دیدار با عترت (راهنمای زیارت عتبات عالیات)

مشخصات کتاب

دیدار با عترت : راهنمای زیارات عتبات عالیات

سید محمدرضا هاشم زاده

انتشارات نقش نگین

هاشم زاده سید محمدرضا، 1362 - .

دیدار با عترت راهنمای زیارات عتبات و عالیات / سید محمدرضا هاشم زاده - اصفهان: نقش نگین 1391

136 ص.

فهرستنویسی بر اساس اطلاعات فیپا

ISBN: 978-964-2616- -

رده بندی کنگره : BP267/8/ق8الف43 1390

رده بندی دیویی : 297/777

خیراندیش دیجیتالی : انجمن مددکاری امام زمان (عج) اصفهان

ویراستار کتاب : خانم نرگس قمی

ص: 1

اشاره

دیدار با عترت

راهنمای زیارات عتبات و عالیات

اسماعیل ابوترابی

ناشر / نقش نگین ناشر همکار / کهن دژ امام عصر مدیر تولید / مهدی نقش صفحه آرا / مهدی نحوی حروفچین / مریم شهرابی [ ویراستار / نسرین زارع طرح جلد / ندا نقیه شمارگان / 3000 نوبت چاپ / اول، 1390

چاپخانه / حافظ صحافی / بهار شابک / - -2616-964-978

قیمت /

حق چاپ محفوظ است

اصفهان / خیابان حكيم / ساختمان دقیق / پلاك 116 ملفن : 61 - 2236260 نمابر: 2204933 همراه: 61 - 09392236260

Email: Naghshnegin@gmail.com WWW.Naghshnegin.com

ص: 2

بسم الله الرحمن الرحیم

ص: 3

ص: 4

فهرست مطالب

پیشگفتار ...15

فضیلت زیارت ائمه ...18

آداب سفر و زیارت ...21

احکام حرم امامان ...23

آداب زیارت ...26

دعای سفر ...28

معرفت در زیارت ...31

زیارت نیابتی ...35

نقشه عراق ...44

عراق ...45

اماکن متبرکه بغداد ...47

آرامگاه نواب اربعه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ...47

مرقد مطهر شیخ کلینی قدس سره ...49

ص: 5

ابوبكر بن على بن ابى طالب علیهم السلام ...49

سلمان فارسی ...50

حُذَیفه یمانی ...51

فضیلت مسجد براثا ...53

فصل اول نجف اشرف

سرزمین نجف ...58

وادى السلام ...59

مرقد حضرت هود ...60

مرقد حضرت صالح ...61

مقام امام صادق (علیه السلام) ...64

مقام امام زمان (علیه السلام)...64

زیارت حضرت علی (علیه السلام) ...6

فضائل زیارت و پاداش زائرین ...70

مرقد حضرت آدم ...76

مرقد حضرت نوح ...78

محل دو انگشت امام علی ...79

قبور علما در حرم امیرالمؤمنین ...80

مقبره شیخ طوسی ...81

قبرستان وادی السلام ...82

ص: 6

أ مرقد مطهر حضرت هود (علیه السلام) و حضرت صالح (علیه السلام) ...83

-1- حضرت هود (علیه السلام) ...83

2 - حضرت صالح (علیه السلام) ...84

زیارت حضرت هود و حضرت صالح (علیه السلام) ...85

ب - مقام امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و مقام امام صادق (علیه السلام) ...85

-1 - مقام امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ...85

2- مقام امام صادق (علیه السلام) ...87

فصل دوّم کربلا

راهنمای حرم امام حسین (علیه السلام) ...90

کربلا ...91

فضیلت خاک کربلا و ثواب زیارت امام حسین (علیه السلام) ...92

فضیلت زیارت امام حسین (علیه السلام) ...94

آداب زیات امام حسین (علیه السلام) ...97

آب فرات ...98

زیارت حضرت اباالفضل العباس ...101

گریه بر امام حسین ...103

گودال قتلگاه ...104

شهدای کربلا ...104

سید ابراهیم مُجاب ...104

ص: 7

حبیب بن مظاهر اسدی ...105

خیمه گاه ...105

تل زینبیه ...105

مکانهای زیارتی کربلا ...106

قبور علما در کربلا ...106

حضرت حرّ ...106

مصیبت خواندن ائمه برای امام حسین ...107

فلک به مردم نادان دهد زمام امور تواهل دانش و فضلی همین ...108

زیارت امام حسین (علیه السلام) ...109

وداع...121

(2) حضرت علی اکبر (علیه السلام) ...122

زیارت حضرت علی اکبر (علیه السلام) ...124

(3) شهداء كربلا ...126

زیارت شهداء كربلا ...128

(4) حبیب بن مظاهر ...129

(5) قتلگاه ...130

(6) ابراهیم مجاب ...131

(1) حضرت اباالفضل (علیه السلام) ...132

زیارت حضرت ابوالفضل ...134

وداع ...146

ص: 8

(2) مقام دست راست حضرت اباالفضل (علیه السلام) ...149

(3) مقام دست چپ حضرت اباالفضل (علیه السلام) ...150

(4) خیمه گاه ...151

مزار شریف ابن فهد حلی؛ ...152

(5) تل زینبیه ...152

محل شهادت حضرت علی اکبر (علیه السلام) ...154

محل شهادت حضرت علی اصغر (علیه السلام) ...155

مقام امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ...156

زیارت در بیرون شهر کربلا ...156

1- زیارتگاه منسوب به عون بن عبدالله بن جعفر ...156

عون بن عبدالله بن جعفر (علیه السلام) ...157

-2 مرقد مطهر طفلان مسلم ...158

-3 مرقد مطهر حر بن یزید ریاحی ...159

فصل سوّم: سامرا

راهنمای حرم عسکریین علیهما السلام ...167

سامراء ...168

خلاصه ای از زندگی امام علی النقی (علیه السلام) ...170

خلاصه ای از زندگی امام حسن عسکری (علیه السلام) ...171

فضیلت زیارت امام عسکرس (علیه السلام) ...173

ص: 9

زیارت امام هادی (علیه السلام) و امام عسکری (علیه السلام) ...174

وداع...180

(3) حضرت نرجس خاتون علیها السلام ...181

زیارت حضرت نرجس خاتون علیها السلام ...183

(4) حضرت حکیمه خاتون علیها السلام ...192

زیارت حضرت حکیمه خاتون علیها السلام ...193

(5) سرداب مطهّر ...201

امام زاده سید حسین ...202

زیارت امام زاده سید محمد ...202

زیارت حضرت سیّد محمد علیه السلام ...203

سرداب غیبت ...205

اعمال و زیارت سرداب مقدّس ...208

دعای امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ...216

زیارت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) آل ياسين ...218

اعمال سرداب مطهّر ...231

صلوات بر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ...240

زیارت امین الله ...244

زیارت عاشورا ...250

زیارت جامعه ...265

زیارت توسل ...299

ص: 10

دعای کمیل ...312

دعای ندبه ...342

فصل :چهارم کاظمین

راهنمای حرم کاظمین علیهما السلام ...381

کاظمین ...382

مختصری از زندگی امام کاظم علیه السلام ...383

فضیلت زیارت امام کاظم و امام جواد علیهما السلام ...386

قبول علما در کاظمین ...387

گوشه ای از زندگی امام محمدتقی حضرت جواد الائمه (علیه السلام) ...388

زیارت امام کاظم علیه السلام ...390

صلوات امام كاظم علیه السلام ...408

زیارت امام جواد (علیه السلام) ...413

صلوات امام جواد (علیه السلام) ...416

وداع...419

نقشه راهنمای مسجد کوفه ...421

زیارت امیر المؤمنين (علیه السلام) ...422

زیارت حضرت آدم (علیه السلام) ...457

زیارت حضرت نوح (علیه السلام) ...459

نماز زیارت ...460

ص: 11

1- نماز زیارت امیر المؤمنين (علیه السلام) ...460

ب - نماز زیارت حضرت آدم (علیه السلام) و حضرت نوح (علیه السلام) ...462

سرزمین و مسجد کوفه ...465

وجه تسمیه کوفه ...465

تاریخچه کوفه ...465

نماز حاجت در مسجد کوفه ...475

مختار ثقفی ...475

هانی بن عروة ...476

مسلم بن عقیل ...476

دارالاماره کوفه ...477

میثم تمار ...478

کمیل بن زیاد نخعی ...480

مسجد سهله ...481

مسجد حنانه ...485

مسجد صعصعة بن صوحان ...485

مسجد زید بن صوحان ...486

مرقد انبیا در کوفه ...486

مرقد حضرت یونس ...487

مرقد حضرت ذي الكفل ...489

راهنمای مسجد کوفه ...490

ص: 12

زیارت و اعمال مسجد کوفه ...491

-1- اعمال ستون چهارم یا ستون حضرت ابراهیم (علیه السلام) ...496

2- اعمال «دَكَةُ القضاء» ...502

اعمال مقام بيت الطشت ...504

صلا الله . 4 اعمال دكة «المعراج» يا «مقام النبي (صلی الله علیه وآله وسلم)» ...507

5 - اعمال مقام امیرمؤمنان (علیه السلام) » یا «مقام آدم (علیه السلام) » ...508

ع- اعمال مقام جبرائیل (علیه السلام) یا ستون پنجم ...520

اعمال «مقام امام سجّاد (علیه السلام) » ...524

اعمال «مقام نوح (علیه السلام)» ...531

اعمال محراب امیرمؤمنان علی (علیه السلام) ...539

اعمال مقام امام صادق (علیه السلام)» ...540

جایگاه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ...542

مسجد سهله ...544

فضیلت مسجد سهله ...544

مکان استجابت دعا ...545

جایگاه انبیای الهی ...545

اعمال مسجد سهله ...546

1 - مقام امام صادق (علیه السلام) ...550

-2- مقام حضرت ابراهیم (علیه السلام) ...555

-3- مقام حضرت ادریس (علیه السلام) ...557

ص: 13

4 مقام حضرت خضر (علیه السلام) ...558

5 - مقام انبیای صالحین علیهم السلام ...560

6 مقام حضرت زین العابدین (علیه السلام) ...562

7- مقام امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ...563

زیارت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)...566

زیارت عالية المضامین ...572

تعقیب نماز صبح ...591

تعقیب نماز ظهر ...596

تعقیب نماز عصر ...599

تعقیب نماز مغرب ...600

تعقیب نماز عشاء ...602

ص: 14

پیشگفتار

اشاره

آفریدگار جهان را سپاسگزاریم که بر ما منت گذاشت و قرآن و عترت را به وسیله ی پیامبر بزرگوارش رسول گرامی (صلی الله علیه وآله وسلم) برای ما به ارمغان آورد و دوستی و پیروی از اهل بیتش علیهم السلام را موجب کمال و نجات انسان قرار داد

،اسلام آیین محبت و رحمت است و پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) جلوه ی رحمت و عشق الهی است خدای سبحان در قرآن بر اساس آیه 23 سوره شورا به سلمان دستور داده و قُل لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَيَ بگو هیچ پاداش از شما برای رسالتم نمیخواهم جز دوستی نزدیکانم

به ،راستی این دوستی چه سودی دارد که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) آن را مزد رسالتش میداند؟ لذا قرآن دو آیه دیگر به این پرسش پاسخ میدهد و سود دوستی اهل بیت علیهم السلام را متوجه خود مسلمانان میدادند.

ص: 15

خداوند به پیامبرش دستور میدهد که قُلْ مَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِىَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ . (1)

بگو» هر اجر و پاداشی از شما خواسته ام برای خود شماست اجر من تنها بر خداست.

بنابراین چون دوستی اهل بیت علیهم السلام راهی به سوی ارزشمند است و نبایه به آن تنها از دیدگاه احساسی و عاطفی نگریست. این ،دوستی سرچشمه ی اعمال صالح و راه صحیح هدایت است.

پیامبر گرامی با معرفی اسوه های آرمانی و سفارش به دوستی و الگو داشتن آنها در زندگی راهکار عمل هدایت مردم را بنیان نهاده است. به هر ترتیب دوستی و پیروی از اهل بیت علیهم السلام نعمتی است ارزشمند که صاحبش را به بهشت برین میرساند و از عذاب دوزخ رهایی میبخشد

محبت خاندان پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) گوهری است گرانبها که هیچ کالایی با آن برابری نمیکند

پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) : فرمود: هر که دوست دارد همانند من زندگی کند و چون من بمیرد و در بهشتی که پروردگار وعده فرموده جای گیرد آنجا که پروردگار بزرگ با دست قدرت خود نهالهایش را کاشته است باید

ص: 16


1- سوره سباء آیه 47.

پس از من دوستدار علی (علیه السلام) و دوستدار دوستانش باشد و به امامان پس از او اقتدا کند. آنان عترت من هستند از سرشت من آفریده شده و از فيض فهم و دانش برخوردار شده اند عذاب الهی برای کسانی از امتم خواهد بود که برتری آنان را تکذیب کنند و پیوندشان را با من ببرند؛ خداوند شفاعت مرا شامل حال آنان قرار نخواهد داد. (1)

لذا یکی از راه های اظهار دوستی و محبت آنها زیارت آن بزرگواران است زیارت اظهرا عشق و محبت باطنی عبد به مولا و محبت به محبوب است، زیارت، رویکرد جزء و پیوند آن با کل است و زائر چون قطره ی سرگردان خود را در بیکران هستی محبوب خویش، غرق میکند

،زیارت کلمه ای است که جان افراد عاشق و دل سوخته از شنیدنش حیاتی تازه می یاد.

در زیارت جامعه کبیره میخوانیم: «مَن أَرادَ الله بَدَءَ بِكُمْ»؛ هرکس خداخواه باشد به شما اقتدا میکند

آغاز حرکت انسان به سوی کمال مطلق و رسیدن به مقامهای عالی تنها از طریق اهل بیت میسر است و زیارت نقطه ی وصل و سکون

ص: 17


1- بحار الانوار، ج 23 ص 139

انسان شیفته ای است که در پس قرب به حق و سعادت ابدی است.

فضیلت زیارت ائمه

از حضرت رضا (علیه السلام) روایت است که فرمودند:

.1. «إِنَّ لِكُلِّ إِمَامٍ عَهْداً أَولِياتِهِ وَشِيعَتِهِ وَإِنَّ مِنْ تَمامِ الوَفَاءِ بِالْعَهْدِ وَحُسْنِ الأداءِ زيارَةُ قُبُورِهم، فَمَنْ زَارَهُمْ رَغْبَةً فى زِيارَتِهِم وَتَصْدِيقاً بِمَا رَغَبُوا فِيهِ كَانَ أنتُهُم شُفَعَاتَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَة». (1)

به راستی برای هر امامی عهد و پیمانی برگردن دوستان و شیعیان اوست و از جمله چیزهایی که باعث وفای به عهد و تکمیل و به سر رساندن آن پیمان ،است زیارت قبور آن ائمه است؛ پس هر کس که از روی میل و رغبت و گواهی به آنچه آن بزرگواران میپسندند به زیارت آنها برود ائمه علیهم السلام در روز قیامت شفاعت کنندگان آنها خواهند بود.

.2 پیامبر اکرم صلى الله عليه وسلم فرمود: زیارت ائمه علیهم السلام موجب آمرزش گناهان میشود و ثوابش برابر با هفتاد حج است. (2)

.3 پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: من زائران ائمه علیهم السلام را از وحشت قیامت نجات میدهم (3)

ص: 18


1- علل الشرایع، ج 2 ص 162، ح 3.
2- بحار، ج 100 ص 121، ح 22
3- كامل الزيارات: ص 56، ح 6.

.4 پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود زائران ائمه علیهم السلام به شفاعت من میرسند و مرا در بهشت زیارت میکنند (1)

آنچه در این مجموعه فراهم آمده است در باب آداب زیارت و مسافرت همراه با راهنمایی عتبات عالیات نجف کربلا کاظمین سامرا و مشاهد و اماکن متبرکه عراق و زیارت هر یک از این مشاهد امید است که به درگاه خداوند منان و نایب بر حقش امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مقبول افتد و زائران عزیز و محترم را در بهره برداری هرچه بیشتر در این سفر نورانی یاری دهد در انتها از همه ی کسانی که از این کتاب استفاده میکنند تمنای عاجزانه دارم که در زیارات و ادعیه ی ،خود بنده و تمام حقداران را از دعا و زیارت خیرشان فراموش نکنند از ایزد متعال خواهان زیارتی با معرفت کامل و توشه ی فراوان و شور عبادی و منش معرفی و تحول معنوی همراه با عشق توجه مراقبه دعا و خلوص کامل به همه ما مرحمت فرماید.

آمين رب العالمین

مطابق با اول رجب 1431

اقل الطلاب - سید محمدرضا هاشم زاده

ص: 19


1- بحار، ج 100 ص 121، ح 22.

ص: 20

آداب سفر و زیارت

زائران عزیزی که رهسپار دیار پاکان هستند و عزم دیدار با عترت و و صال یار دارند باید قبل از سفر جسم و جان خود را پاک و پاکیزه کنند تا لیاقت حضور پیدا کنند

لذا در این بخش گوشه ای از آداب سفر را با استفاده از منابع روایی و فقهی به صورت اجمال یادآور میشویم

پیش از سفر این کارها پیش از سفر و هنگام آغاز آن مستحب است

.1 طلب خیر از خداوند؛ بدین معنی که از خداوند، خیر و خوبی در این سفر را درخواست کند.

2 اطلاع دادن به دوستان و بستگان و حلالیت طلبیدن از آنان خداحافظی

3. وصيت کردن؛ به خصوص نسبت به امور واجب.

ص: 21

.4 انتخاب همسفران مناسب و هم شأن خود از نظر اخلاقی و اقتصادی

.5 انتخاب زمان مناسب برای ،سفر که در ایام هفته روزهای شنبه سه شنبه و پنجشنبه مستحب است. اگر در سایر ایام هفته سفر کند با صدقه و دعا برود.

7. صدقه دادن در آغاز سفر و هنگام سوار شدن به وسیله ی نقلیه مستحب است.

.8 غسل کردن و نماز خواندن پیش از بیرون رفتن برای زیارت

هنگام سفر هرچند احکام و آداب این سفر بسیار است و به تناسب افراد و مکانها نیز احکام و آداب خاصی دارد ولی گوشه ای از آن بدین شرح است:

.1 مستحب است زاد و توشه لازم و کافی به همراه داشته باشد.

.2 با همسفران خود با اخلاق نیکو رفتار کند

3. به افراد ضعیف و مریض در طول سفر کمک کند

.4 به خدمتکاران آستانه مقدسه در صورت نیاز کمک و انفاق کند

.5 به فقرا و مساکین محل صدقه بدهد.

ص: 22

6. به نکات بهداشتی و تذکرات مدیران کاروانها و راهنمایی آنها توجه داشته باشد

7 در سفر با همراهان هماهنگ باشد

8. با کسی دشمنی و خصومت نداشته باشد.

.9 جدال ،نکند قسم بیجا نخورد و مرتکب گناه نشود

.10 در سفر سخاوتمند باشد

احکام حرم امامان

شش تن از امامان معصوم علیهم السلام در کشور عراق مدفونند و از آنجا که حرم آنها احکام خاصی دارد باید زائران عزیز قبل از زیارت این مسائل را بدانند.

.1 حفظ احترام حرم واجب است و هر کاری که بی احترامی به آن اماکن باشد حرام است مثل فریاد کشیدن آب دهان انداختن یا با کفش وارد شدن و نظایر آن

2 توقف جنب و حائض و نفسا در حرم امامان معصوم علیهم السلام حرام است؛ ولی عبور از آن به طوری که از یک در وارد و از در دیگر خارج شود اشکال ندارد و احتیاط مستحب است در آن حال از داخل حرم عبور نکند

ص: 23

این حکم اختصاص به اطراف ضریح روضه شریفه و رواقها دارد؛ ولی صحنها و حرم امامزاده ها این حکم را ندارد

.4 زن مستحاضه میتواند به مسجد یا حرم امامان معصوم علیهم السلام وارد شود و در آنجا توقف کند؛ حتی مستحاضه متوسطه و کثیره؛ ولی احتیاط مستحب است اگر غسلهایی را که برای نماز گفته شده انجام نداده در آنجا توقف نکند (1)

.5 مسافری که میخواهد ده روز در محلی بماند در صورتی باید نماز را تمام بخواند که بخواهد تمام ده روز را در یک جا بماند؛ پس اگر بخواهد به طور مثال ده روز در نجف و کوفه ،بماند، باید نماز را شکسته بخواند.

6 مسافر میتواند در مسجد الحرام و مسجدالنبی (صلی الله علیه وآله وسلم) و مسجد کوفه و حرم امام حسین (علیه السلام) نماز را تمام یا شکسته بخواند؛ ولی در غیر از روضه شریفه ، یعنی در رواقها و مسجد متصل به آن احتیاط مستحب است که مسافر نماز را شکسته بخواند.

.6 مسافر میتواند در این اماکن بدون نیت تمام و شکسته نمار را شروع کند و در وسط آن یکی را اختیار کند و بر همان اساس نماز را به

ص: 24


1- تحرير الوسيله، ج 1 فصل في الاستحاضه، ص 59، م 8

پایان ببرد و حتی در اثنای نماز میتواند نیت را برگرداند؛ به طور مثال به نیت شکسته خواندن نماز را را شروع کند؛ ولی در اثنای نماز قصد کند که نماز را چهار رکعتی تمام کند و همچنین به عکس تا وقتی که محل عدول نگذشته باشد؛ پس اگر به نیت چهار رکعتی نماز را شروع کرد و در رکعت اول یا دوم تصمیم گرفت که نماز را شکسته بخواند اشکال ندارد.

7 حکم تخییر بین تمام و شکسته مخصوص نماز است؛ بنابراین شخص مسافر حتی اگر تمام روز را در حرم امام حسین (علیه السلام) مسجدکوفه بماند نمیتواند روزه بگیرد. مگر روزه مستحبی باشد که حکم آن در رساله ها آمده است. (1)

8. چون برنامه سفر زائران عزیز به گونه ای تنظیم شده است که کمتر از ده روز در یک محل می،مانند لذا نمازهای چهار رکعتی را باید دو رکعتی به جا آورند؛ حتی افرادی که پیش از این به جهت آنکه شغلشان یا مقدمه کارشان سفر بوده است؛ مانند خلبانان و ملوانان و برخی از رانندگان و کسانی که برای انجام کار زیاد به سفر میروند؛ ولی این سفر آنان زیارتی است و شغل نیست باید نمازهای چهار رکعتی را شکسته بخوانند

ص: 25


1- همان مدرک القول في احكام المسافر، ج 1 ص 264

آری اگر افرادی بدانند که میتوانند حداقل ده روز در یک محل به طور مثال در کربلا یا نجف بمانند و با قصد ماندن حداقل ده روز به آنجا ،بروند، نماز را شکسته بخواند.

آداب زیارت

برای تشرف به حرم مطهر ائمه اطهار علیهم السلام و در حال زیارت قبور ،آنان این کارها مستحب است

1 غسل ،زیارت که همین نیت انجام شود و کیفیت آن با سایر غسلها فرق ندارد

2 با طهارت و وضو باشد.

.3 پوشیدن لباسهای پاک و تمیز بهتر است که سفید باشد.

4. عطر زدن و خوشبو کردن خود به جز برای زیارت حضرت امام حسین (علیه السلام) که این عمل مستحب نیست.

.5 با آرامش و وقار حرکت کردن و گام را کوتاه برداشتن.

.6 مشغول بودن به ،ذکر به خصوص ذکر «الله» «اکبر» و «الحمدلله در حال رفتن به زیارت گویا باشد و زیاد صلوات بفرستد.

.7 مقابل درب حرم باشد و اذن دخول را با معرفت و دل شکسته و قلبی سرشار از محبت بخواند.

ص: 26

.8 بوسیدن آستانه و درگاه حرم در صورتی که مزاحمت ایجاد نکند جایز است؛ ولی سجده کردن اشکال دارد؛ مگر سجده ی شکر که به جهت توفیق این زیارت باشد

.9 وارد شدن به حرم با پای راست

.10 نزدیک شدن به حرم به طوری که بتواند در کنار ضریح قرار گیرد و خود را به آن بچسباند؛ در صورتی که مزاحمتی برای زائران نداشته باشد و سبب اختلاط با نامحرم نباشد

11 ایستاده زیارت بخواند مگر مغرور باشد.

.12 تکبیر گفتن پیش از زیارت وقتی قبر مطهر را میبیند

13. خواندن زیارت هایی که از معصومین علیهم السلام رسیده است.

.14 آهسته زیارت خواندن و پرهیز از صدای بلند

.15 خواندن دو رکعت نماز زیارت سپس اتمام نماز و هدیه ی آن به امام (علیه السلام) یا صاحب مزار

.16 در زیارت معصومین علیهم السلام مستحب است که پشت به قبله و رو به قبر زیارت بخواند.

17. خواندن دعا و قرآن و هدیهی ثواب آن به صاحب مزار.

.18 توبه از گناهان؛ زیرا آن اماکن محل پذیرش توبه است

ص: 27

.19 پرهیز از سخنان ناشایست و لغو و بیهوده و امور دنیایی در اماکن مقدس

20 بیرون رفتن از آنجا پس از زیارت تا جا برای دیگران باشد و از زیارت ملول و خسته نشود و شوق و عشق زیارت همچنان در دلش زنده بماند.

دعاى سفر

وقتی مسافر آمده سفر شد، غسل کند پس از آن دو رکعت نماز بگزارد و از خدا خیر خود را طلب نماید و آیة الکرسی بخواند و حمد و ثنای الهی بجا آورد و صلوات بر حضشرت رسول و آل او بفرستد سپس این دعا را بخواند

للّهُمَّ إِنِّى أَسْتَوْدِعُكَ الْيَوْمَ نَفْسِي وَأَهْلي وَ

خدایا به من بعنوان ودیعت به تو سپردم در این روز

نالى وولدي وَ مَنْ كَانَ مِنِّي بِسَبيل

خودم و خاندانم و مال و فرزندانم و هر که را با من

الشَّاهِدَ مِنْهُمْ وَالْغَائِبَ اللَّهُمَّ احْفَظنا بِحِفْظِ

راهی دارد حاضرشان و غائبشان را !خدایا حفظ کن ما را به حفظ ایمان

ص: 28

الْأَيْمَانِ وَاحْفَظْ عَلَيْنَا اللّهُمَّ اجْعَلْنَافي

و نگهبان بر ما ..باش !خدایا ما را در کنف رحمت خویش قرار ده فضلت

رحمَتِكَ وَلا تَسْلُبْنَا فَضْلَكَ إِنَّا

را از ما سلب که مفرما ما تو مشتاقیم؛

اِلَيْكَ رَاغِبُونَ اَللّهُمَّ إِنَّا نَعُوذُ بِكَ مِنْ وَعْتَاءِ

خدایا! به تو پناه بریم از رنج سفر و اندوهناک

السَّفَرِوَ كَابَةِ الْمُنْقَلَبِ وَسُوءِ الْمَنْظَرِ فِى

برگشتن و بدی دیدار در خاندان مال و فرزند در دنیا

الْأَهْلِ وَ الْمَالِ وَ الْوَلَدِ فِى الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ

آخرت !خدایا من به تو رو کنم در این رو کردن

اَللّهُمَّ اِنّى اَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ هَذَا التَّوَجُهَ طَلَبًا

به خاطر اینکه جویای خوشنودی تو و تقرب جستن

لِمَرْضاتِكَ وَتَقَرُّبًا إِلَيْكَ اللهُم فَبَلِّغْنى ما

به درگاهت هستم. خدایا! پس برسانم به آرزویم

ص: 29

أؤَمِّلُهُ وَ اَرْجُوهُ فيكَ وَ فِي أَوْلِيَائِكَ يا

و آنچه از تو و اولیائت امید دارم ای

أَرْحَمَ الرَّاحِمينَ.

مهربانترین مهربانان

مسافر پس از این دعا تسبیحات حضرت فاطمه علیها السلام بگوید و سوره حمد را از پیش رو و از جانب راست و از جانب چپ بخواند و همچنین آیة الکرسی را از سه جانب بخواند و بگوید

اَللَّهُمَّ إِلَيْكَ وَجَّهْتُ وَجْهِي وَ عَلَيْكَ خَلَّفْتُ

خدایا بسوی تو گرداندم رویم را و امید به تو بجای گذاردم

أهلى و مالى وَ ما خَوَّلْتَنى وَ قَدْ وَيُقْتُ

خانواده و مالم و آنچه را به من مرحمت فرمودی و به تو اطمینان کردم پس

بكَ فَلا تُخَيِّبْنى يا مَنْ لا يُخَيِّبُ مَنْ أَرَادَهُ وَ

ناامیدم مکن ای که نا امید نکند هر که را به او توجه کند ضایع نکند هر که را او

لا يُضَيِّعُ مَنْ حَفِظَهُ اللّهُمَّ صَلَّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ

محافظتش کند خدایا درود فرست برمحمد و آلش محافظت کن

ص: 30

آلِهِ وَاحْفَظْنى فيما غِبْتُ عَنْهُ وَ لا تَكِلنى

آنچه را مربوط به من است و من از آنها دورم و مرا بخودم و امگذار

إِلَىٰ نَفْسِى يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ

ای مهربانترین مهربانان

سپس مسافر سوره توحید را یازده مرتبه و سوره انا انزلناه و آیة الکرسی و سوره ناس و سوره فلق را بخواند و صدقه بدهد و سفر را آغاز کند

معرفت در زیارت

معرفت از مهمترین مفاهیمی است که تأثیرگذاری زیارت را تضمین میکند. کسی که گوهر معرفت را به همراه نداشته باشد، از دیدار و زیارت معصومین علیهم السلام چندان ثمری نمی چیند و بهره ای نمی برد؛ چرا که زیارت و بلکه هیچ عمل بدون معرفت ارزشی ندارد و مقبول درگاه الهی نمیافتد چنانچه امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: لا يَقْبَلُ اللهُ عَمَلاً اِلاّ بِمَعْرِفَةٍ ) (1). «خداوند هیچ عملی را بدون معرفت پذیرا نمی شود

اما وقتی درک عظمت نرود و امام صورت گیرد و شرافت آن برای زائر

ص: 31


1- اصول کافی و کتاب فصل العلم، ح 2.

آشکار شود ارزش و اهمیت و قدر زیارت خودنمایی میکند.

به این ترتیب زائر با معرفت با فراهم کردن دیگر مقدمات قبولی زیارت به پذیرش آن و بهره برداری از آن امید می یابد. پس از این است که زائر رخصت حضور یافتن در نزد امام را لطف و فضل الهی می شمرد. و در پی آن نعمت بودن زیارت را در می یابد و سپس در پرتو نور تحمل لزوم شکرگزاری در برابر آن را تصدیق مینماید و با قلب و زبان و عمل به شکر این نعمت اقدام می.کند

مراد از شناخت و معرفت امام این است که او را اشرف خلایق و عصاره عالم هستی و هدف نهایی وجود و مظهر اسمای حسنای الهی و تجلیگاه صفات کمال و جمال خداوندی و محل نزول اراده و مشیت ربوبی و فرمانده کل هستی به اذن حق بدانیم.

البته در بعضی از روایات به موضوع معرفت امام و زیارت آگاهانه حضرت اشاره شده است؛ به طور مثال در روایتی از معصوم (علیه السلام) آمده مراد از زیارت با معرفت این است که بداند او حجت خدا بر تمام مردم است و او تنها راه معرفت حق و رسیدن به صراط مستقیم است. (1)

و در روایتی از حضرت صادق (علیه السلام) آمده که «هر کس فرزندم علی بن

ص: 32


1- بحار، ج 102 ص 37، ح 29.

موسی الرضا (علیه السلام) را آگاهانه زیارت کند در قیامت دست او را میگیرم و وارد بهشت میکنم راوی میپرسد منظور از زیارت آگاهانه چیست؟

حضرت پاسخ میدهد: «عقیده داشتن به اینکه اطاعت از دستورات او لازم و واجب است و آگاهی از این که حکومت استبدادی او را در سرزمین غربت و دور از اهل و عیال به شهادت رسانده است. (1)

و نیز در روایتی امام هفتم (علیه السلام) به زیارت با معرفت را قرین تسلیم اوامر و فرامین مکتوب امامان راستین ،بحق اعلام فرموده است. (2)

در حدیث دیگر امام صادق (علیه السلام) تأکید بر معرفت امام را چنین بیان کرده اند: «کسی که گمان کند بدون معرفت ،پیامبر حلال را حلال و حرام را حرام دانسته است چنین کسی در حقیقت هیچ حلال خدا را حلال و هیچ حرام او را حرام ندانسته و کسی که عمل نماز و زکات و حج و عمره انجام دهد و همه ی اینها را به جا آورد، اما بدون معرفت کسی که خداوند طاعتش را بر او واجب کرده در واقع هیچ یک از اینها را انجام نداده است.... همه ی اینها نیست مگر به واسطه و همراه با معرفت کسی که به خاطر وجوب اطاعتش خدای بلند مرتبه بر مردم منت نهاده و دستور پیروی از او داده است بنابراین کسی که معرفت او را داشته باشد

ص: 33


1- همان ص 38، ح 17
2- همان ص 41، ح 43.

و آنچه او میگوید بپذیرد در واقع اطاعت خدا را کرده است. (1)

به طور اساسی اعتقاد و معرفت به امام (علیه السلام) است که انسان اهلیت و لیاقت آن را مییابد که خدا به او نظر کند و او را از درگاه خود نراند پذیرش امام به عنوان ولی خدا شرط جلب توجه الهی به بندگان است.

پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) در این باره میفرمایند

وَلاَ اسْتَأْهَلَ خَلْقَ مِنَ اللهِ النَّظَرَ إِلَيْهِ إِلَّا بِالْعُبُودِيَّةِ لَهُ وَالْإقْرار لِعَليٍّ بَعْدِى. (2)

و هیچ یک از مخلوقات شایستگی مورد عنایت خدا قرار گرفتن نیافت مگر به سبب بندگی برای او و اعتراف به ولایت علی (علیه السلام) پس از من

در روایت دیگر از حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) آمده: «اگر بنده ای هزار سال خدا را عبادت کند و اعمالی همانند اعمال هفتاد و دو پیغمبر داشته باشد ولی آگاه به ولایت ما اهل بیت نباشد از او پذیرفته نمی شود بلکه با سر وارد آتش دوزخ خواهد شد. (3)

در روایتی دیگر از رسول گرامی (صلی الله علیه وآله وسلم) آمده که به حضرت امیرمؤمنان :فرمودند سوگند یاد میکنم که به بهشت قدم نمیگذارد مگر کسی که تو را بشناسد.

ص: 34


1- كفاية الاثر : ص 262 263
2- بحار، ج 40 ص 96
3- بحارالانوار، ج 27 ص 196

چون نامه جرم ما به هم پیچیدند *** بردند و به میزان عمل سنجیدند

بیش از همه کس گناه ما بود، ولی *** ما را به محبت علی بخشیدند

زیارت نیابتی

اللهُمَّ ما أَصَابَني مِنْ تَعَبٍ أَوْ نَصَبٍ أَوْ

خدایا! آن چه به من رسیده از تعب یا رنجی یا

شَعَثِ اَوْ لُغُوب فَأَجُرْ فُلانَ بْنَ فُلانِ فِيهِ وَ

گرد و غبار یا خستگی پس مزدش را به فلانی پسر فلان بده

اجُرْنِي فِي قَضَائِي عَنْهُ

و مرا هم در انجام دادن به جای او مزد ده.

پس چون زیارت کند در آخر زیارت بگوید اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا

سلام بر تو ای

مَوْلايَ عَنْ فُلان بن فلان أَتَيْتُكَ زَائِرًا عَنْهُ

مولای من از طرف فلانی پسر فلان من از طرف او به زیارتت آمده ام

ص: 35

فَاشْفَعْ لَهُ عِنْدَ رَبِّكَ

پس برای او نزد پروردگارت شفاعت کن

پس هر دعا که خواهد از برای او بکند و نیز فرموده است که: چون کسی خواهد

که به نیابت دیگری زیارت کند بگويد: اللَّهُمَّ إِنَّ فُلانَ بْنَ فُلانٍ

خدایا همانا فلانی پسر فلان

أَوْفَدَني إِلَى مَوَالِيهِ وَ مَوَالِيَّ لِأَزُورَ عَنْهُ

مرا روانه کرده به درگاه سروران خودش و سروران من تا از طرف او زیارت کنم

رَجَاءَ لِجَزِيلِ الثَّوَابِ وَ فِرَاراً مِنْ سُوء

به امید پاداش شایان و فرار از بدی

الْحِسَابِ اللَّهُمَّ إِنَّهُ يَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِأَوْلِيَائِهِ

حساب روز قیامت !خدایا به راستی او رو کند به درگاهت به وسیلهٔ سرورانش که

الدالّينَ عَلَيْكَ فِي غُفْرَانِكَ ذُنُوبَهُ وَ حَطّ

بر تو راهنمایی کنند در مورد آمرزش گناهانش و ریختن

سَيِّئَاتِهِ وَ يَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِهِمْ عِنْدَ مَشْهَدِ

کارهای بدش و توسل جوید به آستانت به وسیلهٔ ایشان

ص: 36

إمَامِهِ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَيْهِمْ اللهُمَّ فَتَقَبَّلْ مِنْهُ

در نزد زیارتگاه امام خود - که درودهای تو بر ایشان باد خدایا پس بپذیر

وَاقْبَلْ شَفَاعَةَ اَوْلِيَائِهِ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِمْ

از او و بپذیر شفاعت سرورانش را که درودهای تو بر ایشان باد

اللهُمَّ جاز جَازِهِ عَلَى عَلى حُسْن نِيَّتِهِ وَ

درباره اش خدایا! پاداشش ده بر این خوش نیتی و

صَحيح عَقيدَتِهِ وَ صِحَّةِ مُوالاتِهِ اَحْسَنَ ما

عقیده صحيح و دوستی درستش بهترین پاداشی که

جَازَيْتَ أَحَدًا مِنْ عَبِيدِكَ الْمُؤْمِنِينَ وَادِمْ

عطا کنی به یکی از بندگان با ایمانت و ادامه بده

لَهُ مَا خَوَّلْتَهُ وَاسْتَعْمِلْهُ صَالِحًا فيما عَاتَيْتَهُ

برای او هر نعمتی را که به او ارزانی داشته ای و به شایستگی

لا تَجْعَلْنى ءاخِرَ وافِدٍ لَهُ يُوفِدُهُ اللَّهم

وادارش در آنچه به او داده ای و مرا آخرین نماینده ای که میفرستد قرارم مده !خدایا

أَعْتِق رَقَبَتَهُ مِنَ النَّارِ وَ أَوْسِعْ عَلَيْهِ مِنْ

آزاد کن او را از آتش دوزخ و فراخ گردان بر او

ص: 37

رزْقِكَ الْحَلالِ الطَّيِّبِ وَاجْعَلْهُ مِنْ رُفَقاءِ

روزی حلال پاکیزه ات و او را از رفقای

مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ بَارِكْ لَهُ فى وَلْدِهِ وَ

محمد و آلش ده قرار ده برکت و به او در فرزندان و

مَالِهِ وَ اَهْلِهِ وَ مَا مَلَكَتْ يَمينُهُ اللّهُمَّ صَلِّ

دارایی و خانواده اش و آنچه مالک را آن است. خدایا! درود فرست

عَلَى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ حُلْ بَيْنَهُ وَ

محمد بر و آل محمد و حایل شو میان او

بَيْنَ مَعَاصِيكَ حَتَّى لا يَعْصِيَكَ وَ أَعِنْهُ

میان نافرمانی هایت تا این که نافرمانی تو را نکند ده کمکش و

عَلَى طَاعَتِكَ وَ طَاعَةِ أَوْلِيَائِكَ حَتَّى لا

فرمانبرداری بر خودت و فرمانبرداری اولیائت تا که بدان جا

تَفْقِدَهُ حَيْثُ اَمَرْتَهُ وَ لا تَرَاهُ حَيْثُ نَهَيْتَهُ

او را حاضر بینی در هر جا که دستور دادی و نبینی او را در هر جا

اَللّهُمَّ صَلَّ عَلى مُحَمَّدِ وَ الِ مُحَمَّدِ وَاغْفِرْ

که نهی فرموده ای فرموده ای !خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و بیامرز

ص: 38

لَهُ وَارْحَمْهُ وَاعْفُ عَنْهُ وَ عَنْ جَميع

او را و مورد رحمت قرارش ده و در گذر از او و از همه

الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ اللَّهُمَّ صَلَّ عَلَى

مردان و زنان با ایمان !خدایا درود فرست

مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ أَعِذْهُ مِنْ هَوْل

محمد آل و پناهش ده از هراس روز جزا

الْمُطَّلَع وَ مِنْ فَزَع يَوْم الْقِيمَةِ الْقِيْمَةِ وَ سُوء

که بر احوال خود آگاه شود و از بیم و ترس روز قیامت و از بدی

الْمُنْقَلَب وَ مِنْ ظُلْمَةِ الْقَبْرِ وَ وَحْشَتِهِ وَ مِنْ

جای بازگشت و از تاریکی قبر وحشت آن و آن و تو فقگاه هایی که موجب

توَاقِفِ الْخِزْيِ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ اللهم

خواری است در دنیا و آخرت. خدایا!

صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاجْعَلْ

درود فرست بر محمد و آل محمد و جایزه او را

جَائِزَتَهُ فى مَوْقِفى هذا غُفْرَانَكَ وَ تُحْفَتَهُ

این جایی که ایستاده ام برای او آمرزشت قرار ده و تحفه اش

ص: 39

في مَقَامي هذا عِنْدَ إمامى صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ

این مقامی که هستم در نزد امامم که درود تو بر او باد

اَنْ تُقِيلَ عَشْرَتَهُ وَ تَقْبَلَ مَعْذِرَتَهُ وَ تَتَجَاوَزَ

این باشد که تو از لغزشش چشم پوشی کنی و عذرش را بپذیری و از خطایش درگذری

عَنْ خَطيئَتِهِ وَ تَجْعَلَ التَّقْوى زَادَهُ وَ ما

تقوی و پرهیزکاری را توشه اش قرار دهی و آنچه در پیش تو است

عِنْدَكَ خَيْرًا لَهُ فى مَعَادِهِ وَتَحْشُرَهُ فى

و روز معاد برایش خیر و خوبی گردانی و محشورش کنی در

زُمْرَةِ مُحَمَّدِ وَ ال مُحَمَّدِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ

گروه محمد و آل محمد صلیالله عليه آله

وَالِهِ وَ تَغْفِرَ لَهُ وَ لِوَالِدَيْهِ فَإِنَّكَ خَيْرُ

بیامرزی او را و پدر و مادرش را که تو بهترین کسی هستی که به سویت میل کنند

غُوبِ إِلَيْهِ وَ أَكْرَمُ إِلَيْهِ وَأَكْرَمُ مَسْئُول اعْتَمَدَ الْعِباد

بزرگوارترین درخواست شده ای که هستی بندگان بر اعتماد تو کنند

عَلَيْهِ اللَّهُمَّ وَلِكُلِّ مُوْفِدٍ جَائِزَةٌ وَلِكُلِّ

خدایا! و برای شخصی هر که کسی را به نمایندگی به جایی فرستد

ص: 40

زَائِرٍ كَرَامَةٌ فَاجْعَلْ جَائِزَتَهُ في مَوْقِفي

جایزه ای مقرر است و هر زائری را کرامتی است پس جایزه او را در

هذا غُفْرَانَكَ وَالْجَنَّةَ لَهُ وَلِجَمِيعِ

اینجا که ایستاده ام آمرزش و بهشتت برای او مقرر فرما

الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ اللَّهُمَّ وَ أَنَا عَبْدُكَ

هم چنین برای همه مردان و زنان با ایمان !خدایا ضمنًا من هم بنده

الْخَاطِيُّ الْمُذْنِبُ الْمُقِرُّ بِذُنُوبِهِ فَاسْتَلُكَ

خطاکار گنهکار معترف به گناهانم هستم که) به درگاهت آمده ام

يا اللهُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ أَنْ لا

از تو خواهم خدایا به حق محمد و آل محمد که

تَحْرِمَنى بَعْدَ ذلِكَ الأَجْرَ وَالثَّوَابَ مِنْ

پس از مزد پاداش و او مرا از هم فزونی عطا

فَضْل عَطَائِكَ وَكَرَم تَفَضُّلِكَ

و بزرگواری نعمت بخشیت محروم نکنی

ص: 41

پس برود به نزد ضریح مقدس و دستها را به سوی آسمان بلند کند رو به قبله و بگوید: یا مَوْلايَ يَا اِمَامِي عَبْدُكَ فُلانُ بْنُ

ای مولای من ای امام و پیشوایم بنده ات فلانی پسر

فُلان أَوْفَدَنى زَائِرًا لِمَشْهَدِكَ يَتَقَرَّبُ إِلَى

فلان مرا به زیارت قبرت فرستاده و بدین وسیله به درگاه

اللهِ عَزَّوَجَلَّ بِذلِكَ وَ إِلَى رَسُولِهِ وَإِلَيْكَ

خدای عزّوجلّ و به پیشگاه رسول خدا و به آستان تو

يَرْجُو بِذلِكَ فَكَاكَ رَقَبَتِهِ مِنَ النَّارِ مِنَ

تقرب جسته و از این راه امید دارد که خود را از آتش دوزخ و از

العُقُوبَةِ فَاغْفِرْ لَهُ وَلِجَميع المُؤْمِنِينَ

کیفر آزاد کند پس ای خدا بیامرز او همهٔ را و مردان و

وَالْمُؤْمِنَاتِ يَا الله يا الله يا الله يا الله يا الله

زنان با ایمان خدا ،را ای ای خدا ای خدا ای خدا ای خدا

يَا اَللهُ يَا اللهُ لا إلهَ إِلَّا اللهُ الْحَلِيمُ الْكَريم لا

ای خدا ای خدا! معبودی نیست جز خدای بردبار بزرگوار معبودی نیست

ص: 42

إلهَ إِلَّا اللهُ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ اَسْتَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ

خدای جز والای ،بزرگ از تو که خواهم درود فرستی بر

عَلَى مُحَمَّدِ وَ الِ مُحَمَّدِ وَ تَسْتَجِيبَ لى

محمد و آل محمد و اجابت کنی دعایم را درباره او

فيهِ وَ في جميع إِخْوَانِي وَأَخَوَاتِي وَ وَلَدى

و درباره همهٔ برادرانم و خواهرانم و فرزندان

وَ أَهْلَى بِجُودِكَ وَكَرَمِكَ يا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ

و خاندانم به جود و کرم خودت ای مهربانترین مهربانان

ص: 43

نقشه عراق

ص: 44

عراق

[IRAQ ]

کشور عراق با 438/317 کیلومتر مربع وسعت پنجاه و هشتمین کشور (جهان در نیم کره شمالی در جنوب غربی قاره آسیا در منطقه خاورمیانه برکناره شمال غربی خلیج فارس و در همسایگی آن کشور ایران در شرق ترکیه در شمال سوریه و اردن در غرب و عربستان سعودی وکویت در جنوب واقع شده.اند عراق کشوری کم ارتفاع است و کوه های آن در نواحی شمالی و شمال غربی آن یعنی در مرزهای عراق با ایران و ترکیه واقع شدهاند و از جمله رودهای مهم آن میتوان به ،فرات دجله زاب کوچک زاب بزرگ و دیاله اشاره کرد. آب و هوای عراق در نواحی شمالی، معتدل کوهستانی؛ در نواحی مرکزی، گرم و مرطوب و در نواحی غربی گرم و خشک است بلندترین نقطه آن 3/607 متر

ص: 45

ارتفاع دارد و رود فرات با 2/696 کیلومتر و دجله با 1851 کیلومتر طویل ترین رودهای آن به شمار میروند جمعیت آن طبق آمار سال 1386م بالغ بر 30 ملیون نفر است 66 مردم کشور ساکن شهرها هستند و بغداد پرجمعیت ترین شهر ،آن حدود 25٪ جمعیت کشور را تشکیل میدهد نژاد مردم آن 71 عرب 18 کرد، 1 ایرانی 1/2 ترک و 5 آشوری است 95 مردم آن مسلمان دو سوم شیعه یک سوم سنّی و 3 مسیحی هستند. زبان رسمی آن عربی، ولی کردی نیز رایج است بندر مهم ،عراق بصره است که در کنار اروندرود (شطّ) العرب در شمال غربی خلیج فارس قرار دارد حکومت این کشور جمهوری است و براساس آخرین تقسیمات کشوری عراق از شانزده استان تشکیل شده که زیر نظر فرماندار دولت مرکزی اداره میشود استانها عبارتند از .1 اربیل .2 انبار .3 بابل .4 بصره 5 بغداد 6 دهوک .7 دیاله .8 ذی قار .9 سلیمانیه .10 قادسیه .11. کربلا .12 کرکوک .13 مثنی .14 میسان 15 نینوا 16 واسط

عراق در سال 1932 م از انگلستان استقلال یافت و روزهای ملی آن برابر با 14 ژوئیه روز جمهوری و 17 ژوئیه روز انقلاب است. در سال 1945 م به عضویت سازمان ملل متحد درآمد. مهمترین صنایع آن

ص: 46

عبارتند از تصفیه نفت؛ مواد غذایی چرم؛ نساجی؛ سیمان؛ آجر؛ کبریت سازی؛ خرما؛ گندم؛ پشم و پوست واحد پول آن دینار عراقی است نامهای قدیم کشور عراق عراق عرب عراقان، عراقین، سواد و سورستان بوده است پایتخت کشور عراق بغداد و فاصله ی آن تا تهران 900 کیلومتر است بغداد در سال 145 ق به دستور منصور دوانیقی به دلیل سرکشی تعرّض و نافرمانی مردم کوفه ساخته شد و منصور آنجا را محلّ خلافت خود قرار داد در شهر بغداد اماکن زیارتی و

سیاحتی فراوانی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره میشود

اماکن متبرکه بغداد

آرامگاه نواب اربعه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

در شهر ،بغداد قبور نواب خاص امام عصر (صلوات الله عليه واقع شده است. این بزرگواران از اصحاب خاص و بزرگان شیعیان ائمه علیهم السلام بودند و قریب هفتاد سال در ایام غیبت صغری به منصب سفارت و وساطت میان امام (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و رعیت فائز شدند و بر دست ایشان کرامات بسیار و خوارق عادات بیشمار جاری شد؛ و از جمله مناصب ایشان رسانیدن عریضه ها و رقعه های حاجت خلق به آن حضرت بود این بزرگواران به ترتیب ایام نیابت از ولی عصر ارواحنا فداه عبارتند از:

ص: 47

1. جناب عثمان بن سعيد العمرى قبر مطهر آن بزرگوار در مسجدی نزدیک رود دجله در قسمت غرب بازار میدان قرار گرفته است

جناب ابوجعفر محمد بن عثمان :العمری این بزرگوار در منزل

2. خود قبری آماده کرده بود و در آن قبر به عبادت می پرداخت پس از وفاتش پیکر مطهرش در همان قبر به خاک سپرده شد. قبر مطهر ایشان در شرق رود دجله کنار بازار عطاران در کنار مسجد خلانی واقع شده است

.3 جناب شیخ ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی مرقد مطهر این بزرگوار در محله نوبختی بغداد سمت شرقی بازار عطاران قرار دارد.

.4 جناب شیخ جليل ابوالحسن علی بن محمد سمری این شخصیت برجسته شیعه آخرین نایب امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است که با وفات آن بزرگوار ایام غیبت صغری به پایان رسید و غیبت کبری شروع شد و به حسب ظاهر دیگر واسطه ای میان خلق و امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) وجود نداشت

مرقد مطهر آن بزرگوار نزدیک رود دجله و غرب مدرسه مستنصریه در بازار کمالیات و در کنار مسجد قبلانیه قرار دارد.

ص: 48

مرقد مطهر شیخ کلینی قدس سره

ثقة الاسلام کلینی(محمد بن یعقوب بن اسحق الکلینی (رازی در زمان خودش رئیس شیعه و موثقترین و استوارترین آنهان در نقل حدیث بوده و کتاب شریف «کافی راکه یکی از منابع مهم حدیث شیعه است، در مدت بیست سال، تألیف کرد که جمعا شامل حدود 16000 روایت است. او در سال 3295 قمری رحلت کرد زاروی در محلهٔ شورجه شارع الجمهوری در مسجد بنام جامع الآص-ن-ی-ه قرار دارد. آرامگاه شیخ کلینی قدس سره ، شرق رود دجله، ابتدای بازار در تکیه مولویه قرار دارد.

ابوبكر بن على بن ابى طالب (علیه السلام)

از مرز خسروی ایران و منذریه عراق که به طرف بغداد حرکت میکنیم حدود یک ساعت مانده به بغداد امامزاده ای قرار دارد به نام ابوبکر بن علی (علیه السلام) که مادرش لیلی دختر مسعود بن خالد .است ابوبکر در واقعه کربلا حضور داشت و در رکاب امام حسین (علیه السلام) مبارزه کرد تا به شهادت رسید از این که چرا ایشان از شهدای کربلا جدا است چیزی معلوم نیست؛ ولی گفته اند که بدنش را به صورت پنهان به این مکان انتقال دادهاند؛ همچنین نقل شده که ایشان در واقعه ی کربلا مجروح

ص: 49

شد و در این مکان به شهادت رسید و بعدها مزارش محلّ زیارت علاقه مندان قرار گرفت جا دارد که زائران ،محترم با ذکر فاتحه یادی از این شهید راه خدا به عمل آورند

سلمان فارسی

در نزدیکی بغداد در شهر مدائن آرامگاه صحابی باوفای پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) ، یعنی سلمان ،فارسی یا بهتر بگوییم سلمان محمدی قرار دارد که به شرافت «سَلْمانُ مِنّا أَهْلَ الْبَيْتِ» نائل آمده و پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) خدا در فضیلت او فرموده اند: «سَلْمانُ بَحْرٌ لا يُنْزَفُ، وَكَنْزُ لا يَنْفَدُ»؛ یعنی سلمان دریایی است که نمی خشکد و گنجی است که تمام نمی شود.

امام علی (علیه السلام) او را همانند لقمان حکیم؛ بلکه امام صادق (علیه السلام) او را بهتر از لقمان دانسته و از روایات استفاده میشود که آن جناب، اسم اعظم را میدانسته است از برای ایمان ده درجه است و او در درجه دهم بود؛ از تحف بهشت در دنیا میل فرموده بود؛ بهشت مشتاق و عاشق او بود؛ خدا و پیامبر او را دوست میداشتند حق تعالی پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) را به محبت چهار نفر امر فرمود به محبت چهار نفر که سلمان یکی از ایشان است. پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و امام (علیه السلام) چیزهایی از مخزون و مکنون علم الله به او تعلیم فرمودند.

ص: 50

سلمان به توصیهی امیرالمؤمنین (علیه السلام) حکومت مدائن را به دست گرفت و تا زمان وفاتش در مدائن بود و بعد از وفات در خانه ی خود به خاک سپرده شد. امام علی (علیه السلام) به قدرت الهی در یک شب از مدینه به مدائن رفت و به دست مبارکش او را غسل داد و کفن کرد و بر او با صفوفی از ملائکه نماز کرد و همان شب به مدینه مراجعت فرمود؛ لذا این محل شاهد حضور امیر عالم امیرالمؤمنین (علیه السلام) است.

زهی شرافت و محبت به خانواده رسالت که انسان را به این مرتبه از جلال و عظمت میرساند. حقیر معتقدم که هر کسی به این خانوادهی نزدیک شود و ارتباط برقرار کند خیر دنیا و آخرت نصیبش میشود.

حذيفة يماني

در کنار قبر ،سلمان قبر حذیفه یمانی عنسی قرار دارد حذیفه از بزرگان اصحاب پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) و از یاران و خاصان امام علی (علیه السلام) بود . او یکی از آن هفت نفری است که بر حضرت فاطمه زهرا نماز گزارد. این صحابی بزرگوار پس از رحلت پیامبر در کوفه اقامت گزید سپس عنوان استاندار در مدائن مشغول به خدمت شد در همان جا وفات کرد و در کنار قبر سلمان فارسی به خاک سپرده شد.

علاوه بر حذیفه قبر عبدالله بن جابر ،انصاری و طاهر بن محمد

ص: 51

باقر (علیه السلام) در کنار قبر سلمان فارسی دیده میشود

از جمله مکانهای دیدنی مدائن میتوان به مسجد جامع مدائن همچنین کاخ و ایوان کسری اشاره کرد. این ایوان از آثار بی نظیر معماری جهان و بر جای مانده از دوران ساسانی است

از دیگر اماکنی که در بغداد وجود دارد به این موارد میتوان اشاره کرد:

.1 آرامگاه ادریس حسنی از نوادگان امام مجتبی (علیه السلام) که در محله کراده بغداد است.

.2 قبر قنبر (خدمتگزار امام هادی (علیه السلام) ).

.3 ابراهیم بن مالک اشتر، فرزند یار وفادار امیرالمؤمنین (علیه السلام) که مرقدش در بزرگراه بغداد - سامراء و در نزدیکی شهر بلد در 50 کیلومتری شهر بغداد قرار دارد

.4 قبر بشر حافی که پس از توبه تا پایان عمر کفش به پا نکرد

.5 شیخ عبدالقادر گیلانی از مشایخ صوفیه ملقب به غوث اعظم متوفای سال 560 ق.

6 قبر بهلول

7. ابوحنیفه رئیس فرقه حنفی که قبرش بین بغداد و کاظمین است

ص: 52

.8 آرامگاه ابن ابی الحديد شارح نهج البلاغه

فضیلت مسجد براثا

مسجد «براثا» از مساجد معروف و متبرکی است که بین بغداد و کاظمین در مسیر زوّار قرار گرفته و با همه شرافت و فضایلی که دارد، نسبت به آن توجه نمیشود و از فیض آن محرومند.

حموی، در معجم البلدان مینویسد

«براثا» پیش از بنای شهر ،بغداد قریه ای بود که گمان مردم آن بر این بود که علی (علیه السلام) از این قریه زمانی که برای جنگ با خوارج نهروان مرفت، عبور کرد و در مسجد مزبور نماز خواند و در حمام آن قریه استحمام نمود. از جمله از کسانی که به این مسجد، منسوبند، «ابو شعیب «براثى عابد است که اول کسی است که در براثا، در کوخی که از نی ساخته بود ساکن شد و در آن عبادت میکرد و به همین دلیل شیعیان به این مسجد اهمیت فراوان میدادند

آنچه برای ما قابل اعتماد است روایاتی است که مرحوم علامه مجلسی در ارتباط با فضیلت این مسجد و سابقه تاریخی آن نقل میکند که از مجموع ،آن نکات فراوانی به دست می آید از جمله

.1 در این مکان خانه حضرت مریم (علیه السلام) و زمین حضرت عیسی (علیه السلام)

ص: 53

قرار داشت.

.2 حضرت امیر مؤمنان (علیه السلام) چشمهای به اعجاز در آنجا ظاهر ساخت

.3 امیر المؤمنین (علیه السلام) پس از بازگشت از نهروان چند روز در این مکان اقامت فرمودند.

.4 در این مکان انبیای قبل از عیسی (علیه السلام) از جمله ابراهیم خلیل (علیه السلام) نیز نماز به جای آوردند

.5 صومعه ای در این مکان قرار داشت که راهب آن با مشاهده امیرالمؤمنین (علیه السلام) و دیدن معجزات مزبور اسلام آورد

6. از روایت دیگر به دست می آید که در این مکان قبر پیامبری واقع شده است و مرحوم محدث قمی میگوید شاید آن پیامبر، حضرت یوشع (علیه السلام) باشد.

علامه مجلسی پس از نقل این روایات مینویسد:

این مسجد الآن موجود است و به وسط راه بغداد - کاظمین نزدیک است و در آن خواندن نماز و طلب حوائج از خداوند، مستحب است.

ص: 54

فصل اول : نجف اشرف

اشاره

ص: 55

راهنمای حرم حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام)

.1. ضریح حضرت علی (علیه السلام) و مدفن حضرت نوح و آدم

2. مقبره علامه حلی و آیت الله سید مصطفی خمینی و شیخ محمد اصفهانی.

3. مقبره مقدس اردبیلی

ی

.4 مقبره شیخ جعفر شوشتری

.5. مقبره شیخ انصار

6. مقبره سید اسدالله شفتی

7. مقبره مرحوم آیت الله نائینی

.8 مقبره سید ابو الحسن اصفهانی

.9 مقبره آخوند خراسانی

.10. مقبره شیخ طوسی.

11. به طرف مقام حضرت سجاد (علیه السلام) و صافی صفای یمانی از اصحاب اميرالمؤمنين مسجد و مقبره شیخ كاشف الغطاء و شیخ محمد صاحب جواهر.

ص: 56

سرزمین نجف

امام صادق (علیه السلام) کوهی که در نجف است همان کوهی است که فرزند حضرت نوح علی نبینا و آله و علیه السّلام برای گریز از آب بر فراز آن رفت؛ ولی خدا آن کوه را در آب فرو برد و در زمین پنهان کرد و رشته این کوه تا قبل از سرزمین شام بریده شد. (1)

امام صادق (علیه السلام) محل دفن حضرت علی (علیه السلام) «غری» نام دارد و حضرت موسی در این محل با خداوند متعال تکلّم کرد، حضرت عیسی در این مکان تقدیس شد حضرت ابراهیم در این زمین خلیل الله شد حضرت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه وآله وسلم) در این سرزمین، حبیب الله خوانده شد و همین مکان بود که خداوند آن را مسکن انبیا قرار داد (2)

ص: 57


1- بحار الانوار، ج 100 : ص 226 و 242
2- همان ص 232 و 258

این حدیث بیانگر این نکته است که نجف سرزمین بسیار مقدّس و منوّری است که خداوند تبارک و تعالی از میان همهٔ مکانها آن را برای صحبت با پیامبر خود انتخاب کرده است.

امام علی (علیه السلام) اولین مکانی که خداوند در آن عبادت شد پشت کوفه (نجف) است هنگامی که خدای متعال به ملائکه دستور داد برای حضرت آدم علی نبینا و له و علیه السلام سجده کنند ملائکه پشت کوفه (نجف) به سجده رفتند. (1)

وادى السّلام

اميرالمؤمنين على (علیه السلام): اگر پرده ها از چشم های شما کنار می رفت، ارواح مؤمنین را مشاهده میکردید که گروه گروه در وادی السلام نشسته اند و با هم صحبت میکنند بدانید هر مؤمنی در شرق یا غرب عالم از دنیا می،رود روح او به وادی السلام آورده میشود؛ چون وادی السّلام مکانی از بهشت عَدْن است.

و هر کافری از دنیا می رود روح او به برهوت برده می شود؛ چون برهوت از بدترین مکانهای جهنّم است (2)

ص: 58


1- بحار الانوار، ج 100 ص 233
2- بین این روایت ترکیب دو حدیث از کتاب بحارالانوار، ج 100: ص 233 و 234 است.

از این حدیث میفهمیم که باطن وادی السلام بهشت برزخی مؤمنین است و هر کس به این زمین ،پاگذارد مییابد که این مکان با مکانهای دیگر کاملاً متفاوت است؛ گویا از این زمین، بوی بهشت استشمام میشود؛ این جا حقیقتاً روح و ریحان است.

روایات زیادی با همین مضمون در کتاب شریف (بحارالانوار علامه مجلسی نقل شده است.

مرقد حضرت هود

حضرت هود جانشین حضرت نوح .است حضرت نوح هنگام وفات پیروان خود را جمع کرد و فرمود: پس از من غیبتی خواهد بود و رسولی میان شما نیست و ظالمین بر شما حاکم خواهند شد تا آنکه هود، که مردی زیبا و خوش اخلاق و شبیه من ،است ظهور کند و دشمنان شما را هلاک کند

حضرت هود در سن چهل سالگی به نبوت رسید و قبل از آن در میان قوم خود به عنوان امین و مورد اعتماد و شخصی صاحب شرافت و نسب و دارای مال و ثروت فراوان معروف بود ایشان در چهل سالگی قیام کرد و دشمنان را نابود ساخت؛ اما قوم ایشان که عاد نام داشت نبوت ایشان را تکذیب کردند و به پرستش بتها ادامه دادند قوم عاد افرادی

ص: 59

ثروتمند قوی هیکل و شیفته ی دنیا بودند و شهرهایی آباد و با خیر و برکت داشتند و چهارصد سال عمر کردند؛ اما خدا را فراموش کردند و به نعمتهای او مغرور شدند؛ تا اینکه بادی بسیار سرد به مدت چند شبانه روز برگناهکاران مسلط شد و هلاک شدند. اما نسیمی روح بخش حضرت هود و یارانشان را که در قطعه زمینی ساکن بودند - آرامش داد و همچنان از نعمتهای خدا بهره میبردند (1)

قبر حضرت هود - علی نبینا و آله و علیه السلام در نجف .است (2)

مرقد حضرت صالح

حضرت صالح در شانزده سالگی به مقام نبوّت و هدایت خلق نایل شد. ایشان از خانوادهای اصیل و معروف در میان قوم خود به شمار میرفت.

قوم ایشان که ثمود نام داشت مردمی متمدن بودند و منازل زیبایی میساختند و بسیار آسوده زندگی میکردند عمر آنها بیش از سیصد سال بود و خداوند به آنها باغهای زیبا زمینهای حاصل خیز چشمه های جاری و نعمتهای فراوانی عطا کرده بود؛ اما متأسفانه

ص: 60


1- حياة القلوب.
2- بحار الانوار ، ج 100: ص 251 و 239.

کمکم خدا را از یاد بردند و به دنیا مشغول شده، بت پرست شدند. حضرت صالح نیز آنها را به اطاعت خدا و روز معاد یادآوری کرد؛ اما هیچ فایده ای نداشت آنها بر افکار خود تعصب ورزیده، با جناب صالح مخالفت کردند.

حضرت صالح در صد و بیست سالگی به آنها گفت:

ای مردم، من بیش از صد سال است که شما را به توحید و محبت خدا دعوت میکنم؛ اما شما نمی پذیرید هم شما از من خسته شده اید و هم من از شما رنجور شده ام یا شما چیزی بخواهید تا من از خدا درخواست کنم و او به شما بدهد و شما ایمان بیاورید؛ یا من از بتهای شما چیزی بخواهم که اگر آنها مرا اجابت کنند من از میان شما خواهم رفت.

مردم هم پذیرفتند و روزی با بتهای خود در محلی جمع شدند و به حضرت صالح گفتند که هر آنچه میخواهی از بت ها سؤال کن. حضرت صالح هرچه بتها را خواند آنها پاسخ ندادند و بی اعتبار شدند. آنگاه حضرت صالح به آنها فرمود شما هرچه میخواهید بگویید تا من از آفریدگار هستی طلب کنم و او به شما عطا کند.

در این هنگام هفتاد نفر از بزرگان آنها به نمایندگی از قوم ثمود انتخاب شدند و گفتند

ص: 61

اگر خدای تو پاسخ ما را بدهد ما پیرو تو خواهیم شد. پس از خدا بخواه که از این کوه، ماده شتری ده ماهه با رنگ قرمز و پر کرک بیرون آید.

در همان حال حضرت صالح از خدای مهربان تقاضا کرد که ناگاه صدای عجیبی از کوه به گوش رسید و شتری با همان مشخصات بیرون آمد.

از این هفتاد ،نفر شصت و چهار نفر :گفتند سحر و جادو شده است. اما شش نفر قبول کردند. پس از مدتی یکی از آن ششن نفر مرتد شد و پنج نفر ماندند مردم نیز معجزه را نپذیرفتند و بر عقاید و افکار متعصبانه ی خویش باقی ماندند خدا نیز وحی کرد که به این مردم بگو آب روستا یک روز برای شتر و یک روز برای شما باشد

آن روز که نوبت شتر بود او تمام آب موجود را مینوشید و به تمام مردم به هر اندازه که میخواستند شیر میداد و این از معجزات آن شتر بود.

حضرت صالح نیز به مردم :گفت این شتر معجزه ،است او را اذیت نکنید که به شما عذاب خواهد رسید اما این مردم ناسپاس شتر را آزار

ص: 62

دادند و سرانجام آن را کشتند و گوشتش را تقسیم کردند و خوردند. آنگاه نه نفر با هم پیمان بستند که حضرت صالح را نیز به قتل برسانند. این نه نفر در همان شب به عذاب الهی گرفتار شدند؛ سنگی بزرگ بر سر آنها فرود آمد و همگی کشته شدند و بقیه مردم نیز دچار صیحه آسمانی شدند و با آتشی که از آسمان به آنها برخورد کرد، نابود شدند اما حضرت صالح و پیروان راستین ،او از عذاب الهی محفوظ ماندند و به زندگی خویش ادامه دادند. (1)

قبر حضرت صالح در نجف است. (2)

مقام امام صادق (علیه السلام)

حضرت صادق (علیه السلام) بنا بر روایات متعددی که در جلد صدم بحارالانوار» نقل شده است برای زیارت حضرت علی (علیه السلام) به نجف آمدند و معروف است که در این مکان مستقر شدند

مقام امام زمان (علیه السلام)

چشم ما حلقه صفت شام و سحر *** هست در فکر تو پیوسته به در

ص: 63


1- تاریخ انبیاء
2- بحار الانوار، ج 100 ص 251

همچو یعقوب ز هجران پسر *** این نوشتیم ز خوناب :جگر

ای فروزنده تر از ماه بیا *** يوسف فاطمه از چاه درآ

در این مکان بعضی از صلحا، حضرت بقیة الله الاعظم (علیه السلام) را زیارت کرده اند و از آن حضرت معجزات و کراماتی در این مقام دیده شده است؛ از جمله میتوان به این حکایت اشاره کرد

آیت الله سید محمدحسن میرجهانی فرمودند: بنده مسؤول مکاتبات آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی بودم روزی نامه ای از عالمی سنی مذهب از اهل یمن رسید. او با اشعاری امام زمان را مسخره کرده و وجود ایشان را منکر شده و عقاید شیعه را باطل خوانده بود آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی گفتند به ایشان بنویسید به نجف بیاید تا امام زمان (علیه السلام) را به او نشان بدهم. آن عالم از یمن به نجف آمد آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی وی را به مقام امام زمان در وادی السلام بردند پس از بازگشت آن عالم یمنی قضیه را این چنین تعریف کرد

به مقام امام زمان رفتیم سیّد وضویی گرفت و دو رکعت نماز خواند ناگاه نوری ظاهر شد و شخصی زیبا چهره داخل شدند که از یبت و

ص: 64

عظمت آن امام بیمثال فریادی کشیدم و بیهوش شدم و الحمد لله مستبصر شدم و فهمیدم که اشتباه میکرده.ام

علم و فصلی که چهل سال به دست آوردم *** ترسم آن نرگش مستانه به یغما ببرد

در وادی السلام علمای بزرگی دفن شدهاند که از آنها میتوان به آیت الله سید علی قاضی که کوه معنویت و صفا بود، اشاره کرد.

زيارت حضرت علی (علیه السلام)

قبر حضرت علی (علیه السلام) تا زمان امام صادق (علیه السلام) مخفی بود و آن حضرت محل دفن را به بعضی شیعیان نشان دادند. (1)

مفتخرا متاب ،روی از در او به هیچ سوی *** چون که مس وجود را فضه او طلاکند

روزی هارون الرشید برای شکار از کوفه خارج شد. در نزدیکی کوفه صحنه ای نظر او را جلب کرد. آهویی را دید که سگها و پرندگان شکاری در تعقیب او بودند تا اینکه آهو به تپه ای پناه برد و در آنجا نشست. پرندگان شکاری و سگها دیگر او را تعقیب نکردند و برگشتند. پس از مدتی آهو از تپه پایین آمد سگها و پرندگان شکاری دوباره او را

ص: 65


1- بحار الانوار، ج 100: ص 235 و 236

تعقیب کردند. آهو دوباره بالای تپه رفت و این صحنه سه مرتبه تکرار شد. هارون الرشید از شدت تعجب دستور داد پیرمردی از قبیله بنی ساد را که ساکن آن اطراف بود آوردند تا علت این مسأله را از وی سؤال کند؛ پیرمرد از جان خود ترسید

هارون او را امان داد پیرمرد گفت که من از پدرم و پدرم از پدرش شنیده که این جا محل دفن مولای متقیان امام انس و جان حضرت علی بن ابیطالب (علیه السلام) است خداوند این جا را حرم امنی قرار داده است که هیچ کس به این جا پناهنده نمیشود مگر این که در امان مولا خواهد .بود. هارون از اسب خود پیاده شد وضو گرفت و در آنجا نماز خواند و گریه کرد (1)

،یا ،علی گفتی که توگر در بمانی من به فریادت رسم *** یا علی درمانده ام پس تو به فریادم برس

امیرالمؤمنین (علیه السلام) به امام حسن و امام حسین علیهما السلام فرمودند هنگامی که من از دنیا رفتم بالای سر من حنوط و سه کفن از بهشت میبینید پس مرا غسل دهید و حنوط و کفن کنید؛ آنگاه مرا در تابوتی بگذارید و حرکت کنید؛ هرکجا تابوت ایستاد همان جا قبر من است. امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمودند: هنگامی که تابوت ایستاد ابر و پرندگان

ص: 66


1- بحار الانوار، ج 42 ص 329

سفیدی بالای سر ما سایه افکندند و دختر امیرالمؤمنین حضرت امّ کلثوممیفرمایند: تابوت ،ایستاد قبر شکافته شد و در آن نوشته ای به این شرح بود

بسم الله الرحمن الرحيم

این قبری است که نوح برای علی بن ابيطالب، وصيّ محمد هفتصد سال قبل از توفان حفر کرده است. (1)

شخصی در مدینه منوره نزد امام ششم (علیه السلام) مشرف میشود و خدمت آن حضرت عرض میکند

ای مولای ،من خدمت شما مشرف شده ام ولی نزد قبر امام علی (علیه السلام) نرفته ام امام صادق (علیه السلام) با برخوردی عبرت آموز به او فرمودند

بِئْسَ ما صَنَعْتَ لَولا انّكَ مِنْ شيعَتِنا ما نَظَرْتُ إِلَيْكَ. أَلَا تَزُورُ مَنْ يَزُورُهُ اللهُ مَعَ المَلائِكَةِ ويَزُورُهُ الأنبياء...».

ترجمه بدکاری کرده ای؛ اگر از شیعیان ما نبودی به تو نگاه نمیکردم آیا زیارت نکردی کسی را که خداوند همراه با فرشتگان او را زیارت میکند؟ یا زیارت نکردی کسی را که انبیا و مؤمنین زیارتش میکنند؟ بدان که امیرالمؤمنین (علیه السلام) نزد خدای تعالی از تمام ائمه الله

ص: 67


1- بحار الانوار، ج 42 ص 234 تا 236

افضل است و ثواب اعمال ائمه برای امام علی (علیه السلام) منظور میشود در حالی که هر کدام از ائمه لا به مقدار اعمال خود فضیلت دارند. (1)

یک دهن خواهم به پهنای فلک *** تا که گویم مدح آن والا ملک

«مولوی»

در این روایت شریف چند نکته قابل اهمیت است

:اول نهیبی که امام به خاطر ترک زیارت امیرالمؤمنین (علیه السلام) به او زدند؛ که نشانه اهمیت موضوع است

:دوم این که حضرت فرمودند که خداوند همراه ملائکه امام را زیارت میکند؛ یعنی خدا لطف خاص خود را بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) و زائران قبر آن حضرت نازل میکند

سوم اینکه انبیا حضرت علی را زیارت میکنند؛ یعنی قلب انبیا کانون توجه به مزار امیرالمؤمنین (علیه السلام) است.

امام صادق (علیه السلام) سر مبارک امام حسین (علیه السلام) را یکی از دوستان من در سرزمین شام ربود و به نجف آورد و در کنار امیرالمؤمنین (علیه السلام) دفن کرد؛

ص: 68


1- بحار الانوار، ج 100 ص 257 و 258

ولى بعد سر ،مطهر در کربلا به جسد ملحق شد. (1)

این هم شرفی دیگر برای سرزمین نجف است که سر مقدّس حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) زمانی در آن سرزمین دفن بوده است.

فضائل زيارت و پاداش زائرین

امام صادق (علیه السلام) برای زائران حضرت علی (علیه السلام) درهای آسمان گشوده است (2)

امام صادق (علیه السلام) : والله قدمهایی که به زیارت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) رود و در راه زیارت مولا غبارآلود شود به آتش جهنّم نمیسوزد (3)

کاش معشوق ز عاشق طلب جان میکرد *** تاکه هر بی سروپایی نشود یار کسی

پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) : کسی که حضرت علی (علیه السلام) را در حیات یا ممات زیارت کند من در روز قیامت او را زیارت میکنم و از گناهان نجاتش میدهم (4)

ص: 69


1- این روایت ترکیبی از دو حدیث از کتاب بحار الانوار، ج 100 ص 241 و 243 است.
2- بحار الانوار، ج 100 ص 262
3- بحار الانوار، ج 100 : ص 260
4- همان: ج 100 ص 259

قابل توجه است که زیارت اهل بیت علیهم السلام در زمان حیات یا مماتشان تفاوتی ندارد اهل بیت زنده و مرده ندارند؛ ولی زیارت ایشان در زمان حیات بسیار با فضیلت تر از زمان ممات است؛ چراکه فیض حضور نیز خود فضیلتی گران مایه است

امام صادق (علیه السلام) : کسی که حضرت علی (علیه السلام) را با پای پیاده زیارت کند

به هر قدمی یک حج و یک عمره برایش نوشته میشود و هنگام بازگشت از زیارت به هر قدمی دو حج و دو عمره برایش منظور میشود (1)

امام صادق (علیه السلام) : هیچ انسان غمگین و گرفتاری نیست که چهار رکعت نماز نزد قبر امیرالمؤمنین (علیه السلام) بخواند مگر اینکه خداوند مشکلش را برطرف کرده حاجتش را روا کند (2)

امام صادق (علیه السلام) : پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) به امام حسن مجتبی (علیه السلام) : فرمودند ای فرزندم کسی که پدرت علی (علیه السلام) را زیارت کند بر خداست که در روز قیامت او را زیارت کند و از گناه پاکش کند (3)

این که خداوند زائر را زیارت میکند؛ یعنی پروردگار، رحمت ویژهٔ

ص: 70


1- بحار الانوار، ج 100 ص 260
2- بحار الانوار، ج 100 ص 259
3- همان: ج 1:00 ص 259

خود را شامل حال او میگرداند

آلایشی به دامنم از هست باک نیست *** زیراکه از اصل پاکم و زائر حیدرم

امام صادق (علیه السلام) کسی که حضرت علی (علیه السلام) را با اختیار و بدون تکبّرو در حالی که عارف به حق آن امام است زیارت کند، خداوند ثواب صد هزار شهید به او میدهد؛ گناهان گذشته و آینده ی او را می آمرزد؛ حساب را برای او آسان میگرداند؛ ملائکه هنگام زیارت به استقبال او میآیند و بعد از زیارت او را تا منزلش مشایعت میکنند و اگر مریض شود او را عیادت میکنند و اگر بمیرد او را تشییع و برای او استغفار میکنند (1)

* معرفت به حق امیرالمؤمنین (علیه السلام) یعنی اینکه معتقد باشیم ائمه معصومین علیهم السلام عالِم به گذشته، حال و آینده ما هستند و تمام اعمال ما را میبینند و حتی از همهٔ افکار و نیتهای ما باخبرند.

خرده بینانند در عالم بسی *** واقفند ز اسرار و کار هر کسی

آنها مَثَل اعلای الهی و جانشینان خداوند بر روی زمین هستند.

ص: 71


1- بحار الانوار، ج 100 ص 257

ائمه، مخلوق هستند و خدا خالق و این تنها تفاوت خدا و ائمه .است باید بدانیم علم اولین و آخرین نزد آنها و بازگشت ما به سوی آنها و حساب ما با آنها است. باید آنها را تنها الگوی خود قرار دهیم تا به ،مقصد که همان الله جل جلاله ،است برسیم خدا روح ائمه را قبل از خلقت هر چیز خلق کرده و هر فیضی که خداوند به بندگان میرساند به وسیله اهل بیت .است ایشان واسطهٔ فیض هستند و هر کاری اراده کنند انجام میشود

گر فیض تو یک لحظه به عالم نرسد *** معلوم شود بود و نبود همه کس

آنها معصوم از گناه فکر گناه ،خطا ،سهو لغو فراموشی و اشتباه هستند؛ یعنی در طول عمر حتی یک مرتبه هم فکر گناه به ذهن مبارک آنها نیامده است؛ هیچ لغزش و اشتباهی در زندگی آنها نبوده است و تمام این کمالات را که خدا به آنها داده - خودشان با اراده و اختیار خود کسب کرده اند و خدا هم لطف خود را بر آنها افزون کرده است. این مطالب از ضروریات مذهب تشیع و از عقاید مسلّمه شیعیان است آنها فرموده اند: «ما همه ی کمالات را داریم اما خدا نیستیم؛ بلکه

عبد خدایم و در مقابل او سر به سجده میگذاریم و او همه کاره ماست.

ص: 72

جز ارادی او اختیار و اراده ای نداریم همۀ آنچه را خدا میداند میدانیم؛ معدن علم خدا و گنجینه اسرار الهی هستیم

چون نور که ز مهر جدا هست و جدا نیست *** عالم همه آیات خدا هست و خدا نیست

در آینه بینند اگر صورت خود را *** آن صورت آئینه شما هست و شما نیست

باید بدانیم اگر ما نیز تلاش کنیم که گناه نکنیم به اهل بیت نزدیک شده ایم و از دوستان و شیعیان واقعی آنان محسوب میشویم.

این مختصری از دریای عرفان و شناخت مولا امیرالمؤمنین على (علیه السلام) است مدرک و سند همۀ این ،مطالب زیارت شریفهٔ جامعه کبیره است که متن این زیارت از امام دهم، حضرت على بن محمد الهادی (علیه السلام) صادر شده است و این حدیث شریف که میفرماید: زیارت امام علی (علیه السلام) ثواب صد هزار شهید دارد و خداوند گناهان گذشته و آینده را به واسطهٔ این زیارت می آمرزد مشروط به آن است که زائر این عقاید را نسبت به ائمه داشته باشد

امام صادق (علیه السلام) هیچ مریضی نزد قبر علی (علیه السلام) نمی رود مگر اینکه

ص: 73

خدا او را شفا می دهد (1)

در ذیل این حدیث شریف این سؤال مطرح است که مگر حضرت صادق آل محمد (عليهم نفرمودند که اگر مریضی به زیارت قبر امیرالمؤمنین (علیه السلام) درود شفا پیدا میکند؛ پس چرا بعضی شفا نمی یابند؟

سخن دارم ز استادم نخواهد رفت از یادم *** که گفتا حل شود مشکل ولی آهسته آهسته

چون گاهی بنده ای چیزی را اراده کرده برای آن دعا میکند؛ ولی به مصلحت او نیست و خدای مهربان خیر و صلاح او را به گونه ای دیگر تقدیر فرموده است؛ پس به جای دعای او که مستجاب نشده، لطف و رحمت دیگری را شامل حال او خواهد کرد؛ مثلاً چند سال به عمر او می افزاید یا بعضی از عذاب هایی که در قیامت باید تحمل کند از او بر میدارد و... که همه ی اینها بهتر از استجابت دعا و شفای بیماری او است

نکته ی دیگر اینکه ما غیر از بیماریهای جسمی، بیماریهای روحی فراوانی داریم که درمان آنها بدون اراده خداوند و نظر اهل بیت محال است؛ مثل ،تکبّر کینه ،حسد ،بخل ،ریا ،عجب علاقه به گناه و... که

ص: 74


1- بحارالانوار، ج 100 ص 261

باید هنگام زیارت امیرالمؤمنین (علیه السلام) به آنها توجه داشته باشیم و از حضرت بخواهیم ما را شفا دهند؛ زیرا این امراض روحی اگر در دنیا درمان نشوند در آخرت به شکل عذابهای جهنّم به سراغ ما می آیند و کاملاً روشن است که امراض روحی مهم تر از امراض جسمی هستند؛ زیرا بیماری جسمی فقط در دنیا است و نهایتاً صد سال به طول می انجامد ولی امراض روحی بعد از مرگ نیز ما را رها نکرده دچار غضب پروردگارمان خواهند کرد. باید آن قدر در عذاب بمانیم تا از این امراض نجات یابیم. پس چه بهتر که در همین دنیا به فکر علاج آن باشیم

مرقد حضرت آدم

امام صادق (علیه السلام) : خدا به حضرت نوح علی نبیناوله و علیه السّلام در حالی که سوار بر کشتی بود وحی کرد که هفت بار دور بیت الله الحرام طواف کند حضرت نوح بعد از طواف از کشتی بیرون آمد و تابوتی را که در مسجد الحرام دفن شده بود و استخوانهای حضرت آدم علی نبینا و آله و علیه السّلام در آن تابوت بود بیرون آورد و در کشتی گذاشت و دوباره خانه خدا را طواف کرد بعد به مسجد کوفه ،رفت خدا زمین کوفه را خشک کرد کشتی در وسط مسجد ایستاد؛ و حضرت نوح تابوت

ص: 75

حضرت آدم را در محل دفن امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) دفن کرد. (1)

آدم اولین انسان و اولین پیامبر و پدر تمامی بشریت است. ایشان اول ساکن بهشت بودند و بعد به زمین منتقل شدند و نهصد و سی سال عمر کردند و جبرئیل به همراه حضرت شیث نبی ایشان را غسل داد و جبرئیل و ملائکه به امامت شیث بر او نماز خواندند و او را در مسجد الحرام دفن کردند اما حضرت نوح استخوان های ایشان را به نجف منتقل کرد.

امام باقر و امام صادق علیهما السلام فرمودند:

خداوند همه خیر را برای حضرت آدم در چهار جمله شرح داد

.1 مرارا پرستش کن و شریکی برای من در نظر نگیر

.2 من پاداش تو را به بهترین شکل که تو به آن نیازمند هستی عطا میکنم

3. هرگاه دعاکنی آن را مستجاب میکنم

.4 هر چه برای خود میپسندی برای مردم هم بپسند (2)

حضرت آدم در حرم حضرت علی (علیه السلام) مدفون هستند.

ص: 76


1- بحار الانوار، ج 100 ص ،258 كامل الزيارات باب 10 حديث .2.
2- تاریخ انبیاء.

مرقد حضرت نوح

زائران عزیز باید هنگام زیارت حضرت علی (علیه السلام) توجه داشته باشند که حضرت آدم و حضرت نوح نیز کنار مرقد اميرالمؤمنين (علیه السلام) دفن شده اند و شایسته است که این دو پیامبر بزرگ خدا را نزد امام علی (علیه السلام) شفیع قرار دهند تا حضرت لطف ویژه ای به آنها بنمایند.

نام ایشان نوح است؛ چون زیاد نوحه و گریه میکردند ایشان نخستین پیامبر اولوالعزم بودند و مقامی بسیار بلند دارند حضرت نوح دو هزار و پانصد سال عمر کردند و میان ایشان و حضرت نوح هزار و پانصد سال فاصله بود در آیه سوم سوره اسراء در مدح ایشان آمده: «انه كان عبداً شكوراً».

:یعنی حضرت نوح همیشه بنده شکرگذاری بود

در سوره های انبیاء، صافات ،قمر شعراء اسراء به صورت مکرّر داستان حضرت نوح و قوم ایشان ذکر شده است

قوم او مردمی نافرمان و بیوفا بودند و عمر آنها حدود سیصد سال بود آنها حضرت نوح را خیلی اذیت میکردند حتی به ایشان سنگ پرتاب کرده، حضرتش را مسخره میکردند و در مدت نهصد و پنجاه سال دعوت ایشان به یکتاپرستی فقط عده بسیار کمی ایمان آوردند؛ به گونه ای که این فرستاده ویژه خدای تعالی ناراحت شد و قوم خود را

ص: 77

نفرین کرد و در اثر نفرین او اولین عذاب به زمین نازل شد. (1)

ایشان در حرم حضرت علی مدفون هستند.

امام صادق (علیه السلام) : هرگاه اراده ی زیارت حضرت علی (علیه السلام) را کردید بدانید که استخوانهای حضرت آدم و همچنین بدن حضرت نوح علی نبینا و آله و علیهما السّلام را نیز زیارت کرده اید (2)

محل دو انگشت امام علی

به مرة بن قیس که مردی کافر بود خبر دادند که امام علی (علیه السلام) بسیاری از آبا و اجداد تو را کشته است. او هم غضب کرد و با چند هزار لشکر به سمت نجف آمد داخل حرم شد و به مولا علی بن ابی طالب خطاب کرد آیا تو پدران مراکشته ای؟ و قصد داشت قبر را بشکافد. مکه ناگهان دو انگشت مانند ذو الفقار از قبر بیرون آمد و بر کمر او زد و او را دو نیم کرد در همان وقت آن دو نیمه به دو سنگ سیاه تبدیل شد مردم نیز این دو سنگ را به پشت دروازه نجف انداختند هیچ حیوانی از نزد این دو سنگ عبور نمیکرد مگر اینکه بر آن بول میکرد در اثر مرور زمان آن دو سنگ از هم پاشید و از بین رفت به جهت اینکه این معجزه

ص: 78


1- حياة القلوب
2- بحار الانوار، ج 100 ص 258

در این محل واقع شده در مکان دو انگشت امیرالمؤمنین (علیه السلام) سوراخی قرار داده اند که نشانه کرامت صاحب آن قبر منوّر است

شهی که زد به دو انگشت مره را به دو نیم *** برای قتل عدو ساخت ذوالفقار انگشت

(هدية الزائرين وبهجة الناظرين )

قبور علما در حرم امیرالمؤمنین

ابن فهد حلی در کتاب عدّة الداعی این روایت را نقل فرموده اند زیارت علما نزد خدا محبوبتر از هفتاد طواف خانه خدا و هفتاد حج و عمره مقبول است و موجب نزول رحمت و واجب شدن بهشت میشود.

نجف اشرف مهد علم و مرکز پرورش علمای بزرگ است و بدن مبارک بسیاری از آنها را در برگرفته است؛ از جمله ی این علما می توان از علامه حلی نام برد که صاحب تألیفات فراوان هستند و به محضر حضرت بقیة الله نیز مشرف شده.اند همچنین آیة الله شیخ جفعر شوشتری که از علما و عرفای بزرگ زمان خویش بوده و مقدس اردبیلی که از علمای صاحب علم وکرامت بوده اند و جناب عمدة العارفين ملافتحعلی سلطان آبادی و شیخ السالکین شیخ محمد جواد بیدآبادی

ص: 79

که از اوتاد قرن چهاردهم هستند.

همچنین آخوند خراسانی آیة الله ،نائینی آیة الله خوئی آیة الله سید مصطفی خمینی آیة الله شیخ محمد حسین ،اصفهانی آیة الله میرزا حبیب الله ،رشی آیة الله حاج میرزا حسین نوری طبرسی صاحب کتاب مستدرک الوسائل و محقق نراقی شیخ عباس قمی، شیخ ،انصاری، آیة الله سید ابوالحسن اصفهانی همگی در حرم مطهر امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) دفن شده اند.

مقبره شیخ طوسی

شیخ طوسی عالمی بود که در رجال و حدیث و فقه و اصول و کلام تخصص داشت و حتی اهل تسنن نیز به درس او حاضر میشدند و از محضر ایشان استفاده میکردند.

اوکه حق عظیمی بر شیعیان و عالم اسلام دارد به دلیل مشکلات فراوان از بغداد به نجف هجرت کرد.

«تهذیب» و «استبصار» که دو کتاب از کتب اربعه هستند از آثار پربرکت او است. وی در سال 460 ه ق در منزل خود، که الان معروف به ا مسجد شیخ طوسی است دفن شد. (1)

ص: 80


1- منتهی الامال، ج 3

همچنین در مسجد شیخ طوسی آیة الله سید مهدی بحر العلوم که صاحب تشرفات و کرامات متعدد بوده اند مدفون هستند

در خارج از حرم نیز مقبره آیة الله شیخ جعفر کاشف الغطاء و آية الله شیخ محمد حسن نجفی (مؤلف) کتاب جواهر الکلام و علامه امینی (مؤلف کتاب ارزنده (الغدیر و فخر الدین طریحی صاحب کتاب مجمع البحرین قرار داد

قبرستان وادى السلام

اشاره

قبرستان وادی السلام در شمال نجف و نیز شمال حرم مطهر امیر المؤمنين (علیه السلام) قرار گرفته است

این سرزمین مقدس مرقد مطهر حضرت هود (علیه السلام) ، حضرت صالح (علیه السلام) مقام امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و آرامگاه شخصیتهای بزرگ شیعه را در خود جای داده است.

گرچه تاریخ پیدایش این قبرستان به زمان بوجود آمدن شهر نجف بر میگردد اما پیشینه و فضائلش فراتر از این حد است

1 امير المؤمنين (علیه السلام) در این سرزمین ارواح مؤمنین دسته دسته با - یکدیگر صحبت میکنند و هر مؤمنین در هر جایی از زمین بمیرد به او گفته میشود به وادی السلام ملحق شو و وادی السلام جایگاهی از

ص: 81

بهشت است. (1)

2- امام صادق (علیه السلام) هر مؤمنی که در شرق یا غرب عالم بمیرد خداوند روحش را به وادی السلام میبرد (2)

أ. مرقد مطهر حضرت هود (علیه السلام) حضرت صالح (علیه السلام)

اشاره

در قبرستان واید ،السلام ساختمانی کوچک با گنبدی متمایز از دیگر بناهای قبرستان ضریح کوچکی را در خود جای داده است که داخل آن قبور مطهر حضرت هود (علیه السلام) و حضرت صالح (علیه السلام) قرار دارد

1 - حضرت هود (علیه السلام)

حضرت هود (علیه السلام) در میان قوم عاد مبعوث برسالت شد آنها در سرزمین احقاف (یمن) زندگی میکردند و با قامتهای بلند و اندامی قوی دارای شهرهای ،آباد قصرها و قلعه های زیبا و محکم و زمینها و باغهای سرسبز و پر طراوت بودند

حضرت هود (علیه السلام) آنها را به خدا پرستی و اطاعت از خالق یگانه دعوت نمود اما عده کمی به او ایمان آورده و بقیه با سرپیچی از فرمان حق

ص: 82


1- کافی، ج 3، ص 243، روایت 1.
2- کافی، ج 3، ص 243 ، روایت 2.

تعالی سبب نزول عذاب الهی شدند.

با ورزیدن تندباد سرد و وحشتناکی به مدت 7 شب و 8 روز تمام کافرین به هلاکت رسیدند و خداوند حضرت هود (علیه السلام) و مؤمنین را از این عذاب نجات داد. (1)

2- حضرت صالح (علیه السلام)
اشاره

حضرت صالح (علیه السلام) یکی از انبیاء الهی است که در میان قوم ثمود در سرزمین وادی القری میان مدینه و شام زندگی میکرد و سالها به فرمان الهی مردم را به اطاعت از خدا و استغفار از گناهان و دوری از اسراف کنندگان دعوت مینمود.

قوم ثمود که در داخل کوهها و صخره ها برای خود خانه میساختند و از باغها و چشمه های سرزمین خود استفاده میبردند، بدون توجه به نصیحتهای حضرت صالح (علیه السلام) بت میپرستیدند. تا اینکه کافرین از او درخواست معجزه کرده و گفتند: از میان کوه شتری خارج کند.

حضرت صالح (علیه السلام) خواسته آنها را از خدا تقاضا کرد و بلافاصله از میان کوه شتری بیرون آمد

با دیدن این معجزه الهی صدمه ای نزد اما کافرین با کشتن شتر

ص: 83


1- از سوره های ،هود، شعراء ،الحاقه تفسیر نمونه، ج 24، ص 438

موجب نزول عذاب الهی شدند.

زمین لرزه سرزمین آنها را فرا گرفت و با فرود آمدن صاعقه همهٔ کافرین به هلاکت رسیدند و خداوند متعال حضرت صالح (علیه السلام) و مؤمنین را نجات داد. (1)

زیارت حضرت هود و حضرت صالح (علیه السلام)

ب - مقام امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و مقام امام صادق (علیه السلام)

اشاره

در قبرستان وادی السلام مکانی است با حیاطی کوچک که در گوشه آن دو شبستان در کنار هم قرار داد یکی از آنها به نام مقام امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و دیگری به نام مقام امام صادق (علیه السلام) شهرت یافته است.

1 - مقام امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

جایگاهی است که به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نسبت داده میشود و نقل شده افراد متعدّدی در این مکان مقدس خدمت آن حضرت رسیده اند

در زمان مرجعیت آقا سید ابوالحسن اصفهانی، یکی از علمای فرقه زیدیه در یمن به نام بحرالعلوم ، امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را انکار میکرد و از علماء شیعه برای اثبات وجود حضرت دلیل میخواست تا اینکه به آقا

ص: 84


1- از سوره های هود شعراء ذاریات، بحار، ج 11، ص 377، حدیث 3.

سید ابو الحسن نامه ،نوشت ایشان در جواب مرقوم داشت باید حضورا جواب دهم.

بحر العلوم به همراهی فرزند و عده ای از نزدیکانش به نجف رفته و به منزل ایشان وارد شدند آقا سید ابو الحسن به همراهی بحر العلوم و فرزندش نیمه شب از خانه خارج شده و به طرف وادی السلام حرکت کردند تا اینکه به مقام امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در وادی السلام رسیدند. ایشان از آب چاه وضو گرفت وارد مقام شد و چهار رکعت نماز خواند و کلماتی بر زبان جاری کرد، ناگاه فضا روشن شد

آقا سید ابوالحسن بحرالعلوم را به داخل دعوت کرد. وقتی وارد مقام شد طولی نکشید که صدای گریهاش بلند شد و صیحه ای زد و بیهوش شد پسرش با شنیدن صدای پدر وارد مقام شد دید پدرش بیهوش ،افتاده وقتی چشمهایش را باز کرد، گفت

امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را دیدم و با دیدنش شیعه اثنی عشری شدم او به یمن بازگشت و چهار هزار نفر از مریدانش را شیعه کرد. (1)

ص: 85


1- گنجینه دانشمندان، ج 1، ص 218
2 - مقام امام صادق (علیه السلام)

مقام امام صادق (علیه السلام) جایگاهی است که گفته میشود منسوب به امام صادق (علیه السلام) است اما در کتب ،معتبر دربارهٔ آن مطلبی گفته نشده است

ص: 86

فصل دوّم : کربلا

اشاره

ص: 87

راهنمای حرم امام حسین (علیه السلام)

ص: 88

کربلا

بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا *** بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا

تشنه آب فراتم ای اجل مهلت بده *** تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا

کربلا در تاریخ نام سرزمینی کهن است که به دوران بابلیها باز میگردد و واژه نویسها معانی مختلفی برای آن گفته اند؛ از جمله برخی گفته اند که کربلا از واژهٔ عربی «کور بابل» ک-ه ن-ام مجموعه ای از دهکده های قدیمی بابل ،بوده گرفته شده است که شامل این مناطق میشود

.1 نینواکه در شمال شرقی کربلا قرار داشته است.

.2 غاضريه منطقهٔ کشاورزی و وسیعی بوده که بنی اسد در آنجا

ص: 89

کشاورزی میکرده اند و امروزه در شمال شرقی مقام امام صادق در انتهای خیابان صدر قرار دارد و به اراضی حسینی معروف است. حقیر این منطقه را از نزدیک مشاهده کردم

.3 خود کربلا یا عقر بابل

.4 نوامیس که خود آقا امام حسین (علیه السلام) در یکی از خطبه هایشان به این منطقه چنین اشاره میکنند گویا میبینم گرگهای بیابان میان نوامیس و کربلا بندبند استخوانهایم را قطع میکنند همچنین در تاریخ آمده است که وقتی اباعبدالله وارد سرزمین کربلا شدند، پرسیدند نام این سرزمین که در آن هستیم چیست؟ گفتند: «کربلا». حضرت فرمودند این جا سرزمین اندوه و بلا است کربلا از روز نخست در متون تاریخی و روایی دارای نامهای متعدّدی بوده است که عبارتند از: ،غاضریه ،نینوی ،عمورا شاطی ،الفرات نواميس طفطف الفرات مشهدالحسین حائر و به نامهای دیگری نیز خوانده شده؛ ولی مهمترین آنها در آثار دینی همان حائر» است

فضیلت خاک کربلا و ثواب زیارت امام حسین (علیه السلام)

خاک این سرزمین مقدس به خاطر قداست خاص و ویژه ای که دارد از دیگر خاکها امتیاز یافته است چون این سرزمین سرزمینی

ص: 90

است که سالار شهیدان حسین بن علی بر آن وارد شده و در آنجا هم به شهادت رسیده و این خاک به خون پاک آن حضرت و خاندان و فرزندان عزیزش آمیخته شدده؛ تا جایی که تربتش برای شفا و درمان هر دردی مؤثر است. امام صادق (علیه السلام) در این زمینه فرموده اند: «خاک قبر حسین، درمان هر گونه بیماری است؛ همچنین فرمودند: «جایگاه قبر حسین (علیه السلام) از روزی که او در آن دفن شد بوستانی از بوستانهای بهشت است».

این ،ترتب آن قدر با ارزش است که هر کس میتواند با آداب خاص و دعاهای ویژه به اندازه کمتر از یک نخود از آن را برای درمان بیماری خود بخورد با آن که میدانیم که خوردن گل به اتفاق همه ی علمای شیعه و به استناد روایات فراوان حرام است؛ ولی این حکم شامل ترتب قبر امام حسین (علیه السلام) نشده است.

پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) در این زمینه فرمودند: پسرم حسین در سرزمینی به خاک سپرده میشود که به آن کربلا میگویند. زمین ممتازی که همواره بلندای اسلام بوده است؛ چنان که خدا یاران مؤمن حضرت نوح را در همان جا از توفان نجات داد.

همچنین آن حضرت فرمودند: بدانید که اجابت دعا، زیر گنبدِ

ص: 91

حرم او و شفا در ترتب او و امامان از فرزندان او است

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: «اگر مردم میدانستند چه فضیلتی در زیارت مرقد امام حسین (علیه السلام) ،است، از شوق زیارت می مردند و هیچ کس در قیامت نمی ماند؛ مگر اینکه در آن روز آرزو میکند که ای کاش از زوّار قبر حسین بن علی میبود». امام صادق (علیه السلام) فرمود: «کسی که امام حسین (علیه السلام) را زیارت کند و رضای خدا را خواسته باشد، بدون غرور و تکبّر و شهرت خواهی، گناهانش از او پاک می شود؛ همانگونه که لباس در آب پاک میشود و در نتیجه گناهی برای او باقی نمی ماند، و در عوض، هر قدمی که رفته یک حج نوشته میشود

همچنین امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «کسی که دوست دارد در قیامت بر سر سفره های نور بنشیند باید از زائران امام حسین (علیه السلام) باشد؛ و زیارت امام حسین (علیه السلام) را ترک نکن و به دوستان و یارانت نیز سفارش کن تا خدا عمر تو را طولانی و رزق تو را زیاد کند و خدا تو را با سعادت زنده بدارد و نمیری مگر شهید

فضیلت زیارت امام حسین (علیه السلام)

روایات و اخبار بسیاری در این زمینه وارد شده که زیارت امام حسین (علیه السلام) معادل حج و عمره و جهاد؛ بلکه بالاتر و افضل است به

ص: 92

درجات و باعث مغفرت سبکی حساب بلندی درجات اجابت دعوات همچنین موجب طول عمر حفظ بدن ،مال زیادتی ،روزی برآمدن حاجات، و رفع هموم و کربات ،است و ترک آن سبب نقصان دین و ایمان و ترک حق بزرگی از حقوق پیغمبر است و کمتر ثوابی که به زائر آن قبر شریف ،رسد آن است که گناهانش آمرزیده شود، و آن که حق تعالی جان و مالش را حفظ کند تا او را به اهل خود بازگرداند و چون روز قیامت شود حق تعالی او را بیشتر از دنیا حفاظت خواهد فرمود. در روایات بسیار است که زیارت آن حضرت غم را زایل میکند و شدت جان کندن و هول قبر را برطرف میکند و هر مالی که در راه زیارت آن حضرت خرج شود برای او هر در همی به هزار در هم بلکه به ده هزار درهم حساب میشود و چون رو به قبر آن حضرت برود چهار هزار ،ملک به استقبال او میروند و چون باز میگردد مشایعتش میکنند

پیامبران و اوصیای ایشان ائمه معصومین و ملائکه (علیه السلام) به زیارت آن حضرت میآیند و برای زوّار آن حضرت دعا میکنند و ایشان را بشارتها میدهند و حق تعالی به سوی زائران امام حسین بیش از اهل عرفات نظر رحمت می فرماید و هر کسی در روز قیامت آرزو میکند، کاش از زوّار آن حضرت بود از بس که از کرامت و بزرگواری ایشان در آن

ص: 93

روز مشاهده میکند و روایات در این باب زیاد است و ما برای اختصار از ذکر آنها صرف نظر میکنیم

همچنین پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: ان الحسین مصباح الهدای و سفينة النجاة؛ به درستی که حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است. آری امام حسین پیشوای بزرگ شیعیان اسطوره ی جاودانه ای از پاسداری از حرمت دین حق و حریم مسلمین است. او حج را نیمه تمام رها کرد تا به «جهاد» بپردازد و جان عزیزش را در راه خدا فدای اسلام عزیز کرد تا دین جدّش احیا شود شرافت این مکان مقدس از سایر مکانها بیشتر است؛ چراکه محل رفت و آمد ملائکه ی الهی است و در روایت چنین وارد شده است که خداوند سبحان در عوض شهادت

سيّد الشهداء (علیه السلام) چهار خصلت به او عطا کرده است اول اینکه شفا را در تربتش نهاد دوم این که اجابت دعا را زیر گنبدش قرار داد سوم این که ائمه ی بعدی را از فرزندان آن حضرت مقرر فرمود و چهارم اینکه مدت زمانی را که زائران برای زیارت آن حضرت میگذرانند جزو عمرشان به حساب نیاورد

خدای متعال اجر و پاداش زیادی برای زائران آن حضرت قائل شده و حساب ویژه ای برای آنان باز کرده؛ تا جایی که اگر کسی از روی اخلاص به زیارت اباعبدالله ،رفت به فرموده شخص پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) : «هر که او را

ص: 94

پس از شهادت زیارت کند حق تعالی برای او یک حج از حج های من بنویسد تا آن جاکه حضرت فرمود: «نود حج از حج های من که با هر حجی عمره بوده باشد نصیب و روزی اش میشود. ابی عبدالله آن قدر پیش خدا و پیامبر و همهٔ اولیاء الله مقام و منزلت دارد که هر که برای مصائب و مظلومیت ابی عبدالله گریه کند و اشک بریزد خداوند بهشت را برای او واجب کرده است پس ای زائر کوی حسینی، قدر این لحظات طلایی را بدان و از این فرصتی که در زندگی ات پیدا کرده ای در جوار حرم شش گوشه اباعبدالله و سایر حرمهای شریفه نهایت استفاده را به صورت کافی و وافی ببر که هر چه هست همین حرمهای پاک و باصفای این بزرگواران است که به انسان نورانیت دل و پاکی و صفای جان میدهد، و باعث می شود که انسان بیشتر به خدای متعال نزدیک شود.

آداب زیات امام حسین (علیه السلام)

.1 غسل در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) آمده است که هر کس با آب فرات غسل کند و قبر امام حسین (علیه السلام) را زیارت کند از گناهان خالی شود؛ مانند روزی که از مادر متولد شده باشد؛ گرچه گناهان او از گناهان کبیره باشد.

2. این که در زیارت امام حسین (علیه السلام) متوجه شدائد و مصائب وارد بر

ص: 95

آن حضرت باشد و حتی المقدور با تحمل گرسنگی و تشنگی و دوری از افراط در خوراک و غذاهای لذیذ در غم شهادت آن حضرت خود را غمناک و محزون نشان دهد.

3. از مهمترین ،اعمال در روضه ی مطهره ی امام حسین (علیه السلام) ، دعا است؛ زیرا اجابت دعا در زیر قبه ی مطهره ی آن حضرت یکی از چیزهایی است که خدای متعال در عوض شهادت آن حضرت به ایشان عطا کرده است و زائر باید در تضرع و دعا و توبه و بیان حاجات خود و پدر و مادر و شیعیان کوتاهی نکند خواندن دعاهای صحیفه سجادیه بهترین دعاهاست.

.4 خواندن نماز امام حسین (علیه السلام) ؛ این نماز چهار رکعت است به صورت دو رکعتی خوانده میشود در هر رکعت سوره حمد پنجاه مرتبه و سوره ی توحید پنجاه مرتبه و در رکوع حمد و توحید هر یک ده مرتبه و بعد از هر رکوع هم هر یک را ده مرتبه میخوانیم و همچنین در سجده ی اول و در بین سجده و در سجده ی دوم هر یک ده مرتبه خوانده میشود

آب فرات

امام صادق (علیه السلام) فرات از شیعیان امیرالمؤمنین (علیه السلام) است. (1) چون

ص: 96


1- بحار الانوار، ج 100 ص 230؛ كامل الزيارات: حدیث 14، باب 13.

فرات از شعاع نور اهل بیت علیهم السلام خلق شده و تكويناً ولایت مولا على (علیه السلام) را قبول کرده است پس از شیعیان امیرالمؤمنین (علیه السلام) است.

امام صادق (علیه السلام) هر روز در رود فرات هفت قطره از آبهای بهشتی میریزند و اگر مردم به برکتی که در این آب هست واقف بودند در کنار آن خیمه میزدند و اگر گناهکاران در این آب داخل نشده بودند هر مریضی در آن میرفت شفا می.یافت (1)

یعنی اگر فقط انسانهای عادل و یا گناهکارانی که توبه کرده اند در این آب میرفتند برای هر دردی شفابخشی بود؛ اما ورود گناهکاران ب-ه این آب اثر شفابخشی آن را کم کرده است.

امام سجاد (علیه السلام) : فرشته ای هر شب به زمین می آید و سه مثقال مشک از مشکهای بهشتی در آب فرات میریزد و هیچ نهری در شرق و غرب نیست که برکتش از فرات بیشتر باشد (2)

امام علی (علیه السلام) آب فرات سیّد و آقای بهترین شرابهای دنیا و آخرت است؛ فرات نهری بهشتی است که در دنیا قرار دارد. (3)

امام صادق (علیه السلام) : هر که با آب فرات غسل کند و به زیارت امام

ص: 97


1- بحار الانوار، ج 100 ص 229
2- همان ص 228 و 229 و 230
3- این حدیث ترکیبی از دو روایت از کتاب بحارالانوار، ج 100 ص 226 و 227 است.

حسین (علیه السلام) رود از همه ی گناهان، حتی گناهان کبیره پاک می شود؛ مثل روزی که از مادر متولد شده است. (1)

امام صادق (علیه السلام) هیچ شخصی از آب فرات نمینوشد و هنگامی که متولد میشود به آن تحنیک نمیکند مگر این که ما را دوست میدارد. (2)

تحنیک یعنی هنگامی که بچه متولد میشود مقداری آب فرات به سقف دهان او بریزند. این یکی از نشانه های شیعیان است که فرزندان خود را به آب فرات تحنیک میکنند.

در قرآن کریم سوره قصص آیه 30 آمده است:

فَلَمَّا أَتَلَهَا نُودِيَ مِن شَطِي الْوَادِ الْأَيْمَنِ فِي الْبُقْعَةِ الْمُبَرَكَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَن يَمُوسَى إِنّى أَنَا اللهُ رَبُّ الْعَلَمِينَ

هنگامی که موسی به سراغ آتش آمد از کنار راست دره در آن سرزمین پربرکت از میان یک درخت ندا داده شد که ای موسی، من خدای پرورش دهنده جهانیان هستم

امام صادق (علیه السلام) منظور از شاطیء الواد الايمن فرات .است منظور از (البقعة المباركة كربلا .است منظور از من الشجرة) حضرت

ص: 98


1- بحار الانوار، ج 101 ص 143
2- همان ص 228 و 230

محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) است. (1)

عقل ،کشتی آرزو گرداب و دانش بادبان *** حق تعالی ساحل و عالم همه دریاستی

میرفندرسکی

زیارت حضرت ابا الفضل العباس

به هنگام ولادت ،او علی بوسه بر دست و صورت عباس (علیه السلام) زدند و گریه کردند و فرمودند: میبینم این دو دست در روز عاشورا در کنار شریعه فرات (2) دریاری برادرش امام حسین (علیه السلام) جدا می.شود

حضرت علی (علیه السلام) ، امام حسین و امام سجاد علیهما السلام بر دستهای حضرت اباالفضل بوسه زدند (3)

امام صادق (علیه السلام) : كان عمنا العباس نافذ البصيرةِ، صَلْبَ الايمانِ، جَاهَدَ مَعَ ابى عَبْدِ اللهِ و أبلى بلاءً حَسَناً ومضى شهيداً.

عموی ما عباس دارای نور قلبی نافذ و ایمانی قوی بود او همراه امام حسین (علیه السلام) جهاد کرد و به بلای نیکویی مبتلا شد (نعمت نیکویی به او

ص: 99


1- بحار الانوار ، ج 100 ص ،229 ، کامل الزیارات باب 13 حدیث 10.
2- جای آب برداشتن از رودخانه
3- خصائص العباسيه

داده شد و به مقام شهادت رسید. (1)

در عظمت حضرت اباالفضل همین مقدار کافی است که امام حسین در هنگام شهادت ایشان گریه شدیدی کردند و فرمودند

الآنَ إِنْكَسَرَ ظَهْرى و قَلَّتْ حيلتى و شَمِتَتْ بي عَدُوّى (2)

امام سجاد (علیه السلام): إِنَّ لِلْعباسِ عِنْدَ الله تبارک و تعالی مَنْزِلَةً يَغْبِطُهُ بِها جميعَ الشهداءِ يَوْمَ القِيامَةِ

همانا برای حضرت ابا الفضل (علیه السلام) نزد خدای تعالی مقام و منزلتی است که در روز قیامت همه شهدا به آن مقام غبطه میخورند. (3)

امام صادق (علیه السلام) در زیارت حضرت عباس فرمودند:

لَعَنَ اللهُ مَنْ جَهلَ حَقَّكَ.

خدا لعنت کند کسی که حق تو را نشناسد». (4)

بر صفحه دل غنچه احساس برویید *** برطَرْفِ چمن عطر گل یاس ببویید

بگشود خدا باب اباالفضل به عالم *** هر کار که دارید به عباس بگویید

ص: 100


1- قاموس الرجال، ج 6 ص 29
2- همان ص 31
3- قاموس الرجال، ج 6 ص 28
4- مفاتيح الجنان كامل الزيارات باب 85 حدیث 1.

گریه بر امام حسین

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: کسی که امام حسین (علیه السلام) را یاد کند و از چشمش به مقدار بال مگسی اشک ،بیاید ثواب و اجر او بر خدا است و خدا به او کمتر از بهشت پاداش نمیدهد. (1)

امام صادق (علیه السلام) هر چیزی ثواب و اجر آن معین است، مگر اشک برای ما که ثوابش را هیچ کس نمیداند (2)

الهی سینه ای ده آتش افروز *** در آن سینه دلی آن دل همه سوز

امام رضا (علیه السلام) : کسی که مصائب ما را یاد کند و به خاطر آنچه که بر ما گذشت گریه کند؛ روز قیامت با ما و درجه ما است و در آن روز گریان نمی شود (3)

امام رضا (علیه السلام) اگر بر حسین (علیه السلام) گریه کردید و اشک بر صورت شما جاری شد خداوند گناهان شما را کم باشد یا ،زیاد صغیره باشد یا کبیره، می آمرزد. (4)

ص: 101


1- كامل الزيارات : باب 32 حدیث 3
2- بحار الانوار، ج 44 ص 287
3- بحارالانوار، ج 44 ص 278
4- همان: ج 44 ص 286

پیامبر اعظم (صلی الله علیه وآله وسلم) و هر چشمی روز قیامت گریان است مگر آن چشمی که بر مصائب حسین گریه کرده باشد که آن چشم به نعمتهای بهشتی خندان و شاد است (1)

گودال قتلگاه

گودال قتلگاه جلوتر از مدفن امام حسین (علیه السلام) است و آنجا همان محل شهادت ابی عبدالله است که نیازی به سخن ندارد

شهدای کربلا

شهدا پایین پای امام دفن هستند. اینها بهترین خلایق و مقرب ترین افراد به امام حسین (علیه السلام) هستند و در مقام عنداللهی به سر میبرند

سيد ابراهيم مُجاب

سید ابراهیم بن سید محمد عابد بن موسی بن جعفر اولین فرزند حضرت زهرا علیها السلام است که پس از متوکل عباسی به کربلا مشرف شده است

او به زیارت قبر امام حسین (علیه السلام) آمد سلام داد و جواب شنید به

ص: 102


1- همان ص 293

همین جهت به او ابراهیم مجاب گویند (1)

حبيب بن مظاهر اسدى

او از سران کوفه و از اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) بود. در جنگ صفین نهروان و جمل در رکاب مولا علی (علیه السلام) حاضر بود و از اصحاب خاص امیرالمؤمنین و شاگرد آن حضرت به شمار میرفت. او دارای علوم الهی بود و کیفیت شهادت خویش را می دانست.

خیمه گاه

خارج از حرم و محل خیمه های امام حسین (علیه السلام) و یارانشان در کربلا است.

تل زینبیه

آن بلندی است که حضرت زینب علیها السلام بر روی آن می ایستادند و واقعه روز عاشورا را تماشا میکردند

چه کربلاست که آدم به هوش می آید *** هنوز ناله زینب به گوش میآید

ص: 103


1- اعيان الشيعه

مکان های زیارتی کربلا

محل قطع شدن دست راست حضرت عباس (علیه السلام)

محل جدا شدن دست چپ حضرت عباس (علیه السلام)

محل شهادت حضرت علی اکبر (علیه السلام)

محل شهادت حضرت علی اصغر (علیه السلام)

مقام امام زمان (علیه السلام)

قبور علما در کربلا

سید مرتضی و سیدرضی که نزدیک قبر ابراهیم مجاب دفن هستند. آیةالله محمدباقر بهبهانی، سید علی طباطبایی (صاحب کتاب رياض المسائل و محدّث بحرانی صاحب (حدائق پایین پای شهدای کربلا مدفون اند.

عارف بی بدیل احمد بن فهد حلی نزدیک خیمه گاه مدفون است. (1)

حضرت حرّ

حرّ هنگامی که از دارالاماره کوفه برای بستن راه حسین (علیه السلام) بیرون می آمد ندایی شنید که ای ،حر مژده باد تو را بهشت (2)

ص: 104


1- هديه الزائرین و بهجه الناظرین
2- قاموس الرجال، ج 3 ص 153 باب الحاء كلمه حرّ

امام حسین (علیه السلام) به او فرمودند تو در دنیا و آخرت آزاد و آزاده هستی (1)

هنگام شهادت به علت ضربه ای که به سر مبارک او خورده بود از سرش خون می آمد؛ امام حسین (علیه السلام) بر بالین او حاضر شدند و پارچه ای به سر مبارک او بستند. پس از عاشورا بنی تمیم او را دفن کردند

شاه اسماعیل صفوی او را نبش قبر کرد؛ دید بدنش سالم و به سرش دستمالی است هنگامی که آن پارچه را باز میکرد خون جاری میشد و هنگامی که آن را میبست خون قطع میشد. دستور داد قبر را تعمیر کردند و بقعه ای بر آن ساختند (2)

فدای کوچه ی عشقت که سنگ دیوارش *** سر هزار لیلی عشق باز میشکند

مصیبت خواندن ائمه برای امام حسین

از مداحان محترم و روحانیون عالی مقام عاجزانه و ملتسمانه تقاضا میشود که این مصیبت ها را در جلساتی که آمادگی و اقتضای آن نیست نخوانند؛ زیرا خواندن مصیبت مکشوف در جلسات بیحال موجب

ص: 105


1- بحار الانوار، ج 45 ص 14
2- قاموس الرجال، ج 3 ص 153 باب الحاء كلمه حرّ؛ سفينة البحار؛ ج 2 ص 147

قساوت و قبض باطنی است

امام صادق (علیه السلام) مصیبتی خوانده اند

حَتى قَتَلُوهُ وَضَيَّعوهُ و عَرَضُوهُ لِلسِّباع و مَنَعوهُ شُرْبَ الماءِ الفراتِ الذى يَشْرَبُهُ الْكِلابُ وضيَّعُوا حَقَّ رسول الله صلى الله علیه و آله و وَصيَّتُهُ بهِ و بِأَهْل بَيْتِه. (1)

امام حسین (علیه السلام) را کشتند و او را ضایع کردند و بدن مبارکش را در معرض درندگان قرار دادند؛ سگها حق آشامیدن از آب داشتند ولی یار و اهل و عیالش حق نوشیدن آب نداشتند حق رسول خدا را ضایع کردند و وصیت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) را در مورد امام حسین (علیه السلام) و اهل بیت او ضایع کردند

فلک به مردم نادان دهد زمام امور تو *** اهل دانش و فضلی همین گناهت بس

ص: 106


1- بحارالانوار، ج 101 ص 73

زیارت امام حسین (علیه السلام)

پس بگ بگو: اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا رَسُولَ اللهِ

سلام بر تو ای رسول خدا

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا نَبِيَّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا

سلام بر تو ای پیامبر خدا سلام بر تو ای

خاتَمَ النَّبِيِّينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَيِّدَ

خاتم پیمبران سلام بر تو ای آقای

الْمُرْسَلِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يا حَبيبَ اللهِ

رسولان سلام بر تو ای خدا حبيب

السَّلامُ عَلَيْكَ يا أميرَ الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ

سلام بر تو ای امیر مؤمنان سلام

عَلَيْكَ يَا سَيِّدَ الْوَصِيِّينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا

بر تو ای آقای اوصیاء، سلام بر تو ای

فَآئِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ

پیشوای سفیدرویان (در محشر) سلام بر تو ای فرزند

ص: 107

فَاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ

فاطمه بانوی زنان جهانیان سلام بر تو

وَ عَلَى الأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِكَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا

و بر امامان از فرزندانت سلام بر تو ای

وَصِيَّ أَميرِ الْمُؤْمِنِينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا

وصى امیر مؤمنان سلام بر تو ای

الصِدِّيقُ الشَّهيدُ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا مَلائِكَةَ

راستگوی شهید، سلام بر شما ای فرشتگان خدا که رحل

اللهِ الْمُقيمينَ في هذَا الْمَقَام الشّريف

اقامت افکنده اید در این جایگاه شریف

اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا مَلائِكَةَ رَبِّى الْمُحْدِقِينَ

سلام بر شما ای فرشتگان پروردگار که من حلقه وار در برگرفته اید

الْحُسَيْن عَلَيْهِ السَّلامُ السَّلامُ عَلَيْكُمْ

قبر حسین علیه السلام را سلام شما بر

مِنّى أَبَدًا ما بَقيتُ وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ

از من همیشه تا من هستم و شب روز برپا است.

ص: 108

پس از آن بگو: السّلامُ عَلَيْكَ يا أَبَا عَبْدِ اللهِ

سلام تو بر ای اباعبدالله

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ رَسُول اللهِ السَّلامُ

سلام بر تو ای فرزند رسول خدا سلام

عَلَيْكَ يَا بْنَ أمير الْمُؤْمِنِينَ عَبْدُكَ وَابْنُ

بر تو ای فرزند امیر مؤمنان بنده ات و فرزند

عَبْدِكَ وَابْنُ أَمَتِكَ الْمُقِرُّ بالرِّقَ وَالتّارك

بنده و فرزند که کنیزت اقرار به بندگی شما دارد و

للْخِلافِ عَلَيْكُمْ وَالْمُوَالى لِوَلِيُّكُمْ

مخالفت با شما نکرده و دوست دوستدار شما

وَ الْمُعَادِي لِعَدُوِّكُمْ قَصَدَ حَرَمَكَ وَاسْتَجَارَ

دشمن دشمنانتان اهنگ میباشد حرم تو را کرده

بِمَشْهَدِكَ وَ تَقَرَّبَ إِلَيْكَ بِقَصْدِكَ وَأَدْخُلُ يَا

و پناه آورده به زیارتگاهت و تقرّب جسته به درگاهت به همین آهنگ کردنت

رَسُولَ اللهِ وَادْخُلُ يَا نَبِيَّ اللَّهِ وَادْخُلُ يَا

آیا داخل گردم ای رسول خدا؟ آیا داخل شوم ای شوم ای پیغمبر خدا؟ آیا

ص: 109

أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَدْخُلُ يَا سَيِّدَ الْوَصِيِّينَ

داخل گردم ای امیر مؤمنان؟ آیا داخل شوم ای آقای اوصیاء؟

اَدْخُلُ يَا فَاطِمَةُ سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ

آیا داخل شوم ای فاطمه بانوی زنان جهانیان؟

**

اگر دلت شکست و اشکت جاری شد بدان اجازه تشرف یافته ای پس داخل شو و بگو

وَاَدْخُلُ يَا مَوْلايَ يا اَبا عَبْدِ اللهِ وَاَدْخُلُ

آیا داخل شوم ای مولای من ای عبدالله ؟ ابا آیا داخل شوم ای

يَا مَوْلايَ يَا بْنَ رَسُولِ اللهِ الْحَمْدُ لِلهِ الْوَاحِ

سرور من ای فرزند رسول خدا؟ ستایش از آن خدای یگانه یکتای فرد

الْأَحَدِ الْفَرْدِ الصَّمَدِ الَّذِي هَدَانِي لِوِلايَتِكَ وَ

بی نیازی است که مرا به دوستی و ولایت تو راهنمایی فرمود و

خَصَّني بِزِيارَتِكَ وَ سَهَّلَ لى قَصْدَكَ

به زیارتت مخصوصم داشت آسان ساخت و برایم آهنگ کردنت را

سپس وارد حرم مطهر شو و در برابر سر حضرت بایست و بگو

ص: 110

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ عَادَمَ صَفْوَةِ اللهِ

سلام بر تو ای وارث آدم برگزیده خدا

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَارِتَ نُوحٍ نَبِيٌّ

سلام بر تو ای وارث نوح پیغمبر خدا

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلِ اللهِ

سلام بر تو ای وارث ابراهیم خلیل خدا

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ مُوسَى كَلِيمِ اللهِ

سلام تو ای وارث موسی هم سخن با خدا

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ عيسى رُوحِ اللَّهِ

سلام بر تو ای وارث خدا عیسی روح خدا

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ مُحَمَّدٍ حَبيبِ اللهِ

سلام بر تو ای وارث محمد حبيب خدا

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ عَلَيْهِ

سلام بر تو ای وارث امیر مؤمنان

ص: 111

السَّلامُ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ مُحَمَّدٍ

علیه السلام سلام بر تو ای فرزند محمد

الْمُصْطَفَى اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ عَلِيٌّ

مصطفى سلام بر تو ای فرزند على

الْمُرْتَضى اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ فَاطِمَةَ

مرتضی سلام بر تو ای فرزند فاطمه

الزَّهْرَاءِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ خَديجَةَ

زهرا سلام بر تو ای فرزند خدیجه

الْكُبْرِى اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا ثَارَ اللهِ وَابْنَ ثَارِهِ

،کبری سلام بر تو ای کسی که خدا خونخواهیش کند و فرزند چنین خونی

وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورُ أَشْهَدُ أَنَّتَكَ قَدْ أَقَمْتَ

و ای تک و تنها مانده ای که انتقام خونت گرفته نشد گواهی دهم که تو بپاداشتی

الصَّلوةَ وَاتَيْتَ الزَّكُوةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ

نماز را و بدادی زکات را و امر کردی به معروف کار نیک و نهی کردی از

ص: 112

وَ نَهَيْتَ عَنْ الْمُنْكَرِ وَ أَطَعْتَ اللهَ وَرَسُولَهُ

منکر کار (زشت پیروی کردی از خدا و و رسولش تا به شهادت رسیدی

حَتَّى أَتيْكَ الْيَقِينُ فَلَعَنَ اللهُ أُمَّةً قَتَلَتْكَ وَ

پس خدا لعنت کند مردمی که تو را کشتند و خدا لعنت کند مردمی که به تو ستم

لَعَنَ اللهُ أُمَّةً ظَلَمَتْكَ وَ لَعَنَ اللهُ أُمَّةً سَمِعَتْ

کردند خدا لعنت کند و مردمی که این جریان را شنیدند

بذلِكَ فَرَضِيَتْ بهِ يَا مَوْلايَ يَا أَبَا عَبْدِ اللهِ

و بدان راضی شدند ای مولای من ای ابا عبدالله

أَشْهَدُ اَنتَكَ كُنْتَ نُورًا فِي الْأَصْلَابِ

گواهی دهم که تو به راستی نوری بودی در صلبهای

الشَّامِخَةِ وَالْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ لَمْ تُنَجِّسْكَ

شامخ (و) بلند و رحم های ،پاک آلوده ات نکرد زمان جاهلیت به

الجاهِلِيَّةُ بأنّجاسِها وَ لَمْ تُلْبِسْكَ مِنْ

پلیدی هایش و نپوشاندت از جامه های آلوده و چرکش و گواهی

ص: 113

مُدْلَهِمَّاتِ ثِيابِها وَ اَشْهَدُ اَنتَكَ مِنْ

که به راستی تو از جمله ستونهای دین و پایه های محکم

دَعَائِمِ الدِّينِ وَ أَرْكنانِ الْمُؤْمِنِينَ وَأَشْهَدُ

مردان با ایمانی گواهی و دهم که به راستی تو پیشوایی

نَّكَ الإِمَامُ البَرُّ التَّقِيُّ الرَّضِيُّ الزَّكِيُّ

هستی نیکوکار و با تقوی و پسندیده و پاکیزه و

الْهَادِى الْمَهْدِيُّ وَاَشْهَدُ اَنَّ الْأَثْمَةَ مِنْ

راهنمای راه یافته گواهی و دهم که امامان از فرزندان تو اساس

وُلدكَ كَلِمَةُ التَّقْوى وَأَعْلامُ الهُدى

وحقیقت تقوى و نشانه های هدایت و دستاویز محکم (حق)

وَالْعُروَةُ الْوُثْقَى وَالْحُجَّةُ عَلى أَهْلِ الدُّنْيا

و حجت هایی بر مردم دنیا هستند و گواه گیرم

وَ اُشْهِدُ اللهَ وَ مَلائِكَتَهُ وَ أَنْبِيَانَهُ وَ رُسُلَهُ

خدا فرشتگانش و پیمبرانش و رسولانش را که من به

ص: 114

خود را به ضریح مطهر بچسبان و ببوس و سپس بگو

أنّي بِكُمْ مُؤْمِنٌ وَ بِايَابِكُمْ مُوقِنُ

راستی به شما ایمان دارم و به بازگشتتان یقین دارم

بِشَرايع ديني وَ خَواتيم عَمَلى وَ قَلْبي

طبق مقررات دین و مذهبم و پایان کردارم و دلم

لِقَلْبِكُمْ سِلْمٌ وَ أمْري لأمْرِكُمْ مُتَّبِع

تسلیم دل شما است و کارم پیرو کار شما است.

صَلَوَاتُ اللهِ عَلَيْكُمْ وَ عَلى اَرْواحِكُمْ

درودهای خدا شما بر و بر روانهایتان و

عَلَى أَجْسَادِكُمْ وَ عَلَى أَجْسَامِكُمْ وَ عَلَى

برجسدهاتان و بر پیکرتان و بر

شَاهِدِكُمْ وَ عَلَى غَائِبِكُمْ وَ عَلَى ظَاهِرِكُمْ وَ

حاضرتان و بر غائبتان و بر آشکارتان

عَلَى بَاطِنِكُمْ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمَّى يَا بْنَ

و بر نهانتان پدر و مادرم به فدای تو ای فرزند

ص: 115

رَسُولِ اللَّهِ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي يَا أَبَا عَبْدِاللَّهِ

رسول خدا پدر و مادرم فدای تو ای ابا عبدالله،

لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِيَّةُ وَ جَلَّتِ الْمُصيبَةُ بِكَ

به راستی بزرگ گشت عزایت و گران شد

عَلَيْنَا وَ عَلى جَميع اَهْلِ السَّمَوَاتِ

مصیبت تو بر ما بر همه و بر اهل آسمانها

وَالْأَرْضِ فَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَ

و زمین خدا لعنت کند پس مردمی را که اسبان را زین کردند و

اَلجَمَتْ وَ تَهَيَّأَتْ لِقِتَالِكَ يَا مَوْلايَ يَا

دهانه زدند آماده و کشتارت شدند. ای مولای من! ای

أَبَا عَبْدِ اللهِ قَصَدْتُ حَرَمَكَ وَ أَتَيْتُ إِلَى

ابا عبدالله من اهنگ کردم حرم تو را

مَشْهَدِكَ اَسْئَلُ اللهَ بِالشَّأْنِ الَّذِي لَكَ

و آمدم به زیارتگاهت از خدا خواهم بدان

ص: 116

عِنْدَهُ وَ بِالْمَحَلَّ الَّذِي لَكَ لَدَيْهِ أَنْ يُصَلِيَّ

منزلتی که در پیش او داری بدان و مقامی که نزدش داری

عَلَى مُحَمَّدِ وَال مُحَمَّدِ وَ اَنْ يَجْعَلَني

که درود فرستد بر محمد و آل محمد قرار دهد

مَعَكُمْ فِي ى الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ

مرا با شما در دنیا و آخرت.

سپس نزد سر مطهر حضرت دو رکعت نماز بخوان و بعد از آن بگو

اَللّهُمَّ إِنِّى صَلَّيْتُ وَ رَكَعْتُ وَ سَجَدْتُ لَكَ

خدایا! من نماز خواندم و رکوع کردم و سجده بجا آوردم برای تو

وَحْدَكَ لا شَريكَ لَكَ لِاَنَّ الصَّلوةَ وَالرُّكُوعَ

تنها که شریک نداری؛ زیرا نماز و ركوع

وَالسُّجُودَ لَا يَكُونُ إِلَّا لَكَ لأَنَّكَ أَنْتَ اللهُ لا إلهَ

و سجده نیست برای جز تو که چون تویی خدایی که معبودی

الَّا اَنْتَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ

جز تو نیست خدایا! درود فرست محمد و آل محمد

ص: 117

أَبْلِغْهُمْ عَنِّي أَفْضَلَ السَّلَامِ وَالتَّحِيَّةِ وَارْدُدْ عَلَيَّ

و برسان از جانب من بدانها بهترین سلام و تحیت را و بازگردان

مِنْهُمُ السَّلامَ اَللّهُمَّ وَهاتَانِ الرَّكْعَتَانِ

از جانب آنها نیز بر من سلام خدایا! و این دو رکعت نمازی

هَدِيَّةٌ مِنّى إِلَى مَوْلَايَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٌّ عَلَيْهِمَا

که خواندم هدیه ای است از من به پیشگاه سرورم حضرت حسین بن على - عليهما السلام

السَّلامُ اللّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَيْهِ وَ تَقَبَّلْ

!خدایا درود فرست محمد بر و بر آن حضرت و بپذیر

مِنِّى وَأجُرْنِي عَلى ذلِكَ بِأَفْضَل أمَلى

از من و پاداشم بده در برابر آن طبق بر آرزو بهترین

رَجَائِي فِيكَ وَ فِي وَلِيِّكَ يَا وَلِيَّ الْمُؤْمِنِينَ

امیدی دربارهٔ ولی تو دارم ای سرپرست مؤمنان

ص: 118

وداع

هنگام بیرون رفتن از حرم خود را به ضریح مطهر بچسبان و بگو

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلأَي السَّلَامُ عَلَيْكَ

يَا حُجَّةَ اللهِ، اَلسَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَفْوَةَ

اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا خَالِصَةَ اللَّهِ، اَلسَّلامُ

عَلَيْكَ يَا قَتيلِ الظُّمَاءِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا

غَريبَ الْغُرَباءِ، اَلسَّلامَ عَلَيْكَ سَلامَ مُوَدَّعِ

لا سَيْمِ وَ لا قَال فَإِنْ أَمْضِ فَلا عَنْ مَلالَةٍ،

ص: 119

وَ انْ أقِمْ فَلا عَنْ سُوءِ ظَنّ بَمَا وَعَدَ الله

الصَّابِرِينَ لا جَعَلَهُ اللهُ أخِرَ الْعَهْدِ مَنّى

لِزِيَارَتِكَ، وَ رَزَقَنِيَ الله العَوْدَ الى

مَشْهَدِكَ، وَ الْمَقَامَ بِفِنَائِكَ، وَ الْقِيَامَ في

حَرَمِكَ، وَإِيَّاهُ أَسْأَلُ أَنْ يُسْعِدَنِي بِكُمْ، وَ

يَجْعَلَني مَعَكُمْ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ.

(2) حضرت على أكبر (علیه السلام)

حضرت علی اکبر (علیه السلام) فرزند بزرگ امام حسین (علیه السلام) یازدهم شعبان سال 33 هجری متولد شد و در دامن مادری چون لیلی بنت ابی مرّة

ص: 120

پرورش یافت

جوانی زیبا شجاع و سخاوتمند بود و صفات پسندیده اش سبب شده بود حتی دشمنی چون معاویه او را لایق ترین فرد برای خلافت مسلمین بداند.

او امام حسین (علیه السلام) را از مدینه تا کربلا همراهی میکرد و هیچگاه حضرت را تنها نگذاشت روز عاشورا از محضر امام حسین (علیه السلام) اجازه میدان گرفت و حرکت ،نمود حضرت با دیدن قامت رعنای او رو به آسمان کرده و فرمود

خدایا شاهد باش جوانی بسوی این مردم می رود که شبیه ترین مردم به پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) است آنگونه که هرگاه مشتاق دیدار پیامبر است آنگونه که هرگاه مشتاق دیدار پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) می شدیم به او نگاه میکردیم

حضرت علی اکبر (علیه السلام) به دشمن حمله کرد و صد و بیست نفر را به هلاکت رساند تا اینکه خدمت امام حسین (علیه السلام) برگشت و سپس در حملهٔ دوم هشتاد تن را کشت اما دشمن او را محاصره نمود و به شهادت رساند.

در آخرین لحظات که علی اکبر (علیه السلام) از اسب به زمین افتاد امام

ص: 121

حسین (علیه السلام) را صدا زد حضرت بلافاصله بر بالین او حاضر شد، صورت بر صورت او نهاد و علی اکبر (علیه السلام) جان به جان آفرین تسلیم نمود

بدن مطهر حضرت علی اکبر (علیه السلام) در پایین پای امام حسین (علیه السلام) نزدیک تر از شهدای دیگر به خاک سپرده شد. (1)

زیارت حضرت علی اکبر (علیه السلام)

اشاره

مقابل قبر مطهر حضرت علی اکبر (علیه السلام) بایست و بگو

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ

سلام بر تو ای فرزند رسول خدا سلام بر تو

يَا بْنَ نَبِيٍّ اللهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ اَميرِ

فرزند پیامبر خدا سلام بر تو ای فرزند امیرمؤمنان

الْمُؤْمِنِينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ الْحُسَيْنِ

سلام بر تو ای فرزند حسین شهید سلام بر تو

الشَّهِيدِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الشَّهِيدُ وَابْنُ

ای شهید سلام بر تو ای ستم رسیده و فرزند

ص: 122


1- منتهی الآمال، ج 1، ص 451

الشَّهِيدِ... اَلسَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمَظْلُوم و

آن امام ستمدیده خدا لعنت کند مردمی که تو را کشتند خدا لعنت کند

ابْنُ الْمَظْلُوم لَعَنَ اللهُ أُمَّةً قَتَلَتْكَ وَ لَعَنَ اللهُ أُمَّةً

مردمی که به تو ستم کردند و خدا لعنت کند مردمی را که از این جریان اطلاع

ظَلَمَتْكَ وَ لَعَنَ اللهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِكَ فَرَضِيَتْ

پیدا کرده و بدان راضی شدند.

سپس ضریح مطهر را ببوس و بگو

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللهِ وَابْنَ وَلِيّهِ لَقَدْ

سلام بر تو ای ولی خدا و فرزند ولی خدا

عَظُمَتِ الْمُصيبَةُ وَ جَلَّتِ الرَّزِيَّةُ بِكَ عَلَيْنَا وَ

به راستی که بزرگ گشت مصیبت تو و گران شد عزای تو ما بر و

عَلَى جَميعِ الْمُسْلِمِينَ فَلَعَنَ اللهُ أُمَّةً قَتَلَتْكَ

بر تمام مسلمانان خدا لعنت کندمردمی که تو را کشتند و بیزاری جویم

وَأَبْرَءُ إِلَى اللهِ وَإِلَيْكَ مِنْهُمْ

به سوی خدا و به سوی تو از آنها

ص: 123

(3) شهداء كربلا

اصحاب امام حسین (علیه السلام) در کربلا بندگان صالح خدا و شیعیان مخلصی بودند که شب عاشورا امام حسین (علیه السلام) فرمود

من یاران و اهلی بیتی برتر از شما نمیشناسم (1)

یاران باوفائی که لحظه ای امام زمان خود را تنها نگذاشته و شبی که یقین داشتند آخرین شب عمر آنها است به ناجات خدا و رکوع و سجود پرداختند بدین خاطر بفرموده امام صادق (علیه السلام) : پرده ها کنار رفت و آنها جایگاهشان در بهشت را مشاهده نمودند. (2)

یاران امام حسین (علیه السلام) در کربلا عده ای از مدینه با حضرت حرکت نمودند بعضی در مسیر مدینه تا کربلا به حضرت پیوستند و برخی نیز مخفیانه خود را از کوفه به کربلا رساندند و از علی اصغر ششماهه تا حبیب بن مظاهر جملگی برای دفاع از فرزند رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) جان خود را در طبق اخلاص نهادند.

درباره تعداد شهداء کربلا نظریات متعدّدی وجد دارد اما سید بن طاووس نقل کرده امام باقر (علیه السلام) فرمود:

ص: 124


1- لهوف، ص 90.
2- بحار الانوار، ج 44، ص 297، روایت 1.

اصحاب امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا چهل و پنج سواره و صد نفر پیاده بودند در حرم امام حسین (علیه السلام) نام صد و بیست تن از آنها بر روی تابلو بزرگی ثبت شده است.

دربارهٔ محل دفن شهداء کربلا تاریخ نویسان شیعه و عامه اتفاق نظر دارند

هنگامی که سپاه کوفه سرزمین کربلا را ترک کرد قبیله بنی اسد که نزدیک کربلا سکونت داشتند برای دفن بدنهای مطهر شهداء آمدند اما بدنهای قطعه قطعه و بدون سر وضع دلخراشی بوجود آورده بود که قادر به شناسایی بدنها بنودند.

تا اینکه حضرت زین العابدین (علیه السلام) به قدرت الهی از کوفه به کربلا آمد و بدن مطهر امام حسین (علیه السلام) و حضرت اباالفضل (علیه السلام) را خود دفن نمود و با راهنمایی ،حضرت بنی اسد بدن مطهر حضرت علی اکبر (علیه السلام) را نزدیک امام حسین (علیه السلام) ، بدن مطهر حبیب بن مظاهر را کمی دورتر و بقیه شهداء را پایین پای امام حسین (علیه السلام) در کنار هم دفن نمودند لازم به تذکر است نه تنها قسمتی که ضریح نقره ای دارد بلکه تمام محوطهٔ پایین پای امام حسین (علیه السلام) قبور شهداء کربلا است و رعایت حرمت آن لازم است.

ص: 125

زیارت شهداء کربلا

اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَوْلِيَاءَ اللَّهِ وَ أَحِبَّاتَهُ

سلام شما بر ای اولیاء خدا و دوستانش

اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَصْفِيَاءَ اللَّهِ وَ اَوِدَّاتَهُ

سلام شما بر ای برگزیدگان خدا و

اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَنْصَارَ دینِ الله اَلسَّلامُ

سلام شما بر ای یاران دین دوستدارانش

عَلَيْكُمْ يَا أَنْصَارَ رَسُولِ اللهِ السَّلامُ عَلَيْكُمْ

سلام بر شما ای یاران خدا رسول سلام بر شما

يَا أَنْصَارَ أَميرِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا

ای یاران امیرمؤمنان سلام شما ای

أَنْصَارَ فَاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ السَّلَامُ

یاران فاطمه بانوی زنان جهانیان سلام

عَلَيْكُمْ يَا أَنْصارَ أَبي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ

شما بر ای یاران حضرت ابا محمد حسن بن

ص: 126

عَلِيٍّ الْوَلِيِّ النَّاصِحِ السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا

على آن دوست خیرخواه سلام بر شما ای

أَنْصَارَ أَبي عَبْدِ اللهِ بِاَبى أَنْتُمْ وَ أمّي طِبْتُمْ

یاران حضرت اباعبدالله پدر مادرم فدای شما به راستی

طابَتِ الأَرْضُ أَنتُم التي فيها دُفِنْتُمْ وَ

پاکیزه شدید شما پاکیزه گشت آن زمینی که و در آن مدفون شدید

فُرْتُمْ فَوْزًا عَظِيمًا فَيا لَيْتَني كُنْتُ مَعَكُمْ

به رستگاری بزرگی رسیدید پس ای کاش من هم

فَافُوزَ مَعَكُمْ

که با شما رستگار گردم

(4) حبيب بن مظاهر

حبیب بن مظاهر یکی از اصحاب خاص امیرالمؤمنین (علیه السلام) بود او ساکن ،کوفه از بزرگان بنی اسد و حافظ قرآن بود و هر شب یک ختم قرآن میخواند

او که از علوم اهل بیت علیهم السلام بهره برده بود هنگامی که میثم تمار را دید گفت: «میبینم شیخی را که بخاطر محبّ اهل بیت علیهم السلام او را به دار

ص: 127

میزنند و این چنین از آینده میثم خبر داد

امام حسین (علیه السلام) روز عاشورا، حبیب بن مظاهر را به فرماندهی جناح چپ سپاه منصوب نمود او با شجاعتی بینظیر با دشمن میجنگید و پس از به هلاکت رساندن شصت و دو نفر از دشمن به شهادت رسید.

بنی اسد هنگام دفن پیکرهای مطهر ،شهداء، حبیب بن مظاهر را چون بزرگ قبیلهٔ آنها بود در جنوب قبرم طهر امام حسين (علیه السلام) دفن نمودند (1)

(5) قتلگاه

قتلگاه مکان مقدسی است که روز عاشورا پیکر مطهر امام حسین (علیه السلام) بر زمین افتاد و با سپری شدن آخرین لحظات عمر ،شریفش روح مطهرش به اعلی علیین منتقل شد

روز عاشورا پس از شهادت ،اصحاب امام حسین (علیه السلام) بتنهایی با دشمن حمله نمود با شجاعتی بینظیر نظم سپاه دشمن را بهم ریخت و عده زیادی از آنها را به هلاکت رساند اما آنها حضرت را محاصره کرده و ضربات بسیاری بر بدن حضرت وارد کردند بحدّی که از شدّت جراحات بدن نیمه جان حضرت برگودال قتلگاه افتاد

ص: 128


1- منتهى الآمال، ج اول

و پس از ضربات دیگر شمر (لعنة الله علیه سر از بدن امام حسین (,) جدا نمود.

پس از شهادت هنگامی که پیکر مطهر حضرت در گودال قتلگاه افتاده بود بدستور عمر سعد ده نفر با اسب بر بدن امام حسین (علیه السلام) تاختند و بدن مطهر حضرت را لگدکوب سم اسبان خود کردند. (1)

بر بارگاه قدس که جای ملال نیست *** سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است

جن و ملک بر آدمیان نوحه میکنند گویا عزای اشرف اولاد آدم است امام صادق (علیه السلام) فرمود: هنگامی که امام حسین (علیه السلام) به شهادت رسید ملائکه به گریه درآمدند و عرضه داشتند بار الها این حسین برگزیده تو و فرزند دختر پیغمر تو است.

خداوند متعال سایه قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را بر پاداشت و فرمود بوسیلهٔ قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) برای او انتقام میگیرم (2)

(6) ابراهيم مجاب

ابراهیم مجاب فرزند محمد فرزند امام کاظم (علیه السلام) است پدرش

ص: 129


1- ارشاد شیخ مفید، ج 2، ص 116
2- لهوف، ص 127.

محمد بخاطر شدّ زهد و تقوی و عبادت به محمّد عابد شهرت یافته بود.

ابراهیم سال 247 هجری در دوران حکومت منتصر عباسی کربلا را وطن خویش قرار داد و پس از سکونت در کربلا به ابراهیم مجاب (جواب داده شده) شهرت یافت زیرا:

روزی ابراهیم به زیارت قبر امام حسین (علیه السلام) آمد: بر حضرت سلام کرد و گفت السّلام علیک یا ابا پدرم سلام بر شما باد در جواب او صدایی بلند شد و فرمود

و علیک السلام یا ولدی فرزندم سلام بر تو (1)

نقشه راهنمای میدان بین الحرمین

(1) حرم حضرت اباالفضل (علیه السلام)

(2) مقام دست راست حضرت اباالفضل (علیه السلام)

(3) مقام دست چپ حضرت اباالفضل (علیه السلام)

(4) خیمه گاه

(5) تل زینبیه

(1) حضرت اباالفضل (علیه السلام)

حضرت اباالفضل (علیه السلام) فرزند امیرالمؤمنین، (علیه السلام) سال چهارم شعبان سال

ص: 130


1- منتهی الآمال، ج 2، ص 263

26 هجری ولادت یافت.

هنگامی که مادرش ام البنین او را بدست امیرالمؤمنین (علیه السلام) داد حضرت او را عباس ،نامید دستهایش را بوسید و یادآور مصائب عبّاس در کربلا شد

او تحت تعالیم ،پدر ،صاحب علم ادب، زهد و تقوی و ایثار شد و شجاعت و دلاوری او زبانزد خاص و عام بود با امام حسین (علیه السلام) از مدینه حرکت کرد و لحظه ای آن حضرت را تنها نگذاشت. در کربلا هنگامی که شمر برای او امان نامه ،آورد او حتی حاضر به جواب دادن نبود و دشمن را مأیوس نمود.

روز عاشورا امام حسین (علیه السلام) پرچم سپاه را بدست او داد.

پس از شهادت اصحاب بعنوان آخرین نفر از محضر امام حسین (علیه السلام) برای نبرد اجاز ،هخواست حضرت برای کودکان از او تقاضای آب نمود حضرت ابا الفضل (علیه السلام) مشکل آب را برداشت و به سمت نهر علقمه (1) حرکت نمود.

گرچه آب توسط چهار هزار نفر محاظت میشد اما حضرت با حمله به آنها خود را به آب رساند مشک را پر از آب نمود و برگشت در

ص: 131


1- رود فرات از چند کیلومتری کربلا میگذرد و در طول تاریخ نهرهای

مسیر بازگشت بدن او را تیرباران کردند ابتدا دست راست و سپس چپ حضرت را قطع ،نمودند، حضرت مشک را به دندان گرفته و به جلو حرکت میکرد تا اینکه با عمود آهنین بر سر حضرت کوبیدند و از اسب به زمین افتاد و با گفتن علیک منی السلام یا ابا عبدالله با برادرش وداع نمود امام حسین (علیه السلام) خود را به بالین اباالفضل (علیه السلام) رساند و فرمود اکنون پشت من شکست هنگام دفن شهداء امام سجاد (علیه السلام) خود پیکر مطهر حضرت اباالفضل (علیه السلام) را در محلی که بدنش از اسب به زمین افتاده بود دفن نمود. (1)

امام سجاد (علیه السلام) : فرمود عبّاس در پیشگاه خدا جایگاهی دارد که روز قیامت تمام شهداء به او غبطه میخورند (2)

زیارت حضرت ابوالفضل

هنگامی که به درب حرم رسیدی بایست و بگو

سَلامُ اللهِ وَ سَلامُ مَلائِكَتِهِ الْمُقَرَّبِينَ وَ

سلام خدا و سلام فرشتگان مقرّبش و

ص: 132


1- بحار الانوار، ج 45
2- عوالم العلوم ، ج 17، ص 349

أَنْبِيَائِهِ الْمُرْسَلِينَ وَ عِبَادِهِ الصَّالِحِينَ وَ

پیمبران فرستاده اش و بندگان شایسته اش و

جَميعِ الشُّهَدَاءِ وَالصِّدِّيقِينَ وَالزَّاكِيَاتُ

تمام شهیدان و راستگویان و درودهای پاکیزه

الطَّيِّبَاتُ فيما تَغْتَدِي وَ تَرُوحُ عَلَيْكَ يَا بْنَ

و پاک در هر با مداد و پسین بر تو ای فرزند

أمير الْمُؤْمِنِينَ أَشْهَدُ لَكَ بالتَّسْليم

امیر مؤمنان گواهی دهم برایت که تو تسلیم بودی

وَالتَّصْدِيقِ وَالْوَفَاءِ وَالنَّصيحَةِ لِخَلَفِ النَّبِيِّ

و تصدیق نمودی و وفاء و خیرخواهی کردی نسبت به حضرت ابا عبدالله یادگار پیامبر

صَلى اللهُ عَلَيْهِ وَالِهِ الْمُرْسَل وَالسِّبْطِ

صلی الله عليه وآله (آن) پیامبر مرسل و نوه

الْمُنتَجَبِ وَالدَّليلِ الْعَالِمِ وَالْوَصيِ الْمُبَلِّغ

برگزیده آن (حضرت) و راهنمای دانشمند که و وصیی رساننده

ص: 133

وَالْمَظْلُوم الْمُهْتَضَم فَجَزَاكَ اللهُ عَنْ رَسُولِهِ

احکام خدا بود و آن ستمدیده ای که حقش پایمال شد پس خداوند پاداشت دهد از جانب رسولش

وَعَنْ الْمُؤْمِنِينَ وَ عَنِ الْحَسَنِ

و از امیر مؤمنان و از حسن

وَالْحُسَيْنِ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَيْهِمْ أَفْضَلَ

و حسین درودهای خدا بر ایشان بهترین پاداشها را

لْجَزَاءِ بِمَا صَبَرْتَ وَاحْتَسَبْتَ وَأَعَنْتَ

به خاطر آن بردباریت پاداش و خوبی و کمکی که کردی و

فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ لَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَكَ وَلَعَنَ

و چه نیکو است سرانجام خانه ات خدا لعنت کند کسی که تو را کشت خدا و

اللهُ مَنْ جَهِلَ حَقَّكَ وَاسْتَخَفَّ بِحُرْمَتِكَ وَ

لعنت کند کسی که جهل ورزید درباره حق تو و سبک شمرد حرمت تو را

لَعَنَ اللهُ مَنْ حَالَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ مَآءِ الْفُرَاتِ

خدا لعنت کند کسی که شد حائل میان تو و میان آب فرات

ص: 134

اَشْهَدُ أَنَّكَ قُتِلْتَ مَظْلُومًا وَاَنَّ اللهَ مُنْجِنٌ

گواهی دهم که به راستی تو مظلوم کشته شدی و به راستی که خدا وفا کند

كُمْ مَا وَعَدَكُمْ جِئْتُكَ يَا بْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ

و عده ای که به شما داده آمده ام آمده ام به درگاهت ای پسر امیر مؤمنان

وَافِدًا إِلَيْكُمْ وَقَلبي مُسَلِّمُ لَكُمْ وتابع وآنا

واردم و شما بر و دلم تسلیم شما و پیروتان هست و خودم

لَكُمْ تَابِعُ وَنُصْرَتي لَكُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّى

نیز پیرو شمایم و یاریم برای شما آماده است تا هنگامی که

يَحْكُمَ اللهُ وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ فَمَعَكُمْ

خدا حکم کند و او بهترین حکم کنندگان است و من طرفدار شما

مَعَكُمْ لا مَعَ عَدُوِّكُمْ إِنِّي بِكُمْ وَ بِإِيَابِكُمْ

شما با هستم نه یا دشمن من و نسبت به شما و

مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ بِمَنْ خَالَفَكُمْ وَ قَتَلَكُمْ

به بازگشتتان در زمان رجعت ایمان دارم و نسبت به هر کس که با شما مخالفت کرده

ص: 135

مِنَ الْكَافِرِينَ قَتَلَ اللهُ أُمَّةٌ قَتَلَتْكُمْ

و شما کشته را کافر و ،منکرم شما را کشتند

بِالْأَيْدي وَ الْأَلْسُن

به دست و زبان

سپس داخل شو و خود را به ضریح مطهّر بچسبان و در حالیکه رو به قبله ایستاده ای بگو

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطيعُ لِلَّهِ

سلام بر تو ای بنده شایسته پیرو خدا

وَلِرَسُولِهِ وَلامیر الْمُؤْمِنِينَ وَالْحَسَنِ

و رسولش و پیرو امیر مؤمنان و حسن

والْحُسَيْنِ صَلَّى الله عَلَيْهِمْ وَ سَلَّمَ السَّلام

و حسین درود خدا و سلامش ایشان باد سلام

عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ وَ مَغْفِرَتُهُ وَ

بر تو و رحمت خدا و برکاتش و آمرزش و خوشنودیش و

ص: 136

رِضْوانُهُ وَ عَلَى رُوحِكَ وَ بَدَنِكَ أَشْهَدُ وَ

بر روح تو و بدنت. گواهی دهم خدا و را نیز به

أَشْهِدُ اللهَ أَنَّكَ مَضَيْتَ عَلَى مَا مَضَى بِهِ

گواهی گیرم که به راستی تو برفتی به همان راهی که

لبَدْرِيُّونَ وَالْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ

رفتند بدان راه جنگجویان بدر و پیکار کنندگان در خدا راه

الْمُنَاصِحُونَ لَهُ فى جِهَادِ اَعْدَائِهِ الْمُبْالِغُونَ

و خیرخواهان او پیکار در دشمنانش و کوشایان

فى نُصْرَةِ أَوْلِيَآئِهِ الذَّابُونَ عَنْ أَحِبَّائِهِ

یاری دوستانش و دفاع کنندگان از دوستانش

فَجَزَاكَ اللهُ أَفْضَلَ الْجَزَاءِ وَ اَكْثَرَ الْجَزَاءِ وَ

خداوند پس دهد پاداشت به بهترین پاداش و بیشترین پاداش و

وْفَرَ الْجَزَاءِ وَ أَوْفَى جَزَاءِ أَحَدٍ مِمَّنْ وَفِي

شایان ترین پاداش و کامل ترین پاداشی که به هر یک از کسانی دهند

ص: 137

بِبَيْعَتِهِ وَاسْتَجَابَ لَهُ دَعْوَتَهُ وَ أَطاعَ وَلاةَ

که به بیعت با او وفا کرد و دعوتش را پذیرفت و پیروی کرد از کاردارانش

أَمْرِهِ أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ بَالَغْتَ فِي النَّصِيحَةِ وَ

گواهی دهم که تو به راستی کوشش خود را در خیرخواهی کردی و

اَعْطَيْتَ غَايَةَ الْمَجْهُودِ فَبَعَثَكَ اللهُ فِي

نهایت تلاش خود را در این راه مبذول داشتی خدایت در

الشهَدَاءِ وَ جَعَلَ رُوحَكَ مَعَ اَرْواحِ

زمرهٔ شهیدان برانگیزد روح را با ارواح

السُّعَدَاءِ وَ أَعْطَاكَ مِنْ جِنانِهِ أَفْسَحَهَا مَنْزِلاً

نیکبختان قرار دهد عطا کند و بر تو از بهشت خویش فراخترین منزل

وَ أَفْضَلَها غُرَفًا وَ رَفَعَ ذِكْرَكَ فِي عِليِّينَ وَ

بهترین غرفه ها را و بالا برد نام برد نام تو را در بالاترین جایگاه ها و

حَشَرَكَ مَعَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَداءِ

محشورت سازد با پیمبران و راستگویان و شهیدان

ص: 138

وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقًا اَشْهَدُ

شایستگان آنها نيكو رفیقانی هستند. گواهی دهم

اَنَّكَ لَمْ تَهِنْ وَ لَمْ تَنْكُلْ وَ أَنَّكَ مَضَيْتَ

که به راستی تو سستی نکردی و سر نتافتی به راهی که رفتی

عَلى بَصِيرَةٍ مِنْ أَمْرِكَ مُقْتَدِيًا بالصَّالِحِينَ

از روی بصیرت بینایی کامل و رفتی اقتداء به مردم شایسته کردی و

وَ مُتَّبِعًا لِلنَّبِيِّينَ فَجَمَعَ اللَّهُ بَيْنَنَا وَ بَيْنَكَ وَ

پیروی از پیمبران نمودی پس گرد خداوند آورد میان ما و

بَيْنَ رَسُولِهِ رَسُولِهِ وَ اَوْلِيَآئِهِ فى مَنازل

تو و رسولش و دوستانش جایگاه های در فروتنان (حق)

الْمُخْبَتِينَ فَإِنَّهُ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ

زیرا که او مهربانترین مهربانان است

نزد سر مطهر دو رکعت نماز بخوان و بگو

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَلا

خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و

ص: 139

تَدَعْ لي في هذَا الْمَكَانِ الْمُكَرَّم وَالْمَشْهَدِ

وامگذار برای من در این مکان گرامی زیارتگاه

الْمُعَظَّم ذَنْبًا إِلَّا غَفَرْتَهُ وَ لا هَمَّا إِلَّا فَرَّجْتَهُ

بزرگ گناهی جز آن که بیامرزیش نه و اندوهی جز آن که برطرف کنی

وَلا مَرَضًا إِلَّا شَفَيْتَهُ وَلا عَيْبًا إِلَّا سَتَرْتَهُ

نه بیماری جز آن که بهبودیش دهی نه عیبی جز آن که بپوشانیش

وَلا رِزْقًا إِلَّا بَسَطْتَهُ وَلَا خَوْفًا إِلَّا آمَنْتَهُ

نه و روزی جز آن که وسیعش کنی و نه ترسی جز آن که ایمنی بخشی

وَلا شَمْلًا إِلَّا جَمَعْتَهُ وَلا غَائِبًا إِلَّا حَفِظْتَهُ

و نه پراکندگی جز آنکه گردآوری و نه شخص دور از نظری را جز آن که نگاهداریش کنی

وَ أَدْنَيْتَهُ وَلا حَاجَةً مِنْ حَوَائِجِ الدُّنْيا

دیدارش را نزدیک گردانی نه و حاجتی از حاجتهای دنیا

وَالْآخِرَةِ لَكَ فيها رضِي وَلِيَ فيها صَلاحُ

و آخرت که خوشنودی تو و صلاح من در آن باشد

ص: 140

إِلَّا قَضَيْتَهَا يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ

جز آنکه برآوری آن را ای مهربانترین مهربانان

سپس پایین پا بایست و بگو

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا الْفَضْلَ الْعَبَّاسَ ابْنَ

سلام بر تو ای اباالفضل العباس فرزند امیر

الْمُؤْمِنِينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ سَيِّدِ

مؤمنان سلام تو ای فرزند آقای

الْوَصِيِّينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ أَوَّلَ الْقَوْم

اوصیاء، سلام بر ای تو فرزند نخستین که مردمی

اِسْلَامًا وَ أَقْدَمِهِمْ إِيمَانًا وَ أَقْوَمِهِمْ بِدينِ

مسلمان شد و جلوترین کسی که ایمان آورد و محکمترین مردم نسبت به دین

اللهِ وَ أَحْوَطِهِمْ عَلَى الإِسْلام اَشْهَدُ لَقَدْ

خدا و با احتیاط ترین افراد درباره اسلام گواهی دهم که تو

نَصَحْتَ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَخِيكَ فَنِعْمَ الْأَخ

بخوبی خیرخواهی کردی دربارهٔ خدا و رسولش و دربارهٔ ،برادرت پس چه نیکو برادر

ص: 141

الْمُوَاسَى فَلَعَنَ اللهُ أُمَّةً قَتَلَتْكَ وَ لَعَنَ الله

همدردی بودی خدا لعنت کند که مردمی تو را کشتند و خدا لعنت کند

أُمَّةً ظَلَمَتْكَ ظَلَمَتْكَ وَلَعَنَ وَ لَعَنَ اللهُ أُمَّةَ اسْتَحَلَّتْ مِنْكَ

که مردمی به تو ستم کردند خدا و لعنت کند مردمی که حرمت تو را

الْمَحارِمَ وَانْتَهَكَتْ حُرْمَةَ الإِسْلامِ فَنِعْمَ

حلال شمردند و پایمال (کردند و دریدند نسبت به تو حرمت اسلام را

الصَّابِرُ الْمُجَاهِدُ الْمُحَامِي النَّاصِرُ وَالْأَخ

و تو چه نیکو شکیبای مجاهد و حامی حامی و یاوری بودی یاوری بودی و چه خوب برادری

الدَّافِعُ عَنْ أَخِيهِ الْمُجِيبُ إِلَى طَاعَةِ رَبِّهِ

که مدافع از برادرش بود و اطاعت پاسخ دهنده پروردگارش و

الرَّاغِبُ فِيمَا زَهِدَ فِيهِ غَيْرُهُ مِنَ مِنَ الثَّوَابِ

و مشتاق بودی بدانچه کناره گیری کردند از آن دیگران از آن نیک پاداش

الْجَزيل وَالقَنَاءِ الْجَمِيلِ وَ اَلْحَقَكَ الله

بسیار و ستایش زیبا ملحقت ساخت و خداوند

ص: 142

بِدَرَجَةِ ابْآئِكَ في جَنَّاتِ النَّعيم اللهُمَّ إِنِّي

به درجه پدرانت در بهشتهای پر نعمت !خدایا من اقدام

تَعَرَّضْتُ لِزِيَارَةِ أَوْلِيَائِكَ رَغْبَةً فِي ثَوَابِكَ

به زیارت دوستانت کردم به خاطر اشتیاقی که در پاداش نیک تو دارم

و رَجَاءَ لِمَغْفِرَتِكَ وَ جَزيلَ إِحْسانِكَ

و به امید آمرزشت و بسیاری احسانت

فَاسْتَلُكَ اَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَالِهِ

پس از تو خواهم که اولاً درود فرستی بر محمد و آل پاکش و

الطَّاهِرِينَ وَ أَنْ تَجْعَلَ رِزْقِي بِهِمْ دَارّاً وَ

دیگر آن که روزیم را به واسطه ایشان ریزان گردانی و

عَيْشى بهِمْ فَاراً و زيارتى بهمْ مَقْبُولَةً وَ

وَ خوشیم را بدانها ثابت زیارتم و را به خاطر آنها پذیرفته و

حيواتي بِهمْ طَيِّبَةً وَاَدْرِجنِي إِدْراج

زندگیم را بدیشان بدیشان دل پسند کنی و مرا در زمره گرامیان درج کنی

ص: 143

الْمُكْرَمينَ وَاجْعَلْنى مِمَّنْ يَنْقَلِبُ مِنْ زِيَارَةِ

از کسانی که قرارم دهی چون از زیارت زیارتگاه دوستانت باز گردد

مشاهد أَحِبَّائِكَ مُفْلِحًا مُنْجِحًا قَدِ

رستگار و کامیاب باشد چنان که مستوجب شده باشد

اسْتَوْجَبَ غُفْرانَ الذُّنُوبِ وَ سَتْرَ الْعُيُوبِ

آمرزش گناهان و پوشیدن عیبها و برطرف شدن گرفتاریهایش

وَكَشْفَ الْكُرُوبِ إِنَّكَ أَهْلُ التَّقْوى وَ

را که به راستی تو شایسته هستی پرهیزکاری از) (تو را و

اَهْلُ الْمَغْفِرَة

اهل آمرزشی

وداع

هنگام ،وداع نزد قبر مطهر بایست و بگو

اَسْتَوْدِعُكَ اللهَ وَ أَسْتَرْعِيكَ وَ أَقْرَءُ عَلَيْكَ

خدا می سپارمت و توجه و مراعات کردنت را خواهانم

ص: 144

السَّلامَ آمَنَّا بِاللهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ بِكِتَابِهِ وَ بِمَا

سلام بر تو میفرستم ایمان داریم به خدا و رسولش و به کتابش و بدانچه

جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللهِ اَللّهُمَّ فَاكْتُبْنَا مَعَ

او از نزد خدا آورده است. خدایا! بنویس نام ما را با

الشَّاهِدينَ اَللّهُمَّ لَا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ

گواهان خدایا! مگردان این زیارت را آخرین بار زیارتم از

زِيَارَتي قَبْرَ ابْنِ أَخي رَسُولِكَ صَلّى اللهُ

قبر فرزند برادر پیغمبرت که درود تو

عَلَيْهِ وَالِهِ وَارْزُقْني زِيَارَتَهُ أَبَدًا مَا

بر او و آلش باد و روزی من کن زیارتش را همیشه

أَبْقَيْتَنى وَاحْشُرْني مَعَهُ وَ مَعَ ابْائِهِ فِي

تا زنده ام داری و من را محشور گردان با او با و پدرانش

الجِنَانِ وَ عَرِّفْ بَيْنِي وَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ رَسُولِكَ

در بهشت و شناسایی بر قرار کن میان من و او و پیامبرت

ص: 145

وَ اَوْلِيَائِكَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَالِ

و دوستانت خدایا! درود فرست محمد بر و آل

مُحَمَّدٍ وَ تَوَفَّنِي عَلَى الْإِيمَانِ بِكَ

محمد و بمیرانم بر ایمان به خودت

وَالتَّصْدِيقِ بِرَسُولِكَ وَالوِلايَةِ لِعَلِيٍّ بن

و تصدیق به پیامبرت و بر ولایت على بن

أبي طالِبٍ وَالْاَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ عَلَيْهِم

ابی طالب و امامان از فرزندانش عليهم السلام

السَّلامُ وَالْبَرْآنَةِ مِنْ عَدُوِّهِمْ فَإِنِّي قَدْ

بیزاری از دشمنانشان زیرا که من ای پروردگار

رَضِيتُ يَا رَبِّي بِذلِكَ وَصَلَّى اللهُ عَلَى

مهربان به همین خوشنودم و درود خدا بر

مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ

محمد و آل محمد

ص: 146

(2) مقام دست راست حضرت اباالفضل (علیه السلام)

جایگاهی است که دست راست حضرت اباالفضل (علیه السلام) از بدن جدا شد

هنگامی که حضرت اباالفضل (علیه السلام) مشک را پر از آب کرد و سمت خیمه ها حرکت نمود سپاه دشمن او را تیرباران کردند و یکی از سربازان که در پشت نخلی کمین کرده بود هنگام عبور حضرت بیرون آمد و با شمشیر دست راست حضرت اباالفضل (علیه السلام) را قطع نمود.

حضرت بلافاصله شمشیر را بدست چپ گرفت، مشک را بدوش چپ انداخت و این اشعار را می خواند

و الله ان قطعتم یمینی *** انی احامی ابدا عن دینی

و عن امام صادق اليقين *** نجل النبي الطاهر الأمين (1)

بخدا سوگند گرچه دست راستم را قطع کردید

اما همواره از دینم حمایت میکنم

و حمایت میکنم از امامی که یقینا راستگو است

و فرزند پیغمبر پاک و امین است

ص: 147


1- بحار الانوار، ج 45، ص 40

(3) مقام دست چپ حضرت اباالفضل (علیه السلام)

جایگاهی است که دست چپ حضرت اباالفضل (علیه السلام) از بدن جدا شد. هنگامی که دشمن دست راست حضرت را از بدن جداکرد، مأیوس نشد و به حرکت خود به سمت خیمه ها ادامه داد تا اینکه یکی از سربازان که در پشت نخلی کمین کرده بود بیلرون آمد و با شمشیر دست چپ حضرت ابالفضل (علیه السلام) را قطع نمود حضرت مشک را به دندان گرفت

و این اشعار را زمزمه کرد

يانفس لا تخشى من الكفّار

ای نفس مترس از این کفار

و ابشری برحمة الجبّار

ترا بشارت به رحمت پروردگار جبّار

مع النبى السيد المختار

بهمراه پیامبر مختار

قد قطعوا ببغيهم يساري

آنها دست چپم را قطع نمودند

فاصلهم يا ربّ حر النار (1)

خدایا آنها را در آتش جهنّم قرار ده

ص: 148


1- همان مدرک

(4) خیمه گاه

مکانی است که شب و روز عاشورا خیمه های امام حسین (علیه السلام) در آن برپا بوده است البته بنای فعلی خیمه گاه اخیرا ساخته شده و قدمتی ندارد.

روز دوم ،محرّم امام حسین (علیه السلام) و اصحابش وارد سرزمین کربلا شدند. حر بن یزید ریاحی به همراه سپاه هزار نفری خود حضرت را مجبور به اقامت در این منطقه کرد و آنها بالاجبار برای اقامت خیمه های خود را بر پا نمودند.

شب عاشورا بدستور حضرت خیمه ها را نزدیک همر قرار دادند جلو خیمه ها سپاه امام حسین (علیه السلام) مستقر شده از خیمه ها محافظت می نمودند و پشت خیمه ها را خندقی حفر نمودند و با روشن کردن آتش از حمله دشمن جلوگیری کردند شب عاشورا از خیمه ها صدای مناجات اصحاب امام حسین (علیه السلام) بگوش میرسید و روز عاشورا زنها و کودکان در خیمه ها نگران و مضطرب شهادت یاران امام حسین (علیه السلام) را شاهد بودند تا اینکه با شهادت امام حسین (علیه السلام) سپاه دشمن خیمه ها را آتش زده و به زنان و کودکان حمله کردند آنها از ترس آتش و حملهٔ دشمن پا به فرار گذاشته در میان نخلستانها آواره شدند (1)

ص: 149


1- امالی صدوق مجلس سیام و سی و یکم

مزار شریف ابن فهد حلی رحمه الله

جمال الدین احمد بن محمد بن فهد حلی سال 757 هجری در شهر حله نزدیک کربلا به دنیا آمد. نزد علماء بزرگ شیعه کسب فیض نمود. از اعاظم علماء شیعه و صاحب نظر در علوم مختلف اسلامی بود و در زهد و تقوی و اخلاق شهرت زیادی داشت.

در موضوع امامت با سنی ها مناظره ،نمود پس از ثابت نمودن حق در این مناظره حاکم عراق شیعه شد و در سخنرانی خود از امیرالمؤمنین و ائمه علیهم السلام تجلیل نمود.

حدود 47 کتاب مانند عدّة الداعی در دعا تألیف نمود

سال 841 هجری در کربلا وفات یافت بدن شریفش در منزل خود نزدیک خیمه گاه به خاک سپرده شد. (1)

(5) تل زينبيه

مکانی است که مشهور است حضرت زینب علیها السلام بر آن ایستاد و شهادت برادرش امام حسین (علیه السلام) را شاهد بود.

روز عاشورا پس از شهادت اصحاب امام حسین (علیه السلام) با اهل بیت خود وداع کرده به میدان رفت و بر دشمن حمله نمود

ص: 150


1- دايرة المعارف تشیع جلد 1

با هر حمله ای سپاه دشمن پا به فرار گذاشته و عده ای از آنها به هلاکت میرسیدند و حضرت با صدای بلند میفرمود

لا حول ولا قوة الا بالله

اهل خیام حرم با شنیدن صدای امام حسین (علیه السلام) به زندن بودن حضرت دلگرم میشدند تا اینکه به دستور عمر سعد امام حسین (علیه السلام) را محاصره کرده تیرباران نمودند و از شدت جراحات، بدن نیمه جان حضرت از اسب به زمین افتاد

هنگامی که اسب صاحب خود را در خون غوطه ور دید آمد کنار گودال قتلگاه و یال و موهای سرش را به خون حضرت رنگین کرد و به طرف خیمه ها حرکت نمود زنان و کودکان با دیدن اسب بی صاحب و یال خونین و زین واژگونش بر سر و سینه زنان از خیمه ها بیرون دویدند و حضرت زینب علیهم السلام به سمت میدان حرکت نمود و در مکانی ایستاد که گودال قتلگاه را بهتر ببیند

حضرت زینب علیهم السلام با دیدن بدن نیمه جان برادرش که توسط دشمن محاصره و هدف ضربات شمشیر و نیزه آنها قرار گرفته بود، فریاد کشید و گفت: «ای برادر من ای کاش آسمان بر زمین فرو میریخت.....

حضرت با دیدن عمر سعد فرمود: آیا حسین (علیه السلام) را میکشند و تو

ص: 151

نگاه میکنی؟ عمر سعد اعتنایی نکرد

حضرت زینب علیها السلام فرمود: وای بر شما آیا در بین شما مسلمانی نیست؟ عمر سعد در جواب زینب کبری علیهم السلام دستور دادکار را تمام کنید.

در حالی که حضرت زینب علیهم السلام با دل شکسته و پریشان و چشمان مضطرب بر تل زینبیه ایستاده و بدن غرقه به خون برادرش را می نگرد شمر لعنة الله علیه با خنجر برهنه وارد شد و سر از بدن امام حسین (علیه السلام) جداکرد. (1)

استقامت در لغت صبر است و معنا زینب است *** صبر باشد قطره ای ناچیز و دریا زینب است

در جهان آفرینش بهترین زن فاطمه است *** بین زنها بهترین زن بعد زهراء زینب است

محل شهادت حضرت علی اکبر (علیه السلام)

حضرت علی اکبر (علیه السلام)، فرزند بزرگ امام حسین (علیه السلام) ، اولین نفر از بنی هاشم بود که روز عاشورا به میدان جنگ آمد. او پس از کسب اجازه از پدر به دشمن حمله ،برد شجاعانه جنگید و تعداد زیادی از آنها را به هلاکت رساند لشگر کوفه پس از محاصره و وارد کردن ضربات متعدد

ص: 152


1- لهوف، ص ،119 امالی صدوق، مجلس سی ام.

آن حضرت را ناجوانمردانه به شهادت رساند.

هنگامی که پیکر مطهر علی اکبر (علیه السلام) از اسب به زمین افتاد امام حسین (علیه السلام) با حضور در کنار او در حالی که اشک میریخت فرمود !پسرم خدا مردمی را که تو را کشتند بکشد چه چیز آنان را بر خدا و هتک حرمت رسولش جسارت و گستاخی داده است؟ پس از تو خاک بر سر دنیا.

حضرت زینب علیها السلام با دیدن این صحنه خود را بر روی پیکر مطهرش انداخت و با امام حسین (علیه السلام) همدردی نمود. جوانان بنی هاشم به دستور امام حسین (علیه السلام) بدن مطهرش را به کنار خیمه ها منتقل نمودند.

جایی که امروزه به محل شهادت حضرت علی اکبر (علیه السلام) شهرت دارد مکانی است که بدن مطهر آن حضرت از اسب به زمین افتاد. این محل شمال حرم مطهر امام حسین (علیه السلام) در خیابان مقابل باب السلام حرم مطهر قرار دارد

محل شهادت حضرت علی اصغر (علیه السلام)

حضرت علی اصغر (علیه السلام) ، کودک شیرخوار امام حسین (علیه السلام) ، مادرش ،رباب دختر امرؤالقیس بود. هنگامی که امام حسین (علیه السلام) روز عاشورا علی اصغر (علیه السلام) را در بغل داشت، حرمله لعنة الله علیه، گلوی مبارکش

ص: 153

را هدف قرار داد با اصابت ،تیر خون بر بدن مطهرش جاری شد و در آغوش پدر به شهادت رسید.

امروزه مکان منسوب به محل شهادت حضرت علی اصغر (علیه السلام)، شمال حرم مطهر امام حسین (علیه السلام) در خیابان مقابل باب السلام حرم مطهر قرار دارد.

مقام امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

مقام امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در شهر کربلا یکی از مکانهای مقدسی است که حضور وجود مبارک حضرت در آن معروف است. شایسته است با حضور در این مکان مقدس سلامتی و ظهور آن حضرت را از خداوند متعال مسألت نماییم.

زیارت در بیرون شهر کربلا

1- زیارتگاه منسوب به عون بن عبدالله بن جعفر

اشاره

زیارتگاهی است با ضریحی کوچک و بنای معمولی که در دوازده کیلومتری شمال ،کربلا، کنار اتوبان کربلا - بغداد واقع شده و گفته می شود منسوب به عون بن عبدالله بن جعفر (علیه السلام) است

ص: 154

عون بن عبد الله بن جعفر (علیه السلام)

عون فرزند عبدالله فرزند جعفر طیار (برادر امیرالمؤمنین (علیه السلام) ) به همراه مادرش حضرت زینب کبری علیها السلام در کربلا حضور داشت و تا آخرین لحظه عمر خود از امام حسین (علیه السلام) دست برنداشت.

روز عاشورا پس از شهادت برادرش ،محمد عازم میدان شد و پس از به هلاکت رساندن بیست و یک نفر بدست عبد الله بن قطبه طائی به شهادت رسید (1) لازم به تذکر است در منابع معتبر تاریخی درباره محل دفن عون بن عبدالله بن جعفر اظهار نظر نشده است و با استناد به نقل تاریخ مبنی بر دفن شهداء در پایین پای امام حسین (علیه السلام) میتوان گفت قبر عون در میان قبور شهداة کربلا است (2)

پس شایسته است زائران محترم علاوه بر زیارت عون بن عبدالله بن جعفر (علیه السلام) در این مکان (رجاء) در حرم امام حسین (علیه السلام) (محل دفن شهداء نیز آن بزرگوار را زیارت .کنند

ص: 155


1- منتهى الآمال، ج 1، ص 456 ارشاد شیخ مفید، ج 2، ص 111.
2- علاوه بر آن نقل شده در این مکان قبر سیدی به نام عون از نواده های امام حسن مجتبى (علیه السلام) قرار دارد و شاید تشابه اسمی موجب شده به اشتباه این مکان به عون فرزند حضرت زینب علیها السلام نسبت داده شود میراث کربلا، ص 91.

2 - مرقد مطهّر طفلان مسلم

در شمال کربلا، نزدیک شهر مسیب و کنار اتوبان کربلا-بغداد زیارتگاهی بر حاشیه رود فرات قرار گرفته که دارای صحن نسبتا بزرگ و دو گنبد کنار هم میباشد. داخل بنای آن دو ضریح کوچک قرار دارد که متعلّق به محمّد و ابراهیم پسرهای خردسال مسلم بن عقیل است.

وقتی حضرت مسلم به امر امام حسین (علیه السلام) بسوی کوفه رفت فرزندان او همراه سیدالشهداء (علیه السلام) به کربلا رفتند.

دو پسر بزرگ مسلم به نامهای عبدالله و محمّد روز عاشورا به شهادت رسیدند و دختر سیزده سالۀ او در سفر اسارت فرزندان امام حسین (علیه السلام) را همراهی میکرد

علاوه بر آن مسلم بن عقیل دارای دو پسر خردسال نامهای محمد و ابراهیم بود مادرشان از اولاد جعفر طیّار و آنها همراه اهل بیت امام حسین (علیه السلام) (1) ، به اسارت سپاه عبیدالله بن زیاد درآمدند.

آنها بدور از چشم سربازان گریختند و به خانه زنی نیکوکار پناه بردند، گرچه زن از آنها پذیرائی کرد اما دامادش با ورود به خانه و اطلاع پیدا کردن از حضور آنها به طمع جایزهٔ عبیدالله بن زیاد، سر از بدنشان

ص: 156


1- منتهی الآمال، ج 1، ص 386

جدا کرد و سرهای بریده را نزد عبیدالله برد و ماجرا را نقل کرد

عبیدالله بن زیاد از قساوت قلب او به خشم آمد و دستور داد تا سر از بدنش جداکنند. (1)

درباره کییت دفن بدنهای مطهر ایندو شهید مظلوم در منابع تاریخی اظهار نظر نشده است

3- مرقد مطهر حرّ بن يزيد رياحى

در حدود 10 کیلومتری غرب کربلا زیارتگاهی است با صحنی ،بزرگ ایوانی بلند و بنایی زیبا که گنبد بر روی آن نشانگر ضریح حربن یزید ریاحی است

حر بن یزید ریاحی بزرگ قبیله بنی تمیم و شجاع و دلاور کوفه بدستور عبید الله بن زیاد با سپاه هزار نفری خود بقصد متوقف نمودن امام حسین (علیه السلام) از کوفه حرکت کرد، در بین راه با کاروان امام حسین (علیه السلام) روبرو شد و بهمراه آنها حرکت میکرد تا اینکه در کربلا با رسیدن دستور ،عبیدالله مانع حرکت آنها شد.

گرچه حرّ راه را بر امام حسین (علیه السلام) بسته بود اما همواره بر این اندیشه بود که این اقدامات پایانی صلح آمیز خواهد داشت ولی هنگامی

ص: 157


1- عوالم العلوم، ج 17 ، ص 353.

که حرّ صبح روز عاشورا اسباب شهادت فرزند رسول الله را مهیا دید به فکر فرو رفت

آیا با ماندن در سپاه کوفه مقامها و جاذبههای دنیوی را جستجو کند یا اینکه با توبه حقیقی و حرکت بسوی امام حسین (علیه السلام) عزّت ابدی را برای خود تضمین کند

عقل و فطرت پاک و خداجوی ،حرّ عزّت ابدی را برگزید و گرچه مرگ را در چند قدمی خود میدید

حرّ سوار بر اسب بسوی امام حسین (علیه السلام) حرکت نمود با دور شدن از سپاه کوفه دست بر سر نهاد و با خدا مناجات میکرد بارالها پشیمانم مرا ببخش باعث ترس و وحشت اولیائت و فرزندان پیغمبرت شدم

هنگامی که به امام حسین (علیه السلام) نزدیک شد از اسب پیاده شد زمین را بوسید و پیشانی بر خاک نهاد حضرت فرمود:

چه کسی هستی سرت را بلندکن

حرّ عرض کرد: «جانم فدای تو باد پسر رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) ، من همانم که راه را بر تو بستم اکنون از کرده خود پشیمانم آیا توبه من پذیرفته میشود؟

حضرت فرمود: خداوند میپذیرد و تو را میبخشد

ص: 158

با شروع ،جنگ حربن یزید ریاحی پا به میدان گذاشت و جنگاوران نام آور سپاه کوفه را به هلاکت رساند تا اینکه عمر سعد دستور داد، دسته جمعی بر او حمله کرده او را تیرباران کنند

هنگامی که بدن نیمه جان حرّ بر روی زمین افتاد، اصحاب امام حسین (علیه السلام) او را نزد حضرت آوردند، حضرت با دست مبارکش بر صورت خون آلود حرکشید و فرمود: «به خدا سوگند در دنیا و آخرت آزادی». پس از خاتمه جنگ بستگان حرّ در سپاه کوفه نزد عمر سعد وساطت کردند و بدن مطهرش را بیرون از کربلا بخاک سپردند. (1) (2)

دارم بدل شها هوس خاک کوی تو *** ترسم بخاک تیره برم آرزوی تو

هرگز هوای کوی تو از سر نمیرود *** دارم همیشه من بزبان گفتگوی تو

گلزار عمر من که ز هجرت خزان شده *** خرم شود دمی که بیایم بسوی تو

دارم امید وصل تو را از خدای خویش *** دل از فراق گشته پریشان چو موی تو

ص: 159


1- امالی صدوق، مجلس سیام، منتهی الآمال، ج اول
2- فاصلهٔ «کربلا» تا «المنذريّه و خسروی حدود 300 کیلومتر است.

بیداری زمانه نخواهم اگر بخواب *** میشد نصیب دیدن روی نکوی تو

در دل نماندم بجهان هیچ آرزو *** وارد شوم چو در حرم مشک بوی تو

در روز حشر چوم ز لحد سر برآورم *** باشم به گفت وگوی تو و جستجوی تو

محروم از عطای تو هرگز نمیشوم *** منع عطا ز شاه و گدا نیست خوی تو

گر عاصیان خدا بتو بخشد روا بود *** بیش از گناه خلق بود آبروی تو

شستی ز ماسوی دل و جانرا براه دوست *** مانند ما سوای همه از شستسوی تو

برجد و مادر و پدرت رحمت خدا *** هم بر برادران تو هم بر عموی تو

ای کاش روز قتل تو بودم بروزگار *** تا جان کنم فدای تو در پیش روی تو

ص: 160

آب فرات گشته گل آلود چون هنوز *** شرمنده است از لب خشک و گلوی تو

بهر نماز بود و مناجات با خدای *** گردید خون روی تو آب وضوی تو

از من سلام بر تو و بر یاوران تو *** هردم هزار لعنت حق بر عدوی تو

شاها اگر ز لطف به اصغر نظر کنی *** آن کلب آستان تو آید بکوی تو (1)

ص: 161


1- این شعر توسط مرحوم حجة الاسلام سید اصغر هاشم زاده پدر مؤلف در روز عاشورا با چشم گریان در زمان که راه کربلا بسته بوده سروده شده است.

ص: 162

فصل سوّم : سامرا

اشاره

ص: 163

راهنمای حرم عسکریین علیهما السلام

ص: 164

سامراء

در گذشته نام این منطقه را سام راه میگفته اند؛ چراکه «سام» فرزند حضرت نوح (علیه السلام) را از آن جا گذشته است. در سال 14 ق که عراق به دست سعد بن وقاص فتح ،شد نام این شهر «سُرَّ مَن رَآه گذارده شد؛ یعنی شادمان میشود هر کس آن جا را ببیند و یا خوشحال مینماید آن ،شهر هر کس آن را ببیند ابتدا معتصم عباسی به این شهر توجه کرد و پس از معتصم پسرش واثق عباسی خلیفه شد پس از ،واثق برادرش متوکل عباسی به مدت 14 سال در سامراء خلافت کرد و در مدت خلافتش انواع جنایات را مرتکب شد از آن جمله عده ای از سادات علوی را به شهادت ،رسانید و هفده مرتبه قبر حضرت سیدالشهداء را خراب کرد.

به دستور متوکل عباسی بود که امام هادی را از مدینه به سامراء

ص: 165

آوردند تا او را کاملا و از نزدیک زیر نظر داشته باشند. سامراء تا بغداد 125 کیلومتر فاصله دارد. این شهر دارای آب و هوای نسبتاً خوب و زمینهای حاصل خیز است و رود دجله از میان آن میگذرد. این شهر در زمان متوکل عباسی دارای پادگان نظامی بود و امام حسن عسکری به دلیل حصر در این پادگان به عسکری مشهور شدند.

وقتی نزدیک شهر سامراء میشویم گنبدی بسیار با عظمت و دو مناره جلب توجه میکند که در داخل ،آن مرقد مطهر و منوّر امام هادی علی النقی پشت سرشان مرقد نورانی امام حسن عسکری و پشت سر امام عسکری قبر جناب نرجس خاتون، همسر امام عسکری (علیه السلام) و مادر حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قرار دارد. پایین پای این سه نفر قبر حکیمه خاتون دختر امام جواد؛ یعنی خواهر امام هادی (علیه السلام) و

عمه ی امام حسن عسکری (علیه السلام) قرار گرفته که به خاطر وجود این قبور مطهر ضریح شش گوشه دارد. همچنین قبر سمانه ،خاتون مادر امام هادی؛ سوسن خاتون مادر امام عسکری و مرقد امام زاده حسین فرزند امام هادی در همین حرم مطهر است که نشان و علامتی از آنها وجود ندارد؛ ولی مناسب است زائران ،محترم با تلاوت حمد و سوره ارواح طیبه آنها را شاد کنند

ص: 166

خلاصه ای از زندگی امام علی النقی (علیه السلام)

امام دهم حضرت علی بن محمد الهادى (علیه السلام) بنا به قول مشهور در تاریخ پانزدهم ذی حجه سال 212 ق در حوالی مدینه متولد شدند. بعضی ولادت آن حضرت را دوم و بعضی پنجم ماه رجب دانسته اند. مادر گرامی آن حضرت، سمانه مغربیه» نام داشت که از زنان فاضلهی عصر خود بود و بسیار روزهی مستحبّی میگرفت امام هادی در وصف مادر گرامی خویش فرمودند: «مادرم آشنا به حق من و از اهل بهشت است شیطان به او نزدیک نمی شود آزار ستمگران به او نمیرسد و

خداوند، حافظ او است...». نام امام دهم «علی» و کنیه آن حضرت «ابوالحسن (ثالث» و «ابوالحسن ماضی» نیز گفته شده است.

مشهورترین القاب ایشان «هادی» و «نقی است. از آن جاکه ایشان و فرزندشان امام حسن عسکری (علیه السلام) در محله ای از سامراء به نام «عسکر» (یعنی) لشگر و سپاه سکونت داشته و در حقیقت زیر نظر بوده اند به آن دو بزرگوار، لقب «عسکری نیز داده بودند. بنابر برخی نقل ها، جمعی نزد متوکل دهمین و سفاک ترین خلیفه عباسی بدگویی امام هادی را کردند و گفتند که آن حضرت در منزل خود اسلحه ی زیادی مخفی کرده و قصد قیام دارد و از شیعیانش در قم نیز نامه های فراوانی دریافت میکند

ص: 167

به منظور تحقیق درباره ی این مسأله گروهی به دستور متوکل شبانه به خانه ی حضرت هجوم آوردند و خانه را بازرسی کردند؛ ولی سلاح و نامهای نیافتند و مشاهده کردند که آن حضرت در حالی که جامه پشمین بر تن دارد روی زمینی که پوشیده از شن و ریگ است نشسته و مشغول تلاوت قرآن هستند ایشان را با همان حالت نزد متوکل بردند.

با آنکه متوکل بارها درصدد بود تا به بهانه ی قیام مسلحانه امام دهم را از میان بردارد ولی هیچگاه به این بهانه دست نیافت با این حال نتوانست آن حضرت را که همچون ،مرکزی شیعیان پروانه وار بر گرد آن می چرخیدند، تحمل کند؛ لذا ایشان را بنا به روایتی، در تاریخ سوم رجب سال 254 ق به شهادت رساند. امام دهم در حالی که هشت سال و پنج ماه از عمر شریفشان میگذشت به مقام امامت نایل شده بودند و پس از سی و سه سال به شهادت رسیدند و در سامرا دفن شدند صلوات الله و سالمه عليه و على آبائه الطاهرين.

خلاصه ای از زندگی امام حسن عسکری (علیه السلام)

پیشوای یازدهم حضرت امام حسن بن على العسكرى (علیه السلام) روز

ص: 168

جمعه هشتم ربیع الثانی سال 232 و بنا به قولی روز دهم یا چهارم ماه در مدینه متولد شدند. نام شریف آن حضرت «حسن»، کنیه ی ایشان «ابومحمد» ، و مشهورترین القابشان «زکی» و «عسکری است. علت ملقب شدن ایشان و پدرشان امام هادی به «عسکری، محصور و زیر نظر بودن ایشان در سامرا در محلی که پادگان نظامی بود، ذکر شده است. نام مادر آن حضرت حدیث»، و به قولی «سلسل» بود.

امام حسن عسکری (علیه السلام) مدتی از عمر خود را در زندان خلفای بنی عباس به سر بردند و در آنجا همواره به عبادت مشغول بودند؛ به طوری که چون دو نفر از سختگیرترین مأموران را به عنوان زندانبان برگزیدند پس از مدتی هر دو نفر اهل نماز و روزه و عبادت شدند و میگفتند چه بگوییم در حق مردی که روزها، روزه میگیرد و شبها را تا صبح به عبادت خدا می پردازد. با کسی صحبت نمیکند و هرگاه نگاه ما به او می افتد بدنمان میلرزد؛ گویی مالک خود نیستیم و اختیارمان ازکف میرود.

از آن جا که پیامبر اکرم و ائمه هدی علیهم السلام همواره از متولد شدن نوزادی خبر می دادند که دوازدهمین امام، و قائم آل محمد علیهم السلام و برچیننده ی بساط ظلم خواهد بود با گذشت زمان، سختگیری های

ص: 169

خلفا برای جلوگیری از تولد این فرزند بیشتر میشد و در زمان امام دهم و امام یازدهم این فشار به اوج خود رسید رفت و آمد شیعیان به نزد آن امامان به شدت محدود شد و جاسوسان خلیفه نیز همواره مراقب بودند تا اگر فرزندی زاده شد او را بکشند

معتمد عباسی خلیفه ،وقت امام عسکری (علیه السلام) را با زهر به شهادت رساند و به دنبال آن عمّال وی در جستجوی فرزند ایشان برآمدند و زنان را نیز تفتیش میکردند تا مبادا کسی حامله باشد.

امام عسکری (علیه السلام) در روز هشتم ربیع الاول سال 260 ،ق، در سن 28 یا 29 سالگی پس از سپری شدن شش سال از امامتشان به شهادت رسیدند و در سامرا مدفون شدند پس از شهادت امام حسن عسکری منصب امامت و خلافت به دست فرزند برومندش، یعنی مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) واگذار شد که تا به حال ادامه دارد. ان شاء الله با ظهورش خلافت ظاهری را هم انجام میدهد

فضیلت زیارت امام عسکری (علیه السلام)

امام عسکری (علیه السلام) فرمود با قبر من در سامرا، برای مردم شرق و غرب عالم، امان است از بلا و عذاب (1)

ص: 170


1- بحار الانوار ج 102 ، ص 59، حدیث 1

زیارت امام هادی (علیه السلام) و امام عسکری (علیه السلام)

هنگام تشرف به حرم عسکریین (علیه السلام) وقتی به درب حرم رسیدی بایست و اجازه تشرف بخواه و بگو

اَدْخُلُ يَا نَبِيَّ اللَّهِ وَاَدْخُلُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ

آیا داخل شوم ای پیغمبر خدا؟ آیا داخل شوم ای امیرمؤمنان؟

أَدْخُلُ يَا فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ سَيْدَةَ نِسَاء

داخل شوم ای فاطمه زهرا بانوی زنان

الْعَالَمِينَ اَدْخُلُ يَا مَوْلايَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٌّ

جهانیان؟ آیا داخل شوم ای مولا و سرورم ای حسن بن على؟

اَدْخُلُ يَا مَوْلايَ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٌّ اَدْخُلُ

آيا داخل شوم ای مولایم ای حسین بن على؟ داخل شوم

يا مَوْلايَ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ اَدْخُلُ يا

ای مولایم على بن الحسين؟ آنا داخل شوم ای

مَوْلايَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٌّ وَأَدْخُلُ يَا مَوْلايَ

مولایم محمد بن على؟ آیا داخل شوم ای مولایم

ص: 171

جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ وَاَدْخُلُ يَا مَوْلايَ مُوسَى

جعفر بن محمد ؟ آیا داخل شوم ای مولایم موسی

بْنَ جَعْفَرٍ وَاَدْخُلُ يَا مَوْلايَ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى

بن جعفر؟ آیا داخل شوم ای مولایم علی بن موسی؟ آیا داخل شوم

اَدْخُلُ يَا مَوْلايَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٌّ وَاَدْخُلُ يا

ای مولایم محمد بن على؟ آیا داخل شوم ای

مَوْلايَ يَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ

مولایم ايا الحسن على محمد ؟ آیا بن

وَاَدْخُلُ يَا مَوْلايَ يَا أَبَا مُحَمَّدِ الْحَسَنَ بْنَ

داخل شوم ای مولایم ای انا محمد حسن بن

عَلِيٌّ اَدْخُلُ يَا مَلائِكَةَ اللَّهِ الْمُوَكِّلِينَ

على؟ آیا داخل شوم ای فرشتگان خدا که به این سپس

بِهَذَا الْحَرَمِ الشَّريف.

حرم شریف گماشته شده اید.

عتبه مبارکه را ببوس و داخل شو و بگو

ص: 172

بسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ وَفي سَبِيلِ اللهِ وَ

.

عَلى مِلَّةِ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ

الِهِ أَللَّهُمَّ اغْفِرْلِي وَ ارْحَمْنِي وَ تُبْ عَلَيَّ

نَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ

بعد از ورود به داخل حرم در مقابل ضریح مطهر امام هادی (علیه السلام) ، و امام عسکری (علیه السلام) بایست و بگو

اَلسَّلامُ عَلَيْكُما يَا وَلِيَّى اللهِ السَّلَامُ عَلَيْكُما

سلام بر شما ای دو ولی (و) دو نماینده خدا سلام شما بر

اللهِ السَّلامُ عَلَيْكُما يَا نُورَى اللهِ

ای دو حجت خدا سلام بر شما ای دو نور خدا

ص: 173

فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ السَّلَامُ عَلَيْكُما يَا مَنْ

در تاریکی های ،زمین سلام شما بر ای بزرگواری دو که

هذا الله في شَأْنِكُمَا آتَيْتُكُمَا زَائِرًا غارقًا

نمایان کرد خداوند اراده اش را دربارهٔ شما. آمده ام به زیارتتان با

بحقكما مُعَادِيًا لِأَعْدَائِكُمَا مُوَالِيَّا لِأَوْلِيَائِكُما

معرفت به حقتان و دشمنم با دشمنانتان و دوست دارم دوستانتان را

مُؤْمِنَّا بِمَا عَامَنْتُمَا بِهِ كَافِرًا بِمَا كَفَرْتُما

و مؤمنم به آنچه شما به آن ایمان آوردید و کافرم بدانچه شما بدان کافر شدید.

مُحققًا لما حَقَّقْتُمَا مُبْطلاً لمَا أَبْطَلْتُما

حق میدانم آنچه را شما حق دانید و باطل دانم آنچه را شما باطل دانستید

اَسْئَلُ اللهَ رَبِّي وَ رَبَّكُما أَنْ يَجْعَلَ حَظَّى مِنْ

درخواست کنم از خدا پروردگار خود و پروردگار شما که قراردهد بهره مرا

زِيَارَتِكُمَا الصَّلوةَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ وَ اَنْ

از زیارت شما دو بزرگوار درود بر محمد و آلش دیگر آن که

ص: 174

يَرْزُقَني مُرَافَقَتَكُما فِى الْجِنَانِ مَعَ ابائِكُمَا

روزی من کند رفاقت شما در را بهشت با پدران شما شایسته

الصَّالِحِينَ وَ أَسْأَلُهُ أَنْ يُعْتِقَ رَقَبَتِي مِنَ

از او که خواهم آزاد گرداند جانم را از

النَّارِ وَ يَرْزُقَنى شَفَاعَتَكُما وَمُصَاحَبَتَكُما وَ

آتش دوزخ و گرداند روزیم شفاعت شما همراهی شما و

يُعَرِّفَ بَيْنِي وَبَيْنَكُما وَلا يَسْلُبَنى حُبَّكُما وَ

شناسایی و آشنایی برقرار کند میان من و شما و از من نگیرد دوستی شما و

حُبَّ ابائِكُمَا الصَّالِحِينَ وَ أَنْ لَا يَجْعَلَهُ

دوستی پدران شایسته شما را، و قرار ندهد این

اخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِيارَتِكُما وَ يَحْشُرَني

زیارتم را آخرین بار زیارت شما و محشور گرداند

مَعَكُما فِى الْجَنَّةِ بِرَحْمَتِهِ اللَّهُمَّ ارْزُقْني

مرا با شما در بهشت به رحمت خود خدایا! روزیم گردان

ص: 175

حُبَّهُمَا وَ تَوَفَّنى عَلى مِلَّتِهما اللهُمَّ الْعَنْ

دوستی این دو بزرگوار را و کیش آنان !خدایا بمیرانم لعنت کن بر

ظالِمي الِ مُحَمَّدٍ حَقَّهُمْ وَانْتَقِمْ مِنْهُمْ

بر ستم کنندگان به حق آل محمد و انتقام گیر آنها از

للهُمَّ الْعَن الأَوَّلِينَ مِنْهُمْ وَالآخِرينَ وَ

!خدایا! لعنت لعنت کن بر اولین و آخرین آنها و و دو چندان کن بر آنان

ضَاعِفْ عَلَيْهِمُ الْعَذَابَ وَابْلُغْ بِهِمْ وَ

عذابت را و برسان آنها را و هم چنین پیروان و

بِأَشْيَاعِهِمْ وَ مُحِبيهمْ وَ مُتَّبِعيهِمْ أَسْفَلَ دَرَك

دوستان و هم مسلکانشان را به پست ترین درجات

مِنَ الْجَحِيمِ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

جهنّم که به راستی تو بر هر چیز توانایی

اَللّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَ وَلِيِّكَ وَابْنِ وَلِيِّكَ

!خدایا شتاب کن در فرج نماینده و فرزنت نماینده ات

ص: 176

وَاجْعَلْ فَرَجَنَا مَعَ فَرَجِهِمْ فَرَجِهِ يا

و گشایشکار ما را با ظهور و فرج ایشان قرار ده،

أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ

ای مهربانترین مهربانان

بعد از زیارت چهار رکعت دو) نماز دو رکعتی نماز زیارت بخوان

وداع

هنگام وداع با امام هادی (علیه السلام) و امام عسکری (علیه السلام) را نزدیک ضریح مطهر بایست و بگو

اَلسَّلامُ عَلَيْكُما يَا وَلِيَّى اللهِ اَسْتَوْدِعُكُمَا الله

سلام بر شما ای دو نماینده خدا شما را به خدا می سپارم

و اقْرَءُ عَلَيْكُمَا السَّلَامَ ءَامَنَّا بِاللهِ وَ

و بر شما سلام می رسانم ایمان داریم به خدا و

بِالرَّسُولِ وَ بِمَا جِئْتُمَا بِهِ وَ دَلَلْتُمَا عَلَيْهِ

به رسول او و بدانچه شما آوردید و مردم را بدان راهنمایی کردید

ص: 177

اَللّهُمَّ اكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ اللهُمَّ لا

!خدایا بنویس نام ما را در زمره گواهان به این مطلب) خدایا قرار مده

تَجْعَلْهُ وَاخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِيارَتي إِيَّاهُما

این زیارت را آخرین بار زیارت من از این دو بزرگوار

وَارْزُقْنِي الْعَوْدَ إِلَيْهِمَا وَاحْشُرْني مَعَهُما وَ

و روزیم کن بازگشتن به زیارتشان را و محشورم گردان با این دو و

مَعَ ابْائِهِمَا الطَّاهِرينَ وَالْقَائِمِ الْحُجَّةِ

پدران پاکشان و حضرت قائم و حجت

مِنْ ذُرِّيَّتِهِمَا يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ

از ،نژادشان ای مهربان ترین مهربانان

(3) حضرت نرجس خاتون علیها السلام

حضرت نرجس خاتون علیها السلام همسر امام عسکری (علیه السلام) و مادر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دختر یشوعا پسر قیصر پادشاه روم) و مادرش از نواده های شمعون وصی حضرت عیسی (علیه السلام) بوده است. وی قبل از ورود به خانهٔ امام عسکری (علیه السلام) «ملیکه» نام داشت

جدّش قیصر قصد داشت او را در 13 سالگی به ازدواج برادر زاده

ص: 178

خود درآورد بدین خاطر دستور به برپائی جشن ازدواج آنها داد. هنگام اجرای مراسم ازدواج توسط کشیشهای مسیحی، به یکباره اشیاء جلسه فرو ریخت و همه چیز شکست بار دیگر جلسه را آراستند، باز هم تکرار شد تا اینکه کشیشها به قیصر :گفتند این ازدواج نباید انجام شود.

نرجس خاتون علیها السلام شبی در عالم رؤیا به خدمت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) و حضرت عیسی (علیه السلام) رسید حضرت عیسی (علیه السلام) به او بشارت داد که تو باید به ازدواج فرزند خاتم الانبیاء درآیی و دین او را اختیار کنی وقتی بیدار شد بی صبرانه در انتظار دیدن فرزند پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) بود.

شبی دیگر در عالم رؤیا به او بشارت دادند که سپاه مسلمین به جنگ روم خواهد آمد و او باید خود را به شکل کنیزان درآورد و در میان آنها حرکت کند بعد از بیدار شدن منتظر زمان موعود بود و با انجام دستورات و قرار گرفتن در میان کنیزان به اسارت سپاه اسلام درآمد و در میان اسرا به بغداد منتقل شد

از طرف دیگر امام هادی (علیه السلام) یکی از نزدیکان خود را از سامرا با نامه ای به بغداد فرستاد فرستاده حضرت به محلی که امام فرموده بود آمد، مشاهده کرد اسرا را در معرض فروش گذاشته اند و در میان آنها کنیزی است که از فروش خود ممانعت میکند، نزدیک آمد و نامه امام

ص: 179

هادی (علیه السلام) را به او داد کنیز نامه را خواند و از صاحبش خواست او را فقط به حامل این نامه بفروشد فرستاده امام (علیه السلام) کنیز را خرید و به خانه امام هادی (علیه السلام) در سامرا آورد. این کنیز همان ملیکه بود

با ورود به خانه امام (علیه السلام) ، مسلمان شد و نزد حکیمه خاتون (دختر امام جواد (علیه السلام) احکام و دستورات اسلام را فراگرفت و به ازدواج امام عسکری (علیه السلام) یا درآمد (1).

زیارت حضرت نرجس خاتون علیها السلام

در مقابل قبر مطهر حضرت نرجس خاتون علیها السلام بایست و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَى رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ

و الهِ الصَّادِقِ الْأَمِينِ، اَلسَّلَامُ عَلَى

ولأنا أميرِ الْمُؤْمِنِينَ، اَلسَّلامُ عَلَى

ص: 180


1- منتهی الآمال، ج 2، ص 477

لأَئِمَّةِ الطَّاهِرينَ الْحُجَج الميامينَ،

اَلسَّلامُ عَلَى وَالِدَةِ الإِمَامِ، وَ الْمُودَعَةِ

أَسْرَارَ الْمَلَكِ الْعَلامِ، وَ الْحَامِلَةِ لِأَشْرَفِ

الْأَنَامِ، السّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصَّدِّيقَةُ

الْمَرْضِيَّةُ، اَلسَّلَامُ عَلَيْكِ يَا شَبيهَةً أُمِّ

مُوسَى وَ ابْنَةَ حَوَارِيٌّ عيسى، اَلسَّلامُ

عَلَيْكِ أَيَّتُهَا التَّقِيَّةُ النَّقِيَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ

ص: 181

أَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ

أَيَّتُهَا الْمَنْعُوتَةُ فِي الإِنْجِيلِ الْمَخْطُوبَةٌ مَنْ

رُوحِ اللّهِ الْأَمينِ وَ مَنْ رَغِبَ ف وُصْلَتِها

مُحَمَّدُ سَيِّدُ الْمُرْسَلِينَ، وَ الْمُسْتَوْدِعَةُ

اَسْرَارِ رَبِّ الْعَالَمِينَ، اَلسَّلامِ عَلَيْكِ وَ

عَلى آبائِكِ الْحَوَارِيِّينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ

وَ عَلَى بَعْلِكِ وَ وَلَدِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ

ص: 182

وَ عَلَى رُوحِكِ وَ بَدَنِكِ الطَّاهِرِ، أَشْهَدُ

أَنَّكِ أَحْسَنْتِ الْكِفَالَةَ، أَدَّيْتِ الْأَمَانَةَ، وَ

اجْتَهَدْتِ في مَرْضاةِ اللَّهِ، وَ صَبَرْتِ في

ذَاتِ اللهِ، وَ حَفِظْتِ سَرَّ اللهِ، وَ حَمَلْتِ

وَلِىَ اللّهِ، وَ بالَغتِ في حِفْظِ حَجَّةِ الله

وَ رَغِبْتِ في وُصْلَةِ أَبْنَاءِ رَسُولِ اللهِ،

غارِفَةً بَحَقَّهِمْ، مُؤْمِنَةٌ بِصِدْقِهِمْ، مَعْتَرِفَةٌ

ص: 183

بِمَنْزِلَتِهِمْ، مُسْتَبْصِرَةٌ بأَمْرِهِمْ، مُشْفِقَةٌ

عَلَيْهِمْ، مُؤْثِرَةً هَوَاهُمْ، وَأَشْهَدُ أَنَّكِ

مَضَيْتِ عَلَى بَصِيرَةٍ مَنْ أَمْرِكِ مَقْتَدِيَةً

بالصَّالِحِينَ راضِيَةً مَرْضِيَّةً تَقِيَّةً نَقِيَّةً

زَكِيَّةً فَرَضِيَ اللهُ عَنْكِ وَأَرْضاكِ، وَ

جَعَلَ الجَنَّةَ مَنْزِلَكِ وَ مَأْوَاكِ، فَلَقَدْ

أَوْلاكِ مِنَ الْخَيْرَاتِ مَا الْأَكِ، وَ أَعْطَاى

ص: 184

مَنَ الشَّرَفِ مَا بِهِ أَغْنَاكِ فَهَنَّاكِ اللهُ بَمَا

مَنَحَكِ مِنَ الْكَرَامَةِ وَأَمْرَأَكِ.

سپس سرت را بلند کن و بگو

اللّهُمَّ اِيَّاكِ اعْتَمَدْتُ، وَلِرِضاكِ طَلَبْتِ، وَ

بَأَوْلِيَائِكَ إِلَيْكَ تَوَسَّلْتُ، وَعَلَى

غُفْرَانِكَ وَ حِلْمِكَ اتَّكَلْتُ وَ بِكَ

عْتَصَمْتُ، وَ بِقَبْرِ أُمِّ وَلِيَّكَ لُذْتُ، فَصَلِّ

عَلَى مُحَدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ انْفَعْنى

ص: 185

بِزِيَارَتِهَا، وَ ثَبِّتْني عَلَى مَحَبَّتِهَا، وَلا

نَحْرِمْني شَفَاعَتَها وَ شَفَاعَةَ وَلَدِهَا، وَ

رْزُقْني مُرافَقَتَها، وَاحْشُرْنِي مَعَهَا وَمَعَ

وَلَدِهَا، كَمَا وَفَّقْتَني لِزِيارَةِ وَلَدِها وَ

زِيَارَتِهَا. اَللّهُمَّ إِنِّي أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِالْأَئِمَّةِ

الطَّاهِرِينَ، وَ أَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِالْحُجَج

الْمَيَامِينَ مِنْ ألِ طه وَ يُسَ أَنْ تُصَلِّيَ

ص: 186

عَلَى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ الطَّيِّبين، وَ اَنْ

جعَلَني مِنَ الْمُطْمَئِينَ الفائِزين

الْفَرِحِينَ الْمُسْتَبْشِرِينَ الَّذينَ لا خَوْفٌ

عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ، وَ اجْعَلْني مِمَّنْ

قَبِلْتَ سَعْيَهُ... وَ يَسَّرْتَ أَمْرَهُ، وَ كَشَفْتَ

ضُرَّهُ، وَ أَمَنْتَ خَوْفَهُ، اللهم بحق مُحَمَّدٍ

وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ

ص: 187

وَ لا تَجْعَلْهُ أخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِيَارَتي إِيَّاها،

وَ ارْزُقْنِي الْعَوْدَ إِلَيْهَا أَبَداً ما أَبْقَيْتَنى، وَ

إِذا تَوَفَّيْتَنى فَاحْشُرْني في زُمْرَتِها... وَ

أَدْخِلْنِي في شَفَاعَةِ وَلَدِها وَ شَفَاعَتِها، وَ

اغْفِرْلي وَلِوَالِدَيَّ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَ

الْمُؤْمِنَاتِ، وَ أَتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةٍ وَ فِي

الْأَخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا بِرَحْمَتِكَ عَذَابَ

ص: 188

الثَّارِ... وَ السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا ساداتي وَ

رَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ

(4) حضرت حکیمه خاتون علیها السلام

حکیمه خاتون علیها السلام دختر امام جواد (علیه السلام) بود و از زمان پدرش تا دوران غیبت صغری محضر چهار امام را درک نمود

أ- امام هادی (علیه السلام) تعلیم احکام دین به نرجس خاتون علیها السلام را به او محول کرد

ب - امام عسکری (علیه السلام) در شب ولادت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پرستاری از نرجس خاتون علیها السلام را به عهده او گذاشت. شایان توجه است که تا آن موقع بارداری نرجس خاتون علیها السلام از همه مخفی مانده بود و تنها حکیمه خاتون علیها السلام از این راز باخبر بود.

امام عسکری (علیه السلام) از او خواست تا نزد آنها .بماند

او در آن شب از نرجس خاتون علیها السلام مراقبت کرد و بعد از ولادت، آن مولود مبارک را در بغل گرفته نزد امام عسگری (علیه السلام) آورد

ص: 189

ج - امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بعد از شهادت امام عسکری (علیه السلام) غیبت صغری توقیعات شریفه را به او می سپرد تا به مردم برساند. (1)

زیارت حضرت حکیمه خاتون علیها السلام

اَلسَّلامُ عَلَى ءَادَمَ صَفْوَةِ اللهِ السَّلامُ عَلَى

سلام بر آدم برگزیده خدا سلام بر

نوح نبی اللهِ السَّلامُ عَلَى إِبْرَاهِيمَ خَلِيلِ اللهِ

نوح پیامبر خدا سلام بر ابراهیم خلیل خدا

اَلسَّلامُ عَلَى مُوسَى كَلِيمِ اللهِ السَّلَامُ عَلَى

سلام بر موسی هم سخن با خدا، سلام بر

عيسى رُوح اللهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ

عیسی روح خدا سلام بر تو ای رسول

اللهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خَيْرَ خَلْقِ اللهِ السَّلامُ

خدا سلام بر تو ای بهترین خلق خدا سلام

ص: 190


1- منتهی الآمال، ج 2، ص 403.

عَلَيْكَ يَا صَفِيَّ اللهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدَ

بر تو ای برگزیده خدا سلام بر تو ایمحمد

بْنَ عَبْدِ اللهِ خَاتَمَ النَّبِيِّينَ السَّلامُ

بن عبدالله خاتم پیمبران سلام

عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنينَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِب

بر تو ای امیر مؤمنان ای على بن ابی طالب

وَصِيَّ رَسُولِ اللهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يا فَاطِمَةُ

وصى رسول خدا سلام بر تو ای فاطمه

سَيِّدَةَ نِسَآ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ السَّلَامُ عَلَيْكُما يا

بانوی زنان جهانیان سلام شما بر ای

سِبْطَيِ الرَّحْمَةِ وَ سَيِّدَى شَبَابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ

دو سيط (پیامبر) رحمت و دو آقای جوانان اهل بهشت،

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ سَيِّدَ

سلام بر تو ای على بن الحسين

ص: 191

الْعَابِدِينَ وَ قُرَّةَ عَيْنِ النَّاظِرِينَ السَّلامُ

بزرگ عبادت کنندگان و نور چشم بینندگان سلام

عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٌّ بَاقِرَ الْعِلْمِ بَعْدَ

بر ای تو محمد بن على شکافنده علم پس

النَّبِيِّ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ

از پیامبر خدا سلام بر ای تو جعفر بن محمد

الصَّادِقَ الْبَارَ الْأَمينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا

صادق امام نیکوکار ،امین سلام تو ای

وسَى بْنَ جَعْفَر الطَّاهِرَ الطُّهرَ السَّلام

موسی بن جعفر امام پاک پاکیزه سلام

عَلَيْكَ يَا عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرّضَا الْمُرْتَضى

بر تو ای على بن موسی الرضا آن (بزرگوار) و پسندیده

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٌّ التَّقِى

سلام بر تو ای محمد بن على تقی

ص: 192

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ التَّقِى

سلام برتو ای على بن محمد نقی

التَّاصِحَ الْأَمينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا حَسَنَ بْنَ

آن خیرخواه ،امین سلام بر تو ای حسن بن

عَلِيٌّ اَلسَّلامُ عَلَى الْوَصِيٌّ مِنْ بَعْدِهِ اللهُم

على سلام بر وصى پس از او. خدایا!

صَلِّ عَلَى نُورِكَ وَ سِرَاجِكَ وَ وَلِيٌّ وَلِيِّكَ وَ

درود فرست بر نور و چراغ تابناکت بر نماینده نماینده ات و بر

وَصِيٌّ وَصِيّكَ وَحُجَّتِكَ عَلى خَلْقِكَ

و وصى وصی تو و حجت تو بر آفریدگانت

اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ السَّلامُ

سلام بر تو ای دختر رسول خدا سلام

عَلَيْكِ يا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَديجَةَ السَّلامُ

بر تو ای دختر فاطمه و خدیجه سلام

ص: 193

عَلَيْكِ يا بِنْتَ اَميرِ الْمُؤمِنينَ السَّلامُ عَلَيْكِ

بر تو ای دختر امیر مؤمنان سلام بر تو

یا بِنْتَ الْحَسَن وَالْحُسَيْن السَّلامُ عَلَيْكِ يا

ای دختر حسن و حسین سلام بر تو ای

بنْتَ وَلِيٌّ اللهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يَا أُخْتَ وَلِيٌّ

دختر ولی (و) نماینده خدا سلام ای تو بر خواهر ولی

اللهِ السَّلامُ عَلَيْكِ يا عَمَّةَ وَلِيّ اللهِ السَّلامُ

خدا سلام بر تو ای عمه ولی خدا سلام

عَلَيْكِ يا بِنْتَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٌّ التَّقِيٌّ وَ

بر تو ای دختر محمد بن على تقی

رحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ اَلسَّلامُ عَلَيْكِ عَرَّفَ الله

رحمت خدا و برکاتش بر تو باد سلام بر تو خداوند آشنایی برقرار کند

بَيْنَنَا وَ وَ بَيْنَكُمْ فِى الْجَنَّةِ وَحَشَرَنا

میان ما و شما در بهشت و محشور گرداند ما را در

ص: 194

زُمْرَتِكُمْ وَأَوْرَدَنا حَوْضَ نَبِيِّكُمْ وَ سَقَانًا

گروه شما و درآورد ما شما را در کنار حوض پیامبر و بنوشاندمان

كأس جَدِّكُمْ مِنْ يَدِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ

از جام جدّتان از دست (ساقی حوض (کوثر على بن ابی طالب

صَلَوَاتُ اللهِ عَلَيْكُمْ اَسْئَلُ اللهَ أَنْ يُرِيَنا

درود خدا همه شما بر از خدا که خواهم سُرور و حکومت

فيكُمُ السُّرُورَ وَالْفَرَجَ وَ اَنْ يَجْمَعَنا وَإِيَّاكُمْ

پیروزمندانه شما را به ما بنماید و گرد آورد ما و شما را در

في زُمْرَةِ جَدِّكُمْ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ

گروه جدتان محمد صلّى الله عليه وآله و نگیرد

قاله وَاَنْ لا يَسْلُبَنا مَعْرفَتَكُمْ إِنَّهُ وَلِيٌّ قَديرٌ

از ما معرفت شما که را به راستی او سرپرستی است توانا

أَتَقَرَّبُ إِلَى اللهِ بِحُبِّكُمْ وَالْبَرائَةِ مِنْ

تقرب جویم به درگاه خدا به وسیلهٔ شما دوستی و بیزاری جستن از

ص: 195

اَعْدَائِكُمْ وَ التَّسْلِيمِ إِلَى اللهِ رَاضِيَّا بِهِ غَيْرَ

دشمنانتان و تسلیم بودن در برابر خدا خوشنود و بدان بی آنکه بودن

مُنْكِرٍ وَلا مُسْتَكْبِر وَ عَلى يقين ما أتى بِهِ

انکار داشته باشم گردنکشی و کنم و یقین دارم به درستی آنچه

مُحَمَّدٌ وَ بِهِ رَاضٍ نَطْلُبُ بِذَلِكَ وَجْهَكَ يَا

محمد آورده و بدان خوشنودم بدان خوشنودم و به وسیلهٔ آن می جوییم خوشنودی تو را ای

سَيّدي اللهم و رضاكَ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ يا

آقای ما و ای خدا همچنین رضای تو و سرای آخرت را جویاییم ای

حَكِيمَةُ اشْفَعى لى فِي الْجَنَّةِ فَإِنَّ لَكِ

حکیمه شفاعت كن مرا درباره بهشت که به راستی تو

عنْدَ اللهِ شَأْنا مِنَ الشَّانِ اللَّهُمَّ إِنِّي

در نزد خدا مقامی شایسته داری خدایا! از تو

اَسْتَلُكَ أَنْ تَخْتِمَ لِي بِالسَّعَادَةِ فَلَا تَسْلُبْ

خواهم که سرانجامم را به سعادت به پایان

ص: 196

مِنّي مَا أَنَا ِفيهِ وَ لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ الا

رسانی از و من نگیری آنچه که را بدان معتقدم.

وَ عَافِيَتِكَ وَصَلَّى اللهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ

جنبش و نیرویی نیست جز به خدای والاى بزرگ

أَجْمَعِينَ وَ عَافِيَتِكَ وَصَلَّى اللهُ عَلَى مُحَمَّدٍ

خدایا! دعایمان را اجابت فرما و بپذیر از ما

وَ عَالِهِ أَجْمَعِينَ بِاللهِ الْعَلِيُّ الْعَظِيمِ اَللّهُمَّ

به بزرگواری و عزّت و به مهر و

اسْتَجِبْ لَنَا وَ تَقَبَّلْهُ بِكَرَمِكَ وَعِزَّتِكَ وَبِرَحْمَتِكَ

عافیتت و درود خدا بر محمد و آلش همگی

وَ عَافِيَتِكَ وَصَلَّى اللهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ

و سلامی کامل بر آنها باد

أَجْمَعِينَ وَسَلَّمَ تَسْلِيمًا يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ

ای مهربان ترین مهربانان

ص: 197

(5) سرداب مطهّر

سرداب مطهر در حرم عسکریین علیهما السلام ، سرداب منزل امام هادی (علیه السلام) بوده و آن بزرگوار در آنجا عبادت میکرده بعد از آن حضرت نیز محل عبادت امام عسکری (علیه السلام) و امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بوده است.

طالب سلام

این مکان مقدس که محل عبادت سه امام معصوم علیهم السلام بوده از معنویت خاصی برخوردار است. بدین خاطر مرحوم سید بحر العلوم فرموده: آنچه به من رسیده از برکت سرداب مطهر یا مسجد سهله بوده است. (1)

یکی از وقایعی که درباره سرداب مطهّر نقل شده مربوط به حکومت معتضد عبّاسی (2) است

چند سال بعد از شهادت امام عسکری (علیه السلام) «معتضد دستور داد مأموران به طرف سامرا حرکت کنند و هرکسی را در خانه امام عسکری (علیه السلام) دیدند دستگیر کنند آنها شبانه به خانه امام عسکری (علیه السلام) وارد شدند و کسی را نیافتند اما از سرداب صدای تلاوت قرآن شنیدند، وارد سرداب شدند دیدند در سرداب آبی است و در میان آن حصیری پهن و شخصی بر روی آن به نماز ایستاده یکی از مأموران بقصد دستگیری ،او

ص: 198


1- برای سرداب مطهّر اعمال مخصوصی مانند زیارت آل یاسین میباشد
2- معتضد عباسی از سال 279 تا 289 هجری خلافت کرد و مرکز خلافت او بغداد بود.

خود را به آب انداخت ولی در میان آب غرق شد مأموران نجاتش دادند مأمور دیگری خود را به آب انداخت به همان سرنوشت مبتلا شد آنها وحشت زده به بغداد برگشتند و واقعه را برای معتضد نقل کردند

او از آنها تعهد گرفت این واقعه را برای کسی نگویند (1)

امامزاده سید حسین

وی فرزند امام هادی (علیه السلام) و سیدی جلیل القدر و عظيم الشأن و از زاهدان و عارفان بود از حضرت سید حسین و امام عسکری تعبیر به سبطین شده است.

در حدیثی آمده است که صدای قطب عالم و محور ممکنات مولا امام ،زمان ارواحنا له الفدا، شبیه صدای عمویشان سید حسین بوده است.

قبر ایشان در حرم عسکریین است اما مکان دقیق آن معلوم نیست (2)

زیارت امام زاده سید محمد

ایشان فرزند امام دهم حضرت علی النقی الهادی (,) هستند جلالت و شأن و بزرگی و مقام و کرامات مشهور هستند و اهل سنت نیز به این امامزاده احترام می.گزارند شیعیان تصور میکردند که ایشان بعد

ص: 199


1- هديّة الزائرين، ص 83.
2- منتهی الامان ، ج 2

از امام هادی (علیه السلام)، امام باشند؛ اما آن بزرگوار در زمان حیات امام هادى (علیه السلام) از دنیا رفتند امامزاده سید محمد در مدینه ساکن بودند و برای مسافرت به سامرا آمدند که هنگام بازگشت به مدینه مریض شدند و وفات کردند و در همان جا به خاک سپرده شدند.

مرحوم حاج شیخ عباس قمی رضوان الله علیه صاحب کتاب شریف مفاتيح الجنان می فرمایند

بس است در جلالت آن جناب که قابلیت و صلاحیت امامت را داشت و فرزند بزرگ امام هادی (علیه السلام) بود و در فوت او امام حسن عسکری (علیه السلام) گریبان خود را چاک کردند

زیارت حضرت سید محمد (علیه السلام)

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا السَّيِّدُ الزَّكَيُّ الطَّاهِرُ

لوَلِيُّ، وَالدَّاعِي الْحَفِيُّ، أَشْهَدُ أَنَّكَ قُلْتَ

حَقَّاً، وَ نَطَقْتَ حَقّاً وَ صِدْقاً، وَ دَعَوْتَ إِلَى

ص: 200

مَوْلايَ وَ مَوْلاكَ عَلانِيَةً وَ سِرّاً، فاز

مُتَّبِعُكَ، وَ نَجا مُصَدِّقُكَ، وَ خَابَ وَخَسِرَ

مُكَذِّبُكَ وَ الْمُتَخَلِّفُ عَنْكَ، اشْهَدْ لى

يَهْذِهِ الشَّهَادَةِ لِكُونَ مَنَ الْفَائِزِينَ

بِمَعْرِفَتِكَ وَ طاعَتِكَ وَ تَصْدييک و

تَبَاعِكَ، وَالسَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَيِّدِي وَ ابْنَ

سَيِّدي، أنْتِ بابِ اللهِ الْمُؤْتى مِنْهُ، وَ

ص: 201

الْمَأْخُوذُ عَنْهُ، أَتَيْتُكَ زَائِراً وَ حَاجَاتِي لَكَ

مُسْتَوْدِعاً، وَها أَنَا ذَا أَسْتَوْدِعُكَ دِينِي وَ

أمَانَتِي وَ خَوَاتِيمَ عَمَلي وَ جَوَامِعَ أَمَلي

إِلى مُنْتَهى أَجَلى، وَ السَّلامُ عَلَيْكَ وَ

رَحْمَةُ الله وبركاته وَبَرَكاتُهُ

سرداب غیبت

تو که موعود ایل ایلیایی *** به قرآن منتظر هستم بیایی

جهان آیینه حیرانی توست *** جعلنا «النور» در پیشانی توست

ص: 202

توکی ما بینوا را می نوازی *** ایا خوش لهجه محبوب حجازی (1)

سرداب غیبت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) جایگاه مقدسی است که بیرون از حرم امام هادی و امام حسن عسگری علیهما السلام اما داخل صحن مطهر آن دو امام با فاصله نزدیک به 15 متر قرار دارد.

ساختمان کوچکی است که از سطح زمین حدود چهار متر و نیم پایین تر است و دارای محوطه ای شش ضلعی بوده که به اتاقی با ابعاد 3×5 متر منتهی می.شود اتاق کوچکی در سمت چپ آن به طول یک متر و هشتاد سانتی متر و عرض یک متر و نیم قرار دارد که با دری چوبی و مشبک مشخص شده است و به عنوان محل غیبت شهرت دارد در گوشه ای از این اتاق نیز چاهی معروف به چاه غیبت است.

مساحت ساختمان سرداب 125 متر است و دو راه پله جهت ورود و خروج زائران احداث شده است که یکی 18 و دیگری 22 پله دارد این سرداب دارای گنبدی آجری است و روی آن با کاشی های آبی رنگ پوشیده شده است.

سرداب غیبت از معنویت خاصی بهره دارد، زیرا سه امام

ص: 203


1- احمد عزیزی

معصوم علیهم السلام در آن عبادت و نیایش شبانه روزی داشته اند و محل سکونت و استراحت آن عزیزان بوده است و حضرت ولی عصر - عجل الله تعالى فرجه الشریف - غیبت خود را از این محل آغاز کرده است

پیش از ورود به سرداب شیعیان شیفته دست به دعا بر می دارند و به پیروی از امام باقر و امام صادق علیهما السلام دعای فرج را می خوانند

اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک

پروردگارا! برای ولی خود حجة بن الحسن درود تو

عليه و على آبائه في هذه الساعة و فى كلّ

بر او و پدرانش بر در این ساعت و در هر ساعتی

ساعة وليّاً و حافظا و قاعداً و ناصرا

و سرپرست پیشوا، یاور راهنما و دیده بان باش تا

دليلاً وعينا حتّى تسکنه عرضک طوعا و

او را در زمین خودت با رغبت اسکان دهی و او را بر زمین به مدت طولانی از

تمتعه فيها طويلا (1)

نعمتها برخوردار سازی

ص: 204


1- تهذيب الاحكام ، ج 3، ص 102، ج 37، ب 13.

اعمال و زیارت سرداب مقدس

هنگام ورود به سرداب مقدّس بر آستانه در می ایستیم، اذن دخول میخوانیم و با بسم الله الرحمن الرحیم این زیارت را میگوییم:

اللهُ أَكْبَرُ اللهُ أَكْبَرُ اللهُ اَكْبَرُ لا إِلهَ إلا الله والله

خدا بزرگتر از) (توصیف است... معبودی جز خدا نیست خدا و

اَكْبَرُ وَلِلَّهِ الْحَمْدُ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِى هَدَانَا لِهَذَا

بزرگتر است حمد خاص خدا است ستایش خداوندی را که ما را به این

وَعَرَّفَنَا أَوْلِيَانَهُ وَ اَعْدَاتَهُ وَ وَفِّقَنَا لِزِيارَةِ

راه هدایت فرمود دوستان و دشمنانش و را ما معرفی کرد

ائمَّتِنَا وَ لَمْ يَجْعَلْنَا مِنَ الْمُعَانِدِينَ النَّاصِبِينَ

و ما را به زیارت امامانمان موفقمان داشت و قرارمان نداد از زمرهٔ دشمنان و ناصبیان

و لا مِنَ الْغُلَاةِ الْمُفَوِّضِينَ وَلَا مِنَ

نه از غالیانی که در حق آنها غلو کردند و آنان که معتقد به تفویض

لمُرْتَابينَ الْمُقَصِّرِينَ السَّلامُ عَلى وَلِى

و واگذاردن کار به دست آنها هستند و نه از کسانی که شک و تردید داشتند

ص: 205

اللهِ وَ ابْن أَوْلِيَائِهِ السَّلامُ عَلَى الْمُدَّخَر

و در حقشان کوتاهی .کنند سلام بر بندهٔ مقرّب خدا و فرزند بندگان ،مقرّبش سلام بر آنکه ذخیره شده

لِكَرَامَةِ أَوْلِيَاءِ اللهِ وَ بَوَارٍ اَعْدَائِهِ السَّلامُ

تا اولیاء خدا را گرامی کند و دشمنانش را نابود گرداند سلام

عَلَى النُّور الَّذى أَرَادَ أَهْلُ الْكُفْرِ إطْفَاتَهُ

آن بر نور که تابانی اهل کفر آهنگ خاموش کردنش را کردند

فَأَبَى الله إلا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ بِكُرْهِهِمْ وَأَيَّدَهُ

ولی خداوند نخواست جز آن که نور خود را آشکار و کامل گرداند

بِالْحَيَاةِ حَتَّى يُظْهِرَ عَلَى يَدِهِ الْحَقَّ بِرَغْمِهِم

گرچه آنان را ناخوش آید و او را به وسیلهٔ زندگی طولانی) نگاه داشت تا برغم آنان

شْهَدُ اَنَّ اللهَ اصْطَفَيْكَ صَغِيرًا وَ اَكْمَلَ لَكَ

حق را به دست او آشکار سازد گواهی دهم که به راستی خداوند تو را در کوچکی برگزید

عُلُومَهُ كَبِيرًا وَ أَنَّكَ حَيُّ لا تَمُوتُ حَتَّى

و علوم خود را برای تو در بزرگی کامل کرد و تو زنده هستی هستی و نخواهی مرد تا

ص: 206

تُبْطِلَ الْجِبْتَ وَالطَّاغُوتَ اللهُمَّ صَلِّ عَلَيْهِ

از میان برداری جبت و طاغوت (معبودهای ساختگی و (یاغیان را !خدایا درود فرست بر

وَ عَلَى خُدامِهِ وَ أَعْوَانِهِ عَلَى غَيْبَتِهِ وَ نَايِهِ

دوران غیبت و آن حضرت و بر خدمتکاران و کمک کارانش در دوران دوریش

وَاسْتُرْهُ سَتْرًا عَزِيزاً وَاجْعَلْ لَهُ مَعْقِلاً حَرِيزاً

و مستور دار در پرده عزت و نیرومندی و او را در پناهگاه محکمی قرارش ده

وَاشْدُدِ اللّهُمَّ وَطأتَكَ عَلى مُعَانِديه

و پایمال کردن و سرکوبی خود را نسبت را نسبت به دشمنانش سخت و شدید گردان

وَاخْرُسْ مَوَالِيهُ وَ زَائِريِهِ اَللّهُمَّ كَمَا

دوستان و زائرینش را از گزند (روزگار خدایا کن. چنانچه

جَعَلْتَ قَلْبِي بِذِكْرِهِ مَعْمُوراً فَاجْعَلْ سِلاحي

دل مرا به یاد آوری او آباد کردی اسلحه مرا نیز در یاری او آماده کن و

مَشْهُوراً وَ إِنْ حَالَ بَيْنِي وَبَيْنَ

از نیام به در آر، و اگر حائل شد میان من میان دیدار آن حضرت

ص: 207

لِقَآئِهِ الْمَوْتُ الَّذي جَعَلْتَهُ عَلَى عِبادِكَ حَتْمًا

آن مرگی که مسلّم کردی بر بندگانت و مقدر کردی آن را بر خلق خود

وَ أَقْدَرْتَ بِهِ عَلَى خَلِيقَتِكَ رَغْمَا فَابْعَثْني

تا بینیشان به خاک مالیده و زبونشان کنی پس مرا هنگام ظهورش

عِنْدَ خُرُوجِهِ ظَاهِرًا مِنْ حُفْرَتي مُؤْتَزِراً

برانگیز تا سر برآرم از قبرم و که همان طور کفن پوشیده ام

كَفَنى حَتَّى أَجَاهِدَ بَيْنَ يَدَيْهِ فِى الصَّفْ

پیکار کنم در پیش رویش در آن صفی که ستایش کردی اهل آن صف را

الَّذي أَثْنَيْتَ عَلَى أَهْلِهِ فِي كِتَابِكَ فَقُلْتَ

قرآن و :فرمودی «گویی آنها بنایی استوارند»

كَأَنَّهُمْ بُنْيَانٌ مَرْصُوصٌ اللّهُمَّ طالَ

خدایا! انتظار ما به درازا کشید و مردمان فاجر بدکار

الْاِنْتِظارُ وَ شَمِتَ مِنَّا بِنَا الْفُجَّارُ وَصَعُبَ

ما را شماتت کنند و انتقام از دشمن ما بر دشوار گشت

ص: 208

عَلَيْنَا الْاِنْتِصارُ اللّهُمَّ اَرِنَا وَجْهَ وَلِيِّكَ

خدایا نشان ده به ما روی میمون بنده مقرّب و نماینده ات

الْمَيْمُونَ فِي حَيَاتِنَا وَ بَعْدَ الْمَنُونِ اللّهُمَّ

را در حال زندگی و پس از .مرگ خدایا!

اِنّي اَديِنُ لَكَ بِالرَّجْعَةِ بَيْنَ يَدَيْ صَاحِبِ

من اعتقاد دارم به رجعت در پیش روی صاحب این بقعه

الْبُقْعَةِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ يَا

فریاد فریاد فریاد ای صاحب الزمان

صَاحِبَ الزَّمَانِ قَطَعْتُ في وُصْلَتِكَ الْخُلانَ

برای رسیدن به تو از دوستان صمیمی بریدم

وَ هَجَرْتُ لِزِيارَتِكَ الْأَوْطانَ وَ اَخْفَيْتُ

و برای زیارتت وطن را ترک کردم و هدف و مقصودم را

أَمْرى عَنْ أَهْل البلدان لِتَكُونَ شَفيعًا عِنْدَ

از مردم شهرها ی سر راه پنهان داشتم تا تو شفیع من گردی در نزد

ص: 209

رَبِّكَ وَ رَبِّي وَ إِلَى ابْآئِكَ وَ مَوَالِيَ

پروردگار خود و پروردگار من من و پیش پدرانت و سروران مندر (خواستن)

اکنون داخل میشویم دو رکعت نماز میخوانیم و میگوییم

حُسْنِ التَّوْفِيقِ لى وَ إِسْباعَ النِّعْمَةِ عَلَى

خوش توفیقی برای من و نعمت فراوانی بر من و روان شدن احسان

وَ سَوْقِ الْإِحْسَانِ إلَى اللّهُمَّ صَلِّ عَلى

و بخشش به سوی من. خدایا! درود فرست بر

مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ أَصْحَابِ الْحَقِّ وَقادَةِ

محمد و آل محمد ملازمین حق و راهبران خلق

الْخَلْق وَاسْتَجِبْ مِنِّي مَا دَعَوْتُكَ وَ أَعْطِنِي

به و اجابت رسان برایم آنچه دعا کردم و عطا کن به من آنچه را

مَا لَمْ أَنْطِقْ بِهِ فِي دُعائي مِنْ صَلاح ديني

زبان نیاوردم در دعایم از آنچه به صلاح دین و دنیای است من

دنْيَايَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ وَ صَلَّى اللهُ عَلَى

که به راستی تویی ستوده و بزرگوار، و درود خدا بر

ص: 210

مُحَمَّدٍ وَ الِهِ الظَّاهِرِينَ اللهُم عَبْدُكَ

محمد و آل پاکش باد. خدایا بنده زائر تو در

الزَّائِرُ في فِنَاءِ وَلِيْكَ الْمَزُورِ الَّذِي فَرَضْتَ

آستان بنده مقرّب تو است که به زیارتش آیند آن که واجب کردی

طاعَتَهُ عَلَى الْعَبِيدِ وَالْأَحْرَارِ وَانْقَذْتَ بِهِ

فرمانبرداریش را بر هر بنده و آزاد نجات و دادی به وسیله اش

أوْلِيَانَكَ مِنْ عَذَابِ النَّارِ اللّهُمَّ اجْعَلْها

دوستان خود را از عذاب دوزخ !خدایا این این زیارت را زیارتی زیارتی پذیرفته

زيارَةً مَقْبُولَةً ذَاتَ دُعَاءٍ مُسْتَجَابٍ مِنْ

قرار ده که زیارتی و در آن دعایی باشد مستجاب از فردی

مُصَدِّقٍ بِوَلِيِّكَ غَيْرِ مُرْتَابِ اللّهُمَّ لَا تَجْعَلْهُ

که تصدیق کرده ولی و نماینده تو را بدون هیچ گونه شک و تردیدی خدایا قرارش مده

ءاخِرَ الْعَهْدِ بِهِ وَ لا بِزِيارَتِهِ وَلَا تَقْطَعْ

آخرین بار آمدنم به آستان این بزرگوار و زیارتش

ص: 211

أَثَرِي مِنْ مَشْهَدِهِ وَ زِيَارَةِ أَبِيهِ وَ جَدِّهِ

و پای مرا از زیارتگاه او و زیارت پدر و جدش مبر.

اللّهُمَّ أخْلِفْ عَلَيَّ نَفَقَتى وَانْفَعْنى بما

خدایا! آنچه در این راه خرج کردم عوض آن را به من بده و سود بخش کن

زَقْتَنى في دُنْيَايَ وَاخِرَتي لي وَ

آنچه را روزی من کرده ای در دنیا و آخرتم و برای

لاخوانی وَ أَبَوَى وَ جَميعِ عِتْرَتي

برادرانم و مادرم پدر و همه و خاندانم تو را به

اسْتَوْدِعُكَ الله أَيُّهَا الْإِمَامُ الَّذِي يَفُوزُ بِهِ

خدا میسپارم ای امام بزرگواری که رستگار شوند به وسیلهٔ او

الْمُؤْمِنُونَ وَيَهْلِكُ عَلَى يَدَيْهِ الْكَافِرُونَ

مؤمنان، و نابود گردند به دست او مردمان کافر

الْمُكَذِّبُونَ يَا مَوْلايَ يَا بْنَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٌّ

کننده تکذیب و ای مولای من ای فرزند حسن بن على

ص: 212

جِئْتُكَ زَائِرًا لَكَ وَ لأَبيكَ وَجَدِّكَ مُتَيَقنا

به دربارت آمده ام برای زیارت تو و پدر و جدت و یقین به رستگاری

الْفَوْزَ بِكُمْ مُعْتَقِدًا إمَامَتَكُمْ اللهُمَّ اكْتُبْ

خویش به وسیلهٔ شما دارم و معتقد به امامت شما هستم خدایا ثبت کن

هذِهِ الشَّهَادَةَ وَ الزِّيَارَةَ لى عِنْدَكَ فى

این گواهی و زیارت مرا نزد خودت در بلندترین جاها

عِليِّينَ وَ بَلِّغْنى بَلاغَ الصَّالِحِينَ وَانْفَعْني

برسانم بدانجا که رسیدند بدان مردمان ،شایسته و از دوستی ایشان

بِحُبِّهِمْ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ

به من سودده ای پروردگار جهانیان

دعای امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

آنان که از غیبت بسیار امام زمان خود اندوهگین و غمزده اند و به دنبال فریادرسی برای امروز و فرداری مظلومان و ستمدیدگان هستند این دعا را زمزمه میکنند

ص: 213

اللّهُمَّ عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَانْكَشَفَ

!خدایا بزرگ شد بلا و گرفتاری آشکار شد و شد راز پنهانی و پرده از روی

الغطاء وَضاقَت الأَرْضُ وَ مَنَعَتِ السَّمَاءِ وَ

کار برافتاد و زمین بر ما تنگ شد و آسمان خودداری کرد

إِلَيْكَ يَا رَبِّ الْمُشْتَكَى وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى

به درگاه و تو آوریم پروردگارا شکوه را و بر تو اعتماد کنیم در

الشِّدَّةِ وَالرَّخَاءِ اللّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ

سختی خدایا! آسانی. و درود فرست محمد بر و

الِهِ الّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنَا طَاعَتَهُمْ فَعَرَّفْتَنا

آل او آن بزرگانی که واجب کردی بر ما فرمانبرداریشان را و بدین وسیله

بِذَلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجًا عَاجِلاً

منزلت و مقامشان را به مقامشان را به ما شناساندی بگشا از ما به حق ایشان گشایشی فوری

كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ اَقْرَبُ مِنْ ذَلِكَ يَا مُحَمَّدٌ

چون چشم برهم زدن یا زودتر از آن، ای محمد

ص: 214

يا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ أَنْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا

ای على ای على ای محمد یاریم دهید که به

ناصِرَايَ وَ اكْفِيانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَايَ يَا

حقیقت شمایید یاور من و كفايتم کنید که به راستی شمایید

مَوْلايَ يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ

کفایت کننده من ای مولای من ای صاحب الزمان به فریادم برس

الْغَوْثَ اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى اَدْرِكْني

به فریادم برس مرا دریاب مرا دریاب

زیارت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) (آل یاسین)

سَلامٌ عَلَى الِ يُسَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا دَاعِيَ اللهِ

سلام بر آل ياسين سلام بر تو ای دعوت کننده به خدا و

وَ رَبَّانِيَّ عَايَاتِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بَابَ اللهِ وَ دَيَّانَ

عارف به آیاتش سلام بر تو ای واسطه خدا و سرپرست دین او،

ص: 215

دينِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خَلِيفَةَ اللهِ وَ ناصِرَ حَقِّهِ

سلام بر تو خلیفه خدا و یاور حق او،

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللهِ وَ دَليلَ إِرَادَتِهِ السَّلامُ

سلام بر تو ای حجت خدا و راهنمای اراده اش سلام

عَلَيْكَ يَا تَالِيَ كِتَابِ اللهِ وَ تَرْجُمَانِهِ السَّلامُ

بر تو ای کننده تلاوت کتاب خدا کننده تفسیر و آیات او سلام

عَلَيْكَ فِي اناءِ لَيْلِكَ وَ أَطْرَافِ نَهَارِكَ السَّلامُ

بر تو در تمام آنات و دقایق شب و سرتاسر روز سلام

عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللهِ فِي أَرْضِهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا

تو ای به بر جای مانده از طرف خدا در روی ،زمین سلام بر تو ای

مِيثَاقَ اللهِ الَّذي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ السَّلَامُ عَلَيْكَ

پیمان محکم خدا که از مردم گرفت و سخت محکمش ،کرد سلام بر ای

يَا وَعْدَ اللهِ الَّذِي ضَمِنَهُ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَلَمُ

ای وعده خدا که تضمینش کرده سلام بر تو ای پرچم

ص: 216

الْمَنْصُوبُ وَالْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ وَالْغَوْثُ وَالرَّحْمَةُ

برافراشته و دانش ریزان و فریادرس خلق و رحمت

الْوَاسِعَةُ وَعْدًا غَيْرَ مَكْذُوب السَّلَامُ عَلَيْكَ حِينَ

حق وسیع و آن وعده ای که دروغ نشود سلام بر تو هنگامی که

تقومُ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تَقْعُدُ السَّلامُ عَلَيْكَ

می ایستی سلام بر تو هنگامی که می نشینی سلام بر تو

حينَ تَقْرَءُ وَ تُبَيِّنُ السَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تُصَلِّي وَ

هنگامی که فرامین حق را میخوانی و تفسیر میکنی سلام بر تو هنگامی که نماز میخوانی و

تَقْنُتُ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تَرْكَعُ وَ تَسْجُدُ

قنوت ،کنی سلام هنگامی که تو هنگامی بر ركوع و سجده جای آوری به

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تُهَلِّلُ وَ تُكَبِّرُ السَّلامُ

سلام بر تو هنگامی که «لا اله الا الله» و «الله اکبر» گویی سلام

عَلَيْكَ حِينَ تَحْمَدُ وَ تَسْتَغْفِرُ السَّلَامُ عَلَيْكَ

بر تو هنگامی که خدا را ستایش کنی و از او آمرزش ،خواهی سلام بر تو

ص: 217

حينَ تُصْبِحُ وَ تُمْسى السّلامُ عَلَيْكَ فِي

هنگامی که بامداد کنی شام کنی سلام بر تو در

اللَّيْلِ إِذَا يَغْشى وَالنَّهَارِ إِذَا تَجَلّى السّلامُ

شب هنگامی که تاریکیش فرا گیرد و در روز هنگامی که پرده ،برگیرد سلام

عَلَيْكَ أَيُّهَا الْإِمَامُ الْمَأْمُونُ السَّلَامُ عَلَيْكَ

بر تو ای امام امین سلام بر تو

ايُّهَا الْمُقَدَّمُ الْمَأْمُولُ السَّلامُ عَلَيْكَ بِجَوامِع

ای مقدم بر همه خلق و مورد آرزوی ،آنان) سلام بر تو به همه سلامها.

السَّلام أَشْهدُكَ يَا مَوْلايَ أَنِّي أَشْهَدُ أَنْ لَا

گواه گیرم تو را ای مولا که و سرور من من گواهی دهم این که به

إلهَ إِلَّا اللهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ وَ اَنَّ مُحَمَّدًا

معبودی نیست جز خدای یگانه که شریک ندارد و نیز گواهی دهم که محمد

عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ لا حَبيبَ إِلا هُوَ وَ أهله و اَهْلُهُ وَ

بنده و رسول او است و محبوبی جز او و خاندانش، نیست و

ص: 218

أَشْهِدُكَ يَا مَوْلايَ أَنَّ عَلِيًّا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ

گواه گیرم تو را ای مولای که من على امیر مؤمنان

حُجَّتُهُ وَالْحَسَنَ حُجَّتُهُ وَالْحُسَيْنَ حُجَّتُهُ وَ

حجت خدا است و حسن حجت او است و حسین حجت او است و

عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ حُجَّتُهُ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ

على بن الحسين حجت است او محمد و بن على

حُجَّتُهُ وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٌ حُجَّتُهُ وَ مُوسَى

حجت او است و جعفر بن محمد حجت است او و موسی

بْنَ جَعْفَرِ حُجَّتُهُ وَ عَلِيَّ بْنَ مُو مُوسَىٰ مُوسَى حُجَّتُهُ وَ

جعفر بن حجت او است على بن موسی حجت او است و

مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ وَ عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ

محمد على بن حجت او است و على بن محمد حجت او است

حُجَّتُهُ وَالْحَسَنَ بْنَ عَلِيٌّ حُجَّتُهُ وَ أَشْهَدُ

و حسن بن علی حجت او است و گواهی دهم که تو حجت .خدایی

ص: 219

اَنَّكَ حُجَّةُ اللهِ اَنْتُمُ الْأَوَّلُ وَالآخِرُ وَاَنَّ

و شمایید اول و آخر و مسلما بازگشت شما حق است که شکی در آن نیست

رَجْعَتَكُمْ حَقٌّ لَا رَيْبَ فِيها يَوْمَ لا يَنْفَعُ

روزی که سود ندهد کسی را ایمانش که پیش از آن ایمان نیاورده

نَفْسًا إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ ءَامَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ

یا در (مدت) ایمان خویش کار خیری انجام نداده

كَسَبَتْ في ايمانِها خَيْرًا وَ أَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ وَ

همانا مرگ است حق و ناکر و نکیر دو) فرشته سؤال (قبر)

انَّ نَاكِرًا وَنَكيرًا حَقٌّ وَأَشْهَدُ أَنَّ النَّشْرَ حَقٌّ

حق است. و گواهی دهم که زنده شدن پس از مرگ حق است

وَ الْبَعْثَ حَقٌّ وَ أنَّ الصِّرَاطَ حَقٌّ وَالْمِرْصَادَ

و برانگیخته شدن حق است و صراط حق است و مرصاد (کمینگاه) حق است

حَقٌّ وَالْمِيزَانَ حَقٌّ وَالْحَشْرَ حَقٌّ وَالْحِسَابَ

و میزان حق استو حشر در قیامت حق است حساب و حق است

ص: 220

حَقٌّ وَالْجَنَّةَ وَالنَّارَ حَقٌّ وَالْوَعْدَ وَالْوَعِيدَ

و بهشت دوزخ و حق است و وعده و تهدید درباره آن

بِهِمَا حَقٌّ يَا مَوْلايَ شَقِيَ مَنْ خَالَفَكُمْ وَ

دو حق است ای مولای من بدبخت است کسی که مخالفت شما را کرد و

سَعِدَ مَنْ أَطاعَكُمْ فَاشْهَدْ عَلى مَا

سعادتمند است کسی که پیرویتان کرد، پس گواهی ده بر آنچه

أَشْهَدْتُكَ عَلَيْهِ وَأَنَا وَلِيُّ لَكَ بَرِيءٌ مِنْ

تو را بر آن گواه گرفتم و من دوست توام و بیزارم

عَدُوكَ فَالْحَقُّ مَا رَضِيتُمُوهُ وَالْبَاطِلُ مَا

دشمنت. حق آن است که شما پسند کردید و است باطل همان که

شخَطَتُمُوهُ وَالْمَعْرُوفُ مَا أَمَرْتُمْ بِهِ

شما بدان خشم کردید و معروف و کار (نیک همان که بود شما

وَالْمُنْكَرُ ما نَهَيْتُمْ عَنْهُ فَنَفْسي مُؤْمِنَةٌ

بدان دستور دادید و منکر و) و کار (زشت همان بود که شما از

ص: 221

باللهِ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ وَبِرَسُولِهِ وَ بِأَميرِ

آن جلوگیری و نهی کردید من ایمان دارم به خدای یگانه ای

المُؤْمِنِينَ وَبِكُمْ يَا مَوْلايَ أَوَّلِكُمْ وَ

که شریک ندارد و به رسول او و به امیر مؤمنان و به شما ای مولای من

اخِرِكُمْ وَنُصْرَتى مُعَدَّةٌ لَكُمْ وَ مَوَدَّتى

از اول تا تا آخرتان و شما یاریم برای آماده است و دوستیم خالص

خَالِصَةٌ لَكُمْ امين امينَ

و پاک برای شما است آمین آمین

بعد از زیارت، این دعا خوانده شود:

اَللّهُمَّ إِنِّي أَسْتَلُكَ اَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ

خدایا! از تو خواهم که درود فرستی بر محمد

نَبِيٌّ رَحْمَتِكَ وَكَلِمَةِ نُورِكَ وَ اَنْ تَمْلَأَ قَلْبى

پیامبر رحمتت و کلمه نورت و دیگر آن که پرکنی دل

نُورَ الْيَقِينِ وَ صَدْرِي نُورَ الأَيْمَانِ وَ فِكْري

مرا با نور یقین و سینه ام را با نور ایمان و اندیشه ام

ص: 222

نُورَ النِّيَّاتِ وَ عَزْمي نُورَ الْعِلْمِ وَ قُوَّتى

را با نور تصمیم ها و اراده ام را با نور علم و نیرویم

نُورَ الْعَمَل وَ لِسانی نُورَ الصِّدْقِ وَ ديني

را با نور عمل و زبانم را با نور راستگویی و دین

نُورَ الْبَصَائِرِ مِنْ عِنْدِكَ وَ بَصَرِي نُورَ

و مذهبم را با نور بیناییهایی از نزد خودت و چشمم را با نور

الضّياءِ وَ سَمْعى نُورَ الْحِكْمَةِ وَ مَوَدَّتى

روشنایی گوشم و را با نور فرزانگی و حکمت و دوستیم را با

نورَ الْمُوَالَاةِ لِمُحَمَّدٍ وَ الِهِ عَلَيْهِمُ السَّلامُ

نور موالات محمد و آلش عليهم السلام

حَتَّى اَلْقَاكَ وَ قَدْ وَ فَيْتُ بِعَهْدِكَ وَ مِيثَاقِكَ

تا تو را دیدار کنم و من به عهد و پیمان تو وفا کردم

فَتُغَشَّينِي رَحْمَتُكَ يا وَلِيُّ يَا حَميدُ اللهُم

رحمت پس خود را بر من بپوشان ای سرپرست و ای ستوده !خدایا

ص: 223

صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ حُجَّتِكَ في أَرْضِكَ وَ

درود فرست بر محمد حجت تو در روی زمینت و

خَليفَتِكَ فِي بِلادِكَ وَ الدَّاعِى إِلَى سَبِيلِكَ

جانشین تو در شهرهایت و کننده دعوت به سوی راهت

وَالْقَائِم بِقِسْطِكَ وَ الثَّائِرِ بِأَمْرِكَ وَلِيٌّ

قیام کننده به عدل و دادت و انقلاب کننده به دستور تو، دوست

الْمُؤْمِنِينَ وَ بَوارِ الْكَافِرِينَ وَمُجَلَّى الظُّلمة

نابودی مؤمنان و برطرف کافران و کننده تاریکی

مُنيرِ الْحَقِّ وَ النَّاطِقِ بِالْحِكْمَةِ وَ الصِّدْقِ

روشن کننده حق گویای و به حکمت و ،راستی

وَ كَلِمَتِكَ التَّامَّةِ فِي أَرْضِكَ الْمُرْتَقِبِ

و آن کلمه (دستور) کاملت (فرمان و در زمین روی که در حال

الْخَائِفِ وَالْوَلِيُّ النَّاصِحَ سَفِينَةِ النَّجَاةِ وَ

انتظار و هراس به سر برد و آن سرپرست خیرخواه و

ص: 224

عَلَمِ الْهُدى وَ نُورِ أَبْصَارِ الْوَرَىٰ وَ خَيْرِ مَنْ

کشتی نجات پرچم و هدایت و روشنی دیدگان مردم و بهترین کسی

تَقَمَّصَ وَارْتَدى وَمُجَلَّى الْعَمَى الْغَماء

که جامه و رداء به بر کرد و زداینده گمراهی

الَّذى يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلاً وَ قِسْطاً كَمَا

آن کس که کند داد زمین را از عدل و چنانچه شده پر باشد

مُلِئَتْ ظُلْمًا وَ جَوْراً إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ

از ستم و بیدادگری که به راستی تو بر هر چیز توانایی

قَديرٌ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى وَلِيِّكَ وَابْنِ

خدایا درود فرست بر بنده مقرّب درگاهت و فرزند

اوْلِيَائِكَ الَّذِينَ فَرَضْتَ طَاعَتَهُمْ وَأَوْجَبْتَ

بندگان مقرّبت آنان که که فرض کردی فرمانبرداریشان را و واجب گرداندی

حقهم وَ أَذْهَبْتَ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرْتَهُمْ

حقشان را و دور کردی از ایشان پلیدی را و به خوبی

ص: 225

تَطْهِيرًا اَللّهُمَّ انْصُرْهُ وَانْتَصِرْ بِهِ لِدِينِكَ

پاکیزه شان کردی !خدایا یاریش کن و به دست او دینت را یاری کن

وَانْصُرْ بِهِ أَوْلِيَانَكَ وَ اَوْلِيَاتَهُ وَ شِيعَتَهُ وَ

و یاری کن به وسیلهٔ او دوستان خودت و دوستان او و شیعیان و

نَّصَارَهُ وَاجْعَلْنَا مِنْهُمْ اللَّهُمَّ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ

ما را نیز از آنان قرار یاورانش را و ده. !خدایا نگاهش دار از شرّ

كُلِّ بَاغ وَطاعَ وَ مِنْ شَرِّ جَميع خَلْقِكَ

هر متجاوز و سرکشی و از شر همه مخلوق خودت و محافظتش کن

احْفَظْهُ مِنْ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ

پیش رویش و از پشت سرش و از سمت راستش

يَمينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ وَاخْرُسْهُ وَامْنَعْهُ مِنْ اَنْ

و از طرف چپش و پاسداریش کن و نگاهش دار از این که گزند و آسیبی

يُوصَلَ إِلَيْهِ بِسُوءٍ وَاحْفَظْ فِيهِ رَسُولَكَ وَ

بدو رسد، و (شوکت و عزّت) رسول و

ص: 226

الَ رَسُولِكَ وَ أَظْهِرْ بِهِ الْعَدْلَ وَ اَيّده

آل رسولت را در (وجود) حفظ او فرما، آشکار و

النَّصْرِ وَانْصُرْ نَاصِرِيهِ وَاخْذُلْ خَاذِليه

(یا) (پیروز) گردان به دست او عدل داد و را، و به

وَاقْصِمْ قَاصِمِيهِ وَاقْصِمْ بِهِ جَبَابِرَةَ الْكُفْرِ

یاریت کمکش کن و یاورش را نیز یاری ،کن و هر که دست از پاریش بردارد خوار گردان

وَاقْتُلْ بهِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَ جَميعَ

و در هم شکن شکننده اش ،را و بشکن به دست او قدرت و شوکت کافران را و آنان

المُلْحِدينَ حَيْثُ كَانُوا مِنْ مَشَارِقِ الْأَرْضِ

را به دست آن حضرت به خاک هلاک افکن و همچنین منافقان و همه بیدینان ستیزه جو را

وَ مَغارِبِها بَرْهَا وَ بَحْرِهَا وَامْلَأُ بِهِ الْأَرْضَ

در هر جا هستند از خاورهای زمین و باخترهای آن چه در خشکی و چه در دریا و پرکن به وسیلهٔ او زمین را از

عَدْلاً وَ أَظْهِرْ بِهِ دِينَ نَبِيِّكَ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ

عدل و داد آشکار یا پیروز کن به وسیله اش دین پیامبرت صلى الله عليه

ص: 227

وَالِهِ وَاجْعَلْنِي اللهُمَّ مِنْ أَنّضاره و

وَ آله را، و قرارده خدایا مرا نیز از یاران و

أَعْوَانِهِ وَ اَتْباعِهِ وَ ِشيعَتِهِ وَ اَرِنى فى الِ

کمک کاران پیروان و شیعیانش و به من بنما در مورد آل

مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ السَّلامُ ما يَأْمُلُونَ وَ في

محمد عليهم السلام آنچه را آرزو داشتند

عَدُوِّهِمْ مَا يَحْذَرُونَ اللهَ الْحَقِّ آمِينَ

مورد دشمنشان آنچه از آن می ترسند مستجاب گردان ای

ذَا الْجَلالِ وَالْإِكْرَامِ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ

معبود حق و ای صاحب جلالت بزرگواری ای مهربان ترین مهربانان

اعمال سرداب مطهّر

در سرداب مطهر دو رکعت نماز بخوان و بگو

اللهُ اَكْبَرُ اللهُ أَكْبَرُ الله اَكْبَرُ لا إله إلا الله والله

خدا بزرگتر از توصیف است. معبودی جز خدا نیست و خدا بزرگتر است و حمد خاص خدا است

ص: 228

اَكْبَرُ وَلِلَّهِ الْحَمْدُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِى هَدَانَا لِهَذَا

ستایش خداوندی را که ما را به این راه هدایت فرمود دوستان

وَ : عَرَّفَنَا أَوْلِيَاتَهُ وَ أَعْدَانَهُ وَوَفَقَنَا لِزِيارَةِ

و دشمنانش را به ما معرفی کرد و ما را به زیارت امامانمان

ائمَّتِنَا وَلَمْ يَجْعَلْنَا مِنَ الْمُعَانِدِينَ

موفقمان داشت قرارمان و نداد از زمرهٔ دشمنان ناصبیان و نه

النَّاصِينَ وَ لا مِنَ الْغُلاةِ الْمُفَوِّضينَ وَلا

از غالیانی که در حق آنها غلو کردند و (آنان که معتقد به تفویض و واگذاردن کار

مِنَ الْمُرْتَابِينَ الْمُقَصِّرِينَ السَّلامُ عَلَى

به دست آنها هستند نه از کسانی که شک و تردید داشتند و در حقشان کوتاهی کنند.

وَلِيٍّ اللهِ وَ ابْن أَوْلِيَائِهِ السَّلامُ عَلَى

سلام بر بنده مقرّب خدا و فرزند بندگان مقرّبش سلام بر آن که ذخیره شده

الْمُدَّخَرِ لِكَرَامَةِ اَوْلِيَاءِ اللهِ وَبَوا

تا اولیاء خدا را گرامی کند و دشمنانش را

ص: 229

اَعْدَآئِهِ اَلسَّلامُ عَلَى النُّورِ الَّذي اَرادَ

نابود گرداند، سلام بر آن نور که تابانی اهل کفر

أَهْلُ هل الكفر إطفاتَهُ فَأَبَى الله إلا أَنْ يُتِمَّ

آهنگ خاموش کردنش را کردند ولی خداوند نخواست جز آن که نور خود را

نُورَهُ بِكُرهِهِمْ وَأَيَّدَهُ بِالْحَيَاةِ حَتَّى يُظهِرَ

آشکار و کامل گرداند گرچه آنان را ناخوش ،آید و او را به وسیلهٔ زندگی طولانی)

عَلَى يَدِهِ الْحَقِّ بِرَغْمِهِمْ أَشْهَدُ اَنَّ اللهَ

نگاه داشت تا برغم آنان حق را به دست او آشکار سازد گواهی دهم که به راستی خداوند

اصْطَفَيْكَ صَغِيرًا وَ اَكْمَلَ لَكَ عُلُومَهُ

تو را در کوچکی برگزید علوم خود را برای و تو در بزرگی کامل

كَبِيرًا وَ أَنَّكَ حَيٌّ لا تَمُوتُ حَتَّى تُبْطِلَ

کرد و تو زنده هستی و نخواهی مرد تا از میان برداری جبت و طاغوت

الْجِبْتَ وَ الطَّاغُوتَ اللهُمَّ صَلِّ عَلَيْهِ وَ

(معبودهای ساختگی و یاغیان) را !خدایا درود درود فرست بر آن حضرت و

ص: 230

عَلَى خُدامِهِ وَ أَعْوَانِهِ عَلَى غَيْبَتِهِ وَ نَايِهِ

بر خدمتکاران و کمک کارانش در دوران غیبت و دوریش و مستور دار در پرده

وَاسْتُرْهُ سَتْرًا عَزِيزاً وَاجْعَلْ لَهُ مَعْقِلاً

عزت و نیرومندی و او را در پناهگاه محکمی قرارش ده، و پایمال کردن

قريزاً وَاشْدَدِ اللهُمَّ وَطأتَكَ عَلى

و سرکوبی خود را نسبت به دشمنانش سخت و شدید

مُعَانِديهِ وَاحْرُش مَوالِيهُ وَ زَائِريه

گردان و دوستان و زائرینش را از گزند (روزگار حفظ کن.

اللّهُمَّ كَمَا جَعَلْتَ قَلبى بِذِكْرِهِ مَعْمُوراً

خدایا چنانچه دل مرا به یادآوری او آباد کردی

فَاجْعَلْ سلاحي بنصْرَتِهِ مَشْهُوراً وَ إِنْ

اسلحه مرا نیز در یاری او آماده کن و از نیام به در آر و اگر

حالَ بَيْنِي وَ بَيْنَ لِقَائِهِ الْمَوْتُ الَّذى

حائل شد میان من و میان دیدار آن حضرت آن مرگی که مسلّم کردی

ص: 231

جَعَلْتَهُ عَلَى عِبَادِكَ حَتْمًا وَ أَقْدَرْتَ

بر بندگانت و مقدر کردی آن را بر خلق خود

عَلى خَليقَتِكَ رَغْمًا فَابْعَثْنِي عِنْدَ خُرُوجه

تا بینیشان به خاک مالیده و زبونشان کنی پس مرا هنگام

ظاهِرًا مِنْ حُفْرَتي مُؤْتَزِراً كَفَنى حَتَّى

ظهورش برانگیز تا سر برآرم از قبرم همان طور که کفن پوشیده ام

أَجَاهِدَ بَيْنَ يَدَيْهِ فِي الصَّفِّ الَّذِي أَثْنَيْتَ

پیکار کنم در پیش رویش در آن صفی که ستایش کردی اهل آن

عَلَى أَهْلِه في كِتَابِكَ فَقُلْتَ كَا فَقُلْتَ كَأَنَّهُمْ بُنْيَانٌ

صف را در قرآن و :فرمودی «گویی آنها بنایی استوارند»

مَرْصُوصٌ اللّهُمَّ طالَ الاِنْتِظارُ وَ شَمِتَ

خدایا! انتظار ما به درازا کشید و مردمان فاجر

مِنَّا بِنَا الْفُجَّارُ وَصَعْبَ عَلَيْنَا الْاِنْتِصَارُ

بدکار ما را شماتت کنند و انتقام از (دشمن بر ما دشوار گشت

ص: 232

اللّهُمَّ اَرنَا وَجْهَ وَلِيِّكَ الْمَيْمُونَ فِي حَيَاتِنَا

!خدایا نشان ده به ما روی میمون بنده مقرب و نماینده ات را

وَ بَعْدَ الْمَنُونِ اللّهُمَّ إِنِّي أَدينُ لَكَ بِالرَّجْعَةِ

در حال زندگی و پس از ..مرگ !خدایا من اعتقاد دارم به رجعت

بَيْنَ يَدَى صَاحِبِ هَذِهِ الْبُقْعَةِ الْغَوْثَ

در پیش روی صاحب این بقعه، فریاد فریاد فریاد ای صاحب

الْغَوْثَ الْغَوْثَ يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ قَطَعْتُ

الزمان برای رسیدن به تو از دوستان صمیمی بریدم و

في وُصْلَتِكَ الْخُلانَ وَ هَجَرْتُ لِزِيَارَتِكَ

برای زیارتت وطن را ترک کردم و هدف و مقصودم را

الْاَوْطانَ وَ اَخْفَيْتُ أَمْرِى عَنْ أَهْلِ الْبُلْدَانِ

از مردم شهرهای (راه) سر پنهان تا داشتم تو شفیع من

لِتَكُونَ شَفيعًا عِنْدَ رَبِّكَ وَ رَبِّي وَ إِلَى

گردی در نزد پروردگار خود و پروردگار من و پیش پدرانت و

ص: 233

ابائِكَ وَ مَوَالِيَّ فِي حُسْنِ التَّوْفِيقِ لي وَ

سروران من در (خواستن) خوش توفیقی برای من و

إِسْباغ النِّعْمَةِ عَلَيَّ وَسَوْقِ الْإِحْسَانِ إِلَيَّ

فراوانی نعمت بر من و روان شدن احسان و بخشش به سوی من.

للهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ

خدایا درود فرست محمد بر و آل محمد

اَصْحَابِ الْحَقِّ وَ قَادَةِ الْخَلْقِ وَاسْتَجِبْ مِنِّي

ملازمین حق و راهبران خلق و به اجابت رسان برایم

مَا دَعَوْتُكَ وَ أَعْطِنِى مَا لَمْ أَنْطِقْ بِهِ في

آنچه دعا کردم و عطا کن به من آنچه را به زبان نیاوردم

دُعائي مِنْ صَلاح ديني وَ دُنْيَايَ إِنَّكَ حَمِيدٌ

در دعایم از آنچه به صلاح دین و دنیای من است که به راستی تویی ستوده

مَجيدٌ وَ صَلَّى اللهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ الطّاهِرينَ

و ،بزرگوار و درود خدا بر محمد و آل پاکش باد.

ص: 234

پس از آن داخل صفّه شو و دو رکعت نماز بخوان سپس بگو

اَللّهُمَّ عَبْدُكَ الزَّائِرُ فى فِنَاءِ وَلِيِّكَ

خدایا بنده زائر تو آستان بنده مقرّب تو است

لْمَزُور الَّذى فَرَضْتَ طَاعَتَهُ عَلَى

که به زیارتش آیند آن که واجب کردی فرمانبرداریش را بر هر

الْعَبِيدِ وَالأحْزارِ وَ انْقَذْتَ بِهِ أَوْلِيَانَكَ

بنده و آزاد، و نجات دادی به وسیله اش دوستان خود را

مِنْ عَذَابِ النَّارِ اَللّهُمَّ اجْعَلْها زِيارَةً

از عذاب عذاب دوزخ دوزخ !خدایا این زیارت را زیارتی پذیرفته قرار ده و زیارتی

مَقْبُولَةً ذَاتَ دُعاءٍ مُسْتَجَابٍ مِنْ مُصَدِّقٍ

که در آن دعایی مستجاب باشد از که فردی تصدیق کرده

بوَلِيِّكَ غَيْرِ مُرْتَابِ اللّهُمَّ لَا تَجْعَلَهُ دَاخِرَ

ولی و نماینده تو را بدون شک هیچ گونه و تردیدی !خدایا قرارش

الْعَهْدِ بِهِ وَ لا بِزِيارَتِهِ وَلَا تَقْطَعْ أثري

مده آخرین بار آمدنم به آستان این بزرگوار و زیارتش و

ص: 235

مِنْ مَشْهَدِهِ وَ زيارة ابيه وَ جَدِّهِ اللهُم

پای مرا از زیارتگاه او و زیارت پدر و جدش مبر. خدایا آنچه در

خُلِفْ عَلَيَّ نَفَقَتى وَانْفَعْنى بِمَا رَزَقْتَنى

این راه خرج کردم عوض آن را به من بده، و سود بخش کن آنچه را روزی من کرده ای

في دُنْيَايَ وَاخِرَتي لي وَلِأَخْواني وَ

دنیا و آخرتم و برای برادرانم و

أَبَوَى وَ جَميع عِتْرَتي اَسْتَوْدِعُكَ اللَّهَ أَيُّهَا

پدر و مادرم همه و خاندانم تو را به خدا می سپارم ای

لاِمَامُ الَّذِي يَقُوزُ بِهِ الْمُؤْمِنُونَ وَ يَهْلِكُ

امام بزرگواری که رستگار شوند به وسیله او مؤمنان و نابود گردند

عَلى يَدَيْهِ الْكَافِرُونَ الْمُكَذِّبُونَ يَا مَوْلايَ

به دست او مردمان کافر تکذیب کننده و ای مولای من

يَا بْنَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ جِئْتُكَ زَائِرًا لَكَ وَ

ای فرزند حسن بن على به دربارت آمده ام برای زیارت تو و

ص: 236

لأَبيكَ وَ جَدِّكَ مُتَيَقِّنَّا الْفَوْزَ بِكُمْ مُعْتَقِدًا

پدر جدت و یقین و به رستگاری خویش به وسیلهٔ شما دارم و معتقد

إمَامَتَكُمُ اللّهُمَّ اكْتُب هذه الشَّهَادَةَ وَ

به امامت شما هستم. خدایا! ثبت كن این گواهی و

الزِّيَارَةَ لى عِنْدَكَ فِي عِلِّيِّينَ وَ بَلَغْنى بَلاغَ

زیارت مرا نزد خودت در بلندترین ،جاها و برسانم بدانجا که رسیدند بدان مردمان

الصَّالِحينَ وَانْفَعْنى بِحُبِّهِمْ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ

شایسته از و دوستی ایشان به من سود ده، ای پروردگار جهانیان

صلوات بر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

اللّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ صَلِّ

خدایا درود فرست بر محمد و خاندانش و درود فرست

عَلى وَلِيِّ الْحَسَنِ وَ وَصِيِّهِ وَ وَارِثِهِ

نماینده بر امام حسن و وصى او و وارثش آن که

القَائِمِ بِأَمْرِكَ وَالْغَائِبِ في خَلْقِكَ

قیام کند به دستورت و آن پنهان در خلق تو

ص: 237

وَالْمُنتَظِرِ لِأذْنِكَ اللّهُمَّ صَلِّ عَلَيْهِ وَ

و چشم به راه اذن تو خدایا درود فرست بر او و نزدیک کن دوریش را و

قَرِّبْ بُعْدَهُ وَأَنْجِزْ وَعْدَهُ وَ اَوْفِ عَهْدَهُ

انجام ده و عده اش را و وفا کن به عهد و پیمانش و برطرف کن

وَاكْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجَابَ الْغَيْبَةِ وَأَظْهِرْ

از نیرویش پرده غیبت را و پشت سر انداز با ظهور آن

لُهُورِهِ صَحَائِفَ الْمِحْنَةِ وَ قَدَّمْ أَمَامَهُ

حضرت اوراق محنت و اندوه را و بفرست در پیش رویش

الرُّعْبَ وَ ثَبِّتْ بِهِ الْقَلْبَ وَ أَقِمْ بِهِ الْحَرْبَ

و رعب و ترس را و آرامش ده به او دل را و برپا کن به دستش جنگ را

وَأَيَّدَهُ بِجُنْدِ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمِينَ وَ

کمکش کن به لشكرى از فرشتگان نشاندار و

سَلْطَهُ عَلى أَعْدَاءِ دِينِكَ أَجْمَعِينَ وَالْهِمْهُ

مسلّطش کن بر دشمنان دینت همگی و به او الهام کن که پایه ای از

ص: 238

اَنْ لا يَدَعَ مِنْهُمْ رُكْنًا إِلا هَدَّهُ وَلا هاماً

آنها نگذارد جز آن که فرو ریزد و نه سری از آنها جز آن که دو نیم کند

الأقَدَّهُ وَ لا كَيْدًا إِلا رَدَّهُ وَلا فَاسقًا الأ

نه نقشه و جز آن که بازش گرداند شومی نه و فاسق بدکاری جز آن که

حَدَّهُ وَ لا فِرْعَوْنَ إِلاّ اَهْلَكَهُ وَ لا سِتْرًا إلاّ

حدش زند و نه فرعون (گردنکشی) جز آن که هلاکش کند و نه پرده ای جز

هَتَكَهُ وَ لا عَلَمَّا إِلا نَكَّسَهُ لا سُلْطَانًا

و آن که بدرد و نه پرچمی جز آن که سرنگونش سازد نه سلطنت و

إِلا كَسَبَهُ وَ لا رُمْحًا إِلا قَصَفَهُ وَ لا مِطْرَداً

و قدرتی جز آن که به تصرف گیرد نه و نیزه ای جز آن که درهم شکند

الا خَرَقَهُ وَ لا جُنْدًا اِلاّ فَرَّقَهُ وَ لا مِنْبَرًا إلاّ

نه زوبینی جز آنکه بشکند و نه لشکری جز آن که پراکنده سازد و نه منبری جز آنکه

اَحْرَقَهُ وَ لا سَيْفًا الاكَسَرَهُ وَ لا صَنَمًا إلا

بسوزاند و نه شمشیری جز آن که بشکند و نه بتي جز آن که

ص: 239

رَضَهُ وَ لا دَمًا إِلا أَرَاقَهُ وَ لا جَوْراً إلا آبَادَهُ

خرد کند و نه خونی جز آن که بریزد نه و ستم و بیدادگری جز آن که

وَ لا حِصْنَّا إِلا هَدَمَهُ وَ لا بَابًا إِلا رَدَمَهُ وَلا

و از میان بردارد نه قلعه و دژی جز آنکه ویران کند نه دری جز آن که ببندد نه

قَصْرًا الأخَرَّبَهُ أَخْرَبَهُ وَلا مَسْكَنا الأ

کاخ و قصری جز آن که ویران کند نه و مسکنی جز آن که

فَتَشَهُ وَ لا سَهْلاً إلا اَوْطَنَهُ وَ لا جَبَلاً إلا

بازرسی کند نه و زمین همواری جز آن که زیر پا گذارد نه و

صَعِدَهُ وَ لا كَنْزاً إِلا أَخْرَجَهُ بِرَحْمَتِكَ يا

کوهی جز آن که بالا رود و نه گنجی جز آن که بیرون آورد به رحمتت ای

اَرْحَمَ الرَّاحِمين

مهربان ترین مهربانان

ص: 240

زیارت امین الله

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ

سلام بر تو ای امانتدار خدا در زمین او

وَحُجَّتَهُ عَلَى عِبَادِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا اَميرَ

و حجتش بر بندگان او، سلام بر تو ای امیر

الْمُؤْمِنينَ اَشْهَدُ أَنَّكَ جَاهَدْتَ فِي اللهِ حَقَّ

مؤمنان گواهی دهم که تو در خدا راه جهاد کردی چنانچه باید

جِهَادِهِ وَ عَمِلْتَ بِكِتَابِهِ وَ اتَّبَعْتَ سُنَنَ

و رفتار کردی به کتاب خدا (قرآن) و پیروی کردی از سنتهای

نَبِيِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَالِهِ حَتَّى دَعَاكَ

پیامبرش صلى الله عليه آله و - تا این که خداوند تو را به جوار خویش دعوت فرمود

اللهُ إِلَى حِوَارِهِ فَقَبَضَكَ إِلَيْهِ بِاخْتِيَارِهِ وَ

به اختیار خودش جانت را قبض نمود و ملزم کرد

ص: 241

اَلْزَمَ اَعْدَاتَكَ الْحُجَّةَ مَعَ مَا لَكَ مِنَ

دشمنانت را به حجت و برهان با حجّتهای رسای

الْحُجَجَ الْبَالِغَةِ عَلَى جَميع خَلْقِهِ اللهُمَّ

دیگری که با تو بود بر تمامی خلق خود خدایا

وَاجْعَلْ نَفْسي مُطْمَئِنَّةٌ بِقَدَرِكَ رَاضِيَةً

قرار ده نفس مرا آرام به تقدیرت و خوشنود

بِقَضائِكَ مُولَعَةً بِذِكْرِكَ وَ دُعَائِكَ مُحِبَّةً

به قضایت و حريص به ذکر و دعایت و دوستدار برگزیدگان دوستانت

لِصَفْوَةِ اَوْلِيَائِكَ مَحْبُوبَةً في أَرْضِكَ وَ

و محبوب در زمین و آسمانت و

سَمَائِكَ صَابِرَةً عَلَى نُزُولِ بَلآئِكَ شَاكِرَةً

شکیبا در مورد نزول بلایت و سپاسگزار در برابر

لِفَوَاضِلِ نَعْمَائِكَ ذَاكِرَةٌ لِسَوابِعْ آلآئِكَ

نعمتهای فزونت و متذکر عطایای فراوانت

ص: 242

مُشْتَاقَةً إِلَى فَرْحَةِ لِقَائِكَ مُتَزَوَّدَةَ التَّقْوى

،مشتاق به شاد گشتن دیدارت توشه گیر پرهیزکاری برای

لِيَوْمٍ جَزَائِكَ مُسْتَتَةٌ بِسُنَنِ أَوْلِيَائِكَ مُفَارِقَةً

روز پاداشت پیروی کننده روشهای دوستانت دوری گزینندهٔ

لأخْلاقِ أَعْدَائِكَ مَشْغُولَةً عَن الدُّنْيا

اخلاق دشمنانت سرگرم از دنیا

بِحَمْدِكَ وَتَنَائِكَ

به ستایش و ثنایت

پس بگو اللّهُمَّ إِنَّ قُلُوبَ الْمُخْبِتِينَ إِلَيْكَ

خدایا به راستی دلهای فروتنان درگاهت به سوی تو

وَالِهَةً وَ سُبُلَ الرَّاغِبِينَ إِلَيْكَ شَارِعَةٌ وَ

حیران است راه های و مشتاقان به جانب تو است باز

أَعْلامَ الْقَاصِدينَ إِلَيْكَ وَاضِحَةٌ وَ أَفْئِدَةَ

و نشانه های قاصدان کویت آشکار و نمایان است و قلبهای

ص: 243

الْعَارِفينَ مِنْكَ فَارْعَةٌ وَأَصْوَاتَ الدَّاعِينَ

عارفان از تو ترسان است و صداهای خوانندگان به طرف

إِلَيْكَ ضَاعِدَةٌ وَ اَبْوَابَ الْإِجَابَةِ لَهُمْ

تو صاعد و درهای اجابت به رویشان باز است

مُفَتَّحَةٌ وَ دَعْوَةَ مَنْ نَاجَاكَ مُسْتَجَابَةٌ وَ

و دعای آن که کس با تو راز گوید است مستجاب

تَوْبَةَ مَنْ أَتابَ إِلَيْكَ مَقْبُولَةٌ وَعَبْرَةَ مَنْ

توبه آن کس که به درگاه تو بازگردد پذیرفته است و اشک دیدهٔ آن کس که از

بَكَى مِنْ خَوْفِكَ مَرْحُومَةٌ وَالْاِغاثَةَ لِمَن

و خوف تو گرید مورد رحم و مهر است و فریادرسی تو

اسْتَغَاثَ بِكَ مَوْجُودَةٌ وَالْإِعَانَةَ لِمَن

برای کسی که به تو استغاثه کند آماده است و کمک کاریت برای آن کس که

اسْتَعَانَ لَكَ مَبْذُولَةٌ وَعِدَاتِكَ لِعِبَادِكَ

از تو کمک خواهد رایگان است وعده هایی و که بندگانت به دادی

ص: 244

مُنْجَزَةٌ وَزَلَلَ مَن اسْتَقَالَكَ مُقَالَةٌ وَ

وفایش حتمی است و لغزش کسی که از تو پوزش طلبد بخشوده است

عُمالَ الْعَامِلِينَ لَدَيْكَ مَحْفُوظَةٌ وَ

کارهای آنان که برای تو کار کنند در نزد تو محفوظ است

رْزاقَكَ إِلَى الْخَلائِقِ مِنْ لَدُنْكَ نَازِلَةٌ وَ

روزیهایی که به آفریدگانت دهی از نزدت ریزان است

عَوْائِدَ الْمَزِيدِ إِلَيْهِمْ وَاصِلَةٌ وَ ذُنُوبَ

و بهره های بیشتری هم بسویشان می رسد گناه و آمرزش خواهان از تو)

لْمُسْتَغْفِرِينَ مَغْفُورَةٌ وَ حَوَائِجَ خَلْقِكَ عِنْدَكَ

آمرزیده است آفریدگانت حاجتهای و نزد تو شده روا است

مَقْضِيَّةٌ وَ جَوَائِزَ السَّائِلِينَ عِنْدَكَ مُوَفَّرَةٌ وَ

جایزه های و سائلان در پیش تو شایان و وافر است و بهره های

وَآئِدَ الْمَريدِ مُتَوَاتِرَةٌ وَ مَوائِدَ

فزون پیاپی است و خوانهای احسان تو برای طعام خواهان

ص: 245

لْمُسْتَطْعِمينَ مُعَدَّةٌ وَ مَنَاهِلَ الظُّمَاءِ مُتْرَعَةٌ

آماده است حوض های و آب برای تشنگان لبریز است.

اَللّهُمَّ فَاسْتَجِبْ دُعائى وَ اقْبَلْ تَنَاتَى وَ

خدایا پس دعایم را مستجاب کن و بپذیر مدح و ثنایم را و

أَجْمَعْ بَيْنِي وَ بَيْنَ أَوْلِيَائِي بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ

گردآور میان من و دوستانم به حق محمد و

عَلِيّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ إِنَّكَ

على فاطمة که و حسن و حسین به راستی تویی

وَلِيُّ نَعْمَائِي وَ مُنْتَهى مُنَايَ وَغَايَةٌ رَجَائى

صاحب نعمت هایم و منتهای آرزویم و سرحد نهایی امیدم

في مُنْقَلَبِي وَمَثْوَايَ

و بازگشتگاه و اقامتگاهم

ص: 246

زیارت عاشورا

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ

سلام بر تو ای ابا عبدالله سلام بر تو

يَا بْنَ رَسُولِ اللهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خِيَرَةَ

ای فرزند رسول خدا سلام بر تو ای برگزیده

اللهِ وَابْنَ خِيَرَتِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ اَميرِ

خدا و فرزند برگزیده اش سلام بر تو فرزند امیر

الْمُؤْمِنِينَ وَابْنَ سَيّدِ الْوَصِيِّينَ السَّلامُ

مؤمنان و فرزند آقای اوصياء، سلام

عَلَيْكَ يَا بْنَ فَاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ

بر تو ای فرزند فاطمه بانوی زنان جهانیان

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا ثَارَ اللهِ وَابْنَ ثارِهِ

سلام بر تو ای که خدا خونخواهیش کند و فرزند چنین کسی

ص: 247

وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ السَّلَامُ عَلَيْكَ وَ عَلَى

و ای کشته ای که کشته گانت انتقام نگرفتی سلام بر تو و بر

الأرواح الَّتي حَلَّتْ بِفِناتِكَ عَلَيْكُمْ مِنّى

روانهایی که فرود آمدند به آستانت شما بر

جَمِيعًا سَلامُ اللهِ اَبَدًا مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ

همگی از جانب من سلام خدا باد تا همیشه من برجایم و برجا است

اللَّيْلُ وَالنَّهَارُ يَا اَبا عَبْدِ اللهِ لَقَدْ عَظُمَت

شب و روز ای ابا عبدالله! به راستی بزرگ شد

الرَّزِيَّةُ وَ جَلَّتْ عَظُمَتِ الْمُصِيبَةُ بِكَ

سوگواری تو و گران و عظیم گشت مصیبت تو بر ما و

عَلَيْنَا وَ عَلَى جَميع اَهْلِ الْإِسْلامِ وَ جَلَّتْ

بر همهٔ اهل اسلام و گران و عظیم گشت مصیبت تو

وَ عَظُمَتْ مُصيبَتُكَ فِي السَّمَوَاتِ عَلَى

در آسمانها بر همهٔ اهل آسمانها

ص: 248

جَميعِ أَهْلِ السَّمَوَاتِ فَلَعَنَ اللهُ أُمَّةٌ

خدا لعنت کند که پس مردمی را ریختند شالوده ستم

اسَّسَتْ أَساسَ الظُّلم وَالْجَوْرِ عَلَيْكُمْ

و بیدادگری را شما بر خاندان و خدا لعنت کند مردمی را

أَهْلَ الْبَيْتِ وَلَعَنَ اللهُ أُمَّةً دَفَعَتْكُمْ عَنْ

که کنار زدند شما را از مقام مخصوصتان و دور کردند شما را از

مَقَامِكُمْ وَ اَزالَتْكُمْ عَنْ مَراتِبِكُمُ الَّتى

آن مرتبه هایی که خداوند آن رتبه ها را به شما داده بود

رَتَّبَكُمُ اللهُ فيها وَ لَعَنَ اللهُ أُمَّةً قَتَلَتْكُمْ

وَ خدا لعنت کند و مردمی که شما کشتند را و

عَنَ اللهُ الْمُمَهْدِينَ لَهُمْ بِالتَّمْكِينِ مِنْ

خدا لعنت کند آنانکه تهیه اسباب کردند برای کشندگان شما

قِتَالِكُمْ بَرِثْتُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَيْكُمْ مِنْهُمْ وَمِنْ

تا آنها توانستند با شما بجنگند بیزاری جویم به سوى خدا و به سوی

ص: 249

أَشْيَاعِهِمْ وَ أَتْباعِهِمْ وَ أَوْلِيَائِهِم يَا أَبَا عَبْدِ

شما از ایشان و از پیروان و دنبال روندگانشان دوستانشان ای ابا عبدالله

اللهِ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ

من تسلیمم و در صلحم با که کسی با شما در صلح است

خارَبَكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَلَعَنَ اللهُ آلَ

و در جنگم با هر کس که با شما در جنگ است تا روز قیامت و خدا لعنت کند خاندان

زِيَادٍ وَآلَ مَرْوَانَ وَلَعَنَ اللهُ بَني أُمَيَّةَ

زیاد و خاندان مروان را و خدا لعنت کند بنی امیه را

قَاطِبَةً وَلَعَنَ اللهُ ابْنَ مَرْجَانَةَ وَلَعَنَ الله

همگی و خدا لعنت کند فرزند مرجانه ابن زیاد را و خدا لعنت کند

عُمَرَ بْنَ سَعْدِ وَلَعَنَ اللهُ شِمْرًا وَلَعَنَ الله

عمر بن سعد را و خدا کند لعنت شمر را خدا لعنت کند و

اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَالْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتَالِكَ

مردمی که را اسبها را زین کردند و دهنه زدند و به راه افتادند

ص: 250

بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي لَقَدْ عَظُمَ مُصَابِي بِكَ

برای پیکار با تو پدر مادرم بفدایت که که براستی بزرگ شد مصیبت تو

فَاسْتَلُ اللهَ الَّذى أَكْرَمَ مَقَامَكَ وَأَكْرَمَنى

من پس میخواهم از آن خدایی که گرامی داشت مقام تو را و گرامی داشت

بِكَ أَنْ يَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِكَ مَعَ إمَامِ

مرا که خاطر تو روزیم گرداند خونخواهی تو را در رکاب آن امام

مَنْصُورٍ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى الله

یاری شده از خاندان محمد صلی الله عليه آله

عَلَيْهِ وَالِهِ اَللّهُمَّ اجْعَلْنى عِنْدَكَ وَجيهَا

خدایا قرار ده مرا نزد خودت آبرومند به وسیله

بِالْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلامُ فِي الدُّنْيا

حسین علیه السلام در دنیا

وَالْآخِرَةِ يَا أَبَا عَبْدِ اللهِ إِنِّي أَتَقَرَّبُ إِلى اللهِ

و آخرت ای انا عبدالله من تقرب جویم به درگاه خدا

ص: 251

وَ إِلَى رَسُولِهِ وَ إِلَى اميرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ إِلَى

و پیشگاه رسولش و امیرالمؤمنین و

فَاطِمَةَ وَ إِلَى الْحَسَنِ وَإِلَيْكَ بِمُوالاتِكَ

فاطمه و حسن شما و به وسیله دوستی تو و به وسیلهٔ بیزاری

وَبِالْبَرَاتَةِ مِمَّنْ قَاتَلَكَ وَ نَصَبَ لَكَ

از کسی که با تو مقاتله کرد جنگ و با تو را برپا کرد

الْحَرْبَ وَ بِالْبَرَائَةِ مِمَّنْ أَسَّسَ أَسَاسَ

و به بیزاری جستن که از کسی شالوده ستم و ظلم بر شما را

الظلم والْجَوْرِ عَلَيْكُمْ وَ أَبْرَهُ إِلَى اللهِ وَ

ریخت و بیزاری جویم به سوی خدا و به سوی رسولش از کسی که پی ریزی کرد

إِلَى رَسُولِهِ مِمَّنْ أَسَسَّ أَسَاسَ ذَلِكَ وَ

شالوده این کار را و پایه گذاری کرد بر آن بنیانش را و

بَني عَلَيْهِ بُنْيَانَهُ وَ جَرى في ظُلْمِهِ وَ

دنبال کرد ستم و ظلمش را بر شما و بر پیروان شما

ص: 252

جَوْرِهِ عَلَيْكُمْ وَعَلى أَشْيَاعِكُمْ بَرِثْتُ إِلَى

بیزاری بدرگاه جویم خدا و به پیشگاه شما از ایشان

الله وَإِلَيْكُمْ مِنْهُمْ وَ اَتَقَرَّبُ إلَى اللهِ ثُمَّ

تقرب جویم به سوی خدا سپس بشما به دوستیتان وسیلهٔ

لَيْكُمْ بِمُوالاتِكُمْ وَمُوالاةِ وَلِيُّكُمْ

و دوستی دوستان شما و به بیزاری از دشمنانتان

وَبِالْبَرائَةِ مِنْ اَعْدائِكُمْ وَالنَّاصِبينَ لَكُمُ

و برپا کنندگان (و) جنگ آتش افروزان شما با و به بیزاری از

لحَرْبَ وَبِالْبَرانَةِ مِنْ أَشْيَاعِهِمْ وَ

یاران پیروانشان و من در صلح و سازشم با کسی که با شما

تباعِهِمْ إِنِّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ

در صلح است و در جنگم با کسی که با شما در جنگ است

لِمَنْ حَارَبَكُمْ وَوَلِيُّ لِمَنْ والاكُمْ وَ عَدُوٌّ

و دوستم یا کسی که شما را دوست دارد و دشمنم

ص: 253

لِمَنْ عَادَاكُمْ فَاَسْئَلُ اللهَ الَّذي أَكْرَمَنى

با کسی که شما را دشمن دارد و درخواست کنم از خدایی که مرا گرامی داشت

بِمَعْرِفَتِكُمْ وَمَعْرِفَةِ أَوْلِيَائِكُمْ وَ رَزَقَنِي

به وسیله معرفت شما معرفت و دوستانتان و کند روزیم

لبَرَأَتُةَ مِنْ أَعْدَائِكُمْ أَنْ يَجْعَلَنِي مَعَكُمْ فِي

بیزاری جستن از دشمنانتان را به این که قرار دهد شما مرا با در

الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَ أَنْ يُثَبِّتَ لى عِنْدَكُمْ قَدَمَ

دنیا و آخرت و پابرجا دارد برای من در پیش شما گام راست و درستی

صِدْقِ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَ اَسْئَلُهُ اَنْ

(و) ثبات قدمی در دنیا و آخرت و از او که خواهم برساند

يُبلِّغَنِى الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَ اللهِ وَ اَنْ

مرا به مقام پسندیده شما در پیش خدا کند روزیم و خونخواهی

يَرْزُقَنى طَلَبَ ثاري مَعَ إِمَامٍ هُدى ظَاهِرٍ

شما را با امام راهنمای آشکار گویای به حق] که از شما

ص: 254

نَاطِقِ بِالْحَقِّ مِنْكُمْ وَاَسْئَلُ اللهَ بِحَقِّكُمْ

(خاندان) است و خدا خواهم به حق شما و بدان

بالشأن الذي لَكُمْ عِنْدَهُ أَنْ يُعْطِيَني

منزلتی که شما نزد او دارید که عطا کند به من به وسیلهٔ

بِمُصَابِي بِكُمْ أَفْضَلَ مَا يُعْطى مُصابًا

مصیبتی که از ناحیهٔ شما به من رسیده بهترین پاداشی را که می دهد

بِمُصيبَتِهِ مُصيبَةً مَا أَعْظَمَها وَأَعْظَمَ رَزِيَّتَها

یک مصیبت زده از مصیبتی که دیده براستی چه مصیبت بزرگی و چه

فِى الْإِسْلامِ وَفي جَميعِ السَّمَوَاتِ

داغ گرانی بود در اسلام و در تمام آسمانها

وَالْأَرْضِ اللّهُمَّ اجْعَلْنى فِي مَقَامى هذا

و خدایا زمین چنانم کن در این جا که ایستاده ام از کسانی باشم

مِمَّنْ تَنَالُهُ مِنْكَ صَلَوَاتٌ وَ رَحْمَةٌ وَمَغْفِرَةٌ

که برسد بدو از ناحیه تو درود و رحمت و آمرزشی

ص: 255

اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْيَايَ مَحْيَا مُحَمَّدٍ وَآلِ

خدایا قرار ده زندگیم را زندگی محمد و آل

مُحَمَّدٍ وَ مَمَاتِي مَمَاتَ مُحَمَّدٍ وَآلِ

محمد و مرگم را مرگ محمد و آل

مُحَمَّدٍ اَللّهُمَّ إِنَّ هَذَا يَوْمٌ تَبَرَّكَتْ بِهِ بَنُو

محمد خدایا این روز روز روزی است که مبارک و میمون دانستند آنرا بنی امیه

أُمَيَّةَ وَابْنُ آكِلَةِ الْأَكبَادِ اللعينُ ابْنُ اللّعينِ

و پسر آن زن جگرخوار معاویه) آن ملعون پسر ملعون که لعن شده

عَلَى لِسَانِكَ وَلِسَانِ نَبِيِّكَ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ

زبان بر تو و زبان پیامبرت که درود خدا بر او

دَعَالِهِ فى كُلِّ مَوْطِن وَ مَوْقِفٍ وَقَفَ فِيهِ

و آلش باد در هر جا و هر مکانی که توقف کرد در آن مکان

نَبِيُّكَ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَالِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْ أَبَا

پیامبرت صلى الله عليه آله خدایا لعنت کن ابوسفیان

ص: 256

سُفْيَانَ وَمُعْوِيَةَ وَيَزِيدَ بْنَ مُعَاوِيَةَ عَلَيْهِمْ

و معاویه و یزید معاویه بن را که لعنت بر باد ایشان

مِنْكَ اللَّعْنَةُ اَبدَ الأبدينَ وَهَذَا يَوْمٌ فَرِحَتْ

از جانب تو همیشه برای و این روز روزی است که شدند شادمان

بِهِ آلَ زِيَادٍ وَآلُ مَرْوَانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَيْنَ

به این روز دودمان زیاد و دودمان مروان به مروان به خاطر کشتنشان حضرت

حسین

صَلَوَاتُ اللهِ عَلَيْهِ اَللّهُمَّ فَضَاعِفْ عَلَيْهِمُ اللَّعْنَ

صلوات الله علیه را خدایا پس چندین برابر کن آن ها لعنت آنها بر خود

مِنْكَ وَالْعَذَابَ الْأَلِيمَ اللَّهُمَّ إِنِّي أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ

و عذاب دردناک را خدایا من تقرب جویم به سوی تو

هذَا الْيَوْم وَفي مَوْقِفِى هَذَا وَأَيَّامٍ حَيُوتي

در این روز و در این که جایی هستم و در تمام دوران

بالْبَرَآئِهِ مِنْهُمْ وَاللَّعْنَةِ عَلَيْهِمْ وَبِالْمُوَالَاتِ

زندگیم به بیزاری جستن از اینها و لعنت فرستادن بر ایشان و به وسیلهٔ

ص: 257

لِنَبِيِّكَ وَآلِ نَبِيِّكَ عَلَيْهِ وَعَلَيْهِمُ السَّلامُ

دوست داشتن پیامبرت و خاندان پیامبرت که بر او و بر ایشان سلام باد

پس می گویی صد مرتبه الهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ

خدایا لعنت کن نخستین

ظالِم ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَآخِرَ

ستمگری را که بزور گرفت حق محمد آل و محمد را و آخرین

تابِع لَهُ عَلَى ذَلِكَ اَللّهُمَّ الْعَن الْعِصابَةَ

کسی که او را در این زور و ستم پیروی کرد خدایا لعنت کن بر گروهی

الَّتى جَاهَدَتِ الْحُسَيْنَ وَشَايَعَتْ وَبَايَعَتْ

که پیکار کردند با حسین (علیه السلام) و همراهی کردند و پیمان پیمان بستند و از

وَتَابَعَتْ عَلَى قَتْلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمِيعًا

هم پیروی کردند برای کشتن آن حضرت خدایا لعنت كن همه آنها را

پس میگویی صد مرتبه: السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللهِ

سلام بر تو ای ابا عبدالله

ص: 258

وَ عَلَى الْأَرْواحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنَائِكَ عَلَيْكَ

و بر که روانهایی فرود آمدند به آستانت بر تو

مِنّي سَلامُ اللهِ أَبَدًا مَا بَقيتُ وَ بَقِيَ اللَّيْلُ

از جانب من خدا سلام باد تا همیشه من زنده ام و برپا است شب

وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى

و روز قرار و ندهد این زیارت را خداوند آخرین بار

لزيارَتِكُمْ السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلَى

زیارت از شما سلام حسین و بر على

عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَى أَوْلَادِ الْحُسَيْنِ

بن الحسين و بر فرزندان حسین

وَ عَلَى أَصْحَابِ الْحُسَيْنِ پس می گویی: اَللّهُمَّ خُصَّ

و بر اصحاب و یاران حسین خدایا مخصوص گردان

اَنْتَ اَوَّلَ ظالِم بِاللَّعْنِ مِنّي وَابْدَأَ بِهِ أَوَّلاً

نخستین ستمگر را به لعنت من و آغاز کن بدان لعن اولی

ص: 259

ثُمَّ الثَّانِيَ وَالثَّالِثَ وَالرَّابِعَ اللَّهُمَّ الْعَنْ

را و سپس دومی و سومی چهارمی و را خدایا لعنت کن

يَزِيدَ خَامِسًا وَالْعَنْ عُبَيْدَ اللهِ بْنَ زِيَادٍ

یزید را در مرتبة پنجم لعنت کن عبیدالله پسر زیاد

وَابْنَ مَرْجانَةَ وَعُمَرَ بْنَ سَعْدِ وَشِمْرًا

و پسر مرجانه را و عمر بن سعد و شمر

وَآلَ أَبي سُفْيَانَ وَآلَ زِيَادٍ وَآلَ مَرْوانَ

دودمان و ابوسفیان و دودمان زیاد و دودمان مروان را

إِلى يَوْمِ الْقِيْمَةِ

تا روز قیامت *

پس به سجده میروی ومیگویی: اللّهم

خدایا

لَكَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاكِرِينَ لَكَ عَلَى مُصَابِهِمْ

مخصوص تو است ستایش سپاسگزاران تو بر مصیبت زدگی آنها

الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى عَظيمِ رَزِيَّتي اللهُمَّ

ستایش خدای را بر بزرگی خدایا مصیبتم

ص: 260

ارْزُقْنِي شَفَاعَةَ الْحُسَيْنِ يَوْمَ الْوُرُودِ وَ

روزیم گردان شفاعت حسین (علیه السلام) را در روز ورود به) صحرای (قیامت

ثَبِّتْ لي قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَكَ مَعَ الْحُسَيْنِ وَ

ثابت بدار گام راستیم را در نزد خودت با حسين (علیه السلام)و

أَصْحَابِ الْحُسَيْنِ الَّذينَ يَذَلُوا مُهَجَهُمْ

یاران حسین آنانکه بی دریغ دادند جان

دُونَ الْحُسَيْن عَلَيْهِ السَّلامُ

خود را در راه حسین علیه السلام

ص: 261

زیارت جامعه

السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّة

سلام شما بر ای خاندان نبوت

وَ مَوْضِعَ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ وَ

جایگاه و رسالت و مرکز رفت آمد فرشتگان

مَهْبِطَ الْوَحْيِ وَ مَعْدِنَ الرَّحْمَةِ وَخُزّانَ

جای فرود آمدن وحی (الهی) و معدن رحمت (حق) و گنجینه داران

الْعِلْمِ وَ مُنْتَهَى الْحِلْم و أصول الْكَرَم و وَ أُصُولَ وَ

دانش و سرحد نهایی ،بردباری و اصول و اساس کرم و

قادَةَ الْأَمَم وَ اَوْلِيَاءَ النِّعَمِ وَعَنَاصِرَ

بزرگواری پیشوایان و ملت ها و در اختیار دارندگان نعمت ها

الْأَبْرَارِ وَ دَعَائِمَ الْأَخْيَارِ وَسَاسَةَ الْعِبادِ

ریشه و اصول ،نیکان و استوانه های خوبان و زمامداران بندگان

ص: 262

وَ أَرْكَانَ الْبِلادِ وَ أَبْوَابَ الْإِيمَانِ وَ أَمَنَاءَ

و پایه ها ستونهای شهرها و بلاد درهای ،ایمان و و امین های خدای

الرَّحْمَنِ وَ سُلالَةَ النَّبِيِّينَ وَصَفْوَةَ (صِفْوَةَ)

،رحمان نژاد پیمبران و زبدة (اولاد) رسولان و

الْمُرْسَلِينَ وَعِتْرَةَ خِيَرَةِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ

و عترت انتخاب شدگان پروردگار جهانیان و

رَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ السَّلامُ عَلى أَئِمَّةِ

رحمت خدا و برکاتش نیز بر آنها باد) سلام بر پیشوایان

الْهُدى وَ مَصابيح الدُّجى وَ اَعْلام التُّقى

هدایت و چراغ های تاریکی و نشانه های پرهیزکاری و صاحبان خرد

وَ ذَوِى النُّهى وَ أُولِي الْحِجى وَ كَهْفِ

و دارندگان عقل فطانت و پناهگاه مردمان و

الْوَرى وَ وَرَثَةِ الْأَنْبِيَاءِ وَالْمَثَلِ الْأَعْلَى

وارثان پیمبران و نمونه اعلای (الهی) و اهل

ص: 263

وَ الدَّعْوَةِ الْحُسْنى وَحُجَج اللهِ عَلَى أَهْلِ

دعوت نیکو که) مردم را به خدا میخوانند و حجت های خدا بر اهل

الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَالْأُولى وَرَحْمَةُ اللهِ وَ

دنیا و آخرت و این جهان و رحمت خدا و

بَرَكَاتُهُ السَّلامُ عَلَى مَحالٌ مَعْرِفَةِ اللهِ

و برکاتش (نیز) ایشان بر باد) سلام بر جایگاه های شناسایی خدا و

مَسَاكِنِ بَرَكَةِ اللهِ وَ مَعَادِنِ حِكْمَةِ اللهِ وَ

مسکنهای برکت خدا حکمت کانهای و خدا فرزانگی و

حَفَظَةِ سِرّ اللهِ وَ حَمَلَةِ كِتَابِ اللهِ وَ

نگهبانان راز خدا و حاملان کتاب خدا و

أَوْصِيَاءِ نَبِيٍّ اللهِ وَذُرِّيَّةِ رَسُول الله صَلَّى

اوصیاء پیامبر خدا و خدا فرزندان رسول صلی الله عليه آله و

اللهُ عَلَيْهِ وَ عَالِهِ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ

و رحمت خدا و برکاتش (نیز) بر ایشان باد)

ص: 264

اَلسَّلَامُ عَلَى الدُّعَاةِ إِلَى اللّهِ

سلام بر خوانندگان به سوى خدا

وَالْاَدلاّ عَلَى مَرْضاتِ اللّهِ وَ

رهنمایان به سوی موجبات خوشنودی خدا و

الْمُسْتَقِرِّينَ وَ الْمُسْتَوْفِرِينَ فِي أَمْرِ اللهِ

استقرار یافتگان در فرمان خدا

وَالتَّآمينَ في مَحَبَّةِ اللهِ وَالْمُخْلِصِينَ

و کاملان در دوستی و محبت خدا

وَالْمُخْلَصِينَ فی تَوْحِيدِ اللهِ

یگانه پرستی خدا و آشکار کنندگان امر

وَالْمُظْهِرينَ لأَمْرِ اللهِ وَ نَهْيِهِ وَ عِبَادِهِ

و نهى خدا و بندگان گرامی خدا که آنان پیشی نگیرند

الْمُكْرَمينَ الَّذينَ لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ

بر خداوند در گفتار و که آنان به دستورش عمل کنند و

ص: 265

هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ

رحمت خدا و برکاتش بر ایشان باد.

لسَّلامُ عَلَى الأَئِمَّةِ الدُّعَاةِ وَالْقادَة

سلام بر امامان دعوت کننده به حق) و پیشوایان راهنما

الْهُدَاةِ وَالسَّادَةِ الْوُلاةِ وَالدّادَةِ الْحُماة و

آقایان سرپرست و دفاع کنندگان و حامیان از) دین خدا) و

أَهْلِ الذِّكْرِ وَ أُولِي الْأَمْرِ وَ بَقِيَّةِ اللهِ وَ

اهل ذکر و فرمانداران و نمایندگان خدا و برگزیدگان او و

خِيَرَتِهِ وَ حِزْبِهِ وَ عَيْبَةِ عِلْمِهِ وَ حُجَّتِهِ وَ

گروه او و گنجینه دانشش و حجت او و

صِرَاطِهِ وَ نُورِهِ وَ بُرْهانِهِ وَ رَحْمَةُ الله و

راه او وَ نور او و دلیل روشن او، و رحمت خدا و

كاتُهُ اَشْهَدُ أَنْ لا إلهَ إِلَّا اللهُ وَحْدَهُ لا

برکاتش (بر ایشان باد) گواهی دهم که نیست معبودی جز

ص: 266

شَريكَ لَهُ كَمَا شَهِدَ اللهُ لِنَفْسِهِ وَ شَهِدَتْ

خدای یگانه که شریک ندارد چنانچه گواهی داده

لَهُ مَلائِكَتُهُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ مِنْ خَلْقِهِ لا

خدا برای خودش و گواهی دادند برای او فرشتگانش و دانشمندان از خلق او

إله إلا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ وَأَشْهَدُ أَنَّ

معبودی نیست جز او که نیرومند است فرزانه و گواهی دهم که

مُحَمَّدًا عَبْدُهُ الْمُنْتَجَبُ وَ رَسُوله

محمد بنده انتخاب شده او است رسول و پسندیده است او

الْمُرْتَضى أَرْسَلَهُ بِالْهُدى ودين الْحَقِّ

که فرستاد او را با هدایت آیین و حق تا

يُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ

پیروزش کند بر همهٔ آیینها و گرچه نداشته خوش باشند

الْمُشْرِكُونَ وَأَشْهَدُ أَنَّكُمُ الأَئِمَّةُ

،مشرکان و گواهی دهم که شمایید پیشوایان راهبر راه یافته

ص: 267

الرَّاشِدُونَ الْمَهْدِيُّونَ الْمَعْصُومُونَ

معصوم گرامی مقرّب پرهیزکار راستگوی زبده

الْمُكَرَّمُونَ الْمُقَرَّبُونَ الْمُتَّقُونَ الصَّادِقُونَ

فرمانبرداران خدا و قیام کنندگان به فرمانش و

لمُصْطَفَوْنَ الْمُطِيعُونَ لِلَّهِ الْقَوَّامُونَ

انجام دهندگان خواسته اش و آنان که به مقام کرامت او رسیدند

باَمْرِهِ الْعَامِلُونَ بِإِرَادَتِهِ الْفَائِزُونَ

برگزیدتان به علم خود و پسندیدتان برای جریانات

بِكَرَامَتِهِ إِصْطَفَاكُمْ بِعِلْمِهِ وَارْتَضاكُمْ

غيب وپس پرده خود و انتخابتان کرد برای راز

غَيْبِهِ وَاخْتَارَكُمْ لِسِرِّهِ وَاجْتَباكُمْ بِقُدْرَتِه

خود و اختیارتان کرد به قدرتش وَ

أَعَزَّكُمْ بِهدَاهُ وَ خَصَّكُمْ بِبُرْهانِهِ

عزیزتان کرد به راهنمایی خود و داشت مخصوصتان به دلیل

ص: 268

وَانْتَجَبَكُمْ لِنُورِهِ بِنُورِهِ) وَأَيَّدَكُمْ بِرُوحِهِ

روشنش برگزید شما و را برای نور خود تأیید کرد شما را به روح و

وَ رَضِيَكُمْ خُلَفَاءَ فِي أَرْضِهِ وَ حُجَجًا

خود و پسندید شما را برای جانشینی در زمینش و تا که حجت هایی باشید

عَلى بَرِيَّتِهِ وَ أَنَّضاراً لِدِينِهِ وَحَفَظَةً

بر مخلوقش و یاورانی برای دینش و نگهبانانی برای

لِسِرِّهِ وَ خَزَنَةً لِعِلْمِهِ وَ مُسْتَوْدَعَا لِحِكْمَتِه

رازش و گنجینه دارانی برای دانشش و سپردگان حکمتش

وَ تَراحِمَةً لِوَحْيِهِ وَ أَرْكَانَا لِتَوْحِيدِهِ وَ

و مفسران وحيش و پایه های یگانه شناسیش و

شُهَدَاءَ عَلى خَلْقِهِ وَ أَعْلامًا لِعِبَادِهِ وَ

گواهانی بر خلقش و نشانه هایی برای بندگانش و

مَنَاراً في بلادِهِ وَ اَدِلاءَ عَلَى صِرَاطِهِ

مشعل هایی در شهرها و بلادش و راهنمایانی بر راهش

ص: 269

عَصَمَكُمُ اللهُ مِنَ الزَّلَلِ وَ امَنَكُمْ

خداوند نگهداشت شما از را لغزش و ایمن داشت شما را از

مِنَ الْفِتَنِ وَ طَهَّرَكُمْ مِنَ الدَّنَسِ وَاذْهَبَ

فتنه ها و آزمایشات و پاکتان کرد از ،چرکی و دور کرد

عَنْكُمُ الرِّجْسَ وَطَهَّرَكُمْ تَطْهِيرًا فَعَظُّمْتُمْ

از شما پلیدی را و به خوبی پاکیزه تان ،کرد شما نیز در (برابر عظیم شمردید

جَلالَهُ وَ أَكْبَرْتُمْ شَأْنَهُ وَ مَجَّدْتُمْ كَرَمَهُ وَ

شوکتش را و مقامش را بزرگ دانستید و کرمش را ستودید و

أَدَمْتُمْ وَ اَدَمْتُتُم ذِكْرَهُ وَ وَكُدْتُمْ اذكَرْتُمْ)

ذکر او ادامه دادید و پیمانش را محکم کردید و آن عهدی را

ميثَاقَهُ وَ اَحْكَمْتُمْ عَقْدَ طَاعَتِهِ وَ نَصَحْتُمْ

که در فرمانبرداریش داشتید سخت استوار کردید و در پنهانی و آشکار

لَهُ فِي السِّرِّ وَالعَلانِيَةِ وَدَعَوْتُمْ إِلَى

برای او خیرخواهی کردید و مردم را با حکمت و پند نیکو به راهش دعوت کردید

ص: 270

سَبيلِهِ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ

و در راه خشنودی او بذل جان گردید و در مقابل پیش آمدهای ناگوار

بَذَلْتُمْ أَنْفُسَكُمْ فى مَرْضاتِهِ وَصَبَرْتُمْ

به خاطر او بردباری کردید و نماز را بپا داشتید و زکات را پرداختید

عَلى ما أَصَابَكُمْ فى جَنْبِهِ (حُبِّهِ وَ أَقَمْتُم

و امر به معروف و نهی از منکر کردید و در راه خدا آن طور که باید

الصَّلوةَ وَاتَيْتُمُ الزَّكوةَ وَ أَمَرْتُمْ

جهاد و مبارزه کردید تا بالاخره دعوت حق را آشکار

بالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ

و واجبات او را بیان داشتید و حدود و مقرراتش را برپا

جَاهَدْتُمْ فِي اللهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّى أَعْلَنْتُمْ

داشتید و دستورات و احکامش را منتشر ساختید و روش او را

دَعْوَتَهُ وَ بَيَّنْتُمْ فَرَآئِضَهُ وَ أَقَمْتُمْ حُدُودَهُ

مقرّر داشتید و در راه رضای او گام برداشتید و تسلیم قضا

ص: 271

نَشَرْتُمْ وَ فَسَّرْتُمْ شَرَايِعَ اَحْکامِهِ وَ

قدر او شدید پیمبران گذشته و او را تصدیق کردید پس آنکه

سُنْتَهُ وَ صِرْتُمْ فى ذَلِكَ ذلِكَ مِنْهُ إِلَى

شما گرداند رو از دین گشته خارج و آنکه ملازم

الرّضا وَ سَلَّمْتُمْ لَهُ الْقَضَاءَ وَ صَدَّقْتُمْ مِنْ

شما بود به حق رسیده آن که کوتاهی کرد و در شما حق و

رُسُلِهِ مَنْ مَضى فَالرَّاغِبُ عَنْكُمْ مَارِقٌ

نابود گردید و حق همراه شما و در میان شما خاندان

وَاللّازِمُ لَكُمْ لاحِق وَالْمُقَصِّرُ فى حَقَّكُم

از شما جانب است و به سوی شما بازگردد و شمایید

زاهِقُ وَالْحَقُّ مَعَكُمْ وَفيكُمْ وَ مِنْكُمْ وَ

اهل حق و معدن آن، و میراث نبوت نزد شما است و

لَيْكُمْ وَأَنْتُمْ أَهْلُهُ وَ مَعْدِتُهُ وَ ميراث

بازگشت خلق خدا به شما است سوی و حسابشان با شما است

ص: 272

النُّبُوَّةِ عِنْدَكُمْ وَ اِيَابُ الْخَلْقِ إِلَيْكُمْ وَ

و سخنی حق و باطل را جدا جدا کند نزد شما است و آیات خدا

حِسَابُهُمْ عَلَيْكُمْ وَ فَصْلُ الخطاب

پیش شما است و تصمیمات قطعی او (یا) دستورات لازمش)

عِنْدَكُمْ وَايَاتُ اياتُ اللهِ لَدَيْكُمْ وَ عَزَائِمُهُ

دربارهٔ شما است نور و دلیل روشنش نزد شما است و

فيكُمْ وَ نُورُهُ وَ بُرْهَانُهُ عِنْدَكُمْ وَ أَمْرُهُ

امر امامتش محوّل به شما است هر که شما را دوست دارد

إِلَيْكُمْ مَنْ والاكُمْ فَقَدْ وَالَى اللهَ وَ مَنْ

خدای را دوست داشته و هر که شما را دشمن دارد

عَادَاكُمْ فَقَدْ عَادَ اللهَ وَ مَنْ مَنْ أَحَبَّكُمْ فَقَدْ

خدای را دشمن داشته و هرکس شما به محبت داشته باشد به

اَحَبَّ اللهَ وَ مَنْ اَبْغَضَكُمْ فَقَدْ اَبْغَضَ اللهَ وَ

خدا محبت داشته و هر کس با شما كينه توزد با خدا

ص: 273

مَنِ اعْتَصَمَ بِكُمْ فَقَدِ اعْتَصَمَ بِاللهِ أَنْتُم

کینه توزی کرده که و هر به شما چنگ زند به خدا چنگ زده

لصِّرَاطُ الأَقْوَمُ السَّبِيلُ الْأَعْظَمُ وَ

شمایید شاهراه و راه راست و گواهان در این دار فانی (دنیا)

شُهَدَاءُ دار الفناء و شُفَعَاء دار البقاء

و شفیعان در خانه پایدار (قیامت) و رحمت پیوسته (حق)

وَالرَّحْمَةُ الْمَوْصُولَةُ وَالأيَةُ الْمَخْزُونَةُ

و آن آیت و نشانه پنهان در گنجینه آن و امانتی که

الأَمَانَةُ الْمُحْفُوظةُ وَالْبابُ المُبْتَلى به

نگهداری شده يا) حفظش بر مردم واجب است و آن درگاهی که

النَّاسُ مَنْ أَتيكُمْ نَجى وَ مَنْ لَمْ يَأْتِكُمْ

بدان مردم آزمایش شوند هر که به نزد شما آمد نجات یافت

هَلَكَ إِلَى اللهِ تَدْعُونَ وَ عَلَيْهِ تَدُلُّونَ وَ بِهِ

و هر کس نیامد هلاک شد شما مردم را به سوی خدا میخوانید و بر او

ص: 274

تُؤْمِنُونَ وَ لَهُ تُسَلِّمُونَ وَ بِأَمْرِهِ تَعْمَلُونَ وَ

راهنمایی کنید و به او ایمان دارید و تسلیم او هستید و به دستورش

إِلَى سَبِيلِهِ تُرْشِدُونَ وَ بِقَوْلِهِ تَحْكُمُونَ

عمل کنید و به سوی راه او مردم را ارشاد کنید و به گفتار او

سَعَدَ مَنْ والاكُمْ وَ هَلَكَ مَنْ عَادَاكُمْ وَ

حکم ،کنید نیک بخت شد هر که شما را دوست دارد و به هلاکت رسید هر که شما

خَابَ مَنْ جَحَدَكُمْ وَضَلَّ مَنْ فَارَقَكُمْ وَ

را دشمن داشت و زیانکار شد آن که منکر شما گشت

فَازَ مَنْ تَمَسَّكَ بِكُم وَ أَمِنَ أمِنَ مَنْ لَجَأ

و گمراه شد آنکه از شما جدا گشت و رستگار شد آن که به شما چنگ زد چنگ زد و ایمن گشت

الَيْكُمْ وَ سَلِمَ مَنْ صَدَّقَكُمْ وَ هُدِى مَن

آن که به درگاه شما پناه آورد و سلامت یافت هر که شما را تصدیق کرد و هدایت شد

اعْتَصَمَ بِكُمْ مَن اتَّبَعَكُمْ فَالْجَنَّةُ مَأْويه و

هر که به شما چنگ زد، هر که پیروی شما را کرد بهشت مأوای او است و

ص: 275

مَنْ خَالَفَكُمْ فَالنَّارُ مَثويه وَ مَنْ جَحَدَكُمْ

هر که مخالفت شما را كرد دوزخ جایگاه او است و هر که منکر شما شد

كَافِرٌ وَ مَنْ حَارَبَكُمْ مُشْرِكٌ وَ مُركٌ وَ مَنْ رَدّ

کافر و هر شما که با جنگ کرد مشرک است و هر کس شما

عَلَيْكُمْ فى أَسْفَلِ دَرَكَ مِنَ الْجَحِيمِ أَشْهَدُ

را رد کرد در ته جهنم جای .دارد گواهی دهم که این مقام و

اَنَّ هَذَا سَابِقٌ لَكُمْ فيما مَضى وَ جَارٍ لَكُمْ

منزلت در زمان گذشته برای شما ثابت بوده و در آینده زمان

فيما بَقِيَ وَأَنَّ أَرْوَاحَكُمْ وَ نُورَكُمْ وَ

نیز برای شما است. جاری همانا و شما روانهای و نورتان و

طينَتَكُمْ وَاحِدَةٌ طَابَتْ وَ طَهُرَتْ بَعْضُها

سرشتتان یکی ،است، همگی پاک پاکیزه است و برخی از برخی دیگر

مِنْ بَعْضٍ خَلَقَكُمُ اللهُ أَنْوَاراً فَجَعَلَكُمْ

گرفته شده، خداوند شما را به صورت نورهایی آفرید و گرداگرد

ص: 276

مُحْدِقينَ حَتَّى مَنَّ عَلَيْنَا بِكُمْ

عرش خود قرارتان داد تا آنگاه که با آوردنتان در این جهان

فَجَعَلَكُمْ في بُيُوتٍ أَذِنَ اللهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ

بر ما منت گذارد و داد قرارتان در خانه هایی که داد اجازه

یذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَ جَعَلَ صَلوتَنا

بلند گردند و نام او در آنها برده شود

صَلَوَاتِنَا عَلَيْكُمْ وَمَا خَصَّنَا به مِنْ

و مقرّر داشت که درودهای ما شما بر و هم چنین آنچه را از

ولا يَتِكُمْ طيبًا لِخَلْقِنا الخُلقِنا وَطَهَارَةً

دوستی شما برای ما داشته مخصوص همه اینها موجب پاکی اخلاق

لأَنْفُسِنَا وَ تَزْكِيَةٌ وَ بَرَكَةً لَنَا وَكَفَّارَةً

ما و پاک شدن خود ما و ما تزکیه و کفاره گناهان ما باشد

لِذُنُوبِنَا فَكَّنَّا عِنْدَهُ مُسَلّمينَ بِفَضْلِكُمْ وَ

ما در نزد خدا از زمره تسلیم شدگان برتری شما و

ص: 277

مَعْرُوفِينَ بِتَصْدِيقِنَا إِيَّاكُمْ فَبَلَغَ اللهُ بِكُمْ

شناخته شدگان به تصدیق مقام شما بودیم پس خداوند برساند شما را به

شرَفَ مَحَلِّ الْمُكَرَّمينَ وَ أَعْلَى مَنَازِلِ

شریف ترین جایگاه گرامیان و بلندترین منازل

لمُقَرَّبِينَ وَ أَرْفَعَ دَرَجَاتِ الْمُرْسَلِينَ

مقربان بالاترین و درجات رسولان آن جا که کسی بدان نرسد

حَيْثُ لا يَلْحَقُهُ لأحِقُّ وَ لا يَفُوقُهُ فَائِقُ وَ

فوق آن جایگاه کسی راه نیابد و پیش روی بر آن پیشی نگیرد و

لا يَسْبِقُهُ سَابِقٌ وَ لا يَطْمَعُ في إِدْرَاكِهِ

برای رسیدن بدان جا کسی طمع نبندد تا اینکه

طَامِعٌ حَتَّى لا يَبْقَى مَلَكٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِيٌّ

به جای نماند فرشته مقربی نه و پیامبر مرسلی

مُرْسَلٌ وَ لا صِدِّيقُ وَلا شَهِيدٌ وَ لا عَالِمٌ

و نه صديق و نه شهیدی و نه عالم و نه

ص: 278

وَلا جَاهِلٌ وَلا دَنِيُّ وَلا فَاضِلَّ وَلا

جاهلی و نه پست و نه برتری و نه

مُؤْمِنٌ صَالِحٌ وَ لا فَاجِرٌ طالحٌ وَ لا جَبَّارٌ

مؤمن نیک کردار نه و تبهکار بدکاری و نه گردنکش

عَنيدٌ وَ لا شَيْطانُ مَريدٌ وَلا خَلْقَ فيما

ستیزه جو نه و اهریمن متمرّدی نه و خلق دیگری که در این میان

بَيْنَ ذَلِكَ شَهِيدٌ إِلا عَرَّفَهُمْ جَلالَةَ أَمْرِكُمْ

گواه باشد جز آن که بشناساند به او خداوند جلالت و قدر و

عِظَمَ خَطَرِكُمْ وَكِبَرَ شَأْنِكُمْ وَ تَمَامَ

عظمت مقام و بزرگی منزلت و کامل بودن نورتان را و

نُورِكُمْ وَ صِدْقَ مَقَاعِدِكُمْ وَ ثَباتَ

درستی منصبها و پابرجا بودنتان را در اطاعت حق

تقَامِكُمْ وَ شَرَفَ مَحَلكُمْ وَمَنْزِلَتِكُمْ

و شرافت همگان شما منزلت را در پیش خود و مقام گرامی

ص: 279

عِنْدَهُ وَكَرَامَتَكُمْ عَلَيْهِ وَخَاصَّتَكُمْ لَدَيْهِ

شما را خصوصیتی و که در نزد او دارید جایگاه و

وَ قُرْبَ مَنْزِلَتِكُمْ مِنْهُ بِأَبِي أَنْتُمْ وَ أُمّي وَ

نزدیکی که نسبت به او دارید پدر و مادر

أَهْلي وَمالي وَ أَسْرَتي أَشْهِدُ اللهَ وَ

خاندان ومال و فامیلم فدای شما گواه گیرم خدا را و

أشهدُكُمْ أَنِّي مُؤْمِنٌ أَنِّي مُؤْمِنُ بِكُمْ وَ بِمَا عَامَنْتُمْ بِهِ

گواه گیرم شما را که من ایمان دارم به شما و بدانچه شما بدان ایمان

كَافِرٌ بعَدُوِّكُمْ وَ بِمَا كَفَرْتُمْ بِهِ مُسْتَبْصِرُ

دارید و کافرم نسبت به شما دشمن و شما بدانچه انکار آن را

شَائِكُمْ وَ بضَلالَةٍ مَنْ خَالَفَكُمْ مُوال

،کردید بینایم به مقام شما و به گمراهی آن که با شما مخالفت کرد

لَكُمْ وَ لأَوْلِيَاتِكُمْ مُبْغِضُ لأعْدَائِكُمْ وَ

دوست دار شما و (دوستدار) دوستان شمایم و بغض دشمنانتان را در دل دارم و

ص: 280

مُعَادٍ لَهُمْ سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ

دشمن آنهایم، صلحم با هر که با شما صلح کند و در جنگم با هرکس

خارَيَكُمْ مُحَقِّق لما حققتُم مُبْطِلُ لما

که با شما در جنگ ،است حق میدانم آنچه را شما حق دانستید و باطل دانم

بطَلْتُمْ مُطيع لَكُمْ عَارِفُ بِحَقِّكُمْ مُقِرٌّ

آنچه را شما باطل دانستید پیرو شمایم عارف به حق شمایم اقرار به

فَصْلِكُمْ مُحْتَمِل لِعِلْيكُمْ مُحْتَجِبٌ

برتری شما ،دارم بار علم دانش شما را تحمل کنم و از مهالک در پرده

ذِمَّتِكُمْ مُعْتَرِفْ بِكُمْ مُؤْمِنُ بِأَيَا بِكُمْ

عهد و امان شما روم به شما (وحقتان) اعتراف دارم و به بازگشتتان

مُصَدِّقَ بِرَجْعَتِكُمْ مُنْتَظِرُ لِأَمْرِكُمْ مُرْتَقِبُ

ایمان دارم و رجعت شما را تصدیق دارم و چشم به راه فرمان شما

لدَوْلَتِكُمْ اخِذُ بِقَوْلِكُمْ عَامِلٌ بِأَمْرِكُمْ

و منتظر دولت ،شمایم ،گفتارتان را بگیرم و دستورتان را انجام دهم

ص: 281

مُسْتَجيرُ بِكُمْ زَائِرٌ لَكُمْ لآيذُ عَائِدٌ

شما به پناه جویم شما و را زیارت کنم و به قبرهای شما

بِقُبُورِكُمْ مُسْتَشْفِعٌ إِلَى اللهِ عَزَّوَجَلَّ بِكُمْ

پناه آرم شما را به درگاه خدای عزّوجلّآرم شفیع

وَ مُتَقَرِّبُ بِكُمْ إِلَيْهِ وَ مُقَدِّمُكُمْ أمام

به شما وسیله به پیشگاهش تقرّب جویم شما را در

طلِبَتي َو حَوَائِجِي وَ إِزادَتي في كُلِّ

پیش رویِ خواسته حاجات و اراده ام قرار دهم در همه

أَحْوَالي وَ أُمُوري مُؤْمِنٌ بِسِرِّكُمْ وَ

حالات و کارهایم ایمان دارم به نهان شما

عَلانِيَتِكُمْ وَ شَاهِدِكُمْ وَ غَائِبكُمْ وَ أَوَّلِكُمْ وَ

و آشکارتان و حاضرتان و غایبتان و اول و آخرتان و در

اخِرِكُمْ وَ مُفَوِّضُ فى ذلِكَ كُلِّهِ إِلَيْكُمْ وَ

این باره کار را به خودتان وا می گذارم (و) هیچ گونه به ایرادی

ص: 282

مُسَلِّمْ فِيهِ مَعَكُمْ وَ قَلبي لَكُمْ مُسَلّمْ وَ

کارهای شما ندارم تسلیم شمایم و دلم نیز تسلیم شما است و

رأيي لَكُمْ تَبَع ونُصْرَتي لَكُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّى

رأى من نیز شما تابع (رأى) است و یاریم برایتان برایتان آماده است تا

يُحْيِيَ الله تَعَالى دينَهُ بِكُمْ وَ يَرُدَّكُمْ فِى

وسیله شما زنده کند دوباره بازگرداند و آن که خدای تعالی دینش را به به وسیلهٔ

أَيَّامِهِ وَيُظْهِرَكُمْ لِعَدْلِهِ وَ يُمَكِّنَكُمْ فى

شما را در روزهای (حکومت خود و آشکارتان سازد برای عدل خود

أَرْضِهِ فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لا مَعَ غَيْرَكُمْ عَدُوِّكُمْ

و پابرجایتان کند در روی ،زمینش پس با شما باشم با شما نه با غیر شما

دامَنْتُ بِكُمْ وَ تَوَلَّيْتُ اخِرَكُمْ بِمَا تَوَلَّيْتُ

و ایمان دارم به شما و دوست دارم آخرین فرد شما را به همان دلیل

بهِ أَوَّلَكُمْ وَ بَرِثْتُ إِلَى اللهِ عَزَّوَجَلَّ مِنْ

که دوست دارم اولین شخص شما را و بیزاری جویم به پیشگاه خدای عزوجل از

ص: 283

اَعْدَائِكُمْ وَ مِنَ الْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَ

دشمنانتان از جبت و طاغوت خلفای (ناحق) و

الشَّيَاطِينِ وَ حِزبِهِمُ الظَّالِمِينَ لَكُمُ و

شیاطین و پیروانشان (سایر) آن غاصبين) ستمکاران بر شما و

الجاحِدِينَ لِحَقِّكُمْ وَالْمَارِقِينَ مِنْ وِلايَتِكُمْ

منکران حق شما و بیرون روندگان از زیر بار ولایت شما زمامداری و

وَالْغَاصِينَ لأرْثِكُمُ والشاكين فيكُمُ او

غصب کنندگان شما میراث شک کنندگان درباره شما و

الْمُنْحَرِفينَ عَنْكُمْ وَ مِنْ كُلِّ وَلِيجَةٍ دُونَكُمْ

منحرف شدگان از طریقهٔ شما و از هر همدم و وسیله ای غیر از شما

وَكُلِّ مُطاعَ سِوَاكُمْ وَ مِنَ الْأَئِمَّةِ الَّذِينَ

و هر فرمانروایی شما جز از و پیشوایانی که مردم را به

يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ فَثَبَّتَنِي اللهُ أَبَدًا مَا حَيبتُ

دوزخ میخوانند پس خداوند پابرجایم بدارد همیشه تا زنده ام

ص: 284

عَلى مُوالاتِكُمْ وَ مَحَبَّتِكُمْ وَ دينِكُمْ وَ

بر موالات دوستی و دین آیین و شما و موفقم دارد

وَفَّقَنى لِطَاعَتِكُمْ وَ رَزَقَنى شَفَاعَتَكُمْ وَ

برای فرمانبرداری شما و روزیم گرداند شفاعت شما را، و

جَعَلَني مِنْ خِيَارِ مَواليكُمُ التَّابِعِينَ لما

قرارم دهد از برگزیدگان دوستانتان آنانکه تابع دعوت شما هستند

دَعَوْتُمْ إِلَيْهِ وَ جَعَلَنى مِمَّنْ يَقْتَصُّ اثارَكُمْ

و بگرداند مرا از کسانی که کند پیروی از شما آثار

وَ يَسْلُكُ سَبيلَكُمْ وَ يَهْتَدي بِهدِيكُمْ

و می رود به راه شما راهنمایی و جوید به راهنمایی شما و

يُحْشَرُ فى زُمْرَتِكُمْ وَيَكِر فى رَجْعَتِكُمْ وَ

محشور گردد در گروه شما و بازگردد بازگردد در دوران رجعت و بازگشت بازگشت شما

يُمَلكُ في دَوْلَتِكُمْ وَ يُشَرَّفُ فِي عَافِيَتِكُمْ

به فرمانروایی رسد در دوران حکومت شما و مفتخر گردد به عافیت و حسن (عاقبت

ص: 285

وَ يُمَكِّنُ في أَيَّامِكُمْ وَ تَفِرُّ اتَقَرُّ عَيْتُهُ غَدًا

از شما و مقتدر گردد در روزهای (حکومت) شما و روشن گردد دیده اش فردای

رُؤْيَتِكُمْ باَبى أَنْتُمْ وَ أُمِّى وَ نَفْسي وَ أَهْلى

قیامت به دیدار شما پدر و مادرم و خودم و خاندان

وَ مالى مَنْ أَرَادَ اللهَ بَدَءَ بِكُمْ وَ مَنْ وَحدَهُ

و داراییم به فدای شما هر که آهنگ خدا کند از شما (باید) شروع کند

قَبِلَ عَنْكُمْ وَ مَنْ قَصَدَهُ تَوَجَّهَ بِكُمْ مَوَالِيَّ

آن کس که هر که خدا را به یکتایی شناسد طریقه اش را از شما پذیرد و

لا أخصى تَنَاتَكُمْ وَ لا أَبْلُغُ مِنَ المَدْح

هرکه قصد او کند به شما رو ،کند سروران من ثنای شما را نتوانم کرد

كُنْهَكُمْ وَ مِنَ الْوَصْفِ قَدْرَكُمْ وَأَنْتُمْ نُورُ

با مدح به کنه و حقیقت شما نرسم و با توصیف قدر و منزلت شما را

الْأَخْيَارِ وَ هُدَاةُ الْأَبْرَارِ وَحُجَجُ الْجَبَّارِ بِكُمْ

بیان نتوانم که شمایید روشنی خوبان و راهنمای نیکان و حجّتهای خدای جبّار

ص: 286

فَتَحَ اللهُ وَبِكُمْ يَخْتِمُ اللهُ و بكُمْ يُنَزِّلُ

خداوند عالم وجود به شما آغاز کرد و به شما نیز ختم کند

الْغَيْثَ وَ بِكُمْ يُمْسِكُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى

و به خاطر شما فرو ریزد باران را به خاطر شما است که نگهدارد آسمان را

الْأَرْضِ إِلا بِإِذْنِهِ وَبِكُمْ يُنَفِّسُ الهم و

از این که بر زمین افتد جز به اذن او و به خاطر شما بگشاید اندوه را و

يَكْشِفُ الضُّرَّ وَ عِنْدَكُمْ ما نَزَلَتْ بِهِ رُسُلُهُ وَ

برطرف کند سختی را، و در پیش شما است آنچه را پیمبرانش فرود آورده و

هَبَطَتْ بهِ مَلائِكَتُهُ وَ إِلَى جَدِّكُمْ وَ إِلَى

فرشتگانش به زمین آوردند و به سوی جد شما و به سوی

جَدكُمْ وَ إِلى أَحْيِكَ بُعِثَ الرُّوحُ الأمينُ

برادرت روح الامین (جبرئیل) نازل گردید به شما داده است

اتَاكُمُ اللهُ ما لَمْ يُؤْتِ أَحَدًا مِنَ الْعَالَمِينَ

خداوند انچه را به هیچ یک از مردم جهانیان نداده

ص: 287

طَاطَأَ كُلُّ شَريف لِشَرَفِكُمْ وَ بَخَعَ كُلُّ

سر زیر آورده هر (فروتنی) به شخص شریفی در شما شریفی در برابر شرف و

تَكَبِّرِ لِطاعَتِكُمْ وَخَضَعَ كُلُّ جَبَّار

گردن نهاده هر متکبری به فرمانبرداری شما گشته فروتن و هر

تفَضلِكُمْ وَذَلَّ كُلُّ شَيْءٍ لَكُمْ وَ أَشْرَقَتِ

گردنکشی در برابر فضل شما خوار شده و هر چیزی شما برای و

الأَرْضُ بِنُورِكُمْ وَ فَازَ الْفَائِزُونَ بِوِلايَتِكُمْ

روشن شد زمین به پرتو نور شما و رستگار شدند مردمان رستگار به وسیله ولایت

بِكُمْ يُسْلَكُ إِلَى الرِّضْوَانِ وَ عَلَى مَنْ جَحَدَ

دوستی و شما به شما وسیلهٔ به بهشت رضوان توان رسید و برآن

وِلَا يَتَكُمْ غَضَبُ الرَّحْمَنِ بِاَبى أَنْتُمْ وَ أُمّى

کس که منکر فرمانروایی شما است خشم خدای رحمان حتم و مسلم است پدر و مادرم

وَ نَفسي وَ أَهْلي وَمالى ذِكْرُكُمْ فِي

و خودم و خاندان و داراییم فدای شما ،باد ای سروران من گرچه ذکر شما در

ص: 288

الذاكِرِينَ وَ أَسْمَاؤُكُمْ فِي الأَسْمَاءِ وَ

(زبان) ذکر کنندگان است و نام هایتان در میان نام ها و پیکرتان

جسَادُكُمْ فِي الْأَجْسَادِ وَ أَرْوَاحُكُمْ فِى

با سایر پیکرها و روانتان در میان سایر روانها و جانهاتان در

الْأَرْوَاحِ وَ اَنْفُسُكُمْ فِى النُّفُوسِ وَاثَارُكُمْ

(عداد) سایر جانها آثارتان در میان آثار (دیگران)

فِي الْأَثَارِ وَ قُبُورُكُمْ فِي الْقُبُورِ فَمَا اَحْلى

و قبرهاتان در (شمار) سایر قبرها است ولی شما را چه نسبت با (دیگران

شمائكُمْ وَأَكْرَمَ أَنْفُسَكُمْ وَأَعْظم شأنكُمْ وَ

چه شیرین است نامهایتان و بزرگوار است جانهاتان و بزرگ است مقامتان و

أَجَلَّ خَطَرَكُمْ وَ أَوْفَى عَهْدَكُمْ وَأَصْدَقَ

برجسته است منزلت و موقعیتتان و با وفا است عهدتان راست است و

وَعْدَكُمْ كَلامُكُمْ نُورٌ وَ أَمْرُكُمْ رُشد و

وَ وعده تان سخنتان نور و دستورتان یکپارچه رشد و رستگاری است

ص: 289

وَصِيَّتُكُمُ التَّقْوى وَفِعْلُكُمُ الْخَيْرُ وَعادَتْكُم

سفارشتان پرهیزکاری کارتان و خیر و خوبی عادت شما و

الْإِحْسَانُ وَسَجِيَّتُكُمُ الكَرَمُ وَشَانُكُمُ الْحَقُّ

احسان نیکی و شما شیوه و کرم و بزرگواری و رفتارتان حق

وَ الصِّدْقُ وَ الرّفْقُ وَقَوْلُكُمْ حُكْمٌ وَ حَتْم و

و راستی مدارایی است گفتارتان و مسلم حتمی است و

رأيُّكُمْ عِلم و حِلمٌ وَ حَزْمُ إِنْ ذُكِرَ الْخَيْرُ

وَ رأى شما دانش بردباری است. دوراندیشی و اگر از خیر

كُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَ أَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ

و خوبی ذکری به میان آید آغاز ریشه و شاخه و و مرکز و

مَأْوِيهُ وَ مُنْتَهاهُ بِاَبى أَنْتُمْ وَ أُمّى وَ نَفْسى

جایگاه پایانش و شمایید پدر و مادرم و خودم به فدای شما

كَيْفَ أَصِفُ حُسْنَ تَنَائِكُمْ وَ أُحْصى جَمِيلَ

چگونه توصیف کنم ثنای نیکوی شما را و چگونه شماره کنم

ص: 290

بَلائِكُمْ وَبِكُمْ اَخْرَجَنَا اللهُ مِنَ الذُّلِّ وَ فَرَّجَ

آزمایشهای خوبی که دادید و به وسیلهٔ شما بود که خدا ما را از ذلّت بیرون آورد،

و

عَنا غَمَرَاتِ الْكُرُوبِ وَ أَنْقَذَنَا مِنْ شَفا

گشایش داد به گرفتاریهای سخت ما و نجاتمان داد از از پرتگاه

جُرُفِ الْهَلَكَاتِ وَ مِنَ النَّارِ بِأَبي أَنْتُمْ وَ

هلاکت ونابودی و هم از آتش دوزخ پدر و مادرم و

امي وَ نَفْسى بِمُوالاتِكُمْ عَلَّمَنَا اللهُ مَعَالِمَ

خودم به فدای شما که به وسیله دوستی شما خداوند به ما یاد داد

دِينِنَا وَ أَصْلَحَ مَا كَانَ فَسَدَ مِنْ دُنْيَانَا وَ

دستورات دینمان را و اصلاح کرد آنچه را که از دنیای ما تباه گشته بود

بمُوالاتِكُمْ تَمَّتِ الكَلِمَةُ وَعَظُمَتِ النِّعْمَةُ و

و به وسیلهٔ شما کلمهٔ توحید و معارف دین کامل شد نعمت بزرگ گشت و

اْتَلَفَتِ الْفُرْقَةُ وَبِمُوالاتِكُمْ تُقْبَلُ الطَّاعَةُ

جدایی و اختلاف مبدل به الفت و اتحاد گردید و به وسیله موالات شما

ص: 291

الْمُفْتَرَضَةُ وَلَكُمُ الْمَوَدَّةُ الوَاجِبَه و

پذیرفته گردد فرمانبرداری واجب و (تنها) دوستی شما که است

الدَّرَجَاتُ الرَّفِيعَةُ وَالْمَقَامُ الْمَحْمُودُ

بر خلق لازم و فرض است و از آن شما است درجات بلند و مقام شایسته

الْمَكَانُ وَالْمَقَامُ الْمَعْلُومُ عِنْدَ الله

و جایگاه معین و معلوم در نزد خدای

عَزَّوَجَلَّ وَالْجَاهُ الْعَظِيمُ وَالشَّأْنُ الْكَبِيرُ

عزوجل و منزلت عظیم و رتبه بزرگ

وَالشَّفَاعَةُ الْمَقْبُولَةٌ رَبَّنَا ءَامَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ

و شفاعت پذیرفته پروردگارا ما ایمان داریم بدانچه نازل فرمودی

وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ رَبَّنَا

و پیروی کردیم از پیامبرت پس نام ما را با گواهان به این حقایق ثبت فرما پروردگارا

تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ

منحرف مکن دلهای ما را پس از آن که راهنماییمان کردی و ببخش به ما از

ص: 292

لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ سُبْحَانَ رَبِّنا

نزد خویش رحمتی که به راستی تویی بخشایشگر، منزه است پروردگار ما

اِنْ كَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولاً يا وَلِيَّ اللهِ اِنَّ

که به راستی وعده او انجام شدنی است ای ولی خدا همانا

بَيني وَبَيْنَ اللهِ بيْنَ اللهِ عَزَّ وَجَلَّ ذُنُوبًا لا

میان من و خدای عزّوجلّ گناهانی است که محو و پاک نکند

يَأْتي عَلَيْها الأرضاكُمْ فَبِحَقِّ مَن التَمَنَكُمْ

آنها را جز رضایت ،شما پس به حق پس به حق آن خدایی که شما را امین به راز خود

عَلَى سِرِّهِ وَاسْتَرْعاكُمْ أَمْرَ خَلْقِهِ وَ قَرَنَ

کرده و سرپرستی کار خلق خود را به شما واگذارده و فرمانبرداری شما را و

طَاعَتَكُمْ بِطَاعَتِهِ لَمَّا اسْتَوْهَبْتُمْ ذُنُوبِي وَ

به فرمانبرداری خود که شما بخشش گناهانم را از خدا بخواهید

كُنتُمْ شُفَعَانِي فَإِنِّي لَكُمْ مُطيعٌ مَنْ

شفیعان من زیرا که گردید؛ من فرمانبردار شمایم هر که از شما

ص: 293

اَطاعَكُمْ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ مَنْ عَصَاكُمْ فَقَدْ

فرمانبرداری کند خدای را فرمانبرداری کرده و هر که نافرمانی شما کند

عَصَى اللهَ وَ مَنْ أَحَبَّكُمْ فَقَدْ اَحَبَّ اللهَ وَ مَنْ

خدای را نافرمانی کرده و هر که شما را دوست دارد خدای را دوست داشته

شما و هر که

يُغَضَكُمْ فَقَدْ أَبْغَضَ الله اللهُمَّ إِنِّي لَوْ وَ

را دشمن دارد خدای را دشمن داشته خدایا! اگر من

جَدْتُ شُفَعَاءَ أَقْرَبَ إِلَيْكَ مِنْ مُحَمّدٍ وَأَهْل

شفیعانی را می یافتم که می یافتم که نزدیکتر باشند درگاهت از محمد و خاندان

الْأَخْيَارِ الْأَئِمَّةِ الأَبْرَارِ لَجَعَلْتُهُم

آن پیشوایان نیکوکار به طور مسلّم آنها را شفیعان خود قرار میدادم

شُفَعَاتَى فَبِحَقِّهِمُ الَّذِي أَوْجَبْتَ لَهُمْ عَلَيْكَ

پس از تو میخواهم بدان حقی که برای ایشان بر خود واجب کردی که

أسْتَلْكَ أَنْ تُدْخِلَنى في جُمْلَةِ الْعَارِفينَ بِهِمْ

مرا در زمره عارفان به مقام آنها و به حق آنها قرارم ده،

ص: 294

وَبِحَقِّهِمْ وَ فى زُمْرَةِ المَرْحُومينَ

و نیز در زمره که کسانی به شفاعت وسیله آنها

شَفَاعَتِهِمْ إِنَّكَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ وَصَلَّى اللهُ

مورد مهر قرار که گرفته اند تو مهربان ترین مهربانانی و

عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ الطَّاهِرينَ وَ سَلَّمَ

درود خدا بر محمد و آل پاکش و سلام مخصوص

تَسْلِيمًا كَثِيرًا وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلِ

و بسیاری بر آنها باد و بس است ما را خدا و نیکو

ص: 295

زیارت توسل

اللهُمَّ إِنِّى أَسْتَلْكَ وَأَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ نَبِيِّ

خدایا از تو میخواهم و به سویت کنم رو وسیله به پیامبرت

الرَّحْمَةِ مُحَمَّدِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَالِهِ يا

پیامبر رحمت محمد صلی الله عليه وآله ای

اَبَا الْقَاسِمِ يَا رَسُولَ اللَّهِ يَا إِمَامَ الرَّحْمَةِ يَا

ابا القاسم ای رسول خدا ای پیشوای رحمت ای

سَيِّدَنا وَمَوْلِينَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنَا

آقای ما و سرور آوردیم رو و شفیع گرفتیم و توسل جستیم

وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللَّهِ وَقَدَّمْنَاكَ بَيْنَ يَدَيْ

به وسیله تو به درگاه خدا و تو را پیش روی حاجتهای خویش

حاجاتِنا یا وَجيهَا عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ

قرار دهیم ای آبرومند در نزد خدا برای ما نزد

ص: 296

اللهِ يَا أَبَا الْحَسَنِ يا أَميرَ الْمُؤْمِنِينَ يا

خدا شفاعت کن. ابا الحسن خدا امیر مؤمنان ای

عَلِيَّ بْنَ أَبِيطَالِب يَا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِهِ

على بن ابیطالب، حجت خدا بر خلق

يا سَيِّدَنا وَمَوْلِينَا اِنا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا

ای آقای ما و سرور رو آوردیم و شفیع گرفتیم

وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللَّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ

و توسل جستیم به وسیله تو به درگاه خدا و تو را پیش روی حاجتهای

حاجاتِنا یا وَجيهَا عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللهِ

خویش قرار دادیم ای آبرومند نزد خدا شفاعت کن برای ما نزد خدا

يَا فَاطِمَةَ الزَّهْرَآءِ يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ يَا قُرَّةَ

ای فاطمه زهرا ای دختر محمد، ای نور چشم

عَيْنِ الرَّسُولِ يَا سَيِّدَتَنَا وَمَوْلتَنا اِنا تَوَجَّهْنا

،پیغمبر، ای بانوی ما و سرور رو آوردیم و شفیع گرفتیم و

ص: 297

وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكِ إِلَى اللهِ

توسل جستیم بوسیله تو به درگاه خدا و تو را پیش روی

وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا يَا وَ

حاجتهای خویش قرار دهیم ای آبرومند پیش خدا

عِنْدَ اللهِ اِشْفَعِي لَنَا عِنْدَ اللهِ يا اَبا مُحَمَّدٍ

شفاعت کن برای ما نزد خدا. ای ابا محمد

يا حَسَنَ بْنَ عَلِيٌّ أَيُّهَا الْمُجْتَبى يَا بْنَ

ای حسن بن على، ای برگزیده ای فرزند

رَسُولِ اللهِ يا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِهِ يا

رسول خدا ای حجت خدا بر خلق ای

سَيِّدَنا وَمَوْلِينَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنَا

آقای ما و سرور ما روآوردیم و شفیع گرفتیم

وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللَّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ

و توسل جستیم به وسیله تو به درگاه خدا و تو را پیش روی

ص: 298

حاجاتِنا یا وَجيهَا عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ

حاجتهای خود قرار دهیم ای آبرومند نزد خدا شفاعت کن برای

اللهِ یا اَبَا عَبْدِاللهِ يا حُسَيْنَ بْنَ عَلِيٌّ أَيُّهَا

ما پیش خدا ای ايا عبدالله ای حسین بن على ای

الشَّهِيدُ يَا بْنَ رَسُولِ اللهِ يا حُجَّةَ الله

شهید راه) حق) ای فرزند رسول خدا ای حجت

عَلَى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلِينَا إِنَّا تَوَجَّهْنا

بر خلق آقا ای ما و سرور رو آوردیم و

وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللهِ

شفیع گرفتیم توسل و جستیم به وسیلهٔ تو به خدا درگاه

وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا یا وَجيهَا

تو و را پیش روی حاجتهای خود قرار دهیم آبرومند ای

عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللهِ يَا أَبَا الْحَسَن

نزد خدا برای ما پیش خدا شفاعت کن. ای ابا الحسن

ص: 299

يَا عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ يَا زَيْنَ الْعَابِدِينَ يَا

ای على بن الحسين ای زیور پرستش کنندگان

بْنَ رَسُولِ اللهِ يا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِهِ يا

فرزند رسول خدا ای حجت خدا بر خلق ای

سَيِّدَنا وَمَوْلِينَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنَا

آقا ما و سرور رو آوردیم و شفیع گرفتیم

وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ

توسل جستیم به وسیلهٔ تو به درگاه خدا و تو را پیش روی

حاجاتِنا یا وَجيهَا عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ

حاجتهای خود قرار دهیم ای آبرومند نزد خدا شفاعت کن برای ما

اللهِ يا اَبا جَعْفَر يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٌّ أَيُّه

پیش خدا ای اباجعفر، ای محمد بن على ای

الْباقِرُ يَا بْنَ رَسُولِ اللهِ يا حُجَّةَ اللهِ عَلَى

شکافنده علوم ای فرزند رسول خدا ای حجت خدا بر

ص: 300

خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلِينَا إِنَّا تَوَجَّهْنا

خلق، ای آقا و سرور رو آوردیم و شفیع گرفتیم

وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللهِ

و توسل جستیم به وسیلهٔ تو به درگاه خدا

وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا يا وَجيهَا

و تو را پیش روی حاجتهای خویش قرار دهیم ای آبرومند

عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللهِ يَا أَبَا عَبْدِ اللهِ

نزد خدا شفاعت کن برای ما پیش خدا. ای اباعبدالله

يَا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ أَيُّهَا الصَّادِقُ يَا بْنَ

ای جعفر بن محمد ای (امام) صادق ای فرزند

رَسُولِ اللهِ يا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِهِ يا

رسول خدا ای حجت خدا بر خلق ای

سَيِّدَنا وَمَوْلِينَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنَا

آقای ما و سرور ما، ما رو آوردیم و شفیع گرفتیم و توسل جستیم

ص: 301

وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللَّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ

به وسیله تو به درگاه خدا و تو را پیش روی حاجتهای خویش

حاجاتِنا یا وَجيهَا عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنَا عِنْدَ

قرار دادیم ای آبرومند پیش خدا شفاعت کن برای ما نزد خدا.

اللهِ يا اَبَا الْحَسَنِ يَا مُوسَى بْنَ جَعْفَرِ أَيُّهَا

ای ابا الحسن، ای موسی بن جعفر، ای

الْكَاظِمُ يَا بْنَ رَسُولِ اللهِ يا حُجَّةَ اللهِ

کاظم ای فرزند رسول خدا ای حجت خدا

عَلَى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلِينَا إِنَّا تَوَجَّهْنا

بر خلق ای آقای ما و سرور رو آوردیم

وَاسْتَشْفَعْنَا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللهِ

و شفیع گرفتیم توسل و جستیم به وسیلهٔ تو به درگاه خدا

وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا یا وَجيهَا

و تو را پیش روی حاجتهای خویش قرار دادیم ای آبرومند

ص: 302

عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّهِ يَا أَبَا الْحَسَنِ

نزد خدا شفاعت کن برای ما پیش خدا ای ابا الحسن

يَا عَلِيَّ بْنَ مُوسَى أَيُّهَا الرّضا يَا بْنَ رَسُول

ای على بن ای موسی (حضرت) ای رضا، فرزند رسول

اللهِ يا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا

خدا ای حجت خدا بر خلق ای آقا ما و سرور رو آوردیم

اِنا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللهِ

شفیع و گرفتیم و توسل جستیم به وسیلهٔ تو به درگاه خدا

وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا یا وَجيهَا عِنْدَ

و تو را پیش روی حاجتهای خویش قرار دادیم ای آبرومند نزد

اللَّهِ اِشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللهِ يا اَبا جَعْفَرٍ يا مُحَمَّدَ

خدا شفاعت کن برای ما خدا پیش ای ابا جعفر ای محمد

بْنَ عَلِيٌّ اَيُّهَا التَّقِيُّ الْجَوَادُ يَا بْنَ رَسُولِ اللهِ

بن على ای حضرت تقی جواد ای فرزند رسول خدا

ص: 303

يا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا اِنا

ای حجت خدا بر خلق آقا ما و سرور رو آوردیم

تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللهِ

شفیع و گرفتیم توسل و جستیم به وسیله تو به درگاه خدا

وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا یا وَجيهَا عِنْدَ

دادیم ای ای آبرومند نزد و تو را پیش روی حاجتهای خویش قرار دادیم

اللهِ اِشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللهِ يا اَبَا الْحَسَنِ يا عَلِيَّ

خدا شفاعت کن برای ما نزد خدا. ای ابا الحسن، ای على

بْنَ مُحَمَّدِ أَيُّهَا الْهَادِى النَّقِيُّ يَا بْنَ رَسُولِ

بن محمد ای حضرت هادی نقی ای فرزند رسول

اللهِ يا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا

خدا ای حجت خدا خلق بر ای ما آقای و سرور

اِنا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللهِ

همه ما رو به تو آورده ایم و به حضرتت متوسل شده و تو را شفیع خود به درگاه خدا آورده ایم

ص: 304

وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا یا وَجيهَا عِنْدَ

و تو را برای انجام حاجاتمان حاجاتمان نزد خدا مقدم داشته ایم ای آبرومند

اللَّهِ اِشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّهِ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ يَا حَسَنَ

نزد خدا ما را پیش حضرت حق شفاعت فرما ای ابا محمد ای حسن

بنَ عَلِيٌّ أَيُّهَا الزَّكِيُّ الْعَسْكَرِيُّ يَا بْنَ

بن على، ای زکی ،عسکری ای فرزند

رَسُولِ اللهِ يا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا

رسول خدا ای حجت خدا بر ای خلق آقای ما

وَمَوْلِينَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنَا وَتَوَسَّلْنَا بِكَ

و سرور ما رو آوردیم و و شفیع گرفتیم و توسل جستیم به وسیله تو

إِلَى اللهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنَا يا

به درگاه خدا و تو را پیش روی حاجتهای خویش قرار دادیم ای

وَجيهَا عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللهِ يَا وَصِيَّ

آبرومند نزد خدا شفاعت کن برای ما نزد خدا ای وصی

ص: 305

الْحَسَنِ وَالْخَلَفَ الْحُجَّةَ أَيُّهَا الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ

امام حسن عسکری و یادگار شایسته و حجت، ای امام قائم منتظر

لْمَهْدِيُّ يَا بْنَ رَسُولُ اللَّهِ يَا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ

مهدی ای فرزند رسول خدا حجت خدا بر خلق

يا سَيِّدَنا وَمَوْلینا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنَا

ای آقا سرور رو آوردیم و شفیع گرفتیم و توسل

وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ

جستیم به وسیله تو به درگاه خدا و تو را پیش روی حاجتهای

يَدَيْ حاجاتِنا یا وَجيهَا عِنْدَ اللَّهِ اِشْفَعْ لَنَا عِنْدَاللهِ

خویش قرار دادیم ای آبرومند نزد خدا، شفاعت کن برای ما پیش خدا.

پس حاجات خود را بطلبد که برآورده میشود انشاء الله تعالی و در روایت دیگر

وارد شده که بعد از این بگوید:

يا سادتي

ای آقایان من وَمَوَالِيَّ إِنِّي تَوَجَّهْتُ بِكُمْ أَئِمَّتِي وَعُدَّتي

و سرورانم من رو آوردم به وسیلهٔ شما پیشوایان و ذخیرگانم

ص: 306

لِيَوْمِ فَقْرِي وَحَاجَتي إِلَى اللهِ وَتَوَسَّلْتُ بِكُمْ

در روز نداری و نیازمندی به درگاه خدا و توسل جستم به به وسیلهٔ شما به

إِلَى اللَّهِ وَاسْتَشْفَعْتُ بِكُمْ إِلَى اللهِ فَاشْفَعُوا

درگاه خدا و شفاعت جویی کردم به وسیلهٔ شما به درگاه خدا پس شفاعت کنید

لي عِنْدَ اللهِ وَاسْتَنْقِذُونِي مِنْ ذُنُوبِي عِنْدَ

من در پیشگاه خدا و از او بخواهید مرا از گناهانم نحات

اللهِ فَإِنَّكُمْ وَسيلَتِي إِلَى اللهِ وَبِحُبِّكُمْ

دهد؛ زیرا شمایید وسیلهٔ من به درگاه خدا و به

وبقُرْبكُمْ أَرْجُو نَجَاةٌ مِنَ اللهِ فَكُونُوا عِنْدَ

وسیلهٔ دوستی و قرب به شما امید نجات از خدا دارم پس شما هم مایه امید

اللهِ رَجَآتَى يَا سَادَتي يَا أَوْلِيَاءَ اللهِ صَلَّى اللهُ

من به درگاه خدا باشید ای آقایان من ای اولیاء خدا! درود خدا بر همگی

لَيْهِمْ أَجْمَعِينَ وَلَعَنَ اللهُ أَعْدَاءَ اللهِ

ایشان و خدا ستم کنندگان به ایشان را که دشمنان خدا هستند از رحمت خویش

ص: 307

ظالِمِيهِمْ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرينَ امينَ

دور کند چه آنها که گذشته اند و چه آنها که پس از این آیند آمین

رَبَّ الْعالَمينَ.

رب العالمين.

ص: 308

دعای کمیل

اللَّهُمَّ إِنِّى أَسْتَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِي وَسِعَتْ

خدایا من از تو میخواهم به حق آن رحمتت که همه چیز را فرا گرفته

كُلَّ شَيْءٍ وَبِقُوَّتِكَ الَّتى قَهَرْتَ بِهَا كُلَّ شَيْءٍ

به که آن نیرویت همه چیز وسیلهٔ آن مقهور خویش کردی را به

خَضَعَ لَها كُلُّ شَيْءٍ وَذَلَّ لَها كُلُّ شَيْءٍ

همه چیز در برابر آن خاضع همه و در پیش آن خوار است

وَبِجَبَرُوتِكَ الَّتِي غَلَبْتَ بِهَا كُلَّ شَيْءٍ وَبِعِزَّتِكَ

و به جبروت تو که به وسیلهٔ آن چیره گشتی بر هر چیز و به عزتت

الَّتى لا يَقُومُ لَها شَيْءٌ وَبِعَظَمَتِكَ الَّتى

که چیزی در برابرش نایستد به آن عظمت بزرگیت که و پرکرده هر

مَلَأَتْ كُلَّ شَيْءٍ وَبِسُلْطَانِكَ الَّذِي عَلَا كُلَّ

چیز را و به سلطنت آن پادشاهیت که و بر هر چیز برتری گرفته

ص: 309

شَيْءٍ وَبِوَجْهِكَ الْبَاقِي بَعْدَ فَنَاءِ كُلَّ شَيْءٍ

و به ذات پاکت که پس از نابودی چیز هر باقی است

وَبأَسْمَائِكَ الَّتي مَلَأَتْ أَرْكَانَ كُلِّ شَيْءٍ

و به مقدست نامهای که اساس هر موجودی را پرکرده

وَبِعِلْمِكَ الَّذي أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ وَبِنُورِ

و به آن علم و دانشت که احاطه یافته به هر چیز و به نور ذاتت که

وَجْهِكَ الَّذي أَضَاءَ لَهُ كُلُّ شَيْءٍ يَا نُورُ

روشن شد در پرتوش هر ،چیز ای نور حقیقی

با قُدُّوسُ يَا أَوَّلَ الْأَوَّلِينَ وَيَا أخِرَ

و ای منزه از هر عیب ای آغاز موجودات اولین و ای پایان

الأخِرينَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتى

آخرین خدایا! بیامرز برایم أن گناهانی را که پرده ها

نَهْتِكُ الْعِصَمَ اللهُمَّ اغْفِرْ لِي الذُّنُوبَ

را بدرد. خدایا! بیامرز آن برایم گناهانی که را عقاب

ص: 310

الَّتي تُنْزِلُ النِّقَمَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ

و کیفرها را فرو ریزد خدایا بیامرز برایم آن گناهانی که را

الَّتى تُغَيِّرُ النّعَمَ اللّهُمَّ اغْفِرْ لى الذُّنُوبَ

نعمت ها را تغییر دهد. خدایا! بیامرز برایم آن گناهانی را

التى تَحْبِسُ الدُّعَاءَ اللّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ

دو از (اجابت) دعا جلوگیری کند. خدایا! بیامرز برایم آن

الذُّنُوبَ الَّتى تُنْزِلُ الْبَلاءَ اللّهُمَّ اغْفِرْلى

گناهانی را که بلا کند. نازل خدایا! بیامرز برایم هر گناهی که

كُلَّ ذَنْبٍ اَذْنَبْتُهُ وَكُلَّ خَطيئَةٍ أَخْطَأْتُها

کرده ام و هر خطایی که از من سر زده

للهُمَّ إِنِّى أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِذِكْرِكَ وَاسْتَشْفَعُ

خدایا من به سوی تو تقرب جویم به وسیله ذکر تو شفیع آورم و

بِكَ إِلى نَفْسِكَ وَاَسْئَلُكَ بِجُودِكَ أَنْ

به درگاهت خودت را و به جود و کرمت از تو می خواهم

ص: 311

تُدْنِيَنِي مِنْ قُرْبِكَ وَأَنْ تُوزِعَني شُكْرَكَ

که مرا به مقام قرب خویش نزدیک سازی و شکر و سپاسگزاریت را بر من

وَأَنْ تُلْهِمَنى ذِكْرَكَ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْتَلْكَ

روزی کنی و ذکر خود را به من الهام کنی !خدایا از تو درخواست میکنم

سؤال خَاضِع مُتَذَلّل خَاشِع أَنْ

درخواست شخص فروتن خوار ترسان که بر من آسان گیری

تُسامِحَنِى وَتَرْحَمَني وَتَجْعَلَني بِقِسْمِكَ

و به من رحم کنی و مرا به آنچه برایم قسمت کرده ای

راضِيَّا قَانِعًا وَفي جَميعِ الأَحْوَالِ

راضی و قانعم سازی و در تمام حالات فروتنم کنی.

مُتَوَاضِعًا اَللهُمَّ وَاَسْتَلُكَ سُؤالَ مَنِ

خدایا! از تو درخواست کنم درخواست کسی که سخت فقیر

اشْتَدَّتْ فَاقَتُهُ وَأَنْزَلَ بِكَ عِنْدَ الشَّدائِدِ

بی چیز شده و خواسته اش را هنگام سختیها پیش تو آورده

ص: 312

حَاجَتَهُ وَعَظُمَ فيما عِنْدَكَ رَغْبَتُهُ اللهُمَّ

امیدش آنچه به نزد است تو بسیار است. بزرگ خدایا

ظُمَ سُلْطانُكَ وَعَلَا مَكَانُكَ وَخَفِيَ

سلطنت و پادشاهیت بس بزرگ مقامت و بسی بلند است؛ مکر و

مَكْرُكَ وَظَهَرَ اَمْرُكَ وَغَلَبَ قَهْرُكَ وَجَرَتْ

تدبیرت در کارها پنهان فرمانت آشکار است. و امر و قهرت غالب

قُدْرَتُكَ وَلا يُمْكِنُ الْفِرارُ مِنْ حُكُومَتِكَ

و قدرت قدرت و نیرویت نافذ است و گریز از تحت تحت حکومت تو ممکن نیست

اللّهُمَّ لا أجدُ لِذُنُوبِي غَافِرًا وَلَا لِقَبَائِحي

خدایا نیابم برای گناهانم آمرزنده ای نه و برای کارهای زشتم

ساتِرًا وَلا لِشَيْءٍ مِنْ عَمَلِيَ الْقَبيح

پرده پوشی نه و کسی که را عمل زشت مرا به کار نیک

بالْحَسَنِ مُبَدِّلاً غَيْرَكَ لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ

تبدیل کند جز تو. نیست معبودی جز تو منزهی تو

ص: 313

سُبْحَانَكَ وَبِحَمْدِكَ ظَلَمْتُ نَفْسي

و به حمد تو مشغولم من به خویشتن ستم کردم و در

تَجَرَّأتُ بِجَهْلي وَسَكَنْتُ إلى قَديم

اثر نادانیم دلیری کردم و به اینکه همیشه از قدیم به بر یاد من بوده و

ذكْرِكَ لي وَمَنْكَ عَلَى اللهُم مَوْلاىَ كَمْ

من لطف و بخشش داشتی آسوده خاطر ..نشستم ای خدا ای مولای من

مِنْ قَبيح سَتَرْتَهُ وَكَمْ مِنْ فادح مِنَ الْبَلاءِ

چه بسیار زشتیها که از من پوشاندی و چه بسیار بلاهای سنگین که از

اَقَلْتَهُ اَمَلَتَهُ وَكَمْ مِنْ عِثَارِ وَقَيْتَهُ وَكَمْ مِنْ

من بازگرداندی و چه بسیار لغزشها که از آن نگهم داشتی و چه بسیار

مَكْرُومٍ دَفَعْتَهُ وَكَمْ مِنْ تَنَاءٍ جَميلِ لَسْتُ

ناراحتیها که از من دور کردی و چه بسیار مدح و ثنای خوبی ثنای خوبی که من شایسته اش

أَهْلاً لَهُ نَشَرْتَهُ اللهُمَّ عَظم بلاتى وَأَفْرَطَ

نبودم و تو آن را منتشر .ساختی !خدایا! بلای من بسی بزرگ است و بدی

ص: 314

بی سُوءُ حَالَى وَقَصُرَتْ وَ قَصَّرَتْ بی

حالم از حد گذشته و اعمالم نارسا است

اعمالي وَقَعَدَتْ بِي أَغْلالِي وَحَبَسَنِي

و زنجیرهای علایق مرا خانه نشین و آرزوهای دور و دراز

عَنْ نَفْعى بُعْدُ أَمَلى امالي وَخَدَعَتْنِي

از مرا رسیدن به منافعم بازداشته و دنیا با ظواهر

الدُّنْيا بِغُرُورِها وَنَفْسي بِجِنايَتِها

فریبنده اش مرا گول زد و نفسم به وسیلهٔ جنایتش

وَمِطالي يا سَيِّدِي فَأَسْأَلُكَ بِعِزَّتِكَ أَنْ لا

و به مسامحه گذراندم ای آقای من پس از تو میخواهم به عزتت که

يَحْجُبَ عَنْكَ دُعَائِي سُوءُ عَمَلِي وَفِعَالي

بدی رفتار کردار و من دعایم را از اجابتت جلوگیری نکند

وَلَا تَفْضَحْيِي بِخَفِي مَا اطَّلَعْتَ عَلَيْهِ مِنْ

رسوا نکنی مرا آنچه به از اسرار پنهانی من اطلاع داری

ص: 315

سِرِّي وَلَا تُعَاجِلْني بِالْعُقُوبَةِ عَلَى

و شتاب نکنی در عقوبتم برای رفتار بد و یا کارهای بدی

عَمِلَتُهُ فى خَلَواتى مِنْ سُوءِ فِعْلي

که در خلوت انجام دادم ادامه و دادنم به

وَاسْأَتُتي وَدَوامِ تَفْريطي وَجَهَالَتى وَكَثْرَةِ

تقصیر و نادانی و زیادی

شَهَوَاتِي وَغَفْلَتى وَكُن اللهُمَّ بِعِزَّتِكَ لى

شهوت رانی و بی خبریم و خدایا عزتت

في كُلِّ الْأَحْوَالِ فِى الْأَحوال كُلِّها رَؤُفا

سوگند که در تمام احوال نسبت به من مهربان باش و

وَعَلَيَّ في جَمِيعِ الأُمُورِ عَطُوفًا النهى

در تمام امور بر من عطوفت فرما. ای معبود من

وَرَبِّي مَنْ لي غَيْرُكَ أَسْتَلَهُ كَشْفَ ضُرّي

و پروردگار ای من جز تو که را دارم که رفع گرفتاری و

ص: 316

وَالنَّظَرَ في أَمْري النهى وَمَوْلايَ

توجه در کارم را از او درخواست کنم؟ ای خدای من و ای مولای من

أَجْرَيْتَ عَلَيَّ حُكْمًا إِتَّبَعْتُ فيهِ هَوى

تو بر من حکمی را مقرر داشتی که در اجرای آن پیروی گولم زد زد و قضا

نفْسي وَلَمْ أَحْتَرِسُ فيهِ مِنْ تَزيين

و قدر هم با او کمک کرد و در اثر همین ماجرای شومی که بر سرم آمد

عَدُوِّي فَغَرَّني بِمَا أَهْوَىٰ وَأَسْعَدَهُ عَلَى

نسبت به پاره ای هوای نفسم را کردم و از فریبکاری دشمنم در این

ذلِكَ الْقَضاءُ فَتَجَاوَزْتُ بِمَا جَرى عَلَيَّ

باره نهراسیدم پس او هم طبق دلخواه خویش از حدود و احکامت تجاوز کردم

منْ ذلِكَ بَعْضَ مَنْ نَقْضِ حُدُودِكَ

و در برخی از دستوراتت راه مخالفت را پیمودم

وَخَالَفْتُ بَعْضَ أَوَامِرِكَ فَلَكَ الْحَمْدُ

پس در آنچه تمام آمده پیش تو را ستایش میکنم

ص: 317

الْحُجَّةُ عَلَيَّ فِي جَمِيعِ ذَلِكَ وَلَا حُجَّةَ لي

و اکنون از حکمی که درباره کیفر من جاری گشته قضا و

فيما جَرى عَلَيَّ فِيهِ قَضَاؤُكَ وَالْزَمَنِى

آزمایش تو مرا بدان ملزم ساخته حجت و برهانی ندارم

حُكْمُكَ وَبَلاؤُكَ وَقَدْ أَتَيْتُكَ يا الهى

و اینک ای معبود حالی من در به درگاهت که امده ام

بَعْدَ تَقْصيري وإشرافي على نَفْسى

درباره ات کوتاهی کرده و بر خود زیاده روی نموده

مُعْتَذِرًا نادِمًا مُنْكَسِرًا مُسْتَقِيلاً مُسْتَغْفِرًا

عذرخواه و پشیمان و دل شکسته و پوزش جو و آمرزش طلب

مُنيبًا مُقِرًّا مُذْعِنَّا مُعْتَرِفًا لا اَجِدُ مَفَرَّا مِمَّا

و بازگشت کنان و به گناه خویش اقرار و اذعان و اعتراف دارم و راه

كَانَ مِنِّى وَلَا مَفْزَعًا أَتَوَجَّهُ إِلَيْهِ فِي

گریزی از آنچه از من سر زده نیابم و پناهگاهی که بدان

ص: 318

أَمْرِي غَيْرَ قَبُولِكَ عُذْرِي وَإِدْخَالِكَ إِيَّايَ

رو آورم در کار خویش خویش ندارم اینکه جز تو عذرم بپذیری و مرا

سَعَةِ رَحْمَتِكَ اَللّهُمَّ إلهي إلهى فَاقْبَلْ

فراخنای رحمتت درآوری؛ پس ای خدای من عذرم بپذیر و

عُدْري وَارْحَمْ شِدَّةَ ضُرِّي وَفُكَّني مِنْ

سخت پریشانیم بر رحم کن و از بند سخت گناهانم رهائیم ده.

شَدٌ وَثَاقى يَا رَبِّ ارْحَمْ ضَعْفَ بَدَني وَ

ای پروردگار من! بر ناتوانی بدنم و نازکی پوست تنم و

رِقَةَ جِلْدى وَدِقَةَ عَظْمِي يَا مَنْ بَدَءَ

باریکی استخوانم رحم کن. ای کسی که آغاز کردی به آفرینش

خَلْقى وَذِكْرى وَتَرْبِيَنِي وَبَرِّي وَتَغْذِيَتي

من و به یاد من و و بپرورشم و و به احسان و خوراک ،دادنم اکنون به همان

هَبْني لِابْتِدَاءِ كَرَمِكَ وَسَالِفِ بِرِّكَ بي يا

بزرگواری و کرم نخستت و سابقه احسانی که به من داشتی مرا ببخش ای

ص: 319

الهي وَسَيِّدِي وَرَبِّي أَتْرَاكَ مُعَذِّبِي

معبود من ای آقای من و ای پروردگارم آیا تو به راستی چنانی که مرا به

بنَارِكَ بَعْدَ تَوْحِيدِكَ وَبَعْدَ مَا انْطَوى

آتش عذاب کنی پس از اینکه یگانگیت به اقرار دارم و دلم

عَلَيْهِ قَلْبي مِنْ مَعْرِفَتِكَ وَلَهِجَ بِهِ لِساني

نور به معرفتت آباد گشته و زبانم به ذکر تو گویا شده و نهادم

مِنْ ذِكْرِكَ وَاعْتَقَدَهُ ضَميري مِنْ حُبِّكَ

به دوستی تو پیوند شده و پس از اعتراف صادقانه

وَبَعْدَ صِدْقِ اعْتِرَافِي وَدُعَآتَى خَاضِعًا

و دعای خاضعانه ام به مقام بنده پروری و ربوبیتت؟

لِرُبُوبِيَّتِكَ هَيْهَاتَ أَنْتَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ تُضَيَّعَ

است بسیار دور تو بزرگوارتر از آنی که از نظر دور داری کسی را

مَنْ رَبَّيْتَهُ أَوْ تُبْعِدَ مَنْ أَدْنَيْتَهُ أَوْ تُشَرٌ

که خود پروریده ای یا دور گردانی کسی را که خود نزدیکش کرده

ص: 320

مَنْ أوَيْتَهُ أَوْ تُسَلَّمَ إِلَى الْبَلاءِ مَنْ كَفَيْتَهُ

یا تسلیم بلا و گرفتاری کنی کسی که را خود سرپرستی کرده

وَرَحِمْتَهُ وَلَيْتَ شِعْري يا سَيِّدِي وَإِلهى

و به لطف پروریده ای و کاش میدانستم ای آقا و معبود و مولایم

وَمَوْلايَ اتُسَلِّطُ النَّارَ عَلَى وُجُوهِ خَرَّتْ

آیا چیره میکنی آتش دوزخ را بر چهره هایی که در برابر

لِعَظَمَتِكَ سَاجِدَةً وَعَلَى السُن نَطَقَتْ

عظمتت به سجده افتاده و بر که زبانهایی صادقانه به

بتوحيدِكَ صَادِقَةً وَبِشُكْرِكَ مَادِحَةً

یگانگیت گویا شده و سپاسگزارانه به شکرت شده باز

وَعَلَى قُلُوبِ اعْتَرَفَتْ بِالْهِيَّتِكَ مُحَقِّقَةً

که دلهایی و بر از روی یقین به خدائیت اعتراف کرده اند

وَعَلَى ضَمَائِرَ حَوَتْ مِنَ الْعِلْمِ بِكَ حَتَّى

و بر که نهادهایی علم و معرفتت آنها را فرا گرفته تا به

ص: 321

صَارَتْ خَاشِعَةً وَعَلَى جَوَارِحَ سَعَتْ إِلى

جایی که برابرت در خاشع گشته اعضاء و بر جوارحی و که

أوطان تَعَبدِكَ طَائِعَةٌ وَأَشارَتْ

مشتاقانه به پرستشگاهایت شتافته و با حال اقرار گناه به

باسْتِغْفَارِكَ مُدْعِنَةً مَا هَكَذَا الظُّنُّ بكَ

جویای آمرزش آمرزش تو هستند؟ چنین گمانی به تو نیست و از فضل

وَلا أُخْبِرْنَا بِفَضْلِكَ عَنْكَ يَا كَرِيمُ يَا رَبِّ

تو چنین خبری به ما نرسیده ای خدای !کریم ای پروردگار !من

وَأَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفِى عَنْ قَليلٍ مِنْ بَلاءِ

و تو ناتوانی مرا در مقابل اندکی از بلای

الدُّنْيَا وَعُقُوباتِها وَمَا يَجْرى فيها مِنَ

دنیا و کیفرهای ناچیز آن ناملایماتی و که معمولاً

الْمَكَارِهِ عَلى أَهْلِهَا عَلَى أَنَّ ذلِكَ بَلاء

بر اهل آن می رسد میدانی در صورتی که این بلا

ص: 322

وَمَكْرُوهٌ قَليلٌ مَكْتُهُ يَسيرٌ بَقَاتُهُ قَصِيرٌ

و ناراحتی دوامش است اندک دورانش و مدتش

مدته فَكَيْفَ احْتِمَالى لِبَلاءِ الْأَخِرَةِ

کوتاه است پس چگونه تاب تحمل آخرت بلای

وَجَليل حُلولِ وقوع الْمَكارِهِ فيها وَهُوَ

آن و ناملایمات بزرگ آنجا را در دارم در صورتی که آن

بَلاءُ تَطُولُ مُدَّتُهُ وَيَدُومُ مَقَامُهُ وَلا

بلا مدتش طولانی دوامش و است همیشگی و تخفیفی

يُخَفَّفُ عَنْ أَهْلِهِ لِأَنَّهُ لَا يَكُونُ إِلَّا عَنْ

برای مبتلایان به آن نیست زیرا آن بلا از خشم و انتقام

غَضَبِكَ وَانْتِقَامِكَ وَسَخَطِكَ وَهَذَا مَا لا

غضب و تو گرفته سرچشمه و آن است که هم چیزی

تَقُومُ لَهُ السَّمَوَاتُ وَالْاَرْضُ يَا سَيّدِي

آسمانها و زمین تاب تحمل آن را ندارند؛ ای آقای من

ص: 323

فَكَيْفَ لي بي وَأَنا عَبْدُكَ الضَّعِيفُ

تا چه رسد به من بنده ناتوان

الذُّليلُ الْحَقيرُ الْمِسْكِينُ الْمُسْتَكِينُ

خوار ناچیز مستمند بیچاره

يا الهي وَرَبِّي وَسَيِّدِي وَمَوْلايَ لِأَيِّ

ای معبود و پروردگار آقا و مولای و من آیا برای

الْأُمُور إِلَيْكَ اَشْكُو وَ لِمَا مِنْهَا أَضِح

کدامیک از گرفتاریهایم به تو شکایت کنم و برای کدامیک

وَأَبْكَى لِأَلِيم الْعَذَابِ وَشِدَّتِهِ أمْ لِطُول

از آنها شیون و گریه کنم؟ آیا برای عذاب دردناک و سخت

الْبَلاء وَمُدَّتِهِ فَلَئِنْ صَيَّرْتَنِي لِلْعُقُوبَاتِ

یا برای بلای طولانی و مدید؟ پس خاطر کیفرهایم اگر بنا شود مرا به

مَعَ أَعْدَائِكَ وَجَمَعْتَ بَيْنِي وَبَيْنَ أَهْلِ

در زمره دشمنانت اندازی و مرا با با گرفتاران در بلا عذابت و

ص: 324

بَلاتِكَ وَفَرَّقْتَ بَيْنِي وَبَيْنَ أَحِبَّاتِكَ

در یک جا گردآوری میان و من دوستانت و جدایی اندازی

وَأَوْلِيَاتِكَ فَهَبْني يا الهي وَسَيِّدِي

گیرم که ای آقا معبود و

وَمَوْلايَ وَرَبِّي صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِكَ

و مولا و پروردگارم من بر عذاب تو صبر کنم

فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِكَ وَهَبْني يَا إِلهى

اما چگونه بر دوری از تو طاقت آورم؟ و گیرم که ای آورم؟ و معبود من

صَبَرْتُ عَلَى حَرِّ نَارِكَ فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَنِ

حرارت آتشت را تحمل کنم اما چگونه چشم پوشیدن از

النَّظَرِ إِلَى كَرَامَتِكَ أَمْ كَيْفَ أَسْكُنُ فِي

بزرگواریت را بر خود هموار یا سازم؟! چگونه در میان

النَّارِ وَرَجَاتِي عَفْوَكَ فَبِعِزَّتِكَ يَا سَيِّدي

آتش بمانم با اینکه امید عفو تو را دارم؟ پس به عزتت سوگند ای آقا

ص: 325

وَمَوْلايَ أُقْسِمُ صَادِقًا لَئِنْ تَرَكْتَنى نَاطِقَا

مولای و من به سوگند راستی میخورم که اگر زبانم را در

لأَضِجَّنَّ إِلَيْكَ بَيْنَ أَهْلِهَا صَحِيحَ الْأَمِلِينَ

آنجا باز بگذاری حتماً در میان دوزخیان شیون را به سویت سر دهم

لأَصْرُ خَنَّ إِلَيْكَ صُرَاحَ الْمَسْتَصْرِينَ

و شیون اشخاص آرزومند و مسلماً چون فریادرس خواهان به درگاهت

وَلَاَبْكِيَنَّ عَلَيْكَ بُكَاءَ الْفَاقِدِينَ

فریاد برآرم و قطعاً مانند عزیز گمگشتگان بر دوری تو گریه و زاری کنم

وَلَأ ناديَنَّكَ أَيْنَ كُنتَ يا وَلِيَّ الْمُؤْمِنِينَ يا

و با صدای بلند تو را میخوانم و میگویم کجایی ای یار و نگهدار !مؤمنان ای

غايَةَ أمَالِ الْعَارِفينَ يا غِيَاثَ

منتهای آرمان عارفان ای فریادرس

الْمُسْتَغِيثِينَ يَا حَبِيبَ قُلُوبِ الصَّادِقِينَ

درماندگان ای محبوب دل راستگویان

ص: 326

وَيَا إِلهَ الْعَالَمِينَ اَفَتُراكَ سُبْحَانَكَ يا

و ای حیران کننده آیا عالمیان به راستی چنان می بینی ای

اِلهى وَبِحَمْدِكَ تَسْمَعُ فِيهَا صَوْتَ عَبْدٍ

منزه و معبودم معبودم که به ستایشت مشغولم که بشنوی در آن آتش صدای بنده

مُسْلِمٍ سُجِنَ فيها بِمُخَالَفَتِهِ وَذَاقَ طَعْمَ

مسلمانی را که در اثر مخالفتش در آنجا زندانی شده و مزه

عَذَابِها بِمَعْصِيَتِهِ وَحُبِسَ بَيْنَ أَطْباقِها

عذاب آتش را به خاطر نافرمانیش چشیده و در میان طبقات

بِجُرْمِهِ وَجَريرَتِهِ وَهُوَ يَضِرُّ إِلَيْكَ صَحِيجَ

دوزخ به واسطهٔ جرم و جنایتش گرفتار شده و در آن حال به به درگاهت

مُؤَمِّلِ لِرَحْمَتِكَ وَيُنَادِيكَ بِلِسَانِ أَهْلِ

شیون کند؛ شیون شخصی که آرزومند رحمت تو است و به زبان

تَوْحِيدِكَ وَيَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِرُبُوبِيَّكَ يا

یگانه پرستان تو را فریاد زند و به بنده پروریت متوسل گردد؟ ای

ص: 327

مَوْلايَ فَكَيْفَ يَبْقَى فِي الْعَذَابِ وَهُوَ

مولای من پس چگونه در عذاب بماند با اینکه به بردباری

يَرْجُوا مَا سَلَفَ مِنْ حِلْمِكَ أَمْ كَيْفَ تُؤْلِمُهُ

سابقه دارت چشم امید دارد؟ یا چگونه آتش او را بیازارد

لنّارُ وَهُوَ يَأْمُلُ فَضْلَكَ وَرَحْمَتَكَ أَمْ كَيْفَ

با اینکه آرزوی فضل و رحمت تو را دارد؟ یا چگونه شعله

يُحْرِقُهُ لَهِيبُها وَأَنْتَ تَسْمَعُ صَوْتَهُ وَتَرَى

آتش او را بسوزاند با اینکه تو صدایش را بشنوی و جایش را ببینی؟

تكانَهُ أَمْ كَيْفَ يَشْتَمِلُ عَلَيْهِ زَفِيرُهَا وَأَنْتَ

با چگونه شراره های آتش او را دربرگیرد با اینکه تو

تَعْلَمُ ضَعْفَهُ أَمْ كَيْفَ يَتَقَلقَلُ بَيْنَ أطباقها

ناتوانیش دانی؟ یا چگونه در میان طبقات آتش دست و پا زند با اینکه

وَأَنْتَ تَعْلَمُ صِدْقَهُ أَمْ كَيْفَ تَزْجُرُهُ زَبانِيَتُها

تو صدق و راستگوئيش را دانی؟ یا چگونه موکلان دوزخ او را با تندی برانند با

ص: 328

وَهُوَ يُنَادِيكَ يَا رَبَّهُ أَمْ كَيْفَ يَرْجُو فَضْلَكَ

اینکه تو را به پروردگاری بخواند؟ یا چگونه ممکن است که امید فضل تو را

فى عِتْقِهِ مِنْهَا فَتَتْرُكَهُ فِيهَا هَيْهَاتَ مَا ذَلِكَ

در آزادی خویش داشته باشد ولی تو او را به حال خود واگذاری؟! چه بسیار از

الظَّنُ بِكَ وَلَا الْمَعْرُوفُ مِنْ فَضْلِكَ وَلا

تو دور است و چنین گمانی به تو نیست و فضل تو اینسان معروف نیست

مُشْبِهُ لِمَا عَامَلْتَ بِهِ الْمُوَحَدِينَ مِنْ بِرِّكَ

نه شباهت با رفتار تو نسبت به یگانه پرستان دارد با آن نیکی

وَإِحْسَانِكَ فَبِالْيَقِينِ أَقْطَعُ لَوْلَا مَا حَكَمْتَ

احسانت که نسبت بدانها داری و من به طور قطع میدانم که اگر فرمان تو

بِهِ مِنْ تَعْذِيبِ جَاحِدِيكَ وَقَضَيْتَ بِهِ مِنْ

در معذب ساختن منکرانت صادر نشده بود و حكم تو به همیشه

اِخْلادِ مُعَانِديِكَ لَجَعَلْتَ النَّارَ كُلَّها بَرْدًا

ماندن در عذاب برای دشمنانت در کار ،نبود حتماً حتماً آتش دوزخ را هر

ص: 329

وَسَلَامًا وَمَا كَانَتْ لِأَحَدٍ فِيها مَقَرًّا وَلا

چه بود به تمامی سرد و سالم میکردی و هیچکس در آن منزل

مَقَامًا لكنَّكَ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُكَ أَقْسَمْتَ أَنْ

و ماوا نداشت ولی تو ای خدایی که تمام نامهایت مقدس مقدس ،است سوگند یاد

نَمْلَأَهَا مِنَ الْكَافِرِينَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ

کرده ای که دوزخ را از کافران از پریان و آدمیان پرکنی

أَجْمَعِينَ وَأَنْ تُخَلَّدَ فِيهَا الْمُعَانِدِينَ وَأَنْتَ

دشمنانت و را برای همیشه در آن جا دهی و تو که

قل تَناؤُكَ قُلْتَ مُبْتَدِنا وَتَطَوَّلْتَ بِالإنْغام

حمدثنایت برجسته است در ابتداء بدون سابقه فرمودی و به این انعام

مُتَكَرِّمَّا أَفَمَنْ كَانَ مُؤْمِنًا كَمَنْ كَانَ فَاسِقًا لا

از روی بزرگواری تفضل کردی که) فرمودی «آیا کسی که مؤمن است مانند

يَسْتَوُونَ إِلهِي وَسَيِّدِي فَاسْتَلُكَ بِالْقُدْرَةِ

کسی است که فاسق است؟ نه یکسان نیستند ای معبود من و ای آقای من به حق

ص: 330

الَّتى قَدَّرْتَها وَبِالْقَضِيَّةِ الَّتِي حَتَمْتَها

آن نیرویی که مقدرش کردی و به فرمانی که مسلمش کردی و صادر فرمودی

وَحَكَمْتَها وَغَلَبْتَ مَنْ عَلَيْهِ أَجْرَيْتَها أَنْ

و بر هر کس آن را اجرا کردی مسلط گشتی، از تو می خواهم که ببخشی

تَهَبَ لي في هذِهِ اللَّيْلَةِ وَفِى هَذِهِ السَّاعَةِ

در این شب و در این ساعت که هر جرمی را

كُلَّ جُرْمِ أَجْرَمْتُهُ وَكُلَّ ذَنْبٍ اَذْنَبْتُهُ وَكُلَّ

مرتکب شده ام و هر گناهی که را از من سر زده و هر

اَسْرَرْتُهُ وَكُلَّ جَهْل عَمِلْتُهُ كَتَمْتُهُ اَوْ

کار زشتی را که پنهان کرده ام و هر نادانی که کردم چه کتمان کردم

علَيْتُهُ أَخْفَيْتُهُ أوْ أَظْهَرْتُهُ وَكُلَّ سَيِّئَةٍ أَمَرْتَ

و چه آشکار چه پنهان کردم و هر کار بدی را که چه در عیان و به

باثباتِهَا الْكِرَامَ الكاتبينَ الَّذينَ وَكَّلْتَهُمْ

نویسندگان گرامیت دستور یادداشت کردنش را دادی همان نویسندگانی

ص: 331

بِحِفْظِ مَا يَكُونُ مِنّي وَجَعَلْتَهُمْ شُهُودًا عَلَى

که آنها را موکل بر ثبت اعمال من کردی آنها را به ضمیمه اعضاء و

معَ جَوَارِحِي وَكُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَى مِنْ

و جوارحم گواه بر من کردی من کردی و اضافه بر آنها خودت نیز مراقب من بودی و

رآئِهِمْ وَالشَّاهِدَ لِمَا خَفِيَ عَنْهُمْ وَبِرَحْمَتِكَ

گاه اعمالی بودی که از ایشان پنهان میماند و البته به واسطه رحمتت بود

اَخْفَيْتَهُ وَبِفَضْلِكَ سَتَرْتَهُ وَأَنْ تُوَفِّرَ حَظَّى

که آنها را پنهان داشتی و از روی فضل خود پوشاندی

مِنْ كُلِّ خَيْرٍ تُنْزِلُهُ أَوْ إِحْسَانِ تُفَصِّلُهُ أَوْ بِرّ

و نیز خواهم که بهره ام را وافر و سرشار گردانی از هر خیری که فرو ریزی

تَنْشُرُهُ أَوْ رِزْقِ تَبَسُطُهُ أَوْ ذَنْبٍ تَغْفِرُهُ أَوْ

یا احسانی که بفرمائی یا نیکیهایی که پخش کنی یا رزقی که بگسترانی یا گناهی که

خَطَا تَسْتُرُهُ يا رَبِّ يَا رَبِّ يَا رَبِّ يا النهي

بیامرزی یا خطایی که بپوشانی پروردگارا پروردگارا پروردگارا ای معبود

من

ص: 332

وَسَيِّدِي وَمَوْلايَ وَمَالِكَ رِقّي يَا مَنْ بِيَدِهِ

ای آقا و مولایم ای مالک ای من کسی که اختیارم

ناصِيَتِي يَا عَلِيمًا بِضُرّي وَمَسْكَنَتى يا

به دست او است ای دانای بر پریشانی و بی نوائیم ای و

خَبِيرًا بِفَقْرى وَفاقَتِي يَا رَبِّ يَا رَبِّ يَا رَبِّ

آگه از بی چیزی و نداریم پروردگارا پروردگارا پروردگارا

اَسْتَلُكَ بحَقِّكَ وَقُدْسِكَ وَأَعْظَم صِفَاتِكَ

از تو میخواهم به حق خودت و به ذات مقدست و به

وَأَسْمَائِكَ أَنْ تَجْعَلَ أَوْقَاتِي مِنَ اللَّيْلِ

بزرگترین صفات اسمائت که و اوقاتم را در شب

وَالنَّهارِ بذِكْرِكَ مَعْمُورَةٌ وَبِخِدْمَتِكَ

روز به یاد خودت آباد معمور و گردانی و به خدمتت

مَوْصُولَةً وَأَعْمَالَى عِنْدَكَ مَقْبُولَةً حَتَّى

پیوسته داری اعمالم و را مقبول درگاهت گردانی تا اعمال

ص: 333

تَكُونَ أَعْمَالَى وَأَوْرَادِي كُلُّها وِرْدًا وَاحِدًا

و همه گفتارم یک جهت برای تو باشد حالم همیشه

حالي في خِدْمَتِكَ سَرْمَدًا يَا سَيِّدِي يَا مَنْ

خدمت تو مصروف گردد. ای آقای من که کسی

عَلَيْهِ مُعَوَّلى يا مَنْ إِلَيْهِ شَكَوْتُ أَحْوَالى يا

تکیه گاهم او است ای کسی که شکایت احوال خویش به درگاه او برم

رَبِّ يَا رَبِّ يَا رَبِّ قَوِّ عَلَى خِدْمَتِكَ

پروردگارا پروردگارا پروردگارا نیرو ده بر خدمتت انجام

جَوَارِحي وَاشْدُدْ عَلَى الْعَزِيمَةِ جَوَانِحي

اعضای مرا و دلم را برای عزیمت به سویت محکم گردان

وَهَبْ لِيَ الْجِدَّ في خَشْيَتِكَ وَالدَّوامَ فِي

و به من کوشش در ترس و خشیتت و مداومت در پیوستن

الإتصال بِخِدْمَتِكَ حَتَّى أَسْرَحَ إِلَيْكَ في

به خدمتت عطا فرما تا تن و جان را در میدانهای

ص: 334

ميادينِ السَّابِقِينَ وَأُسْرِعَ إِلَيْكَ فِي

پیشتازان به سویت برانم و در زمره شتابندگان به سویت

البارزينَ وَاشْتَاقَ إِلَى قُرْبِكَ فِي الْمُشْتَاقِينَ

بشتابم و در صف مشتاقان اشتیاق تقربت را جویم چون نزدیک شدن و

وَاَدْنُو مِنْكَ ذُنُوَّ الْمُخْلِصِينَ وَأَخَافَكَ مَخَافَةَ

مخلصان به تو نزدیک گردم و چون یقین کنندگان از تو بترسم

الْمُوقِنِينَ وَاجْتَمَعَ في جَوَارِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ

و در جوار رحمتت با مؤمنان در برا جا گرد آیم.

اللَّهُمَّ وَمَنْ أَرَادَني بِسُوءٍ فَارِدْهُ وَمَنْ كَادَني

هر که !خدایا هر بد مرا خواهد بدش را بخواه و هر که به من مکر کند

فَكِدْهُ وَاجْعَلْنى مِنْ أَحْسَنِ عَبِيدِكَ نَصِيبًا

به مکر خویش دچارش کن و نصیبم را نصیبم را پیش خود بهتر از دیگر بندگانت

عِنْدَكَ وَأَقْرَبِهِمْ مَنْزِلَةٌ مِنْكَ وَأَخَصِّهِمْ زُلْفَةً

قرار ده و منزلتم را نزد خود نزدیکتر از ایشان کن و رتبه ام را در

ص: 335

لَدَيْكَ فَإِنَّهُ لا يُنَالُ ذلِكَ إِلا بِفَضْلِكَ وَجُدْ

پیشگاهت مخصوص تر از دیگران گردان که به راستی جز به فضل تو کسی

لي بِجُودِكَ وَاعْطِفْ عَلَيَّ بِمَجْدِكَ

به این مقام نرسد و به جود و بخشش خود به من جود کن و

احْفَظْنى برَحْمَتِكَ وَاجْعَلْ لِسانى بِذِكْرِكَ

و به مجد و بزرگواری خود بر من توجه فرما و به رحمت خود

نهجًا وَقَلْبي بحُبِّكَ مُتَيَّمًا وَمُنَّ عَلَيَّ بِحُسْنِ

مرا نگهدار و قرار ده زبانم را به ذکرت گویا و دلم را به دوستیت

إجَابَتِكَ وَأَقِلْني عَشْرَتي وَاغْفِرْ زَلَّتى فَإِنَّكَ

بی قرار و شيدا با اجابت نیکت بر و من منت بنه و لغزشم را نادیده گیر

قَضَيْتَ عَلَى عِبادِكَ بِعِبَادَتِكَ وَأَمَرْتَهُمْ

و گناهم را بیامرز زیرا که تو خود بندگانت را به پرستش خویش فرمان دادی و

بِدُعَائِكَ وَضَمِنْتَ لَهُمُ الْإِجَابَةَ فَإِلَيْكَ يَارَبِّ

به دعا کردن به درگاهت مأمور ساختی و اجابت دعایشان را ضمانت کردی پس ای پروردگار من

ص: 336

نَصَبْتُ وَجْهِي وَإِلَيْكَ يَا رَبِّ مَدَدْتُ يَدي

به سوی تو روی خود بداشتم به و درگاه دست تو ای پروردگارم

فَبِعِزَّتِكَ اسْتَجِبْ لِي دُعَائِي وَبَلِّغْنِي مُنَايَ

حاجت دراز کردم پس به آرزویم عزتت دعایم را مستجاب فرما و

وَلا تَقْطَعْ مِنْ فَضْلِكَ رَجَائِي وَاكْفِنِي شَرَّ

برسان و امیدم را از فضل خویش منما قطع و شر دشمنانم

لْجِنِّ وَالْإِنْسِ مِنْ أَعْدَائِي يَا سَرِيعَ الرّضا

را از جن انس کفایت و .فرما ای خدای زودگذر، بیامرز کسی را

غفِرْ لِمَنْ لا يَمْلِكُ إِلَّا الدُّعاءَ فَإِنَّكَ فَقَالُ

که جز دعا چیزی ندارد که به راستی تو هر چه را بخواهی انجام دهی

لِمَا تَشَآءُ يَا مَن اسْمُهُ دَواءٌ وَذِكْرُهُ شِفَاءٌ

ای کسی که نامش دوا است و شفاء یادش است و طاعتش

وَطَاعَتُهُ غِنىً اِرْحَمْ مَنْ رَأْسُ مَالِهِ الرَّجَاءُ

توانگری است ترحم فرما بر که کسی امید سرمایه اش و ساز

ص: 337

وَسَلاحُهُ الْبُكَاءِ يَا سَابِعَ النِّعَمِ يَا دَافِعَ

برگش گریه و زاری است ای تمام دهنده نعمتها ای برطرف کننده

النّقَمِ يَا نُورَ الْمُسْتَوْحِشِينَ فِي الظُّلَمِ يا

گرفتاریها ای روشنی وحشت زدگان در تاریکیها، ای

عَالِمًا لا يُعلَّمُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ

دانای بی معلم درود فرست محمد بر و

مُحَمَّدِ وَافْعَلْ بی ما أَنْتَ اَهْلُهُ وَصَلَّى اللهُ

محمد و انجام ده دربارهٔ من آنچه که را تو

عَلَى رَسُولِهِ وَالْأَئِمَّةِ الْمَيَامِينَ مِنْ آلِهِ

شایسته آنی و درود خدا بر پیامبر و پیشوایان با برکت

وَسَلَمَ تَسْلِيمًا كَثيرًا

از خاندانش و سلام فراوان

ص: 338

دعای ندبه

الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَصَلَّى اللهُ عَلى

ستایش خاص خدا پروردگار جهانیان است و درود خدا بر

سَيّدِنَا مُحَمَّدٍ نَبِيِّهِ وَالِهِ وَسَلّمَ تَسْلِيمًا

آقای ما محمد پیامبرش و بر آل او و سلام کاملی بر ایشان باد

اَللّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلَى مَا جَرَى بِهِ قَضَاتُكَ

!خدایا از آن تو است ستایش بر آنچه شد جاری بدان قضا

فى أَوْلِيَائِكَ الَّذينَ اسْتَخْلَصْتَهُمْ لِنَفْسِكَ

و قدر تو دربارهٔ بندگان آنانکه مقرّبت خالص گردانیدی آنان

وَ دينِكَ إِذِ اخْتَرْتَ لَهُمْ جَزيلَ مَا عِنْدَكَ

برای خود و دین خود چون انتخاب کردی برای آنها آن نعمت شایان

مِنَ النَّعِيمِ الْمُقيم الذي لا زَوَالَ لَهُ وَ لَا

پایداری که نزد تو است آن نعمتی که زوال و نابودی برایش نیست

ص: 339

اضْمِحْلالَ بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَيْهِمُ الزُّهْدَ

و این از آنی بود (که با آنها شرط کردی پس تا کناره گیرند

دَرَجَاتِ هَذِهِ الدُّنْيَا الدَّنِيَّةِ وَ زُخْرُفِها

از درجات و ریاستهای این دنیای پست و از زیب و و ،زیورش

و زبْرِجِهَا فَشَرَطُوا لَكَ ذلِكَ وَ عَلِمْتَ

آنها و نیز این شرط تو را پذیرفتند و تو نیز وفای آنان

مِنْهُمُ الْوَفَاء بِهِ فَقَبِلْتَهُمْ وَقَرَّبْتَهُمْ وَ

را به این شرط دانستی و پذیرفتیشان و مقرب درگاهشان کردی و

قدَّمْتَ لَهُمُ الذِّكْرَ الْعَلِى وَالثَّناءَ الجَلِي وَ

مقرّر داشتی از پیش برای ایشان نامی بلند و ثنایی آشکار و

هبَطَتَ عَلَيْهِمْ مَلائِكَتَكَ وَكَرَّمْتَهُمْ

فرو فرستادی برایشان فرشتگانت را و گرامی داشتی آنان را

بِوَحْيِكَ وَ رَفَدْتَهُمْ بِعِلْمِكَ وَ جَعَلْتَهُم

به وحی خود و یاریشان کردی به علم خود و قرارشان

ص: 340

الذَّريعَةَ الذَّرائِعَ إِلَيْكَ وَالْوَسِيلَةَ إِلَى

دادی واسطة درگاهت وسیله ای و به سوی خوشنودیت پس

رِضْوانِكَ فَبَعْضُ أَسْكَنْتَهُ جَنَّتَكَ إِلَى أَنْ

برخی در بهشت جا را دادی آنگاه که از آنجا

اَخْرَجْتَهُ مِنْها وَ بَعْضُ حَمَلْتَهُ فی فُلْككَ

بیرونش آوردی و برخی را در کشتی خود سوار کردی

نَجَّيْتَهُ وَ مَنْ مَعَ آمَنَ مَعَهُ مِنَ الْهَلَكَةِ

و او و همراهانش را که ایمان آورده بودند به مهر از هلاکت خود از

بِرَحْمَتِكَ وَ بَعْضُ اتَّخَذْتَهُ لِنَفْسِكَ خَلِيلاً

نجات دادی و برخی را برای خود خلیل گرفتی

وَ سَتَلَكَ لِسَانَ صِدْقٍ فِي الْأَخِرينَ

و او از تو درخواست کرد نام نام نیک را در امتهای آینده و تو

فَاَجَبْتَهُ وَ جَعَلْتَ ذلِكَ عَلِيًّا وَ بَعْضُ كَلَّمْتَهُ

اجابت کردی و نام او را بلند گرداندی و با برخی

ص: 341

مِنْ شَجَرَةٍ تَكْلِيمًا وَجَعَلْتَ لَهُ مِنْ أَحْيِهِ

از میان درخت به طور مخصوصی سخن گفتی و برای او برادرش را

رِدْءًا وَ وَزِيرًا وَ بَعْضُ أَوْلَدْتَهُ مِنْ غَيْرِ

یاور و وزیر وزیر گردانیدی برخی را بدون پدر به وجود آوردی

أَبِ وَ اتَيْتَهُ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْتَهُ بِرُوحِ

و نشانه های آشکاری به او دادی و به

الْقُدُسِ وَكُلٌّ وَ كُلا، شَرَعْتَ لَهُ شَريعَةً وَ

روح القدس (جبرئیل) یاری فرمودی برای و همهٔ انها دین و

نَهَجْتَ لَهُ مِنْهَاجًا وَ تَخَيَّرْتَ لَهُ أَوْصِيَاءَ

قانونی مقرر داشتی و برایش طریقه و برنامه ای قرار دادی و اوصیایی

(أَوْصِيَاتَهُ مُسْتَحْفِظَا بَعْدَ مُسْتَحْفِظ مِنْ

برای او انتخاب تا کردی یکی پس از دیگری نگهبان باشد

مُدَّةٍ إِلَى مُدَّةٍ اِقامَةً لِدِينِكَ وَ حُجَّةً عَلَى

زمانی تا زمانی تا برپا ماند دین تو و حجتی باشند بر

ص: 342

عِبادِكَ وَ لِئَلاّ يَزُولَ الْحَقُّ عَنْ مَقَرِّهِ وَ

بندگانت تا و زایل نگردد (دین) حق از جای خود و

تغْلِبَ الْبَاطِلُ عَلى أَهْلِهِ وَلا السَّلاَ يَقُول

تا پیروز نگردد باطل بر اهل حق و کسی نگوید چرا

اَحَدٌ لَوْلا اَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولاً مُنْذِراً وَ

نفرستادی به سوی ما پیامبری که ما را بترساند و چرا

أَقَمْتَ لَنَا عَلَمَّا هَادِيًا فَنَتَّبِعَ ايَاتِكَ مِنْ

نداشتی پرچمی راهنما تا پیروی کنیم از آیات

قبْلِ أَنْ نَذِلٌ وَ نَخْرَىٰ إِلَى أَنِ انْتَهَيْتَ

تو پیش از آن که خوار و رسوا گردیم اینکه رساندی

بالأَمْرِ إِلَى حَبِيبِكَ وَ نَجِيبِكَ مُحَمَّدٍ صَلَّى

کار را به دست حبيب خود برگزیده ات (حضرت) و محمد صلی

الله عَلَيْهِ وَ الِهِ فَكَانَ كَمَا انْتَجَبْتَهُ سَيِّدَ

الله عليه آله و او چنان بود که او را

ص: 343

مَنْ خَلَقْتَهُ وَصَفْوَةَ مَنِ اصْطَفَيْتَهُ وَ أَفْضَلَ

برگزیدی

بزرگ آفریدگانت و برگزیده برگزیدگانت و برترین

من اجْتَبَيْتَهُ وَ أَكْرَمَ مَن اعْتَمَدْتَهُ قَدَّمْتَهُ

انتخاب شدگانت و گرامی ترین معتمدین تو بود و او را

عَلَى أَنْبِيَائِكَ وَ بَعَثْتَهُ إِلَى الثَّقَلَيْنِ مِنْ

بر پیمبرانت مقدّم داشتی و به سوی جنّ و انس از

عِبَادِكَ وَ اَوْطَأْتَهُ مَشارِقَكَ وَ مَغَارِبَكَ وَ

بندگانت مبعوث فرمودی و مشرقها و مغربهای عالم را

سَخَّرْتَ لَهُ الْبُرَاقَ وَ عَرَجْتَ بِرُوحِهِ بِهِ)

زیر پایش گذاردی و براق را مسخّر او گرداندی و به

إِلَى سَمَآئِكَ وَ اَوْدَعْتَهُ عِلْمَ مَا كَانَ وَما

آسمان خود او را بالا بردی و علم گذشته و آینده تا را

يَكُونُ إِلَى انْقِضَاءِ خَلْقِكَ ثُمَّ نَصَرْتَهُ

هنگام پایان آفرینش به او سپردی آنگاه او را به وسیله

ص: 344

بِالرُّعْبِ وَ حَفَفْتَهُ بِجَبْرَئِيلَ وَ ميكائيل

ترس و رعب در دل (دشمنش یاری کردی و گرداگردش جبرئیل و میکائیل

وَالْمُسَوِّمِينَ مِنْ مَلائِكَتِكَ وَ وَعَدْتَهُ أَنْ

فرشتگان و نشاندارت را واداشتی و به او وعده دادی که

تُظهِرَ دينَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ

دینش را همه بر دینها پیروز گردانی اگرچه مشرکان

الْمُشْرِكُونَ وَ ذَلِكَ بَعْدَ أَنْ بَوَّثْتَهُ مُبَوَّءَ

خوش نداشته باشند و این جریان پس پس از آنی بود آنی بود که جایگیرش کردی

صِدْقٍ مِنْ أَهْلِهِ وَ جَعَلْتَ لَهُ وَ لَهُمْ أَوَّلَ

در جایگاه راستی از خاندانش یعنی آنان را برای حفظ آنان را برای حفظ دینش معین کردی

بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَ

و قرار دادی برای او و خاندانش نخستین خانه ای را که برای مردم بنا

هُدى لِلْعَالَمِينَ فيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ

شد که مکه است و مایه برکت و موجب راهنمایی جهانیان است و در آن نشانه های

ص: 345

إِبْرَاهِيمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ كَانَ عَامِنَّا وَقُلْتَ إِنَّمَا

آشکاری است چون مقام ابراهیم چون مقام ابراهیم و هر که در آن در آید ایمن است و :فرمودی

یريدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ

«جز این نیست که خدا اراده فرموده تا دور کند از

الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا ثُمَّ جَعَلْتَ أجْرَ

شما خاندان پلیدی را و به خوبی شما را پاک گرداند». آنگاه

مُحَمَّد صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَالِهِ مَوَدَّتَهُمْ

مزد محمد را درودهای تو بر او و آلش باد در

كِتابِكَ فَقُلْتَ قُلْ لا أَسْتَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا

کتاب خود دوستی و مودت ایشان قراردادی و :فرمودی بگو من از شما

الْمَوَدَّةَ فِى الْقُرْبى وَقُلتَ مَا سَئَلْتُكُمْ مِنْ

برای رسالت مزدی نخواهم جز دوستی خویشانم فرمودی «آنچه مزد

أجْر فَهُوَ لَكُمْ وَقُلْتَ مَا اسْتَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ

از شما خواستم آن به هم سود شما است» و فرمودی «من از شما

ص: 346

أَجْرِ إِلا مَنْ شاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلى رَبِّهِ سَبِيلاً

برای رسالت مزدی نخواهم مگر کسی که بخواهد به سوی پروردگار خویش

فَكَانُوا هُمُ السَّبِيلَ إِلَيْكَ السَّبِيلَ إِلَيْكَ وَالْمَسْلَكَ إِلَى

راهی پیش گیرد و اینها بودند آن راه به سوی تو و طریقهٔ

رضْوَانِكَ فَلَمَّا انْقَضَتْ أَيَّامُهُ أَقَامَ وَلِيَّهُ

سلوک به سوی خوشنودیت و چون روزگار آن حضرت سپری شد برگماشت

عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ صَلَواتُكَ عَلَيْهِما وَ

على بن ابی طالب که را درودهای تو تو بر هر دوی آنها و

الِهِما هَادِيًا إِذْ كَانَ هُوَ الْمُنْذِرَ وَلِكُلِّ

بر آلشان باد برای زیرا راهنمایی که آن جناب بیم دهنده و

قَوْم هَادٍ فَقَالَ وَالْمَلَأُ أَمَامَهُ مَنْ كُنْتُ

راهنمای هر ملتی بود، و در همین باره در برابر مردمی که نزدش

مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ اللّهُمَّ وَ الِ مَنْ

حاضر بودند :فرمود: «هر که من مولا و سرپرست اویم علی مولا و سرپرست

ص: 347

والاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ

او است خدایا دوست دار هر که دوستش دارد و دشمن دار هر که دشمنش

وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ قَالَ مَنْ كُنْتُ أَنَا

باشد و یاری کن هر که یاریش کند و خوار کن هر که دست از یاریش بردارد.

نَبِيَّهُ فَعَلِيٌّ أَميرُهُ وَ قَالَ أَنَا وَ عَلِيٌّ مِنْ

فرمود: و که هر من پیامبر او هستم علی امیر و فرمانروای

شَجَرَةٍ وَاحِدَةٍ وَسَائِرُ النَّاسِ مِنْ شَجَرِ

او است» و :فرمود: «من و علی هر دو از یک درخت هستیم و سایر مردم از درختهای

شَتّى وَ اَحَلَّهُ مَحَلَّ هَارُونَ مِنْ مُوسى

متفرقی هستند» و رتبهٔ او را نسبت به خود چون رتبه هارون نسبت به موسی

فَقَالَ لَهُ أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ

قرار داد و بدو فرمود: «مقام تو در پیش من مانند مقام هارون است از

مُوسَى إِلا أَنَّهُ لا نَبِيَّ بَعْدِى وَ زَوَّجَهُ

موسی جز این که پیامبری پس از من نیست. و تزویج کرد

ص: 348

ابْنَتَهُ سَيِّدَةَ نِساءِ الْعَالَمِينَ وَ اَحَلَّ لَهُ مِنْ

به او دخترش بانوی زنان جهانیان را و حلال کرد برای برای او از

مَسْجِدِهِ مَا حَلٌّ لَهُ وَ سَدَّ الْاَبْوابَ إِلاّ بابَهُ

مسجدش آنچه برای خود او حلال بود و بیست درهای مسجد را جز

ثمَّ اَوْدَعَهُ عِلْمَهُ وَ حِكْمَتَهُ فَقَالَ أَنَا مَدينَةُ

خانه علی را سپس علم و حکمت خود را به او سپرد و فرمود: «من شهر

الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُها فَمَنْ أَرَادَ الْمَدِينَةَ

علمم و علی دَرِ آن شهر است پس هر که خواهد بدین شهر درآید

وَالْحِكْمَةَ فَلْيَأْتِها مِنْ بابها ثُمَّ قَالَ اَنْتَ

حکمت خواهد باید درآید.» از دَرِ آن سپس :فرمود: تویی

اخي وَ وَصِيّي وَ وَارِثى لَحْمُكَ مِنْ

برادر من و وصی من و وارث من گوشتت از گوشت من

لَحْمِي وَ دَمُكَ مِنْ دَمي وَسِلْمُكَ

و خونت از خون من است صلح تو صلح من و جنگ تو

ص: 349

سِلْمي وَحَرْبُكَ حَرْبى وَالْأَيْمَانُ

جنگ من است، و ایمان یا گوشت خون تو آمیخته شده

مُخَالِطٌ لَحْمَكَ وَ دَمَكَ كَمَا خَالَطَ لَحْمى

چنانچه با گوشت خون و من آمیخته و تو در

وَ دَمي وَ أَنْتَ غَدًا عَلَى الْحَوْضِ خَلِيفَتى

فردای محشر بر سر حوض (کوثر) جانشین منی و

و أَنْتَ تَقْضِي دَيْنِي وَ تُنْجِزُ عِدَاتِي وَ

تو می پردازی قرض مرا و وفا میکنی به

شيعَتُكَ عَلى مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ مُبْيَضَةً

وعده های من و شیعیانت بر منبرهایی از نور با روهای

وُجُوهُهُمْ حَوْلى فِى الْجَنَّةِ وَهُمْ جيزان

نورانی و سفید در بهشت اطراف منند و آنها همسایگان منند

وَ لَوْلَا أَنْتَ يَا عَلِيُّ لَمْ يُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ

و اگر تو نبودی ای علی مؤمنان پس شناخته پس از من نمی شدند.»

ص: 350

بَعْدِي وَكَانَ بَعْدَهُ هُدىً مِنَ الصَّلالِ وَ

آن و جناب پس از رسول خدا راهنمای گمراهی و وَ

نوراً مِنَ الْعَمَى وَ حَبْلَ اللَّهِ الْمَتِينَ

روشنایی از کوری جهالت رشته و خدا محکم و راه راست

صِرَاطَهُ الْمُسْتَقِيمَ لا يُسْبَقُ بِقَرابَةٍ في

او بود کسی پیشی نگرفت بر او در نزدیکی خویشاوندی

رحِم وَ لا بِسابقة في دينِ وَ لا يُلْحَقُ فى

رسول خدا و نه از نظر سابقهٔ در دین و نه کسی توانست در

مَنْقَبَةٍ مِنْ مَنَاقِبِهِ يَحْذُو حَذْوَ الرَّسُولِ

یکی از منقبت ها به او برسد همانند رسول خدا بود

صَلَّى اللهُ عَلَيْهِمَا وَالِهِمَا وَ يُقَاتِلُ عَلَى

که درود خدا هر بر دوى باد ایشان و او بود که بر

التَّأْوِيلِ وَ لَا تَأْخُذُهُ فِي اللَّهِ لَوْمَةٌ لَأَئِم قَدْ

طبق تأويل و باطن قرآن میجنگید و درباره خدا باکی از سرزنش

ص: 351

وَ تَرَ فِيهِ صَنادِيدَ الْعَرَبِ وَ قَتَلَ أَبطالَهُمْ

ملامت کنندگان نداشت در راه خدا خون بزرگان عرب را خاک به ریخت

وَ نَاوَش او نَاهَشَ ذُوبانَهُمْ فَاَوْدَعَ

و دلاورانشان را بکشت و با گرگانشان در افتاد و همین

قلُوبَهُمْ أحفاداً بَدْرِيَّةٌ وَخَيْبَرِيَّةٌ وَحُنَيْنِيَّةٌ

شد سبب و در دلهای ایشان کینه ها بگذارد کینه های جنگ بدر و خیبر و حنین

غَيْرَهُنَّ فَاَضَبَّتْ فَاَضَنَّ فَاضَنَّتْ عَلَى

غیر آنها پس دشمنی او را به دل گرفتند و به جنگ مخالفت و

عَدَاوَتِهِ وَ اَكَبَّتْ عَلَى مُنَابَذَتِهِ حَتَّى قَتَلَ

با او برخاستند تا کشتار کرد با پیمان شکنان طلحه) و زبیر و و (همراهان

النَّاكِثينَ وَالْقَاسِطينَ وَالْمَارِقِينَ وَلَمَّا

و زورگویان معاویه و همدستانش و از دین بیرون رفتگان اصحاب نهروان

قضى نَحْبَهُ وَ قَتَلَهُ أَشْقَى الْآخِرينَ يَتْبَعُ

و چون درگذشت شقی ترین و پسینیان مردم که پیروی کرد از

ص: 352

اَشْقَى الْأَوَّلِينَ لَمْ يُمْتَثَلْ اَمْرُ رَسُولِ اللهِ

شقی ترین پیشینیان او او را کشت امتثال نشد از دستور رسول خدا

صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَالِهِ فِي الْهَادِينَ بَعْدَ

صلی الله عليه آله که و در باره راهنمایان دین یکی

الهادينَ وَالأُمَّةُ مُصِرَّةٌ عَلى مَقْته

پس از دیگری فرموده بود امت و پافشاری بر دشمنی آن حضرت

مُجْتَمِعَةٌ عَلى قَطيعَةِ رَحِمِهِ وَ اِقْضاءِ

کردند و گرد آمدند برای قطع رحم او و تبعید کردن و آواره ساختن)

وُلْدِهِ وَلَدِهِ إِلَّا الْقَليلَ مِمَّنْ وَ فِى لِرِعَايَةِ

فرزندانش جز اندکی از کسانی که وفا کردند در رعایت کردن

الْحَقِّ فِيهِمْ فَقُتِلَ مَنْ قُتِلَ وَ سُبِيَ مَنْ

حق در نتیجه ایشان، و در کشته جمعی و گروهی اسیر و

سُبِيَ وَ أَقْضِيَ مَنْ أَقْصِيَ وَ جَرَى الْقَضاءِ

دسته ای از وطن وطن آواره گشتند قلم و تقدیر قضا طوری بر

ص: 353

لَهُمْ بِمَا يُرْجِى لَهُ حُسْنُ الْمَثُوبَةِ إِذْ كَانَتِ

ایشان جاری شد که امید پاداش نیک در آن می رود؛ زیرا (کره)

الأَرْضُ لِلهِ يُورتُها مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ

زمین از خدا است و به هر که از بندگانش که بخواهد آن را

وَ الْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ وَ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنْ كَانَ

ارث دهد و بدو واگذارد و سرانجام از آن پرهیزکاران

وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولاً وَلَنْ يُخْلِفَ اللهُ وَعْدَهُ

است و منزه است پروردگار ما که حتما وعده

هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ فَعَلَى الأَطائِبِ

پروردگارمان انجام شدنی است خدا و خلف وعده نمیکند

(الْأَطايب مِنْ أَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٌّ

و او است نیرومند ،فرزانه پس پاکیزگان از خاندان بر محمد و على

صَلَّى اللهُ عَلَيْهِمَا وَ عَالِهِمَا فَلْيَبْكِ الْبَاكُونَ

درود خدا بر هر دو ایشان و آلشان باد باید گریه کنندگان

ص: 354

وَإِيَّاهُمْ فَلْيَنْدُبِ التَّادِبُونَ وَلِمِثْلِهِمْ

بگریند و بر آنها باید زاری کنندگان زاری کنند و

نلْتَذْرَفِ افَلْتُدْرِفِ فَلْتَدْرُ الدُّمُوعُ

برای امثال آنها باید اشکها روان گردد و

وَلْيَصْرُخ الصَّارِخُونَ وَ يَضِحُ ايَضِحُ)

ای فریاد زنندگان فریاد زنند و شیون کنندگان شیون

الضَّاجُّونَ وَ يَعِجَّ يَعِيُّ الْعَاجُّونَ أَيْنَ

کنند و خروش کنندگان خروش دهند سر کجاست

الْحَسَنُ أَيْنَ الْحُسَيْنُ أَيْنَ أَبْنَاءِ الْحُسَيْنِ

حسن؟ کجاست و حسین؟ و کجایند فرزندان حسین؟

صالِحُ بَعْدَ صَالِحٍ وَ صادِقٌ بَعْدَ صَادِقٍ

شایسته ای پس شایسته از دیگر و راستگویی پس از راستگوی راستگوی ،دیگر

أَيْنَ السَّبِيلُ بَعْدَ السَّبِيلِ أَيْنَ الْخِيَرَةُ بَعْدَ

کجاست آن راه حق پس دیگر؟ کجایند از راه برگزیدگان (خدایی)

ص: 355

الْخِيَرَةِ اَيْنَ السُّمُوسُ الطَّالِعَةُ اَيْنَ

یک پس از کجایند دیگری؟ خورشیدهای تابان؟ کجایند

الأَقْمَارُ الْمُنيرَةُ أَيْنَ الْأَنْجُمُ الزَّاهِرَةُ أَيْنَ

ماه های نور افشان؟ کجایند اختران فروزان؟ کجایند بزرگان

أَعْلامُ الدِّينِ وَ قَوَاعِدُ الْعِلْمِ أَيْنَ بَقِيَّةُ اللهِ

دین که پایه های دانش؟ کجا است بجامانده خدا

التى لا تَخْلُو مِنَ الْعِتْرَةِ الْهَادِيَةِ اَيْنَ

بیرون از خاندان عترت راهنمای رسول خدا نیست؟ کجاست آن که

المُعَدُّ لِقَطْع دابر الظُّلَمَةِ اَيْنَ الْمُنْتَظَرُ

آماده شده برای ریشه کن ساختن ستمگران؟ کجاست آن که چشم به راهش هستند

لإقَامَةِ الأَمْتِ وَالْعِوَجَ أَيْنَ الْمُرْتَجِي

برای راست کردن نادرستی ها و کجی ها؟ کجاست آن مایه امید

لإِزالَةِ الْجَوْرِ وَالْعُدْوَان اَيْنَ الْمُدَّخَرُ

برای از بردن بین ستم شده تجاوز؟ کجاست آن که ذخیره شده برای

ص: 356

لِتَجْدِيدِ الْفَرْآئِضِ وَالسُّنَن اَيْنَ الْمُتَخَيَّرُ

نو کردن فریضه ها و سنتهای دین؟ کجاست آن که کس

المُتَّخَذُ لإعادَةِ الْمِلَّةِ وَالشَّرِيعَةِ أَيْنَ

انتخاب گشته برای برگرداندن کیش و آیین؟ کجاست آنکه

الْمُؤَمَّلُ لإِحْيَاءِ الْكِتَابِ وَ حُدُودِهِ أَيْنَ

آرزویش داریم برای زنده کردن قرآن و حدود آن؟

محْيِي مَعالِمِ الدِّينِ وَ أَهْلِهِ أَيْنَ قَاصِمُ

کجاست زنده کننده آثار دین و اهل دین؟ کجاست شکننده درهم

شَوْكَةِ الْمُعْتَدِينَ أَيْنَ هَادِمُ ابْنِيَةِ الشِّرْكِ

شوکت زورگویان؟ کجاست ویران کننده بناهای شرک

وَالنِّفَاقِ اَيْنَ مُبيدُ أَهْلِ الْفُسُوقِ

و دورویی؟ کجاست نابودکننده اهل فسق

وَالْعِصْيَانِ وَالطَّغْيَانِ أَيْنَ خَاصِدُ فُرُوع

گناه و طغیان؟ کجاست آن که شاخه های گمراهی و

ص: 357

الْغَى وَ الشَّقَاقِ النّفاقِ أَيْنَ طَامِسُ اثار

اختلاف را ببرد؟ کجاست محوکننده آثار کجروی و

الزَّيْغ الْأَهْوَاءِ أَيْنَ قَاطِعُ حَبائِلِ

هوا و هوسها ؟ کجاست پاره کننده دامهای

لكذب الكذب وَالْأَفْتِرَاءِ أَيْنَ مُبيدُ

دروغ کجاست بهتان؟ و کننده نابود سرکشان و متمردان؟

الْعُتَاةِ وَ الْمَرَدَةِ أَيْنَ مُسْتَأصِلُ أَهْل الْعِنَادِ

کجاست ریشه کن کننده ستیزه جویان و گمراهان و بی دینان؟ کجاست

وَالتَّضليل وَالْإِلْحَادِ اَيْنَ مُعِزُّ الْاَوْلِيَاءِ وَ

عزت بخش دوستان خوارکننده دشمنان؟ کجاست گردآورنده

مُذِلُّ الْأَعْدَاءِ أَيْنَ جَامِعُ الْكَلِمَةِ الكَلِم

سخنان بر پرهیزکاری؟ کجاست آن درگاه خداوند که از آنجا

عَلَى التَّقْوى أَيْنَ بَابُ اللهِ الَّذى مِنْهُ

به سوی خدا روند؟ کجاست آینه آن که خدایی به

ص: 358

يُؤتى أَيْنَ وَجْهُ اللهِ الَّذى إلَيْه يَتَوَجَّهُ

سویش توجه کنند اولیاء؟ کجاست آن که خدایی سبب

الْاَوْلِيَاءُ اَيْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَيْنَ

پیوست است میان زمین کجاست آسمان؟ و آن فرمانروای

الْأَرْضِ وَالسَّمَاءِ أَيْنَ صَاحِبُ يَوْمِ الْفَتْحِ

روز فتح و پیروزی و برافرازنده پرچم هدایت و

وَ ناشِرُ رَايَةِ الْهُدى اَيْنَ مُؤَلِّفُ شَمْل

راهنمایی؟ کجاست گردآورنده شایستگی

الصَّلاح وَالرّضا اَيْنَ الطَّالِبُ الْمُطالِبُ)

خوشنودی (حق)؟ کجاست خواهنده خون پیمبران و

بدخول الأنبياءِ وَأَبْنَاءِ الأَنْبِيَاءِ أَيْنَ

فرزندان پیمبران؟ کجاست خواهنده خون کشته

الطَّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِكَرْبَلاءَ أَيْنَ

کربلا ؟ کجاست آن یاری شده و پیروزمند بر

ص: 359

الْمَنْصُورُ عَلَى مَنِ اعْتَدَىٰ عَلَيْهِ وَافْتَرَى

کسانی که بر او ستم کردند و دروغ

اَيْنَ الْمُضْطَرُّ الَّذِي يُجَابُ إِذا دَعَى أَيْنَ

بستند؟ کجاست آن درمانده ای که چون دعا کند به اجابت

صَدْرُ الْخَلائِقِ الْخَلَائِفِ ذُوالْبرِّ وَالتَّقْوى

رسد؟ کجاست صدر مخلوقات عالم آن نیکوکار با تقوی؟

أَيْنَ ابْنُ النَّبِيِّ الْمُصْطَفَى وَابْنُ عَلِيٌّ

کجاست فرزند پیامبر برگزیده و فرزند على مرتضی

الْمُرْتَضى وَابْنُ خَديجَةَ الْغَرَاءِ وَابْنُ فَاطِمَةَ

فرزند و خدیجه روشن سیما و فرزند فاطمه کبری؟

الْكُبْرِى بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي وَ نَفْسي لَكَ

پدر و مادرم به فدایت و خودم بلاگردان و

الْوِقَآءِ وَ الْحِمَى يَا بْنَ السَّادَةِ الْمُقَرَّبِينَ يَا

سپر پیش روی تو باشم ای فرزند بزرگان

ص: 360

بنَ النُّجَباءِ الْأكْرَمِينَ يَا بْنَ الْهُدَاةِ

مقرب درگاه حق ای فرزند نجیبان گرامی

الْمَهْدِيِّينَ الْمَهْتَدِينَ يَا بْنَ الْخِيَرَةِ

ای فرزند راهنمایان راه یافته ای فرزند

الْمُهَذَّبِينَ يَا بْنَ الْغَطَارِفَةِ الْأَنْجَبِينَ يَا بْنَ

نیکان پاکیزه ای فرزند گرامیان

الْاَطَائِبِ الْمُطَهَّرينَ الْمُسْتَظْهِرينَ يَا بْنَ

برگزیده ای فرزند پاکان پاکیزه ای فرزند

الْخَضارِمَةِ الْمُنْتَجَبينَ يَا بْنَ الْقَمَاقِمَةِ

جوانمردان پرجود برگزیده ای فرزند دریاهای

الأكرمينَ الأكْبَرِينَ يَا بْنَ الْبُدُورِ الْمُنيرَةِ

بخشش و عطای !گرامی ای فرزند ماه های نور افشان

يَا بْنَ السُّرُجِ المُضيئةِ يَا بْنَ الشُّهُبِ الثَّاقِبَةِ

ای فرزند چراغ های تابان ای فرزند ستارگان !فروزان

ص: 361

يَا بْنَ الأَنْجم الزَّاهِرَةِ يَا بْنَ السُّبُل

ای فرزند اختران درخشان ای فرزند راههای

الْوَاضِحَةِ يَا بْنَ الْأَعْلامِ اللأَتِحَةِ يَا بْنَ

روشن ای فرزند نشانه های آشکار ای فرزند

العُلُومِ الْكَامِلَةِ يَا بْنَ السُّنَن الْمَشْهُورَةِ يَا

دانش های !کامل ای فرزند آیینهای معروف و مشهور ای

بْنَ الْمَعَالِم الْمَأْتُورَةِ يَا بْنَ الْمُعْجِزَاتِ

فرزند آثار معالم و رسیده از) خدا و انبیاء) ای فرزند معجزات

الْمَوْجُودَةِ يَا بْنَ الدَّلائِل المَشْهُودَةِ

موجود ای فرزند دلیل های آشکار

الْمَشْهُورَةِ يَا بْنَ الصَّرَاطِ الْمُسْتَقِيمِ يَا

ای فرزند راه مستقیم ای

بْنَ النَّبَةِ الْعَظِيمِ يَا بْنَ مَنْ هو فی ام

فرزند آن خبر بسیار بزرگ ای فرزند کسی که در دفتر

ص: 362

الْكِتَابِ لَدَى اللَّهِ عَلِيٌّ حَكِيمٌ يَا بْنَ الْآيَاتِ

اصلی نزد خدا «علی» (والا) و است فرزانه ای آیات فرزند

وَالْبَيِّنَاتِ يَا بْنَ الدَّلائِلِ الظَّاهِرَاتِ يَا بْنَ

و نشانه های آشکار ای فرزند دلیلهای

البراهين الْوَاضِحَاتِ الْباهِرَاتِ يَا بْنَ

هویدا ای فرزند برهانهای نمایان روشن ای فرزند

الْحُجَجِ الْبَالِغَاتِ يَا بْنَ النِّعَمِ السَّابِغَاتِ يَا

حجت های رسا ای فرزند نعمتهای شایان و !فراوان ای

بْنَ طه طهُ وَالْمُحْكَمَاتِ يَا بْنَ يُسَ وَ

فرزند طه آیات و محکم قرآن ای فرزند سورۂ یاسین و

الدّارِيَاتِ يَا بْنَ الطُّور وَالْعَادِياتِ يَا بْنَ

ذاریات ای فرزند سوره طور والعاديات ای فرزند

مَنْ دَنِى فَتَدَلَّى فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَىٰ

کسی که در شب معراج نزدیک شد و نزدیک تر شد به فاصلهٔ دو کمان

ص: 363

دُنُوا وَاقْتِرَابًا مِنَ الْعَلِيِّ الْأَعْلَى لَيْتَ شِعْري

یا ،نزدیکتر در نزدیکی و قرب نسبت به خدای والای اعلی ای کاش

اَيْنَ اسْتَقَرَّتْ بِكَ النَّوى بَلْ أَيُّ أَرْضِ تُقِلُّكَ

می دانستم در چه جایی منزل گرفته ای و چه سرزمین و مکانی تو را

او و تَرى أَبرَضوى أَوْ غَيْرِهَا أَمْ ذِي طُوى

خود نگهداشته آیا در کوه رضوایی یا غیر آن یا در ذی طوی؟

عَزِيزٌ عَلَى اَنْ اَرَى الْخَلْقَ وَ لا تُرى ولا

گران است که بر من مردم را ببینم ولی تو دیده نشوی و

اَسْمَعُ أَسْمَعَ لَكَ حَسيسًا وَ لَا نَجْوى عَزِيزٌ

نشنوم از تو صدا و نه ،رازی است گران بر من

علَيَّ أنْ تُحيط بك دُونِيَ الْبَلوى ولا

که بی من بر تو تنها بلا احاطه کند و صدای

يَنالُكَ الأ يَنَالَكَ مِنِّي صَحِيحٌ وَلَا شَكُوى

زاری و شکوه من به تو نرسد جانم به قربانت

ص: 364

بِنَفْسي أَنْتَ مِنْ مُغَيَّبٍ لَمْ يَخْلُ مِنَّا بِنَفْسي

ای پنهانی که از میان ما بیرون نیستی جانم به

أَنْتَ مِنْ نَازِحِ مَا نَزَحَ ايَنْزَحُ عَنَّا بِنَفْسي

قربانت ای دور از نظری که از ما دور نیست جانم به قربانت ای

أَنْتَ أُمْنِيَّةُ شَائِقِ يَتَمَنِّى مِنْ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ

آرمان هر مشتاقی که آزویت کنند از مردان و زنان با ایمانی که به

ذَكَرًا فَحَنَّا بِنَفْسي أَنْتَ مِنْ عَقِيدِ عِزَّ لا

یاد تو ناله از دل کشند جانم به قربانت ای بسته به عزتی

يُسْامَى بِنَفْسي أَنْتَ مِنْ أَثِيلِ مَجْدٍ

که کسی برتو برتری نگیرد، جانم به قربانت ای مجد

يُجارى الا يُحاذرى بِنَفْسي أَنْتَ مِنْ تِلادِ

شوکت ریشه داری که همطراز ندارد و جانم به قربانت

نِعَم لا تُضاهى بِنَفْسي أَنْتَ مِنْ نَصِيفِ

ای نعمت دیرینه ای که شبیه ندارد جانم به قربانت

ص: 365

شَرَفٍ لَا يُسَاوِى إِلَى مَتَى أَخَارُ أَجْأَرُ) فِيكَ

ای قرین شرف که بزرگواری و برابر ندارد تا کی

يَا مَوْلَايَ وَ إِلَى مَتَى وَ أَيَّ خِطَابٍ أَصِفُ

سرگردان تو باشم ای مولای من؟ و تا کی و به چه زبانی وصف

فيكَ وَ أَيَّ نَجْوى عَزِيزٌ عَلَى أَنْ أُجَابَ

تو گویم راز دل و دل کنم؟ گران و ناگوار است که بر من

دُونَكَ وَ أَوْ أَنَاعْىٰ عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ أَبْكِيَكَ وَ

پاسخ از دیگری جز تو بشنوم و گفتگو کنم گران است بر من که بر

يَخْذُلَكَ الْوَرى عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ يَجْرِيَ عَلَيْكَ

تو بگریم ولی مردم تو را واگذارند گران است که بر من بر تو

دُونَهُمْ مَا جَرى هَلْ مِنْ مُعِينٍ فَأُطِيلَ مَعَهُ

بگذرد آنچه میگذرد نه بر ،دیگران آیا کمک کاری هست که با او

الْعَويِلَ وَ الْبُكَاءَ هَلْ مِنْ جَزُوعِ فَأَسَاعِدَ

فریاد و گریه را طولانی کنم؟ آیا بی تابی چون) هست (من) که

ص: 366

جَزَعَهُ إِذَا خَلا هَلْ قَذِيَتْ عَيْنٌ فَسَاعَدَتْها

چون به خلوت رود در زاری و جزع کمکش کنم؟ آیا چشمی هست

عَلَى الْقَذى هَلْ إِلَيْكَ يَا بْنَ أَحْمَدَ

که خار فراق در آن خلیده گریان و تا باشد چشم پرخار من

سَبيلٌ فَتُلْقَى هَلْ يَتَّصِلُ يَوْمُنَا مِنْكَ بِعِدَة

نیز یاریش یاریش دهد؟ آیا ای احمد پسر به سویت هست راهی تا دیدارت

بِغَدِهِ فَنَحْظى مَتى نَرِدُ مَناهِلَكَ الرَّوِيَّةَ

کنم؟ آیا روز جدایی ما به وعده تو پیوست می شود تا بهره مند

فَنَرْوىٰ مَتَى نَنْتَقِعُ مِنْ عَذْبِ مَآئِكَ فَقَدْ

گردیم؟ کی میشود که به سرچشمه های پرآبت درآییم و سیراب شویم؟

طالَ الصَّدى مَتَى تُغادِيكَ وَ تُرَاوِحكَ

کی میشود که سیراب گردیم از آب وصل تو که که تنشگی ما به داراز

فَنْقِرَ افَنْقِرُّ عَيْنًا مَتى تَرَانَا وَ نَرِيكَ وَ قَدْ

کشید؟ کی میشود که صبح و شام را با تو بسر بریم و دیده روشن کنیم؟

ص: 367

نَشَرْتَ لِوَاءَ النَّصْرِ تُرى أَتَرانَا نَحْفٌ بِكَ وَ

کی میشود که تو ما را ببینی و ما تو را بینیم و پرچم نصرتت را برافراشته

أَنْتَ نتَ تَأمُّ الْمَلَأُ وَ قَدْ مَلَاتَ الْأَرْضَ عَدْلاً وَ

باشی و مردم آن را مشاهده کنند؟ آیا میشود که ما ببینیم آن روزی که

اَذَقْتَ اَعْداتَكَ هَوَانًا وَعِقابًا وَ اَبَرْتَ الْعُتَاةَ

ما گرداگردت را گرفته و تو رهبر مردم باشی و زمین را پر از عدل داد و

وَ جَحَدَةَ الْحَقِّ وَ قَطَعْتَ دَابِرَ الْمُتَكَبِّرينَ

کنی بچشانی و به را و نابود کنی سرکشان و کیفر را دشمنانت خواری

وَاجْتَتَفتَ أصُولَ الظَّالِمِينَ وَنَحْنُ نَقُولُ

منکران حق را و بزنی ریشهٔ گردنکشان را و برکنی اساس ستمکاران

الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ اللهُمَّ أَنْتَ كَشاف

را ما بگوییم: «ستایش خاص خدا است.» پروردگار جهانیان خدایا

الْكُرَبِ وَالْبَلْوى وَ إِلَيْكَ أَسْتَعْدِي فَعِنْدَكَ

تویی برطرف کننده گرفتاریها و بلا و از تو دادرسی و یاری جویم

ص: 368

الْعَدْوى وَأَنْتَ رَبُّ الْأَخِرَةِ وَالدُّنْيا

که در نزد تو است دادخواهی و یاری تویی پروردگار آخرت و دنیا

الأولى فَاَغِتْ يَا غِيَاتَ الْمُسْتَغِيثِينَ

فریادرسی کن ای فریادرس درماندگان از بنده خرد

عُبَيْدَكَ الْمُبْتَلَى وَارِهِ سَيِّدَهُ يَا شَدِيدَ الْقُوى

گرفتارت و بنمایان به او آقایش را ای سخت نیرو و زایل کن

وَ اَزِلْ عَنْهُ بِهِ الْأَسَى وَالْجَوَى وَ بَرِّدْ غَلِيلَهُ

به دیدار آن حضرت از او اندوه و سوز دلش را و فرو نشان سوز عطشش را

با مَنْ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى وَ مَنْ إِلَيْهِ

ای که بر عرش استواری ای و که به سوی او است بازگشت

الرُّجْعَى وَالْمُنْتَهى اللهُمَّ وَ نَحْنُ عَبيدُكَ

و سر منزل هر چیز خدایا ماییم و بندگان تو که شیفته

التَّائِقُونَ (الشَّائِقُونَ إِلَى وَلِيِّكَ الْمُذَكِّرِ بِكَ وَ

دیدار نماینده ات هستیم آن که مردم را به یاد تو و به یاد پیامبرت

ص: 369

بِنَبِيِّكَ خَلَقْتَهُ لَنا عِصْمَةً وَ مَلاذاً وَ أَقَمْتَهُ لَنا

اندازد و تو او را آفریدی که نگهدار و پشتیبان ما باشد و برپایش داشتی

قِوَامًا وَ مَعَاذاً وَ جَعَلْتَهُ لِلْمُؤْمِنِينَ مِنَّا إِمَامًا

تا قوام و پناهگاه ما باشد و او او را پیشوای مؤمنین از ما گردانی

فَبَلِّغُهُ منا تَحيَّةً وَسَلَامًا وَ زِدْنَا بِذلِكَ يا

پس برسان به آن جناب از طرف ما تحیّت و ،سلامی و بیفزا بدین وسیله ای

رَبِّ إِكْرَامًا وَاجْعَلْ مُسْتَقَرَّهُ لَنَا مُسْتَقَرّاً وَ

ما پروردگار ما بر کرامت و مقام ما، اقامتگاه جایگاه او را جایگاه و

مُقَامًا وَأَتْمِمْ نِعْمَتَكَ بِتَقْدِيمِكَ إِيَّاهُ أَمَامَنا

قرار ده و کامل کن نعمتت را بر ما به مقدّم داشتن آن بزرگوار را در پیش روی

حَتَّى تُوردَنا جنانَكَ وَ مُرَافَقَةُ الشُّهَدَاءِ مِنْ

ما تا ما را به بهشت های تو درآورد و به رفاقت و هم نشینی شهیدان از

خُلَصَائِكَ اللّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ الِ

بندگان خالصت برساند. خدایا درود فرست بر محمد و آل

ص: 370

مُحَمَّدٍ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ جَدِّهِ وَ رَسُولِكَ

محمد و درود فرست بر محمد جد بزرگوار او و رسول تو

السَّيِّدِ الْأَكْبَرِ وَ عَلَى أَبِيهِ السَّيِّدِ الْأَصْغَرِ وَ

آن آقای بزرگ و بر على پدر بزرگوارش آن آقای کوچکتر و

جَدَّتِهِ الصِّدِّيقَةِ الْكُبْرَى فَاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ

بر جده اش صديقه کبری فاطمه دختر محمد

وَ عَلَى مَنِ اصْطَفَيْتَ مِنْ عَابَائِهِ الْبَرَرَةِ وَ

و به نیک برگزیدگان رفتار از پدران آن حضرت و بر

عَلَيْهِ أَفْضَلَ وَ اَكْمَلَ وَاَتَمَّ وَأَدْوَمَ وَ اَكْثَرَ وَ

خود آن جناب فزون ترین و کاملترین و تمام ترین و مدامترین و بیشترین و

أَوْفَرَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَصْفِيائِكَ وَ

فراوان ترین درودی که بفرستی بر یکی از برگزیدگان

خِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ وَ صَلِّ عَلَيْهِ صَلوةٌ

و نیکان از خلق خود و درود فرست بر آن جناب درودی

ص: 371

لاغايَةَ لِعَدَدِها وَ لا نِهَايَةَ لِمَدَدِها وَ لا نَفادَ

که شماره اش بی حد و مدتش بی نهایت و تمام نشدنی باشد.

لأَمَدِها اللّهُمَّ وَ اَقِمْ بِهِ الْحَقَّ وَ اَدْحِضْ

خدایا! حق را به وسیله آن حضرت برپا دار و باطل را بدو

لْبَاطِلَ وَ آدِلْ بِهِ أَوْلِيَانَكَ وَ أَذْلِلْ بِهِ

نابود گردان و دوستانت را به وسیله اش به دولت رسان و

اَعْدَاتَكَ وَصِلِ اللَّهُمَّ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُ وُصْلَةً

دشمنانت را به دست او خوار ،گردان و پیوند کن خدایا میان ما و او

تؤَدّى إِلى مُرافَقَةِ سَلَفِهِ وَاجْعَلْنا مِمَّنْ يَأخُذُ

را به پیوندی که برساند ما را به رفاقت پدران گذشته او و بگردان

حُجْزَتِهِمْ وَيَمْكُتُ فِي ظِلِّهِمْ وَ أَعِنَّا عَلَى

ما را از کسانی که دامن آنها را بگیرند و در سایهٔ سایه لطف آنها بایستند

تَأْدِيَةِ حُقُوقِهِ تأدية حقوقه إلَيْهِ وَالْاِجْتِهادِ في طاعَتِهِ

کمکمان کن بر ادای حقوق آن حضرت و سعی و کوشش در فرمانبرداریش

ص: 372

وَاجْتِنَابِ مَعْصِيَتِهِ وَامْنُنْ عَلَيْنَا برضاهُ وَ

دوری و از نافرمانیش منت نه ما و بر به خوشنودیش، و

هَبْ لَنَا رَأفَتَهُ وَ رَحْمَتَهُ وَ دُعَاتَهُ وَ خَيْرَهُ

ببخش بر ما رأفت مهربانی و دعا و خیر آن حضرت را

مَانَنَالُ بهِ سَعَةً مِنْ رَحْمَتِكَ وَفَوْزاً عِنْدَكَ

بدان حد که برسیم بدان وسیله به رحمت وسیع تو و

وَاجْعَلْ صَلوتَنَا بِهِ مَقبُولَةً وَ ذُنُوبَنَا

به کامیابی از نزد تو، و بگردان ما نمازهای را به وسیلهٔ

غْفُورَةً وَ دُعائنا بِهِ مُسْتَجَابًا وَاجْعَلْ

او پذیرفته گناهانمان را آمرزیده و دعاهایمان را

اَرْزاقَنَا بِهِ مَبْسُوطَةً وَ هُمُومَنَا بِهِ مَكْفِيَّةً وَ

مستجاب شده و قرار ده روزیهای ما را بدان حضرت ،گسترده و اندوه های ما

حَوائِجَنَا بِهِ مَقْضِيَّةً وَ أَقْبِلْ إِلَيْنَا بِوَجْهِكَ

را به وسیله اش برطرف شده و حاجت هایمان را روا شده رو کن به

ص: 373

الكريم وَاقْبَلْ تَقَرُّبَنَا إِلَيْكَ وَانْظُرْ إِلَيْنَا نَظرَةً

سوی ما پروردگارا بدان روی ،بزرگوارت و بپذیر تقرّب جویی ما را به درگاهت

رَحِيمَةً نَسْتَكْمِلُ انَسْتَكْمِلُ بِهَا الْكَرَامَةَ

و بنگر به سوی ما به نگاهی مهربانانه تا بدان وسیله بتوانیم مقام خود

عِنْدَكَ ثُمَّ لَا تَصْرِفْهَا عَنَّا بِجُودِكَ وَاسْقِنَا مِنْ

را در پیش تو به کمال ،رسانیم و دیگر آن مقام را از ما بازنگردان به

حَوْضِ جَدِّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ عَالِهِ بِكَأْسِهِ

جود ،خودت و سیرابمان کن از حوض جدّش - که درود خدا بر او و آلش باد - از جام

وَ بِيَدِهِ رَيَّا رَوِيًّا هَنيئًا سَآئِغَا لَا ظَمَأُ بَعْدَهُ يا

او و به و به دست آن جناب و سیر؛ سیراب و گوارا و خوش که تنشگی پس از آن نباشد،

أَرْحَمَ الرَّاحِمينَ

ای مهربانترین مهربانان

ص: 374

فصل چهارم : کاظمین

اشاره

ص: 375

راهنمای حرم کاظمین علیهما السلام

ص: 376

کاظمین

این شهر در زمان ساسانیان تسوج» نام داشت. در سال 37 ق جنگ نهروان در نزدیکی آن رخ داد و امام علی (علیه السلام) دستور دادند که شهدای جنگ را در کاظمین دفن کنند. جالب این که در آن زمان مردم کاظمین به زبان فارسی تکلم میکردند و امام علی (علیه السلام) نیز با آنان فارسی صحبت میکردند. وقتی در سال 150 ق پسر منصور عباسی فوت کرد، او را در کنار قبول شهدای جنگ نهروان دفن کردند و آن جا را مقابر «قریش نام نهادند. هنگامی که هارون الرشید در سال 183 ق امام موسی كاظم (علیه السلام) را به وسیله ی زهر مسموم کرد و به شهادت رسانید، امام کاظم را هم در این مکان به خاک سپردند. سپس سپس در سال 219 ق که امام جواد (علیه السلام) به دستور معتمد عباسی توسط همسرش ام الفضل به وسیله ی زهر به شهادت رسید حضرت را در پشت قبر مطهر جدشان

ص: 377

امام موسی کاظم دفن کردند به دلیل آنکه این مکان مرقد مطهر منوّر دو امام بزرگوار یعنی امام موسی کاظم و نوهی آن ،حضرت امام جواد علیهما السلام ،است این محل به کاظمین معروف شد. امروزه روی قبر دو امام بزرگوار دو گنبد طلا و چهار مناره قرار گرفته؛ در داخل حرم نیز روی قبور مطهر، دو صندوق خاتم است و بر روی آن دو صندوق، یک ضریح نقره ای قرار دارد که زائران عاشقان و دوستداران این دو امام همام پروانه وار گرد شمع وجود مبارکشان میگردند و با این بزرگواران راز دل میگویند. کاظمین امروزه تقریباً به بغداد متصل شده و تنها یک ،پل میان بغداد و کاظمین فاصله است.

مختصری از زندگی امام کاظم (علیه السلام)

حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) امام هفتم شیعیان روز یکشنبه 7 صفر سال 128 ق در یکی از منزلگاههای میان مکه و مدینه به دنیا آمدند نام مادر آن حضرت «حمیده» و از زنان فقیه و آگاه به احکام دین بود؛ به گونه ای که امام صادق (علیه السلام) به زنان دیگر امر میفرمودند که برای فراگیری مسائل دینی به ایشان مراجعه کنند. نام آن حضرت «موسی»، کنیه ایشان «ابوالحسن» و «ابوابراهیم» و القاب شریف آن امام کاظم «صابر» و «امین» است؛ لكن اصحاب ایشان از روی تقیه گاهی نام آن

ص: 378

حضرت را نمیبردند و از ایشان به «عبد «صالح»، «فقیه» و «عالم» یاد میکردند همچنین ایشان را به خاطر شدت بردباری و فرو بردن خشم «کاظم و به جهت کثرت عبادت عبد صالح» لقب داده اند.

نه تنها شیعیان، بلکه بزرگان اهل سنت نیز آن حضرت را به خاطر صفات پسندیده و اوصاف شایسته شان مدح کرده اند. به اعتراف دوست و دشمن ایشان فقیه ترین پرهیزگارترین و داناترین افراد زمان خود بودند در وصف آن حضرت گفته شده است حلیف السجدة الطويلة والدموع الغريزة پیوسته ملازم سجده های طولانی و اشک ریزان بود

زمان ،ایشان مقارن با اوایل حکومت بنی عباس بود عباسیان هنگامی که بر تخت قدرت نشستند بر آن شدند تا دشمنان همیشگی و مدعیان راستین خلافت یعنی اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) را به هر طریق ممکن از صحنه خارج کنند و در این راه از هیچ آزاری کوتاهی نکردند دیگر امنیتی برای شیعیان وجود نداشت و هیچگاه امامان ما پس از امام جعفر صادق (علیه السلام) فرصت نیافتند تا آزادانه ابراز عقیده کنند و در بسط معارف حقیقی دین بکوشند اما این دشواری ها سبب نشد تا آن حضرت از پای نشیند؛ بلکه تا حد امکان وظیفه ی الهی خود را به انجام

ص: 379

.رساند امام کاظم (علیه السلام) در زمان ،منصور ،مهدی هادی و هارون الرشید عباسی میزیست و بارها مورد آزار و اذیت آنان قرار گرفت. هارون الرشید که از نفوذ معنوی آن حضرت بیمناک بود امام را زندانی کرد

هارون ابتدا امام کاظم (علیه السلام) را نزد عیسی بن جعفر پسر عموی خود در بصره زندانی کرد و بارها از وی خواست تا فرزند پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) را به قتل برساند ولی او این کار را عملی نساخت لذا پس از یک سال امام را به بغداد آورد و در زندان فضل بن ربیع زندانی کرد و خواسته خود را به او نیز عرضه کرد؛ اما او نیز به قتل امام راضی نشد در مرتبه سوم سندی بن شاهک «یهودی را مأمور مراقبت از موسی بن جعفر (علیه السلام) قرار داد وی تصمیم گرفت امام را به شهادت رساند برای حفظ ظاهر پیش از آنکه امام (علیه السلام) توسط زهری که به ایشان خورانیده بودند به شهادت برسد چند نفر از قضات و افراد مشهور به عدالت را نزد حضرت برد، تا با دیدن ،امام به سلامت ایشان گواهی دهند و گفت:مردم میگویند موسی بن جعفر در سختی و شدّت به سر می برد؛ شما او را ببینید و گواهی دهید که بیماری و ناراحتی در او نیست. امام (علیه السلام) کاظم به گواهان فرمودند: گرچه» به ظاهر در صحت هستم ولی اینها به من زهر خورانده اند و من پس از سه روز به رحمت حق تعالی و اصل خواهم شد. بدین ترتیب

ص: 380

حضرت توطئه ی آنها را خنثی کرد و همانگونه که خود فرموده بود پس از سه روز به شهادت رسید. بدن مطهر آن امام معصوم را سه روز در ملأ عام روی پل (بغداد) قرار دادند؛ تا این که شیعیان گرد آمدند و امام کاظم را با عزّت و احترام خاصی تشییع و در مکان فعلی دفن کردند.

تاریخ شهادت امام کاظم 25 رجب سال 183 ق .است امام کاظم در میان مردم به باب الحوائج معروفند و توسل به آن حضرت برای شفای بیماریها و رفع امراض باطنی و ظاهری، و خصوصاً درد چشم مجرب است.

فضیلت زیارت امام کاظم و امام جواد علیهما السلام

امام رضا (علیه السلام) کسی که پدرم امام کاظم (علیه السلام) را زیارت کند ثواب زیارت او مثل ثواب زیارت امام حسین (علیه السلام) و مثل ثواب زیارت پیامبر اکرم صلى الله عليه وسلم و مثل زیارت امیرالمؤمنین (علیه السلام) است (1)

در روایتی نقل شده که بهشت برای کسی است که موسی بن جعفر را زیارت کند (2)

امام جواد (علیه السلام) نیز در کنار جد بزرگوار خود امام موسی بن جعفر (علیه السلام)

ص: 381


1- این روایت ترکیبی از دو حدیث از کتاب بحار الانوار، ج 102 ص 4 و 5 است.
2- بحارالانوار، ج 102 ص 2.

به خاک سپرده شدند.

در روایتی از امام هادی (علیه السلام) نقل شده است زیارت موسی بن جعفر و جواد الائمه نسبت به زیارت امام حسین (علیه السلام) جامع تر و ثوابش بیشتر است. (1)

قبول علما در کاظمین

در حرم امام کاظم و امام جواد علیهما السلام ، جعفر بن محمد بن قولویه قمی استاد شیخ مفید و صاحب کتاب کامل الزیارات و شیخ مفید و خواجه نصیرالدین طوسی دفن شده اند.

همچنین در رواق حرم مطهر نزدیک باب القبله قبر سید عبدالله شبر است. (2)

در خارج از حرم مرقد سید ،رضی جمع کننده نهج البلاغه است. او مقامی بسیار عالی دارد و صاحب کتاب عمدة الطالب فی انساب آل ابی طالب است و فرموده بدن ایشان را پس از مدتی به کربلا منتقل کردند. (3)

ص: 382


1- تهذيب الاحکام، ج 6 ص 80 ، بحارالانوار ج 102 ص 2.
2- هديه الزائرين و بهجة الناظرين
3- همان.

همچنین در خارج از حرم مرقد سید مرتضی است. او نیز انسانی بافضیلت و از رجال علمی و دینی عالم اسلام است و از جهت مادی نیز بسیار متمكّن بوده است. او در خانۀ خویش دفن شد اما پس از مدتی بدن او به کربلا کنار قبر ابراهیم مجاب منتقل شد.

سید مرتضی معروف به علم الهدی است و این شهرت یادگار امیرالمؤمنین (علیه السلام) است

محمد بن الحسین وزیر قادر عباسی مریض شده بود تا اینکه شبی خواب مولا علی (علیه السلام) را دید؛ حضرت به او فرمودند به فرزندم علم الهدی بگو برای تو دعا کند تا شفا یابی سید مرتضی نیز او را دعا کرد و شفا یافت

گوشه ای از زندگی امام محمدتقی حضرت جواد الائمه (علیه السلام)

نهمین امام شیعیان امام محمدتقی (علیه السلام) در تاریخ 19 ماه مبارک رمضان و به ،روایتی در 15 رمضان سال 195 ق در مدینه متولد شدند. بعضی نیز ولادت آن حضرت را دهم ماه رجب دانسته اند. این قول را دعای شریفی که به حسب نقل از طرف امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به ما رسیده ،است تأیید میکند؛ چنانچه میفرماید:

«اللَّهُمَّ انّى اَسْتَلْكَ بِالمولودَيْنِ فِى رَجَبٍ مُحمّد بن على الثَّانِيَ وَابْنهُ عَلَى بن

ص: 383

مُحَمَّد المُنتَجَب»؛ خداوندا من به حق دو مولد ماه رجب، یعنی محمد بن علی الباقر و فرزندش علی بن محمد که برگزیده تو است از تو تقاضا می.کنم. (1)

نام آن حضرت محمد»، کنیه ایشان ابوجعفر» و «القابشان «تقی و «جواد» است. مادر گرامی ایشان «سبیکه» نام داشت و امام رضا (علیه السلام) ایشان را «خیزران» می نامید؛ گویند که چون سه روز از میلاد آن حضرت ،گذشت، حضرت چشمهای خود را گشودند و به راست و چپ نگاه کردند و سپس با گفتاری فصیح و شیوا فرمودند: «اَشْهَدُ أن لا إله إلا الله وَ أَشْهَدُ اَنّ مُحمداً رَسول الله». آن حضرت در هفت سالگی، پس از شهادت امام ،هشتم به مقام امامت رسیدند و این سن،اندک سبب شد که حتی بعضی از شیعیان نیز در امامت ایشان شک کنند؛ لذا در موسم حج پس از شرفیابی به محضر ایشان و مشاهده ،معجزات، کمالات و علوم آن ،حضرت به امامت ایشان اقرار کردند

مأمون عباسی دختر خودام «الفضل را به امام تزویج کرد امام جواد (علیه السلام) پس از مدتی اقامت در بغداد برای انجام مراسم حج به مکه سفر کردند و تا زمان فوت مأمون، یعنی 17 رجب سال 218ق در آنجا

ص: 384


1- مفاتيح الجنان اعمال ماه رجب

اقامت داشتند پس از مأمون برادرش معتصم عباسی به خلافت رسید. وی که از کثرت فضائل و شدّت نفوذ امام جواد (علیه السلام) بیمناک بود، حضرت را به بغداد طلبید امام پیش از رفتن ،خود فرزندشان حضرت على النقی امام هادى (علیه السلام) را در حضور بزرگان شیعه و یاران مورد اطمینان خود به جانشینی برگزیدند و پس از سپردن ودیعه های امامت به ایشان به بغداد رفتند.

سرانجام امام جواد (علیه السلام) به تحریک معتصم و به وسیله ی همسرشان، بازهر مسموم شدند و در 25 سالگی به شهادت رسیدند. تاریخ شهادتشان را 5 ذیحجه سال 219 ق و یا آخر ذیقعده ی سال 220 ق نقل کرده اند.

از سخنان امام جواد (علیه السلام) است که فرموده:اند: «اعتماد و وثوق بر خداوند تعالی بهای هر شیء گرانبها و نردبان رسیدن به هر بلندی است

زیارت امام کاظم (علیه السلام)

وقتی به آستانه حرم مطهر رسیدی بایست و بگو (1)

ص: 385


1- کلیه ادعیه و زیارات از کتاب مفاتیح الجنان نقل شده است.

اَللهُ اَكْبَرُ الله اكبر لا إلهَ إِلَّا اللهُ وَاللهُ أَكْبَرُ

خدا بزرگتر است از توصیف معبودی نیست جز خدا و خدا بزرگتر است

الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى هِدَايَتِهِ لِدِينِهِ وَالتَّوْفِيقِ

ستایش خدای را برای راهنمایی کردنش ما را به دین خود و توفیق دادنش

لِمَا دَعَا إِلَيْهِ مِنْ سَبيلِهِ اللهُمَّ إِنَّكَ أَكْرَمُ

اجابت دعوت او بدان راهی که او خواست خدایا تو بزرگوارترین مقصود

مَقْصُودٍ وَأَكْرَمُ مَأْتِي وَقَدْ اَتَيْتُكَ مُتَقَرِّباً

و کریمترین کسی هستی که بدرگاهش آیند و من به درگاهت آمده ام و تقرب جویم

إِلَيْكَ بِابْنِ بِنْتِ نَبِيِّكَ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ

پیشگاهت بوسیله فرزند دختر پیامبرت که درودهای تو

وَعَلى آبائِهِ الطَّاهِرينَ وَأَبْنَائِهِ الطَّيِّبينَ

او و بر پدران پاک و فرزندان پاکیزه اش باد

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَلا

خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و

ص: 386

تُخَيِّبُ سَعْيِي وَلَا تَقْطَعْ رَجَائِي وَاجْعَلْنِي عِنْدَكَ

نومید مکن کوششم را و قطع مکن امیدم را و قرارم ده در نزد خودت

وَجيهاً فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ

آبرومند در دنیا آخرت و از مقربان درگاهت

پس داخل شو و مقدّم دار پای سپس با پای راست داخل شو و بگو

بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ وَفي سَبيلِ اللهِ وَعَلَى مِلَّةِ

به نام خدا و به یاری خدا و در راه خدا و بر کیش

رسول اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ اللهم اغْفِرْ

رسول خدا صلی الله عليه آله و خدایا بیامرز

لي وَلِوَالِدَيَّ وَلِجَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ

مرا و پدر و مادرم را و همهٔ مردان و زنان با ایمان را

هنگامی که به قُبّۀ شریفه رسیدی بایست و اجازه تشرف بخواه و بگو

وَاَدْخُلُ يَا رَسُولَ اللهِ وَاَدْخُلُ يَا نَبِيَّ اللهِ

آیا داخل شوم ای رسول خدا آیا داخل شوم ای پیامبر خدا

ص: 387

وَأَدْخُلُ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِاللهِ وَأَدْخُلُ يَا

آیا داخل شوم ای محمد بن عبدالله آیا داخل شوم

اميرَ الْمُؤْمِنِينَ أَدْخُلُ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ

امیر مؤمنان آیا داخل شوم ای ابا محمد

الْحَسَنَ اَدْخُلُ يَا أَبَا عَبْدِ اللهِ الْحُسَيْنَ

حسن (مجتبی) آیا داخل شوم ای ابا عبدالله الحسين

وَاَدْخُلُ يَا أَبَا مُحَمَّدِ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْن

آیا داخل شوم ای ابا محمد على بن الحسين

اَدْخُلُ يَا اَبا جَعْفَرِ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٌّ

زین العابدین آیا داخل شوم ای ابا جعفر محمد بن على

وَاَدْخُلُ يَا أَبَا عَبْدِ اللهِ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ

آیا داخل شوم ای ابا عبدالله جعفر بن محمد

وَاَدْخُلُ يَا مَوْلايَ يَا أَبَا الْحَسَن مُوسَى بْنَ

آیا داخل شوم ای مولای من ای ابا الحسن موسی بن جعفر

ص: 388

جَعْفَرٍ اَدْخُلُ يَا مَوْلايَ يَا أَبَا جَعْفَرٍ اَدْخُلُ

آيا داخل شوم ای مولای من ای ابا جعفر آیا داخل شوم

يَا مَوْلايَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ

ای مولای من محمد بن علی

پس وارد شو بگو:

اللَّهُ اَكْبر

خدا بزرگتر است

پس بایست مقابل قبر و قبله را پشت کتف خود قرار بده پس بگو

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا ولِيَّ اللهِ وَابْنَ وَلِيّهِ السَّلامُ

سلام بر تو نماینده ای خدا و فرزند نماینده اش سلام

عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللهِ وَابْنَ حُجَّتِهِ السَّلامُ

بر تو ای حجت خدا و فرزند حجت او سلام

عَلَيْكَ يَا صَفِيَّ اللهِ وَابْنَ صَفِيّهِ السَّلامُ

بر تو ای برگزیده خداوند فرزند برگزیده اش سلام

عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللهِ وَابْنَ اَمينِهِ السَّلامُ

بر تو ای امین خدا و فرزند امین او سلام

ص: 389

عَلَيْكَ يا نُورَ اللهِ في ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ

بر تو ای نور خدا در تاریکیهای زمین

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا إِمَامَ الْهُدَى السَّلامُ

سلام بر تو ای پیشوای هدایت سلام

عَلَيْكَ يَا عَلَمَ الدِّينِ وَالتَّقى السَّلامُ

بر تو ای پرچم دین و تقوی سلام بر

عَلَيْكَ يَا خَازِنَ عِلْمِ النَّبِيِّينَ اَلسَّلامُ

تو ای خزینه دار علم دانش پیمبران سلام و

عَلَيْكَ يَا خَازِنَ عِلْمِ الْمُرْسَلينَ اَلسَّلامُ

بر تو ای خزینه دار علم و دانش رسولان سلام

لَيْكَ يا نَآئِبَ الْأَوْصِيَاءِ السَّابِقِينَ

بر تو ای نایب اوصیاء پیشین

السَّلامُ عَلَيْكَ يا مَعْدِنَ الْوَحْى الْمُبِينِ

سلام بر تو ای معدن وحی آشکار

ص: 390

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا صَاحِبَ الْعِلْمِ الْيَقِينِ

سلام بر تو ای دارنده دانش یقینی

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْبَةَ عِلْمِ الْمُرْسَلِينَ

سلام بر تو ای گنجینه دانش پیمبران مرسل

السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْاِمَامُ الصَّالِحُ السَّلامُ

سلام بر تو ای امام شایسته سلام بر

عَلَيْكَ أَيُّهَا الْاِمَامُ الزَّاهِدُ السَّلَامُ عَلَيْكَ

تو ای امام پارسا سلام بر تو ای

أيُّهَا الاِمَامُ الْعَابِدُ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا

امام عابد سلام بر تو ای

الْاِمَامُ السَّيِّدُ الرَّشيدُ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا

امام بزرگ و رشید سلام بر تو ای

الْمَقْتُولُ الشَّهِيدُ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ

کشته شهید (راه) حق سلام بر تو ای فرزند

ص: 391

رَسُولِ اللهِ وَابْنَ وَصِيِّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يا

رسول خدا فرزند و وصی آن حضرت سلام بر تو ای

مَوْلايَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ وَرَحْمَةُ اللهِ

سرور وبر من ای موسی جعفر بن و رحمت خدا و

بركَاتُهُ أَشْهَدُ اَنَّكَ قَدْ بَلَّغْتَ عَنِ اللَّهِ مَا

برکاتش گواهی دهم که براستی تو رساندی از جانب خداوند آنچه

حَمَّلَكَ وَحَفِظْتَ مَا اسْتَوْدَعَكَ وَحَلَّلْتَ

را به عهده داشتی محافظت کردی از آنچه و به تو سپرده بود

حَلالَ اللهِ وَحَرَّمْتَ حَرامَ اللهِ وَأَقَمْتَ اَحْكامَ

و حلال کردی حلال خدا را و حرام کردی حرام خدا را و بپاداشتی احکام

اللهِ وَتَلَوْتَ كِتَابَ اللهِ وَصَبَرْتَ عَلَى الْأَدْى

خدا را و تلاوت تلاوت کردی به حق کتاب خدا را شکیبا بودی و بر آزار

جَنْبِ اللهِ وَجَاهَدْتَ فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ

خلق در راه خدا و جهاد کردی در راه خدا که آنطور

ص: 392

حَتَّى آتيكَ الْيَقينُ وَاشْهَدُ اَنَّكَ مَضَيْتَ عَلَى

باید تا مرگت فرا رسید که گواهی دهم و تو برفتی به همان راهی

مَا مَضَى عَلَيْهِ آبَاؤُكَ الطَّاهِرُونَ وَاجْدَادُكَ

که رفتند بدان راه پاک پدران و اجداد پاک سرشتت

لطَّيِّبُونَ الأَوْصِيَاءُ الْهَادُونَ الْأَئِمَّةُ

آن اوصیای راهنما و آن پیشوایان راه یافته

الْمَهْدِيُّونَ لَمْ تُؤْثِرْ عَمَيَّ عَلَى هُدىً وَلَمْ

ترجیح ندادی گمراهی را بر هدایت و متمایل نگشتی

تَمِلْ مِنْ حَقٌّ إِلى بَاطِل وَاَشْهَدُ اَنَّكَ

از حق باطل بسوی و گواهی دهم که تو براستی خیرخواهی کردی

نصَحْتَ لِلهِ وَلِرَسُولِهِ ولأمير الْمُؤْمِنِينَ

برای خدا و پیامبرش و برای امیر مؤمنان

وَاَنَّكَ اَدَّيْتَ الأَمَانَةَ وَاجْتَنَبْتَ الْخِيانَةَ

و تو بخوبی امانت را پرداختی و خیانت از دوری گزیدی

ص: 393

وَأَقَمْتَ الصَّلوةَ وَآتَيْتَ الزَّكُوةَ وَاَمَرْتَ

و بیاداشتی نماز را و بدادی زکات را و امر کردی

بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَعَبَدْتَ اللهَ

به معروف و کار نیک و جلوگیری کردی از کار زشت و پرستش کردی خدا

مُخلِصاً مُجْتَهِداً مُحْتَسِباً حَتَّى أتيكَ

را از روی اخلاص و کوشش پاداش جوئی و تا آنگاه که مرگت

الْيَقِينُ فَجَزَاكَ اللهُ عَنِ الْإِسْلامِ وَاَهْلِهِ

فرا رسید خداوند پاداش نیکویت دهد از اسلام و مسلمین

اَفْضَلَ الْجَزَاءِ وَاَشْرَفَ الْجَزَاءِ اَتَيْتُكَ يَا

بهترین پاداشها و شریف ترین پاداشهای نیک را آمده ام نزدت

بنَ رَسُولِ اللهِ زائِراً عارفاً بحقكَ مُقراً

فرزند رسول خدا برای زیارتت در حالی که شناسای به حق توأم

بِفَضْلِكَ مُحْتَمِلاً لِعِلْمِكَ مُحْتَجِباً بِذِمَّتِكَ

فضیلتت و را اقرار دارم و دانشت بار را تحمل کرده و در پرده

ص: 394

عائِداً بِقَبْرِكَ لأَئِذاً بِصَريحِكَ مُسْتَشْفِعاً

گشته پیمانت محجوب و به قبرت پناه آورده به ضریحت پناهنده گشته ام

بِكَ إِلَى اللهِ مُوَالِياً لِأَوْلِيَائِكَ مُعَادِياً

و تو را خدا بدرگاه شفیع گرفته ام دوستدار دوستدار دوستانت هستم و دشمن

لأَعْدائِكَ مُسْتَبْصِراً بِشَأْنِكَ وَبِالْهُدَى

دشمنانت بینایم به شأن مقامت و بدان هدایت و راهنمائی

الَّذِي أَنْتَ عَلَيْهِ عَالِماً بِضَلالَةِ مَنْ خَالَفَكَ

که تو برآنی دانایم و به گمراهی که آنکس با مخالفت تو کرد

وَبِالْعَمَى الذى هُمْ عَلَيْهِ بأَبي أَنْتَ وَأُمّى

و به گمراهی آن که وضعی بدان گرفتارند پدر و مادرم

وَنَفْسي وَأَهْلي وَمالي وَوَلَدِي يَا بْنَ

و خودم و خاندان و مال و فرزندانم به قربانت ای فرزند

رسُولِ اللهِ اَتَيْتُكَ مُتَقَرِّباً بِزِيَارَتِكَ

رسول خدا آمده ام به درگاهت تا تقرب جویم

ص: 395

اِلَى اللهِ تَعَالَى وَمُسْتَشْفِعاً بِكَ إِلَيْهِ فَاشْفَعْ

بوسیله زیارت تو بدرگاه خدای تعالی و شفیع گیرم تو را

لي عِنْدَ رَبِّكَ لِيَغْفِرَ لي ذُنُوبِي وَيَعْفُو عَنْ

به پیشگاهش شفاعت پس مرا بکن در نزد پروردگارت

جُرْمِي وَيَتَجاوَزَ عَنْ سَيِّثَاتِي وَيَمْحُوَ

تا بیامرزد گناهانم را و در گذرد از جرم و تقصیرم و نادیده انگارد

عَنّى خَطيئَاتِي وَيُدْخِلَنِى الْجَنَّةَ وَيَتَفَضَّلَ

اعمال بدم را و محو کند خطاهایم را و داخل بهشتم گرداند و تفضل کند بر

عَلَيَّ بِمَا هُوَ أَهْلُهُ وَيَغْفِرَ لي وَلِأَباتي

بر من بدانچه او شایسته آنست و بیامرزد مرا و پدران

وَلِأَخْوَانِي وَأَخَوَاتِي وَلِجَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ

برادران و خواهرانم را همهٔ مردان و با زنان ایمانی

وَالْمُؤْمِنَاتِ فِي مَشارِقِ الْأَرْضِ وَمَغَارِبِها

را که در خاورهای زمین و باخترهای آنند

ص: 396

بِفَضْلِهِ وَجُودِهِ وَمَنَّهِ

به فضلش و به جود و احسانش

پس بیانداز خود را بر قبر و ببوس آنرا و بگذار دو طرف روی خود را بر آن

دعا کن به آنچه میخواهی پس برگرد به جانب سر و بگو: بگو: اَلسَّلامُ

سلام

عَلَيْكَ يَا مَوْلايَ يَا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ وَرَحْمَةٌ

بر تو ای مولا و سرور من ای موسی بن جعفر و رحمت

اللهِ وَبَرَكاتُهُ أَشْهَدُ اَنَّكَ الْإِمَامُ الْهادي

خدا برکاتش و گواهی دهم که توئی پیشوای راهنما و

وَالْوَلِيُّ الْمُرْشِدُ وَاَنَّكَ مَعْدِنُ التَّنْزِيلِ

سرپرست ارشاد کننده و توئی معدن تنزیل (قرآن)

وَصَاحِبُ التَّأويلِ وَحَامِلُ التَّوْرية

دارای (علم) تأويل و دارنده تورات

وَالْأَنْجِيلِ وَالْعَالِمُ الْعَادِلُ وَالصَّادِقُ

و انجیل و دانشمند عادل و راستگوی عامل (به احکام دین)

ص: 397

الْعَامِلُ يَا مَوْلايَ أَنَا أَبْرَءُ إِلَى اللهِ مِنْ

ای مولا و سرور من بیزاری جویم من بدرگاه خدا از

اَعْدائِكَ وَاَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ بِمُوَالَاتِكَ فَصَلَّى

دشمنانت و تقرب جویم به پیشگاه خداوند بوسیله دوستی

اللهُ عَلَيْكَ وَعَلى آبائِكَ وَأَجْدَادِكَ وَأَبْنَآئِكَ

تو درود خدا بر تو و بر پدران و اجداد و فرزندان

وشيعَتِكَ وَمُحِيِّيكَ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ

و شیعیان و دوستانت رحمت خدا و برکاتش

پس دو رکعت نماز زیارت بکن بخوان در آن سوره یس و الرحمن یا هر چه آسان باشد از قرآن پس دعا کن به آنچه میخواهی زیارت دیگر برای حضرت

موسی (علیه السلام) شیخ مفید و شیخ شهید و محمّد بن المشهدی فرموده اند چون خواستی زیارت کنی آن جناب را در بغداد پس غسل کن برای زیارت و قصد کن حرم شریف را و بایست بر در حرم و اذن دخول بطلب پس داخل حرم شو در حالی که میگوئی: بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ وَفي سَبيل اللهِ

به نام خدا و بیاری خدا و در راه خدا

ص: 398

وَعَلى مِلَّةِ رَسُول الله صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ

بر کیش رسول خدا درود خدا بر او

وَآلِهِ وَالسَّلامُ عَلَى أَوْلِيَاءِ اللهِ

و بر آلش باد سلام و بر اولیاء خدا باد

بعد از آن برو تا آنکه مقابل قبر حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام شوی پس چون ایستادی نزد قبر آن جناب پس بگو: اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نورَ اللهِ

سلام بر تو ای نور خدا

فی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ السَّلامُ عَلَيْكَ

تاریکیهای زمین سلام بر تو

يَا وَلِيُّ اللهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللهِ

ای نمایندهٔ خدا سلام بر تو ای حجت خدا

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا بَابَ اللهِ اَشْهَدُ اَنَّكَ

سلام بر تو باب رحمت خدا گواهی دهم که براستی

أَقَمْتَ الصَّلوةَ وَآتَيْتَ الزَّكوةَ وَأَمَرْتَ

تو برپاداشتی نماز را و بدادی زکات را و امر کردی

ص: 399

بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتَلَوْتَ

به معروف کارهای نیک و نهى کردی از از کار زشت

الْكِتَابَ حَقَّ تِلاوَتِهِ وَجَاهَدْتَ فِي اللهِ

و تلاوت کردی قرآن را آنطور که باید جهاد کردی در راه خدا

حَقَّ جِهَادِهِ وَصَبَرْتَ عَلَى الْأَذى في جَنْبِهِ

آنطور که شاید و شکیبائی کردی بر آزار مردم در راه او به

مُحْتَسِباً وَعَبَدْتَهُ مُخْلِصاً حَتَّى أَتيكَ

حساب درک پاداش پرستش کردی او را از و روی تا اخلاص مرگت

ليقينُ أَشْهَدُ أَنَّكَ أَوْلَى بِاللَّهِ وَبِرَسُولِهِ

فرا رسید گواهی دهم که تو براستی سزاوارتری نسبت به خدا و پیامبرش

وَأَنَّكَ إِبْنُ رَسول اللهِ حَقًّا أَبْرَءُ إِلَى اللهِ

و توئی فرزند رسول خدا به حق، بیزاری جویم به درگاه خدا

مِنْ اَعْدائِكَ وَاَتَقَرَّبُ إِلَى اللهِ بِمُوالاتِكَ

از دشمنانت تقرب و جویم به نزد خدا بوسیله دوستیت آمده ام

ص: 400

أَتَيْتُكَ يَا مَوْلايَ عَارِفاً بِحَقِّكَ مُوالِياً

بدرگاهت ای سرور من با معرفت به حق دوستدار تو و

لأَوْلِيَائِكَ مُعَادِياً لِأَعْدَائِكَ فَاشْفَعْ لِى عِنْدَ رَبِّكَ

دوستان توأم و دشمن دشمنانت پس شفاعتم را بکن در نزد پروردگارت

بعد از زیارت خود را بر قبر بینداز و ببوس و گونه هایت را بر آن بگذار، سپس

بایست و بگو اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ رَسُولِ اللهِ

سلام بر تو ای فرزند رسول خدا گواهی دهم

اشهَدُ اَنَّكَ صادق اديْتَ ناصحاً وَقُلْتَ

که براستی تو صادق در گفتار بودی و خیرخواهانه ادای امانت کردی

اميناً وَمَضَيْتَ شَهيداً لَم توثر

و امانت در گفتار داشتی و به شهادت دنیا از رفتی مقدم

عَمَيَّ عَلَى الْهُدى وَلَمْ تَمِلْ مِنْ حَقٌّ إِلى

نداشتی گمراهی را بر هدایت و متمایل نگشتی از حق بسوی

باطِل صَلّى اللهُ عَلَيْكَ وَعَلى آبائِكَ

باطل درود خدا بر تو و بر پدران

ص: 401

وَأَبْنَائِكَ الطَّاهِرينَ

و فرزندان پاکیزه ات باد

سپس قبر را ببوس و دو رکعت نماز زیارت بخوان بعد از آن به سجده برو و :بگو اَللّهُمَّ إِلَيْكَ اعْتَمَدْتُ وَإِلَيْكَ قَصَدْتُ

خدایا به تو اعتماد کردم آهنگ تو کردم

بِفَضلِكَ رَجَوْتُ وَقَبْرَ إمَامِيَ الَّذِي

و فضل تو را امید دارم و قبر امامم که را اطاعتش را

أَوْجَبْتَ عَلَى طَاعَتَهُ زُرْتُ وَبِهِ إِلَيْكَ

بر من واجب گردانیدی زیارت کردم و بوسیله او بدرگاه

تَوَسَّلْتُ فَبِحَةٌ تَقْهِمُ الَّذِي أَوْجَبْتَ عَلَى

تو توسل جستم پس بدان حقى که آنها برای بر خود واجب

نَفْسِكَ اغْفِرْ لي وَلِوَالِدَيَّ وَلِلْمُؤْمِنينَ يا كَريمُ

کرده ای بیامرز مرا و پدر و مادرم و همه مردم با ایمان را ای بزرگوار

سپس طرف راست صورت خود را بگذار و بگو: اللهُمَّ قَدْ عَلِمْتَ

خدایا تو خود حاجتهای مرا

ص: 402

حَوْ آئِجِي فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاقْضِها

میدانی پس درود فرست بر محمد و آل محمد و آنها را برآور

سپس طرف چپ صورت خود را بگذار و بگو اَللّهُمَّ قَدْ أَحْصَيْتَ

خدایا تو خود بخوبی گناهانم

ذُنُوبِي فَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَى

را شماره کرده ای به محمد حق و آل محمد درود فرست بر

مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاغْفِرْهَا وَتَصَدَّقَ

محمد آل بیامرز آنها را و تصدق کن

عَلَىَ بما أنت أهله أَنْتَ أَهْلُهُ

بعد از آن برگرد به سجده و صد مرتبه بگو شکرا».

صلوات امام کاظم (علیه السلام)

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَيْتِهِ وَصَلِّ

خدایا درود فرست بر محمد و خاندانش و درود فرست

ص: 403

عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَصِيِّ الأَبْزار

بر موسی بن جعفر وصی آقایان نیکوکار

وَاِمَامِ الْأَخْيَارِ وَعَيْبَةِ الْأَنْوَارِ وَوَارِثِ

و پیشوای خوبان و گنجینه انوار و وارث

السَّكِينَةِ وَالْوَقَارِ وَالْحِكَم وَالآثار الذي

آرامش و وقار فرزانگی و آثار (و) نشانه ها

كَانَ يُحْيِي اللَّيْلَ بِالسَّهَرِ إِلَى السَّحَرِ

آن بزرگواری که شب زنده دار و بیدار بود تا هنگام سحر و

مُوَاصَلَةِ الاِسْتِغْفَارِ حَليفِ السَّجْدَةِ

پیوسته مشغول استغفار بود همدم و رفیق سجده های

الطُّويلَةِ وَالدُّموع الْغَزِيرَةِ وَالْمُناجاتِ

طولانی و اشکهای ریزان مناجات و

الْكَثيرَةِ وَالصَّرَاعَاتِ الْمُتَّصِلَةِ وَمَقَرِّ النُّهى

بسیار و زاری ناله و پیوسته بود و هم او مقر عقل و خرد

ص: 404

وَالْعَدْلِ وَالْخَيْرِ وَالْفَضْلِ وَالنَّدَى وَالْبَذْلِ

عدالت و نیکی و فضیلت بخشش و جود عطا بود و نیز آن

وَمَا لَفِ الْبَلوى وَالصَّبْرِ وَالْمُضْطَهَدِ

حضرت خو گرفته بود به بلا و شکیبائی پایمال ظلم و و ستم گشت

بالظلم والْمَقْبُورِ بِالْجَوْرِ وَالْمُعَذِّبِ فِي قَعْرِ

به ظلم و جور در قبر رفت و در سیاه چالهای زندان و سلولهای

السجون وظلم المطامير ذى الشاق

تاریک تحت شکنجه و عذاب بود آن بزرگواری که ساق پایش از فشار

المَرْضُوضِ بِحَلَقِ القيودِ وَالْجَنَازَةِ

حلقه های کُند زنجیر شکسته و خرد شد و صاحب آن جنازه مقدسی

الْمُنادى عَلَيْها بذل الاسْتِخْفافِ وَالْوَارِدِ

که جلوش جار می زدند با کمار خواری و سبکی و

عَلى جَدِّهِ الْمُصْطَفَى وَأَبِيهِ الْمُرْتَضى

آنکه درآمد بر جدش مصطفی و پدرش (علی) مرتضی و

ص: 405

وَأُمِّهِ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ بِاِرْثٍ مَغْضُوبِ وَ وَلَاءِ

و مادرش بانوی زنان در حالی که ارتش به يغما رفته و حکومتش ربوده

مَسْلُوبِ وَامْرٍ مَغْلُوبٍ وَدَمٍ مَظْلُوم

شده و در کار خود مغلوب دشمنان گشته و دشمن ریختن خونش را

وَسَمَّ مَشْرُوبٍ اَللّهُمَّ وَكَمَا صَبَرَ عَلَى

میخواست با زهری که به او خورانیدند خدایا چنانچه او صبر کرد بر

غَلِيظِ الْمَحَنِ وَتَجَرَّعَ غُصَصَ الْكُرَبِ

سختی محنت و سرکشید جرعه های گرفتاری را

وَاسْتَسْلَمَ لِرِضَاكَ وَاَخْلَصَ الطَّاعَةَ لَكَ

تن داد به رضایت تو و اطاعت کرد تو را از روی اخلاص

وَمَحَضَ الْخُشوعَ وَاسْتَشْعَرَ الْخُضوعَ

بی آلایش در برابرت فروتن گشت و خضوع نمود و دشمنی کرد

وَعَادَى الْبِدْعَةَ وَأَهْلَها وَلَمْ يَلْحَقْهُ

با بدعت و بدعت گزاران و سرزنشهای ملامت کنندگان بهیچوجه و در

ص: 406

شَيْءٍ مِنْ أَوَامِرِكَ وَنَواهيكَ لَوْمَةَ لائِم

هیچ یک از اوامر نواهی و تو در او مؤثر نگشت

صَلِّ عَلَيْهِ صَلوةٌ نَامِيَةٌ مُنْيفَةً زَاكِيَةً

درود فرست بر او درودی با برکت و بلندمرتبه و

توُجِبْ لَهُ بِهَا شَفَاعَةَ أُمَمِ مِنْ خَلْقِكَ وَقُرُونٍ

پاکیزه که موجب شود بدان شفاعت امتهائی از خلق تو را و شامل

مِنْ بَرايَاكَ وَبَلِّغْهُ عَنَّا تَحِيَّةً وَسَلاماً

مردمانی از قرون گذشته شود برسان و به او از جانب ما

وَآتِنَا مِنْ لَدُنْكَ فى مُوالاتِهِ فَضْلاً

تحیت و سلامی و بده به ما از نزد خویش به پاداش دوستی

وَاِحْسَاناً وَمَغْفِرَةً وَرِضْوَاناً إِنَّكَ ذو

او فضل و احسان و آمرزش خوشنودی و خودت را که تو دارای

الْفَضْلِ الْعَميم وَالتَّجاوُزِ الْعَظيمِ بِرَحْمَتِكَ

فضلی همگانی و گذشت بزرگی هستی به رحمتت

ص: 407

يا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ

ای مهربانترین مهربانان

زیارت امام جواد (علیه السلام)

پس از زیارت امام کاظم (علیه السلام) در مقابل قبر مطهر امام جواد (علیه السلام)بایست و بگو

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ

سلام بر تو ای ولی خدا سلام بر تو

يا حُجَّةَ اللهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللهِ فى

ای حجت خدا سلام بر تو ای نور خدا در

ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ

تاریکیهای زمین سلام بر تو ای فرزند

رَسُول اللهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلى آبائِكَ

رسول خدا سلام بر تو و بر پدران (پاک) تو

ص: 408

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَى أَبْنَائِكَ السَّلامُ

سلام بر تو و بر فرزندانت سلام

عَلَيْكَ وَعَلَى أَوْلِيَائِكَ أَشْهَدُ اَنَّكَ قَدْ

بر تو و بر دوستانت گواهی دهم که براستی تو

اقَمْتَ الصَّلوةَ وَآتَيْتَ الزَّكوةَ وَأَمَرْتَ

برپاداشتی نماز را و بدادی زکات را و امر

بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتَلَوْتَ

معروف و نهی از منکر کردی و تلاوت کردی

الْكِتَابَ حَقَّ تِلاوَتِهِ وَجَاهَدْتَ فِي اللهِ

قرآن را چنانچه باید و جهاد کردی در راه خدا

حَقَّ جِهَادِهِ وَصَبَرْتَ عَلَى الأذى فى جَنْبِهِ

آنطور که شاید شکیبا بودی بر آزار مردم در مورد (کار)

حَتَّى أتيكَ الْيَقينُ أَتَيْتُكَ زَائِراً عارفاً

خدا تا مرگت فرا رسید آمده ام به درگاهت برای برای زیارت در حالی که

ص: 409

بحَقِّكَ مُوَالِياً لِأَوْلِيَائِكَ مُعَادِياً لأَعْدَائِكَ

عارفم به حق تو دوست و دارم دوستانت را دشمنم و دشمنانت

فَاشْفَعْ لي عِنْدَ رَبِّكَ

پس شفاعت مرا بنما در پیشگاه پروردگارت

سپس قبر مطهر را ببوس و خود را بر آن بینداز و دو رکعت نماز زیارت بخوان

و پس از نماز به سجده برو و بگو: ارْحَمْ مَنْ أَسَاءَ وَاقْتَرَفَ

رحم کن به آنکه بد کرده و مرتکب جرم شده

وَاسْتَكانَ وَاعْتَرَفَ إِنْ كُنْتُ بِئْسَ الْعَبْدُ

و به بیچارگی افتاده و اعتراف دارد

سپس طرف راست صورت خود را بگذار و بگو

فَأَنْتَ نِعْمَ الرَّبُّ عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِكَ

اگر من بد بنده ای هستم پس تو نيكو

پس از آن طرف چپ صورت خود را بگذار و بگو

فَلْيَحْسُنِ الْعَفْرُ مِنْ عِنْدِكَ يَا كَريمُ

پروردگاری هستی بزرگ گشت گناه از بنده ات پس باید نيكو باشد

سپس برگرد به سجده و صد مرتبه بگو: «شُكْراً».

ص: 410

صلوات امام جواد (علیه السلام)

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَيْتِهِ وَصَلِّ

شب و روز خدایا درود فرست بر محمد و خاندانش و درود

عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلى الزَّكِي التَّقِي وَالْبَر

فرست بر محمد بن علی آن امام پاکیزه و با تقوی تقوی و نیکوکار

الْوَفِيٌّ وَالْمُهَذَّبِ النَّقِى هادى الأُمَّةِ

یا وفا و مبرای بی عیب و راهنمای امت

وَوَارِثِ الأَئِمَّةِ وَخَازِنِ الرَّحْمَةِ وَيَنْبوع

و وارث امامان و خزینه دار رحمت (حق) و سرچشمه

الْحِكْمَةِ وَقَآئِدِ الْبَرَكَةِ وَعَدِيلِ الْقُرْآنِ فِي

حکمت و پیشوای خیر و برکت و همطراز قرآن در

الطَّاعَةِ وَوَاحِدِ الْأَوْصِيَاءِ فِي الْأَخْلاص

اطاعت وجوب و یکی از اوصیاء در جهت اخلاص

وَالْعِبَادَة وَحُجَّتِكَ العُليا وَمَثَلكَ الأعلى

و عبادت و حجت والای تو و نمونه برتر نشانه

ص: 411

وَكَلِمَتِكَ الْحُسْنى الداعى إِلَيْكَ وَالدَّال

نیکوی تو که مردم) را) به تو دعوت کرد بر تو

عَلَيْكَ الَّذِي نَصَبْتَهُ عَلَم لِعِبَادِكَ وَمُتَرْجِماً

راهنمائی فرمود آنکس که او را منصوب کردی (چون) پرچمی برای

لِكِتابِكَ وَصَادِعاً بِأَمْرِكَ وَناصِراً لدينِكَ

(هدایت) بندگانت مترجمی برای کتاب (قرآن) و با صدای بلند فرمان

وَحُجَّةً عَلَى خَلْقِكَ وَنوراً تَخْرُقُ

به تو را برساند و دینت را یاری کرد و حجتی است بر خلق و نوری است

الظُّلَمَ وَقُدْوَةً تُدْرَكُ بهَا الْهَدَايَةُ وَشَفيعاً

که تاریکیها بدو شکافته شکافته شود و پیشوائی است که هدایت بوسیله او بدست

تُنَالُ بِهِ الْجَنَّةُ اللّهُمَّ وَكَما أَخَذَ في

آید و شفیعی است که به شفاعتش به بهشت توان رسید خدایا چنانچه

خُشوعِهِ لَكَ حَظِّهُ وَاسْتَوْفِى مِنْ خَشْيَتِكَ

او از فروتنی در برابرت بهر خود را گرفت و از مقام خشیت

ص: 412

نَصِيبَهُ فَصَلِّ عَلَيْهِ أَضْغَافَ مَا صَلَّيْتَ

و ترسی که از تو داشت نصیبش را دریافت داشت پس درود فرست

عَلَى وَلِيٌّ ارْتَضَيْتَ طَاعَتَهُ وَقَبِلْتَ

بر او چندین برابر آنچه درود فرستی بر دوستانت یکی از که

خِدْمَتَهُ وَبَلِّغْهُ وَبَلِّغْهُ مِنَّا تَحِيَّةً وَسَلاماً وَآتِنا

اطاعتش را پسندیدی و خدمتش را پذیرفتی و برسان به او از جانب ما

فى مُوالاتِهِ مِنْ لَدُنْكَ فَضْلاً وَإِحْساناً

تحیت و سلامی بده به ما بواسطه دوستی او فضل و احسان

وَمَغْفِرَةً وَرِضْوَاناً إِنَّكَ ذُو الْمَنِّ الْقَديم

آمرزش و خوشنودی خود که را براستی تو دارای بخششی دیرینه

وَالصَّفْحَ الْجَميل

و چشم پوشی نیکوئی هستی

ص: 413

وداع

هنگام ،وداع، ابتدا در مقابل قبر مطهر امام کاظم (علیه السلام) بایست و بگو

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلايَ يَا أَبَا الْحَسَنِ

سلام بر تو ای مولای من ابا الحسن

وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ اَسْتَوْدِعُكَ اللهَ وَاَقْرَءُ

خدا رحمت و برکاتش تو را به خدا می سپارم و بر تو

عَلَيْكَ السَّلامَ آمَنَّا بِاللهِ وَبِالرَّسُولِ وَبِما

سلام میفرستم ایمان داریم به خدا و به رسول خدا و بدانچه تو

جئْتَ بِهِ وَدَلَلْتَ عَلَيْهِ اللهُمَّ اكْتُبْنا

آورده ای و بدان راهنمائی کرده ای خدایا ثبت کن نام

مَعَ الشَّاهِدِينَ و همچنین در وداع حضرت امام محمد تقی (علیه السلام)

ما را با گواهان

فرموده میگوئی : اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلايَ يَا بْنَ

سلام بر تو ای مولای من ای فرزند

ص: 414

رَسُولِ اللهِ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكَاتُهُ أَسْتَوْدِعُكَ

رسول خدا و رحمت خدا و برکاتش تو را به

اللهَ وَأَقْرَءُ عَلَيْكَ السَّلامَ آمَنَّا بِاللهِ

خدا می سپارم و بر تو سلام می رسانم ایمان دارم به خدا

وَبِرَسُولِهِ وَبِمَا جِئْتَ بِهِ وَدَكَلتَ عَلَيْهِ

و به خدا رسول و بدانچه تو آورده ای و بدان راهنمائی کردی

الهُمَّ اكْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِينَ

خدایا ثبت کن نام ما را با گواهان

ص: 415

نقشه راهنمای مسجد کوفه

ص: 416

زیارت امیر المؤمنين (علیه السلام)

حضرت امام صادق (علیه السلام) کیفیت زیارت امیر المؤمنین (علیه السلام) را به «صفوان اینگونه تعلیم فرمود (1)

غسل کن دو جامه پاک بپوش و خود را خوشبو نما و هنگام خروج از منزل :بگو

اَللّهُمَّ إِنِّي خَرَجْتُ مِنْ مَنْزِلِي أَبْغِي

خدایا من از خانه ام آمده بیرون و جویای

فَضْلَكَ وَاَزُورُ وَصِيَّ نَبِيِّكَ صَلَواتُكَ

فضل توأم و قاصد زیارت پیامبرت وصى که درودهای تو

عَلَيْهِما اَللّهُمَّ فَيَسِّرْ ذَلِكَ لي وَسَبِّبٍ

بر هر هر دوشان دوشان باد هستم. خدایا! پس آسان گردان برای من آن

الْمَزَارَ لَهُ وَاخْلُفْنى فى عاقِبَتى وَحُزَانَتى

را و فراهم کن اسباب زیارتش را و جانشینم باش در انجام کارم

ص: 417


1- برای زیارت امیرالمؤمنین (علیه السلام) ، از دیگر زیارتهای آن حضرت مانند «زیارت امین الله» که در مفاتیح الجنان نقل شده میتوان استفاده نمود.

باَحْسَنِ الْخِلافَةِ يا أَرْحَمَ الرَّاحِمينَ

و کسانم به بهترین جانشینی ای مهربانترین مهربانان

سپس حرکت کن و به هنگام حرکت بگو

الْحَمْدُ لِلَّهِ وَسُبْحَانَ اللهِ وَلَا إِلهَ إِلَّا الله

ستایش خدای است را و منزه است خدا معبودی و نیست جز خدا.

چون به وادی کوفه رسیدى بكو: اللهُ أَكْبَرُ اللهُ أَكْبَرُ أَهْلَ

که خدا بزرگتر است خدا بزرگتر است

الْكِبْرِيَاءِ وَ الْمَجْدِ وَالْعَظَمَةِ الله أَكْبَرُ أَهْلَ

شایسته بزرگی و مجد عظمت است. و خدا است بزرگتر

التَّكْبير وَالتَّقديسِ وَالتَّسْبيح وَالأَلاء الله

که شایسته بزرگ شمردن تقديس و تنزيه و نعمتها است. خدا

مِمَّا أَخَافُ وَاَحْذَرُ اللهُ أَكْبَرُ

بزرگتر است از آنچه می ترسم و بیم دارم خدا بزرگتر است

عِمَادِي وَعَلَيْهِ أَتَوَكَّلُ اللهُ أَكْبَرُ رَجَائى

که تکیه گاه من است و توکل بر او .کنم خدا بزرگتر است که امید من

ص: 418

وَالَيْهِ أنيبُ اللهُمَّ أَنْتَ وَلِيُّ نِعْمَتى

است به سویش باز گردم خدایا تو نعمت ولى منی

وَالْقَادِرُ عَلى طَلِبَتي تَعْلَمُ حَاجَتي وَمَا

و توانای بر انجام خواسته ام هستی میدانی حاجتم را و

تُضْمِرُهُ هَوَاجِسُ الصُّدُورِ وَخَوَاطِرُ

آنچه را پنهان کند تشویشهای دلها و خاطرات

النُّفُوسِ فَاسْتَلُكَ بِمُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى الَّذِي

نفوس. پس از تو خواهم به محمد که مصطفی قطع کردی

قطَعْتَ بِهِ حُجَجَ المُحْتَحِينَ وَعُدْرَ

به وسیلهٔ او دلیلهای دلیل تراشان و عذر عذرخواهان

الْمُعْتَذِرِينَ وَجَعَلْتَهُ رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ أَنْ لا

را و او را جهانیان را برای رحمت قرار دادی که محرومم نکنی

تَحْرِمَني ثَوَابَ زِيَارَةِ وَلِيِّكَ وَ أَحْى نَبِيِّكَ

از ثواب زیارت ولی خود و برادر پیامبرت امیرمؤمنان

ص: 419

اَميرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ قَصْدَهُ وَ تَجْعَلَني مِنْ

توجه به سویش و قرار دهی مرا از واردین

وَفْدِهِ الصَّالِحينَ وَشيعَتِهِ الْمُتَّقِينَ

شایسته و شیعیان پرهیزکارش به مهرت

برَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ

ای مهر بانترین مهربانان

آنگاه که قبۀ شریفه در برابرت نمایان شد بگو

الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلى مَا اخْتَصَّنِى بِهِ مِنْ طيب

ستایش خدای که را مخصوصم داشت به پاکی

الْمَوْلِدِ وَاسْتَخْلَصَني إِكْرَامًا بِهِ مِنْ مُوَالَاةِ

ولادت و برگزیدم از روی اکرام به دوستی

الأبْرَارِ السَّفَرَةِ الأطهارِ وَالْخِيَرَةِ الأعلام

نیکان و سفیران پاک و برگزیدگان نمونه

اَللّهُمَّ فَتَقَبَّلْ سَعْيِي إِلَيْكَ وَتَضَرُّعى بَيْنَ

خدایا! پس بپذیر کوششم را به سویت و زاریم را

ص: 420

يَدَيْكَ وَاغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتى لا تَخْفى

پیش درگاهت بیامرز و گناهانم که را بر تو پوشیده

لَيْكَ إِنَّكَ أَنْتَ اللهُ الْمَلِكُ الْغَفَّارُ.

نیست که به راستی تویی خدای فرمانروای را

هنگامی که به دروازه نجف رسیدی بگو

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ

ستایش خدایی را که مرا بدین جا راهنمایی کرد ما و خود نمی توانستیم

لَوْلا أَنْ هَدَانَا اللهُ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي سَيَّرَنى

بدان راهبر شویم اگر خدا راهنماییمان نمی.کرد ستایش خدایی را که

فی بِلادِهِ وَحَمَلَني عَلَى دَوابِّهِ وَطُوىٰ لِيَ

مرا در شهرهای خویش سیر داد و بر چهار پایانش سوار کرد و سوار کرد و راه های دور

الْبَعِيدَ وَصَرَفَ عَنِّى المَحْذُورَ وَدَفَعَ

زیر پایم در نوردید و هر محذوری را از سر راهم برداشت.

فنِّى الْمَكْرُوة حَتَّى أَقْدَمَني حَرَمَ أَحْي

ناراحتی را از من دور کرد فرودم آورد در حرم برادر

ص: 421

رَسُولِهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَالِهِ

رسول او که درود خدا بر او و آلش باد.

سپس وارد شهر شو و بگو

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي أَدْخَلَني هَذِهِ الْبُقْعَةَ

ستایش خاص خدایی است که واردم کرد کرد در این بقعه مبارکه ای که

الْمُبَارَكَةَ الَّتى بَارَكَ اللهُ فيها وَاخْتَارَها

برکت داد خداوند در او، و آن را برای وصی پیامبرش

لِوَصِيٌّ نَبِيِّهِ اللهُمَّ فَاجْعَلْهَا شَاهِدَةٌ لى

انتخاب فرمود. خدایا! پس آن را گواه من قرار ده.

چون به درب اوّل رسیدی بگو

اَللّهُمَّ لِبَابِكَ وَقَفْتُ وَ بِفِنَائِكَ نَزَلْتُ وَ

خدایا بهدر خانه تو ایستادم و به آستانت فرود آمدم و

بِحَبْلِكَ اعْتَصَمْتُ وِ لِرَحْمَتِكَ تَعَرَّضْتُ

ریسمان تو چنگ زدم و خود را در مهر تو قرار دادم و

ص: 422

وَبِوَلِيِّكَ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ تَوَسَّلْتُ فَاجْعَلْها

به نمایندهٔ تو که درودهای او تو بر باد توسل جستم.

زيارَةً مقْبُولَةً وَدُعَاءَ مُسْتَجَابًا.

آن پس را بگردان زیارتی پذیرفته شده. اجابت دعایی و

هنگام رسیدن به درب صحن بگو

اللهُمَّ اِنَّ هَذَا الْحَرَمَ حَرَمُكَ وَالْمَقَامَ

خدایا این حرم حرم تو است و این مقام

مَقَامُكَ وَاَنَا اَدْخُلُ إِلَيْهِ أَناجِيكَ بِمَا أَنْتَ

مقام تو است و من داخل آن گردم با تو تو را از گویم به آنچه

أَعْلَمُ بِهِ مِنّي وَمِنْ سِرِّي وَنَجْوَايَ اَلْحَمْدُ

تو بدان از من داناتری و هم از درون من و از راز من آگاهی.

لِلهِ الْحَنانِ الْمَثَانِ الْمُتَطَوِّلِ الَّذِي مِنْ

ستایش خاص خدای پرنعمت منت و پر بخششی است که از

تَطَوُّلِهِ سَهَّلَ لى زِيَارَةَ مَوْلاىَ بِإِحْسَانِهِ

بخشش او او است که آسان کرد برای من زیارت مولایم را به احسانش

ص: 423

وَلَمْ يَجْعَلْنى عَنْ زِيارَتِهِ مَمْنُوعًا وَلا

و چنانم نکرد که از زیارتش ممنوع باشم نه و از ولایتش

عَنْ وِلَايَتِهِ مَدْفُوعًا بَلْ تَطَوَّلَ وَمَنَحَ اَللّ-هُم

برکنار؛ بلکه بخشش کرد و احسان فرمود. خدایا!

كَمَا مَنَنْتَ عَلَيَّ بِمَعْرِفَتِهِ فَاجْعَلْني مِنْ شيعَتِهِ

چنانچه بر من به وسیلهٔ معرفتش منت نهادی پس مرا از شیعیانش قرار ده

وَاَدْخِلْنِي الْجَنَّةَ بِشَفَاعَتِهِ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.

به وسیلهٔ شفاعتش داخل بهشتم گردان ای مهربانترین مهربانان

سپس وارد صحن شو و بگو: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذى أَكْرَمَني

ستایش خدایی را که گرامی داشت

بِمَعْرِفَتِهِ وَ مَعْرِفَةِ رَسُولِهِ وَ مَنْ فَرَضَ عَلَى

مرا به وسیلهٔ شناختن او و شناختن پیامبرش و آن کس که

طاعَتَهُ رَحْمَةً مِنْهُ لى وَ تَطَوُّلاً مِنْهُ عَلَى

اطاعتش را بر من واجب فرمود از روی مهری که به من داشت و بخششی

ص: 424

وَمَنَّ عَلَيَّ بِالْأَيْمَانِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي

که به من فرمود منت و نهاد بر من به .ایمان ستایش خدایی را که

ادْخَلَنى حَرَمَ أَخي رَسُولِهِ وَ آرانيه في

وارد کرد مرا به حرم برادر رسولش و در حال تندرستی آن

فافِيَة الْحَمْدُ لِلهِ الَّذي جَعَلَنى مِنْ زُوَّارِ

را نشان داد. من ستایش خدایی که مرا از زائران

قَبْرِ وَصِيٌّ رَسُولِهِ أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إِلَّا

قبر وصی رسولش قرار داد گواهی دهم که معبودی نیست جز خدای

اللهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ وَاَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّدًا

یگانه ای که شریک ندارد و گواهی دهم که محمد بنده

عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ جَاءَ بِالْحَقِّ مِنْ عِنْدِ اللهِ

و رسول او است که به حق از نزد خدا آمده و

وَاَشْهَدُ اَنَّ عَلِيًّا عَبْدُ اللهِ وَاَخُو رَسُول الله

گواهی دهم که على بنده خدا برادر و رسول او است

ص: 425

اللهُ اَكْبَرُ اللهُ اَكْبَرُ اللهُ اَكْبَرُ لَا إِلهَ إِلَّا الله

خدا بزرگتر است خدا بزرگتر است معبودی جز خدا نیست

وَاللهُ أَكْبَرُ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى هِدَايَتِهِ

خدا بزرگتر است و ستایش خدای را بر راهنمایی اش

وَتَوْفِيقِهِ لِمَا دَعَا إِلَيْهِ مِنْ سَبيلِهِ اَللّهُمَّ

و توفیقش به راهی که بدان مردم را خوانده است. خدایا!

اِنَّكَ أَفْضَلُ مَقْصُودٍ وَأَكْرَمُ مَأْتِي وَقَدْ أَتَيْتُكَ

به راستی تو بهترین مقصود و گرامی ترین کسی هستی که نزدت آیند

مُتَقَرِّبًا إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ نَبِيٌّ الرَّحْمَةِ وَبِاَخیه

و اینک درگاهت آمدهو تقرّب جویم به سویت به وسیله پیامبرت

الْمُؤْمِنينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِيطَالِب عَلَيْهِمَا

پیامبررحمت و به ،برادرش امیر ،مؤمنان علی بن ابیطالب

السَّلامُ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَلا

عليهما السلام پس درود فرست بر محمد و آل محمد و نومید

ص: 426

تُخَيِّبُ سَعْيِي وَانْظُرُ إِلَى نَظرَةً رَحِيمةً

مکن کوششم را بنگر و به من به نگاهی مهربانانه

تنعشنى بها وَاجْعَلْني عِنْدَكَ وَجيهَا فِي

که نجات و سربلندیم بخشی ،بدان و قرارم ده

الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ.

در پیش خود آبرومند دنیا و آخرت

سپس در صحن حرکت کن تا به درب رواق ،برسی سپس بایست و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَى رَسُولِ اللهِ اَمينِ اللهِ عَلَى

سلام بر رسول خدا امین خدا بر وحيش، و

وَحْيِهِ وَعَزَائِم أَمْرِهِ الْخَاتِم لِمَا سَبَقَ

و بر دستورات حتمی ،اش ختم کننده آنچه گذشته

وَالْفَاتِح لِمَا اسْتَقْبِلَ وَالْمُهَيْمِنِ عَلَى

آنچه گشاینده پس از این آید نگهبان و بر

ذلِكَ كُلِّهِ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ السَّلام

همهٔ آنها سلام) (و) رحمت خدا و برکاتش بر او باد سلام

ص: 427

عَلى صَاحِبِ السَّكِينَةِ السَّلامُ عَلَى الْمَدْقُون

بر آرامش دارنده مخصوص حق، سلام بر آن که در مدينه

بالْمَدينَةِ السَّلامُ عَلَى المَنْصُورِ المُؤَيَّد

مدفون است سلام بر آن شده یاری تأیید شده حق،

اَلسَّلامُ عَلَى أَبِي الْقَاسِمِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ

سلام بر ابوالقاسم محمد عبدالله بن

وَ رَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ سپس در حالی که پای راست را مقدّم داشته ای وارد رواق شو و بر درب حرم بایست و بگو

و رحمت خدا و برکاتش. *

أَشْهَدُ أَنْ لا

گواهی دهم که معبودی نیست جز

اِلهَ اِلَّا اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ وَاَشْهَدُ اَنَّ

خدای یگانه ای که شریک ندارد و گواهی دهم که

مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ جَاءَ بِالْحَقِّ مِنْ

محمد بنده و رسول است؛ او که به حق از نزد

ص: 428

عِنْدِهِ وَ صَدَّقَ الْمُرْسَلِينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ

او آمده و رسولان را تصدیق فرمود. سلام بر تو ای

يَا رَسُولَ اللهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا حَبِيبَ

رسول خدا سلام بر تو ای حبيب خدا

وَخِيَرَتَهُ مِنْ خَلْقِهِ السَّلامُ عَلى أَميرِ

و برگزیده اش از خلق او، سلام بر امیر

الْمُؤْمِنينَ عَبْدِ اللهِ وَأَحْى رَسُولِ اللهِ يا

مؤمنان بنده خدا و برادر رسول خدا. ای

مَوْلايَ يَا أَميرَ الْمُؤْمِنِينَ عَبْدُكَ وَابْنُ

مولای !من ای امیر مؤمنان بنده تو و پسر

عبْدِكَ وَابْنُ اَمَتِكَ جَاءَكَ مُسْتَجِيرًا

بنده تو فرزند و کنیز تو به نزدت آمده.پناه جویم

بِذِمَّتِكَ قَاصِدًا إِلى حَرَمِكَ مُتَوَجِّها إلى

به عهده و ذمه .تو قاصدم حرمت را و به مقامت توجه کرده ام توجه کرده ام و به

ص: 429

مَقَامِكَ مُتَوَسِّلًا إِلَى اللَّهِ تَعَالَى بِكَ اَدْخُلُ

درگاه خدای تعالی به وسیله تو توسل جسته ام. آیا داخل شوم

يَا مَوْلايَ وَأَدْخُلُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَادْخُلُ

ای مولای من؟ آیا داخل شوم ای امیر مؤمنان؟ آیا داخل شوم

يا حُجَّةَ اللهِ وَأَدْخُلُ يَا أَمِينَ اللَّهِ أَدْخُلُ يَا

ای حجت خدا؟ آیا داخل شوم ای امین خدا؟ آیا داخل شوم ای

مَلائِكَةَ اللهِ الْمُقيمينَ فى هَذَا الْمَشْهَدِ يا

فرشتگان خدا که در این زیارتگاه مقیم هستید؟ ای

مَوْلايَ أَتَأْذَنُ لى بالدُّخُول أَفْضَلَ مَا أَذِنْتَ

مولای من آیا اذن دخولم میدهی بهترین اذنی که

لاَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ فَإِنْ لَمْ أَكُنْ لَهُ أَهْلاً فَأَنْتَ

به یکی از دوستانت داده ای؟ که اگر من شایسته آن نیستم

اَهْلُ لِذلِكَ سيس آستانه درب را ببوس و پای راست را مقدم بدار و وارد

تو شایسته آنی.

ص: 430

حرم شو و بگو: بِسْمِ اللهِ وَبِاللَّهِ وَ فِي سَبِيلِ اللهِ وَ

به نام خدا و (توکل به خدا و در راه خدا و

عَلى مِلَّةِ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ

کیش رسول خدا درود خدا بر او

الِهِ اَللّهُمَّ اغْفِرْ لي وَارْحَمْنِي وَتُبْ

-

آلش خدایا بیامرز مرا و به من رحم کن و توبه ام

عَلَيَّ إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ

بپذیر که به راستی تویی توبه پذیر مهربان

پس حرکت کن تا نزدیک قبر مطهر و رو به قبر مطهر بایست و بگو:

اَلسَّلامُ مِنَ اللهِ عَلَى مُحَمَّدٍ رَسُولِ

سلام از خدا محمد رسول

الله امینِ اللهِ عَلَى وَحْيِهِ وَرِسالاتِهِ

خدا که امین او است بر وحيش و پیغام هایش

وَعَزَائِم أَمْرِهِ وَمَعْدِنِ الْوَحْى والتنزيل

و دستورات حتمی اش آن كان وحی و تنزیل

ص: 431

الْخَاتِمِ لِمَا سَبَقَ وَالْفَاتِحَ لِمَا اسْتُقْبِلَ

که ختم کننده آنچه گذشته و گشاینده است آنچه را پس از

وَالْمُهَيْمِن عَلى ذلِكَ كُلِّهِ الشَّاهِدِ عَلَى

این آید و نگهبان همهٔ بر آنها است. گواه بر

الْخَلْقِ السِّراج المُنيرِ وَالسَّلامُ عَلَيْهِ وَ

خلق، چراغ تابان و سلام بر او و

رَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكَاتُهُ اللّهُمَّ صَلِّ عَلَى

رحمت خدا و برکاتش خدایا! درود فرست بر

مُحَمَّدٍ وَأَهْل بَيْتِهِ الْمَظْلُومينَ أَفْضَلَ وَ

محمد و خاندان مظلومش بهترین و

أَكْمَلَ وَ أَرْفَعَ وَ أَشْرَفَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى

کاملترین و برترین و شریفترین درودی که بفرستی بر

اَحَدٍ مِنْ أَنْبِيَائِكَ وَ رُسُلِكَ وَ أَصْفِيَائِكَ

یکی از پیمبران و رسولان و برگزیدگانت

ص: 432

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَبْدِكَ وَ

!خدایا درود فرست بر امیر مؤمنان بنده ات و

خَلْقِكَ بَعْدَ نَبِيِّكَ وَ أَي رَسُولِكَ وَ

بهترین خلق تو پس از پیامبرت و برادر رسول تو و

وَصِيٌّ حَبيبِكَ الَّذِي انْتَجَبْتَهُ مِنْ خَلْقِكَ

وصی حبیبت؛ آن که کس او را از خلق خود برگزیدی

وَالدَّليل عَلى مَنْ بَعَثْتَهُ برِسالاتِكَ وَ

دلیل بود بر آن که کس به رسالت هایت برانگیختی و

دَيَّانِ الدِّينِ بِعَدْلِكَ وَفَضْلِ قَضَائِكَ بَيْنَ

حاكم در دین از روی عدل جدا كُن و حكم تو در میان

خَلْقِكَ وَالسَّلَامُ عَلَيْهِ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ

آفریدگانت و سلام بر او و رحمت خدا و

ترَكاتُهُ اللهُمَّ صَلِّ عَلَى الأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ

برکاتش خدایا! درود فرست بر پیشوایان از فرزندانش

ص: 433

الْقَوَّامِينَ بِاَمْرِكَ مِنْ بَعْدِهِ الْمُطَهَّرينَ

قیام کنندگان به فرمان خدا پس از رسول تو، آن پاکانی که

الَّذِينَ ارْتَضَيْتَهُمْ أَنْصَارًا لِدِينِكَ وَ حَفَظَةً

پسندیدی آنها را برای یاری دینت و برای نگهبانی رازت

لِسِرِّكَ وَ شُهَدَاءَ عَلى خَلْقِكَ وَ أَعْلامًا

و گواهان بر آفریدگانت و نشانه هایی برای

لِعِبَادِكَ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ اَلسَّلامُ

بندگانت درودهای تو بر ایشان همگی سلام

عَلَى أَميرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٌّ بن ابيطالب

بر امیر مؤمنان على بن ابیطالب،

وَصِيٌّ رَسُولِ اللهِ وَ خَلِيفَتِهِ وَ الْقَائِمِ بِأَمْرِهِ

وصی رسول خدا و جانشینش و قیام کننده به فرمان او

مِنْ بَعْدِهِ سَيّدِ الْوَصِيِّينَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ

پس از پیامبر و سید اوصیاء، و رحمت خدا و

ص: 434

بَرَكَاتُهُ السَّلامُ عَلى فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللهِ

برکاتش سلام فاطمه بر دختر رسول خدا

صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَالِهِ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ

صلی الله عليه آله، و بانوی زنان جهانیان

السَّلامُ عَلَى الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ سَيْدَى

سلام بر حسن و حسین دو آقای

شَبابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ مِنَ الْخَلْقِ أَجْمَعِينَ

جوانان اهل بهشت از همه خلق.

اَلسَّلامُ عَلَى الْأَئِمَّةِ الرَّاشِدِينَ السَّلَامُ عَلَى

سلام بر امامان راه یافته. سلام بر

الْأَنْبِيَاءِ وَالْمُرْسَلِينَ السَّلامُ عَلَى الأَئِمَّةَ

پیمبران و رسولان و سلام بر پیشوایانی که سپرده شدگان

الْمُسْتَوْدَعينَ السَّلَامُ عَلَى خَاصَّةِ اللَّهِ مِنْ

اسرار نبوّت) هستند. سلام بر خاصان خدا از

ص: 435

خَلْقِهِ السَّلامُ عَلَى الْمُتَوَسِّمِينَ السَّلامُ عَلَى

آفریدگانش سلام بر دقیق نظران نکته سنج. سلام بر آن مردان

الْمُؤْمِنِينَ الَّذينَ قَامُوا بِأَمْرِهِ وَوَازَرُوا

با ایمانی که قیام کردند به فرمان او و پشتیبانی کردند

وْلِيَاءَ اللهِ وَخَافُوا بِخَوْفِهِمْ السَّلامُ عَلَى

از اولیاء خدا و با ترس آنها آنان نیز ترسیدند. سلام بر

الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبِينَ السَّلامُ عَلَيْنَا وَعَلَى

فرشتگان مقرب حق. سلام ما و بر

عِبَادِ اللهِ الصَّالِحِينَ سپس حرکت کن تا نزدیک قبر مطهر، و در

بندگان شایسته خدا

حالیکه پشت به قبله و رو به قبر مطهر داری بگو: السَّلَامُ عَلَيْكَ

سلام بر تو

با أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حَبِيبَ

ای امیر مؤمنان سلام بر تو ای حبيب

ص: 436

اللهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا صَفْوَةَ اللهِ السَّلامُ

خدا سلام بر تو ای برگزیده خدا سلام

عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللهِ

بر تو ای خدا ولی سلام بر تو ای حجت خدا

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا إِمَامَ الْهُدى اَلسَّلامُ

سلام بر تو ای پیشوای !هدایت سلام

عَلَيْكَ يا عَلَمَ التَّقى اَلسَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا

بر تو ای نشانه پرهیزکاری سلام بر تو ای

الْوَصِيُّ الْبَرُّ التَّقِيُّ النَّقِيُّ الْوَفِيُّ السَّلامُ

وصی نیکوکار پرهیزکار و پاکیزه باوفا سلام

عَلَيْكَ يا اَبَا الْحَسَن وَالْحُسَيْنِ اَلسَّلامُ

بر تو ای پدر بزرگوار حسن و حسین سلام

عَلَيْكَ يَا عَمُودَ الدِّينِ السَّلامُ عَلَيْكَ يا

بر تو ای ستون دین سلام بر تو ای

ص: 437

سَيِّدَ الْوَصِيِّينَ وَ اَمينَ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ

آقای اوصیاء و امانتدار پروردگار جهانیان و

دَيَّانَ يَوْمِ الدِّينِ وَخَيْرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ سَيِّدَ

حکومت کننده در روز جزا به اذن خدا و بهترین مؤمنان وآقای

الصِّدِّيقِينَ وَالصَّفْوَةَ مِنْ سُلالَةِ النَّبِيِّينَ وَ

صدّيقين و برگزیده از نژاد پیمبران و

بَابَ حِكْمَةِ رَبِّ الْعالَمينَ وَ خَازِنَ وَحْ-

درب حکمت پروردگار جهانیان و خزینه دار وحی او

وَعَيْبَةَ عِلْمِهِ وَالنَّاصِحَ لِأُمَّةِ نَبِيِّهِ وَالتَّالِيَ

گنجینه و دانشش امت خیرخواه و پیامبرش و پیرو

لِرَسُولِهِ وَالْمُوَاسِيَ لَهُ بنَفْسِهِ وَالنَّاطِقَ

رسولش که کسی و جانش را برای او به كف گرفت و گویای

بحُجَّتِهِ وَالدَّاعِى إِلَى شَريعَتِهِ وَالْمَاضِيَ

حجتش دعوت کننده و به شریعتش و رونده بر طريقه

ص: 438

عَلى سُنَّتِهِ اَللّهُمَّ اِنّى اَشْهَدُ أَنَّهُ قَدْ بَلَّغَ

و روش او !خدایا من گواهی دهم که آنچه بر عهده داشت از جانب

عَنْ رَسُولِكَ مَا حُمِّلَ وَ رَعى مَا اسْتُحْفِظَ

رسول تو همه را ،رساند شده نگهداری کرد آنچه از او خواسته شده بود

وَحَفِظَ مَا اسْتُودِعَ وَحَلَّلَ حَلالَكَ وَحَرَّمَ

حفظ کرد آنچه به او سپرده بود، و حلال کرد حلال تو را

حَرَامَكَ وَ اَقَامَ أَحْكامَكَ وَ جَاهَدَ

و حرام کرد حرام تو را، و برپا داشت احکامت را، و پیکار کرد

التَّاكِثينَ في سَبيلِكَ وَالْقَاسِطينَ في

با پیمان شکنان اصحاب (جمل در راهت و با زورگویان در

حُكْمِكَ وَالْمَارِقِينَ عَنْ أَمْرِكَ صَابِرًا

حکمت (معاویه و همدستانش) و با بیرون رفتگان از دین تو (خوارج)

مُحْتَسِبًا لا تَأْخُذُهُ فيكَ لَوْمَةُ لأيم اللهم

بردبارانه و پاداش ،جویانه و در راه تو باکی از سرزنش مردم نداشت !خدایا

ص: 439

صَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ

درود فرست او بر بهترین که درودی بفرستی بر یکی از

اوْلِيَآتِكَ وَأَصْفياتِكَ وَ أَوْصِيَاء أَنْبِيَاتِكَ

اولیاء و برگزیدگانت و اوصیاء پیمبرانت.

اللّهُمَّ هَذَا قَبْرُ وَلِيِّكَ الَّذِي فَرَضْتَ طَاعَتَهُ

خدایا! این قبر ولی تو است که اطاعتش را واجب فرمودی

وَ جَعَلْتَ في أَعْنَاقِ عِبادِكَ مُبايَعَتَهُ

و بيعتش را در گردن بندگانت قرار و خلیفه ات دادی که

وَخَليفَتِكَ الَّذِي بِهِ تَأْخُذُ وَتُغطى وَبِهِ تُثيب

به وسیلهٔ او بگیری و بدهی و به او پاداش نیک یا کیفر دهی و من

وَتُعَاقِبُ وَقَدْ قَصَدْتُهُ طَمَعًا لِمَا أَعْدَدْتَهُ

آهنگ او کرده ام به طمع آماده آنچه کرده ای برای

لاَوْلِيَائِكَ فَبِعَظيمِ قَدْرِهِ عِنْدَكَ وَجَليل

دوستانت پس سوگند به آن مرتبه که بزرگی نزد تو دارد

ص: 440

خَطَرِهِ لَدَيْكَ وَقُرْبِ مَنْزِلَتِهِ مِنْكَ صَلِّ عَلَى

و آن موقعیت شایانی که در پیش تو دارد و منزلت ،نزدیکش درود فرست بر

مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَافْعَلْ بي ما أَنْتَ اَهْلُهُ

محمد و آل محمد، و انجام ده با من آنچه را تو شایسته آنی

فَإِنَّكَ أَهْلُ الْكَرَمِ وَالْجُودِ وَالسَّلَامُ عَلَيْكَ يَا

که به راستی تو اهل بزرگواری و بخششی و سلام بر تو ای

مَوْلايَ وَ عَلَى ضَجِيعَيْكَ ءَادَمَ وَنُوحٍ وَ

مولای من و بر دو آرمیده در کنارت آدم و نوح و

رَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ

رحمت خدا و برکاتش

پس ضریح مطهر را ببوس و کنار سر مطهر حضرت بایست و بگو

يَا مَوْلايَ إِلَيْكَ وُفُودى وَ بكَ اَتَوَسَّلُ إلى

ای مولای من ورودم بر تو است و به وسیلهٔ تو توسل جویم به درگاه

رَبِّي في بُلُوغ مَقْصُودِي وَاشْهَدُ أَنَّ

پروردگارم در رسیدن به مقصود خویش و گواهی دهم که

ص: 441

الْمُتَوَسِّلَ بِكَ غَيْرُ خَائِبِ وَالطَّالِبَ بِكَ

هر کس به تو توسل جوید نومید نشود و جوینده به

عَنْ مَعْرِفَةٍ غَيْرُ مَرْدُودٍ إِلَّا بِقَضاءِ

توسط تو، از روی معرفت باز نگردد جز با حاجات شده؛ برآورده

حَوَائِجِهِ فَكُنْ لي شَفيعًا إِلَى اللهِ رَبِّكَ

پس تو و پروردگار شفیع من شو به درگاه خدا پروردگار تو

و رَبِّي فی قَضاءِ حَوَائِجِي وَتَيْسِيرِ

من در برآمدن حاجت هایم و آسان شدن کارهایم

أُمُورى وَكَشْفِ شِدَّتى وَ غُفْرَانِ ذَنْبي وَ

و برطرف شدن سختیم و آمرزش گناهم و

سَعَةِ رِزْقى وَ تَطويل عُمْرى وَ إِعْطاءِ

فراخی روزیم و درازی عمرم و دادن خواسته ام

سؤلي في وَاخِرَتي وَدُّنْيَايَ اللهُمُ الْعَنْ

در آخرتم و در دنیایم خدایا! لعنت فرست بر

ص: 442

قَتَلَةَ اَميرِ الْمُؤْمِنِينَ اَللّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ

کشندگان امیر مؤمنان خدایا لعنت فرست بر كُشَندِگان

الْحَسَنِ وَالْحُسَيْن اللّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ

حسن و حسين. خدایا! لعنت فرست بر کشندگان

الأئِمَّةِ وَعَذِّبْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا لَا تُعَذِّبُهُ

امامان و عذابشان کن به دردناک عذابی که تاکنون کسی

حَدًا مِنَ الْعالَمينَ عَذَابًا كَثِيرًا لَا انْقِطاعَ

عذابی بسیار که بریده از جهانیان را بدان عذاب نکرده باشی، باشی عذابی نشود

لَهُ وَلا أَجَلَ وَلَا أَمَدَ بِمَا شَآقُوا وَلَاةَ

و پایان مدت نداشته و باشد به که سزای آن دشمنی هایی که با

امُركَ وَأَعِدَّ لَهُمْ عَذَابًا لَمْ تُحِلَّهُ بِأَحَدٍ مِنْ

کاردارانت کردند برای آنها عذابی مهیا گردان که و به هیچ یک از

خَلْقِكَ اَللّهُمَّ وَأَدْخِلْ عَلَى قَتَلَةِ أَنْصَارِ

خلق خود وارد نکرده باشی !خدایا! و وارد کن بر کشندگان یاران

ص: 443

رَسُولِكَ وَ عَلَى قَتَلَةِ اَميرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ

رسولت و بر کشندگان امیر مؤمنان و

عَلَى قَتَلَةِ الْحَسَن وَ الْحُسَيْن وَ عَلى قَتَلَةِ

بر کُشندگان حسن و حسین و بر کشندگان

أَنْصَارِ الْحَسَن وَ الْحُسَيْن وَ قَتَلَةِ مَنْ قُتِلَ

یاران حسن و حسین و کشندگان هر کس که در راه دوستی

في وِلايَةِ الِ مُحَمَّدٍ أَجْمَعِينَ عَذَابًا أَلِيمًا

آل محمد مُضاعَفَا کشته شده است عذابی دردناک و دو چندان،

فِي أَسْفَلِ دَرَكٍ مِنَ الْجَحِيمِ

پایین ترین طبقه جهنم که تخفیف پیدا نکند از آنها

خَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَهُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ

عذاب و در آنجا سخت غمزده باشند و مورد لعن قرار گرفته

مَلْعُونُونَ نَاكِسُوا رُوسِهِمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ قَدْ

و سر به زیر در پیشگاه پروردگارشان که ببینند به

ص: 444

عايَنُوا النَّدَامَةَ وَالْخِزْيَ الطُّويلَ لِقَتْلِهِمْ

عیان پشیمانی رسوایی و طولانی را به کیفر این که کشتند

عِتْرَةَ أَنْبِيَائِكَ وَرُسُلِكَ وَأَتْبَاعَهُمْ مِنْ عِبَادِكَ

خاندان پیمبران و رسولان تو و پیروانشان را از بندگان

الصَّالِحِينَ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ فِي مُسْتَسِرِّ السِّرِّ

شایسته ات. خدایا! لعنتشان کن در نهان ترین نهان

وَظَاهِرِ الْعَلَانِيَةِ فِي أَرْضِكَ وَسَمَآئِكَ

و آشکار عیان در زمین و در آسمان

اللهُمَّ اجْعَلْ لى قَدَمَ صِدْقٍ فِي أَوْلِيَاتِكَ

!خدایا قرار ده برای من گامی از روی صدق و راستی درباره دوستانت

وَحَبِّبْ إِلَيَّ مَشَاهِدَهُمْ وَمُسْتَقَرَّهُمْ حَتَّى

و دوست گردان پیش من زیارتگاه و جایگاهشان را تا آنگاه

تُلْحِقَني بِهِمْ وَتَجْعَلَنِي لَهُمْ تَبَعًا فِي الدُّنْيَا

که مرا بدیشان ملحق گردانی و پیرو ایشانم کنی در دنیا

ص: 445

وَالَّا خِرَةِ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.

و آخرت ای مهربانترین مهربانان

سپس ضریح مطهر را ببوس و پشت به قبله رو به سمت قبر امام حسین (علیه السلام) کن و بگو

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللهِ السَّلامُ عَلَيْكَ

سلام بر تو ای اباعبدالله سلام بر تو

يَابْنَ رَسُولِ اللهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ اَم

ای فرزند رسول خدا سلام بر تو ای پسر امیر

الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ فَاطِمَةَ

مؤمنان سلام بر تو ای فاطمه پسر

الزَّهْرَاءِ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ اَلسَّلامُ

زهرا بانوی زنان جهانیان سلام

عَلَيْكَ يا اَبَا الْأَئِمَّةِ الْهَادِينَ الْمَهْدِيِّينَ

بر تو ای پدر امامان راهنمای راه یافته

ص: 446

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا صَريعَ الدَّمْعَةِ السَّاكِبَةِ

سلام بر تو ای کشته اشک ریزان

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْمُصيبَةِ الرَّاتِبَةِ

سلام بر ای تو صاحب مصیبت پیاپی و همیشگی

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَى جَدِّكَ وَأَبيكَ

سلام بر تو و بر جدت و پدرت

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلى أُمِّكَ وَاَخيكَ

سلام بر تو و مادرت و برادرت

السَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَى الْأَئِمَّةَ مِنْ ذُرِيَّتِكَ

سلام بر تو و بر امامان از فرزندانت

وَبَنيكَ أَشْهَدُ لَقَدْ طَيَّبَ اللهُ بِكَ التُّرابَ

و پسرانت گواهی دهم که راستی خدا خاک بی ارزش را

وَأَوْضَحَ بِكَ الْكِتَابَ وَجَعَلَكَ وَ أَبَاكَ وَ

به وسیله تو خوشبو کرد و (حقایق) قرآن را به تو واضح کرد و

ص: 447

جَدَّكَ وَ أَخَاكَ وَ بَنِيكَ عِبْرَةً لِأُولِي الْأَلْبَابِ

قرار داد تو را و پدرت و جدت و برادرت و فرزندانت را مایه عبرت

يَابْنَ الْمَيَامِينِ الْأَطْيَابِ التَّالِينَ الْكِتَابَ

و پندی پندی برای صاحبان .خرد ای فرزند مردان خجسته پاک و آن خوانندگان

جَهْتُ سَلامى إِلَيْكَ صَلَوَاتُ اللهِ وَسَلامُهُ

،قرآن سلامم را به سوى تو متوجه کنم، درودهای خداو سلام

عَلَيْكَ وَجَعَلَ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْكَ

او بر تو باد، دهد قرار و دلهای مردم را هواخواه تو،

مَا خَابَ مَنْ تَمَسَّكَ بِكَ وَلَجَأَ إِلَيْكَ.

نومید نشد آن کس که به تومتمسک گشت به و تو پناه آورد

سپس برو کنار پای حضرت و بگو بعو السَّلامُ عَلَى أَبِي الْأَئِمَّةِ

سلام بر پدر امامان

وَخَلِيلِ النُّبُوَّةِ وَالْمَخْصُوص بِالْأُخُوَّة

و خلیل نبوت و مخصوص به برادری (پیغمبر)

ص: 448

اَلسَّلامُ عَلَى يَعْسُوبِ الدِّينِ وَالأيمَانِ وَ

سلام بر بزرگ دین و ایمان و

كَلِمَةِ الرَّحْمَنِ السَّلامُ عَلى ميزانِ

کلمه خدای ،رحمان سلام بر میزان

الأَعْمَالِ وَمُقَلِّبِ الْأَحْوَالِ وَسَيْفِ ذِى

اعمال و زیر و روکننده احوال و شمشیر خدای

الْجَلالِ وَ سَاقِي السَّلْسَبيل الزلال

ذوالجلال و ساقی آب زلال سلسبيل

اَلسَّلامُ عَلَى صَالِحَ الْمُؤْمِنينَ وَ وَارِثِ

سلام بر شایسته مؤمنان و وارث

علم النَّبِيِّينَ وَ الْحَاكِمِ يَوْمَ الدِّينِ السَّلامُ

دانش پیمبران و حکومت کننده در روز جزاء سلام

عَلَى شَجَرَةِ التَّقْوى وَسامِع السّلام

بر نهال کهنسال تقوا و پرهیزکاری و شنوای راز

ص: 449

وَالنَّجْوى اَلسَّلامُ عَلَى حُجَّةِ اللهِ الْبالِغَةِ وَ

و سخنان پنهانی، سلام بر حجت رسای خدا و

نِعْمَتِهِ السَّابِغَةِ وَ نِقْمَتِهِ الدَّامِغَةِ السَّلامُ

نعمت فراوانش و عذاب کوبنده اش سلام

عَلَى الصِّرَاطِ الْوَاضِح وَ النَّجْمِ اللائح

بر راه نمایان و اختر فروزان

والإمام الناصح و الزِّنَادِ الْقَادح وَ رَحْمَةُ الله

و پیشوای خیرخواه و مشعل تابان و رحمت خدا

بَرَكاتُه بس بعد اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ

بگو و برکاتش بر او باد !خدایا درود فرست بر امیر مؤمنان

عَلِيّ بْن ابيطالِب اَخى نَبِيِّكَ وَ وَلِيّهِ وَ

على بن ابیطالب برادر پیامبرت و ولی و دانشش

ناصِرِهِ وَ وَصِيَّهِ وَ وَزيرِهِ وَ مُسْتَوْدَع

یاور و وصي و وزیر و نگهدار

ص: 450

عِلْمِهِ وَ مَوْضِعِ سِرِّهِ وَ بَابِ حِكْمَتِهِ وَ

جایگاه رازش و درب حکمتش و

الناطق بحُجَّتِهِ وَ الداعى إلى

گویای برهانش و خواننده به سوی

شَرِيعَتِهِ وَ خَلِيفَتِهِ فِي أُمَّتِهِ وَ مُفَرِّج الْكَرْبِ

شریعتش و جانشین او در امتش و دور کننده اندوه از

عَنْ وَجْهِهِ قَاصِمِ الْكَفَرَةِ وَ مُرْغِمِ الْفَجَرَةِ

چهره اش شکننده (شوکت) خاک کافران و به مالنده (بینی)

الَّذِي جَعَلْتَهُ مِنْ نَبِيِّكَ بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ

فاجران آن کس که منزلتش را نسبت به پیامبرت منزلت هارون از

مُوسى اَللّهُمَّ وَالِ مَنْ والاهُ وَ عَادِ مَنْ

موسی قرار دادی خدایا دوست دار دوستدارش را و دشمن دار هر که

عَادَاهُ وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَنْ

دشمنش دارد و یاری کن هر که یاری اش کند خوار کن هر که دست

ص: 451

خَذَلَهُ وَ الْعَنْ مَنْ نَصَبَ لَهُ مِنَ الْأَوَّلِينَ

از یاری اش باز دارد و لعنت کن هر که در برابرش بایستد از اولین

وَالْآخِرينَ وَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ

و ،آخرین و درود فرست بر او بهترین درودی را که

عَلى أَحَدٍ مِنْ أَوْصِيَاءِ أَنْبِيَائِكَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ.

بفرستی بر یکی از اوصياء پیمبرانت ای پروردگار جهانیان

سپس جهت زیارت حضرت آدم (علیه السلام) و حضرت نوح (علیه السلام) برگرد کنار سر مطهر

حضرت و بگو

زیارت حضرت آدم (علیه السلام)

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا صَفِيَّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ

سلام بر تو ای برگزیده خدا سلام بر تو

يَا حَبِيبَ اللهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا نَبِيَّ اللهِ

ای حبیب خدا سلام برتو ای پیامبر خدا

ص: 452

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا

سلام بر تو ای امانتدار خدا سلام بر تو ای

خَلِيفَةَ اللهِ فِي أَرْضِهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا

خلیفه خدا در روی ،زمین سلام بر ای تو پدر

الْبَشَرِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَ عَلَى رُوحِكَ وَ

افراد بشر سلام تو و بر روح

بدَنِكَ وَ عَلَى الظَّاهِرِينَ مِنْ وَلْدِكَ

و بدنت و بر پاکان از فرزندانت و

ذُرِّيَّتِكَ وَصَلَّى اللهُ عَلَيْكَ صَلوةَ لَا يُحْصِيها

که نژادت و درود خدا بر تو، درودی که شماره اش نتواند

إلَّا هُوَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكَاتُهُ

جز او و رحمت خدا و برکاتش

ص: 453

زیارت حضرت نوح (علیه السلام)

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا نَبِيَّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ

سلام بر تو ای پیامبر خدا سلام بر تو

يَا صَفِيَّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللهِ

ای برگزیده خدا سلام بر تو ای ولی خدا

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا حَبيبَ اللهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا

سلام بر تو ای حبیب خدا سلام بر تو ای

شَيْخَ الْمُرْسَلِينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللهِ

بزرگ ،رسولان سلام بر تو ای امانتدار خدا

فى اَرْضِهِ صَلَوَاتُ اللهِ وَ سَلامُهُ عَلَيْكَ وَ

در زمین درودهای خدا و سلامش بر تو و بر

عَلَى رُوحِكَ وَ بَدَنِكَ وَ عَلَى الطَّاهِرينَ مِنْ

روح تو و بدنت و بر پاکان از

ولدِكَ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ

فرزندانت و رحمت خدا و برکاتش بر تو باد

ص: 454

نماز زیارت

1- نماز زیارت امیر المؤمنين (علیه السلام)

نماز زیارت امیرالمؤمنین (علیه السلام) دو رکعت است بدینگونه که در رکعت اوّل بعد از حمد سوره الرحمن و در رکعت دوم بعد از حمد سوره سوره یس خوانده شود.

بعد از نماز، تسبیحات حضرت زهراء علیها السلام بگو و استغفارکن و در حق خود دعا نما، سپس بگو

اَللّهُمَّ إِنِّى صَلَّيْتُ هَاتَيْنِ الرَّكْعَتَيْنِ

خدایا! من خواندم این دو رکعت نماز که را

هَدِيَّةً مِنّى إِلى سَيِّدِي وَ مَوْلايَ وَلِيِّكَ

هدیه ای باشد از من به آقا سوی و مولایم ولى تو

و اَخى رَسُولِكَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ وَ سَيّدِ

و برادر رسولت امیر مؤمنان و آقای

الْوَصِيِّينَ عَلِيٌّ بن ابيطالِب صَلَوَاتُ اللهِ بْنِ اللَّهِ

اوصياء على بن ابی طالب که درودهای خدا

ص: 455

عَلَيْهِ وَ عَلَى الِهِ اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى

بر او و بر آلش باد خدایا! پس درود فرست بر

مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ تَقَبَّلْها مِنّى

محمد و آل محمد و بپذیر آن را از من و

وَاجْزني عَلى ذلِكَ جَزَاءَ الْمُحْسِنِينَ

پاداشم ده بر آن به پاداش نیکوکاران

اَللّهُمَّ لَكَ صَلَّيْتُ وَ لَكَ رَكَعْتُ وَ لَكَ

خدایا من برای تو نماز خواندم و برای تو رکوع کردم و برای تو

سَجَدْتُ وَحْدَكَ لا شَريكَ لَكَ لأَنَّهُ لا تَكُونُ

سجده کردم تویی که یگانه ای و شریک نداری

الصَّلوةُ وَالرُّكُوعُ وَالسُّجُودُ إِلَّا لَكَ لاَ نَّكَ أَنْتَ

زیرا که نماز ركوع و سجود جز برای تو نیست؛ زیرا تویی آن

اللهُ لَا إِلَهَ إِلَّااَنْتَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ

خدایی که معبودی جز تو نیست خدایا! درود فرست بر محمد

ص: 456

وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ تَقَبَّلْ مِنّى زِيَارَتي وَ

و آل محمد و بپذیر از من زیارتم را و

أعْطِني سُؤلى بِمُحَمَّدٍ وَ الِهِ الطَّاهِرينَ

عطا کن به من خواسته ام را به حق محمد و خاندان پاکش

ب - نماز زيارت حضرت آدم (علیه السلام) و حضرت نوح (علیه السلام)

برای هرکدام دو رکعت نماز زیارت بخوان.سپس سجده شکربجا آور و در سجده :بگو -هُمَّ إِلَيْكَ تَوَجَّهْتُ وبِكَ

!خدایا به درگاه تو رو آوردم و به تو

اعْتَصَمْتُ وَ عَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ اللّهُم أَنْتَ

تمسک جستم و بر تو توكل کردم. خدایا! اعتمادگاه تویی

تَقَتَى وَ رَجَائِي فَاكْفِنِي مَا أَهَمَّنِي وَ مَا

و مایه امید ،من از من کفایت کن آنچه مرا به اندیشه خود فرو برده

لا یهمنی وَمَا أَنْتَ أَعْلَمُ به مِنِّى عَزَ

و آنچه که اندیشه مرا مشغول نکرده و آنچه را تو بدان داناتر از منی

ص: 457

جارُكَ وَ جَلَّ ثَنَاؤُكَ وَ لَا إِلَهَ غَيْرُكَ صَلِّ

پناهنده تو عزیز است و مدح و ثنایت والا ،است معبودی جز تو نیست

عَلَى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَقَرِّبْ فَرَجَهُم

درود فرست بر محمد و آل محمد و فرج آنان را نزدیک کن

سپس گونه راست خود را بر زمین بگذار و بگو: ارْحَمْ ذَلّي بَيْنَ

رحم کن به خواری من در برابرت

يَدَيْكَ وَ تَضَرُّعى إِلَيْكَ وَ وَحْشَتی مِنَ

و زاریم به درگاهت و به ترس و وحشتم از

النَّاسِ وَ أُنْسى بِكَ يَا كَريمُ يَا كَريمُ يَاكَر

مردم و انسم تو کریم ای بزرگوار

سپس گونه چپ خود را بر زمین بگذار و بگو لا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ

ای !بزرگوار معبودی جز خدا

ربی حَقَّا حَقًّا سَجَدْتُ لَكَ يا رَبِّ تَعَبدًا

پروردگارم نیست سجده کنم پروردگارا از روی پرستش

ص: 458

وَرِقًا اَللّهُمَّ إِنَّ عَمَلى ضَعِيفٌ فَضاعِفَهُ

خدایا به راستی کردارم کردارم ناتوان است پس آن را دو چندان كن

لی یا كَريمُ یا گرپه یا كَريمُ

برایم ای بزرگوار ای بزرگوار ای !بزرگوار

سپس به سجده برو و صد مرتبه بگو «شُكْراً»

ص: 459

سرزمین و مسجد کوفه

* وجه تسميه كوفه

کوفه را از جهت «کوفه» نامیده اند که زمینی ریگستانی داشت و یا به این سبب که محل تجمع مردم گردید

* تاریخچه کوفه

شهر ،کوفه از مهمترین شهرهای جهان اسلام است طبق ،روایات این شهر مدفن بسیاری از انبیاء اوصیا ،اولیا، صلحا و علماست، تاریخ بنای ابتدایی شهر به طور دقیق معلوم نیست، آنچه مسلم است قدمت زیاد این شهر است، کوفه در سال 17 «هق» پس فتح قادسیه و مدائن به دستور خلیفه دوم توسط سعد وقاص تجدید بنا شد. از آن پس این ،شهر خان هجرت مسلمین بوده و به قبلة الاسلام معروف شده است سالها مرکز علم و فرهنگ و سیاست بوده و در طول تاریخ اسلام حوادث تلخ و شیرین فراوان به خود دیده است. اوج شهرت و عزت و افتخار شهر کوفه زمانی است که امام علی (علیه السلام) در سال 36 ه-ق این شهر را مرکز حکومت اسلامی قرار داد. این امر کوفه را به مرکز مهم برای فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بدل کرد و باعث اقبال طوایف و قبایل جامعه اسلامی به این شهر شد خروج امام علی (علیه السلام) از مدینه و

ص: 460

گزینش کوفه برای مرکز خلافت کار آسانی نبود، همچنان که گریزی از آن نبود درست همانند زمانی که رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) شهر مکه را با آن همه قداست ترک کرد ورود امام علی (علیه السلام) به کوفه را نیز باید نوعی هجرت برای حفظ دین از دست پیمان شکنان و فاسدان چون معاویه دانست.

حضرت صادق (علیه السلام) سرزمین ،کوفه حرم خداوند تبارک و تعالی و رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) و حضرت علی (علیه السلام) است. (1)

راوی میگوید فراموش کرده ام که از امام صادق (علیه السلام) یا امام باقر (علیه السلام) شنیده ام که فرمودند بعد از حرم خدا و حرم پیامبر اکرم صلى الله عليه وسلمه برترین سرزمین کوفه است و این ،زمین پاک و پاکیزه است و در آن قبور انبیای مُرسَل و غیر مرسل و اوصیای انبیا است. (2)

تعداد انبیا صد و بیست و چهار هزار نفر بوده که تعدادی از آنها مُرسَل و تعدادی غیر مُرسل بودهاند نبی غیر مُرسَل کسی است که به او وحی میشود؛ ولی مأموریت برای تبلیغ ندارد؛ ولی نبی مُرسَل آن است که به او وحی میشود و موظف به تبلیغ دین خدا نیز هست و باید خود را در جامعه به عنوان پیامبر و رسول معرفی کند

ص: 461


1- بحار الانوار، ج 100 ص 400
2- كامل الزيارات، باب 8 حدیث 12

امام صادق (علیه السلام) : قبر حضرت ابراهیم در کوفه است (1)

محل قبر حضرت ابراهیم (علیه السلام) مشخص نیست.

امام صادق (علیه السلام) سرزمین کوفه باغی از باغ های بهشت است و در آن قبر سیصد و هفتاد پیامبر و ششصد وصی و جانشین پیامبر قرار دارد. (2)

امام صادق (علیه السلام) یک در هم خرج کردن در سرزمین کوفه، معادل صد در هم خرج کردن در غیر از این سرزمین است (3)

منظور از این حدیث آن است که خرج کردن در کوفه امری پسندیده و نیکو است و فضیلت آن به اندازهٔ دویست برابر خرج کردن در مکانهای دیگر است

امام علی (علیه السلام) کوفه خانۀ حضرت آدم نوح و ادریس، علی نبینا و آله و علیه السلام بوده است (4)

پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) : خداوند از میان تمام ،زمین چهار سرزمین را برگزیده است:

.1 مكّه .2 مدینه .3 بیت المقدس 4 کوفه

ص: 462


1- بحار الانوار، ج 100 ص 405
2- همان: ج 100 ص 405 .
3- همان ج 100 ص 399
4- همان: ج 100: ص 390.

و منظور از آیه ی دوم سوره ی تین وَطُور سینین)، کوفه است. (1) آری کوفه آن چنان مقدس و مبارک است که خداوند در قرآن کریم به آن سرزمین قسم یاد می

کند

امیرالمؤمنين (علیه السلام) : مسجد کوفه خانه حضرت آدم و نوح و ادریس است (2)

امام علی (علیه السلام) : حضرت ابراهیم و حضرت خضر علی نبینا و آله و علیهما السلام، در مسجد کوفه نماز خوانده اند و حضرت مهدی (علیه السلام) نیز در این مسجد نماز می خوانند (3)

امام رضا (علیه السلام) : مسجد کوفه خانه ی حضرت نوح بوده است و در قرآن شریف سوره ی نوح (آیه (28) آمده است که حضرت نوح دعا کرد: خدایا من و پدر و مادرم و هر انسان مؤمنی را که به خانه من داخل می شود ببخشای

آيه قرآن ارَّبِّ اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَمَن دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِنًا)

پس یکی از اثرات داخل شدن به مسجد کوفه آمرزیده شدن گناهان است. (4)

ص: 463


1- بحار الانوار ، ج 100 ص 392؛ خصال صدوق، ج 1 ص 212
2- امالی صدوق: ص 227 و 228 مجلس 40 حدیث 8
3- امالی صدوق مجلس 40 حدیث 8؛ بحار الانوار، ج 100 ص 390
4- بحار الانوار، ج 100: ص 261 و 262

امام علی (علیه السلام) : مسجد کوفه در روز قیامت برای کسانی که در آن نماز خوانده اند شفاعت میکند و شفاعتش قبول میشود (1)

امام صادق (علیه السلام) هیچ ملک مقرب و پیامبر مرسل و انسان صالح نیست مگر این که در مسجد کوفه نماز خوانده است (2)

امام صادق (علیه السلام) اگر مردم فضیلت مسجد کوفه را می دانستند به این مسجد می آمدند؛ اگرچه به روش اطفال که روی دست و شکم راه میروند (3)

امام صادق (علیه السلام) : مسجد کوفه در زمان ظهور مرکز قضاوت امام ،زمان سلام الله علیه است (4)

پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) آن زمان که به معراج رفتم بنا شد به پایین برگردم و در مسجد کوفه دو رکعت نماز خواندم و دوباره به معراج رفتم. (5)

این نشان از اهمیت فوق العاده این مسجد است که پیامبر را از معراج به پایین می آوردند تا در آنجا نماز بخواند.

ص: 464


1- امالی صدوق ص ،228، مجلس 40 حدیث 8
2- بحارالانوار، ج 100 ص 405
3- همان ص 395 - کافی ج 3 ص 487
4- همان، ج 53: ص 11.
5- همان، ج 100 ص 402 و 403.

امام صادق (علیه السلام) : قبله این مسجد بستانی از بستانهای بهشت است. طرف راست آن بستانی و طرف چپ آن نیز بستانی دیگر از بستانهای بهشت است و نشستن انسان در این مسجد حتی بدون این که ذکری بگوید عبادت است. (1)

امام علی (علیه السلام) هزار پیامبر و هزار وصی پیامبر در مسجد کوفه نماز خوانده اند. (2)

امام علی (علیه السلام) برکتی که از مسجد کوفه منتشر میشود تا فاصله ی دوازده میلی میرسد. (3)

هر میل، دوکیلومتر است.

آن حضرت همچنین فرموده اند جانب راست این مسجد برکت و نیک بختی است و در وسطش چشمهای از ،روغن چشمهای از شیر و چشمه ای از شراب است و از همین مکان کشتی حضرت نوح علی نبینا و آله و علیه السلام، حرکت کرد. (4)

امام صادق (علیه السلام) : حضرت نوح علی نبینا و آله و علیه السلام کشتی

ص: 465


1- كامل الزيارات : باب 8 حدیث 5
2- بحار الانوار ، ج 100 ص 394؛ کافی ج 3 ص 488
3- کافی ج 3 ص 488؛ بحارالانوار، ج 100 ص 403 و 404
4- بحارالانوار، ج 100: ص 403 و 404؛ کافی، ج 3 ص 488

خود را در مسجد کوفه ساخت (1)

و طبق حدیث دوم باب دهم کتاب کامل الزیارات، پس از طواف دور خانه خدا دوباره به مسجد کوفه بازگشت و زمین به فرمان خدا خشک شد و کشتی همانجا فرود آمد؛ یعنی ابتدا و انتهای سفر حضرت نوح مسجد کوفه بوده است.

این مسجد یکی از چهار مکانی است که مسافر میتواند نماز خود را در آن تمام بخواند در این چهار مکان انسانها آن چنان آرامشی دارند که گویا در سفر نیستند بلکه در وطن هستند.

امام علی (علیه السلام) : هیچ غمگینی به این مسجد داخل نشده که در آن نماز خوانده و برای رفع مشکل و اندوهش دعا کرده باشد؛ مگر اینکه غم او برطرف و حاجتش برآورده شده است. (2)

امام رضا (علیه السلام) یک نماز فرادی در مسجد کوفه بهتر از هفتاد نماز جماعت در غیر مسجد کوفه است (3)

این هم از استثنائات است که نماز فرادی بر نماز جماعت ترجیح پیدا کرده است.

ص: 466


1- بحار الانوار، ج 100 ص 395
2- همان ص 403 و 404
3- همان ص 397

امام علی (علیه السلام) یک نماز واجب در مسجد کوفه معادل یک حج همراه پیامبر است و یک نماز نافله (مستحبّی) در مسجد کوفه معادل یک عمره همراه پیامبر است. (1)

امام صادق (علیه السلام) : یک نماز واجب در مسجد کوفه معادل هزار نماز در غیر آن مسجد است و یک نماز نافله مستحبی در مسجد کوفه معادل پانصد نماز در غیر آن مسجد است. (2)

در این مسجد محلی است به نام «دَكّة القضاء»، که حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) آنجا مینشستند و قضاوت میکردند. (3)

بیت الطَّشت نیز به «دكّة القضاء» متصل است و محلّ ظاهر شدن کرامت و معجزه ی حضرت علی (علیه السلام) است که حکایت آن از این قرار است دختری بی شوهر در میان آب بوده که زالویی داخل شکم او می شود و زالو کم کم بزرگ شده شکم دختر نیز بزرگ میشود برادران دختر نسبت به وی بدگمان میشوند و برای تعیین حکم نزد امیرالمؤمنین (علیه السلام) میروند حضرت هم از قابلهای میخواهند وضعیت او را بررسی کند. قابله میگوید دختر آبستن است و فرزندی در شکم دارد. امام علی (علیه السلام)

ص: 467


1- بحارالانوار، ج 100 ص 400
2- همان ص 4058 و ص 398 ؛ کافی، ج 3 ص 487
3- مفاتيح الجنان.

که از علم الهی برخوردار بودند، دستور میدهند دختر را در ظرفی از لجن بنشانند. پس از مدتی زالویی از شکم دختر بیرون می آید. (1)

محلی در این مسجد هست به نام دكّة المعراج و این همان مکانی است که در شب معراج پیامبر از آسمان در آن نزول کردند و دو رکعت نماز خواندند. (2)

مکانی در این مسجد است که ستون هفتم نام دارد و حضرت ،آدم علی نیبّنا و آله و علیه السّلام در همین مکان توبه کرد و حضرت ابراهیم نیز در این مکان نماز میخواند (3)

روایت است که امیرالمؤمنین و امام حسن مجتبی و امام سجاد (علیهم السلام) رو به این ستون و در نزدیک آن نماز میخوانده.اند

این روایت ترکیب از دو حدیث از کتاب «آمالی صدوق: ص 312، مجلس 51، حدیث 12 و کافی، ج 3، ص 489 است.

در حدیث معتبر دیگری آمده است در هر شب شصت هزار ملک از آسمان پایین آمده، نزد ستون هفتم نماز میخوانند و تا روز قیامت در این مکان میمانند و شب دیگر به همین تعداد ملک نازل میشود و نزد

ص: 468


1- مفاتيح الجنان.
2- همان.
3- همان.

این ستون نماز میخوانند و تا قیامت آنجا میمانند و شبهای بعد نیز همین گونه است . (1)

لازم به ذکر است که ملائکه از جنس ماده نیستند؛ بلکه مجرّدند و مکانی را اشغال نمیکنند؛ بنابراین با چشم ظاهر قابل رؤیت نیستند.

مکان دیگری در این مسجد است به نام ستون پنجم که از روایات معلوم میشود این ستون و ستون ،هفتم اشرف مکانهای این مسجد است و حضرت ابراهیم علی نبینا و آله و علیه السّلام در این مکان نماز میخواندند البته حضرت ابراهیم خلیل در همه ی محل ها نماز میگزاردند؛ ولی ستون پنجم مصلای دائمی ایشان بوده است. (2)

امام صادق (علیه السلام) : ستون پنجم مسجد کوفه مقام جبرئیل، سلام الله علیه است. (3)

یعنی گاهی حضرت جبرئیل در این مکان حاضر میشدند

محلی دیگر در این مسجد هست به نام محراب امیرالمؤمنین (علیه السلام) که محل ضربت خوردن ایشان است (4)

ص: 469


1- کافی، ج 3 ص .489
2- بحارالانوار، ج 100 ص 406
3- همان: ص 406
4- مفاتیح الجنان.

قابل توجه است که این مسجد مقدس و منوّر مقامهای متعددی دارد و جای جای آن یادآور حضور انبیا و اولیا و ائمه معصومين (علیهم السلام) است

نماز حاجت در مسجد کوفه

امام ،ششم حضرت صادق آل محمد (علیهم السلام) فرمودند:

کسی که دو رکعت نماز حاجت در مسجد کوفه بخواند و در هر رکعت سوره های حمد ،فلق ناس ،توحید، کافرون ،نصر، اعلی و قدر را بخواند و حاجت خود را از خداوند متعال بخواهد هر حاجتی داشته باشد مستجاب خواهد شد. (1)

مختار ثقفی

مختار با مسلم بیعت کرد و او را به خانه برد به همین خاطر ابن زیاد او را به زندان انداخت و در روز عاشورا به همراه میثم تمار در زنان ابن زیاد بود میثم در زندان به او گفت تو به خونخواهی امام حسین (علیه السلام) قیام میکنی و ابن زیاد را میکشی (2)

مختار پس از جریان کربلا قیام کرد و قاتلین امام حسین (علیه السلام) را به

ص: 470


1- مفاتيح الجنان.
2- معجم رجال الحديث ج 19، ص 101.

جهنم فرستاد. او افتخار جدا کردن سر ابن زیاد را داشت و در 67 سالگی در درگیری با سپاهیان عبدالله بن زبیر به شهادت رسید.

امام باقر (علیه السلام) : مختار را دشنام ندهید؛ او قاتلین ما را کشت و برای خونخواهی ما قیام کرد (1)

امام سجاد (علیه السلام) نیز در حال سجده این چنین دعا کردند: خدا به مختار خیر دهد. (2)

هانی بن عروة

هانی از صحابهی پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) و از یاران امیرالمؤمنین على (علیه السلام) بود و از بزرگان کوفه به شمار میرفت و هزاران نفر مسلّح به فرمان او بودند ابن زیاد او را به خاطر میزبانی مسلم بن عقیل شهید کرد و بدن او را در بازار به دار آویخت

مسلم بن عقیل

،مسلم پسر عموی امام حسین (علیه السلام) و فردی رشید و جوانمرد بود. در جنگ صفین امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را همراهی کرد و سرانجام در قصر دارالاماره ی کوفه به دستور ابن زیاد سر از بدنش جدا شد.

ص: 471


1- بحار الانوار، ج 45 ص 343
2- همان ص 344؛ رجال الکشی

امام حسین (علیه السلام) در مورد مسلم نوشتند:

«آخى وَابْن عَمِّى وَثِقَتى مِنْ أَهْلِ بَيْتى».

مسلم برادر و پسر عموی من و انسانی مورد وثوق از اهل بیت من است. (1)

پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند مسلم به خاطر دوستی امام حسین (علیه السلام) کشته خواهد شد و مؤمنین بر او خواهند گریست و فرشتگان بر او صلوات میفرستند

سپس اشک بر چهره ی پرمهرشان جاری شد و فرمودند:

از آنچه بعد از من به خاندانم روا میدارند به خدا شکایت میکنم (2)

دارالاماره کوفه

سمت قبله ی مسجد کوفه در کنار خانه حضرت علی (علیه السلام) دارالاماره کوفه است که محل حکومت ابن زیاد بود و هنوز پایه های آن پابرجا است موقعیت این قصر را پیر مردی برای عبدالملک مروان چنین تعریف میکند

من با دو چشم خود دیدم که در این ،قصر عبیدالله بن زیاد سر مسلم

ص: 472


1- معجم رجال الحدیث، ج 18 ص 150
2- همان ص 150؛ امالی صدوق مجلس ،27 حدیث 3، ص 128 و 129.

بن عقیل را جدا کرد و مختار هم سر عبیدالله بن زیاد را جدا کرد؛ مصعب هم سر مختار را جدا کرد و تو ای عبدالملک مروان سر مصعب را جداکردی.

هنگامی که عبدالملک مروان این واقعه را شنید وحشت و اضطراب تمام وجودش را تسخیر کرد و دستور تخریب این قصر بزرگ را داد و از آن زمان تا به حال به همان صورت مانده است. (1)

میثم تمار

میثم از بزرگترین و برگزیده ترین اصحاب امیرالمؤمنین و امام حسن مجتبی و امام حسین (علیهم) است. او مردی صاحب کرامت بود و از یاران صاحب سرّ اهل بیت به شمار میرفت و در روز عاشورا به همراه مختار ثقفی در زندان ابن زیاد بود. او در زندان به مختار خبر داد که تو از زندان آزاد میشوی و به خونخواهی امام حسین (علیه السلام) قیام خواهی کرد و ابن زیاد را خواهی کشت (2)

یکی از دوستان میثم میگوید در روز جمعه با میثم تمار در رود فرات بودیم که ناگاه نسیمی وزید میثم که از علم الهی برخوردار

ص: 473


1- منتهى الآمال، ج 3.
2- معجم رجال الحديث، ج 19 ص 101

بود گفت نسیم نشانه این است که الآن معاویه به قعر جهنم وارد شد. هفته ی بعد شخصی از شام خبر آورد که جمعه گذشته معاویه از دنیا رفته است و من به یاد آوردم که شاگرد امیرالمؤمنین میثم تمار در همان لحظه این خبر را به من داده بود (1)

امام علی (علیه السلام) به میثم فرمودند تو با من و در درجه من هستی (2)

امام رضا (علیه السلام) : روزی میثم به خانه امیرالمؤمنین (علیه السلام) آمد و دید امام خواب است. او هم صدای خود را بلند کرد و گفت ای انسان خواب به خدا قسم محاسن شما از خون سر شما خضاب خواهد شد. حضرت علی (علیه السلام) گفتند ای ،میثم داخل شو راست گفتی؛ اما به خدا قسم دستها و پاها و زبان تو نیز به دست خادم خارجی پسر کنیز فاجر عبیدالله بن زیاد قطع خواهد شد. (3)

میثم در سال آخر عمر خویش که به حج مشرف شد به دیدار همسر خوب پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) ام سلمه .رفت ام سلمه به او گفت: پیامبر اکرم زیاد از شما یاد میکرد و در نیمه های شب سفارش شما را به علی (علیه السلام) می کرد (4)

ص: 474


1- معجم رجال الحدیث، ج 19 ص 95
2- همان ص 97
3- همان ص 98.
4- همان ص

مولى الموحدين، يعسوب الدین امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به میثم خبر دادند که تو را بر روی درخت نخلی که در فلان مکان است به دار می.آویزند به همین خاطر میثم نیز گاهی در کنار این نخل نماز می.خواند (1)

هنگامی که ابن زیاد میثم را احضار کرد از او خواست تا علی (علیه السلام) را تکذیب کند میثم نیز در کمال شجاعت و دلیری پاسخ داد: «همان عيل (علیه السلام) کیفیت شهادت مرا به من خبر داده است؛ او به من گفته است که تو دست و پا و زبان مرا قطع خواهی کرد ابن زیاد نیز دستور داد او را به دار بیاویزند و دستها و پاها و زبان مبارک او را قطع کنند (2)

هنگامی که میثم دلاور را به درخت آویزان کرده بودند شخصی به او گفت: نباید با تو این چنین میکردند. میثم نیز پاسخ داد به خدا قسم این درخت جز برای من نرویید (3)

کمیل بن زیاد نخعی

کمیل از سابقین مقربین و ثقات و از اصحاب سرّ مولا على (علیه السلام) است که دعای کمیل ،او شخصیت او را جاودانه کرده است.

ص: 475


1- معجم رجال الحديث، ج 19 ص 100
2- همان ص 99 و 100
3- همان ص 95

حجاج بن یوسف ثقفی کمیل را خواست؛ ولی وی خود را تسلیم حاکم ظالم نکرد حجاج هم سهم بیت المال قوم و قبیله ی کمیل را قطع کرد. کمیل که اوضاع را چنین دید با خود گفت: من پیر هستم و عمرم رو به پایان است؛ سزاوار نیست قوم خویش را از این سهم محروم کنم با این فکر نزد حجاج رفت و به او گفت عمر من تمام است و مولایم علی به من خبر داده است که تو قاتل من هستی حجاج هم او را به جرم دوستی و ولایت امام امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به قتل رساند. (1)

در محل قبر ،کمیل جمعی از بزرگان اصحاب امیرالمؤمنین (علیه السلام) مدفون هستند که یکی از آنها کمیل است و بقیه قبرشان مشخص نیست و احتمال دارد رُشَيْد هَجَری که جلالت قدرش از کمیل بیشتر است و احنف بن قیس در کنار کمیل مدفون باشند.

در این محل ظالمین خیانتکاری همچون زیاد، پدر عبیدالله و مغيرة بن شعبه و ابوموسی اشعری نیز دفن هستند (2)

مسجد سهله

امام صادق (علیه السلام) : مسجد سهله منزل حضرت ادریس بوده و ایشان در

ص: 476


1- معجم رجال الحدیث، ج 14 ص 129
2- هدية الزائرين و بهجة الناظرين.

این محل خیاطی میکرده و نماز میخوانده است. این مسجد منزل حضرت ابراهیم نیز بوده است (1)

امام صادق (علیه السلام) میفرمایند مسجد سهله خانه ی حضرت خضر .است

امام جعفر صادق (علیه السلام) : دمیدن در صور در همین مکان واقع میشود و این مسجد محل عبور و مرور به طرف محشر است. (2)

سزاوار است مؤمنین در مسجد سهله به یاد قیامت باشند و از ترس عذاب الهی در روز قیامت ناله زنند و از خدا طلب امنیت کنند

حضرت صادق آل محمد (علیهم السلام) : در این مسجد سنگی سبزرنگ هست که صورت و شمایل تمام انبیا در آن نقش بسته و در زیر این سنگ، گلی است که از این گل خدا انبیا را آفریده است. (3)

امام صادق (علیه السلام) : این مسجد کینه ها را از دل بیرون کرده مؤمنین را از هر آلودگی پاک می.کند (4)

امام صادق (علیه السلام) : شب و روزی نیست مگر این که ملائکه به مسجد

ص: 477


1- بحارالانوار، ج 100 : ص .434
2- همان ص 436 و 437
3- همان ص 435 - کافی ج 3 ص 490
4- همان ص 436 و 437

سهله میآیند و خدا را عبادت میکنند (1)

امام صادق (علیه السلام) هنگامی که امام زمان (علیه السلام) قیام میکنند مسجد سهله منزل ایشان است و حضرت با خانواده ی خود آنجا تشریف دارند . (2)

در دیاری که تویی بودنم آن جا کافی است *** آرزوی دگرم غایت بی انصافی است

امام صادق (علیه السلام) : از همین مکان است که مؤمنین در روز قیامت بدون حساب وارد بهشت میشوند (3)

امام صادق (علیه السلام) : هر که در مسجد سهله اقامت کند مثل این است که در خیمه ی پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) اقامت کرده است (4)

امام صادق (علیه السلام) : کسی که در این مسجد دعا کند خدا حاجتش را برآورده میکند و او را در روز قیامت تا درجه ی حضرت ادریس علی نبینا و آله و علیه السلام بالا میبرد و از بدیهای دنیا و حیله های دشمنان امانش میدهد. (5)

ص: 478


1- همان، ج 10 : ص 435
2- بحارالانوار، ج 100 ص 435 ؛ کافی، ج 3 ص 491
3- همان ص 437
4- همان: ص 435
5- همان: ص 434

امام صادق (علیه السلام) : اگر من به مسجد سهله نزدیک بودم نمازهایم را در آن مسجد میخواندم (1)

امام سجاد (علیه السلام) کسی که دو رکعت نماز در مسجد سهله بخواند خداوند دو سال به عمرش اضافه میکند (2)

امام صادق (علیه السلام) : کسی که دو رکعت نماز در مسجد سهله بخواند و از خدا پناه بخواهد خداوند متعال او را یک سال پناه میدهد. (3)

امام صادق (علیه السلام) : اگر عموی من زید (علیه السلام) هنگامی که خروج کرد؛ به مسجد سهله میرفت و نماز میخواند و از خدا امان میخواست بیست سال امان می یافت. (4)

حضرت جعفر بن محمد الصادق (علیه السلام) تمام انبیا قبل از این که به نبوّت مبعوث شوند در این مسجد نماز خوانده اند. (5)

از این روایت میفهمیم که گویا یکی از شرایط رسیدن به مقام نبوّت این است که ،نبی فیض حضور در این مسجد را درک کرده باشد.

ص: 479


1- همان ص 435
2- بحارالانوار، ج 100 ص 436
3- همان ص 436
4- کافی، ج 3 ص 491
5- بحارالانوار، ج 100 ص 436

مسجد حنانه

امام صادق (علیه السلام) : هنگامی که جنازه ی امیرالمؤمنین (علیه السلام) را از کوفه به نجف میبردند در میان راه به مکانی رسیدند که در آن جاستونی بود که به سبب شهادت حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) از حزن و اندوه خم شد و ناله ای زد بعداً در محل آن ستون مسجدی به نام مسجد حنانه ساخته شد. (1)

حنانه در لغت به معنای بسیار ناله کننده است.

امام صادق (علیه السلام) در این مسجد سر جدم حضرت حسین بن علی (علیهما) را گذاشتند و بعد آن را نزد عبیدالله بن زیاد بردند. (2)

این مسجد از مساجد شریف نجف اشرف است و امام صادق (علیه السلام) در این مسجد زیارت امام حسین و چهار رکعت نماز خوانده اند . (3)

مسجد صعصعة بن صوحان

این مسجد نزدیک مسجد سهله و محل عبادت صعصعة بن صوحان بوده است. او از اصحاب خاص مولا علی و از عرفا و بزرگان اهل ایمان و از

ص: 480


1- هدية الزائرين و بهجة الناظرين.
2- همان.
3- همان.

تشییع کنندگان جنازه حضرت علی (علیه السلام) بود. وی بسیار فصیح و بلیغ سخن میگفت؛ به قدری که امیرالمؤمنین (علیه السلام) ، که خود فصیح ترین و بلیغ ترین اعراب بود او را خطیب شحشح فصیح و بلیغ خطاب کرده و درباره ی وی فرموده:اند صعصعة کم مصرف و پرفایده است (1)

از شرافتهای دیگر این مکان این که عده ای قطب عالم امکان حضرت اباصالح المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را در این مسجد در حال دعا و مناجات دیده اند (2)

مسجد زید بن صوحان

این مسجد کنار مسجد سهله و از مساجد شریف کوفه و محل عبادت زید بن صوحان برادر صعصعة بن صوحان است زید از بزرگان اصحاب امیرالمؤمنین (علیه السلام) و از ابدال به شمار میرفت و در جنگ جمل در یاری حضرت به شهادت رسید. (3)

مرقد انبیا در کوفه

کوفه محل قبور انبیا است (4)

ص: 481


1- مفاتيح الجنان.
2- همان؛ بحارالانوار، ج 100 ص 447 و 448
3- همان.
4- کامل الزیارات باب 8 حدیث 12

قبر حضرت ابراهیم در کوفه است. (1)

به جز مرقد حضرت یونس و حضرت ذی الکفل قبر دیگر رسولان مشخص نیست

مرقد حضرت یونس

حضرت یونس در سی سالگی به نبوّت و رسالت مبعوث شدند ایشان در شهر موصل زندگی میکردند و مردم را در سالهای طولانی موعظه و ارشاد میفرمودند؛ اما فقط دو نفر به ایشان ایمان آوردند و بقیه همگی با آن نماینده ی خدا مخالفت میکردند.

مدتی ایشان به شهر نینوا رفتند و مردم را به توحید دعوت کردند؛ اما در نهایت آنها، ایشان را از شهر بیرون کردند. حضرت یونس نیز با ناراحتی مردم را ترک کردند و به طرف دریا حرکت رفتند کنار دریا یک کشتی دیدند که جمعی در آن نشسته و آماده سفر هستند؛ ایشان نیز سوار شدند هنگامی که کشتی وسط دریا رسید توفان شد و ماهی بزرگ مانع حرکت کشتی شد کشتیبان :گفت باید یک نفر به دریا رود و طعمه ماهی شود تا ماهی مزاحمت ایجاد نکند. سه یا هفت بار قرعه زدند؛ همگی به نام حضرت یونس .افتاد بنابراین ایشان را به دریا

ص: 482


1- بحار الانوار ، ج 100 ص 405

انداختند و ماهی ایشان را بلعید؛ اما ماهی از طرف حضرت حق مأمور بود به گوشت و استخوان ایشان آسیبی نرساند. حضرت یونس به اختلاف ،روایات هفت ساعت یا سه روز در شکم ماهی بودند تا اینکه در قعر دریا و در تاریکی شکم ،ماهی گرد غم بر قلبشان نشست و متوجه خدای تعالی شدند. آنگاه این ذکر را زمزمه کردند

« لا إله إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالمين».

نیست خدایی جز خدایی که منزه از هر زشتی است و حتماً من از گناهکاران هستم

خدا هم عبادت حضرت یونس را پذیرفت و ایشان را به وسیله ی این ذکر از غم نجات داد.

در این هنگام ماهی مأمور شد حضرت یونس را به ساحل ببرد و بزغاله ای نیز مأموریت یافت که نزد ایشان رود تا ایشان از شیر او استفاده کنند. حضرت یونس که پس از گذشت زمان دیگر جان و توانی در بدن ،نداشتند تجدید نیرویی کردند و به طرف قوم خود که به درگاه حق توبه کرده بودند، بازگشتند. (1)

قبر حضرت یونس در شریعه کوفه، کنار شط فرات، دارای قبه و

ص: 483


1- تاریخ انبیاء.

بارگاه است.

مرقد حضرت ذی الکفل

امام جواد (علیه السلام) : طبق حدیثی که در کتاب «بحارالانوار» نقل شده فرمودند:

حضرت ذی الکفل از انبیای مرسل است و ایشان همانند حضرت داوود در میان مردم قضاوت میکردند

صلى الله علامه مجلسی در «بحارالانوار» از قول پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) نقل میکنند

چون عمر حضرت يَسَع (علیه السلام) به پایان رسید ایشان به قوم خود فرمودند: هرکس تعهد کند که روزها روزه بگیرد؛ شبها به عبادت بیدار باشد و خشم و غضب نکند او جانشین من و پیامبر خدا خواهد بود و به مقام رسالت مبعوث خواهد شد.

از میان مردم حضرت ذی الکفل این سه شرط را پذیرفتند و به نبوّت رسیدند. (1)

مرقد ایشان در نزدیکی کوفه کنار شط فرات دارای قبه و بارگاه است.

ص: 484


1- تاریخ انیباء.

راهنمای مسجد کوفه

ص: 485

زیارت و اعمال مسجد کوفه

اشاره

هنگامی که قصد حرکت به سوی مسجد کوفه کردیم میگوییم

بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ وَ فِي سَبِيلِ اللهِ وَ عَلَى

به نام خدا و ذات به خدا و در راه خدا کیش و بر خدا

مِلَّةِ رَسُول اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَالِهِ اَللّهُم

مرا فرود آور با برکت و تویی بهترین فرود آرندگان

انزلنى منزلاً مُبارَكاً وَأَنتَ خَيْرُ الْمُنْزِلِينَ

رسول خدا درود خدا او بر و آلش باد خدایا فرود آر

پس از روانه شدن به سوی مسجد در حال حرکت میگوییم

اللهُ اَكْبَرُ وَلا اِلهَ إِلَّا اللهُ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَسُبْحانَ اللهِ

خدا بزرگتر است معبودی جز خدا نیست ستایش خاص خدا است و منزه است خدا

آن زمان که به در مسجد کوفه رسیدیم باید بایستیم و بگوییم

سَّلامُ عَلى سَيّدِنا رَسُول الله

سلام آقای ما رسول خدا

ص: 486

مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ وَالِهِ الطَّاهِرِينَ

محمد بن عبدالله و آل پاکیزه اش

اَلسَّلامُ عَلَى أَميرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ

سلام بر امیر مؤمنان على بن

ابیطالِبٍ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ وَ عَلَى

ابی طالب و رحمت خدا و برکاتش بر

مَجَالِسِهِ وَ مَشَاهِدِهِ وَ مَقَامِ حِكْمَتِهِ وَآثَارِ

مجالس او و جایگاه های حضور و مقام حکمتش و آثار

آبائِهِ آدَمَ وَنُوحٍ وَإِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَعيلَ

پدرانش آدم و نوح و ابراهیم و اسماعیل

وَتِبْيَانِ بَيِّنَاتِهِ السَّلَامُ عَلَى الْإِمَامِ الْحَكيم

و جایگاه بیان حجت هایش سلام بر امام فرزانه

الْعَدْلِ الصِّدِّيقِ الأَكْبَرِ الْفَارُوقِ بِالْقِسْطِ

دادگر راستگوی اکبر جدا کننده به عدالت

ص: 487

الَّذِي فَرَّقَ اللهُ بِهِ بَيْنَ الْحَقِّ وَالْبَاطِلِ

آنکس که خدا به وسیله اش جدا کرد میان حق و باطل

والكفر والأيمان والشِّرْكِ وَالتَّوْحِيدِ لِيَهْلِكَ

و کفر ایمان و شرک و توحید را تا هلاک شود

مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةِ وَ يَحْيِي مَنْ حَيَّ عَنْ

که هر هلاک میشود از روی دلیل و زنده بماند هر که زنده میماند از

بَيِّنَةٍ أَشْهَدُ أَنَّكَ أَميرُ الْمُؤْمِنِينَ وَخَاصَّةٌ

روی دلیل گواهی دهم به راستی که تویی امیر مؤمنان و مخصوص

نَفْسِ الْمُنْتَجَبينَ وَزَيْنُ الصِّدِّيقِينَ وَصَابِرُ

میان برگزیدگان و زیور راستگویان و بردبار

الْمُمْتَحَنينَ وَ أَنَّكَ حَكَمُ اللهِ فِي أَرْضِهِ

امتحان شدگان و براستی تویی حاكم خدا در زمین

وَقَاضى أَمْرِهِ وَبَابُ حِكْمَتِهِ وَعَاقِدُ عَهْدِهِ

کننده قضاوت و امرش دروازه و حکمتش پیوند و دهنده پیمانش

ص: 488

وَالنَّاطِقُ بِوَعْدِهِ وَالْحَبْلُ الْمَوْصُولُ بَيْنَهُ وَ

گویای وعده اش به رشته پیوسته میان او و

بَيْنَ عِبَادِهِ وَ كَهْفُ النَّجَاةِ وَمِنْهَاجُ التقى وَالدَّرَجَةُ

میان بندگانش و پناهگاه نجات و طریقه پرهیزگاری

الْعُلْيَا وَمُهَيْمِنُ الْقَاضِي الْأَعْلَى يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ

و درجهٔ برتر و گواه خدای دادگر والا، ای

بِكَ اَتَقَرَّبُ إِلَى اللهِ زُلْفَىٰ أَنْتَ وَلِيّي

امیر مؤمنان به تو تقرب جویم به درگاه خدا تقرب کامل

وَسَيّدي وَوَسيلَتى فِى الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ

تویی سرپرست و آقای من وسیله ام و در دنیا و آخرت

بهتر است از باب «الفیل وارد شویم و پس از ورود بگوییم

اللهُ أَكْبَرُ اللهُ أَكْبَرُ اللهُ أَكْبَرُ هَذَا مَقَامُ الْعَائِدِ

خدا بزرگتر است این است جایگاه پناه برنده به

بِاللهِ وَ بِمُحَمَّدٍ حَبيبِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ

خدا و به محمد حبيب خدا درود خدا بر او

ص: 489

وَالِهِ وَبِوِلايَةِ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ وَالْاَئِمَّةِ

و آلش و به ولایت امیر مؤمنان و امامان

الْمَهْدِيِّينَ الصَّادِقِينَ النَّاطِقِينَ الرَّاشِدِينَ

راهبر راستگوی گویای راه یافته ای

الَّذينَ اَذْهَبَ اللهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَهُمْ

که دور کرده است خداوند از ایشان پلیدی را و بخوبی

نَطْهِيرًا رَضِيتُ بِهِمْ أَئِمَّةً وَهُدَاةً وَ مَوَالِيَّ

پاکشان کرده خوشنودم به امامت ایشان و راهنمائیشان و سروریشان

سَلَّمْتُ لأمر الله لا أشرك به شَيْئًا وَلا أَتَّخِذُ

تسلیم أمر خدایم و شریک نسازم به او چیزی را و نگیرم به

مَعَ اللهِ وَلِيًّا كَذِبَ الْعادِلُونَ باللهِ وَصَلُّوا

همراه خدا دوستی دروغ گفتند شرک ورزان به خدا و گمراه

ضَلالاً عيدًا حَسْبِيَ اللهُ وَ اَوْلِيَاءُ اللهِ اَشْهَدُ

شدند گمراهی دوری است بس مرا خدا و دوستان خدا گواهی دهم

ص: 490

اَنْ لا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ

که معبودی نیست جز خدای یگانه ای که شریک ندارد

وَ اَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ عَلَيْهِ

و گواهی دهم که محمد بنده و رسول او است درود خدا

صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَالِهِ وَ اَنَّ عَلِيًّا وَالْاَئِمَّةَ

او بر و آلش باد و اینکه على علیه السلام و امامان

الْمَهْدِيِّينَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ عَلَيْهِمُ السَّلامُ أَوْلِيَائي

راه یافته از نژاد او عليهم السلام سروران منند

وَحُجَّةُ اللهِ عَلى خَلْقِهِ

و حجتهای خدایند بر خلقش

1- اعمال ستون چهارم یا ستون حضرت ابراهيم (علیه السلام)

نخستین مقام عبادی مسجد، ستون (چهارم» یا «ستون حضرت ابراهیم (علیه السلام) است محلی که حضرت ابراهیم (علیه السلام) در آن به نماز و نیایش با خدای خویش پرداخت در این محل چهار رکعت نماز میخوانیم دو رکعت آن را با حمد و قل هو الله و دو رکعت دیگر را با حمد و انا انزلنا پس

ص: 491

از آن تسبیحات حضرت زهرا علیها السلام را میخوانیم و میگوییم

اَلسَّلامُ عَلَى عِبَادِ اللهِ الصَّالِحِينَ

سلام بر بندگان شایسته راه یافته ای که

الرَّاشِدِينَ الَّذينَ اَذْهَبَ اللهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ

دور کرده استخداوند از ایشان پلیدی را و

هَّرَهُمْ تَطْهِيرًا وَ جَعَلَهُمْ أَنْبِيَاءَ مُرْسَلِينَ

پاکیزه شان کرده است بخوبی و داده قرارشان است پیمبرانی مرسل

وَحُجَّةٌ عَلَى الْخَلْقِ أَجْمَعِينَ وَسَلامٌ عَلَى

و حجت همه بر خلق و سلام بر

الْمُرْسَلِينَ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ذَلِكَ

رسولان و حمد خاص خدا پروردگار جهانیان است

تَقْديرُ الْعَزيزِ الْعَلیم آنگاه هفت مرتبه می گوییم:

و این است تقدیر فرازانه دانا

سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِي الْعَالَمِينَ

سلام بر نوح در میان جهانیان

ص: 492

سپس چنین می خوانیم: نَحْنُ عَلَى وَصِيَّتِكَ يَا

ما بر سفارش تو پای بندیم ای

وَلِيَّ الْمُؤْمِنِينَ الَّتى أَوْصَيْتَ بها

سرپرست مؤمنان آن سفارشی که به

ذُرِّيَّتَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ وَالصِّدِّيقِينَ

فرزندانت کردی از رسولان و راستگویان

نَحْنُ مِنْ شيعَتِكَ وَشِيعَةِ نَبینا

ما از شیعیان تو و شیعیان پیامبرمان

مُحَمَّدٍ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَعَالِهِ وَ عَلَيْكَ وَ

محمد هستیم که درود خدا بر او آلش و بر تو و

عَلَى جَمِيعِ الْمُرْسَلِينَ وَالْأَنْبِيَاءِ وَالصَّادِقِينَ

بر همه رسولان و پیمبران و راستگویان باد

وَ نَحْنُ عَلَى مِلَّةِ إِبْرَهِيمَ وَدين مُحَمَّدٍ النَّبِيِّ

ما و نیز بر کیش ابراهیم و دین محمد پیامبر

ص: 493

الْأُمِّى وَالْاَئِمَّةِ الْمَهْدِيِّينَ وَوِلايَةِ مَوْلانا

امتی درس نخوانده امامان و یافته راه و ولایت سرورمان

عَلِيّ أَميرِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَى الْبَشير

على امیر مؤمنان هستیم سلام بر مژده دهنده

النَّذيرِ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ وَ رَحْمَ

ترساننده درودهای خدا بر او و رحمتش

وَرِضْوانُهُ وَ بَرَكَاتُهُ وَ عَلَىٰ وَصِيِّهِ وَ خَلِيفَتِهِ

خوشنودیش و برکاتش و نیز بر وصی او و جانشینش أن

الشَّاهِدِ لِلَّهِ مِنْ بَعْدِهِ عَلى خَلْقِهِ عَلِى امیر

گواه خدا پس از او بر خلقش على

الْمُؤْمِنِينَ الصِّديقِ الْأَكْبَرِ وَالْفَارُوقِ الْمُبين

امیر مؤمنان آن صديق اکبر جدا کننده و (حق و (باطل روشن

الَّذِى أَخَذْتَ بَيْعَتَهُ عَلَى الْعَالَمِينَ رَضِيتُ

آن کس که بيعتش را بر جهانیان گرفتی خوشنودم

ص: 494

بِهِمْ أَوْلِيَاءَ وَ مَوَالِى وَحُكامًا في نَفْسى و

به سرپرستی و سروری و حکمرانی ایشان در جانم و فرزندان

وَلدى وَ أَهْلِى وَ مالی وَ قِسْمى وَحِلّى وَ

خاندان و مال و بهره ام و در حال حِلْ و

إِحْرَامِي وَ اِسْلامي و ديني وَدُنْيَايَ وَ

احرامم و اسلام و دینم و دنیا و

آخِرَتي وَ مَحْيَايَ وَمَمَاتِي أَنْتُمُ الْأَئِمَّةُ فِى

آخرتم و زندگی و مرگم شمائید امامان در

الْكِتَابِ وَ فَصْلُ الْمَقَامِ وَفَصْلُ الْخِطَابِ وَ

کتاب خدا (قرآن) فیصله و هر مقام و حكم نافذ حق و

أَعْيُنُ الْحَيِّ الذى لا يَنامُ وَأَنْتُمْ

دیدگان آن بیداری که نخوابد و شمائید

حُكَمَاءُ اللهِ وَبِكُمْ حَكَمَ اللهُ وَبِكُمْ عُرِفَ

فرزانگان خدا و به وسیله شما حكم راند و وسیلهٔ به شما شناخته

ص: 495

حَقٌّ اللهِ لا إِلهَ إِلَّا اللهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ

شود حق خدا معبودی نیست جز خدا محمد رسول خدا است

انتم نور اللهِ مِنْ بَيْنِ أَيْدِينَا وَمِنْ خَلْفِنَا أَنْتُمْ

شمائید نور خدا از پیش روی ما و از پشت سرمان شمائید

سُنّةَ اللهِ اللهِ الّتى بها سَبَقَ الْقَضاءُ يَا أَميرَ

آن آئین و طریقهٔ خدا که قضا بدان سبقت یافته ای امیر

الْمُؤْمِنِينَ اَنَا لَكُمْ مُسَلَّمْ تَسْلِيمًا لا أُشْرِكُ

مؤمنان من در شما برابر که تسلیمم چنان تسلیمی چیزی را به خدا

بالله شَيْئًا وَلا اَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ وَلِيًّا الْحَمْدُ لله

شریک نگیرم و جز او کسی را به سرپرستی خود انتخاب ،نکنم ستایش خدایی

الَّذى هَدَاني بكُمْ وَمَا كُنْتُ لِأَهْتَدِى لَوْلا

را که مرا راهنمایی کرد به وسیلهٔ شما و من چنان نبودم که بخودی خود راهنمایی شوم

اَنْ هَدَانِيَ اللهُ اللهُ أَكْبَرُ اللهُ أَكْبَرُ اللهُ أَكْبَرُ

اگر خدا هدایتم نمیکرد خدا بزرگتر است خدا بزرگتر است خدا

ص: 496

الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا هَدَانا

ستایش خدای را بر آنچه ما را بدان هدایت کرد

2- اعمال «دَكَةُ القضاء»

دكة القضاء سکویی در شمال شرقی مسجد است که حضرت علی (علیه السلام) در آن مینشسته و به قضاوت بین مسلمانان می پرداخته است در این مکان ستون کوتاهی است که بر آن این آیه نوشته شده است «انّ الله يأمر بالعدل و الاحسان» (1)

در این محل دو رکعت ،نماز با هر حمد و سوره ای که مایل بودیم میخوانیم و پس از آن که تسبیحات حضرت زهرا علیها السلام را قرائت کردیم میگوییم

يَا مَالِكي وَ مُمَلّكي وَ مُتَغَمِّدى بِالنِّعَمِ

ای مالک من و ای مالک کننده من و ای که مرا غرق نعمتهای

الْحِسَامِ مِنْ غَيْرِ اسْتِحْفَاقِ وَجْهى خَاضِعٌ

بزرگ خود ساختی بدون این که استحقاق آنرا داشته باشم روی من خاضع است

ص: 497


1- نحل / 90

لِمَا تَعْلُوهُ الْأَقْدَامُ لِجَلالِ وَجْهِكَ الْكَريم لا

در مقابل آنچه بر آن گذارده شود گامها برای جلالت سیمای بزرگوارت قرار مده

تَجْعَلْ هَذِهِ السُّدَّةَ وَلا هذه المحْنَةَ مُتَصلَةً

این سختی نه و این گرفتاری را پیوست

بِاِسْتيصالِ الشَّافَةِ وَامْنَحْنى مِنْ فَضْلِكَ ما

به ریشه کن کردن بیخ و بن و ببخش به من از فضل خود

لَمْ تَمْنَحْ بِهِ أَحَدًا مِنْ غَيْرِ مَسْئَلَةٍ أَنْتَ

چیزی را که نبخشیده ای آنرا به هیچکس بدون درخواست، تویی

القَديمُ الْأَوَّلُ الَّذِي لَمْ تَزَلْ وَلَا تَزَالُ

دیرینه نخست که همواره بوده و همواره خواهی بود

صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاغْفِرْ لى

درود فرست بر محمد و آل محمد و بیامرز مرا

وَارْحَمْنِي وَزَكٌ عَمَلَى وَبَارِكْ لِي فِي أَجَلي

و به من رحم کن و کردارم را پاک کن و برکت بده در عمرم

ص: 498

وَاجْعَلْني مِنْ عُتَقَائِكَ وَطُلَقَائِكَ مِنَ النَّارِ

و قرارم ده از آزاد شدگان و رها شدگان از آتش دوزخ

بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ

به رحمتت ای مهربانترین مهربانان

3-اعمال «مقام بيت الطشت»

مقام بیت الطشت» جایگاهی است که عدالت و حکمت علوی برای صاحبان دل و دیده نمایان شده است همچنین یادآور معصومیت و مظلومیت دختری بی شوهر است که بر اثر برآمدن شکم، برادران به او بدگمان شدند و در صدد قتل وی برآمدند. او را نزد امام علی (علیه السلام) بردند تا آن حضرت دستور قتل وی را صادر کند. اما امام روشن بین فرمان داد در گوشهٔ مسجد پرده کشیدند و به قابله ای دستور داد او را معاینه کند قابله گفت این دختر حامله است و فرزند در شکم دارد

حضرت دستور داد ظرفی از لجن آوردند و دختر را در آن نشاندند زنان اطراف دختر ناگاه زالویی را دیدند که با استشمام بوی لجن از رحم دختر بیرون آمد و برآمدگی شکم برطرف شد!!

در اثر این اعجاز بیگناهی دختر معلوم شد و همگان با راهنمایی

ص: 499

امام (علیه السلام) دانستند که این حیوان زمانی که دختر در آب آلوده نشسته بوده است وارد شکم وی شده است و در اثر مکیدن خون بزرگ شده و او به نظر حامله می آمده است (1)

در این مکان دو رکعت نماز میخوانیم و پس از تسبیحات فاطمه زهرا علیها السلام میگوییم

اَللّهُمَّ إِنِّى ذَخَرْتُ تَوْحِيدِي إِيَّاكَ وَ

خدایا من ذخیره کردم یگانه پرستی تو را

مَعْرِفَتِي بِكَ وَ اِخْلاصى لَكَ وَاقْزارى

و معرفتم را به تو و اخلاصم را برای تو و اقرارم را

برُبُوبِيَّتِكَ وَذَخَرْتُ وِلايَةَ مَنْ أَنْعَمْتَ عَلَى

به پروردگاری تو و ذخیره کردم ولایت آنان که را به وسیلهٔ

بمَعْرِفَتِهِمْ مِنْ بَرِيَّتِكَ مُحَمَّدٍ وَعِتْرَتِهِ صَلَّى

معرفتشان از میان مخلوقات بر من نعمت دادی (یعنی) محمد و خاندانش که درود

ص: 500


1- مفاتیح الجنان، ص 706

اللهُ عَلَيْهِمْ لِيَوْمِ فَزَعِي إِلَيْكَ عَاجِلاً وَآجِلاً

خدا ایشان باد بر برای روز هراسم به سوى تو در دنیا و آخرت

وَ قَدْ فَزِعْتُ إِلَيْكَ وَإِلَيْهِمْ يَا مَوْلَايَ فِي

و اینک پناه آورده ام به سوی تو و به سوی ایشان ای مولای من در

هذَا الْيَوْم وَفي مَوْقِفى هَذَا وَسَتَلْتُكَ مَادَّتى

این روز و در این جایگاهی که هستم و از تو درخواست کنم ادامه

مِنْ نِعْمَتِكَ وَ إِزَاحَةَ مَا أَخْشَاهُ مِنْ نِقْمَتِكَ

نعمتت را و بین بردن آنچه را از خشم و انتقامت

وَالْبَرَكَةَ فيما رَزَقْتَنِيهِ وَ تَحْصِينَ صَدْرِي

که از آن ترس دارم و برکت در آنچه روزیم کرده ای و محفوظ داشتن سینه ام

مِنْ كُلِّ هَم وَجَائِحَةٍ وَ مَعْصِيَةٍ في د

از هر اندوه بلا و گناهی ديني در دین

وَدُنْيَايَ وَآخِرَتي يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ

دنیا و آخرتم ای مهربانترین مهربانان

ص: 501

4- اعمال «دكة المعراج» یا «مقام النبی صلى الله عليه وسلم صَلَّى اللهُ

«مقام النبی» در قلب مسجد کوفه است که «دكة المعراج» نيز نام دارد؛ زیرا در هنگام حرکت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) به معراج آن حضرت در این مکان با خدای خود خلوتی عاشقانه داشته .است. زائران روشن اندیش چون بر این زمین عبادت خالصانه میکنند خود را بر سجاده ی رسول صَلَّى اللهُ صلى الله عليه وسلم می نگرند و معنویت و روحانیت خاصی در خود احساس می کنند.

در این محل دو رکعت نماز میخوانیم در رکعت اول حمد و سوره توحید و در رکعت دوم حمد با سوره کافرون و پس از سلام و قرائت تسبیحات حضرت زهرا علیها السلام میگوییم

اَللّهُمَّ أَنْتَ السَّلامُ وَمِنْكَ السَّلامُ وَ إِلَيْكَ

خدایا تویی سلام (بیعیب) و از تو است سلام و به تو بازگردد

يَعُودُ السَّلامُ وَدَارُكَ دَارُ السَّلام حَيْنا رَبَّنا

سلام و درگاهت درگاه سلامتی است تحیت ده پروردگارا از خود

مِنْكَ بِالسَّلام اَللّهُمَّ إِنِّي صَلَّيْتُ هَذِهِ

ما بر سلامتی را خدایا من خواندم این

ص: 502

الصَّلوةَ ابْتِغَاءَ رَحْمَتِكَ وَرِضْوَانِكَ وَ

نماز را به جستجوی رحمت و خوشنودی و

مَغْفِرَتِكَ وَ تَعْظيمًا لِمَسْجِدِكَ اَللّهُمَّ فَصَلَّ

آمرزشت و برای مسجدت بزرگداشت خدایا پس درود

عَلَى مُحَمَّدٍ وَآل مُحَمَّدِ وَ ارْفَعْها

فرست بر محمد و محمد آل و بالا ببر این نماز را در

عِلِّيّينَ وَتَقَبَّلْهُ امِنِّي يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ

جایگاه بلند بهشت و آنرا از من بپذیر ای مهربانترین مهربانان

5- اعمال «مقام امیرمؤمنان (علیه السلام) یا «مقام آدم (علیه السلام)»

ستون هفتم مسجد کوفه محلی است که علی (علیه السلام) نزدیک به آن نماز می خوانده است؛ به گونه ای که تنها جای سجده او باقی بوده است. وقتی پروردگار متعال توبهی حضرت آدم را پذیرفت جبرئیل امین «كلمات» الهی» یعنی «اسماء» پنج تن ال عبا را به او آموخت تا چنین بگوید

الهی یا حمید بحق محمد یا عالی بحق علی، يا فاطر بحق فاطمة، يا

ص: 503

محسن بحق الحسن و یا قدیم الاحسان بحق الحسين.

پس از بیان این کلمات و قسم به خداوند متعال توبهی آدم پذیرفته شد و او «صفوة الله»، یعنی برگزیده خداوند شد.

افزون بر آن در این مقام پر شرافت شصت هزار فرشته ی عرشی هر شب به عبادت میپردازند.

چه زیباست هر یک از ما در این مقام والا با توبهی خالصانه ی خود برگزیده ی خدای خویش شده پاک و طاهر شویم؛ همانگونه که حضرت ابراهیم (علیه السلام) ، امام حسن (علیه السلام) و امام سجاد (علیه السلام) در آن به نیایش با خدای خود میپرداختند

در این محل رو به قبله می ایستیم و میگوییم

بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ وَ عَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللهِ صَلَّى

بنام خدا و به ذات خدا برکیش و رسول خدا درود

اللهُ عَلَيْهِ وَالِهِ وَلا إِلهَ إِلَّا اللهُ مُحَمَّدٌ

خدا بر او و آلش و معبودی نیست جز خدا محمد

رَسُولُ اللهِ السَّلامُ عَلى أبينا آدَمَ وَ أمنا وَأُمِّنَا

رسول خدا است سلام بر پدر ما آدم و مادرمان

ص: 504

حَوْاءَ السَّلامُ عَلى هابيلَ الْمَقْتُولِ ظُلْمًا

حواء سلام بر هابیل که از روی ستم دشمنی کشته شد

وَ عُدْوَانًا عَلى مَوَاهِبِ اللهِ وَرِضْوَانِهِ

بر بخششهای خدا و خوشنودیش

اَلسَّلامُ عَلى شَيْءٍ صَفْوَةِ اللهِ المُخْتار

سلام بر شيث برگزیده خدا انتخاب شده و

الأمين وَ عَلَى الصَّفْوَةِ الصَّادِقِينَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ

امین او و به برگزیدگان راستگوی از نژاد

الطَّيِّبِينَ أَوَّلِهِمْ وَ آخِرِهِمْ السَّلامُ عَلَى

پاکش نخستشان و پایانشان سلام بر

إِبْراهيمَ وَ إِسْمَعيلَ وَإِسْحَقَ وَيَعْقُوبَ وَ

ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و يعقوب

عَلى ذُرِّيَّتِهِمُ الْمُخْتَارِينَ السَّلَامُ عَلَى

بر نژاد انتخاب شده آن ها سلام بر

ص: 505

مُوسَى كَليمِ اللهِ السَّلَامُ عَلَى عِيسَى رُوحِ

موسی هم سخن با خدا سلام بر عیسی روح

اللهِ اَلسَّلامُ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللهِ خَاتِم

خدا سلام محمد بر بن عبدالله خاتم

النَّبِيِّينَ اَلسَّلامُ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَذُرِّيَّتِهِ

پیمبران سلام بر امیر مؤمنان و نژاد

الطَّيِّبينَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ اَلسَّلامُ

پاکیزه اش و رحمت خدا و برکاتش سلام

عَلَيْكُمْ فِي الْأَوَّلِينَ السَّلامُ عَلَيْكُمْ فِي

شما بر در زمره پیشینیان سلام شما بر در

الْأَخِرينَ اَلسَّلامُ عَلى فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ

زمرهٔ پسینیان سلام فاطمه بر زهرا

اَلسَّلامُ عَلَى الْاَئِمَّةِ الْهَادِينَ شُهَدَاءِ اللهِ

سلام بر پیشوایان راهنما که گواهان خدایند

ص: 506

عَلَى خَلْقِهِ السَّلامُ عَلَى الرَّقيب الشاهِدِ

بر خلق او سلام بر نگهبان و گواه

عَلَى الْأُمَمِ لِلهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ

بر امتها از جانب خدا پروردگار جهانیان

چهار رکعت نماز نزد این ستون میخوانیم در رکعت اول حمد و انا انزلناه و در رکعت دوم حمد و قل هوالله و دو رکعت دیگر را به همین ترتیب انجام میدهیم پس از تسبیحات حضرت زهرا علیها السلام میگوییم

اَللّهُمَّ إِنْ كُنْتُ قَدْ عَصَيْتُكَ فَإِنِّي قَدْ أَطَعْتُكَ

خدایا اگر من نافرمانیت کردم پس در (عوض فرمانبرداریت کردم

فِى الْأَيمَانِ مِنّى بِكَ مَنْا مِنْكَ عَلَيَّ لا مَنَّا

در ایمان به تو از که منتی روی تو بر من گذاردی نه اینکه

منی عَلَيْكَ وَأَطَعْتُكَ في أَحَبِّ الْأَشْيَاءِ لَكَ

منتی باشد از من بر تو و فرمانبرداریت کردم در محبوبترین چیزها پیش تو

لَمْ أَتَّخِذْ لَكَ وَلَدًا وَلَمْ أَدْعُ لَكَ شَرِيكَا وَ قَدْ

که نگرفتم برایت فرزندی و نخواندم برای تو شریکی و نافرمانیت

ص: 507

عَصَيْتُكَ فى أَشْيَاءَ كَثِيرَةٍ عَلَى غَيْرِ وَجْهِ

کردم در جاهای بسیاری که البته از روی سرکشی و

الْمُكَابَرَةِ لَكَ وَلَا الْخُرُوجِ عَنْ عُبُودِيَّتِكَ

بود عنادورزی نه و از باب رفتن بیرون از تحت بندگیت و

وَلَا الْجُحُودِ لِرُبُوبِيَّتِكَ وَلَكِنِ اتَّبَعْتُ هَوَايَ

نه به خاطر انکار پروردگاریت بوده بلکه پیروی هوای نفسم را کردم

وَ اَزَلَّنِي الشَّيْطَانُ بَعْدَ الْحُجَّةِ عَلَيَّ وَالْبَيَانِ

شیطان و هم مرا بلغزاند پس از دلیل و بیانی که بر من داشتی

فَإِنْ تُعَذِّبْنِي فَبِذُنُوبِي غَيْرُ ظَالِمِ لى وَ إِنْ

اکنون اگر کیفرم کنی بواسطهٔ گناهانم میباشد و تو ستمی به من نکرده ای

تَعْفُ عَنِّى وَتَرْحَمْنِي فَبِجُودِكَ وَكَرَمِكَ يَا

و اگر بگذری و به من ترحم کنی آنهم بواسطهٔ جود و بزرگواری تو است ای

كَريمُ اللّهُمَّ إِنَّ ذُنُوبِي لَمْ يَبْقَ لَهَا إِلَّا رَجَاءُ

خدای کریم خدايا براستی برای گناهانم چیزی نمانده جز همان امید

ص: 508

عَفْوكَ وَ قَدْ قَدَّمْتُ آلَةَ الْحِرْمَانِ فَاَنَا

گذشت تو و من پیش داشته ام ابزار محرومیت را پس از

اَسْتَلْكَ اللّهُمَّ مَا لَا اَسْتَوْجِبُهُ وَاَطْلُبُ مِنْكَ

تو خواهم خدایا آنچه را مستحقش نیستم و طلب کنم از تو

نا لا أَسْتَحِقَّهُ اللهُمَّ إِنْ تُعَذِّبُنِي فَبِذُنُوبي

چیزی را که سزاوارش نباشم خدایا اگر اگر عذابم کنی به خاطر گناهانم

وَلَمْ تَظْلِمْنى شَيْئًا وَ إِنْ تَغْفِرْ لي فَخَيْرُ

هست و تو هیچگونه ستمی به من روا نداشته ای و اگر بیامرزیم

أَنْتَ يَا سَيِّدى اللّهُمَّ أَنْتَ أَنْتَ وَأَنَا

تو بهترین مهرورزانی ای آقای من خدایا تو همانی و من

انَا أَنْتَ الْعَوَّادُ بِالْمَغْفِرَةِ وَأَنَا الْعَوَّادُ

همان تویی که همیشه بازگردی بازگردی به به آمرزش و منم که همواره همواره بازگردم به

بالذُّنُوبِ وَ اَنْتَ الْمُتَفَضِّلُ بالحِلْم وآنا

گناه تویی بخشاینده به بردباری و منم

ص: 509

الْعَوَّادُ بِالْجَهْلِ اَللّهُمَّ فَإِنِّي أَسْتَلُكَ يا

بازگردنده به نادانی خدایا از تو خواهم ای

كَنْزَ الضُّعَفَاءِ يَا عَظِيمَ الرَّجَاءِ يَا مُنْقِذَ

گنج ناتوانان ای بزرگ مایه امید ای نجات دهنده

الْغَرْقى يَا مُنْجِيَ الْهَلَكى يا مُمِيتَ الْأَحْيَاءِ

غريقان ای و نجات بخش هالکان ای میراننده زندگان و

يَا مُحْيِيَ الْمَوْتَى أَنْتَ اللهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ

ای زنده کننده مردگان تویی خدایی که معبودی جز تو نیست

اَنْتَ الَّذى سَجَدَ لَكَ شُعَاعُ الشَّمْسِ وَ دَوِيٌّ

تویی که سجده کرد برایت تابش خورشید و بانگ آب

لْمَاءِ وَ حَفِيفٌ الشَّجَر وَنُورُ الْقَمَر وَظُلْمَةٌ

صدای و مخصوص بهم خوردن درخت و نور ماه و تاریکی

اللَّيْلِ وَضَوْءُ النَّهَارِ وَخَفَقَانُ الطَّيْرِ فَاسْتَلْكَ

شب و روشنایی روز و صدای بال پرنده پس از تو خواهم

ص: 510

اللّهُمَّ يَا عَظِيمُ بِحَقِّكَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَالِهِ

ای خدای بزرگ به حقی که محمد بر و آل

الصَّادِقِينَ وَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَالِهِ الصَّادِقِينَ

راستگویش داری و به که حقی محمد آل و راستگویش

عَلَيْكَ وَبِحَقِّكَ عَلَى عَلِي وَبِحَقِّ عَلِيٌّ عَلَيْكَ

بر تو دارند و به حق تو بر على و به حق على بر تو

بِحَقِّكَ عَلَى فَاطِمَةَ وَبِحَقِّ فَاطِمَةَ عَلَيْكَ

و به حق تو بر فاطمه و به حق فاطمه بر تو

وَبِحَقِّكَ عَلَى الْحَسَنِ وَبِحَقِّ الْحَسَنِ عَلَيْكَ

و به حق تو بر حسن و به حق حسن بر تو

وَ بِحَقِّكَ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ بِحَقِّ الْحُسَيْنِ

و به حق تو بر حسین و به حق حسین بر

عَلَيْكَ فَإِنَّ حُقُوقَهُمْ عَلَيْكَ مِنْ أَفْضَل

تو چونکه بطور مسلم حقوق تو بر ایشان از برترین

ص: 511

اِنْعَامِكَ عَلَيْهِمْ وَبِالشَّأْنِ الَّذِي لَكَ عِنْدَهُمْ

نعمت بخشی تو بر ایشان است و به حق آن شأن و منزلتی که تو در پیش ایشان

وَبِالشَّأْنِ الَّذِي لَهُمْ عِنْدَكَ صَلِّ عَلَيْهِمْ يَا

داری و بدان منزلتی که آنها در پیش تو دارند که که درود فرست بر ایشان

رَبِّ صَلوةَ دَائِمَةً مُنْتَهى رِضاكَ وَاغْفِرْ

پروردگارا درودی همیشگی تا آخرین سرحد خوشنودیت و به وسیلهٔ

لی بِهِمُ الذُّنُوبَ الَّتِي بَيْنِي وَ بَيْنَكَ وَ أَرْضِ

ایشان بیامرز برایم گناهانی را که میان من و تو است و خلق

عَنِّى خَلْقَكَ وَاَتْمِمْ عَلَى نِعْمَتَكَ كَمَا

خود را از من خوشنود ساز و نعمتت را بر من تمام کن چنانچه

أَتْمَمْتَها عَلى آبائِي مِنْ قَبْلُ وَلَا تَجْعَلْ

بر پدران پیشین من تمام کردی و قرار مده

لاحَدٍ مِنَ الْمَخْلُوقينَ عَلَيَّ فِيهَا امْتِنَانًا

برای هیچیک از آفریدگانت بر من در این باره

ص: 512

وَامْنُنْ عَلَيَّ كَمَا مَنَنْتَ عَلى آبائِي مِنْ

منتی و منت نه بر من چنانچه از پیش بر پدران من منت

قَبْلُ يَا كَهَيعَ اللَّهُمَّ كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى

نهادی ای «كهيعص» خدایا چنانچه درود فرستی بر

مُحَمَّدٍ وَالِهِ فَاسْتَجِبْ لي دُعائي فيما

محمد و آلش پس دعای مرا در آنچه از تو درخواست کردم

سَئَلْتُ يَا كَريمُ يَا كَريمُ يَا كَريمُ

مستجاب گردان ای کریم ای بزرگوار ای کریم

در این هنگام به سجده میرویم و در سجده میگوییم

يَا مَنْ يَقْدِرُ عَلَى حَوَائِجِ السَّائِلِينَ وَ يَعْلَمُ

ای که توانایی داری بر (قضاء) حاجتهای خواستاران و بدانی

في ضَمِيرِ الصَّامِتِينَ يا مَنْ لا يَحْتَاجُ

انچه هست در نهاد خاموشان ای که نیازی ندارد

الَى التَّفْسِير يا مَنْ يَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَمَا

به شرح و بیان که ای می داند بهم خوردن چشمان و هر آنچه

ص: 513

تُخْفِى الصُّدورُ يَا مَنْ اَنْزَلَ الْعَذَابَ عَلى

را سینه ها پنهان کند ای که فرو فرستاد بر

قَوْم يُونُسَ وَهُوَ يُريدُ أَنْ يُعَذِّبَهُمْ فَدَعَوْهُ وَ

قوم یونس عذاب را قصد فرموده بود که عذابشان کند ولی آنان دعا کرده و

نَضَرَّعُوا إِلَيْهِ فَكَشَفَ عَنْهُمُ الْعَذَابَ وَ

بدرگاهش تضرع و زاری کردند و او عذاب را از ایشان برطرف کرد و

مَتِّعَهُمْ إِلى حينِ قَدْ تَرى مَكاني وَ تَسْمَعُ

زمانی از از زندگی بهره مندشان کرد (خدایا) مکانم را میبینی و دعایم

دُعائى وَ تَعْلَمُ سِرِّي وَ عَلانِيَتى وَحَالى

بشنوی و نهان و عیانم و حال و وضعم را دانی

صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدِ وَاكْفِنى ما

درود فرست بر محمد و آل محمد و کفایت کن آنچه مرا

أَهَمَّني مِنْ أَمْرِ ديني وَدُنْيَايَ وَآخِرَتي

به اندوه واداشته از کار دین دنیا و آخرتم

ص: 514

اکنون هفتاد مرتبه میگوییم یا سیدی و سر از سجده برمیداریم و ادامه میدهیم:

با رَبِّ أَسْتَلُكَ بَرَكةَ هَذَا الْمَوْضِع

پروردگارا از تو خواهم برکت این جایگاه

بَرَكَةَ أَهْلِهِ وَ اَسْئَلُكَ أَنْ تَرْزُقَنى مِنْ

برکت اهل آنرا و از تو خواهم که روزی من کنی از روزی

رِزْقِكَ رِزْقًا حَلالاً طَيِّبًا تَسُوقُهُ إِلَى

خود روزی حلال پاکیزه ای که بکشانی آنرا به سوی من به جنبش

بحَوْلِكَ وَقُوَّتِكَ وَ أَنَا خَائِضُ فِي عَافِيَةٍ يَا

و نیروی خودت در حالی که فرو رفته باشم در تندرستی کامل ای

أَرْحَمَ الرَّاحِمينَ

مهربانترین مهربانان

6- اعمال مقام جبرائيل (علیه السلام) یا ستون پنجم

ستون پنجم و هفتم از نظر قداست و عظمت برتر از دیگر مکانهای عبادی مسجد کوفه است؛ از این رو توصیه ی بسیاری نسبت به این دو

ص: 515

محل شده است. در ستون پنجم عطر حضور روح القدس به مشام جان میرسد؛ زیرا در شب معراج جبرئیل که با رسول خدا همراه بود به این مکان آمد. علاوه بر آن محل نماز حضرت ابراهیم (علیه السلام) و امام حسن (علیه السلام)نیز بیان شده است.

نزد ستون پنجم دو رکعت نماز با حمد و سوره ای که خواستیم میخوانیم و پس از سلام و تسبیحات میگوییم

اَللّهُمَّ إِنِّي أَسْتَلُكَ بِجَميع أَسْمَائِكَ كُلّها ما

خدایا از تو درخواست کنم به همهٔ نامهایت همه آنها

عَلِمْنَا مِنْهَا وَمَا لا نَعْلَمُ وَ اَسْتَلُكَ بِاسْمِكَ

چه آنها که میدانیم و چه آنها که نمی دانیم و درخواست کنم به

الْعَظيمِ الْأَعْظَمِ الْكَبِيرِ الْأَكْبَرِ الَّذي مَنْ

نام بزرگ بزرگترت و كبير و اكبرت آن نامی که هرکه تو را

دَعَاكَ به اَجَبْتَهُ وَ مَنْ سئلک بِهِ اَعْطَيْتَهُ و

بدان بخواند پاسخش دهی و هر که بدان نام از تو چیزی درخواست کند به او بدهی و

ص: 516

مَن اسْتَنْصَرَكَ نَصَرْتَهُ وَمَن اسْتَغْفَرَكَ به

هر که بدان از تو یاری طلبد یاریش کنی و هر که بدان نام از تو آمرزش خواهد

غَفَرْتَ لَهُ وَ مَن اسْتَعَانَكَ بِهِ أَعَنْتَهُ وَ مَن

بیامرزیش و هرکه از کمک تو خواهد کمکش دهی هرکه و

اسْتَرْزَقَكَ بِهِ رَزَقْتَهُ وَ مَنِ اسْتَغاثَكَ به

بدان نام از تو روزی خواهد روزیش دهی و هر که بدان از تو فریادرسی خواهد به

أَغَثْتَهُ وَ مَنِ اسْتَرْحَمَكَ بِهِ رَحِمْتَهُ وَ مَنِ

فریادش رسی هر که بدان و رحم تو را جوید رحمش کنی هرکه

اسْتَجَارَكَ بِهِ اَجَرْتَهُ وَ مَنْ تَوَكَّلَ عَلَيْكَ

بدان نام از تو پناه خواهد پناهش دهی و هرکه بدان بر تو توکل کند

كَفَيْتَهُ وَ مَن اسْتَعْصَمَكَ بِهِ عَصَمْتَهُ وَ مَنِ

کفایتش کنی و هرکه بدان نام از تو نگهداری خواهد نگاهش داری و هرکه

استَنْقَذَكَ بِهِ مِنَ النَّارِ أَنْقَذْتَهُ وَ مَن

بدان نام از تو رهایی از آتش طلبد رهاییش دهی و هر که مهر مهر و عطوفت

ص: 517

اسْتَعْطَفَكَ بِهِ تَعَطَّفْتَ لَهُ وَ مَنْ اَمَّلَكَ بِهِ

تو را بدان نام طلب کند به او او مهرورزی و هر که بوسیله آن به تو

أَعْطَيْتَهُ الَّذِى اتَّخَذْتَ بِهِ آدَمَ صَفِيَّا وَنُوحًا

آرزومند شود به او عطا ،کنی آن نامی که به وسیلهٔ آن آدم را صفی خود

نَجِيَّا وَ إِبْرَاهِيمَ خَليلاً وَمُوسَى كَليمًا

قرار دادی و نوح را همراز و ابراهیم را خلیل و موسی را هم سخن

وَعيسى رُوحًا وَ مُحَمَّدًا حَبيبًا وَ عَلِيًّا وَصِيَّا

و عیسی را روح خود محمد را حبیب و علی را وصی خود گرفتی

صَلَّى اللهُ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ أَنْ تَقْضِيَ لى

که درود خدا بر همگی ایشان باد

حَوَائِجِي وَ تَعْفَوَ عَمَّا سَلَفَ مِنْ ذنوبي وَ

که حاجاتم را برآوری و از گناهان گذشته ام درگذری

تَتَفَضَّلَ عَلَيَّ بِمَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَلِجَميع

و تفضل کنی بر من بدانچه تو شایسته آنی و همچنین همه بر

ص: 518

الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ لِلدُّنْيَا وَالآخِرَةِ يا

مردان مؤمن و زنان با ایمان در دنیا آخرت و ای

مُفَرِّجَ هَمِّ الْمَهْمُومينَ وَيَا غِياتَ المَلْهُوفين

گشاینده اندوه اندوهناکان و ای فریادرس درماندگان

إلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ

معبودی جز تو نیست منزهی تو ای پروردگار جهانیان

اعمال مقام امام سجاد (علیه السلام)

امام زین العابدین و سید الساجدین (علیه السلام) در هر شبانه روز (1) هزار رکعت نماز میخوانده است. آن حضرت با چشمانی اشکبار، پیشانی پینه دار و پاهایی ورم کرده و دردمند به پیشگاه خداوند زمزمه و زاری داشته است. از این رو گفته اند که با تقواتر از علی بن الحسین (علیه السلام) دیده نشده است (2) و درباره ی سخاوت بسیار او نوشته اند که یکصد هزار برده در عمر خود آزاد کرده است (3)

ص: 519


1- سیر اعلام النبلا، ج 4 ص 392
2- حلية الاولیاء، ابونعیم، ج 3 ص 140
3- حیات سیاسی امامان شیعه، ج 1 ص 192

آفرین بر زائران با بصیرتی که در این مقام به مقام ساجدان و وارستگان نال شوند و رواق دیده و اندیشه را با آینه های معرفت و اطاعت پرنور سازند.

در این مکان پس از دو رکعت نماز و تسبیحات حضرت زهرا علیها السلام میگوییم

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ اللّهُمَّ إِنَّ ذُنُوبي

بنام خدای بخشاینده مهربان خدایا براستی گناهانم

قَدْ كَثرَتْ وَلَمْ يَبْقَ لَها إِلَّا رَجَاءُ عَفُوكَ وَ

بسیار است و نمانده بجای برای آنها جز امید گذشت تو و

قَدْ قَدَّمْتُ آلَةَ الْحِرْمَانِ إِلَيْكَ فَأَنَا أَسْتَلُكَ

من پیش آورده ام ابزار محرومیت خود را بدرگاهت و از تو درخواست دارم

اللّهُمَّ مَا لا اَسْتَوْجِبُهُ وَ اَطْلُبُ مِنْكَ مَا لا

خدایا چیزی را که شایسته اش نیستم و میجویم از تو آنچه را

اسْتَحِقُهُ اللهُمَّ إِنْ تُعَذِّبُنِي فَبِذُنُوبِي وَلَمْ

که مستحقش نیستم خدایا اگر عذابم کنی بواسطهٔ گناهانم میباشد و تو هیچگونه

ص: 520

تَظْلِمْنى شَيْئًا وَ إِنْ تَغْفِرْ لي فَخَيْرُ رَاحِم

ظلمی به من نکرده ای و اگر بیامرزیم پس تو بهترین رحم کنندگانی

أَنْتَ يَا سَيِّدِي اَللّهُمَّ أَنْتَ أَنْتَ وَأَنَا أَنَا

ای آقای من خدایا تو همانی و من همانم

أَنْتَ الْعَوَّادُ بِالْمِغْفِرَةِ وَ اَنَا الْعَوَّادُ بِالذُّنُوبِ

و تویی که بسیار عادت داری به آمرزش و منم که بسیار عادت کرده ام به گناه

وَ أَنْتَ الْمُتَفَضّلُ بِالْحِلْم وَاَنَا الْعَوَّاد

تویی که تفضل کنی به بردباری و منم که عادت زیاد کرده ام

بالْجَهْلِ اللّهُمَّ فَإِنِّي أَسْتَلُكَ يا كَنْزَ الضُّعَفَاءِ

به نادانی خدایا پس از تو درخواست ای دارم گنج ناتوانان

یا عَظيمَ الرَّجَاءِ يَا مُنْقِذَ الْغَرْقى يا مُنجى

ای بزرگ مایه امید ای نجات دهنده غريقان و ای نجات بخش

الهَلْكى يا مُمِيتَ الْأَحْيَاءِ يَا مُحْيِيَ الْمَوْتَى

هلاک شدگان ای میراننده زندگان و ای زنده کننده مردگان

ص: 521

أَنْتَ اللهُ الَّذى لا إلهَ إِلَّا أَنْتَ أَنْتَ الَّذى

تویی خدایی که معبودی جز تو نیست تویی که

سَجَدَ لَكَ شُعَاعُ الشَّمْسِ وَنُورُ الْقَمَرِ وَ

سجده کرد برایت تابش خورشید و روشنی ماه و

ظُلْمَةُ اللَّيْل وَضَوْءُ النَّهار وَ خَفَقَانُ الطَّيْر

تاریکی شب و پرتو روز و بال زدن پرنده از

فَاَسْتَلْكَ اللّهُمَّ يَا عَظِيمُ بِحَقِّكَ يَا كَرِيمُ عَلَى

از تو خواهم خدایا ای خدای بزرگ به حق تو ای بزرگوار

مُحَمَّدٍ وَالِهِ الصَّادِقِينَ وَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَعَالِهِ

بر محمد و خاندان راستگویش و به حق محمد و خاندان

الصَّادِقِينَ عَلَيْكَ وَبِحَقِّكَ عَلَى عَلِيّ وَبِحَقِّ

راستگویش بر تو و به حق تو بر على و به حق

عَلِيّ عَلَيْكَ وَبِحَقِّكَ عَلَى فَاطِمَةَ وَبِحَقِّ

على بر تو و به حق تو بر فاطمه و به حق

ص: 522

فَاطِمَةَ عَلَيْكَ وَبِحَقِّكَ عَلَى الْحَسَنِ وَبِحَقِّ

فاطمه بر تو و به حق تو بر حسن و به حق

الْحَسَن عَلَيْكَ وَبِحَقِّكَ عَلَى الْحُسَيْنِ وَبِحَقِّ

حسن بر تو و به حق تو بر حسین و به حق و

الْحُسَيْن عَلَيْكَ فَإِنَّ حُقُوقَهُمْ مِنْ أَفْضَلِ

حسین بر تو زیرا که حقوق ایشان از برترین

اِنْعَامِكَ عَلَيْهِمْ وَبِالشَّأْنِ الَّذى لَكَ عِنْدَهُمْ

نعمت بخشیهای تو است بر ایشان و بدان منزلتی که بدان منزلتی که تو در پیش ایشان داری

بالشأن الَّذى لَهُمْ عِنْدَكَ صَلِّ يَا رَبِّ

بدان که منزلتی ایشان در پیش تو دارند درود فرست پروردگارا

عَلَيْهِمْ صَلوَةً دَائِمَةً مُنْتَهى رِضاكَ وَاغْفِرْ

ایشان بر درودی شد و تا همیشگی سرحد خوشنودیت و بیامرز

لي بِهِمُ الذُّنُوبَ الَّتي بَيْنِي وَ بَيْنَكَ وَأَتْمِمْ

به وسیله ایشان گناهانی را که میان است من و تو و تمام کن

ص: 523

نِعْمَتَكَ عَلَيَّ كَمَا أَتْمَمْتَهَا عَلَى آبَائِي مِنْ

نعمت خود را بر من چنانچه تمام کردی آنرا بر پدرانم پیش

قَبْلُ يَا كَهَيعَصَ اللهُمَّ كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى

از این ای «كهيعص» خدایا چنانچه درود فرستادی بر

مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ فَاسْتَجِبْ لي دُعائى

محمد و آل محمد پس دعایم را به اجابت رسان

فيما سَئَلْتُكَ

در آنچه از تو خواستم

در این هنگام به سجده میرویم و سمت راست صورت را بر زمین میگذاریم و میگوییم

يا سَيّدى يا سَيّدى يا سَيِّدِى صَلَ عَلَى

آقای من ای آقای من ای آقای من درود فرست بر

مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاغْفِرْ لي وَاغْفِرْ لي

محمد و آل محمد و بیامرز مرا...

ص: 524

این عبارت را با اشک و اندوه فراوان تکرار میکنیم و پس از آن طرف چپ صورت خود را بر زمین میگذاریم و همین دعا را با توجه بسیار بر زبان جاری میکنیم و در پی آن حاجات خود و دیگران را به یاد میآوریم و از خداوند طلب استجابت هر یک را میکنیم

اگر زمان حضور ما در مسجد کوفه صبحگاهان است برای استجابت دعاهای خود چهار رکعت نماز میخوانیم؛ به گونه ای که در دو رکعت اول بعد از حمد ،سوره اخلاص و در دو رکعت دوم بعد از حمد، سوره قدر را قرائت میکنیم و پس از سلام نماز میگوییم

الهى إِنْ كُنْتُ قَدْ عَصَيْتُكَ فَإِنِّي قَدْ

خدایا اگر من تو را نافرمانی کردم ولی در) عوض در

أطَعْتُكَ فى أَحَبِّ الْأَشْيَاء إِلَيْكَ لَمْ أَتَّخِذْ لَكَ

محبوبترین چیزها بدرگاهت فرمانبرداری کردم نگرفتم برایت

وَلَدًا وَلَمْ اَدْعُ لَكَ شَرِيكًا وَ قَدْ عَصِيتُكَ فِي

فرزندی و نخواندم برایت شریکی و در بسیاری از چیزها نیز

أَشْيَاءَ كَثِيرَةٍ عَلَى غَيْرِ وَجْهِ الْمُكَابَرَةَ لَكَ

نافرمانیت کردم اما نه از راه سرکشی و طرفیت با تو

ص: 525

وَلَا الْاِسْتِكْبَارِ عَنْ عِبَادَتِكَ وَلَا الْجُحُودِ

نه و بواسطه کبرورزی از پرستشت نه و از روی انکار

لِرُبُوبِيَّتِكَ وَلَا الْخُرُوجَ عَنِ الْعُبُودِيَّةِ لَكَ

پروردگاریت نه و به خاطر بیرون رفتن بندگیت از

وَلَكِنِ اتَّبَعْتُ هَوَايَ وَازَلْنِي الشَّيْطَانُ بَعْدَ

ولی پیروی کردم هوای نفسم را و بلغزاند مرا شیطان پس از

الْحُجَّةِ وَالْبَيَانِ فَإِنْ تُعَذِّبْنِي فَبِذُنُوبِي غَيْرُ

برقراری حجت و بیان اکنون اگر عذابم کنی بواسطهٔ گناهان خود من است بدون آنکه

ظالِم أَنْتَ لى وَ إِنْ تَعْفُ عَنِّى تَرْحَمْنِي

تو به من ستم کرده باشی و اگر و اگر از من بگذری و به من رحم کنی

فَبِجُودِكَ وَكَرَمِكَ يَا كَريمُ

آنهم بواسطهٔ جود و بزرگواری تو استای بزرگوار

اعمال مقام نوح (علیه السلام)

مقام نوح يا باب الفرج متصل به دری است که از خانه ی علی (علیه السلام) به

ص: 526

مسجد باز میشده است اینجا مکانی است که ما را با هزاران سال پیش پیوند میزند و آدمی را همراه شیخ الانبیاء می سازد آن پیام آور سعادت پس از 950 سال دعوت خویش محروم و مأیوس از هدایت قوم خود لب به نفرین گشود تا آنان که امروز با نافرمانی خود راه هدایت را مسدود میکنند و نسلی ناپاک برای گمراهی فردا پدید می آورند سزای ضلالت خود را بیابند.

خطاب الهی به گوش او رسید که

پس کشتی را تحت نظر و به دستور ما بساز و درباره ی آنان که ستم کرده اند ما را مخاطب مساز که غرق شدنی هستند (1)

حضرت نوح در وسط مسجد کوفه تخته ها و میخها را به هم پیوند میزد تا فرمان خداوند را انجام دهد؛ اما تمسخر و تحقیق مخالفان روزافزون میشد و جاهلان بیایمان قلب آن پیامبر پرمهر را آماج نیش سخنان خود قرار میدادند تا آنکه دیری نپایید که از درون تنور خانه ی او، که همیشه گل شعله های سوزان آتش شعله می کشید، آب فوران کرد. عموره، بانوی با ایمان به نوح نبی خبر این معجزه ی حیرت آور را رساند در این هنگام کشتی بر آب قرار گرفت و از مسجد کوفه به سوی

ص: 527


1- واصنع الفلک با عيننا و وحينا ولا تخاطبنى فى الذين ظلموا؛ هود / 37.

کوه جودی حرکت کرد و بر آن آرام یافت واستوت على الجودى (1) . فرمان خداوند تحقق یافت مؤمنان نجات یافتند و کافران هلاک شدند

در این مکان چهار رکعت نماز به صورت دو رکعتی با تسبیح حضرت زهرا علیها السلام میخوانیم و میگوییم

اللهم صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدِ

خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد

وَاقْضِ حاجتي يا اللهُ يا مَنْ لا يَخيبُ

و حاجتم را برآور ای خدا ای که ناامید نشود

سائله ولا يَنْفَدُ نائِلُهُ يا قَاضِي الْحَاجَاتِ يا

درخواست کننده اش و تمام نشود عطایش ای برآرنده حاجات ای

مجيبَ الدَّعَوَاتِ يَا رَبَّ الْأَرَضِينَ

اجابت کننده دعاها ای پروردگار زمینها

وَالسَّمَوَاتِ يَا كَاشِفَ الْكُرُبَاتِ يَا وَاسِعَ

آسمانها ای برطرف کننده گرفتاریها که عطاهایت

ص: 528


1- هود / 44

الْعَطِيَّاتِ يَا دَافِعَ النَّقِمَاتِ يَا مُبَدِّلَ

وسیع است ای دفع کننده بلاها ای تبدیل کننده

السَّيِّئَاتِ حَسَنَاتٍ عُدْ عَلَيَّ بِطَوْلِكَ وَ

بدیها به خوبیها بازگرد بر من نعمت و فضل و

فَضْلِكَ وَ إِحْسَانِكَ وَاسْتَجِبْ دُعائي فيما

احسان خودت مستجاب کن دعایم را در آنچه

سَئَلْتُكَ وَ طَلَبْتُ مِنْكَ بِحَقِّ نَبِيِّكَ وَوَصِيِّكَ

از تو درخواست کنم و از تو میخواهم به حق پیامبرت

وَ أَوْلِيَائِكَ الصَّالِحِينَ

و وصیت و دوستان شایسته ات

نماز دیگری در مقام نوح بیان شده است که پس از نماز و تسبیحات دخت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) چنین میگوییم

اَللّهُمَّ إِنِّي حَلَلْتُ بِسَاحَتِكَ لِعِلْمي

خدایا من فرود آمدم به آستانت چون علم دارم

ص: 529

بِوَحْدَانِيَّتِكَ وَصَمَدانِيَّتِكَ وَ أَنَّهُ لا قَادِرَ

به یگانگی و بی نیازی تو این که کسی جز تو قادر

عَلَى قَضاءِ حَاجَتي غَيْرُكَ وَقَدْ عَلِمْتُ يا

به برآوردن حاجتم نیست و به خوبی دانسته ام ای

رَبِّ أَنَّهُ كُلَّمَا شَاهَدْتُ نِعْمَتَكَ عَلَيَّ اشْتَدَّتْ

پروردگار که من هراندازه نعمتت را در خود دریابم نیاز

فَاقَتى إِلَيْكَ وَقَدْ طَرَقَنى يَا رَبِّ مِنْ مُهِم

و احتیاجم به تو بیشتر میگردد میگردد و و اکنون ای پروردگارا بر من فرود آمده

أَمْرِى مَا قَدْ عَرَفْتَهُ لِأَنَّكَ عَالِمٌ غَيْرُ مُعَلَّم وَ

پیش آمد مهمی که تو خود میدانی زیرا تو دانایی هستی بدون معلم و

اَسْئَلُكَ بالأسم الذي وَضَعْتَهُ عَلَى

از تو خواهم بدان اسمی که نهادی آنرا بر

السَّمَوَاتِ فَانْشَقَّتْ وَعَلَى الْأَرْضَينَ

آسمانها و آنها از هم جدا شد و بر زمینها

ص: 530

فَانْبَسَطَتْ وَ عَلَى النُّجُومِ فَانْتَشَرَتْ وَ عَلَى

و آنها شد پهن و بر ستارگان و آنها پراکنده گشت و بر

الجبال فَاسْتَقَرَّتْ وَ أَسْتَلْكَ بِالْإِسْم الذى

کوهها به و آنها شدند پابرجا از و تو خواهم بدان نامی که

جَعَلْتَهُ عِنْدَ مُحَمَّدٍ وَعِنْدَ عَلِى وَعِنْدَ الْحَسَنِ

ودیعت نهادی آنرا نزد محمد و نزد على و نزد حسن

وَعِنْدَ الْحُسَيْنِ وَعِنْدَ الْأَئِمَّةَ كُلِّهِمْ صَلَوَاتُ

و نزد حسین و نزد همگی امامان که درودهای تو

اللهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ

همگی بر ایشان باد از) تو که خواهم درود فرستی بر محمد

وَآلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تَقْضِيَ لى يا رَبِّ حَاجَتى

و آل محمد و برآوری پروردگارا حاجتم را

وَتُيَسِّرَ عَسيرَها وَ تَكْفِيني مُهِمَّهَا وَ تَفْتَحَ

و آسان گردانی دشواریش را و کفایت کنی مهم آنرا و باز کنی

ص: 531

لى قُفْلَهَا فَإِنْ فَعَلْتَ ذَلِكَ فَلَكَ الْحَمْدُ وَ إِنْ

قفل آنرا پس اگر چنین کردی ستایش تو را است و اگر

لَمْ تَفْعَلْ فَلَكَ الْحَمْدُ غَيْرُ جَائِرٍ فِي حُكْمِكَ

هم نکردی (بازهم) ستایش است که تو را ستم نکرده ای در حکم خود

وَلَا خَائِف في عَدْلِكَ

و نه خلافی انجام داده ای در عدالتت

اکنون طرف راست صورت خود را بر زمین میگذاریم و میگوییم

اَللّهُمَّ اِنَّ يُونُسَ بْنَ مَتَّى عَبْدَكَ وَ نَبِيَّكَ

خدایا همانا یونس بن متی بنده تو و

دَعَاكَ في بَطْنِ الْحُوتِ فَاسْتَجَبْتَ لَهُ وَ أَنَا

پیامبرت بود که تو را در شکم ماهی خواند و تو اجابتش کردی

أَدْعُوكَ فَاسْتَجِبْ لي بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

و من نیز تو را میخوانم پس اجابتم کن به حق محمد و آل محمد

حال دعا میکنیم و بعد از آن سمت چپ صورت خود را بر زمین میگذاریم و

میگوییم

ص: 532

اَللّهُمَّ إِنَّكَ أَمَرْتَ بِالدُّعَاءِ وَ تَكَفَّلْتَ

خدایا تو دستور دادی به دعا کردن و اجابتش را

بالْإِجَابَةِ وَ أَنَا أَدْعُوكَ كَمَا أَمَرْتَنِي فَصَلِّ

به عهده گرفتی و من میخوانمت چنانچه دستور دادی پس درود فرست

عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاسْتَجِبْ لى كَما

محمد بر و آل محمد و اجابت کن دعایم را چنانچه

وَعَدْتَنى يَا كَريمٌ

و عده ام کرده ای ای بزرگوار

پیشانی خود را بر زمین مینهیم و میگوییم

يَا مُعِزَّ كُلِّ ذَليل وَ يَا مُذِلُّ كُلِّ عَزيزِ تَعْلَمُ

ای عزت بخش هر شخص خوار و ای خوارکننده هر عزتمند تو به

كُرْبَتي فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ وَ فَرّج

خوبی گرفتاریم را میدانی درود فرست بر محمد آلش و بگشا

عَنِّي يا كريم

از من اندوهم را ای بزرگوار

ص: 533

اعمال محراب امیرمؤمنان علی (علیه السلام)

زمزمه ی زائران دلسوخته به هنگام ورود به این محل با صدای على جانم علی جانم علی جانم علی جان و گریه و شیوه آنان و فریاد

يا علي يا علي يا علی، روح و روان ارادتمندان به وجود مقدس امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) را به سحرگاه خونین 19 ماه رمضان سال 41 ق پرواز میدهد آن زمان که پیشوای مظلوم مسلمانان به دست اشقی الاولین والآخرین با فرقی شکافته فریاد زد

«فزت ورب الكعبه»

آری

مسجد کوفه داغدار از تو *** خون و محراب یادگار از تو

در این مکان مقدس دو رکعت نماز میخوانیم و پس از تسبیحات صدیقه طاهره علیها السلام میگوییم

يَا مَنْ أَظْهَرَ الْجَمِيلَ وَسَتَرَ الْقَبِيحَ يَا مَنْ

ای که آشکار سازد کار خوب را و بپوشاند عمل زشت را ای

لمْ يُؤاخِذْ بِالْجَريرَةِ وَلَمْ يَهْتِكِ السِّتْرَ

نگیرد (کسی) را) به جنایت و ندرد پرده و

ص: 534

وَالسَّرِيرَةَ يَا عَظيمَ الْعَفْو يا حَسَنَ التَّجاوُز

درون را ای بزرگ گذشت ای نيكو درگذر

يا واسِعَ الْمَغْفِرَةِ يا بَاسِطَ الْيَدَيْن بالرَّحْمَةِ

ای پهناور آمرزش ای گسترده هر دو دست خود به رحمت

يا صاحِبَ كُلِّ نَجْوى يا مُنْتَهى كُلِّ شَكْوى

ای در نزد هر راز ای سرحد نهایی هر شکوه

يَا كَرِيمَ الصَّفْحَ يَا عَظِيمَ الرَّجَاءِ يَا سَيِّدي

ای بزرگوار چشم پوش ای بزرگ مایه امید ای آقای من

صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَافْعَلْ

درود فرست بر محمد و آل محمد و انجام ده درباره مزطر آنچه را

أَنْتَ أَهْلُهُ يَا كَريمُ

تو شایسته آنی ای بزرگوار

اعمال «مقام امام صادق (علیه السلام) »

زائران در این مقام شریف باگوش جان نغمه ها و ناله های امام

ص: 535

صادق (علیه السلام) را با خدای مهربان میشنوند و با چشم دل ریزش اشک آن حضرت را نظاره میکنند و با چنین بینشی در این مقام نزدیک حرم مسلم بن عقیل قرار میگیرند و پس از دو رکعت نماز و تسبیحات فاطمه زهرا علیها السلام میگویند: (1)

يا صانع كُلِّ مَصْنُوع وَ يَا جَابِرَ كُلِّ كَسیر

ای سازنده هر ساخته و ای جبران کننده شکسته هر

وَ يَا حَاضِرَ كُلِّ مَلَاءِ وَيَا شَاهِدَ كُلِّ نَجْوى

و ای حاضر هر انجمن و ای گواه هر راز

و يا عَالِمَ كُلِّ خَفِيَّةِ وَ يَا شَاهِداً غَيْرَ غَائِب

ای دانای هر پنهان ای حاضری که پنهان نشود

وَيَا غَالِباً غَيْرَ مَغْلُوب وَ يَا قَريباً غَيْرَ بَعِيدٍ

و ای غالب شکست ناپذیر و ای نزدیکی که دور نشود

وَ يَا مُونِسَ كُلٌّ وَحِيدٍ وَ يَا حَيّاً حِينَ لَا حَيَّ

ای همدم تنها هر و ای در آن زمان زنده که زنده ای

ص: 536


1- مفاتیح الجنان: ص 700 - 728.

غَيْرُهُ يَا مُحيِيَ الْمَوْتَى وَمُمِيتَ الْأَحْيَاءِ

جز او نبود ای زنده کن مردگان و میراننده زندگان

الْقائِمَ عَلى كُلِّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ لَا إِلَهَ إِلَّا

و مراقب هر کس بدانچه است کرده معبودی نیست جز

أَنْتَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

تو درود فرست بر محمد و آل محمد

9 امام صادق (علیه السلام) حضرت داود (علیه السلام) از مسجد سهله به سوی جالوت حرکت کرد (1)

جایگاه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

10 . امام صادق (علیه السلام) : مسجد سهله خانهی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و اهلش خواهد بود. (2)

11. امام صادق (علیه السلام) : مرکز بیت المال و محل تقسیم غنائم در حکومت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مسجد سهله خواهد بود. (3)

ص: 537


1- کافی، ج 3 ص 494
2- بحارالانوار، ج 100 ص 435، روایت 3
3- همان، ج 53، ص 11.

نقشه راهنمای مسجد سهله

ص: 538

مسجد سهله

مسجد سهله یکی از مساجد کوفه است که جایگاه عبادت انبیا و اولیای خدا بوده و خانهی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بعد از ظهور حضرت خواهد بود این مکان مقدس یکی از بهترین مکانها برای عبادت و راز و نیاز با خدا و همچنین برای توجه و ارتباط با امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است؛ کما اینکه سیّد بحرالعلوم در مسجد سهله خدمت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) رسید و مورد عنایت خاص حضرت قرار گرفت

فضیلت مسجد سهله

.1 امام صادق (علیه السلام) مسجد سهله یکی از مکانهایی است که خدا دوست دارد در آنجا خوانده شود. (1)

.2 امام صادق (علیه السلام) : کسی که در مسجد سهله می ماند مانند کسی است که در خیمه ی رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) مانده است. (2)

.3 امام صادق (علیه السلام) : ملائکه در هر شبانه روز در مسجد سهله پناه میگیرند و در آن خدا را عبادت می.کنند (3)

ص: 539


1- بحارالانوار، ج 100 ص 463، روایت 7.
2- همان ص 435 روایت 3
3- همان مدرک

4 امام صادق (علیه السلام) هر مرد و زن مؤمنی مشتاق مسجد سهله است. (1)

مكان استجابت دعا

.5 امام صادق (علیه السلام) : هر غمگینی به مسجد سهله بیاید و در بین نماز مغرب و عشاء نماز بخواند و دعا کند خداوند غم و اندوهش را برطرف می سازد. (2)

.6 امام صادق (علیه السلام) هر کسی در مسجد سهله از خدا حاجت بخواهد خدا حوائجش را برآورده میسازد و او را در قیامت به مقام بلندی میرساند و او از ناملایمات دنیا و نقشه های دشمنان پناه داده میشود (3)

جایگاه انبیای الهی

7. امام صادق (علیه السلام) : همه ی انبیا در مسجد سهله نماز خوانده.اند (4)

.8. امام صادق (علیه السلام) : مسجد سهله خانه ی حضرت ادریس (علیه السلام) حضرت ابراهیم (علیه السلام) و حضرت خضر (علیه السلام) بوده است. (5)

ص: 540


1- همان مدرک
2- بحار الانوار ، ج 100 ص 435، روایت 2.
3- همان ص 434، روایت 1.
4- همان ص 4354، روایت 3
5- بحارالانوار، ج 100 ص 436، روایت 7.

اعمال مسجد سهله

اشاره

هنگام ورود به مسجد سهله نزد درب بایست و بگو

بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ وَمِنَ اللهِ وَإِلَى اللهِ وَمَا

به نام خدا و به ذات خدا و از جانب خدا و به

شَاءَ اللهُ وَ خَيْرُ الْأَسْمَاءِ لِلَّهِ تَوَكَّلْتُ عَلَى اللهِ

سوی خدا آنچه خدا خواهد و بهترین نامها از خدا است توکل کنم بر و

وَلَا حَوْلَ و لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ الْعَلِيُّ الْعَظِي-

خدا و نیست جنبش و نیرویی جز به خدای والای بزرگ

اللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ عُمَّارٍ مَسَاجِدِكَ

خدایا قرار ده مرا از آبادکنندگان مساجد

وَبُيُوتِكَ اَللّهُمَّ إِنِّي أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِمُحَمَّدٍ

و خانه هایت خدایا من بتو رو کنم به وسیله محمد و آل محمد

وَآلِ مُحَمَّدٍ وَ أَقَدِّمُهُمْ بَيْنَ يَدَيْ حَوَائِجِي

و پیش اندازم آنها را در جلوى حاجتهایم

ص: 541

فَاجْعَلْنِي اللهُمَّ بِهِمْ عِنْدَكَ وَجيهَا فِي

پس قرارم ده خدایا به وسیلهٔ ایشان در پیش خود آبرومند در

الدُّنْيا وَالْأَخَرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ اللّهُمَّ اجْعَلْ

دنیا و آخرت و از مقربان خدايا قرار ده

صَلوتِي بِهِمْ مَقْبُولَةً وَذَنّبهِمْ مَغْفُوراً

نمازهایم را بدیشان پذیرفته و گناهم را آمرزیده

وَرِزْقى بِهِمْ مَبْسُوطًا وَدُعائى

و روزیم را بدیشان فراخمند و دعایم را

بهم مُسْتَجَابًا وَحَوْآئِجى بِهِمْ مَقْضِيَّةً

بدیشان اجابت شده و حاجتهایم را برآورده بدیشان

وَانْظُرْ إِلَيَّ بِوَجْهِكَ الْكَرِيمِ نَظْرَةً رَحِيمَةً

و بنگر بمن بروی بزرگوارت نگریستنی مهربانانه

أسْتَوْجِبُ بِهَا الْكَرَامَةَ عِنْدَكَ ثُمَّ لَا تَصْرِفْهُ

که سزاوار گردم بدان بزرگواری در پیش تو را سپس آن را از من باز

ص: 542

عَنِّى أَبَدًا بِرَحْمَتِكَ يا أَرْحَمَ الرَّاحِمينَ يا

مگردان هرگز رحمتت مهربانترین مهربانان ای

مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَالأَبْصَارِ ثَبِّتْ قَلبي عَلى

گرداننده دلها و دیدگان پابرجا کن دلم را بر

دينِكَ وَدينِ نَبِيِّكَ وَوَلِيِّكَ وَلَا تُزِغْ قَلْبي

دین خود و دین پیامبرت و نماینده ات منحرف مکن دلم را

بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنى وَ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً

پس از آن که هدایتم کردی و به بخش بخش به من از نزد خویش رحمتی که

اِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ اَللّهُمَّ إِلَيْكَ تَوَجَّهْتُ وَ

براستی تویی بخشایشگر خدایا سوى تو رو کنم و

مَرْضاتِكَ طَلَبْتُ وَ ثَوَابَكَ ابْتَغَيْتُ وَبكَ

خوشنودی تو را جویم و پاداش نیک تو را خواهانم و به تو

آمَنْتُ وَ عَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ اَللّهُمَّ فَاقْبِلْ

ایمان دارم و بر تو توکل کنم خدایا پس روی خود را

ص: 543

بِوَجْهِكَ إِلَى وَ أَقْبِلْ بِوَجْهِي إِلَيْكَ

بسویم کن و روی مرا به سوی خود گردان

سپس آیة الکرسی و سوره های فلق و ناس را بخوان و بعد از آن هر یک از اذکار زیر را هفت مرتبه بگو: «سُبْحَانَ اللهِ»، «الْحَمْدُ لِلَّهِ»، «لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ»، «الله اكْبَرُ» سپس بگو

اَللّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلَى مَا هَدَيْتَنِي وَلَكَ

خدایا از تو است ستایش به خاطر آن که مرا راهنمایی کردی و از تو است

الْحَمْدُ عَلَى مَا فَضَّلْتَنى وَلَكَ الْحَمْدُ عَلَى

ستایش بر آنچه برتریم دادی و از تو است ستایش بر

مَا شَرَّفْتَنى وَلَكَ الْحَمْدُ عَلى كُلِّ بَلاءِ

آن که شرافتم دادی و از تو است ستایش بر هر آزمایش

ابْتَلَيْتَنى اَللّهم تَقَبَّلْ صَلوتى

نیکوئیکه مرا بدان آزمودی خدایا بپذیر نمازم را

وَدُعَائِي وَ طَهِّرْ قَلْبِي وَاشْرَحْ لِي صَدْرِي

و دعایم را و پاک گردان دلم را بازکن سینه ام را

ص: 544

وَتُبْ عَلَى إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ

و توبه ام بپذیر که براستی تویی توبه پذیر مهربان

1- مقام امام صادق (علیه السلام)

جایگاهی است که امام صادق (علیه السلام) در آن عبادت فرموده:

روزی یکی از شیعیان وارد منزل امام صادق (علیه السلام) در کوفه شد. حضرت که مشغول خوردن خرما بود با دیدن او، او را دعوت به همراهی کرد جواب داد گوارایتان باد جانم فدایتان باد در بین راه که به اینجا می آمدم با واقعه ای روبرو شدم که قلبم را به درد آورد

حضرت اصرار فرمود تا اینکه او نیز مشغول خوردن خرما شد و تعریف کرد دیدم یکی از مأموران حکومت بر سر زنی میکوبید و او را به زندان میبرد و زن با صدای بلند ناله میکرد «المستغاث بالله ورسوله» و کسی کمک نمیکرد. حضرت فرمود: چرا مأمور چنین میکرد؟ گفت: از مردم شنیدم زن هنگام راه رفتن به زمین افتاده و گفته است یا فاطمة خدا لعنت کند کسانی را که به تو ظلم کردند در آن موقع مأمور صدایش را شنیده و به سراغ او آمده است.

وقتی امام صادق (علیه السلام) قضیه را شنید، دست از خرما خوردن کشید آنقدر گریه کرد که دستمال محاسن و سینه اش از اشک خیس شد.

ص: 545

سپس فرمود همراه ما بیا تا به مسجد سهله برویم و از خدا بخواهیم زن را نجات دهد. همچنین حضرت شخصی را فرستاد به سوی قصر حاکم تا از وضعیت زن خبردار شود.

هنگامی که حضرت به مسجد سهله رسید دو رکعت نماز خواند و پس از نماز، دستهای مبارکش را به سوی آسمان گشود و فرمود أنْتَ الله لا إله إلا أنت...» پس از مناجات نجات زن را از خدا درخواست کرد سپس به سجده رفت و جز نفس مبارکش صدایی شنیده نمی شد. هنگامی که سر از سجده بلند کرد فرمود زن» آزاد شد

حضرت از مسجد سهله بیرون آمد و در بین راه با شخصی که مأمور شده بود از وضعیت زن خبر پیدا کند، روبرو شد. وی گزارش داد که مأمور حاکم از قصر بیرون آمد دویست در هم به او داد و گفت: حاکم را حلال کن

زن از گرفتن پول خودداری کرد مأمور حاکم به داخل قصر برگشت و بلافاصله بیرون آمد و زن را آزاد کرد

امام صادق (علیه السلام) کیسه ای که هفت دینار طلا در آن بود به آن شخص داد و فرمود: سلام مرا به آن زن برسان و سکه ها را به او بده

فرستاده ی حضرت نزد زن آمد و پیام آن حضرت را رساند زن

ص: 546

استقبال کرد و پولها را قبول کرد (1)

در این مقام دو رکعت نماز بخوان سپس دستها را به سوی آسمان بلندکن و بگو

أَنْتَ اللهُ لا إلهَ إِلَّا أَنْتَ مُبْدِئُ الْخَلْقِ

تویی خدایی که معبودی جز تو نیست آغازنده خلق

وَمُعِيدُهُمْ وَ اَنْتَ اللهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ خَالِقُ

و بازگرداننده آنها و تویی خدایی که معبودی جز تو نیست آفریننده

الْخَلْقِ وَزازقُهُمْ وَأَنتَ اللهُ لا إلهَ إِلَّا أَنتَ

خلق و روزی ده آنها و تویی خدایی که معبودی جز تو نیست

الْقَابِضُ الْباسِطُ وَ أَنْتَ اللهُ لا إلهَ إِلَّا أَنْتَ

برگیرنده و گسترنده ای و تویی خدایی که معبودی جز تو نیست

مُدَبِّرُ الْأُمُورِ وَبَاعِثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ أَنْتَ

تدبیر کننده اموری و برانگیزنده ساکنان در گوری تویی

ص: 547


1- بحار الانوار، ج 100 ص 441، روایت 21

وَارِثُ الْأَرْضِ وَ مَنْ عَلَيْهَا أَسْتَلُكَ بِاسْمِكَ

وارث زمین و ساکنان آن از تو خواهم به نامت که در

المَخْزُونِ الْمَكْنُونِ الْحَيِّ الْقَيُّوم وَ اَنْتَ الله

گنجینه و پنهان است ای زنده پاینده تویی و خدایی که

لا إلهَ إِلا أَنْتَ عَالِمُ السِّرِّ وَ اَخْفَى اَسْتَلْكَ

معبودی جز تو نیست دانای نهان و نهانتر از تو خواهم

بِاسْمِكَ الَّذى إِذا دُعيتَ بِهِ اَجَبْتَ وَإِذا

بدان نامت که هرگاه بدان تو را خوانند اجابت کنی و چون بدان از

سُئِلْتَ بِهِ أَعْطَيْتَ وَ أَسْأَلُكَ بِحَقِّكَ عَلَى

تو درخواست شود عطا کنی از تو خواهم به که حقی تو بر

مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَبِحَقِّهِمُ الَّذِي أَوْجَبْتَهُ

محمد خاندانش داری و حقی که از به و که از ایشان بر خود واجب کردی

عَلَى نَفْسِكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ

که درود فرستی بر محمد و آل

ص: 548

مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَقْضِيَ لى حَاجَتِي السَّاعَةَ

محمد و برآوری حاجتم را همین ساعت

السَّاعَةَ يَا سَامِعَ الدُّعَاءِ يَا سَيِّدَاهُ يَا مَوْلاهُ

همین ساعت ای شنوای ای آقای من ای سرور من

يَا غِيانَاهُ أَسْتَلْكَ بِكُلِّ اسْم سَمَّيْتَ بِهِ نَفْسَكَ

ای دادرس ،من از تو خواهم به هر نامی که خود را بدان نامیدی

أَوِ اسْتَأْثَرْتَ بِهِ فِي عِلْمِ الْغَيْبِ عِنْدَكَ أَنْ

یا انتخابش کردی آن را علم در غیب نزد خودت که

تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُعَجِّلَ

درود فرستی بر محمد و آل محمد شتاب کنی در

فَرَجَنَا السَّاعَةَ يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَالْأَبْصَارِ

گشایش ما همین ساعت گرداننده دلها و دیده ها

یا سميعَ الدُّعَاءِ يَا

ای شنوای دعاء

ص: 549

پس از نماز به سجده برو و هرچه میخواهی از خدا بخواه

2- مقام حضرت ابراهیم (علیه السلام)

حضرت ابراهیم (علیه السلام) یکی از انبیای اولوالعزم است که علاوه بر مقام نبوّت و رسالت خداوند مقام خلیل اللهی و امامت را نیز به او عطا فرمود. او در حوالی کوفه متولد شد و در این سرزمین پرورش یافت هنگامی که نمرود پادشاه بابل از خدا پرستی ابراهیم (علیه السلام) و دشمنی او بابتها آگاه شد دستور داد ابراهیم (علیه السلام) را بسوزانند؛ اما به قدرت الهی او در آتش سالم ماند.

،نمرود ابرهیم (علیه السلام) را از عراق تبعید کرد و او به همراه همسرش ساره از عراق به شام هجرت کرد.

ابراهیم (علیه السلام) علاوه بر تبلیغ و انجام رسالت الهی در سرزمین شام به حجاز نیز سفر کرد و هاجر و فرزندش اسماعیل (علیه السلام) را به مکه برد و در آنجا کعبه را بازسازی کرد

هنگامی که ابراهیم (علیه السلام) در عراق زندگی میکرد مسجد سهله خانه ی او بود و از آنجا به یمن برای هدایت قوم عمالقه» می رفت (1)

در این مقام دو رکعت نماز بخوان و پس از گفتن تسبیح حضرت

ص: 550


1- بحار الانوار، ج 12

زهرا علیها السلام بگو

اَللّهُمَّ بِحَقِّ هَذِهِ الْبُقْعَةِ الشَّرِيفَةِ وَبِحَقِّ

خدایا به حق این بقعه شریفه و به حق هر کس

تَعَبَّدَ لَكَ فِيها قَدْ عَلِمْتَ حَوَائِجِي فَصَلَّ

تو را در آن پرستش کرده تو که میدانی حاجات مرا

عَلَى مُحَمَّدٍ وَآل مُحَمَّدٍ وَاقْضِهَا وَقَدْ أَحْصَيْتَ

پس درود فرست بر محمد و آل محمد و حاجاتم را برآور

ذُنُوبd فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

و که تو شماره کرده ای گناهانم را پس درود فرست بر محمد و آل

وَاغْفِرْها اَللّهُمَّ أَحْيِنى مَا كَانَتِ الْحَيَاةُ

محمد و آنها را خدایا بیامرز زنده بدار مرا تا وقتی که

خَيْرًا لِي وَ أَمِثْنى إِذَا كَانَتِ الْوَفَاةُ خَيْرًا

زنده بودن برایم بهتر است بمیرانم و وقتی که مرگ برایم

عَلَى مُوَالَاةِ اَوْلِيَائِكَ وَمُعَادَاةٍ أَعْدَائِكَ

بهتر است بر حال دوست دوستانت داشتن دشمن داشتن

ص: 551

وَافْعَلْ بي ما أَنْتَ أَهْلُهُ يا اَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ

دشمنانت و انجام ده درباره من آنچه را تو شایسته آنی ای مهربانترین مهربانان

3- مقام حضرت ادريس (علیه السلام)

حضرت ادریس (علیه السلام) یکی از پیامبران الهی بود که دستورات الهی را برای مردم بیان میکرد و خداوند متعال مقام والایی به او عطا کرده بود

مسجد سهله خانه و جایگاه عبادت آن حضرت بود و در آنجا خیاطی میکرد و تسبیح خدا میگفت

از امام صادق (علیه السلام) نقل شده هر کسی در مسجد سهله دعا کند، خداوند حاجتش را برآورده ساخته در قیامت او را به مقام والایی که درجه ی ادریس (علیه السلام) است می رساند. (1) دو رکعت نماز بخوان و بگو

اَللّهُمَّ إِنِّى صَلَّيْتُ هَذِهِ الصَّلوةَ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِكَ

خدایا من این نماز را خواندم به امید بدست آوردن خوشنودیت و

وَ طَلَبَ نَائِلِكَ وَ رَجَاءَ رِفْدِكَ وَ جَوَائِزِكَ فَصَلِّ

به طلب عطایت و به امید دستگیری و جایزه هایت پس درود فرست

ص: 552


1- حياة القلوب ج 1 ص 80

عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَ تَقَبَّلْها مِنِّي بِأَحْسَنِ

بر محمد و محمد آل بپذیر و آن را از من به بهترین

قَبُول وَ بَلغنى بِرَحْمَتِكَ الْمَأْمُولَ وَافْعَلْ

پذیرفتن و به رحمت خود مرا به آرزویم برسان انجام ده

مَا أَنْتَ أَهْلُهُ يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ

درباره من آنچه را تو شایسته آنی ای مهربانترین مهربانان

4- مقام حضرت خضر (علیه السلام)

حضرت خضر (علیه السلام) یکی از انبیای الهی و از نوادگان حضرت نوحی (علیه السلام) .است

او در میان قوم خود مبعوث به رسالت شد و آنها را به دین خدا دعوت میکرد. معجزه اش این بود که وقتی بر روی چوب خشک یا زمین عادی می نشست سبز میشد؛ بدین جهت به او خضر میگفتند.

خداوند به او عمر طولانی عطا کرده و هنوز هم زنده است.

او در مراسم حج شرکت کرده در عرفات وقوف میکند و بر دعای مؤمنین آمین میگوید و خداوند متعال او را در زمان غیبت مونس امام

ص: 553

زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قرار داده است مسجد سهله اقامتگاه حضرت خضر (علیه السلام) است. (1) در این مقام دو رکعت نماز بخوان و بگو

اَللّهُمَّ إِنْ كَانَتِ الذُّنُوبُ وَالْخَطَايَا قَدْ

خدایا اگر چنان است که گناهان خطاها رویم

أَخْلَقَتْ وَجْهِي عِنْدَكَ فَلَمْ تَرْفَعْ لِي إِلَيْكَ

را نزد تو فرسوده کرده است و در نتیجه بالا نرود از من به سوی تو

صَوْتًا وَلَمْ تَسْتَجِبْ لِي دَعْوَةً فَإِنِّي أَسْتَلُكَ

آوازی اجابت و نکنی برایم دعایی را پس از تو خواهم

بكَ يَا اللهُ فَإِنَّهُ لَيْسَ مِثْلَكَ اَحَدٌ وَ اَتَوَسّلُ

حق خودت ای خدا زیرا نیست مانندت هیچکس و توسل جویم

إِلَيْكَ بِمُحَمَّدٍ وَالِهِ وَ اَسْتَلْكَ أَنْ تُصَلِّيَ

به سویت به وسیله محمد آلش و که و از تو خواهم درود فرستی

عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُقْبِلَ إِلَى

بر محمد و آل محمد و رو کنی بسویم بروی

ص: 554


1- بحارالانوار، ج 13.

بوَجْهِكَ الْكَرِيم وَتُقبل بوجهي إِلَيْكَ وَلا

بزرگوارت و بگردانی رویم را به سوی خودت و

حَيْنَ اَدْعُوكَ وَلا تَحْرِمْني حَيْنَ

نومیدم نسازی هنگامی که تو را میخوانم و محرومم ننمایی

ارجوكَ يا أَرْحَم الرَّاحِمينَ

هنگامی که امید به تو دارم ای مهربانترین مهربانان

5- مقام انبیای صالحین (علیهم السلام)

مقام انبیای صالحین علیهما السلام جایگاه عبادت پیامبران الهی است.

دو رکعت نماز بخوان و بگو

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يَا اللَّهُ أَنْ

خدایا از تو میخواهم به نامت خدا که

تُصَلِّيَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَجْعَلَ

درود فرستی بر محمد و آل محمد و قرار دهی بهترین

خَيْرَ عُمْري آخِرَهُ وَ خَيْرَ أَعْمَالَی خَوَاتِيمَها

دوران عمرم را پایانش و بهترین کارهایم را انجامشان و بهترین

ص: 555

وَ خَيْرَ أَيَّامِي يَوْمَ أَلْقَاكَ فِيهِ إِنَّكَ عَلَى

روزهایم را آن روزی که تو را در آن دیدار کنم که براستی تو

كُلِّشَيْءٍ قَديرٌ اَللّهُمَّ تَقَبَّلْ دُعائى وَاسْمَعْ

بر هر چیز توانایی خدایا بپذیر دعایم را و بشنو رازم را

نَجْوَايَ يَا عَلِيٌّ يَا عَظِيمُ يَا قَادِرُ يَا قَاهِرُ يَا

ای والا ای بزرگ ای توانا ای چیره ای

حَيَّا لا يَمُوتُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

زنده ای که هرگز نمیرد درود فرست بر محمد و آل محمد

وَاغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي بَيْنِي وَبَيْنَكَ وَلَا

بیامرز از من گناهانی که را میان من تو است و

تَفْضَحْنِى عَلى رُؤُوسِ الْأَشْهَادِ وَاخْرُسْنى

رسوایم مکن در حضور مردمان و پاسداریم كن بدان

يعينك التي لا تَنامُ وَارْحَمْني بِقُدْرَتِكَ

دیده ات که نخوابد و رحم کن به من بدان نیرویی که

ص: 556

عَلَيَّ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ وَصَلَّى اللهُ عَلَى

بر من داری ای مهربانترین مهربانان و درود فرست بر

سَيّدِنَا مُحَمَّدٍ وَالِهِ الطَّاهِرِينَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ

آقای ما محمد آل و پاکش ای پروردگار جهانیان

6- مقام حضرت زین العابدین (علیه السلام)

مقام حضرت زین العابدین (علیه السلام) جایگاه عبادت امام سجاد (علیه السلام)است.

دو رکعت نماز بخوان و بگو:

يَا مَنْ هُوَ أَقْرَبُ إِلَيَّ مِنْ حَبْلِ الْوَريدِ يا

ای که نزدیک تر است به از من رگ گردن ای که

فَعَّالاً لِمَا يُرِيدُ يَا مَنْ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ

بخوبی بکند آنچه را خواهد ای که حائل شود میان انسان

قَلْبِهِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَالِهِ وَحُلْ بَيْنَنَا وَ

و دلش درود فرست بر محمد و آلش و حائل شو میان ما و

ص: 557

بَيْنَ مَنْ يُؤْذِينَا بِحَوْلِكَ وَقُوَّتِكَ يَا كَافِى مِنْ

میان کسی که ما را بیازارد به جنبش و نیروی خودت ای که کفایت کنی

كُلَّشَيْءٍ وَلَا يَكْفى مِنْهُ شَيْءٌ اِكْفِنَا الْمُهم

از هر چیز و چیزی از کفایت تو نکند کفایت کن ما مهم را

مِنْ أَمْرِ الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ

از کار دنیا و آخرت ای مهربانترین مهربانان

7- مقام امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

مقام امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) جایگاهی است منسوب به آن حضرت و بنای آن برای اولین بار توسط سید بحرالعلوم (1) ساخته شد. آن بزرگوار که تعیین کننده ی این محل بود خود از شخصیتهایی است که در مسجد سهله به محضر حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شرفیاب شده است

سید بحرالعلوم مرجع عظيم الشأن شیعه و بزرگ مرد پرتلاش روزهای نجف آرامش شبهای مسجد کوفه را برای خلوت با خدای خویش انتخاب کرده بود در دل شب برای تهجد به مسجد کوفه میرفت و اول صبح به نجف بازمیگشت.

ص: 558


1- سید مهدی طباطبایی نجفی معروف به سید بحرالعلوم یکی از علما و مراجع تقلید شیعه که مکرّر خدمت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) رسیده است

در سپیده صبحی نورانی هنگام مراجعت از مسجد کوفه شوق رفتن به مسجد سهله سراپای وجودش را فرا گرفت. اما با خود اندیشید اگر به آنجا روم شاید نتوانم به موقع در جلسات درس نجف حاضر شوم بهتر است زودتر به نجف برگردم چند قدمی جلوتر نرفته بود که آن اشتیاق لحظه به لحظه بیشتر شد و او را به سوی مسجد سهله کشانید وزش باد شدیدی او را به مسجد هدایت کرد تا اینکه ناخواسته خود را در آستانه ی مسجد سهله دید.

مسجد خالی از زائرین بود و تنها یک نفر در حال مناجات با خدا دیده میشد صدای گرم و دلنشین آن بزرگوار جسم و روح سید را مجذوب خود کرد زانوهایش لرزید اشک از چشمانش سرازیر شد و آنگونه عظمت این نیایش را مینگریست که گویی میخواست روح از کالبدش خارج شود و به سوی صاحب این صدا پرکشد.

سید بحر العلوم بریده از همه چیز غرق تماشای آن خورشید فروزان و تحت تأثیر عظمت آن قرار گرفته بود تا اینکه مناجات حضرت به پایان رسید و فرمود: مهدی بیا. سید چند قدم جلو رفت و ایستاد. دو مرتبه فرمود ،بیا سیّد که حیا میکرد خود را به حضرت نزدیک کند اندکی جلو رفت و توقف کرد حضرت فرمود: ادب در امتثال است

سید که خود را مشمول لطف خاص حضرت میدید آن قدر جلو

ص: 559

رفت که دستش به دست مبارک حضرت رسید حضرت برای او مطلبی فرمود و او را مورد عنایت خاص خود قرار داد (1) در این محل افراد زیادی خدمت آن حضرت رسیده و از فیض وجود پربرکتش بهره برده اند. مکان مقدسی که قدمهای نورانی حضرتش را بر خود احساس کرده و طلیعه ی ظهورش را انتظار میکشد اینجا وادی نور است و باید جای پای یوسف دلها را جستجو کرد.

(فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى) (2)

پس با ادب و احترام وارد شو و نه تنها کفش از پا بیرون کن بلکه آنچه غیر یاد مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است از دل بیرون کن

بوی عطر یار را در آن استشمام کن وصال یار را از خدا تمناکن و عاشقانه دست التجا به عنایات حضرتش دراز کن (3) و بگو: (يَأَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَعَةٍ مُّزْجَلةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنا) (4)

ص: 560


1- نجم الثاقب : ص 473
2- سوره طه آیه 12 کفشهایت را بیرون آور که تو در سرزمین مقدس طوی هستی
3- باری زیارت و توسل به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از نماز امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نماز استغاثه به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، زیارت آل یس، زیارت جامعه و دیگر زیارات آن ،حضرت میتوان استفاده کرد.
4- سوره یوسف آیه 88 ای ،عزیز ما و خاندان ما را ناراحتی فراگرفته و متاع کمی با خود آورده،ایم پیمانه را برای ما کامل کن و بر ما تصدّق و بخشش نما».

زیارت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

سَلامُ اللهِ الْكَامِلُ الشام الشامل العام

سلام خدا به طور کامل تمام و همه جانبه و عمومی

وَ صَلَوَاتُهُ الدَّائِمَةُ وَبَرَكاتُهُ الْقَائِمَةُ التَّامَّةُ

و درودهای ممتد و پیوسته و برکتهای پابرجا و تام و تمامش

قلى حُجَّةِ اللهِ وَوَلِيِّهِ في أَرْضِهِ وَبِلادِهِ

بر حجت خدا و ولی او او در زمین و سایر کشورهایش

وَخَلِيفَتِهِ عَلَى خَلْقِهِ وَعِبَادِهِ وَسُلالَةِ النُّبُوَّةِ

و جانشین او بر خلق و بندگانش و نژاد پاک نبوت

وَبَقِيَّةِ الْعِتْرَةِ وَالصَّفْوَةِ صَاحِبِ الزَّمَانِ

و باقیمانده عترت و آن (سرور برگزیده یعنی حضرت صاحب الزمان

مُظْهِرِ الْإِيمَانِ وَمُلَقِّنِ أَحْكامِ الْقُرْآنِ

و آشکار کننده ایمان و یاددهنده احکام قرآن

ص: 561

وَمُطَهِّرِ الْأَرْضِ وَنَاشِرِ الْعَدْلِ فِى الطُّول

پاک کننده زمین گسترنده و عدالت در ازا

وَالْعَرْضِ وَالْحُجَّةِ الْقَائِمِ الْمَهْدِى الإمام

پهنای زمین و حجت قائم مهدی آن امام

الْمُنْتَظَرِ الْمَرْضِ وَابْنِ الأَئِمَّةِ الطَّاهِرينَ

منتظر پسندیده و فرزند امامان پاکیزه

الْوَصِيِّ بْنِ الْأَوْصِيَاءِ الْمَرْضِيِّينَ أَلْهَادِي

و وصی فرزند اوصیاء پسندیده آن راهنمای

الْمَعْصُوم اِبْنِ الْأَئِمَّةِ الْهُداةِ الْمَعْصُومِينَ

معصوم فرزند و امامان راهنمای معصوم

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِينَ الْمُسْتَضْعَفِينَ

سلام بر تو ای عزت بخش مردم که مؤمنی ناتوان و خوارشان شمرند

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُذِلُّ الْكَافِرِينَ الْمُتَكَبِّرِينَ

سلام بر تو ای خوارکننده کافران سرکش و

ص: 562

الظَّالِمِينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلايَ يَا

ستمکار سلام بر تو ای مولای من ای

صَاحِبَ الزَّمَانِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ رَسُولِ

صاحب الزمان سلام بر تو ای فرزند رسول

اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ

خدا سلام بر تو ای فرزند امیرمؤمنان

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ سَيِّدَةِ

سلام بر تو ای فرزند فاطمه زهرا بانوی

نِسَاءِ الْعَالَمِينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ الْأَئِمَّةِ

زنان جهانیان سلام بر تو ای فرزند پیشوایان

الْحُجَجِ الْمَعْصُومِينَ وَالْإِمَامِ عَلَى الْخَلْقِ

و حجتهای معصوم و پیشوای بر خلق

اَجْمَعِينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَوْلايَ سَلامَ

همگی سلام بر تو ای سرور من سلام

ص: 563

مُخْلِصِ لَكَ فِى الْوِلايَةِ اَشْهَدُ أَنَّكَ الْإِمَامُ

مخلصانه من تو در ولایت و که ،پیرویت گواهی دهم تویی آن پیشوای

الْمَهْدِيُّ قَوْلاً وَفِعْلاً وَأَنْتَ الَّذى تَمْلاً

راه یافته چه در گفتار و چه در کردار و تویی آن بزرگواری

الْأَرْضَ قِسْطَا وَعَدْلاً بَعْدَ ما مُلِئَتْ ظُلْمًا

که زمین را پر از عدل داد و کنی آنکه پس پر از ستم

وَجَوْرًا فَعَجَّلَ اللهُ فَرَجَكَ وَسَهَّلَ مَخْرَجَكَ

و بیدادگری شده باشد پس از خدا خواهم که شتاب کند در فرج تو و راه

وَقَرَّبَ زَمَانَكَ وَكَثَرَ أَنْصَارَكَ وَأَعْوَانَكَ

آمدنت را هموار و زمان ظهورت را نزدیک و یار و یاورت را بسیار گرداند و

وَأَنْجَزَ لَكَ مَا وَعَدَكَ فَهُوَ أَصْدَقُ الْقَائِلِينَ

آنچه به تو وعده فرموده درباره ات وفا کند زیرا که او راستگوترین

وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي

گویندگان است که فرموده و ما خواستیم بر کسانی که در زمین زبون شمرده

ص: 564

الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ

می شدند منت نهیم و ایشان را پیشوایانی کنیم و وارثانشان «گردانیم

يا مَوْلايَ يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ يَابْنَ رَسُولِ اللهِ

ای سرور ای من صاحب الزمان فرزند رسول خدا

حَاجَتي كَذَا وَكَذَا

حاجتم این و این است

و بجای كَذَا وَكَذَا حاجات خود را ذکر کند

فَاشْفَعْ لي في نَجَاحِهَا فَقَدْ تَوَجَّهْتُ إِلَيْكَ

پس شفاعت کن برایم در برآمدنش زیرا که من با حاجت خویش به تو

بِحاجَتِي لِعِلْمِي أَنَّ لَكَ عِنْدَ اللهِ شَفَاعَةً

متوجه شده ام زیرا می دانم که شفاعت تو به درگاه خدا

مَقْبُولَةً وَمَقَامًا مَحْمُودًا فَبِحَقِّ مَنِ اخْتَصَّكُمْ

پذیرفته و مقامت است پسندیده پس به حق همان خدایی که شما را

بِأَمْرِهِ وَارْتَضاكُمْ لِسِرِّهِ وَبِالشَّأْنِ الَّذِي لَكُمْ

در کار خود مخصوص کرده و برای راز و سِرّش پسندیده و بدان مقامی که شما

ص: 565

عِنْدَ اللهِ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُ سَلِ اللهَ تَعَالَى فی

نزد خدا میان خود و او دارید که از خدای تعالی

نُجْحٍ طَلِبَتي وَإِجَابَةِ دَعْوَتى وَكَشْفِ كُرْبَتي

بخواهی من به خواسته ام برسم و دعایم اجابت شود و اندوهم برطرف گردد

ص: 566

زیارت عالية المضامين

اللهُمَّ إِنِّي زُرْتُ هَذَا الْإِمَامَ مُقْرًا بِإمَامَتِهِ

خدایا من زیارت کردم این امام را در حالی که که اقرار اقرار به امامتش دارم

مُعْتَقِدًا لِفَرْضِ طَاعَتِهِ فَقَصَدْتُ مَشْهَدَهُ

و معتقدم که اطاعتش بر من واجب است و با این حال آهنگ زیارتگاهش را کردم

بِذُنُوبِي وَ عُيُوبي وَ مُوبِقَاتِ آقامی وَ كَثرَةِ

با گناهانی که دارم و با عیوب و بدیهای و جرمهای هلاکت بارم و بدیهای بسیار

سَيّاتى وَ خَطَايَايَ وَمَا تَعْرفُهُ مِنْ

و خطاکاری هایم و آنچه تو خود میدانی و پناه آورده ام

مُسْتَجِيرًا بِعَفْوِكَ مُسْتَعِيداً بِحِلْمِكَ رَاجِيًا

به گذشتت به بردباریت امیدوارم و به رحمتت و ملتجی گشته ام به

رَحْمَتَكَ لا جِنَّا إِلَى رُكْنِكَ عَآئِداً بِرَأْفَتِكَ

پایه و اساس مرحمتت و پناهنده ام به مهرت و

ص: 567

مُسْتَشْفعًا بوَلِيِّكَ وَابْن هرگاه این دعا بعد از زیارت

شفیع گرفته ام ولی تو

و فرزند

حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) باشد عوض كلمة «وَابْن در تمام چهار موضع «وَابی» گوید «منه» أَوْلِيَائِكَ وَ صَفِيّكَ

اولیائت را و برگزیده ات

وَابْنِ أَصْفِيَآئِكَ وَ اَمينِكَ وَابْنِ أُمَنَائِكَ وَ

برگزیدگانت پدر را و امین تو و فرزند امانتدارانت را و

خَليفَتِكَ وَابْن خُلَفَائِكَ الَّذينَ جَعَلْتَهُم

جانشین تو و فرزند جانشینانت را آنان که قرارشان دادی

الْوَسيلَةَ إِلى رَحْمَتِكَ وَرِضْوَانِكَ وَالذّريعَةَ

وسیله ای سوی رحمت و خوشنودیت و واسطه ای

الى رَأْفَتِكَ وَ غُفْرَانِكَ اللَّهُمَّ وَ أَوَّلُ حَاجَتِي

برای مهر و آمرزشت. خدایا! نخستین حاجتم

اِلَيْكَ اَنْ تَغْفِرَ لى مَا سَلَفَ مِنْ ذُنُوبِي عَلَى

به درگاه تو این است که بیامرزی گناهان گذشته ام را یا

ص: 568

كَثْرَتِها وَ اَنْ تَعْصِمَنى فيما بَقِيَ مِنْ عُمْري

بسیاری آنها و نگاهم داری گناه از باقیمانده در عمرم

وَ تُطَهِّرَ دینِي مِمَّا يُدَنِّسُهُ وَيَشينُهُ وَ يُزْري

و پاک کنی دین آیین مرا از آنچه آلوده و چرکینش کند و معیوبش سازد

بِهِ وَ تَحْمِيَهُ مِنَ الرَّيْبِ وَالشَّكَ وَالْفَسَادِ

نگاهداریش کنی از شک و شبهه و فساد

وَالشِّرْكِ وَ تُثَبِّتَنى عَلَى طَاعَتِكَ وَطَاعَةِ

و شرک و استوارم بداری بر فرمانبرداری خود و فرمانبرداری

رَسُولِكَ وَ ذُرِّيَّتِهِ النُّجَباءِ الشُّعَداء

پیامبرت و فرزندان نجیب و سعادتمندش

صَلَواتُكَ عَلَيْهِمْ وَرَحْمَتُكَ وَ سَلامُكَ وَ

که درودهای تو و رحمت و سلام

برَكَاتُكَ وَ تُحْيِيَنِي مَا أَحْيَيْتَنِي عَلَى

بركاتت بر ایشان باد و زنده ام بداری تا

ص: 569

طاعَتِهِمْ وَ تُمِيتَنى إِذا اَمَتَنى عَلى طَاعَتِهِمْ

هر که قدر زنده ام بر فرمانبرداریشان و بمیرانیم هرگاه

اَنْ لا تَمْحُوَ مِنْ قَلْبي مَوَدَّتَهُمْ وَ مَحَبَّتَهُمْ

مردم بر فرمانبرداریشان و محو نکنی از دل من دوستی و دوستی و محبت ،ایشان

بُغْضَ أَعْدَائِهِمْ وَ مُرَافَقَةَ أَوْلِيَائِهِمْ وَ بِرَّهُمْ

و بغض دشمنانشان رفاقت دوستانشان و نیکی کردن به ایشان را،

اَسْئَلُكَ يا رَبِّ أَنْ تَقْبَلَ ذلِكَ مِنِّى وَ

از تو خواهم پروردگارا که بپذیری این زیارت) و دعا را از من

إِلَى عِبَادَتَكَ وَالْمُوَاظَبَةَ عَلَيْها وَ

و مرا دوستدار عبادتت کنی و مواظبتم دهی آن بر به و

تتَشْطَنى لَها وَ تُبَغْضَ إِلَى مَعَاصِيَكَ وَ

نشاطم آورى برای عبادت و متنفرم کنی از گناهان

مَخارِمَكَ وَ تَدْفَعَنِي عَنْهَا وَ تُجَنَّبَنِي

محرماتت و بازم داری از آنها و برکنارم داری از

ص: 570

التَّقْصِيرَ في صَلَوَاتِي وَالْاِسْتِهانَةَ بها

کوتاهی کردن در نمازهایم و سرسری گرفتن آن و سستی

وَالتّراخِيَ عَنْها وَ تُوَفِّقَنى لِتَأْدِيَتِها كَمَا

و کاهلی کردن در آن، موفقم و دار برای اداء آن چنان چه

فَرَضْتَ وَ أَمَرْتَ بِهِ عَلَى سُنَّةِ رَسُولِكَ

واجب کرده ای و دستور فرموده ای به روش پیامبرت

صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَالِهِ وَ رَحْمَتُكَ وَبَرَكاتُكَ

که درودهای تو و رحمت و بركاتت بر او و آلش باد

نُصُوعًا وَخُشُوعًا وَتَشْرَحَ صَدْري لإيتَاءِ

با حال خضوع و خشوع، و دیگر آنکه سینه ام را باز کنی و بلندی نظر به من دهی برای

زَكوةِ وَ اِعْطَاءِ الصَّدَقَاتِ وَ بَذْلِ

پرداختن زکات و دادن صدقات و انجام

الْمَعْرُوفِ وَالإِحْسَانِ إلى شيعَةِ الِ مُحَمَّدٍ

کار نیک و احسان نسبت به آل شیعیان محمد

ص: 571

عَلَيْهِمُ السَّلام وَ مُوَاسَاتِهِمْ وَلَا تَتَوَفَّانى

عليهم السلام و مواسات با آنها، و نمیرانیم

إِلا بَعْدَ أَنْ تَرْزُقَنى حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَام وَ

مگر بعد از این که روزیم کنی حج خانه کعبه ات و

زِيَارَةَ قَبْرِ نَبِيِّكَ وَ قُبُورِ الأَئِمَّةِ عَلَيْهِم

زیارت قبر پیامبرت و قبور امامان عليهم

السَّلامُ وَ اَسْتَلُكَ يا رَبِّ تَوْبَةً نَصُوحًا

السلام از را، و تو پروردگارا خواهم توبه حقیقی

تَرْضاها وَ نِيَّةً تَحْمَدُها وَ عَمَلاً صَالِحًا

مورد پسندت را و نیتی که ستوده درگاه تو باشد و کردار شایسته ای

تقبلُهُ وَ اَنْ تَغْفِرَ لى وَتَرْحَمَنى إِذا تَوَفَّيْتَنى

که تو ،بپذیری و دیگر آن که مرا بیامرزی و به من رحم کنی هنگامی که از این جهان مرا ببری

وَ تُهَوِّنَ عَلَيَّ سَكَرَاتِ الْمَوْتِ وَ تَحْشُرَنِي

و آسان کنی بر من سختیهای مرگ را و محشورم کنی

ص: 572

فى زُمْرَةِ مُحَمَّدٍ وَ الِهِ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ وَ

در گروه محمد و آلش که درودهای خدا بر او و

عَلَيْهِمْ وَ تُدْخِلَنِي الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِكَ وَ تَجْعَلَ

بر ایشان باد و داخل بهشتم کنی به رحمت خودت و اشکم

دَمْعِى غَزيرًا في طَاعَتِكَ وَ عَبْرَتي جَارِيَةً

را فراوان کنی در طاعتت انجام و سرشکم را ریزان نمایی

فيمَا يُقَرِّبُنِي مِنْكَ وَ قَلْبِي عَطُوفًا عَلَى

در آن چه مرا به تو نزدیک گرداند و دلم را مهربان کنی نسبت به

أَوْلِيَائِكَ وَ تَصُونَنى فِى هَذِهِ الدُّنْيَا مِنَ

دوستانت و نگاهم داری در این دنیا از

لعاهات والأفاتِ والأمراض الشَّديدة

آسیبها آفات و بیماری های سخت

وَالْأَسْقَامِ الْمُؤْمِنَةِ وَ جَميع انواع الْبَلاءِ

و دردهای مزمن و از هر نوع بلا

ص: 573

وَالْحَوَادِثِ وَتَصْرِفَ قَلْبِي عَنِ الْحَرَامِ وَ

و حادثه ای و بگردانی دلم را از توجه به حرام و

تُبَغْضَ إِلَى مَعَاصِيكَ وَ تُحَبِّبَ إِلَى الْحَلالَ

مبغوض گردانی در نزد من نافرمانی هایت را و محبوب گردانی در پیش من حلال را

وَ تَفْتَحَ لي أَبْوَابَهُ وَ تُثَبِّتَ نِيَّتِي وَ فِعْلي

بگشایی برویم درهای آن را و استوار کنی نیت و کارم را

عَلَيْهِ وَ تَمُدَّ فِى عُمْرِي وَ تُغْلِقَ أَبْوَابَ

بر آن و دراز گردانی عمرم را و بربندی به رویم درهای

الْمِحَن عَنِّى وَ لا تَسْلُبَنى ما مَنَنْتَ بِهِ عَلَى

غم و محنت را نعمتهایی و که به داده من از من

ولا تسترد شَيْئًا مِمَّا أَحْسَنْتَ بِهِ إِلَيَّ وَ لَا

و چیزی از احسانهای بیشمار خود را از من بازنستانی جدا و

تَنْزِع منی النِّعَمَ الَّتي أَنْعَمْتَ بِها عَلَيَّ وَ

نکنی از من نعمتهای (بسیاری را که به من عنایت فرمودی و

ص: 574

تَزيد فيما خَوَّلْتَنى وَتُضاعِفَهُ أَضْعَافًا

بیفزایی بر آنچه به من ارزانی داشتی و مضاعف گردانی آن را به چندین برابر

مُضاعَفَةً وَتَرْزُقَنِي مَالاً كَثِيرًا وَاسِعًا سَآئِفًا

و روزیم کنی مالی بسیار و وسیع و ریزان

هَنيئًا نَامِيًا وَافِيًا وَ عِرًّا بَاقِيًا كَافِيًا وَ جَاهَا

و گوارا و با برکت و رسا، و نیز عزتی باقی و کافی، و آبرویی

عَرِيضًا مَنيعًا وَ نِعْمَةً سَابِغَةً عَامَّةً وَ تُغْنِيَنى

پهناور و شکوهمند و نعمتی شایان و فراگیرنده و بی نیازم کن

بذلِكَ عَنِ المَطالِبِ الْمُنَكَّدَةِ وَالْمَوَارِدِ

بدین وسیله از تکاپوهای پر مشقت و موارد

الصَّعْبَةِ وَ تُخَلَصَنى مِنْهَا مُعَافىً في ديني

سخت و دشوار رهاییم دهی از آنها یا سلامتی دین

نَفْسي وَ وَلَدَي وَ مَا أَعْطَيْتَنِي وَ مَنَحْتَني

جان و فرزندانم و چیزهای دیگری که به عطا من کرده

ص: 575

و تَحْفَظَ عَلَيَّ مَالِي وَ جَمِيعَ مَا خَوَّلْتَني وَ

و ارزانی داشتی و نگهداری برایم مالم و همه آنچه را به من بخشیده ای و

تَقْبِضَ عَنِّى أَيْدِيَ الْجَبَابِرَةِ وَ تَرُدَّنَى إِلَى

برگیری از سر من دستهای ستم) (پیشهٔ گردنکشان را و بازم گردانی به

وَطَنِى وَ تُبَلِّغَنِي نِهَايَةَ أَمَلى فى دُنْيَايَ وَ

وطنم برسانی و مرا به نهایت آرزویم در دنیا و

اخِرَتي وَ تَجْعَلَ عَاقِبَةَ أَمْرِي مَحْمُودَةً

،آخرتم، و بگردانی سرانجام کارم را پسندیده

حَسَنَةً سَليمَةً وَ تَجْعَلَني رَحِيبَ الصَّدْرِ

و نيكو سالم و قرارم دهی فراخ سینه (و) بلند (نظر)

وَاسِعَ الْحَالِ حَسَنَ الْخُلْقِ بَعِيدًا مِنَ الْبُخْلِ

و فراخ حال و خوش خلقی و دور از بخل

وَالْمَنْعِ وَالنّفَاقِ وَالْكِذَبِ وَالْبَهْتِ وَ قَوْلِ

ممانعت و از احسان و دستگیری و نفاق و دروغ و بهتان

ص: 576

النُّورِ وَ تُرْسِخَ فِي قَلْبِي مَحَبَّةَ مُحَمَّدٍ وَ

و زورگویی و ریشه دار کنی در دلم دوستی محمد و

الِ مُحَمَّدٍ وَ شِيعَتِهِمْ وَ تَحْرُ وَ شِيعَتِهِمْ وَ تَحْرُسَنى يا رَبِّ

آل محمد شیعیانشان را محافظتم کنی پروردگارا

فِي نَفْسِي وَ أَهْلِي وَ مَالِي وَ وَلَدِي وَ أَهْلِ

جانم و خاندان و مال و فرزندان و

حُزَانَتى وَ إِخْوَانِی وَ أَهْل مَوَدَّتى وَ ذُرِّيَّتي

نانخوران و برادران و دوستان و نژادم

برحْمَتِكَ وَجُودِكَ اللّهُ مَّ هَذِهِ حاجاتي

مهر و جودت خدایا! اینها بود حاجتهایی که من

عِنْدَكَ وَ قَدِ اسْتَكْثَرْتُها لِلُوْمى وَ شُحّى وَ

به درگاه تو دارم و این که زیادشان کردم به خاطر گداصفتی و حرص زیادی است که من دارم ولی

هِيَ عِنْدَكَ صَغِيرَةٌ حَقيرَةٌ وَ عَلَيْكَ سَهْلَةٌ

همه آنها در نزد تو کوچک اندک است و انجامش برای تو سهل

ص: 577

بسيرَةٌ فَأَسْأَلُكَ بِجَاهِ مُحَمَّدٍ وَ عَالِ

و است آسان پس از تو خواهم به آن آبرویی که محمد و آل

مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمُ السّلامُ عِنْدَكَ وَ

محمد که ایشان بر او و بر سلام باد در نزد دارند تو و

حَقِّهِمْ عَلَيْكَ وَ بِمَا أَوْجَبْتَ لَهُمْ وَ بِسَائِرِ

به حقی که ایشان بر تو دارند و بدانچه واجب کرده ای برای ایشان و به حق سایر

أَنْبِيَائِكَ وَ رُسُلِكَ وَ أَصْفِيَائِكَ وَ أَوْلِيَائِكَ

پیمبران و رسولان و برگزیدگان و دوستان

الْمُخْلَصِينَ مِنْ عِبَادِكَ وَ بِاسْمِكَ الْأَعْظَمِ

مخلص از بندگانت و به حق بزرگترین نام

الْأَعْظَمِ لَمَّا قَضَيْتَهَا كُلَّهَا وَ اَسْعَفْتَني بِهَا وَ

اعظمت که همهٔ این حاجتها را برایم برآوری و کامروایم سازی بدانها و

لَمْ تُخَيِّبْ أَمَلي و رجائى اللهُم وَ شَفّع

وَ امید آرزویم و را مبدل به نومیدی نکنی خدایا! شفاعت و

ص: 578

صَاحِبَ هَذَا الْقَبْرِ فِي يَا سَيِّدِي يَا وَلِيَّ اللَّهِ

صاحب این قبر را درباره من بپذیر ای آقای من ای ولی خدا

یا آمينَ اللهِ أَسْتَلُكَ أَنْ تَشْفَعَ لِي إِلَى اللهِ

و ای امانتدار !خدا از تو خواهم که شفاعت کنی از من به درگاه خدای

عَزَّوَجَلَّ فِي هَذِهِ الْحَاجَاتِ كُلّها بِحَقِّ

عزّوجل در همهٔ این حاجتها به حق

ابائِكَ الطَّاهِرينَ وَ بِحَقِّ اَوْلادِكَ

پدران پاکت و حق فرزندان

الْمُنْتَجَبِينَ فَإِنَّ لَكَ عِنْدَ اللَّهِ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاتُهُ

برگزیده اش زیرا که برای تو در نزد خداوندی که نامهایش منزه است

الْمَنْزِلَةَ الشَّريفَةَ وَالمَرْتَبَةَ الْجَليلةَ وَالْجَاءَ

مقامی است بس شریف و است مرتبتی برجسته و آبرویی است

الْعَرِيضَ اللَّهُمَّ لَوْ عَرَفْتُ مَنْ هُوَ أَوْجَهُ

پهناور و بسیار. !خدایا اگر من کسی را سراغ داشتم که آبرومندتر بود

ص: 579

عِنْدَكَ مِنْ هَذَا الإمام وَ مِنْ ابآئِهِ وَ ابْنَائِهِ

نزد تو از این امام بزرگوار و از پدران و فرزندان

الطَّاهِرينَ عَلَيْهِمُ السَّلامُ وَالصَّلوةُ لَجَعَلْتُهُمْ

پاکیزه اش که درود سلام و بر ایشان باد به طور مسلّم آنها را

شُفَعَائِي وَ قَدَّمْتُهُمْ أَمَامَ حَاجَتِي وَ طَلِباتي

شفیعان خود میگرفتم و پیش روی حاجتها و خواسته هایم قرار میدادم

هَذِهِ فَاسْمَعْ مِنّى وَاسْتَجِبْ لي وَافْعَلْ بي

از پس من بپذیر و دعایم را به اجابت رسان و انجام

مَا أَنْتَ أَهْلُهُ يا اَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ اَللّهُمَّ وَ ما

درباره من آنچه را تو شایسته ،آنی ای مهربان ترین مهربانان !خدایا و هر چه

قَصُرَتْ عَنْهُ مَسْتَلَتى وَعَجَزَتْ عَنْهُ قُوَّتى

را کوتاه آمد از آن درخواست من و از یادم رفت و ناتوان شد از آن نیرویم

لَمْ تَبْلُغَهُ فِطْنَتى مِنْ صالح ديني وَدُنْيَايَ

و فکرم بدان نرسید از آنچه به صلاح دین دنیا و

ص: 580

وَ اخِرَتي فَامْنُنْ بِهِ عَلى وَاحْفَظْنى

و آخرتمباشد پس آنها را بر من منت گذار (و) عطا فرما

وَاخْرُسْنى وَ هَبْ لى وَاغْفِرْ لي وَ مَنْ

و محافظتم کن و پاسداریم کن و ببخش بر من و بیامرز مرا و هر که

ارادَني بِسُوءٍ أَوْ مَكْرُومٍ مِنْ شَيْطَانٍ مَريدٍ

قصد دارد به من آسیبی یا امر ناخوشایندی وارد کند چه از شیطانی متمرّد

اَوْ سُلْطَانٍ عَنيدٍ أَوْ مُخَالِفِ في دينِ

یا سلطانی معاند یا مخالف در دین او یا

مُنازِع في دُنْيَا أَوْ حَاسِدٍ عَلَى نِعْمَةً أَوْ

در ستیزه جویی مال دنیا دنیا یا حسودی که در نعمتی بر من رشک برد یا

ظالِم أَوْ بَاغِ فَاقْبِضْ عَنِّي يَدَهُ وَاصْرِفْ

ستمکار یا زورگویی هر) که (باشد (قدرتش را از سر من بازگیر و نقشه اش

عَنِّي كَيْدَهُ وَاشْغَلْهُ عَنِّي بِنَفْسِهِ وَاكْفِنِي شَرَّهُ

را از من بازگردان و او را به خودش مشغول کن و شرّ شرّ خودش

ص: 581

وَ شَرَّ أَتْبَاعِهِ وَ شَيَاطِينِهِ وَ أَجِرْنِي مِنْ كُلِّ

و شرّ پیروان و شیاطینش را از من کفایت ،فرما و پناهم

ما يَضُرُّنى وَيُجْحِفُ بی أَعْطِني جَميعَ

به من زیان زند به و هلاكتم اندازد و هر

الْخَيْرِ كُلِهِ اكلّهُ مِمَّا اَعْلَمُ وَمِمَّا لا أَعْلَمُ

خیر و خوبی است همه را به من عطا فرما چه آنکه میدانم و چه آن را که نمیدانم

اَللَّهُمَّ صَلَّ عَلى مُحَمَّدِ وَ الِ مُحَمَّدِ وَاغْفِرْ

خدایا! درود فرست بر محمد و آل محمد و بیامرز

لى وَلِوَالِدَيَّ وَلِإِخْوَانِي وَأَخَوَاتِي وَ

مرا و پدر و مادرم و برادران و خواهرانم و

أَعْمَامِی وَ عَمَّاتِي وَ أَخْوَالِي وَ خَالاتي وَ

عموهایم و عمه هایم و دایی هایم و خاله هایم و

أَجْدَادِي وَ جَداتي وَأَوْلَادِهِمْ وَ ذَرَارِيهِمْ وَ

اجداد و جده هایم را و فرزندانشان و نژادشان و

ص: 582

أَزْوَاجِي وَ ذُرِّيَّاتِي وَ أَقْرِبَآئِي وَ أَصْدِقَائي

همسرانشان و فرزندان خودم و خویشانم و رفقا

وَ جيزاني وَ إِخْوَانِي فِيكَ مِنْ أَهْلِ الشَّرْقِ

و همسایگانم و برادران دینیم را از اهل شرق

وَالْغَرْبِ وَ لِجَميع أَهْلِ مَوَدَّتِي مِنَ

و غرب عالم تمام و آنان که با من دوستی داشته و دارند از

مُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ الْأَحْيَاءِ مِنْهُمْ

مردان و زنان با ایمان زنده

وَالْأَمْوَاتِ وَ لِجَميع مَنْ عَلَّمَني خَيْرًا أَوْ

و مرده شان را و تمام کسانی که کار خیری را به من یاد داده

تعَلَّمَ مِنّى عِلْمًا اَللهُمَّ أَشْرِكْهُمْ في صالح

یا از من علمی آموخته اند خدايا شریک ساز ایشان را در

دُعائى و زِيَارَتي لِمَشْهَدِ حُجَّتِكَ وَ وَلِيَّكَ

دعای خیری که کرده ام و زیارتی که از زیارتگاه حجت و ولیت

ص: 583

وَ أَشْرِكْنى فى صالح أَدْعِيَتِهِمْ بِرَحْمَتِكَ يَا

نصیبم شده مرا نیز در دعاهای خیر دعاهای خیر ایشان شریک ساز به مهرت ای

ارْحَمَ الرَّاحِمينَ وَ بَلّغ وَلِيِّكَ مِنْهُمُ السَّلام

مهربان ترین مهربانان سلام و برسان از طرف آنها بر ولی

وَالسَّلامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ يا

خودت و بر تو باد ای سرور و آقای من سلام خدا

سَيّدِى يَا مَوْلايَ يا فلان بن فلان به جای این کلمه نام امامی را

و رحمت و برکاتش *

که زیارت میکند و نام پدر آن بزرگوار را بگوید) صَلَّى اللهُ عَلَيْكَ

درود خدا بر تو

وَ عَلَى رُوحِكَ وَ بَدَنِكَ أَنْتَ وَسيلَتي إِلَى

و بر روح و جسمت تویی وسیلهٔ من به درگاه

اللهِ وَ ذَريعَتي إِلَيْهِ وَلى حَقٌّ مُوالاتى وَ

خدا و واسطة من در پیشگاهش من بر تو حق دوستی و

ص: 584

تأميلي فَكُنْ شَفيعي إِلَى اللهِ عَزَّوَجَلَّ فِي

آرزومندی دارم پس شفیع من شو به درگاه خدای عزّوجلّ در

الْوُقُوفِ عَلَى قِصَّتي هَذِهِ وَ صَرْفِ-ي عَنْ

اطلاع بر جریان کارم و بازگرداندنم

موْقِفى هذا بالنُّجْحَ بِمَا سَئَلْتُهُ كُلِّهِ بِرَحْمَتِهِ

از اینجا با کامیابی بدان چه درخواست کرده ام همه را به مهر

وَ قُدْرَتِهِ اَللّهُمَّ ارْزُقْنى عَقْلًا كاملًا وَلُبَّا

و قدرتت خدایا! روزیم کن عقلی کامل و خردی که

راجِحًا وَ عِرًّا بَاقِيًا وَ قَلْبًا زَكِيَّا وَعَمَلًا كَثيرًا

بچربد بر هوای نفس و عزتی باقی و دلی پاک و کرداری بسیار

و ادبا بارعًا وَاجْعَلْ ذَلِكَ كُلَّهُ لِي وَلَا

و ادبی نيكو همه و را به سود من قرار ده نه

تَجْعَلْهُ عَلَيَّ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ

به زیان من به مهرت ای مهربان ترین مهربانان

ص: 585

تعقیب نماز صبح

اللّهُمَّ صَلِّ على مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ َو

خدایا درود فرست بر محمد و آلش و

اهْدِنِي لِمَا اخْتُلِفَ فيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِكَ إِنَّكَ

مرا در آن حقی اختلاف مورد است به مشیت و اذن خودت

تهْدِي مَنْ تَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقيم

راهنمایی فرما که تو هر که را بخواهی به راه راست هدایت کنی.

میگویی ده :مرتبه

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ

خدايا درود فرست محمد و بر

مُحَمَّدٍ الْأَوْصِيَاءِ الرَّاضِينَ المَرْضِيِّينَ

آلش همان اوصیاء خوشنود پسندیده به

بأَفْضَلِ صَلَوَاتِكَ وَ بَارِكْ عَلَيْهِمْ بِأَفْضَلِ

نیکوترین درودهایت و برکت فرست بر آنها به بهترین

ص: 586

بَرَكاتِكَ وَ السَّلامُ عَلَيْهِمْ وَ عَلى أَرْوَاحِهِمْ

بركاتت و سلام بر ایشان ارواح

وَأَجْسَادِهِمْ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ و این صلوات

اجسادشان و رحمت خدا و برکاتش.

در عصرهای جمعه نیز وارد شده با فضیلت بسیار و بگو:نیز اَللّهُمَّ

خدایا

احْيِنِي عَلَى مَا أَحْيَيْتَ عَلَيْهِ عَلِيَّ بْنَ أَبِي

مرا زنده دار بر آنچه على بن ابی

طَالِب وَ اَمِثْنى عَلى ما مَاتَ عَلَيْهِ عَلِيُّ بْنُ

طالب را بر آن زنده داشتی بمیران و بر آنچه على بن

طالِبِ عَلَيْهِ السَّلام وبكو صد مرتبه: اَسْتَغْفِرُ

ابیطالب بر آن درگذشت. خدا از

اللهَ وَأَتُوبُ إِلَيْهِ و صد مرتبه اَسْئَلُ اللهَ الْعَافِيَةَ .

آمرزش خواهم و به سویش توبه کنم * میطلبم از خدا تندرستی

ص: 587

صد :مرتبه أَسْتَجِيرُ بِاللهِ مِنَ النَّارِ و صد مرتبه

پناه میبرم به خدا از آتش

وَاَسْئَلُهُ الْجَنَّةَ و صد مرتبه اَسْئَلُ اللهَ الْحُورَ

از او بهشت مسئلت دارم از خدا حورالعین

الْعِينَ و صد مرتبه : لا إلهَ إِلَّا اللهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ

میخواهم معبودی نیست جز خدایی که سلطان حق

الْمُبِينُ و صد مرتبه توحید و صد مرتبه صَلَّى اللهُ عَلَى

و آشکار است درود خدا بر

مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و صد مرتبه: سُبْحَانَ اللهِ و

محمد و آلش باد

منزه است خدا و

الْحَمْدُ لِلهِ وَ لا إِلهَ إِلَّا اللهُ وَ اللهُ اَكْبَرُ كْبَرُ وَلا

ستایش خاص خدا است معبودی و خدا جز نیست و خدا بزرگتر است و

حَوْلَ وَلا قُوَّةَ إلا بالله الْعَلِيِّ العظيم و صد مرتبه

جنبش و نیرویی مگر به خدای والای بزرگ نیست

ص: 588

مَا شَاءَ الله كَانَ وَ لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلا بِاللهِ

آنچه خدا خواهد شود نیست و جنبش و نه نیرویی جز به خدای

الْعَلِيُّ الْعَظِي پس بگو: أَصْبَحْتُ اللّهُمَّ مُعْتَصِمًا

والاى بزرگ صبح کردم خدایا در حالی که

بذِمَامِكَ المنيع الذي لا يُطاوَلُ وَلا

پناه آوردم به جوار (مقام) منيع تو که دستی

يُحَاوَلُ مِنْ شَرِّ كُلِّ غَاشِمٍ وَطَارِقٍ مِنْ

بدان نرسد و مورد تجاوز واقع نگردد از شر هر ستمگر و هر ،راهزنی از

سَائِرِ مَنْ خَلَقْتَ وَ مَا خَلَقْتَ مِنْ خَلْقِكَ

تمام کسانی که آفریده ای چیزهای که دیگری خلق کرده ای

الصَّامِتِ وَ النَّاطِقِ فى جُنَّةِ مِنْ كُلِّ مَخُوفٍ

چه آنها) (که خموش (اند) و چه گویا خود را در سپری از هر چیز ترسناکی

بلباس سابغَةٍ ولا أَهْلِ بَيْتِ نَبِيِّكَ مُحْتَجِباً

(نهادم) با لباسی بافته از دوستی خاندان پیمبرت و خود را

ص: 589

مِنْ كُلِّ قَاصِدٍ لى إلى أَذِيَّةٍ بِجدَارٍ حَصِينٍ

بپوشانم از که هر قصد آزارم کند به سنگر محکم

الْإِخْلاصِ فِي الْإِعْتِرَافِ بِحَقِّهِمْ وَ التَّمَسُّكِ

اخلاص با اعتراف به حق آن بزرگواران تمسک به رشته دوستی ،ایشان

بحَبْلِهِمْ مُوقِنًا أَنَّ الْحَقَّ لَهُمْ وَ مَعَهُمْ وَ فِيهِمْ

در حالی که یقین دارم که حق مخصوص مخصوص آنها و نزد آنها و در پیش آنها

و بِهِمْ أَوَالى مَنْ وَالَوْا وَ أَجَانِبُ مَنْ جَانَبُوا

و به وسیلهٔ آنها است. دوست دارم هر که را دوست دارند و دوری جویم از هر که

فَاعِدْنى اللّهُمَّ بِهِمْ مِنْ شَرِّ كُلِّ مَا أَتَّقِيهِ يَا

دوری جویند. پس ،خدایا به حق ایشان مرا از شر هر چه میترسم پناه ده ای

عظيمُ حَجَزْتُ الْأَعَادِي عَنِّي بِبَدِيعِ

خدای بزرگ من دشمنان را به وسیله خدای پدید آورنده

السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضِ لوا إِنَّا جَعَلْنَا مِنْ بَيْن

آسمانها و زمین از خود دور ساختم همانا «پیش

ص: 590

أَيْديهِم سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ

رویشان سدی نهادیم و پشت سرشان نیز سدی و پرده بر آنها

فَهُمْ لا يُبْصِرُونَ.

افکندیم که نمیبینند

تعقیب نماز ظهر

لا إِلهَ إِلَّا اللهُ الْعَظِيمُ الْحَلِيمُ لا إِلهَ إِلَّا

نیست معبودی جز خدای بزرگ بردبار نیست معبودی جز

اللهُ رَبُّ الْعَرْشِ الْكَرِيمُ الْحَمْدُ لِلهِ رَبِّ

خدا پروردگار ،عرش ستایش خاص خدا پروردگار

العالَمينَ اللهُمَّ اِنّى اَسْتَلكَ مُوجبات

جهانیان است. بار خدايا از تو میخواهم آنچه باعث

رَحْمَتِكَ وَعَزَائِمَ مَغْفِرَتِكَ وَ الْغَنِيمَةَ مِنْ كُلِّ

رحمت و وسائل حتمی مغفرت است تو و بهره ای از هر

ص: 591

برِّ وَ السَّلامَةَ مِنْ كُلِّ إِثْم اللّهُمَّ لا تَدَعْ لى

نیکی و سلامتی از هر گناهی بار خدایا هیچ گناهی برایم

ذَنْبًا الأغَفَرْتَهُ وَلا هَمَّا إِلا فَرَّجْتَهُ وَ لا سُقما

مگذار جز آنکه آن را بیامرزی و هیچ اندوهی جز

الا شَفَيْتَهُ وَ لا عَيْبًا إِلا سَتَرْتَهُ وَ لا رِزْقًا إلا

این که برطرف کنی و هیچ دردی جز آنکه شفا دهی و هیچ عیبی جز

بَسَطْتَهُ وَ لا خَوْفًا اِلاّ امَنْتَهُ وَ لا سُوءً إلا

آنکه بپوشانی و هیچ رزقی جز آنکه فراوانش کنی و هیچ ترسی جز

صَرَفْتَهُ وَ لا حَاجَةً هِيَ لَكَ رِضًا وَلِيَ فيها

آنکه امانش بخشی و هیچ بدی جز آنکه بگردانیش و هیچ حاجتی که در آن خوشنودی تو

صَلاحَ إِلا قَضَيْتَهَا يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ آمِينَ

و صلاح کار من باشد جز آنکه برآورده اش کنی؛ ای مهربانترین مهربانان اجابت فرما

رَبَّ الْعَالَمِينَ و می گویی ده مرتبه: بِاللهِ اعْتَصَمْتُ وَ

ای پروردگار جهانیان با توسل به خدا از (گناه خودداری کنم و

ص: 592

بِاللهِ أَيْقُ وَ عَلَى اللهِ اَتَوَكَّلُ. پس میگویی اللهم

به خدا اعتماد کنم و بر او توکل کنم بار ،خدایا

اِنْ عَظُمَتْ ذُنُوبِي فَأَنْتَ أَعْظَمُ وَ إِنْ كَبُرَ

اگر گناهانم بزرگ است پس تو بزرگتر از آنهایی و اگر

تَفْريطي فَأَنْتَ أَكْبَرُ وَ إِنْ دَامَ يُخْلِى فَأَنْتَ

کوتاهیم زیاد است باز هم تو بزرگتری و اگر بخل من ادامه دارد پس تو

أجْوَدُ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لي عَظيمَ ذُنُوبِي بِعَظيم

سخی تری. بار خدایا، بزرگی گناهانم را به بزرگی عفو خود

عَفُوكَ وَكَثِيرَ تَفْريطي بِظَاهِرِ كَرَمِكَ وَ اقْمَعْ

ببخش و زیاد کوتاهی کردنم را به کرم آشکارت بیامرز

يُخْلِي بِفَضْلِ جُودِكَ اللَّهُمَّ مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ

بخل مرا به زیادی بخششت ریشه کن ساز. خدایا هر نعمتی

فَمِنْكَ لا إِلهَ إِلا أَنْتَ اسْتَغْفِرُكَ وَأَتُوبُ إِلَيْكَ

که داریم از تو .است معبودی جز تو نیست از تو آمرزش خواهم و به سوی تو بازگردم.

ص: 593

تعقیب نماز عصر

اَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذى لا إلهَ إِلا هُوَ الْحَيُّ

آمرزش خواهم از خدایی که معبودی جز او نیست زنده

الْقَيُّومُ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ ذُو الْجَلالِ وَ

و پاینده و بخشاینده و مهربان و دارای جلال و

الإِكْرَام وَ اَسْئَلُهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيَّ تَوْبَةَ عَبْدٍ

بزرگواری است؛ از او خواهم توبه ام را بپذیرد بنده ای توبه

ذَليل خاضِع فَقيرٍ بَآئِسِ مِسْكِينٍ مُسْتَكين

خوار فروتن نیازمند پریشان بینوا درمانده

لا يَمْلكُ لِنَفْسِهِ نَفْعًا وَلا ضَرًّا وَلا

پناهنده ای که مالک هیچ یک از سود و زیان

مَوْتَا وَ لا حَيوةً وَ لا نُشُورًا لا نُشُورًا پس می گویی اَللّهُم

مرگ و زندگی و رستاخیزی برای خود نیست. بار خدایا

إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ نَفْسِ لا تَشْبَعُ وَ مِنْ قَلْبٍ

به تو پناه می برم از نفسی که از (خواهش سیر نشود و از دلی

ص: 594

يَخْشَعُ وَ مِنْ عِلْم لا يَنْفَعُ وَ مِنْ صَلوة

خشوع ندارد و از که دانشی ندهد سود و از نمازی که

ترْفَعَ وَ مِنْ دَ. وَ مِنْ دُعاء لا يُسْمَعُ اللَّهُمَّ اَللّهُمَّ إِنِّي

بالا نرود و از که دعایی شنیده نشود. خدایا از تو

استَلْكَ الْيُسْرَ بَعْدَ الْعُسْرِ وَالْفَرَجَ بَعْدَ

خواستارم آسانی پس از دشواری را و گشایش پس از

الْكَرْبِ وَ الرَّاءَ بَعْدَ الشِّدَّةِ اللَّهُمَّ مَا بِنَا

گرفتاری و فراوانی پس از سختی. بار خدايا

مِنْ نِعْمَةِ فَمِنْكَ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ اَسْتَغْفِرُكَ وَ

نعمتی که ما داریم از آن تو است که معبودی جز تو نیست. از تو آمرزش خواهم و

أَتُوبُ اَلِيْكَ.

به سوی تو بازگشت کنم

تعقیب نماز مغرب

بعد از تسبیح زهرا علیها السلام می گوی: إِنَّ اللهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ

یا میگویی همانا خدا و فرشتگانش بر پیغمبر

ت

ص: 595

عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ

درورد فرستند ای کسانی که ایمان آورده اید درود فرستید . بر او

وَ سَلِّمُوا تَسْلِيمًا اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ

سلام کنید سلام کاملی خدایا درود فرست بر محمد

النَّبِيِّ وَ عَلَى ذُرِّيَّتِهِ وَ عَلى أَهْلِ بَيْتِهِ.

پیامبر گرامی خود و بر ذريه او و بر خاندانش

میگوئی هفت مرتبه

بسم اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ لا

به نام خدای بخشاینده مهربان و

حَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلا بِاللهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ و سه مرتبه

جنبش و هیچ نیرویی نیست جز به خدای والای بزرگ

الْحَمْدُ للهِ الَّذِي يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ وَ لا يَفْعَلُ ما

ستایش خاص خدایی است که آنچه خواهد میکند ولی غیر او آنچه را

يَشَاءُ غَيْرُهُ پس می گویی: سُبْحَانَكَ لَا إِلَهَ إِلا أَنْتَ

خواهد نتواند انجام دهد منزهی تو معبودی جز تو نیست

ص: 596

اغْفِرْ لي ذُنُوبي كُلَّها جَمِيعًا فَإِنَّهُ لا يَغْفِرُ

گناهان مرا به تمامی هر چه هست بیامرز زیرا

الذنوبَ کلَّها جميعًا إِلَّا أَنْتَ

تمامی گناهان را (کسی) جز تو نیامرزد.

تعقیب نماز عشاء

اللهُمَّ إِنَّهُ لَيْسَ لى عِلْمٌ بِمَوْضِع رِزْقِي وَ

خدایا به راستی من جای رزق و روزی خود را ندانم

إِنَّمَا أَطْلُبُهُ بِخَطَرَاتٍ تَخْطُرُ عَلى قَلْبي

بلکه روی خیالهایی در دلم خطور میکند آن را

فَاَجُولُ فِى طَلَبهِ الْبُلْدَانَ فَأَنَا فيما أَنَا

میجویم و به همین جهت به دنبال آن در شهرها میگردم و از این رو

طَالِبٌ كَالْحَيْرَانِ لا أَدْرِي أَفِى سَهْلِ هَوْ ام

در طلب روزی چون شخص سرگردانی هستم که نمیدانم آیا در دشت است یا

فى جَبَلٍ أمْ في أَرْضِ أَمْ في سَمَاءٍ أَمْ في بَر

کوه، در زمین است یا در آسمان در خشکی است

ص: 597

أَمْ فِي بَحْرِ وَ عَلَى يَدَنْ مَنْ وَ مِنْ قِبَلِ مَنْ

یا در دریا و دست به است کی و از جانب چه شخصی است؟

وَقَدْ عَلِمْتُ اَنَّ عِلْمَهُ عِنْدَكَ وَ أَسْبَابَهُ بِيَدِكَ

آنچه مسلم است دانسته ام که علمش پیش تو است و اسبابش به دست تو است

وَ أَنْتَ الَّذي تَقْسِمُهُ بلُطْفِكَ وَتُسَبِّبُهُ

که تویی آن را به لطف خود قسمت کنی و به

برَحْمَتِكَ اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ

رحمتت وسیله اش را فراهم سازی ،خدایا پس بر محمد و آلش درود فرست و

اجْعَلْ يا رَبِّ رِزْقَكَ لى وَاسِعًا وَ مَطْلَبَهُ

روزیت را ای پروردگار مهربان) بر من فراخ گردان و راه درآوردنش

سَهْلاً وَ مَأخَذَهُ قَريباً وَلا تُعَنِّنى بِطَلَبِ

را آسان و جای دریافتش را نزدیک کن و مرا در طلب

مَالَمْ تُقَدِّرْ لى فيهِ رِزْقًا فَإِنَّكَ غَنِيٌّ عَنْ

آنچه مقدرم نکرده ای به زحمت مینداز؛ زیرا

ص: 598

عَذَابِي وَأَنا فَقيرُ إِلَى رَحْمَتِكَ فَصَلِّ عَلَى عَلَى مُحَمَّد

تو از به زحمت انداختن من بی نیازی و من نیازمند رحمت توام پس درود فرست بر

وَ آلِهِ وَ جُدْ عَلَى عَبْدِكَ بِفَضْلِكَ إِنَّكَ ذُو فَضْل

محمد و آلش و کرم کن بر بنده خود به فضلت که تو

عَظيم. مؤلف گوید که این دعا از ادعیه طلب رزق ،است و مستحب است نیز

دارای فضل بزرگی هستی

در تعقیب عشاء هفت مرتبه سورۀ اِنَّا اَنْزَلْنَاهُ بخواند و آنکه در نماز وتَيْرَه و آن دو رکعت نافله نشسته است بعد از نماز عشاء صد آیه از قرآن بخوانند و مستحب است عوض صد آیه سوره إِذا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ در یک رکعت و سورۂ قُلْ هُوَ اللهُ اَحَدٌ در رکعت دیگر بخوانند.

ص: 599

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109