فاطمه زهرا علیها السلام در نگاه دیگران

مشخصات کتاب

عنوان و نام پديدآور:فاطمه زهرا علیها السلام در نگاه دیگران/ تالیف علی اصغر رضوانی.

مشخصات نشر:قم: دلیل ما، 1389.

مشخصات ظاهری:172 ص.

شابک:25000 ریال 978-964-397-600-2 : ؛ 60000 ریال( چاپ دوم)

وضعیت فهرست نویسی:فاپا

يادداشت:چاپ دوم: بهار 1392.

یادداشت:کتابنامه: ص. [171] - 172؛ همچنین به صورت زیرنویس.

موضوع:فاطمه زهرا (س)، 8؟ قبل از هجرت - 11ق. -- نظر اهل سنت

موضوع:فاطمه زهرا (س)، 8؟ قبل از هجرت - 11ق. -- فضایل

رده بندی کنگره:BP27/28/ر64ف2 1389

رده بندی دیویی:297/973

شماره کتابشناسی ملی:1 9 9 8 8 8 0

خیراندیش دیجیتالی : انجمن مددکاری امام زمان (عج) اصفهان

ویراستار کتاب : خانم نرگس ذکری

ص: 1

اشاره

فاطمه زهرا علیها السلام در نگاه دیگران

تأليف:

علی اصغر رضوانی

ص: 2

سرشناسه:

رضوانی، علی اصغر، 1341 -

عنوان و نام پديدآور:فاطمه زهرا علیها السلام در نگاه دیگران/ تالیف علی اصغر رضوانی.

مشخصات نشر:قم: دلیل ما، 1389.

مشخصات ظاهری:172 ص.

شابک:25000 ریال 978-964-397-600-2 : ؛ 60000 ریال( چاپ دوم)

وضعیت فهرست نویسی:فاپا

يادداشت:چاپ دوم: بهار 1392.

یادداشت:کتابنامه: ص. [171] - 172؛ همچنین به صورت زیرنویس.

موضوع:فاطمه زهرا (س)، 8؟ قبل از هجرت - 11ق. -- نظر اهل سنت

موضوع:فاطمه زهرا (س)، 8؟ قبل از هجرت - 11ق. -- فضایل

رده بندی کنگره:BP27/28/ر64ف2 1389

رده بندی دیویی:297/973

شماره کتابشناسی ملی:1 9 9 8 8 8 0

ص: 3

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

ص: 4

فهرست مطالب

پیشگفتار ...11

فاطمه زهرا علیها السلام/15

عنایات خداوند به فاطمه زهرا علیها السلام ...17

1 - ازدواج فاطمه زهرا علیها السلام به امر خداوند متعال....17

2 - رضای خدا و رسول در رضای فاطمه علیها السلام ...18

3 - فاطمه زهرا علیها السلام در قرآن...19

4 - نسل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از حضرت زهرا علیها السلام...21

عظمت مقام فاطمه زهرا علیها السلام...23

1 - فاطمه زهرا علیها السلام درّ یکتا ...23

2 - عدم معرفت به حقیقت مقام فاطمه زهرا علیها السلام...24

3 - قصور از درک مقام فاطمه زهرا علیها السلام...25

4 - عدم امکان درک حقیقت فاطمه زهرا علیها السلام ...27

5 - عدم امکان شناخت حقیقت فاطمه زهرا علیها السلام ...30

عنایات پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به دخترش فاطمه زهرا علیها السلام ... 33

ص: 5

1 - فاطمه زهراعلیها السلام تربیت یافته پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم... 33

2 - محبت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت زهرا علیها السلام ...37

3 - فاطمه زهرا علیها السلام محبوب ترین مردم به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم...39

4 - فاطمه علیها السلام شبیه ترین مردم به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ...39

5 - فاطمه زهرا علیها السلام جلب رضایت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم...43

6 - فاطمه زهرا علیها السلام پاره تن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم...44

7 - تحمل زحمت بسیار در راه دفاع از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم...46

ارتباط فاطمه زهرا علیها السلام با امیر مؤمنان علیهما السلام...51

1 ۔ خلافت امام علی علیهما السلام از دیدگاه حضرت زهرا علیها السلام ...51

2 - پیوند فاطمه زهرا با علی مرتضی علیهما السلام ...53

3 - دفاع فاطمه زهرا علیها السلام از ولایت ...54

4 - فاطمه زهرا علیها السلام واسطه بين قطب نبوت و امامت ...56

5 - زندگی فاطمه علیها السلام در خانه نبوت و امامت ...58

6 - فاطمه زهرا علیها السلام و قیام به وظایف شوهرداری ...59

القاب حضرت زهرا علیها السلام ...61

علم فاطمه زهرا علیها السلام...65

1 - گسترۀ علم فاطمه زهرا علیها السلام...65

2 - اخذ حدیث از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ...66

3- فاطمه زهرا علیها السلام و نقل حدیث ...67

4 - تأثیر گسترده خطبه فاطمه علیها السلام ...67

5 - وجود سخنان فاطمه زهرا علیها السلام در حافظه تاریخ ...70

6 - فقه فاطمه زهرا علیها السلام ...72

7 -فصاحت و بلاغت حضرت زهرا علیها السلام ...73

اخلاق فاطمه زهرا علیها السلام ...75

ص: 6

1 - زهد حضرت زهرا علیها السلام ...75

2 - فاطمه زهرا علیها السلام در اوج عزت و بزرگی ...77

3 - فاطمه زهرا علیها السلام، مظهر عفاف و عصمت ...78

4 - صبر و تحمل حضرت زهرا علیها السلام ...79

5 - عفاف حضرت زهرا علیها السلام ...79

6 - قناعت فاطمه زهرا علیها السلام ...82

7 - فاطمه زهرا علیها السلام، مجمع فضایل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ...84

8 - جلالت فاطمه زهرا علیها السلام ...84

شجاعت و شهامت حضرت زهرا علیها السلام ...87

1 - دفاع فاطمه علیها السلام از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ...87

2 - شرکت فاطمه علیها السلام در امور مهم ...88

3 - شجاعت و شهامت حضرت زهرا علیها السلام ...89

محبت حضرت زهرا علیها السلام ...93

1 - لزوم محبت فاطمه زهرا علیها السلام ...93

2 - ایمان در گرو محبت فاطمه زهرا علیها السلام ...95

3 ۔ محبت فاطمه زهرا علیها السلام، به جهت الگوپذیری ...97

4 - محبت فاطمه زهرا علیها السلام همراه با اطاعت ...98

فاطمه زهرا علیها السلام برتر زنان ...99

1 - برتری فاطمه زهرا علیها السلام بر حضرت مریم علیها السلام ...99

2 - فاطمه زهرا علیها السلام برتر از عایشه ...101

فاطمه زهرا علیها السلام الگوی برتر ...105

1 - لزوم بررسی سیره حضرت زهرا علیها السلام ...105

2 - برتری فاطمه زهرا علیها السلام ...110

3 - فاطمه زهرا علیها السلام بهترین الگو ...112

ص: 7

4 - فاطمه زهرا علیها السلام، الگوی منتخب ...121

5 - فاطمه زهرا علیها السلام ام المؤمنين و خير النساء ...122

6 - فاطمه زهرا علیها السلام ، برتر زنان ...124

7 - فاطمه زهرا علیها السلام الگوی زنان ...127

فاطمه زهرا علیها السلام، ام ابيها ...129

1 - دکتر محمد عبده یمانی ...129

2- استاد توفيق ابو علم ...130

3- محمود شبلی ...133

4 - عبد الفتاح عبدالمقصود ...135

5 - محمود مهدی استانبولی و مصطفی ابوالنصر شبلی ...136

6- حافظ ابن حجر ...137

7 - احمد خلیل جمعه ...137

-8- وداد سکاکینی ...138

نمونه هایی از مادری فاطمه زهرا نسبت به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ...139

(الف) مادری برای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در مکه ...139

(ب) مادری برای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در مدینه ...140

خدیجه کبری علیها السلام/ 143

حضرت خدیجه علیها السلام،مادر حضرت فاطمه علیها السلام ...145

1 - حضرت خدیجه علیها السلام، مجمع مکارم اخلاق ...145

2 - حضرت خدیجه علیها السلام، یار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ... 146

3 - دفاع حضرت خدیجه علیها السلام از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ...147

4 - ایمان خدیجه علیها السلام به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ... 148

5 - عظمت حضرت خدیجه علیها السلام ...151

ص: 8

6 - کمک خدیجه علیها السلام به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم قبل از بعثت ...153

7 - خدیجه علیها السلام، سرور زنان قریش ...153

8 - خدیجه علیها السلام، اول زن مسلمان ...154

9 - بلندی عظمت و مقام حضرت خدیجه علیها السلام ...155

10 - حضرت خدیجه علیها السلام، یار غمخوار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ...156

11 - خدیجه علیها السلام در شعب ابو طالب الله علیه السلام ...157

12 - پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و تکریم خدیجه علیها السلام ...159

13 - همراهی حضرت خدیجه علیها السلام با رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ...160

14 - حضرت خدیجه علیها السلام از زنان بهشتی ...163

15 - زنده بودن خدیجه علیها السلام در طول تاریخ ...164

16 - برکت زندگی حضرت خدیجه علیها السلام ...165

17 - خدیجه علیها السلام ، نعمت الهی بر رسول خدا صلى الله عليه وسلم ...167

18 - برتری حضرت خدیجه علیها السلام بر عایشه ...168

فهرست منابع ...171

ص: 9

ص: 10

پیشگفتار

فاطمه زهرا علیها السلام درّ یکتا و یگانه الگوی زنی است که در اسلام مورد توجه خاص عموم مردم و علی الخصوص افراد محقق و پژوهشگر و تاریخ نویس از هر دین و آیین و مذهبی قرار گرفته است فاطمه زهرا علیها السلام شخصیتی است که حد و مرز را شکسته و گسترۀ افق او همه جا را فرا گرفته است و لذا حتی مسیحیان و اهل سنت نیز در شأن و منزلت و مقام و زوایای مختلف زندگی پر بار و برکت او سخن گفته اند :

احمد خلیل جمعه از علمای اهل سنت درباره توصیف حضرت زهرا علیها السلام از سوی علمای اهل سنت مینویسد:

«في رحلتى الميمونة المباركة مع سيّدتنا فاطمة الزهرا رضى الله عنها ،لاحظت عظيم الأثر الذى تركته بصماتها المِعْطار في سطور علماء الأدباء و ادباء العلماء، كالشافعي وأبي نعيم الأصبهاني، وابن جابر الاندلسي ، و الذهبي و غيرهم كثير ممن لا يُحْصون.

و عند ما وضعت نصب عينى الحديث عن فاطمة الزهراء، وجدت امامى ثروة عظيمة من تراث الكفر، و من نفخات و رشحات الأقلام التي جادت بها قرائح اعلياء العلماء و اكابر السادات و سادات الأكابر ، في كلّ فنّ من فنون المعرفة. ولو جمعت تلكم الآثار الحسان لتحصل عندنا مجلدات

ص: 11

كبيرة ، قد لانستطيع حصرها ضمن مئات الصفحات. سنعيش لحظات في ضلال تلك النفخات الندية التي سمحت بها القرائح في مختلف العصور من علماء من و ادباء و شعراء، استلهموا فنّ معارفهم من فاطمة الزهراء و من اهل البيت النبوى الكريم، فجاؤا بسحر حلال، يهمس بأعماق القلوب، فيأخذ بجامعها، ويروى ظمأ النفوس التي تود الاستزادة من شرب رحيق سِيّر هؤلاء الأطهار، ومن منا لا يرتوى من معين سيرتهم... » (1)

«در حرکت با میمنت و مبارکی که با سرور ما فاطمه زهرا رضى الله عنها داشتم اثر عظیمی را ملاحظه کردم که آن حضرت با سیره و اخلاق معطرش در سطرهای علمای ادیب و ادیبان علما ،همچون شافعی و ابونعیم اصبهانی، و ابن جابر اندلسی و ذهبی و افراد بسیار دیگری که قابل شمارش نیست، به جای گذاشته شده است.

و چون در مقابل چشمانم نوشته هایی دربارۀ فاطمه زهرا را گذاشتم در برابرم ثروت عظیمی از میراث فکری و گفته ها و نوشته جاتی را مشاهده کردم که قریحه های علمای بلند مرتبه و بزرگ مردان و مردان بزرگ در هر فن از فنون معرفت به نهایت زیبایی از خود به جای گذاشته اند. و اگر بخواهم آن آثار زیبا و نیکو را جمع کنم به چند جلد کتاب بزرگ خواهد رسید که نمی توانم در ضمن صدها صفحه محصور نماییم. زود است که لحظاتی را در سایههای آن کلمات ارزشمندی که قریحههای علما و ادیبان و شعرا در عصرهای مختلف از خود به جای گذاشته زندگی کنیم تا فن معارف آنان را از فاطمه زهرا و از اهل بیت نبوی کرام الهام گیریم؛ زیرا که آنان از خود [در این باره ] سحر حلال آورده اند که با اعماق قلبهای انسان سخن میگوید و همۀ اطراف آن را در بر میگیرد و تشنگی نفسهایی را که احتیاج مبرمی به آشامیدن از شربت سیرۀ آن پاکان دارد را سیراب می.کند و چه کسی است از ما که از آب گوارای سیره آنان سیراب نگردد.

ص: 12


1- نساء اهل البيت ، أحمد خليل جمعه ، ص 583 و 584

اینک ما به زوایای مختلف شخصیتی حضرت زهرا علیها السلام که در کلام مسیحیان و اهل سنت آمده با دسته بندی مطالب اشاره میکنیم و در آخر کتاب با شخصیت مادرش حضرت خدیجه علیها السلام از دیدگاه دیگران میپردازیم ولی این نکته قابل توجه است که ما در این کتاب به زوایای گوناگون آن حضرت علیها السلام آن گونه که دیگران فهمیده اند می پردازیم گرچه برداشت و عقیده ما درباره حضرت زهرا علیها السلام در زوایای مختلف با مسیحیان و اهل سنت فرق اساسی دارد؛ ما شیعیان معتقد به عصمت آن حضرت و ارتباط او با غیب و حجیت سنت او هستیم که فقیهان میتوانند به قول و فعل و تقریر او فتوا دهند ولی دیگران چنین اعتقاداتی را درباره آن حضرت ندارند ما در دیگر کتاب ها به اثبات این موضوعات پرداخته ایم و هدفمان در این کتاب اثبات این مطلب بر عموم اهل سنت است که بدانند افراد منصفی از علمای آنان وجود دارند ، که تا حدودی به عظمت و جلالت آن حضرت پی برده و به آن اعتراف کرده اند.

علی اصغر رضوانی

ص: 13

ص: 14

فاطمه زهرا علیها السلام

ص: 15

ص: 16

عنایات خداوند به فاطمه زهرا علیها السلام

اشاره

خداوند متعال به فاطمه زهرا علیها السلام عنایات و الطاف خاص و ویژه ای داشته که او را از دیگران ممتاز ساخته است. اینک به نمونه هایی از آن ها که در کلمات علمای اهل سنت آمده اشاره میکنیم ؛

1 - ازدواج فاطمه زهرا علیها السلام امر خداوند متعال

علامه عبدالرؤف مناوی مینویسد:

«و كان تزويج المصطفى فاطمة لعلى بأمر الله تعالى. فعن ابن مسعود انه صلی الله علیه و آله و سلم قال : (ان الله تعالى امرنى ان ازوج فاطمة من على). ورواه الطبرانی، و رجاله ثقات»؛ (1)

ازدواج مصطفی فاطمه زهرا را به علی به دستور خداوند متعال بود. از ابن مسعود رسیده که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: (همانا خداوند متعال مرا دستور داده که فاطمه را به علی تزویج نمایم) این خبر را طبرانی روایت کرده و رجال آن همگی از افراد ثقه اند».

ص: 17


1- اتحاف السائل، ص 34؛ جمع الجوامع، سیوطی، ج 1، ص 162.

او در ادامه مینویسد

«... و اما وقوع التزويج بالأمر الالهى لعلى و خطبة الشيخين لها قبل ذلك جعل الدرع ،صداقاً ، فلاشك فيه ؛ لوروده من طرق بأسانيد صحيحة » ؛ (1)

«... و اما اینکه وقوع ازدواج به امر الهی برای علی بوده و قبل از آن ابوبکر

و عمر از او خواستگاری کرده بودند [و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به آنان جواب رد داده بود ] فاطمه از سوی علی زره او بود همگی از قضایایی است که

و مهر در آنها شکی وجود ندارد؛ زیرا که از طرق مختلف با سندهای صحیح وارد

شده است.»

2 - رضای خدا و رسول در رضای فاطمه علیها السلام

سید احمد سایح در مقدمه کتاب خود درباره حضرت زهرا علیها السلام می نویسد:

«فانّي قد استخرت الله تبارك وتعالى فى ان اجمع بعض المناقب في فضل الطاهرة السيدة فاطمة الزهرا - رضى الله تعالى عنها وارضاه - سائلاً المولى جل و علا ان يمدني بمدده وان يعينني على ذلك بمنّه وكرمه ؛ لانّ رضا الزهراء هو رضاء الله تعالى و لرسوله صلی الله علیه و آله و سلم. قال تعالى : « وَاللهُ وَرَسُولُهُ أَحَقُّ أَن يُرْضُوهُ ». قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم للسيدة فاطمة الزهراء - رضى الله عنها - : (انّ الله يرضى لرضاك و يغضب لغضبيك) » ؛ (2)

«من با خدای تبارک و تعالی مشورت کردم در این که برخی از مناقب را در

فضیلت طاهره سیده فاطمه زهرا - رضی الله تعالى عنها وارضاه جمع کنم و از مولی جل و علا میخواهم تا مرا به مددش کمک کند و مرا بر این کار به منت و کرمش یاری نماید؛ زیرا رضایت زهرا همان رضایت خدای متعال و رسولش میباشد خداوند متعال فرمود (و خدا و رسولش سزاوارترند که

ص: 18


1- همان، ص 49 .
2- الاضواء في مناقب الزهرا ، سید احمد سایح، ص 17.

رضایتشان جلب شود رسول خدا الله صلی الله علیه و آله و سلم به خانم فاطمه زهرا رضى الله عنها فرمود: (همانا خداوند به رضایت تو راضی و در غضب تو غضبناک می شود)».

3 - فاطمه زهرا علیها السلام در قرآن

احمد خلیل جمعه از علمای اهل سنت در این باره می نویسد:

«في القرآن الكريم مواضع تشير الى مكانه فاطمة الزهرا رضى الله عنها و مكانة اولادها فى البيت النبوى الذى اذهب الله عنه الرجس وطهره تطهيراً.

و فى سورة آل عمران لمحات لطيفة الى فاطمة الزهرا و اولادها رضوان عليهم، فى وفد نجران وقصة المباهلة و...

هذا وقد ورد ذكر فاطمة الزهرا رضى الله عنها ف-ي موضع أُخر من القرآن الكريم، حيث ورد في سورة الاحزاب ما يشير الى ذلك اشارة بينة واضحة.

فقد ورد في التفسير و الصحاح والسنن انّ رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم كان يمر بباب فاطمة ستة اشهر اذا خرج الى صلاة الفجر و يقول : (الصلاة) يا اهل البيت «إنَّما يُريدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطهيراً »)(1) .ورد انّ رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و وضع على الحسن والحسين وعلى وفاطمة كساء ، ثم قال : (اللهم هؤلاء اهل بيتي و خاصتي ، اذهب عنهم الرجس وطهرهم تطهيراً)...

و في سورة الشورى اشارة الى الزهراء وبنيها في قوله تعالى: « قُل أَسْلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى » .(2)

ص: 19


1- سوره احزاب، آیه 33
2- سوره شوری، آیه 23

ذکر اهل التفسير انّ الحسن و الحسين قد ،مرضا فنذر على وفاطمة و جارية لها اسمها فضّة ان عوفيا صيام ثلاثة ايام فبرءا فصاموا اول يوم، ووضعوا العشاء اقراصاً من شعير، فوقف سائل ، فآثروه و طووا وقف عليهم فى الليلة الثانية يتيم، فآثروه و طووا، و في الليلة الثالثة وقف عليهم ،اسير، فآثروه وطووا، فنزل قول الله عزوجل : ( يُوفُونَ بالنَّذْرِ وَيَخافُونَ يَوْماً كانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيراً * وَيُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَيَتِيماً وَأَسِيراً * إِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللهِ لَا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُوراً ) (1) »؛

«در قرآن مواضعی است که اشاره به منزلت فاطمه رضى الله عنها و منزلت اولاد او در خاندان نبوی دارد خاندانی که خداوند از آنها پلیدی را برده و به طور کلی پاکشان نموده است.

و در سوره آل عمران اشاراتی لطیف به فاطمه زهرا و اولاد او رضوان الله عليهم در قصه نجران و قصه مباهله دارد...

و نیز یاد فاطمه زهرا رضی الله عنها در مواضع دیگری از قرآن کریم شده که از جمله آنها در سوره احزاب آیه ای وارد شده که اشاره روشن و واضحی بر آن دارد.

در تفسیر و صحاح و سنن وارد شده که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از خانه فاطمه تا شش ماه هنگام رفتن برای نماز صبح عبور می کرد و می فرمود: (نماز ای اهل بیت ،نماز همانا خداوند اراده کرده تا مطلق پلیدی را از شما دور کرده و شما را به مطلق طهارت برساند).

در حدیث آمده که رسول خدا بر روی حسن و حسین و علی و فاطمه پارچه ای انداخت و سپس فرمود بار خدایا اینان اهل بیت من و از خواص من ،هستند هر گونه پلیدی را از آنان دور کرده و به طور مطلق پاکشان گردان

و در سوره شوری اشاره به زهرا و اولاد او شده در قول خداوند متعال بگوبر

ص: 20


1- سورۀ انسان آیات 9-7

رسالتم مزدی نمیخواهم جز دوستی خویشاوندانم).

اهل تفسير ذکر کرده اند که حسن و حسین مریض شدند. علی و فاطمه و کنیز آن دو به نام فضه نذر کردند که اگر آن دو خوب شوند سه روز روزه بگیرند، آن دو عافیت یافتند لذا روز اول را روزه گرفتند و غذا را که چند قرص نان جو بود سر سفره آوردند تا بخورند که سائلی آمد و همگی نان خود را به او ایثار کرده و شکم خالی به سر بردند. در شب دوم یتیمی آمد و آنها قرص نان خود را به او ایثار کردند و شکم خالی به سر بردند و در شب سوم اسیری آمد و همگی ایثار کرده و گرسنه به سر بردند. این جا بود که قول خداوند نازل شد آنها به نذر خود وفا میکنند و از روزی که شر و عذابش گسترده است می ترسند و غذای [خود] را با اینکه به آن علاقه و نیاز دارند، به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» می دهند و می گویند ما شما را به خاطر خدا اطعام میکنیم و هیچ پاداش و سپاسی از شما نمی خواهیم!)».

4 - نسل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از حضرت زهرا علیها السلام

توفیق ابو علم میگوید:

«كريمة الرسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، و اصغر بناته واحبهنّ اليه. وقد انقطع نسل الرسول الا من فاطمة، وبذلك يكون الله قد آثرها بالنعمة الكبرى، فحصر فى ولدها ذرية الرسول و حفظ بها اشرف سلالة عرفتها العرب منذ كانت فهى وحدها الوعاء الطاهر للسلالة الطاهرة و المنبت الطيب لدوحة الأشراف من آل البيت، بل هى اطهر امّ عرفتها الأجيال... » ؛(1)

«کریمه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و کوچکترین دخترانش و محبوب ترین آنها به سوی او. نسل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به جز از فاطمه منقطع شد و به این عنایت خداوند او را به نعمت بزرگی ایثار نمود و در اولاد او ذریه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را منحصر و اشرف

ص: 21


1- همان، ص 33

سلاله ای را که عرب از ابتدا شناخته بود را به واسطهٔ او حفظ نمود. فاطمه به تنهایی آن ظرف پاک برای سلاله پاک و محل رویش بوی خوش برای رشد اشراف از آل بیت بود بلکه آن حضرت پاکترین مادری بود که دورانها آن

را شناخته است...».

ص: 22

عظمت مقام فاطمه زهرا علیها السلام

اشاره

فاطمه زهرا علیها السلام آن قدر دارای عظمت و جلالت است که همه بر آن اتفاق نظر دارند اینک به نمونه های از اعترافات اهل سنت و مسیحیان اشاره می کنیم؛

1 - فاطمه زهرا علیها السلام درّ یکتا

احمد خلیل جمعه از نویسندگان اهل سنت سوریه درباره حضرت زهرا علیها السلام می نویسد:

« لو قُدِّر في يوم من الأيام ان تصاغ الكلمات من عبير الزهر و رحيق الورد و تكتب بها سير النبلاء وحياة الفضلاء ، لكانت سيدتنا الزهراء احق الناس فى هذا ، كيما تكون سيرتها ندية شذيّة عطرة؛ كتابة وقراءة وسماعاً وحفظاً. فالزهراء رضوان الله عليها جوهرة فريدة بين النساء ، اختصت بمكارم حسانٍ لم ترق اليها امرأة قطّ في عصر من العصور، فهى البضعة النبوية الطاهرة، و امّ الفضائل الكريمة الباهرة، ابنة الرسول الكريم، وابنة احبّ ازواجه اليه ، و هى زوج اقرب اصحابه صلی الله علیه و آله و سلم منه قد اختصت بالذرية الطاهرة من اولاده صلی الله علیه و آله و سلم ... » ، (1)

ص: 23


1- نساء اهل البيت في ضوء القرآن والحديث، احمد خليل جمعه، ص 531 اليمامة للطباعة والنشر والتوزيع دمشق، بیروت

«اگر در روزی از روزها مقدّر شود که کلماتی از بوی خوش و عطر گل ریخته شود و با آن سیره انسانهای با ارزش و زندگی افراد فاضل نوشته گردد سرور ما زهرا سزاوارترین افراد به این کار است تا این که سیره او تازه و نو و معطر ،باشد از حیث نوشتن و قرائت و شنیدن و حفظ کردن.

پس زهرا رضوان الله علیها گوهر یکتایی است بین زنان که به مکارم نیک اختصاص یافته است، مکارمی که هیچ زنی در هیچ عصری به آن دست نیافته ، چرا که او پاره پاک وجود پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و مادر فضایل کریم روشن است، او دختر رسول کریم صلی الله علیه و آله و سلم، دختر محبوبترین همسران نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می باشد و او همسر نزدیک ترین اصحاب به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می باشد که از بین اولادش به ذریه طاهره اختصاص پیدا کرده است.....

2 - عدم معرفت به حقیقت مقام فاطمه زهرا علیها السلام

سلیمان کتانی نویسنده مسیحی درباره حقیقت مقام حضرت زهرا علیها السلام و عجز انسان از درک آن می نویسد:

«... فالريشة التي في انملى ليس عليها ان تكون مختبراً يحلّل نسبة الحديد و الكبريت في ساق زهرة ، اكثر ممّا لها ان ترسم اللون فيها ، و تهتز من فوح العبير.

انّ فاطمة الزهرا هى اجل من أن تشير اليها الأسانيد، واكرم من ان تدلّ عليها السرود ، يكفينا أطاراً كونها ابنة محمّد ، و زوجة على وام الحسن و الحسين، وسيّدة نساء العالمين»؛ (1)

«... پس قلمی که در دست من است بیش از آن که در پی تحلیل نسبت به آهن و گوگرد موجود در ساقه گل باشد میباید در مقام آن باشد که از رنگ زیبا و بوی دلاویز آن گل نقشی بیافریند. بی تردید فاطمه زهرا مقامی والاتر از آن دارد که

ص: 24


1- فاطمة الزهراء وتر فى غمد ، ص 23 .

سندهای تاریخی به سوی او اشاره کنند و گرامی تر از آن است که شرح حال گونه ها به جانب وی راهنما باشند فاطمه را همین چارچوب کافی است که وی دخت محمد و همسر علی و مادر حسن و حسین و بزرگ بانوی همه جهان ها است».

3- قصور از درک مقام فاطمه زهرا علیها السلام

زینب حکیم شحادة از نویسندگان سنّی سوری در مقدمه کتابش به نام «فاطمة

الزهراء نبراس الرسالة الاسلامية» درباره حضرت زهرا علیها السلام می نویسد:

«انّى اتهيّب الدخول فى حياتك يا سيدتى ، و انت التي قال فيها رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم الذي لا ينطق عن الهوى ولا يتأثر بنسب او سبب : (فاطمة بضعة منّى من آذاها فقد آذانى و من احبّها فقد احبني، فاطمة سيدة

نساء العالمين).

أنّى لقلمى ان يصوّر حياتك التي عشتها في مكة تشهدين الحرب المقدسة بين بين الشرك والايمان ، و تصلّين نارها منذ طفولتك الباكرة ، وترين بعينيك موت امّك الحنون ، ثم هجرة ابيك الى يثرب. و انّى لى ان اجتاز عقبة دارك فى المدينة لأصور حياتك مع زوجك واطفالك.

ليس لى شفيع على جرأتى فى ان اكتب عنك سوى حتى لكم آل بيت الرسول الكرام الذى ملأت قلبی به آیات الله البينات التي تشهد لكم بالطهارة وعلوّ المقام. ففيكم نزلت آية التطهير، والمباهلة ، والمسودة و سورة الدهر، وكثير من غيرها من آيات الذكر الحكيم، خص رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم معانيها فيكم. وما كان هذا المأثور عن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم الا ترديداً لصدى الوحى وصياغة لمضمون القرآن. قال رسول الله صلى الله عليه وسلم : (تركت فيكم ما ان تمسكتم به لن تضلوا ابداً ؛ كتاب الله و عترتی

اهل بيتى ).

ص: 25

و رحم الله الامام الشافعى اذ قال :

یا آل بيت رسول الله حبّكم *** فرض من الله في القرآن انزله

كفاكم من عظيم الفضل انكم *** من لا يصلّى عليكم لا صلاة له

وها انا اليوم كلّما هممت السير في دنياك الرحبة اشعر بسمو الرفعة امام هذا التراث المجيد الموجه. لقد آثرك الله يا سيّدتى بالنعمة الكبرى، فحصر فيك ذرية ابيك المصطفى ، و حفظ بها اشرف سلالة عرفها البشر. و التاريخ الاسلامي يذكر ذلك الحبّ الكبير الذي غمرك به و بنبيك ... »، (1)

«همانا من از وارد شدن در زندگی تو ای سرور من خوف دارم؛ زیرا تو کسی هستی که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم که از روی هوای نفس سخن نمیگوید و به سبب یا نسب متأثر نمیگردد درباره ات فرمود: فاطمه پاره ای از من است ، هر کس او را آزار دهد به طور حتم مرا آزرده و هر کس او را دوست دارد به طور حتم مرا دوست داشته است فاطمه سرور زنان عالمیان است چگونه قلمم می تواند زندگی تو را به تصویر کشد زندگی تو در مکه که شاهد جنگ مقدس بین شرک و ایمان بود و وارد آتش آن از هنگام طفولیت و نوجوانیت شدی و به چشمت مرگ مادر مهربانت را مشاهده کردی ، و سپس هجرت پدرت به یثرب را درک کردی و و چگونه میتوانم از کنار درب خانه ات در مدینه بگذرم تا زندگانی تو با همسر و اطفالت را به تصویر کشم برایم شفیعی نیست بر جرأتم در اینکه درباره تو بنویسم جز محبتم نسبت به شما اهل بیت رسول کرام که قلم از آن پر شده است آیات روشن خداوند که بر شما به طهارت و بلندی مقام گواهی می دهد. پس در شأن شما نازل شده آیه تطهیر و مباهله و دهر و بسیاری از دیگر آیات ذکر حکیم، که رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم معنای آن ها را بر شما اختصاص داده است و نیست آنچه که از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم رسیده جز ادای وحی و ریختن قالب برای مضمون آیات قرآن. رسول خدا الله صلی الله علیه و آله و سلم

ص: 26


1- فاطمة الزهراء ، نبراس الرسالة الاسلامية زينب حكيم شحاده ، ص 9 و 10، چاپ دمشق.

فرمود :(در بین شما چیزی را گذارم که اگر به آن تمسک کنید هرگز گمراه

نخواهید شد کتاب خدا و عترت اهل بیتم).

و خدا رحمت کند امام شافعی را آنجا که گفت

ای آل بیت رسول خدا محبت شما از جانب خداوند فرض شده و آن را نازل

کرده است.

بس است شما را از فضیلت بزرگ این که هر کس بر شما درود نفرستد نمازش

باطل است

و هان من امروز هر زمان که قصد کردم تا در دنیای واسع تو سیر کنم پی به

بلندی مرتبه ات در برابر این میراث با عظمت در برابر خود میبرم ای سرور من هر آینه خداوند تو را به نعمتی بزرگ اختصاص داده و ذریه پدرت مصطفی را در تو محصور نموده و به آن، ذریه شریفترین سلاله ای که بشر شناخته را حفظ کرده است و تاریخ اسلامی آن محبت عظیمی که تو و فرزندانت را در آن فرو برده را یاد می کند».

4 - عدم امکان درک حقیقت فاطمه زهرا علیها السلام

عباس محمود عقاد می نویسد:

«فى كل دين صورة الأنوثة الكاملة المقدسة يتخشع بتقديسها المؤمنون كأنّما هي آية الله فيما خلق من ذكر وانثى ؛ فاذا تقدست في المسيحية صورة مريم العذراء ففى الاسلام لا جرم تتقدّس صورة فاطمة البتول »؛ (1)

«در هر دینی نمونۀ زن کامل و مقدسی وجود دارد که با تقدیس او مؤمنان خاشع می شوند، گویا او نشانه خدا در میان مرد و زن از مخلوقات است و اگر

در مسیحیت صورت مریم عذراء تقدیس میشود لاجرم در اسلام صورت فاطمه بتول تقدیس می گردد».

ص: 27


1- فاطمة الزهراء والفاطميون.

محمود شلبی می نویسد:

« اللهم امنن على فى هذا الكتاب باحبّ ما تحب ان يكتب عنها علیه السلام ، واحب ما يحب رسولك صلی الله علیه و آله و سلم ان يكتب عن ابنته احب الناس اليه واحب ما يحبّ على علیه السلام ان يكتب عن الزهراء ، و احبّ ما يحبّ الريحانتان ان يكتب عن امهما علیهم السلام، و احبّ ماتحب الزهراء ان يكتب عنها علیها السلام. اللهم انّى استأذنك فأذن لي ظلمت نفسی فاغفرلی و سددنی.

اقول لو رُكبت عقول الخلق اجمعين في عقل واحد فكانت عقلى ما استطعت ان اكتب عن الزهراء، ولكن احاول اشارة لا عبارة لماذا ؟ الجواب : أنّها اشبه الناس بابيها مشيتها حديثها ، بلاغتها التفاتتها .هيئتها. فما معنى هذا ؟ ! معناه قضية كبرى ، ان موجتها هي موجة ابيها. من ابوها ؟! هل تعرفه ؟ هل سمعت عنه ؟ ! و من في الارض، أو في السماء ، لا يعرفه ؟ ! انّه محمّد ؟ ! من محمّد ؟! یا دمع تكلّم !! خاتم ، سید المرسلين افضل الخلق اجمعين ارقی کائن کان او يكون ذلكم ابوها و من موجة كانت ، فكيف كانت ؟ ! اجاب ابوها فاطمة بضعة منّى، فهل فهمت الإشارة ؟! فاطمة موجة منى، فلمّا تخلقت و خرجت الى الدنيا جاءت صورتها على صورة ابيها ، و أشبهته في كل شيء، هل فهمت ؟ ! ما لك لا تفهم ؟! و من هنا كانت احب الناس اليه؛ لانّ موجها من موجه نورها من نوره و من هنا كذلك كان (من آذاها فقد آذانی) ؛ لانّ فاطمة مرآة أبيها، لان موجها من موجه (انّ الله ليرضى لرضاك ويغضب لغضبك ) ؛ لأنّها بضعة منه، موجة من موجه...»؛ (1)

«بارالها !بر من در این کتاب منت گذار تا بهترین چیزی را که دوست داری

ص: 28


1- حياة فاطمة علیها السلام، محمود شلبی ص 19-23

درباره فاطمه علیها السلام بنویسم و بهترین چیزی که رسولت صلی الله علیه و آله و سلم دوست دارد درباره دختر محبوبترین افراد نزد او نوشته شود و نیز بهترین چیزی را که علی علیه السلام دوست دارد درباره زهرا نوشته شود و بهترین چیزی که دو دسته گل آنها [حسن و حسین] دوست دارند درباره مادرشان علیهم السلام نوشته شود و بهترین چیزی را که زهرا علیها السلام دوست دارد دربارۀ او بنویسم را به رشته تحریر درآورم. بارالها! از تو اذن می خواهم پس به من اذن بده من به خود ظلم کرده ام، پس مرا بیامرز و تأییدم کن.

میگویم اگر عقول خلایق همه در یک عقل جمع شوند و عقل من گردد نمی توانم درباره زهرا بنویسم ولی میخواهم اشاره ای کنم نه آن که عبارت ،بیاورم، چرا؟ جواب این است که او شبیه ترین مردم به پدرش در راه رفتن حدیث ،کردن بلاغت التفات نمودن و هیئت و شکل بود معنای این مطلب چیست ؟! معنایش قضیۀ بزرگی است این که موج او همان موج پدرش بود. پدرش چه کسی بود؟! آری پدرش؟ آیا تو او را می شناسی؟! آیا از او چیزی شنیده ای؟! هر آن کس که در زمین و آسمان است او را نمی شناسد، آری او محمد .است محمد کیست؟ ای اشک سخن بگو او خاتم پیامبران سرور فرستاده شدگان برتر تمام خلایق و بلندترین کسی که بوده یا خواهد بود او پدر فاطمه است و از او موجی که بود چگونه بود؟ پدرش پاسخ داد: (فاطمه پاره ای از من است). آیا این اشاره را فهمیده ای؟ فاطمه موجی از من است و چون فاطمه خلق شد و به دنیا آمد صورتش همانند صورت پدرش و در هر چیزی شبیه او بود آیا فهمیدی؟ چرا نمی خواهی بفهمی. آری از این جاست که او محبوب ترین مردم نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بود؛ زیرا موجش از موج او ، نورش از نور او بود و از این جاست که چنین بود که (اگر کسی او را آزار می داد رسول خدا را آزرده بود)؛ زیرا فاطمه آیینه پدرش به حساب می،آمد چون موجش از موج بود (همانا خداوند به رضای تو راضی و در غضب تو غضبناک می شود) به خاطر این که پاره ای از او و موجی از موج او به حساب می آمد...».

ص: 29

5- عدم امکان شناخت حقیقت فاطمه زهرا علیها السلام

استاد دکتر محمد سلیمان فرج از علمای اهل سنت درباره فاطمه زهرا علیها السلام می نویسد:

«... انّ فضل السيدة فاطمة الزهراء - رضى الله تعالى عنها سيدة نساء العالمين، لا يستطيع احد ان يحيط به، لما لها من مكانة عظمى و مقام كريم فهى بضعة من رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ، لما رواه البخارى انه صلی الله علیه و آله و سلم قال : (فاطمة) بضعة منّى يغضبني من اغضبها. وفي رواية: (فمن اغضبها اغضبنى). و لذلك فهى افضل نساء العالمين على الإطلاق من بدء الدنيا الى قيام الساعة ؛ لأنّها جزء من رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ، افضل الخلق طراً باجماع الأمة. وقد اخبر - صلوات الله وسلامه عليه - انها سيدة نساء اهل الجنة ، لما جاء في صحيح البخارى ان النبى صلی الله علیه و آله و سلم قال : (فاطمة سيدة نساء أهل الجنة )... » ؛ (1)

«... همانا به فضیلت فاطمه زهرا - رضى الله تعالى عنها - سرور زنان عالمیان کسی نمیتواند احاطه پیدا کند چرا که او دارای منزلت عظیم و مقام کریمی است و او پاره ای از رسول خداست به جهت آنچه بخاری روایت کرده که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: (فاطمه پاره ای از من است مرا به غضب در میآورد کسی که او را به غضب درآورد). و در روایت دیگری آمده هر که او را به خشم درآورد مرا به خشم در آورده است و لذا او برتر زنان عالمیان به طور مطلق از شروع دنیا تا روز قیامت است؛ چرا که او جزئی از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ، برتر تمام خلق به اجماع امت میباشد و پیامبر که درود و سلام خدا بر او باد خبر داده که فاطمه سرور زنان اهل بهشت است؛ به جهت آنچه که در صحیح بخاری آمده که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: (فاطمه سرور زنان اهل بهشت است)...».

ص: 30


1- الأضواء في مناقب الزهرا رضى الله تعالى عنها ، سید احمد سایح حسینی، مقدمه، ص 9.

او نیز درباره حضرت زهرا علیها السلام می نویسد :

«... اى سماء تظلّني، واى ارض تقلّني ان لم اكتب عنها، ما هي اهله ؟ ! فكيف و انا لا استطيع بل مستحيل ان استطيع أن اكتب عن بنت رسول الله ما ينبغي ان يكتب عنها علیها السلام ؟! وكيف استطيع ان اكتب عن التى ابوها النبي و زوجها على وهى ام الحسنين ، اجتمع لها من الشرف ما لم و لن يجتمع لأحد من النساء او كيف استطيع ان اقترب من قدسها ، تلك التي كانت احب شيئ الى رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ؟ !

سيدة نساء العالمين، سيدة نساء اهل الجنة فاطمة بضعة منّى اشبه الناس برسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ، التي كانت اذا دخلت عليه صلی الله علیه و آله و سلم قام اليها فقبلها و اجلسها في مجلسه !!

قم، توضأ قبل أن تقرأ عنها، وأستغفر لي ولك فانك بالواد المقدس طوى » ؛(1)

«... کدامین آسمان بر سرم سایه می افکند و کدامین زمین مرا در بر می گیرد اگر از فاطمه چیزی ننویسم و مستحق چه چیزی هستم؟ پس چگونه در حالی که من طاقت ندارم بلکه محال است که طاقت بیاورم تا از دختر رسول خدا آنچه را که سزاوار اوست .بنویسم چگونه تاب و توان دارم تا از کسی بنویسم که پدرش پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم و همسرش علی و مادر حسنین است برای او کمالاتی جمع شده که برای احدی از زنان جمع نشده و نخواهد شد یا چگونه توان پیدا کنم تا به مقام قدس او نزدیک شوم، شخصیتی که محبوبترین افراد نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بود ؟!

سرور زنان ،عالم سرور زنان اهل بهشت فاطمه پاره تن رسول خدا شبیه ترین مردم به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم کسی که هر گاه فاطمه بر او وارد می شد حضرت به سوی او حرکت کرده و دستانش را میبوسید و او را در جای خود می نشاند.

ص: 31


1- حياة فاطمة علیها السلام، ص 7 و 8

برخیز و پیش از آن که بخواهی دربارۀ او چیزی را بخوانی وضو بساز من برای خود و شما از خداوند طلب مغفرت میکنم؛ زیرا تو در وادی مقدس گام برداشته ای».

ص: 32

عنایات پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به دخترش فاطمه زهرا علیها السلام

اشاره

پیامبر اکرم آن قدر لطف و عنایات به دخترش فاطمه زهرا داشته است که همه به آن اعتراف کرده.اند اینک به نمونه هایی از این اعتراف ها اشاره می کنیم ؛

1 - فاطمه زهرا علیها السلام تربیت یافته پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم

دکتر محمّد بیومی مهران استاد دانشکده آداب دانشگاه اسکندریه مصر درباره

حضرت زهرا علیها السلام می نویسد

«قد ولدت الزهراء في بيت النبوة والرسالة، ومهبط الوحي و التنزيل ، و هكذا تأدبت الزهراء بأدب ابيها النبي الذي ادبه ربه فاحسن تأديبه و من ثم فقد كانت سيدتنا فاطمة الزهراء المثل الأعلى من الخلق الكريم، والطبع السليم. وقد عنى بها سيدنا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم عناية تامة ، فكان يثقفها ثقافة اسلامية يروضها على الهدى النبوى والصراط المستقيم. و من ثم نشأت الزهراء نشأة كانت المثل الأعلى من الكمال و الجلال ، فهى انّما تمثل اشرف ما فى المرأة من انسانية وكرامة وعفة و قداسة و رعاية الى ما كانت عليه من ذكاء وقاد ، وفطنة حادة، و علم واسع ، وكفاها فخراً أنّها تربّت فى مدرسة النبوة و تخرجت

ص: 33

في معهد الرسالة، وتلقت عن ابيها الرسول الأمين صلی الله علیه و آله و سلم ما تلقاه عن ربّ العالمين... » ؛ (1)

«زهرا در خانواده نبوت و رسالت و محل نزول وحی و قرآن تولد یافت، و این گونه زهرا به ادب پدرش پیامبر ادب یافت پیامبری که پروردگارش او را به بهترین نحو تأدیب نمود و از همین جهت است که سرور ما فاطمه زهرا بهترین نمونه از اخلاق کریم و طبع سالم بود و سرور ما رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به او عنایتی تام داشت و او را تعلیماتی اسلامی داده و بر هدایت نبوی و راه مستقیم تربیت می کرد و از این جهت است که زهرا چنان ساخته شد که ضرب المثل عالی از کمال و جلال گشت پس او نمایانگر شریفترین چیزی است از انسانیت و کرامت و عفت و قداست و رعایت در زن با صفات دیگری که در او از ذکاوت پرجوشش و زیرکی تیز و علم گسترده وجود داشت و کافی است فاطمه زهرا را از جهت افتخار این که او در مدرسه نبوت تربیت یافته و در مدرسه رسالت فارغ التحصیل شده و از پدرش رسول امین فراگرفت آنچه را که او از پروردگار عالمیان فرا گرفته بود.....

توفیق ابو علم میگوید:

«نشأت فى بيت النبوة والرسالة، فتأدبت بآداب ابيها، فكانت المثل الأعلى في الخلق الكريم و الطبع السليم. وقد عنى بها الرسول عناية تامة، وكان يثقفها ثقافة دينية، ويروضها على الهدى النبوى والصراط المستقيم...

و كانت فاطمة رضى الله عنها - في نشأتها مضرب المثل في الكمال و الجلال ، فهى رضى الله عنها تمثل اشرف ما فى المرأة من انسانية وصيانة وكرامة و قداسة و رعاية وعناية ، الى ما كانت عليه ذكاء من و فطنة حادة، وعلم واسع وكفاها فخراً أنّها تربّت في مدرسة

ص: 34


1- السيدة فاطمة الزهراء، بيومی مهران، ص 14 و 15

النبوة، وتخرجت في معهد الرسالة ، وتلقت عن ابيها الرسول الامين صلی الله علیه و آله و سلم ما تلقاه عن رب العالمين... » .(1)

«فاطمه در خانه نبوت و رسالت رشد کرد و مؤدب به آداب پدرش شد و او مثال اعلی در اخلاق کریم و طبع سلیم بود. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به او عنایتی تام داشت و او را همیشه تعلیم دینی و بر هدایت نبوی و راه مستقیم تمرین می داد...

او - رضی الله عنها - در زندگی اش ضرب المثل در کمال و جلال بود. او -رضی الله عنها - نمایانگر شریفترین چیزی بود در زن از انسانیت و صیانت و کرامت و قداست و رعایت و عنایت همراه خصوصیات دیگری از ذکاوت تیز و زیرکی تند و علم واسعی که داشت. او را بس است از افتخار این که در مدرسه نبوت تربیت یافت و از مرکز رسالت بیرون آمد و از پدرش پیامبر امین صلی الله علیه و آله و سلم چیزهایی را تلقی کرد که او را از پروردگار عالمیان تلقی نموده است.

محمود مهدی استانبولی و مصطفى ابونصر شبلی مشترکاً درباره حضرت زهرا علیها السلام می نویسند :

«و ترعرعت فاطمة في بيت نبوی ،رحيم يكلوها بالرعاية والسهر على تربيتها لتأخذ قسطاً وافراً من الأدب و الحنان والتوجيه النبوى الرشيد... و بذلك نشأت على العفة الكاملة وعزة النفس ، و حبّ الخير و حسن الخُلق ، متخذة اباها رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم المثل الأعلى لها، والقدوة الحسنة في بداً جميع تصرفاتها. وما كادت الزهراء تبلغ الخامسة من عمرها حتى التحول الكبير في حياة ابيها بنزول الوحى عليه واحست من الوهلة الأولى بأعباء الدعوة وشاهدت والدتها تقف الى جنب ابيها و تشاركه في كل ما يواجهه من احداث عظام و خطوب جسام » ؛ (2)

«فاطمه در خانه پیامبری مهربان رشد نمود و در این بیت مورد توجه قرار

ص: 35


1- همان، ص 63 و 64
2- نساء حول الرسول صلی الله علیه و آله و سلم ، ص 144

گرفت و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برای او بیداری ها کشید تا بهرۀ وافری از ادب و مهربانی و توجیه بلند آن حضرت داشته باشد... و از این طریق عفت کامل و عزت نفس و محبت به خوبی ها و حسن خلق پیدا کرد و با نمونه قرار دادن پدرش از او بهره ها برد و او را الگوی خود در تمام کارهایش قرار داد. هنوز عمر زهرا به پنج سالگی نرسیده بود که تحول بزرگی در زندگی پدرش با نزول وحی بر او پدید آمد و او از همان ابتدا سختیهای دعوت را احساس نمود و مشاهده کرد که چگونه مادرش در کنار پدرش قرار گرفته و با او در تمام حوادث بزرگ و اتفاقات سهمگین تشریک مساعی می کند ».

سلیمان کتانی نویسنده مسیحی درباره حضرت زهرا علیها السلام می نویسد:

«و غرقت فاطمة فى حضن ابيها بين ذراعيه و تحت عينيه، يشمّها كانّها السوسنة ، يضمّها كانّها الشوق، يعانقها كانها الحنين ، يلثمها كانها البراءة. لقد تفرّدت فاطمة بالحب العظيم أى شيء فيها كان الموحى ؟ أهى الطفولة فى براءتها ام هي النجابة المتوسمة ؟

و كبرت فاطمة و تجلّت معها براءة الطفولة ، و نما معها الحس المرهف ، و توسعت حدقتاها. لقد اصبحت تنظر الى ابيها فتراه افقاً وراء افق ، خطاً خلف خطّ، غاراً فوق غور، حباً خلفه حباً خلفه مدى عطفاً دونه عمق فكراً ، خلفه يصيرة، حكمة وراءها قصد جسماً طيه روح ، واصبح حبها لأبيها حبّاً فيه من الإجلال بقدر ما فيه من التفاني ، و انطوى عطف منه عليها على عطف منها عليه ، فاصبح العطفان من معدن واحد...» ؛ (1)

«و فاطمه در آغوش پدر و در میان بازوان او در سایه چشمان وی غرق بود. پدر او را همانند گل سوسن میبویید مانند شوق در خون جای می داد چون آرزو در آغوش می فشرد و بسان پاکدامنی و عفت میبوسید. تنها فاطمه بود که از این محبت عظیم برخوردار شد و این دوستی بزرگ خاص

ص: 36


1- فاطمة الزهراء وَتَر فی غمد ، ص 69 و 70.

و ویژه وی گردید چه چیز در کیان فاطمه الهام بخش و سازنده این محبت شد؟ آیا پاکدامنی دوران کودکی فاطمه یا بزرگی و نیک گوهری جالب فاطمه ؟ فاطمه بزرگ شد و پاکدامنی سنین کودکی هم همگان با وی به درخشندگی خود ادامه داد نازک خیالی و احساس دقیق با وی رشد نمود و مرکز دید وی وسیع تر و چشمانش بازتر شد به سوی پدر مینگریست و او را همچون افقی در پس افق و خطی به دنبال و غاری بالای دامنه و محبتی دارای عمق و عاطفه ای پرژرفا میدید او را به گونه فکری که در نهایت آن بینایی و بصیرت باشد و حکمتی که در پس آن اراده و قصد جای دارد و جسمی که در کمون آن روح و روان قرار گرفته است مشاهده می کرد. محبت زهرا نسبت به پدر به صورت محبتی درآمد که در آن به همان اندازه که فداکاری در راه پدر وجود داشت جلال و بزرگی نیز یافت میشد و عاطفه پیامبر نسبت به زهرا به اندازه ای بود که فاطمه به او عاطفه داشت آن جا که هر دو عاطفه ای که در خود جای داده بودند معدن شده و به گونه ای واحد در آمدند...».

2 - محبت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت زهرا علیها السلام

شمس الدین محمد ذهبی در کتاب «سیر اعلام النبلاء » درباره حضرت زهرا علیها السلام می نویسد

و قد كان النبى صلی الله علیه و آله و سلم يحبّها ويكرمها ويسرّ اليها ، و مناقبها غزيزة. وكانت صابرة ، دينة، خيرة ، صينة ، قانعة، شاكرة الله » ؛ (1)

«پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم او را دوست می داشت و اکرامش می نمود و اسرار را بر او میگفت. و مناقبش بسیار است. او زنی صبور دین دار اهل خیر خود نگهدار، قانع ، و شکرگزار خدا بود».

النبوی جبر سراج از نویسندگان اهل سنت درباره حضرت علیها السلام می نویسد:

« انّها صاحبة المنزلة العالية فى قلب ابيها المصطفى صلی الله علیه و آله و سلم، كان يخصها

ص: 37


1- سیر اعلام النبلاء، ج 2، ص 119.

بمحبة ويصفيها مودته و هي نور عينيه ، و ثمرة فؤاده...

و لقد كانت الزهراء رضى الله عنها الى جانب انسانيتها تحمل كل صفات الملائكة وسمات الحور العين، فكانت انسانة حوراء... » ؛ (1)

«فاطمه -علیها السلام- صاحب منزلت بلند در قلب پدرش مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم بود. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم او را به محبت خود اختصاص داده و او را به مودتش توصیف می کرد و او نور چشمان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و میوه دلش بود...

به طور قطع زهرا رضی الله عنها - در جانب انسانیت خود متحمّل تمام صفات ملائکه و نشانه های حور العین بود و لذا در عین انسانیت ، حور العین بود...».

توفیق ابو علم میگوید:

«خصت السيدة الزهراء من ابيها صلی الله علیه و آله و سلم باحاديث تدل على ان الرسول صلی الله علیه و آله و سلم كان يختصها بمحبته ، ويصفيها مودته ، و انّ لها موضعاً من نفسه ومكاناً من قلبه ولعلّ الرسول صلی الله علیه و آله و سلم لو خيراى بناته تكون وعاءً لنسله الطهور لاختار ما اختاره الله لقد كانت خير بنت لأبيها ، كما كانت خير زوجة لزوجها ، و خير ام لاولادها»؛ (2)

«خانم زهرا از ناحیه پدرش به احادیثی اختصاص یافت که دلالت می کند بر این که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم او را به طور مخصوص دوست داشته و آن را برای او توصیف می کرده است و همانا او جایگاهی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و جایی در قلب او داشته .است و گویا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اگر هر کدام از دخترانش را برای نسل پاکش اختیار می کرد چیزی را اختیار کرده بود که خدا می خواست، و فاطمه بهترین دختر پدرش بود همانگونه که بهترین همسر برای شوهرش و بهترین مادر اولادش به حساب می آمد».

ص: 38


1- ريحانة النبى صلی الله علیه و آله و سلم السيدة فاطمة الزهراء ، النبوى جبر سراج، ص 12-8.
2- همان، ص 82

3 - فاطمه زهرا علیها السلام محبوب ترین مردم به رسول خدا صلى الله عليه وسلم

علامه عبدالرؤف مناوی در این باره می نویسد:

«و كانت فاطمة احبّ ،اولاده و اخطاهنّ عنده، بل احبّ الناس اليه مطلقاً. روى الترمذى عن بريدة وعائشة قالت : (ما رأيت احداً اشبه سمتاً ولا و لا هدياً برسول الله من فاطمة فى قيامها و قعودها ، وكانت اذا دخلت عليه قام اليها فقبلها و اجلسها في مجلسه)... » ؛(1)

«فاطمه محبوب ترین اولاد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و پر بهرهترین افراد از آن حضرت، بلکه محبوب ترین مردم نزد آن حضرت به طور مطلق بود ترمذی از بریده و عایشه نقل کرده اند که گفته اند: ما کسی را در هیئت و هدایت نزدیک تر به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از فاطمه در قیام و قعودش ندیدیم و چون فاطمه بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم وارد می شد حضرت به طرف او حرکت کرده و او را می بوسید و در جایش می نشانید)...».

4 - فاطمه علیها السلام شبیه ترین مردم به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم

محمود شلبی می گوید :

«حين ولدت فاطمة علیها السلام جاءت صورة مصغرة من ابيها صلی الله علیه و آله و سلم ، والى هذا الاشارة من قوله الله صلی الله علیه و آله و سلم: ( فاطمة بضعة منّى) ورثت عن ابيها صورته و ورثت عن ابيها صفاته، فاجتمع لها الجمال من طرفيه ، وهذا اقصى مراتب الجمال ، و هذا هو سرّ حبّ ابيها لها ؛ لانّ الانبياء اذا احبوا احبوا

الله و اذا ابغضوا ، ابغضوا الله.

سئلت عائشة - رض - اى الناس احبّ الى رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم؟ قالت فاطمة. قيل : من الرجال ؟ قالت زوجها ان كان - ما علمتُ - صواماً قواماً .

ص: 39


1- اتحاف السائل، ص 26 ، صحیح ترمذی، باب مناقب فاطمه علیها السلام

ففاطمة احبّ الناس الى رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم. لماذا هذا ؟ الجواب على المستوى اللائق بالأنبياء، فكيف و هو سيّد الأنبياء ؟ ! الجواب : لانها اشبه الناس به ظاهراً وباطناً ، اى اقرب الناس الى صفاته العليا، ليست مثله سواء بسواء ، لانه لا مثل له قط، ولكن اقرب الناس الى صفاته. هذا هو سرّ حبّه الشديد لها ؛ لانّ الأنبياء يحبّون ما هو اعلى فكلّما كان المرء اعلى كان احب اليهم ، وكلّما كان اسفل كان ابغض اليهم. هذا هو ناموس حبّ الأنبياء، وهو نفس الناموس الذى اراد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ان يرفع مستوى حبّنا اليه فكان توجيه لنا : (و ان يحب المرء لا يحبّه الا لله ، وان يكره المرء لا يكرهه الا الله )، او كما قال : وهذا هو الناموس الذي احبّ على اساسه احد الأنبياء اسمه يعقوب احد نبيه ، اكثر من اخوته و اسمه يوسف علیهما السلام: « لَيُوسُفُ وَأَخُوهُ أَحَبُّ إِلَىٰ أَبِينَا مِنَا وَنَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أبانا لَفِي ضَللٍ مُّبِينٍ ». فى منطقهم : لماذا يحبّ هذا اليوسف أكثر منا جميعاً ، و ما هو الا مثلنا يأكل ممّا نأكل منه و يشرب ممّا نشرب ؟ !

جهلوا السرّ، والسرّ ان صفات يوسف اعلى من صفاتهم التي هي ادنى. صفات يوسف صفات نبی فهى اعلی و اعلی ، ولا يفهم النبي الا نبى مثله. ففهمها يعقوب و احبّ يوسف لهذا وجهلها هؤلاء. وقد اثبتت الحوادث بعد ذلك و على مدى أربعين سنة ما هي يوسف؟ كلّ تصرفات يوسف كانت من الأفق الأعلى، وكلّ تصرفاتهم كانت من الأفق الأدنى ، ونطقوا بها (تالله لقد آثرك الله علينا) ، آثره بالنبوة ، لما علم منه صفات عليا « اللهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَهُ ». هذه مقاييس حبّ الأنبياء.

فحبّ النبي الأعظم صلی الله علیه و آله و سلم لابنته الصغرى فاطمة مصدره ان صفاتها اعلى الأعظم فكانت احب اليه. وسوف تثبت المواقف والمشاهد من حياتها أنّها كانت كذلك.

ص: 40

قال على يا رسول الله ! ايما احب اليك : انا ام فاطمة ؟ قال : فاطمة احبّ الى منك ، و انت اعزّ عليّ منها.

حكم مُحْكم نطق به من لا ينطق عن الهوى واياك اياك ان يسوّل لك وهمك ان النبى صلی الله علیه و آله و سلم يجيب متأثراً بعاطفة الأبوة نحو بنته ، كلا ثم كلا ، انّ الانبياء لا هوى لهم ، وانّما هو يقرر حقيقة مجردة (فاطمة احبّ اليّ منك) لان صفاتها اعلى صفات فهى اقرب الصفات الى صفاتي، كما احب يعقوب يوسف لان صفاته اعلى احبّ محمد فاطمة لان صفاتها اعلى. انّ حبّ الأنبياء منزه عن العواطف الدنيا و عن الهوى.

فليعلم الذين لا يفقهون حين يحاولون تبرير حبّ النبي لابنته فاطمة تبريراً عقلياً و يقولون : ان هذا بحكم عاطفة الأبوة نحو الإبنة الاصغر. و حاشاهم سادتى انبياء الله عمّا يظنون بهم و عمّا يتوهمون... » ؛(1)

هنگامی که فاطمه متولد شد صورت کوچکی از پدرش آمد و به این مطلب اشاره دارد قول پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: (فاطمه جزئی از من است). او از پدرش صورت و صفاتش را به ارث برد و لذا از دو طرف زیبایی را در خود جمع نمود و این اوج مراتب جمال ،است و این همان سر محبت پدرش به اوست؛ زیرا انبیا چون دوست دارند به خاطر خدا دوست دارند و چون دشمن دارند به خاطر خدا دشمن می دارند.

از عایشه - رض - سؤال شد چه کسی به رسول خدا له محبوب تر است؟ :گفت فاطمه گفته شد از مردان؟ گفت همسرش او آن گونه که دانستم روزها را روزه می گرفت و شب ها را زنده داری میکرد پس فاطمه محبوب ترین مردم نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بود. چرا چنین باشد؟ پاسخ بر طبق شأن لایق به ،انبیا، پس چگونه در حالی که او سرور انبیا است؟ پاسخ: زیرا او شبیه ترین مردم به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در ظاهر و باطن ،بود، یعنی نزدیک ترین مردم به صفات علیایش و هیچ کس در این مقام مثل او نبود، آری او نزدیک ترین

ص: 41


1- حياة فاطمة علیها السلام، محمود شبلی، ص 82-69

مردم به صفاتش به حساب میآمد و این سر محبت شدید به فاطمه بود؛ زیرا انبیا بهترینها را دوست دارند و لذا هر کس که بهتر است نزد آنان محبوب تر می باشد و هر کس که بدتر است نزد آنان مبغوض تر است.

و این ناموس محبت ،انبیاست و این همان ناموسی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم اراده کرده که محبت ما نیز به آن مرحله برسد و توجیه او برای ما این است که : (انسان دوست بدارد ولی جز به خاطر خدا دوست ندارد و کراهت داشته باشد ولی جز به خاطر خدا کراهت نداشته باشد). یا آن گونه که گفته شد این همان ناموسی است که بر اساس آن یکی از انبیا به نام یعقوب یکی از فرزندانش را از دیگر برادرانش بیشتر دوست می داشت که اسمش یوسف علیهما السلام بود (هر آینه یوسف و برادرش نزد پدرمان از ما محبوب تر است، در حالی که ما جماعتی هستیمم همانا پدر ما در گمراهی آشکاری است). در منطق آنان این سؤال مطرح بود که چرا پدرمان این یوسف را از همه افراد ما بیشتر دوست دارد؟! در حالی که جنه ای مثل ما دارد و همانند ما میخورد و می آشامد؟! آنان به سر قضیه جاهل بودند سر آن این بود که صفات یوسف از صفات آنان که پایین بود برتر بود صفات یوسف صفات پیامبر ،بود لذا بالا و بالاتر بود و پیامبر را جز پیامبری مثل او نمی شناسد آن صفات را یعقوب شناخت و لذا یوسف را بدین جهت دوست می داشت ولی برادران یوسف بدان جاهل بودند. حوادث بعد از آن واقعه و در مدت چهل سال اثبات نمود که صفات یوسف چه بود؟ تمام تصرفات یوسف از افق بالاتری بود، در حالی که تمام تصرفات برادرانش از افق پایین بود. آنان گفتند:( به خدا سوگند تو را خداوند بر ما مقدم داشته است)، آری او را به نبوت برتری داده؛ زیرا صفات عالی او را می دانست (خدا داناتر است که کجا رسالتش را قرار دهد). این مقیاس های ،انبیاء .است پس محبت پیامبر اعظم الله صلی الله علیه و آله و سلم به دختر کوچکش فاطمه جهتش آن است که صفاتش اعلی ،است، لذا محبوب ترین افراد نزد او بوده است. و در آینده مواقف و مشاهدی از حیات آن حضرت ثابت میکند که او این گونه بوده است. على علیه السلام گفت: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم کدامین شخص نزد تو محبوب تر است؟ حضرت فرمود: فاطمه نزد من از تو محبوب تر است و تو نزد من از او

ص: 42

عزیزتری حکم محکمی است که بدان نطق کرده کسی که از روی هوای نفس سخن نمیگوید بپرهیز بپرهیز از این که خیانت بر تو ترسیم کند که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با تأثیر پذیری از عاطفه پدری نسبت به دخترش پاسخ می دهد، هرگز و هرگز همانا انبیا هیچ هوای نفسی ندارند آری او یک حقیقت خالصی را تقریر می کند (فاطمه محبوب ترین افراد نزد من است)؛ زیرا صفات او عالی ترین صفات است پس فاطمه نزدیک ترین افراد نزد من است و همانگونه که یعقوب يوسف را دوست داشت به جهت آن که صفاتش از همه برتر بود، محمد نیز فاطمه را دوست می داشت به جهت اینکه صفاتش از همه بالاتر بود همانا محبت انبیا از عواطف دنیایی و از هوای نفس منزه است پس باید بدانند کسانی که نمی فهمند و محبت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نسبت به دخترش را توجیه عقلانی میکنند و می گویند این به حکم عاطفۀ پدری نسبت به دختر کوچکش بوده!! و منزهاند انبیای بزرگ الهی از آنچه به آنان گمان می رود و خیال می شود...».

سید احمد سایح از علمای اهل سنت میگوید:

«كان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم يحب السيدة فاطمة الزهراء - رضى الله تعالى عنها - حبّاً شديداً لا يستطيع المرء ان يعبر عنه أو يصفه. فكانت - بحق - فؤاد المصطفى صلی الله علیه و آله و سلم»(1) ؛

«رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم خانم فاطمه زهراء - رضى الله عنها - را زیاد دوست میداشت به حدی که انسان نمیتواند از آن تعبیر نموده یا توصیف نماید. و او -به حق - قلب مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم بود».

5 - فاطمه زهرا علیها السلام و جلب رضایت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم

احمد خلیل جمعه از علمای اهل سنت می گوید:

«اذا كان الحبيب المصطفى الله صلی الله علیه و آله و سلم امام الزاهدين، وسيّد العالمين في كل

ص: 43


1- اضواء على مناقب الزهراء، ص 89

مكرمة ، فلا شك أنّ فاطمة الزهراء رضي الله عنها كانت تقتفى آثاره الكريمة ، وتحرص على مرضاته في جميع أمورها. و هل هناك شيء اعزّ من مرضاة الله ورسوله ؟ هل هناك شيء افضل من طاعة رسول الله ؟! اليس الله عز وجل يقول : « مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ » .(1) اذن ، فلتحرص فاطمة الزهراء على مرضاة الله ورسوله كيما يفوز بالفوز العظيم... » . (2)

«اگر حبیب ما مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم امام زاهدان و سرور عالمین در هر صفت نیک است، پس بدون شک فاطمه زهرا رضی الله عنها آثار کریمه او را دنبال می نمود و در تمام امور بر خشنودی او حریص بود. و آیا در آنجا چیزی عزیزتر از رضایت خدا و رسولش می باشد؟ آیا در آنجا چیزی با فضیلت تر از طاعت خداست؟! آیا خداوند عزوجل نفرمود: هر کس رسول را اطاعت کند خدا را اطاعت کرده است؟ در این صورت پس باید فاطمه زهرا بر خشنودی خداوند و رسولش حریص باشد تا به فوز عظیم نایل گردد...».

6 - فاطمه زهرا علیها السلام پاره تن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم

ابونعیم اصفهانی مینویسد:

«و من ناسكات الأصفياء وصفيّات الأنقياء فاطمة السيدة البتول ، البضعة الشبيهة بالرسول ، كانت عن الدنيا ومتعتها عازفة، وبغوامض عيوب الدنيا وآفاتها عارفة »؛(3)

«از افراد برگزیده اهل عبادت و منتخبان ،پاک فاطمه علیها السلام است، کسی که برتر زن ها و از هر عیبی منقطع و پاره تن رسول خدا و شبیه به رسول است. کسی که از دنیا و متاع آن بریده و نسبت به عیوب دنیا و آفت های آن آشنا بود».

ص: 44


1- سوره نساء، آیه 80
2- نساء اهل البيت احمد خلیل جمعه، ص 557
3- حلية الاولياء ، ج 2، ص 39.

عبدالبدیع صقر از علمای اهل سنت در کتاب «نساء فاضلات» می نویسد:

«سيدة نساء العالمين فى زمانها، البضعة النبوية ، والجهة المصطفوية، بنت سيد الخلق رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ابی القاسم محمد بن عبدالله... وقد كان النبى صلی الله علیه و آله و سلم يكرمها ويسر اليها و مناقبها كثيرة و غزيرة وكانت صابرة، دينة ، خيّرة ، قانعة، شاكرة الله ... » ،(1)

«سرور زنان عالمیان در زمان ،خود پاره... وجود نبوی و جهت مصطفوی دخت سرور خلایق رسول خدا ابو القاسم محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله و سلم ... پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم همیشه او را تکریم کرده و اسراری را به او می آموخت و مناقبش بسیار فراوان است. او زنی ،صبور، دین،دار اهل ،خیر با قناعت و شکرگزار

خداوند بود...».

شیخ عاطف صابر شاهین در این باره راجع به حضرت زهرا علیها السلام می نویسد:

«ها هى اجواء مكة قد تعطرت بشذا زهرة قرشية جديدة فاح اريجها من بيت محمد بن عبدالله و زوجته خديجة بنت خويلد.

لقد رزق الزوجين بمولودة جديدة غاية فى الوضاءة والحسن، وها هو الأب يتلقفها من بين يدى القابلة و يتأمل ملامحها فتعلوا وجهه فرحة غامرة، فالمولودة تبدو وكأنّها قطعة من ابيها ... » ؛ (2)

«آری محیط مکه به بهترین دسته گل قرشی تازه معطر شد که بوی خوش آن از

خانه محمد بن عبدالله و همسرش خدیجه دختر خویلد به مشام می رسید.

این زن و شوهر از جانب خداوند متعال فرزندی جدید داده شد که در نهایت نورانیت و زیبایی بود و آن پدر قنداقه او را از دو دستان قابله گرفت و به محسنات او نظاره کرد و از شادی صورتش برافروخته شد، آن فرزند این گونه وانمود میشد که گویا قطعه ای از پدرش می باشد...».

ص: 45


1- نساء ،فاضلات عبدالبدیع صقر ، ص 50 و 51، چاپ دار الاعتصام
2- رجال ونساء حول الرسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، عاطف صابر شاهین ، ص 300 .

آلوسی در تفسیر آية « وَيُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَيَتِيماً وَأَسِيراً » ،(1) می گوید:

«و ماذا عسى يقول امرء فيها [يعنى علياً وفاطمة علیها السلام]سوى ان علياً مولى المؤمنين و وصى النبى الا الله وفاطمة البضعة الأحمدية و الجزء المحمدى، و امّا الحسنان فالروح والريحان وسيدا شباب اهل الجنان. وليس هذا من الرفض بل ما سواه عندى هو الغى انا عبد الحق لا عبد الهوى - لعن الله الهوى فيمن لعن و من الطائف على القول بنزولها فيهم انّه سبحانه لم يذكر فيها الحور العين وانما صرّح عزوجل بولدان مخلّدين رعاية لحرمة البتول وقرة عين الرسول صلی الله علیه و آله و سلم» (2)

«چه امید است که کسی درباره علی و فاطمه چیزی بگوید جز این که علی مولای مومنان و وصی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است و فاطمه پاره تن احمد و جزء محمدی است و اما حسن و حسین علیهما السلام روح و ریحان و دو سرور جوانان اهل بهشت اند، و این رفض به حساب نمی آید، بلکه غیر از این نزد من گمراهی است. من بنده حق می باشم نه بندۀ هوای نفس خدا لعنت کند هوای نفس را در زمرهٔ کسانی که لعنت کرده است.

و از جمله لطایف بنا بر قول به نزول آیه درباره اهل بیت علیهم السلام اینکه خدای سبحان در آن آیات ذکری از حور العین نمیکند و تنها به غلامان مخلد اشاره می نماید تا رعایت حرمت بتول و نور چشم رسول [فاطمه زهرا علیها السلام] را نموده باشد».

7 - تحمل زحمت بسیار در راه دفاع از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم

دکتر سید جمیلی در این باره می نویسد

«تجشمت خديجة مع محمد صلی الله علیه و آله و سلم صنوفاً من الايذاء، وهي تذبّ عنه و تحامى عن زوجها الذى كانت ملاذاً له وصدراً حنوناً في وقت عزّ فيه

ص: 46


1- سوره نساء، آیه 8
2- روح المعاني، ج 29، ص 158

النصير والمشايع

بعاطفة الزوجية الحبيبة و قلب الأم المشفقة شملة بحدب و اشفاق ينفض عن جبينه اتراح و هموم العنت الذى يكابده و يعتوره من اجلاف المشركين ، الذين لم تأخذهم به رحمة ولا شفقة، وقد ضربت عليه قريش سياجاً منيعاً من الحصار والمقاطعة، مسجلة هذا القرار الصارم الظالم الجائر فى صحيفة وعلقوها على جدار الكعبة او في جوفها.

و كانت خديجة و زوجها و بنوهاشم و بنو عبدالمطلب قد اخرجهم الكفار و المشركون من مكة واحصروهم والجأوهم الى اللواذ بشعب ابى طالب ، وظلوا على هذه الحال سنوات متدرعين بالصبر، شعارهم الايمان ، و دثارهم اليقين... »(1)

«خدیجه به همراه محمد صلی الله علیه و آله و سلم به انواع گوناگونی از آزار و اذیت را تحمل کردند و خدیجه از آن حضرت دفاع مینمود و از شوهرش حمایت میکرد و پناه او بود و قلبی مهربان نسبت به او داشت در وقتی که یاوران و پیروان او اندک بودند. با عاطفه همسری زنی مهربان و قلب مادری دلسوز که با دلسوزی تمام پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را احاطه کرده بود از پیشانی حضرت عرق کار و غصه های مشکلاتی که از ناحیه مشرکان پست به او میرسید را برطرف می کرد، کسانی که به آن حضرت رحم و مهربانی نداشتند و قریش بر ضد آن حضرت برنامه سختی را از محاصره و قطع ارتباط با مردم تدوین کرده و آن برنامه ظالمانه را در لوحی نوشته و بر دیوار کعبه یا داخل آن آویزان نموده بود.

کفار و مشرکان خدیجه و همسرش و بنی هاشم و بنی عبدالمطلب را از مکه بیرون کرده و به محاصره درآورده بودند و آنان را مجبور کردند تا به شعب ابی طالب پناه برند و آنان تا چند سال به همین حال به سر می بردند و صبر پیشه نموده و شعارشان ایمان و نگهدارشان یقین بود...».

ص: 47


1- نساء النبی صلی الله علیه و آله و سلم، دکتر سید جمیلی ، ص 27 و 28 ، دار المكتبة الهلال ، لبنان.

محمود مهدی استانبولی و مصطفى ابونصر شبلی مشترکاً درباره حضرت زهرا علیها السلام می نویسند :

«و شاهدت العديد من مكائد الكفار لأبيها العظيم ، قتمنت لو استطاعت ان تفديه بحايتها و تمنعه من اذى المشركين و لكنى أنّى لها ذلك وهى في عمرها الصغيرة.

وكان من اشد ما قاسته من آلام في بداية الدعوة ذلك الحصار الشديد الذي حوصر فيه المسلمون مع بني هاشم في شعب ابی طالب ، حتى اثر الحصار والجوع في صحتها فبقيت طوال حياتها تعاني من ضعف البنية. و ما كادت الزهراء الصغيرة تخرج من محنة الحصار المهلك حتى فوجئت بوفاة امها خديجة رضى الله عنها ، فامتلأت نفسها حزناً و ألماً و أسى و وجدت نفسها بعد وفاة أمها امام مسؤوليات كثيرة وضخمة نحو أبيها النبي الكريم و هو يمر بظروف قاسية في سبيل الدعوة الى الله ، وخاصة بعد وفاة عمّه ابى طالب و زوجته الوفية خديجة رضى الله عنها.

فما كان من فاطمة الا ان ضاعفت الجهد و تحمّلت الأحداث في صبر محتسبة الأجر عند الله ، و وقفت الى جانب ابيها لتقدم له العوض عن امها اغلى الأمهات و اكرم الزوجات ، و لذلك كانت تكنى بأم ابيها...» ؛(1)

«فاطمه زهرا علیها السلام شاهد بسیاری از حیله های کافران نسبت به پدر بزرگوارش بود و آرزو داشت که می توانست جانش را فدای او کند و او را از آزار مشرکان برهاند ولی چگونه می توانست که چنین نماید در حالی که در سنین کودکی بود. و از شدیدترین دردهایی که در ابتدای دعوت متحمل شد آن محاصره سختی بود که مسلمانان در آن همراه بنی هاشم در شعب ابی طالب قرار گرفتند، به حدی که آن محاصره و گرسنگی در سلامتی آن حضرت تأثیر گذاشت و تا زنده بود اثر آن که ضعف در بنیه حضرت بود باقی ماند.

ص: 48


1- نساء حول الرسول الله ، ص 144

هنوز زهرای کوچک از مصیبت و مشکلات محاصره مرگبار بیرون نیامده بود که به مصیبت وفات مادرش خدیجه رضى الله عنها مبتلا شد و لذا قلبش مالا مال از حزن و درد و اندوه گشت و خودش را بعد از وفات مادرش در برابر انبوهی از مسؤولیت های سخت در برابر پدر گرامیش پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم یافت ، او که در راه دعوت مردم به سوی خدا در موقعیتهای سختی قرار گرفته بود، خصوصاً بعد از وفات عمویش ابوطالب و همسر وفادارش خدیجه رضى الله عنها.

ولی فاطمه کوشش خود را دو چندان نمود و متحمل مشکلاتی شد و همه آن ها را به حساب خدا گذاشت و در کنار پدرش قرار گرفت تا بتواند جبران نبود و خلا مادرش که بهترین مادر برای ما و کریمترین همسر برای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود را بنماید و بدین جهت بود که او را ام ابیها کنیه دادند...».

ص: 49

ص: 50

ارتباط فاطمه زهرا علیها السلام با امیرمؤمنان علیه السلام

اشاره

فاطمه زهرا علیها السلام در طول زندگی خود با شوهرش امیرمؤمنان علی علیه السلام بهترین زندگی را داشته است که میتواند برای همه الگو باشد؛ امری که همه به آن اعتراف کرده اند اینک به نمونه هایی از آن اشاره می کنیم ؛

1 - خلافت امام علی علیه السلام از دیدگاه حضرت زهرا علیها السلام

دکتر محمد بیومی مهران استاد دانشکده آداب در دانشگاه اسکندریه مصر در این

باره می نویسد:

«هذا وقد كانت الزهراء علیها السلام ترى انّ زوجها الامام على كرّم الله وجهه فى الجنة أحق الناس بالخلافة، فهو ربيب النبي صلی الله علیه و آله و سلم و ابن عمه وزوج ابنته ، و ابوسبطيه الحسن والحسين، واول الناس اسلاماً واطولهم في الجهاد باعاً ، وهو فتى قريش شجاعة و علماً وفضلاً، وكان النبى صلی الله علیه و آله و سلم يحبّه اشدّ الحبّ، ويؤثره اعظم الإيثار استخلفه حين هاجر على ما كان عنده من الودائع حتى ردّها الى اصحابها و امره فنام في مضجعه ليلة ائتمرت قريش بقتله، فكان اول من شرى نفسه في سبيل الله ، ثم هاجر حتى لحق النبى الله صلی الله علیه و آله و سلم في المدينة، فآخى النبى بينه و بين نفسه ، ثم شهد

ص: 51

مع النبي صلی الله علیه و آله و سلم مشاهده كلّها، وكان صاحب رايته في ايام البأس. وقال النبي صلی الله علیه و آله و سلم يوم خيبر : (لاعطين الراية غداً رجلاً يحبّ الله ورسوله و يحبّه الله ورسوله) ، فتطلع اليها كبار الصحابة، غير أن النبي صلی الله علیه و آله و سلم دفعها الى على و قال له النبى صلی الله علیه و آله و سلم يوم استخلفه على المدينة وعلى اهله عند ما سار الى غزوة تبوك : (انت منّى بمنزلة هارون من موسى الّا انّه لا نبى بعدى). واعطاه سورة براءة ليقرأها على اهل الموسم ، فلمّا قيل له : لو بعثت بها لأبي بكر قال : (لا يؤد عنّى الّا رجل من اهل بيتي). وقال النبي الله للمسلمين وهو في طريقه الى المدينة بعد حجة الوداع: (من

كنت مولاه فعلى مولاه ، اللهم وال من والاه وعاد من عاداه).

و هكذا كانت الزهراء ، كما كان بنوهاشم جميعاً و جمهرة من اهل المدينة يرون ان الامام على احق الناس بخلافة رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم. و من ثم فقد خرج الامام يحمل فاطمة بنت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم على دابة ليلاً في مجالس الأنصار تسألهم وظلت الزهراء متمسكة برأيها، و ما كانت - رضى الله ، عنها - لتتزحزح عن رأى اقتنعت به ورأته صواباً وكان رأيها الذي لا تحيد عنه : انّ علياً احق بالخلافة من غيره.... » ؛(1)

«زهرا علیها السلام معتقد بود که امام علی علیه السلام -کرّم الله وجهه في الجنة - سزاوارترين مردم به خلافت و تربیت یافته پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و پسر عمو و همسر دختر پیامبر و پدر دو سبط او حسن و حسین است. او اولین مسلمان بوده و از همه بیشتر در جهاد سهم دارد و او جوانمرد قریش در شجاعت و علم و فضیلت است ، و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم او را شدیداً دوست میداشت و در حق او بیشترین ایثار را می نمود. هنگامی که میخواست به سوی مدینه هجرت کند ، امانت ها را نزد او گذاشت تا به صاحبانش بازگرداند و شبی که قریش تصمیم به قتل او گرفت در رختخوابش ،آرمید و لذا او اولین کسی است که در راه خدا جانش را به

ص: 52


1- السيدة فاطمة الزهراء علیها السلام، بیومی ، ص 138-136

خطر انداخته است. سپس [از مکه] مهاجرت نمود تا به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در مدینه ملحق شود. پیامبر بین او و خودش عقد اخوت بست و با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در تمام موقعیت ها شرکت کرد و او صاحب پرچم حضرت در ایام سختی بود پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در روز خیبر فرمود: (پرچم را فردا به دست کسی می دهم که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش نیز او را دوست دارند هر یک از بزرگان صحابه منتظر بودند که پیامبر او را بخواهد ولی حضرت پرچم را به دست علی .داد و روزی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم علی را جانشین خود بر مدینه و اهلش نمود تا به طرف غزوۂ تبوک برود خطاب به او فرمود: (تو نزد من به منزله هارون نزد موسی هستی جز آن که پیامبری بعد از من نیست). و به دست او سوره برائت را داد تا بر اهل موسم حج بخواند و چون به حضرت عرض شد: چرا ابوبکر را مبعوث نکردی فرمود (ادا نمی کند از طرف من جز مردی از اهل بیتم). و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در راه حرکت به سوی مدینه بعد از حجة الوداع خطاب به مسلمانان فرمود: هر کسی که من مولای اویم پس علی مولای ،اوست بارخدایا دوست بدار هر کس که ولایت او را پذیرد و دشمن بدار هر کس که با او دشمنی کند و زهرا این گونه بود همانگونه که تمام بنی هاشم و جمهور اهل مدینه امام علی صلی الله علیه و آله و سلم را سزاوارترین مردم به خلافت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می دانستند و از این جهت است که امام علی علیه السلام فاطمه دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را بر مرکبی شبانه سوار می کرد و در مجلس انصار میبرد و از آنها می خواست تا او را یاری کنند...

زهرا به رأی خود تمسک کرده بود و او -رضی الله عنها - هرگز از رأیی که به آن قانع شده و صواب می پنداشت عقب نشینی نمی کرد و رأی او که از آن روی برنمی گرداند این بود که علی از دیگران به خلافت سزاوارتر است».

2 - پیوند فاطمه زهرا با علی مرتضی علیهما السلام

عبدالفتاح عبدالمقصود درباره خواستگاری حضرت علی علیه السلام از حضرت زهرا علیها السلام می نویسد : « ... علی علیه السلام را همواره با جان و وجود خود همراه داشت، احساس می کرد

ص: 53

پیوند او با فاطمه تنها از روی خویشاوندی و پیوند خانوادگی و هم تباری نیست همانند پیوند دو شاخه از یک درخت تنومند و بزرگ با میوههای پاکیزه و سایه های بلند و کشیده نیست هرگز پیوند میان آن دو پیوند بشری نیست، بلکه پیوندی است برتر از پیوند بشری پیوندی است قدسی سازش جانی است با جان دیگر علی علیه السلام احساس می کرد فاطمه علیها السلام با دریافت تیز و روان تابناکش از این احساسی که در نهاد وی راه میجوید آگاهی دارد.

آیا فاطمه همچون رگ گردن به علی علیه السلام نزدیک نیست؟ آیا از کنه هستی وی همچون خود وی - آگاه نیست؟ آیا او قوام زندگی علی علیه السلام نیست؟ آیا بسان ایمان علی در نهاد علی علیه السلام جایگزین نیست ؟ (1)

او دربارۀ رنج های حضرت زهرا علیها السلام می گوید: «عمر فاطمه زهرا علیها السلام به رنج ها سنجیده شده نه به سال ها مژگانش از اشک خشک نشد اندوه در درونش لانه کرد و جای گرفت لرزش و تپش بر قلبش چیره شد هوای پیرامونش اندوه شد نشانه های چهره اش خشم و خاموشی بود زندگی در دهانش مزه ای تلخ داشت...».(2)

3- دفاع فاطمه زهرا علیها السلام از ولایت

استاد توفيق ابو علم می نویسد:

«كانت السيدة فاطمة ترى حق الامام عليّ في الخلافة، وترى ان قرابة النبى صلی الله علیه و آله و سلم احق المسلمين بالخلافة، وانّ بلاء على في الجهاد و علمه المشهود به يؤهلانه لمقام الخلافة وقد كانت الزهراء ايضاً صريحة الرأى ، حرة التفكير ، صارمة الأمر علیه السلام ما كانت رضى الله عنها لتتزحزح عن رأی اقتنعت به ورأته صواباً ، وكان رأيها الذي لا تحيد عنه ان علياً

ص: 54


1- ترجمه فى نور محمّد فاطمة الزهرا، عبد الفتاح عبد المقصود ، ج 2، ص 18 و 19.
2- همان، ج 1، ص 162

احق بالخلافة من غيره فهو ربيب النبي ، و ابن عمه ابی طالب، زوج ابنته الزهراء ، و ابو الحسنين ريحانتي الرسول، واول الناس اسلاماً و اطولهم في الجهاد ،باعاً ، وفتى قريش شجاعة و علماً.

اعتزلت الزهراء بالناس ، ثم رأت ان تؤدى واجبها نحو زوجها و ولديها، فحملها على فوق دابة و خرج بها ليلاً، فطافت بمجالس الانصار مجلساً مجلساً تسألهم أن يؤيدوا ابالحسن فيما يطلب ، فاجابوا جميعاً : يا بنت رسول الله ! قد مضت بيعتنا لأبي بكر ، و لو ان زوجك و ابن عمك سبق الينا لما عدلنا به احداً.

فكان الامام يقول : (أفكنت ادع رسول الله في بيته ولا ادفنه و اخرج أنازع في سلطانه ؟ !) وكان ردّ الزهراء : (ما صنع ابو الحسن الا ما ينبغي ، و لقد صنعوا ما الله حسيبهم و طالبهم)... » ؛ (1) .

«خانم فاطمه امام علی را صاحب حق در خلافت میدانست و معتقد بود که نزدیکان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سزاوارترین افراد به خلافت،اند و همانا زحمات علی در جهاد و علم او که مشهود بود او را مستحق مقام خلافت کرد. زهرا همچنین رأیی صریح فکری آزاد گذرا در امور داشت. او هرگز از رأیی که به آن رسیده و صواب می دانست کوتاه نمی آمد و رأی او که هرگز از آن دست برنداشت این بود که علی از دیگران سزاوارتر به خلافت است، و او تربیت شده پیامبر و پسر عمویش ،ابو طالب، و همسر دخترش زهرا و پدر حسن و حسین دو دسته گل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و اولین مسلمان و پرکارترین افراد در جهاد و جوانمرد قریش در شجاعت و علم بود.

زهرا از مردم کناره گرفت، سپس تشخیص داد که باید وظیفه اش را در برابر همسر و دو فرزندش ادا کند لذا علی او را بر چهارپایی سوار کرد و شبانه از منزل خارج شد. او یکی یکی از مجالس انصار سرکشی نمود و از آنان خواست تا ابوالحسن را در آنچه دنبال میکند یاری کنند ولی همگی جواب

ص: 55


1- فاطمة الزهراء علیها السلام، ص 185 و 186.

دادند ای دختر رسول خدا بیعت ما با ابوبکر تمام شده است و اگر همسر و پسر عموی تو زودتر نزد ما می آمد از او به سوی دیگران عدول نمی کردیم. امام می فرمود:( آیا من رسول خدا را در خانه اش رها کرده و او را دفن ننمایم و خارج شده و در حکومتش نزاع کنم؟). و جواب زهرا این بود: (ابوالحسن آنچه سزاوار بود انجام داد ولی آنان کاری کردند که خداوند حسابگر و طلب کننده آنان خواهد بود...».

4 - فاطمه زهرا علیها السلام واسطه بين قطب نبوت و امامت

سلیمان کتانی، نویسنده مسیحی درباره حضرت زهرا علیها السلام می نویسد :

«... فهنالك من تكتب فيه السيرة محصورة في فسحة عمره، وقد تحصر في فاصل معين من هذه الفسحة ، كان فيها بروز صاحب السيرة بشكل فذ، حقق لفت النظر اليه وجدارة الاهتمام به و هنالك من لاتكتب السيرة فيه الا فى إطار مشدود بماضيه و حاضره و ما يأتي بعده من زمن. تلك هي عبقرية الأفراد يربطون حياتهم بحبال التاريخ ليغيروا وجه التاريخ.

و فاطمة الزهراء - ان لم تكن من اولئك الأفراد - فهى على الأقل ابنة نبي هزّ - ليس تاريخ الجزيرة و حسب - بل جذور الفكر في الانسان وقفز به فوق الأجيال ، و هي زوجة رجل هو الآخر قطب من اقطاب الفكر ، و خطّ من خطوط الأصالة وركن من اركان الحق ، وامتداد لأعظم عبقرى جدل النور في قرآن.

وليس ذلك ليكفى ، فهى انجذاب بين قطبين، عبت من الأول كما عبت من الثاني ، فاذا نهجها في الحياة امتداد لنهج مرسوم.

و كان لها - من كرم الخالق - جمال هو انعكاس لكلّ ما فيها من عقل و طيبة وصفاء ، و لكلّ ما فيها من جاذبية و ايحاء ، فاستأثرت بحبّ اعظم

ص: 56

اب و حبّ اعظم قطب ، فانحصرت فيها ذرّية ابيها لتكون ذخيرة يتوارثها كل جيل عن جيل.

ذلك كان جوّها، عاشت فيه ، و شعت عليه، وامتدت به، و عبّرت عنه فكراً وانتاجاً. لقد غدت خطاً في الرسالة التي انطلقت ثورة واصبحت هي من لونها ، وستتبرك بها الأجيال... » ، (1)

«... گاه زندگی فردی مورد بررسی قرار میگیرد که شرح حال او محدود به طول زندگانی و گاه محدود به فرصت معینی از زندگی او خواهد بود که این مدت هنگامی را نشان داده و بازگو می کند که زندگی فرد مورد بحث در این فرصت چشمگیر و جالب بوده و سعی نویسندهٔ بحث هم در همین مرز محدود مصروف است. اما گاهی شرح حال کسی را به رشته نگارش در می آورند که جاذبیت وی قلمروی بس وسیع دارد آغاز این قلمرو پیش از زندگی اوست و انجام آن تا پایان زندگی تا پس از مرگ و تا مرز ابدیت دامن کشیده است. این گونه بیوگرافی را نبوغ کسانی هستی می بخشد که زندگی خود را به رشته های تاریخ پیوند میزنند تا چهره تاریخ را دگرگون سازند و بر اوراقش نقش دیگر گونه زنند.

فاطمه زهرا اگر جزء این گونه افراد نباشد، دست کم دخت پیامبری است که نه تنها تاريخ جزيرة العرب بلکه اساس و پایه های فکری انسان را نیز به جنبش در آورد و آن را تا ستیغ قرن ها پرواز داد و او نیز همسر مردی است که قطب دیگری از قطب های اندیشه و خطی از خطوط اصالت و رکنی از ارکان حقیقت است و امتدادی است برای بزرگترین نابغه ای که نور را در قرآن به درخشش واداشت.

این بسنده نیست که دو قطب او را به طرف خود جذب می کردند؟ و او از نخستین آن بهره میگرفت، همان گونه که از دومین؟ از همین رهگذر هم بود که روش او در زندگی امتدادی برای آن برنامۀ معین و ترسیم شده بود. او به لطف خدا جمالی داشت که نمایشگر همۀ خرد و پاکی و صفای باطن او و نماینده

ص: 57


1- فاطمة الزهرا، وَتَر في غمد ، ص 31 و 32.

نیروی جذب و الهام او بود. وی محبت عظیم ترین پدر و عظیم ترین قطب را ویژه خود ساخته بود از این جهت ذریه پدر فاطمه منحصر در وجود او گردید تا این خود ذخیره ای باشد که همۀ نسل های بشر، نسلی پس از نسلی آن را از فاطمه به ارث برند و از آن بهره مند گردند این قضایی بود که فاطمه در آن زندگی می کرد بر آن شتاب ورزید بدان ادامه داد و از آن نتیجه فکری و سازندگی گرفت فاطمه خطی بود در رسالتی که نیروی آزاد شده آن به گونه یک انقلاب و جهش درآمد و او به صورت رنگ و هدفی از این رسالت نمودار گردید. پس از او نسلها و توده ها از او برکت و یمن خواهند جست...».

5 - زندگی فاطمه علیها السلام در خانه نبوت و امامت

سلیمان کتانی نویسنده مسیحی درباره زندگی فاطمه زهرا علیها السلام می نویسد:

«و عاشت فاطمة تحت ظلّين : ظلّ ابيها وظل حليلها، وعانقت ریحانتين -الحسن و الحسين - ذرية لرجلين : نبی و امام و عانقت رهافتين: رهافة الجسم و رهافة الحس واختبرت عصرين : عصر الجاهلية وعصر الانبعاث، واحبت اباها حبين : حبّ النبوة وحبّ الأمومة ، وصهرت بصهرين : مصهر الفقدان و مصهر الحرمان.

بهذه الإزدواجية عاشت فاطمة الزهراء صابرة على مكاره الدهر ، اقتناعاً منها بصدق قضية يلزمها الكثير من التجسيد و حسن الاخراج و لقد جسدها كما جسدها ابوها و زوجها - بحبل طويل من الرضوخ و القناعة و الاستسلام، وبسلسلة طويلة من العزم والإقدام والبطولات، و بالكثير من التضحيات... »؛(1)

فاطمه در پناه دو سایه؛ سایه پدر و سایه همسرش زندگی کرد و دو ریحانه ؛ حسن و حسین، فرزند دو کس یعنی پیامبر و امام را در آغوش خویش فشرد

ص: 58


1- فاطمة الزهراء وتر فى عمد، ص 42

و دو لطافت لطف جسم و لطافت احساس را در بغل گرفت ، و دو عصر ؛ عصر جاهلیت و عصر بعثت را آزمود و پدر را به دو گونه محبت دختری و محبت مادری دوست داشت و از دو آتش آتش فقدان و آتش حرمان، سوخته و در تب و تاب بود. فاطمه زهرا با این دو گانه ها زندگی کرد و در پناه آنها سختیهای روزگار بردبار بود و این به خاطر رضایت و اقتناع او به تحقق راستین قضیه بود که، این قضیه نمونگی و حسن سازندگی و پرورش فراوان فاطمه را لازم داشته و نیازمند بود و فاطمه به این قضیه آن چنان تجسم و نمونگی داد که پدر و همسرش به وسیلهٔ رشته ای طولانی از تسلیم و رضا و بردباری و به وسیله زنجیری از تصمیم و اقدام و قهرمانی ها و فداکاری های ،بسیار بدان نمونگی داده و آن را تجسیم بخشید».

6 - فاطمه زهرا علیها السلام و قیام به وظایف شوهرداری

شیخ عاطف صابر شاهین در این باره می نویسد:

«دخلت الزهراء بيت على بن ابى طالب رضی الله عنه، فقامت على شؤونه احسن القيام ، متحملة شظف العيش ، صابرة محتسبة... » ؛ (1)

«زهرا داخل خانه علی بن ابی طالب رضی الله عنه شد و به بهترین وجه ممکن قیام به وظایف خود نمود و با صبر تمام و زحمات زندگی را تحمل نمود و آن را به حساب خدا گذاشت...».

ص: 59


1- رجال ونساء حول الرسول صلی الله علیه و آله و سلم، ص 304

ص: 60

القاب حضرت زهرا علیها السلام

توفيق ابو علم درباره حضرت زهرا علیها السلام می نویسد:

«و لقبت بالمحدثة ؛ لان الملائكة كانت تهبط من السماء فتناديها كما كانت تنادی مریم ابنة عمران علیها السلام و يحدثها روح القدس.

و بالصديقة والمباركة والطاهرة والزكية و الراضية والمرضية، وهي آيات على ما اتسمت به رضى الله عنها من الصدق والبركة و الطهارة و الرضا والطمأنينة.

لقبت بالبتول ؛ لانقطاعها عن نساء زمانها فضلاً وديناً وحسباً. وقيل لانقطاعها عن الدنيا الى الله تعالى...

لقد كانت فاطمة الى جانب انسانيتها تحمل كلّ صفات الملائكة وسمات

الحور العين ؛ كانت انسانة ، وكانت حوراء » ؛(1)

«او ملقب به محدثه است؛ زیرا ملائکه از آسمان فرود آمده و با او صحبت می کردند، همانگونه که با مریم دختر عمران سخن می گفتند، و نیز روح

القدس بر او حدیث می کرد.

و نیز به صدیقه و مبارکه و طاهره و زکیه و راضیه و مرضیه لقب داده شد و تمام

ص: 61


1- همان، ص 60

این ها نشانه هایی است بر آنچه که فاطمه رضی الله عنها از صدق و برکت و طهارت و رضا و طمأنینه دارا بوده است.

و نیز ملقب به بتول شده به جهت انقطاع او از زنان زمانش در فضیلت و دین و حسب. و گفته شده به جهت انقطاعش از دنیا و اتصالش به خداوند متعال.... فاطمه در جانب انسانیتش صفات ملائکه و نشانه های حور العین را در خود

داشت او هم انسان بود و هم حور العين».

دکتر محمد عبد یمانی از نویسندگان اهل سنت می گوید:

«... و البتول : لانّ الله تعالى قطعها عن النساء حسناً وفضلاً و شرفاً ، او

و لانقطاعها الى الله.

و في (تاج العروس): لقبت فاطمة بنت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بالبتول ؛ تشبيهاً لها بمريم في المنزلة عند الله تعالى.

و قال ثعلب : لانقطاعها عن نساء زمانها و عن نساء الأمة فضلاً وديناً و حسباً وعفافاً ، وهي سيدة نساء العالمين...» ؛ (1)

«.... بتول؛ زیرا خداوند متعال او را از جهت حسن و فضیلت و شرف از زنان دیگر جدا نموده و یا به جهت انقطاع و وصلش به خداوند.

و در تاج العروس آمده: فاطمه دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله ملقب به بتول شد به جهت تشبیه او به مریم در منزلت نزد خداوند متعال.

ثعلب :گفته به جهت انقطاع او از زنان زمانش و از زنان امت در فضیلت دین

و حسب و عفاف او سرور زنان عالمیان می باشد...».

احمد خلیل جمعه از نویسندگان اهل سنت دربارهٔ فاطمه زهراء علیها السلام می نویسد:

«اذا اجتمعت الفضائل فى طاقة بأريج العطر الزكي، ففاطمة الزهراء عنوانها ، وكيف يستطيع الانسان ان يجمع فضائل سيدة نساء اهل الجنة

ص: 62


1- أنّها فاطمة الزهراء علیها السلام، دكتر محمد عبد یمانی ص 21، چاپ المنار للنشر والتوزيع، دمشق و دار القبلة للثقافة الاسلامية، جده، 1416 ه--.

في كتاب ؟ و لمّا رُحْتُ اقرأ فضائل فاطمة الزهراء و استروح عبير سيرتها، وجدتُنى اعيش في رياض انيقة جميلة مباركة لاتسلوها النفس ، و لا تملّها القلوب، ووجدتُ في هذه الرياض ما تشتهيه الأنفس من كريم الصفات و من قصور المحامد التي شيّدتها الزهراء بالفضائل الحسان و الشمائل العظيمة.... » ؛ (1)

«هر گاه که فضایل در سبدی همراه با وزیدن بوی خوش عطر خالص باشد عنوانش فاطمه زهراست و چگونه انسان میتواند فضایل سرور زنان اهل بهشت را در یک کتاب جمع آوری کند؟!

و چون خواستم فضایل فاطمه زهرا را بخوانم و از بوی خوش سیرۀ او لذت ببرم، خودم را در میان باغ های باطراوت زیبا و مبارک یافتم که نفس از آن خسته نشده و قلب ها از آن ملول نخواهد شد و در آن باغ ها چیزهایی را دیدم که نفسها به آن اشتها دارد از قبیل صفات کریمه و قصرهای زیبایی که زهرا با فضایل نیک و شمایل بزرگ بر پا نمود...».

ص: 63


1- نساء اهل البيت احمد خلیل جمعه، ص 579

ص: 64

علم فاطمه زهرا علیها السلام

اشاره

فاطمه زهرا از علوم وافر و شایانی برخوردار بوده که از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم کسب نموده است. امری که همه بر آن اعتراف کرده.اند اینک به نمونه هایی از آن ها اشاره می کنیم ؛

1 - گسترۀ علم فاطمه زهرا علیها السلام

ابوبکر جابر جزایری دربارۀ علم حضرت زهرا علیها السلام می نویسد:

«انّ الفضائل التى حازتها فاطمة الزهراء بنت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم الكثيرة ... علمها رضي الله عنها : كيف لا تكون فاطمة عالمة، وهي بنت رسول الله له مدينة العلم وبابها وهى بضعة منه فداها ابى وامى و نفسی ... » ؛ (1)

«همانا فضایلی که فاطمه زهرا دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به آن ها رسیده بسیار است...

[از جمله آنها] علم اوست رضی الله عنها ؛ چگونه فاطمه عالم نباشد در حالی

ص: 65


1- العلم والعلماء، ابوبكر جابر جزائری، ص 237

که او دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است که شهر علم و دروازه آن است و او پاره تن رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است پدر و مادر و خودم فدای فاطمه باد...».

2 - اخذ حدیث از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم

او نیز می نویسد:

«اخذت السيدة الزهراء عن ابيها الكثير من الاحاديث، بما تسمعه منه ، او ما كان يأمر بكتابته .لها. وقد اخذ عنها ابناها الحسن والحسين و ابوهما على وحفيدها فاطمة بنت الحسين مرسلاً ، وعائشة وأم سلمة وانس بن مالك و سلمى ام رافع رضى الله عنهم.

و قد ساعدها على ذلك أنّها ألمت بكثير من علوم القرآن و احاطت بأمور من الشرائع السابقة وكانت تعرف القراءة والكتابة وقد فطمها الله بالعلم. وكان ابوها رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم يستكتب لها الصحف التي تسترشد بها في امر دينها و تبصرها بأمور دنياها...» (1)

«خانم فاطمه از پدرش احادیث بسیاری را که از او شنیده یا دستور به نوشتن آن ها داده بود گرفت و دو فرزندش حسن و حسین و پدرشان علی و نوه اش فاطمه دختر حسین به طور مرسل و عایشه و ام سلمه و انس بن مالک و سلمی مادر رافع رضى الله عنهم از آن حضرت اخذ روایت کرده اند. او را مساعدت کرد بر آن این که به بسیاری از علوم قرآن آگاهی پیدا کرده و به امور شرایع احاطه پیدا نمود و نیز قرائت و کتابت را می دانست و خداوند او را به علم برتری داده است و پدرش رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از او می خواست تا صحیفه هایی را برای خودش بنویسد که به آنها در امر دینش بهره برده و به پیشین امور دنیایش بصیرت یا بد...».

ص: 66


1- همان ، ص 101 .

3 - فاطمه زهرا علیها السلام و نقل حدیث

احمد خلیل جمعه درباره حضرت زهرا علیها السلام می نویسد

« سيّدتنا فاطمة الزهراء رضي الله عنها واحدة من نساء اهل البيت اللواتى حفظن حديث رسول الله و روینه ونقله الى ائمة الحفاظ و العلماء والفقهاء. فقد كانت فاطمة الزهراء رضي الله عنها حافظة واعية ، و هى الوحيدة من بنات النبي الطاهرات اللاتى رَوَين الحديث الشريف » ؛ (1)

«سرور ما فاطمه زهرا رضی الله عنها ، یکی از زنان اهل بیت است که حدیث رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را حفظ کرده و روایت نموده و آن را بر امامان حافظ و علما و فقها نقل نموده اند فاطمه زهرا رضى الله عنها حافظی بود که علوم را در ظرف خود جای داده و تنها دختر پاک پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است که حدیث شریف را روایت نموده است».

4 - تأثیر گستردۀ خطبه فاطمه علیها السلام

سلیمان کتانی دربارۀ تأثیر خطبه فاطمه زهرا علیها السلام می نویسد:

«انّ الذين كانوا اقل الناس فهماً لخطاب فاطمة هم- بالذات - اولئك الذين كانوا حاضرين في باحة المسجد يصغون ؛ لان ذلك الخطاب كان من نوع الامحال في اقتلاع الحجارة لا يتأثر مركز الثقل فيها الا بنسبة ما تطول سوقها.

و لم يكن الخطاب موجهاً الى شرذمة من الناس، فهو ما اخذ من المسجد قاعدة له الا لتكون له رنّة الأذان.

ص: 67


1- نساء اهل البيت احمد خلیل جمعه، ص 599

لذلك كان الخطاب فى المسجد لأبعد بكثير من جدران المسجد ، و لم يكن للمئذنة في المسجد ، بل للجوّ الذى تتطاول اليه مئذنة المسجد. هل كانت فاطمة تدرى بانّ لخطابها تلك القيمة و تلك الأبعاد ؟ و لكن الثورة التى كانت متولدة فى نفسها كانت من وحى تلك المعاني و من مسافة تلك الأبعاد ، لهذا جائت كلماتها ناعمة كالأنوثة فيها وهادرة كأنّها التعبير عن انفجار السدود

و كلّ شيء يفقد قيمته ان لم يكن تعبيراً، وثورة فاطمة كانت ذياك التعبير عن ألم فى النفس كانت تدرك هي كل اسبابه و تعانی کل اثقاله لقد عاشت اباها في كل قضية، ولقد تزوّجت علياً في تجسيده ت-لك القضية، ولم يكن موت ابيها الا ليفقدها نشوة تحسّس القضية و استطراد نموها...

انطلقت فاطمة تعبّر عن نفسها لتعبّر عن كل القضية ، امّا اولئك الذين سمعوها فأنّهم لم يسمعوها الا من خلال فدك، من خلال ارث فقط تطالب به.

أنّه فيما بعد، في كل سنة بعد سنة ، في كل جيل بعد جيل ، اصبح السماع اليها من خلال القضية.

هكذا كان يعمق - مع الوقت - سَمْعُ الخطاب ، و هكذا اصبحت فاطمة تسمع من خلال صوتها الناعم كانها النذير ...

ما تضاءلت قضية فدك ، ولكن فاطمة اصبحت - من خلالها - وتراً في غمد» ؛(1)

«افرادی که به هنگام سخنرانی فاطمه در مسجد حضور داشتند و کلمات او را می شنیدند در فهم و درک سخن فاطمه از همۀ مردم بهره کمتری نصیبشان

ص: 68


1- فاطمة الزهراء وتر فى غمد ، ص 116 و 117.

شده است؛ چرا که این نطق حالت اهرم هایی را داشته که برای برداشتن سنگ ها به کار می روند که مرکز ثقل در اهرم ها تحت فشار قرار نمی گیرند مگر به نسبت طول میله اهرم.

روی سخن فاطمه در این نطق افراد اندک و معدودی نبودند؛ مرکز قاعده این نطق هم که در مسجد قرار گرفت هدفی جز این نبود که طنینی همانند طنین اذان برای آن به وجود آید.

از این رو گرچه خطابه در مسجد ایراد شد ولی برای فضایی دورتر از دیوارهای مسجد ایراد گردید حتی این نطق برای حدی تا مناره مسجد هم ایراد نشد بلکه برای آن فضایی ایراد شد که مناره بدان مینگریست و بر آن فراز آمده بود.

آیا فاطمه می دانست که نطق وی دارای این ارزش و این ابعاد خواهد شد یا نه ؟ لیکن این انقلابی که در کیان فاطمه هستی گرفته و متولد شده بود مسلّماً بر اثر الهام همان معانی بلند و این مسافت ابعاد پدید آمده بود. بدین جهت است که کلمات فاطمه با آرامش و لطافتی همچون آرامش زنانه خود او و با غرشی همانند انفجار سد ایراد شد.

هر چیزی اگر حالت تعبیر و اظهار را نداشته باشد ارزش خود را از دست می دهد و انقلاب فاطمه حالت تعبیر و اظهار درد و رنجی را داشت که در وجود خود او بود، دردی که همۀ موجبات آن را فاطمه درک کرده و همهٔ سنگینی آن را لمس نموده بود.

فاطمه در تمامی قضیه رسالت پدر با پدر همراه بود و با وی زیست و ازدواج او با علی نیز در نتیجه این بود که علی مجسمه و نمونه این قضیه بود و مرگ پدر هم در فاطمه این اثر را نهاد که وی سرخوشی و احساس پیروزی آن قضیه و انتظار رشد آن را از دست بدهد.

فاطمه به راه افتاد تا آنچه را که در وجود اوست تعبیر و بیان کند و از این رهگذر تمام قضیه پدر را نیز بازگو کرده باشد ولی آنان که سخن فاطمه را شنیدند جز از خلال فدک و جز از خلال ارثی که گمان می کردند فاطمه تنها در مقام مطالبه آن باشد ، گفتار وی را نشنیدند.

ص: 69

اما در روزگاران ،بعد در هر سالی پس از سال دیگر، در هر نسلی بعد از نسل ،دیگر نطق فاطمه از خلال اصل قضیه به گوش رسید. بدین گونه با گذشت ،زمان شنیدن نطق فاطمه به گونه ای عمیق صورت گرفت و بدین گونه فاطمه در روزگاری قدم نهاد که خطابه او از خلال صدای آرام او به گوش رسید، آن چنان که تو گویی فاطمه نذیر و بیم دهنده ای بوده است. داستان فدک خوار و خاموش نشد ولی فاطمه از خلال این داستان به صورت زهی در درون نیام درآمد».

5 - وجود سخنان فاطمه زهرا علیها السلام در حافظه تاریخ

سلیمان کتانی می نویسد:

« لم تكن على عهد فاطمة - ايّة لاقطة صوتية تسجل الكلمة التي تفوهت بها امام ابى بكر الصديق، وكذلك لم تكن هناك أية لا قطة نووية تعكس عنها الاشارة التي كانت تبدر عنها، وهي تلقى ذلك الخطاب حتى و لم تكن أيضاً تلك اللواقط من الحروف الطائعة تنساق متلقطة بالفكر تضبطه فى إطارها و تتمسك به ضمن خطوطها و دوائرها ، ... ليحصل ضبط ذلك الخطاب في امانة الحروف.

لم يتم لا تسجيل الصوت ولا تسجيل الصورة لاصوت فاطمة بكلماته المتقطعة ونبراته المتدفّقة ، ولا صورتها بعينها الحزينة وقدها الناحل ، و لم يتم ايضاً لا تسجيل الأثر الذى تركته على جمهور ساحة المسجد و لا تسجيل لون اذنِ ابى بكر الصديق بعد سماعها خفقة التنديد بالرغم عن عدم وجود اى شيء من هذا تمّت كل التساجيل ، كأن آلة العصر الحاضر كانت في ذلك الحين، هي ذاتها تفعل و متى كانت الآلة في تنفيذ اختراعها غير تعبير عن شوق الإنسان فى حاجته اليها ؟ انّ هذا الشوق هو ذاته الذى كان منفتح القلب والعين والأذن امام فاطمة في

ص: 70

وجودها في ذلك الحين، وفي كل وجودها. لذلك انسكبت في وجدان التاريخ تسجيلاً حفظته واعية الخواطر ، و تلقطت به حافظة القلوب، و تناقلته اشواق الأسانيد : تعبيراً عن ان الرأى العام في مجتمع الانسان هو حقيقته الماثلة فى مكشوفها و مستورها على السواء... » (1)

«در دوران فاطمه هیچ گونه نوار صوتی وجود نداشت تا نطقی را که وی در برابر خلیفه ایراد کرد ضبط نماید و همچنین در آن زمان هیچ گونه نوار نوری و فیلم عکاسی هم موجود نبود تا از حرکات و اشارات فاطمه به هنگام سخنرانی عکس برداری ،کند حتی یک وسیله تندنویسی هم یافت نمی شد که با سخن فاطمه در همان هنگام که از فکر الهام گرفته و به ترتیب بر زبان همراهی نموده و آن را در چارچوب خود ضبط و حفظ نماید و از لابه لای خطوط و دو اثرش گفتار فاطمه کشف گردد تا حفظ و صیانت این خطابه به دست این وسیله تندنویسی و به عهده امانت حروف گذارده شود. نه ضبط صوتی از گفتار و صدای فاطمه با آن کلمات مقطعه و زیر و بم های در اثر اندوه آن صدا به وجود آمده و نه عکس برداری از سیمای فاطمه با آن دیدگان غمبار و اندام نزارش به عمل آمده است و نه همچنین ضبط اثری که فاطمه بر همۀ فضای مسجد ،گذارد به وقوع پیوسته است و نه ترسیم و نقش رنگ گوش های ابوبکر صدیق پس از استماع طنین تازیانه عیب جویی و انتقاد انجام گرفته است.

اما علی رغم نبودن هیچ یک از این وسایل باز هم همه گونه ضبط و ثبت انجام گرفته است تو گویی همین ابزار و وسایل عصر کنونی در آن زمان بوده و به فعالیت و کار پرداخته است وجود اختراعات آیا خود دلیل شوق و نیاز انسانی به ایجاد آن اختراع نیست و آیا چیز دیگری سبب به وجود آمدن یک اختراع می شود؟ گرچه در زمان فاطمه این اختراعات وجود نداشت، اما همین شوق و احساس نیاز به ضبط و حفظ گفتار فاطمه خود چیزی بود که در آن هنگام در سراسر وجود خود فاطمه موجود بود، و این شوق دل و دیده

ص: 71


1- فاطمة الزهراء وتر فى غمد ، ص 111

و گوش خود را در مقابل فاطمه گشوده بود تا سخن او را در خود گیرد و ثبت و ضبط نماید از این رو این نطق برای یادداشت و تسجیل به دل تاریخ سپرده شد به طوری که هوشیاری خواطر آن را حفظ کرد و حافظه دلها آن را در خود گرفت و شوق مکتوبات و نوشته جات آن را به یکدیگر انتقال داد که این خود تعبیر و بازگو کننده ای بود از این مطلب که نظریه عمومی در اجتماع ، انسان همان حقیقت نمونه و جالب خود را خواهد داشت و فرقی نمی کند در این که این حقیقت آشکار شده و یا مستور و مخفی مانده باشد...».

6 - فقه فاطمه زهرا علیها السلام

دکتر محمد عبده یمانی مینویسد:

«لاشك ان هذه السيدة العظيمة، سيدة نساء العالمين، هي سيدة فقيهة فاضلة ، لها باع طويل لا ينكر فى نقل الدين والدعوة والتفقيه بالقرآن و السنة ، و ان كانت السيدة فاطمة - رضى الله عنها - قد شغلت بالمواقف العظيمة التى وقفتها والبلايا العظيمة التي تصدّت لها، وهي تقف الى جوار المصطفى صلی الله علیه و آله و سلم في كل المحن التي مرّت به الا انها تولت قضية التربية فى الدرجة الاولى ، وكان لها دور كبير فى رعاية والدها عليه افضل الصلاة و السلام، وخاصة بعد وفاة امها رضى الله عنها »؛(1)

«شکی نیست در این که این سرور ،بزرگ سرور زنان عالمیان، شخصیتی است فقیه و با فضیلت که در نقل دین و دعوت و فقاهت به قرآن و سنت دارای مقامات عالی و غیر قابل انکار است گرچه خانم فاطمه - رضى الله عنها - دارای مواقف بزرگی است که از خود به جای گذاشته و مصیبت های بزرگی است که به آن مبتلا شده است ولی در کنار مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم در تمام مصیبت هایی که بر او گذشته قرار داشته است و در درجه اول همۀ این ها متولی قضیۀ تربیتی

ص: 72


1- أنّها فاطمة الزهراء، ص 316

می باشد که برای آنها موقعیت بزرگی در مراعات پدرش که بهترین درود و سلام بر او باد دارد به خصوص بعد از وفات مادرش رضی الله عنها».

7 - فصاحت و بلاغت حضرت زهرا علیها السلام

النبوى جبر سراج از علمای اهل سنت در كتاب «ريحانة النبي السيدة فاطمة الزهراء » می نویسد:

«لقد كانت الزهراء فى نشأتها مضرب الأمثال في الكمال الخلقى مع ما كانت عليه من ذكاء شديد وفطنة حادة، وعلم واسع. فقد تلقت من ابيها صلی الله علیه و آله و سلم ما تلقاه من ربّ العالمين. و ما من شك في أنّها تعلمت من ابيها صلی الله علیه و آله و سلم ما لم تتعلمه طفلة في سنّها في مكة ، فكانت كسائر آل البيت الكرام لها الحظ الأوفر من الفصاحة والبلاغة، تجلت في هذه الخطبة التي القتها امام القوم، محتجّة على ابى بكر بشأن ارض فدك التي استردها منها بعد وفاة النبي صلی الله علیه و آله و سلم... » ؛(1)

«به طور قطع زهرا در زندگی اش ضرب المثل در کمال اخلاقی بود، با آنچه از ذكاوت شدید و زیرکی تیز و علم گسترده ای که داشت فاطمه از پدرش تلقی کرد آنچه را که او از پروردگار عالمیان تلقی نموده بود و هیچ جای شک نیست که فاطمه از پدرش چیزهایی یاد گرفت که هیچ طفلی با سن و سال او در مکه یاد نگرفت و او همانند دیگر اهل بیت کرام [ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم] دارای بهره ای وافر از فصاحت و بلاغت بود که در این خطبه ای که در برابر مردم ایراد فرمود تجلی یافت و در آن بر ابوبکر درباره سرزمین فدک احتجاج نمود ، سرزمینی را که بعد از وفات پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از فاطمه پس گرفته بود...».

ص: 73


1- ريحانة النبي ، ص 45

ص: 74

اخلاق فاطمه زهرا علیها السلام

اشاره

فاطمه زهرا علیها السلام در اوج فضایل و کمالات اخلاقی بوده است به نحوی که همه بر آن اعتراف نموده اند اینک به نمونه هایی از آنها اشاره می کنیم ؛

1 - زهد حضرت زهرا علیها السلام

احمد خلیل جمعه در این باره مینویسد

« اذا كان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم امام المتقين ، وامام الزاهدين ، فلاشك ان فاطمة الزهراء رضى الله عنها من ازهد النساء فى الدنيا ان لم يكن ازهدهن حيث كانت سعيدة في حياتها على الرغم من الشظف و الفاقة ، و ماكان حطام الدنيا و زخرفها عند الزهراء ليساوى مثقال ذرة من هباء.

عرفت فاطمة الزهراء رضى الله عنها ان مرضاة الله عزوجل و مرضاة رسوله فوق متاع الدنيا، وكان شعارها قول الله عزوجل : « قُلْ مَتاعُ الدُّنْيا قَلِيلُ وَالْآخِرَةُ خَيْرُ لِمَنِ اتَّقَى » ،(1) و لهذا لقد وضعت فاطمة الزهراء رضی الله عنها الآخرة نصيب عينيها ، وسَعَت لها ما استطاعت الى ذلك

ص: 75


1- سوره نساء، آیه 77

سبيلاً، لتكون ممن عناهم الله عز وجل بقوله: « وَمَنْ أَرَادَ الْأَخِرَةَ وَسَعَى لَها سَعْيَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ كَانَ سَعْيُهُمْ مَشْكُوراً » .(1)

على الطريق الموصل الى رضا الله البارى سبحانه سارت فاطمة الزهراء،

وهى تستضيء بنور الله عزوجل كيما تحظى بما اعد للمؤمنات الصابرات من اجر و من نعيم مقيم، ومن جنّات و عيون و مقام كريم، فعاشت مع زوجها على رضوان الله عليهما حياة زهد و صبر على شظف العيش... »؛ (2)

«اگر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم امام متقین و امام زاهدان است، پس شکی نیست که فاطمه زهرا رضى الله عنها از زاهدترین زنان در دنیاست اگر زاهدترین آن ها نباشد؛ چرا که او علی رغم فقر و فاقت در زندگی اش با سعادت بود و اموال و زیور دنیا نزد زهرا به اندازه ذرهای ارزش نداشت

حضرت زهرا رضى الله عنها میدانست که رضای خدای عزوجل و رضایت رسولش فوق ارزش دنیاست و شعار او قول خدای عزوجل بود که بگو متاع دنیا کم و آخرت برای متقین بهتر است و لذا فاطمه زهرا رضى الله عنها آخرت را روبروی خود قرار داده و برای آن آنچه که می توانست کوشش می نمود تا این که از جمله کسانی باشد که خداوند عزّوجل آنان را به گفتارشان قصد کرده :(و کسانی که آخرت را قصد کرده و برای آن سعی خود را بنمایند در حالی که مؤمن،اند آنان سعیشان مشکور است).

به راهی که به خشنودی خداوند باری تعالی ختم میشد فاطمه زهرا سیر نمود و او به نور خدای عزوجل بهره مند میشد تا از آنچه برای زنان مؤمنه و صابره از اجر و نعمت پایدار و از بهشت ها و چشمه ها و مقام کریم آماده شده بهره مند شود پس او به همراه همسرش علی رضوان الله علیهما زندگی زاهدانه همراه با صبر و مشقات زندگی داشت...».

ص: 76


1- سوره اسراء، آیه 19.
2- نساء اهل البيت احمد خلیل جمعه، ص 550

2 - فاطمه زهرا علیها السلام در اوج عزت و بزرگی

توفیق ابو علم می گوید:

«...هی فاطمة الزهراء المصدر الاول من مصادر القوة التاريخية التي

تتابعت آثارها في دعوات الخلافة من صدر الاسلام الى الزمن الأخير يكفيها اطراء كونها كريمة الرسول العظيم صلی الله علیه و آله و سلم ، و زوج الامام على بن ابي طالب كرم الله وجهه - وام الحسن و الحسين ، وهي بحق قيثارة

الرسول صلی الله علیه و آله و سلم.

و قد قالوا عن الزهراء بحق انّها نداء الملايين ، و أنّها شهاب النبوة، و أنّها انثى فى القمة، وكلّ هذا مرآة تعكس جزءاً ضئيلاً مما هي عليه ، اليست بنت النبوة ؟ أليست ربيبة الوحى ؟ نحن جميعاً ننحنى و نلتمس عن لسان الرسول العظيم صلی الله علیه و آله و سلم سمة منحها اياها و قلادة قلّدها بها ، فنراه يناديها، (بأم أبيها) ، اذن فأنت يا سيدتنا الجليلة ( ام ابيك)... » ؛(1)

«.... او فاطمه زهرا مصدر اول از مصادر قوت تاریخی است که آثار آن در دعوت های خلافت از صدر اسلام تا زمان اخیر پیاپی آمده است. در بزرگواری آن حضرت همین بس که او کریمه رسول عظيم صلی الله علیه و آله و سلم و همسر امام علی بن ابی طالب کرم الله وجهه - و مادر حسن و حسین ، و به حق آیینه تمام نمای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود.

درباره زهرا به حق گفته اند که او ندای میلیون ها انسان و شهاب نبوت و زنی است در اوج بزرگواری و تمام این ها آیینه ای است که جزء کمی از مقام آن حضرت را منعکس میکند آیا ،فاطمه دختر ،نبوت، تربیت یافته وحی نیست؟ ما همگی خم می شویم و از زبان رسول بزرگوار عنوانی را که به آن حضرت بخشیده و گردنبدی که بر گردنش آویخته را التماس می کنیم و او را

ص: 77


1- همان، ص 16

می بینیم که دخترش را با عنوان (ام ابیها) صدا میکند. در این هنگام تو ای

سرور بزرگوار ما مادر پدرت می باشی

3 - فاطمه زهرا علیها السلام، مظهر عفاف و عصمت

سلیمان کتانی نویسنده مسیحی در این باره می نویسد:

«إيه يا فاطمة يا ثغراً تحلّى بالعفاف ، فطاب رضابه ، و یا عنقاً تجمّل بالكرامات فذكا إهابه ، لقد عَبق خط وصلك ببنت عمران، يا ابنة المصطفى ! فتلك مريم ما فرشت الأرض الا من نتف الزنابق ، و انت النفحة الزهراء، ما نفثت الطيب الا من مناهل الكوثر. والخط خط الطهر و العفاف، مازنر الارض الاخفف ارهاقها، ولا عانق الاجيال الا لوّن آفاقها والارض لو لا هذا الاثير يغمرها تأجن ، و الزمن لو لا هذا العبير يرشفه يأسن يا بتول ! يا ام ابيك...» ؛ (1)

«هان ای فاطمه ای لبانی که به زیور عفاف آراست پس آب دهان آن پاکیزگی یافت و ای گردنی که به زیور کرامت مزین شد پس پوست آن درخشندگی .گرفت چه قدر خوشبو است آن رشته ای که تو را به دخت عمران پیوند داد ای دخت مصطفی این مریم است که بر زمین فرشی از گلبرگ زنبق ها گسرانید و تو آن نفخۀ درخشانی هستی که پاکی نفس های خود را از آبشخورهای کوثر گرفتی و آن رشته رشتهٔ پاکی و عفاف است که بر زمین زنار بست تا نگرانی های زمین را کاهش دهد و زمان را در آغوش گرفت تا آفاق آن را رنگین سازد و زمین را اگر این اثر در خود نمی گرفت رائحه ای نامطبوع داشت و زمان را اگر این عبیر نمی مکید بویی ناخوشایند داشت. ای

،بتول، ای مادر پدر خود...».

ص: 78


1- فاطمة الزهراء وتر في غمد ، ص 24

4 - صبر و تحمل حضرت زهرا علیها السلام

ابوبکر جابر جزایری در این باره می نویسد:

«ما كانت فاطمة فى عيشها كما يكون نساء الأمراء والوزراء يرفلن فى الحرير، ويأكلن الفطير و يخدمن الخوادم ، بل كانت رضي الله عنها تعيش في بيت فقير اهله متواضع بناءه فكانت الزهراء تقم بيتها و تطحن حبّها و تربی ،اولادها ، صابرة على شظف العيش ، متحملة راضية بقسمة الله و ما آتاها و ما آتاها حتى توفاه الله والحقها بوالدها طيبة طاهرة ، فسلام عليها في القانتات الصابرات » ؛ (1)

«فاطمه در نوع زندگی کردنش همانند زنان امیر و وزیران لباس ابریشمی بلند پوشیده و نبود که بهترین غذاها را می خورند و خادمها را به خدمت خود گمارند بلکه فاطمه رضی الله عنها - در خانه ای زندگی میکرد که اهالی آن فقیر بوده و ساختمانش متواضع .بود زهرا خودش خانه را جارو می کرد و دانه را آرد مینمود و اولادش را تربیت میکرد و بر سختی زندگی صابر ،بود و آن را تحمل میکرد و به قسمت و تقدیر خدا و آنچه به او عطا نموده بود رضایت داشت تا خداوند جانش را گرفت و به پدرش در حالی که پاک و پاکیزه بود ملحق شد. پس درود بر او در بین زنان اهل عبادت و صبر».

5 - عفاف حضرت زهرا علیها السلام

دکتر محمد عبد یمانی درباره حضرت زهرا علیها السلاممی نویسد :

«... و كانت فى الذروة العالية من العفاف والتصاون، طاهرة الذيل، عفيفة المؤتزر ، عفيفة الطرف ، لا يميل بها هواها، بل أنّها في حصانة

ص: 79


1- العلم والعلماء، جزائری، ص 237.

وصيانة وطهر، فهى من آل بيت النبى صلی الله علیه و آله و سلم الذي قال الله تعالى في حقهم : «إِنَّما يُرِيدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً » . عن انس رضى الله عنه قال : قال النبي صلی الله علیه و آله و سلم: (ما خير للنساء ؟) فلم ندر ما نقول، فصار على رضى الله عنه الى فاطمة رضى الله عنها، فاخبرها بذلك فقالت: فهلّا قلت له : خير لهنّ الّا يرين الرجال ولا يرونهنّ. فرجع ، فاخبر النبي صلی الله علیه و آله و سلم بذلك ، فقال له : من علمك هذا ؟ قال : فاطمة. فقال صلی الله علیه و آله و سلم:

(انّما فاطمة بضعة منّى).

و كانت رمزاً في الحياء، فالحياء شعبة من شعب الايمان، والحياءصفة الصالحين وحلية الفتيات الصالحات و الحياء لا يأتي الا بخير، ولا يمنع من الحق وطلب الحق ، ولا يشجع على باطل الحياء خلاف الخجل. و عند فاطمة نقف على حياء فريد، حياء لا مثيل له.

كانت رضى الله عنها بجوار اسماء بنت عمیس و اخذت تبکی و ازدادت فى البكاء و اسماء في دهشة من امرها. فقالت لها اسماء رضي الله عنها :

ما يبكيك يا فاطمة ؟ ! و الاجابة تدهش العقول ان فاطمة شغلها الحياء

، فجعلها تفكر فيما بعد الموت ، تفكر فى امر قل ان يفكر فيه انسان.

ان الذى يبكي فاطمة أنّها عند ما يأتيها الموت ويتم تغسيلها وتكفينها، و تحمل على تلك الآلة الخشبية و يطرح عليها ثوب فيصفها ، لقد استقبحت رضى الله عنها ما يصنع بالنساء عند حملهنّ لدفنهنّ، فيعرف الناس طولهنّ وعرضهنّ وسمنهنّ، تتذكر ذلك فاطمة فتبكي حياءً، انها الفطرة الطاهرة.

تتعجب اسماء بنت عميس رضى الله عنها ، و تتذكر بسرعة ما رأته الحبشة، تخبر فاطمة انّهم يحملون موتاهم على خشبة ذات جوانب ، و تغطى بغطاء من قماش ، و بهذا يستر الميت، وهذا ما ترجوه فاطمة رضى الله عنها.

ص: 80

تسعد فاطمة رضى الله عنها بذلك، تستبشر خيراً وتوصى ان يصنع لها مثل هذا، وتدعو فاطمة لاسماء (سترك الله كما سترتني). هل يوجد مثل هذل الحياء في الحياة والممات ؟ !

و قد اوصت رضى الله عنها بهذا النعش يصنع لها حتى لا يتبين احد وصفها بعد وفاتها عفة و تصاوناً»؛(1)

«... فاطمه در قله عالی از عفاف و خود نگه داری، پاکدامنی، عفیف در ، پوشش عفیف در نگاه بود و هوای نفس در او تأثیر نمی گذاشت بلکه او همچون دیوار و محافظت و پاکی بود او از آل پیامبری بود که خداوند متعال

در حقش فرمود: (همانا خداوند اراده کرده تا مطلق پلیدی را از شما اهل بیت دور گرداند و به تمام معنا پاک کند).

از انس رض - نقل شده که :گفت: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: (چه چیز برای زنان بهتر است؟) ما ندانستیم که چه بگوییم علی- رض- به نزد فاطمه رضی الله عنها آمد و سؤال رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را از او پرسید حضرت عرضه داشت چرا به او نگفتی بهترین حال برای زنان آن است که مردان را ندیده و مردان نیز آنان را نبینند. حضرت بازگشت و جواب را به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم رسانید. حضرت به او فرمود: چه کسی تو را چنین یاد داد؟ عرضه داشت: فاطمه حضرت فرمود: (همانا فاطمه پاره ای از من است).

فاطمه رمزی در حیا بود که به آن مثال زده میشد و حیاء شعبه ای از شعب ایمان است و حیا صفات صالحان و زینت دختران صالح میباشد و حیاء جز خیر چیز دیگر نمی آورد و از حق و طلب حق بازنمی دارد و انسان را بر باطل شجاع نمی کند حیاء خلاف خجالت است ما در فاطمه حیای بی نظیر حیایی که نمونه ندارد می یابیم فاطمه رضی الله عنها در کنار اسماء دختر عمیس بود که شروع به گریه کرد و گریه خود را بلند نمود و اسماء در تعجب از آن .گریه اسماء رضی الله عنها به او عرض کرد چه چیز شما را به گریه

ص: 81


1- أنّها فاطمة الزهراء، ص 312 و 313.

پ

درآورده ای فاطمه ؟! پاسخ حضرت عقلها را مدهوش میکند ، فاطمه را حیا فرا گرفته و مشغول فکر کردن ما بعد از مرگ است در امری فکر می کند که کمتر کسی به آن فکر می.کند چیزی که فاطمه را به گریه درآورد این است که هرگاه مرگ او فرا رسید و غسل و کفنش تمام شد و بر روی آن وسیله چوبین قرار گرفت و پارچه ای بر روی او انداخته شد که بدن نماست، آن حضرت این گونه تجهیز کردن زنان هنگام حمل به جهت دفن را دوست نمی دارد؛ چرا که مردم طول و عرض و اندام بدنها را مشاهده می کنند فاطمه اینها را یاد میکند و از روی حیا میگرید. این است فطرت پاک .

اسماء دختر عمیس رضی الله عنها تعجب می کند و با سرعت هرچه تمام تر به یاد چیزی میافتد که در شهرهای حبشه دیده است لذا فاطمه را خبر می دهد که آنان اموات خود را بر تخته چوبی حمل میکنند که از چهار طرف لبه دارد و بر روی آن پارچه ای از قماش انداخته می شود و به این نحو میت پوشیده می.شود این آن چیزی بود که فاطمه رضی الله عنها بدان خوشحال شد و بشارت خیر دانست و وصیت کرد که برای او مثل آن ساخته شود و فاطمه برای اسماء چنین دعا کرد: (خدا تو را بپوشاند همانگونه که مرا پوشاندی). آیا مثل این حیاء در زندگی و مردن یافت می شود ؟!

فاطمه رضی الله عنها به جهت عفت و خود نگاهداری وصیت کرد تا مثل این نعش برای او ساخته شود تا کسی بعد از وفاتش ظاهر بدنش را مشاهده نکند».

6 - قناعت فاطمه زهرا علیها السلام

دکتر محمد عبده یمانی در این باره مینویسد

«كانت الزهراء رضى الله عنها قانعة بحالها، وكانت توقن ان الحرص يفرق القلب و و يشتت الامر وكانت تستمسك بما سمعته من ابيها صلی الله علیه و آله و سلم: (طوبى لمن هدى للاسلام وكان عيشه كفافاً او قنع به)... وقد قال لها

ص: 82

ابوها الله صلی الله علیه و آله و سلم: ( يا فاطمة ! اصبرى على مرارة الدنيا لتفوزى بنعيم الأبد )(1)... هكذا كان حالها وهى صابرة على تلك المعيشة الشديدة تستقبلها بقناعتها و تكثر من حمد الله تعالى عليها فهى قانعة بحالها، راضية بعيشها وهى التى اراها ابوها صلی الله علیه و آله و سلم ما خاطبه به ربه سبحانه و تعالی «وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَواةِ الدُّنْيا ».(2)

فكانت رضى الله عنها لقاء هذا راضية باليسير من العيش، صابرة على شظف الحياة ، قانعة باليسير من الحلال، فكانت نفسها راضية مرضية. فكانت لا تطمع الى ما لغيرها ولا تستشرف ببصرها الى ما ليس من حقها، فما كانت تطمع في حق احد ، فهي غنية بنفسها قريرة بحالها وقد قال ابوها الله : (ليس الغنى عن كثرة العرض ، انّما الغنى غنى النفس)... »؛(3)

«زهرا رضی الله عنها به حالش قانع بود؛ زیرا که می دانست که حرص باعث تفرق قلب و تشتت خاطر می گردد او به آنچه از پدرش شنیده بود تمسک می کرد (خوشا به حال کسی که در اسلام هدایت یافته و زندگی او در حد کفاف است یا به آن قانع می باشد)... و نیز پدرش فرمود: ای فاطمه بر تلخی دنیا صبر کن تا به نعمت ابدی فایز شوی این چنین بود حال فاطمه و او بر آن زندگانی سخت صبور بود و با قناعتی که داشت به استقبال زندگی می رفت و زیاد ستایش خداوند متعال را بر آن زندگی داشت. او قانع به حال خود و راضی به زندگی اش بود و او کسی بود که پدرش آنچه را که از پروردگارش سبحانه و تعالی گرفته بود به او می نمایاند آنجا که می فرماید: (هرگز چشمان خود را به نعمتهای مادی که به گروههایی از آنان داده ایم، میفکن! اینها شکوفه های زندگی دنیاست؛ تا آنان را در آن بیازماییم).

لذا فاطمه رضی الله عنها بعد از این دیدار به اندکی از روزی راضی و بر سختی

ص: 83


1- کنز العمال ، ح 37475
2- سوره طه، آیه 131
3- أنّها فاطمة الزهراء، ص 313 و 314.

زندگی صبور و به اندکی از مال حلال قانع بود او نفسش راضی و مرضی بود. او هرگز به اموال دیگران طمع نداشت و چشمانش را به چیزی که حقش نبود نمی انداخت و در حق کسی طمع ،نداشت او نفس بی نیاز ، حالش ثابت بود. پدرش فرمود: بی نیازی در کثرت مال نیست، بلکه بی نیازی در بی نیازی نفس است)...».

7 - فاطمه زهرا علیها السلام ، مجمع فضایل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم

احمد خلیل جمعه از علمای اهل سنت در این باره می نویسد:

«كانت فاطمة الزهرا رضى الله عنها تجد كل انس وكل نعيم الى جانب ابيها رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ، فقد استلهمت كل فضيلة من حياة أبيها الذي يغمرها بحبّة ويشملها برعايته و عطفه » ؛ (1)

فاطمه زهرا رضی الله عنها هر انس و هر نعمتی را در جوار پدرش رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می یافت و او هر فضیلتی را از حیات پدرش الهام میگرفت پدری که او را مشمول محبت خود کرده و تحت مراعات و مهربانی خود قرار داده بود.

8 - جلالت فاطمه زهرا علیها السلام

دکتر علی ابراهیم حسن می نویسد:

«و حياة فاطمة هي صفحة فدة من صفحات التاريخ نلمس فيها الوان العظمة ، فهى لست كبلقيس او كليو بطرة، استمدّت كل منهما عظمتها من عرش كبير و ثروة طائلة وجمال نادر و هی لست كعايشة نالت شهرتها لما اتصفت به من جرأة جعلتها تقود الجيوش و تتحدى الرجال، ولكنّا امام شخصية استطاعت أن تخرج الى العالم وحولها هالة الحكمة

ص: 84


1- نساء اهل البيت احمد خلیل جمعه، ص 587

و الجلال ، حكمة ليس مرجعها الكتب و الفلاسفة والعلماء و انّما تجارب الدهر الملئ بالتقلبات و المفاجآت، و جلال ليس مستمداً من ملك او ثراء ، و انّما من صميم النفس.... » ؛ (1)

«زندگانی فاطمه صفحه ای پاک از صفحات تاریخ است که در آن رنگ هایی از عظمت را لمس می نماییم او همانند بلقیس یا لیو بطره نیست که عظمت خود را از تاج و تخت بزرگ و ثروت فراوان و زیبایی بی نظیر به دست آورده باشد، و نیز همانند عایشه نیست که شهرتش را از جرأتی به دست آورده که لشکری را رهبری کند و مردان را به دنبال خود نماید ولی ما در مقابل شخصیتی قرار داریم که توانسته بر عالم ظهور کند در حالی که اطراف او را هاله ای از حکمت و جلال فرا گرفته ،است حکمتی که بازگشت آن به کتاب ها و فلاسفه و علما نیست، بلکه تجربههای روزگاری است که مملو از زیر و زبرها و اتفاقات است جلالی که از پادشاهی و ثروت به دست نیامده بلکه از باطن نفس اوست...».

توفیق ابو علم درباره حضرت زهرا علیها السلام می نویسد:

«... و أنّى انحنى اجلالاً بين يديك سيدى يا بضعة النبي. وطأطاة للرأس تجاه مقامك الشامخ يا ام الحسنين. اى قلم يرقى ليكتب عنك و اى ريشة تدق حتى تستطيع ان تصوّرك كما انت. قالوا عنك : انك وتر فى غمد وقالوا انك نداء الملايين وقالوا : انّك شهاب النبوة الثاقب. و قالوا : انك انثى فى القمّة . انت يا سيدتى الجليلة بنت النبوة البكر. انت ربيبة الوحى ، انت ام ابيك ، انت امّ للرسول فى رسالته لا في ولادته. انت يا سيدتي زعيمة اهل البيت. ويقول الشاعر :

هم النور نور الله جل جلاله *** هم التين والزيتون والشفع والوتر » ؛ (2)

ص: 85


1- فاطمة الزهراء ، دخيل ، ص 171، به نقل از او.
2- فاطمة الزهراء علیها السلام، توفيق ابو علم، ص 8 و 9.

( ... و همانا ای سرور من در مقابل عظمت تو تواضع میکنم ای پاره تن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم! سر من در مقابل مقام شامخ تو فرود آمده است ای مادر حسن و حسین علیهما السلام .و کدامین قلم میتواند دربارۀ تو مطلب بنویسد و کدامین پر می تواند نازک گردد تا بتواند آن گونه که هستی تو را به تصویر کشاند. دربارهٔ :گفته اند تو نمونه ای هستی در غلاف ،شده و گفته اند همانا تو صدای تو میلیون ها ،انسانی و گفته اند همانا تو شهاب درخشان ،نبوتی و گفته اند: تو در میان زنان نمونه ای تو ای سرور من خانم جلیله و دختر پیامبر عصمتی. تو در دامان وحی پرورش یافته ای تو مادر پدرت می باشی تو مادر رسول در رسالتش هستی نه در ولادتش تو ای سرور من زعيم اهل بیتی شاعر درباره شما خاندان می گوید آنان نورند نور خدای جل جلاله آنان انجیر و زیتون و شفع و وتر قرآن اند.

دکتر محمود عکام می گوید :

«.... على اقدامك تنحنى الهامات اجلالاً ، و لذكراك تختال الأكوان حلالاً،وددت لو تغد والعيون محابر فتكتب بالدموع عبائر و تلوّن بالبريق مآثر و تسطر بالجفون بعض ما تنطوى عليه منى السرائر يا مشكاة صدرت عنها الأنوار و يا سرّة تجمّعت فيها الأسرار، و يا درّة سمت، فكانت واسطة عقد بيت الأطهار الأبرار يا فاطمة ! و السرّ فيك كبير ، و الفطام لذيك يعنى الكثير ... »؛(1)

«... سرها بر قدم های تو به جهت تجلیل خم می شود و به یاد تو عالم ها به فکر فرو می روند دوست داشتم که چشم ها مرکب می بودند و با اشک ها عبارت ها نوشته میشدند و اثرهای رنگارنگ پدید می آمدند و با موزه های پلک ها برخی از اسرار او پدیدار گشت ای کیسه ای که اسرار در تو نهفته است ای در درخشان و حلقه وصل بين پاکان و نیکان ای فاطمه اسرار در وجودت بزرگ است و کسی که نزد تو علم بیاموزد به خیر کثیر نائل شده است...».

ص: 86


1- همان، ص 19

شجاعت و شهامت حضرت زهرا علیها السلام

اشاره

فاطمه زهرا علیها السلام در مدت زندگی خود چه در زمان حیات رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و چه بعد از آن شجاعت ها و شهامت هایی را از خود ظهور و بروز داده است که همه بر آن اعتراف نموده اند. اینک به نمونه هایی از آن ها اشاره میکنیم ؛

1 - دفاع فاطمه علیها السلام از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم

احمد خلیل جمعه از علمای اهل سنت در این باره می نویسد:

«و اشار القرآن الكريم والحديث الشريف، وكتب المصادر الى هؤلاء ، الكفرة ، الذين سوّلت لهم انفسهم النيل من رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، و في مقدمتهم ابولهب بن عبدالمطلب ، و ابوجهل بن هشام و ابی بن خلف، والعاص بن وائل ، و النضر بن الحارث ، و ام جميل بنت حرب ، و عتبة بن ربيعة ، و عقبة بن أبي معيط ، و امية بن خلف ، و غيرهم كثير ، وكان من اشدّهم عداوة وضراوة ابوجهل الذي طغى في عداوته وعُدوانه الى حدّ لا يطاق، فاخذه الله اخذ عزيز مقتدر ، وكانت نهايته في غزاة بدر على يد من كان يستضعفهم. كان لفاطمة الزهراء رضي الله عنها مواقف زاهرة وضيئة، مع هؤلاء في

ص: 87

مطلع البعثة النبوية بمكة المكرمة، وتصدّت لهم أكثر من مرّة، فأسكتتهم جرأتها و خافوا دعوة ابيها...»،(1)

«قرآن کریم و حدیث شریف و کتاب های مصادر به آن کافران اشاره کرده اند کسانی که نفوسشان آنان را گول زده تا متعرض رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ،گردند که پیشتاز آنان ابولهب بن عبدالمطلب و ابوجهل بن هشام، وابي بن خلف، و عاص بن وائل ، و نضر بن حارث، وام جميل بن حرب ، وعتبة بن ربيعة، وعقبة بن أبي معيط ، وامية بن خلف وبسیاری دیگر بودند که شدیدترین آن ها در دشمنی و ضرر رساندن ابوجهل بود. کسی که در دشمنی و تجاوزگری کار را به حدی رسانده بود که کسی طاقت آن را نداشت و خداوند او را مقتدرانه گرفته و عاقبت او آن شد که در جنگ بدر به دست کسانی که آنان را ذلیل کرده بود کشته شد.

فاطمه زهرا رضى الله عنها مواضع روشن و سرسختی در برابر این افراد در ابتدای بعثت نبوی در مکه مکرمه داشت که چندین بار متصدی آن ،شد و جرأت آن حضرت بود که آنان را ساکت کرد و از دعوت پدرش به هراس افتادند....».

2 - شرکت فاطمه علیها السلام در امور مهم

او نیز می نویسد:

«نشأت رضى الله عنها نشأة نبوية، وقد ثبت اشتراكها في بعض غزوات

الرسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ، وكان يصطفيها لأسراره، فاشتركت فعلاً ، مع ابيها في حروبه ؛ اذ انها كما كانت تقوم بأمر بيتها و تدبیره و تربية اولادها و تنشئتهم ، كانت تجاذب اباها رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم وزوجها علياً رضى الله عنه الشؤون الخارجية، وكان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم يحضرها في الامور الهامة فقد

ص: 88


1- نساء اهل البيت احمد خلیل جمعه، ص 535و 536

حضرت بيعة النساء ، كما حضرت مباهلة وفد نجران... » ؛ (1)

«فاطمه زهرا رضی الله عنها در خانه نبوت تربیت یافت و ثابت شده که در برخی از غزوات پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شرکت داشته است و حضرت او را به جهت برخی از اسرارش بر می گزید و با پدرش در جنگ ها عملاً شرکت داشت؛ زیرا او همانگونه که به امور خانه و تدبیر آن و تربیت اولاد و رشد آنها اهتمام می ورزید، پدرش رسول خدا لاله و همسرش علی رضی الله عنه را در امور خارج از منزل یاری می داد و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم او را در امور مهم حاضر می کرد همانگونه که در بیعت زنان و مباهله و قافله نجران حاضر نمود...».

3 - شجاعت و شهامت حضرت زهرا علیها السلام

محمود شلبی درباره حضرت زهرا علیها السلام می نویسد:

«عليها السلام ، ثم عليها السلام بنت ابيها حقاً وصدقاً. فكيف كان ذلك ؟ قالوا : اجتمع نفر من طغاة المشركين فى حجر ابراهيم بجواز الكعبة واخذوا يكيدون كيدهم ، و اجمع هؤلاء النفر على أنّه لا توجد وسيلة للخلاص من محمّد الا بقتله والقضاء على دعوته في مهدها، مهما تحملوا في سبيل ذلك من حرب طاحنة يشنها عليهم بنو عبدمناف و من يناصرهم. فلما انتهوا الى هذا الرأى وجدوا ان الوسيلة الوحيدة لتحقيقه هي ان يجتمعوا و يتحدوا رجلاً واحداً فاذا دخل محمّد المسجد الحرام التفوا حوله وانهالوا عليه جميعاً طعناً و ضرباً حتى يخرّ قتيلاً. و اطمأنت نفوسهم الشريرة الى هذا التدبير الحقير و تعاقدوا عليه ،

و اقسموا على تنفيذه و اشهدوا على ذلك اصنامهم المرصوصة حول الكعبة. هذه مؤامرة خطيرة لقتل لرسول الله علیها السلام و ههنا تبرز بطولة

ص: 89


1- همان، ص 111

الزهراء علیها السلام؛ فقد سمعت فاطمة الزهراء ما كانوا يدبرون، فعادت مسرعة الى بيت ابيها ما كادت تدخله حتى انفجرت باكية و القت بنفسها في حضن السيدة خديجة ام المؤمنين وكلّما حاولت الأم ان توقف بكاء طفلتها زاد نحيبها حتى دخلتا على رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فتلقاهما كعادته هادی النفس ممّا اشاع فيهما الطمأنينة ، واخذت الطفلة التي لم تكن قد بلغت بعد الحادية عشرة من عمرها تحدثه قائلة : (هؤلاء الملأ من قريش قد تعاهدوا عليك لو قد رأوك لقد قاموا اليك فقتلوك ، فليس منهم رجل الا

قد عرف نصيبه من دمك).

و تلقى النبى صلی الله علیه و آله و سلم الخبر فى هدوء ، فطلب من بنيته ان تأتيه بماء ليتوضأ، و اسرعت فاحضرت له ما طلب فلمّا توضأ خرج متجهاً ناحية الكعبة وقد احاطت به هالة من المهابة و الجلال. فلما دخل عليهم المسجد انتقعت وجوههم و غاض منها الدم و خفضوا من مهابته ابصارهم و افقدتهم الدهشة تذكر ما تعاقدوا عليه فلم يستطع احدهم ان يرفع بصره اليه ، بل خفضوا رؤوسهم حتى بلغت اذقانهم صدورهم ، و اذهلتهم المفاجأة ، فلم يتحرّك احدهم من مكانه، على حين كان رسول الله مستمراً في السير نحوهم في خطى متئدة ، حتى اذا وقف على رؤسهم فاخذ قبضة من التراب و قال : شاهت الوجوه ثم حصبهم بها، فما اصاب رجلاً منهم من ذلك الحصى حصاة الّا قتل يوم بدر كافراً.

قال الراوى وليس يخامرنا شك فى ان ام المؤمنين خديجة وفاطمة الزهراء لم يهدأ لهما بال حتى عاد اليهما نبى الله سالماً » ؛ (1)

بر او درود ، باز بر او درود باد او به حق و به راستی دختر پدرش بود چگونه چنین بود؟ گفته اند تعدادی از سرکشان مشرک در حجر ابراهیم کنار کعبه

ص: 90


1- حياة فاطمة علیها السلام، محمود شلبی ، ص 93-96

اجتماع کرده و شروع به نیرنگ و حیله بودند آنان اتفاق کردند بر این که راهی برای محمّد جز به کشتن و تمام کردن دعوتش در زادگاهش نیست، حتی اگر در این راه متحمل جنگ سختی هم شوند که بنی عبد مناف و یاوران آنها بر ضدّشان برپا کنند چون به این نتیجه رسیدند تنها راه برای انجام و پیاده نمودن نقشه خود را این دیدند که همگی اجتماع کرده و همانند یک مرد متحد گردند، و چون محمد وارد مسجد الحرام شد دور او را گرفته و همگی بر سر او بریزند و به حدّی او را بزنند که بر زمین افتاده و کشته شود.

نفس های شرور آن ها بر این نقشهٔ حقیرانه اطمینان یافت و بر آن هم پیمان شده و بر انجام آن قسم یاد کردند و بتهای نصب شده دور کعبه را بر آن

شاهد و گواه گرفتند این قصد خطرناکی برای کشتن رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بود.

این جا بود که شجاعت زهرا علیها السلام ظهور و بروز کرد فاطمه زهرا سخنانشان را شنید و از تدبیر آن ها آگاه شد، لذا با سرعت هر چه تمام به خانه پدرش آمد هنوز وارد خانه نشده بود که از گریه منفجر شد و خودش را در دامان خانم خدیجه ام المؤمنین انداخت و هر چه مادر خواست تا گریه طفلش را مانع شود نتوانست و صدایش بلندتر میشد تا آن که آن دو بر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم وارد شدند، و حضرت همانند همیشه با آرامش تمام که در آن طمأنینه موج میزد آن دو را پذیرفت آن کودک که هنوز به سن یازده سالگی از عمرش نرسیده بود شروع به سخن کرده و گفت: این جماعت از قریش بر ضد شما هم پیمان شده اند که اگر شما را مشاهده کنند به شما حمله ور شده و به قتل برسانند و هر کسی از آن ها در خون تو نصیبی داشته باشد.

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خبر را با آرامش گرفت و از دختر کوچکش خواست تا آبی بیاورد و وضو بگیرد. فاطمه آنچه را پدرش میخواست با سرعت فراهم کرد و چون حضرت وضو گرفت از منزل خارج شد و در حالی که هاله ای از هیبت و جلال او را احاطه کرده بود به طرف کعبه حرکت کرد و چون بر آن ها در مسجد وارد شد صورت های آنان سرخ شده و همگی از هیبت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم چشم های خود را به زیر انداخته و به جهت خوفی که پیدا کرده بودند نقشه خود را فراموش نمودند و هیچ کس نتوانست که چشم خود را به سوی او بردارد

ص: 91

و چنان سرهای خود را به زیر انداختند که چانه هایشان به سینه هایشان رسید و این تصادف و برخورد عقل از سر آنان ربود و هیچ کس از جای خود برنخواست و این در حالی بود که حضرت همین طور در حالت حرکت آرام به سوی آن ها بود و چون بالای سر آنها ایستاد مشتی از خاک برداشت و فرمود صورت ها مشوّه باد و آن را به طرفشان پاشید و به هر کسی از آن ها که سنگ ریزه ای از آن مشک خاک خورد در جنگ بدر در حال کفر به قتل رسید.

راوی میگوید شک نداریم که امّ المؤمنین خدیجه و فاطمه زهرا هیچ ناراحتی نکردند تا آن که پیامبر خدا سالم به سوی آنها بازگشت.»

ص: 92

محبت حضرت زهرا علیها السلام

اشاره

در مورد محبت حضرت زهرا علیها السلام تعبیرات گوناگونی در کلمات علمای اهل سنت آمده است که به برخی از آنها اشاره می کنیم ؛

1 - لزوم محبت فاطمه زهرا علیها السلام

دکتر محمد عبد یمانی از نویسندگان اهل سنت می گوید:

«الحبّ في الله نعمة عظيمة و منّة كبيرة؛ لانّ الله عزوجل قد جعل للمتحابين في الله درجة كبيرة ورفعة عظيمة وبركة و خيراً... فكيف اذا كان هذا الحبّ الله و في محبّة رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و ولآل بيته الكرام رضوان الله عليهم جميعاً. ثم كيف يكون الأمر اذا كان ذلك في شأن الزهراء البتول ام ابيها ، التي احبها رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و امر بحبها و اعزّها و اكرمها و اجلها، وصرّح في أكثر من مناسبة أنّها بضعة منه ، يرضيه ما يرضيها و يبغضه ما يبغضها. هذه السيدة الفاضلة التي حفظ فى نسلها النسب الشريف لرسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ولاشك ان شأن هذه السيدة عظيم وقدرها كبير، فقد اعزها رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و قدرها و امر بوصلها و وصل بنيها و ودهم و حبّهم ، وصرّح رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و اخذ يذكرنا : ( اذكركم الله في آل بيتي ،

ص: 93

اذكركم الله في آل بيتي).

انّ هذه السيدة الفاضلة رضى الله عنها تستحق منا كل حب و تقدير ؛ لأنّها بنت رسول الله ، ولأنّها المجاهدة الصابرة التي صبرت على الكثير من الأذى مع امها الشريفة الفاضلة فى الشعب وبعد الشعب ، و في اذي قريش ، و لأنها بنت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم الذى ينقطع كل نسب يوم القيمة الا نسبها الى رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فقد قال عليه الصلاة والسلام: (ينقطع يوم القيمة كل سبب و نسب و نسب الا سببی و نسبی) وقد نبّه الى حبّها وخطورة بغضها يوم قال له : (والذي نفسي بيده لا يبغضنا اهل البيت احد الا ادخله الله النار)...» (1)

«محبت در راه خدا نعمت عظیم و منّت بزرگی است؛ زیرا خدای عزوجل برای کسانی که در راه خدا به یکدیگر محبت میورزند درجهٔ بزرگ و بلندی عظیم و برکت و خیر قرار داده است... تا چه رسد به این که این محبت برای خدا و در مورد رسول او آل بیت کرام رسولش که خشنودی خداوند بر تمام آنان باد باشد. سپس امر چگونه می شود در صورتی که آن محبت در شأن زهرای بتول مادر پدرش ،باشد آن که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم او را دوست داشت و مردم را نیز به محبت او دستور می داد و او را عزت داده و تکریم و تجلیل می نمود و در مناسبت های بسیار تصریح کرد که فاطمه پاره ای از وجود اوست آنچه که فاطمه را خشنود کند او را خشنود کرده و آنچه که فاطمه را به غضب درآورد او را به غضب در آورده است. او سرور با فضیلتی است که در نسلش نسب شریف رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم حفظ شده است و شکی نیست که شأن این سرور عظیم و قدرش بزرگ است و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم او را عزیز کرده و قدرش را بلند نموده و دستور به ارتباط با او و فرزندانش و دوستی و محبت آن ها داده است. و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم تصریح کرده و شروع به تذکر دادن به ما نموده آنجا که میفرماید شما را در حق آل بیتم تذکر می دهم شما

ص: 94


1- أنّها فاطمة الزهراء ، يماني، ص 301 و 302.

را در حق آل بیتم تذکر می دهم).

همانا این سرور با فضیلت رضی الله عنها از طرف ما مستحق هر محبت و تقدیر است؛ زیرا که او دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است و او جهادگر صبوری است که بر آزار بسیاری همراه با مادر با شرف و با فضیلتش در شعب و بعد از آن و بر اذیت قریش صبر کرد؛ چرا که او دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است که در روز قیامت هر نسبی به جز نسب او به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم قطع خواهد همانگونه که او علیه الصلاة والسلام فرمود: (روز قیامت هر سبب و نسبی قطع میشود به جز حسب و نسب من) و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خبر از محبت به و خطر دشمنیاش داده روزی که فرمود: (قسم به خدا که جانم به دست اوست هیچ کس ما اهل بیت را دشمن ندارد جز آن که خداوند او را به

دوزخ افکند)...».

2 - ایمان در گرو محبت فاطمه زهرا علیها السلام

دکتر محمد عبده یمانی می نویسد:

«... أنّ حبّ الزهراء رضي الله عنها وارضاها وبنيها و آل البيت جميعاً قضية اساسية و مسألة ايمانية ؛ فهذا رسول الله له يقول : (تركت فيكم ما ان تمسكتم به لن تضلوا بعدى ابداً ، كتاب الله و عترتى ، و انّهما لن يفترقا حتى يردا على الحوض ، فانظروا كيف تخلفونى فيهم). فهل نخلف رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم الا بالحب والتقدير والاحترام والاجلال لآل بيته الكرام رضوان الله عليهم جميعاً ، و لهذه السيدة الفاضلة البتول النبيلة رضى الله

عنها وارضاه ، نحبها ؛ لانّ الله عزوجل احبها و رسول الله احبها وعلّمنا

و أمرنا بحبها.

هذا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم يوصينا في الحديث الصحيح الذي يرويه ابن عباس رضى الله عنه عن النبى صلی الله علیه و آله و سلم احبّوا الله لما يغذوكم من نعمة ، و احبّونى

ص: 95

يحبّ الله ، و احبّوا اهل بيتى بحبّى).(1) و من هنا كانت قضية الحبّ قضية اساسية فى الله والله ، ولكنّها مسؤولية كبيرة يتحسب الانسان لها و يتحسب لإيمانه عند ما تأتى فى مجال حبّ آل بيت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و هذه السيدة الجليلة رضوان الله عليهم ... » ؛ (2)

«... همانا محبت زهرا که خداوند از او راضی شود و او و فرزندان و تمام آل بیتش را رازی کند - قضیه ای است اساسی و مسأله ای است .ایمانی این رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است که می فرماید :(در میان شما چیزی گذاشتم که اگر به آن تمسک کنید هرگز بعد از من گمراه نخواهید شد؛ کتاب خدا و عترتم و این که آن دو از هم جدا نمی شوند تا در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند پس نظر کنید که چگونه حق مرا درباره آن ها مراعات خواهید کرد.) آیا مراعات حق او جز به محبت و تقدیر و احترام و تجلیل آل بیت کرام او که خشنودی خدا بر تمام آنان باد - نیست ؟ و ما این سرور با فضیلت منقطع از هر بدی و موجود با ارزش که خدا از او راضی گشته و او را راضی نماید را دوست داریم؛ چرا که خدای عزّوجل او را دوست دارد و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نیز او را دوست دارد و ما را یاد داده و به محبت او امر کرده است. این رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است که ما را در حدیث صحیح وصیت می کند حدیثی که ابن عباس رضی الله عنه از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم روایت کرده که فرمود: (خدا را به جهت آن که از نعمتش به شما روزی می دهد دوست بدارید و مرا به جهت محبت خدا دوست بدارید و اهل بیت مرا به جهت محبت من دوست بدارید). و از این جاست که قضیه ای اساسی دربارۀ خدا و برای خداست ولی مسئولیتی بزرگ است که انسان برای آن حساب باز کرده و نیز برای ایمانش حساب باز میکند و هنگامی که در مورد محبت آل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و این خانم با جلالت که خشنودی خدا بر آنان باد پدید می آید...».

ص: 96


1- مستدرک حاکم، ج 3، ص 150
2- أنّها فاطمة الزهراء، ص 302

3 - محبت فاطمه زهرا علیها السلام، به جهت الگوپذیری

دکتر محمد عبده یمانی دربارۀ محبت فاطمه زهرا علیها السلام می گوید:

«و هذه المحبّة خاصة تحتاج الى میزان عدل و وعى و مسؤولية بابعاد هذا الحبّ، فنحن عندما نحبّ آل بيت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نحرص على ان نجعلهم القدوة و الأسوة بالنسبة لنا، وعند ما نحبّهم لابد ان نعرف أين نقف من ميزان الشرع الحنيف فنحبّ هؤلاء لحبّنا لرسول الله صلی الله علیه و آله و سلم الذي ينطلق بنا الى حبنا الله ؛ لان الله امرنا و وضح لنا عزوجل اننا اذا كنا نحبّ الله فعلينا ان نتبع رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و بالتالي نتبع عترة الطاهرة الشريفة وصاحبته الكرام البررة الذين نقلوا الينا هذا الدين العظيم و علمونا ان نعض عليه بالنواجذ « قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحببكم الله »...»، (1)

«و این محبت به تنهایی احتیاج به میزان عدل و ظرفیت و مسؤولیت به ابعاد این محبت دارد ما هنگامی که آل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را دوست می داریم حریص می شویم که آنان را الگو و پیشتاز خود نسبت به آنان کنیم، و هنگامی که آنان را دوست میداریم باید بفهمیم که در کجای میزان شرع حنیف بایستیم پس آنان را به جهت محبت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم دوست داریم، او که ما را به محبت خداوند رهنمون می سازد؛ زیرا خداوند عزوجل ما را دستور داده و برای ما واضح کرده که اگر بخواهیم خدا را دوست بداریم بر ماست که از رسولش پیروی کنیم و در نتیجه از عترت پاک و شریفش و صحابه کرام و نیکش پیروی ،نماییم آنان که این دین با عظمت را به ما منتقل کرده و ما را تعلیم داده که به آن تمسک نماییم آنجا که فرمود: بگو اگر خدا را دوست دارید مرا پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد)...».

ص: 97


1- أنّها فاطمة الزهراء، ص 303,302.

4 - محبت فاطمه زهرا علیها السلام همراه با اطاعت

دکتر محمد عبده یمانی دربارۀ محبت حضرت زهرا علیها السلام و اهل بیتش علیهم السلام می نویسد:

«و الحبّ دون شك يبدأ بالاتباع والاقبال عليهم ؛ لانهم كما جاء في الحديث الشريف : (الا انّ اهل بيتى فيكم كمثل سفينة نوح من قومه ، من ركبها نجا و من تخلف عنها غرق).(1) هذه السيدة الجليلة التي قال لها رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: (انّى و اياك و هذا الراقد و كان علياً رضي الله عنه - و الحسن والحسين يوم القيمة لفى مكان واحد).(2) و لا غرابة في ذلك ؛ لانّهم العترة الطاهرة...» (3)

«و محبت بدون تردید شروع میکند به دستور به پیروی و اقبال بر آنان؛ زیرا

آنان کسانی هستند که در حدیث شریف دربارۀ آنان گفته شده (آگاه باشید ! که همانا اهل بیت من در میان شما همانند کشتی نوح در قومش می باشد هر کس سوار بر آن شود نجات یافته و هر کس از آن تخلف جوید غرق می شود). این خانم جلیل القدر که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم درباره او فرمود: همانا من و تو و این علی رضی الله عنه که آرمیده و حسن و حسین در روز قیامت در یک مکان هستیم و هیچ استبعادی در آن نیست زیرا که آنان عترت پاک اند...».

ص: 98


1- كشف الاستار، ج 3، ص 222، ج 2613، به نقل از مسند بزار
2- مسند احمد، ج 1، ص 101 ، ح 792
3- أنّها فاطمة الزهراء، ص 303.

فاطمه زهرا علیها السلام برتر زنان

اشاره

فاطمه زهرا علیها السلام برتر زنان عالم بوده و کسی همتای او قبل و بعد از اسلام نیامده و نخواهد آمد و این مطلبی است که علمای اهل سنت نیز به آن اشاره نموده اند.

1 - برتری فاطمه زهرا علیها السلام بر حضرت مریم علیها السلام

آلوسی در ذیل آیه « وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَياكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَياكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ » (1) می گوید:

«وقيل : المراد نساء عالمها ، فلايلزم منه أفضليتها على فاطمة رضى الله

تعالى عنها ويؤيده ما اخرجه ابن عساکر من طريق مقاتل عن الضحاک عن ابن عباس عن النبى صلی الله علیه و آله و سلم انه قال : (اربع نسوة سادات عالمهن: مریم بنت عمران و آسية بنت مزاحم و خديجة بنت خويلد، وفاطمة بنت محمد صلی الله علیه و آله و سلم وافضلهنّ عالماً فاطمة و ما رواه الحرث بن اسامة في مسنده بسند صحيح لكنّه مرسل (مريم خير نساء عالمها). والى هذا ذهب ابو جعفر رضى الله تعالى عنه ، وهو المشهور عن أئمة

ص: 99


1- سورة آل عمران، آیه 42

اهل البيت، والذي اميل اليه ان فاطمة البتول افضل النساء المتقدمات و المتأخرات من حيث انها بضعة رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بل و من حيثيات أخر ايضاً، ولا يعكر على ذلك الأخبار السابقة ؛ لجواز ان يراد بها افضلية غيرها عليها من بعض الجهات وبحيثية من الحيثيات، و به يجمع بين الآثار. و هذا سائغ على القول بنبوة مريم ايضاً؛ اذ البضعية من روح الوجود وسيد كل موجود لا اراها تقابل بشيء. و أين الثريا يد المتناول » ؛ (1)

«و گفته شده : مراد زنان عالم خودش میباشند ، لذا لازم نمی آید از این آیه که حضرت مریم علیها السلام از فاطمه علیها السلام برتر باشد و مؤید این مطلب روایتی است که ابن عساکر از طریق مقاتل و او از ضحاک و او از ابن عباس از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل کرده که فرمود چهار زن اند که بهترین زنان عالمشان بوده اند: مریم دختر ،عمران و آسیه دختر مزاحم و خدیجه دختر خویلد، و فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله و سلم ، و برتر آنان در عالم فاطمه است و آنچه را که حرث بن اسامه در مسندش به سند صحیح نقل کرده گرچه مرسل است که : مریم بهترین زنان عالم خودشان می باشد و رأی ابو جعفر -رض - همین است، و نیز این قول ، رأی مشهور از امامان اهل بیت علیهم السلام است و رأیی که من به آن میل دارم این است که فاطمه بتول بهترین زنان گذشتگان و آیندگان است از حیث این که او پاره ای از وجود رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است ، بلکه از جهات دیگر نیز برتری دارد. و اعتنایی به اخبار پیشین نمی شود؛ زیرا ممکن است که مقصود از آن ها برتری غیر فاطمه علیها السلام بر فاطمه از برخی جهات و به حیثی از حیثیات باشد. و از این طریق میتوان بین روایات جمع نمود و این توجیه حتی با قول به نبوت مریم نیز سازگار است؛ زیرا عنوان پاره ای از روح وجود و سید هر موجود بودن را نمیبینم که با چیزی برابری پیدا کند و چگونه دست کسی به ثریا می رسد ».

ص: 100


1- روح المعانى، ج 2، ص 149 و 150 ، چاپ دار الكتب العلمية، بيروت.

2 - فاطمه زهرا علیها السلام برتر از عایشه

آلوسی در ادامه عبارت قبل می گوید:

«و من هنا يعلم افضليتها على عائشة - رض - الذاهب الى خلافها الكثير ؛ محتجين بقوله صلی الله علیه و آله و سلم : (خذوا ثلثى دينكم عن الحميراء) وقوله عليه الصلاة والسلام: فضل عايشة على النساء كفضل الثريد على الطعام. وبان عايشة يوم القيمة في الجنة مع زوجها رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم وفاطمة يومئذ فيها مع زوجها على كرّم الله تعالى وجهه ، و فرق عظیم بین مقام النبى صلی الله علیه و آله و سلم و مقام على كرّم الله تعالى وجهه.

و انت تعلم ما فى هذا الاستدلال و انّه ليس بنص على افضلية الحميراء على الزهراء و امّا اولاً : فلان قصارى ما في الحديث الاول على تقدير ثبوته اثبات أنّها عالمة الى حيث يؤخذ منها ثلثا الدين، وهذا لا يدلّ على نفى العلم المماثل لعلمها عن بضعته عليه الصلاة والسلام و لعلمه صلی الله علیه و آله و سلم أنّها لا تبقى بعده زمناً معتداً به يمكن اخذ الدين منها فيه لم يقل فيها ذلك ، و لو علم لربّما قال : خذوا كلّ دينكم عن الزهراء وعدم هذا القول فى حق من دلّ العقل والنقل على علمه لا يدلّ على مفضوليته و الا لكانت عائشة افضل من ابيها - رض - ؛ لأنّه لم يرو عنه في الدين الا قليل ... » ؛ (1)

«و از اینجا برتری فاطمه علیها السلام بر عایشه - رض - دانسته می شود، امری که بسیاری به خلاف ،رفته اند و به گفتار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم احتجاج میکنند که فرمود: (دو سوم دینتان را از حمیراء [عایشه] بگیرید) و این که فرمود: (فضیلت عایشه بر زنان همانند فضیلت آبگوشت بر سایر غذاها است). و اینکه عایشه

ص: 101


1- همان.

در روز قیامت به همراه همسرش رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است ولی فاطمه در آن روز در بهشت همراه علی کرم الله تعالى وجهه است و فرقی بزرگ بین مقام پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و مقام علی کرم الله تعالى وجهه است.

و تو می دانی آن چه را که در این استدلال از ضعف می باشد و این که این استدلال نصّ بر افضلیت و برتری حمیراء بر زهرا علیها السلام نیست.

اما نسبت به دلیل اول؛ زیرا نهایت چیزی که در حدیث اول است بر فرض ثبوت آن اثبات این است که عایشه زنی است عالمه به حیثی که می توان از آن دو سوم دین را اخذ نمود و این دلالت بر نفی همین مقدار علم از پاره وجودش صلی الله علیه و آله و سلم نمیکند به جهت این که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می دانست که بعد از وفاتش فاطمه علیها السلام مدت چندانی باقی نمی ماند که بتوان از او در آن مدت اخذ دین کرد. لذا چنین تعبیری دربارۀ او نفرمود و اگر می دانست که چنین عمری دارد می:فرمود تمام دینتان را از زهرا علیها السلام بگیرید و نگفتن این تعبیر در حق کسی که عقل و نقل دلالت بر علمش دارد دلیل بر عدم برتری و مفضولیت او نیست، وگرنه لازم میآید که عایشه از پدرش برتر باشد؛ زیرا در مسایل دینی از او به جز اندکی روایت نقل نشده است...».

و نیز آلوسی در ادامه بحث می گوید:

«لقلّة لبثه وكثرة غائلته بعد رسول الله . على ان قوله عليه الصلاة و السلام : (انّى تركت فيكم الثقلين كتاب الله و عترتي لا يفترقان حتى يردا على الحوض) يقوم مقام ذلك الخبر و زيادة - كما لا يخفى - كيف لا و فاطمة رضى الله تعالى عنها سيدة تلك العترة ؟ !

و امّا ثانياً : فلان الحديث الثانى معارض بما يدلّ على افضلية غيرها انه رضی الله تعالى عنها عليها ، فقد اخرج ابن جرير عن عمار بن سعد قال : قال لى رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم : (فضلت خديجة على نساء امتى كما فضلت مريم على نساء العالمين). بل هذا الحديث اظهر في الأفضلية و اكمل في المدح عند من انجاب عن عين بصيرته عين التعصب و التعسف ؛ لان

ص: 102

ذلك الخبر و ان كان ظاهراً فى الأفضلية، لكنّه قيل ولو على بعد : انّ (ال) في النساء فيه للعهد والمراد بها الازواج الطاهرات الموجودات حين الاخبار ، و لم يقل منك ذلك في هذا الحديث.

و امّا ثالثاً : فلأنّ الدليل الثالث يستدعى ان يكون سائر زوجات النبي الله صلی الله علیه و آله و سلم افضل من سائر الأنبياء و المرسلين عليهم الصلاة والسلام ؛ لانّ مقامهم بلاريب ليس كمقام صاحب المقام المحمود ، فلو كانت

الشركة في المنزل مستدعية للأفضلية لزم ذلك قطعاً و لا قائل به.

و بعد هذا كله الذي يدور في خلدى ان افضل النساء فاطمة ، ثم امها ، ثم عائشة. بل لو قال قائل : أنّ سائر بنات النبى صلی الله علیه و آله و سلم افضل من عائشة لا ارى به بأساً.

و عندی بین مریم وفاطمة توقف ؛ نظراً للأفضلية المطلقة ، و امّا بالنظر الى الحيثية فقد علمت ما اميل اليه. وقد سئل الامام السبكي عن هذه المسألة فقال : الذى نختاره وندین الله تعالی به ان فاطمة بنت محمد صلی الله علیه و آله و سلم ،افضل، ثمّ امّها ، ثم عائشة ، ووافقه في ذلك البلقيني... » .

«زیرا او بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم مقدار کمی زندگی کرده و بسیار گرفتار مسایل سیاسی بود.

علاوه بر این حدیث پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم که فرمود: (من در بین شما دو چیز گرانبها می گذارم؛ کتاب خدا و عترتم اینها از یکدیگر جدا نمی شوند تا بر من در کنار حوض بازگردند به جای آن خبر مینشیند، بلکه همانگونه که مخفی نیست بلکه دلالت بر مقام و بر معنای بیشتری دارد، چگونه چنین نباشد در حالی که فاطمه - رضی الله تعالی - بزرگ آن عترت است ؟ !

و اما دوم زیرا حدیث دوم تعارض دارد با آنچه که دلالت بر برتری غیر عایشه رض بر او دارد؛ چرا که ابن جریر از عمار بن سعد روایت کرده که گفت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به من فرمود:( خدیجه بر زنان امتم برتری داده شد همانگونه که مریم بر زنان عالم برتری داده شده است)، بلکه این حدیث در

ص: 103

برتری ظاهر تر بوده و در مدح کامل تر است نزد کسی که از جلوی چشمانش پردۀ تعصب و زورگویی را برداشته است؛ زیرا آن خبر گرچه ظهور در برتری دارد ولی گفته شد گرچه به وجه بعید این که الف و لام در (النساء) برای عهد است و مقصود به آن همسران پاک است که هنگام اعلام این خبر موجود بودند و مثل آن در این حدیث گفته نشده است.

و اما سوم زیرا دلیل سوم مستلزم آن است که همسران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از دیگر انبیا و رسولان علیهم السلام برتر باشند؛ چراکه مقام آنها بدون شک همانند مقام صاحب مقام پسندیده نیست؛ لذا اگر شرکت و همنشینی در منزل مستلزم برتری است این مطلب به طور قطع لازم می آید در حالی که کسی به این مطلب قایل نیست

بعد از تمام این ،امور، آنچه که در ذهن من می آید این است که برترین زنان

فاطمه ،است و بعد از او در فضیلت مادرش خدیجه است و سپس عایشه بلکه اگر کسی بگوید دیگر دختران پیامبر از عایشه برترند حرف گزافی نگفته است و نزد من بین مریم و فاطمه توقف است ، به جهت برتری مطلق که دارد، ولی از نظر حیثیت آنچه که نظر من است را دانستی از امام سبکی در این باره سؤال شد او گفت اختیار من و آنچه را که نزد خدای متعال به آن متدین می باشم این که فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله و سلم برتر است و سپس مادرش و آن گاه عایشه و در این موضوع بلقینی با من موافق است...».

ص: 104

فاطمه زهرا علیها السلام الگوی برتر

اشاره

یکی از راه های دعوت عموم مردم به حق و حقیقت دادن الگوهای صحیح و کامل به جامعه است و فاطمه زهرا علیها السلام از بین زنان بهترین الگوی زندگی برای زنان و حتی در بسیاری از موارد برای مردان تا روز قیامت است، امری که همه به آن اعتراف دارند. اینک به نمونه هایی از آن اشاره می کنیم؛

1- لزوم بررسی سیره حضرت زهرا علیها السلام

احمد خلیل جمعه از نویسندگان اهل سنت در این باره می نویسد:

«و ليتني استطيع كتابة حياة الزهراء على اوراق الورد بفتات المسك ، لتكون سيرتها حياة كل بيت و تكون معالمها في كل وردة تفوح منها ، رائحة المسك ، وليس هذا فحسب، بل لتكون سيرتها قدوة لكل ترید مرأة ضاة الله عزّوجلّ في هذه الحياة الدنيا ، لتفوز بنعيم الدار الآخرة. ان سيرة نساء اهل البيت خير زاد لنساء الدنيا في كل الأزمان ، حيث تجعل القلوب تتدفّق بنور اليقين، وتتصل بحبل من التقى و التقوى ، بأولئك اللاتى نُظِمْنَ فى عقد فريد ، ونِلْنَ التشريف بالارتباط في بيت النبوة الكريم، فكُنّ سادة النساء في دنيا السيادة الزهراء ، فاطمة بنت

ص: 105

امام المتقين رسول الله محمد صلی الله علیه و آله و سلم بن عبدالله بن عبدالمطلب القرشية الهاشمية، التى يطيب الحديث عنها ومعها اليوم.

فهى ريحانة البيت الطاهر الذى احله الله عزوجل مكانة رفيعة في قلوب المؤمنين، ونفوس المحبين و هي سيدة نساء العالمين في زمانها، البضعة النبوية ، و الجهة المصطفوية ، ام الحسنين رضي الله عنها و ارضاها »؛(1)

«و ای کاش می توانستم درباره زندگی زهرا بر روی برگهای گل با ذرات مشک ،بنویسم تا سیرهٔ او زندگی تمام خاندان رسالت باشد و فضایلش در هر گلی بوی مشک از آن برخیزد و نه به خاطر این جهت به تنهایی بلکه به جهت آن که سیره او الگویی برای هر زنی باشد که رضایت خداوند عزّوجلّ را در این زندگی دنیا اراده می کند تا به فوز نعمت خانه آخرت فائز گردد.

همانا سیرهٔ زنان اهل بیت بهترین زاد و توشه برای زنان دنیا در هر زمان است؛ چرا که سیره او قلب ها را به نور یقین روشن کرده و به ریسمانی از خداترسی و تقوا متصل می سازد، به آن کسانی که از گوهر یکتا به نظم درآمده و با ارتباط در خاندان نبوت کریم به شرافت نایل گشته اند و آنان به سروران زنان در دنیای سروری نایل شده اند.

زهرا ،فاطمه دختر امام پرهیزکاران، رسول خدا محمّد بن عبدالله بن ،عبدالمطلب ،قرشی هاشمی ،است کسی که سخن گفتن از او و با او امروزه بسیار خوب و به جاست .

او که دسته گل خاندان طاهری است که خداوند عزوجل او را در مقام بلند در

قلبهای مؤمنین و نفسهای محبّین قرار داده است و او سرور زنان عالمیان

در زمان خودش میباشد او پاره ای از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و جهت مصطفوی و مادر حسن و حسین است که خدا از او راضی و او را راضی گرداند.

ص: 106


1- نساء اهل البيت احمد خلیل جمعه ، ص 531 و 532

عبداللطیف عاشور میگوید:

«... وهل هناك تحفة اثمن او عطية اغلى او هدية اجمل من حياة فاطمة الزهراء ؟ ! انّ حياتها مرآة لكل فتاة فى عفتها وطهرها و فرط ذكائها و كمال فطنتها وقوة ،فهمها و عجيب ادراكها كلّها عطاء و اى عطاء. وكيف لا وهي ومضة من نور عين المصطفى صلی الله علیه و آله و سلم ، تربت في مدرسة النبوة ، و فطرت على خلق سما في الذروة العلياء ، و لقد صدق القائل :

هي اسوة للأمهات وقدوة *** يترسم القمر المنير خطاها

و كيف لا وهى (ام ابيها ) (البتول) » ؛ (1)

«... و آیا در این جا تحفه ای گران تر یا عطایی با ارزش تر یا هدیه ای زیباتر از زندگانی فاطمه زهرا وجود دارد؟ همانا زندگانی او آیینه ای است برای هر دختری در عفت و پاکیاش و شدت ذکاوت و کمال زیرکی و قوت فهم و درک عجیبش و همۀ اینها عطاست و چه عطایی چگونه چنین نباشد در حالی که فاطمه زهرا پرتویی از نور چشم مصطفی است که در مدرسه نبوت تربیت یافته و بر اخلاقی رشد کرده که در اوج بزرگی بالا رفته است. و راست گفته گوینده او الگوی مادرها و مقتدای آنان است ماه منیر گام هایش را ترسیم می نماید. و چگونه چنین نباشد در حالی که او مادر پدرش می باشد که از بدیها منقطع شده است».

دکتر محمد عبده یمانی از نویسنده های اهل سنت عربستان در مقدمه کتاب خود «انها فاطمة الزهرا علیها السلام» می نویسد:

« انّها السيدة الجليلة فاطمة الزهراء ، البضعة الطاهرة المباركة، الإبنة البارة ، والمجاهدة الصابرة، أنّها فاطمة البتول ، فاطمة هي فاطمة.

عندما تسترجع نسبها يأتى السؤال الكبير : هي ابنة من ؟ هي زوج منه ؟

ص: 107


1- اتحاف السائل ، ص 7.

هى امّ من؟ من ذا يضاهى فى الفخار والنسب الطاهر الشريف أباها صلی الله علیه و آله و سلم او امها خديجة الكبرى رضى الله عنها ؟

انّها فاطمة الزهراء ، والاصل العريق وسلالة العترة النبوية الكريمة أنّها

ام ابيها كل ما فيها يشبه رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ، وكانت احب الناس الى قلبه وكلّهم احباب لديه.

و هذا الكتاب عن السيدة فاطمة التي حفظ فيها النسب الشريف الرسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ، هذه الانسانية العظيمة التي تعتبر سيرتها و تاریخها و مسيرة حياتها جزءاً اساسياً من سيرة المصطفى صلی الله علیه و آله و سلم. وقصة الاسلام، فقد وقفت مع رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و کافحت معه و تحملت الأذى و حرصت على ان تكون طوع يديه و رهن اشارته تخدمه و ترعاه بعد وفاة والدتها رضوان الله عليهم جميعاً.

هذه السيدة الجليلة عندما نتحدث عن تاريخها نستعرض جزءاً اساسياً من تاريخ الامة الاسلامية منذ المحنة ،الاولى منذ سنوات الكفاح الأولى فى مكة، وظلم قريش، و قسوة قريش ، و عنت قريش ، و هي بجوار ابيها شجاعة، قوية ، مطيعة ، مؤدبة ، حافظة....

عندما اتحدث عن السيدة فاطمة في كتابي هذا احاول بكل جهدى ان اضع الحقائق امام الناشئة فى غير ما غلو ولا تهويل ؛ لان تاريخ هذه السيدة الفاضلة ملىء بالأحداث العظام والمواقف المشرفة والاخلاق النبيلة والكفاح الصادق .

و يكفينا شرفاً ان نضع الرواية الصحيحة ونلقى الضوء عليها و نبسطها، ثم نسعى الى ربط الناشئة بحياة السيدة الجليلة ، وندلهم ونأخذ بايديهم

حتى يعرفوا من هى فاطمة ؟ ما الدور الذي قامت به ؟ ما تلك المواقف

المشرفة العظيمة التي مرت بها فى حياة الدعوة الاسلامية وهي صابرة صادقة محتسبة سعيدة بالمشاركة فى كل تلك الأحداث. ثم نلقى الضوء

ص: 108

على الفترة التي تلت المحنة في مكة المكرمة وكيف كانت رضوان الله عليها بجواره صلی الله علیه و آله و سلم في المدينة فاستحقت اللقب الذي منحها اباه : (فاطمة أم أبيها). فقد كانت اشبه ما يكون به في مشيتها وفي جلستها ، بضعة من رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم... » ؛(1)

«او همانا سرور جلیل القدر فاطمه زهرا پارۀ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، پاک و مبارک ، دختر ،نیکوکار جهادگر صبور بود ، آری اوست فاطمه ،بتول، فاطمه همان فاطمه است. هنگامی که به سراغ نسب او می رویم این سؤال بزرگ پدید می آید که او دختر کیست ؟ او همسر کیست؟ او مادر کیست؟ چه کسی همانند او در افتخار و نسب پاک شریف پدر و مادرش خدیجه کبری رضی الله عنها بوده است؟ آری او به طور قطع فاطمه زهراست با اصل ریشه دار و سلاله عترت نبوی کریم او مادر پدرش بود و تمام کارهایش شبیه به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و محبوب ترین افراد به قلب او گرچه همۀ افراد نزد او محبوب بودند. و این کتاب دربارۀ خانم فاطمه است که در او نسب شریف رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم حفظ شده است این انسانیت عظیم که سیره و تاریخ و مسیر زندگیش گویای جزئی اساسی از سیره مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم است و قصه ،اسلام، او همراه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بود و با او به اسلام خدمت می نمود و اذیت و آزار را تحمل میکرد و حرص شدید داشت که فرمانبردار او بوده و در گرو اشاره اش باشد و به او خدمت کرده و بعد از وفات مادرش که خشنودی خداوند بر همۀ آنان باد او را مراعات کند. این سرور جلیل القدر هنگامی که از تاریخ آن سخن می گوییم جزء اساسی از تاریخ امت اسلامی از محنتهای اولش را عرضه می داریم از سالهای اولی سخن می گوییم که در مکه درگیر بود از ظلم قریش، از قساوت قریش، و سرکشی آنان و فاطمه در جوار پدرش با شجاعت تمام قوی، مطیع، مؤدب و با حافظه و... بود. هنگامی که من درباره فاطمه زهرا در این کتاب سخن میگویم با تمام تلاش قصدم این است که حقایق را در برابر خوانندگان قرار دهم بدون هیچ تندرویی

ص: 109


1- أنّها فاطمة الزهراء علیها السلام، دکتر محمد عبد یمانی، ص 11-9

و کندرویی؛ زیرا تاریخ این خانم دانشمند مملو از حوادث بزرگ و مواقف شریف و اخلاق نیک و نبردی راستین است و ما را در شرف بس است این که صحیح در برابر خود گذاشته و دربارۀ آن سخن گفته و آن را گسترش دهیم و سپس زندگی مردم را به زندگی این خانم جلیل القدر مرتبط سازيم و آن ها را راهنمایی کرده و دستشان را بگیریم تا بشناسند که فاطمه کیست و موقعیتی آن که بدان قیام نمود چه بود؟ آن مواقف شریف عظیم که آن حضرت در زندگی دعوت اسلامی همراه با صبر، صداقت، کار برای خدا کردن با سعادت، با مشارکت در آن وقایع داشت چه بود؟ آنگاه آن قسمت از زندگانی را که همراه با محنت در مکه بود را بررسی نماییم و این که چگونه آن حضرت رضی الله علیها در کنار پدرش در مدینه بود و مستحق لقبی شد که -

پدرش به او داد فاطمه مادر پدرش آری فاطمه شبیه ترین مردم به رسول

خدا صلی الله علیه و آله و سلم در راه رفتن و نشستن بود او پاره ای حضرت به حساب می آمد...».

2 - برتری فاطمه زهرا علیها السلام

جلال الدین سیوطی در كتاب «اتمام الدراية لقراء النقاية» می نویسد:

«و نعتقد ان افضل النساء مريم بنت عمران و فاطمة بنت النبي صلی الله علیه و آله و سلم ، روى الترمذي وصححه » ، (1)

«و ما معتقدیم که برترین زنان مریم دختر عمران و فاطمه دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلماست این روایت را ترمذی روایت کرده و تصحیح نموده است.»

ابن حجر عسقلانی در کتاب «تقریب التهذیب» می نویسد:

«فاطمة الزهراء بنت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ام الحسنين، سيدة نساء هذه الأمة...».(2)

«فاطمه زهرا دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، مادر حسن و حسین سرور زنان این امت...».

ص: 110


1- اتمام الدراية لقراء النقاية ، ص 18 ، دار الكتب العلمية، بيروت.
2- تقريب التهذيب، ص 292، چاپ دهلی

عبدالرؤف مناوی شافعی از سبکی نقل کرده که می گوید:

« الذس نختاره و ندين الله به : انّ فاطمة افضل ، ثم خديجة ، ثم عائشة. قال : ولم يَخْفَ عنّا الخلاف في ذلك ، و لكن اذا جاء نهر الله بطل نهر العقل . قال الشيخ شهاب الدين ابن حجر الهيتمي : ولوضوح ما قاله السبكي تبعه عليه المحققون، و ممّن تبعه عليه : الحافظ ابو الفضل ابن حجر ، : فقال في موضع هي مقدمة على غيرها من نساء عصرها و من بعد هن مطلقاً »(1)

«آنچه را که من اختیار کرده و نزد خدا به آن متدین میشوم این که فاطمه برتر زنان است سپس ،خدیجه و بعد از او عایشه او گفت: از ما قول مخالفی در این مسأله باقی نمانده است ولی چون نهر خدا آمد نهر عقل باطل می گردد. شیخ شهاب الدین ابن حجر هیتمی گفته و به جهت واضح بودن آنچه را که سبکی گفته محققان او را پیروی کرده اند و از جمله کسانی که او را متابعت نموده حافظ ابوالفضل ابن حجر است که در جایی گفته: فاطمه زهرا بر دیگر زنان عصرش و کسانی که بعد از او آمده اند به طور مطلق برتری دارد».

احمد تیسیر کعید می گوید:

«و يكفينا شرفاً انّ الله يغضب لغضبها و يرضى لرضاها. فقد روى الطبرانی و غیره باسناد حسن عن على انّ رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم قال لفاطمة : (انّ الله يغضب لغضبك و يرضى لرضاك). فهي سيدة نساء هذه الأمة ، و الأمة المحمدية خير الأمم ، فلزم ان تكون سيدة نساء كل الامم » ؛ (2)

«و بس است ما را از حیث شرف این که خداوند به غضب او غضبناک و در رضایت او راضی میشود طبرانی و غیر او به سند حسن از علی روایت کرده اند که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به فاطمه فرمود: همانا خداوند به غضب تو غضبناک و در

ص: 111


1- اتحاف السائل، ص 85 و 86
2- الزهراء، قدوة و مثل ، ص 11.

رضایت تو راضی میگردد. پس فاطمه سرور زنان این امت است و امت محمدی بهترین امت هاست لذا لازم می آید که او سرور زنان امت ها باشد».

دکتر محمود عکام می گوید:

«... و السيدة فاطمة لم تعش زمناً دون زمن ، بل تمتد مع كل الزمن امتداد ابيها المصطفى صلی الله علیه و آله و سلم ؛ لأنّها البضعة والأم و المحتوى والمنجب فليتني كنت معها فانصرها و شعورى هذا قائم معى الآن ليتحوّل الى اتباع ،و اقتداء و سيمتد الى المستقبل وصية لكل المسلمين من اجل المتابعة على الطريق وبذل الجهود لتحديد وتثبيت نقاط الالقاء والوحدة. و اينا ينكر دور وحدة الولاء في الاتحاد والإخاء ؟ ان لم نقل انّه الأس الأكبر » (1)

«... خانم فاطمه کسی نیست که در زمان خاصی زندگی کرده باشد بلکه او همراه با زمان و در همه زمان ها بوده است همراه پدرش در طول تاریخ اسلام؛ زیرا او پاره تن و مادر و در بردارنده و انتخاب شده رسول خدا بود ای کاش با او بودم و او را یاری می کردم و شعورم الآن همراه من است تا مرا به پیروی و اقتدای به او متحول سازد و زود است که تا آینده به عنوان وصیتی برای تمام مسلمانان امتداد یابد که این راه را پیروی کرده و کوشش خود را به کار بسته تا به نقطه ملاقات و وحدت تثبیت و مشخص گردد و کدامیک از ما می تواند موقعیت وحدت ولاء را در اتحاد و برادری انکار کند اگر نگوییم که این عمل بزرگترین اساس است».

3 - فاطمه زهرا علیها السلام بهترین الگو

احمد خلیل جمعه در این باره می نویسد:

«و لو رحنا نتتبع فضائل فاطمة الزهراء التي هي منبع فضائل نساء

ص: 112


1- الزهراء علیها السلام بين الثناء والولاء، ص 14 و 15.

اهل البيت النبوى ، لما وسعنا المقام لذكرها، ولكنّها اكتفينا بما أوردناه من غرر مآثرها وفضائلها التي عطّرت الأفواه والأسماع و بوركت فيها الاوقات والساعات و انتفعت بسيرتها و فضائلها نساء الدنيا و رجالها. و نرجو الله عزوجل ان تكون سيرتها قدوة لنا ولأهلنا ، كيما نفوز مع من فاز بحبّ اهل البيت النبوى الذى اذهب الله عنهم الرجس وطهرهم تطهيراً» ؛(1)

«اگر بخواهیم فضایل فاطمه زهرا را که منبع فضایل زنان اهل بیت نبوی است پیگیری نماییم هرگز مقام جای ذکر آن را ندارد ، ولی به نمونه های بارزی از آثار و فضایل آن حضرت اکتفا می کنیم که زبان ها و گوش ها را عطر آگین نموده و اوقات و ساعات در آنها مبارک شده و به سیره و فضایل ،فاطمه زنان و مردان دنیا بهره برده اند

و از خدای عزوجل میخواهیم که سیره او الگوی ما و اهل بیتمان باشد تا به فوز کسانی که با محبت اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به فوز [اعلی] رسیده اند، برسیم، به اهل بیتی که خداوند تمام انواع پلیدی ها را از آنان دور کرده و به طهارت مطلق رسانده است.

عبداللطيف عاشور از نویسندگان مصری در مقدمه کتاب «اتحاف السائل بما لفاطمة من المناقب» می نویسد:

«... ان خير ما يقدّم للمسلمين في حاضرهم حياة فاطمة الزهرا - علیها السلام - ففى ولادتها و تسمّيتها ومحبّة ابيها لها درس للآباء والأمهات. وفي تزويجها و جهازها حلّ لكثير من المشكلات، و في فضائلها و خصائصها و مزایاها اصلاح و علاج لكثير من الأخلاقيات. و في بناء المصطفى علیها و اهتمامه بها و تنویهه بذکرها و تعلیمه ایاها و تأدیبه و تهذيبه لها

ص: 113


1- نساء اهل البيت احمد خلیل جمعه، ص 581 و 582

دروس لكل الفتيات المسلمات وفيما روته من الأخبار وانشأته من الأشعار مثل اعلى لكل البنات الأديبات... » ؛ (1)

«... همانا بهترین چیزی بهترین چیزی که در حال حاضر به مسلمانان عرضه میشود زندگانی فاطمه زهرا صلی الله علیه و آله و سلم است؛ زیرا در ولادت او نامگذاری اش و محبت پدرش به او درسی است برای پدران و مادران و نیز ازدواج او و جهازی هاش حل بسیاری از مشکلات می باشد و نیز در فضایل و خصایص و مزایایش اصلاح و علاج بسیاری از مشکلات اخلاقی است و در تکیه کردن مصطفى صلی الله علیه و آله و سلم بر او و اهتمامش به آن حضرت و بلند نمودن یادش و تعلیم به او و تأدیب و تهذیبش درس هایی است برای تمام دختران مسلمان و نیز در آنچه از اخبار روایت کرده و از اشعار انشاء نموده بالاترین مثلی است برای دختران ادیب...».

سلیمان کتانی نویسنده مسیحی درباره الگو بودن حضرت زهرا علیها السلام می نویسد:

«انّ امرأة كفاطمة رهيفة الحسّ ، ذكية المعدن ، كبيرة القلب، نيّرة اللب ، حرى ان يكتب فيها ابرازاً ،لمثال و تجسيداً لقدوة. ان المجتمعات العربية لفى حاجة لبناء الأسرة الفاضلة، تدعيماً لكيان اجتماعي ناضج يكون امتداداً صحيحاً لتاريخها الماضي المجيد... » . (2)

«همانا زنی همچون فاطمه که دارای حسی ،لطیف معدن ،پاک قلبی بزرگ و عقلی نورانی دارد سزاوار آن است که درباره او کتاب نوشته شود تا تمثال او اظهار گشته و به عنوان الگو معرفی گردد همانا مجتمعات عربی احتیاج به ساختن خانوادۀ فاضل و نیکی دارد تا از این طریق موقعیت اجتماعی پویایی خود را پشتیبانی نمایند موقعیتی که امتداد خط صحیح برای تاریخ گذشته پسندیده او است...».

ص: 114


1- اتحاف السائل، محمد عبد الرؤف مناوی ، ص 5و 6، چاپ ریاض
2- فاطمة الزهراء وتر فى غمد سلیمان کتانی ، ص ،21 ، دارالکتاب العربی، بیروت، 1399 ه--.

او نیز درباره فاطمه زهرا علیها السلام خطاب به زنان عالم می گوید:

« الى كلّ امرأة تفتش عن مرود، عن قارورة طيب، عن ريشة خضاب ، اقدم فاطمة الزهراء » ؛ (1)

«به همۀ بانوانی که به دنبال یافتن سرمه دان شیشه ادکلن رنگ مو هستند

فاطمه زهرا را تقدیم می کنم».

مجدی فتحی سید در مقدمه کتاب «الثغور الباسمة في مناقب فاطمة» از جلال الدین سیوطی دربارۀ فاطمه زهرا علیها السلام می نویسد:

« أنّها البضعة المباركة ، و السلالة الطاهرة الصابرة الخيرة، كانت قانتة

لربها ، قانعة، ولنعمه شاكره

امها خديجة بنت خويلد الشريفة العفيفة ، الطاهرة ، النقية، تحملت الأذى مع ابيها صلی الله علیه و آله و سلم في بدء الدعوة للإسلام ، فصبرت على البلاء، وتحملت الكثير من المحن و المصائب.

و تزوّجها على رضى الله عنه ، و ما كان لهما من فراش سوی جلد کبش ،

و بالليل ينامان عليه، وبالنهار يجعلانه وسادة.

و كانت تعمل في خدمة زوجها لتعلم النساء حسن التعبل لرجالها.عانت من شظف العيش ، وشدة الحاجة، و قسوة البيئة. ولكن كانت حاملة الأمانة ، صادفة الرسالة. فإلى كل امرأة مسلمة تبحث عن القدوة من بنات جنسها والى كل امرأة مسلمة تريد ان تعلم معنى الصبر والتحمل، والى كل مسلمة تريد ان تعرف معنى البساطة في تكاليف الحياة ، الى هؤلاء جميعاً هذه الصفحات الطيبة، هذه الثغور الباسمة، والباقيات الطيبة ستظل النساء المسلمات ابداً ترى القدوة

ص: 115


1- فاطمة الزهراء وتر فى غمد سلیمان کتانی ، ص 22

فى فاطمة رضى الله عنها ... » ؛(1)

«فاطمه پاره تن مبارک از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و سلاله پاک صبور خیرخواه بود او مطیع پروردگار و قانع در روزی و شکرگزار نعمت هایش بود.

مادرش خدیجه دختر خویلد زنی ،شریف، عفیف پاک و پاکیزه بود و در ابتدای دعوت اسلام همراه پدرش آزارها دید و بر بلاها صبر نمود و بسیاری از محنت ها و مصیبت ها را تحمل کرد.

علی رضی الله عنه با او ازدواج نمود و آنان زیر اندازی جز یک پوست گوسفند نداشتند که شب ها بر روی آن می آرمیدند و روزها آن را پشتی خود می کردند فاطمه برای خدمت به همسرش می کوشید تا به زنان خوب شوهرداری تعلیم دهد.

آن حضرت از زحمات زندگی و شدت احتیاج و قساوت قومش مصيبت ها کشید ولی در عین حال امانتدار و در رسالتش صادق بود. پس به هر زن مسلمانی که به دنبال جستجو از الگویی از جنس خودش میباشد و به هر زن مسلمانی که میخواهد ساده زیستی در تکالیف زندگی را بفهمد، به تمام این زنان این صفحات ،پاک این لب های شکفته و دسته های گل خوشبو [فاطمه را تقدیم می کنم] زود است که زنان مسلمان تا ابد در فاطمه رضی الله عنها الگو و اسوه خود را بیابند...».

احمد تيسير كعید از نویسندگان سنی مذهب سوری درباره حضرت زهرا علیها السلام می نویسد :

«و ليس من قبيل التواضع ان اعترف بعجزى و تقصیری فی کلماتی هذه ؛ لان الحديث عن شخصية رائدة فريدة عظيمة مثل شخصية الزهراء رضى الله عنها يحتاج صاحبه الى بحث دقيق ، و جهد كبير ، و فهم متميّز ، ليستطيع ان يستخلص من الكلمة موقفاً ، و من الاشارة سلوكاً وفوق هذا وذاك يحتاج الى قلب ، قلب ينبض بالحبّ، ويستفجر بالعطاء،

ص: 116


1- الثغور الباسمة في مناقب فاطمة، سيوطى، ص 5.

الحب الخالص لآل بيت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، ابتدء بالسيدة الطاهرة المطهرة صلى الله عليه وسلم رضي الله عنها.

و العطاء ، العطاء الذى يترجم بالايثار و التضحية والفداء، ذاك الحبّ الذى اذا ما سكن الفؤاد وجرى مع الدماء سما بصاحبه ، فاضاء القلب بالنور والذهن ،بالعرفان و فجر الفكر بالإلهام، والعقل بالكشف والإبداع ، وملك صاحبه قياد المعاني، ووضح له دلالة ، و ابعاد الكلمات ، تلك الكلمات المشرقة التي بين فيها رسول الله صلى الله عليه وسلم منهج و طريق اهل البیت رضوان الله عليهم ، وخص فيها السيدة البتول، لتكون قدوة و مثلاً لكل فتاة مؤمنة بربّها ، باحثة عن طريق السعادة في الدنيا لتنعم بخلودها وديمومتها في الآخرة.

و عذرها أنّها نبضات قلب محبّ، يا طالما طار شغفاً وارتعش شوقاً و حنيناً لذكر آل البيت الطيبين الطاهرين نبضات ترجمت في همسات اخذت شكل ،حروف توجّهت تلك الحروف فى كلمة فكانت فاطمة قدوة و مثلاً لكلّ من تبحث عن الطريق » ؛ (1)

«از باب تواضع نیست اگر به عجز و تقصیر در این کلمات اعتراف کنم؛ زیرا سخن در مورد شخصیت نورانی و نمونه و بزرگواری چون شخصیت زهرا رضى الله عنها ، صاحبش احتیاج به بحث دقیق و کوشش بسیار و فهم عالی دارد تا بتواند با اخلاص از کلمه موقفی و از اشاره سلوکی به خود بگیرد. و بالاتر از این و آن احتیاج به قلبی دارد قلبی که به محبت بتپد و به عطا شکوفا ،گردد، محبتی خالص برای آل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم که شروعش از خانمی پاک و پاکیزه رضی الله عنها است.

و عطا عطایی که ترجمان ایثار و جانفشانی و فدکاری است؛ آن محبتی که اگر در دل بنشیند و با خون جریان یابد صاحبش را بالا خواهد برد و قلب را به

ص: 117


1- الزهراء قدوة ومثل، احمد تيسير كعيد ، ص 11 و 12 ، طبع دار ابن حزم

نور و ذهن را به معرفت روشن خواهد نمود و فکر را به الهام و عقل را به کشف و ابداع خواهد رسانید و صاحب آن را مالک معانی و برای او راهنمایی و ابعاد کلمات را واضح خواهد نمود آن کلمات نورافزا که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم روش و راه اهل بیت رضوان الله علیهم را بیان داشته و در آن سرور بتول را اختصاص داده تا الگو و نمونه ای برای هر دختر مؤمن به پروردگارش باشد که به دنبال راه سعادت در دنیاست تا به نعمت خلود و دائمی آن در آخرت برسد. عذر ما این است که تپشهای قلب ما ضربان قلب محبّی است که چه بسا مدت ها در محبّت به پرواز درآمده و شوقش در ارتعاش بوده و زمانی نیز متمایل به یاد اهل بیت پاک و پاکیزه شده است تپش هایی پیاده شده در ضربانی که شکل حروف به خود گرفته و آن حروف در قالب کلمه ای به نام (فاطمه) درآمده است او که مقتدا و مثالی است برای هر کسی که راه حق و حقیقت را جستجو می کند».

او نیز در این باره میگوید

«كثيرة هي الأسماء التى اذا ما ذكرت شعرنا بالمحبة والتقدير والاحترام لأصحابها ، وفي مقدمة هذه الأسماء بعد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فاطمة بنت محمد بن عبد الله رضوان الله عليها - وليس من قبيل الصدفة او المصادفة ان أعين خطيباً في جامع مشرف على مدينة حلب، حتى لكأنّه يحتضن المدينة احتضان الأم لأبنائها ، اطلق عليه اسم «جامع فاطمة الزهراء». و لقد كنت بين الفينة ، والفينة أقف لأتحدث عن شخصية عظيمة من الشخصيات القيادية التي اختارها الله تبارك وتعالى لفترة زمنية مباركة

و لقرن هو خير القرون لتقف خلف امامها رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، مصاحبة له ، و ناصرة لدينه ومؤيدة رسالته و تناولت بالحديث عدداً من

الشخصيات المعروفة لدينا بسبقها الى الاسلام ، وبمواقفها المشهودة في نصرة الحق، ودين الحق ، هذه المواقف التى تشهد لأصحابها أنّهم من

ص: 118

جند الرحمن ، و من انصار سيّد الأنام عليه الصلاة و السلام. و تنبهت الى ذلك الاسم المرصع على الباب الرئيسى لمدخل الجامع (فاطمة الزهراء) ورددت الاسم مرة ومرتين وثلاث و اطلقت العنان لخيالي يسبح في سماء الذكريات، و راحت كلمات السيرة تتجسّد في مواقف و مشاهد و اصبحت وكأنّى اعيش مع السيدة فاطمة منذ ولادتها وطفولتها مروراً بشبابها و هجرتها حتى زواجها و صبرها و زهدها في حياتها وتربيتها لأولادها ، و من ، و من ثم وفاتها وانتقالها الى بارئها وشعرت وقتها انه توجد فجوات غير واضحة المعالم فى حياة الزهراء البتول ، وعدت الى الكتب و المؤلفات، واذ بها تتحدث بشكل موجز عن هذه السيدة الطاهرة و عجبت لقلة هذه المؤلفات اذا ما قورنت بعظمة ومكانة صاحبتها ؟ و رحت ابحث في كتب الحديث والسيرة عمّا كتب عن السيدة فاطمة رضوان الله عليها - فوجدت الكثير الكثير من الخصوصيات التي خصها

الله تبارك و تعالى بها...

و فاطمة عندى رمز محبة ووحدة وقوة، و نحن احوج ما نحتاج الى هذه المعانى الرفيعة و السامية، لنلفت حولها ونتخذها بداية لانطلاقتنا في الحياة... » ؛ (1)

«بسیاری از اسم هاست که هر گاه یادآوری می شوند به یاد محبت و تقدیر و احترام نسبت به صاحبان آنها میافتیم که در پیشاپیش این اسم ها بعد از رسول خدا الله فاطمه دختر محمد بن عبدالله رضوان الله علیها - است. از روی تصادف و یا اتفاق این که تعیین کنم خطیبی را در مسجد جامع مشرف بر شهر حلب گویا که شهر همانند در برگرفتن مادر فرزندانش را باشد و بر آن اسم (جامع فاطمه زهرا) اطلاق گردد.

من مدتها فکر میکردم و به دنبال شخصیت بزرگی از شخصیت ها بودم

ص: 119


1- همان، ص 12-14

که جنبۀ رهبری داشته و خداوند تبارک و تعالی برای مدت زمان مبارکی

و برای بهترین قرن ها او را اختیار نموده است که پشت سر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بوده و مصاحبت با او داشته و ناصر دین و مؤید رسالتش بوده است. در صدد بر آمدم تا زندگی برخی از شخصیت های معروف اسلامی را مطالعه کنم که از سابقین در اسلام بوده و مواقف روشنی در یاری حق و دین حق .است این مواقفی که گواهی می دهد بر صاحبان آن ها که آنان از لشکریان رحمان و از یاوران سرور مردم عليه الصلاة والسلام می باشند. من ناگهان به آن اسمی که بر درب اصلی ورودی مسجد جامع نوشته و زینت داده شده بود يعنى (فاطمة الزهراء) التفات پیدا کردم و آن اسم را یک بار و دو بار و سه بار تکرار کردم و عنان را از خیالم برداشتم تا در آسمان یادبودها تسبیح گوید، و در آن حال کلمات سیره حرکت کرد و در مواقف و مشاهدی تجسد یافت، و به جایی رسید که گویا مشاهده کردم با خانم فاطمه از هنگام ولادت و طفولیتش زندگی کرده و با جوانی و هجرتش تا ازدواج و صبر و زهد در زندگی و تربیت اولادش و سپس وفات او و انتقال به خالقش مرور مینمایم. و در آن هنگام بود که فهمیدم موقعیت هایی در زندگی زهرای بتول است که هنوز برای مردم واضح و روشن نشده است و باز به کتابها و تألیفاتی رجوع کردم و ناگهان فهمیدم که درباره سیده طاهره فاطمه زهرا علیها السلام- به صورت اختصار سخن گفته شده است و به جهت کمی این تألیفات تعجب نمودم خصوصاً که این کار با عظمت و مکانت صاحبش همراه بود؟ و لذا از کتاب های حدیثی و سیره که دربارۀ خانم فاطمه رضوان الله تعالى - نوشته شده بود بحث و جستجو کردم و بسیار زیاد از خصوصیات فاطمه زهرا را دسترسی پیدا کردم که خداوند تبارک و تعالی او را به آن ها اختصاص داده بود.

و فاطمه نزد من رمز محبت و وحدت و قوت است و ما از همه بیشتر به این معانی بلند و ارزشمند احتیاج داریم تا به آنها التفات نموده و آن را شروع برای حرکت در زندگی خود قرار دهیم...».

ص: 120

4 - فاطمه زهرا علیها السلام، الگوی منتخب

احمد تیسیر کعید از نویسندگان سنی ساکن حلب سوریه درباره حضرت زهرا

علیها السلام می نویسد :

«كثيرون هم الذين يدعون أنّهم حملة للفكر السامي و الراقي، فيلبسون ثياب الأخلاق والقيم والمثل العليا ويظهرون في مظهر القدوة في العطاء والكرم والايثار ، ولكنّ الواقع العملي الذي يعيشون فيه يختلف كل الاختلاف و دعواهم يشهد على تخبطهم و زيف شعاراتهم و تناقض اقوالهم لأفعالهم.

فالمحك الحقيقى هو الواقع التطبيقى والسلوك الحياتي، وكل داعية يحمل مثل هذا التناقض داعية فاشل و مخرّب و مهدّم للمبدأ الذي يدعو اليه يحمل الوزر والإثم ويؤدى بأتباعه الى البوار والدمار، مشوّهاً الفكرة التي يحملها، والمنهج الذي يدعو اليه. لذلك يحذر الله تبارك و تعالى من مغبة هذا الامر بقوله: « يَأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لَا تَفْعَلُونَ * كَبُرَ مَقْتاً عِندَ اللهِ أَن تَقُولُوا ما لَا تَفْعَلُونَ ».

و البتول بنت ابيها ذكاءً وكرماً وتطبيقاً والتزاماً، وسميت بتولاً لانقطاعها عن نساء زمانها فضلاً و ديناً و حسباً . وقيل : لانقطاعها عن الدنيا الى الله تعالى.

فهى تحبّ ما يحبّ ابوها و ترضى بما رضى لها من أحبّها وقربها و فضلها ، فلقد رضى لها ان تكون قدوة قدوة في السلوك والتطبيق لا تحتاج الى كلمات تدعمها و اقوال تطرحها و شعارات ترددها ؛ لانّ سلوكها ينبيء عن حالها وفعلها يغني عن مقالها... » ؛(1)

ص: 121


1- الزهراء، قدوة ومثل، ص 119

«بسیاری از افراد هستند که ادعا میکنند ما حامل فکر عالی و بلند هستیم و لباس اخلاق و ارزشها و الگوهای عالی را بر تن نموده خود را به عنوان الگو در عطا و کرم و ایثار ظاهر مینمایند ولی واقعیت خارجی عملی که در آن زندگی میکنند به تمامه با ادعای آنان اختلاف دارد و گواه بر کم خردی خدعه در شعارها و تناقض اقوال با رفتارشان دارد.

پس محک واقعی همان واقع خارجی و رفتار زندگی است و هر دعوتی که حامل مثل این تناقض باشد دعوتی است از هم پاشیده و مخرب و نابود کننده مبدایی که به آن دعوت می نماید. او متحمل وزر و وبال است و پیروانش را به نابودی و مصیبت می کشاند و آن فکری را که دارد و راهی را که به آن دعوت می نماید مشوّه میکند لذا خداوند تبارک و تعالی مردم را از عاقبت این کار بر حذر داشته و می فرماید (ای مؤمنان چرا چیزی میگویید که آن را عمل نمی کنید نزد خدا بسیار بد است این که بگویید چیزی را که خود انجام نمی دهید).

[فاطمه] بتول دختر پدرش در ذکاوت و کرم و پیاده نمودن [حقایق] والتزام [به امور حقیقی] است و بتول نامیده شده به جهت انقطاع او از زنان زمانش در فضیلت و دین و حسب. و گفته شده به جهت انقطاع او از دنیا و اتصال به خداوند متعال. فاطمه دوست دارد آنچه را که پدرش دوست دارد و خشنود می شود به آنچه که پدرش به آن خشنود است پدری که او را دوست داشته و به خود نزدیک کرده و فضیلت داده .است به طور قطع پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برای او رضایت داده که الگو باشد، الگو در روش زندگی و پیاده نمودن [ارزش ها] او احتیاج به کلماتی ندارد تا او را پشتیبانی کرده و اقوالی که او را مطرح نماید و شعارهایی که او را یاد کند؛ زیرا سلوک زندگی او خبر از حالش میدهد و رفتارش ما را از گفتارش بی نیاز می کند...».

5 - فاطمه زهرا علیها السلام ام المؤمنين وخير النساء

احمد تیسیر کعید درباره حضرت زهرا علیها السلاممی نویسد:

«... سيدتي ، ابنة خير خلق الله ، و زوج من لا فتى الا اياه ، ام السبطين

ص: 122

الطاهرين المتطهرين، سيدى شباب اهل الجنة واحب الناس الى قلب ، سيد الوجود صلی الله علیه و آله و سلم.

سیدتی یا خیر النساء و یا امّ الرجال و یا اعزّ الابناء الى قلب سيد ، الأنبياء ، و يا زوج الامام البطل واصدق الأوفياء.

اسمحي لي ان آلمس باب بيتكم العالى بأدب و خفرٍ وحياء ، لعله يؤذن لى بالدخول و القبول ، لألثم عتبة الدار ، آملاً ان احظى بمرتبة المحبة والمودة لآل بيتكم الطاهرين الطيبين وانا اتمثل قوله تعالى: « قُل لاَ أَسْلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى ». اقف على عتبة هذه الدار ، لأعود بالذكرى الى اساس متين ودعائم ثابتة قوية، حملت هذه البيت السامى الذى سكنته السكينة و حفته المودة، وخيمت عليه الطمأنينة ، ظللته ملائكة السماء... » ، (1)

«ای سرور من ای دختر بهترین خلق خدا و همسر کسی که به جز او جوانمرد ،نیست ای مادر دو سبط پاک و پاکیزه دو سرور جوانان اهل بهشت و محبوب ترین مردم به قلب سید وجود صلی الله علیه و آله و سلم.

«ای سرور من ای بهترین زنان و ای مادر مردان و ای عزیزترین فرزندان به قلب سرور انبیا وای همسر امام شجاع و صادق ترین وفا کنندگان.

به من فرصت بده تا درب خانه شما را که بلند مرتبه است با ادب و توضع و حیا لمس کنم شاید به من اذن دخول و قبول داده شود تا بتوانم عتبه خانه را بلیشم؛ با این امید که به مرتبۀ محبت و مودت آل بیت پاک و پاکیزه شما برسم. و من قول خداوند متعال را بر زبان جاری می سازم که فرمود: بگو: بر رسالت خود مزدی جز دوستی ذوالقربی نمی خواهم بر عتبه این خانه می ایستم تا مردم را به یاد اساسی متین و پایه هایی ثابت و قوی اندازم که این خاندان بلند مرتبه را بر دوش دارد خاندانی که سکینه را در خود جای داده و مودت او را احاطه کرده و طمأنینه بر آن خیمه زده و ملائکه آسمان بر آن سایه افکنده است...».

ص: 123


1- الزهراء، قدورة ومثل احمد تيسير كعيد ، ص 17

6 - فاطمه زهرا علیها السلام، برتر زنان

محمود طعمه حلبی از علمای اهل سنت حلب درباره حضرت زهرا علیها السلام می نویسد :

«كانت حسنة الاخلاق ، عفيفة النفس ، محبّة للخير ، ولا عزو ، فقد نهلت

من معين خير اب في الوجود، ورضعت لبن خير ام بل خير النساء قاطبة.

كان ابوها سيدنا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، قدوتها و مثلها الأعلى في جميع تصرفاتها، لذلك خصها بحبّه وحنانه و عطفه الكبير... » ؛ (1)

«فاطمه - علیها السلام- اخلاقی نیک نفسی عفیف و دوستدار خوبی ها بود و در این امر جای دوری نرفته؛ چراکه از چشمه گوارای بهترین پدر در عالم وجود بهره جسته و از شیر بهترین مادر بلکه بهترین تمام زنان عالم سیراب شده است پدرش سرور ما رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و نمونه اعلی آن حضرت علیها السلام در تمام کارهایش بود و لذا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به او محبت و لطف و عطوفت زیادی داشت...».

حلمی خولی از نویسندگان اهل سنت سوریه درباره حضرت زهرا علیها السلام در مقدمه کتابش «فاطمة الزهراء عميدة اهل البیت» می نویسد:

«حينما انتهيت من كتاب عميدة اهل البيت شرعت في كتابة المقدمة ، خُيّل الى انّ الزهراء رضى الله عنها تنظر الى بوجهها النوراني، فكيف انظر اليها، وكيف تخترق نظراتى حجب النور. فلقد تورات نظرتي خجلاً من نورها، واعتذاراً لها عمّا شرعت فيه من القاء الضوء على بعض جوانب حياتها المضيئة ، فمن انا منها حتى اكتب عنها ؟ وماذا اكتب ؟ ان كلماتي في الاعتذار لها تتوارى حياء و خجلاً.

و لكن حسبى ممّا شرعت فيه - وانا على ضالتي - انّ سيرتها خير زاد

ص: 124


1- نساء حول الرسول محمود طعمه حلبی، ص 173 ، دار الحياة، حلب.

يعطى لفتياتنا ونسائنا فى هذا العصر، فسيرتها الطاهرة تملأ القلوب المؤمنة بنور يتدفّق عبر شرايين اليقين، ويمتد منها بعطور سامية تزيح ما ران على القلوب فى عصر كثرت فيه الفتن و انزوت فيه شموع الايمان المضيئة لأركان النفس الانسانية.

هجرت الزهراء ملاعب الصبا ، وتركت من هنّ في سنّها في لهوهنّ ، واخذت مكاناً قريباً من قلب ابيها صلی الله علیه و آله و سلم تعيش معه في ميدان الدعوة، وتعيش معه محنة البلاء العظيم فى سبيل دعوته و تظل معه ملاصقة له دون اخواتها جميعاً ، حتى جاء صلی الله علیه و آله و سلم بأنفاسه الشريفة و لحق بالرفيق الأعلى.

و ان القلم ليقف حائراً عاجزاً امام الشواهد الجلية في حياتها، فما أحوجنا و نحن نقلّب صفحات سيرتها العطرة ان نتجرّد من مادية العصر، و من مادية الجسد ، ونتخلّص من شواغل الدنيا وهمومها لنعيش سويعات ، قليلة الزمن غالية الثمن، فى رحاب بيت النبوة و مع احدى بناته صلی الله علیه و آله و سلم؛ لنرى حيات بنت النبى صلی الله علیه و آله و سلم البسيطة المتواضعة.

نرى معيشتها، مهرها زواجها متاعها ، وهى من هي ؟

أنّها ريحانة الرسول صلی الله علیه و آله و سلم و سيدة نساء العالمين، وأنّها سيدة نساء اهل الجنة ، فها هي حياة ومواقف ومشاهد السيرة العطرة التي تمتلىء بالدروس لفتيات ونساء المسلمين اذا أردن الجنة ، واذا فضلن النعيم

المقيم على زخرفة دنيوية زائلة.

حبيبتى الزهراء ! أستميحك عذراً ايتها الطاهرة المطهرة في اقدامي على القاء الضوء على سيرتك العطرة، واطلب العفو عن تقصيري في استيفاء حقك كاملاً ، فالنقص من سمات البشر، والكمال الله وحده»؛(1)

ص: 125


1- فاطمة الزهراء عميدة اهل البیت حلمی ،خولی ، ص ،5و 6 چاپ ،سوریه، لبنان، دار الخير، 1427 ه-.

هنگامی که از کتاب ( عميدة اهل البيت) فارغ شدم شروع به نوشتن مقدمه بر آن ،کردم به ذهنم آمد که زهرا رضی الله عنها با صورت نورانی اش به من نظاره میکند حال من چگونه به او نظر کنم و چگونه نظرهای من می تواند پرده های از نور را پاره کند ولی نظر من به جهت نور او خجالت زده شده و متواری ،گشت و از اینکه شروع به نظر کردن بر بعضی از جوانب زندگی سراسر نور آن حضرت نموده ام عذر خواستم من چه کسی هستم که بخواهم درباره آن حضرت چیزی بنویسم؟ و چه بنویسم؟ همانا کلمات من در عذر آوردن به نزد آن حضرت به جهت حیا و خجالت متواری و پنهان می گردد. ولی بس است مرا از آنچه درباره آن شروع کردم که گمشده من بوده این که سیرۀ زندگانی آن حضرت بهترین زاد و توشه ای است که می توان به زنان و دختران ما در این عصر داد؛ زیرا سیرۀ زندگی پاک آن حضرت قلب های مؤمن را پر از نور کرده و در سلک رگ شرایین یقین در حال جوشش است و با عطرهای بسیار عالی امتداد داشته و آن زنگارهایی را که در عصر فتنه های زیاد بر قلب ها نشسته را پاک خواهد کرد و به جای آن شمع ها و مشعل های روشن از ایمان را بر ارکان نفس انسانی ایجاد خواهد نمود.

زهرا از بازی های بچه گانه کناره گرفت و بازی های کودکانه ای که دختران هم سن و سالش انجام می دادند را ترک کرد و جایگاه و مقام نزدیکی را در قلب پدرش پیدا کرد به نحوی که همراه او در میدان دعوت و زحمات بلاهای بزرگ در راه دعوتش زندگی میکرد و تنها از میان خواهرانش او بود که هرگز از پدرش جدا نشد تا آن که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از دنیا رحلت نمود و به رفیق اعلی [خداوند متعال] ملحق شد.

همانا قلم متحیرانه و عاجزانه در برابر شواهد آشکار از زندگانی فاطمه زهرا باز می ماند چه بسیار احتیاج است ما را که در حال ورق زدن صفحاتی از سیره معطر آن حضرت خود را از مادیات زمانه و از مادیت جسم بیرون کرده و از اشتغالات دنیا و هم و غم آن رهایی یابیم تا لحظاتی اندک، و زمانی بسیار ،کم با پرداخت بهترین ،مال در سرزمین پهناور خاندان نبوت و یکی از دخترانش زندگی کنیم و زندگی دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم که بسیار ساده و متواضعانه

ص: 126

بوده را مشاهده نماییم زندگی ،او مهرش ازدواجش اثاث خانه اش را ،ببینیم و این که او کیست ؟

آری او دسته گل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و سرور زنان عالمیان ،است، او سرور زنان اهل بهشت می.باشد آری این است زندگانی و مواقف و مشاهد سیره معطری که درس های آن میتواند زندگی دختران و زنان مسلمان را پر کند در صورتی که مشتاق بهشت بوده و نعمت های پایدار را بر زینت های دنیای زایل شونده برتری دهند.

ای محبوبه من زهرا از شما عذر میخواهم ای خانم پاک و پاکیزه از این که اقدام به پرتو افکنی نسبت به سیره معطرت ،نموده ام و از شما عذرخواهی می کنم از کوتاهیم در استیفای حق شما به صورت کامل ؛ چرا که نقص از نشانه های بشر است و کمال مخصوص خداوند می باشد

7 - فاطمه زهرا علیها السلام الگوی زنان

احمد خلیل جمعه از نویسندگان اهل سنت در این باره می نویسد:

«لاشك انّ سيّدة النساء وقد وتهنّ سيّدتنا فاطمة الزهراء رضى الله عنها اعرف النساء بشؤون النساء، واعرف النساء بما للمرأة وما عليها ، وكيف لا وقد نشأت اكرم نشأة واطهرها في احضان سيدة الطاهرات ، واطهر السيدات امناً خديجة رضوان الله عليها، ثم صُنعت على عين رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم لتغدو درّة في عقد فريد لن يتكرر في هذه الحياة الدنيا.

و لهذا نجد انّ فاطمة الزهراء رضي الله عنها حريصة كل الحرص على النصيحة لبنات جنسها ولبنات حواء بشكل عام، فهى مصدر كل تقديم فضيلة ، و منبع الفوائد، و من ينابيع مودتها ترتوى كل امرأة تنشد الفضيلة أينما وجدت ، و تبحث عن الحقيقة اينما كانت... » (1)

ص: 127


1- نساء اهل البيت، احمد خلیل جمعه، ص 582

«شکی نیست که سرور زنان و الگوی آنان سرور ما فاطمه زهرا -رضى الله عنها - آشناترین زنان به شؤون زنان و آشناترین زنان به وظایف آنان است. و چگونه چنین نباشد در حالی که بهترین تربیت را در دامان سرور زنان پاکدامن و پاکترین زنان به لحاظ امنیت خدیجه رضوان الله علیها - پیدا کرد. سپس در برابر چشمان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ساخته شد تا دری یکتا در این زندگانی دنیا گردد که هرگز تکرار نمی شود.

و لذا مییابیم این که فاطمه زهرا رضى الله عنها حرص زیادی داشت تا

دختران هم جنس خود و دختران حوا را به صورت عمومی نصیحت کند. او مصدر هر فضیلت و منبع فواید بود و از چشمه های مودت او سیراب می شود هر زنی که به دنبال فضیلت است هر کجا که یافت شود و در جستجوی حقیقت است هر جا که باشد...».

ص: 128

فاطمه زهرا علیها السلام، ام ابيها

اشاره

اهل سنت نیز حضرت زهرا علیها لسلام را با کنیۀ ام ابیها ستوده اند. اینک به عباراتی از آن ها اشاره می کنیم :

1 - دکتر محمد عبده یمانی

او در این باره می نویسد :

«و من خصائصها - رضى الله عنها - أنّها تكنّى بأم أبيها ؛ لأنها قامت برعاية ابيها و خدمته بعد وفاة امها خديجة وكان صلی الله علیه و آله و سلم يحبّها حبّاً جماً ، يكثر من زيارتها و يجلس عندها و يلاعب ،اولادها ، وكان اذا اراد غزواً لا يخرج من المدينة حتى يكون آخر عهده رؤيتها، فاذا عاد من سفره بدأ بالمسجد فصلى ركعتين ، ثم يذهب الى بيت فاطمة يزورها و يؤنسها ثم يخرج من عندها الى بيوت ازواجه » ؛ (1)

و از خصوصیات حضرت زهرا علیها السلام این است که کنیه اش ام ابیها» است؛ زیرا متکفل امر پدرش و خدمت به او بعد از وفات مادرش خدیجه بود. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم او را بسیار دوست می داشت و بسیار به زیارت او می رفت و نزد او

ص: 129


1- أنّها فاطمة الزهراء، ص 342

می نشست و با فرزندان او بازی میکرد و چون می خواست به جنگ رود آخرین کسی که او را میدید حضرت زهرا علیها السلام بود و چون از سفر باز می گشت به مسجد می رفت و دو رکعت نماز میخواند آنگاه به خانه فاطمه میرفت و او را زیارت می نمود و با او انس میگرفت، سپس از آنجا بیرون آمده و به اتاق های همسرانش میرفت».

2- استاد توفيق ابوعلم

او که وکیل اول دادگستری مصر ،بوده در این باره می نویسد

« لقد بلغ من حبّ الرسول صلی الله علیه و آله و سلم لابنته فاطمة انّه كان يكنيها ب-(ام ابيها ) ، انّه اليتم يجعل من الطفل يحنّ الى انثى تحنو عليه بدل امه ، فقد توفيت آمنة بنت وهب ام النبى صلی الله علیه و آله و سلم و هو طفل صغير ، فتعلق قلبه حينذاك بفاطمة بنت اسدام على علیه السلام ، لقد كان يناديها يا اماه و عندما توفيت حزن عليها حزناً شديداً وسمع يقول : ماتت امّى ، و رزق صلی الله علیه و آله و سلم فاطمة ، وكلّما رآها ذكر فاطمة بنت اسد و تسلّی بابنته عنها ، و قد كناها ب-(ام ابيها)، و لم يكن الرسول صلی الله علیه و آله و سلم بالذي تدفعه العاطفة الى اضفاء سمات على اشخاص ليسوا جديرين بها او مدح افراداً بعبارات تكون اقرب الى الخيال من الواقع ؛ انّه الرسول الصادق الأمين ، وكفى فيه فخراً قوله عزّ من قائل : « وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ ». أحبّ الزهراء ايما حبّ وكانت جديرة بهذا الحبّ، قال عنها : «فاطمة بضعة منّى فمن اغضبها فقد اغضبنى » ، وقال ايضاً : «فاطمة بضعة منّى يؤذيني من آذاها و يسرنی من سرها »، وفي رواية اخرى : «انّما فاطمة بضعة منّى يؤذيني من آذاها و ينصبني و انصبها» و حق لها ان تنفرد بهذا اللقب، فهى بضعة النبى حقاً ، اشبهته خُلقا و منطقاً ، وواكبت ،رسالته منذ البدء فوعت من ذلك كثيراً. ثم استمرت تسند الامتداد الطبيعي للرسالة في ظل الامامة

ص: 130

تسنده بكل ما أوتيت من حول و طول و حق لها ان تكون سيدة نساء

العالمين و البتول العذراء و الطاهرة الزكية ... » ؛ (1)

«آن قدر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دخترش فاطمه را دوست می داشت که همیشه او را «ام ابیها » کنیه داده بود طفلی که از مادر یتیم می شود و به زنی پناه میبرد تا به جای مادرش بر او مهربانی کند آمنه دختر و هب مادر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم زمانی از دنیا رحلت نمود که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم طفل صغیر ،بود، بعد از آن حضرت دلش به

فاطمه دختر ،اسد مادر امیرالمؤمنين صلی الله علیه و آله و سلم خوش بود و او را مادر صدا می کرد و چون فاطمه دختر اسد از دنیا رحلت نمود بر او بسیار محزون شد و شنیده شد که حضرت می فرمود مادرم از دنیا رحلت کرد. آنجا بود که خداوند، فاطمه علیها السلام را به او روزی فرمود و چون او را می دید یاد فاطمه بنت اسد می افتاد و دیدن دخترش او را تسلّی میداد و لذا حضرت دخرتش را به «ام ابیها» کنیه .داد و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم این گونه نبود که به جهات عاطفی اسم هایی را برای اشخاص قرار دهد که استحقاق آن را نداشتند یا افرادی را به عباراتی مدح کند که به خیال نزدیک تر باشد تا واقع؛ زیرا او رسول راستگو و امین بود. و در افتخار او همین بس که خداوند عزیز فرمود «و تو بر اخلاق بزرگ هستی». او زهرا را بسیار دوست میداشت و او به حق سزاوار این محبت بود پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در حق او فرمود فاطمه پاره تن من است پس هر کس او را به خشم درآورد به طور حتم مرا به خشم در آورده است. و نیز فرمود: فاطمه پاره تن من است هر کس او را اذیت کند مرا اذیت کرده است و هر کس او را خشنود سازد مرا خشنود ساخته است و در روایتی دیگر فرمود: همانا فاطمه پاره تن من است؛ هر کس او را اذیت کند مرا اذیت کرده و هر کس او را دشمن بدارد مرا دشمن داشته است و او سزاوار این لقب اختصاصی است؛ زیرا او به

حق پاره تن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است و از ابتدا رسالت او را دنبال کرده و از آن بسیار در برگرفته است و او تکیه گاه امتداد طبیعی رسالت در سایه امامت است که

ص: 131


1- فاطمة الزهراء علیها السلام، ص 9 و 10.

تمام آنچه را به حضرت داده شده داراست و به حق او سرور زنان عالمیان

و بتول عذراء و طاهره و پاکیزه است...».

او نیز می گوید :

«و ممّا لا شك فيه ان السيدة فاطمة الزهراء حاولت ان تشارك اباها فتسعى مخلصة لسد الفراغ العاطفى الذى كان يعيشه الرسول بعد ان فقد ابويه في اول حياته ، و فقد زوجه الكريمة ام المؤمنين السيدة خديجة ، و هذا الفراغ كان يزعج النبي الله و ينعكس على قلبه الرهيف المشتاق الى الحبّ. لقد كان بحاجة الى عطف الأم و رعايتها في حياته و في عمله الشاق المضنى و فى مواجهته بيئته القاسية بالنسبة اليه ، وقد وجد كل هذا العطف في فاطمة.

ان التاريخ لا يحدثنا الا نتفاً من هذه المواقف الأمومية التي كانت تصدر عن السيدة فاطمة الزهرا بالنسبة للرسول ، ولكنّه يؤكد نجاحها في هذه المحاولة التي اعادت الى محمّد الاكتفاء العاطفى الذي ساعده في تحمّل اعباء الرسالة.

ان التاريخ يؤكد هذا حينما ينقل - تكراراً - عن لسان النبي صلی الله علیه و آله و سلم : (فاطمة ام ابيها) ، وحينما نرى انه كان يعاملها معاملة الأم فيقبل يدها ويخصها بالزيارة عند كل عودة منه الى مدينة ، و يودعها منطلقاً من عندها الى کل اسفاره و رحلاته ، وكانّه يتزوّد من هذا النبع الصافي عاطفة لسفره. انّ فاطمة الزهراء هى اجل من ان تشير اليها الأسانيد ، واكرم من ان تدلّ عليها السرود ، يكفيها إطاراً كونها ابنة محمّد صلی الله علیه و آله و سلم، و زوجة على وام الحسن والحسين وسيدة نساء العالمين » ؛(1)

«از جمله اموری که شک در آن نیست این که خانم فاطمه زهرا قصد کرد تا با

ص: 132


1- همان، ص 10 و 11.

پدرش مشارکت داشته باشد و لذا با اخلاص سعی نمود تا خلا عاطفی را که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بعد از وفات پدر و مادرش در اول زندگانیش و نیز همسر کریمه اش ام المؤمنین خدیجه پیدا کرده بود پر کند و این خلا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را تحت فشار قرار داده و بر قلب نازک مشتاق به محبت او اثر میگذاشت. او احتیاج به مهربانی مادر و مراعات او در زندگی و کارهای مشقت آور و سنگین و در مواجهه با محیطش داشت که نسبت به او قساوت قلب داشته اند و تمام این عطوفت ها در فاطمه بود.

تاریخ تنها گویای بخشی از این کارهای مادرانه است که از فاطمه زهرا نسبت به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم صورت گرفته ولی بر این تأکید دارد که آن حضرت در این کارش موفق بوده است، کاری که به محمد صلی الله علیه و آله و سلم جنبه عاطفی را بازگرداند و او را در تحمل زحمات رسالت کمک نمود تاریخ بر این مطلب تأکید دارد هنگامی که به صورت تکرار از زبان پیامبر الله نقل میکند (فاطمه مادر پدرش می باشد) و هنگامی که مشاهده می کنیم که آن حضرت با او معامله مادری میکند و دستش را می بوسد و هر بار که به مدینه باز میگردد به زیارت او می رود و به هر سفر و با هر قافله ای که میرود خدمت او رفته و با او وداع می کند و گویا که از آن چشمۀ صاف عطوفتی برای سفرش بر می گیرد.

همانا فاطمه زهرا بزرگتر از آن است که اسانید به آن اشاره کند و کریم تر از آن است که مطالب چینش شده بر آن دلالت نماید، کافی است او را در بزرگی که او دختر محمد و همسر علی و مادر حسن و حسین و سرور زنان

عالمیان است».

3 - محمود شبلی

او نیز می گوید

«قالوا : كانت اكرم اهله عليه وكانت اشبه الناس به كلاماً وحديثاً... وكانت اذا مشت كانت مشيتها مشية رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ، و لذلك كانت تكنى ام ابيها. وجاء فى « اسد الغابة» ؛ وكانت فاطمة تكنّى ام ابيها، وكانت

ص: 133

احب الناس الى رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم...»؛ (1)

«گفته اند که فاطمه از همه بیشتر پدرش را تکریم می نمود و شبیه ترین مردم به حضرت در گفتار و حدیث بود... و چون راه میرفت راه رفتنش به مانند رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بود و لذا او را ام ابیها .نامیدند در کتاب «اسد الغابة» آمده که فاطمه را ام ابیها کنیه دادهاند؛ زیرا او محبوب ترین مردم نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بود...».

او نیز می نویسد:

«تتابعت على رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم المصائب بموت خديجة، وكانت له وزير صدق على الاسلام وبموت عمّه ابو طالب، وكان له عضداً ومنعة و ناصراً على قومه، وذلك قبل مهاجره الى المدينة بثلاث سنين. فلمّا هلك ابو طالب نالت قريش من رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم من الأذى ما لم تكن تطمع به فى حياة ابى طالب حتى اعترضه سفيه من سفهاء قريش فنثر على رأسه تراباً. فلمّا نثر ذلك السفيه على رأس رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ذلك التراب دخل رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بيته و التراب على رأسه... بكت الزهراء و هي تغسل عن رأس ابيها صلی الله علیه و آله و سلم التراب. مشهد جميل ليس كمثل جماله جمال، مشهد من مشاهد « الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللهِ » ، مشهد من مشاهد « وَأُوذُوا فِي سَبيلى . و من هو هذا الذى ينثرون التراب على رأسه ؟ ! انّه اشرف خلق الله قاطبة ، و من هي هذه التي تغسل عن رأسه التراب ؟ ! انّها سيدة

نساء العالمين. وتلك مقاماتهم العُلى التي لا يدانيهم فيها أحد من العالمين، و من تلك المقامات العلى و من تلك المشاهد الحُسنى كانت الزهراء ترتفع ، ثم ترتفع ، ثم ترتفع فوق النساء جميعاً، حتى بلغت مقام (سيدة نساء العالمين) فاستوت عليه » ؛ (2)

ص: 134


1- حياة فاطمة ، ص 363
2- حياة فاطمة علیها السلام، محمود شلبی ، ص 105_107

با مرگ خدیجه مصیبت ها یکی پس از دیگری بر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم وارد شد؛ چرا که خدیجه وزیر راستینی برای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در راه اسلام بود و نیز به مرگ عمویش ابوطالب که بازوی رسول خدا و نگه دار و ناصر بر قومش بود. و این قبل سه سال از هجرتش به مدینه بود چون ابو طالب وفات یافت قریش اذیت و آزاری را که در زمان حیات او نمی توانستند نسبت به حضرت داشته باشند را شروع کردند به حدی که سفیهی از سفیهان قریش جلو راه حضرت را گرفته و خاک بر سرش پاشید چون آن سفیه چنین کرد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در حالی که خاک بر سرش ریخته بود وارد خانه شد.... زهرا گریست و شروع به شستن سر پدرش از خاک نمود. موقعیت زیبایی بود که همانند آن زیبایی یافت نمیشود موقعیتی از موقعیتهای کسانی که رسالتهای خداوند را ابلاغ میکنند و موقعیتی از موقعیت (و در راه من آزار و اذیت میبینند). کیست آن کسی که خاک را از سر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پاک میکند؟! او که اشرف تمام خلق خداست؟ و کیست آن کسی که سر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را از خاک می شوید؟! آری او سرور زنان عالم است و این است مقامات بلند آنان که هیچ کس از عالمیان به مقامشان نمیرسند و از این مقامات بلند و از این موقعیت های نیک است که فاطمه زهرا بلند مرتبه می شود و به حدّی مقامش بالا می رود که از همه زنان برتر میگردد تا به مقام سرور زنان عالمیان رسیده و بر آن کرسی تکیه می زند».

4 - عبد الفتاح عبد المقصود

او می گوید: «شاید فاطمه علیها السلام پیش از این هیچ روزی همانند آن روز نگریسته بود از کفار حرم خدا گذشت ، ناگهان پچ پچ گروهی از مهتران قریش را شنید که برای کشتن پدرش مشورت می کردند و میگفتند: هنگامی که محمد از اینجا گذشت باید هر یک از ما ضربه ای به او بزند.

پیکر خوفناکشان درندگان دشت و و جانوران بیشه را می مانست همانند یک دسته چنگال و نیش و ناخن و منقار گرد هم آمده بودند پچ پچ میان تهی آنان بسان نجوای

ص: 135

شیطان بود بگونه فش فش افعیها فاطمه علیها السلام درنگ نکرد تا آن ماران ته مانده زهر خود را بیفشانند، و آیا نیازی به درنگ کردن بود در حالی که آنان شمشیرهای تیز خود را در دست آماده کرده بودند، شمشیرهائی که از بسیاری برنده گی و جلا همانند پرتو خورشید می درخشید؟ فاطمه با شتاب از آن جایگاه بیرون رفت اشگهایش برگامهایش پیشی گرفت. پدر را از آن خبر آگاهی داد و گفت: اکنون من از نزد گروهی از قریشیان گذشتم که در کنار حجر اسود هم پیمان شدند و به لات و عزّی و منات و اساف و نائله سوگند یاد کردند چون تو را ببینند برخیزند و با شمشیرهایشان تو را بزنند و بکشند. فاطمه علیها السلام درست کار همان مردی را انجام داد که به سوی موسی صلی الله علیه و آله و سلم دوید تا او را از ماندن در شهر خود بیم دهد (گفت: ای موسی گروه درباره تو مشورت می کنند که بکشندت بیرون رو براستی که من برای تو خیر خواهم. ) (1)

لکن پدر فاطمه همانند موسای کلیم از سرزمین خود بیرون نرفت سر فراگوش دختر آورد و به نرمی :گفت دخترکم! گریه مکن دل فاطمه علیها السلام با سخن پدر که از هر حرفش مهر می بارید آرامش گرفت اشکهایش خشک شد لبخندی بر چهره تابناکش نمایان گشت...». (2)

5 - محمود مهدی استانبولی و مصطفی ابوالنصر شبلی

این دو مشتركاً در کتاب «نساء حول الرسول الله صلی الله علیه و آله و سلم » درباره حضرت زهرا علیها السلام می نویسند :

«و استبشر رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بمولدها و توسم فيها البركة و اليمن ، فسماها فاطمة و لقبها ب-( الزهراء). وكانت تكنّى ام ابيها. وكانت رضى الله عنها شديدة الشبه لأبيها صلی الله علیه و آله و سلم» . (3)

«رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به ولادت آن حضرت شاد شد و او را مایه برکت و خوش یمن

ص: 136


1- سوره قصص، آیه 20
2- فاطمه زهرا ، عبد الفتاح عبد المقصود، ج 1، ص 195 و 196.
3- نساء حول الرسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، ص 143

دانست و او را فاطمه نامید و لقبش را (زهرا) و کنیه اش را (ام ابیها) گذاشت. او رضی الله عنها شباهت بسیاری به پدرش داشت».

6- حافظ ابن حجر

او در كتاب «الاصابة» دربارۀ القاب و کنیه های حضرت زهرا علیها السلام می گوید:

«أنّها تلقب بالزهراء ، وكانت تكنى ام ابيها » ؛(1)

«فاطمه ملقب به زهرا بود و او را ام ابیها کنیه می دادند »

7- احمد خلیل جمعه

او که از علمای اهل سنت سوریه می باشد می نویسد :

«اذا احببنا ان نجمل صفات فاطمة الزهراء رضوان الله عليها بكلمة واحدة تغني عن كلماتٍ وكلماتٍ، نستطيع ان نقول : أنّها ام ابيها، حيث درجت في بيت ابويها ، و من ابواها ؟

سيّدنا و حبيبنا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ، اکرم خلق الله على الإطلاق المبعوث رحمة للعالمين. وسيدتنا و امنا خديجة الطاهرة سيدة نساء العالمين و اکرم امرأة على الرسول صلی الله علیه و آله و سلم و وصاحبه الى قلبه الشريف ...

في ربّى رياض قلبين كبيرين ؛ قلب ابيها و قلب امّها ، نَعَمَت فاطمة الزهراء بحنانهما، وقطفت من زهر رياضهما الحب والعطف والرحمة فحظيت بالحنان منهما... .

فى مهد الايمان نشأت الزهراء نشأة جد و اعتكاف ، نشأة وقار و حياء ، فكانت ساكنة النفس ، قويّة القلب ، صافية السريرة، لا تعرف الا الايمان ولا يعرفها الا الايمان... .

ص: 137


1- الاصابة، ج 4، ص 365

بعد وفاة خديجة ام الزهراء ، كانت الزهراء تنهض بأعباء البيت النبوى ، و ترعى اباها الكريم وتفيض عليه من عطفها وحبها ، حتى دعاها اصحاب رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم يام النبى او ام ابيها »؛ (1)

«هرگاه بخواهیم صفات فاطمه زهرا رضوان الله علیها را در یک کلمه خلاصه کنیم که از کلمات بسیار ما را بی نیاز کند می توانیم بگوییم که او مادر پدرش می باشد و در خانه پدر و مادرش به مقامات عالی رسید

پدر او کیست؟ سرور و حبیب ما رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، کریم ترین خلق خدا به طور ،مطلق کسی که به عنوان رحمت عالمیان مبعوث شده است و سرور ما و مادرمان خدیجه ،پاک سرور زنان ،عالمیان و کریم ترین زن نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و محبوب ترین آنان به قلب شریفش در تربیتگاه باغ دو قلب بزرگ ؛ قلب پدرش و قلب مادرش با مهربانی آن دو فاطمه زهرا رشد یافت و از دسته گل های باغ آن دو محبت و عطوفت و رحمت ،چید و از مهربانی آن دو بهره ها گرفت...

در گهواره ایمان زهرا رشد یافت رشدی همراه با جدیت و توجه، رشدی همراه با وقار وحيا. لذا فاطمه نفسی ،آرام قلبی قوی، باطنی صاف داشت و جز ایمان را نمی شناخت و جز ایمان نیز او را نمی شناخت

بعد از وفات خدیجه مادر ،زهرا همیشه زهرا قیام به شؤون خانه نبوت می نمود و پدر کریمش را مراعات می کرد و از عطوفت و محبتش او را سیراب می نمود تا به حدی که اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم او را به مادر پیامبر یا مادر پدرش لقب دادند.

8 - وداد سکاکینی

او که از نویسندگان مصری می باشد درباره حضرت زهرا می نویسد :

«ناداها محمّد : يا فاطمة يا ام ابيك ! وكان فى صوته غنة ملائكة، فياضة بالحنان ممزوجة بالحزن والإشفاق صعدت من فمه، لكنّها

ص: 138


1- نساء اهل البيت احمد خليل جمعه ، ص 533 و 534

كانت من سويداء قلبه.

فاقبلت الزهراء نحو ابيها تمشى مشيته المحببة اليها ؛ وكانت خفيفة الخطى باسمة الوجه، متألقة العينين، تتلقى من رسول الله نفحة ايمانه و رضاه ، و بركة ابوته و نبوته.

سعت فاطمة الى ابيها تقرأ على وجهه المهيب بذكاء النظرة و استشفاف الفطنة لمحة الوحى. فقبلت يده و قالت نعم يا رسول الله ! بروحي انت و ولدى... » ؛ (1)

«محمد او را ندا داد ای مادر پدرت در صورتش آوای ملائک بود همراه با جوشش از مهربانی ممزوج به حزن و ،شفقت که از دهانش بیرون آمد ولی از اندرون قلبش زهرا به سوی پدرش آمد و همانند کسی که محبوب نزد پدرش است راه می رفت او آرام آرام گام بر می داشت با صورتی بشاش،چشم هایی برافروخته، و از رسول خدا له دم ایمان و رضا و برکت پدرانه و نبوتش را تلقی می نمود. فاطمه متوجه پدر شد و در صورت باهیبتش ذکاوت نظر و شفافیت زیرکی را هنگام نزول وحی میدید فاطمه دستان پدر را بوسید و عرض کرد: آری ای رسول خدا روح و فرزندانم به فدای تو باد...».

نمونه هایی از مادری فاطمه زهرا نسبت به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم

الف)مادری برای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در مکه

مسلم به سندش از ابو حازم نقل کرده :

«انه سمع سهل بن سعد يسأل عن جرح رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم أحد ؟ فقال : جرح وجه رسول الله له و کسرت رباعيته و هشمت البيضة على رأسه. فكانت فاطمة بنت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم تغسل الدم وكان على بن ابى طالب علیه السلام

ص: 139


1- امهات المؤمنين وبنات الرسول وداد سکاکینی ، ص ،134 ، دار الفكر العربي قاهره.

يسكب عليها بالمجن. فلما رأت فاطمة انّ الماء لا يزيد الدم الأكثرة اخذت قطعة حصير فاحرقته حتى صار رماداً ثم الصقته بالجرح فاستمسك الدم»؛ (1)

«او شنید که سهل بن سعد از جراحت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در روز احد سؤال می کند؟ او گفت صورت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم مجروح و دندان او شکسته و کلاه خود بر سر او شکسته شد فاطمه دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم خون را از حضرت می شست و علی بن ابی طالب علیه السلام کلاه خود بر او آب می ریخت. چون فاطمه دید که آب خون را زیادتر می کند قطعه حصیری برداشت و آن را آتش

را زد تا خاکستر شود آنگاه خاکستر را به محل جراحت چسبانید و در آن

هنگام بود که توانست خون را قطع کند».

ابن ابی الحدید از واقدی نقل کرده:

«و خرجت فاطمة علیها السلام فى نساء وقد رأت الذى بوجه ابيها علیها السلام فاعتنقته وجعلت تمسح الدم عن وجهه و رسول الله الله يقول : اشتد غضب الله على قوم دموا وجه رسوله ... » ؛ (2)

«فاطمه علیها السلام با جماعتی از زنها بیرون آمد در حالی که مشاهده کرده بود چگونه صورت پدرش خون آلود است، پدر را در بغل گرفت و شروع به پاک کردن خون از صورت حضرت کرد. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می فرمود غضب خدا شدید شد بر قومی که صورت رسولش را خون آلود کردند...».

ب) مادری برای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در مدینه

ابوایوب انصاری میگوید

« انّ رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم مرض مرضة فأتته فاطمة علیها السلام تعوده و هو لا ناقه من

ص: 140


1- صحیح مسلم، ج 5، ص 178؛ صحیح البخارى، ج 3، ص 229؛ السنن الكبرى، ج 9، ص 30.
2- شرح ابن ابی الحدید، ج 15، ص 35

،مرضه، فلمّا رأت ما برسول الله صلی الله علیه و آله و سلم من الجهد والضعف خنقتها العبرة حتى جرت دمعتها على خدّها ، فقال النبى صلی الله علیه و آله و سلم لها : يا فاطمة ! انّ الله جل ذكره اطلع على الارض اطلاعة فاختار منها اباك واطلع ثانية فاختار منها بعلك ، فأوحى الى فأنكحتكه ، اما علمت يا فاطمة ! انّ لكرامة الله اياك زوجك أقدمهم سلماً واعظمهم حلماً واكثرهم علماً. قال : فسرت بذلك فاطمة علیها السلام و استبشرت بما قال لها رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ... » (1)

«رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم مریض شده بود، فاطمه به عیادت او آمد در حالی که حضرت تازه از مریضی بیرون آمده بود و بدنش ضعیف بود چون در چهرهٔ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آثار مریضی و ضعف مشاهده کرد گریه گلویش را فشرد به حدی که اشکهایش بر گونه اش جاری گشت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به او فرمود ای فاطمه ! خداوند - جل ذکره نظری بر زمین کرد و از میان آن پدرت را انتخاب نمود و سپس بار دوم نظر کرد و از میان آن شوهرت را برگزید و به من وحی نمود تا او را به ازدواج تو در آورم آیا ندانستی ای فاطمه همانا به جهت کرامت خدا به تو بود که تو را به ازدواج کسی درآورد که در اسلام بر همه پیشتر و در حلم از همه بزرگتر و در علم از همه بیشتر بود. ابو ایوب می گوید فاطمه علیها السلام به این مطلب و آن بشارتی که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به او داد مسرور شد...».

ص: 141


1- خصال، ص 412

ص: 142

خدیجه کبری علیها السلام

ص: 143

ص: 144

حضرت خدیجه علیها السلام، مادر حضرت فاطمه علیها السلام

اشاره

شیعه و سنی در جلالت شأن حضرت خدیجه اتفاق نظر دارند اینک به سخنانی علمای اهل سنت دربارۀ آن حضرت اشاره می کنیم:

1 - حضرت خدیجه علیها السلام، مجمع مکارم اخلاق

احمد خلیل جمعه از علمای اهل سنت درباره حضرت خدیجه علیها السلام می نویسد :

«انّ الأخلاق العالية ، والمكارم النبيلة التي فُطرت عليها خديجة جعلت منها معقد الفضل لأهل الفضل ، و ينبوع الحياة لكل من استظل تحت سقف بيتها المبارك الذى اكتنفته العناية الإلهية وسطعت فيه شمس البشرية و نور الدنيا سيّدنا و حبيبنا محمد صلی الله علیه و آله و سلم»(1)

«همانا اخلاق عالی و مکارم ارزشمندی که خدیجه بر آن تربیت یافته بود از او شخصیتی ساخت که مجمع فضایل برای اهل فضیلت و چشمه جوشان زندگی برای هر کسی بود که به دنبال سایه بانی زیر سقف خانه مبارک خدیجه است سایه بانی که عنایت الهی آن را در بر گرفته و خورشید بشریت و نور دنیا سرور و حبیب ما محمد صلی الله علیه و آله و سلم در آن پرتو افکنده است.

ص: 145


1- نساء اهل البيت احمد خلیل جمعه ، ص 34

2 - حضرت خدیجه علیها السلام، یار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم

دکتر موسی شاهین لاشین، نائب رئیس دانشگاه الأزهر مصر درباره حضره

خدیجه می نویسد:

«لا ينكر مسلم ولا مستشرق اثر خديجة فى حياة محمد صلی الله علیه و آله و سلم قبل البعثة و بعدها فقد ازالت عنه كلّ نصب و انسته من كل وحشة ، و هونت عليه كل مكروه ، و اراحته بما لها من كلّ كدّ و نصب ، و مكنته من التحنت في غار حراء الأيام والليالي ، فاذا جاء ليتزود هيأت له زاده و شدت ازره ، و قوت من عزيمته ليعود الى محرابه فارغ البال من شواغل الحياة مخلصاً نفسه لعبادة ربّه ، كفته مؤنة التفكير فى بناته و تربيتهن، و افسحت صدرها لابن عمّه على بن ابى طالب ليتربى في بيتها و لينال من البر و العطف اكثر ممّا تعطيه ابناءها استجابت لرغبة محمد صلی الله علیه و آله و سلم و میوله و فتحت بيتها مثابة للمضطرين و امناً ، فقصدته الأيامى و شبعت منه اليتامى... » ؛(1)

«هیچ مسلمان و مستشرقی تأثیر خدیجه در زندگانی محمد صلی الله علیه و آله و سلم قبل از بعثت و بعد از بعثت را فراموش نمیکند او کسی بود که هر مشقتی را از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دفع نمود و در هر وحشتی با او انس گرفت و هر مشکلی را بر او آسان نمود، و با آنچه داشت زندگی را برای حضرت از هر سختی و دشواری راحت کرد و زمینه را برای آن حضرت به جهت عبادت و مناجات در غار حرا فراهم ساخت، چون می آمد تا زاد و توشه بر دارد آن را برای او فراهم نمود و کمرش را محکم بست و قصدش را تقویت کرد تا به محرابش با خاطری آسوده از اشتغالات دنیایی ،بازگردد و سینه اش را برای فرزند عموی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم علی بن ابی طالب علیه السلام گشاده نمود تا در خانه اش تربیت شود و از نیکی و عطوفت

ص: 146


1- أزواج النبی صلی الله علیه و آله و سلم، دکتر موسی ص 34 و 35 مكتبة المعارف، رياض.

بیش از فرزندانش بهره ببرد میل و رغبت محمد صلی الله علیه و آله و سلم را اجابت میکرد و خانه اش را بر روی مضطرین باز مینمود و برای آنان مأمنی قرار می داد و لذا مستمندان آنجا را قصد کرده و یتیمان در آن خانه سیر می شدند...».

3 - دفاع حضرت خدیجه علیها السلام از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم

دکتر موسی شاهین لاشین، نائب رئیس دانشگاه الأزهر در این باره می نویسد:

« و لمّا انذر عشيرته الأقربين ونادى فى قريش : ايها الناس ! انّى رسول الله اليكم خاصة والى الناس عامة سخروا منه و آذوه، فكانت له سنداً و ظهيراً. تضمد جراحه و تكفكف دمعه ، و تشد أزره و تثير قوته و حماسه في الداخل، وتستنجد بقومها اخلاقهم لحمايته والدفاع عنه فى الخارج حتى قال الله صلی الله علیه و آله و سلم : ( ما نالت قريش منى حتى ماتت خديجة و ابوطالب). ولئن نسى التاريخ لذى الفضل فضله فلن ، و تستدر ينسى لخديجة وقفتها الى جانب زوجها يوم قضى عليه و على آله بحصار اجتماعی و اقتصادی ممیت لقد كانت اذ ذاك قد جاوزت الستين من ،عمرها، وقد علت بها السنّ، واثقلتها الشيخوخة ، و انهكها الوهن الذي اخذ يدبّ الى جسدها، ومع ذلك لم تتردد في الخروج معه الى شعب ابى طالب لتذوق مع الرسول الله صلی الله علیه و آله و سلم هو من معه من اهله اهوال الحصار... »؛(1)

«چون پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم قوم نزدیکش را انذار نمود و در میان قریش ندا داد ای مردم همانا من فرستاده خدا به سوی خصوص شما و عموم مردم هستم او را مسخره کرده و آزارش دادند. در آن هنگام خدیجه برای او تکیه گاه و کمک کار بود جراحتش را بهبودی داده و خونش را قطع مینمود و کمرش را محکم می بست و در داخل قوت و حماسه اش را بر می انگیخت و با

ص: 147


1- ازواج النبى صلی الله علیه و آله و سلم دکتر موسی ص 36

قومش او را کمک میکرد و اخلاقشان را در حمایت و دفاع از او به کار می گرفت تا این که فرمود: (قریش متعرض من نشدند تا آنکه خدیجه و ابوطالب از دنیا رحلت کردند) اگر تاریخ فضیلت صاحب فضیلتی را فراموش کند هرگز فضیلت حمایت خدیجه نسبت به همسرش را فراموش نمی کند هنگامی که او و آلش را در محاصره اجتماعی و اقتصادی کشنده ای قرار دادند و این در حالی بود که خدیجه عمرش از شصت سالگی فراتر رفته و سنّش بالا ،بود و پیری بر او سنگینی میکرد و سستی بدن بر جسم او تأثیر گذاشته بود، ولی در همراهی با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در خروج با او به شعب ابو طالب یک لحظه درنگ نکرد تا با او و اهل بیت همراهش مشکلات محاصره را بچشد...».

4 - ایمان خدیجه علیها السلام به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم

ابراهیم محمد حسن الجمل دربارۀ ایمان حضرت خدیجه علیها السلام به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می نویسد:

«حينما قص الرسول صلی الله علیه و آله و سلم على السيدة خديجة رضى الله عنها ما رأى وسمع فى غار حراء لم تنزعج لهذا الحديث ، و لم تضطرب لغرابة ما يحدث به زوجها فلم تسمع من قبل بمثل ما تسمع به الآن وبالتالى لم يخالجها ادنى شك في صدق ما يقوله محمّد ، ولم تظهر على وجهها علامة استفهام تعبر بها عن حيرة في النفس، ولم يخامرها شك في ان الذي جاءه ملك من عند الله سبحانه و تعالى

لقد سارعت الى التصديق بايمان الواثق المؤمن المتبصر بنور الهداية ، المطلع على بواطن الأمور، الموقن بنتيجة ما يقوم به محمّد من عمل و تفكير و قيام وصلاة ، وكأنّها درست هذا الأمر مسبقاً، فقد بدت عليها السعادة والفرح العظيم ، فقالت ما قالت من منطق الواثق المتأكد.

و لمّا امره ربِّه بالانذار فكر فيما يطلبه منه ربّه ، و لكن بمن سيبتدىء ؟

ص: 148

و من سيطيعه فيما يدعو اليه ؟ وهل سيستخلى الناس عن معتقداتهم و آلهتهم ؟ وبينما هو يفكر وقد ألم به شيء من الهم والحزن، استمع الى صوت السيدة ام المؤمنين وهى تقول : اسمع يابن عم ! فالتفت النبى صلی الله علیه و آله و سلم اليها فقالت : اشهد ان لا اله الا الله وأن محمداً رسول الله. فما ان اتمتها حتى ابتسم صلی الله علیه و آله و سلم و نظر الى اعظم زوجة في هذه الدنيا فرحل عنه كل ما كان يساوره من هم وذهب ما به من حزن، و تفتح الأمل امامه ، و اشرقت الدنيا في وجهه الشريف.

و هكذا كانت السيدة خديجة عظيمة في الجاهلية، وكانت أعظم في الاسلام وكان اسلامها من اهم الحوادث فى تاريخ الدعوة الى الله » ؛ (1)

«هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بر خانم خدیجه رضی الله عنها - آنچه را در غار حرا دیده و شنیده بود نقل کرد هرگز انکار نکرده و به جهت غریب بودن آنچه از شوهرش میشنید هرگز اضطرابی به خود راه نداد او آنچه را که الآن میشنید هرگز از قبل نشنیده بود و در نتیجه کمترین شکی در صدق آنچه را محمد میگفت بر او وارد نشد و بر صورتش علامت سؤال پدید نیامد که حاکی از حیرت در نفس او باشد و هیچ شک نداشت در این که آنکه به سراغ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمده کسی جز فرشته ای از جانب خداوند سبحانه و تعالی نبوده است.

خدیجه با سرعت هر چه تمام همانند ایمان مؤمن اهل بصیرت به نور هدایت و مطلع بر باطنهای امور ویقین کننده به نتیجه آنچه محمد صلی الله علیه و آله و سلم از عمل و فکر و قیام و نماز دارد، او را تصدیق کرد، گویا که این امر را سابقاً درس گرفته است لذا سعادت و شادی عظیمی در او پدید آمد و گفت آنچه را که از روی منطق محکم و با تأکید گفت .

و چون پروردگارش او را مأمور به انذار آنچه از او گرفته فرمود ، فکر کرد که از چه کسی شروع کند ؟ و چه کسی است که دعوتش را بپذیرد ؟ آیا مردم دست

ص: 149


1- امّ المؤمنين خديجة بنت خویلد ابراهیم محمد حسن الجمل، ص 141

از عقاید و خدایان خود بر خواهند داشت؟ در آن حال که مشغول فکر کردن بود و مقداری غم و حزن او را فراگرفته بود صدای خانم ام المؤمنين [خدیجه] را شنید که می گوید گوش فرادهای پسر عمو ! پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به او التفات ،نمود، خدیجه گفت گواهی می دهم که خدایی جز او نیست و این که محمد فرستاده خداست.

سخنان او تمام نشده بود که حضرت تبسمی کرد و به بزرگترین همسر در این دنیا نظر نمود، و هر غم و حزنی که در او پدید آمده بود از او دور شد و امید را در برابر خود مشاهده کرد و دنیا در چهرهٔ شریفش درخشش نمود.

این گونه خدیجه در عصر جاهلیت بزرگوار و در اسلام بزرگوارتر شد و اسلام آوردنش از مهمترین حوادث تاریخی دعوت به سوی خداست».

ابراهيم محمد حسن الجَمَل در ادامه می نویسد:

«حتى اذا اخبرها بالنبأ العظيم لم تقف صامتة ، و لم يذهب بها التفكير ،مذاهبه ، و لم تفكر لحظة تسترسل فيما قاله الرسول الأعظم، ولم ترجع قوله الى ما كان مشهوراً فى زمانها من الحديث عن الجن والشياطين او الى مرضى نفسي، أوالى ضعف و تخاذل ، وانما كانت قوية في اجابتها وفي تعبيرها و فى استنتاجها ممّا يدلّ على أنّها قوية النفس و الجنان، متفتحة العقل، واسعة الفكير ، سليمة المنطق، فاهمة لقانون الإثابة و العقاب الإلهى... » ؛ (1)

«چون خبر مهمی به او داد با سکوت توقف ننمود و فکرش او را به مذاهب گوناگون ،نبرد و یک لحظه در آنچه رسول اعظم الله صلی الله علیه و آله و سلم فرموده بود با تردید فکر نکرد گفتار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را به آنچه در زمانش از سخن راجع به جنّ و شیاطین یا به مرض نفسی یا به ضعف و سستی نسبت می دادند ارجاع نداد، بلکه در اجابت دعوت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و در تعبیر و نتیجه گیری اش قوی بود همه این ها

ص: 150


1- ام المؤمنين خديجة بنت خويلد ، ص 231

دلالت دارد بر این که او نفس و قلبی قوی و عقلی باز و فکر واسع و منطقی

سلیم داشت و قانون ثواب و عقاب الهی را می فهمید...».

بودلی از مورخان غیر مسلمان دربارۀ ایمان حضرت خدیجه علیها السلام به حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم می گوید:

«انّ ثقة خديجة بالرجل الذي تزوجته - لانها احبته - كانت تضفي جواً من

الثقة على المراحل الأولى للعقيدة التي يدين بها اليوم واحد من كلّ سبعة من سكان العالم»؛ (1)

«همانا اعتقاد خدیجه با مردی که با او ازدواج کرده بود از آن جهت که او را دوست می داشت - نشانگر جوی از اعتماد در مراحل اول به عقیده ای است که به آن امروز یک هفتم از ساکنان عالم امروز متدین اند».

5- عظمت حضرت خدیجه علیها السلام

ابراهیم محمد حسن الجمل درباره عظمت و جلالت حضرت خدیجه علیها السلام می نویسد:

«لقد قدمت رضى الله عنها في حياتها كل خير و فضل، جبلت على حبّها لله، ، وفعلها الخير من اجله ، و قدمت المساعدة والعون لكل من عرفت علمت حاجته وضيقه، سواء فى الجاهلية او فى الاسلام.

لم يتسرب الشر اليها ولم تفكر فيه، وانّما عاشت للخير و من اجل الخير ، كانت ملكاً فى ثوب انسان عالية الهامة شامخة في غير كبر اوصلف ، محل احترام من الجميع.

فما ان عرفت محمداً و توسمت فيه أنّه الطريق الى الله ، حتى عضت عليه بالنواجذ و تفانت في خدمته و قدمت كل ما يحتاج اليه ، و لم تدع وجهاً

ص: 151


1- ازواج النبی ص 35 و 36 ، به نقل از از بودلی در کتاب «نساء النبي» ، ص 42

من وجوه العناية به والاخلاص له الا قامت به علی اکمل وجه لانه عبدالله ، ولانّ الله سيرعاه ، فكانت تشعر بما لا يخالجها شك ، ان محمداً هذا ليس انساناً عاديّاً ، و انّما خلق لمهمة عظيمة فما جبل عليه، وما خلق له لابد ان يكون لأمر كبير.

كانت كلّما جلست اليه وتحدثت معه شعرت بروحها تنساب الى العالم الصافى المملوء بالروحانية التي تطير بأجنحتها معه ، فتعيش في سعادة لا تعاد معها الى سماء المعرفة التي تشرق بالنور والسعادة » ؛ (1)

«خدیجه - رضى الله عنها در زمان حیاتش اقدام به هر گونه کار خیر و با فضیلتی نمود و محبت خدا در وجودش فطری شده بود و هر کاری را به خاطر خدا انجام می داد و هر کسی را که در ایام جاهلیت یا اسلام می دید که احتجاجی دارد یا در مضیقه است او را مساعدت و کمک می نمود.

هرگز شر به او رسوب نکرد و در آن فکر هم ننمود، و تنها زندگی اش برای خیر بود. او فرشته ای بود در لباس انسان با همتی عالی و مقامی شامخ بدون تکبر و خودستایی و محل احترام تمام مردم و چون محمد را شناخت و در او راه به حق را دید دل را بر او محکم کرد و زندگیش را در خدمت به او فانی نمود و هر آنچه را که احتیاج داشت به او تقدیم کرد و هر عنایت و اخلاصی که به او لازم بود انجام گیرد به نحو احسن به آن قیام می نمود؛ چراکه او بنده خدا، و مورد توجه خدا بود و او می دانست چیزی را که در آن شک نبود و آن اینکه این محمد انسان عادی نیست بلکه به جهت کار مهم و بزرگی که فطرتاً بر آن آفریده شده، خلق گردیده است و آنچه به جهت آن خلق شده باید کار بزرگی باشد.

خدیجه که هر گاه با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می نشست و با او سخن میگفت، با روحش احساس یک عالم تصفیه شده و مملو از روحانیت را می نمود که با بال هایش با آن پرواز میکند و در سعادتی زندگی می کند که سعادتی همانند آن نیست لذا

ص: 152


1- امّ المؤمنين خديجة بنت خويلد ابراهیم محمد حسن، ص 230 ، دار الفضيلة، قاهره.

در برابر او درهایی از نسیم های الهی باز شد که او را به آسمان معرفت بالا برد، معرفتی که به نور و سعادت درخشان بود.

6 - کمک خدیجه علیها السلام به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم قبل از بعثت

محمد فريد وجدی در مقالۀ «السيرة المحمدية» درباره حضرت خدیجه صلی الله علیه و آله و سلم می نویسد:

«شاطرته الحياة وهى في ريعان الشبيبة ، فكفته بما لها الكد المضنى فسهلت له التجرد للتفكير والتأمل، وهما باباً الإهتداء الى الحق ، و طريقا التهيوء للنبوة التي كتبها الله له ، وسوّغت له الانقطاع عن العمل الدنيوى الأيام والليالى التى كان يقضيها في غار حراء... » . (1)

«خدیجه با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم زندگی مشترک داشت در حالی که سنی از او گذشته ،بود و با آنچه داشت زندگی دشوار و همراه با مشقت آن حضرت را کفایت نمود و برای او زندگی همراه با تفکر و تأمل را تسهیل کرد، این دو دریچه ای برای هدایت به حق و طریقی برای آماده شدن برای نبوت است، نبوتی که خداوند برای او نوشته و به او اجازه انقطاع از عمل دنیوی داده بود، و آن حضرت در غار حرا چند شبانه روزی به سر می برد».

7 - خدیجه علیها السلام، سرور زنان قریش

توفيق ابو علم درباره حضرت خدیجه می نویسد:

«و كانت السيدة خديجة تسمّى فى الجاهلية بالطاهرة، وسيدة نساء قریش » ؛ (2)

«خانم خدیجه در جاهلیت به طاهره و سرور زنان قریش نامیده می شد».

ص: 153


1- مجلة الازهر ، 1359 ، ص 648
2- فاطمة الزهراء علیها السلام، ص 36.

8 - خديجه علیها السلام، اول زن مسلمان

محمد شلبی می نویسد:

«و شهدت فاطمة شيئاً عجباً، شهدت امّها خديجة تؤمن بالله و رسوله و تصدق بما جاء منه، فكانت بذلك اوّل من آمن به صلی الله علیه و آله و سلم، ثم اشتد عجبها حين جاء ابوها رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم خديجة ، فتوضأ لها ليرها كيف الطهور للصلاة كما اراه جبرئيل، فتوضأت كما توضاً لها رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، ثم صلى بها رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم كما صلّى به جبرئیل، فصلت بصلاته.

ما هذا الذى يفعله ابوها وامها ؟ ! جعلت الطفلة فاطمة تنظر اليهما في شغف و حنان و شوق ان تفعل كما يفعلان » ؛ (1)

«فاطمه چیز عجیبی را دید مشاهده کرد مادرش خدیجه را که به خدا و رسولش ایمان آورده و آنچه را که شوهرش آورده تصدیق می کند و لذا از این طریق اولین مؤمن به او گردیده است. سپس تعجبش بیشتر می شود هنگامی که پدرش رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نزد خدیجه آمده و وضو می گیرد تا به او کیفیت وضو گرفتن برای نماز را نشان دهد آن گونه که

جبرئیل به او نشان داده است و لذا خدیجه وضو گرفت آن گونه که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم برای او وضو ساخت سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نزد او نماز گزارد آن گونه که جبرئیل نزد او نماز گزارده بود و خدیجه نیز به نماز حضرت نماز خواند.

این آن کارهایی بود که پدر و مادر فاطمه انجام دادند و فاطمه به آن دو با مهربانی و عطوفت و شوق می نگریست و میخواست کاری را انجام دهد که آن دو انجام می دهند.»

ص: 154


1- حياة فاطمة علیها السلام، محمود شلبی ، ص 87

9 - بلندی عظمت و مقام حضرت خدیجه علیها السلام

محمد علی قطب در مقدمه کتابش «خديجة بنت خویلد» می نویسد:

«فاي كلمة - يا سيدة نساء العالمين - ترتفع من دنيانا الى عليائك فتقيك حقك ؟ واية عبارة مهما رقّت و لطفت تبلغ مقامك الأسمى ؟ واي قلم لا ترتعش ، واية يد لاتهتز و ترتجف ، وهى تخط سيرتك الطاهرة ؟ بكلّ الاعزاز و الاكبار ، بكل القدسية والرهبة، بكل الخشوع والحجية، نستأذنك كى نأتيك فى محرابك الأسنى، وننقل الى ابنائنا و احبائنا بعض الملامح عنك ، لتكون لهم ولنا نبراساً به ،نهتدی و من ذُؤابة شعاعه نستضيء...

عزيزي القارئ !

ليس الحديث عن السيدة (خديجة بنت خويلد) - ام المومنين رضى الله عنها - بالهين السهل ؛ فانّ في جوانب حياتها وموقفها وعظمة شخصيتها ، معالم يعجز الذهن عن بلوغ اعماقها و سبر غورها، اللهم الا لمساً رقيقاً رفيقاً.

و لكنّا نستعين الله تعالى ونسأله العون والمدد ، ان يوفقنا لجلاء ما خفى

و دق ، و ابراز ما لطف ،ورق، و من مكنون هذا الكنز العظيم... » ؛ (1)

«پس کدامین کلمه ای سرور زنان عالمیان از دنیای ما برخواسته و به مقام بلند تو خواهد رسید تا بتواند حق تو را ادا کند؟ و کدامین عبارت هر چند رقیق و لطیف باشد می تواند حق مقام بلند تو را ادا کند ؟ و کدامین قلم رعشه نگیرد و کدامین دست تکان نخورد و نلرزد در حالی که می خواهد سیره تو را به رشته تحریر درآورد؟ با تمام عزت بخشیدن و تعظیم کردن با تمام تقدیس و خوف با تمام خشوع و حجیّت از شما درخواست اجازه و اذن

ص: 155


1- خديجة بنت خويلد، محمد علی قطب ، ص ،6و7 ، دار القلم ، بيروت.

می کنیم تا به محراب بلند و با عظمت تو وارد شویم و به فرزندان و دوستانمان برخی از مقامات تو را منتقل ،سازیم تا برای آنان و ما الگویی سازنده باشد و به او هدایت پیدا کرده و از نور شعاعش بهره روشنایی ببریم.

خوانده عزیز من!

سخن درباره خانم خدیجه دختر خويلدامّ المؤمنين رضي الله عنها آسان و سهل نیست؛ زیرا اطراف زندگی و موقفها و عظمت شخصیت او حقایقی را در نهان دارد که ذهن از رسیدن به اعماق آن و بررسی ابعاد شخصیت او عاجز است بارخدایا جز یک لمس رقیق با مدارا .

ولی ما از خداوند متعال استعانت می جوییم و از او کمک و یاری می طلبیم که ما را در جلا دادن آنچه که مخفی و دقیق است و ابراز آنچه لطیف و رقیق

میباشد، از درون این گنج بزرگ موفق دارد...».

10 - حضرت خدیجه علیها السلام، یار غمخوار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم

او نیز درباره خدیجه علیها السلام می نویسد

«كانت امّ المؤمنين خديجة تهوّن عليه كل عسير ، و تخفّف عن قلبه و بدنه وطأه الأذى الكثير. كانت كلماتها كالبلسم لجراحات نفسه، وبَسْمَتُها الهادئة الحنون اشعاعاً ينعكس على صفحة قلبه ، فاذا بالعنا يزول ، واذا بالعزيمة تشتد و تقوى... » ؛ (1)

«ام المؤمنین خدیجه همیشه سعی میکرد تا هر دشواری را بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آسان کرده و از قلب و بدن او فشارهای اذیت دهندۀ بسیار را تخفیف دهد. کلمات او همانند مرهمی برای جراحات نفس آن حضرت بود، و تبسم آرام همراه با مهربانیاش شعاع هایی بود که بر صفحهٔ قلب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم منعکس می شد، و ناگهان غصه زایل و عزم او شدت و قوت میگرفت...».

ص: 156


1- همان، ص 81

11 - خدیجه علیها السلام در شعب ابو طالب علیه السلام

محمد علی قطب می نویسد:

«... وجد المسلمون أنفسهم - و معهم بنو هاشم - امام حرب مدينة قاسية مريرة، وحوصروا اثناءها فى شعب من شعاب مكة، هو شعب ابى طالب. و قد سلّط المشركون عليهم اشدّ الأسلحة فتكاً واقواها اثراً ، كالجوع و العطش، و الوحدة الرهيبة و لم يستطع أحد من المسلمين المحاصرين ان يجد مخرجاً من ذلك الحصار ، فصمدوا حتى يأتيهم الله تعالى بالفرج و النصر. وكان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بين اصحابه هادئاً يُلقنهم الدين و يفقههم فيه ويدعوهم الى الثبات و الصبر.

و كانت خديجة بين من حوصروا ، لم تترك زوجها، رغم أن الشيوخة ادركتها بثقلها القاسي و وطأة السنين و اقامت - رضى الله عنها - مع الزوج الحبيب في الشعب.

يا للسيدة البارّة الحنون تستبدل حياة العزّ والرفاهية، والمجد و السؤدد و الغنى و السعة، بهذه الحياة الخشنة القاسية، وتشرب الماء ، مرّة لتذوق العطش والغلة مرّات، كما أنّها لا تجد من الطعام الا القوت الخش القليل ماذا كان يفيدها لو بقيت في بيتها الرفيع العماد، وفي رعاية اسرتها العريقة، فلا تُعَرِّض نفسها للهلاك وجسدها المنهوك للضنى والارهاق ؟! ألم يكن لها من كبر سنّها عذر تتذرّع به به فتتخلّف عن متابعة الجماعة و تنجو بنفسها من ويلات هذا الحصار ؟

انّ التاريخ ليحني رأسه امام عظمة ام المؤمنين خديجة بنت خويلد رضى الله عنها - ويقف امامها خاشعاً مكتوف اليدين، لايدرى أين يضعها في سجل العظماء.

بالأمس وقفت الى جانب الرسول الأعظم صلی الله علیه و آله و سلم تغذيه بالحب وتطعمه

ص: 157

العطف والحنان واليوم - وهى فى سن الشيوخة التي لاترحم - تسمح لها بالجهاد والشهر والرعاية، تنفخ فيه من روحها روح العزم و الإقدام ، و تضرب اعظم مثل بالصمود ، فتزيده قوّة على قوة، في وقت تنكرت له فيه العشيرة ، و تهجمت له قريش وهو ابن ساداتها الأكرمين.

و ان قلبها الفتى ، المشبوب العاطفة ، والعامر بالايمان والحبّ الطامع فى مثوبة الله يوم حسابه ، لن يتخلّى ابداً عن محمد في وقت الضرورة و الحاجة... » ؛ (1)

«... مسلمانان همراه با بنی هاشم خود را در برابر جنگی شهری همراه با قساوت و تلخ مشاهده کردند که در اثناء آن در دره ای از دره های مکه به نام شعب ابی طالب محاصره شده بودند مشرکان بر آنان با سخت ترین و قوی ترین اسلحه به لحاظ تأثیر و آزاردهندگی همچون گرسنگی و عطش و تنهایی وحشت آور مسلّط شده بودند و هیچ یک از مسلمانان محاصره شده نمی توانستند از آن حصار راهی را برای خروج بیابند. در آن محل ماندند تا آن که خداوند متعال آنان را با فرج و نصرت یاری نمود. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در بین اصحابش آرام آرام دین را تلقین کرده و آنان را فقیه در دین می نمود و به ثبات قدم و صبر دعوت می کرد.

خدیجه بین افراد محاصره شده بود و هرگز شوهرش را رها نکرد، به رغم آن سنگینی شکننده و سن بالایش که او را فرا گرفته بود ولی او رضى الله عنها همراه شوهر محبوبش در شعب اقامت کرد ای سرور نیکوکاران مهربان تو زندگانی همراه با عزت و رفاه طلبی و مجد و بزرگواری و بی نیازی و وسعت را با این زندگانی خشن و با قساوت معاوضه کردی و یک بار آب می نوشیدی تا عطش و گرسنگی را چندین بار بچشی؟ همانگونه که نچشیدی از غذا مگر به اندازه ،قوت آن هم از غذای خشن و کم چه میشد اگر در خانه مرتفع و بلندش باقی میماند و در سرپرستی قوم ریشه دارش قرار میگرفت، و کسی

ص: 158


1- همان، ص 100-102.

متعرض هلاکت جان و جسم نهیف او نمیشد؟ آیا سن بالای او برایش عذری نبود که نزد دیگران آورده و با آن از دنبال کردن جماعت تخلف و خودش را از مصیبت های این محاصره نجات بخشد؟ به طور قطع، تاریخ سر تعظیم در برابر عظمت ام المؤمنين خديجه دختر خويلد - رضى الله عنها - فرود می آورد و در برابر او خاشع و دست بسته می ایستد و نمیداند که او را در کجای کتاب بزرگان قرار دهد.

دیروز در کنار رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بود و او را از محبت سیراب کرده و با عطوفت و مهربانی با او رفتار مینمود و امروز که در سن پیری است که به کسی رحم نمیکند با کوشش و بیداری و رعایت حال به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم لطف عنایت مینماید و از روحش روح عزم و اقدام به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می دهد تا قوتی به قوت او بیفزاید در وقتی که عشیره اش از او کناره گرفته و به او بی توجهی نموده

و مورد تعرض قریش واقع شده و او از بزرگان کریم به حساب می آمد.

و همانا قلب جوان او همراه با عاطفه آباد به ایمان و محبت، طمع کننده در ثواب خدا در روز قیامت بود هرگز از محمد در وقت ضرورت و احتیاج جدا نشد...».

12 - پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و تکریم خدیجه علیها السلام

سید احمد سایح از علمای اهل سنت در كتاب «الاضواء في مناقب الزهراء» می نویسد:

« لقد اكرم الله عز وجلّ ام المؤمنين السيدة خديجة سيدة نساء العالمين رضى الله عنها - بأكرم خصوصية ، وهي ان الله تعالى جعل ذرية المصطفى - صلی الله علیه و آله و سلم - منها. و لقد كانت رضى الله عنها نعم الزوجة الصالحة التي اعانت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بنفسها و مالها... و قد ظل رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم يحبّها و يذكرها و يثنى عليها حتى بعد انتقالها الى الرفيق الاعلى... و كان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم اذا اهدى اليه تقول : اذهبوا به الى بيت فلانة فانّها كانت صديقة لخديجة. او يقول : اذهبوا به الى بيت

ص: 159

فلانة ؛ : فانّها كانت تحبّ خديجة. فقد كانت رضي الله عنها مليء حياة

المصطفى صلی الله علیه و آله و سلم في حياتها ... » ؛(1)

« خداوند عزوجل ام المؤمنین خدیجه سرور زنان عالمیان - رضی الله عنها - را به کریم ترین خصوصیت تکریم کرده است و آن اینکه خداوند متعال ذریه مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم را از ذریه او تعیین نموده است و او -رضی الله عنها - بهترین همسر صالحی بود که با جان و مالش به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم کمک نمود...

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم همیشه او را دوست داشته و یاد می نمود و بر او درود می فرستاد حتی بعد از انتقال او به رفیق اعلى... و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم چون برایش هدیه آورده می شد می فرمود آن را به خانه فلان زن ببرید، چراکه او دوست خدیجه بود یا می فرمود آن را به خانه فلان زن ببرید؛ زیرا که او خدیجه را دوست می داشت. او رضی الله عنها - زندگی مصطفی [رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم] را در خود پیاده کرده بود...».

13 - همراهی حضرت خدیجه علیها السلام با رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم

احمد خلیل جمعه درباره حضرت خدیجه علیها السلام می نویسد:

«كانت امّ المؤمنين خديجة رضوان الله عليها اعرف الناس و أقدرهم على وزن ما حُمِّلَ رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم من امانة رسالته، فقد آمنت به و صدقته رسولاً أميناً الله تعالى، يتلقى وحيه و يبلغ رسالته، فيلقى من البلاء ما تنوء تحت ثقله ثوابت الرواسي، فتنفس عنه و تشجعه و تعينه الصبر ، و تسمح عن صدره ضائقات الصدور و تهمس له بلواطف العواطف النبيلة ، كيما يتم تبليغ ما أمره الله.

قضت السيدة الطاهرة خديجة رضى الله عنها في كنف رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم اشق مراحل الدعوة ، فكانت حياتها معه أو في حياة زوجة لزوجها وابرّ

ص: 160


1- الاضواء فى مناقب الزهراء، ص 21 و 22 .

شريكة لشريكها كانت تشاركه مباهجه و مسرّاته ، و تهيىء له اسباب تفرّغه لعبادة ربه، تخدمه فى بيتها و عقلها و روحها و وجدانها...

و عند ما حدثها عن الوحى ، و عن المفاجآت التي لقيها ، عرفت بفراستها الواحية ، وحسّها المرهف، وشعورها المستشرف ان امر هذا الزوج الأكرم لم يعد أمر حياة زوجية يملؤها دفء الحنان و همس الوفاء، ولكنّها ارتقت الى حياة جديدة في معالمها الى حياة رسالة ورسول الى حياة خالدة حياة دعوة تهدم و تبنى ؛ تهدم الشرك والوثينة وتبنى التوحيد و العبادة، تهدم التقليد الأبله و تبنى المعارف و الهداية.

و بهذا ، فلترتفع خديجة الصديقة الأولى، بحياة الزوجية الوفية الى حياة الصديقية العظمى، حياة الايمان بالرسالة و الرسول ، ولتكن الطاهرة معه وزيرةً صدق و رفیق اخلاص و فداء ؛ فالرسول الله الله هو الصادق الامين ، و مجمع مكارم الأخلاق و موئل الفضائل و منتجع الشمائل ، و منبع المحامد و مصدر الخير. وقد اجتباه الله تعالى اميناً للرسالة. وقد عرفت خديجة الطاهرة رضوان الله عليها هذه المحامد كلّها و قدرت شخص الرسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و و ومرت الحياة فى ظل وفاء الزوجية وصديقية الایمان ، بين محمد صلی الله علیه و آله و سلم الزوج الكريم الحبيب، وبين خديجة الزوجة

الوفية، الصديقة المؤمنة... » ، (1)

ام المؤمنین خدیجه که خشنودی خداوند بر او باد از همه بیشتر به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم معرفت داشته و قدر و اندازۀ امانت رسالت او که بر دوش حضرت گذاشته شده بود را از همه بیشتر می دانست او به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به عنوان رسول امین خداوند متعال ایمان آورده و او را تصدیق کرد پیامبری که وحی را تلقی کرده و رسالتش را ابلاغ می کند و از این رهگذر به مصیبت هایی مبتلا می شود که زیر سنگینی آن کوه های سر به فلک کشیده خم می شوند و در این هنگام

ص: 161


1- نساء اهل البيت احمد خلیل جمعه، ص 62

است که او را یاری داده و بر ادامه کارش تشویق نموده و بر صبر کمکش می نماید و از سینه اش گرفته گیری ها را می زداید و با لطایف لطیف و ارزشمند را برایش می گوید تا تبلیغ آنچه را خداوند به آن دستور داده تمام کند.

سرور طاهره خدیجه رضی الله عنها در دامن رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم پر مشقت ترین مراحل دعوت را گذراند و در زندگی همراه او بود یا در زندگی زنی برای همسرش و بهترین شریک برای شریکش او در شادی ها و سرورها با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مشارکت مینمود و برای او اسباب فراغت برای عبادت پروردگارش را فراهم مینمود و در خانه اش و عقل و روح و وجدانش او را یاری می داد...

و هنگامی که از وحی برایش سخن گفت و از اتفاقی که برایش افتاده او با زیرکی وحی گونه اش و حس دقیقش و شعور بلندش فهمید که امر این همسر از همه کریمتر تنها مربوط به زندگی همسرانی نیست که تنها مهربانی و وفاداری آن را پر کرده باشد بلکه از این بالاتر رفته و به زندگی جدیدی با خصوصیاتش بلکه به زندگی رسالت و رسول ارتقا داده شده و به زندگی دائمی زندگی دعوت که خراب میکند و می سازد؛ شرک و بت پرستی را خراب کرده و توحید و عبادت را از نو می سازد، تقلید ابلهانه را خراب می کند و معارف و هدایت را میسازد تبدیل می کند.

و بدین جهات است که خدیجه اولین صدیقه باید از زندگی همراه با وفاداری ارتقا یافته و به زندگی صدیقیت بزرگ زندگی ایمان به رسالت و رسول ، ارتقا یابد زندگی که خدیجه طاهره با او وزیر راستین و رفیق با اخلاص و فداکار است. پس پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم همان راستگوی امین و مجمع مکارم اخلاق و مجمع فضایل و محل رویش و منبع صفات پسندیده و مصدر خیر است که خداوند متعال او را امین رسالت قرار داده است و خدیجه که خشنودی خداوند بر او باد تمام این صفات پسندیده را در پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، شناخته و به بهترین وجه از شخصیت او تقدیر نموده است و زندگانی او در سایهٔ وفاداری به همسری و تصدیق ایمان سپری شده با بین محمدی که همسری کریم و دوست داشتنی داشت و بین خدیجه که زنی باوفا و تصدیق کننده مؤمن می باشد...».

ص: 162

14 - حضرت خدیجه علیها السلام از زنان بهشتی

ذهبی درباره حضرت خدیجه علیها السلام می نویسد:

«خديجة امّ المؤمنين وسيدة نساء العالمين في زمانها....

و مناقبها جمة وهى ممّن كمل من النساء، كانت عاقلة جليلة دينة مصونة كريمة من اهل الجنّة ، وكان يثنى عليها، ويفضّلها على سائر امهات المؤمنين، ويبالغ فى تعظيمها ، بحيث ان عائشة كانت تقول : ما غِرتُ من امرأة ما غرتُ من خديجة من كثرة ذكر النبي صلی الله علیه و آله و سلم لها.

و من كرامتها أنّه لم يتزوج امرأة قبلها، وجاءه عدة ،اولاد، ولم يتزوّج عليها قط ، و لا تسرى الى ان قضت نحبها، فوجد لفقدها، فانا كانت نعم القرين. وكانت تنق عليه من مالها ويتجر هو صلی الله علیه و آله و سلم لها. وقد امره الله ان يبشرها ببيت فى الجنّة من قصب ، لا صَخَب فيه ولا نصب » ؛ (1)

«خدیجه مادر ،مؤمنان و سرور زنان عالمیان زمان خود... و مناقبش بسیار است او از جمله کسانی است که به کمال رسیده و عاقل، جلیل القدر، خود نگه دار و کریم و از اهل بهشت میباشد که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم او را ستایش نموده و بر دیگر زنانش برتری داده و در تعظیمش مبالغه نموده است به حیثی که عایشه می گفت: من بر زنی همچون خدیجه رشک نبردم به جهت آنکه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بسیار او را یاد می نمود و از جمله کراماتش این که قبل از او با زنی دیگر ازدواج نکرده بود و تنها او بود که برایش تعدادی فرزند آورد و تا او زنده بود با کس دیگری ازدواج نکرد و کنیز را برای خود نگرفت تا خدیجه از دنیا رحلت ،نمود و با نبود خدیجه خودش را تنها دید و چه خوب همنشینی برای پیامبر بود. او از مالش بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم انفاق می نمود و حضرت نیز برای او تجارت می نمود و خداوند به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دستور داده بود که خدیجه را

ص: 163


1- نساء اهل البيت احمد خلیل جمعه، ص 64، به نقل از ذهبی

به خانه ای در بهشت که از نی درست شده و مشکل و دشواری در آن نیست بشارت دهد.

15 - زنده بودن خدیجه علیها السلام در طول تاریخ

احمد خلیل جمعه از علمای اهل سنت در این باره می نویسد :

«هل توقفت حياة ام المؤمنين خديجة بانتقالها الى رفيق الأعلى ؟ ! انّ ذكرى الطاهرة خديجة رضى الله عنها وصورتها لم تكن تبرح خيال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ابداً ، وكيف تبرح صورتها ذهنه و هو اوفى الأوفياء وسيد الاصفياء ؟ ! اعتقد انّ الحياة الحقيقية للسيدة خديجة رضى الله عنها ما زالت مستمرة الى ما شاء الله ، لقد رافقت ذكرياتها مسيرة حياة بناتها و احفادها، ثم فى حياة كلّ امرأة تؤمن بالله و رسوله، وفي ضمير كلّ الله و رسوله. انّ الثناء لا يكتسب بالمال، وانّما بما يترك مؤمن يحب الانسان في دنياه من فضائل يبقى أريجها مدى الدهر، ينتعش بذكره الأحياء، وتصفو بذكرياته النفوس، وتتغذى بسيرته العقول ؛ قل لى بربّك : اليست هذه قمة السيادة فى الحياة و في الممات ؟ !

ان صديقة المؤمنات الأولى خديجة رضي الله عنها لم تكن امّ المؤمنين فحسب ، و انّما كانت امّ كلّ فضيلة و لها فى عنق كلّ موحد فضل و حق الى يوم يبعثون ، فهل نستطيع ان نفى امنا جزءاً من حقها ؟ !... .»؛(1)

«آیا زندگانی ام المؤمنین خدیجه با رفتنش به عالم اعلی متوقف می شود؟ همانا یاد خدیجه طاهره که خشنودی خدا بر او باد و صورتش هرگز این گونه نبوده که از خیال رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم پاک شود و چگونه صورت او پاک و محو شود که او باوفاترین وفاداران و سرور خالص شدگان است؟!

ص: 164


1- نساء اهل البيت، خلیل جمعه، ص 67

من معتقدم که زندگانی حقیقی خانم خدیجه که خشنودی خدا بر او باد تا جایی که خدا بخواهد همیشه استمرار خواهد یافت چرا که یاد او در مسیر زندگی دختران و نسل او همراه بوده و ادامه دارد و نیز با زندگی هر زنی که به خدا و رسولش ایمان آورده و در ضمیر هر مؤمنی که خدا و رسولش را دوست دارد قرین است.

همانا سپاس و ستایش چیزی نیست که با مال خریده شود، بلکه با فضایلی به دست می آید که انسان در دنیای خود به جای گذاشته و ارزش آن تا پایان روزگار باقی میماند فضایلی که زنده ها از آن بهره برده و به یادش نفس ها صفا یافته و به سیره اش عقل ها ارتزاق .یابند از جانب من به پروردگارت بگو آیا این اوج بزرگواری در زندگانی و در مرگ نیست؟!

همانا صديقه زنان مؤمنه صدر اسلام خدیجه رضی الله عنها ، تنها ام المؤمنين ،نبوده بلکه مادر تمام فضیلت هاست و بر گردن هر موحدی تا روزی که همگی برانگیخته شوند فضیلت و حق دارد و آیا می توانیم قسمتی از حق

مادر خود را نفی کنیم؟!...».

16 - برکت زندگی حضرت خدیجه علیها السلام

احمد خلیل جمعه از علمای اهل سنت درباره حضرت خدیجه علیها السلام در مقدمه کتابش مینویسد:

«البداية العطرة من أين نبدأ ايتها السيدة الكريمة ؟ من أين ايتها الأم التي لا يداني فضلك فضل ؟ ان سيرتك كلّها فضيلة في فضيلة في فضيلة. ان حياتك من اول يوم عرفتِ فيه سيدنا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم كلها بركات تترى.

فالحديث عنك سيدتي - بل امّى - واسع الآفاق، عميق المدى، ندى العطاء، فيه سُبُحات مبارك فى بحار انوار صفائك وكرمك الذي كان قبلة النساء في هذا المجال.

ص: 165

ان تاريخ النساء في دنيا التاريخ لم يحفظ في اوراقه ان امرأة من فضيليات النساء في دنيا النساء قد فاحت سيرتها بالعطاء كما كنتِ أنتِ لقد تناول التاريخ سِيَر نساء كثيرات، اشتهرت بجانب او اكثر ، ولكنّه لم يحدثنا كما حدثنا عنك - أنّهنّ بلغن قمم المكارم في كل الفضائل كما بلغتِ انت. وقد حفظ التاريخ كثيراً من فضائلك ولكنّه- على رغم ذاكرته الواسعة - لم يستطع ان يحصر تلك الفضائل بين دفتيه.

لقد كنتِ واسعة العِقد في نساء اهل البيت الذي اذهب الله عنه الرجس و طهره تطهيراً.

لقد كنت عنوان كلّ فضيلة فى نساء ذلك البيت الحميد الذي بارك الله فيه

و عليه.

فهل تسمحين ايتها الأم الرؤوم ان نتفياً بظلام سيرتك بعض الوقت كيما تكون سيرتك زاداً لنا في هذه الحياة التي نحياها ، و لتكون سيرتك جواز مرور الى مرتبة الفضل و سدة العطاء ؟

فما أُحيلى تلكم الاوقات التي نحياها مع امنا ، امّ المؤمنين ، خديجة بنت خویلد، زوج رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ، و امّ الذرية الطاهرة، وسيدة نساء العالمين ، و قدوة نساء المسلمين

اذن ، فلتكن الرحلة سعيدة - ان شاء الله - مع سيرتك المعطار، و مع وقفات نبيلة كريمة من حياتك ، من عطائك المُسْتَمَد من شخصية النبي الرؤف الرحيم و حبيبنا محمد صلی الله علیه و آله و سلم»؛(1)

«شروعی عطر آگین از کجا شروع کنیم ای سرور کریم؟ از کجا شروع کنیم ای مادری که هیچ فضیلتی با فضیلت تو هم پا نمی گردد؟ همانا سیرۀ تو تماماً فضیلتی است در فضیلت در فضیلت همانا زندگی تو از روزی که سرور ما

ص: 166


1- نساء اهل البيت احمد خليل جمعه، ص 13-15

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را شناختی تماماً برکاتی بوده که پیاپی میرسیده.

پس سخن دربارۀ تو ای سرور- من بلکهای مادر من افقی گسترده و وادی عمیق و عطایی تازه دارد که در آن تسبیحات مبارکی است در دریاهای انوار

صفا و کرم تو که قبلهٔ زنان در این جهت میباشی. همانا تاریخ زنان در دنیای تاریخ در اوراقش حفظ نکرده زنی را در فضیلت های زنانه در دنیای زنان که در خوب زندگی کردن به پای تو برسد. تاریخ سیره های زندگی زنان بسیاری را مشاهده کرده که از یک جهت یا جهاتی مشهورند ولی آن گونه که از تو سخن گفته از دیگر زنان سخن نگفته است نگفته که آنان به بالاترین قله های کرامت ها در تمام فضیلت ها رسیده اند آن گونه که تو رسیده ای تاریخ بسیاری از فضایل تو را حفظ کرده ولی به رغم حافظه گسترده ای که دارد - نتوانسته فضایل تو را در یک کتاب جمع آوری کند....

تو عنوان هر فضل و فضیلتی در بین زنان آن بیت پسندیده و مورد ستایش بودی که خداوند در آن ها و بر آنان برکت قرار داده است.

آیا اجازه میدهی ای مادر نوازشگر تا از سایه سیره شما در برخی از اوقات استفاده کنیم تا سیرۀ شما زاد و توشه ای برای ما در این حیاتی باشد که ما در آن زندگی می کنیم و سیره شما موجب گذر به مرتبه فضل و عطا باشد؟

چقدر زیباست آن اوقاتی که با مادرمان زندگی میکنیم، مادری که مادر مؤمنان خدیجه دختر خویلد همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و مادر ذریه پاک و سرور زنان عالمیان و الگوی زنان مسلمین است.

در این حالت پس باید کوچی با سعادت باشد اگر خدا بخواهد - همراه با سیره معطر تو و همراه با توقفهایی با ارزش و کریم از زندگانی تو ، از عطا تو که برگرفته از شخصیت پیامبر رأفت و مهربانی و محبوب ما محمد صلی الله علیه و آله و سلم است».

17- خدیجه علیها السلام، نعمت الهی بر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم

عبدالعزیز شناوی از علمای اهل سنت مصر درباره ام المؤمنين حضرت

ص: 167

خدیجه علیها السلام می نویسد:

«كانت الطاهرة من نعم الله عزوجل الجليلة على رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، بقيت معه خمساً و عشرين سنة تحن عليه ساعة قلقه و تؤازره في احرج اوقاته و تعينه على ابلاغ رسالته و تشاركه في مغارم الجهاد المر

و تواسيه بنفسها و مالها ... » (1)

«خدیجه طاهره از نعمتهای با ارزش خداوند متعال بر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بود که با آن حضرت بیست و پنج سال زندگی کرد و به او در ساعات گرفتاری مهربانی نمود و در سخت ترین اوقاتش او را کمک کرده و در ابلاغ رسالتش او را یاری مینمود و در جنگ های تلخ خسارت دارش با او شرکت کرده و با جان و مالش او را پشتیبانی می نمود...».

18 - برتری حضرت خدیجه علیها السلام بر عایشه

سید محمود آلوسی حنفی می گوید:

«و بعد ذلك كله الذى يدور في خلدى ان افضل النساء فاطمة ، ثم امها ، ثم عائشة ، بل لو قال قائل : ان سائر بنات النبي صلی الله علیه و آله و سلم افضل من عائشة لا ارى عليه بأساً. وعندى بين مريم وفاطمة توقف ؛ نظراً للأفضلية المطلقة، و امّا بالنظر الى الحيثية فقد علمت ما أميل اليه وقد سئل الامام السبكي عن هذه المسألة فقال : الذي نختاره و ندین الله تعالی به انّ فاطمة بنت محمّد صلی الله علیه و آله و سلم افضل ثم امها ثم عائشة.و وافقه في ذلك البلقيني. وقد صحح ابن العماد ان خديجة ايضاً افضل من عائشة لما ثبت انّه عليه الصلاة والسلام قال لعائشة حين قالت : قد رزقك الله تعالى خيراً منها ، فقال لها : لا والله ما رزقني الله تعالى خيراً منها ، آمنت

ص: 168


1- سيّدات نساء اهل الجنة عبد العزيز شناوى، ص 95 مكتبة التراث الاسلامى، قاهره

بي حين كذبني الناس ، و أعطتنى مالها حين حرمني الناس وايد هذا بانّ عائشة اقرأها السلام النبي صلی الله علیه و آله و سلم من جبريل ، و خديجة اقرأها السلام جبريل من ربّها»؛ (1)

«و بعد از این همه که گفتیم آنچه که در خاطرم میگردد این که برتر زنان فاطمه صلی الله علیه و آله و سلم است و سپس مادرش و بعد از او عایشه، بلکه اگر کسی بگوید :همانا دیگر دختران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از عایشه برترند باکی بر آن نیست و نزد من بین مریم و فاطمه توقف است؛ نظر به برتری مطلق، و اما از نظر حیثیت دانستی آنچه را که من به آن میل میکنم از امام سبکی در این مسأله سؤال شد؟ او گفت: آنچه را که ما اختیار کرده و به آن از جانب خداوند متعال متدین می شویم این است که فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله و سلم برتر است، سپس مادرش و بعد از او عایشه و با او در این مسأله بلقینی موافقت کرده است. و ابن عماد دانسته که خدیجه نیز از عایشه برتر باشد به جهت آن که ثابت شده که پیامبر عليه الصلاة و السلام هنگامی که عایشه به او گفت: خداوند متعال بهتر از او را به تو داده است فرمود نه به خدا سوگند خداوند متعال کسی را بهتر از او به من نداده است، او به من هنگامی ایمان آورد که مردم مرا تکذیب کردند و به من اموالش را داد هنگامی که مردم مرا محروم ساختند. و مؤید این مطلب این که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از جانب جبرئیل سلام عایشه را رساند ولی جبرئیل از جانب پروردگارش سلام خدیجه را به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رسانید».

ص: 169


1- روح المعانی ،آلوسی، ج 2، ص 150، چاپ دارالکتب العلمية، بيروت.

ص: 170

فهرست منابع

1 - روح المعانى ، آلوسی، دار الكتب الاسلاميه، بيروت.

2 - سيدات نساء اهل الجنة ، عبدالعزيز شناوى مكتبة التراث الاسلامي، قاهره.

3 - خديجة بنت خویلد ، محمد علی قطب دار القلم، بيروت.

4 - ام المؤمنين خديجة بنت خویلد، ابراهیم محمد حسن دار ،الفضيلة قاهره

5 - ازواج النبی صلی الله علیه و آله و سلم دکتر ،موسی، مكتبة المعارف رياض.

6 - امهات المؤمنين وبنات الرسول صلی الله علیه و آله و سلم ، وداد سکاکینی، دار الفكر العربي، قاهره.

7 - فاطمة الزهراء عميدة أهل البيت ، حلمی ،خولی دار الخیر سوریه - لبنان، 1427 ه-.

8 - نساء حول الرسول صلی الله علیه و آله و سلم ، محمود طعمه حلبي، دار الحياة حلب.

9 - الزهراء ، قدوة ومثل، احمد تيسير كعید چاپ دار ابن حزم .

10 - اتحاف السائل، محمد عبدالرؤف مناوی، چاپ ریاض .

11 - فاطمة الزهراء وترفى غمد سليمان ،کتانی، دار الکتاب العربی، بیروت، 1399 ه-.

12 - تقريب التهذيب، ابن حجر عسقلانی، چاپ دهلی .

13 - اتمام الدراية لقراء النقاية، دار الكتب العلمية، بيروت.

14 - انّها فاطمة الزهراء علیها السلام ، دکتر محمد عبده ،یمانی چاپ المنار للنشر والتوزيع، دمشق ودار القبله للثقافة الاسلامية، جده، 1416ه-.

15 - نساء النبی صلی الله علیه و آله و سلم، دکتر سید جمیلی، دار المكتبة الهلال لبنان.

ص: 171

16 - نساء فاضلات ، عبد البديع صقر، چاپ دار الاعتصام.

17 - فاطمة الزهراء ، نبراس الرسالة الاسلامية زينب حكيم شحادة چاپ دمشق

18 - نساء أهل البيت في ضوء القرآن والحدیث، احمد خلیل جمعه، چاپ اليمامة للطباعة والنشر والتوزيع، دمشق، بيروت.

ص: 172

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109