الکنی و الألقاب، شیخ عباس قمی، نجف: مطبعة الحیدریة، 1376ﻫ.

11. سفینة البحار، قمی، عباسی، موسسۀ آستان قدس، چاپ دوم، 1384ش.

12. جامع الأحادیث، محمدبن علی بن بابویه، بنیاد پژوهش های اسلامی، چاپ: سال 1372.

13. مستدرک الوسائل، نوری، میرزاحسین، قم: موسسۀ آل البیت لاحیاء التراث، چاپ اول.

14. مجموعۀ ورام، ورام بن ابی فراس، قم: انتشارات مکتبة فقیه.

15. مصباح الشریعة، موسسۀ اعلمی للمطبوعات، چاپ اول.

16. الأعلام، محمد بن نعمان، چاپ کنگرۀ جهانی هزارۀ شیخ مفید، چاپ اول.

17. ارشاد، محمد بن نعمان.

18. مجمع البیان، فضل بن حسن طبرسی، تهران: انتشارات ناصر خسرو، 1406ﻫ.

19. عدة الداعی، حلی بن فهد، انتشارات دار الکتب اسلامی، چاپ اول.

20. بشارة الإسلام، سید مصطفی بن ابراهیم کاظمی، عراق: مکتب مرتضویه.

21. کمال الدین، محمد بن علی بن حسین بابویه، قم: انتشارات دار الکتب اسلامی، چاپ دوم.

22. مکیال، موسوی، محمدتقی، انتشارات مسجد مقدس جمکران، چاپ هشتم، 1388ش.

23. یوم الخلاص، کامل سلیمان، ترجمۀ مهدی پور، انتشارات آفاق، چاپ پنجم، 1386ش.

24. اختصاص، محمد بن نعمان.

25. التهذیب، طوسی، احمدبن علی، تهران: دار الکتب اسلامی، چاپ چهارم.

26. تفسیر عیاشی، ابوالنصر، محمد بن مسعود بن عیاش السلمی السمرقندی، تهران: مکتب علمیۀ اسلامی.

28. بحار الأنوار، مجلسی، محمدباقر، بیروت: موسسۀ الوناء، 1404ق.

29. نهج البلاغه، صبحی.

30. صحیفۀ سجادیه.

31. یاد مهدی آرام دل: بازنویسی كتاب تذكرة الحجة، محمدباقر فقیه ایمانی، عطر عترت، 1387ش.

32. میزان الحکمه، ری شهری، محمد، انتشارات دار الحدیث، چاپ اول.

ص: 143

33. روزه درمان بیماری های روح و جسم، موسوی راد، سیدحسن، قم: انتشارات جامعۀ مدرسین، 1364ش.

34. دعائم الإسلام، ابوحنیفه، نعمان مغربی، ترجمه: عبدالله امیرطر، قم: انتشارات مؤسسۀ اسماعیلیان، 1372ش.

35. اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، پاک نژاد، رضا، انتشارات کتاب فروشی اسلامیه، 1355ش.

36. قرآن الطب الحدیث، صادق، عبد الرضا، بیروت: انتشارات دار الربی، چاپ اول، 1991م.

37. مشکاة الأنوار، على بن حسن بن فضل طبرسى.

38. حدیث پسران مهزیار.

39. نصایح الکافیة، محمد بن عقیل علوی، تهران: بنیاد بعثت، 1371ش.

40. راهنمای بهشت، مقدم، چاپ خانۀ خراسان، چاپ دوم، 1380ق.

41. نسیم هدایت، حسینی شیرازی، سیدصادق، تهران: انتشارات برگ رضوان، چاپ اول، 1383ش.

42. وظایف شیعه بودن.

43. ضیافت در ضریح، بنی هاشمی، محمد، تهران: انتشارات منیر، 1388ش.

44. ترجمۀ کتاب صفات شیعه، شیخ صدوق، ترجمه: سعید راشدی، قم: انتشارات جمکران، 1388ش.

45. بنیادهای اخلاقی اسلامی، حائری تهرانی، مهدی، قم: انتشارات بنیاد فرهنگی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف). چاپ دوم، 1369ش.

46. جامع السادات، بیروت: منشورات جامعة النجف المدینة.

47. نقطه های آغاز در اخلاق عملی، مهدی کنی، محمدرضا، تهران: انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ هفتم، 1384ش.

48. نقش زبان در سرنوشت انسان ها، مهدی فقیه ایمانی، چاپ پنجم، 1385ش.

49. روضة الواعظین، فتال نیشابوری، قم: منشورات اشرفی، 1365ق.

50. تفسیر جامع، بروجردی، سیدابراهیم، مشهد: انتشارات جلیل، چاپ هفتم، 1360ش.

51. غرر الحکم، آمدی عبدالواحد، ترجمۀ محمدعلی انصاری، انتشارات امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، چاپ هشتم، 1390ش.

52. ماه مبارک رمضان.

ص: 144

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109