خوراک های هفت گانه بر اساس دیدگاه طب ایرانی، دانش نوین، آیات و روایات

مشخصات کتاب

سرشناسه : پوریزدی، رحمت، 1365-

عنوان و نام پديدآور : خوراک های هفت گانه بر اساس دیدگاه طب ایرانی، دانش نوین، آیات و روایات/ گردآوری رحمت پوریزدی.

مشخصات نشر : قم: انتشارات قدس، 1400.

مشخصات ظاهری : 192 ص.

شابک : 400000 ریال: 978-600-379-067-4

وضعیت فهرست نویسی : فیپا

یادداشت : کتابنامه: ص.185 - 192.

یادداشت : نمایه.

موضوع : اسلام و پزشکی

Medicine -- Religious aspects -- Islam

پزشکی اسلامی

*Medicine, Islamic

پزشکی ایرانی

Medicine, Persian

پزشکی سنتی

Traditional medicine

رده بندی کنگره : BP232/6

رده بندی دیویی : 297/485

شماره کتابشناسی ملی : 8762448

اطلاعات رکورد کتابشناسی : فیپا

انتشارات قدس

خوراک های هفت گانه

بر اساس دیدگاه طب ایرانی، دانش نوین، آیات و روایات

گردآوری: رحمت پوریزدی

صفحه آرا: سید رضا حسینی

طراح جلد:

نوبت چاپ: اول بهار 1401

چاپ: احسان

شمارگان: 150 نسخه

انتشارات قدس

قم/خیابان شهدا/کوچه ممتاز/ شماره69/تلفکس 37744053-025

***

_ کلیه حقوق محفوظ می باشد_

شابک: 4-067-379-600-978 --- isbn: 978-600-379-067-4

قیمت: 40000 تومان.

ص: 1

اشاره

بسم الله الرحمن الرحیم

هوالشافی

امام صادق (علیه السلام)

اگر مردم حد میانه را در خوراک رعایت می کردند بدن هایشان پایدار (و سالم) می ماند.(1)

ص: 2


1- «لَوِ اقْتَصَدَ النَّاسُ فِي المَطْعَمِ لَاسْتَقَامَتْ أَبْدَانُهُم». دعائم الاسلام، ج 2، ح 508. در برخی نُسَخ «فِي الطَّعَامِ» است. المحاسن، ج 2، ح 269.

خوراک های هفت گانه

بر اساس دیدگاه طب ایرانی، دانش نوین، آیات و روایات

گردآوری:

رحمت پوریزدی

ص: 3

ص: 4

فهرست مطالب

فهرست مطالب... 5

دیباچه. 9

1. خوراک دهانی... 13

غذا 14

اقسام غذاها در طب سنتی ایرانی.. 18

خلاصه قوانین خوردن و آشامیدن.. 22

ویتامین ها 24

برخي غذاهاي خون ساز گرم و تر. 25

جدول تقسیم بندی ویتامین ها 27

جدول کارکرد ویتامین ها 27

قواعد تغذیه در اسلام. 28

آداب تغذیه در روایات... 34

آب... 46

مضرات مصرف زياد و كم آب بر اساس ديدگاه طب سنتي ايران. 49

زمان های ايجاد تشنگي دروغين و راه های برطرف كردن تشنگي دروغين.. 50

موارد منع مصرف آب بر اساس ديدگاه پزشكي ايراني.. 53

روایاتی درباره آب... 57

2. خوراک جذبی یا لمسی... 57

جنس لباس.... 59

خواص الیاف مختلف و تأثیر آن بر سلامت انسان: 59

ص: 5

خواص پارچه های کتانی: 60

خواص پارچه های پنبه ای (نخی): 60

خواص پارچه های پشمی: 61

خواص پارچه های ابریشمی: 61

شرایط لباس نمازگزار: 62

ماساژ و غَمز. 63

روغن ها 65

اهمیت روغن ها در روایات... 67

روغن بنفشه. 68

روغن زیتون.. 69

روغن خیری (شب بو) 69

دست دادن مفید. 69

فوائد سنگ پا: 74

3. خوراک شنیداری.. 75

جدول نسبت عناصر اربعه با موسیقی.. 83

4. خوراک بویایی... 83

عطر. 86

عطر در روایات... 92

بخور (دود) 94

ص: 6

5. خوراک دیداری.. 97

رنگ... 99

تقسیم بندی رنگ ها 103

خصوصیات روانی رنگ ها 104

اهمیت چشم و دیدن در روایات... 107

6. خوراک جنسی... 109

اهمیت رابطه جنسی در طب ایرانی.. 112

روابط جنسی در دیدگاه روایات... 115

7. خوراک اُنسی و پنداری- رفتاری.. 117

جدول مزاج های أعراض نفسانی: 120

اُنس به انسان.. 120

روابط اجتماعی از دید روایات... 122

عیادت بیمار 124

صله رحم.. 125

اُنسی الهی (عبادت و عشق معنوی) 130

یاد خدا در کتب طب سنتی.. 132

جدول نام خدا در کتب طب سنتی.. 136

دعا درمانی.. 137

نماز 143

خوراک پنداری و رفتاری.. 147

جدول تأثیرات اعراض نفسانی.. 148

ص: 7

رابطه تغذیه و ا خلاق.. 158

مواعظ و نصايح افلاطون 171

نمایه. 178

منابع.. 185

ص: 8

دیباچه

انسان که آفریده خدا و خلیفه و امانت دار اوست، برای زندگی و حیاتی آفریده شده است که بر اساس آیه کریمه « اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ و َلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ؛(1)

دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی می خواند که شما را حیات می بخشد». در پیوندهای گوناگون خود، خدامحور است و در این زندگی و بندگی، به بدن سالم نیاز دارد و بهره مندی همه جانبه او از سلامتی، اساس فعالیت های وی در زندگی مادی و معنوی است که در زبان پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) از آن به «نعمت پنهان و ناشناخته»(2)

یادشده است.

زیرا یکی از عوامل آرامش زندگی و بندگی خدا، برخورداری از جسم و جان سالم است، ازاین رو، عقل و نقل، حفظ تندرستی و حفظ نفس را لازم و واجب شمرده اند (3) ؛ و از طرفی نیز در برخی روایات بدن و اعضای آن از امانت های الهی به شمار آمده است و حفظ امانت بر مسلمان واجب است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: گوش، چشم، زبان، قلب امانت هستند و هر کس امانت را رعایت نکند

ص: 9


1- انفال/24.
2- رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نِعْمَتَانِ مَكْفُورَتَانِ الْأَمْنُ وَ الْعَافِيَةُ. خصال، ج 1، ص 34.
3- مفاتیح الحیاه، عبدالله جوادی آملی، نشر اسراء، قم، 1391.

ایمان ندارد.(1) حتی روا نیست که انسان در هنگام سخت ترین مصیبت ها و اندوه به عمد به جسم و جان خود آسیب برساند و اضرار به بدن نیز حرام است.(2)

آنچه روزانه با آن روبه رو هستیم و همیشه از آن استفاده می کنیم، غذا خوردن و نوشیدن است که از اهمیت خاص خود برخوردار است؛ اما در کنار آن غذاهای دیگر نیز هستند که هرکدام در سلامت و نیز بیماری ما اثرگذارند؛ که غفلت از هرکدام ممکن است انسان را دچار بیماری های پنهان و طولانی کند. غذاهایی که برای بدن و روح انسان نیاز است و همچنین برای درمان بیماری ها مورد استفاده قرار می گیرند. این دسته از غذاها، غذاهایی هستند که بیشتر افراد از آن استفاده می کنند ولکن از غذا بودن و مفید یا غیرمفید بودن آن آگاهی کافی ندارند چراکه این گونه غذاها دیده نمی شود و نیز کمتر مورد دقت و توجه واقع می شوند.

امام صادق (علیه السلام) : سه چيز { خورده نمى شود} ولى چاق مى كند و سه چيز {خورده مى شود} ولى لاغر مى كند: آن سه چيز كه چاق مى كند: مداومت در

ص: 10


1- .. و َالسَّمعُ أَمانَهٌ وَ البَصَرُ أَمانَهٌ وَ اللِّسانُ أَمانَهٌ وَ القَلبُ أَماَنهٌ وَ لا إیمانَ لِمَن لا أَمانَهَ لَهُ... موسوعه احادیث اهل بیت (علیه السلام) ، به نقل از مفاتیح الحیاه، ص 94.
2- لا یَجُوز اللَّطمُ وَ الخَدش وَ جَزُّ الشَّعرِ... العُروة الوثقی، ج 2، ص 131؛...لِحُرمَهِ الإضرارِ بِالنَّفسِ...العُروة الوثقی، ج 4، ص 424.

حمام رفتن و بو كردن عطر خُوش و پوشيدن لباس نرم است؛ و آن سه چيزى كه لاغر مى كند، مداومت در خوردن تخم مرغ و ماهى و شكوفه درخت خرماست.(1)

در حدیث دیگر چنین بیان شده است: سه چیز چاق کننده است ولی خورده نمی شود و سه چیز خورده می شود ولی لاغر می کند. 1. خرما نارس؛ 2. کُنجاله؛ 3. گردو؛ اما چاق کننده: 1. نوره کشیدن (پودر نظافت)؛ 2. عطر زدن؛ 3. لباس کتان پوشیدن.(2)

در این نوشتار، به بررسی اجمالی خوراک های هفت گانه (دهانی، لمسی، شنیداری، بویای، دیداری، جنسی، اُنسی و پنداری) که همه روزه همگان با آن روبه رو هستند و تأثیر شگفتی در رشد و نیز پژمردگی روح و جسم دارد پرداخته ایم. به امید آنکه سرنخ هایی برای تحقیق و پژوهش باشد (به امید آنکه

ص: 11


1- «ثَلَاثَةٌ يُسْمِنَّ وَثَلَاثَةٌ يُهْزِلْنَ فَأَمَّا الَّتِي يُسْمِنَّ فَإِدْمَانُ الْحَمَّامِ وَشَمُّ الرَّائِحَةِ الطَّيِّبَةِ وَلُبْسُ الثِّيَابِ اللَّيِّنَةِ وَأَمَّا الَّتِي يُهْزِلْنَ فَإِدْمَانُ أَكْلِ الْبَيْضِ وَالسَّمَكِ وَالطَّلْعِ» خصال، ج 1، ص 194. بیان شیخ صدوق: «منظور از مداومت در حمام رفتن اين است كه يك روز در ميان به حمام برود و چون هر روز حمام رود لاغر مى شود» (همان). در برخی از نسخ به جای «الطلع» «الضِّلْع» به معنای امتلاء و پری معده و نفخ معده آمده است. (روضة الواعظین، ج 2، ص 307؛ مکارم الاخلاق، ص 54). «الضلع: امتلاء البطن شبعا أو ريا حتّى يضلع أضلاعه».
2- امام صادق: (علیه السلام) «ثَلَاثٌ لَا يُؤْكَلْنَ وَيُسْمِنَّ وَثَلَاثٌ يُؤْكَلْنَ وَيَهْزِلْنَ فَأَمَّا اللَّوَاتِي يُؤْكَلْنَ وَيَهْزِلْنَ فَالطَّلْعُ وَالْكُسْبُ وَالْجَوْزُ وَأَمَّا اللَّوَاتِي لَا يُؤْكَلْنَ وَيُسْمِنَّ فَالنُّورَةُ وَالطِّيبُ وَلُبْسُ الْكَتَّانِ». وسائل الشیعه، ج 24، ص 434. در برخی از نسخه ها برای لاغر کننده ها چنین آمده است «اللَّحْمُ الْيَابِسُ وَالْجُبُنُّ وَالطَّلْع» (کافی، ج 12، ص 437). «الکسب: تفاله دانه های روغنی پس از روغن کشی، معادل فارسی کنجاله».

دانشورانی تیزبین این بحث را به اکمال و اتمام برسانند) و نیز راه گشا و راهنمای زندگی قرار گیرد؛ و ناگفته پیداست که آشنایی و عمل به این خوراک های هفت گانه باید با مشورت و زیر نظر متخصص صورت گیرد و از خوانندگان هوشیار و هشیار خواستاریم که کاستی ها را بر ما ببخشایند و ما را از نقد و پیشنهادهای سازنده و بالنده بی بهره نگذارند. در پایان بر خود لازم می دانم از زحمت ها و رحمت های استاد گرامی ام که خالصانه و موشکافانه متن را چندین بار مرور و نقد کردند تشکر و قدردانی نمایم.

هزاران درود و هزاران سلام *** ز ما بر محمد علیه السلام(1)

تندرست و سلامت باشید.

الحمد لله رب العالمین

ولادت باسعادت حضرت فاطمه (علیها السلام)

ص: 12


1- اسدی طوسی. (قرن 5)

1. خوراک دهانی

اشاره

باید دانست که خوردنی ها برای صحت و سلامت بدن است، نه برای شهوت و لذت(1)، تمام خوراکی ها به وجود آمده اند و آماده شده اند برای صحت بدن ما تا ماده حیات و زندگانی برای ما باشند. غذاها همانند داروها می باشند که به وسیله آن ها سلامتی حفظ می شود. پس همان طور که داروها را کسی برای لذت بردن استفاده نمی کند و بیش ازحد لازم مصرف نمی کند، خوردنی ها را نیز مناسب است فقط برای حفظ صحت و سلامت بدن تناول نمود.(2)

هر چند غذا برای هضم نیز لازم است لذیذ هم باشد.

رازی رحمه الله علیه بیان می کند که غذا باید لذیذ و اشتهاآور باشد تا مورد توجه هاضمه واقع شود و جذب بدن شود و در غیر این صورت مورد توجه طبیعت بدن قرار نمی گیرد و بدن از آن استفاده نمی کند. (3)

خوراک دهانی بحثی است گسترده که در طب سنتی و حدیث کتاب های مستقل و مفصل درباره آن نگاشته شده است. در این بخش به اجمال به این بحث می پرداریم.

ص: 13


1- شروط لذت های مادی: الف: فراگیر باشد. مادی و معنوی را در برداشته باشد. ب: توازن. افراط و تفریط نداشته باشد. ج: نداشتن پیامد منفی.
2- «ادب المطاعم، فیفهم اولا انها انما تراد للصحه لا للذه و ان الاغذیه کلها انما خلقت و اعدت لنا لتصح بها ابداننا و تصیرماده لحیاتنا...». ابن مِسکویه، تهذیب الاخلاق، ص 71.
3- منافع الاغذیه و دفع مضارها، محمد بن زکریا رازی، ترجمه دکتر سید عبدالعلی علوی نائینی، شرکت چاپ تابان، 1343.

غذا

بحث غذا از مهم ترین و پرکاربردترین بحث های طب سنتی است که از قواعد کلی و جزئی برخوردار است. در اینجا به طور گذرا به برخی از آن ها اشاره می کنیم.

محل تولید اخلاط چهارگانه در بدن، کبد است. ماده اولیه برای تشکیل اخلاط، غذایی است که هضم معده را پشت سر گذاشته، وارد روده ها شده و از طریق عروق به کبد راه یافته است. اگر مواد اولیه ای که تحت عنوان غذا به کبد می رسند، کیفیت مناسب را داشته باشند و کبد هم سالم باشد و بتواند عملکرد خود را به خوبی انجام دهد؛ اخلاط مناسبی در بدن تولید می شوند. اگر هم مواد اولیه ای که به کبد می رسند، کیفیت مناسب را نداشته باشند؛ اخلاط نامناسبی در کبد تولید می گردند. نامناسب بودن اخلاط می تواند به معنی کیفیت نامطلوب اخلاط و یا غیرطبیعی بودن در مقدار آن ها باشد؛ یعنی ممکن است اخلاط بیش تر و یا کم تر از نیاز بدن تولید شوند. همچنین ممکن است اخلاط سوخته و یا منجمد شوند و یا از حد طبیعی غلیظ تر و یا رقیق تر گردند.

با توجه به این که اخلاط، بافت های بدن را می سازند و آن ها را در وضعیت سلامت نگه می دارند؛ اگر اخلاط کافی و سالمی به بافت های بدن برسد و البته سایر امور مربوط به حفظ سلامتی مانند خواب کافی و صحیح، ورزش مناسب و غیره صورت بگیرد؛ بدن در سلامت کامل به سر می برد؛ اما اگر این اخلاط، مقدار و یا کیفیت نامناسبی پیدا کنند؛ سلامتی دچار اختلال شده و بیماری در هر یک از بافت های بدن امکان بروز پیدا می کند.

ص: 14

برای این که مواد اولیه ای که وارد کبد می شوند، سالم باشند؛ باید محصول هضم نهایی معده سالم باشد. سلامت محصول هضم نهایی معده در گرو دو امر است.

اول این که لازم است مواد غذایی که مصرف شده و وارد معده می گردند، کیفیت مناسب داشته و سالم باشند؛

و دوم این که قوانین و آداب صحیح خوردن و آشامیدن رعایت شده باشد. هر کدام از این دو مورد، خود شامل دستورات متنوع و زیادی است که دانستن آن ها برای سالم ماندن، لازم و ضروری است. (1) در صفحات بعدی به تعدادی از مهم ترین این دستورات اشاره می نماییم.(2)

حکیم گیلانی در «سته ضروریه» می نویسد:

باید دانست که بدن آدمی به واسطه حرکت و حرارت خارج و داخل، همیشه در تحلیل و کاهش است، پس اگر بدل آنچه که از بدن دائم می کاهد از خارج بر بدن نیفزاید، هرآینه به اندک فرصتی از ترکیب آدمی چیزی نماند، پس آدمی محتاج است به طعام. (3)

غذاها از دیدگاه حکما علاوه بر اینکه «بدل ما یتحلل» می گردند و انرژی لازم برای حرکت و سوخت وساز و ترمیم بافت ها را تأمین می نمایند، بر کل بدن آثار مثبت یا منفی گذاشته و جسم و روان فرد را تحت تأثیر قرار می دهند. طب

ص: 15


1- قواعد تغذیه در بیماری ها بر اساس مبانی طب سنتی ایرانی، فاطمه نجات بخش، تهران: چوگان، 1392.
2- عوارض زیاده روی در غذاها.
3- سته ضروریه، ولی گیلانی، طب سنتی ایران، تهران، 1396.

سنتی ایران حفظ سلامتی (بهداشت و پیشگیری) و درمان بیماری ها را به طور عمده در یک عبارت خلاصه نموده است «تنظیم روش زندگی مطابق با مزاج و خصوصیات ذاتی هر فرد». (1)

هر طعامی که بر بدن آدمی وارد شود، بعد از آنکه متأثر شود از حرارت بدنی، تأثیری در بدن می نماید.

ابوزید محمد بلخی استاد رازی در کتاب مصالح الابدان و الانفس در بحث حفظ الصحه می نویسد:

اولین چیزی که باید نهایت توجه و اهتمام به آن صورت بگیرد و بهترین تدبیر برای آن انجام شود غذا است. (2)

محمد زکریای رازی می نویسد:

«تا می توانی از غذا در درمان استفاده کن».(3)یعنی

تا جایی که امکان دارد به جای مصرف داروها، بیماری را با غذا درمان کن.

سید اسماعیل جرجانی نیز اعتقاد داشت:

« طبیب تا تواند که علاج به غذا کند، به دارو مشغول نباید بود و تا تواند که به داروی بسیط یعنی ناآمیخته علاج کند، داروی آمیخته نباید داد » (4)

صاحب قرابادین کبیر (5)

غذاها را به چند دسته تقسیم می نماید:

ص: 16


1- مکتب طب سنتی ایران منبعی ارزشمند جهت معرفی و ارائه غذاهای کارآمد دارویی، محمدمهدی اصفهانی، بهزاد ذوالفقاری، حدیث کریمی، علی رضا قنادی، مجله طب سنتی اسلام و ایران، سال سوم، شماره اول، بهار 1391.
2- مصالح الأبدان والأنفس، احمد بن سهل بلخی، تهران مؤسسه مطالعات تاریخ، طب اسلامی و طب، مکمل دانشگاه علوم پزشکی تهران، 1388.
3- «مهما امکن ان تعالج بالاغذیه فلا تعالج بالادویه و مهما قدرت ان تعالج بالادویه المفرده فلا تعالج بالادویه المرکبه». منافع الاغذیه و دفع مضارها.
4- خُفی علائی، سید اسماعیل جرجانی، اطلاعات، تهران، 1370.
5- محمدحسین عقیلی،1198 هجری قمری.

غذای مطلق:

صرفاً خاصیت غذایی دارد و هیچ خاصیت دارویی ندارد و مزاج بدن را سردتر یا گرم تر از آنچه هست نمی کند مانند گوشت بره و نان گندم.

غذای دوایی:

هم خاصیت غذایی دارد و هم خاصیت دارویی و خاصیت غذایی آن بیشتر است؛ مانند کاهو و ماءالشعیر و خیار و کدو و هندوانه و انگور، خرفه، بابونه، چغندر، شلغم، ماش، نخود، لوبیا.

دوای غذایی:

هم خاصیت دوایی دارد و هم خاصیت غذایی و خاصیت دارویی آن بیشتر است مانند نعنا، برگ کاسنی، سیر، پیاز، آلو و اکثر میوه ها و بزور مانند بزر خیار، خربزه.(1)

ص: 17


1- قرابادین کبیر. واژه «قرابادین به معنی داروسازی است».

جدول کیفیات چهارگانه غذاها

* غذای گرم - بر کیفیت گرمای بدن می افزایند - نخودآب با روغن زیتون یا روغن تازه، عسل، مویز، انجیر، خرما

* غذای خشک - بر خشکی بدن می افزایند - غذاهای بریان شده، غذاهای ترش، سیر، عدس، ترخون، گوشت کبک، گنجشک، ادویه ها مانند زنجبیل، فلفل، زعفران و غیره اغلب گرم و خشک هستند و همان طور که از نامشان پیداست دارو هستند و نه غذا اما به دلایلی مانند اصلاح مزاج غذا و یا رفع بدبویی آن و یا خوش رنگی غذا به آن اضافه می شوند

* غذای تر - بر رطوبت (تری) بدن می افزایند - شیر، ماست و دوغ، پنیر، خربزه، خیار، اسفناج، کاهو

* غذای سرد - بر کیفیت سردی بدن می افزایند - کاهو، خیار و اغلب ترش ها و گَس ها.

اقسام غذاها در طب سنتی ایرانی

در طب ایرانی غذاها به شیوه های مختلف دسته بندی می شوند:

دسته بندی بر اساس لطافت و غلظت

** نوع غذا - تعریف - افرادی که این غذا برایشان مناسب است - مثال

* لطیف - غذایی است که وقتی بدن روی آن اثر می نماید، به سرعت هضم شده و مورداستفاده اندام ها قرار می گیرد (از آن خون لطیف یا رقیق حاصل می شود) - افرادی که به

تازگی از بیماری بهبودیافته اند، افرادی که فعالیت بدنی زیاد و شدیدی ندارند - زرده تخم مرغ عسلی،

ص: 18

گوشت جوجه مرغ، ماهی تازه

* کثیف (غلیظ)

از ریشه تکاثف به معنی درهم فشرده است؛ و قوه مُدَبِره(1) برای استفاده از این غذاها باید انرژی زیادی صرف کند تا آن را آماده مصرف در اندام ها نمایید و مواد زائد آن هم زیاد است (از آن خون غلیظ و کثیف حاصل می شود) - افرادی که کارهای سنگین بدنی انجام می دهند - گوشت گوساله، هلیم، کله پاچه، حلوا

* معتدل - ازنظر هضم و جذب نسبت به لطیف و کثیف حالت وسط دارد

ص: 19


1- قوه ای که تدبیر و تنظیم می کند. «قوه ای است الهی موکل بر مصالح بدن/ افلاطون» هرآنچه صلاح بدن باشد به طور خودکار انجام می دهد.

دسته بندی بر اساس خلطی که از آن در بدن تولید می شود

** نوع غذا - تعریف - مثال

صالح الکیموس(1) - غذاهایی که فقط خون تولید می کنند و اخلاط دیگر را خیلی کم فقط به اندازه نیاز بدن تولید می کنند - گوشت بره، نان گندم، زرده تخم مرغ عسلی، انار، سیب، کاهو، شلغم

* فاسد الکیموس (رَدی الکیموس) - علاوه بر خون، سایر اخلاط را بیشتر از نیاز بدن تولید می کند - گوشت گاو، ترب، پیاز، کلم، شش حیوانات

دسته بندی بر اساس میزان غذائیت یعنی میزان خونی که از آن تولید می شود

نوع غذا - تعریف - مثال

* کثیرالغذا - خون زیادی در بدن تولید می کند - زرده تخم مرغ، گوشت بره، گوشت گاو

* قلیل الغذا - خون کمی در بدن تولید می کند و مناسب افرادی است که غلیان یا امتلاء دم و به عبارتی پرخونی دارند - انار، سیب، کاهو

* متوسط الغذا - ازنظر میزان خونی که تولید می کند، حد وسط دو گروه کثیرالغذا و قلیل الغذا است - نان گندم، گوشت گوساله

با توضیحات فوق غذاها را به 18 دسته می توان تقسیم نمود:

ص: 20


1- غذا وقتی وارد معده می شود، حرارت معده، آن را می پزد و به چیزی مانند آش جو تبدیل می شود که به آن «کیلوس» گفته می شود. پس از آن، این ماده به صورت کشک آب وارد کبد می شود تا بار دیگر حرارت ببیند و طبخ شود که به محصول هضم کبدی، «کیموس» گفته می شود.

لطیف صالح الکیموس کثیرالغذا

لطیف صالح الکیموس قلیل الغذا

لطیف صالح الکیموس متوسط الغذا

لطیف فاسد الکیموس کثیرالغذا

لطیف فاسد الکیموس قلیل الغذا

لطیف فاسد الکیموس متوسط الغذا

غلیظ صالح الکیموس کثیرالغذا

غلیظ صالح الکیموس قلیل الغذا

غلیظ صالح الکیموس متوسط الغذا

غلیظ فاسد الکیموس کثیرالغذا

غلیظ فاسد الکیموس قلیل الغذا

غلیظ فاسد الکیموس متوسط الغذا

متوسط در لطافت صالح الکیموس کثیرالغذا

متوسط در لطافت صالح الکیموس قلیل الغذا

متوسط در لطافت صالح الکیموس متوسط الغذا

متوسط در لطافت فاسد الکیموس کثیرالغذا

متوسط در لطافت فاسد الکیموس قلیل الغذا

متوسط در لطافت فاسد الکیموس متوسط الغذا

ص: 21

خلاصه قوانین خوردن و آشامیدن

- خوب جويدن غذا

- دست كشيدن از غذا قبل از سيري كامل

- پرهيز از درهم خوري مانند خوردن چند غذا سر يك سفره و يا خوردن انواع ماست و سالاد و دسر همراه غذا (بهترين چيزي كه مي توان همراه غذا استفاده كرد سبزي خوردن، زيتون، زيتون پرورده و رب انار است. استفاده از ماست و سالاد توصيه نمي شود و بهتر است ماست، البته در افرادي كه منع مصرف ندارند، به عنوان يك وعده غذايي جداگانه همراه با مصلحات آن مانند مرباي زنجبيل، زيره، نعناع، آويشن، سياهدانه و غيره استفاده شود و افرادي كه اصرار به مصرف سالاد دارند بايد قبل از غذا آن را ميل كنند)

- پرهيز از اقدام به خوردن قبل از ايجاد گرسنگي

- پرهيز از به تأخير انداختن غذا بيشتر از يك ساعت بعد از ايجاد گرسنگي

- پرهيز از خوردن هر ماده غذايي از جمله غذا، شير، ميوه و تنقلات، قبل از تخليه معده از ماده غذايي قبلي

- پرهيز از استحمام بلافاصله بعد از غذا

- پرهيز از نزديكي بلافاصله بعد از غذا

- پرهيز از ورزش و فعاليت هاي سنگين با فاصله كم بعد از غذا

- پرهيز از خواب بلافاصله بعد از غذا

- پرهيز از نوشيدن آب يخ

ص: 22

- پرهيز از انداختن يخ به طور مستقيم داخل ظرف آب

- پرهيز از نوشيدن آب از يك ساعت قبل تا دو ساعت بعد از غذا

- پرهيز از نوشيدن آب هنگام و وسط خواب

- پرهيز از نوشيدن آب بعد از حمام

- پرهيز از نوشيدن آب بعد از خوردن ميوه

- پرهيز از نوشيدن آب در زمان انجام و بعد از ورزش

در موارد فوق هرچه آب سردتر باشد، ضرر آن بيش تر است.(1)

عوارض زیاده روی در غذاها (2)

** غذا - عوارض زیاده روی

* یابس (خشک) - سقوط قوت، مُفسد لون و مُجفف طبع است

* چرب - مورث کسالت و کاهش اشتها

* بارد (سرد) - کسالت و سستی می آورد

* حامض (ترش) و تند - بدن را خشک کرده و پیری می آورد و بافت های عصبی را سست می سازد

* شور - مضر به معده بوده و چشم را ضعیف می کند و باعث خشکی و لاغری می شود

* لَزِج - دیر از معده می گذرد

* حلو (شیرین) - ارخاء معده، خون را به جوش می آورد و مورث سده می شود

* بی مزه - اشتها را کم کرده و کاهلی می آورد

ص: 23


1- دانستی های تغذیه در طب سنتی ایرانی، همراه جداول مزاج خوارکی ها، دكتر فاطمه نجات بخش، دكتر فرشته قراط،محمد احمدی، المعی،تهران،1400.
2- حفظ الصحت و سیاست المُدن، حکیم موسی بن علی رضا ساوجی، المعی، تهران، 1391.

دفع ضرر غذاها

** غذا - دفع ضرر

* حُلو (شیرین) - با مواد غذایی حامض

* حامض (ترش) - با غذاهای حلو(شیرین)

* مالح (شور) و حرّیف (تیز و تند) - با غذاهای دسم (چرب)

* تَفِه (بی مزه) مانند خیار - با مواد مالح (شور) مانند نمک

* دَسَم (چرب) - با غذاهای مالح و تند

ویتامین ها

از زمان های قدیم دیده می شد که هرگاه عده ای به هر دلیل (ازجمله شرایط جنگ و دریانوردی) از خوردن غذاهای متنوع و به خصوص میوه جات و سبزی جات محروم می شوند بیماری هایی نزد آن ها ظاهر می شود که غالباً با مصرف مجدد مواد غذایی مناسب برطرف می گردد، البته گاهی نیز این آثار بد تغذیه ای به آسانی رفع نمی شود.

بالاخره مطالعات انجام شده در این زمینه منجر به کشف ویتامین ها شد و امروزه ویتامین ها را موادی می شناسیم که بدن ما به آن نیاز دارد. (1)

طب ایرانی در این زمینه توصیه می نماید که تنوع غذایی وجود داشته باشد و از انواع غذاها استفاده شود و البته بهترین غذاها برای افراد سالم در طب ایرانی عبارت اند از:

ص: 24


1- آئین تندرستی، محمدمهدی اصفهانی، انتشارت تندیس، تهران،1383.

1. گندم و برنج مرغوب ایرانی

2. گوشت (گوسفند و گوساله یک ساله، بزغاله 6 ماهه، کبک، دراج، جوجه مرغ و خروس، ماهی تازه و هر گوشت معتدل جیدالغذا و سریع الهضم)

3. شیرینی های طبیعی ملایم (زیرا مطبوع کبد است چون خون طبیعی شیرین بوده و غذای جمیع بدن از آن است)

4. میوه های تر (انجیر و انگور قبل از غذا، انار ملس بعد از غذا، خربزه میان دو وعده غذا، رطب تازه) در سرزمین هایی که به آن عادت دارند

سایر مواد غذایی ممکن است نیاز باشد همراه مصلحات خود استفاده شوند که به بدن آسیب نرسانند مثلاً شیر باید گرم شود و همراه عسل یا دارچین، هل، زعفران و هل استفاده شود.

برخي غذاهاي خون ساز گرم و تر

گوشت گوسفند به صورت های مختلف، ترجيحاً به صورت كباب آبدار يا در خورشت هاي سبزيجات، زردة تخم مرغ به صورت عسلي، انجير تازه يا خشك، انگور شيرين، شيرة انگور، كشمش، مويز، توت تازه يا خشك، خرمای تر (رُطب تازه)، سيب شيرين، بخصوص فالوده سيب گلاب با كمي عسل و زعفران، انار شيرين، گلابي شيرين، شیر برنج، شله زرد، فرني با آرد برنج. 60

ص: 25

نخودآب(1)

نخود را با آب پخته مقداري روغن (بهتر است روغن بادام باشد)، نمك، پياز، زيره و ميخك به آن اضافه كنند. نخودآب را مي توان با گوشت هم پخت؛ به اين شكل كه نخود درسته و غير مقشّر (560 گرم) را در آب با جوجه مرغ يا گوشت بره بجوشانند تا وقتي كه نخود مهرّا شود يعني كامل بپزد و اگر (70 گرم) برنج اضافه كنند و آن قدر بپزند كه گوشت بپزد و برنج له شود و (2 گرم) زعفران ساييده شده و (18 گرم) چوب دارچين و كمي نمك اضافه كنند بهتر است و اگر خواستند با نان بخورند.

فالوده سیب

روزی یک مرتبه دو عدد سیب شیرین را پوست گرفته و رنده کنید. یک قاشق مرباخوری عسل، یک قاشق گلاب، یک قاشق عرق بیدمشک و کمی زعفران به آن اضافه کرده و میل نمایید. افراد دیابتی به ویژه اگر قند خونشان کنترل نیست، عسل را حذف نمایند.

ص: 26


1- نخودآب (آبگوشت بدون گوجه و سيب زميني و لوبیا و با ادويه اي مانند زيره و آويشن و دارچين).

جدول تقسیم بندی ویتامین ها

** دسته بندی ویتامین - انواع - مثال های غذایی - ذخیره در بدن

* محلول در چربی - A,D,E,K - در جگر ماهی ویتامین (A) وجود دارد با استخراج روغن جگر ماهی (روغن ماهی) ویتامین (A) در آن روغن به صورت متراکم یافت خواهد شد. (1) - در بدن ذخیره می شوند

* محلول در آب - B,C - وقتی حبوبات را در آب می خیسانند و یا می پزند ویتامین های محلول در آب وارد آب می شود، اگر آب حاصله را دور بریزند درواقع ویتامین های محلول در آب را از دست داده اند. - در بدن نمی توانند ذخیره شوند

جدول کارکرد ویتامین ها

A - سلامت پوست و مخاط، تأمین رشد و نمو، قدرت بینایی

D - تحکیم استخوان ها

E - کار آیی ویتامین A را افزایش می دهد، آنتی اکسیدان

K - انعقاد خون

B - سوخت وساز بدن

C - آنتی اکسیدان، تقویت سیستم دفاعی

ص: 27


1- تغذیه در درمان ناباروری با رویکرد طب نوین و طب سنتی، فاطمه نجات بخش، نازلی نمازی، سودابه بیوس، محمد احمدی، تهران: المعی؛ 1393.

قواعد تغذیه در اسلام

اشاره

در دین مبین اسلام، تغذیه از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است؛ و کتاب هایی در باب قواعد و دستورهای تغذیه نگاشته شده است. در اینجا به طور گذرا به برخی از قواعد تغذیه در اسلام اشاره می کنیم.

1. ضرورت دقت همه جانبه در تغذیه

«فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَى طَعَامِهِ؛

انسان باید به غذای خویش (و آفرینش آن) بنگرد! ».(1)

اعم از غذای جسم یا غذای روح مانند علم و دانشی (2)

که می آموزد. دقت در حلال بودن، پاک بودن، سازگار با بودن، مقدار آن، آفرینش و خلقت آن، تأثیرات آن در بدن، شناخت صاحب حقیقی و آفرینده آن (خداوند)،...

2. انتخاب آگاهانه

«...فَلْيَنْظُرْ أَيُّهَا أَزْكَى طَعَامًا فَلْيَأْتِكُمْ بِرِزْقٍ مِنْهُ؛

...تا بنگرد کدام یک از آن ها غذای پاکیزه تری دارند و مقداری از آن برای روزی شما بیاورد.».(3)

ص: 28


1- عبس/24.
2- زید شَحّام گوید: از امام باقر (علیه السلام) پرسیدم و عرض کردم که: «در این آیه: فَلْیَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَی طَعَامِهِ، منظور از غذا چیست»؟ فرمود: «علم وی است که باید ببیند از چه کسی آن را فرا می گیرد». کافی، ج 1، ص 49.
3- کهف/19.

3. بهره گیری از غذاهای پاکیزه و سازگار

«کُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ ...؛

بخورید از روزی های پاکیزه ای که به شما داده ایم...»(1)

4. بهره گیری ا ز غذای حلال

«...أُحِلَّتْ لَكُمْ بَهِيمَةُ الْأَنْعَامِ ...؛

چهارپایان برای شما حلال شده است».(2)

5. رعایت اعتدال و میانه روی

«كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا؛

بخورید و بیاشامید و اسراف مکنید».(3)

امام صادق: (علیه السلام) اگر مردم حد میانه را در خوراک رعایت می کردند بدن هایشان پایدار (و سالم) می ماند.(4)

6. اجتناب از غذای پلید و حرام

قرآن کریم: «حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ...؛

ص: 29


1- طه/81.
2- مائده/1.
3- اعراف/31.
4- «لَوِ اقْتَصَدَ النَّاسُ فِي المَطْعَمِ لَاسْتَقَامَتْ أَبْدَانُهُم». دعائم الاسلام، ج 2، ح 508. در برخی نُسَخ «فِي الطَّعَامِ» است. المحاسن، ج 2، ح 269.

گوشت مردار و خون و گوشت خوک، ...همه بر شما حرام شده است».(1)

امام صادق: (علیه السلام) خوردن هر چیزی که برای سلامتی انسان زیان آور باشد، حرام است مگر در حال ضروری و ناچاری.(2)

7. پرهیز

امام کاظم: (علیه السلام) پرهیز، آن نیست که چیزی را به کلی وا بگذاری و هیچ نخوری؛ بلکه پرهیز، آن است که از چیزی بخوری، اما کم بخوری.(3)

8. غذای دسته جمعی

اسلامی دینی است مردمی و اجتماعی ازاین رو به جمع شدن امر می کند. از نمونه های آشکار آن غذای دسته جمعی است؛ که علاوه بر آثار اجتماعی (صله رحم) و جسمی، آثار شگفت انگیز روحی و روانی نیز به همراه دارد؛ و اصولاً دورهم جمع شدن مؤمنان موجب برکت و فزونی نعمت هاست.

مردی خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) رسید و گفت: ما هر چه غذا می خوریم، سیر نمی شویم. علت چیست؟ حضرت فرمود: «شاید شما جداجدا و تک تک غذا

ص: 30


1- مائده/3.
2- « كُلُّ شَيْ ءٍ تَكُونُ فِيهِ الْمَضَرَّةُ عَلَى الْإِنْسَانِ فِي بَدَنِهِ فَحَرَامٌ أَكْلُهُ إِلَّا فِي حَالِ الضَّرُورَة ». وسائل الشیعه، ج 25، ص 84، ح 31258.
3- «لَيْسَ الْحِمْيَةَ أَنْ تَدَعَ الشَّيْ ءَ أَصْلًا لَا تَأْكُلَهُ وَ لَكِنَّ الْحِمْيَةَ أَنْ تَأْكُلَ مِنَ الشَّيْ ءِ وَ تُخَفِّفَ». کافی، ج 8، ص 291.

می خورید. پس هنگام غذا گرد هم آیید و سر غذا، نام خدا را یاد کنید تا به شما برکت داده شود».(1)

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرمایند: «بدترین مردان شما کسانی اند که تنها غذا می خورند».(2)

و نیز می فرمایند: «محبوب ترین غذا نزد خدا آن است که دست ها بر آن بسیار باشد. جمعی غذا بخورید و پراکنده نباشید؛ چرا که برکت در اجتماع است».(3)

راوی گوید: هرگاه امام رضا: (علیه السلام) سفره اش را می گستراند بردگان و غلامانش و حتی دربانان و تیمارگران حیوانات را نیز کنار سفره با خود می نشاند.(4)

ص: 31


1- «سَأَلَ رَجُلٌ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّا نَأْكُلُ وَلَا نَشْبَعُ قَالَ لَعَلَّكُمْ تَفْتَرِقُونَ عَنْ طَعَامِكُمْ فَاجْتَمِعُوا عَلَيْهِ وَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهِ يُبَارَكْ لَكُمْ فِيهِ» مکارم الاخلاق، ص 149.
2- « ... إِنَ مِنْ شِرَارِ رِجَالِكُمُ الْبَهَّاتَ الْجَرِي ءَ الْفَحَّاشَ الْآكِلَ وَحْدَهُ وَ الْمَانِعَ رِفْدَهوَ الضَّارِبَ عَبْدَهُ وَ الْمُلْجِئَ عِيَالَهُ إِلَى غَيْرِه؛ «بدترين مردانتان را به شما خبر ندهم؟ گفتيم: چرا يا رسول الله! فرمود: از بدترين مردان شما، تهمت زننده بى باك فحاشى است كه تنها بخورد و از بخشش [واجب و مستحب] دريغ كند و بنده اش را بزند و عيالش را به ديگران پناه دهد (يعنى نسبت به مخارج و حوائج آن ها كوتاهى كند تا مجبور شوند به ديگران پناه برند)» کافی، ج 2، ص 292
3- «أَحَبُ الطَّعَامِ إِلَى اللَّهِ مَا كَثُرَتْ عَلَيْهِ الْأَيْدِي» (بحار الانوار، ج 59، ص 290) «كُلُوا جَمِيعاً وَلَا تَفَرَّقُوا فَإِنَّ الْبَرَكَةَ فِي الْجَمَاعَةِ» بحار الانوار، ج 59، ص 291.
4- «إِذَا خَلَا وَنَصَبَ مَائِدَتَهُ أَجْلَسَ مَعَهُ عَلَى مَائِدَتِهِ مَمَالِيكَهُ وَمَوَالِيَهُ حَتَّى الْبَوَّابَ السَّائِس» عیون الاخبار الرضا (علیه السلام) ج 2، ص 184.

در سنت رسول خدا (صلی الله علیه و آله): نقل شده است که آن حضرت تا آنجا که امکان داشت به تنهایی غذا نمی خورد.(1)

رسول خدا (صلی الله علیه و آله): أَحَبُ الطَّعَامِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى مَا كَثُرَتْ عَلَيْهِ الْأَيْدِي؛

دوست داشتنی ترین غذا، غذایی است که دست بر آن زیاد باشد.(2)

رسول خدا (صلی الله علیه و آله): هنگامی که چهار چیز در غذا جمع باشد، غذا کامل است: هنگامی که غذا از حلال باشد و دست در آن زیاد باشد و در اول آن بسم الله گفته شود و در آخر آن حمد خداوند شود.(3)

البته در غذای دورهمی باید دقت کرد که با چه کسی یا کسانی غذا می خوریم. دراین باره از امام سجاد (علیه السلام) چنین نقل شده است:

«به امام سجاد (علیه السلام) گفتند: تو از مردم نسبت به مادرت فرمان بردارتری [نیکوکارتری] ولی ما ندیدیم که با وی غذا بخوری. فرمود: مي ترسم دستم به لقمه اى برود كه چشم مادر به آن بوده و عاق او شوم».(4)

ص: 32


1- «كَانَ لَا يَأْكُلُ وَحْدَهُ مَا يُمْكِنُه» مکارم الاخلاق، ص 31.
2- بِحارالانوار، ج 59، ص 290.
3- «الطَّعَامُ إِذَا جَمَعَ أَرْبَعاً فَقَدْ تَمَّ إِذَا كَانَ مِنْ حَلَالٍ وَ كَثُرَتِ الْأَيْدِي عَلَيْهِ وَ سَمَّى اللَّهَ فِي أَوَّلِهِ وَ حَمِدَ اللَّهَ فِي آخِرِه». خصال، ج 1، ص 216، صفات چهارگانه.
4- «قِيلَ لِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (علیه السلام) أَنْتَ أَبَرُّ النَّاسِ بِأُمِّكَ وَلَا نَرَاكَ تَأْكُلُ مَعَهَا قَالَ أَخَافُ أَنْ تَسْبِقَ يَدِي إِلَى مَا سَبَقَتْ عَيْنُهَا إِلَيْهِ فَأَكُونَ قَدْ عَقَقْتُهَا». مکارم الاخلاق، ص 221.

9. هدف از خوردن

از دیدگاه اسلامی، تغذیه ابزاری است برای زندگی کردن. نه اینکه زندگی ابزاری باشد برای تغذیه.

در حکمتی منسوب به امام علی (علیه السلام) چنین آمده است:

«زندگی را برای خوردن مخواه، بلکه خوردن را برای زندگی بخواه».(1)

غالباً در قرآن کریم هر جا واژه (کلوا؛ بخورید) آمده است، پس ازآن نیز امر و یا نهی نیز آمده است. می تواند اشاره به این باشد که هدف از خوردن تنها رشد و نمو جسمی نیست بلکه آدمی با خوردن و نیرو گرفتن اهدافی را باید دنبال کند تا خود را به کمال برساند و نیز تمایزی بین انسان و حیوان باشد.

«كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلالاً طَيِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ؛

ازآنچه در زمین است، حلال و پاکیزه بخورید! و از گام های شیطان، پیروی نکنید!».(2)

«كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَ اشْكُرُوا لِلَّه؛

از نعمت های پاکیزه ای که به شما روزی داده ایم، بخورید و شکر خدا را بجا آورید».(3)

«كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحا؛

ص: 33


1- «لا تطلبِ الحَیاةَ لِتأکلَ، بَل اطلُبِ الاکل لِتحیا». شرح ابن ابی الحدید، ج 20، ح 824.
2- بقره/168.
3- بقره/172.

از غذاهای پاکیزه بخورید و عمل صالح انجام دهید».(1)

آداب تغذیه در روایات

امام علی (علیه السلام) : «خوراک بدن ها، خوردن است و خوراک جان ها، خوراندن».(2)

امام علی (علیه السلام) : «پُرخوری، با تیزهوشی سازگار نیست».(3)

امام صادق: (علیه السلام) در سفارش به یکی از یاران خود فرمود: «مبادا چیزی را بخوری که به آن اشتها نداری؛ چون این امر سبب حماقت و نادانی می شود. همچنین تا گرسنه نشدی چیزی مخور و هنگام خوردن غذا، آن را از حلال ها برگزین».(4)

نقل شده است: حکیمی با عده ای از جوانان که اهل ریاضت نبودند غذا می خورد. او طوری غذا می خورد که جوانی بسیار تعجب کرده و به او گفت: اگر لقمة من از غذا، مثل لقمة تو بود، فکر نمی کنم که زنده بمانم. حکیم گفت: آری پسرم، من می خورم برای اینکه زنده بمانم، اما تو می خواهي زنده بمانی برای اینکه بخوري. (5)

ص: 34


1- مومنون/51.
2- « قُوتُ الْأَجْسَادِ الطَّعَامُ وَقُوتُ الْأَرْوَاحِ الْإِطْعَامُ ». مِشکاة الانوار، ص 325.
3- « لَا فِطْنَةَ مَعَ بِطْنَة». تصنیف غُرَرُالحِکم وَ دُرَرُالکَلِم، ح 8156.
4- «فَإِيَّاكَ أَنْ تَأْكُلَ مَا لَا تَشْتَهِيهِ فَإِنَّهُ يُورِثُ الْحِمَاقَةَ وَالْبَلَهَ وَلَا تَأْكُلْ إِلَّا عِنْدَ الْجُوعِ وَإِذَا أَكَلْتَ فَكُلْ حَلَالا». مِشکاة الانوار، ص 327. (حدیث عنوان بصری).
5- أطعمه و أشربه، فرحناز زندی زند، بوستان قرآن، تهران، 1390.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): از غذاى اضافى بپرهيزيد كه آن داغ قساوت به قلب زده، اعضا و جوارح را از طاعت حق سُست مى كند و همت ها را از شنيدن [و به كار بستن] موعظه، كر مى سازد.(1)

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): الْوُضُوءُ(2)

قَبْلَ الطَّعَامِ يَنْفِي الْفَقْرَ وَبَعْدَهُ يَنْفِي الْهَم (3)

وَيُصِحُّ الْبَصَرَ؛ «شستن [دست ها] پیش از غذا، فقر را دور می کند و شستن [دست ها] پس از غذا، اندوه را می راند و چشم را سلامت می دهد».(4)

ص: 35


1- «إِيَّاكُمْ وَفُضُولَ الطَّعَامِ فَإِنَّهُ يَسُمُ الْقَلْبَ بِالْقَسْوَةِ وَيُبْطِئُ بِالْجَوَارِحِ عَنِ الطَّاعَةِ وَيُصِمُّ الْهِمَمَ عَنْ سَمَاعِ الْمَوْعِظَة». عُدةالداعی و نجاح الساعی، ص 313.
2- واژة «وضو» به معنی تمیزی و پاکی است؛ و در این اینجا کنایه از شستن دست هاست. (بِحارالانوار، ج 63، ص 363). مؤید شستن دست ها، روایت هشام بن سالم است. هشام بن سالم از امام صادق (علیه السلام) : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكْثُرَ خَيْرُ بَيْتِهِ فَلْيَتَوَضَّأْ عِنْدَ حُضُورِ طَعَامِهِ، وَمَنْ تَوَضَّأَ قَبْلَ الطَّعَامِ وَبَعْدَهُ عَاشَ فِي سَعَةٍ مِنْ رِزْقِهِ، وَعُوفِيَ مِنَ الْبَلَاءِ فِي جَسَدِهِ. قَالَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ: قَالَ لِيَ الصَّادِقُ (علیه السلام) : يَا هِشَامَ بْنَ سَالِمٍ، الْوُضُوءُ هَاهُنَا غَسْلُ الْيَدِ قَبْلَ الطَّعَامِ وَبَعْدَهُ؛ «پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: هر کس از این خرسند می شود که خیر و برکتِ خانه اش بسیار باشد، در هنگام آورده شدن غذا وضو بسازد؛ و هر کس پیش و پس از غذا وضو بسازد، در گشایش روزی زندگی کند و از هر بلایی در تن خویش، برکنار باشد. هشام بن سالم گفت: امام صادق (علیه السلام) به من فرمود: ای هشام بن سالم! مقصود از وضو در اینجا، شستن دست ها پیش و پس از غذاست» الامالی (طوسی)، ص 590، ح 1225.
3- در برخی نُسَخ «الَلمَم» به معنای «نوعی دیوانگی» است. بِحارالانوار، ج 63، ص 363؛ الدعوات، ص 145.
4- بِحارالانوار، ج 63، ص 363.

امام علی: (علیه السلام) هر کس که می خواهد هیچ غذایی به او زیان نرساند، تنها هنگامی غذا بخورد که گرسنه شده و معدة او [از خوراک پیشین] پاک شده باشد.(1)

امیر مؤمنان (علیه السلام) به امام حسن مجتبی (علیه السلام) می فرمایند: «می خواهی چهار خصلت به تو بیاموزم تا از [زحمت] درمان بی نیاز گردی؟ عرض کرد: آری. فرمود: بر سر سفره منشین، مگر آن گاه که گرسنه ای و از کنار سفره بر نخیز، مگر وقتی که هنوز اشتها داری و جویدن غذا را به نیکی انجام ده و پیش از خوابیدن به دستشویی برو. هرگاه این ها را رعایت کردی از درمان بی نیاز می شوی».(2)

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): زَيِّنُوا مَوَائِدَكُمْ بِالْبَقْلِ فَإِنَّهَا مَطْرَدَةٌ لِلشَّيَاطِينِ مَعَ التَّسْمِيَة؛ «سفره هایتان را به سبزی آذین و زینت کنید؛ زیرا آن، همراه با گفتن بسم الله، شیطان را می راند».(3)

ص: 36


1- «مَنْ أَرَادَ أَنْ لَا يَضُرَّهُ طَعَامٌ فَلَا يَأْكُلْ حَتَّى يَجُوعَ وَتنْقَى الْمَعِدَة» بِحارالانوار، ج 63، ص 410.
2- قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ (علیه السلام) لِلْحَسَنِ ابْنِهِ (علیه السلام) «يَا بُنَيَّ أَ لَا أُعَلِّمُكَ أَرْبَعَ خِصَالٍ تَسْتَغْنِي بِهَا عَنِ الطِّبِّ [بها يستغنى عن الطبيب] فَقَالَ بَلَى يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ لَا تَجْلِسْ عَلَى الطَّعَامِ إِلَّا وَأَنْتَ جَائِعٌ وَلَا تَقُمْ عَنِ الطَّعَامِ إِلَّا وَأَنْتَ تَشْتَهِيهِ وَجَوِّدِ الْمَضْغَ وَإِذَا نِمْتَ فَاعْرِضْ نَفْسَكَ عَلَى الْخَلَاءِ فَإِذَا اسْتَعْمَلْتَ هَذَا اسْتَغْنَيْتَ عَنِ الطِّبِّ [عن الطبيب]» الخصال، ج 1، ص 229.
3- بِحارالانوار، ج 59، ص 300.

در برخی از روایات علت اهمیت سبزی چنین بیان شده: امام صادق: (علیه السلام) ...لِأَنَّ قُلُوبَ الْمُؤْمِنِينَ خَضِرَةٌ وَهِيَ تَحِنُّ إِلَى أَشْكَالِهَا؛ «...زیرا دل های مؤمنان، سبز است و به همانند خویش، میل دارد».(1)

در دیدگاه طب ایرانی بهترين چيزي كه مي توان همراه غذا استفاده كرد سبزي خوردن، زيتون، زيتون پرورده و رب انار است. استفاده از ماست و سالاد توصيه نمي شود و بهتر است ماست، البته در افرادي كه منع مصرف ندارند، به عنوان يك وعده غذايي جداگانه همراه با مصلحات آن مانند مرباي زنجبيل، زيره، نعناع، آويشن، سیاه دانه و غيره استفاده شود و افرادي كه اصرار به مصرف سالاد دارند بايد قبل از غذا آن را ميل كنند. (2)

امام رضا: (علیه السلام) «غذای خود را با سبک ترین غذایی که بدنت را به اندازه عادتت بر حسب اقامتگاه و فعالیت ها و زمانه ات تغذیه می کند، آغاز کن».(3)

ص: 37


1- کافی، ج 6، ص 362. بیان علامه مجلسی در ذیل این حدیث «سبز است، یعنی نورانی است به نور سبزی و از همین روی به همانند خویش می گرود؛ یا کنایه از آن است که دل های مؤمنان به حکمت ها و معارف، آباد است و این سرسبزی معنوی را با سبز بودن دل، مناسبتی است که ما به آن ناآگاهیم؛ یا آن است که چون دل های مؤمنان به کشتزارهای حکمت، سرسبز است، به آنچه در آن جنبه ای از حُسن و سودمندی وجود دارد، تمایل می یابد و سبزی هم یکی از همین چیزهاست» (مِرآة العقول، ج 22، ص 204).
2- تغذيه و مراقبت هاي دوران شيردهي، رويكرد طب سنتي ايراني و طب نوين، فاطمه نجات بخش، فرشته قراط، نازلی نمازی و محمد احمدی، تهران، المعي، 1395.
3- «ابْدَأْ فِي أَوَّلِ طَعَامِكَ بِأَخَفِّ الْأَغْذِيَةِ الَّذِي تغَذِّي بِهَا بَدَنَكَ بِقَدْرِ عَادَتِكَ وَبِحَسَبِ وَطَنِكَ وَنَشَاطِكَ وَزَمَانِك». طب الامام الرضا (علیه السلام) ، ص 15.

خوردن را با غذاهای سبک، لطیف و روان شروع کنید (سوپ، سالاد اگر قرار است خورده شود) و سپس قسمت های سخت تر (غذای اصلی، ته دیگ و...) (1)

آن غذایی را که رقیق تر و هضمش آسان تر و سریع تر و زودتر دفع می شود، باید قبل از غذاهای دیگر مصرف نمود، مگر به ندرت و آن وقتی است که شخص از خوردن غذا قصد معالجه داشته باشد و نتواند ترتیب غذا را رعایت نماید؛ و هراندازه از این دستور منحرف شود به همان اندازه موجب فساد هاضمه شده و استحاله غذاهای رقیق به موقع انجام نمی گیرد و بدون استحاله از معده خارج می گردد. (2)

فخرالدین(3)

در کتاب حفظ البدن می نویسد: باید که در خوردنی ها ترتیب نگاه دارد و آنچه لطیف تر (4) و روان تر بود اول آن خورند؛ زیرا که اول اگر غلیظ خورَد، آن گاه لطیف، آن لطیف زود بگذرد و چون غلیظ ناگواریده باشد، لطیف راه نیابد تا بگذرد، پس هم آنجا فاسد شود. (5)

امام علی: (علیه السلام) می فرمایند: «کسی که لقمة خود را به خوبی بجود، فرشتگان برای او دعا می کنند که روزی او وسیع شود و حسنات او دو برابر شود»(6)

ص: 38


1- خلاصه الحکمه، سید محمد حسین بن محمد بن هادی عقیلی علوی شیرازی، تصحیح: اسماعیل ناظم، اسماعیلیان، قم، 1385.
2- منافع الاغذیه و دفع مضارها، محمد بن زکریا رازی، ترجمه دکتر سید عبدالعلی علوی نائینی، شرکت چاپ تابان، 1343.
3- محمد بن عمر فخر رازی (606 ه.ق.).
4- غذایی است که وقتی بدن روی آن اثر می کند، به سرعت هضم می شود، به سرعت عضو بافت های بدن می شود و به سرعت فضولات آن از بدن دفع می شود (مفرح القلوب)
5- حفظ البدن، محمد بن عمر فخر رازی، موسسه نشر میراث مکتوب، تهران، 1390.
6- «مَنْ لَعِقَ قَصْعَةً صَلَّتْ عَلَيْهِ الْمَلَائِكَةُ وَدَعَتْ لَهُ بِالسَّعَةِ فِي الرِّزْقِ وَ ُكْتَبُ لَهُ حَسَنَاتٌ مُضَاعَفَةٌ» مکارم الاخلاق، ص 146.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): «لقمه هایتان را کوچک بگیرید که به هر لقمه ای برکتی است [از جانب خدا]».(1)

در دیگاه طب ایرانی وجود بزاق و مخلوط شدن کامل لقمة غذا با آن برای هضم کامل غذا ضروری است و این کار تنها با جویدن کامل غذا امکان پذیر خواهد شد. پس ازآنکه لقمه را داخل دهان گذاشتید و مشغول جویدن شدید، قاشق را بر زمین بگذارید و به فکر تدارک و آماده سازی لقمة بعدی نباشید. با این کار، بدون عجله در فرو بردن لقمه غذا، آن را کامل می جوید و از غذا خوردن لذت بیشتری خواهید برد.

هنگام غذا خوردن بیشتر از آنکه به سفره و محتویات آن فکر کنید و ذهنتان مشغول به آن گردد، به لقمه ای که در دهان می جوید فکر کنید. در هنگام غذا خوردن آرامش خود را حفظ کنید و از هیجان و جنجال دوری کنید. در هنگامی که عصبانی هستید هرگز دست به غذا نزید. ابتدا آرامش خود را به دست آورید، (قدم زدن، دوری از محیط پرخاشگری، با آب سرد حمام کردن یا وضو گرفتن و...) سپس رو به غذا آورید.

بهترین زمان برای قورت دادن لقمة غذا، زمانی است که آن را به طور کامل جویده و با بزاق کافی مخلوط کرده و مایعی نسبتاً رقیق تبدیل کرده باشید و بلع آن آسان باشد. (2)

ص: 39


1- «صَغِّرُوا رِغَافَكُمْ فَإِنَ مَعَ كُلِ رَغِيفٍ بَرَكَةً». کافی، ج 6، ص 303.
2- نسل سالم، اسماعیل ناظم، سودابه بیوس، محمدمهدی اصفهانی، فرناز سهراب وند، المعی، تهران، 1395.

عمل خوب جویدن غذا باعث تحریک بیشتر مرکز سیری در هیپوتالاموس(1)

مغز و احساس سیری می شود. همچنین موجب ترشح کامل غدد بزاقی می شود که ابتدای هضم غذاست. (2)

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): «زمانی بخور که میل به خوردن داری و در حالی خوردن را واگذار که هنوز اشتهایت هست».(3)

امام رضا: (علیه السلام) در روایتی به برخی از فوائد آن اشاره کرده اند. «... درحالی که هنوز مقداری میل داری، از غذا دست بکش؛ چرا که این کار، به خواست خداوند، برای بدن سلامت آور تر، برای عقل ذکاوت بخش تر و برای خودِ انسان مایه سبکیِ افزون تر است. اگر خدا بخواهد».(4)

افرادی که در تغذیه و خوراک خود دقت کافی ندارند، عموماً دچار بیماری و کسالت می شوند. بعد از گذشت حدود 20 دقیقه از اولین لقمة غذایی که انسان میل می کند، هم غذا در معده شروع می شود و با شروع هضم، حجم غذا افزایش می یابد، به همین دلیل باید مقداری از معده خالی باشد تا غذای حجیم شده به معده فشار وارد ننماید. هنگام غذا خوردن اگر قبل از سیری کامل دست از غذا

ص: 40


1- غده ای است در مغز که دستگاه عصبی را با کمک غدهٔ هیپوفیز به دستگاه غدد درون ریز متصل می کند.
2- مُفرح القلوب (شرح قانونچه چغمینی)، حکیم محمد ارزانی، تصحیح اسماعیل ناظم و محسن باغبانی. تهران: المعی، 1391.
3- « كُلْ وَأَنْتَ تَشْتَهِي وَأَمْسِكْ وَأَنْتَ تَشْتَهِي». بِحارالانوار، ج 59، ص 290.
4- «وَارْفَعْ يَدَكَ مِنَ الطَّعَامِ وَبِكَ إِلَيْهِ بَعْضُ الْقَرَمِ فَإِنَّهُ أَصَحُّ لِبَدَنِكَ وَأَذْكَى لِعَقْلِكَ وَأَخَفُّ عَلَى نَفْسِكَ إِنْ شَاءَ اللَّه». طب الامام الرضا (علیه السلام) ، ص 15.

بکشیم، این اجازه را به معده می دهیم تا به راحتی هضم غذا را انجام دهد و اختلال در هضم ایجاد نشود. اختلال در هضم عامل ایجاد بسیاری از بیماری هاست و با پرهیز از عوامل اختلال هضم، می توان به سلامتی کمک شایانی نمود. (1)

امام علی: (علیه السلام) «در پاسخ این پرسش که: آیا در قرآن، همه دانش ها به جز دانش طب هست؟ زنهار! در قرآن، آیه ای هست که همه طب را یکجا در خود گردآورده است: « كُلُوا وَاشْرَبُوا وَلا تُسْرِفُوا؛(2) بخورید و بیاشامید؛ ولی زیاده روی نکنید».(3)

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): «یکی از انواع زیاده روی، این است که هر آنچه را دوست داری، بخوری».(4)

حضرت عیسی (علیه السلام) از شهری می گذشت که دید زن و مردی بر سر هم فریاد می کشند. از آنان پرسید: «چرا سر هم فریاد می کشید؟» مرد گفت: «ای پیامبر خدا! این زن همسر من است. او زنی درستکار است و مشکلی ندارد؛ ولی من دوست دارم از او جدا شوم» عیسی (علیه السلام) فرمود: «به هر حال به من بگو که او چه مشکلی دارد؟» مرد گفت: «با اینکه پیر نیست؛ چهره اش بی طراوت است»

ص: 41


1- خلاصه الحکمه، سید محمد حسین بن محمد بن هادی عقیلی علوی شیرازی، تصحیح: اسماعیل ناظم، اسماعیلیان، قم، 1385.
2- الاعراف/ 3.
3- « إِنَّ فِي الْقُرْآنِ كُلَ عِلْمٍ إِلَّا الطِّبَ فَقَالَ أَمَا إِنَّ فِي الْقُرْآنِ لَآيَةً تَجْمَعُ الطِّبَّ كُلَّهُ«كُلُوا وَاشْرَبُوا وَلا تُسْرِفُوا». الدعوات، ص 75، ح 174.
4- « إنَّ مِنَ السَّرَفِ أن تَأكُلَ كُلَّ مَا اشتَهَيتَ». نهج الفصاحه، ح 918.

عیسی (علیه السلام) به زن فرمود: «ای زن! آیا دوست داری دیگر بار، چهره ات پرطراوت شود؟» وی گفت: «آری» عیسی (علیه السلام) فرمود: «وقتی غذا می خوری، از سیر شدن بپرهیز؛ زیرا اگر غذا بر سینه سنگینی کند و از اندازه افزون شود، طراوت چهره از میان می رود» زن راهنمایی عیسی (علیه السلام) را به کار بست و بار دیگر چهره اش طراوت یافت.(1)

سعی کنید وعده صبحانه را کامل، ناهار سبک و حاضری و شام را کامل اما ابتدای شب میل کنید. اگر شخصی عادت نماید و دو مرتبه در روز غذا بخورد بسیار برای سلامتی بهتر است. (2)

امام صادق: (علیه السلام) «نشستن بر سفره را طولانی کنید؛ زیرا این ساعتی است که از عمر شما به حساب نمی آید».(3)

این حدیث کنایه از این است که با صبر و بدون شتاب و عجله غذا را میل کنید. هدف از تغذیه، تنها خوردن غذا و پر کردن شکم نیست. غذا خوردن یک سنت الهی است و باید در مورد آن دقت بسیاری شود؛ زیرا هنگام غذا خوردن و نشستن بر سر سفره، ما در واقع میهمان خداوندیم و از نعمت های بی کران او استفاده می کنیم و خداوند متعال مدت زمانی را که بر سر سفره نشسته ایم، جزء

ص: 42


1- بِحارالانوار، ج 14، ص 320 و ج 66، ص 334.
2- خلاصه الحکمه، سید محمد حسین بن محمد بن هادی عقیلی علوی شیرازی، تصحیح: اسماعیل ناظم، اسماعیلیان، قم، 1385.
3- « أَطِيلُوا الْجُلُوسَ عَلَى الْمَوَائِدِ فَإِنَّهَا سَاعَةٌ لَا تُحْسَبُ مِنْ أَعْمَارِكُمْ ».مِکارم الاخلاق، ص 141.

عمر ما محسوب نمی کند. سر پا ایستادن و غذا خوردن جز ناراحتی و بی حوصلگی چیز دیگری عاید انسان نمی کند و او مداوم در رنج و زحمت است. (1)

امام حسن مجتبی (علیه السلام) می فرمایند: «سفرة غذا، دوازده خصلت دارد؛ چهار واجب، چهار مستحب و چهار آداب دارد؛ اما واجب عبارت اند از: معرفت، بسم الله، شکر و رضایت؛ اما مستحب عبارت اند از: نشستن بر پای چپ، خوردن با سه انگشت، خوردن از پیش روی خود و لیسیدن انگشتان؛ اما آداب عبارت اند از: وضوء قبل از غذا، کوچک برداشتن لقمه، زیاد جویدن لقمه و کم نگاه کردن در صورت دیگران».(2)

منظور از «معرفت» می تواند علم و آگاهی به حلال بودن غذا و اینکه رازق واقعی خداوند است؛ و «وضوء» در اینجا کنایه از شستن دست هاست

نگاه مکتب طب ایرانی به مفهوم سلامتی و بیماری، رویکردی جامع است. به این معنی که مزاج ذاتی فرد، سن، جنس، شغل، مشخصات محیط زندگی مانند سردی یا گرمی اقلیم، تغییرات فصلی و عوامل محیطی در اختیار فرد مانند تغذیه بر حفظ سلامت، ایجاد بیماری و بازگشت به سلامتی مؤثرند.53

ص: 43


1- خلاصه پانزده روز تا سلامتی، جمشید خدادادی، نشر شهر، تهران، 1389.
2- «اثْنَتَا عَشْرَةَ خَصْلَةً يَنْبَغِي لِلرَّجُلِ أَنْ يَتَعَلَّمَهَا عَلَى الطَّعَامِ أَرْبَعَةٌ مِنْهَا فَرِيضَةٌ وَأَرْبَعَةٌ مِنْهَا سُنَّةٌ وَأَرْبَعَةٌ مِنْهَا أَدَبٌ فَأَمَّا الْفَرِيضَةُ فَالْمَعْرِفَةُ وَالتَّسْمِيَةُ وَالشُّكْرُ وَالرِّضَا وَأَمَّا السُّنَّةُ فَالْجُلُوسُ عَلَى الرِّجْلِ الْيُسْرَى وَالْأَكْلُ بِثَلَاثِ أَصَابِعَ وَالْأَكْلُ مِمَّا يَلِيهِ وَ مَصُّ الْأَصَابِعِ وَأَمَّا الْأَدَبُ فَغَسْلُ الْيَدَيْنِ وَتَصْغِيرُ اللُّقْمَةِ وَالْمَضْغُ الشَّدِيدُ وَقِلَّةُ النَّظَرِ فِي وُجُوهِ الْقَوْم» المحاسن، ج 2، ص 459.

از دیدگاه طب سنتی ایران، بهترین زمان غذا خوردن هنگامی است که شخص واقعاً احساس گرسنگی داشته باشد که حکما به این حالت «اشتهای صادق» می گویند. پس بدون برانگیختن اشتها نباید غذایی خورده شود. «اشتهای صادق» علائمی دارد که عبارت اند از: (1)

1. اشتها به غذا

2. ضعیف شدن نبض

3. تیزی حواس خصوصاً شنوایی و بینایی

4. کاهش حرکات بدن

5. عدم تمایل به خواب

6. کاهش آب دهان

7. خروج فضولات غذای قبلی

8. وجود نداشتن آروغ غذای قبلی

9. از بین رفتن عطش: زیرا وقتی غذا در معده است عطش ایجاد می کند و هنگامی که غذا از معده عبور کند، اشتهای به آب از بین می رود.

10. سبک شدن شکم از زیر سینه تا ناف

اگر همه این علامات یا بیشتر و یا بهتر آن ها ظاهر شد، دلیل وجود اشتهای ظاهر و ثابت است و نشانه آن است که هضم های سه گانه انجام شده و بدن به غذای دیگری نیاز دارد. اگر شخصی بر سر سفره رفیق یا بزرگ تری نشسته و پیش از ظهور علاماتی که ذکر شد ناچار از خوردن غذا باشد، باید مدارا کند و

ص: 44


1- خلاصه الحکمه، سید محمد حسین بن محمد بن هادی عقیلی علوی شیرازی، تصحیح: اسماعیل ناظم، اسماعیلیان، قم، 1385.

خود را به غذاهای فرعی از قبیل خوراک های سبک مشغول نماید و از پرخوری خوردن غذاهای سنگین در آن موقع اجتناب نماید و اگر نتوانست چنین کند از مقدار غذا بکاهد؛ و به این مطالب توجه کامل داشته باشد که بسیار نافع است. (1)

زمانی که در شُرف خوردن(2) چیزی هستید، از خودتان بپرسید: آیا واقعاً گرسنه ام؟ آیا لازم است بخورم یا تنها می خواهم بخورم؟ خوردن این خوراکی برای من سودی و نفعی دارد یا ندارد؟ (3)

آیا میل خوردن دارم یا فقط هوس خوردن دارم؟ پیش از اینکه پاسخ دهید چند لحظه صبر و حوصله کنید و به ندای درونی خود گوش دهید.

قبل از احساس گرسنگی واقعی (اشتهای صادق) نباید به غذا خوردن پرداخت؛ چراکه در حالت سیری غذا خوردن و یا پاسخ مثبت دادن به اشتهای کاذب باعث تداخل غذای خورده شده با غذای داخل معده شده و در هضم صحیح، اختلال ایجاد می کند. (4)

از سوی دیگر در زمان گرسنگی واقعی نباید خوردن غذا را به تأخیر انداخت؛ زیرا این کار موجب ریخته شدن صفرا و مواد نامناسب به معده می گردد و زیان آور

ص: 45


1- منافع الاغذیه و دفع مضارها، محمد بن زکریا رازی، ترجمه دکتر سید عبدالعلی علوی نائینی، شرکت چاپ تابان، 1343.
2- برای توضیخ بیشتر در مورد فهمیدن و درک غذا قبل از خوردن و رغبت آدمی به غذا رجوع شود به کتاب معراج السعادة، ص 778.
3- آگاهانه خوردن، سوزان آلبر، دایره، تهران، 1398.
4- خلاصه الحکمه، سید محمد حسین بن محمد بن هادی عقیلی علوی شیرازی، تصحیح: اسماعیل ناظم، اسماعیلیان، قم، 1385.

است اگر به عللی تأخیری در غذا خوردن پیش آمد، بهتر است قدری آب لیمو و یا انار ترش میل کند، سپس غذا خورد. (1)

و نیز گاهی به علت تجمع مواد و اخلاط نامناسب در بدن و ریختن گاه و بی گاه آن به دهانه معده، شخص مرتب احساس گرسنگی کاذب می کند و به دنبال آن به ریزه خواری می پردازد درحالی که بدن واقعاً در آن زمان نیاز به غذا خوردن ندارد. (2)

سعدی شیرازی گوید: «حکیمان دیربه دیر خورند و عابدان نیم سیر و زاهدان سد رَمَق{توان} و جوانان تا طَبق{ظرف} برگیرند و پیران تا عرق کنند. امام قلندران چندان که در معده جای نفس نماند و بر سفره روزی کس». (3)

در هنگام پخت غذا نیز شایسته است صبر و حوصله داشته باشیم. تا غذا به آرامی به طور یکنواخت آماده شود. علت برتری آتش زغال را چنین می گویند: آتش زغال به صورت یکنواخت در بافت غذا نفوذ می کند و پخت یکدستی ایجاد می کند. آتش های دارای شعله به دلیل صنوبری بودن شکل شعله، حرارت یکنواخت به ظرف نمی رسانند و به همین دلیل پخت یکسانی در اجزای غذا ایجاد نمی کنند. (4)

آب

آب، این ماده شگفت انگیز قابلیت آن را دارد تا همه حواس پنج گانه را تحت تأثیر خود قرار دهد. آب می تواند بر پایانه های عصبی موجود در حواس پنج گانه

ص: 46


1- خلاصه الحکمه، سید محمد حسین بن محمد بن هادی عقیلی علوی شیرازی، تصحیح: اسماعیل ناظم، اسماعیلیان، قم، 1385.
2- طب اکبری، محمد اکبر ارزانی دهلوی، چوگان، تهران، 1394.
3- گلستان سعدی، مصلح بن عبدالله سعدی، اقبال، تهران، 1370.
4- کتاب زن، محمد حکیمی و جمعی از نویسندگان، امیرکبیر، تهران، 1381.

ارگانیسم {اعضا، اندام} را تحریک کند و با انتقال آن به مراکز عصبی، تأثیرات عمیق و شگفت انگیز جسمی و روانی در ما ایجاد کند. آب از راه های گوناگون بر آرامش و شادی و سرور تأثیرگذار است.

تماشای آب جاری (حس بینایی)

گوش کردن به صدای دل نشین آب (حس شنوایی)

شنا کردن و حمام (حس لامسه)

آشامیدن آب خنک و گوارا (حس چشایی)

تنفس هوای مرطوب و با طراوت (حس بویایی) (1)

در دیدگاه طب ایرانی آب گوهری است که غذا را روان و رقیق می گرداند و آن را همراهی می کند تا به درون رگ ها برسد و تا وقع خارج شدن همراه آن است. در تمام کارهای غذا به آب نیاز است و کمک آن لازم است. (2)

احتیاج آدمی به آب بنا بر چند غرض است:

1. جوهر غذا را رقیق گرداند تا به آسانی نفوذ در اعضا نماید.

2. غذا را مستعد هضم می نماید تا قوت هاضمه به آسانی در آن تصرف نماید.

3. محافظت غذا نماید از احتراق، چنانچه آب دیگ محافظت طعام می نماید از احتراق.

4. بدرقه طعام گردد و اجزای آن را از مجاری و مسامات تنگ بگذراند.

5. براز (مدفوع) را قابل آن سازد که به آسانی دفع شود.

6. حرارت و لهیب معده را فرونشاند.

ص: 47


1- طعم زندگی، ج 2، مسعود نور علی زاده میانجی، انتشارات خادم الرضا (ع)، اندیشه ماندگار، قم، 1387.
2- پیشگیری و درمان بیماری های اعصاب و روان در طب سنتی، زینب ابوالحسنی، پیشگامان توسعه، تهران،1392.

7. رطوبت بدن را بیفزاید.

8. حرارت غریزی را منتعش گرداند.

9. رطوبت غریزی را قوت دهد.

10 آنچه از اجزای طعام بر مجرای آن باقی مانده باشد را پاک سازد.

بباید دانست که آب تنها غذا نگردد و جزو بدن نشود زیرا که بدن مرکب است و آب بسیط و میانه غذا و مغتذی مشابهت لازم است، چنان که گذشت، اما چون در معده با طعام مخلوط می شود وکیلوس یابد، جزو بدن شود. (1)

از یک ساعت قبل تا دو ساعت بعد از غذا نباید آب نوشید و اگر بخواهیم کمی ساده تر بگیریم، از نیم ساعت قبل تا یک ساعت بعد از غذا نباید آب نوشید و بعد از شروع هضم غذا يعني يك ساعت بعد از خوردن غذا فرد می تواند آب بنوشد. افرادي كه معده گرم و بی اشتهایی ناشی از حرارت معده دارند نوشيدن آب حين غذا و بعدازآن در حدی که عطش را رفع نموده و اشتها را باز نماید برایشان بلامانع است. کودکان نیز شامل این قاعده می شوند و در مورد آب خوردن سر سفره به ایشان سخت نمی گیریم، اما نباید این آب خوردن در کودکان به شکل عادت در بیاید و فقط در حد رفع عطش و کاهش حرارت مورد تائید است و نه بیشتر.

اگر فرد گرم مزاج تشنگي را تحمل كند غذا در معده می سوزد هرچند كه خود غذا آب داشته باشد. در غير اين صورت اگر فردي همراه با غذا آب زيادي مصرف كند مشكلات متعددي از قبيل نفخ و صداهاي شكمي، احساس كشيده

ص: 48


1- سته ضروریه، ولی گیلانی، طب سنتی ایران، تهران، 1396.

شدن امعا، تمدد و سوء هضم به وجود آمده، غذا زودتر از معده خارج و باعث اسهال و گاهي قي شده، در اين حالت بدن ضعيف و ناتوان می شود

مضرات مصرف زياد و كم آب بر اساس ديدگاه طب سنتي ايران

* مصرف زیاد آب:

ضعف و سستي اعصاب و معده و كبد ، فساد رنگ رخسار و بدن ، فراموشي و کُندذهنی ، نزله ها ، پف آلودگي زير چشم ، ورم اندام ها ، استسقاء

* مضرات مصرف کم آب:

بی اشتهایی، لاغري بدن ، تپش قلب، ضعف قلب، حرارت کبد ، احتراق اخلاط بخصوص در سرزمین های گرم و جوانان گرم مزاج و فصل گرما، به ویژه كه قلب و معده و كبد ايشان گرم و مغز ايشان قوى باشد

تشخیص تشنگی صادق از کاذب: تشنگي راستين (صادق) زماني است كه بدن به خاطر از دست دادن رطوبت، از بين بردن يبوست يا رقيق كردن غذا نياز به آب داشته باشد. نوشيدن آب در تشنگي دروغين بسيار مضر است.

ص: 49

زمان های ايجاد تشنگي دروغين و راه های برطرف كردن تشنگي دروغين

زمان های ایجاد تشنگی دروغین

1. خلط مالح غليظ مانند بلغم شور در معده

2. خلط لزج با خشكي زياد (شديد اليُبس) مانند بلغم جَصي(گچی) در معده

3. خلط غليظ با خشكي زياد (شديداليُبس) مانند سوداي احتراقي (سوخته) در معده

4. عطشي كه بعد از غذا با وجود شرب آب كافي هنگام اشتغال طبيعت به هضم پديد می آید

راه های برطرف کردن تشنگی دروغین

1. صبر بر تشنگي

2. خواب

3. استنشاق هواي سرد

4. مضمضه كردن آب سرد

5. خوردن اندكي آب گرم

6. نوشيدن مقدار كمي آب به صورت مكيدن

7. خوردن مواد گرم مثل عسل در تشنگی کاذب ناشی از بلغم

در پزشكي سنتي ايراني دماي آب نوشيده شده هم نقش بسيار مهمي در بدن دارد و آب سرد و گرم داراي اثرات مفيد و مضر متفاوتي بر بدن هستند. (1)

* فواید آب سرد:

-بهترین آب برای افراد سالم

-تسكين عطش صادق فقط با آب سرد

-تقويت معده و افزايش اشتها

ص: 50


1- خلاصه الحکمه، سید محمد حسین بن محمد بن هادی عقیلی علوی شیرازی، تصحیح: اسماعیل ناظم، اسماعیلیان، قم، 1385.

هاضم طعام

* فواید آب بسیار گرم:

-تحلیل نفخ و ریاح

-مفید برای سردردهای سرد

-مفید برای درد گلو

-مفید برای بیماری های ریوی

-در حالت ناشتا باعث شستشو و پاک سازی معده

-رفع عطش ناشی از بلغم شور و سودا

-اذابه(1) بلغم و موادّ غليظه

-به پاک سازی بدن از بلغم کمک می نماید

-كمك به تأثیر دواي مسهل

-کمک به رفع درد و خارش

-مصرف فقط براي رفع بيماري توصيه می شود

* فوائد آب نیم گرم:

-ملین

-مفید برای ورم حلق و لوزه ها

-کمک به اثر داروی مسهل

-پاک سازی معده

-اذابه بلغم رقيق

-تسكين تشنگى سوداوى و بلغمى شور

-اذابه بلغم رقیق

-شستشودهنده معده اخلاط لزجه غليظه

ص: 51


1- ذوب کردن.

* مضرات آب سرد:

-مطفی(1) حرارت غریزی

-ایجاد انسداد در مجاری بدن و مضر برای افرادی که انسداد مجاری دارند

-بیماری های ناشي از سردي مزاج

-مضر برای افرادی که ضعف مغز و ضعف احشا دارند

-مضر اعصاب و دندان و قلب و كبد

-كم شدن و دشوار شدن قاعدگي ) ايجاد عُسر و قِلَتِ طَمث)

-توليد خلط غليظ و لزج در مفاصل و ستون فقرات

-سستي و لختي بدن

-تشديد سرفه و خشونت سينه و مضر برای افرادی که مشکل ریه دارند

-مانع خروج اخلاط سينه

-تشديد زكام و نزله

-كاهش نيروي جنسي (ضعف باه)

-رعشه

-سردرد

-قولنج

-استسقاء

* مضرات مدامت و مصرف زیاد آب بسیار گرم:

-زردی رنگ

-نحافت و لاغري

-ورم كبد و طحال

-مضر معده به دليل ايجاد سستي در آن

ص: 52


1- خاموش کننده.

-مفسد هضم

-بي اشتهايي

-كمي چربي بدن

-مستعد عفونت و التهاب خون

-عدم تسكين عطش

-استسقا و دِق(1)

* مضرات آب نیم گرم:

-تهوع آور

-مفسد غذا

-ایجاد استسقاء و بیماری های طحال

-سبب صعود

-ابخره به مغز

-مصرف زیاد آن مفسد معده

موارد منع مصرف آب بر اساس ديدگاه پزشكي ايراني

1. قبل از غذا، هنگام مصرف غذا و بلافاصله بعد از مصرف غذا

مصرف آب در این موارد منجر به عدم تماس غذا با سطح معده و اختلال در روند هضم می شود. قدرت هضم با حرارت معده ارتباط مستقيم دارد و مصرف آب اين حرارت را از معده می گیرد. وقتي آب با غذا مخلوط می شود از رگ ها به كبد رفته و چون كبد نمی تواند آب را به طور كامل از غذا جدا كند، آب زيادي

ص: 53


1- تبی است دائم با حرارتی کم بی اعراضی آشکار از قبیل اضطراب و سطبری لب ها و خشکی دهان و سیاهی آن، لکن بیمار روی به لاغری و ضعف و سستی و شکستگی رود. ( دهخدا).

در زير پوست و غشاي زيرين باقي می ماند و استسقاي از قي ايجاد می شود و اگر از طريق خون به ديگر عضوها برسد استسقاي لحمي ايجاد می کند.

2. در حالت ناشتا به علت خالي بودن معده

الف: سردي آب به سرعت به اعضاي رئیسه (اعضاي اصلي بدن یعنی قلب و مغز و کبد) می رود: اگر آب در گردش به قلب برسد حرارت غريزي كاهش پيدا می کند و احتمال مرگ وجود دارد و اگر به كبد برسد باعث استسقا می شود. اگر به سر برسد باعث سستي و ضعف و حتي فلج قسمتي از بدن و سستي اعصاب می شود.

ب: ضرر به اعصاب و احشا و دستگاه تنفس

3. بعد از حركات شديد و كار سنگين يا ورزش

چون حرارت داخلی بدن افزايش می یابد، اگر آب خورده شود سريع جذب اعضاي بدن و باعث سستي بدن و ضعف می شود، بهتر است در اين هنگام فرد آب را ذره ذره و به تدریج ابتدا مضمضه كند و سپس بياشامد.

4. قبل از خواب، حین خواب و بعد از خواب يا هنگام بيدار شدن از خواب

خوردن آب در اين زمان نيز باعث ضعف و رعشه می شود و اگر فرد مجبور شود در اين زمان آب بنوشد می تواند به روش های زير عمل كند.

الف: بايد به اندازه ای كه تشنگي او را رفع كند، آب را مضمضه كند يا بمكد.

ص: 54

ب: اگر تشنگي فرد برطرف نشود، اول بايد مقداري نان يا غذا بخورد و سپس آب بنوشد تا به خاطر مخلوط شدن آب با اجزاي غذا، آب با سرعت كمتري جذب بدن شود.

5. بعد از مقاربت

به دليل حركات بدن و دفع مني و افزايش گرمي و خشكي در بدن، درصورتی که آب خورده شود، به سرعت جذب بدن شده و ايجاد ضعف و از بين رفتن حرارت غريزي می کند.

6. بعد از میوه های تروتازه و شيرين و سبزی ها

مثل: هندوانه، خربزه، انگور. چون جنس آب اين مواد با آبي كه خورده می شود تفاوت دارد و باعث می شود كه غذا در درون معده فاسد شود (ايجاد قروح خبیثه و اورام)، پس تا زماني كه اين مواد در معده هستند نبايد آب نوشيد.

7. خوردن آب گرم بعد از غذاي شور و خوردن آب سرد بعد از غذاي گرم براي بدن ضرر دارد؛ مثلاً اگر فردي غذاي گرم خورده است درصورتی که تشنه شود بايد اندكي صبر كند، اما اگر فرد نتواند تشنگي را تحمل كند بايد آب را كمي در دهان نگه داشته و سپس آرام آرام بنوشد و نبايد یک دفعه آب را وارد معده خود كند.

8. بعد از حمام (به ویژه با معده خالي)، چون در اين حالت، نيز آب به سرعت جذب بدن می شود.

ص: 55

9. بعد از اسهال شديد به دليل اينكه رطوبت اعضاي بدن تحليل می رود، تمايل بدن به آب زياد شده و آب سريع جذب می شود، كه اين امر باعث ضعف و از بين رفتن حرارت غريزي می شود.

10. بعد از خوراک هایی كه قابض هستند.

11. نوشیدن آب بدون تشنگی

12. بعد از خوردن شیرینی ها و ترشی ها

13. بعد از خوردن مواد غذایی لزج

14. در حالت ایستاده

عوارض آب خوردن در موارد فوق بخصوص اگر خیلی سرد یا خیلی گرم باشد.

ضعف و سستى اعصاب

ضعف و سستى معده و احشا

ضعف و سستى كبد

فساد رنگ رخسار و بدن

نسيان (فراموشی) و بلادت ذهن

خواب زیاد و کندی حواس

ایجاد نزله و زکام

ورم اندام ها و زیر چشم

سوءالقنيه و استسقاء

ص: 56

روایاتی درباره آب

رسول خدا (صلی الله علیه و آله): هرگاه تمایل به خوردن آب پیدا کردید، آن را به حالت مضمضه (و مکیدنی) بنوشید و آن را به حالت دفعی و یک مرتبگی ننوشید.(1)

امام صادق: (علیه السلام) سه نفس نوشیدن بهتر است از یک نفس نوشیدن.(2)

امام صادق: (علیه السلام) نوشیدن آب بر روی غذای چرب، اسباب تحریک بیماری است.(3)

امام رضا : (علیه السلام) نوشیدن آب سرد بلافاصله پس از مصرف هر چیز داغ یا شیرین، اسباب نابودی و خرابی دندان هاست.(4)

2. خوراک جذبی یا لمسی

اشاره

«گرسنگی شدیدی در اعماق وجود ما نهفته است که هیچ غذایی قادر نیست این گرسنگی را رفع کند، این گرسنگی همان نیاز به نوازش و احساس است و به بیان دیگر گرسنگی پوست بدن».

«پوست بزرگ ترین عضو بدن است و از درون، نیاز دارد که لمس شود».

ص: 57


1- «إِذَا اشْتَهَيْتُمُ الْمَاءَ فَاشْرَبُوهُ مَصّاً وَ لَا تَشْرَبُوهُ عَبّاً». بِحارالانوار، ج 59، ص 293.
2- « ثَلَاثَةُ أَنْفَاسٍ فِي الشُّرْبِ أَفْضَلُ مِنْ نَفَسٍ وَاحِدٍ »کافی، ج 6، ص 383.
3- « شُرْبُ الْمَاءِ عَلَى أَثَرِ الدَّسَمِ يُهَيِّجُ الدَّاء ».المحاسن، ج 2، ص 572.
4- «شُرْبُ الْمَاءِ الْبَارِدِ عَقِيبَ الشَّيْ ءِ الْحَارِّ وَ عَقِيبَ الْحَلَاوَةِ يَذْهَبُ بِالْأَسْنَان». الرساله الذهبیه، ص 29،

وقتی لمس کردن بین دو نفر اتفاق می افتد، در درون خود منبعی از توجه، محبت، رضایت خاطر، حمایت، آرامش، شادی و احساس امنیت را در بردارد. زمانی که مادر و یا جانشین مادر، کودک را لمس می کند، موجب افزایش رفتارهای مثبت از قبیل لبخند زدن، رابطه اجتماعی، ارتباط چشمی، تحریک شنیداری و بینایی، افزایش توانایی مقابله با استرس، تسکین درد و کاهش رفتارهای منفی مانند سردرگمی، گریه کردن، دوری کردن، عصبانیت، رنج و فشار نگرانی، پریشانی و بی خوابی می شود.

لمس، نقش مهمی در برقراری تعادل عاطفی در کودک داشته و تعادل عاطفی، موجب رشد طبیعی کودک در ابعاد مختلف عاطفی، اجتماعی، شناختی و جسمی می شود. همچنین لمس تأثیر قابل توجهی در تنظیم خواب کودک دارد. لمس موجبات رشد طبیعی کودک را فراهم کرده و از این طریق نقشی پیشگیرانه در بروز افسردگی ایفاء می کند. از طرف دیگر، لمس نقش روانی و فیزیولوژیکی مهمی در بهبودی و کاهش افسردگی و افزایش سلامت روانی دارد. (1)

در کتاب شش رساله کهن پزشکی در باب حفاظت از لامسه آمده است:

آن هم {لامسه} عزيز است و در نگاه داشت آن به جدّ بايد بود و بايد كه دست در چيزهاى قابض چون نار و پوست انار نكند و كارهاى سخت كه دست را درشت گرداند، نكند؛ و دست را از آب و هواى زمستان نگاه دارد و پيوسته روغن هاى لطيف خوش بو در دست مالد تا دست را نرم دارد. (2)

ص: 58


1- اثر بخشی لمس بر کاهش افسردگی کودکان، وحید صادقی فیروز آبادی، علی رضا صفری، حسن بنی اسدی شهر بابک، سعید ایمانی، مهدیه دلاوری. روش ها و مدل های روان شناختی، سال نهم، شماره 33، پاییز 1397.
2- شش رساله كهن پزشكى، جمعى از نويسندگان، مجمع ذخائر اسلامى - قم، چاپ: اول، 1390.

از آنجائی که مواردی مانند جنس لباس، ماساژ بدن و ... ارتباط مستقیم با بحث لامسه و پوست بدن دارند، به بیان اثرات آن ها می پردازیم.

جنس لباس

اشاره

عوامل تأثیرگذار با توجه به جنس لباس به سه دسته کلی تقسیم می شوند:1. تولید و انتقال بار الکتریکی 2. قابلیت نفوذ پوشاک و بازتاب 3. دفع تشعشات درونی و بیرونی.

هریک از این عوامل به گونه ای می توانند با توجه به جنس لباس متغیر باشند و آثار متفاوتی را بر انسان ایجاد کنند. در میان همه انواع پوشاک، آن هایی که از جنس پنبه یا کتان تهیه شده باشند مناسب ترین پوشاک محسوب می شوند چون بار الکتریکی را در بدن افزایش نمی دهند و بدین وسیله موجبات آرامش اعصاب و افزایش تحمل انسان را فراهم می کنند و به دلیل داشتن شباهت بیشتر با پوست انسان از نظر فیزیولوژیکی قابلیت نفوذ بیشتری داشته و به دفع حرارت مازاد بدن کمک کرده و با جلوگیری از اختلالات ناشی از عدم دفع حرارت مازاد بدن در تضمین سلامت انسان نقش مؤثری ایفا می کنند. (1)

خواص الیاف مختلف و تأثیر آن بر سلامت انسان:

الیاف به طور کلی به دو دسته مصنوعی و طبیعی تقسیم می شوند.

ص: 59


1- آئین بهزیستی اسلام، احمد صبوراردوبادی، ج 1، چاپ دوم، تهران، دفتر نشر و فرهنگ اسلامی، 1367.

الیاف طبیعی هم به سه دسته کلی لیف های نباتی، حیوانی و معدنی تقسیم می شوند که از این میان برای تهیه انواع پارچه ها بیشتر از پنبه، کتان، پشم و ابریشم استفاده می شود. (1)

خواص پارچه های کتانی:

کتان سرد و لباس های از جنس مواد پلاستیکی نیز (نایلون) سرد هستند.

این پارچه ها{کتان} دارای سطحی صاف و درخشنده اند و زودتر از پنبه تمیز می شوند. لذا در مصر باستان به عنوان سمبل خلوص و پاکی شناخته می شوند. جاذب خوب آب هستند و جذب کننده عرق بوده و با خیس شدن باعث خنک شدن می شوند. (2)

چنانچه لباس زیر انسان در چهار فصل از پارچه کتانی باشد، پوست بدن نرم و لطیف می ماند. با توجه به صاف بودن سطح ظاهری الیاف آن نسبت به کثافات و باکتری ها حساس می باشد و از این خاصیت کتان استفاده بهداشتی می گردد و معمولاً برای تهیه روپوش پزشکان و دستمال جیبی از کتان استفاده می شود.

خواص پارچه های پنبه ای (نخی):

پنبه خنک است. پارچه هایی که از الیاف پنبه تهیه می شوند هادی حرارت هستند و حرارت بدن را به بیرون منتقل می کنند درنتیجه خنک هستند و عایق حرارتی خوبی نیز می باشند و تهویه بدن با این پارچه ها بهتر صورت می گیرد.

ص: 60


1- نساجی سنتی ایران، حسین یاوری، اول، سوره مهر 1380.
2- نساجی سنتی ایران، حسین یاوری، اول، سوره مهر 1380.

خواص پارچه های پشمی:

لباس پشمی گرم است. از خواص فیزیکی پشم می توان به خاصیت ارتجاعی آن، نازکی و ظرافت، درخشندگی و شفافیت، استحکام و جاذب رطوبت و گرمی و الکتریسیته بودن آن اشاره کرد. (1)

پارچه های تهیه شده از پشم به علت ذخیره شدن هوا در بین الیاف آن ها، عایق می باشند و از دفع و انتقال حرارت و بار الکتریکی بدن به خارج جلوگیری می کنند.

به واسطه عایق بودن، لایه گرم اطراف بدن را ثابت نگه می دارند و موجب گرم نگه داشتن بدن می شوند و چون خاصیت رطوبت پذیری دارند و دارای خلل و روزنه می باشند عرق بدن را جذب کرده و آن را به آرامی تبخیر می کنند و بدین طریق حرارت بدن را در خود نگه می دارند. (2)

خواص پارچه های ابریشمی:

ابریشم خیلی گرم است. پارچه های ابریشمی از ابریشم که ازجمله الیاف حیوانی است تهیه می شود این پارچه ها زیبا و لطیف هستند و همانند پشم قدرت زیادی در جذب آب دارند و قلیایی های ضعیف مانند صابون و آمونیاک اثر بسیار ناچیز بر روی آن می گذارند. هادی حرارت نیستند و حرارت را در خود نگه می دارند. (3)

ص: 61


1- نساجی سنتی ایران، حسین یاوری، اول، سوره مهر 1380.
2- آئین بهزیستی اسلام، احمد صبوراردوبادی، ج 1، چاپ دوم، تهران، دفتر نشر و فرهنگ اسلامی، 1367.
3- نساجی سنتی ایران، حسین یاوری، اول، سوره مهر 1380.

این پارچه ها نقش عایق را بازی می کنند و از دفع و انتقال بار الکتریکی بدن به خارج جلوگیری می کنند و طبعاً اثرات مضری نسبت به وضع مزاجی فعال و حساس مردان به دنبال دارند زیرا به طور طبیعی سوخت وساز در بدن مردان بیشتر است و نباید با عوامل محرک دیگری تحریک شود و شاید به همین علت شارع مقدس پوشیدن لباس حریر را برای مردان حرام اعلام فرموده است. (1)

امام علی : (علیه السلام) لباس پنبه ای بپوشيد، كه آن لباس رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و لباس ما است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) لباس پشمى و مويين نمی پوشید مگر اين كه علّتى در كار بود.(2)

اهمیت لباس در فقه نیز آشکار است. در بحث شرایط نماز، فقها چنین می نویسند:

شرایط لباس نمازگزار:

1. پاک باشد (نجس نباشد).

2. مباح باشد. (غصبی نباشد).

3. از اجزاى مردار نباشد (حتى کمربند و کلاه).

4. از حیوان حرام گوشت نباشد (به عنوان مثال از پوست پلنگ یا روباه تهیه نشده باشد).

ص: 62


1- آئین بهزیستی اسلام، احمد صبوراردوبادی، ج 1، چاپ دوم، تهران، دفتر نشر و فرهنگ اسلامی، 1367.
2- «لبَسوا الثِّيابَ مِن القُطنِ؛ فإنّهُ لِباسُ رسولِ اللّه ِ(صلی الله علیه و آله و سلم) و لِباسُنا، و لَم يَكُن يَلبَسُ الصُّوفَ و الشَّعرَ إلاّ مِن عِلّةٍ». کافی، ج 6، ص 450.

5. اگر نمازگزار مرد است، لباس او طلا یا ابریشم خالص نباشد و زینت طلا (حتى انگشتر طلا) نپوشد. (1)

همچنین پوشیدن لباس ابریشم خالص و نیز انگشتر طلا برای مرد حرام است. (2)

ماساژ و غَمز

در بررسی منابع طب ایرانی دو واژه «دلک» به معنی مالش و «غَمز» به معنی فشردن متناظرترین واژه های معادل ماساژ و بازتاب شناسی ) رفلکسولوژی) می باشد که عمدتاً در بخش کلیات یا علوم پایه طب ایرانی مورد بحث قرارگرفته است.

دلک بر حسب مدت و چگونگی انجام آن تقسیم بندی شده است که بر حسب وضعیت بدنی هر فرد انتخاب می شود.

دلک بر پایه این مکتب باعث ایجاد تعادل، پاک سازی بدن از مواد زائد و تقویت عضو می شود. تحلیل و دفع مواد از یک عضو، جذب مواد به موضع مورد نظر، ممانعت از رسوب و ذخیره شدن ماده در محل، پرورش عضو، تعادل حرارت غریزی عضو و مقابله با برودت موضعی آن از کارکردهای دلک می باشد.

دلک باعث باز شدن منافذ پوستی و تولید حرارت غریزی و بالندگی اعضاء می شود. در منابع پزشکی ایران دلک استعداد{آماده سازی} و دلک استرداد {برگشت}در بحث ریاضت و ورزش ها بیان شده است. دلک استعداد به آماده

ص: 63


1- توضیح المسائل مراجع، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1396.
2- توضیح المسائل مراجع، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1396.

سازی بدن قبل از ورزش به منظور رقیق سازی مواد زائد موجود در بدن، اتساع منافذ پوستی و تحلیل آن و دلک استرداد به اقدامات تکمیلی بعد از ورزش با کیفیت انجام متفاوت اشاره دارد که خالی از هرگونه حرکت سخت و شدید می باشد که بدن را برای آرام سازی و برگشت به حالت اولیه آماده می کند و مواد باقی مانده را دفع و از تحلیل رطوبت های بیشتر بدن جلوگیری می کند؛ و نیز دلک و غمز برای پیشگیری و درمان طیف وسیعی از بیماری ها آمده است. در حال حاضر بیش از 80 نوع ماساژ وجود دارد که بر حسب هر کشور و مکتب طبی سنتی آن نیز نام خاصی پیدا کرده است. (1)

حكما برخي خواص دلك و غمز را با ورزش يكي دانسته اند، با اين حال خواص ویژه ای نيز براي دلك به معناي مالش

و غمز به معناي فشردن عضو با انگشت، قائل شده اند در واقع هدف اختصاصي از انجام غمز جذب ماده از قسمت های بالاي بدن به سمت پايين بدن مطرح شده است. (2)

حكيم ارزاني معتقد است كه غمز باعث به پايين كشيده شدن ماده بخاري در بدن می شود. (3)، ابن سینا نيز در مبحث معالجات بیماری های سر، غمزِ اندام تحتاني را سبب جذب ماده از سر به پايين بدن می داند. (4)

در حقيقت جذب ماده بیماری زا به سمت مخالف عضو درگير، يك مكانيسم درماني در طب ايراني محسوب می شود

كه به شکل های مختلفي از جمله غَمز صورت می گیرد.

ص: 64


1- بررسی تطبیقی ماساژ درمانی در مکتب طب ایرانی و چین، حمیدرضا بهرامی طاقانکی، مهدی یوسفی، محمدرضا مهری، حمیدرضا حسین زاده، مجید جعفری نژاد، محمدرضا نورس. مجله طب سنتی اسلام و ایران، سال هفتم، شماره دو، تابستان 1395.
2- غمز درماني در پزشكي ايراني و مقايسه آن با بازتاب درماني، امير محمد جلادت، فاطمه عطارزاده، كينوش همايوني، مجلّه طب سنّتي اسلام و ايران، سال سوم، شماره چهارم، زمستان 1391.
3- غمز درماني در پزشكي ايراني و مقايسه آن با بازتاب درماني، امير محمد جلادت، فاطمه عطارزاده، كينوش همايوني، مجلّه طب سنّتي اسلام و ايران، سال سوم، شماره چهارم، زمستان 1391.
4- غمز درماني در پزشكي ايراني و مقايسه آن با بازتاب درماني، امير محمد جلادت، فاطمه عطارزاده، كينوش همايوني، مجلّه طب سنّتي اسلام و ايران، سال سوم، شماره چهارم، زمستان 1391.

روایات فراوانی درباره انواع غمز و ماساژ در کتب حدیثی نقل شده است. به یک نمونه از غمز اشاره می کنیم.

در حدیثی از امام رضا (علیه السلام) چنین نقل شده است: اگر چیزی موجب افزایش [نیرو و نشاط] بدن باشد، غمز (فشار) دادن بدن و لباس نرم، همچنین بوی خوش و استحمام [جزئی از آن] است و اگر مرده ای در اثر غمز دادن زنده شده، من انکار نمی کنم.(1)

این عمل در طب امروزی مشابه دارد. فردی که قلب او ایست می کند با انجام ماساژ قلبی سینه او را فشار می دهند و اگر اثر نکرد به او شُک الکتریکی می دهند و احتمال دارد به زندگی برگردد.

روغن ها

اشاره

روغن های طبيعي گياهي ازجمله داروهاي طبيعي و پرخاصيتي هستند كه امروزه استفاده از آن ها برای درمان و تسكين بسياري از بیماری های جسم و روح توسط درمانگران شیوه های درماني طبيعي توصيه و تجويز می شود اين روغن ها كه از دانه، مغز، ميوه و پوست آن ها تهيه می شود امروزه به صورت موضعي و خوراکی براي درمان بیماری های مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. (2) بحث

ص: 65


1- «أَنَّهُ لَوْ كَانَ شَيْ ءٌ يَزِيدُ فِي الْبَدَنِ لَكَانَ الْغَمْزُ يَزِيدُ وَ اللَّيِّنُ مِنَ الثِّيَابِ وَ كَذَلِكَ الطِّيبُ وَ دُخُولُ الْحَمَّامِ وَ لَوْ غُمِزَ الْمَيِّتُ فَعَاشَ لَمَا أَنْكَرْتُ ذَلِكَ». فقه منسوب به امام رضا (علیه السلام) ، ص 346، باب 92.
2- روغن ها از ديدگاه طب سنتي، عين اله ولي زاده، سيد عارف حسيني، رعنا رنجبر، وحيده آذغاني، مجلّه طب سنّتي اسلام و ايران، سال چهارم، شماره چهارم، زمستان، 1392.

انواع روغن ها و کاربرد آن بحثی گسترده است. در اینجا تنها به برخی از آن ها اشاره می کنیم.

نمونه ای از کاربرد موضعی و پوستی روغن ها در جدول ذیل آمده است (1)

** روغن - مزاج - خاصیت

* نارگیل - گرم و خشک - کمک به رشد و جلوگیری از ریزش مو

* فندق - گرم و خشک - کمک به رفع ریزش ابرو

* زیتون - گرم و خشک - کاهش ترک های پوستی ناشی از بارداری، رفع درد مفاصل ناشی از سردی و سوءمزاج سرد

* نعنا - گرم و خشک - آرام کننده دردهای موضعی و سردردهای نوع سرد

* دارچین - گرم و خشک - برطرف کننده دردهای مفصلی ناشی از سردی و سوءمزاج سرد

* کنجد - گرم و تر - رفع درد مفاصل ناشی از سردی و سوءمزاج سرد

* گل سرخ - مرکب القوی(2) - کاهش ترک های پوستی ناشی از بارداری، رفع گرفتگی های عضلانی

ص: 66


1- مخزن الادويه (طبع جديد)، سيد محمد حسين بن محمد هادى عقيلى علوى شيرازى، دانشگاه علوم پزشكى تهران، سبز آرنگ، تهران،، چاپ: دوم، 1390.
2- دوايى را نامند كه مركب باشد جوهر آن از چند چيز كه هر يك را بر سر خود مزاجى خاص باشد متباين ديگرى و بعد تركيب در شي ء واحد و پوشيدن لباس و صورت وحدانى امتزاج تامى نيافته باشند كه بعد ورود در بدن و تأثير و تأثر از آن از هم متمايز نتوانند گشت و تأثير واحد نتوانند نمود بلكه بعد ورود در بدن اجزاى آن از هم جدا گشته هر يك تأثيرى و احداث كيفيتى خاص مى نمايند و منشاء آثار متخالفه متضاده مى گردند بعضى به زودى و بعضى به ديرى به حسب تركيب و امتزاج و لطافت و كثافت مواد اجزاى خود.( مخزن الادویه).

* سیاه دانه - گرم و خشک - رفع درد مفاصل ناشی از سردی و سوءمزاج سرد، کمک به درمان سینوزیت

* بابونه - گرم و خشکی بلکه در خشکی معتدل - رفع درد مفاصل ناشی از سردی و سوءمزاج سرد

* گل بنفشه - سرد و تر - خواب آور، کمک به درمان سردرد ناشی از گرمی و آفتاب، کمک به درمان آلرژی با مالیدن روی گونه ها، بینی و زیر گلو و چکاندن داخل بینی

* اسطوخودوس - گرم و خشک - رفع خستگی و ایجاد آرامش با مالیدن رو پیشانی

* بادام شیرین - معتدل در گرمى و سردى و به غایت مرطب دماغ خصوص تازه آن - رفع بی خوابی، تقویت مغز با مالیدن روی ملاج و پیشانی و چکاندن داخل گوش و بینی

* بادام تلخ - گرم و تر - چین وچروک و لک پوست

* تخم کدو - سرد و تر - درمان پروستات، رفع خارشی که از حرارت باشد

اهمیت روغن ها در روایات

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آن قدر به روغن اهمیت می دادند که حتی در سفر ها نیز شیشه روغن را با خود می بردند.

ص: 67

در سفرها شیشه روغن، سرمه دان، ناخن گیر، مسواک و شانه از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) جدا نمی شد.(1)

امام علی : (علیه السلام) روغن مالی کردن پوست را نرم می کند و عقل را زیاد می کند و نیرو را زیاد می کند و مجاری آب (عرق) را باز می کند و خشکی صورت را برطرف می کند و رنگ رخسار را زیبا و روشن می کند.(2)

روغن بنفشه

سید روغن ها، روغن بنفشه است و بالاترین مدح و تعریف را دارد.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): برتری ما اهل بیت (علیهم السلام) بر سائر مردم مانند برتری روغن بنفشه بر سائر روغن ها است.(3)

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): با روغن بنفشه روغن مالی کنید زیرا در تابستان سرد و خنک است و در زمستان گرم است.(4)

ص: 68


1- «كَانَ لَا يُفَارِقُهُ فِي أَسْفَارِهِ قَارُورَةُ الدُّهْنِ وَ الْمُكْحُلَةُ وَ الْمِقْرَاضُ وَ الْمِسْوَاكُ وَ الْمُشْط». مکارم الاخلاق، ص 35.
2- «الدُّهْنُ يُلَيِّنُ الْبَشَرَةَ وَ يَزِيدُ فِي الدِّمَاغِ وَ يُسَهِّلُ مَجَارِيَ الْمَاءِ وَ يُذْهِبُ الْقَشَفَ وَ يُسْفِرُ اللَّوْن». کافی، ج 6، ص 519.
3- «فَضْلُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ (علیهم السلام) عَلَى سَائِرِ النَّاسِ كَفَضْلِ الْبَنَفْسَجِ عَلَى سَائِرِ الْأَدْهَان». بِحار الانوار، ج 52، ص 221.
4- «ادَّهِنُوا بِالْبَنَفْسَجِ- فَإِنَّهُ بَارِدٌ فِي الصَّيْفِ وَ حَارٌّ فِي الشِّتَاء». الدعوات (راوندی)، ص 156.

روغن زیتون

این روغن، روغن پیامبران است ولی روغن بنفشه، روغن خاتم پیامبران است. در روایتی از امام صادق (علیه السلام) آمده است:

امام صادق : (علیه السلام) روغن گذشتگان غیر از روغن زیتون نبوده است.(1)

در وصیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به حضرت علی (علیه السلام) آمده است:

ای علی روغن زیتون بخور و با آن روغن مالی کن زیرا کسی که روغن زیتون می خورد و روغن مالی می کند با آن، شیطان چهل روز نزدیک او نمی شود.(2)

روغن خیری (شب بو)

امام صادق : (علیه السلام) روغن خیری لطیف است.(3)

روغن های بان، گل سرخ، زنبق، کنجد نیز در روایات آمده است.

دست دادن مفید

وقتی ما فردی را دوست داریم و به او علاقه داریم، اگر بخواهیم این دوستی و محبت را در قالب کلام منتقل کنیم، نیاز به وقت زیادی داریم، امّا همین دستِ ما می تواند در مدّت کمی، دریایی از احساس و محبت را به دیگری منتقل کند.

ص: 69


1- «مَا كَانَ دُهْنُ الْأَوَّلِينَ إِلَّا زَيْت». المحاسن، ج 2، ص 485، ح 533.
2- «يَا عَلِيُّ كُلِ الزَّيْتَ وَ ادَّهِنْ بِهِ فَإِنَّهُ مَنْ أَكَلَ الزَّيْتَ وَ ادَّهِنْ بِهِ لَمْ يَقْرَبْهُ الشَّيْطَانُ أَرْبَعِينَ يَوْما». المحاسن، ج 2، ص 485، ح 532.
3- «إِنَّ الْخِيرِيَ لَطِيفٌ». کافی، ج 6، ص 522.

البتّه همین دست ما می تواند بی تفاوتی ما را نیز به مخاطب منتقل کند. اگر با فردی دست بدهید و صدها بار با زبان بگویید که او را دوست دارید، ولی دست دادن شما بی رمق و خالی از احساس باشد، مغز طرف مقابل، پیامِ دست شما را قبول می کند؛ زیرا هرگاه بین پیام زبان ما و پیام دست ما اختلاف باشد، مغز پیام دست را قبول می کند، آری، دست هرگز در انتقال پیام نمی تواند دروغ بگوید!

و این نکته مهمی است که باید همواره یک هماهنگی کامل بین احساسی که شما با دست دادن، به دیگران منتقل می کنید و بین تصویری که می خواهید در ذهن مخاطب ایجاد کنید وجود داشته باشد.

این نیاز به لمس شدن، نه فقط در کودکان، بلکه در وجود همه انسان ها تا پایان عمر وجود دارد و اگر این نیاز ارضا نشود، انسان نمی تواند شخصیت سالمی داشته باشد. (1)

نیکو است برای برخوردار شدن از آثار مثبت دست دادن، به نکات زیر توجه کرد:

1. برای تفهیم پیام همدلی باید دقّت کنید که دست طرف مقابلِ خود را به اندازه ای که او دست شما را فشار می دهد فشار دهید و هر چه دست طرف مقابل را محکم تر بفشارید به همان اندازه بیشتر می توانید بر او تسلّط پیدا کنید و به این وسیله می توانید عشق و محبت قلب خود را به او ارسال کنید، ضمناً از دید روانشناسان این حالت دست دادن، نشانه اعتمادبه نفس عالی شما می باشد.

ص: 70


1- معجزه دست دادن، مهدی خدامیان آرانی، قم، وثوق، 1392.

2. سعی کنید مدّت زمان دست دادن شما از پنج ثانیه کمتر نباشد به خاطر این که اگر مدّت دست دادن شما کوتاه باشد دست شما نمی تواند اشتیاق و محبت شما را به قلب مخاطب مخابره کند.

3. هرگز به حالت سستی دست ندهید که این حالت فوراً پیام بی تفاوتی را به مخاطب می رساند.

4. از دست دادن نوک انگشتی استفاده نکنید به این معنی که هنگام دست دادن مواظب باشید که تمام دست مخاطب را در دست بگیرید، این نوع دست دادن پیام بی تفاوتی شما را به مخاطب مخابره می کند.

5. سعی کنید که هنگام دست دادن حتماً پرده میان انگشتان شما با دست اشاره شما کاملاً با دست طرفِ مقابل تماس داشته باشد.

6. توجّه داشته باشید اگر کف دست شما زیاد عرق می کند حتماً در دیدارهای مهم، قبل از دست دادن آن را خشک کنید چراکه دست عرق کرده نشان دهنده دلهره و نوعی هیجان غیرعادی است و هم چنین اگر با دست خیس عرق، دست بدهید یک احساس تنفر را در مخاطب خود ایجاد می کنید.

7. هنگام دست دادن سعی کنید فشار خفیفی به استخوان های پشت دست طرف مقابل وارد کنید.

8. هنگام دست دادن نباید با کسی که می خواهیم با او دست بدهیم فاصله زیاد داشته باشیم و دست خود را خیلی دراز کنیم.

ص: 71

9. هنگام دست دادن ارتباط چشمی برقرار کنید و مستقیماً به چشم طرف مقابل خود نگاه کنید و تبسم را فراموش نکنید، سعی کنید هنگام دست دادن مقداری بدن خود را به سمت جلو متمایل کنید. (1)

اگر شما به دنبال جذابیت هستید سعی کنید هنگام دست دادن دست مخاطب خود را به گرمی بفشارید و با صدای رسا سلام کنید، همواره در دست دادن پیش قدم باشید و آخرین نفری باشید که دست خود را می کشید، شما می توانید در دل سنگ هم جا بازکنید با دست دادنِ با محبت می توانید آن ها را مجذوب خود کنید.

امام صادق (علیه السلام) می فرماید: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) هرگاه با مردى دست می داد، هرگز دست خود را از دست او نمی کشید تا اين كه او دستش را از دست حضرت بكشد.(2)

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): با يكديگر دست دهيد؛ زيرا دست دادن كينه و كدورت را از بين می برد.(3)

امام کاظم : (علیه السلام) به نقل از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) إِنَّ الرَّحِمَ إِذَا مَسَّتِ الرَّحِمَ تَحَرَّكَتْ وَ اضْطَرَبَتْ؛

ص: 72


1- زبان بدن راز موفقیت، دیوید لوئیس، مترجم جالینوس کرمی، انتشارت مهر جالینوس، خراسان رضوی، 1395.
2- «مَا صَافَحَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) رَجُلًا قَطُّ فَنَزَعَ يَدَهُ حَتَّى يَكُونَ هُوَ الَّذِي يَنْزِعُ يَدَهُ مِنْهُ». کافی، ج 2، ص 182.
3- « تَصَافَحُوا فَإِنَ التَّصَافُحَ يُذْهِبُ السَّخِيمَة». تُحَفُ العقُول، ص 55.

هرگاه دو نفر از يك فاميل، یکدیگر را لمس كنند، حسّ خويشاوندى به هيجان مى آيد و بيدار مى شود.(1)

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): خشم از شیطان است و شیطان از آتش پدید آمده و آتش را به آب می توان خاموش کرد؛ وقتی یکی از شما خشمگین شود، وضو گیرد.(2)

مواردی دیگری از غذاهای لمسی مانند جنس انگشترها، (مس، نقره، طلا...)، آب درمانی (شنا کردن و یا قرار دادن عضو در آب)، حمام رفتن، کیسه کشیدن، سنگ پا، آغوش گرفتن، بوسه و هر آنچه از طریق پوست تأثیر می گذارد؛ که در این نوشتار نمی گنجد. و تنها به برخی از آداب استحمام اشاره می کنیم.

برخی از آداب استحمام در دیدگاه طب ایرانی

اشاره

(3) عدم تناول غذا و آب (مخصوصاً آب و غذای بسيار سرد) در حين استحمام و يا بلافاصله بعد از آن مخصوصاً در افراد معتدل المزاج؛

گرسنه و تشنه به حمام نروند؛

ص: 73


1- عیون الاخبار الرضا (علیه السلام) ، ج 1، ص 81. بیان علامه مجلسی أقول: هذا لا يعين حمل خبر المتن على دنو الغاضب فإنه يدنو كل من يريد تسكين الغضب، فإنه إذا أراد الغاضب تسكين غضبه يدنو من المغضوب و إذا أراد المغضوب تسكين غضب الغاضب يدنو منه. مرآه العقول، ج 10، ص 148.
2- « أَنَّ الْغَضَبَ مِنَ الشَّيْطَانِ وَ أَنَّ الشَّيْطَانَ خُلِقَ مِنَ النَّارِ وَ إِنَّمَا يُطْفِئُ النَّارَ الْمَاءُ فَإِذَا غَضِبَ أَحَدُكُمْ فَلْيَتَوَضَّأْ ».بِحارالانوار، ج 70، ص 272. در برخی روایات غسل دارد که می تواند کنایه از شستن باشد. إِذَا غَضِبَ أَحَدُكُمْ فَلْيَتَوَضَّأْ وَ لْيَغْتَسِلْ فَإِنَّ الْغَضَبَ مِنَ النَّار. بِحار الانوار، ج 70، ص 272.
3- حفظ الصحه ناصری، محمدکاظم گیلانی، تصحیح دکتر رسول چوپانی، طرح احیای میراث مکتوب طب سنتی ایران، انتشارات المعی، 1387.

عدم توقف بسيار در حمام به علت افزايش تشنگي و گرسنگي (مخصوصاً گرم مزاجان)؛

عدم استفاده از آب سرد بلافاصله پس از آب گرم و بالعكس؛

رساندن آب گرم يا سرد به تمام بدن در حين استحمام؛

شستن پاها پس از استحمام با آب سرد در محرورالمزاج ها (گرم مزاجان) در فصل گرم؛

شستن پاها پس از استحمام با آب گرم در مبرود المزاجان (سرد مزاجان) در فصل سرد؛

شستن پاها پس از استحمام با آب فاتر (ولرم) در معتدل المزاجان؛

شستن صورت و پيشاني با آب سرد در محرور الدماغ در تابستان؛

آشاميدن شربت سيب حماض با عرق گاوزبان و گلاب و خوردن رمانيه و حصرميه در محرور المزاج (پس از استحمام).

فوائد سنگ پا:

1. از بين بردن وسخ(چرک) پا و برطرف كردن اعياء(خستگی) آن؛

2. نافع امراض دماغي و صداع به جهت اماله(روان کردن) ماده از اعالي به اسافل؛

3. براي اماله بيشتر ماده به اسافل بايد سنگ پا خشن تر و با فشار قوي و مدت طولاني تر؛

ص: 74

4. ماليدن به مدت طولاني در افراد غليظ الخلط كثيف الجلد.

3. خوراک شنیداری

اشاره

اگر کلام بد و تلخی را شنیدیم، مثل این است که سر غذای ناسالم و غیرمفید نشسته ایم، غذاهای شنیداری در پیشگیری و درمان بسیار تأثیرگذار است. کلمه «دوستت دارم» حتی اگر دشمن هم به ما بگوید، می تواند ما را فریب دهد. کلمه «از تو نفرت دارم» اگر از پدر یا مادر یا عزیزترین کس هم بشنویم در ما اثر منفی و بدی خواهد داشت. انسان از طریق گوش است که انرژی، نشاط و شادابی می گیرد. کافی است در زندگی با افراد مثبت اندیش و کسانی که حرف های خوب و عالی می زنند ارتباط داشته باشید تا تأثیر شگفت انگیز آن را درک کنید. گاهی با شنیدن جمله ای تمامی خستگی شما رفع می گردد و گاهی هم برعکس با شنیدن جملات زشت و ناپسندی حالت کسلی و بی انگیزه بودن به شما دست می دهد.

«سَمع» دروازه قلب است. حسى که رابطه مستقیم با قلب و روح انسانى دارد، حِس شنوایى است . (1)

اهمیت سَمع) شنیدن) در احادیث نیز مورد تأکید قرارگرفته است. امام رضا (علیه السلام) در روایتى به صراحت، گوش را دروازه قلب مى خواند آنجا که مى فرماید:

«فرمانرواى بدن انسان، قلب است و حِزر و حصار آن گوش هایند. این دو بر پادشاه چیزى را وارد نمی کنند که با آن موافق نباشد زیرا پیش از اشاره پادشاه

ص: 75


1- تفسیر موضوعى قرآن مجید، عبدالله جوادى آملى، مرکز نشر فرهنگى رجاء، ج 14، 1366ش.

به آن دو نمى توانند، چیزى را وارد سازند و اگر پادشاه به آن دو اشاره کند، پادشاه خود سراپا گوش خواهد شد تا به آنچه مایل است، پاسخ دهد و زبان نیز با ابزارهاى فراوانى آن را تعبیر و تفسیر مى کند».(1)

چرا در قرآن واژه سَمع (شنیدن) مقدم بر دیدن شده است. دلایلی گفته اند از جمله اینکه:

حس شنوایی در جنین قبل از بینایی فعال می شود.

فراگیری نُطق در درجه اول از طریق شنوایی انجام می پذیرد

اینکه گوش در حفظ تعادل بدن نقش دارد. (2)

حس شنوایى وظیفه خود را همیشه و بدون توقف انجام مى دهد درحالی که حس بینایى، گاهى از انجام وظیفه باز مى ایستد مثل وقتى که انسان مى خوابد اما صدایى شدید مى تواند، او را از خواب بیدار کند. به همین دلیل است که خداوند، در داستان اصحاب کهف ذکر کرده است که بر گوش های آنان مُهر زدیم تا در خواب عمیق فرو روند و هیچ صدایى نتواند بیدارشان کند(3)حس شنوایى (گوش) همه وقت و همه جا چه در روشنایى و چه در تاریکى مى شنود اما حس بینایى (چشم) تنها در روشنایى مى بیند. (4). الله أعلم.

ص: 76


1- «حِصْنُ الْجَسَدِ وَ حِرْزُهُ الْأُذُنَانِ لَا يُدْخِلَانِ عَلَى الْمَلِكِ إِلَّا مَا يُوَافِقُهُ لِأَنَّهُمَا لَا يَقْدِرَانِ أَنْ يُدْخِلَا شَيْئاً حَتَّى يُوحِيَ الْمَلِكُ ...». بِحارالانوار، ج 59، ص 309. الرساله الذهبیه، ص 11.
2- نگرشی بر صدا و اثرات آن بر انسان با استفاده از متون دینی، محمد ربانی، دوماهنامه شنوایی سنجی، دوره 7، شماره 2-1، 1378.
3- «فَضَرَبْنَا عَلَى آذَانِهِمْ فِي الْكَهْفِ سِنِينَ عَدَدًا». کهف/11.
4- معجزة القرآن، محمد متولى شعراوى، ج 1، بیروت، 1405 ق.

در روایت توحید مُفَضَل امام صادق (علیه السلام) باقی ماندن سر و صدا را مایه گرفتاری و استرس دانسته است.

حضرت می فرمایند: «صوت اثر اصطکاک اجسام در هوا به وجود می آید و هوا آن را به دستگاه شنوایی می رساند مردم در طول روز بخشی از هنگام شب برای نیازها و معاملاتشان سخن می گویند؛ اگر اثر این سخن ها در هوا باقی بماند، همان گونه که نوشته ها بر روی کاغذ باقی می ماند، جهان پر از سر و صدا می شود و مردم را دچار گرفتاری های سخت می کند و تحت فشار قرار می دهد در این صورت مردم نیازمند تجدید هوا می شدند بیش از آنکه خواهان تجدید کاغذها می شوند؛ زیرا آنچه از سخن در هوا ایجاد می شود بیش از آن است که نوشته می شود. خداوند حکیم این هوا را همچون کاغذ لطیف و سبک قرار داده سخن را حمل می کند به سراسر جهان خواسته های مردم را می رساند سپس محو می شود و هوا به حالت جدید و پاکیزه ) پاکیزه از آلودگی صوتی) درمی آید تا بدون انقطاع همواره محموله اش را حمل کند».(1)

ص: 77


1- «فَإِنَّ الصَّوْتَ أَثَرٌ يُؤَثِّرُهُ اصْطِكَاكُ الْأَجْسَامِ فِي الْهَوَاءِ وَ الْهَوَاءُ يُؤَدِّيهِ إِلَى الْمَسَامِعِ ...». توحید مفضل، ص 141. بِحارالانوار، ج 3، ص 119.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): هر کس دارای فرزندی شد در گوش راست او اذان نماز و در گوش چپش اقامه گوید، این عمل، نوزاد را از وسواس و انحرافات شیطان مصون می دارد.(1)

امام صادق : (علیه السلام) اگر كسی بد اخلاق شد، در گوش او اذان بگویید.(2)

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): خداوند صدای کوتاه و ملایم را دوست دارد و صدای بلند را ناپسند می داند.(3)

مغز کودک صدا های پیرامون خود را جذب می کند. درباره یکی از فقهای مشهور ) سید رضی(4)

یا سید مرتضی) نقل شده است در سنین جوانی که درس فقه می رفته احساس می کرده مطالب استاد را قبلاً شنیده است. روزی موضوع را با پدر خود در میان گذاشت ایشان پس از مدتی فکر سر خود را بلند کرد و گفت: حقیقت این است که وقتی نوزاد بودی، من مجلس درسی داشتم و برای عده ای درس می گفتم. در همان اتاق گهواره تو قرار داشت و مطالب درس فقه ما در

ص: 78


1- «مَنْ وُلِدَ لَهُ مَوْلُودٌ فَلْيُؤَذِّنْ فِي أُذُنِهِ الْيُمْنَى بِأَذَانِ الصَّلَاةِ وَ لْيُقِمْ فِي الْيُسْرَى فَإِنَّهَا عِصْمَةٌ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ». کافی، ج 6، ص 24.
2- « مَنْ سَاءَ خُلُقُهُ فَأَذِّنُوا فِي أُذُنِهِ».کافی، ج 6، ص 309. در برخی روایات گوش راست دارد. «فِي أُذُنِهِ الْيُمْنَى» المحاسن، ج 2، ص 465.
3- «أَنَ اللَّهَ يُحِبُ الصَّوْتَ الْخَفِيضَ وَ يُبْغِضُ الصَّوْتَ الرَّفِي». مُنیه المُرید، ص 213. بِحارالانوار، ج 2، ص 63، ح 12.
4- سید رضی: گردآورنده کتاب نهج البلاغه، قرن چهارم؛ و سید مرتضی، برادر سید رضی و صاحب کتاب الفصول المختاره.

حالت بیداری یا خواب به گوش تو می خورد و اکنون احساس می کنی که در بایگانی حافظه ات سخنانی شبیه آنچه اکنون استادت برایت می گوید موجود است (1)

در شش رساله کهن پزشگی آمده است: حسّ سمع عزيزترين حواس است. بايد كه در نگاه داشتن آن مبالغه نمايند و نگذارند كه بادهاى سرد و آوازهاى ناخوش، چون بانگ طبل و بوق از نزديكى به وى رسد؛ و هر هفته قطره اى روغن گل نيم گرم در او چكانند و چون از گرمابه بيرون آيد، گوش را پاك سازد؛ و قاعده است كه هرچه در گوش چكانند، نيم گرم باشد. (2)

ابن سینا می گوید: چه بسا امراضی که با نغمه های دل نشین معالجه می شوند به خصوص در افرادی که دچار بیماری های روانی هستند(3)

ابن نفیس؛ صاحب الموجز فی الطب: اصوات و نواهای خوش را به عنوان یکی از درمان های عمومی برای اکثر بیماری ها ذکر می کند. (4)

از جمله توصیه هایی که ابوزید (5) به ملوک و افراد فاضل دارد این است که:

به طور متعادل و مناسب از موسیقی استفاده کنند چراکه خروج از اعتدال باعث از بین رفتن جوانمردی و تقوی و معاشرت با افراد فرومایه می شود. نکته

ص: 79


1- نگرشی بر صدا و اثرات آن بر انسان با استفاده از متون دینی، محمد ربانی، دوماهنامه شنوایی سنجی، دوره 7، شماره 2-1، 1378.
2- شش رساله كهن پزشكى، جمعى از نويسندگان، مجمع ذخائر اسلامى - قم، چاپ: اول، 1390.
3- اشارات و تنبیهات، نَمَط نهم، مقامات العارفین.
4- الموجز فی الطب، ابن نفیس، علاءالدین، قاهره: وزارت اوقاف مصر،1986 م.
5- ابوزید احمد بن سهل بلخی، صاحب کتاب «مصالح الابدان والانفس، 235-322 هجری قمری.

دیگر اینکه هدفشان از گوش کردن موسیقی، هدف والایی باشد و موسیقی های ترکیبی را بر اساس این سه ویژگی انتخاب کنند:

1. مطلوب و دل نشین و لذت بخش بودن موسیقی؛

2. بالا بودن کیفیت ساخت آن؛

3. باارزش بودن معانی شعرهای به کاررفته در آن.

هرگاه هر سه عامل فوق در یک موسیقی موجود باشد فضیلت آن کامل است؛

هرچند که موارد کمی پیش می آید که هر سه مورد جمع شوند. در این صورت فرد فاضل و دارای معرفت باید سعی کند که دو مورد اخیر (یعنی کیفیت ساخت و پرمعنی بودن شعر(را در اولویت قرار دهد چراکه افراد عامی اغلب فقط به مورد اول توجه می کنند.

در ادامه مطلب، ابوزید در مورد معانی اشعاری که بر اساس آن آهنگ ها ساخته می شود توضیح داده و آن ها را به سه گروه تقسیم بندی می کند:

1. آنچه قوه شهوت انسان را تحریک می کند؛ مثل وصف مناظر زیبا از طبیعت یا صورت های زیبا.

2. آنچه قوه شجاعت فرد را تحریک می کند؛ مثل توصیف جنگاوری ها.

3. آنچه شامل توصیف آزادگی و سجایای اخلاقی چون سخاوت و عفو و گذشت است.

و توصیه او این است که گرایش انسان به دو معنی اخیر باشد و به دنبال آهنگ هایی که قوه شهوت را تحریک می کند نباشد هر چند که نفسش به آن

ص: 80

متمایل است؛ و آهنگ هایی را انتخاب کند که موجب وقار و متانتش شوند نه این که با تحریک مفرط در او سبک سری ایجاد کنند و اگر هوای نفس بر او غلبه کرد و در محفل عیش و نوشی قرار گرفت، چنین مجلسی را ترک کند. (1)

با توجه به اثرات عمیق و شدیدی که سماع یا استماع (شنیدن عمدی یا غیرعمدی) اصوات و نواها بر سلامتی جسم و روان انسان می تواند داشته باشد بهره گیری از اصوات و نواها به مثابه شمشیری دو لبه است که باید بسیار آگاهانه و متناسب با طبع و شرایط خاص فرد و با تدبیر انجام گیرد.

متأسفانه در زندگی امروز بشر از این ابزار مؤثر که می تواند وسیله حفظ و ارتقای سلامت جسمی و روانی و حتی درمان بسیاری از بیماری ها باشد صرفاً برای کسب لذت و به طور نسنجیده ای استفاده می گردد که اثرات منفی به دنبال دارد و این مطلب مهم که اکنون مورد غفلت قرارگرفته در گذشته مورد دقت و توجه حکما و دانشمندان طب سنتی بوده است و کاملاً مشخص است که توجه به استفاده مناسب از اصوات و نواها برای حفظ و بازگرداندن سلامتی در طب سنتی ایران سابقه ای بیش از هزار سال دارد. (2)

همان گونه که انسان ها طبایع مختلف دارند، موسیقی نیز به همان نحو متنوع است و می توان با روشی علمی، موسیقی را مناسب حال و موقعیت فرد انتخاب کرد و در او تأثیرهای مختلف به جا گذاشت. تأثیر نغمه های حاصل از این تقسیم بندی، بر نفوس مختلف است؛ مانند اثری که نغمه زیر بر صفرا و قوت و کارکرد آن می گذارد. (3)

ص: 81


1- مصالح الأبدان والأنفس، احمد بن سهل بلخی، تهران مؤسسه مطالعات تاریخ، طب اسلامی و طب، مکمل دانشگاه علوم پزشکی تهران، 1388.
2- «تدبیر سماع» در طب سنتی ایرانی با تاکید بر دیدگاه «ابوزید»، فاطمه علیجانیها، فصلنامه تاریخی پزشکی، سال پنجم، شماره چهاردهم، بهار 1392.
3- ابعاد موسیقی درمانی در علم موسیقی کهن ایرانی- اسلامی، مروری بر رساله های موسیقی قرن 4 - 13 ق، ندا دهناد، سید جواد ظفرمند، نشریه هنرهای زیبا - هنرهای نمایشی و موسیقی، دوره 22، شماره 1، بهار و تابستان،1396.

مراغی در جامع الالحان می گوید:

در زمان قدیم عود چهار سیم از جنس روده (کوک شده به فواصل چهارم ) داشته است و دانشمندان آن ها را با چهار طبع و خلق مرتبط کرده اند:

نخست، بَم شامل خاک، سرد (بارد) و خشک (یابس) برابر سودایی؛

دوم، مثلث شامل آب، سرد و مرطوب (رطب) برابر بلغمی؛

سوم، مثنی شامل هوا، گرم (حار) و مرطوب برابر دموی؛

چهارم، زِیر شامل آتش، گرم و خشک برابر صفرایی. (1)

بر اساس رساله ی اخوان الصفا مبتنی بر قیاسات عالم تحت القمر و فوق القمر برخی نتیجه می گیرند که حکمای موسیقی دان، اوتار عود را چهار بخش قرار داده اند، نه کمتر و نه بیشتر تا مماثلی باشد برای امور طبایع که در فلک تحت القمر قرار دارند و این تماثل البته اقتدا به حکمت باری تعالی است که در عالم تحت القمر چهارعنصر قرار داده است؛ بنابراین، چهار وتر عود که هرکدام مماثلی برای این ارکان اربعه است.

وتر زیر، مماثل آتش است و نغمه آن متناسب با حرارت و حد آن، وتر مثنی، مماثل هواست و نغمه آن متناسب با رطوبت و نرمی آن، وتر مثلث مماثل با آب است و نغمه آن متناسب با رطوبت و سردی آب و در نهایت، وتر بم، مماثل خاک است و نغمه آن مماثل سنگینی و غلظت آن. (2)

حسن کاشانی در کنزالتحف تاکید می کند:

« مردمان صفراوی مزاج را نغمات از وتر مثلث نتوانند

ص: 82


1- ابعاد موسیقی درمانی در علم موسیقی کهن ایرانی- اسلامی، مروری بر رساله های موسیقی قرن 4 - 13 ق، ندا دهناد، سید جواد ظفرمند، نشریه هنرهای زیبا - هنرهای نمایشی و موسیقی، دوره 22، شماره 1، بهار و تابستان،1396.
2- ابعاد موسیقی درمانی در علم موسیقی کهن ایرانی- اسلامی، مروری بر رساله های موسیقی قرن 4 - 13 ق، ندا دهناد، سید جواد ظفرمند، نشریه هنرهای زیبا - هنرهای نمایشی و موسیقی، دوره 22، شماره 1، بهار و تابستان،1396.

و بلغمی مزاج را نغمات از وتر زیر

و دموی مزاج را نغمات از وتر بم

و سودایی مزاج را نغمات از وتر مثنی

و یعالج الضّد بالضّد». (1)

جدول نسبت عناصر اربعه با موسیقی

** تعداد وترهای(زه، سیم) عود - مزاج فاعله - مزاج منفعله - همخوانی با اخلاط - عناصر چهارگانه

* بم - بارد - یابس - سودا - خاک

* مثلث(سه تا) - بارد - رطب - بلغم - آب

* مثنی(دو تا) - حار - رطب - دم - هوا

* زیر - حار - یابس - صفرا - آتش

4. خوراک بویایی

اشاره

اولین زوج عصب مغزی، بویایی نام گذاری شده. سیستم بویایی به واسطه مغز و سیستم لیمبیک(2)

می تواند با بقیه سیستم های بدن ارتباط داشته باشد. تحقیقات نشان می دهد سیگنال بویایی می تواند منجر به پاسخ های هیجانی

ص: 83


1- ابعاد موسیقی درمانی در علم موسیقی کهن ایرانی- اسلامی، مروری بر رساله های موسیقی قرن 4 - 13 ق، ندا دهناد، سید جواد ظفرمند، نشریه هنرهای زیبا - هنرهای نمایشی و موسیقی، دوره 22، شماره 1، بهار و تابستان،1396.
2- سامانه عصبی احساسی؛ دستگاه کناره ای.

عاطفی شود، زیرا گیرنده های بویایی نه تنها برای پردازش آگاهانه به نئوکورتکس(1)

پیام می فرستند، بلکه برای پردازش های عاطفی به سیستم لیمبیک هم پیغام می دهند و پیام بویایی را به صورت یک سیگنال جاذبه، میل جنسی، انگیختگی جنسی و غیره به هیپوتالاموس (2)انتقال می دهند. (3)

رایحه درمانی یکی از شاخه های طب مکمل محسوب می شود مطالعه تاریخ پزشکی نشان می دهد که تمدن های قدیمی توجه زیادی به گیاهان معطر داشته و آن ها را به طور گسترده ای در جنبه های گوناگون زندگی، از مراسم مذهبی و مومیایی کردن مردگان گرفته تا اهداف آرایشی و درمانی به کار می بردند.

در ایران علاوه بر کاربرد دارویی گیاهان، عطرسازی نیز صنعت مهمی محسوب می شد. نام عطر در بسیاری از متون باستانی ایران آمده؛ به ویژه آنجا که از داریوش و خشایار شاه سخن رفته است. گزارشی تاریخی حکایت از حضور 40 نفر عطرساز در اردوی داریوش سوم هخامنشی دارد. با گسترش اسلام در ایران و با توجه به تأکید دین اسلام بر قداست و اهمیت گل های معطر و خوشبو، صنعت عطرسازی حیاتی نو یافت.

ص: 84


1- نو قِشر بخشی از قشر مغز است و در همه پستانداران، در عملکرد حواس، تولید دستورهای حرکتی، تصمیم گیری مکانی، خودآگاهی و زبان نقش دارد. به نقل از ویکی پدیا.
2- غده ای است در مغز که دستگاه عصبی را با کمک غده هیپوفیز به دستگاه غدد درون ریز متصل می کند.
3- بویایی و باروری مرور مقایسه ای طب سنتی ایرانی و طب امروزی، مریم نکولعل تک، سودابه بیوس، مژگان تنساز، رقیه مصلح، فصلنامه تاریخ پزشكي سال هفتم، شماره بیست و سوم، تابستان 1394.

در حقیقت رایحه درمانی تلفیق علم و هنر است که در آن از عطر و روغن گیاهان معطر به منظور تحریک و ایجاد نشاط در جسم و روان استفاده می شود. پژوهش های اولیه در منابع پزشکی مسلمانان نشان دهنده آن است که رایحه درمانی از نگاه پزشکان مسلمان حوزه وسیع تری داشته و تنها به کاربرد روغن های گیاهی محدود نمی شده است، بلکه مواد معطری که پایه آن ها جانوری بود، مانند مشک، عنبر و زبّاد (1) یا مواد خوشبویی که از صمغ درختان گرفته می شد مانند کافور، لادن، کندر و ... نیز به عنوان ادویه دارویی کارکرد داشته است.

بر اساس متون قدیمی طب سنتی ایران، ترکیبات معطر هم برای پیش گیری و هم درمان کاربرد فراوانی داشته است. (2)

در ایران گلاب گیری پیشینه ای تاریخی دارد. دانشمندانی چون جابر بن حیان و زکریای رازی روش تقطیر، استخراج عطر و تقطیر مواد آلی را توضیح داده اند.

ابن سینا در جلد پنجم «القانون» که با نام قرابادین خوانده می شود، درباره شیوه روغن گیری انواع ادویه مفرده توضیحات مفصلی داده است. ازاین رو برخی ابداع دستگاه عرق کشی و فرآیند تقطیر و ساخت لوله های مارپیچ خنک کننده را که سبب متراکم شدن بخارات معطر می شود به ابن سینا نسبت داده اند.

ص: 85


1- حیوان وحشی بزرگ تر از گربه.
2- کاربرد داروهای بوییدنی در پیش گیری و درمان بیماری از دیدگاه طب سنتی ایران، فاطمه علیجانیها، فرزانه غفاری، محسن ناصری، مجید اصغری، فصلنامه تاریخ پزشکی، سال پنجم، شماره چهاردهم، بهار 1392.

در این بخش اشاره ای کوتاه به رایحه درمانی (آروماتراپی) در طب سنتی می کنیم.

عطر

بازخوانی متون پزشکی نشانگر آن است که بوییدن و حس بویایی جایگاه و نقش مهمی در شیوه طبابت پزشکان مسلمان از تشخیص علائم، بررسی مراحل بیماری و درمان آن داشته است. تحقیقات نوین پزشکی نیز نشان داده است حس بویایی اهمیت بسیاری در سلامت جسم و روح انسان دارد و افرادی که این حس را از دست داده اند، بیشتر در معرض بیماری ها ازجمله بیماری های روحی مانند افسردگی و اضطراب قرارگرفته اند.

عطرها در چند دسته تقسیم می شوند که عبارتند از:

عطرهایی که از گیاهان و انواع گل های معطر گرفته می شوند و نحوه استعمال آن به صورت روغن بوده؛

عطرهایی که از صمغ درختان به دست می آیند، مانند کافور، مر، کندر، صندل، عود و ساج یا چوب گیاهان معطر بودند؛

عطرهایی که از جانوران گرفته می شوند، مانند عنبر، مشک، زبّان و اظفارالطیب.

در روش درمانی ابن سینا نیز حس بویایی و استشمام در پیشگیری از بیماری و معالجه آن جایگاه ویژه ای داشته است. او در بخشی از اثرش در توصیف گیاهان

ص: 86

و مواد دارویی از انواعی نام برده است که بوییدن آن ها سبب ابتلا به بیماری می شود. چنانکه به نوشته او بوییدن که سمی قوی دارد، سبب ابتلا به بیماری » بیش « گیاه شخص دچار » نانخواه « صرع می شود یا با استشمام گیاه بیماری پوستی می شود که درنتیجه آن پوست زرد یا سیاه می شود.

علاوه بر این، ابن سینا به صراحت به اثربخشی استشمام مواد ناخوش در ابتلا به بیماری اشاره کرده است؛ چنانکه بوییدن عطرهای تند و ناخوش را عامل سردرد و ابتلا به بیماری اسهال را استشمام مواد سمی و بوییدن بوی نامطبوع لاشه را سبب فراموشی دانسته است. ابن سینا معتقد است اگر بیمار مصروع مواد خوش و ناخوش را استشمام کند، سبب تحریک و شدت بیماری او می شود.

تجویز دارو به شیوه بوییدن برای معالجه انواع بیماری های جسمی و روحی در طبابت ابن سینا معمول بوده است. او استشمام داروی پلنگ مشک را برای باز شدن راه بندهای مغز، بوییدن گیاه بارزد را برای به هوش آوردن بیمار مصروع و بوییدن ترکیب آب سرد، قاووت و سرکه را برای بیمار تب دار مفید دانسته است. همچنین استشمام نان گرم را برای بیماری که استفراغ بسیار داشته است یا بوییدن میوه های خوشبو و معطر را برای معالجه شخصی که اشتهای کاذب دارد، تجویز کرده است اهمیت و نقش درمانی استشمام در شیوه طبابت ابن سینا تا آنجاست که در بیماری رمد) نوعی بیماری چشم)

استعمال دارو را به روش بوییدن تجویز کرده است. پاشیدن عطر روی بیمار یا لباس یا بستر او یکی از روش های درمانی است که ابن سینا برای شخص دچار کم خوابی توصیه می کند

ص: 87

تا بیمار عطر آن را استشمام کند. چنانکه برای بیمار مبتلابه تب دق توصیه شده است که لباس و پوشاک او با صندل و کافور و مواد

معطر دیگر خوشبو شود یا بیمار گل محمدى، کافور، صندل و ریحان را بو کنند و گلاب بر خود بپاشد. همچنین برای مداوای عارضه تب وبایی گفته شده است که عطرهایی چون کافور، گلاب، آب صندل و صندل بر لباس بیمار پاشیده شود و هرروز در چند نوبت خانه بیمار را با گلاب، آب بید، نیلوفر و سایر خوشبوکننده ها آبپاشى کنند. (1)

«ابن نفیس «در کتاب «الموجز فی الطب» می گوید:

«بوهای خوش یکی از درمان های عمومی خوب برای اغلب بیماری هاست». (2)

عطر و بوییدنی ها جایگاه ویژه ای در نزد حکما طب سنتی دارد به طوری که تقریباً در تمام کتاب های طب سنتی فصلی جداگانه به عنوان بوییدنی ها اختصاص داده اند. به نمونه ای از آن اشاره می کنیم:

کتاب «فردوس الحِکمه فی الطب(3)» فصل جداگانه ای به عنوان «افاویه الطیب» یا ادویه معطر و خوش بو اختصاص داده است که در آن 36 داروی مفرده معطر نام می برد.

ص: 88


1- القانون و جایگاه عطردرمانی در پیشگیری از ابتلا به بیماریها یا مداوای آن ها به عنوان روشی درمانگر، معصومه دهقان، محبوبه فرخنده زاد، مجید نیمروزی، دین و سلامت، دوره 8، شماره 2، پاییز و زمستان 1399.
2- القانون و جایگاه عطردرمانی در پیشگیری از ابتلا به بیماریها یا مداوای آن ها به عنوان روشی درمانگر، معصومه دهقان، محبوبه فرخنده زاد، مجید نیمروزی، دین و سلامت، دوره 8، شماره 2، پاییز و زمستان 1399.
3- علی بن سهل طبری، قرن سوم هجری.

* مُشک - گرم و خشک - سَعُوط (انفیه) آن مغز را گرم می کند

* قَرَنفُل - گرم و خشک - مفید برای معده و کبد

* سلیخه (دارچین خطایی) - گرم و خشک - لطیف، مفید برای معده.

* اشنه (دوالک) - سرد - قابض

نیز به بوییدنی های هر فصل اشاره می کند.

* بهار - گل ها و شکوفه ها با بوی معتدل مثل خیری(شب بو)، نسرین، گل سرخ

* تابستان - پرهیز از ادویه معطر حاره (گرم)

* پاییز - روغن زنبق و خیری و بان، غالیه (عطری مرکب)

* زمستان - مُشک و عَنبر و قُسط

کتاب «الحاوی فی الطب(1)»

حدود 150 مورد به داروهای بوییدنی در درمان بیماری ها اشاره می کند.

* سیب - هیضه(2)

* اقحوان (نوعی بابونه) - خواب آور

* شونیز (سیاه دانه) - زکام

* کمون بستانی با سرکه (زیره سیاه) - قطع کننده رعاف(خون ریزی بینی)

* فاوانیا (عود صلیب) - درمان صرع

ص: 89


1- محمد زکریای رازی، قرن 4 هجری.
2- اسهال شدید همراه با استفراغ؛ بیرون راندن صفرا با قی و اسهال.

کتاب «القانون فی الطب(1)»

حدود 64 مورد داروی بوییدنی ذکر می کند.

* مرزنجوش - صداع ناشی از معده

* ایرسا - القای عطسه

* انجدان - سکسکه

* لفاح - خواب آور

* مرماخور - مَحَلِّل سرد درد سرد

* یاسمن - محلل برای سر درد کائن ناشی از بلغم

در کتاب «مصالح الابدان و الانفس(2)» فصل جداگانه ای برای بوییدنی ها دارد که تدابیری نیز برای استعمال بوییدنی ها ذکر می کند.

1. توجه به طبیعت ماده معطر و استفاده از آن با توجه به مزاج فرد؛

2. عدم بوییدن ماده معطر از فاصله خیلی نزدیک؛

3. ایجاد تناوب و عدم بوییدن مداوم یک ماده؛

4. بهره گیری از اثر قوی عطرهای مناسب برای تقویت روح و حرارت غریزی. (3)

ص: 90


1- ابوعلی سینا، (قرن 3 و 4).
2- ابو زید احمد بن سهل بلخی، قرن چهارم هجری.
3- کاربرد داروهای بوییدنی در پیش گیری و درمان بیماری از دیدگاه طب سنتی ایران، فاطمه علیجانیها، فرزانه غفاری، محسن ناصری، مجید اصغری، فصلنامه تاریخ پزشکی، سال پنجم، شماره چهاردهم، بهار 1392.

عطرها

غذاي مغز محسوب می شوند و بايد بر اساس قواعدي از آن عطرها بهره بگيريم. اگر از اين قواعد استفاده نکنيم عطرها نيز می توانند براي ما عوارضي پديد بياورند.

مثلاً يک فرد گرم مزاج با استشمام بوي عطر گرم دچار سردرد می شود ولي همين بوي گرم موجب آرامش فرد سرد مزاج می گردد.

بر عکس وقتي فرد سردمزاج بوي ترشي و يا هر بوي سرد ديگري استشمام کند موجب ايجاد سردرد و سستي مغز و بی حوصلگی وي می گردد.

ازاین رو لازم است مزاج عطرها را بدانيم.

عطر گل محمدي، گل مريم، گل ياس، عطرهاي، گرم و لطيف هستند، عطرهايي مانند بوي مشک خيلي گرم است.

با استشمام هر عطر و رایحه اي در بدن انسان حالتي پديد می آید که موجب بروز گرمي، سردي، انرژي، بی حسی و تسکین درد، بی حالی، آرامش، رخوت و سستي و ... می گردد. (1)

بوی های تعفن، بوهای ترشی، عفونت زاها، سرد هستند. دود اسفند گرم است و مغز را گرم می کند. دود گُل ماهور و عَنبر نسارا عفونت کش قوی هستند. عطرهای گرم به ترتیب عبارت اند از: مشک، عنبر، نرگس، گل محمدی، عنبر اشهب.

معمولاً پس از عمل جراحی و بی هوشی بدن سرد می شود. لذا با عطرهای گرم باید مغز را گرم کرد تا سردی کاسته شود. (2)

ص: 91


1- S Es-haghee, F Shabani, J Hawkins, M A Zareian, F Nejatbakhsh, M Qaraaty, M Tabarrai.The Effects of Aromatherapy on Premenstrual Syndrome Symptoms: A Systematic eview and Meta-Analysis of Randomized Clinical Trials. Evidence-Based Complementary and Alternative Medicine, Volume.
2- رایحه درمانی و استفاده از آن در مامایی: مقاله مروری، سيمين رياحي، سيدحسين موسوي، مجلّة طب سنّتي اسلام و ايران، سال يازدهم، شمارة اول، بهار 1399.

بهتر است افراد گرم مزاج از عطرهای سرد و معتدل و افراد سردمزاج از عطرهای گرم و معتدل استفاده نمایند و این استدلال از آنجا نشاءت می گیرد که در بیماری های گرم دماغی توصیه به رایحه های سرد مانند نیلوفر و در بیماری های سرد دماغی توصیه به رایحه های گرم مانند یاسمین و سوسن و بابونه شده است. (1)

عطر در روایات

از دیدگاه اهل بیت (علیهم السلام) عطر و خُوش بو بودن از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ و در کتاب های حدیثی نیز بابی جداگانه به این موضوع اختصاص داده شده است. حتی در فقه ) باب روزه) نیز بوییدنی ها و عطرها حکم فقهی دارند.(2)

امام علی : (علیه السلام) الطِّيبُ نُشْرَةٌ؛

عِطر و بوى خُوش، [مايه] شادمانى است(3)

ص: 92


1- اكسير اعظم، محمد اعظم ناظم جهان، دانشگاه علوم پزشكى ايران، مؤسسه مطالعات تاريخ پزشكى، طب اسلامى و مكمل، تهران ، چاپ: دوم، 1387 ه.ش.
2- عطر زدن برای شخص روزه دار مکروه نیست. ولی بوییدن گیاهان معطر مکروه است.« شم الریاحین خصوصا النرجس، و المراد بها کل نبت طیّب الریح، نعم لا بأس بالطیب فإنه تحفة الصائم، لکن الأولی ترک المسک منه، بل یکره التطیب به للصائم، کما أن الأولی ترک شم الرائحة الغلیظة حتی تصل الی الحلق » تحریرالوسیله، ج 1، ص 279.
3- نهج البلاغه، حکمت 400. «وَ الْعَسَلُ نُشْرَةٌ وَ الرُّكُوبُ نُشْرَةٌ وَ النَّظَرُ إِلَى الْخُضْرَةِ نُشْرَة؛ بوى خوش، عسل، سوار شدن بر مركب و نگاه كردن به سبزه، مايه قوت و نشاط است.» بيان- «النشرة»- ما يزيل الهموم و الاحزان التي يتوهم أنّها من الجن؛ قال في النهاية: «فيه أنه سئل عن النشرة فقال: هو من عمل الشيطان؛ «النشرة» (بالضم) ضرب من الرقية و العلاج يعالج به من كان يظن أن به مسا من الجن؛ سميت نشرة لانه بها تنشر عنه ما خامره من الداء أي يكشف و يزال» و قال الطريحى (ره) في المجمع: و في الحديث: غسل الرأس بالخطمي نشرة (بضم النون)، أي رقية و حرز و النشرة عوذة يعالج به المجنون و المريض؛ سميت نشرة لانه ينشر بها عنه ما خامره من الداء الذي يكشف و يزال و منه: «النورة نشرة و طهور للبدن». مجمع البحرین و نهایه (ابن اثیر).

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): برای عطر، بیشتر از غذا خرج می کرد.(1)

امام صادق : (علیه السلام) هركه در آغاز روز به خود عطر زند تا شب عقلش با او خواهد بود.(2)

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): هیچ کس خوشبو نگرديد مگر اين كه بر عقلش افزوده شد.(3)

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): الطِّيبُ يَشُدُّ الْقَلْب؛

بوی خوش، قلب را تقویت می کند.(4)

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): بوىِ خوش، قلب را تقويت می کند و بر نيروى جنسى می افزاید(5)

امام كاظم : (علیه السلام) شايسته است كه مرد هر روز از عطر استفاده كند، اگر هر روز نتوانست، يك روز در ميان عطر زند و چنانچه اين هم مقدورش نبود جمعه ها

ص: 93


1- «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) يُنْفِقُ فِي الطِّيبِ أَكْثَرَ مِمَّا يُنْفِقُ فِي الطَّعَامِ». کافی،6، ص 512.
2- «مَنْ تَطَيَّبَ أَوَّلَ النَّهَارِ، لَمْ يَزَلْ عَقْلُهُ مَعَهُ إِلَى اللَّيْل». کافی، ج 13، ص 192، ح 12842.
3- «مَا طَابَتْ رَائِحَةُ عَبْدٍ إِلَّا زَادَ عَقْلُهُ». دعائم الاسلام، ج 2، ص 165.
4- کافی، ج 6، ص 510.
5- «الرِّيحُ الطَّيِّبَةُ تَشُدُّ الصُّلْبَ وَ تَزِيدُ فِي الْجِمَاع». کافی، ج 6، ص 510.

را ترك نكند.(1)

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): عطرِ زنان، رنگش آشكار و بويش پنهان است و عطرِ مردان بويش آشكار و رنگش ناپيداست.(2)

برخی عطرهایی که در روایات اشاره شده است عبارت اند از: عَنبر، مُشک، عُود، زعفران.گذشته از بحث عطر، در برخی روایات به بوییدن میوه قبل از خوردن آن اشاره شده است.

بخور (دود)

در دوران كهن انسان براي افزايش سطح سلامت زندگي خود از سوزاندن گياهان دارويي استفاده می کرد. در اثر سوختن، حرارت بالايي ايجاد می شود، كه

ص: 94


1- «لَا يَنْبَغِي لِلرَّجُلِ أَنْ يَدَعَ الطِّيبَ فِي كُلِّ يَوْمٍ فَإِنْ لَمْ يَقْدِرْ عَلَيْهِ فَيَوْمٌ وَ يَوْمٌ لَا فَإِنْ لَمْ يَقْدِرْ فَفِي كُلِّ جُمُعَةٍ وَ لَا يَدَعْ». کافی، ج 6، ص 510.
2- « طِيبُ النِّسَاءِ مَا ظَهَرَ لَوْنُهُ وَ خَفِيَ رِيحُهُ وَ طِيبُ الرِّجَالِ مَا ظَهَرَ رِيحُهُ وَ خَفِيَ لَوْنُهُ ».کافی، ج 2، ص 512.

راهي آسان براي رساندن دارو را فراهم می کند، كه اثرات فارماكولوژيك {داروشناسی} بهتر و سریع تری را نشان می دهد.

آثار باستاني باقی مانده از زمان داريوش در يك سنگتراشي در پرسپوليس(1)

نمايش می دهد كه در مقابل پادشاه دو مِجمَر(2) وجود داشته كه در يكي اسپند و در ديگري صَندل را می سوزاندند تا پادشاه را در مقابل شياطين و بیماری ها حفظ كنند.

روش های متفاوتي براي ايجاد و استعمال دود وجود دارد. روش اول ايجاد و تنفس دود است.

روش دوم دود دادن مستقيم قسمت خاصي از بدن است.

روش سوم پر کردن هواي محيط از دود می باشد. در اين روش تا آنجايي دود دهی را ادامه می دهند كه كل هواي محيط را فراگيرد و ضدعفوني كند.

در زمان سوختن گياه ممكن است اسانس{ عطرمایه، روغن گیاهی} و يا مواد معطر گياه توسط گازهاي حامل به وجود آمده، منتقل شوند و يا حتي در اثر فرآيند اكسيداسيون مواد معطر توليد شود. در جشن ها و مراسم سنتي برخی از کشورها ايجاد فضاي معنوي با دود مرسوم بوده است.

ص: 95


1- تخت جمشید.
2- آتش دان، منقل، بخور دان.

اسفند(1)

در حين سوختن بوي قابل توجهی ايجاد نمی کند. مخلوط كردن كُندر با اسپند و يا سوزاندن ميخك به تنهایی به منظور خوش بو نمودن محيط و تأثير رواني بر انسان می باشد و بوي مطبوع ايجاد شده موجب آرامش در افراد می شود. (2)

ابن جزار(3)

معتقد است بخورات مانع از جذب هوای آلوده می شود. چنانکه برای جلوگیری از ابتلا به بیماری وبا و طاعون، بخور را توصیه کرده است. در طبابت ابن سینا بخوردرمانی کاربردهای مهمی داشته است، ازجمله روشِ درمانی او برای بیماری صرع، بخور عودالصلی (فاوانیا) بود. علاوه براین، در مواردی توصیه شده است که مواد معطر مانند بید و گلاب بخور داده شود و بیمار بخور آن را استشمام کند. از نکات شایان توجه در اهمیت بخوردرمانی آن است که ابن سینا بخور عود خام هندی، مشک و زعفران را یکی از روش های تعیین جنسیت جنین ذکر کرده است. (4)

از خواص دود تحلیل، تجفیف، رفع انسداد، تسکین درد و تقویت قلب و دماغ و ... است که بسته به این که دود چه گیاهی باد، آثار و خواص آن متفاوت است. (5)

ص: 96


1- دود دادن اسفند در محیط بسته ممکن است برای افراد گرم مزاج ایجاد مشکل کند. از این رو باید با مشورت متخصص صورت گیرد.
2- اثرات ضد ميكروبي برخي از دودهاي طبي، طب سنتي ايران، فرزانه خسرويان دهكردي حسين جمالي فر، غلامرضا امين، احمد رضا شاهوردي، محمدمهدي احمديان عطاري، رضا مساعد رونكياني، ابوالفضل عرب احمدي، طاهره ابراهيم پوردهكردي، حميدرضا منصف اصفهاني، فصلنامه گیاهان دارویی ایران، سال شانزدهم دوره اول، شماره 10، 1395.
3- قرن سوم هجری.
4- القانون و جایگاه عطردرمانی در پیشگیری از ابتلا به بیماریها یا مداوای آن ها به عنوان روشی درمانگر، معصومه دهقان، محبوبه فرخنده زاد، مجید نیمروزی، دین و سلامت، دوره 8، شماره 2، پاییز و زمستان 1399.
5- مخزن الادويه (طبع جديد)، سيد محمد حسين بن محمد هادى عقيلى علوى شيرازى، دانشگاه علوم پزشكى تهران، سبز آرنگ، تهران،، چاپ: دوم، 1390.

در روایتی آمده است که دانه اسپند و تنه { شاخه} آن «نُشره» است، نُشره، هم به معنای نشاط آور است و هم به معنای تعویذ است که موجب حفظ انسان از شرور و آفات می شود.(1)

5. خوراک دیداری

اشاره

چشم ها، دروازه روح آدمی هستند. صحنه های خوش یا ناخوشی که روزانه از جلوی چشم بشر می گذرد. خواه ناخواه در فکر و رفتار و روح و جسم فرد تأثیرگذار است. دیدن صحنه های بخشش، گذشت، شادی، مثبت... و نیز دیدن صحنه های ناپسند، حرام، تصادف، دعوا، ... هرکدام بلافاصله در صفحه دل حک می شود و اثر می گذارد؛ و روح و جسم را به همان سمت مایل می گرداند؛ و برای لحظاتی و گاهی تا مدت ها ذهن را درگیر آن صحنه می کند.

اطبا طب سنتی در بهداشت و مراقبت از چشم چنین می نویسند:

ص: 97


1- رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مَا أَنْبَتَ الْحَرْمَلُ شَجَرَةً وَ لَا وَرَقَةً وَ لَا زَهْرَةً إِلَّا وَ مَلَكٌ مُوَكَّلٌ بِهَا حَتَّى تَصِلَ إِلَى مَنْ تَصِلُ إِلَيْهِ أَوْ تَصِيرَ حُطَاماً وَ إِنَّ فِي أَصْلِهَا وَ فَرْعِهَا نُشْرَةً وَ فِي حَبِّهَا شِفَاءً مِنِ اثْنَيْنِ وَ سَبْعِينَ دَاءً؛ نیست بوته و برگ و گل اسپند مگر اینکه یک ملک موکل دارد تا برسد به دست کسی که باید به دست آن برسد یا تااینکه از بین برود و خاک شود و در ساقه و شاخه های آن سبب خوشحالی است و در دانه ی آن شفاء از هفتاد و دو بیماری است». مکارم الاخلاق، ص 186. در برخی نسخ این گونه است «مَا مِنْ شَجَرَةِ حَرْمَلٍ إِلَّا وَ مَعَهَا مَلَائِكَةٌ يَحْرُسُونَهَا...». دعائم الاسلام، ج 2، ص 150، ح 535.

بايد كه چشم را از گردوخاک و دود نگه دارد و بسيار در آفتاب ننگرد، خاصّه وقت برآمدن و فروشدن و در چيزهاى درخشنده و در چراغ ننگرد و خطّ های باريك نخواند، به واسطه آنكه در اين ها [نگريستن] ديده را ضعيف كند؛ و نگريستن در چيزهاى سياه و آب روان سود دارد. (1) و از ناگواريدن خوراك و پرخورى و خفتن با انباشتگى (امتلاء) شكم، پرهيز كنيد. (2)

از آفتاب تابستانى و غبار و دود و از پيوسته نگاه كردن به رنگ هاى درخشان و نگاه طولانى به يك چيز مانند بهت زدگان و توجه بيش از اندازه بر خط و نقش و نگار ريز و بسيارى گريه و خواب طولانى بر پشت (طاق باز) و در برابر باد سرد زمانى دراز بودن و خوردن خوراكى هاى بسيار خشك كننده مانند عدس و شورى ها و نزديكى بسيار بپرهيزند. همچنين از همواره مستى و نوشيدنى ها و خوراكى هاى سنگين و چسبنده و تند مانند پياز و خردل و سير و شاهی كه براى چشم زيان آور هستند، دورى كنند. پرخورى خوراكى هايى كه سردرد زا هستند به مانند خرما، تره، شنبليله. اگر پرخورى شود اين زياده روى چشم را نابينا مى كند. همچنين كلم و عدس و بسيار خوابيدن يا بيدارى بسيار زيان آورند. پيگيرى خواندن كتاب هاى با خط درشت از يك سو و از سوى ديگر تلاش در راستاى بيرون آوردن نكاتى ريز از كتاب هايى كه با خط ريز نگاشته شده و داراى نقش و نگارهايى مى باشد، انگيزه هرچه نيرومندتر كردن چشم مى شود. (3)

غذای دیداری از مهم ترین و تأثیرگذارترین و سریع تری غذاهای روح و جسم است. غذایی که تأثیر آن بالفعل است و منجر به تقویت یا تضعیف روح و جسم

ص: 98


1- شش رساله كهن پزشكى، جمعى از نويسندگان، مجمع ذخائر اسلامى - قم، چاپ: اول، 1390.
2- المنصوري في الطب (ترجمه)، محمد بن زكريا رازى، مترجم: محمد ابراهيم ذاكر، دانشگاه علوم پزشكى تهران، تهران، چاپ: اول، 1387.
3- المنصوري في الطب (ترجمه)، محمد بن زكريا رازى، مترجم: محمد ابراهيم ذاكر، دانشگاه علوم پزشكى تهران، تهران، چاپ: اول، 1387.

می شود. ولکن در گنجایش این نوشتار نیست و تنها اشاره ای به بحث رنگ می کنیم.

رنگ

وقتی از یکرنگ صحبت می شود منظور موج انرژی است و هر رنگ با فرکانس خاص خودش انرژی خاصی دارد. در حقیقت رنگ ها نوعی غذا برای بدن به حساب آمده و نزدیک ترین چیز به انرژی خالص هستند. هرگاه انرژی مربوط به رنگ خاصی کم شود، بیماری ایجاد می کند. به طورکلی رنگ ها از نظر احساسی، ذهنی و فیزیکی بر روی بدن تأثیرات عمیقی دارند. (1)

ابن سینا بر این عقیده بود که رنگ ها هم در درمان و هم در حفظ سلامت مؤثرند و اولین فردی که اظهار داشت انتخاب رنگ اشتباه قطعاً بیماری را تشدید خواهد کرد، به عنوان مثال فردی که خونریزی از بینی دارد نگاه کردن به اشیاء درخشان قرمز رنگ موجب تشدید بیماری اش خواهد گردید و چنین بیماری نباید با رنگ قرمز روشن در تماس بوده یا به آن نگاه کند، زیرا رنگ قرمز خلط دم را تحریک می کند، اما در مقابل رنگ آبی آرام بخش بوده و جریان خون را کُند می کند؛ بنابراین نگاه کردن به رنگ آبی و استفاده از رنگ آبی برای این افراد توصیه می شود. نیز به نقل از جالینوس ذکر می کند که رنگ سیاه به دلیل تکاثف و رنگ سفید به دلیل تخلخل چشم را آزار می دهند. (2)

ص: 99


1- اثرات رنگ بر سلامت در طب سنتی، طب نوین و آیات قرآنی، زهرا نقیبی، زهر فیض آبادی، مجله طب سنتی اسلام و ایران، سال هفتم، شماره دوم، تابستان 1395.
2- اثرات رنگ بر سلامت در طب سنتی، طب نوین و آیات قرآنی، زهرا نقیبی، زهر فیض آبادی، مجله طب سنتی اسلام و ایران، سال هفتم، شماره دوم، تابستان 1395.

ابن سینا می نویسد: اگر در اوایل بچگی که بدن رطوبت زیادی دارد، لوچی رخ دهد، باید گهواره را مستقیم و بدون کجی گذاشت و چراغی را در طرف مقابل لوچی قرارداد تا بچه همیشه به آن نگاه کند یا چیز قرمزرنگ نزدیک گیجگاه یا گوش مقابل لوچی گذاشت که مورد نظر بچه باشد و به آسانی به آن نگاه کند یا چیزی را با نخ قرمز سمت مقابل لوچی آویزان کرد تا شاید چشم را به حال عادی بیاورد و خون را جابجا کند و دید را مستقیم کند. (1)

سویدی(2)

در کتاب تذکره سویدی خود می نویسد: نگاه کردن به زردی، صفرا را به تحلیل می برد و برای نگاه داشتن خلطی درون بدن باید رنگ مخالف آن را جلوی بیمار قرارداد و اگر خارج کردن یک خلط از بدن موردنیاز است باید رنگی مشابه رنگ خلط در برابر شخص قرارداد. (3)

به همان اندازه كه صدا بر اعصاب مربوط به شنوايي تأثیر می گذارد و آن ها را براي شنيدن تحريك می کند و در نهايت به عکس العمل فرد منجر می شود، رنگ نيز پس از تأثیر و تحريك اعصاب بينايي، ديدن و بالاخره ايجاد حالت برانگيختگي در فرد را موجب می شود. هر رنگي به نوعی در روان افراد تأثیرگذار است، كه اين اثر بی ارتباط با رفتارهاي اجتماعي و رواني نيست علی رغم اینکه رنگ به خودي خود نقشي در درمان ندارد، اما در روحيه بيماران اثرات

ص: 100


1- اثرات رنگ بر سلامت در طب سنتی، طب نوین و آیات قرآنی، زهرا نقیبی، زهر فیض آبادی، مجله طب سنتی اسلام و ایران، سال هفتم، شماره دوم، تابستان 1395.
2- قرن هفتم هجری.
3- مختصر تذکره سویدی، ابراهیم بن محمد سویدی، ترجمه: رشید تفقد، اندیشه آور: موسسه مطالعاتی تاریخ پزشکی و طب مکمل، تهران، سال 1390.

انکارناپذیری دارد به عنوان مثال بيماران داراي مشكلات رواني داراي تجربه احساسي خاصي هستند و ممكن است واکنششان به رنگ بسيار زياد باشد (1)

شاید بتوان گفت رنگ های محیطی یک مکان بر مزاج افراد تأثیرگذار بوده و درنتیجه سلامتی آن ها را تحت تأثیر قرار می دهد. به گون های که محیط و عناصر محیطی به دلیل دارا بودن طبع و مزاج خاص خود، قوهای از قوای انسان را تحت تأثیر قرار می دهد و ازآنجاکه قوا منشأ افعال است، باعث ایجاد حالتی در جسم و روان انسان می شود. اگر این حالت در جهت تعدیل مزاج فرد باشد، در حفظ سلامتی او نقش دارد و اگر بر مزاج فرد تأثیر سوء گذارد، باعث غلبه یکی از اخلاط شده و سلامتی فرد را به خطر می اندازد. (2)

در رنگ آمیزی فضا از رنگ های موافق تعدیل مزاج فرد استفاده کرد؛ به عنوان مثال برای فردی با مزاج سرد، از رنگ های گرم و روشن استفاده کرد و در انتخاب رنگ برای افراد گرم از رنگ های سرد مانند سفید استخوانی بهره گرفت؛ اما به طورکلی برای همه گروه ها باید استفاده از رنگ سیاه، خاکستری و سورمه ای را کاهش داد، چراکه این رنگ ها باعث تیرگی فضا و غلبه سودا می شوند. این موضوع را نیز باید مد نظر قرارداد که افراد در معرض رنگ مربوط به مزاجشان قرار نگیرند، چراکه این موضوع موجب غلبه اخلاط در آن ها می شود؛ به عنوان مثال اگر افراد با طبع گرم و خشک در معرض رنگ هایی با مزاج گرم و خشک مانند زرد و قهوه ای روشن قرار گیرند، به مرورزمان این امر باعث می شود که فرد دچار غلبه صفرا شود. (3)

ص: 101


1- آثار عيني روان شناختی و تربيتي نماز، غلامرضا متقی فر، راه تربیت، سال پنجم، بهار 1389، شماره 10.
2- بررسی رابطه مزاج انسان با رنگ محیط: یک مطالعه مقطعی تحلیلی در شهر کرمان(1396)، وحیده رحیمی مهر، مچله طب مکمل دانشگاه علوم پزشکی اراک، تابستان 99، دوره 10، شماره 2.
3- بررسی رابطه مزاج انسان با رنگ محیط: یک مطالعه مقطعی تحلیلی در شهر کرمان(1396)، وحیده رحیمی مهر، مچله طب مکمل دانشگاه علوم پزشکی اراک، تابستان 99، دوره 10، شماره 2.

از موارد آشکاری که رنگ تأثیر بسزایی دارد. سفره غذا است. تنوع رنگ غذا، در اشتها و عدم اشتها نقش دارند. شاهد روشن آن غذا خوردن کودکان است که به غذاهای رنگی علاقه بیشتری نشان می دهند.

در سال 1976 گروهی تحقیقی را انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که پاسخ انسان به رنگ در 6 دسته طبقه بندی می شود که در جدول نشان داده شده است. (1)

* فیزیولوژی - تغییر در فشارخون، ضربان قلب، سیستم عصبی خودکار بدن، فعالیت هورمون ها، سرعت اکسایش و رشد بافت ها.

* در چشم ها - تغییر در اندازه ی مردمك چشم؛ شكل عدسی؛ حالت قرارگیری کره چشم، پاسخ های شیمیایی پایانه های عصبی شبكیه.

* شناختی - حافظه و بازآوری اطلاعات و اغتشاشات در درک پرسپكتیو؛ میزان ارزشیابی ها و تصمیم گیری ها، پاسخ های شرکت پذیری.

* خُلق وخُو و حالت های روانی - تحریک کنندگی، خشم آور، خوش رویی، آرامش بخشی، خسته کنندگی، مهیج، غمگین، خوشحالی.

* احساسات محیطی - فضا به نظر بزرگ تر یا کوچک تر، گرم تر یا سردتر، تمیزتر یا کثیف تر بیاید. فضا به نظر روشن تر یا کدر به نظر بیاید. مردم سالم یا ناسالم به نظر بیایند. میزان اشتهاآوری غذا. جوان تر یا پیرتر نشان دادن. جدیدتر یا قدیمی تر نشان دادن.

* میل وابستگی و مشارکت ها - به طبیعت، فناوری، مذهب و سنت های فرهنگی، هنر و علم

ص: 102


1- مروری بر تأثیر رنگ ها از منظر روانشناسی و اهمیت به کارگیری مناسب آن ها در طراحی فضاهای اقامتی و مراقبتی سالمندان، طاهره محمدآقایی، جمال الدین سهیل، مطالعات هنر و معماری، تیر و مرداد 1395، سال دوم، شماره 4 و 5، پیاپی 11 و 12.

تقسیم بندی رنگ ها

در اینکه چه رنگ هایی رنگ های اصلی و چه رنگ های ثانویه (مکمل، ترکیبی) هستند. بحث های زیادی در کتاب های مرتبط صورت گرفته است. در اینجا تنها به برخی و آن هم گذرا به آن اشاره می کنیم.

** رنگ - طیف - ویژگی

* سرد - سفید (سرد و تر)، سیاه (سرد و خشک) - آرامش بخش؛ دارای تحریك عصبی کم؛ زیر نور سرد زمان زودتر می گذرد و اتاق بزرگ تر به نظر می رسد. در استفاده از رنگ های سرد باید به احتمال ملال آور شدن محیطی که این رنگ ها در آن غلبه دارند، توجه شود.

* گرم - قرمز، زرد، نارنجی - دارای تحریك عصبی بالا؛ برای ایجاد و تحرک هیجان در محیط استفاده می شوند. بهره گیری از رنگ های گرم و پرانرژی در محیط هایی که دارای مشخصات افسردگی، کسالت و سكون هستند، در به وجود آوردن احساس گرمی، نشاط و شادی مؤثر است. زیر نورهای گرم، زمان طولانی تر می گذرد و فضای اتاق کوچک تر به نظر می رسد. در استفاده از رنگ های گرم باید به احتمال ایجاد تحرک بیش ازحد، اختلالات روانی، آشفتگی

ص: 103

بصری، پریشانی خاطر در محیطی که این رنگ ها در آن غلبه دارند توجه کرد.

* معتدل

سبز(ترکیبی از زرد و آبی) - گرایش به گرمی دارد.

آبی - تقریباً موافق با همه مزاج ها.

بنفش(ترکیبی از قرمز و آبی) - اگر تمایل به قرمز باشد گرم و اگر تمایل به آبی باشد سرد است.

خصوصیات روانی رنگ ها

* زرد:

حالت گرم کنندگی دارد و روشن ترین رنگ در میان کلیه رنگ هاست.

رنگ خوشحالی، شادابی، نشاط و آرامش است.

محتوای عاطفی آن امیدواری و آزادی است.

نشان روشنی، هوشمندی و روشنفكری است. حالت تحریک کنندگی در ذهن دارد و باعث توجه و تقویت فكر می شود.

رنگ زرد با تأثیر بر اعصاب سمپاتیك و پاراسمپاتیك موجب آرامش عصبی می شود.

(تحریک کننده ذهن، فزایندة نیروست. زندگی در فضای زرد انسان را فعال می کند. با طلوع اشعه زرد خورشید انسان ها برای فعالیت دوباره آماده می شوند.

زرد یک دست آزاردهنده و اگر متغیر باشد، شادی آفرین است. زرد سبب بی خوابی،

هیجان، اضطراب و تلاطم فکری می شود. زرد گرم ترین رنگ طیف خورشید است)

* قرمز:

رنگی مثبت، متجاوز و مهیج است.

فشار خون را بالا برده و تنفس را کاهش می دهد.

ص: 104

هنگام تغذیه فوق العاده اشتهاآور است.

برای زمانی کوتاه جاذب و خوشایند است ولی پس از مدتی موجب آزار و اذیت روانی می شود.

نشانگر فعالیت و تحرک، موفقیت و پیروزی است.

برای افراد الكلی و دارای فشار خون بالا و عصبی مضر بوده و حتی ممكن است فرد را به خودکشی وا دارد.

* نارنجی:

در گوارش غذا فوق العاده مؤثر و مفید است.

در عین مهیج بودن، مسكن و آرامش بخش است.

نبض بر اثر این رنگ تند می زند ولی بر فشار خون مؤثر نیست.

وجود این رنگ در محیط به صورت غالب، موجب تحریك چشم، مغز و اشتهاست.

بهبودی و خوشحالی را در فرد ایجاد می کند.

روح دار و جذاب است و خشم و محبت را با هم دارد.

* آبی:

رنگ آبی تقدس و احترام خاصی دارد. گنبدهای مساجد و مناره های آبی که به مانند پلی میان آسمان زمین محسوب می شوند.

افراد را به بی تحرکی، آرامش و حوصله دعوت می کند.

مسكن اعصاب برای بیماران تب دار و مفید برای افراد کم خواب، عصبی و وسواسی است.

آرامش درونی به ضمیر باطن می آورد.

آرام بخش نبض، تنفس و فشار خون بالا است.

در مداوای صفرا مفید و برای افسردگی و کم خونی مضر است.

رنگ آبی ترشح غدد لنفاوی را افزایش داده و تهوع و سرگیجه را زیاد می کند.

ص: 105

* سبز:

بیانگر طراوت و تازگی، رافعِ خستگی و نشاط آور است.

تقویت کننده روحیه غرور و اعتمادبه نفس است.

موجب افزایش آرامش، تمرکز و کاهش استرس می شود؛ از همین رو برای بیماران روانی و عصبی مفید است.

در تقویت احساسات دوستی، امیدواری، ایمان و صلح بسیار مؤثر می باشد.

(انتقال دهنده شادی، انبساط خاطر و بهجت است. نماد رویش، حیات و زندگی است.

در سیستم عصبی برای بی خوابی ها و خستگی ها مؤثر است. فشارخون را کم می کند و مویرگ ها را مُنبَسِط می کند)

* بنفش:

از ترکیب دو رنگ قرمز و آبی حاصل می شود و به دلیل خاصیت دوطرفه آبی و قرمز، خواب آور است و در افراد کم خواب، درجات خواب را بالا می برد.

دارای اشعه الكتروشیمیایی قوی است؛ به همین جهت روی قلب و ریه و رگ های خونی مؤثر است.

برای افراد مالیخولیایی و افسرده مضر است، زیرا حالشان را وخیم تر می کند.

از نظر روحی، در کاهش خشم و نفرت مؤثر است.

ص: 106

* سیاه:

کاهش شهوت، کاهش نور چشم، خستگی و افسردگی می آورد، مکروه است.

* سفید:

نماد پاکی، آرامش، دلگشا، خلوص، سادگی.

در متون دینی رابطه تنگاتنگی بین دیدن و قلب است. در مورد نگاه کردن و آثار روحی و روانی آن و نیز بحث رنگ شناسی روایات فراوانی از اهل بیت (علیهم السلام) در کتاب های حدیثی نقل شده است؛ که حاکی از اهمیت نگاه و رنگ است. به برخی از آن ها اشاره می کنیم.

اهمیت چشم و دیدن در روایات

امام علی (علیه السلام) هر کس چشم خود را رها کند، اندوهش بسیار شود.(1)

امام علی (علیه السلام) القلبُ مُصحَفُ البَصَر؛

دل، کتاب دیده است.(2)

(آنچه چشم می بیند بر صفحه دل ثبت می شود.)

امام علی (علیه السلام) العینُ رائدُ القلب؛

چشم، جلودار و راهنمای دل است.(3)

امام علی (علیه السلام) چشم، جاسوس دل و پیک عقل است.(4)

ص: 107


1- «مَنْ أَطْلَقَ طَرْفَهُ كَثُرَ أَسَفُه». تصنیف غُرَرُالحِکم وَ دُرَرُالکَلِم، ح 5554.
2- نهج البلاغه، حکمت 417.
3- تصنیف غُرَرُالحِکم وَ دُرَرُالکَلِم، ح 667.
4- « العینُ جاسوسُ القلب و بریدُ العقل».مِصباح الشریعه، باب سوم، ص 9.

امام کاظم (علیه السلام) می فرمایند: سه چیز دیده را روشنی بخشد: به سبزه نگریستن؛ به آب روان نگریستن، به رِخسار زیبا نگریستن.(1)

امام رضا (علیه السلام) می فرماید: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نگاه کردن به میوه بالنگ سبز و سیب سرخ را دوست می داشتند.(2)

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): از عوامل سازنده برای مرد مسلمان، این است که همسری داشته باشد که وقتی به او نگاه می کند، وی را خوش حال کند.(3)

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): هنگامی که بنده به صورت زنش و زنش به صورت او نگاه کند، خداوند به هر دوی آن ها نظر رحمت می افکند و هنگامی که دستان همدیگر را بگیرند، گناهانشان از لابه لای انگشتانشان فرومی ریزد.(4)

رنگ شناسی در قرآن و روایات بحث گسترده ای که تنها به یک روایت اکتفا می کنیم.(5)

ص: 108


1- «ثَلَاثَةٌ يَجْلِينَ الْبَصَرَ النَّظَرُ إِلَى الْخُضْرَةِ وَالنَّظَرُ إِلَى الْمَاءِ الْجَارِي وَالنَّظَرُ إِلَى الْوَجْهِ الْحَسَنِ». الخصال، ج 1، ص 142، ح 276.
2- «أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) كَانَ يُعْجِبُهُ النَّظَرُ إِلَى الْأُتْرُجِّ الْأَخْضَرِ وَ التُّفَّاحِ الْأَحْمَرِ». کافی، ج 6، ص 360.
3- «إِنَّ مِنَ الْقِسْمِ الْمُصْلِحِ لِلْمَرْءِ الْمُسْلِمِ أَنْ يَكُونَ لَهُ الْمَرْأَةُ إِذَا نَظَرَ إِلَيْهَا سَرَّتْه». کافی، ج 5، ص 327.
4- «إذا نَظَرَ العَبدُ إلی وَجهِ زَوجِهِ و نَظَرَت إلَیهِ، نَظَرَ اللّهُ إلَیهِما نَظَرَ رَحمَةٍ، فَإذا أخَذَ بِکَفِّها وأخَذَت بِکَفِّهِ، تَساقَطَت ذُنوبُهُما مِن خِلالِ أصابِعِهِما». کنزالعُمال، ج 16، ص 276.
5- برخی رنگ ها که در قرآن اشاره شده است. سیاه، سفید، زرد، سبز، آبی (کبود)، قرمز. ناگفته نماند بحث رنگ نیز در سیره اهل بیت (علیهم السلام) قابل تامل و دقت است.

امام باقر : (علیه السلام) هر کس کفش زرد بپوشد تا زمانی که آن کفش را داشته باشد، شادمان است؛ چرا که خداوند عزوجل می فرماید: «زردی پر رنگ که دیدنش، بینندگان را شاد می کند{بقره/69}».(1)

6. خوراک جنسی

اشاره

6. خوراک جنسی(2)

در میان نیازهای زیستی غریزه جنسی آمیختگی عمیقی با نیازهای روانی داشته به طوری که می توان تأثیر این خواسته را در بسیاری از ابعاد زندگی مشاهده کرد. این غریزه تأثیر غیرقابل انکاری در زندگی زناشویی و انسجام و پایداری آن دارد. همچنین این غریزه نقش سازنده و پر اهمیت و بنیادینی در سیر به سوی سلامت و تعادل روانی دارا است و با داشتن این خصوصیات بارز و قابل توجه است که میل جنسی از دیگر نیازهای زیستی فاصله گرفته و به صورت یک نیاز روانی درمی آید. (3)

ص: 109


1- «مَنْ لَبِسَ نَعْلًا صَفْرَاءَ لَمْ يَزَلْ يَنْظُرُ فِي سُرُورٍ مَا دَامَتْ عَلَيْهِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ- صَفْراءُ فاقِعٌ لَوْنُها تَسُرُّ النَّاظِرِينَ». کافی، ج 6، ص 466.
2- از کتاب های تخصصی طب سنتی در زمینه غریزه جنسی می توان به «رجوع الشیخ الی صباه فی القوه علی الباه» تالیف احمد ابن کمال پاشا(قرن 10)، «مجربات» تالیف ابن سینا، «تحفه العاشقین» تالیف محمد انور حسین(قرن 13)، «لذت وصال» تالیف حکیم محمد عبدالقدوس سکندرپوری (قرن 13) اشاره کرد.
3- تأثیر برنامه آموزش شناختی- رفتاری بر رضایت زناشویی دچار کم کاری میل جنسی، دو فصلنامه مجله آسیب شناسی مشاوره و غنی سازی خانواده، سیمین غلام رضایی، حسین حسینی، کلثوم کریمی نژاد، دوره دوم، شماره 2، پاییز و زمستان، شماره پیاپی 4، 1395.

می توان گفت که دو مؤلفه رضایت زناشویی و رضایت جنسی رابطه دوطرفه با یکدیگر دارند؛ یعنی کاهش در رضایت جنسی مایه کاهش یا نبود تعهد در زوجین شده و کاهش در تعهد زناشویی مایه اختلالات جنسی در زوجین و سرانجام کاهش رضایت جنسی زوج می گردد.

نیازي که در رابطه جنسی زن و شوهر ارضا می شود، موجب می شود هر کس به نقش خود در زندگی مشترك و تکلیفی که بر عهده دارند، بهتر واقف شوند و این نوعی شخصیت مطلوب را براي آنان پدید می آورد و عزت نفس و خود پنداره مثبت آنان را افزایش می دهد. بهره مندی از این رابطه سالم، آن ها را از ارتباط ناسالم مصون می دارد و سلامتی و آرامش را به مثابه اصلی ترین هدف تحقق می بخشد.

آداب معنوي، مادي، ظاهري، باطنی و اخلاقی و عاطفی در زمینه بهره مندی از رابطه جنسی قابل دقت است. عمدة آرامش انسان در سایه توجهات خاص حضرت حقّ جلوه گر می شود. به همین دلیل، دعا، راز و نیاز با خدا، استعاذه به سوي خداوند منان از شر شیطان و دل سپردن به خدا و دستورهای او و تکیه کردن بر او، در رضایتمندي از زندگی زناشویی بسیار مفید است. آماده سازي روحی و روانی در بعد روحی، نظافت و زینت در بعد ظاهري و آماده سازي جنسی در بعد غریزي، آداب یک رابطه خوب جنسی است. براي رسیدن به آرامش در این رابطه، باید به ناهماهنگی همسران در زمینه جنسی توجه کرد.

ص: 110

زن و شوهر باید روحیات یکدیگر را بشناسند تا دچار سوءتفاهم یا بدبینی در رابطه جنسی نشوند.

تحریک جنسی مردان در مقایسه با زنان سریع تر، آسان تر و با فراوانی بیشتر صورت می گیرد. مردان سریع تر از زنان تحریک می شود و بیشتر از طریق بینایی این تحریک پذیری اتفاق می افتد. به همین دلیل، تصاویر جنسی و صحنه های جذاب و زنان زیبا، آنان را بیشتر تحریک می کنند. زنان غالباً دیر تحریک می شوند و تحریک پذیري آن ها بیشتر از طریق قوة شنوایی و لامسه است. از این روي، کلمات محبت آمیز و تحریکات بدنی آنان را بیشتر تحریک می کند؛ بنابراین، شهوت آنان عمیق تر است.

پس از آمیزش جنسی، میل جنسی در مردان به شدت فروکش می کند؛ درحالی که در زنان چنین فرایندي به شدت ظهور نمی کند و افزون بر این، انتظار نوعی عشق بازی و نگاهی فراتر از رابطه جنسی خالص در آنان وجود دارد؛ زیرا فکر بازیچه بودن زن براي مرد و نگاهی یک سویه مرد به برطرف ساختن نیاز جنسی خود، زنان را آزار می دهد.

پس مرد باید به وسیله عشق بازی پس از آمیزش، پاسخگوی خواسته های همسرش باشد. هیچ یک از همسران، به ویژه زن نباید احساس کند که فقط طعمه جنسی شریک زندگی خویش است؛ بنابراین، نگاه محتاطانه به مسئله می تواند این اتهام را از بین ببرد. باید بار عشقی و عاطفی زندگی را تقویت کنیم؛ تجلی عشق و محبت می تواند قبل یا پس از رابطه جنسی وجود داشته باشد.

ص: 111

اهمیت رابطه جنسی در طب ایرانی

از دیدگاه طب سنتی، مقاربتی که به هنگام نیاز و با رعایت تدابیر صورت گیرد دارای آثار مفیدی برای حفظ سلامت بدن است و ترک آن در همین شرایط، عوارضی به دنبال دارد و موجب بیماری می شود.

مقاربت به هنگام نیاز و با رعایت تدابیر منجر به آثار مفیدی در بدن می شود. پالایش بدن از فضولات، نشاط و سرحالی، سبکی در حرکات، افزایش اشتها، دفع پریشانی، فکر و غم و اندوه، فرونشاندن خشم و غضب، رفع بیماری های ناشی از سودا، همچون آشفتگی ذهنی، مالیخولیا و وسواس، افزایش نیرو و رفع علائم ناشی از تجمع بلغم مانند خستگی و کندی، از جمله این آثار به شمار می رود.

آمیزش جنسی باید بر اساس تمایلات واقعی، شرایط فیزیکی و روانی فرد و باملاحظه زمان غذا خوردن و شرایط آب و هوایی شکل بگیرد. به عبارتی آمیزش جنسی، تنها درزمانی توصیه می شود که میل و اشتیاق واقعی به انجام مقاربت وجود داشته باشد و فرد احساس سلامتی و قوت در بدن کند و نعوظ بدون علت و تحریک خارجی به وجود آمده باشد. بهترین زمان مقاربت بعد از هضم غذا در معده است که به طور متوسط حدود 2 ساعت بعد از صرف غذا است، پس در زمان گرسنگی، تشنگی و پری معده باید از مقاربت پرهیز کرد.

توصیه به مقاربت در هوای معتدل و اعتدال دمایی بدن شده است؛ بنابراین در اوقات آلودگی هوا و هوای بسیار سرد و بسیار گرم بهتر است مقاربت انجام نگیرد. پس از کار سنگین و خستگی بدن، پس از بیداری طولانی، در هنگام غم

ص: 112

و اندوه سخت یا حتی شادی مفرط و در زمان ابتلا به برخی بیماری ها همچون امراض سینه و شش، درد مفاصل، ابتلا به اسهال، باید از مقاربت پرهیز شود. توصیه به انجام مقاربت در اوایل شب به جهت نیاز بدن به استراحت پس از انجام مقاربت است.

اگر شرایط مقاربت بر اساس تدابیر آن فراهم باشد، ترک مقاربت ایجاد عوارضی در بدن می کند. احساس سستی و کندی در حرکات، سنگینی در سر و بدن، تاریکی چشم، نگرانی، پریشانی و ناآرامی، کم اشتهایی، کاهش نشاط، تپش قلب، تنگی نفس، سردی بدن، بی خوابی و وسواس از مهم ترین عوارض ترک مقاربت می باشد. جهت شکل گیری رابطه جنسی سالم باید به اصلاح سبک زندگی پرداخت و در این راستا اصلاح الگوی خوردن و آشامیدن، تنظیم خواب و رعایت الگوی ورزش الزامی است، ملاحظه تقویت بدن و اعضای رئیسه جهت سلامت جنسی ضروری است.

بهبود روابط جنسی ناگزیر از رعایت تدابیر اعراض نفسانی (مسائل روانی) است. مسائل روانی اعم از کنترل استرس ها، هیجانات، ترس ها و عواطف است؛ که یکی از اصول بهداشت جنسی از نظر حکمای طب سنتی محسوب می شود.

به عنوان يك اصل كلي در طب ايراني همه جا براي درمان بیماری ها، استفاده از تدابير اصلاح سبك زندگي مقدم بر ساير درمان ها است. در طب ايراني اقدام اصلي و اوليه در تشخيص و درمان كاهش باه، توجه به اعضاي رئيسه (قلب، مغز، كبد و غدد جنسي) و ارزيابي ضعف آن هاست. اين اعضا در امر باه، اصلي و

ص: 113

تأثيرگذار هستند. اگر با وجود بودن ضعف در اين اعضا، تنها به تقويت قواي جنسي بپردازيم، از درمان نتیجه ای حاصل نخواهد شد.

طب ايراني، در درمان بیماری ها، توجه ویژه ای به امر تغذيه دارد و اعتقاد بر اين است تا جايي كه امكان معالجة بيماران با غذا فراهم است نبايد از دارو استفاده شود. غذاي مناسب بر اساس تشخيص علت بيماري هر فرد، مخصوص او تجويز می شود و با تغذية مناسب، قوة باه می تواند افزايش يابد. استفاده از غذاهايي با مزاج گرم و تر، لذيذ، خوشبو با هضمي سريع، داراي رطوبت فضليه(1) و با حرارت لطیف(2)

توصيه شده است. غذاهايي كه براي تقويت قواي جنسي توصيه می شوند باید 3 ویژگی داشته باشند:

اول بايد كثيرالغذا(3)

باشد؛

دوم تولید نفخ و ریح(4) در بدن کند چون از دیدگاه طب سنتی، علت ایجاد نعوظ و برانگیختگی جنسی وجود نفخ عضوی است که پس از هضم غذاهای نفاخ و دارای رطوبت فضیله در بدن ایجاد می شود؛

سومین ویژگی غذای مقوی جنسی، داشتن حرارت معتدل است اگر هر سه ویژگی در یک ماده جمع باشد به تنهایی برای تقویت کافی است.

ص: 114


1- رطوبتی است که با ایجاد نفخ در اعضاء تناسلی، باه (میل جنسی) را افزایش می دهد.
2- حرارتی که به سرعت در همه اجزای بدن نفوذ می کند.
3- غذایی که در بدن خلط خون بیشتری ایجاد کند.
4- گاز یا بادی که در شکم و یا در اندام های مختلف باشد.

نخود، لوبيا و هويج از اين دسته هستند که هر سه ویژگی را با هم دارند و اگر ماده غذایی هر سه ویژگی را نداشت از تركيب دو يا سه ماده، غذاي مفيد و مقوي جنسي تهیه می کنیم مانند تركيب پياز با گوشت بره، كه در اين تركيب پياز گرم و نفاخ است و براي افزايش غذائيت غذاي حاصل از تركيب با پياز، آن را با گوشت بره آماده می کنیم.

روابط جنسی در دیدگاه روایات

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): وقتی کسی خواست با همسرش هم بستر شود باعجله رفتار نکند.(1)

امام رضا : (علیه السلام) لَا تُجَامِعْ إِلَّا مِنْ شَبَق(2)؛

نزدیکی مکن، مگر از روی میلِ شدید.(3)

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): سه چیز، از جفا [به همسر] است: ... و این که میان مرد و همسرش، آمیزشى صورت پذیرد بدون آن که مرد، پیش تر، پیکى بفرستد: شوخى و بوسه. هیچ یک از شما مانند حیوانات، با همسرش نزدیکى نکند!(4)

در فقه موارد حرام، مکروهات و مستحبات آمیزش را چنین ذکر می کنند. به برخی از آن اشاره می شود. توضیح بیشتر رجوع شود به توضیح المسائل.

ص: 115


1- « إِذَا أَرَادَ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْتِيَ أَهْلَهُ فَلَا يُعَجِّلْهَا ».کافی، ج 5، ص 567.
2- الشَبَق- بالتحريك: اشتداد الشهوة و شدة الميل إلى الجماع. ( میلِ شدید)
3- مکارم الاخلاق، ص 181.
4- «ثلاثه مِنَ الجَفاءِ:… وأن یَکونَ بَینَ الرَّجُلِ وأهلِهِ وِقاعٌ مِن غَیرِ أن یُرسِلَ رَسولًا؛ المِزاحَ وَالقُبَلَ. لا یَقَع أحَدُکُم عَلى أهلِهِ مِثلَ البَهیمَهِ!». کنز العُمال، ج 9، ص 39.

- حرام:

1. در حال احرام،

2. زمان نفاس،

3. در حال اعتکاف،

4. دوران قاعدگى،

5. در حال روزه واجب،

6. زمانى که زن کمتر از نه سال داشته باشد،

7. جایى که طواف و نماز نساء در حج را به جا نیاورده باشد.

- مکروه:

1. اول ظهر،

2. روبه قبله،{سر به سمت قبله نباشد. به تعبیری سمت راست یا چپ بدن به سمت قبله باشد}

3. پشت به قبله،

4. در زیر آسمان،

5. در حال ایستاده،

6. در هنگام غروب آفتاب،

7. در شب عید فطر و قربان،

8. بعد از غذا و با شکم پر،

9. در شبى که ماه گرفته باشد،

10. در روزى که خورشیدگرفته باشد،

11. جماع بدون وضو یا غسل،

12. در حال احتلام پیش از غسل یا وضو،

13. بعد از طلوع فجر تا طلوع خورشید،

14. درحالی که هردو کاملاً عریان باشند.

ص: 116

- مستحب:

1. تعجیل نکنند؛

2. با وضو باشند؛

3. قبل از آمیزش با زن ملاعبه{بازی} کند تا او کاملاً آماده شود؛

4. در مکان پوشیده و پنهان باشند؛

5. در زمانی باشد که زن میل به آمیزش دارد؛

6. از خداوند فرزندى پاک و مبارک و سالم درخواست کنند؛

7. تسمیه (بسم الله الرحمن الرحیم) و استعاذه (اعوذبالله من الشیطان الرجیم) بگویند. (1)

7. خوراک اُنسی و پنداری - رفتاری

اشاره

طب ايراني با سابقه هزاران ساله، داراي رويكردي کل نگر بر مبنای پيوستگي جسم و روح و ذهن انسان است كه تنها به درمان بیماری ها محدود نبوده بلكه سبكي براي ارتقاي سلامت و كيفيت زندگي به شمار می رود. با بررسي تاريخي مشخص می شود كه مدارس طبي ايران باستان به تربيت سه گروه طبيب می پرداختند:

1. شفادهندگان با اصول روحاني؛

2. شفادهندگان با قانون؛(نظری)

3. شفادهندگان با چاقو (اعمال یداوی؛ فصد، حجامت...)

ص: 117


1- العروه الوثقی، سید محمد کاظم طباطبایی، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، بی تا.

پزشكان روحاني(1)

از نظر تحصيلات در سطح بالاتري از دو دسته ديگر بوده و با به کار بردن كلمات مقدس به بهترين وجه قادر به معالجه و خارج كردن بيماري از بدن بوده اند. بدين طريق بيشتر پزشكان معتبر دوران خلفاي اسلامي نيز از الهيات اطلاع داشتند و روحانيون نيز غالباً از معلومات پزشكي بی بهره نبودند. (2)

چه بسا انسان مدت زمانی بدنش بیمار نگردد، اما به دلیل لطافت روح و سرعت و کثرت دگرگونی آن، روزی نیست که قوای خشم، نفرت، غم در انسان تحریک نشود؛ بنابراین لازم است انسان قوای روحی خود را مراقبت کند تا تحریک نشود و اگر تحریک شد، آن ها را آرام سازد. معالجه روح یا به وسیله امور درونی است و آن فکری است که انسان به وسیله آن هیجان را آرام می کند یا به وسیله امور خارجی است و آن سخنی است که دیگری او را نصیحت می کند؛ و در آرام سازی هیجان به او کمک می کند. (3)

ص: 118


1- در ایران باستان، نماد پزشکی سیمرغ است و نماد بیماری مار، حال آنکه در طب یونانی و طب جدید نماد پزشکی مار است. نقش سیمرغ در پزشکی ایرانی به حدی است که پزشکان را نیز لقب سیمرغ می داده اند و ازاین رو، مکتب پزشکی ایرانی را «مکتب سینایی» می خوانده اند و بسیاری از پزشکان را «سینا» نام می نهاده اند. از همین نکته، وجه انتساب شیخ الرئیس به «سینا» که نام جد اوست معلوم می شود. چنین پیداست که خاندان بوعلی در زمره پزشکان بوده اند. برگرفته از فهرست ما قبل الفهرست، پرویز اذکائی (با تصرف).
2- بررسي جايگاه علمي سلامت معنوي و نقش آن در پيشگيري از بیماری ها: يك مطالعه مقدماتي، لادن عباسيان، محمود عباسي، احسان شمسي گوشكي، زهرا معمارياني، فصلنامه اخلاق پزشكي سال چهارم، شماره چهاردهم، زمستان 1389.
3- پیشگیری و درمان بیماری های اعصاب و روان در طب سنتی، زینب ابوالحسنی، پیشگامان توسعه، تهران،1392.

سلامت روح به دو صورت حفظ می شود:

1. دوری از عوامل محیطی مانند صداهایی که انسان می شنود یا چیزهایی که می بیند و او را نگران و مضطرب می سازد یا باعث خشم یا وحشت یا ناراحتی او می گردند.

2. دوری از عوامل درونی مانند فکر کردن درباره آنچه باعث خشم یا وحشت یا ترس می گردد. این دو حاصل نمی شود مگر این که قلب انسان در هنگام سلامتی روح و آرامش قوای روحی خود، آنچه را احوال دنیا بر آن بنا شده است را درک کند و آن اینکه انسان در دنیا به آنچه می خواهد و آرزو دارد، به صرف آرزو کردن و خواستن نمی رسد مگر این که شائبه ای ا و را مکدر کند یا ناراحتی و اذیتی در راه کسب آن به او برسد و بداند همیشه این گونه بوده است. (1)

پس آنچه در توان نیست، از دنیا نخواهد؛ و خودش را عادت دهد که از هر امر کوچک ناخوشایندی که می شنود و می بیند، ناراحت نشود. پس هرگاه که بر امور کوچک ناخوشایند عادت کرد، در امور بزرگ تر ناخوشایند نیز عادتش می شود که از آن ها نرنجد همان گونه که اگر کسی در برابر آزار اندک گرما، سرما و درد خود را عادت دهد که اظهار ناراحتی نکند، باعث می شود هرگاه با شرایط شدیدتر روبرو شد، بتواند آن را به راحتی تحمل نماید، ریاضت روح مانند ریاضت بدن است. (2)

ص: 119


1- آدمی زاد این گونه است که در شرایط سخت و دشوار رشد می کند و قوه خلاقیت و استعدادش شکوفا می شود؛ و الا اگر زندگی همیشه یکنواخت بود. انسان تجربه کسب نمی کرد و خام و نپخته می ماند؛ و فضائل و نیکی ها و را کسب نمی کرد.
2- كاهش ميل جنسي زنان از ديدگاه طب ايراني، زهرا، درويش مفرد كاشاني، الهام اختري، هاله تاج الدینی، طاهره ملک آرا، الهام عمارت كار، مجلّة طب سنّتي اسلام و ايران، سال دهم، شمارة سوم، پاييز، 1398.

مزاج انسان به شدت از حالات روانی تأثیر می پذیرد. غضب (خشم) حرارت را یک باره بیرون می راند؛ درحالی که لذت (1)،

حرارت را کم کم بیرون می راند. ترس، حرارت را یک باره به داخل می راند، اما اندوه حرارت را کم کم به داخل می راند و در درازمدت موجب بیماری های سودایی می شود. (2)

جدول مزاج های أعراض نفسانی

خشم - گرم و خشک

نگرانی - گرم و تر

ترس - سرد و تر

افسردگی - سرد و خشک

غم - سرد و خشک

شادی - گرم و تر

اُنس به انسان

دوست خوب یکی از نعمت های بزرگ الهی و پناهگاه انسان و آرامش بخش ِ دل و روان است. وجود دوست حقیقی در این جهان پُرتلاطم، یکی از نیازهاي هر انسانی است. کسی که از نعمت دوست مهربان محروم باشد احساس غربت و

ص: 120


1- شروط لذت های مادی: الف: فراگیر باشد. مادی و معنوی را در برداشته باشد. ب: توازن. افراط وتفریط نداشته باشد. ج: نداشتن پیامد منفی.
2- تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران (ویژه علوم پزشکی)، جمعی از نویسندگان، دفتر نشر معارف، قم، 1389.

تنهایی می کند. یکی از بهترین خوشی های زندگی رفت وآمد و گفت وگوهای دوستانه ای است که غم را از دل می زداید و به انسان نیرو می بخشد. (1)

احساس نیاز به معاشرت صمیمانه و هم دلی و همراهی با دیگران، علاوه بر این که یکی از جلوه های زندگی اجتماعی به شمار می رود، ندایی است برخاسته از اعماق وجود انسان که او را به ایجاد ارتباط دوستانه و تماس با هم نوع فرامی خواند. (2)

تأثیر معاشرت چه در جهت نیکی و چه در جهت بدی خیلی واضح و روشن است. آدمی روح بسیار حساسی دارد، زود تحت تأثیر واقع می شود. ممکن است بعضی اشخاص خودشان را گول بزنند و خیال کنند محیط و معاشرت در آن ها تأثیر ندارد، ولی اشتباه است. انسان با روحی بسیار حساس و قابل تغییر آفریده شده... صلاح و فساد بدون آن که خود اشخاص بفهمند از فردی به فردی سرایت می کند. (3)

هر موجود زنده ای از جمله انسان براى رسیدن به حالت تعادل تلاش می کند نیازهاى اساسى خود را در ابعاد مختلف شناختى، عاطفى و جسمانى تأمین کند؛ چرا که عدم تأمین این احتیاجات چه در زمینه بدنى و جسمانى و چه در زمینه روحى و روانى، سبب ایجاد اختلال در ارگانیسم خواهد شد.

تأمین یا عدم تأمین این نیازها در بهداشت بدنى و روانى انسان تأثیر بسزایى دارد یکى از نیازهاى روانى نیاز به محبت است که انسان در هر دوره از زندگى و تحول و رشد به آن نیازمند است و باید از آغازین لحظات ورود به این جهان تا

ص: 121


1- تربیت، ابراهیم امینی، بوستان کتاب، قم، 1381.
2- مجله معارف اسلامی، ناد علی صالحی، زمستان 1378، شماره 44.
3- حکمت ها و اندرزها، مرتضی مطهری، صدرا، تهران، 1372.

آخرین زمان وداع از این دنیا، متناسب با دوره رشد وى، این نیاز عالى و اساسى تأمین و ارضا شود.

این نیاز در ابتدا و در بدو تولد با رابطه عاطفى و محبت آمیز مادر با نوزاد و به آغوش کشیدن او به تماس بدنى و نظایر آن تأمین می شود. ارتباط صحیح و برخاسته از عشق و علاقه پدر نیز در این زمینه حائز اهمیت است و اگر به هر دلیلى این نیاز عاطفى، به خصوص در این دوره، ارضا نشود ضررهاى جبران ناپذیری به کودک وارد می شود و سلامت جسمى و روانى او را به مخاطره می اندازد. با بزرگ تر شدن کودک در دوره نوجوانى و جوانى نیز نیاز به محبت از طریق دیگر اعضاى خانواده، هم کلاسی ها و دیگر افراد جامعه و افرادى که با آن ها ارتباط دارد، تأمین می شود. (1)

ذیل مبحث مالیخولیا در منابع طب ایرانی (که به معنی اسکیزوفرنی است و افسردگی نوع خفیفی از آن است) در کنار سایر درمان ها، هم نشینی با دوستان نزدیک و صمیمی توصیه شده است؛

«پيوسته جمعى از دوستان محتشم با وى ملازم باشند» (2)

روابط اجتماعی از دید روایات

دین اسلام تأکیدهای فراوانی بر روابط اجتماعی و دوستی می فرماید. به چند توصیه از اهل بیت (علیهم السلام) اشاره می کنیم:

ص: 122


1- نقش صله رحم در بهداشت روانی، محمد رضا احمدی، معرفت، 1380، شماره 46.
2- اكسير اعظم، محمد اعظم ناظم جهان، دانشگاه علوم پزشكى ايران، مؤسسه مطالعات تاريخ پزشكى، طب اسلامى و مكمل، تهران ، چاپ: دوم، 1387 ه.ش.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): در سفارش به امام علی (علیه السلام) يَا عَلِيُّ ثَلَاثٌ فَرَحَاتٌ لِلْمُؤْمِنِ فِي الدُّنْيَا لِقَاءُ الْإِخْوَانِ؛

يا على مؤمن در دنيا به سه چيز شاد گردد: ملاقات برادران...(1)

امام علی (علیه السلام) : آبادى دل ها، در معاشرت با خردمندان است.(2)

امام جواد (علیه السلام) : دیدار دوستان، مایه نشاط و پرورش عقل است، اگرچه اندک باشد.(3)

حواریون به حضرت عیسی (علیه السلام) گفتند: یا روح الله! با چه کسانی هم نشینی و دوستی کنیم؟ آن حضرت در جواب فرمود: با شخصی هم نشینی کنید که سه ویژگی داشته باشد

1. دیدن او، تو را به یاد خدا بیندازد؛

2. سخن او، علم تو را بیشتر کند؛

3. عمل او، تو را به آخرت ترغیب کند.(4)

ص: 123


1- کتاب مَن لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 360. «... وَ تَفْطِيرُ الصَّائِمِ وَ التَّهَجُّدُ مِنْ آخِرِ اللَّيْل و افطار ماه رمضان و عبادت آخر شب ».
2- « عِمَارَةُ الْقُلُوبِ فِي مُعَاشَرَةِ ذَوِي الْعُقُولِ ».تصنیف غُرَرالحِکم و دُرَرالکَلِم، ح 9774.
3- « مُلَاقَاةُ الْإِخْوَانِ نُشْرَةٌ وَ تَلْقِيحٌ لِلْعَقْلِ وَ إِنْ كَانَ نَزْراً قَلِيلًا ».الامالی (مفید)، مجلس 38، ح 13.
4- قال الحَواریّون لِعیسی (علیه السلام) : لِمَن نُجالِس؟ فَقال: مَن یُذَکِّرُکُمُ الله رُؤیَتُه وَ یُرَغِّبُکُم فِی الآخِرَةِ عَمَلُه وَ یَزیدُ فی مَنطِقِکُم عِلمُهُ. اعلام الدین، ص 272.

عیادت بیمار

بيماری که از محيط خانه دور و با محيطی نامأنوس و افرادی ناآشنا روبه رو شده است، ترس از وضعيت بيماری و گاه عمل جراحی، از او فردی نگران و ناهنجار ساخته است، حال بيش از هر زمان ديگری به مدارا و همنوايی نياز دارد. مدارا، ناهنجاری های بيمار را برطرف می کند و از يک بيمار تندخو و بی حوصله، فردی آرام و صبور می سازد که می تواند با آرامش خويش، در زدودن بيماری از تن و جان خود کمک مؤثری داشته باشد. از سوی ديگر، آدمی نيازمند مِهر و مَحبت و دُوستی است و اين نياز در بيماران بيش از ديگران است. (1)

ارتباط بين پزشک و بیمار در قلب طبابت جای دارد و محور همه اقدامات بالينی و سنگ زيربنای فعاليت خوب پزشکی توصیف شده است. برقراری ارتباط مؤثر به طور وسيعی به عنوان يک شاخص کليدی جهت رضايت، همکاری و التيام بيمار در نظر گرفته شده است و توانايی برقراری ارتباطی مؤثر با ديگران قلب تمامی مراقبت ها از بيماران محسوب می گردد. (2)

صاحب اکسیر اعظم در بحث بیماری سرسام می نویسد: بايد كه همجليس مريض، مردم ظريف محبوب او و شفيق بدان باشند تا به سبب ايشان از اضطراب محفوظ ماند. (3)

ص: 124


1- آئین پرستاری در قاموس قرآن و عترت، سید حسین اسحاقی، نشریه طوبی، شماره 8، 1385.
2- ابعاد حقوق بیماران از منظر قرآن كريم و سنت اسلام، نرگس نرگسی خرم آباد، فصلنامه فقه پزشکی، سال سوم و چهارم، شماره 9 و 10، زمستان 1390، بهار 1391.
3- اكسير اعظم، محمد اعظم ناظم جهان، دانشگاه علوم پزشكى ايران، مؤسسه مطالعات تاريخ پزشكى، طب اسلامى و مكمل، تهران ، چاپ: دوم، 1387 ه.ش.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): عیادت تام و كامل آن است كه دست خود را بر پيشاني يا دست مريض بگذارد و از حال [امروز و ديروز] او سؤال کند و بهترين تحيت و درود بين شما آن است كه دست بدهيد.(1)

يكى از وابستگان امام صادق (علیه السلام) گويد: يك نفر از ياران حضرت بيمار شد و ما عده ای از ياران امام براى عيادت او بيرون رفتيم. در راه با حضرت صادق (علیه السلام) روبرو شديم. از ما پرسيدند: كجا می روید؟ عرض كرديم به عيادت فلانى می رویم. فرمودند: بايستيد. ما ايستاديم. حضرت فرمودند: آيا سيبى، بِهی، تُرَنجى، كمى عطر يا قطعه ای عود با يكى از شما هست؟ عرض كرديم: از اين چيزها با خود نداريم. حضرت فرمودند: مگر نمی دانید كه بيمار از اين كه چيزى برايش ببرند، آرامش می یابد.(2)

صله رحم

صلة رحم يک رفتار اجتماعی است؛ از اين رو، هنگامی که افراد تنها هستند معاشرت با ديگران را جستجو می کنند و اين رفتار حاکی از این است که ارتباط با دیگران و صميمي شدن با آن ها يک نياز بنیادی روان شناختی است. هرگاه

ص: 125


1- «مِنْ تَمَامِ عِيَادَةِ الْمَرِيضِ أَنْ يَدَعَ أَحَدُكُمْ يَدَهُ عَلَى جَبْهَتِهِ أَوْ يَدَهُ، فَيَسْأَلَهُ كَيْفَ هُوَ، وَ تَحِيَّاتُكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْمُصَافَحَة». الامالی (طوسی)، مجلس 32، ح 1320.
2- «مَرِضَ بَعْضُ مَوَالِيهِ فَخَرَجْنَا إِلَيْهِ نَعُودُهُ ...فَقَالَ أَ مَا تَعْلَمُونَ أَنَّ الْمَرِيضَ يَسْتَرِيحُ إِلَى كُلِّ مَا أُدْخِلَ بِهِ عَلَيْهِ». کافی، ج 3، ص 118.

این نیاز به صورت سالم ارضا شود بستری را فراهم می آورد که افراد استعدادها و توانایی های بالقوة خود را شکوفا سازند. در سایه ارتباطات انسانی و گرم با دیگران است که افراد احساس آرامش و شادابی می کنند و از استرس ها و مشغله های ذهنی روزمره دور می شوند. (1)

نياز به صله رحم چه بسا نياز اقتصادی نيست و ثروتمند نيز در جهات دیگری چون نياز عاطفی، نياز حمایتی، محبت و دوستی و زدودن اضطراب و ناراحتی های روانی و دفاعي به اقوام و خويشاوندان خود نيازمند است؛ از این رو، ضرورت دارد که در زندگي با ارحام ارتباط تعاون مدار و دوستانه برقرار شود. (2)

تنیدگى یا استرس (Stress) مفهومى است که از علم فیزیک به حوزه های زیست شناسی، پزشکى و روان پزشکی، روان شناسی واردشده و در مورد ارگانیسم انسان به کار می رود. در علم فیزیک این واژه به مقدار نیرویى اشاره دارد که بر یک شىء فیزیکى وارد می شود و براى اشاره به فشار مادى - تحمیل بارى بر ارگانیسم که از قدرت آن خارج است - به کار می رود و در روان شناسی و روان پزشکی براى اشاره به فشار روانى - مانند هنگامى که فرد بر محرومیت از روابط معنادار با دیگران به نگرانى عاطفى دچار می شود - از این مفهوم استفاده می شود. عوامل تنیدگى زا در زندگى فردى و اجتماعى انسان فراوان است و روان شناسان براى کاهش و به حداقل رساندن این عوامل راهکارهاى گوناگونى ارائه می کنند. از جمله راه های کنار آمدن با تنیدگی های متعدد روزمره در زندگى انسان، حمایت اجتماعى است. با ایجاد فضاى حمایتى، هم می توان در سطح

ص: 126


1- آثار صله رحم از ديدگاه اسلام و روان شناسي و کاربردهاي تربيتي آن، باقر غباری بناب، علی نقی فقیهی، یدالله قاسمی پور، دو فصلنامه تربیت اسلامی، سال 3، شماره 5، پاییز و زمستان، 1386.
2- آثار صله رحم از ديدگاه اسلام و روان شناسي و کاربردهاي تربيتي آن، باقر غباری بناب، علی نقی فقیهی، یدالله قاسمی پور، دو فصلنامه تربیت اسلامی، سال 3، شماره 5، پاییز و زمستان، 1386.

پیشگیرى اولیه، با از میان بردن شرایط آسیب زا یا تنیدگى زا و هم در سطح پیشگیرى ثانویه، با کاهش دوره درمان، تأثیرگذار بود.

اسلام براى مقابله با تنیدگى و افزایش سطح سازش یافتگى فرد، علاوه بر بهره جستن از روش های شناختى مانند ایمان به خدا، توکل به خدا و اعتقاد به مقدرات الهى و نیز روش های معنوى مانند دعا، توسل به ائمه (علیهم السلام) که با ایجاد و اصلاح اندیشه ها و افکار و یا ایجاد نوعى رابطه عاطفى و معنوى با خدا و اولیاى الهى فرد را براى مقابله با مشکلات و تنیدگی ها آماده و ترغیب و تشویق می کند، از روش های رفتارى، اجتماعى و ارتباطى مانند تشویق به داشتن ارتباط با خانواده، فامیل و خویشاوندان نیز براى کاهش تنیدگى فرد بهره می گیرد؛ زیرا کسی که از حمایت خانوادگى و اجتماعى برخوردار نباشد، خود را از نظر روانى بدون پشتوانه می بیند، ولى اگر در مواجهه با حوادث و مشکلات مختلف از تکیه گاه محکم خانوادگى برخوردار باشد، خود را قدرتمند می بیند و دچار تنیدگى و اضطراب نمی شود و احساس تنهایى نمی کند و کم تر دچار آسیب های مختلف ناشى از تنیدگى می گردد. (1)

یکى دیگر از احتیاجات روانى انسان که موردتوجه روان شناسان قرارگرفته نیاز به ابراز خود است که منظور از آن ارائه افکار و عقاید خود به دیگران می باشد. هر فردى در هر وضع و موقعیتى و در هر مرحله از تحول و رشد میل دارد از فرصت های مختلف استفاده کرده و خود را نشان دهد. هر کس به تناسب فهم و تجربیات خود امور و وقایع را به طرز خاصى درک می کند و میل دارد درک و

ص: 127


1- نقش صله رحم در بهداشت روانی، محمد رضا احمدی، معرفت، 1380، شماره 46.

نظر خود را درباره آن ها ابراز دارد. موضوعاتى نظیر تربیت فرزندان، چگونگى اداره زندگى و معاش و رمز و راز موفقیت و پیشرفت و مهارت های مختلف در رفع مشکلات شخصى و نظایر آن مورد توجه و علاقه افراد است و براى هر یک راه یا وسیله تازه و جدیدى کشف کرده اند که می خواهند آن را به دیگران ارائه نمایند.

یکى از این فرصت ها براى ارائه آنچه که یافته اند، جمع های خانوادگى است که در پرتو دیدوبازدیدها و معاشرت های فامیلى و ارتباط خویشاوندان شکل می گیرد. در چنین گردهمایی ها افراد فرصت ابراز خود پیدا نموده و بدین وسیله به نیاز روانى خویش پاسخ مثبت داده، آن را ارضا می نمایند. صرف نظر از انتقال تجربیات و تعامل های اجتماعى، همین بیان و ابراز خود نقش زیادى در ایجاد آرامش روانى فرد خواهد داشت.

علاوه بر این، ابراز خود وسیله مؤثرى براى تسکین آلام درونى افراد است. وقتى فرد درباره مشکلات خود با دیگران صحبت کند و از همدلى و همدردى و راهنمایى آن ها برخوردار شود، ناراحتى و درد و رنج او کم تر می شود. همان طور که معروف است درد خود را با دیگران در میان گذاردن و نگرانی های درونى را براى آن ها نقل کردن، فشار درد را کم می کند و اضطراب و تشویش فرد را تسکین می دهد. در دیدوبازدیدهای فامیلى ضمن برقرار شدن رابطه بین افراد، امکان برون ریزی های عاطفى فراهم می شود. از طریق تخلیه هیجانى، افکار منفى و غیر واقعى افراد تعدیل خواهد شد؛ بنابراین، صله رحم آسان ترین، سریع ترین و

ص: 128

طبیعی ترین شیوه براى تأمین نیاز به ابراز خود و دسترسى به آثار و پیامدهاى مثبت آن است (1)

احادیثی گهربار از کلام اهل بیت (علیه السلام) در مورد صله رحم ) پیوند با خویشاوندان)

امام علی : (علیه السلام) صِلُوا أَرْحَامَكُمْ وَ لَوْ بِالتَّسْلِيمِ؛

با بستگان و خویشان صله رحم کنید، هر چند با سلام کردن باشد.(2)

امام صادق : (علیه السلام) صله ارحام، اخلاق را نیکو، دست را با سخاوت، دل و جان را پاک و روزی را زیاد می کند و مرگ را به تأخیر می اندازد.(3)

امام رضا : (علیه السلام) چه بسا مردی که سه سال از عمرش بیش نمانده، ولی صله رحم به جا آورد و خدا به خاطر این کار، عمرش را به سی سال افزایش دهد و خدا آنچه را می خواهد انجام می دهد.(4)

امام علی : (علیه السلام) صله رحم نعمت ها را بر شما سرازیر می کند و گرفتاری ها را دور می سازد(5)

ص: 129


1- نقش صله رحم در بهداشت روانی، محمد رضا احمدی، معرفت، 1380، شماره 46.
2- کافی، ج 2، ص 155.
3- «صِلَةُ الْأَرْحَامِ تُحَسِّنُ الْخُلُقَ وَ تُسَمِّحُ الْكَفَ وَ تُطَيِّبُ النَّفْسَ وَ تَزِيدُ فِي الرِّزْقِ وَ تُنْسِئُ فِي الْأَجَلِ». کافی، ج 2، ص 151.
4- « يَكُونُ الرَّجُلُ يَصِلُ رَحِمَهُ فَيَكُونُ قَدْ بَقِيَ مِنْ عُمُرِهِ ثَلَاثُ سِنِينَ فَيُصَيِّرُهَا اللَّهُ ثَلَاثِينَ سَنَةً وَ يَفْعَلُ اللَّهُ ما يَشاءُ ».کافی، ج 2، ص 150.
5- « صِلَةُ الرَّحِمِ تُدِرُّ النِّعَمَ وَ تُدْفِعُ النِّقَم». تصنیف غُررالحِکم و دُرَرُالکَلِم، ح 9305.

امام صادق: (علیه السلام) صله رحم و خوش رفتاری با همسایه، شهرها را آباد و بر عمرها می افزاید.(1)

اُنسی الهی (عبادت و عشق معنوی)

در اسلام، به سلامت معنوي (2) بدن كه همانا قلب سليم (3)

تعبير گرديده، اهميت زيادي داده شده است. همان گونه كه قلب خون را به اعضاي مختلف رسانده و آن ها را تغذيه می کند، قلب سليم هم غذاي جوهره وجود انسان است، لذا همان طوركه براي رفع مشكلات در ابعاد جسمي، رواني، اجتماعي، تخصص های پزشكي و طب دائر شده می توان براي ارتقا بُعد معنوي هم تخصص جداگانه ای را در نظر گرفت. (4)

تفاوت محبت به خداوند و غیر او، مانند تفاوت تأثیر داروی شفابخش و واقعی با داروی آرام بخش است. داروی آرام بخش، درد را موقتاً تسکین می دهد، ولی درمان نمی کند و بیمار، پس از مدتی کوتاهی، دوباره به درد و رنج مبتلا می شود. (5)

ص: 130


1- «صِلةُ الرّحم و حُسنُ الجوارِ يعمُرانِ الدِّيارَ و يزيدانِ في الاعمارِ». کافی، ج 2، ص 152.
2- یادآوری: بین دین و معنویت تفاوت است. هر معنویتی، مورد تائید دین نیست. توضیح بیشتر آن از بحث این کتاب خارج است.
3- شعرا/89. «إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ؛ مگر کسی که با قلب سلیم به پیشگاه خدا آید».
4- نقش دعا و نيايش بر سلامت جسمي و رواني، غلامرضا رفيعي، مجله دانشگاه علوم پزشكي قم دوره پنجم، شماره سوم، پاييز 90 ویژه نامه طب و دين.
5- درآمدی بر روانشناسی تنظیم رفتار با رویکرد اسلامی، محمدصادق شجاعی، دارالحدیث، قم، 1388.

نیایش، پرواز روح به سوی خداست. برخی آیات و روایات نیز بر سحرخیزی و راز و نیاز با خدا در اول صبح تأکید کرده اند. نماز اول وقت همراه با دعا و یاد خدا، سبب شادابی روح می شود. سحرخیزی و دعا و نیایش در آغاز روز سبب تعالی روان شناختی فرد می شود و وی را در ارتقای روان کمک می کند. (1)

دعا نوعی برون ریزی عاطفی است و به همین سبب، باعث طول عمر و مقاومت در برابر بیماری هاست. روان شناسان معتقدند در زندگی صدمه های روحی زیادی بر فرد وارد می شود. به مرور زمان، افراد از نظر عاطفی آسیب پذیر می شوند که این آسیب پذیری ممکن است به حمله قلب، فشارخون، سکته و امثال آن بینجامد. سرکوب کردن عواطف، آثار منفی بسیاری به همراه دارد سفارش روان شناسان این است که برای پیشگیری از این آثار منفی، باید تخلیه هیجانی و برون ریزی عاطفی صورت گیرد.

گریستن و درد دل کردن با دیگران، وا کنش عادی و مفید است. آموزه های اسلام، با تأکید بر این واکنش، می کوشد به آن جهت دهد. اسلام به پیروان خود، راه های درست برون ریزی عاطفی را با دعا و نیایش همراه با اشک و آه در درگاه خداوند می آموزد. غرض از دعا، اعمال یا الفاظی نیست که تنها از روی عادت صورت گیرد و بدون توجه به عمق معنای آن انجام شود. در دعا روح خود را به قدرتی بی انتها می سپاریم و غصه ها و دردهایمان را با او در میان می گذاریم. (2)

دعا در صورتی می تواند بیشترین تأثیر را بر سلامت روان داشته باشد که بر شناخت و آگاهی و نیت خالصانه فرد مبتنی باشد. (3)

ص: 131


1- طب اکبری، محمد اکبر ارزانی دهلوی، چوگان، تهران، 1394.
2- طب اکبری، محمد اکبر ارزانی دهلوی، چوگان، تهران، 1394.
3- طب اکبری، محمد اکبر ارزانی دهلوی، چوگان، تهران، 1394.

گروهی در محضر امام صادق (علیه السلام) پرسیدند: چرا ما دعا می کنیم و به اجابت نمی رسد؟ آن حضرت در پاسخ فرمود «لِأَنَّكُمْ تَدْعُونَ مَنْ لَا تَعْرِفُونَهُ؛ زیرا شما کسی را می خوانید که او را نمی شناسید».(1)

امام صادق : (علیه السلام) عَلَيْكَ بِالدُّعَاءِ فَإِنَّهُ شِفَاءٌ مِنْ كُلِ دَاء؛

همیشه خودت را به دعا ملزم کن، دعا شفادهنده هر درد و بیماری است. (2)

امام صادق : (علیه السلام) دعای مؤمن در حق برادر دینی غایب خود هم مستجاب می شود و هم باعث زیاد شدن روزی و دفع ناگواری ها خواهد بود.(3)

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): وقتی یکی از شما دعا می کند دعای او همگانی باشد (همراه با دیگران دسته جمعی دعا کنند و یا اینکه دیگران را در دعا کردن شریک کنند). دعای همگانی زودتر به اجابت می رسد.(4)

یاد خدا در کتب طب سنتی

ابن سینا كتب پنج گانه قانون در طب را با یاد پروردگار قادر متعال و درود بر پیامبران الهي آغاز كرده در متن كتاب، هرگاه به نكات مرتبط با هدف داری در

ص: 132


1- توحید (صدوق)، باب 41، ح 7.
2- کافی، ج 2، ص 470.
3- «إِنَ دُعَاءَ الْمُؤْمِنِ لِأَخِيهِ بِظَهْرِ الْغَيْبِ مُسْتَجَابٌ وَ يُدِرُّ الرِّزْقَ وَ يَدْفَعُ الْمَكْرُوه». بِحارالانوار، ج 90، ص 383.
4- « إِذَا دَعَا أَحَدُكُمْ فَلْيَعُمَ فَإِنَّهُ أَوْجَبُ لِلدُّعَاءِ ».کافی، ج 2، ص 487.

ساختمان و فعالیت ارگان ها مواجه گردیده است، بلافاصله به ستایش خداوند پرداخته است. (1)

گاهي در رابطه با تشریح ساختمان یك ارگان یا اشاره به وظایف آن عضو، با رؤیت آثار قدرت حق و هدف داري در خلقت آن ارگان، عنان اختیار، از كف می دهد و شروع به ستودن خالق می نماید، مثلاً وقتي اشاره به شناخت غریزي داروها به وسیله «پرستو» می کند كار تألیف را موقتاً متوقف نموده اظهار ارادتي به پیشگاه خالق منان می نماید و مجدداً كار را ادامه می دهد و چنین می نویسد: » بزرگي پروردگاري را سزاست كه هر چیزی را كه به وجود آورده رهنموني كرده است».

و هم در این رابطه وقتي به هدف داری در ساختمان روده ها می رسد چنین می فرماید «خداوند تبارک وتعالی، جل جلاله كه نامش فرخنده ترین نام ها و احكامش عادلانه ترین احكام است و به جز او خدایي نیست كه سزاوار پرستش باشد از لطف و عنایتي كه با زمره آدمیان دارد و هم از ازل بر نیازمندی های زندگي آگاه بوده است، روده ها را در تعداد زیاد و داراي پیچ وخم و چنبر زده آفریده است.

اگر روده انسان یكي بود یا کوتاه تر از این بود که هست، فاصله میان غذاي فروداده از گلو تا معده چندان نبود كه انسان از آن بیاساید، غذا چنان سریع به انتهاي روده می رسید كه اندرون همیشه تهي می ماند و آدمي پیوسته و بدون وقفه به خوردن غذا اشتغال داشت و درعین حال می بایست دائماً مشغول دفع

ص: 133


1- دين باوري و ادبيات توحيدي در منابع طب سنتي ايران و جهان اسلام، حسين حاتمي، محمد رنجبريان، مريم حاتمي، ندا حاتمي، فصلنامه فقه پزشكي سال چهارم، شماره 11 و 12، بهار و تابستان 1391.

مدفوع باشد و اگر كار و بارش منحصر به خوردن می شد، چگونه می توانست بكار زندگي برسد؟ و اگر كار نمی کرد خوراك را از كجا می آورد؟ از سوي دیگر بایستي براي دفع آن همیشه آماده باشد و حالت فوق العاده اعلام كند! در انتظار بیرون دادن تفاله خوراك رنج بكشد و بر خود بپیچد، به چشم گرسنگي و سیر نخوردن مبتلا می شد و با حیوانات چرنده، هم مسلك می گشت». (1)

و در مقابل هدف داری در خلقت مثانه نیز سر تعظیم فرود آورده چنین می نگارد:

آفریدگار توانا بدون كمك و یاري هیچ دستیاري، كارگاه وجود انسان را چنان با دقت آفریده است كه هیچ نقص و خللي در آن وارد نیست، هر چیز را در اندازه ای كه لازم است بدون کم وکاست و بدون فزوني در این دستگاه قرار داده است. به راستی که كسي جز او سزاوار پرستش نیست. چنان که براي مواد دفعي، آوندي طرح ریزی شده كه تفاله و ماده بیرون ریختني پرمایه به تدریج در آن جمع آید و در وقت لازم و بایسته یک باره بیرون داده شود و انسان ناچار نباشد كه همیشه به اجابت مزاج بنشیند. همچنان خداوند بزرگ و خالق بی نظیر براي جابجا كردن آب بی مصرف و دورریختنی در جسم انسان حوضچه مانندي خلق كرده است. كه آب بیرون دادني، کم کم در آن می ریزد و در وقت لازم همه اش یک باره بیرون داده می شود، نه این كه انسان هرلحظه به دفع ادرار سرگرم باشد چنانكه مبتلایان به تكرر ادرار، این حالت را دارند. (2)

ص: 134


1- دين باوري و ادبيات توحيدي در منابع طب سنتي ايران و جهان اسلام، حسين حاتمي، محمد رنجبريان، مريم حاتمي، ندا حاتمي، فصلنامه فقه پزشكي سال چهارم، شماره 11 و 12، بهار و تابستان 1391.
2- دين باوري و ادبيات توحيدي در منابع طب سنتي ايران و جهان اسلام، حسين حاتمي، محمد رنجبريان، مريم حاتمي، ندا حاتمي، فصلنامه فقه پزشكي سال چهارم، شماره 11 و 12، بهار و تابستان 1391.

مقدمه کتاب الابنیة عن حقائق الادویة(1) این گونه شروع می شود:

«سپاس باد یزدان دانا و توانا را كه آفریدگار جهان است و دانندة آشكار و نهان است و گردانندة چرخ زمان است و دارندة جانوران است و آورندة بهار و خزان{پاییز} است و درود بر محمد مصطفي (صلی الله علیه و آله و سلم) كه خاتم پیغامبران است و آفرین بر اصحاب اوي و اهل بیت و گزیدگان اوي و درود بر همة پیغامبران ایزد و همة فرشتگان و همه پاكان كه اولیاي خداي عزوجل بودند و خلق را به راستي پند دادند و به یزدان راه نمودند و بساط حق بگستردند و آفرین به همه نیكوكاران كه از هواي این جهاني پرهیز كردند و توشة آن جهان برداشتند و عمر اندر رضاي ایزد بگذاشت».

مقدمه کتاب هدایة المتعلمین فی الطب (2) چنین است:

«سپاس ایزد را كه آفریدگار زمین و آسمان است و آفریدگار هرچه اندرین دو میان است، از معدني و نباتي و حیواني بیافرید این چهارگونه خلق را، یعنی آسمانی چون افلاك و ستارگان جنبنده و ناجنبده و آتش و هوا و آب وخاک بیافرید این چیزها را نه از چیز، فَتَبارَكَ اللهُ اَحسَنَ الخالِقين(3) و باز سبب گردانید این چیزها را پدید آوردن اجسام معدني و نباتي و حیواني را به غذا یافتن و

ص: 135


1- موفق بن علی هروی، قرن چهارم.
2- اخوینی بخاری، قرن چهارم.
3- مؤمنون/14. «پس بزرگ است خدایی که بهترین آفرینندگان است!».

استمداد از یكدیگر به قدرت و حكمت خویش، فَتَبارَكَ اللهُ رَبَ العالَمين(1)؛

و ازجمله حیوانات، انسان را برگزید و شایسته گردانید خدمت خویش را و آراسته كرد جان انسان را به خِرَدِ روشن و از میان انسان ها پیغامبران آفرید و گرامي گردانیدشان به وحي كه به آن ها فرستاد تا خلقِ آن را آگاه كنند از هستي وي و كمال قدرت و حكمت وي یاري خواهم از خداي عَزَوَجَلّ به تمام كردن این غَرَض. اِنَهُ الجَوادُالكرَيم.»

حكیم جرجاني هر ده جلد كتاب ذخیره را با «بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحيم» كامل، شروع كرده در آغاز جلد اوّل بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و خانواده او درود می فرستد و در آغاز كتاب ششم، دعاي پرمعنای «اَللهُمَ وَفِّقنا لِمَا تُحِبُ وَ تَرْضَى؛ خداوندا ما را در آنچه كه مورد رضا و رغبت توست موفق گردان». (2)

جدول نام خدا در کتب طب سنتی

* علی بن عباس مجوسی اهوازی(قرن چهارم) - کامل الصناعة الطبّیة(معروف به طب مَلِکی) - بیش از 230 بار کلمه الله. بیشتر آن به عبارت «اگر خدا بخواهد»، «خدا داناتر است»، «به کمک خدا».

* محمد بن زکریای رازی(قرن سوم) - الحاوی في الطب - بیش از 570 بار کلمه «الله»، بیش از 215 بار کلمه «انشا الله».

ص: 136


1- غافر/64. «جاوید و پربرکت است خداوندی که پروردگار عالمیان است!».
2- دين باوري و ادبيات توحيدي در منابع طب سنتي ايران و جهان اسلام، حسين حاتمي، محمد رنجبريان، مريم حاتمي، ندا حاتمي، فصلنامه فقه پزشكي سال چهارم، شماره 11 و 12، بهار و تابستان 1391.

* سید اسماعیل جرجانی(قرن 5 و 6) - ذخیره خوارزمشاهی - بیش از 340 بار کلمه «الله»، بیشترین فراوانی با جمله دعاییه «انشا الله»، «تعالی»171 بار، «آفریدگار»89 بار، «عَز وَجَل» 30 بار، «ایزد» 21 بار، «جل و علا»11 بار، «معین، عَز إسمه، قادر...».18 بار.

شایان ذکر است كه سید اسماعیل جرجانی، در متن كتاب خود به اسامي چندي اشاره فرموده و به راه خود ادامه داده است ولي به نام حدود 5 نفر كه رسیده است جملة دعاییه «رَحِمَه الله»، به قلم مبارك او جاري گردیده و آنچه كه درخور تعمّق است اینكه از مجموع 91 بار حدود 78 مرتبة آن مربوط به نام ابن سینا بوده است. (1)

می توان راه های دیگری نیز برای انس با خداوند مهربان و حکیم نام برد از جمله: ذکر درمانی، قرآن کریم، صدقه دادن، قربانی کردن، نذر کردن، اطعام دادن، مهمانی گرفتن... این ها از موارد طب معنوی هستند که کارگشای درمان و شفا می باشند.

دعا درمانی

در طب سنتي ايران پزشك، حكيم ناميده می شد. او كه حكمت الهي می دانست، دعا و دارو را باری بهبود بیمارش ادغام می نمود و به این صورت که

ص: 137


1- دين باوري و ادبيات توحيدي در منابع طب سنتي ايران و جهان اسلام، حسين حاتمي، محمد رنجبريان، مريم حاتمي، ندا حاتمي، فصلنامه فقه پزشكي سال چهارم، شماره 11 و 12، بهار و تابستان 1391.

پس از تجویز نسخه دست بر سر بیمار می گذاشت و در دل دعا می خواند، دعایی که عبارت از آیات و اذکار قرآن مجید بود. (1)

در طب سنتی چهار ركن اساسي برای دعا وجود دارد:

1. خواندن دعاي با گذاردن دست برسر بيمار؛

2. تعويذ (دعاي مكتوب)؛

3. انتقال دعا به آب يا مواد خوراكي؛

4. دعا از راه دور. (2)

طب معنوي داراي دو بعد است:

الف) شفابخشی از دور كه به تلاش خالصانه رواني اطلاق می شود و با دقت توسط درمانگر جهت بازگشت سلامت جسمي يا رواني بيمار انجام می گیرد و اقدام فرد درمانگر حتي به صورت دعا ممكن است در حضور بيمار و يا در غياب او و با آگاهي يا عدم آگاهي مريض انجام شود كه پزشكان مسلمان همچون ابن سينا و رازي به آن عقيده خاصي داشته اند.

ب) مراقبت از خود، شامل انجام اقداماتي از سوي خود بيمار كه روحيه مذهبي و شفا را در او تلقين كند مثلاً نوشتن آيات خاصي از قرآن روي كاغذ و خوردن آبي كه با آن كاغذ تماس داشته است. (3)

دعا و نيايش يك مداخله سنتي و فراگير براي تسكين بيماري و پيشبرد سلامتي است كه به صورت دسته جمعی و يا فردي انجام می شود و ممكن است توسط خود فرد از روي ايمان قلبي و يا توسط افراد مؤمن ديگر

ص: 138


1- تأويل آيه 82 سوره اسراء در رابطه با دعا و درمان، اكرم جهانگير، فرزانه مفتون، فصلنامه تخصصي پژوهش های میان رشته ای قرآني، سال اول، شماره اول، زمستان 1387.
2- تأويل آيه 82 سوره اسراء در رابطه با دعا و درمان، اكرم جهانگير، فرزانه مفتون، فصلنامه تخصصي پژوهش های میان رشته ای قرآني، سال اول، شماره اول، زمستان 1387.
3- نقش دعا و نيايش بر سلامت جسمي و رواني، غلامرضا رفيعي، مجله دانشگاه علوم پزشكي قم دوره پنجم، شماره سوم، پاييز 90 ویژه نامه طب و دين.

انجام شود. دعاي واسطه زماني است كه يك فرد ثاني يا گروهي) به نيابت از بيمار يا فرد حاجتمند، با خدا ارتباط برقرار كرده و در جهت شفاي بيمار يا رفع حاجت او نیایش كنند). (1)

ایمان به خدا، تأثیر به سزایی در زندگی دارد، زیرا تحمل و صبر را افزایش می دهد و احساس اینکه خدا ناظر و حامی انسان است، حس امنیت و آرامش را در درون آدمی، مستقر می کند. کسی که از تنگناهای دنیای مادی بگریزد، به خدا ایمان آورد و صفات عالی خداوند را باور داشته باشد، بسیاری از دغدغه ها و ناآرامی های دیگران را نخواهد داشت. اگر خدا را حافظ، رازق، حکیم و عادل بداند، به دستورات الهی عمل کند و ایمان داشته باشد که جز با خواست او اتفاقی نمی افتد، دلیلی برای استرس و اضطراب نمی یابد. (2)

انسان هنگام مناجات، از مشكلات زندگي به خداوند پناه می برد و با ابراز رنج و اندوه خود از خداوند می خواهد كه در حل مشكلات و برآورده شدن نيازهايش به وي كمك كند و اين بازگو كردن مشكلات اضطراب زا، باعث تخلیه ی هيجاني و كاهش اضطراب ها می شود و به ايجاد آرامش در فرد كمك می کند. (3)

دعاهای دسته جمعی و تکرار جملات یکسان مانند دعای کمیل، جوشن کبیر، دعای تحویل سال و دعاهای بعد از نماز جماعت، می تواند آثار بسیار مثبتی بر سلامت روان داشته باشد. دعاخوانی دسته جمعی می تواند قلب های ما را بگشاید و جان هایمان را به عروج برساند. دعاخوانی جمعی از رنج ما می کاهد و ژرف ترین آرزوهای ما را به عشق تبدیل می کند.

ص: 139


1- نقش دعا و نيايش بر سلامت جسمي و رواني، غلامرضا رفيعي، مجله دانشگاه علوم پزشكي قم دوره پنجم، شماره سوم، پاييز 90 ویژه نامه طب و دين.
2- راه های معنوی دستیابی به آرامش در زندگی، زهرا جلائیان، علی جلائیان اکبر نیا، پژوهش های اجتماعی اسلامی، سال بیست و چهارم، شماره دوم پیاپی 117، تابستان 1397.
3- بررسي رابطه ابعاد دعا و سلامت معنوي در بيماران تحت درمان با دياليز استان ايلام، مهسا مسلمان، سحر سوادكوهي، طاهره محرابيان فرازمند كلانتري، مقاله پژوهشي دوره سوم، شماره اول، سال 1394.

مکان های مذهبی، آرامگاه های معصومان(علیهم السلام) و مساجد، از دو راه بر سلامت روانی انسان اثر می گذارد:

1. بُعد فیزیکی و شور و جذبه ای که در نقش و نگار آن نهفته است؛

2. به جهت اینکه زمینه ارتباط معنوی و دعا را فراهم می کند و انسان می تواند در این مکان های مقدس با خدا درد دل کند.

از این منظر، دعا و عبادت در مسجد بر سلامت روانی اثر می گذارد. (1)

از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که: پدرم هرگاه چیزی او را محزون می ساخت، زن و بچه ها را جمع می فرمود و سپس دعا می فرمود و آنان آمین می گفتند.(2)

ملاصدرا در مورد سلامت روح، می گوید: همان طوری که بدن انسان دارای حالتی مزاج است که اگر از حد اعتدال خارج نشود تعادل و سلامت آن به حال خود باقی می ماند و اگر از حد اعتدال خارج شود در معرض دردها و آفت ها قرار می گیرد؛ روح هم در صفات باطنی و اخلاق نفسانی خود این چنین است به این معنی که هرگاه روح از حد اعتدال خارج شود و در اخلاق و صفات شهوی، غضبی و فکری به افراط و تفریط بیفتد دچار بیماری های باطنی می شود که نتیجه اش عدم پایداری روح است وهمان طوری که غذاها، نوشیدنی ها و داروها برای سلامت بدن و تعادل آن لازم اند، اعمال و افعال انسان هم چون عبادات شرعی در تعادل

ص: 140


1- دعا و سلامت روان، محمدصادق شجاعی، مركز پژوهش هاي اسلامي صدا و سیما، قم، 1388.
2- كَانَ أَبِي (علیه السلام) إِذَا حَزَنَهُ أَمْرٌ جَمَعَ النِّسَاءَ وَ الصِّبْيَانَ ثُمَّ دَعَا وَ أَمَّنُوا. کافی، ج 2، ص 487.

نفسانی و فطرت اصیل روح انسانی مؤثرند. اگر نفس انسانی از فطرت اصلی و سلامت خلقی که بر اساس آن آفریده شده است به دلیل انحراف اندیشه و انجام اغراض نفسانی یا اعمال زشت منحرف شده و یا به واسطه کسب علوم ناقص و عبادات غیر خالص به خود مغرور شد جاهلی است که در دریای جهالت غوطه ور شده است. (1)

میر سید شریف جرجانی(2)

در تعریف طب روحانی آورده است: طب روحانی عبارت است از علم به کمالات و آفات دل ها و بیماری ها و دردهای آن و نیز علم به چگونگی سلامتی و میانه روی آن ها؛ و نیز آورده است که: طبیب روحانی شیخ عارف به این طب روحانی است که توانایی بر ارشاد کردن و کامل کردن نفوس را داراست. (3)

محوری ترین عامل آرامش روان و اساسی ترین علت سالمت روح انسان ها، یاد خداوند بلندمرتبه است، قرآن بر این مهم تأکید ورزیده است: «الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ تَطْمَئن قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئن الْقُلُوبُ(4)؛ همان کسانى که ایمان آورده اند و دل هایشان به یاد خدا آرام می یابد؛ آگاه باشید که دل ها تنها به یاد خدا آرام می یابد».

ص: 141


1- کسرالاصنام الجاهلیه، محمد بن ابراهیم، صدرالمتاهلین شیرازی، بنیاد حکمت صدرا، تهران،1381.
2- على بن محمد استرآبادى، معروف به شریف جرجانی، متکلم، منطق دان وادیب قرن هشتم هجری.
3- التعریفات، علی بن محمد(میر سید شریف) جرجانی،دار الکتاب العربی، بیروت،1417 ه.ق.
4- رعد/28.

اضطراب و نگرانى یکى از بزرگ ترین بیماری های روانی انسان ها بوده و هست و عوارض ناشى از آن در سلامت فردى و اجتماعى کاملاً محسوس است، در مقابل، با طمأنینه و آرامش روح و روان می توان بر بسیاری از بیماری های جسمی و روانی غلبه کرد. به طورکلی آرامش و دلهره، نقش بسیار مهمى در سلامت و بیمارى فرد و جامعه و سعادت و بدبختى انسان ها دارد. (1) قرآن با یک جمله کوتاه و پرمغز، مطمئن ترین و نزدیک ترین راه را معرفی می کند: «أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئن الْقُلُوبُ».(2)

در تفسیر نمونه، عوامل اضطراب و نگرانى و راهکارهای درمان آن ها با بهره گیری از این آیه شریفه بیان شده است که به اجمال بیان می شود:

1. اضطراب و نگرانى به خاطر آینده تاریک و مبهم است، اما ایمان به خداوند قادر متعال که همواره کفالت بندگان خویش را بر عهده دارد می تواند به انسان آرامش دهد، 2. گاه نگرانی به سبب گذشته تاریک زندگى و گناهانى است که انجام داده است، اما توجه به اینکه خداوند، غفار، توبه پذیر و رحیم و غفور است، به او آرامش می دهد، 3. گاهی نگرانی از ضعف و ناتوانى انسان در برابر عوامل طبیعى و دشمنان داخلى و خارجى است، اما هنگامی که به یاد خدا مىافتد و متکى به قدرت او می شود، قدرتى که برترین قدرت هاست و هیچ چیز در برابر آن یاراى مقاومت ندارد، قلبش آرام می گیرد، 4. گاهى ریشه نگرانی های آزاردهنده،

ص: 142


1- نقش ذکر و دعا در سلامتی از منظر آیات و روایات، فاطمه حسین زاده فرد، رسول محمد جعفری، فصلنامه علمی- پژوهشی قر آن و طب، دوره 4، شماره 5، زمستان 1398.
2- رعد/28.

احساس پوچى در زندگى است، اما کسى که به خدا ایمان دارد و مسیر تکاملى زندگى را به عنوان یک هدف بزرگ پذیرفته است، نه از زندگى احساس پوچى می کند و نه همچون افراد بی هدف و مردد، سرگردان و مضطرب است، 5. گاهی سوءظن ها و توهم های پوچ عوامل اضطراب هستند، اما توجه به خدا و لطف بی پایان او و دستور به حسن ظن که وظیفه هر فرد باایمانی است آرامش و اطمینان را به انسان هدیه می دهد. (1)

نماز

نماز با همة فضیلت ها و تمام آثار تربيتي فوق العاده و غالباً منحصربه فرد، آثار بهداشتي بسيار مهم و شفابخشی دارد. آسايش روحي و رواني و نيز اثرات اخلاقي تربيتي آن بر انسان ها جلوه هایی زيبا از ویژگی های بهداشتي- درماني نماز است ساعات فضيلت اقامه نماز و اهميت اين لحظات از نظر دانش كرونوبيولوژي، واجبات و مستحبات وضو و آثار بهداشتي آن ها، حتي شنيدن آواي جان بخش و روح افزاي اذان و دعوت به نماز، مجموعاً نماز را به عنوان يك داروي شفابخش براي بیماری های روحي و حتي جسمي و همچنين يك واكسن مؤثر در پيشگيري ازاین گونه مشكلات مطرح می کند. (2)

ص: 143


1- تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج 10، دارالکتب الاسلامیه، تهران،1374.
2- نماز جلوه گاه عشق و شاهراه سلامت و سعادت، احمد عامري، اميرمهدي طالب، سيداحمد احمدي تيمورلوئي، طب و تزکیه، بهار 89، شماره 76.

خواندن نماز آن هم پنج بار در روز، خود می تواند بهترین برنامه آرام سازی باشد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به هنگام نماز می فرمود ای بلال ما را با نماز به آرامش برسان.(1)

هرگاه امر سختی بر پیامبر وارد می شود به نماز می ایستاد.(2)

شخصی که به طور مرتب در نماز و ذکر و دعاست و افکار مزاحم را از خود دور می سازد، مجموعه ای از تغییرات مثبت فیزیولوژیک رخ می دهد. در چنین شخصی، سوخت وساز، ضربان قلب و میزان تنفس کاهش می یابد و امواج مغز به طور متمایز آهسته تر می شود. این تغییرات، درست، متضاد تغییراتی است که بر اثر اضطراب و تنش تحریک می شود. (3)

اثر نيايش، همواره مثبت است. با نيايش، تعادل روحي برقرار می شود، احساس تنهايي، انزوا، ناتواني و بيهودگي تلاش ها از بين می رود و چهره خشن ظاهري افراد را تغيير می دهد. نيايش نه تنها بر حالات عاطفي، بلكه بر وضعيت جسم نيز اثر می گذارد و گاه در مدتي كوتاه، بيمار جسمي را بهبود می بخشد. (4)

آرام سازی، یکی از وسایل مورد استفاده برخی از روان درمانگران جدید، برای بیماری های روانی است که انسان می تواند آن را از طریق تمرین بیاموزد. نمازخواندن، آن هم پنج نوبت در روز، می تواند بهترین برنامه تمرین آرام سازی و تشنجات عصبی ناشی از فشارها و گرفتاری های زندگی، رها شود (5)

ص: 144


1- تاریخ بغداد، ج 10، ص 442.
2- كَانَ النَّبِيُّ (صلی الله علیه و آله و سلم) إِذَا أَحْزَنَهُ أَمْرٌ اسْتَعَانَ بِالصَّوْمِ وَ الصَّلَاة. تنبیه الخواطر و نزهه النواظر، (مجموعه ورام)، ج 1، ص 303.
3- کارکردهای روان شناختی دعا در آیینه پژوهش، ابراهیم اخوی، مجله اشارات، پائیز سال 1390، شماره 144.
4- کارکردهای روان شناختی دعا در آیینه پژوهش، ابراهیم اخوی، مجله اشارات، پائیز سال 1390، شماره 144.
5- راز نیایش، فواید طبی و درمانی نماز، گودرز نجفی، شرکت چاپ و نشر بین الملل سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، چاپ اول، 1380.

نماز روح توکل بر قدرت نامتناهی الهی را افزون و بدین روی، افسانه ناامیدی را از حریم جان به در می کند. از این رو می توان گفت كه انسان های بانشاط و پرامید، بهترین محصول مکتب وحیانی اسلام هستند. (1)

بوعلی سینا در زندگی نامه خود می گوید: من شاگرد نمازم؛ زیرا هر وقت مشکل عملی برای من پیش می آمد وضو می گرفتم و به جامع شهر (مسجد جامع) می رفتم و در آنجا دو رکعت نماز می خواندم و حل مشکلم را از خدا می خواستم و حل می شد! (2)

در نماز، آدمی با خالق هستی و خدای مهربان خود صحبت کرده، با او انس می گیرد و خود را در رحمت خدا و در پناهگاه امن او می یابد. هم صحبتی با خدا و راز دل گفتن با او، به عقده گشایی و در نتیجه، به آرامش روانی فرد نیز، کمک می کند. (3)

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): اگر بر درِ خانه يكى از شما جويى بود و هر روز پنج بار خود را در آن می شست، آيا در بدن وى چركى باقى می ماند؟ گفتيم: نه. فرمودند: پس به راستی نماز، مانند همان جوى روان است كه هرگاه به جا آورده شود، گناهان ميان دونماز را پاك می کند.(4)

ص: 145


1- آثار عيني روان شناختی و تربيتي نماز، غلامرضا متقی فر، راه تربیت، سال پنجم، بهار 1389، شماره 10.
2- مبادی اخلاق در قرآن، تفسیر موضوعی قرآن، عبدالله جوادی آملی، ج 10، اسراء، قم، 1378.
3- راز نیایش، فواید طبی و درمانی نماز، گودرز نجفی، شرکت چاپ و نشر بین الملل سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، چاپ اول، 1380.
4- « فَإِنَّ مَثَلَ الصَّلَاةِ كَمَثَلِ النَّهَرِ الْجَارِي كُلَّمَا صَلَّى صَلَاةً كَفَّرَتْ مَا بَيْنَهُمَا مِنَ الذُّنُوبِ». تهذیب الاحکام، ج 2، ص 237.

امام صادق : (علیه السلام) نماز شب، انسان را خُوش سیما، خُوش اخلاق و خُوشبو می کند و روزى را زياد، بدهى را پرداخت می نماید، غم و اندوه را از بين می برد و چشم را نورانى می کند.(1)

نظام هستی، نظام کوشش است و برای رسیدن به مطلوب باید وسایلی را به کار گرفت، پس دعای بدون تالش نافذ نیست و دعای بیکار مستجاب نمی شود. از سوی دیگر تکیه بر کار خویش، با خلوص دعا و توحید در آن منافات دارد. توحید در دعا یعنی انسان وسایل را به اذن خداوند به کار گیرد و از او هم مطلوب را بخواهد، چنان که یوسف صدیق (علیه السلام) درون چاه، هم از خدا نجات خواست و هم طناب را گرفت و از چاه خارج شد و همین تمسّک و گرفتن ریسمان نیز فقط در حدّ وسیله و آن هم به دستور خدا بود. (2)

امیر مؤمنان (علیه السلام) از شخصی اعرابی که شتر او جَرَب و گال گرفته بود پرسید: چرا مداوا نمی کنی؟ گفت: می کنم. فرمود: با چه؟ گفت: با دعا. امام (علیه السلام) فرمود: با دعا مقداری قطران (روغن ویژه درمانگر شتران) هم بگذار. (3)

ص: 146


1- «صَلَاةُ اللَّيْلِ تُحَسِّنُ الْوَجْهَ وَ تُحَسِّنُ الْخُلُقَ وَ تُطَيِّبُ الرِّيحَ وَ تُدِرُّ الرِّزْقَ وَ تَقْضِي الدَّيْنَ وَ تَذْهَبُ بِالْهَمِّ وَ تَجْلُو الْبَصَرَ.» ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 42.
2- تفسیر تسنیم، عبدالله جوادی آملی، ج 9، نشر اسراء، قم، بی تا.
3- تفسیر تسنیم، عبدالله جوادی آملی، ج 9، نشر اسراء، قم، بی تا.

خوراک پنداری و رفتاری

ابن سینا درباره صفات طبيب می گوید: «طبيب بايد كه دائم بشارت دهنده صحت و سلامتي براي بيمار باشد چرا كه براي عوارض نفساني تأثير فوق العاده دارد». (1)

رازی چنین می گوید: طبیب جسم باید طبیب نفس باشد. (2)

باید طبیب همیشه مریض را به صحت امیدوار کند اگر چه خود امیدی به آن نداشته باشد زیرا مزاج جسم تابع افکار و روح است. (3)

حسن زاده آملی: «چاره بسیاری از بیماری ها تنها دارو نیست، بلکه تدبیر نفسانی طبیب حاذق و روحانیت و تأثیر کلام وی راه علاج آن است». (4)

بسیار بوده است که یک حالت بحرانی روحی و غم و اندوه شدید، جسم را در مدت کوتاهی، ضعیف، پژمرده و ناتوان می سازد. موهای انسان را سفید، چشم را کم نور، قوت و توان را از دست و پا می گیرد؛ عکس این مسئله نیز صادق است که حالات خوب جسمانی در روح انسان اثر می گذارد، روح را شاداب و فکر را انرژی می بخشد. (5)

ایجاد عارضه نفسانی هم سببی برای سلامتی است هم سببی برای بیماری و این وابسته به طول مدت و شدتی است که عامل ایجادکننده عارضه نفسانی دارد.

ص: 147


1- بررسي جايگاه علمي سلامت معنوي و نقش آن در پيشگيري از بیماری ها: يك مطالعه مقدماتي، لادن عباسيان، محمود عباسي، احسان شمسي گوشكي، زهرا معمارياني، فصلنامه اخلاق پزشكي سال چهارم، شماره چهاردهم، زمستان 1389.
2- بررسي جايگاه علمي سلامت معنوي و نقش آن در پيشگيري از بیماری ها: يك مطالعه مقدماتي، لادن عباسيان، محمود عباسي، احسان شمسي گوشكي، زهرا معمارياني، فصلنامه اخلاق پزشكي سال چهارم، شماره چهاردهم، زمستان 1389.
3- بررسي جايگاه علمي سلامت معنوي و نقش آن در پيشگيري از بیماری ها: يك مطالعه مقدماتي، لادن عباسيان، محمود عباسي، احسان شمسي گوشكي، زهرا معمارياني، فصلنامه اخلاق پزشكي سال چهارم، شماره چهاردهم، زمستان 1389.
4- طب، طبیب، تشریح، حسن حسن زاده آملی، الف- لام- میم، قم، 1385.
5- دانشنامه طب اهل بیت(ع)، محمد محمدی ری شهری، دارالحدیث، قم، 1385.

جدول تأثیرات اعراض نفسانی

* غضب - جوشش خون قلبی و حرکت روح یا حرارت غریزی، به ناگهان به خارج جهت انتقام از موذی را غضب گویند.

* فَرَح - در رویارویی با آنچه موجب فرح و سرور می شود روح طبی و حرارت غریزی با حرکت تدریجی به سمت ظاهر بدن می رود. در این حالت درواقع نفس به سمت عامل مرغوب و مطلوب رفته و تقویت خواهد شد.

* غم - در مواجهه با عامل ایجادکننده غم، حرارت غریزی یا روح به تدریج به سمت داخل بدن یعنی به سمت قلب می رود، اگر این عَرَض نفسانی طول بکشد، تمام اعضا گرم می شوند و فرد بیمار می شود.

* هَم - مرکب از خوف (ترس) و امیدواری است درواقع در این حالت فرد از یک سو امید یک واقعه خیر را دارد و از طرفی ترس از وقوع شر نیز با وی همراه است. این ترس با فزع متفاوت است و بیشتر نشان از نگرانی دارد.

* فَزَع - مواجهه با اعمال ترسناک موجب حرکت به داخل و قلب می شود.

* خجالت - مرکب از ترس (فزع) و فَرَح است. در این حالت روح گاهی به داخل و گاه به خارج حرکت می کند که این حرکات باهم و ناگهانی است. (1)

بوعلی سینا می نویسد: ما عاشق را دیده ایم که از لاغری پا فراتر نهاده، به حد پژمردگی ر سیده و به بسیاری از بیماری ها دشوار و مزمن گرفتار آمده و به تب های طویل المدت دچار شده و همه ی این ها از ناتوان شدن نیرو بوده که از عشق کشیده ولی همین که به معشوق خود رسیده است، نیروی از دست رفته

ص: 148


1- مروری بر جايگاه اعراض نفسانی و اثر آن بر نازايی: از گذشته تا امروز، الهام اختری، مژگان تنساز، روشنک مکبری نژاد، سودابه بیوس، مجله طب سنّتي اسلام و ايران، سال چهارم، شماره سوّم، پاييز، 1392.

را بازیافته و معلوم شده است که مزاج انسان، گوش به فرمان و مطیع پندارهای روانی است. (1)

جرجانی چنین می نویسد:

و از تدبیرهای صواب که اندر نگاه داشتن قوت باید کرد، شاد داشتن بیمار است و مرادهای او دادن و رضای او جستن و او را از هوایی به هوای موافق تر و از جایی به جای خوش آوردن و دوستان او را پیش او حاضر داشتن و به خبر های خوش و امیدواری ها بشارت دادن تا قوت حیوانی و نفسانی بدان قوت همی گیرد. (2)

نظامی عروضی در کتاب چهارمقاله خود آورده است:

یكي از اقرباي قابوس وُشمگير را - كه پادشاه گرگان بود - عارضه ای پديد آمد و اطبّا به معالجت او برخاستند و جهد كردند و جدّي تمام نمودند علّت به شفا نپيوست؛ و قابوس را عظيم در آن دل بستگی بود. تا يكي از خَدَم، قابوس را گفت كه: در فلان تيم جواني آمده است عظيم طبيب و به غايت مبارك دست و چند كس بر دست او شفا يافت.

قابوس فرمود كه او را طلب كنيد و به سر بيمار ببريد تا معالجت كند. پس ابوعلي را طلب كردند و به سر بيمار بردند. جواني ديد به غايت خوبرو. پس بنشست و نبض او بگرفت و تفسره بخواست و بديد. پس گفت: مرا مردي می باید كه محلّات گرگان را همه شناسد. بياوردند. ابوعلي دست بر نبض بيمار نهاد و گفت: برگوي. آن كس آغاز كرد و نام محلّت ها گفتن گرفت تا رسيد به محلّتي

ص: 149


1- قانون فی الطب، شیخ الرئیس ابن سینا، تحقیق ابراهیم شمس الدین، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، 2005 م.
2- ذخیره خوارزمشاهی، سید اسماعیل جرجانی، سفیراردهال، تهران، 1398.

كه نبض بيمار در آن حالت حركتي غريب كرد. پس بوعلي گفت: كسي می باید كه در اين كوي همه سراي ها {خانه ها} را بداند.

بياوردند و سراي ها را بر دادن گرفت{شروع به نام بردن اسامی کرد} تا رسيد بدان سرايي كه اين حركت بازآمد. ابوعلي گفت: اكنون كسي می باید كه نام های اهل سراي به تمامي داند. بياوردند. بر دادن گرفت تا آمد به نامي كه همان حركت حادث شد. آنگه ابوعلي گفت: تمام شد. پس روي به معتمدان قابوس كرد و گفت: اين جوان در فلان محلت و در فلان كوي و در فلان سراي بر دختري فلان نام عاشق است و داروي او، وصالِ آن دختر است و معالجتِ او، ديدارِ او باشد.

پس بيمار گوش داشته بود و هر چه خواجه ابوعلي می گفت می شنید. از شرم سر در جامه خواب كشيد. چون استطلاع كردند، هم چنان بود كه خواجه ابوعلي گفته بود. (1)

داستانی دیگری که عروضی سمرقندی در کتاب چهار مقاله ذکر می کند. درباره شیوه درمان بو علی سینا بیماری را که دچار بیماری روحی شده بود؛ و جامی آن را به شعر درآورده است.

بود در عهد بوعلی سینا *** آن به کُنه اصول طب بینا

ز آل بویه یکی ستوده خصال *** شد ز ماخولیا پریشان حال

بانگ می زد که: «کم بود در ده *** هیچ گاوی بسان من فربه

آشپز گر پزد هریسه ز من *** گرددش گنج سیم، کیسه ز من

زود باشید حلق من ببرید! *** به دکان هریسه پز سپرید!»

ص: 150


1- چهار مقاله عروضی سمرقندی، احمد بن عمر نظامی، جامی، تهران، 1382.

صبح تا شام حال او این بود *** با حریفان مقال او این بود

نگذشتی ز روز و شب دانگی *** که چو گاوان نبودی اش بانگی

که: «به زودی به کارد یا خنجر *** بکشیدم که می شوم لاغر!»

تا به جایی رسید کو(1) نه غذا *** خوردی از دست هیچ کس، نه دوا

اهل طب راه عجز بسپردند *** استعانت به بوعلی بردند

گفت: «سویش قدم نهید از راه *** مژده گویان! که بامداد پگاه

می رسد بهر کشتن ات به شتاب *** دشنه در دست، خواجه قصاب»

رفت از ین مژده زو گرانیها *** کرد اظهار شادمانی ها

بامدادان که بوعلی برخاست *** شد سوی منزلش که: «گاو کجاست؟»

آمد و خفت در میان سرای *** که، «منم گاو، هان و هان، پیش آی!»

بوعلی دست و پاش سخت ببست *** کارد بر کارد تیز کرد و نشست

برد قصاب وار کف، سوی اش *** دید هنجار پشت و پهلویش

گفت کاین گاو لاغر است هنوز *** مصلحت نیست کشتن اش امروز

چند روزی ش بر علف بندید! *** یک زمان اش گرسنه مپسندید!

تا چو فربه شود، برانم تیغ *** نبود افسوس ذبح او و، دریغ

دست و پایش ز بند بگشادند *** خوردنی اش پیش بنهادند

هر چه دادندش از غذا و دوا *** همه را خورد بی خلاف و ابا

ص: 151


1- که او.

تا چو گاوان از آن شود فربه *** شد خود او از خیال گاوی، به(1)!

آنگاه بوعلی سینا با نگاهی به خانه همسایه گفت: اما باید بدانید که او پرستار ویژه ای می خواهد تا از او حرف شنوی داشته باشد و نام بیماری او مالیخولیای عشق است و در برابر نگاه متعجب امیر ادامه داد:

مگر صدای بانگ گاو همسایه را نمی شنوید و نمی بینید که به سوی خانه ی همسایه آن قدر بانگ می کند تا گاو همسایه به صدا درآید؟

امیر با شگفتی گفت: یعنی پسر من عاشق گاو همسایه شده؟

بوعلی گفت: در خانه ی همسایه شما چه کسانی زندگی می کنند؟

امیر گفت: دهقانی است که با دخترش ماه بانو زندگی می کند و وظیفه ی پرستاری از این گاو به عهده ی آن دختر می باشد.

بوعلی سینا گفت: این همان رازی است که باید پیشتر از این در می یافتید. چون ماه بانو همه ی توجه و علاقه ی خود را بدان گاو بسته، امیرزاده خود را همان گاوی می داند که باید پرستارش ماه بانو باشد نه کس دیگر و درواقع گاو همسایه رقیب عشق فرزند شماست. اگر زندگی امیر زاده را می خواهید باید پرستار و دارو و درمان او همین دوشیزه باشد. (2)

ص: 152


1- جامی ، هفت اورنگ ، خلاصه ، بخش 25، سلسلةالذهب.
2- چهار مقاله عروضی سمرقندی، احمد بن عمر نظامی، جامی، تهران، 1382.

شخص مثبت انديش هيچ اتفاقی را در عالم شر و بد نمی داند. بلکه از نظر او، همة رخدادهای دنيا حساب شده و هشيارانه و تحت کنترل کارگردان بزرگ عالم است. مسلماً در اطراف خود کسانی را می بینیم که بسيار خوش شانس و خوش اقبال اند و برعکس افرادی که با وجود داشتن شرايط مساوی با دستة اول يا حتی بهتر از آنان، بدشانسی می آورند و هميشه از زندگی خود شاکی هستند. این ها درواقع کسانی اند که بيرون از وجود خود به دنبال خوشبختی می گردند و از اينکه خوشبختی هر انسانی در درون خود اوست نه در بيرون، غافل اند.

خداوند در قرآن کریم می فرماید «الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ(1)؛

و همان کسی است که هر چه را آفرید، نیکو آفرید».

بر اساس اين آيه، جهان سراسر خير محض است. شرور و آفات موجود در جهان قابل تفسير و توضيح است. درواقع احساس ما نسبت به زندگی و جهان اطراف، ناشی از حوادثی نيست که برای ما رخ می دهد، بلکه نتيجة تفسير ما از حوادث است. فرد خوش بین بهترين تفسير را برای موارد یادشده برمی گزیند. اين خود ما هستيم که تصميم می گیریم زندگی را چگونه ببينيم و در برابر اتفاقات روزانة زندگی چه عکس العملی داشته باشد. (2)

داستان حضرت يوسف (علیه السلام) در قرآن نمايانگر نمونة بسيار زيبای نگرش مثبت در بندگان مؤمن خداست. حضرت يوسف (علیه السلام) در اثر جفای برادرانش سال ها

ص: 153


1- سجده/7.
2- بررسی تأثير مثبت انديشی از ديدگاه قرآن و حديث، دکتر محمدحسين توانايی، الهه سليم زاد، پژوهشنامه علوم و معارف قرآن کریم سال دوم، شمارة 7، تابستان 89.

از خانواده دور شد، رنج زندان كشيد، غم غربت تحمل كرد، اما وقتی بعد از بیست وپنج سال پدر را ملاقات كرد، از غم و اندوه و جفايی كه بر وی رفته بود، سخن نگفت. بلكه چنين بيان نمود

«وَقَدْ أَحْسَنَ بِي إِذْ أَخْرَجَنِي مِنَ السِّجْنِ وَجَاءَ بِكُمْ مِنَ الْبَدْوِ مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّيْطَانُ بَيْنِي وَبَيْنَ إِخْوَتِي إِنَّ رَبِّي لَطِيفٌ لِمَا يَشَاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ؛(1)

خداوند به من نیکی کرد هنگامی که مرا از زندان بیرون آورد و شما را از آن بیابان (به اینجا) آورد بعد از آنکه شیطان، میان من و برادرانم فساد کرد. پروردگارم نسبت به آنچه می خواهد (و شایسته می داند)، صاحب لطف است؛ چرا که او دانا و حکیم است!».

اين اوج فرهنگ مثبت انديشی است كه حضرت يوسف (علیه السلام) فقط به موهبت های الهی اشاره می کند، از چاه و سختی زندان سخنی به ميان نمی آورد و عامل جفای برادران را شيطان می داند. همچنين در سيرة اهل بیت نمونة زيبای نگرش مثبت را بعد از حادثة کربلا در کلام زيبای حضرت زينب(علیها السلام) مشاهده می کنیم که بعد از تحمل مصائب فراوان با ديدن سر مبارک برادر چنين فرمود: «ما ُ رأيت ّالا جميلاً (2)؛ جز زيبايی چيزی نديدم».

اين مطلب بيانگر اين واقعيت است که رفتار انسان ها تحت تأثير نگرش آن ها به مسائل و دنيای اطراف است. با نگرش مثبت می توان حتی در لحظات

ص: 154


1- یوسف/100.
2- مُثیرالاحزان و مُنیر سُبل الأشجان، جعفر بن محمد بن نما حلی، المطبعه الحیدریه، نجف، 1369ه.ق.

سخت، زيبايی ديد. چنين نگرشی در ساية ايمان به خدا و توکل به او محقق می شود.

نگرش خوش بینانه و مثبت گرا در مواجه با فقدان ها و شکست ها، سلامت روان را بهبود می بخشد، درحالی که بدبینی تأثیر منفی دارد. افکار ما به طور فزاینده ای بر مشکلات هیجانی ما تأثیر می گذارند. افکار منفی در خُلق منفی و افسردگی رایج می باشد و افکار مثبت در احساسات خوب و شاد نقش دارد. نگرش منفی باعث اتخاذ راهبردهای مقابله ای نامناسب و مواجهه با موانع و آشفتگی های فکری و عزت نفس پایین، استرس، اضطراب... منجر به تهدید سلامت روان می شود. (1)

خوش بینی، یا داشتن نوعی انتظار کلی مبنی بر اینکه در آینده، رویدادهای خوب بیشتر از رویدادهای بد اتفاق خواهند افتاد می تواند بر رفتار و نحوه کنار آمدن آن ها با مشکلات و رویدادهای فشارزای زندگی تأثیر بگذارد.

زیر ا افراد خوش بین انتظار دارند که در آینده پیامدهای مثبت برای آن ها اتفاق بیفتد و همین اطمینان به آینده، باعث ایجاد احساس مثبت در فرد می شود و در نتیجه سازگاری روان شناختی بالایی را در او به وجود می آورد؛ و سلامت عمومی وی را تضمین می نماید.

چنین افرادی حتی اگر با مشکلات و رخدادهای فشارزای زندگی هم مواجه شوند، ازآنجاکه نسبت به آینده خوش بین هستند، بر این باورند که با تلاش خود می توانند مشکلات را حل کنند و از راهبردهای مثبت کنار آمدن برای مواجهه با این موقعیت ها استفاده کنند. این مسئله می تواند به سلامتی روانی و جسمانی

ص: 155


1- بررسی آموزش تفکر مثبت و خوش بینی بر سلامت روان والدین کودکان سرطانی 7-3 ساله بستری در بیمارستان محک شهر تهران در سال 1392، مریم زینیوند، فرنگیس کاظمی، حسین سلیمی، فرهنگ مشاوره و روان درمانی، فصلنامه سال پنجم، شماره 91، پاییز 93.

آن ها منجر شود. علاوه بر این خوش بینی و مثبت اندیشی باعث افزایش مقاومت سیستم ایمنی بدن می شود و در نتیجه سلامتی بیشتر را به دنبال دارد. (1)

چیزی که نحوه زندگی انسان ها را مشخص می کند، تفسیر و نوع دیدشان نسبت به وقایع بیرونی است نه خود آن وقایع. سرمنشأ مثبت اندیشی از باورهای ما می آید. باورها و اعتقادات هر فرد و نوع برداشت وی از زندگی و وقایع آن است که او را به سمت وسوی خوشبختی و یا بدبختی هدایت می کند. هر اتفاقی که در زندگی ما پیش می آید از نظر ما یا خوشایند است یا ناخوشایند. پس هر امری می تواند باعث خوشحالی و خوشبختی ما و یا باعث ناکامی و ناراحتی ما شود. (2)

وقتی دارای تفكر مثبت هستیم، از روش های معمول فكر و عمل خویش فراتر می رویم و انعطاف پذیری بیشتری خواهیم داشت. همچنین خالق تر و کاراتر می شویم؛ و می تواند به تولید هنر و علم یا مشکل گشایی خالق در زندگی روزمره بیانجامد. (3)

ص: 156


1- بررسی آموزش تفکر مثبت و خوش بینی بر سلامت روان والدین کودکان سرطانی 7-3 ساله بستری در بیمارستان محک شهر تهران در سال 1392، مریم زینیوند، فرنگیس کاظمی، حسین سلیمی، فرهنگ مشاوره و روان درمانی، فصلنامه سال پنجم، شماره 91، پاییز 93.
2- بررسی آموزش تفکر مثبت و خوش بینی بر سلامت روان والدین کودکان سرطانی 7-3 ساله بستری در بیمارستان محک شهر تهران در سال 1392، مریم زینیوند، فرنگیس کاظمی، حسین سلیمی، فرهنگ مشاوره و روان درمانی، فصلنامه سال پنجم، شماره 91، پاییز 93.
3- اثربخشی آموزش مثبت اندیشی بر تاب آوری و رضایت از زندگی زنان مطلقه ی سرپرست خانوار تحت حمایت بهزیستی منطقه ی 5 تهران، فاطمه مقصودلو، مسعود عموپور، مجله اصول بهداشت روانی رفتاری، فروردین و اردیبهشت 1396.

جدول ویژگی های اخلاقی بارز مثبت و منفی در مزاج ها (1)

(این موارد تحت شرایط گوناگون: محیط، سن، شغل، خانواده... تغییر می کند).

** مزاج ها - ویژگی برجسته اخلاقی (مثبت) - ویژگی برجسته اخلاقی (منفی)

* گرم و خشک(صفرا) - فعال و پرانرژی - عصبی و پرخاشگر

* گرم وتر(دَم) - شجاع و مدیر - رفتارهاي مخاطره آمیز

* سرد و تر(بلغم) - صبور و باحوصله - کنُد و تنبل

* سرد و خشک(سودا) - دقیق و منظم - بدبین و منزوي

ص: 157


1- تبیین نقش مزاج در تعلیم و تربیت با تأکید بر تربیت اخلاقی از دیدگاه حکماي اسلامی و صاحب نظران طب سنتی ایران، سیده مرضیه یثربی، محسن فرمهینی فراهانی، حسین خیراندیش، مجید اصغري، پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی، سال بیست و سوم، دوره جدید، شماره 28، پاییز 1394.

رابطه تغذیه و ا خلاق

روش معالجه امراض نفسانی و رذایل اخلاقی با روش معالجه امراض بدنی است. خواجه نصیر طوسی در اخلاق ناصری می گوید: هم چنان که در علم طب ابدان إزاله امراض به ضد کنند در طب نفوس ازاله رذایل هم به اضداد آن رذایل باید کرد. (1)

ابن سینا نیز روش معالجه امراض نفس را چنین بیان می کند:

«همان طور که طبیب وقتی با بدنی مواجه شود که متمایل به گرمی است آن را با مقابل گرمی یعنی سردی زایل می کند و وقتی آن را متمایل به سردی یابد آن را با گرما برطرف می کند، هم چنین وقتی ما نفس خود را متمایل به خُلقی بیابیم که در جهت زیادی و افراط است، باید آن را با چیزی که در جهت نقصان و تفریط است زایل کنیم و وقتی نفس را متمایل به چیزی که در جهت نقصان است بیابیم باید آن را به جهت زیادی جلب کنیم تا این که به حد وسط برسیم». (2)

طبیب برتر کسی است که «انسان» را درمان کند، نه آنکه کار او تنها درمان بیماری های مشترک انسان و حیوان باشد. گاهی دست یا پای انسان می شکند و آسیب می بیند و پزشک معالج آ ن ها را ترمیم می کند ولی دست وپا، حقیقت انسان نیست، حقیقت انسان روح اوست نه بدن او، پس طبیب انسان کسی است که مشکلات اخلاقی و روحی او را درمان کند؛ نه بیماری های بدنی او را. ممکن

ص: 158


1- تأثیر طب سنتی بر اخلاقی اسلامی، حسین اترک، شهلا اترک، مریم ملابخشی، مجله اخلاق و تاریخ پزشکی، دوره ی سوم، شماره 3، تابستان،89.
2- تأثیر طب سنتی بر اخلاقی اسلامی، حسین اترک، شهلا اترک، مریم ملابخشی، مجله اخلاق و تاریخ پزشکی، دوره ی سوم، شماره 3، تابستان،89.

است پای طبیبی مصدوم یا دست وی شکسته باشد ولی درعین حال بتواند پا یا دست مصدوم دیگری را درمان کند؛ اما طبیب روح چنین نیست. (1)

«انسان»؛ درختی است که میوه اش اولاد است. اگر این میوه سالم و خوب باشد، آن را می چیند؛ اما اگر این میوه معیوب و کِرم زده و فاسد باشد، می گذارند تا خودش بیفتد؛ دیگر ارزش چیدن ندارد. درخت هم قیمتش به میوه اش بستگی دارد و اینکه میوه اش چیدنی باشد، نه دور ریختنی. اگر کسی نانش حلال شد، دیگر بچه اش کِرم نمی زند و سالم می شود. (2)

اهل بیت (علیهم السلام) کسب رزق حلال و حلال بودن خوراک را اساسی ترین رکن تغذیه و سفره می دانند. در ادعیة که بهترین حالات آنان در دعا به حضور پروردگار بوده، از خداوند فراهم شدن زمینه کسب رزق و روزی حلال را خواسته اند.

تغذیة نادرست و غیراصولی سه پیامد دارد:

1. بیماری جسمی،

2. بیماری روحی،

3. بیماری فکری،

که حاصل آن افکار ناصوابی است که از زبان یا از قلم جاری می شود. حتی در سنین پیری و کمال نیز روح انسان تحت تأثیر تغذیه است.

ص: 159


1- مبادی اخلاق در قرآن، تفسیر موضوعی قرآن، عبدالله جوادی آملی، ج 10، اسراء، قم، 1378.
2- تمثیلات، محی الدین حائری شیرای، دفتر نشر معارف، قم، 1399.

امام صادق: (علیه السلام) كَسْبُ الْحَرَامِ يَبِينُ فِي الذُّرِّيَّة؛ «اثر مال حرام در ذریة [نسل] انسان مشخص و آشکار می گردد».(1)

امام رضا: (علیه السلام) در حدیثی چنین می فرمایند: «اسلام، هر آنچه را که برای سلامتی جسم و روان، خطرناک و زیان بار است، حرام دانسته و هر آنچه را که برای انسان لازم و مفید است، حلال بر شمرده است».(2)

امام علی (علیه السلام) می فرمایند: «پس بنگر که از این سفره چه غذایی در دهان می نهی، پس آنچه را که طبیب بودنش ازهرجهت برای تو آشکار نیست بیرون افکن و آنچه را حلال و طیب و به پاکی بودنش یقین داری بخور».(3)

لقمه ای کان نور افزود و کمال *** آن بود آورده از کسب حلال

علم و حکمت زاید از لقمه حلال *** عشق و رقت آید از لقمه حلال

چون ز لقمه تو حسد بینی و دام *** جهل و غفلت زاید آن را دان حرام(4)

غذا ابزاری است جهت آزمایش صحت ایمان، در قرآن مجید برخی از اقوام

ص: 160


1- کافی، ج 5، ص 125. بیان علامه مجلسی «يبين» أي أثره من الفقر وسوء الحال (مراة العقول، ج 19، ص 89).
2- «اعْلَمْ يَرْحَمُكَ اللَّهُ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى لَمْ يُبِحْ أَكْلًا وَلَا شُرْباً إِلَّا مَا فِيهِ مِنَ الْمَنْفَعَةِ وَالصَّلَاحِ وَلَمْ يُحَرِّمْ إِلَّا مَا فِيهِ الضَّرَرُ وَالتَّلَفُ وَالْفَسَاد» مُستدرک الوسائل، ج 16، ص 165.
3- «فَانْظُرْ إِلَى مَا تَقْضَمُهُ مِنْ هَذَا الْمَقْضَمِ فَمَا اشْتَبَهَ عَلَيْكَ عِلْمُهُ فَالْفِظْهُ وَمَا أَيْقَنْتَ بِطِيبِ وُجُوهِهِ فَنَلْ مِنْه». نهج البلاغه، نامة 45.
4- مثنوی معنوی، دفتر اول، ص 73.

بدین وسیله مورد آزمایش الهی قرار گرفته اند. قوم بنی اسرائیل با «صید ماهی»؛(1)

قوم صالح با «ناقه»؛(2) لشکر طالوت با «نهر آب»(3)

و حضرت آدم و حوا با «خوردنی».(4)

یکی از عوامل زمینه ساز اخلاق، تغذیه است. هم از نظر نوع غذا و هم از نظر حلال و حرام بودن.

در تاریخ آمده است که شریک بن عبدالله روزی بر مهدی عباسی وارد شد. مهدی از او تقاضای پذیرش مسئولیتی را نمود. شریک نپذیرفت، مهدی گفت از سه کار یکی را انتخاب کن: 1. قضاوت؛ 2. معلم و مربی فرزندانم؛ 3. پذیرفتن دعوت یک وعده غذا.

شریک به گمان خود که می خواست از زیر بار مسئولیت های دربار خلیفه شانه خالی کند. سومی را پذیرفت. مهدی به آشپز خود فرمان داد انواع خوراکی های لذیذ از مغز پرندگان را با شکر و عسل برای پذیرایی از او فراهم سازد. شریک و مهدی از آن غذا خوردند. آشپز به مهدی خلیفه گفت دیگر این

ص: 161


1- «وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذينَ اعْتَدَوْا مِنْكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خاسِئين» بقره/ 65.
2- «فَقالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ ناقَةَ اللَّهِ وَسُقْياها * فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُوها فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاها» شمس/13 و 14.
3- «فَلَمَّا فَصَلَ طالُوتُ بِالْجُنُودِ قالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَليكُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلاَّ قَليلاً مِنْهُمْ ...» بقره/ 249.
4- «وَقُلْنا يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلا مِنْها رَغَداً حَيْثُ شِئْتُما وَلا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمين» بقره/ 65.

مرد از هیچ دستور تو سرپیچی نخواهد کرد و بوی رستگاری را نخواهد دید. همان گونه شد و شریک، هم قضاوت و هم تعلیم فرزندان را پذیرفت.(1)

شخصی نزد پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و عرض کرد: دوست دارم دعای من مستجاب شود! رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «غذای خود را پاک کن و از غذای حرام پرهیز کن».(2)

در برخی از روایات به رابطة بین خوراک و تأثیر خوب و بد بر اخلاق اشاره شده است.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به جعفر (ابن ابی طالب) فرمود: «ای جعفر! «به» بخور که قلب را تقویت و ترسو را شجاع می سازد».(3)

یکی از پیامبران الهی از غم و اندوه [و افسردگی] به پیشگاه خداوند متعال شکایت کرد. خداوند متعال به او دستور داد که انگور بخورد.(4)

امام علی: (علیه السلام) مَنْ تَرَكَ اللَّحْمَ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً سَاءَ خُلُقُهُ؛

ص: 162


1- مسعودی، مُرَوج الذَهَب، ج 3، ص 310؛ سفينة البحار، مادة «شرک». «ذكر الفضل بن ربيع قال: دخل شريك على المهدي يوما فقال له: لا بدّ أن تجيبني الى خصلة من ثلاث، ...».
2- «قَالَ رَجُلٌ يَا رَسُولَ اللَّهِ أُحِبُّ أَنْ يُسْتَجَابَ دُعَائِي فَقَالَ طَهِّرْ مَأْكَلَكَ وَلَا تُدْخِلْ بَطْنَكَ الْحَرَامَ» وسائل الشیعه، ج 7، ص 145.
3- قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) لِجَعْفَرٍ «يَا جَعْفَرُ كُلِ السَّفَرْجَلَ فَإِنَّهُ يُقَوِّي الْقَلْبَ وَيُشَجِّعُ الْجَبَانَ» کافی، ج 6، ص 357.
4- «شَكَا نَبِيٌّ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ الْغَمَ فَأَمَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ بِأَكْلِ الْعِنَبِ». کافی، ج 6، ص 351.

کسی که چهل روز گوشت را ترک کند اخلاق او بد می شود.(1)

اصحاب کهف که دغدغه دین و معنویت خود را داشتند وقتی از خواب بیدار شدند به دنبال غذایی بودند که پاک باشد «... اکنون یک نفر از خودتان را با این سکه ای که دارید به شهر بفرستید تا بنگرد کدام یک از آن ها غذای پاکیزه تری دارند و مقداری از آن برای روزیِ شما بیاورد؛ اما باید دقت کند و هیچ کس از وضعِ شما آگاه نسازد».(2)

امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا خطاب به لشکر لجوج دشمن چنین می فرمایند: «شکم های شما از غذاهای حرام پر شده است، در نتیجه خداوند بر دل های شما مهر زده است [و هرگز حقایق را درک نمی کنید]».(3)

در فقه، شیر دایه های کم عقل، غیر شیعه دوازده امامی، بد صورت، بد اخلاق و زنازاده مکروه شده است. (4)

امام باقر (علیه السلام) می فرمایند: «برای فرزند خود، از زنان زیبا، شیردهی بخواه و از زشتان بپرهیز؛ چرا که شیر، گاه سرایت می کند».(5)

ص: 163


1- قُربُ الاسناد، ص 107.
2- «... ...فَابْعَثُوا أَحَدَكُمْ بِوَرِقِكُمْ هذِهِ إِلَى الْمَدينَةِ فَلْيَنْظُرْ أَيُّها أَزْكى طَعاماً فَلْيَأْتِكُمْ بِرِزْقٍ مِنْهُ وَلْيَتَلَطَّفْ وَلا يُشْعِرَنَّ بِكُمْ أَحَداً». کهف/ 19.
3- «... قَوْلِي فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُكُمْ مِنَ الْحَرَامِ وَطُبِعَ عَلَى قُلُوبِكُمْ وَيْلَكُمْ أَ لَا تُنْصِتُونَ» بِحارالانوار، ج 45، ص 8.
4- توضیح المسائل مراجع، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1396.
5- «اسْتَرْضِعْ لِوَلَدِكَ بِلَبَنِ الْحِسَانِ وَإِيَّاكَ وَالْقِبَاحَ فَإِنَ اللَّبَنَ قَدْ يُعْدِي».کافی، ج 6، ص 44.

بر طبق منابع طب ایرانی لازم است حین و بعد از غذا خوردن از عواملی مانند گوش دادن به اخبار رسانه ها که سبب ایجاد هیجاناتی مانند خشم، ترس، اضطراب، غم و ناراحتی و ... می شوند، دوری شود زیرا این حالت ها هضم را دچار اختلال کرده و منجر به تشکیل اخلاط ناسالم در بدن و ایجاد بیماری می شوند (1)

حضرت علی (علیه السلام) به کمیل فرمود: «ای کمیل! همانا زبان از قلب سرچشمه می گیرد [و آنچه را که در قلب است ظاهر می سازد] و قوام قلب به غذاست، پس متوجه باش که قلب و جسمت را با چه تغذیه می کنی؛ اگر از حلال نباشد خداوند متعال تسبیح و شکرت را نمی پذیرد».(2)

هنگامی که حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) هفت ساله بود، یهودیان که نشانه هایی از پیامبر را در او دیدند، درصدد بعضی امتحانات برآمدند و با خود گفتند: ما در کتاب هایمان خوانده ایم که پیامبر اسلام از غذای حرام و شبهه ناک، دوری می کند، خوب است او را امتحان کنیم؛ بنابراین مرغی را دزدیدند و برای حضرت ابوطالب فرستادند تا همه به عنوان هدیه بخورند؛ اما همه خوردند غیر از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) علت این کار را پرسیدند، حضرت در پاسخ فرمودند: این مرغ حرام است و خداوند من را از حرام نگه می دارد.

ص: 164


1- خلاصه الحکمه، سید محمد حسین بن محمد بن هادی عقیلی علوی شیرازی، تصحیح: اسماعیل ناظم، اسماعیلیان، قم، 1385.
2- «يَا كُمَيْلُ اللِّسَانُ يَنْزَحُ مِنَ الْقَلْبِ وَالْقَلْبُ يَقُومُ بِالْغِذَاءِ فَانْظُرْ فِيمَا تُغَذِّي قَلْبَكَ وَجِسْمَكَ فَإِنْ لَمْ يَكُنْ ذَلِكَ حَلَالًا لَمْ يَقْبَلِ اللَّهُ تَسْبِيحَكَ وَلَا شُكْرَك». تُحف العُقُول، ص 175.

پس از این ماجرا، یهود مرغ همسایه را گرفته و نزد ابوطالب فرستادند به خیال اینکه بعد پولش را به صاحبش بدهند؛ ولی آن حضرت باز هم میل نکردند و فرمودند: این غذا شبهه ناک است. وقتی یهود از این ماجرا اطلاع یافتند، گفتند: این کودک دارای مقام و منزلت بزرگی خواهد بود.(1)

جدول تأثیر مزاج بر تربیت اخلاقی و عوامل آن 35

** بُعد - عوامل - توضیح

* تأثیر مزاج بر تربیت اخلاقی

1- تأثیر تغذیه بر اخلاق: - اگر در خوردن سردی ها و گرمی ها افراط شود، مزاج از تعادل خارج و سوء مزاج ایجاد و تعلیم و تربیت مشکل می شود و حتی اگر فرد آموزه های خوبی هم داشته باشد، شاید نتواند خودش را در رفتارهایش کنترل کند. به علاوه از نظر باطنی هم حلال یا حرام بودن غذا قطعاً بر اخلاق تأثیرگذار است یا اگر شبهه ناک باشد اثر توصیه های اخلاقی بر فرد کم می شود.

2- شناخت مزاج، زمینه دوري از رذایل و کسب فضایل: - هر مزاج، زمینه و تمایل به برخی فضایل اخلاقی و رذایل را دارد. اگر افراد مزاج خود را بشناسند، می دانند که برحسب مزاج خود به کدام ویژگی اخلاقی نزدیک تر

ص: 165


1- «...وَكَانَ النَّبِيُّ (صلی الله علیه و آله و سلم) ابْنَ سَبْعِ سِنِينَ فَقَالَتِ الْيَهُودُ وَجَدْنَا فِي كُتُبِنَا أَنَّ مُحَمَّداً يُجَنِّبُهُ رَبُّهُ مِنَ الْحَرَامِ وَالشُّبُهَاتِ فَجَرَّبُوهُ فَقَدَّمُوا إِلَى أَبِي طَالِبٍ دَجَاجَةً مُسْمَنَةً فَكَانَتْ قُرَيْشٌ يَأْكُلُونَ مِنْهَا وَالرَّسُولُ تَعْدِلُ يَدُهُ ...» بِحارالانوار، ج 15، ص 336.

هستند؛ مثلاً اگر بدانند زمینه چه رذایلی را بیشتر دارند، سعی می کنند با نگه داشتن مزاج در حالت اعتدال، خود را از آن رذایل دور نگاه دارند. استادان اخلاق معتقدند باید ابتدا مزاج معتدل شود و بعد توصیه های اخلاقی را ارائه می کنند.

3- تطبیق زمینه های تربیت با وضع مزاج: - زمانی که مربی با مزاج شناسی آشنا باشد، ارتباطش را با متربی تنظیم می کند؛ مثلاً در مورد یک کودك صفراوي درك می کند که چرا نمی تواند بنشیند و به حرف هایش گوش فرا دهد. در این مورد ابتدا شیوه هایی را که به اعتدال مزاج او کمک کند به کار می بندد و وقتی آرام تر شد و زمینه را براي کار تربیتی فراهم نمود با او صحبت می کند.

* تأثیر تربیت اخلاقی بر مزاج

1- تربیت اخلاقی به عنوان مدیریت اعراض نفسانی در هر مزاج و ایجاد عادت: - تربیت اخلاقی می تواند مزاج را اصلاح کند؛ زیرا فرد در اثر تربیت، خلق وخوی مزاجی خود را کنترل می کند و وقتی کنترل می کند به سمت اعتدال می رود. عادت سبب ایجاد طبع ثانویه می شود؛ چیزي که با تکرار جزو شاکله فرد می شود، عملاً مزاج را تحت تأثیر قرار می دهد. این است که می بینیم بسیاري از افراد ویژگی های اخلاقی با مزاجشان جور درنمی آید.

2- تربیت اخلاقی به عنوان نقش ایمان و اعتقاد: - ویژگی هایی که به مزاج مربوط است با تهذیب نفس قابل تغییر است و فرد می تواند

ص: 166

با تهذیب نفس بر مزاجش غلبه کند. روح انسان بر جسمش تسلط دارد؛ مثلاً کسی که برحسب مزاجش گذشت می کند و می بخشد، محدوده بخشش او بسیار محدودتر از کسی است برحسب اعتقاداتش می بخشد؛ مانند یاران امام حسین (علیه السلام) که آرزو می کردند جان ها داشتند تا بتوانند در راه حق نثار کنند.

نکته بسیار مهم: تشخیص مزاج فرد تنها باید توسط پزشک متخصص تعیین شود. چرا که سن، فصل، محیطِ خانواده، شغل، محل سکونت، مشغله ذهنی و روانی و مشکلات، وراثت، عادات غذایی ... همگی در تعیین مزاج نقش مهمی دارد؛ و ممکن است فرد در اثر تغییرات محیطی و روحی از حالت مزاج خود خارج شده و دچار چند مزاجی شده باشد.{ مزاجی که فرد با آن متولد می شود به آن مزاج جَبَلی یا ذاتی می گویند و گاهی در اثر عوامل مختلف مانند، نوع تغذیه، حالات روحی، آب وهوا... مزاج فرد از حالت اصلی خود خارج می شود که به آن مزاج عَرَضی می گویند} از این رو نباید فوراً با بروز یکی از آثار زیر تصمیم گیری کرد؛ و شایسته است کار را به کاردان سپرد.

ص: 167

جدول تشخیص مزاج (1)

1- دَم (گرم و تر)

2- صفرا (گرم و خشک)

3- بلغم (سرد و تر)

4- سودا (سرد و خشک)

* رنگ

- دَم (گرم و تر): چهر، زبان و چشم مایل به سرخی

- صفرا (گرم و خشک): چهره، چشم و زبان مایل به زردی

- بلغم (سرد و تر): سفیدی چهره و چشم و بار سفیدروی زبان

- سودا (سرد و خشک): گرفتگی و بی طراوتی چهره تیرگی و فرورفتگی زیر چشم و تیره بودن حاشیه زبان

* جثه

- دَم (گرم و تر): معمولاً درشت و عضلانی

- صفرا (گرم و خشک): معمولاً لاغر

- بلغم (سرد و تر): معمولاً چاق و عضلات بدن شُل با چربی زیاد

- سودا (سرد و خشک): معمولاً لاغر و اندام خشک

* اشتها

- دَم (گرم و تر): فراوان/ تحمل گرسنگی زیاد

- صفرا (گرم و خشک): کم

- بلغم (سرد و تر): زیاد/ عدم تحمل گرسنگی

- سودا (سرد و خشک): زیاد ولی زود سیر می شود (اشتهای کاذب)

* عطش

- دَم (گرم و تر): زیاد

- صفرا (گرم و خشک): زیاد

- بلغم (سرد و تر): معمولاً کم

- سودا (سرد و خشک): کم

* رنگ پوست

- دَم (گرم و تر): گرایش گندمگون و گلگون

- صفرا (گرم و خشک): گرایش زرد

- بلغم (سرد و تر): سفید

- سودا (سرد و خشک): تیره

* مزه دهان

- دَم (گرم و تر): شیرینی صبحگاهی

- صفرا (گرم و خشک): تلخی صبحگاهی

- بلغم (سرد و تر): بی مزه

- سودا (سرد و خشک): شور مزه صبحگاهی

ص: 168


1- خلاصه الحکمه، سید محمد حسین بن محمد بن هادی عقیلی علوی شیرازی، تصحیح: اسماعیل ناظم، اسماعیلیان، قم، 1385.

* خواب

- دَم (گرم و تر): زیاد و معمولاً سنگین

- صفرا (گرم و خشک): کم

- بلغم (سرد و تر): زیاد ولی سبک و بدون بازده

- سودا (سرد و خشک): کم

* ادرار (البته بستگی به میزان نوشیدن مایعات نیز دارد)

- دَم (گرم و تر): پررنگ و غلیظ

- صفرا (گرم و خشک): زرد و غلیظ

- بلغم (سرد و تر): بی رنگ و غلیظ

- سودا (سرد و خشک): بی رنگ و رقیق (گاهی به سبزی می زند)

* بزاق(آب دهان)

- دَم (گرم و تر): معمولی

- صفرا (گرم و خشک): دهان خشک

- بلغم (سرد و تر): فراوان

- سودا (سرد و خشک): معمولی

* تعریق

- دَم (گرم و تر): زیاد و گرم

- صفرا (گرم و خشک): کم

- بلغم (سرد و تر): کم(گاهی زیاد ولی سرد است)

- سودا (سرد و خشک): کم

* فعالیت

- دَم (گرم و تر): زیاد، پرانرژی

- صفرا (گرم و خشک): زیاد، پرانرژی، چالاک و سریع

- بلغم (سرد و تر): کم انرژی، کُند و بی حال

- سودا (سرد و خشک): خسته می شود ولی طاقت زیادی دارد

* اعصاب و روان

- دَم (گرم و تر): دیر عصبی می شود و دیر هم آرام می گیرد/ خوش مشرب و اجتماعی/ شجاع

- صفرا (گرم و خشک): عصبی و کم تحرک (زود از کوره در می روند). بی قرار و تندوتیز

- بلغم (سرد و تر): عصبانیت بدون تظاهر خارجی (خودخوری)/ آرام و منزوی/ ضعف حافظه و حواس پرتی

- سودا (سرد و خشک): دقیق، کنجکاو، در مورد بیماری خود زیاد سؤال می کند، وسواس دارد. دودلی،

ص: 169

افسردگی، ناامیدی

* جنسی

- دَم (گرم و تر): تمایل و توان زیاد

- صفرا (گرم و خشک): تمایل زیاد

- بلغم (سرد و تر): تمایل و توان کم

- سودا (سرد و خشک): تمایل زیاد ولی توان کم

* رگ دست

- دَم (گرم و تر): آشکار و برجسته

- صفرا (گرم و خشک): گاهی آشکار، گاهی کم آشکار

- بلغم (سرد و تر): پنهان

- سودا (سرد و خشک): پنهان

* شکایات معمول

- دَم (گرم و تر): سنگین سر، اندام و چشم/ خمیازه و چُرت زدن/ خارش بدن خصوصاً موضع حجامت/ خون آمدن از لثه و بینی/ کسالت و سستی بدون علت

- صفرا (گرم و خشک): سرگیجه خصوصاً هنگام گرسنگی/ سوزن سوزن شدن اندام/ خارش بدن/ عصبی شدن زیاد/ تهوع و استفراغ صفراوی

- بلغم (سرد و تر): سنگینی سر، زبان و اندام/ ضعف و بی حالی/ درد استخوان و مفاصل/ سوءهاضمه (نفخ) و آروغ ترش/

- سودا (سرد و خشک): شکایات مربوط به اعصاب و روان، مثل افسردگی، وسواس، ترس.../ سوزش سر دل/ بدبویی دهان

* بدتر شدن با

- دَم (گرم و تر): غذا یا داروهای گرم و تر/ فصل بهار/ مصرف زیاد گوشت و شیرینی/

- صفرا (گرم و خشک): غذا و داری گرم و خشک/ فصل تابستان و نقاط گرمسیر/ ادویه جات تندوتیز

- بلغم (سرد و تر): غذا و داروهای سرد و تر/ فصل زمستان و مناطق سردسیر

- سودا (سرد و خشک): غذای سرد و خشک/ فصل پاییز و مناطق کم باران/

ص: 170

مواعظ و نصايح افلاطون

مبشر بن فاتك قسمتى از آداب و مواعظ او را در كتاب خود نقل كرده است.

افلاطون گفت: عادت بر هر چيز سلطه و حكومت دارد؛

او گفت: اگر حكيم از مردم فرار كرد، دنبال او برو و اگر دنبال مردم رفت از او دوری کن؛

او گفت: كسى كه در موقع بى نيازى با ابناء نوع خود مواسات نكرد، در موقع بيچارگى مردم به او اعتنائى نمى كنند.

به او گفته شد: چرا حكمت و مال باهم جمع نمى شوند؟ جواب داد اين امر به علت عزت كمال است.

از او پرسيدند شايسته ترين كسى كه بايد امور شهر را به او سپرد كيست؟ جواب داد: كسى شايسته است كه خود را خوب اداره كند.

از او پرسيدند چه كسى از عيوب و اعمال قبيح سالم مى ماند؟ جواب داد: كسى كه عقل را امين خود قرار دهد و احتياط و ترس را وزير و مواعظ را لگام و صبر را راهنما و پرهيز را پشتيبان و ياور و ترس از خدا را هم نشین و ياد مرگ را انيس خويش بداند.

او گفت: اگر بخواهى لذت تو دوام داشته باشد، از تمام آنچه لذيذ است استفاده نكن، بلكه قدرى از آن را بگذار تا لذت بردن تو دوام يابد؛

ص: 171

او گفت: مبادا در وقت جنگ فقط به شجاعت تكيه كنى، بلكه بايد عقل را بكار بندى، زيرا عقل گاهى چاره جوئی هائى مى كند كه احتياج به شجاعت ندارد و هيچ گاه شجاعت و اقدام از عقل بى نياز نمى گردد؛

او گفت: نهايت ادب آن است كه انسان از خود حيا كند؛

او گفت: از چيزى متألم نشدم، مگر در مورد سه طبقه:

1- بى نيازى كه نيازمند شده باشد،

2- عزيزى كه ذليل گرديده است،

3- حكيمى كه مردم جاهل او را به چيزى نگيرند.

او گفت: با مردم شرور مصاحبه و رفت وآمد و معاشرت نداشته باشيد، زيرا آن ها بر شما منت مى گذارند، كه از شرشان در امان هستيد؛

او گفت: در عمل عجله مكن، بلكه در فكر صحت عمل باش، زيرا مردم نمى پرسند در چه مدت عمل انجام شده بلكه مى پرسند چگونه انجام گرديده است؛

او گفت: احسان به مردم آزاد آن ها را بر مكافات نيك تحريك مى كند و احسان به مردم پست محرك مى شود كه دو بار و سه بار احسانت را مطالبه نمايند؛

او گفت: مردم شرور دنبال بدی های مردم را مى گيرند و نيكى هاى آن ها را فراموش مى نمايند، همان گونه كه مگس ها دنبال محله ای كثيف مى گردند و محله ای سالم را ترك مى كنند؛

ص: 172

او گفت: اگر زمانه بد شد، بازار فضيلت كاسد و فضيلت مضر و رذائل نفوذ كرده و نافع مى شود و ترس ثروتمند از ترس فقير زيادتر خواهد شد؛

او گفت: به ظالم مهلت داده مى شود تا به پايه هاى عمارت و مبانى قوانين تجاوز كند و اگر بكار خود ادامه داد، در آن موقع مرد شايسته اى از علماء تحریک شده و او را از بين مى برد؛

او گفت: اگر صحبت گوينده با نيت وى مطابق باشد، نيت شنونده را تحريك مى نمايد و اگر با نيتش مخالف بود، تأثيرى در شنونده نخواهد داشت؛

مردى جاهل به افلاطون گفت: تو چطور توانستى این همه چيز بدانى؟ جواب داد: «من به قدری كه تو در راه شراب مصرف كردى من روغن چراغ مصرف كردم».

او گفت: چشم عاشق نسبت به عيوب معشوق كور است؛

او گفت: اگر با دانشمندتر از خودت خواستى صحبت كنى، مطالب خود را خلاصه كن و با درازى سخن و پرگوئى طرف را خسته و او را نيز ستايش منما و اگر با فردى كه دانشش از تو كمتر است طرف صحبت شدى، با الفاظ سهل و آسان صحبت كن تا در آخر توضيح تو مطلب را دريابد؛

او گفت: حلم را بايد به کسی نسبت داد، كه قدرت بر سطوت داشته باشد، چنانكه زهد را هم بايد به کسی نسبت داد، كه بتواند زاهد نباشد؛

او گفت: آدمى كه عزت نفس داشته باشد، در موقع تنگ دستى ذليل مى گردد؛

ص: 173

او گفت: خوش اخلاق كسى است كه در مقابل شخص بداخلاق صبر داشته باشد؛

او گفت: شريف ترين مردم كسى است كه فضايل او ذاتى باشد، نه آنكه فضائل را به خود ببندد، زيرا كسى كه فضيلت در او ذاتى است، طبعاً آن فضائل او را بلندمرتبه مى كند و كسى كه فضيلت در او عرضى است خود را فاضل جلوه مى دهد، ولى او را بالا نمى برد؛

او گفت: حياء اگر در حد متوسط باشد، انسان را از امورى كه موجب عجب است بازمى دارد و اگر افراط در حيا نمايد، انسان را از فراهم ساختن مايحتاج خود بازمی دارد ولى اگر بى حيا بود، لباس عزت را در بسيارى از احوال از تنش بيرون مى آورد؛

او گفت: شايسته است انسان صورت خود را در آئينه بنگرد، اگر زيبا بود نگذارد امر زشتى بر آن زيبائى چيره شود و اگر زشت بود، امر زشت ديگرى را بر آن اضافه ننمايد و بين دو زشتى جمع نكند؛

او گفت: با آدم شرور دوستى نكن، زيرا طبع تو از اخلاق او مى دزدد و تو متوجه آن نيستى؛

او گفت: اگر در مباحثه با مرد شريفى غالب شدى، او به تو احترام و توقير مى نمايد و اگر طرف تو مرد پستى بود، دشمنت مى گردد و دشمنى خود را در دل مى گيرد؛

ص: 174

او گفت: كسى كه تو را در امر نيكى كه در تو نيست مدح كند و اظهار رضايت از تو نمايد، آن كس از امورى كه در تو نيست بد گفته و اظهار نارضايتى از تو خواهد كرد؛

او گفت: هركس دانش را به منظور فضيلت دانش تحصيل كند، كساد بازار علم او را متوحش نخواهد ساخت و هركس به منظور استفاده بخواند، با كاسد شدن بازار علم از آموختن دانش منصرف مى گردد؛

او گفت: بايد از تدبير و توطئه عليه دشمن خويش، بيشتر از توطئه دشمن عليه خودت بترسى؛

او گفت: چه بسا اشخاص متنعم وجود دارند كه نعمت بلاى آنان است و چه بسا كسى كه محمود ديگران است كه همان حمد موجب گرفتارى او است؛

او گفت: من از فضيلت علم بهره اى ندارم، جز آنكه مى دانم چيزى نمى دانم؛

او گفت: اگر با كسى دوست شدى، بايد دوست دوست او هم باشى، ولى نبايد دشمن دشمن او گردى؛

او گفت: با هركس مشورت نمائى، طبع او را خواهى شناخت؛

او گفت: شخص عاقل كسى است كه در مقام تحصيل اضافه بر آنچه دارد باشد و بايد به كسى كه اخلاقش نزديك به اخلاق تو است، خدمت نمائى،

او گفته است: بيشتر فضائل در مرحله اول تلخ و عاقبتش شيرين است و بيشتر رذائل در مرحله اول شيرين و عاقبتى تلخ دارد؛

ص: 175

او گفت: با كسانى كه عيب گوى مردم هستند كمتر معاشرت كنيد، زيرا آن ها كم كم از شما مطالبى را گرفته و براى ديگران نقل مى كنند، چنانكه از آن ها براى تو نقل مى نمايند؛

وى گفته است: مرد با حزم و احتياط كسى است كه براى كارى كه در پيش دارد، مقدمات انجام آن را به طوری که بايد فراهم كند و به اسباب و علل خارج از قدرتش بصرف اميد تكيه نكند، زيرا اسباب خارجى اگر مؤثر شود اتفاقى است و مردم با حزم نبايد به اين امور اعتماد نمايند

به افلاطون گفته شد: چرا پيران در فكر جمع مال هستند؟ در جواب گفت:

انسان اگر بميرد و براى دشمنانش بگذارد بهتر است از آنكه در حيات خود محتاج به دوستان شود

افلاطون طبيب جاهلى را ديد گفت: «اين مرد دوستى است كه غلق و اضطراب مرگ را مى آورد

او گفت: افراط در نصيحت غالباً موجب بدگمانى نصيحت شده مى گردد؛

او گفت: انسان نبايد دل خود را مشغول به امری كند كه از دستش رفته است، فقط بايد در حفظ آنچه دارد اهميت دهد».

ارسطوطاليس از او پرسيد، مرد حكيم از چه راهى بداند حكيم شده است؟

جواب داد: اگر از رأى صحيح خود عجب نياورد و در كارى كه انجام مى دهد، به زحمت و مشقت نيفتد و اگر از او بد گفتند به خشم نيايد و اگر خوشحال شد نخوت و غرور بر او غالب نگردد، خواهد دانست كه حكيم مى باشد.

ص: 176

از او پرسيد از چه چيز بايد خود را حفظ نمايد؟ در جواب گفت: از دشمن مقتدر و دوست رنجيده و بالادست (مسلط) خشمگين.

از او پرسيدند چه چيز براى آدمى نافع تر است؟ در جواب گفت: توجه و اعتنا در اصلاح خويش بيش از توجه و اعتنا به اصلاح ديگران.

او گفت: عالم شرور و بدنفس از طعن بر دانشمندان قبل از خود مسرور مى گردد و از بقاء بعضى از آن ها در عصر خويش ناراحت و بدبين است، زيرا دوست دارد غير از او كسى دانشمند شناخته نشود، زيرا بيشتر اين طبقه حب رياست و شهوت آن را دارند. دانشمند خيّر و خوش نفس اگر يكى از علماء هم ردیف خود را از دست دهد بسيار غمگين گردد، چون که مايل است دانشش زيادتر شود و دانش او با بحث و مباحثه زنده گردد و اين امر بيشتر از رياست موردتوجه او است؛

او گفت: سرزنش گناهكار بعد از گذشت كوچك شمردن كار خير و نيك است و قبل از بخشش گناه سرزنش عيبى ندارد؛

او گفت: در زندگى طالب علم و مال و كار نيك باش، زيرا عامه مردم به علت ثروت به تو احترام مى نمايند و خواص به علت دانش تو و مردم اعم از خواص و عوام به علت كارهاى نيك تو را مقدم خواهند شمرد». (1)

«الحمد لله رب العالمین»

شُکر که این نامه به عنوان رسید پیشتر از عمر به پایان رسید

(نظامی)

ص: 177


1- عيون الأنباء في طبقات الأطباء (ترجمه)، احمد بن قاسم ابن ابى اصيبعه، مترجم: سيد جعفر غضبان، دانشگاه علوم پزشكى ايران، تهران، چاپ: اول، 1386.

نمایه

احتراق, 47, 49

احساس, 40, 44, 45, 46, 48, 57, 58, 69, 70, 71, 78, 103, 111, 112, 113, 120, 121, 126, 127, 139, 143, 144, 153, 155

اخلاط, 14, 20, 46, 49, 51, 52, 83, 101, 164

اخلاق, 78, 129, 140, 158, 161, 162, 163, 165, 166, 174, 175, 186, 187, 190

ارضا, 70, 110, 122, 126, 128

ارکان, 82

ارگانیسم, 47, 121, 126

استحمام, 22, 65, 73, 74

استرس, 58, 77, 106, 126, 139, 155

استشمام, 86, 87, 88, 91, 96

اسهال, 49, 56, 87, 89, 113

اشتهای صادق, 44, 45

اضطراب, 53, 86, 104, 124, 126, 127, 128, 139, 142, 144, 155, 157, 164, 176

اطبا, 97, 149

اعتدال, 29, 79, 112, 140, 166

اعراض نفسانی, 113, 120, 148, 166, 191

اعضا, 35, 47, 113, 148

اعضای رئیسه, 113

افسردگی, 58, 86, 103, 105, 107, 120, 122, 155, 162, 170, 185

امتزاج, 66

اُنس, 120

انسداد, 52, 96

انفیه, 89

اورام, 55

آب, 20, 22, 23, 26, 27, 39, 44, 46, 47, 48, 49, 50, 51, 52, 53, 54, 55, 56, 57, 58, 60, 61, 68, 73, 74, 82, 83, 87,

ص: 178

88, 98, 108, 112, 134, 138, 161, 169, 186

آرامش, 9, 39, 47, 58, 59, 67, 91, 96, 102, 104, 105, 106, 107, 110, 119, 120, 124, 125, 126, 128, 139, 141, 142, 144, 145, 188

آروغ, 44, 170

آشامیدن, 15, 22, 47, 113

بارد, 23, 68, 82, 83

بافت, 46

بالفعل, 98

بخور, 40, 69, 94, 95, 96, 160, 162

بدل ما یتحلل, 15

بدن, 2, 9, 10, 13, 14, 15, 16, 17, 18, 19, 20, 23, 24, 25, 27, 28, 29, 38, 40, 44, 46, 48, 49, 50, 51, 52, 53, 54, 55, 56, 57, 59, 60, 61, 62, 63, 64, 65, 66, 72, 74, 75, 76, 83, 91, 95, 99, 100, 102, 112, 113, 114, 116, 118, 119, 130, 140, 145, 148, 156, 158, 164, 168, 170, 189

براز, 47

بلغم, 50, 51, 83, 90, 112, 157, 168

بهداشت, 16, 97, 113, 121, 186, 192

بیماری, 10, 14, 16, 18, 40, 43, 57, 86, 87, 96, 97, 99, 112, 118, 124, 132, 147, 150, 152, 159, 164, 169, 190

بینایی, 27, 44, 47, 58, 76, 111

پارچه, 60

پرهیز, 30, 41, 89, 112, 113, 135, 162

پیشگیری, 16, 64, 75, 85, 86, 131, 187, 189, 190

تحریک, 40, 47, 57, 58, 62, 80, 85, 87, 99, 111, 112, 118, 144

ترس, 119, 120, 124, 148, 157, 164, 170, 171, 173

تسکین, 58, 91, 96, 128, 130

ص: 179

تغذیه, 23, 28, 33, 34, 37, 40, 42, 43, 105, 158, 159, 161, 164, 165, 167, 185, 187, 189

تفه, 24

تقویت, 27, 63, 67, 90, 93, 96, 98, 104, 106, 111, 113, 114, 148, 162

جسم, 9, 11, 15, 28, 65, 81, 85, 86, 97, 98, 101, 117, 134, 144, 147, 160

جنسی, 11, 84, 109, 110, 111, 112, 113, 114, 115, 170, 185, 187, 191

جویدن, 36, 39, 40, 43

چاق, 10, 168

چشایی, 47

حامض, 23, 24

حجامت, 117, 170

حس, 47, 73, 75, 76, 79, 86, 139

حکیم, 15, 34, 77, 109, 137, 139, 154, 188, 191

حلو, 23, 24

حمام, 11, 23, 39, 47, 55, 73, 74

خجالت, 148

خشم, 73, 102, 105, 106, 112, 118, 119, 120, 157, 164, 176

خلط, 50, 52, 99, 100, 114

خوراک, 2, 13, 29, 34, 36, 40, 57, 75, 83, 97, 109, 117, 147, 159, 162

خوردن, 10, 11, 15, 22, 23, 24, 30, 33, 34, 37, 38, 39, 40, 42, 43, 44, 45, 46, 48, 54, 55, 56, 57, 74, 94, 98, 102, 112, 113, 133, 138, 164, 165, 185

دارو, 16, 18, 87, 95, 114, 137, 147, 152

دسم, 24

دعا, 38, 110, 127, 131, 132, 137, 138, 140, 146, 159, 186, 187, 188, 190, 192

دلک, 63

دم, 20, 83, 99, 157, 168

دود, 91, 94, 95, 96, 98

ص: 180

ذهن, 56, 70, 97, 104, 117

رطب, 25, 82, 83

رفتار, 97, 115, 125, 154, 155, 188

رنگ, 49, 52, 56, 68, 98, 99, 100, 101, 102, 103, 104, 105, 106, 107, 108, 109, 168, 185, 186, 188, 189

روان, 15, 38, 47, 74, 81, 85, 98, 100, 101, 108, 120, 126, 127, 131, 139, 141, 142, 145, 155, 160, 169, 170, 185, 186, 187, 188

روح, 10, 11, 28, 65, 75, 86, 90, 97, 98, 105, 117, 118, 119, 121, 131, 140, 141, 142, 143, 145, 147, 148, 158, 159, 167

روغن, 18, 26, 27, 58, 66, 67, 68, 69, 79, 85, 86, 89, 95, 146, 173

ریح, 114

سرد مزاج, 91

سرد و تر, 67, 103, 120, 157, 168, 170

سرد و خشک, 103, 120, 157, 168, 170

سفره, 22, 31, 36, 39, 42, 44, 46, 48, 102, 159, 160, 192

سلامتی, 9, 13, 14, 16, 30, 42, 43, 81, 101, 110, 112, 119, 141, 147, 155, 160, 188

سودا, 51, 83, 101, 112, 157, 168

سیری, 40, 45

شادی, 47, 58, 97, 103, 106, 113, 120

شفابخش, 130, 143

شنوایی, 44, 47, 76, 77, 111

صالح الکیموس, 21

صدا, 77, 78, 100, 152, 188, 192

صفرا, 45, 81, 83, 89, 100, 101, 105, 157, 168

صله رحم, 129, 130, 185, 192

طب سنتی, 13, 14, 16, 18, 23, 44, 81, 85, 86, 88, 97, 109, 112, 113, 114, 132,

ص: 181

136, 138, 185, 186, 187, 188, 189, 190, 191

طب معنوی, 137

طبع, 23, 81, 82, 101, 166, 174, 175, 191

طبیب, 16, 141, 147, 158, 160, 189

طحال, 52, 53

عسل, 25

عطر, 11, 84, 85, 86, 87, 88, 91, 92, 93, 94, 125

عطش, 44, 48, 50, 51, 53, 168

علاج, 16, 147

عیادت, 124, 125

غذا, 10, 13, 14, 16, 18, 20, 22, 23, 24, 25, 28, 30, 31, 32, 34, 35, 36, 37, 38, 39, 40, 42, 43, 44, 45, 46, 47, 48, 49, 50, 53, 55, 73, 93, 99, 102, 105, 112, 114, 116, 133, 135, 151, 160, 161, 164, 165, 170

غذای دوایی, 17

غذای مطلق, 17

غریزه, 109

غلیظ, 19, 21, 38, 169

غم, 112, 118, 120, 121, 146, 147, 148, 154, 162, 164

غمز, 63, 64, 65, 189

فاسد الکیموس, 20, 21

فاعله, 83

فرح, 148

فزع, 148

فصد, 117

فضولات, 38, 44, 112

فکر, 34, 39, 78, 97, 111, 112, 119, 147

قابض, 56, 58, 89

قروح خبیثه, 55

قلب, 9, 35, 49, 52, 54, 65, 70, 71, 75, 93, 96, 102, 106, 107, 113, 119, 124, 130, 131, 144, 148, 162, 164

قلیل الغذا, 20

قوه, 19, 80, 119

کبد, 14, 15, 20, 25, 49, 54, 89

کثیرالغذا, 20, 21

کثیف, 19

کیلوس, 20

ص: 182

گرسنگی, 44, 45, 46, 57, 112, 168, 170

گرم مزاج, 91, 96

گرم و تر, 25, 66, 67, 114, 120, 168, 170

گرم و خشک, 18, 66, 67, 82, 89, 101, 120, 157, 168, 170

گوشت, 25

لاغر, 10, 11, 151, 168

لامسه, 47, 58, 59, 111

لذت, 13, 39, 81, 109, 120, 171

لزج, 23, 50, 52, 56

لقمه, 32, 39, 43, 160

لمس, 57, 58, 70, 73, 185

ماساژ, 59, 63, 64, 65, 186

مالح, 24, 50

متوسط الغذا, 21

محلل, 90

محلول, 27

مریض, 147

مزاج, 16, 17, 18, 23, 43, 52, 66, 82, 83, 90, 91, 101, 114, 120, 134, 140, 147, 149, 165, 166, 167, 168, 186, 187

مزه, 168

مسهل, 51

مضمضه, 50, 54, 57

معالجه, 38, 79, 86, 87, 118, 158

معده, 11, 14, 15, 20, 22, 23, 38, 40, 44, 45, 46, 47, 48, 49, 50, 51, 52, 53, 54, 55, 56, 89, 90, 112, 133

معنوی, 9, 13, 37, 120, 130, 140, 160, 188

مقاربت, 55, 112, 113

منفعله, 83

موسیقی, 79, 80, 81, 82, 83, 185

نزله, 52, 56

نعوظ, 112, 114

نفخ, 11, 48, 51, 114, 170

نفس, 9, 46, 57, 81, 113, 141, 147, 148, 158, 166, 177

نگرانی, 58, 113, 120, 142, 148

ص: 183

نماز, 62, 78, 116, 131, 139, 143, 144, 145, 146, 185, 188, 192

نوره, 11

ورزش, 14, 22, 23, 54, 64, 113

ویتامین, 27

هضم, 13, 14, 15, 18, 19, 20, 38, 39, 40, 45, 47, 48, 49, 50, 53, 112, 114, 164

یابس, 23, 82, 83

ص: 184

منابع

*قرآن مجید.

*نهج البلاغه.

1.آئین تندرستی، محمدمهدی اصفهانی، انتشارت تندیس، تهران،1383.

2.آئین پرستاری در قاموس قرآن و عترت، سید حسین اسحاقی، نشریه طوبی، شماره 8، 1385.

3.آئین بهزیستی اسلام، احمد صبوراردوبادی، ج 1، چاپ دوم، تهران، دفتر نشر و فرهنگ اسلامی، 1367.

4.آداب و کارکردهاي روابط جنسی سالم از دیدگاه اسلام و آسیب هاي روان شناختی آن، علی حسین زاده، اسلام و پژوهش های تربیتی، سال سوم، شماره اول، بهار و تابستان 1390.

5.آثار صله رحم از ديدگاه اسلام و روان شناسي و کاربردهاي تربيتي آن، باقر غباری بناب، علی نقی فقیهی، یدالله قاسمی پور، دو فصلنامه تربیت اسلامی، سال 3، شماره 5، پاییز و زمستان، 1386.

6.آثار عيني روان شناختی و تربيتي نماز، غلامرضا متقی فر، راه تربیت، سال پنجم، بهار 1389، شماره 10.

7.آثار روانی رنگ ها، عشرت ساطعی، مجله پیوند، شماره 170.

8.آگاهانه خوردن، سوزان آلبر، دایره، تهران، 1398.

9.اكسير اعظم، محمد اعظم ناظم جهان، دانشگاه علوم پزشكى ايران، مؤسسه مطالعات تاريخ پزشكى، طب اسلامى و مكمل، تهران ، چاپ: دوم، 1387 ه.ش.

10.اهمیت زمان بندی تغذیه از دیدگاه طب سنتی ایران، روشنک مکبری نژاد، مریم بهمن، پانته آشیرویه، فصلنامه علمی و پژوهشی طب و تزکیه، دوره 24، شماره 2، تابستان 1394.

11.ابعاد حقوق بیماران از منظر قرآن كريم و سنت اسلام، نرگس نرگسی خرم آباد، فصلنامه فقه پزشکی، سال سوم و چهارم، شماره 9 و 10، زمستان 1390، بهار 1391.

12.ابعاد موسیقی درمانی در علم موسیقی کهن ایرانی- اسلامی، مروری بر رساله های موسیقی قرن 4 - 13 ق، ندا دهناد، سید جواد ظفرمند، نشریه هنرهای زیبا - هنرهای نمایشی و موسیقی، دوره 22، شماره 1، بهار و تابستان،1396.

13.اثر بخشی لمس بر کاهش افسردگی کودکان، وحید صادقی فیروز آبادی، علی رضا صفری، حسن بنی اسدی شهر بابک، سعید ایمانی، مهدیه دلاوری. روش ها و مدل های روان شناختی، سال نهم، شماره 33، پاییز 1397.

14.اثرات رنگ بر سلامت در طب سنتی، طب نوین و آیات قرآنی، زهرا نقیبی، زهر فیض آبادی، مجله طب سنتی اسلام و ایران، سال هفتم، شماره دوم، تابستان 1395.

ص: 185

15.اثرات ضد ميكروبي برخي از دودهاي طبي، طب سنتي ايران، فرزانه خسرويان دهكردي حسين جمالي فر، غلامرضا امين، احمد رضا شاهوردي، محمدمهدي احمديان عطاري، رضا مساعد رونكياني، ابوالفضل عرب احمدي، طاهره ابراهيم پوردهكردي، حميدرضا منصف اصفهاني، فصلنامه گیاهان دارویی ایران، سال شانزدهم دوره اول، شماره 10، 1395.

16.اثربخشی آموزش مثبت اندیشی بر تاب آوری و رضایت از زندگی زنان مطلقه ی سرپرست خانوار تحت حمایت بهزیستی منطقه ی 5 تهران، فاطمه مقصودلو، مسعود عموپور، مجله اصول بهداشت روانی رفتاری، فروردین و اردیبهشت 1396.

17.اسلام و تندرستی، آوات صلواتی، انتشارات کلام شیدا، تهران،1390.

18.أطعمه و أشربه، فرحناز زندی زند، بوستان قرآن، تهران، 1390.

19.اعجاز رنگ ها در قرآن، مهدی رستم نژاد، و مهدی نوید، نشریه قرآن و علم، شماره 7، 1389.

20.بِحار الانوار الجامعه لدرر أخبار الائمه الاطهار، محمدباقر مجلسی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، 1403ه.ق.

21.بررسي رابطه ابعاد دعا و سلامت معنوي در بيماران تحت درمان با دياليز استان ايلام، مهسا مسلمان، سحر سوادكوهي، طاهره محرابيان فرازمند كلانتري، مقاله پژوهشي دوره سوم، شماره اول، سال 1394.

22.بررسی تطبیقی ماساژ درمانی در مکتب طب ایرانی و چین، حمیدرضا بهرامی طاقانکی، مهدی یوسفی، محمدرضا مهری، حمیدرضا حسین زاده، مجید جعفری نژاد، محمدرضا نورس. مجله طب سنتی اسلام و ایران، سال هفتم، شماره دو، تابستان 1395.

23.بررسي جايگاه علمي سلامت معنوي و نقش آن در پيشگيري از بیماری ها: يك مطالعه مقدماتي، لادن عباسيان، محمود عباسي، احسان شمسي گوشكي، زهرا معمارياني، فصلنامه اخلاق پزشكي سال چهارم، شماره چهاردهم، زمستان 1389.

24.بررسی آموزش تفکر مثبت و خوش بینی بر سلامت روان والدین کودکان سرطانی 7-3 ساله بستری در بیمارستان محک شهر تهران در سال 1392، مریم زینیوند، فرنگیس کاظمی، حسین سلیمی، فرهنگ مشاوره و روان درمانی، فصلنامه سال پنجم، شماره 91، پاییز 93.

25.بررسي مقایسه ای قوانين نوشيدن آب در طب سنتي ايراني با طب رايج، عالمه فرجي اسبورزي، مريم ياوري، مجلّه طب سنّتي اسلام و ايران، سال چهارم، شماره چهارم، زمستان 1392.

26.بررسی تأثير مثبت انديشی از ديدگاه قرآن و حديث، دکتر محمدحسين توانايی، الهه سليم زاد، پژوهشنامه علوم و معارف قرآن کریم سال دوم، شمارة 7، تابستان 89.

27.بررسی رابطه مزاج انسان با رنگ محیط: یک مطالعه مقطعی تحلیلی در شهر کرمان(1396)، وحیده رحیمی مهر، مچله طب مکمل دانشگاه علوم پزشکی اراک، تابستان 99، دوره 10، شماره 2.

ص: 186

28.بویایی و باروری مرور مقایسه ای طب سنتی ایرانی و طب امروزی، مریم نکولعل تک، سودابه بیوس، مژگان تنساز، رقیه مصلح، فصلنامه تاریخ پزشكي سال هفتم، شماره بیست و سوم، تابستان 1394.

29.توضیح المسائل مراجع، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1396.

30.تهذیب الاخلاق، ابوعلی مسکویه، پژوهشگاه و علوم و فرهنگ اسلامی، قم، 1394.

31.پیشگیری و درمان بیماری های اعصاب و روان در طب سنتی، زینب ابوالحسنی، پیشگامان توسعه، تهران،1392.

32.تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران (ویژه علوم پزشکی)، جمعی از نویسندگان، دفتر نشر معارف، قم، 1389.

33.تأثیر برنامه آموزش شناختی- رفتاری بر رضایت زناشویی دچار کم کاری میل جنسی، دو فصلنامه مجله آسیب شناسی مشاوره و غنی سازی خانواده، سیمین غلام رضایی، حسین حسینی، کلثوم کریمی نژاد، دوره دوم، شماره 2، پاییز و زمستان، شماره پیاپی 4، 1395.

34.تأثیر طب سنتی بر اخلاقی اسلامی، حسین اترک، شهلا اترک، مریم ملابخشی، مجله اخلاق و تاریخ پزشکی، دوره ی سوم، شماره 3، تابستان،89.

35.تبیین نقش مزاج در تعلیم و تربیت با تأکید بر تربیت اخلاقی از دیدگاه حکماي اسلامی و صاحب نظران طب سنتی ایران، سیده مرضیه یثربی، محسن فرمهینی فراهانی، حسین خیراندیش، مجید اصغري، پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی، سال بیست و سوم، دوره جدید، شماره 28، پاییز 1394.

36.تُحَفُ العُقُول، حسن بن على ابن شعبه حرانى، جامعه مدرسين، قم،1404 ه.ق.

37.تصنيف غُرَرُ الحِكَم وَ دُرَرُ الكَلِم، تميمى آمدى، عبدالواحد بن محمد، دفتر تبليغات، ايران، قم،1366 ه.ش.

38.تربیت، ابراهیم امینی، بوستان کتاب، قم، 1381.

39.تأويل آيه 82 سوره اسراء در رابطه با دعا و درمان، اكرم جهانگير، فرزانه مفتون، فصلنامه تخصصي پژوهش های میان رشته ای قرآني، سال اول، شماره اول، زمستان 1387.

40.«تدبیر سماع» در طب سنتی ایرانی با تاکید بر دیدگاه «ابوزید»، فاطمه علیجانیها، فصلنامه تاریخی پزشکی، سال پنجم، شماره چهاردهم، بهار 1392.

41.تغذیه در درمان ناباروری با رویکرد طب نوین و طب سنتی، فاطمه نجات بخش، نازلی نمازی، سودابه بیوس، محمد احمدی، تهران: المعی؛ 1393.

42.تغذيه و مراقبت هاي دوران شيردهي، رويكرد طب سنتي ايراني و طب نوين، فاطمه نجات بخش، فرشته قراط، نازلی نمازی و محمد احمدی، تهران، المعي، 1395.

43.تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج 10، دارالکتب الاسلامیه، تهران،1374.

44.تفسیر موضوعى قرآن مجید، عبدالله جوادى آملى، مرکز نشر فرهنگى رجاء، ج 14، 1366ش.

45.تفسیر تسنیم، عبدالله جوادی آملی، ج 9، نشر اسراء، قم، بی تا.

ص: 187

46.تمثیلات، محی الدین حائری شیرای، دفتر نشر معارف، قم، 1399.

47.چگونه بیماری های لاعلاج درمان می شوند، مژده پور حسینی، نشر اکرام، قم، 1385.

48.چهار مقاله عروضی سمرقندی، احمد بن عمر نظامی، جامی، تهران، 1382.

49.حفظ الصحت و سیاست المُدن، حکیم موسی بن علی رضا ساوجی، المعی، تهران، 1391.

50.حفظ الصحه ناصری، محمدکاظم گیلانی، تصحیح دکتر رسول چوپانی، طرح احیای میراث مکتوب طب سنتی ایران، انتشارات المعی، 1387.

51.حفظ البدن، محمد بن عمر فخر رازی، موسسه نشر میراث مکتوب، تهران، 1390.

52.حکمت ها و اندرزها، مرتضی مطهری، صدرا، تهران، 1372.

53.خلاصه الحکمه، سید محمد حسین بن محمد بن هادی عقیلی علوی شیرازی، تصحیح: اسماعیل ناظم، اسماعیلیان، قم، 1385.

54.خلاصه پانزده روز تا سلامتی، جمشید خدادادی، نشر شهر، تهران، 1389.

55.خُفی علائی، سید اسماعیل جرجانی، اطلاعات، تهران، 1370.

56.دانشنامه طب اهل بیت(ع)، محمد محمدی ری شهری، دارالحدیث، قم، 1385.

57.دعا و سلامت روان، محمدصادق شجاعی، مركز پژوهش هاي اسلامي صدا و سیما، قم، 1388.

58.درآمدی بر روانشناسی تنظیم رفتار با رویکرد اسلامی، محمدصادق شجاعی، دارالحدیث، قم، 1388.

59.دين باوري و ادبيات توحيدي در منابع طب سنتي ايران و جهان اسلام، حسين حاتمي، محمد رنجبريان، مريم حاتمي، ندا حاتمي، فصلنامه فقه پزشكي سال چهارم، شماره 11 و 12، بهار و تابستان 1391.

60.درمان سردرد با تغيير سبك زندگي، رويكرد طب ايراني و اجمالي از طب نوين، محمدعلی مداحيان، فاطمه نجات بخش،. تهران: المعی؛ 1397.

61.دعائم الإسلام، ابن حيون، نعمان بن محمد مغربى، مؤسسة آل البيت (ع)، قم، 1385 ه.ق.

62.ذخیره خوارزمشاهی، سید اسماعیل جرجانی، سفیراردهال، تهران، 1398.

63.رایحه درمانی و استفاده از آن در مامایی: مقاله مروری، سيمين رياحي، سيدحسين موسوي، مجلّة طب سنّتي اسلام و ايران، سال يازدهم، شمارة اول، بهار 1399.

64.راز نیایش، فواید طبی و درمانی نماز، گودرز نجفی، شرکت چاپ و نشر بین الملل سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، چاپ اول، 1380.

65.رنگ از منظر قرآن، حدیث و روان شناسی، دو فصلنامه علمی- ترویجی قرآن و علم، علی شریفی، سال هشتم، ش 14، بهار و تابستان 1393.

66.راه های معنوی دستیابی به آرامش در زندگی، زهرا جلائیان، علی جلائیان اکبر نیا، پژوهش های اجتماعی اسلامی، سال بیست و چهارم، شماره دوم پیاپی 117، تابستان 1397.

ص: 188

67.روانشناسی رنگ ها و قرآن کریم، پهلوان حسین، مجموعه مقالات بیست و پنجمین دوره مسابقات بین المللی قرآن کریم، تهران، معاونت فرهنگی سازمان اوقاف و امور خیریه، 1387.

68.روانشناسي رنگ و اثر آن بر طراحی بیمارستان و درمان بیمار، آرزو اسحق آبادی، پیرحسین کولیوند، هادی کاظمی، شفای خاتم، دوره پنجم، شماره دوم، بهار، 1396.

69.روان شناسی رنگ ها، ماکس لوشر، ترجمه ویدا ابی زاده، تهران، درسا، چاپ هفتم، 1373.

70.روغن ها از ديدگاه طب سنتي، عين اله ولي زاده، سيد عارف حسيني، رعنا رنجبر، وحيده آذغاني، مجلّه طب سنّتي اسلام و ايران، سال چهارم، شماره چهارم، زمستان، 1392.

71.زبان بدن راز موفقیت، دیوید لوئیس، مترجم جالینوس کرمی، انتشارت مهر جالینوس، خراسان رضوی، 1395.

72.شش رساله كهن پزشكى، جمعى از نويسندگان، مجمع ذخائر اسلامى - قم، چاپ: اول، 1390.

73.شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، عبدالحمید بن هبه الله ابن ابی الحدید، مکتبه آیه الله المرعشی النجفی، قم، 1404 ه.ق.

74.سته ضروریه، ولی گیلانی، طب سنتی ایران، تهران، 1396.

75.طب اکبری، محمد اکبر ارزانی دهلوی، چوگان، تهران، 1394.

76.طب، طبیب، تشریح، حسن حسن زاده آملی، الف- لام- میم، قم، 1385.

77.طعم زندگی، ج 2، مسعود نور علی زاده میانجی، انتشارات خادم الرضا (ع)، اندیشه ماندگار، قم، 1387.

78.عيون أخبار الرضا (ع)، محمد بن على ابن بابويه، نشر جهان، تهران،1378 ه.ق.

79.عيون الأنباء في طبقات الأطباء (ترجمه)، احمد بن قاسم ابن ابى اصيبعه، مترجم: سيد جعفر غضبان، دانشگاه علوم پزشكى ايران، تهران، چاپ: اول، 1386.

80.غمز درماني در پزشكي ايراني و مقايسه آن با بازتاب درماني، امير محمد جلادت، فاطمه عطارزاده، كينوش همايوني، مجلّه طب سنّتي اسلام و ايران، سال سوم، شماره چهارم، زمستان 1391.

81.فن پیشگیری و راز طول عمر، سید محمد موسوی، انتشارت زعیم، تهران، 1390.

82.قانون فی الطب، شیخ الرئیس ابن سینا، تحقیق ابراهیم شمس الدین، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، 2005 م.

83.قُربُ الإسناد (ط- الحديثة)، عبد الله بن جعفر حميرى، مؤسسة آل البيت (ع)، قم،1413 ه.ق.

84.قواعد تغذیه در بیماری ها بر اساس مبانی طب سنتی ایرانی، فاطمه نجات بخش، تهران: چوگان، 1392.

85.قرابادین کبیر، سید محمد حسین بن محمد بن هادی عقیلی علوی شیرازی، سفیر اردهال، تهران، 1392.

ص: 189

86.کاربرد داروهای بوییدنی در پیش گیری و درمان بیماری از دیدگاه طب سنتی ایران، فاطمه علیجانیها، فرزانه غفاری، محسن ناصری، مجید اصغری، فصلنامه تاریخ پزشکی، سال پنجم، شماره چهاردهم، بهار 1392.

87.کارکردهای روان شناختی دعا در آیینه پژوهش، ابراهیم اخوی، مجله اشارات، پائیز سال 1390، شماره 144.

88.کتاب زن، محمد حکیمی و جمعی از نویسندگان، امیرکبیر، تهران، 1381.

89.كاهش ميل جنسي زنان از ديدگاه طب ايراني، زهرا، درويش مفرد كاشاني، الهام اختري، هاله تاج الدینی، طاهره ملک آرا، الهام عمارت كار، مجلّة طب سنّتي اسلام و ايران، سال دهم، شمارة سوم، پاييز، 1398.

90.کسرالاصنام الجاهلیه، محمد بن ابراهیم، صدرالمتاهلین شیرازی، بنیاد حکمت صدرا، تهران،1381.

91.گلستان سعدی، مصلح بن عبدالله سعدی، اقبال، تهران، 1370.

92.الاغذیه و الادویه، اسحاق بن سلیمان، تحقیق محمد الصباح، موسسه عزالدین، 1992 م.

93.الأمالي (للطوسي)، طوسى، محمد بن الحسن، دار الثقافة، قم،1414 ه.ق.

94.التعریفات، علی بن محمد(میر سید شریف) جرجانی،دار الکتاب العربی، بیروت،1417 ه.ق.

95.الخصال، ابن بابويه، محمد بن على، جامعه مدرسين، قم،1362 ه.ش.

96.العروه الوثقی، سید محمد کاظم طباطبایی، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، بی تا.

97.القانون و جایگاه عطردرمانی در پیشگیری از ابتلا به بیماریها یا مداوای آن ها به عنوان روشی درمانگر، معصومه دهقان، محبوبه فرخنده زاد، مجید نیمروزی، دین و سلامت، دوره 8، شماره 2، پاییز و زمستان 1399.

98.الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1407ه.ق.

99.المحاسن، احمد بن محمد بن خالد برقى، دار الكتب الإسلامية، قم، بی تا.

100.المنصوري في الطب (ترجمه)، محمد بن زكريا رازى، مترجم: محمد ابراهيم ذاكر، دانشگاه علوم پزشكى تهران، تهران، چاپ: اول، 1387.

101.الموجز فی الطب، ابن نفیس، علاءالدین، قاهره: وزارت اوقاف مصر،1986 م.

102.الدعوات (للراوندي) / سلوة الحزين، سعيد بن هبة الله قطب الدين راوندى، انتشارات مدرسه امام مهدى (ع)، قم،1407 ه.ق.

103.الرسالة الذهبية، علی بن موسی (امام رضا (ع))، دارالخيام، قم، 1402 ه.ق.

104.مُثیرالاحزان و مُنیر سُبل الأشجان، جعفر بن محمد بن نما حلی، المطبعه الحیدریه، نجف، 1369ه.ق.

105.مبادی اخلاق در قرآن، تفسیر موضوعی قرآن، عبدالله جوادی آملی، ج 10، اسراء، قم، 1378.

106.مجله خُلُق، طب و اخلاق، رسول عریان، شماره 22، فروردین و اردیبهشت، 1390.

ص: 190

107.مجله معارف اسلامی، ناد علی صالحی، زمستان 1378، شماره 44.

108.مجموعة ورّام ) تنبيه الخواطر و نزهة النواظر)، مسعود بن عيسى ورام بن أبي فراس، مكتبه فقيه، قم،1410 ه.ق.

109.مختصر تذکره سویدی، ابراهیم بن محمد سویدی، ترجمه: رشید تفقد، اندیشه آور: موسسه مطالعاتی تاریخ پزشکی و طب مکمل، تهران، سال 1390.

110.مخزن الادويه (طبع جديد)، سيد محمد حسين بن محمد هادى عقيلى علوى شيرازى، دانشگاه علوم پزشكى تهران، سبز آرنگ، تهران،، چاپ: دوم، 1390.

111.مروری بر تأثیر رنگ ها از منظر روانشناسی و اهمیت به کارگیری مناسب آن ها در طراحی فضاهای اقامتی و مراقبتی سالمندان، طاهره محمدآقایی، جمال الدین سهیل، مطالعات هنر و معماری، تیر و مرداد 1395، سال دوم، شماره 4 و 5، پیاپی 11 و 12.

112.مروری بر تدابیر سلامت جنسی از دیدگاه طب سنتی ایران، زهرا درویش مفرد کاشانی، نفیسه ظفرقندی، فیروزه رئیسی، ژاله علی اصل، روشنک مکبری نژاد، الهام عمارتکار، فاطمه عمادی، طاهره افتخار، فصلنامه تاریخ پزشكي سال هشتم، شماره بیست و هفتم، تابستان 1395.

113.مروری بر جايگاه اعراض نفسانی و اثر آن بر نازايی: از گذشته تا امروز، الهام اختری، مژگان تنساز، روشنک مکبری نژاد، سودابه بیوس، مجله طب سنّتي اسلام و ايران، سال چهارم، شماره سوّم، پاييز، 1392.

114.مِشكاة الأنوار في غُرر الأخبار، على بن حسن طبرسى، المكتبة الحيدرية، نجف،1385 ه.ق.

115.مطالعات تاریخی قرآن و حدیث، (صحیفه مبین سابق)، 1379، شماره 22.

116.. معجزة القرآن، محمد متولى شعراوى، ج 1، بیروت، 1405 ق.

117.معجزه دست دادن، مهدی خدامیان آرانی، قم، وثوق، 1392.

118.مفاتیح الحیاه، عبدالله جوادی آملی، نشر اسراء، قم، 1391.

119.مُفرح القلوب (شرح قانونچه چغمینی)، حکیم محمد ارزانی، تصحیح اسماعیل ناظم و محسن باغبانی. تهران: المعی، 1391.

120.منافع الاغذیه و دفع مضارها، محمد بن زکریا رازی، ترجمه دکتر سید عبدالعلی علوی نائینی، شرکت چاپ تابان، 1343.

121.مکتب طب سنتی ایران منبعی ارزشمند جهت معرفی و ارائه غذاهای کارآمد دارویی، محمدمهدی اصفهانی، بهزاد ذوالفقاری، حدیث کریمی، علی رضا قنادی، مجله طب سنتی اسلام و ایران، سال سوم، شماره اول، بهار 1391.

122.مکارم الاخلاق، حسن بن فضل طبرسی، الشریف الرضی، قم، 1370.

123.مصالح الأبدان والأنفس، احمد بن سهل بلخی، تهران مؤسسه مطالعات تاریخ، طب اسلامی و طب، مکمل دانشگاه علوم پزشکی تهران، 1388.

ص: 191

124.مطالعات معماری ایران، دوفصلنامه علمي پژوهشي دانشكده معماري و هنر، دانشگاه كاشان، محمد مهدی عبدالله زاده، سال چهارم، شماره 8، پاییز و زمستان 1394.

125.مهمان برکت سفره، مصطفی احمدی زاده، رحمت پوریزدی، قدس، 1399، قم.

126.مُنية المريد، شهيد ثانى، زین الدین بن على، مكتب الإعلام الإسلامي، قم، 1409. ه ق.

127.نساجی سنتی ایران، حسین یاوری، اول، سوره مهر 1380.

128.نسل سالم، اسماعیل ناظم، سودابه بیوس، محمدمهدی اصفهانی، فرناز سهراب وند، المعی، تهران، 1395.

129.نقش صله رحم در بهداشت روانی، محمد رضا احمدی، معرفت، 1380، شماره 46.

130.نگرشی بر صدا و اثرات آن بر انسان با استفاده از متون دینی، محمد ربانی، دوماهنامه شنوایی سنجی، دوره 7، شماره 2-1، 1378.

131.نقش دعا و نيايش بر سلامت جسمي و رواني، غلامرضا رفيعي، مجله دانشگاه علوم پزشكي قم دوره پنجم، شماره سوم، پاييز 90 ویژه نامه طب و دين.

132.نماز جلوه گاه عشق و شاهراه سلامت و سعادت، احمد عامري، اميرمهدي طالب، سيداحمد احمدي تيمورلوئي، طب و تزکیه، بهار 89، شماره 76.

133.نقش ذکر و دعا در سلامتی از منظر آیات و روایات، فاطمه حسین زاده فرد، رسول محمد جعفری، فصلنامه علمی- پژوهشی قر آن و طب، دوره 4، شماره 5، زمستان 1398.

134.وسائل الشيعة الی تحصیل مسائل الشریعه ، شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، مؤسسة آل البيت (ع)، قم،1409. ه.ق.

135.S Es-haghee, F Shabani, J Hawkins, M A Zareian, F Nejatbakhsh, M Qaraaty, M Tabarrai.The Effects of Aromatherapy on Premenstrual Syndrome Symptoms: A Systematic eview and Meta-Analysis of Randomized Clinical Trials. Evidence-Based Complementary and Alternative Medicine, Volume.

ص: 192

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109