سرشناسه : مهدی پور، علی اکبر، 1324 -
عنوان و نام پديدآور : سرچشمه کوثر: ام المومنین خدیجه کبری سلام الله علیها/ نویسنده و محقق علی اکبر مهدی پور .
مشخصات نشر : کرج: راه وداد، 1385.
مشخصات ظاهری : 56 ص.
شابک : 4500 ریال:964-96843-1-x ؛ 6000ریال(چاپ دوم)
وضعیت فهرست نویسی : فاپا
يادداشت : چاپ سوم: 1385.
یادداشت : کتابنامه به صورت زیرنویس.
موضوع : خدیجه (س)، بنت خویلد، 68 - 3 قبل از هجرت .
موضوع : زنان مقدس اسلام .
رده بندی کنگره : BP26/2/م9س4
رده بندی دیویی : 297/9722
شماره کتابشناسی ملی : م85-31523
اطلاعات رکورد کتابشناسی : فیپا
بسم اللّه الرحمن الرحيم
از الطاف بیکران ایزد منان بر شیعیان شیفته و پاک باخته اصفهان ، پیشتازی و پیشگامی آنان در اقامه بسیاری از شعائر مذهبی اسلامی است.
«سلمان» پیشتاز مسلمانان جهان از این شهر باستانی برخاسته، غواص بحار علوم اهل بيت «علامه مجلسی» آب زلال خاندان عصمت و طهارت را از این شهر به سراسر جهان اسلام روانه ساخته است.
«نهضت فاطمیه» و حرکت عظیم مردمی در روز شهادت دخت گرامی پیامبر در این شهر شکل گرفت آن گاه با عنایت مرجعیت اعلای جهان تشیع به اوج شکوه و عظمت خود رسید.
ص: 1
«دهه مبارکۀ مهدویّه» از این شهر نشأت گرفت، مرز ها را در نوردید، از کشور های اسلامی فراتر رفت، در مناطقی چون سوئد، دانمارک، روسیه و ... نور افشانی کرد.
همایش مردمی و راهپیمائی عظیم نیمه شعبان، از این شهر آغاز شد شهر های مختلفی را تحت تأثیر قرارداد، در حریم کریمۀ اهل بیت و مسجد مقدس جمکران به اوج شکوه و عظمت رسید.
و اینک برای اولین بار در تاریخ، همایش بزرگداشت:
مادر گرامی صدیقه اطهر، همسر فرزانه رسول اکرم (صلی اللّه علیه آله و سلم) امّ المؤمنین خدیجه کبری (علیها السلام)
در یک هزار و چهار صد و بیست و نهمین سال روز ارتحال جان گداز آن محبوبهٔ یکتا ، در این شهر برگزار می شود و صفحهٔ زرین دیگری بر دفتر مفاخر شهر سلمان افزوده می گردد.
امید می رود که در سال های بعد شاهد برگزاری همایش های عظیم تری در جای جای میهن اسلامی به همین مناسبت باشیم.
این نوشتار گامی کوتاه در راستای این هدف مقدس و برگی کم رنگ از این دفتر شکوهمند می باشد.
دهم رمضان 1426 ه ق على اكبر مهدی پور
ص: 2
8
بسم اللّه الرحمن الرحيم
یک هزار و چهارصد و بیست و نه سال تمام از ارتحال جان گداز سرچشمه همیشه جاری كوثر ، ام الائمه النجباء، مادر گرامی حضرت زهراء، همسر فرزانه خاتم الانبياء، یار و یاور رسول خدا، فرزانه سرزمین بطحاء؛ حضرت خدیجه کبری (سلام اللّه علیها)؛ می گذرد. در طول قرون و اعصار از سوی همه اقشار، در بزرگداشت این مام فضیلت ها، کوتاهی شده و مراسم گرامی داشت آن بانوی بانوان بهشتی، در سطح شایسته و جایگاهی بایسته برگزار نشده است.
اینک مردم مؤمن متدین، متعهد و متصلب در ولایت اصفهان با عزمی راسخ و گامی استوار درصدد بر آمده اند که نخستین گام را در این راستا بردارند و با تلاش های طاقت فرسای خود مرحمی بر دل مجروح و داغدار دخت گرانمایه اش حضرت زهرای مرضیه علیها السلام بگذارند.
شرح عظمت و بیان مناقب آن فضیلت ها در این مختصر نمی گنجد، این نوشتار به عنوان «عذر تقصیر» در پیشگاه آن ملکه اسلام به محضر مقدس فرزند برومندش حضرت بقية اللّه ارواحنا فداه تقدیم می گردد.
خديجه بنت خویله، بن اسد، بن عبد العزی بن قضی، بن کلاب بن مرة، بن كعب، بن لؤی، بن غالب بن فهر (1)
ص: 3
پدر بزرگوارش «خویلد» قهرمان دلاوری بود که در دفاع از حریم کعبه روز به یاد ماندنی آفرید.
هنگامی که «تبع» پادشاه خود کامه یمن تصمیم گرفت حجر الاسود را به یمن منتقل کند و در معبدی که آن جا ساخته بود به کار گذارد، خویلد شمشیر به دست گرفت در برابر او مردانه جنگید، دیگر شمشیر زنان قریش به یاری او شتافتند و دشمن را با ذلت از حریم کعبه دور ساختند (1)
پدر بزرگش «اسد» از پیشگامان در پیمان جوانمردان می.باشد. این پیمان به منظور احقاق حقوق و دفاع از مظلوم در خانه عبد اللّه بن جدعان برگزار شد، پیامبر اکرم صلی اللّه عليه و آله در آن پیمان حضور فعال داشت و از آن به نیکی یاد می کرد (2)
«اسد» از پیشگامان در این پیمان بود که در تاریخ به عنوان: «حلف الفضول» مشهور است. (3)
مادرش «فاطمه» بنت زائده، بن أصمنين رواحه، بن حجر، بن عبد، بن معيص، بن عامر، بن لؤی، بن غالب، بن فهر همان، ج 2 ، ص 8 بانویی با فضیلت، تابع آئین حنیفیت بود. (4)
روی این بیان حضرت خدیجه از تیره قریش می باشد از سوی پدر در نیای سوم و از سوی مادر در نیای هشتم با نسب پیامر صلی اللّه علیه و اله پیوند می خورد. (5)
برای حضرت خدیجه سلام اللّه عليها القاب فراوانی است که از عظمت بی کران و قداست بی پایان آن حضرت حکایت می کند، که از آن جمله:
ص: 4
در فرازی از زیارتنامه پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله به هنگام درود بر زوجات طاهرات، از حضرت خدیجه به عنوان «الصديقه» تعبیر شده (1) و این واژه در قرآن یکباربه کار رفته و آن هم در مورد حضرت مریم (2) می باشد حضرت صادق عليه السلام آن را به معنای معصوم بیان فرموده است. (3)
خداوند منان به حضرت عیسی علیه السلام وحی فرمود که نسل پیامبر آخر الزمان از بانوی مبارکه است (4) عبد اللّه سلیمان نیز این معنی را از انجیل روایت کرده است. (5)
امیر مؤمنان علیه السلام در چکامه ای که به عنوان سوگنامه حضرت خدیجه سرود، از او به عنوان «سيدة النسوان» با بانوی بانوان تعبیر کرده است (1) امام صادق عليه السلام نیز از او «سيدة قریش» یاد کرده است. (2) اسماء بنت عمیس نیز او را «سيدة نساء العالمین» می خواند (3) و در عهد جاهلی او را «سيدة نساء القريش» می خواندند (4)
در زیارتنامه رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله از حضرت خدیجه به عنوان: راضیه مرضیه و زکیه نیز تعبیر شده است. (5) یتیمان او را «ام الیتامی »، بی نوایان او را «الصعاليك» مؤمنان او را «ام المؤمنین» و کوثر جاری خلقت نیز او را «ام الزهراء » يا سرچشمه کوثر می دانستند.
پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله در نخستین سیر شبانه خود که در ماه ربيع الاول، دو سال بعد از بعثت که از خانه حضرت خدیجه انجام پذیرفت (6) هنگامی که به سوی زمین باز می گشت از پیک وحی چنین مورد خطاب قرار گرفت:
﴿ حاجتی أَنْ تَقْرَأُ عَلَى خَدِيجَةَ مِنَ اللَّهِ وَ مِنًى السَّلَامُ ﴾
حاجت خداوند آن است که از خداوند منان و از من جبرئیل بر خدیجه سلام برسانی (7)
ص: 6
هنگامی که پیامبر اکرم درود خداوند منان را به حضرت خدیجه ابلاغ کرد، او در پاسخ گفت: خداوند سلام است سلام از اوست و به سوی اوست. (1)
پیک وحی یکبار دیگر به پیامبر عرضه داشت: ای محمد، به خدیجه از پروردگارش سلام برسان.
حضرت خدیجه گفت: خداوند خود سلام است و سلام از اوست و بر جبرئیل امین باد سلام. (2)
در یکی از تهاجمات ددمنشانه قریش و انتشار شایعه کشته شدن پیامبر صلی اللّه علیه و آله، حضرت خدیجه در میان دره ها و صخره های اطراف مکه به دنبال حبیبش می گشت و سیلاب اشک بر صورتش روان بود. پیک وحی بر پیامبر رحمت فرود آمد و عرضه داشت: ملائکه آسمان به جهت گریه خدیجه به گریه افتاده اند او را به سوی خود فراخوان، درود مرا ابلاغ کن و او را بشارت بده که خدایش به او درود می فرستد و او را با قصری در بهشت بشارت ده که در آن هیچ غم و اندوهی نیست. (3)
از رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله احادیث فراوان در مناقب حضرت خدیجه سلام اللّه عليها رسیده است، که به گوشه ای از آن ها اشاره می کنیم:
هر روز خداوند چندین بار با وجود خدیجه بر فرشتگان مباهات می کند . (4)
او به من ایمان آورد هنگامی که دیگران به من کفر می ورزیدند، او مرا تصدیق نمود، هنگامی که دیگران انکار می کردند، او همه ثروتش را در اختیار من قرار داد
ص: 7
هنگامی که دیگران دریغ می ورزیدند. خداوند منان از او به من فرزند عنایت کرد ولی دیگران را محروم ساخت (1)
بهترین بانوان عالمیان عبارتند از: مریم دخت عمران، آسیه دخت مزاحم، خدیجه دخت خویلد و فاطمه دخت محمد (2)
برترین بانوان بهشت عبارتند از: خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمد، مریم دختر عمران و آسیه دختر مزاحم همسر فرعون (3)
چهار بانو هستند که بانوی بانوان بهشتیاند و آن ها عبارتند از: مریم آن ها عبارتند از: مریم، خدیجه، آسیه و فاطمه (4)
در میان بانوان عالم تنها چهار بانو به حد اعلای کمال رسیده اند و آن ها عبارتند از : مریم ، خدیجه ، آسیه و فاطمه (5)
خدیجه پیش از همه بانون عالم به ایمان به خدا و رسول خدا سبقت گرفت . (6)
دیگر کجا همانند خدیجه یافت می شود که مرا تصدیق نمود هنگامی که دیگران تکذیب می کردند ، و در پیشرفت دین خدا یار و مددکار من بود و ثروتش را در این را هزینه کرد (7)
بهشت به چهار بانو مشتاق است و آن ها عبارتند از: مریم، خدیجه ، فاطمه و آسیه (8)
خدیجه بهتری امهات مومنین و برترین آن ها و بانوی بانوان عالمیان است (9)
محبت خدیجه را خداوند در دل من قرار داده بود (10)
من او را از اعماق دل دوست داشتم (11)
من دوست داران خدیجه را نیز دوست می دارم (12)
ص: 8
هرگز خدای متعال همسری بهتر از خدیجه به من عطا نکرد (1)
نه، هرگز خداوند بهتر از خدیجه را به جای او جایگزین نکرد (2)
من کار فرمایی ندیدم که نسبت به کار گزارانش از خدیجه بهتر و حق شناس تر باشد (3)
هیچ ثروتی همانند مال خدیجه مرا سود نبخشید (4)
خداوند از میان زنان چهار بانو برگزید : مریم ، آسیه ، خدیجه و فاطمه (5)
خداوند علی ، حسن ، حسین ، حمزه ، جعفر ، فاطمه ، و خدیجه را بر جهانیان برگزید (6)
خطاب به عایشه : از خدیجه این گونه سخن مگو او نخستین بانویی بود که به من ایمان ،آورد او برای من فرزند آورد و تو محروم شدی ﴾. (7)
اهل قلم همواره در طول تاریخ در دست چاپلوسان و در خدمت زورمداران بود، از این رهگذر بسیاری از حقایق مسلم تاریخ دست خوش تحریف شده و رنگ یک واقعیت تاریخی به خود گرفته تا جائی که اگر پژوهشگری بر اساس یافته های علمی خود پرده از روی واقعیت ها بردارد، موجب شگفت همگان خواهد بود.
یکی از پژوهشگران معاصر با دلایل متقن اثبات کرده که تنها یار غار پیامبر: عبد اللّه بن اریقط بن بکر بوده و در عهد معاویه و با پول او داستان غار جعل شده و شخص دیگری به جای عبد اللّه یار غار معرفی شده است. (8)
همو اثبات کرده که جمله الانزع البطین را پیروان معاویه جعل کرده اند. (9)
ص: 9
از این رهگذر جای شگفت نیست که دوشیزه قریش حضرت خدیجه سلام اللّه علیها را بانوئی چهل ساله و صاحب فرزندانی از شوهران قبلی معرفی کنند، تا برای حضرت علی علیه السلام از دگر خلفا رقیب درست کنند، در حالی که رسول خدا در مقام شمارش ویژگی های حضرت علی می فرماید: یا علی، سه امتیاز به تو اعطاء شده که به احدی داده نشده حتی به من!
1. پدر زنی چون من به تو داده شده که من از آن محرومم.
2. همسری چون فاطمه به تو داده شده که در آن سطح به من داده نشد.
3. فرزندانی چون حسن و حسین از مهلب تو آمده اند که از صلب من نیامده اند. (1)
اگر پیامبر به جز فاطمه دختر دیگری داشت، شوهر او نیز در این افتخار همانند امیر مومنان علیه السلام می شد، در حالی که پیامبر آن را با قاطعیت نفی کرده است.
بسیاری از محدثان تصریح کرده اند که حضرت خدیجه به هنگام ازدواج با پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلم) دوشیزه بود و هرگز شوی دیگر انتخاب نکرده بود، از آن جمله است:
* سید مرتضی علم الهدی، در کتاب «الشافي في الامانته».
* شیخ طوسی، در کتاب «تلخيص الشافى».
بلاذری، در کتاب «اشراف الانساب».
*ابو لاقاسم کوفی، در کتاب «الاستغاثه في بدع الثلاثه» (2)
بسیاری از محدثان و مورخان نیز این مطلب را از منابع یاد شده نقل کرده اند (3) این عده تاکید می کنند که سن شریف حضرت خدیجه در آن هنگام 25 یا 28 ساله بوده و هرگز شوی دیگری انتخاب نکرده بود ،زینب رقیه، و ام الكثوم فرزندان هاله خواهر حضرت خدیجه بودند که تحت کفالت و مراقبت حضرت خدیجه بوده اند.
پژوهشگر معاصر، علامه دخیل پس از نقل سخنان بالا می فرماید: مؤید سخنان فوق،
ص: 10
فرمایش صاحب کتاب «النوار و البداع» می باشد، که می نویسد رقیه و زینب دختران هاله خواهر خدیجه می باشند. (1)
مرحوم آیه اللّه شیرازی نیز استظهار کرده اند که حضرت خدیجه دوشیزه بود، به همه اشراف قریش پاسخ منفی داده بود و دل در گرو جوان هاشمی، حضرت محمد مصطفى صلى ا... علیه و آله داشت. (2)
سید محسن امین نیز در کتاب «اعیان الشیعه» با دلایل مسلم تاریخی اثبات کرده که آن ها دختران پیامبر نبوده اند.
پژوهشگر معاصر آقای جعفر مرتضی نیز شواهد فراوانی آورده که خدیجه پیش از پیامبر اکرم شوهر نکرده بود. (3)
دست جنایتکاری که تلاش کرده برای حضرت خدیجه سلام ا.. عليها شوهران و فرزندان جعل کند، همان دست تحریف گر و دروغ پردازی است که تلاش کرده برای فرد دیگری که فاقد هر فضیلت و منقبتی بوده، جمال و کمال ممتازی جعل کرده او
را تا مقام «کَلمینی یا حُمَیراء» بالا ببرد، در حالی که مورخان همه ثبت کرده اند که در جنگ جمل ابن عباس به او فرمود: «لَستَ یا جَملِهِن» تو هرگز بهترین و زیباترین همسران پیامبر نبودی که این چنین باد به غبغب انداخته ای و با وصی پیامبر به جنگ و ستیز پرداخته ای.
تا کنون میلیون ها زن در طول قرون و اعصار به دین شریف اسلام مشرف شده ، فضایل و مناقب فراوانی کسب کرده، در زمره مفاخر جهان اسلام در آمده اند، ولكن نام مقدس حضرت خدیجه به عنوان نخستین بانوی مسلمان به خطوط زرین بر تارک صفحات تاریخ ثبت است. (4)
ص: 11
پیش از بعثت پیامبر حضرت خدیجه پیرو آیین جد بزرگوارش حضرت ابراهیم و به
اصطلاح از «حنفاء» بود و در نخستین روزی که پیامبر خدا به پیامبری مبعوث شد او تسلیم خود را اعلام کرد چنان که در حدیث شریف آمده است:
نخستین کسانی که به پیامبر اکرم ایمان آورده اند از مردان علی و از بانوان حضرت خدیجه بود. (1)
سال ها پیش یکی از احبار امین قریش را در خانه خدیجه دیده بود به حضرت خدیجه گفت: ای خدیجه او همان پیامبر موعود است که من نشانه های او را در تورات خوانده ام، بانوئی از قریش با او ازدواج می کند که سرور بانوان قریش است، مبادا که تو از این شرف محروم شوی. (2)
در سفر های تجارتی آن حضرت به شام امور خارق العاده فراوان از آن حضرت مشاهده شده بود که دقیقاً به حضرت خدیجه گزارش می شد و بر تعلقات قلبی او می افزود (3) پسر عمویش ورقه بن نوفل نیز او را به این امر تشویق می کرد و می گفت:به خدا سوگند او همان پیامبری است که ما در انتظار بعثتش به سر می بریم. (4) ورقه از کسانی بود که با بت پرستی مبازره می کرد (5) و محبت پیامبر اکرم را در دل خدیجه استوار نمود. (6)
از این رهگذر هنگامی که پیامبر اکرم در نخستین روز بعثت از غار حراء با رسالت عظیم پائین می آمد سرور بانوان قریش به استقبالش شتافت و عرض کرد: این چه نوری است که در پیشانی شما می بینم؟ فرمودند این نور نبوت است. آن گاه ارکان اسلام را برای ایشان بیان نمودند، عرضه داشت ﴿ آمَنتُ وَ صَدَقتُ وَرَضِيتُ و سَلَمتُ ﴾؛ من ایمان آوردم پیامبریت را باور کردم آئین اسلام را پسندیدم و تسلیم شدم (7)
ص: 12
حضرت خدیجه نخستین بانوی نماز گزار در اسلام است، سال ها شمار باور داران دین مقدس اسلام منحصر به حضرت خدیجه و حضرت علی (علیه السلام) بود، هر روز سه بار پیامبر رحمت به مسجد الحرام شرفیاب می شد، رو به کعبه می ایستاد، امیر مومنان در سوی راست و حضرت خدیجه در پشت سر می ایستاد. این سه انسان مسئول و متعهد، امت اسلامی را تشکیل می داد، پرستش معبود را در کنار خانه توحید به نمایش می گذاشتند. (1)
هنگامی که عبد اللّه بن مسعود برای نخستین بار این صحنه را مشاهده کرد، شرح این ماجرا را از عباس پرسید. عباس گفت: این مرد برادر زاده ام (محمد بن عبد اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلم)، آن نوجوان علی ابن ابی طالب (علیه السلام) و آن زن خدیجه کبری می باشد. در روی زمین جز این سه تن کسی به این دین نگرویده است (2) عباس همین پاسخ را به عفیف کندی نیز داد. (3)
نخستین نماز گزار امیر مومنان از مردان و خدیجه کبری از بانوان بود (4) تا هنگامی که جعفر طیار، برادر امیر مومنان به فرمان پدرش ،ابو طالب به این جمع پیوست از آن روز این عبادت بزرگ با یک گروه چهار نفری برگزار می شد تا هنگامی که محاصره قریش سخت تر شد و مسلمانان در معیت ابی طالب در محاصره قرار گرفتند.
امیر مومنان علی ابن ابی طالب (علیه السلام) از شش سالگی در خانه پیامبر تحت مراقبت حضرت خدیجه بود و لذا خدیجه نسبت به وی حق پرورش و مادری داشت، هنگامی که رسول
ص: 13
اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلم) مقام رفیع ولایت را به حضرت خدیجه بیان نمودند و از او درخواست کردند که به ولایت امیر مومنان معتقد شود. حضرت خدیجه با صراحت عرضه داشت: من به ولایت علی (علیه السلام) ایمان آورده ام و بیعت نمودم (1) مهرورزی حضرت خدیجه به علی(علیه السلام) حضرت علی (علیه السلام) در سطحی بود که در وصف امیر مومنان آورده اند: او برادر پیامبر، عزیز ترین مردمان در نزد او و نور چشم خدیجه کبری است. (2)
حضرت خدیجه تنها بانویی است که نسل طیب و طاهر رسول اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلم) از او باقی ماند. او تنها بانوی شایسته ای است که خداوند او را وعاء انوار درخشان امامت قرار داد پیامبر رحمت در مقام بیان شایستگی حضرت خدیجه به دخت گرامی اش حضرت فاطمه (سلام اللّه علیها) چنین فرمودند: دخترم این مادرت خدیجه بود که خداوند او را وعاء نور امامت قرار داد (3) و در حدیث دیگری فرمود: جبریل امین به من بشارت می دهد که نسل مرا از او قرار می دهد و امامان امت و خلفای من از او خواهند بود (4) پیامبر اکرم همواره به این فضیلت بزرگ ام افضائل اشاره می کرد و می فرمود: خداوند از او برای من فرزند روزی کرد و از دیگران محروم نمود. (5)
حضرت خدیجه (سلام اللّه علیها) علاوه برجمال ،کمال ،ثروت ،شرافت، نسب از دانش، بینش ،اصالت ،اندیشه، قدرت تصمیم گیری دقت نظر سلامت فکر، صلابت رای، عقل وافر و اندیشه صائب برخوردار بودند از این رهگذر خواستگار های فراوانی از سران بنی هاشم،
ص: 14
سلاطين يمن و اشراف طائف با اموال و امکانات فراوان در صدد ازدواج با آن قله شرف بر آمدند، ولی او دست رد بر سینه همه آن ها زد و دل در گرو امین قریش داشت.
برای هر دوشیزه ای بسیار طبیعی است که چشم به مال و منال و جاه و جمال خواستگاران بدوزد، ولی فرزانه قریش عاقل تر از آن بود که به مسائل مادی و عادی چشم بدوزد، حضرت خدیجه (سلام اللّه علیها) علت گزینش امین قریش را این گونه بیان می کند:
﴿ يَا بنَ عَمُّ ، أَنَّى رَغْبَةً فِيكَ لِقَرَابَتِكَ مِنًى وَ شَرَّفَكِ مِنْ قَوْمِكَ وَ أَمَانَتَكَ عِنْدَهُمْ وَ صَدَقَ حَدِيثِكَ وَ حُسْنِ خَلْقِكَ ﴾
ای پسر عمو، من دل در گرو تو دارم ، زیرا:
* تو خویشاوند من هستی
* تو از شرافت والا برخوردار می باشی
* تو به امانت در میان قوم خود مشهور هستی
* تو فردی راست گفتار می باشی
* تو از اخلاق نیکو برخوردار هستی. (1)
حضرت خدیجه هدایای فراوان به «صفیه» عمه پیامبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلم) فرستاد و به خدمتش عرضه داشت: ای صفیه! ترا به خداوند سوگند، مرا در رسیدن به وصال حضرت محمد (صلی اللّه علیه و آله و سلم) يارى كن. (2)
حضرت خدیجه راز اصلی این گزینش را به صفیه چنین بیان کرد:﴿ انّی قَدْ عَلِمْتُ أَنَّهُ مَوْيَّدُ مِنْ رَبِّ العالَمینَ ﴾ ، من به طور قطع و یقین می دانم که از سوی پروردگار عالمین مورد تایید می باشد. (3)
ص: 15
وی همچنین خواهرش «هاله» را به نزد عمار فرستاد تا موانع این پیوند مقدس را از پیش پا بردارد. (1)
وی همچنین از بانوی فرزانه ای به نام نفیسه بهره جست و به همراه او به محضر رسول اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلم) شتافت و عرضه داشت: من دختری از تبار خویش برای شما در نظر گرفته ام. پیامبر پرسید: او کیست؟ حضرت خدیجه عرض کرد:
﴿ هی مَملُو كَتُك خديجه ﴾، او کنیز تو خدیجه است. (2)
سر انجام مراسم خواستگاری با حضور اشراف قریش و بزرگان بنی هاشم برگزار گردید، حضرت ابو طالب علیه السلام الخطبه ای در کمال فصاحت و بلاغت ایراد کرد، از عظمت و شرافت پیامبر اکرم سخن گفت و در پایان فرمود:برادر زاده ام به دوشیزه شما خدیجه نظر دارد، او نیز به وی تمایل دارد، ما برای خواستگاری او آمده ایم و مهریه اش را من خواهم پرداخت. به خدای کعبه سوگند او دارای شخصیتی بسیار والاست او صاحب شریعتی فراگیر است و از درایتی بسیار استوار برخوردار است. (3)
«خویلد» پدر خدیجه در پاسخ گفت: شما عزیز ترین مردمان در میان ما هستید، جز این که خدیجه از من عاقل تر است و صاحب اختیار خود می باشد. (4)
حضرت خدیجه از عمویش «عمرو بن اسد» که بزرگ خاندان بود رخصت طلبید و موافقت خود را اعلام کرد و اظهار کرد که مهریه اش نیز از مال خودش خواهد بود. آن گاه عمر و بن اسد خطبه شیوایی ایراد کرد و در پایان فرمود:
«زُوجَناهَا وَ رَضينا به»، ما خدیجه را به همسری پیامبر در آوردیم و به این پیوند مقدس .خوشوقتیم (5) آن گاه با کمال صراحت اعلام کرد:
ص: 16
﴿ مَن ذا الّذِى فِى النّاس مَثَلُ مُحَمّد ﴾ کیست در میان مردمان که همانند محمد و همسنگ او باشد. (1)
چون مراسم خواستگاری به پایان رسید، ورقه بن نوفل پسر عموی خدیجه گفت: مهریه خدیجه 4000 دینار می باشد، حضرت ابو طالب با خرسندی پذیرا شدند حضرت خدیجه (سلام اللّه علیها) آن مبلغ را به عهده گرفتند، مبلغ چهار هزار دینار با خلعتی به خدمت عباس عموی پیامبر فرستاد تا آن را تحت مراسمی به خویلد پدر خدیجه تقدیم کند. (2)
چون مهریه به دست خدیجه رسید به ورقه دستور داد که آن را به محضر پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلم) تقديم و اعلام کند که همه اموال خدیجه به آن حضرت متعلق است. ورقه بن نوفل در میان زمزم و مقام ابراهیم ایستاد و با صدای رسا اعلام کرد: هان ای امت عرب، خدیجه شما را گواه می گیرد که این مبلغ را با همه اموال، غلامان و کنیزانش به محمد امین تقدیم می دارد و شما را به گواهی می طلبد. (3)
خویلد پدر خدیجه در مراسم عقد فرمود: ای معشر ،عرب، آسمان سایه نینداخته و زمین بر فراز خود حمل نکرده، کسی را که از محمد برتر باشد همه گواه باشید که من او را به دامادی خود برگزیدم و به این پیوند مقدس مفتخر هستم. (4)
آن گاه حضرت خدیجه (سلام اللّه علیها) اموال ،اغنام احشام عطریات و جامه های فراوان در اختیار حضرت ابو طالب علیه السلام گذاشت تا ولیمه ،عروسی را بر عهده بگیرد. حضرت ابو طالب علیه السلام سفر های بسیار باشکوه گسترد و سه روز تمام اهالی مکه و پیرامون آن را میهمان کرد. (5)
ص: 17
حضرت خدیجه سالیان دراز بزرگ ترین کاروان تجارتی قریش را در اختیار داشت و ثروت کلانی از راه این تجارت گسترده به دست آورده بود، همه را در اختیار پیامبر قرارداد تا به دل خواه آن ها را هزینه کند.
زهری گوید: حضرت خدیجه اموالش را چهل هزار، چهل هزار در اختیار پیامبر خدا قرار می داد. (1)
علامه مامقانی گوید: به تواتر رسیده که آیین مقدس اسلام جز با شمشیر حضرت علی علیه السلام ثروت حضرت خدیجه (سلام اللّه علیها) بر پا نشد. (2)
در اصالت رای و صلابت اندیشه حضرت خدیجه همین بس که مورخان گفته اند:
پیامبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلم) در همه امور با حضرت خدیجه (سلام اللّه علیها) مشورت می کردند. (3)
حضرت خدیجه (سلام اللّه علیها) با حسن تدبیر در تمام مشکلات زندگی در کنار پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلم) بودند، و ایشان را در حوادث ناگوار تسلی می داد، مشکلات و مشقت های دعوت اسلامی را که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلم) با آن ها مواجه بودند برای آن حضرت قابل تحمل می کرد. (4)
پیامبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلم) بر مسلمان شدن قریش و رهایی آن ها از آتش قهر الهی بسیار علاقمند بود، هنگامی که با عناد و لجاجت آن ها مواجه می شد، قلب شریفش پر از غم و اندوه می شد، چون به دودمان رسالت تشریف می برد و با حضرت خدیجه راز دل می گفت حضرت خدیجه با سخنان حکیمانه و نگاه های آرامش بخش خود دل شریف آن حضرت را تسکین می داد. (5)
ص: 18
در دوران سخت و مشقت بار محاصره اقتصادی آن حضرت در شعب ابو طالب، ثروت فراوان حضرت خدیجه در شکستن حصر اقتصادی بسیار موثر بود. در این دوران تبسم شادی آفرین آن بانوی نمونه، در زدودن آثار شکننده آن همه غم و اندوه سهم فراوان داشت. اگر چه همواره خداوند منان با عنایات بیکران خود پشتیبان پیامبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلم) بود ولی چهره شاداب و نگاه های پرنشاط خدیجه او را برای روزگار سختی که در پیش رو داشت مصمم تر می نمود.
در میان میلیون ها بانوی با فضیلت جهان تنها یک بانو این افتخار را پیدا کرد که دُرِ شاهوار جهان آفرینش، دردانه بی همتای خداوند منان بانوی بانوان عالم، دخت گرانمایه پیامبر خاتم، سرور بانوان بنی آدم، حضرت زهرای اطهر (سلام اللّه علیها) را در صدف خود بپروراند و او کسی جز حضرت خدیجه کبری (سلام اللّه علیها) نبود.
حضرت خدیجه برای پیامبر (صلی االّه علیه و آله و سلم) دو پسر و یک دختر آورد؛ هر دو پسرش در کودکی در گذشتند ولی دخترش کوثر جاری خلقت، مادر یازده امام نور، حضرت فاطمه زهرا (سلام اللّه علیها) می باشد.
حضرت زهرا هنوز در رحم مادر بود که پیامبر رحمت فرمودند: ای خدیجه ترا بشارت باد که فرزندت دختر است، خداوند او را مادر یازده جانشین من قرار داده است که بعد از من و پس از پدر بزرگوارشان بر منصب امامت قرار می گیرند. (1)
25 سال تمام حضرت خدیجه ستاره پر فروغ دودمان رسالت بود، نگاه های جاذب و
ص: 19
غم زدایش تنها مایه تسلی پیامبر رحمت در محیط خانه بود ولی هزار افسوس که با ارتحال جانگدازش غم و اندوه فراوانی به وسعت دریا ها و سنگینی کوه ها بر دل پیامبر فرو ریخت این حادثه جان گداز و فاجعه توان ،فرسا در دهم رمضان دهمین سال بعثت سه سال پیش از هجرت اتفاق افتاد. (1)
ارتحال خدیجه به فاصله اندکی از رحلت اندوه بار حضرت ابو طالب علیه السلام رخ نمود. پیامبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلم) آن سال را عام الحزن ؛ سال غم و اندوه نام نهاد و در واقع یک سال اعلام عزای عمومی نمود. (2)
پیامبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلم) همواره می فرمودند: تا هنگامی که ابو طالب و خدیجه زنده بودند، هرگز غم و اندوهی بر من مستولی نشد. خاطرات تلخ و شیرین ایام زندگی مشترک خدیجه هرگز در بایگانی حافظه پیامبر کمرنگ نشد. او هرگز از خانه بیرون نمی رفت جز این که از خدیجه یاد می کرد و موجبات رشک و حسد همسران نوجوان فراهم می شد و گاهی با طوفان اعتراض آن ها مواجه می شد ولی با قاطعیت از خدیجه حمایت می کرد و می فرمود: آری خدیجه این گونه بود و خداوند نسل مرا از او قرار داد. (3) هنگامی که گوسفندی در خانه پیامبر ذبح می شد، به دوستان خدیجه از آن می فرستادند. (4)
حضرت خدیجه در آخرین لحظات زندگی وصایائی به شرح زیر به پیامبر اکرم نمود:
* برای او دعای خیر کند.
* او را به دست خود در خاک قرار دهد.
* پیش از دفن در قبر او وارد شود.
عبائی را که به هنگام نزول وحی بردوش داشت، روی کفن او قرار دهد (5)
ص: 20
حضرت خدیجه که همه اموال منقول و غیر منقولش را به حبیب خود بخشیده بود، در مقابل فقط یک عبا مطالبه نمود و آن را مستقیماً طلب نکرد، بلکه به وسیله حضرت فاطمه (سلام اللّه علیها) تقاضا کرد (1) آن گاه پیک وحی فرود آمد و کفن بهشتی از سوی پروردگار از بهشت آورد.
پیامبر رحمت نخست با عبای خود او را کفن کرد آن گاه کفن بهشتی را بر روی آنقرار دادند حضرت خدیجه (سلام اللّه علیها) در آن لحظات آخر در مورد حضرت زهرا (سلام اللّه علیها) ابراز نگرانی کرد، اسماء بنت عمیس تعهد نمود که در شب زفاف او به جای خدیجه نقش مادری ایفا کند. (2)
پیکر پاک و مقدس حضرت خدیجه پس از مراسم کفن به دامنه کوه «حجون» برده شد و در کنار مرقد مطهر حضرت ابوطالب علیه السلام به خاک سپرده شد پیامبر رحمت (صلی اللّه علیه و آله و سلم) طبق وصیت خدیجه وارد قبر شدند و جسد مقدس حضرت خدیجه را با دست مبارک شان در دل خاک قرار دادند. (3)
قبر منور و مطهر خدیجه طاهره (سلام اللّه علیها) بیش از چهارده قرن است که همه ساله پذیرای میلیون ها زائر است که در ایام حج و عمره به زیارت قبر مطهرش می شتابند و بسیاری از مراجع عالی قدر شیعه به استحباب زیارت قبر شریفش فتوا داده اند. (4) در طول قرون و اعصار گنبد و بارگاه باشکوهی برفراز قبر شریفش بود که در سال 1344 ه ق توسط ددمنشان وهابی با خاک یکسان گردید. پس از ارتحال حضرت خدیجه، زهرای مرضیه (سلام اللّه علیها) همچون پروانه دور شمع وجود پیامبر می گردیدند و می پرسیدند: پدر جان! مادرم
ص: 21
کجاست؟ (1) پیامبر اکرم با یادآوری جایگاه رفیع خدیجه در بهشت برین دختر گرانمایه اش را تسلی می داد. (2)
امیر بیان، پیشوای پروا پیشگان، مولای متقیان در سوگ حضرت خدیجه چکامه ای سروده و در آن فضایل و مناقب آن بانوی گرانمایه را بر شمرده اند (3)
پیامبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلم) تشریفات ورود حضرت خدیجه کبری را به صحرای محشر چنین توصیف می نماید هفتاد هزار فرشته در حالی که پرچم هایی منقش و مزین با جمله «اللّه اکبر» را در دست دارند به استقبال او می.شتابند. (4)
پیامبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلم) همواره از خدمات بی نظیر حضرت خدیجه (سلام اللّه علیها) یاد می کردند و او را بر همه امهات مؤمنین ترجیح و برتری می دادند. (5) هنگامی که پیامبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلم) با ده هزار سرباز جنگی وارد مکه معظمه شدند و آن فتح با شکوه را از آن خود نمودند، اشراف مکه دسته دسته به محضر آن حضرت می شتافتند و با اصرار و الحاح تقاضا می کردند که در منزل آنان فرود آید، پیامبر رحمت با پیشنهاد آنان موافقت ننموده و یک راست به جنه المعلی آمد و در کنار مرقد مطهر حضرت خدیجه (سلام اللّه علیها) خیمه زدند و ایام اقامت شان در مکه معظمه را در کنار عزیز دل و محبوب از دست رفته شان سپری نمودند.این عمل ارزشمند پیامبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلم) علاوه بر حق شناسی از آن همه ایثار و فداکاری حضرت خدیجه (سلام اللّه علیها) پیام مهمی در بر داشت و آن این که:
ص: 22
ای خدیجه، ای سنگ صبور من، ای همسر باوفای من، اگر در همه روز های سخت زندگی، اگر در دوران خفقان و اختناق جان کاه قریش، اگر در ایام محاصره اقتصادی و دیگر روز های پر آشوب در کنار من بودی و آن همه رنج و مشقت را تحمل کردی، اینک من پس از فتح مکه و گشودن قلعه های شرک و نفاق به کنار تربت پاک تو آمدم تا در روز های شادی در کنار تو باشم و شادمانی ام را با تو قسمت کنم.
پس از ارتحال خدیجه کبری (سلام اللّه علیها) منزل مسکونی اش به عنوان یکی از مشاهد مشرفه، همه ساله مورد بازدید هزاران زائر مشتاق، و الهام بخش حجاج بيت اللّه الحرام بود. ابن بطوطه جهانگرد نامی می نویسد: از مشاهد مشرفه در نزدیکی مسجد الحرام «قبه الوحى» است و آن خانه ام المؤمنین خدیجه می باشد. (1)
شیخ انصاری (قدس سره) در مناسک حج خود می نویسد: در مکه معظمه مستحب است که حجاج خانه خدا به منزل حضرت خدیجه شرف یاب شوند. (2)
با کمال تأسف دست جنایت پیشه آل سعود این «قبه الوحی» را نیز همانند دیگر آثار اسلامی تخریب و با خاک یکسان نموده است.
به امید روزی که فرزند برومندش ظهور کند و آن دست نیرومند الهی از آستین غیبت بیرون آید و حقوق از دست رفته آل پیامبر را برگرداند و جایگاه رفیع خاندان وحی را برای همگان آشکار نماید. انشا ا...
ص: 23
ص: 24