دورنمائی از دولت عدل الهی

مشخصات کتاب

سرشناسه:مظلومی، رجبعلی، 1306 - 1377.

عنوان و نام پديدآور:دورنمائی از دولت عدل الهی/ نوشته رجبعلی مظلومی.

مشخصات نشر:تهران : موسسه الامام المهدی (عجل اللّه تعالی فرجه الشریف ): بنیاد بعثت، 1360.

مشخصات ظاهری:32ص.

فروست:موسسه الامام المهدی؛ 5.

شابک:25 ریال

وضعیت فهرست نویسی:برون سپاری.

يادداشت:این کتاب به مناسبت یاد بود میلاد مسعود آخرین رهبر الهی مکتب تشیع است.

یادداشت:کتابنامه: ص 29-32.

موضوع:عدل الهی

شناسه افزوده:مدرسه امام مهدی عج اللّه (قم).

موسسه امام مهدی

شناسه افزوده:بنیاد بعثت

رده بندی کنگره:BP219/3/م6د9 1360

رده بندی دیویی:297/42

شماره کتابشناسی ملی:19891

بیاد بود میلاد مسعود آخرین رهبر الهی مکتب تشیع

دورنمائی از دولت عدل الهی

نوشته: دکتر رجبعلی مظلومی

خیراندیش دیجیتالی : انجمن مددکاری امام زمان (عج) اصفهان

ویراستار کتاب : خانم زهرا جعفری

ص: 1

دورنمایی از دولت عدل الهی

مؤسسة الامام المهدي

تألیف: دکتر رجبعلی مظلومی

ناشر: مؤسسة الامام المهدى بنياد بعثت

تنظیم: بر آبادی

تعداد: 20000 جلد

تهران: بهار1390

مرکز پخش: واحد کتاب بنیاد بعثت

تهران- خیابان سمیّه- بنیاد بعثت-تلفن 821159

ص: 2

«گرباد فتنه هر دو جهان را بهم زند »

«ما و چراغ چشم و ره انتظار دوست »

(حافظ)

به میمنت میلاد مبارک امام زمان ، این رساله کوتاه را بیاد عظمتی بی پایان تقدیم می دارد و امیدوار است که خداوند بزرگ آن را عملی مثاب محسوب دارد و توفیق اجرای این نیات را عنایت فرماید، 19 تیر ماه 1358.

ص: 3

مقدمه ناشر

بسم اللّه الرحمن الرحيم

در رسیدن به مقصود شناخت منتهی نقش بسزایی دارد چندان که بدون این، رسیدن به آن ممکن نیست. شناخت منتهی از طرفی شوق رفتن را در دل بر می انگیزد و از طرف دیگر اعمال و رفتار های متناسب با آن نهایت را اقتضا می نمایدو و وصلت را کسی باید آرزومند و منتظر باشد که به این دو ملتزم گردد.

و حکومت عدل الهی، وعده الهی است:

﴿ وَ نريدأن نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ استضيفوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ اللَّهِ وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ ﴾.القصص/5

«و اراده داریم بر آنان که در زمین به استضعاف گرفته شدند ،منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان قرار دهیم».

و وعده الهی به صالحین :

﴿ وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ﴾

و همانا در زبور، پس از ذکر، نوشته ایم که زمین را بندگان صالح من به ارث خواهند برد.الانبياء / 105.

﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يُخْلِفُ الْمِيعَاد﴾ آل عمران 9.

«و همانا خدای وعدۀ خویش را خلاف نکند»

پس برای رسیدن به این نعمت عظمی، با تمسّک به آن دو شرط که گذشت، طلب صلاحیت باید نمود .کتاب حاضر، به زیبایی و نیکویی از عهده این مهم بر آمده است. سبکی که در نگارش آن بکار رفته، فارغ از محتوای آن قابل توجه است: مطالب از مأخذ و اسناد و آیات و روایات استخراج شده و به بیانی زیبا بیکدیگر پیوند یافته اند، و جابجا هنگامی که نیازی به توضیح بوده، توجیهی مفید و مجمل آورده شده. توجیهی که برخاسته از تمایلات و احساسات زمانه نیست، بلکه ریشه اصالت های هر زمان و مکان و عمق فطرت و عقل پاک آدمی دارد. و بدین ترتیب متنی بدست ،آمده شامل همه مطالب ،لازم ولی با ترک اطناب و در عین حال مستند و مستدل .

موسة الامام المهدى

در جهت یاری به شناخت و شناساندن همان مهم- یعنی منتهی- است که اقدام به نشر این نوشته می نماید، باشد که این کار در تحقق این منظور سود مند افتد.

ص: 4

ای نسیم سحر، آرامگه یار کجاست؟ *** منزل دلبر هر عاشق بیدار کجاست؟

شب تار است و ره وادی ایمن در پیش *** اتش طور کجا؟ موعد دیدار کجاست؟

آن کس است اهل بشارت که اشارت داند *** کته ها هست بسی، محرم اسرار کجاست؟

هر سر موی مرا با تو هزاران کار است *** ما کجاییم و ملامتگر بیکار کجاست؟

«حافظ» از باد خزان در چمن دهر مرنج *** فكر معقول بفرما گل بی خار کجاست؟

هر کس به بیانی از او وصف می کند و نگران راه است که چه وقت ظاهر شود. او موعود همۀ ادیان است و مصلح مورد انتظار جهان.

امید ها همه با و ختم می شود، و خواست ها همه با و منتهی می گردد، او از ورای ابر غیبت ،خورشید وار، هر کاشانه را نوری رساند ،و در هر جان شوری تولید کند .

گرچه تباهی ها فزونی می گیرد و عالم رو بسیاهی می رود؛ اما امید آن که

او به «هدایت» این تباهی ببرد، و به نور «ولایت» آن سیاهی بزداید... همین هستی که جهان راست ، باز بدو وابسته، و این نعمت که روزی خوارانر است نیز با و پیوسته .

از برا بمیلادش مسروریم و به دوست داشتنش مأمور و مأجور.

ص: 5

پروردگارا!

تو مهربانی و پوزش پذیر.توئی که دل ها را دگرگون سازی و با دست هدایت، نوازی. زنگ از آن آینه بزدائی و چهرش از هر کدورت پاک نمائی؛ چندان که نقش حقایق ،پذیرد و از عالم واقع اثر گیرد.بدان جا که تواش می نمائی روی آورد؛ و بدان مقصدش که می خوانی راه برد .

خداوندا!

چون مرا دین آموختی ،و در درون مشعل ایمان افروختی، پس بر آنم ثابت بدار، و دمی مرا بخویش وا مگذار.

آفریدگارا!

تا تو خود را بر دلم نمودی، هیچم معرفت نبودی؛ تو فرشتگان و پیام آوران را روانه ساختی و بعز هدایت گردنم افراختی تو هر ولی امر و کارگزار دین را شناساندی و این واماندۀ راه را بمقصد کشاندی .پس ،سزاست جز آن چه تو نمائی نپذیرم، و سوای آن که تو معرفی کنی به امامت نگیرم .

بارالها!

مرا از آن مقامات که بدوستان می بخشی محروم مدار، و از آن نعمت ها که بشایستگان می دهی بی نصیب مگذار .حالی، که هدایتم فرمودی توجهم از آن بر مگردان خود به «اهل ولایت» آشنا کن؛ و از این حسرت که دل راست ،رها کن .

(ترجمۀ دعائی از ص 510 منتخب الاثر)

ص: 6

دورنمائی از آن دولت که ما را انتظار است

برقی سخت خواهد زد و اختری خواهد درخشید و نوری تابناک ظاهر خواهد شد.

آن گاه از بالای سپهر بلند آوائی برخواهد آمد که:

«دوران نگرانی بسر آمد و محبوب جهانی، شما را ببر..»

عالمی سرانقلاب گیرد و دل های اهل دل را همه پیچ و تاب ...تاکی طلعتش نمایان شود و انوار جمالش با هر!؟؟

از این لحظه در آسمان و زمین صحنه هائی عجیب پدید آید و نشانه هائی از یک تحول بزرگ، در همه آفاق نمودار گردد.

بعضی را شوری اندر درون افتد که: « چه بلائی روی خواهد نمود؟؟!» و برخی را سروری در نهان ،که: « چه سعادتی نصیب خواهد گشت؟؟!»

تا آن گاه که روشنائی خیره کننده ای همۀ جهان را ناگهان .فرا گیرد آن گونه که هیچ مانعی برای وصول نورش بهر زاویه و بیغوله نتواند بود و دوری راه و بعد مکان از تأثیر پرتوش نتواند کاست... این نور خدائی است و از حدود مادّه جدا.

ص: 7

این نور، از دیوار و حائل نیز می گذرد و از کوه و سد نیز عبور می کند... به همه جا می رسد و در همه سوتار یکی را نابود می سازد.. این نور از جدار سینه های سخت نیز عبور می کند و بسراپردۀ دل وارد می شود... در اهل ایمان، ازدیاد یقین و سکینۀ خاطر می نماید و در غیر آنان، اتمام حجت و برهان می کند... این نور قبل از خلقت آسمان و زمین نیز بود و پس از نابودی ماه و خورشید نیز خواهد بود... این نور مایه وجود انبیاء و اولیاء حق است. این نور رابط خدا و مردم شایسته است. این نور مظهری از حقیقت قرآن، و نمایشی از اثر فرقان است... این نور در پیشانی آنان که در صلب خویش گوهر عصمتی بامانت دارند، هوید است... این نور از تمام وجود نمایندگان خدا از خُردی تابان است... این نور در «طور» هم بود.. و در «جبل فاران» هم دیده شد.... این نور را تاکنون بسیار دیده اند و وصف آن هر اهل حالی شنیده ...

این نور را شب در پی نیست و تا خدا خواهد فروزان و ابدی است.

پس از ظهور این فروغ ،بی مانند بانگی برخواهد آمد که از جهانی جلالت و هیبت حکایت کند.

این صدا را هر کس ،بهر شهر و دیار که باشد خواهد شنید و

به خوبی درک خواهد کرد بلکه بجانش اثر خواهد نهاد...

این نوای نافذ از کجا بر می شود؟؟ از همان خانه که اولین بار حضرت آدم (علیه السلام) بنیادش کرد و ابراهیم خلیل (علیه اسلام) از آن ندای توحید را بعالم در داد و مردم را بطواف آن بخواند، و پیمبر پاک اسلام نیز از همان مبدأ کارِ تلاوت آیت و تزکیه و تعلیم کتاب و حکمت، آغاز کرد.

ص: 8

این خانه نمونه ای از مطاف فرشتگان آسمان است و هر مسجد روی زمین، نشانه ای از آن این بانگ عظیم پایپای نور بهرخانه و برزن می رود و هر غافل و هشیار را بخود جلب می سازد وضع عالم را هم این نور تغییر می دهد چنان که ،همه همه سوی را می بینند و ندا کننده را در هر حال و هر جای مشاهده می کنند.

این نیروی الهی است که دیده ها را بینش دیگر می بخشد و گوش ها را شنوائی خاصی می دهد. گرچه باز هم این اثر، از حدود قوای طبیعی چندان فراتر نرفته است که بس شعاع های نامرئی در جهان وجود دارد که چنین خاصیت توانند داشت و پای بر سر موانع دید، خواهند گذاشت اما تفاوت در آنست که این پرتو را خدا دیده ای دهد، تواند که شعاع نظرش از تمام کدورت های مادی بگذرد و همه چیز را در همه جا مشاهده نماید و چون بگوشی چنین نور اثر کرد، درک هر شنیدنی را از هر جای جهان که خواهد ،تواناست، و بهر کدام نظر دارد، سایر صداها نتواند دخالت نموده، ازدحام و ابهامی تولید کنند .

آری در آن روز و در آن روشنی خاصّ ،عالم گیر همۀ مردم جهان، از خرد و کلان جمال زیبای مردی را مشاهده خواهند کرد که با وقاری تمام بر دیوار خانه کعبه تکیه زده و خود را بنام قرآنی خويش، بقية اللّه، معرفی می نماید .

شگفتا که هر کس کلام او را به زبان خویش شنود (1) و مناسب فهم خود داند؛ حق همین است که وقتی انسان ضعیفی تواند وسیله خودکار ترجمه فراهم سازد و «مغز الکترونی» بوجود آورد، از خدای بزرگ، چه استبعادی تا در طبیعت الفاظ این دگرگونی را فراهم کند تا هر گوشی، کلام حجت الهی را چنان که مناسب درک

ص: 9


1- دولت مهدی 21

اوست بشنود و مقصود را در یابد و اگر جز این می بود، خود بخدا، نقص بود.

امام در جامه ای خشن و ساده بنظر رسد و ابری سفید بر سر او ایستاده، چهره اش بدانگونه که از پیمبر یاد کنند، و خوراکش همانچه در مورد امیر علیه السلام ذکر نمایند. شمشیری ساده برکنار دارد و مصحفی خاص در جوار (1) .

و هر چه و هر که را خواهد از صحنۀ حیات دور کند. ظاهر آن تیغه ای است امّا همه نیرو در آن نهفته، هولی عجیب در دل خصم افکند و خرمن وجود مخالف بشرار قهر کشد.

تمام قوای مادی را خدا باختيار او نهاده است (2) و نظم نوامیس طبیعی همه بنظرش ،وابسته پس هیچ وسیله ای نتواند بی موافقتش کار کند و یا سلول و اتمی بی تصویب او فعالیت یا قرار داشته باشد؛ بوجوده ثبتت الارض و السماء.

البته در آن محیط که فساد، همه ظاهر و باطن را فرا گرفته است و جبهۀ مخالف حق، قوی و آماده ،راهی جز این نیست که تکیه گاه های مردم گمراه را خداوند در اختیار مصلح نهد. و همان سنگر های خصم را برایشان زندان کند، سلاح شان از کار اندازد و سازمان شان پریشان سازد.

آری حکمت حق همین اقتضا نماید و هر دانا داند که سوای این روا نبود.

مرکب او نیز خدائی است. ابری او را برگیرد و بهرجای که می خواهد ببرد، هم بآسمان ها عروج دهد و هم در اقطار زمین بگرداند (3) .

بشر عادی، دستگاهی سنگین را در فضا تواند سیر دهد پس

ص: 10


1- منتخب 307
2- نهج 416
3- منتهی-ج 2-292-291-290

بسی بی انصافی است که از خدا چنین کار را کسی محال داند.

مهدی علیه السلام برتر از طبیعت است و بر قوای طبیعت مسلط .لذا پیری و شکست او را در کار نیست و ضعف و ناتوانی را در او آثار نه (1) .

چگونه مرتاضی باندازۀ خود تواند در عالم تصرفی کند و صحنه ها پدید آورد، نشان دهد که از تسلطی بر نفس، و ابراز اراده، بس اثر ها حاصل شود و قدرت ها جلوه کند.

ولی چون سخن بخالق کائنات می رسد، بر آن نیرو که بمأمور خاص خویش بخشیده، خلاف حق ایراد می گیرند و رسم بیداد می نهند.

شرم دارند که گویند: ما هنوز خدا را نشناخته ایم و خود را آمادۀ قبول حقایق نساخته .

بیم دارند که اظهار کنند: ما بهیچ پیغمبری ایمان نیاورده ایم؛ گفتار هیچ یک را باور نداشته و معجزات آنان را تصدیق ننموده ایم.

پروا دارند از آن که صریحاً گویند: ما در امامان قبلی مردّد هستیم و نسبت به قدرت های خارق العاده ایشان، و توجه مخصوص پروردگار به آنان اعتقادی نداشته ایم و در آن خبر ها که نسبت بچنین «مهدی موعودی» ابراز دارند صادق شان نمی دانیم.

همانند جاهلان خودخواه می ترسند از این که بگویند ما در حدّ محسوسیم و از عبور از آن بیمناک و مأیوس.. و حال آن که چنان مرتبه ،مرتبۀ حیوان است و بلکه مادون آن... و آدم بمعنی کلمه، باید با معارفی برتر از این آشنا باشد؛ و جان و دل در عالمی فوق مادّه و صورت جولان دهد؛ تا از محدودیت ها درآید و دوران جمود و رکود او

ص: 11


1- منتهی-ج 2-292-291-290

بسر آید؛ پائی بر نهد و بدانجا که جای اوست ره برد.

آن مصحف که امام بدست دارد، نوشته امیر علیه السلام است (1) که متن آیات الهی و تفسیر آن و احکامی که از هر آیه حاصل است بنا بتقرير رسول اکرم صلى اللّه عليه و آله و سلم و بیان جبرئیل و وحى ثبت و ضبط شده. این گنجینۀ بزرگ را گرچه اهل جور ننهادند بموقع نشر یابد، اما خدای حکیم شایسته دانست که به هنگام «دولت عدل» ظاهر شود و بنای حکومت داد را بنیاد نهد و اساسنامۀ جامع اصلاح عالم و آدم باشد.

ص: 12


1- منتهی-ج 2-292-291-290

یاران شایستۀ مهدی علیه السلام

چون نوای فرح را از فراز خانۀ خدا بر آید جمعی مشتاق از گوشه و کنار عالم، همانند زنبوران عسل بپرواز آیند و بآستان آن سلطان زمان روی آرند؛ مقدمش گرامی دارند و در جوارش قرار یابند (1) .

این صدا، نه فقط در پهنۀ زمین، پهن گردد و همه کس را بخود آشنا کند، بل در افلاک نیز پیچد و عیسای مسیح و الياس و ادریس را از آسمان باز آورد.

و هم بغار اصحاب کهف رود و ایشانرا فراخواند.

و هم از بیابان ها خضر را پیام دهد.

و هم بزیر خاک اثر کند، و جمعی نیک نفس و مجاهد و با ایمان را دعوت نماید تا افرادی چون یوشع و شعیب و صالح (2) که سرداران هدایت اند، و کسانی چون مالک اشتر و ابو دجّانه که مظهر شجاعت و قدرت می باشند و دیگرانی چون سلمان و مقداد که نمونۀ ایمان و سلامت به شمار می روند ، همه راه خدمت امام گیرند.

علاوه بر این، مردگان را هم جانی رسد و نیرو و توانی؛ تا

بدیدار یکدیگر روند و به تبریک و تهنیت پردازند (3) .

ص: 13


1- منتخب 478
2- منتهی-ج 2-291
3- منتخب-478

اینست آن چه را که در دفتر غیب ثبت کرده بودند و (1) اینک گشاده اند.

آنان که دیدی وسیع تر دارند با آن قضایا همواره آشنایند و به صحت امر، دانا.

اصحاب امام همه از اولیای خداوندند. جملگی مقام حکومت و داوری دارند و سزاوار همان هستند؛ زیرا که سرداران یک مصلح بزرگ جهانی بایست که همه شایسته باشند و بفضائل عالی انسانی آراسته (2) .

امّا برای آن که در این ماموریت و اجرای وظایف محوله هرگز اشتباه و انحرافی نداشته باشند، پروردگار با توجهی مخصوص، آنان را عصمت می دهد؛ یعنی دیدشان چنان قوی می شود که اسرار درون ها را نیز در می یابند و هر جنایت را «همانند داود علیه السلام» از آثار شناسند و بی دعوت شاهد و احتیاج بیّنه ای نظر دهند. فقهای مذهبی هم در آن در آن عصر از خطای در فتوی، مصونیت دارند. (3)

چهره هاشان هم پیوسته جوان است و پیری و کهولت را با ایشان سر و کار نیست (4) .

امّا از نظر عمر، آن قدر در جهان خواهند زیست که تعداد فرزندان شان از هزار بگذرد. جسم شان را درد و مرض نگیرد و نیروی شان هرگز کاهش نیابد.

علاوه بر این، امام را قوت مشاهده و استماع، بیشتر از سایر افراد خواهد بود؛ چندان که از فواصل دور، هر کس را که خواهند ،ببینند؛ و سخن ایشان را بشنوند (5) .

این اثری از همان قدرت الهی است

که بنا به گواهی قرآن کریم آشامیدنی لطیف و انجیر تازه را که غذای عزیر نبی بود و بیش از

ص: 14


1- تفسیر آیۀ (3 بقره)(الذین یؤمنون بالغیب)
2- منتخب-481-485
3- منتخب-481-485
4- منتخب-484
5- منتهی2-291

چند روز طبعاً دوام نمی آورد، صد سال شاداب بداشت و محیط و شرایط طبیعی در آن دو، اثری نگذاشت (1) .

گرچه بی گناهی و پیروی دقیق شریعت اسلام نیز که آئین فطرت است، آدمی را بمرز «تطبیق با طبیعت »نزدیک می کند و از بی اعتدالی وجود که علت حقیقی بیماری و ضعف و مرگ است دور می سازد، اما ارادۀ حق، توفیقی هم می بخشد که کار را تا مرز مراد می رساند. یاران امام را نیروی جسمی فراوانی است و در سینه دلی محکم و استوار؛ که بیم را بدان راهی نیست و اراده ایشان را با شکست روئی نه (2) .

این اصحاب پاک و جانباز را شمشیری آسمانی و پراثر، که

معجز آسا کار کند و دمار از روزگار بدکار برآرد؛ داده اند (3) .

حيوانات نیز از فرمان شان سر نمی پیچند (4) و چنان که خواهیم گفت رام شان خواهند بود. آری آنان نیز جزئی از دستگاه ولایت اند و عهده دار امری از دیوان امامت؛ ناچار باید از آنچه در ولیّ امر است اثری دارا باشند تا چنان که شاید، کارها بانجام رسانند و به همین لحاظ هم، غالباً بر پاره های ابر سیر می کنند (5) و چون شب به خانه و دیار خویش باز آیند، صبحگاه باز به مکّه روند و آمادۀ خدمت شوند (6) .

اینان که به روز، شیران بیشه اند و دلاورانی بی بیم و اندیشه، شب ها همانند راهبان و خدا ترسان تا صبح بعبادت و انابه مشغولند و بر درگاه الهی سرافکنده و ذلول (7) .

ص: 15


1- قرآن (2-259)(اوکالّذی مرّ...)
2- منتهی-2-291
3- منتهی-2-291
4- منتهی-2-291
5- افق-21
6- منتخب-476
7- افق-21

نبرد نور و ظلمت

امام، با آن نیروها که در اختیار دارد، و به همراهی آن سرداران و جانبازان که برکنار گرفته، جبهه ای قوی تشکیل می دهد.

افراد سپاهی، عبارتند از:

مردان با ایمان - گروهی از صالحان جنّ (1) - بسیاری از فرشتگان - جبرئیل (فرشته علم) در مقدمه است، و میکائیل (فرشته روزی و نعمت) در ساقه (2) .

[یعنی: کار دولت مهدی باید با علم و حکمت پیش رود تا نعمت و راحت بجای گذارد.]

ابر های سرکش، رام و در اختیارند، و باد های تند، مسخّر.

بر همه وسائل و اسباب، دسترسی هست، و تسلّط بر همه چیز ممکن (3) .

رایت رسول خدا در اهتزار است، و امام زره مخصوص نبی مكرّم صلى اللّه عليه و آله و سلم را در بر کرده (4) .

همان سنگ را که موسای کلیم بدستور خدا، عصا زد و چشمه ها از آن جاری ،شد همراه سپاه امام می برند تا هر جای، بدان

ص: 16


1- منتهی-2-291
2- منتخب-481-472
3- افق-23
4- منتهی-2-291-292-293

رفع تشنگی کنند (1) .

همۀ آثار این جبهه، رنگ خدائی دارد؛ و به هدایت وحی پیش می رود، و علیه دشمنی قوی، که هر مخبر صادقی از آن یاد کرده، قیام نموده است.

ص: 17


1- منتهی-2-291-292-293

آن دشمن کیست!؟

آن «عذاب خدا» (1) است، آن «بلای روح و جسم آدمی» است آن فساد فکری و اعتقادی است، آن «خوی زشت و کار نادرست» است...

دجال، دجال یعنی: نمایندۀ هر تباهی و گمراهی، واسطهٔ هر انحطاط و درماندگی... یعنی: زنا ،فحشاء، لهو و قمار، فساد علني، لختی و بی عفتی فسق و فجور (2) . پرخواری و شهوت رانی ... و بالاخره، تمام مقدّمات بی ایمانی و مظاهر کفر و نا انسانی.

امام، برای نابودی این اساس غلط، قیام کرده است؛ و جهت ریشه کن نمودن آن، بر پای خاسته.. و از آن جا که این عامل خطرناک به درون آدمیان رخنه کرده و باطن افراد را آلوده است، باید قطعاً وسایلی غیر از اسباب عادی مادی بکار برد، و همکارانی، جز یاران معمول و محسوس بهمراه داشت .

آری، آن ها که بباطن نفوذ کنند، و هرگز شکست نخورند، از تدبیر در نمانند؛ و تا پای فتح پیش روند و باز نایستند. و این خداست که می خواهد یک بار دیگر بآدمی بفهماند که

ص: 18


1- منتهی-2-291-292-293
2- منتخب 480-483-منتهی-2-292

او خود با «فساد اخلاقی و اعتقادی خویش» نعمت های عالم را بزوال و تباهی کشانده، و در طبع طبیعت، درنده خوئی را مایه نهاده است؛ و بالنتیجه، این همه نا امنی و نابسامانی برای خود ببار آورده...

براستی، پیش از قتل اوّلین فرزند آدم (هابیل) کین و حسدی نبود، و تجاوز و وحشت بین انسان و حیوان وجود نداشت (1) .

اما، دراین نبرد، جبهه حق مسلماً پیروز می شود و روی زمین، از لوث دشمنی خدای و نافرمانیها پاک می گردد (2) .

هر حکومتی که خلاف ،عدل کار کرده، رو بفنا می رود؛ و هر دولت که فساد و بیداد نموده بر باد می شود (3) .

تدریجاً ملک خدائی توسعه می یابد؛ و حکّام (4) و قضات دادگر، و فقهای شایسته که گرد برگرد امام، منتظر دستورند، بهمه نقاط عالم، فرستاده می شوند. تنها یک مرکز فرماندهی در جهان، برقرار خواهد بود؛ و یک امیر زمام امور را بدست خواهد داشت؛ نه از مرز ها و سرحدّات اثری و نه از جدائی ملل و اتباع خبری (5) ؛ همه تحت یک نظام درست، بزندگی مسالمت آمیز و عاقلانه ای می پردازند.

البته، در این دوره هم، بداندیش و کژ نهاد باقی هست (6) ؛ اما چنان، مورد وارسی حکومت قرار میگیرد که دست تجاوز دراز نمی کند؛ و یا کمتر از او فسادی سرمی زند. بهرحال، چنانست که او را نیز مجال تباهکاری نمانده؛ و جرأت خلاف باقی نیست .

باید دانست که این دولت، برای ریشه کن کردن بدی ها ،خردمندانه می کوشد؛ و مدبرانه، عوامل اصلی آن ها را زایل می سازد .

از آن جمله؛ بقدرت الهی، عقل ها را رشدی می بخشد؛ و اخلاق مردم را کمالی می دهد؛ تا بفهم حقایق بیشتر پردازند (7) ؛ و برتقوی و کف نفس رو آورند، رحمت و شفقت هم در ایشان فزونی گیرد.

ص: 19


1- منتخب480-483-منتهی-2-292
2- افق-23
3- مفاتیح-542
4- منتهی-2-291
5- افق-23
6- منتخب-310-483
7- منتخب-310-483

دیگر آن که: علوم بسیاری در این دوره منتشر شود؛ و «حکمت»بین خلق، همه جائی و رایج گردد (1) .

سوم آن که: تمام منابع ثروت ، در اختیار مردم واقع شود؛ من جمله، باران فراوان بارد (2) . و زمین به بهترین نحوه ای گیاهان را رشد دهد و بثمر رسانده و همه از آفات در امان ماند (3) .میوه فراوان شود؛ و بهره چندین برابر گردد (4) و حتی زمین های خشک و سوزان، سرسبز و خرم شوند. (5) و معادن ،همه آن چه در سینه دارند نمایان کنند، و به روی زمین آورند. سیم و زر از همه سو فراهم آید. (6) و مال و نعمت چنان زیاد شود که زیر دست و پای ریزد؛ (7) و به هر کس هر چه بخواهد و نیاز دارد، داده شود. همه غنی گردند و برای دادن صدقه و نفقات محتاجی نیابند (8) .

بدیهی است در چنین شرایطی، از حرص و حسد، دزدی و تملق و بسیاری دیگر از معایب اخلاقی، اثری نخواهد ماند.

دیگر آن که «حکومت مال» از میان می رود و ارزش مبادلات به «خدمات اساسی و فضائل و کار» خواهد بود (9) .

مردم همه سر بلند می شوند و از ضعف و بیچارگی رهائی می یابند (10) .

در این دوره «عدل و محبت» بین مردم منتشر می شود و همه نسبت به حقوق یکدیگر مراعات انصاف دارند؛ با سایرین مودت می ورزند، و کسی را دیگر «رغبت بگناه و بدی» نخواهد بود (11) .

و چون بینش آنان زیاد می شود، بهمان نسبت ،ترس شان رو بكاهش مي نهد (12) ، دیگر کسی مزاحم همسایه اش نخواهد بود و حتی خواب راحت او را نیز بهم نخواهد زد.

هرگز در آن عصر، جنایتی صورت نمیگیرد و خونی به هدر

ص: 20


1- منتهی-2-291-292
2- منتهی-2-291-292
3- منتخب-473
4- منتهی-2-292-منتخب-472
5- منتهی-2-291
6- منتخب-472-منتهی-2-291-منتخب-473-308
7- منتخب-472-منتهی-2-291-منتخب-473-308
8- منتخب-472-منتهی-2-291-منتخب-473-308
9- افق-25
10- منتخب-478-310-497-308
11- منتخب-478-310-497-308
12- منتخب-478-310-497-308

نمی رود (1) .

در آن حکومت ،چنان امنیت برقرار است (2) که زنی اگر مسافت بین« شام و عراق» را در آن بیابان وسیع و بی محافظ در سپارد، و زیور های او بر سر و گردنش آشکار باشد، هیچ کس باو قصد تجاوز و دستبرد ننماید (3) .

در این دولت، هیچ حقی تلف نماند، و همه جا را داد فراگیرد؛ (4) اثری از ستم و ستمگر نباشد؛ امر به معروف و نهی از منکر رایج گردد. امور جهان، همه خدائی و خداپسند شود (5) .

علاوه بر این، حیوانات هم از یکدیگر وحشتی ندارند (6) و بین آدم و حیوان نیز ترس موقوف ،گردد، چندان که گرگ و بره باهم بچرند؛ و دام و دد، باهم بروند مرغ ها در آشیانه بی وحشت تخم گذارند؛ و ماهی ها در نهر آسوده بسر برند. اطفال هم، دست از آزار حیوانات بردارند (7) .

در این دوره، چهار پایان زیاد شوند؛ و افراد اجتماع فزونی گیرند (8) گمراهی هدایت پذیرد؛ و هر بیمار و علیل و نابینا شفا یابد (9) .

هر آدمی تواند که از هر جا، برادر دیگر خود را در آن سوی گیتی مشاهده کند؛ و بدون واسطه ای مصاحبه نماید (10) و همین، رمز نزدیک شدن نقاط ،به یکدیگر و سرّ «کوتاهی راهها» است (11) .

مردم، شب و روز، از روشنی «وجود امام» بهره برند، و از پرتو ماه و خورشید مستغنی باشند (12) دار الحکومه به «کوفه» قرار گیرد، و از پشت آن دو جوی آب و شیر سرازیر شود (13) (شاید اشاره به آن است که: باید چنین عدل گستری همخانۀ «علی بن ابی طالب» باشد و بهرۀ او همه «نعمت و لطف ».

ص: 21


1- منتخب-478-310-497-308
2- منتخب-478-310-497-308
3- منتهی-2-291-292
4- منتهی-2-291-292
5- منتخب-470
6- منتهی-2-291
7- افق-11
8- منتخب-473
9- منتهی-2-293
10- منتخب-484-472
11- منتخب-484-472
12- منتهی-2-291-292
13- منتهی-2-291-292

گردد.) (1) .

به هر جای زمین که نظر افکنی جز آبادی و خرمی، و طراوت و صفا نبینی.

در چنین دوره ای، معلوم است که همه شادند و با نشاط، اهل آسمان و زمین ابراز مسرت میکنند و حتی پرندگان و وحوش و ماهی های در یا نیز غرق آسایش و انبساط اند (2) .

ص: 22


1- منتخب-482-افق-11-منتخب-472-308-470
2- منتخب-482-افق-11-منتخب-472-308-470

اما از نظر دینی:

تمام پیروان ادیان و مذاهب غیر اسلامی (1) جامعیت این «آئین نهائی» را تصدیق کنند؛ و اختلاف ملل، و بدعت ها رخت بر بندد (2) .و نفاق و شرک خاتمه یابد. انحرافات اعتقادی و عملی،اصلاح پذیرد (3) مساجدی که براساس «تقوی و اخلاس» بنا نشده ویران گردد (4) «تقیه» برداشته شود، و مخالف حق، امکان وجود ندارد (5) .

دین الهی به معنى تام و تمامش ظهور یابد. و با آن استحکام که در حجّت های خود دارد بر همۀ ملل و نحل غلبه ،نماید و برتری خویش را واقعاً ثابت کند (6) .در این دوره، احکام خاصّی که تا آن وقت اجرا نشده است مورد عمل قرار گیرد از( قبیل آن که: پیرمرد «زنا کننده» را هم به قتل رسانند. و آن کس را که تا بیست سالگی از معالم دینی بی خبر بما نابود کنند؛ و مانع الزکوة را از حیات بی بهره سازند (7) زیرا دیگر دنیا، دنیای بی خبری و مستضعف ماندگی نیست).

اما در مقابل، آن کس را که در «عالم آلست» با دیگری

ص: 23


1- منتخب-482-افق-11-منتخب-472-308-470
2- منتخب-482-افق-11-منتخب-472-308-470
3- مفاتیح-542
4- افق-11
5- منتهی-2-292
6- منتخب-470
7- منتهی-2-292

پیوند برادری یافته است، «برادر» شناسند؛ و «حق ارث» باو دهند( آری، برادری ایمانی را همانند «اخوّت نسبی» و بلکه برتر از آن دانند، زیرا آن ،عصر، «عصر واقعیت انسان ها» است و «فضیلت» مخصوص آن عهد می باشد. سزد که «اهلیت و نسبت» را ویژة «عالم جان» دانند، چنان که در خاندان پیغمبر و امام نیز چنین بوده است (پسر نوح و همسر لوط از اهل آن دو بشمار نرفتند (1) .و علی بن ابی طالب و زن و فرزندانش، اهل بیت رسول خاتم محسوب شدند (2) .

تحصیل دانش برای مؤمن ،همه، به نحو «موهبتی» صورت پذیرد، و از «علم لَدُنّی» بر دل ها پیاپی، مایه رسید. و دیگر نیازی به «تعلم و تعلیم » نباشد (3) .

مضافاً هر مسلمان از هر جای امام خود را ببیند ؛ مشکل

خویش در میان نهد؛ و پاسخ شنود (4) .و امام، بر همه نظارت کند تا از راه نگردند و انحراف نورزند.

دیگر آن که دست امام بر سر هر که رسد، دلش برای مان استوار شود، و ثبات عقیده ای یابد (5) .

ولی تا نه تصور نمائی که مسلمین این همه قدر،بی استحقاق دارند، و این همه عنایت، بی سبب می شوند، بمضمون بیعتی که هر مؤمن با امام خود دارد توجه کن؛ او بجان پیمان بسته است که: « دزدی ،زنا، و قتل از او سرنزند، هتک حرمت کس نکند؛ مسلمانی را دشنام ندهد. بی مورد بجائی حمله نیاورد؛ کسی را به ناحق نزند؛ سیم و زر و گندم و جو ذخیره نکند. مال یتیم نخورد. و بدانچه نمی داند شهادت ندهد. مسجدی را ویران نسازد و شراب مست کننده ننوشد، پارچه خز و حریر نپوشد. کلامی بخاطر پول بر زبان نیاورد. سر راه بر دیگران نگیرد و طریقی را ناامن .نسازد بزندگی ساده ای رضا

ص: 24


1- قرآن(27-57 لوط) و (11-46نوح)
2- اسناد آن از کتب اهل سنت در ذیل ص 192ج 1 حق الیقین شبر معرفی شده است
3- منتهی-2-291
4- منتخب-483
5- جلاء -ج 3 - 151

باشد. بر پاکدامنی تهمت نزند، از پلیدی احتراز جوید و به آن چه عقل و شرع آن را «نیکو» شناسد امر کند، و آن چه را به «خیر» منسوب نداشته، نهی و بالاخره و بالاخره چنان که شایسته است. در راه خدا جهاد کند.»

عجیب آن که: امام شان هم، خود را موظف می دارد که:

« همپای آنان قدم بردارد، و همانند ایشان جامه پوشد؛ بر مرکبی مثل مرکب آنها سوار شود؛ و همان گونه باشد که طالب اند. آری، با زندگی ساده ای روزگار بسر آرد، و حاجب و در بانی نگیرد. چنان که سراست بندگی خدا کند؛ و بکوشد که بیاری خدای توانا ،جهان را پر از عدل و داد نماید». (1)

ص: 25


1- متتخب-469

اما پایان کار :

بدین قرار، دولت مسعود امام، مدت ها باقی بماند و سپس بین اولیای دیگر حق [ که همه از دودمان او هستند] یک به یک انتقال یابد، تا آن روز که حیات دنیا و اهل آن به تقدیر یزدانی خاتمه پذیرد؛ و «قیامت» روی نماید.

ص: 26

سخن آخر

سخنی که صبح و شام، جان ما را بر زبان است:

«ما امام داریم زنده؛ و نزد بینا دل همواره حاضر. چون خالصانه فراخوانده شود، آید و راه نماید؛ مشکل گشاید و غم و درد زداید.

بنابراین ما از توجه به همۀ مدّعیان مهدویت و نایبان ولایت و پیران طریقت فارغیم ».

در خبر ابو الوفای شیرازی است که رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم فرمود:

«چون درمانده و گرفتار شدی به حضرت حجّت عليه السلام استغاثه كن. او تو را در می یابد و او فریاد رس و پناه کسی است که از وی یاری خواهد».

(منتهى الامال ج 2 ص 33

ای خدا دیده بره دوخته ایم از سر شوق *** روز دیدار کی و جایگه یار کجاست؟

روزنی هیچ نمانده است برای امید *** تاری افزون شده، آن شمع شب تار کجاست؟

رفع هر گونه گرفتاری عالم با اوست *** ای صبا راحت این خلق گرفتار کجاست؟

«مهدی» و بانی اصلاح جهان بودن او *** شأن ،والاست ،نگر پایه و مقدار کجاست؟

تا که جان است مرا منتظر دیدارم *** جان چو این می طلبد چاره این کار کجاست؟

ص: 27

ص: 28

مآخذ این گفتار :

منتخب الاثر ( لطف اللّه صافی ) چاپ تهران 1386... (منتخب)

دولت مهدی (نشریه کانون تشیّع )

منتهى الآمال ( محدث قمی)...(منتهى)

افق روشن ( طالقانی ) 1339 ...(افق)

مفاتیح الجنان (چاپ اسلامیّه 1380 ) (عکسی)...(مفاتیح)

نهج البلاغه ( ترجمه فیض الاسلام)...(نهج)

جلاء العيون (علّامه شبّر)...(جلاء)

منتقم حقیقی ( عمادزاده)...(منتقم)

برای تحقیق در احوال امام زمان، علاوه بر کتب فوق، و تمام کتبی که دربارۀ تحلیل عقاید مذهب اماميه اثنى عشريّه ( بحث امامت) و تاریخ امامان، نوشته شده است، به نوشته های زیر مراجعه شود:

از اهل سنت:

البيان فى اخبار صاحب الزمان (علامه کنجی شافعی) .

المهدى (جمع آوری: سیّد صدر الدین صدر).

از شیعه:

زمامدار آینده (مغنیّه) - موعود ادیان (شریعتی) ادیان و مهدوّیت (بهشتی) - شیعه و مهدویت ( مرزوقی ) - نوید اسلام (آل حيدر) - حضرت حجّت عصر (آل آقا کرمانشاهی) - مهدی موعود (مجلسی) - دار السلام (عراقی) آیندۀ بشریت (طالقانی) «حکومت جهانی واحد» و «خانه مردم» و مقالۀ «آخر الزمان» از مهندس بازرگان، و بسیاری مقالات و رساله های دیگر .

ص: 29

از محققان مسیحی :

کتاب مهدی (دار مستتر خاورشناس) و مقاله ای دربارهٔ امام دوازدهم از:

(پرفسور هانری کربن) در مجلۀ مردم شناسی سال 1337 .

از حاشیه نویسان

زَند وَ هُو مَن يَن ( ترجمه و شرح از صادق هدایت) دربارهٔ ظهور و علائم ظهور (قائمیان).

ص: 30

حواشی رساله:

1 - دولت مهدی 21

3 - نهج 416

4 و 5 و 6 - منتهى - ج 2 - 292 - 291

7 - منتخب- 478

8 - منتهى - ج 2 - 291

9 -منتقم - 190 تا 193

10 -منتخب- 478

11 - تفسیر آیۀ 3 (بقره) (الذين يؤمنون بالغيب ..)

12 و 13 -منتخب -481- 485

14 -منتخب -484

15 - منتهی 2 - 291

16 - قرآن ( 2 - 259 ) ( او كالّذى مّر...)

17 منتهی – 2 - 291

18 و 19 - منتهی 2 - 292

20 - افق – 21

21 - منتخب - 476

22 - افق - 21

23 - منتهی – 2 - 291

24 - منتخب 481 - 472

25 - افق - 23

26 و 27 و 28 - منتهی - 2 - 291 - 292- 293

29 و 30- منتخب - 480 - 483- منتهی-2- 292

31 - افق - 23

32 - مفاتيح - 542

33 - منتهی - 2 -292

34 - افق - 23

35 و 36 - منتخب 310-483

37و 38 - منتهى -2-292-291

39 - منتخب -473

40- منتهى - 2 - 292 -منتخب - 472

41 -منتهى 2 – 292

42 و43 و44 - منتخب - 472- منتهی -2 -291 - منتخب - 473 -308

45 -افق- 25

46 و47 و48 و 49 و50 -منتخب- 478 -310- 497 -308

51 و52 -منتهی- 2- 291 -292

53-منتخب -470

54- منتهی -2 - 291

55 -افق- 25

56 - منتخب - 473

57 - منتهی - 2 - 293

ص: 31

58 و 59 -منتخب - 484 - 472

60 و 61 - منتهى - 2 - 291 - 292

62 و 63 و 64 و 65 - منتخب - 482 - 72 - افق - 11 منتخب – 472 - 308 - 470

66 - مفاتيح - 542

67 - افق - 11

68 - منتهى منتهى - 2 - 92

69 - منتخب - 470

70 - منتهی – 2 - 292

71 - قرآن (27 - 57 لوط ) و ( 11 -46 نوح)

72 -اسناد آن از کتب اهل سنت در ذیل ص 192 ج 1 حق الیقین شبّر معرفی شده است.

73 -منتهى -2- 291

74 -منتخب -469

75 - جلاء - ج 3 - 151

76 - منتخب - 469

77 - افق - 23

ص: 32

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109