نهج البلاغه سلام

مشخصات کتاب

سرشناسه:طباطبایی، سیدمهدی، 1330 -

عنوان و نام پديدآور:نهج البلاغه سلام/سیدمهدی طباطبایی.

مشخصات نشر:اصفهان: نقش نگین: کهن دژ، 1398.

مشخصات ظاهری:56 ص.

شابک:100000 ریال:978-600-329-229-1

وضعیت فهرست نویسی:فاپا

موضوع:علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. نهج البلاغه -- نقد و تفسیر

موضوع:Ali ibn Abi-talib, Imam I. Nahjol - Balaghah -- Criticism and interpretation

رده بندی کنگره:BP38/08

رده بندی دیویی:297/9515

شماره کتابشناسی ملی:5880718

اطلاعات رکورد کتابشناسی:فاپا

ص: 1

اشاره

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ اَلْرَحیمْ

ص: 2

نهج البلاغه سلام

ص: 3

نهج البلاغه سلام

ص: 4

تقدیم به روح پاک پدر و مادرم كه مرا با علی لا آشنا کردند.

فهرست مطالب

نهج البلاغه چیست؟ ... 11

الف. خطبه های نهج البلاغه ... 13

ب نامه های نهج البلاغه ... ..... 14

ج. حكمت ها (كلمات قصار) نهج البلاغه ... 17

مطالب نهج البلاغه از چه کسی است؟ ... 19

چه زمانی مطالب «نهج البلاغه» گفته و نوشته شده است؟ ... 24

نهج البلاغه حاوی چه مطالبی است؟ ... 26

چه کسی نهج البلاغه را جمع آوری و منتشر کرده است؟ ... 30

چرا باید نهج البلاغه خواند؟ ... 38

چگونه نهج البلاغه را بخوانیم؟ ... 41

ص: 5

الف. ترجمه های نهج البلاغه ... 42

ب. تفاسیر و شروح نهج البلاغه ... 43

آثار و نتایج خواندن و انس گرفتن با نهج البلاغه چیست؟ ... 46

نهج البلاغه خواندن یا نهج البلاغه ای شدن کدام ؟ ... 47

جامعه نهج البلاغه چه جامعه ای است؟ ... 49

سزاوار توجه است!! ... 50

سخن پایانی ...53

«نهج البلاغه» ... 54

ص: 6

هر سالکی در ابتدا برای طی طریق و هر رَه روی برای پیمودن راه نرفته به قائد و رائد و رهبر محتاج است.

به دست آوردن سعادت که آرزو و آمال هر انسانی است بدون معلم و راهنما امکان پذیر نیست!

خداوند متعال ارسال رُسُل و انزال كُتُب را بر اساس همین نیاز انسان مقرّر و مقدر فرموده است و خود در کتاب مقدس آخرین پیامبر خود حضرت محمد ، قرآن کریم ، پیامبر عظیم الشأنش را الگوی تمام و کمال برای آدمیان تا روز قیامت تعیین فرمود؛

(لَقَد كانَ لَكُم فِي رَسُولُ اللهِ أُسْوَةٌ حَسَنَه)(1)

به درستی که برای شما در گفتار و رفتار پیامبر خاتم، بهترین اسوه حسنه می باشد.

بنابراین مردم را برای رشد و تعالی در دنیا و بدست آوردن سعادت اخروی نیاز به الگو و راهبر است و باید از بهترین و کاملترین آنها پیروی و در راه آنها قرار گرفت و اختیار تربیت خویش را به دست آنها داد تا به سر منزل

ص: 7


1- (سوره احزاب - آیه 21)

مقصود رسید. ان شاء الله.

بعد از وجود مقدس پیامبر اسلام نفس شریف ایشان(1) به تعبیر قرآن مجيد يعنى وجود عظيم الشأن امام المتقين، اميرالمومنين حضرت على علیه السلام است که در تمام ابعاد وجودی انسان چه مادی و چه معنوی، چه فردی و چه اجتماعی و چه جهانی برای تمام انسان ها الگو و اسوه حسنه میباشد و همچون چراغی فرا راه بشریت قرار گرفته است.

اعتقاد به این موضوع که پس از وجود مبارک پیامبر خاتم حضرت علی بهترین و والاترین معلم بشریت است هرگز یک ادعای صرف و یک تعصب خشک و یک نظریه بدون استدلال و پشتیبان نیست هرگز!؟

بلکه به اعتبار شواهد قرآنی، روائی، احادیث قدسی و البته در درجات بعد، اظهار نظر اندیشمندان اسلامی و غیر اسلامی حتی فرهیختگان غیر توحیدی، امام علی علیه السلام یگانه ایست که نظیر و شبیهی جز سایر امامان معصوم از نسل خود برای او متصور نیست!

اگر از آنچه دیگران درباره علی علیه السلام گفته اند که از احصاء و شمارش

ص: 8


1- فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ (سوره آل عمران - آیه 61) اگر بعد از این حقایقی که درباره عیسی به دستت رسیده باز درباره او چون و چرا کردند به آن ها پیشنهاد مباهله بده؛ یعنی بگو بیایید اینها را یکجا جمع کنیم فرزندانمان و فرزندانتان و بانوانمان و بانوانتان و خودمان و خودتان. بعد کار را به خدا واگذار کنیم و با تضرع وزارى ، لعنت خدارا بر دروغگویان بفرستیم. اگر بعد از آوردن دلیل کافی وقانع کننده برای ثابت کردن مطلبی مهم طرف مقابل از روی لج بازی از قبولش خودداری کند میتوان او را به مباهله دعوت کرد چگونگی اش در همین آیه آمده است. برای چنین رویداد سرنوشت سازی پیامبر فقط چهارنفر را با خود آورد حضرت فاطمه زهرا را به مصداق نساء نا آورد و امام حسن و امام حسین را برای.أبناءنا میماند انفسنا ایشان با آوردن امیرالمومنین نشان داد که علی جان محمد است و جز ،پیامبری تمام ویژگیهای او را داراست جالب اینکه اسقف منطقه نجران وقتی چشمش به این جمع پنج نفره افتاد، از مباهله منصرف شد.

بیرون است، صرف نظر و به کلمات نورانی خود آن حضرت توجه مبذول گردد مسلم میشود که این وجود شریف و مقدس الگوئی است که فراتر از زمان و مکان و بدون هیچ قید تاریخی و جغرافیائی و ملیّتی و مکتبی برای تمام انسانها، معلمی شایسته و چراغ راه و سفینه نجات و رهبری صادق و بی غل و غش در تمام ابعاد وجودی انسان می باشد.

بنابراین هرکس جویای سعادت است باید به این امام همام و این انسان کامل متمسّک شود، گفتار و کردار این اسوه حسنه را دریابد، و به دنبال وی حرکت کند تا همای سعادت را در آغوش گیرد.

اگر امروز وجود شریف ایشان بین ما نیست اما «نهج البلاغه» یعنی فرامین و دستور و گفتارهای آن حضرت در دسترس است و البته افزون براین مجموعه ارزشمند هزاران گفتار و کلمات نورانی از آن بزرگوار در کتب دیگر، در اختیار اندیشمندان و پژوهشگران و علما می باشد، که بایسته است از لابلای متون آن، دستور العملها را استخراج و در دسترس قرار دهند تا هر گروه و صنف اجتماعی از آنها استفاده کنند. و فرد فرد جامعه با آنها مانوس و در رفتار و کردار خود از آن فرامین و سخنان انسان ساز پیروی و دنیا وآخرت خود را الهی نموده و به رستگاری جاوید نائل گردند.

نوشتاری که در پیش رو دارید، حاوی مطالبی است پیرامون «نهج البلاغه» كه در ده فصل تنظیم و تقدیم میگردد و چنانچه در فهرست ملاحظه میفرمائید دریچه ایست به سوی «نهج البلاغه» و نحوه خواندن آن و نهايتاً «نهج البلاغه» ای شدن و همانگونه که از نام کتاب دریافت می شود «سلامی به نهج البلاغه» است تا عزیزان علاقمند و بخصوص جوانان با «سلام به نهج البلاغه» که گام نخست هر حرکتی است، دل به این گنج بی پایان و اقیانوس موّاج معارف و علوم، و داروخانه جامع همه داروهای مورد نیاز فرد و جامعه بسپارند و با انس با این انیس و

ص: 9

مونس مفید و مؤثر و راه گشا و بیدار کننده، راه را از چاه تشخیص داده و به سوی سعادت دنیا و آخرت پرواز کنند. ان شاء الله.

از خدوند متعال مسئلت داریم که این کتاب (نهج البلاغه سلام!)، برای کسانی که فرامین، سفارشها، و اندرزهای نهج البلاغه را چراغ راه زندگی و رستگاری خود قرار دهند راه گشا و سودمند واقع شود به نبیه و آله.

از خانمها عباسی و محمدی که در آماده سازی این اثر تلاش در خور تحسین نمودند تشکر می کنم.

سید مهدی طباطبائی

غدیر 2441 / مرداد 1398

ص: 10

1- نهج البلاغه چیست؟

اشاره

مجموعه ای از سخنرانیها (خطبه ها) نامه ها (مكتوبها) و نصايح و پندها (حکمتها)ی امیرالمؤمنین علی که در دسترس بوده است تحت عنوان (نهج البلاغه)(1) توسط سید شریف رضی در هزار سال پیش جمع آوری، تدوین و منتشر شده و سرلوحه ی مشی و روش دانشمندان و تدریس در محافل و مجالس علماء شیعه و پیروان آن حضرت و دیگر دانشمندان فهیم عالم قرار گرفته و پیوسته کوشیده شده است این سخنان بهتر از هر گوهر گرانبها شناسائی و بدانها عمل شود.

در پی این کوششها و در پی زمانهای مختلف، پیوسته هر دانشمند بعدی مفهوم عميق ترى و نكتههای دقیق تری از معنی و تعبیر و تفسیر قبلی از هر جمله فرموده امام علیه السلام ارائه کرده که سخت مورد قبول و استعجاب واقع شده است و همین امر جمله ی دانشمندان را بر اذعان به اینکه فرمایشات آن حضرت چنان عمیق و موجز است که به خصوص در زبانهای غیر عرب برای فهم هر جمله هرچه کوشش شود مفهوم عمیق تر و رساتری از هر جمله از سخنان آن حضرت به دست می آید و همه بر این عقیده اتفاق دارند که عمق این سخنان الهی را جز خود آن حضرت تفسیر و تعبیر کامل نتواند کرد.

ص: 11


1- كه در كتب مختلف یا در نزد حفاظ و علما و دانشمندان پراکنده می بود

امّا ضرورت دارد پیوسته به این سخنان گهربار توجه دقیق و عمیق تر مبذول داشته و بهره ی بیشتری به خواننده و شنونده و پیروان آن حضرت رسانید. برای توجه به این موضوع که به اختصار گفته شد به یک مورد اشاره می شود.

در این باره دانشمندان بزرگ و اندیشمندان خبره مطالب تكان دهنده ای ابراز نموده اند که ما تنها به یک مورد آنها اشاره می کنیم:

ابن ابى الحديد معتزلى كه خود «نهج البلاغه» را در 20 جلد شرح و تفسیر نموده است در مورد یک جملۀ دو کلمه ای که امام در خطبۀ شماره (231) در مورد ذات حق تعالی فرموده است، می گوید:

سپس گفت: ««دائمٌ لا بِأَمد» زیرا او تعالی نه زمانی است ونه داخل در تحت حرکت و زمان، و این نیز از دقایق علم الهی است، وعرب (وغير عرب) پست تر از آن است که این را بفهمد یا بدان زبان گشاید و لیک این بزرگ مرد حضرت علی علیه السلام را از سوی خدای تعالی فیض مقدس و انوار ربانی عطا شده است.»(1)

و یا امام خمینی (رحمت الله علیه) در پیامی که برای کنگره نهج البلاغه در تاریخ 27 اردیبهشت 1360 فرستادند در بخشی از آن فرمود؛ «ای علمای همۀ بلاد در یک محل جمع شوید و روی این جمله علی علیه السلام در خطبه اول نهج البلاغه تفكر كنيد آيا عمق مفاهیم آن را می توانید درک كنيد!؟» و سپس فرمود؛

«و اما كتاب «نهج البلاغه» كه نازلۀ روح اوست (حضرت علی ع) برای تعلیم و تربیت ما خفتگان در بستر منیّت و در حجاب خود و خودخواهی خود معجونی است برای شفا و مرهمی است برای دردهای

ص: 12


1- شرح 20 جلدی فارسی ابن ابی الحدید بر نهج البلاغه ج 13 ص 52 ترجمه غلامرضا لایقی چاپ سال 1388 کتاب نیستان این خطبه در نهج البلاغه دشتی تحت شماره 185 ضبط شده است.

فردی و اجتماعی و مجموعه ای است دارای ابعادی به اندازه یک انسان و یک جامعه بزرگ انسانی از زمان صدور آن تا هرچه تاریخ به پیش رود و هر چه جامعه ها به وجود آید و دولتها و ملتها متحقق شوند و هر قدر متفکران و فیلسوفان و محققان بیایند و در آن غور کند. هان، فیلسوفان و حكمت اندوزان بیایند و در جملات خطبه اول این کتاب الهی به تحقیق بنشینند و افکار بلند پایۀ خود را به کار گیرند و با کمک اصحاب معرفت و ارباب عرفان این یک جمله کوتاه را به تفسیر بپردازند و بخواهند بحق وجدان خود را برای درک واقعی آن ارضا کنند؛ به شرط آنکه بیاناتی که در این میدان تاخت و تاز شده است آنان را فریب ندهند و وجدان خود را بدون فهم درست بازی ندهند و نگویند و بگذرند تا میدان دید فرزند وحی را دریافته و به قصور خود و دیگران اعتراف کنند»(1) و این است آن جمله: "مع كل شيء لا بمقارنه و غير كل شيء لا بمزايله "(2)

از این دست اظهار نظرها در مورد مطالب نهج البلاغه» فراون است که پرداختن به جزئی از آنها نیز خود مستلزم تأليف كتب مستقل می باشد.

ص: 13


1- صحیفه امام ج چهاردهم ص 348
2- فرازی از خطبه اول نهج البلاغه، در بیان اوصاف ذات باری تعالی: «... خداوند با هرچیزی هست اما نه به مقارنت (ویکسانی) و غیر هرچیز است نه به کناره گیری و (انفکاک)»

الف. خطبه های نهج البلاغه

اما آنچه به عنوان خطبه ها در «نهج البلاغه» آمده اولاً تمام خطبه های بیان شده توسط حضرت نیست که جمع آوری کننده آنها (سید شریف رضی) انتخاب کرده است و باز آنچه گزینش نموده تمام مطالب هر خطبه نیست بلکه از یک خطبه، بخشهائی از آن را گزینش نموده است.

دلیل آن هم این است که نگاه (شریف رضی) به فصاحت و بلاغت بوده و به نظر خودش قسمت هائی که از نظر ادبی ترجیح داشته است را در مجموعه «نهج البلاغه» آورده است. با این حال آنچه هم اکنون به این نام (خطبه های نهج البلاغه) در اختیار ماست، آنقدر دارای مفاهیم عالی الهی

و توحیدی و انسان سازی است که بشریت را از مراجعه به کتب دیگر بعد از قرآن کریم بی نیاز می کند، چنانچه سخن معروف این است که کلام امیر بیان حضرت علی ما را دون كلام خالق و فوق كلام مخلوق دانسته اند.

تعداد آنها حدود 240 خطبه میباشد و بخش عمده این کتاب ارزشمند را تشکیل می دهد.(1)

امام علیه السلام این سخنرانیها را گاهی در مسجد در خطبه های نماز جمعه و یا اعیاد و مراسم مختلف بیان فرموده اند. برخی را در جبهه های جنگ حق علیه باطل بعضی را در بازار و گاهی در حالی که بر اسب یا شتر سوار بودند فرموده و علاقمندان و شیعیان حضرتش یادداشت کرده اند.

ص: 14


1- برخی از مطالب یک خطبه در چند بخش آمده است.

ب. نامه های نهج البلاغه

تعداد نامه های ضبط شده در «نهج البلاغه» 79 نامه است، که باز جمع آوری کننده آن به شیوۀ خطبه ها اولاً برخی از نامه ها را آورده نه آنچه از امام هم اكنون موجود است و نه از یک نامه تمام آنچه را دیگران ضبط کرده اند آورده است نامه ها نیز از نظر محتوائی گاه دارای مفاهیم بسیار عمیق و پیچیده و گاهی با بیان ساده و همه کس فهم بیان شده است.

از مهمترین و طولانی ترین نامه ها میتوان به نامه 53 تحت عنوان عهدنامه مالک اشتر در مورد آیین حکومت داری و نامه 31 به حضرت امام حسن علیه السلام به عنوان آیین تربیتی اشاره کرد.

مخاطب نامه های «نهج البلاغه» این گروهها می باشند؛ فرزندان حضرت، یاران با وفا و شیعیان مخلص ایشان، فرمانداران و کارگزارن و همچنین دشمنان قسم خورده امام و بالاخره وصیت نامه های شخصی و حكومتی و سفارش به پیروان خود و همه کسانی که قصد دارند راه سعادت و خوشبختی را بپیمایند.

خواننده «نهج البلاغه» با مطالعه نامه ها و آگاهی نسبی به تاریخ صدر اسلام و دورانی که این نامه ها نوشته شده و به تعبیری انگیزه صدور آنها، تا اندازه ای به عمق مظلومیت امام علیه السلام از یک طرف و از طرفی به احاطه علمی و سیاسی و جهان بینی حضرتش پی خواهد برد. نکته بسیار حائز

اهمیت این است که مطالعه کننده در می یابد که گرچه نامه ها به

ص: 15

اشخاص و در زمانی معین و مکانی مشخص نوشته شده است ولی تمامی آنها دارای پیامی جهانی است، و نصیحتها و مواعظ آن فرا زمانی – فرا مكاني - فراجناحی و حتی فرا مکتبی است و هر انسانی در هر زمان و در هر مكان و با هر عقيده و مکتبی میتواند از آنها درس زندگی و سعادت دنیا و آخرت را به دست آورد.

ص: 16

ج. حكمتها (كلمات قصار) نهج البلاغه

این بخش چنانچه از عنوانش پیداست کلمات کوتاهی است که امیر بیان در کوتاهترین جملات، بلندترین مفاهیم را گنجانده و بیان فرموده است. تعداد حکمتها در «نهج البلاغه» نزدیک به 480 حکمت است (برخی حکمت ها تکراری است(1)) این کلمات نورانی که چون دُرُّ شاهوار می درخشد و چشمهای خردمندان را بخود خیره و دلهای پاک را به نور خود منوّر می نماید، گاهی به همین صورت اختصار بر زبان دُرَر بار امام همام جاری شده و برخی از آنها مواعظی است که در خطبه ها و یا نامه ها آمده و (سید شریف رضی) انتخاب و در بخش حکمتها نیز آورده است.

بعضی از این حکمتها آنقدر از نظر فصاحت و بلاغت، فن بیان و كوتاهي جمله و بلندی مفاهیم نهفته در آن اهمیت دارد که در طول قرن ها دانشمندان و ادیبان عرب و عجم در مورد آن مطلب نوشته و قلم فرسائی نموده اند. فی المثل جمله كوتاه «قيمةٌ كُلُّ امْرِي مَا يُحْسِنُهُ» حكمت شماره 81 را حدود هفت معنی برایش آورده اند و هنوز عده ای معتقدند كه حق مطلب ادا نشده. دانشمند بزرگ عرب زبان سنّی می گوید ای كاش پس از من هیچ اثر علمی از من نمانده بود ولی می گفتند این جمله از «ابن جوزی» است. در عین حال این کلام نورانی را هر کس بخواند بقدر فهم و درکش از آن استفاده خواهد کرد.

ص: 17


1- نظیر حکمتهای 91 و 197 که تکراری است.

ذكر اين نكته هم ضروری است که مرحوم «علامه آمدی» حدود 11000 حکمت از آن حضرت را در یک کتاب دو جلدی به نام «غرر الحكم و درر الکلم»جمع آوری نموده که خود اقیانوسی از معارف و علوم مختلف و درسهای تربیتی و آموزشی است. (1)

ص: 18


1- این مجموعه که دقیقاً حاوی 10932 حکمت کوتاه و بلند است توسط آیت الله سید هاشم رسولی محلاتی به نحو زیبائی طبقه بندی الفبائی و ترجمه شده و در 2 جلد توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی به چاپ رسیده است.

2- مطالب نهج البلاغه از چه کسی است؟

تمامی مطالب «نهج البلاغه» از امير بيان يعسوب الدين و المؤمنين؛ امام المتقين يدالله و اسدالله امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام است. بنابراین در مجموعه «نهج البلاغه» یک کلام از دیگری غیر از امام علی علیه السلام نیست. از طرف دیگر در سند مطالب آمده در «نهج البلاغه» هیچ اختلافی نیست که همه معتبر است و جز افراد معدودی که یا از بی اطلاعی و یا از روی غرض ورزی بر اسناد آن اشكال وارد کرده اند، هیچ عالم فرهیخته و دانشمند اهل تحقیقی چه شیعه و چه سنی و حتی غیر مسلمان محقق در این باره اشکالی بر سندهای آن که همه به حضرت علی علیه السلام منتهی میشود

نگرفته است.

ابن بي الحديد معتزلی می گوید: اگر در تمام نهج البلاغه یک کلام از غیر علی بود خود را نشان میداد و به تعبیری هیچ کس جز علی علیه السلام نمیتواند یک جمله از نهج البلاغه و یا نظیر و شبیه آن را بگوید.

در عظمت مطالب نهج البلاغه آنقدردانشمندان قلم فرسائی نموده اند که اگر بخواهیم به یک دهم آن هم بپردازیم باید چند جلد کتاب فراهم کنیم و لذا در اين كتاب «نهج البلاغه سلام» بنا بر اختصار گذارده شده است.

ص: 19

اما مناسب میباشد از هزاران هزار ویژگی منحصر بفرد امام علی علیه السلام چند جمله از خود ایشان بسنده کنیم.

1. امام می فرماید؛

"سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي" (1)

(از من بپرسید قبل از آنکه مرا از دست بدهید.)

این جمله در «نهج البلاغه» دو بار آمده که در یکی امام پس از بیان این جمله می فرماید: «به خدا قسم من به طرق آسمان آگاه ترم از طرق زمین و در دنبالۀ دومی می فرماید: «به خدا سوگند هیچ حادثه ای از اکنون تا صبح قیامت نیست که اتفاق بیفتد جز آنكه من از جزئیات آن با خبرم و قائد و رهبر و پیروان آن را با نام میشناسم.» این کلام از امام بارها شنیده شده كه در كتب غير از نهج البلاغه نیز ثبت شده است.

2. امام فرمود؛

"لَوْ كُشِفَ الْغِطَا مَا اَزْدَدْتُ يَقِينا " (2)

(اگر پرده اسرار کنار زده شود به علم و یقین من چیزی اضافه نمی گردد.)

یعنی اسراری در پشت پرده نیست که من ندانم همه را میدانم از این مهمتر این که در حدیث قدسی (کلام خداوند متعال) آمده که خداوند متعال فرمود؛

"ای پیامبر من پرده اسرار و علوم بین خودم و علی را برداشته ام." الله اكبر

ص: 20


1- نهج البلاغه خطبه های 189٫93
2- بحار الانوارج 69 ص 209 سطر 8

3. امام فرمود؛

"اى كميل هيچ علمی نیست مگر اینکه من آن را آغاز کرده ام و هیچ سرّی نیست مگر آنکه حضرت قائم (صلوات الله عليه و على آبائه) آن را به پایان می رساند." (1)

4. امام فرمود؛

"آنچه همۀ انبیاء برای امّت هایشان آوردند، من يكجا براى شما گفته و می گویم.(2)

5. امام فرمود؛

"ای مردم! سوگند به خدا من شما را به هیچ طاعتی وادار نمی کنم مگر آن که پیش از آن خود عمل کرده ام و از هیچ معصیتی شما را بازنمی دارم جز آن که خود پرهیز کرده ام. (3)

6. امام فرمود؛

"خدای را شکر می گویم که بمن آن مقدار عمر داد که به همه سئوالات شما پاسخ گویم."(4)

7. امام فرمود؛

"در پایان عمر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و در حالی که سر مبارک ایشان بر

ص: 21


1- بحار الانوار ج 77 ص 269/ كتاب القطره ج 1 ص 20 علامه سید احمد مستنبط ترجمه محمد ظريف انتشارات الماس
2- نهج البلاغه خطبه 182 بخش 25
3- نهج البلاغه خطبه 175
4- الگوهای رفتاری امام علی (ع) دشتی

سينه من بود 1000 باب علم به من منتقل فرمود که از هر باب آن 1000 باب علم منشعب میشود."(1)

8. ابن عباس که به (حبر امّت) یعنی دانشمند امّت پیامبر اسلام مشهور است در جواب کسانی که پرسیدند؛ «ابن عباس این همه علوم را از کجا آوردی؟»

گفت: "على علیه السلام اقیانوسی از علم داشت یک قطره آن را در دهان من قرارداد من دانشمند امّت شدم."(2)

9. پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت علی علیه السلام فرمودند؛

"اگر همه درختان عالم قلم شود و همه دریاها مرکب گردد و همه انسانها نویسنده شوند و همۀ جنیان حسابگر باشند و تا صبح قیامت خداوند به آنها فرصت دهد که بخواهند فضائل تورا بنویسند نخواهند توانست."(3)

10. وبالاخره خود امام فرمود؛

"اگر به امر و نهی خداوند عمل کنید و پیرو راه و رسم من باشید و دنبال من حركت كنيد. من ضامن خواهم بود که شما را به سعادت برسانم که اگر در دنیا هم نشد در قیامت قطعاً خواهد شد."(4)

بنابراین، گوینده مطالب «نهج البلاغه» كسى است كه از نظر علم

ص: 22


1- از احادیث معروف بین عامه و خاصه است.
2- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 1 ص 19
3- نهج الحق ص -231 مقام على در کلام نبی ص 92
4- خطبه 24 نهج البلاغه

نهج البلاغه سلام 23

و عمل و مناقب و فضائل و شناخت انسان و نیازهای او نسخه دومی از نظر جامعیت ندارد. اندیشه ها، گفتار و رفتار امام علی علیه السلام فراملیتی، فرا زمانی، فرامکانی و حتی فرا زمینی است و همه انسانها برای رسیدن به سعادت راهی روشن تر، كوتاه تر، صحيح تر و سریع تر از راه امام ندارند، پس همۀ بشريت به وی نیازمندند و او جز به ذات حق تعالی به هیچ کس نیازمند نیست.

در این صورت انسان عاقل و فهیم که به دنبال سعادت ابدی است جز راه علی را انتخاب نخواهد کرد. در این موضوع، مطالب فوق تصور و از شمارش و احصاء بیرون است و ما به این قطره از اقیانوس بسنده کردیم.

ص: 23

3- چه زمانی مطالب نهج البلاغه» گفته و نوشته شده است؟

امام علی علیه السلام از کودکی در دامان پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم رشد و نمو کرد، و چنانچه خود می فرماید به دنبال پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم همچون كودكي كه به دنبال مادر خویش است حرکت نمود(1) در سن 10-9 سالگی اولین شخصیتی بود که به آیین پیامبر اسلام ایمان آورد (گرچه بر اساس شواهد ، تاریخی مُسْلِم و مؤمن به دنیا آمد) 22 ساله بود که چند روز بعد از هجرت پیامبر به شهر یثرب (مدينة النبى) به مدینه منوره هجرت نمود. 10 سال در کنار پیامبر گرامی تا لحظه به لحظه در غم ها و شادی های پیامبراکرم شریک بود. ولی به احترام پیشوا و مقتدای خود کمتر حرف میزد و بیشتر شنونده بود تا بیشترین بهره را از محضر مبارک پیامبر ببرد، پس از رحلت پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم بنا بر آنچه شنیده اید و در صفحات تاریخ خوانده اید، حق مسلّم خلافت و جانشینی او را غصب کردند و 25 سال، اسلام عزیز بدون رهبری ایشان و (تنها در برخی موارد با مشورت ایشان) به حیات خود ادامه داد تا اینکه در زمان خلیفۀ سوم مردم از مناطق مختلف شورش کردند، به مدینه آمدند و خلیفه را به قتل رساندند. پس از

ص: 24


1- خطبه قاصعه

قتل عثمان مردم به طرف امام علیه السلام هجوم آوردند و با امیرالمؤمنین علی علیه السلام به عنوان خلیفه بیعت کردند. امام آنگاه که سُکّان رهبری جهان اسلام را عملاً به عهده گرفت، از هر موقعیتی برای سخن گفتن با مردم استفاده کرده و برای اینکه مسلمانان را به آبشخور اصلی و واقعی اسلام برگرداند با بیان خطبه ها و ارسال نامه ها و منصوب نمودن فرمانداران و استانداران در کشور تحت لوای اسلام، سعی فراوان نمود تا اصلاحات را در جامعه ایجاد نماید. بنابراین اکثر قریب به اتفاق آنچه در «نهج البلاغه» است مربوط است به 4 سال و نه ماه "حكومت امام" كه بخشی در مدینه و عمده آن در شهر کوفه برقرار بوده است.

اما افسوس و هزاران افسوس که در این مدت كوتاه امام مواجه با توطئه های دشمنان قسم خورده و دوستان و نزدیکان دنيا طلب و متحجّرين نفهم شد و درنتیجه میسّر نشد اهداف بلند الهی خویش را در سراسر عالم اسلام تحقق بخشد شرح این ماجراهای تلخ را شما در «نهج البلاغه» و به ویژه در بخش نامه ها خواهید خواند و در همین جا اشاره می شود کسی که قصد دارد از «نهج البلاغه» به درستی بهره ببرد و از پندها و نصیحت های امام استفاده كند بایستی تاریخ صدر اسلام و بخصوص وقايع دوران كوتاه حکومت امام را تا اندازه ای بداند. (دقت کنید)

بنابراین زمان بیان خطبه ها و نوشتن نامه ها و گفتن حکمت های «نهج البلاغه» در طول حدود 5 سال پایان عمر شریف امام و مکان آن در مدينه ، بصره ، کوفه صحنه های جنگ و مسیرهای حرکت امام و در موضع خطبه های نماز جمعه در مصلی ها و بازار و مناسبت ها بوده است.

ص: 25

4- نهج البلاغه حاوی چه مطالبی است؟

در یک کلام میتوان گفت آنچه یک انسان برای زندگی آبرومندانه در دنیا و رستگاری در سرای آخرت نیاز دارد و آنچه یک حکومت و مسئولان آن و یک مربی برای تربیت و یک عالِم برای تبیین، تحقیق وپژوهش و یک سالک برای یافتن راه و رسم عبادت و رسیدن به مقامات عرفانی و یک نظامی برای یادگیری و آموزش مسائل جنگ و جهاد، یک تولید کننده برای توفیق بیشتر در کار، یک زاهد برای شیوه های درست ترک دنیا، یک تاجر برای كسب و كار، یک مرد و یک زن برای همسرداری، یک جوان برای استفاده از تجربیات بزرگترها، یک مورخ برای دست یابی به درستی تاریخ، یک پژوهشگر برای رفتن به عمق مسائل علمی و عملی، احتیاج دارد در «نهج البلاغه» موجود است و خلاصه برای هر کسی در هر مقامی و در هر منصبی و در هر جغرافیائی و با هر عقیدهای مفید ، مؤثر، کارآمد و عملی خواهد بود، چنانچه خود امام می فرماید؛

«هر سئوالی دارید بپرسید که جواب آن را میدانم و برای شما میگویم.»(1)

ص: 26


1- سلونی قبل آن تفقدونی

امامی که در تمام عمر شریف خود چه در زمان پیامبر ، چه در دوران خلفا چه دوران حکومت خود چه در سفر و چه در حضر به هزاران سئوال مشکل جواب داده و راه حل ارائه نموده است.

امامی که هر سه خلیفه قبل از ایشان بارها و بارها گفتند اگر علی نبود ما در قضاوت و تصمیم گیری و جواب سئوالات مردم به هلاکت می افتادیم. (لَوْلا عَلِيٌّ لَهَلَكَ عُمَرُ)(1)

در یک کلام «نهج البلاغه» شامل هر آن چیزی است که بشریت به آن احتیاج دارد.

به این جمله مهم امام توجه فرمائید؛ که فرمود؛

«آنچه من میگویم حق است و هر کلامي مقابل حرف من باطل است.» (2)

و در دعائی چنانچه گذشت می گوید؛

"خدا را شکر که من زنده ماندم تا به همه سئوالات (شما) پاسخ گویم."(3)

امام علی علیه السلام؛ شخصیتی منحصر بفرد است که هر گروه و دسته به نحوی خود را پیرو ایشان می داند.

و «نهج البلاغه» در مقام مثل یک داروخانه بزرگ است که در هر قفسه آن داروی مورد نیاز بیماری خاص وجود دارد، تنها بایستی تشخیص داده شود که کدام بیمار چه داروئی را باید مصرف کند.

مَثَل دیگر در مورد «نهج البلاغه»، مَثَل اقیانوس است.

«نهج البلاغه» اقیانوس بی کرانه ایست که هر کس در هر سطحی، در حد توان خود میتواند از آن بهره ببرد؛

ص: 27


1- قول معروف عمر بن الخطاب
2- نامه امام (ع) به معاویه
3- الگوهای رفتاری امام علی (ع) - دشتی

* افرادی در ساحل آن می نشینند و از نسیم دلربای حکمت های آن حظّ وافر می برند.

* افرادی دست و صورتی میشویند و به طراوت و آرامش می رسند.

* گروهی به امواج زیبای آن نگاه می کنند و به همین لذت قناعت می کنند.

* گروهی خود را در آب حیات بخش آن میاندازند و شنایی می کنند و روح و روان خود را شستشو می دهند.

* برخی از آب شفابخش آن بیماریهای قلبی و روحی خود را شفا می بخشند.

* عده ای به دنبال زیبائیهای درون آن هستند و چیزی را طالبند که مردم کنار دریا از دیدنش محرومند.

* عده ای به ظرائف - لطائف و عجائب آن سخنان می اندیشند و بهره می برند.

* بعضی که خداوند به آنها توفیقات بیشتری داده و از علوم انسانی و اسلامی سرشار هستند در این اقیانوس غواصی می کنند و دائماً دامان معرفت خود را از لولوو مرجان و گوهرهای ناب این اقیانوس پر می کنند.

و در نهایت اگر از تمام این گروهها بپرسید آیا بهره برداریتان تمام شدنی است، آیا لذت ها پایان پذیر است. آیا دامان خویش را که از در و گوهر پر نموده اید کافی است؟!

بدون شک همه فریاد خواهند زد!هرگز! هرگز! محال است کسی که با «نهج البلاغه» آشنا می شود، بتواند لحظه ای از آن غافل شود و دمی از آن دور گردد و چنانچه خود امام فرمودند؛

ص: 28

ظرف علم ظرفی است که هر چه بیشتر در آن قرار دهی ظرفیتش بیشتر می شود.(1)

ز نوشِ آب بقا میشود عطش افزون *** خوشا کسی که نیامد ز چشمهاش بیرون

فراوان هستند کسانی که چون با «نهج البلاغه» آشنا شدند تا آخرین لحظه زندگی خود نخواستند و نتوانستند از این انیس و راهنمای راه زندگی، دل برکَنند و به سوی دیگری بروند، بلکه تمام دنیایشان را کنار گذاردند و تنها به «نهج البلاغه» پرداختند.

به قول شاعر:

انس با نهج البلاغه رو به مولا کردن است *** پشت بر امیال بی بنیاد دنیا کردن است

خواهران و برادرانی که خداوند توفیق به آنها داده که با عنایات حضرت علی با «نهج البلاغه» آشنا شوند به زودی آنچه را که به اختصار بیان شد خود بیشتر و کامل تر دریافت خواهند کرد.

انس با نهج البلاغه موهبتی است که خداوند به شخص عطا كند، و كسى كه با «نهج البلاغه» آشنایی پیدا کرد، لذتی را دریافت كند كه همه لذائذ صوری و معنوی دیگر را در پی خواهد داشت و شخص را بی نیاز، آزاد و خدا محور خواهد كرد وخدا محوری مقامی است که با هیچ مقامی دیگر سزاوار مقایسه نیست!

ص: 29


1- از حکمت های نهج البلاغه

5- چه کسی نهج البلاغه را جمع آوری و منتشر کرده است؟

كودكی در سال 359 هجری قمری در بغداد دیده به جهان گشود که نامش را «محمد» گذاردند و بعدها به «شریف رضی» شهرت یافت مادرش از نسل امام علی بن ابیطالب علیه السلام زنی فاضل، پارسا و بلند نظر بود.

پدرش از نسل امام موسی کاظم بود که در دولت عباسی و آل بویه منزلتی والا داشت.

«سید رضی» از چنین پدر و مادری متولد شد.

به قول علامه امینی؛

«سید رضی از مفاخر خاندان پاک نبوی و پیشوای دانشمندان علم وحديث و ادب و قهرمانی از قهرمانان عرصه دین و دانش و مذهب بود.» (1)

و به گفته مرحوم دکتر سید محمد باقر کتابی؛ «سید شریف رضی» خوشبخت ترین دانشمند شیعه است که توفیق یافت «نهج البلاغه» را

ص: 30


1- كتاب شريف الغدير ج 4 ص 181

تدوين و منتشر کند.» (1)

"سید شریف رضی" دارای فضائل بسیاری است که فرصت نگارش همه آنها نیست. و علاقمندان میتوانند به کتاب «الغدیر» از «علامه امینی» جلد 4 صفحه 181 به بعد مراجعه کنند.

ما در اینجا به یک رویای صادقه که مقام «سید شریف رضی» و برادرش «سید مرتضی» را بخوبی می رساند، اشاره می کنیم. دانشمند بلند پای شیعه «شیخ مفید» از علمای برجسته قرن چهام هجری قمری شبی در عالم رویا دید «حضرت زهرا سلام الله علیها» دست دو فرزند کوچکشان حسن و حسین علیهما السلام

را گرفته و وارد «مسجد کرخ» یکی از محله های قدیمی بغداد شدند و آنها را به وی سپردند و فرمودند؛ (عَلَّمهُما الفقه) به این دو فرزندم فقه (علم دین) بیاموز!

شیخ مفید شگفت زده از خواب بر می خیزد و «در اندیشه تعبیر رویای خود بوده» چون صبح می شود و مطابق معمول به آن مسجد می رود، زمانی نمی گذرد که می بیند «فاطمه» مادر پارسای «سید رضی» همراه با خدمتکار خود وارد مسجد شد، در حالی که فرزندان خردسال خود "سید رضى" و "سید مرتضی" را همراه داشت، شیخ مفید وقتی آنان را میبیند از جا برخاسته و به "فاطمه" سلام میکند. فاطمه مادر نوجوانان، روبه شیخ کرده و می گوید: ای شیخ، این دو فرزندان منند، آنان را به نزد شما آوردم که به ایشان فقه بیاموزی!

شیخ مفید به یاد رویای دیشب می افتد و گریه می کند و داستان خواب دیشب خود را برای فاطمه مادر طفلان بازگو می کند.

بنابراین شیخ مفید به تعلیم و تربیت آن دو کودک همت می گمارد و

ص: 30


1- كتاب "المفتاح لكنوز نهج البلاغه تالیف ایشان در مقدمه ناشر) کانون پژوهش چاپ 1394.) استاد کتابی در این کتاب لغات مشكل نهج البلاغه را به ترتیب حروف الفبائی ترجمه کرده است.

خداوند متعال نیز برآنان منت می گذارد و درهای دانش و فضائل بسیاری را به روی آنان می گشاید تا آنکه از آنان آثار ماندگار و مفیدی در روزگار به جای می ماند.(1)

«سید رضی جمع آوری کننده مطالب «نهج البلاغه» در علوم مختلف در زمان خود سرآمد عُلَما و دانشمندان شد و کتاب های مهم دیگری غیر از نهج البلاغه از وی به یادگار مانده است و علیرغم عمر کوتاه خود (47 سال) علوم و فضائل زیادی را کسب نمود «رحمت اله علیه». علاقمندان می توانند برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر از آثار و زندگی «سید رضی» به جلد 4 كتاب الغدیر «علامه امینی»، جلد 1 پیام امام «آیت اله مكارم شیرازی» جلد 1 شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید مراجعه کنند.

اما اینکه انگیزه سیدرضی از تألیف نهج البلاغه و ضبط و نشر خطبه ها و نامه ها و حکمت های حضرت علی علیه السلام چه بوده از قلم و بیان خودش بخوانید و بشنوید؛

مقدمه سید شریف رضی بر «نهج البلاغه»؛

بسم الله الرحمن الرحيم

ستایش خدا را سزاست که حمد را بهای نعمت ها و پناهگاه از بلاها و وسیله ی رسیدن به نعمتها و بهشت جاویدان و موجب افزایش احسان و كرمش قرار داده است. درود بر پیامبر رحمت و پیشوای رهبران الهی و چراغ روشنی بخش امّت، كه ریشه های وجودش بزرگواری و درخت اصل و نَسَبَش پربرگ و پرثمر بوده است؛ و درود بر اهل بیتش که چراغ های روشنی بخش تاریکیها و وسیله ی نجات امتها و نشانه های روشن

ص: 32


1- پیام امام از آیت اله مکارم شیرازی ج 1ص19 و شرح ابن ابی الحديد ج 1 ص41

دين ومركز ثقل فضیلت و برتری اند.

درود بر همه ی آنان باد؛ درودی که با فضل و بزرگواری آنها برابری کند و پاداش اعمال آنها قرار گیرد؛ پاداشی که مناسب با پاکیزگی اصل و فرع ایشان است.

درود بر آنان باد تا زمانی که سفیده ی صبح گریبان شب را می شکافد و ستارگان طلوع و غروب می کنند.

در آغاز جوانی و طراوت زندگی، دست به تألیف کتابی در خصایص و ویژگیهای ائمه علیهم السلام زدم که مشتمل بر خبرهای جالب و سخنان برجسته ی آنها بود.

انگیزه ی این عمل را در آغاز آن کتاب یادآور شده و آن را آغاز سخن قرار داده ام. پس از گرد آوردن خصایص امیر مؤمنان علیه السّلام در اثر مشکلات و حوادث روزگار، از اتمام کتاب باز ماندم. من آن کتاب را به بابها و فصل های مختلفی تقسیم کرده بودم در پایان آن فصلی متضمن سخنان جالب امام عليه السّلام از سخنان کوتاه در مواعظ، حكم، امثال و آداب (نه خطبه های طولانی و نه نامه های گسترده) آورده شد. برخی از دوستان از جنبه های گوناگون آن را جالب و شگفت انگیز دانستند و از من خواستند كتابي تأليف كنم که سخنان برگزیده ی امیر مؤمنان در جمیع فنون و بخش های مختلف از خطبه ها، نامه ها، مواعظ و ادب در آن گرد آید. آنان می دانستند این کتاب متضمّن شگفتیهای بلاغت و نمونه های ارزنده ی فصاحت و جواهر سخنان عرب و نكات درخشان از سخنان دینی و دنیوی خواهد بود که در هیچ کتابی جمع آوری و در هیچ نوشته ای تمام جوانب آن گردآوری نشده

ص: 33

است؛ زیرا امیرمؤمنان علیه السلام منشأ فصاحت و منبع بلاغت و پدیدآورنده ی آن است؛ گوهرهای پنهان بلاغت به وسیله ی او آشکار گردیده و قوانین و اصول آن از او گرفته شده است؛ تمام خطبا و سخنرانان به او اقتدا نموده و همه ی واعظان بلیغ از سخن او استمداد جسته اند با این همه، او همیشه پیشرو است و آنها دنباله رو؛ او مقدم است و آنها مؤخّر؛ چون سخن او كلامى است که آثار علم الهی و عطر سخن پیامبر را با خود دارد. از این رو خواسته ی دوستان را اجابت و این کار را شروع کردم؛ در حالی که یقین داشتم سود و نفع معنوی آن بسیار است و به زودی همه جا را تحت سیطره خود قرار خواهد داد و اجر آن ذخیره ی آخرت خواهد بود منظورم این بود که علاوه بر فضایل بی شمار دیگر، بزرگی قدر و شخصیت امیر مؤمنان علیه السلام را از این نظر روشن سازم که:

امام على علیه السلام تنها فردی است که از میان تمام گذشتگانی كه سخنی از آنها به جا مانده به آخرین مرحله ی فصاحت و بلاغت رسیده و گفتار او اقیانوس بیکرانه ای است که سخن هیچ بلیغی به پای آن نخواهد رسید.

خواستم در افتخار کردن به امام علیه السلام به قول شاعر معروف «فرزدق» متمثل شوم (که در مورد افتخار به پدران خود به شخصی به نام «جرير» خطاب می کند):

"أولئكَ آبَائِي فَجِئْنِي بِمِثْلِهِمْ *** إِذَا جَمَعَتْنا يَا جَرِيرُ المَجَامِعُ "

(ای جریر! اینها پدران و نیاکان من اند. اگر میتوانی، در آن هنگام که در مجمعی گرد آمدیم، همانند آنها را برای خود برشمار.)

ص: 34

سخنان آن حضرت بر مدارسه اصل می چرخد:

اول: خطبه ها و اوامر؛

دوم: نامه ها و رسائل؛

سوم: كلمات حکمت آمیز و مواعظ.

تصمیم گرفتم ابتدا خطبه ها، پس از آن نامه ها و سپس كلمات حکمت آمیز جالب آن حضرت را جمع کنم. سپس بابی را به هر کدام اختصاص دادم و صفحاتی را ویژه آن گردانیدم تا مقدمه ای باشد برای به دست آوردن آنچه به آن ندارم (و ممکن است) در آینده به آن برسم. و هر گاه به سخنی از آن حضرت در مورد بحث و مناظره، یا پاسخ سؤال و یا منظور دیگری دست یافتم كه جزء هيچ يك از اين سه بخش نبود، آن را در مناسب ترین و نزدیک ترین بخش قرار دادم اگر در میان آنچه برگزیده ام فصول غیرمنظم و سخنان غیر مرتبی آمده، به خاطر آن است که نكته ها و جملات

درخشان آن حضرت را جمع میکنم و منظورم حفظ تمام پیوندها و ارتباطات کلامی نیست.

از شگفتیهای سخن امام علیه السلام که او خود در این زمینه تنهاست و شریک و همتایی در آنها ندارد این است که: هرگاه کسی در سخن آن حضرت درباره ی زهد و مواعظ تأمل كند بدون آن كه توجه داشته باشد که این سخن شخصی عظیم القدر و نافذ الامر است که همه در برابر او سر فرود می آورند، شك و تردید نخواهد کرد که گوینده ی این سخن کسی است که جز در وادی زهد و پارسایی قدم نگذاشته و هیچ اشتغالی به جز عبادت نداشته و در گوشه ی خانه ای یا در یکی از غارها،

ص: 35

تنها و دور از اجتماع قرار گرفته که جز صدای خودش را نمی شنود و غیر خویش، دیگری را نمی بیند و همواره مشغول عبادت است؛ و هیچ گاه نمیتواند باور کند که این سخنان از کسی است که به هنگام جنگ در دریای لشکر دشمن فرو می رفت و پهلوانان و جنگ جویان نیرومند را بر زمین می افکند و با این حال در زهد و درستکاری و پاکی نمونه ای بی نظیر است.

این است فضایل عجیب و شگفتی را و ویژگی لطیف او كه جمع ميان اضداد کرده است. من در این باره بسیار با برادران مذاکره می کردم و شگفتی آنها را از این ویژگی خاص امام علیه السّلام بر می انگیختم و راستی این خود جای عبرت و شایسته ی اندیشه و فکر است. اگر در اثنای سخنان انتخاب شده، لفظ مردّد و یا معنی مکرری آمده است، عذر من در این باره این است که در روایات مربوط به سخنان امام علیه السلام اختلاف است. گاهی سخنی از روایتی همان طور که بود نقل کردم؛ سپس روایت دیگری در همان موضوع به دستم رسید که با روایت قبل یکسان نبود یا به خاطر مطالب بیش تر و یا به خاطر لفظ جالب تری که در آن به کار رفته بود و لازم بود آن را نیز بیاورم این نیز ممکن است که بر اثر سهو و نسیان، نه از روی عمد، دوباره آورده شده باشد با این حال ادعا نمى كنم كه به همه ی جوانب سخنان امام علیه السلام طوری احاطه پیدا کرده ام كه هيچ يك از سخنان ایشان از دستم نرفته است؛ بلكه بعيد نمی دانم که آنچه نیافته ام بیش از آن باشد که یافته ام؛ و آنچه در اختیارم قرار گرفته کم تر از آنچه باشد که به دستم نرسیده است اما وظیفه ی من غیر از تلاش و کوشش فراوان

ص: 36

برای یافتن این گم شده نیست و از خدا می خواهم در این راه مرا راه نمایی کند. بعد از تمام شدن كتاب، خوب ديدم كه نامش را «نهج البلاغه» بگذارم؛ زیرا این کتاب، درهای بلاغت را به روی بیننده می گشاید، حاجت عالم و متعلم و هم خواسته ی شخص بلیغ و زاهد در آن یافت می شود.

در بین كلمات امام سخنان شگفت انگیزی در مورد توحید، عدل و تنزیه خداوند از شباهت به خلق میبینم که تشنگان را سیراب می کند و پرده ها را از روی تاریکی شبهات برمی گیرد. از خداوند بزرگ توفیق و نگه داری از لغزش را خواستارم؛ و نیز می خواهم که به من در این راه مقاومت و یاری بخشد؛ و از خطای فکر پیش از خطای زبان، و از خطای سخن، پیش از لغزش قدم، به او پناه میبرم. او مرا کفایت میکند و بهترین حافظ و یاور است.(1)

«سید شریف رضی» در سال 400 هجری قمری نهج البلاغه را نوشت (جمع آوری کرد) و در ششم محرم سال 406 در سن 47 سالگی چشم از جهان فرو بست و با همت عالی و توفیقات الهی و عنایات علوی کتابی را به بشریت عرضه کرد که تا صبح قیامت برای هر عصری و هر نسلی و برای پیروان هر مکتبی و ملیّتی چون چراغ هدایت راه سعادت را روشن کرده و به همۀ سئوالهای آنها پاسخ داده و خواهد داد. رحمت واسعه خداوندی و عنایات خاص صاحب نهج البلاغه حضرت علی علیه السلام شامل حال این عالم برجسته و این دلداده ولایت گردد. ان شاء الله.

ص: 37


1- مقدمه شریف رضی در ابتدای اکثر نسخههای نهج البلاغه آورده شده است.

6- چرا باید نهج البلاغه خواند؟

و چرا لازم است با نهج البلاغه آشنا شد و آن را دستور کار و رفتار خود قرار داد ؟

قطعاً هر راه روی را راهبری لازم و هر راهی را چراغی و هر متعلّمی را معلمی و هر پیروی را پیشوائی ضروری است براساس اصل کلی «هیچکس از نزد خود چیزی نشد» همه انسانها نیازمند رهبری هستند که درس زندگی را از او آموخته عمل کنند و به سعادت برسند.

امام على الا الكوى به تمام معنی کامل و جامعی است که خداوند متعال در آیات قرآن مجید مکرر پیروی از او و قبول ولایت او را لازم و واجب شمرده است:

(يا ايها الذين آمنوا أطيعوا الله وأطيعوا الرسول وأولى الامر منكم)(1)

که به اعتبار احادیث معتبر مفسرین شیعه و سنی مقصود خداوند از اولی الامر در این آیه شخص امام علی علیه السلام می باشد. و هم چنین آیه

ص: 38


1- سوره مائده آیه 59

(إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ * وَمَن يَتَوَل اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حزب اللهِ هُمُ الْغَالِبُونَ)(1)

سرپرست و ولی شما) تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده اند؛ همانها که نماز را برپا می دارند و در حال رکوع زکات میدهند و کسانی که ولایت خدا و پیامبر او و افراد با ایمان را بپذیرند (پیروزند؛ زیرا) حزب و جمعیت خدا پیروز است.

بی شک صراط مستقیم راه علیست (صلوات الله عليه وآله) چون علی است که بیش از سیصد آیه در شأن و منزلتش در قرآن کریم آمده است. حال برای آشنائی با ایده ها - افکار - گفتار و مرام امام علی علیه السلام به معتبرترین کتاب که از ایشان برای ما تدوین و تألیف شده یعنی «نهج البلاغه» مراجعه میکنیم و راه را از چاه تشخیص خواهیم داد و عمل خواهیم کرد. ان شاء الله

بنابراین استفاده از کتاب شريف «نهج البلاغه» اجتناب ناپذیر است. زیرا معتبرترین جامع ترین و شیواترین کتاب روائی ماست که میتوان در هر سطحی از آن استفاده کرد.

«انتظار فرج یعنی آمادگی برای زندگی در حکومت امام معصوم.» اگر واقعاً ما منتظر امام زمان هستیم باید آمادگی خود را افزایش دهیم و با شرایط و ضوابط حكومت امام معصوم آشنا شویم، آنها را بپذیریم و عمل کنیم تا لیاقت همراهی و همگامی با امام زمان را پیدا کنیم. و برای رسیدن به این هدف «نهج البلاغه» جامع ترين کتابی است که میتوان از آن استفاده کرد.

ص: 39


1- سوره مائده آیه 55و56

باید «نهج البلاغه را خواند نهج البلاغه را باور كرد به «نهج البلاغه» عمل كرد و با «نهج البلاغه» زندگی کرد تا لیاقت زندگی در حکومت امام معصوم را که انتظار فرج او را داریم به دست آوریم.

این نکته را هم لازم است یادآور شویم که برای عزیزانی که قصد دارند در خدمت «نهج البلاغه» قرار گیرند، خواندن متن عربی و تأمل روی كلمات عربی در مرحله اول نیاز نیست چون به لطف الهی ترجمه های خوبی توسط علما و دانشمندن در اختیار است که می توانیم از آنها استفاده کنیم در این رابطه در بخش دیگری بیشتر توضیح خواهیم داد. ان شاء الله.

ص: 40

7- چگونه نهج البلاغه را بخوانیم؟

همانگونه كه قبلاً تذکر داده شد در «نهج البلاغه» از ساده ترین مواعظ تا پیچیده ترین مفاهیم علمی و فلسفی توحیدی و عرفانی بیان شده است! که شاگرد «نهج البلاغه» باید بداند چگونه شروع و ادامه دهد. بنابراین پیشنهاد این است که به شرح ذیل در خدمت «نهج البلاغه» قرار گیریم.

1. خواندن حکمتها از حکمت 1 تا 480 تنها متن فارسی برای آشنائی با عبارت و نحوه گفتار

2. خواندن حکمتها از حکمت 1 تا 480 تنها متن فارسی همراه با مقداری تامل و تفکر پیرامون پیام آنها

3. خواندن حکمتها از حکمت 1 تا 480 متن عربی همراه با متن فارسی و تعمق بیشتر روی کلمات و واژه های عربی و ترجمه ها

4. خواندن نامه ها از نامهٔ 79 تا 1 یعنی از آخر نامه ها به ترتیب نزولی تنها متن فارسی

5. خواندن نامه ها به همین ترتیب با تدبر و تعمق و در کنار آنها خواندن قطعات تاریخی و توجه به زمان ومكان صدور نامه ها که در این

ص: 41

رابطه كتاب معرفی خواهد شد.

6. خواندن نامه ها از 1 تا 79 متن عربی و فارسی و توقف بر روی واژه های مشکل و مراجعه به لغت نامه ها و یا تفاسیر مربوطه

7. خواندن خطبه ها از خطبه شماره 241 تا خطبه 1 تنها متن فارسی

8. خواندن خطبه ها به همین ترتیب متن عربی و فارسی

9. خواندن خطبه ها از اول تا آخر متن عربی و فارسی و دقت بررسی در جملات و واژه ها و مراجعه به لغت نامه ها و تفاسير وشروح «نهج البلاغه»

چنانچه این مراحل را به توفیق الهی و عنایات صاحب «نهج البلاغه» طى كنيد «نهج البلاغه» ای شده اید. سجده شکر بجا آورید و تصمیم بگیرید تا پایان عمر از نهج البلاغه فاصله نگیرید.

در این بخش چند کتاب که برای فهم بیشتر «نهج البلاغه» لازم است از آنها استفاده شود معرفی می شود.

الف. ترجمه های نهج البلاغه

بحمدالله این کتاب شریف آن قدر ترجمه به فارسی دارد که ذکر همه آنها و پرداختن به ویژگیهای هریک از حوصله این نوشته (نهج البلاغه سلام) بیرون است لذا به چند مورد اشاره می شود.

1. ترجمه مرحوم فیض الاسلام که گویا اولین ترجمه ایست که در ایران به چاپ های مکرر زیور یافته و در دسترس عموم قرار گرفته است این ترجمه علیرغم اینکه با ادبیات امروز ما قدری فاصله دارد ولی میتوان گفت به دلیل دقت نگارنده و خلوص مترجم

ص: 42

و ارادتی که وی به ساحت مقدس امام علیه السلام داشته برای اکثریت قابل استفاده است.

2. ترجمه مرحوم جواد فاضل که به بخشهایی از «نهج البلاغه» پرداخته و یک ترجمه و برداشت آزاد است.

3. ترجمه آقایان امامی و آشتیانی در سه جلد که ترجمه نسبتاً خوبی است.

4. ترجمه علامه محمد جعفر شهیدی که بیشتر توجه به متن فارسی شده و مترجم سعی نموده کلمات و مفاهیم نهج البلاغه را با لغات فارسی به مخاطب برساند و تفهیم کند.

5. ترجمه مرحوم محمد دشتی که ترجمه ای است روان و قابل استفاده عموم كه تاكنون در کشور ایران بیشترین تیراژ چاپ را داشته است. این ترجمه با صفحه آرائیهای مختلف و در اندازه های گوناگون بارها به چاپ رسیده و هربار با غلط گیری مجدد و ویراستاری زیباتر در اختیار اهل ادب و معرفت قرار گرفته است.

فهرست موضوعی جدول تطبيق اختلاف شماره خطبه ها و نامه ها و اشاره به برخی از علوم روز که در بیان امام آمده از ویژگی های این ترجمه است. مقام معظم رهبری این ترجمه را برای مطالعه توصیه فرموده اند.(1)

6. ترجمه استاد حسین انصاریان که ترجمه ایست دقیق وروان که با دقت تمام معادل لغات عربی آن واژگان فارسی انتخاب شده است.

ب. تفاسیر و شروح نهج البلاغه

7. پیام امام تالیف مرجع بزرگوار حضرت آیت اله العظمی ناصر

ص: 43


1- در جلسه دیدار خانواده مرحوم دشتی با مشارالیه بیان شد.

مکارم شیرازی در 15 جلد (که اخیراً با ویراستاری جدید در 20 جلد منتشر شده است.) این مجموعه ارزشمند بهترین و مناسب ترین تفسیر کلام امام برای فارسی زبانان می باشد. به فرمودۀ استاد بزرگوار «حاج آقا محمد فولادگر» در 1000 سال گذشته برای فارسی زبانها شرح «نهج البلاغه» به جامعیّت «پیام امام» به قلم آیت الله مکارم شیرازی نوشته نشده است!

8. شرح ابن ابى الحدید معتزلی؛ این تفسیر علیرغم برخی از اعتقادات شارح آن که مورد تایید علمای شیعه نمی باشد. در جامعیّت، شرح مفصل و خوبی است و اخیراً توسط فاضل گرامی جناب آقای

غلامرضا لایقی به فارسی ترجمه شده است و در 20 جلد (بجز جلد دوازدهم) منتشر شده است.

برادران و خواهرانی که از این شرح استفاده کنند با یک دوره تاریخ اسلام نیز آشنا خواهند شد و نیز در بسیاری از موارد اظهار نظرها و داستانهایی را از دیگران نقل نموده است. اظهار نظرهای ابن ابی الحدید در مورد «نهج البلاغه» و شخص امام علی علیه السلام در لابلای مباحث مختلف بسیار جالب و خواندنی است.

9. شرح نهج البلاغه علامه خوئی که به همت آیت اله کمره ای و همچنین آیت اله حسن زاده آملی ادامه و به پایان رسیده است. بنام "منهاج البراعه" شرح بسیار خوبی است که برای سطوح بالاتر بسیار مفید و قابل استفاده میباشد.

10. شرح ابن میثم بحرانی که انصافاً عليرغم كوتاهي شرح، حاوى مطالب بسیار ارزنده ایست.

11. تفسیر علامه محمدتقی جعفری در 20 جلد همراه با مباحث فلسفی و كلامى براى مراحل بعدی مطالعه «نهج البلاغه» و برای کسانی

ص: 44

که فرصت و حوصله بیشتری دارند توصیه می شود از این دریای مواج استفاده کنند.

12. شرح بهج الصباغه آیت الله تُستَری (شوشتری) در چند جلد تألیف شده که این دانشمند بزرگ به نکات بسیار ارزنده ای در شرح «نهج البلاغه» اشاره نموده است.

13. برای «نهج البلاغه» این کتاب گرانسنگ تفسیرها و شروح مختلف دیگری از علمای شیعه و دانشمندان اهل سنّت نوشته شده که چون قصد این نوشته بر اختصار است به همین مقدار بسنده شد.

ص: 45

8- آثار و نتایج خواندن و انس گرفتن با نهج البلاغه چیست؟

خواندن «نهج البلاغه» آب را از سرچشمه برداشتن و به مبدا وحی نزدیک شدن و اسلام حقیقی را در یافتن و به نیک بختی و سعادت دنیا وآخرت رسیدن است.

به کلام حضرت علی علیه السلام در نامه ای که به معاویه (نابکار) نوشته اند توجه كنيد آنجا كه فرمود:

«كلام من حق است و هر کلامی مقابل كلام من باطل است»

با این کلام امام تکلیف همه مسلمانان را تا صبح قیامت روشن کرده است. به این معنی که راه درست راه علی است و هر ادعائی در مقابل آن انحراف و باطل است.

اگر کلامی در راستای کلام علی و در طول آن باشد قبول است چون همان کلام امام است و اگر غیر از اوامر و نواهی حضرت باشد باید به دیوار زد و از آن اجتناب کرد.

اثر خواندن و انس با «نهج البلاغه» این است که انسان با اصل اسلام بدون پیرایه آشنا می شود و آب را از سرچشمه اصلی برداشت می نماید. خداوند دست ما را از دامان ولایت کوتاه نفرماید. ان شاء الله

ص: 46

9- نهج البلاغه خواندن یا نهج البلاغه ای شدن کدام ؟

مطالعه، یعنی کتاب و نوشته ای را خواندن گاهی به منظور سرگرمی انجام می گیرد، مثل خواندن یک رمان و داستان، گاهی برای خندیدن و تفريح كردن، مثل خواندن طنزها و لطیفه ها زمانی برای اطلاع از اوضاع و احوال وقایع پیرامون خود و زمان حاضر چون مطالعه روزنامه و گاهی برای آگاهی از گذشته مثل خواندن تاریخ، مطالعه و خواندن با انگیزه های مختلف و گرایشهای متفاوت صورت می گیرد. تألیف و تدوین کتاب نیز با اهداف مختلفی صورت میگیرد مثل آموزش اطلاعات عمومی، اطلاعات تخصصی، خبر رسانی، سرگرمی و ... با این مقدمه باید بدانیم از «نهج البلاغه» چه بهره ای میتوان برد؟ و هدف گوینده خطبه ها و نویسنده نامه ها و بیان کننده حکمت ها چه بوده است ؟ در تمام سخنان امام علی علیه السلام هدف از بیان هر کلامی و نوشتن هر مطلبی انسان سازی می باشد.

كلام حضرتش اگرچه عالمانه ، هنرمندانه مشفقانه و دلسوزانه بوده و هست و در نهایت فصاحت و بلاغت بیان شده است ولی هدف نهائی این معلم بزرگ بشریت تربیت صحیح انسانها و نشان دادن راه سعادت و

ص: 47

رستگاری به آنهاست. نهج البلاغه اگرچه سراسر آن درس توحید است، یک کتاب صرفاً اعتقادی و اخلاقی نیست هر چند مطالب اخلاقی را در اوج فصاحت و بلاغت مطرح میکند. بلکه حاوی موضوعات مختلف علمی - تاریخی - ادبی - اخلاقی - تربیتی - نظامی - حكومتي - اجتماعی- عرفانی - فلسفی - توحیدی و ... می باشد ولی نهایتاً چنانچه گفته شد هدف امام راهنمائی و ارشاد بشریت است تا راه را از چاه تشخیص داده و در امر دنیا و آخرت به رشد و کمال و سعادت و رستگاری برسد.

شبی در محضر «استاد فولادگر» سئوال شد حضرت علی علیه السلام چه مقدار در نهج البلاغه تکیه بر معجزات دارند؟

استاد فرمود: هیچ!

سئوال شد: پس نهج البلاغه» چیست ؟

و استاد فرمود: اخلاق و عقلانیت! «عقلانیت و اخلاق» توجه كنيد همان دو چیزی که انسان را از ضلالت به سعادت و از منجلاب و پستی به اوج انسانيت و الهی شدن می رساند.

بنابراين بايد نهج البلاغه بخوانیم تا گام به گام در راه سعادت قرار گرفته نزدیک و نزدیک تر شویم.

و به قول مرحوم استاد «آقای دکتر محمد باقر کتابی»؛ باید «نهج البلاغه» بخوانیم که «نهج البلاغه» ای شویم. هدف نهائی «نهج البلاغه» ای شدن است!

مطالعه و خواندن و حفظ و دقت در لغات و معانی همه و همه مقدمه ایست برای عمل کردن به نصایح و پندهای حضرت علی علیه السلام امام در سرتا سر كلام خود بر این نکته تأكيد و اصرار دارند كه آگاهی بدون کاربرد ، و علم بدون عمل انسان را به جائی نمی رساند.

ص: 48

10- جامعه نهج البلاغه چه جامعه ای است؟

خداوند متعال انبیاء و اوصیای آنها را برای بشریت در هر منطقه و جامعه ای فرستاد تا خوب زندگی کردن در این دنیا و خوب مردن و خوب محشور شدن در قیامت را به افراد جامعه خود آموزش و بشارت دهند و متذکر شوند که چنانچه حلال خدا را حلال و حرام خدا را حرام بدانند در راه انبیاء و اوصیاء قرار بگیرند، هم دنیای آباد و هم آخرت آباد خواهند داشت.

اميرالمؤمنین علی علیه السلام مأموریت دارد امت پیامبر خاتم را و همه امت ها و ملتها را هدایت فرموده آنها را به کمال سعادت دنیوی و اخروی برساند. این موضوع را بارها در خطبه ها نامه ها و حکمت ها بیان فرموده است.

امام در خطبه 24 میفرماید:

سوگند به جان خودم در مبارزه با مخالفان حق و آنان که در گمراهی و فساد غوطه ورند یک لحظه سستی نمی کنم. پس ای بندگان خدا از خدا بترسید و از خدا به سوی خدا فرار کنید و از راهی که برای شما گشوده بروید و وظائف و مقرراتی که برای شما تعیین کرده به پا دارید.

ص: 49

اگر چنین باشید علی ضامن پیروزی شما در آینده می باشد، گرچه هم اکنون به دست نیاورید. (دقت كنيد.)

يكبار ديگر بلکه چند بار این خطبۀ کوتاه را بخوانید و روی جملات و كلمات آن تأمل کنید، آیا همین چند کلمه کافی نیست که همه بشریت را از خواب غفلت بیدار کند و به شاهراه هدایت و سعادت رهنمون نماید.

سزاوار توجه است!

1. امام به جان مبارک خودش سوگند می خورد یعنی مطلب بسیار جدی است که می فرماید و «این است و جز این نیست»

2. در مبارزه با فاسدان و عمل فساد انگیز آنها لحظه ای سستی و مدارا نمی کنم. در جامعۀ علوی یعنی راه و روش «نهج البلاغه» فساد و فاسد جایگاهی ندارد مگر آنکه دست از خلاف بردارد. (دقت كنيد)

3. بندگان خدا از خدا بترسید حلالش را حلال و حرامش را حرام بدانید (راه سعادتی جز این نیست که بفرمان خدا در آیید!)

4. از خدا به سوی خدا فرار کنید. (از حرامش به سوی حلالش، از غضبش به رحمتش، از آتش خشمش به بهشت موعودش، از نافرمانیاش به طاعتش برگردید زیرا جز ذات حق تعالی هیچ مؤثری در عالم وجود ندارد از ملک او نمی توانید فرار کنید (لا يُمْكِنُ الْفِرارُ مِنْ حُكومَتِك) "دعای كمیل" پس اگر میخواهید فرار کنید از سرکشی و مخالفت با احکامش، به سوی فرمانبرداری و عمل به احکامش فرار كنيد.)

ص: 50

5. حال برای فرار از راهی که برای شما گشوده بروید (آن راه کدام است؟ راه انبیاء و اولیاء راه صدّيقين و شهدا، صراط مستقيم كه مصداق اتمّ واكمل صراط مستقيم وجود شریف خود امام می باشد این راه گشوده شده است در این طریق قرار گیرید.)

6. وظائفی که برای شما تعیین کرده به پا دارید (احکام را، فرائض را، حقوق مردم را، قوانین اسلامی را و دستورات پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت را به آنچه امر شده عمل کنید و از آنچه نهی گردیده دوری کنید.)

7. اگر چنین کنید یعنی (از فرامین تخطی نکنید از پیامبر و اهل بیت جلو نیفتید و عقب هم نمانید.)

8. علی علیه السلام ضامن پیروزی شما است. به به! به فرد و جامعه ای که علی ضامن پیروزی و سعادت آنست. براستی ما در همه عالم ضامنی صادق تر، نیرومندتر، آگاه تر، با فضیلت تر از علی علیه السلام سراغ داریم؟ که برای سعادت ما ضمانت بدهد قطعاً نه! على نفس شریف پیامبر و اولی ترین شخصیتی است که می تواند رستگاری ما را در دنیا و آخرت تضمين كند.

9. امام در پایان می فرماید: اگر مشکلات دنیا و سنگ اندازی دنیا طلبان هم اجازه نداد که همای سعادت را در دنیا در آغوش گیرید مطمئن باشید آینده شما روشن است و نهایتاً شما به سعادت ابدی خواهید رسید.

جامعه نهج البلاغه ای جامعه ایست که در آن جامعه تبعیض بی عدالتی، قانون شکنی، برتری طلبی، ظلم به آحاد جامعه ، وجود طبقات بالا و پائین ژن برتر و ژن پست تر و هر گونه اختلافات طبقاتی بین مردم نیست.

ص: 51

بقول معروف سياه حبشی با سید «قرشی از نظر استفاده از امکانات هیچ گونه تفاوتی ندارند.

این است حقیقت جامعه «نهج البلاغه» ای که مبانی آن را امام على علیه السلام در جای جای فرمایشات و نامه ها و حکمت ها ترسیم فرموده است.

حال اگر ما واقعاً و به حق، خواهان چنین جامعه ای هستیم باید فرد فرد بكوشيم كه در اخلاق فردی خانوادگی اجتماعی و ... چنین محیطی را بسازیم و خود را آماده حکومت امام معصوم نمائیم. ان شاء الله

در جامعه نهج البلاغه آزادی مشروع (دموکراسی واقعی) در اوج است، همه مردم در اجتماع از حقوق برابر برخوردارند و ظلم وستم و تبعیض وجود ندارد. نهج البلاغه را بخوانیم تا با این مفاهیم آشنا شویم.

ص: 52

سخن پایانی

آخرین سخن اینکه به طور قطع ویقین برای رشد وكمال دنيوى وسعادت اخروی خود و خانواده و جامعه اسلامی و نیز جامعه جهانی، راهی جز راه على (ع) كه همان صراط مستقیم است طریق دیگری وجود ندارد. باید بدانیم عزیزانی که امروز همت گمارده اند تا برای نشر معارف قرآنی كه خداوند متعال به آنها توفیق داده، در عرصه این کتاب آسمانی تلاش کنند، و بی شک مأجور میباشند ضروری است برای آگاهی از عمق آموزه های قرآنِ کریم، به فرمایشات ائمه اطهار سلام الله عليهم اجمعين كه «نهج البلاغه» امام علی در رأس آنها قرار دارد توجه ویژه کنند.

همه باید با مراجعه به این کتاب ارزشمند از آموزه های تربیتی اجتماعي، حكومتى و ... نهج البلاغه استفاده وافر نمائیم. در این راه كوشش كنيم و خسته نشویم. زیرا آگاهی از عمق آموزه های قرآن کریم بدون مراجعه به کلام امام معصوم ممکن نیست. پس بپاخیزیم و عمل كنيم تا به اهداف عالی انسانی برسیم. ان شاء الله

که اگر اینگونه عمل كنيم، امام خود فرمود: «من ضامن رستگاری و سعادت شما خواهم بود» خطبه 24

برخود لازم میدانم از استاد بزرگوار جناب آقای محمد على صاعد اصفهانی که در تنظیم این اثر راهنمائی های فراوان نمودند تقدیر و تشکر نمایم.

رهین منّت حضرت مولا

سید مهدی طباطبائی

ص: 53

نهج البلاغه

شبی از خویش پرسشی کردم ، که دل از پاسخش به گل واماند *** از چه نهج البلاغة رفت ،ازیاد رد پائی زکاروان جاماند

از چه نهج البلاغه با همه حسن، چون مسافر غریب این شهر است *** کسی از آن سراغ می گیرد؟ مگر این شهر با علی قهر است ؟

یکنفر داد اینچنین پاسخ، که تو از وضع شهر بیخبری ***همه نهج البلاغه خوان شده اند، بهتر آن که گمان بد نبری

دادمش در برابر این حرف، پاسخی در خور صغیر و کبیر *** كه ز نهج البلاغه خوان فرق است، تا به نهج البلاغه دانِ خبیر

تازه نهج البلاغه دان باید، باشد اهل تلاش و مرد عمل *** در عمل هم خلوص اگر باشد، آن عمل بیمه می شود زخلل

شد میان من و دلم آن شب، بس سوال و جواب رد و بدل *** داشتم بس بگو مگو با خویش، حالتی شاعرانه مثل غزل

مثل مستان جام باده زده، مثل آشفته گان نا آرام *** گوئی از اندرون کسی میکرد پاسخ هر سوال را الهام

ناگهان آمدم به خود، دیدم، آتش اشک، شعله ور دارم *** مُتُرَنِّم لبم به نام علی است، سوز مخصوص در جگر دارم

با نوای علی علی پر بود، خلوت سوت و کور آن شب من *** یک بقل رمز و راز میلغزید از دل گرم چاه، بر لب من

ص: 54

دست غیبی به دشت احساسم، بذر نهج البلاغه می پاشید *** بركوير دل عطشناكم، ابر نهج البلاغه می بارید

عاقبت بعد سالها تشویش، دل خود را زخود رضا کردم *** از سر شب علی علی گفتم، همه تن لب خدا خدا كردم

***

اى امير كلام وحياني، خطبه هایت همه به حق ناطق *** هست مافوق گفته مخلوق، هست مادون گفته خالق

شرح دادی به خطبه اشباح، معنی «اسِمُكَ الَّذِي انفَتَحتَ» *** «وَخَلَقتَ بِهَ السماوات» است، یعنی آن «اسمُكَ الَّذِي انفَرَجتَ»

خطبه اول تو توحیدی است شرح ذات و صفات لم يزل است ***خطبه در بخشهای دیگر آن، پرسش از صبح اول ازل است

خطبۀ سوم تو را خواندم، سندی مختصر زغربت تو است *** اسم آن شقشقیه ، بخش کمی است، یا علی شکوه کن که نوبت تواست

به خدا «تُمسِكُ السَّماواتی» تا به «وَالأَرْضِ آن تزولا»ئی *** خلعت حیدری چه می آید به تو که احمدی سراپائی

«وَ بِاَسمائک الذی» كه مرا، روح نهج البلاغه كن آقا *** و به کشتی نشان و مثل خودت، نوح نهج البلاغه كن آقا

سخنت می دهد به من پروبال، تو بگو تا رها کنم جان را *** ببر امشب مرا به بی سوها، بده تلقین تمام قرآن را

من ز نهج البلاغه دانستم، که تو هرجا به قله جاداری *** از كلام بلیِ تو پیداست، که تو سی جزء از خدا داری

گر بخواهی تو می کنی اعجاز ، مثل قرآن سخن به لب آری *** لیک هرگز نخواهی از بس که، در حضور خدا ادب داری

ص: 55

زآن چه در خطبه های خود گفتی، «عَلَّمَ بِالقَلَم» نمایان شد *** كلمات قصار سادۀ تو، وحی بود و کلید قرآن شد

نور آن نامه های توحیدی، «يولِجُ اللَّيلَ فِي النَّهار» كند *** «وَ النَّهارِ إِذا تَجلَّی» را، پیش هر چشم آشكار كند

من زلحن تو خوب میفهمم، کلمات تو بال پرواز است *** تو بهشتی و بهر خواهنده، همه درها به سوی تو باز است

سخنانت برای نسل جوان، ادعا سوز و زندگی ساز است *** هست محروم آن که جای نیاز، با کلام تو بر سر ناز است

رنگ نهج البلاغه هر که گرفت ، قصر قرآن به خواب می بیند *** از حضور و غیاب میگذرد، یار را بی نقاب میبیند

ما همه قطره هایت ای دریا، و توئى «بِسمِ رَبِّكَ الأَعلى» *** «وَ بِسُلطانِكَ الَّذى» ما را، غرق كن در معاني اسماء،

استاد محمد قدسی

ص: 56

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109