حجاب نگاه ، پوشش و روابط از دیدگاه قرآن و عترت
حضرت آية الله حیدر تربتی کربلائی
سرشناسه: حجاب (نگاه، پوشش و روابط) از دیدگاه قرآن و عترت
نام پدیدآورنده: حضرت آية الله حیدر تربتی کربلائی
تایپ و ویرایش: محدثه تربتی
طرح جلد: محدثه تربتی
رایانامه: Zabihe.ale.mohammad@gmail.com
وبگاه: Torbatikarbalaee.loxblog.com
شماره تماس: 09137004912
خیراندیش دیجیتالی : انجمن مددکاری امام زمان (عج) اصفهان
ص: 1
حجاب نگاه ، پوشش و روابط از دیدگاه قرآن و عترت
حضرت آية الله حیدر تربتی کربلائی
ص: 2
بسم الله الرحمن الرحیم
ص: 3
ص: 4
مقدمات...9
آنان که امرهدایت گری بر عهده دارند...14
و هرگز نیاز ندارد به روز شود...15
در این واویلای گناه چه کنیم؟...17
و حجاب، بسم رب الزهراء عليها السلام...18
حجاب از دیدگاه قرآن کریم...25
آیه یکم:
آیه دوم:...31
آیه سوم:
آیه چهارم:...38
آیه پنجم:
آیه ششم:
آیه هفتم:...39
حجاب از دیدگاه اهل بیت علیهم السلام...43
بهشت سزای ...
هر عضوی را بهره ای از...46
دستان پاکش، پاک تر از آن بود که ...
پیمان بر عفاف...48
ص: 5
نهى نبوی...49
از وصایای پدر امت...51
پدرت آمرزیده شد
زنان...52
حجاب حضرت فاطمه علیهاالسلام...54
آن جا که جگرگوشه زهراء عليهما السلام بیرون می آید...55
بهترین زن...56
بدترین زن
تشبه به جنس مخالف و ...
پوشش دشمنان حق...60
بیش از پنج کلمه؟!...61
گفتار با نامحرم
سلام به...62
گوهردر حراج
بهترین برای زن؟ ...
آن جا که زن به خدا نزدیکتر است...64
حفظ با حجاب...62
حجاب ناتمام ...
حتی از زنان ...
در احرام هم...67
نظر به بانوان نامسلمان و...70
پوشش بانوان در برابر خواستگاران...71
در خانه بیگانه
بیگانه در خانه
شیطان سومین آن ها...72
خداوند نمی پذیرد...73
ص: 6
شایسته نیست زن لباسش را ...
آرایش کرده ...
من او را می بینم ...
شما که ... می بینید!...74
چشمان گریان، مگر......75
با حوریان
روحی پاک، خاطری آرام
تیر زهرآلود شیطان...76
حد نگاه...78
ایمان چشم ها...79
...در پی ناموس کسان ...80
عبور از کنار
زنان از پشت سر
دنبال شير برو اما...81
تا سرد شود
هیجان شهوت...82
کیفر زنان ...
خشم امام...85
حشر با ... منافقین...86
از نشانه های آخرالزمان...87
پیشنهاد و خاتمه...92
کتاب نامه...94
پی نوشت ها...101
ص: 7
ص: 8
بسم الله الرحمان الرحيم
الحمدلله رب العالمين، و أفضل الصلوات و التحيات على محمد و آله الطيبين الطاهرين، و لعنة الله على أعدائهم و ظالميهم، و غاصبي حقوقهم و مخالفيهم، و منكري فضائلهم و مناقبهم، و مدعي شئونهم و مراتبهم، والراضين بذلك من الأولين والآخرين.
الله تعالی می فرماید:
«قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَ فُرَادَى...».(1)
بگو (ای پیامبر)! همانا شما را به يك چیز پند می دهم، این که برای الله دوتا دوتا و تک تک بپاخیزید ....
الله تعالی انسان را خلق نمود و خود آگاه است که طبیعت واقعی انسان(2) به چه چیز گرایش دارد و پاسخ صحیح به این گرایش ها کدام است. و این از لطف او بود که پاسخ به این نیازها را در قالبی به نام دین نهاد تا بشر بداند، آنچه را باید بداند.
آنچه با نام ارزش های معنوی تلقی می شود، فقط یک گفتار نیست، سیره ای است که در کلام خلاصه شده و با جاری شدن آن در جامعه پرتوهای هدایت تابش می گیرند و راه را روشن می کنند. راهی که برای پیمودن آن آمده ایم. راهی که انتهای آن مردی است از تبار نور، مردی راست قامت و مهربان، که همه ما روزی باید پاسخگوی او باشیم.
ص: 9
روزی باید ببینیم چطور جواب محبت های او را داده و چه به درگاهش می بریم(1)
دانستن این موضوع که نافرمانی از آنچه تحت عنوان وحی از آن یاد می شود، چه تبعات و آثاری را به دنبال دارد، بسیار مهم است. زیرا از این جاست که پی می بریم خداوند نیازی به من و ما ندارد و خود قادر مطلق است و اگر فرمان او را بر دیده نهیم، رستگار خواهیم بود و چنانچه نافرمانی او را سرلوحه رفتار کنیم، خود و خانواده و جامعه خود را درگیر آثار زیانبار این نافرمانی کرده ایم.
آنچه امروزه شاهد آن هستیم، چیزی جز ندانستن، رسیدگی نکردن یا لجبازي بدون علم، نیست؛ لجاجتی که به دنبال ناآگاهی از سیمای واقعی وحی به وجود آمده. و این من و ما هستیم که باید به آنان که نمی دانند، بگوییم تا بدانند و به آنان که گوشزد نمی کنند، بگوئیم تا آگاه باشند و به آنان که سیمای واقعی وحی را ندیده اند، نشان دهیم آنچه را که می توان دید و همه به هم کمک کنیم تا رنگ ها عوض شوند و سمت و سوها، یک جهت واحد بگیرند و به درستی که این جهت همان است که خداوند تعيين فرموده، همان که خداوند خود فرمود تبعيتش کنید تا رستگار شوید(2) راه مردی که گناهان من قلبش را به درد می آورد و اشک را از چشمانش جاری می سازد.
امام عزیزی که شاید هرگز او را ندیده باشیم ولی قلب هایمان را صاحب است.
امروز آنچه ما را از واقعیت دین دور می کند «توجیه گناه» و «تفسیر»هایی است که شیطان می پسندد، اما خدا آن را قصد ننموده ، هوس های آلوده آن را زیبا می بینند، اما قلب امام عزیزمان را به درد می آورد.
شیطان هر زمان حربه ای جدید می سازد و هر روز به شکلی در می آید.
باید دانست که او از کار نمی نشیند و می خواهد آخرین تلاش خود را برای گمراه نمودن انسان، به کار بندد. دنیای او صحنه نمایشی است که امروزه با بیان لغات و بازی با الفاظ آن را اجرا می کند. و می بینیم در این زمان، که سخن از فکر روشن و روشنفکری است، از این راه به دل های پاک جوانان نفوذ کرده و آنان را غافل می نماید و گمراه می کند و سپس برای این که آنان را از
ص: 10
سرزنش های نفس لوامه یا همان وجدان برهاند، گناهان را برایشان «توجیه» می کند ... و این جا است که دیگر تصورش را هم نمی توان کرد که جامعه به چه شکلی در خواهد آمد؟
آیا دیگر حتی می تواند لباس زیبای لفظ را که خود سرپوش گناهش قرار داده، درآورد و زشتی گناه را ببیند و باور کند؟ دیگر حربه ای جدید به میدان آمده، که نام آن را «دلیل» می گذارد، در حالی که واقعیت آن را نمی بیند و نمی داند «دلیل» را جایگزین «توجیه» کرده و مصمم ادامه می دهد...، تا نا کجا آباد ....
روی سخن با همه ماست، همه ما، کسانی که خود را پیرو مکتب علوی می دانند، آنان که قرآن را در میان دست های خود می گیرند و تلاوت می کنند و می خواهند عمل کنند، اما ... شاید راه را گم کرده اند.
اصل مسلم این است که خداوند متعال، آفریدگار مهربان جهان، آنچه را پاک است و سودمند، حلال و آنچه را ناپاک است و برای حیات مادی و معنوی بشر زیان بار، حرام نموده است. و این یکی از الطاف اوست. همچنان که در قرآن کریم فرموده است:
«وَ يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ»(1)
و خداوند برای ایشان آنچه را پاک باشد، حلال و آنچه را ناپاک باشد، حرام نمود.
او پیامبران الهی و جانشینان آنان را برای بیان حلال و حرام فرستاد و به وسیله متابعت از فرمان ایشان، پاک را از ناپاک جدا می کند: «لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ»،(2) و خدا با لطفی که در حق ما روا داشته، راه را به وسیله ایشان نمایان می سازد. قرآن را می فرستد تا هدایت باشد و اهل بیت اطهار علیهم السلام را می فرستد تا معنای این هدایت را بیان کنند.
و ابلاغ را به پیامبر امر می فرماید تا کسی نگوید نمی دانستم یا نفهمیدم.(3)
او برای دانستن و فهمیدن تک تک ما، راهی گذاشته است، و آن را به لطف خود با چهارده خورشید و ماه و ستاره آذین بسته تا همه راه را ببینند و بخواهند تا هدایت شوند ....(4)
ص: 11
فضای نفس کشیدن ما باید پاک باشد تا بتوانیم نفس بکشیم، غذایی که می خوریم باید پاکیزه باشد تا با خوردن آن بیمار نشویم، برای استراحت و رفع خستگی نیاز به محیطی آرام برای تسکین روح داریم، براستی! چرا راهی را نپیماییم که همانا همه خوردن و خوابیدن ها و نفس کشیدن ها را برای پیمودن آن خلق کرده اند؟!
ما آمده ایم تا بمانیم(1).
از این روست آن جا که می بینیم گناهی رخ می دهد، گویا نفس کشیدن . که مایه و لازمه تداوم حیات ماست . برایمان عذاب آور است، و گویا احساسمان می گوید: سینه ام برای تحمل این عذاب تنگ می آید ... و می خواهیم هر طور شده خود را خلاص کنیم
پس بیایید همه با هم تلاش کنیم تا خود، خانواده و اجتماعمان را پاک نگه داریم، بیایید به هم کمک کنیم تا بتوانیم فضای کشور اهل بیت اطهار علیهم السلام، ایران عزیز را از آلودگی های اخلاقی پاک کنیم و همان شویم که او می خواهد ...(2)
گناهانی چون بی حجابی، ربا، شطرنج و موسیقی از جمله گناهانی هستند که بستر انجام بسیاری از گناهان دیگر را فراهم می آورند و این از مکر شیطان است که زشتی را زیبا جلوه دهد تا آن که ربا می خورد، از ربا خوردن لذت ببرد و هوس آلوده آن که تربیت شده مکتب وحی نیست از نگاه حرام، لذت ببرد و آن که پا در عرصه شطرنج یا موسیقی می نهد، احساس کند لذت می برد، حال آن که شیطان زشتی را زیبا جلوه می دهد(3) و آن گاه که دست انسان از همه جا قطع شد، خود را به کناری کشیده، سخن از اختیار به میان می آورد(4)
و انسان را از یاد خدا - که همانا تمام زیبایی است- غافل می سازد، تا آن جا که می تواند گناه کند و از خدا دور شود، تا به حدی برسد که دیگر نیاز به تلاش او نباشد، تا آن قدر نفس او را بروی مسلط سازد که بتواند رو در روی امام خویش بایستد ....
آنچه در این کتاب آمده است در واقع سخن خدا و پیامبر و اولیاء اوست، کلام پروردگار متعال پیرامون موضوع حجاب. و در ذیل آیات، گزیده ای از احادیث پیرامون موضوع حجاب ذکر
ص: 12
شده که محققین محترم می توانند جهت اطلاع بیشتر به مصادری که مختص به آنها است، مراجعه نمایند. احادیث از معتبرترین کتابهای حدیثی و فقهی آورده شده است و برای ترجمه نمودن متن احادیث، اقدامی دقیق به انجام رسانده ایم.
برای آنان که کلام اهل بیت اطهار علیهم السلام قلب هایشان را صیقل داده و نورانی می کند، پیش از آغاز متن کتاب، سه قسمت آورده شده:
تا بدانیم خداوند، قرآن را نازل کرد و عترت را خلق نمود تا ما، راز سعادت ابدی را از آنان جویا شویم ...، آنان که امر هدایتگری را به عهده دارند.
و بدانیم آنچه را برایمان برای پیمودن این مسیر توشه نهادند، تا ابد كفاف سعادتمان را می دهد و هرگز نیاز ندارد به روز شود، و یا اگر به روز نبود نتواند پاسخگو باشد، و هرگز نسخه ای از قرآن با ویرایش و اضافات، چاپ نخواهد شد و همان قرآنی که بر قلب پیامبرمان نازل گشت برای خوشبخت شدن ، خوشبخت باقی ماندن، و عاقبت به خیر شدن همه ما کفایت می کند. هیچ نیازی بی پاسخ باقی نمانده که ما بخواهیم برای پاسخ گویی به آن دست به دامن بیگانه شویم و یا خود را اسیر هوس های آلوده دیگران کنیم یا به شیطان پناه ببریم، بلکه خداوند به ما می آموزد تا از شیطان به او پناه ببریم.
و بدانیم که در این واویلای گناه چه کنیم تا نگاه آن مرد پاک از آن سلاله پاک را برای خود بخریم و چه کنیم تا پاک به درگاهش زانو زده، دست او را ببوسیم و از حمایتگران او باشیم. تا آن روز که آمد، اگر بودیم، از ما روی نگرداند و مبادا ما از او روی بگردانیم ... چرا که تنها غصه چنین کابوسی برای مردن تک تک ما کافیست .
و این تنها تذکری است برای آنان که ایمان آورده اند:
«وَ ذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِينَ».(1)
یادآور شو، بدرستی که تذکر مؤمنان را سود می بخشد.
و در پایان همه ما را بس است که تحفه ای به عنایت او به درگاهش ببریم و او لطف کند و یک
ص: 13
شاخه گل لبخند را از روی لب هایش به ما هدیه دهد ... به خدا سوگند که دنیا و آخرت همه ما را کفایت می کند.
«اللهم... وَ أََعِنَّا عَلَى تَأْدِيَةِ حُقُوقِهِ إِلَيْهِ، وَالِاجْتِهَادِ فِي طَاعَتِهِ، وَالِاجْتِنَابِ عَنْ مَعْصِيَتِهِ، وَ امْنُنْ عَلَيْنَا بِرِضَاهُ، وَ هَبْ لَنَا رَأْفَتَهُ وَ رَحْمَتَهُ وَ دُعَاءَهُ وَ خَيْرَهُ، مَا نَنَالُ بِهِ سَعَةً مِنْ رَحْمَتِكَ وَ فَوْزا عِنْدَكَ، ... »(1)
لازم به ذکر است که صبيه فاضله ام در تنظیم و تایپ و ویرایش و بازنویسی کتاب یاری ام نموده اند، و امیدوارم این عمل صالح وی مورد قبول ولي الله الأعظم صلوات الله علیه قرار گیرد.
آنان که امر هدایت گری بر عهده دارند
در بسیاری از کتب حدیث و تفسیر و تاریخ شیعیان اهل بیت علیهم السلام و پیروان خلفاء با سندهای بسیار و از حد تواتر گذشته و صحیح، به روایت اهل بیت علیهم السلام و دوستان ایشان و حتی دشمنان آنان، حديث گرانقدر ثقلین آمده است که پیامبر گرامی اسلام صلى الله عليه و آله حداقل در پنج موقعیت و همچنین در آخرین لحظات زندگی خویش، در بستر بیماری، از آن سخن به میان آورده اند، و این جا به ذکریک حدیث از آنها بسنده می کنیم.
رسول الله صلى الله عليه وآله فرمودند:
«إِنّی قَدْ تَرَکْتُ فیکُمْ أَمْرَیْنِ لَنْ تَضِلُّوا بَعْدی ما إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِما: کِتابَ اللّهِ، وَ عِتْرَتی أَهْلَ بَیْتی، فَإِنَّ اللَّطیفَ الْخَبیرَ قَدْ عَهِدَ إِلَیَّ أَنَّهُما لَنْ یَفْتَرِقا حَتّی یَرِدا عَلَیَّ الْحَوْضَ کَهاتَیْنِ - وَجَمَعَ بَینَ مُسبِّحَتَیهِ - وَ لَا أَقُولُ کَهاتَیْنِ - وَجَمَعَ بَینَ المُسَبِّحَهِ وَالوُسطی - فَتَسْبِقَ إِحْداهُما الْاُخْری، فَتَمَسَّکُوا بِهِما لَا تَزِلُّوا وَ لَا تَضِلُّوا، وَ لَا تَقَدَّمُوُمْ فَتَضِلُّوا»(2)
بدرستی که دو چیز را برای شما به یادگار می گذارم، تا آن هنگام که به آن دو روی آورید (از ایشان پیروی نمایید)، هرگز گمراه نخواهید شد، کتاب خداوند و عترتم، اهل بیت من،
ص: 14
زیرا خداوند مهربان و آگاه با من عهد نموده است آن دو تا زمانی که در کنار حوض کوثر بر من همچون این دو انگشتم (و پیامبر آن گاه میان دو انگشت کنار شست جمع فرمود) وارد شوند و نه همچون این دو انگشت (و میان انگشت اشاره و وسط جمع نمود) و هیچکدام از آن دو بر دیگری پیشی نخواهد گرفت. پس به آن دو چنگ زنید (آنچه امر می فرمایند پیروی نمایید) و دور و گمراه نشوید و بر آنان پیشی نگیرید که گمراه خواهید شد.
نتیجه: خداوند برای ما اهل بیتی را در کنار قرآن قرار داده که آنچه می گویند، و آنچه عمل می کنند و آنچه را تایید می نمایند، همان است که خداوند فرموده است. کلام مولایمان پیامبر خدا صلی الله عليه وآله بسیار ظریف است: «دور و گمراه نشوید، و بر آنان پیشی نگیرید که گمراه خواهید شد»، ....
امام محمد باقر علیه السلام فرمود: جدم رسول الله صلى الله عليه وآله فرمودند:
«أَیُّهَا النَّاسُ حَلَالِی حَلَالٌ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَهِ- وَ حَرَامِی حَرَامٌ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَهِ- أَلَا وَ قَدْ بَیَّنَهُمَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الْکِتَابِ- وَ بَیَّنْتُهُمَا لَکُمْ فِی سُنَّتِی وَ سِیرَتِی وَ بَیْنَهُمَا شُبُهَاتٌ مِنَ الشَّیْطَانِ وَ بِدَعٌ بَعْدِی مَنْ تَرَکَهَا صَلَحَ لَهُ أَمْرُ دِینِهِ وَ صَلَحَتْ لَهُ مُرُوَّتُهُ وَ عِرْضُهُ وَ مَنْ تَلَبَّسَ بِهَا وَقَعَ فِیهَا وَ اتَّبَعَهَا کَانَ کَمَنْ رَعَی غَنَمَهُ قُرْبَ الْحِمَی وَ مَنْ رَعَی مَاشِیَتَهُ قُرْبَ الْحِمَی نَازَعَتْهُ نَفْسُهُ إِلَی أَنْ یَرْعَاهَا فِی الْحِمَی أَلَا وَ إِنَّ لِکُلِّ مَلِکٍ حِمًی أَلَا وَ إِنَّ حِمَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَحَارِمُهُ فَتَوَقَّوْا حِمَی اللَّهِ وَ مَحَارِمَهُ»(1)
ای مردم! حلال من (آنچه را به امر خداوند حلال نموده ام) تا روز قیامت حلال است، و حرام من (آنچه را به امر خداوند حرام نموده ام) تا روز قیامت حرام است، آگاه باشید که خداوند آن ها را در قرآن بیان نموده، و من در سنت و سیره ام آن ها را بیان نموده ام. در میان آنها شبهه هایی از شیطان، و بدعت هایی پس از من است، هر کس این شبهه ها و بدعت ها را ترک نماید، امر دين،
ص: 15
مروت و آبروی خود را نیکو قرارداده است، و هر کس خود را به آن آلوده کند، و در پی بدعت ها برود، مانند کسی است که گوسفندانش را نزدیک مرز (حصار) چراگاه می چراند، نفس او وسوسه اش می کند که آنها را در چراگاه پس مرز نیز بچراند. آگاه باشید سرزمین هر پادشاهی مرزی دارد، و مرز خداوند محرمات (ممنوعیت های اوست، پس مراقب مرزهای فرمان ها و محرمات او باشید. و امام جعفرصادق عليه السلام فرمودند:
«حَلَالُ مُحَمَّدٍ حَلَالٌ أَبَداً إِلی یَوْمِ الْقِیَامَهِ، وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ أَبَداً إِلی یَوْمِ الْقِیَامَهِ، لَا یَکُونُ غَیْرُهُ وَ لَا یَجِیءُ غَیْرُهُ». وَ قَالَ عَلِیٌّ علیه السلام : مَا أَحَدٌ ابْتَدَعَ بِدْعَهً إِلَا تَرَکَ بِهَا سُنَّهً»(1)
آنچه حلال محمد است برای همیشه تا روز قیامت حلال است، و آنچه حرام محمد است برای همیشه تا روز قیامت حرام است، جز این نمی شود، و نباید بشود. و حضرت على علیه السلام فرمودند: کسی نیست که بدعتی را بنیان نهد مگر این که سنتی را ترک کرده باشد.
و فرمود:
«مَا خَلَقَ اَللَّهُ حَلاَلاً وَ لاَ حَرَاماً إِلاَّ وَ لَهُ حَدٌّ کَحَدِّ اَلدُّورِ وَ إِنَّ حَلاَلَ مُحَمَّدٍ حَلاَلٌ إِلَی یَوْمِ اَلْقِیَامَهِ وَ حَرَامَهُ حَرَامٌ إِلَی یَوْمِ اَلْقِیَامَهِ... »(2)
خداوند متعال حلال و حرامی را نیافریده است مگر این که برای آن حد و مرزی مانند خانه ها قرار داده است، و به درستی که حلال محمد حلال است تا روز قیامت، و حرام محمد نیز حرام است تا روز قیامت، ....
نتیجه: احکام شرعی بخش عظیمی از دین کامل اسلام هستند که سعادت همیشگی انسان را تضمين نموده، و دستورات خداوند است که از نیازهای مادی و معنوی بشر آگاهی کامل دارد و او را سعادتمند می خواهد.
احکام مطهر اسلام از استاندارد الهی برخوردار هستند و هیچ خطا و اشتباهی در آنها نیست .
ص: 16
زمان و دگرگونی های آن نباید هیچگونه تغییری در آنها ایجاد کند، و نباید تابع زمان و مقتضيات آن باشند، تا بتواند سعادت ابدی را برای بشر به ارمغان آورد، در هر زمان و هر مکان.
حضرت خاتم الأنبياء محمد مصطفی صلی الله عليه وآله فرمودند:
«إِذَا ظَهَرَتِ اَلْبِدَعُ فِي أُمَّتِي فَلْيُظْهِرِ اَلْعَالِمُ عِلْمَهُ فَمَنْ لَمْ يَفْعَلْ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اَللَّهِ».(1)
آن زمان که بدعت ها در میان امت آشکار گردند، بر عالم واجب است علم خود را آشکار کند، هرکس به این وظیفه خود عمل ننماید؛ لعنت خداوند بر او باد.
و فرمودند:
«اذَا ظَهَرَتِ اَلْبِدَعُ فِي أُمَّتِي فَلْيُظْهِرِ اَلْعَالِمُ عِلْمَهُ فَمَنْ لَمْ يَفْعَلْ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اَللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ»(2)
آن زمان که بدعت ها در میان امتم آشکار شود، بر عالم واجب است علم خود را آشکار سازد (بیان حقائق شرعی کند)، و گر نکند لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر او باد.
رسول الله صلى الله عليه وآله فرمودند:
«کَیْفَ أنْتُم إذا ظَهَرَ فیکُمُ البِدَعُ حَتَّی یَرْبُوَا فِیها الصَّغیرُ وَ یَهْرَمُ الکَبیرُ وَ یَسْلَمَ عَلَیهَا الأعاجِمُ وَ إذا ظَهَرَتِ البِدَعُ قِیلَ سُنَّهٌ وَ إذَا عَمِلَ بِالسُّنَّهِ قِیلَ بِدْعَهٌ ؟!».(3)
حال شما چگونه است هنگامی که بدعت ها در میان شما آشکار گردد، تا آن که کودکان با آن بزرگ می شوند، و بزرگان با آن پیر می گردند، و بیگانگان بر آن (دین آلوده به بدعت ها) اسلام می آورند، و وقتی بدعت ها آشکار شدند، به آن ها سنت گفته شود، و هنگامی که به سنت عمل شود، (به آن) بدعت گفته شود.
از اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام روایت شده که فرمودند:
«إِذَا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فَعَلَى الْعالِمِ أَنْ يُظْهِرَ عِلْمَهُ فَإِنْ لَمْ يَفْعَلْ سُلِبَ نُورُ الْإِيمانِ»(4)
ص: 17
آن زمان که بدعت ها آشکار شوند، بر عالم واجب است علم خود را آشکار کند، اگر(با بدعت ها مبارزه نکند نور ایمان از او گرفته خواهد شد.
پذیرفتن این که خدایی یکتا وجود دارد و او تنها وجود لايق پرستش است، کار سختی نیست. مشکل کنار گذاشتن غیراوست، اگر غیر او را، غیراو ببینیم و بدانیم. وقتی کسی کار زشتی را مرتکب می شود، اگر آن اشتباه را زشت نپندارد، اصلا اشتباهی نمی بیند، که بخواهد رهایش کند، و امروز ما به این بلای عظیم گرفتار آمده ایم. گناهان وجهه شرعی پیدا کرده اند و دیگر نمی آییم بگوییم فلان کار حرام است، فقط باید بگوییم: حلال نیست، تا بلکه شکل حلال بودن به خود نگیرد.
پیامبری به پیامبری برانگیخته شد تا بگوید: ... خداوند شما را گرامی داشته و می خواهد شما را ارزشمند ببیند.
خداوند با اسلام برای انسان برنامه یک زندگی جاوید را به نمایش گذاشت. بوسیله آنچه از انسان خواست ، سعادتش را تضمين فرمود، سعادتی جاودانه.
زن را لطیف و زیبا آفرید، .... اما او را برای اشباع هوس های سرکش بیماردلان خلق نفرمود. او ما را ارزشمند می خواهد.
خداوند یکتا، با امر نمودن بشر به حفظ حریم و حرمت ها، می خواهد به ما بگوید: من شما را، درون و بیرون شما را پاک می خواهم. و اسلام همان دین کاملی است که به ما می گوید: شما را با روحی آرام و جسمی پاک می خواهم.
و اینها از علت های واجب شدن رعایت حجاب است ....
غریزه جنسی، یکی از موهبت های الهی است و وجود آن برای تداوم یافتن نسل بشر الزامی، و هرگز مخالفت یا تباین با حیات انسان ندارد. به این غریزه نیز همچون سایر غرائز بشری باید پاسخ مناسب داد و به تکامل و تعديل آن پرداخت.
ص: 18
و پروردگار مهربان و حکيم ما، با فطرت الهی و پاکی که به همه انسان ها عنایت نموده است و همچنين از طریق پیام آوران وحی به بشر می گوید: با پیمودن راهی که تو را از من دور می سازد، خود را تباه مکن.
اسلام با شگردی اساسی به صحنه آمده و سخن از حجاب به میان می آورد. زن و مرد را محدود می کند، نه محدودیتی که مزاحم و دست و پاگیر باشد، نه، بلکه محدودیتی که با خود حفاظت و مصونیت به همراه می آورد، محدودیتی که جامعه را از فساد می رهاند و امنیتی به تمام معنا در جامعه پیاده می سازد: اخلاقی، روانی، بهداشتی و ....
مرد و زن را به رعایت حریم دعوت نموده و بر ازدواج ترغیب می نماید.
اسلام هرگز زن را محبوس و خانه نشین نکرده و وی را از ظاهر شدن در عرصه علم و عمل مشروع معقول، منع نمی نماید. زن، در جامعه ای که در آن مراعات احکام اسلامی می شود، هرگز از انجام فعالیت های علمی و عملی سازنده محروم نیست.
او می تواند به دور از هوس های آلوده مشغول فعالیت خود گردد. حجاب نه تنها مانع او نمی شود، بلکه به وی شخصیت می بخشد و از هوس و طمع آنان که دل هایشان بیمار است، در امان می دارد. زن می تواند با رعایت دقیق حجاب خود، به کاری که در شأن اوست بپردازد و خود، برنامه، کودک و کارش را حفظ نماید.
آری حجاب اسیر می کند، هوس های آلوده را، تا گوهر پاک وجود ارزشمند یک زن را برای ارضای خود به بازی نگیرد.
فطرت انسان ها الهي است، پاکی و نیکویی را می طلبد. حتی فطرت نیز می خواهد حجاب وجود داشته باشد و تأثیر این دعوت درونی را در میان اقوام و ملل مختلف جهان می بینیم. همه انسان ها برگرفته از احساس فطری خود بی قید و بند بودن و بی بند و باری را ناپسند می دانند. فطرت الهی انسان ها، با آزادی بی حد این غریزه موافق نیست و نمی خواهد روح را در اسارت جسم ببیند، نمی خواهد نفس را سرکش ببیند. فطرتی که خداوند به لطف خود در درون ما
ص: 19
نهاده است، از ما می خواهد که این غریزه را کنترل کنیم تا ما را به بازی نگیرد.
اگر ما نفس خود را به کار نگیریم، او ما را به کار خواهد گرفت.
و از این روست که تمام ادیان الهی به بیان این مهم پرداخته و بر لزوم رعایت آن تأکید نموده اند.
زن خود را می پوشاند تا از انسان بودن خارج نشود. او کارگردان خانه ای است که در آن همسر و فرزندانی حضور دارند که آینده سازان و کارگردانان علمی، عملی، اخلاق، اقتصادی و ... جامعه هستند.
جای گاه زن بسیار ارزنده و در عين حال حساس و سازنده است. او می تواند تربیت کننده نسلی موفق باشد. اوست که چگونه بودن آینده یک جامعه را رقم می زند ... خوب یا بد، پاک یا ناپاک، آگاه و مقید یا نادان و بی قید ...؟.
آری زن در اسلام محدود است و محدودیت هایی دارد، محدودیت هایی که رعایت نمودن آن ها، برای او، خانواده و جامعه اش سعادت را به دنبال می آورد.
آن جا که اسلام حضور دارد، دو همسر تعلق به یکدیگر دارند و احساسات، عشق و عواطفشان مخصوص به یکدیگر است و غیر این مخالف احکام اسلام خواهد بود، چرا که اسلام دین آرامش است و اظهار نمودن این ها، این حریم را آلوده و ناپاک می گرداند.
غریزه جنسی نیرومندترین و ریشه دارترین غریزه در وجود انسان است، با این وجود آیا دامن زدن مستمر به این غریزه و شعله ور ساختن آن به هر طریقی، خارج از مسیر، بازی با آتش نیست؟ عاقلانه است که در معرض تحریک قرار داده شود و پس از آن که جامعه را به آتش این بی قیدی سوزاند، وجودش مقصر دانسته شود؟ و گفته شود: چرا ...؟.
استعمارگران در کشورهای اسلامی توسط مزدوران خود، از طریق وسایل ارتباط جمعی، نشریه ها و مجلات، انتشار عکس و فیلم های مستهجن و نیز راه اندازی سایت ها و شبکه های ماهواره ای و ...، نهایت سوء استفاده خود را می نمایند. آنان آثار حرمت قائل نبودن برای حریم نامحرم را به خوبی بررسی کرده و می دانند اگر از یک جوان، زن یا مرد، فکر او را بگیرند، چیزی
ص: 20
برایش باقی نخواهد ماند، آن جا که عقل نباشد، نفس حکم فرمایی می کند و عاقبت انسان بودن از شخص گرفته می شود.
غربی ها و غرب زدگان هوسباز، طرفدار مسابقه ای بی پایان در نشان دادن اندام خود و به هیجان آوردن شهوت هستند. مسابقه ای بی پایان ....
مسابقه ای که پایان آن بی پایانی است و هرچه جوان بیشتر در آن فرو برود، باز هم به عمق آن نخواهد رسید. مسابقه ای برای نمایش دور شدن از خدا با آخرین سرعت ....
آنان جوان را نمی خواهند، بلکه می خواهند فکرش را از وی بگیرند. وابسته اش می کنند تا دیگر نتواند تصمیمی بگیرد. می خواهند انسان بودن را از او بگیرند، آنچنان او را اسیر هوس نمایند تا هر روز به دلبری دل بسته و با دیگری وداع گوید. او را در معرض تحریک دایم قرار دهند. تحریکی که موجب در هم کوبیده شدن اعصاب او شود و باعث ایجاد هیجان های بیمارگونه عصبی و امراض روانی گردد. و این نظر پزشکان است: هیجان مستمر عامل ریشه ای به وجود آمدن بسیاری از بیماری هاست.
مسأله «ابتذال زن» و «سقوط شخصیت وی» نیز اهمیت بسیاری دارد، چون هنگامی که جامعه، زن را با اندام برهنه بخواهد، طبیعی است که روز به روز تقاضای آرایش بیشتر و خودنمایی افزونتری از وی دارد و هنگامی که زن را از طریق جاذبه جنسی اش وسیله تبلیغ کالاها، دکور اطاق های انتظار، عاملی برای جلب جهانگردان و ... قرار دهد، شخصیت او را به اندازه يك عروسك یا یک کالای بی ارزش سقوط می دهد و ارزشهای والای انسانی و حتی انسان بودن او به دست فراموشی سپرده می شود ....
و تنها افتخار او خودنمایی، جوانی و زیباییش خواهد بود. و به این ترتیب وجود لطيف زن تبدیل به وسیله ای برای اشباع هوس های سرکش افراد آلوده و فریبکار و انسان نماهای دیوصفت خواهد شد.
در چنین جامعه ای، ویژگی های اخلاقی، علم، آگاهی و دانایی یک زن چگونه می تواند جلوه
ص: 21
کند و او را به مقام والا برساند؟!
و در آخر این بیراهه، آمار فوق العاده بالای طلاق در خانواده های بی بند و بار، سطح بالای تولد فرزندان نامشروع و کودکان بی سرپرست و هزاران بدبختی دیگر است، که خود حکایتی طولانی دارد.
این آمارها هستند که افتضاح به بار آمده را نمایان می سازند: برهنگی موجب از هم گسیختگی زندگی زناشویی شده و این شمار در دنیا همواره سیر صعودی داشته و دارد.
زمینه برای انحراف ها و آلودگی های اخلاقی، بزهکاری، ناامنی و شیوع بسیاری از بیماریهای روحی - روانی، جسمی و حتى خسارت های جبران ناپذیر اقتصادی فراهم می شود و در پایان موجودیت جامعه از او گرفته خواهد شد.
خداوند حتی از زنان خواسته است که هنگام راه رفتن پای خود را چنان به زمین نکوبند که صدای خلخال هایشان به گوش رسد! و این نمایش مهربانی اوست، نمی خواهد زن را بازیچه ببیند، می خواهد به درگاه ابلیس زانو نزند و به دنبال آنچه در بلندای لیاقت او نیست، نرود.
آنچه را که به آتش شهوت جوانان دامن می زند، مانند نشر عکس و فیلم های تحريك آميز و اغوا کننده، رمان ها و داستان های جنسی و ...، همین چیزهایی که ما را از خدا دور می کند، نمی خواهیم، هیچکدام از ما به نابودی فكر یک جوان راضی نخواهیم شد و اجازه نخواهیم داد که روح افکارمان به سوی مراکز فساد سوق داده شود و پسران و دختران جوان آلوده شوند؛ دنیای ما باید پاك و مبرا از زشتی باشد. من و تو، نباید اجازه دهیم دیگران برایمان تصمیم بگیرند، نباید از کسی بپرسیم: دلش می خواهد ما را چطور ببیند. و هرگز نباید آخرتی را که خودمان باید رقم بزنیم و سرانجام نتیجه آن را ببینیم، به دست دیگری بسپاریم.
باید مطمئن باشيم آن که هواپرستی در خونش قرار گرفته، به فکر فردای تو و من نیست، او از عذاب کشیدن ما، در این دنیا و آخرتی که همانا با آن مواجه خواهیم بود، ناراحت نخواهد شد، زیرا تنها به دنبال آن چیزی می رود که نفس از او می خواهد.
ص: 22
باید بدانیم که من و تو را خدایی خلق نموده که به مصالح و مفاسد ما آگاه است (1)
و آگاه ترو عادل تر از آن است که ما را در این واویلا، تنها رها کند.
حجاب، روابط زن و مرد و مسایل مرتبط با آن، مانند دیگراحکام و نیازهای زندگی ما، باید از عالم بالا خط بگیرد و با وحی پیوند داشته باشد.
و باید در این راه هم از او بپرسیم: تو مرا چگونه می خواهی؟ ....
ص: 23
ص: 24
ص: 25
ص: 26
حجاب از دیدگاه قرآن کریم
«قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِما يَصْنَعُونَ»(1)
ای محمد! به مردان با ایمان بگو: چشمان خویش (از نگاه کردن به نامحرمان) فروگیرند (پایین اندازند) و شرم گاه خود را (از دیده شدن) محافظت کنند. این کار برایشان بهتر است. خداوند به آنچه انجام می دهند آگاه است.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام درباره معنی این آیه فرمود:
«مَعْنَاهُ لَا یَنْظُرُ أَحَدُکُمْ إِلَی فَرْجِ أَخِیهِ الْمُؤْمِنِ أَوْ یُمَکِّنُهُ مِنَ النَّظَرِ إِلَی فَرْجِهِ».
مقصود این است که کسی از شما به عورت برادر مؤمن خود نگاه نکند، و نگذارد کسی به عورتش نگاه کند.
سپس درباره معنى آیه: «قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ»
فرمود:
«أَیْ مِمَّنْ یُلْحِقُهُنَّ اَلنَّظَرَ کَمَا جَاءَ فِی حِفْظِ اَلْفُرُوجِ فَالنَّظَرُ سَبَبُ إِیقَاعِ اَلْفِعْلِ مِنَ اَلزِّنَا وَ غَیْرِهِ»:(2)
ص: 27
مقصود (فروگذاردن نگاه زنان از) آن کسانی است که نگاه به آنان می پیوندد، همچنان که درباره حفظ عورت ها آمده است، و نگاه (حرام) سبب گرفتار آمدن به زنا و سایر فحشاء (و کارهای منافی عفت) است.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام در ضمن سفارش به فرزند خود محمد بن حنفیه فرمودند:
«... وَ فَرَضَ عَلَی الْبَصَرِ أنْ لَا یُنْظَرَ بِهِ إلَی مَا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ: «قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ» فَحَرَّمَ أنْ یَنْظُرَ أحَدٌ إلَی فَرْجِ غَیْرِه»:(1)
و خداوند بر دیدگان واجب نموده است که به آنچه حرام است نگاه نکند و فرموده است: قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا...-(ای پیامبر) به مؤمنان بگو: از چشمان (نگاه) خود فرو گذارند و عورت های خود را نگاه داری کنند در نتیجه نگاه کردن به عورت دیگری را حرام فرمود .
امام محمدباقر علیه السلام فرمودند:
«اسْتَقْبَلَ شَابٌّ مِنَ الْأَنْصَارِ امْرَأَةً بِالْمَدِينَةِ وَ كَانَ النِّسَاءُ يَتَقَنَّعْنَ خَلْفَ آذَانِهِنَّ فَنَظَرَ إِلَيْهَا وَ هِيَ مُقْبِلَةٌ فَلَمَّا جَازَتْ نَظَرَ إِلَيْهَا وَ دَخَلَ فِي زُقَاقٍ قَدْ سَمَّاهُ بِبَنِي فُلانٍ فَجَعَلَ يَنْظُرُ خَلْفَهَا وَاعْتَرَضَ وَجْهَهُ عَظْمٌ فِي الْحَائِطِ أَوْ زُجَاجَةٌ فَشَقَّ وَجْهَهُ فَلَمَّا مَضَتِ الْمَرْأَةُ نَظَرَ فَإِذَا الدِّمَاءُ تَسِيلُ عَلَى صَدْرِهِ وَ ثَوْبِهِ فَقَالَ: وَاللَّهِ لآَتِيَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وَ لَأُخْبِرَنَّهُ قَالَ: فَأَتَاهُ فَلَمَّا رَآهُ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وآله قَالَ لَهُ: مَا هَذَا؟ فَأَخْبَرَهُ فَهَبَطَ جَبْرَئِيلُ عليه السلام بِهَذِهِ الآْيَةِ: «قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِما يَصْنَعُونَ»(2)
ص: 28
جوانی از انصار با زنی در مدینه روبرو شد - و زنان در آن زمان مقنعه های خود را به پشت گوش های خود قرار می دادند - به او نگاه می کرد در حالی که زن به سوی او می آمد و هنگامی که از روبروی او گذشت به او نگاه می کرد و (زن) از کوچه ای گذشت و او همچنان به پشت او می نگریست که استخوان یا شیشه ای در دیواری قرار داشت، صورت جوان را شکافت، تا این که آن زن گذر کرد، نگاه کرده و دید خون بر سینه و پیراهنش می ریزد، گفت: به خدا سوگند! نزد پیامبر خدا می روم و به او خبر خواهم داد. نزد آن حضرت رفت و ماجرا را خبر داد، پس جبرئیل این آیه را نازل فرمود: قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا .... ای محمد! به مردان با ایمان بگو: چشمان (و نگاه) خویش فروگیرند و شرم گاه خود را محافظت کنند. این کار برایشان بهتر است. خداوند به آنچه انجام می دهند آگاه است.
امام جعفر صادق عليه السلام فرمودند:
«...وَ فَرَضَ عَلَی اَلْبَصَرِ أَنْ لاَ یَنْظُرَ إِلَی مَا حَرَّمَ اَللَّهُ عَلَیْهِ، وَ أَنْ یُعْرِضَ عَمَّا نَهَی اَللَّهُ عَنْهُ مِمَّا لاَ یَحِلُّ لَهُ، وَ هُوَ عَمَلُهُ وَ هُوَ مِنَ اَلْإِیمَانِ، فَقَالَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی: قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ أَنْ یَنْظُرُوا إِلَی عَوْرَاتِهِمْ، وَ أَنْ یَنْظُرَ اَلْمَرْءُ إِلَی فَرْجِ أَخِیهِ، وَ یَحْفَظَ فَرْجَهُ أَنْ یُنْظَرَ إِلَیْهِ، وَ قَالَ: وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ مِنْ أَنْ یَنْظُرَ إِحْدَاهُنَّ إِلَی فَرْجِ أُخْتِهَا، وَ یَحْفَظَ فَرْجَهَا مِنْ أَنْ یُنْظَرَ إِلَیْهَا» (1)
... و خداوند بر چشم واجب نموده است که به آنچه حرام گردانده و نهی فرموده، نگاه نکند، و این کاری است که چشم باید انجام دهد، و ایمان اوست، و خداوند بلند مرتبه فرموده است: قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا.... (ای پیامبر) مؤمنان را بگو! از چشمان خود فرو گذارند و عورت های خود را نگاه داری کنند و بدین وسیله از این که دیگران به
ص: 29
عورت های ایشان نگاه کنند، منع نموده است، و این که مردی به شرم گاه برادر خود نگاه کند، و باید شرم گاه خود را از این که دیگران به آن نگاه کنند، نگهبانی کند. و (خداوند) فرمود: قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ ....... و (ای پیامبر) به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را فروگذارند و عورت های خود را محافظت کنند مقصود این آیه این است که برخی از آنان شرم گاه دیگری را نبیند، و عورت های خود را از دیدن دیگران، حفظ نمایند.
امام جعفرصادق علیه السلام فرمودند:
«وَ فَرَضَ عَلَی اَلْبَصَرِ أَنْ لاَ یَنْظُرَ إِلَی مَا حَرَّمَ اَللَّهُ وَ أَنْ یُغَضَّ عَمَّا نَهَی اَللَّهُ عَنْهُ مِمَّا لاَ یَحِلُّ لَهُ وَ هُوَ عَمَلُهُ وَ ذَلِکَ مِنَ اَلْإِیمَانِ وَ قَالَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی: «قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ» مِنْ أَنْ یَنْظُرَ أَحَدُهُمْ إِلَی فَرْجِ أَخِیهِ وَ یَحْفَظَ فَرْجَهُ مِنْ أَنْ یَنْظُرَ إِلَیْهِ أَحَدٌ».
و خداوند بر چشمها واجب فرمود که به آنچه حرام نموده است نگاه نکنند، و نگاه را از آنچه بازداشته و حلال ننموده ، فرو گذارند، و این وظیفه چشم می باشد، و (نگاه از حرام بستن، بخشی) از ایمان است، و خدای بزرگ منش فرموده: قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا... . و (ای پیامبر) به مردان با ایمان بگو: از چشمان خود فروگذارند و عورت های خود را نگاه داری کنند، نگاه خود را فروگیرند از این که هر کدام به شرم گاه دیگری نگاه کند، و شرم گاه خود را از نگاه دیگران حفظ نمایند.
سپس فرمود:
«كُلُّ شَيْ ءٍ فِي الْقُرْآنِ مِنْ حِفْظِ الْفَرْجِ فَهُوَ مِنْ الزِّنَا إِلَّا هَذِهِ الْآيَةَ فَإِنَّهَا مِنَ النَّظَرِ» (1)
ص: 30
در هر جای قرآن که سخن از حفظ فرج آمده است، مقصود از آن (محافظت از) زنا می باشد مگراین آیه که مقصود از حفظ فرج در آن محافظت از نگاه (دیده شدن) است.
درباره سخن خداوند: قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا... . ای محمد! به مردان با ایمان بگو: چشمان خویش (از دیدن نامحرمان) فروگیرند (پایین اندازند) و شرم گاه خود را (از دیده شدن) حفظ کنند. این کار برایشان بهتراست. از امام جعفرصادق علیه السلام پرسش شد آن حضرت فرمود:
«کُلُّ مَا کَانَ فِی کِتَابِ اللَّهِ تَعَالَی مِنْ ذِکْرِ حِفْظِ الْفَرْجِ فَهُوَ مِنَ الزِّنَا إلَّا فِی هَذَا الْمَوْضِعِ فَإنَّهُ لِلْحِفْظِ مِنْ أنْ یُنْظَرَ إلَیْهِ»:(1)
آنچه در کتاب خداوند تعالی از حفظ فرج ذکر شده است، مقصود از آن (محافظت فرج از) زنا می باشد مگر در این آیه که همانا مقصود خداوند از حفظ فرج، حفظ و نگهبانی از دیده شدن است.
امام جعفر صادق عليه السلام فرمودند:
«کُلُّ آیَهٍ فِی اَلْقُرْآنِ فِی ذِکْرِ اَلْفَرْجِ فَهِیَ مِنَ اَلزِّنَا، إِلاَّ هَذِهِ اَلْآیَهَ فَإِنَّهَا مِنَ اَلنَّظَرِ، فَلاَ یَحِلُّ لِلرَّجُلِ اَلْمُؤْمِنِ أَنْ یَنْظُرَ إِلَی فَرْجِ أَخِیهِ، وَ لاَ یَحِلُّ لِلْمَرْأَهِ أَنْ تَنْظُرَ إِلَی فَرْجِ أُخْتِهَا».(2)
هر آیه ای از قرآن که در آن سخن از حفظ فرج آمده است، مقصود (محافظت کردن فرج از) زنا است، مگر این آیه که مقصود از آن حفظ نموده عورت از دیده شدن است، بنابراین حلال نیست مرد با ایمان به شرم گاه برادر خود، و زن به شرم گاه خواهر (دینی) خود نگاه کند.
«وَ قُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَ لَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ
ص: 31
إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»(1)
و (ای پیامبر) به زنان با ایمان بگو: چشمان خود را (از نگاه کردن به نامحرمان) فروبندند، و دامان خویش را (از گناه) محفوظ دارند و زینت خود را -جز آن مقداری که آشکار است- پنهان کنند. و باید (کناره های) مقنعه ها را بر سینه های خود بیاندازند، و زینت خود را نمایان نکنند مگر برای: شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدران شوهرانشان ، یا پسرانشان، یا پسران شوهرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان خودشان، یا کنیزان زرخریدشان، یا مردان پیر و دیوانه ای که به زن مایل نیستند (و شهوت ندارند)، یا به کودکانی که از امور جنسی زنان آگاهی ندارند. زنان نباید به هنگام راه رفتن) پای خود را بر زمین بکوبند که آن زینت های مخفی ایشان (برای دیگران) دانسته و معرفی شود. ای مؤمنان! همگی (اعم از مرد وزن) به سوی خداوند (از کوتاهی در خودداری از شهوات) توبه و بازگشت کنید تا رستگار شوید.
توضیح: با توجه به این آیه کریمه، زنان باید چنان رعایت عفت نموده و از انجام اموری که آتش شهوت را در دل مردان شعله ور می سازد و ممکن است به انحراف آنان از جاده عفت بیانجامد؛ دوری کنند، که حتی صدای خلخال پای آنان را بیگانه نشود.
در تفسیر شريف على بن ابراهيم قمی که از اصحاب گرانقدر امام حسن زکی عسکری عليه السلام است و روایات را غالبا از امام جعفر صادق علیه السلام نقل می فرماید؛ از آن بزرگوار نقل نموده است که فرمودند:
ص: 32
«أَنَّ اَلنِّسَاءَ کُنَّ یَخْرُجْنَ إِلَی اَلْمَسْجِدِ وَ یُصَلِّینَ خَلْفَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ إِذَا کَانَ بِاللَّیْلِ خَرَجْنَ إِلَی صَلاَهِ اَلْمَغْرِبِ وَ اَلْغَدَاهِ یَقْعُدُ اَلشّابُ لَهُنَّ فِی طَرِیقِهِنَّ فَیُؤْذُونَهُنَّ وَ یَتَعَرَّضُونَ لَهُنَّ فَأَنْزَلَ اَللَّهُ: یا أَیُّهَا اَلنَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ اَلْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اَللّهُ غَفُوراً رَحِیماً»(1)
زنان از خانه برای نماز خواندن پشت سر پیامبر صلی الله عليه وآله به مسجد می رفتند و وقتی شب می شد و برای نماز مغرب و عشاء و صبح به مسجد می رفتند جوانان سر راه آنان نشسته و آنان را آزار داده و راه (آنان) را می گرفتند، از این رو خداوند این آیه را فرو فرستاد.
زراره می گوید: از امام محمد باقر علیه السلام پرسیدم مقصود از «أَوِ اَلتّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی اَلْإِرْبَهِ مِنَ اَلرِّجالِ... چیست؟ فرمود:
«اَلْأَحْمَقُ اَلَّذِی لاَ یَأْتِی اَلنِّسَاءَ»(2)
مرد احمق (دیوانه ای) که کاری به زن (شهوت) ندارد.
فضیل بن يسارگوید: از امام جعفر صادق عليه السلام در مورد بازوان زن پرسش نمودم که آیا آن ها از زینت هستند که خدای تعالی در آیه فرموده: «وَ لایُبْدینَ زینَتَهُنَّ اِلاّ لِبُعُولَتِهِنَّ» فرمود:
«نَعَمْ، وَ مَا دُونَ اَلْخِمَارِ مِنَ اَلزِّینَهِ، وَ مَا دُونَ اَلسِّوَارَیْنِ»(3)
آری، و آنچه زیر مقنعه و دستبند و النگو است از زینت می باشد (نباید آشکار کنند).
«وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحًا فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِينَةٍ وَأَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ»(4)
ص: 33
و پیرزنان که دیگر امیدی به زناشویی (غريزه جنسی) ندارند، بدون آن که زینت های خود را آشکار کنند، اگر چادر خویش بنهند مرتکب گناهی نشده اند مشروط بر این که منظورشان از این عمل، زینت و خودنمایی در مقابل دید مردان نباشد و اگر عفت را پیشه سازند برایشان بهتر است و خدا شنوا و داناست.
از امام محمدباقر علیه السلام درباره این آیه کریمه سؤال شد که زنان سالخورده چه چیز از لباس هایشان را می توانند فروگذارند ( نپوشند)؟ فرمود:
«الجلباب»(1)
جلباب (چادر و عبا) را.
امام علی بن موسی الرضا علیهماالسلام در جواب سؤال های محمد بن سنان مرقوم فرمودند:
«...وَ حُرِّمَ النَّظَرُ إِلَى شُعُورِ النِّسَاءِ الْمَحْجُوبَاتِ بِالْأَزْوَاجِ وَ الی غَيْرِهِنَّ مِنَ النِّسَاءِ لِمَا فِيهِ مِنْ تَهْيِيجِ الرِّجَالِ وَ مَا يَدْعُو التَّهْيِيجُ إِلَى الْفَسَادِ وَ الدُّخُولِ فِيمَا لَا يَحِلُّ وَ لَا يَجْمُلُ وَ كَذَلِكَ مَا أَشْبَهَ الشُّعُورَ إِلَّا الَّذِي قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللَّاتِي لا يَرْجُونَ نِكاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُناحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِينَةٍ اَی غَيْرَ الْجِلْبَابِ وَ لَا بَأْسَ بِالنَّظَرِ إِلَى شُعُورِ مِثْلِهِن»(2)
...و نگاه کردن به موی زنان با حجابی که همسر دار یا بدون همسر هستند (به طور کلی نگاه کردن به موی زنان)، سبب هیجان مردان می گردد و (نگاه کردن به) آنچه به تهییج فساد، حرام و نازیباست داخل می شوند، و نیز چنین است (نگاه کردن به) آنچه شبیه به موها گردد مگر در آنچه خداوند فرموده: وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ.... پیرزنان که دیگر امیدی به زناشویی (غريزه جنسی) ندارند، بدون آن که زینت های خود را آشکار کنند، اگر چادر خویش بنهند مرتکب گناهی نشده اند مشروط بر این که منظورشان از این
ص: 34
عمل، زینت و خودنمایی در منظر مردان نباشد مقصود جز جلباب (چادر و عبا) نیست، باکی نیست به موهای همچون آنان (زنان سالخورده) نگاه کردن.
توضیح: نتیجه آشکار است، بنابر فرمایش حضرت: نگاه کردن به موی زنان، شوهردار یا بی شوهر و آنچه شبیه به موها شود (مثلا موهای مصنوعی) و نیز نگاه کردن به آنچه سبب تهييج شهوت مردان شود حرام است، مگر نگاه کردن به موهای زنان سالخورده به شرط آن که آرایش نکرده باشند، و فقط کمی توجه می طلبد، امام می فرماید:
آنچه حرام و نازیباست.
در تفسیر شريف على بن ابراهیم قمی از اهل بیت اطهار علیهم السلام آمده که پیرامون آیه کریمه: وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ ... » فرموده اند:
«نَزَلَتْ فِي اَلْعَجَائِزِ اَللاَّتِي قَدْ يَئِسْنَ مِنَ اَلْمَحِيضِ وَ اَلتَّزْوِيجِ أَنْ يَضَعْنَ اَلنِّقَابَ ثُمَّ قَالَ: «وَ أَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ أَيْ لاَ يَظْهَرْنَ لِلرِّجَالِ»(1)
این آیه درباره پیرزنانی است که از حیض شدن و ازدواج (بهره جنسی) نا امید شده اند، که می توانند (روبندی) فرو گذارند. سپس فرمود: وَ أَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ - و اگرعفاف را پیشه سازند (چهره را آشکار نسازند) برایشان بهتر است، یعنی برای آنان بهتر است که برای مردان ظاهر نشوند.
صاحب جواهرالکلام در مورد پوشش زنان پیرو سال خورده نوشته است:
اما در مورد زنان سالخورده، آنچه از دلایل آشکار می شود این است: حکم عورت و وجوب پوشش نسبت به آن قسمت هایی از بدن، مثل شکم و مانند آن، که دیگر زنان می پوشانند، در مورد ایشان نیز باقی است. اشکال ندارد این دسته از زنان، چهره، بخشی از مو، قسمت آرنج به پایین و مانند آن را آشکار کنند، یعنی قسمت هایی که آشکار کردن آنها در میان پیرزن ها، متعارف است ... نه به این معنا که حکم عورت
ص: 35
و پوشش (به کلی) در مورد ایشان برداشته شده، چرا که می توان ادعا نمود ضرورت مذهب یا دین، برخلاف این برداشت است(1)
و به نظر شیخ طبرسی:
مقصود از آن، جلباب است(2)
در دیگر کتب تفسیری نیز همین سخنان کم و بیش به چشم می خورد.
زنان مورد بحث، اجازه دارند در برابر مردان نامحرم، تنها پوشش سرتاسری خود - چادر- را بردارند و نمی توانند در برابر آنان ، با سر و سینه برهنه و بدون روسری، آشکار شوند مگر آنان که کنیز هستند.
محمدبن مسلم می گوید: درباره این سخن خداوند که می فرماید: «وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحًا» از امام جعفر صادق عليه السلام پرسیدم: این دسته از زنان، کدام بخش از لباس خود را می توانند بردارند؟ حضرت فرمود:
«الجِلْبابُ»؟(3)
جلباب (چادر و عبا) را.
امام جعفرصادق عليه السلام درباره آیه فرمودند:
«تَضَعُ اَلْجِلْبَابَ وَحْدَهُ»(4)
تنها می تواند جلباب (چادر و عبا) را بردارد.
توضیح: براساس این دو روایت مقصود از ثياب در آیه کریمه، جلباب (چادر وعبا) است. امام جعفرصادق علیه السلام آیه: «أنْ یَضَعْنَ ثِیَابَهُنَّ» را قرائت کردند و فرمودند:
«الخِمارَ وَالجِلبابَ».
(مقصود از ثيابهن) روسری و چادر است.
راوی گوید به حضرت عرض کردم: نزد هر کسی می تواند «روسری و چادر را) فروگذارد؟ فرمودند:
«بَیْنَ یَدَیْ مَنْ کَانَ، غَیْرَ مُتَبَرِّجَهٍ بِزِینَهٍ، فَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَهُوَ خَیْرٌ لَهَا ...»؛(5)
ص: 36
نزد هر کسی (بیننده ای)، و زینت خود را آشکار نکند، و اگر این را هم انجام ندهد برای او بهتر است ، ....
امام جعفر صادق علیه السلام درباره آیه مورد بحث فرمود:
«الْجِلْبَابَ وَ الْخِمَارَ إِذَا کَانَتِ الْمَرْأَهًُْ مُسِنَّهًًْ»(1)
زن در صورتی که سالخورده باشد می تواند جلباب و روسری خود را بردارد.
ابوالصباح كنانی گوید: از امام جعفر صادق علیه السلام پرسیدم: زنان سالخورده می توانند کدام بخش از پوشش خود را بردارند؟ فرمود:
«الْجِلْبَابُ إِلَّا أَنْ تَکُونَ أَمَهًًْ فَلَیْسَ عَلَیْهَا جُنَاحٌ أَنْ تَضَعَ خِمَارَهَا»(2)
روپوش (لباسی که سر تا پا را می پوشاند)، مگر این که آن زن، کنیز باشد، که در این صورت براو گناهی نیست روسری خود را بردارد.
توضیح: از این روایت، به قرینه ذیل آن استفاده می شود که برای زنان سالخورده (غیر کنیز) روا نیست در برابر مردان نامحرم، روسری خود را بردارند.
حسين (یکی از اصحاب امام جعفرصادق عليه السلام) می گوید: خدمت آن حضرت نامه نوشته و از ایشان پرسیدم: حد زنان سالخورده که وقتی به آن حد برسند، می توانند سرو دو دست خود از آرنج تا پایین را آشکار سازند، چیست؟ فرمود:
«مَن قَعَدنَ عَنِ النِّکاحِ»(3)
آن زنانی که از ازدواج، فرو بنشینند (و رغبت و شهوتی به آن نداشته باشند).
احمد بزنطی می گوید: از امام على الرضا عليه السلام پرسیدم: آیا برای مرد حلال است به موی خواهرزن خود نگاه کند؟ فرمود:
«لاَ إِلاَّ أَنْ تَکُونَ مِنَ اَلْقَوَاعِدِ».
نه، مگر آن که از زنان سالخورده باشد.
ص: 37
عرض کردم: یعنی خواهر زن با غریبه یکسان است؟ فرمود:
«نَعَم».
بله.
عرض کردم: پس به کدام قسمت از او می توانم نگاه کنم؟ فرمود:
«شَعْرُهَا وَ ذِرَاعُهَا،»(1)
موو دست هایش از آرنج به پایین.
با توجه به پاسخ اول حضرت، روشن است که مقصود خواهرزن سالخورده است.
«يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا»(2)
ای همسران پیامبر! شما مانند یکی از زنان (دیگر) نیستید (باید سرمشق باشيد) اگر تقوی پیشه کنید، بنابراین به گونه ای (به نرمی و نازا) هوس انگیز سخن نگویید تا بیماردلان (هواپرستان) به شما طمع کنند، و سخن شایسته (غیر هوس انگیز) بگویید.
«وَ قَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَ لَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»(3)
و در خانه های خود بنشینید، و چون زنان جاهلیت نخست خودنمایی نکنید، و نماز بپا دارید، و زکات دهید، و خدا و رسولش را اطاعت کنید ....
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَ لَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَ لَا مُسْتَأْنِسِينَ
ص: 38
لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ وَ مَا كَانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَ لَا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمًا»(1)
ای کسانی که ایمان آورده اید! به خانه های پیامبر داخل نشوید مگر آن که به شما اجازه داده شود ... و چون از زنان پیامبر چیزی خواستید (سؤالی داشتید) از پشت پرده بخواهید، این پاکیزه تر است برای دل های شما و آنها، و شما نباید رسول خدا را اذیت کنید و نه زنان او را پس از ایشان به همسری خود درآورید، این کار نزد خدا (گناهی) بزرگ است.
«يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَ كَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا»(2)
ای پیامبر! به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو: چادر خود را به خود جمع کنند (و با آن صورت خود را بپوشانند). این نزدیکتر است تا شناخته نشوند و مورد آزار قرار نگیرند. و خدا آمرزنده و مهربان است.
توضیح: إظهار نمودن اندام و زیبایی ها، حیات معنوی را نابود می کند، و تفاوتی در کار نیست، زن و مرد هردو گرفتار خواهند شد.
از این رو اسلام خانم های جوان را از افکندن چادر و روسری منع و موظف نموده است که چادری ضخیم بپوشند تا لباسشان از پشت آن نمایان نباشد. خداوند به جهت حساسیت امر برای بانوان جوان در مقابل دیدگان، وظایفی را مقرر فرموده است، و بدینوسیله دل های پاک را، راهنمایی می فرماید .
ص: 39
همچنین با توجه به این قسمت از آیه کریمه: «ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ» برای این که زنان شناخته نشوند چاره ای ندارند جز این که تمام بدن حتی صورت را که مجمع زیبایی ها و زینت های ایشان و برترین قسمت شناساننده اشخاص است، بپوشانند.
از پیامبر اکرم صلی الله عليه وآله روایت شده که فرمودند:
«لِلزَّوْجِ مَا تَحْتَ اَلدِّرْعِ، وَ لِلاِبْنِ وَ اَلْأَخِ مَا فَوْقَ اَلدِّرْعِ، وَ لِغَیْرِ ذِی مَحْرَمٍ أَرْبَعَهُ أَثْوَابٍ: دِرْعٌ وَ خِمَارٌ وَ جِلْبَابٌ وَ إِزَارٌ»(1)
برای شوهر آنچه زیر پیراهن است، و برای پسر و برادر (نگاه) روی پیراهن است، و (حجاب برای) نامحرم (از روی) چهار لباس (همراه با هم): پیراهن (لباس بلند)، روسری، شلوار و چادر زن را ببیند.
محقق اردبیلی می نویسند:
از «ثياب» مانند چادر و عبا اراده شده که معمولا روی لباس های دیگر پوشیده می شود(2)
مفسرين اماميه جز اندکی از ایشان، همگی ثياب را به چادر تفسیر کرده اند.
شهرت عظیمی از نظر جميع مفسرین و علماء اسلام که به اجماع نزدیک است محقق شود می توان ادعا کرد که مراد از ثياب در آیه لباس گشاد (عبا و چادر) است. و مشهور میان علماء و لغت شناسان این است که «جلباب» را به چادر در مقابل خمار که روسری می باشد معنا کرده اند. پوشانیدن همه بدن بر زن ، حتی چهره و دو دست واجب است. به گفته علامه حلی، این قول را، ابابکر بن عبدالرحمان بن هشام و به گفته صاحب جواهر، فاضل مقداد اختیار نموده اند (3)؛ و از عبارت فیض کاشانی در تفسیر صافی نیز این بیان آشکار می شود(4)
براساس نقل صاحب جواهر، سخن فاضل مقداد سیوری چنین است:
إن بدن المرأة عورة إلا على الزوج و المحارم(5)
ص: 40
همانا (همه) پیکر زن عورت است مگر بر شوهر و محارم او.
و سیره عملی متدینان از صدر اسلام تاکنون نیز رعایت پوشش کامل از سوی بانوان و پوشیده ماندن ایشان از نگاه نامحرمان بوده است. مردان متدين و غیور، هیچگاه اجازه نمی دادند زنان و دخترانشان با چهره های باز در مقابل نامحرم نمایان شوند.
شیخ شهید ثانی چنین نگاشته:
لاتفاق المسلمين على منع النساء من أن يخرجن سافرات(1)
مسلمانان متفق اند بر منع از بیرون رفتن زنان با سرو روی برهنه.
صاحب جواهرالکلام می نویسد:
بعضی بر وجوب پوشش چهره به این آیه: «یا أیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأزْواجِکَ وَبَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذلِکَ أدْنی أنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً» استدلال کرده اند(2)
استدلال به آیه، مبنی بر این است: «یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ» اشاره به پوشاندن صورت است، چنانکه ملامحسن فیض کاشانی در تفسیر صافی نوشته است:
يغطين وجوههن و أبدانهن بملاحفهن إذا برزن لحاجة(3)
هنگامی که زنان برای حاجتی بیرون می روند، چهره و بدن هایشان را با روپوش های خود بپوشانند.
صاحب جواهرالکلام می نویسد:
و لمناسبة ذلك البعد عن الوقوع في الزنا، والإفتنان و نحوهما المعلوم من الشارع إرادة عدمهما(4)
حکم به حرمت، تناسب دارد با دور شدن از زنا و مفتون واقع نشدن و مانند آن دو که معلوم است ، نخواستن شارع آنها را.
ص: 41
جوهری نوشته است:
الجلباب: الملحفة(1)
جلباب ، پوشش سرتاسری است.
قرطبی از مفسرین عامه می نویسد:
الجلابيب - جمع جلباب -و هو ثوب أكبر من الخمار. و روي عن إبن عباس وإبن مسعود: أنه الرداء وقد قيل: إنه القناع، والصحيح أنه الثوب الذي يستر جميع البدن(2)
جلابیب، جمع جلباب و آن پوششی است بزرگ تر از روسری، و از ابن عباس وابن مسعود روایت شده که: جلباب را به رداء (عباء) معنا کرده اند؛ برخی آن را به معنای روسری دانسته اند، و صحیح آن است که واژه ی جلباب را به معنای پوششی بدانیم که همه بدن را می پوشاند.
اسماعیل بن کثیر از مفسرین عامه می نویسد:
الجلباب هو الرداء فوق الخمار ... و هو بمنزلة الإزار اليوم(3)
جلباب همان پوششی است که روی مقنعه قرار می گیرد... وآن امروزه به منزله چادر است. این سخن را ابن مسعود، عبيده، قتاده، حسن بصری، سعید بن جبير، ابراهیم نخعی، عطائی خراسانی و شمار فراوان دیگری ابراز داشته اند.
وجوب پوشش صورت از دیدگاه هایی است که در میان مفترين و فقهاء شهرت فتوایی دارد.
ص: 42
ص: 43
ص: 44
حجاب از دیدگاه اهل بیت اطهار علیهم السلام
بهشت سزای ...
رسول الله صلى الله عليه وآله فرمودند:
«مَنْ سَلِمَ مِنْ أُمَّتِی مِنْ أَرْبَعِ خِصَالٍ فَلَهُ اَلْجَنَّهُ مِنَ اَلدُّخُولِ فِی اَلدُّنْیَا وَ اِتِّبَاعِ اَلْهَوَی وَ شَهْوَهِ اَلْبَطْنِ وَ شَهْوَهِ اَلْفَرْجِ. وَ مَنْ سَلِمَ مِنْ نِسَاءِ أُمَّتِي مِنْ أَرْبَعِ خِصَالٍ فَلَهَا اَلْجَنَّةُ إِذَا حَفِظَتْ مَا بَيْنَ رِجْلَيْهَا وَ أَطَاعَتْ زَوْجَهَا وَ صَلَّتْ خَمْسَهَا وَ صَامَتْ شَهْرَهَا»(1)
از امت من هر کس از چهار خوی سالم بماند، پاداش او بهشت است؛ 1- در دنیا داخل شدن (دنیا پرستی) 2- و پیروی از هوا و هوس (هواپرستی) 3- شهوت شکم (شکم بارگی) 4- شهوت جنسی (شهوترانی). و از زنان امت من هرکدام که از چهار خوی سالم بماند، پاداش او بهشت است؛ 1- اگر بین دو پای خود حفظ کند (شهوت پرستی نکند) 2- و فرمان شوهر خود ببرد 3- و نمازهای پنجگانه را به جای آورد 4- و ماه رمضان را روزه بگیرد.
رسول الله صلى الله عليه وآله فرمودند:
«تَقَبَّلُوا لِی سِتَّ خِصَالٍ أتَقَبَّلْ لَکُمْ بِالْجَنَّهِ ...وَ غُضُّوا أبْصَارَکُمْ وَاحْفَظُوا
ص: 45
فُرُوجَکُمْ وَ...»(1)
شش خصلت را برایم بپذیرید، بهشت را برای شما خواهم پذیرفت؛ ... و چشمانتان را از نگاه حرام فرو نهید، و عورت های خود را از حرام محافظت کنید، و ....
پیامبر اسلام صلی الله عليه و آله فرمودند:
«لِكُلِّ عُضْوٍ مِنْ بَنِي آدَمَ حَظٌّ مِنَ الزِّنَى وَ الْعَيْنُ زِنَاهُ النَّظَرُ وَ اللِّسَانُ زِنَاهُ الْكَلَامُ وَ الْأُذُنَانِ زِنَاهُمَا السَّمْعُ وَ الْيَدَانِ زِنَاهُمَا الْبَطْشُ وَ الرِّجْلَانِ زِنَاهُمَا الْمَشْيُ وَ الْفَرْجُ يُصَدِّقُ ذَلِكَ كُلَّهُ وَ يُكَذِّبُهُ»(2)
برای هر عضوی از فرزندان آدم بهره ای از زنا است؛ ... و زنای چشم نگاه حرام، زنای زبان سخن با نا محرم، زنای دو گوش شنیدن صدای نامحرم، و زنای دست ها لمس و گرفتن است و زنای پاها نیز راه رفتن به سوی گناه و حرام است. و عورت ها (شهوت جنسی) تصديق و تکذیب آن ها را می کند.
محقق حلی می نویسد:
برای شخص نابینا، روا نیست به صدای زن نامحرم گوش فرا دهد(3)
صاحب کتاب جواهرالکلام می نویسد:
اختصاص به شخص نابینا ندارد؛ و ظاهر کتاب های القواعد، التحرير، الإرشاد و التلخيص نیز حرمت است(4)
دستان پاکش، پاک تر از آن بود که ...
مفضل گوید: به امام جعفر صادق علیه السلام عرض کردم: هنگامی که رسول الله صلى الله عليه و آله با زنان (مکه) بیعت فرمودند، چگونه با آنان بیعت کردند؟ فرمود:
«دَعَا بِمِرْکَنِهِ اَلَّذِی کَانَ یَتَوَضَّأُ فِیهِ فَصَبَّ فِیهِ مَاءً ثُمَّ غَمَسَ فِیهِ یَدَهُ اَلْیُمْنَی
ص: 46
فَکُلَّمَا بَایَعَ وَاحِدَهً مِنْهُنَّ قَالَ اِغْمِسِی یَدَکِ فَتَغْمِسُ کَمَا غَمَسَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، فَکَانَ هَذَا مُمَاسَحَتَهُ إِیَّاهُنَّ»(1)
ظرف وضوی خود را طلبیده، در آن مقداری آب ریختند، سپس دست راست خود را در آن فرو بردند، هر زنی که می خواست با آن حضرت بیعت کند، می فرمود: دست خود را در ظرف فرو ببرد، و زنان بیعت کننده نیز مانند پیامبر دست خود را در ظرف فرو می بردند. مصافحه پیامبر صلی الله عليه وآله با زنان این گونه بود. (هرگز با هیچ زنی مصافحه نکرده و دست ندادند).
سعدان بن مسلم گوید: امام جعفرصادق عليه السلام فرمودند:
«أتَدْرِی کَیْفَ بَایَعَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ النِّسَاءَ؟».
آیا می دانی پیامبر خدا صلی الله عليه وآله با زنان چگونه بیعت نمودند؟
عرض کردم: خدا و فرزند پیامبر خدا صلى الله عليه وآله داناترند. آن حضرت فرمود:
«جَمَعَهُنَّ حَوْلَهُ ثُمَّ دَعَا بِتَوْرِ بِرَامٍ فَصَبَّ فِیهِ نَضُوحاً ثُمَّ غَمَسَ یَدَهُ ... ثُمَّ قَالَ: اِغْمِسْنَ أَیْدِیَکُنَّ فَفَعَلْنَ فَکَانَتْ یَدُ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَلطَّاهِرَهُ أَطْیَبَ مِنْ أَنْ یَمَسَّ بِهَا کَفَّ أُنْثَی لَیْسَتْ لَهُ بِمَحْرَمٍ»(2)
ظرف وضوی خود را طلب نمودند و در آن آب تازه ریخته؛ سپس دست خود را در آن فرو بردند و به زنان فرمودند: دستان خود را در آن فرو برید. همانا دستان طاهر رسول خدا صلى الله عليه و آله، پاک تر از آن بود که با آن دست زن نامحرمی را لمس کند.
امام جعفرصادق عليه السلام فرمودند:
«لَمَّا فَتَحَ رَسُولُ اللَّهِ مَکَّهَ بَایَعَ الرِّجَالَ ثُمَّ جَاءَهُ النِّسَاءُ یُبَایِعْنَهُ فَأنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: یا أیُّهَا النَّبِیُّ إذا جاءَکَ الْمُؤْمِناتُ یُبایِعْنَکَ عَلی أنْ لایُشْرِکْنَ بِاللَّهِ
ص: 47
شَیْئاً وَ لا یَسْرِقْنَ وَ لا یَزْنِینَ وَ لا یَقْتُلْنَ أوْلادَهُنَّ وَ لا یَاْتِینَ بِبُهْتانٍ یَفْتَرِینَهُ بَیْنَ أیدِیهِنَّ وَ أرْجُلِهِنَّ وَ لا یَعْصِینَکَ فِی مَعْرُوفٍ فَبایِعْهُنَّ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ(1)... فَقَالَتْ أمُّ حَکِیمٍ:... یا رَسُولَ اللَّهِ! کَیفَ نُبَایِعُکَ؟ فَقَالَ: إنِّی لَا أصَافِحُ النِّسَاءَ، فَدَعَا بِقَدَحٍ مِنْ مَاءٍ فَأدْخَلَ یَدَهُ ثُمَّ أخْرَجَهَا فَقَالَ: أدْخِلْنَ أیْدِیَکُنَّ فِی هَذَا الْمَاءِ فَهِیَ الْبَیْعَهُ»(2)
هنگامی که پیامبر خدا صلى الله عليه وآله مکه را فتح نمودند؛ مردان با آن حضرت بیعت کردند، سپس زنان برای بیعت کردن با ایشان آمدند، خداوند عزوجل آیه ای نازل فرمود: ای پیامبر! هنگامی که زنان با ایمان نزد تو آیند (تا براساس این شرایط) با تو بیعت کنند: چیزی را با خدا شريك نگیرند، و دزدی نکنند، و مرتکب زنا نشوند، و فرزندان خود را نکشند، و طفل حرام زاده خود را به دروغ و افترا به شوهرانشان نبندند، و در هیچ کار پسندیده ای از تو سرپیچی نکنند، با آنان بیعت کن و از خدا برای آنان آمرزش بخواه؛ زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است ... (زنی به نام) ام حکیم گفت: ای پیامبر خدا! چگونه با تو بیعت کنیم؟ رسول الله صلى الله عليه وآله فرمود: به درستی که من با زنان دست نمی دهم. پس آن حضرت ظرف آبی خواستند، دست خود را در آن قرار دادند، سپس دست خود را از آن خارج نموده و فرمودند: ای زنان ! دست خود را در این آب قرار دهید، همین بیعت کردن است.
امام امیرالمؤمنين علي عليه السلام فرمود:
«أَخَذَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَلْبَیْعَهَ عَلَی اَلنِّسَاء... وَ لاَ یَقْعُدْنَ مَعَ الرِّجالِ فِی الْخَلاءِ»(3)
رسول الله صلى الله عليه وآله از زنان پیمان گرفتند ... و بر این که با نامحرمان خلوت نکنند.
ص: 48
امام جعفرصادق عليه السلام فرمود:
«فِیما أَخَذَ رَسُولُ اللّه ِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ مِنَ الْبَیْعَهِ عَلی النِّسآءِ.... وَ لاَ یَقْعُدْنَ مَعَ الرِّجالِ فِی الْخَلاءِ»(1)
از چیزهایی که پیامبر خدا (بر آن ها) از زنان پیمان گرفتند ...، و این که با مردان در خلوت همنشینی نکنند.
«عَنْ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: أَنَّهُ کَانَ مِمَّا یَأْخُذُ عَلَی اَلنِّسَاءِ فِی اَلْبَیْعَهِ أَنْ لاَ یَتَحَدَّثْنَ مَعَ اَلرِّجَالِ إِلاَّ ذَا مَحْرَمٍ»(2)
از پیمان هایی که رسول خدا صلى الله عليه وآله از زنان می گرفتند این بود که با نامحرمان هم سخن نباشند.
امام جعفرصادق علیه السلام فرمود:
«نَهَى رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَنْ يَدْخُلَ اَلرِّجَالُ عَلَى اَلنِّسَاءِ إِلاَّ بِإِذْنِهِنَّ»(3)
پیامبر خدا صلى الله عليه وآله نهی فرمود از این که مردان بر زنان بدون اجازه اولیاء سرپرست، پدر، شوهر، ولى) آنان داخل شوند.
«عَنْ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَنَّهُ نَهَی اَلنِّسَاءَ أَنْ یَنْظُرْنَ إِلَی اَلرِّجَالِ وَ أَنْ یَخْرُجْنَ مِنْ بُیُوتِهِنَّ إِلاَّ بِإِذْنِ أَزْوَاجِهِنَّ وَ نَهَی أَنْ یَدْخُلْنَ اَلْحَمَّامَاتِ إِلاَّ مِنْ عُذْرٍ وَ قَالَ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: أَیُّمَا اِمْرَأَهٍ وَضَعَتْ خِمَارَهَا فِی غَیْرِ بَیْتِ زَوْجِهَا فَقَدْ هَتَکَتْ حِجَابَهَا»(4)
رسول الله صلى الله عليه وآله زنان را از نگاه کردن به مردان نامحرم نهی فرمودند، و از
ص: 49
بیرون رفتن از خانه بدون اجازه شوهران بازداشتند، و از رفتن به حمام عمومی بدون عذر شرعی نهی نموده و فرمودند: هر زنی که حجاب خود را در غیر خانه شوهرش فروگذارد، حجاب خود را هتک نموده است.
«أَنَّهُ نَهَى النِّسَاءَ أَنْ يَسْلُكْنَ وَسَطَ الطَّرِيقِ وَ قَالَ: لَيْسَ لِلنِّسَاءِ فِي وَسَطِ الطَّرِيقِ نَصِيبٌ وَ نَهَى أَنْ تَلْبَسَ الْمَرْأَةُ إِذَا خَرَجَتْ ثَوْباً مَشْهُوراً أَوْ تَتَحَلَّى بِمَا لَهُ صَوْتٌ يُسْمَعُ وَ لَعَنَ الْمُذَكَّرَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَ الْمُؤَنَّثِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَ نَهَى النِّسَاءَ عَنْ إِظْهَارِ الصَّوْتِ إِلَّا مِنْ ضَرُورَةٍ وَ نَهَاهُنَّ عَنِ الْمَبِيتِ فِي غَيْرِ بُيُوتِهِنَّ وَ نَهَى أَنْ يُسَلِّمَ الرَّجُلُ عَلَيْهِنَ»(1)
و پیامبر خدا صلى الله عليه وآله زنان را از این که در وسط راه حرکت کنند نهی کرد و فرمود: زنان را از وسط راه بهره ای نیست، و زنان را از این که لباس شهرت (که سبب انگشت نما شدن باشد) بپوشند، و از پوشیدن چیزی که صدا ایجاد کند (زیورآلات و غیر آنها باشد)؛ نهی فرمودند، و مردانی را که صفات زنان دارند (تشبه به زنان در گفتار و رفتار و صورت)، و زنان با صفات مردان (تشبه به مردان) را لعنت کردند، و زنان را از این که صدای خود را در غیر ضرورت آشکار کنند، و در غیر خانه خود بمانند نهی فرمودند، و از سلام کردن مردان به زنان نیز نهی فرمودند.
از آنچه پیامبر خدا صلی الله عليه وآله نهی فرموده ، آن است که فرمود:
«وَمَنْ صافَحَ امْرَأَةً تَحْرُمُ عَلَیهِ فَقَدْ باءَ بِسَخَطٍ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَمَنْ الْتَزَمَ امْرَأَةً حَراماً، قَرَنَ فِی سِلْسِلَةٍ مِنْ نارٍ مَعَ شَیطانٍ فَیقْذَ قانِ فِی النَّارِ»(2)
هرکسی دست به زن نامحرمی بدهد، سزاوار غضب الهی شده، و هرکس زن نامحرمی را در آغوش گیرد به همراهی شیطان در زنجیری از آتش بسته شود و هر دو در آتش جهنم انداخته شوند.
ص: 50
از وصیت های پیامبر اکرم صلی الله عليه وآله به امیرالمؤمنين عليه السلام این که فرمودند:
«يَا عَلِيُّ!...وَ لاَ تَخْرُجُ مِنْ بَيْتِ زَوْجِهَا إِلاَّ بِإِذْنِهِ فَإِنْ خَرَجَتْ بِغَيْرِ إِذْنِهِ لَعَنَهَا اَللَّهُ وَ جَبْرَئِيلُ وَ مِيكَائِيلُ وَ لاَ تُعْطِي مِنْ بَيْتِ زَوْجِهَا شَيْئاً إِلاَّ بِإِذْنِهِ....يَا عَلِيُّ! طَاعَةُ اَلْمَرْأَةِ نَدَامَةٌ. یَا عَلِیُّ! إِنْ کَانَ اَلشُّؤْمُ فِی شَیْءٍ فَفِی لِسَانِ اَلْمَرْأَهِ...یَا عَلِیُّ! أَرْبَعَهٌ مِنْ قَوَاصِمِ اَلظَّهْرِ إِمَامٌ یَعْصِی اَللَّهَ وَ یُطَاعُ أَمْرُهُ وَ زَوْجَهٌ یَحْفَظُهَا زَوْجُهَا وَ هِیَ تَخُونُهُ وَ فَقْرٌ لاَ یَجِدُ صَاحِبُهُ لَهُ مُدَاوِیاً وَ جَارُ سَوْءٍ فِی دَارِ مُقَامٍ»(1)
اى على! (زن) ... و نباید از خانه شوهر بدون اجازه او خارج شود، و اگر چنین کرد خدا و جبرئیل و میکائیل او را لعنت می کنند. و از خانه شوهر بدون اجازه او چیزی به کسی ندهد.... ای علی! ... فرمانبرداری از زن پشیمانی آورد. اى على! اگردر چیزی شومی و نحسی است، پس در زبان زن (معصیت کار) است .... ای علی! چهار چیز کمر را می شکند؛ 1- پیشوایی که نافرمانی خدا کند و فرمان او برده شود 2- و زنی که شوهرش او را حفظ کند و آن زن به شوهر خود خیانت کند 3- و تنگدستی و فقری که صاحب آن درمان کننده ای نیابد - و همسایه بد برای خانه (ای که در آن سکونت شود)، ....
پدرت آمرزیده شد
امام جعفرصادق علیه السلام فرمود:
«انَّ رَجُلاً مِنَ اَلْأَنْصَارِ عَلَی عَهْدِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ، خَرَجَ فِی بَعْضِ حَوَائِجِهِ فَعَهِدَ إِلَی اِمْرَأَتِهِ عَهْداً أَنْ لاَ تَخْرُجَ مِنْ بَیْتِهَا حَتَّی یَقْدَمَ قَالَ وَ إِنَّ أَبَاهَا قَدْ مَرِضَ فَبَعَثَتِ اَلْمَرْأَهُ إِلَی النبی صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقَالَتْ إِنَّ زَوْجِی خَرَجَ وَ عَهِدَ إِلَیَّ أَنْ لاَ أَخْرُجَ مِنْ بَیْتِی حَتَّی یَقْدَمَ وَ إِنَّ أَبِی مَرِضَ فَتَأْمُرُنِی أَنْ أَعُودَهُ؟ فَقَالَ
ص: 51
رسول الله صلی الله علیه و آله: لاَ اِجْلِسِی فِی بَیْتِکِ وَ أَطِیعِی زَوْجَکِ قَالَ: فَثَقُلَ فَأَرْسَلَتْ إِلَیْهِ ثَانِیاً بِذَلِکَ فَقَالَت فَتَأْمُرُنِی أَنْ أَعُودَهُ؟ فَقَال: اِجْلِسِی فِی بَیْتِکِ وَ أَطِیعِی زَوْجَکِ قَالَ: فَمَاتَ أَبُوهَا فَبَعَثَتْ إِلَیْهِ أَنَّ أَبِی قَدْ مَاتَ فَتَأْمُرُنِی أَنْ أُصَلِّیَ عَلَیْهِ؟ فَقَالَ: لاَ اِجْلِسِی فِی بَیْتِکِ وَ أَطِیعِی زَوْجَکِ قَالَ: فَدُفِنَ اَلرَّجُلُ فَبَعَثَ إِلَیْهَا رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: أَنَّ اَللَّهَ قَدْ غَفَرَ لَکِ وَ لِأَبِیکِ بِطَاعَتِکِ لِزَوْجِکِ»(1)
مردی از انصار در زمان رسول الله صلى الله عليه وآله برای انجام بعضی از کارهایش از خانه خارج شد (به سفر رفت) و به همسر خود گفت: تا بازنگشته ام از خانه بیرون مرو. در آن زمان پدرش (پدر آن زن) بیمار گشت. پس آن زن برای پیامبر صلی الله عليه وآله پیغام فرستاد که: شوهرم بیرون رفته و به من گفته است: از خانه خارج نشوم تا وی بازگردد، و به درستی که پدرم بیمار شده است، امر می فرمایید به عیادت پدرم بروم ؟ رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمود: نه، بنشین در خانه ات و از فرمان شوهرت پیروی کن. پس پدرش به شدت بیمار گشت؛ دوباره آن زن برای پیامبر پیغام فرستاد، پیامبر فرمود: در خانه ات بنشین و از فرمان شوهرت پیروی کن. تا این که پدر آن زن از دنیا رفت و باز آن زن پیغام برای حضرتش فرستاد که: آیا مرا اجازه می دهید بر پدرم نماز بگزارم؟ فرمود: نه، در خانه ات بنشين و فرمان شوهرت را اطاعت كن. عاقبت پدر آن زن را به خاک سپردند. و پیامبر این بار برای او پیغام فرستاد که: خداوند تو و پدرت را به خاطر فرمان برداری از شوهرت آمرزید.
رسول الله صلى الله عليه وآله فرمود:
«اَلنِّسَاءُ عَيٌّ عَوْرَاتٌ فَدَاوُوا عِيَّهُنَّ بِالسُّكُوتِ وَ عَوْرَاتِهِنَّ بِالْبُيُوتِ»(2)
ص: 52
زنان ناتوان و ناتوان طلب (در گفتار)، و عورت هستند، ناتوانی گفتاری آنان را با سکوت، و عورت های آنان را با خانه ها درمان کنید.
پیامبر گرامی اسلام صلی الله عليه وآله فرمود:
«إتَّقُوا اللَّهَ فِی النِّسَاءِ فَإنَّهُنَّ عِیٌّ وَ عَوْرَهٌ وَ إنَّکُمُ اسْتَحْلَلْتُمُوهُنَّ بِأمَانَهِ اللَّهِ وَ هُنَّ عِنْدَکُمْ عَوَانٍ فَادْرَءُوا عََِّیهُنَّ بِالسُّکُوتِ وَ وَارُوا عَوْرَاتِهِنَّ بِالْبُیُوتِ»(1)
درباره زنان تقوای خدا پیشه کنید، همانا آنان ناتوان (در گفتار) و عورت اند، و همانا آنان را به امانت خدا بر خود حلال کردید، و آنان نزد شما به نیمه رسیده هستند، پس ناتوانی آنان را با خاموشی، و عورت های آنان را با خانه ها بپوشانید.
رسول الله صلى الله عليه وآله فرمودند:
«النِّساءُ عَورَةٌ فَاحبِسُوهُنَّ فى الْبُیُوتِ واسْتَعینُوا عَلَیْهِنَّ بِالْعَرْى»(2)
زنان عورت اند، آنان را در خانه ها (دور از محیطی که نامحرم در آن حضور دارد) نگاه دارید ....
امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند:
«لا تُبْدوا النِّساءَ بِالسَّلامِ وَلا تَدْعوهُنَّ اِلی الطَّعامِ، فَإنَّ النَّبِیَّ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ قَالَ: النِّسَاءُ عَیٌّ وَعَوْرَةٌ فَاسْتُرُوا الْعَوْرَاتِ بِالْبُیُوتِ ، وَاسْتُرُوا الْعِیَّ بِالسُّکُوتِ، وَاسْتُرُوا عَوْرَاتِهِنَّ بِالْبُیُوتِ»(3)
به زنان آغاز به سلام نکنید، و آنان را به طعام (جهت پذیرایی) دعوت ننمایید، زیرا پیغمبر صلی الله عليه وآله فرمود: زنان، ناتوان و ناتوان طلب در گفتار و عورتند. پس عیب گفتاری آنان را با سکوت (گفتگو ننمودن با نامحرم)، و عورت (تن و اندام) آنان را با خانه بپوشانید.
امام جعفرصادق علیه السلام فرمودند:
ص: 53
«اِتَّقُوا اَللَّهَ فِي اَلضَّعِيفَيْنِ- يَعْنِي بِذَلِكَ اَلْيَتِيمَ وَ اَلنِّسَاءَ وَ إِنَّمَا هُنَّ عَوْرَةٌ»(1)
درباره دو ناتوان تقوای خداپیشه کنید- مقصود او يتيم و زنان است- و همانا که آنان (زنان) عورت هستند. (آنان را از گناه بازدارید.)
توضیح: تعبير «النِّسَاءُ عَیٌ» از باب مبالغه و به این مفهوم است که زنان باید سکوت را به طور کامل در حضور نامحرم مراعات کنند. کلمه «عَيِّ» را بعضی ناتوانی در درست سخن گفتن و بند آمدن زبان و در صحبت گیر کردن معنا کرده اند. بنابر فرمایش حضرت که درباره تمام تن زنان فرمودند: آنان عورت اند، یعنی باید پوشیده گردند. برای ما مراد آن حضرت از کلمه «عَيٌّ» معلوم می شود. از آن جا که در سخن گفتن و ارتباط گفتاری زنان با نامحرمان به ویژه زمانی که با صدای نازک و عشوه همراه باشد، شهوت انگیز برای مردان و سبب ایجاد انس با آنان می شود، پیامبر صلی الله عليه وآله همچنان که فرموده است تن واندام زن باید در خانه پوشیده گردد، فرموده اند که باید سخن گفتن ایشان نیزکه می تواند توجه نامحرم را جلب کند با سکوت محافظت شود.
در بیان این مطلب محقق حلی می گوید:
اصل، وجوب پوشش تمام بدن زن مسلمان مؤمنه است(2)
از اهل بیت اطهار علیهم السلام روایت شده که فرمودند:
«أنَّهُ لَمَّا أجْمَعَ أبُوبَکْرٍ عَلَی مَنْعِ فَاطِمَهَ علیهاالسلام فَدَکَ، وَ بَلَغَهَا ذَلِکَ لَاتَتْ [لَاثَتْ] خِمَارَهَا عَلَی رَاْسِهَا وَ اشْتَمَلَتْ بِجِلْبَابِهَا وَ أقْبَلَتْ فِی لُمَهٍ مِنْ حَفَدَتِهَا وَ نِسَاءِ قَوْمِهَا تَطَأُ ذُیولَهَا، مَاتَخْرِمُ مِشْیَتُهَا مِشْیَهَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ حَتَّی دَخَلَتْ عَلَی أبِی بَکْرٍ وَ هُوَ فِی حَشَدٍ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأنْصَارِ وَ غَیرِهِمْ فَنِیطَتْ دُونَهَا مُلَاءَهٌ...»(3)
چون ابوبکر و عمر، تصمیم گرفتند حضرت فاطمه علیهاالسلام را از فدک محروم کنند و
ص: 54
خبر آن به حضرت رسيد، مقنعه به سر کشیدند و چادر خویش را بر خود پیچیدند و در میان گروهی از یاران و زنان خویشاوند، درحالی که بلندی چادر قدم هایشان را می پوشانید و در راه رفتن پا روی آن می نهادند. راه رفتنشان، به سان راه رفتن پیامبر صلى الله عليه وآله بود، تا این که بر ابوبکر وارد شدند درحالی که در میان جمعی از مهاجرین و انصار بود، و برای حضرت فاطمه علیهاالسلام پرده ای زده شد ....
علامه شهید محمد بن فتال نیشابوری رضوان الله علیه در کتاب شریف «روضة الواعظين» فرموده است: روایت گردیده ...
«... وَ أَقْبَلَ النَّاسُ مِثْلَ عُرْفِ الْفَرَسِ إِلَی عَلِیٍّ علیه السلام وَ هُوَ جَالِسٌ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ علیهماالسلام بَیْنَ یَدَیْهِ یَبْکِیَانِ فَبَکَی النَّاسُ لِبُکَائِهِمَا وَ خَرَجَتْ أُمُّ کُلْثُومٍ وَ عَلَیْهَا بُرْقُعَهٌ وَ تَجُرُّ ذَیْلَهَا مُتَجَلِّلَهً بِرِدَاءٍ عَلَیْهَا تُسَبِّجُهَا وَ هِیَ تَقُولُ: یَا أَبَتَاهْ! یَا رَسُولَ اللَّهِ! الْآنَ حَقّاً فَقَدْنَاکَ فَقْداً لَا لِقَاءَ بَعْدَهُ أَبَداً...»(1)
هنگام شهادت حضرت زهراء عليها السلام مردم مانند موهای پیوسته پیشانی اسب (پشت سر یکدیگر) به حضور حضرت علی علیه السلام رسیدند در حالی که ایشان نشسته بود و امام حسن و امام حسين عليهما السلام در حضور آن حضرت گریه می کردند، و مردم به سبب گریه آنان اشک می ریختند، و ام كلثوم عليها السلام در حالی خارج گردید که روبنده به صورت داشت و دامن لباسش به زمین کشیده می شد و می فرمود: ای پدر جان ! ای پیامبر خدا! گویا هم اکنون تو را به نحوی از دست دادیم که پس از آن ملاقاتی در کار نخواهد بود!، ....
ای زاده زهراء! ای سراپا کتاب و قرآن خدا! وای سرتاپا ولی خدا! مرا به خود نزديك كن تا نه
ص: 55
مثل تو، بلکه همرنگ تو شوم، تو محبوب من هستی، می خواهم به تو نزديك باشم.
جابر بن عبدالله انصاری که یکی از اصحاب خوب پیامبر صلی الله عليه وآله است، می گوید: نزد پیامبر صلی الله عليه وآله بودیم که فرمودند:
«إِنَّ خَیْرَ نِسَائِکُمُ اَلْوَلُودُ اَلْوَدُودُ اَلْعَفِیفَهُ اَلْعَزِیزَهُ فِی أَهْلِهَا اَلذَّلِیلَهُ مَعَ بَعْلِهَا اَلْمُتَبَرِّجَهُ مَعَ زَوْجِهَا اَلْحَصَانُ عَلَی غَیْرِهِ اَلَّتِی تَسْمَعُ قَوْلَهُ وَ تُطِیعُ أَمْرَهُ وَ إِذَا خَلاَ بِهَا بَذَلَتْ لَهُ مَا یُرِیدُ مِنْهَا وَ لَمْ تَبَذَّلْ کَتَبَذُّلِ اَلرَّجُلِ»(1)
بهترین زنان شما زنی است که؛ بزاید، و مهربان، و باعقت باشد، نزد خاندان خود قدرتمند، و نزد شوهرش فرمانبردار باشد، آن که در اختیار شوهر باشد، و نزد غیرشوهر خود را حفظ کند، آن که سخن شوهر را گوش داده، و فرمانبردار او باشد، و هرگاه نزد شوهر رفت آنچه را که (مشروع است) بخواهد بذل کند، و همچون مردان بذل نکند.
بدترین زن
رسول الله صلى الله عليه وآله فرمود:
«ألَا اُخْبِرُکُمْ بِشِرَارِ نِسَائِکُمْ... الَّتِی لَا تَوَرَّعُ مِنْ قَبِیحٍ الْمُتَبَرِّجَهُ إذَا غَابَ عَنْهَا بَعْلُهَا الْحَصَانُ مَعَهُ إذَا حَضَرَ...»(2)
آیا خبر بدهم شما را به بدترین زنانتان ؟! ... و او زنی است که از کارهای زشت دامن خود را پاک نگاه ندارد، و هنگامی که شوهر نزد او نیست بی بندوبار باشد، و نزد شوهر خود را نگه دارد (در اختیار شوهرش نباشد)، ....
تشبه به جنس مخالف و ...
پیامبراکرم صلی الله عليه و آله فرمودند:
« ...لَعَنَ الله، ... المُتَشَبِّهِينَ مِنَ الرِّجَالِ بالنِّسَاءِ، والمُتَشَبِّهَاتِ مِنَ النِّسَاءِ
ص: 56
بالرِّجَالِ، ...»(1)
... لعنت خدا بر... و بر مردانی که خود را شبیه زنان، و زنانی که خود را شبیه مردان کنند، ....
«لَعَنَ رَسُولُ اَللَّهِ صلی الله عليه وآله، المُخَنَّثِينَ [مِنَ] الرِّجالِ الْمُتَشَبِّهِينَ بِالنِّسَاءِ وَالْمُتَرَجِّلَاتِ مِنْ النِّسَاءِ الْمُتَشَبِّهَاتِ بِالرِّجَالِ»(2)
به پیامبر خدا صلى الله عليه وآله لعنت کردند؛ مردان مخنث و آنانی که خود را شبیه زنان کنند، و زنانی مردصفت که خود را شبیه مردان کنند (صفت مردان را به خود بگیرند).
«ععَنْ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَنَّهُ لَعَنَ اَلْمُخَنَّثِينَ مِنَ اَلرِّجَالِ وَ قَالَ: أَخْرِجُوهُمْ مِنْ بُيُوتِكُمْ وَ لَعَنَ اَلْمُذَكَّرَاتِ مِنَ اَلنِّسَاءِ، وَ اَلْمُؤَنَّثِينَ مِنَ اَلرِّجَالِ»(3)
پیامبر گرامی اسلام صلی الله عليه وآله مردانی را که صفات زنان بگیرند لعنت کردند، و فرمودند: آنان را از خانه های خود بیرون کنید، و زنانی را که صفت مردان بگیرند، و مردانی را که صفت زنان بگیرند، لعنت فرمودند.
مولای موحدان على علیه السلام در مسجد پیامبر صلی الله عليه وآله با مردی مواجه شدندکه حالت های زنانه داشت؛ پس به او فرمودند:
«أخْرُجْ مِنْ مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم یا مَنْ لَعَنَهُ رَسُولُ اللَّهِ، ثُمَّ قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم یَقُولُ: لَعَنَ اللَّهُ الْمُتَشَبِّهِینَ مِنَ الرِّجَالِ بِالنِّسَاءِ وَ الْمُتَشَبِّهَاتِ مِنَ النِّسَاءِ بِالرِّجَالِ»(4)
از مسجد پیامبر خدا صلى الله عليه وآله بیرون شوای کسی که پیامبر خدا صلی الله عليه وآله لعنتت کرده. سپس فرمودند: شنیدم پیامبر صلی الله عليه وآله می فرمودند: خداوند مردانی که خود را شبیه زنان و زنانی که خود را شبیه مردان می کنند، لعنت کند.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند:
ص: 57
«کُنْتُ مَعَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ جَالِساً فِی اَلْمَسْجِدِ حَتَّی أَتَاهُ رَجُلٌ بِهِ تَأْنِیثٌ فَسَلَّمَ عَلَیْهِ فَرَدَّ عَلَیْهِ ثُمَّ أَکَبَّ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فِی اَلْأَرْضِ یَسْتَرْجِعُ ثُمَّ قَالَ مِثْلُ هَؤُلاَءِ فِی أُمَّتِی؟! إِنَّهُ لَم یَکُونُ مِثْلُ هَؤُلاَءِ فِی أُمَّهٍ إِلاَّ عُذِّبَتْ قَبْلَ اَلسَّاعَهِ»(1)
همراه با پیامبر خدا صلى الله عليه وآله در مسجد نشسته بودم که مردی با تأنث و ویژگی های زنان وارد شد و بر پیامبر سلام کرد، حضرت پس از این که به سلام او پاسخ دادند، چشم به زمین دوختند درحالی که استرجاع می نمودند(2) سپس فرمودند: چنين افرادی در امت من یافت می شوند؟! این گونه افراد، در هیچ امتی یافت نمی شوند، مگر این که آن امت پیش از آمدن قیامت، عذاب می شوند.
امام محمدباقر علیه السلام فرمودند:
«أَنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لَعَنَ اَلْمُتَشَبِّهِینَ مِنَ اَلرِّجَالِ بِالنِّسَاءِ وَ لَعَنَ اَلْمُتَشَبِّهَاتِ مِنَ اَلنِّسَاءِ بِالرِّجَالِ»(3)
به درستی که پیامبر اسلام صلی الله عليه وآله مردانی که خود را شبیه زنان، و زنانی که خود را شبیه مردان کنند لعنت فرمودند.
امام جعفر صادق از پدران گرامش عليهم السلام نقل نمود که:
«كَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَزْجُرُ اَلرَّجُلَ يَتَشَبَّهُ بِالنِّسَاءِ وَ يَنْهَى اَلْمَرْأَةَ أَنْ تَتَشَبَّهَ بِالرِّجَالِ فِي لِبَاسِهَا»(4)
پیامبراکرم صلى الله عليه وآله جلوگیری می نمودند از این که مردان خود را شبیه به زنان کنند، و نهی می فرمودند از این که زنان در پوشاک خود را به مردان شبیه کنند.
امام محمدباقر علیه السلام فرمود:
ص: 58
«لَعَنَ اَللَّهُ...... اَلْمُتَشَبِّهِینَ مِنَ اَلرِّجَالِ بِالنِّسَاءِ وَ اَلْمُتَشَبِّهَاتِ مِنَ اَلنِّسَاءِ بِالرِّجَالِ...».(1)
پیامبر خدا صلى الله عليه وآله فرمودند: لعنت خداوند بر ... و بر مردانی که خود را شبیه زنان، و زنانی که خود را شبیه مردان کنند، ....
امام جعفر صادق علیه السلام فرمود:
«لَعَنَ رَسُولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله الْمُتَشَبِّهِینَ مِنَ الرِّجَالِ بِالنِّسَاءِ ، وَالْمُتَشَبِّهَاتِ مِنَ النِّسَاءِ بِالرِّجَالِ» قَالَ وَ هُمُ الْمُخَنَّثُونَ، ... »(2)
پیامبر خدا صلی الله عليه وآله مردانی که خود را شبیه زنان و زنانی که خود را شبیه مردان کنند - که همان مختثون می باشند- لعنت فرمودند.
در کتاب شریف فقه منسوب رضوی علیه السلام آمده است:
«قَدْ لَعَنَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ سَبْعَه ...وَ اَلْمُتَشَبِّهَ مِنَ اَلنِّسَاءِ بِالرِّجَالِ وَ اَلرِّجَالِ بِالنِّسَاءِ، ... وَ اَلْمُتَغَافِلَ عَلَی زَوْجَتِهِ وَ هُوَ اَلدَّیُّوثُ وَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اُقْتُلُوا اَلدَّیُّوثَ».(3)
بدرستی که پیامبر هفت کس را لعنت فرمود: ... و زنی که خود را شبیه مردان، و مردی که خود را شبیه زنان کند، و مردی که حفاظت از همسر خود (از فحشاء و منکر) نکند و او ديوث است، و رسول الله صلى الله عليه وآله فرمود: دیوث را بکشید.
«وَ لَعَنَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَلْمُخَنَّثِینَ وَ قَالَ: أَخْرِجُوهُمْ مِنْ بُیُوتِکُمْ»(4)
و پیامبر گرامی اسلام صلی الله عليه وآله مخنث ها (مردان زن صفت و شبیه زن) را لعنت کرده و فرمودند: آنان را از خانه هایتان بیرون کنید.
پیامبر اکرم صلی الله عليه وآله فرمودند:
ص: 59
«أَخْرِجُوهُمْ مِنْ بيوتکم فانهم أَقْذَرُ شیء.»(1)
آنان (مردان زن صفت) را از خانه هاتان بیرون کنید، به يقين آنان کثیف ترین چیز هستند.
امام صادق و یا امام کاظم علیهماالسلام فرمودند:
«إِنِّي لأکره أَنْ يَتَشَبَّهَ بِالنِّسَاءِ».(2)
خوش ندارم (جائز نمی دانم مرد) شبیه زنان شود .
شهید ثانی می فرماید:
یکی از محرمات (ممنوعيتها) زینت نمودن مرد و زن است با چیزی که بر آن ها حرام است، مانند این که مرد النگو و خلخال و لباسی که به حسب عادت ، ویژه بانوان است بپوشد. که البته لباس ویژه، با توجه به زمان ها و مکان ها، فرق می کند. و مانند این که زن، اشیای ویژه مرد، مانند کمربند و عمامه را بپوشد (3)
قابل توجه: هرگونه شباهت در آرایش و پیرایش موهای سر و رییش و ابرو و نیز ناخن، پوشاک، رفتار، گفتار و اخلاق، به جنس مخالف حرام است.
امام جعفرصادق عليه السلام فرمود:
«أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى نَبِيٍّ مِنْ أَنْبِيَائِهِ . قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ لَا يَلْبَسُوا لِبَاسَ أَعْدَائِي ، وَ لَا يَطْعَمُوا مَطَاعِمَ أَعْدَائِي ، وَ لَا یسلكوا مَسَالِكَ أَعْدَائِي ، فَيَكُونُوا أَعْدَائِي کما هُمْ أعدائى».(4)
خداوند عزوجل به پیامبری از پیامبرانش وحی فرمود: به مؤمنان بگو؟ پوشش دشمنانم را نپوشند، خوردنی های دشمنانم را نخورند، و راه های (شیوه زندگی و سلوک) آنها را نپیمایند، در غیر این صورت مانند آنان، دشمنانم خواهند بود.
توضیح: این یک سنت و حکم فطری است: آنچه از ظاهر آن که خدا را دوست دارد، آشکار
ص: 60
است؛ نباید شبیه به ظاهر آن باشد که خدا را دوست نمی دارد و با او دشمن است. خودت بگو: اگر خوراک، پوشاک، رفتار و... دوست و دشمن خدا یکسان باشد، پس در چه چیز با یکدیگر تفاوت دارند؟....
امام جعفرصادق از پدران گرام خود علیهم السلام از رسول الله صلى الله عليه وآله نقل نمودند:
«نهی ( النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيَّ وَ آلِهِ ) : . . . وَ نُهِيَ أَنْ تَتَزَيَّنَ لِغَيْرِ زَوْجِهَا ، فَإِنْ فَعَلَتْ كَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يُحْرِقَهَا بِالنَّارِ . وَ نُهِيَ أَنْ تَتَكَلَّمَ الْمَرْأَةُ عِنْدَ غَيْرِ زَوْجِهَا أَوْ غَيْرِ ذِي مَحْرَمٍ مِنْهَا أَكْثَرَ مِنْ خَمْسِ كَلِمَاتٍ مِمَّا لَا بُدَّ لَهَا بَيْنَهُ»:(1)
پیامبر گرامی اسلام صلی الله عليه وآله نهی فرمود: ... و از این که زنی برای غیر شوهر خود آرایش کند و فرمود: اگر زنی چنین کند بر خدا سزاوار است او را به آتش بسوزاند. و نهی فرمود از این که زنی نزد غیر شوهر خود و نامحرم بیش از پنج كلمه لازم سخن بگوید.
گفتار با نامحرم
امام امیرالمؤمنين علي عليه السلام فرمود:
«...وَ مُحَادَثَةِ النِّسَاءِ تَدْعُوا إِلَى الْبَلَاءِ ، وَ يَزِيغُ الْقُلُوبِ ، وَ الرَّمَقَ لَهُنَّ يَخْطَفُ نُورَ أَبْصَارَ الْقُلُوبِ ، وَ لمح العیون مَصَائِدِ الشَّيْطَانِ، ...»(2)
و گفتگو با زنان فراخوان بلاست، و دل ها را از راه بگرداند، و نظر بازی با آنان نور دیده دل ها را برباید، و چشم چرانی دام های شیطان است، ....
امام جعفر صادق عليه السلام فرمود:
«مُحَادَثَةُ النِّسَاءِ مِنْ مَصَائِدِ الشَّيْطَانِ»(3)
گفتگو با زنان از دام های شیطان است.
از موعظه های امام جعفرصادق علیه السلام چنین است:
ص: 61
«ثَلَاثَ يَجِبُ عَلَى كُلِّ إِنْسَانٍ تَجَنُّبُهَا ؛ مُقَارَنَةِ الْأَشْرَارُ وَ مُحَادَثَةِ النِّسَاءِ وَ مُجَالَسَةُ أَهْلِ الْبِدَعِ»(1)
بر هر انسانی واجب است از سه چیز دوری کند؛ 1- همراهی افراد شرور 2- گفتگو با زنان 3- همنشینی با بدعت گذاران .
امام جعفر صادق علیه السلام فرمود:
«لَا تُسَلِّمْ عَلَى الْمَرْأَةِ».(2)
به زن (آغاز به) سلام نکن !
پیام: باب سخن با نامحرم را باز مکن.
گوهر در حراج
پیامبر اسلام صلی الله عليه وآله فرمودند:
«لَا تُنْزِلُوا النِّسَاءَ بالغرف ، وَ...».(3)
زنان را به محل همگانی (جایی که نامحرمان هستند) نبرید، و ....
بهترین برای زن؟ ...
از امام امیرالمؤمنین علی علیه السلام است که فرمودند:
«قَالَ لَنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ علیه وَ آلِهِ : أَيُّ شَيْ ءٍ خَيْرُ لِلْمَرْأَةِ ؟ فَلَمْ يُجِبْهُ أَحَدُ مِنَّا ، فذکرت ذَلِكَ لِفَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلَامَ فَقَالَتْ : مَا مِنْ شَيْ ءٍ خَيْرُ لِلْمَرْأَةِ مِنْ أَنْ لَا تُرِي رَجُلًا وَ لَا يَرَاهَا ، فَذَكَرْتُ ذَلِكَ لِرَسُولِ اللہ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ : صَدَقَةُ ، إِنَّهَا بَضْعَةُ مِنِّي».(4)
رسول الله صلى الله عليه وآله به ما فرمودند: چه چیز برای زن بهتر است؟ هیچ کدام از ما اصحاب آن حضرت را پاسخ ندادیم، پس آن را برای حضرت فاطمه علیهاالسلام ذکر
ص: 62
نمودم، فرمودند: چیزی برای زن بهتر از این نیست که هیچ مردی او را نبیند و او نیز هیچ مردی را نبیند. سخن آن حضرت را برای رسول الله صلى الله عليه وآله بیان نمودم، پیامبر فرمود: راست فرموده است ، بدرستی که او پاره ای از من است.
روایت است که امام امیرالمؤمنين علي عليه السلام فرمودند:
«کنا عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ : أَخْبِرُونِي أَيُّ شَيْ ءٍ خَيْرُ لِلنِّسَاءِ ؟ فعیینا بِذَلِكَ کلنا حَتَّى تَفَرَّقْنَا فَرَجَعْتُ إِلَى فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلَامُ فَأَخْبَرْتُهَا بِالَّذِي قَالَ لَنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ لَيْسَ أَحَدُ مِنَّا عَلِمَهُ وَ لَا عَرَفَهُ فَقَالَتْ : وَ لَكِنِّي أغرفه ، خَيْرُ لِلنِّسَاءِ أَنْ لَا يَرَيْنَ الرِّجَالَ وَ لَا يَرَاهُنَّ الرِّجَالُ. فَرَجَعْتُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقُلْتُ : یارسول اللَّهُ ! سَأَلْتَنَا أَيُّ شَيْ ءٍ خَيْرُ لِلنِّسَاءِ خَيْرُ لَهُنَّ أَنْ لَا يَرَيْنَ الرِّجَالَ وَ لَا يَرَاهُنَّ الرِّجَالُ . فَقَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : مَنْ أَخْبَرَكَ فَلَمْ تَعْلَمْهُ وَ أَنْتَ عِنْدِي ؟ فَقُلْتُ : فَاطِمَةُ فَأَعْجَبَ ذَلِكَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ قَالَ إِنَّ فَاطِمَةَ بَضْعَةُ مِنِّي،...»(1)
ما نزد پیامبر صلی الله عليه وآله بودیم، و ایشان فرمودند: مرا خبر دهید چه چیزی برای زنان بهتر است؟ ما ندانستیم چه جواب بگوييم و پراکنده شدیم، به حضرت فاطمه عليها السلام مراجعه نمودم و ایشان را به آنچه پیامبر صلی الله عليه وآله فرموده بودند و این که کسی ندانست چه جوابی بدهد، خبر دادم. آن حضرت فرمودند: ولی من می دانم؛ بهترین چیز برای زنان این است که مردی را نبینند، و مردان نیز آنان را نبینند. پس به سوی پیامبر بازگشتم و گفتم: ای پیامبر خدا! از ما سؤال فرمودید چه چیزی برای زنان بهتراست؟ بهترین چیز برای آنان این است که مردان را نبینند، و مردان نیز آنان را نبینند. آن حضرت فرمودند: چه کسی به شما خبر داد، آن گاه که نزد من بودید نمی دانستید؟ گفتم: فاطمه، پس پیامبر صلی الله عليه وآله از آن در شگفت و خشنود گشت و فرمود: به
ص: 63
درستی که فاطمه پاره ای از من است.
رسول خدا صلی الله عليه وآله به حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمودند:
«أَيُّ شَيْ ءٍ خَيْرُ لِلْمَرْأَةِ ؟ قَالَتْ : أَنْ لَا تَرَى رَجُلًا ، وَ لَا يَرَاهَا رَجُلٍ فَضَمَّهَا إِلَيْهِ وَ قَالٍ : ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ»(1)
چه چیز برای زن بهتر است؟ حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمودند: این که هیچ مردی را نبیند، و هیچ مردی او را نبیند. آنگاه پیامبر خدا صلى الله عليه وآله آن حضرت را در آغوش گرفته و فرمودند: ذریه ای که بعضی از بعض دیگرند.
توضیح: جمله اخیر «ذریه ای که بعضی از بعض دیگرند»، مضمون یکی از آیات قرآن (2)می باشد. پیامبر اکرم از بیان این جمله قصد نموده اند که این سخن حضرت زهرا علیهاالسلام را تایید فرموده و در عين حال تأکید نمایند که حضرت فاطمه زهرا علیها السلام از خاندان عصمت و نبوت بوده و دست پرورده وحی هستند.
روایت است از امام جعفرصادق از پدر گرامیشان عليهما السلام که فرمود:
«أَنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ دَخَلَ عَلَيْهَا عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلَامُ وَ بِهِ كَاَبَةُ شَدِيدَةُ فَقَالَتْ : مَا هَذِهِ الكابة ؟ فَقَالَ : سَأَلَنَا رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَنْ مَسْأَلَةٍ وَ لَمْ یکن عِنْدَنَا جَوَابُ لَهَا . فَقَالَتْ : وَ مَا الْمَسْأَلَةِ ؟ قَالَ : سَأَلَنَا عَنِ الْمَرْأَةِ مَا هِيَ ؟ قُلْنَا عَوْرَةٍ . قَالَ : فَمَتَى تَكُونُ أَدْنَى مِنْ رَبِّهَا ؟ فَلَمْ نَدْرِ . قَالَتْ : إِرْجِعْ إِلَيْهِ فَأَعْلِمْهُ . أَنَّ أدنی مَا تَكُونُ مِنْ رَبِّهَا أَنْ تَلْزَمَ قَعْرَ بَيْتِهَا . فَانْطَلَقَ فَأَخْبَرَ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ : ماذا مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِكَ يَا عَلِيُّ ، فَأَخْبَرَهُ أَنَّ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلَامُ أَخْبَرْتُهُ ، فَقَالَ : صَدَقَةُ . إِنَّ فَاطِمَةَ بَضْعَةُ مِنِّي ».(3)
حضرت على علیه السلام بسیار اندوهگین بر حضرت فاطمه علیهاالسلام وارد شدند.
ص: 64
حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمودند: این اندوه بسیار از چیست؟ حضرت على عليه السلام فرمودند: پیامبر خدا صلی الله عليه وآله از ما پرسشی نمودند و جوابی نداشتيم. حضرت فاطمه علیها السلام فرمودند: آن مسأله چیست؟ گفتم: از ما سؤال فرمود که زن چیست؟ پاسخ داديم: عورت است (باید پوشیده گردد). فرمود: چه زمانی به خدای خود نزدیک تر است؟ و ما جواب آن را ندانستيم. حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمودند: به سوی پیامبر صلی الله عليه وآله باز گرد و به ایشان بگو: همانا زن زمانی به خدای خود نزدیک تر است که درون خانه خود (دور از نامحرم) باشد. پس امیرالمؤمنين عليه السلام از خانه بیرون رفتند و به پیامبر خدا صلى الله علیه و آله خبر دادند، آن حضرت فرمودند: این جواب از تو نیست ای علی! پس امام على علیه السلام خبر دادند که جواب از فاطمه عليها السلام است. پس پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: فاطمه درست گفته است، به تحقيق فاطمه پاره ای از من است.
و در حدیث دیگری چنین آمده است که امام امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند:
«وَ مَا الْمَسْأَلَةِ ؟ قَالَ : سَأَلَنَا عَنِ الْمَرْأَةِ مَا هِيَ ؟ قُلْنَا عَوْرَةٍ . قَالَ : فَمَتَى تَكُونُ أَدْنَى مِنْ رَبِّهَا ؟ فَلَمْ نَدْرِ . قَالَتْ : إِرْجِعْ إِلَيْهِ فَأَعْلِمْهُ . أَنَّ أدنی مَا تَكُونُ مِنْ رَبِّهَا أَنْ تَلْزَمَ قَعْرَ بَيْتِهَا . فَانْطَلَقَ فَأَخْبَرَ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ : ماذا مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِكَ يَا عَلِيُّ ، فَأَخْبَرَهُ أَنَّ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلَامُ أَخْبَرْتُهُ ، فَقَالَ : صَدَقَةُ . إِنَّ فَاطِمَةَ بَضْعَةُ مِنِّي»(1)
پیامبر صلی الله عليه وآله از اصحاب خود پرسیدند: زن چیست؟ پاسخ دادند: عورت است (نباید آشکار باشد). فرمود: چه زمانی به خدای خود نزدیکتر است؟ اصحاب جواب را ندانستند، حضرت فاطمه علیها السلام آن را شنید و پاسخ فرمود: زنان زمانی به خدای خود نزدیک ترند که کنج (درون) خانه خود باشند. پیامبر صلی الله عليه وآله فرمودند: به درستی که فاطمه پاره ای از من است.
ص: 65
امیرالمؤمنين علي عليه السلام از جنگ صفين باز می گشتند، به فرزندشان امام حسن مجتبی عليه السلام نوشتند:
«...وَ اكْفُفْ عَلَيْهِنَّ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ بِحِجَابِكَ إِيَاهُنَّ ، فَإِنَّ شِدَّةَ الْحِجَابِ خيرلك وَ لَهُنَّ مِنَ الإرتياب . وَ لَيْسَ خُرُوجُهُنَّ بِأَشَدَّ مِنْ دُخُولِ مَنْ لَا تَثِقُ بِهِ عَلَيْهِنَّ . فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ لَا يَعْرِفْنَ غَيْرَكَ بَيْنَ الرِّجَالِ فَافْعَلْ ، . . . وَ إِيَّاكَ وَ التَّغَايُرَ فِي غَيْرِ مَوْضِعِ غَيْرَةٍ ، فَإِنَّ ذَلِكَ يَدْعُوا الصَّحِيحَةَ إِلَى السَّقَمِ ، وَ الْبَرِيئَةَ إِلَى الرَّيْبِ،...»(1)
... زنان را روی پوشیده دار تا چشمشان به مردان (نامحرم) نیفتد، که سختگیری در پوشیدگی (و حجاب) بیش از هر چیز آنان را نگاه می دارد. بیرون رفتن ایشان (از خانه در جمع نامحرمان حاضر شدن) بدتر از آن نیست که فردی را که به وی اطمینان نداری، به خانه آوری. اگر در توان توست کاری کن که جز تو را نشناسند، ... از غیرت ورزیدن نابجا بپرهیز که سبب می شود زن درستکار به نادرستی، و بانوی پاکدامن به بدگمانی بیفتد، ....
حجاب ناتمام ...
امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند:
«لَا يَصْلُحُ لِلْمَرْأَةِ الْمُسْلِمَةِ أَنْ تَلْبَسَ مِنَ الْخُمُرِ وَ الدُّرُوعِ مَا لَا يُوَارِي شَيْئاً»(2)
برای زن مسلمان جائز نیست چادر (و عبا) و لباس هایی بپوشد که چیزی را نپوشاند (و حجابش ناتمام باشد).
حتی از زنان ...
حضرت امام جعفرصادق علیه السلام فرمودند:
«وَ لَا يَجُوزُ ( وَ لَا يَنْبَغِي ) لِلْمَرْأَةِ أَنْ تَنْكَشِفَ بَيْنَ يَدَيِ الْيَهُودِيَّةِ وَ النَّصْرَانِيَّةِ ، لِأَنَّهُنَّ
ص: 66
يَصِفْنَ ذَلِكَ لِأَزْوَاجِهِنَّ ، وَ لَا يَجُوزُ لَهَا أَنْ تَتَطَيَّبَ إِذَا خَرَجَتْ مِنْ بَيْتِهَا ، وَ لَا يَجُوزُ لَهَا أَنْ تَتَشَبَّهَ بِالرِّجَالِ ، لِأَنَّ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لَعَنَ الْمُتَشَبِّهِينَ مِنَ الرِّجَالِ بِالنِّسَاءِ ، وَ لَعَنَ الْمُتَشَبِّهَاتِ مِنَ النِّسَاءِ بِالرِّجَالِ».(1)
زن مسلمان (حتی) میان زنان بیهودی و نصرانی با چهره باز نمایان نشود؛ زیرا آن ها ویژگی های زن مسلمان را برای شوهرانشان و مردان یهودی و نصرانی توصیف می کنند، و برای زن مسلمان جایز نیست هنگامی که از خانه اش بیرون می رود خود را خوشبو و آرایش کند. و نباید خود را شبیه مردان کند؛ زیرا پیامبر خدا صلى الله عليه وآله مردانی که خود را شبیه زنان، و زنانی که خود را شبیه مردان کنند لعنت فرمود.
امام جعفرصادق عليه السلام فرمودند:
«الْمَرْأَةُ الْمُحْرِمَةُ . . . تَسْدُلُ الثَّوْبَ عَلَى وَجْهِهَا».
زن در حال احرام ... و باید چادرش را بر جلو صورتش آویزان کند.
راوی گوید: گفتم: حد آن تا کجاست؟ فرمود:
«إِلَى طَرَفِ الْأَنْفِ قدرما تُبْصِرُ».(2)
تا آخربینی به اندازه ای که (جلو پایش را) بیند .
امام جعفرصادق عليه السلام فرمودند:
«الْمُحْرِمَةُ تَسْدُلُ الثَّوْبَ عَلَى وَجْهِهَا إِلَى الذَّقَنِ»(3)
زن محرم (در حال احرام) لباس را پرده وار به صورتش تا چانه آویزان نماید.
امام جعفرصادق عليه السلام فرمودند:
«أَنَّ الْمُحْرِمَةَ تَسْدُلُ ثَوْبَهَا إِلَى نَحْرِهَا»(4)
زن محرم چادرش را جلو صورتش تا گودی زیر گلویش آویزان کند.
ص: 67
امام جعفرصادق علیه السلام فرمودند:
«تَسْدُلُ الْمَرْأَةُ الثَّوْبَ عَلَى وَجْهِهَا مِنْ أَعْلَاهَا إِلَى النَّحْرِ إِذَا كَانَتْ رَاكِبَةً»(1)
زن هنگامی که سوار بر مرکب است چادرش را از بالای صورت تا گودی زیر گلویش مانند پرده به صورتش آویزان کند.
امام جعفرصادق عليه السلام فرمود: امام محمد باقر علیه السلام از زنی که (محرم بود و) نقاب به صورت داشت گذشتند و فرمودند:
«أَحْرِمِي ، وَ أَسْفِرِي ، وَ أَرْخِي وَ ثوبک مِنْ فَوْقِ رأسک ، فإنک إِنْ تَنَقَّبْتِ لَمْ يَتَغَيَّرْ لونک . فَقَالَ رَجُلُ : إِلَى أَيْنَ تُرْخِيهِ ؟ فَقَالَ : تُغَطِّي عَيْنَيْهَا . قَالَ قُلْتُ : يَبْلُغُ فَمَهَا ؟ قَالَ : نَعَمْ»(2)
عمل به احرام کن؛ و نقاب از صورت بگشا و چادرت را از بالای سرت رها کن (به جلو صورت خود)؛ زیرا اگر نقاب بسته باشی شکل و رنگ تو(نسبت به قبل از احرام) تغییر و تفاوتی پیدا نکرده است. مردی پرسید: تا کجا چادرش را رها کند؟ فرمود: تا چشمش را بپوشاند. (آن مرد) گفت: پرسیدم: تا دهانش برسد؟ فرمود: بله.
توضیح: از شیوه بیان حضرت با آن زن چنین برمی آید که او پیش از احرام، نقاب به چهره می زده و این امری عادی بوده، لذا امام محمدباقر عليه السلام تصریح می فرمایند که: اگر در حال احرام هم نقاب بزند چهره اش با پیش از احرام تفاوتی نکرده، و مقصود از آويزان نمودن چادر، پوشاندن صورت است تا آن جا که نامحرمی نتواند چهره او را ببیند.
عيص بن القاسم گوید: حضرت امام جعفرصادق علیه السلام فرمودند:
«الْمَرْأَةُ الْمُحْرِمَةُ . . . تَسْدُلُ الثَّوْبَ عَلَى وَجْهِهَا».
زن در حال احرام ... چادر را بر صورت خود بیاندازد .
گفتم: حد آن تا کجاست؟ فرمودند:
ص: 68
«إِلَى طَرَفِ الانف قدرما تُبْصِرُ»(1)
تا زیربینی به اندازه ای که بتواند جلو خود را ببیند.
در برخی نسخه های کتاب فقه منسوب رضوی علیه السلام چنین آمده است:
«وَ لَا بَأْسَ أَنْ تُسْدِلَ الْمَرْأَةُ الْمُحْرِمَةُ الثَّوْبَ عَلَى وَجْهِهَا حَتَّى يَبْلُغَ نَحْرَهَا إِذَا كَانَتْ رَاكِبَةً».
و باکی نیست که زن در حال احرام پوشش خود را چنان بر چهره بکشد تا به گلوی خود برساند اگر سوار بر مرکب است.
و در جای دیگر آن آمده است:
«وَ مَنْ كَانَ مَعَكُمْ بَيْنَ النِّسَاءِ فَلْيَصْنَعْنَ کما تَصْنَعُونَ وَ يُسْدِلْنَ الثِّيَابَ عَلَى وُجُوهِهِنَّ سَدْلًا إِنْ أَرَدْنَ ذَلِكَ إِلَى النَّحْرِ».(2)
و هرکس از زنان با شما باشد، باید همچون شما کنند و پوشش خود را اگر بخواهند تا گلوبر چهره های خود بیاندازند.
شیخ صدوق در کتاب «المقنع».که از متون احاديث اهل بیت علیهم السلام است- آورده:
«وَ لَا يَجُوزُ لِلْمَرْأَةِ أَنْ تتتقب ، لِأَنَّ إِحْرَامَ الْمَرْأَةِ فِي وَجْهِهَا ، وَ إِحْرَامَ الرَّجُلِ فِي رَأْسِهِ . قَالَ : وَ لَا بَأْسَ أَنْ تُسْدِلَ الثَّوْبَ عَلَى وَجْهِهَا مِنْ أَعْلَاهُ إِلَى النَّحْرِ إِذَا كَانَتْ رَاكِبَةً»(3)
جایز نیست زن در حال احرام نقاب بزند؛ زیرا احرام زن در چهره او و احرام مرد در سر اوست، و باکی نیست که چادر خود را اگر سوار بر مرکب است، از بالا تا گلو بياندازد.
شیخ صدوق در جای دیگر از «مقنع»آورده است:
«وَ يُكْرَهُ النِّقَابُ ، وَ لَا بَأْسَ أَنْ تُسْدِلَ الثَّوْبَ عَلَى وَجْهِهَا إِلَى طَرَفِ الْأَنْفِ قدرما
ص: 69
تُبْصِرُ ، وَ انَّ مُرَبَّهَا رَجُلُ اسْتَتَرَتْ مِنْهُ بِثَوْبِهَا ، وَ لَا تَسْتَتِرُ بیدها مِنَ الشَّمْسِ»(1)
و روا (و جائز) نیست نقاب زدن برای زن در حال احرام، و باکی نیست که چادرش را بر چهره خود تا انتهای بینی بیاندازد چنانکه بتواند جلویش را ببیند، و اگر مردی (نامحرم)از او گذشت با لباس خود چهره اش را بپوشاند، و با دست خود را از خورشید نپوشاند.
نتیجه: پوشاندن صورت بر زنان حتی در حال احرام واجب است، و نگاه کردن نامحرمان به آنها جایز نیست.
امام جعفرصادق علیه السلام می فرماید: رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمود:
«لَا حُرْمَةَ لِنِسَاءِ أَهْلِ الذِّمَّةِ أَنْ يُنْظَرَ إِلَى شُعُورِهِنَّ وَ أَيْدِيهِنَّ»(2)
نگریستن به مو و دست زنان اهل ذمه ، حرام نیست.
امام جعفرصادق از پدرش از امیرالمؤمنین علی علیهم السلام روایت می نماید که فرمودند:
«لَا بَأْسَ بِالنَّظَرِ إِلَى رُءُوسِ نِسَاءِ أَهْلِ الذِّمَّةِ ، ... »(3)
نگاه کردن به سرزنان اهل ذمه اشکالی ندارد، ....
امام جعفر صادق علیه السلام فرمود:
لَا بَأْسَ بِالنَّظَرِ إِلَى رُءُوسِ أَهْلِ التهامة وَ الْأَعْرَابِ وَ أَهْلِ السَّوَادِ وَ الْعُلُوجِ ، لِأَنَّهُمْ إِذَا نُهُوا لَا يَنْتَهُونَ . قَالَ : وَ الْمَجْنُونَةُ وَ الْمَغْلُوبَةُ عَلَى عَقْلِهَا ، وَ لَا بَأْسَ بِالنَّظَرِ إِلَى شَعْرِهَا وَ جَسَدِهَا مَا لَمْ يَتَعَمَّدْ ذَلِكَ»(4)
نگریستن به سر زنان تهامه، بادیه نشین، روستایی های اطراف و علج ها (بی تقوایان)، ایراد ندارد؛ زیرا اینان هرگاه نهی شوند از انجام این کار دست برنمی دارند. ایراد ندارد به مو و بدن زنان دیوانه و فاقد عقل نگاه کرد، البته به شرطی که این کار از روی عمد (قصد لذت و ادامه دادن نگاه) نباشد.
ص: 70
شیخ طوسی در کتاب «النهاية»و «الخلاف»و «المبسوط»نگاه کردن مرد به چهره و دست ها تا مچ زنی را که می خواهد به عقد نکاح درآورد جایز می داند(1)
ابن ادریس و محقق حلی و شهید ثانی نیز بر این فتوا هستند.(2)
بیتوته و نفس ...
رسول الله صلى الله عليه و آله فرمود:
«مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَلَا يَبِتْ فِي مَوْضِعٍ يَسْمَعُ نَفَسَ إمراة لَيْسَتْ لَهُ بِمَحْرَمٍ »(3)
هرکس ایمان به خدا و روز قیامت دارد، نباید در جایی بماند که صدای نفس زن نامحرم را می شنود.
در خانه بیگانه
امام جعفرصادق عليه السلام فرمود:
«أَيُّمَا امراة وَضَعَتْ ثَوْبَهَا فِي غَيْرِ مَنْزِلِ زَوْجِهَا أَوْ بِغَيْرِ إِذْنِهِ ؛ لَمْ تَزَلْ فِي لَعْنَةِ اللَّهِ إِلَى أَنْ تَرْجِعَ إِلَى بَيْتِهَا».(4)
هرزنی که پوشش خود را در غیرخانه شوهرش و بدون اجازه او کنار گذارد؛ تا آن گاه که به خانه بازگردد؛ پیوسته در لعنت خداست.
بیگانه در خانه
پیامبر اکرم صلی الله عليه وآله فرمود:
«غَضَبُ اللَّهِ وَ غَضَبِي عَلَى امْرَأَةٍ أَدْخَلَتْ عَلَى أَهْلِ بَيْتِهَا مِنْ غَيْرِهِمْ فَأَكَلَ خِزَانَتِهِ وَ نَظَرَ إِلَى عَوْرَاتِهِمْ».(5)
غضب خداوند و غضب من بر زنی است که نامحرم را بر اهل خانه اش داخل کرده و آن
ص: 71
نامحرم از خوردنی ها بخورد و نگاه (شهوت آلود و حرام) به آنان بیاندازد.
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:
«لَا يَحِلُّ لِامْرَأَةٍ أَنْ تُدْخِلَ بَيْتَهَا مَنْ قَدْ بَلَغَ الْحُلُمَ ، وَ لَا تَمْلَأَ عَيْنَهَا مِنْهُ ، وَ لَا يملا عَيْنَهُ مِنْهَا ، وَ لَا تَأْكُلَ مَعَهُ ، وَ لَا تَشْرَبْ ، إِلَّا أَنْ يَكُونَ مَحْرَماً عَلَيْهَا ، وَ ذَلِكَ بِحَضْرَةِ زَوْجِهَا . فَقَالَتْ عَائِشَةُ عِنْدَ ذَلِكَ : یا رَسُولَ اللَّهِ ! وَ إِنْ كَانَ مَمْلُوكاً ؟ فَقَالَ رَسُولُ اللہ صلی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : وَ إِنْ كَانَ مَمْلُوكاً ، فَلَا تَفْعَلْ شَيْئاً مِنْ ذَلِكَ ، فَإِنْ فَعَلَتْ فَقَدْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَيْهَا ، وَ مَقْتِهَا ، وَ لَعْنِهَا ، وَ لَعَنَتْهَا الْمَلَائِكَةُ»(1)
جایز نیست زنی مرد بالغ را داخل خانه خود کند، و چشمان خود را از نگاه به او، و چشمان او را از نگاه به خود پر کند، و نباید با او هم غذا شود، و نوشیدنی بنوشد؛ مگر این که محرم او باشد، در حالی که شوهرش هم حضور داشته باشد. آن گاه عایشه گفت: ای پیامبر خدا! هرچند که برده یا غلام باشد؟ پیامبراکرم صلی الله عليه وآله فرمودند: گرچه برده باشد، نباید هیچ یک از این کارها را انجام دهد، و اگر چنین کرد، همانا خداوند بر او غضب و بغض شدید نموده، و همراه با فرشتگانش او را لعنت می کنند.
امام جعفرصادق عليه السلام فرمود:
«إشتَدَّ غَضَبُ اللَّهِ عَلَى امراة أَدْخَلَتْ عَلَى أَهْلِ بَيْتِهَا مِنْ غَيْرِهِمْ فَاَكلَ خَيْرَاتِهِمْ ، وَ نَظَرَ إِلَى عَوْرَاتِهِمْ»(2)
غضب خداوند برزنی که بر اهل خانه اش نامحرم را داخل کند؛ و او نعمت های آنان را بخورد، و عورتهای آنان را نگاه (چشم چرانی) کند شدت خواهد گرفت.
امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب عليه السلام از سخن گفتن زنان با نامحرم نهی کرده و فرمودند:
«لا یخلو بامرة رَجُلٍ ، فَمَا مِنْ رَجُلٍ خَلَا بِامْرَأَةٍ إِلَّا كَانَ الشَّيْطَانُ ثَالِثَهُمَا»(3)
ص: 72
هیچ مردی با زنی (نامحرم) نباید خلوت کند، پس زن و مرد نامحرمی با هم خلوت نکنند مگر این که شیطان سومین آنان باشد (و زمینه سازی فحشاء کند).
امام جعفر صادق علیه السلام فرمود:
«...وَ ایما امْرَأَةٍ تَطَيَّبَتْ لِغَيْرِ زَوْجِهَا لَمْ تُقْبَلْ مِنْهَا صَلَاةُ حَتَّى تَغْتَسِلَ مِنْ طِيبِهَا كَغُسْلِهَا مِنْ جَنَابَتِهَا»(1)
... و خداوند نماز زنی را که برای غیر همسرش خود را خوشبو نماید، نمی پذیرد تا وقتی که از این کار خود غسل نماید، همان گونه که از جنابت خود غسل می کند.
شایسته نیست زن لباسش را ...
امام جعفر صادق علیه السلام فرمود:
«لَا يَنْبَغِى لِلْمَرْأَةِ أَنْ تُجَمِّرَ ثَوْبَهَا إِذَا خَرَجَتْ مِنْ بَيْتِهَا»!(2)
هرگاه زن بخواهد از خانه خارج شود روا نیست لباس خود را خوشبو کند.
آرایش کرده ...
امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: پیامبر خدا صلی الله عليه وآله فرمود:
«أَيُّ امْرَأَةٍ تَطَيَّبَتْ ثُمَّ خَرَجَتْ مِنْ بَيْتِهَا فَهِيَ تُلْعَنُ حَتَّى تَرْجِعَ إِلَى بَيْتِهَا مَتَى مَا رَجَعَتْ»(3)
زنی که خود را خوشبو کند، سپس از خانه اش خارج شود (جایی برود که نامحرم حضور دارد)، مورد لعنت است تا هنگامی که به خانه خود بازگردد.
من او را می بینم ...
امام جعفرصادق از پدر گرامش امام محمدباقر عليهما السلام نقل نمود که فرمودند:
«أَنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ رَسُولِ اللہ صلی اللَّهُ عَلَيَّ وَ آلِهِ إستأذن عَلَيْهَا أُعْمِي فَحَجَبَتْهُ فَقَالَ
ص: 73
لَهَا النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ واله لِمَ حَجَبْتِهِ وَ هُوَ لَا يَرَاكِ ؟ فَقَالَتْ : يَا رَسُولَ اللَّهِ ! إِنْ لَمْ يَكُنْ يَرَانِي فَأَنَا أَرَاهُ ، وَ هُوَ یشم الرِّيحُ . فَقَالَ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : أَشْهَدُ أنک بَضْعَةُ مِنِّي»(1)
مرد کوری برحضرت فاطمه زهرا علیها السلام وارد شد در حالی که آن حضرت خود را از او در حجاب داشتند. آن گاه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: او شما را می بیند، چرا خود را در حجاب داشتید؟ فرمودند: اگر او مرا نمی بیند من او را می بینم، و او بو را استشمام می کند. آن گاه پیامبر صلی الله عليه وآله فرمودند: گواهی می دهم که تو پاره ای از من هستی.
«إستأذن إبن أُمِّ مَكْتُومٍ عَلَى النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ عِنْدَهُ عَائِشَةُ وَ حَفْصَةُ فَقَالَ لَهُمَا : قُومَا فَادْخُلَا الْبَيْتِ . فَقَالَتَا : إِنَّهُ أُعْمِي . فَقَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : إِنْ لَمْ يرکما فَإِنَّكُمَا تَرَيَانِهِ».(2)
یکی از اصحاب پیامبرکه نابینا بود به نام ابن ام مکتوم درحالی بر پیامبر صلی الله عليه وآله وارد شد که عایشه و حفصه نزد ایشان بودند، پیامبر فرمودند: برخیزید و به اتاق بروید. گفتند: وی کور است. حضرت فرمودند: گرچه او شما را نمی بیند، ولی شما وی را می بینید.
ام سلمه همسر خوب رسول الله صلى الله عليه وآله می گوید: من و میمونه نزد رسول الله بودیم که ابن ام مکتوم - بعد از آن که فرمان حجاب آمده بود- داخل شد، پیامبر صلی الله عليه و آله فرمود:
«إحتجبا ، فَقُلْنَا : يارسول اللَّهُ ! أَلَيْسَ أُعْمِي لَا يُبْصِرُنَا ؟ قَالَ : أفعميا وَ انَّ أَنْتُمَا ؟ أَ لَسْتُمَا تُبْصِرَانِهِ ؟! ...».(3)
هر دو حجاب گیرید. ما گفتيم: ای رسول خدا! مگر نه این که او کور است و ما را نمی بیند؟ آن حضرت فرمود: آیا شما نیز کور هستید؟ و او را نمی بینید؟! ....
ص: 74
پیامبراکرم صلی الله عليه وآله فرمود:
«كُلُّ عَيْنٍ بَاكِيَةُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِلَّا ثَلَاثَ أَعْيُنٍ ، عَيْنُ بَكَتْ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ ، وَ عَيْنُ غُضَّتْ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ ، وَ عَيْنُ بَاتَتْ سَاهِرَةً فِي سَبِيلِ اللَّهِ »(1)
روز قیامت همه چشم ها گریان اند به جز سه چشم؛ چشمی که از ترس (نافرمانی) خدا در دنیا گریان بوده، چشمی که از صحنه های حرام بسته شده، و چشمی که در راه خدا شب زنده داری نموده.
با حوریان
امام جعفرصادق علیه السلام فرمودند:
«مَنْ نَظَرَ إِلَى امراة فَرَفَعَ بَصَرَهُ إِلَى السَّمَاءِ ، أَوْ غَمَّضَ بَصَرِهِ ، لَمْ یرتد إِلَيْهِ بَصَرُهُ حتی یزوجه اللَّهُ مِنْ الحورالعين».(2)
هرکس چشمش به زني افتاد اگر چشم خود را به آسمان کند، و یا از حرام فرونهد، بی درنگ خدای تعالی از حوریان بهشتی به همسری او درآورد.
روحی پاک، خاطری آرام
امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام فرمود:
«مَنْ غَضَّ طَرْفَهُ أَرَاحَ قَلْبَهُ»(3)
کسی که چشم خود را از نگاه حرام بازداشت، قلبش را آسوده نموده است.
امیرالمؤمنين عليه السلام فرمودند:
«مَنْ غَضَّ طَرْفَهُ قَلَّ أَسْفُهُ ، وَ أَمِنَ تَلَفَهُ».(4)
هرکه چشم خود از حرام ببندد، افسوسش کم شده، و از تباهی در امان می ماند.
ص: 75
حضرت امیرالمؤمنين علي عليه السلام فرمودند:
«سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ صلی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَنِ الرَّجُلِ تَمُرُّ بِهِ المَرْأَةُ فَيَنْظُرُ إِلَيْهَا ؟ فَقَالَ صَلَّى اللَّهُ علیه وَ آلِهِ : أَوَّلُ نَظْرَةٍ لَكَ ، وَ الثَّانِيَةُ عَلَيْكَ وَ لَا لَكَ ، وَ النَّظِرَةُ الثَّالِثَةِ سَهْمُ مَسْمُومُ مِنْ سِهَامِ إِبْلِيسَ . مَنْ تَرَكَهَا لِلَّهِ لَا لِغَيْرِهِ أَعْقَبَهُ اللَّهُ ایمانا يَجِدُ طَعْمَهُ».(1)
از پیامبر خدا صلى الله عليه وآله پرسیده شد از مردی که زنی از کنار او بگذرد و آن زن را ببیند (چشم چرانی کند)؟ رسول الله صلى الله عليه وآله فرمود: اولین نگاه از آن توست (نگاه اتفاقی)، و نگاه دوم تونه برایت بلکه به زیان توست، و نگاه سوم (استمرار نگاه) تیری زهرآگین از تیرهای شیطان است. هرکس آن نگاه ها را برای خدا و نه برای غیر خدا ترک کند، خدای تعالی او را چنان ایمانی بدهد که طعم گوارای آن را بچشد.
پیامبراکرم صلی الله عليه و آله فرمودند:
«النَّظِرَةُ سَهْمُ مَسْمُومُ مِنْ سِهَامِ إِبْلِيسَ ، فَمَنْ تَرَكَهَا خَوْفاً مِنَ اللَّهِ ، أَعْطَاهُ أَيْمَاناً يَجِدُ حَلَاوَتَهُ فِي قَلْبِهِ »(2)
نگاه (حرام) تیری زهرآگین از تیرهای شیطان است ، پس هرکس آن را از بيم نافرمانی خدا رها کرده (و چشم چرانی نکند)، خداوند تعالی او را چنان ایمانی عطا فرماید که شیرینی آن را در قلبش احساس کند.
و فرمود:
«النَّظَرُ إِلَى مَحَاسِنِ النِّسَاءِ سَهْمُ مِنْ سِهَامِ إِبْلِيسَ ، فَمَنْ تَرَكَهُ أَذَاقَهُ اللَّهُ طَعْمَ عِبَادَةٍ تَسُرُّهُ ».(3)
نگاه کردن به زیبایی های زنان تیری از تیرهای شیطان است، هرکس آن را ترک کند
ص: 76
خدای تعالی طعم و مزه عبادتی به او بچشاند که او را شادمان کند.
پیامبر اکرم صلی الله عليه وآله فرمودند:
«إشتد غَضَبُ اللَّهِ عَلَى امْرَأَةٍ ذَاتِ بَعْلٍ مَلَأَتْ عَيْنَهَا مِنْ غَيْرِ زَوْجِهَا ، أَوْ غَيْرِ ذِي مَحْرَمٍ مِنْهَا ، فَإِنَّهَا إِنْ فَعَلَتْ ذَلِكَ ، أَحْبَطَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ كُلَّ عَمَلٍ عَمِلَتْهُ ، فَإِنْ أوطات فِرَاشَهُ غَيْرِهِ ، كَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ أَنْ يُحْرِقَهَا بِالنَّارِ بَعْدَ أَنْ يُعَذِّبَهَا فِي قَبْرِهَا».(1)
زن شوهرداری که چشم او از غیرهمسرش، با نامحرمی پر کند، غضب خداوند بر او شدت می گیرد؛ اگر چنین باشد، خداوند همه کردارش (عبادت هایش) را نابود می کند، و اگر بستر شوهر را در اختیار دیگری قرار دهد (با دیگری رابطه نامشروع داشته باشد)؛ بر خداوند سزاوار است او را پس از عذاب نمودن در قبر، با آتش بسوزاند.
پیامبراسلام صلی الله عليه وآله فرمودند:
«مَنْ أَصَابَ مِنِ امرأۃ نَظْرَةً حَرَاماً ملا اللَّهِ عینه نَاراً ».(2)
هر مردی به زن نامحرم نگاه حرام کند، خداوند چشم او را از آتش پر می نماید.
امام جعفرصادق علیه السلام فرمود:
«النَّظْرَةُ سَهْمُ مِنْ سِهَامِ إِبْلِيسَ مَسْمُومُ ، وَ كَمْ مِنْ نَظْرَةٍ أَوْرَثَتْ حَسْرَةً طَوِيلَةً»(3)
نگریستن (به حرام) تيری از تیرهای زهرآلود شیطان است، و چه بسا نگاهی (هر چند کوتاه) سبب افسوسی دراز گردد.
و فرمود:
«النَّظْرَةُ سَهْمُ مِنْ سِهَامِ إِبْلِيسَ مَسْمُومُ ، مَنْ تَرَكَهَا لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَا لِغَيْرِهِ أَعْقَبَهُ اللَّهُ ایمانا يَجِدُ طَعْمَهُ»(4)
چشم چرانی تیری از تیرهای زهرآلود شیطان می باشد، هرکس آن را برای خدا و نه برای
ص: 77
دیگری ترک کند خداوند ایمانی به او خواهد داد که طعم (خوش) آن را بچشد.
و فرمود:
«إياکم وَ النَّظَرِ،فَإِنَّهُ سَهْمُ مِنْ سِهَامِ إِبْلِيسَ».(1)
از نگاه حرام برحذر باشید، همانا تیری از تیرهای شیطان است.
در کتاب فقه منسوب رضوی علیه السلام چنین آمده:
«وَ اجْتَنِبِ الْمَسَّ وَ الْقُبْلَةَ وَ النَّظَرَ فَإِنَّهَا سَهْمُ مِنْ سِهَامِ إِبْلِيسَ».(2)
و از لمس کردن و بوسیدن نامحرم و نگاه کردن به او دوری کن چرا که نگاه حرام تیری از تیرهای شیطان است.
از امام جعفر صادق عليه السلام روایت است که فرمود: رسول الله صلى الله عليه و آله فرمودند:
«لَا يَدْخُلِ الرَّجُلُ مَعَ ابْنِهِ الْحَمَّامَ فَيَنْظُرَ إِلَى عَوْرَتِي . وَ قَالٍ : لَيْسَ لِلْوَالِدَيْنِ أَنْ ینظرا إِلَى عَوْرَةِ الْوَلَدِ ، وَ لَيْسَ للولدین أَنْ يَنْظُرَ إِلَى عَوْرَةِ الْوَالِدِ».
نباید مردی با فرزند خود به حمام رود و عورت های او را بنگرد. و فرمود: پدر و مادر نباید به عورت فرزند نگاه کنند، و فرزند نیز نباید به عورت پدر و مادر خود نگاه کند.
«لَعَنَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ النَّاظِرَ وَ الْمَنْظُورَ إِلَيْهِ فِي الْحَمَّامِ بِلَا مِئْزَرٍ»(3)
رسول الله صلى الله عليه وآله کسی را که در حمام (به دیگری) نگاه کند و یا بگذارد به او نگاه کنند در حالی که پوشش (چون لنگ که از ناف تا زانو را بپوشاند) ندارد؛ لعنت فرمودند.
پیامبراکرم صلى الله عليه وآله فرمودند:
«يَا عَلِيُّ ! إِيَّاكَ وَ دُخُولَ الْحَمَّامِ بِغَيْرِ مِئْزَرٍ ، مَلْعُونُ ( مَلْعُونُ ) النَّاظِرُ وَ الْمَنْظُورُ إِلَيْهِ».(4)
ای علی! بدون لنگ (پوشاننده ای که از ناف تا زانو را می پوشاند) داخل حمام مشو،
ص: 78
بیننده (چشم چران) و (آنچه) دیده شده هردو ملعون (و از رحمت خدا محروم) می باشند.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:
«لَعَنَ اللَّهُ النَّاظِرَ وَ الْمَنْظُورَ إِلَيْهِ».(1)
لعنت خدا بر بیننده (چشم چران) و (آنچه) دیده شده باد.
در کتاب فقه منسوب به امام رضا علیه السلام آمده است:
«وَ إِيَّاكَ أَنْ تذخل الْحَمَّامَ بِغَيْرِ مِئْزَرٍ ؛ فَإِنَّهُ مِنَ الْإِيمَانِ ، وَ غُضَّ بَصَرَكَ عَنْ عَوْرَةِ النَّاسِ ، وَ اسْتُرْ عَوْرَتَكَ مِنْ أَنْ يُنْظَرَ إِلَيْهِ ، فَإِنَّهُ أَرْوِي : أَنَّ النَّاظِرَ وَ الْمَنْظُورَ إِلَيْهِ مَلْعُونُ»(2)
و مبادا بدون لنگ داخل حمام شوی؛ زیرا (پوشش عورت ها بخشی) از ایمان است، و چشمانت را از نگاه کردن به عورت مردم ببند، و عورت خود را از دیده شدن بپوشان، زیرا روایت می کنم: بیننده و دیده شده هردو ملعون اند.
امام جعفرصادق علیه السلام فرمودند:
«...وَ فَرَضَ عَلَى الْعَيْنَيْنِ غَضَّ الْبَصَرِ عَمَّا حَرَّمَ اللَّهُ وَ هُوَ عَمَلُهُمَا».
... و خداوند بر چشم ها واجب فرمود که از دیدن آنچه حرام است فروگذارند و نبینند و این وظیفه چشم هاست.
و در نسخه دیگری چنین آمده:
«وَ فَرَضَ عَلَى الْبَصَرِ أَنْ لَا يَنْظُرَ إِلَى مَا حَرَّمَ اللَّهُ ، وَ أَنْ يُغَضَّ عَمَّا نَهَى اللَّهُ عَنْهُ مِمَّا لَا يَحِلُّ لَهُ ، وَ هُوَ عَمَلِهِ ، وَ ذَلِكَ مِنَ الْإِيمَانِ»(3)
و خداوند بردیده واجب فرموده است که آنچه را حرام کرده نبیند، و آنچه را که بر او حلال نکرده و نهی فرموده چشم ببندد، و این وظیفه چشم است، و چشم از حرام بستن
ص: 79
(نشانه و بخشی) از ایمان است.
از امام جعفر صادق علیه السلام پرسیده شد: اگرزنی (نامحرم) از مردی بگذرد آیا می تواند آن زن را از پشت سر نگاه کند؟ آن حضرت فرمود:
«أَيْسَرَ أَحَدُكُمْ أَنْ يَنْظُرَ الرِّجَالُ إِلَى أَهْلِهِ ؟ ! إرضوا لِلنَّاسِ مَا تَرْضَوْنَ لِأَنْفُسِكُمْ»(1)
آیا کسی از شما مردان (با غیرت) خوش دارد که مردان دیگر همسرش را ببینند؟! آنچه را که برای خودتان راضی هستید برای دیگران نیز راضی باشید.
عبور از کنار
رسول خدا صلی الله عليه وآله فرمود:
«لَيْسَ لِلنِّسَاءِ مِنْ سَرَوَاتِ الطَّرِيقِ شَيْ ءُ ، ولکنها تَمْشِي فِي جَانِبِ الْحَائِطِ وَ الطَّرِيقِ».(2)
برای زنان از وسط راه بهره ای نیست. از کنار دیوار و کنار راه ها حرکت کنند (و نه اختلاط).
امام محمدباقر علیه السلام فرمود:
«وَ لَيْسَ لِلنِّسَاءِ مِنْ سَرَوَاتِ الطَّرِيقِ شَيْ ءُ ، وَ لَهُنَّ جَنْبَتَاهُ ، وَ لَا يَجُوزُ لَهُنَّ نُزُولُ الْغُرَفِ».(3)
برای زنان از وسط راه نصیبی نیست، و برای آن ها در سمت راه می باشد، و برای آنها جایز نیست به جایی بروند که نامحرم حضور دارد.
زنان از پشت سر
روایت است که موسی پیغمبر علیه السلام (وقتی خواست به منزل شعیب پیامبر علیه السلام برود) به دختر آن حضرت فرمود:
«وَجِّهِينِي إِلَى الطَّرِيقِ ، وَ امْشِي خَلْفِي ، فَإِنَّا بَنُو يَعْقُوبَ لَا نَنْظُرُ فِي أَعْجَازِ النِّسَاءِ »(4)
ص: 80
مرا به راه (خانه حضرت شعیب) راهنمایی کن، و از پشت سر من حرکت کن، بدرستی که ما فرزندان يعقوب عليه السلام به پشت سر زنان نگاه نمی کنیم دختر شعیب پیغمبر عليه السلام (به پدرش گفت: حضرت موسی علیه السلام به من فرمود:
«...قَالَ ( مُوسَى عَلَيْهِ السَّلَامُ ) لِي : تَأَخَّرِي وَ عنی ودلینی عَلَى الطَّرِيقِ فَأَنَا مِنْ قَوْمٍ لَا يَنْظُرُونَ فِي أَدْبَارِ النِّسَاءِ . عَرَفْتُ أَنَّهُ لَيْسَ مِنَ الْقَوْمِ الَّذِينَ يَنْظُرُونَ فِي أَعْجَازِ النِّسَاءِ »(1)
از پشت سر من حرکت کن و مرا به راه خانه ی پدرت راهنمایی کن، من از قومی هستم که پشت سر زنان را نگاه نمی کنند. از این سخن او دانستم او از چنین قومی است که از پشت سر (قامت) زنان را نگاه نمی کنند.
حضرت موسی پیامبر علیه السلام فرمود:
«فَاِنّا بَنُو يَعْقُوبَ لَا نَنْظُرُ فِي أَعْجَازِ النِّسَاءِ »(2)
ما فرزندان يعقوب پشت سر زنان را نگاه نمی کنیم.
حضرت داوود پیامبر علیه السلام به فرزندش فرمود:
«إمش خَلْفَ الْأَسَدِ وَ الْأُسُودِ وَ لَا تَمْشِ خَلْفَ المَرْأَةِ»(3)
پشت سر شیرو درندگان راه برو (ولی) پشت سرزن راه مرو.
تا سرد شود
رسول اکرم صلی الله عليه وآله فرمود:
«إِذَا جَلَسَتِ الْمَرْأَةُ مَجْلِساً فَقَامَتْ عَنْهُ لَا يَجْلِسْ فِي مَجْلِسِهَا رَجُلُ حَتَّى يَبْرُدَ»(4)
اگرزنی در جایی نشست و برخاست، تا هنگامی که جایش سرد نشده، هیچ مردی جایش ننشیند.
ص: 81
امام امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:
«لَا تَحْمِلُوا الْفُرُوجَ عَلَى السُّرُوجِ ، فَتُهَیِجُوهُنَّ لِلْفُجُورِ».(1)
فروج (زنان) را بر زین ها سوار نکنید، زیرا با این کار آنان را برای فحشاء به هیجان می آورید.
کیفر زنان ...
امام امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند:
همراه با حضرت فاطمه بر پیامبر خدا صلى الله عليه وآله وارد شدیم و دیدیم آن حضرت به شدت گریه می کنند. گفتم: ای رسول خدا! پدر و مادرم به فدایت چه چیزی شما را گریان نموده است؟ آن حضرت فرمود:
«يَا عَلِيُّ ! لَيْلَةَ أُسْرِيَ بِي إِلَى السَّمَاءِ أَيُّ نِسَاءً مِنْ أُمَّتِي فِي عَذَابٍ شدید فانکرت شَأْنَهُنَّ فبکیت لِمَا رایت مِنْ شِدَّةِ عَذَابِهِنَّ ، وَ رَأَيْتُ امْرَأَةً مُعَلَّقَةُ بِشَعْرِهَا يَغْلِيَ دماغ راسها . وَ رَأَيْتُ إمرأة مُعَلَّقَةُ بِلِسَانِهَا وَ الْحَمِيمِ يَصُبُّ فِي حَلْقِهَا . وَ رَأَيْتُ امْرَأَةً مُعَلَّقَةُ بثديها وَ رَأَيْتُ امْرَأَةً تَأْكُلُ لَحْمَ جَسَدِ هَا وَ النَّارِ تُوقَدُ مِنْ تَحْتَهَا . وَ رَأَيْتُ إمرأة قَدْ شَدَّ رجلاها إِلَى يَدَيْهَا وَ قَدْ سُلِّطَ عَلَيْهَا الْحَيَّاتِ وَ الْعَقَارِبَ . وَ رَأَيْتُ امْرَأَةً صَمَّاءُ عَمْيَاءَ خَرْسَاءُ فِي تَابُوتٍ مِنْ نَارٍ يَخْرُجَ دِماغ رَأْسَهَا مِنَ مَنْخِرِهَا وَ بَدَنَهَا متقطع مِنَ الْجُذَامِ وَ الْبَرَصِ . وَ رَأَيْتُ إمرأة مُعَلَّقَةُ بِرِجْلَيْهَا فِي تَنُّورٍ مِنْ نَارٍ . وَ رَايَةِ أَمَرْتُ تُقْطَعُ لَحْمَ جَسَدِهَا مِنْ مُقَدَّمِهَا وَ موخرها بِمَقَارِيضَ مِنْ نَارٍ . وَ رَأَيْتُ إمرأة يُحْرَقَ وَجْهِهَا وَ يَدَاهَا وَ هِيَ تَأْكُلُ أَمْعَاءَهَا . وَ رَأَيْتُ راسها راس خنزیر وَ بَدَنُهَا بَدَنَ الْحِمَارِ وَ عَلَيْهَا أَلْفٍ
ص: 82
أَلْفَ لَوْنٍ مِنَ الْعَذَابِ . وَ رَأَيْتُ امْرَأَةً عَلَى صُورَةِ الْكَلْبِ وَ النَّارُ تَدْخُلَ فِي دُبُرِهَا وَ تَخْرُجُ مِنْ فِيهَا وَ الْمَلَائِكَةُ وَ رَأْسَهَا وَ بَدَنَهَا بِمَقَامِعَ مِنْ نَارٍ»
ای علی! شبی که به معراج برده شدم، زنانی را از امتم در عذاب شدید دیدم و ناراحت شدم از این که آن زنان چه کرده بودند تا به چنين عذاب های سختی گرفتار آمده اند، گریان شدم؛ زنی را دیدم که به موی سرش آویزان بود و مغز سرش می جوشید. زنی را دیدم که به زبانش آویزان بود و آب جوشان در گلویش می ریختند. زنی را دیدم که به سینه اش آویزان بود. زنی را دیدم که گوشت بدن خود را می خورد و آتش از نشیمن گاه او خارج می شد. زنی را دیدم که پاهایش را به دست هایش بسته بودند و مارها و عقربها او را می گزیدند. زنی را دیدم کر و کور و لال در تابوتی از آتش، مغز سرش از بینی اش بیرون می ریخت و اندامش براثر جذام و پیسی از هم جدا بود. زنی را دیدم که گوشت تنش را با قیچی های آتشین پاره پاره می کردند. زنی را دیدم که صورت و دست هایش می سوخت و روده ها و درون خود را می خورد. زنی را دیدم که سرش مانند سر خوک و بدنش مانند بدن الاغ بود و به یک میلیون نوع از عذابها گرفتار بود. زنی را دیدم شبیه سگ که آتش از نشیمن گاه او داخل و از دهانش خارج می شد و فرشتگان با گرزهای آهنین آتشین بر سر و پیکر او می زدند. آن گاه حضرت فاطمه علیها السلام گفت: ای حبیبم و نور دیدگانم! مرا خبر دهید کار و روش آنان چه بود که خداوند این گونه عذاب هایی را بر آنان قرار داده بود؟ پیامبر خدا صلى الله عليه وآله فرمودند:
«يا بِنْتِي ! أَمَّا الْمُعَلَّقَةُ بِشَعْرِهَا فَإِنَّهَا كَانَتْ لَا تُغَطِّي شَعْرَهَا مِنَ الرِّجَالِ . وَ أَمَّا الْمُعَلَّقَةُ بِلِسَانِهَا فَإِنَّهَا كَانَتْ تُؤْذِي زَوْجَهَا . وَ أَمَّا الْمُعَلَّقَةُ بثديها فَإِنَّهَا كَانَتْ تَمْتَنِعُ مِنَ فِرَاشَ زَوْجِهَا . وَ أَمَّا المعلقه بِرِجْلَيْهَا فَإِنَّهَا كَانَتْ تَخْرُجُ مِنْ بَيْتِهَا بِغَيْرِ إِذْنِ زَوْجِهَا . وَ أَمَّا الَّتِي كَانَتْ تأکل لَحْمَ جَسَدِهَا فَإِنَّهَا كَانَتْ
ص: 83
تزین بَدَنَهَا لِلنَّاسِ . وَ أَمَّا الَّتِي شِدَّةِ يَدَاهَا إِلَى رِجْلَيْهَا وَ سُلِّطَ عَلَيْهَا الْحَيَّاتُ وَ الْعَقَارِبُ فَإِنَّهَا كَانَتْ قَذِرَةَ الْوَضُوءِ قَذِرَةُ الثِّيَابِ وَ كَانَتْ لَا تَغْتَسِلُ مِنَ الْجَنَابَةِ وَ الْحَيْضِ وَ لَا تَتَنَظَّفُ وَ كَانَتْ تَسْتَهِينُ بِالصَّلَاةِ . وَ أَمَّا الْعَمْيَاءُ الصَّمَّاءُ الْخَرْسَاءُ فَإِنَّهَا كَانَتْ تَلِدُ مِنَ الزناء فَتُعَلِّقُهُ فِي عُنُقِ زَوْجِهَا . وَ أَمَّا الَّتِي تَفْرِضَ لَحْمَهَا بِالْمَقَارِيضِ فَإِنَّهَا تَعْرِضُ نَفْسَهَا عَلَى الرِّجَالِ .وَ أَمَّا الَّتِي كَانَتْ تُحْرِقُ وَجْهَهَا وَ بدها وَ هِيَ تَأْكُلُ أَمْعَاءَهَا فَإِنَّهَا كَانَتْ قَوَّادَةً . وَ أَمَّا الَّتِي كَانَ رَأْسُهَا رَأْسَ خنزیر وَ بَدَنُهَا بَدَنَ الْحِمَارِ فَإِنَّهَا كَانَتْ نَمَّامَةً كَذَّابَةً . وَ أَمَّا الَّتِي كَانَتْ عَلَى صُورَةِ الْكَلْبِ وَ النَّارُ تَدْخُلَ فِي دُبُرِهَا وَ تَخْرُجُ مِنْ فِيهَا فَإِنَّهَا كَانَتْ قَيْنَةً نَوَّاحَةً حَاسِدَةً».
ای دخترم! آن که به موی خود آویزان بود، موی خود را از مردان نامحرم نمی پوشاند. و آن زنی که به زبانش آویزان شده بود، شوهرش را اذیت می نمود. و آن زنی که به سینه اش آویزان بود، از هم خوابی با شوهرش سرپیچی می نمود. و آن زنی که به پاهایش آویزان بود بدون اجازه شوهرش از خانه بیرون می رفت. و آن زنی که گوشت بدن خود را می جوید، خود را برای مردان (نامحرم) آرایش و زینت می نمود. و آن زنی که دست هایش بسته بود و مارها و عقرب ها بر او مسلط گردیده بودند، شرایط وضو و طهارت را رعایت نمی کرد و لباس هایش آلوده بود و غسل حیض و جنابت را انجام نمی داد و نماز را سبک می شمرد. و آن زنی که کر، کور و لال بود از زنا (فحشاء) باردار می شد و فرزند می آورد و فرزندان زنازاده را بر گردن شوهر خود می انداخت. و آن زنی که گوشتش چیده می شد، خود را به مردان نامحرم عرضه می داشت. و آن زنی که صورت و بدنش می سوخت و روده ها و درون خود را می خورد، واسطه زنا میان دو نامحرم بود. و آن زنی که سرش مانند سرخوک
ص: 84
و اندامش مانند الاغ بود، سخن چین و بسیار دروغگو بود. و آن زنی که به صورت سگ بود و آتش در نشیمن گاه وی داخل و از دهانش خارج می شد، آوازه خوان و نوحه گر (و خواننده و نوازنده) و حسود بود.
سپس حضرت فرمودند:
«وَيْلُ لِامْرَأَةٍ أَغْضَبَتْ زَوْجَهَا ، وَ طوبي لامرأۃ رَضِيَ عَنْهَا زَوْجُهَا»(1)
وای به حال زنی که شوهرش را خشمگین کند، و خوشا به حال زنی که شوهرش از او راضی شود.
امام جعفرصادق علیه السلام فرمود: امام امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند:
«يا أَهْلَ الْعِرَاقِ ، نُبِّئْتُ أَنَّ نِسَاءً کم يُدَافِعْنَ الرِّجَالَ فِي الطَّرِيقِ ، أَمَّا تَسْتَحْيُونَ»(2)
ای اهل عراق ! باخبر شدم که زنان شما در گذرها مردان را هل می دهند، آیا شرم نمی کنید؟و می فرمود:
«يَا أَهْلَ الْعِرَاقِ نُبِّئْتُ أَنَّ نساءکم يوافين الرِّجَالَ فِي الطَّرِيقِ ، أَمَّا تَسْتَحْيُونَ».
ای اهل عراق! با خبر شدم که زنان شما در راه با مردان برخورد می کنند، آیا حیا نمی کنید؟
«لَعَنَ اللَّهُ مَنْ لَا يَغَارُ»(3)
لعنت خدا بر کسی که غیرت ندارد .
و در حدیث دیگر است که می فرمود:
«يا أهل العراق بث أن ساءه يداي الجال في الطريق، أما تستون».
ای اهل عراق! آگاهی یافتم زنان شما مردان را در راه ها هل میدهند، آیا حیا نمی کنید؟
و در حدیث دیگراست امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:
«أَمَّا تَسْتَحْيُونَ ، وَ لَا تَغَارُونَ ، نساءکم يَخْرُجْنَ إِلَى الْأَسْوَاقِ ، وَ يُزَاحِمْنَ الْعُلُوجَ»(4)
آیا حیا نمی کنید، و غیرت نمی ورزید، از این که زنان شما به بازارها می روند، و با مردان
ص: 85
بی تقوا برخورد می کنند (یکدیگر را هل می دهند)؟!.
پیامبراسلام صلی الله عليه و آله فرمود:
«وَ مَنِ اطَّلَعَ فِي بَيْتِ جَارِهِ ، فَنَظَرَ إِلَى عَوْرَةِ رَجُلٍ ، أَوْ شَعْرِ امْرَأَةُ ، أَوْ شَيْ ءٍ مِنْ جَسَدِهَا ، كَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ أَنْ يُدْخِلَهُ النارمع الْمُنَافِقِينَ ، الَّذِينَ كَانُوا يَتَّبَّعُونَ عَوْرَاتِ النِّسَاءِ فِي الدُّنْيَا ، وَ لَا يَخْرُجُ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى يَفْضَحَهُ اللَّهُ ، وَ يُبْدِي لِلنَّاسِ عَوْرَتَهُ فِي الْآخِرَةِ . وَ مَنْ ملأعينیه ؛ مِنْ امرأۃ حَرَاماً ، حَشّاً هَمَا اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ بمساميرمن نَارٍ ، وَ حَشَاهُمَا نَاراً حتی يَقْضِيَ بَيْنَ النَّاسِ ، ثُمَّ یؤمر بِهِ إِلَى النَّارِ . . . وَ مَنْ صَافَحَ امراة حَرَاماً ، جَاءَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَغْلُولًا ، ثُمَّ يُؤْمَرُ بِهِ إِلَى النَّارِ . . . وَ مَنْ فاکه إمرأة لَا يَمْلِكُهَا ، حُبِسَ بکل كَلِمَةُ كُلُّهَا فِي الدُّنْيَا أَلْفَ عَامٍ . وَ الْمَرْأَةُ إِذَا طَاوَعَتِ الرَّجُلَ فالتزمها حَرَاماً أَوْ قَبْلَهَا ، أَوْ بَاشَرَهَا حَرَاماً ، أَوْ فاکهها فَأَصَابَ بِهَا فَاحِشَةً ، فَعَلَيْهَا مِنْ الوزرما عَلَى الرَّجُلِ ، وَ إِنْ غَلَبَهَا عَلَى نَفْسِهَا ، كَانَ عَلَى الرَّجُلِ وِزْرُهُ وَ وِزْرُهَا، ..».(1)
و هر کسی که به خانه همسایه سرک بکشد، و عورت مرد، و یا موی زنی، و یا بدن آن زن را ببیند؛ سزاوار است خداوند او را با منافقین داخل آتش کند، همانان که در دنیا عورت های زنان را پیروی می کردند (در بی عفتی سرآمد بودند)، و از دنیا خارج نمی شود مگر این که خداوند او را رسوا نموده، و در آخرت عورتش (عیب هایش) برای مردم آشکار گردد. و هرکسی چشم خود را از نگاه حرام به زنی پر کند؛ خداوند روز قیامت دو چشمش را از میخ های آتشین و آتش پرکند، تا این که قضاوت بین همه اهل محشر به انجام برسد، سپس فرمان دهد او را در آتش بیاندازند. ... و هر کسی که دست به زن نامحرم بدهد؛
ص: 86
روز قیامت او را دست بسته بیاورند، و در آتش اندازند. و هر کسی با زن نامحرمی شوخی کند، به خاطر هر کلمه ای که در دنیا با آن زن شوخی نموده است؛ او را هزار سال در آتش قرار دهند. و اگرزنی مردی را همراهی کند، و آن مرد او را در آغوش بگیرد، یا ببوسد، و یا با او شوخی کند، و کار به فحشاء بیانجامد؛ هردو مانند هم گناهکارند، و کیفر خواهند دید. و اگر مردی برزن حرامی (نامحرمی) چیره گردد؛ گناه خودش و گناه آن زن به عهده آن مرد است، ....
پیامبر اکرم صلی الله عليه وآله در حجة الوداع (آخرين سفر حج که پیامبر در عمر شریفشان به جای آوردند) فرمودند:
«إِنَّ مِنْ أَشْرَاطِ الْقِيَامَةِ ، . . . فَعِنْدَهَا إِمَارَةُ النِّسَاءِ ، وَ مُشَاوَرَةُ الْإِمَاءِ ، . . . وَ یشبه الرِّجَالِ بِالنِّسَاءِ ، وَ النِّسَاءِ بِالرِّجَالِ ، وَ يَرْكَبْنَ ذَوَاتُ الْفُرُوجِ السُّرُوجَ ، فَعَلَيْهِمْ مِنْ أُمَّتِي لَعَنَتْهُ اللَّهُ».
از شرایط (نشانه های) برپا شدن قیامت است: ... آن گاه که زنان امیر شوند (ریاست کنند)، و با دختران مشورت شود، ... و مردان خود را شبیه زنان، و زنان خود را شبیه مردان کنند، و زنان سوار برزین ها شوند. پس لعنت خدا از امت من برآنان باد.
سپس فرمود:
« إِنَّ عِنْدَهَا تُزَخْرَفُ الْمَسَاجِدُ ، كَمَا تُزَخْرَفُ الْبِيَعُ وَ الْكَنَائِسُ ، وَ تُحَلَّى الْمَصَاحِفِ، ... »(1)
در آن زمان مسجدها چون معابد یهود و نصاری زیبا شوند، و قرآن ها به زیور تزيين شوند، ....
پیامبراکرم صلی الله عليه وآله فرمودند:
ص: 87
«كَيْفَ بِكُمْ إِذَا فَسَدَتْ نساؤکم ، وَ فَسَقَ شَبَابُكُمْ ، وَ لَمْ تَأْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ ، وَ لَمْ تَنْهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ ؟ ! فَقِيلَ لَهُ : وَ يَكُونُ ذَلِكَ یا رَسُولَ اللَّهِ ؟ فَقَالَ : نَعَمْ ، وَ شَرُّ مِنْ ذَلِكَ . كَيْفَ بِكُمْ إِذَا أَمَرْتُمْ بِالْمُنْكَرِ ، وَ نَهَيْتُمْ عَنِ الْمَعْرُوفِ ؟ ! فَقِيلَ لَهُ : یا رَسُولَ اللَّهِ وَ يکون ذَلِكَ ؟ ! قَالَ : نَعَمْ ، وَ شَرُّ مِنْ ذَلِكَ . كَيْفَ بِكُمْ إِذَا رَأَيْتُمُ الْمَعْرُوفَ مُنْكَراً ، وَ الْمُنْكَرَ مَعْرُوفاً ؟! ...»(1)
چه حالی دارید آن گاه که زنانتان فاسد، و جوانانتان فاسق شوند، و امر به معروف ، و نهی از منکر نکنید؟! گفته شد: ای پیامبر خدا! آیا چنین خواهد شد؟ حضرت فرمودند: آری و بدتر از آن شما را چه می شود آن گاه که امربه منکر، و نهی از معروف کنید؟! به حضرتش گفته شد: آیا چنین شود؟ فرمود: آری و بدتر از آن. چه حالتی خواهید داشت آن گاه که معروف را منکر، و منکر را معروف بینید؟! ....
امیرالمؤمنين على علیه السلام درباره علائم ظهور فرمودند:
«... وَ ائْتُمِنَ الْخَائِنُ وَ اتُّخِذَتِ الْقَيْنَاتُ وَ الْمَعَازِفُ ، . . . وَ رَكِبَ ذَوَاتُ الْفُرُوجِ السُّرُوجَ ، وَ تَشَبَّهَ النِّسَاءُ بِالرِّجَالِ ، وَ الرِّجَالِ بِالنِّسَاءِ».(2)
... و زمانی که خائن را امانت دار بدانند، و زنان آوازه خوان و نوازنده گرفته شده و مطلوب گردند، .... و زنان برزینها سوار شوند، و خود را به مردان شبیه کنند، و مردان خود را شبیه زنان کنند.
امام امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند: (از علائم آخرالزمان است که):
«...وَ خَرِبَتِ الْقُلُوبِ ، وَ اسْتَحَلُّوا الْمَعَازِفِ ، وَ شُرِبَتِ الْخُمُورُ ، وَ رَكِبْتُ الذکور وَ اشْتَغَلَ النِّسَاءِ ، وَ شاركن أَزْوَاجَهُنَّ فِي التِّجَارَةِ حِرْصاً عَلَى الدُّنْيَا ، وَ عِلَّةُ الْفُرُوجُ السُّرُوجَ ، وَ يشبهن بِالرِّجَالِ ، فَحِينَئِذٍ عُدُّوا أَنْفُسَكُمْ فِي الموتی ، وَ لَا
ص: 88
تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيا ، فَإِنَّ النَّاسَ إثنان ، برتقي ، وَ آخَرُ شَقِيُّ ، وَ الدَّارَ دَارَانِ ، لَا ثَالِثَ لَهُمَا ، وَ الْكِتابِ وَاحِدٍ ، لا يُغادِرُ صَغِيرَةً وَ كَبِيرَةً إِلاَّ أَحْصاها . أَلَا وَ إِنَّ حُبُّ الدُّنْيَا رَأْسُ كُلِّ خَطِيئَةٍ ، وَ بَابُ کل بُلِيَتْ ، وَ مَجْمَعُ کل فِتْنَةٍ ، وَ دَاعِيَةٍ کل رِيبَةُ . الْوَيْلُ لِمَنْ جَمَعَ الدُّنْيَا وَ أَ وَرِثَهَا مَنْ لَا يَحْمَدُهُ ، وَ قَدِمَ عَلَى مَنْ لَا يَعْذِرُهُ »(1)
دل ها خراب شوند، و موسیقی و خوانندگی حلال قلمداد شود، و نوشیدنی های مست کننده نوشیده شود، و مردان مرکب شوند (هم جنس)، و زنان مشغول کار شده و در تجارت به خاطر حرص بر دنیا با مردان مشارکت کنند، و زنان سوار برزین ها (دوچرخه، موتور و اسب)، و شبیه مردان شوند. در آن زمان خود را میان مردگان به شمار آورید، و زندگانی دنیا شما را مغرور نکند. به يقين مردم دو دسته اند: یا نیکوکار باتقوا، یا بدبخت پست، و خانه در خانه است، سوم ندارد. (دنیا محل تکلیف و آخرت محل جزاست)، و نامه ی عمل یکی است که کوچک و بزرگ کارها، همه در آن نوشته شده است. و به درستی که دنیادوستی موجب گرفتار آمدن به تمامی گناهان، و باب ورود به همه بلاها، و محل گرد همایی همه فتنه ها، و فراخواننده (به سوی) همه شک ها است. وای به حال کسی که به گردآوری دنیا مشغول است (فرد بی چاره فرومایه)، و برای کسی که حمد و سپاس خدارا نگوید مال جمع می کند، و رو به سوی خدایی می آورد که عذر وی را نمی پذیرد.
امام اميرالمؤمنين علي عليه السلام به صعصعه از نیکان اصحاب خود فرمودند: حفظ کن ! بدرستی که از نشانه های ظهور دجال آن است:
«إِذَا أَمَاتَ النَّاسُ الصَّلَاةِ... وَ اتُّخِذَتِ الْقِيَانِ وَ الْمَعَازِفِ ، وَ لَعَنَ آخِرُ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَوَّلَهَا ، وَ رَكِبَ ذَوَاتُ الْفُرُوجِ السُّرُوجَ ، وَ تَشَبَّهَ النِّسَاءُ بِالرِّجَالِ ، وَ الرِّجَالِ بِالنِّسَاءِ ، وَ...وَ تُفُقِّهَ لِغَيْرِ الدِّينِ ، وَ آثَرُوا عَمَلَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ ، وَ لَبِسُوا جُلُودٍ
ص: 89
الضان علی قُلُوبِ الذِّئَابِ ، وَ قُلُوبُهُمْ أَنْتَنُ مِنَ الْجِيَفِ ، وَ أَمَرُّ مِنَ الصَّبْرِ ...»(1)آن گاه مردم نماز را بمیرانند، ... و زنان بر زینها سوار شوند، و خود را شبیه به مردان کنند، و مردان خود را شبیه زنان کنند، ... و دین را بیاموزند نه برای دین، و کار دنیا را بر آخرت پیش اندازند، و بر دلهای گرگ صفت خود پوست میش بپوشانند، در حالی که دل های آنان از مردار کثیف تر، و از صبر (گیاهی بسیار تلخ) تلخ تر باشد، ....
امام امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند:
«يَظْهَرُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ وَ اقْتِرَابِ السَّاعَةِ (الْقِيَامَةُ) وَ هُوَ شَرُّ الْأَزْمِنَةِ ؛ نِسْوَةُ كَاشِفَاتُ عَارِيَاتُ ، مُتَبَرِّجَاتُ مِنَ الدَّيْنِ ، دَاخِلَاتُ فِي الْفِتَنِ ، مَائِلَاتُ إِلَى الشَّهَوَاتِ ، مُسْرِعَاتُ إِلَى اللَّذَّاتِ ، مُسْتَحِلَّاتُ لِلْمُحَرَّمَاتِ ، فِي جَهَنَّمَ خَالِدَاتُ»(2)
در آخرالزمان و نزدیکی قیامت که بدترین زمان هاست، زنانی با چهره باز، و تن نمایان آشکار شوند، از دین خارج گشته، و در فتنه ها داخل شده اند، چنانکه به شهوت رانی ها مایل، و به لذت های نفسانی شتابان هستند، کارهای حرام را حلال می دانند، آنان در جهنم جاودان خواهند بود.
حمید بن مسلم می گوید: از امام محمدباقر علیه السلام شنیدم فرمود:
«الْقَائِمُ مَنْصُورُ بِالرُّعْبِ ...»
قائم (آل محمد) به سبب هراس (که خداوند در دل دشمنان می اندازد) یاری می شود، .... به حضرت گفتم: ای فرزند رسول خدا! قائم شما چه زمانی خروج خواهد کرد؟ فرمودند:
«إِذَا تَشَبَّهَ الرِّجَالُ بِالنِّسَاءِ ، وَ النِّسَاءِ بِالرِّجَالِ ، وَ اكْتَفَى الرِّجَالُ بِالرِّجَالِ ، وَ النِّسَاءُ بِالنِّسَاءِ ، وَ رَكِبَ ذَوَاتُ الْفُرُوجِ السُّرُوجَ ، وَ قُبِلَتْ شَهَادَاتِ الزُّورِ وَ رُدَّتْ شَهَادَاتِ الْعَدْلِ ، وَ اسْتَخَفَّ النَّاسُ بِالدِّمَاءِ ، وَ ارْتِكَابِ الزناء ، وَ أَكَلَ
ص: 90
الرِّبَا ، وَ اتُّقِيَ الْأَشْرَارِ مَخَافَةَ أَلْسِنَتِهِمْ ، . . . فَعِنْدَ ذَلِكَ خُرُوجِ قَائِمِنَا، ...»(1)
آن گاه که مردان شبیه زنان، و زنان شبیه مردان شوند، و مردان به مردان و زنان به زنان اکتفا (و هم جنس بازی) کنند، و زنان برزین ها سوار شوند، و گواهی های دروغ پذیرفته شود، و گواهی های دادگرانه رد شوند، و مردم خون مردم، و زناکاری، و رباخواری را سبک بشمارند، و از ترس زبان اشرارپروا شود، ... پس در آن زمان قائم ما خروج خواهد نمود، ....
امام جعفرصادق عليه السلام در باب علائم ظهور فرمودند:
«...وَ رأیت أکثر النَّاسِ وَ خَيْرَ بَيْتٍ مَنْ يُسَاعِدُ النِّسَاءَ عَلَى فِسْقِهِنَّ ، وَ رَأَيْتَ الْمُؤْمِنَ مَحْزُوناً مُحْتَقَراً ذَلِيلًا ، وَ رَأَيْتَ الْبِدَعَ وَ الزِّنَا قَدْ ظَهَرَ وَ . . . وَ رَأَيْتَ الْحَرَامَ يُحَلَّلُ ، وَ رایت الْحَلَالَ يُحَرِّمُ ، وَ رَأَيْتَ الدِّينِ بِالرَّأْيِ ،... وَ رَأَيْتَ النِّسَاءَ وَ قَدْ غَلَبْنَ عَلَى الملک ، وَ غَلَبْنَ عَلَى كُلِّ أَمْرٍ ، لايؤتی إِلَّا مالهن فِيهِ هوئ ،...».(2) ...
آن گاه که بیشتر مردم به گناه کردن زنان کمک کنند، و بهترین خانه را خانه ای ببینی که بر گناه (آشکار) زنان کمک کند، و آن گاه که مؤمن را غمگین و حقیر شده و خار، و بدعتها و زنا (اعمال منافي عفت) را آشکار دیدی، و حرام را حلال شده، و حلال را حرام شده دیدی، و دین را به رأى (اظهار نظر شخصی) دیدی، ... و زنان را دیدی که بر ملک مسلط شوند، و بر هر کاری چیره گردند، و جز به سوی آنچه هوا و هوس ایشان را فرا می خواند نروند، ....
ص: 91
و در خاتمه پس از طی این لحظاتی که آن را برای خداوند گذراندی، می خواهم بگویم: نیامدم تا چیزی را از جانب خویش بیان کنم. و کلام را دیگری بر زبانم جاری نمود. او مرا یاد داد تا سخن بگویم. کمکم کرد تا راه را بیابم و آن گاه که به حقیقت آن پی بردم، به تو نشانش دهم. این راه را خداوند برای ما علامت گذاری کرده، حریم ها حفظ شده اند، خط قرمز را رها کن. به سوی روشنایی برو. از خودش برای پرواز بال بگیرو در فضای نورانی رضای اوپربکش.
آرزو دارم این قدر که به غذا و تحصیل و پوشاک و خواب جوانانمان اهمیت می دهیم، برای اندیشه آن ها نیز ارزش قائل شویم.
ما هیچ کدام نمی خواهیم جوانانمان بازیچه شوند. بازیچه دست آنان که ادعای دلسوزی دارند، آنان که تظاهر به ترحم و تلاش می کنند اما هرگز آرامشی را به ارمغان می آورند.
مسلم است که مردان غیور و بانوان با عفت به یقین می خواهند راحت زندگی کنند و مطمئن باشند که احکام اجرا می شود. بهتر است با دایر نمودن مراكز تعليم و تربیت و پزشکی، فروشگاه های مختلف و ... با کادر آقایان برای آنها و با کادر خانم ها برای ایشان به توسعه فرهنگ اهل بیت اطهار علیهم السلام، رفاه و امنیت اخلاقی، روانی و اجتماعی کمک کنیم. و آنچه از آن یاد شد کفایت می نماید برای آنان که می خواهند پیروی کنند. هر کدام از ما می تواند با حفظ خود و خانواده اش، یک گام به سوی معدن علم و نور بردارد. و اگر نگاه حرام
ص: 92
را برای خدا ترک نمود، چنان ایمانی به او دهد که شیرینی آن را در قلب خود احساس نماید. به امید آن روز که دیگر حتی نامی هم از گناه باقی نماند. و ای کاش همه ما معنای گناه را می فهمیدیم. چهار حرف بیشتر ندارد ولی چهار ستون بدن را می لرزاند. چه چیز بدتر از این است که خدا نگاه لطف خود را از من بگیرد؟ یا نه، من به او پشت کنم و نخواهم بپذیرم که او برای من نیکویی را می پسندد؟... نخواهم ببینم که او مرا پاک می خواهد، برای خودش بدون غل وغش، تا امروز دنیایم آباد باشد و وسیله ای برای آباد شدن زندگی جاودانه ام، فراهم سازم ؟! ... براستی مگر زور و زر دنیا چه چیزی با خود دارد و چقدر ارزش و دوام دارد که من بخواهم احساس در سایه لطف خدا بودن را به آن بفروشم؟ آیا اگر همه دنیا از آن ما بود، حاضر نبودیم آن را بپردازیم تا خدا از ما راضی شود ؟ پس به جای حرف بهتر است به دنبال عمل برویم. خدا کند که بفهمیم، و اگر فهمیدیم به لطف او، خدا کند که وارد راه شویم، و اگروارد راه شدیم به لطف او، خدا کند رهایش نکنیم، باز هم به لطف او ... فقط همین را بدانیم برای آن مرد از آن سلاله پاک، یک قدم هم برداریم کافیست. اگر هر کدام از ما یک قدم بردارد، راهی نمانده ، خوب بودن سخت نیست، اما تلاش می خواهد و درک این که این یک قدمها وظیفه ای است که باید از عهده آن برآییم، خود حکایتی طولانی دارد. و در پایان تو را که می دانم قلبت از آن اوست و برای او می تپد به او می سپارم ... ای معدن نور به امید آن روز که تو بیایی و من نیز با امید به درگاهت زانو بزنم، مرا بپذیری و با خود ببری، هر کجا که می روی، ....
وَ آخِرُ دَعْوَانَا أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ
وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ وَ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِينَ
حیدرحسين التربتي الكربلائي عبيد آل محمد صلى الله عليهم
جمادى الآخرة 1428 الهجرية
ص: 93
ص: 94
القرآن الكريم، کلام الله سبحانه و تعالى.
نهج البلاغة: الإمام أمير المؤمنين علي بن أبي طالب عليهما السلام (شهادت سال 40ه).
چاپ دارالمعرفة - بيروت.
و تحقیق صبحى الصالح، نشر دارالأسوة، اوقاف چاپ اول 1415ه.
الف
الإحتجاج: أحمد بن على بن أبي طالب الطبرسي (ت560ه)، منشورات دارالنعمان النجف الأشرف .
إرشاد القلوب: حسن بن أبي الحسن محمد الديلمي (از علمای قرن 8)، نشر الرضي - قم، چاپ دوم 1409 ه.
و دارالأسوة، تهران، 1417 ه.
الإستبصار شيخ الطائفة محمد بن الحسن الطوسي (ت460ه)، دارالکتب الإسلامية - تهران.
أعلام الدين: الواعظ الديلمي (ت 841ه) مؤسسه آل البيت عليهم السلام - قم، چاپ اول.
إعلام الورى: أمين الإسلام الشيخ فضل بن الحسن الطبرسي (ت 548ه)، انتشارات دارالکتب الاسلامية - قم، چاپ 3.
ب
ص: 95
بحارالأنوار: العلامه محمد باقر المجلسي (ت 111ه)، دار الكتب الإسلامية تهران، چاپ چهارم 1362ش.
و مؤسسة الوفاء - بيروت، 1403.
بصائر الدرجات الكبرى: محمد بن الحسن الصفار (ت290 ه)، انتشارات کتابخانه آية الله مرعشی نجفی، چاپ 2.
ت
تحف العقول: حسن بن علي الحراني (قرن 4)، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ دوم 1404 هجری.
تذكرة الفقهاء: العلامة حسن بن يوسف الحلي (ت 726ه)، چاپ سنگی مكتبة المرتضوية - قم
تفسیر ابن کثیر: إسماعيل بن كثير القرشي الدمشقي (ت774ه)، چاپ دار المعرفة بیروت، 1402 ه.
تفسير الصافي: الفيض الكاشاني محمد بن حسن بن شاه مرتضی (ت1091 ه)، مكتبة الصدر تهران ، چاپ اول 1415ه.
تفسير القمي: على بن ابراهيم القمي (ت 329 ه)، مؤسسه دارالکتاب - قم، چاپ 3، 1404ه.
تفسیر نورالثقلين: الشيخ عبد علي بن جمعة العروسي الحويزي (ت 1112 ه)، تحقيق: سید هاشم رسولی محلاتی، چاپ و نشر مؤسسه اسماعیلیان - قم.
تفسير العياشي: محمد بن مسعود العياشي (ت 320 ه)، چاپخانه علمیه - تهران، 1380ه ش
تهذیب الأحکام: شيخ الطائفة الحقة محمد بن الحسن الطوسي (ت460ه)، دارالکتب الإسلامية - تهران چاپ 4.
ث
ثواب الأعمال و عقاب الأعمال: الشيخ الصدوق محمد بن علي بن بابويه القمي (ت381 ه)،
ص: 96
نشر رضی1364ش.
ج
جامع الأخبار: محمد بن محمد السبزواري (قرن 7)، مؤسسة آل البيت عليهم السلام قم.
الجامع لأحكام القرآن: محمد بن أحمد الأنصاري القرطبي (ت 671ه)، دار إحياء التراث العربي - بيروت، 1405ه.
الجعفريات (الأشعثيات): محمد بن محمد بن الأشعث الكوفي (القرن 4)، چاپ مكتبة نینوی الحديثة - تهران.
جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام: الشيخ محمد حسن النجفي (ت 1266ه)، نشر دارالکتب الإسلامية - تهران.
و مؤسسه المرتضى العالمي - بيروت .
خ
الخرائج و الجرائح: قطب الدين الراوندي (ت 573ه)، مؤسسه امام مهدی علیه السلام - قم، چاپ اول 1409 ه.
الخصال: الشيخ الصدوق محمد بن علي بن بابویه (ت381 ه)، جامعه مدرسین حوزه علمیه - قم
الخلاف: شیخ الطائفة الحقة محمد بن الحسن الطوسي (ت460ه)، تحقيق: سید جواد شهرستانی و سید علی خراسانی و شیخ محمد مهدی نجف، مؤسسه نشر اسلامی قم، چاپ اول 1417ه .
د
دعائم الإسلام: نعمان بن محمد التميمي المغربي (ت 363ه)، دارالمعارف - مصر، چاپ دوم 1385 ه.
ر
ص: 97
الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية: الشهيد الثاني زين الدين بن علي الجبعي العاملي (شهید در966ه)، چاپ های متعدد.
روضة الواعظين: الشهيد محمد بن الفتال النيشابوري رضوان الله عليه (شهید در508 ه)، منشورات الرضي - قم
و چاپ مكتبة المصطفوي - قم، 1377ه.
و نشر دلیل ما- قم، چاپ اول 1423ه
ز
زبدة البيان في أحكام القرآن: ملا أحمد مشهور به محقق اردبیلی (ت 993ه)، کنگره محقق اردبیلی، چاپ اول 1375ش.
س
سلسلة الينابيع الفقهيه: علی اصغر مروارید (معاصر)، مؤسسة فقه الشيعة - بيروت، چاپ اول 1410ه.
ش
شرائع الإسلام في مسائل الحلال والحرام: المحقق الحلي أبوالقاسم جعفر بن محمد (ت 672ه)، دارالأضواء - بیروت، 1403 و سایر چاپ ها.
شرح نهج البلاغة: عبدالحميد بن أبي الحديد المعتزلي (ت 656ه)، چاپ دار احياء الكتب العربية، 1385ه.
ص
الصحاح تاج اللغة و صحاح العربيه: إسماعيل بن حماد الجوهري (ت 398 ه)، دارالعلم للملايين - بیروت، چاپ دوم 1404ه.
ع
العدد القوية لدفع المخاوف اليومية: علي بن يوسف الحلي، برادر علامه حلى (قرن 8)،
ص: 98
کتابخانه آية الله مرعشی نجفی، چاپ اول 1408ه.
علل الشرائع: الشيخ الصدوق محمد بن علي بن بابویه (ت381 ه)، المطبعة الحيدريه - النجف الأشرف، 1386ه.
عوالي اللآلي العزيزية في الأحاديث الدينية: ابن أبي جمهور الأحسائي (ت880ه)، تحقیق مجتبی عراقی ، نشر سیدالشهداء - قم، چاپ اول 1405ه
عيون أخبارالرضا عليه السلام: الشيخ الصدوق محمد بن علي بن بابویه (ت381 ه)، نشر مؤسسة الأعلمي- بيروت.
غ
غرر الحكم: عبدالواحد الآمدي التميمي (ت550ه)، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه - قم، چاپ اول 1366ش.
الغيبة: شیخ الطائفة الحقة محمد بن الحسن الطوسي (ت460ه)، مؤسسة المعارف الإسلاميه - قم، چاپ اول 1411ه.
ف
فقه الرضا عليه السلام: تحقيق مؤسسة آل البيت عليهم السلام ، چاپ کنگره جهانی امام رضا عليه السلام.
فقه القرآن: سعید بن عبدالله، القطب الراوندي (ت 573ه)، کتابخانه آية الله مرعشی نجفی، چاپ اول 1397ه.
ق
قرب الإسناد: عبدالله بن جعفر الحميري القمي (قرن 3)، کتابخانه نینوا تهران.
و چاپ مؤسسه آل البيت عليهم السلام - قم
ک
الكافي: ثقة الإسلام أبوجعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق الكليني الرازي (ت 329 ه)،
ص: 99
دارالکتب الإسلامية - تهران، چاپ سوم 1388ه
کشف الغمة: علي بن عيسى بن أبي الفتح الإربلي (ت 693ه)، دارالأضواء بیروت، چاپ دوم 1405 ه.
کشف المحجة: السيد أبوالقاسم علي بن موسی بن جعفر بن طاووس الحلي (ت664ه)، تحقیق: شیخ محمد حسون، نشر مكتب الإعلام الإسلامي - قم
کنز العرفان في فقه القرآن: مقداد بن عبدالله السيوري (ت 826ه)، کتابخانه نوید اسلام - قم، چاپ اول 1422ه.
کمال الدین و تمام النعمة: الشيخ الصدوق أبو جعفر محمد بن علي بن بابويه القمي (ت381 هذ)، مؤسسه نشر اسلامی قم، 1405ه.
م
المبسوط: شيخ الطائفة الحقة أبوجعفر محمد بن الحسن الطوسي، چاپ مکتبه مرتضويه.
المقنع: الشيخ الصدوق أبو جعفر محمد بن علي بن بابويه القمي (ت381 ه)، نشر مؤسسه امام هادی علیه السلام - قم
المقنعه: الشيخ المفيد محمد بن محمد بن نعمان العكبري البغدادي (ت314 ه)، نشر جامعه مدرسین ، قم.
متشابه القرآن: محمد بن علي بن شهر آشوب المازندراني (ت 588ه)، انتشارات بیدار، 1328ش.
مجموعة ورام = تنبيه الخواطر و نزهة النواظر: وام بن ابي فراس المالكي الأشتري (ت 605ه)، دارالكتب الإسلاميه - تهران.
المحاسن: الشيخ أحمد بن محمد بن خالد البرقي (ت280 ه)، نشر دارالکتب الإسلامية.
مجمع البيان في تفسير القرآن: فضل بن الحسن بن فضل الطوسي (ت560)، نشر مؤسسه الأعلمي- بيروت .
ص: 100
مسالك الأفهام في شرح شرائع الإسلام: الشيخ الشهيد الثاني، زين الدين بن علي بن أحمد العاملي (المستشهد سنة 966ه)، مؤسسه المعارف الإسلامية - قم، 1414ه
مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل: الحاج میرزا حسين النوري الطبرسي (ت1320ه)، مؤسسة آل البيت عليهم السلام - قم، 1407ه.
مستطرفات السرائر: محمد بن إدريس الحلي (ت 598)، جامعه مدرسین حوزه علميه - قم، چاپ دوم 1411ه
مکارم الأخلاق: أبونصرحسن بن الفضل الطبرسي (از علمای قرن 6)، منشورات الشريف الرضي، قم. و چاپ جامعه مدرسین قم.
منتخب الأنوار المضيئة: السيد علي بن عبدالكريم النيلي النجفي (حي سنة 803)، تحقیق و نشر مؤسسه امام هادی علیه السلام - قم، 1420
من لا يحضره الفقيه: الشيخ الصدوق محمد بن علي بن بابويه القمي (ت381 ه)، نشر جامعه مدرسین حوزه علميه - قم، چاپ دوم 1404ه.
منية المريد في آداب المفيد و المستفيد: الشهيد الثاني زين الدين بن علي بن أحمد العاملي الشامي (ت965ه)، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه عمليه - قم، چاپ اول 1409ه.
ن
النوادر: فضل الله بن علي الراوندي (من أعلام القرن 6)، تحقيق و نشر مؤسسه امام مهدی عليه السلام - قم
النهاية في غريب الحديث و الأثر: مبارك بن محمد الجزري، إبن الأثير (ت 606ه)، اسماعیلیان - قم، 1364.
و
وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة: الشيخ محمد بن الحسن الحر العاملي (ت 1104ه)، تحقیق مؤسسه آل البيت عليهم السلام - قم ، چاپ اول 1411ه.
ص: 101