سرشناسه:خزاز رازی، علی بن محمد، قرن4ق.
عنوان قراردادی:کفایه الاثر فی النص علی الائمه الاثنی عشر .فارسی
عنوان و نام پديدآور:ترجمه کفایه الاثر / علی بن محمد بن علی خزاز رازی؛ تحقیق و ترجمه سید مصطفی قهاری.
مشخصات نشر:تهران: سبحان، 1401.
مشخصات ظاهری:336 ص.
ISBN:978-600-2110-80-0
وضعیت فهرست نویسی:فیپا
موضوع:امامت -- احادیث
Imamate -- Hadiths
احادیث شیعه -- قرن 4ق.
Hadith (Shiites) -- Texts -- 10th century
شناسه افزوده:قهاری، سیدمصطفی، 1368-، مترجم
رده بندی کنگره:BP129
رده بندی دیویی:297/212
شماره کتابشناسی ملی:9097712
اطلاعات رکورد کتابشناسی:فیپا
ص: 1
ص: 2
الکفایة
فی النصوص علی عدد الائمة عَلَیهِم اَلسَلامْ
(مشهور به کفایة الاثر)
علی بن محمد بن علی خزاز رازی
(از علمای قرن چهارم و از شاگردان شیخ صدوق)
تحقیق و ترجمه:
سید مصطفی قهاری
ص: 3
ص: 4
پیشگفتار... 9
معرفی مؤلف کتاب... 12
آثار خزاز رازی... 14
انگیزه مؤلف... 15
اعتبار کتاب «کفایة» نزد علما... 18
توضیحی در مورد نسخههای کتاب «کفایة»... 20
نکتهای در مورد نام کتاب... 22
مقدمه مولف... 24
باب اول (احادیث ابن عباس از پیامبرصَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ (5 حدیث)... 33
باب دوم (احادیث ابن مسعود از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)(5 حدیث)... 46
باب سوم (احادیث ابوسعید خدری از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)(10 حدیث) 49
باب چهارم (احادیث ابوذر غقاری از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)(4 حدیث) 54
باب پنجم (احادیث سلمان فارسی از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)(6 حدیث) 58
باب ششم (احادیث جابر بن سمرة از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)(4 حدیث) 64
ص: 5
باب هفتم (احادیث جابر بن عبدالله انصاری از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)(6 حدیث) 67
باب هشتم (احادیث انس بن مالک از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)(9 حدیث) 81
باب نهم (احادیث ابوهریره از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)(7 حدیث) 90
باب دهم (احادیث عمر بن خطاب از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)(2 حدیث) 99
باب یازدهم (احادیث عثمان بن عفان از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)(1 حدیث) 102
باب دوازدهم (احادیث زید بن ثابت از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)(5 حدیث) 103
باب سیزدهم (احادیث زید بن ارقم از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)(4 حدیث) 108
باب چهاردهم (احادیث اسعد بن زراره از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)(3 حدیث) 112
باب پانزدهم (احادیث واثلة بن اسقع از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)(4 حدیث) 115
باب شانزدهم (احادیث ابو ایوب انصاری از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)(2 حدیث) 119
باب هفدهم (احادیث عمار بن یاسر از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)(2 حدیث) 126
باب هجدهم (احادیث حذیفة بن اُسَید از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)(3 حدیث) 133
باب نوزدهم (احادیث عمران بن حصین از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)(2 حدیث) 136
باب بیستم (احادیث سعد بن مالک از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)(1 حدیث) 138
باب بیست و یکم (احادیث حذیفة بن یمان از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)(1 حدیث) 140
باب بیست و دوم (احادیث ابوقتادة بن حارث از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)(2 حدیث) 144
باب بیست و سوم (احادیث امیرالمؤمنین عَلَيْهِ السَّلاَمُ از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)(10 حدیث) 146
باب بیست و چهارم (احادیث امام حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)(6 حدیث) 162
باب بیست و پنجم (احادیث امام حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)(7 حدیث) 171
باب بیست و ششم (احادیث ام سلمه از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)(5 حدیث) 182
ص: 6
باب بیست و هفتم (احادیث عایشه از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)(2 حدیث) 188
باب بیست و هشتم (احادیث حضرت فاطمه عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)(7 حدیث) 193
سخن مؤلف... 201
باب بیست و نهم (احادیث امیرالمؤمنین عَلَيْهِ السَّلاَمُ درباره امامت امامان حسنین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ)(4 حدیث)... 213
باب سی ام (احادیث امام حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ درباره امامت امام حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ)(5 حدیث)... 220
باب سی و یکم (احادیث امام حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ درباره امامت امام سجاد عَلَيْهِ السَّلاَمُ)(5 حدیث)... 226
باب سی و دوم (احادیث امام سجاد عَلَيْهِ السَّلاَمُ درباره امامت امام باقر عَلَيْهِ السَّلاَمُ)(7 حدیث)... 231
باب سی و سوم (احادیث امام باقر عَلَيْهِ السَّلاَمُ درباره امامت امام صادق عَلَيْهِ السَّلاَمُ)(7 حدیث)... 239
باب سی و چهارم (احادیث امام صادق عَلَيْهِ السَّلاَمُ درباره امامت امام کاظم عَلَيْهِ السَّلاَمُ)(5 حدیث)... 251
باب سی و پنجم (احادیث امام کاظم عَلَيْهِ السَّلاَمُ درباره امامت امام رضا عَلَيْهِ السَّلاَمُ)(7 حدیث)... 265
باب سی و ششم (احادیث امام رضا عَلَيْهِ السَّلاَمُ درباره امامت امام جواد عَلَيْهِ السَّلاَمُ)(6 حدیث)... 271
باب سی و هفتم (احادیث امام جواد عَلَيْهِ السَّلاَمُ درباره امامت امام هادی عَلَيْهِ السَّلاَمُ)(5 حدیث)... 277
باب سی و هشتم (احادیث امام هادی عَلَيْهِ السَّلاَمُ درباره امامت امام حسن عسکری عَلَيْهِ السَّلاَمُ)(4 حدیث)... 282
باب سی و نهم (احادیث امام حسن عسکری عَلَيْهِ السَّلاَمُ درباره امامت امام زمان عَلَيْهِ السَّلاَمُ)(6 حدیث)... 288
سخن مؤلف... 292
احادیث زید بن علی ... 294
سخن مؤلف در مورد شخصیت زید و قیام وی... 301
سخن پایانی مؤلف... 308
رساله کلامی خزاز رازی... 311
منابع و مآخذ... 335
ص: 7
ص: 8
از مهم ترین وظایف پیامبران الهی، معرفی و شناساندن و دعوت اقوام خود، به سوی مسیر حق و صواب بوده است. چنانکه خداوند در قرآن کریم فرموده است:
«وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ بِلِسانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيم»(1)
و ما هيچ پيامبرى را جز به زبان قومش نفرستاديم تا [بتواند به وسیلۀ آن زبان، پيام وحى را به روشنی] براى آنان بيان كند. پس خدا هر كس را بخواهد [به كيفر لجاجت و عنادش] گمراه مى كند و هر كس را بخواهد، هدايت مى نمايد
و او تواناى شكست ناپذير و حكيم است.
بی شک این امر از جانب همۀ پیامبران صورت گرفته و هر پیامبری، خبر و وعده پیامبر یا جانشین بعد از خود را به قوم خود رسانیده است. ازآنجایی که مسألۀ نبوّت با پیامبری خاتم الانبیاء حضرت محمد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ پایان یافته، به حضرت از جانب خدای متعال ابلاغ شد که ایشان نیز همانند انبیای پیشین، اوصیاء و جانشینان خود را برای قوم خود معرفی کرده و مردم را به سوی آنها دعوت کند. ولایت و وصایت امامان معصومین عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ، راهی است که از جانب خداوند برای هدایت انسانها معرفی شده است و وظیفۀ پیامبر اکرم صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
ص: 9
این بوده که انسانها را به پیروی از امیرالمؤمنین و امامان بعد از ایشان عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ، دعوت کند تا همگان راه حقیقی شناخت اسلام و فهم قرآن و سنت پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ را بشناسند و از آنها، پیروی و تبعیت کنند و نسبت به خداوند و راه بندگی او، به معرفت حقیقی برسند.
ازاین رو، روایات متعددی در کتب فریقین موجود است که پیامبر اکرم صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، جانشینان و اوصیای بعد از خود را معرفی کرده که از جمله کتابهایی که این روایات را جمع آوری و نقل کرده است، کتاب شریف «الکفایة فی النصوص علی عدد الأئمة عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ» است.
کتاب «الکفایة فی النصوص علی عدد الأئمة عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ» اثر خزاز رازی از علمای بزرگ شیعه در قرن چهارم است که در موضوع امامت و ولایت اهل بیت نگارش شده است. این کتاب در 39 باب، روایاتی را در معرفی امامان آورده است که 28 باب نخست آن، روایات رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ در مورد امامان معصوم عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ است که توسط 28 نفر از صحابه ایشان نقل شده است و 11 باب دیگر آن، روایاتی است که هریک از امامان معصوم عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ، در مورد امامت و ولایت امام بعد از خود فرموده است.
کاملترین تحقیقی که در مورد کتاب «الکفایة» انجام شده و به زبان عربی به چاپ رسیده است، تحقیقی است که توسط اساتید محترم آقایان محمدکاظم موسوی و عقیل ربیعی انجام شده و توسط نشر دلیل ما در سال 1387 چاپ شده است که در آن به طور کامل و دقیق، به معرفی مؤلف و نسخه های این کتاب پرداخته شده است و به احادیث و اختلافاتی که در متن احادیث با نسخ مختلف و کتب حدیثی دیگر وجود دارد، اشاره شده است که محققان و پژوهشگران و علاقمندان میتوانند به آن تحقیق که به صورت کتاب با نام «کفایة الاثر فی النّص علی الأئمة الاثنی عشر عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ» ارائه و تنظیم شده، مراجعه کنند و ترجمۀ حاضر نیز از مطالب این کتاب برای مقدمه بهره برده است.
در ترجمۀ حاضر، سعی بر این بوده است که متن تک تک روایات کتاب «کفایة»، با نسخههای موجود این کتاب، مقایسه و تطابق داده شود و متن روایات با کتب روایی دیگر که این روایات را نقل کردهاند، بررسی شود و متنی که درست تر است،
ص: 10
انتخاب شود و طبق آن متن درست تر، روایات ترجمه شوند. همچنین سعی شده است که ترجمه به صورت روان و ساده و قابل فهم و به دور از کلمات و واژگان سخت و مشکل انجام پذیرد و برای توضیح بیشتر یا قابل فهم شدن معنی احادیث، عباراتی در بین علامتهای [] و () بیان شده است.
از اساتید معظم به ویژه حجت الاسلام و المسلمین سلطانی که در ترجمه، تصحیح، روان سازی متن و... بندهی حقیر را راهنمایی و کمک کردند، تشکر کرده و آرزوی توفیق و سعادت و عاقبت بخیری برای ایشان را از درگاه الهی خواستارم. امید است ترجمۀ حاضر، مورد قبول درگاه خداوند متعال و ائمه معصومین عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ قرار گرفته و برای دوستان و شیعیان امیرالمؤمنین و امامان معصومین عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ، در راه شناخت و کسب معرفت و پیروی از آنها، مورد استفاده قرار گیرد.
سید مصطفی قهاری
آذرماه 1401
ص: 11
شيخ ابوالقاسم علی بن محمد بن علی الخزاز الرازی که به خزاز قمی نیز مشهور است، یکی از علمای شیعه به شمار میآید که در نیمه دوم قرن چهارم میزیسته است که اطلاع دقیقی از زمان تولد و زمان وفات این عالم شیعی در دست نیست؛ اما ازآنجایی که از شیخ صدوق و ابومفضل شیبانی نقل روایت کرده، نشان از این دارد که این دو عالم را درک نموده و هم عصر با ایشان بوده است.
شیخ طوسی در الفهرست، ایشان را از اهالی ری معرفی میکند که در ری زندگی کرده و در همان منطقه نیز از دنیا رفته است.(1)
از اسانید روایاتی که در کتاب «کفایة» ذکرشده، میتوان دریافت که ایشان شاگرد افرادی بوده که بیشتر آنها از فقها و بزرگان شیعه، به شمار میآمدند که ازجمله مشایخ ایشان شیخ صدوق، ابوعبدالله احمد بن محمد بن ابی عیاش الجوهری، محمد بن وهبان البصری الهنائی، محمد بن جعفر بن محمد التمیمی الکوفی معروف به ابن نجّار، ابوالحسن محمد بن الحسن بن الحسین بن ایّوب القمی، علی بن محمد بن متّویه الرازی، ابوالحسن علی بن الحسن بن علی بن الحسن البغدادی معروف به ابن رازی و... است.
ص: 12
خزاز رازی یکی از افرادی است که علمای رجال به توافق، از او به عنوان شخصی ثقه و مورد اعتماد تعبیر کردهاند و ایشان را در کتب خود، با تعابیر مختلفی معرفی نمودهاند.
شیخ طوسی در رجال و فهرست از او به عنوان «متکلمٌ جلیلٌ» نام برده است.(1) و(2)
مرحوم نجاشی در کتاب خود از او نام برده و او را «ثقه و فقیهی مشهور و موردتوجه» معرفی کرده است.(3)
ابن شهرآشوب در معرفی خزاز رازی مینویسد: «علی بن محمد بن علی خزاز رازی که به او خزاز قمی نیز گفته میشود، در کلام و در فقه برای او کتابهایی است ازجمله: کتاب احکام الشرعیه علی مذهب الامامیة، الایضاح فی الاعتقاد، الکفایة فی النصوص است».(4)
علامه حلی از ایشان به عنوان «ثقه و فقیهی مشهور» نام میبرد.(5)
صاحب روضات الجنات درباره ایشان مینویسد: «شیخ اجل و اقدم ابوالقاسم علی بن محمد بن علی الخزاز رازی که به او قمی نیز گفته میشود... او فاضل، متکلم، فقیه، متقدم، محدّث، جلیل و مشهور است و در کتب رجال و فهرست از او به عنوان علی بن محمد الخزاز الفقیه تعبیر شده است».(6)
ص: 13
شيخ عباس قمی در «الکنی و الالقاب» نام ایشان را نقل کرده و ایشان را شیخ مورد اعتماد و ثقه و جلیل معرفی میکند.(1)
علامه مامقانی(2)،
محمدتقی شوشتری(3)،
وحید بهبهانی(4)
نیز بعد از ذکر نام ایشان، اقوال شیخ طوسی، نجاشی و علامه حلی را نقل کرده و وثاقت ایشان را مسلّم دانستهاند.
آقا بزرگ تهرانی در کتاب الذریعة چند کتاب برای خزاز رازی نقل کرده است، ازجمله:
1- «الايضاح في أصول الدين على مذهب أهلالبيت» که نجاشی نیز از آن نام برده و ابن شهرآشوب از آن با عنوان «الإیضاح فی الإعتقاد» تعبیر کرده است.(5) این کتاب با توجه به نام آن، در مورد اصول اعتقادات مذهب تشیع نگارش شده و به تبیین و توضیح آن پرداخته شده است.
2- «الأحكام الشرعية على مذهب الإمامية» كه ابن شهرآشوب در «المعالم» از آن نام برده و در مناقب نیز به آن اسناد داده است و علامه مجلسی نیز در بحارالانوار، از آن نقل روایت کرده است.(6) این کتاب مشتمل بر روایاتی بوده است که دارای مضامین شرعی و احکام بوده است که مرحوم خزاز رازی آنها را جمع آوری نموده است.
3- «الأمالی» که بعضی از متأخرین نیز کتابی را با این عنوان به مرحوم خزاز رازی نسبت دادهاند.(7)
ص: 14
در دوران زندگی خزاز رازی، افکار و نظریات متعددی از جانب مذاهب مختلف ازجمله معتزله مطرح شده و گسترش پیداکرده است. با گسترش عقاید و نظرات معتزله در قرن چهارم، مجالس مناظره بین شخصیتهای شاخص معتزله همچون ابوهاشم جبائی، ابوالقاسم کعبی، قاضی عبدالجبار معتزلی و... و علمای دیگر شکل گرفته و هر دو طرف در مناظره به بیان نظرات خود پرداخته و جدل میکردند.
اعتقاد علمای شیعه و پیروان اهل بیت عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ این است که در هرزمانی، امام و حجتی از جانب خداوند وجود دارد که خداوند به وسیلۀ او، نسبت به بندگان مکلف خود، احتجاج میکند. ازاین رو از دیدگاه امامیه، حجت خدا که به عنوان پیشوای دین از جانب خدا منصوب شده است، باید از هرگونه خطا و اشتباه مصون باشد و دارای مقام عصمت باشد و نسبت به تمام علوم دین، اطلاع کافی داشته باشد و ازنظر فضیلت و جایگاه نیز، در بالاترین درجات و مراتب باشد.
همچنین به اعتقاد امامیه، امامت امام با معجزه و نصّ در مورد آن امام همراه است که این موارد، درباره امیرالمؤمنین و ائمه معصومین عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ از جانب رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ صادرشده و ایشان در روایات مختلف، با نصّی صریح بر امامت این انوار مقدس تأکید فرمودهاند.
در مقابل، اعتقاد معتزله به مسئله امامت خلاف نظریه امامیه است؛ ایشان معتقدند که جایز است زمانی بر مردم بگذرد که زمین خالی از امام و حجت الهی باشد و اینکه جایز میدانند که امام دارای خطا و اشتباه باشد و امامت کسی را که هیچ معجزه و نصّی در مورد او صادر نشده را نیز جایز میدانند و اجماع ایشان است که امام میتواند از غیر بنی هاشم باشد. از همین رو، معتزله نصوص پیامبر اسلام صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مبنی بر امامت
ص: 15
امیرالمؤمنین عَلَيْهِ السَّلاَمُ به عنوان امام بعد از او و جانشینی ایشان را انکار میکنند و همچنین امامت امامان بعد از امیرالمؤمنین عَلَيْهِ السَّلاَمُ را نیز انکار میکنند.(1)
ازآنجایی که عقاید معتزله در مسئله امامت، با نظر امامیه متفاوت است و این وجه افتراق در دو موضوع است. اول: استمرار امامت و خالی نبودن زمین از حجت الهی و دوم: اثبات امامت و ولایت با نص. این مسئله باعث شد که علمای شیعه در قرن سوم و چهارم به نگارش کتبی بپردازند -دلیل اصلی نگارش کتاب «کفایة» توسط مرحوم خزاز نیز، موضوع دوم است- تا از این مسئله دفاع کرده و شبهات مطرح شده نسبت به مسئله امامت را پاسخ دهند. ازجمله کتابهایی که در این دوران نوشته شد، عبارت اند از:
1- الامامة و التبصرة من الحیرة از ابن بابویه پدر شیخ صدوق
2- المسترشد فی امامة امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب از طبری آملی کبیر
3- دلائل الإمامة از طبری آملی صغیر
4- اثبات النّص علی الأئمة عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ از شیخ صدوق
5- مقتضب الأثر فی النّص علی الأئمة الإثنی عشر عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ از ابن ابی عیاش جوهری
6- الاستنصار فی النّص علی الأئمة الأطهار عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ از شیخ ابوالفتح کراجکی که در آن، نصوص وارده از طریق شیعه و سنی را در مورد امامت اهل بیت عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ آورده است.
7- الکفایة فی النصوص علی الأئمة الإثنی عشر عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ از خزاز رازی
مرحوم خزاز رازی در مقدمه کتاب الکفایة سبب نگارش این کتاب را بیان کرده و سعی بر این دارد که شبهات و نظریاتی که از جانب معتزله مطرح شده را پاسخ داده و رد کند. ایشان در مقدمه کتاب مینویسد:
ص: 16
«اما بعد: پس همانا آن چیزی که انگیزهای در من ایجاد کرد تا به جمع آوری این روایات از اصحاب و اهل بیت معصومین عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ در نصوص و احادیثی که اثبات کننده حقانیت ائمه معصومین عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ است، بپردازم این بود که همانا من، گروهی از ضعیفان شیعه و علمای فاقد علم کافی را یافتم که در مورد حقانیت اهل بیت عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ سرگردان و عاجز بودند و از کثرت شبهاتی که در این مورد واردشده بود و همچنین از نزاعهای معتزله که درصدد مشتبه نمودن امر و فریب دادن شیعیان در این زمینه بود، شکایت میکردند؛ تا آنجا که وضعیت ضعیفان شیعه به جایی رسیده بود که روایات دلالت کننده بر حقانیت معصومین عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ را انکار میکردند و آنها را برای پاسخگویی به این شبهات، کافی نمی دانستند و گمان میکردند که این روایات، نمیتواند جوابگوی این شبهات باشد، به نحوی که برخی از ضعیفان شیعه، زیاده روی کرده و گمان میکردند که اصلاً روایتی از صحابه در این مورد، وارد نشده و از اهل بیت عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ نیز روایتی در این مورد، وجود ندارد. پس زمانی که این وضعیت را مشاهده کردم که این چنین ضعیفان شیعه دچار سرگردانی شدهاند، بر خودم لازم دانستم که به قصد کسب رضایت خداوند عزوجل و تقرّب و نزدیکی به رسول خدا و ائمه معصومین عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ، در این باب نهایت جستجو و تلاش را انجام دهم و بیّنات و ادلّهای که در اختیاردارم را آشکار کنم و شبهات مطرح شده از جانب مخالفین را، باطل نمایم».(1)
ص: 17
بسیاری از علمای تشیع در کتب خود، از کتاب «کفایة» نقل روایت کردهاند. ازجمله:
ابن شهرآشوب (متوفی 588 ق) در کتاب مناقب، بعد از نقل روایاتی در مورد امامان معصوم، به کتاب کفایة استناد میکند و مینویسد: «پس کفایت میکند تو را کتاب «کفایة فی النصوص» از خزاز قمی که 155 روایت از طرق بسیار از اصحاب پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ در شأن امامان معصوم نقل کرده است».(1)
علی بن حسن طبرسی (متوفی 600 ق) در کتاب «مشکات الانوار»، از این کتاب نقل روایت کرده است.(2)
سید عبدالکریم بن طاووس (متوفی 693 ق) صاحب کتاب «فرحة الغری فی تعیین قبر امیرالمؤمنین علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ» در فصل چهاردهم این کتاب، در بحث موضع قبر امیرالمؤمنین عَلَيْهِ السَّلاَمُ، به کتاب «کفایة» استناد کرده است.(3)
علامه مجلسی (متوفی 1110 ق) در «بحارالانوار»، تمام روایات «کفایة» را در ابواب مختلف نقل کرده است.(4)
علامه مجلسی در مقدمه بحارالانوار میگوید: «و کتاب الکفایة، کتاب شریفی است که مانند آن در موضوع امامت، تألیف نشده است و نام این کتاب و مؤلف آن، در اجازهی علامه حلی و غیر آن ذکرشده است و این تألیف، بر فضل و وثاقت و دین داری مؤلف کتاب دلالت میکند و علامه نیز در «الخلاصه» میگوید که او از ثقات اصحاب ما و از فقیهان سرشناس است و ابن شهرآشوب نیز در «معالم العلماء» مینویسد:
ص: 18
علی بن محمد بن علی الخزاز الرازی که به او، الخزاز القمی گفته میشود و برای اوکتابهایی در کلام و در فقه است که ازجمله کتابهای او، کفایة فی النصوص است».(1)
شیخ حر عاملی (متوفی 1104 ق) در «وسائل الشیعه» و «اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات» و «الإيقاظ من الهجعة بالبرهان على الرجعة» از روایات «کفایة» نقل روایت میکند.(2)
سید بحرانی (متوفی 1107 ق) در کتابهای «بهجة النظر في إثبات الوصاية و الإمامة للأئمة الإثني عشر»(3) و «الإنصاف في النّص على الأئمة الإثنی عشر»(4)
و «مدینة المعاجز»(5)
و «غاية المرام و حجة الخصام في تعيين الإمام من طريق الخاص و العام»(6)
از روایات «الکفایة» به طور مکرر استفاده کرده و از آن، احادیثی نقل کرده است.
سید علی خان بن احمد کبیر مدنی (متوفی 1120 ق) صاحب کتاب «رياض السالكين في شرح صحيفة سيّد الساجدين» از مرحوم خزاز رازی تعبیر به «الحافظ العلامة» کرده و از ایشان نقل روایت کرده است.(7)
محدث نوری (متوفی 1320 ق) در «مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل» از ایشان نقل روایت کرده است.(8)
ص: 19
شیخ عباس قمی (متوفی 1359 ق) در «انوار البهیّة فی تواریخ الحجج الإلهیة» از ایشان نقل روایت کرده است.(1)
علامه امینی (متوفی 1349 ش) در کتاب شریف «الغدیر» در مواردی از کتاب «الکفایة» نقل روایت کرده است.(2)
آیت الله صافی گلپایگانی (متوفی 1400 ش) در کتاب «منتخب الأثر فی الإمام الثانی عشر عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ» در موارد متعدد از کتاب «الکفایة» نقل روایت کرده است.
مهم ترین و کهن ترین نسخۀ این کتاب مربوط به سال 584 ه-. ق است که این نسخه از جهات متعددی دارای اهمیت است. ازجمله می توان به اجازات و بلاغات تصحیحی که در همان قرن ششم هجری به خط مبارک بزرگ ترین مشایخ شیعه بر روی آن آمده، نام برد. اجازهی سماع و قرائت «شاذان بن جبرئیل قمی» به خط خودش پس از قرائت کامل کتاب توسط «محمد بن عبدالله بن علی بن زهره حلبی» در حضور پدرش که در این اجازه، طریق روایت کتاب تا مؤلف آمده است. نکتۀ مهم دیگر در این نسخه که آن را از بقیۀ نُسَخ این کتاب متمایز می کند، تصحیح و مقابلۀ آن توسط ابن ادریس حلی صاحب کتاب «سرائر» است. او این نسخه را با نسخۀ اصلی مقابله کرده است. این نسخه بعدها در اختیار شهید اول محمد بن مکی عاملی (م 786 ق) و سپس در خدمت ابن خاتون عاملی قرارگرفته است و خطوط همۀ این دانشمندان بر روی این نسخه آمده است و این ها، بیانگر اصالت این نسخه است. علاوه بر این، خصوصیاتی که از این نسخه ذکر شد، به اعتبار روایات کتاب الکفایة نیز میافزاید.
ص: 20
گزارش وجود این نسخه در کتابخانۀ «آل سلیمان» در لبنان در آثار متعددی چون «اعیان الشیعة» آمده است و مرحوم سید محسن امین، نصوص وارده بر روی این نسخه را به طور کامل نقل کرده است.(1)
نسخه دوم این کتاب، مربوط به سال 852 ه-. ق است که ظاهراً از روی نسخۀ اول، کتابت و مقابله و تصحیح شده است و کاتب این نسخه، تصریح میکند که نسخۀ اصل او با نسخۀ اصل توسط ابن ادریس مقابله شده است. این نسخۀ در کتابخانۀ آیت الله مرعشی موجود است.
نسخۀ سوم در کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی موجود است که مربوط به قرن دهم است و در این نسخه، اجازۀ نقل روایت کتاب «کفایة» که به ابن الجعفریه(2) ختم
میشود، بر روی آن آمده است و طریق این روایت و سماع آن به طور کامل با طریق روایت شاذان بن جبرئیل، متفاوت است که این بیانگر تداول و انتشار این کتاب در بین قدمای مشایخ شیعه است.
نسخۀ چهارم، نسخه ای است که مرحوم شیخ حر عاملی (متوفی 1104 ق) آن را تصحیح و مقابله نموده و پایان آن نیز مختوم به ختم مبارک ایشان است و در کتابخانه آستان قدس رضوی نگهداری میشود.
همچنین مرحوم خزاز رازی رساله ای کلامی در اثبات امامت امامان دوازده گانه عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ، نگاشته است که آن را در دو بخش آیات و روایات تنظیم کرده است و در بخش روایات، روایات مختصری از کتاب کفایة را آورده است و از نقل بسیاری از روایات کتاب، صرف نظر کرده است.
ص: 21
برخی محققین، این نسخه را از نسخه های کتاب «کفایة» قلمداد کرده اند، ولی باتوجه به مقدمۀ این رساله، نگارنده به صراحت با عبارت «و بعد فهذه رسالة وجیزة فی الأدلّة الدالّة علی إمامة الأئمة الإثنی عشر عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ...» نشان می دهد که در پی نگارش کتاب و رساله ای مستقل است که برخی از روایات کتاب کفایة را در آن ذکر کرده است. این نسخه در کتابخانۀ محقق طباطبایی در شهر مقدس قم موجود است.
در انتهای این ترجمه پیش رو، مقدمه و متن این رساله نیز ذکر شده است تا مورد استفاده و بهرهبرداری خوانندگان محترم قرار گیرد.
این کتاب بانام «کفایة الاثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ» توسط انتشارات بیدار و دلیل ما چاپ شده است. اما متقدمین همگی از این کتاب با عنوان «الکفایة فی النصوص» یا «الکفایة فی النصوص علی عدد الأئمة عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ» تعبیر کرده اند.
همین عنوان نیز بر روی نسخۀ شاذان بن جبرئیل ذکرشده است. همچنین در نسخه شیخ حر عاملی که متعلق به قرن یازدهم است نیز همین عنوان نقش بسته است. در نسخۀ موجود در مجلس شورای اسلامی، این کتاب با عنوان «الکفایة فی النصوص علی الأئمة الإثنی عشر عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ» نگاشته شده است. با بررسی صورت گرفته بین نسخ و فصل های کتاب، نام «الکفایة فی النصوص علی عدد الأئمة عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ» صحیح تر بوده و در این ترجمه نیز از این اسم، استفاده شده است.
ص: 22
الکفایة
فی النصوص علی عدد الائمة علیهم السلام
(مشهور به کفایة الاثر)
علی بن محمد بن علی خزاز رازی
ص: 23
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله المتوحد بالقدم المتفرد بالأزل المتعزز بالبقاء المذل عباده بالفناء لم يصحبه في أوليته عصر و لا زمان و لم يضمنه قطر و لا مكان مبدع كل ممكن و زمان و خالق كل وقت و أوان لم يزل إلها قبل المألوه و ربا قبل المربوب و خالقاً قبل المخلوق و عالما قبل المعلوم سبق الأوقات و الدهور قدمه و كونه و الابتداء أزله و وجوده و امتنع بوحدانيته عن صفات كل محدث و جل بأزليته عن نعت كل مخلوق و كذب من زعم أن الخالق غيره و افترى من ادعى قديما معه فلا إله غيره و لا خالق سواه؛ خلق الخلق كله أشكالا و أضدادا و أزواجا و أندادا فألف بين متعادياتها و فرق بين متدانياتها ليعلم أن لا شريك له و لا ند له و لا مناوئ له و لا ضد و أشهد أن لا إله إلا الله الواحد الأحد القديم الصمد سبحانه عما يدعيه المفترون و تعالى عما يقول الظالمون
به نام خداوند بخشاینده ی بخشایشگر
سپاس مخصوص خدائی است که تنها وجود ازلی و بی ابتدا است؛ در ابدی بودنش شکست ناپذیر بوده، درحالی که فناپذیر بودن بندگانش، آن ها را در برابر او کوچک میسازد؛ در ازلی بودنش، زمانی تصوّر نمیشود و مکانی او را فرانمی گیرد، بلکه او آفرینندهی هر جای و مکان و خالق هر وقت و زمانی است. قبل از اینکه توسط آفریده ای عبادت شود، پیوسته تنها اثرگذار در جهان بود و قبل از وجود هر مخلوقی که
ص: 24
نیازمند پرورش باشد، پروردگار و خالق بود و قبل از هر چیزی که متعلق علم باشد، عالِم بود؛ قدیم بودن و وجودش از زمان ها و روزگاران سبقت گرفته و ازلی بودن و وجودش از ابتدای هر چیزی پیشی گرفته و با یگانگی خود از صفاتِ هر آفریده ای، دوری گزیده و بزرگ تر از آن است که اوصاف مخلوقات را داشته باشد و دروغ گو است کسی که غیر او را آفریدگار شمارد و جز او، کسی را قدیم و ازلی بداند. پس معبود و خالقی جز او نیست. همۀ مخلوقات را آفرید، درحالی که هم شکل یا غیر هم شکل، زوج همدیگر و همسان یکدیگر هستند؛ پس بین دو دشمن، دوستی و بین دو دوست، دشمنی ایجاد فرمود تا دانسته شود که شریک و نظیری ندارد و کسی را قدرت دشمنی و مقابله با او نیست (چون همه به او نیازمندند) و شهادت می دهم که معبودی جز او نیست، یگانه و غیر مرکب از هر جزئی و ازلی و بی نیاز است؛ منزّه است ازآنچه دروغ گویان ادّعا می کنند و بسیار برتر است ازآنچه ظالمان می گویند.
و أشهد أنه خالق الخلق أجمعين المهملين منهم و المستعبدين و أنه خلق لهم: دارين دارا امتحنهم فيها بالأمر و النهي و الاستعباد و العمل و داراً للثواب و العقاب «لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَساؤُا بِما عَمِلُوا وَ يَجْزِيَ الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى»(1) و فضّل بعضهم على بعض درجات امتحاناً و اختباراً و اختار منهم نبيّين و مرسلين و أيّدهم بوحي منه مع الملائكة المقربين و بعثهم مبشرين و منذرين ليدعوهم إلى عبادته و يعرفونهم وحدانيته و يدلونهم على سبيله «بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ»(2)
و ينصرونهم طريق النجاة و المهلكة فقفا بعضهم على أثر بعض لئلا يقولوا «ما جاءَنا مِنْ بَشِيرٍ وَ لا نَذِيرٍ»(3)
و اصطفى محمدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لختم
الرسالات و أكد الحجة عليهم بما أعطاه من الآيات و أوضح المحجة لهم بما آتاه من البينات فهو سيد المرسلين و خاتم النبيين و أفضل الخلائق أجمعين فبلغ الرسالة و أدى الأمانة و بين النهج و أقام الحجج و دل على سبيل الهدى و
ص: 25
بصر طريق الردى و أقام بأمر الله مجتهدا رشيدا و مضى لسبيله محمودا حميدا و ورث علمه الأئمة الراشدين من أهل بيته الأبرار الطيبين الأتقياء الطاهرين خلفاء الله في بلاده و حججه على عباده الذين جعلهم الله مصابيح في الظلام و قدوة للأنام لئلا يكونوا مهملين كالأنعام؛ صلى الله عليه و آله أفضل صلاة و أتمها و أزكاها و على جميع أنبيائه و رسله و ملائكته و سلم تسليما.
و گواهی می دهم که او آفریدگار همۀ مخلوقات است، چه آن هایی که مورد توجّه دیگران نیستند و چه آن هایی که به بندگی گرفته شده اند و همانا او دو منزل برایشان آفریده: منزلی که در آن با امر و نهی و طلب بندگی و عمل، آزمایششان فرموده و منزلی برای ثواب و عقاب «تا بدکاران را به کار بدشان پاداش و نیکوکاران را به نیکی شان جزا دهد» و درجات برخی را بر دیگران برتری داد تا آن ها را امتحان و آزمایش کند و پیامبران و رسولان را از آن ها برگزید و با وحی ای از جانب خود به همراه فرشتگان مقرّبش، یاری شان فرمود و ایشان را فرستاد تا مردم را به بهشت بشارت داده و از دوزخ بیم دهند. مردم را به عبادت او فراخوانده و با یگانگی اش آشنا سازند و با حکمت و موعظۀ نیکو، به راهش رهنمون سازند و به راه نجات و هلاکت، آگاهشان کنند. پس پیامبران را یکی پس از دیگری فرستاد تا مردم نگویند: «نه بشارت دهنده ای به سوی ما آمد نه بیم دهنده ای» و حضرت محمد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ را برای خاتمه دادن به رسالت ها برگزید و با آیات و نشانههایی که به او عطا فرمود، حجّت را بر آن ها تأکید نمود و با دلیلهایی که به او آموخت، راه را برای آنها روشن کرد. پس او سیّد و آقای رسولان و خاتم پیامبران و برتر از همۀ مخلوقات است. پس او به تبلیغ رسالت و ادای امانت و بیان راه الهی پرداخت و حجّتها را به پا داشت و به راه هدایت راهنمایی کرد و بازدارندهی از راه هلاکت شد و امر الهی را با تلاش و استقامت به پا داشت و راه او (خدا) را چنان پیمود که مورد حمد و ستایش واقع شد و علم او (پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) را، امامانی هدایتگر از اهل بیت او، به ارث بردند که نیکوکار و پرهیزگار و پاکیزه بودند؛ کسانی که خدا آنها را چراغهایی در تاریکی و پیشوایانی
ص: 26
برای خلائق قرار داد تا خلائق مثل چهارپایان نباشند که تکلیفی متوجهشان نیست. درود خدا بر او و خاندانش! برترین و کامل ترین و تمام ترین و پاکیزه ترین درودها! و بر همۀ پیامبران و رسولان و فرشتگان و سلام بی پایان بر آن بزرگواران.
و الحمد لله الذي هدانا لدينه و وفقنا للانقياد لأوليائه الذين قرن بطاعته و طاعة رسوله طاعتهم بغير استثناء و حكم بتقديمهم على غيرهم بأمره فرد إليهم ما كان مردوداً إلى رسوله من استعمال أحكامهم و ما يصلحهم من أمور دنياهم عند استبهام ذلك على غيرهم و جعلهم حججاً على خلقه و أعلاماً في بريته و سفراء بينهم و بين عباده و خزاناً لعلمه و دعائم دينه و أركاناً لتوحيده و خلفاء في أرضه و أذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهيراً عن الله يبلغون و إليه يدعون و بما يأمرهم به من الخيرات يعملون و عما ينهاهم عنه ينتهون و هم «عِبادٌ مُكْرَمُونَ لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِه يَعْمَلُونَ يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضى وَ هُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ»(1)
أولهم الصديق الأكبر و الفاروق الأعظم يعسوب المؤمنين و إمام المتقين علي بن أبي طالب أمير المؤمنين عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ ثم الحسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ ثم الحسين عَلَيْهِ السَّلاَمُ ثم علي بن الحسين عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ ثم محمد بن علي عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ ثم جعفر بن محمد عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ ثم موسى بن جعفر عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ ثم علي بن موسى عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ ثم محمد بن علي عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ ثم علي بن محمد عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ ثم الحسن بن علي عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ ثم الإمام المنتظر صاحب الزمان عَلَيْهِ السَّلاَمُ الذي يملأ الأرض قسطاً و عدلاً كما ملئت جوراً و ظلماً م ح مّ د بن الحسن صلوات الله عليهم أجمعين.
و ستایش مخصوص خدائی است که ما را به دینش هدایت و برای پیروی از دوستانش موفق فرمود؛ کسانی که بدون هیچ قیدی، اطاعت از خود و رسولش را قرین اطاعت از آن ها قرار داد و به امر خود به برتری آن ها بر دیگران حکم فرمود و ایشان را مثل پیامبرش، مرجع مردم در احکام و مصالح دینشان قرار داد، درحالی که دیگران از درک این امور، عاجز بودند و آنان را حجتهایی بر بندگان و راهنمایان انسانها و
ص: 27
سفیر بین آنها و بندگانش قرار داد و [نیز آنان را] خزینه داران علمش و ستونهای دینش و رکنهای توحیدش و جانشینان خویش قرار داد و هرگونه پلیدی را از آنان دور نمود و به طهارت مطلقه رسانید. آنان فقط از خدا تبلیغ کنند و فقط به سوی او دعوت نمایند و فقط به امور خیری که به آن امر فرموده، عمل کنند و تنها، چیزی را ترک بفرمایند که از آن نهی فرموده است و آنان: «بندگانی گرامی داشته شده اند که در گفتارشان از او سبقت نگرفته و تنها به امر او عمل کنند، به آنچه در پیش رو دارند و به گذشتۀ آن ها، عالم بوده و تنها برای کسانی شفاعت کنند که او راضی باشد و تنها تحت تأثیر خشیت الهی هستند». اولین آن ها صدیق اکبر (بزرگ ترین راست گو در عقیده و گفتار و کردار) و فاروق اعظم (عظیم ترین جداکنندهی بین حق و باطل) و یعسوب (سرور) مؤمنان و امام متقین علی بن ابیطالب امیرالمؤمنین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ است و سپس امام حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ سپس امام حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ، سپس امام علی بن الحسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ، سپس امام محمد بن علی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ، سپس امام جعفر بن محمد عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ، سپس امام موسی بن جعفر عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ، سپس امام علی بن موسی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ، سپس امام محمد بن علی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ، سپس امام علی بن محمد عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ، سپس امام حسن بن علی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ، سپس امامی که حق جویان در انتظار او هستند، صاحب الزمان عَلَيْهِ السَّلاَمُ که زمین پر از ظلم و ستم را سرشار از عدل و داد خواهد ساخت، «م ح مّ د بن الحسن العسکری» صلوات و درود خداوند به همۀ آنها.
أما بعد؛ فإن الذي دعاني إلى جمع هذه الأخبار عن الصحابة و العترة الأخيار في النصوص على الأئمة الأبرار أني وجدت قوماً من ضعفاء الشيعة و متوسطيهم في العلم متحيرين في ذلك و متعجزين يشكون فرط اعتراض الشبهة عليهم و زمرات المعتزلة تلبيساً و تمويهاً عاضدتهم عليه حتى آل الأمر بهم إلى أن جحدوا أمر النصوص عليهم من جهة لا يقطع بمثلها العذر حتى أفرط بعضهم و زعم أن ليس لها من الصحابة أثر و لا عن أخبار العترة. فلما رأيت ذلك كذلك ألزمت نفسي الاستقصاء في هذا الباب موضحاً
ص: 28
ما عندي من البينات و مبطلاً ما أورده المخالفون من الشبهات تحرياً لمرضاة الله و تقرباً إلى رسوله و الأئمة عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ من بعده.
اما بعد؛ پس همانا آن چیزی که انگیزهای در من ایجاد کرد تا به جمع آوری این روایات از اصحاب و اهل بیت معصومین عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ در نصوص و احادیثی که اثبات کننده حقانیت ائمه معصومین عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ است بپردازم، این بود که همانا من، گروهی از ضعیفان شیعه و علمای فاقد علم کافی را یافتم که در مورد حقانیت اهل بیت عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ سرگردان و عاجز بودند و از کثرت شبهاتی که در این مورد واردشده بود و همچنین از نزاعهای معتزله که درصدد مشتبه نمودن امر و فریب دادن شیعیان در این زمینه بود، شکایت میکردند؛ تا آنجا که وضعیت ضعیفان شیعه به جایی رسیده بود که روایات دلالت کننده بر حقانیت معصومین عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ را انکار میکردند و آن ها را برای پاسخگویی به این شبهات، کافی نمی دانستند و گمان میکردند که این روایات، نمیتواند جوابگوی این شبهات باشد، به نحوی که برخی از ضعیفان شیعه، زیاده روی کرده و گمان میکردند که اصلاً روایتی از صحابه در این مورد، وارد نشده و از اهل بیت عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ نیز روایتی در این مورد، وجود ندارد. پس زمانی که این وضعیت را مشاهده کردم که این چنین ضعیفان شیعه دچار سرگردانی شدهاند، بر خودم لازم دانستم که به قصد کسب رضایت خداوند عزوجل و تقرّب و نزدیکی به رسول خدا و ائمه معصومین عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ، در این باب نهایت جستجو و تلاش را انجام دهم و بیّنات و ادلّهای که در اختیاردارم را آشکار کنم و شبهات مطرح شده از جانب مخالفین را، باطل نمایم.
و أبتدئ بذكر الروايات في النصوص عليهم من جهة أصحاب رسول الله صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ المعروفين مثل عبد الله بن العباس و عبد الله بن مسعود و أبي سعيد الخدري و أبي ذر الغفاري و سلمان الفارسي و جابر بن سمرة و جابر بن عبد الله و أنس بن مالك و أبي هريرة و عمر بن الخطاب و زيد بن ثابت و زيد بن أرقم و أبي أمامة و واثلة بن الأسقع و أبي أيوب الأنصاري و عمار بن ياسر و حذيفة بن أسيد و عمران بن الحصين و
ص: 29
سعد بن مالك و حذيفة بن اليمان و أبي قتادة الأنصاري و علي بن أبي طالب و ابنيه الحسن و الحسين عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ و من النساء أم سلمة و عائشة و فاطمة بنت رسول الله صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ. ثم أعقبه بذكر الأخبار التي وردت عن الأئمة عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ ما يوافق حديث في النصوص على الأئمة عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ و نص كل واحد منهم على الذي من بعده ليعلموا أن أنصفوا و يدينوا به و لا يكونوا كما قال الله سبحانه: «فَمَا اخْتَلَفُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْياً بَيْنَهُمْ»(1)
إذ مثل هذه الأخبار تزيل الشك و الريب و يقطع بها العذر و أن الأمر أوكد مما ذهبوا إليه و إلى الله أرغب في التوفيق و التسديد لما يحب و يرضى «لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ وَ يَحْيى مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَةٍ وَ إِنَّ اللَّهَ لَسَمِيعٌ عَلِيم»(2)
و آغاز کردم به ذکر روایاتی در نصوص بر امامت ائمه معصومین عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ از طرف اصحاب معروف رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مثل عبدالله بن عباس و عبدالله بن مسعود و ابو مسعود خدری و ابوذر غفاری و سلمان فارسی و جابر بن سمرة و جابر بن عبدالله و انس بن مالک و ابوهریره و عمر بن خطاب و عثمان بن عفان و زید بن ثابت و زید بن ارقم و ابوامامه و واثلة بن اسقع و ابوایوب انصاری و عمار بن یاسر و حذیفة بن اُسَید و عمران بن حَصین و سعد بن مالک و حذیفة بن یمان و ابوقتادة انصاری و علی بن ابیطالب و دو پسرش امام حسن و امام حسین عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ و از زنان: ام سلمه و عایشه و فاطمه دختر رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ.
سپس روایاتی را ذکر می کنم که از امامان معصوم عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ واردشده و موافق با احادیثی است که از اصحاب در تصریح بر امامت امامان عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ است و از هر امامی در تصریح بر امامت امام بعدی واردشده است تا مخالفان اگر انصاف داشته باشند، بدانند و بر طبق آن عمل کنند و مثل کسانی نباشند که خداوند سبحان فرموده است: «پس دچار اختلاف نشدند مگر بعدازاین که علم و یقین به حق برایشان حاصل شد، از روی ظلمی که بینشان رواج یافته بود» چون این گونه روایات هرگونه شک و تردیدی را از بین می برد
ص: 30
و هر عذری را غیرقابل قبول می سازد؛ بلکه تأکیدی که در اینجا شده بیش از آن است که گمان می کنند و تنها در توفیق و ثبات قدم، به خداوند امید و رغبت دارم که مرا به آنچه دوست دارد و راضی است، رهنمون فرماید: «تا هر که هلاک شود از دلیلی روشن (پس از اتمام حجت بر او) باشد و هر که (به نور هدایت) زنده شود، از دلیلی روشن باشد و همانا خدا حقیقتاً شنونده و دانا است».
ص: 31
ص: 32
باب ما جاء عن عبدالله بن العباس عن رسول الله صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
في النصوص على الأئمة الإثنی عشر عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ
آنچه از عبدالله بن عباس از رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
در مورد امامان دوازده گانه عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ روایت شده است
1- حَدَّثَنَا شَيْخُنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَيْهِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ النَّخَعِيُّ عَنْ عَمِّهِ حُسَيْنِ بْنِ يَزِيدَ النَّوْفَلِيِّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ سَعِيدِ بْنِ جُبَيْرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْعَبَّاسِ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى اطَّلَعَ إِلَى الْأَرْضِ اطِّلَاعَةً فَاخْتَارَني مِنْهَا فَجَعَلَنِي نَبِيّاً ثُمَّ اطَّلَعَ الثَّانِيَةَ فَاخْتَارَ مِنْهَا عَلِيّاً فَجَعَلَهُ إِمَاماً ثُمَّ أَمَرَني أَنْ أَتَّخِذَه أَخاً وَ وَصِيّاً وَ خَلِيفَةً وَ وَزِيراً فَعَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ هُوَ زَوْجُ ابْنَتِي وَ أَبُو سِبْطَيَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ أَلَا وَ إِنَّ اللّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى جَعَلَنِي وَ إِيَّاهُمْ حُجَجاً عَلَى عِبَادِه وَ جَعَلَ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَئِمَّةً لَيُوصُونَ(1)
بِأَمْرِي وَ يَحْفَظُونَ وَصِيَّتي التَّاسِعُ مِنْهُمْ قَائِمُ أَهْلِ بَيْتِي وَ مَهْدِيُّ أُمَّتِي أَشْبَهُ النَّاسِ بِي فِي شَمَائِلِهِ وَ أَقْوَالِهِ وَ
ص: 33
أَفْعَالِهِ لَيَظْهَرُ بَعْدَ غَيْبَةٍ طَوِيلَةٍ وَ حَيْرَةٍ مُضِلّةٍ فَيُعْلِنُ أَمْرَ اللّهِ وَ يُظْهِرُ دِينَ اللّه(1) وَ يُؤَيَّدُ بِنَصْرِ اللَّهِ وَ يُنْصَرُ بِمَلَائِكَةِ اللّهِ فَيَمْلَأ الْأرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً.
سعید بن جبیر از ابن عباس روایت کرده که رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمودند: همانا خدای پربرکت و بلندمرتبه توجّهی به سوی زمین کرد. پس از میان آن مرا برگزید، پس مرا پیامبر قرار داد. سپس دوباره [به سوی زمین] توجهّی کرد؛ پس از میان آن، علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ را برگزید، پس او را امام گردانید. سپس به من فرمان داد او را، برادر و وصیّ و خلیفه و وزیر خود قرار دهم؛ پس علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ از من و من از علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ هستم. او شوهر دختر من و پدر دو نوهی من، حسن و حسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ است. آگاه باشید! همانا خدای پربرکت و بلندمرتبه، من و آنان را حجّت هایی بر بندگانش قرار داده و از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ امامانی قرار داده که حقیقتاً به امر مهمی که من مأمور به آن هستم، سفارش میکنند و وصیّت مرا محافظت میکنند. نهمین آن ها، قائم اهل بیت من و مهدی اُمّت من است؛ شبیه ترین مردم به من در خصوصیات ظاهری و گفتار و کردار است. همانا بعد از غیبتی طولانی و سرگردانیِ مردم به حدی که گمراهیِ آن ها را به دنبال دارد، ظهور خواهد کرد؛ پس امر [هدایت] الهی را، آشکارا انجام میدهد و دین خدا را به روشنی بیان میفرماید و با نصرت الهی تأیید و توسط فرشتگان یاری میشود؛ پس زمین پر از ظلم و ستم را، سرشار از عدل و داد میفرماید.
2- أَخْبَرَنِي أَبُو الْمُفَضَّلِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُطَّلِبِ الشَّيْبَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُطْرِقِ بْنِ سَوَادِ بْنِ الْحُسَيْنِ الْقَاضِي الْبُسْتِيُّ بِمَكَّةَ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو حَاتِمٍ الْمُهَلَّبِيُّ الْمُغِيرَةُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مُهَلَّبٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْغَفَّارِ بْنُ كَثِيرٍ الْكُوفِيُّ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ أَبِي هَاشِمٍ عَنْ مُجَاهِدٍ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: قَدِمَ يَهُودِيٌّ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يُقَالُ لَهُ نَعْثَلٌ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِنِّي سَأَلْتُكَ عَنْ أَشْيَاءَ تَلَجْلَجُ فِي صَدْرِي مُنْذُ حِينٍ فَإِنْ کُنْتَ أَجَبْتَنِي عَنْهَا أَسْلَمَتُ عَلَى يَدِكَ قَالَ سَلْ
ص: 34
يَا أَبَا عُمَارَةَ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ صِفْ لي رَبَّكَ فَقَالَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِنَّ الْخَالِقَ لَا يُوصَفُ إِلَّا بِمَاوَصَفَ بِهِ نَفْسَهُ وَ كَيْفَ يُوصَفُ الْخَالِقُ الّذِي تَعْجِزُ الْحَوَاسُّ أَنْ تُدْرِكَهُ وَ الْأَوْهَامُ أَنْ تَنَالَهُ وَ الْخَطَرَاتُ أَنْ تَحُدَّه وَ الْأبْصَارُ عَنِ الْإِحَاطَةِ بِهِ جَلَّ عَمَّا يَصِفُهُ الْوَاصِفُونَ نَأَى فِي قُرْبِهِ وَ قَرُبَ فِي نَأْيِهِ كَيَّفَ الْكَيْفِيَّةَ فَلَا يُقَالُ لَهُ كَيْفَ وَ أَيَّنَ الْأیْنَ فَلَا يُقَالُ لَهُ أَيْنَ هُوَ مُنْقَطِعُ الْكَيْفِيَّةِ فِيهِ وَ الْأَيْنُونِيَّةِ فَهُوَ الْأَحَدُ الصَّمَدُ كَمَا وَصَفَ نَفْسَهُ وَ الْوَاصِفُونَ لَا يَبْلُغُونَ نَعْتَهُ «لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ»(1) قَالَ صَدَقْتَ يَا مُحَمَّدُ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَأَخْبِرْنِي عَنْ قَوْلِكَ إِنَّهُ وَاحِدٌ لَا شَبِيهَ لَهُ أَ لَيْسَ اللَّهُ وَاحِداً وَ الْإِنْسَانُ وَاحِداً فَوَحْدَانِيَّتُهُ أَشْبَهَتْ وَحْدَانِيَّةَ الْإِنْسَانِ فَقَالَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ اللَّهُ وَاحِدٌ وَاحِدِيُّ الْمَعْنَى وَ الْإِنْسَانُ وَاحِدٌ ثَنَوِيُّ الْمَعْنَى جِسْمٌ وَ عَرَضٌ وَ بَدَنٌ وَ رُوحٌ وَ إِنَّمَا التَّشْبِيهُ فِي الْمَعَانِي لَا غَيْرُ قَالَ صَدَقْتَ يَا مُحَمَّدُ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَأَخْبِرْني عَنْ وَصِيِّكَ مَنْ هُوَ فَمَا مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا وَ لَهُ وَصِيٌّ وَ إِنَّ نَبِيَّنَا مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ أَوْصَى إِلَى يُوشَعَ بْنِ نُونٍ فَقَالَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ نَعَمْ إِنَّ وَصِيِّی وَ الْخَلِيفَةَ مِنْ بَعْدِي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وَ بَعْدَه سِبْطَايَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ تَتْلُوه تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَئِمَّةٌ أَبْرَارٌ قَالَ يَا مُحَمَّدُ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَسَمِّهِمْ لي قَالَ نَعَمْ إِذَا مَضَى الْحُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَابْنُهُ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَإِذَا مَضَى فَابْنُهُ مُحَمَّدٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَإِذَا مَضَى فَابْنُهُ جَعْفَرٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَإِذَا مَضَى جَعْفَرٌ فَابْنُهُ مُوسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَإِذَا مَضَى مُوسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَابْنُهُ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَإِذَا مَضَى عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَابْنُهُ مُحَمَّدٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَإِذَا مَضَى مُحَمَّدٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَابْنُهُ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَإِذَا مَضَى عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَابْنُهُ الْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَإِذَا مَضَى الْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَبَعْدَه ابْنُهُ الْحُجَّةُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ فَهَذِه إثْنَی عَشَرَ إِمَاماً عَلَى عَدَدِ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ قَالَ فَأيْنَ مَكَانُهُمْ فِي الْجَنَّةِ قَالَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَعِي فِي دَرَجَتِي قَالَ أشْهَدُ أنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللّهُ وَ أنَّكَ رَسُولُ اللّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ أشْهَدُ أَنَّهُمْ الْأوْصِيَاءُ بَعْدَكَ وَ لَقَدْ وَجَدْتُ هَذَا فِي الْكُتُبِ الْمُتَقَدِّمَةِ وَ فِيمَا عَهِدَ إِلَيْنَا مُوسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِذَا كَانَ آخِرُ الزَّمَانِ يَخْرُجُ نَبِيٌّ يُقَالُ لَهُ أَحْمَدُ خَاتَمُ الْأنْبِيَاءِ لَا نَبِيَّ بَعْدَه
ص: 35
يَخْرُجُ مِنْ صُلْبِهِ أَئِمَّةٌ أَبْرَارٌ عَدَدَ الْأسْبَاطِ فَقَالَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَا أَبَا عُمَارَةَ أ تَعْرِفُ الْأسْبَاطَ قَالَنَعَمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِنَّهُمْ كَانُوا إثْنَی عَشَرَ قَالَ فَإِنَّ فِيهِمْ لَاوِيَ بْنَ أَرْحِيا قَالَ أَعْرِفُهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ هُوَ الَّذِي غَابَ عَنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ سِنِينَ ثُمَّ عَادَ فَأَظْهَرَ شَرِيعَتَهُ بَعْدَ انْدِرَاسِهَا وَ قَاتَلَ مَعَ فريطيا الْمَلِكِ حَتَّى قَتَلَهُ وَ قَالَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ كَائِنٌ فِي أُمَّتِي مَا كَانَ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ حَذْوَ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ وَ الْقُذَّةِ بِالْقُذَّةِ وَ إِنَّ الثّانِيَ عَشَرَ مِنْ وُلْدِي يَغِيبُ حَتَّى لَا يُرَى وَ يَأْتِي عَلَى أُمَّتِي زَمَنٌ لَا يَبْقَى مِنَ الْإِسْلَامِ إِلّا اسْمُهُ وَ لَا مِنَ الْقُرْآنِ إِلّا رَسْمُهُ فَحِينَئِذٍ يَأْذَنُ اللّهُ لَهُ بِالْخُرُوجِ فَيُظْهِرُ الْإِسْلَامَ وَ يُجَدِّدُ الدِّينَ ثُمَّ قَالَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ طُوبَى لِمَنْ أَحَبَّهُمْ وَ طُوبَى لِمَنْ تَمَسَّكَ بِهِمْ وَ الْوَيْلُ لِمُبْغِضِهِمْ فَانْتَفَضَ نَعْثَلٌ وَ قَامَ مِنْ بَيْنِ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ أَنْشَأَ يَقُولُ:
صَلّى الْعَلِيُّ ذُو الْعُلَى *** عَلَيْكَ يَا خَيْرَ الْبَشَرِ
أَنْتَ النَّبِيُّ الْمُصْطَفَى *** وَ الْهَاشِمِيُّ الْمُفْتَخَرُ
بِكَ اهْتَدَيْنَا رُشْدَنَا *** وَ فِيكَ نَرْجُو مَا أَمَرَ
وَ مَعْشَرٍ سَمَّيْتَهُمْ *** أَئِمَّ إثْنَی عَشَرَ
حَبَاهُمُ رَبُّ الْعُلَى *** ثُمَّ صَفَاهُمْ مِنْ كَدَرٍ
قَدْ فَازَ مَنْ وَالاهُمُ *** وَ خَابَ مَنْ عَفَا الْأَثَرَ
آخِرُهُمْ يَشْفِي الظَّمَأ *** وَ هُوَ الْإِمَامُ الْمُنْتَظَرُ
عِتْرَتُكَ الْأَخْيَارُ لِي *** وَ التَّابِعُونَ مَا أَمَرَ
مَنْ كَانَ مِنْكُمْ مُعْرِضاً *** فَسَوْفَ يَصْلَى بِسَقَرَ
ابن عباس گوید: مردی یهودی به نام نعثل نزد رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ آمد و گفت: ای محمّد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! چند سؤال که مدتهاست فکر مرا به خود مشغول کرده از تو می پرسم؛ اگر پاسخگوی [سؤالات] من بودی، به دست تو اسلام می آورم. فرمود: بپرس ای ابوعماره! گفت: ای محمّد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! پروردگارت را برای من توصیف کن. فرمود: خالق را نمیتوان توصیف نمود، جز با صفاتی که خودِ او در وصفش، بیان نموده است و چگونه توصیف
ص: 36
شود خالقی که حواس از درکش عاجز و تصورات از دستیابی به وی، ناتوان و خرد از تعیینحدّ و پایانی برای وی، درمانده و دیدگان از احاطه به وی عاجزند؟! او فراتر از وصف توصیف کنندگان است. در عین دوری نزدیک و در عین نزدیکی، دور است. آفریننده کیفیت و چگونگی است، اما خود در کیفیت نگنجد. مکان را او به وجود آورده، اما نمیتوان گفت که وی کجاست. او را نه «کیفیت» است و نه «مکان»؛ او آن گونه که خود خویشتن را وصف فرموده، احد و صمد است و توصیف کنندگان قادر نیستند او را تمام و کمال توصیف کنند؛ «كسى را نزاده و از كسى زاييده نشده است و هیچ کس همانند و همتا و شبيه او نیست».
گفت: راست گفتی ای محمّد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! اکنون به من بگو، اینکه گفتی: «او یگانه ای است که مانند ندارد» یعنی چه؟ مگر این گونه نیست که خدا یکی است و انسان هم یکی؟ در این صورت وحدانیّت او به وحدانیّت انسان شبیه است؟ پس [پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ] فرمود: وحدت خدا به معنای مرکب نبودن و شبیه نداشتن است و انسان واحدی است که معنای ثانویه دارد و [دارای] جسم و عرَض و بدن و روح است و این است و جز این نیست که فقط تشبیه، در معناهایی راه دارد که قابل تصوّر ذهنی باشد. گفت: راست گفتی ای محمّد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! پس مرا از [نام] جانشینت آگاه ساز که او چه کسی است؟ زیرا هیچ پیامبری نبوده که وصیّ نداشته باشد و پیامبر ما موسی بن عمران، یوشع بن نون را وصیّ خود گردانید. فرمود: آری! همانا وصی من و جانشین پس از من، علی بن ابیطالب عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ است و پس از وی، دو نوهی من حسن و حسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ و سپس، نُه نفر از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ که امامانی نیکوکارند، خواهند بود. گفت: ای محمّد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! پس آنان را برای من نام ببر. فرمود: بله! زمانی که [دوران زندگی و امامت] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ به پایان برسد، پسرش علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ [امام] است، پس زمانی که [دوران زندگی و امامت] علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ به پایان برسد، پسرش محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ [امام] است، پس زمانی که [دوران زندگی و امامت] محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ به پایان برسد، پسرش جعفر عَلَيْهِ السَّلاَمُ [امام] است، پس زمانی که [دوران زندگی و امامت] جعفر عَلَيْهِ السَّلاَمُ به پایان برسد، پسرش موسی عَلَيْهِ السَّلاَمُ [امام] است، پس زمانی که [دوران زندگی و امامت] موسی عَلَيْهِ السَّلاَمُ به پایان برسد،
ص: 37
پسرش علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ [امام] است، پس زمانی که [دوران زندگی و امامت] علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ به پایان برسد، پسرش محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ [امام] است، پس زمانی که [دوران زندگی و امامت] محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ به پایان برسد، پسرش علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ [امام] است، پس زمانی که [دوران زندگی و امامت] علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ به پایان برسد، پسرش حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ [امام] است، پس زمانی که [دوران زندگی و امامت] حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ به پایان برسد، پس از وی پسرش حجت بن الحسن بن علی عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ [امام] خواهد بود. پس آنان دوازده امام به تعداد نقیبان بنی اسرائیل هستند. گفت: جایگاه آن ها در کجای بهشت است؟ فرمود: با من و در مرتبه و منزلت من هستند.
گفت: گواهی می دهم خدایی جز الله نیست و تو رسول خدایی و شهادت می دهم آن ها اوصیای بعد از شما هستند. من این ها را در کتاب های پیشین، یافته بودم و ازجمله عهدهایی که موسی بن عمران از ما گرفته این است که چون آخرالزمان شود، پیامبری آید که وی را «احمد» نامند؛ او خاتم پیامبران است و پیامبری پس از وی نخواهد آمد. از نسل او، امامانی نیکوکار به عدد اسباط خواهد بود. پس [پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ] فرمود: ای ابوعماره! آیا اسباط را می شناسی؟ عرض کرد: آری ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! آن ها دوازده نفر بودند.
فرمود: پس همانا لاوی بن ارحیا از جملۀ ایشان بود. عرض کرد: او را می شناسم ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! و او همانی است که سال ها از چشم بنی اسرائیل پنهان شد و سپس بازگشت، پس شریعت موسی را که کهنه و فرسوده شده بود، دوباره زنده کرد و با پادشاهی به نام «قرسطیا» جنگید تا وی را به قتل رسانید. رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: برای اُمّت من نیز، اتفاقی که برای بنی اسرائیل پیش آمد، به وقوع خواهد پیوست؛ کاملاً شبیه به هم و قدم به قدم و موبه مو و همانا [امام] دوازدهم که از فرزندان من است، غایب میشود به طوری که از دیده ها، پنهان خواهد شد و بر اُمّت من، زمانی خواهد آمد که از اسلام جز نامی و از قرآن جز خطی نخواهد ماند؛ پس آنگاه خداوند به وی اجازه خروج می دهد، پس او اسلام را آشکار ساخته و دین را دوباره زنده می کند. سپس فرمود: [بهره مندی از] درخت طوبی، برای کسانی است [یا خوشا به حال کسانی] که آنها را دوست بدارند
ص: 38
و چاه ویل، [منزلگاهی] است برای کسانی که با آنان دشمنی ورزند. پس نعثل برخاسته و در مقابل رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ایستاد، درحالی که این ابیات را میخواند:
درود خداوند علیّ متعال، بر تو باد ای بهترین بشر
تو آن پیامبر برگزیده و آن هاشمیِ صاحب افتخاری
تنها به وسیلۀ تو، به راه درست هدایت شدیم و فقط امید تحقق فرمان خدا را، در تو داریم.
و در جمعی که آن ها را دوازده امام، نام نهادی.
خداوند، علوّ منزلت را به آنان عطا فرموده و نیز از هر پلیدی، پاکشان ساخته است.
آن کس که دوستدارشان باشد، به یقین رستگار گشته
و آن کس که از آنان روی گردانَد، نومید گردد.
آخرین آنان تشنگان را سیراب می کند و او، همان امام منتظر است.
تنها انتخابهای من، خاندان تو هستند و کسانی که از دستورات آنان، پیروی میکنند.
هرکس از شما روی گردان باشد، پس جای او، چاه سقر در جهنم خواهد بود.
3- حَدَّثَنِي أَبُو الْحَسَنِ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو مُحَمَّدٍ هَارُونُ بْنُ مُوسَى التَّلَّعُكْبَرِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ زَكَرِيَّا الْعَدَوِيُّ النَّصْرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ الْمُنْذِرِ الْمَكِّيِّ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ الْهَيْثَمِ قَالَ حَدَّثَنِي الْأَجْلَحُ الْكِنْدِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَفْلَحُ بْنُ سَعِيدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ كَعْبٍ عَنْ طَاوُسٍ الْيَمَانِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْعَبَّاسِ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى النَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ الْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَلَى عَاتِقِهِ وَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَلَى فَخِذِه يَلْثِمُهُمَا وَ يُقَبِّلُهُمَا وَ يَقُولُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُمَا وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُمَا ثُمَّ قَالَ يَا ابْنَ عَبَّاسٍ كَأنِّي بِهِ وَ قَدْ خُضِبَتْ شَيْبَتُهُ مِنْ دَمِهِ يَدْعُو فَلَا يُجَابُ وَ يَسْتَنْصِرُ فَلَا يُنْصَرُ قُلْتُ مَنْ يَفْعَلُ ذَلِكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ شِرَارُ أُمَّتِي مَا لَهُمْ لَا أَنَالَهُمُ اللَّهُ شَفَاعَتِي ثُمَّ قَالَ يَا ابْنَ عَبَّاسٍ مَنْ زَارَه عَارِفاً بِحَقِّهِ كُتِبَ لَهُ ثَوَابُ ألْفِ حَجَّةٍ وَ ألْفِ عُمْرَةٍ ألَا وَ مَنْ زَارَه فَكَأنَّمَا زَارَني وَ مَنْ زَارَني فَكَأنَّمَا زَارَ اللّهَ وَ حَقُّ الزَّائِرِ عَلَى اللّهِ أَنْ لَايُعَذِّبَهُ بِالنَّارِ أَلَا وَ إِنَّ الْإِجَابَةَ تَحْتَ قُبَّتِهِ وَ الشِّفَاءَ فِي تُرْبَتِهِ وَ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِه قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَكَمِ الْأَئِمَّةُ بَعْدَكَ قَالَ بِعَدَدِ حَوَارِيِّ عِيسَى وَ
ص: 39
أسْبَاطِ مُوسَى وَ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ قُلْتُ يَا رَسُولَ اللّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَكَمْ كَانُوا قَالَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ كَانُوا إثْنَی عَشَرَ وَ الْأئِمَّةُ بَعْدِي إثْنَی عَشَرَ أَوَّلُهُمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وَ بَعْدَه سِبْطَايَالْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ فَإِذَا انْقَضَى الْحُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَابْنُهُ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَإِذَا انْقَضَى عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَابْنُهُ مُحَمَّدٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَإِذَا انْقَضَى مُحَمَّدٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَابْنُهُ جَعْفَرٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَإِذَا انْقَضَى جَعْفَرٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَابْنُهُ مُوسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَإِذَا انْقَضَى مُوسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَابْنُهُ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَإِذَا انْقَضَى عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَابْنُهُ مُحَمَّدٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَإِذَا انْقَضَى مُحَمَّدٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَابْنُهُ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَإِذَا انْقَضَى عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَابْنُهُ الْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَإِذَا انْقَضَى الْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَابْنُهُ الْحُجَّةُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَسَامِيَ لَمْ أَسْمَعْ بِهِنَّ قَطُّ قَالَ لي يَا ابْنَ عَبَّاسٍ هُمُ الْأَئِمَّةُ بَعْدِي وَ إِنْ نُهِرُوا أُمَنَاءُ مَعْصُومُونَ نُجَبَاءُ أَخْيَارٌ يَا ابْنَ عَبَّاسٍ مَنْ أَتَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَارِفاً بِحَقِّهِمْ أَخَذْتُ بِيَدِه فَأَدْخَلَتُهُ الْجَنَّةَ يَا ابْنَ عَبَّاسٍ مَنْ أَنْكَرَهُمْ أوْ رَدَّ وَاحِداً مِنْهُمْ فَكَأَنَّمَا قَدْ أَنْكَرَني وَ رَدَّني وَ مَنْ أَنْكَرَني وَ رَدَّني فَكَأَنَّمَا أَنْكَرَ اللَّهَ وَ رَدَّه يَا ابْنَ عَبَّاسٍ سَوْفَ يَأخُذُ النّاسُ يَمِيناً وَ شِمَالًا فَإِذَا كَانَ كَذَلِكَ فَاتَّبِعْ عَلِيّاً عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ حِزْبَهُ فَإِنَّهُ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَهُ وَ لَا يَفْتَرِقَانِ حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ يَا ابْنَ عَبَّاسٍ وَلَايَتُهُمْ وَلَايَتي وَ وَلَايَتي وَلَايَةُ اللَّهِ وَ حَرْبُهُمْ حَرْبِي وَ حَرْبِي حَرْبُ اللّهِ وَ سِلْمُهُمْ سِلْمِي وَ سِلْمِي سِلْمُ اللّهِ ثُمَّ قَالَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ «يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأفْواهِهِمْ وَ يَأْبَى اللّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَه وَ لَوْ كَرِه الْكافِرُونَ»(1)
ابن عباس گوید: به زیارت رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مشرّف شدم درحالی که [امام] حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ بر روی شانه و [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ روی زانوی وی، نشسته بودند و [آن حضرت] ایشان را غرق بوسه نموده و می فرمود: خداوندا! دوستدارانشان را دوست بدار و دشمنانشان را دشمن بدار! سپس فرمود: ای ابن عباس! گویی می بینم که موی وی (امام حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ) از خونش رنگین شده است، دعوت می کند و پاسخ نمییابد، یاری می طلبد و یاری نمیشود.
ص: 40
عرض کردم: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! چه کسی چنین کاری می کند؟ فرمود: بدترین افراد امّتم! آنان را چه می شود؟! خدا شفاعت مرا نصیبشان نکند!
سپس فرمود: ای ابن عباس! هر کس از روی معرفت، وی را زیارت کند، خداوند ثواب هزار حج تمتّع و هزار عمره، برایش خواهد نوشت. آگاه باش! هرکس او را زیارت کند،گویی مرا زیارت کرده است و هر که مرا زیارت کند، گویی خدا را زیارت کرده و حق زائر بر خدا آن است که با آتش عذابش نکند. آگاه باش! [همانا زیارت او برکات زیادی دارد، ازجمله اینکه] دعا در زیر گنبد او اجابت می شود و شفا در خاک و تربت اوست و امامان، از فرزندان وی هستند.
عرض کردم: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! امامان بعد از شما چند نفرند؟ فرمود: به تعداد حواریون عیسی و اسباط موسی و نقیبان بنی اسرائیل. عرض کردم: آن ها چند نفر بودند؟ فرمود: دوازده نفر و امامان بعد از من نیز، دوازده نفر خواهند بود که نخستین آن ها علی بن ابیطالب عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ است و پس از او، دو نوهی من، حسن و حسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ. پس زمانی که [امامت] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ پایان یافت، پسرش علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ [امام] است، پس زمانی که [امامت] علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ پایان یافت، پسرش محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ [امام] است، پس زمانی که [امامت] محمد عَلَيْهِ السَّلاَمُ پایان یافت، پسرش جعفر عَلَيْهِ السَّلاَمُ [امام] است، پس زمانی که [امامت] جعفر عَلَيْهِ السَّلاَمُ پایان یافت، پسرش موسی عَلَيْهِ السَّلاَمُ [امام] است، پس زمانی که [امامت] موسی عَلَيْهِ السَّلاَمُ پایان یافت، پسرش علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ [امام] است، پس زمانی که [امامت] علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ پایان یافت، پسرش محمد عَلَيْهِ السَّلاَمُ [امام] است، پس زمانی که [امامت] محمد عَلَيْهِ السَّلاَمُ پایان یافت، پسرش علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ [امام] است، پس زمانی که [امامت] علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ پایان یافت، پسرش حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ [امام] است، پس زمانی که [امامت] حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ پایان یافت، پسرش حجت عَلَيْهِ السَّلاَمُ [امام] است.
عرض کردم: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! هرگز این اسامی را نشنیده ام! [رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ] به من فرمود: ای ابن عباس! اینان امامان بعد از من هستند، هرچند [از رسیدن به حقشان] بازداشته شوند. امانتدارانی معصوماند، نجیبانی برگزیده اند. ای ابن عباس! هرکس روز قیامت بیاید درحالی که حق آنان را شناخته باشد، دست او را گرفته،
ص: 41
پس او را داخل بهشت می کنم. ای ابن عباس! هرکس آن ها را انکار کند یا یکی از آنان را نپذیرد، گویی مرا انکار کرده است و نپذیرفته است و هرکس مرا انکار کند و نپذیرد، گویی خدا را انکار کرده و نپذیرفته است.ای ابن عباس! مردم به راست یا چپ پراکنده خواهند شد، پس زمانی که چنین شد، پیرو علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ و گروه او باش؛ چون حقیقتاً او با حق و حق با اوست و این دو از هم جدا نگردند تا اینکه در نزد حوض کوثر، بر من وارد شوند. ای ابن عباس! ولایت آنان، ولایت من است و ولایت من، ولایت خداست؛ جنگ با آنان جنگ با من است و جنگ با من، جنگ با خداست؛ صلح با آنان، صلح با من است و صلح با من، صلح با خداست. سپس فرمود: «همواره مى خواهند نور خدا را با سخنان باطل خود خاموش كنند، ولى خدا جز اينكه نور خود را كامل كند، نمى خواهد، هرچند كافران خوش نداشته باشند».
4- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْوَرَّاقُ الرَّازِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا الْهَيْثَمُ بْنُ أَبِي مَسْرُوقٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عُلْوَانَ عَنْ عَمْرِو بْنِ خَالِدٍ عَنْ سَعِيدِ بْنِ طَرِيفٍ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ: أَنَا وَ عَلِيٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ وَ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُونَ.
ابن عباس گوید: شنیدم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ می فرمود: من و علی و حسن و حسین عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ و نُه نفر از فرزندان حسین عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ، پاکیزگانی معصوم هستیم.
5- أَخْبَرَنَا الْقَاضِي أَبُو الْفَرَجِ الْمُعَافَى بْنُ زَكَرِيَّا الْبَغْدَادِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو سَلْمَانَ أَحْمَدُ بْنُ أَبِي هَرَاسَةَ قَالَ حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ إِسْحَاقَ النَّهَاوَنْدِيُّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ حَدَّثَنَا إِسْمَاعِيلُ بْنُ أَبِي أُوَيْسٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ الْحَمِيدِ الْأَعْرَجِ عَنْ عَطَا قَالَ: دَخَلْنَا عَلَى عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ وَ هُوَ عَلِيلٌ بِالطَّائِفِ فِي العِلَّةِ الّتِي تُوُفِّيَ فِيهَا وَ نَحنُ رَهْطٌ ثَلَاثُونَ رَجُلًا مِنْ شُيُوخِ الطَّائِفِ وَ قَدْ ضَعُفَ فَسَلَّمْنَا عَلَيهِ وَ جَلَسْنَا فَقَالَ لِي يَا عَطَا مَنِ الْقَوْمُ قُلْتُ يَا سَيِّدِي هُمْ شُيُوخُ هَذَا الْبَلَدِ مِنْهُمْ عَبدُ اللَّهِ بنُ سَلَمَةَ بْنِ حَضْرَمِيٍّ الطَّائِفِيُّ وَ عُمَارَةُ بْنُ أبِي الْأجْلَحِ وَ ثَابِتُ بْنُ مَالِكٍ فَمَا زِلتُ أعُدُّ لَهُ وَاحِداً بَعدَ وَاحِدٍ ثُمَّ تَقَدَّمُوا إِلَيْهِ فَقَالُوا
ص: 42
يَا ابْنَ عَمِّ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِنَّكَ رَأَيْتَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَمِعْتَ مِنْهُ مَا سَمِعْتَ فَأَخْبِرْنَا عَنِ اخْتِلَافِ هَذِه الْأُمَّةِ فَقُومٌ قَدْ قَدَّمُوا عَلِيّاً عَلَى غَيْرِه وَ قَوْمٌ جَعَلُوه بَعْدَ ثَلَاثَةٍ قَالَفَتَنَفَّسَ ابْنُ عَبَّاسٍ وَ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ هُوَ الْإِمَامُ وَ الْخَلِيفَةُ مِنْ بَعْدِي فَمَنْ تَمَسَّكَ بِهِ فَازَ وَ نَجَی وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنهُ ضَلَّ وَ غَوَى بَلَى يُكَفِّنُنِي وَ يُغَسِّلُنِي وَ يَقْضِي دَيْنِي وَ أَبُو سِبْطَيَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وَ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ تَخْرُجُ الْأئِمَّةُ التِّسْعَةُ وَ مِنَّا مَهْدِيُّ هَذِه الأُمَّةِ فَقَالَ لَهُ عَبْدُ اللّهِ بْنُ سَلَمَةَ الْحَضْرَمِيُّ يَا ابْنَ عَمِّ رَسُولِ اللّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَهَلْ كُنْتَ تُعَرِّفُنَا قَبْلَ هَذَا فَقَالَ وَ اللّهِ قَدْ أَدَّيْتُ مَا سَمِعْتُ وَ نَصَحْتُ لَكُمْ وَ لَكِنَّكُمْ «لا تُحِبُّونَ النَّاصِحِينَ»(1) ثُمَّ قَالَ اتَّقُوا اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ تَقِيَّةَ مَنِ اعْتَبَرَ بِهَذَا وَ اتَّقَى فِي وَجَلٍ وَ كَمَّشَ فِي مَهَلٍ وَ رَغِبَ فِي طَلَبٍ وَ رَهِبَ فِي هَرَبٍ وَ اعْمَلُوا لِآخِرَتِكُمْ قَبْلَ حُلُولِ آجَالِكُمْ وَ تَمَسَّكُوا بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى مِنْ عِتْرَةِ نَبِيِّكُمْ فَإِنِّي سَمِعْتُهُ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ مَنْ تَمَسَّكَ بِعِتْرَتِي مِنْ بَعْدِي كَانَ مِنَ الْفَائِزِينَ ثُمَّ بَكَى بُكَاءً شَدِيداً فَقَالَ لَهُ الْقَوْمُ أَتَبْكِي وَ مَكَانُكَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَكَانُكَ فَقَالَ لِي يَا عَطَا إِنَّمَا أَبْكِي لِخَصْلَتَيْنِ هَوْلِ الْمُطَّلَعِ وَ فِرَاقِ الْأَحِبَّةِ ثُمَّ تَفَرَّقَ الْقَوْمُ فَقَالَ لِي يَا عَطَا خُذْ بِيَدِي وَ احْمِلْنِي إِلَى صَحْنِ الدَّارِ ثُمَّ رَفَعَ يَدَيْهِ إِلَى السَّمَاءِ وَ قَالَ اللَّهُمَّ إِنِّي أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِوَلَايةِ الشَّيخِ عَلِيِّ بنِ أَبِي طَالِبٍ(2) عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ فَمَا زَالَ يُكَرِّرُهَا حَتَّى وَقَعَ إِلَى الأَرْضِ فَصَبَرْنَا عَلَيْهِ سَاعَةً ثُمَّ أَقَمْنَاه فَإِذَا هُوَ مَيِّتٌ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَيْهِ.
فهذا عبد الله بن عباس روى عنه سعيد بن جبير و مجاهد و طاوس اليماني و الأصبغ بن نباتة و عطا و لو لا قصدي في إيراد هذه الأخبار الاقتصار و ترك التكرار لأوردت جملة و هذا القدر كفاية للمنصف المتدبر
ص: 43
عطا گوید: به همراه گروهی سی نفره از بزرگان طائف در شهر طائف، به دیدار عبدالله بن عباس رفتیم، در آن مریضی ای که منجر به مرگش شد، درحالی که ضعیف و ناتوان شده بود. پس به وی سلام کرده و نشستیم. پس به من گفت: ای عطا! این جماعت چهکسانی هستند؟ گفتم: سرورم! بزرگان این شهرند: عبدالله بن سلمه بن حصرم طائفی، عمّار بن ابی الاجلح، ثابت بن مالک و همه را یک به یک نام بردم. سپس همگی به وی نزدیک شده و گفتند: ای پسرعموی رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! همانا تو رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ را دیده و از وی، سخن بسیار شنیده ای. پس ما را از اختلاف این اُمّت آگاه کن؛ زیرا گروهی، علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ را بر دیگری مقدّم داشتهاند و گروهی، او را پس از سه [خلیفه] قرار دادهاند.
پس ابن عباس نفس عمیقی کشید و گفت: از رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ شنیدم که میفرمود: علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ با حق و حق با علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ است و او، امام و خلیفه پس از من است. پس هرکس از او پیروی کند، رستگار گشته و نجات یابد و آنکه از او سرپیچی کند، گمراه و سرگشته است. بلکه او مرا غسل میدهد و کفن می کند و بدهیهای مرا پرداخت میکند و او پدر دو نوهی من، حسن و حسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ است و نُه نفر از امامان از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ هستند که مهدی این اُمّت، فقط از ما [اهل بیت] خواهد بود.
پس عبدالله بن سلمه حضرمی گفت: ای پسرعموی رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! پس چرا پیش ازاین، ما را از این موضوع آگاه نکردی؟ پس گفت: به خدا سوگند آنچه را که شنیده بودم، گفتم و نصیحتتان کردم، اما شما نصیحت کنندگان را دوست نمیدارید! سپس گفت: ای بندگان خدا! تقواپیشه کنید آن چنان که موجب عبرت شما شود و از باب ترس از خدا، پارسایی ورزید و در مهلتی که به شما دادهاند، در کار خیر شتاب کنید و در طلب [خشنودی خدا]، مشتاق باشید و فرار شما [از موجبات عذاب الهی] همراه با ترس [از عاقبت امر] باشد. پیش از رسیدن مرگتان برای آخرتتان کارکنید و به ریسمان محکم خاندان پیامبرتان، چنگ زنید؛ پس قطعاً من [از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ] شنیدم که میفرمود: هرکس پس از من به خاندانم تمسّک جوید، از رستگاران خواهد بود. سپس به سختی گریست. پس آن جماعت به وی گفتند: با آن منزلتی که نزد رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ داری،
ص: 44
چرا گریه می کنی؟ پس به من گفت: ای عطا! همانا به دو دلیل گریه می کنم: یکی از بیم خدایی که از همه چیز باخبر است و دیگر، مفارقت کسانی که دوستشان دارم.سپس آن جماعت متفرّق شدند، پس [ابن عباس] به من گفت: ای عطا! دست مرا بگیر و به حیاط خانه ببر. [پس دست او را گرفتم و به حیاط خانه بردم]. سپس دست ها را به سوی آسمان بلند کرده و گفت: خداوندا! همانا من به وسیلۀ محمّد و آل او صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ به تو تقرّب می جویم! خداوندا! همانا من به وسیلۀ ولایتِ بزرگ [ما]، علی بن ابیطالب عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ به تو تقرّب می جویم! پس همچنان این دعا را تکرار می کرد تا اینکه بر زمین افتاد. پس از لحظه ای، او را بلند کردیم، پس ناگهان با تن بی جان او مواجه شدیم. خدایش رحمت کند.
ص: 45
باب ما جاء عن عبد الله بن مسعود عن النبي صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
في النصوص على الأئمة الإثنی عشر عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ
آنچه از عبدالله بن مسعود از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
در مورد امامان دوازده گانه عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ روایت شده است
1- أَخْبَرَنَا أَبُو الْمُفَضَّلِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الشَّيْبَانِيُّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَلِيٍّ مُحَمَّدُ بْنُ زُهَيْرِ بْنِ الْفَضْلِ الْأُبُلِّيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْحُسَيْنِ عُمَرُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ رُسْتُمَ قَالَ حَدَّثَنِي إِبْرَاهِيمُ بْنُ يَسَارٍ الرَّمَادِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي سُفْيَانُ بْنُ عُتْبَةَ عَنْ عَطَا بْنِ السَّائِبِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ: الْأئِمَّةُ بَعْدِي إثْنَی عَشَرَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ التَّاسِعُ مَهْدِيُّهُمْ.
ابن مسعود گوید: شنیدم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ می فرمود: امامان پس از من دوازده نفرند؛ نُه نفر از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ و نهمین نفر، مهدی آنان است.
2- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَلِيٍ أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ عَبْدِ رَبِّهِ قَالَ ابْنُ بَابَوَيْهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو فَرْحَةَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى بْنِ خَلَفِ بْنِ يَزِيدَ الْمَرْوَزِيُّ بِالرَّيِّ فِي رَبِيعٍ الْأَوَّلِ سَنَةَ إثْنَيْ وَ ثَلَاثِمِائَةٍ قَالَ حَدَّثَنَا إِسْحَاقُ بْنُ رَاهَوَيْهِ قَالَ حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ يَحْيَى النَّيْسَابُورِيُّ عَنْ هِشَامِ بْنِ بِلَالٍ قَالَ حَدَّثَنَا هِشَامٌ الدَّسْتُوَانِيُّ عَنْ مُجَالِدٍ عَنْ سَعِيدٍ عَنِ الشَّعْبِيِّ عَنْ مَسْرُوقٍ قَالَ:
ص: 46
كُنَّا عِنْدَ عَبْدِ اللّهِ بْنِ مَسْعُودٍ وَ نَعْرِضُ مَصَاحِفَنَا عَلَيْهِ إِذْ يَقُولُ لَهُ فَتًى شَابٌّ هَلْ عَهِدَ إِلَيْكُمْ نَبِيُّكُمْ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ كَمْ يَكُونُ مِنْ بَعْدَه خَلِيفَةً قَالَ إِنَّكَ مُحْدَثٌ آنِسٌ وَ إِنَّ هَذَا شَيْ ءٌ مَا سَأَلَنِي عَنْهُ أَحَدٌ قَبْلَكَ نَعَمْ عَهِدَ إِلَيْنَا نَبِيُّنَا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَنَّهُ يَكُونُ مِنْ بَعْدَه إثْنَی عَشَرَ خَلِيفَةً بِعَدَدِ نُقْبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ.
مسروق گوید: نزد عبدالله بن مسعود بوديم و مصحفهایمان را به او عرضه میکردیم. در این هنگام جوانى به او گفت: آیا پيغمبرتان از شما عهد گرفته كه بعد از او، چند خليفه باشد؟ عبدالله گفت: تو تازه جوانی و اين پرسش را كسى پيش از تو، از من نپرسیده است. آرى! پيغمبر ما صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، از ما عهده گرفته كه بعد از او، دوازده خليفه به تعداد نقیبان بنی اسرائیل است.
3- حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْقَاسِمِ غِيَاثُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْحَافِظُ قَالَ حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ صَاعِدٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْمُفَضَّلِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عُبَيْدِ بْنِ وَرَّاقٍ الثَّعْلَبِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْغَفَّارِ بْنُ الْحَكَمِ قَالَ حَدَّثَنَا مَنْصُورُ بْنُ أَبِي الْأَسْوَدِ عَنْ مُطْرِقٍ عَنِ الشَّعْبِيِّ قَالَ غِيَاثٌ وَ حَدَّثَنَا إِسْحَاقُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْأَنْمَاطِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا يُوسُفُ بْنُ مُوسَى قَالَ حَدَّثَنَا حَرِيزٌ عَنْ أَشْعَثَ بْنِ سَوَادٍ عَنِ الشَّعْبِيِّ قَالَ غِيَاثٌ وَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْجَوَّانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَيُّوبُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْوَزَّانُ حَدَّثَنَا سَعِيدُ بْنُ مَسْلَمَةَ قَالَ حَدَّثَنَا أَشْعَثُ بْنُ سَوَادٍ عَنِ الشَّعْبِيِّ كُلُّهُمْ قَالُوا عَنْ عَمِّهِ قَيْسِ بْنِ سَعْدٍ قَالَ أَبُو الْقَاسِمِ عَتَّابٌ وَ هَذَا حَدِيثٌ مُطَرِّفٌ قَالَ: بَيْنَا كُنَّا جُلُوساً فِي الْمَسْجِدِ وَ مَعَنَا عَبْدُ اللّهِ بْنُ مَسْعُودٍ فَجَاءَ أَعْرَابِيٌّ فَقَالَ فِيكُمْ عَبْدُاللّهِ بْنُ مَسْعُودٍ قَالَ نَعَمْ أَنَا عَبْدُاللَّهِ بْنُ مَسْعُودٍ فَمَا حَاجَتُكَ قَالَ يَا عَبْدَاللَّهِ أَخْبَرَكُمْ نَبِيُّكُمْ كَمْ يَكُونُ فِيكُمْ مِنْ خَلِيفَةٍ فَقَالَ لَقَدْ سَأَلْتَنِي عَنْ شَي ءٍ مَا سَأَلَنِي عَنْهُ أَحَدٌ مُنذُ قَدِمْتُ الْعِرَاقَ نَعَمْ بِاثْنَی عَشَرَ عِدَّةَ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ.
ابوالقاسم عتّاب گوید: در مسجد نشسته بودیم، درحالی که عبدالله بن مسعود با ما بود. پس يك عرب بيابانى آمد و گفت: عبدالله بن مسعود در ميان شما هست؟ او گفت: آرى من عبدالله بن مسعود هستم! حاجت تو چیست؟ گفت: اى عبدالله! آیا پيغمبرِ شما،
ص: 47
به شما خبر داده كه چند خليفه در ميان شما خواهد بود؟ گفت: چيزى از من پرسيدى كه از وقتى به عراق آمدم كسى از من نپرسيده است. آرى! دوازده [خلیفه] به تعداد نقیبان بنی اسرائیل.
4- وَ قَالَ حَرِيزٌ عَنْ أَشْعَثَ عَنِ ابْنِ مَسْعُودٍ عَنِ النَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ: الْخُلَفَاءُ بَعْدِي إثْنَی عَشَرَ كَعِدَّةِ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ.
ابن مسعود گوید: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: خلفای بعد از من، همانند تعداد نقیبان بنی اسرائیل، دوازده نفرند.
5- أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَارَةَ الثَّقَفِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ عَبْدِ الْجَبَّارِ الْعُطَارِدِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَّانِ الضَّرِيرُ التُّومَنِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ الْأَنْصَارِيُّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الْكَرِيمِ عَنْ يَحْيَى بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ الْحِمَّانِيِّ عَنْ حَبَشِ بْنِ الْمُعْتَمِرِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ: الْأَئِمَّةُ بَعْدِي إثْنَی عَشَرَ كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ.
ابن مسعود گوید: شنیدم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ می فرمود: امامان پس از من دوازده نفرند، همۀ آنها از قریش هستند.
و هذا عبد الله بن مسعود روى عنه السائب و مسروق و قيس بن سعد و حبش بن المعتمر
ص: 48
باب ما جاء عن أبي سعيد الخدري عن النبي صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
في النصوص على الأئمة الإثنی عشر عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ
آنچه از ابوسعید خدری از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
در مورد امامان دوازده گانه عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ روایت شده است
1- أَخْبَرَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدِ بْنِ عَلِيٍّ الْخُزَاعِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ الصَّفْوَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو هَاشِمٍ عُمَرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْمُقْرِي قَالَ حَدَّثَنَا أَسَدُ بْنُ مُؤْمِنٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ حَكِيمٍ الْهُذَلِيُّ عَنْ أَبِي بَكْرٍ الرَّاهِيلِ عَنِ الْحَجَّاجِ بْنِ أَرْطَاةَ عَنْ عَطِيَّةَ الْعَوْفِيِّ عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ لِلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنْتَ الْإِمَامُ ابْنُ الْإِمَامِ وَ أَخُو الْإِمَامِ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِكَ أَئِمَّةٌ أَبْرَارٌ وَ التَّاسِعُ قَائِمُهُمْ.
ابوسعید خدری گوید: شنیدم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ به [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ میفرمود: تو امام پسر امام و برادر امام هستی. نُه نفر از نسل تو، امامان نیکوکار خواهند بود و نهمین نفر، قیام کنندهی آنان است.
2- حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ البرقوي رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا الْقَاضِي أَبُو إِسْمَاعِيلَ جَعْفَرُ بْنُ الْحُسَيْنِ الْبَلْخِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا شَقِيقٌ الْبَلْخِيُّ عَنْ سِمَاكٍ عَنْ زَيْدِ بْنِ أَسْلَمَ عَنْ أَبِي هَارُونَ الْعَبْدِيِّ عَنْ سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ:
ص: 49
أَهْلُ بَيْتِي أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهلِ السَّمَاءِ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَالْأَئِمَّةُ بَعْدَكَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِكَ قَالَ نَعَمْ الْأَئِمَّةُ بَعْدِي إثْنَی عَشَرَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلبِ الْحُسَينِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أُمَنَاءُ مَعْصُومُونَ وَ مِنَّا مَهْدِيُّ هَذِه الْأُمَّةِ ألَا إِنَّهُمْ أهْلُ بَيْتِي وَ عِترَتي مِنْ لَحْمِي وَ دَمِي مَا بَالُ أقْوَامٍ يُؤْذُونَنِي فِيهِمْ لَا أَنَالَهُمُ اللَّهُ شَفَاعَتِي.
ابوسعید خدری گوید: شنیدم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ می فرمود: اهل بیت من، مایه امنیّت برای اهل زمین هستند، همان طور که ستارگان مایۀ امنیت برای اهل آسماناند. عرض شد: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! آیا امامان بعد از شما، از اهل بیت خودتان هستند؟ فرمود: آری! امامان پس از من، دوازده نفرند که نُه نفر از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ هستند، امانتدارانی معصوم هستند و مهدی این اُمّت، فقط از ما [اهل بیت] خواهد بود. آگاه باشید! همانا آن ها اهل بیت من و خاندان من، از گوشت و خون من هستند. عده ای را چه می شود که با آزردن آنان، مرا می آزارند؟ خدا شفاعت مرا نصیبشان نکند!
3- أَخْبَرَنَا أَبُو الْمُفَضَّلِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ زَكَرِيَّا الْعَدَوِيُّ عَنْ سَلَمَةَ بْنِ قَيْسٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ عَبَّاسٍ عَنِ ابْنِ الحَجَّافِ عَنْ عَطِيَّةَ الْعَوْفِيِّ عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ: الْأَئِمَّةُ بَعْدِي إثْنَی عَشَرَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ التَّاسِعُ قَائِمُهُمْ فَطُوبَى لِمَنْ أَحَبَّهُمْ وَ الوَيْلُ لِمَنْ أَبغَضَهُمْ.
ابوسعید خدری گوید: شنیدم که رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ می فرمود: امامان بعد از من دوازده نفرند؛ نُه نفر از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ که نهمین نفر، قیام کنندهی آنان است. پس [بهره مندی از] درخت طوبی، برای کسانی است [یا خوشا به حال کسانی] که دوستشان بدارند و چاه ویل، [منزلگاهی] برای کسانی است که با آنان دشمنی ورزند.
4- وَ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ جَرِيرٍ الطَّبَرِيُّ قِرَاءَةً عَلَيْهِ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى النَّحْلِيُّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُشْهِرٍ عَنْ عَبْدِ الْمَلِكِ بْنِ أَبِي سُلَيْمَانَ عَنْ عَطِيَّةَ عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ لِلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَا حُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنْتَ الْإِمَامُ ابْنُ الْإِمَامِ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِک
ص: 50
أَئِمَّةٌ أَبْرَارٌ تَاسِعُهُمْ قَائِمُهُمْ فَقِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ كَمِ الْأَئِمَّةُ بَعْدَكَ قَالَ إثْنَی عَشَرَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ.
ابوسعید خدری گوید: شنیدم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ به [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ می فرمود: ای حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ! تو امام، پسر امام و برادر امامی و نُه نفر از فرزندان تو، امامان نیکوکردارند و نهمین آنان، قیام کنندهی آنان است. عرض شد: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! بعد از شما، امامان چند نفرند؟ فرمود: دوازده نفر که نُه نفر از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ هستند.
5- حَدَّثَنَا أَبُو عَلِيٍّ أَحْمَدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ السُّلَيْمَانِيُّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَلِيٍّ مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامِ بْنِ سُهَيْلٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو يَعْلَى مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِمْرَانَ الْكُوفِيُّ فِي الرَّحْبَةِ قَالَ حَدَّثَنَا عِمَادُ بْنُ أَبِي حَازِمٍ الْمَدَنِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عِمْرَانُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدِ بْنِ الْمُسَيَّبِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: الْأَئِمَّةُ بَعْدِي إثنَی عَشَرَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ التَّاسِعُ قَائِمُهُمْ ثُمَّ قَالَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لَا يُبْغِضُنَا إِلَّا مُنَافِقٌ.
ابوسعید خدری گوید: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: امامان بعد از من، دوازده نفر هستند؛ نُه نفر از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ و نهمین نفر، قیام کنندهی آنان است. سپس فرمود: با ما جز منافق دشمنی نمیورزد.
6- حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْعَطَّارُ الْكُوفِيُّ بِبَغْدَادَ قَالَ كُنَّا فِي مَجْلِسِ أَبِي بَكْرٍ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى بْنِ مُجَاهِدٍ الْمُقْرِي فَتَذَاكَرُوا الْأَئِمَّةَ فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ حَدَّثَنِي سُلَيْمَانُ بْنُ هِبَةِ اللَّهِ الشَّجَرِيُّ عَنْ يَحْيَى بْنِ أَكْثَمَ عَنْ أَبِي عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْمَسْعُودِيِّ عَنْ كَثِيرٍ النَّوَّاءِ عَنْ عَطِيَّةَ الْعَوْفِيِّ عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ: الْأَئِمَّةُ بَعْدِي إثنَی عَشَرَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ التَّاسِعُ قَائِمُهُمْ.
ابوسعید خدری گوید: شنیدم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ می فرمود: امامان پس از من، دوازده نفر هستند؛ نُه نفر از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ و نهمین نفر، قیام کنندهی آنان است.
ص: 51
7- حَدَّثَنِي عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنِي الْحُسَيْنُ بْنُ أَحْمَدَ قَالَ حَدَّثَنَا هَارُونُ بْنُ عَبْدِ الْحَمِيدِ فِي دَارِ القَطِينِ عَنْ أَبِيهِ عَبْدِ الْحَمِيدِ قَالَ حَدَّثَنَا صَالِحُ بْنُ أَبِي الْأَسْوَدِ عَنِ الْأَعْمَشِ عَنْ عَطِيَّةَ عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ: الْأَئِمَّةُ بَعْدِي إثْنَی عَشَرَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ تَاسِعُهُمْ قَائِمُهُمْ.
ابوسعید خدری گوید: شنیدم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ می فرمود: امامان پس از من، دوازده نفر هستند؛ نُه نفر از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ و نهمین نفر، قیام کنندهی آنان است.
8- حَدَّثَنَا أَبُوالْحُسَيْنِ مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ التَّمِيمِيُّ الْمَعْرُوفُ بِابْنِ النَّجَّارِ الْكُوفِيِّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحُسَيْنِ الْعَلَوِيُ الزَّبِينِيُّ بِالْكُوفَةِ قَالَ حَدَّثَنَا سُفْيَانُ الثَّوْرِيُّ عَنْ مُوسَى بْنِ عُبَيْدَةَ عَنْ أَيَاسِ بْنِ سَلَمَةَ بْنِ الْأَكْوَعِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا سَعِيدٍ الْخُدْرِيَّ يَقُولُ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ: الْخُلَفَاءُ بَعْدِي إثْنَی عَشَرَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ التَّاسِعُ مَهْدِيُّهُمْ فَطُوبَى لِمُحِبِّيهِمْ وَ الْوَيْلُ لِمُبْغِضِيهِمْ.
ابوسعید خدری گوید: شنیدم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ می فرمود: جانشینان بعد از من، دوازده نفر هستند؛ نُه نفر از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ و نهمین نفر، مهدی آنان است. پس [بهره مندی از] درخت طوبی، برای دوستداران آنان است و چاه ویل، [منزلگاهی] برای دشمنان آنان است.
9- حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مَنْدَةَ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ هَارُونُ بْنِ مُوسَى رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ غِيَاثِ الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ أَبِي حَازِمٍ الْمَدَنِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عِمْرَانُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدِ بْنِ الْمُسَيَّبِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ قَالَ: صَلَّى بِنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ صَلَاةَ الْأُولَى ثُمَ أَقْبَلَ بِوَجْهِهِ الْكَرِيمِ عَلَيْنَا فَقَالَ مَعَاشِرَ أَصْحَابِي إِنَّ مَثَلَ أَهْلِ بَيْتِي فِيكُمْ مَثَلُ سَفِينَةِ نُوحٍ وَ بَابُ حِطَّةٍ فِي بَنِي إِسرَائِيلَ فَتَمَسَّكُوا بِأهلِ بَيْتِي بَعدِي وَ الأَئِمَّةِ الرَّاشِدِينَ مِن ذُرِّيَّتِي فَإِنَّكُمْ لَن تَضِلُّوا أَبَداً فَقِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ كَمِ الْأَئِمَّةُ بَعْدَكَ فَقَالَ إثْنَی عَشَرَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي أَوْ قَالَ مِنْ عِتْرَتِي.
ص: 52
ابوسعید خدری گوید: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ نماز صبح را با ما اقامه فرمود، سپس کریمانه و با گشاده رویی به ما رو کرد و فرمود: ای جماعت صحابه من! همانا مَثَل اهل بیت من در میان شما، همانند کشتی نوح و باب حطّه در بنی اسرائیل است. پس بعد از من، به اهل بیت من و امامان هدایت شده از فرزندان من، تمسّک جویید، پس [در این صورت] حقیقتاً هیچ گاه گمراه نخواهید شد. پس عرض شد: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! پس از شما، امامان چند نفرند؟ فرمود: دوازده نفر از اهل بیت من، یا فرمود: از خاندان من.
10- حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ الصَّفْوَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا فَيْضُ بْنُ الْمُفَضَّلِ الْحَلَبِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي مِسْعَرُ بْنُ كِدَامٍ عَنْ سَلَمَةَ بْنِ كُهَيْلٍ عَنْ أَبِي الصِّدِّيقِ النَّاجِي عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ: الْأَئِمَّةُ بَعْدِي إثْنَی عَشَرَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ الْمَهْدِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مِنْهُمْ وَ
هَذَا أَبُو سَعِيدٍ الْخُدْرِيُّ رَوَى عَنْهُ عَطِيَّةُ الْعَوْفِيُّ وَ أَبُو هَارُونَ الْعَبْدِيُّ وَ سَعِيدُ بْنُ الْمُسَيَّبِ وَ سَلَمَةُ بْنُ الْأَكْوَعِ وَ أَبُو الصِّدِّيقِ النَّاجِي.
ابوسعید خدری گوید: شنیدم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ می فرمود: امامان بعد از من، دوازده نفر هستند؛ نُه نفر از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ و مهدی عَلَيْهِ السَّلاَمُ از آنان است.
ص: 53
باب ما جاء عن أبي ذر الغفاري عن النبی صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
في النصوص على الأئمة الإثنی عشر عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ
آنچه از ابوذر غفاری از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
در مورد امامان دوازده گانه عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ روایت شده است
1- حَدَّثَنَا أَبُو الْمُفَضَّلِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الشَّيْبَانِيُّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ رِيَاحٍ الْأَشْجَعِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ غَالِبِ بْنِ الْحَارِثِ قَالَ حَدَّثَنَا إِسْمَاعِيلُ بْنُ عَمْرٍو الْبَجَلِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْكَرِيمِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ عَنْ أَبِي الْحَرْثِ عَنْ أَبِي ذَرٍّ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ: مَنْ أَحَبَّنِي وَ أَهْلَ بَيْتِي كُنَّا نَحْنُ وَ هُوَ كَهَاتَيْنِ وَ أَشَارَ بِالسَّبَّابَةِ وَ الْوُسْطَى ثُمَّ قَالَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَخِي خَيْرُ الْأَوْصِيَاءِ وَ سِبْطَايَ خَيْرُ الْأَسْبَاطِ وَ سَوْفَ يُخْرِجُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَئِمَّةً أَبْرَاراً وَ مِنَّا مَهْدِيُّ هَذِه الْأُمَّةِ قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ كَمِ الْأَئِمَّةُ بَعْدَكَ قَالَ عَدَدَ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ.
ابوذر غفاری گوید: شنیدم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ می فرمود: هرکس من و اهل بیت مرا دوست بدارد، ما و او چنین خواهیم بود -و به دو انگشت سبابه و میانی اشاره نمود- سپس فرمود: برادرم، بهترین اوصیاست و دو نوهی من، بهترین نوادگان و خداوند پربرکت و بلندمرتبه از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ امامانی نیکوکردار به دنیا خواهد آورد
ص: 54
و مهدی این اُمّت، فقط از ما [اهل بیت] خواهد بود. عرض کردم: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! امامانِ بعد از شما چه نفرند؟ فرمود: به تعداد نقیبان بنی اسرائیل.
2- حَدَّثَنَا الْقَاضِي أَبُو الْفَرَجِ الْمُعَافَى بْنُ زَكَرِيَّا الْبَغْدَادِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامِ بْنِ سُهَيْلٍ الْكَاتِبُ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ مُعَافًى السَّلْمَاسِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَامِرٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ زَاهِرٍ عَنْ عَبْدِ القُدُّوسِ عَنِ الْأَعْمَشِ عَنْ حَنَشِ بْنِ الْمُعْتَمِرِ قَالَ قَالَ أَبُو ذَرٍّ الْغِفَارِيُّ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَيْهِ: دَخَلْتُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي مَرَضِهِ الَّذِي تُوُفِّيَ فِيهِ فَقَالَ يَا أَبَاذَرٍّ ايتِنِي بِابْنَتِي فَاطِمَةَ عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ قَالَ فَقُمْتُ وَ دَخَلْتُ عَلَيْهَا وَ قُلْتُ يَا سَيِّدَةَ النِّسْوَانِ أَجِيبِي أَبَاكِ قَالَ فَلَبِسَتْ جِلْبَابَهَا وَ اتَّزَرَتْ وَ خَرَجَتْ حَتَّى دَخَلَتْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَلَمَّا رَأَتْ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ انْكَبَّتْ عَلَيْهِ وَ بَكَتْ وَ بَكَى رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لِبُكَائِهَا وَ ضَمَّهَا إِلَيْهِ ثُمَّ قَالَ يَا فَاطِمَةُ عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ لَا تَبْكِيِنَّ فِدَاكِ أَبُوكِ فَأَنْتِ أَوَّلُ مَنْ تَلْحَقِينَ بِي مَظْلُومَةً مَغْصُوبَةً وَ سَوْفَ يَظْهَرُ بَعْدِي حَسِيكَةُ النِّفَاقِ وَ سَمَلَ جِلْبَابُ الدِّينِ وَ أَنْتِ أَوَّلُ مَنْ يَرِدُ عَلَيَّ الْحَوْضَ قَالَتْ يَا أَبَهْ أَيْنَ أَلْقَاكَ قَالَ تَلْقَيْنِي عِنْدَ الْحَوْضِ وَ أَنَا أَسْقِي شِيعَتَكِ وَ مُحِبِّيكِ وَ أَطْرُدُ أَعْدَاءَكِ وَ مُبْغِضِيكِ قَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَإِنْ لَمْ أَلْقَكَ عِنْدَ الْحَوْضِ قَالَ تَلْقَيْنِي عِنْدَ الْمِيزَانِ قَالَتْ يَا أَبَهْ وَ إِنْ لَمْ أَلْقَكَ عِنْدَ الْمِيزَانِ قَالَ تَلْقَيْنِي عِنْدَ الصِّرَاطِ وَ أنَا أَقُولُ سَلِّمْ سَلِّمْ شِيعَةَ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ أَبُوذَرٍّ فَسَكَنَ قَلْبُهَا ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَيَّ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ يَا أَبَا ذَرٍّ إنَّهَا بَضْعَةٌ مِنِّي فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِي أَلَا إنَّهَا سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ وَ بَعْلَهَا سَيِّدُ الْوَصِيِّينَ وَ ابْنَيْهَا الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ إِنَّهُمَا إِمَامَانِ إِنْ قَامَا أَوْ قَعَدَا وَ أَبُوهُمَا خَيْرٌ مِنْهُمَا وَ سَوْفَ يَخْرُجُ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ تِسْعَةٌ مِنَ الْأَئِمَّةِ مَعْصُومُونَ قَوَّامُونَ بِالْقِسْطِ وَ مِنَّا مَهْدِيُّ هَذِه الْأُمَّةِ قَالَ قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَكَمِ الْأَئِمَّةُ بَعْدَكَ قَالَ عَدَدَ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ.
ابوذر غفاری گوید: به زیارت رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ در آن مریضی ای که منجر به رحلتشان شد، مشرّف شدم. ایشان فرمود: ای ابوذر! دخترم فاطمه عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ را نزد من بیاور. میگوید: پس برخاسته و نزد ایشان رفته و گفتم: ای سرور زنان! دعوت پدرتان را اجابت کنید.
ص: 55
پس ایشان (حضرت فاطمه عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ) چادربه سر نمود و حجابش را کامل نمود [و با همین پوشیدگی کامل] خارج شد تا به زیارت رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وارد شدند. پس زمانی که چشمش به رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ افتاد، زانوهای مبارکش سست شد و گریست و رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ از گریۀ او به گریه افتاد و وی را در آغوش گرفت. سپس فرمود: ای فاطمه عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ! پدرت فدایت شود، گریه مکن! پس تو اولین کسی هستی که به من ملحق می شوی، درحالی که مظلوم واقع شده و حقت غصب گشته است و پس از من، کینه توزی و نفاق آشکار خواهد گشت و رونق و زیور دین، از بین برود. تو اولین نفری هستی که نزد حوض بر من وارد می شود. [حضرت زهرا عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ] عرض کرد: پدر جان! کجا شمارا ملاقات خواهم کرد؟ فرمود: در نزد حوض کوثر مرا ملاقات میکنی؛ درحالی که مشغول سیراب کردن شیعیان و دوستداران تو و دور کردن دشمنان و کینه ورزان به تو هستم. عرض کرد: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! پس اگر تو را در نزد حوض ملاقات نکنم [کجا ملاقات کنم]؟ فرمود: مرا نزد میزان ملاقات میکنی. عرض کرد: ای پدر جان! پس اگر تو را در کنار میزان ملاقات نکردم [کجا ملاقات کنم]؟ فرمود: مرا در کنار صراط ملاقات میکنی، درحالی که می گویم: خداوندا! شیعه علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ را به سلامت [از صراط] بگذران! ابوذر گوید: پس دل او (فاطمه عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ) آرام گرفت. آنگاه رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ رو به من کرد، پس فرمود: ای ابوذر! همانا او جزئی از وجود من است، پس هرکس او را بیازارد، مرا آزرده است. آگاه باش! همانا او سرور زنان عالم است و همسرش، سرور اوصیاء و دو پسرش حسن و حسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ، دو سرور جوانان اهل بهشتاند و آن دو امام اند، چه قیام کنند چه دست از قیام بکشند و پدرشان از آن دو، بهتر است و از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ، نُه امام معصوم به پا دارندگان عدل و داد، خواهند بود و مهدی این اُمّت، فقط از ما [اهل بیت] خواهد بود. ابوذر گوید: عرض کردم: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! امامان پس از شما چه تعدادند؟ فرمود: به تعداد نقیبان بنی اسرائیل.
ص: 56
3- حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مَنْدَةَ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ هَارُونُ بْنُ مُوسَى قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ سَالِمِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْأَزْدِيُّ عَنِ الْحَسَنِ أَبِي جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ زَيْدٍ عَنْ سَعِيدِ بْنِ الْمُسَيَّبِ عَنْ أَبِي ذَرٍّ الْغِفَارِيِّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: الْأَئِمَّةُ بَعْدِي إثْنَی عَشَرَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلبِ الحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ تَاسِعُهُمْ قَائِمُهُمْ ألَا إِنَّ مَثَلَهُمْ فِيكُمْ مَثَلُ سَفِينَةِ نُوحٍ مَن رَكِبَهَا نَجَی وَ مَن تَخَلَّفَ عَنهَا هَلَكَ وَ مَثَلُ بَابِ حِطَّةٍ فِي بَنِي إِسرَائِيلَ.
ابوذر غفاری گوید: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: امامان بعد از من، دوازده نفر هستند؛ نُه نفر از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ و نهمین آن ها، قیام کنندهی آنان است. آگاه باشید! همانا مَثَل آنان در میان شما مانند کشتی نوح است که هرکس سوار آن شد، نجات یافت و هرکه از آن سرپیچی کرد، هلاک شد و [مَثَل آنان] مانند باب حطّه در میان بنی اسرائیل است.
4- وَ بِإِسْنَادِهِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: لَا يَزَالُ الدُّعَاءُ مَحْجُوباً حَتَّى يُصَلَّى عَلَيَّ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِي عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ.
ابوذر غفاری گوید: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: دعا پیوسته محجوب است [اجابت نمیشود] تا بر من و بر اهل بیت من عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ، صلوات فرستاده شود.
ص: 57
باب ما جاء عن سلمان الفارسي عن رسول الله صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
في النصوص على الأئمة الإثنی عشر عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ
آنچه از سلمان فارسی از رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
در مورد امامان دوازده گانه عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ روایت شده است
1- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُطَّلِبِ وَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَبَّاسٍ الْجَوْهَرِيُّ جَمِيعاً قَالا حَدَّثَنَا لَاحِقٌ الْيَمَانِيُّ عَنْ إِدْرِيسَ بْنِ زِيَادٍ لوى قَالَ حَدَّثَنَا إِسْرَائِيلُ بْنُ يُونُسَ بْنِ أَبِي إِسْحَاقَ السَّبِيعِيُّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ الزُّبَيْرِ عَنِ الْقَاسِمِ عَنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِيِّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ: خَطَبَنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنِّي رَاحِلٌ عَنْ قَرِيبٍ وَ مُنْطَلِقٌ إِلَى الْمَغِيبِ أُوصِيكُمْ فِي عِتْرَتي خَيْراً وَ إِيَّاكُمْ وَ الْبِدَعَ فَإِنَّ كُلَّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ وَ الضَّلَالَةُ وَ أَهْلُهَا فِي النَّارِ مَعَاشِرَ النَّاسِ مَنِ افْتَقَدَ الشَّمْسَ فَلْيَتَمَسَّكْ بِالْقَمَرِ وَ مَنِ افْتَقَدَ الْقَمَرَ فَلْيَتَمَسَّكْ بِالْفَرْقَدَيْنِ فَإِذَا فَقَدْتُمُ الْفَرْقَدَيْنِ فَتَمَسَّكُوا بِالنُّجُومِ الزَّاهِرَةِ بَعْدِي أَقُولُ قَوْلي هَذَا وَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ لي وَ لَكُمْ قَالَ فَلَمَّا نَزَلَ عَنِ الْمِنْبَرِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ تَبِعْتُهُ حَتَّى دَخَلَ بَيْتَ عَائِشَةَ فَدَخَلْتُ إِلَيْهِ وَ قُلْتُ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ سَمِعْتُكَ تَقُولُ «إِذَا افْتَقَدْتُمُ الشَّمْسَ فَتَمَسَّكُوا بِالْقَمَرِ وَ إِذَا افْتَقَدْتُمُ الْقَمَرَ فَتَمَسَّكُوا بِالْفَرْقَدَيْنِ وَ إِذَا افْتَقَدْتُمُ الْفَرْقَدَيْنِ فَتَمَسَّكُوا بِالنُّجُوم الزَّاهِرَةِ» فَمَا الشَّمْسُ وَ مَا الْقَمَرُ وَ مَا الفَرْقَدَانِ
ص: 58
وَ مَا النُّجُومُ الزَّاهِرَةُ فَقَالَ أَنَا الشَّمْسُ وَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ الْقَمَرُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ الفَرْقَدَانِ فَإِذَا افْتَقَدْتُمُوني فَتَمَسَّكُوا بِعَلِيٍّ بَعْدِي وَ إِذَا افْتَقَدْتُمُوه فَتَمَسَّكُوا بِالْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وَ أَمَّا النُّجُومُ الزَّاهِرَةُ فَهُمُ الْأَئِمَّةُ التِّسْعَةُ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ تَاسِعُهُمْ مَهْدِيُّهُمْ ثُمَّ قَالَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِنَّهُمْ هُمُ الْأَوْصِيَاءُ وَ الْخُلَفَاءُ بَعْدِي أَئِمَّةٌ أَبْرَارٌ عَدَدَ أَسْبَاطِ يَعْقُوبَ وَ حَوَارِيِّ عِيسَى قُلْتُ فَسَمِّهِمْ لِي يَا رَسُولَ اللّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ أَوَّلُهُمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وَ بَعْدَه سِبْطَايَ وَ بَعْدَهُمَا عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ زَيْنُ العَابِدِينَ وَ بَعْدَه مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ بَاقِرُ عِلمِ النَّبِيِّينَ وَ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وَ ابْنُهُ الكَاظِمُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ سَمِيُّ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ وَ الَّذِي يُقتَلُ بِأَرْضِ الغُرْبَةِ ابْنُهُ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ثُمَّ ابْنُهُ مُحَمَّدٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ الصَّادِقَانِ عَلِيٌّ وَ الْحَسَنُ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وَ الْحُجَّةُ الْقَائِمُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ الْمُنْتَظَرُ فِي غَيْبَتِهِ فَإِنَّهُمْ عِتْرَتي مِنْ دَمِي وَ لَحْمِي عِلْمُهُمْ عِلْمِي وَ حُكْمُهُمْ حُكْمِي مَنْ آذَاني فِيهِمْ فَلَا أَنَالَهُ اللَّهُ شَفَاعَتِي.
سلمان فارسی -که رضایت الهی شامل حالش باد- گوید: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ در خطبه ای که برای ما ایراد نمود، فرمود: ای گروه مردم! همانا من به زودی از میان شما خواهم رفت و به عالم غیب رهسپار خواهم شد؛ شمارا درباره خاندانم، سفارش به خیر می کنم و از بدعت گذاری بر حذر باشید که هر بدعتی، ضلالت و گمراهی است و هر ضلالتی و صاحب آن، در آتشاند. ای گروه مردم! هر که خورشید را از دست داد، پس نا گریز به ماه تمسّک جوید و هر که ماه را از دست داد، پس نا گریز به فرقدان (دوستاره جداناپذیر) تمسّک جوید، پس زمانی که فرقدان را از دست دادید، پس نا گریز به ستارگان درخشان بعد از من تمسّک جویید؛ این سخنم را می گویم و از خدا برای خود و شما، طلب بخشایش دارم. [سلمان] گوید: پس زمانی که حضرت از منبر پایین آمد، دنبالش رفتم تا اینکه به خانه عایشه رفت. پس نزد وی رفته و عرض کردم: پدر و مادرم فدایت ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! شنیدم که فرمودید: «زمانی که خورشید را از دست دادید، پس به ماه تمسّک جویید و زمانی که ماه را از دست دادید، پس به فرقدان تمسّک جوید و زمانی که فرقدان را از
ص: 59
دست دادید، به ستارگان درخشان تمسّک جویید». پس خورشید و ماه و فرقدان و ستاره های درخشان چه کسانی هستند؟ فرمود: من، خورشید هستم و علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ، ماه است و فرقدان، حسن و حسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ هستند؛ پس زمانی که مرا از دست دادید، پس از من، به علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ تمسّک جوئید؛ پس زمانی که او (علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ) را از دست دادید، پس به حسن و حسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ تمسّک جوئید و اما ستارگان درخشان، پس آن ها امامان نُه گانه ای هستند که از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ هستند که نهمین آن ها، مهدی آنان است. سپس فرمود: همانا آن ها اوصیاء و خلفای پس از من هستند، امامانی نیکوکار، به تعداد نوادگان یعقوب و حواریون عیسی. عرض کردم: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! پس آنان را برای من نام ببرید. فرمود: نخستین آن ها علی بن ابیطالب عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ است و بعد از او، دو نوهی من و بعداز آن دو، علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ زینت عبادت کنندگان و پس از او، محمّد بن علی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ شکافنده علم پیامبران و [پس از او]، صادق جعفر بن محمّد عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ و [پس از او]، پسرش کاظم عَلَيْهِ السَّلاَمُ همنام موسی بن عمران و [پس از او] پسرش علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ، آنکه در دیار غربت کشته می شود. سپس پسرش محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ و دو امام راست گو، علی و حسن عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ و حجّت قائم عَلَيْهِ السَّلاَمُ که در غیبتش، انتظار [ظهورش را] می کشند. پس همانا آنان خاندان من، از خون و گوشت من هستند؛ علمشان علم من و حُکمشان، حُکم من است. کسی که مرا با آزردن آن ها بیازارد، پس خداوند شفاعت مرا نصیبش نکند.
2- أَخْبَرَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْبَرْمَكِيُّ ابْنِ سَعِيدٍ الْخُزَاعِيِّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْحُسَيْنِ مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْكُوفِيُّ الْأَسَدِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا إِسْمَاعِيلُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْبَرْمَكِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ النَّخَعِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا شُعَيْبُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ التَّمِيمِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا سَيْفُ بْنُ عَمِيرَةَ عَنْ أَبَانِ بْنِ إِسْحَاقَ الْأَسَدِيِّ عَنِ الصَّبَّاحِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي حَازِمٍ عَنْ سَلْمَانَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: الْأَئِمَّةُ بَعْدِي إثْنَی عَشَرَ عَدَدَ شُهُورِ الْحَوْلِ وَ مِنَّا مَهْدِيُّ هَذِه الْأُمَّةِ لَهُ هَيْبَةُ مُوسَى وَ بَهَاءُ عِيسَى وَ حُكْمُ دَاوُدَ وَ صَبْرُ أَيُّوبَ.
قال الشيخ أبو عبد الله و هذا غريب قوله عدد شهور الحول
ص: 60
سلمان فارسی گوید: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: امامان پس از من دوازده نفرند، به تعداد ماه های سال و مهدی این اُمّت، فقط از ما [اهل بیت] خواهد بود. برای او هیبت موسی و شکوه عیسی و حکم داود و صبر ایوب است.
شیخ ابوعبدالله گوید: عبارت «عدد شهور الحول»، (به تعداد ماه های سال) سخنی است غریب.
3- حَدَّثَنَا أَبُو الْمُفَضَّلِ قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ أَبُو الْقَاسِمِ الْعَلَوِيُّ الرُّويَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي عُبَيْدُ اللَّهِ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ نَهِيكٍ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عِصَامٍ السَّمِينُ عَنْ أَبِيهِ وَ عَمِّهِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ مَسْعُودٍ الْعَبْدِيِّ عَنْ عُلَيْمٍ الْأَزْدِيِّ عَنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِيِّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: الْأَئِمَّةُ بَعْدِي إثْنَی عَشَرَ ثُمَّ قَالَ كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ ثُمَّ يَخْرُجُ قَائِمُنَا فَيَشْفِي «صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ»(1)
أَلَا إِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْكُمْ فَلَا تُعَلِّمُوهُمْ أَلَا إِنَّهُمْ عِتْرَتي مِنْ لَحْمِي وَ دَمِي مَا بَالُ أَقْوَامٍ يُؤْذُونَنِي فِيهِمْ لَا أَنَالَهُمُ اللّهُ شَفَاعَتِي.
سلمان فارسی گوید: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: امامان پس از من دوازده نفرند. سپس فرمود: همۀ آنها از قریشاند. پس از مدّتی قائم ما خروج خواهد کرد و دل های گروه مؤمنان را شفا و تسکین میبخشد. آگاه باشید! همانا آنان از شما داناترند، پس به دنبال تعلیم دادن به آن ها نباشید. آگاه باشید! همانا آنان خاندان من، از گوشت و خون من هستند. عده ای را چه می شود که با آزردن آنان مرا می آزارند؟ خدا شفاعت مرا نصیبشان نکند!
4- حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنَا هَارُونُ بْنُ مُوسَى رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَامِرِ بْنِ السَّائِبِ الثَّقَفِيُّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِيِّ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَيْهِ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ عِنْدَه الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ يَتَغَدَّيَانِ وَ النَّبِيُّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَضَعُ اللُّقْمَةَ تَارَةً فِي فَمِ الْحَسَنِ وَ تَارَةً فِي فَمِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَلَمَّا فَرَغَ مِنَ الطَّعَامِ أَخَذَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ الْحَسَنَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَلَى عَاتِقِهِ وَ الْحُسَيْنَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَلَى فَخِذِه ثُمَّ قَالَ يَا سَلْمَانُ! أَ تُحِبُّهُمْ قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ كَيْفَ لَا أُحِبُّهُمْ وَ مَكَانُهُمْ مِنْكَ مَكَانُهُمْ قَالَ
ص: 61
يَا سَلْمَانُ مَنْ أَحَبَّهُمْ فَقَدْ أَحَبَّنِي وَ مَنْ أَحَبَّنِي فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ ثُمَّ وَضَعَ يَدَه عَلَى كَتِفِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ إِنَّهُ الْإِمَامُ ابْنُ الْإِمَامِ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِهُ أَئِمَّةٌ أَبْرَارٌ أُمَنَاءُ مَعْصُومُونَ وَ التَّاسِعُ قَائِمُهُمْ.
سلمان فارسی -که رحمت الهی شامل حالش باد- گوید: به زیارت رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مشرّف شدم درحالی که که حسن و حسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ مشغول غذا خوردن بودند و پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ گاهی لقمه ای در دهان حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ می گذاشت و گاه، لقمه ای را در دهان حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ قرار می داد و چون از غذا خوردن فارغ شدند، رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ را روی دوش خود و حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ را روی زانوی خود قرار داد. سپس فرمود: ای سلمان! آیا دوستشان داری؟ عرض کردم: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! با این جایگاهی که نزد شما دارند، چگونه دوستشان نداشته باشم؟! فرمود: ای سلمان! هرکس دوستشان بدارد، مرا دوست داشته است و هرکس مرا دوست بدارد، خدا را دوست داشته است. سپس دست خود را روی دوش حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ قرار داده و فرمود: این امام پسر امام است. نُه نفر از نسل او امامانی درستکار، امانتدارانی معصوم هستند و نُهمین نفر، قیام کنندهی آنان است.
5- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعِيدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا يَعْقُوبُ بْنُ يَزِيدَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبَانِ بْنِ خَلَفٍ عَنْ سُلَيْمِ بْنِ قَيْسٍ الْهِلَالِيِّ عَنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِيِّ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَيْهِ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ إِذَا الْحُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَلَى فَخِذِه وَ هُوَ يُقَبِّلُ جَبِينَهُ وَ يَلْثِمُ فَاه وَ يَقُولُ أَنْتَ سَيِّدٌ ابْنُ السَّيِّدِ أَنْتَ إِمَامٌ ابْنُ إِمَامٍ أَبُو الْأَئِمَّةِ أَنْتَ حُجَّةٌ ابْنُ حُجَّةٍ أَبُو حُجَجٍ تِسْعَةٍ مِنْ صُلْبِكَ تَاسِعُهُمْ قَائِمُهُمْ.
سلمان فارسی -که رحمت الهی شامل حالش باد- گوید: به زیارت رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مشرّف شدم درحالی که حسين عَلَيْهِ السَّلاَمُ روى زانوی ایشان بود و ایشان، پیشانی و دهان وى را مى بوسيد و مى فرمود: تو آقا پسر آقا هستى، تو امام پسر امام هستى، تو پدر امامان هستى،
ص: 62
تو حجت پسر حجت هستى؛ پدر حجت های نُه گانه از نسل خود هستى كه نهمين آنان، قیام کنندهی آنان است.
6- عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الْبَزَوْفَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَامِرٍ الْكُوفِيُّ بِالْكُوفَةِ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ مَسْرُوقٍ الْهِنْدِيُّ عَنْ خَالِدِ بْنِ إِلْيَاسَ عَنْ صَالِحِ بْنِ أَبِي حَنَانٍ عَنِ الصَّبَّاحِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِي حَازِمٍ عَنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِيِّ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَيْهِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: الْأئِمَّةُ مِنْ بَعْدِي بِعَدَدِ نُقْبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ كَانُوا إثنَی عَشَرَ ثُمَّ وَضَعَ يَدَه عَلَى صُلبِ الحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُوَ قَالَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِهِ وَ التَّاسِعُ مَهْدِيُّهُمْ يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً فَالْوَيْلُ لِمُبْغِضِيهِمْ وَ هَذَا سَلْمَانُ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَيْهِ رَوَى عَنْهُ سُلَيْمُ بْنُ قَيْسٍ الْهِلَالِيُ وَ أَبُو حَازِمٍ وَ السَّائِبُ بْنُ أَبِي أَوْفَى.
سلمان فارسی -که رحمت الهی شامل حالش باد- گوید: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: امامان پس از من به تعداد نقیبان بنی اسرائیلاند که دوازده نفر بودند. سپس دست بر کمر حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ گذاشته و فرمود: نُه امام از آن ها از نسل این هستند و نهمین نفر، مهدی آنان است که زمین پر از ظلم و ستم را، سرشار از عدل و داد میفرماید. پس وای بر دشمنان آنان!
ص: 63
باب ما جاء عن جابر بن سمرة عن النبي صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
في النصوص على الأئمة الإثنی عشر عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ
آنچه از جابر بن سمرة از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
در مورد امامان دوازده گانه عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ روایت شده است
1- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ النَّيْسَابُورِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْقَاسِمِ هَارُونُ بْنُ إِسْحَاقَ يَعْنِي الْهَمْدَانِيَّ قَالَ حَدَّثَنِي إِبْرَاهِيمُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ زِيَادِ بْنِ عِلَاقَةَ وَ عَبْدِ الْمَلِكِ بْنِ عُمَيْرِ بْنِ جَابِرِ بْنِ سَمُرَةَ قَالَ: كُنْتُ مَعَ أَبِي عِنْدَ النَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَسَمِعْتُهُ يَقُولُ يَكُونُ بَعْدِي إثنَی عَشَرَ أَمِيراً ثُمَّ أَخْفَى عَلَيَّ فَقُلْتُ لِأبِي مَا الّذِي يُخْفِي رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ قَالَ كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيشٍ.
جابر بن سمرة گوید: به همراه پدرم در حضور پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بودم. پس شنیدم که میفرمود: پس از من، دوازده امیر است. سپس بر من چیزی مخفی ماند. پس به پدرم آنچه را که از رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مخفی گشت، پرسیدم. گفت: فرمود: همۀ آنان از قریش هستند.
2- حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَلِيٍّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ إِسْمَاعِيلَ الكربيُّ الْمَرْوَزِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا سَهْلُ بْنُ عَمَّارٍ النَّيْسَابُورِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عُمَرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ رَزِينٍ قَالَ حَدَّثَنَا سُفْيَانُ عَنْ سَعِيدِ بْنِ عُمَرَ الشَّعْبِيِّ عَنْ جَابِرِ بْنِ سَمُرَةَ قَالَ: جِئْتُ مَعَ أَبِي إِلَى الْمَسْجِدِ
ص: 64
وَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَخْطُبُ فَسَمِعْتُهُ يَقُولُ يَكُونُ مِنْ بَعْدِي إثْنَی عَشَرَ يَعْنِي أَمِيراً ثُمَّ خَفَضَ صَوْتَهُ فَلَمْ أَدْرِ مَا يَقُولُ فَقُلْتُ لِأَبِي مَا قَالَ قَالَ كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ.
جابر بن سمرة گوید: همراه پدرم به مسجد رفتم، درحالی که رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ خطبه مى خواند. پس از ایشان شنيدم كه مى فرمود: پس از من دوازده امير است. سپس صدایش آهسته شد، پس من متوجه نشدم که چه فرمود. پس به پدرم گفتم: چه فرمود؟ گفت: همۀ آنان از قريش هستند.
3- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَلِيٍّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بِالرَّيِّ قَالَ حَدَّثَنَا الْفَضْلُ عَبْدُ الْجَبَّارِ الْمَرْوَزِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ يَعْنِي ابْنَ شَقِيقٍ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ وَافِدٍ قَالَ حَدَّثَنَا سِمَاكُ بْنُ حَرْبٍ عَنْ جَابِرِ بْنِ سَمُرَةَ قَالَ: أَتَيْتُ النَّبِيَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَسَمِعْتُهُ يَقُولُ إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا يَنْقَضِي حَتَّى يَمْلِكَ إثْنَی عَشَرَ خَلِيفَةً وَ قَالَ كَلِمَةً خَفِيفَةً فَقُلْتُ لِأَبِي مَا قَالَ فَقَالَ كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ.
جابر بن سمرة گوید: نزد پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ آمدم، پس شنیدم که ایشان میفرمود: همانا این امر [ولایت و امامت] پایان نپذیرد تا دوازده جانشین، مالک شوند و جمله ای آهسته فرمود [که متوجه نشدم]. پس به پدرم گفتم: چه فرمود؟ پس گفت: همگی آنان از قریش هستند.
4- وَ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْحَاقَ الْقَاضِي قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو يَعْلَى قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ جَعْدٍ قَالَ حَدَّثَنَا زُهَيْرٌ عَنْ زِيَادِ بْنِ حَنْتَمَةَ عَنِ الْأَسْوَدِ الْهَمْدَانِيِّ قَالَ سَمِعْتُ جَابِرَ بْنَ سَمُرَةَ يَقُولُ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ: يَكُونُ بَعْدِي إثْنَی عَشَرَ خَلِيفَةً كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ فَلَمَّا رَجَعَ إِلَى مَنْزِلِهِ أَتَيْتُهُ فِيمَا بَيْنِي وَ بَيْنَهُ فَقُلْتُ ثُمَّ يَكُونُ مَا ذَا قَالَ ثُمَّ يَكُونُ الْفَرَجُ(1) وَ هَذَا جَابِرُ بْنُ سَمُرَةَ رَوَى عَنْهُ زِيَادُ بْنُ عِلَاقَةَ وَ عَبْدُ الْمَلِكِ بْنُ عُمَيْرٍ وَ الشَّعْبِيُّ وَ سِمَاكُ بْنُ حَرْبٍ وَ الْأَسْوَدُ بْنُ سَعِيدٍ الْهَمْدَانِيُ.
ص: 65
جابر بن سمرة گوید شنیدم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ میفرمود: پس از من، دوازده خلیفه است، همۀ آن ها از قریشاند. چون به خانه اش برگشت، نزد وی رفته درحالی که ایشان را -به تنهایی- همراهی کردم، پس عرض کردم: بعد چه می شود؟ فرمود: فرج و گشایش خواهد شد.
ص: 66
باب ما جاء عن جابر بن عبد الله الأنصاري عن رسول الله صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
في النصوص على الأئمة الإثنی عشر عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ
آنچه از جابر بن عبدالله انصاری از رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
در مورد امامان دوازده گانه عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ روایت شده است
1- حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ السَّلْمَانِيُّ وَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الشَّيْبَانِيُّ قَالا حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مَالِكٍ الْفَرَارِيِّ قَالَ حَدَّثَنِي حُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ قَالَ حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ الْحَارِثِ قَالَ حَدَّثَنِي الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ عَنْ يُونُسَ بْنِ ظَبْيَانَ عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ الْجُعْفِيِّ قَالَ سَمِعْتُ جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيَّ يَقُولُ: لَمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى نَبِيِّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ»(1)
قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَدْ عَرَفْنَا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَمَنْ أُولُو الْأَمْرِ مِنْكُمْ الَّذِينَ قَرَنَ اللَّهُ طَاعَتَهُمْ بِطَاعَتِكَ فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ خُلَفَائِي وَ أَئِمَّةُ الْمُسْلِمِينَ بَعْدِي أَوَّلُهُمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ ثُمَّ الْحَسَنُ ثُمَّ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ الْمَعْرُوفُ فِي التَّوْرَاةِ بِالْبَاقِرِ وَ سَتُدْرِكُهُ يَا جَابِرُ فَإِذَا لَقِيتَهُ فَأَقْرِئْهُ مِنِّي السَّلَامَ ثُمَّ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ ثُمَّ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ ثُمَّ
ص: 67
عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ ثُمَّ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ ثُمَّ سَمِيِّي وَ كَنِيِّي حَجَّةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ بَقِيَّتُهُ فِي عِبَادِه ابْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ ذَلِكَ الَّذِي يَفْتَحُ اللَّهُ تَعَالَى ذِكْرُه عَلَى يَدِه مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا ذَلِكَ الَّذِي يَغِيبُ عَنْ شِيعَتِهِ وَ أَوْلِيَائِهِ غَيْبَةً لَا يَثْبُتُ فِيهَا عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ إِلَّا مَنِ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ قَالَ جَابِرٌ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَهَلْ لِشِيعَتِهِ الِانْتِفَاعُ بِهِ فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالنُّبُوَّةِ إِنَّهُمْ لَيَسْتَضِيئُونَ بِنُورِه وَ يَنْتَفِعُونَ بِوَلَايَتِهِ فِي غَيْبَتِهِ كَانْتِفَاعِ النَّاسِ بِالشَّمْسِ إِنْ سَتَرَهَا سَحَابٌ يَا جَابِرُ هَذَا مِنْ مَكْنُونِ سِرِّ اللَّهِ وَ مَخْزُونِ عِلْمِ اللَّهِ فَاكْتُمْهُ إِلَّا عَنْ أَهْلِهِ قَالَ جَابِرُ بْنُ يَزِيدَ فَدَخَلَ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ فَبَيْنَا يُحَدِّثُهُ إِذْ خَرَجَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الْبَاقِرُ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ مِنْ عِنْدِ نِسَائِهِ وَ عَلَى رَأْسِهِ ذُؤَابَةٌ وَ هُوَ غُلَامٌ فَلَمَّا بَصُرَ بِهِ جَابِرٌ ارْتَعَدَتْ فَرَائِصُهُ وَ قَامَتْ كُلُّ شَعْرَةٍ عَلَى جَسَدِه وَ نَظَرَ إِلَيْهِ مَلِيّاً ثُمَّ قَالَ لَهُ يَا غُلَامُ أَقْبِلْ فَأَقْبَلَ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ فَقَالَ جَابِرٌ شَمَائِلُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ ثُمَّ قَامَ فَدَنَا مِنْهُ ثُمَّ قَالَ لَهُ مَا اسْمُكَ يَا غُلَامُ قَالَ مُحَمَّدٌ قَالَ ابْنُ مَنْ قَالَ ابْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ فَقَالَ يَا بُنَيَّ فِدَاكَ نَفْسِي فَأَنْتَ إِذًا الْبَاقِرُ قَالَ نَعَمْ فَأَبْلِغْنِي مَا حَمَّلَكَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ جَابِرٌ يَا مَوْلَايَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بَشَّرَنِي بِالْبَقَاءِ إِلَى أَنْ أَلْقَاكَ وَ قَالَ لِي إِذَا لَقِيتَهُ فَأَقْرِئْهُ مِنِّي السَّلَامَ فَرَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَا مَوْلَايَ يَقْرَأُ عَلَيْكَ السَّلَامَ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَا جَابِرُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ السَّلَامُ مَا قَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ وَ عَلَيْكَ يَا جَابِرُ بِمَا بَلَغَّتَ السَّلَامَ فَكَانَ جَابِرٌ بَعْدَ ذَلِكَ يَخْتَلِفُ إِلَيْهِ وَ يَتَعَلَّمُ مِنْهُ فَسَأَلَهُ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ عَنْ شَيْ ءٍ فَقَالَ جَابِرٌ وَ اللَّهِ لَا دَخَلْتُ فِي نَهْيِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لَقَدْ أَخْبَرَني أَنَّكُمُ الْأَئِمَّةُ الْهُدَاةُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ بَعْدَه وَ أَحْكَمُ النَّاسِ صِغَاراً وَ أَعْلَمُ النَّاسِ كِبَاراً فَقَالَ لَا تُعَلِّمُوهُمْ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْكُمْ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ صَدَقَ جَدِّي صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِنِّي أَعْلَمُ بِمَا سَأَلْتُكَ عَنْهُ وَ اللَّهِ أُوتِيتُ الْحُكْمَ وَ ذَلِكَ بِفَضْلِ اللَّهِ عَلَيْنَا وَ رَحْمَتِهِ لَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ.
جابر بن عبدالله انصاری گوید: چون خدای شکست ناپذیر و صاحب جلالت این آیه را، بر پیامبرش نازل فرمود: «ای کسانی که ایمان آورده اید، خدا و رسول و اولیای امر از خود
ص: 68
را اطاعت کنید»، عرض کردم: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! همانا خدا و رسولش را می شناسیم، پس «اولوالأمر» از شما که خداوند اطاعت آن ها را با اطاعت از شما قرین کرده است، کیستند؟ فرمود: جانشینان من و امامان مسلمانان پس از من هستند؛ نخستین آن ها علی بن ابیطالب عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ، سپس حسن، سپس حسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ، سپس علی بن الحسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ، سپس محمّد بن علی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ که در تورات به باقر شهرت دارد و تو ای جابر! او را درک خواهی کرد؛ پس زمانی که او را دیدی، پس سلام مرا به وی برسان. سپس صادق، جعفر بن محمّد عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ است؛ سپس موسی بن جعفر عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ، سپس علی بن موسی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ، سپس محمّد بن علی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ، سپس علی بن محمّد عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ، سپس حسن بن علی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ و سپس همنام و هم کنیه من حجّت خدا بر روی زمینش و باقیماندهی او در میان بندگانش، فرزند حسن بن علی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ خواهد بود. همان کسی که خداوند بلندمرتبه به دست او، شرق و غرب زمین را فتح میفرماید؛ همان کسی که از چشم شیعیان و دوستدارانش نهان خواهد شد و در زمان غیبتش بر اعتقاد به امامتش ثابت قدم نمیماند مگر کسی که خدا قلبش را برای ایمان آزموده باشد. پس جابر گفت: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! پس آیا [در دوران غیبت او]، شیعیان از وی بهره ای خواهند برد؟ فرمود: قسم به آنکه مرا به نبوت مبعوث فرمود، همانا حقیقتاً شیعیان از وی بهره مند خواهند شد و در غیبت وی به نور ولایتش روشن می گردند همان طور که مردم از نور خورشید بهره می گیرند، اگرچه ابر آن را پوشانده باشد. ای جابر! این سخن سر مخفی خدا و گنجینه علم اوست، پس آن را پوشیده دار مگر از اهلش.
جابر بن یزید [که حدیث را از جابر عبدالله نقل میکند] میگوید: پس جابر بن عبدالله بر علی بن الحسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وارد شد، پس با وی گفتگو می کرد. ناگاه محمّد بن علی الباقر عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ از نزد زنان اهل خانه ایشان، بیرون آمد درحالی که پسربچه ای بود که گیسوی بافته شده ای داشت. چون جابر چشمش به وی افتاد، تمام مفاصلش به لرزه افتاده و تمام موهایش بر بدنش، سیخ شدند. به وی نظر عمیقی افکند، سپس گفت: ای پسر! نزدیک بیا. چون جلو آمد، گفت: برگرد! چون برگشت، جابر گفت: به پروردگار کعبه این شمایل، شمایل رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ است. سپس نزدیک وی ایستاد و گفت: نامت چیست ای پسر؟
ص: 69
فرمود: محمّد. گفت: فرزند چه کسی؟ فرمود: فرزند علی بن الحسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ. پس گفت: پسر عزیزم! جانم فدای تو باد! بدون شک تو باقری؟! فرمود: آری! پیام رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ را به من برسان. جابر عرض کرد: مولای من! همانا رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مرا بشارت داد به زنده ماندن تا اینکه شمارا ملاقات کنم و به من فرمود: وقتی او را زیارت کردی، پس از جانب من، به او سلام برسان؛ پس رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ به شما سلام می رسانَد، ای مولای من! پس ابوجعفر عَلَيْهِ السَّلاَمُ فرمود: ای جابر! سلام بر رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ تا آسمان برافراشته و زمین پابرجاست و سلام بر تو ای جابر که سلام رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ را رساندی. از آن به بعد، جابر پیوسته نزد حضرت رفته و از ایشان کسب علم و دانش میکرد. پس یک بار محمّد بن علی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ از او سؤالی کرد. پس جابر عرض کرد: به خدا سوگند هرگز کاری را نمیکنم که رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ آن را منع کرده باشد. به درستی که حقیقتاً [آن حضرت] به من خبر داده است که شما پس از وی، امامان هدایت کننده از اهل بیت وی هستید که در کودکی حکیم ترین مردم و در بزرگ سالی داناترین ایشان هستید. پس فرمود: چیزی به آنان(اهل بیت) نیاموزید، پس همانا آنان از شما داناترند. پس ابوجعفر عَلَيْهِ السَّلاَمُ فرمود: جدم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ راست گفت؛ همانا من پاسخ سؤالی را که از تو کردم، بهتر از تو می دانم. به خدا سوگند [در کودکی] به من حکمت [که به پیامبران بزرگ خدا پس از آزمایشهای سخت عطا میشود] عطاشده است و این، ناشی از فضل [و لطف] خدا و رحمت او [نسبت به] ما اهل بیت است.
2- حَدَّثَنَا أَبُو الْمُفَضَّلِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُطَّلِبِ الشَّيْبَانِيُّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ أَبُو مُزَاحِمٍ مُوسَى بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ يَحْيَى بْنِ خَاقَانَ الْمُقْرِئُ بِبَغْدَادَ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ الشَّافِعِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ حَمَّادِ بْنِ مَاهَانَ الدَّبَّاغُ أَبُو جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنَا عِيسَى بْنُ إِبْرَاهِيمَ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَارِثُ بْنُ نَبْهَانَ قَالَ حَدَّثَنَا عِيسَى بْنُ يَقْظَانَ عَنْ أَبِي سَعِيدٍ عَنْ مَكْحُولٍ وَ عَنْ وَاثِلَةَ بْنِ الأَسْقَعِ عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ: دَخَلَ جُندَلُ بْنُ جُنَادَةَ الْيَهُودِيُّ مِنْ خَيْبَرَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَخْبِرْنِي عَمَّا لَيْسَ لِلَّهِ وَ عَمَّا لَيْسَ عِنْدَ اللَّهِ وَ عَمَّا لَا يَعْلَمُهُ اللَّهُ فَقَالَ
ص: 70
رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَمَّا مَا لَيْسَ لِلَّهِ فَلَيْسَ لِلَّهِ شَرِيكٌ وَ أَمَّا مَا لَيْسَ عِنْدَ اللَّهِ فَلَيْسَ عِنْدَاللَّهِ ظُلْمٌ لِلْعِبَادِ وَ أَمَّا مَا لَا يَعْلَمُهُ اللَّهُ فَذَلِكَ قَوْلُكُمْ يَا مَعْشَرَ الْيَهُودِ إِنَّهُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَ اللَّهُ لَا يَعْلَمُ لَهُ وَلَداً فَقَالَ جُندَل أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّكَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ حَقّاً ثُمَّ قَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِنِّي رَأَيْتُ الْبَارِحَةَ فِي النَّوْمِ مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ فَقَالَ لِي يَا جُندَل أَسْلِمَ عَلَى يَدِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ اسْتَمْسِكْ بِالْأَوْصِيَاءِ مِنْ بَعْدِه فَقَدْ أَسْلَمْتُ فَرَزَقَنِيَ اللَّهُ ذَلِكَ فَأَخْبِرْنِي بِالْأَوْصِيَاءِ بَعْدَكَ لِأَتَمَسَّكَ بِهِمْ فَقَالَ يَا جُندَل أَوْصِيَائِي مِنْ بَعْدِي بِعَدَدِ نُقْبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِنَّهُمْ كَانُوا إثْنَی عَشَرَ هَكَذَا وَجَدْنَا فِي التَّوْرَاةِ قَالَ نَعَمْ الْأَئِمَّةُ بَعْدِي إثْنَی عَشَرَ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ كُلُّهُمْ فِي زَمَنٍ وَاحِدٍ قَالَ لَا وَ لَكِنَّهُمْ خَلَفٌ بَعْدَ خَلَفٍ فَإِنَّكَ لَا تُدْرِكُ مِنْهُمْ إِلَّا ثَلَاثَةً قَالَ فَسَمِّهِمْ لِي يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ نَعَمْ إِنَّكَ تُدْرِكُ سَيِّدَ الْأَوْصِيَاءِ وَ وَارِثَ الْأَنْبِيَاءِ وَ أَبَا الْأَئِمَّةِ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ بَعْدِي ثُمَّ ابْنَهُ الْحَسَنَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ثُمَّ الْحُسَيْنَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَاسْتَمْسِكْ بِهِمْ مِنْ بَعْدِي وَ لَا يَغُرَّنَّكَ جَهْلُ الْجَاهِلِينَ فَإِذَا كَانَتْ وَقْتُ وِلَادَةِ ابْنِهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ سَيِّدِ الْعَابِدِينَ يَقْضِي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ يَكُونُ آخِرُ زَادِكَ مِنَ الدُّنْيَا شَرْبَةً مِنْ لَبَنٍ تَشْرَبُهُ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ هَكَذَا وَجَدْتُ فِي التَّوْرَاةِ اليا یقطوا شَبَّرَ وَ شُبَيْراً فَلَمْ أَعْرِفْ أَسَامِيَهُمْ فَكَمْ بَعْدَ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مِنَ الْأَوْصِيَاءِ وَ مَا أَسَامِيهِمْ فَقَالَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ الْمَهْدِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مِنْهُمْ فَإِذَا انْقَضَتْ مُدَّةُ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَامَ بِالْأَمْرِ بَعْدَه ابْنُهُ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ يُلَقَّبُ بِزَيْنِ الْعَابِدِينَ فَإِذَا انْقَضَتْ مُدَّةُ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَامَ بِالْأَمْرِ بَعْدَه مُحَمَّدٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنُهُ يُدْعَى بِالْبَاقِرِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَإِذَا انْقَضَتْ مُدَّةُ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَامَ بِالْأَمْرِ بَعْدَه ابْنُهُ جَعْفَرٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يُدْعَى بِالصَّادِقِ فَإِذَا انْقَضَتْ مُدَّةُ جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَامَ بِالْأَمْرِ بَعْدَه ابْنُهُ مُوسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ يُدْعَى بِالْكَاظِمِ ثُمَّ إِذَا انْتَهَتْ مُدَّةُ مُوسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَامَ بِالْأَمْرِ بَعْدَه ابْنُهُ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يُدْعَى بِالرِّضَا فَإِذَا انْقَضَتْ مُدَّةُ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَامَ بِالْأَمْرِ بَعْدَه مُحَمَّدٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنُهُ يُدْعَى بِالزَّكِيِّ فَإِذَا انْقَضَتْ مُدَّةُ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَامَ بِالْأَمْرِ بَعْدَه عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنُهُ يُدْعَى بِالنَّقِيِّ فَإِذَا انْقَضَتْ مُدَّةُ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَامَ بِالْأَمْرِ بَعْدَه الْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنُهُ يُدْعَى بِالْأَمِينِ ثُمَّ يَغِيبُ عَنْهُمْ إِمَامُهُمْ قَالَ يَا
ص: 71
رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ هُوَ الْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَغِيبُ عَنْهُمْ قَالَ لَا وَ لَكِنِ ابْنُهُ الْحُجَّةُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ يَارَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَمَا اسْمُهُ قَالَ لَا يُسَمَّى حَتَّى يُظْهِرَه اللَّهُ قَالَ جُنْدَبٌ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَدْ وَجَدْنَا ذِكْرَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَ قَدْ بَشَّرَنَا مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ بِكَ وَ بِالْأَوْصِيَاءِ بَعْدَكَ مِنْ ذُرِّيَّتِكَ ثُمَّ تَلَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً»(1)
فَقَالَ جندل يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَمَا خَوْفُهُمْ قَالَ يَا جُندَل فِي زَمَنِ كُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ سُلْطَانٌ يَعْتَرِيهِ وَ يُؤْذِيهِ فَإِذَا عَجَّلَ اللَّهُ خُرُوجَ قَائِمِنَا يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً ثُمَّ قَالَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ طُوبَى لِلصَّابِرِينَ فِي غَيْبَتِهِ طُوبَى لِلْمُتَّقِينَ عَلَى مَحَجَّتِهِمْ أُولَئِكَ وَصَفَهُمْ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ وَ قَالَ «الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ»(2)
وَ قَالَ «أُولئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»(3)
قَالَ ابْنُ الأَسْقَعِ ثُمَّ عَاشَ جُندَل بْنُ جُنَادَةَ إِلَى أَيَّامِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ثُمَّ خَرَجَ إِلَى الطَّائِفِ فَحَدَّثَنِي نَعِيمٌ أَبُو قَيْسٍ قَالَ دَخَلْتُ بِالطَّائِفِ وَ هُوَ عَلِيلٌ ثُمَّ إِنَّهُ دَعَا بِشَرْبَةٍ مِنْ لَبَنٍ فَشَرِبَهُ وَ قَالَ هَكَذَا عَهِدَ إِلَيَّ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَنَّهُ يَكُونُ آخِرُ زَادِي مِنَ الدُّنْيَا شَرْبَةً مِنْ لَبَنٍ ثُمَّ مَاتَ رَحِمَهُ اللَّهُ وَ دُفِنَ بِالطَّائِفِ فِي الْمَوْضِعِ الْمَعْرُوفِ بِالْكَوْرَاءِ.
جابر بن عبدالله انصاری گوید: جُندَل بن جناده یهودی از خیبر بر رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وارد شد، پس گفت: ای محمّد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! مرا آگاه کن از آن چیزی که برای خدا نیست و آن چیزی که نزد خدا نیست و آنچه خدا از آن آگاهی ندارد. رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: آنچه برای خدا نیست، شریک است و آنچه نزد خدا نیست، ظلم بر بندگان است و اما آنچه از آن آگاهی ندارد، قول شما یهودیان است که «عُزیر پسر خداست» و خدا آگاه است که پسری ندارد.
ص: 72
پس جُندَل گفت: شهادت می دهم که معبودی جز خدا نیست و شهادت می دهم که تو به حقیقت فرستاده خدایی!سپس گفت: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! شب گذشته موسی بن عمران عَلَيْهِ السَّلاَمُ را در خواب دیدم که به من فرمود: ای جندل! به دست محمّد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ اسلام بیاور و به اوصیای پس از وی تمسّک جوی. همانا اکنون اسلام آوردم و خداوند توفیق اسلام آوردن را روزی من فرمود، پس مرا خبر دهید اوصیای بعد از شما چه کسانی هستند تا به آنان تمسّک جویم؟ فرمود: ای جندل! اوصیای من پس از خودم به عدد نقیبان بنی اسرائیل هستند. عرض کرد: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! همانا آنان دوازده نقیب بودند همچنان که در تورات آن ها را چنین یافتیم. فرمود: آری! امامان پس از من دوازده نفر هستند. عرض کرد: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! آیا همۀ آن ها در یک زمان واحد خواهند بود؟ فرمود: خیر! هر یک جانشین دیگری می شوند و همانا تو فقط سه نفر از آنان را درک خواهی کرد. عرض کرد: آنان را برای من نام ببرید. فرمود: آری! همانا تو سید اوصیاء و وارث انبیا و پدر امامان، علی بن ابیطالب عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ را پس از من درک خواهی کرد و بعد از او پسرش حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ سپس حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ را خواهی دید؛ پس از من، به آنان تمسّک جوی و جهل نادانان تو را فریب ندهد. پس چون زمان تولّد پسرش علی بن الحسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ سیّد عابدان فرارسد، عمر تو به پایان خواهد رسید و آخرین غذای تو از این جهان، یک جرعه شیر خواهد بود.
عرض کرد: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! در تورات نوشته ای به مضمون «إلیا یقطوا شبّراً و شبیراً» یافتم، پس نام های آنان را ندانستم. ازاین رو بفرمایید که اوصیاء بعد از حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ چند نفرند و نامهایشان چیست؟ پس فرمود: نُه نفر از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ هستند و مهدی عَلَيْهِ السَّلاَمُ از آنان است. پس هنگامی که مدت [امامت] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ به پایان رسد، پسرش علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ این امر [امامت] را به پا دارد و لقبش «زین العابدین» است، پس زمانی که مدت [امامت] او بگذرد، پسرش محمد عَلَيْهِ السَّلاَمُ که «باقر» خوانده شود، امر [امامت] را به پا دارد، پس زمانی که مدت [امامت] محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ به پایان رسد، پسرش جعفر عَلَيْهِ السَّلاَمُ که «صادق» خوانده میشود، امر [امامت] را به پا دارد؛ پس زمانی که مدت [امامت] جعفر عَلَيْهِ السَّلاَمُ به پایان رسد،
ص: 73
پسرش موسی عَلَيْهِ السَّلاَمُ که «کاظم» خوانده میشود، امر [امامت] را به پا دارد، سپس زمانی که مدت [امامت] موسی عَلَيْهِ السَّلاَمُ به پایان رسد، بعد از او، پسرش علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ که «رضا» خواندهمیشود، امر [امامت] را به پا میدارد، پس زمانی که مدت [امامت] علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ به پایان رسد، پسرش محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ که «زکیّ» خوانده می شود، امر [امامت] را به پا دارد؛ پس زمانی که مدت [امامت] محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ به پایان رسد، پسرش علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ که «نقیّ» خوانده شود، امر [امامت] را به پا دارد و چون مدت امامت علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ، به سر آید، پسرش حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ که «أمین» خوانده می شود، امر [امامت] را به پا میدارد و بعد از وی، امامشان از دید آنها پنهان خواهد گشت. عرض کرد: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ است که ازنظرشان نهان خواهد شد؟ فرمود: خیر! پسرش حجّت عَلَيْهِ السَّلاَمُ است. عرض کرد: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! نامش چیست؟ فرمود: تا زمانی که خدا اجازهی ظهورش را بدهد، نامش برده نمیشود.
جندل گفت: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! حقیقتاً ذکر شمارا در تورات یافتیم و موسی بن عمران ما را به شما و اوصیای پس از شما که از فرزندان شما هستند، بشارت داده است. سپس رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ این آیه را تلاوت فرمود: «خدا به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده اند، وعده داده است كه حتماً آنان را در زمين جانشين [ديگران] كند، همان گونه كه پيشينيان آنان را جانشين [ديگران] كرد و قطعاً دينشان را كه براى آنان پسنديده به سودشان استوار و محكم نمايد و يقيناً ترس و بيمشان را تبديل به امنيت كند»
پس جندل گفت: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! سبب ترس آنان چیست؟ فرمود: ای جندل! در زمان هریک از آنان حاکمی است که معترض آنان گشته و آزارش می دهد، پس زمانی که خداوند ظهور قائم ما را تعجیل فرماید، او زمین پر از ظلم و ستم را، سرشار از عدل و داد میفرماید.
سپس فرمود: خوشا به حال صابران در زمان غیبت او! خوشا به حال تقواپیشگانی که در مسیر آن ها هستند! آنان را خداوند در کتابش توصیف فرموده: «آنان كه به غيب ایمان دارند» و «آنان حزب خدا هستند، آگاه باش كه بى ترديد حزب خدا همان رستگارانند»
ص: 74
ابن الاسقع گوید: پس جندل بن جناده تا روزگار حسین بن علی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ زنده بود، سپس به سوی طایف رفت. نعیم بن قیس مرا روایت کرده و گفت: در طایف بر وی وارد گشتم درحالی که بیمار بود. پسدرخواست کرد کمی شیر برایش بیاورند و آن را نوشید و گفت: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ چنین به من خبر داد که آخرین بهره من از دنیا جرعه ای شیر خواهد بود، سپس فوت کرد و در طایف در محلی که به «الکوراء» معروف است، به خاک سپرده شد.
3- حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ حَسَنِ بْنِ مَنْدَةَ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو مُحَمَّدِ بْنُ هَارُونَ بْنِ مُوسَى رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ الْكُلَيْنِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الْعَطَّارُ عَنْ سَلَمَةَ بْنِ الْخَطَّابِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ الطَّيَالِسِيِّ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ وَ صَالِحِ بْنِ عُقْبَةَ جَمِيعاً عَنْ عَلْقَمَةَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْحَضْرَمِيِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ وَهْبَانَ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ الْهَمْدَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ سُلَيْمَانَ الْحَضْرَمِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ سَهْلٍ الْخَيَّاطُ قَالَ حَدَّثَنَا سُفْيَانُ بْنُ عُيَيْنَةَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَا حُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَخْرُجُ مِنْ صُلْبِكَ تِسْعَةٌ مِنَ الْأَئِمَّةِ مِنْهُمْ مَهْدِيُّ هَذِه الْأُمَّةِ فَإِذَا اسْتُشْهِدَ أَبُوكَ فَالْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ بَعْدَه فَإِذَا سُمَّ الْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَأَنْتَ فَإِذَا اسْتُشْهِدْتَ فَعَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنُكَ فَإِذَا مَضَى عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَمُحَمَّدٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنُهُ فَإِذَا مَضَى مُحَمَّدٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَجَعْفَرٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنُهُ فَإِذَا مَضَى جَعْفَرٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَمُوسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنُهُ فَإِذَا مَضَى مُوسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَعَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنُهُ فَإِذَا مَضَى عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَمُحَمَّدٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنُهُ فَإِذَا مَضَى مُحَمَّدٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَعَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنُهُ فَإِذَا مَضَى عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَالْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنُهُ فَإِذَا مَضَى الْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَالْحُجَّةُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ بَعْدَ الْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً.
جابر بن عبدالله انصاری گوید: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ به حسین بن علی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ فرمود: ای حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ! از نسل تو، نُه نفر از امامان به دنیا آیند که مهدی این اُمّت، ازجملۀ آن هاست. پس زمانی که پدرت به شهادت برسد، پس بعد از وی، حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ [امام] است؛ پس زمانی که حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ مسموم شود، پس تو [امام] هستی؛ پس زمانی که تو شهید شوی، پس پسرت علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ [امام] است؛ پس زمانی که [دوران زندگی و امامت] علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ به پایان برسد، پس پسرش محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ [امام] است؛ پس زمانی که [دوران زندگی و امامت] محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ به پایان برسد،
ص: 75
پس پسرش جعفر عَلَيْهِ السَّلاَمُ [امام] است؛ پس زمانی که [دوران زندگی و امامت] جعفر عَلَيْهِ السَّلاَمُ به پایان برسد، پس پسرش موسی عَلَيْهِ السَّلاَمُ [امام] است، پس زمانی که [دوران زندگی و امامت]موسی عَلَيْهِ السَّلاَمُ به پایان برسد، پس پسرش علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ [امام] است؛ پس زمانی که [دوران زندگی و امامت] علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ به پایان برسد، پس پسرش محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ [امام] است، پس زمانی که [دوران زندگی و امامت] محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ به پایان برسد، پس پسرش علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ [امام] است، پس زمانی که [دوران زندگی و امامت] علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ به پایان برسد، پس پسرش حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ [امام] است؛ پس زمانی که [دوران زندگی و امامت] حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ به پایان برسد، پس حجّت عَلَيْهِ السَّلاَمُ بعد از حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ [امام] است که زمین پر از ظلم و ستم را، سرشار از عدل و داد میفرماید.
4- أَخْبَرَنَا أَبُو الْمُفَضَّلِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الشَّيْبَانِيُّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ بْنُ سُلَيْمَانَ بْنِ غَالِبٍ الْأَزْدِيُّ بِأَرْتَاحَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْغَنِيُّ الْحَسَنُ بْنُ مَعَالِي قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْوَهَّابِ بْنُ هَمَّامٍ الْحِمْيَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا ابْنُ أَبِي شَيْبَةَ قَالَ حَدَّثَنَا شَرِيكُ الدِّينِ بْنُ الرَّبِيعِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ حَسَّانَ عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي الشِّكَاةِ الَّتِي قُبِضَ فِيهَا فَإِذَا فَاطِمَةُ عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ عِنْدَ رَأْسِهِ قَالَ فَبَكَتْ حَتَّى ارْتَفَعَ صَوْتُهَا فَرَفَعَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ طَرْفَهُ إِلَيْهَا فَقَالَ حَبِيبَتِي فَاطِمَةُ عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ مَا الَّذِي يُبْكِيكِ قَالَتْ أَخْشَى الضَّيْعَةَ مِنْ بَعْدِكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ يَا حَبِيبَتِي لَا تَبْكِيِنَّ فَنَحْنُ أَهْلُ بَيْتٍ أَعْطَانَا اللَّهُ سَبْعَ خِصَالٍ لَمْ يُعْطِهَا قَبْلَنَا وَ لَا يُعْطِهَا أَحَداً بَعْدَنَا لَنَا خَاتَمُ النَّبِيِّينَ وَ أَحَبُّ الْخَلْقِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ أَنَا أَبُوكِ وَ وَصِيِّي خَيْرُ الْأَوْصِيَاءِ وَ أَحَبُّهُمْ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ بَعْلُكِ وَ شَهِيدُنَا خَيْرُ الشُّهَدَاءِ وَ أَحَبُّهُمْ إِلَى اللَّهِ وَ هُوَ عَمُّكِ وَ مِنَّا مَنْ لَهُ جَنَاحَانِ فِي الْجَنَّةِ يَطِيرُ بِهِمَا مَعَ الْمَلَائِكَةِ وَ هُوَ ابْنُ عَمِّكِ وَ مِنَّا سِبْطَا هَذِه الْأُمَّةِ وَ هُمَا ابْنَاكِ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وَ سَوْفَ يُخْرِجُ اللَّهُ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ تِسْعَةً مِنَ الْأَئِمَّةِ أُمَنَاءَ مَعْصُومِينَ وَ مِنَّا مَهْدِيُّ هَذِه الْأُمَّةِ إِذَا صَارَتِ الدُّنْيَا هَرْجاً وَ مَرْجاً وَ تَظَاهَرَتِ الْفِتَنُ وَ تَقَطَّعَتِ السُّبُلُ وَ أَغَارَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ فَلَا كَبِيرٌ يَرْحَمُ صَغِيراً وَ لَا صَغِيرٌ يُوَقِّرُ كَبِيراً فَيَبْعَثُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عِنْدَ ذَلِكِ مَهْدِيَّنَا التَّاسِعَ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ
ص: 76
يَفْتَحُ حُصُونَ الضَّلَالَةِ وَ قُلُوباً غُفْلًا يَقُومُ بِالدِّینِ فِي آخِرِ الزَّمَانِ كَمَا قُمْتُ بِهِ فِي أَوَّلِ الزَّمَانِ وَ يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً يَا فَاطِمَةُ عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ لَا تَحْزَنِي وَ لَا تَبْكِيفَإِنَّ اللَّهَ أَرْحَمُ بِكِ وَ أَرْأَفُ عَلَيْكِ مِنِّي وَ ذَلِكِ لِمَكَانِكِ مِنِّي وَ مَوْضِعِكِ فِي قَلْبِي وَ زَوَّجَكِ اللَّهُ زَوْجاً هُوَ أَشْرَفُ أَهْلِ بَيْتِكِ حَسَباً وَ أَكْرَمُهُمْ نَسَباً وَ أَرْحَمُهُمْ بِالرَّعِيَّةِ وَ أَعْدَلُهُمْ بِالسَّوِيَّةِ وَ أَنْصَرُهُمْ بِالْقَضِيَّةِ وَ قَدْ سَأَلْتُ رَبِّي عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ تَكُونِي أَوَّلَ مَنْ يَلْحَقُنِي مِنْ أَهْلِ بَيْتِي أَلَا إِنَّكِ بَضْعَةٌ مِنِّي مَنْ آذَاكِ فَقَدْ آذَانِي قَالَ جَابِرٌ فَلَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَاعْتَلَّتْ فَاطِمَةُ عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ دَخَلَ إِلَيْهَا رَجُلَانِ مِنَ الصَّحَابَةِ فَقَالا لَهَا كَيْفَ أَصْبَحْتِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَتْ اصْدُقَانِي هَلْ سَمِعْتُمَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ فَاطِمَةُ عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ بَضْعَةٌ مِنِّي فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِي قَالا نَعَمْ قَدْ سَمِعْنَا ذَلِكِ مِنْهُ فَرَفَعَتْ يَدَيْهَا إِلَى السَّمَاءِ وَ قَالَتْ اللَّهُمَّ إِنِّي أُشْهِدُكَ أَنَّهُمَا قَدْ آذَيَانِي وَ غَصَبَا حَقِّي ثُمَّ أَعْرَضَتْ عَنْهُمَا فَلَمْ تُكَلِّمْهُمَا بَعْدَ ذَلِكَ وَ عَاشَتْ بَعْدَ أَبِيهَا خَمْسَةً وَ تِسْعِينَ يَوْماً حَتَّى أَلْحَقَهَا اللَّهُ بِهِ.
جابر بن عبدالله انصاری گوید: زمانی که رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ در بیماری آخر عمرشان بودند، ناگهان در این هنگام، فاطمه عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ بر بالین ایشان حاضر شدند. پس [با دیدن این منظره] چنان به گریه افتادند که صدای گریه ایشان بالا گرفت. پس رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ چشم بی رمقشان را به ایشان گشودند و فرمودند: حبیبۀ من فاطمه عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ! چرا گریه می کنی؟ گفت: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! از ضایع شدن [حق اهل بیت] بعد از شما، می ترسم. فرمود: ای حبیبۀ من! گریه مکن. پس خداوند به ما اهل بیت، هفت خصلت عطا کرده که قبل از ما به کسی عطا نفرموده و پس از ما نیز به هیچ کس عطا نمیفرماید: خاتم پیامبران و محبوب ترین مخلوقات نزد خدای شکست ناپذیر و صاحب جلالت برای ماست و او من هستم که پدر تو هستم و وصیّ من، بهترینِ اوصیاء و محبوب ترین آن ها نزد خداست که او، همسر تو است و شهید ما، بهترین شهدا و محبوب ترین آن ها نزد خداست که او عموی تو است و آنکه دو بال در بهشت دارد و به وسیلۀ آن ها، همراه فرشتگان
ص: 77
پرواز می کند، از ماست و او پسرعموی تو است و دو نوهی این اُمّت، از ماست و آن دو، پسرانت حسن و حسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ هستند و خداوند از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ، نُه نفر از امامانکه امین و معصوم اند، به دنیا خواهد آورد و مهدی این اُمّت، فقط از ما [اهل بیت] خواهد بود؛ زمانی که دنیا دچار هرج ومرج شود و فتنه ها آشکار گردد و راه ها قطعه قطعه شود و مردم یکدیگر را غارت کنند و بزرگ، کوچک را رحم نکند و کوچک، حرمت بزرگ را نگاه ندارد، پس در آن هنگام، خدای شکست ناپذیر و صاحب جلالت مهدی ما، نهمین امام از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ را می فرستد؛ قلعههای گمراهی و دل های غافلان را فتح می کند، در آخرالزمان دین را همان طور که من دین را بنا نهادم، به پا می دارد و زمین پر از ستم را، سرشار از عدل میفرماید.
ای فاطمه عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ! محزون مباش و گریه مکن؛ همانا خداوند به تو رحيم تر و مهربان تر از من است و اين به خاطر جايگاه تو، نزد من است و آن جايگاهى كه در قلب من دارى و خداوند همسری برای تو برگزید که شريف ترين خاندان من در حسب و گرامی ترینشان در نسب و مهربان ترين آنان به رعيت و عادل ترينشان در مساوات و بيناترين آنان در قضاوت است و همانا از پروردگارم که شکست ناپذیر و صاحب جلالت است، درخواست کردم نخستین کسی باشی که از اهل بیتم به من ملحق میشوی. آگاه باش! همانا تو پارهی تن من هستی؛ هرکس تو را بیازارد، پس به یقین مرا آزرده است.
جابر گوید: چون رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وفات نمودند، پس [حضرت] فاطمه عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ بیمار شد، دو نفر از صحابه نزد اورفتند. پس گفتند: ای دختر رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ چگونه صبح کردهای؟ فرمود: راستش را به من بگویید، آیا از رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ شنیدید که میفرمود: فاطمه عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ پارهی تن من است، پس هر که او را بیازارد، پس بهیقین مرا آزرده است؟ آن دو گفتند: آری به خدا! همانا ما این کلام را از وی شنیدیم. پس [فاطمه عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ] دست هایش را به سوی آسمان بلند کرده و فرمود: خداوندا! همانا من تو را شاهد می گیرم که این دو قطعاً مرا آزردند و حقّم را غصب کردند. سپس از آن دو، روی برگرداند و دیگر بعد آن،
ص: 78
با ایشان سخن نگفت و پس از وفات پدرشان، هفتادوپنج روز زندگی کردند تا خداوند او را به ایشان (رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) ملحق گردانید.5- حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مقولٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ الْقَاضِي الْجِعَابِيُ قَالَ حَدَّثَنِي نَصْرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْوَشَّاءُ قَالَ حَدَّثَنِي زَيْدُ بْنُ الْحَسَنِ الْأَنْمَاطِيُّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ النَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي بَيْتِ أُمِّ سَلَمَةَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ هَذِه الآيَةَ «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً»(1)
فَدَعَا النَّبِيُّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِالْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ فَاطِمَةَ عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ وَ أَجْلَسَهُمْ بَيْنَ يَدَيْهِ فَدَعَا عَلِيّاً عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَأَجْلَسَهُ خَلْفَ ظَهْرِه وَ قَالَ اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي فَأَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهِّرْهُمْ تَطْهِيراً فَقَالَتْ أُمُّ سَلَمَةَ وَ أَنَا مَعَهُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ لَهَا إِنَّكِ إِلَى خَيْرٍ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لَقَدْ أَكْرَمَ اللَّهُ هَذِه الْعِتْرَةَ الطَّاهِرَةَ وَ الذُّرِّيَّةَ الْمُبَارَكَةَ بِذَهَابِ الرِّجْسِ عَنْهُمْ قَالَ يَا جَابِرُ لِأَنَّهُمْ عِتْرَتِي مِنْ لَحْمِي وَ دَمِي فَأَخِي سَيِّدُ الْأَوْصِيَاءِ وَ ابْنَايَ خَيْرُ الْأَسْبَاطِ وَ ابْنَتِي سَيِّدَةُ النِّسْوَانِ وَ مِنَّا الْمَهْدِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ مَنِ الْمَهْدِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَئِمَّةٌ أَبْرَارٌ وَ التَّاسِعُ قَائِمُهُمْ يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً يُقَاتِلُ عَلَى التَّأْوِيلِ كَمَا قَاتَلْتُ عَلَى التَّنْزِيلِ.
جابر بن عبدالله انصاری گوید: در خانه اُمّسَلَمه در محضر پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بودم که خداوند این آیه را نازل فرمود: «این است و جز این نیست که ارادهی خدا به این تعلق گرفته که هرگونه پلیدی را از شما خاندان [پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ] بزداید و شمارا به طهارت مطلقه برساند» پس پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ حسن، حسین و فاطمه عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ را طلبید و آنان را در مقابل خود نشانید. سپس علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ را فراخواند، پس ایشان را پشت سرخود نشانید و عرضه داشت: خداوندا! اینان اهل بیت من هستند، پس هرگونه پلیدی را از آنان از بین بِبَر و آنان را به طهارت مطلقه برسان! پس اُمسلمه عرض کرد: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! و من نیز با آن ها هستم؟
ص: 79
پس [پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ] به او فرمود: همانا تو عاقبت به خیر میشوی. پس عرض کردم: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! همانا حقیقتاً خداوند این خاندان مطهّر و این فرزندان پربرکت را با زدودن پلیدی از آنان، گرامی و مکرّم داشته است. فرمود: ای جابر! برای اینکه آن هاخاندان من هستند، از گوشت و خون من هستند؛ پس برادرم سید اوصیاست و دو فرزند من، بهترین نوادگان اند و دخترم، سرور زنان است و مهدی عَلَيْهِ السَّلاَمُ فقط از خاندان ما است. عرض کردم: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! مهدی عَلَيْهِ السَّلاَمُ کیست؟ فرمود: نُه نفر از امامان نیکوکردار از نسل حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ هستند و نُهمین نفر، قیامکنندهی آنان است که زمین پر از ظلم و ستم را، سرشار از عدل و داد میفرماید. او برای تأویل قرآن می جنگد، همان طور که من برای نزول آن جنگیدم.
6- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْرُورٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ عَمِّهِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ أَبِي جَمِيلَةَ الْمُفَضَّلِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ الْجُعْفِيِّ عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: الْمَهْدِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مِنْ وُلْدِي اسْمُهُ اسْمِي وَ كُنْيَتُهُ كُنْيَتِي أَشْبَهُ النَّاسِ بِي خَلْقاً وَ خُلْقاً يَكُونُ لَهُ غَيْبَةٌ وَ حَيْرَةٌ يَضِلُّ فِيهَا الْأُمَمُ ثُمَّ يُقْبِلُ كَالشِّهَابِ الثَّاقِبِ يَمْلَؤُهَا عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً وَ هَذَا جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيُّ يَرْوِي عَنْهُ جَابِرُ بْنُ يَزِيدَ الْجُعْفِيُّ وَ وَاثِلَةُ الْأَسْقَعِ وَ الْقَاسِمُ بْنُ حَسَّانَ وَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الْبَاقِرُ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ.
جابر بن عبدالله انصاری گوید: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: مهدی عَلَيْهِ السَّلاَمُ از فرزندان من است؛ نام او، نام من و کنیۀ او، کنیۀ من است، شبیه ترین مردم به من از جهت شکل و شمائل و اخلاق است. برای او غیبت و حیرتی است که اُمّت ها در آن گمراه گردند، سپس مانند شهاب ثاقب (ستاره ای بسیار نورانی) ظهور نموده، زمین پُر از ظلم و ستم را، سرشار از عدل و داد میفرماید.
ص: 80
باب ما جاء عن أنس بن مالك عن النبي صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
في النصوص على الأئمة الإثنی عشر عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ
آنچه از انس بن مالک از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
در مورد امامان دوازده گانه عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ روایت شده است
1- حَدَّثَنَا أَبُو الْمُفَضَّلِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا رَجَاءُ بْنُ يَحْيَى أَبُو الْحُسَيْنِ الْعَبَرْتَائِيُ الْكَاتِبُ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ خَلَّادٍ بِسُرَّ مَنْ رَأَى أَبُو بَكْرٍ الْبَاهِلِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُعَاذُ بْنُ مُعَاذٍ قَالَ حَدَّثَنَا ابْنُ عَوْنٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ زَيْدٍ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ قَالَ: سَأَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَنْ حَوَارِيِّ عِيسَى فَقَالَ كَانُوا مِنْ صَفْوَتِهِ وَ خِيَرَتِهِ وَ كَانُوا إثْنَی عَشَرَ مُجَرَّدِينَ مُكَمِّشِينَ فِي نُصْرَةِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ لَا زَهْوَ فِيهِمْ وَ لَا ضَعْفَ وَ لَا شَكَّ كَانُوا يَنْصُرُونَهُ عَلَى بَصِيرَةٍ وَ نَفَاذٍ وَ جِدٍّ وَ عَنَاءٍ قُلْتُ فَمَنْ حَوَارِيُّكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ الْأَئِمَّةُ بَعْدِي إثْنَی عَشَرَ مِنْ صُلْبِ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ هُمْ حَوَارِيِّي وَ أَنْصَارُ دِينِي عَلَيْهِمْ مِنَ اللَّهِ التَّحِيَّةُ وَ السَّلَامُ.
انس بن مالک گوید: از رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ دربارهی حواریون عیسی پرسیدم. پس فرمود: آنان از برگزیدگان و بهترین پیروان وی بودند و تعدادشان دوازده نفر بود؛ درحالی که توسط مردم رانده شده بوده و در یاری خدا و پیامبر جدّیت داشتند. نه گمراهی و تکبّر در آنان بود و نه سستی و ضعف و دودلی؛ آنان از روی بصیرت و آگاهی و جدّیت و درنهایت سختی،
ص: 81
وی را یاری می کردند. عرض کردم: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! پس حواریون شما چه کسانی هستند؟ پس فرمود: امامان پس از من، دوازده نفر از نسل علی و فاطمه عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ هستند. آنان حواریون من و یاوران دین من هستند. تحیّت و سلام از جانب خدا بر آنان باد!
2- حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ هَارُونُ بْنُ مُوسَى رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ فِي شَهْرِ رَبِيعٍ الْأَوَّلِ سَنَةَ إِحْدَى وَ ثَمَانِينَ وَ ثَلَاثِمِائَةٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو عَلِيٍّ مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامٍ قَالَ حَدَّثَنِي عَامِرُ بْنُ كَثِيرٍ الْبَصْرِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي شُعَيْبٍ الْحَرَّانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مِسْكِينُ بْنُ بُكَيْرٍ أَبُو بِسْطَامَ عَنْ سَعْدِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ هِشَامِ بْنِ زَيْدٍ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ قَالَ هَارُونُ وَ حَدَّثَنَا حَيْدَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ نَعِيمٍ السَّمَرْقَنْدِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو النَّصْرِ مُحَمَّدُ بْنُ مَسْعُودٍ الْعَيَّاشِيُّ عَنْ يُوسُفَ بْنِ السُّخْتِ الْبَصْرِيِّ قَالَ حَدَّثَنَا إِسْحَاقُ بْنُ الْحَارِثِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْبَشَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنَا شُعْبَةُ عَنْ هِشَامِ بْنِ يَزِيدَ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ قَالَ: كُنْتُ أَنَا وَ أَبُوذَرٍّ وَ سَلْمَانُ وَ زَيْدُ بْنُ ثَابِتٍ وَ زَيْدُ بْنُ أَرْقَمَ عِنْدَ النَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِذْ دَخَلَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقَبَّلَهُمَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ قَامَ أَبُو ذَرٍّ فَانْكَبَّ عَلَيْهِمَا وَ قَبَّلَ أَيْدِيَهُمَا ثُمَّ رَجَعَ فَقَعَدَ مَعَنَا فَقُلْنَا لَهُ سِرّاً أَنْتَ رَجُلٌ شَيْخٌ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ تَقُومُ إِلَى صَبِيَّيْنِ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ فَتَنْكَبُّ عَلَيْهِمَا وَ تُقَبِّلُ أَيْدِيَهُمَا فَقَالَ نَعَمْ لَوْ سَمِعْتُمْ مَا سَمِعْتُ فِيهِمَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لَفَعَلْتُمْ بِهِمَا أَكْثَرَ مِمَّا فَعَلْتُ قُلْنَا وَ مَا ذَا سَمِعْتَ يَا أَبَا ذَرٍّ قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ لِعَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ لَهُمَا يَا عَلِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ رَجُلًا صَلَّى وَ صَامَ حَتَّى يَصِيرَ كَالشِّنِ الْبَالِي إِذًا مَا نَفَعَ صَلَاتُهُ وَ صَوْمُهُ إِلَّا بِحُبِّكُمْ يَا عَلِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مَنْ تَوَسَّلَ إِلَى اللَّهِ بِحُبِّكُمْ فَحَقٌّ عَلَى اللَّهِ أَنْ لَا يَرُدَّه يَا عَلِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مَنْ أَحَبَّكُمْ وَ تَمَسَّكَ بِكُمْ فَقَدْ تَمَسَّكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى قَالَ ثُمَّ قَامَ أَبُوذَرٍّ وَ خَرَجَ وَ تَقَدَّمْنَا إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقُلْنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَخْبَرَنَا أَبُو ذَرٍّ عَنْكَ بِكَيْتَ وَ كَيْتَ قَالَ صَدَقَ أَبُو ذَرٍّ صَدَقَ وَ اللَّهِ مَا أَظَلَّتِ الْخَضْرَاءُ وَ لَا أَقَلَّتِ الْغَبْرَاءُ عَلَى ذِي لَهْجَةٍ أَصْدَقَ مِنْ أَبِي ذَرٍّ قَالَ ثُمَّ قَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ خَلَقَنِيَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ أَهْلَ بَيْتِي مِنْ نُورٍ وَاحِدٍ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ آدَمَ بِسَبْعَةِ آلَافِ عَامٍ ثُمَّ نَقَلَنَا إِلَى صُلْبِ آدَمَ ثُمَّ نَقَلَنَا مِنْ صُلْبِهِ فِي أَصْلَابِ الطَّاهِرِينَ إِلَى أَرْحَامِ الطَّاهِرَاتِ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
ص: 82
فَأَيْنَ كُنْتُمْ وَ عَلَى أَيِّ مِثَالٍ كُنْتُمْ قَالَ كُنَّا أَشْبَاحاً مِنْ نُورٍ تَحْتَ الْعَرْشِ نُسَبِّحُ اللَّهَ تَعَالَى وَ نُمَجِّدُه ثُمَّ قَالَ لَمَّا عُرِجَ بِي إِلَى السَّمَاءِ وَ بَلَغَتُ سِدْرَةَ الْمُنْتَهَى وَدَّعَنِي جَبْرَئِيلُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقُلْتُ حَبِيبِي جَبْرَئِيلُ أَ فِي هَذَا الْمَقَامِ تُفَارِقُنِي فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِنِّي لَا أَجُوزُ هَذَا الْمَوْضِعَ فَتَحْتَرِقَ أَجْنِحَتِي ثُمَّ زُخَّ بِي فِي النُّورِ مَا شَاءَ اللَّهُ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيَّ يَا مُحَمَّدُ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِنِّي اطَّلَعْتُ إِلَى الْأَرْضِ اطِّلَاعَةً فَاخْتَرْتُكَ مِنْهَا فَجَعَلْتُكَ نَبِيّاً ثُمَّ اطَّلَعْتُ ثَانِياً فَاخْتَرْتُ مِنْهَا عَلِيّاً عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَجَعَلْتُهُ وَصِيَّكَ وَ وَارِثَ عِلْمِكَ وَ الْإِمَامَ بَعْدَكَ وَ أُخْرِجُ مِنْ أَصْلَابِكُمَا الذُّرِّيَّةَ الطَّاهِرَةَ وَ الْأَئِمَّةَ الْمَعْصُومِينَ خُزَّانَ عِلْمِي فَلَوْلَاكُمْ مَا خَلَقْتُ الدُّنْيَا وَ لَا الآخِرَةَ وَ لَا الْجَنَّةَ وَ لَا النَّارَ يَا مُحَمَّدُ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَ تُحِبُّ أَنْ تَرَاهُمْ قُلْتُ نَعَمْ يَا رَبِّ فَنُودِيَتُ يَا مُحَمَّدُ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ارْفَعْ رَأْسَكَ فَرَفَعْتُ رَأْسِي فَإِذَا أَنَا بِأَنْوَارِ عَلِيٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ وَ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ وَ الْحُجَّةِ عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ يَتَلَأْلَأُ مِنْ بَيْنِهِمْ كَأَنَّهُ كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ فَقُلْتُ يَا رَبِّ مَنْ هَؤُلَاءِ وَ مَنْ هَذَا قَالَ يَا مُحَمَّدُ هُمُ الْأَئِمَّةُ بَعْدَكَ الْمُطَهَّرُونَ مِنْ صُلْبِكَ وَ هُوَ الْحُجَّةُ الَّذِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا وَ يَشْفِي «صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ»(1)
قُلْنَا بِآبَائِنَا وَ أُمَّهَاتِنَا أَنْتَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لَقَدْ قُلْتَ عَجَباً فَقَالَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ أَعْجَبُ مِنْ هَذَا أَنَّ قَوْماً يَسْمَعُونَ مِنِّي هَذَا ثُمَّ يَرْجِعُونَ عَلَى أَعْقَابِهِمْ بَعْدَ إِذْ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَ يُؤْذُونَنِي فِيهِمْ لَا أَنَالَهُمُ اللَّهُ شَفَاعَتِي.
أنس بن مالک گوید: من و ابوذر و سلمان و زید بن ثابت و زید بن ارقم نزد رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بودیم که ناگاه حسن و حسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وارد شدند. پس رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ایشان را بوسید و ابوذر برخاست. پس دستان ایشان را گرفت و بوسید، سپس برگشت و کنار ما نشست. پس ما آرام به وی گفتیم: ای ابوذر! تو پیرمردی از اصحاب رسول خدا هستی،
ص: 83
درحالی که به استقبال دو كودك از بنی هاشم بلند میشوی، پس دستهایشان را می گیری و می بوسی؟ پس گفت: آری! اگر شما نیز آنچه را که من از رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ درباره ایشان شنیده ام می شنیدید، بدون شک بیشتر از آنچه من انجام دادم، انجام میدادید [و به ایشان احترام میگذاشتید.] گفتیم: ای ابوذر! چه چیزی شنیدی؟ گفت: شنیدم که آن حضرت به علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ و به آن دو بزرگوار عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ میفرمود: ای علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ! به خدا سوگند اگر مردی آن قدر نماز بخواند و روزه بگیرد که چون مشک پوسیده گردد، دراین صورت نماز و روزه اش سودی نخواهد داشت مگر اینکه همراه با دوست داشتن شما باشد. ای علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ! هرکه محبت شمارا در پیشگاه الهی واسطه قرار دهد، پس حقّی بر خدا دارد که خواستۀ او را رد نکند. ای علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ! هرکه شمارا دوست داشته باشد و به شما تمسّک کند، پس همانا به دستگیره ای محکم تمسّک پیدا کرده است.
سپس ابوذر برخاست و بیرون رفت و ما به محضر رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ رفتیم. پس عرض کردیم: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! ابوذر از شما این گونه نقل کرد. فرمود: ابوذر راست گفته است! به خدا سوگند آسمان بر کسی سایه نیفکنده و زمین کسی را بر روی خود حمل نکرده که راست گوتر از ابوذر باشد.
سپس فرمود: خدای پربرکت و بلندمرتبه هفت هزار سال پیش از اینکه آدم را خلق کند، من و اهل بیت مرا از یک نور آفرید. سپس ما را به نسل آدم منتقل کرد؛ سپس از نسل او به نسلهای مردان پاک سرشت و رَحِمهای زنان پاک دامن منتقل گشتیم. پس عرض کردم: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! پس کجا بودید و به چه شکل و شمائلی بودید؟ فرمود: در زیر عرش تمثالهایی از نور بودیم؛ درحالی که خدا را تسبیح میگفتیم (خداوند را از هرگونه صفات مخلوقات منزّه میدانستیم) و او را به بزرگی یاد میکردیم.
سپس فرمود: چون به سوی آسمان عروج داده شدم (و به معراج رفتم) و به سدرةالمنتهی رسیدم، جبرئیل عَلَيْهِ السَّلاَمُ با من وداع کرد. پس گفتم: دوست من جبرئیل! آیا در چنین جایگاهی از من جدا می شوی؟! پس گفت: همانا من اجازهی ورود به این جایگاه را ندارم، زیرا بال هایم میسوزد.
ص: 84
پس به خواست خدا جذب نور الهی شدم، پس خداوند به من وحی فرمود: ای محمّد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! همانا توجّهی بر زمین نمودم، پس تو را از آن برگزیدم، پس پیامبرت قرار دادم. سپس توجّه دیگری به آن انداختم، پس علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ را از آن برگزیدم، پس وی را وصیّ و وارث عِلم و امام بعد از تو قرار دادم و از نسل شما، فرزندانی پاکیزه و امامانی معصوم را که خازنان علم من هستند، به دنیا میآورم. پس اگر شما نبودید، دنیا و آخرت و بهشت و دوزخ را نمیآفریدم. ای محمّد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! آیا دوست داری آنان را ببینی؟ عرض کردم: آری، ای پروردگار من! پس ندایی سر داده شد: ای محمّد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! سرت را بلند کن، پس سرم را بلند کردم، پس ناگاه انوار علی، حسن، حسین، علی بن الحسین، محمّد بن علی، جعفر بن محمّد، موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمّد بن علی، علی بن محمّد، حسن بن علی و حجّت عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ را دیدم که نور [حجّت] بین آن ها، همچون ستاره ای درخشان میدرخشید. پس عرض کردم: ای پروردگار من! اینان کیستند و این کیست؟ فرمود: ای محمّد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! اینان امامان پاکیزه بعد از تو و از نسل تو هستند و او حجّتی است که زمین را سرشار از عدل و داد میفرماید و دل های گروه مؤمنان را خُنک گرداند. عرض کردیم: پدر و مادرمان به فدایت ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! به راستی حقیقتاً امر شگفتی بیان فرمودید! پس فرمود: و شگفت تر از این، آن است که قومی این سخن را از من میشنوند، سپس بعدازاینکه خداوند آن ها را هدایت کرد، به گذشته شان (دوران جاهلیّت) بازمی گردند و مرا با آزردن آنان، آزار می دهند. خدا شفاعت مرا نصیبشان نکند!
3- حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَيَّاشٍ الْجَوْهَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ الصَّفْوَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مَسْلَمَةَ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْحِمَّصِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا ابْنُ حَمَّادٍ عَنْ أَنَسِ بْنِ سِيرِينَ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ قَالَ: صَلَّى بِنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ صَلَاةَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَيْنَا فَقَالَ مَعَاشِرَ أَصْحَابِي مَنْ أَحَبَّ أَهْلَ بَيْتِي حُشِرَ مَعَنَا وَ مَنِ اسْتَمْسَكَ بِأَوْصِيَائِي مِنْ بَعْدِي «فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى»(1)
ص: 85
فَقَامَ إِلَيْهِ أَبُوذَرٍّ الْغِفَارِيُّ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ كَمِ الْأَئِمَّةُ بَعْدَكَ قَالَ عَدَدَ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ فَقَالَ كُلُّهُمْ مِنْ أَهْلِ بَيْتِكَ قَالَ كُلُّهُمْ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ الْمَهْدِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مِنْهُمْ.
انس بن مالک گوید: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ نماز صبح را با ما اقامه فرمود. سپس رو به ما نمود، پس فرمود: ای گروه اصحابم! هرکس اهل بیت مرا دوست بدارد، با ما محشور می گردد و هرکه به اوصیای من بعد از من تمسّک جوید، پس همانا به ریسمانی محکم تمسّک یافته است. پس ابوذر غفاری برخاست، پس عرض کرد: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! امامان بعد از شما، چند نفرند؟ فرمود: به تعداد نقیبان بنی اسرائیل. پس عرض کرد: همه از اهل بیت شما هستند؟ فرمود: همه از اهل بیت من هستند و نُه نفر، از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ هستند و مهدی عَلَيْهِ السَّلاَمُ از آن هاست.
4- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الشَّيْبَانِيُّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا رَجَاءُ بْنُ يَحْيَى الْعَبَرْتَائِيُ الْكَاتِبُ قَالَ حَدَّثَنَا يَعْقُوبُ بْنُ إِسْحَاقَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ بَشَّارٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنَا شُعْبَةُ عَنْ هِشَامِ بْنِ زَيْدٍ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: لَمَّا عُرِجَ بِي إِلَى السَّمَاءِ رَأَيْتُ عَلَى سَاقِ الْعَرْشِ مَكْتُوباً «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ رَسُولُ اللَّهِ أَيَّدْتُهُ بِعَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ نَصَرْتُهُ» وَ رَأَيْتُ إثْنَی عَشَرَ اسْماً مَكْتُوباً بِالنُّورِ فِيهِمْ «عَلِيُّ بْنُ أَبِيطَالِبٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وَ سِبْطَايَ وَ بَعْدَهُمَا تِسْعَةُ أَسْمَاءَ عَلِيٌ عَلِيٌ عَلِيٌ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ مُحَمَّدٌ وَ مُحَمَّدٌ مَرَّتَيْنِ وَ جَعْفَرٌ وَ مُوسَى وَ الْحَسَنُ وَ الْحُجَّةُ عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ» يَتَلَأْلَأُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَقُلْتُ يَا رَبِّ أَسَامِي مَنْ هَؤُلَاءِ فَنَادَانِي رَبِّي جَلَّ جَلَالُهُ هُمُ الْأَوْصِيَاءُ مِنْ ذُرِّيَّتِكَ بِهِمْ أُثِيبُ وَ أُعَاقِبُ.
انس بن مالک کرده که رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: چون به سوی آسمان عروج داده شدم (و به معراج رفتم)، دیدم که بر پایه عرش نوشته شده: «نیست معبودی جز الله و محمد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ رسول خداست، او را با علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ مؤیّد کردم و نصرت دادم» و دوازده اسم دیدم که با نور نوشته شده بود که در میان آن ها: «علی بن ابیطالب عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ، دو نوهی من و پس از آن دو،
ص: 86
نُه نام: علی علی علی و محمّد و محمّد و جعفر و موسی و حسن و حجّت عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ» که [نام حجّت عَلَيْهِ السَّلاَمُ] در میان آنها می درخشید.
عرض کردم: پروردگارا! این ها نام های چه کسانی است؟ پس پروردگارم -که جلالت و بزرگی اش وصف ناپذیر است- مرا ندا فرمود: آنان اوصیای از فرزندان تو هستند. به سبب آنان پاداش می دهم و مجازات می کنم.
5- وَ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو مُزَاحِمٍ مُوسَى بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ يَحْيَى بْنِ خَاقَانَ الْمُقْرِئُ بِبَغْدَادَ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ الْفَضْلِ بْنِ رَبِيعٍ أَبُو الْعَبَّاسُ مَوْلَى بَنِي هَاشِمٍ قَالَ حَدَّثَنِي عُثْمَانُ بْنُ أَبِي شَيْبَةَ فِي مُسْنَدِ أَنَسٍ قَالَ حَدَّثَنَا يَزِيدُ بْنُ هَارُونَ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَوْفٍ عَنْ أَنَسِ بْنِ سِيرِينَ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ: أَوْصِيَاءُ الْأَنْبِيَاءِ الَّذِينَ يَقُومَونَ بَعْدَهُمْ بِقَضَاءِ دُيُونِهِمْ وَ إِنْجَازِ عِدَاتِهِمْ وَ يُقَاتِلُونَ عَلَى سُنَّتِهِمْ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَى عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ أَنْتَ وَصِيِّي وَ أَخِي فِي الدُّنْيَا وَ الآخِرَةِ تَقْضِي دَيْنِي وَ تُنْجِزُ عِدَاتِي وَ تُقَاتِلُ عَلَى سُنَّتِي تُقَاتِلُ عَلَى التَّأْوِيلِ كَمَا قَاتَلْتُ عَلَى التَّنْزِيلِ فَأَنَا خَيْرُ الْأَنْبِيَاءِ وَ أَنْتَ خَيْرُ الْأَوْصِيَاءِ وَ سِبْطَايَ خَيْرُ الْأَسْبَاطِ وَ مِنْ صُلْبِهِمَا يَخْرُجُ الْأَئِمَّةُ التِّسْعَةُ مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُونَ قَوَّامُونَ بِالْقِسْطِ وَ الْأَئِمَّةُ بَعْدِي عَلَى عَدَدِ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ حَوَارِيِّ عِيسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ هُمْ عِتْرَتِي مِنْ لَحْمِي وَ دَمِي.
انس بن مالک گوید: شنیدم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: اوصیای پیامبران کسانی هستند که پس از ایشان، بدهیهای آن ها را پرداخته کرده و وعده هایی را که دادهاند، به جا می آورند و برای احیای سنّتشان می جنگند. سپس رو به علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ نمود، پس فرمود: تو وصیّ من و برادر من در دنیا و آخرت هستی؛ بدهیهای مرا پرداخت میکنی؛ وعدههایم را عملی می سازی و برای احیای سنّت من، می جنگی؛ بر سر تأویل قرآن می جنگی، همان طور که من بر سر تنزیل آن جنگیدم. پس من، بهترین پیامبران و تو، بهترین اوصیاء و دو نوهی من، بهترین نوادگان هستند و از نسل این دو نوه، امامان نُه گانه به دنیا میآیند که
ص: 87
پاکیزگانی معصوم و برپادارندهی عدل و قسط هستند و امامان پس از من، به تعداد نقیبان بنی اسرائیل و حواریون عیسی عَلَيْهِ السَّلاَمُ هستند؛ آنان خاندان من، از گوشت و خون من هستند.
6- حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مَنْدَةَ قَالَ حَدَّثَنَا هَارُونُ بْنُ مُوسَى رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ صَدَقَةَ الرَّقِّيُّ بِمِصْرَ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ خَلَّادٍ أَبُو بَكْرٍ الْبَاهِلِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُعَادُ بْنُ مُعَادٍ قَالَ حَدَّثَنَا ابْنُ عَوْفٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ زَيْدٍ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ قَالَ قَالَ رَسُولاللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: الْأَئِمَّةُ بَعْدِي إثْنَی عَشَرَ ثُمَّ أَخْفَى صَوْتَهُ فَسَمِعْتُهُ يَقُولُ كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ.
انس بن مالک گوید: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: امامان پس از من، دوازده نفر هستند. سپس صدایش را پایین آورد، پس شنیدم که میفرمود: همۀ آن ها از قریش هستند.
7- حَدَّثَنَا الْقَاضِي أَبُو الْفَرَجِ الْمُعَافَى بْنُ زَكَرِيَّا الْبَغْدَادِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو الْحَسَنِ عَلِيُّ بْنُ عُقْبَةَ الْقَاضِي الشَّيْبَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَرْفَةَ الطَّائِيُّ الْحِمَّصِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا الْفِرْيَانِيُّ مُحَمَّدُ بْنُ يُوسُفَ عَنْ سُفْيَانَ الثَّوْرِيِّ عَنْ عَاصِمٍ عَنْ أَبِي الْعَالِيَةِ عَنْ أَنَسٍ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّه صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ: الْأَئِمَّةُ بَعْدِي إثْنَی عَشَرَ ثُمَّ أَخْفَى صَوْتَهُ فَسَمِعْتُهُ يَقُولُ كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ.
انس بن مالک گوید: شنیدم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ میفرمود: امامان پس از من، دوازده نفر هستند. سپس صدایش را پایین آورد، پس شنیدم که می فرمود: همۀ آن ها از قریش هستند.
8- حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو طَالِبِ بْنُ يَزِيدَ السَّرْوَانِيُّ الْعَدْلُ عَنْ حُمَيْدٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الرَّمْلِيُّ بِالْبَصْرَةِ قَالَ حَدَّثَنِي شَبَابَةُ بْنُ سَوَادٍ قَالَ حَدَّثَنَا شُعْبَةُ عَنْ قَتَادَةَ عَنِ الْحَسَنِ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ قَالَ سَمِعْتُ النَّبِيَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ: الْأَئِمَّةُ بَعْدِي إثْنَی عَشَرَ فَقِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَكَمِ الْأَئِمَّةُ بَعْدَكَ قَالَ عَدَدَ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ.
انس بن مالک گوید: شنیدم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ میفرمود: امامان پس از من، دوازده نفر هستند. پس عرض شد: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! امامان پس از شما چه تعداد هستند؟ فرمود:
به تعداد نقیبان بنی اسرائیل.
ص: 88
9- حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ متولدٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَهْرَوَيْهِ الْقَزْوِينِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا حَامِدُ بْنُ أَبِي حَامِدٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْبَرْقِيُّ بِمِصْرَ قَالَ حَدَّثَنَا عَبَّاسُ بْنُ طَالِبٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْوَاحِدِ بْنُ زِيَادٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَاصِمٌ الْأَحْوَلُ عَنْ حَفْصَةَ بِنْتِ سِيرِينَ قَالَتْ قَالَ لِي أَنَسُ بْنُ مَالِكٍ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ: الْأَئِمَّةُ بَعْدِي إثْنَی عَشَرَ ثُمَّ أَخْفَى صَوْتَهُ فَسَمِعْتُهُ يَقُولُ كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ.
حفصة بنت سیرین گوید: انس بن مالک به من گفت: شنیدم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ میفرمود: امامان پس از من، دوازده نفر هستند. سپس صدایش را پایین آورد، پس شنیدم که فرمود: همۀ آنها از قریش هستند.
و هذا أنس بن مالك روى عنه هشام بن زيد و أنس بن سيرين و أبي العالية و حفصة بنت سيرين و الحسن أبي الحسن البصري
ص: 89
باب ما جاء عن أبي هريرة عن النبي صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
في النصوص على الأئمة الإثنی عشر عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ
آنچه از ابوهریره از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
در مورد امامان دوازده گانه عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ روایت شده است
1- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الشَّيْبَانِيُّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا هَاشِمُ بْنُ مَالِكٍ أَبُو دُلَفَ الْخُزَاعِيُّ بِبَغْدَادَ فِي مَسْجِدِ الشَّرْقِيَّةِ قَالَ حَدَّثَنَا الْعَبَّاسُ بْنُ الْفَرَجِ الرِّيَاشِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا شُرَحْبِيلُ بْنُ أَبِي عَوْفٍ عَنْ يَزِيدَ بْنِ عَبْدِ الْمَلِكِ عَنْ سَعِيدٍ الْمُقْرِي عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ قَالَ: قُلْتُ لِرَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِنَّ لِكُلِّ نَبِيٍّ وَصِيّاً وَ سِبْطَيْنِ فَمَنْ وَصِيُّكَ وَ سِبْطَاكَ فَسَكَتَ وَ لَمْ يَرُدَّ الْجَوَابَ فَانْصَرَفْتُ حَزِيناً فَلَمَّا حَانَ الظُّهْرُ قَالَ ادْنُ يَا أَبَا هُرَيْرَةَ فَجَعَلْتُ أَدْنُو وَ أَقُولُ أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ غَضَبِ اللَّهِ وَ غَضَبِ رَسُولِهِ ثُمَّ قَالَ إِنَّ اللَّهَ بَعَثَ أَرْبَعَةَ آلَافِ نَبِيٍّ وَ كَانَ لَهُمْ أَرْبَعَةُ آلَافِ وَصِيٍّ وَ ثَمَانِيَةُ آلَافِ سِبْطٍ فَوَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِه لَأَنَا خَيْرُ النَّبِيِّينَ وَ وَصِيِّي خَيْرُ الْوَصِيِّينَ وَ إِنَّ سِبْطَيَّ خَيْرُ الْأَسْبَاطِ ثُمَّ قَالَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ سِبْطَايَ خَيْرُ الْأَسْبَاطِ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ سِبْطَا هَذِه الْأُمَّةِ وَ إِنَّ الْأَسْبَاطَ كَانُوا مِنْ وُلْدِ يَعْقُوبَ وَ كَانُوا إثْنَی عَشَرَ رَجُلًا وَ إِنَّ الْأَئِمَّةَ بَعْدِي إثْنَی عَشَرَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَوَّلُهُمْ وَ أَوْسَطُهُمْ مُحَمَّدٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ آخِرُهُمْ مُحَمَّدٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ
ص: 90
وَ مَهْدِيُّ هَذِه الْأُمَّةِ الَّذِي عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ خَلْفَهُ أَلَا إِنَّ مَنْ تَمَسَّكَ بِهِمْ بَعْدِي فَقَدْ تَمَسَّكَ بِحَبْلِ اللَّهِ وَ مَنْ تَخَلَّى مِنْهُمْ فَقَدْ تَخَلَّى مِنَ اللَّهِ.
ابوهریره گوید: به رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عرض کردم: همانا برای هر پیامبری، یک وصی و دو نوه است. پس وصی و دو نوهی شما، چه کسانی هستند؟ پس [رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ] سکوت فرمود و پاسخی نفرمود. پس اندوهگین ازآنجا رفتم، زمانی که ظهر شد، فرمود: نزدیک بیا ای ابوهریره! پس نزدیک گشتم درحالی که میگفتم از خشم خدا و رسولش، به خدا پناه می برم. سپس فرمود: همانا خداوند چهار هزار پیامبر فرستاد که آن ها چهار هزار وصی و هشت هزار نوه داشتند؛ پس قسم به آنکه جان من در دست اوست، قطعاً من، بهترینِ پیامبرانم و وصیّ من، بهترینِ اوصیاست و همانا دو نوهی من، بهترینِ نوادگان هستند. سپس فرمود: دو نوه من، بهترینِ نوادگان هستند: حسن و حسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ دو نوهی [پیامبر] این اُمّت هستند و همانا اسباط، از فرزندان یعقوب و دوازده مرد بودند و همانا امامان پس از من نیز، دوازده نفر از اهل بیت من هستند؛ علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ نخستین آن ها و وسط آن ها محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ و آخرین آن ها، محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ است و [او]، مهدی این اُمّت است؛ کسی که عیسی پسر مریم عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ پشت سر وی [نماز می خواند]. آگاه باشید! همانا هرکه بعد از من به آنان تمسّک جوید، به ریسمان خدا تمسّک جسته و همانا هرکه از آن ها کناره گیری کند، از ریسمان خدا کناره گیری کرده است.
2- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الشَّيْبَانِيُّ وَ الْقَاضِي أَبُو الْفَرَجِ الْمُعَافَى بْنُ زَكَرِيَّا الْبَغْدَادِيُّ وَ الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ وَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ الرَّازِيُّ جَمِيعاً قَالُوا حَدَّثَنَا أَبُو عَلِيٍّ مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامِ بْنِ سُهَيْلٍ الْكَاتِبِ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ جُمْهُورٍ الْعَمِّيُّ عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ قَالَ حَدَّثَنِي عُثْمَانُ بْنُ عُمَرَ قَالَ حَدَّثَنِي شُعْبَةُ عَنْ سَعِيدِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْأَعْرَجِ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ النَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ أَبُو بَكْرٍ وَ عُمَرُ وَ الْفَضْلُ بْنُ الْعَبَّاسِ وَ زَيْدُ بْنُ حَارِثَةَ وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مَسْعُودٍ إِذْ دَخَلَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ فَأَخَذَه النَّبِيُّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ قَبَّلَهُ ثُمَّ قَالَ حِبِقَّةٌ حِبِقَّةْ تَرَقَّ عَيْنَ بَقَةْ وَ وَضَعَ فَمَهُ عَلَى فَمِهِ ثُمَّ قَالَ اللَّهُمَّ إِنِّي أُحِبُّهُ فَأَحِبَّهُ وَ أَحِبَّ مَنْ يُحِبُّهُ
ص: 91
يَا حُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنْتَ الْإِمَامُ ابْنُ الْإِمَامِ أَبُو الْأَئِمَّةِ التِّسْعَةِ مِنْ وُلْدِكَ أَئِمَّةٌ أَبْرَارٌ فَقَالَ لَهُ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مَسْعُودٍ مَا هَؤُلَاءِ الْأَئِمَّةُ الَّذِينَ ذَكَرْتَهُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَأَطْرَقَ مَلِيّاً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ وَ قَالَ يَا عَبْدَ اللَّهِ سَأَلْتَ عَظِيماً وَ لَكِنِّي أُخْبِرُكَ أَنَّ ابْنِي هَذَا وَ وَضَعَ يَدَه عَلَى كَتِفِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَخْرُجُ مِنْ صُلْبِهِ وَلَدٌ مُبَارَكٌ سَمِيُّ جَدِّه عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يُسَمَّى الْعَابِدَ وَ نُورَ الزُّهَّادِ وَ يَخْرُجُ مِنْ صُلْبِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَلَدٌ اسْمُهُ اسْمِي وَ أَشْبَهُ النَّاسِ بِي يَبْقُرُ الْعِلْمَ بَقْراً وَ يَنْطِقُ بِالْحَقِّ وَ يَأْمُرُ بِالصَّوَابِ وَ يُخْرِجُ اللَّهُ مِنْ صُلْبِهِ كَلِمَةَ الْحَقِّ وَ لِسَانَ الصِّدْقِ فَقَالَ لَهُ ابْنُ مَسْعُودٍ فَمَا اسْمُهُ يَا نَبِيَّ اللَّهِ قَالَ فَقَالَ لَهُ جَعْفَرٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ صَادِقٌ فِي قَوْلِهِ وَ فِعَالِهِ الطَّاعِنُ عَلَيْهِ كَالطَّاعِنِ عَلَيَّ وَ الرَّادُّ عَلَيْهِ كَالرَّادِّ عَلَيَّ ثُمَّ دَخَلَ حَسَّانُ بْنُ ثَابِتٍ وَ أَنْشَدَ فِي رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ شِعْراً وَ انْقَطَعَ الْحَدِيثُ فَلَمَّا كَانَ مِنَ الْغَدِ صَلَّى بِنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ثُمَّ دَخَلَ بَيْتَ عَائِشَةَ وَ دَخَلْنَا مَعَهُ أَنَا وَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْعَبَّاسِ وَ كَانَ مِنْ دَأْبِهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِذَا لَمْ يُسْأَلْ ابْتَدَأَ فَقُلْتُ لَهُ بِأُمِّي أَنْتَ وَ أَبِي يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَ لَا تُخْبِرُنِي بِبَاقِي الْخُلَفَاءِ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ نَعَمْ يَا أَبَا هُرَيْرَةَ وَ يُخْرِجُ اللَّهُ مِنْ صُلْبِهِ مَوْلُوداً طَاهِراً أَسْمَرَ رَبْعَةً سَمِيَّ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ ثُمَّ قَالَ لَهُ ابْنُ عَبَّاسٍ ثُمَّ مَنْ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ يَخْرُجُ مِنْ صُلْبِ مُوسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنُهُ يُدْعَى بِالرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ مَوْضِعُ الْعِلْمِ وَ مَعْدِنُ الْحِلْمِ ثُمَّ قَالَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِأَبِي الْمَقْتُولُ فِي أَرْضِ الْغُرْبَةِ وَ يَخْرُجُ مِنْ صُلْبِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنُهُ مُحَمَّدٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ الْمَحْمُودُ أَطْهَرُ النَّاسِ خَلْقاً وَ أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً وَ يَخْرُجُ مِنْ صُلْبِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنُهُ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ طَاهِرُ الْحَسَبِ صَادِقُ اللَّهْجَةِ وَ يَخْرُجُ مِنْ صُلْبِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ الْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ الْمَيْمُونُ التَّقِيُّ الطَّاهِرُ النَّاطِقُ عَنِ اللَّهِ وَ أَبُو حُجَّةِ اللَّهِ وَ يَخْرُجُ مِنْ صُلْبِ الْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَائِمُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ يَمْلَأُهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً لَهُ غَيْبَةُ مُوسَى وَ حُكْمُ دَاوُدَ وَ بَهَاءُ عِيسَى ثُمَّ تَلَا
ص: 92
«ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ»(1)
فَقَالَ لَهُ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَنْ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ ذَكَرْتَهُمْ قَالَ يَا عَلِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَسَامِي الْأَوْصِيَاءِ مِنْ بَعْدِكَ وَ الْعِتْرَةِ الطَّاهِرَةِ وَ الذُّرِّيَّةِ الْمُبَارَكَةِ ثُمَّ قَالَ وَ الَّذِي نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِيَدِه لَوْ أَنَّ رَجُلًا عَبَدَ اللَّهَ أَلْفَ عَامٍ ثُمَّ أَلْفَ عَامٍ مَا بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ ثُمَّ أَتَى جَاحِداً بِوَلَايَتِهِمْ لَأَكَبَّهُ اللَّهُ فِي النَّارِ كَائِناً مَا كَانَ.
ابوهریره گوید: من و ابوبکر و عمر و فضل بن عباس و زید بن حارثه و عبدالله بن مسعود در محضر پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بودیم که ناگهان حسین بن علی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وارد شد. پس پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ او را در آغوش گرفت و بوسید. سپس فرمود: «کوچولو، کوچولو، بیا بالا چشم پشه!»(2) و دهانش را بر دهانش قرار داد، سپس فرمود: خداوندا! همانا من او را دوست می دارم، پس تو نیز او را دوست بدار و دوست بدار کسی که او را دوست میدارد! ای حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ!
تو امام پسر امام هستی، پدر امامان نُه گانه از فرزندان خود هستی، امامانی نیکوکردار. پس عبدالله بن مسعود به پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عرض کرد: این امامانی که ذکرشان فرمودی و در نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ هستند، کدام اند؟
پس [پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ] سربه زیر انداخت و به سکوت عمیقی فرورفت، سپس سر بلند کرد و فرمود: ای عبدالله! از مسئله بسیار بزرگی سؤال کردی؛ ولی من تو را آگاه می کنم که این پسر من -و دستش را روی کتف حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ قرار داد- پسری پربرکت و همنام جدّش علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ از نسل او به دنیا میآید که عابد و نور الزّهاد نامیده میشود و از نسل علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ، فرزندی همنام من به دنیا میآید که شبیه ترین مردم به من است، علم را می شکافد شکافتنی (تحوّل عظیمی در علم بشر حاصل میکند) و به حق سخن می گوید،
ص: 93
امر به کردار درست می کند و خدا از نسل او، کلمه حق و زبان صدق را میآفریند. پس ابن مسعود به وی عرض کرد: نامش چیست ای پیامبر خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ؟ پس فرمود: او را جعفر عَلَيْهِ السَّلاَمُ نامند، کسی که در گفتار و کردارش صادق است، هرکه او را سرزنش کند، مرا سرزنش نموده و آنکه در مقابلش بایستد، در مقابل من ایستاده است.
سپس حسّان بن ثابت وارد شد و شعری در مدح رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ خواند و سخن ایشان قطع شد. پس زمانیکه فردا شد، رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ نماز را با ما اقامه فرمود. سپس به خانه عایشه رفت و من و علی بن ابیطالب عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ و عبدالله بن عباس نیز با وی وارد خانه گشتیم و عادت ایشان اینگونه بود که اگر سؤالی نمیشد، خود [باب گفتگو را] آغاز می کرد. پس من به او عرض کردم: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! پدر و مادرم فدایتان باد! آیا مرا از نام بقیه جانشینان از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ آگاه میسازید؟ فرمود: آری ابوهریره! و خداوند از نسل او [امام جعفر صادق عَلَيْهِ السَّلاَمُ]، مولودی پاک و پاکیزه، گندمگون و چهارشانه به دنیا آورد که همنام موسی بن عمران است، سپس ابن عباس به ایشان عرض کرد: سپس چه کسی است؟ فرمود: از نسل موسی عَلَيْهِ السَّلاَمُ، پسرش علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ به دنیا آید که او را رضا عَلَيْهِ السَّلاَمُ نامند، او جایگاه علم و معدن حلم است. سپس فرمود: پدرم فدای کشته شدهی در سرزمین غربت؛ و از نسل علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ، پسرش محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ که ستوده است به دنیا میآید که خوش خُلق ترین و نیکو منظرترین مردم است و از نسل محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ، پسرش علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ به دنیا میآید که پاکیزه اصل و نسب و راست گفتار است و از نسل علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ، حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ به دنیا میآید که بابرکت، باتقوا، طاهر و سخن گوی از جانب خدا و پدر حجّت خداست و از نسل حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ، قائم ما اهل بیت به دنیا میآید که زمین پر از ظلم و ستم را، سرشار از عدل و داد میفرماید. برای او غیبت موسی و حُکم داود و شکوه عیسی است. سپس این آیه را تلاوت فرمود: «فرزندانی که بعضی از آنان از [نسل] بعضی دیگرند و خداوند شنوای داناست». پس علی بن ابیطالب عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ به ایشان عرض کرد: پدر و مادرم فدایتان باد ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! این اشخاصی که نام بردید چه کسانی هستند؟ فرمود: ای علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ! نام های اوصیای بعد از تو و خاندان پاکیزه و فرزندان پربرکت هست.
ص: 94
سپس فرمود: سوگند به آنکه جان محمّد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ در دست اوست، همانا اگر مردی هزار هزار سال خدا را میان رکن و مقام عبادت کند، سپس در حالی [به صحرای قیامت] آید که منکر ولایت آنان باشد، قطعاً خداوند او را با صورت در آتش خواهد افکند، هرکس که می خواهد باشد.
قال أبو علي بن همام العجب كل العجب من أبي هريرة أنه يروي مثل هذه الأخبار ثم ينكر فضائل أهل البيت عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ.
ابوعلی محمّد بن همام گوید: از ابوهریره در شگفتم که همانا خود او چنین احادیثی را روایت می کند، سپس فضایل اهل بیت عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ را انکار می نماید!
3- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ وَهْبَانَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَصْرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ الْبَزَوْفَرِيُّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْلَمَةَ قَالَ أَخْبَرَنَا عُقْبَةُ بْنُ مُكْرَمٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْوَهَّابِ الثَّقَفِيُّ عَنْ يَحْيَى بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَعْقُوبَ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِي صَالِحٍ السَّمَّانِ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ قَالَ: خَطَبَنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ مَعَاشِرَ النَّاسِ مَنْ أَرَادَ أَنْ يَحْيَا حَيَاتِي وَ يَمُوتَ مِيتَتِي فَلْيَتَوَلَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وَ لْيَقْتَدِ بِالْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِه فَقِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَكَمِ الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِكَ فَقَالَ عَدَدَ الْأَسْبَاطِ.
ابوهریره گوید: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ خطبه ای برای ما خواند، پس فرمود: ای گروه مردم! هر كه میخواهد [همانند] زندگانىِ من زندگى كند و [همانند] مرگ من بميرد، پس باید علی بن ابیطالب عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ را دوست بدارد و باید به امامان بعد از او، اقتدا کند. پس عرض شد: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! امامان پس از شما، چه تعداد هستند؟ فرمود: به تعداد نوادگان [حضرت یعقوب عَلَيْهِ السَّلاَمُ].
4- حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُبَيْدِ اللَّهِ الْجَوْهَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الصَّمَدِ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مُكْرَمٍ قَالَ حَدَّثَنَا الطَّيَالِسِيُّ الْوَلِيدِ عَنْ أَبِي الزِّيَادِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ ذَكْوَانَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْأَعْرَجِ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ قَالَ: سَأَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَنْ قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَ «وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فِي عَقِبِهِ»(1)
قَالَ جَعَلَ الْإِمَامَةَ فِي عَقِبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَخْرُجُ مِنْ صُلْبِهِ تِسْعَةٌ مِنَ الْأَئِمَّةِ
ص: 95
وَ مِنْهُمْ مَهْدِيُّ هَذِه الْأُمَّةِ ثُمَّ قَالَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لَوْ أَنَّ رَجُلًا صَفَنَ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ ثُمَّ لَقِيَ اللَّهَ مُبْغِضاً لِأَهْلِ بَيْتِي دَخَلَ النَّارَ.
ابوهریره گوید: از رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ درباره قول خدای شکست ناپذیر و صاحب جلالت: «و او (خدا)، كلمه توحيد را، كلمه اى پاينده در نسل های بعد از او (ابراهیم) قرار داد» پرسیدم. فرمود: [خداوند] امامت را در نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ قرار داد که نُه نفر از امامان، از نسل او به دنیا آیند و مهدی این اُمّت، فقط از جملۀ آنان است. سپس فرمود: همانا اگر مردی میان رکن و مقام به عبادت مشغول باشد، سپس خدا را در حالی دیدار کند که با اهل بیت من دشمن باشد، به جهنم داخل شود.
5- وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَنِ اتَّبَعَهُ كَانَ عَلَى الْهُدَى وَ مَنْ تَرَكَهُ كَانَ عَلَى الضَّلَالَةِ ثُمَّ أَهْلَ بَيْتِي أُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ فِي أَهْلِ بَيْتِي ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فَقُلْتُ لِأَبِي هُرَيْرَةَ فَمَنْ أَهْلُ بَيْتِهِ نِسَاؤُه قَالَ لَا أَهْلُ بَيْتِهِ صُلْبُهُ وَ عَصَبَتُهُ وَ هُمُ الْأَئِمَّةُ الِاثْنَی عَشَرَ الَّذِينَ ذَكَرَهُمُ اللَّهُ فِي قَوْلِهِ «وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فِي عَقِبِهِ»(1)
ابوهریره گوید: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: همانا من دو شیء گران بها در میان شما، بر جای می نهم: کتاب خدا که هرکس از آن پیروی کند، بر [مسیر] هدایت و هر که ترکش کند، بر [مسیر] گمراهی و ضلالت است. سپس اهل بیت من است؛ خدا را به یادتان می آورم درباره اهل بیتمسه بار آن را تکرار فرمودند- پس به ابوهریره گفتم: پس اهل بیت او همسران ایشان هستند؟ گفت: خیر! اهل بیت او نسلش و خاندان نزدیکش هستند و آن ها امامان دوازده گانهاند؛ کسانی که خداوند آنان را در کلامش یادکرده است: «او (خدا) كلمۀ توحيد را، كلمه اى پاينده در نسل های بعد از او (ابراهیم) قرار داد»
ص: 96
6- حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ التَّمِيمِيُّ الْمَعْرُوفُ بِابْنِ النَّجَّارِ النَّحْوِيِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ الْغَزَّالُ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ تَيْمٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ مَهْدِيٍّ قَالَ حَدَّثَنَا مُعَاوِيَةُ بْنُ صَالِحٍ عَنْ عَبْدِ الْغَفَّارِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ أَبِي مَرْيَمَ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ قَدْ نَزَلَتْ هَذِه الآيَةُ «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ»(1)
فَقَرَأَهَا عَلَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ثُمَّ قَالَ أَنَا الْمُنْذِرُ أَ تَعْرِفُونَ الْهَادِيَ فَقُلْنَا لَا يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ هُوَ خَاصِفُ النَّعْلِ فَطُوِّلَتِ الْأَعْنَاقُ إِذْ خَرَجَ عَلَيْنَا عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مِنْ بَعْضِ الْحُجَرِ وَ بِيَدِه نَعْلُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَيْنَا فَقَالَ أَلَا إِنَّهُ الْمُبَلِّغُ عَنِّي وَ الْإِمَامُ بَعْدِي فَزَوْجُ ابْنَتِي وَ أَبُو سِبْطَيَّ فَنَحْنُ أَهْلُ بَيْتٍ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنَّا الرِّجْسَ وَ طَهَّرَنَا مِنَ الدَّنَسِ يُقَاتِلُ بَعْدِي عَلَى التَّأْوِيلِ كَمَا قَاتَلْتُ عَلَى التَّنْزِيلِ هُوَ الْإِمَامُ أَبُو الْأَئِمَّةِ الزُّهْرِ فَقِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَكَمِ الْأَئِمَّةُ بَعْدَكَ قَالَ إثْنَی عَشَرَ عَدَدَ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ مِنَّا مَهْدِيُّ هَذِه الْأُمَّةِ يَمْلَأُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً لَا يَخْلُو الْأَرْضُ مِنْهُمْ إِلَّا سَاخَتْ بِأَهْلِهَا.
ابوهریره گوید: به زیارت رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مشرّف شدم، درحالی که آیۀ: «تو فقط هشداردهنده ای و برای هر قومی هدایتگری است» نازل شده بود. پس رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ آیه را بر ما قرائت نموده، سپس فرمود: من «هشداردهنده» هستم، آیا هدایتگر را میشناسید؟ پس عرض کردیم: خیر ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! پس فرمود: او پینه زنندهی کفش است. پس همۀ گردن ها دراز شد [تا بینند چه کسی مشغول پینه زدن کفش است] که ناگاه علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ درحالی که کفش رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ را در دست داشت، از یکی از حجرهها خارج شد. سپس [پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ] توجّهی به ما کردند، پس فرمودند: بدانید و آگاه باشید! همانا او از جانب من تبلیغ می کند و امام بعد از من و همسر دخترم و پدر دو نوهی من است؛ پس ما اهل بیتی هستیم که خداوند هرگونه پلیدی را از ما زدوده و از انواع آلودگی پاکمان گردانیده است. او پس از من، برای [احیای] حقیقت و باطن قرآن خواهد جنگید،
ص: 97
همان طور که من، برای [احیای] ظاهر آن جنگیدم. او امام و پدر امامان نورانی است. پس عرض شد: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! پس امامان بعد از شما چه تعداد هستند؟ فرمود: دوازده نفر به تعداد نقیبان بنی اسرائیل و مهدی این اُمّت، فقط از ما [اهل بیت] خواهد بود، خداوند به وسیلۀ او زمین پر از ظلم و ستم را، سرشار از عدل و داد میفرماید؛ زمین هرگز از آن ها خالی نمیشود، وگرنه ساکنانش را فرو می برد.
7- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الشَّيْبَانِيُّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا صَالِحُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي مُقَاتِلٍ عَنْ زَكَرِيَّا عَنْ سُلَيْمَانَ جَعْفَرٍ الْجَعْفَرِيِّ قَالَ حَدَّثَنَا مِسْكِينُ بْنُ عَبْدِ الْعَزِيزِ عَنْ أَبِي سَلَمَةَ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: إِنَّ الصَّدَقَةَ لَا تَحِلُّ لِي وَ لَا لِأَهْلِ بَيْتِي فَقُلْنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَنْ أَهْلُ بَيْتِكَ قَالَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَهْلُ بَيْتِي عِتْرَتِي مِنْ لَحْمِي وَ دَمِي هُمُ الْأَئِمَّةُ بَعْدِي عَدَدَ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ
هَذَا أَبُو هُرَيْرَةَ رَوَى عَنْهُ سَعِيدٌ الْمُقْرِي وَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ الْأَعْرَجُ وَ أَبُو صَالِحٍ السَّمَّانُ وَ الْأَعْرَجُ وَ أَبُو مَرْيَمَ وَ أَبُو سَلَمَةَ.
ابوهریره گوید: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: همانا صدقه بر من و بر اهل بیت من، حلال نیست. پس عرض کردیم: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! اهل بیت شما چه کسانی هستند؟ فرمود: اهل بیت من، خاندان من و از گوشت و خون من هستند؛ آن ها امامان پس از من، به تعداد نقیبان بنی اسرائیل هستند.
ص: 98
باب ما جاء عن عمر بن الخطاب عن رسول الله صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
في النصوص على الأئمة الإثنی عشر عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ
آنچه از عمر بن خطاب از رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
در مورد امامان دوازده گانه عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ روایت شده است
1- حَدَّثَنَا أَبُو الْمُفَضَّلِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ زَكَرِيَّا الْعَدَوِيُّ عَنْ شَيْثِ بْنِ غَرْقَدَةَ الْعَدَوِيِّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْعَلَاءِ قَالَ حَدَّثَنَا إِسْمَاعِيلُ بْنُ صَبِيحٍ الْيَشْكُرِيُ عَنْ شَرِيكِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ حُصَيْنٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ: الْأَئِمَّةُ بَعْدِي إثْنَی عَشَرَ ثُمَّ أَخْفَى صَوْتَهُ فَسَمِعْتُهُ يَقُولُ كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ.
عمر بن خطاب گوید: شنیدم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ میفرمود: امامان پس از من، دوازده نفر هستند. سپس صدایش را پایین آورد و شنیدم که میفرمود: همۀ آنها از قریش هستند.
قال أبو المفضل هذا غريب لا أعرفه إلا عن الحسن بن علي بن زكريا البصري بهذا الإسناد و كتبت عنه ببخارا يوم الأربعاء و كان يوم العاشور و كان من أصحاب الحديث إلا أنه كان ثقة في الحديث و كثيرا ما كان يروي من فضائل أهل البيت عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ
ابوالمفضّل گوید: این روایت غریبی است که جز حسن بن علی بن زکریای بصری با این سند آن را روایت نکرده است و من آن را در بخارا در روز چهارشنبه که مصادف با روز عاشورا بود، به نقل از او نوشتم. او از اهل حدیث بود با این فرق که در حدیث، ثقه و مورداطمینان بود (برخلاف بسیاری از ناقلان حدیث از اهل تسنّن) و در فضایل اهل بیت عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ بسیار روایت می کرد.
ص: 99
2- حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مَنْدَةَ قَالَ حَدَّثَنَا هَارُونُ بْنُ مُوسَى رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْحُسَيْنِ مُحَمَّدُ بْنُ مَنْصُورٍ الْهَاشِمِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو مُوسَى عِيسَى بْنُ أَحْمَدَ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو ثَابِتٍ الْمَدَنِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْعَزِيزِ بْنُ أَبِي حَازِمٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ عِيسَى بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَالِكٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ: أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي فَرَطٌ لَكُمْ وَ إِنَّكُمْ وَارِدُونَ عَلَيَّ الْحَوْضَ حَوْضاً عَرْضُهُ مَا بَيْنَ صَنْعَاءَ إِلَى بُصْرَى فِيهِ قِدْحَانٌ عَدَدَ النُّجُومِ مِنْ فِضَّةٍ وَ إِنِّي سَائِلُكُمْ حِينَ تَرِدُونَ عَلَيَّ عَنِ الثَّقَلَيْنِ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا السَّبَبُ الْأَكْبَرُ(1)
كِتَابُ اللَّهِ طَرَفُهُ بِيَدِ اللَّهِ وَ طَرَفُهُ بِأَيْدِيكُمْ فَاسْتَمْسِكُوا بِهِ وَ لَا تُبَدِّلُوا وَ عِتْرَتِي أَهْلُ بَيْتِي فَإِنَّهُ قَدْ نَبَّأَنِيَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ أَنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَنْ عِتْرَتُكَ قَالَ أَهْلُ بَيْتِي مِنْ وُلْدِ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَئِمَّةُ الْأَبْرَارِ هُمْ عِتْرَتِي مِنْ لَحْمِي وَ دَمِي.
عمر بن خطاب گوید: شنیدم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ میفرمود: ای مردم! همانا من از نزد شما میروم، درحالی که همانا شما در کنار حوض بر من وارد میشوید؛ حوضی که به اندازهی فاصله بین بُصری و صنعاء وسعت دارد؛ حوضی که به تعداد ستارگان، جام نقره ای دارد و قطعاً چون به نزد من آیید، درباره ثقلین از شما خواهم پرسید.
پس دقت کنید که با آن دو چگونه رفتار میکنید. واسطۀ بزرگ تر، قرآن است که یک طرف آن در دست خدا و طرف دیگر آن در دست شماست؛ پس به آن تمسّک جویید و به جای آن، سراغ چیز دیگری نروید و [آن واسطۀ دیگر] خاندان من اهل بیت من است. پس همانا خدای لطیف دانا، مرا آگاه ساخته است که این دو از هم جدا نخواهند شد تا اینکه در حوض کوثر نزد من آیند. پس عرض کردم: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! خاندان شما کیستند؟
ص: 100
فرمود: اهل بیت من از اولاد [امام] علی و [حضرت] فاطمه عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ و نُه نفر از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ که امامانی نیکوکردارند، اینان خاندان من، از گوشت و خون من هستند.
ص: 101
باب ما جاء عن عثمان بن عفان عن رسول الله صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
في النصوص على الأئمة الإثنی عشر عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ
آنچه از عثمان بن عفان از رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
در مورد امامان دوازده گانه عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ روایت شده است
1- حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ الْبَزَوْفَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ عِيسَى بْنِ فَضْلٍ الْأَنْمَاطِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا دَاوُدُ بْنُ فَضْلٍ عَنِ ابْنِ عَائِشَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ سَعِيدِ بْنِ الْمُسَيَّبِ عَنْ عُمَرَ بْنِ عُثْمَانَ بْنِ عَفَّانَ قَالَ قَالَ لِي أَبِي سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ: الْأَئِمَّةُ بَعْدِي إثْنَی عَشَرَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ مِنَّا مَهْدِيُّ هَذِه الْأُمَّةِ مَنْ تَمَسَّكَ مِنْ بَعْدِي بِهِمْ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِحَبْلِ اللَّهِ وَ مَنْ تَخَلَّى مِنْهُمْ فَقَدْ تَخَلَّى مِنَ اللَّهِ.
عمر پسر عثمان بن عفّان از پدرش روایت کرده که شنیدم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ میفرمود: امامان پس از من، دوازده نفر هستند؛ نُه نفر از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ و مهدی این اُمّت، فقط از ما [اهل بیت] خواهد بود. هرکس پس از من به آنان تمسّک جوید، پس حقیقتاً به ریسمان خدا، چنگ زده است و آن کس که از آنان کناره گیری کند، پس حقیقتاً از خدا کناره گیری کرده است.
ص: 102
باب ما جاء عن زيد بن ثابت عن رسول الله صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
في النصوص على الأئمة الإثنی عشر عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ
آنچه از زید بن ثابت از رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
در مورد امامان دوازده گانه عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ روایت شده است
1- حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْجَوْهَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو زُرْعَةَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْمَيْمُونِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مَسْعُودٍ عَنْ مَالِكِ بْنِ سَلْمَانَ عَنْ عُمَرَ بْنِ سَعِيدٍ الْمُقْرِي قَالَ حَدَّثَنَا شَرِيكٌ عَنْ رُكَيْنِ بْنِ الرَّبِيعِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ حَسَّانَ عَنْ زَيْدِ بْنِ ثَابِتٍ قَالَ: مَرِضَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ فَعَادَهُمَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَأَخَذَهُمَا وَ قَبَّلَهُمَا ثُمَّ رَفَعَ يَدَه إِلَى السَّمَاءِ فَقَالَ اللَّهُمَّ رَبَّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَ مَا أَظَلَّتْ وَ رَبَّ الرِّيَاحِ وَ مَا ذَرَتْ اللَّهُمَّ رَبَّ كُلِّ شَيْ ءٍ أَنْتَ الْأَوَّلُ فَلَا شَيْ ءَ قَبْلَكَ وَ أَنْتَ الْبَاطِنُ فَلَا شَيْ ءَ دُونَكَ وَ رَبَّ جَبْرَئِيلَ وَ مِيكَائِيلَ وَ إِسْرَافِيلَ وَ إِلَهَ إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْحَاقَ وَ يَعْقُوبَ أَسْأَلُكَ أَنْ تَمُنَّ عَلَيْهِمَا بِعَافِيَتِكَ وَ تَجْعَلَهُمَا تَحْتَ كَنَفِكَ وَ حِرْزِكَ وَ أَنْ تَصْرِفَ عَنْهُمَا السُّوءَ الْمَحْذُورَ بِرَحْمَتِكَ ثُمَّ وَضَعَ يَدَه عَلَى كَتِفِ الْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ أَنْتَ الْإِمَامُ ابْنُ وَلِيِّ اللَّهِ وَ وَضَعَ يَدَه عَلَى صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ أَنْتَ الْإِمَامُ أَبُو الْأَئِمَّةِ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِكَ أَئِمَّةٌ أَبْرَارٌ
ص: 103
وَ التَّاسِعُ قَائِمُهُمْ مَنْ تَمَسَّكَ بِكُمْ وَ بِالْأَئِمَّةِ مِنْ ذُرِّيَّتِكُمْ كَانَ مَعَنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ كَانَ مَعَنَا فِي الْجَنَّةِ فِي دَرَجَاتِنَا قَالَ فَبَرَءَا مِنْ عِلَّتِهِمَا بِدُعَاءِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ.
زید بن ثابت گوید: [امام] حسن و [امام] حسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ بیمار شدند و رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ به عیادتشان رفت، پس آن دو را در آغوش گرفته و بوسید. سپس دستش را به سوی آسمان بلند کرد، پس عرضه داشت: خداوندا! ای پروردگار آسمان های هفت گانه و هر آنچه آسمان ها بر آن سایه افکنده و ای پروردگار بادها و آنچه بادها پراکنده ساخته است. خداوندا! ای پروردگار همه چیز! تو اوّلی، پس هیچ چیز پیش از تو نبوده و تو باطنی، پس چیزی ماورای تو نیست و ای پروردگار جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و معبود ابراهیم و اسحاق و یعقوب! از تو مى خواهم كه بر اين دو، به عافيت خود منّت نهى و ایشان را در رحمت و پناه خود قرار دهی و امر بد ناگهانی را بارحمت خودت از این دو، دور سازی! سپس دستشان را بر شانه [امام] حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ گذاشتند، پس فرمودند: تو امام پسر ولیّ خدایی و دستشان را بر پشت [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ گذاشتند، پس فرمودند: تو امامی، پدر امامانی، نُه نفر از امامان نیکوکار، فقط از نسل تو هستند و نهمین نفر، قیامکنندهی آنان است. هرکس به شما و به امامانی که از فرزندان شما هستند تمسّک جوید، روز قیامت با ما خواهد بود و در بهشت همراه ما و در درجه ما خواهد بود. راوی گوید: آن دو با دعای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ از بیماری شفا یافتند.
2- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُطَّلِبِ قَالَ حَدَّثَنِي إِبْرَاهِيمُ بْنُ عَبْدِ الصَّمَدِ بْنِ مُوسَى بْنِ إِسْحَاقَ الْهَاشِمِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ الْغَنَوِيِّ عَنْ حَكِيمِ بْنِ جُبَيْرٍ عَنْ أَبِي الطُّفَيْلِ عَامِرِ بْنِ وَاثِلَةَ عَنْ زَيْدِ بْنِ ثَابِتٍ قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ قَائِدُ الْبَرَرَةِ وَ قَاتِلُ الْفَجَرَةِ مَنْصُورٌ مَنْ نَصَرَه مَخْذُولٌ مَنْ خَذَلَهُ الشَّاكُّ فِي عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ هُوَ الشَّاكُّ فِي الْإِسْلَامِ وَ خَيْرُ مَنْ أُخَلِّفُ بَعْدِي وَ خَيْرُ أَصْحَابِي عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لَحْمُهُ لَحْمِي وَ دَمُهُ دَمِي وَ أَبُو سِبْطَيَّ وَ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ تَخْرُجُ الْأَئِمَّةُ التِّسْعَةُ وَ مِنْهُمْ مَهْدِيُّ هَذِه الْأُمَّةِ.
ص: 104
زید بن ثابت گوید: شنیدم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ میفرمود: علی بن ابیطالب عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ پیشوای نیکان و کشندهی بدکاران است. (کسانی که حدّ شرعی آن ها، قتل است). فقط کسی پیروز است که او را نصرت دهد و فقط کسی خوار و زبون است که او را تنها گذارد. شک کننده در علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ همان شک کننده در اسلام است و او بهترین کسی است که بعد از خود، برجای می گذارم. بهترین یاران من، علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ است؛ گوشت او گوشت من و خون او، خون من است و پدر دو نوهی من است و فقط از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ امامان نُهگانه به دنیا میآیند و مهدی این اُمّت، فقط از آن ها است.
3- وَ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو صَالِحٍ مُحَمَّدُ بْنُ فَيَّاضٍ الْعِجْلِيُّ السَّاوِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عَامِرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الرُّكَيْنِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ حَسَّانَ عَنْ زَيْدِ بْنِ ثَابِتٍ قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ لَا يَذْهَبُ الدُّنْيَا حَتَّى يَقُومَ بِأَمْرِ أُمَّتِي رَجُلٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَمْلَأُهَا عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً قُلْنَا مَنْ هُوَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ الْإِمَامُ التَّاسِعُ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ.
زید بن ثابت گوید: شنیدم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ میفرمود: دنیا به پایان نخواهد رسید تا مردی از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ به امر خدا قیام کند، [زمین] پر از ستم را، سرشار از عدل میفرماید. عرض کردیم: او کیست ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ؟! فرمود: نهمین امام از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ.
4- وَ بِإِسْنَادِهِ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ حُبُّنَا دِينٌ وَ بُغْضُنَا نِفَاقٌ.
زید بن ثابت گوید: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: محبّت و دوستی ما، حقیقت دین است و دشمنی با ما، نفاق و دورویی است.
5- حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ الرَّازِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي إِسْحَاقُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ خَالَوَيْهِ قَالَ حَدَّثَنِي يَزِيدُ بْنُ سُلَيْمَانَ الْبَصْرِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي شَرِيكٌ عَنِ الرُّكَيْنِ بْنِ الرَّبِيعِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ حَسَّانَ عَنْ زَيْدِ بْنِ ثَابِتٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَعَاشِرَ النَّاسِ أَ لَا أَدُلُّكُمْ عَلَى خَيْرِ النَّاسِ جَدّاً وَ جَدَّةً قُلْنَا بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ أَنَا جَدُّهُمَا وَ جَدَّتُهُمَا خَدِيجَةُ عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ
ص: 105
سَيِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ أَ لَا أَدُلُّكُمْ عَلَى خَيْرِ النَّاسِ أَباً وَ أُمّاً قُلْنَا بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ أَبُوهُمَا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وَ أُمُّهُمَا فَاطِمَةُ عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ أَ لَا أَدُلُّكُمْ عَلَى خَيْرِ النَّاسِ عَمّاً وَ عَمَّةً قُلْنَا بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ عَمُّهُمَا جَعْفَرُ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وَ عَمَّتُهُمَا أُمُّ هَانِي بِنْتُ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ أَيُّهَا النَّاسُ أَ لَا أَدُلُّكُمْ عَلَى خَيْرِ النَّاسِ خَالًا وَ خَالَةً قُلْنَا بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ خَالُهُمَا الْقَاسِمُ بْنُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ خَالَتُهُمَا زَيْنَبُ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ثُمَّ قَالَ عَلَى قَاتِلِهِمَا لَعْنَةُ اللَّهِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ وَ إِنَّهُ لَيَخْرُجُ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَئِمَّةٌ أَبْرَارٌ أُمَنَاءُ مَعْصُومُونَ قَوَّامُونَ بِالْقِسْطِ وَ مِنَّا مَهْدِيُّ هَذِه الْأُمَّةِ الَّذِي يُصَلِّي عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ خَلْفَهُ قُلْنَا مَنْ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ هُوَ التَّاسِعُ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَئِمَّةٌ أَبْرَارٌ وَ التَّاسِعُ مَهْدِيُّهُمْ يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً وَ هَذَا زَيْدُ بْنُ ثَابِتٍ رَوَى عَنْهُ الْقَاسِمُ بْنُ حَسَّانَ وَ أَبُو الطُّفَيْلِ.
زید بن ثابت گوید: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: ای گروه مردم! آیا شمارا به بهترین مردم از نظر پدربزرگ و مادربزرگ آگاه نسازم؟ عرض کردیم: آری ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! فرمود: حسن و حسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ؛ من پدربزرگشان هستم و مادربزرگشان خدیجه عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ سرور زنان اهل بهشت است. آیا شمارا به بهترین مردم از نظر پدر و مادر آگاه نسازم؟ عرض کردیم: آری ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! فرمود: حسن و حسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ؛ پدرشان علی بن ابیطالب عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ و مادرشان فاطمه عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ سرور زنان جهان است. آیا شمارا به بهترین مردم از نظر عمو و عمّه آگاه نسازم؟ عرض کردیم: آری ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! فرمود: حسن و حسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ؛ عمویشان جعفر پسر ابیطالب عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ و عمۀ آن ها، اُم هانی دختر ابوطالب عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ است. آیا شمارا به بهترین مردم از نظر دایی و خاله آگاه نسازم؟ عرض کردیم: آری ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! فرمود: حسن و حسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ؛ دایی آنها قاسم پسر رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ و خالۀ آن ها، زینب دختر رسول خداست.
ص: 106
سپس فرمود: لعنت خدا و فرشتگان و همۀ مردم بر قاتل آن دو باد! و همانا از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ امامانی نیکوکردار، امانتدارانی معصوم و برپادارندهی عدل و داد به دنیا میآیند و مهدی این اُمّت که عیسی پسر مریم عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ پشت سر او نماز می خواند، فقط از ما [اهل بیت] خواهد بود. عرض کردیم: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! او کیست؟ فرمود: او نهمین امام از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ است، [فرزندان او] امامانی نیکوکردارند و مهدی عَلَيْهِ السَّلاَمُ، نهمین آن هاست، او زمین پر از ظلم و ستم را، سرشار از عدل و داد میفرماید.
ص: 107
باب ما جاء عن زيد بن أرقم عن النبي صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
في النصوص على الأئمة الإثنی عشر عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ
آنچه از زید بن ارقم از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
در مورد امامان دوازده گانه عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ روایت شده است
1- حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ الْخُزَاعِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْحُسَيْنِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْكُوفِيُّ الْأَسَدِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ الْبَرْمَكِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي مَنْدَلُ بْنُ عَلِيٍّ عَنْ أَبِي نُعَيْمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ زَيْدِ بْنِ أَرْقَمَ قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ لِعَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنْتَ الْإِمَامُ وَ الْخَلِيفَةُ بَعْدِي وَ ابْنَاكَ سِبْطَايَ وَ هُمَا سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَئِمَّةٌ مَعْصُومُونَ وَ مِنْهُمْ قَائِمُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ ثُمَّ قَالَ يَا عَلِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لَيْسَ فِي الْقِيَامَةِ رَاكِبٌ غَيْرُنَا وَ نَحْنُ أَرْبَعَةٌ فَقَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ مِنَ الْأَنْصَارِ فَقَالَ فِدَاكَ أَبِي وَ أُمِّي يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ مَنْ هُمْ قَالَ أَنَا عَلَى دَابَّةِ اللَّهِ الْبُرَاقِ وَ أَخِي صَالِحٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَلَى نَاقَتِهِ الَّتِي عُقِرَتْ وَ عَمِّي حَمْزَةُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَلَى نَاقَتِيَ الْعَضْبَاءِ وَ أَخِي عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَلَى نَاقَةٍ مِنْ نُوقِ الْجَنَّةِ وَ بِيَدِه لِوَاءُ الْحَمْدِ يُنَادِي لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ رَسُولُ اللَّهِ فَيَقُولُ الآدَمِيُّونَ مَا هَذَا إِلَّا مَلَكٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِيٌّ مُرْسَلٌ أَوْ حَامِلُ عَرْشٍ فَيُجِيبُهُمْ مَلَكٌ مِنْ بُطْنَانِ
ص: 108
الْعَرْشِ يَا مَعْشَرَ الآدَمِيِّينَ لَيْسَ هَذَا مَلَكٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِيٌّ مُرْسَلٌ وَ لَا حَامِلُ عَرْشٍ هَذَا الصِّدِّيقُ الْأَكْبَرُ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ.
زید بن ارقم گوید: شنیدم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ به علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ میفرمود: تو امام و خلیفۀ پس از من هستی و دو پسرت، دو نوهی من هستند و آن دو، سرور جوانان اهل بهشت هستند و نُه نفر از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ، امامان معصوم اند و قیامکنندهی ما اهل بیت، فقط از آنان است. سپس فرمود: ای علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ! در روز قیامت کسی جز ما سواره نیست درحالی که ما چهار نفریم. پس مردی از انصار برخاست و عرض کرد: پدر و مادرم فدایتان ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! [آن چهار نفر] چه کسانی هستند؟ فرمود: من سوار بر «براق دابَة اللّه: جنبندهی الهی» هستم و برادرم صالح عَلَيْهِ السَّلاَمُ بر «ناقة اللّه» که پی شد [و قومش آن شتر را کشتند]، سوار است و عمویم حمزه عَلَيْهِ السَّلاَمُ بر ناقه و شتر من، «عَضباء» سوار است و برادرم علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ، بر شتری از شتران بهشتی سوار و به دستش، پرچم حمد است و ندا می دهد: نیست معبودی جز اللّه، محمّد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ رسول خداست؛ پس انسان ها می گویند: این [بزرگوار]، جز فرشتهای مقرّب یا پیامبری مرسل یا حامل عرش نیست؛ پس فرشته ای از درون عرش به آنان جواب میدهد: ای جماعت آدمیان! این [بزرگوار] نه فرشتهای مقرّب و نه پیامبری مرسل و نه حامل عرش است؛ ایشان صدّیق اکبر، علی بن ابیطالب عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ هستند.
2- حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ الْبَزَوْفَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ فرصدٍ عَنْ شَرِيكٍ عَنِ الْأَعْمَشِ عَنْ زَيْدِ بْنِ حَسَّانَ عَنْ زَيْدِ بْنِ أَرْقَمَ قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ أَنْتَ سَيِّدُ الْأَوْصِيَاءِ وَ ابْنَاكَ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يُخْرِجُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْأَئِمَّةَ التِّسْعَةَ فَإِذَا مِتُّ ظَهَرَتْ لَكَ ضَغَائِنُ فِي صُدُورِ قَوْمٍ يَتَمَالَئُونَ عَلَيْكَ وَ يَمْنَعُونَكَ حَقَّكَ.
زید بن ارقم گوید: شنیدم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ به علی بن ابیطالب عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ میفرمود: تو سیّد اوصیایی و دو پسرت، دو سرور جوانان اهل بهشتند و خدای شکست ناپذیر و صاحب جلالت
ص: 109
تنها از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ، امامان نُهگانه را به دنیا می آورد. پس زمانی که من بمیرم، کینه هایی در دل های قومی، علیه تو آشکار میگردد و بر ضد تو، دور هم جمع میشوند و تو را از حقّت، منع میکنند.
3- وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ زَيْدِ بْنِ أَرْقَمَ قَالَ: مَا كُنَّا نَعْرِفُ الْمُنَافِقِينَ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِلَّا بِبُغْضِهِمْ عَلِيّاً وَ وُلْدَه عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ.
و با اسناد خود از ابن ارقم روایت کرده که گفت: در زمان رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ منافقان را فقط از روی کینه ای که نسبت به علی بن ابیطالب و فرزندانش عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ داشتند، می شناختیم.
4- حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا هَارُونُ بْنُ مُوسَى قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ صَدَقَةَ الرَّقِّيُّ بِمِصْرَ قَالَ حَدَّثَنَا دَاوُدُ بْنُ عُمَرَ بْنِ دَاهِرِ بْنِ الْمُسَيَّبِ قَالَ حَدَّثَنِي صَالِحُ بْنُ أَبِي الْأَسْوَدِ عَنْ حَسَنِ بْنِ عُبَيْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي الضُّحَى عَنْ زَيْدِ بْنِ أَرْقَمَ قَالَ: خَطَبَنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ بَعْدَ مَا حَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ أُوصِيكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ الَّذِي لَا يَسْتَغْنِي عَنْهُ الْعِبَادُ فَإِنَّ مَنْ رَغِبَ بِالتَّقْوَى زَهِدَ فِي الدُّنْيَا وَ اعْلَمُوا أَنَّ الْمَوْتَ سَبِيلُ الْعَالَمِينَ وَ مَصِيرُ الْبَاقِينَ يَخْتَطِفُ الْمُقِيمِينَ وَ لَا يُعْجِزُه لَحَاقُ الْهَارِبِينَ يَهْدِمُ كُلَّ لَذَّةٍ وَ يُزِيلُ كُلَّ نِعْمَةٍ وَ يَقْشَعُ كُلَّ بَهْجَةٍ وَ الدُّنْيَا دَارُ الْفَنَاءِ وَ لِأَهْلِهَا مِنْهَا الْجَلَاءُ وَ هِيَ حُلْوَةٌ خَضِرَةٌ تُجْلَبُ لِلطَّالِبِ فَارْتَحِلُوا عَنْهَا رَحِمَكُمُ اللَّهُ بِخَيْرِ مَا يَحْضُرُكُمْ مِنَ الزَّادِ وَ لَا تَطْلُبُوا مِنْهَا مَا كَثُرَ مِنَ الْبَلَاغُ وَ لَا تَمُدُّوا أَعْيُنَكُمْ فِيهَا إِلَى مَا مُتِّعَ بِهِ الْمُتْرَفُونَ أَلَا إِنَّ الدُّنْيَا قَدْ تَنَكَّرَتْ وَ أَدْبَرَتْ وَ اخْلَوْلَقَتْ وَ آذَنَ بِوَدَاعٍ أَلَا وَ إِنَّ الآخِرَةَ قَدْ رَحَلَتْ وَ أَقْبَلَتْ بِاطِّلَاعٍ مَعَاشِرَ النَّاسِ كَأَنِّي عَلَى الْحَوْضِ أَنْظُرُ مَا يَرِدُ عَلَيَّ مِنْكُمْ وَ سَيُؤَخَّرُ أُنَاسٌ دُونِي فَأَقُولُ يَا رَبِّ مِنِّي وَ مِنْ أُمَّتِي فَيُقَالُ هَلْ شَعَرْتَ بِمَا عَمِلُوا بَعْدَكَ وَ اللَّهِ مَا بَرِحُوا بَعْدَكَ يَرْجِعُونَ عَلَى أَعْقَابِهِمْ مَعَاشِرَ النَّاسِ أُوصِيكُمُ اللَّهَ فِي عِتْرَتِي وَ أَهْلِ بَيْتِي خَيْراً فَإِنَّهُمْ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَهُمْ وَ هُمُ الْأَئِمَّةُ الرَّاشِدُونَ بَعْدِي وَ الْأُمَنَاءُ الْمَعْصُومُونَ فَقَامَ إِلَيْهِ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْعَبَّاسِ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ كَمِ الْأَئِمَّةُ بَعْدَكَ قَالَ عَدَدَ نُقَبَاءِ
ص: 110
بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ حَوَارِيِّ عِيسَى تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ مِنْهُمْ مَهْدِيُّ هَذِه الْأُمَّةِ وَ هَذَا زَيْدُ بْنُ أَرْقَمَ رَوَى عَنْهُ مُحَمَّدُ بْنُ زِيَادٍ وَ زَيْدُ بْنُ حَسَّانَ وَ أَبُو الضُّحَى.
زید بن ارقم گوید: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ خطبه ای برای ما خواندند. پس بعد از حمد و ثنای پروردگار فرمودند: شمارا به ترس از خدایی که بندگان از او بی نیاز نیستند، سفارش می کنم. پس همانا هرکس به تقوا رغبت کند، از دنیا روی گردان میشود و بدانید که مرگ راهی است پیش روی همه جهانیان و منزلگاه باقی ماندگان است. ساکنانش را میرباید و به هم پیوستن فراریان، او را درمانده نکند. [یاد مرگ] هر لذتی را نابود کند و هر نعمتی را زایل گرداند و هر شادمانی را، از هم می پاشد و دنیا، دار فناست و بر اهلش، کوچ کردن از آن حتمی است و آن [در کام ها]، شیرین و در نظرِ طالب آن، سبز و خرّم آید. -خدا شمارا رحمت فرماید- پس از اين دنيا با بهترين توشه اى كه برایتان فراهم شده، كوچ كنيد و بیش ازاندازهی كفاف، در آن طلب نکنید و به چیزهایی که در دنیا خوش گذرانان از آن ها بهره گیرند، چشم ندوزید. آگاه باشید! همانا دنیا دگرگون گشته و پشت کرده و ویران شده و ندای جدایی سر می دهد. آگاه باشید! همانا آخرت در حال آمدن و روی آوردن است و شمارا از آمدن خود، آگاه نموده است. گویی در کنار حوض می بینم، جمعی از شما بر من وارد می شوند و گروهی عقب رانده میشوند؛ پس من می گویم: ای پروردگار من! [آنان] از من و اُمّت من هستند! پس گفته شود: آیا می دانی پس از تو چه کردند؟! به خدا سوگند اندکی بعد از تو، به گذشته شان بازگشتند. ای مردم! شمارا درباره خاندانم و اهل بیتم به نیکی سفارش می کنم. پس همانا آنان پیوسته با حق هستند و حق با آنان است و آن ها، امامانِ هدایت یافته بعد از من و امانتدارانی معصوم هستند. پس عبدالله بن عباس برخاست، پس عرض کرد: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! امامان پس از شما چه تعداد هستند؟ فرمود: به تعداد نقیبان بنی اسرائیل و حواریّون عیسی؛ نُه نفر از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ هستند و مهدی این اُمّت، فقط از آنان است.
ص: 111
باب ما جاء عن أبي أمامة أسعد بن زرارة عن النبي صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
في النصوص على عدد الأئمة عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ
آنچه از ابوامامة أسعد بن زراره از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
در مورد امامان دوازده گانه عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ روایت شده است
1- حَدَّثَنَا أَبُو الْمُفَضَّلِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ قَالَ حَدَّثَنَا إِسْحَاقُ بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنِي الْأَجْلَحُ الْكِنْدِيُّ عَنْ أَبِي أُمَامَةَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لَمَّا عُرِجَ بِي إِلَى السَّمَاءِ رَأَيْتُ مَكْتُوباً عَلَى سَاقِ الْعَرْشِ بِالنُّورِ «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ رَسُولُ اللَّهِ أَيَّدْتُهُ بِعَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ نَصَرْتُهُ بِعَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ» وَ رَأَيْتُ «عَلِيّاً عَلِيّاً عَلِيّاً ثَلَاثَ مَرَّاتٍ ثُمَّ بَعْدَه الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ وَ مُحَمَّداً مُحَمَّداً مَرَّتَيْنِ وَ جَعْفَراً وَ مُوسَى وَ الْحَسَنَ وَ الْحُجَّةَ عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ» إثْنَی عَشَرَ إسْماً مَكْتُوباً بِالنُّورِ فَقُلْتُ يَا رَبِّ أَسَامِي مَنْ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ قَدْ قَرَنْتَهُمْ بِي فَنُودِيتُ يَا مُحَمَّدُ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ هُمُ الْأَئِمَّةُ بَعْدَكَ وَ الْأَخْيَارُ مِنْ ذُرِّيَّتِكَ.
ابو امامة اسعد بن زراره گوید: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: چون به سوی آسمان عروج داده شدم (و به معراج رفتم)، دیدم بر پایۀ عرش با نور نوشته شده بود: «نیست معبودی جز اللّه و محمد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، رسول خداست؛ او را به علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ یاریاش کردم و به علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ نصرتش دادم»
ص: 112
و نیز دیدم دوازده نام با نور نوشته شده بود: «علی علی علی سپس بعد آن حسن و حسین و محمد محمد و جعفر و موسی و حسن و حجت عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ» پس عرض کردم: ای پروردگار من! این نام هایی را که قرین [نام] من ساختهای، چه کسانی هستند؟ پس ندایی سر داده شد: ای محمّد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! آنان امامان پس از تو و بهترین ها از فرزندان تو هستند.
2- حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ الصَّفْوَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ يُونُسَ قَالَ حَدَّثَنِي إِسْرَائِيلُ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ الزُّبَيْرِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ أَبِي أُمَامَةَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ الْأَئِمَّةُ بَعْدِي إثْنَی عَشَرَ كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ الْمَهْدِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مِنْهُمْ.
ابو امامة اسعد بن زراره گوید: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: امامان پس از من، دوازده نفر هستند؛ همۀ آنها از قریشاند؛ نُه نفر از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ و مهدی عَلَيْهِ السَّلاَمُ از آنان است.
3- حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ وَهْبَانَ بْنِ مُحَمَّدٍ الهماي الْبَصْرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ الْبَزَوْفَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْعَبَّاسِ عَنْ عَبَّادِ بْنِ يَعْقُوبَ قَالَ أَخْبَرَنِي مسمرُ بْنُ نُوَيْرَةَ عَنْ أَبِي بَكْرِ بْنِ عَيَّاشٍ عَنْ أَبِي سُلَيْمَانَ الضَّبِّيِّ عَنْ أَبِي أُمَامَةَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى يَقُومَ قَائِمُ الْحَقِّ مِنَّا وَ ذَلِكَ حِينَ يَأْذَنُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ فَمَنْ تَبِعَهُ نَجَی وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُ هَلَكَ فَاللَّهَ اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ ايتُوه وَ لَوْ عَلَى الثَّلْجِ فَإِنَّهُ خَلِيفَةُ اللَّهِ قُلْنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَتَى يَقُومُ قَائِمُكُمْ قَالَ إِذَا صَارَتِ الدُّنْيَا هَرْجاً وَ مَرْجاً وَ هُوَ التَّاسِعُ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ.
ابو امامة اسعد بن زراره گوید: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: قیامت برپا نمیشود تا اینکه قیامکنندهی به حق از ما قیام کند و آن [قیام] زمانی رخ دهد که خداوند شکست ناپذیر و صاحب جلالت به او، اجازه دهد. پس هرکه از وی پیروی کند، نجات یافته و آنکه از وی سرپیچی کند، هلاک گردد. پس خدا را [در نظر بگیرید]، خدا را [در نظر بگیرید] ای بندگان خدا! به سوی او بروید هرچند از روی یخ بگذرید! پس همانا او خلیفۀ خداست.
ص: 113
عرض کردیم: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! قیامکنندهی شما چه زمانی قیام میکند؟ فرمود: آنگاه که دنیا پر از هرج ومرج گردد و او نهمین نفر از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ است.
ص: 114
باب ما جاء عن واثلة بن الأسقع عن النبي صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
في النصوص على عدد الأئمة عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ
آنچه از واثلة بن اسقع از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
در مورد امامان دوازده گانه عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ روایت شده است
1- أَخْبَرَنَا الْقَاضِي أَبُو الْفَرَجِ الْمُعَافَى بْنُ زَكَرِيَّا الْبَغْدَادِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو الْحَسَنِ عَلِيُّ بْنُ عُتْبَةَ الْقَاضِي قَالَ حَدَّثَنَا مُوسَى بْنُ إِسْحَاقَ الْأَنْصَارِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مَرْوَانَ بْنِ مُعَاوِيَةَ قَالَ حَدَّثَنِي شَدَّادُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ الْمَقْدِسِ قَالَ حَدَّثَنِي إِبْرَاهِيمُ بْنُ أَبِي عَيْلَةَ عَنْ وَاثِلَةَ بْنِ الْأَسْقَعِ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ حُبِّي وَ حُبُّ أَهْلِ بَيْتِي نَافِعٌ فِي سَبْعِ مَوَاطِنَ أَهْوَالُهُنَّ عَظِيمَةٌ عِنْدَ الْوَفَاةِ وَ الْقَبْرِ وَ النُّشُورِ وَ عِنْدَ الْكِتَابِ وَ عِنْدَ الْحِسَابِ وَ عِنْدَ الْمِيزَانِ وَ عِنْدَ الصِّرَاطِ فَمَنْ أَحَبَّنِي وَ أَحَبَّ أَهْلَ بَيْتِي وَ اسْتَمْسَكَ بِهِمْ مِنْ بَعْدِي فَنَحْنُ شُفَعَاؤُه يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَقِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَكَيْفَ الِاسْتِمْسَاكُ بِهِمْ قَالَ إِنَّ الْأَئِمَّةَ بَعْدِي إثْنَی عَشَرَ فَمَنْ أَحَبَّهُمْ وَ اقْتَدَى بِهِمْ فَازَ وَ نَجَی وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُمْ ضَلَّ وَ غَوَى.
واثلة بن اسقع گوید: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: محبّت من و محبّت اهل بیت من، در هفت جایگاه بسیار هولناک سودمند است: هنگام جان دادن و در قبر و در زمان رستاخیز و نزد کتاب (نامۀ اعمال) و هنگام حسابرسی و نزد میزان (سنجش اعمال)
ص: 115
و هنگام [عبور از پل] صراط؛ پس هرکس مرا و اهل بیت مرا دوست بدارد و بعد از من، به آنان تمسّک جوید، پس ما در روز قیامت، شفیعان وی خواهیم بود. پس عرض شد: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! پس چگونه به آنان تمسّک جوییم؟ فرمود: همانا امامان پس از من دوازده نفر هستند. پس هرکس آنان را دوست بدارد و به آنان اقتدا کند، رستگار شود و نجات یابد و هرکس از [دستورات و راه] آن ها سرپیچی کند، گمراه و نابود گشته است.
2- أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الشَّيْبَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الرَّازِيُّ الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو أَحْمَدَ الطُّوسِيُّ وَ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْمُقْرِي قَالَ حَدَّثَنَا دَاوُدُ بْنُ الْحُسَيْنِ قَالَ حَدَّثَنَا حَرَامُ بْنُ يَحْيَى الشَّامِيُّ عَنْ عُتْبَةَ بْنِ تَيَّهَانَ السُّلَمِيِّ عَنْ مَكْحُولٍ عَنْ وَاثِلَةَ بْنِ الْأَسْقَعِ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لَا يَتِمُّ الْإِيمَانُ إِلَّا بِمَحَبَّتِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَهِدَ إِلَيَّ أَنَّهُ لَا يُحِبُّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ إِلَّا مُؤْمِنٌ تَقِيٌّ وَ لَا يُبْغِضُنَا إِلَّا مُنَافِقٌ شَقِيٌّ فَطُوبَى لِمَنْ تَمَسَّكَ بِي وَ بِالْأَئِمَّةِ الْأَطْهَارِ مِنْ ذُرِّيَّتِي فَقِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَكَمِ الْأَئِمَّةُ بَعْدَكَ قَالَ عَدَدَ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ.
واثلة بن اسقع گوید: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: ایمان جز با محبّت ما اهل بیت کامل نگردد و همانا خدای پربرکت و بلندمرتبه از من عهد گرفته که جز مؤمن باتقوا، ما اهل بیت را دوست ندارد و جز منافق بدبخت، با ما دشمنی نمیورزد. پس [بهره مندی از] درخت طوبی، برای کسی است [یا خوشا به حال کسی] که به من و امامان پاکیزه از فرزندان من تمسّک جوید. پس عرض شد: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! پس امامان بعد از شما، چند نفرند؟ فرمود: به تعداد نقیبان بنی اسرائیل.
3- حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنَا هَارُونُ بْنُ مُوسَى قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ سَهْلٍ الدَّقَّاقُ الدُّورِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحَارِثِ الْمَرْوَزِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَيُّوبُ بْنُ عَاصِمٍ الْهَمَذَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا حَفْصُ بْنُ غِيَاثٍ عَنْ يَزِيدَ بْنِ مَكْحُولٍ عَنْ وَاثِلَةَ بْنِ الْأَسْقَعِ يَقُولُ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ لَمَّا عُرِجَ بِي إِلَى السَّمَاءِ وَ بَلَغْتُ سِدْرَةَ الْمُنْتَهَى نَادَانِي رَبِّي جَلَّ جَلَالُهُ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقُلْتُ لَبَّيْكَ سَيِّدِي قَالَ إِنِّي مَا أَرْسَلْتُ نَبِيّاً فَانْقَضَتْ أَيَّامُهُ إِلَّا أَقَامَ بِالْأَمْرِ
ص: 116
بَعْدَه وَصِيَّهُ فَاجْعَلْ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ الْإِمَامَ وَ الْوَصِيَّ مِنْ بَعْدِكَ فَإِنِّي خَلَقْتُكُمَا مِنْ نُورٍ وَاحِدٍ وَ خَلَقْتُ الْأَئِمَّةَ الرَّاشِدِينَ مِنْ أَنْوَارِكُمَا أَ تُحِبُّ أَنْ تَرَاهُمْ يَا مُحَمَّدُ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قُلْتُ نَعَمْ يَا رَبِّ قَالَ ارْفَعْ رَأْسَكَ فَرَفَعْتُ رَأْسِي فَإِذَا أَنَا بِأَنْوَارِ الْأَئِمَّةِ بَعْدِي إثْنَی عَشَرَ نُوراً قُلْتُ يَا رَبِّ أَنْوَارُ مَنْ هِيَ قَالَ أَنْوَارُ الْأَئِمَّةِ بَعْدَكَ أُمَنَاءُ مَعْصُومُونَ.
واثلة بن اسقع گوید: شنیدم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ میفرمود: چون به سوی آسمان عروج داده شدم (و به معراج رفتم) و به سدرةالمنتهی رسیدم، پروردگارم -که جلالت و بزرگی اش وصف ناپذیر است- مرا مورد خطاب قرار داد. پس فرمود: ای محمّد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! پس عرض کردم: بله مولای من! فرمود: همانا من پیامبری را نفرستادم، جز اینکه وقتی ایام [عمر] او تمام شد، وصی خود را [برای ادامه دادن امر نبوّتش] ظاهر کرد. پس علی بن ابیطالب عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ را امام و وصیّ پس از خودت قرار ده. پس همانا من، شما دو نفر را، از نوری واحد آفریدم و امامان هدایت گر را، از نورِ شما دو نفر، خلق کردم. ای محمّد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! آیا دوست داری آنان را ببینی؟ عرض کردم: آری پروردگار من! فرمود: سرت را بلند کن! پس سرم را بلند کردم، ناگاه [چشمم] به انوار امامان پس از خودم افتاد که دوازده نور بودند. عرض کردم: ای پروردگار من! این انوار چه کسانی است؟ فرمود: انوار امامان بعد از توست که امانتدارانی معصوم هستند.
4- أَخْبَرَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ الْبَزَوْفَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِسْحَاقَ الْأَنْصَارِيُّ- قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ قَالَ حَدَّثَنَا عِيسَى بْنُ يُونُسَ قَالَ ثَوْرٌ يَعْنِي ابْنَ يَزِيدَ عَنْ خَالِدِ بْنِ مَعْدَانَ عَنْ وَاثِلَةَ بْنِ الْأَسْقَعِ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَنْزِلُوا أَهْلَ بَيْتِي بِمَنْزِلَةِ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ وَ بِمَنْزِلَةِ الْعَيْنَيْنِ مِنَ الرَّأْسِ وَ إِنَّ الرَّأْسَ لَا يَهْتَدِي إِلَّا بِالْعَيْنَيْنِ اقْتَدُوا بِهِمْ مِنْ بَعْدِي لَنْ تَضِلُّوا فَسَأَلْنَا عَنِ الْأَئِمَّةِ قَالَ الْأَئِمَّةُ بَعْدِي مِنْ عِتْرَتِي أَوْ قَالَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي عَدَدَ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ هَذَا وَاثِلَةُ بْنُ الْأَسْقَعِ رَوَى عَنْهُ مَكْحُولٌ وَ خَالِدُ بْنُ مَعْدَانَ وَ إِبْرَاهِيمُ بْنُ أَبِي عَيْلَةَ.
ص: 117
واثلة بن اسقع گوید: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: اهل بیت مرا به منزلۀ سر نسبت به بدن و به منزلۀ دو چشم نسبت به سر قرار دهید و همانا سر جز به وسیلۀ دو چشم، راه خویش را نمییابد؛ بعد از من، به آنان اقتدا کنید تا گمراه نشوید. پس از [تعداد] امامان پرسیدیم، فرمود: امامان بعد از من، از خاندان من -یا فرمود: از اهل بیت من- به تعداد نقیبان بنی اسرائیل هستند.
ص: 118
باب ما جاء عن أبي أيوب الأنصاري خالد بن زيد عن النبي صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
في النصوص على الأئمة الإثنی عشر عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ
آنچه از أبو أیوب انصاری از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
در مورد امامان دوازده گانه عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ روایت شده است
1- أَخْبَرَنَا أَبُو الْمُفَضَّلِ الشَّيْبَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي حَيْدَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ نُعَيْمٍ السَّمَرْقَنْدِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مَسْعُودٍ عَنْ يُوسُفَ بْنِ السُّخْتِ عَنْ سُفْيَانَ الثَّوْرِيِّ عَنْ مُوسَى بْنِ عُبَيْدَةَ إِيَاسِ بْنِ مُسْلِمَةَ بْنِ الْأَكْوَعِ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ: أَنَا سَيِّدُ الْأَنْبِيَاءِ وَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ سَيِّدُ الْأَوْصِيَاءِ وَ سِبْطَايَ خَيْرُ الْأَسْبَاطِ وَ مِنَّا الْأَئِمَّةُ الْمَعْصُومُونَ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ مِنَّا مَهْدِيُّ هَذِه الْأُمَّةِ فَقَامَ إِلَيْهِ أَعْرَابِيٌّ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ كَمِ الْأَئِمَّةُ بَعْدَكَ قَالَ عَدَدَ الْأَسْبَاطِ وَ حَوَارِيِّ عِيسَى وَ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ.
ابو ایوب انصاری گوید: شنیدم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ میفرمود: من سرور و آقای پیامبران و علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ سرور و آقای اوصیاست و دو نوهی من، بهترین نوادگان اند و امامان معصومین از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ، تنها از ما هستند و مهدی این اُمّت، فقط از ما [اهل بیت] خواهد بود. پس بادیه نشینی رو به ایشان برخاست، پس پرسید: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! امامان بعد از شما چند نفرند؟ فرمود: به تعداد نوادگان [یعقوب] و حواریّون عیسی و نقیبان بنی اسرائیل.
ص: 119
2- أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ وَ الْمُعَافَى بْنُ زَكَرِيَّا وَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ الرَّازِيُّ قَالُوا حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عِيسَى بْنِ ورطا الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مَنِيعٍ عَنْ يَزِيدَ بْنِ هَارُونَ قَالَ حَدَّثَنَا مَشِيخَتُنَا وَ عُلَمَاؤُنَا عَنْ عَبْدِ الْقَيْسِ قَالُوا: لَمَّا كَانَ يَوْمُ الْجَمَلِ خَرَجَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ حَتَّى وَقَفَ بَيْنَ الصَّفَّيْنِ وَ قَدْ أَحَاطَتْ بِالْهَوْدَجِ بَنُو ضَبَّةَ فَنَادَى أَيْنَ طَلْحَةُ وَ أَيْنَ الزُّبَيْرُ فَبَرَزَ لَهُ الزُّبَيْرُ فَخَرَجَا حَتَّى الْتَقَيَا بَيْنَ الصَّفَّيْنِ فَقَالَ يَا زُبَيْرُ مَا الَّذِي حَمَلَكَ عَلَى هَذَا قَالَ الطَّلَبُ بِدَمِ عُثْمَانَ فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَاتَلَ اللَّهُ أَوْلَانَا بِدَمِ عُثْمَانَ أَ مَا تَذْكُرُ يَوْماً كُنَّا فِي بَنِي بَيَاضَةَ فَاسْتَقْبَلَنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مُتَّكِئاً عَلَيْهِ فَضَحِكْتُ إِلَيْكَ وَ ضَحِكْتَ إِلَيَّ فَقُلْتَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِنَّ عَلِيّاً لَا يَتْرُكُهُ زَهْوُه فَقَالَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَا بِهِ زَهْوٌ وَ لَكِنَّكَ لَتُقَاتِلُهُ يَوْماً وَ أَنْتَ لَهُ ظَالِمٌ قَالَ نَعَمْ وَ لَكِنْ كَيْفَ أَرْجِعُ الآنَ إِنَّهُ لَهُوَ الْعَارُ قَالَ ارْجِعْ بِالْعَارِ قَبْلَ أَنْ يَجْتَمِعَ عَلَيْكَ الْعَارُ وَ النَّارُ قَالَ كَيْفَ أَدْخَلُ النَّارَ وَ قَدْ شَهِدَ لِي رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِالْجَنَّةِ قَالَ مَتَى قَالَ سَمِعْتُ سَعِيدَ بْنَ زَيْدٍ يُحَدِّثُ عُثْمَانَ بْنَ عَفَّانَ فِي خِلَافَتِهِ أَنَّهُ سَمِعَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ عَشَرَةٌ فِي الْجَنَّةِ قَالَ وَ مَنِ الْعَشَرَةُ قَالَ أَبُو بَكْرٍ وَ عُمَرُ وَ عُثْمَانُ وَ أَنَا وَ طَلْحَةُ حَتَّى عَدَّ تِسْعَةً قَالَ فَمَنِ الْعَاشِرُ قَالَ أَنْتَ قَالَ أَمَّا أَنْتَ فَقَدْ شَهِدْتَ لِي بِالْجَنَّةِ وَ أَمَّا أَنَا فَلَكَ وَ لِأَصْحَابِكَ مِنَ الْجَاحِدِينَ وَ لَقَدْ حَدَّثَنِي حَبِيبِي رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ إِنَّ سَبْعَةً مِمَّنْ ذَكَرْتَهُمْ فِي تَابُوتٍ مِنْ نَارٍ فِي أَسْفَلِ دَرْكِ الْجَحِيمِ عَلَى ذَلِكَ التَّابُوتِ صَخْرَةٌ إِذَا أَرَادَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَذَابَ أَهْلِ الْجَحِيمِ رُفِعَتْ تِلْكَ الصَّخْرَةُ. قَالَ فَرَجَعَ الزُّبَيْرُ وَ هُوَ يَقُولُ:
نَادَى عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ بِصَوْتٍ لَسْتُ أَجْهَلُهُ *** قَدْ كَانَ عُمْرَ أَبِيكَ الْحَقَّ مِنْ حِينٍ
فَقُلْتُ حَسْبُكَ مِنْ لُومِي أَبَا حَسَنٍ *** فَبَعْضُ مَا قُلْتَهُ ذَا الْيَوْمَ يَكْفِينِي
فَاخْتَرْتُ عَاراً عَلَى نَارٍ مُؤَجَّجَةٍ *** أَنَا بِقَوْمٍ لَهَا خِلْوٌ مِنَ الطِّينِ
فَالْيَوْمَ أَرْجِعُ مِنْ غَيٍّ إِلَى رُشْدٍ *** وَ مِنْ مُغَالَطَةِ الْبَغْضَا إِلَى اللِّينِ
ثُمَّ حَمَلَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَلَى بَنِي ضَبَّةَ فَمَا رَأَيْتَهُمْ إِلَّا كَرَمَادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّيحُ فِي يَوْمٍ عَاصِفٍ ثُمَّ أُخِذَتِ الْمَرْأَةُ فَحُمِلَتْ إِلَى قَصْرِ بَنِي خَلَفٍ فَدَخَلَ عَلِيٌّ وَ الْحَسَنُ وَ
ص: 120
الْحُسَيْنُ عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ وَ عَمَّارٌ وَ زَيْدٌ وَ أَبُو أَيُّوبَ خَالِدُ بْنُ زَيْدٍ الْأَنْصَارِيُّ وَ نَزَلَ أَبُو أَيُّوبَ فِي بَعْضِ دُورِ الْهَاشِمِيِّينَ فَجَمَعْنَا إِلَيْهِ ثَلَاثِينَ نَفْساً مِنْ شُيُوخِ أَهْلِ الْبَصْرَةِ فَدَخَلْنَا إِلَيْهِ وَ سَلَّمْنَا عَلَيْهِ وَ قُلْنَا إِنَّكَ قَاتَلْتَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِبَدْرٍ وَ أُحُدٍ الْمُشْرِكِينَ وَ الآنَ جِئْتَ تُقَاتِلُ الْمُسْلِمِينَ فَقَالَ وَ اللَّهِ لَقَدْ سَمِعْتُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ إِنَّكَ تُقَاتِلُ النَّاكِثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ وَ الْمَارِقِينَ مَعَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ قُلْنَا اللَّهَ إِنَّكَ سَمِعْتَ ذَلِكَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ وَ اللَّهَ لَقَدْ سَمِعْتُ يَقُولُ ذَلِكَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قُلْنَا فَحَدِّثْنَا بِشَيْ ءٍ سَمِعْتَهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي عَلِي قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَهُ وَ هُوَ الْإِمَامُ وَ الْخَلِيفَةُ بَعْدِي يُقَاتِلُ عَلَى التَّأْوِيلِ كَمَا قَاتَلْتُ عَلَى التَّنْزِيلِ وَ ابْنَاه الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ سِبْطَايَ مِنْ هَذِه الْأُمَّةِ إِمَامَانِ إِنْ قَامَا أَوْ قَعَدَا وَ أَبُوهُمَا خَيْرٌ مِنْهُمَا وَ الْأَئِمَّةُ بَعْدَ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِهِ وَ مِنْهُمُ الْقَائِمُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ الَّذِي يَقُومُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ كَمَا قُمْتُ فِي أَوَّلِهِ وَ يَفْتَحُ حُصُونَ الضَّلَالَةِ قُلْنَا فَهَذِه التِّسْعَةُ مَنْ هُمْ قَالَ هُمُ الْأَئِمَّةُ بَعْدَ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ خَلَفٌ بَعْدَ خَلَفٍ قُلْنَا فَكَمْ عَهِدَ إِلَيْكَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَنْ يَكُونَ بَعْدَه مِنَ الْأَئِمَّةِ قَالَ إثْنَی عَشَرَ قُلْنَا فَهَلْ سَمَّاهُمْ لَكَ قَالَ نَعَمْ إِنَّهُ قَالَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لَمَّا عُرِجَ بِي إِلَى السَّمَاءِ نَظَرْتُ إِلَى سَاقِ الْعَرْشِ فَإِذَا هُوَ مَكْتُوبٌ بِالنُّورِ «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ رَسُولُ اللَّهِ أَيَّدْتُهُ بِعَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ نَصَرْتُهُ بِعَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ» وَ رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ اسْماً مَكْتُوباً بِالنُّورِ عَلَى سَاقِ الْعَرْشِ بَعْدَ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مِنْهُمُ «الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ عَلِيّاً عَلِيّاً عَلِيّاً وَ مُحَمَّداً وَ مُحَمَّداً وَ جَعْفَراً وَ مُوسَى وَ الْحَسَنَ وَ الْحُجَّةَ عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ» قُلْتُ إِلَهِي مَنْ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ أَكْرَمْتَهُمْ وَ قَرَنْتَ أَسْمَاءَهُمْ بِاسْمِكَ فَنُودِيتُ يَا مُحَمَّدُ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ هُمُ الْأَوْصِيَاءُ بَعْدَكَ وَ الْأَئِمَّةُ فَطُوبَى لِمُحِبِّيهِمْ وَ الْوَيْلُ لِمُبْغِضِيهِمْ قُلْنَا فَمَا لِبَنِي هَاشِمٍ قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ لَهُمْ أَنْتُمُ الْمُسْتَضْعَفُونَ مِنْ بَعْدِي قُلْنَا فَمَنِ الْقَاسِطِينَ وَ النَّاكِثِينَ وَ الْمَارِقِينَ قَالَ النَّاكِثِينَ الَّذِينَ قَاتَلْنَاهُمْ وَ سَوْفَ نُقَاتِلُ الْقَاسِطِينَ وَ الْمَارِقِينَ فَإِنِّي وَ اللَّهِ لَا أَعْرِفُهُمْ غَيْرَ أَنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ فِي الطُّرُقَاتِ بِالنَّهْرَوَانَاتِ قُلْنَا فَحَدِّثْنَا بِأحسَنِ مَا سَمِعْتَهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
ص: 121
قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ مَثَلُ مُؤْمِنٍ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَثَلُ مَلَكٍ مُقَرَّبٍ فَإِنَّ الْمُؤْمِنَ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى أَعْظَمُ مِنْ ذَلِكَ وَ لَيْسَ شَيْ ءٌ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ مُؤْمِنٍ تَائِبٍ أَوْ مُؤْمِنَةٍ تَائِبَةٍ قُلْنَا زِدْنَا يَرْحَمُكَ اللَّهُ قَالَ نَعَمْ سَمِعْتُهُ يَقُولُ مَنْ قَالَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُخْلِصاً فَلَهُ الْجَنَّةُ قُلْنَا زِدْنَا يَرْحَمُكَ اللَّهُ قَالَ نَعَمْ سَمِعْتُهُ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ مَنْ كَانَ مُسْلِماً فَلَا يَمْكُرُ وَ لَا يَخْدَعُ فَإِنِّي سَمِعْتُ جَبْرَئِيلَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَقُولُ الْمَكْرُ وَ الْخَدِيعَةُ فِي النَّارِ قُلْنَا جَزَاكَ اللَّهُ عَنْ نَبِيِّكَ وَ عَنِ الْإِسْلَامِ خَيْراً.
عبد قیس گوید: چون روز جمل شد، علی بن ابیطالب عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ [از میان لشکریانش] خارج شد و در وسط دو سپاه ایستاد، درحالی که کجاوه [عایشه را] قبیله بنی ضبّه احاطه کرده بودند. پس با صدای بلند فرمود: طلحه و زبیر کجایند؟ پس زبیر خود را به ایشان نشان داد، پس [امیرالمؤمنین عَلَيْهِ السَّلاَمُ و زبیر از میان لشکریانشان] خارج شدند تا آنکه بین دو لشکر به هم رسیدند؛ پس ایشان فرمود: ای زبیر! چه چیزی تو را وادار به این کار (خروج بر امام معصوم) کرده است؟ گفت: خونخواهی عثمان. فرمود: خدا از میان ما دو نفر، آن کسی را که دستش آلوده به خون عثمان است، بکشد. آیا به خاطر داری روزی را که در قبیله بنی بیاضه بودیم، پس رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ درحالی که به او تکیه داده بود، از ما استقبال فرمود؛ پس من به تو لبخند زدم و تو نیز به من لبخند زدی، پس گفتی: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! همانا علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ دست از فخرفروشی برنمی دارد. پس ایشان فرمود: او اهل فخرفروشی نیست، ولی تو روزی با وی خواهی جنگید درحالی که در حق وی ستم می کنی؟! زبیر گفت: آری! [به خاطر دارم] اما اکنون چگونه برگردم؟ همانا این کار، حقیقتاً ننگ است! [امام عَلَيْهِ السَّلاَمُ] فرمود: با همین ننگ برگرد تا ننگ و آتش هر دو گریبان گیرت نشده است. گفت: چگونه داخل آتش شوم، درحالی که رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ گواهی به بهشتی بودن من داده است؟ [امام عَلَيْهِ السَّلاَمُ] فرمود: چه زمانی؟ زبیر گفت: از سعید بن زید شنیدم که برای عثمان بن عفّان در دوران خلافتش روایت میکرد که از رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ شنیده بود که ده نفر در بهشت هستند. فرمود: این ده نفر چه کسانی هستند؟ گفت: ابوبکر و عمر و عثمان و من و
ص: 122
طلحه تا نُه نفر را شمرد. [امام عَلَيْهِ السَّلاَمُ] فرمود: دهمین نفر کیست؟ زبیر گفت: تو! [امام عَلَيْهِ السَّلاَمُ]فرمود: اینک تو به درستی بر بهشتی بودن من گواهی دادی ولی من، منکر بهشتی بودن تو و یارانت هستم؛ چون همانا محبوبم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ به من فرمود: همانا هفت نفر از کسانی که نام بردی در تابوتی از آتش در پست ترین جایگاه جهنّم قرار دارند و بر روی آن تابوت، صخره ای است که چون خدای شکست ناپذیر و صاحب جلالت بخواهد دوزخیان را عذاب کند، آن صخره برداشته می شود. پس زبیر درحالی که این ابیات را می خواند، بازگشت:
علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ با صدایی که برایم ناشناس نبود، مرا صدا زد و فرمود:
به تحقیق که عمرِ پدر تو از دیرباز در کار خیر و نیکو سپری گشته است.
پس گفتم: ای ابا الحسن! به همین مقدار که امروز ملامتم کردی بسنده کن
که همین مقدار از آنچه که امروز گفتی مرا کفایت می کند.
پس ننگ را بر آتش افروخته ترجیح دادم،
کجا منِ آفریده از گِل، توان تحمل آتش را دارد؟!
پس امروز، من از گمراهی به هدایت بازمی گردم
و از سخت گیری در کینه توزی و دشمنی، به نرمی می گرایم.
سپس علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ به بنی ضبّه حمله برد و همچون خاکستری که در روزِ پُر از گردباد، بر آن تندبادی وزیده باشد، جمع آن ها را از هم پاشید. سپس آن زن (عایشه)، دستگیر شد و به قصر بنی خلف منتقل شد. پس [امام] علی و [امام] حسن و [امام] حسین عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ و عمّار و زید و ابو ایّوب خالد بن زید انصاری وارد شهر شدند و ابو ایّوب در میان گروهی از هاشمیان نشست. پس سی نفر از مشایخ بصره به سوی او جمع شدیم، پس بر او داخل شده و سلام کردیم و گفتیم: همانا تو همراه رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ در جنگ های بدر و اُحُد، با مشرکان جنگیدی و اکنون آمده ای با مسلمانان می جنگی؟! پس گفت: به خدا سوگند همانا به تحقیق از رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ شنیدم که میفرمود: همانا پس از من، تو همراه علی بن ابیطالب عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ با ناکثین (پیمان شکنان) و قاسطین (از حق برگشتگان)
ص: 123
و مارقین (خوارج) خواهی جنگید. گفتیم: تو را به خدا سوگند آن را از رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِشنیده ای؟ گفت: به خدا سوگند آن را از رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ شنیده ام؛ گفتیم: پس ما را به چیزی که از رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ در مورد علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ شنیدهای، باخبر کن. گفت: شنیدم که میفرمود: علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ با حق است و حق با اوست و او امام و خلیفه پس از من است؛ برای [احیای] باطن و حقیقت قرآن خواهد جنگید، همان طور که من برای [احیای] ظاهر آن جنگیدم و دو پسرش، حسن و حسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ دو نوهی من در میان این اُمّت، دو امام هستند، چه قیام کنند چه بنشینند (و صلح کنند) و پدرشان بهتر از آن دو است و امامان پس از [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ، نُه نفر از نسل او هستند و قائم عَلَيْهِ السَّلاَمُ که در آخرالزمان قیام می کند، آن گونه که من در اوّل آن قیام کردم، فقط از آنان است و قلعههای گمراهی را می گشاید.
گفتیم: پس این نُه نفر چه کسانی هستند؟ گفت: آن ها امامانی بعد از [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ هستند، یکی پس از دیگری؛ گفتیم: پس رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ تعداد امامان را تا چند نفر برای تو برشمرده است؟ گفت: دوازده نفر. گفتیم: پس آیا آنان را برایت نام برده است؟ گفت: آری! همانا ایشان صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: چون به آسمان عروج داده شدم (و به معراج رفتم)، به پایه عرش نگاه کردم؛ پس با نور نوشته شده بود: «نیست معبودی جز اللّه و محمد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ رسول خداست، او را به علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ تأیید و یاری نموده و به علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ نصرت دادم» و دیدم که پس از نام علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ، یازده نام با نور بر پایه عرش نوشته شده بود: «حسن و حسین و علی علی علی و محمد و محمد و جعفر و موسی و حسن و حجّت عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ». عرض کردم: خداوندا! اینان چه کسانی هستند که آنان را گرامی داشته و نامشان را قرین نام خود فرموده ای؟ پس ندایی سر داده شد: ای محمّد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! اینان اوصیاء و امامان پس از تو هستند. پس [بهره مندی از] درخت طوبی، برای دوستدارانشان است و چاه ویل، [منزلگاهی است] برای دشمنانشان! گفتیم: پس برای بنی هاشم چه چیزی است؟ (چه مقام و جایگاهی دارند؟) [ابو ایوب] گفت: شنیدم که [پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ] به آنان (اهل بیت خود) میفرمود: شما پس از من، از جملۀ مستضعفین (که مورد ظلم واقع میشوند) خواهید بود.
ص: 124
گفتیم: قاسطین و ناکثین و مارقین چه کسانی هستند؟ گفت: ناکثین کسانی هستند که با آن ها جنگیده ایم و با قاسطین و مارقین خواهیم جنگید.پس همانا به خدا سوگند جز آنچه از رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ شنیدم که در راه ها و جویبارها میفرمود، چیز دیگری در مورد آن ها نمیدانم. گفتیم: پس بهترین حدیثی را که از رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ شنیده ای برای ما بگو. گفت شنیدم که میفرمود: مَثَل مؤمن نزد خداوند شکست ناپذیر و صاحب جلالت مانند فرشتهای مقرّب است؛ پس همانا مؤمن نزد خدای بلندمرتبه، بزرگ تر است از این و هیچ چیزی نزد خدا، دوست داشتنی تر از مرد و زن مؤمنی نیست که توبه کرده باشند.
گفتیم: بیشتر بگو خدایت رحمت کند! گفت: آری! شنیدم که میفرمود: هرکس مخلصانه بگوید: «لا إله إلا الله»، پس بهشت از آنِ اوست. گفتیم: خدایت رحمت کند بیشتر بگو! گفت: آری! شنیدم که میفرمود: هرکه مسلمان باشد، پس مکر و خدعه نمیکند، پس همانا من (پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) از جبرئیل عَلَيْهِ السَّلاَمُ شنیدم که میگفت: [اهل] مکر و خدعه در آتش هستند. گفتیم: خدا تو را از جانب پیامبرت صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ و اسلام، پاداش خیر دهد.
ص: 125
باب ما جاء عن عمار بن ياسر رضي الله عنه عن النبي صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
في النصوص على الأئمة الإثنی عشر عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ
آنچه از عمار بن یاسر از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
در مورد امامان دوازده گانه عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ روایت شده است
1- أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُطَّلِبِ الشَّيْبَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ حَفْصٍ الْخَثْعَمِيُّ الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبَّادُ بْنُ يَعْقُوبَ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ هَاشِمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَمَّارٍ قَالَ: كُنْتُ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي بَعْضِ غَزَوَاتِهِ وَ قَتَلَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَصْحَابَ الْأَلْوِيَةِ وَ فَرَّقَ جَمْعَهُمْ وَ قَتَلَ عَمْرَو بْنَ عَبْدِاللَّهِ الْجُمَحِيَّ وَ قَتَلَ شَيْبَةَ بْنَ نَافِعٍ أَتَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقُلْتُ لَهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِنَّ عَلِيّاً عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَدْ جَاهَدَ فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِه فَقَالَ لِأَنَّهُ مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ وَارِثُ عِلْمِي وَ قَاضِي دَيْنِي وَ مُنْجِزُ وَعْدِي وَ الْخَلِيفَةُ بَعْدِي وَ لَوْلَاه لَمْ يُعْرَفِ الْمُؤْمِنُ الْمَحْضُ حَرْبُهُ حَرْبِي وَ حَرْبِي حَرْبُ اللَّهِ وَ سِلْمُهُ سِلْمِي وَ سِلْمِي سِلْمُ اللَّهِ أَلَا إِنَّهُ أَبُو سِبْطَيَّ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ صُلْبِهِ يُخْرِجُ اللَّهُ تَعَالَى الْأَئِمَّةَ الرَّاشِدِينَ وَ مِنْهُمْ مَهْدِيُّ هَذِه الْأُمَّةِ فَقُلْتُ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَا هَذَا الْمَهْدِيُّ قَالَ يَا عَمَّارُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَهِدَ إِلَيَّ أَنَّهُ يُخْرِجُ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ تِسْعَةً وَ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِه يَغِيبُ عَنْهُمْ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ
ص: 126
عَزَّوَجَلَ: «قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِماءٍ مَعِينٍ»(1)
يَكُونُ لَهُ غَيْبَةٌ طَوِيلَةٌ يَرْجِعُ عَنْهَا قَوْمٌ وَ يَثْبُتُ عَلَيْهَا آخَرُونَ فَإِذَا كَانَ فِي آخِرِ الزَّمَانِ يَخْرُجُ فَيَمْلَأُ الدُّنْيَا قِسْطاً وَ عَدْلًا وَ يُقَاتِلُ عَلَى التَّأْوِيلِ كَمَا قَاتَلْتُ عَلَى التَّنْزِيلِ وَ هُوَ سَمِيِّي وَ أَشْبَهُ النَّاسِ بِي يَا عَمَّارُ سَتَكُونُ بَعْدِي فِتْنَةٌ فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ فَاتَّبِعْ عَلِيّاً عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ حِزْبَهُ فَإِنَّهُ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقَّ مَعَهُ يَا عَمَّارُ إِنَّكَ سَتُقَاتِلُ بَعْدِي مَعَ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ صِنْفَيْنِ النَّاكِثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ ثُمَّ تَقْتُلُكَ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَ لَيْسَ ذَلِكَ عَلَى رِضَا اللَّهِ وَ رِضَاكَ قَالَ نَعَمْ عَلَى رِضَا اللَّهِ وَ رِضَايَ وَ يَكُونُ آخِرُ زَادِكَ مِنَ الدُّنْيَا شَرْبَةً مِنْ لَبَنٍ تَشْرَبُهُ فَلَمَّا كَانَ يَوْمُ صِفِّينَ خَرَجَ عَمَّارُ بْنُ يَاسِرٍ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ لَهُ يَا أَخَا رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَ تَأْذَنُ لِي فِي الْقِتَالِ قَالَ مَهْلًا رَحِمَكَ اللَّهُ فَلَمَّا كَانَ بَعْدَ سَاعَةٍ أَعَادَ عَلَيْهِ الْكَلَامَ فَأَجَابَهُ بِمِثْلِهِ فَأَعَادَ عَلَيْهِ ثَالِثاً فَبَكَى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيّا عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَنَظَرَ إِلَيْهِ عَمَّارٌ فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِنَّهُ الْيَوْمُ الَّذِي وَصَفَهُ لِي رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَنَزَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَنْ بَغْلَتِهِ وَ عَانَقَ عَمَّاراً وَ وَدَّعَهُ ثُمَّ قَالَ يَا أَبَا الْيَقْظَانِ جَزَاكَ اللَّهُ عَنِ اللَّهِ وَ عَنْ نَبِيِّكَ خَيْراً فَنِعْمَ الْأَخُ كُنْتَ وَ نِعْمَ الصَّاحِبُ كُنْتَ ثُمَّ بَكَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ بَكَى عَمَّارٌ ثُمَّ قَالَ وَ اللَّهِ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مَا تَبِعْتُكَ إِلَّا بِبَصِيرَةٍ فَإِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ يَوْمَ خَيْبَرَ يَا عَمَّارُ سَتَكُونُ بَعْدِي فِتْنَةٌ فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ فَاتَّبِعْ عَلِيّاً عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ حِزْبَهُ فَإِنَّهُ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقَّ مَعَهُ وَ سَتُقَاتِلُ النَّاكِثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ فَجَزَاكَ اللَّهُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَنِ الْإِسْلَامِ أَفْضَلَ الْجَزَاءِ فَلَقَدْ أَدَّيْتَ وَ أَبْلَغْتَ وَ نَصَحْتَ ثُمَّ رَكِبَ وَ رَكِبَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ثُمَّ بَرَزَ إِلَى الْقِتَالِ ثُمَّ دَعَا بِشَرْبَةٍ مِنْ مَاءٍ فَقِيلَ لَهُ مَا مَعَنَا مَاءٌ فَقَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ مِنَ الْأَنْصَارِ فَأَسْقَاه شَرْبَةً مِنْ لَبَنٍ فَشَرِبَهُ ثُمَّ قَالَ هَكَذَا عَهِدَ إِلَيَّ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَنْ يَكُونَ آخِرُ زَادِي مِنَ الدُّنْيَا شَرْبَةً مِنَ اللَّبَنِ ثُمَّ حَمَلَ عَلَى الْقَوْمِ فَقَتَلَ ثَمَانِيَةَ عَشَرَ نَفْساً فَخَرَجَ إِلَيْهِ رَجُلَانِ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ فَطَعَنَاه فَقُتِلَ رَحِمَهُ اللَّهِ
ص: 127
فَلَمَّا كَانَ فِي اللَّيْلِ طَافَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فِي الْقَتْلَى فَوَجَدَ عَمَّاراً مُلْقًى بَيْنَ الْقَتْلَى فَجَعَلَ رَأْسَهُ عَلَى فَخِذِه ثُمَّ بَكَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ أَنْشَأَ يَقُولُ:
يَا مَوْتُ كَمْ هَذَا التَّفَرُّقُ عَنْوَةً *** فَلَسْتَ تُبْقِي لِلْخَلِيلِ خَلِيل
أَرَاكَ بَصِيراً بِالَّذِينَ أُحِبُّهُمْ *** كَأَنَّكَ تَمْضِي نَحْوَهُمْ بِدَلِيلٍ
عمّار گوید: دریکی از غزوه های(1) رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ همراه وی بودم که علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ پرچم داران سپاه دشمن را کشته و جمع آنان را از هم پاشید و عمرو بن عبدالله جمحی و شیبة بن نافع را به قتل رساند. من نزد رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ آمده و عرض کردم: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! همانا علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ درراه خدا، حقِّ جهاد را به جای آورد. پس فرمود: همانا او از من است و من از او هستم، وارث علم من و پرداخت کننده بدهی من و برآورندهی وعدههای من و جانشین بلافصل من است و اگر او نبود، مؤمن مخلص شناخته نمی شد. جنگیدن با او، جنگیدن با من است و جنگیدن با من، جنگیدن با خداست و صلح با او، صلح با من است و صلحِ با من، صلح با خداست؛ آگاه باشید! همانا او پدر دو نوهی من است و امامان، از نسل او هستند که خداوند بلندمرتبه، امامان هدایت گر را به دنیا می آورد و مهدی این اُمّت، فقط از آن هاست. پس عرض کردم: پدر و مادرم فدایتان باد ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! این مهدی کیست؟ فرمود: ای عمّار! همانا خدای پربرکت و بلندمرتبه با من عهد بسته که همانا از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ، نُه امام به دنیا میآورد و نهمین نفر از فرزندانش، از دید مردم غایب می شود که این کلام خدای شکست ناپذیر و صاحب جلالت است: «بگو: به من خبر دهيد اگر آب مورد بهره بردارى شما در زمين فرو رود، پس كيست كه برايتان آب روان و گوارا بياورد؟!» برای او، غیبتی طولانی است و [همین باعث می شود که] عدّهای از [اعتقاد به] او بازگردند و عدّهای دیگر، ثابت قدم میمانند؛ پس چون آخرالزمان شود، خروج و قیام میکند و زمین پر از ظلم و ستم را، سرشار از عدل و داد میفرماید و برای [احیای] باطن و حقیقت قرآن می جنگد، همان طور که من برای
ص: 128
[احیای] ظاهر آن جنگیدم و او همنام و شبیه ترین مردم به من است. ای عمّار! پس از من فتنه ای خواهد شد؛ پس زمانی که این چنین شد، پس از علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ و گروه او پیروی کن که همانا او با حق است و حق با اوست. ای عمّار! همانا پس از من، تو به همراه علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ با دو گروه خواهی جنگید: ناکثین (پیمان شکنان) و قاسطین (از حق برگشتگان)؛ سپس گروه ستمگر، تو را به قتل میرسانند. عرض کردم: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! آیا این [به قتل رسیدن]، برای رضای خدا و رضای شما خواهد بود؟ فرمود: آری! همراه با خشنودی خدا و خشنودی من خواهد بود و آخرین توشه تو از دنیا، جرعه ای از شیر خواهد بود.
چون روز [جنگ] صفین فرارسید، عمّار بن یاسر به سوی امیرالمؤمنین عَلَيْهِ السَّلاَمُ رفت و گفت: ای برادر رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! آیا مرا اجازه جنگ می دهی؟ فرمود: آرام باش خدا تو را رحمت کند. پس لحظه ای بعد همین درخواست را مطرح کرد، پس همان پاسخ را شنید. پس چون بار سوّم آن را تکرار نمود، امیرالمؤمنین علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ به گریه افتاد. پس عمّار به وی نگاه کرد و گفت: ای امیرالمؤمنین عَلَيْهِ السَّلاَمُ! همانا امروز همان روزی است که رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ آن را برای من توصیف فرمود. پس امیرالمؤمنین عَلَيْهِ السَّلاَمُ از استر خود پیاده شد و عمّار را در آغوش گرفت و با وی وداع کرد. سپس فرمود: ای ابا یقظان! خدا تو را از طرف خود و پیامبرت جزای خیر عنایت فرماید! پس چه خوب برادری بودی و چه خوب یار و همراهی بودی. سپس [آن حضرت] گریست و عمّار نیز گریست، سپس گفت: به خدا قسم ای امیرالمؤمنین عَلَيْهِ السَّلاَمُ! جز از روی بصیرت، از تو پیروی نکردم. پس همانا در روز خیبر، شنیدم که رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ میفرمود: ای عمّار! پس از من فتنهای خواهد شد. پس زمانی که این چنین شد، از علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ و گروه او، پیروی کن که او با حق است و حق با اوست و تو با ناکثین و قاسطین خواهی جنگید.
پس ای امیرالمؤمنین عَلَيْهِ السَّلاَمُ! خداوند از جانب اسلام، تو را بهترین پاداش عطا فرماید! پس به راستی که [دستور و تکلیف الهی را] ادا کردی و [رسالت خدا و رسول را] ابلاغ فرمودی و [برای همه] نصیحت و خیرخواهی نمودی. سپس بر مرکب سوار شد و امیرالمؤمنین عَلَيْهِ السَّلاَمُ نیز سوار گردید. پس در میدان جنگ حاضر شد. سپس [در میانۀ پیکار] جرعه ای از آب
ص: 129
طلب کرد. پس گفتند: آب به همراه نداریم. پس مردی از انصار به سوی او آمد و کاسه ای شیر برای وی آورد، پس آن را نوشید، سپس گفت: این چنین رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مرا وعده داده بود که آخرین توشه من از دنیا، جرعه ای شیر خواهد بود. سپس به گروه [معاویه] حمله برد و هجده نفر را به قتل رسانید. پس دو نفر از شامیان به سوی او یورش بردند و پس با نیزه، وی را مورد اصابت قرار دادند، پس به شهادت رسید. خدایش رحمت کند! شب هنگام، امیرالمؤمنین عَلَيْهِ السَّلاَمُ در میان کشتگان میگشت، پس عمّار را در میان کشتگان یافت. پس سر وی را بر روی دامن نهاد، سپس گریه کرد، درحالی که این گونه میسرود:
ای مرگ! چقدر جداییِ ناگهانی ای رقم میزنی؟
پس هیچ دوستی را برای دوستش باقی نمی گذاری.
به گمانم می دانی چه کسانی را دوست می دارم،
ازاین روست که گویی با راهنما می آیی.
2- حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنَا هَارُونُ بْنُ مُوسَى قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مَعْمَرٍ قَالَ حَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مَعْبَدٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُوسَى بْنُ إِبْرَاهِيمَ الْمُمَتِّعُ قَالَ حَدَّثَنِي عَبْدُ الْكَرِيمِ بْنُ هِلَالٍ عَنْ أَسْلَمَ عَنْ أَبِي الطُّفَيْلِ عَنْ عَمَّارٍ قَالَ: لَمَّا حَضَرَتْ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ الْوَفَاةُ دَعَا بِعَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَسَارَّه طَوِيلًا ثُمَّ قَالَ يَا عَلِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنْتَ وَصِيِّي وَ وَارِثِي قَدْ أَعْطَاكَ اللَّهُ عِلْمِي وَ فَهْمِي فَإِذَا مِتُّ ظَهَرَتْ لَكَ ضَغَائِنُ فِي صُدُورِ قَوْمٍ وَ غُصِبْتَ عَلَى حَقِّكَ فَبَكَتْ فَاطِمَةُ عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ وَ بَكَى الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ فَقَالَ لِفَاطِمَةَ عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ يَا سَيِّدَةَ النِّسْوَانِ مِمَّ بُكَاؤُكِ قَالَتْ يَا أَبَةِ أَخْشَى الضَّيْعَةَ بَعْدَكَ قَالَ أَبْشِرِي يَا فَاطِمَةُ عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ فَإِنَّكِ أَوَّلُ مَنْ يَلْحَقُنِي مِنْ أَهْلِ بَيْتِي وَ لَا تَبْكِي وَ لَا تَحْزَنِي فَإِنَّكِ سَيِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ أَبَاكِ سَيِّدُ الْأَنْبِيَاءِ وَ ابْنُ عَمِّكِ خَيْرُ الْأَوْصِيَاءِ وَ ابْنَاكِ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يُخْرِجُ اللَّهُ الْأَئِمَّةَ التِّسْعَةَ مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُونَ وَ مِنَّا مَهْدِيُّ هَذِه الْأُمَّةِ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَى عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ يَا عَلِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لَا يَلِي غُسْلِي وَ تَكْفِينِي غَيْرُكَ فَقَالَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَنْ يُنَاوِلُنِي الْمَاءَ فَإِنَّكَ رَجُلٌ ثَقِيلٌ لَا أَسْتَطِيعُ أَنْ أُقَلِّبَكَ فَقَالَ إِنَّ جَبْرَئِيلَ مَعَكَ وَ الْفَضْلَ
ص: 130
يُنَاوِلُكَ الْمَاءَ وَ لْيُغَطِّ عَيْنَيْهِ فَإِنَّهُ لَا يَرَى أَحَدٌ عَوْرَتِي إِلَّا انْفَقَأَتْ عَيْنَاه قَالَ فَلَمَّا مَاتَ رَسُولُ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ كَانَ الْفَضْلُ يُنَاوِلُهُ الْمَاءَ وَ جَبْرَئِيلُ يُعَاوِنُهُ فَلَمَّا أَنْ غَسَّلَهُ وَ كَفَّنَهُ أَتَاه الْعَبَّاسُ فَقَالَ يَا عَلِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ أَجْمَعُوا أَنْ يَدْفِنُوا النَّبِيَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِالْبَقِيعِ وَ أَنْ يَؤُمَّهُمْ رَجُلٌ وَاحِدٌ فَخَرَجَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِلَى النَّاسِ فَقَالَ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ كَانَ إِمَامَنَا حَيّاً وَ مَيِّتاً وَ هَلْ تَعْلَمُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لَعَنَ مَنْ جَعَلَ الْقُبُورَ مُصَلًّى وَ لَعَنَ مَنْ جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلَهاً آخَرَ وَ لَعَنَ مَنْ كَسَرَ رَبَاعِيَتَهُ وَ شَقَّ لِثَتَهُ قَالَ فَقَالُوا الْأَمْرُ إِلَيْكَ فَاصْنَعْ مَا رَأَيْتَ قَالَ فَإِنِّي أَدْفِنُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي الْبُقْعَةِ الَّتِي قُبِضَ فِيهَا قَالَ ثُمَّ قَامَ عَلَى الْبَابِ فَصَلَّى عَلَيْهِ وَ أَمَرَ النَّاسَ عَشْراً عَشْراً يُصَلُّونَ عَلَيْهِ ثُمَّ يَخْرُجُونَ وَ هَذَا عَمَّارُ بْنُ يَاسِرٍ رَحِمَهُ اللَّهُ رَوَى عَنْهُ ابْنُهُ وَ أَبُو الطُّفَيْلِ.
عمّار گوید: چون هنگام وفات رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ شد، علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ را طلبید و رازهای بسیار با او فرمود. سپس فرمود: ای علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ! تو وصیّ و وارث من هستی. همانا خداوند علم و فهم مرا به تو عطا کرده است. پس چون از دنیا رفتم، کینه هایی که در سینه های قومی نهفته است، آشکار گردد و حق تو را غصب میکنند. پس فاطمه و حسن و حسین عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ گریستند. پس [پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ] به فاطمه عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ فرمود: ای سرور زنان! برای چه گریه میکنی؟
[فاطمه عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ] عرض کرد: ای پدر! از ضایع شدن [حقِ اهل بیت] بعد از شما، می ترسم. [پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ] فرمود: بشارت باد ای فاطمه عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ! پس همانا تو اولین نفر از اهل بیت من هستی که به من ملحق میشوی و گریه مکن و اندوهگین مباش. پس همانا تو بهترین زنان اهل بهشت هستی و پدر تو، سرور پیغمبران و پسرعموی تو، بهترین اوصیاء است و دو پسر تو، بهترین جوانان اهل بهشت هستند و خداوند فقط از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ، امامان نُهگانه، پاکیزگانی معصوم به دنیا میآورد و مهدی این اُمّت، فقط از ما [اهل بیت] خواهد بود. سپس به سوی علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ توجهی کردند، پس فرمودند: ای علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ! کسی جز تو مسئول غسل و کفن من نشود.
ص: 131
پس علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ گفت: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! چه کسی به دست من آب می دهد؟ پس همانا شما مرد سنگین وزنی هستی که نمیتوانم [به تنهایی و با به دوش کشیدن مصیبتفراقت] شما را غسل دهم؟ پس فرمود: همانا جبرئیل با توست و فضل بن عباس آب به دستت می دهد و باید [فضل] چشمانش را ببندد، پس همانا کسی، عورت مرا نبیند جز اینکه کور شود.
[عمار گوید:] زمانی که رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وفات یافت، فضل آب به دست او [علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ] می داد و جبرئیل او را یاری می کرد. پس زمانی که ایشان را غسل دادند و کفن کردند، عباس نزد او آمد و گفت: ای علی! همانا مردم جمع شدهاند تا پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ را در بقیع دفن کنند و اینکه یک نفر، آنها را رهبری میکند. پس علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ به سوی مردم خارج شد.
پس فرمود: ای مردم! همانا رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ در حال حیات و مرگش، امام و پیشوای ما بود و آیا می دانید که رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ هرکس که قبرستان را جای نماز قرار دهد، لعنت فرموده و هرکه برای خدا شریکی قائل شود، لعنت فرموده و کسی را که دندان پیشین ایشان را شکست و لثۀ ایشان را شکافت، لعنت فرموده است؟ پس [مردم] گفتند: این امر [تدفین] بر عهده توست، آنچه در نظر داری انجام بده. [علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ] فرمود: پس همانا من رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ را در اتاقی که در آن وفات یافت، به خاک می سپارم.
[عمّار گوید:] سپس حضرت جلوی در ایستاد، پس بر پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ نماز خواند و به مردم امر کرد ده نفر ده نفر بیایند و بر ایشان نماز بخوانند، سپس خارج شوند.
ص: 132
باب ما جاء عن حذيفة بن أسيد عن النبي صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
في النصوص على الأئمة الإثنی عشر عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ
آنچه از حذیفة بن اُسَید از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
در مورد امامان دوازده گانه عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ روایت شده است
1- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ وَهْبَانَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْبَصْرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ الجعالي قَالَ حَدَّثَنِي إِسْمَاعِيلُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ شَيْبَةَ الْقَاضِي الْبَصْرِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ الْحُسَيْنِ قَالَ حَدَّثَنِي يَحْيَى بْنُ خَلَفٍ الرَّاسِي عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ قَالَ حَدَّثَنَا يَزِيدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ مُعَاوِيَةَ الْخَرَّبُوذِ عَنْ أَبِي الطُّفَيْلِ عَنْ حُذَيْفَةَ بْنِ أُسَيْدٍ قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ عَلَى مِنْبَرِه مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنِّي فَرَطُكُمْ وَ إِنَّكُمْ وَارِدُونَ عَلَيَّ الْحَوْضَ أَعْرَضَ مَا بَيْنَ بُصْرَى وَ صَنْعَاءَ فِيهِ عَدَدَ النُّجُومِ قِدْحَانٌ مِنْ فِضَّةٍ وَ أَنَا سَائِلُكُمْ حِينَ تَرِدُونَ عَلَيَّ عَنِ الثَّقَلَيْنِ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا الثَّقَلُ الْأَكْبَرُ كِتَابُ اللَّهِ سَبَبٌ طَرَفُهُ بِيَدِ اللَّهِ وَ طَرَفُهُ بِأَيْدِيكُمْ فَاسْتَمْسِكُوا بِهِ لَنْ تَضِلُّوا وَ لَا تُبَدِّلُوا فِي عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي فَإِنَّهُ قَدْ نَبَّأَنِيَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ أَنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَ الْحَوْضَ أَنْتَظِرُ مَنْ يَرِدُ عَلَيَّ مِنْكُمْ وَ سَوْفَ تُؤَخَّرُ أُنَاسٌ دُونِي فَأَقُولُ يَا رَبِّ مِنِّي وَ مِنْ أُمَّتِي فَيُقَالُ يَا مُحَمَّدُ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ هَلْ شَعَرْتَ بِمَا عَمِلُوا إِنَّهُمْ مَا بَرِحُوا بَعْدَكَ عَلَى أَعْقَابِهِمْ ثُمَّ قَالَ أُوصِيكُمْ فِي عِتْرَتِي خَيْراً ثَلَاثاً أَوْ
ص: 133
قَالَ فِي أَهْلِ بَيْتِي فَقَامَ إِلَيْهِ سَلْمَانُ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَ لَا تُخْبِرُنِي عَنِ الْأَئِمَّةِ بَعْدَكَ أَ مَا هُمْ مِنْ عِتْرَتِكَ فَقَالَ نَعَمْ الْأَئِمَّةُ بَعْدِي مِنْ عِتْرَتِي عَدَدَ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَعْطَاهُمُ اللَّهُ عِلْمِي وَ فَهْمِي فَلَا تُعَلِّمُوهُمْ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْكُمْ وَ اتَّبِعُوهُمْ فَإِنَّهُمْ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَهُمْ.
حذیفة بن اُسَید گوید: شنیدم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بر بالای منبر خویش میفرمود: ای مردم! همانا من از نزد شما میروم، درحالی که همانا شما در نزد حوض بر من وارد میشوید؛ حوضی که به اندازهی فاصلۀ بین بُصری و صنعاء وسعت دارد و به تعداد ستارگان، جام های نقره ای در آن است و زمانی که بر من وارد شوید، من دربارهی ثقلین از شما بازخواست خواهم کرد؛ پس بنگرید که چگونه پس از من با آن دو رفتاری میکنید. ثقل اکبر کتاب خداست که یک رشتۀ آن در دست خدا و رشتۀ دیگر آن در دست شماست. پس به آن چنگ بزنید تا هرگز گمراه نشوید و به جای خاندانم، اهل بیتم، افراد دیگری را قرار ندهید که همانا خداوند لطیف خبیر مرا آگاه ساخته که همانا این دو از هم جدا نشوند تا اینکه در حوض کوثر نزد من آیند. منتظر کسانی از شما هستم که بر من وارد می شوند و برخی را از آمدن نزد من عقب می رانند. پس میگویم: پروردگارا! از من و از اُمّت من هستند! پس گفته خواهد شد: ای محمّد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! آیا میدانی که آن ها چه کردند؟ همانا آن ها پس از تو، دیری نپایید که به گذشتۀ شان برگشتند. سپس فرمود: شمارا سفارش می کنم در مورد خاندانم به نیکی رفتار کنید و سه بار آن را تکرار نمود یا اینکه [به جای: در مورد خاندانم] فرمود: در مورد اهل بیتم. پس سلمان برخاست و رو به ایشان نمود و عرض کرد: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! آیا مرا از امامان پس از خودتان آگاه می فرمایید؟ آیا آن ها از خاندان شما هستند؟ فرمود: آری! امامان پس از من، از خاندان من هستند؛ به تعداد نقیبان بنی اسرائیل که نُه نفر از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ هستند و خداوند علم و فهم مرا به آنان عطا فرموده است. پس چیزی به آنان نیاموزید که قطعاً آنان از شما داناترند، بلکه از آنان پیروی کنید که همانا آنان با حق بوده و حق با آنان است.
ص: 134
2- أَخْبَرَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْكُوفِيُّ الْأَسَدِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي بِشْرٍ قَالَ حَدَّثَنِي الْحُسَيْنُ بْنُ أَبِي الْهَيْثَمِ عَنْ هِشَامِ بْنِ خَالِدٍ قَالَ حَدَّثَنَا صَدَقَةُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ هِشَامٍ عَنْ حُذَيْفَةَ بْنِ أُسَيْدٍ قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ وَ سَأَلَهُ سَلْمَانُ عَنِ الْأَئِمَّةِ قَالَ الْأَئِمَّةُ بَعْدِي عَدَدَ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ مِنَّا مَهْدِيُّ هَذِه الْأُمَّةِ أَلَا إِنَّهُمْ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَهُمْ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمْ.
حذیفة بن اُسَید گوید: شنیدم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ -درحالی که سلمان درباره امامان پرسید- میفرمود: امامان پس از من، به تعداد نقیبان بنی اسرائیل هستند؛ نُه نفر از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ هستند و مهدی این اُمّت، فقط از ما [اهل بیت] خواهد بود. آگاه باشید! همانا آنان همراه حق و حق نیز همراه آنان است. پس بنگرید پس از من با آن ها چگونه رفتار میکنید.
3- حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرٍ الْقَاضِي مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ ثَابِتٍ الْقَيْسِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِسْحَاقَ بْنِ أَبِي عُمَارَةَ قَالَ حَدَّثَنِي حبشيُّ بْنُ مُعَادٍ عَنْ مُسْلِمٍ قَالَ حَدَّثَنِي حَكِيمُ بْنُ جُبَيْرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الشَّعْبِيِّ عَنْ أَبِي جُحَيْفَةَ وَهْبٍ السَّوَانِي عَنْ حُذَيْفَةَ بْنِ أُسَيْدٍ قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ عَلَى الْمِنْبَرِ وَ سَأَلُوه عَنِ الْأَئِمَّةِ إِلَّا أَنَّهُ لَمْ يَذْكُرْ سَلْمَانَ فَقَالَ الْأَئِمَّةُ بَعْدِي بِعَدَدِ نُقْبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَلَا إِنَّهُمْ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقَّ مَعَهُمْ وَ هَذَا حُذَيْفَةُ بْنُ أُسَيْدٍ رَوَى عَنْهُ أَبُو الطُّفَيْلِ وَ أَبُو جُحَيْفَةَ وَ هِشَامٌ.
حذیفة بن اُسَید گوید: شنیدم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بر بالای منبر -درحالی که از امامان از او سؤال کردند، جز اینکه نامی از سلمان ذکر شود-(1)
میفرمود: امامان پس از من، به تعداد نقیبان بنی اسرائیل هستند. آگاه باشید! همانا آن ها با حق و حق با آن هاست.
ص: 135
باب ما جاء عن عمران بن حصين عن النبي صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
في النصوص على الأئمة الإثنی عشر عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ
آنچه از عمران بن حصین از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
در مورد امامان دوازده گانه عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ روایت شده است
1- أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُبَيْدِ اللَّهِ الْحَسَنِ الْعُطَارِدِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي جَدِّي عُبَيْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ الْعُطَارِدِيِّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الرَّقَاشِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ سَلْمَانَ الضُّبَعِيُّ عَنْ يَزِيدَ الرِّشْكِ وَ يُقَالُ قَيْسٌ فَقِيرٌ عَنْ مُطَرِّفِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عِمْرَانَ بْنِ حُصَيْنٍ قَالَ: خَطَبَنَا رَسُولُاللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنِّي رَاحِلٌ عَنْ قَرِيبٍ وَ مُنْطَلِقٌ إِلَى الْمَغِيبِ أُوصِيكُمْ فِي عِتْرَتِي خَيْراً فَقَامَ إِلَيْهِ سَلْمَانُ فَقَالَ يَا رَسُولَاللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَ لَيْسَ الْأَئِمَّةُ بَعْدَكَ مِنْ عِتْرَتِكَ قَالَ نَعَمْ الْأَئِمَّةُ بَعْدِي مِنْ عِتْرَتِي عَدَدَ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ مِنَّا مَهْدِيُّ هَذِه الْأُمَّةِ فَمَنْ تَمَسَّكَ بِهِمْ فَقَدْ تَمَسَّكَ بِحَبْلِ اللَّهِ لَا تُعَلِّمُوهُمْ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْكُمْ وَ اتَّبِعُوهُمْ فَإِنَّهُمْ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقَّ مَعَهُمْ حَتَّى يَرِدُوا عَلَيَّ الْحَوْضَ.
عمران بن حصین گوید: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ برای ما خطبه ای خواندند، پس فرمودند: ای گروه مردم! همانا من به زودی از میان شما خواهم رفت و به عالم غیب رهسپار خواهم شد.
ص: 136
شمارا درباره خاندانم، سفارش به خیر می کنم. پس سلمان به سوی ایشان برخاست، پس عرض کرد: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! آیا امامان بعد از شما، از خاندان شما نیستند؟ فرمود: آری! امامان پس از من، از خاندانم هستند؛ به تعداد نقیبان بنی اسرائیل. نُه نفر از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ هستند و مهدی این اُمّت، فقط از ما [اهل بیت] خواهد بود. پس کسی که به آنان تمسّک جوید، پس قطعاً به ریسمان خدا چنگ زده است. آن ها را تعلیم ندهید که قطعاً آن ها از شما داناترند و از آنان پیروی کنید که همانا آن ها، همراه با حق هستند و حق با آن هاست تا زمانی که در نزد حوض بر من وارد شوند.
2- أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُطَّلِبِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو أُسَيْدٍ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ أُسَيْدٍ الْمَدِينِيُّ بِإِصْبَهَانَ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْعَزِيزِ بْنُ إِسْحَاقَ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ عَبْدِ الْوَهَّابِ بْنِ عِيسَى الْمَرْوَزِيِّ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَلَوِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ سحح عَنْ عَلِيِّ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ خَرُورٍ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ سَمِعْتُ عِمْرَانَ بْنَ حُصَيْنٍ يَقُولُ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ لِعَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنْتَ وَارِثُ عِلْمِي وَ أَنْتَ الْإِمَامُ وَ الْخَلِيفَةُ بَعْدِي تُعَلَّمُ النَّاسَ بَعْدِي مَا لَا يَعْلَمُونَ وَ أَنْتَ أَبُو سِبْطَيَّ وَ زَوْجُ ابْنَتِي مِنْ ذُرِّيَّتِكُمُ الْعِتْرَةُ الْأَئِمَّةُ الْمَعْصُومُونَ فَسَأَلَهُ سَلْمَانُ عَنِ الْأَئِمَّةِ فَقَالَ عَدَدَ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ.
حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنَا هَارُونُ بْنُ مُوسَى قَالَ حَدَّثَنَا حَيْدَرُ بْنُ نُعَيْمٍ السَّمَرْقَنْدِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ زَكَرِيَّا الْجَوْهَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا الْعَبَّاسُ بْنُ بَكَّارٍ الضَّبِّيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرٍ الْهُذَلِيُّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الشَّامِيِّ عَنْ عِمْرَانَ بْنِ حُصَيْنٍ وَ ذَكَرَ نَحْوَه وَ هَذَا عِمْرَانُ بْنُ حُصَيْنٍ رَوَى عَنْهُ مُطَرِّفُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ وَ الْأَصْبَغُ بْنُ نُبَاتَةَ وَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الشَّامِيُ.
اصبغ بن نباته گوید: شنیدم عمران بن حصین میگفت: شنیدم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ به علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ میفرمود: تو وارث علم من و تو امام و جانشین بعد از من هستی. پس از من به مردم، آنچه را که نمیدانند، میآموزی و تو، پدر دو نوهی من و شوهر دخترِ من هستی؛ امامان معصوم فقط از فرزندان شما هستند. پس سلمان از ایشان دربارهی [تعداد] امامان پرسید. پس فرمود: به تعداد نقیبان بنی اسرائیل هستند.
ص: 137
باب ما جاء عن سعد بن مالك عن النبي صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
في النصوص على الأئمة الإثنی عشر عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ
آنچه از سعد بن مالک از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
در مورد امامان دوازده گانه عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ روایت شده است
1- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ وَهْبَانَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَصْرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ الْبَزَوْفَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي عَبْدُ الْعَزِيزِ بْنُ يَحْيَى الْجَلُودِيُّ بِالْبَصْرَةِ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ زَكَرِيَّا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عِيسَى بْنِ زَيْدٍ قَالَ حَدَّثَنِي عُمَرُ بْنُ عَبْدِ الْغَفَّارِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ حَكِيمِ بْنِ جُبَيْرٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ زَيْدِ بْنِ جُذْعَانَ عَنْ سَعِيدِ بْنِ الْمُسَيَّبِ عَنْ سَعْدِ بْنِ مَالِكٍ: أَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ يَا عَلِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي تَقْضِي دَيْنِي وَ تُنْجِزُ عِدَاتِي وَ تُقَاتِلُ بَعْدِي عَلَى التَّأْوِيلِ كَمَا قَاتَلْتُ عَلَى التَّنْزِيلِ يَا عَلِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ حُبُّكَ إِيمَانٌ وَ بُغْضُكَ نِفَاقٌ وَ لَقَدْ نَبَّأَنِيَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ أَنَّهُ يُخْرِجُ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ تِسْعَةً مِنَ الْأَئِمَّةِ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ وَ مِنْهُمْ مَهْدِيُّ هَذِه الْأُمَّةِ الَّذِي يَقُومُ بِالدِّينِ فِي آخِرِ الزَّمَانِ كَمَا قُمْتُ فِي أَوَّلِهِ.
سعد بن مالک گوید: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: ای علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ! تو برای من، به منزلۀ هارون برای موسی هستی جز اینکه بعد از من، پیامبری نیست. بدهیهای مرا پرداخت میکنی و وعده های مرا، تو به جا می آوری و پس از من، برای [احیای] باطن و حقیقت قرآن می جنگی همان طور که من برای [احیای] ظاهر آن جنگیدم.
ص: 138
ای علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ! محبت و دوستی تو، ایمان و دشمنی با تو، نفاق و دورویی است و همانا خداوند لطیف خبیر مرا آگاه فرمود که از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ، نُه نفر از امامان را به دنیا میآورد؛ آن ها معصوم و مطهَّر هستند و مهدی این امت، فقط از آنها است؛ کسی که در آخرالزمان دین را بهپا می دارد، همان طور که من در اوّل آن، به پا داشتم.
ص: 139
باب ما جاء عن حذيفة بن اليمان عن النبي صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
في النصوص على الأئمة الإثنی عشر عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ
آنچه از حذیفة بن یمان از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
در مورد امامان دوازده گانه عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ روایت شده است
1- أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ عِيسَى بْنُ الْعَرَّادِ الْكَبِيرُ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ بْنِ مُسْلِمِ بْنِ لَاحِقٍ اللاحفي بِالْبَصْرَةِ فِي سَنَةِ عَشْرٍ وَ ثَلَاثِمِائَةٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عُمَارَةَ السُّكَّرِيُّ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَاصِمٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ هَارُونَ الكريحي قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ يَزِيدَ بْنِ سَلَامَةَ عَنْ حُذَيْفَةَ الْيَمَانِ قَالَ: صَلَّى بِنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ثُمَّ أَقْبَلَ بِوَجْهِهِ الْكَرِيمِ عَلَيْنَا فَقَالَ مَعَاشِرَ أَصْحَابِي أُوصِيكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ الْعَمَلِ بِطَاعَتِهِ فَمَنْ عَمِلَ بِهَا فَازَ وَ غَنِمَ وَ أَنْجَحَ وَ مَنْ تَرَكَهَا حَلَّتْ بِهِ النَّدَامَةُ فَالْتَمِسُوا بِالتَّقْوَى السَّلَامَةَ مِنْ أَهْوَالِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَكَأَنِّي أُدْعَى فَأُجِيبُ وَ إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا وَ مَنْ تَمَسَّكَ بِعِتْرَتِي مِنْ بَعْدِي كَانَ مِنَ الْفَائِزِينَ وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُمْ كَانَ مِنَ الْهَالِكِينَ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَلَى مَنْ تُخَلِّفُنَا قَالَ عَلَى مَنْ خَلَّفَ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ قَوْمَهُ قُلْتُ عَلَى وَصِيِّهِ يُوشَعَ بْنِ نُونٍ قَالَ فَإِنَّ وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي مِنْ بَعْدِي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ قَائِدُ الْبَرَرَةِ وَ
ص: 140
قَاتِلُ الْكَفَرَةِ مَنْصُورٌ مَنْ نَصَرَه مَخْذُولٌ مَنْ خَذَلَهُ قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَكَمْ يَكُونُ الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِكَ قَالَ عَدَدَ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَعْطَاهُمُ اللَّهُ عِلْمِي وَ فَهْمِي خُزَّانُ عِلْمِ اللَّهِ وَ مَعَادِنُ وَحْيِهِ قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَمَا لِأَوْلَادِ الْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى جَعَلَ الْإِمَامَةَ فِي عَقِبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ تَعَالَى «وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فِي عَقِبِهِ»(1)
قُلْتُ أَ فَلَا تُسَمِّيهِمْ لِي يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ نَعَمْ إِنَّهُ لَمَّا عُرِجَ بِي إِلَى السَّمَاءِ وَ نَظَرْتُ إِلَى سَاقِ الْعَرْشِ فَرَأَيْتُ مَكْتُوباً بِالنُّورِ «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ رَسُولُ اللَّهِ أَيَّدْتُهُ بِعَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ نَصَرْتُهُ بِهِ» وَ رَأَيْتُ أَنْوَارَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ فَاطِمَةَ عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ وَ رَأَيْتُ فِي ثَلَاثَةِ مَوَاضِعَ عَلِيّاً عَلِيّاً عَلِيّاً وَ مُحَمَّداً وَ مُحَمَّداً وَ مُوسَى وَ جَعْفَراً وَ الْحَسَنَ وَ الْحُجَّةَ عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ يَتَلَأْلَأُ مِنْ بَيْنِهُمْ كَأَنَّهُ كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ فَقُلْتُ يَا رَبِّ مَنْ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ قَرَنْتَ أَسْمَاءَهُمْ بِاسْمِكَ قَالَ يَا مُحَمَّدُ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِنَّهُمْ هُمُ الْأَوْصِيَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ بَعْدَكَ خَلَقْتُهُمْ مِنْ طِينَتِكَ فَطُوبَى لِمَنْ أَحَبَّهُمْ وَ الْوَيْلُ لِمَنْ أَبْغَضَهُمْ فَبِهِمْ أُنْزِلُ الْغَيْثَ وَ بِهِمْ أُثِيبُ وَ أُعَاقِبُ ثُمَّ رَفَعَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَدَه إِلَى السَّمَاءِ وَ دَعَا بِدَعَوَاتٍ فَسَمِعْتُهُ فِيمَا يَقُولُ اللَّهُمَّ اجْعَلِ الْعِلْمَ وَ الْفِقْهَ فِي عَقِبِي وَ عَقِبِ عَقِبِي وَ فِي زَرْعِي وَ زَرْعِ زَرْعِي.
حذیفة بن یمان گوید: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ نماز را با ما اقامه فرمود، سپس صورت کریمانه خویش را به سوی ما نمود، پس فرمود: ای گروههای اصحاب من! شمارا به تقوای الهی و عمل به دستوراتش سفارش می کنم. پس هرکس به آن ها عمل کند، رستگار و بهره مند و پیروز گشته است و هرکس از آن ها سرپیچی کند، دچار پشیمانی خواهد گشت.
پس به وسیلۀ تقوا، سلامتی از وحشت های روز قیامت را درخواست کنید. پس گویا مرا فرامی خوانند و من اجابت می کنم و همانا من دو شیء گران بها در میان شما بر جای می گذارم: کتاب خدا و خاندانم اهل بیتم! تا زمانی که به این دو چنگ زنید، هرگز گمراه نشوید و هرکس پس از من، به خاندانم تمسّک جوید، از رستگاران است
ص: 141
و آنکه از آنان سرپیچی کند، از هلاک شدگان است. عرض کردم: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! ما را به چه کسی سفارش میفرمایی؟ فرمود: موسی بن عمران قومش را به چه کسی سفارش کرد؟ عرض کردم: به جانشینش یوشع بن نون. فرمود: همانا وصیّ و جانشین بلافصل من، علی بن ابیطالب عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ است که رهبر نیکوکاران و قاتل کافران است. پیروز است کسی که او را نصرت دهد و خوار و ذلیل است، کسی که او را ترک کند.
عرض کردم: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! امامان پس از شما، چند نفرند؟ فرمود: به تعداد نقیبان بنی اسرائیل که نُه نفر، از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ هستند. خداوند علم و فهم مرا به آنان عطا فرموده و آنان خزانه داران علم خدا و معادن وحی او هستند. عرض کردم: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! پس برای فرزندان [امام] حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ چه جایگاهی است؟ فرمود: همانا خدای پربرکت و بلندمرتبه امامان را از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ قرار داد و فرمود: «و او (خدا)، كلمه توحيد را، كلمه اى پاينده در نسل های بعد از او (ابراهیم) قرار داد»
عرض کردم: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! آیا نام آن ها را برایم ذکر میکنید؟ فرمود: آری! همانا زمانی که به سوی آسمان عروج داده شدم و به پایۀ عرش نظاره کردم، پس دیدم که با نور نوشته شده: «نیست معبودی جز اللّه، محمّد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ رسول خداست، او را به وسیلۀ علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ تائید و یاریاش کردم و به وسیلۀ او نصرتش دادم» و نورهای حسن و حسین و فاطمه عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ را دیدم و در سه جایگاه، دیدم که [نوشته شده بود]: «علی علی علی و محمد و محمد و موسی و جعفر و حسن و حجّت عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ» که [نام الحجّة عَلَيْهِ السَّلاَمُ] در میان آن ها، همچون ستاره ای درخشان، نورافشانی می کرد.
پس عرض کردم: پروردگارا! این هایی که نامهایشان را قرین نام خودت کردی، چه کسانی هستند؟ فرمود: ای محمّد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! همانا آن ها اوصیاء و امامان پس از تو هستند؛ آنان را از طینت (خمیرمایه ی) تو آفریدم. پس [بهره مندی از] درخت طوبی، نصیب کسی است [یا خوشا به حال کسی] که آنان را دوست بدارد و چاه ویل، [منزلگاهی] برای کسی است که با آنان دشمنی ورزد. پس به خاطر آن ها باران را نازل میکنم و به خاطر محبت آن ها، پاداش داده و کیفر می دهم.
ص: 142
سپس رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ دستشان را به سوی آسمان بلند کردند و دعاهایی خواندند، [ازجمله دعاهایی که] شنیدم این بود که میگفتند: خدایا! علم و فقه را در نسل من، نسلِ نسل من و در فرزند من و در فرزندِ فرزند من قرار بده!
ص: 143
باب ما جاء عن أبي قَتادة بن الحارث بن الربعي عن النبي صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
في النصوص على الأئمة الإثنی عشر عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ
آنچه از أبوقَتادة بن حارث بن ربعی از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
در مورد امامان دوازده گانه عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ روایت شده است
1- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ الجعالي قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَوَانَةَ وَضَّاحُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي بَلْحٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ مَيْمُونٍ عَنْ أَبِي قَتَادَةَ قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ الْأَئِمَّةُ بَعْدِي إثْنَی عَشَرَ عَدَدَ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ حَوَارِيِّ عِيسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ.
أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُطَّلِبِ الشَّيْبَانِيُّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَارَةَ الثَّقَفِيُّ عَنْ عَامِرِ بْنِ عُلْوَانَ قَالَ حَدَّثَنِي جَدِّي لِأَبِي أَوْ قَالَ جَدِّي عَنْ يَحْيَى بْنِ حَبَشِيٍّ الْأَسَدِيِّ عَنْ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ حَبِيبِ بْنِ بَشَّارٍ عَنْ حَرِيزِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي قَتَادَةَ وَ ذَكَرَ نَحْوَه حَدَّثَنَا
عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ الدَّارِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْعَلَوِيِّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ زَيْدِ بْنِ جُذْعَانَ عَنْ سَعِيدِ بْنِ الْمُسَيَّبِ عَنْ أَبِي قَتَادَةَ وَ ذَكَرَ نَحْوَه
ابوقتادة گوید: شنیدم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ میفرمود: امامان بعد از من، به تعداد نقیبان بنی اسرائیل و حواریّون عیسی عَلَيْهِ السَّلاَمُ هستند.
ص: 144
2- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ وَهْبَانَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَصْرِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ الْبَزَوْفَرِيُّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ تَمَّامٍ الْكُوفِيِّ قَالَ حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ عَبْدِ الْحَمِيدِ قَالَ حَدَّثَنِي الْحُسَيْنُ بْنُ عَبْدِ بُرْدٍ عَنْ يَحْيَى بْنِ يَعْلَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُوسَى عَنْ يَحْيَى بْنِ مُنْقِذٍ عَنْ أَبِي قَتَادَةَ قَالَ: سَمِعْتُ النَّبِيَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ كَيْفَ تَهْلِكُ أُمَّةٌ أَنَا أَوَّلُهَا وَ إثْنَی عَشَرَ مِنْ بَعْدِي أَئِمَّتُهَا إِنَّمَا يَهْلِكُ فِيمَا بَيْنَ ذَلِكَ نُتْجُ الْهَرْجِ وَ لَسْتُ مِنْهُمْ وَ لَا هُمْ مِنِّي.
أَخْبَرَنَا أَبُو الْمُفَضَّلِ الشَّيْبَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ هَدِيَّةَ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْقَاسِمِ الْفَضْلُ بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِي نُوحٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ بْنُ مُهَاجِرٍ قَالَ حَدَّثَنَا هِشَامُ بْنُ خَالِدٍ الدِّمَشْقِيُّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ يَحْيَى الْحَسَنِيِّ قَالَ حَدَّثَنَا صَدَقَةُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ هِشَامٍ عَنْ أَبِي قَتَادَةَ وَ ذَكَرَ نَحْوَه وَ هَذَا أَبُو قَتَادَةَ رَوَى عَنْهُ عَمْرُو بْنُ مَيْمُونٍ وَ حَرِيزٌ وَ سَعِيدُ بْنُ الْمُسَيَّبِ وَ يَحْيَى بْنُ مُنْقِذٍ وَ هِشَامٌ.
ابوقتادة گوید: شنیدم پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ میفرمود: چگونه اُمّتی که اولش من و پس از من، دوازده نفر امامانش باشند، هلاک می گردد؟! فقط و فقط فرزندان هرج ومرج [که از ما معصومین عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ پیروی نکنند] باوجوداین دو، هلاک می شوند و من از آنان نیستم و آنان نیز از من نیستند.
ص: 145
باب ما روي عن أميرالمؤمنين علي بن أبي طالب عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ عن النبي صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
في النصوص على الأئمة الإثنی عشر عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ
آنچه از امیرالمؤمنین عَلَيْهِ السَّلاَمُ از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
در مورد امامان دوازده گانه عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ روایت شده است
1- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى الْمُتَوَكِّلُ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ النَّخَعِيُّ عَنْ عَمِّهِ الْحُسَيْنِ بْنِ يَزِيدَ النَّوْفَلِيِّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ حَدَّثَنِي جَبْرَئِيلُ عَنْ رَبِّ الْعِزَّةِ جَلَّ جَلَالُهُ أَنَّهُ قَالَ مَنْ عَلِمَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا وَحْدِي وَ أَنَّ مُحَمَّداً صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَبْدِي وَ رَسُولِي وَ أَنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ خَلِيفَتِي وَ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِه حُجَجِي أَدْخَلْتُهُ جَنَّتِي بِرَحْمَتِي وَ نَجَّيْتُهُ مِنَ النَّارِ بِعَفْوِي وَ أَبَحْتُ لَهُ جِوَارِي وَ أَوْجَبْتُ لَهُ كَرَامَتِي وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْهِ نِعْمَتِي وَ جَعَلْتُهُ مِنْ خَاصَّتِي وَ خَالِصَتِي إِنْ نَادَانِي لَبَّيْتُهُ وَ إِنْ دَعَانِي أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ وَ إِنْ سَكَتَ ابْتَدَأْتُهُ وَ إِنْ أَسَاءَ رَحِمْتُهُ وَ إِنْ فَرَّ مِنِّي دَعَوْتُهُ وَ إِنْ رَجَعَ إِلَيَّ قَبِلْتُهُ وَ إِنْ قَرَعَ بَابِي فَتَحْتُهُ وَ مَنْ لَمْ يَشْهَدْ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا وَحْدِي أَوْ شَهِدَ بِذَلِكَ وَ
ص: 146
لَمْ يَشْهَدْ أَنَّ مُحَمَّداً صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَبْدِي وَ رَسُولِي أَوْ شَهِدَ بِذَلِكَ وَلَمْ يَشْهَدْ أَنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ خَلِيفَتِي أَوْ شَهِدَ بِذَلِكَ وَ لَمْ يَشْهَدْ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِه حُجَجِي فَقَدْ جَحَدَ نِعْمَتِي وَ صَغَّرَ عَظَمَتِي وَ كَفَرَ بِآيَاتِي وَ كُتُبِي وَ رُسُلِي إِنْ قَصَدَنِي حَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِي حَرَمْتُهُ وَ إِنْ نَادَانِيَ لَمْ أَسْمَعْ نِدَاءَه وَ إِنْ دَعَانِي لَمْ أَسْتَجِبْ دُعَاءَه وَ إِنْ رَجَانِي خَيَّبْتُهُ وَ ذَلِكَ جَزَاؤُه مِنِّي وَ «ما أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ»(1)
فَقَامَ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيُّ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ مَنِ الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ؟ قَالَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ ثُمَّ سَيِّدُ الْعَابِدِينَ فِي زَمَانِهِ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ ثُمَّ الْبَاقِرُ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ وَ سَتُدْرِكُهُ يَا جَابِرُ فَإِذَا أَدْرَكْتَهُ فَأَقْرِئْهُ مِنِّي السَّلَامَ ثُمَّ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ ثُمَّ الْكَاظِمُ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ ثُمَّ الرِّضَا عَلِيُّ بْنُ مُوسَى عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ ثُمَّ التَّقِيُّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ ثُمَّ النَّقِيُّ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ ثُمَّ الزَّكِيُّ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ ثُمَّ ابْنُهُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ مَهْدِيُّ أُمَّتِي الَّذِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً هَؤُلَاءِ يَا جَابِرُ خُلَفَائِي وَ أَوْصِيَائِي وَ أَوْلَادِي وَ عِتْرَتِي مَنْ أَطَاعَهُمْ فَقَدْ أَطَاعَنِي وَ مَنْ عَصَاهُمْ فَقَدْ عَصَانِي وَ مَنْ أَنْكَرَهُمْ أَوْ أَنْكَرَ وَاحِداً مِنْهُمْ فَقَدْ أَنْكَرَنِي بِهِمْ يُمْسِكُ اللَّهُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ بِهِمْ يَحْفَظُ اللَّهُ الْأَرْضَ أَنْ تَمِيدَ بِأَهْلِهَا.
[امام] جعفر صادق عَلَيْهِ السَّلاَمُ از پد بزرگوارش [امام] محمد بن علی و ایشان از پدرش علی بن الحسین و ایشان از پدرش [امام] حسین بن علی و ایشان از پدرش امیرالمؤمنین عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ روایت فرمودند که رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمودند: جبرئیل از جانب پروردگار -صاحب عزّت که جلالت و بزرگی اش فراگیر است- مرا خبر داد که همانا فرمود: هرکس بداند که معبودی جز من نیست و همانا محمّد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بنده و فرستادهی من و علی بن ابیطالب عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ خلیفۀ من است و امامانی که از فرزندان اویند، حجّت های من هستند، بارحمتم او را وارد بهشت می کنم و با عفو خویش، از آتش نجاتش می دهم و همسایگی خود را بر او مباح گردانم و کرامتم را برای او واجب میکنم و نعمتم را بر وی به مرحلۀ تمام و کمال میرسانم و او را از خواص خالصان
ص: 147
خودم قرار می دهم، [به گونه ای که] هرگاه مرا ندا دهد، به او لبیک گویم و هرگاه مرا بخواند، اجابتش می کنم و اگر از من درخواستی کند، به او عطا کنم و اگر خاموش باشد، خودم به او [عطایم را] آغاز می کنم و اگر بدی کند، به او رحم میکنم (او را میبخشایم) و اگر از من فرار کند، [به سوی خودم] دعوتش میکنم و اگر به سوی من بازگشت، او را می پذیرم و اگر درب خانۀ مرا کوبید، به رویش باز میکنم و هرکس شهادت ندهد که معبودی جز من نیست یا اینکه به این شهادت بدهد، اما گواهی ندهد که محمّد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بنده و فرستادهی من است یا اینکه به این گواهی بدهد، اما شهادت ندهد که علی بن ابیطالب عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ خلیفۀ من است یا اینکه بدان گواهی دهد ولی شهادت ندهد که امامانی که از فرزندان ایشانند حجّت های من هستند، پس قطعاً منکر نعمت من شده و عظمت مرا کوچک شمرده است و به آیات و کتب و فرستادگان من، کفر ورزیده است. [چنین شخصی] اگر مرا قصد کند، محجوبش میکنم (مانع رسیدن او به خودم میشوم) و اگر از من درخواست کند، برآورده نسازم و اگر مرا ندا دهد، ندای او را نخواهم شنید (ترتیب اثر نخواهم داد) و اگر مرا بخواند، دعایش را مستجاب نمیکنم و اگر امیدی به من داشت، ناامیدش کنم و این کیفر او از جانب من است «و من نسبت به بندگان، ستمگر نیستم».
پس جابر بن عبدالله انصاری برخاست، پس عرض کرد: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! امامانی که از فرزندان علی بن ابیطالب عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ هستند، چه کسانی میباشند؟ فرمود: حسن و حسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ دو سرور جوانان اهل بهشت، سپس سیّد و سرور عابدان در زمان خود، علی بن الحسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ، سپس باقر، محمّد بن علی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ که تو او را درک خواهی کرد. ای جابر! پس زمانی که او را دیدی، سلام مرا به او برسان. سپس جعفر بن محمّد الصادق عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ، سپس موسی بن جعفر الکاظم عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ، سپس علی بن موسی الرضا عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ، سپس محمّد بن علی التقی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ، سپس علی بن محمّد النقی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ، سپس حسن بن علی الزکیّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ و بعد از او فرزندش، قیام کنندهی به حق، مهدی اُمّتم، کسی که زمین پر از ظلم و ستم را، سرشار از عدل و داد میفرماید. ای جابر! آنها جانشینان من و اوصیای من و فرزندان من و خاندان من هستند.
ص: 148
هرکس آنها را اطاعت کند، پس قطعاً مرا اطاعت نموده و هرکس آنها را نافرمانی کند، پس قطعاً مرا نافرمانی کرده و آنکه منکر آن ها یا منکر یکی از آنان گردد، پس قطعاً مرا منکر شده است. خداوند به خاطر آنها است که آسمان را نگه میدارد تا بر زمین نیفتد مگر به اذن او؛ و به خاطر آنان است که زمین را از اینکه اهلش را بلرزاند، حفظ میکند.
2- وَ عَنْهُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِمْرَانَ الدَّقَّاقُ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْكُوفِيُّ عَنْ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ النَّخَعِيُّ عَنْ عَمِّهِ الْحُسَيْنِ بْنِ يَزِيدَ النَّوْفَلِيِّ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ يَحْيَى بْنِ أَبِي الْقَاسِمِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ عَلِيٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ الْأَئِمَّةُ بَعْدِي إثْنَی عَشَرَ أَوَّلُهُمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وَ آخِرُهُمُ الْقَائِمُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ هُمْ خُلَفَائِي وَ أَوْصِيَائِي وَ أَوْلِيَائِي وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَى أُمَّتِي بَعْدِي الْمُقِرُّ بِهِمْ مُؤْمِنٌ وَ الْمُنْكِرُ لَهُمْ كَافِرٌ.
[امام] جعفر بن محمد الصادق عَلَيْهِ السَّلاَمُ از پدران بزرگوارشان از جدشان عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ از امیرالمؤمنین عَلَيْهِ السَّلاَمُ روایت فرمودند که رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمودند: امامان پس از من، دوازده نفر هستند؛ نخستین آن ها، علی بن ابیطالب عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ و آخرینشان قائم عَلَيْهِ السَّلاَمُ است. آنان خلفای من و اوصیای من و اولیای من و حجّتهای خدا بر اُمّت من، پس از من هستند. اقرار کننده به [ولایت] آن ها، مؤمن و انکارکننده به [ولایت] آن ها، کافر است.
3- حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنَا هَارُونُ بْنُ مُوسَى رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو ذَرٍّ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ الْبَاغَنْدِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ حُمَيْدٍ قَالَ حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ الْمُخْتَارِ عَنْ نَصْرِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ عَنْ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ هَارُونُ وَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُوسَى الْعَبَّاسِ بْنِ مُجَاهِدٍ فِي سَنَةِ ثَمَانَ عَشْرَةَ وَ ثَلَاثِمِائَةٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ زَيْدٍ قَالَ حَدَّثَنَا إِسْمَاعِيلُ بْنُ يُونُسَ الْخُزَاعِيُّ الْبَصْرِيُّ فِي دَارِهِ قَالَ حَدَّثَنِي هَيْثَمُ بْنُ بِشْرٍ الْوَاسِطِيُّ قِرَاءَةً عَلَيْهِ مِنْ أَصْلِ كِتَابِهِ عَنْ أَبِي الْمِقْدَامِ شُرَيْحِ بْنِ هَانِي بْنِ شُرَيْحٍ الصَّائِغِ الْمَكِّيِّ عَنْ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْجَوْهَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ الْقَاضِي الْجِعَابِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ حَبِيبٍ الْجُنْدُ نَيْسَابُورِي عَنْ يَزِيدَ بْنِ أَبِي زِيَادٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي لَيْلَى قَالَ قَالَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ كُنْتُ عِنْدَ النَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي بَيْتِ أُمِّ سَلَمَةَ إِذْ دَخَلَ عَلَيْنَا جَمَاعَةٌ مِنْ أَصْحَابِهِ مِنْهُمْ سَلْمَانُ وَ أَبُوذَرٍّ وَ
ص: 149
الْمِقْدَادُ وَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ عَوْفٍ: فَقَالَ سَلْمَانُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِنَّ لِكُلِّ نَبِيٍّ وَصِيّاً وَ سِبْطَيْنِ فَمَنْ وَصِيُّكَ وَ سِبْطَيْكَ فَأَطْرَقَ سَاعَةً ثُمَّ قَالَ يَا سَلْمَانُ إِنَّ اللَّهَ بَعَثَ أَرْبَعَةَ آلَافِ نَبِيٍّ وَ كَانَ لَهُمْ أَرْبَعَةُ آلَافِ وَصِيٍّ وَ ثَمَانِيَةُ آلَافِ سِبْطٍ فَوَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِه لَأَنَا خَيْرُ الْأَنْبِيَاءِ وَ وَصِيِّي خَيْرُ الْأَوْصِيَاءِ وَ سِبْطَايَ خَيْرُ الْأَسْبَاطِ ثُمَّ قَالَ يَا سَلْمَانُ أَ تَعْرِفُ مَنْ كَانَ وَصِيَّ آدَمَ فَقَالَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَعْلَمُ فَقَالَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِنِّي أُعَرِّفُكَ يَا أبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ أَنْتَ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّ آدَمَ أَوْصَى إِلَى ابْنِهِ شَيْثٍ وَ أَوْصَى شَيْثٌ إِلَى ابْنِهِ شَبَّانَ وَ أَوْصَى شَبَّانُ إِلَى مخلثٍ وَ أَوْصَى مخلثٌ إِلَى محوق وَ أَوْصَى محوق إِلَى عثمیشا وَ أَوْصَى عثمیشا إِلَى أَخْنُوخٍ وَ هُوَ إِدْرِيسُ النَّبِيّ وَ أَوْصَى إِدْرِيسُ إِلَى ناخورا وَ أَوْصَى ناخورا إِلَى نُوح وَ أَوْصَى نُوحٌ إِلَى سَامٍ وَ أَوْصَى سَامٌ إِلَى عثام وَ أَوْصَى عثام إِلَى ترعشاثا وَ أَوْصَى ترعشاثا إِلَى يَافِثَ وَ أَوْصَى يَافِثُ إِلَى بَرَّةَ وَ أَوْصَى بَرَّةُ إِلَى حفسية وَ أَوْصَى حفسية إِلَى عِمْرَانَ وَ أَوْصَى عِمْرَانُ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَ أَوْصَى إِبْرَاهِيمُ إِلَى ابْنِهِ إِسْمَاعِيلَ وَ أَوْصَى إِسْمَاعِيلُ إِلَى إِسْحَاقَ وَ أَوْصَى إِسْحَاقُ إِلَى يَعْقُوبَ وَ أَوْصَى يَعْقُوبُ إِلَى يُوسُفَ وَ أَوْصَى يُوسُفُ إِلَى برثيا وَ أَوْصَى برثيا إِلَى شُعَيْبٍ وَ أَوْصَى شُعَيْبٌ إِلَى مُوسَى وَ أَوْصَى مُوسَى إِلَى يُوشَعَ بْنِ نُونٍ وَ أَوْصَى يُوشَعُ إِلَى دَاوُدَ وَ أَوْصَى دَاوُدُ إِلَى سُلَيْمَانَ وَ أَوْصَى سُلَيْمَانُ إِلَى آصَفَ بْنِ بَرْخِيَا وَ أَوْصَى آصَفُ إِلَى زَكَرِيَّا وَ أَوْصَى زَكَرِيَّا إِلَى عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَ أَوْصَى عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ إِلَى شَمْعُونَ بْنِ حَمُّونَ الصَّفَا وَ أَوْصَى شَمْعُونُ إِلَى يَحْيَى بْنِ زَكَرِيَّا وَ أَوْصَى يَحْيَى إِلَى مُنْذِرٍ وَ أَوْصَى مُنْذِرٌ إِلَى سَلَمَةَ وَ أَوْصَى سَلَمَةُ إِلَى بُرْدَةَ وَ أَوْصَى بُرْدَةُ إِلَيَّ وَ أَنَا أَدْفَعُهَا إِلَى عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ [عَلِیًّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ] يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَهَلْ بَيْنَهُمْ أَنْبِيَاءُ وَ أَوْصِيَاءُ أُخَرُ قَالَ نَعَمْ أَكْثَرُ مِنْ أَنْ تُحْصَى ثُمَّ قَالَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ أَنَا أَدْفَعُهَا إِلَيْكَ يَا عَلِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ أَنْتَ تَدْفَعُهَا إِلَى ابْنِكَ الْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ الْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَدْفَعُهَا إِلَى أَخِيهِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَدْفَعُهَا إِلَى ابْنِهِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَدْفَعُهَا إِلَى ابْنِهِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ مُحَمَّدٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ
ص: 150
يَدْفَعُهَا إِلَى ابْنِهِ جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ جَعْفَرٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَدْفَعُهَا إِلَى ابْنِهِ مُوسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ مُوسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَدْفَعُهَا إِلَى ابْنِهِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَدْفَعُهَا إِلَى ابْنِهِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ مُحَمَّدٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَدْفَعُهَا إِلَى ابْنِهِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَدْفَعُهَا إِلَى ابْنِهِ الْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ الْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَدْفَعُ إِلَى ابْنِهِ الْقَائِمِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ثُمَّ يَغِيبُ عَنْهُمْ إِمَامُهُمْ مَا شَاءَ اللَّهُ وَ تَكُونُ لَهُ غَيْبَتَانِ إِحْدَاهُمَا أَطْوَلُ مِنَ الْأُخْرَى ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ رَافِعاً صَوْتَهُ الْحَذَرَ إِذَا فُقِدَ الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِ السَّابِعِ مِنْ وُلْدِي قَالَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَمَا تَكُونُ هَذِه الْغَيْبَةُ قَالَ یَصبِرُ حَتَّى يَأْذَنَ اللَّهُ لَهُ بِالْخُرُوجِ فَيَخْرُجُ مِنَ الْيَمَنِ مِنْ قَرْيَةٍ يُقَالُ لَهَا كُرعَةُ عَلَى رَأْسِهِ عِمَامَةٌ مُتَدَرِّعٌ بِدِرْعِي مُتَقَلِّدٌ بِسَيْفِي ذِي الْفَقَارِ وَ مُنَادٍ يُنَادِي هَذَا الْمَهْدِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ خَلِيفَةُ اللَّهِ فَاتَّبِعُوه يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً ذَلِكَ عِنْدَ مَا يَصِيرَ الدُّنْيَا هَرْجاً وَ مَرْجاً وَ يَغَارُ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ فَلَا الْكَبِيرُ يَرْحَمُ الصَّغِيرَ وَ لَا الْقَوِيُّ يَرْحَمُ الضَّعِيفَ فَحِينَئِذٍ يَأْذَنُ اللَّهُ لَهُ بِالْخُرُوجِ.
امیرالمؤمنین عَلَيْهِ السَّلاَمُ فرمودند: نزد رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ در خانۀ امّ سلمه بودم که جمعی از صحابه ایشان ازجمله، سلمان، ابوذر، مقداد و عبدالرحمن بن عوف بر ما وارد شدند. پس سلمان
عرض کرد: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! همانا برای هر پیامبری یک وصی و دو نوه است، وصی و دو نوهی شما، چه کسانی هستند؟ پس [رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ] لحظاتی سکوت کرد، سپس فرمود: ای سلمان! خداوند چهار هزار نبی فرستاده که برای آن ها چهار هزار وصی و هشت هزار نوه بوده است. سوگند به کسی که جانم در دست [قدرت] اوست، همانا من، بهترینِ انبیا و وصیّ من، بهترین اوصیاء و دو نوهی من، بهترینِ نوادگان هستند.
سپس فرمود: ای سلمان! آیا می دانی وصیّ آدم چه کسی بود؟ پس عرض کرد: خدا و رسولش آگاه ترند. پس فرمود: ای اباعبدالله! همانا من تو را -که از ما اهل بیت هستی- آگاه می کنم. همانا آدم پسرش شیث را وصیّ خود کرد و شیث پسرش شبان را وصیّ خود کرد و شبان پسرش مخلث را و مخلث، محوق را وصی خود کرد و محوق غثمیشا را و غثمیشا، اُخنوخ را که همان ادریس نبی عَلَيْهِ السَّلاَمُ است، وصیّ خود کرد و ادریس ناخورا را و
ص: 151
ناخورا، نوح را وصیّ خود کرد و نوح سام را و سام، عثام را وصیّ خود کرد و عثام ترعشاثا را و ترعشاثا، یافث را وصیّ خود کرد و یافث برَّه را و برَّه، حفسیه را وصیّ خود کرد و حفسیه عِمران را و عِمران، ابراهیم را وصیّ خود کرد و ابراهیم پسرش اسماعیل را و اسماعیل، اسحاق را وصیّ خود کرد و اسحاق یعقوب را و یعقوب، یوسف را وصیّ خود کرد و یوسف برثیا را و برثیا، شعیب را وصیّ خود کرد و شعیب موسی را و موسی، یوشع بن نون را وصیّ خود کرد و یوشع داود را و داود، سلیمان را وصیّ خود کرد و سلیمان آصف بن برخیا را و آصف، زکریّا را وصیّ خود کرد و زکریّا، عیسی پسر مریم را و عیسی پسر مریم، شمعون بن حمّون الصفا را وصیّ خود کرد و شمعون یحیی بن زکریا را و یحیی، منذر را وصیّ خود کرد و منذر سلمه را و سلمه، بُرده را وصی خود کرد و بُرده، مرا وصی خود کرد و من نیز [وصایت] را به علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ می سپارم.
پس علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ عرض کرد: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! پس آیا در میان ایشان، انبیا و اوصیای دیگری هم بوده است؟ فرمود: آری! بیشتر از آنکه به شمار آید. سپس فرمود: و ای علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ! من آن را به تو می سپارم و تو آن را به پسرت حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ و حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ به برادرش حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ و حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ به فرزندش علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ و علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ به فرزندش محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ و محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ به فرزندش جعفر عَلَيْهِ السَّلاَمُ و جعفر عَلَيْهِ السَّلاَمُ به فرزندش موسی عَلَيْهِ السَّلاَمُ و موسی عَلَيْهِ السَّلاَمُ به فرزندش علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ و علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ به فرزندش محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ و محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ به فرزندش علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ و علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ به فرزندش حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ و حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ به فرزندش قائم عَلَيْهِ السَّلاَمُ می سپارند. سپس امام آن ها تا زمانی که خدا بخواهد، غایب میشود و او دو غیبت دارد که یکی از آن ها، طولانی تر از دیگری است.
سپس رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ رو به ما نمود، پس با صدای بلند فرمود: بپرهیزید زمانی که پنجمین فرزند از هفتمین فرزندانم غایب شود. علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ گوید: پس عرض کردم: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! پس ازاین غیبت چه میشود؟ فرمود: صبر می کند تا اینکه خداوند به او اجازه دهد که خروج کند، آنگاه از «یمن»، از روستایی که به آن «کرعة» گفته میشود، خروج میکند، درحالی که عمامه ای بر سر دارد، به زرهی من، زره پوش شده و شمشیرم ذوالفقار را به کمر بسته است و ندادهنده ای ندا سر میدهد: این مهدی، خلیفة الله است.
ص: 152
پس از او پیروی کنید. زمین پر از ظلم و ستم را، سرشار از عدل و داد میفرماید. این [امر خروج] زمانی رخ خواهد داد که دنیا را، هرج ومرج فراگرفته باشد و مردم همدیگر را غارت و چپاول کنند؛ نه بزرگ بر کوچک رحم کند و نه قدرتمند بر ضعیف رحم کند. پس در این هنگام است که خداوند، به وی اجازهی خروج (ظهور) می دهد.
4- أَخْبَرَنَا الْقَاضِي الْمُعَافَى بْنُ زَكَرِيَّا قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ عُتْبَةَ قَالَ حَدَّثَنِي الْحُسَيْنُ بْنُ عُلْوَانَ عَنْ أَبِي عَلِيٍّ الْخُرَاسَانِيِّ عَنْ مَعْرُوفِ بْنِ خَرَّبُوذَ عَنْ أَبِي الطُّفَيْلِ عَنْ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَنْتَ الْوَصِيُّ عَلَى الْأَمْوَاتِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي وَ الْخَلِيفَةُ عَلَى الْأَحْيَاءِ مِنْ أُمَّتِي حَرْبُكَ حَرْبِي وَ سِلْمُكَ سِلْمِي أَنْتَ الْإِمَامُ أَبُو الْأَئِمَّةِ الْإِحْدَى عَشْرَةَ مِنْ صُلْبِكَ أَئِمَّةٌ مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُونَ وَ مِنْهُمُ الْمَهْدِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ الَّذِي يَمْلَأُ الدُّنْيَا قِسْطاً وَ عَدْلًا فَالْوَيْلُ لِمُبْغِضِكُمْ يَا عَلِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لَوْ أَنَّ رَجُلًا أَحَبَّ فِي اللَّهِ حَجَراً لَحَشَرَه اللَّهُ مَعَهُ وَ إِنَّ مُحِبِّيكَ وَ شِيعَتَكَ وَ مُحِبِّي أَوْلَادِكَ الْأَئِمَّةِ بَعْدَكَ يُحْشَرُونَ مَعَكَ وَ أَنْتَ مَعِي فِي الدَّرَجَاتِ الْعُلَى وَ أَنْتَ قَسِيمُ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ تُدْخِلُ مُحِبِّيكَ الْجَنَّةَ وَ مُبْغِضِيكَ النَّارِ.
[امام] علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ روایت فرموده که رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمودند: تو وصیّ بر اموات اهل بیت من هستی و جانشین من، بر زندگانِ اُمّتم هستی. جنگ با تو، جنگ با من است و صلح و آشتی با تو، صلح و آشتی با من است. تو امامی و پدر امامان یازده گانه از نسل خود هستی؛ امامانی مطهّر و معصوم و مهدی عَلَيْهِ السَّلاَمُ که دنیا را از عدل و داد سرشار میکند، فقط از آنان است. پس وای بر دشمنان شما! ای علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ! اگر مردی سنگی را درراه خدا دوست داشته باشد، خداوند او را با آن محشور می کند و قطعاً دوستدار تو و شیعیان تو و دوستداران امامان بعد از تو که اولاد تو هستند، با تو محشور می شوند و تو در درجات رفیع با من خواهی بود و تو تقسیم کنندهی بهشت و دوزخی. دوستدارانت را داخل بهشت و دشمنانت را داخل جهنم میکنی.
5- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ الطَّالَقَانِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مَابُنْدَاذَ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ هِلَالٍ عَنْ
ص: 153
مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لَمَّا أُسْرِيَ بِي إِلَى السَّمَاءِ أَوْحَى إِلَيَّ رَبِّي جَلَّ جَلَالُهُ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِنِّي اطَّلَعْتُ إِلَى الْأَرْضِ اطِّلَاعَةً فَاخْتَرْتُكَ مِنْهَا وَ جَعَلْتُكَ نَبِيّاً وَ شَقَقْتُ لَكَ مِنِ اسْمِي اسْماً فَأَنَا الْمَحْمُودُ وَ أَنْتَ مُحَمَّدٌ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ثُمَّ اطَّلَعْتُ الثَّانِيَةَ فَاخْتَرْتُ مِنْهَا عَلِيّاً عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ جَعَلْتُهُ وَصِيَّكَ وَ خَلِيفَتَكَ وَ زَوْجَ ابْنَتِكَ وَ أَبَا ذُرِّيَّتِكَ وَ شَقَقْتُ لَهُ اسْماً مِنْ أَسْمَائِي فَأَنَا الْعَلِيُّ الْأَعْلَى وَ هُوَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ جَعَلْتُ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ مِنْ نُورِكُمَا ثُمَّ عَرَضْتُ وَلَايَتَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَمَنْ قَبِلَهَا كَانَ عِنْدِي مِنَ الْمُقَرَّبِينَ يَا مُحَمَّدُ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لَوْ أَنَّ عَبْداً عَبَدَنِي حَتَّى يَنْقَطِعَ وَ يَصِيرَ كَالشَّنِّ الْبَالِي ثُمَّ أَتَانِي جَاحِداً لِوَلَايَتِهِمْ مَا أَسْكَنْتُهُ جَنَّتِي وَ لَا أَظْلَلْتُهُ تَحْتَ عَرْشِي يَا مُحَمَّدُ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَ تُحِبُّ أَنْ تَرَاهُمْ قُلْتُ نَعَمْ يَا رَبِّ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ ارْفَعْ رَأْسَكَ فَرَفَعْتُ رَأْسِي فَإِذَا بِأَنْوَارِ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ وَ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ وَ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الْقَائِمِ عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ فِي وَسَطِهِمْ كَأَنَّهُ كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ فَقُلْتُ يَا رَبِّ مَنْ هَؤُلَاءِ قَالَ هَؤُلَاءِ الْأَئِمَّةُ وَ هَذَا الْقَائِمُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ الَّذِي يُحِلُّ حَلَالِي وَ يُحَرِّمُ حَرَامِي وَ بِهِ أَنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِي وَ هُوَ رَاحَةٌ لِأَوْلِيَائِي وَ هُوَ الَّذِي يَشْفِي قُلُوبَ شِيعَتِكَ مِنَ الظَّالِمِينَ وَ الْجَاحِدِينَ وَ الْكَافِرِينَ.
[امام] صادق عَلَيْهِ السَّلاَمُ از پدر بزرگوارش [امام] محمد بن علی و ایشان از پدرش [امام] علی بن الحسین و ایشان از پدرش [امام] حسین بن علی و ایشان از پدرش امیرالمؤمنین عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ روایت فرمودند که رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمودند: زمانی که به سوی آسمان سیر داده شدم، پروردگارم -که جلالت و بزرگی اش فراتر از تصوّر است- به من وحی فرمود: ای محمّد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! همانا من توجّهی به زمین کردم، پس تو را از میان ساکنان آن برگزیدم و پیامبرت قرار دادم و اسمی از اسامی خود را برای تو مشتق کردم؛ پس من «محمود» هستم و تو «محمّد»
ص: 154
هستی. سپس توجّه دیگری به زمین کردم، پس از میان ساکنان آن، علی را برگزیدم و او را وصیّ و جانشین و همسر دخترت و پدر فرزندانت قرار دادم و نامی از نام های خود را برای وی مشتق کردم؛ پس من «علیّ اعلی» هستم و او «علیّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ» هست و فاطمه و حسن و حسین عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ را از نور شما دو نفر قرار دادم. سپس ولایت ایشان را بر فرشتگان عرضه کردم؛ پس هرکدام از آن ها پذیرفتند، از مقربان درگاه من شدند. ای محمّد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! اگر بنده ای مرا عبادت کند تا نفسش قطع شود و همچون مَشکی خشکیده و کهنه گردد، سپس درحالی که منکر ولایت شما باشد، نزد من بیاید، او را در بهشتم سکونت نخواهم داد و سایۀ عرشم را بر سرش نخواهم افکند. ای محمّد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! دوست داری آنان را ببینی؟ عرض کردم: آری ای پروردگارم! پس خدای شکست ناپذیر و صاحب جلالت فرمود: سرت را بلند کن! پس سرم را بلند کردم، ناگاه انوار علی، فاطمه، حسن و حسین، علی بن الحسین، محمد بن علی، جعفر بن محمّد، موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمّد بن علی، علی بن محمّد و حسن بن علی و محمد بن حسن القائم عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ را دیدم که [قائم عَلَيْهِ السَّلاَمُ] چون ستاره ای درخشان در وسط آنان بود. گفتم: پروردگارا! اینان چه کسانی هستند؟ فرمود: اینان امامان هستند و این قائم عَلَيْهِ السَّلاَمُ است که حلال مرا، حلال و حرام مرا، حرام می کند و تنها به وسیلۀ او، از دشمنانم انتقام می گیرم و او آسایشی برای اولیای من است و کسی است که قلبهای شیعیان تو را از [ظلم] ستمگران و منکران و کافران، آرامش و تسکین میبخشد.
6- وَ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِمْرَانَ الدَّقَّاقُّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْكُوفِيُّ عَنْ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ عَنْ عَمِّهِ الْحُسَيْنِ بْنِ يَزِيدَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ يَحْيَى بْنِ أَبِي الْقَاسِمِ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ عَلِيٍّ عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ الْأَئِمَّةُ بَعْدِي إثْنَی عَشَرَ أَوَّلُهُمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وَ آخِرُهُمُ الْقَائِمُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ هُمْ خُلَفَائِي وَ أَوْصِيَائِي وَ أَوْلِيَائِي وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَى أُمَّتِي بَعْدِي الْمُقِرُّ بِهِمْ مُؤْمِنٌ وَ الْمُنْكِرُ لَهُمْ كَافِرٌ.
ص: 155
[امام] اباعبدالله الصادق عَلَيْهِ السَّلاَمُ از پدر بزرگوارشان از جد گرامیشان عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ از امیرالمؤمنین عَلَيْهِ السَّلاَمُ روایت فرمودند که رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: امامان بعد از من، دوازده نفر هستند؛ نخستین آن ها
علی بن ابیطالب عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ و آخرینشان، قائم عَلَيْهِ السَّلاَمُ است. آنان خلفای من و اوصیای من و اولیای من و حجّت های خدا بر اُمّت من، پس از من هستند. اقرار کننده به [ولایت] آن ها، مؤمن و انکارکنندهی [ولایت] آن ها، کافر است.
7- أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الشَّيْبَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْبَزَوْفَرِيِّ قَالَ حَدَّثَنَا يَعْلَى بْنُ عَبَّادٍ قَالَ حَدَّثَنَا شُعْبَةُ بْنُ سَعِيدِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ سَعْدِ بْنِ مَالِكٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَا مِنْ أَهْلِ بَيْتٍ فِيهِمْ مَنِ اسْمُهُ اسْمُ نَبِيٍّ إِلَّا بَعَثَ اللَّهُ إِلَيْهِمْ مَلَكاً يُسَدِّدُهُمْ وَ إِنَّ مِنَ الْأَئِمَّةِ بَعْدِي مَنِ اسْمُهُ اسْمِي وَ مَنْ هُوَ سَمِيُّ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ وَ إِنَّ الْأَئِمَّةَ بَعْدِي كَعَدَدِ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَعْطَاهُمُ اللَّهُ عِلْمِي وَ فَهْمِي فَمَنْ خَالَفَهُمْ فَقَدْ خَالَفَنِي وَ مَنْ رَدَّهُمْ وَ أَنْكَرَهُمْ فَقَدْ رَدَّنِي وَ أَنْكَرَنِي وَ مَنْ أَحَبَّهُم فِي اللَّهِ فَهُوَ مِنَ الْفَائِزِينَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ.
امیرالمؤمنین عَلَيْهِ السَّلاَمُ روایت فرموده که رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمودند: هیچ اهل خانه ای نیست که در آن، کسی اسمش از اسامی پیامبری باشد مگر اینکه خداوند فرشته ای را بر آنان فرستد که آن ها را به راه راست، ارشاد کند و همانا از میان امامان بعد از من، کسانی هستند که همنام من هستند و کسی است که همنام موسی بن عمران است و امامان پس از من، به تعداد نقیبان بنی اسرائیل هستند. خداوند علم و فهم مرا به آنها عطا فرموده است. پس هرکس با آنها مخالفت کند، قطعاً با من مخالفت کرده و هرکه [ولایت] آنها را نپذیرد و آن ها را انکار کند، [ولایت] مرا رد کرده و مرا انکار نموده است و هرکس آن ها را به خاطر خدا دوست بدارد، پس او از رستگاران در روز قیامت است.
8- أَخْبَرَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ الصَّفْوَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مَرْوَانُ بْنُ مُحَمَّدٍ السِّنْجَارِيُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو يَحْيَى التَّمِيمِيُّ عَنْ يَحْيَى الْبَكَّاءِ عَنْ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ سَتَفْتَرِقُ أُمَّتِي عَلَى ثَلَاثٍ وَ سَبْعِينَ فِرْقَةً مِنْهَا فِرْقَةٌ نَاجِيَةٌ
ص: 156
وَ الْبَاقُونَ هَالِكَةٌ وَ النَّاجِيَةُ الَّذِينَ يَتَمَسَّكُونَ بِوَلَايَتِكُمْ وَ يَقْتَبِسُونَ مِنْ عِلْمِكُمْ وَ لَا يَعْمَلُونَ بِرَأْيِهِمْ «فَأُولئِكَ ما عَلَيْهِمْ مِنْ سَبِيلٍ»(1)
فَسَأَلْتُ عَنِ الْأَئِمَّةِ فَقَالَ عَدَدَ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ.
[امام] علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ روایت فرموده که رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: اُمّت من به هفتاد و سه فرقه تقسیم خواهد شد؛ یک فرقه از آن ها، فرقۀ نجات یافته و بقیه، هلاک شدگانند و نجات یافتگان کسانی هستند که به ولایت شما تمسّک جویند و از علم شما فراگیرند و به رأی و نظر [شخصی] خود عمل نکنند. «پس هيچ راهى [از تعرض و سرزنش] بر آنان نيست». پس از [تعداد] امامان سؤال کردم، پس فرمود: به تعداد نقیبان بنی اسرائیل هستند.
9- حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنَا هَارُونُ بْنُ مُوسَى التَّلَّعُكْبَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عِيسَى بْنُ مُوسَى الْهَاشِمِيُّ بِسُرَّ مَنْ رَأَى قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيٍّ عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي بَيْتِ أُمِّ سَلَمَةَ وَ قَدْ نَزَلَتْ هَذِه الآيَةُ «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً»(2)
فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَا عَلِيُّ هَذِه الآيَةُ نَزَلَتْ فِيكَ وَ فِي سِبْطَيَّ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِكَ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ كَمِ الْأَئِمَّةُ بَعْدَكَ قَالَ أَنْتَ يَا عَلِيُّ ثُمَّ ابْنَاكَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ بَعْدَ الْحُسَيْنِ عَلِيٌّ ابْنُهُ وَ بَعْدَ عَلِيٍّ مُحَمَّدٌ ابْنُهُ وَ بَعْدَ مُحَمَّدٍ جَعْفَرٌ ابْنُهُ وَ بَعْدَ جَعْفَرٍ مُوسَى ابْنُهُ وَ بَعْدَ مُوسَى عَلِيٌّ ابْنُهُ وَ بَعْدَ عَلِيٍّ مُحَمَّدٌ ابْنُهُ وَ بَعْدَ مُحَمَّدٍ عَلِيٌّ ابْنُهُ وَ بَعْدَ عَلِيٍّ الْحَسَنُ ابْنُهُ وَ الْحُجَّةُ مِنْ وُلْدِ الْحَسَنِ عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ هَكَذَا وَجَدْتُ أَسَامِيَهُمْ مَكْتُوبَةً عَلَى سَاقِ الْعَرْشِ فَسَأَلْتُ اللَّهَ تَعَالَى عَنْ ذَلِكَ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ هُمُ الْأَئِمَّةُ بَعْدَكَ مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُونَ وَ أَعْدَاؤُهُمْ مَلْعُونُونَ.
[امام] علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ روایت فرمودند: در خانه اُمّ سلمه به زیارت رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مشرّف شدم، درحالی که این آیه نازل شده بود: «این است و جز این نیست که ارادهی خدا
ص: 157
به این تعلق گرفته که هرگونه پلیدی را از شما خاندان [پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ] بزداید و شمارا به طهارت مطلقه برساند». پس رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: ای علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ! این آیه دربارهی تو و دربارهی دو نوهی من و امامان از فرزندان تو نازل شده است. پس عرض کردم: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! امامان بعد از شما، چند نفر هستند؟ فرمود: تو ای علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ! سپس دو پسرت، حسن و حسین و بعد از حسین، پسرش علی و پس از علی، پسرش محمد و پس از محمد، پسرش جعفر و پس از جعفر، پسرش موسی و پس از موسی، پسرش علی و پس از علی، پسرش محمّد و پس از محمّد، پسرش علی و پس از علی، پسرش حسن و حجّت از فرزندان حسن عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ است. این چنین نام آنها را، نوشته شده بر پایۀ عرش یافتم، پس از خدای شکست ناپذیر و صاحب جلالت دربارهی آن ها پرسیدم، پس فرمود: ای محمّد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! آنها امامان پس از تو، پاکیزگانی معصوم هستند و دشمنانشان ملعون اند.
10- أَخْبَرَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ أَحْمَدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو طَالِبٍ عُبَيْدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ يَعْقُوبَ بْنِ نَصْرٍ الْأَنْبَارِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْرُوقٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ شَبِيبٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ زِيَادٍ الْهَاشِمِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا سُفْيَانُ بْنُ عُتْبَةَ قَالَ حَدَّثَنَا عِمْرَانُ بْنُ دَاوُدَ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَنَفِيَّةِ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَأُعَذِّبَنَّ كُلَّ رَعِيَّةٍ دَانَتْ بِطَاعَةِ إِمَامٍ لَيْسَ مِنِّي وَ إِنْ كَانَتِ الرَّعِيَّةُ فِي نَفْسِهَا بَرَّةً وَ لَأَرْحَمَنَّ كُلَّ رَعِيَّةٍ دَانَتْ بِإِمَامٍ عَادِلٍ مِنِّي وَ إِنْ كَانَتِ الرَّعِيَّةُ فِي نَفْسِهَا غَيْرَ بَرَّةٍ وَ لَا تَقِيَّةٍ ثُمَّ قَالَ لِي يَا عَلِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنْتَ الْإِمَامُ وَ الْخَلِيفَةُ مِنْ بَعْدِي حَرْبُكَ حَرْبِي وَ سِلْمُكَ سِلْمِي وَ أَنْتَ أَبُو سِبْطَيَّ وَ زَوْجُ ابْنَتِي مِنْ ذُرِّيَّتِكَ الْأَئِمَّةُ الْمُطَهَّرُونَ فَأَنَا سَيِّدُ الْأَنْبِيَاءِ وَ أَنْتَ سَيِّدُ الْأَوْصِيَاءِ وَ أَنَا وَ أَنْتَ مِنْ شَجَرَةٍ وَاحِدَةٍ وَ لَوْلَانَا لَمْ يُخْلَقِ الْجَنَّةُ وَ النَّارُ وَ لَا الْأَنْبِيَاءُ وَ لَا الْمَلَائِكَةُ قَالَ قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَنَحْنُ أَفْضَلُ مِنَ الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ يَا عَلِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ نَحْنُ خَيْرُ خَلِيقَةِ اللَّهِ عَلَى بَسِيطِ الْأَرْضِ وَ خَيْرٌ مِنَ الْمَلَائِكَةِ الْمُقَرَّبِينَ وَ كَيْفَ لَا نَكُونُ خَيْراً مِنْهُمْ وَ قَدْ سَبَقْنَاهُمْ إِلَى مَعْرِفَةِ اللَّهِ وَ تَوْحِيدِه فَبِنَا عَرَفُوا اللَّهَ وَ بِنَا عَبَدُوا اللَّهَ وَ بِنَا اهْتَدَوُا السَّبِيلَ إِلَى مَعْرِفَةِ اللَّهِ يَا عَلِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنْتَ مِنِّي وَ أَنَا مِنْكَ وَ أَنْتَ أَخِي وَ
ص: 158
وَزِيرِي فَإِذَا مِتُّ ظَهَرَتْ لَكَ ضَغَائِنُ فِي صُدُورِ قَوْمٍ وَ سَيَكُونُ بَعْدِي فِتْنَةٌ صَمَّاءُ صَيْلَمٌ يَسْقُطُ فِيهَا كُلُّ وَلِيجَةٍ وَ بِطَانَةٍ وَ ذَلِكَ عِنْدَ فِقْدَانِ شِيعَتِكَ الْخَامِسَ مِنَ السَّابِعِ مِنْ وُلْدِكَ يَحْزَنُ لِفَقْدِه أَهْلُ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ فَكَمْ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ مُتَأَسِّفٌ مُتَلَهِّفٌ حَيْرَانُ عِنْدَ فَقْدِه ثُمَّ أَطْرَقَ مَلِيّاً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ وَ قَالَ بِأَبِي وَ أُمِّي سَمِيِّي وَ شَبِيهِي وَ شَبِيهُ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ عَلَيْهِ جُبُوبُ النُّورِ أَوْ قَالَ جَلَابِيبُ النُّورِ يَتَوَقَّدُ مِنْ شُعَاعِ الْقُدْسِ كَأَنِّي بِهِمْ آيَسُ مَنْ كَانُوا ثُمَّ نُودِيَ بِنِدَاءٍ يَسْمَعُهُ مِنَ الْبُعْدِ كَمَا يَسْمَعُهُ مِنَ الْقُرْبِ يَكُونُ رَحْمَةً عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ عَذَاباً عَلَى الْمُنَافِقِينَ قُلْتُ وَ مَا ذَلِكَ النِّدَاءُ قَالَ ثَلَاثَةُ: أَصْوَاتٍ فِي رَجَبٍ أَوَّلُهَا «أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ»(1) الثَّانِي «أَزِفَتِ الآزِفَةُ»(2)
وَ الثَّالِثُ تَرَوْنَ بَدَناً بَارِزاً مَعَ قَرْنِ الشَّمْسِ يُنَادِي إنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ فُلَانَ بْنَ فُلَانٍ حَتَّى يَنْسُبَهُ إِلَى عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فِيهِ هَلَاكُ الظَّالِمِينَ فَعِنْدَ ذَلِكَ يَأْتِي الْفَرَجُ وَ يَشْفِي اللَّهُ صُدُورَهُمْ وَ يُذْهِبُ غَيْظَ قُلُوبِهِمْ قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَكَمْ يَكُونُ بَعْدِي مِنَ الْأَئِمَّةِ قَالَ بَعْدَ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ تِسْعَةٌ وَ التَّاسِعُ قَائِمُهُمْ وَ هَذَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ رَوَى عَنْهُ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ وَ الْأَصْبَغُ بْنُ نُبَاتَةَ وَ أَبُو الطُّفَيْلِ وَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ أَبِي لَيْلَى وَ سَعْدُ بْنُ مَالِكٍ وَ يَحْيَى الْبَكَّاءُ وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَنَفِيَّةِ.
امیرالمؤمنین عَلَيْهِ السَّلاَمُ روایت فرموده که شنیدم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ میفرمودند: خدای پربرکت و بلندمرتبه فرمود: قطعاً قطعاً عذاب میکنم هر قومی که از امامی اطاعت کند که از جانب من نیست، گرچه آن قوم به خودی خود (و به حسب ظاهر)، انسان های خوبی باشند(3) و
ص: 159
قطعاً قطعاً رحم میکنم به هر قومی که از امامِ عادلی اطاعت کردهاند که از جانب من است، گرچه به خودی خود (و به حسب ظاهر)، انسان های غیر نیکوکار و غیر پرهیزکاری باشند. سپس [پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ] به من فرمود: ای علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ! تو امام و جانشین پس از من هستی؛ جنگ با تو، جنگ با من است و صلح با تو، صلح با من است و تو پدر دو نوهی من و همسر دختر منی؛ تنها ذریّه و فرزندان تو هستند که برخی از آن ها امامانی مطهّر هستند؛ پس من سرور انبیا هستم و تو سرور اوصیائی و من و تو از یک شجره هستیم و اگر ما نبودیم، بهشت و دوزخ آفریده نمیشد و پیامبران و فرشتگان آفریده نمیشدند. [امام عَلَيْهِ السَّلاَمُ] گوید: عرض کردم: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! پس ما از فرشتگان برتریم! فرمود: ای علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ! ما برتر از هر آنچه خداوند بر پهنای هستی خلق کرده و برتر از فرشتگان مقرّب هستیم و چگونه برتر از آنان نباشیم درحالی که در شناخت خدا و توحید او بر آنان سبقت گرفته ایم؛ پس آنان به واسطۀ ما، خدا را شناختند و به واسطۀ ما، او را پرستش کردند و به واسطۀ ما، به سوی راه شناخت خداوند، هدایت یافتند. ای علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ! تو از منی و من از تو هستم و تو برادر و وزیر منی؛ پس چون از دنیا رفتم، کینه هایی که در سینه های قومی نهفته است، آشکار گردد و پس از من فتنه ای بسیار سخت خواهد بود که در آن، همۀ دوستی ها و خویشاوندی ها از بین برود و این، همان زمانی است که شیعیانِ تو، پنجمین از هفتمین فرزند تو را نیابند. برای نیافتنش اهل زمین و آسمان محزون شوند و چه بسیار مردان و زنان مؤمنی که تأسف و افسوس میخورند و در زمان نیافتن او، سرگردان اند.
سپس سربه زیر افکندند، سپس به فکر عمیقی فرورفتند، سپس سرشان را بلند کردند و فرمودند: پدر و مادرم فدای آنکه همنام من و شبیه من و شبیه موسی بن عمران است و بر او لباسهایی از نور -یا اینکه فرمود: جامه هایی از نور- است که از پرتو قدس روشن میشود. گویی آن ها را می بینم که ناامیدترین مردمان هستند تا آنکه ندایی از دور به گوش رسد، همان طور که از نزدیک شنیده شود که [این ندا]، رحمتی بر مؤمنین و عذابی بر منافقین است. عرض کردم: آن ندا، چه ندایی است؟
ص: 160
فرمود: سه بانگ در ماه رجب است که نخستین آن، این است: «آگاه باشید که لعنت خدا بر ستمگران است» و دوم: «قیامت نزدیک گشت!» و سوم: بدن آشکاری را همراه با طلوع خورشید ببینند که فریاد می زند: همانا خداوند فلان بن فلان را برانگیخت و نسب او را تا علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ برمی شمارد(1) و که در این [برانگیختن]، نابودی ستمگران است. پس در این هنگام، فرج حاصل گردد و خداوند سینه های آنان را آرامش و تسکین خواهد داد و غم را از دل هایشان از بین میبرد. عرض کردم: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! پس از من، امامان چند نفرند؟ فرمود: پس از حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ، نُه نفر هستند و نهمین آنها، قیامکنندهی آن هاست.
ص: 161
باب ما روي عن الحسن بن علي عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ عن رسول الله صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
في النصوص على الأئمة الإثنی عشر عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ
آنچه از حسن بن علی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ از رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
در مورد امامان دوازده گانه عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ روایت شده است
1- أَخْبَرَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ الْخُزَاعِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْعَزِيزِ بْنُ يَحْيَى الْجَلُودِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ زَكَرِيَّا الْغَلَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عُتْبَةُ بْنُ الضَّحَّاكِ عَنْ هِشَامِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: لَمَّا قُتِلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ رَقِيَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ المِنبَرَ فَأَرَادَ الْكَلَامَ فَخَنَقَتْهُ الْعَبْرَةُ فَقَعَدَ سَاعَةً ثُمَّ قَامَ فَقَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي كَانَ فِي أَوَّلِيَّتِهِ وَحْدَانِيّاً وَ فِي أَزَلِيَّتِهِ مُتَعَظِّماً بِالْإِلَهِيَّةِ مُتَكَبِّراً بِكِبْرِيَائِهِ وَ جَبَرُوتِهِ خَلَقَ جَمِيعَ مَا خَلَقَ عَلَى غَيْرِ مِثَالٍ كَانَ سَبَقَ مِمَّا خَلَقَ رَبُّنَا اللَّطِيفُ بِلُطْفِ رُبُوبِيَّتِهِ وَ بِعِلْمِ خُبْرِه فَتَقَ وَ بِإِحْكَامِ قُدْرَتِهِ خَلَقَ جَمِيعَ مَا خَلَقَ وَ لَا زَوَالَ لِمُلْكِهِ وَ لَا انْقِطَاعَ لِمُدَّتِهِ فَوْقَ كُلِّ شَيْ ءٍ عَلَا وَ مِنْ كُلِّ شَيْ ءٍ دَنَا فَتَجَلَّى لِخَلْقِهِ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَكُونَ يُرَى وَ هُوَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلَى احْتَجَبَ بِنُورِه وَ سَمَا فِي عُلُوِّه وَ اسْتَتَرَ عَنْ خَلْقِهِ وَ بَعَثَ إِلَيْهِمْ شَهِيداً عَلَيْهِمْ وَ بَعَثَ فِيهِمُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَ
ص: 162
مُنْذِرِينَ «لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ وَ يَحْيى مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَةٍ»(1) وَ لِيَعْقِلَ الْعِبَادُ عَنْ رَبِّهِمْ مَا جَهِلُوه فَيَعْرِفُوه بِرُبُوبِيَّتِهِ بَعْدَ مَا أَنْكَرُوه وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَحْسَنَ الْخِلَافَةَ عَلَيْنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ عِنْدَ اللَّهِ نَحْتَسِبُ عَزَاءَنَا فِي خَيْرِ الآباءِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ عِنْدَ اللَّهِ نَحْتَسِبُ عَزَاءَنَا فِي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ قَدْ أُصِيبَ بِهِ الشَّرْقُ وَ الْغَرْبُ وَ اللَّهِ مَا خَلَّفَ دِرْهَماً وَ لَا دِينَاراً إِلَّا الْأَرْبَعَمِائَةِ دِرْهَمٍ أَرَادَ أَنْ يَبْتَاعَ لِأَهْلِهِ خَادِماً وَ لَقَدْ حَدَّثَنِي جَدِّي رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَنَّ الْأَمْرَ يَمْلِكُهُ إثْنَی عَشَرَ إِمَاماً مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ صَفْوَتِهِ مَا مِنَّا إِلَّا مَقْتُولٌ أَوْ مَسْمُومٌ ثُمَّ نَزَلَ عَنْ مِنْبَرِه وَ دَعَا بِابْنِ مُلْجَمٍ لَعَنَهُ اللَّهُ فَأُتِيَ بِهِ فَقَالَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ اسْتَبْقِنِي أَكُنْ لَكَ وَ أَكْفِيكَ أَمْرَ عَدُوِّكَ بِالشَّامِ فَعَلَاه الْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ بِسَيْفِهِ فَاسْتَقْبَلَ السَّيْفَ بِيَدِه فَقَطَعَ خِنْصِرَه ثُمَّ ضَرَبَهُ ضَرْبَةً عَلَى يَافُوخِهِ فَقَتَلَهُ لَعَنَهُ اللَّهُ.
هشام بن محمد از پدرش روایت کرده: هنگامی که امیرالمؤمنین عَلَيْهِ السَّلاَمُ به شهادت رسید، حسن بن علی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ بالای منبر رفت، پس زمانی که خواست سخن بگوید، گریه امانش را برید. پس لحظاتی نشست و سپس برخاست و فرمود: «حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که در اوّلیّتش یگانه بود (تنها موجود ازلی است و مخلوقاتش هیچ کدام ازلی نیستند بلکه در یک زمان مشخصی خلق شده اند) و در ازلیّتش باعظمت، عبادت میشد (تنها آفریدگار بی نیازی است که شایستۀ عبادت و بندگی است) و با کبریائی و جبروتش، تکبّر داشت (تنها بزرگی است که اگر اظهار بزرگی میکند، واقعاً هیچ کوچکی و نقصانی در او نیست و شایستۀ بزرگی است). خلق کرد همۀ آنچه را که خلق کرد، بدون اینکه مانندی در مخلوقات گذشتهاش داشته باشند. پروردگار ما لطیف است به لطف ربوبیّتش (کسی که لحظه به لحظه به همۀ مخلوقاتش در همۀ شئوناتشان فیض میرساند، از همۀ جوانب آن ها آگاهی دارد و هیچ چیزی از چشم او پنهان نیست) و با علم خبیرانهاش شکافت (بامهارتی وصف ناپذیر، اشیاء به هم پیوسته را از هم گسیخت و این آسمان ها و زمین و
ص: 163
کهکشان ها و... را آفرید) و با استواری قدرتش، همۀ مخلوقات را خلق کرد. مُلک و فرمانروایی او زوال ندارد و مدّت آن هم پایان نمییابد و بالاتر از هر چیزی است و به هر چیزی نزدیک است؛ پس بر مخلوقاتش تجلّی کرده بی آنکه امکان دیده شدن داشته باشد، درحالی که او در منظر اعلی است (هر افقی که بشود تصوّر نمود، او بالاتر از آن افق است، نه اینکه مکانی داشته باشد، بلکه فوق حدّ تصوّر است). به وسیلۀ نورش، حجاب گرفته (نورانیّت بی مثالش، مانع از دیده شدنش است) و در علوّ و برتری اش بالا رفته و از خلقش، پنهان گشته و شاهدی بر آنان فرستاده و به سوی آنان، پیامبران را که بشارت دهنده و بیم دهندهاند، مبعوث کرده «تا هر کس که هلاک شود از روشنگری (و پس از اتمام حجّت بر او) هلاک شود و هر کس که [به نور هدایت] زنده شود، از روشنگری (و پس از اتمام حجّت بر او) زنده گردد» و تا بندگان آنچه را که از پروردگارشان نمیدانند، با تعقّل و تفکّر بدانند. پس او را به ربوبیّتش بشناسند، پس ازآنکه انکارش می کردند و [او را نمیشناختند] و حمد و سپاس، مخصوص خدایی است که خلافت را برای ما اهل بیت، نیکو قرار داد و [ثواب] مصیبتمان را در عزای بهترین پدران [یعنی] رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ نزد خداوند حساب میکنیم، درحالی که اهل شرق و غرب مصیبت زدهی امیرالمؤمنین عَلَيْهِ السَّلاَمُ هستند و به خدا قسم که او، درهم و دیناری بر جای نگذاشت مگر چهارصد درهم که تصمیم داشت که خادمی برای خانوادهاش بخرد و همانا جدم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ به من خبر داد که امر [امامت و خلافت] را دوازده نفر از اهل بیتش که از برگزیدگان آنان هستند، عهده دار میشوند. هیچ کدام از ما نیست، مگر اینکه کشته یا مسموم خواهد شد [و به مرگ طبیعی از دنیا نمیرود]».
سپس [حضرت] از منبر فرود آمد و ابن ملجم ملعون را احضار فرمود. پس وقتی ابن ملجم حاضر شد به [امام] عَلَيْهِ السَّلاَمُ گفت: ای پسر رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! مرا زنده نگه دار تا برای تو باشم و در مقابل دشمنانی که در شام داری، تو را کفایت کنم. پس [امام] حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ شمشیر خود را بلند کرد، پس [ابن ملجم] دستش را جلوی شمشیر آن حضرت آورد،
ص: 164
پس انگشت کوچکش قطع شد، سپس [امام] حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ ضربت دیگری بر فرق او زد و آن ملعون را به قتل رسانید.
2- حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنَا عُتْبَةُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْحِمَّصِيُّ بِمَكَّةَ قِرَاءَةً عَلَيْهِ سَنَةَ ثَمَانِينَ وَ ثَلَاثِمِائَةٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُوسَى الْقُطْقُطَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ يُوسُفَ قَالَ حَدَّثَنَا حُسَيْنُ بْنُ زَيْدِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ حُسَيْنِ بْنِ حَسَنٍ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: خَطَبَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَوْماً فَقَالَ بَعْدَ مَا حَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ مَعَاشِرَ النَّاسِ كَأَنِّي أُدْعَى فَأُجِيبُ وَ إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا فَتَعَلَّمُوا مِنْهُمْ وَ لَا تُعَلِّمُوهُمْ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْكُمْ لَا يَخْلُو الْأَرْضُ مِنْهُمْ وَ لَوْ خَلَتْ إِذًا لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا ثُمَّ قَالَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَعْلَمُ أَنَّ الْعِلْمَ لَا يَبِيدُ وَ لَا يَنْقَطِعُ وَ أَنَّكَ لَا تُخْلِي أَرْضَكَ مِنْ حُجَّةٍ لَكَ عَلَى خَلْقِكَ ظَاهِرٍ لَيْسَ بِالْمُطَاعِ أَوْ خَائِفٍ مَغْمُورٍ لِكَيْلَا تَبْطُلَ حُجَّتُكَ وَ لَا تَضِلَّ أَوْلِيَاؤُكَ بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَهُمْ أُولَئِكَ الْأَقَلُّونَ عَدَداً الْأَعْظَمُونَ قَدْراً عِنْدَ اللَّهِ فَلَمَّا نَزَلَ عَنْ مِنْبَرِه قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَ مَا أَنْتَ الْحُجَّةُ عَلَى الْخَلْقِ كُلِّهِمْ قَالَ يَا حَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ»(1)
فَأَنَا الْمُنْذِرُ وَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ الْهَادِي قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَوْلُكَ إِنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو مِنْ حُجَّةٍ قَالَ نَعَمْ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ هُوَ الْإِمَامُ وَ الْحُجَّةُ بَعْدِي وَ أَنْتَ الْحُجَّةُ وَ الْإِمَامُ بَعْدَه وَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ الْإِمَامُ وَ الْحُجَّةُ بَعْدَكَ وَ لَقَدْ نَبَّأَنِي اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ أَنَّهُ يَخْرُجُ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ غُلَامٌ يُقَالُ لَهُ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ سَمِيُّ جَدِّه عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَإِذَا مَضَى الْحُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَقَامَ بِالْأَمْرِ بَعْدَه عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنُهُ وَ هُوَ الْحُجَّةُ وَ الْإِمَامُ وَ يُخْرِجُ اللَّهُ مِنْ صُلْبِهِ وَلَداً سَمِيِّي وَ أَشْبَهَ النَّاسِ بِي عِلْمُهُ عِلْمِي وَ حُكْمُهُ حُكْمِي هُوَ الْإِمَامُ وَ الْحُجَّةُ بَعْدَ أَبِيهِ وَ يُخْرِجُ اللَّهُ تَعَالَى مِنْ صُلْبِهِ مَوْلُوداً يُقَالُ لَهُ جَعْفَرٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَصْدَقُ النَّاسِ قَوْلًا وَ عَمَلًا هُوَ الْإِمَامُ وَ الْحُجَّةُ بَعْدَ أَبِيهِ وَ يُخْرِجُ اللَّهُ تَعَالَى مِنْ صُلْبِ جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مَوْلُوداً يُقَالُ لَهُ مُوسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ
ص: 165
سَمِيُّ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ أَشَدُّ النَّاسِ تَعَبُّداً فَهُوَ الْإِمَامُ وَ الْحُجَّةُ بَعْدَ أَبِيهِ وَ يُخْرِجُ اللَّهُ تَعَالَى مِنْ صُلْبِ مُوسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَلَداً يُقَالُ لَهُ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مَعْدِنُ عِلْمِ اللَّهِ وَ مَوْضِعُ حُكْمِهِ فَهُوَ الْإِمَامُ وَ الْحُجَّةُ بَعْدَ أَبِيهِ وَ يُخْرِجُ اللَّهُ مِنْ صُلْبِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مَوْلُوداً يُقَالُ لَهُ مُحَمَّدٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَهُوَ الْإِمَامُ وَ الْحُجَّةُ بَعْدَ أَبِيهِ وَ يُخْرِجُ اللَّهُ تَعَالَى مِنْ صُلْبِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مَوْلُوداً يُقَالُ لَهُ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَهُوَ الْحُجَّةُ وَ الْإِمَامُ بَعْدَ أَبِيهِ وَ يُخْرِجُ اللَّهُ تَعَالَى مِنْ صُلْبِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مَوْلُوداً يُقَالُ لَهُ الْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَهُوَ الْإِمَامُ وَ الْحُجَّةُ بَعْدَ أَبِيهِ وَ يُخْرِجُ اللَّهُ تَعَالَى مِنْ صُلْبِ الْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ الْحُجَّةَ الْقَائِمَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِمَامَ شِيعَتِهِ وَ مُنْقِذَ أَوْلِيَائِهِ يَغِيبُ حَتَّى لَا يُرَى فَيَرْجِعُ عَنْ أَمْرِه وَ يَثْبُتُ آخَرُونَ «وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ»(1)
وَ لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِكَ حَتَّى يَخْرُجَ قَائِمُنَا فَيَمْلَأَهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً فَلَا تَخْلُو الْأَرْضُ أَعْطَاكُمُ اللَّهُ عِلْمِي وَ فَهْمِي وَ لَقَدْ دَعَوْتُ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَنْ يَجْعَلَ الْعِلْمَ وَ الْفِقْهَ فِي عَقِبِي وَ عَقِبِ عَقِبِي وَ مَزْرَعِي وَ زَرْعِ زَرْعِي.
[امام] حسن مجتبی عَلَيْهِ السَّلاَمُ روایت فرموده که روزی رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ خطبه ای خواندند. پس از حمد و ثنای الهی، فرمودند: ای گروههای مردم! گویا [به رفتن از این دنیا] دعوت شده ام، پس اجابت کرده ام و همانا من در میان شما، دو ثقل گران بها باقی می گذارم: کتاب خدا و خاندانم اهل بیتم؛ تا زمانی که به این دو تمسّک جویید، هرگز گمراه نشوید. پس [آگاه باشید] از آنان بیاموزید و چیزی به آنان تعلیم ندهید که آن ها از شما عالم ترند، زمین از وجودشان خالی نمیشود و اگر خالی می شد، بی درنگ زمین با اهلش در هم فرومی رفت. سپس فرمود: خداوندا! من می دانم که علم، از بین رفتنی و قطع شدنی نیست و اینکه تو، زمین خود را از حجّتی بر خلقت که برای توست، خالی نمیگذاری که [آن حجّت] یا ظاهر است اما اطاعت نمیشود یا غایب و ناشناس است تا حجت تو، باطل نگردد و
ص: 166
دوستان تو، پس ازآنکه هدایتشان کردی، گمراه نشوند؛ اینان از حیث تعداد اندک هستند اما از حیث قَدر و منزلت نزد خدا، بزرگ ترین مخلوقات هستند.
پس زمانی که از منبر پایین آمد، عرض کردم: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! مگر شما حجّت بر همۀ مخلوقین نیستید؟ فرمود: ای حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ! همانا خداوند می فرماید: «همانا تو هشداردهنده ای و برای هر قومی، هدایتگری است»، آن هشداردهنده، من هستم و علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ هدایتگر و راهنما است.
عرض کردم: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! اینکه فرمودید زمین از حجّت خالی نمیماند [آیا پس از شما نیز حجّتی است؟] فرمود: آری! امام و حجّت پس از من، علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ است و پس از او، حجّت و امام، تو هستی و پس از تو، امام و حجّت، حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ است و همانا خداوند لطیف خبیر مرا آگاه فرموده است که از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ پسری به نام علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ، به دنیا میآورد که همنام جدّ خویش، علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ است، پس زمانی که [دوران زندگی و امامت] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ بگذرد، پسرش علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ بعد از او، این امر [امامت] را به پا دارد و او حجّت و امام است و از نسل علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ، [خداوند] پسری همنام من به دنیا میآورد که شبیه ترین مردم به من است؛ عِلم او، علم من و حُکم او، حُکم من است و پس از پدرش، حجّت و امام اوست و از نسل او فرزندی به دنیا میآورد که به او جعفر عَلَيْهِ السَّلاَمُ گفته شود، راست گوترین مردم از حیث قول و عمل است؛ پس از پدرش، امام و حجّت اوست و خدای بلندمرتبه از نسل جعفر عَلَيْهِ السَّلاَمُ، فرزندی به دنیا میآورد که به او کاظم عَلَيْهِ السَّلاَمُ گفته شود و همنام موسی بن عمران است، عابدترین مردم خواهد بود؛ بعد از پدرش، او حجّت و امام است و خداوند از نسل موسی عَلَيْهِ السَّلاَمُ، فرزندی به دنیا میآورد که وی را علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ نامند که معدن علم خدا و جایگاه حُکم(1) اوست، پس از پدرش، حجّت و امام اوست و خداوند از نسل علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ،
ص: 167
مولودی به دنیا میآورد که به او محمد عَلَيْهِ السَّلاَمُ گویند که پس از پدرش، او امام و حجّت است و خدای بلندمرتبه از نسل محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ، فرزندی به دنیا میآورد که وی را علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ نامند که امام و حجّت پس از پدرش، اوست و خداوند بلندمرتبه از نسل علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ، مولودی به دنیا میآورد که وی را حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ نامند که پس از پدرش، امام و حجّت اوست و خدای بلندمرتبه از نسل حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ، حجّت قائم عَلَيْهِ السَّلاَمُ را به دنیا میآورد که امام پیروانش و نجات دهندهی دوستداران خویش است. او غایب میشود تا آنکه دیده نمیشود، پس درنتیجه از امر [امامت] او، بر خواهند گشت و عده ای دیگر، ثابت و استوار خواهند ماند. «و میگویند: اگر راست می گویید، این وعده چه زمانی است؟» و اگر فقط یک روز از عمر دنیا باقی مانده باشد، به تحقیق که خداوندی که شکست ناپذیر و صاحب جلالت و بزرگی است، آن روز را آن قدر طولانی خواهد کرد تا قائم ما ظهور کند؛ پس زمین پر از ظلم و ستم را، سرشار از عدل و داد فرماید. پس زمین [از وجود امام] خالی نخواهد شد. خداوند علم و فهم مرا به شما عطا فرموده و همانا حقیقتاً از خداوندی که پربرکت و بلندمرتبه است، خواستم که علم و فقه را در نسل من، نسلِ نسل من و در فرزند من و در فرزندِ فرزند من قرار دهد.
3- وَ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عُتْبَةُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْحِمَّصِيُّ قِرَاءَةً عَلَيْهِ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنَا يَحْيَى الصَّوْلِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ ثَابِتٍ عَنْ رَزِينِ بْنِ حُبْشٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ يَمْلِكُهُ بَعْدِي إثْنَی عَشَرَ إِمَاماً تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَعْطَاهُمُ اللَّهُ عِلْمِي وَ فَهْمِي مَا لِقَوْمٍ يُؤْذُونَنِي فِيهِمْ لَا أَنَالَهُمُ اللَّهُ شَفَاعَتِي.
[امام] حسن بن علی المجتبی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ روایت فرموده: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمودند: همانا این امر [خلافت و ولایت] را پس از من، دوازده امام عهده دار شوند که نُه نفر از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ هستند؛ خداوند علم و فهم مرا به آنان عطا فرموده است. چرا عدّهای با آزردن آنان، مرا می آزارند؟ خدا شفاعت مرا نصیبشان نکند!
ص: 168
4- أَخْبَرَنَا أَبُو الْمُفَضَّلِ الشَّيْبَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو الْقَاسِمِ أَحْمَدُ بْنُ عَامِرٍ عَنْ سُلَيْمَانَ الطَّائِيِّ بِبَغْدَادَ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عِمْرَانَ الْكُوفِيُّ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَخِيهِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ الْأَئِمَّةُ بَعْدِي عَدَدَ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ حَوَارِيِّ عِيسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ مَنْ أَحَبَّهُمْ فَهُوَ مُؤْمِنٌ وَ مَنْ أَبْغَضَهُمْ فَهُوَ مُنَافِقٌ هُمْ حُجَجُ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ وَ أَعْلَامُهُ فِي بَرِيَّتِهِ.
[امام] حسن بن علی المجتبی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ روایت فرموده: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمودند: امامان بعد از من، به تعداد نقیبان بنی اسرائیل و حواریّون عیسی عَلَيْهِ السَّلاَمُ هستند؛ هرکس آنان را دوست بدارد، پس او مؤمن است و هرکه با آنان دشمنی ورزد، پس او منافق است. آن ها حجّت های خدا در میان آفریدههایش و پرچم های [هدایت] او در میان مخلوقاتش هستند.
5- حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ بْنُ مُوسَى قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ [عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ] عِيسَى بْنِ الْمَنْصُورِ الْهَاشِمِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو مُوسَى عِيسَى بْنُ أَحْمَدَ الْعَطَّارُ قَالَ حَدَّثَنَا عَمَّارُ بْنُ مُحَمَّدٍ النُّورِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا سُفْيَانُ عَنْ أَبِي الْحَجَّافِ دَاوُدَ بْنِ أَبِي عَوْفٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ لِعَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنْتَ وَارِثُ عِلْمِي وَ مَعْدِنُ حُكْمِي وَ الْإِمَامُ بَعْدِي فَإِذَا اسْتُشْهِدْتَ فَابْنُكَ الْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَإِذَا اسْتُشْهِدَ الْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَابْنُكَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَإِذَا اسْتُشْهِدَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَعَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنُهُ يَتْلُوه تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَئِمَّةٌ أَطْهَارٌ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَمَا أَسَامِيهِمْ قَالَ عَلِيٌّ وَ مُحَمَّدٌ وَ جَعْفَرٌ وَ مُوسَى وَ عَلِيٌّ وَ مُحَمَّدٌ وَ عَلِيٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْمَهْدِيُّ عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَمْلَأُ اللَّهُ تَعَالَى بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً.
[امام] حسن بن علی المجتبی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ روایت فرمودند: شنیدم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ به [امام] علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ میفرمودند: تو وارث علم من و معدن حُکم من و امام پس از من هستی؛ پس زمانی که
ص: 169
شهید گشتی، پسرت حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ [امام است]، پس چون حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ شهید شود، پسرت حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ [امام است]. پس زمانی که پسرت حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ شهید شود، پسرش علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ [امام است] و بعد از او، نُه نفر از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ، امامان طاهرین هستند. عرض کردم: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! پس نامشان چیست؟ فرمود: علی و محمّد و جعفر و موسی و علی و محمّد و علی و حسن و مهدی عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ که از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ هستند و خداوند بلندمرتبه به وسیلۀ او، زمین پر از ظلم و ستم را، سرشار از عدل و داد میفرماید.
6- وَ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عُتْبَةُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْحِمَّصِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا سُلَيْمَانُ بْنُ عُمَرَ الرَّاسِبِيُّ الْكَاتِبُ بِحِمْصٍ قَالَ حَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْمُحَمَّدِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو رَوْحِ بْنُ فَرْوَةَ بْنِ الْفَرَجِ قَالَ حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْمُنْذِرِ بْنِ حَيْفَرَ قَالَ قَالَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ: سَأَلْتُ جَدِّي رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَنِ الْأَئِمَّةِ بَعْدَه فَقَالَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ الْأَئِمَّةُ بَعْدِي عَدَدَ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ إثْنَی عَشَرَ أَعْطَاهُمُ اللَّهُ عِلْمِي وَ فَهْمِي وَ أَنْتَ مِنْهُمْ يَا حَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَمَتَى يَخْرُجُ قَائِمُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ قَالَ يَا حَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِنَّمَا مَثَلُهُ كَمَثَلِ السَّاعَةِ «ثَقُلَتْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا تَأْتِيكُمْ إِلَّا بَغْتَةً»(1) وَ هَذَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ رَوَى عَنْهُ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ وَ رَزِينُ بْنُ حُبْشٍ وَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وَ دَاوُدُ بْنُ أَبِي عَوْفٍ وَ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْمُنْذِرِ بْنِ حَيْفَرَ.
[امام] حسن بن علی المجتبی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ روایت فرمودند: از جدّم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ دربارهی امامان بعد از ایشان پرسیدم، پس فرمودند: امامان پس از من، به تعداد نقیبان بنی اسرائیل، دوازده نفر خواهند بود؛ خداوند علم و فهم مرا به آنان عطا فرموده است و ای حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ! تو از آنان هستی. عرض کردم: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! پس قائم ما اهل بیت عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ چه زمانی خروج میکند؟ فرمود: ای حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ! همانا مَثَل او همانند قیامت است که: «بر آسمان ها و زمين سنگين و دشوار است، جز به طور ناگهانى به سوی شما نمى آيد».
ص: 170
باب ما روي عن الحسين بن علي عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ عن رسول الله صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
في النصوص على الأئمة الإثنی عشر عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ
آنچه از حسین بن علی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ از رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
در مورد امامان دوازده گانه عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ روایت شده است
1- أَخْبَرَنَا الْحُسَيْنُ مُحَمَّدُ بْنُ سَعِيدٍ الصَّيْرَفِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو الْحَسَنِ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ شَنَبُوذَ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ حُمْدُونٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ حَكِيمٍ الْأَوْدِيُّ قَالَ أَخْبَرَنَا شَرِيكٌ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سَعْدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ عَنِ النَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ: أَخْبَرَنِي جَبْرَئِيلُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لَمَّا ثَبَّتَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اسْمَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَلَى سَاقِ الْعَرْشِ قُلْتُ يَا رَبِّ هَذَا الِاسْمَ الْمَكْتُوبَ فِي سُرَادِقِ الْعَرْشِ أَرِنِي أَعَزَّ خَلْقِكَ عَلَيْكَ قَالَ فَأَرَاه اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إثْنَی عَشَرَ أَشْبَاحاً أَبْدَاناً بِلَا أَرْوَاحٍ بَيْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ فَقَالَ يَا رَبِّ بِحَقِّهِمْ عَلَيْكَ إِلَّا أَخْبَرْتَنِي مَنْ هُمْ قَالَ هَذَا نُورُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وَ هَذَا نُورُ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وَ هَذَا نُورُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وَ هَذَا نُورُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وَ هَذَا نُورُ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وَ هَذَا نُورُ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وَ هَذَا نُورُ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وَ هَذَا نُورُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وَ هَذَا نُورُ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وَ هَذَا نُورُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ
ص: 171
وَ هَذَا نُورُ الْحُجَّةِ الْقَائِمِ الْمُنْتَظَرِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ فَكَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ مَا أَحَدٌ يَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَؤُلَاءِ الْقَوْمِ إِلَّا أَعْتَقَ اللَّهُ تَعَالَى رَقَبَتَهُ مِنَ النَّارِ.
[امام] حسین بن علی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ روایت فرموده که پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمودند: جبرئیل عَلَيْهِ السَّلاَمُ مرا خبر داد: زمانی که خداوند، نام محمّد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ را بر پایه عرش ثبت کرد، عرض کردم: پروردگار من! این نامی که در سراپرده عرش مکتوب شده است، بی شک نام عزیزترین آفریدهات است، او را به من نشان بده! پس خدایی که صاحب عزّت و جلالت و بزرگی است، دوازده تمثال بدن های بی روح را در میان زمین و آسمان به وی [جبرئیل] نشان داد. پس عرض کرد: پروردگارا! تو را سوگند به حقی که آنان بر تو دارند، فقط مرا آگاه کن که آن ها چه کسانی هستند؟ فرمود: این نور علی بن ابیطالب عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ و این نور حسن و حسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ و این نور علی بن الحسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ و این نور محمّد بن علی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ و این نور جعفر بن محمّد عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ و این نور موسی بن جعفر عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ و این نور علی بن موسی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ و این نور محمّد بن علی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ و این نور علی بن محمّد عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ و این نور حسن بن علی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ و این نور حجّت قائم منتظر عَلَيْهِ السَّلاَمُ است. [امام حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ] روایت فرموده: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ پیوسته می فرمود: هیچ کسی نیست که به وسیلۀ این گروه [امامان معصوم]، به خدایی که صاحب عزّت و جلالت و بزرگی است تقرّب جوید، مگر اینکه خداوند بلندمرتبه، او را از آتش رهایی بخشد.
2- أَخْبَرَنَا أَبُو الْمُفَضَّلِ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو الْقَاسِمِ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عَامِرٍ الطَّائِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ عَبْدَانَ قَالَ حَدَّثَنِي سَهْلُ بْنُ صَيْفِيٍّ عَنْ مُوسَى بْنِ عَبْدِ رَبِّهِ قَالَ سَمِعْتُ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ يَقُولُ فِي مَسْجِدِ النَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ ذَلِكَ فِي حَيَاةِ أَبِيهِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ: أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ حُجُبُهُ فَكَتَبَ عَلَى أَرْكَانِهِ «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ رَسُولُ اللَّهِ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَصِيُّهُ» ثُمَّ خَلَقَ الْعَرْشَ فَكَتَبَ عَلَى أَرْكَانِهِ «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ رَسُولُ اللَّهِ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَصِيُّهُ» ثُمَّ خَلَقَ الْأَرَضِينَ فَكَتَبَ عَلَى أَطْوَادِهَا «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ رَسُولُ اللَّهِ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَصِيُّهُ» ثُمَّ خَلَقَ اللَّوْحَ فَكَتَبَ عَلَى حُدُودِه «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ رَسُولُ اللَّهِ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَصِيُّهُ» فَمَنْ زَعَمَ أَنَّهُ يُحِبُّ النَّبِيَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ لَا يُحِبُّ الْوَصِيَّ فَقَدْ كَذَبَ وَ
ص: 172
مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ يَعْرِفُ النَّبِيَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ لَا يَعْرِفُ الْوَصِيَّ فَقَدْ كَفَرَ ثُمَّ قَالَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَلَا إِنَّ أَهْلَ بَيْتِي أَمَانٌ لَكُمْ فَأَحِبُّوهُمْ لِحُبِّي وَ تَمَسَّكُوا بِهِمْ لَنْ تَضِلُّوا قِيلَ فَمَنْ أَهْلُ بَيْتِكَ يَا نَبِيَّ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ سِبْطَايَ وَ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَئِمَّةٌ أُمَنَاءُ مَعْصُومُونَ أَلَا إِنَّهُمْ أَهْلُ بَيْتِي وَ عِتْرَتِي مِنْ لَحْمِي وَ دَمِي.
[امام] حسین بن علی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ در مسجدالنبی و در زمان حیات پدرشان [امام] علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ روایت فرمودند که شنیدم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ می فرمودند: نخستین چیزی که خدای شکست ناپذیر و صاحب جلالت آفرید، حجاب های خویش بود(1) و بر روی ستون های آن نوشت: «نیست معبودی جز اللّه، محمد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ رسول خداست و علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ وصی اوست». سپس عرش را آفرید، پس بر روی ستون های آن نوشت: «نیست معبودی جز اللّه، محمد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ رسول خداست و علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ وصی اوست». سپس زمین ها را آفرید، پس بر روی کوههای آن نوشت: «نیست معبودی جز اللّه، محمد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ رسول خداست و علی وصی اوست». سپس لوح را آفرید، پس بر روی اطراف آن نوشت: «نیست معبودی جز اللّه، محمد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ رسول خداست و علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ وصی اوست». پس هر که گمان کند که همانا پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ را دوست می دارد، اما وصیّ او را دوست ندارد، پس قطعاً دروغ گفته است و کسی که گمان برد که همانا پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ را شناخته، اما وصیّ او را نشناخته باشد، پس قطعاً کافر شده است؛ سپس فرمودند: آگاه باشید! همانا اهل بیت من مایۀ امنیّت شما هستند؛ پس به خاطر محبت من، دوستشان داشته باشید و به آنان تمسّک جویید تا هرگز گمراه نشوید. عرض شد: ای پیامبر خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! پس چه کسانی اهل بیت شما هستند؟ فرمودند: علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ و دو نوهی من و نُه نفر از فرزندان حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ، امامانی امین و معصوم اند. آگاه باشید! همانا آنان اهل بیت و خاندان من، از گوشت و خون من هستند.
ص: 173
3- حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنَا الشَّرِيفُ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُوسَى الْقَاضِي قَالَ حَدَّثَنَا حَرِيزُ بْنُ عَبْدِ الْحَمِيدِ الضَّبِّيُّ قَالَ حَدَّثَنَا الْأَعْمَشُ عَنْ إِبْرَاهِيمَ يَزِيدَ السَّمَّانِ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ قَالَ: دَخَلَ أَعْرَابِيٌّ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يُرِيدُ الْإِسْلَامَ وَ مَعَهُ ضَبٌّ قَدِ اصْطَادَه فِي الْبَرَّيَّةِ وَ جَعَلَهُ فِي كُمِّهِ فَجَعَلَ النَّبِيُّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَعْرِضُ عَلَيْهِ الْإِسْلَامَ فَقَالَ لَا أُومِنُ بِكَ يَا مُحَمَّدُ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَوْ يُؤْمِنَ بِكَ هَذَا الضَّبُّ وَ رَمَى الضَّبَّ مِنْ كُمِّهِ فَخَرَجَ الضَّبُّ مِنَ الْمَسْجِدِ يَهْرُبُ فَقَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَا ضَبُّ مَنْ أَنَا قَالَ أَنْتَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ بْنِ هَاشِمِ بْنِ عَبْدِ مَنَافٍ عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ قَالَ يَا ضَبُّ مَنْ تَعْبُدُ قَالَ أَعْبُدُ الَّذِي خَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ وَ اتَّخَذَ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلًا وَ نَاجَى مُوسَى كَلِيماً وَ اصْطَفَاكَ يَا مُحَمَّدُ فَقَالَ الْأَعْرَابِيُّ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّكَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ حَقّاً فَأَخْبِرْنِي يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ هَلْ يَكُونُ بَعْدَكَ نَبِيٌّ قَالَ لَا أَنَا خَاتِمُ النَّبِيِّينَ وَ لَكِنْ يَكُونُ بَعْدِي أَئِمَّةٌ مِنْ ذُرِّيَّتِي قَوَّامُونَ بِالْقِسْطِ كَعَدَدِ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَوَّلُهُمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ فَهُوَ الْإِمَامُ وَ الْخَلِيفَةُ بَعْدِي وَ تِسْعَةٌ مِنَ الْأَئِمَّةِ مِنْ صُلْبِ هَذَا وَ وَضَعَ يَدَه عَلَى صَدْرِي وَ الْقَائِمُ تَاسِعُهُمْ يَقُومُ بِالدِّينِ فِي آخِرِ الزَّمَانِ كَمَا قُمْتُ فِي أَوَّلِهِ قَالَ فَأَنْشَأَ الْأَعْرَابِيُّ يَقُولُ:
أَلَا يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِنَّكَ صَادِقٌ *** فَبُورِكْتَ مَهْدِيّاً وَ بُورِكْتَ هَادِياً
شَرَعْتَ لَنَا الدِّينَ الْحَنَفِيَّ بَعْدَ مَا *** عَبَدْنَا كَأَمْثَالِ الْحَمِيرِ الطَّوَاغِيَا
فَيَا خَيْرَ مَبْعُوثٍ وَ يَا خَيْرَ مُرْسَلٍ *** إِلَى الْإِنْسِ ثُمَّ الْجِنِّ لَبَّيْكَ دَاعِياً
وَ بُورِكْتَ فِي الْأَقْوَامِ حَيّاً وَ مَيِّتاً *** وَ بُورِكْتَ مَوْلُوداً وَ بُورِكْتَ نَاشِياً
قَالَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَا أَخَا بَنِي سُلَيْمٍ هَلْ لَكَ مَالٌ فَقَالَ وَ الَّذِي أَكْرَمَكَ بِالنُّبُوَّةِ وَ خَصَّكَ بِالرِّسَالَةِ إِنَّ أَرْبَعَةَ آلَافِ بَيْتٍ فِي بَنِي سُلَيْمٍ مَا فِيهِمْ أَفْقَرُ مِنِّي فَحَمَلَهُ النَّبِيُّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَلَى نَاقَةٍ فَرَجَعَ إِلَى قَوْمِهِ فَأَخْبَرَهُمْ بِذَلِكَ فَأَسْلَمَ الْأَعْرَابِيُّ طَمَعاً فِي النَّاقَةِ فَبَقِيَ يَوْمَهُ فِي الصُّفَّةِ لَمْ يَأْكُلْ شَيْئاً فَلَمَّا كَانَ مِنَ الْغَدِ تَقَدَّمَ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ:
ص: 174
يَا أَيُّهَا الْمَرْءُ الَّذِي لَا نَعْدَمُهُ *** أَنْتَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ حَقّاً نَعْلَمُهُ
وَ دِينُكَ الْإِسْلَامُ دِيناً نُعْظِمُهُ *** سَعَى مَعَ الْإِسْلَامِ شَيْئاً نَقْضَمُهُ
** قَدْ جِئْتَ بِالْحَقِّ وَ شَيْئاً نُطْعِمُهُ **
--------------------------
فَتَبَسَّمَ النَّبِيُّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ قَالَ يَا عَلِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَعْطِ الْأَعْرَابِيَّ حَاجَتَهُ قَالَ فَحَمَلَهُ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِلَى مَنْزِلِ فَاطِمَةَ عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ وَ أَشْبَعَهُ وَ أَعْطَاه نَاقَةً وَ جُلَّةً تَمْراً.
[امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ روایت فرمودند: مردی بادیه نشین به قصد مسلمان شدن، خدمت رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ رسید، درحالی که با او سوسماری بود که در بیابان شکار کرده و در آستینش قرار داده بود. پس رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ [ویژگیها و دستورات] اسلام را به او عرضه فرمود. پس آن مرد گفت: ای محمّد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! تا این سوسمار به تو ایمان نیاوَرَد، من به تو ایمان نمیآورم!
سپس آن سوسمار را از آستینش بیرون انداخت؛ پس سوسمار از داخل مسجد، شروع به گریختن نمود. پس پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: ای سوسمار! من کیستم؟! گفت: تو محمد بن عبدالله بن عبدالمطلّب بن هاشم بن عبد مناف عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ هستی.
فرمود: ای سوسمار! چه کسی را پرستش می کنی؟ گفت: عبادت میکنم کسی که دانه را شکافت و انسان را آفرید و ابراهیم را به دوستی گرفت و با موسای کلیم، نجوا کرد و تو را ای محمّد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، [به نبوّت] برگزید. پس اعرابی گفت: گواهی می دهم خدایی جز الله نیست و همانا تو، به راستی فرستادهی خدایی؛ پس مرا آگاه کن ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! آیا پس از شما، پیامبری خواهد بود؟ فرمود: خیر! من خاتم پیامبرانم ولی پس از من، امامانی از ذریّه و فرزندان من خواهند بود که به پا دارندهی عدل و به تعداد نقیبان بنی اسرائیل هستند؛ نخستین آن ها، علی بن ابیطالب عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ است که او امام و جانشین من است و نُه نفر از امامان، از نسل این -درحالی که دست روی سینه من (امام حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ) گذاشت- خواهند بود و نهمین آن ها، قائم عَلَيْهِ السَّلاَمُ است که در آخرالزمان دین را به پا می دارد، همان طور که من در اوّل آن، به پاداشتم.
[امام حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ] میفرماید: پس آن مرد اعرابی این ابیات را سرود:
ص: 175
هان ای رسول خدا! یقیناً که تو راست گو هستی
برکت خدا بر تو باد که چه فرخنده رهبر و راهنمایی هستی.
این دین حنیف را آیین ما قرار دادی، پس ازآن که همچون خران، غیر تو را عبادت کردیم.
پس ای بهترین برانگیخته و ای بهترین فرستادهی به سوی انس و جن!
دعوتت را لبیک می گویم.
پس در زندگی و مرگ در میان مردم، مبارک هستی
و در کودکی و در دورهی رشد و بالندگی نیز مبارک بودهای.
[امام حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ] میفرماید: پس رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: ای برادر بنی سلیم! آیا مالی داری؟ عرض کرد: سوگند به آنکه تو را به نبوّت کرامت بخشید و به رسالت مخصوص گردانید، همانا چهار هزار خانه در بنی سلیم است که کسی فقیرتر از من، در میان آن ها نیست. پس رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ او را بر ناقه ای نشاند، پس آن مرد به میان قوم خود بازگشت و ماجرا را برای آنان بازگو کرد. پس اعرابی [دیگری] به خاطر طمعی که در مورد ناقه داشت، مسلمان شد؛ پس تمام روز را در صُفّه ماند، بی آنکه چیزی بخورد. چون فردا آمد، نزد رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ رفت و این گونه سرود:
ای کسی که هرگز بدون او نمانیم، می دانیم که تو به راستی رسول خدایی.
و دین تو اسلام، دینی است که آن را بزرگ می داریم.
از اسلام چیزی برای خوردن می خواهیم.
همانا تو، هم دین حق را آورده ای و هم چیزی که ما بخوریم!
پس پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لبخندی زد و فرمود: ای علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ! حاجت این اعرابی را برآورده ساز. پس علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ وی را به خانه فاطمه عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ برده و او را، سیرش نمود و شتری و کیسهای پر از خرما، به وی عطا فرمود.
ص: 176
4- أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُطَّلِبِ الشَّيْبَانِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدٌ أَبُو بَكْرِ بْنُ هَارُونَ الدِّينَوَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْعَبَّاسِ الْمِصْرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ إِبْرَاهِيمَ الْغِفَارِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا حَرِيزُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْحَذَّاءُ قَالَ إِسْمَاعِيلُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ قَالَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ قَالَ: لَمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى هَذِه الآيَةَ «وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى بِبَعْضٍ»(1) سَأَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَنْ تَأْوِيلِهَا فَقَالَ وَ اللَّهِ مَا عَنَى غَيْرَكُمْ وَ أَنْتُمْ أُولُوا الْأَرْحَامِ فَإِذَا مِتُّ فَأَبُوكَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَوْلَى بِي وَ بِمَكَانِي فَإِذَا مَضَى أَبُوكَ فَأَخُوكَ الْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَوْلَى بِهِ فَإِذَا مَضَى الْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَأَنْتَ أَوْلَى بِهِ قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَمَنْ بَعْدِي أَوْلَى بِي فَقَالَ ابْنُكَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَوْلَى بِكَ مِنْ بَعْدِكَ فَإِذَا مَضَى فَابْنُهُ مُحَمَّدٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَوْلَى بِهِ مِنْ بَعْدِه فَإِذَا مَضَى فَابْنُهُ جَعْفَرٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَوْلَى بِهِ مِنْ بَعْدِه بِمَكَانِهِ فَإِذَا مَضَى جَعْفَرٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَابْنُهُ مُوسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَوْلَى بِهِ مِنْ بَعْدِه فَإِذَا مَضَى مُوسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَابْنُهُ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَوْلَى بِهِ مِنْ بَعْدِه فَإِذَا مَضَى عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَابْنُهُ مُحَمَّدٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَوْلَى بِهِ مِنْ بَعْدِه فَإِذَا مَضَى مُحَمَّدٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَابْنُهُ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَوْلَى بِهِ مِنْ بَعْدِه فَإِذَا مَضَى عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَابْنُهُ الْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَوْلَى بِهِ مِنْ بَعْدِه فَإِذَا مَضَى الْحَسَنُ وَقَعَتِ الْغَيْبَةُ فِي التَّاسِعِ مِنْ وُلْدِكَ فَهَذِه الْأَئِمَّةُ التِّسْعَةُ مِنْ صُلْبِكَ أَعْطَاهُمْ عِلْمِي وَ فَهْمِي طِينَتُهُمْ مِنْ طِينَتِي مَا لِقَوْمٍ يُؤْذُونِّي فِيهِمْ لَا أَنَالَهُمُ اللَّهُ شَفَاعَتِي.
[امام] حسین بن علی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ روایت فرمودند: زمانی که خدای پربرکت و بلندمرتبه این آیه را نازل فرمود: «[در کتاب خدا]، بعضى از خويشاوندان بر بعضی ديگر، اولويت دارند». از رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ دربارهی تأویل و باطن آن پرسیدم؛ پس فرمودند: به خدا سوگند [منظور آیه] کسی جز شما نیست و شما، خویشاوندان من هستید؛ پس زمانی که من بمیرم، پدرت [نسبت به هرکسی] به من و جایگاه من، سزاوارتر است؛ پس زمانی که [دوران زندگی و امامت] پدرت به پایان برسد، برادرت حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ [نسبت به هرکسی]، سزاوارتر است به او؛ پس زمانی که [دوران زندگی و امامت] حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ به پایان برسد، تو [نسبت به هرکسی]، سزاوارتری به او.
ص: 177
عرض کردم: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! پس چه کسی بعد از من به جانشینیِ من سزاوارتر است؟ پس فرمودند: پسرت علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ از [هرکس دیگر] سزاوارتر به [جانشینی] توست؛ پس زمانی که [دوران زندگی و امامت او] به پایان برسد، فرزندش محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ [نسبت به هرکسی]، سزاوارتر است به او؛ پس زمانی که [دوران زندگی و امامت او] به پایان برسد، پسرش محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ [نسبت به هرکسی]، سزاوارتر است به او؛ پس زمانی که [دوران زندگی و امامت او] به پایان برسد، پسرش جعفر عَلَيْهِ السَّلاَمُ [نسبت به هرکسی]، سزاوارتر است به او؛ پس زمانی که [دوران زندگی و امامت] جعفر عَلَيْهِ السَّلاَمُ به پایان برسد، پسرش موسی عَلَيْهِ السَّلاَمُ [نسبت به هرکسی]، سزاوارتر است به او؛ پس زمانی که [دوران زندگی و امامت] موسی عَلَيْهِ السَّلاَمُ به پایان برسد، پسرش علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ [نسبت به هرکسی]، سزاوارتر است به او؛ پس زمانی که [دوران زندگی و امامت] علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ به پایان برسد، فرزندش محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ [نسبت به هرکسی]، سزاوارتر است به او؛ پس زمانی که [دوران زندگی و امامت] محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ به پایان برسد، پسرش علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ [نسبت به هرکسی]، سزاوارتر است به او؛ پس زمانی که [دوران زندگی و امامت] علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ به پایان برسد، پسرش حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ [نسبت به هرکسی]، سزاوارتر است به او؛ پس زمانی که [دوران زندگی و امامت] حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ به پایان برسد، در مورد نهمین نفر از فرزندانت، غیبت اتفاق خواهد افتاد؛ پس این امامان نُه گانه، از نسل تو هستند. خداوند علم و فهم مرا به آنان داده و طینت و خمیرمایۀ آن ها از طینت و خمیرمایۀ من است. عده ای را چه می شود که با آزردن آنان مرا می آزارند؟ خدا شفاعت مرا نصیبشان نکند!
5- حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ الْحَكِيمِ الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْعَبَّاسِ بْنِ الْوَلِيدِ الْبَجَلِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْمُحَمَّدِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا نَصْرُ بْنُ مُزَاحِمٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ إِبْرَاهِيمَ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ فِيمَا بَشَّرَنِي بِهِ يَا حُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنْتَ السَّيِّدُ ابْنُ السَّيِّدِ أَبُو السَّادَةِ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِكَ أَئِمَّةٌ أُمَنَاءُ التَّاسِعُ قَائِمُهُمْ أَنْتَ الْإِمَامُ ابْنُ الْإِمَامِ أَبُو الْأَئِمَّةِ
ص: 178
تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِكَ أَئِمَّةٌ أَبْرَارٌ وَ التَّاسِعُ مَهْدِيُّهُمْ يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا يَقُومُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ كَمَا قُمْتُ فِي أَوَّلِهِ.
[امام] حسین بن علی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ روایت فرمودند که رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ در میان بشارت هایی که به من دادند، همواره میفرمودند: ای حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ! تو آقا، پسر آقا و پدر آقایان هستی؛ نُه نفر از فرزندان تو، امامانی امین هستند. تو امام، پسر امام و پدر امامان هستی؛ نُه نفر از نسل تو امامانی نیکوکردار هستند و نهمین نفر، مهدی آنان است که زمین را از عدل و داد سرشار میکند؛ در آخرالزمان قیام خواهد کرد، همان طور که من در اولش، قیام کردم.
6- وَ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا هَارُونُ بْنُ مُوسَى قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ النَّحْوِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْبَكْرِيُّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَطَاءٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لِعَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنَا أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْهُمْ بِأَنْفُسِهِمْ ثُمَّ أَنْتَ يَا عَلِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ «أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»(1)
ثُمَّ بَعْدَكَ الْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ «أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» ثُمَّ بَعْدَه الْحُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ «أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» ثُمَّ بَعْدَه عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ «أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» ثُمَّ بَعْدَه مُحَمَّدٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ «أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» وَ بَعْدَه جَعْفَرٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ «أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» ثُمَّ بَعْدَه مُوسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ «أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» ثُمَّ بَعْدَه عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ «أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» ثُمَّ بَعْدَه مُحَمَّدٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ «أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» ثُمَّ بَعْدَه عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ «أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» ثُمَّ بَعْدَه الْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ «أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» وَ الْحُجَّةُ بْنُ الْحَسَنِ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ أَئِمَّةٌ أَبْرَارٌ هُمْ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَهُمْ.
[امام] حسین بن علی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ روایت فرمودند: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ به علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ فرمودند: من نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارترم؛ سپس بعد از من، تو ای علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ، نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتری؛ سپس بعد از تو، حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است؛ سپس بعد از او، حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است؛
ص: 179
سپس بعد از او، علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است؛ سپس بعد از او، محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است؛ سپس بعد از او، جعفر عَلَيْهِ السَّلاَمُ نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است؛ سپس بعد از او، موسی عَلَيْهِ السَّلاَمُ نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است؛ سپس بعد از او، علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است؛ سپس بعد از او، محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است؛ سپس بعد از او، علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است؛ سپس بعد از او، حجة بن الحسن عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ [نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است]. آنها امامانی نیکوکردارند، آن ها با حق و حق با آن ها است.
7- وَ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ الْحَكَمِ الْكُوفِيُّ بِبَغْدَادَ قَالَ حَدَّثَنِي الْحُسَيْنُ بْنُ حَمْدَانَ الْحُضَيْنِيُ قَالَ حَدَّثَنِي عُثْمَانُ بْنُ سَعْدٍ الْعَمْرِيُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ مِهْرَانَ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ الْحَسَنِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي خَلَفُ بْنُ الْمُفَلَّسِ قَالَ حَدَّثَنِي نُعَيْمُ بْنُ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو حَمْزَةَ الثُّمَالِيُّ عَنْ أَبِي خَالِدٍ الْكَابُلِيُّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ هُوَ مُتَفَكِّرٌ مَغْمُومٌ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَا لِي أَرَاكَ مُتَفَكِّراً قَالَ يَا بُنَيَّ إِنَّ الرُّوحَ الْأَمِينَ قَدْ أَتَانِي فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ الْعَلِيُّ الْأَعْلَى يُقْرِئُكَ السَّلَامَ وَ يَقُولُ لَكَ إِنَّكَ قَدْ قَضَيْتَ نُبُوَّتَكَ وَ اسْتَكْمَلْتَ أَيَّامَكَ فَاجْعَلِ الِاسْمَ الْأَكْبَرَ وَ مِيرَاثَ الْعِلْمِ وَ آثَارَ عِلْمِ النُّبُوَّةِ عِنْدَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ فَإِنِّي لَا أَتْرُكُ الْأَرْضَ إِلَّا وَ فِيهَا عَالِمٌ يُعْرَفُ بِهِ طَاعَتِي وَ يُعْرَفُ بِهِ وَلَايَتِي فَإِنِّي لَمْ أَقْطَعْ عَلَى النُّبُوَّةِ مِنَ الْغَيْبِ مِنْ ذُرِّيَّتِكَ كَمَا لَمْ أَقْطَعْهَا مِنْ ذُرِّيَّاتِ الْأَنْبِيَاءِ الَّذِينَ كَانُوا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ أَبِيكَ آدَمَ قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَمَنْ يَمْلِكُ هَذَا الْأَمْرَ بَعْدَكَ قَالَ أَبُوكَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ أَخِي وَ خَلِيفَتِي وَ يَمْلِكُ بَعْدَ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ الْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ثُمَّ تَمْلِكُ أَنْتَ وَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِكَ يَمْلِكُهُ إثْنَی عَشَرَ إِمَاماً ثُمَّ يَقُومُ قَائِمُنَا يَمْلَأُ الدُّنْيَا قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً وَ يَشْفِي صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ هُمْ شِيعَتُهُ.
ص: 180
وَ هَذَا الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ رَوَى عَنْهُ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ سَعْدٍ وَ مُوسَى بْنُ عَبْدِ رَبِّهِ وَ يَزِيدُ السَّمَّانُ وَ إِسْمَاعِيلُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وَ عَطَاءٌ.
[امام] حسین بن علی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ روایت فرمودند: به زیارت رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مشرّف شدم، درحالی که متفکّر و غمگین بودند. پس عرض کردم: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! چرا شمارا در حال فکر کردن میبینم؟ فرمودند: ای پسر عزیزم! همانا حقیقتاً جبرئیل نزد من آمد، پس گفت: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! خداوند علیّ اعلی تو را سلام میرساند و به تو می گوید: به درستی که دورهی نبوّتت را به پایان رساندهای و روزهای عمرت را کامل کردهای؛ پس آن نام اعظم و میراث علم و آثار علم نبوّت را نزد علی بن ابیطالب عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ قرار بده که همانا من هرگز زمین را از عالِمی که طریقۀ طاعت و ولایت من به وسیلۀ او شناخته شود، خالی نمیگذارم. پس قطعاً من خبر دادن از عالم غیب را از فرزندان تو قطع نمیکنم، همان طور که آن را از فرزندان دیگر پیامبرانی که در فاصلۀ زمانی بین تو و پدرت آدم قرار داشتند، قطع نکردم. عرض کردم: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! چه کسی پس از شما، این امر [امامت] را بر عهده میگیرد؟ فرمود: پدرت علی بن ابیطالب عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ، برادر من و جانشین من است و پس از علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ، حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ عهده دار [امر امامت] میشود، سپس تو عهده دار [این امر] میشوی و پس از تو، نُه نفر که از نسل تو هستند، عهده دار آن میشوند؛ سپس قیامکنندهی ما قیام می کند و دنیای پر از ظلم و ستم را، سرشار از عدل و داد میفرماید و [با این قیام]، دل های گروه مؤمنان که همان شیعیانش هستند، آرامش و تسکین مییابد.
ص: 181
باب ما جاء عن أم سلمة عن النبي صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
في النصوص على الأئمة الإثنی عشر عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ
آنچه از ام سلمة از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
در مورد امامان دوازده گانه عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ روایت شده است
1- حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مَنْدَةَ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْحُسَيْنِ زَيْدُ بْنُ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ الْخَزَّازُ بِالْكُوفَةِ فِي سَنَةِ سَبْعٍ وَ سَبْعِينَ وَ ثَلَاثِمِائَةٍ قَالَ حَدَّثَنَا الْعَبَّاسُ بْنُ الْعَبَّاسِ الْجَوْهَرِيُّ بِبَغْدَادَ فِي دَارِ عَمِيرَةَ قَالَ حَدَّثَنِي عَفَّانُ بْنُ مُسْلِمٍ قَالَ حَدَّثَنِي حَمَّادُ بْنُ سَلَمَةَ عَنِ الْكَلْبِيِّ عَنْ أَبِي صَالِحٍ عَنْ شَدَّادِ بْنِ أَوْسٍ قَالَ: لَمَّا كَانَ يَوْمُ الْجَمَلِ قُلْتُ لَا أَكُونُ مَعَ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ لَا أَكُونُ عَلَيْهِ وَ تَوَقَّفْتُ عَنِ الْقِتَالِ إِلَى انْتِصَافِ النَّهَارِ فَلَمَّا كَانَ قُرْبُ اللَّيْلِ أَلْقَى اللَّهُ فِي قَلْبِي أَنْ أُقَاتِلَ مَعَ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقَاتَلْتُ مَعَهُ حَتَّى كَانَ مِنْ أَمْرِه مَا كَانَ ثُمَّ إِنِّي أَتَيْتُ الْمَدِينَةَ فَدَخَلْتُ عَلَى أُمِّ سَلَمَةَ قَالَتْ مِنْ أَيْنَ أَقْبَلْتَ قُلْتُ مِنَ الْبَصْرَةِ قَالَتْ مَعَ أَيِّ الْفَرِيقَيْنِ كُنْتَ قُلْتُ يَا أُمَّ الْمُؤْمِنِينَ إِنِّي تَوَقَّفْتُ عَنِ الْقِتَالِ إِلَى انْتِصَافِ النَّهَارِ وَ أَلْقَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي قَلْبِي أَنْ أُقَاتِلَ مَعَ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَتْ نِعْمَ مَا عَمِلْتَ لَقَدْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ مَنْ حَارَبَ عَلِيّاً عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقَدْ حَارَبَنِي وَ مَنْ حَارَبَنِي فَقَدْ حَارَبَ اللَّهَ قُلْتُ فَتَرَيْنَ أَنَّ الْحَقَّ مَعَ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَتْ إِي وَ اللَّهِ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَهُ وَ اللَّهِ مَا
ص: 182
أَنْصَفَ أُمَّةُ مُحَمَّدٍ نَبِيَّهُمْ إِذْ قَدَّمُوا مَنْ أَخَّرَه اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ رَسُولُهُ وَ أَخَّرُوا مَنْ قَدَّمَهُ اللَّهُ تَعَالَى وَ رَسُولُهُ وَ إِنَّهُمْ صَانُوا حَلَائِلَهُمْ فِي بُيُوتِهِمْ وَ أَبْرَزُوا حَلِيلَةَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِلَى الْفَنَاءِ وَ اللَّهِ لَقَدْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ لِأُمَّتِي فُرْقَةٌ وَ خُلْعَةٌ فَجَامِعُوهَا إِذَا اجْتَمَعَتْ وَ إِذَا افْتَرَقَتْ فَكُونُوا مِنَ النَّمَطِ الْأَوْسَطِ ثُمَّ ارْقُبُوا أَهْلَ بَيْتِي فَإِنْ حَارَبُوا فَحَارِبُوا وَ إِنْ سَالَمُوا فَسَالِمُوا وَ إِنْ زَالُوا فَزَالُوا مَعَهُمْ فَإِنَّ الْحَقَّ مَعَهُمْ حَيْثُ كَانُوا قُلْتُ فَمَنْ أَهْلُ بَيْتِهِ قَالَتْ أَهْلُ بَيْتِهِ الَّذِينَ أَمَرَنَا بِالتَّمَسُّكِ بِهِمْ قَالَتْ هُمُ الْأَئِمَّةُ بَعْدَه كَمَا قَالَ عَدَدَ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ سِبْطَاه وَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ هُمْ أَهْلُ بَيْتِهِ هُمُ الْمُطَهَّرُونَ وَ الْأَئِمَّةُ الْمَعْصُومُونَ قُلْتُ إِنَّا لِلَّهِ هَلَكَ النَّاسُ إِذًا قَالَتْ «كُلُّ حِزْبٍ بِما لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ»(1)
شدّاد بن اوس گوید: در روز جنگ جمل با خود گفتم: نه با علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ خواهم بود نه بر ضد او و تا ظهر از جنگیدن خودداری کردم، پس زمانی که نزدیک شب شد، خداوند در دلم انداخت که همراه علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ وارد مبارزه شوم. پس به همراه ایشان جنگیدم تا کار، آن گونه که خداوند مقدّر فرموده بود، به پایان رسید. سپس به مدینه آمدم، پس به دیدار اُمّ سَلَمه رفتم. [اُمّ سلمه] گفت: از کجا آمدهای؟ گفتم: از بصره. گفت: با کدام گروه بودی؟ گفتم: ای مادر مؤمنان! همانا من تا ظهر نجنگیدم و خدای شکست ناپذیر و صاحب جلالت در دلم انداخت که در دفاع از علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ وارد جنگ شوم. گفت: چه خوب کاری کردی! همانا حقیقتاً از رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ شنیدم که میفرمود: هرکس با علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ بجنگد، پس به تحقیق با من جنگیده است و آنکه با من بجنگد، حقیقتاً با خدا جنگیده است.
گفتم: پس نظرت آن است که حق با علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ است؟ گفت: آری! به خدا سوگند علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ با حق است و حق با اوست؛ به خدا سوگند اُمّت محمّد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ زمانی بی انصافی کردند که کسی را که خدا و رسولش، او را کنار زده بودند، مقدّم کردند و کسی را که خدا و رسولش، او را مقدّم کرده بودند، کنار زدند و همانا آن ها همسران خود را در خانههایشان نگهداری کردند
ص: 183
و همسر رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ را به سوی نابودی، بیرون بردند. به خدا سوگند همانا حقیقتاً از رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ شنیدم که میفرمود: برای اُمّت من، فراق و جدایی پیش خواهد آمد. پس هرگاه باهم اجتماع کردند، با آنان باشید و چون متفرّق شدند، با گروه میانه [اهل بیت] باشید، سپس مواظب اهل بیت من باشید. پس اگر آن ها [باکسانی] جنگیدند، پس شما نیز در کنار آن ها بجنگید و اگر [باکسانی] صلح کردند، پس شما نیز با آنها صلح کنید و اگر از امری دوری جستند، پس شما نیز دوری گزینید. پس همانا حق با آنان است، در هر حالتی که باشند. گفتم: پس اهل بیت او چه کسانی هستند؟ گفت: اهل بیت او کسانی هستند که ما را مأمور فرموده از آن ها پیروی کنیم، آن ها امامان پس از وی هستند، همان طور که [پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ] فرمود: به تعداد نقیبان بنی اسرائیلاند: علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ و دو نوهی او و نُه نفر از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ؛ آن ها اهل بیت او هستند، آن ها پاکیزگان و امامان معصوم هستند. گفتم: انّا للّه! با این حساب مردم هلاک شدهاند! گفت: «هر گروهی به آنچه نزدشان هست، دل خوش کردهاند».
2- أَخْبَرَنَا الْمُعَافَى بْنُ زَكَرِيَّا قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو سُلَيْمَانَ أَحْمَدُ بْنُ أَبِي هَرَاسَةَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ النَّهَاوَنْدِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ الْأَنْصَارِيِّ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ أَبِي شَيْبَةَ قَالَ حَدَّثَنَا حَرِيزٌ عَنِ الْأَعْمَشِ عَنِ الْحَكَمِ بْنِ عُتَيْبَةَ عَنْ قَيْسِ بْنِ أَبِي حَازِمٍ عَنْ أُمِّ سَلَمَةَ قَالَتْ: سَأَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ «فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً»(1)
قَالَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ أَنَا وَ الصِّدِّيقِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وَ الشُّهَداءِ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وَ حَمْزَةُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً الْأَئِمَّةُ الإِثْنَی عَشَرَ بَعْدِي.
اُم سلمه گوید: از رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ دربارهی کلام خداوند سبحان سؤال کردم: «پس آنان در زمرهی كسانى از پيامبران و راست گویان و شهيدان و شايستگان خواهند بود كه خدا به آنان نعمت داده و اينان نيكو رفيقانى هستند» فرمود: «الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ:
ص: 184
کسانی از پیامبران که خدا به آن ها نعمت داده» من هستم؛ «وَ الصِّدِّیقِینَ: راست گویان» علی بن ابیطالب عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ است؛ «الشُّهَدَاء: شهیدان» حسن و حسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ هستند؛ «الصَّالِحِینَ: شایستگان» حمزه عَلَيْهِ السَّلاَمُ است؛ «وَ حَسُنَ أُوْلَئکَ رَفِیقاً: و اینان نیکو رفیقانی هستند» امامان دوازدهگانه پس از من هستند.
3- حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ أَخِي طَاهِرٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ عَلِيٍّ قَالَ حَدَّثَنِي عَبْدُ الْعَزِيزِ بْنُ الْخَطَّابِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي رَافِعٍ عَنْ سَلَمَةَ بْنِ شَيْثٍ عَنِ الْقَعْنَبِيِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْلِمٍ الْمَدِينِيِّ عَنْ أَبِي الْأَسْوَدِ عَنْ أُمِّ سَلَمَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا قَالَتْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ: الْأَئِمَّةُ بَعْدِي عَدَدَ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَعْطَاهُمُ اللَّهُ عِلْمِي وَ فَهْمِي فَالْوَيْلُ لِمُبْغِضِيهِمْ.
اُم سلمه گوید: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ همواره می فرمود: امامان پس از من، به تعداد نقیبان بنی اسرائیل هستند و نُه نفر آنان از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ هستند؛ خداوند، علم و فهم مرا به آنان داده است. پس وای به حال کسی که نسبت به آنها بغض داشته باشد!
4- وَ بِإِسْنَادِهِ قَالَتْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لِعَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: يَا عَلِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَهَبَ لَكَ حُبَّ الْمَسَاكِينِ وَ الْمُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ فَرَضِيتَ بِهِمْ إِخْوَاناً وَ رَضُوا بِكَ إِمَاماً فَطُوبَى لَكَ وَ لِمَنْ أَحَبَّكَ وَ صَدَّقَ فِيكَ وَ وَيْلٌ لِمَنْ أَبْغَضَكَ وَ كَذَّبَ عَلَيْكَ يَا عَلِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ أَنْتَ بَابُهَا وَ مَا تُؤْتَى الْمَدِينَةُ إِلَّا مِنَ الْبَابِ يَا عَلِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَهْلُ مَوَدَّتِكَ كُلُّ أَوَّابٍ حَفِيظٍ وَ أَهْلُ وَلَايَتِكَ كُلُّ أَشْعَثَ ذِي طِمْرَيْنِ لَوْ أَقْسَمَ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى لَأَبَرَّ قَسَمَهُ يَا عَلِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِخْوَانُكَ فِي أَرْبَعَةِ أَمَاكِنَ فَرِحُونَ عِنْدَ خُرُوجِ أَنْفُسِهِمْ وَ أَنَا وَ أَنْتَ شَاهِدُهُمْ وَ عِنْدَ الْمُسَاءَلَةِ فِي قُبُورِهِمْ وَ عِنْدَ الْعَرْضِ وَ عِنْدَ الصِّرَاطِ يَا عَلِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ حَرْبُكَ حَرْبِي وَ حَرْبِي حَرْبُ اللَّهِ مَنْ سَالَمَكَ فَقَدْ سَالَمَنِي وَ مَنْ سَالَمَنِي فَقَدْ سَالَمَ اللَّهَ يَا عَلِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ بَشِّرْ شِيعَتَكَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ رَضِيَ عَنْهُمْ وَ رَضِيَكَ لَهُمْ قَائِداً وَ رَضُوا بِكَ وَلِيّاً يَا عَلِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنْتَ مَوْلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ قَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ
ص: 185
وَ أَنْتَ أَبُو سِبْطَيَّ وَ أَبُو الْأَئِمَّةِ التِّسْعَةِ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ مِنَّا مَهْدِيُّ هَذِه الْأُمَّةِ يَا عَلِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ شِيعَتُكَ الْمُنْتَجَبُونَ وَ لَوْ لَا أَنْتَ وَ شِيعَتُكَ مَا قَامَ دِينُ اللَّهِ.
اُم سلمه گوید: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ به علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ فرمودند: ای علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ! همانا خداوندی که پُر خیر و برکت و بلندمرتبه است، مهر و محبت مساکین و مستضعفین را در زمین به تو عطا فرموده است؛ پس تو به برادریِ آنان راضی شدی و آنان هم به امامت تو راضی شدند. پس [بهره مندی از] درخت طوبی، برای توست و برای آنکه تو را دوست دارد و تصدیق کند [خوشا به حال تو و آنکه تو را دوست دارد و تصدیق کند] و چاه ویل، [منزلگاهی] برای کسی است که با تو دشمنی ورزد و تو را تکذیب کند. ای علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ! من شهر علم هستم و تو درب آن هستی و جز از درب، نمیتوان وارد شهر شد.
ای علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ! دوستداران تو، کسانی هستند که بسیار به سوی خدا توبه و انابه میکنند و خود را از گناه حفظ میکنند و اهل ولایت تو، هر ژولیده موی کهنه پوش است که اگر به خدا سوگند یاد کنند، به آن پایبند هستند.
ای علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ! برادران تو در چهار جایگاه خوشحال اند: هنگام خارج شدن روح از بدنشان، درحالی که من و تو شاهد آنان هستیم و هنگام سؤال و جواب در قبرهایشان و هنگام عرضۀ اعمال و هنگام [گذشتن از] پل صراط.
ای علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ! دشمنیِ با تو، دشمنیِ با من و دشمنیِ با من، دشمنیِ با خداست؛ هرکس با تو صلح و آشتی کند، قطعاً با من صلح و آشتی کرده و هرکس با من صلح و آشتی کند، حقیقتاً با خدا صلح و آشتی کرده است.
ای علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ! شیعیانت را بشارت ده که همانا خداوند از آن ها راضی است و رضایت داده که تو برای آن ها رهبر باشی و آن ها نیز از تو به عنوان ولی و سرپرست، رضایت دارند. ای علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ! تو سرپرست مؤمنان و رهبر پیشانی سفیدان هستی و تو پدر دو نوهی منی و پدر نُه امام از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ هستی و مهدی این اُمّت، فقط از ما [اهل بیت] خواهد بود. ای علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ! شیعیان تو برگزیدهاند و اگر تو و شیعیانت نبودید، دین خدا برپا نمیشد.
ص: 186
5- أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ الْعَيَّاشِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي جَدِّي عُبَيْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْمَخْزُومِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عُمَرُ بْنُ حَمَّادٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ هَاشِمٍ الْبَرِيدُ عَنْ أَبِيهِ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو سَعِيدٍ التَّمِيمِيُّ عَنْ أَبِي ثَابِتٍ مَوْلَى أَبِي ذَرٍّ عَنْ أُمِّ سَلَمَةَ قَالَتْ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لَمَّا أُسْرِيَ بِي إِلَى السَّمَاءِ نَظَرْتُ فَإِذَا مَكْتُوبٌ عَلَى الْعَرْشِ «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ رَسُولُ اللَّهِ أَيَّدْتُهُ بِعَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ نَصَرْتُهُ بِعَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ» وَ رَأَيْتُ أَنْوَارَ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ وَ أَنْوَارَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ وَ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ وَ رَأَيْتُ نُورَ الْحُجَّةِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَتَلَأْلَأُ مِنْ بَيْنِهِمْ كَأَنَّهُ كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ فَقُلْتُ يَا رَبِّ مَنْ هَذَا وَ مَنْ هَؤُلَاءِ فَنُودِيتُ يَا مُحَمَّدُ هَذَا نُورُ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وَ هَذَا نُورُ سِبْطَيْكَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وَ هَذِه أَنْوَارُ الْأَئِمَّةِ بَعْدَكَ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُونَ وَ هَذَا الْحُجَّةُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَمْلَأُ الدُّنْيَا قِسْطاً وَ عَدْلًا وَ هَذِهِ أُمُّ سَلَمَةَ رَوَى عَنْهَا شَدَّادُ بْنُ أَوْسٍ وَ الْحَكَمُ بْنُ قَيْسٍ وَ أَبُو الْأَسْوَدِ وَ أَبُو ثَابِتٍ مَوْلَى أَبِي ذَرٍّ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَيْهِ.
اُم سَلَمه گوید: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: زمانی که به سوی آسمان سیر داده شدم [و به معراج رفتم]، پس دیدم بر عرش نوشته شده: «هیچ خدایی جز اللّه نیست، محمّد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ رسول خداست، او را به وسیلۀ علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ، تأیید و یاریاش کردم و به وسیلۀ علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ نصرتش دادم» و انوار علی و فاطمه و حسن و حسین و انوار علی بن الحسین و محمّد بن علی و جعفر بن محمّد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمّد بن علی و علی بن محمّد و حسن بن علی عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ را مشاهده کردم و نور حجّت عَلَيْهِ السَّلاَمُ را دیدم که در میان آن ها، همچون ستارهای درخشان، نورافشانی می کرد. پس عرض کردم: ای پروردگار من! این کیست و اینان کیستند؟ پس ندایی سر داده شد: ای محمّد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! این نورِ علی و فاطمه عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ است و این نورِ دو نوهی تو، حسن و حسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ است و این انوارِ امامان پس از توست که از فرزندان [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ هستند. [آن ها] پاکیزگانی معصوم هستند و این حجّت عَلَيْهِ السَّلاَمُ است که دنیا را از عدل و داد سرشار میکند.
ص: 187
باب ما جاء عن عائشة بنت أبي بكر عن النبي صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
في النصوص على الأئمة الإثنی عشر عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ
آنچه از عایشه از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
در مورد امامان دوازده گانه عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ روایت شده است
1- حَدَّثَنَا أَبُو الْمُفَضَّلِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُطَّلِبِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُمَرَ بْنِ خَطَّابٍ الزَّيَّاتُ فِي سَنَةِ خَمْسٍ وَ خَمْسِينَ وَ مِائَتَيْنِ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ مُحَمَّدٍ التَّمِيمِيِّ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ سَعْدٍ الْوَاقِدِيُّ قَالَ أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ قَالَ أَخْبَرَنَا مُوسَى بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي سَلَمَةَ عَنْ عَائِشَةَ قَالَتْ: كَانَ لَنَا مَشْرَبَةٌ وَ كَانَ النَّبِيُّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِذَا أَرَادَ لِقَاءَ جَبْرَئِيلَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لَقِيَهُ فِيهَا فَلَقِيَهُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَرَّةً فِيهَا وَ أَمَرَنِي أَنْ لَا يَصْعَدَ إِلَيْهِ أَحَدٌ فَدَخَلَ عَلَيْهِ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ فَقَالَ جَبْرَئِيلُ مَنْ هَذَا فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ابْنِي فَأَخَذَه النَّبِيُّ فَأَجْلَسَهُ عَلَى فَخِذِه فَقَالَ لَهُ جَبْرَئِيلُ أَمَا إِنَّهُ سَيُقْتَلُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ مَنْ يَقْتُلُهُ قَالَ أُمَّتُكَ تَقْتُلُهُ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ تَقْتُلُهُ قَالَ نَعَمْ وَ إِنْ شِئْتَ أَخْبَرْتُكَ بِالْأَرْضِ الَّتِي يُقْتَلُ فِيهَا وَ أَشَارَ إِلَى الطَّفِّ بِالْعِرَاقِ وَ أَخَذَ مِنْهُ تُرْبَةً حَمْرَاءَ فَأَرَاه إِيَّاهَا وَ قَالَ هَذِه مِنْ مَصْرَعِهِ فَبَكَى رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ لَهُ جَبْرَئِيلُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لَا تَبْكِ فَسَوْفَ يَنْتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُمْ بِقَائِمِكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ فَقَالَ رَسُول
ص: 188
اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ حَبِيبِي جَبْرَئِيلُ وَ مَنْ قَائِمُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ قَالَ هُوَ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ كَذَا أَخْبَرَنِي رَبِّي جَلَّ جَلَالُهُ أَنَّهُ سَيَخْلُقُ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَلَداً وَ سَمَّاه عِنْدَه عَلِيّاً عَلَيْهِ السَّلاَمُ خَاضِعٌ لِلَّهِ خَاشِعٌ ثُمَّ يُخْرِجُ مِنْ صُلْبِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنَهُ وَ سَمَّاه عِنْدَه مُحَمَّداً عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَانِتاً لِلَّهِ سَاجِداً ثُمَّ يُخْرِجُ مِنْ صُلْبِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنَهُ وَ سَمَّاه عِنْدَه جَعْفَراً عَلَيْهِ السَّلاَمُ نَاطِقٌ عَنِ اللَّهِ صَادِقٌ فِي اللَّهِ وَ يُخْرِجُ اللَّهُ مِنْ صُلْبِهِ ابْنَهُ وَ سَمَّاه عِنْدَه مُوسَى وَاثِقٌ بِاللَّهِ مُحِبٌّ فِي اللَّهِ وَ يُخْرِجُ اللَّهُ مِنْ صُلْبِهِ ابْنَهُ وَ سَمَّاه عِنْدَه عَلِيّاً عَلَيْهِ السَّلاَمُ الرَّاضِيَ بِاللَّهِ وَ الدَّاعِيَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ يُخْرِجُ مِنْ صُلْبِهِ ابْنَهُ وَ سَمَّاه عِنْدَه مُحَمَّداً عَلَيْهِ السَّلاَمُ الْمُرَغِّبَ فِي اللَّهِ وَ الذَّابَّ عَنْ حَرَمِ اللَّهِ وَ يُخْرِجُ مِنْ صُلْبِهِ ابْنَهُ وَ سَمَّاه عِنْدَه عَلِيّاً عَلَيْهِ السَّلاَمُ الْمُكَتَفِيَ بِاللَّهِ وَ الْوَلِيَّ لِلَّهِ ثُمَّ يُخْرِجُ مِنْ صُلْبِهِ ابْنَهُ وَ سَمَّاه الْحَسَنَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مُؤْمِنٌ بِاللَّهِ مُرْشِدٌ إِلَى اللَّهِ وَ يُخْرِجُ مِنْ صُلْبِهِ كَلِمَةَ الْحَقِّ وَ لِسَانَ الصِّدْقِ وَ مُظْهِرَ الْحَقِّ حُجَّةَ اللَّهِ عَلَى بَرِيَّتِهِ لَهُ غَيْبَةٌ طَوِيلَةٌ يُظْهِرُ اللَّهُ تَعَالَى بِهِ الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ وَ يَخْسِفُ بِهِ الْكُفْرَ وَ أَهْلَهُ.
عایشه گوید: اتاقی داشتیم که هرگاه رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ می خواست جبرئیل را ملاقات کند، در آنجا با وی دیدار می فرمود. یک بار [رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ] با وی در آنجا دیدار کرد و به من امر فرمود که کسی [برای دیدنش] بالا نرود. ناگهان حسین بن علی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ به زیارت ایشان وارد شد. پس جبرئیل عرض کرد: این کیست؟ پس رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: پسرم؛ پس پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ او را گرفت و روی زانوی خود نشانید. پس جبرئیل به ایشان عرض کرد: آگاه باش! همانا او کشته خواهد شد! پس رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: چه کسی او را خواهد کشت؟ گفت: امّتت او را میکشتند. رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: او را می کُشند؟! عرض کرد: آری و اگر بخواهی تو را خبر می دهم که در چه سرزمینی کشته خواهد شد و به سرزمین طفّ در عراق اشاره نمود و مشتی خاک سرخ از آن برداشت. پس آن را به [پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ] نشان داد و عرض کرد: این بخشی از خاک قتلگاه اوست! پس رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ گریه کرد. پس جبرئیل به ایشان عرض کرد: ای رسول خدا! گریه مکن. خداوند توسط قیامکنندهی شما اهل بیت، انتقام ایشان را خواهد گرفت.
ص: 189
پس رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: محبوب من جبرئیل! قائم ما اهل بیت کیست؟ گفت: او نهمین امام از فرزندان حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ است؛ پروردگارم -که جلالت و بزرگیاش وصف ناپذیر است- مرا چنین خبر داده است که همانا از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ فرزندی خواهد آفرید و او را نزد خود علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ نامیده، او خاضع و خاشع برای خداست. سپس [خداوند] از نسل علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ، پسرش را به دنیا آوَرَد و او را نزد خود، محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ نامیده، او در برابر خدا، مطیع و سجده کننده است. سپس از نسل محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ، فرزندش را به دنیا میآورد و او را نزد خود، جعفر عَلَيْهِ السَّلاَمُ نام نهاده، او گویندهای از طرف خدا و راست گو دربارهی خداست و خداوند از نسل او، فرزندش را به دنیا میآورد و او را نزد خود، موسی عَلَيْهِ السَّلاَمُ نامیده و او اعتماد کنندهی به خدا و دوست دارندهی درراه اوست و خداوند از نسل او، فرزندش را به دنیا میآورد و او را نزد خود، علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ نامیده و اوست راضی به خدا و دعوت کنندهی به سوی خدایی که شکست ناپذیر و صاحب جلالت و بزرگی است و از نسل او، فرزندش را به دنیا میآورد و او را نزد خود، محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ نامیده و او ترغیب کننده دربارهی خداوند و دفاع کننده از حرم الهی است و از نسل او، فرزندش را به دنیا میآورد و او را نزد خود، علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ نامیده و او بی نیازشوندهی با خدا و ولیّ برای اوست. سپس از نسل او، فرزندش را به دنیا میآورد و او را نزد خود، حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ نام نهاده و او مؤمن به خدا و راهنمای به سوی اوست و از نسل او کلمۀ حق و زبان راست گو و آشکارکنندهی حق، همان حجّت خدا بر خلقش را به دنیا آورد که برای او غیبتی طولانی است، خدای بلندمرتبه، تنها به وسیلۀ او، اسلام و اهلش را پیروز گرداند و کفر و اهلش را محو و نابود نماید.
2- قَالَ أَبُو الْمُفَضَّلِ قَالَ مُوسَى بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ حَدَّثَنِي أَبِي أَنَّهُ قَالَ قَالَ لِي أَبُو سَلَمَةَ إِنِّي دَخَلْتُ عَلَى عَائِشَةَ وَ هِيَ حَزِينَةٌ فَقُلْتُ لَهَا مَا يَحْزُنُكِ يَا أُمَّ الْمُؤْمِنِينَ قَالَتْ فَقدُ النَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ تَظَاهُرُ الْحَسَكَاتِ ثُمَّ قَالَتْ يَا سَمُرَةُ ايتِينِي بِالْكِتَابِ فَحَمَلَتِ الْجَارِيَةُ إِلَيْهَا كِتَاباً فَفَتَحَتْ وَ نَظَرَتْ فِيهِ طَوِيلًا ثُمَّ قَالَتْ صَدَقَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقُلْتُ مَا يَا أُمَّ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَتْ أَخْبَارٌ وَ قِصَصٌ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قُلْتُ فَهَلَّا تُحَدِّثِينِي بِشَيْ ءٍ
ص: 190
سَمِعْتِهِ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَتْ نَعَمْ حَدَّثَنِي حَبِيبِي رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ مَنْ أَحْسَنَ فِيمَا بَقِيَ مِنْ عُمُرِه غَفَرَ اللَّهُ لِمَا مَضَى وَ مَا بَقِيَ وَ مَنْ أَسَاءَ فِيمَا بَقِيَ مِنْ عُمُرِه أُخِذَ فِيمَا مَضَى وَ فِيمَا بَقِيَ ثُمَّ قُلْتُ يَا أُمَّ الْمُؤْمِنِينَ هَلْ عَهِدَ إِلَيْكُمْ نَبِيُّكُمْ كَمْ يَكُونُ مِنْ بَعْدِه مِنَ الْخُلَفَاءِ قَالَتْ فَأَطْبَقَتِ الْكِتَابَ ثُمَّ قَالَتْ نَعَمْ وَ فَتَحَتِ الْكِتَابَ وَ قَالَتْ يَا أَبَا سَلَمَةَ كَانَتْ لَنَا مَشْرَبَةٌ وَ ذَكَرَتِ الْحَدِيثَ فَأَخْرَجْتُ الْبَيَاضَ وَ كَتَبْتُ هَذَا الْخَبَرَ فَأَمْلَتْ عَلَيَّ حِفْظاً وَ لَفْظاً ثُمَّ قَالَتْ اكْتُمْهُ عَلَيَّ يَا أَبَا سَلَمَةَ مَا دُمْتُ حَيَّةً فَكَتَمْتُ عَلَيْهَا فَلَمَّا كَانَ بَعْدَ مُضِيِّهَا دَعَانِي عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُوَ قَالَ أَرِنِي الْخَبَرَ الَّذِي أَمْلَتْ عَلَيْكَ عَائِشَةُ قُلْتُ وَ مَا الْخَبَرُ يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ الَّذِي فِيهِ أَسْمَاءُ الْأَوْصِيَاءِ بَعْدِي فَأَخْرَجْتُهُ إِلَيْهِ حَتّی سَمِعَه.
وَ أَخْبَرَنَا أَبُو الْمُفَضَّلِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مَزْيَدِ بْنِ أَبِي الْأَزْهَرِ الْبُوشَنْجِيُّ النَّحْوِيُّ قَالَ أَبُو الْمُفَضَّلِ وَ حَدَّثَنِي الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ زَكَرِيَّا الْبَصْرِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الرَّمْلِيُّ بِالْبَصْرَةِ وَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ بْنُ أَبِي الثَّلْجِ قَالا حَدَّثَنَا شَبَابَةُ بْنُ سَوَّارٍ قَالَ حَدَّثَنَا شُعْبَةُ عَنْ قَتَادَةَ عَنِ الْحَسَنِ الْبَصْرِيِّ عَنْ أَبِي سَلَمَةَ وَ ذَكَرَ الْحَدِيثَ وَ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مَزْيَدٍ عَنْ أَبِي الْأَزْهَرِ الْبُوشَنْجِيِّ النَّحْوِيِّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو كُرَيْبٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْعَلَاءِ قَالَ حَدَّثَنَا إِسْمَاعِيلُ بْنُ صَبِيحٍ السُّكَّرِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو بِشْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْمُنْكَدِرِ عَنْ أَبِي سَلَمَةَ وَ ذَكَرَ الْحَدِيثَ وَ أَخْبَرَنَا أَبُو الْمُفَضَّلِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ الْقِرْمِيسِينِيُ قَالَ حَدَّثَنَا إِسْحَاقُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ بَشَّارٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنَا شُعْبَةُ عَنْ هِشَامِ بْنِ زَيْدٍ عَنْ أَبِي سَلَمَةَ عَنْ عَائِشَةَ وَ ذَكَرَ الْحَدِيثَ وَ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ كِشْمَرْدُ قَالَ حَدَّثَنَا خَلَّادُ بْنُ أَشْيَمَ أَبُو بَكْرٍ بِبَغْدَادَ قَالَ حَدَّثَنَا النَّظَرُ بْنُ شُمَيْلٍ قَالَ حَدَّثَنَا هِشَامُ بْنُ جَابِرٍ وَ ذَكَرَ الْحَدِيثَ.
ابوسلمه گوید: بر عایشه داخل شدم -درحالی که او ناراحت و غمگین بود- پس گفتم: چه چیزی تو را اندوهگین کرده است ای مادر مؤمنان؟ گفت: فقدان پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ و آشکار گشتن کینه توزی ها و دشمنیها. سپس گفت: ای سمرة! آن نوشته را برایم بیاور.
ص: 191
پس آن کنیز، نوشته ای را نزد وی آورد، پس آن را گشود و مدتی طولانی در آن خیره شد، سپس گفت: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ راست گفت. گفتم: چه چیزی را ای مادر مؤمنان؟
پس گفت: اخبار و داستان هایی از رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ [شنیدم]. گفتم: پس آنچه را از رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ شنیدهای، برای من بازگو نمی کنی؟ گفت: بله! محبوبم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مرا خبر داد و فرمود: هرکس در آنچه از عمرش باقی مانده کار نیکو کند، خداوند گذشته و آینده او را می آمرزد و هرکس در آنچه از عمرش باقی مانده بدی کند، دربارهی گذشته و آیندهاش مؤاخذه گردد. سپس گفتم: ای مادر مؤمنان! آیا پیامبرتان به شما سفارش نفرمود که پس از او چند خلیفه خواهد بود؟ پس نامه را بست و سپس گفت: بله! و نامه را باز کرد و سپس گفت: ای ابا سلمه! اتاقی داشتیم... و تمام روایت گذشته را بیان کرد.
من کاغذ سفیدی بیرون آورده و این خبر را نوشتم و او از حفظ [آن نامه را]، با همین الفاظ بر من املاء کرد. سپس گفت: اى ابا سلمه! تا من زنده ام آن را از جانب من پوشيده بدار و پنهان كن. [اباسلمه میگوید]: من نيز تا بعد از مرگ او (عایشه)، نامه را پنهان كردم؛ على عَلَيْهِ السَّلاَمُ مرا خواست و فرمود: خبرى را كه عایشه برايت املاء كرد، به من نشان ده. عرض كردم: اى اميرالمؤمنین عَلَيْهِ السَّلاَمُ كدام خبر؟ فرمود: همانی که نام اوصیای پس از من در آن نوشته شده است. پس آن را درآوردم و برای ایشان خواندم تا اینکه همۀ مطالب آن را شنید.
ص: 192
باب ما جاء عن فاطمة عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ عن النبي صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
في النصوص على الأئمة الإثنی عشر عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ
آنچه از حضرت فاطمه عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
در مورد امامان دوازده گانه عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ روایت شده است
1- أَخْبَرَنَا أَبُو الْمُفَضَّلِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرٍ مُحَمَّدُ بْنُ مَسْعُودٍ النِّيلِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ عَقِيلٍ الْأَنْصَارِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو إِسْمَاعِيلَ إِبْرَاهِيمُ بْنُ أَحْمَدَ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُوسَى عَنْ أَبِي خَالِدٍ عَمْرِو بْنِ خَالِدٍ عَنْ زَيْدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ عَمَّتِهِ زَيْنَبَ بِنْتِ عَلِيٍّ عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ عَنْ فَاطِمَةَ عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ قَالَتْ: كَانَ دَخَلَ إِلَيَّ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عِنْدَ وِلَادَةِ ابنِیَ الْحُسَيْنَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَنَاوَلْتُهُ إِيَّاه فِي خِرْقَةٍ صَفْرَاءَ فَرَمَى بِهَا وَ أَخَذَ خِرْقَةً بَيْضَاءَ وَ لَفَّهُ فِيهَا ثُمَّ قَالَ خُذِيهِ يَا فَاطِمَةُ عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ فَإِنَّهُ إِمَامٌ ابْنُ إِمَامٍ أَبُو الْأَئِمَّةِ التِّسْعَةِ مِنْ صُلْبِهِ أَئِمَّةٌ أَبْرَارٌ وَ التَّاسِعُ قَائِمُهُمْ.
[حضرت] زینب دختر علی عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ روایت فرمودهاند که [حضرت] فاطمه زهرا عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ فرمودند: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ هنگام ولادت فرزندم حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ به دیدار من آمد. پس نوزاد را در پارچهای زردرنگ پیچیده و به آن حضرت دادم و او، آن پارچۀ زرد را کنار گذاشت و پارچۀ سفیدی برداشت و نوزاد را در آن پیچید. سپس فرمود: ای فاطمه عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ! او را بگیر. پس همانا او امام پسر امام و پدر امامان نُه گانه است که از نسل او هستند؛ امامانی نیکوکردار هستند و نهمین نفر، قیامکنندهی آنان است.
ص: 193
2- حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنِي هَارُونَ بْنُ مُوسَى قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ شَيْبَانَ الْقَزْوِينِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عُمَرَ أَحْمَدُ بْنُ عَلِيٍّ الْفَيْدِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ مَسْرُوقٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْكَرِيمِ بْنُ هِلَالٍ الْمَكِّيُّ عَنْ أَبِي الطُّفَيْلِ عَنْ أَبِي ذَرٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ سَمِعْتُ فَاطِمَةَ عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ تَقُولُ: سَأَلْتُ أَبِي صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى «وَ عَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيماهُمْ»(1)
قَالَ هُمُ الْأَئِمَّةُ بَعْدِي عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ سِبْطَايَ وَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ هُمْ رِجَالُ الْأَعْرَافِ لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ يَعْرِفُهُمْ وَ يَعْرِفُونَهُ وَ لَا يَدْخُلُ النَّارَ إِلَّا مَنْ أَنْكَرَهُمْ وَ يُنْكِرُونَهُ لَا يُعْرَفُ اللَّهُ إِلَّا بِسَبِيلِ مَعْرِفَتِهِمْ.
ابوذر گوید که از [حضرت] فاطمه عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ شنیدم که میفرمودند: از پدرم دربارهی کلام خداوند پربرکت و بلندمرتبه: «و مُشرِف بر اعراف [جایگاهی میان دوزخ و بهشت]، مردانی هستند که همه را با نشانههایشان می شناسند» پرسیدم. فرمودند: آنان امامان پس از من هستند: علی و دو نوهی من و نُه نفر از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ. آن ها مردان اعراف هستند، کسی وارد بهشت نمیشود مگر اینکه آن ها را بشناسد و آن ها نیز او را بشناسند و کسی به جهنم نمیرود، مگر کسی که آنها را انکار کند و آنها نیز او را انکار نمایند. جز از راه شناخت آن ها، خدا شناخته نمیشود.
3- حَدَّثَنِي الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ قَالَ حَدَّثَنِي هَارُونُ بْنُ مُوسَى قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ الْفَزَارِيُ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ صَالِحٍ كَاتِبُ اللَّيْثِ قَالَ حَدَّثَنَا رُشْدُ بْنُ سَعْدٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو يُوسُفَ الْحُسَيْنُ بْنُ يُوسُفَ الْأَنْصَارِيُّ مِنْ بَنِي الْخَزْرَجِ عَنْ سَهْلِ بْنِ سَعْدٍ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ فَاطِمَةَ عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَنِ الْأَئِمَّةِ فَقَالَتْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ لِعَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَا عَلِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنْتَ الْإِمَامُ وَ الْخَلِيفَةُ بَعْدِي وَ أَنْتَ «أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»(2) فَإِذَا مَضَيْتَ فَابْنُكَ الْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ «أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» فَإِذَا مَضَى الْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَابْنُكَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ «أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» فَإِذَا مَضَى الْحُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَابْنُكَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ
ص: 194
«أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» فَإِذَا مَضَى عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَابْنُهُ مُحَمَّدٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ «أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» فَإِذَا مَضَى مُحَمَّدٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَابْنُهُ جَعْفَرٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ «أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» فَإِذَا مَضَى جَعْفَرٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَابْنُهُ مُوسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ «أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» فَإِذَا مَضَى مُوسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَابْنُهُ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ «أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» فَإِذَا مَضَى عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَابْنُهُ مُحَمَّدٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ «أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» فَإِذَا مَضَى مُحَمَّدٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَابْنُهُ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ «أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» فَإِذَا مَضَى عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَابْنُهُ الْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ «أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» فَإِذَا مَضَى الْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَالْقَائِمُ الْمَهْدِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ «أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» يَفْتَحُ اللَّهُ تَعَالَى بِهِ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا فَهُمْ أَئِمَّةُ الْحَقِّ وَ أَلْسِنَةُ الصِّدْقِ مَنْصُورٌ مَنْ نَصَرَهُمْ مَخْذُولٌ مَنْ خَذَلَهُمْ.
سهل بن سعد انصاری گوید: از حضرت فاطمه عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ دختر رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ درباره امامان پرسیدم، پس حضرت فرمودند: رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ به علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ همواره می فرمود: ای علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ! تو امام و خلیفۀ پس از من هستی و تو نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتری؛ پس زمانی که [دوران زندگی و امامت تو] بگذرد، پسرت حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ نسبت به مؤمنان از خودشان، سزاوارتر است؛ پس زمانی که [دوران زندگی و امامت] حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ بگذرد، حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ نسبت به مؤمنان از خودشان، سزاوارتر است؛ پس زمانی که [دوران زندگی و امامت] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ بگذرد، پسرش علی بن الحسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ نسبت به مؤمنان از خودشان، سزاوارتر است؛ پس زمانی که [دوران زندگی و امامت] علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ بگذرد، پسرش محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ نسبت به مؤمنان از خودشان، سزاوارتر است؛ پس زمانی که [دوران زندگی و امامت] محمد عَلَيْهِ السَّلاَمُ بگذرد، پسرش جعفر عَلَيْهِ السَّلاَمُ نسبت به مؤمنان از خودشان، سزاوارتر است؛ پس زمانی که [دوران زندگی و امامت] جعفر عَلَيْهِ السَّلاَمُ بگذرد، پسرش موسی عَلَيْهِ السَّلاَمُ نسبت به مؤمنان از خودشان، سزاوارتر است؛ پس زمانی که [دوران زندگی و امامت] موسی عَلَيْهِ السَّلاَمُ بگذرد، پسرش علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ از مؤمنان به خودشان، سزاوارتر است؛ پس زمانی که [دوران زندگی و امامت] علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ بگذرد، پسرش محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ از مؤمنان به خودشان سزاوارتر است؛ پس زمانی که [دوران زندگی و امامت]
ص: 195
محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ بگذرد، پسرش علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ نسبت به مؤمنان از خودشان، سزاوارتر است؛ پس زمانی که [دوران زندگی و امامت] علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ بگذرد، پسرش حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ نسبت به مؤمنان از خودشان، سزاوارتر است؛ پس زمانی که [دوران زندگی و امامت] حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ بگذرد، قائم مهدی عَلَيْهِ السَّلاَمُ نسبت به مؤمنان از خودشان، سزاوارتر است؛ خداوند به وسیلۀ او، نواحی شرقی و غربی زمین را می گشاید؛ پس آنان امامان حق و سخنوَران راست گوی الهی هستند. هرکس آنان را یاری کند، نصرت یافته است و هرکس آنان را تنها گذارد، خوار و ذلیل شده است.
4- حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مَيْسَرَةُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرٍ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْقُرَشِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ سَعْدٍ صَاحِبُ الْوَاقِدِيِّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ الْوَاقِدِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو مَرْوَانَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى فَاطِمَةَ عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ وَ فِي يَدِهَا لَوْحٌ مِنْ زُمُرُّدٍ أَخْضَرَ وَ ذَكَرَ الْحَدِيثَ.
جابر بن عبدالله انصاری نیز گوید: به زیارت [حضرت] فاطمه عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ مشرّف شدم، درحالی که لوحی از زمرّد سبز در دست داشت و سپس روایت [فوق] را ذکر می کند.
5- وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ قَابُوسَ الْقُمِّيُّ بِقُمَّ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ يُونُسَ بْنِ ظَبْيَانَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَتْ لِي أُمِّي فَاطِمَةُ عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ لَمَّا وَلَدْتُكَ دَخَلَ إِلَيَّ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَنَاوَلْتُكَ إِيَّاه فِي خِرْقَةٍ صَفْرَاءَ فَرَمَى بِهَا وَ أَخَذَ خِرْقَةً بَيْضَاءَ لَفَّكَ فِيهَا وَ أَذَّنَ فِي أُذُنِكَ الْأَيْمَنِ وَ أَقَامَ فِي أُذُنِكَ الْأَيْسَرِ ثُمَّ قَالَ يَا فَاطِمَةُ عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ خُذِيهِ فَإِنَّهُ أَبُو الْأَئِمَّةِ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِه أَئِمَّةٌ أَبْرَارٌ وَ التَّاسِعُ مَهْدِيُّهُمْ.
[امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ روایت فرموده که مادرم [حضرت] فاطمه عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ به من فرمود: هنگامی که تو را به دنیا آوردم، رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ به دیدار من آمد و من، تو را در میان پارچه ای زرد به ایشان دادم. آن حضرت پارچۀ زرد را به کناری افکند و تو را در میان پارچه ای سفید پیچید
ص: 196
و در گوش راستت اذان و در گوش چپت اقامه خواند. سپس فرمود: ای فاطمه عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ! او را بگیر. پس همانا او، پدر امامان است؛ نُه نفر از فرزندانش، امامان نیکوکردارند و نهمین نفر، مهدی آنان است.
6- أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُطَّلِبِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو أَحْمَدَ عُبَيْدُ اللَّهِ بْنُ الْحُسَيْنِ النَّصِيبِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو الْعَيْنَاءِ قَالَ حَدَّثَنِي يَعْقُوبُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ عَبْدِ الْمُهَيْمِنِ بْنِ عَبَّاسِ بْنِ سَعْدٍ السَّاعِدِيُّ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: سَأَلْتُ فَاطِمَةَ عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ عَنِ الْأَئِمَّةِ فَقَالَتْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ الْأَئِمَّةُ بَعْدِي عَدَدَ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ.
عباس بن سعد ساعدی از پدرش روایت کرده که از [حضرت] فاطمه عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ درباره امامان پرسیدم، پس فرمود: شنیدم رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ می فرمود: امامان پس از من، به تعداد نقیبان بنی اسرائیل هستند.
7- حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ زَكَرِيَّا عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الضَّحَّاكِ عَنْ هِشَامِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ عَاصِمِ بْنِ عُمَرَ عَنْ مَحْمُودِ بْنِ لَبِيدٍ قَالَ: لَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ كَانَتْ فَاطِمَةُ عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ تَأْتِي قُبُورَ الشُّهَدَاءِ وَ تَأْتِي قَبْرَ حَمْزَةَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ تَبْكِي هُنَاكَ فَلَمَّا كَانَ فِي بَعْضِ الْأَيَّامِ أَتَيْتُ قَبْرَ حَمْزَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ فَوَجَدْتُهَا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ تَبْكِي هُنَاكَ فَأَمْهَلْتُهَا حَتَّى سَكَتَتْ فَأَتَيْتُهَا وَ سَلَّمْتُ عَلَيْهَا وَ قُلْتُ يَا سَيِّدَةَ النِّسْوَانِ قَدْ وَ اللَّهِ قُطِعَتْ نِیاطُ قَلْبِي مِنْ بُكَائِكِ فَقَالَتْ يَا أبَا عُمَرَ يَحِقُّ لِيَ الْبُكَاءُ وَ لَقَدْ أُصِبْتُ بِخَيْرِ الْآبَاءِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَا شَوْقَاه إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ثُمَّ أَنْشَأَتْ عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ تَقُولُ:
إِذَا مَاتَ يَوْماً مَيِّتٌ قَلَّ ذِكْرُه *** وَ ذِكْرُ أَبِي مُذْ مَاتَ وَ اللَّهِ أَكْثَرُ
قُلْتُ يَا سَيِّدَتِي إِنِّي سَائِلُكِ عَنْ مَسْأَلَةٍ تَلَجْلَجُ فِي صَدْرِي قَالَتْ سَلْ قُلْتُ هَلْ نَصَّ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَبْلَ وَفَاتِهِ عَلَى عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ بِالْإِمَامَةِ قَالَتْ وَا عَجَبَاه أَ نَسِيتُمْ يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ قُلْتُ قَدْ كَانَ ذَلِكِ وَ لَكِنْ أَخْبِرِينِي بِمَا اُشِیرَ إِلَيْكِ قَالَتْ أُشْهِدُ اللَّهَ تَعَالَى لَقَدْ سَمِعْتُهُ يَقُولُ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ خَيْرُ مَنْ أُخَلِّفُهُ فِيكُمْ وَ هُوَ الْإِمَامُ وَ الْخَلِيفَةُ بَعْدِي وَ سِبْطَايَ وَ
ص: 197
تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَئِمَّةٌ أَبْرَارٌ لَئِنِ اتَّبَعْتُمُوهُمْ وَجَدْتُمُوهُمْ هَادِينَ مَهْدِيِّينَ وَ لَئِنْ خَالَفْتُمُوهُمْ لَيَكُونُ الِاخْتِلَافُ فِيكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ قُلْتُ يَا سَيِّدَتِي فَمَا بَالُهُ قَعَدَ عَنْ حَقِّهِ قَالَتْ يَا أبَا عُمَرَ لَقَدْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَثَلُ الْإِمَامِ مَثَلُ الْكَعْبَةِ إِذْ تُؤْتَى وَ لَا تَأْتِي أَوْ قَالَتْ مَثَلُ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ. ثُمَّ قَالَتْ أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ تَرَكُوا الْحَقَّ عَلَى أَهْلِهِ وَ اتَّبَعُوا عِتْرَةَ نَبِيِّهِ لَمَا اخْتَلَفَ فِي اللَّهِ تَعَالَى إثْنَانِ وَ لَوَرِثَهَا سَلَفٌ عَنْ سَلَفٍ وَ خَلَفٌ بَعْدَ خَلَفٍ حَتَّى يَقُومَ قَائِمُنَا التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ لَكِنْ قَدَّمُوا مَنْ أَخَّرَه وَ أَخَّرُوا مَنْ قَدَّمَهُ اللَّهُ حَتَّى إِذَا أَلْحَدَ الْمَبْعُوثُ وَ أَوْدَعُوه الْجَدَثَ الْمَجْدُوثَ وَ اخْتَارُوا بِشَهْوَتِهِمْ وَ عَمِلُوا بِآرَائِهِمْ تَبّاً لَهُمْ أَ وَ لَمْ يَسْمَعُوا اللَّهَ يَقُولُ «وَ رَبُّكَ يَخْلُقُ ما يَشاءُ وَ يَخْتارُ ما كانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ»(1)
بَلْ سَمِعُوا وَ لَكِنَّهُمْ كَمَا قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ «فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ»(2) هَيْهَاتَ بَسَطُوا فِي الدُّنْيَا آمَالَهُمْ وَ نَسُوا آجَالَهُمْ فَتَعْساً لَهُمْ وَ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ أَعُوذُ بِكَ يَا رَبِّ مِنَ الْحَوْرِ بَعْدَ الْكَوْرِ فَهَذِهِ فَاطِمَةُ عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ رَوَتْ عَنْهَا ابْنَتُهَا زَيْنَبُ بِنْتُ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وَ أَبُو ذَرٍّ وَ سَهْلُ بْنُ سَعْدٍ الْأَنْصَارِيُّ وَ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيُّ وَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ وَ عَبَّاسُ بْنُ سَعْدٍ السَّاعِدِيُّ.
محمود بن لبید گوید: زمانی که رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فوت کردند، فاطمه عَلَيْهِا اَلسَّلاَمُ پیوسته بر سر قبور شهدا و بر سر قبر حمزه عَلَيْهِ السَّلاَمُ رفته و می گریست. دریکی از روزها، بر سر قبر حمزه -که رضوان الهی بر او باد- رفتم، پس ایشان را آنجا، در حال گریستن یافتم و صبر کردم تا آرام گرفتند. پس نزد ایشان رفته و سلام داده و عرض کردم: ای سرور زنان! همانا به خدا سوگند از گریۀ شما، بندهای دلم پاره شد.
پس فرمودند: ای ابا عمر! حق دارم گریه کنم درحالی که مصیبت بهترین پدرها یعنی رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بر من واردشده است؛ وای که چقدر مشتاق دیدار رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ هستم! سپس این بیت را سرودند:
ص: 198
زمانی که کسی از دنیا برود، یادش کمتر می شود
و یاد پدرم از زمانی که فوت کرده به خدا سوگند، بیشتر شده است.
عرض کردم: ای بانوی من! همانا سؤالی دارم که مدتی است در سینه ام سنگینی میکند. فرمود: بپرس. عرض کردم: آیا رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قبل از وفاتشان، بر امامت علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ تصریح فرمودند؟ فرمود: شگفتا! آیا روز غدیر را فراموش کرده اید؟! عرض کردم: همانا [روز غدیر] اتفاق افتاد، اما مرا آگاه کنید ازآنچه [پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ] فقط به شما اشاره فرموده باشد.
فرمود: خدا بلندمرتبه را گواه می گیرم که حقیقتاً خودم از او شنیدم که می فرمود: علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ بهترین کسی است که او را در میان شما به جانشینی خودم برمیگزینم و او پس از من، امام و خلیفه است و نیز دو نوهی من [امام و خلیفهاند] و نُه نفر از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ، امامانی نیکوکردارند. به تحقیق چنانچه از ایشان پیروی کنید، آنان را هدایتگر و راهنما مییابید و اگر با آن ها مخالفت کنید تا روز قیامت در میان شما، اختلاف میافتد.
عرض کردم: ای بانوی من! پس چرا [امیرالمؤمنین عَلَيْهِ السَّلاَمُ] از حقّ خود دفاع نکرد؟ فرمود: ای ابا عمر! همانا رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: مَثَل امام -یا اینکه فرمود: مَثَل علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ- همچون کعبه می ماند، به سوی او می آیند و او به سوی کسی نمیرود.
سپس فرمود: به خدا سوگند! اگر حق را به اهلش واگذار می کردند و از خاندان پیامبرش تبعیّت می کردند، هیچ اختلافی بین دو نفر دربارهی خدای بلندمرتبه پیش نمیآمد و به تحقیق [امیرالمؤمنین و اولاد او از نسل امام حسین عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ] پشت به پشت و نسل در نسل، [این امر امامت] را به ارث میبردند تا اینکه قائم ما، نهمین نفر از فرزندان [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ قیام کند؛ اما کسی را که خدا او را کنار زده بود، مقدّم داشتند و کسی را که خدا مقدّم داشته بود، کنار زدند، به گونه ای که وقتی فرستادهی حق (رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) در لحد گذاشته شد و او را به خاک سپردند، هر کس را که خود خواستند بر سر کار آوردند و به رأی و نظر [باطل] خودشان، عمل کردند. هلاکت برای آن ها باد!
ص: 199
آیا مگر نشنیدهاند که خداوند می فرماید: «و پروردگار تو هر چه را بخواهد می آفریند و برمیگزیند و برای آنان [در برابر اراده خدا] اختیاری نیست؟» آری! شنیدند؛ اما آن ها مصداق این کلام خدای سبحان هستند که فرمود: «پس حقيقت اين است كه ديده ها كور نيست، بلكه دل هايى كه در سينه هاست، كور است!» هیهات [چقدر از حقیقت دورند]! آن ها آرزوهای خود را در دنیا گسترش داده و مرگشان را به فراموشی سپردند. پس وای به حالشان و اعمالشان تباه باد! پروردگارا! از کم شدن [اعمال] پس از جمع شدن [اعمال] به تو پناه می برم. (از نابودی اعمال نیک بعد از به دست آوردن آن ها، به تو پناه میبرم)
ص: 200
[بعد
از ذکر احادیث صحابه از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ در مورد امامان دوازده گانه عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ]
فتأملوا رحمكم الله من هؤلاء الرواة من أجلاء أصحاب النبي صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ و خيار العترة و التابعين الذين نقلوا عنهم هذه الأخبار في النصوص على الأئمة الإثنی عشر عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ عن النبي صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ هل يجوز على أمثالهم افتعال الكذب و هم متباعدو الهمم و الأوطان مختلفو الآراء و الديانات مع اتفاقات المعاني و العبارات المختلفات و هم عدد كثير و جم غفير و قد استوفوا جميع شرائط التواتر ثم رأيناهم مجتمعين على تلقي الأخبار التي وردت بالنص على الإمام فلان ثم فلان بالمقبول كلا و لا يجوز على أمثالهم افتعال الكذب بهذه المقدمات و لو جاز على أمثالهم افتعال الكذب لجاز لقائل من البراهمة أن يقول إذا كانت الإمامية و حالهم في دهرنا الحال التي نعرف و قد استوفوا جميع شرائط التواتر ثم كانت أخبارهم التي رووها عندكم لم تكن لها أصل و إنما افتعلوها محبة لأئمتهم فلم أنكرتم قولنا و تعجبتم منا لما زعمنا أن المسلمين يحيلون فيما يحكون من براهين نبيهم على السراب و يريدون أن يطمسوا نور الشمس و هذه أخبار افتعلوها لنبيهم. فلا بد في هذا من أحد الأمرين إما الاعتراف بصحة أخبار الإمامية في النصوص على الأئمة الإثنی عشر عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ فيصح بصحتها مذهبهم أو الانقياد للبراهمة ليس بين الحق و الباطل واسطة يمكن التعلق بها و إثبات الإمامة أحسن من نفي النبوة و الحمدلله.
ص: 201
خدا شمارا رحمت کند! پس در این راویان حدیث که از اصحاب بزرگ پیامبر و خاندان برگزیدهی او عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ و از تابعینی(1)
هستند که این روایات را دربارهی امامان دوازده گانه عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ از پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ نقل کرده اند، با دقت بیندیشید؛ آیا ممکن است همۀ آن ها بااینکه انگیزههای مختلف داشته و در سرزمینهای دور از یکدیگر زندگی میکردند و اختلاف نظرها و تفاوت عقیدههایشان بسیار بوده است، احادیث دروغین جعل کرده باشند؟ علاوه بر این گرچه عبارات روایاتشان مختلف است، ولی مضامین آن ها یکی است و باوجود فراوانیِ این راویان، همۀ شرایط تواترِ حدیث(2)،فراهم است. سپس دیدیم که همۀ این راویان، روایتهایی که دلالت بر امامت امامان دوازده گانه عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ دارند، پذیرفتهاند و هرگز با مقدماتی که گفتیم، جعلی بودن این روایات، ممکن نیست. اگر جعل حدیث بر این گونه افراد روا باشد، آنگاه مشرکان نیز میتوانند این گونه ادّعا کنند: شما (مخالفان شیعه) حقانیّت شیعیان را انکار میکنید، باآنکه روایات متواتر، دلالت بر امامت امامان شیعیان میکند و می گویید از روی محبّت به امامانشان این روایات را جعل کردهاند؛ پس نباید ادّعای ما را انکار کنید و از ما شگفت زده شوید، زمانی که گمان ما اینگونه است که عقاید مسلمین در مورد ادلّۀ نبوّت پیامبرشان، عقایدی خیالی است و مسلمانان میخواهند نور خورشید را خاموش کنند (و حق را بپوشانند) و روایاتی را برای اثبات پیامبرشان ساختهاند. بنابراین یا باید اعتراف کنیم که روایات دلالت کننده بر امامت امامان دوازدهگانه عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ، صحیح بوده و درنتیجه، مذهب تشیع حق است و یا باید تسلیم مشرکان شویم؛ زیرا بین حق و باطل، حد وسطی نیست که بتوان به آن معتقد شد و اثبات امامت از انکار نبوّت پسندیده تر است و الحمدلله.
ص: 202
فإن قال قائل: فلِمَ لم ينقلوا هذه الأخبار أسلافنا و لم يثبتوها في كتبهم و لم ينشروها في الآفاق حتى سمعناها كما سمعتم فرويناها كما رويتم أ و يجوز على العدد الكثير و على من يتواتر به الخبر أن يكتموا خبرا يحتاج إليه الأمة أشد حاجة و هو في الأمر العظيم الخطير الشريف الرفيع و قد توعدوا على كتمانه و وعدوا على إذاعته للأسباب التي ذكرتم. فإن قلتم نعم قلنا و إذا جاز عليهم الكتمان لخبر هذا سبيله لتلك الأسباب فلم لا يجوز عليهم تعمد الكذب فيما أحسوا و عاينوا و ما الفرق بين الكتمان و الكذب.
قلنا: لهم إنا لا نجيز وقوع الكتمان من العدد الكثير إلا بعد أن يتغير حالهم و يحتال عليهم محتال في إدخال شبهة عليهم يزيلهم بها عن دينهم فإذا تغيرت الحال و عملت الشبهة و زال القوم عن الذي أمكن أن يعرضوا عما قد كانوا سمعوه و عاينوه فإذا أعرضوا أمكن وقوع الكتمان على أن الأيام و تطاولها و بما يعرض فيها من غلبة سلطان جائر يقصد للذين يدينون دين الحق فيقتلهم و يشردهم و يخوفهم حتى تمسكت العلماء و يتخذ الناس رؤساء جهالا فيضلون و يضلون.
اگر کسی [از مخالفان شیعه] بگوید: [در صورت صحّت این روایات] پس چرا گذشتگان ما (علمای گذشته اهل تسنّن)، این گونه روایات را نقل نکردهاند و در کتابهایشان ثبت نکردهاند و در نقاط مختلف دنیا، انتشار ندادهاند تا ما هم مثل شما (شیعیان) آن ها را شنیده باشیم و برای ما هم روایت می شد، همان طور که برای شما روایت شده است؛ و آیا ممکن است که همۀ این افراد از گذشتگان، روایاتی را پنهان کنند که با نقل آن ها تواتر حاصل میشود و امّت، سخت به آن نیازمند است و طبق گفتۀ شما، این امر آن قدر عظیم و مهّم و شریف و والاست که بر کتمان آن، وعدهی عذاب و بر انتشارش مژدهی ثواب داده شده است و اگر احتمال کتمان حقیقت، توسط گذشتگان را بپذیرید و به دلایلی که ذکر شد آن را ممکن بدانید، پس چرا احتمال نمیدهید که راویان، نسبت به آنچه ادّعای شنیدن و دیدن را میکنند، عمداً دروغ بگویند و بین کتمان و دروغ چه فرقی است؟!
ص: 203
[در جواب شبهه] به آن ها می گوییم: ما احتمال کتمان حقیقت توسط این افراد متعدد را نمیدهیم مگر بعد از تغییر احوال آنان و حیلۀ فریبکارانی (مثل معاویه) که با واردکردن شبهه بر آنان، دینشان را از بین برده است؛ پس وقتی احوال آنان تغییر کرد و دچار شبهه شدند و از آن اعتقادی که با توجه به شنیدهها و دیدههایشان کسب کرده بودند، بازگشتند، کتمان حقیقت از سوی آنان ممکن میشود؛ علاوه بر این، روزگار و گذران عمر و حکمرانیِ پادشاه ظالمی که قصد جان دین داران را کرده و آنان را تبعید و تهدید کنند، کار را به جایی میرساند که عالمان حقیقی، کنار میروند و مردم از حاکمانی جاهل پیروی میکنند، پس گمراه شده و دیگران را نیز گمراه میکنند.
و الدليل على صحة ذلك و ما ادعيناه أنا وجدنا قوم موسى عَلَيْهِ السَّلاَمُ لما تغيرت حالهم و تمكنت الشبهة قلوبهم أعرضوا عما كانوا سمعوه و وعوه من موسى على نبينا و عليه السلام إن ربهم الذي لا مثل له و لم يلتفتوا إلى ما في عقولهم من أن الصانع لا يشبهه صنعته و لا إلى ما كان يذكرهم به هارون عَلَيْهِ السَّلاَمُ حتى هموا بقتله و «قالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَيْهِ عاكِفِينَ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَيْنا مُوسى»(1)و هذا عند ما قال هارون: «يا قَوْمِ إِنَّما فُتِنْتُمْ بِهِ وَ إِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمنُ»(2) و بين وقوع الكتمان على هذه الجهة و بين وقوع الكذب فصل واضح و هو أن الكتمان إذا وقع على هذه الجهة وقع بشبهة يمكن معها أن يتوهم القوم أنهم على صواب و الكذب لا يمكن وقوعه من هذه الجهة أ لا ترى أنه تمكن المحتالون من الرؤساء أن يقولوا للقوم الذين سمعوا خبرا إن معنى هذا الكلام و غرض المخاطب لكم به لم يكن ما سبق إلى قلوبكم و قد غلطتم و أخطأتم و نحن أعلم بمراده و مقصوده و إن أنتم لم تقبلوا منا أفسدتم الإسلام فعند ذلك يتمكن الشيطان و ينجو الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنى و ليس يمكن للرؤساء أن يقولوا تعالوا حتى نحرض خبر الصنعة و نذيعه لأنهم إذا قالوا ذلك كتفوا عما تحته صدورهم و ظهر أمرهم للعامة و يتبين نفاقهم.
ص: 204
فصح بما وصفناه أن الكتمان يجوز وقوعه على وجه لا يجوز وقوع الكذب عليه و كان ما وصفناه واضحا.
و دلیل بر صحّت ادّعای ما این است که میبینیم زمانی که قوم حضرت موسی دگرگون گشته و شبهه در قلبهایشان مستقر شد، از اعتقادشان بر پروردگار بازگشتند؛ اعتقادی که از حضرت موسی گرفته بودند و به حکم دادن عقلهایشان به بی همتایی پروردگار و تذکّرهای حضرت هارون توجّهی نکردند تا آنکه قصد جان او را کردند و «گفتند: پیوسته آن (مجسمۀ گوساله) را میپرستیم تا موسی به سوی ما بازگردد» و این زمانی بود که هارون فرمود: «ای قوم من! جز این نیست که شما به وسیلۀ گوساله، امتحان شُدید و همانا پروردگار شما، خدای بخشاینده است» و به این صورت بین کتمانِ حقیقت و بین دروغ گویی، فرق روشنی است؛ زیرا چنین کتمانی، همراه با شبهه افکنی بین مردم است، به گونه ای که گمان میکنند راهشان درست است، درحالی که دروغ چنین نیست.
آیا نمیبینی که حاکمان فریبکار میتوانند در شنوندگان، این باور را ایجاد کنند که در فهم غرض و هدف گویندهی یک خبر، دچار خطا و اشتباه شدهاند و بگویند ما مراد و مقصود او را بهتر از شما میدانیم و اگر شما حرف ما را نپذیرید، دینتان از بین میرود؛ پس در این زمان، شیطان بر آن ها مسلّط میشود و تنها کسانی نجات می یابند که سابقۀ نیکویی داشتهاند. اما این حاکمان نمیتوانند به مردم بگویند: بیایید خبری ساختگی و دروغین را منتشر کنیم، چون در این صورت دروغ آنان آشکارشده و همۀ مردم به دروغ گویی و دورویی آن ها پی خواهند برد. بنابراین طبق آنچه گفتیم، ثابت شد که برخلاف احتمال دروغ گویی، احتمال کتمان حقیقت زیاد است و این امری واضح و روشن است.
ص: 205
فإن قال قائل: أخبرونا عن عداوة الناصبة و اتباع بني أمية أشد في باب العداوة أو محبة الأمة لتأكيد أمر النبي صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ و نفي المطاعن عن آياته في باب المحبة و أخبرونا عن خوف الإمامية من نشر خبر النص أشد أو خوف المطاعن عليه فإن قالوا بل محبة الأمة لتأكيد أمر النبي أشد و كذلك خوف أعداء النبي صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قلنا فما الفرق بينكم و بين ما قال إن المشركين من العرب قد عارضوا كثيرا من القرآن بكلام ادعوا أنه أفصح منه و أجزل و أجود نظاما و أظهروا ذلك على رءوس الناس و المحافل و المواسم و وقع فيه التنازع و التجاذب إلا أن المشاهدين له و من بيننا و بينهم كتموا ذلك حتى نسي ذكره و أما أهل الملة فلمحبتهم لتأييد أمر النبي صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ و كراهتهم إفساد حجته و أما الأعداء فللخوف من السيف و هلاك الأنفس و الأهل و الأولاد و إن أجزتم ذلك خرجتم من الإسلام و إن أنكرتم سئلتم الفرق و أنى لكم بالجواب.
پس اگر کسی بگوید: آیا دشمنیِ ناصبیها و پیروانِ بنی امیّه بیشتر است یا محبّت و دوستی امّت برای تقویت دینِ پیامبر اکرم صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ و دور کردن انحرافات از آیات او برای ترتیب اثر دادن به این محبّت؟ به ما بگویید: آیا ترس شیعیان از انتشارات روایات دلالت کننده بر امامت امامانشان بیشتر است یا ترس دشمنان از عیب جویی از امامان؟! پس اگر پاسخ دهید که محبّت امت برای تقویت دین حق و خوف دشمنان پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ از عیب جویی، بیشتر است، پاسخ ما نیز این است که بین ادّعای شما و ادّعای مشرکین عرب چه فرقی است که بسیاری از کلامها را در برابر قرآن، عَلَم کردند و گفتند از قرآن فصیح تر و زیباتر و منظم تر است و آن ها را در همۀ مجالس و مراسمها بین مردم منتشر نمودند و موجب اختلاف و انحراف مردم شدند؛ فقط کسانی که شاهد این کارهای مشرکین بودند، آن ها را به دست فراموشی سپردند؛ مسلمانان به دلیل علاقه به تقویت دین پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ و نپسندیدن تضعیف آن و دشمنان به دلیل ترس از شمشیر و کشته شدن خود و خانواده شان؛ حال اگر این را ممکن بدانید از اسلام خارج شده اید و اگر انکار کنید، از شما سؤال میشود که فرق بین آن دو چیست و جوابتان چیست؟
ص: 206
فأقول: إن أقرب ما يدل عليه في الفصل بين ما قلناه و بين ما عارضنا به خصمنا أن أعداء النبي من اليهود و النصارى و الملحدين يظهرون منذ يوم بعث الله عز و جل النبي صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ نبيا إلى هذا التكذيب به و الجحد لآياته و يجتهدون في التعلق عليه و الطلب مما يقدح في نبوته و ليس يجوز و هذه حالتهم أن يسمعوا ما يكون لهم حجة فيه عليه فيكتموا ذلك عن أهل نحلتهم و دينهم و لأن بعضهم لا يتبع بعضا و دواعي إذاعة ذلك فيهم و نشره بينهم وافرة و قد حقنوا دماءهم بالجزية فلو كان القرآن قد عورض بكلام لحفظوه و وعوه و نشروه بينهم و أدوه إلى أتباعهم لأن الكتمان لا يجوز وقوعه و دواعي الإذاعة و أسباب النشر وافرة و حالهم لم يتغير و لو كان ذلك بينهم لكنا على تطاول الأيام و طول المناظرة و المقايسة نسمع ذلك منهم لأنهم يظهرون لنا في حال المناظرة من الطعن في القرآن و الاستخفاف به ما يفي بإذاعته أنه لو عورض أيضا لنقلوه إلى بلدان المشركين حتى يذيع هناك و يشهر و يظهر و يتعلق به الملحدون و احتجوا به عند المناظرة و المقايسة و كان عددهم العدد الكثير الذي يتواتر الخبر ببعضهم علمنا أنهم صادقون و كان وصفنا فصلا بيننا و بين خصمنا في معارضته إيانا و له المنة.
پس می گویم: مهم ترین دلیل بر فرق بین ادّعای ما (امامت امامان معصوم عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ) و بین ادّعای دشمنان ما این است که همانا دشمنان پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، از یهودیان و مسیحیان و کافران، از روزی که خداوند عزیز و صاحب جلالت، پیامبر صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ را به نبوّت مبعوث فرمود، به صورت علنی به تکذیب وی و انکار آیات الهی پرداختند و در بازداشتن او از حرکت و عیب واردکردن در نبوّتش کوشیدند و با این اوصاف، ممکن نیست که حجّتی به نفعشان شنیده باشند و آن را از هم کیشان و همدینان خود کتمان کرده باشند.
چون این افراد از همدیگر پیروی نمیکردند و انگیزهی انتشار چنین حجّتی در میان آنان بسیار بود، درحالی که خون خود را با پرداخت جزیه حفظ کردند؛ پس اگر کلامی برای مقابله با قرآن داشتند، حتماً آن را حفظ کرده و منتشر میکردند و به پیروانشان میگفتند؛ چون در این صورت، کتمان ممکن نبود و با پایبندی آن ها به عقایدشان، تمام انگیزه برای
ص: 207
انتشار فراهم بود و اگر چنین بود در طول تاریخ و در مناظرهها و بحثها به گوش ما میرسید؛ چنان که هر عیب و ایرادی که توانستند وارد کنند، در بین مردم پخش کردهاند و به گوش همۀ مشرکان رساندهاند، به گونه ای که کافران در بحثهایشان به آن ادلّه، احتجاج میکنند و آن قدر تعدادشان زیاد است که با نقل برخی از آن ها، تواتر حاصل میشود. پس اگر دلیل محکمی داشتند، میفهمیدیم که در ادّعایشان صادق هستند و این پاسخ، فرق بین ادّعای ما و ادّعای دشمنان ما را روشن میسازد.
ثم نقول لهم: أخبرنا عنك إذا سألك اليهود فقالت أخبرنا عن عداوة أسلافنا في باب العداوة أشد أو محبة أمتكم لتأكيد أمر نبيها فإن قلت إن أحدهما أرجح سألوك البراهين و إن قلت إنهما متكافئان قالوا لك فإن جاز على أسلافنا على كثرة عددهم و تباعد ديارهم و أوطانهم و اشتمال شروط التواتر على بعضهم فضلا عن جميعهم و تدينهم أن موسى نبي صادق أن يسمعوا منه كلاما هو بلغتهم بشارة نبيكم ثم توكيد الله عز و جل على ذلك بأن يتلو به التوراة فيسمعونه و يعونه و يفهمونه ثم يذهبون كلهم عن ما يخطره نبيكم ببالهم حتى يقولوا بلسان واحد إن موسى لم يبشر بك و يجحدوا ذلك و ينكرونه هذا و كتابكم يشهد بآيات نجدها مكتوبا في التوراة فلم لا يجوز أن يكون رجل قد جاء إلى نبيكم و أصحابه متوافرون فعارض القرآن بكلام ادعى أنه أفصح منه و أجزل و أفخم و أجود نظما و سمع ذلك منه أصحابه و فهموه ثم وثبوا به فقتلوه ثم هم و هذه حالهم يجدون هذا بينهم غير أنهم يذهبون عنه عند ما يخطره الجاحدون لنبوته ببالهم حتى يقولوا بلسان واحد إن القرآن لم يعارض فكل شي ء فصل كما خصمنا بينه و بين اليهود فهو بعينه ما هو أحسن منه فصلنا فيما عارض به حذو النعل بالنعل.
سپس در جوابشان میگوییم: به ما بگو اگر یک یهودی از تو بپرسد: دشمنی گذشتگان ما با شما بیشتر بود یا محبت و دوستی امت مسلمان نسبت به تقویت دین پیامبرشان؟ پس اگر یکی را ترجیح بدهی، از تو دلیل میخواهند و اگر هر دو را در یک رتبه بدانی، آنگاه به تو میگویند: گذشتگان ما با تعداد متعددشان و دوری سرزمینهایشان از یکدیگر و
ص: 208
حاصل شدن تواتر با نقل برخی از آن ها -چه برسد به نقل همۀ آن ها- و اعتقادشان به نبوّت راستین حضرت موسی، اگر ممکن باشد کلامی را مبنی بر بشارت به پیامبری پیامبرتان از او شنیده باشند و سپس خداوند عزیز و صاحب جلالت در تورات، این مطلب را تأیید فرموده باشد، پس آن ها از زبان موسی این بشارت را شنیده و حفظ کرده و فهمیده باشند درحالی که کتاب شما به وجود آیاتی (بر حقانیت پیامبر اسلام) که در تورات وجود دارد، شهادت میدهد و بااین حال، همه آن را به فراموشی سپرده و یک صدا، منکر این بشارت شوند، با این تفاصیل پس چگونه ممکن نیست مردی نزد پیامبر شما، با اصحاب فراوانش، حاضرشده و کلامی در برابر قرآن بیاورد و ادّعا کند که فصیح تر و زیباتر و ارزشمندتر و آهنگین تر از قرآن است، امّا اصحابش پس از شنیدن آن و پی بردن به صدق مدّعا، به آن شخص حمله کرده و او را بکشند؟!
بنابراین منکران امامت امامان باآنکه این إشکال بر آن ها وارد است (اگر احتمال کتمان حقیقت در مورد امامان را ندهند، نسبت به نبوّت پیامبر اسلام صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ هم نمیتوانند جوابگوی کافران شوند) در برابر کافران و منکران اسلام، یک صدا قرآن را حجت بدون مخالف میدانند. پس ما همان گونه که در مقابل یهودیان استدلال میکنیم، (و میگوییم که گذشتگان آن ها حقیقت را نسبت به نبوّت پیامبر اسلام صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ کتمان کرده اند) قدم به قدم با استدلالی نیکوتر در مقابل منکران امامت امامان معصوم عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ استدلال میکنیم (که گذشتگان شما حقیقت را کتمان کرده اند.)
و مما يؤكد أمر هؤلاء الرواة موافقة أهل بيت الطهارة لهم فيما نقلوه و هم الذين ذكرهم الله تبارك و تعالى فضائلهم و منازلهم عند الله في كتابه و على لسان نبيه صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مثل آية المباهلة و مثل آية التطهير و مثل ما ذكر في سورة هل أتى و غيرها من الآيات و مثل قول رسول اللَّه صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: «النُّجُومُ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ وَ أَهْلُ بَيْتِي أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ»(1)و قوله صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ:
ص: 209
«مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي فِيكُمْ مَثَلُ سَفِينَةِ نُوحٍ»(1)
و كقوله صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: «إِنِّي مُخَلِّفٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي»(2)
و نظائرها كثيرة.
آنچه صدق این راویان (دلالت کنندهی بر امامت امامان دوازده گانه عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ) را مورد تأکید قرار می دهد، موافقت روایات خاندان عصمت با روایات آن هاست؛ کسانی که خداوند تبارک وتعالی فضائل و مقامات ایشان نزد خود را در قرآن کریم و کلام پیامبر گرامی اش بیان فرموده است، همچون آیه مباهله و آیه تطهیر و آیات سوره انسان و آیات دیگر؛ و مثل این سخن رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: «ستارگان، مایۀ امنیت اهل آسمان هستند و اهل بیت من، مایۀ امنیت اهل زمین هستند» و «اهل بیت من در میان شما همانند کشتی حضرت نوح هستند» و «همانا من در بین شما دو شیء گران بها به جای گذاشته ام: کتاب خدا و خاندانم، اهل بیتم» و نظیر این آیات و روایات بسیار است.
و لا خلاف بين المسلمين أن أولهم علي بن أبي طالب و الحسن و الحسين و أن علي بن الحسين و محمد بن علي و جعفر بن محمد عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ و نظائرهم داخلون في جملتهم غير خارجين عنهم و قد سمع كل واحد منهم هذه الآيات في عصره و زمانه و لم ينكر على نقل هذه الأخبار بل قبلها بأحسن القبول و أدى كل سلف منهم إلى خلفه حتى اشتهر أمر الجماعة في قبولها و أدائها إلى نظرائها مع خوف بني أمية و سلف ولد العباس و لم يخف على مخالفيهم اعتقاداتهم في قبول هذه الأخبار و حثهم رعيتهم على استعمالها و الدينونة بها و ليس يمكن أحدا من مخالفينا أن يصح مخالفة واحد منهم عليها و إنكارا على من اعتقدها إلى يومنا هذا فكيف يجوز و يصح أن يحكم على هذه الأخبار بهذه المقدمات بالكذب و الإفك هذا مما لا يصح في العقل و لا يجوز في التقدير لمن آمن بالله و اليوم الآخر و ما ذكر موافقة أهل بيت الطهارة في قبولها على الترتيب مبوبا و نص كل منهم على صاحبه بروايات صحيحة يزول بمثلها الشك و الريب
ص: 210
ليعلم المنصف المتدين أن الأمر على غير ما ذكره الخصم و الله الموفق و هو حسبي و نعم الوكيل.
و بین مسلمانان هیچ اختلافی نیست که نخستین ایشان، علی بن ابیطالب و [امام] حسن و [امام] حسین عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ بوده اند و بی تردید علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و دیگر امامان عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ جزو آنان هستند و از آنان بیرون نیستند و همانا همۀ مسلمانان در زمان خودشان، حتماً این آیات را شنیده اند و این روایات را نه تنها انکار نکرده اند، بلکه به نیکوترین وجه پذیرفته اند و گذشتگان به آیندگان منتقل کرده اند، به گونه ای که این پذیرفتن مضمون روایات و انتقال به آیندگان، امری مشهور است؛ باآنکه ترس از بنی امیّه و بنی عباس در بین مسلمانان بوده است و اعتقاد ایشان، به قبول این روایات و تشویق مردم به عمل به این روایات و اعتقاد به آن ها بر مخالفان شیعه، مخفی نبوده و ممکن نیست که یکی از مخالفان ما از اهل تسنن ثابت کند که کسی از گذشته تابه حال (زمان تألیف کتاب) با این روایات مخالفت کرده و به آن ها معتقد نبوده است. پس با توجه به آنچه ذکر شد، چگونه ممکن است کسی به دروغین و جعلی بودن این روایات حکم کند؟ این عقلاً صحیح نیست و فرض این مطلب، در مورد کسی که به خدا و روز قیامت ایمان دارد، ممکن نیست و روایاتی که از اهل بیت معصومین نقل میشود که دلالت کننده بر تأیید مضمون روایات گذشته است، هرگونه شک و تردیدی را برطرف میکند تا هر شخص باانصاف متدیّنی بداند که امر [امامت]، برخلاف ادّعای مخالفان است؛ و خدا توفیق دهنده است و او برای من کافی است و بهترین وکیل است.
ص: 211
ص: 212
باب ما جاء عن أمير المؤمنين عَلَيْهِ السَّلاَمُ
ما يوافق هذه الأخبار و نصه على ابنيه الحسن و الحسين عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ
روایاتی که از امیرالمؤمنین عَلَيْهِ السَّلاَمُ در تصریح بر امامت
دو فرزندشان امام حسن و امام حسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ واردشده است
1- حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ مَنْدَةَ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الْكُوفِيُّ الْمَعْرُوفُ بِأَبِي الْحَكَمِ قَالَ حَدَّثَنَا إِسْمَاعِيلُ بْنُ مُوسَى بْنِ إِبْرَاهِيمَ قَالَ حَدَّثَنِي سُلَيْمَانُ بْنُ حَبِيبٍ قَالَ حَدَّثَنِي شَرِيكٌ عَنْ حَكِيمِ بْنِ جُبَيْرٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ النَّخَعِيِّ عَنْ عَلْقَمَةَ بْنِ قَيْسٍ قَالَ: خَطَبَنَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَلَى مِنْبَرِ الْكُوفَةِ خُطْبَتَهُ اللُّؤْلُؤَةَ فَقَالَ فِيمَا قَالَ فِي آخِرِهَا أَلَا وَ إِنِّي ظَاعِنٌ عَنْ قَرِيبٍ وَ مُنْطَلِقٌ إِلَى الْمَغِيبِ فَارْتَقِبُوا الْفِتْنَةَ الْأُمَوِيَّةَ وَ الْمَمْلِكَةَ الْكِسْرَوِيَّةَ وَ إِمَاتَةَ مَا أَحْيَاه اللَّهُ وَ إِحْيَاءَ مَا أَمَاتَهُ اللَّهُ وَ اتَّخِذُوا صَوَامِعَكُمْ فِي بُيُوتِكُمْ وَ عَضُّوا عَلَى مِثْلِ جَمْرِ الْغَضَا وَ اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِيراً فَذِكْرُه أَكْبَرُ لَوْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ثُمَّ قَالَ وَ تُبْنَى مَدِينَةٌ يُقَالُ لَهَا زَوْرَاءُ بَيْنَ دِجْلَةَ وَ دُجَيْلٍ وَ الْفُرَاتِ فَلَوْ رَأَيْتُمُوهَا مُشَيَّدَةً بِالْجِصِّ وَ الآجُرِّ مُزَخْرَفَةً بِالذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ اللَّازْوَرْدِ الْمُسْتَسْقَى وَ الْمَرْمُومِ وَ الرُّخَامِ وَ أَبْوَابِ الْعَاجِ وَ الآبْنُوسِ وَ الْخِيَمِ وَ الْقِبَابِ وَ الشَّارَاتِ وَ قَدْ عُلِيَتْ بِالسَّاجِ وَ الْعَرْعَرِ وَ السنوبر الصَّنَوْبَرِ وَالشَّبِ وَ شُيِّدَتْ بِالْقُصُورِ وَ تَوَالَتِ مُلْكُ بَنِي الشَّيْصَبَانِ أَرْبَعَةُ وَ عِشْرُونَ مَلَكاً عَلَى
ص: 213
عَدَدِ سِنِي الْمَلِكِ فِيهِمُ السَّفَّاحُ وَ الْمِقْلَاصُ وَ الْجَمُوحُ وَ الْخَدُوعُ وَ الْمُظَفَّرُ وَ الْمُؤَنَّثُ وَ النَّظَّارُ وَ الْكَبْشُ وَ الكيسر وَ المهتورُ وَ الْعَيَّارُ وَ الْمُصْطَلِمُ وَ الْمُسْتَصْعَبُ وَ الْغُلَامُ وَ الرَّهْبَانِيُّ وَ الْخَلِيعُ وَ اليسارُ وَ الْمُتْرَفُ وَ الْكَدِيدُ وَ الْأَكْثَرُ وَ الْمُسْرِفُ وَ الْأَكْلَبُ وَ الْوَشِيمُ وَ الصلام وَ الغيوق وَ تُعْمَلُ الْقُبَّةُ الْغَبْرَاءُ ذَاتُ الْفَلَاةِ الْحَمْرَاءِ وَ فِي عَقِبِهَا قَائِمُ الْحَقِّ يُسْفِرُ عَنْ وَجْهِهِ بَيْنَ أَجْنِحَةِ الْأَقَالِيمِ بِالْقَمَرِ الْمُضِي ءِ بَيْنَ الْكَوَاكِبِ الدُّرِّيَّةِ أَلَا وَ إِنَّ لِخُرُوجِهِ عَلَامَاتٍ عَشَرَةً أَوَّلُهَا طُلُوعُ الْكَوْكَبِ ذِي الذَّنَبِ وَ يُقَارِبُ مِنَ الْحَادِي وَ يَقَعُ فِيهِ هَرْجٌ وَ شَغَبٌ وَ تِلْكَ عَلَامَاتُ الْخِصْبِ وَ مِنَ الْعَلَامَةِ إِلَى الْعَلَامَةِ عَجَبٌ فَإِذَا انْقَضَتِ الْعَلَامَاتُ الْعَشَرَةُ إِذْ ذَاكَ يَظْهَرُ بِنَا الْقَمَرُ الْأَزْهَرُ وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ الْإِخْلَاصِ لِلَّهِ عَلَى التَّوْحِيدِ فَقَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ يُقَالُ لَهُ عَامِرُ بْنُ كَثِيرٍ فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لَقَدْ أَخْبَرْتَنَا عَنْ أَئِمَّةِ الْكُفْرِ وَ خُلَفَاءِ الْبَاطِلِ فَأَخْبِرْنَا عَنْ أَئِمَّةِ الْحَقِّ وَ أَلْسِنَةِ الصِّدْقِ بَعْدَكَ قَالَ نَعَمْ إِنَّهُ بِعَهْدٍ عَهِدَه إِلَيَّ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَنَّ هَذَا الْأَمْرَ يَمْلِكُهَا إثْنَی عَشَرَ إِمَاماً تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ لَقَدْ قَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لَمَّا عُرِجَ بِي إِلَى السَّمَاءِ نَظَرْتُ إِلَى سَاقِ الْعَرْشِ فَإِذَا فِيهِ مَكْتُوبٌ «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ رَسُولُ اللَّهِ أَيَّدْتُهُ بِعَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ نَصَرْتُهُ بِعَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ» وَ رَأَيْتُ إثْنَی عَشَرَ نُوراً فَقُلْتُ يَا رَبِّ أَنْوَارُ مَنْ هَذِه فَنُودِيتُ يَا مُحَمَّدُ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! هَذِه أَنْوَارُ الْأَئِمَّةِ مِنْ ذُرِّيَّتِكَ قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَ فَلَا تُسَمِّيهِمْ لِي قَالَ نَعَمْ أَنْتَ الْإِمَامُ وَ الْخَلِيفَةُ بَعْدِي تَقْضِي دَيْنِي وَ تُنْجِزُ عِدَاتِي وَ بَعْدَكَ ابْنَاكَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ بَعْدَ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنُهُ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ زَيْنُ الْعَابِدِينَ وَ بَعْدَه ابْنُهُ مُحَمَّدٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يُدْعَى بِالْبَاقِرِ وَ بَعْدَ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنُهُ جَعْفَرٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يُدْعَى بِالصَّادِقِ وَ بَعْدَ جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنُهُ مُوسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ يُدْعَى بِالْكَاظِمِ وَ بَعْدَ مُوسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنُهُ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يُدْعَى بِالرِّضَا وَ بَعْدَ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنُهُ مُحَمَّدٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يُدْعَى بِالزَّكِيِّ وَ بَعْدَ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنُهُ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يُدْعَى بِالنَّقِيِّ وَ بَعْدَ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنُهُ الْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يُدْعَى بِالْأَمِينِ وَ الْقَائِمُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مِنْ وُلْدِ الْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ سَمِيِّي وَ أَشْبَهُ النَّاسِ بِي يَمْلَأُهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً قَالَ الرَّجُلُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَمَا بَالَ قَوْمٍ وَعُوا ذَلِكَ
ص: 214
مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ثُمَّ دَفَعُوكُمْ عَنْ هَذَا الْأَمْرِ وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ نَسَباً نَوْطاً بِالنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ فَهْماً بِالْكِتَابِ وَ السُّنَّةِ فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَرَادُوا قَلْعَ أَوْتَادِ الْحَرَمِ وَ هَتْكَ سُتُورِ الْأَشْهُرِ الْحُرُمِ مِنْ بُطُونِ الْبُطُونِ وَ نُورِ نَوَاظِرِ الْعُيُونِ بِالظُّنُونِ الْكَاذِبَةِ وَ الْأَعْمَالِ الْبَائِرَةِ بِالْأَعْوَانِ الْجَائِرَةِ فِي الْبُلْدَانِ الْمُظْلِمَةِ بِالْبُهْتَانِ الْمُهْلِكَةِ بِالْقُلُوبِ الْخَرِبَةِ فَرَامُوا هَتْكَ السُّتُورِ الزَّكِيَّةِ وَ كَسْرَ آنِيَةِ اللَّهِ التَّقِيَّةِ وَ مِشْكَاةٍ يَعْرِفُهَا الْجَمْعُ وَ عَيْنِ الزُّجَاجَةِ وَ مِشْكَاةِ الْمِصْبَاحِ وَ سَبِيلِ الرَّشَادِ وَ خِيَرَةِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ حَمَلَةِ بُطُونِ الْقُرْآنِ فَالْوَيْلُ لَهُمْ طَمْطَامُ النَّارِ وَ مِنْ رَبٍّ كَبِيرٍ مُتَعَالٍ بِئْسَ الْقَوْمُ مَنْ خَفَضَنِي وَ حَاوَلُوا الْإِدْهَانَ فِي دِينِ اللَّهِ فَإِنْ تُرْفَعْ عَنَّا مِحَنُ الْبَلْوَى حَمَلْنَاهُمْ مِنَ الْحَقِّ عَلَى مَحْضِهِ وَ إِنْ يَكُنِ الْأُخْرَى «فَلا تَأْسَ عَلَى الْقَوْم الْفاسِقِينَ»(1)
علقمة بن قیس گوید: امیرالمؤمنین عَلَيْهِ السَّلاَمُ بر منبر کوفه، خطبۀ لؤلؤه را ایراد فرمود. پس در پایان خطبه فرمود: آگاه باشید! همانا من به زودی از میان شما می روم و به عالم غیب سفر می کنم. پس مراقب فتنۀ اُموی و حکومت خسروی و نابودی آنچه را که خداوند زنده کرده و زنده کردن آنچه را که خداوند نابود کرده، باشید و خانههای خود را عبادتگاه خود قرار دهید و بر مانند آتش چوب غضا (كه چون چوب آن محكم ترين چوب ها است و آتش آن زياد دوام مى آورد) صبر كنيد و ذكر خدا بسیارگویید که ذكر او بزرگ ترین [وسیلۀ آرامش و نجات] است اگر بدانید، سپس فرمود: و شهری میان رودهای دجله، دُجَیل و فرات ساخته می شود که آن را «الزّوراء» نامند. پس چون دیدید آن شهر با گچ و آجر محکم شده و آراستۀ به طلا و نقره و سنگ لاجورد آب داده و مرمر و رخام و درهای ساخته شده از عاج و آبنوس و چادرها و گنبدها و پرده های گوناگون -درحالی که با چوب ساج، عرعر و صنوبر و زاج سفید بالاآمده- و قصرها در آن برافراشته شده و سلاطین بنی شیصبان بر آن حکومت کنند -که بیست وچهار نفرند به تعداد سال های پادشاهان یعنی: سفّاح و مقلاص و جموع و خدوع و مظفّر و مؤنّث و نظّار و کیسر و مهتور و عیار و مصطلم
ص: 215
و مستصعب و غلام و رهبانی و خلیع و یسار و مترف و کدید و اکثر و مسرف و اکلب و وشیم و صلام و عیوق- و گنبد خاکی در بیابان سرخ ساخته شود و به دنبال آن، قیامکننده بر حق در میان این نواحی، نقاب از چهره برداشته و همانند ماه تابان میان ستارگان درخشان، پرتوافشانی می کند.
آگاه باشید! همانا برای خروج او، ده علامت است: اولین علامت، ظهور ستاره دنباله دار و نزدیک شدن آن به ستارهی حادی است و در این هنگام هرج ومرج و فتنه واقع شود و این ها علامت فرج و گشایشاند و به فاصلۀ علامتی تا علامت دیگر شگفتی ها روی دهد؛ پس هنگامی که علامت های ده گانه کامل شدند، آنگاه آن ماه درخشان ظهور خواهد فرمود و کلمۀ اخلاص (لا إله إلّا الله) که نشانه توحید خداست، کامل می گردد.
پس مردی به نام عامر بن کثیر برخاست و عرض کرد: ای امیرالمؤمنین عَلَيْهِ السَّلاَمُ! همانا حقیقتاً شما ما را از امامان کفر و خلفای باطل آگاه فرمودید، اکنون ما را از امامان بر حق و سخنوَران راست گو که پس از خودتان می آیند، آگاه کنید. فرمود: آری! همانا این عهدی است که رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ با من بسته که همانا این امر [خلافت و امامت] را، دوازده امام، مالک میشوند؛ نُه نفر از آنان، از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ هستند و همانا حقیقتاً رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمودند: زمانی که سوی آسمان عروج داده شدم، به پایۀ عرش نظر کردم، پس دیدم که بر روی آن نوشته شده است: «خدایی جز اللّه نیست، محمّد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ رسول خداست، او را به علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ تأیید و یاری کردم و به علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ نصرتش دادم» و دوازده نور دیدم. پس عرض کردم: این انوار به چه کسانی تعلّق دارند؟ پس ندا داده شد: ای محمّد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! این انوارِ امامانِ از فرزندان تو هستند. عرض کردم: ای رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! آن ها را برای من نام نمی برید؟ فرمود: بله! تو امام و خلیفه پس از من هستی، بدهی مرا پرداخت میکنی و وعده های مرا عملی می سازی و پس از تو، دو پسرت حسن و حسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ [امام هستند] و بعد از حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ، فرزندش علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ زینت عبادت کنندگان و پس از او، فرزندش محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ که «باقر» خوانده شود و پس از محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ، پسرش جعفر عَلَيْهِ السَّلاَمُ که «صادق» خوانده شود و پس از جعفر عَلَيْهِ السَّلاَمُ، فرزندش موسی عَلَيْهِ السَّلاَمُ که «کاظم» خوانده شود و
ص: 216
پس از موسی عَلَيْهِ السَّلاَمُ، فرزندش علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ که «رضا» خوانده شود و پس از علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ، فرزندش محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ که «زکیّ» خوانده شود و پس از محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ، فرزندش علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ که «نقیّ» خوانده سود و پس از علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ، فرزندش حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ که «امین» خوانده شود و قائم عَلَيْهِ السَّلاَمُ از فرزندان حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ است، همنام من و شبیه ترین مردم به من است. [زمین] پر از ظلم و ستم را، سرشار از عدل و داد میفرماید.
آن مرد عرض کرد: ای امیرالمؤمنین عَلَيْهِ السَّلاَمُ! پس آن قوم را چه شد که این کلام را از
رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ شنیدند، سپس شمارا که ازنظر اصل و نسب و رابطۀ خویشاوندی با پیامبر و فهم کتاب و سنّت بر آنان برتری دارید، از خلافت کنار زدند؟
فرمودند: آنها خواستند میخهای حرم (مسجد الحرام) را برکنند و حُرمت ماه های حرام را از میان قبایل ریشه دار از بین ببرند و در مقابل چشمان مردم با پندارهای دروغین و کارهای مفسده انگیز به وسیلۀ همدستانِ ستمکار، در شهرهای تاریک از طریق تهمت زدن های نابودکننده و دل های ویران [به اهدافشان برسند]؛ پس به پاره کردن پردههای پاکیزه و درهم شکستن خلفای مخلص خدا، همّت گماشتند و [نیز برای از بین بردن] چراغی که همگان می شناختند و بلور چراغدان و راه هدایت و برگزیدگان خداوند واحد قهّار و حاملان باطن و حقایق قرآن همت گماشتند.(1)
پس جایگاه آنان، چاه ویل است، آن آتشی بزرگ و از [عذاب] خدای بزرگ و بلندمرتبه است. چه بد مردمانی هستند آنان که جایگاه مرا کاستند و سعی کردند در دین خدا سستی و سهل انگاری نمایند؛ پس اگر گرفتاری های بلا و امتحان الهی از ما برداشته شود، آن ها را به پذیرش مطلق از حق وادار می کنیم و اگر امر به آخرت موکول شود، «پس تأسف بر گروه فاسقان مخور»
ص: 217
2- حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِيدِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ وَ سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ الطَّيَالِسِيِّ عَنْ زَيْدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ قَابُوسَ عَنِ النَّظَرِ بْنِ التَّبَرِّي عَنْ أَبِي دَاوُدَ سُلَيْمَانَ بْنِ سُفْيَانَ الْمُسْتَرِقِ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَيْمُونٍ عَنْ مَالِكٍ الْجُهَنِيِّ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ الْمُغِيرَةِ الْبَصْرِيِّ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ: أَتَيْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَوَجَدْتُهُ مُتَفَكِّراً يَنْكُتُ فِي الْأَرْضِ فَقُلْتُ يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مَا لِي أَرَاكَ مُتَفَكِّراً تَنْكُتُ فِي الْأَرْضِ أَ رَغْبَةً مِنْكَ فِيهَا فَقَالَ وَ اللَّهِ مَا رَغِبْتُ فِيهَا وَ لَا مَا فِي الدُّنْيَا يَوْماً قَطُّ وَ لَكِنِّي فَكَّرْتُ فِي مَوْلُودٍ يَكُونُ مِنْ ظَهْرِي الْحَادِيَ عَشَرَ مِنْ وُلْدِي هُوَ الْمَهْدِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَمْلَأُهَا عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً وَ يَكُونُ لَهُ حَيْرَةٌ وَ غَيْبَةٌ يَضِلُّ فِيهَا أَقْوَامٌ وَ يَهْتَدِي فِيهَا آخَرُونَ وَ الْحَدِيثَ بِتَمَامِهِ.(1)
اصبغ بن نباته گوید: خدمت اميرالمؤمنين عَلَيْهِ السَّلاَمُ آمدم. پس ایشان را در حال تفکر کردن یافتم که به زمین میکوبد. پس عرض كردم: اى اميرالمؤمنین عَلَيْهِ السَّلاَمُ! چرا شمارا متفكر می بینم و به زمين میکوبید؟ مگر به آن (خلافت) رغبت كرده اى؟
پس فرمود: به خدا قسم هرگز روزى نبوده كه به خلافت و به دنيا رغبت كنم، ولى فكر مى كردم دربارهی مولودى كه فرزند يازدهم من است؛ او مهدى عَلَيْهِ السَّلاَمُ است كه زمین پر از ظلم و ستم را، سرشار از عدل میفرماید و براى او سرگردانى و غيبتی است. گروهی در آن زمان گمراه شوند و گروه دیگری در آن زمان، هدايت شوند.
ص: 218
3- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الْعَطَّارُ عَنْ سَهْلٍ عَنْ زِيَادٍ الْآدَمِيِّ وَ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ الْعَبَّاسِ بْنِ الْحَرِيشِ عَنْ أَبِي جَعْفَرِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ آبَائِهِ عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ: أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ لِعَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْعَبَّاسِ إِنَّ لَيْلَةَ الْقَدْرِ فِي كُلِّ سَنَةٍ وَ إِنَّهُ يَنْزِلُ فِي تِلْكَ اللَّيْلَةِ أَمْرُ السَّنَةِ وَ لِذَلِكَ الْأَمْرِ وُلَاةٌ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ مَنْ هُمْ قَالَ أَنَا وَ أَحَدَ عَشَرَ مِنْ صُلْبِي أَئِمَّةٌ مُحَدَّثُونَ.
[امام] اباجعفر از پدران بزرگوارشان عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ روایت فرمودند که امیرالمؤمنین عَلَيْهِ السَّلاَمُ به عبدالله ابن عباس فرمودند: همانا در هرسال، شب قدری هست و به درستی که در آن شب، امر یک سال مقدّر می شود و برای آن امر، بعد از رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ والیانی هست. پس ابن عباس عرض کرد: آنها چه کسانی هستند؟ فرمود: من و یازده نفر از نسل من! امامانی که فرشتگان با آنان سخن می گویند.
4- أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ جَعْفَرٍ الْخَثْعَمِيُّ الْأُشْنَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو هَاشِمٍ مُحَمَّدُ بْنُ يَزِيدَ الْقَاضِي قَالَ حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ آدَمَ قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ زِيَادٍ الْأَحْمَرُ عَنْ أَبِي الصَّيْرَفِيِّ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ قَبِيصَةَ عَنْ طَارِقِ بْنِ شِهَابٍ قَالَ: قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لِلْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ أَنْتُمَا إِمَامَانِ بَعْدِي سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ الْمَعْصُومَانِ حَفِظَكُمَا اللَّهُ وَ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى مَنْ عَادَاكُمَا.
امیرالمؤمنین عَلَيْهِ السَّلاَمُ به [امام] حسن و [امام] حسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ فرمودند: شما دو امام بعد از من، دو سروَر جوانان اهل بهشت و دو معصوم هستید. خدا شمارا حفظ کند و لعنت خدا بر کسی که با شما دشمنی ورزد.
قال و توفي أميرالمؤمنين عَلَيْهِ السَّلاَمُ ليلة إحدى و عشرين من شهر رمضان لأربعين سنة مضت من الهجرة و دفن بالغري
امیرالمؤمنین عَلَيْهِ السَّلاَمُ شب 21 ماه رمضان بعد چهل سال از هجرت وفات نمود و در سرزمین غری (نجف) دفن شدند.
ص: 219
باب ما جاء عن الحسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ ما يوافق هذه الأخبار و نصه على أخيه الحسين عَلَيْهِ السَّلاَمُ
روایاتی که از امام حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ در تصریح بر امامت
برادرشان امام حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ واردشده است
1- حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ الْقَاضِي الْجِعَابِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ وَاقِدٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنْ أَبِي ضَمْرَةَ عَنْ عَبَايَةَ عَنِ الْأَصْبَغِ قَالَ سَمِعْتُ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ يَقُولُ: الْأَئِمَّةُ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إثْنَی عَشَرَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ أَخِيَ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ مِنْهُمْ مَهْدِيُّ هَذِه الْأُمَّةِ.
[امام] حسن بن علی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ میفرمود: امامان پس از رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، دوازده نفر هستند؛ نُه نفر از نسل برادرم حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ و مهدی این اُمّت، فقط از آنان است.
2- حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا هَارُونُ بْنُ مُوسَى قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامٍ قَالَ حَدَّثَنِي جَعْفَرُ بْنُ مَالِكٍ الْفَزَارِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي الْحُصَيْنُ عَلِيُّ بْنُ فُرَاتِ بْنِ أَحْنَفَ عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ الْجُعْفِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْبَاقِرِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ زَيْنِ الْعَابِدِينَ قَالَ قَالَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ: الْأَئِمَّةُ عَدَدَ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ مِنَّا مَهْدِيُّ هَذِه الْأُمَّةِ.
[امام] باقر عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ از [امام] زین العابدین عَلَيْهِ السَّلاَمُ روایت فرمودند که [امام] حسن بن علی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ فرمودند: امامان به تعداد نقیبان بنی اسرائیل هستند و مهدی این اُمّت، فقط از ما [اهل بیت] است.
ص: 220
3- حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَيُّوبَ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ الْبَزَوْفَرِيُّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْهَمْدَانِيِّ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ غِيَاثِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ قَالَ حَدَّثَنِي إِسْمَاعِيلُ بْنُ أَبِي زِيَادٍ قَالَ أَخْبَرَنِي يُونُسُ بْنُ أَرْقَمَ عَنْ أَبَانِ بْنِ أَبِي عَيَّاشٍ قَالَ حَدَّثَنِي سُلَيْمَانُ الْقَصْرِيُّ قَالَ: سَأَلْتُ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ الْأَئِمَّةِ قَالَ عَدَدَ شُهُورِ الْحَوْلِ.
سلیمان قصری گوید: از [امام] حسن بن علی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ راجع به [تعداد] امامان پرسيدم؟ فرمود: به تعداد ماه های سال هستند.
4- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنِي الْمُظَفَّرُ بْنُ جَعْفَرِ بْنِ الْمُظَفَّرِ الْعَلَوِيُّ السَّمَرْقَنْدِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْعُودٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ حَدَّثَنَا جَبْرَئِيلُ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ الْبَغْدَادِيِّ قَالَ حَدَّثَنِي الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الصَّيْرَفِيُّ عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ عَنْ أَبِيهِ سَدِيرِ بْنِ حُكَيْمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي سَعِيدٍ عَقِيصَا قَالَ: لَمَّا صَالَحَ الْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مُعَاوِيَةَ بْنَ أَبِي سُفْيَانَ دَخَلَ عَلَيْهِ النَّاسُ فَلَامَهُ بَعْضُهُمْ عَلَى بَيْعَتِهِ فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَيْحَكُمْ مَا تَدْرُونَ مَا عَمِلْتُ وَ اللَّهِ الَّذِي عَمِلْتُ خَيْرٌ لِشِيعَتِي مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ أَوْ غَرَبَتْ أَلَا تَعْلَمُونَ أَنِّي إِمَامُكُمْ وَ مُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ عَلَيْكُمْ وَ أَحَدُ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ بِنَصِّ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَلَيَّ قَالُوا بَلَى قَالَ أَ وَ مَا عَلِمْتُمْ أَنَّ الْخَضِرَ لَمَّا خَرَقَ السَّفِينَةَ وَ أَقَامَ الْجِدَارَ وَ قَتَلَ الْغُلَامَ كَانَ ذَلِكَ سَخَطاً لِمُوسَى بْنِ عِمْرَانَ إِذْ قَدْ خَفِيَ عَلَيْهِ وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي ذَلِكَ وَ كَانَ ذَلِكَ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُه حِكْمَةً وَ صَوَاباً أَ مَا عَلِمْتُمْ أَنَّهُ مَا مِنَّا أَحَدٌ إِلَّا وَ يَقَعُ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطَاغِيَةِ زَمَانِهِ إِلَّا الْقَائِمُ الَّذِي يُصَلِّي خَلْفَهُ عِيسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُخْفِي وِلَادَتَهُ وَ يُغَيِّبُ شَخْصَهُ لِئَلَّا يَكُونَ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ إِذَا خَرَجَ ذَلِكَ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ أَخِيَ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنِ سَيِّدَةِ الْإِمَاءِ يُطِيلُ اللَّهُ عُمُرَه فِي غَيْبَتِهِ ثُمَّ يُظْهِرُه بِقُدْرَتِهِ فِي صُورَةِ شَابٍّ دُونَ أَرْبَعِينَ سَنَةً ذَلِكَ لِيُعْلَمَ أَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْ ءٍ قَدِيرٌ.
ابوسعید عقیصا گوید: وقتى [امام] حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ با معاويه پسر ابوسفیان صلح نمود، مردم به زیارت ایشان آمدند و بعضى از آن ها، حضرت را به واسطۀ بيعتش، مورد سرزنش و ملامت قرار دادند. پس فرمود: واى بر شما! شما چه مى دانيد كه چه كردم؟
ص: 221
به خدا سوگند اين عمل براى شيعيانم ازآنچه آفتاب بر آن بتابد یا غروب كند (از همۀ دنیا) بهتر است. آيا نمى دانيد كه همانا من، امام شما هستم که اطاعت از من بر شما، واجب است و به تصریح رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يكى از دو سروَران جوانان بهشتم؟ گفتند: آرى! فرمود: و آيا مى دانيد كه وقتى خضر، كشتى را سوراخ كرد و ديوار را به پا داشت و آن پسر را كشت، اين اعمال موجب خشم موسى بن عمران عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ گرديد، چون حكمت آن ها بر وى پوشيده بود؟ امّا آن اعمال، نزد خداى بلندمرتبه، دارای حكمت و درست بود. آيا مى دانيد كه همانا هیچ یک از ما نيست جز آنكه بيعت طاغوت زمانش بر گردن اوست، مگر قائمى كه عيسى پشت سر او نماز مى خواند؟ پس همانا خداوندی که شکست ناپذیر و صاحب جلالت و بزرگی است، ولادت او را مخفى مى سازد و شخص ایشان را از چشمها غایب مى فرماید، برای اینکه زمانی كه خروج كند بيعت احدى بر گردن او نباشد. او نهمين [امام] از فرزندان برادرم حسين عَلَيْهِ السَّلاَمُ است و فرزند سرور كنيزان است؛ خداوند عمر او را در دوران غيبش، طولانى مى گرداند. سپس باقدرت خود، او را در صورت جوانى كه كمتر از چهل سال دارد، ظاهر مى سازد تا معلوم شود كه قطعاً خداوند بر هر كارى توانا است.
5- حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ وَهْبَانَ الْبَصْرِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي دَاوُدُ بْنُ الْهَيْثَمِ بْنِ إِسْحَاقَ النَّحْوِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي جَدِّي إِسْحَاقُ بْنُ الْبُهْلُولِ بْنِ حَسَّانَ قَالَ حَدَّثَنِي طَلْحَةُ بْنُ زَيْدٍ الرَّقِّيُّ عَنِ الزُّبَيْرِ بْنِ عَطَا عَنْ عُمَيْرِ بْنِ هَانِي الْعَبْسِيِ عَنْ جُنَادَةَ بْنِ أَبِي أُمَيَّةَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ فِي مَرَضِهِ الَّذِي تُوُفِّيَ فِيهِ وَ بَيْنَ يَدَيْهِ طَسْتٌ يَقْذِفُ فِيهِ الدَّمَ وَ يَخْرُجُ كَبِدُه قِطْعَةً قِطْعَةً مِنَ السَّمِّ الَّذِي أَسْقَاه مُعَاوِيَةُ فَقُلْتُ يَا مَوْلَايَ مَا لَكَ لَا تُعَالِجُ نَفْسَكَ فَقَالَ يَا عَبْدَ اللَّهِ بِمَا ذَا أُعَالِجُ الْمَوْتَ قُلْتُ «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ»(1)
ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَيَّ وَ قَالَ وَ اللَّهِ إِنَّهُ لِعَهْدٌ عَهِدَه إِلَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَنَّ هَذَا الْأَمْرَ يَمْلِكُهُ إثْنَی عَشَرَ إِمَاماً مِنْ وُلْدِ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ مَا مِنَّا إِلَّا مَسْمُومٌ أَوْ مَقْتُولٌ ثُمَّ رُفِعَتِ الطَّشْتُ وَ اتَّكَأَ فَقُلْتُ عِظْنِي يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ نَعَمْ اسْتَعِدَّ لِسَفَرِكَ وَ حَصِّلْ زَادَكَ قَبْلَ حُلُولِ أَجَلِكَ
ص: 222
وَ اعْلَمْ أَنَّکَ تَطْلُبُ الدُّنْيَا وَ الْمَوْتُ يَطْلُبُكَ وَ لَا تَحْمِلْ هَمَّ يَوْمِكَ الَّذِي لَمْ يَأْتِ عَلَى يَوْمِكَ الَّذِي أَنْتَ فِيهِ وَ اعْلَمْ أَنَّكَ لَا تَكْسِبُ مِنَ الْمَالِ شَيْئاً فَوْقَ قُوتِكَ إِلَّا كُنْتَ فِيهِ خَازِناً لِغَيْرِكَ وَ اعْلَمْ أَنَّ فِي حَلَالِهَا حِسَاباً وَ حَرَامِهَا عِقَاباً وَ فِي الشُّبُهَاتِ عِتَابٌ فَأَنْزِلِ الدُّنْيَا بِمَنْزِلَةِ الْمَيْتَةِ خُذْ مِنْهَا مَا يَكْفِيكَ فَإِنْ كَانَ ذَلِكَ حَلَالًا كُنْتَ قَدْ زَهِدْتَ فِيهَا وَ إِنْ كَانَ حَرَاماً لَمْ يَكُنْ فِيهِ وِزْرٌ فَأَخَذْتَ كَمَا أَخَذْتَ مِنَ الْمَيْتَة وَ إِنْ كَانَ الْعِتَابَ فَإِنَّ الْعِتَابَ يَسِيرٌ وَ اعْمَلْ لِدُنْيَاكَ كَأَنَّكَ تَعِيشُ أَبَداً وَ اعْمَلْ لآخِرَتِكَ كَأَنَّكَ تَمُوتُ غَداً وَ إِذَا أَرَدْتَ عِزّاً بِلَا عَشِيرَةٍ وَ هَيْبَةً بِلَا سُلْطَانٍ فَاخْرُجْ مِنْ ذُلِّ مَعْصِيَةِ اللَّهِ إِلَى عِزِّ طَاعَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِذَا نَازَعَتْكَ إِلَى صُحْبَةِ الرِّجَالِ حَاجَةٌ فَاصْحَبْ مَنْ إِذَا صَحِبْتَهُ زَانَكَ وَ إِذَا خَدَمْتَهُ صَانَكَ وَ إِذَا أَرَدْتَ مِنْهُ مَعُونَةً أَعَانَكَ وَ إِنْ قُلْتَ صَدَّقَ قَوْلَكَ وَ إِنْ صُلْتَ شَدَّ صَوْلَكَ وَ إِنْ مَدَدْتَ يَدَكَ بِفَضْلٍ مَدَّهَا وَ إِنْ بَدَتْ مِنْكَ ثُلْمَةٌ سَدَّهَا وَ إِنْ رَأَى مِنْكَ حَسَنَةً عَدَّهَا وَ إِنْ سَأَلْتَهُ أَعْطَاكَ وَ إِنْ سَكَتَّ عَنْهُ ابْتَدَأَكَ وَ إِنْ نَزَلَتْ بِكَ أَحَدُ الْمُلِمَّاتِ بِهِ سَائكَ مَنْ لَا يَأْتِيكَ مِنْهُ الْبَوَائِقُ وَ لَا يَخْتَلِفُ عَلَيْكَ مِنْهُ الطَّوَالِقُ وَ لَا يَخْذُلُكَ عِنْدَ الْحَقَائِقِ وَ إِنْ تَنَازَعْتُمَا مُنْفِساً آثَرَكَ قَالَ ثُمَّ انْقَطَعَ نَفَسُهُ وَ اصْفَرَّ لَوْنُهُ حَتَّى خَشِيتُ عَلَيْهِ وَ دَخَلَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ الْأَسْوَدُ بْنُ أَبِي الْأَسْوَدِ فَانْكَبَّ عَلَيْهِ حَتَّى قَبَّلَ رَأْسَهُ وَ بَيْنَ عَيْنَيْهِ ثُمَّ قَعَدَ عِنْدَه وَ تَسَارَّا جَمِيعاً فَقَالَ أَبُو الْأَسْوَدِ إِنَّا لِلَّهِ إِنَّ الْحَسَنَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَدْ نُعِيَتْ إِلَيْهِ نَفْسُهُ وَ قَدْ أَوْصَى إِلَى الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ تُوُفِّيَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فِي يَوْمِ الْخَمِيسِ فِي آخِرِ صَفَرٍ سَنَةَ خَمْسِينَ مِنَ الْهِجْرَةِ وَ لَهُ سَبْعٌ وَ أَرْبَعُونَ سَنَةً و دُفِنَ بِالبَقِیعِ.
جنادة بن ابی امیة گوید: در زمان بیماریای که [امام] حسن بن علی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ در آن از دنیا رفت، به زیارت ایشان مشرف شدم، درحالی که پیش روی آن حضرت طشتی بود که در آن، خون می ریخت و نیز قطعات کبدش که به وسیلۀ آن زهری که از طرف معاویه به ایشان خورانده شده بود، خارج می شد.
ص: 223
پس گفتم: ای آقای من! چرا خود را معالجه نمیکنی؟ پس فرمود: ای بندۀ خدا! مرگ را با چه معالجه کنم؟ گفتم: «همانا ما مملوک خداییم و به درستی که تنها به سوی او بازمی گردیم»
سپس حضرت توجهی به من کردند و فرمودند: به خدا قسم همانا حقیقتاً رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ با ما عهد فرموده است که این امر [امامت] را دوازده نفر از فرزندان [امام] علی و [حضرت] زهرا عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ عهده دار شوند؛ هیچ یک از ما نیست مگر اینکه مسموم یا مقتول می شود. آنگاه طشت از جلوی حضرت برداشته شد و امام تکیه دادند.
پس گفتم: ای پسر رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! مرا موعظه کن. فرمود: آری! آمادۀ سفر (آخرتت) باش و زاد و توشهات را قبل از فرارسیدن اجلت (مرگت) فراهم کن و بدان که همانا تو طالب دنیا هستی و مرگ طالب توست و امروزی که در آن هستی، غم و اندوه آن روزی را که نیامده، مخور و بدان که تو از مال، چیزی بیشتر از نیازت ذخیره نمیکنی جز اینکه نگه دارندهی مالی هستی برای غیر خودت و بدان که فردای قیامت، در حلال دنیا حساب و در حرام آن عقاب و در [مال] شبهه ناک آن، عتاب است.
پس دنیا را به منزلۀ مرداری بدان؛ به قدر کفایتت از آن برگیر که اگر حلال باشد، همانا از زاهدان در دنیا بودهای و اگر حرام باشد گناهی در آن نیست؛ چون گویی از مردار استفاده کردهای (و استفادهی از مردار، در حال اضطرار گناهی ندارد) و اگر سرزنشی در کار باشد، پس همانا سرزنش، سهل و آسان است و برای دنیایت به نحوی عمل کن که گویی همیشه در دنیا خواهی بود و برای آخرتت به نحوی کارکن که گویی فردا می میری و اگر خواستی بدون اینکه قوم وخویشی داشته باشی، به عزّت برسی و بدون قدرت و مقام، به هیبت و شکوه [در چشم مردم] برسی، پس از ذلّت معصیت پروردگار خارج شو و در عزّت طاعت او داخل شو و هرگاه ناچار شدی با مردم مصاحبت و همراهی کنی، باکسی مصاحبت و همراهی کن که زینت بخش تو باشد و زمانی که خدمتی برای او کردی، قدردان تو باشد و زمانی که کمکی از وی خواستی، یاور تو باشد و هنگامی که سخنی گفتی، تو را تصدیق کند و هنگامی که بر دشمنی حمله کردی، تو را تقویت کند
ص: 224
و اگر دستی برای احسان دراز کردی، او نیز دراز نماید و اگر روزگار، رخنه ای در کار تو ایجاد کرد، او آن را مسدود کند و اگر از تو نیکی دید، آن را به حساب آورد و اگر از او چیزی خواستی، عطا نماید و اگر [از درخواست عطا] ساکت بودی، او پیش دستی کند و اگر سختى و بلایی به واسطۀ تو به او رو آورد که مبتلا شدنش تو را بدحال كرد، به وسیلۀ او مصیبتی بر تو وارد نشود و بلایی از او به تو نرسد و در هنگام روشن شدن حقیقت امر، تو را رها ننماید و اگر دچار اختلاف شُدید، تو را بر خود مقدّم بدارد.
سپس نفس حضرت عَلَيْهِ السَّلاَمُ به شماره افتاد و رنگش به نحوی زرد شد که من بر حال ایشان ترسناک شدم. در این هنگام [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ و اسود بن ابی اسود وارد شدند. پس [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ آن حضرت عَلَيْهِ السَّلاَمُ را در برگرفت و سر و بین دو چشم ایشان را بوسید. سپس نزد آن بزرگوار نشست و آنچه از اسرار بود، باهم گفتند. پس ناگهان ابوالأسود گفت: إنا للّه! همانا [امام] حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ خبر وفات خود را به او [امام حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ] داد و همانا [امام] حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ، [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ را وصی خویشتن قرار داد و در روز پنجشنبه در آخر ماه صفر سال پنجاهم هجری در سن 47 سالگی شهید و در قبرستان بقیع دفن شد.
ص: 225
باب ما جاء عن الحسين عَلَيْهِ السَّلاَمُ
ما يوافق هذه الأخبار و نصه على ابنه علي بن الحسين عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ
روایاتی که از امام حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ در تصریح بر امامت
فرزندشان علی بن الحسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ واردشده است
1- أَخْبَرَنَا الْمُعَافَى بْنُ زَكَرِيَّا قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعْدٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي قَالَ حَدَّثَنِي جَعْدُ بْنُ الزُّبَيْرِ الْمَخْذُومِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي عِمْرَانُ بْنُ يَعْقُوبَ الْجَعْدِيُّ عَنْ أَبِيهِ يَعْقُوبَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي يَحْيَى بْنِ جَعْدَةَ بْنِ هُبَيْرَةَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وَ سَأَلَهُ رَجُلٌ عَنِ الْأَئِمَّةِ فَقَالَ: عَدَدَ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِي آخِرُهُمُ الْقَائِمُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ لَقَدْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ أَبْشِرُوا ثُمَّ أَبْشِرُوا ثَلَاثَ مَرَّاتٍ إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي(1)
كَمَثَلِ حَدِيقَةٍ أُطْعِمَ مِنْهَا فَوْجٌ عَاماً ثُمَّ أُطْعِمَ مِنْهَا فَوْجٌ عَاماً فِي آخِرِهَا فَوْجاً يَكُونُ أَعْرَضَهَا بَحْراً وَ أَعْمَقَهَا طُولًا وَ فَرْعاً وَ أَحْسَنَهَا جَنًى وَ كَيْفَ تَهْلِكُ أُمَّةٌ أَنَا أَوَّلُهَا وَ الإِثْنَی عَشَرَ مِنْ بَعْدِي مِنَ السُّعَدَاءِ أُولِي الْأَلْبَابِ وَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ آخِرُهَا وَ لَكِنْ يَهْلِكُ فِيمَا بَيْنَ ذَلِكَ نُتْجُ الْهَرْجِ لَيْسُوا مِنِّي وَ لَسْتُ مِنْهُمْ.
ص: 226
ابی یحیی بن جعدة بن هیبرة گوید: مردی از حسین بن علی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ درباره امامان سؤال پرسید، فرمودند: به تعداد نقیبان بنی اسرائیل هستند؛ نُه نفر از آنان از فرزندان من هستند که آخرین آنان، قائم عَلَيْهِ السَّلاَمُ است و همانا از رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ شنیدم که فرمود: بر شما بشارت باد! بر شما بشارت باد! بر شما بشارت باد! همانا اهل بیت من، همانند باغی هستند که یک سال گروهی از آن اطعام شوند و سال دیگر، گروه دیگری از آن اطعام گردند. آخرین گروه از باغی برخوردار شوند که آب آن عمیق تر و به جهت طول و شاخه، گسترده تر و به جهت میوه، مرغوبتر است و چگونه امّتى هلاك شود كه من در آغاز آن و دوازده نفر سعادتمند و خردمند و مسيح پسر مريم در آخر آن قرار دارد؟ امّا در این میان، کسانی كه از هرج ومرج به وجود آمده اند، هلاک گردند که نه آن ها از من هستند و نه من از آن هایم.
2- حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا زِيَادُ بْنُ جَعْفَرٍ الْهَمْدَانِيُّ قَالَ أَخْبَرَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ السَّلَامِ بْنِ صَالِحٍ الْهَرَوِيِّ قَالَ أَخْبَرَنَا وَكِيعٌ عَنِ الرَّبِيعِ بْنِ سَعْدٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَابِطٍ قَالَ قَالَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ: مِنَّا إثْنَی عَشَرَ مَهْدِيّاً أَوَّلُهُمْ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ آخِرُهُمُ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِي وَ هُوَ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ يُحْيِي اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ يُظْهِرُ بِهِ دِينَ الْحَقِّ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِه الْمُشْرِكُونَ لَهُ غَيْبَةٌ يَرْتَدُّ فِيهَا قَوْمٌ وَ يَثْبُتُ عَلَى الدِّينِ فِيهَا آخَرُونَ فَيُؤْذَوْنَ وَ يُقَالُ لَهُمْ «مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ»(1) أَمَا إِنَّ الصَّابِرِينَ فِي غَيْبَتِهِ عَلَى الْأَذَى وَ التَّكْذِيبِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بِالسَّيْفِ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ.
عبدالرحمن بن سابط گوید: حسین بن علی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ فرمودند: دوازده امام هدایت یافته، فقط از ما هستند؛ نخستین آن ها امیرالمؤمنین علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ و آخرین آن ها، نهمین نفر از فرزندان من هست و او، برپادارندهی حق است. خدا به وسیلۀ او، زمین را -پس ازاینکه مرده است- زنده می کند و خداوند دین حق را به دست او بر همۀ دنیا، غالب میسازد، هرچند کافران خوششان نیاید. برای او غیبتی است که باعث می شود قومی دربارهی او به تردید افتاده و
ص: 227
برخی دیگر، همچنان بر دین خود، استوار و ثابت قدم باشند. پس آزار داده می شوند و به آنان گفته میشود: «اگر راست می گویید، این وعده چه زمانی است؟». آگاه باشید! همانا کسانی که در غیبت او، در برابر آزارها و تکذیب ها شکیبا باشند، به منزلۀ مجاهدانی هستند که با شمشیر در پیشگاه رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ جهاد کردند.
3- حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مَحْمُودٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الذاهل قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو حَفْصٍ الْأَعْشَى عَنْ عَنْبَسَةَ بْنِ الْأَزْهَرِ عَنْ يَحْيَى بْنِ عَقِيلٍ عَنْ يَحْيَى بْنِ نُعْمَانَ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِذْ دَخَلَ عَلَيْهِ رَجُلٌ مِنَ الْعَرَبِ مُتَلَثِّماً أَسْمَرُ شَدِيدُ السُّمْرَةِ فَسَلَّمَ وَ رَدَّ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَسْأَلَةٌ قَالَ هَاتِ قَالَ كَمْ بَيْنَ الْإِيمَانِ وَ الْيَقِينِ قَالَ أَرْبَعُ أَصَابِعَ قَالَ كَيْفَ قَالَ الْإِيمَانُ مَا سَمِعْنَاه وَ الْيَقِينُ مَا رَأَيْنَاه وَ بَيْنَ السَّمْعِ وَ الْبَصَرِ أَرْبَعُ أَصَابِعَ قَالَ فَكَمْ بَيْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ قَالَ دَعْوَةٌ مُسْتَجَابَةٌ قَالَ فَكَمْ بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ قَالَ مَسِيرَةُ يَوْمٍ لِلشَّمْسِ قَالَ فَمَا عِزُّ الْمَرْءِ قَالَ اسْتِغْنَاؤُه عَنِ النَّاسِ قَالَ فَمَا أَقْبَحُ شَيْ ءٍ قَالَ الْفِسْقُ فِي الشَّیخِ قَبِيحٍ وَ الْحِدَّةُ فِي السُّلْطَانِ قَبِيحَةٌ وَ الْكَذِبُ فِي ذِي الْحَسَبِ قَبِيحٌ وَ الْبُخْلُ فِي ذِي الْغِنَى وَ الْحِرْصُ فِي الْعَالِمِ قَالَ صَدَقْتَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَأَخْبِرْنِي عَنْ عَدَدِ الْأَئِمَّةِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ إثْنَی عَشَرَ عَدَدَ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ قَالَ فَسَمِّهِمْ لِي قَالَ فَأَطْرَقَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مَلِيّاً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ فَقَالَ نَعَمْ أُخْبِرُكَ يَا أَخَا الْعَرَبِ إِنَّ الْإِمَامَ وَ الْخَلِيفَةَ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ الْحَسَن عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ أَنَا وَ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِي مِنْهُمْ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنِي وَ بَعْدَه مُحَمَّدٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنُهُ وَ بَعْدَه جَعْفَرٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنُهُ وَ بَعْدَه مُوسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنُهُ وَ بَعْدَه عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنُهُ وَ بَعْدَه مُحَمَّدٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنُهُ وَ بَعْدَه عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنُهُ وَ بَعْدَه الْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنُهُ وَ بَعْدَه الْخَلَفُ الْمَهْدِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ هُوَ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِي يَقُومُ بِالدِّينِ فِي آخِرِ الزَّمَانِ قَالَ فَقَامَ الْأَعْرَابِيُّ وَ هُوَ يَقُولُ:
مَسَحَ النَّبِيُّ جَبِينَهُ *** فَلَهُ بَرِيقٌ فِي الْخُدُودِ
أَبَوَاه مِنْ أَعْلَى قُرَيْشٍ *** وَ جَدُّه خَيْرُ الْجُدُودِ
ص: 228
یحیی بن نعمان گوید: نزد [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ بودم که مردی عرب با چهرهای پوشیده و سیه چهره به زیارت ایشان وارد شد. پس سلام کرد و [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ سلام وی را پاسخ فرمودند. پس عرض کرد: ای پسر رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! پرسشی دارم. [امام] فرمودند: بپرس. عرض کرد: فاصلۀ میان ایمان تا یقین چقدر است؟ فرمودند: چهار انگشت. عرض کرد: چگونه؟ فرمودند: آنچه آن را میشنویم، ایمان است و آنچه آن را میبینیم، یقین است و بین گوش و چشم، چهار انگشت است. عرض کرد: پس فاصلۀ آسمان تا زمین چقدر است؟ فرمودند: [به اندازهی یک] دعای اجابت شده. عرض کرد: پس فاصلۀ بین مشرق تا مغرب چقدر است؟ فرمودند: به اندازهی یک روز حرکت خورشید. عرض کرد: پس عزّت انسان در چیست؟ فرمودند: بی نیازی اش از مردم. عرض کرد: پس قبیح ترین چیز چیست؟ فرمودند: گناه از پیرمرد و تندخویی از سلطان و دروغ از کسی که صاحب اصل و نسب است و بخل ورزیدن در زمان بینیازی و حرص از عالِم، قبیح است.
عرض کرد: راست گفتی ای پسر رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! پس مرا از تعداد امامان پس از رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ باخبر کنید؟ فرمودند: دوازده نفر به تعداد نقیبان بنی اسرائیل.
عرض کرد: نامهای آنان را برای من بیان فرمایید. پس [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ سربه زیر انداخته و به فکر عمیقی فرورفتند، سپس سر برداشته، پس فرمودند: آری؛ تو را آگاه می کنم ای برادر عرب! همانا امام و خلیفه پس از رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ و حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ و من و نُه نفر از فرزندان من هستند که عبارت اند از: علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ پسرم و بعد از او، پسرش محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ و بعد از او، پسرش جعفر عَلَيْهِ السَّلاَمُ و بعد از او، پسرش موسی عَلَيْهِ السَّلاَمُ و بعد از او، پسرش علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ و بعد از او، پسرش محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ و بعد از او، پسرش علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ و بعد از او، پسرش حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ و جانشین بعد از او، مهدی عَلَيْهِ السَّلاَمُ است. او نهمین امام از فرزندان من است که دین را در آخرالزمان به پا می دارد. راوی گوید: پس آن مرد عرب درحالی که این ابیات را می خواند، برخاست:
پیامبر دست بر پیشانی خویش کشید، پس گونههایش به زیبایی می درخشید.
پدر و مادرش از نجیب زادگان قریش اند و پدربزرگش، بهترین پدربزرگ است
ص: 229
4- حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ وَهْبَانَ الْبَصْرِيُّ الْهُنَائِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو حَامِدٍ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ السرقي قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو الْأَزْهَرِ أَحْمَدُ بْنُ الْأَزْهَرِ بْنِ مَنِيعٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ قَالَ أَخْبَرَنَا مُعَمَّرٌ عَنِ الزُّهْرِيِّ عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُتْبَةَ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ إِذْ دَخَلَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ الْأَصْغَرُ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ فَدَعَاه الْحُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ ضَمَّهُ إِلَيْهِ ضَمّاً وَ قَبَّلَ مَا بَيْنَ عَيْنَيْهِ ثُمَّ قَالَ بِأَبِي أَنْتَ مَا أَطْيَبَ رِيحَكَ وَ أَحْسَنَ خُلْقَكَ فَيُدَاخِلُنِي مِنْ ذَلِكَ فَقُلْتُ بِأَبِي وَ أُمِّي يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِنْ كَانَ مَا نَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ نَرَاه فِيكَ فَإِلَى مَنْ قَالَ إِلَى عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنِي هَذَا هُوَ الْإِمَامُ وَ أَبُو الْأَئِمَّةِ قُلْتُ يَا مَوْلَايَ هُوَ صَغِيرُ السِّنِّ قَالَ نَعَمْ إِنَّ ابْنَهُ مُحَمَّدٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يُؤْتَمُّ بِهِ وَ هُوَ ابْنُ تِسْعِ سِنِينَ ثُمَّ يُطْرِقُ قَالَ ثُمَّ يَبْقُرُ الْعِلْمَ بَقْراً.
عبیدالله بن عبدالله بن عتبة گوید: نزد حسین بن علی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ بودم که علی بن الحسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ -که در سنّ کودکی بود- وارد شد. پس [امام] او را فراخواند و محکم در آغوش گرفته و بین دو چشمان او را بوسید. سپس فرمود: پدرم فدایت باد! چقدر تو خوشبو و خوش خلقی! از این سخن چیزی به ذهنم رسید. عرض کردم: ای پسر رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! پدر و مادرم فدایتان باد! پناه برخدا! اگر پیش آمدی شد که ما هرگز آن روز را نبینیم، پس از چه کسی پیروی کنیم؟ فرمود: از همین پسرم علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ! او امام و پدر امامان است. عرض کردم: مولای من! او هنوز کودک است. فرمود: بله! همانا پسرش محمد عَلَيْهِ السَّلاَمُ نیز، درحالی که او نُه ساله است، به او اقتدا میشود. سپس مدتی سکوت کرد و فرمود: آنگاه [دریای] دانش را می شکافد.
قَالَ وَ قُبِضَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ قَدْ تَمَّ عُمُرُه سِتّاً وَ خَمْسِينَ سَنَةً وَ خَمْسَةَ أَشْهُرٍ وَ دُفِنَ بِكَرْبَلَاءَ.
امام حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ درحالی که 56 سال و 5 ماه از عمر شریفشان سپری شده بود، شهید شدند و در کربلا مدفون گشتند.
ص: 230
باب ما جاء عن علي بن الحسين عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ
ما يوافق هذه الأخبار و نصه على ابنه محمد الباقر عَلَيْهِ السَّلاَمُ
روایاتی که از امام علی بن الحسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ
در تصریح بر امامت فرزندشان امام محمد باقر عَلَيْهِ السَّلاَمُ واردشده است
1- حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا هَارُونُ بْنُ مُوسَى قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ حَمْدَانَ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدِ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ الْحَسَنِيِّ عَنْ خَالِدِ بْنِ الْمُفَلَّسِ قَالَ حَدَّثَنِي نُعَيْمُ بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ أَبِي خَالِدٍ الْكَابُلِيِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وَ هُوَ جَالِسٌ فِي مِحْرَابِهِ فَجَلَسْتُ حَتَّى انْثَنَى وَ أَقْبَلَ عَلَيَّ بِوَجْهِهِ يَمْسَحُ يَدَه عَلَى لِحْيَتِهِ فَقُلْتُ يَا مَوْلَايَ أَخْبِرْنِي كَمْ يَكُونُ الْأَئِمَّةُ بَعْدَكَ قَالَ ثَمَانِيَةٌ قُلْتُ وَ كَيْفَ ذَاكَ قَالَ لِأَنَّ الْأَئِمَّةَ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إثْنَی عَشَرَ عَدَدَ الْأَسْبَاطِ ثَلَاثَةٌ مِنَ الْمَاضِينَ وَ أَنَا الرَّابِعُ وَ ثَمَانٌ مِنْ وُلْدِي أَئِمَّةٌ أَبْرَارٌ مَنْ أَحَبَّنَا وَ عَمِلَ بِأَمْرِنَا كَانَ مَعَنَا فِي السَّنَامِ الْأَعْلَى وَ مَنْ أَبْغَضَنَا وَ رَدَّنَا أَوْ رَدَّ وَاحِداً مِنَّا فَهُوَ كَافِرٌ بِاللَّهِ وَ بِآيَاتِهِ.
ابوخالد کابلی گوید: به زیارت [امام] علی بن الحسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ مشرّف شدم، درحالی که ایشان در محراب خود نشسته بود. پس نشستم تا اینکه حضرت برگشت و رو به من نمود،
ص: 231
درحالی که دست بر محاسن خویش می کشید. پس عرض کردم: مولای من! مرا آگاه کنید که بعد از شما چند امام خواهد بود؟ فرمود: هشت [امام]. عرض کردم: چگونه [هشت امام] هستند؟ فرمود: زیرا تعداد امامان پس از رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ دوازده نفر است به تعداد نوادگان [حضرت یعقوب عَلَيْهِ السَّلاَمُ]. سه نفر از دنیا رفتهاند و من چهارمی هستم و هشت نفر دیگر از فرزندان من، امامانی نیکوکردار خواهند بود. هرکس ما را دوست بدارد و به فرمان ما عمل کند، در بالاترین درجات بهشت برین با ما خواهد بود و آنکه با ما دشمنی ورزد و [ولایت] ما را نپذیرد حتی [ولایت] یکی از ما را، او به خدا و آیات کافر شده است.
2- أَخْبَرَنَا أَبُو الْمُفَضَّلِ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْعَلَوِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ عُمَرَ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ قَالَ كَانَ يَقُولُ: ادْعُوا لِيَ ابْنِي الْبَاقِرَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ قُلْتُ لِابْنِي الْبَاقِرِ يَعْنِي مُحَمَّداً فَقُلْتُ لَهُ يَا أَبَةِ وَ لِمَ سَمَّيْتَهُ الْبَاقِرَ قَالَ فَتَبَسَّمَ وَ مَا رَأَيْتُهُ تَبَسَّمَ قَبْلَ ذَلِكَ ثُمَّ سَجَدَ لِلَّهِ تَعَالَى طَوِيلاً فَسَمِعْتُهُ يَقُولُ فِي سُجُودِه اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ سَيِّدِي عَلَى مَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَيْنَا أَهْلَ الْبَيْتِ يُعِيدُ ذَلِكَ مِرَاراً ثُمَّ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنَّ الْإِمَامَةَ فِي وُلْدِه إِلَى أَنْ يَقُومَ قَائِمُنَا فَيَمْلَأَهَا قِسْطاً وَ عَدْلاً وَ إِنَّهُ الْإِمَامُ أَبُو الْأَئِمَّةِ مَعْدِنُ الْحِلْمِ وَ مَوْضِعُ الْعِلْمِ يَبْقُرُه بَقْراً وَ اللَّهِ لَهُوَ أَشْبَهُ النَّاسِ بِرَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قُلْتُ فَكَمِ الْأَئِمَّةُ بَعْدَه قَالَ سَبْعَةٌ وَ مِنْهُمُ الْمَهْدِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ الَّذِي يَقُومُ بِالدِّينِ فِي آخِرِ الزَّمَانِ.
عمر بن علی گوید: پدرش علی بن الحسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ همواره می فرمود: «پسرم باقر عَلَيْهِ السَّلاَمُ را نزد من بیاورید» و [یا میفرمود]: به فرزندم «باقر» یعنی محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ چنین و چنان گفتم. پس به او عرض کردم: پدر جان! چرا وی را «باقر» نامیدهاید؟ [امام عَلَيْهِ السَّلاَمُ] لبخندی زد و پیش از آن ندیده بودم لبخند بزند.(1) سپس سجدهای طولانی برای خدای بلندمرتبه به جای آورد. پس شنیدم که در سجدهی خود عرضه میداشت:
ص: 232
«خداوندا! حمد و ستایش مخصوص توست؛ مولای من! به خاطر نعمت هایی که بر ما اهل بیت روا داشته ای» -و این عبارت را بارها تکرار نمود- سپس فرمود: فرزند عزیزم! همانا امامت در میان فرزندان او (امام باقر عَلَيْهِ السَّلاَمُ) است تا اینکه قائم ما عَلَيْهِ السَّلاَمُ ظهور کند؛ پس [زمین] را از عدل و داد، سرشار کند و همانا او (امام باقر عَلَيْهِ السَّلاَمُ) امام و پدر امامان است؛ معدن حلم و بردباری و محل علم و دانش است؛ شکافندهی علم [و استخراج کنندهی حقایق علوم مختلف] است و به خدا سوگند شبیه ترین مردم به رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ است. عرض کردم: پس امامان پس از وی چند نفر هستند؟ فرمود: هفت نفر و مهدی عَلَيْهِ السَّلاَمُ که دین را در آخرالزمان به پا می دارد، فقط از آنان است.
3- حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ الْكُوفِيُّ قَالَ أَخْبَرَنَا عَلِيُّ بْنُ إِسْحَاقَ الْقَاضِي إِجَازَةً أَرْسَلَهَا إِلَيَّ مَعَ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ سُلَيْمَانَ الْكُوفِيِّ فِي سَنَةِ ثَلَاثَةَ عَشَرَ وَ ثَلَاثِمِائَةٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُمَرَ الْبَلَوِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي إِبْرَاهِيمُ بْنُ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ الْعَلَاءِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ زَيْدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ قَالَ: بَيْنَا أَبِي عَلَيْهِ السَّلاَمُ مَعَ بَعْضِ أَصْحَابِهِ إِذْ قَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ فَقَالَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ هَلْ عَهِدَ إِلَيْكُمْ نَبِيُّكُمْ كَمْ يَكُونُ بَعْدَه أَئِمَّةً قَالَ نَعَمْ إثْنَی عَشَرَ عَدَدَ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ.
زید بن علی بن الحسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ گوید: درحالی که پدرم همراه بعضی از یاران خود بود،
مردی برخاست، پس عرض کرد: ای پسر رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! آیا پیامبرتان به شما سفارش فرموده است که پس از وی، امامان چند نفرند؟ فرمود: آری! دوازده نفر به تعداد نقیبان بنی اسرائیل.
4- أَخْبَرَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْخَدِيجِيُّ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ جَعْفَرٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ الْحَسَنِ الْفَزَارِيِّ الْأَشْقَرِ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ كَثِيرٍ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ بَيَّاعُ الْهَرَوِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُبَيْدِ اللَّهِ الْفَزَارِيِّ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ قَالَ: سَأَلَ رَجُلٌ أَبِي عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَنِ الْأَئِمَّةِ قَالَ إثْنَی عَشَرَ سَبْعَةٌ مِنْ صُلْبِ هَذَا وَ وَضَعَ يَدَه عَلَى كَتِفِ أَخِي مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ.
ص: 233
حسین بن علی بن الحسین عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ گوید: مردی از پدرم عَلَيْهِ السَّلاَمُ دربارهی امامان سؤال پرسید. فرمود: دوازده نفر؛ هفت نفر از نسل این؛ و دستشان را روی شانۀ برادرم محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ گذاشتند.
5- حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ الْعَيَّاشِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَالِكٍ الْوَاسِطِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو نَسْرٍ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ يَزِيدَ الْجُمَحِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي هَارُونُ بْنُ يَحْيَى الخاطبي قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَالِكٍ الْوَاسِطِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي عُثْمَانُ بْنُ عُثْمَانَ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: مَرِضَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ مَرَضَهُ الَّذِي تُوُفِّيَ فِيهِ فَجَمَعَ أَوْلَادَه مُحَمَّداً وَ الْحَسَنَ وَ عَبْدَ اللَّهِ وَ عُمَرَ وَ زَيْداً وَ الْحُسَيْنَ وَ أَوْصَى إِلَى ابْنِهِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ كَنَّاه بِالْبَاقِرِ وَ جَعَلَ أَمْرَهُمْ إِلَيْهِ وَ كَانَ فِيمَا وَعَظَهُ فِي وَصِيَّتِهِ أَنْ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنَّ الْعَقْلَ رَائِدُ الرُّوحِ وَ الْعِلْمَ رَائِدُ الْعَقْلِ وَ الْعَقْلَ تَرْجُمَانُ الْعِلْمِ وَ اعْلَمْ أَنَّ الْعِلْمَ أَتْقَى وَ اللِّسَانَ أَكْثَرُ هَذَراً وَ اعْلَمْ يَا بُنَيَّ أَنَّ صَلَاحَ شَأْنِ الدُّنْيَا بِحَذَافِيرِهَا فِي كَلِمَتَيْنِ إِصْلَاحَ شَأْنِ الْمَعَاشِ مِلْئَ مِكْيَالٍ ثُلُثَاه فِطْنَةٌ وَ ثُلُثُهُ تَغَافُلٌ لِأَنَّ الْإِنْسَانَ لَا يَتَغَافَلُ عَنْ شَيْ ءٍ قَدْ عَرَفَهُ فَفَطَنَ فِيهِ وَ اعْلَمْ أَنْ السَّاعَاتِ تُذْهِبُ عُمُرَک(1)
وَ أَنَّكَ لَا تَنَالُ نِعْمَةً إِلَّا بِفِرَاقِ أُخْرَى فَإِيَّاكَ وَ الْأَمَلَ الطَّوِيلَ فَكَمْ مِنْ مُؤَمِّلٍ أَمَلًا لَا يَبْلُغُهُ وَ جَامِعِ مَالٍ لَا يَأْكُلُهُ وَ مَانِعِ مَالٍ سَوْفَ يَتْرُكُهُ وَ لَعَلَّهُ مِنْ بَاطِلٍ جَمَعَهُ وَ مِنْ حَقٍّ مَنَعَهُ أَصَابَهُ حَرَاماً وَ وَرَّثَهُ عَدُوّاً احْتَمَلَ إِصْرَه وَ بَاءَ بِوِزْرِه «ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ»(2)
عثمان بن عثمان بن خالد از پدرش روایت کرده: [امام] علی بن الحسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ در آن مرضی که از دنیا رفت، تمام فرزندان خود محمد و حسن و عبدالله و عمر و زید و حسین را جمع نموده، به فرزندش محمد عَلَيْهِ السَّلاَمُ وصیت نمود و او را باقر نامید و کارهای خانوادهی خود را به او سپرد و در میان سفارشهایی که به او فرمود، این بود: پسر عزیزم! همانا عقل، راهنمای روح است و علم، راهنمای عقل و عقل، مفسّر علم است و بدان که علم،
ص: 234
بهترین حافظ و نگهبان است و زبان، بیشترین خطا و اشتباه را می کند. ای پسر عزیزم! بدان که همانا اصلاح شدن امور دنیا با همه جوانب آن [که همان اصلاح اوضاع زندگی است]، در دو کلمه جمع شده است: 1- زیرکی و شناخت 2- چشم پوشی؛ همانند پیمانهای که دوسوم آن زیرکی و شناخت است و یک سوم آن چشم پوشی است.
زیرا انسان خود را به غفلت نمیزند، مگر از چیزی که درکش کند و بفهمد(1) و بدان که گذشت ساعتها، عمر تو را از بین می برد و همانا تو به نعمتی نمیرسی، مگر با از دست دادن نعمتی دیگر. پس بپرهیز از آرزوی طولانی! که چه بسا آرزومندی که به آرزویش نمیرسد و جمع کنندگان ثروتی که از آن بهرهای نمیبرند و چه بسا اشخاصی که از بخشیدن اموالشان به دیگران امتناع ورزیده اند، سپس آن مال را گذاشته و رفتهاند، باآنکه شاید آن ثروتی باشد که از راه باطل جمع آوری شده و حق دیگری را خورده و از راه حرام به دست آمده و آن را برای دشمنی [از دشمنان خدا] به ارث گذارده است و باید سختی آن را تحمل کند و سنگینیاش را بر گردن بگیرد، «این همان زیان آشکار است».
6- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُطَّلِبِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو بِشْرٍ الْأَسَدِيُّ الْقَاضِي بِالْمَصِيصَةِ قَالَ حَدَّثَنِي خَالِي أَبُو عِكْرِمَةَ بْنُ عِمْرَانَ الضَّبِّيُّ الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْمُفَضَّلِ الضَّبِّيُّ عَنْ أَبِيهِ الْمُفَضَّلِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مَالِكِ بْنِ أَعْيَنَ الْجُهَنِيِّ قَالَ: أَوْصَى عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ ابْنَهُ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ فَقَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي جَعَلْتُكَ خَلِيفَتِي مِنْ بَعْدِي لَا يَدَّعِي فِيمَا بَيْنِي وَ بَيْنَكَ أَحَدٌ إِلَّا قَلَّدَه اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ طَوْقاً مِنْ نَارٍ فَاحْمَدِ اللَّهَ عَلَى ذَلِكَ وَ اشْكُرْه يَا بُنَيَّ اشْكُرْ لِمَنْ أَنْعَمَ عَلَيْكَ وَ أَنْعِمْ عَلَى مَنْ شَكَرَكَ فَإِنَّهُ لَا تَزُولُ نِعْمَةٌ إِذَا شُكِرَتْ وَ لَا بَقَاءَ لَهَا إِذَا كُفِرَتْ وَ الشَّاكِرُ بِشْكُرِه أَسْعَدُ مِنْهُ بِالنِّعْمَةِ الَّتِي وَجَبَ عَلَيْهِ بِهَا الشُّكْرُ وَ تَلَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ»(2)
ص: 235
[امام] علی بن الحسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ به پسرش [امام] محمد بن علی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وصیت نمود و فرمود:
ای پسر عزیزم! همانا من تو را جانشین پس از خود قرار دادم. احدی بین من و تو ادعای امامت نمیکند، مگر اینکه خداوند روز قیامت حلقهای از آتش بر گردنش می اندازد. پس خدا را بر این امر سپاس بگو و شاکرش باش. ای پسر عزیزم! نسبت به کسی که بر تو نعمت داده، شاکر باش و نسبت به کسی که از تو تشکر میکند، بخشش کن که همانا نعمتی که شکر شود، زوال نمییابد و اگر کفران شود، بقایی برای آن نیست و سعادتی که نصیب شخص شکر کننده به سبب شکرش میگردد، بیشتر از سعادتی است که به سبب نعمتی که به خاطر آن شکر بر او واجب شده، نصیبش میشود و [حضرت] علی بن الحسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ این آیه را تلاوت کردند: «اگر سپاسگزاری کنید، قطعاً شمارا افزون خواهم داد و اگر ناسپاسی نمایید، قطعاً عذاب من سخت خواهد بود».
7- حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ الْبَزَوْفَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مَعْمَرٍ قَالَ حَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مَعْبَدٍ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ طَرِيفٍ الْحَجَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ أَبِي نَجْرَانَ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ مَعْمَرٍ عَنِ الزُّهْرِيِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ فِي الْمَرَضِ الَّذِي تُوُفِّيَ فِيهِ إِذْ قُدِّمَ إِلَيْهِ طَبَقٌ فِيهِ الْخُبْزُ وَ الْهِنْدَبَا فَقَالَ لِي كُلْهُ فَقُلْتُ قَدْ أَكَلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ إِنَّهُ الْهِنْدَبَا قُلْتُ وَ مَا فَضْلُ الْهِنْدَبَا قَالَ مَا مِنْ وَرَقَةٍ مِنَ الْهِنْدَبَا إِلَّا وَ عَلَيْهَا قَطْرَةٌ مِنْ مَاءِ الْجَنَّةِ فِيهِ شِفَاءٌ مِنْ كُلِّ دَاءٍ قَالَ ثُمَّ رُفِعَ الطَّعَامُ وَ أُوتِيَ بِالدُّهْنِ فَقَالَ ادَّهِنْ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ قُلْتُ قَدِ ادَّهَنْتُ قَالَ إِنَّهُ هُوَ الْبَنَفْسَجُ قُلْتُ وَ مَا فَضْلُ الْبَنَفْسَجِ عَلَى سَائِرِ الْأَدْهَانِ قَالَ كَفَضْلِ الْإِسْلَامِ عَلَى سَائِرِ الْأَدْيَانِ ثُمَّ دَخَلَ عَلَيْهِ مُحَمَّدٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنُهُ فَحَدَّثَهُ طَوِيلًا بِالسِّرِّ فَسَمِعْتُهُ يَقُولُ فِيمَا يَقُولُ عَلَيْكَ بِحُسْنِ الْخُلُقِ قُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مِنَ الْأَمْرِ مِنَ اللَّهِ مَا لَا بُدَّ لَنَا مِنْهُ وَ وَقَعَ فِي نَفْسِي أَنَّهُ قَدْ نَعَى نَفْسَهُ فَإِلَى مَنْ نَخْتَلِفُ بَعْدَكَ قَالَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ إِلَى ابْنِي هَذَا وَ أَشَارَ إِلَى مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنِهِ إِنَّهُ وَصِيِّي وَ وَارِثِي وَ عَيْبَةُ عِلْمِي وَ مَعْدِنُ الْعِلْمِ وَ بَاقِرُ الْعِلْمِ قُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَا مَعْنَى بَاقِرِ الْعِلْمِ قَالَ سَوْفَ يَخْتَلِفُ إِلَيْهِ خُلَّاصُ
ص: 236
شِيعَتِي وَ يَبْقُرُ الْعِلْمَ عَلَيْهِمْ بَقْراً قَالَ ثُمَّ أَرْسَلَ مُحَمَّداً عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنَهُ فِي حَاجَةٍ لَهُ إِلَى السُّوقِ فَلَمَّا جَاءَ مُحَمَّدٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ هَلَّا أَوْصَيْتَ أَكْبَرَ أَوْلَادِكَ فَقَالَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ لَيْسَتِ الْإِمَامَةُ بِالصِّغَرِ وَ الْكِبَرِ هَكَذَا عَهِدَ إِلَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ هَكَذَا وَجَدْنَا مَكْتُوباً فِي اللَّوْحِ وَ الصَّحِيفَةِ قُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَكَمْ عَهِدَ إِلَيْكُمْ نَبِيُّكُمْ أَنْ تَكُونَ الْأَوْصِيَاءُ مِنْ بَعْدِه قَالَ وَجَدْنَا فِي الصَّحِيفَةِ وَ اللَّوْحِ إثْنَی عَشَرَ أَسَامِيَ مَكْتُوبَةً بِإِمَامَتِهِمْ وَ أَسَامِي آبَائِهِمْ وَ أُمَّهَاتِهِمْ ثُمَّ قَالَ يَخْرُجُ مِنْ صُلْبِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنِي سَبْعَةٌ مِنَ الْأَوْصِيَاءِ فِيهِمُ الْمَهْدِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ.
زُهری گوید: به زیارت [امام] علی بن الحسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ در آن بیماریای که منجر به وفات ایشان شد، مشرّف شدم. ناگهان ظرفی جلوی حضرت گذاشتند که در آن، مقداری نان و کاسنی وجود داشت. فرمود: آن را بخور! عرض کردم: ای پسر رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! غذاخورده ام. فرمود: همانا این کاسنی است. عرض کردم: کاسنی چه فایده ای دارد؟ فرمود: هر برگی از کاسنی نیست جز اینکه بر روی آن، یک قطره از آب بهشت است و در آن شفای همۀ دردهاست. پس از مدّتی ظرف غذا برداشته شد و در مقابل حضرت، روغن گذاشته شد. به من فرمود: ای اباعبدالله! روغن استعمال کن. عرض کردم: من روغن زده ام. فرمود: همانا این روغن بنفشه است. عرض کردم: روغن بنفشه چه فضیلتی بر سایر روغنها دارد؟ فرمود: مانند فضیلت اسلام است بر سایر دین ها. در این موقع پسرش محمد عَلَيْهِ السَّلاَمُ به زیارت ایشان وارد شد. مدتی با او آرام صحبت میفرمود. در بین سخنانش شنیدم که فرمود: بر تو باد به حسن خلق. عرض کردم: ای پسر رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! اگر پیش آمدی رخ داد که هیچ کس را از آن گریزی نیست -درحالی که در ذهنم گذشت که حضرت دارد خبر از وفاتشان میدهد- پس بعد از شما خدمت چه کسی برسیم؟ فرمود: ای اباعبدالله! به این پسرم مراجعه کنید -و اشاره به پسرش محمد عَلَيْهِ السَّلاَمُ کرد- همانا او وصی و وارث و ظرف علم من و معدن دانش و باقرالعلم است. پس عرض کردم: ای پسر رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! معنای «باقرالعلم» چیست؟
ص: 237
فرمود: [یعنی] به زودی ارادتمندان مخلص شیعیان من، نزد او می روند و او برای ایشان علوم مختلف را میشکافد و از حقایق آن ها پرده برمیدارد. سپس [امام]، فرزندش محمد عَلَيْهِ السَّلاَمُ را برای حاجتی به بازار فرستاد. وقتی محمد عَلَيْهِ السَّلاَمُ رفت، عرض کردم: ای پسر رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! چرا وصیت به فرزند بزرگ ترت نکردی؟
فرمود: امامت به کوچکی و بزرگی نیست! رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ به ما چنین سفارش فرموده و در لوح و صحیفه(1)، نام او را چنین یافتیم. عرض کردم: ای پسر رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! پس پیامبر شما صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ نام چند نفر وصی را به شما سفارش کرده که بعد از ایشان جانشینانش باشند؟ فرمود: در صحیفه و لوح، نام دوازده نفر را با اسم پدران و مادرانشان برای امامت یافتیم. سپس فرمود: از نسل این پسرم محمد عَلَيْهِ السَّلاَمُ، هفت نفر وصی به دنیا میآیند که مهدی عَلَيْهِ السَّلاَمُ فقط در میان آن ها است. (مهدی عَلَيْهِ السَّلاَمُ، بدون شک از نسل اهل بیت است)
ص: 238
باب ما جاء عن الباقر محمد بن علي عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ ما يوافق هذه الأخبار و نصه على ابنه عَلَيْهِ السَّلاَمُ
روایاتی که از امام باقر محمد بن علی عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ
در تصریح بر امامت فرزندشان امام صادق عَلَيْهِ السَّلاَمُ واردشده است
1- أَخْبَرَنَا الْمُعَافَى بْنُ زَكَرِيَّا قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مَزْيَدِ بْنِ الْأَزْهَرِ الْبُوشَنْجِيُّ النَّحْوِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ مَالِكِ بْنِ الْأَبْرَدِ الْقَصِيرِ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ فُضَيْلٍ قَالَ حَدَّثَنِي غَالِبٌ الْجُهَنِيُّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ قَالَ: إِنَّ الْأَئِمَّةَ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِعَدَدِ نُقْبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ كَانُوا إثْنَی عَشَرَ الْفَائِزُ مَنْ وَالاهُمْ وَ الْهَالِكُ مَنْ عَادَاهُمْ وَ لَقَدْ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لَمَّا أُسْرِيَ بِي إِلَى السَّمَاءِ نَظَرْتُ فَإِذَا عَلَى سَاقِ الْعَرْشِ مَكْتُوبٌ «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ رَسُولُ اللَّهِ أَيَّدْتُهُ بِعَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ نَصَرْتُهُ بِعَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ» وَ رَأَيْتُ مَكْتُوباً فِي مَوَاضِعَ «عَلِيّاً وَ عَلِيّاً وَ عَلِيّاً وَ مُحَمَّداً وَ مُحَمَّداً وَ جَعْفَراً وَ مُوسَى وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ وَ الْحُجَّةَ عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ» فَعَدَدْتُهُمْ فَإِذَا هُمْ إثْنَی عَشَرَ فَقُلْتُ يَا رَبِّ مَنْ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ أَرَاهُمْ قَالَ يَا مُحَمَّدُ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ هَذَا نُورُ وَصِيِّكَ وَ سِبْطَيْكَ وَ أَنْوَارُ الْأَئِمَّةِ مِنْ ذُرِّيَّتِهِمْ بِهِمْ أُثِيبُ وَ بِهِمْ أُعَاقِبُ.
[امام] ابوجعفر محمد بن علی الباقر عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ فرمودند: همانا امامان پس از رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ به تعداد نقیبان بنی اسرائیل هستند که دوازده نفر بودند. رستگار کسی است که آنان را
ص: 239
دوست بدارد و هلاک شده کسی است که با آنان دشمنی ورزد و همانا حقیقتاً پدرم از پدرش مرا روایت کرد که رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: چون به سوی آسمان سیر داده شدم، [به آسمان] نظری انداختم؛ پس دیدم که بر پایۀ عرش نوشته شده: «نیست معبودی جز اللّه، محمّد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ رسول خداست، او را به وسیلۀ علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ یاریاش نمودم و به وسیلۀ علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ نصرتش دادم» و در جاهای مختلف دیدم که نوشته شده بود: «علی و علی و علی و محمّد و محمّد و جعفر و موسی و حسن و حسین و حجّت عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ»؛ پس این نام ها را شمردم، آن ها را دوازده نفر یافتم. پس گفتم: ای پروردگار من! اینهایی را که میبینم چه کسانی هستند؟ فرمود: ای محمّد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! این نور وصیّ و دو نوهی تو و انوار امامانی است که از فرزندان آنها هستند؛ به سبب آن ها، ثواب می دهم و به سبب آن ها، بازخواست می کنم.
2- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الشَّيْبَانِيُّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحَسَنِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ عَبْدِ الْمُنْعِمِ الصَّيْدَاوِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا الْمُفَضَّلُ بْنُ صَالِحٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْبَاقِرِ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْأَئِمَّةِ قَالَ وَ اللَّهِ لَعَهْدٌ عَهِدَه إِلَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَنَّ الْأَئِمَّةَ بَعْدَه إثْنَی عَشَرَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ مِنَّا الْمَهْدِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ الَّذِي يُقِيمُ بِالدِّينِ فِي آخِرِ الزَّمَانِ مَنْ أَحَبَّنَا حُشِرَ مِنْ حُفْرَتِهِ مَعَنَا وَ مَنْ أَبْغَضَنَا أَوْ رَدَّنَا أَوْ رَدَّ وَاحِداً مِنَّا حُشِرَ مِنْ حُفْرَتِهِ إِلَى النَّارِ «وَ قَدْ خابَ مَنِ افْتَرى»(1)
ابان بن تغلب گوید از [امام] محمد بن علی الباقر عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ دربارهی امامان پرسیدم. فرمود:
به خدا سوگند همانا این عهد و پیمانی است که رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ از ما گرفته که همانا امامان پس از او، دوازده نفر هستند؛ نُه نفر آنان از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ هستند و مهدی عَلَيْهِ السَّلاَمُ که دین را در آخرالزمان به پا می دارد، فقط از ماست. هرکس ما را دوست بدارد، از [همان زمان ورود به] قبرش، با ما محشور میشود و هر کس با ما دشمنی ورزد یا ما را -حتی یکی از ما را- رد کند، از [همان زمان ورود به] قبرش، به سوی آتش روانه می شود. «و به تحقیق هر كه دروغ بندد، نوميد خواهد شد»
ص: 240
3- وَ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ الْحَسَنِ الْعَلَوِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو نَصْرٍ أَحْمَدُ بْنُ عَبْدِ الْمُنْعِمِ الصَّيْدَاوِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَمْرُو بْنُ شِمْرٍ الْجُعْفِيُّ عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ الْجُعْفِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْبَاقِرِ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ قَالَ: قُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِنَّ قَوْماً يَقُولُونَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى جَعَلَ الْإِمَامَةَ فِي عَقِبِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ قَالَ كَذَبُوا وَ اللَّهِ أَ وَ لَمْ يَسْمَعُوا اللَّهَ تَعَالَى ذِكْرُه يَقُولُ «وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فِي عَقِبِهِ»(1)
فَهَلْ جَعَلَهَا إِلَّا فِي عَقِبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ثُمَّ قَالَ يَا جَابِرُ إِنَّ الْأَئِمَّةَ هُمُ الَّذِينَ نَصَّ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِالْإِمَامَةِ وَ هُمُ الْأَئِمَّةُ الَّذِينَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لَمَّا أُسْرِيَ بِي إِلَى السَّمَاءِ وَجَدْتُ أَسَامِيَهُمْ مَكْتُوبَةً عَلَى سَاقِ الْعَرْشِ بِالنُّورِ إثْنَی عَشَرَ اسْماً مِنْهُمْ «عَلِيٌّ وَ سِبْطَاه وَ عَلِيٌّ وَ مُحَمَّدٌ وَ جَعْفَرٌ وَ مُوسَى وَ عَلِيٌّ وَ مُحَمَّدٌ وَ عَلِيٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُجَّةُ الْقَائِمُ عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ» فَهَذِه الْأَئِمَّةُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ الصَّفْوَةِ وَ الطَّهَارَةِ وَ اللَّهِ مَا يَدَّعِيهِ أَحَدٌ غَيْرُنَا إِلَّا حَشَرَه اللَّهُ تَعَالَى مَعَ إِبْلِيسَ وَ جُنُودِه ثُمَّ تَنَفَّسَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ قَالَ لَا رَعَى اللَّهُ هَذِه الْأُمَّةَ فَإِنَّهَا لَمْ تَرْعَ حَقَّ نَبِيِّهَا أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ تَرَكُوا الْحَقَّ عَلَى أَهْلِهِ لَمَا اخْتَلَفَ فِي اللَّهِ تَعَالَى إثْنَانِ ثُمَّ أَنْشَأَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَقُولُ:
إِنَّ الْيَهُودَ لِحُبِّهِمْ لِنَبِيِّهِمْ *** أَمِنُوا بَوَائِقَ حَادِثَاتِ الْأَزْمَانِ
وَ الْمُؤْمِنُونَ لِحُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ *** يَرْمُونَ فِي الآفاقِ بِالنِّيرَانِ
قُلْتُ يَا سَيِّدِي أَ لَيْسَ هَذَا الْأَمْرُ لَكُمْ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ فَلِمَ قَعَدْتُمْ عَنْ حَقِّكُمْ وَ دَعْوَاكُمْ وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: «وَ جاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهادِه هُوَ اجْتَباكُمْ»(2) قَالَ فَمَا بَالُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَعَدَ عَنْ حَقِّهِ حَيْثُ لَمْ يَجِدْ نَاصِراً أَوَ لَمْ تَسْمَعِ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ فِي قِصَّةِ لُوطٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قالَ: «لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلى رُكْنٍ شَدِيدٍ»(3) وَ يَقُولُ فِي حِكَايَةٍ عَنْ نُوحٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: «فَدَعا رَبَّهُ أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ»(4) وَ يَقُولُ فِي قِصَّةِ مُوسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ:
ص: 241
«رَبِّ إِنِّي لا أَمْلِكُ إِلَّا نَفْسِي وَ أَخِي فَافْرُقْ بَيْنَنا وَ بَيْنَ الْقَوْمِ الْفاسِقِينَ»(1)
فَإِذَا كَانَ النَّبِيُّ هَكَذَا فَالْوَصِيُّ أَعْذَرُ يَا جَابِرُ مَثَلُ الْإِمَامِ مَثَلُ الْكَعْبَةِ إِذْ يُؤْتَى وَ لَا يَأْتِي.
جابر بن یزید جعفی گوید: به [امام] ابوجعفر محمد بن علی الباقر عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ عرض کردم: ای پسر رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! به درستی که جمعی میگویند: همانا خدای پربرکت و بلندمرتبه، امامت را در نسل [امام] حسن و [امام] حسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ قرار داده است. فرمود: به خدا سوگند دروغ گفتند! مگر نشنیدهاند که خدای پربرکت و بلندمرتبه فرموده است: «و او (خدا)، كلمه توحيد را، كلمه اى پاينده در نسل های بعد از او (ابراهیم) قرار داد» [با توجه به این آیه]، آیا آن را در نسلی غیر از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ قرار داده است؟ سپس فرمود: ای جابر! همانا کسانی امام هستند که رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ به امامت آنان تصریح فرموده و آنان همان کسانی هستند که رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: چون به سوی آسمان سیر داده شدم، نام های آنان را بر پایه عرش با نور، نوشته شده یافتم که دوازده نام بودند: «علی و دو نوهی او (رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) و علی و محمّد و جعفر و موسی و علی و محمّد و علی و حسن و حجّت قائم عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ». پس آنان امامان، از اهل بیت برگزیده و طاهر هستند. به خدا سوگند! هرکس غیر از ما ادّعای [امامت] کند، خداوند پربرکت و بلندمرتبه او را با ابلیس و سربازانش محشور می کند. سپس [آن حضرت عَلَيْهِ السَّلاَمُ] نفس عمیقی کشیده و فرمود: خداوند این اُمّت را رعایت نکند که آن ها حق پیامبرشان را رعایت نکردند. بدان! به خدا سوگند اگر حق را به اهلش واگذار کرده بودند، قطعاً هیچ دونفری درباره خدا با یکدیگر دچار اختلاف نمیشدند، سپس این اشعار را سرود:
همانا یهودیان به خاطر دوست داشتن پیامبرشان،
از دشواری های حوادث روزگار در امان ماندند.
و مؤمنان به سبب دوستی آل محمّد صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ،
در افق ها [به سوی شیاطین] آتش پرتاب میکنند.
ص: 242
عرض کردم: سرورم! آیا این امر [امامت] از آن شما نیست؟ فرمود: بله هست! عرض کردم: چرا از حق و ادّعای خودتان صرف نظر کردید، درحالی که خدای بلندمرتبه می فرماید: «و درراه خدا چنان که حق جهاد [درراه] اوست جهاد کنید، اوست که شمارا برگزیده است» فرمود: پس چرا امیرالمؤمنین عَلَيْهِ السَّلاَمُ از حق خود صرف نظر نمود، آنگاه که یاوری نیافت؟ مگر نشنیدهای خدای بلندمرتبه در داستان لوط عَلَيْهِ السَّلاَمُ میفرماید: «[لوط] گفت: کاش برای مقابله با شما قدرتی داشتم یا به تکیه گاهی استوار پناه می جستم» و در حکایتی از نوح عَلَيْهِ السَّلاَمُ می فرماید: «پس پروردگارش را خواند که من مغلوب شدم پس مرا یاری فرما!» و در داستان موسی عَلَيْهِ السَّلاَمُ می فرماید: «پروردگارا! من جز بر خود و برادرم تسلّطی ندارم، پس میان ما و میان این قوم نافرمان جدایی بینداز» پس وقتی پیامبر چنین حالی داشته باشد، پس وصیّ معذورتر است. ای جابر! امام همانند کعبه می ماند که باید [مردم] به سوی او روی آورند نه اینکه او [به مردم] روی آورد.
4- حَدَّثَنَا أَبُو الْمُفَضَّلِ قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْقَاسِمِ الْعَلَوِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ نَهِيلٍ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَطِيَّةَ عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ عَنِ الْوَرْدِ بْنِ الْكُمَيْتِ عَنْ أَبِيهِ الْكُمَيْتِ بْنِ أَبِي الْمُسْتَهِلِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى سَيِّدِي أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْبَاقِرِ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ فَقُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِنِّي قَدْ قُلْتُ فِيكُمْ أَبْيَاتاً أَ فَتَأْذَنُ لِي فِي إِنْشَادِهَا فَقَالَ آن ها أَيَّامُ الْبَيْضِ قُلْتُ فَهُوَ فِيكُمْ خَاصَّةً قَالَ هَاتِ فَأَنْشَأْتُ أَقُولُ:
أَضْحَكَنِي الدَّهْرُ وَ أَبْكَانِي *** وَ الدَّهْرُ ذُو صَرْفٍ وَ أَلْوَانٍ
لِتِسْعَةٍ بِالطَّفِّ قَدْ غُودِرُوا *** صَارُوا جَمِيعاً رَهْنَ أَكْفَانٍ
فَبَكَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ بَكَى أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ سَمِعْتُ جَارِيَةً تَبْكِي مِنْ وَرَاءِ الْخِبَاءِ فَلَمَّا بَلَغْتُ إِلَى قَوْلِي:
وَ سِتَّةٌ لَا يُتَجَارَى بِهِمْ *** بَنُو عَقِيلٍ خَيْرُ فِتْيَانٍ
ثُمَّ عَلِيُّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ الْخَيْرِ مَوْلَاكُمْ *** ذِكْرُهُمْ هَيَّجَ أَحْزَانِي
ص: 243
فَبَكَى ثُمَّ قَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مَا مِنْ رَجُلٍ ذَكَرَنَا أَوْ ذُكِرْنَا عِنْدَه فَخَرَجَ مِنْ عَيْنَيْهِ مَاءٌ وَ لَوْ قَدْرَ مِثْلِ جَنَاحِ الْبَعُوضَةِ إِلَّا بَنَى اللَّهُ لَهُ بَيْتاً فِي الْجَنَّةِ وَ جَعَلَ ذَلِكَ حِجَاباً بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّارِ فَلَمَّا بَلَغْتُ إِلَى قَوْلِي:
مَنْ كَانَ مَسْرُوراً بِمَا مَسَّكُمْ *** أَوْ شَامِتاً يَوْماً مِنَ الآنِ
فَقَدْ ذَلَلْتُمْ بَعْدَ عِزٍّ فَمَا *** أَدْفَعُ ضَيْماً حِينَ يَغْشَانِي
أَخَذَ بِيَدِي وَ قَالَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْكُمَيْتِ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ فَلَمَّا بَلَغْتُ إِلَى قَوْلِي:
مَتَى يَقُومُ الْحَقُّ فِيكُمْ مَتَى *** يَقُومُ مَهْدِيُّكُمُ الثَّانِي
قَالَ سَرِيعاً إِنْ شَاءَ اللَّهُ سَرِيعاً ثُمَّ قَالَ يَا أَبَا الْمُسْتَهِلِّ إِنَّ قَائِمَنَا هُوَ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لِأَنَّ الْأَئِمَّةَ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إثْنَی عَشَرَ وَ هُوَ الْقَائِمُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قُلْتُ يَا سَيِّدِي فَمَنْ هَؤُلَاءِ الإِثْنَی عَشَرَ قَالَ أَوَّلُهُمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وَ بَعْدَه الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وَ بَعْدَ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ وَ أَنَا ثُمَّ بَعْدِي هَذَا وَ وَضَعَ يَدَه عَلَى كَتِفِ جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قُلْتُ فَمَنْ بَعْدَ هَذَا قَالَ ابْنُهُ مُوسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ بَعْدَ مُوسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنُهُ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ بَعْدَ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنُهُ مُحَمَّدٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ بَعْدَ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنُهُ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ بَعْدَ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ابْنُهُ الْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ هُوَ أَبُو الْقَائِمِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ الَّذِي يَخْرُجُ فَيَمْلَأُ الدُّنْيَا قِسْطاً وَ عَدْلًا وَ يَشْفِي صُدُورَ شِيعَتِنَا قُلْتُ فَمَتَى يَخْرُجُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ لَقَدْ سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَنْ ذَلِكَ فَقَالَ إِنَّمَا مَثَلُهُ كَمَثَلِ السَّاعَةِ لا تَأْتِيكُمْ إِلَّا بَغْتَةً.
کمیت بن ابی مستهل گوید: به زیارت سروَرَم ابوجعفر محمّد بن علی الباقر عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ مشرّف شدم، پس عرض کردم: ای پسر رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! همانا ابیاتی را دربارهی شما گفتهام، آیا به من اجازه میدهید آن ها را برایتان بخوانم؟ پس فرمود: همانا اکنون، «ایّام البیض» است [برای خواندن شعر، مناسب نیست]. عرض کردم: [اشعار من] اختصاص به شما دارد (در مورد امور دنیوی نیست که خواندنش مکروه باشد). فرمود: بخوان! پس آغاز کردم و گفتم:
ص: 244
روزگار مرا خنداند و گریاند و روزگار پیوسته دگرگونیها و رنگهای مختلف دارد.
[گریه میکنم] برای نُه نفری که در واقعه طف رها شدند و جملگی کفن پوش شدهاند.
پس [امام] باقر عَلَيْهِ السَّلاَمُ و [امام] اباعبدالله الصادق عَلَيْهِ السَّلاَمُ گریستند و صدای گریۀ کنیزی را در پشت پرده شنیدم؛ پس چون به این ابیات رسیدم:
و شش نفر که کسی در فضیلت به آنان نرسد، فرزندان عقیل، بهترین سواران هستند.
سپس مولای آنها علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ برترین است که یادشان اندوه مرا تازه کرده است.
پس [امام باقر عَلَيْهِ السَّلاَمُ] گریست، سپس فرمود: هیچ کسی نیست که از ما یاد کند یا نزد او از ما یاد شود، پس قطرهی اشکی از چشمانش، هرچند به اندازهی بال یک پشه جاری شود، مگر اینکه خداوند برای او خانهای در بهشت بنا کند و آن قطرهی اشک را میان او و آتش جهنم حجاب قرار دهد. پس چون به این ابیات رسیدم:
کیست که به سبب آنچه به شما رسید خرسند و شادمان باشد
یا اینکه روزی از این بابت، شمارا شماتت کند؟
زیرا شما پس از عزّت، خوار شدید؛ پس زمانی که ستمی بر من روا شود،
آن را از خود دفع نمیکنم. [تا درک کنم شما چه کشیده اید]
در این هنگام امام، دستم را گرفت و فرمود: خدایا! گناهان گذشته و آینده کمیت را بیامرز! و چون این بیت را خواندم:
چه زمانی حق در میان شما قیام کند و مهدی دوم(1) شما، چه وقت قیام خواهد کرد؟
فرمود: به زودی ان شاءالله، به زودی! سپس فرمود: ای ابامستهل! همانا قیامکنندهی ما، همان نهمین امام از فرزندان حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ است، برای اینکه تعداد امامان پس از رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ دوازده نفر است و [دوازدهمین نفر]، همان قائم عَلَيْهِ السَّلاَمُ است. عرض کردم: سرورم! پس این دوازده امام چه کسانی هستند؟
ص: 245
فرمود: نخستینِ آن ها علی بن ابیطالب عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ است و پس از او، حسن و حسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ و پس از حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ، علی بن الحسین عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ و من هستم؛ سپس بعد من، ایشان است -و دستش را روی شانه جعفر عَلَيْهِ السَّلاَمُ قرار داد- عرض کردم: پس بعد از ایشان کیست؟ فرمود: فرزندش موسی عَلَيْهِ السَّلاَمُ و پس از موسی عَلَيْهِ السَّلاَمُ، فرزندش علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ و پس از علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ، فرزندش محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ و پس از محمّد عَلَيْهِ السَّلاَمُ، فرزندش علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ و پس از علی عَلَيْهِ السَّلاَمُ، فرزندش حسن عَلَيْهِ السَّلاَمُ و او، پدر قائم عَلَيْهِ السَّلاَمُ است، کسی که خروج (ظهور) میکند. پس دنیا را سرشار از عدل و داد میکند و دلهای شیعیان ما را آرامش و تسکین بخشد. عرض کردم: ای پسر رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! پس چه زمانی ظهور خواهد کرد؟ فرمود: همانا از رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ در این مورد سؤال شد، فرمود: این است و جز این نیست که مَثَل آن، مانند قیامت است که جز به طور ناگهانى به سوی شما نمى آيد.
5- حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ هَوْذَةَ بْنِ أَبِي هَرَاسَةَ أَبُو سُلَيْمَانَ الْبَاهِلِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ إِسْحَاقَ بْنِ أَبِي بِشْرٍ النَّهَاوَنْدِيُّ الْأَحْمَرِيِّ بِنَهَاوَنْدَ قَالَ حَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ حَمَّادٍ الْأَنْصَارِيُّ عَنْ أَبِي مَرْيَمَ عَبْدِ الْغَفَّارِ بْنِ الْقَاسِمِ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى مَوْلَايَ الْبَاقِرِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ عِنْدَه أُنَاسٌ مِنْ أَصْحَابِهِ ذَكَرَ الْإِسْلَامَ فَقُلْتُ يَا سَيِّدِي فَأَيُّ الْإِسْلَامِ أَفْضَلُ قَالَ مَنْ سَلِمَ الْمُؤْمِنُونَ مِنْ لِسَانِهِ وَ يَدِه قُلْتُ فَمَا أَفْضَلُ الْأَخْلَاقِ قَالَ الصَّبْرُ وَ السَّمَاحَةُ قُلْتُ فَأَيُّ الْمُؤْمِنِينَ أَكْمَلُ إِيمَاناً قَالَ أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً قُلْتُ فَأَيُّ الْجِهَادِ أَفْضَلُ قَالَ مَنْ عُقِرَ جَوَادُه وَ أُهْرِيقَ دَمُهُ قُلْتُ فَأَيُّ الصَّلَاةِ أَفْضَلُ قَالَ طُولُ الْقُنُوتِ قُلْتُ فَأَيُّ الصَّدَقَةِ أَفْضَلُ قَالَ أَنْ تَهْجُرَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْكَ قُلْتُ يَا سَيِّدِي فَمَا تَقُولُ فِي الدُّخُولِ عَلَى السُّلْطَانِ قَالَ لَا أَرَى لَكَ ذَلِكَ قُلْتُ فَإِنِّي رُبَّمَا سَافَرْتُ الشَّامَ فَأَدْخُلُ عَلَى إِبْرَاهِيمَ بْنِ الْوَلِيدِ قَالَ يَا عَبْدَالْغَفَّارِ إِنَّ دُخُولَكَ عَلَى السُّلْطَانِ يَدْعُو إِلَى ثَلَاثَةِ أَشْيَاءَ مَحَبَّةِ الدُّنْيَا وَ نِسْيَانِ الْمَوْتِ وَ قِلَّةِ الرِّضَا بِمَا قَسَمَ اللَّهُ قُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَإِنِّي ذُو عَيْلَةٍ وَ أَتَّجِرُ إِلَى ذَلِكَ الْمَكَانِ لِجَرِّ الْمَنْفَعَةِ فَمَا تَرَى فِي ذَلِكَ قَالَ يَا عَبْدَالغَفَّارِ إِنِّي لَسْتُ آمُرُكَ بِتَرْكِ الدُّنْيَا بَلْ آمُرُكَ بِتَرْكِ الذُّنُوبِ فَتَرْكُ الدُّنْيَا
ص: 246
فَضِيلَةٌ وَ تَرْكُ الذُّنُوبِ فَرِيضَةٌ وَ أَنْتَ إِلَى إِقَامَةِ الْفَرِيضَةِ أَحْوَجُ مِنْكَ إِلَى اكْتِسَابِ الْفَضِيلَةِ قَالَ فَقَبَّلْتُ يَدَه وَ رِجْلَهُ وَ قُلْتُ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَمَا نَجِدُ الْعِلْمَ الصَّحِيحَ إِلَّا عِنْدَكُمْ وَ إِنِّي قَدْ كَبِرَتْ سِنِّي وَ دَقَّ عَظْمِي وَ لَا أَرَى فِيكُمْ مَا أُسَرُّ بِهِ أَرَاكُمْ مُقَتَّلِينَ مُشَرَّدِينَ خَائِفِينَ وَ إِنِّي أَقَمْتُ عَلَى قَائِمِكُمْ مُنْذُ حِينٍ أَقُولُ يَخْرُجُ الْيَوْمَ أَوْ غَداً قَالَ يَا عَبْدَالْغَفَّارِ إِنَّ قَائِمَنَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ هُوَ السَّابِعُ مِنْ وُلْدِي وَ لَيْسَ هُوَ أَوَانَ ظُهُورِه وَ لَقَدْ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِنَّ الْأَئِمَّةَ بَعْدِي إثْنَی عَشَرَ عَدَدَ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ التَّاسِعُ قَائِمُهُمْ يَخْرُجُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ فَيَمْلَأُهَا عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً قُلْتُ فَإِنْ كَانَ هَذَا كَائِنٌ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَإِلَى مَنْ بَعْدَكَ قَالَ إِلَى جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ هُوَ سَيِّدُ أَوْلَادِي وَ أَبُو الْأَئِمَّةِ صَادِقٌ فِي قَوْلِهِ وَ فِعْلِهِ وَ لَقَدْ سَأَلْتَ عَظِيماً يَا عَبْدَ الْغَفَّارِ وَ إِنَّكَ لَأَهْلُ الْإِجَابَةِ ثُمَّ قَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَلَا إِنَّ مَفَاتِيحَ الْعِلْمِ السُّؤَالُ وَ أَنْشَأَ يَقُولُ:
شِفَاءُ الْعَمَى طُولُ السُّؤَالِ وَ إِنَّمَا *** تَمَامُ الْعَمَى طُولُ السُّكُوتِ عَلَى الْجَهْلِ
عبدالغفّار بن قاسم گوید: به زیارت مولایم [امام] باقر عَلَيْهِ السَّلاَمُ مشرّف شدم، درحالی که جمعی از یاران ایشان، نزدشان بودند. سخن از اسلام به میان آمد، پس عرض کردم: ای سرورم! پس اسلام چه کسی بافضیلت تر است؟ فرمود: اسلام کسی که مؤمنان از زبان و دستش در امان باشند. عرض کردم: پس کدام فضیلت اخلاقی بالاتر است؟ فرمود: صبر و سخاوتمندی. عرض کردم: پس ایمان کدام یک از مؤمنین کامل تر است؟ فرمود: خوش خُلق ترین آنان. عرض کردم: پس کدام جهاد بافضیلت تر است؟ فرمود: جهاد کسی که اسبش پی گردد و خونش ریخته شود. عرض کردم: پس کدام نماز بافضیلت تر است؟ فرمود: نمازی که قنوت آن طولانی تر است. عرض کردم: پس کدام صدقه بافضیلت تر است؟ فرمود: اینکه ازآنچه خدای شکست ناپذیر و صاحب جلالت بر تو حرام کرده، دوری کنی. عرض کردم: سرورم! درباره ورود بر سلطان چه می فرمایید؟ فرمود: این کار را به صلاح تو نمیدانم. عرض کردم: همانا شاید به شام سفر کنم و به دیدار
ص: 247
ابراهیم بن ولید بروم. فرمود: ای عبدالغفّار! همانا ورود تو بر سلطان سه پیامد دارد: حبّ دنیا و فراموش کردن مرگ و کمبود رضایت به آنچه خداوند تقسیم کرده است.
عرض کردم: ای پسر رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! پس همانا من، مردی عیال وارم و برای کسب منفعت، به آنجا تجارت میکنم، در این مورد چه می فرمایید؟ فرمود: ای عبدالغفّار! همانا من تو را امر به ترک دنیا نمیکنم، بلکه تو را به ترک گناهان فرمان می دهم؛ زیرا ترک دنیا یک فضیلت است و ترک گناه، واجب است و احتیاج و نیاز تو به انجام واجبات، بیش از کسب فضیلت است.
[عبدالغفّار] گوید: پس بر دست و پای حضرت بوسه زدم و عرض کردم: پدر و مادرم فدایتان باد ای پسر رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! به راستی علم راستین را جز نزد شما نمییابم و همانا سن و سال من بالا رفته و استخوانم ناتوان گشته و شما (اهل بیت) را به گونه ای نمیبینم که موجب خرسندی ام گردد. می بینم پیوسته در حال کشته شدن و آواره شدن و تهدید شدن به مرگ هستید و همانا من مدتهاست که منتظر [یاری] قائم شما هستم و [با خود] می گویم: امروز یا فردا ظهور می کند. فرمود: ای عبدالغفّار! همانا قائم ما، همان هفتمین فرزند از فرزندان من است و اکنون زمان ظهور وی نیست و همانا حقیقتاً پدرم از پدرش از پدرانش عَلَيْهِم اَلسَّلاَمُ مرا روایت فرمود که رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: همانا امامان پس از من، دوازده نفر به تعداد نقیبان بنی اسرائیل هستند؛ نُه نفر از نسل [امام] حسین عَلَيْهِ السَّلاَمُ و نهمین آن ها، قائم آنان است. در آخرالزمان ظهور میکند؛ پس [زمین] پر از ظلم و ستم را، سرشار از عدل میفرماید. عرض کردم: پس اگر این چنین است، بعد از شما به سوی چه کسی برویم ای پسر رسول خدا؟! فرمود: به سوی جعفر عَلَيْهِ السَّلاَمُ که او سروَر پسرانِ من و پدر امامان است، در گفتار و کردارش صادق است. ای عبدالغفّار! همانا حقیقتاً سؤال مهمی مطرح کردی و همانا قطعاً شایستگی این را داری که جواب سؤالهایت را بیابی. سپس فرمود: آگاه باشید که همانا کلید دانش، پرسش است. سپس این بیت را سرود:
درمان کوری، در کثرت پرسش است و این است و جز این نیست که سکوت بر جهل (و نپرسیدن)، کوری را به مرحلۀ تمام و کمال میرساند.
ص: 248
6- حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنَا هَارُونُ بْنُ مُوسَى قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَخْلَدٍ قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ بَزِيعٍ قَالَ حَدَّثَنِي يَحْيَى بْنُ الْحَسَنِ بْنِ فُرَاتٍ قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ هَاشِمِ بْنِ الْبَرِيدِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْبَاقِرِ عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ إِذْ دَخَلَ جَعْفَرٌ ابْنُهُ وَ عَلَى رَأْسِهِ ذُؤَابَةٌ وَ فِي يَدِه عَصًا يَلْعَبُ بِهَا فَأَخَذَه الْبَاقِرُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ ضَمَّهُ إِلَيْهِ ضَمّاً ثُمَّ قَالَ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي لَا تَلْهُو وَ لَا تَلْعَبُ ثُمَّ قَالَ لِي يَا مُحَمَّدُ هَذَا إِمَامُكَ بَعْدِي فَاقْتَدِ بِهِ وَ اقْتَبِسْ مِنْ عِلْمِهِ وَ اللَّهِ إِنَّهُ لَهُوَ الصَّادِقُ الَّذِي وَصَفَهُ لَنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ إِنَّ شِيعَتَهُ مَنْصُورُونَ فِي الدُّنْيَا وَ الآخِرَةِ وَ أَعْدَاءَه مَلْعُونُونَ فِي الدُّنْيَا وَ الآخِرَةِ عَلَى لِسَانِ كُلِّ نَبِيٍّ فَضَحِكَ جَعْفَرٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ احْمَرَّ وَجْهُهُ فَالْتَفَتَ إِلَيَّ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ قَالَ لِي سَلْهُ قُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مِنْ أَيْنَ الضَّحِكُ قَالَ يَا مُحَمَّدُ الْعَقْلُ مِنَ الْقَلْبِ وَ الْحُزْنُ مِنَ الْكَبِدِ وَ النَّفَسُ مِنَ الرِّيَةِ وَ الضَّحِكُ مِنَ الطِّحَالِ فَقُمْتُ وَ قَبَّلْتُ رَأْسَهُ.
محمّد بن مسلم گوید: خدمت [امام] اباجعفر محمد بن علی الباقر عَلَيْهِ السَّلاَمُ بودم که پسرش جعفر عَلَيْهِ السَّلاَمُ وارد شد، درحالی که بر سرش گیسویی و در دستش عصایی داشت که گویی با آن بازی میکرد. پس [امام] باقر عَلَيْهِ السَّلاَمُ او را در آغوش فشرد، سپس فرمود: پدر و مادرم فدایت! تو از روی سرگرمی و بازی، چنین نمیکنی.(1)
ص: 249
سپس به من فرمود: ای محمّد! این بعد از من امام توست؛ پس به او اقتدا کن و از علم او بهره بگیر که به خدا سوگند همانا او حقیقتاً همان صادقی است که رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ برای ما توصیف کرد و همانا شیعیان و پیروانش در دنیا و آخرت یاری شدگان اند و دشمنانش -از زبان همۀ پیامبران- در دنیا و آخرت لعنت شدگان اند. پس [امام] جعفر صادق عَلَيْهِ السَّلاَمُ از شنیدن این سخنان لبخندی زد و صورتشان قرمز شد. پس ابوجعفر عَلَيْهِ السَّلاَمُ متوجه من شد و فرمود: از او سؤال کن. عرض کردم: ای پسر رسول خدا صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ! خنده از کجا است؟ فرمود: ای محمّد! عقل از قلب است و اندوه از کبد و تنفس از ریه و خنده از طحال است. پس برخاستم و سر مبارکش را بوسیدم.
7- أَخْبَرَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ الرَّازِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْقَاسِمِ الْمُحَارِبِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي جَعْفَرُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ المغاليُّ قَالَ حَدَّثَنِي عَبْدُ الْوَهَّابِ بْنُ هَمَّامٍ الْحِمْيَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي هَمَّامُ بْنُ نَافِعٍ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ الْبَاقِرُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لِأَصْحَابِهِ يَوْماً: إِذَا افْتَقَدْتُمُونِي فَاقْتَدُوا بِهَذَا فَإِنَّهُ الْإِمَامُ بَعْدِي وَ أَشَارَ إِلَى ابْنِهِ جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ.
همام بن نافع گوید: [امام] ابوجعفر الباقر عَلَيْهِ السَّلاَمُ روزی -درحالی که به [امام] جعفر صادق عَلَيْهِ السَّلاَمُ اشاره مینمود- به اصحاب خود فرمود: وقتی مرا از دست دادید، پس به او اقتدا کنید که همانا او، امام و خلیفۀ بعد از من است.
ص: 250
باب ما جاء عن جعفر بن محمد عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ
مما يوافق هذه الأخبار و نصه على ابنه موسى عَلَيْهِ السَّلاَمُ
روایاتی که از امام جعفر بن محمد عَلَيْهِما اَلسَّلاَمُ
در تصریح بر امامت فرزندشان امام موسی کاظم عَلَيْهِ السَّلاَمُ وارد شده است
1- حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ هَارُونُ بْنُ مُوسَى قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامٍ قَالَ حَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي عُمَرُ بْنُ عَلِيٍّ الْعَبْدِيُّ الرَّقِّيُّ عَنْ دَاوُدَ بْنِ كَثِيرٍ عَنْ يُونُسَ بْنِ ظَبْيَانَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى الصَّادِقِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِنِّي دَخَلْتُ عَلَى مَالِكٍ وَ أَصْحَابِهِ فَسَمِعْتُ بَعْضُهُمْ يَقُولُ إِنَّ لِلَّهِ وَجْهاً كَالْوُجُوه وَ بَعْضُهُمْ يَقُولُ لَهُ يَدَانِ وَ احْتَجُّوا بِذَلِكَ قَوْلَ اللَّهِ تَعَالَى: «بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ»(1) وَ بَعْضُهُمْ يَقُولُ هُوَ كَالشَّابِّ مِنْ أَبْنَاءِ ثَلَاثِينَ سَنَةً فَمَا عِنْدَكَ فِي هَذَا يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ فَكَانَ مُتَّكِئاً فَاسْتَوَى جَالِساً وَ قَالَ اللَّهُمَّ عَفْوَكَ عَفْوَكَ ثُمَّ قَالَ يَا يُونُسُ مَنْ زَعَمَ أَنَّ لِلَّهِ وَجْهاً كَالْوُجُوه فَقَدْ أَشْرَكَ وَ مَنْ زَعَمَ أَنَّ لِلَّهِ جَوَارِحَ كَجَوَارِحِ الْمَخْلُوقِينَ فَهُوَ كَافِرٌ بِاللَّهِ فَلَا تَقْبَلُوا شَهَادَتَهُ وَ لَا تَأْكُلُوا ذَبِيحَتَهُ تَعَالَى اللَّهُ عَمَّا يَصِفُهُ الْمُشَبِّهُونَ بِصِفَةِ الْمَخْلُوقِينَ فَوَجْهُ اللَّهِ أَنْبِيَاؤُه وَ قَوْلُهُ: «خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ» فَالْيَدُ الْقُدْرَةُ كَقَوْلِهِ:
ص: 251
«وَ أَيَّدَكُمْ بِنَصْرِه»(1) فَمَنْ زَعَمَ أَنَّ اللَّهَ فِي شَيْ ءٍ أَوْ عَلَى شَيْ ءٍ أَوْ تَحَوَّلَ مِنْ شَيْ ءٍ إِلَى شَيْ ءٍ أَوْ يَخْلُو مِنْهُ شَيْ ءٌ أَوْ يَشْغَلُ بِهِ شَيْ ءٌ فَقَدْ وَصَفَهُ بِصِفَةِ الْمَخْلُوقِينَ وَ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْ ءٍ لَا يُقَاسُ بِالْقِيَاسِ وَ لَا يُشَبَّهُ بِالنَّاسِ لَا يَخْلُو مِنْهُ مَكَانٌ وَ لَا يَشْغَلُ بِهِ مَكَانٌ قَرِيبٌ فِي بُعْدِه بَعِيدٌ فِي قُرْبِهِ ذَلِكَ اللَّهُ رَبُّنَا لَا إِلَهَ غَيْرُه فَمَنْ أَرَادَ اللَّهَ وَ أَحَبَّهُ بِهَذِه الصِّفَةِ فَهُوَ مِنَ الْمُوَحِّدِينَ وَ مَنْ أَحَبَّهُ بِغَيْرِ هَذِه الصِّفَةِ فَاللَّهُ مِنْهُ بَرِي ءٌ وَ نَحْنُ مِنْهُ بُرَآءُ ثُمَّ قَالَ إِنَّ أُولِي الْأَلْبَابِ الَّذِينَ عَمِلُوا بِالْفِكْرَةِ حَتَّى وَرِثُوا مِنْهُ حُبَّ اللَّهِ فَإِنَّ حُبَّ اللَّهِ إِذَا وَرِثَهُ الْقَلْبُ اسْتَضَاءَ بِهِ وَ أَسْرَعَ إِلَيْهِ اللُّطْفُ فَإِذَا نَزَلَ مَنْزِلًا صَارَ مِنْ أَهْلِ الْفَوَائِدِ فَإِذَا صَارَ مِنْ أَهْلِ الْفَوَائِدِ تَكَلَّمَ بِالْحِكْمَةِ فَإِذَا تَكَلَّمَ بِالْحِكْمَةِ صَارَ صَاحِبَ فِطْنَةٍ فَإِذَا نَزَلَ مَنْزِلَةَ الْفِطْنَةِ عَمِلَ فِي الْقُدْرَةِ فَإِذَا عَمِلَ بِهِ مَا فِي الْقُدْرَةِ عَرَفَ الْأَطْبَاقَ السَّبْعَةَ فَإِذَا بَلَغَ هَذِه الْمَنْزِلَةَ جَعَلَ شَهْوَتَهُ وَ مَحَبَّتَهُ فِي خَالِقِهِ فَإِذَا فَعَلَ ذَلِكَ نَزَلَ مَنْزِلَةَ الْكُبْرَى فَعَايَنَ رَبَّهُ فِي قَلْبِهِ وَ وَرِثَ الْحِكْمَةَ بِغَيْرِ مَا وَرِثَهُ الْحُكَمَاءُ وَ وَرِثَ الْعِلْمَ بِغَيْرِ مَا وَرِثَهُ الْعُلَمَاءُ وَ وَرِثَ الصِّدْقَ بِغَيْرِ مَا وَرِثَهُ الصِّدِّيقُونَ إِنَّ الْحِكْمَةَ بِالصَّمْتِ وَ إِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرِثُوا الْعِلْمَ بِالطَّلَبِ وَ إِنَّ الصِّدِّيقِينَ وَرِثُوا الصِّدْقَ بِالْخُشُوعِ وَ طُولِ الْعِبَادَةِ فَمَنْ أَخَذَه بِهَذِه السِّيرَةِ إِمَّا أَنْ يَسْفُلَ وَ إِمَّا أَنْ يُرْفَعَ وَ أَكْثَرُهُمْ الَّذِي يَسْفُلُ وَ لَا يُرْفَعُ إِذَا لَمْ يَرْعَ حَقَّ اللَّهِ وَ لَمْ يَعْمَلْ بِمَا أُمِرَ بِهِ فَهَذِه صِفَةُ مَنْ لَمْ يَعْرِفِ ا