حجة الله على الحجج، فاطمة الزهراء عليها السلام
مشخصات کتاب
نام کتاب: حجّة الله على الحجج، فاطمة الزّهراء عليها السّلام
نام پدیدآورنده: حضرت آية الله حیدر تربتی کربلائی
تایپ و ویرایش: محدّثه تربتی
طرح جلد: محدثّه تربتی
رایانامه: Zabihe.ale.mohammad@gmail.com
وبگاه: Torbatikarbalaee.loxblog.com
شماره تماس: 09137004612
این کتاب شریف به شما شیعه اهل بیت اطهار علیهم السّلام اهدا شده است مشروط بر این که بخوانید و تبلیغ کنید و حبس ننمایید. خرید و فروش این کتاب شرعاً جایز نیست.
تمامی حقوق چاپ و نشر این اثر برای مؤلف محفوظ است
خیر اندیش دیجیتالی: مرکز خدمات حوزه علمیه اصفهان
ویراستار کتاب: محمدحسین دادخواه
ص:1
اشارة
تو قرآنی که عقول رجال بدان قد ندهد، ليلة القدر
تو قرآنی که تفسیر به رأی نشوى، اللّيلة المباركة
تو قرآنی که کفر است پنهان ساختن ات، کوثر
تو قرآنی که تلقاء تو، بخشاینده است، کلمة الله
آیا شناخت تو این است؟...
توغایتی که ابتدا و انتهای آفرینش هستی، حجة الله
توغایتی که نبودی، نبیّ و وصیّ نبود، لولاكِ
توغایتی که اشرف الخلائق را ریشه ای، امّ ابیها
توغایتی که ولایت، طفیل توست، امّ الأئمّة
آیا شناخت تو این است؟...
اگر راه بنمایی، هدایت شویم...
واگر اذن نفرمایی، تسلیم هستیم...
و اگر اراده نمودی، قابل خواهیم بود...
ای فاطمة الله، دریغ مدار ما را، ای مادر
یافاطمة اغیثینی
ص: 2
فاطِمَة حُجّةُ اللهِ عَلَى الحُجَج
آیةُ الله الشَّیخ حَیدَر التُّربتی الکربَلَائِی
ص: 1
بسم الله الرّحمن الرّحیم
ماجرا از این قرار است یکی از دوست داران اهل بیت اطهار علیهم السّلام
پرسشی مطرح می کند و در پی جواب از وحی...
پرسشی درباره شخصیّتی به عظمت «فاطمة الله»
و سینه ای که معارف آل الله را حمل می نماید، پاسخش را زیبا ارائه نموده هر چند خودش آن را بسیط نمی داند
و حرف ها... و حرف ها.... و حرف ها.... ناگفته می ماند که «لیس کلّما طلب وجد»،
گوهر است و قدرش را گوهری می شناسد... گوهری می طلبد...
اگر گوهرشناس بود که الحمد لله و الشکر...
و اگر نبود...
این حرف را برای اهلش بگذارد و طلا را مس نپندارد؛
که یقیناً طلا، مس نخواهد بود لکن...
ناشناس بی بهره می ماند...
تمام
ص: 2
بسم الله الرّحمان الرّحیم
يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ
وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ
وَ لَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ.
سوره (61) الصّفّ آیه 9
يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ
وَيَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ
وَ لَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ.
سوره (9) التوبة آیه 32
ص: 3
صلوات حضرت زهراء سلام الله عليها
«اللّهُمَّ صَلِّ عَلي الصِّدِّيقَةِ فاطِمَةَ (الزَّهراءِ) الزَّكِيَّةِ، حَبيبِةِ حبیبک و نَبِيِّكَ، وَ اُمِّ أحِبّائِكَ وَ أصفِيائِكَ، الَّتِي انتَجَبتَهَا وَ فَضَّلتَهَا وَ اختَرتَهَا عَلَي نِسَاءِ العَالَمينَ، اللَّهُمَّ كُنِ الطّالِبَ لَهَا مِمَّن ظَلَمَهَا، وَ استَخَفَّ بِحَقِّهَا (اللَّهُمَّ)، وَ كُنِ الثَّائِرَ اللّهُمَّ لَهَا بِدَمِ أَولادِهَا. اللَّهُمَّ وَ كَمَا جَعَلتَهَا اُمَّ اَئِمَّةِ الهُدَي، وَ حَليلَةَ صَاحِبِ اللِّوَاءِ، الكَريمَةَ عِندَ المَلإِ الاَعلَي، فَصَلِّ عَلَيهَا وَ عَلَي أُمِّهَا خَديجَةَ الكُبرَي، صَلاةً تُكرمُ بِهَا وَجهَ ابیها مُحَمَّدٍ صلّي الله عليه و آله، وَ تُقِرُّ بِها أَعينَ ذُرّيَّتِهَا، وَ أبلِغهُم عَنِّی فِی هَذِهِ السَّاعَهِ أَفْضَلَ التَّحِیَّهِ وَ السَّلَامِ».(1)
ص: 4
1- مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد: ص 401- الصّلاة على السّيّدة فاطمة عليها السّلام:. و جمال الأسبوع: ص 486 و البلد الأمين: ص 304.
فهرست عناوین
سخن اهداکننده...11
سخن ویراستار...13
متن پرسش...15
سخن نگارنده...15
سرآغاز حجّة الله تعریف و جایگاه...19
حجّة الله پیش از آفریدگان، همراه با آنان و پس از آفریدگان (محیط بر آفریدگان)...21
قطع حجت و برهان دین در صورت نبودن حجة الله...25
بخش یکم علّت خلق الخلق...29
برهان 1- فاطمه، علّت آفرینش هستی...31
بخش دوم فاطمة حجّة الله قبل الخلق...33
برهان 2- آفرینش نور فاطمه، پیش از آفرینش هستی...35
برهان 3- فاطمة نورالله: سیطره فاطمی در اقامه حجّت الهی
بخش سوم نور فاطمة عليها السّلام...37
برهان 4- نور فاطمة من نور الله...39
ص: 5
نور فاطمه من نور عظمة الله...40
بخش چهارم نور النّور...43
برهان 5- نور فاطمه من نور النّبیّ و الوصیّ...45
بخش پنجم حجّة الله مع الخلق...47
برهان 6- حجّة الله سبب امان خلق...49
جایگاه حجّة الله برای زمین و زمینیان...52
برهان 7- فاطمه در مباهله (حجّة الله بر نصاری)...53
بخش ششم فاطمه و عبادت، غرض از خلقت...55
برهان 8- فاطمة أمّةُ الله...57
تسبیح وتهليل وتحميد، ورد فاطمه از آغاز...58
تسبیحات الزّهراء عليها السّلام...60
برهان 9- «الصّلوات» اوست...64
بخش هفتم فاطمه، الله و دين الله...67
برهان 10- نام فاطمه، مشتقّ از نام خداست...69
برهان 11- أسماء فاطمة عند الله!!!
برهان 12- فاطمه «دین استوار»...71
برهان 13- امر بزرگ، ولایت فاطمه
برهان 14- فاطمة آية الله...72
برهان 15- فاطمه در شمار اعراف
برهان 16- مقام هدایت گری فاطمه...73
برهان 17- فاطمة المصطفاة و بارها مصطفاة الله...76
ص: 6
برهان 18- خشنودی و خشم فاطمه
برهان 19- سلام و صلوات خداوند برفاطمه...77
بخش هشتم فاطمه، الله و ملائکه...79
برهان 20- فاطمة محدّثة الله و محدَّثَةُُ الملائكة...81
بخش نهم فاطمة والأنبياء...83
برهان 21- ملاک الله در رسالت، فاطمه است...85
بخش دهم فاطمة و رسول الله...87
برهان 22- فاطمة علّت غائی خلقت أفضل الأنبياء و سيّد الأوصياء...89
برهان 23- فاطمة، حجاب النّبوة...90
برهان 24- جایگاه باب و بیت فاطمه
برهان 25- فاطمه، خانه اش برترین خانه های انبیاء...91
برهان 26 - جایگاه فاطمه نسبت به رسول الله...92
فاطمه از رسول الله و رسول الله از فاطمه...93
برهان 27- والاترین و شریف ترین و محبوب ترین و گرامی ترین...95
بخش یازدهم فاطمه و شجره طیّبه، نبوّت، رسالت و امامت...97
برهان 28- جایگاه فاطمه در شجره طيّبة...99
فاطمة الشّجرة الطيّبة
برهان 29- فاطمه، نبوّت، رسالت، عصمت و حکمت...103
برهان 30 - فاطمه، برگزیده رسول الله...104
برهان 31 - فاطمة، ذی القربی...105
برهان 32 - «المودّة الواجبة» از آنِ فاطمه است...108
ص: 7
برهان 33- فاطمه و بطن مادرش خدیجه
بخش دوازدهم فاطمه و امامت...109
برهان 34- امامت نعمة الله، فاطمة نعمة الله...111
برهان 35- علی همتای ایمانی فاطمه...113
برهان 36- فاطمه، علیّ دیگر...114
برهان 37- رسول الله و فاطمه، دو رکن امیرالمؤمنین
برهان 38- واجب بب برو برگرد...116
برهان 39 - امامت، خاصِّ نسل فاطمه...118
بخش سیزدهم علم فاطمه...121
برهان 40- علم فاطمة محيط برخلق وعدم...123
برهان 41- ژرفای دریای علم فاطمه...124
برهان 42- «مصحف» میراث ویژه فاطمه
امامت و مصحف فاطمة...125
بخش چهاردهم فاطمه در آیات...127
برهان 43- فاطمه در آیه نور...129
برهان 44- فاطمه، بئر معطّله، امام صامت...132
برهان 45 الی 47:
فاطمه، «لیلة القدر» آغاز تا انجام
فاطمه «روح القدس»
فاطمه «اللّيلة المباركة، منها الأئمّة...133
برهان 48- به خدا سوگند، حجة الله است...137
ص: 8
بخش پانزدهم فاطمه و اهل بیت اطهار...139
برهان 49- دورنمای جایگاه اهل بیت علیهم السّلام...141
برهان 50- اتحاد نوری حضرت با اهل بیت...142
برهان 51- فاطمه در شمار اهل بیت و ائمّه علیهم السّلام...144
برهان 52- السّيّدة فاطمة...145
برهان 53- منها الأئمّة...146
برهان 54- فاطمة اسوة الحّجة...147
بخش شانزدهم فاطمه و جزاء، شفاعت...149
برهان 55- ولایت فاطمه در قیامت...151
برهان 56- مهریه فاطمه
برهان 57- شیعه فاطمة...152
برهان 58- شفاعت فاطمی...155
بخش هفدهم امامت فاطمه...157
برهان 59 الی64:
از صفات حجج الله در فاطمه
نطفه فاطمه از خوراک بهشتی
در شکم مادر صداها را می شنود و سخن می گوید
طاهر و مطهَّر به دنیا می آید
با دو دست به دنیا می آید و دست خود بالا می برد
شهادات را با صدای بلند می گوید
رشد و نمو ویژه ای دارد...159
رشد جسمی عبدالله بن عبد المطّلب...171
ص: 9
رشد جسمی رسول الله صلّى الله عليه وآله
حکایت ولادت و رشد جسمانی و... حجّة بن الحسن المهديّ عجّل الله فرجه...172
برهان 65- فاطمه، بهترین اهل زمین...179
برهان 66 الی 69:
همانند رسول الله و امیرالمؤمنین صلّی الله عليهما وآلهما
شاهد در آفرینش و اعمال خلق است
طاعتش بر همه فرض است
تفویض امر خلق به او شده است
ولایت در تشریع دارد
بخش هجدهم فاطمة حجّة الله...183
برهان 70- فاطمة حجّة الله...185
برهان 71 الی 75:
فاطمة وسيلة الله
خاصّة الله
محلّ قدس الله
حجّة الله في غيبه
وارثة الأنبياء...186
اعتراف دشمن...187
پس فاطمه کیست؟...188
فاطمة حجّة الله على الحجج...189
پایان ناگزیر...191
پی نوشت ها...194
ص: 10
سخن اهداکننده
«السَّلامُ عَلَيکُم یَا اَهلَ بَيتِ النُّبُوَّهِ، ...». « ... فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ... آمَنْتُ بِكُمْ... وَ بَرِئْتُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ أَعْدَائِكُمْ، وَ مِنَ الْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ الشَّيَاطِينِ وَ حِزْبِهِمُ الظَّالِمِينَ لَكُمْ...».
« ... ذِكْرُكُمْ فِي الذَّاكِرِينَ، وَ أَسْمَاؤُكُمْ فِي الْأَسْمَاءِ، وَ ... فَمَا أَحْلَى أَسْمَاءَكُمْ، وَ أَكْرَمَ أَنْفُسَكُمْ، وَ...».
«السَّلامُ عَلَیْکِ یا مُمْتَحَنَهُ امْتَحَنَکِ اللهّ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ اَنْ یَخْلُقَکِ فَوَجَدَکِ لِما امْتَحَنَکِ صابِرَهً ، ...». «یَا فَاطِمَةُ الزَّهْرَاء!ُ یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ! یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ! یَا سَیِّدَتَنَا وَ مَوْلَاتَنَا، إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِکِ إِلَی اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاکِ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنَا، یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللَّهِ! اشْفَعِی لَنَا عِنْدَ اللَّهِ».
مقارن با طلوع جدیدترین اثر مؤلّف محترم، غواص اقیانوس بی کران علوم و حِکَم کتاب الله الحكيم ومفسّرین حقیقی و انحصاری آن، آل الله الكريم، آل طه و آل یاسین، حضرات محمّد و آل محمّد صلوات الله عليهم اجمعين، قلم ایشان را که بارها با تمییز سَره از ناسَره، گوهرهای ناب و معارف حقّه را استخراج نموده و پیش روی حقیقت جویان و غیر ایشان تبيين نمودند؛ و این بار مزيّن و مغتنم و منّت دار به ذکر صدّیقۀ کبری، وليّة الله العظمی، حجّة الله على الحجج، أمّ الحسنين و المحسّن، آیت الله العظمی"حضرت فاطمة الزّهراء سلام الله عليهم"
ص: 11
می باشد، ستوده؛ با ضمیمه ساختن سلام، تحيّات، اظهار ارادت و دعای خیر خویش بدان ثواب هدیۀ این مرقومۀ ارزشمند را از جانب نویسندۀ توانا و بندۀ حقیر و به نیابت از خانواده، بستگان، کليۀ حق داران و اموات مؤمنین و مؤمنات و مسلمين و مسلمات، پیش کش خدمت آن بانوی کرام و پدر و همسر و فرزندان گرامش می نماییم و فرج و ظهور موفورالسّرور منتقم ایشان را از درگاه خداوند منّان مسئلت داریم.
این جانب کمترین سهیم در نشر معارف اهل البيت عليهم السّلام از عزیزان مطالعه کننده تقاضامند است به منظور ترویج و اشاعه فرهنگ غنی این خاندان، پس از مطالعه، ایمان و يقين به محتوای دُرربار و کسب حداکثر فيوضات از آن، برادران و خواهران دینی و ایمانی خویش را هم به توفیق دست یابی به محاسن کلام این بزرگواران نائل آورند.
ص: 12
سخن ویراستار
سخت ترین علم روز دنیا را «کیهان شناسی» نامیده اند تلفیقی از ریاضیات و فیزیک، زیست شناسی، زمین شناسی و شیمی ، مکانیک و الکترونیک؛
قرآن کریم و اهل بیت اطهار علیهم السلام، 14 قرن پیش، زمانی که بشر از ماورای جو هیچ نمی دانست، درباره آغاز آفرینش، سیاه چاله ها، گسترش هستی، تب اخترها، بافت کیهان، گردش ماه و خورشید، ثبات هستی با وجود نیروهای گرانشی و... بسیاری حقایق سماوی دیگر سخن گفته اند و امروزه برخی پژوهش گران فقط به دنبال یافتن چنین مصداق هایی هستند، از کتاب و مقاله تا قطعه های ویدئویی و سخنرانی های صوتی، مصادیق بسیار ذکر شده است.
فروردین ماه امسال، 1398 شمسی، بزرگ ترین رخداد نجومی تاریخ ثبت شد و 200 دانشمند کیهان شناس، ستاره شناس، دانشمندان فیزیک اتمی، فیزیک کوانتوم، ریاضیات پیشرفته، دانشمندان زمین شناس و صنایع الکترومکانیکی، با مرتبط ساختن 8 رصدخانه در سراسر کره زمین ، توانستند از سیاه چاله کهکشان M87 که جرم آن 6/5 میلیارد برابر خورشید است و قطری به اندازه 40 میلیارد کیلومتر دارد، عکس برداری نمایند. آنان بسیار خرسند بودند که توانستند این رصد را به ثبت برسانند. اما به راستی چه خنده آور است که بشر، فقط به خاطر دیدن یک پدیده، این چنین
ص: 13
ذوق زده می شود، فقط برای دیدن یک سیاه چاله، این همه تلاش و صرف هزینه های گزاف... این است کسی که نام خود را «بشرهوشمند» نهاده است...
و تمام علم بشر، تمام توان مندی او، با این همه ادّعا، نگاه کردن به این عظمت الهی است. نگاه می کند و گمان دارد که شناخت دارد اما خودش هم می داند سراسر نادانی است، و مدام می پرسد و خود نیز می داند که هرچه به معلوماتش اضافه می شود، مجهولات برایش بیشتر می شوند.
امّا، سخت ترین دانش، کیهان شناسی نیست، سخت ترین دانش، شناخت کسی است که این همه شگفتی را آفریده، کسی که قدرت تغییر آن را دارد، کسی که کلّ این شگفتی را به خوبی می شناسد و در قبضه قدرت اوست. یا نه، در دست اوست چگونگی ها.
وقتى شقّ القمر را از رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم دیدند، وقتی ستاره در خانه امیرالمؤمنين افتاد، وقتی خورشید بازگشت به اراده ولیّ خدا، وقتی سنگ ریزه ها تبدیل به طلا شد، وقتی درخت به سخن آمد، وقتی مرده زنده شد و به سخن گفتن نشست... بشر کجاست از این اعجاز، و چقدر حریص است که قدرت مند باشد...
و راستی که فاطمه، ليلة است، پوشیده است و در عین حال، کلّ هستی را نور بخشیده و همین است که قدرش ناشناخته است؛ که متعرّض شناخت او نمی شوند و اگر کسی متعرّض شود متّهم خواهد بود، گویی نمی بینند و نمی خواهند دیگران نیز ببینند... و باز هم کجاست قدر و منزلت حجّة الله؟...
ما نیز چون دانشمندان علوم تجربی، می خوانیم و می شنویم... و نهایتاً تسلیم می شویم، فهم کجاست؟ کیست که زهرا را دریابد؟
مجموعه ای بی نظیر پیش رو دارید، قدر بدانید، تعدّی نکنید، انکار نکنید که لطف الاه است و فرموده: «مَنْ شِئْنا» قابل آن. خدایا ما را قابل مقرّر فرما، بحقّ فاطمه علیها السّلام.
ص: 14
متن پرسش
بسم الله الرّحمان الرّحيم
حضور محترم حضرت آية الله آقای شیخ حیدر تربتی کربلائی (مدّ ظلّه)
سلام علیکم لطفاً به پرسش زیر پاسخ بفرمایید:
آیا صدّیقه طاهره فاطمه زهراء سلام الله عليها علاوه بر عصمت کبری، بر مخلوقات خداوند تعالی امامت و رهبریّت دارند یا خیر؟
ادلّه نفی یا اثبات این مطلب را بیان بفرمایید.
با تشکر ذی الحجّه 1436 رضا دهکائی
سخن نگارنده
بسم الله الرّحمان الرّحيم
الحمدلله ربّ العالمين وصلّى الله على محمّد و آله الطّاهرين، ولعنة الله على أعدائهم أجمعين إلى أبد الآبدين.
و السّلام علیکم و على المسلّمين أنفسهم لمحمّد وآل محمّد صلوات الله عليهم أجمعين.
با استعانت از حضرات اسماء الله الحسني تبارک و تعالی، محمّد وآل محمّد صلوات الله و سلامه عليهم، در صدد پاسخ از وحی تنزیلی، و تأويلى طه و آل یاسین صلوات الله
ص: 15
عليهم به پرسش مذکور درباره حضرت آية الله العظمی حجة الله على الحجج فاطمة الزّهراء سلام الله علیها برمی آییم زیرا از آن جا که معرفت اولیاء معصوم صلوات الله و سلامه عليهم اجمعين صنع و ساخت الله تبارک و تعالی بوده و موهبتی است، و نه اکتسابی، پس به ناچار آن را از او درخواست نموده و به درگاهش عرض می کنیم:
«...اللَّهُمَّ عَرَّفَنِي حُجَّتُكَ، فَاِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفَْني حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي».(1)
... بارالها حجّتت را به من بشناسان، که اگر حجّتت را به من نشناسانی از دینم گمراه می گردم.
ضمن این که به غیر از جواب اجمالی به اصل این سؤال شریف که قبلاً در رساله دیگری ارائه شده، این کتاب جوابی متوسط است و در این کتاب قصد شرح نداریم، امید است با توفیق الهی در زمان دیگری به شرح آن بپردازیم.
درباره شخصیّت های عموم مردم می توان سخن گفت لکن از شخصیّت بی نظیر حضرت صدّیقه کبری سلام الله عليها تنها کسانی می توانند بگویند که از سنخ ذات اویند، لذا برای این مهم از آیات قرآن کریم به تفسیر و تأويل حضرات محمّد وآل محمّد صلّى الله عليهم استفاده می کنیم؛ و از نشانه های دالّ بر حجّت بودن امّ الأئمّة و امّ ابیها رسول الله، صدّیقه طاهره صلوات الله عليهم خطبه های سرشار از حجّت ها و معارف بلند اوست، هم چنین دعاها و مصحف با عظمت آن حضرت که فرموده اند: سه برابر قرآن کریم است و...؛
و بنابر بسیاری از آیات قرآن کریم و احادیث اهل بیت اطهار علیهم السّلام، حضرت صدّیقه طاهره مطهّره فاطمة الزّهراء سلام الله علیها نه تنها بسیاری از علامت های خاصّ ائمّه معصومين عليهم السّلام را دارند، بلکه والاتر از آن این که ایشان حجّت الله
ص: 16
1- الكافي: ج1 ص 337 ح 5 و 342 ح 29 و الغيبة، النعمانيّ: ص 166 ح6 و کمال الدّين: ج 2 ص 343 ب33 ح 24 و مصباح المتهجّد: ج1 ص412 و إعلام الوری: ص 432 فصل 2 و جمال الأسبوع: ص 521 و ص 522 و... .
بر حجج الهی هستند.
این جانب برای آنان که طالب معرفت ایشان هستند، به قدر توان خود برخی از آیات و احادیث در این باره را در این کتاب گرد آورده ام، امید است سبب فزونی بصیرت ما به ساحت مقدّس آن حضرت گردد.
این کتاب، گنجینه ای عظیم از برخی جواهرات آیات قرآنی و احادیث نورانی درباره بانویی است که چون خالقش و خاندان اطهرش بی همتاست، او که نوبت اشراقش بر زمینیان جز آغاز طلوعی بیش نبود، او که برای ملکوتیان اشراقی نمود و آسمان ها را برایشان روشن نمود، و برای سيّد الأوصياء روزی سه بار تا قبل از کسوفش با دست ناپاکی اشراق می فرمود، و برای اهل مکّه و مدینه نیز تا جایی که عائشه گفت: از نور چهره حضرتش در شب تاریک، نخ در سوزن می کردیم...
این اثر را که امید دارم ذخیره ای برای روز تهی دستی ام باشد به ساحت آن حجّة الله -که حتّى دشمنش نیز اقرار به حجّت بودنش کرد اما افسوس که اکنون جاهلان پر ادّعا، آن مقامش را انکار می کنند- و غنچه سوخته اش تقدیم می نمایم؛ و من باب «وَ صَلِّ عَلََيْهِمْ إنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ»(1) سپاس شایسته تقدیم می دارم به سیّدی از ذراری فاطمه زهرا سلام الله علیها که به همّت ایشان و انفاق طيّب مال، این کتاب به زیور طبع آراسته شد.
و از ساحت آن بانویی که بیتش بإذن الله تعالی از آغاز تا همیشه مرفوع است، خواستار شفاعتش برای این کمترین عُبَیْدش و برای والدینم و خاصّه والده ام هستم که چند ماهی است در غم فراقش جانم سوخته، او که سوختن برای زهرای مظلومه شهیده عليها السّلام را به من آموخت و با اشک جان سوز خویش برآن عزیز و جان رسول الله صلّی الله عليه وآله، شیره جانش را به کامم ریخت... .
ص: 17
1- سوره (9) التّوبة آیه 103.
یکی از طرق اجازات این جانب به احادیث اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السّلام، در کتاب شریف زیارات ذبيح آل محمّد العاشورائيّة صلوات الله عليهم وسلّم آورده شده و در این کتاب شریف، یکی دیگر از آن ها را تيمّناً و تبرّكاً می آوریم.
الصورة
ص: 18
سرآغاز حجّة الله تعریف و جایگاه
پیش از آغاز لازم است متذکّر شوم که رسول الله صلّى الله عليه وآله صاحب همه مقامات ولایت و امامت است، و مهبط و قرار همه تفضّلات الهی است، و آن چه را که به دیگران رسیده از فاضل اوست زیرا که ایشان اشرف الخلائق اجمعين هستند؛
نبيّ الله حجّت الله است در ایصال وحی حدوثاً و نیز توضیح و تفسیر و تبیین وحی، و ولىّ و وصیّ و امام حجّت الله است در تبیین و تفسیر و محافظت وحی بقاءً. ضمن این که قبول با معرفت ولایت اهل بیت اطهار و از آن ها فاطمة الزّهراء سلام الله علیهم از اصول دین اسلام محمدی صلّی الله عليه وآله است.
«يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُبِينًا».(1)
برهان های دالّ بر حجّة الله بودن حضرت زهرا علیها السّلام بسیار است و آن چه در این کتاب آمده، اشارتاً و به منظور تسهیل در فهم مطالب، شماره گذاری شده است و قصد احصاء در کار نیست که «وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ».(2)
لازم به ذکر است که برخی از برهان ها برای چندین عنوان قابل استفاده می باشد.
حجّة الله پیش از آفریدگان، همراه با آنان و پس از آفریدگان (محیط بر آفریدگان)
اوّلین مخلوق خدای سبحان، نور محمّد وآل محمّد صلوات الله و سلامه عليهم بود که
ص: 21
1- سوره (4) النساء آیه 175.
2- سوره (16) النّحل آیه 19.
حجج الله برما سوى الله بودند و همراه با خلق شدند و تا پس از خلق نیز برای ابلاغ پیام های الهی به آن ها باقی خواهند بود. آنان در همه عوالم بوده و خواهند بود، و خود فرمودند: «بِنا فَتَحَ اللّهُ وَ بِنا يَخْتِمُ»، در نتیجه تنها واسطه ابلاغ معارف اعتقادی و احکام شرعی و اخلاق به آفریدگان، ایشان هستند. امام به حق ناطق، جعفر بن محمّد الصّادق عليهما السّلام به دو صحابي جليل و فقیه خود محمّد بن مسلم و اَبان بن تغلب رضي الله عنهما فرمود:
«الْحُجَّةُ قَبْلَ الْخَلْقِ، وَ مَعَ الْخَلْقِ، وَ بَعْدَ الْخَلْقِ».(1)
حجّت (خداوند) قبل از (آفرينش) آفریدگان (بوده)، و همراه با آفریدگان است، و پس از آفریدگان (نیز حضور خواهد داشت).
بنابر صریح حدیث شریف، نخستین مخلوق در همه عوالم «حجّت الله» است، و در ظهور حیات دنیوی نیز نور حجج الله روی زمین در پیشانی آدم ابوالبشر على نبيّنا و آله و عليه السّلام همراه با او و همه انبیاء باطناً، بودند که قرار زمین به وجود حجّت خداست و بنابر فرمایش اهل بیت علیهم السّلام، آخرين شخص روی زمین نیزحجّت خدا خواهد بود.
و این امر، وجوه و حکمت های بسیاری دارد از جمله این که حجّت خداوند جز به امام معصوم تمام نمی گردد، و بر این معنا نیز روایات بسیاری از اهل بیت عصمت و طهارت عليهم صلوات الله از طریق فريقين روایت شده است از جمله؛ از معصومین امام محمّد باقر، جعفر صادق، موسى الكاظم و علىّ الرّضا عليهم السّلام روایت شده که فرموده اند:
«إِنَّ الْحُجَّةَ لَا تَقُومُ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ إِلَّا بِإِمَامٍ حَيٍّ (حَتَّى) يُعْرَفْ».
همانا حجّت خدای عزوجل بر آفریدگانش برپا نشود مگر به سبب و واسطه امامی زنده (تا) شناخته شود.
ص: 22
1- بصائر الدّرجات في فضائل آل محمّد صلّى الله عليهم: ص487 ب11 ح 1- حدّثنا الهيثم النّهديّ، عن البرقيّ، عن خلف بن حمّاد، عن أبان بن تغلب قال: قال أبو عبد الله عليه السّلام: «الْحُجَّةُ قَبْلَ الْخَلْقِ وَ مَعَ الْخَلْقِ وَ بَعْدَ الْخَلْقِ». والكافي: ج1 ص 177 ح4- محمّد بن يحيى، عن أحمد بن محمّد، عن البرقيّ، -مانند البصائر-. و الإمامة و التّبصرة من الحيرة: ص 135 ب 35 ح 149- سعد، عن النّهديّ، -مانند البصائر-. و کمال الدّین و تمام النّعمة: ج1 ص4- قول الصّادق جعفر بن محمّد عليه السّلام - مانند البصائر-. و كمال الدّين و تمام النّعمة: ج1 ص 221 ب22 ح5- حدّثنا أبي و محمّد بن الحسن رضي الله عنهما قالا: حدّثنا سعد بن عبد الله، عن الهيثم بن أبي مسروق النّهديّ، - مانند البصائر-. و كمال الدّين و تمام النّعمة: ج1 ص 232 ب 22 ح 36 - حدّثنا أبي رضي الله عنه قال : حدّثنا عبد الله بن جعفر الحميريّ قال: حدّثنا الحسن بن عليّ الزّيتونيّ، عن ابن هلال، عن خلف بن حمّاد، عن ابن مسكان، عن محمّد بن مسلم، عن أبي عبد الله عليه السّلام - مانند البصائر-. و الإختصاص: ص 23- أبان بن تغلب قال: قال أبو عبد الله عليه السّلام: «الْحُجَّةُ قَبْلَ الْخَلْقِ وَ مَعَ الْخَلْقِ». و الثّاقب في المناقب، ص 117 فصل 1- إنّ الله سبحانه و تعالى خلق آدم عليه السّلام، و اصطفاه، و جعله بدیع فطرته، و آية قدرته، بفضائل إعلاءً لقدره و تنويهاً باسمه، و جعله حجّة قبل أن يحتجّ به عليه، كما روي عن الصّادقين عليهما السلام: «الْحُجَّةُ قَبْلَ الْخَلْقِ وَ مَعَ الْخَلْقِ وَ بَعْدَ الْخَلْقِ». و الدّرّ النّظيم في مناقب الأئمّة اللّهاميم: ص256- و نصب الإمام من الواجبات لقوله تعالى: «إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً» بدأ بالخليفة قبل الخليقة، و الحكيم العليم يبدأ بالأهمّ دون الأعمّ، و ذلك تصدیق قول جعفر بن محمّد عليهما السلام حيث يقول: «الْحُجَّةُ قَبْلَ الْخَلْقِ وَ مَعَ الْخَلْقِ وَ بَعْدَ الْخَلْقِ». و لو خلق الله تعالى الخليقة خلواً من الخليفة لكان قد عرضهم للتّلف.
حدیث امام محمّد باقر عليه السّلام:
«إنّ الحُجَّهَ لاتَقُومُ لِلّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلی خَلقِهِ إِلاّ بِإِمامٍ حَیٍّ یَعرِفُونَهُ (يُعْرَفُ)».(1)
همانا حجّتی برای خدای عزّوجل بر خلقش به پا نشود مگر به امامی زنده که او را بشناسند (معرفت کنند).
امام جعفر الصّادق و امام موسى الكاظم عليهما السّلام فرمودند:
«إنّ الحُجَّهَ لاتَقُومُ لِلّهِ عَلی خَلقِهِ إِلاّ بِإِمامٍ حَیٍّ يُعْرَفُ».(2)
همانا حجّت خداوند بر خلقش به پا نشود مگر به (وسیله) امامی زنده که
شناخته شود.
امام جعفر الصّادق و امام موسى الكاظم و امام على الرّضا عليهم السّلام فرمودند:
«إنّ الحُجَّهَ لاتَقُومُ لِلّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلی خَلقِهِ إِلاّ بِإِمامٍ حَتّّی يُعْرَفَ».(3)
همانا حجّت خدا عزّوجل برخلقش به پا نشود مگر به امامی که شناخته شود.
و به همین جهت است که امام و حجّت الله، در عوالم مختلف قبل از خلق و همراه با خلق و پس از خلق حضور دارد، زیرا که دلیل و راهنمای خلق است، امام محمّد باقر علیه السّلام فرمودند:
امامت و حجّت الهی از زمان حضرت آدم بوده و هیچ زمانی نیست مگر این که امام وحجّتی باقیست که خداوند ایشان را حجّت های خود بر خلق قرار داده است.(4)
اقامه حجّت خدا بر آفریدگان و تمامیّت حجّت خدا، متوقّف به وجود امام است، و آخرین کسی که می میرد، امام است تا کسی نتواند بر خداوند احتجاج کند که چرا مرا بدون حجّت قرار دادی.(5) امام جعفر صادق علیه السّلام فرمود:
ص: 23
1- قرب الإسناد: ص348 ح1260- أحمد بن محمّد بن عيسى، عن أحمد بن محمّد بن أبي نصر قال: كتبت إلى الرّّضا عليه السّلام: ... فكتب: «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمانِ الرَّحيمِ، ... وَ قالَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السّلام: إنّ الحُجَّهَ لاتَقُومُ لِلّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلی خَلقِهِ إِلاّ بِإِمامٍ حَیٍّ یَعرِفُونَهُ ... . و الإختصاص: ص 268- عن الرّضا عليه السّلام قال: قال أبو جعفر عليه السّلام: إنّ الحُجَّهَ لاتَقُومُ لِلّهِ عَلی خَلقِهِ إِلاّ بِإِمامٍ حَیٍّ یُعْرَفُ.
2- الإختصاص: ص 268- عن أحمد بن عمر، عن أبي الحسن قال: قال أبو عبد الله عليه السّلام: إنّ الحُجَّهَ لاتَقُومُ لِلّهِ عَلی خَلقِهِ إِلاّ بِإِمامٍ حَیٍّ يُعْرَفُ. و الإختصاص: ص 269- عن داود الرّقّيّ، عن العبد الصّالح عليه السّلام قال: إنّ الحُجَّهَ لاتَقُومُ لِلّهِ عَلی خَلقِهِ إِلاّ بِإِمامٍ حَیٍّ يُعْرَفُ.
3- الكافي: ج1 ص 177 ح 2 - الحسين بن محمّد، عن معلّی بن محمّد، عن الحسن بن عليّ الوشّاء قال: سمعت الرّضا عليه السّلام يقول: إنّ أبا عبد الله عليه السّلام قال: إنّ الحُجَّهَ لاتَقُومُ لِلّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلی خَلقِهِ إِلاّ بِإِمامٍ حَتّی يُعْرَفَ. و الكافي: ج1 ص 177 ح 1- محمّد بن يحيى العطّار، عن أحمد بن محمّد بن عيسى، عن ابن أبي عمير، عن الحسن بن محبوب، عن داود الرّقّيّ، عن العبد الصّالح عليه السّلام قال: إنّ الحُجَّهَ لاتَقُومُ لِلّهِ عَلی خَلقِهِ إِلاّ بِإِمامٍ حَتّّی يُعْرَفَ. وبصائر الدّرجات في فضائل آل محمّد صلّى الله عليهم: ج1 ص486 ب 10 ح 13- حدّثنا عبّاد بن سلیمان، عن سعد بن سعد، عن محمّد بن عمارة، عن أبي الحسن الرّضا عليه السّلام قال: إنّ الحُجَّهَ لاتَقُومُ لِلّهِ عَلی خَلقِهِ إِلاّ بِإِمامٍ حَتّّی يُعْرَفَ. و الكافي: ج1 ص 177 ح3 - أحمد بن محمّد، عن محمّد بن الحسن، عن عبّاد بن سليمان، ...- مانند البصائر-.
4- التّوحيد: ص158 ب 15 ح4 - بسنده المتّصل القويّ عن عيسى بن راشد، عن محمّد بن علي بن الحسين عليهم السّلام في قوله عزّوجلّ: «كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ» قال: المِشْکاةُ نُورُ العِلمِ فی صَدْرِ النَّبِیِّ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، «اَلْمِصْباحُ فِی زُجاجَةٍ» الزُّجاجَةُ صَدْرُ عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلام، صارَ عِلْمُ النَّبِیِّ إِلی صَدْرِ عَلِیٍّ، «الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ» قال: نُورٌ، «لا شَرْقِیَّهٍ وَ لا غَرْبِیَّهٍ» قال: لا یَهُودِیَّةٍ وَ لا نَصْرانِیَّةٍ، «یَکادُ زَیْتُها یُضِیءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ» قال: یَکادُ الْعالِمُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ عَلََیْهِمُ الصَّلاةُ وَ السَّلام یَتَکَلَّمُ بِالْعِلْمِ قَبْلَ أَنْ یَسْأَلَ، «نُورٌ عَلی نُورٍ» یََعْني إِماماً مُؤَیَّداً بِنُورِ الْعِلْمِ وَ الْحِکْمَةِ فی إِثْرِ إِمامٍ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ ذلِکَ مِنْ لَدُنْ آدَمَ إِلی أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ. فَهؤُلاءِ الْأَوْصِياءُ الَّذينَ جَعَلَهُمُ اللهُ خُلَفاءَهُ في أَرْضِهِ، وَ حُجَجَهُ عَلى خَلْقِهِ، لا تَخْلُو الْأَرْضُ في کُلِّ عَصْرٍ مِنْ واحِدٍ مِنْهُمْ. از او: مناقب آل أبي طالب عليهم السّلام: ج1 ص280 و الصّراط المستقيم: ج2 ص 42 فصل 3. تفسير مجمع البيان: ج 7 ص 226 از او: تأويل الآيات الظّاهرة: ص 356.
5- الغيبة، النّعمانيّ: ص:140 ب9 ح3 از کلینی مانند الكافي: ج1 ص180 ح 3- محمّد بن يحي، عمّن ذكره، عن الحسن بن موسی الخشّاب، عن جعفر بن محمّد، عن كرّام قال: قال أبو عبد الله عليه السّلام: لَوْ كَانَ النَّاسُ رَجُلَيْنِ، لَكَانَ أَحَدُهُمَا الْإِمَامَ. وَ قَالَ: إِنَّ آخِرَ مَنْ يَمُوتُ الْإِمَامُ، لِئَلَّا يَحْتَجَّ أَحَدٌ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّهُ تَرَكَهُ بِغَيْرِ حُجَّةٍ لِلَّهِ عَلَيْهِ. و الإمامة والتبصرة من الحيرة: ص30 ب2 ح13 - أحمد بن إدريس ، عن عبد الله بن محمّد، عن الخشّاب، عن جعفر بن محمّد، عن كرّام ... . و علل الشّرائع: ج1 ص196 ب 153 ح6- حدّثنا الحسين بن أحمد رحمه الله قال : حدّثنا أحمد بن إدريس ... .
«إِنَّ آخِرَ مَنْ يَمُوتُ الإمَامُ لِئَلّا يَحْتَجَّ أحَدٌ عَلَى اللهِ عَزَّوَجَلَّ أنَّهُ تَرَكَهُ بِغَيْر حُجَّةٍ للهِ عَلَيْه».(1)
به تحقیق آخرین کسی که (از خلق) می میرد امام است، تا هیچ کس بر خداوند عزّوجل احتجاج نکند که او را بدون حجّتی از جانب خداوند، رها نموده است.
در همین رهگذر به سادگی می توان دریافت که امامت از اصلی ترین اصول دین است زیرا چنان چه بیان شد حجّت بر خلق اقامه نمی شود مگر به امامت امام حق.
و این امر تا بعد از خلق نیز جریان دارد که حکایت از ولایت در جزاء می کند: ولایت در تقسیم بهشت و جهنم، شفاعت و... زیرا «حجّة الله» در همه عوالم و در قوس صعود و نزول مؤثّر است به عبارت دیگر حضرات حجج الله انواع تصرّفات را بإذن الله تعالی در جميع عوالم، ظهور وجودی دارند؛
امام محمد باقر علیه السّلام فرمود:
وَ اللَّهِ، مَا تَرَک اللَّهُ أرضاً مُنذُ قُبِضَ آدَمُ إِلَّا وَ فِيهَا إِمَامٌ يُهْتَدَى بِهِ إِلَى اللَّهِ وَ هُوَ حُجَّتُهُ عَلَى عِبَادِهِ، وَ لَا تَبْقَى الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ، حُجَّةٍ لِلَّهِ عَلَى عِبَادِهِ».(2)
به خدا سوگند، از زمانی که جان حضرت آدم ستانده شد، خداوند هیچ سرزمینی را بدون وجود امامی که به وسیله او به سوی خداوند هدایت شود رها ننمود که او (یعنی امام) حجّت خداوند بر بندگانش می باشد، و زمين به غیر امام باقی نمی ماند، حجّتی از جانب خداوند بر بندگانش.
و امام جعفر صادق علیه السّلام فرمود:
ص: 24
1- الكافي: ج1 ص180 ح3- محمّد بن يحيى، عمّن ذكره، عن الحسن بن موسی الخشّاب ، عن جعفر بن محمّد، عن كرّام قال: قال أبو عبد الله عليه السّلام: لَوْ كَانَ النَّاسُ رَجُلَيْنِ، لَكَانَ أَحَدُهُمَا الْإِمَامَ. وَ قَالَ: إِنَّ آخِرَ مَنْ يَمُوتُ الْإِمَامُ، لِئَلَّا يَحْتَجَّ أَحَدٌ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّهُ تَرَكَهُ بِغَيْرِ حُجَّةٍ لِلَّهِ عَلَيْهِ. و الإمامة والتّبصرة من الحيرة: ص30 ح 13- أحمد بن إدريس، عن عبد الله بن محمّد، عن الخشّاب، عن جعفر بن محمّد، عن كرّام، قال: قال أبو عبد الله عليه السّلام: ... أَنَّهُ تَرَکَهُ بِغَيْرِ حُجَّّةٍ. و الغيبة، النّعماني: ص160 ب 9 ح3 از کلینی مانند الكافي. و علل الشّرائع: ج1 ص196 ب 153 ح6- حدّثنا الحسين بن أحمد رحمه الله قال: حدّثنا أحمد بن إدريس، عن عبد الله بن محمّد، عن ابن الخشّاب، عن جعفر بن محمّد، عن كرّام قال: قال أبو عبد الله عليه السّلام: -مانند الكافي-.
2- الغيبة، النّعمانيّ: ص 138 ب8 ح 7 از کلینی مانند الكافي: ج1 ص 178 ح8- عليّ بن إبراهيم، عن محمّد بن عيسى، عن محمّد بن الفضيل، عن أبي حمزة، عن أبي جعفر عليه السّلام قال : قال : وَ اللَّهِ، مَا تَرَک اللَّهُ أرضاً مُنذُ قَبَضَ (اللهُ - النعمانی و المختصر) آدَمَ إِلَّا وَ فِيهَا إِمَامٌ يُهْتَدَى بِهِ إِلَى اللَّهِ وَ هُوَ حُجَّتُهُ (حُجَّةٌ لِلّهِ - المختصر) عَلَى عِبَادِهِ، وَ لَا تَبْقَى الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ حُجَّةٍ لِلَّهِ عَلَى عِبَادِهِ. و مانند آن در: مختصر البصائر: ص 63 ح30 - (سعد)، عنهما (يعقوب بن یزید و إبراهيم بن هاشم)، عن محمّد بن الفضيل، عن عليّ بن أبي حمزة الثماليّ، عن أبي جعفر عليه السّلام... . الإمامة و التّبصرة من الحيرة: ص 29 ب2 ح10- وعنه (سعد بن عبد الله)، عن محمّد بن عيسى، عن رجل، عن أبي حمزة: عن أبي جعفر عليه السّلام، قال: وَ اللَّهِ، مَا تَرَک اللَّهُ أرضاً مُنذُ قَبَضَ اللهُ آدَمَ إِلَّا وَ فِيهَا إِمَامٌ يُهْتَدَى بِهِ إِلَى اللَّهِ، وَ هُوَ حُجَّتُهُ عَلَى عِبَادِهِ، وَ لَا تَبْقَى الْأَرْضُ بِغَيْرِ (إِمَامٍ)، حُجَّةً لِلَّهِ عَلَى عِبَادِهِ. از الإمامة: علل الشّرائع: ج1 ص197 ب 153 ح11 - أبي رحمه الله ... . و مانند المحاسن: ثواب الأعمال و عقاب الأعمال: ص 205- و بهذا الإسناد (أبي ره قال: حدّثني سعد بن عبد الله، عن أحمد بن أبي عبد الله البرقيّ قال: حدّثني عبد العظيم بن عبد الله)، عن أحمد بن أبي المعزى، عن ذريح ... . و علل الشّرائع: ج1 ص197 ب13153- أبي رحمه الله قال: الإمامة والتّبصرة من الحيرة: ص 31 ب 2 ح 15- وعنه (عبد الله بن جعفر الحميريّ)، عن إبراهيم بن هاشم، عن محمّد بن حفص، عن عيثم بن أسلم، عن ذريح المحاربيّ، عن أبي عبد الله عليه السّلام قال: سمعته يقول: وَ اللَّهِ، مَا تَرَک اللَّهُ (عَزَّوَجَلَّ - الکمال) الْأَرْضَ (قَطُّ - الکمال) مُنذُ قُبِضَ آدَمُ إِلَّا وَ فِيهَا إِمَامٌ يُهْتَدَى بِهِ إِلَى اللَّهِ (عَزَّوَجَلَّ - العلل و الکمال)، وَ هُوَ حُجَّةُ اللهِ (عَزَّوَجَلَّ - العلل) عَلَى الْعِبَادِ، وَ لَا تَبْقَى الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ حُجَّةٍ لِلَّهِ عَلَى عِبَادِ. مَنْ تَرَكَهُ هَلَكَ وَ مَنْ لَزِمَهُ نَجَا، حَقّاً عَلَى اللَّهِ تَعالی (عَزَّوَجَلَّ - العلل و الکمال). و مانند آن: كمال الدّين و تمام النّعمة : ج1 ص230 ب22 ح 28- حدّثنا أبي رضي الله عنه قال: حدّثنا عبد الله بن جعفر قال: حدّثنا إبراهيم بن هاشم، عن أبي جعفر ، عن عثمان بن أسلم، عن ذريح... . و حدّثنا أبي رضي الله عنه قال : حدّثنا عبد الله بن جعفر ، عن محمّد بن عيسى، عن جعفر بن بشیر و صفوان بن يحي جميعاً، عن ذریح، عن أبي عبد الله عليه السّلام مثله سواء. و كمال الدّين و تمام النّعمة: ج1 ص220 ب22 ح3- حدّثنا أبي و محمّد بن الحسن رضي الله عنهما قالا: حدّثنا سعد بن عبد الله، عن محمّد بن عيسى، عن صفوان بن يحيى، عن أبي الحسن الأول يعني موسی بن جعفر عليهما السّلام قال: مَا تَرَک اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ الْأَرْضَ بِغَیْرِ إِمامٍ قَطُّ مُنذُ قُبِضَ آدَمُ، يُهْتَدَى بِهِ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ، وَ هُوَ الْحُجَّةُ عَلَى الْعِبَادِ، مَنْ تَرَکَهُ ضَلَّ، وَ مَنْ لَزِمَهُ نَجا، حَقّاً عَلَى اللهِ عَزَّوَجَلَّ. وأعلام الدّين: ص400 قال رسول الله صلّى الله عليه و آله: مَنْ أبْغَضَنا أهْلَ الْبَیْتِ بَعَثَهُ اللّهُ یَهُودیّاً وَ لَوْ أنَّ عَبْداً عَبَدَ اللّهَ بَیْنَ الرُّکْنِ وَ الْمَقامِ ألْفَ سَنَهٍ ثُمَّ لَقِیَ اللّهَ بِغَیْرِ وَلایَتِنا لأَکَبَّهُ اللّهُ عَلی مِنْخَرَیْهِ فِی النّارِ، وَ مَنْ ماتَ لا یَعرِفُ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً، وَ اللَّهِ مَا تَرَک اللَّهُ الْأَرْضَ مُنذُ قَبَضَ آدَمَ إِلَّا وَ فِيهَا إِمَامٌ يُهْتَدَى بِهِ حُجَّةً عَلَى الْعِبَادِ، مَنْ تَرَکَهُ هَلَک، وَ مَنْ لَزِمَهُ نَجا.
«مِنَّا الْإِمَامُ الْمَفْرُوضُ طَاعَتُهُ، مَنْ جَحَدَهُ مَاتَ يَهُودِيّاً أَوْ نَصْرَانِيّاً، وَ اللَّهِ مَا تَرَكَ اللهُ الْأَرْضَ مُنْذُ قَبَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ آدَمَ إِلَّا وَ فِيهَا إِمَامٌ يُهْتَدَى بِهِ إِلَى اللَّهِ».(1)
امامی که فرمان برداری از او واجب است از ما اهل بیت است، هر کس او را انکار نماید یهودی یا نصرانی می میرد (مسلمان از دنیا نمی رود بلکه کافر خواهد مُرد)، به خدا سوگند که خداوند زمین را از آن گاه که آدم را قبض روح نمود، وانگذارده مگر این که در آن امامی که به وسیله او به سوی خداوند هدایت شود، قرارداده است.
واین سه مقام آنان، بر علم آنان و مقام شاهد و صانع بودنشان و اِعمال ولایت و سیطره آنان برخلق دلالت دارد... فافهم جيّداً.
قطع حجت و برهان دین در صورت نبودن حجّة الله
رسول الله صلى الله عليه و آله فرمودند:
«... اللَّهُمَّ ... وَ لا تُخلِ الأَرضَ مِن قائِمٍ مِنهُم بِحُجَّتِکَ، ظاهِراً أو خافِیاً مَغموراً، لِئَلّا یَبطُلَ دینُکَ وَ حُجَّتُکَ وَ بُرهانُکَ وَ بَیِّناتُکَ، ...».(2)
... بارالاها! ... و زمین را از قیام کننده ای به حجّت خویش از آن ها (یعنی امامان معصوم) خالی نگذاری، آشکار باشد یا پنهان و غیر مشهور، تا دین و حجّت و برهان و بیّنات تو باطل نگردند ... .
هم چنین رسول الله صلّى الله عليه وآله در حدیث دیگری فرمودند:
«اَللَّهُمَّ إِنِّی أَعْلَمُ أَنَّ اَلْعِلْمَ لاَ یَبِیدُ وَ لاَ یَنْقَطِعُ، وَ أَنَّکَ لاَ تُخْلِی اَلْأَرْضَ مِنْ حُجَّةٍ لَکَ عَلَی خَلْقِکَ؛ ظَاهِرٍ لَیْسَ بِالْمُطَاعِ أَوْ خَائِفٍ مَغْمُورٍ، کَیْلاَ
ص: 25
1- الأصول السّتّة عشر (دار الشبستري): ص89 و دار الحديث: ص 266 ح 54/381 - (کتاب محمّد بن المثنّى بن القسم الحضرميّ) رواية هارون بن موسى التلعکبريّ، عن أبي عليّ محمّد بن همّام بن سهل الكاتب: بسم الله الرّحمان الرّحيم حدّثنا الشيخ أبو محمّد هراون بن موسی بن أحمد التلعکبريّ أيّده الله قال: حدّثنا محمّد بن همّام قال: حدّثنا حميد بن زياد الدهقان قال: حدّثنا أبو جعفر أحمد بن زید بن جعفر الأزديّ البزّاز قال: حدّثنا محمّد بن المثنّى بن القسم الحضرميّ قال : حدّثنا جعفر بن محمّد بن شريح الحضرميّ، عن ذريح المحاربيّ): جعفر، عن ذريح، عن أبي عبد الله عليه السّلام قال: كنّا عنده فقال:إِحْتَجَّ (یَحْتَجُّ- دار الحدیث) عَلَیْهِمْ عَلِیٌّ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ بِأَنْ قَالَ: وَ اللَّهِ إِنَّ مِنَّا لَرَسُولَ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَ إِنَّ مِنَّا حَمْزَهَ سَیِّدَ اَلشُّهَدَاءِ ، وَ إِنَّ مِنَّا اَلْإِمَامَ اَلْمُفْتَرَضَ اَلطَّاعَهِ، مَنْ أَنْکَرَهُ مَاتَ إِنْ شَاءَ یَهُودِیّاً ، وَ إِنْ شَاءَ نَصْرَانِیّاً. ثُمَّ قَالَ: وَ اَللَّهِ مَا تَرَکَ اَللَّهُ اَلْأَرْضَ قَطُّ مُنْذُ قَبَضَ اَللَّهُ آدَمَ إِلاَّ وَ فِیهَا مَنْ یُهْتَدَی بِهِ إِلَی اَللَّهِ وَ هُوَ حُجَّهُ اَللَّهِ إِلَی اَلْعِبَادِ، مَنْ تَرَکَهُ هَلَکَ، وَ مَنْ لَزِمَهُ نَجَا حَقّاً عَلَی اَللَّهِ. و المحاسن: ج1 ص92 ب17 ح 45- عن إسماعيل بن مهران ، عن رجل، عن أبي المغراء، عن ذريح، عن أبي حمزة، عن أبي عبد الله عليه السّلام قال: مِنَّا الْإِمَامُ الْمَفْرُوضُ طَاعَتُهُ، مَنْ جَحَدَهُ مَاتَ يَهُودِيّاً أَوْ نَصْرَانِيّاً، وَ اللَّهِ ما تَرََکَ اللهُ الأَرْضَ (مَا تُرِكَ الْأَرْضُ- العقاب) مُنْذُ قَبَضَ اللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ - العقاب) آدَمَ إِلَّا وَ فِيهَا إِمَامٌ يُهْتَدَى بِهِ إِلَى اللَّهِ، حُجَّةً عَلَى الْعِبَادِ مَنْ تَرَكَهُ هَلَكَ، وَ مَنْ لَزِمَهُ نَجَا، حَقّاً عَلَى اللَّهِ.
2- كمال الدّين و تمام النّعمة: ج1 ص262 ب24 ح 8- حدّثنا محمّد بن إبراهيم بن إسحاق رضي الله عنه قال: أخبرنا أحمد بن محمّد الهمداني قال: حدّثنا محمّد بن هشام قال: حدّثنا عليّ بن الحسن السائح قال: سمعت الحسن بن عليّ العسكريّ يقول: حدّثني أبي، عن أبيه، عن جدّه عليهم السّلام قال: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لِعَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ: یَا عَلِیُّ! لاَ یُحِبُّکَ إِلاَّ مَنْ طَابَتْ وِلاَدَتُهُ، وَ لاَ یُبْغِضُکَ إِلاَّ مَنْ خَبُثَتْ وِلاَدَتُهُ، وَ لاَ یُوَالِیکَ إِلاَّ مُؤْمِنٌ، وَ لاَ یُعَادِیکَ إِلاَّ کَافِرٌ،... مَنْ أَنْکَرَ وَاحِداً مِنْهُمْ (الْأَئِمَّة) فَقَدْ أَنْکَرَنِی، وَ مَنْ أَنْکَرَنِی فَقَدْ أَنْکَرَ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ مَنْ جَحَدَ وَاحِداً مِنْهُمْ فَقَدْ جَحَدَنِی، وَ مَنْ جَحَدَنِی فَقَدْ جَحَدَ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ،لِأَنَّ طَاعَتَهُمْ طَاعَتِی، وَ طَاعَتِی طَاعَةُ اَللَّهِ، وَ مَعْصِیَتَهُمْ مَعْصِیَتِی، وَ مَعْصِیَتِی مَعْصِیةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، ... اَللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَی خُلَفَائِی وَ أَئِمَّةَ أُمَّتِی بَعْدِی، وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُمْ، وَ اُنْصُرْ مَنْ نَصَرَهُمْ، وَ اُخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُمْ، وَ لاَ تُخْلِ اَلْأَرْضَ مِنْ قَائِمٍ مِنْهُمْ بِحُجَّتِکَ ظَاهِراً، أَوْ خَافِیاً مَغْمُوراً، لِئَلاَّ یَبْطُلَ دِینُکَ وَ حُجَّتُکَ وَ بُرْهَانُکَ وَ بَیِّنَاتُکَ ... .
تَبْطُلَ حُجَّتُکَ، وَ لاَ تَضِلَّ أَوْلِیَاءُکَ بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَهُمْ».(1)
خدایا، به راستی که می دانم علم نابود نشود و منقطع نگردد و تو زمین را از حجّتی بر خلق خالی نکنی، خواه آشکار باشد و فرمانش نبرند، یا بیمناک و پنهان باشد، برای این که حجّت های تو باطل نشود، و اولیاء خود را پس از آن که هدایتشان فرمودی، گمراه نکنی ... .
بنابراین خالی ماندن زمین از حجّت، سبب قطع حجّت و برهان و دلایل روشن گر خداوند و بطلان دین است. در روایت سلمان محمّدی رضي الله عنه از امیرالمؤمنین علیه السّلام در حديث طولانی خطاب به جاثلیق نیز چنین آمده است:
«... اللَّهُمَّ لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ بِحُجَّةٍ، إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً، أَوْ بَاطِناً مَسْتُورا،ً لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُهُ، وَ يَكُونَ نِحْلَةً لِمَنِ اتَّبَعَهُ وَ اقْتَدَى بِهِ، ... ».(2)
... بارالها! جز این نیست که زمین از قیام کننده به حجّت (خداوند) خالی نمی ماند، یا به صورت آشکار و شناخته شده ، یا پنهان و پوشیده شده، تا حجّت های خدا و دلایل روشن گر او باطل نگردد، و او برای پیروانش و کسانی که به وی اقتدا می کنند، پیشوایی باشد ... .
و در بسیاری از کتاب های شیعه امامیّه به سندهایی(3) و در کتاب های مخالفين(4) به نقل از امیرالمؤمنين عليه السّلام، فرمایش حضرت به صحابي جليل و شهیدشان کمیل بن زیاد نخعی رضی الله عنه آمده است که فرمودند:
«اللَّهُمَّ بَلَى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ، إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا
ص: 26
1- كفاية الأثر في النّصّ على الأئمّة الإثني عشر: ص162- حدّثني عليّ بن الحسين بن محمّد قال : حدّثنا عتبة بن عبد الله الحمصيّ بمكّة قراءة عليه سنة ثمانين وثلاثمائة قال: حدّثنا موسى القطقطاني قال: حدّثنا أحمد بن يوسف قال: حدّثنا حسين بن زید بن عليّ قال: حدّثنا عبد الله بن حسین بن حسن ، عن أبيه، عن الحسن عليه السّلام قال: خَطَبَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَوْماً فَقَالَ بَعْدَ مَا حَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَی عَلَیْهِ: مَعَاشِرَ اَلنَّاسِ! کَأَنِّی أُدْعَی فَأُجِیبُ، وَ إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ اَلثَّقَلَیْنِ: کِتَابَ اَللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی، مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا، فَتَعَلَّمُوا مِنْهُمْ، وَ لاَ تُعَلِّمُوهُمْ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْکُمْ، لاَ یَخْلُو اَلْأَرْضُ مِنْهُمْ، وَ لَوْ خَلَتْ إِذَنْ لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا. ثُمَّ قَالَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: اَللَّهُمَّ إِنِّی أَعْلَمُ أَنَّ اَلْعِلْمَ لاَ یَبِیدُ وَ لاَ یَنْقَطِعُ، وَ أَنَّکَ لاَ تُخْلِی اَلْأَرْضَ مِنْ حُجَّةٍ لَکَ عَلَی خَلْقِکَ؛ ظَاهِرٍ لَیْسَ بِالْمُطَاعِ، أَوْ خَائِفٍ مَغْمُورٍ، کَیْ لاَ تَبْطُلَ حُجَّتُکَ، وَ لاَ تَضِلَّ أَوْلِیَاؤُکَ، ... . و الكافي: ج1 ص 178ح7- عليّ بن محمّد، عن سهل بن زیاد، عن الحسن بن محبوب، عن أبي أسامة وعليّ بن إبراهيم، عن أبيه، عن الحسن بن محبوب، عن أبي أسامة و هشام بن سالم، عن أبي حمزة، عن أبي إسحاق، عمّن يثق به من أصحاب أمير المؤمنين عليه السّلام أن أمير المؤمنين عليه السّلام قال: اللَّهُمَّ إِنَّکَ لاَ تُخْلِی اَلْأَرْضَ مِنْ حُجَّةٍ لَکَ عَلَی خَلْقِکَ. والكافي: ج1 ص 335 ح3- عليّ بن محمّد، عن سهل بن زیاد، عن ابن محبوب ، عن أبي أسامة ، عن هشام، و محمّد بن يحيى، عن أحمد بن محمّد، عن ابن محبوب، عن هشام بن سالم ؛ عن أبي حمزة، عن أبي إسحاق قال : حدّثني الثّقة من أصحاب أمير المؤمنين عليه السّلام: أنّهم سمعوا أمير المؤمنين عليه السّلام يقول في خطبة له: ... اللَّهُمَّ وَ إِنِّی لَأَعْلَمُ أَنَّ الْعِلْمَ لَا یَأْرِزُ کُلُّهُ، وَ لَا یَنْقَطِعُ مَوَادُّهُ، وَ أَنَّکَ لَا تُخْلِی أَرْضَکَ مِنْ حُجَّةٍ لَکَ عَلَی خَلْقِکَ؛ ظَاهِرٍ لَیْسَ بِالْمُطَاعِ، أَوْ خَائِفٍ مَغْمُورٍ، کَیْلَا تَبْطُلَ حُجَجُکَ وَ لَا یَضِلَّ أَوْلِیَاؤُکَ بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَهُمْ، ... .
2- إرشاد القلوب إلى الصّواب: ج2 ص314 - بحذف الإسناد مرفوعاً إلى سلمان الفارسيّ رضي الله عنه (في حديث طويل) قال: ... قال أمير المؤمنين عليه السلام:.
3- تفسير القمّي: ج1 ص 359 و الغارات: ج1 ص89 و چاپ جدید: ج1 ص153 و الغيبة، النّعمانيّ: ص 25 والغيبة، النّعمانيّ: ص 136 ب 8 ح 1 و شرح الأخبار في فضائل الأئمّة الأطهار عليهم السّلام: ج2 ص370ح 732 و الخصال: ج1 ص 187 ح 257 و كمال الدّين و تمام النّعمة: ج1 ص 291 - 29 4 ب 26 ح 2 و علل الشرائع: ج1 ص195 ب153 ح 2 و نهج البلاغة: ص 495 حکمت 147/143 و خصائص الأئمّة عليهم السّلام، الشّريف الرّضيّ: ص106 والإرشاد في معرفة حجج الله على العباد: ج1 ص228 و نزهة النّاظر و تنبيه الخاطر: ص 57 ح 40 و الأمالي، الشّيخ المفيد: ص 247 ح 3 و الأمالي، الشّيخ الطّوسيّ: ص21 مجلس 1 ح23 و عيون الحكم و المواعظ: ص541 فصل 2ح10037 و غرر الحکم و درر الكلم: ص786 ح384 و مناقب آل أبي طالب عليهم السّلام: ج1 ص 245 و عوالي اللّئالي العزيزيّة: ج4 ص 127 ح 216 و کشف اليقين في فضائل أمير المؤمنين عليه السّلام: ص 74 و ... .
4- تاريخ اليعقوبيّ و فرائد السّمطين و ينابيع المودّة و ... .
خَائِفاً مَغْمُوراً، لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُه».(1)
بار الاها! بله چنین است که زمین از برپادارنده حجّت (الهی) برای خدا خالی نشود، یا آشکار و شناخته شده، و یا ترسان و ناشناس، تا حجّت های الهی و نشانه های روشن گر او نابود نگردد.
و به روایتی دیگر، مولا امیرالمؤمنين عليه السّلام به کمیل چنین فرموده باشند:
«اَللَّهُمَّ بَلَی لاَ تَخْلُو اَلْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّهٍ عَلَی خَلْقِهِ، یَهْدِیهِمْ إِلَی دِینِکَ، وَ یُعَلِّمُهُمْ عِلْمَکَ، لِئَلاَّ تَبْطُلَ حُجَّتُکَ، وَ لا یَضِلَّ أَتْبَاعُ أَوْلِیَائِکَ وَ شِیعَتُهُمْ، بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَهُمْ إِلَی إِمَامٍ ظَاهِرٍ مَشْهُودٍ لَیْسَ بِمُطَاعٍ، وَ مُکْتَمِنٍ خَائِفٍ مَغْمُورٍ یَتَرَقَّبُ، أَوْ غَائِبٍ عَنِ اَلنَّاسِ فِی حَالِ غَیْبَتِهِ، لَمْ یَغِبْ عَنْهُمْ أَمْرُهُ وَ نَهْیُهُ، وَ مَثُوبَةُ عِلْمِهِ، فَآیَاتُهُ فِی قُلُوبِ اَلْمُؤْمِنِینَ مُثْبَتَةٌ فَهُمْ بِهَا عَامِلُونَ».(2)
بارالاها! چنین است که زمین از کسی که بر بندگان خدا به حجّت الهي قيام کند خالی نشود، که آنان را به دین تو رهنمایی کند، و علم تو را به آنان می آموزد، تا حجّت تو نابود نگردد، و پیروان اولیاء تو و شیعیان آنان گمراه نشوند، پس از آن که آنان را هدایت نمودی به وسیله پیشوایی آشکار و دیده شده که فرمانش برده نشود، یا پوشیده ترسان ناشناسی که دیده دوخته است، یا از مردم در حال غیبت خویش، غایب است، امر و نهی وی و پاداش علم و کار او هرگز از میان مردم نمی رود، بنابراین نشانه های او در دل های مؤمنان ثابت شده و آنان بدان در عمل ملتزم هستند.
ص: 27
1- یا کُمَیْلَ بْنَ زِیاد! ... اللَّهُمَّ بَلَى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ، إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً، لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُه. اللَّهُمَّ بَلَى وَ لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ حُجَّةٍ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّتِهِ، إِمَّا ظَاهِرٍ مَعْلُومٍ، وَ إِمَّا خَائِفٍ مَغْمُورٍ، لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُه. اللَّهُمَّ بَلَى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ بِحُجَّةٍ ظَاهِرٍ أَوْ خافٍ مَغْمُورٍ لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُه. اللَّهُمَّ بَلَى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ، إِمَّا ظَاهِرٍ مَشْهُورٍ أَوْ خافٍ (باطِنٍ) مَغْمُورٍ، لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُه. اللَّهُمَّ إِنَّکَ لَا تُخْلِی الْأَرْضَ مِنْ قَائِمٍ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِرٍ مَشْهُورٍ أَوْ خائفٍ مَغْمُورٍ، لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُه. اللَّهُمَّ بَلَى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ حُجَّةٍ لَکَ عَلَی خَلْقِکَ، إِمَّا ظَاهِراً مَعْلُومَاً، أَوْ خائِفاً مَغْمُوراً، لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُکَ وَ بَيِّنَاتُکَ. اللَّهُمَّ بَلَى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ (إِمامٍ) قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ، إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً (مَشْهُوداً)، أَوْ (وَ إِمَّا) (خائِفاً) خافِیاً مَغْمُوراً، لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُه. اللَّهُمَّ بَلَى لَا تُخْلِی الْأَرْضَ مِنْ قَائِمٍ بِحُجَّةٍ، ظَاهِرٍ مَشْهُورٍ، أَوْ مُستَتِرٍ مَغْمُورٍ، لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُه. لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ (إِمامٍ) قَائِمٍ بِحُجَّةِ اللهِ، إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً، أَوْ خَائِفاً مَغْمُوراً، لِئَلَّا یَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُه. لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ بِحُجَّةٍ (بِحُجَجِهِ)، إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً، أَوْ باطِناً مَغْمُوراً، لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُه.
2- الهداية الكبرى: ص362 ب 14 - عن الحسن بن محمّد بن جمهور، عن عليّ بن إسماعيل، و عن هارون بن مسلم بن سعدان، عن مسعدة بن صدقة، عن أبي عبد الله الصادق عليه السّلام، في خطبة له مع کمیل بن زیاد:.
تسبيح فاطمة الزّهراء عليها السّلام پس از نماز مخصوصه حضرتش و پس از زیارت امیرالمؤمنین و سیّدالشّهداء عليهما السّلام
«سُبْحَانَ ذِی الْجَلَالِ الْبَاذِخِ الْعَظِیمِ، سُبْحَانَ ذِی الْعِزِّ الشَّامِخِ الْمُنِیفِ، سُبْحَانَ ذِی الْمُلْکِ الْفَاخِرِ الْقَدِیمِ، سُبْحَانَ ذِی الْبَهْجَةِ وَ الْجَمَالِ (مَنْ لَبِسَ الْبَهْجَةَ وَ الْجَمَالَ)، سُبْحَانَ مَنْ تَرَدَّی بِالنُّورِ وَ الْوَقَارِ، سُبْحَانَ مَنْ یَرَی أَثَرَ النَّمْلِ فِی الصَّفَا وَ (سُبْحَانَ مَنْ یَرَی) وَقْعَ الطَّیْرِ فِی الْهَوَاءِ، سُبْحَانَ مَنْ هُوَ هَکَذَا لَا هَکَذَا غَیْرُهُ».(1)
ص: 28
1- کامل الزّيارات: ص214 ب 9 ح10- حدّثني محمّد بن جعفر، عن محمّد بن الحسين، عن محمّد بن إسماعيل ، عن صالح بن عقبة، عن أبي سعيد المدائنيّ قال: دخلت على أبي عبد الله عليه السّلام فقلت: جعلت فداك آتي قبر الحسين عليه السّلام؟ قال: نَعَمْ یَا بَا سَعِیدٍ اِئْتِ قَبْرَ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ أَطْیَبِ اَلطَّیِّبِینَ وَ أَطْهَرِ اَلطَّاهِرِینَ وَ أَبَرِّ اَلْأَبْرَارِ وَ إِذَا زُرْتَهُ یَا بَا سَعِیدٍ فَسَبِّحْ عِنْدَ رَأْسِهِ تَسْبِیحَ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ أَلْفَ مَرَّةٍ وَ سَبِّحْ عِنْدَ رِجْلَیْهِ تَسْبِیحَ فَاطِمَةَ اَلزَّهْرَاءِ عَلَیْهَا اَلسَّلاَمُ أَلْفَ مَرَّةٍ ثُمَّ صَلِّ عِنْدَهُ رَکْعَتَیْنِ تَقْرَأُ فِیهِمَا یس وَ اَلرَّحْمَنَ فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِکَ کَتَبَ اَللَّهُ لَکَ ثَوَابَ ذَلِکَ إِنْ شَاءَ اَللَّهُ تَعَالَی. قال: قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ عَلِّمْنِی تَسْبِیحَ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ عَلَیْهَا اَلسَّلاَمُ قَالَ: نَعَمْ یَا بَا سَعِیدٍ، تَسْبِیحُ عَلِیٍّ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ سُبْحَانَ اَلَّذِی لاَ تَنْفَذُ خَزَائِنُهُ سُبْحَانَ اَلَّذِی لاَ تَبِیدُ مَعَالِمُهُ سُبْحَانَ اَلَّذِی لاَ یَفْنَی مَا عِنْدَهُ سُبْحَانَ اَلَّذِی لاَ یُشْرِکُ أَحَداً فِی حُکْمِهِ سُبْحَانَ اَلَّذِی لاَ اِضْمِحْلاَلَ لِفَخْرِهِ سُبْحَانَ اَلَّذِی لاَ اِنْقِطَاعَ لِمُدَّتِهِ سُبْحَانَ اَلَّذِی لاَ إِلَهَ غَیْرُهُ. وَ تَسْبِیحُ فَاطِمَةَ عَلَیْهَا اَلسَّلاَمُ سُبْحَانَ ذِی اَلْجَلاَلِ اَلْبَاذِخِ اَلْعَظِیمِ سُبْحَانَ ذِی اَلْعِزِّ اَلشَّامِخِ اَلْمُنِیفِ سُبْحَانَ ذِی اَلْمُلْکِ اَلْفَاخِرِ اَلْقَدِیمِ سُبْحَانَ ذِی اَلْبَهْجَةِ وَ اَلْجَمَالِ سُبْحَانَ مَنْ تَرَدَّی بِالنُّورِ وَ اَلْوَقَارِ سُبْحَانَ مَنْ یَرَی أَثَرَ اَلنَّمْلِ فِی اَلصَّفَا وَ وَقْعَ اَلطَّیْرِ فِی اَلْهَوَاءِ. و من لا يحضره الفقيه: ج2 ص591 ح3198- وَ إذَا أرَدْتَ أنْ تُوَدِّعَهُ فَقُلِ: السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ أسْتَوْدِعُکَ اللهَ وَ أَسْتَرْْعِیکَ وَ أقْرَأُ عَلَیْکَ السَّلَامَ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالرَّسُولِ وَ بِمَا جِئْتَ بِهِ وَ دَلَّتْ عَلَیْهِ فَاکْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِینَ أَشْهَدُ فِی مَمَاتِی عَلَی مَا شَهِدْتُ عَلَیْهِ فِی حَیَاتِی أَشْهَدُ أَنَّکُمُ الْأَئِمَّةُ وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مَنْ قَتَلَکُمْ وَ حَارَبَکُمْ مُشْرِکُونَ وَ مَنْ رَدَّ عَلَیْکُمْ فِی أَسْفَلِ دَرْکٍ مِنَ الْجَحِیمِ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مَنْ حَارَبَکُمْ لَنَا أَعْدَاءُ وَ نَحْنُ مِنْهُمْ بُرَآءُ وَ أَنَّهُمْ حِزْبُ الشَّیْطَانِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بَعْدَ الصَّلَاةِ وَ التَّسْلِیمِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ - وَ تُسَمِّیهِمْ علیهم السّلام - وَ لَا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیَارَتِهِ فَإِنْ جَعَلْتَهُ فَاحْشُرْنِی مَعَ هَؤُلَاءِ الْأَئِمَّةِ المُسَمَّیْنَ. اللَّهُمَّ وَ ثَبِّتْ قُلُوبَنَا بِالطَّاعَةِ وَ الْمُنَاصَحَةِ وَ الْمَحَبَّةِ وَ حُسْنِ الْمُؤَازَرَةِ وَ التَّسْلِیمِ. وَ سَبِّحْ تَسْبِیحَ الزَّهْرَاءِ فَاطِمَةَ علیها السّلام وَ هُوَ: سُبْحَانَ ذِی الْجَلَالِ الْبَاذِخِ الْعَظِیمِ، سُبْحَانَ ذِی الْعِزِّ الشَّامِخِ الْمُنِیفِ، سُبْحَانَ ذِی الْمُلْکِ الْفَاخِرِ الْقَدِیمِ، سُبْحَانَ ذِی الْبَهْجَةِ وَ الْجَمَالِ، سُبْحَانَ مَنْ تَرَدَّی بِالنُّورِ وَ الْوَقَارِ، سُبْحَانَ مَنْ یَرَی أَثَرَ النَّمْلِ فِی الصَّفَا وَ وَقْعَ الطَّیْرِ فِی الْهَوَاءِ. و مصباح المتهجّد: ص301 صلاة الطّاهرة فاطمة عليها السّلام- هما ركعتان تقرأ في الأولى الحمد و مائة مرّة إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ، و في الثّانية الحمد و مائة مرّة قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ، فإذا سلّمت سبّحت تسبيح الزّهراء عليها السّلام ثم تقول : سُبْحَانَ ذِی الْعِزِّ الشَّامِخِ الْمُنِیفِ، سُبْحَانَ ذِی الْجَلَالِ الْبَاذِخِ الْعَظِیمِ، سُبْحَانَ ذِی الْمُلْکِ الْفَاخِرِ الْقَدِیمِ، سُبْحَانَ مَنْ لَبِسَ الْبَهْجَةَ وَ الْجَمَالَ، سُبْحَانَ مَنْ تَرَدَّی بِالنُّورِ وَ الْوَقَارِ، سُبْحَانَ مَنْ یَرَی أَثَرَ النَّمْلِ فِی الصَّفَا، سُبْحَانَ مَنْ یَرَی وَقْعَ الطَّیْرِ فِی الْهَوَاءِ، سُبْحَانَ مَنْ هُوَ هَکَذَا لَا هَکَذَا غَیْرُهُ. و مصباح المتهجّد: ص671 ذو الحجّة ...- و يستحبّ أن تصلّى فيه صلاة فاطمة عليها السّلام، و روي أنّها أربع ركعات مثل صلاة أمير المؤمنين عليه السّلام كلّ ركعة بالحمد مرّة و خمسين مرّة قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ و يسبّح عقيبها بتسبيح الزّهراء عليها السّلام و يقول: سُبْحَانَ ذِی الْعِزِّ الشَّامِخِ الْمُنِیفِ، سُبْحَانَ ذِی الْجَلَالِ الْبَاذِخِ الْعَظِیمِ، سُبْحَانَ ذِی الْمُلْکِ الْفَاخِرِ الْقَدِیمِ، سُبْحَانَ مَنْ یَرَی أَثَرَ النَّمْلَةِ فِی الصَّفَا، سُبْحَانَ مَنْ یَرَی وَقْعَ الطَّیْرِ فِی الْهَوَاءِ، سُبْحَانَ مَنْ هُوَ هَکَذَا لَا هَکَذَا غَیْرُهُ. و الإقبال بالأعمال الحسنة: ج2 ص 44 الفصل 6 - فيما نذكره من فضل أوّل يوم من ذي الحجّة ... عن الشيخ الطوسيّ ... . و جمال الأسبوع: ص 263 الفصل 29- أربع صلوات لمولاتنا فاطمة بنت رسول الله صلّى الله عليه و آله في يوم الجمعة - حدّث محمّد بن هارون التّلعکبريّ قال: أخبرنا محمّد بن قشير قال: حدّثنا عليّ بن حبشيّ قال: حدّثنا العبّاس بن محمّد بن الحسين قال: حدّثنا أبي، عن محمّد بن سنان، عن المفضّل بن عمر، عن أبي عبد الله عليه السّلام قال: کانَت لِاُمّی فاطِمَةَ علیها السلام رَکعَتانِ تُصَلّیهِما عَلَّمَها جَبرَئیلُ علیه السّلام فَإِذا سَلَّمَت سَبَّحَتِ التَّسبیحَ وهُوَ: سُبحانَ ذِی العِزِّ الشّامِخِ المُنیفِ سُبحانَ ذِی الجَلالِ الباذخِ العَظیمِ سُبحانَ ذِی المُلکِ الفاخِرِ القَدیمِ سُبحانَ مَن لَبِسَ البَهجَةَ وَ الجَمالَ سُبحانَ مَن تَرَدّی بِالنّورِ وَالوَقارِ سُبحانَ مَن یَری أثَرَ النَّملِ فِی الصَّفا سُبحانَ مَن یَری وَقعَ الطَّیرِ فِی الهَواءِ سُبحانَ مَن هُوَ هکَذا ولا هکَذا غَیرُهُ.
برهان 1- فاطمه، علّت آفرینش هستی
امام علیّ بن موسی علیه السّلام در حدیثی در جواب به اباصلت هروی فرمودند:
... الله تعالی به آدم امر فرمودند تا به ساق عرش نظر کند، دید بر آن نوشته شده:
«لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ، وَ زَوْجَتُهُ فَاطِمَةُ سَیِّدَةُ نِسَاءِ اَلْعَالَمِینَ، وَ اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَیْنُ سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ اَلْجَنَّةِ».
عرض کرد: پروردگارا! اینان کیانند؟ فرمود:
«هَؤُلاَءِ مِنْ ذُرِّیَّتِکَ، وَ هُمْ خَیْرٌ مِنْکَ وَ مِنْ جَمِیعِ خَلْقِی، وَ لَوْ لاَ هُمْ مَا خَلَقْتُکَ، وَ لاَ خَلَقْتُ اَلْجَنَّةَ وَ اَلنَّارَ وَ لاَ اَلسَّمَاءَ وَ اَلْأَرْضَ، ...».(1)
اینان فرزندان توهستند، و آنان از تو و همه آفریدگانم بهتر هستند، و اگر (غایت از آفریدن) اینان نبودند، تو را نمی آفریدم، و بهشت و آتش و آسمان و زمینی را نمی آفریدم... .
چنان چه آشکار است این حدیث شریف حاوی چندین برهان بوده که اشارتاً برخی از آن ها ذکر می شود:
اهل بیت علیهم السّلام، از همه آفریدگان، از آدم خليفة الله تا سایرین، جوهراً برتر
ص: 31
1- عيون أخبار الرّضا عليه السّلام: ج1 ص307 ب28 ح 67 و معاني الأخبار: ص124 ح1- حدّثنا عبد الواحد بن محمّد بن عبدوس النّيسابوريّ العطّار رضي الله عنه قال: حدّثنا عليّ بن محمّد بن قتيبة، عن حمدان بن سليمان، عن عبد السّلام بن صالح الهرويّ قال: قلت للرّضا عليه السّلام: یا ابن رسول الله! أخبرني عن الشّّجرة الّتي أكل منها آدم و حوّاء ما كانت فقد اختلف النّاس فيها، فمنهم من يروي أنّها الحنطة و منهم من يروي أنّها العنب و منهم من يروي أنّها شجرة الحسد؟ فقال عليه السّلام: کُلُ ذلِكَ حَقٌّ. قلت: فما معنى هذه الوجوه على اختلافها؟ فقال: یَا أَبَا الصَّلْتِ إِنَّ شَجَرَ الْجَنَّهِ تَحْمِلُ أَنْوَاعاً فَکَانَتْ شَجَرَةُ الْحِنْطَةِ وَ فِیهَا عِنَبٌ وَ لَیْسَتْ کَشَجَرَةِ الدُّنْیَا وَ إِنَّ آدَمَ علیه السّلام لَمَّا أَکْرَمَهُ اللَّهُ تَعَالَی ذِکْرُهُ بِإِسْجَادِ مَلَائِکَتِهِ لَهُ وَ بِإِدْخَالِهِ الْجَنَّهَ قَالَ فِی نَفْسِهِ: هَلْ خَلَقَ اللَّهُ بَشَراً أَفْضَلَ مِنِّی؟ فَعَلِمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَا وَقَعَ فِی نَفْسِهِ فَنَادَاهُ: ارْفَعْ رَأْسَکَ یَا آدَمُ فَانْظُرْ إِلَی سَاقِ الْعَرْشِ، فَرَفَعَ آدَمُ رَأْسَهُ فَنَظَرَ إِلَی سَاقِ الْعَرْشِ فَوَجَدَ عَلَیْهِ مَکْتُوبا:ً لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ، وَ زَوْجَتُهُ فَاطِمَةُ سَیِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ، وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ. فَقَالَ آدَمُ علیه السلام یَا رَبِّ! مَنْ هَؤُلَاءِ؟ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ: مِنْ ذُرِّیَّتِکَ، وَ هُمْ خَیْرٌ مِنْکَ وَ مِنْ جَمِیعِ خَلْقِی، وَ لَوْلَاهُمْ مَا خَلَقْتُکَ وَ لَا خَلَقْتُ الْجَنَّهَ وَ النَّارَ وَ لَا السَّمَاءَ وَ الْأَرْضَ، فَإِیَّاکَ أَنْ تَنْظُرَ إِلَیْهِمْ بِعَیْنِ الْحَسَدِ فَأُخْرِجَکَ عَنْ جِوَارِی، فَنَظَرَ إِلَیْهِمْ بِعَیْنِ الْحَسَدِ، وَ تَمَنَّی مَنْزِلَتَهُمْف فَتَسَلَّطَ الشَّیْطَانُ عَلَیْهِ حَتَّی أَکَلَ مِنَ الشَّجَرَهِ الَّتِی نُهِیَ عَنْهَا، وَ تَسَلَّطَ عَلَی حَوَّاءَ لِنَظَرِهَا إِلَی فَاطِمَةَ علیها السّلام بِعَیْنِ الْحَسَدِ، حَتَّی أَکَلَتْ مِنَ الشَّجَرَةِ کَمَا أَکَلَ آدَمُ، فَأَخْرَجَهُمَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْ جَنَّتِهِ وَ أَهْبَطَهُمَا عَنْ جِوَارِهِ إِلَی الْأَرْضِ.
هستند. علّت آفرینش آفریدگان و نیز بهشت و دوزخ می باشند یعنی جزا بر مدار آنان است و... .
در حدیث دیگری از امام جعفر صادق عليه السّلام است که الله جلّ جلاله درباره نام اهل بیت علیهم السّلام که به نور جلال الهی بر ساق عرش نوشته شده بود به آدم علیه السّلام فرمود:
«... لَوْ لَا هُمْ مَا خَلَقْتُكُمَا، هَؤُلَاءِ خَزَنَةُ عِلْمِي، وَ أُمَنَائِي عَلَى سِرِّي...».(1)
... اگر به خاطر اینان نبود شما دو تن را نمی آفریدم، اینان گنج داران علم من، و امینان رازهای من هستند، ... .
علّت آفرینش، کسی است که ظرف قابل خزانه داری علم الهی باشد، قابلیّت امانت داری اسرار حق تعالی داشته باشد، هدایت تمام و کمال را دریابد، عبادت تمام و کمال را انجام دهد و ابلاغ تمام و کمال از جانب الله تعالی به عمل آورد و این کسی نیست جز حجّة الله ، فتدبّر... .
ص: 32
1- معاني الأخبار: ص 108 ح 1- حدّثنا أحمد بن محمّد بن الهيثم العجليّ رضي الله عنه قال: حدّثنا أبو العبّاس أحمد بن يحيى بن زكريّا القطّان قال: حدّثنا أبو محمّد بکر بن عبد الله بن حبيب قال: حدّثنا تميم بن بهلول، عن أبيه، عن محمّد بن سنان، عن المفضّل بن عمر قال: قال أبو عبد الله عليه السّلام: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی خَلَقَ الْأَرْوَاحَ قَبْلَ الْأَجْسَادِ بِأَلْفَیْ عَامٍ فَجَعَلَ أَعْلَاهَا وَ أَشْرَفَهَا أَرْوَاحَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ الْأَئِمَّةِ بَعْدَهُمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ فَعَرَضَهَا عَلَی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبَال فَغَشِیَهَا نُورُهُمْ فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لِلسَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبَالِ: هَؤُلَاءِ أَحِبَّائِی وَ أَوْلِیَائِی وَ حُجَجِی عَلَی خَلْقِی وَ أَئِمَّهُ بَرِیَّتِی مَا خَلَقْتُ خَلْقاً هُوَ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْهُمْ وَ لَهُمْ وَ لِمَنْ تَوَلَّاهُمْ خَلَقْتُ جَنَّتِی وَ لِمَنْ خَالَفَهُمْ وَ عَادَاهُمْ خَلَقْتُ نَارِی فَمَنِ ادَّعَی مَنْزِلَتَهُمْ مِنِّی وَ مَحَلَّهُمْ مِنْ عَظَمَتِی عَذَّبْتُهُ عَذاباً لا أُعَذِّبُهُ أَحَداً مِنَ الْعالَمِینَ وَ جَعَلْتُهُ مَعَ الْمُشْرِکِینَ فِی أَسْفَلِ دَرْکِ نَارِی وَ مَنْ أَقَرَّ بِوَلَایَتِهِمْ وَ لَمْ یَدَّعِ مَنْزِلَتَهُمْ مِنِّی وَ مَکَانَهُمْ مِنْ عَظَمَتِی جَعَلْتُهُ مَعَهُمْ فِی رَوْضَاتِ جَنَّاتِی وَ کَانَ لَهُمْ فِیهَا مَا یَشَاءُونَ عِنْدِی وَ أَبَحْتُهُمْ کَرَامَتِی وَ أَحْلَلْتُهُمْ جِوَارِی وَ شَفَّعْتُهُمْ فِی الْمُذْنِبِینَ مِنْ عِبَادِی وَ إِمَائِی فَوَلَایَتُهُمْ أَمَانَهٌ عِنْدَ خَلْقِی فَأَیُّکُمْ یَحْمِلُهَا بِأَثْقَالِهَا وَ یَدَّعِیهَا لِنَفْسِهِ دُونَ خِیَرَتِی؟ فَأَبَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ وَ الْجِبَالُ أَنْ یَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنَ ادِّعَاءِ مَنْزِلَتِهَا وَ تَمَنِّی مَحَلِّهَا مِنْ عَظَمَةِ رَبِّهَا فَلَمَّا أَسْکَنَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ آدَمَ وَ زَوْجَتَهُ الْجَنَّةَ قَالَ لَهُمَا کُلا مِنْها رَغَداً حَیْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَهَ یَعْنِی شَجَرَةَ الْحِنْطَةِ فَتَکُونا مِنَ الظَّالِمِینَ فَنَظَرَ إِلَی مَنْزِلَةِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ الْأَئِمَّةِ بَعْدَهُمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ فَوَجَدَاهَا أَشْرَفَ مَنَازِلِ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَقَالا: یَا رَبَّنَا! لِمَنْ هَذِهِ الْمَنْزِلَةُ فَقَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ ارْفَعَا رُءُوسَکُمَا إِلَی سَاقِ عَرْشِی فَرَفَعَا رُءُوسَهُمَا فَوَجَدَا اسْمَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ الْأَئِمَّةِ بَعْدَهُمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ مَکْتُوبَهً عَلَی سَاقِ الْعَرْشِ بِنُورٍ مِنْ نُورِ الْجَبَّارِ جَلَّ جَلَالُهُ فَقَالا: یَا رَبَّنَا مَا أَکْرَمَ أَهْلَ هَذِهِ الْمَنْزِلَةِ عَلَیْکَ وَ مَا أَحَبَّهُمْ إِلَیْکَ وَ مَا أَشْرَفَهُمْ لَدَیْکَ فَقَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ: لَوْلَاهُمْ مَا خَلَقْتُکُمَا هَؤُلَاءِ خَزَنَةُ عِلْمِی وَ أُمَنَائِی عَلَی سِرِّی إِیَّاکُمَا أَنْ تَنْظُرَا إِلَیْهِمْ بِعَیْنِ الْحَسَدِ وَ تَتَمَنَّیَا مَنْزِلَتَهُمْ عِنْدِی وَ مَحَلَّهُمْ مِنْ کَرَامَتِی فَتَدْخُلَا بِذَلِکَ فِی نَهْیِی وَ عِصْیَانِی فَتَکُونا مِنَ الظَّالِمِینَ قَالا: رَبَّنَا وَ مَنِ الظَّالِمُونَ؟ قَالَ الْمُدَّعُونَ لِمَنْزِلَتِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ. قَالا: رَبَّنَا فَأَرِنَا مَنَازِلَ ظَالِمِیهِمْ فِی نَارِکَ حَتَّی نَرَاهَا کَمَا رَأَیْنَا مَنْزِلَتَهُمْ فِی جَنَّتِکَ، فَأَمَرَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی النَّارَ فَأَبْرَزَتْ جَمِیعَ مَا فِیهَا مِنْ أَلْوَانِ النَّکَالِ وَ الْعَذَابِ وَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: مَکَانُ الظَّالِمِینَ لَهُمُ الْمُدَّعِینَ لِمَنْزِلَتِهِمْ فِی أَسْفَلِ دَرَکٍ مِنْهَا کُلَّما أَرادُوا أَنْ یَخْرُجُوا مِنْها أُعِیدُوا فِیها وَ کُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلُوا سِوَاهَا لِیَذُوقُوا الْعَذابَ، یَا آدَمُ! وَ یَا حَوَّاءُ! لَا تَنْظُرَا إِلَی أَنْوَارِی وَ حُجَجِی بِعَیْنِ الْحَسَدِ فَأُهْبِطَکُمَا عَنْ جِوَارِی وَ أُحِلَّ بِکُمَا هَوَانِی فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطانُ لِیُبْدِیَ لَهُما ما وُورِیَ عَنْهُما مِنْ سَوْآتِهِما وَ قالَ ما نَهاکُما رَبُّکُما عَنْ هذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَنْ تَکُونا مَلَکَیْنِ أَوْ تَکُونا مِنَ الْخالِدِینَ. وَ قاسَمَهُما إِنِّی لَکُما لَمِنَ النَّاصِحِینَ. فَدَلَّاهُما بِغُرُورٍ وَ حَمَلَهُمَا عَلَی تَمَنِّی مَنْزِلَتِهِمْ فَنَظَرَا إِلَیْهِمْ بِعَیْنِ الْحَسَدِ فَخُذِلَا حَتَّی أَکَلَا مِنْ شَجَرَةِ الْحِنْطَةِ فَعَادَ مَکَانَ مَا أَکَلَا شَعِیراً فَأَصْلُ الْحِنْطَةِ کُلِّهَا مِمَّا لَمْ یَأْکُلَاهُ وَ أَصْلُ الشَّعِیرِ کُلِّهِ مِمَّا عَادَ مَکَانَ مَا أَکَلَاهُ فَلَمَّا أَکَلَا مِنَ الشَّجَرَةِ طَارَ الْحُلِیُّ وَ الْحُلَلُ عَنْ أَجْسَادِهِمَا وَ بَقِیَا عُرْیَانَیْنِ وَ طَفِقا یَخْصِفانِ عَلَیْهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَ ناداهُما رَبُّهُما أَ لَمْ أَنْهَکُما عَنْ تِلْکُمَا الشَّجَرَةِ وَ أَقُلْ لَکُما إِنَّ الشَّیْطانَ لَکُما عَدُوٌّ مُبِینٌ؟ فَ قالا رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِینَ، قَالَ: اهْبِطَا مِنْ جِوَارِی فَلَا یُجَاوِرُنِی فِی جَنَّتِی مَنْ یَعْصِینِی فَهَبَطَا مَوْکُولَیْنِ إِلَی أَنْفُسِهِمَا فِی طَلَبِ الْمَعَاشِ فَلَمَّا أَرَادَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْهِمَا جَاءَهُمَا جَبْرَئِیلُ فَقَالَ لَهُمَا إِنَّکُمَا ظَلَمْتُمَا أَنْفُسَکُمَا بِتَمَنِّی مَنْزِلَةِ مَنْ فُضِّلَ عَلَیْکُمَا فَجَزَاؤُکُمَا مَا قَدْ عُوقِبْتُمَا بِهِ مِنَ الْهُبُوطِ مِنْ جِوَارِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَی أَرْضِهِ فَاسْأَلَا رَبَّکُمَا بِحَقِّ الْأَسْمَاءِ الَّتِی رَأَیْتُمُوهَا عَلَی سَاقِ الْعَرْشِ حَتَّی یَتُوبَ عَلَیْکُمَا فَقَالا: اللَّهُمَّ إِنَّا نَسْأَلُکَ بِحَقِّ الْأَکْرَمِینَ عَلَیْکَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ الْأَئِمَّةِ إِلَّا تُبْتَ عَلَیْنَا وَ رَحِمْتَنَا فَتَابَ اللَّهُ عَلَیْهِمَا إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ، فَلَمْ تَزَلْ أَنْبِیَاءُ اللَّهِ بَعْدَ ذَلِکَ یَحْفَظُونَ هَذِهِ الْأَمَانَةَ وَ یُخْبِرُونَ بِهَا أَوْصِیَاءَهُمْ وَ الْمُخْلَصِینَ مِنْ أُمَمِهِمْ فَیَأْبَوْنَ حَمْلَهَا وَ یُشْفِقُونَ مِنِ ادِّعَائِهَا وَ حَمَلَهَا الْإِنْسَانُ الَّذِی قَدْ عُرِفَ، فَأَصْلُ کُلِّ ظُلْمٍ مِنْهُ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ، وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهُولاً. از او: بحار الأنوار: ج 11 ص172 ب3 ح 19 و ج26 ص320 ب7 ح2 وج 85 ص 136 ب 43 ح 11.
بخش دوم فاطمة حجّة الله قبل الخلق
برهان 2- آفرینش نور فاطمه، پیش از آفرینش هستی
رسول الله صلّى الله عليه وآله فرمود:
«خُلِقَ نُورُ فَاطِمَةَ عليها السّلام قَبْلَ أَنْ تُخْلَقَ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ».(1)
نور فاطمه علیهاالسّلام پیش از آفرینش زمین و آسمان خلق شد. خدای تبارک و تعالی، براساس علم خود که از پیش می داند اینان چون به عرصه وجود پا می گذارند، عارف بالله و مطيع امرالله خواهند بود، آنان را جوهراً ارتفاع داده و همین سبقت آفرینش نور ایشان بر هستی، نشان آشکار بر حجیّت ایشان است که او افضل و اشرف واعلى، را اقدم مقرّر نموده است.
برهان 3- فاطمة نورالله: سیطره فاطمی در اقامه حجّت الهی
رسول الله صلى الله عليه و آله فرمودند:
«... مَثَلُنَا فِي كِتَابِ اللَّهِ مَثَلُ الْمِشْكَاةِ، والْمِشْكَاةُ فِي الْقِنْدِيلِ نورُ عَلِيٍ وفَاطِمَةَ، يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَن يَشَاءُ، وَمَن أَحَبَّنَا كانَ حَقّاً عَلَى اَللَّهِ أَن يبعثَهُ نيِّراً بُرْهَانُهُ، ثَابِتَةٌ حُجَّتُهُ، فَنَحْنُ اَلنُّجَبَاءُ، وَ نَحْنُ النُّورُو الضِّيَاءُ، وَ نَحْنُ أَفْرَاطُ اَلْأَنْبِيَاءِ وَ أَوْلَادِ الأَوْصِياءِ وَ بَقِيَّةُ الأَوْصِيَاءِ، وَ شِيعَتُنَا السُّعَداءُ وَالشُّهَداءُ، وَهَذا كَلامٌ فيهِ الشِّفاءُ».(2)
ص: 35
1- ر.ک پی نوشت شماره 49.
2- مشارق أنوار اليقين: ص71.
مَثَل ما در کتاب خداوند، مثل چراغ دان است، و چراغ دانِ درون چراغ، نور حضرت علی و حضرت فاطمه است، خداوند برای نورش آن کس را که بخواهد هدایت کند، و هرکس ما (اهل بیت) را دوست بدارد سزاوار است که خداوند او را در حالی برانگیزد که برهانش روشنی بخش، و حجّتش استوار است. «نجباء» ما اهل بیت) هستیم، نور و روشنایی ما هستیم، و ما هستیم پیشی گیرندگان بر پیامبران (یا فرزندان پیامبران) و فرزندان جانشینان پیامبران و بازمانده جانشینان پیامبران، و شیعیان ما سعادت مندان و شهداء هستند، و این سخنی است که شفا در آن است.
ص: 36
بخش سوم نور فاطمة عليها السّلام
برهان 4- نور فاطمة من نور الله
رسول الله صلّى الله عليه وآله فرمود:
«... وَ فَتَقَ نُورَ ابْنَتِی فَاطِمَةَ، فَخَلَقَ مِنْهُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ، فَنُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ مِنْ نُورِ ابْنَتِی فَاطِمَةَ، وَ نُورُ ابْنَتِی فَاطِمَةَ مِنْ نُورِ اللَّهِ، وَ فَاطِمَهُ أَفْضَلُ مِنَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ، ...».
... و نور دخترم فاطمه را شکافت، و از او نور آسمان ها و زمین را آفرید، پس نور آسمان ها و زمین از نور دخترم فاطمه است، و نور فاطمه از نور الله است، و فاطمه برتر از آسمان ها و زمین است... .
و پس از اشراق نور فاطمه علیهاالسّلام بر آسمان ها و زمین ، ذات احدیّت جلّ جلاله به ملائکه فرمود:
«هَذَا نُورُ أَمَتِی فَاطِمَهَ الزَّهْرَاءِ، فَلِذَلِکَ سُمِّیَتْ أَمَتِی الزَّهْرَاءَ، لِأَنَّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ بِنُورِهَا ظَهَرَتْ، وَ هِیَ ابْنَةُ نَبِیِّی، وَ زَوْجَهُ وَصِیِّی، وَ حُجَّتِی عَلَی خَلْقِی، أُشْهِدُکُمْ یَا مَلَائِکَتِی! أَنِّی قَدْ جَعَلْتُ ثَوَابَ تَسْبِیحِکُمْ وَ تَقْدِیسِکُمْ لِهَذِهِ الْمَرْأَةِ وَ شِیعَتِهَا إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَهِ».(1)
این نور بنده ام فاطمة الزّهراء است، بدین جهت زهراء (نورافشان) نامیده شد،
ص: 39
1- بحار الأنوار، ج25 ص17 ب 1 ح30 - من کتاب ریاض الجنان، لفضل الله بن محمود الفارسي: بحذف الأسانيد عن أنس بن مالك قال: بينا رسول الله صلّى الله عليه وآله صلّى صلاة الفجر ثمّ استوى في محرابه کالبدر في تمامه فقلنا: یا رسول الله! إن رأيت أن تفسّر لنا هذه الآية قوله تعالى: «فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَ الصَّالِحِينَ»، فقال النّبيّ صلّى الله عليه وآله: أَمَّا النَّبِیُّونَ فَأَنَا، وَ أَمَّا الصِّدِّیقُونَ فَأَخِی عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ، وَ أَمَّا الشُّهَدَاءُ فَعَمِّی حَمْزَةُ، وَ أَمَّا الصَّالِحُونَ فَابْنَتِی فَاطِمَةُ وَ أَوْلَادُهَا الْحَسَنُ وَ الْحُسَینُ. فنهض العبّاس من زاوية المسجد إلى بين يديه صلّى الله عليه وآله وقال: یا رسول الله! أ لست أنا وأنت و عليّ و فاطمة والحسن و الحسين من ينبوع واحد؟! قال صلّى الله عليه وآله: وَ ما وَراءَ ذلِكَ يا عَمّاهْ؟ قال: لأنّك لم تذكرني حين ذكرتهم، و لم تشرّفني حين شرّفتهم. فقال رسول الله صلّى الله عليه وآله: يا عَمّاهْ! أَمَّا قَوْلُکَ أَنَا وَ أَنْتَ وَ عَلِیٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ مِنْ یَنْبُوعٍ وَاحِدٍ فَصَدَقْتَ، وَ لَکِنْ خَلَقَنَا اللَّهُ نَحْنُ حَیْثُ لَا سَمَاءَ مَبْنِیَّةَ، وَ لَا أَرْضَ مَدْحِیَّةَ، وَ لَا عَرْشَ وَ لَا جَنَّةَ وَ لَا نَارَ، کُنَّا نُسَبِّحُهُ حِینَ لَا تَسْبِیحَ، وَ نُقَدِّسُهُ حِینَ لَا تَقْدِیسَ، فَلَمَّا أَرَادَ اللَّهُ بَدْءَ الصَّنْعَةِ فَتَقَ نُورِی، فَخَلَقَ مِنْهُ الْعَرْشَ، فَنُورُ الْعَرْشِ مِنْ نُورِی، وَ نُورِی مِنْ نُورِ اللَّهِ، وَ أَنَا أَفْضَلُ مِنَ الْعَرْشِ، ثُمَّ فَتَقَ نُورَ ابْنِ أَبِی طَالِبٍ، فَخَلَقَ مِنْهُ الْمَلَائِکَةَ، فَنُورُ الْمَلَائِکَهِ مِنْ نُورِ ابْنِ أَبِی طَالِبٍ؟، وَ نُورُ ابْنِ أَبِی طَالِبٍ مِنْ نُورِ اللَّهِ، وَ نُورُ ابْنِ أَبِی طَالِبٍ أَفْضَلُ مِنَ الْمَلَائِکَةِ، وَ فَتَقَ نُورَ ابْنَتِی فَاطِمَةَ، مِنْهُ فَخَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ، فَنُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ مِنْ نُورِ ابْنَتِی فَاطِمَةَ، وَ نُورُ فَاطِمَةَ مِنْ نُورِ اللَّهِ، وَ فَاطِمَةُ أَفْضَلُ مِنَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ، ثُمَّ فَتَقَ نُورَ الْحَسَنِ، فَخَلَقَ مِنْهُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ فَنُورُ الشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ مِنْ نُورِ الْحَسَنِ، وَ نُورُ الْحَسَنِ مِنْ نُورِ اللَّهِ، وَ الْحَسَنُ أَفْضَلُ مِنَ الشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ، ثُمَّ فَتَقَ نُورَ الْحُسَیْنِ، فَخَلَقَ مِنْهُ الْجَنَّةَ وَ الْحُورَ الْعِینَ، فَنُورُ الْجَنَّةِ وَ الْحُورِ الْعِینِ مِنْ نُورِ الْحُسَیْنِ، وَ نُورُ الْحُسَیْنِ مِنْ نُورِ اللَّهِ، وَ الْحُسَیْنُ أَفْضَلُ مِنَ الْجَنَّةِ وَ الْحُورِ الْعِینِ، ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الظُّلْمَةَ بِالْقُدْرَةِ، فَأَرْسَلَهَا فِی سَحَائِبِ الْبَصَرِ، فَقَالَتِ الْمَلَائِکَةُ سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ، رَبَّنَا! مُذْ عَرَفْنَا هَذِهِ الْأَشْبَاحَ مَا رَأَیْنَا سُوءاً، فَبِحُرْمَتِهِمْ إِلَّا کَشَفْتَ مَا نَزَلَ بِنَا، فَهُنَالِکَ خَلَقَ اللَّهُ تَعَالَی قَنَادِیلَ الرَّحْمَةِ، وَ عَلَّقَهَا عَلَی سُرَادِقِ الْعَرْشِ، فَقَالَتْ: إِلَهَنَا! لِمَنْ هَذِهِ الْفَضِیلَةُ وَ هَذِهِ الْأَنْوَارُ؟ فَقَالَ: هَذَا نُورُ أَمَتِی فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ، فَلِذَلِکَ سُمِّیَتْ أَمَتِی الزَّهْرَاءَ، لِأَنَّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ بِنُورِهَا ظَهَرَتْ، وَ هِیَ ابْنَةُ نَبِیِّی، وَ زَوْجَةُ وَصِیِّی، وَ حُجَّتِی عَلَی خَلْقِی، أُشْهِدُکُمْ یَا مَلَائِکَتِی! أَنِّی قَدْ جَعَلْتُ ثَوَابَ تَسْبِیحِکُمْ وَ تَقْدِیسِکُمْ لِهَذِهِ الْمَرْأَةِ وَ شِیعَتِهَا إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَهِ. فعند ذلك نهض العبّاس إلى عليّ بن أبي طالب و قبّل ما بين عينيه وقال: يا عليّ! لقد جعلك الله حجّة بالغة على العباد إلى يوم القيامة. و عيون المعجزات: ص 52- و في حديث رسول الله صلّى الله عليه وآله لمّا دخل العبّاس في رواية أبي محمّد الجلّوديّ البصريّ، عن الفرج بن فضالة، عن أبيه، عن يحيى بن سعيد، عن محمّد بن أبي بكر، عن عمّار قال: يا محمّد! بما ذا فضّلت علينا أهل بيتك؟ فقال صلّی الله عليه وآله: إليك يا عمّ لا تقل هذا، فإن الله تبارك و تعالى خلقني و عليّاً نوراً ثمّ فتق من نورنا سبطيّ ثمّ فتق من نورنا نور العرش و من نور سبطيّ نور الشمس و القمر، كنّا نعلم الملائكة التّسبيح والتّهليل والتّمجيد. ثمّ قال الله تعالى للملائكة: وعزّتي وجلالي و جودي و ارتفاع لأفعلنّ، فخلق سبحانه نور فاطمة عليها السّلام كالقنديل فزهرت به السّموات فسمّيت الزّهراء، لمّا استنار بنورها الأفق. فخرج العبّاس من عنده لا يحير جواباً، فاستقبله عليّ عليه السّلام فضمّه إلى صدره و قبّل ما بين عينيه و جبينه و قال : ما أكرمكم على الله يا أهل بیت المصطفي. وكان إسمها في الدّار الدّنيا؛ فاطم و فاطر و الزّهراء و البتول و الحصان و الحوراء و السّيّدة والصّدّيقة و مريم الكبرى.
زیرا که آسمان ها و زمین ها به نور او نمایان گشتند، و او دختر پیامبر من است، و همسر وصیّ من است، و حجّت من بر آفریدگانم می باشد، ای فرشتگانم! شما را گواه می گیرم که من ثواب تسبیحات و تقديسات شما را تا روز قیامت برای این زن و شیعیان او و دوست داران او قرار دادم.
از شدّت ظهور نور فرمایش اهل بیت علیهم السّلام، از شرح اجتناب شده است.
نور فاطمه من نور عظمة الله
بنابر فرمایش امام محمّد باقر و امام جعفر صادق علیهما السّلام، حضرت فاطمه همراه با بقیّه معصومين سلام الله عليهم، بی واسطه از نور عظمة الله آفریده شده و حجاب الله هستند.
جابر می گوید: محضر مبارک امام جعفر صادق علیه السّلام عرض کردم: برای چه فاطمه زهراء سلام الله علیها به زهراء موسوم گردید؟ حضرت فرمودند:
«لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ خَلَقَهَا مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ، فَلَمَّا أَشْرَقَتْ أَضَاءَتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضُ بِنُورِهَا، وَ غَشِیَتْ أَبْصَارُ الْمَلائِکَةِ، وَ خَرَّتِ الْمَلائِکَةُ لِلَّهِ سَاجِدِینَ، وَ قَالُوا: إِلَهَنَا وَ سَیِّدَنَا، مَا هَذَا النُّورُ؟ فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَیْهِمْ: هَذَا نُورٌ مِنْ نُورِی، وَ أَسْکَنْتُهُ فِی سَمَائِی، خَلَقْتُهُ مِنْ عَظَمَتِی، أُخْرِجُهُ مِنْ صُلْبِ نَبِیٍّ مِنْ أَنْبِیَائِی، أُفَضِّلُهُ عَلَی جَمِیعِ الْأَنْبِیَاءِ، وَ أُخْرِجُ مِنْ ذَلِکَ النُّورِ أَئِمَّهً یَقُومُونَ بِأَمْرِی، یَهْدُونَ إِلَی حَقِّی، وَ أَجْعَلُهُمْ خُلَفَائِی فِی أَرْضِی بَعْدَ انْقِضَاءِ وَحْیِی».(1)
زیرا الله عزّوجل او را از نور عظمت خویش آفريد، چون (نور وجود فاطمه سلام الله علیها) درخشید، آسمان ها و زمین به نورش روشن شده و دیدگان فرشتگان از شدت نورش بسته شد و تمامی فرشتگان، به درگاه الهی به سجده افتاده و عرض
ص: 40
1- الإمامة و التبصرة من الحيرة: ص 133 ب 35 ح 144 - به سند متّصل خود از جابر گوید: به امام جعفر صادق عليه السّلام عرض کردم: از برای چه حضرت فاطمة الزهراء زهراء نامیده شدند؟ فرمود: لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ خَلَقَهَا مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ، فَلَمَّا أَشْرَقَتْ أَضَاءَتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضُ بِنُورِهَا، وَ غَشِیَتْ أَبْصَارُ الْمَلائِکَةِ، وَ خَرَّتِ الْمَلائِکَةُ لِلَّهِ سَاجِدِینَ، وَ قَالُوا: إِلَهَنَا وَ سَیِّدَنَا، مَا هَذَا النُّورُ؟ فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَیْهِمْ: هَذَا نُورٌ مِنْ نُورِی، وَ أَسْکَنْتُهُ فِی سَمَائِی، خَلَقْتُهُ مِنْ عَظَمَتِی، أُخْرِجُهُ مِنْ صُلْبِ نَبِیٍّ مِنْ أَنْبِیَائِی، أُفَضِّلُهُ عَلَی جَمِیعِ الْأَنْبِیَاءِ، وَ أُخْرِجُ مِنْ ذَلِکَ النُّورِ أَئِمَّةً یَقُومُونَ بِأَمْرِی، یَهْدُونَ إِلَی حَقِّی، وَ أَجْعَلُهُمْ خُلَفَائِی فِی أَرْضِی بَعْدَ انْقِضَاءِ وَحْیِي. علل الشرائع: ج1 ص180 ب143 ح 1 به سند متّصل خود از جابر از امام صادق علیه السّلام مانند الإمامة و التبصرة. كشف الغمّة : ج 1 ص 464 از امام محمّد باقر علیه السّلام مانند آن. نوادر المعجزات: ص 193 ح 3/45 از جابر بن عبد الله از امام محمد باقر عليه السّلام مانند آن و در آن است: وَ يَهْدُونَ إِلَىَّ خَلْقي... . الدّرّ النظيم: ص 456 و حديث کرد حمّاد از عمرو بن شمر از جابر مانند نوادر المعجزات. العدد القويّة: ص 227 از کتاب الدّرّ و کتاب مواليد الأئمّة. و دلائل الإمامة: ص 149 ح 60 و يروى: أَنَّها (عَلَيْهَا السَّلامُ) سُمِّيَتْ الزَّهْراءَ لِأَنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَها مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ. معاني الأخبار: ص64 ح16- وقد روي: إِنَّما سُمِّيَتِ الزَّهْراءَ لِأَنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَها مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ.
کردند: الاها، معبود ما، سرور و مولای ما، این چه نوری است؟ خداوند متعال به آن ها وحی فرمود: این نوری از نور من است که در آسمانم ساکنش کرده ام، آن را از عظمت خویش آفریدم و از پشت پیامبری از پیامبرانم بیرونش می کنم که بر تمام انبیاء برتری اش داده ام، امامانی را که به امر من قیام می کنند و مردم را به (پاس داشت) حق من هدایت می نمایند، از این نور بیرون می آورم، این پیشوایان را پس از انقطاع وحی خویش، در زمین جانشینان خود قرار می دهم.
پس اشراق نور و ضياء نور آسمان ها و زمین و همه عوالم ملکوت و جز آن ، از نور حضرت زهرا سلام الله علیها است، زیرا که ایشان از نور الله آفریده شده و افضل از جمیع انبیاء است، اضافه بر این، نور ائمّه هدی نیز که خلفاء الله و قوّام به امر الله می باشند، از نور ایشان است.
ص: 41
دعای حضرت فاطمة الزّهراء عليها السّلام برای گرفتاری ها
«بِحَقِّ یس وَ الْقُرآنِ الْحَکیمِ، وَ بِحَقِّ طه وَ الْقُرآنِ الْعَظِیمِ، یا مَنْ یَقْدِرُ عَلَی حَوائِجِ السّائِلِینَ، یا مَنْ یَعْلَمُ ما فِی الضَّمِیرَ، یا مُنَفِّسُ عَنِ الُمَکُرُوبِینَ، یا مُفَرِّجُ عَنِ الْمَغْمُوْمِینَ، یا راحِمَ الشَّیْخِ الْکَبیرِ، یا رازِقَ الطِّفْلِ الصَّغِیرِ، یا مَنْ لا یَحْتاجُ اِلَی التَّفْسِیرِ، صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ افْعَلْ بِی کَذا وَ کَذا».(1)
ص: 42
1- الدعوات، سلوة الحزين، الرّاونديّ: ص 54 ح 137- و عن زين العابدين عليه السّلام قال: ضَمَّنی والِدی علیه السّلام إلی صَدرِهِ یَومَ قُتِلَ وَالدِّماءُ تَغلی و هُوَ یَقولُ: یا بُنَیَّ! اِحفَظ عَنّی دُعاءً عَلَّمَتنیهِ فاطِمَةُ علیها السّلام، وعَلَّمَها رَسولُ اللّهِ صلّی اللّه علیه و آله و عَلَّمَهُ جَبرَئیلُ علیه السّلام فِی الحاجَةِ وَالمُهِمِّ وَالغَمِّ وَ النّازِلَةِ إذا نَزَلَت وَ الأمرِ العَظیمِ الفادِحِ، قالَ: ادْعُ:. از او: بحار الأنوار: ج92 ص196 ب 106 ضمن ح 29. امام زین العابدین علیّ بن الحسين عليهما السّلام فرمود: در روز عاشوراء که پدرم امام حسین عليه السّلام کشته شد مرا در حالی به سینه اش چسبانید که خون از آن جوشش می کرد به من فرمود: ای پسرم! دعایی را که فاطمه علیها السّلام مرا یاد داد و آن را رسول الله صلى الله عليه و آله به او یاد داد، و آن را جبرئیل علیه السّلام به او یاد داد از من به یاد داشته باش، که در هر حاجت و گرفتاری و غم و بلا و امر و مصیبتی) بزرگ و سنگین، دعا کن:.
برهان 5- نور فاطمة من نور النّبيّ و الوصی
رسول الله صلّى الله عليه و آله و سلّم خطاب به امیرالمؤمنين عليه السّلام فرمودند:
«نُورُ فاطِمَةَ مِنْ نُورِنا».(1)
نور فاطمه، از نور ما (اهل بیت اطهار) است.
به این معنا که فاطمه زهرا، خلقت نوری داشته و در ارتفاع جوهری و ذاتی، علم، عصمت و نیز سایر مقامات و شئونات ذاتی بنابر وحدت نوری، مانند رسول الله و امیرالمؤمنین هستند و چنان چه آنان حجّة الله هستند، ایشان هم هستند. و چنان چه آنان قائم بأمر الله هستند، ایشان هم هستند و تفاوتی با آنان ندارند در وحدت نوری ولی در تشخّص، رسول الله اول است و ایشان، شفع امیرالمؤمنین است.
هم چنین بر تقدّم و احاطه آن حضرت برخلق، زماناً و رتباً دلالت دارد.
ص: 45
1- ر.ک. پی نوشت 150.
قالت مولاتنا فاطمة صلوات الله و سلامه عليها
أیُّها النّاسُ اعلمو أنِّی فاطِمةُ و أبِی مُحمّدٍ صلّی اللّهُ علیْهِ و آلِهِ أقُولُ عوْداً و بدْواً و لا أقُولُ ما أقُولُ غلطاً و لا أفْعلُ ما أفْعلُ شططاً
ص: 46
بخش پنجم حجّة الله مع الخلق
برهان 6- حجّة الله سبب امان خلق
رسول الله صلّى الله عليه و آله فرمود:
زمین هرگز از هادی و امام معصوم خالی نمی ماند زیرا که آنان سبب آرامش زمین هستند.(1)
و فرمود:
تمسّک به قرآن و عترت، امّت را از گمراهی در امان می دارد و عترت سبب در امان ماندن اهل زمین از فرو رفتن در زمین و هلاکت اند.(2)
و از امیرالمؤمنين عليه السّلام روایت شده که فرمودند:
آنان (یعنی اهل بیت اَطهار) سبب امنیت اهل آسمان و زمین اند.(3)
چهارده معصوم صلوات الله عليهم بر روی زمین همانند میخ ها و کوه ها، سبب بقای اهل زمین می باشند.(4)
امام زین العابدين عليه السّلام فرمود:
نَحْنُ أَئِمَّةُ الْمُسْلِمِينَ، وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَى الْعَالَمِينَ، وَ سَادَةُ الْمُؤْمِنِينَ، وَ قَادَةُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ، وَ مَوَالِي الْمُؤْمِنِينَ، وَ نَحْنُ أَمَانُ أَهْلِ الْأَرْضِ، كَمَا
ص: 49
1- كفاية الأثر: ص 89- حدّثنا أبو الحسن محمّد بن جعفر بن محمّد التميميّ المعروف بابن النجّار النحوي قال: حدّثنا أبو العبّاس أحمد بن محمّد بن مروان الغزال قال: حدّثني محمّد بن تيم، عن عبد الرحمان بن مهدي قال: حدّثنا معاوية بن صالح، عن عبد الغفّار بن القاسم، عن أبي مريم، عن أبي هريرة قال: دخلت على رسول الله صلّى الله عليه و آله و قد نزلت هذه الآية: «إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ» فقرأها علينا رسول الله صلّى الله عليه و آله ثمّ قال: أنَا الْمُنْذِرُ أَ تَعْرِفُونَ الْهادِيَ؟ فقلنا: لا یا رسول الله . فقال: هُوَ خاصِفُ النَعْلِ. فطوّلت الأعناق إذ خرج علينا عليّ عليه السّلام من بعض الحجر و بیده نعل رسول الله صلّى الله عليه و آله ثم التفت إلينا فقال: أَلَا إِنَّهُ الْمُبَلِّغُ عَنِّي، وَ الْإِمَامُ بَعْدِي، فَزَوْجُ ابْنَتِي، وَ أَبُو سِبْطَیَّ، فَنَحْنُ أَهْلُ بَیْتٍ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنَّا الرِّجْسَ وَ طَهَّرَنَا مِنَ الدَّنَسِ، یُقَاتِلُ بَعْدِي عَلَی التَّأْوِیلِ، کَمَا قَاتَلْتُ عَلَی التَّنْزِیلِ، هُوَ الْإِمَامُ، أَبُو الْأَئِمَّةِ الزُّهْرِ. فَقِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ کَمِ الْأَئِمَّةُ بَعْدَکَ؟ قَالَ اثْنَا عَشَرَ عَدَدَ نُقَبَاءِ بَنِی إِسْرَائِیلَ، وَ مِنَّا مَهْدِیُّ هَذِهِ الْأُمَّةِ، یَمْلَأُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً، لَا یَخْلُو الْأَرْضُ مِنْهُمْ إِلَّا سَاخَتْ بِأَهْلِهَا. والصّراط المستقيم إلى مستحقّي التّقديم : ج2 ص 14- و أسند ابن النّجار النحويّ إلى أبي هريرة قول النبيّ صلّى الله عليه و آله في عليّ: أَلَا إِنَّهُ الْمُبَلِّغُ عَنِّي... - به إختصار آورده است-.
2- كفاية الأثر: ص162- حدّثني عليّ بن الحسين بن محمّد قال: حدّثنا عتبة بن عبد الله الحمصيّ بمكة قراءة عليه سنة ثمانين وثلاثمائة قال: حدّثنا موسى القطقطاني قال: حدّثنا أحمد بن يوسف قال: حدّثنا حسین بن زید بن عليّ قال: حدّثنا عبد الله بن حسين بن حسن، عن أبيه، عن الحسن عليه السّلام قال: خَطَبَ رَسولُ اللّهِ صلَّی اللّهُ عَلَیْه و آلِهِ یَوماً ، فَقالَ بَعدَ ما حَمِدَ اللّهَ وأَثنی عَلَیهِ: مَعاشِرَ النّاسِ! کَأَنّي أُدْعی فَاُجیبُ، وإِنّی تارِکٌ فیکُمُ الثَّقَلَینِ کِتابَ اللّهِ وعِترَتی أهلَ بَیتي، ما إن تَمَسَّکتُم بِهِما لَن تَضِلّوا، فَتَعَلَّموا مِنهُم ولا تُعَلِّموهُم، فَإِنَّهُم أعلَمُ مِنکُم، لا یَخلُو الأَرضُ مِنهُم، ولَو خَلَت إذاً لَساخَت بِأَهلِها.
3- مشارق ٲنوار الیقین: ص 85- و قال أمیر المؤمنین علیه السّلام: نَحْنُ أَئِمَّةُ الْمُسْلِمِينَ، وَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى الْعَالَمِينَ، وَ نَحنُ أَمانٌ لِأَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ، وَ لَوْلَانَا لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِها.
4- الكافي: ج1 ص525 ح 17- ... عن أبي الجارود، عن أبي جعفر عليه السّلام قال: قال رسول الله صلّى الله عليه و آله: إِنِّی وَ اثْنَیْ عَشَرَ مِنْ وُلْدِی وَ أَنْتَ یَا عَلِیُّ زِرُّ الْأَرْضِ یَعْنِی أَوْتَادَهَا وَ جِبَالَهَا، بِنَا أَوْتَدَ اللَّهُ الْأَرْضَ أَنْ تَسِیخَ بِأَهْلِهَا، فَإِذَا ذَهَبَ الِاثْنَا عَشَرَ مِنْ وُلْدِی سَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا وَ لَمْ یُنْظَرُوا. و الأصول السّتّة عشر: ص16 و دار الحديث: ص140 ح6/40 أصل عبّاد العصفريّ، عن عمرو بن ثابت، عن أبي الجارود ... . و الغيبة، الشّيخ الطّوسيّ: ص 138 - ... عن أبي سعيد العصفريّ، عن عمرو بن ثابت، عن أبي الجارود، عن أبي جعفر عليه السّلام قال: قال رسول الله صلّى الله عليه و آله: إِنِّی وَ ٲَحَدَ عَشَرَ مِنْ وُلْدِی وَ أَنْتَ یَا عَلِیُّ زِرُّ الْأَرْضِ یَعْنِی أَوْتَادَهَا وَ جِبَالَهَا، ... . وتقريب المعارف: ص 419- و من الشّيعة ما تناصرت به روايتهم عن أبي الجارود، عن أبي جعفر محمّد بن عليّ بن الحسين ، عن أبيه، عن جدّه عليهم السّلام قال: قال رسول الله صلّى الله عليه و آله: إِنِّی وَ اِثْنَیْ عَشَرَ مِنْ أَهْلِ بَیْتِی أَوَّلُهُمْ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ أَوْتَادُ اَلْأَرْضِ اَلَّتِی أَمْسَکَهَا اَللَّهُ بِهَا أَنْ تَسِیخَ بِأَهْلِهَا، فَإِذَا ذَهَبَ اَلاِثْنَا عَشَرَ مِنْ أَهْلِی سَاخَتِ اَلْأَرْضُ بِأَهْلِهَا وَ لَمْ یُنْظَرُوا.
أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ وَ نَحْنُ الَّذِينَ بِنَا يُمْسِكُ اللَّهُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ بِنَا يُمْسِكُ الْأَرْضَ أَنْ تَمِيدَ بِأَهْلِهَا وَ بِنَا يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ بِنَا يَنْشُرُ الرَّحْمَةَ وَ يُخْرِجُ بَرَكَاتِ الْأَرْضِ وَ لَوْ لَا مَا فِي الْأَرْضِ مِنَّا لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا ثُمَّ قَالَ وَ لَمْ تَخْلُ الْأَرْضُ مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ فِيهَا ظَاهِرٍ مَشْهُورٍ أَوْ غَائِبٍ مَسْتُورٍ وَ لَا تَخْلُو إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ مِنْ حُجَّةِ اللَّهِ فِيهَا وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَمْ يُعْبَدِ اللَّهُ».(1) ما امامان (معصوم) مسلمانان و حجّت های خداوند بر جهانیان هستیم، ... و ما سبب امان اهل زمین هستیم همانند ستارگان برای اهل آسمان ها، و ما امامان هستیم که خداوند (به سبب و واسطه وجود ما) آسمان را از افتادن بر روی زمین نگه داشته است. و به خاطر ماست که زمین را از فروبردن اهل آن بازداشته است. و به سبب ما باران را فرو فرستاده و رحمتش را می گستراند، و زمین برکات خود را بیرون می آورد، و اگر کسی از ما اولیای معصوم بر روی زمین نباشد، زمين اهل خود را در خود فرو می برد.
سپس فرمود:
و خداوند از زمانی که حضرت آدم را آفرید، (زمین را) از حجّت آشکار و شناخته شده و یا در پس پرده غیبت، خالی نگذاشت و تا قیامت کبری خالی نمی گذارد، و مردم از امام غایب، همانند خورشید پس ابرها سود می برند.
و فرمود:
و اگر یک روز زمین از حجّت خداوند تعالی خالی بماند، اهل خود را در خود (چون
ص: 50
1- الأمالي، الصّدوق: ص 186 مجلس 34 ح15 و کمال الدّین و تمام النّعمة: ج1 ص207 ب21 ح 22- حدّثنا محمّد بن أحمد الشنائيّ [السّنانيّ] (الشّيبانيّ - كمال الدّين) رحمه الله قال: حدّثنا أحمد بن يحيى بن زكريّا القطّان قال: حدّثنا بكر بن عبد الله بن حبيب قال: حدّثنا الفضل بن صقر العبدي قال: حدّثنا أبو معاوية، عن سليمان بن مهران الأعمش، عن الصادق جعفر بن محمّد، عن أبيه محمّد بن عليّ، عن أبيه عليّ بن الحسين عليهم السّلام قال: نَحْنُ أَئِمَّةُ الْمُسْلِمِينَ، وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَى الْعَالَمِينَ، وَ سَادَةُ الْمُؤْمِنِينَ، وَ قَادَةُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ، وَ مَوَالِي الْمُؤْمِنِينَ، وَ نَحْنُ أَمَانُ أَهْلِ الْأَرْضِ (أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ-الإحتجاج)، كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ، وَ نَحْنُ الَّذِينَ بِنَا يُمْسِكُ اللَّهُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ، وَ بِنَا يُمْسِكُ الْأَرْضَ أَنْ تَمِيدَ بِأَهْلِهَا، وَ بِنَا يُنَزِّلُ الْغَيْثَ، وَ بِنَا يَنْشُرُ الرَّحْمَةَ، وَ يُخْرِجُ بَرَكَاتِ (تَخْرُجُ بَرَکاتُ- الإحتجاج) الْأَرْضِ، وَ لَوْ لَا مَا فِي الْأَرْضِ مِنَّا لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا. (ثُمَّ) قَالَ علیه السّلام: وَ لَمْ تخلو [تَخْلُ] الْأَرْضُ مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ مِنْ حُجَّةِ اللَّهِ (حُجَّةٍ لِلَّهِ-الکمال و الإحتجاج) فِيهَا ظَاهِرٌ مَشْهُورٌ (مَشْهودٌ-الروضة) أَوْ غَائِبٌ مَسْتُورٌ، وَ لَا تَخْلُو إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ (حُجَّةِ اللَّهِ-الروضة و الإحتجاج) فِيهَا، وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَمْ يُعْبَدِ اللَّهُ. قال سليمان: فقلت للصّادق عليه السّلام: فكيف ينتفع الناس بالحجّة الغائب المستور؟ قال: كَما يَنْتَفِعُونَ بِالشَّمْسِ إِذا سَتَرَهَا السَّحابُ. و روضة الواعظين: ج1 ص 199 و الإحتجاج: ج2 ص 317. و مناقب آل أبي طالب عليهم السّلام : ج4 ص 176 از روضة الواعظين.
امواج دریاها) فرو می برد.(1)
و فرمود:
اگر زمین تنها یک روز بدون امام باقی بماند هرآینه اهل خود را در خود فرو می برد (و هلاک می کند)، و به راستی خداوند آنان را به شدیدترین عذاب خود كیفر دهد. به تحقیق خداوند تبارک و تعالی ما را حجّت در زمینش و سبب امنیّت در زمین برای اهل آن قرار داده است. تا زمانی که ما اهل بیت نبوّت در زمین هستيم، آنان از فرو رفتن در آن در امان خواهند بود، آن گاه که خداوند اراده کند که آن ها را هلاک کند و مهلت و فرصتشان ندهد، ما را از میان آنان برده و نزد خود بالا ببرد، سپس هرچه خواهد و دوست بدارد با آنان بکند.(2)
هم چنین امام محمّد باقر علیه السّلام به روایتی دیگر فرمود:
حتی اگر یک روز، زمین از اولیاء معصوم خالی بماند، زمین اهل خود را در خود فرو می برد، و خداوند آنان را به شدیدترین عذاب خود کیفر دهد، زیرا خداوند تعالی آنان را حجّت خود بر روی زمین و سبب در امان ماندن اهل زمین قرار داده است، پس هرگاه بخواهد اهل زمين را عذاب کند و مهلت ندهد، امامان معصوم را از روی زمین برداشته و بالا می برد.(3)
و فرمود:
اگر امام معصوم لحظه ای از روی زمین بالا برده شود، هرآینه زمین شکافته شده و همانند موج های دریا، اهل خود را در خود فرو می برد.(4)
امام جعفر صادق علیه السّلام فرمود:
ص: 51
1- كمال الدّين و تمام النّعمة: ج1 ص202 ب21 ح6 - بسنده المتّصل عن إبراهيم بن أبي محمود قال: قال الرّضا عليه السّلام: نَحنُ حُجَجُ اللّهِ فی خَلقِهِ، و خُلَفاؤُهُ فی عِبادِهِ، و اُمَناؤُهُ عَلی سِرِّهِ، و نَحنُ کَلِمَهُ التَّقوی، وَ العُروَهُ الوُثقی، و نَحنُ شُهَداءُ اللّهِ وأَعلامُهُ فی بَرِیَّتِهِ، بِنا یُمسِکُ اللّهُ السَّماواتِ وَالأَرضَ أن تَزولا، وَ بِنا یُنَزِّلُ الغَیثَ، وَ یَنشُرُ الرَّحمَةَ، وَ لا تَخلُو الأَرضُ مِن قائِمٍ مِنّا، ظاهِرٍ أو خافٍ، وَ لَو خَلَت یَوماً بِغَیرِ حُجَّهٍ لَماجَت بِأَهلِها کَما یَموجُ البَحرُ بِأَهلِهِ. از او: إرشاد القلوب: ج2 ص 417.
2- كمال الدّین و تمام النّعمة: ج1 ص 204 ب21 ح14 - حدّثنا أبي و محمّد بن الحسن رضي الله عنهما قالا: حدّثنا عبد الله بن جعفر قال: حدّثنا محمّد بن أحمد عن أبي سعيد العصفريّ، عن عمرو بن ثابت، عن أبيه، عن أبي جعفر عليه السّلام قال: سمعته يقول: لَوْ بَقِيَتِ الْأَرْضُ يَوْماً (+واحداً- النوادر و الدلائل) بِلَا إِمَامٍ مِنَّا لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا، وَ لَعَذَّبَهُمُ اللَّهُ بِأَشَدِّ عَذَابِهِ. (+ وَ ذلِکَ-النوادر و الدلائل) إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى جَعَلَنَا حُجَّةً فِي أَرْضِهِ، وَ أَمَاناً فِي الْأَرْضِ لِأَهْلِ الْأَرْضِ، لَمْ (لَنْ-النوادر و الدلائل) يَزَالُوا فِي أَمَانٍ (بِأَمانٍ-النوادر و الدلائل) مِنْ أَنْ تَسِيخَ بِهِمُ الْأَرْضُ مَا دُمْنَا بَيْنَ أَظْهُرِهِمْ، وَ إِذَا أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يُهْلِكَهُمْ، ثُمَّ لَا يُمْهِلَهُمْ، وَ لَا يُنْظِرَهُمْ، ذَهَبَ بِنَا مِنْ بَيْنِهِمْ، وَ رَفَعَنَا إِلَیْهِ، ثُمَّ يَفْعَلُ اللَّهُ (+بِهِمْ مَا يَشَاءُ-النوادر و الدلائل) ما شاءَ وَ أَحَبَّ. و نوادر المعجزات: ص 385 ح 4/172 و دلائل الإمامة: ص 436 ح 11/407 - و أخبرني أبو الحسين محمّد بن هارون بن موسى، عن أبيه، عن محمّد بن همّام، عن عبد الله بن أحمد، عن عمرو بن ثابت ... .
3- الأصول السّتّة عشر: ص16 و دار الحديث: ص40 ح 7/41- عبّاد، عن عمرو، و عن أبيه، عن أبي جعفر عليه السّلام قال: سمعته يقول: لَوْ بَقِيَتِ الْأَرْضُ يَوْماً بِلَا إِمَامٍ مِنَّا، لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا، وَ لَعَذَّبَهُمُ اللَّهُ بِأَشَدِّ عَذَابِهِ، وَ ذلِکَ أنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى جَعَلَنَا حُجَّةً فِي أَرْضِهِ، وَ أَمَاناً فِي الْأَرْضِ لِأَهْلِ الْأَرْضِ، لَنْ يَزَالُوا فِي أَمَانٍ مِنْ أَنْ تَسِيخَ بِهِمُ الْأَرْضُ مَا دُمْنَا بَيْنَ أَظْهُرِهِمْ، وَ إِذَا أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يُهْلِكَهُمْ وَ لَا يُمْهِلَهُمْ وَ لَا يُنْظِرَهُمْ، ذَهَبَ بِنَا مِنْ بَيْنِهِمْ وَ رَفَعَنَا اللَّهُ ثُمَّ يَفْعَلُ اللَّهُ مَا شَاءَ وَ أَحَبَّ.
4- بصائر الدّرجات: ص9 ب12 ح 3- حدّثنا محمّد بن عيسى قال: حدّثني المؤمن، حدّثني أبو هراسة ، عن أبي جعفر عليه السّلام قال: لَوْ أَنَّ الْإِمَامَ رُفِعَ مِنَ الْأَرْضِ سَاعَةً لَمَاجَتْ بِأَهْلِهَا كَمَا يَمُوجُ الْبَحْرُ بِأَهْلِه. و الكافي: ج1 ص 179 ح 12- عليّ، عن محمّد بن عيسى، عن أبي عبد الله المؤمن، عن أبي هراسة ... . و الغيبة، النّعمانيّ: ص 138 ب8 ح10- محمّد بن يعقوب الكلينيّ، عن عليّ بن إبراهيم ... لَوْ أَنَّ الْإِمَامَ رُفِعَ مِنَ الْأَرْضِ سَاعَةً لَمَاجَتْ بِأَهْلِهَا كَمَا يَمُوجُ الْبَحْرُ بِأَهْلِه. و كمال الدّين و تمام النّعمة: ج1 ص202 ب21 ح 3 - حدّثنا أبي و محمّد بن الحسن رضي الله عنهما قالا: حدّثنا سعد بن عبد الله قال: حدّثنا محمّد بن عيسى بن عبيد، عن أبي عبد الله زكريّا بن محمّد المؤمن، عن أبي هراسة ... . و كمال الدّين و تمام النّعمة: ج1 ص203 ب21 ح9 - حدّثنا أبي و محمّد بن الحسن رضي الله عنهما قالا: حدّثنا سعد بن عبد الله و عبد الله بن جعفر قالا: حدّثنا محمّد بن عیسی و محمّد بن الحسين بن أبي الخطّاب، عن أبي عبد الله المؤمن و الحسن بن عليّ بن فضّال، عن أبي هراسة ... . و دلائل الإمامة: ص 435 ح 7/403- أبو الحسن عليّ بن هبة الله ، عن أبي جعفر، قال: حدّثنا أبي، عن سعد بن عبد الله، عن أبي عبد الله محمّد بن خالد البرقيّ، عن الحسن بن عليّ بن فضّال ، عن أبي هراسة ... .
بدانید که زمین از حجّت خدا خالی نمی ماند، لکن خداوند به سبب ظلم و ستم و اسرافی که (زمینیان) نسبت به خود روا داشتند، آنان را از دیدن امام و بهره بردن از امام محروم نماید، که اگر لحظه ای زمین از حجّت خداوند خالی شود، اهل خود را در خود فرو برده ، هلاک می کند.(1)
و امام جعفر الصّادق و علىّ الرّضا عليهما السّلام فرمودند:
اگر زمین بدون امام بماند، هرآینه (اهل خود را) در خود فرو برد.(2)
و امام على الرّضا عليه السّلام فرمود:
اگر زمین به اندازه یک بار پلک زدن، از حجّت خالی شود، هرآینه اهل خود را در خود فرو می برد (هلاک می کند).(3)
و یکی از همین حجج الله، بنابر صریح فرمایشات معصومین علیهم السّلام، صدّیقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله عليها است که سبب امان اهل زمین از بلایا است و این تنها یکی از برکات وجود ایشان بر روی زمین به عنوان حجة الله است.
جایگاه حجّة الله برای زمین و زمینیان
هرچند آن چه ما از برکات امام معصوم می دانیم، به ارشاد حجّة الله بوده و گاهی دلایل خرد و کلان از تجربیات و اکتسابات مطرح می شود لكن وجود امام معصوم، آثاری دارد که ما جز از طریق فرمایشات خودِ امام، به حس و به حدس آن راهی نداریم از جمله این که «صلاح زمین و اهل آن، جز امام معصوم نیست».(4)
و واضح است که ما صلاح اهل زمین را در داشتن رهبری معصوم می دانیم لکن صلاح «زمین» جز به امام معصوم نیست، بیانی سنگین است که یافتن و حس کردن معنای
ص: 52
1- الغيبة، النّعمانيّ: ص141 ب10 ح 2- أخبرنا محمّد بن همّام و محمّد بن الحسن بن محمّد بن جمهور جميعاً، عن الحسن بن محمّد بن جمهور قال: حدّثنا أبي، عن بعض رجاله، عن المفضّل بن عمرو قال أبو عبد الله عليه السّلام: خَبَرٌ تَدْريهِ خَيْرٌ مِنْ عَشْرٍ تَرْويهِ، إِنَّ لِكُلّ حَقًّ حَقِيقَةً وَلِكُلّ صَوَابٍ نُوراً. ثُمَّ قَالَ: إِنَّا وَ اللهِ لاَ نَعُدُّ الرَّجُلَ مِنْ شِيعَتِنَا فَقِيهاً حَتَّى يُلْحَنَ لَهُ فَيَعْرفَ اللَّحْنَ، إِنَّ أمِيرَ الْمُؤْمِنينَ عَلَيْهِ السّلام قَالَ عَلَى مِنْبَر الْكُوفَةِ: إِنَّ مِنْ وَرَائِكُمْ فِتَناً مُظْلِمَةً عَمْيَاءَ مُنْكَسِفَةً لاَ يَنْجُو مِنْهَا إِلاَّ النُّوَمَةُ، قِيلَ: يَا أمِيرَ الْمُؤْمِنينَ! وَ مَا النُّوَمَةُ؟ قَالَ: الَّذِي يَعْرفُ النَّاسَ وَ لاَ يَعْرفُونَهُ. وَ اعْلَمُوا أنَّ الأرْضَ لاَ تَخْلُو مِنْ حُجَّةٍ للهِ عَزَّوَجَلَّ وَ لَكِنَّ اللهَ سَيُعْمِي خَلْقَهُ مِنْهَا بِظُلْمِهِمْ وَ جَوْرهِمْ وَ إِسْرَافِهِمْ عَلَى أنْفُسِهِمْ وَ لَوْ خَلَتِ الأرْضُ سَاعَةً وَاحِدَةً مِنْ حُجَّةٍ للهِ لَسَاخَتْ بِأهْلِهَا وَ لَكِنَّ الْحُجَّةَ يَعْرفُ النَّاسَ وَ لا يَعْرفُونَهُ كَمَا كَانَ يُوسُفُ يَعْرفُ النَّاسَ وَ هُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ- ثُمَّ تَلاَ: «يا حَسْرَةً عَلَى الْعِبادِ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ».
2- بصائر الدّرجات: ص9 ب 12 ح2- حدّثنا محمّد بن عيسى، عن محمّد بن الفضيل، عن أبي حمزة الثماليّ قال: قلت لأبي عبد الله عليه السّلام: (أ) تبقى الأرض بغير إمام؟ قال: لَوْ بَقِيَتِ الْأَرْضُ بِغَیْرِ إِمَامٍ، لَسَاخَتْ. و الكافي: ج1 ص 178 ح10- عليّ بن إبراهيم، عن محمّد بن عیسی... . و الإمامة و التّبصرة من الحيرة: ص30 ب2 ح 12- سعد بن عبد الله، عن محمّد بن عیسی ... . والغيبة، النّعمانيّ: ص 138 ب 8 ح 8- محمّد بن يعقوب ، عن عليّ بن إبراهيم ... . و كمال الدّين و تمام النّعمة: ج1 ص 201 ب21 ح 1- حدثنا أبي و محمد بن الحسن رضي الله عنهما قالا: حدّثنا سعد بن عبد الله قال: حدّثنا محمّد بن عيسى بن عبيد و محمّد بن الحسين بن أبي الخطّاب عن محمّد بن الفضيل ... . و علل الشرائع: ج1 ص195 ب 153 ح5- حدّثنا محمّد بن الحسن قال: حدّثنا محمّد بن الحسن الصفّار، عن محمّد بن عیسی ... . و علل الشرائع: ج1 ص 198 ب 153 ح16 - حدّثنا محمّد بن الحسن رحمه الله قال: حدّثنا سعد بن عبد الله، عن محمّد بن الحسين بن أبي الخطّاب و محمّد بن عيسى بن عبيد، عن محمّد بن الفضيل الصيرفيّ ... . و علل الشّرائع: ج1 ص 198 ب 153 ح18- أبي رحمه الله قال: حدّثنا سعد بن عبد الله، عن محمّد بن الحسين بن أبي الخطّاب، عن النضر بن سوید، عن محمّد بن الفضيل ... . و الغيبة ، الشّيخ الطّوسيّ: ص 220 ما رواه سعد بن عبد الله الأشعريّ، عن محمّد بن عيسى بن عبيد و محمّد بن الحسين بن أبي الخطّاب عن محمّد بن الفضل ... . و بصائر الدّرجات: ص9 ب12 ح4 - حدّثنا محمّد بن عليّ بن إسماعيل، عن العبّاس بن معروف، عن عليّ بن مهزیار، عن محمّد بن الهيثم، عن محمّد بن الفضيل، عن أبي الحسن الرّضا عليه السّلام قال: قلت له يكون الأرض بلا إمام فيها؟ قال: لا إِذاً ساخَتْ بِأَهْلِها. و علل الشّرائع: ج1 ص 198 ب 153 ح 17 و عيون أخبار الرّضا عليه السّلام: ج1 ص272 ب28 ح 1- أبي رحمه الله قال: حدّثنا سعد بن عبد الله، عن أحمد بن محمّد بن عیسی و عليّ بن إسماعيل بن عيسى، عن العبّاس بن معروف، عن عليّ بن مهزیار، عن محمّد بن القاسم، عن محمّد بن الفضيل، عن أبي الحسن الرّضا عليه السّلام قال: قلت له: تكون الأرض و لا إمام فيها؟ فقال: لا إِذاً ساخَتْ بِأَهْلِها. و كمال الدّين و تمام النّعمة: ج1 ص201 ب21 ح5- حدّثنا أبي رضي الله عنه قال: حدّثنا سعد بن عبد الله قال: حدّثنا محمّد بن الحسين بن أبي الخطّاب، عن أبي داود سليمان بن سفيان المسترقّ، عن أحمد بن عمر الخلّال قال: قلت لأبي الحسن الرّضا عليه السّلام إنّا روينا عن أبي عبد الله عليه السّلام أنّه قال: إِنَّ الْأَرْضَ لا تَبْقی بِغَيْرِ إِمامٍ - أو - تَبْقی وَ لا إِمامَ فيها؟! فقال: معاذَ اللهِ لا تَبْقى ساعَةً إِذاً لَساخَتْ. و علل الشّرائع: ج1 ص 198 ب 153 ح15 - أبي رحمه الله قال: حدّثنا سعد بن عبد الله قال: حدّثنا محمّد بن الحسين بن أبي الخطّاب و الهيثم بن أبي مسروق النهديّ، عن أبي داود سليمان بن سفيان المسترقّ، عن أحمد بن عمر الخلّال ، عن أبي الحسن قال: قلت: تبقى الأرض بغير إمام فإنّا نروي عن أبي عبد الله عليه السّلام أنّه قال: لا، تَبْقى، إلّا أَنْ يَسْخَطَ اللهُ عَلَى العِبادِ؟ فقال: لا لا تَبْقی لَوْ بَقِیَتْ إِذاً لَساخَتْ. و الكافي: ج1 ص 178 ح 11- عليّ بن إبراهيم عن محمّد بن عيسى، عن محمّد بن الفضيل، عن أبي الحسن الرّضا عليه السّلام قال: قلت له: أ تبقى الأرض بغیر إمام؟ قال: لا. قلت: فإنّا نروي عن أبي عبد الله عليه السّلام: أَنَّها لا تَبْقی بِغَيْرِ إِمامٍ إِلّا أَنْ يَسْخَطَ اللهُ تَعالى عَلى أَهْلِ الْأَرْضِ - أو- عَلَى الْعِبادِ؟! فقال: لا لا تَبْقی إِذاً لَساخَتْ. و الغيبة، النّعمانيّ: ص 138 ب8 ح 9 - از کلینی مانند آن و زیادت: فقال: لا تَبْقَى الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمامٍ، وَ لَوْ بَقِیَتْ إِذاً لَساخَتْ. و كمال الدّين و تمام النّعمة: ج1 ص201 ب21 ح2- حدّثنا محمّد بن الحسن بن أحمد بن الوليد رضي الله عنه قال: حدّثنا محمّد بن الحسن الصفّار قال: حدّثنا العبّاس بن معروف، عن عليّ بن مهزیار، عن محمّد بن الهيثم، عن محمّد بن الفضيل، عن أبي الحسن الرّضا عليه السّلام قال: قلت له: أ تبقى الأرض بغير إمام؟ فقال: لا. قلت: فإنّا نروي عن أبي عبد الله عليه السّلام: أَنَّها، لا، تَبْقی بِغَيْرِ إِمامٍ، إِلّا أَنْ يَسْخَطَ اللهُ تَعالى عَلى أَهْلِ الْأَرْضِ - أو- عَلَى الْعِبادِ. فقال: لا تَبْقى إِذاً لَساخَتْ. و مناقب آل أبي طالب عليهم السّلام: ج1 ص245 - سئل الرّضا و الصّادق عليهما السّلام : تكون الأرض و لا إمام؟ قال: إِذاً لَساخَتْ. و بصائر الدّرجات: ص9 ب 12 ح 7. و الكافي: ج1 ص 178 ح13- حدّثنا الحسين بن محمّد، عن معلّی بن محمّد، عن الحسن بن عليّ الوشّاء قال: سألت الرّضا عليه السّلام: هل تبقى الأرض بغير إمام؟ قال: لا. قلت: فإنّا نروي: أَنَّها، لا، تَبْقی، إِلّا أَنْ يَسْخَطَ اللهُ (عَزَّوَجَلَّ) عَلَى الْعِبادِ؟! قال: لا تَبْقى إِذاً لَساخَتْ. مانند آن: الغيبة، النّعمانيّ: ص 138 ب8 ح 11- محمّد بن يعقوب، عن الحسين بن محمّد... . و عيون أخبار الرّضا عليه السّلام: ج1 ص272 ب28 ح 3 و علل الشّرائع: ج1 ص 198 ب 153 ح20- حدّثنا جعفر بن محمّد بن مسرور رضي الله عنه قال: حدّثنا الحسين بن محمّد بن عامر، عن المعلّى بن محمّد البصريّ ... . بصائر الدّرجات: ص489 ب12 ح6 - حدّثنا محمّد بن سليمان، عن سعد بن سعد، عن أحمد بن عمر ، عن أبي الحسن الرّضا عليه السّلام قال: قلت له: هل تبقى الأرض بغير إمام؟ قال: لا. قلت: فإنّا نروي عن أبي عبد الله عليه السّلام أنّه قال: لا، تَبْقی، إِلّا أَنْ يَسْخَطَ اللهُ عَلَى الْعِبادِ؟ قال: لا تَبْقى إِذاً لَساخَتْ. و بصائر الدّرجات: ص 488 ب 12 ح 1- حدّثنا محمّد بن الحسين، عن أبي داود المسترق، عن أحمد بن عمر قال: قلت لأبي الحسن عليه السّلام: هل يبقى الأرض بغير إمام فإنّا نروي عن أبي عبد الله عليه السّلام قال: لا، یَبْقی الْأَرْضُ، إِلّا أَنْ يَسْخَطَ اللهُ عَلَى الْعِبادِ؟ قال: لا تَبْقی إِذاً لَساخَتْ. و كمال الدّين و تمام النّعمة: ج1 ص203 ب21 ح 8- و بهذا الإسناد (حدّثنا أبي رضي الله عنه قال: حدّثنا سعد بن عبد الله و عبد الله بن جعفر الحميريّ قالا: حدّثنا إبراهيم بن مهزیار، عن أخيه) عليّ بن مهزیار، عن الحسن بن عليّ الخرّاز، عن أحمد بن عمر قال: سألت أبا الحسن عليه السّلام: أتبقی الأرض بغير إمام؟ قال: فقال: لا. قلت: فإنا نروي: أَنَّها لا، تَبْقی، إِلّا أَنْ يَسْخَطَ اللهُ عَلَى الْعِبادِ. فقال: لا تَبْقی إِذاً لَساخَتْ. و عيون أخبار الرّضا عليه السّلام: ج1 ص272 ب28 ح2 و علل الشّرائع: ج1 ص198 ب 153 ح 19 - حدّثنا أبي قال: حدّثنا سعد بن عبد الله، عن عبّاد بن سليمان، عن سعد بن سعد الأشعري، عن أحمد بن عمر، عن أبي الحسن الرّضا عليه السّلام قال: قلت له: هل تبقى الأرض بغير إمام؟ فقال: لا. قلت: فإنا نروی عن أبي عبد الله عليه السّلام أنّه قال: لا، تَبْقی (الْأَرْضُ بِغَيْرِ إمامٍ - العلل)، إِلّا أَنْ يَسْخَطَ اللهُ عَلَى الْعِبادِ؟! فقال: لا تَبْقی إِذاً لَساخَتْ.
3- بصائر الدّرجات: ص9 ب 12 ح 8- حدّثنا محمّد بن محمّد، عن أبي طاهر محمّد بن سليمان، عن أحمد بن هلال قال: أخبرني سعيد، عن سليمان الجعفريّ قال: سألت أبا الحسن الرّضا عليه السّلام قلت: تخلو الأرض من حجّة الله؟ قال: لَوْ خَلَتِ الْأَرْضُ طَرْفَةَ عَيْنٍ مِنْ حُجَّةٍ لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا. مانند آن: مختصر البصائر: 64 ح34- (سعد) عن سليمان بن جعفر الجعفري... . و علل الشّرائع: ج1 ص 199 ب153 ح 21- أبي رحمه الله قال: حدّثنا سعد بن عبد الله، عن الحسن بن علي الدينوريّ و محمّد بن أحمد بن أبي قتادة، عن أحمد بن هلال، عن سعيد بن سلیمان بن جعفر الجعفريّ ... . و كمال الدّين و تمام النّعمة: ج1 ص 204 ب21 ح15 - حدّثنا أبي و محمّد بن الحسن رضي الله عنهما قالا: حدّثنا عبد الله بن جعفر الحميريّ، عن أحمد بن هلال، عن سعيد بن جناح، عن سليمان الجعفري ... . و عيون أخبار الرّضا عليه السّلام : ج1 ص 272 ب28 ح4 - حدّثنا أبي رضي الله عنه قال: حدّثنا سعد بن عبد الله، عن الحسن بن عليّ الزيتونيّ و محمّد بن أحمد بن أبي قتادة، عن أحمد بن هلال، عن سعيد بن سليمان، عن سليمان بن جعفر الحميريّ قال: سألت الرّضا ... .
4- المحاسن: ج1 ص 234 ب21 ح193- بسند صحيح عن زياد العطّار، قال: سمعت أبا عبد الله عليه السّلام يقول: إِنَّ الْأَرْضَ لَا تَكُونُ إِلَّا وَ فِيهَا حُجَّةٌ، إِنَّهُ لَا يُصْلِحُ النَّاسَ إِلَّا ذَلِكَ، وَ لَا يُصْلِحُ الْأَرْضَ إِلَّا ذَلِكَ. و كمال الدّين و تمام النّعمة: ج1 ص203 ب21 ح 7- بسند صحيح عن حسن بن زیاد قال: سمعت أبا عبد الله عليه السّلام يقول: إنَّ الأَرضَ لا تَخلو مِن أن یَکونَ فیها حُجَّهٌ عالِمٌ، إنَّ الأَرضَ لا یُصلِحُها إلّا ذلِکَ، وَ لا یُصلِحُ النّاسَ إلّا ذلِکَ.
آن، بسیار جای بحث و بررسی دارد که البته باز هم تمسّک به خود روایات راه گشا است و الا دست ما کجا و لمس خورشید؟...
برهان 7- فاطمه در مباهله (حجّة الله بر نصاری)
رسول الله صلّى الله عليه و آله بنابر دستور صریح ذات احدیّت جلّ جلاله در قرآن کریم، برای اتمام حجّت بر نصاری و اقامه حجّت بالغه الهی بر نصارای نجران، قرآن را نیاورد، بلکه خودش و «أَبْناءَنا» حسنین را آورد و «نِساءَنا» فاطمه را آورد، و «أَنْفُسَنا» امیر المؤمنین علیهم الصّلوة و السّلام را آورد و این نمایش مقام حجّیّت ایشان در آیه کریمه مباهله می باشد. خدای تبارک و تعالی می فرماید:
«فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ».(1) پس هر که بعد از این علم که تو را آمده، باز با تو به محاجّه (و جدل) برآید، بگو: بیایید ما و شما (عزیز) پسران ما و پسران شما و (عزيز) زنان ما و زنان شما و آنانی را که مانند (جان) خودمان و آنانی را که مانند (جان) خودتان هستند بخوانيم، سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار بدهیم.
حضرت فاطمة الزّهراء عليها السّلام در این مقام، مانند اوصیاء، حجّة الله و حجّة الرّسول بر کافران است. ناگفته نماند که در واقعه مباهله با نصارای نجران احادیث متواتر و اجماع امّت بر اجتماع خمسه طيّبه دلالت دارد، نه کسی غیر ایشان بلکه فقط و فقط اشخاص ایشان، نه کمتر نه بیشتر.
ص: 53
1- سوره (3) آل عمران (آل محمّد صلوات الله عليهم) آیه 62.
تسبیح حضرت فاطمة الزهراء عليها السّلام در روز سوّم ماه
«سُبحانَ مَنِ اسْتَنارَ بِالحَولِ وَ القُوَّهِ، سُبحانَ مَنِ احتَجَبَ فی سَبعِ سَماواتٍ فَلا عَینٌ تَراهُ، سُبحانَ مَن أَذَلَّ الخَلائِقَ بِالمَوتِ وأَعَزَّ نَفسَهُ بِالحَیاهِ، سُبحانَ مَن یَبقی و یَفنی کُلُّ شَیءٍ سِواهُ، سُبحانَ مَنِ استَخلَصَ الحَمدَ لِنَفسِهِ وَارتَضاهُ، سُبحانَ الحَیِّ العَلیمِ، سُبحانَ الحَلیمِ الکَریمِ، سُبحانَ المَلِکِ القُدّوسِ، سُبحانَ [العَلِیِّ] العَظیمِ، سُبحانَ اللّهِ و بِحَمدِهِ».(1)
ص: 54
1- الدعوات، الراونديّ: ص 91 تسبيح فاطمة عليها السّلام في اليوم الثّالث ...:.
بخش ششم فاطمه و عبادت، غرض از خلقت
برهان 8- فاطمة أَمَةُ الله
رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله در حدیثی به سلمان رضی اللّه عنه فرمودند:
«يَا سَلْمَانُ، إِنَّ ابْنَتِي فَاطِمَةَ مَلَأَ اللَّهُ قَلْبَهَا وَ جَوَارِحَهَا إِيمَاناً إِلَى مُشَاشِهَا، فَتَفَرَّغَتْ لِطَاعَةِ اللَّهِ (عَزَّوَجَلَّ)، ...».(1)
ای سلمان ! همانا خداوند قلب و اعضای دخترم فاطمه را تا مغز استخوان هایش چنان از ایمان آکنده ساخته (که فوق آن نیست)؛ لذا فاطمه فارغ البال مشغول عبادت اللّه گردیده است، ... .
و قرآن کریم می فرماید:
«وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ».(2)
مأمور نشده اند مگر آن که خدا را بندگی کنند، عبادت را مخصوص او کنند، موحّد باشند، نماز را پیوسته برپا دارند و زکات را بپردازند، که این است دین استوار.
پس امرالهی و نیز سبب خلقت، عبودیت اللّه تعالى و همين است موجب مقامات انبیاء و خاتم الأنبياء صلوات اللّه عليهم، و اما مقام فاطمه، لقب «امة اللّه» که اللّه تبارک و
ص: 57
1- دلائل الإمامة: ص139 ح 47/ 47 - حدّثني أبو الحسن أحمد بن الفرج بن منصور بن محمّد، قال: حدّثنا أبو الحسن عليّ بن الحسين بن موسی بن بابويه القميّ قال: حدّثنا سعد بن عبد اللّه قال: حدّثنا أبو إسحاق إبراهيم بن محمّد بن سعيد الثقفيّ قال: حدّثني عثمان بن سعيد قال: حدّثنا أحمد بن حمّاد بن أحمد الهمدانيّ قال: حدّثنا عمرو بن ثابت، عن أبيه، عن محمّد بن عليّ بن الحسين بن عليّ عليهم السّلام قال: بَعَثَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ سَلْمَانَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ إِلَى مَنْزِلِ فَاطِمَةَ لِحَاجَةٍ. قَالَ سَلْمَانُ: فَوَقَفْتُ بِالْبَابِ وَقْفَةً حَتَّى سَلَّمْتُ، فَسَمِعْتُ فَاطِمَةَ تَقْرَأُ الْقُرْآنَ مِنْ جَوَّا، وَ الرَّحَى تَدُورُ مِنْ بَرّا، مَا عِنْدَهَا أَنِيسٌ. قَالَ: فَعُدْتُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ! رَأَيْتُ أَمْراً عَظِيماً! فَقَالَ: هِيهِ يَا سَلْمَانُ، تَكَلَّمْ بِمَا رَأَيْتَ وَ سَمِعْتَ. قَالَ: وَقَفْتُ بِبَابِ ابْنَتِكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ، وَ سَلَّمْتُ، فَسَمِعْتُ فَاطِمَةَ تَقْرَأُ الْقُرْآنَ مِنْ جَوَّا، وَ الرَّحَى تَدُورُ مِنْ بَرَّا مَا عِنْدَهَا أَنِيسٌ! قَالَ: فَتَبَسَّمَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ قَالَ: يَا سَلْمَانُ، إِنَّ ابْنَتِي فَاطِمَةَ مَلَأَ اللَّهُ قَلْبَهَا وَ جَوَارِحَهَا إِيمَاناً إِلَى مُشَاشِهَا، فَتَفَرَّغَتْ لِطَاعَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَبَعَثَ اللَّهُ مَلَكاً اسْمُهُ رَوْفَائِيلُ - وَ فِي رِوَايَةٍ أُخْرَى: رَحْمَةٌ - فَأَدَارَ لَهَا الرَّحَى فَكَفَاهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَئُونَةَ الدُّنْيَا مَعَ مَئُونَةِ الْآخِرَة. و مناقب آل أبي طالب عليهم السّلام: ج3 ص 337. ر.ک. الثاقب في المناقب: ص290 الفصل 3 ح 248.
2- سوره (98) البيّنة آيه 6.
تعالی، خود براو نهاده است، چنان چه وحی فرمود:
«... فَإِنِّی قَدْ زَوَّجْتُ أَمَتِی فَاطِمَهَ بِنْتَ حَبِیبِی مُحَمَّدٍ عَبْدِی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ، ...».(1)
... به يقين بنده ام فاطمه، دختر حبیبم محمّد را به ازدواج بنده ام عليّ بن ابي طالب در آوردم، ... .
و رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله فرمود:
... و اما دخترم فاطمه که سیّده زنان پیشین و پسین است... هرگاه به نماز بایستد، فرشتگان نور او را ببینند و خداوند تعالی خطاب به فرشتگان چنین بفرماید:
«یَا مَلَائِکَتِی! انْظُرُوا إِلَی أَمَتِي فَاطِمَةَ، سَیِّدَةِ إِمَائِي، قَائِمَةً بَیْنَ یَدَيَّ، تَرْتَعِدُ فَرَائِصُهَا مِنْ خِیفَتِي، وَ قَدْ أَقْبَلَتْ بِقَلْبِهَا عَلَی عِبَادَتِي، أُشْهِدُکُمْ أَنِّي قَدْ آمَنْتُ شِیعَتَهَا مِنَ النَّارِ، ...».(2)
ای فرشتگانم! بنده ام فاطمه را ببینید، سيده (و سرور) بندگان (زن) من است، برابرم به (نماز) ایستاده، و دلش از ترس من می لرزد، و دل به عبادتم داده، شما را گواه می گیرم که شیعیانش را از آتش امان دادم، ... .
حتی حسن بصرى لعنة اللّه علیه یکی از دشمنان اهل بیت اطهار علیهم السّلام حکایت کرد که عابدتر از فاطمه علیها السّلام در دنیا (و در امّت) نبوده، همیشه به نماز می ایستاد تا این که پاهایش ورم کرد.(3)
تسبیح و تهلیل و تحمید، ورد فاطمه از آغاز
رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله فرمود:
«خَلَقَهَا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مِنْ نُورِهِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَ آدَمَ إِذْ کَانَتِ الْأَرْوَاحُ، ...».
ص: 58
1- مناقب عليّ بن أبي طالب، الخطيب الخوارزميّ: ص 342 إلى 354 الفصل 20 ح 364 به سند خودش از أمّ سلمة و سلمان الفارسي و عليّ بن أبي طالب عليه السّلام روایت مفصّل و طولانی را درباره ازدواج حضرت فاطمه علیها السّلام نقل می کند تا این که می نویسد: ... قَالَ جَبْرَئِیلُ: ثُمَّ أَوْحَی اللَّهُ إِلَیَّ: أَنِ أَعْقِدَ عُقْدَةَ النِّکَاحِ فَإِنِّي قَدْ زَوَّجْتُ أَمَتِي فَاطِمَةَ بِنْتَ حَبِیبِي مُحَمَّدٍ عَبْدِي عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ، فَعَقَدْتُ عُقْدَةَ النِّکَاحِ، وَ أَشْهَدْتُ عَلَی ذَلِکَ الْمَلَائِکَةَ أَجْمَعِینَ، وَ کُتِبَ شَهَادَتُهُمْ فِی هَذِهِ الْحَرِیرَةِ، وَ قَدْ أَمَرَنِی رَبِّی عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ أَعْرِضَهَا عَلَیْکَ، وَ أَنْ أَخْتِمَهَا بِخَاتَمِ مِسْکٍ، وَ أَنْ أَدْفَعَهَا إِلَی رِضْوَانَ، ... . از او: کشف الغمّة في معرفة الأئمّة: ج1 ص 357. بحار الأنوار: ج 43 ص 128 ب 5 ضمن ح 23 از کشف الغمّة.
2- الأمالي، ابن بابويه القميّ: ص 113 مجلس 24- حدّثنا عليّ بن أحمد بن موسى الدّقّاق رحمه اللّه قال: حدّثنا محمّد بن أبي عبد اللّه الكوفي قال: حدّثنا موسی بن عمران النّخعيّ، عن عمّه الحسين بن يزيد النّوفليّ، عن الحسن بن عليّ بن أبي حمزة، عن أبيه، عن سعيد بن جبير، عن ابن عبّاس قال: إنّ رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله كان جالساً ذات يومٍ إذ أقبل الحسن عليه السّلام فلمّا رآه بکی ثمّ قال: إِلَىَّ إِلَىَّ يا بُنَيَّ، فما زال يدنيه حتّى أجلسه على فخذه اليمنى ثمّ أقبل الحسين عليه السّلام فلمّا رآه بکی ثمّ قال: إِلَىَّ إِلَىَّ يا بُنَيَّ، فما زال يدنيه حتى أجلسه على فخذه اليسرى ثمّ أقبلت فاطمة عليها السّلام فلمّا رآها بکی ثمّ قال: إِلَىَّ إِلَىَّ يا بُنَيَّةُ، فأجلسها بين يديه ثمّ أقبل أمير المؤمنين عليه السّلام فلمّا رآه بکی ثمّ قال: إِلَىَّ إِلَىَّ يا أَخي، فما زال يدنيه حتّى أجلسه إلى جنبه الأيمن. فقال له أصحابه: یا رسول اللّه! ما ترى واحداً من هؤلاء إلّا بكيت أو ما فيهم من تسرّ برؤيته؟ فقال صلّى اللّه عليه وآله: «... و أَمَّا ابنَتِي فَاطِمَةُ، فَإِنَّهَا سَيدَةُ نِسَاءِ العَالَمِينَ مِنَ الأوَّلِينَ وَالآخِرِينَ، ... مَتَى قَامَتْ فِي مِحْرَابِهَا بَيْنَ يَدَيْ رَبِّهَا جَلَّ جَلاَلُهُ ظَهَرَ نُورُهَا لِمَلائِكَةِ السَّماءِ كَمَا يَظهَرُ نُورُ الكَوَاكِبِ لأَهلِ الأرضِ، وَ يَقُولُ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ: لِمَلائِکَتِهِ: يا مَلائِكَتِي! انْظُرُوا إِلَى أمَتِي فَاطِمَةَ، سَيدَةِ إِمَائِي، قَائِمَةً بَيْنَ يَدَيَّ، تَرتَعِدُ فَرَائِصُهَا مِن خِيفَتِي، وَ قَد أقبَلَت بِقَلبِهَا عَلَى عِبَادَتِي، أُشهِدُكُم أنِّي قَد آمَنْتُ شِيعَتَهَا مِنَ النَّارِ، ...». از او: بشارة المصطفی: ج2 ص 198 و مناقب آل أبي طالب عليهم السّلام : ج3 ص360 و إرشاد القلوب: ج 2 ص 295 و الفضائل، ابن شاذان القميّ: ص 9 المقدّمة و بحار الأنوار: ج 28 ص 38 ب2 ح1 و ج43 ص 172 ب 7 ح13.
3- بحار الأنوار: ج 43 ص 76 ب3 ضمن 62 من كتاب قديم من العامّة: و قال الحسن: ما كان في الدنيا أعبد من فاطمة، كانت تقوم حتّى تتورّم قدماها. و مناقب آل أبي طالب عليهم السّلام: ج3 ص341- حلية أبي نعيم و مسند أبي يعلى ... الحسن البصريّ: ما کانَ في هذِهِ الاُمَّةِ أعبَدُ مِن فاطِمَةَ،کانَتْ تَقُومُ حَتّی تَوَرَّمَتْ قَدَماها. از او: بحار الأنوار: ج43 ص 84 ب4. و ربيع الأبرار و نصوص الأخبار: ج 2 ص 274 - الحسن : ما كان في هذه الأمّة أعبد من فاطمة، كانت تقوم حتّى تورّمت قدماها . والمستطرف في كلّ فنّ مستظرف: ج1 ص 26- وقال الحسن : ما كان في هذه الأمّة أعبد من فاطمة رضي اللّه عنها بنت رسول اللّه صلّى اللّه علیه (و آله) و سلّم، وكانت تقوم بالأسحار حتى تورّمت قدماها.
اللّه عزّوجل نور او (یعنی فاطمه) را پیش از آفرینش آدم آن گاه که ارواح بودند، خلق فرمود، ... .
پرسیدند: آن گاه که روح فاطمه (قبل از خلقت آدم زیر ساق عرش قرار داشت) خوراکش چه بود؟ فرمود:
«التَّسْبِیحُ وَ التَّهْلِیلُ وَ التَّحْمِیدُ، ...».(1)
تسبیح (سبحان الله، منزَّه داشتن از شریک و صفات غير) و تهليل (لا إله إلّا اللّه، توحید) و حمد گويی (الحمد للّه، و ثناگویی) بود، ... .
این بیان، مضاف بر این که تأكید بر سبقت آفرینش ایشان بر آفرینش هستی دارد، او را مسبّحة و مهلّله و محمّده معرفی می فرماید و این خود نشان از معرفت عمیق حضرتش نسبت به اللّه جلّ جلاله دارد و این معرفت جوهری است و اکتسابی نیست چنانکه برای سایر حضرات آل اللّه چنین است و جز از ذات احدیّت، منشأ دیگری ندارد و این مقام را ندارد مگر آن کس که حجّة اللّه است. چنان چه خود حضرت خطاب به امیرالمؤمنین فرمودند:
اِعْلَمْ يَا أَبَا الْحَسَنِ! أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى خَلَقَ نُورِي! وَ كَانَ يُسَبِّحُ اللَّهَ جَلَّ جَلاَلُهُ، ثُمَّ أَوْدَعَهُ شَجَرَةً مِنْ شَجَرِ الْجَنَّةِ فَأَضَاءَتْ، فَلَمَّا دَخَلَ أَبِي إِلَی الْجَنَّةِ أَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَيْهِ إِلْهَاماً: أَنِ اقْتَطِفِ الثَّمَرَةَ مِنْ تِلْكَ الشَّجَرَةِ وَ أَدِرَّهَا فِي لَهَوَاتِكَ، فَفَعَلَ، فَأَوْدَعَنِي اللَّهُ سُبْحَانَهُ صُلْبَ أَبِي صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، ثُمَّ أَوْدَعَنِي خَدِيجَةَ بِنْتَ خُوَيْلِدٍ عَلَیْهَا السَّلامُ، فَوَضَعَتْنِي، وَ أَنَا مِنْ ذَلِكَ النُّورِ... .(2)
ای ابا الحسن! بدان که اللّه تعالی نور مرا خلق کرد و او پیوسته تسبيح اللّه
ص: 59
1- معاني الأخبار: ص 396 ح 53 - حدّثنا محمّد بن موسی بن المتوكّل رضي اللّه عنه قال: حدّثنا عبد اللّه بن جعفر الحميريّ، عن يعقوب بن يزيد قال: حدّثنا الحسن بن عليّ بن فضّال، عن عبد الرّحمان بن الحجّاج، عن سدير الصّيرفيّ، عن الصّادق جعفر بن محمّد، عن أبيه، عن جدّه عليهم السّلام قال قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله: خُلِقَ نُورُ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلامُ قَبْلَ أَنْ تُخْلَقَ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ. فَقَالَ بَعْضُ النَّاسِ يَا نَبِيَّ اللَّهِ! فَلَيْسَتْ هِيَ إِنْسِيَّةً؟ فَقَالَ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: فَاطِمَةُ حَوْرَاءُ إِنْسِيَّةٌ. قَالَ يَا نَبِيَّ اللَّهِ! وَ كَيْفَ هِيَ حَوْرَاءُ إِنْسِيَّةٌ؟ قَالَ: خَلَقَهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ نُورِهِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ آدَمَ إِذْ كَانَتِ الْأَرْوَاحُ، فَلَمَّا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ آدَمَ عُرِضَتْ عَلَى آدَمَ. قِيلَ يَا نَبِيَّ اللَّهِ! وَ أَيْنَ كَانَتْ فَاطِمَةُ؟ قَالَ: كَانَتْ فِي حُقَّةٍ تَحْتَ سَاقِ الْعَرْشِ. قَالُوا: يَا نَبِيَّ اللَّهِ! فَمَا كَانَ طَعَامُهَا؟ قَالَ: التَّسْبِيحُ وَ التَّهْلِيلُ وَ التَّحْمِيدُ، فَلَمَّا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ آدَمَ وَ أَخْرَجَنِي مِنْ صُلْبِهِ، أَحَبَّ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يُخْرِجَهَا مِنْ صُلْبِي، جَعَلَهَا تُفَّاحَةً فِي الْجَنَّةِ وَ أَتَانِي بِهَا جَبْرَئِيلُ عَلَيْهِ السَّلامُ فَقَالَ لِي: السَّلَامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ يَا مُحَمَّدُ، قُلْتُ وَ عَلَيْكَ السَّلَامُ وَ رَحْمَةُ اللَّهُ حَبِيبِي جَبْرَئِيلُ. فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ! إِنَّ رَبَّكَ يُقْرِئُكَ السَّلَامَ! قُلْتُ: مِنْهُ السَّلَامُ وَ إِلَيْهِ يَعُودُ السَّلَامُ، قَالَ: يَا مُحَمَّدُ! إِنَّ هَذِهِ تُفَّاحَةٌ أَهْدَاهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْكَ مِنَ الْجَنَّةِ، فَأَخَذْتُهَا وَ ضَمَمْتُهَا إِلَى صَدْرِي، قَالَ: يَا مُحَمَّدُ! يَقُولُ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ: كُلْهَا، فَفَلَقْتُهَا فَرَأَيْتُ نُوراً سَاطِعاً فَفَزِعْتُ مِنْهُ، فَقَالَ: يَا مُحَمَّدُ! مَا لَكَ لَا تَأْكُلُ؟ كُلْهَا وَ لَا تَخَفْ، فَإِنَّ ذَلِكَ النُّورَ الْمَنْصُورَةُ فِي السَّمَاءِ وَ هِيَ فِي الْأَرْضِ فَاطِمَةُ، قُلْتُ: حَبِيبِي جَبْرَئِيلُ! وَ لِمَ سُمِّيَتْ فِي السَّمَاءِ الْمَنْصُورَةَ وَ فِي الْأَرْضِ فَاطِمَةَ؟ قَالَ: سُمِّيَتْ فِي الْأَرْضِ فَاطِمَةَ لِأَنَّهَا فَطَمَتْ شِيعَتَهَا مِنَ النَّارِ، وَ فُطِمَ أَعْدَاؤُهَا عَنْ حُبِّهَا، وَ هِيَ فِي السَّمَاءِ الْمَنْصُورَةُ، وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: يَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ* بِنَصْرِ اللَّهِ يَنْصُرُ مَنْ يَشاءُ، يَعْنِي نَصْرَ فَاطِمَةَ لِمُحِبِّيهَا.
2- ر.ک. پی نوشت 150.
جلّ جلاله می گفت، سپس آن نور را به درختی در بهشت به ودیعت درآورد، در نتیجه نور افشاند، هنگامی که پدرم (در معراج) داخل بهشت شد، اللّه تعالی به او وحی نمود: میوه این درخت را برگیر و در کام قرار ده (و بخور)، و پدرم چنین کرد و بدین وسیله خداوند تعالی مرا در صلب پدرم صلّی اللّه عليه وآله قرار داد، سپس در مادرم خدیجه دختر خويلد عليها السّلام به ودیعت نهاد، سپس مرا زایید، من از آن نور هستم.
تسبیحات الزّهراء عليها السّلام
قرآن کریم در چندین آیه کریمه به «بسیار یاد نمودن خداوند» امر نموده، می فرماید:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ».(1)
ای ایمان آوردگان! هرگاه با گروهی از دشمن روبرو می شوید، پایداری کنید و خدا را بسیار یاد کنید؛ باشد که رستگار شوید.
و در جایی دیگر می فرماید:
«إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَ ذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيرًا وَ انْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ».(2)
جز آن هایی که ایمان آورده و عمل صالح نموده و خدا را بسیار یاد کنند، و هنگامی که مورد ظلم واقع می شوند، یاری می طلبند، و به زودی ستمکاران خواهند دانست که به چه حالی دگرگون می شوند.
«إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَ
ص: 60
1- سوره (8) الأنفال آیه 46.
2- سوره (26) الشّعراء آیه 228.
الصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا».(1)
مردان و زنان مسلمان، و مردان و زنان با ایمان، و مردان و زنان فرمان بردار، و مردان و زنان راست گوی، و مردان و زنان شکیبا، و مردان و زنان خاشع، و مردان و زنان انفاق کننده و مردان و زنان روزه دار، و مردان و زنان حافظ عفت، و مردان و زنانی که بسیار خدا را یاد می کنند، خداوند برای همه آن ها بخشش و پاداش بزرگی آماده ساخته است.
«فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ».(2)
پس چون نماز تمام شد، در زمین پراکنده شوید، و از فضل خدا بطلبید و خدا را بسیار یاد کنید تا رستگار گردید.(3)
از امام جعفر صادق علیه السّلام درباره تفسیر آیه: «اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا» پرسیده شد، و حضرت فرمود:
«مَنْ سَبَّحَ تَسْبِيحَ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلاَمُ فَقَدْ ذَكَرَ اللَّهَ الذِّكْرَ الْكَثِيرَ».
هر کس خداوند را با تسبيح فاطمه زهرا علیها السّلام تسبیح گوید، به تحقیق همان ذکر بسیار خداوند را به جای آورده است.
و فرمود:
«تَسْبِيحُ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلاَمُ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ الْكَثِيرِ الَّذِي قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ».(4)
تسبیح فاطمه علیهاالسّلام از ذکر بسیار اللّه است که خداوند عزّوجلّ فرمود:
ص: 61
1- سوره (33) الأحزاب آیه 36.
2- سوره (12) الجمعة آیه 11.
3- التبيان في تفسير القرآن: ج 8 ص 347- روي في أخبارنا أنّ: مَن قالَ سُبْحانَ اللَّهِ، وَ الْحَمدُ لِلَّهِ، وَ لا إلهَ إِلاَّ اللَّهُ، وَ اللَّهُ أكبَرُ ثَلاَثينَ مَرَّةً، فَقَدْ ذَكَرَ اَللَّهَ كَثِيراً.
4- معاني الأخبار: ص 193 ح5- و قد روي في خبر آخر عن الصّادق عليه السّلام: أنّه سئل عن قول اللّه عزّوجلّ: «اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا» ما هذا الذّكر الكثير؟ قال: مَنْ سَبَّحَ تَسْبِيحَ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلاَمُ فَقَدْ ذَكَرَ اللَّهَ الذِّكْرَ الْكَثِيرَ. حدّثنا بذلك محمّد بن الحسن رحمه اللّه قال: حدّثنا أحمد بن إدريس، عن محمّد بن أحمد قال: حدّثنا أبو محمّد جعفر بن أحمد بن سعيد البجليّ ابن أخي صفوان بن يحيى، عن عليّ بن أسباط، عن سيف بن عميرة، عن أبي الصبّاح بن نعيم العائذيّ، عن محمّد بن مسلم قال في حديث يقول في آخره: تَسْبِيحُ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلاَمُ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ الْكَثِيرِ الَّذِي قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ. از او: وسائل الشيعة: ج6 ص 442 ب ح8393- 4 و بحار الأنوار: ج 82 ص 331ب37 ح 8. و تفسير العياشي: ج1 ص67 ح 122 عن محمّد بن مسلم عن أبي جعفر عليه السّلام قال: تَسْبِيحُ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلاَمُ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ الْكَثِيرِ الَّذِي قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ. و مجمع البيان في تفسير القرآن : ج 8 ص 568- عن زرارة و حمران ابني أعين، عن أبي عبد اللّه عليه السّلام: مَنْ سَبَّحَ تَسْبِيحَ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلاَمُ فَقَدْ ذَكَرَ اللَّهَ ذِكْراً كَثِيراً. از او: وسائل الشيعة: ج6 ص 443 ب8 ح 8395- 6 و البرهان في تفسير القرآن: ج4 ص476 ح 8663 و بحار الأنوار: ج 82 ص 335 ب37 ح22.
«مرا یاد کنید شما را یاد کنم».
و فرمود:
«تَسْبِيحُ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ عَلَيْهَا السَّلاَمُ مِنَ الذِّكْرِ الْكَثِيرِ الَّذِي قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: اذْكُرُوا اَللّٰهَ ذِكْراً كَثِيراً».(1)
تسبیح فاطمة الزّهراء عليها السّلام از ذکر کثیر است که اللّه عزّوجلّ فرموده:«اللّه را یاد کنید یاد بسیار».
اسماعيل بن عمّار گوید: به امام جعفر صادق علیه السّلام عرض کردم: حدّ ذکر کثیر اللّه در آیه «اذْكُرُوا اللّٰهَ ذِكْراً كَثِيراً» چیست؟ فرمود:
«إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَلَّمَ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلاَمُ أَنْ تُكَبِّرَ أَرْبَعاً وَ ثَلاَثِينَ تَكْبِيرَةً وَ تُسَبِّحَ ثَلاَثاً وَ ثَلاَثِينَ تَسْبِيحَةً وَ تُحَمِّدَ ثَلاَثاً وَ ثَلاَثِينَ تَحْمِيدَةً، فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ بِاللَّيْلِ مَرَّةً، وَ بِالنَّهَارِ مَرَّةً، فَقَدْ ذَكَرْتَ اللَّهَ كَثِيراً».(2)
همانا رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله به فاطمه علیهاالسّلام یاد دادند تا 34 مرتبه اللّه اکبر گوید و 33 مرتبه سبحان اللّه بگوید و 33 مرتبه الحمد للّه بگوید، پس چون در شب یک بار، و در روز یک بار چنین کنی، به تحقيق اللّه را بسیار یاد
کرده ای.
و به ابوهارون مکفوف فرمود:
«يَا أَبَا هَارُونَ! إِنَّا نَأْمُرُ صِبْيَانَنَا بِتَسْبِيحِ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلاَمُ كَمَا نَأْمُرُهُمْ بِالصَّلاَةِ، فَالْزَمْهُ فَإِنَّهُ لَمْ يَلْزَمْهُ عَبْدٌ فَشَقِيَ».(3)
ای ابوهارون! به درستی که ما (اهل بیت) فرزندان خود را امر میکنیم به گفتن
ص: 62
1- الكافي: ج2 ص500 ح4- محمّد بن يحيى، عن أحمد بن محمّد بن عيسى، عن عليّ بن الحكم، عن سيف بن عميرة، عن بكر بن أبي بكر، عن زرارة بن أعين، عن أبي عبد اللّه عليه السّلام قال: تَسْبِيحُ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ عَلَيْهَا السَّلاَمُ مِنَ الذِّكْرِ الْكَثِيرِ الَّذِي قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: اذْكُرُوا اَللّٰهَ ذِكْراً كَثِيراً. از او: وسائل الشيعة: ج6 ص441 ب 8 ح8390-1. و تأويل الآيات الظاهرة: ص 446 و البرهان في تفسير القرآن : ج4 ص476 ح8660- قال محمّد بن العبّاس رحمه اللّه : حدّثنا أحمد بن هوذة الباهليّ، عن إبراهيم بن إسحاق النّهاونديّ، عن عبد اللّه بن حمّاد، عن محمّد بن مسلم قال: سمعت أبا جعفر عليه السّلام يقول: تَسْبِيحُ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ عَلَيْهَا السَّلاَمُ مِنَ الذِّكْرِ الْكَثِيرِ الَّذِي قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: اذْكُرُوا اللّٰهَ ذِكْراً كَثِيراً.
2- تأويل الآيات الظاهرة : ص 446 و البرهان في تفسير القرآن: ج4 ص476 ح8661- قال محمّد بن العبّاس رحمه اللّه: حدّثنا الحسين بن أحمد، عن محمّد بن عيسى، عن يونس، عن إسماعيل بن عمّار قال: قلت لأبي عبد اللّه عليه السّلام: قول اللّه عزّوجلّ: اذْكُرُوا اللّٰهَ ذِكْراً كَثِيراً ما حده؟ قال: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَلَّمَ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلاَمُ أَنْ تُكَبِّرَ أَرْبَعاً وَ ثَلاَثِينَ تَكْبِيرَةً وَ تُسَبِّحَ ثَلاَثاً وَ ثَلاَثِينَ تَسْبِيحَةً وَ تُحَمِّدَ ثَلاَثاً وَ ثَلاَثِينَ تَحْمِيدَةً، فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ بِاللَّيْلِ مَرَّةً، وَ بِالنَّهَارِ مَرَّةً، فَقَدْ ذَكَرْتَ اللَّهَ كَثِيراً.
3- الكافي: ج3 ص363 ح13 - محمّد بن يحيى، عن محمّد بن الحسين ، عن محمّد بن إسماعيل بن بزیع، عن صالح بن عقبة، عن أبي هارون المكفوف، عن أبي عبد اللّه عليه السّلام قال: يَا أَبَا هَارُونَ! إِنَّا نَأْمُرُ صِبْيَانَنَا بِتَسْبِيحِ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلاَمُ كَمَا نَأْمُرُهُمْ بِالصَّلاَةِ، فَالْزَمْهُ فَإِنَّهُ لَمْ يَلْزَمْهُ عَبْدٌ فَشَقِيَ. از او: تهذیب الأحکام: ج2 ص105 ب8 ح 165 و وسائل الشيعة: ج6 ص 441 ب ح8391- 2. و مانند آن الأمالي، الشيخ الصّدوق: ص 579 المجلس 85 ح16- حدّثنا جعفر بن محمّد بن مسرور رضوان اللّه عليه قال: حدّثنا الحسن بن محمّد بن عامر، عن عمّه عبد اللّه بن عامر، عن محمّد بن أبي عمير، عن أبي هارون المكفوف ... . وثواب الأعمال و عقاب الأعمال: ص 163- حدّثني محمّد بن الحسن، عن محمّد بن الحسن الصّفّار، عن محمّد بن الحسين، عن محمّد بن إسماعيل، عن صالح بن عقبة، عن أبي هارون المكفوف، عن أبي عبد اللّه عليه السّلام قال لأبي هارون المكفوف: يَا أَبَا هَارُونَ! إِنَّا نَأْمُرُ صِبْيَانَنَا بِتَسْبِيحِ الزَّهْراءِ عَلَيْهَا السَّلاَمُ كَمَا نَأْمُرُهُمْ بِالصَّلاَةِ، فَالْزَمْهُ فَإِنَّهُ لَمْ يَلْزَمْهُ عَبْدٌ فَیَشْقیٰ.
تسبيح فاطمه زهرا علیها السّلام چنان که امر می کنیم ایشان را به نماز گزاردن ، بنابراین لازم است ملازم آن باشی، که به درستی هر بنده ای که آن را بر خود لازم نسازد و به آن قيام ننماید، به يقين بدبخت و بی سعادت باشد.
«مَنْ سَبَّحَ فِي عَقِبِ كُلِّ فَرِيضَةٍ تَسْبِيحَ الزَّهْرَاءِ فَاطِمَةَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهَا فَقَدْ ذَكَرَ اللَّهَ ذِكْراً كَثِيراً».(1)
هر کس پس از هر نماز واجب به تسبيح فاطمة الزّهراء صلوات اللّه عليها تسبیح گوید قطعاً ذكر اللّه را بسیار نموده است.
از امام جعفر صادق علیه السّلام روایت شده است که فرموده اند:
«مَنْ بَاتَ عَلَی تَسْبِیحِ فَاطِمَةَ عَلَیْهَا السَّلامُ کَانَ مِنَ الذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیراً وَ الذَّاکِراتِ».(2)
هر که به هنگام خواب تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسّلام را به جای آورد از مردان و زنانی است که بسیار ذکر اللّه گفته اند.
امام جعفر صادق عليه السلام فرمود:
«تَسْبِیحُ فاطِمَةَ (الزَّهْراءِ) فِي کُلِّ یومٍ في دُبُرِ کُلِّ صَلاةٍ اَحَبُّ اِلَيَّ مِنْ صَلاةِ اَلْفِ رَکْعَهٍ في کُلِّ یومٍ».(3)
(گفتن) تسبيح فاطمة (الزّهراء) عليها السّلام در هر روز پس از هر نماز برایم دوست داشتنی تر از هزار رکعت نماز گزاردن در هر روز است.
«مَا عُبِدَ اللّهُ بِشَیْءٍ مِنَ التَّحْمِیدِ أَفْضَلَ مِنْ تَسْبِیحِ فَاطِمَةَ عَلَیْهَاالسَّلامُ، وَ لَوْ کَانَ شَیْءٌ أَفْضَلَ مِنْهُ، لَنَحَلَهُ رَسُولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَاطِمَةَ عَلَیْهَاالسَّلامُ».(4)
ص: 63
1- المقنعة: ص 140- و سئل الصّادق عليه السّلام عن قول اللّه عزّوجلّ:«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا» ما حدّ هذا الذكر؟ فقال: مَنْ سَبَّحَ فِي عَقِبِ كُلِّ فَرِيضَةٍ تَسْبِيحَ الزَّهْرَاءِ فَاطِمَةَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهَا فَقَدْ ذَكَرَ اللَّهَ ذِكْراً كَثِيراً.
2- مجمع البيان في تفسير القرآن : ج 8 ص 561- روي عن أبي عبد اللّه عليه السّلام أنّه قال: مَنْ بَاتَ عَلَی تَسْبِیحِ فَاطِمَةَ عَلَیْهَا السَّلامُ کَانَ مِنَ الذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیراً وَ الذَّاکِراتِ. از او: وسائل الشّيعة: ج1 ص447 ب 11 ح8404 - 4 و بحار الأنوار: ج 22 ص 176 ب2 و ج82 ص 335 ب37 ضمن ح 22.
3- الكافي: ج 3 ص 343 ح 15- (محمّد بن يحيى، عن محمّد بن الحسين، عن محمّد بن إسماعيل بن بزیع، عن صالح بن عقبة - معلّق) عن أبي خالد القمّاط قال: سمعت أبا عبد اللّه عليه السّلام يقول:. از او: تهذیب الأحکام: ج2 ص105 ب8 ح 167 و فلاح السّائل و نجاح المسائل، ص135. و ثواب الأعمال و عقاب الأعمال: ص 163- حدّثني محمّد بن الحسن، عن محمّد بن الحسن الصّفّار، عن محمّد بن الحسن، عن محمّد بن إسماعيل، عن أبي خلف القمّاط قال: سمعت أبا عبد اللّه عليه السّلام يقول: تَسْبِیحُ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ عَلَیْهَا السَّلاَمُ فِی کُلِّ یَوْمٍ فِي دُبُرِ کُلِّ صَلاَةٍ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ صَلاَةِ أَلْفِ رَکْعَهٍ فِي کُلِّ یَوْمٍ. و مکارم الأخلاق: ص301 - فروي عن الصّادق عليه السّلام أنّه قال: تَسْبِیحُ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ عَلَیْهَا السَّلاَمُ فِی کُلِّ یَوْمٍ فِي عَقِیبَ کُلِّ صَلاَةٍ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ صَلاَةِ أَلْفِ رَکْعَهٍ فِي کُلِّ یَوْمٍ. و مجموعة ورّام: ج1 ص 301 - عن الصّادق عليه السّلام قال: تَسْبِیحُ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ عَلَیْهَا السَّلاَمُ فِی کُلِّ یَوْمٍ فِي دُبُرَ کُلِّ فَریضَةٍ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ صَلاَةِ أَلْفِ رَکْعَهٍ فِي کُلِّ یَوْمٍ. و کشف الغمّة في معرفة الأئمّة: ج1 ص 471- روي عن أبي عبد اللّه عليه السّلام قال: تَسْبِیحُ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ عَلَیْهَا السَّلاَمُ کُلَّ یَوْمٍ فِي دُبُرِ کُلِّ صَلاَةٍ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ صَلاَةِ أَلْفِ رَکْعَهٍ فِي کُلِّ یَوْمٍ. و عوالي اللئالي: ج1 ص333 ح 91 - و روي عن الباقر عليه السّلام أنّه قال: مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَیْءٍ أَفْضَلَ مِنْ تَسْبِیحِ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ عَلَیْهَا السَّلاَمُ، وَ لَوْ کَانَ شَیْءٌ أَفْضَلَ مِنْهُ لَنَحَلَهُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَاطِمَةَ عَلَیْهَا السَّلاَمُ. إِنَّ تَسْبِیحَ فَاطِمَهَ الزَّهْرَاءِ عَلَیْهَا السَّلاَمُ فِي کُلِّ یَوْمٍ دُبُرَ کُلِّ صَلاَةٍ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ صَلاَةِ أَلْفِ رَکْعَةٍ فِی کُلِّ یَوْمٍ. وسائل الشّيعة: ج6 ص444 ب9 ح8397- 2 از الكافي و التّهذيب و ثواب الأعمال. بحار الأنوار: ج 82 ص 332 ب37 ح 9 از ثواب الأعمال و از مصباح الأنوار مرسل.
4- الكافي: ج3 ص343 ح 14 - (محمّد بن يحيى، عن محمّد بن الحسين، عن محمّد بن إسماعيل بن بزیع- معلّق)، عن صالح بن عقبة، عن عقبة ، عن أبي جعفر عليه السّلام قال:. از او: تهذیب الأحکام: ج2 ص105 ب8 ح 166، وسائل الشّيعة: ج6 ص443 ب9 ح8396 و بحار الأنوار: ج 43 ص 64 ب 3 ح 56.
خداوند از سپاس گزاری به ذکری برتر از تسبيح فاطمه علیهاالسّلام پرستش نشده است، و اگر چیزی بهتر از آن بود رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله آن را به فاطمه عطا می نمود. افضل عبادات و اذکار لسانی و قلبی که در قرآن کریم به تفسیر اهل بیت اطهار عليهم السّلام «ذکر کثیر» از آن یاد شده است همان تسبیحات حضرت فاطمة الزّهرا عليها السّلام است که سرشار از معارف توحیدی است لذا هر کس صبح و شام تسبیح او گوید، مفتخر به ذکرکثیر گشته است، نمونه ای بی بدیل و بی نظیر.
بنابراین خدای تبارک و تعالی حسب معرفت و طاعت و عبادت مقام می دهد چنان چه رسول اللّه را حسب عبودیت محض او نسبت به ذات اللّه تبارک و تعالی، اشرف الخلائق مقرّر فرموده است و افتخار برای رسول اللّه این است که در قرآن او را بنده خویش معرفي می فرماید، به همین ترتیب فاطمه زهرا سلام اللّه علیها در مرحله ای از عبودیّت الهی قرار دارد که از سوی «اَمَة اللّه» نامیده شده و از سوی دیگر تسبیحات ایشان، ذکراللّه الكثير می شود چنان که برترین عبادت، تسبیح است؛
والاترين مرتبه توحید، توحید تنزیهی است «سبحان اللّه» و برترین سپاس گزاری، تحمید است «الحمد للّه» و والاترین تقدیس، برتر دانستن اللّه تبارک و تعالی از هر وصف و موصوف است «اللّه اکبر» و او را چنان که شایسته اوست، بزرگ و گرامی داشتن و تسبیحات حضرت زهرا سلام اللّه عليها متضمّن همه این ها است، برترین تقدیس و تنزیه و تحمید که حکایت از ذکراللّه و عبادت اوست چنان که برخاسته از معرفت سرشار و شایسته است.
و این همه حکایت از مقام حجّة اللّه بودن آن حضرت دارد.
برهان 9- «الصّلوات» اوست
غرض از خلقت مخلوقات -چنان که صریح بیان قرآن است- عبادت برخاسته از معرفت
ص: 64
و قرین معرفت است، و پس از معرفت، نماز ستون دین است، و بنابر این آیه کریمه محافظت پیوسته بر نماز با رعایت همه شرایط آن واجب و منکر نماز کافراست:
«حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى وَ قُومُوا لِلَّهِ قَانِتِينَ».(1)
همه نمازها خصوصاً نماز میانه را محافظت نمایید و برای خدا مطیعانه به پاخیزید.
امام جعفر صادق علیه السّلام درباره این آیه کریمه فرمودند:
«الصَّلاةُ رَسُولُ اللّهِ وَ أميرُ المُؤمِنينَ وَ فاطِمَةُ وَ الحَسَنُ وَ الحُسَينُ سَلامُ اللّهِ عَلَیْهِمْ، وَ «الْوُسْطى»: أميرُ المُؤمِنينَ، «وَ قُومُوا لِلَّهِ قانِتِينَ» طَائِعِينَ لِلْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلامُ».(2)
(در این آیه) «الصَّلَواتِ - نمازها»، رسول اللّه و امیرالمؤمنين و فاطمه و حسن و حسین هستند، و «الصَّلاةِ الْوُسْطىٰ - نماز میانه» امیرالمؤمنین است، «وَ قُومُوا لِلَّهِ قانِتِينَ - و برای خدا مطیعانه به پاخیزید» (یعنی در راه) اطاعت از اهل بیت
عليهم السّلام (برای خداوند به پا خیزید).
ایمان و اعتقاد به مقامات و شئونات اهل بیت اطهار علیهم السّلام فرض است و بدون آن عبادتی نیست، این ایمان و اعتقاد شرط صحّت و قبولی است. روح عبادات قبول ولایت و ایمان به مقامات الهي آنان است، بنابر این آیه و حدیث امام علیه السّلام، همان طور که فرمودند رسول اللّه و امیرالمؤمنين و حسنین نماز هستند، حضرت فاطمه عليها السّلام را نیز فرمودند، و در این اصل نیز چون دیگر امامان از خمسه طیّبه، مشترک بوده همگی امام و حجّة اللّه هستند.
ص: 65
1- سوره (2) آیه 239.
2- تفسير العيّاشيّ: ج1 ص 128 ح 421- [عن زرارة]، عن عبد الرّحمان بن كثير، عن أبي عبد اللّه عليه السّلام في قوله: «حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى- وَ قُومُوا لِلَّهِ قَانِتِينَ» قال: الصَّلاةُ رَسُولُ اللّهِ وَ أميرُ المُؤمِنينَ وَ فاطِمَةُ وَ الحَسَنُ وَ الحُسَينُ سَلامُ اللّهِ عَلَیْهِمْ، وَ الْوُسْطى: أميرُ المُؤمِنينَ، «وَ قُومُوا لِلَّهِ قانِتِينَ» طَائِعِينَ لِلْأَئِمَّةِ. از او: البرهان في تفسير القرآن : ج1 ص498 ح496 ح1320.
رسول اللّه صلّی اللّه عليه و آله و سلّم فرمود:
هنگام نماز فاطمه پیوسته هفتاد هزار فرشته به او ندا دهند:
«یا فاطِمَةُ! إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ».
«یا فاطِمَةُ! اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَاسْجُدِي وَارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ».
ص: 66
بخش هفتم فاطمه، اللّه و دين اللّه
برهان 10- نام فاطمه، مشتقّ از نام خداست
فَطَرَ در آیه «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا ... ».(1) به معنی «خَلَقَ» و «أبدَعَ» و ایجاد است. و در آیه «إِذَا السَّمَاءُ انْفَطَرَتْ»(2) به معنی و «إِنْشَقَّت» شکافتن و غایت موجودات است و رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله خطاب به حضرت فاطمه فرمودند:
«وَ شَقَّ لَکِ یَا فَاطِمَةُ اِسْماً مِنْ أَسْمَائِهِ، فَهُوَ الْفَاطِرُ وَ أَنْتِ فَاطِمَةُ، ... ».(3)
و برای تو هم ای فاطمه! از اسامی خود نامی مشتق کرد، نام او فاطر است و تو فاطمه ای، ... .
پس ایشان سبب فاعلی و غایت آفرینش است و این مقام، جز شأن ولی اللّه و حجّة اللّه نیست؛ فتدبّر جيّداً.
برهان 11- أسماء فاطمة عند اللّه !!!
امام جعفر صادق علیه السّلام فرمود:
«لِفَاطِمَةَ عَلَيها السَّلامُ تِسعَةُ اَسمَاءٍ عِندَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ؛ فَاطِمَةُ وَالصِّدِّيقَةُ وَالمُبَارَكَةُ وَالطَّاهِرَةُ وَ الزَّکِيَّةُ وَ الرَّاضِيَةُ وَ المَرضِيَّةُ وَ المُحَدَّثَةُ وَ الزَّهرَاءُ».(4)
ص: 69
1- سوره (30) الروم آیه 31.
2- سوره (82) الإنفطار آیه 2.
3- معاني الأخبار: ص56 ح3. از او: بحارالأنوار: ج 37 ص 47 ب50 ح23.
4- الأمالي، ابن بابویه: ص 592 المجلس 86 ح 18 و الخصال: ج2 ص 414 ح3 و علل الشّرائع: ص 178 ب 142 ح 3 - حدّثنا محمّد بن موسی بن المتوكّل رحمه اللّه قال: حدّثني عليّ بن الحسين السعد آباديّ، عن أحمد بن أبي عبد اللّه البرقيّ قال: حدّثني عبد العظيم بن عبد اللّه الحسنيّ قال: حدّثني الحسن بن عبد اللّه بن يونس، عن يونس بن ظبيان قال: قال أبو عبد اللّه الصّادق عليه السّلام: لِفَاطِمَةَ عَلَيها السَّلامُ تِسعَةُ اَسمَاءٍ عِندَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ؛ فَاطِمَةُ وَ الصِّدِّيقَةُ وَ المُبَارَكَةُ وَ الطَّاهِرَةُ وَ الزَّکِيَّةُ وَ الرَّاضِيَةُ وَ المَرضِيَّةُ وَ المُحَدَّثَةُ وَ الزَّهرَاءُ. ثُمَّ قالَ: تَدرِي لِأَيِّ شَيءٍ سُمِّیَتْ فَاطِمَةَ ؟ قلت: أخبرني يا سيّدي. قال : فُطِمَتْ مِنَ الشَّرِّ. قال: ثمّ قال: لَوْلا أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلامُ تَزَوَّجَهَا لَمَا کَانَ لَهَا کُفْوٌ عَلَی وَجْهِ الأَرْضِ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ آدَمُ فَمَنْ دُونَهُ. و دلائل الإمامة: ص79 ح19- أخبرني الشّريف أبو محمّد الحسن بن أحمد العلويّ المحمّديّ النّقيب، قال: أخبرني أبو جعفر محمّد بن عليّ بن الحسين بن موسى القميّ رضي اللّه عنه، قال: حدّثنا محمّد بن موسی بن المتوكّل، قال: حدّثنا عليّ بن الحسين السّعدآباديّ، عن أحمد بن أبي عبد اللّه البرقيّ، عن عبد العظيم بن عبد اللّه الحسنيّ، قال: حدّثني الحسن بن عبد اللّه، عن يونس بن ظبيان، قال: قال أبو عبد اللّه عليه السّلامُ: لِفَاطِمَةَ عَلَيها السَّلامُ تِسعَةُ اَسمَاءٍ عِندَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ؛ فَاطِمَةُ و َالمَذُبَةُ، وَ المُبَارَكَةُ، وَ الطَّاهِرَةُ، وَ الزَّکِيَّةُ، وَ الرَّاضِيَةُ، وَ المَرضِيَّةُ، وَ المُحَدَّثَةُ، وَ الزَّهرَاءُ. ثمّ قال عليه السّلام: أَ تَدْرِي أَيُّ شَيْ ءٍ تَفْسِیرُ فَاطِمَةَ؟ قلت: أخبرني يا سيّدي، فممّا فطمت؟ قال: مِنَ الشِّرْكِ. قال: ثمّ قال عليه السّلام: لَوْلا أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلامُ تَزَوَّجَهَا لَمَا کَانَ لَهَا کُفْوٌ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ عَلَی وَجْهِ الأَرْضِ آدَمُ فَمَنْ دُونَهُ. و روضة الواعظين: ج1 ص 148 و مناقب آل أبي طالب عليهم السّلام: ج2 ص181 و کشف الغمّة في معرفة الأئمّة: ج1 ص463 و الدّرّ النّظيم في مناقب الأئمّة اللّهاميم: ص455 مانند الأمالى و الخصال و الشّرائع.
فاطمه علیهاالسّلام نزد اللّه عزّوجل 9 نام دارد: فاطمه و صدّیقه و مبارکه و طاهره و زکیّه و رضیّه و مرضیّه و محدّثه و زهراء.
امام علیه السّلام نفرمود این اسماء آسمانی است و نزد آسمانیان و ملکوتیان است و یا زمینی است و نزد زمینیان است، بلکه فرمود: 9 نام نزد اللّه دارد!!! بسیار باید تأمّل کرد، خالق را شناخت و این مخلوق را که هر کدام از آن نام ها، متضمّن معارفی غیر قابل احصاء بشر است، و این حکایت از مقامات عنداللّهی ایشان دارد... ، شرح این اسماء بماند تا وقت دگر.
امام فرمود:
آیا می دانی چرا فاطمه نامیده شد؟
عرض کردم: نمی دانم، شما بفرمایید، فرمود:
از (همه) شرّ بریده شده است.
قرآن کریم می فرماید:
«وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ وَ عَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ وَ نَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ».(1)
و میان آنان (اهل بهشت و اهل دوزخ)، مانعی است و مردانی بر فراز هستند که هر کس را از روی چهره اش می شناسند و بهشتیان را ندا می دهند که سلام بر شما باد. وارد بهشت نمی شوند حال آن که امید آن دارند.
رسول اللّه و اهل بیت اطهار صلوات اللّه عليهم فرمودند:
«... وَ نَحْنُ الْأَعْرَافُ الَّذِينَ لَا يُعْرَفُ اللَّهُ إِلَّا بِسَبِيلِ مَعْرِفَتِنَا».(2)
... و (مقصود از) اعراف (در قرآن) ما هستیم همانان که اللّه شناخته نشود جز به سبب راه شناخت ما (اهل بیت).
ص: 70
1- سوره (7) الأعراف آیه 47.
2- احادیث بسیاری در کتاب های: بصائر الدّرجات و الإختصاص و الكافي وغير آن ها درباره این مطلب است، و ما در این جا به دو حدیث شریف اکتفا می کنیم: بصائر الدرجات: ص 497 ب 16 ح 7 به سند خود از اصبغ بن نباتة از سلمان فارسی گفت: قسم به خداوند هرآینه از رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شنیدم که به حضرت علی علیه السّلام می فرمود: یَا عَلِيُّ أَنْتَ وَ اَلْأَوْصِیَاءُ مِنْ بَعْدِي -أَوْ قَالَ:- مِنْ بَعْدِکَ أَعْرَافٌ لاَ یُعْرَفُ اَللَّهُ إِلاَّ بِسَبِیلِ مَعْرِفَتِکُمْ، وَ أَعْرَافٌ لاَ یَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلاَّ مَنْ عَرَفَکُمْ وَ عَرَفْتُمُوهُ، وَ لاَ یَدْخُلُ اَلنَّارَ إِلاَّ مَنْ أَنْکَرَکُمْ وَ أَنْکَرْتُمُوهُ. و بصائر الدرجات: ص497 ب 16 ح6 به سند صحیح از أصبغ بن نباتة گوید: امیر المؤمنين عليه السّلام فرمود: ... وَ نَحْنُ الْأَعْرَافُ الَّذِينَ لَا يُعْرَفُ اللَّهُ إِلَّا بِسَبِيلِ مَعْرِفَتِنَا، ... .
آیه و نیز احادیث شریفه ذیل آن، نشان می دهد که حضرت زهرا سلام اللّه عليها نیز از اعراف بوده و طريق انحصاری حصول معرفة اللّه هستند و جز آنان که حضرت ایمان آنان را تأیید نماید، وارد بهشت نخواهد شد و این همان مقام والای حجّة اللّه است.
برهان 12- فاطمه «دین استوار»
«وَ مَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَ يُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَ يُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَ ذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ».(1)
مأمور نشده اند مگر آن که خدا را بندگی کنند، عبادت را مخصوص او کنند، موحّد باشند، نماز را پیوسته برپا دارند و زکات را بپردازند، که این است دین استوار.
در حدیثی در تأویل آیه کریمه «وَ ذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ» از امام محمد باقر علیه السّلام روایت شده که فرمودند:
«هِيَ فاطِمَةُ عَلَيْهَا السَّلامُ».(2)
او (یعنی دین القيّمة) فاطمه علیهاالسّلام است.
مصداق اتمّ دین استوار، وجود یگانه و ارزش مند فاطمه زهرا سلام اللّه علیها است.
برهان 13- امر بزرگ، ولایت فاطمه
قرآن کریم می فرماید:
«إِنَّهَا لَإِحْدَى الْكُبَرِ* نَذِيرًا لِلْبَشَرِ».(3)
به درستی که آن، هرآینه یکی از امور بزرگ است * که برای بشر بيم دهنده است.
در حدیث صحیح ابوحمزه ثمالی از امام محمّد باقر علیه السّلام است که فرمود:
یعنی فاطمه علیها السّلام.(4)
بنابراین آن چه به تعبیر قرآن کریم، امری بزرگ و برای بشر بيم دهنده است، فاطمه
ص: 71
1- سوره (98) البيّنة آيه 6.
2- تأويل الآيات الظّاهرة: ص800- محمّد بن خالد البرقيّ مرفوعاً، عن عمرو بن شمر، عن جابر بن يزيد، عن أبي جعفر عليه السّلام قال: في قوله عزّوجلّ: «لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ» قَالَ هُمْ مُكَذِّبُو الشِّيعَةِ لِأَنَّ الْكِتَابَ هُوَ الْآيَاتُ، وَ أَهْلَ الْكِتَابِ الشِّيعَةُ. وَ قَوْلُهُ:« وَ الْمُشْرِكِينَ مُنْفَكِّينَ» يَعْنِي الْمُرْجِئَةَ، «حَتّٰى تَأْتِيَهُمُ الْبَيِّنَةُ» قَالَ: يَتَّضِحُ لَهُمْ اَلْحَقُّ. وَ قَوْلُهُ: «رَسُولٌ مِنَ اَللّٰهِ » يَعْنِي مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، «يَتْلُوا صُحُفاً مُطَهَّرَةً» يَعْنِي يَدُلُّ عَلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْ بَعْدِهِ، وَ هُمُ الْأَئِمَّةُ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ وَ هُمْ الصُّحُفُ الْمُطَهَّرَةُ، وَ قَوْلُهُ: «فِيهٰا كُتُبٌ قَيِّمَةٌ» أَيْ عِنْدَهُمْ الْحَقُّ الْمُبِينُ. وَ قَوْلُهُ: «وَ مٰا تَفَرَّقَ اَلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتٰابَ» يَعْنِي مُكَذِّبِي الشِّيعَةِ. وَ قَوْلُهُ: «إِلاّٰ مِنْ بَعْدِ مٰا جٰاءَتْهُمُ الْبَيِّنَةُ» أَيْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ اَلْحَقُّ، «وَ مٰا أُمِرُوا» هَؤُلاَءِ الْأَصْنَافُ «إِلاّٰ لِيَعْبُدُوا اللّٰهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ» وَ الْإِخْلاَصُ الْإِيمَانُ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ، وَ قَوْلُهُ: «وَ يُقِيمُوا الصَّلاٰةَ وَ يُؤْتُوا الزَّكٰاةَ» وَ الصَّلاَةُ وَ الزَّكَاةُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ «وَ ذٰلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ» قَالَ: هِيَ فَاطِمَةُ عَلَيْهَا السَّلاَمُ، وَ قَوْلُهُ «إِلاَّ اَلَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّٰالِحٰاتِ» قَالَ: اَلَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ بِأُولِي الْأَمْرِ وَ أَطَاعُوهُمْ بِمَا أَمَرُوهُمْ بِهِ فَذَلِكَ هُوَ الْإِيمَانُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ، وَ قَوْلُهُ: «رَضِيَ اللّٰهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ» قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: اللَّهُ رَاضٍ عَنِ الْمُؤْمِنِ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ، وَ الْمُؤْمِنُ وَ إِنْ كَانَ رَاضِياً عَنِ اللَّهِ فَإِنَّ فِي قَلْبِهِ مَا فِيهِ لِمَا يَرَى فِي هَذِهِ الدُّنْيَا مِنَ التَّمْحِيصِ، فَإِذَا عَايَنَ الثَّوَابَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ رَضِيَ عَنِ اللَّهِ الْحَقِّ حَقَّ الرِّضَا، وَ هُوَ قَوْلُهُ: «وَ رَضُوا عَنْهُ»، وَ قَوْلُهُ: «ذٰلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ» أَيْ أَطَاعَ رَبَّهُ. و معنى آخر أنّ بولايتهم تقبل الصّلاة و الزّكاة و جميع الأعمال. و قوله: «وَ دينُ الْقَيِّمَةِ» فاطِمَةُ عَلَيْهَا السَّلامُ، أي صاحبة دين القيّمة أي الملّة المستقيمة.
3- سوره (74) المدّثّر آیه 36.
4- تفسير القميّ: ج2 ص396 - أخبرنا الحسين بن محمّد، عن المعلّى بن محمّد، عن الحسن بن عليّ الوشّاء، عن محمّد بن الفضيل، عن أبي حمزة، عن أبي جعفر عليه السّلام في قوله: «إِنَّهَا لَإِحْدَى الْكُبَرِ* نَذِيرًا لِلْبَشَرِ» قال: يَعْني فاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلامُ. از او: البرهان في تفسير القرآن: ج5 ص 528ح 11207 و بحار الأنوار: ج 24 ص 331 ب67 ح55 و ج43 ص 23 ب 3 ح16.
می باشد، از سوی دیگر در کتاب شریف الكافي ضمن حدیثی طولانی از امام موسی الكاظم عليه السّلام «لَإِحْدَى الْكُبَرِ» به ولایت تفسیر شده است؛(1)
یعنی ولایت اولیاء معصوم و خود آن حضرات امری بزرگ و از دین است و با سایر امور قابل مقایسه نیست، هم چنین چون با دیگر اشیاء و اشخاص مقایسه نمی شود، پس حجّت اللّه است و خدای تعالی با آنان حجّت خود را بر همه اقامه می کند.
برهان 14- فاطمة آية اللّه
رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله فرمود:
«دَخَلتُ الجَنَّةَ فَرَأيتُ عَلَى بَابِهَا مَكتُوباً بِالذَّهَبِ؛ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللّهُ، مُحَمَّدٌ حَبِیبُ اللّهِ، عَلِيُّ بْنُ أَبي طالِبٍ وَلِيُّ اللّهِ، فَاطِمَةُ آیَةُ اللّهِ، الْحَسَنُ وَ الْحُسَينُ صَفْوَتَا اللّهِ، عَلَىٰ مُبْغِضِيهِمْ لَعْنَةُ اللّهِ».(2)
داخل بهشت شدم و بر سر در آن دیدم که با طلا نوشته بود: لا اله الا اللّه، محمّد حبیب اللّه ، علىّ بن ابي طالب ولىّ اللّه، فاطمة آية اللّه، حسن و حسین دو برگزیده اللّه، لعنت خدا بردشمنانشان باد.
بنابراین حديث شريف، وجود گرامی صدّیقه طاهره سلام اللّه عليها، رهنما و برهان توحيد الهی هستند در همه عوالم و بر همه آفریدگان.
برهان 15- فاطمه در شمار اعراف
قرآن کریم می فرماید:
«وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ وَ عَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ وَ نَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ».(3)
و میان آنان (اهل بهشت و اهل دوزخ)، مانعی است و مردانی بر فراز هستند که هر کس را از روی چهره اش می شناسند و بهشتیان را ندا می دهند که سلام برشما
ص: 72
1- الكافي: ج1 ص434 ح91.
2- کنز الفوائد: ج1 ص 149 به سند خود از موسی بن جعفر از پدران گرامش از رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله و سلّم که فرمود: دَخَلتُ الجَنَّةَ فَرَأيتُ عَلَى بَابِهَا مَكتُوباً بِالذَّهَبِ؛ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللّهُ، مُحَمَّدٌ حَبِیبُ اللّهِ، عَلِيُّ بْنُ أَبي طالِبٍ وَلِيُّ اللّهِ، فَاطِمَةُ آیَةُ اللّهِ، الْحَسَنُ وَ الْحُسَينُ صَفْوَتَا اللّهِ، عَلَىٰ مُبْغِضِيهِمْ لَعْنَةُ اللّهِ.
3- سوره (7) الأعراف آیه 47.
باد. وارد بهشت نمی شوند حال آن که امید آن دارند.
رسول اللّه و اهل بیت اطهار صلوات اللّه عليهم فرمودند:
«... وَ نَحْنُ الْأَعْرَافُ الَّذِينَ لَا يُعْرَفُ اللَّهُ إِلَّا بِسَبِيلِ مَعْرِفَتِنَا».(1)
... و (مقصود از) اعراف (در قرآن) ما هستیم همانان که اللّه شناخته نشود جز به سبب راه شناخت ما (اهل بیت).
آیه و نیز احادیث شریفه ذیل آن، نشان می دهد که حضرت زهراء سلام اللّه علیها نیز از اعراف بوده و طريق انحصاری حصول معرفة اللّه هستند و جز آنان که حضرت ایمان آنان را تأیید نماید، وارد بهشت نخواهد شد و این همان مقام والای حجّة اللّه است یعنی تحقّق و صحّت توحید و عبادت، به معرفت و طاعت آنان و اخذ معارف از آنان است.
برهان 16- مقام هدایت گری فاطمه
قرآن کریم می فرماید:
«وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِهَا فِي ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ».(2)
او (یعنی خداوند) است کسی که ستارگان را برایتان قرار داد تا در تاریکی های بیابان و دریا بدان هدایت یابید (راه را بیابید) به راستی که آیات را برای دانایان، باز نموده و شرح دادیم.
در تفسیر شريف علىّ بن ابراهيم قمی که از امام جعفر صادق علیه السّلام نقل می کند آمده است: «النُّجُومُ آلُ مُحَمَّدٍ صَلَواتُ اللہِ عَلَيْهِمْ».(3) (مقصود آیه از) نجوم و ستارگان، آل محمّد صلوات اللّه عليهم هستند (که هدایت گرند)؛
اجمالاً بدین معنا: همان طور که رسول اللّه و ائمه اطهار علیهم صلوات اللّه در تاریکی های جهالت و ضلالت، هادی خلق إلى اللّه تعالی هستند، صدّیقه طاهره
ص: 73
1- احادیث بسیاری در کتاب های: بصائر الدّرجات و الإختصاص و الكافي وغير آن ها درباره این مطلب است، و ما در این جا به دو حدیث شریف اکتفا می کنیم: بصائر الدرجات: ص 497 ب 16 ح 7 به سند خود از اصبغ بن نباتة از سلمان فارسی گفت: قسم به خداوند هرآینه از رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شنیدم که به حضرت علی علیه السّلام می فرمود: یَا عَلِيُّ أَنْتَ وَ اَلْأَوْصِیَاءُ مِنْ بَعْدِي -أَوْ قَالَ:- مِنْ بَعْدِکَ أَعْرَافٌ لاَ یُعْرَفُ اَللَّهُ إِلاَّ بِسَبِیلِ مَعْرِفَتِکُمْ، وَ أَعْرَافٌ لاَ یَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلاَّ مَنْ عَرَفَکُمْ وَ عَرَفْتُمُوهُ، وَ لاَ یَدْخُلُ اَلنَّارَ إِلاَّ مَنْ أَنْکَرَکُمْ وَ أَنْکَرْتُمُوهُ. و بصائر الدرجات: ص497 ب 16 ح6 به سند صحیح از أصبغ بن نباتة گوید: امیر المؤمنين عليه السّلام فرمود: ... وَ نَحْنُ الْأَعْرَافُ الَّذِينَ لَا يُعْرَفُ اللَّهُ إِلَّا بِسَبِيلِ مَعْرِفَتِنَا، ... .
2- سوره (6) الأنعام آیه 98.
3- تفسير القميّ: ج1 ص211. از او: مناقب آل أبي طالب عليهم السّلام: ج4 ص 178.
فاطمه سلام اللّه عليها نیز هدایت گر از جانب اللّه تعالی است و مقام او به رتبه از حضرات امام حسن و امام حسین و 9 امام از نسل امام حسین علیهم السّلام بالاتر است، و دلیل آن، احادیث از کتب خاصّه و عامه است که برخی از آن ها را ذکر می کنیم:
جابر بن عبد اللّه رحمه اللّه و انس بن مالک لعنه اللّه گویند: رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله فرمود:
«إِقْتَدُوا (إِهْتَدُوا) بِالشَّمْسِ، فَإِذا غابَتِ الشَّمْسُ فَاقْتَدُوا (فَاهْتَدُوا) بِالقَمَرِ، فَإِذا غابَ الْقَمَرُ فَاقْتَدُوا (فَاهْتَدُوا) بِالزُّهَرَةِ، فَإِذا غابَتِ الزُّهَرَةُ فَاقْتَدُوا (فَاهْتَدُوا) بِالْفَرْقَدَیْنِ».
باید دنباله روی خورشید باشید (بدان هدایت شوید)، و هرگاه که آن از دید شما دور شد، دنباله روی ماه باشید (بدان هدایت بجویید)، و چون ماه نیز از شما دور گردید، دنباله روی زهره باشید (بدان هدایت بجویید)، و چون ستاره زهره هم از دید شما پنهان گشت، دنباله روی فرقدين (دو ستاره قطبی) باشید (بدان هدایت بجویید).
اصحاب گفتند: (مراد از) خورشید و ماه و زهره و فرقدان چیست؟ فرمودند:
«أَنَا الشَّمْسُ، وَ عَلِيٌّ الْقَمَر، وَ الزُّهَرَةُ فَاطِمَةُ، وَ الْفَرْقَدَانِ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ».(1)
(مراد از) خورشید منم، و ماه على است، و «زهره» فاطمه، و «فرقدان» حسن و حسین اند.
و در روایت دیگری جابر بن عبد اللّه انصاری گوید: روزی رسول اللّه پس از نماز صبح که با ما به جماعت به جا آورد به ما رو کرد و فرمود:
«أیُّهَا النّاسُ، مَن فَقَدَ الشَّمسَ فَلیَتَمَسَّک بِالقَمَرِ، ومَن فَقَدَ القَمَرَ
ص: 74
1- معاني الأخبار: ص 115 ح 2- حدّثنا أبو الحسن محمّد بن عمرو البصريّ قال: حدّثنا أبو القاسم نصر بن الحسين الصفّار النّهاونديّ بها قال: حدّثنا أبو الفرج أحمد بن محمّد بن خوزيّ السامريّ قال: حدّثنا أبو بكر القاسم بن إبراهيم القنطريّ قال: حدّثنا إبراهيم بن خالد الحلوانيّ قال: حدّثنا محمّد بن خلف العسقلانيّ قال: حدّثنا محمّد بن السّريّ، عن محمّد بن المنكدر، عن جابر بن عبد اللّه قال: قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله: إِقْتَدُوا بِالشَّمْسِ، فَإِذا غابَتِ الشَّمْسُ فَاقْتَدُوا بِالقَمَرِ، فَإِذا غابَ الْقَمَرُ فَاقْتَدُوا بِالزُّهَرَةِ، فَإِذا غابَتِ الزُّهَرَةُ فَاقْتَدُوا بِالْفَرْقَدَیْنِ. فقالوا: يا رسول اللّه! فما الشّمس و ما القمر و ما الزّهرة و ما الفرقدان؟ فقال: أَنَا الشَّمْسُ، وَ عَلِيٌّ الْقَمَرُ، وَ الزُّهَرَةُ فَاطِمَةُ، وَ الْفَرْقَدَانِ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ. حدّثنا أحمد بن محمّد بن عبد الرّحمان المقري قال: حدّثنا أبو الحسن عليّ بن الحسن بن بندار قال: حدّثنا أبو الحسن بن حیسون [حيون] قال: حدّثنا القاسم بن إبراهيم قال: حدّثنا إبراهيم بن خالد الواسطيّ قال: حدّثنا محمّد بن خلف قال: حدّثنا عبد اللّه بن السّريّ، عن محمّد بن المنكدر، عن جابر بن عبد اللّه، عن رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله: أنّه قال: إِقْتَدُوا بِالشَّمْسِ - وذكر الحديث مثله سواء . از او: بحار الأنوار: ج 24 ص74 ب30 ح 9. و از کتب عامّه: شواهد التّنزيل لقواعد التّفضيل: ج1 ص76 ح91 - أخبرنا أبو عبد اللّه محمّد بن عبد اللّه بن أحمد الفسويّ بقراءتي عليه من أصله قال: حدّثنا أبويعقوب بن يوسف بن مكيّ الزّنجانيّ بهمذان قال: حدّثنا أبو بكر أحمد بن سليمان ببغداد قال: قرئ على هلال بن العلاء الرّقّيّ و أنا أسمع قال: حدّثني أبي، عن الدّراورديّ، عن مكحول، عن محمّد بن المنكدر، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاري قال: قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله: إِهْتَدُوا بِالشَّمْسِ، فَإِذا غابَ الشَّمْسُ فَاهْتَدُوا بِالقَمَرِ، فَإِذا غابَ الْقَمَرُ فَاهْتَدُوا بِالزُّهَرَةِ، فَإِذا غابَتِ الزُّهَرَةُ فَاهْتَدُوا بِالْفَرْقَدَیْنِ. فقیل: يا رسول اللّه! ما الشّمس و ما القمر و ما الزّهرة و ما الفرقدان؟ قال: الشَّمْسُ أَنَا، الْقَمَرُ عَلِيٌّ ، وَ الزُّهَرَةُ فَاطِمَةُ، وَ الْفَرْقَدَانِ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ عَلَيْهِمُ السَّلامُ. و شواهد التّنزيل لقواعد التّفضيل: ج2 ص 288 ح 922- أخبرنا أبوسعد السّعديّ في فوائده، أخبرنا أبو الحسن عليّ بن محمّد السّريّ الهمدانيّ ببغداد، حدّثنا محمّد بن هبة اللّه بن المهتدي باللّه، حدّثنا أبو منصور نصر بن عبد الرّحمان المصيصيّ، حدّثنا عبد اللّه بن عبد الرّحمان البصريّ، حدّثنا عمرو بن مرزوق، حدّثنا شعبة، عن الأعمش، عن أبي عبد الرّحمان السلميّ، عن أنس بن مالك قال: قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله:إِذَا فَقَدْتُمُ الشَّمْسَ فَأْتُوا الْقَمَرَ، وَ إِذَا فَقَدْتُمُ الْقَمَرَ فَأْتُوا الزُّهَرَةَ، فَإِذَا فَقَدْتُمُ الزُّهَرَةَ فَأْتُوا الْفَرْقَدَيْنِ، قِيلَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا الشَّمْسُ؟ قَالَ: أَنَا، قِيلَ: مَا الْقَمَرُ؟ قَالَ: عَلِيٌّ .قِيلَ: مَا الزُّهَرَةُ؟ قَالَ: فَاطِمَةُ. قِيلَ: مَا الْفَرْقَدَانِ؟ قَالَ: الْحَسَنُ وَ اَلْحُسَيْنُ عَلَيْهِمُ السَّلامُ. و فرائد السّمطين: ج 2 ص 16 ب 3 السمط 2: ح 367 - أخبرني أحمد بن إبراهيم الفاروقيّ، أنبأنا أبو طالب بن عبد المسيح الهاشميّ، أنبأنا شاذان بن جبرئيل القميّ بقرائتي عليه، أنبأنا محمّد بن عبد العزيز القميّ، أنبأني أبو عبد اللّه محمّد بن أحمد بن علي النّطنزيّ قال: أنبأنا أبو الفتح [الفتوح «خ»] المحسن بن أبي طاهر حامد بن محمّد بن أبي الصّباح الماه آبادي فيما قرأت عليه من أصل سماعه قال: حدّثنا الحافظ أبو مسعود سليمان بن إبراهيم بن سلیمان قال: حدّثنا أبو الحسن عليّ بن جعفر الإمام، حدّثنا عمر بن عليّ بن إبراهيم بن عیسی بن جریر بن موسی البغداديّ بالبصرة إملاءاً سنة سبع و خمسين و ثلاث مأة قال: أخبرنا القاضي يوسف بن يعقوب بن إسماعيل بن حمّاد بن زید بن درهم، قال: أخبرنا عمرو بن مزروق، عن شعبة بن الحجّاج، عن الأعمش، عن أبي عبد الرّحمان السّلميّ، عن أنس بن مالك قال: قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله و سلّم: اطْلُبُوا الشَّمْسَ، فَإِذَا غَابَتْ فَاطْلُبُوا الْقَمَرَ، فَإِذَا غَابَ فَاطْلُبُوا الزُّهَرَةَ، فإِذَا غَابَتْ فَاطْلُبُوا الْفَرْقَدَیْنِ. قُلْنَا: یَا رَسُولَ اللّه: َو مَنِ الشَّمْسُ؟ قَالَ: أَنَا. و مَنِ الْقَمَر؟ قالَ: عَلِیٌ. قلنا: وَ مَنِ الزُّهَرَةُ؟ قالَ: فاطمةُ. قُلْنا: فَمَنِ الْفَرْقَدانِ؟ قالَ: الحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ عَلَیْهِمَا السَّلامُ.
فَلیَتَمَسَّک بِالفَرقَدَینِ».
ای مردم، هرکس خورشید را از دست داد، باید به ماه چنگ زند و هرکس ماه را گم کرد، باید به دو ستاره متمسک شود. من و ابو ایّوب انصاری و انس بن مالک گفتیم: یا رسول اللّه ! خورشید کیست؟ فرمود: من هستم. و حضرتش برای ما مثالی زد و فرمود:
«إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى خَلَقَنَا وَ جَعَلَنَا بِمَنْزِلَةِ نُجُومِ السَّمَاءِ، كُلَّمَا غَابَ نَجْمٌ طَلَعَ نَجْمٌ، فَأَنَا الشَّمْسُ، فَإِذَا ذَهَبَ بِي فَتَمَسَّكُوا بِالْقَمَرِ». راستی که اللّه تعالى ما را آفرید و چونان ستارگان آسمان قرار داد، هرگاه ستاره ای غروب کند ستاره ای دیگر طلوع نماید، بنابراین (مقصود از خورشید من هستم، و چون بُرده شوم، به ماه تمسک جویید.
گفتیم: ماه کیست؟ فرمود:
«أَخِي، وَ وَصِيِّي، وَ وَزِيرِي، وَ قَاضِي دِينِي، وَ أَبُو وُلْدِي، وَ خَلِيفَتِي فِي أَهْلِي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ».
برادر و وصىّ من است و ادا کننده دین من، و پدر فرزندانم، و جانشینم در خاندانم، علیّ بن ابی طالب.
گفتيم: فرقدان کیانند؟ فرمود:
«الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ».
حسن و حسین اند.
سپس کمی مکث کرد و فرمود:
«فَاطِمَةُ هِيَ الزُّهَرَةُ. وَ عِتْرَتِي أَهْلُ بَيْتِي هُمْ مَعَ الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ مَعَهُمْ،
ص: 75
لَا يَفْتَرِقَانِ حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ».(1)
فاطمه همان زهره است، و عترت من، اهل بیت من، آنان با قرآن اند و قرآن با آنان است، تا زمانی که کنار حوض کوثر بر من وارد شوند از یک دیگر جدا نشوند.
برهان 17- فاطمة المصطفاة و بارها مصطفاة اللّه
رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله فرمود:
هنگام نماز فاطمه علیهاالسّلام، هفتاد هزار فرشته او را در محرابش سلامش کنند و او را ندا می دهند به همان ندایی که به حضرت مریم میدادند:
«یا فاطِمَةُ! إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ».(2)
ای فاطمه! همانا اللّه تو را برگزیده و پاک نموده و بر زنان جهان برگزیده است.
و پس از شهادت رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله خدای تعالی او را که وحشت زده از دوری رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله است به فرشتگان انس دهد و همان سخنی که به حضرت مريم عليها السّلام می گفتند به او می گویند:
«یا فاطِمَةُ! إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ، یا فاطِمَةُ! اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَاسْجُدِي وَارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ».(3)
ای فاطمه! همانا اللّه تورا برگزیده و پاکیزه نموده و بر زنان عالم برگزیده است، ای فاطمه! برای پروردگارت قنوت و سجده کن و با رکوع کنندگان رکوع کن.
پس فاطمة الزّهراء سلام اللّه علیها «مصطفاة اللّه» و از خصوصیات امام، محدَّث بودن است و صدیقه طاهره سلام اللّه عليها نیز چنین بودند.(4) و این مقام، برگزیده اللّه بودن و بارها از عالم غیب این ندا را دریافتن، جز شایسته حجّة اللّه نیست.
برهان 18- خشنودی و خشم فاطمه
بنابر روایات بسیاری از رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله، در کتب خاصّه و عامّه رضا و
ص: 76
1- الأمالي، الطّوسيّ: ص516 المجلس 18ح1131- 38- أخبرنا جماعة، عن أبي المفضّل قال: حدّثنا الحسن بن عليّ بن زكريّا أبو سعيد البصريّ قال: حدّثنا محمّد بن صدقة العنبريّ قال: حدّثنا موسی بن جعفر، عن أبيه جعفر بن محمّد، عن أبيه محمّد بن عليّ عليهم السّلام، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاريّ قال: صلّى بنا رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله يوماً صلاة الفجر، ثمّ انفتل و أقبل علينا يحدّثنا، فقال: أَيُّهَا النَّاسُ! مَنْ فَقَدَ الشَّمْسَ فَلْيَتَمَسَّكْ بِالْقَمَرِ، وَ مَنْ فَقَدَ الْقَمَرَ فَلْيَتَمَسَّكْ بِالْفَرْقَدَيْنِ. قَالَ: فَقُمْتُ أَنَا وَ أَبُو أَيُّوب الْأَنْصَارِيُّ وَ مَعَنَا أَنَسُ بْنُ مَالِكٍ، فَقُلْنَا: يَا رَسُولَ اللَّهِ، مَنِ الشَّمْسُ قَالَ: أَنَا، فَإِذَا هُوَ ضَرَبَ لَنَا مَثَلًا، فَقَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى خَلَقَنَا وَ جَعَلَنَا بِمَنْزِلَةِ نُجُومِ السَّمَاءِ، كُلَّمَا غَابَ نَجْمٌ طَلَعَ نَجْمٌ، فَأَنَا الشَّمْسُ فَإِذَا ذَهَبَ بِي فَتَمَسَّكُوا بِالْقَمَرِ. قُلْنَا: فَمَنِ الْقَمَرُ؟ قَالَ: أَخِي وَ وَصِيِّي وَ وَزِيرِي وَ قَاضِي دِينِي وَ أَبُو وُلْدِي وَ خَلِيفَتِي فِي أَهْلِي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ. قُلْنَا: فَمَنِ الْفَرْقَدَانِ؟ قَالَ: الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ. ثُمَّ مَكَثَ مَلِيّاً، وَ قَالَ: فَاطِمَةُ هِيَ الزُّهَرَةُ، وَ عِتْرَتِي أَهْلُ بَيْتِي هُمْ مَعَ الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ مَعَهُمْ، لَا يَفْتَرِقَانِ حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ. از او: بحارالأنوار: ج24 ص75 ب30 ح 11.
2- الأمالي، ابن بابويه القمّي: ص487 مجلس 73 - از ابن عبّاس از رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ضمن حدیثی درباره حضرت فاطمه سلام اللّه عليها فرمودند: ... فَأَمّا اِبْنَتِي فاطِمَةُ فَهِيَ سَيِّدَةُ نِسَاءِ اَلْعَالَمِينَ مِنَ اَلْأَوَّلِينَ وَ اَلْآخِرِينَ، وَ إِنَّهَا لَتَقُومُ فِي مِحْرَابِهَا فَيُسَلِّمُ عَلَيْهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ مِنَ الْمَلاَئِكَةِ الْمُقَرَّبِينَ وَ يُنَادُونَهَا بِمَا نَادَتْ بِهِ الْمَلاَئِكَةُ مَرْيَمَ فَيَقُولُونَ:«يَا فَاطِمَةُ! إِنَّ اَللّٰهَ اصْطَفٰاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفٰاكِ عَلىٰ نِسٰاءِ اَلْعٰالَمِينَ» ... . و بشارة المصطفي: ج2 ص 177 و روضة الواعظين: ج1 ص 149 و مناقب آل أبي طالب عليهم السّلام: ج3 ص360 مانند الأمالي.
3- الأمالي، ابن بابويه القمّي: ص114 مجلس 24 به سند خود از ابن عباس از رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله و سلّم ضمن حدیثی درباره حضرت فاطمه سلام اللّه عليها فرمودند: ... وَ تَسْتَوْحِشُ إِذَا جَنَّهَا اللَّیْلُ لِفَقْدِ صَوْتِیَ الَّذِی کَانَتْ تَسْتَمِعُ إِلَیْهِ إِذَا تَهَجَّدْتُ بِالْقُرْآنِ، ثُمَّ تَرَی نَفْسَهَا ذَلِیلَةً بَعْدَ أَنْ کَانَتْ فِی أَیَّامِ أَبِیهَا عَزِیزَةً فَعِنْدَ ذَلِکَ یُؤْنِسُهَا اللَّهُ تَعَالَی ذِکْرُهُ بِالْمَلَائِکَةِ، فَنَادَتْهَا بِمَا نَادَتْ بِهِ مَرْیَمَ بِنْتَ عِمْرَانَ فَتَقُولُ: یَا فَاطِمَةُ! إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلی نِساءِ الْعالَمِینَ، یَا فَاطِمَةُ! اقْنُتِی لِرَبِّکِ وَ اسْجُدِی وَ ارْکَعِی مَعَ الرَّاکِعِینَ. از او: بشارة المصطفی: ج2 ص198 و مناقب آل أبي طالب عليهم السّلام : ج3 ص360.
4- احادیث بسیاری در باب محدَّث بودن حضرات محمّد و آل محمّد و حضرت فاطمه صلوات اللّه عليهم است که به برخی از آن ها اشاره می شود: سوره (22) الحج آیه 53: «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ». و تفسیر عليّ بن إبراهيم القميّ: ج2 ص85 و امّا در روایات خاصه همانا روایت شده است از امام جعفر صادق علیه السّلام که فرمود: «أَنَّ رَسُولَ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ أَصَابَهُ خَصَاصَةٌ فَجاءَ إِلَی رَجُلٍ مِنَ الأَنصَارِ فَقَالَ لَهُ: هَل عِندَکَ مِن طَعَامٍ؟ فَقَال: نَعَم یَا رَسُولَ اللّهِ وَ ذَبَحَ لَهُ عَنَاقاً وَ شَوَّاهُ، فَلَمَّا أَدنَاهُ مِنهُ تَمَنَّی رَسُولُ اللهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ أَن یَکُونَ مَعَهُ عَلِیٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ الحَسَنُ وَ الحُسَینُ عَلَیْهِمُ السَّلامُ، فَجَاءَ مُنَافِقَانِ، ثُمَّ جَاءَ عَلِيٌ بَعْدَهُمَا، فَانْزَلْ اَللَّهُ فِي ذَلِكَ: «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ»، يَعْني فُلاناً وَ فُلاناً». و بصائر الدرجات: ص 320ب5 ح3 به سند متّصل خود از حکم بن عيينة قال: دخلت على عليّ بن الحسين يوماً فقال لي: «یَا حَکَمُ! هَلْ تَدْرِی مَا اَلْآیَهُ اَلَّتِی کَانَ عَلِيُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یَعْرِفُ بِهَا صَاحِبَ قَتْلِهِ (یَعْرِفُ قاتِلَهُ بِها- الکافی) وَ یَعْلَمُ بِهَا اَلْأُمُورَ اَلْعِظَامَ اَلَّتِی کَانَ یُحَدِّثُ بِهَا اَلنَّاسَ؟». قَالَ اَلْحَکَمُ: فَقُلْتُ فِی نَفْسِي: قَدْ وَقَفْتُ عَلَی عِلْمٍ مِنْ عِلْمِ عَلِیِّ بْنِ اَلْحُسَیْنِ، أَعْلَمُ بِذَلِکَ تِلْکَ اَلْأُمُورَ اَلْعِظَامَ. قَالَ: فَقُلْتُ: لاَ وَ اَللَّهِ لاَ أَعْلَمُ بِهِ أَخْبِرْنِی بِهَا یَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ. قَالَ:« وَ اَللَّهِ قَوْلُ اَللَّهِ وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ وَ لاَ نَبِیٍّ وَ لاَ مُحَدَّثٍ» فَقُلْتُ: وَ کَانَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ مُحَدَّثاً؟ قَالَ:« نَعَمْ وَ کُلُّ إِمَامٍ مِنَّا أَهْلَ اَلْبَیْتِ فَهُوَ مُحَدَّثٌ». از او: الكافي: ج1 ص270 ح2 مانند او و اضافه نمود: فقال له رجل يقال له عبد اللّه بن زید کان أخا عليّ لأمّه: سبحان اللّه محدّثاً! كأنّه ينكر ذلك فأقبل علينا أبو جعفر عليه السّلام فقال: «أَمَا وَ اللَّهِ إِنَّ ابْنَ أُمِّکَ بَعْدُ قَدْ کَانَ یَعْرِفُ ذَلِکَ». قال: فلمّا قال ذلك سكت الرّجل. فقال: «هِیَ الَّتِی هَلَکَ فِیهَا أَبُو الْخَطَّابِ فَلَمْ یَدْرِ مَا تَأْوِیلُ الْمُحَدَّثِ وَ النَّبِیِّ». و مناقب آل أبي طالب عليهم السّلام: ج3 ص ص 336 در کتاب الأحياء است که ابن عبّاس آیه را چنین قرائت می نموده: «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ وَ لَا نَبِيٍّ وَ لا مُحَدَّثٍ». و دلائل الإمامة: ص80 و 152 به سند خود از امام جعفر صادق عليه السّلام روایت کند که فرمود: سُمِّیَتْ فَاطِمَةُ مُحَدَّثَةً لِأَنَّ الْمَلَائِکَةَ کَانَتْ تَهْبِطُ مِنَ السَّمَاءِ فَتُنَادِیهَا کَمَا کانَتْ تُنَادِی مَرْیَمَ بِنْتَ عِمْرَانَ فَتَقُولُ: «یَا فَاطِمَةُ! إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلی نِساءِ الْعالَمِینَ». «یَا فَاطِمَةُ! اقْنُتِی لِرَبِّکِ وَ اسْجُدِی وَ ارْکَعِی مَعَ الرَّاکِعِینَ»، وَ تُحَدِّثُهُمْ وَ یُحَدِّثُونَهَا. مانند آن: الدّرّ النظيم: ص456. و العدد القويّة: ص 226 از کتاب الدّرّ و کتاب مواليد الأئمة عليهم السّلام: إِسْمُها فاطِمَةُ ... وَ مُحَدَّثَةٌ لِأَنَّ الْمَلَائِکَةَ کانُوا یُنَادُنَها: «یَا فَاطِمَةُ! إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلی نِساءِ الْعالَمِینَ». «یَا فَاطِمَةُ! اقْنُتِی لِرَبِّکِ وَ اسْجُدِی وَ ارْکَعِی مَعَ الرَّاکِعِینَ»، وَ تُحَدِّثُهُمْ وَ یُحَدِّثُونَهَا... .
غضب اللّه تبارک و تعالی، رضا و غضب فاطمه است.(1)
رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله به مردماً عموم می فرمود:
«إنَّ اللّهَ تَعالى يَغضَبُ لِغَضَبِ فاطِمَةَ، ويَرضى لِرِضاها».
همانا اللّه تعالی برای غضب فاطمه غضب می نماید، و به رضایتش راضی می شود.
هم چنین خطاب به خود حضرت فاطمه علیها السّلام می فرمود:
«يا فاطِمَةُ! إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وَ تَعالى لَيَغضَبُ لِغَضَبِکِ، ويَرضى لِرِضاکِ».(2)
ای فاطمه! به راستی اللّه تبارک و تعالی به جهت غضب تو غضب می کند، و به رضایتت راضی می گردد.
این احادیث شریف و نیز احادیثی که تحت عنوان «اتّحاد نوری حضرت با اهل البيت» آورده شده، حکایت از عصمت و طهارت تامّه کلّیّه حضرت فاطمه سلام اللّه عليها می کند که آیه تطهیر بر آن ظهور و دلالت دارد. رضایت آن حضرت هیچ تخلّفی از رضای الهی ندارد، و او جز به رضای الهی راضی نیست، و غضب نمی کند جز آن جا که خدای تعالى غضب نماید. ملاک رضا وغضب الهی است، و غضب و رضای او به هیچ وجه نفسانی و یا شهوی نمی باشد و این مقام جز برای حجّة اللّه نیست.
برهان 19- سلام و صلوات خداوند برفاطمه
مأمون عبّاسی لعنه اللّه، در محضر امام علی بن موسی الرّضا عليهما السّلام اجتماعی از علمای عراق و خراسان تشکیل داد و در آن از فضائل عترت رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله سخن گفته شد تا این که امام از آنان اقرار گرفت که مقصود از «یس» در قرآن کریم محمّد صلّی اللّه عليه وآله است و فرمود:
«فَإِنْ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَعْطَی مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ مِنْ ذٰلِکَ فَضْلًا لَا یَبْلُغُ أَحَدٌ
ص: 77
1- الأمالي، إبن بابویه: ص384 مجلس 61 ح 1- به سند خود از امام جعفر صادق، از پدران گرامش، از رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله و سلّم فرمود: «یَا فَاطِمَةُ! إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لَیَغْضَبُ لِغَضَبِکِ وَ یَرْضَی لِرِضَاکِ، ...». مانند آن: دلائل الإمامة: ص 146ح53 به سند خود از امام حسین از پدرش از جدش رسول اللّه، و الأمالي، الشّيخ الطّوسيّ: ص 427 مجلس15 ح 954 - 11 به سند خود از امام جعفر صادق، از پدرانش، از رسول اللّه. و روضة الواعظين: ج1 ص 149 - از رسول اللّه. و مناقب آل أبي طالب علیهم السّلام: از امام صادق، و از کتاب شرف النّبيّ ابن سعید واعظ، و از کتاب الفضائل: از ابوصالح مؤذن، از ابن عبّاس، و از کتاب الإبانة عکبريّ، و از کتاب الديانة محمود إسفرائینی، همگی از رسول اللّه. و الإحتجاج: ج2 ص354 از حسین بن زید، از امام جعفر صادق علیه السّلام، از رسول اللّه، و کشف الغمّة: ج1 ص458 از کتاب الآل، از امام حسین ، از پدرش عليهما السّلام، از رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله و سلّم. و عيون أخبار الرضا عليه السّلام: ج2 ص 26 ب31 ح 6 - به سند خود از رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله فرمود: «تُحشَرُ ابنَتي فاطِمَةُ یَومَ القِیامَةِ وَ مَعَها ثِیابٌ مَصبوغَةٌ بِالدَّمِ، فَتَعَلَّقُ بِقائِمَةٍ مِن قَوائِمِ العَرشِ فَتَقولُ:یا عَدلُ! أُحْکُم بَیني وبَینَ قاتِلِ وُلدي. قالَ رَسولُ اللّهِ صلّی اللّه علیه و آله: فَیَحکُمُ اللّهُ تَعالی لِابنَتي ورَبِّ الکَعبَةِ، وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَغْضَبُ بِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ یَرْضَی لِرِضَاهَا». عيون أخبار الرضا علیه السّلام : ج2 ص 46 ب 31 ح 176- به سند خود از رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله فرمود: «إنَّ اللّهَ تَعالى يَغضَبُ لِغَضَبِ فاطِمَةَ، ويَرضى لِرِضاها». و معاني الأخبار: ص 303 ح 2 به سند خود از رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله فرمود: «إِنَّ فَاطِمَةَ شِجْنَةٌ مِنِّي، یُؤْذِینِي مَا آذَاهَا، وَ یَسُرُّنِي مَا یَسُرُّهَ،ا وَ إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وَ تَعالى لَيَغضَبُ لِغَضَبِ فاطِمَةَ، ويَرضى لِرِضاها». و کشف الغمّة: ج1 ص 467 از رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله فرمود: «إِنَّ فَاطِمَةَ شِجْنَةٌ مِنِّي، یُسْخِطُنِي مَا أَسْخَطَهَا، وَ یُرْضِینِی مَا أَرْضَاهَا». الأمالي، الشّيخ المفيد: ص95 مجلس 16 ح4 - به سند خود از امام محمد باقر از رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله فرمود: «إنَّ اللّهَ لَيَغضَبُ لِغَضَبِ فاطِمَةَ، ويَرضى لِرِضاها». مانند آن: إعلام الوری: ص 149 فصل 2 از رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله، و مناقب آل أبي طالب عليهم السّلام : ج3 ص325 - از حسین بن زید بن عليّ، از امام جعفر صادق، و از جابر، از امام محمّد باقر، از رسول اللّه صلّی اللّه عليه و آله، و کشف الغمّة : ج1 ص 467- روایت شده است از امام جعفر صادق، از رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله. بشارة المصطفى: ج2 ص208- به سند خود از امام رضا، از پدرانش، از رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله فرمود: «إنَّ اللّهَ لَيَغضَبُ لِغَضَبِ فاطِمَةَ، ويَرضى بِرِضاها». إعتقادات الإمامية: ص 105 - و أما فاطمة صلوات اللّه عليها فاعتقادنا فيها أنها سيّدة نساء العالمين من الأوّلين والآخرين، و أن اللّه يغضب لغضبها، و يرضى لرضاها، و أنّها خرجت من الدّنيا ساخطة على ظالميها وغاصبيها و مانعي إرثها.
2- برخی از منابع عامّه: مناقب آل أبي طالب عليهم السّلام، ابن شهر آشوب: ج3 ص 373 نقل از کتاب های:- شرف النّبي، ابو سعید خرگوشی - فضائل العشرة، ابو صالح المؤذّن - الإبانة، ابوعبد اللّه العكبريّ - کتاب الدّيانة، محمود الإسفرائينيّ. السقيفة و فدك، الجوهريّ: ص 106 و مستدرك الصحيحين: ج3 ص167 ح 4730- المعجم الكبير: ج 2 ص 401 ح1001 - التّدوين: ج 3 ص 42/ از چاپ جدید این کتاب در بیروت حذف شده است - أسد الغابة: ج5 ص 522 - ذخائر العقبي: ص 39 - كفاية الطالب: ص 219- میزان الإعتدال: ج2 ص 72- أخبار الدّول: ص 87- الخصائص الکبری، ج16 ص265 - الإصابة: ج4 ص 366 - نظم درر السّمطين: ص 177- کنز العمّال: ج1 ص 219 و ج 7 ص 111 و ج13 ص 96 و ص280- تهذيب التّهذيب: ج12 ص 441- كنوز الحقائق: ص 32- ينابيع المودّة : ص 173 و 179 و 198- رشفة الصّادي: ص 61 - مناقب عليّ بن أبي طاب علیه السّلام، ابن المغازليّ: ص 351 ح 401 و ص352 ح 402 - المدهش: ص 129 مسند فاطمة الزّهراء عليها السّلام: ص74 ح 186- الذّريّة الطّاهرة: ج2 ص 762 عيون الأخبار في مناقب الأخیار: ص46- تهذيب الكمال: ج22 ص 144- ترجمة الإمام الحسن عليه السّلام تاریخ دمشق: ص 37 و... .
کُنْهَ وَصْفِهِ إِلَّا مَنْ عَقَلَهُ، وَ ذٰلِکَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ لَمْ یُسَلِّمْ عَلَی أَحَدٍ إِلَّا عَلَی الْأَنْبِیَاءِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِمْ فَقَالَ تبارک وَ تَعَالَی: سَلامٌ عَلی نُوحٍ فِی العالَمینَ، و قال: سَلامٌ علی اِبراهیمَ و قال: سَلامٌ عَلی مُوسی وَ هارُونَ وَ لَم یَقُل: سَلامٌ عَلی آل نوحٍ وَ لَمْ یقل: سَلَامٌ عَلی آلِ إِبْرَاهِیمَ وَ لا قَالَ: سَلامٌ عَلی آلِ موسی وَ هرون وَ قَالَ عَزَّوَجَلَّ سَلامٌ عَلی آلِ یٰس یَعْنِي آلَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، ...».(1)
همانا اللّه عزّوجل به محمّد و آل محمّد از این جهت فضیلتی بخشیده که احدی به فهم عمق وصف آن فضیلت نرسد مگر آن کس که درباره آن تعقل نماید، و مطلب مهم آن است که حق تعالی جز بر انبیاء صّلی اللّه عليهم بر هیچ کس سلام نگفته است که او تبارک و تعالی فرموده: «سَلامٌ عَلى نُوحٍ فِی الْعالَمِینَ» و فرموده است: «سَلامٌ عَلى إِبْراهِیمَ» و فرموده است: «سَلامٌ عَلى مُوسى وَ هارُونَ» و نفرموده است: سلام على آل نوح، و نفرموده است: سلام على آل ابراهيم و نفرموده است: سلام على آل موسی و هارون، در حالی که فرموده است: «سَلَامٌ عَلَى آلِ یس» یعنی آل محمّد صلّى اللّه عليه وآله ... .
پس این فضیلت تنها برای آل محمّد است که خداوند در قرآن به آنان سلام داده است، یعنی ایشان پیوسته بهره مند از فیوضات ویژه و سلام خاص اللّه تعالی هستند و یگانه بانوی هستی حضرت فاطمه نیز از آل محمّد هستند و حتی تنها با استناد به قرآن کریم نیز می توان دانست که خداوند آنان را هم تراز نه، بلکه فراتر از سایر پیامبران و خاندان آنان اعلام می فرماید، فافهم جيّداً.
ص: 78
1- عيون أخبار الرّضا عليه السّلام: ج1 ص 229 - 236 ب23 ح 1- حدّثنا عليّ بن الحسين بن شاذويه المؤدّب و جعفر بن محمّد بن مسرور رضي اللّه عنهما قالا: حدّثنا محمّد بن عبد اللّه بن جعفر الحميريّ، عن أبيه، عن الرّيّان بن الصلت قال: حضر الرّضا عليه السّلام مجلس المأمون بمرو، و قد اجتمع في مجلسه جماعة من علماء أهل العراق و خراسان ، فقال المأمون: أخبروني عن معنى هذه الآية: ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا. فقالت العلماء: أراد اللّه عزّوّجلّ بذلك الأمّة كلّها. فقال المأمون: ما تقول يا أبا الحسن؟ فقال الرّضا عليه السّلام: لَا أَقُولُ کَمَا قَالُوا وَ لَکِنِّي أَقُولُ: أَرَادَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِذَلِکَ الْعِتْرَةَ الطَّاهِرَةَ ... فقالت العلماء: فأخبرنا هل فسّر اللّه عزّوجلّ الإصطفاء في الكتاب؟ فقال الرّضا عليه السّلام: فَسَّرَ الِاصْطِفَاءَ فِی الظَّاهِرِ سِوَی الْبَاطِنِ فِی اثْنَيْ عَشَرَ مَوْطِناً وَ مَوْضِعاً، ... وَ أَمَّا الْآیةُ السَّابِعَةُ فَقَوْلُ اللَّهِ تَبَارَک وَ تَعَالَى: «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکتَهُ یصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً. قالُوا: یا رَسُولَ اللَّهِ قَدْ عَرَفْنَا التَّسْلِیمَ عَلَیکَ، فَکیفَ الصَّلَاةُ عَلَیک؟ فَقَالَ: تَقُولُونَ: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ کمَا صَلَّیتَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ وَ آلِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّک حَمِیدٌ مَجِیدٌ، فَهَلْ بَینَکمْ مَعَاشِرَ النَّاسِ فِی هَذَا خِلَافٌ؟ فَقَالُوا: لَا، قَالَ الْمَأْمُونُ: هَذَا مِمَّا لَا خِلَافَ فِیهِ أَصْلًا، وَ عَلَیهِ إِجْمَاعُ الامّة فَهَلْ عِنْدَک فِی الْآلِ شَیءٌ أَوْضَحُ مِنْ هَذَا فِی الْقُرْآنِ؟ قَالَ أَبُو الْحَسَنِ: نَعَمْ، أَخْبِرُونِی عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: یٰس وَ الْقُرْآنِ الْحَکیمِ إنَّک لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ عَلى صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ، فَمَنْ عَنَىٰ بِقَوْلِهِ یٰس؟ قَالَتِ الْعُلَمَاءُ: یٰس مُحَمَّدٌ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لَمْ یشکّ فِیهِ أَحَدٌ. قَالَ أَبُو الْحَسَنِ: فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَعْطَى مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ مِنْ ذَلِک فَضْلًا لَا یبْلُغُ أَحَدٌ کنْهَ وَصْفِهِ، إِلَّا مَنْ عَقَلَهُ، وَ ذَلِک أَنَّ اللَّهَ لَمْ یسَلِّمْ عَلَى أَحَدٍ إِلَّا عَلَى الْأَنْبِیاءِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِم، فَقَالَ تَبَارَک وَ تَعَالَى: سَلامٌ عَلى نُوحٍ فِی الْعالَمِینَ، وَ قَالَ: سَلامٌ عَلى إِبْراهِیمَ، وَ قَالَ: سَلامٌ عَلى مُوسى وَ هارُونَ، وَ لَمْ یقُلْ: سَلَامٌ عَلَى آلِ نُوحٍ، وَ لَمْ یقُلْ: سَلَامٌ عَلَى آلِ إِبْرَاهِیمَ، وَ لَا قالَ: سَلَامٌ عَلَى آلِ مُوسَى وَ هارُونَ وَ قَالَ عَزَّوَجَلَّ: سَلَامٌ عَلَى آلِ یس، یعْنِی آلَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، فَقَالَ الْمَأْمُونُ: قَدْ عَلِمْتُ أَنَّ فِی مَعْدِنِ النُّبُوَّةِ شَرْحُ هَذَا و بیانه فهذه السّابعة، ... . و سعد السعود للنفوس منضود: ص 273 [فيما نذكره من مناقب النّبيّ و الأئمّة للأستر آباديّ) و منه آیات، و اختار من الوجهة الأولة من ثاني قائمة من الكرّاس الرّابع بلفظه: وقد روى محمّد بن عبد اللّه بن جعفر الحميريّ، عن أبيه، عن الرّيّان بن الصّلت قال: حضر الرّضا عليّ بن موسي عند المأمون بمرو،... و تحف العقول، ص 425 - 433.
بخش هشتم فاطمه، اللّه و ملائکه
برهان 20- فاطمة محدّثة اللّه و محدَّثَةُ الملائكة
اضافه بر روایات بسیار و فرمایش شهید اسلام محمّد بن ابی بکر و تأیید امیرالمؤمنين، حضرت فاطمة الزّهراء عليها السّلام نیز محدَّثه بودند، و در آخرت و قیامت نیز به جهت خطاب هایی از جانب ربّ جلیل عزّوجلّ به ایشان، محدّث خواهند بود، و این از ویژگی ها و شرایط امامت حضرات ائمه معصومین علیهم السّلام است.(1)
عنوان «فاطمة المصطفاة و بارها مصطفاة اللّه» نیز متضمّن همین معناست. مراجعه بفرمایید.
ص: 81
1- کتاب سليم بن قيس الهلالي: ج2 ص 823 ح 37... فقلت لمحمّد: من تراه حدّث أمير المؤمنين عليه السّلام عن هؤلاء الخمسة بما قالوا؟ فقال: رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله ، إنّه يراه في منامه كلّ ليلة و حديثه إيّاه في المنام مثل حديثه إيّاه في [الحياة] و اليقظة فإنّ رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله قال: «مَنْ رَآنِی فِي الْمَنَامِ فَقَدْ رَآنِي، لِأَنَّ الشَّیْطَانَ لَا یَتَمَثَّلُ بي فِي نَوْمٍ وَ لا یَقَظَةٍ، وَ لَا بِأَحَدٍ مِنْ أَوْصِیَائِي إِلىٰ يَوْمِ الْقِيامَةِ». قال سليم: فقلت لمحمّد بن أبي بكر: من حدّثك بهذا؟ قال عليّ عليه السّلام. فقلت: و أنا سمعته أيضا منه کما سمعت أنت. فقلت لمحمّد: فلعلّ ملكاً من الملائكة حدّثه؟ قال: أو ذاك. قلت: و هل تحدّث الملائكة إلّا الأنبياء؟ قال: أما تقرأ القرآن: «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لَا نَبِيٍّ وَ لا مُحَدَّثٍ»؟ قال: قلت له: أمير المؤمنين عليه السّلام محدّث هو؟ قال: نعم، و كانت فاطمة عليها السّلام محدّثة ولم تكن نبيّة و مريم كانت محدّثة ولم تكن نبيّة و أمّ موسىٰ ما كانت نبيّة و كانت محدّثة و كانت سارة امرأة إبراهيم قد عاينت الملائكة فبشّروها «بِإِسْحَاقَ وَمِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ» و لم تكن نبيّة. قال سليم: فلمّا قتل محمّد بن أبي بكر بمصر و نعي عزّيت به أمير المؤمنين عليه السّلام و خلوت به فحدّثته بما حدّثني به محمّد بن أبي بكر وخبّرته بما خبّرني به عبد الرحمان بن غنم قال: صَدَقَ مُحَمَّدٌ رَحِمَهُ اللَّهُ، أَمَا إِنَّهُ شَهِیدٌ حَيٌّ یُرْزَقُ، ... . و بصائر الدرجات: ص 372 جزء 8 با ح16 به سند متّصل خود از سلیم گوید: شنیدم حضرت علىّ علیه السّلام می فرمود: إِنِّي وَ أَوْصِیَائِي مِنْ وُلْدِي (أَئِمَّةٌ مُهْتَدُونَ - الاختصاص) مَهْدِیُّونَ کُلُّنَا مُحَدَّثُونَ. فَقُلْتُ: یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ مَنْ هُمْ؟ قَالَ: الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ عَلَیْهِما السَّلامُ، ثُمَّ ابْنِي عَلِيُ بْنُ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلَامُ. قَالَ: وَ عَلِيٌّ یَوْمَئِذٍ رَضِیعٌ- ثُمَّ ثَمَانِیَةٌ مِنْ بَعْدِهِ وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ، وَ هُمُ الَّذِینَ أَقْسَمَ اللَّهُ بِهِمْ فَقَالَ: «وَ والِدٍ وَ ما وَلَدَ»، أَمَّا الْوَالِدُ فَرَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، «وَ مَا وَلَدَ» یَعْنِی هَؤُلَاءِ الْأَوْصِیَاءَ. قُلْتُ: یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ! تجمع [أَ یَجْتَمِعُ] إِمَامَانِ؟ قَالَ: «لَا إِلَّا وَ أَحَدُهُمَا مُصْمَتٌ لَا یَنْطِقُ حَتَّی یَمْضِیَ الْأَوَّلُ». قَالَ سَلِیمٌ الشَّامِیُّ: سَأَلْتُ مُحَمَّدَ بْنَ أَبِی بِکْرٍ قُلْتُ: کَانَ عَلِیٌّ علیه السّلام مُحَدَّثاً؟ قَالَ: نَعَمْ. قُلْتُ: وَ هَلْ یُحَدِّثُ الْمَلَائِکَة إِلَّا الْأَنْبِیَاء؟ (وَ یُحَدِّثُ الْمَلَائِکَة الائمّة- الاختصاص) قَالَ: أَ مَا تَقْرَأُ: «وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَ لَا نَبِیٍّ وَ لَا مُحَدَّثٍ»؟ قُلْتُ: فَأَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السّلام مُحَدَّثٌ؟ قَالَ: نَعَمْ، وَ فَاطِمَةُ کَانَتْ مُحَدَّثَةً وَ لَمْ تَکُنْ نَبِیَّةً. الإختصاص: ص 329 از اسماعیل بن يسار مانند البصائر با اختلافي اندک. و علل الشّرائع: ج1 ص183 ب146 ح2 - از پدرش، از عبد اللّه بن الحسن مؤدّب، از احمد بن علی إصفهانی، از إبراهيم بن محمّد ثقفی، از اسماعیل بن بشّار، از عليّ بن جعفر حضرمی، از سلیمان، از محمّد بن أبي بكر: لمّا قرأ: «وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَ لَا نَبِیٍّ وَ لَا مُحَدَّثٍ»، و هل يحدّث الملائكة إلا الأنبياء؟ قال: مريم لم تكن نبيّة و كانت محدّثة، و أمّ موسی بن عمران کانت محدّثة ولم تكن نبيّة، و سارة امرأة إبراهيم قد عاينت الملائكة فبشّروها «بِإِسْحَاقَ وَمِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ » و لم تكن نبيّة، و فاطمة بنت رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله كانت محدّثة ولم تكن نبيّة. و کشف الغمّة: ج1 ص 468 و روي أنّ محمّد بن أبي بكر رضي اللّه عنه ... . مانند العلل. و مناقب آل أبي طالب عليهم السّلام: ج3 ص 336 از سلیم مانند علل الشّرائع. و گوید: و قد ذكر سعد القميّ في بصائر الدرجات و محمّد بن يعقوب الكلينيّ في الكافي باباً في ذلك. سوره (11) هود عليه السّلام آیه 72: «وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَ مِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ». و إرشاد القلوب: ج2 ص393 ...قال (سليم) قلت لمحمّد: من تراه حدّث أمير المؤمنين عليه السّلام عن هؤلاء الخمسة بما قالوا؟ فقال: رسول اللّه ، إنّه يراه كلّ ليلة في المنام و حدّثه إيّاه في المنام مثل ما حدّثه إيّاه في اليقظة والحياة. وقد قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله: «مَنْ رَآنِي فِی الْمَنَامِ فَقَدْ رَآنِي فَإِنَّ الشَّیْطَانَ لَا یَتَمَثَّلُ بِي فِي نَوْمٍ وَ لَا فِي الْیَقَظَةِ وَ لَا بِأَحَدٍ مِنْ أَوْصِیَائِی إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ». قال سليم: فقلت: لمحمّد: من حدّثك بهذا؟ قال: أمير المؤمنين عليّ بن أبي طالب. فقلت: وأنا أيضا سمعته منه كما سمعته أنت، فلعلّ ملكا من الملائكة حدّثه. قال: و هل تحدّث الملائكة إلّا الأنبياء؟ أو ما تقرأ كتاب اللّه العزيز: «وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَ لَا نَبِیٍّ وَ لَا مُحَدَّثٍ»؟ قلت: فأمير المؤمنين عليه السّلام محدّث؟ قال: نعم و فاطمة عليها السّلام محدّثة و لم تكن نبيّة، و مريم عليها السّلام محدّثة و لم تكن نبيّة، و أمّ موسی عليها السّلام محدّثة و لم تكن نبيّة، و سارة امرأة إبراهيم عليهما السّلام محدّثة قد عاينت الملائكة و لم تكن نبيّة و بشّروها «بِإِسْحَاقَ وَ مِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ»... قال سليم: فلمّا قتل محمّد بن أبي بكر بمصر و نعي عزّيت به أمير المؤمنين عليه السّلام و خلوت به و حدّثته بما حدّثني به محمّد بن أبي بكر و بما حدّثني به ابن غنم قال: «صَدَقَ مُحَمَّدٌ (رَحِمَهُ اللَّهُ) أَمَا إِنَّهُ شَهِیدٌ حَيٌّ مَرْزُوقٌ. یا سُلَیْمُ! إِنِّي وَ أَوْصِیَائِي أَحَدَ عَشَرَ رَجُلًا مِنْ وُلْدِي أَئِمَّةُ الْهُدیٰ مَهْدِیُّونَ مُحَدَّثُونَ». قُلْتُ: وَ مَنْ هُمْ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ؟ قَالَ: ابني [ابْنَايَ] الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ، ثُمَّ ابْنِي هَذَا -وَ أَخَذَ بِیَدِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ هُوَ رَضِیعٌ ثُمَّ قالَ-: ثَمَانِیَةٌ مِنْ وُلْدِهِ وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ، وَ هُمُ الَّذِینَ أَقْسَمَ اللَّهُ بِهِمْ فَقَالَ: «وَ والِدٍ وَ ما وَلَدَ» فَالْوَالِدُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ، وَ أَنَا وَ مَا وَلَدَ، یَعْنِی هَؤُلَاءِ الْأَحَدَ عَشَرَ أَوْصِیائِي (عَلَیْهِمُ السَّلامُ)، وَ اللَّعْنَةُ عَلیٰ أَعْدائِهِمْ أَبَداً [أَبَدَ الْآبِدینَ]». قُلْتُ: یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ! یَجْتَمِعُ إِمَامَانِ؟ قَالَ: «لَا، أَحَدُهُمَا لَا یَنْطِقُ حَتَّی یَهْلِکَ الْأَوَّلُ».
رسول اللّه صلّی اللّه عليه وآله و سلّم فرمود:
«مَنْ عَرَفَ هَذِهِ فَقَدْ عَرَفَهَا، وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهَا، فَهِيَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ، وَ هِيَ بَضْعَةٌ مِنِّي، وَ هِيَ قَلْبِي، وَ رُوحِيَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيَّ، فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِي، وَ مَنْ آذَانِي فَقَدْ آذَى اللَّهَ».
ص: 82
برهان 21- ملاک اللّه در رسالت، فاطمه است
قرآن کریم می فرماید:
«وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَمَا آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتَابٍ وَحِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنْصُرُنَّهُ. قَالَ: أَأَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلَى ذَلِكُمْ إِصْرِي؟ قَالُوا: أَقْرَرْنَا. قَالَ: فَاشْهَدُوا، وَأَنَا مَعَكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ».(1)
و آن گاه که خداوند از پیامبران پیمان گرفت که هرگاه به شما کتاب و حکمتی دادم، سپس پیامبری به سوی شما آمد که دین شما را تصدیق می کند حتماً به او ایمان می آورید و او را یاری می کنید. فرمود: آیا (به این عهد) اقرار کردید و پیمان مرا گردن گرفتید؟ گفتند اقرار کردیم، فرمود: گواه باشید، من نیز با شما از گواهانم.
شرط اساسی برای مقام نبوّت انبیاء، قبول ولایت اهل بیت اطهار است، و پیامبری هیچ پیامبری تکامل نیافت مگر با معرفت و قبول و اقرار به ولایت رسول اللّه و اهل بیت اطهارش و نیز برتری حضرت فاطمه صلوات اللّه و سلامه عليهم.(2)
هم چنان که به معرفت و اقرار به حضرتش، آدم خليفة اللّه شد، و انبیاء و رسل به نبوّت و رسالت مبعوث شدند، رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله فرمود:
ص: 85
1- سوره (3) آل عمران (سورة آل محمّد صلّى اللّه عليهم) آیه 82.
2- بصائر الدرجات: ص 73 ب8 ح 7 به سند متّصل خود از حذيفة بن أسيد الغفاری گفت: رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله و سلّم فرمود: ما تَكامَلَتِ النُّبُوَّةُ لِنَبِيٍّ فِي الأَظِلَّةِ، حَتّى عُرِضَت عَلَيهِ وِلايَتي وَ وِلايَةُ أهلِ بَيتي ومَثُلُوا لَهُ فَأَقَرّوا بِطاعَتِهِم وَ وِلايَتِهِمْ. و غرر الأخبار: 305 فصل 24- از حذيفة بن أسيد غفاری مانند البصائر و در آن است: فَأَقَرّ بِها بِطاعَتِهِم وَ وِلايَتِهِمْ. و غررالأخبار: 206 فصل 7- رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله فرمود: «مَا تَكَامَلَتِ اَلنُّبُوَّةُ لِنَبِيٍ فِي اَلْأَظِلَّةِ حَتَّى عُرِضَتْ عَلَيْهِ نُبُوَّتِي وَ وَلاَيَةُ أَهْلِ بَيْتِي فَيُقِرَّ بِهَا وَ بِإِمَامَةِ ابْنِ عَمِّي عَلَيْهِ السَّلاَم». و مجمع النورين: ص20 و فاطمة الزّهراء عليها السّلام بهجة قلب المصطفى صلّى اللّه عليه وآله: ص86 از مدينة المعاجز از حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام فرمود: «مَا تَكَامَلَتِ النُّبُوَّةُ لِنَبيٍّ، حَتّى أَقَرَّ بِفَضلِها وَ مُحِبَّتِها».
«ما تَكامَلَتِ النُّبُوَّةُ لِنَبِيٍّ فِي الأَظِلَّةِ، حَتّى عُرِضَت عَلَيهِ وِلايَتي وَ وِلايَةُ أهلِ بَيتي، ومَثُلُوا لَهُ، فَأَقَرّوا بِطاعَتِهِم، وَ وَلايَتِهِمْ».(1)
در عالم أظلّة (سایه ها) پیامبری هیچ پیامبری تکمیل نشد مگر این که ولایت من و ولایت اهل بیت من براو عرضه شد، و تمثال آن ها برای آن پیامبر به مثال درآورده شد، در نتیجه به طاعت و ولایت آن ها اقرار نمودند.
اهمّیّت موضوع تا جایی است که به پیشی گرفتن بر محبّت فاطمه و اهل بیت اطهار عليهم صلوات اللّه مراتب تعيين گشته چنان که رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله فرمودند:
«إِنَّ اللّهَ لَهُ الحَمدُ عَرَضَ حُبَّ عَليٍّ وَ فاطِمَةَ وَ ذُرّيَتِها عَلَى البَريّةِ، فَمَن بادَرَ مِنهُم بِالإجابةِ جَعَلَ مِنهُم الرُسُل، وَ مَن أَجابَ بَعدَ ذلکَ جَعَلَ مِنهُم الشيعةِ، وَ إِنَّ اللّهَ جَمَعَهُم فِي الْجَنَّةِ».(2)
همانا اللّه که او را حمد سزاست، دوستی علی و فاطمه و نسل او را بر همه خلق عرضه داشت، پس هر کسی که پیشی بر اجابت آن گرفت پیامبران را از آنان قرار داد، و هر که پس از آنان اجابت نمود شیعیان را از آنان قرار داد، و قطعاً خداوند
آنان را در بهشت جمع نماید.
و امام جعفر صادق علیه السّلام فرمود:
«مَا تَكَامَلَتِ النُّبُوَّةُ لِنَبيٍّ حَتّى أَقَرَّ بِفَضلِها وَ مُحِبَّتِها».(3)
نبوّت هیچ پیامبری کامل نگشت تا به فضیلت و (وجوب) محبّت فاطمه اقرار نمود.
اسحاق بن عمّار و ابو بصیر نقل می کنند که امام جعفر صادق علیه السّلام فرمود:
«... وَعَلَى مَعْرِفَتِهَا دَارَتْ القُرُونُ الأُولَى».(4)
...و قرن های آغازین بر (لزوم) معرفت (و ایمان به حضرت فاطمه) گردیده است.
ص: 86
1- بصائر الدرجات: ص 73 ب8 ح 7 - حدّثنا أحمد بن محمّد، عن عليّ بن الحكم، عن سيف بن عميرة، عن أبي بكر الحضرميّ، عن حذيفة بن أسيد الغفاريّ قال: قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله: ما تَكامَلَتِ النُّبُوَّةُ لِنَبِيٍّ فِي الأَظِلَّةِ، حَتّى عُرِضَت عَلَيهِ وِلايَتي وَ وِلايَةُ أهلِ بَيتي ومَثُلُوا لَهُ فَأَقَرّوا بِطاعَتِهِم وَ وِلايَتِهِمْ. و غرر الأخبار: 305 الفصل 24 از حذيفة بن أسيد غفاری مانند البصائر و در آن است: فَأَقَرّ بِها بِطاعَتِهِم وَ وِلايَتِهِمْ. و غررالأخبار: 206 الفصل 7- رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله فرمود: «مَا تَكَامَلَتِ اَلنُّبُوَّةُ لِنَبِيٍّ فِي اَلْأَظِلَّةِ حَتَّى عُرِضَتْ عَلَيْهِ نُبُوَّتِي وَ وَلاَيَةُ أَهْلِ بَيْتِي فَيَقِرَّ بِهَا وَ بِإِمَامَةِ ابْنِ عَمِّي عَلَيْهِ السَّلاَم».
2- ملحقات إحقاق الحق: ج 9 ص 192 از کتاب المناقب المرتضويّة: ص 97 چاپ بمبئی از کتاب خلاصة المناقب رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله فرمود: «إِنَّ اللّهَ لَهُ الحَمدُ عَرَضَ حُبَّ عَليٍّ وَ فاطِمَةَ وَ ذُرّيَتِها عَلَى البَريّةِ، فَمَن بادَرَ مِنهُم بِالإجابةِ جَعَلَ مِنهُم الرُسُل، وَ مَن أَجابَ بَعدَ ذلکَ جَعَلَ مِنهُم الشيعةِ، وَ إِنَّ اللّهَ جَمَعَهُم فِي الْجَنَّةِ».
3- مجمع النورين: ص20 و فاطمة الزّهراء عليها السّلام بهجة قلب المصطفى صلّى اللّه عليه وآله: ص86. از مدينة المعاجز از حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام فرمود: «مَا تَكَامَلَتِ النُّبُوَّةُ لِنَبيٍّ، حَتّى أَقَرَّ بِفَضلِها وَ مُحِبَّتِها».
4- الأمالي، الشّيخ الطوسيّ: ص 668 مجلس 36 ح 1399 - 6- به سند متّصل از اسحاق بن عمّار و ابو بصیر از امام جعفر صادق عليه السّلام فرمود: إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَی أَمْهَرَ فَاطِمَةَ عَلَیْهَا اَلسَّلاَمُ رُبُعَ اَلدُّنْیَا، فَرُبُعُهَا لَهَا، وَ أَمْهَرَهَا اَلْجَنَّةَ وَ اَلنَّارَ، تُدْخِلُ أَعْدَاءَهَا اَلنَّارَ، وَ تُدْخِلُ أَوْلِیَاءَهَا اَلْجَنَّةَ، وَ هِیَ اَلصِّدِّیقَةُ اَلْکُبْرَی، وَ عَلَی مَعْرِفَتِهَا دَارَتِ اَلْقُرُونُ اَلْأُوَلُ (الْأُولىٰ - البحار). از او: بحار الأنوار: ج43 ص 105 ب5 ح19.
بخش دهم فاطمة و رسول اللّه
برهان 22- فاطمة علّت غائی خلقت أفضل الأنبياء و سيّد الأوصياء
اللّه تعالی در معراج به سيّد المرسلين فرمود:
«یا أَحْمَدُ! لَوْلاکَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاکَ، وَ لَوْلا عَلِىٌّ لَما خَلَقْتُکَ، وَ لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُکُما».(1)
ای احمد! اگر تو نبودی مدار هستی را نمی آفریدم، و اگر علی نبود تو را نمی آفریدم، و اگر فاطمه نبود هیچ یک از شما را نمی آفریدم.
حضرت فاطمة الزّهراء سلام اللّه علیها چون حضرات رسول اللّه و ائمه اطهار عليهم الصّلوة و السّلام اضافه بر این که علّت محدِثِه تکوین و تشریع است، علّت مبقیه تکوین و تشریع، و علّت خلق و بقاء اهل بیت اطهار نیز هست و در عالم دنیا اگر کار و جهاد او پس از رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله نبود، دیگر نه اسلامی باقی می ماند و نه قرآنی و نه صاحب و حافظ قرآن و نه اهل بیت وحی؛
مأموریت حجّت اللّه بودنش پس از شهادت رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله، حفظ نبوت و رسالت و زحمات رسول اللّه و حفظ حجّیّت قرآن کریم و حفظ امامت و بیان آن و ولایت ائمّه هدی و حفظ جان ائمّه هدی و نسل رسول اللّه بود، تا قرآن نیز بنابر فرمان و ترتیب رسول اللّه جمع شود و در خاندان امامت بماند و مصحف فاطمه نیز فراهم گردد و این ها و
ص: 89
1- منابع حديث شريف : 1- کشف اللّآلي (مخطوط): ص5. از او: جنة العاصمة، سیّد حسن میر جهاني: ص 283 نگارنده مؤلّف قاصر حسن میر جهانی طباطبائی جرقوئی اصفهانی عفی اللّه عن جرائمه گوید: زمانی که در نجف اشرف مشرّف بودم، بر حسب اتّفاق برای اخذ کتابی از فضيلة العلّامة خلد مقام شیخ محمّد سماوی مؤلّف كتاب إبصار العين في أنصار الحسين عليه السّلام شرف خدمت ایشان را حاصل کردم، در مکتبه ایشان به کتابی مخطوط که در مقابل داشتند نگاه می کردم، از نام آن کتاب پرسیدم، فرمودند: کتاب کشف اللّآلي تأليف عالم جلیل شیخ صالح بن عبد الوهّاب بن العرندس حلّى است، که یکی از علماء بزرگ شیعه بوده از علماء قرن نهم، و کتاب را به من دادند، کتابی بود به قطع وزیری، کاغذ زرد، قریب سیصد صفحه بخط شیخ احمد تونی نوشته شده بود. در ضمن این که مشغول دیدن عناوین آن بودم، برخورد کردم به حدیثی که مکرّر از زبان معدودی از بزرگان اهل فضل شنیده بودم به طور مرسل و هرچند تفحّص کرده و از بعضی از محدثین از سند آن پرسش می کردم اظهار بی اطّلاعی می کردند، و بعضی هم از احادیث موضوعه می دانستند، دیدم در آن حدیث را مسنداً نقل نموده، از مرحوم سماوی استجازه استنساخ آن را نمودم، ایشان هم مضایقه نفرمودند، من با نهایت خوشحالی در همان مجلس حديث را نوشتم چون در فضیلت بی بی معظّمه فاطمه زهراء سلام اللّه علیها بود مقتضی دیدم که در این کتاب درج نمایم، و العهدة على راويه. في كتاب كشف اللّآلي لصالح بن عبد الوهّاب بن العرندس أنّه روي عن الشيخ إبراهيم بن الحسن الذّرّاق، عن الشيخ عليّ بن هلال الجزائريّ، عن الشّيخ أحمد بن فهد الحلّيّ، عن الشّيخ زين الدين عليّ بن الحسن الخازن الحائريّ، عن الشّيخ أبي عبد اللّه محمّد بن مكي الشّهيد، بطرقه المتّصلة إلى أبي جعفر محمّد بن عليّ بن موسی بن بابويه القمّي، بطريقه إلى جابر بن یزید الجعفي، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاري، عن رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله، عن اللّه تبارك وتعالى أنّه قال: «یا أَحْمَدُ! لَوْلاکَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاکَ، وَ لَوْلا عَلِىٌّ لَما خَلَقْتُکَ، وَ لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُکُما». ثمّ قال جابر: هذا من الأسرار الّتي أمرنا رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله بكتمانه إلّا عن أهله. یعنی: به سند مذکور از جابر بن عبد اللّه انصاری از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله روایت کرده که فرمود: خدای تبارك و تعالی فرمود: ای احمد! اگر تو نبودی افلاك را نمی آفریدم، و اگر على نبود تو را نمی آفریدم، و اگر فاطمه نبود هیچ يك از شما را نمی آفریدم. مؤلّف کتاب کشف اللآلی یکی از علماء قرن نهم هجری بوده، و او یکی از مؤلّفين از علماء شیعه در فقه و اصول و حديث بوده، كان عالماً ناسكاً زاهداً ورعاً ادیباً شاعراً، و در حدود هشتصد و چهل هجری تقریبا وفات یافته، و قبر او در حلّه هيفاء مزاری است که به آن تبرّك می جویند. و سلسله راویان حدیث همه عدل امامی و از بزرگان مشیخه به شمار می روند، و سند حدیث در نهایت اتقان است. 2- بحر المعارف. از او: مجمع النّورين: ص 13 و 14 و في الحديث القدسيّ: «یا أَحْمَدُ! لَوْلاکَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاکَ، وَ لَوْلا عَلِىٌّ لَما خَلَقْتُکُما»، كما ذكره الوحيد البهبهانيّ، و روي في بحر المعارف: «لَوْلاکَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاکَ، وَ لَوْلا عَلِىٌّ لَما خَلَقْتُکَ»، و في ضياء العالمين للشيخ أبي الحسن الجدّ الأمّيّ للشيخ محمّد حسن صاحب الجواهر بزيادة فقرة: «وَ لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُکُما». و زندگانی حضرت فاطمة الزّهراء عليها السّلام، حسين عمادزاده: ص 242 در بحر المعارف در دنباله عبارت : «لَوْلاکَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاکَ» می نویسد: «وَ لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُکُما» اگر فاطمه نبود شما را (یعنی محمّد و علىّ) خلق نمی کردم. القطرة من بحار مناقب النّبيّ صلّى اللّه عليه و آله و العترة، المستنبط: ج 1 ص 273. و مستدرك عوالم العلوم (فاطمة الزهراء عليها السّلام): ج11-قسم-1- ص 44 ب4 از مستدرك سفينة البحار: ج 3 ص 334 از مجمع النّورين. و الموسوعة الكبرى عن فاطمة الزهراء، الأنصاري: ج1 ص 233 ح 16 از برخی از منابع. 3- ضياء العالمين، أبوالحسن بن محمّد طاهر العامليّ الفتونيّ ت 1138: از او: مجمع النّورين: ص 14 ... و في ضياء العالمين للشيخ أبي الحسن الجدّ الأمّيّ للشيخ محمّد حسن صاحب الجواهر بزيادة فقرة: «وَ لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُکُما».
بقیه مواریث انبیاء و رسول اللّه به ائمّه هدی علیهم السّلام برسد.
صدّیقه کبری با جهاد و شهادت خود و فرزند مظلومش، سپر دین الهی و حجج الهی گشت، او حجّة اللّه است که چنین وظیفه خطیری را می پذیرد و به کمال، به انجام می رساند و از نبوّت رسول اللّه و ولایت امیرالمؤمنین، صیانت می نماید.
برهان 23- فاطمة، حجاب النّبوّة
« ... اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ، وَ صَلِّ عَلَی الْبَتُولِ الطَّاهِرَةِ، ... الَّتِی شَرَّفْتَ مَوْلِدَهَا بِنِسَاءِ الْجَنَّةِ، وَ سَلَلْتَ مِنْهَا أَنْوَارَ الْأَئِمَّةِ، وَ أَرْخَیْتَ دُونَهَا حِجَابَ النُّبُوَّةِ، ... ».(1)
... الاها! بر محمّد و اهل بیت او درود فرست، و بر بتول پاکیزه درود فرست، ... او که به زاده شدنش به زنان بهشت شرافت دادی، و از او نورهای امامان را بیرون کشیدی (خلق نمودی)، و پرده و حجاب نبوّت را از او برداشتی، ... .
پس فاطمه زهرا سلام اللّه عليها، به نبوت متّصل بوده و پردهای میان او و حقیقت نبوت نیست و قطعاً خدای تبارک و تعالی، کسی جز حجّة الله را محرم این شأن نمی داند.
برهان 24- جایگاه باب و بیت فاطمه
در حدیث شریفی از امام موسی کاظم از پدر گرامش عليهما السّلام از رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله آمده است:
حضرت (یعنی رسول اللّه) پیش از شهادتش سفارش ثقلين را به انصار کرد و در ضمن وصیت های خود، بر حفظ حرمت حضرت فاطمه علیها السّلام سفارش اکید نموده و فرمود:
«يَا مَعَاشِرَ اَلْأَنْصَارِ! أَلا إسْمَعُوا وَ مَنْ حَضَرَ، أَلاَ إِنَّ بَابَ فَاطِمَةَ بَابِي، وَ بَيْتُهَا بَيْتِي، فَمَنْ هَتَكَهُ فَقَدْ هَتَكَ حِجَابَ اَللَّهِ».
ص: 90
1- بحار الأنوار: ج 97 ص200 ب5 ح20 از الإقبال بالأعمال الحسنة: ج3 ص 166 فصل 6 ذکر زیارتها عليها السّلام.
ای گروه انصار! هلا شما و هر که حضور دارد گوش دهید، بدانید همانا درب فاطمه درب من، و خانه اش خانه من است (حرمت خانه مرا دارد)، بنابراین هر کس حرمتش را بشکند، به يقين حجاب خدا را هتک کرده است.
و چون امام موسی کاظم به این جا رسید، حديث را قطع کرد و بسیار گریه کرد و فرمود:
«هُتِكَ وَ اَللَّهِ حِجَابُ اَللَّهِ، هُتِكَ وَ اَللَّهِ حِجَابُ اَللَّهِ، هُتِكَ وَ اَللَّهِ حِجَابُ اَللَّهِ، وَ حِجَابُ اَللَّهِ حِجَابُ فَاطِمِةِ، يَا اُمَّه يَا اُمَّه صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهَا».(1)
سوگند به اللّه ، حجاب اللّه پاره (و بی حرمت) شد، سوگند به اللّه، حجاب اللّه هتک شد، سوگند به اللّه، حجاب اللّه هتک شد، و حجاب اللّه حجاب فاطمه است، ای مادر! ای مادر! صلوات اللّه بر او باد.
دقت شود «حجاب اللّه، حجاب فاطمه» این جز برای حجّة اللّه سزاوار نیست.
برهان 25- فاطمه، خانه اش برترین خانه های انبیاء
قرآن کریم می فرماید:
«فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَ الْآصَالِ».(2)
در خانه هایی که خدا رخصت فرموده والا شوند و در آن ها نام او یاد گردد، و هر صبح و شام در آن ها تسبیح او کنند. در روایات بسیاری در کتب خاصّه و عامّه از راویانی از جمله انس بن مالک و بریده روایت شده که گفتند: رسول اللّه این آیه را قرائت فرمود، کسی (ابوبکر) برخاست و گفت: «مراد آیه از خانه) کدام خانه است یا رسول اللّه؟ فرمود:
«بُيُوتُ الأَنْبِياءِ».
خانه های پیامبران.
ص: 91
1- طرف من الأنباء و المناقب، للسيد عليّ بن طاوس: ص 143 الطرفة10 نقلاً من كتاب الوصيّة للشّيخ عیسی بن المستفاد الضّرير: عن موسی بن جعفر، عن أبيه عليهما السّلام قال: لَمَّا حَضَرَتْ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّي اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ اَلْوَفَّاةَ دَعَا اَلاِنْصَارَ وَ قَالَ: يَا مَعْشَرَ الأَنْصَارِ! قَدْ حَانَ الْفِرَاقُ، وَ قَد دُعِيتُ وَ أَنَا مُجِيبُ الدَّاعِي، وَ قَدْ جَاوَرْتُمْ فَأَحْسَنْتُمُ الْجِوَارَ، وَ نَصَرْتُمْ فَأَحْسَنْتُمُ النَّصْرَةُ، وَ وَاسَيْتُمْ فِي الامْوَالِ، وَ وَسَّعْتُمْ فِي السُّکنیٰ، وَ بَذَلتُم لِلَّهِ مُهجَ النُّفُوسِ، وَ اللَّهُ يَجْزِيكُمْ بِمَا فَعَلْتُمُ الْجَزَاءَ الاوفِی. وَ قَدْ بَقِيَتْ واحِدَةٌ، وهيَ تَمامُ الأَمرِ وَ خاتِمَةُ العَمَلِ، العَمَلُ مَعَها مَقرُونٌ إِنِّي أَریٰ أَنْ لا یُفَرَّقَ بَيْنَهُمَا جَمِيعاً، لَوْ قِيسَ بَيْنَهُمَا بِشَعْرَةٍ مَا انْقَاسَتْ، مَن أَتیٰ بِواحِدَةٍ وَ تَرَكَ الأُخري كانَ جَاحِداً للاولیٰ، وَلا يَقْبَلُ اللَّهُ مِنْهُ صَرْفاً ولا عَدْلاً. قالوا: يا رَسولَ اللّهِ! فَأَبِنْ لَنا نَعرِفْها، وَ لا نُمسِكْ عَنها فَنَضِلَّ ونَرتَدَّ عَنِ الإِسلامِ، وَ النِّعمَةُ مِنَ اللّهِ ومِن رَسولِهِ عَلَينا، فَقَد أنقَذَنَا اللّهُ بِكَ مِنَ الهَلَكَةِ يا رَسولَ اللّهِ، وَ قَد بَلَّغتَ ونَصَحتَ وأَدَّيتَ، وكُنتَ بِنا رَءُوفاً رَحيماً، شَفيقاً مُشفِقاً، فَما هِيَ يا رَسولَ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ؟ قالَ لَهُم: كِتابُ اللّهِ وَ أَهلُ بَيتي، فَإِنَّ الكِتابَ هُوَ القُرآنُ، وَ فيهِ الحُجَّةُ وَ النّورُ وَ البُرهانُ، وَ كَلامُ اللّهِ جَديدٌ غَضٌّ طَرِيٌّ، شاهِدٌ وَ مُحَكَّمٌ عادِلٌ، دَولَةُ قائِدٍ بِحَلالِهِ وَ حَرامِهِ وَ أَحكامِهِ، بَصيرٌ بِهِ، قاضٍ بِهِ، مَضمومٌ فيهِ، يَقومُ غَداً فَيُحاجُّ بِهِ أقواماً، فَتَزِلُّ أقدامُهُم عَنِ الصِّراطِ، فَاحفَظوني مَعاشِرَ الأَنصارِ في أهلِ بَيتي، فَإِنَّ اللَّطيفَ الخَبيرَ أخبَرَني أنَّهُما لَن يَفتَرِقا حَتّى يَرِدا عَلَيَّ الحَوضَ. ألا وَ إنَّ الإِسلامَ سَقفٌ تَحتَهُ دَعامَةٌ ، وَ لا يَقومُ السَّقفُ إلّا بِها، فَلَو أنَّ أحَدَكُم أَتىٰ بِذلِكَ السَّقفِ مَمدوداً لا دِعامَةَ تَحتَهُ، فَأَوشَكَ أن يَخِرَّ عَلَيهِ سَقفُهُ فَهَوى فِي النّارِ. أيُّهَا النّاسُ! الدَّعامَةُ دَعامَةُ الإِسلامِ، وذلِكَ قَولُهُ تَبارَكَ وتَعالى: إِلَيْهِ يَصْعَدُ اَلْكَلِمُ اَلطَّيِّبُ وَ اَلْعَمَلُ اَلصّالِحُ يَرْفَعُهُ، فَالعَمَلُ الصّالِحُ طاعَةُ الإِمامِ - وَلِيِّ الأَمرِ - وَالتَّمَسُّكُ بِحَبلِ اللّهِ. أيُّهَا النّاسُ! ألا فَهِمتُم؟ اللّهَ اللّهَ في أهلِ بَيتي! مَصابيحِ الهُدى، ومَعادِنِ العِلمِ، ويَنابيعِ الحِكَمِ، ومُستَقَرِّ المَلائِكَةِ، مِنهُم وَ صِيّي وَ أَميني وَ وارِثي، وَ هُوَ مِنّي بِمَنزِلَةِ هارونَ مِن مُوسى، عَلِيٌّ عَلَيهِ السَّلامُ، ألا هَل بَلَّغتُ؟! وَ اللّهِ يا مَعاشِرَ الأَنصارِ! لَتُقِرَّنَّ لِلّهِ وَ لِرَسولِهِ بِما عَهِدَ إلَيكُم، أو لَيُضرَبَنَّ بَعدي بِالذُّلِّ. يا مَعاشِرَ الأَنصارِ! ألا إِسمَعوا ومَن حَضَرَ، ألا إنَّ بابَ فاطِمَةَ بابي، وبَيتَها بَيتي، فَمَن هَتَكَهُ فَقَد هَتَكَ حِجابَ اللّهِ. قالَ عيسَى بنُ المُستَفادِ: فَبَكى أبُو الحَسَنِ عليه السلام طَويلاً، و قَطَعَ عَنهُ بَقِيَّةَ الحَديثِ، و أَكثَرَ البُكاءَ، و قالَ: هُتِكَ وَ اللّهِ حِجابُ اللّهِ، هُتِكَ و َاللّهِ حِجابُ اللّهِ، هُتِكَ و َاللّهِ حِجابُ اللّهِ، وَ حِجابُ اللّهِ حِجابُ فاطِمَةَ، يا اُمَّه يا اُمَّه صَلَواتُ اللّهِ عَلَيها. از او: بحار الأنوار: ج 22 ص 476 با اختلافي.
2- سوره (24) النّور آیه 37.
ابو بکر برخاست و گفت: ای پیامبر خدا! این خانه از آن هاست (خانه علی و فاطمه)؟ فرمود:
«نَعَمْ مِنْ أَفْضَلِها».(1)
آری، از برترین آن ها است.
خانه اش از برترین خانه هایی است که خداوند اجازه فرموده بالا رود و نام او در آن یاد شود، تسبیح صبح و شامی که خداوند از آن یاد نموده و آن را تأیید می فرماید، نه برای گذشته یا حال و آینده بلکه برای همه زمان ها.
برهان 26- جایگاه فاطمه نسبت به رسول اللّه
صدّیقه طاهره سلام اللّه عليها، وعاء و ظرف همه علوم قرآن است، زیرا ليلة القدر اوّل است که به نحو اِنزال بود و ليلة القدر تا آخر است که تقديرات همه عالم خلق و امر به نحو تنزّل، اوست، و بنابر وحدت نوری، هم چون رسول خاتم و سيّد الأوصياء صلوات اللّه عليهم، امر خلق و همه علوم و معانی ظاهری و باطنی قرآن و همه کتب آسمانی را داراست و بنابر این که در نور یکی هستند، هرچه بر رسول و ائمّه نازل می شود بر او نازل می شود لكن بنابر رتبه و ترتیب؛
و حضرت فاطمه علیها السّلام همه کمالات و مقامات و فضائل رسول اللّه و ائمّه اطهار عليهم صلوات اللّه را واجده است به جز نبوّت تأسیسی، و رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله به بیان خود در موقعیت های مختلف و متعدّد آن را اِظهار فرمودند، مجاهد گوید: رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله روزی دست فاطمه را گرفته و از منزل خارج شدند و به مردم فرمودند:
«مَنْ عَرَفَ هَذِهِ فَقَدْ عَرَفَهَا، وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهَا فَهِيَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ، وَ هِيَ بَضْعَةٌ مِنِّي، وَ هِيَ قَلْبِي، وَ رُوحِيَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيَّ، فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِي، وَ مَنْ آذَانِي فَقَدْ آذَى اللَّهَ».(2)
ص: 92
1- تفسير عليّ بن إبراهيم القمّي: ج2 ص103- به سند خود از امام محمّد باقر عليه السّلام که فرمود: هِیَ بُیوتُ الْأَنْبِیاءِ، وَ بَیتُ عَلِیٍّ مِنْهَا. و تفسير فرات الكوفيّ: ص 282 ح 382 - به سند خود از امام محمّد باقر علیه السّلام که فرمود: «... هِیَ بُیوتُ الْأَنْبِیاءِ، وَ بَیتُ عَلِیِّ ابْنِ أَبي طالِبٍ مِنْهَا». و تفسیر فرات الكوفي: ص 286 ح 386- به سند خود از زید علیه السّلام گفت: رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله فرمود: «هِیَ بُیوتُ الْأَنْبِیاءِ». فقال أبوبكر: هذا منها - يعني بيت عليّ بن أبي طالب-؟ فقال له النّبيّ: «هٰذا مِنْ أَفْضَلِها». والكافي: ج 8 ص 113 ح92 - به سند خود از امام محمّد باقر علیه السّلام که فرمود: «... وَ هِیَ بُیُوتَاتُ الْأنْبِیَاءِ وَ الرُّسُلِ وَ الْحُکَمَاءِ وَ أئِمَّةِ الْهُدَی، فَهَذَا بَیَانُ عُرْوَةِ الْإیمَانِ الَّتِی نَجَا بِهَا مَنْ نَجَا قَبْلَکُمْ، وَ بِهَا یَنْجُو مَنْ یَتَّبِعُ الْأئِمَّةَ». و کامل الزيارات: ص 53 ح2 - به سند خود از امام محمّد باقر یا امام جعفر صادق عليهما السّلام که فرمودند: «... طِبتُمْ وَطابَت مَنْبِتُکُمْ، مَنَّ بِکُمْ عَلَینا دَیّانُ الدِّینِ، فَجَعَلَکُم في بُیُوت أذِنَ اللّهُ أنْ تُرفَعَ وَیُذکَرَ فیهَا اسْمُهُ، وَ جَعَلَ صلاتَنا علیکُم رَحمَةً لَنا وَ کَفّارةً لِذُنُوبِنا، ...». مانند آن: من لا یحضره الفقيه: ج2 ص 613 و عیون أخبار الرضا عليه السّلام: ج2 ص 275 و كمال الدّين : ج 1 ص 218. شواهد التنزيل : ج 1 ص 533 ح567 - به سند خود از أنس بن مالک و بریدة که گفتند: رسول اللّه این آیه را قرائت فرمود کسی برخاست و گفت: (مراد آیه از خانه) کدام خانه است ای رسول اللّه؟ فرمود: «بُیوتُ الْأَنْبِیاءِ». پس أبو بكر برخاست و گفت: ای رسول اللّه! این خانه از آن هاست (خانه عليّ و فاطمة)؟ فرمود: «نَعَمْ مِنْ أَفْضَلِها». شواهد التنزيل: ج1 ص 533 ح568 به سند دیگری از أنس و بريدة مانند آن. خصائص الوحي المبين: ص79 و الصّراط المستقيم: ج1 ص293 از تفسیر ثعلبی مانند آن. و کشف الغمّة: ج1 ص319 از کتاب ما نزل من القرآن في شأن عليّ عليه السّلام از ابن مردویه مانند آن. و تأويل الآيات الظاهرة: ص 308 و تفسیر البرهان: ج 3 ص 138 از محمّد بن العبّاس الماهیار مانند آن.
2- کشف الغمّة في معرفة الأئمّة: ج1 ص466- و روي عن مجاهد قال: خرج النّبيّ صلّى اللّه عليه وآله و سلّم و هو آخذ بيد فاطمة عليها السّلام فقال: «مَنْ عَرَفَ هَذِهِ فَقَدْ عَرَفَهَا، وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهَا فَهِيَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ، وَ هِيَ بَضْعَةٌ مِنِّي، وَ هِيَ قَلْبِي، وَ رُوحِيَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيَّ، فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِي، وَ مَنْ آذَانِي فَقَدْ آذَى اللَّهَ». و نقلت من كتاب لأبي إسحاق الثعلبيّ، عن مجاهد قال: خرج رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله و قد أخذ بيد فاطمة عليها السّلام و قال: مَنْ عَرَفَ هَذِهِ فَقَدْ عَرَفَهَا، وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهَا فَهِيَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ، وَ هِيَ بَضْعَةٌ مِنِّي، وَ هِيَ قَلْبِيَ الَّذِي بَيْنَ جَنْبَيَّ، فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِي، وَ مَنْ آذَانِي فَقَدْ آذَى اللَّهَ. از او: بحار الأنوار: ج 43 ص 54 ب3. والمحتضر، الشّيخ حسن بن سليمان الحلّيّ قدّس سرّه: ص403 ح 387 - من كتاب لأبي إسحاق الثعلبيّ، عن مجاهد ... . و الغدير: ج3 ص20 از: الفصول المهمّة، إبن الصّبّاغ المالكيّ: ص150 و نزهة المجالس: ج2 ص 228 و نور الأبصار، الشّبلنجيّ: ص45.
هرکه این (بانو) را می شناسد که می شناسد، و هر که او را نمی شناسد، (بداند) او فاطمه دختر محمّد است، و او پاره ای از من است، و او قلب من است، و جان میان دو پهلوی من است، بنابراین هر که او را بیازارد به تحقیق مرا آزرده است، و هر که مرا بیازارد قطعاً خدا را آزرده است.
فاطمه از رسول اللّه و رسول اللّه از فاطمه
اللّه تعالی در قرآن کریم می فرماید:
«لَا تَجْعَلُوا دُعَاءَ الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعَاءِ بَعْضِكُمْ بَعْضًا قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الَّذِينَ يَتَسَلَّلُونَ مِنْكُمْ لِوَاذًا فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ».(1)
صدا کردن پیامبر را بین خودتان مانند صدا کردن بعضی از بعضی دیگر قرار ندهید. خداوند کسانی از شما را که در پناه یک دیگر پنهانی فرار می کنند می شناسد؛ بنابراین آنانی که از فرمان او سرپیچی می کنند، باید بترسند از آن که فتنه ای به آنان برسد یا گرفتار عذابی دردناک گردند.
سیّد رضی قدّس سرّه به سند خود از امام جعفر صادق از پدرانش از حضرت فاطمه عليهم السّلام نقل کرد که فرمود:
عَلَیَّ سَیِّدِی (صَلَوَاتُ اَللَّهِ وَ سَلاَمُهُ عَلَیْهِ) قَرَأَ هَذِهِ اَلْآیَهَ: لا تَجْعَلُوا دُعاءَ اَلرَّسُولِ بَیْنَکُمْ کَدُعاءِ بَعْضِکُمْ بَعْضاً، فَجِئْتُ اَلنَّبِیَّ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَنْ أَقُولَ لَهُ: یَا أَبَاهْ، فَجَعَلْتُ أَقُولُ: یَا رَسُولَ اَللَّهِ. فَأَقْبَلَ عَلَیَّ، وَ قَالَ: یَا بُنَیَّةُ! لَمْ تَنْزَلْ فِیکِ وَ لاَ فِي أَهْلِکِ مِنْ قَبْلُ، قَالَ: أَنْتِ مِنِّي، وَ أَنَا مِنْکِ، وَ إِنَّمَا نَزَلَتْ فِي أَهْلِ اَلْجَفَاءِ، وَ إِنَّ قَوْلَکِ: یَا أَبَاهُ، أَحَبُّ إِلَی قَلْبِي، وَ
ص: 93
1- سوره (24) النور آیه 64.
أَرْضَی لِلرَّبِّ، ثُمَّ قَالَ: أَنْتِ نِعْمَ اَلْوَلَدِ، وَ قَبَّلَ وَجْهِي، وَ مَسَحَنِي مِنْ رِیقِهِ، فَمَا اِحْتَجْتُ إِلَی طِیبٍ بَعْدَهُ».(1)
سرورم (صلوات اللّه وسلامه عليه) بر من این آیه را تلاوت فرمود: «لَا تَجْعَلُوا دُعَاءَ الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعَاءِ بَعْضِكُمْ بَعْضًا»، نزد نبیّ اکرم صلّى اللّه عليه وآله آمدم و خواستم او را صدا بزنم و بگویم: ای پدر! اما به جای آن گفتم: یا رسول اللّه! حضرت به من رو کرد و فرمود: ای دخترکم! این آیه در شأن تو و خانواده ات نازل نشده. و فرمود: تو از من هستی، و من از تو هستم، و همانا این آیه در شأن اهل جفا نازل شده (که به درشتی و تندی مرا صدا می زنند)، و بدان «ای بابا» گفتن تو برای قلب من دوست داشتنی تر و برای خداوند رضایت مندتر است. سپس فرمود: تو چه بهترین فرزند هستی، سپس صورتم را بوسید، و از آب دهانش بر من مالید، که از آن پس دیگر مرا نیازی به عطر و بوی خوش نبود.
ابن شهر آشوب رحمه اللّه از کتاب قاضی ابو محمّد الكرخی از عامّه به سند خود از امام جعفر صادق از حضرت فاطمه علیهما السّلام نقل کرده که فرمود:
«لَمَّا نَزَلَتْ: «لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعاءِ بَعْضِكُمْ بَعْضاً»، هِبْتُ رَسُولَ اللَّهِ أَنْ أَقُولَ لَهُ: يَا أَبَتِ! فَكُنْتُ أَقُولُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ! فَأَعْرَضَ عَنِّي مَرَّةً وَ اثْنَتَيْنِ أَوْ ثَلَاثاً، ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَيَّ فَقَالَ: يَا فَاطِمَةُ! إِنَّهَا لَمْ تَنْزِلْ فِيكِ وَ لَا فِي أَهْلِكِ وَ لَا فِي نَسْلِكِ، أَنْتِ مِنِّي وَ أَنَا مِنْكِ، إِنَّمَا نَزَلَتْ فِي أَهْلِ الْجَفَاءِ وَ الْغِلْظَةِ مِنْ قُرَيْشٍ أَصْحَابِ الْبَذَخِ وَ الْكِبْرِ، قُولِي: يَا أَبَتِ! فَإِنَّهَا أَحْيَا لِلْقَلْبِ وَ أَرْضَى لِلرَّبِّ، ... ».(2)
هنگامی که این آیه نازل شد، من از این که به رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و
ص: 94
1- تفسير البرهان: ج4 ص 104 ح 7734 از کتاب المناقب الفاخرة في العترة الطاهرة سيّد رضی به سند خود از امام جعفر صادق از پدرانش از حضرت فاطمه علیهم السّلام فرمود: عَلَیَّ سَیِّدِی (صَلَوَاتُ اَللَّهِ وَ سَلاَمُهُ عَلَیْهِ) قَرَأَ هَذِهِ اَلْآیَهَ: «لا تَجْعَلُوا دُعاءَ اَلرَّسُولِ بَیْنَکُمْ کَدُعاءِ بَعْضِکُمْ بَعْضاً»، فَجِئْتُ اَلنَّبِيَّ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَنْ أَقُولَ لَهُ: یَا أَبَاهْ، فَجَعَلْتُ أَقُولُ: یَا رَسُولَ اَللَّهِ. فَأَقْبَلَ عَلَیَّ، وَ قَالَ: یَا بُنَیَّةُ، لَمْ تَنْزَلْ فِیکِ وَ لاَ فِي أَهْلِکِ مِنْ قَبْلُ، قَالَ: أَنْتِ مِنِّي، وَ أَنَا مِنْکِ، وَ إِنَّمَا نَزَلَتْ فِي أَهْلِ اَلْجَفَاءِ، وَ إِنَّ قَوْلَکِ: یَا أَبَاهُ، أَحَبُّ إِلَی قَلْبِي، وَ أَرْضَی لِلرَّبِّ، ثُمَّ قَالَ: أَنْتِ نِعْمَ اَلْوَلَدِ، وَ قَبَّلَ وَجْهِي، وَ مَسَحَنِي مِنْ رِیقِهِ، فَمَا اِحْتَجْتُ إِلَی طِیبٍ بَعْدَهُ». و الدّرّ النظيم: ص 462 به سند خود از امام جعفر صادق علیه السّلام مانند آن. و در کتب مخالفین: ملحقات إحقاق الحق: ج19 ص94 از مناقب الإمام عليّ بن أبي طالب عليه السّلام ابن المغازلی: ص 364 چاپ اسلامية طهران به سند متّصل خود از امام جعفر صادق علیه السّلام مانند آن. و در المناقب چاپ جدید: ص 292 ح 411.
2- مناقب آل أبي طالب علیهم السّلام: ج3 ص320 از کتاب قاضي أبو محمّد الكرخی از امام صادق از حضرت فاطمه علیهما السّلام که فرمود: لَمَّا نَزَلَتْ: «لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعاءِ بَعْضِكُمْ بَعْضاً»، هِبْتُ رَسُولَ اللَّهِ أَنْ أَقُولَ لَهُ: يَا أَبَتِ! فَكُنْتُ أَقُولُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ! فَأَعْرَضَ عَنِّي مَرَّةً وَ اثْنَتَيْنِ أَوْ ثَلَاثاً، ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَيَّ فَقَالَ: يَا فَاطِمَةُ! إِنَّهَا لَمْ تَنْزِلْ فِيكِ وَ لَا فِي أَهْلِكِ وَ لَا فِي نَسْلِكِ، أَنْتِ مِنِّي وَ أَنَا مِنْكِ، إِنَّمَا نَزَلَتْ فِي أَهْلِ الْجَفَاءِ وَ الْغِلْظَةِ مِنْ قُرَيْشٍ أَصْحَابِ الْبَذَخِ وَ الْكِبْرِ، قُولِي: يَا أَبَتِ! فَإِنَّهَا أَحْيَا لِلْقَلْبِ وَ أَرْضَى لِلرَّبِّ، ... .
سلّم «پدر» بگویم خودداری می کردم و لذا ایشان را با عنوان «رسول اللّه» مخاطب قرار می دادم ولی ایشان سه مرتبه، در زمانی که او را با این عنوان مورد خطاب قرار می دادم، از من اعراض نمود و دوری کرد و در دفعه بعد خطاب به من فرمود: ای فاطمه! این آیه درباره تو و اهل خانه تو و نسلی که از تو باقی می ماند نازل نشده، زیرا تو از من هستی و من از تو هستم، بلکه این آیه درباره ستم کاران و متکبران قریش نازل شده و لذا تو هم چنان مرا با لفظ «پدر» خطاب کن، زیرا قلب من به این کلمه خشنود گشته و زنده می شود، و خداوند نیز آن را بیشتر دوست می دارد.
فراز «تو از من هستی و من از تو هستم» تعبیری است که قرارداد و بیان آن جز برای مقام حجّة اللّه نخواهد بود و بدین معناست که وجود مبارک حضرت زهرا سلام اللّه عليها، در همه ابعاد از رسول اللّه هستند، نه تنها بُعد نَسب بلکه در معنا و واقع ظرف قابلی هستند که نبوّت خاتم الأنبياء در آن جای دارد لکن نه نبوّت تأسیسی ضمن این که صامت اند به حسب امر و حکمت و مصلحت الهي. و این که رسول اللّه از حضرت فاطمه اند، به اتّحاد نوری ایشان و نیز مقام علم و عصمت و ولایت ایشان اشاره دارد.
برهان 27- والاترین، شریف ترین، محبوب ترین، گرامی ترین
رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله فرمود:
«وَ الَّذی بَعَثَني بِالحَقِّ بَشیراً، ما عَلی وَجهِ الأَرضِ خَلقٌ أحَبَّ إلَی اللّهِ عزَّوجَلَّ، و لا أکرَمَ عَلَیهِ مِنّا...».(1)
سوگند به خدایی که به حق مرا مژده دهنده مبعوث نموده، هیچ مخلوقی بر روی زمین نزد او محبوب تر و گرامی تر از ما نیست ... .
از امام جعفر صادق علیه السّلام است در حدیث فرمودند:
ص: 95
1- معاني الأخبار: ص56 ح3.
«إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى خَلَقَ اَلْأَرْوَاحَ قَبْلَ اَلْأَجْسَامِ بِأَلْفَيْ عَامٍ، فَجَعَلَ أَعْلاَهَا وَ أَشْرَفَهَا أَرْوَاحَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ اَلْحَسَنِ وَ اَلْحُسَيْنِ وَ اَلْأَئِمَّةِ بَعْدَهُمْ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهِمْ، فَعَرَضَهَا عَلَى اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ اَلْجِبَالِ فَغَشِيَهَا نُورُهُمْ. فَقَالَ اَللَّهُ تَعَالَى لِلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْجِبَالِ: هَؤُلاَءِ أَحِبَّائِي، وَ أَوْلِيَائِي، وَ حُجَجِي عَلَى خَلْقِي، وَ أَئِمَّةُ بَرِيَّتِي، مَا خَلَقْتُ خَلْقاً هُوَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْهُمْ، وَ لِمَنْ تَوَلاَّهُمْ خَلَقْتُ جَنَّتِي، وَ لِمَنْ خَالَفَهُمْ وَ عَادَاهُمْ خَلَقْتُ نَارِي، ...».(1)
همانا اللّه تبارک و تعالی جان ها را دو هزار سال قبل از کالبدها خلق کرد، و عالی ترین و شریف ترین آن ها را، روح محمّد و علیّ و فاطمه و حسن و حسین و امامان بعد از ایشان صلوات اللّه عليهم قرار داد، آن گاه ارواح آنان را بر آسمان ها و زمین و کوه ها عرضه نمود، و نور آنان همه را فرا گرفت، سپس خداوند تبارک و تعالی به آسمان ها و زمین و کوه ها فرمود: اینان دوستان و اولیاء و حجّت های من بر آفریدگانم می باشند، و پیشوایان مخلوقات من هستند، هیچ مخلوقی را نیافریده ام که بیشتر از ایشان دوستش بدارم، و بهشت خود را برای دوست داران ایشان آفریده ام، و آتش جهنم را برای هر کس که با آنان مخالفت و دشمنى ورزد پدید آورده ام ... . بنابراین روح مطهّره مولاتنا حضرت فاطمة الصّدّيقة سلام اللّه عليها، اقدم، اعلى و اشرف ارواح و نیز محبوب ترین آن ها نزد خدای تبارک و تعالی هستند.
ص: 96
1- معاني الأخبار: ص 108 ح 1- حدّثنا أحمد بن محمّد بن الهيثم العجليّ رضي اللّه عنه قال: حدّثنا أبو العبّاس أحمد بن يحيى بن زكريّا القطّان قال: حدّثنا أبو محمّد بکر بن عبد اللّه بن حبيب قال: حدّثنا تميم بن بهلول، عن أبيه، عن محمّد بن سنان، عن المفضّل بن عمر قال: قال أبو عبد اللّه عليه السّلام: إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى خَلَقَ اَلْأَرْوَاحَ قَبْلَ اَلْأَجْسَامِ بِأَلْفَيْ عَامٍ، فَجَعَلَ أَعْلاَهَا وَ أَشْرَفَهَا أَرْوَاحَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ اَلْحَسَنِ وَ اَلْحُسَيْنِ وَ اَلْأَئِمَّةِ بَعْدَهُمْ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهِمْ، فَعَرَضَهَا عَلَى اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ اَلْجِبَالِ فَغَشِيَهَا نُورُهُمْ. فَقَالَ اَللَّهُ تَعَالَى لِلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْجِبَالِ: هَؤُلاَءِ أَحِبَّائِي، وَ أَوْلِيَائِي، وَ حُجَجِي عَلَى خَلْقِي، وَ أَئِمَّةُ بَرِيَّتِي، مَا خَلَقْتُ خَلْقاً هُوَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْهُمْ، وَ لِمَنْ تَوَلاَّهُمْ خَلَقْتُ جَنَّتِي، وَ لِمَنْ خَالَفَهُمْ وَ عَادَاهُمْ خَلَقْتُ نَارِي فَمَنِ اِدَّعَى مَنْزِلَتَهُمْ مِنِّي وَ مَحَلَّهُمْ مِنْ عَظَمَتِي عَذَّبْتُهُ عَذٰاباً لاٰ أُعَذِّبُهُ أَحَداً مِنَ اَلْعٰالَمِينَ وَ جَعَلْتُهُ مَعَ اَلْمُشْرِكِينَ بِي فِي أَسْفَلِ دَرْكٍ مِنْ نَارِي وَ مَنْ أَقَرَّ بِوَلاَيَتِهِمْ وَ لَمْ يَدَّعِ مَنْزِلَتَهُمْ مِنِّي وَ مَكَانَهُمْ مِنْ عَظَمَتِي جَعَلْتُهُ مَعَهُمْ فِي رَوْضَاتِ جَنَّانِي وَ كَانَ لَهُمْ فِيهٰا مٰا يَشٰاءُونَ عِنْدِي وَ أَبَحْتُهُمْ كَرَامَتِي وَ أَحْلَلْتُهُمْ جِوَارِي وَ شَفَّعْتُهُمْ فِي اَلْمُذْنِبِينَ مِنْ عِبَادِي وَ إِمَائِي فَوَلاَيَتُهُمْ أَمَانَةٌ عِنْدَ خَلْقِي فَأَيُّكُمْ يَحْمِلُهَا بِأَثْقَالِهَا وَ يَدَّعِيهَا لِنَفْسِهِ دونَ خِیَرَتي؟ فَأَبَتِ اَلسَّمَاوَاتُ وَ اَلْأَرْضُ وَ اَلْجِبَالُ أَنْ يَحْمِلْنَهٰا وَ أَشْفَقْنَ مِنِ اِدِّعَاءِ مَنْزِلَتِهَا وَ تَمَنِّي مَحَلِّهَا مِنْ عَظَمَةِ رَبِّهَا فَلَمَّا أَسْكَنَ اَللَّهُ عَزَّوَجَلَّ آدَمَ وَ زَوْجَتَهُ اَلْجَنَّةَ وَ قَالَ لَهُمَا: كُلاٰ مِنْهٰا رَغَداً حَيْثُ شِئْتُمٰا وَ لاٰ تَقْرَبٰا هٰذِهِ اَلشَّجَرَةَ یَعني شَجَرَةَ الْحِنْطَةِ فَتَكُونٰا مِنَ اَلظّٰالِمِينَ فَنَظَرَا إِلَى مَنْزِلَةِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ اَلْحَسَنِ وَ اَلْحُسَيْنِ وَ اَلْأَئِمَّةِ بَعْدَهُمْ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْهِمْ فِي اَلْجَنَّةِ فَوَجَدَاهَا أَشْرَفَ مَنَازِلِ أَهْلِ اَلْجَنَّةِ فَقَالاَ: يَا رَبَّنَا! لِمَنْ هَذِهِ اَلْمَنْزِلَةُ؟ فَقَالَ اَللَّهُ جَلَّ جَلالُهُ: اِرْفَعَا رُءُوسَكُمَا إِلَى سَاقِ عَرْشِي فَرَفَعَا رُءُوسَهُمَا فَوَجَدَا أَسْمَاءَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ اَلْحَسَنِ وَ اَلْحُسَيْنِ وَ اَلْأَئِمَّةِ بَعْدَهُمْ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهِمْ مَكْتُوبَةً عَلَى سَاقِ اَلْعَرْشِ بِنُورٍ مِنْ نُورِ اَلْجَلاَلِ فَقَالاَ: يَا رَبَّنَا مَا أَكْرَمَ أَهْلَ هَذِهِ اَلْمَنْزِلَةِ عَلَيْكَ وَ مَا أَحَبَّهُمْ إِلَيْكَ وَ مَا أَشْرَفَهُمْ لَدَيْكَ فَقَالَ اَللَّهُ جَلَّ جَلالُهُ: لَوْلاَهُمْ مَا خَلَقْتُكُمَا هَؤُلاَءِ خَزَنَةُ عِلْمِي وَ أُمَنَائِي عَلَى سِرِّي إِيَّاكُمَا أَنْ تَنْظُرَا إِلَيْهِمْ بِعَيْنِ اَلْحَسَدِ وَ تَتَمَنَّيَا مَنْزِلَتَهُمْ عِنْدِي وَ مَحَلَّهُمْ مِنْ كَرَامَتِي فَتَدْخُلاَ بِذَلِكَ فِي نَهْيِي وَ عِصْيَانِي فَتَكُونٰا مِنَ اَلظّٰالِمِينَ قَالاَ: رَبَّنَا وَ مَنِ اَلظَّالِمُونَ؟ قَالَ: اَلْمُدَّعُونَ لِمَنْزِلَتِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ. قَالا: رَبَّنَا فَأَرِنَا مَنْزِلَةَ ظَالِمِيهِمْ فِي نَارِكَ حَتَّى نَرَاهَا كَمَا رَأَيْنَا مَنْزِلَتَهُمْ فِي جَنَّتِكَ، فَأَمَرَ اَللَّهُ تَبارَکَ وَ تَعالیٰ اَلنَّارَ فَأَبْرَزَتْ جَمِيعَ مَا فِيهَا مِنْ أَلْوَانِ اَلنَّكَالِ وَ اَلْعَذَابِ وَ قَالَ عَزَّوَجَلَّ: مَكَانُ اَلظَّالِمِينَ لَهُمْ اَلْمُدَّعِينَ لِمَنْزِلَتِهِمْ فِي أَسْفَلِ دَرْكٍ مِنْهَا كُلَّمٰا أَرٰادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْهٰا أُعِيدُوا فِيهٰا وَ كُلَّمٰا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بُدِّلُوا سِواها لِیَذُقُوا العَذابَ، یا آدَمُ! یا حَوّاءُ! لاَ تَنْظُرَا إِلیٰ أَنْوَاري وَ حُجَجِي بِعَيْنِ اَلْحَسَدِ فَأُهْبِطُكُمَا مِنْ جِوَارِي وَ أُحِلُّ بِكُمَا هَوَانِي، فَوَسْوَسَ لَهُمَا اَلشَّيْطٰانُ لِيُبْدِيَ لَهُمٰا مٰا وُورِيَ عَنْهُمٰا مِنْ سَوْآتِهِمٰا وَ قٰالَ مٰا نَهٰاكُمٰا رَبُّكُمٰا عَنْ هٰذِهِ اَلشَّجَرَةِ إِلاّٰ أَنْ تَكُونٰا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونٰا مِنَ اَلْخٰالِدِينَ. وَ قٰاسَمَهُمٰا إِنِّي لَكُمٰا لَمِنَ اَلنّٰاصِحِينَ. فَدَلاّٰهُمٰا بِغُرُورٍ وَ حَمَلَهُمَا عَلَى تَمَنِّي مَنْزِلَتِهِمْ فَنَظَرَا إِلَيْهِمْ بِعَيْنِ اَلْحَسَدِ فَخُذِلاَ حَتَّى أَكَلاَ مِنْ تِلْكَ اَلشَّجَرَةِ الْحِنْطَةِ فَعَادَ مَكَانَ مَا أَكَلاَ شَعِيراً فَأَصْلُ اَلْحِنْطَةِ کُلُّها ممَّا لَمْ يَأْكُلاَهُ وَ أَصْلُ اَلشَّعِيرِ کُلِّهِ مَا عَادَ مَكَانَ مَا أَكَلاَهُ فَلَمَّا أَكَلاَ مِنَ الشَّجَرَةِ طَارَ اَلْحُلِيُّ وَ اَلْحُلَلُ عَنْ أَجْسَادِهِمَا وَ بَقِيَا عُرْیانَيْنِ، وَ طَفِقٰا يَخْصِفٰانِ عَلَيْهِمٰا مِنْ وَرَقِ اَلْجَنَّةِ وَ نٰادٰاهُمٰا رَبُّهُمٰا: أَ لَمْ أَنْهَكُمٰا عَنْ تِلْكُمَا اَلشَّجَرَةِ وَ أَقُلْ لَكُمٰا إِنَّ اَلشَّيْطٰانَ لَكُمٰا عَدُوٌّ مُبِينٌ؟ فَ قٰالاٰ: رَبَّنٰا ظَلَمْنٰا أَنْفُسَنٰا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنٰا وَ تَرْحَمْنٰا لَنَكُونَنَّ مِنَ اَلْخٰاسِرِينَ، قَالَ: اِهْبِطَا مِنْ جِوَارِي فَلاَ يُجَاوِرُنِي فِي جَنَّتي مَنْ يَعْصِينِي، فَهَبَطَا مُوَكَّلَيْنِ إِلَى أَنْفُسِهِمَا فِي طَلَب اَلْمَعَاشِ فَلَمَّا أَرَادَ اَللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمَا جَاءَهُمَا جَبْرَئِيلُ فَقَالَ لَهُمَا: إِنَّكُمَا ظَلَمْتُمَا أَنْفُسَكُمَا بِتَمَنِّي مَنْزِلَةِ مَنْ فُضِّلَ عَلَيْكُمَا فَجَزاؤُکُما ما قَدْ عُوقِبْتُما بِهِ مِنَ الْهُبُوطِ مِنْ جِوَارِ اَللَّهِ عَزَّوَجَلَّ إِلَى أَرْضِهِ فَسلاَ رَبَّكُمَا بِحَقِّ اَلْأَسْمَاءِ اَلَّتِي رَأَيْتُمُوهَا عَلَى سَاقِ اَلْعَرْشِ حَتّیٰ يَتُوبَ عَلَيْكُمَا، فَقَالاَ: اَللَّهُمَّ إِنَّا نَسْأَلُكَ بِحَقِّ اَلْأَكْرَمِينَ عَلَيْكَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ اَلْحَسَنِ وَ اَلْحُسَيْنِ وَ اَلْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلامُ إِلاَّ تُبْتَ عَلَيْنَا وَ رَحِمْتَنَا، فَتَابَ اَللَّهُ عَلَيْهِمَا إِنَّهُ هُوَ اَلتَّوّٰابُ اَلرَّحِيمُ، فَلَمْ يَزَلْ أَنْبِيَاءُ اَللَّهِ بَعْدَ ذَلِكَ يَحْفَظُونَ هَذِهِ اَلْأَمَانَةَ وَ يُخْبِرُونَ بِهَا أَوْصِيَاءَهُمْ وَ اَلْمُخْلَصِينَ مِنْ أُمَمِهِمْ فَيَأْبَوْنَ حَمْلَهَا وَ يُشْفِقُونَ مِنِ اِدِّعَائِهَا وَ حَمَلَهَا اَلْإِنْسَانُ اَلَّذِي عُرِفَ، فَأَصْلُ كُلِّ ظُلْمٍ مِنْهُ إِلَى يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ، وَ ذَلِكَ قَوْلُ اَللَّهِ عَزَّوَجَلَّ: إِنّٰا عَرَضْنَا اَلْأَمٰانَةَ عَلَى اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ اَلْجِبٰالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهٰا وَ أَشْفَقْنَ مِنْهٰا وَ حَمَلَهَا اَلْإِنْسٰانُ إِنَّهُ كٰانَ ظَلُوماً جَهُولاً. از او: بحار الأنوار: ج 11 ص172 ب3 ح 19 و ج26 ص320 ب7 ح2 و ج85 ص 136 ب 43 ح 11.
بخش یازدهم فاطمه و شجره طیّبه، نبوّت، رسالت و امامت
برهان 28- جای گاه فاطمه در شجره طيّبة
اشاره
اللّه تعالی در قرآن کریم درباره اهل بیت اطهار علیهم السّلام مثالی زده است و می فرماید:
«أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ * تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ».(1)
آیا ندیدی که خداوند چگونه مثالی برای کلام پاکيزه زد که سخن پاکیزه، چون نهال پاکیزه است، ریشه آن برقرار و شاخه هایش در آسمان است؟ میوه اش را در همه وقت به اجازه پروردگارش می دهد. و خداوند این گونه مثل ها را برای مردم می زند تا متذکّر گردند.
فاطمة الشّجرة الطّيّبة
حضرت فاطمة الزّهراء عليها السّلام در حدیث مفاخره با امیرالمؤمنين عليه السّلام در محضر رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله فرمود:
«... وَ أَنَا اَلشَّجَرَةُ اَلَّتِی تُخْرِجُ أُکُلَهَا أَعْنِي اَلْحَسَنَ وَ اَلْحُسَیْنَ، ... ».(2)
... و منم شجره (طيّبة) که میوه اش را می دهد، مقصود (از آن میوه) حسن و حسین هستند... .
ص: 99
1- سوره (14) إبراهيم عليه السّلام آیه 14 و 15.
2- الفضائل، ابن شاذان القميّ: ص80 - خبر مفاخرة عليّ بن أبي طالب و فاطمة الزّهراء عليهما السّلام: روي أنّه جاء في الخبر أنّ الإمام عليّ بن أبي طالب عليه السّلام كان ذات يوم هو و زوجته فاطمة عليها السّلام يأكلان تمراً في الصّحراء إذ تدعبا بينهما بالكلام فقال عليّ عليه السّلام: یَا فَاطِمَةُ! إِنَّ اَلنَّبِيَّ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یُحِبُّنِی أَکْثَرَ مِنْکِ. فَقَالَتْ وَا عَجَبَا مِنْکَ! یُحِبُّکَ أَکْثَرَ مِنِّي وَ أَنَا ثَمَرَةُ فُؤَادِهِ، وَ عُضْوٌ مِنْ أَعْضَائِهِ، وَ غُصْنٌ مِنْ أَغْصَانِهِ، وَ لَیْسَ لَهُ وَلَدٌ غَیْرِی؟!. فَقَالَ لَهَا عَلِيٌّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ: یَا فَاطِمَةُ! إِنْ لَمْ تُصَدِّقِینِي فَامْضِي بِنَا إِلَی أَبِیکِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ. قَالَ: فَمَضَیْنَا إِلَی حَضْرَتِهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَتَقَدَّمَتْ وَ قَالَتْ: یَا رَسُولَ اَللَّهِ! أَیُّنَا أَحَبُّ إِلَیْکَ أَنَا أَمْ عَليٌّ؟ قَالَ اَلنَّبِیُّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: أَنْتَ أَحَبُّ إِلَيَّ وَ عَلِيٌّ أَعَزُّ عَلَيَّ مِنْکِ. فَعِنْدَهَا قَالَ سَیِّدُنَا وَ مَوْلاَنَا اَلْإِمَامُ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ: أَ لَمْ أَقُلْ لَکِ أَنَا وَلَدُ فَاطِمَةَ ذَاتِ اَلتُّقَی؟ قَالَتْ فَاطِمَةُ: وَ أَنَا اِبْنَةُ خَدِیجَةَ اَلْکُبْرَی، ... قَالَ عَلِيٌّ : وَ أَنَا شَجَرَةٌ تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سِینِینَ، قَالَتْ فَاطِمَةُ: وَ أَنَا اَلشَّجَرَةُ اَلَّتِی تُخْرِجُ أُکُلَهَا أَعْنِی اَلْحَسَنَ وَ اَلْحُسَیْنَ، ... .
فاطمة ورقها
از ابن عبّاس روایت شده که جبرئیل علیه السّلام به رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله عرض کرد:
«أَنْتَ اَلشَّجَرَةُ، وَ عَلِيٌّ غُصْنُهَا، وَ فَاطِمَةُ وَرَقُهَا، وَ اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَیْنُ ثِمَارُهَا».(1)
(مقصود از) درخت (در قرآن) شما هستید، و على شاخه آن، و فاطمه برگ آن، و حسن و حسین میوه های آن هستند.
فاطمة فرعها
رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله فرمود:
«أَنَا الشَّجَرَةُ، وَ فَاطِمَةُ فَرْعُهَا، وَ عَلِیٌّ لِقَاحُهَا، وَ اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَیْنُ ثَمَرَتُهَا، وَ شیعَتُنا وَرَقُهَا، (وَ أَصْلُ الشَّجَرَةِ في جَنَّةِ عَدْنٍ)، (وَ الْأَصْلُ وَ الْفَرْعُ وَ اللِّقاحُ وَ الْوَرَقُ وَ الثَّمْرُ في الْجَنَّةِ)، (وَ الَّذي بَعَثَني بِالْحَقِّ)».(2)
درخت من هستم، و فاطمه شاخه آن، و على بارورکننده آن، و حسن و حسین میوه هایش، و شیعیان ما برگ هایش هستند، (و ریشه درخت در بهشت عدن است)، (و ریشه و شاخه و بارور کننده و برگ و میوه اش در بهشتند)، (سوگند به خدایی که مرا به حق به پیامبری برانگیخت).
امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود: رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله فرمود:
«أَنَا الشَّجَرَةُ، وَ فَاطِمَةُ فَرْعُهَا، وَ عَلِيٌّ لِقَاحُهَا، وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ ثَمَرُهَا، ...».(3)
درخت من هستم، و فاطمه شاخه آن، و على بارورکننده اش، و حسن و حسین میوه هایش هستند... .
امام جعفر صادق علیه السّلام درباره این آیه فرمود:
ص: 100
1- مجمع البيان في تفسير القرآن: ج1 ص480- و روي عن ابن عبّاس قال: قال جبريل عليه السّلام للنّبيّ صلّى اللّه عليه وآله: أَنْتَ اَلشَّجَرَةُ، وَ عَليٌّ غُصْنُهَا، وَ فَاطِمَةُ وَرَقُهَا، وَ اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَیْنُ ثِمَارُهَا.
2- الأمالي، الشّيخ المفيد، ص245 المجلس 28 ح5 - أخبرني أبو محمّد عبد اللّه بن محمّد الأبهريّ قال: حدّثنا عليّ بن أحمد بن الصبّاح قال: حدّثنا إبراهيم بن عبد اللّه ابن أخي عبد الرّزّاق قال: حدّثني عمّي عبد الرّزّاق بن همّام بن نافع قال: أخبرني أبي همّام بن نافع قال: أخبرني مینا مولى عبد الرّحمان بن عوف الزّهريّ قال : قال لي عبد الرّحمان: یا مینا! ألا أحدّثك بحديث سمعته من رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله ؟ قلت: بلى قال: سمعته يقول: أَنَا شَجَرَةٌ، وَ فَاطِمَةُ فَرْعُهَا، وَ عَلِيٌّ لِقَاحُهَا، وَ اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَیْنُ ثَمَرَتُهَا، وَ مُحِبُّوهُمْ مِنْ أُمَّتِی وَرَقُهَا رِضْوانُ اللّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعينَ. از او: الأمالي، الطوسيّ: ص 19 المجلس1 ح20. وبشارة المصطفى لشيعة المرتضى: ص40 - از شیخ حسن بن الحسين بن الحسن بن بابویه از شیخ طوسی از شیخ مفید - بقیه سند و متن مانند الأمالی شیخ مفید -. والأمالي، الطوسيّ: ص610 المجلس 28 ح1262-10- أخبرنا جماعة، عن أبي المفضّل قال : حدّثنا محمّد بن سعيد بن محمّد بن شرحبيل أبو بكر التّرخميّ بحمص و عبد الرّزّاق بن سليمان بن غالب الأزديّ بأرتاح و اللفظ له، قالا: حدّثنا أبو عبد الغنيّ الحسن بن عليّ الأزديّ المعاني بمعان قال: حدّثنا عبد الرّزّاق بن همّام قال: أخبرني أبي، عن مينا بن أبي مينا مولى عبد الرّحمان بن عوف قال: سمعت رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله يقول : أَنَا الشَّجَرَةُ، وَ فَاطِمَةُ فَرْعُهَا، وَ عَلِيٌّ لِقَاحُهَا، وَ اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَیْنُ ثَمَرُهَا. و زاد عبد الرّزّاق: وَ شیعَتُنا وَرَقُهَا، الشَّجَرَةُ أَصْلُها في جَنَّةِ عَدْنٍ، وَ الْفَرْعُ وَ الْوَرِقُ وَ الثَّمْرُ في الْجَنَّةِ. و إعلام الوری: ج1 ص 296 مانند الأمالی طوسی و با اضافه عبد الرّزّاق. شواهد التّنزيل لقواعد التّفضيل: ج1 ص406 ح429 - أخبرنا أبو القاسم القرشيّ و كتبه لي بخطّه قال: أخبرنا عليّ بن بندار قال: حدّثني أبو بكر الرازيّ قال: حدّثني محمّد بن أبي يعقوب قال: حدّثني إبراهيم بن عبد اللّه، قال: حدّثني عبد الرّزّاق قال: حدّثني أبي [قال:] حدّثني مینا مولى عبد الرّحمان بن عوف قال: قال عبد الرّحمان: يا مينا ألا أحدّثك حديثة قبل أن تشابّ الأحاديث بالأباطيل؟! سمعت رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله يقول: أَنَا شَجَرَةٌ، وَ فَاطِمَةُ فَرْعُهَا، وَ عَلِيٌّ لِقَاحُهَا، وَ حَسَنٌ وَ حُسَیْنٌ ثَمَرُهَا، وَ مُحِبُّوهُمْ مِنْ أُمَّتِی وَرَقُهَا. ثمّ قال: هُمْ في جَنَّةِ عَدْنٍ وَ الَّذي بَعَثَني بِالْحَقِّ. و شواهد التّنزيل لقواعد التّفضيل: ج1 ص407 ح430 - حدّثني أبو عبد اللّه الدّينوريّ قال: حدّثنا محمّد بن الحسن بن صقلاب قال: حدّثنا محمّد بن الفيض بن محمّد بدمشق قال : حدّثنا مؤمل بن يهاب قال: حدّثنا عبد الرّزّاق، عن أبيه، عن مينا مولى عبد الرّحمان بن عوف، عن أبيه قال: سمعت عبد الرّحمان بن عوف يقول: خذوا منّي حديثا قبل أن تشاب الأحاديث بالأباطيل، سمعت رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله يقول: أَنَا الشَّجَرَةُ، وَ فَاطِمَةُ فَرْعُهَا، وَ عَلِيٌّ لِقَاحُهَا، وَ حَسَنٌ وَ حُسَیْنٌ ثَمَرُهَا، وَ شیعَتُنا وَرَقُهَا، وَ أَصْلُ الشَّجَرَةِ في جَنَّةِ عَدْنٍ وَ سائِرُ ذٰلِكَ في سائِرِ الْجَنَّةِ. و ملحقات إحقاق الحق: ج5ص246 از كفاية الطالب: ص 278 چاپ نجف اشرف - أخبرنا المفتي أبونصر بن هبة اللّه الشّيرازيّ، أخبرنا الحافظ عليّ بن عساکر، أخبرنا أبو القاسم ابن السّمرقنديّ، أخبرنا إسماعيل بن مسعدة، أخبرنا حمزة بن يوسف، أخبرنا أبو أحمد بن عديّ، حدّثنا عمر بن سنان، حدّثنا الحسن بن عليّ أبو عبد الغنيّ الأزديّ، حدّثنا عبد الرّزّاق، عن أبيه، عن مينا بن أبي مینا مولى عبد الرّحمان ابن عوف، عن عبد الرّحمان بن عوف أنّه قال: ألا تسألوني قبل أن يشوب الأحاديث الأباطيل؟ قال: قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله: أَنَا الشَّجَرَةُ، وَ فَاطِمَةُ فَرْعُهَا، وَ عَلِيٌّ لِقَاحُهَا، وَ حَسَنٌ وَ حُسَیْنٌ ثَمَرُهَا، وَ شیعَتُنا وَرَقُهَا، وَ الشَّجَرَةُ أَصْلُها في جَنَّةٍ في جَنَّةِ عَدْنٍ، وَ الْأَصْلُ وَ الْفَرْعُ وَ اللِّقاحُ وَ الْوَرِقُ في الْجَنَّةِ. قلت : أخرجه محدّث دمشق بطرق شتی. و ملحقات إحقاق الحقّ: ج23 ص135 از تاريخ مدينة دمشق: ج 3 ص 15 از کپی نسخه کتاب خانه سلطان أحمد سوم در استانبول - و ملحقات إحقاق الحق: ج18 ص 347 از ترجمة الإمام الحسين عليه السّلام تاریخ دمشق: ص124 چاپ بیروت - أخبرنا أبو القاسم ابن السّمرقنديّ، أنبأنا إسماعيل بن مسعدة، أنبأنا حمزة ابن يوسف ، أنبأنا أبو أحمد ابن عديّ، أنبأنا عمر بن سنان، أنبأنا الحسن بن عليّ أبو عبد الغنيّ الأزديّ، أنبأنا عبد الرّزّاق ، عن أبيه، عن ميناء بن أبي ميناء مولى عبد الرّحمان بن عوف، عن عبد الرّحمان بن عوف أنه قال: ألا تسألوني قبل أن تشوب الأحاديث الأباطيل؟ قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله و سلّم: أَنَا الشَّجَرَةُ، وَ فَاطِمَةُ أَصْلُها - أَوْ فَرْعُهَا - وَ عَلِيٌّ لِقَاحُهَا، وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ ثَمَرَتُهَا، وَ شیعَتُنا وَرَقُهَا، فَالشَّجَرَةُ أَصْلُها في جَنَّةٍ في جَنَّةِ عَدْنٍ، وَ الْأَصْلُ وَ الْفَرْعُ وَ اللِّقاحُ وَ الْوَرِقُ وَ الثَّمَرُ في الْجَنَّةِ. و ملحقات إحقاق الحق: ج23 ص135 از الكامل في ضعفاء الرجال: ج2 ص 748 و از ج 6 ص 2451 چاپ بیروت - ثنا عمر بن سنان ، ثنا الحسن بن عليّ الأزديّ أبو عبد الغنيّ، - بقیه سند و متن مانند تاریخ دمشق با اختلاف اندک در متن -. و تفسیر جوامع الجامع: ج2 ص 282- عن النّبيّ صلّى اللّه عليه و آله: أَنَا شَجَرَةٌ، وَ فَاطِمَةُ فَرْعُهَا، وَ عَلِيٌّ لِقَاحُهَا، وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ ثَمَرُهَا، وَ شیعَتُنا أَوْرَاقُهَا.
3- الأمالي، الطوسيّ: ص 611 المجلس 28 ح 1264- 12- أخبرنا جماعة، عن أبي المفضّل قال: حدّثنا الحسن بن عليّ بن زكريّا العاصميّ قال: حدّثنا صهيب بن عبّاد بن صهيب قال: حدّثنا أبي، عن جعفر بن محمّد، عن أبيه، عن جدّه، عن أبيه، عن عليّ بن أبي طالب عليهم السّلام قال: قال رسول صلّی اللّه عليه وآله: أَنَا الشَّجَرَةُ، وَ فَاطِمَةُ فَرْعُهَا، وَ عَلِيٌّ لِقَاحُهَا، وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ ثَمَرُهَا، وَ أَغْصَانُ الشَّجَرَةِ ذَاهِبَةٌ عَلَی سَاقِهَا، فَأَيُّ رَجُلٍ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْ أَغْصَانِهَا أَدْخَلَهُ اللَّهُ الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِهِ. قِیلَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! قَدْ عَرَفْنَا الشَّجَرَةَ وَ فَرْعَهَا، فَمَنْ أَغْصَانُهَا؟ قَالَ: عِتْرَتِي، فَمَا مِنْ عَبْدٍ أَحَبَّنَا أَهْلَ الْبَیْتِ، وَ عَمِلَ بِأَعْمَالِنَا، وَ حَاسَبَ نَفْسَهُ قَبْلَ أَنْ یُحَاسَبَ، إِلَّا أَدْخَلَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ الْجَنَّةَ. و إرشاد القلوب: ج1 ص145 ب 46- وعن عليّ عليه السّلام قال: قالَ رَسُولُ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ: أَنَا الشَّجَرَةُ، وَ فَاطِمَةُ فَرْعُهَا، وَ عَلِيٌّ لِقَاحُهَا، وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ ثَمَرُهَا، وَ شیعَتُنا أَغْصَانُهَا، فَمَا مِنْ عَبْدٍ أَحَبَّنَا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ عَمِلَ بِأَعْمَالِنَا وَ حَاسَبَ نَفْسَهُ قَبْلَ أَنْ یَحُلَّ رَمْسَهُ إِلَّا أَدْخَلَهُ اللَّهُ الْجَنَّةَ. و بشارة المصطفى لشيعة المرتضى: ص40 وجدت في كتاب ابن الفقيه أبي القاسم بن محمّد رحمة اللّه عليه مكتوباً بخطّه: حدّثني الشّيخ الحسن المتكلّم قال: حدّثني أبو عمر أحمد بن محمّد السّاني، أخبرنا عبد اللّه بن عديّ بجرجان، حدّثنا المفضّل بن عبد اللّه بن محمّد، حدّثنا محمّد بن يحيى بن ضريس الكوفيّ بفيد، حدّثنا إسماعيل بن سهل بن محمّد بن عليّ، عن قتادة، عن سفيان الثّوريّ، عن ليث، عن مجاهد، عن ابن عبّاس قال: قال النّبيّ صلّى اللّه عليه وآله: خُلِقَ النّاسُ مِن أشجارٍ شَتّی، وخُلِقتُ أنَا وعَلِيّ بْنُ أَبي طالِبٍ مِن شَجَرَةٍ واحِدَةٍ، فَمَا قَوْلُكُمْ فِي شَجَرَةٍ أَنَا أَصْلُهَا، وَ فَاطِمَةُ فَرْعُهَا، وَ عَلِيٌّ لِقَاحُهَا، وَ الْحَسَنُ وَ اَلْحُسَيْنُ ثِمَارُهَا، وَ شِيعَتُنَا أَوْرَاقُهَا؟! فَمَنْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْ أَغْصَانِهَا سَاقَهُ إِلَى اَلْجَنَّةِ، وَ مَنْ تَرَكَهَا هَوَى فِي اَلنَّارِ. و غرر الأخبار: ص211 الفصل 17- ابن عبّاس قال: سمعت رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله يخطب، فقال للأنصار: أَ لَمْ تَكُونُوا ضُلاَّلاً فَهَدَاكُمُ اَللَّهُ تَعَالَى بِي؟ أَ لَمْ تَكُونُوا خَائِفِينَ فَآمَنَكُمُ اَللَّهُ بِي؟ أَ لَمْ تَكُونُوا ذُلاَّلاً فَأَعَزَّكُمُ اَللَّهُ بِي؟ ثُمَّ قَالَ: مَا لِي لاَ أَرَاكُمْ تُجِيبُونَ؟ قَالُوا: مَا نَقُولُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ وَ قَدْ صَدَقْتَ؟ قَالَ: تَقُولُونَ: أَنْفُسَنَا وَ أَمْوَالَنَا لَكَ (اَلْفِدَاءُ) يَا رَسُولَ اَللَّهِ. فَأَنْزَلَ اَللَّهُ تَعَالَى: (قُلْ لاٰ أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ اَلْمَوَدَّةَ فِي اَلْقُرْبىٰ)؛ فَقَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: إِنَّ اَلشَّجَرَةَ أَنَا أَصْلُهَا، وَ فَاطِمَةُ فَرْعُهَا، وَ عَلِيٌ لِقَاحُهَا، و اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَيْنُ ثِمَارُهَا، وَ شِيعَتُهُمْ وَرَقُهَا، طِينَتُهُمْ طِينَةٌ طَيِّبَةٌ مُبَارَكَةٌ. و ملحقات إحقاق الحق: ج 18 ص 344 از أهل البيت، توفيق أبو علم: ص 124 چاپخانه السعادة قاهرة: عن ابن عبّاس رضي اللّه عنهما قال: قال صلّى اللّه عليه وآله و سلّم: خُلِقَ النّاسُ مِن أشجارٍ شَتّی، وخُلِقتُ أنَا وعَلِيُّ بْنُ أَبي طالِبٍ مِن شَجَرَةٍ واحِدَةٍ، فَمَا قَوْلُكُمْ فِي شَجَرَةٍ أَنَا أَصْلُهَا، وَ فَاطِمَةُ فَرْعُهَا، وَ عَلِيٌّ لِقَاحُهَا، وَ الْحَسَنُ وَ اَلْحُسَيْنُ ثِمَارُهَا، وَ شِيعَتُنَا أَوْرَاقُهَا، فَمَنْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْ أَغْصَانِهَا سَاقَهُ إِلَى اَلْجَنَّةِ، وَ مَنْ تَرَكَهَا هَوِيَ إِلَی اَلنَّارِ.
«رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ اَللَّهِ جَذْرُهَا، وَعَلِيٌّ ذِرْوُهَا، وَ فَاطِمَةُ فَرْعُهَا، وَ اَلْأَئِمَّةُ أَغْصَانُهَا، وَ شِیعَتُهُمْ أَوْرَاقُهَا، ... ».(1)
سوگند به اللّه که رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله ریشه آن (درخت طیّبه)، و على بالای آن، و فاطمه تنه آن، و امامان شاخه هایش، و شیعیانشان برگ های آن (درخت) هستند، ... .
فاطمة حملها
«أَنَا شَجَرَةٌ، وَ فَاطِمَةُ حَمْلُهَا، وَ عَلِيٌّ لِقَاحُهَا، وَ اَلْحَسَنَیْنِ ثَمَرُهَا، وَ اَلْمُحِبُّونَ لِأَهْلِ اَلْبَیْتِ وَرَقُهَا، إِلَی اَلْجَنَّةِ حَقّاً حَقّاً».(2)
درخت من هستم، و فاطمه بار آن، و على بارورکننده اش، و حسن و حسین میوه اش، و دوستان اهل بیت برگ هایش هستند، (همه روانه) به سوی بهشت هستند به حق و به حق (و راستی).
فاطمة لقاحها
رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله فرمود:
«أَنَا شَجَرَةٌ، وَ عَلِيٌّ اَلْقَلْبُ، وَ فَاطِمَةُ اَللِّقَاحُ، وَ اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَیْنُ اَلثَّمَرُ، وَ شِیعَتُنَا اَلْوَرَقُ، ... ».(3)
(مقصود از) درخت من هستم، و على قلب است، و فاطمه بارورکننده اش، و حسن و حسین میوه اند، و شیعیان ما برگ ها هستند، ... .
«خَلَقَ اللَّهُ الأنبياءَ مِن أَشجارٍ شَتّي، وَ خَلَقَنِي وَ عَلِيّاً مِن شَجَرَةٍ وَاحِدَةٍ، فَأَنَا أَصْلُهَا، وعَلَيٌّ فَرْعِهَا، وَ فَاطِمَةُ لِقَاحُهَا، وَ الحَسَنُ والحُسَينُ ثَمَرُهَا، فَمَنْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْ أَغْصَانِهَا نَجَا، ومَنْ زَاغَ عَنْها هَوى، ...».(4)
ص: 101
1- بصائر الدرجات: ص60 ح2- حدّثنا موسی بن جعفر قال: وجدت بخطّ أبي رواية، عن محمّد بن عيسى الأشعريّ، عن محمّد بن سليمان الدّيلميّ مولى عبد اللّه، عن سليمان قال: سألت أبا عبد اللّه عليه السّلام عن قول اللّه تعالى: «سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى» و قوله: «أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ». فقال: رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ اَللَّهِ جَذْرُهَا، وَعَلِيٌّ ذِرْوُهَا، وَ فَاطِمَةُ فَرْعُهَا، وَ اَلْأَئِمَّةُ أَغْصَانُهَا، وَ شِیعَتُهُمْ أَوْرَاقُهَا...».
2- الصّراط المستقيم: ج1 ص209 - و قال صلّى اللّه عليه وآله: أَنَا شَجَرَةٌ، وَ فَاطِمَةُ حَمْلُهَا، وَ عَلِيٌّ لِقَاحُهَا، وَ اَلْحَسَنَیْنِ ثَمَرُهَا، وَ اَلْمُحِبُّونَ لِأَهْلِ اَلْبَیْتِ وَرَقُهَا، إِلَی اَلْجَنَّةِ حَقّاً حَقّاً. و ملحقات إحقاق الحق: ج18 ص 347 از ترجمة الإمام الحسين (عليه السّلام) تاریخ دمشق: ص 123 چاپ بیروت- أخبرنا أبو الفرج عبد الخالق بن أحمد بن عبد القادر بن محمّد بن يوسف، أنبأنا أبو نصر محمّد بن محمّد بن عليّ الزّينبيّ، أنبأنا أبو بكر محمّد بن عمر ابن خلف بن زنبور، أنبأنا أبو بكر محمّد بن عمر بن عليّ بن خلف الورّاق، عن أبي بكر محمّد بن المقرئ ابن عثمان التّمّار، أنبأنا نصر بن شعيب، أنبأنا موسی بن نعمان، أنبأنا ليث بن سعد، عن ابن جریح، عن مجاهد، عن ابن عبّاس قال: سمعت رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله و سلّم بأذنيّ و إلّا فصمّتا وهو يقول: أَنَا شَجَرَةٌ، وَ فَاطِمَةُ حَمْلُهَا، وَ عَلِيٌّ لِقَاحُهَا، وَ اَلْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ ثَمَرَتُهَا، وَ اَلْمُحِبُّونَ لِأَهْلِ الْبَیْتِ وَرَقُهَا، مِنَ اَلْجَنَّةِ حَقّاً حَقّاً. و از وسيلة المآل: ص 77 خطی از ابن عبّاس مانند تاریخ دمشق. و ملحقات إحقاق الحقّ: ج23 ص 135: از تفسير آية المودّة: ص 46- وعن ابن عباس رضي اللّه عنه قال: سمعت النّبيّ صلّى اللّه عليه وآله و سلّم يقول: أَنَا شَجَرَةٌ، وَ فَاطِمَةُ حَمْلُهَا، وَ عَلِيٌّ لِقَاحُهَا، وَ اَلْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ ثَمَرُهَا، وَ اَلْمُحِبُّونَ لِأَهْلِ بَیْتِي وَرَقُهَا، هُمْ في اَلْجَنَّةِ حَقّاً حَقّاً. و از استجلاب ارتقاء الغرف بحبّ أقرباء الرّسول، ص35 از کپی نسخه خطی کتاب خانه استانبول و او از المسند دیلمی از ابن عباس مانند آن.
3- شواهد التّنزيل لقواعد التّفضيل: ج1 ص 408 ح431- أخبرنا أبو عثمان الحيريّ قال: حدّثنا أبو الحسن محمّد بن منصور النوشريّ قال: حدّثنا أبو بكر أحمد بن موسی بن عمران البلخيّ قال: حدّثنا إسحاق بن إبراهيم بن عبّاد بصنعاء اليمن قال: حدّثنا عبد الرّزّاق، قال: أخبرني أبي، عن مينا مولى عبد الرّحمان بن عوف قال: حدّثني مولاي عبد الرّحمان بن عوف بحديث [و] ذكر أنّه سمع من النّبيّ صلّى اللّه عليه وآله، سمعته يقول: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه عليه و آله يقول: أَنَا شَجَرَةٌ، وَ عَلِيٌّ اَلْقَلْبُ، وَ فَاطِمَةُ اَللِّقَاحُ، وَ اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَیْنُ اَلثَّمَرُ، وَ شِیعَتُنَا اَلْوَرَقُ، وَ حَیْثُ یَنْبُتُ اَلشَّجَرُ تَسَاقَطُ وَرَقُهَا. ثُمَّ قَالَ: فِی جَنَّةِ عَدْنٍ وَ اَلَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ. و ح432 - حدّثنيه عالياً الحاكم أبو عبد اللّه الحافظ قال: حدّثنا أبو بكر محمّد بن حيويه بن المؤمّل النّحويّ بهمدان قال: حدّثنا إسحاق بن إبراهيم الدّبريّ ب «صنعاء» به. وساق الحديث کلفظ الدينوري سواء.
4- ملحقات إحقاق الحق: ج 16 ص 131 از ترجمة الإمام عليّ من تاريخ دمشق: ج 1 ص 132 چاپ بیروت - و أنبأنا ابن السمسار، أنبأنا علي بن الحسن الصوري، وأنبأنا سليمان ابن أحمد أيوب الطبراني اللخمي بأصبهان، أنبأنا الحسين بن إدريس الحريري التستري، أنبأنا أبو عثمان طالوت بن عباد البصري الصيرفي، أنبأنا فضال بن جبر (ظ)، أنبأنا أبو أمامة الباهلي قال : قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و سلّم: خَلَقَ اللَّهُ الأنبياءَ مِن أَشجارٍ شَتّي، وخَلَقَنِي وَعَلِيّاً مِن شَجَرَةٍ وَاحِدَةٍ، فَأَنَا أَصْلُهَا، وَ عَلَيٌّ فَرْعِهَا، وَ فَاطِمَةُ لِقَاحُهَا، وَ الحَسَنُ وَ الحُسَينُ ثَمَرُهَا، فَمَنْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْ أَغْصَانِهَا نَجَا، وَ مَنْ زَاغَ عَنْها هَوى. وَ لَوْ أَنَّ عَبْداً عَبَدَ اللَّهَ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ ألْفَ عَامٍ ثُمَّ أَلْفَ عَامٍ ثُمَّ أَلْفَ عَامٍ، ثُمَّ لَم يُدْرِك مَحَبَّتَنا أَهْلَ اَلْبَيْتِ لَأَكِبَّهُ اَللَّهُ عَلَى مَنْخِرَيْهِ فِي اَلنَّارِ. ثم تلا: قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى. و ملحقات إحقاق الحقّ: ج 5 ص 262 از كفاية الطالب: ص 178- أخبرنا الحافظ يوسف بن خليل بن عبد اللّه الدمشقيّ بحلب، أخبرنا محمّد ابن إسماعيل بن محمّد الطّرسوسيّ، أخبرنا أبو منصور محمّد بن إسماعيل الصّيرفيّ، أخبرنا أبو الحسين بن فاذشاه، أخبرنا الحافظ أبو القاسم سليمان بن أحمد بن أيوب الطّبرانيّ، أخبرنا الحسين بن إدريس التّستريّ، حدّثنا أبو عثمان طالوت بن عبّاد الصّيرفي البصريّ، حدّثنا فضّال بن جبیر، حدّثنا أبو أمامة الباهليّ قال: قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله و سلّم: إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الأنبياءَ مِن أَشجارٍ شَتّي، وخَلَقَنِي وَعَلِيّاً مِن شَجَرَةٍ وَاحِدَةٍ، فَأَنَا أَصْلُهَا، وَ عَلَيٌّ فَرْعِهَا، وَ فَاطِمَةُ لِقَاحُهَا، وَ الحَسَنُ وَ الحُسَينُ ثَمَرُهَا، فَمَنْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْ أَغْصَانِهَا نَجَا، وَ مَنْ زَاغَ عَنْها هَوى، وَ لَوْ أَنَّ عَبْداً عَبَدَ اللَّهَ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ ألْفَ عَامٍ ثُمَّ أَلْفَ عَامٍ ثُمَّ أَلْفَ، ثُمَّ لَم يُدْرِك مَحَبَّتَنا أَهْلَ اَلْبَيْتِ أَكَبَّهُ اَللَّهُ عَلَى مَنْخِرَيْهِ فِي اَلنَّارِ. ثم تلا: قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى. قلت: هذا حديث حسن عال رواه الطّبرانيّ في معجمه كما أخرجناه سواه و رواه محدّث الشّام في كتابه بطرق شتّى. و ملحقات إحقاق الحق: ج5 ص 263 از لسان الميزان، ابن حجر العسقلانيّ: ج2 ص226 و ج4 ص 434 چاپ حیدر آباد دکن - أنبئت عن محمّد بن إسماعيل الطّرسوسيّ، أخبرنا محمود الصّيرفيّ، أخبرنا ابن فاذشاه، أنا الطّبرانيّ ، ثنا الحسين بن إدريس التّستريّ، ثنا طالوت بن عبّاد، ثنا فضّال، ثنا أبو أمامة رضي اللّه عنه قال: قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله و سلّم: إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الأنبياءَ مِن أَشجارٍ شَتّي، وخَلَقَنِي وَعَلِيّاً مِن شَجَرَةٍ وَاحِدَةٍ، أَنَا أَصْلُهَا، وَ عَلَيٌّ فَرْعِهَا، وَ فَاطِمَةُ لِقَاحُهَا، وَ الحَسَنُ وَ الحُسَينُ ثَمَرُهَا، فَمَنْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْ أَغْصَانِهَا نَجَا. و از تنزيه الشريعة، الكنانيّ المصريّ: ج1 ص400 چاپ قاهره - عن أبي أمامة مانند لسان الميزان. لازم به ذکر است که: این حدیث را به همین روایت و سند بسیاری از مخالفین با حذف آن قسمت که مربوط به حضرت فاطمه علیها السّلام است روایت نموده اند از جمله خود طبرانی، و یا این که در چاپ این کتاب ها حذف نموده اند.
خداوند پیامبران را از درخت های گوناگونی آفرید، و من و على را از یک درخت آفرید، من ریشه آن (درخت) هستم، و على شاخه (تنه) آن، و فاطمه بارورکننده آن، و حسن و حسین میوه اش، پس هر کسی که به شاخه ای از شاخه هایش آویزان شود نجات یافته، و هر کسی که از آن منحرف گردد هلاک شود، ... .
فاطمة عنصر الشّجرة
امام محمّد باقر علیه السّلام در تأويل شجره طیّبه در آیه کریمه فرمود:
«الشَّجَرَةُ رَسُولُ اللَّهِ، نَسَبُهُ ثَابِتٌ فِی بَنِی هَاشِمٍ، وَ عُنْصُرُ الشَّجَرَةِ فَاطِمَةُ، وَ فَرْعُ الشَّجَرَةِ عَلِيٌّ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ، وَ أَغْصَانُ الشَّجَرَةِ وَ ثَمَرُهَا الْأَئِمَّةُ، وَ وَرَقُ الشَّجَرَةِ الشِّیعَةُ، ... ».(1)
درخت (طيّبه) رسول اللّه است، نسب او ثابت (و صحیح) از بنی هاشم است، ریشه درخت فاطمه است، و تنه آن على امیرالمؤمنین است، و شاخه ها و میوه اش امامان هستند، و برگ هایش شیعیانند... .
«اَلشَّجَرَةُ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، أَصْلُهَا نَسَبُهُ ثَابِتٌ فِي بَنِي هَاشِمٍ، وَ فَرْعُ اَلشَّجَرَةِ عَلِيُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ، وَ عُنْصُرُ (غُصْنُ) اَلشَّجَرَةِ فَاطِمَهُ عَلَیْهَا السَّلاَمُ، وَ ثَمَرَتُهَا اَلْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ، وَ شِیعَتُهُمْ وَرَقُهَا».(2) درخت (طيّبه) رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله است، ریشه اش نسب اوست که ثابت (و صحیح) در بنی هاشم است، و تنه آن علىّ بن ابی طالب علیه السّلام است، و ریشه (شاخه) درخت فاطمه علیها السّلام است، و میوه اش امامان از فرزندانِ على و فاطمه علیهم السّلام هستند، و شیعیانشان برگ هایش هستند، ... .
ص: 102
1- بصائر الدّرجات: ص59 ب2 ح 3- حدّثنا أحمد، عن الحسن بن محبوب، عن مؤمن الطّاق، عن سلّام بن المستنير قال: سألت أبا جعفر عليه السّلام عن قول اللّه تعالى: «كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَ فَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا؟ قال: اَلشَّجَرَهُ رَسُولُ اَللَّهِ، نَسَبُهُ ثَابِتٌ فِی بَنِی هَاشِمٍ، وَ عُنْصُرُ اَلشَّجَرَةِ فَاطِمَةُ، وَ فَرْعُ اَلشَّجَرَةِ عَلِيٌّ أَمیرُ الْمُؤْمِنینَ، وَ أَغْصَانُ الشَّجَرَةِ وَ ثَمَرُها اَلْأَئِمَّةُ وَ وَرَقُ الشَّجَرَةِ اَلشِّیعَةُ. وَ إِنَّ اَلْمَوْلُودَ مِنْهُمْ لَیُولَدُ فَتُورِقُ وَرَقَةً، وَ إِنَّ اَلرَّجُلَ مِنْهُمْ لَیَمُوتُ فَتَسْقُطُ مِنْهَا وَرَقَةٌ. قَالَ: جُعِلْتُ فِدَاکَ: تُؤْتِی أُکُلَها کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّها»؟ قال : مَا یُفْتِي الْأَئِمَّةُ شِیعَتَهُمْ فِی کُلِّ حَجٍّ وَ عُمْرَةٍ مِنَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ. و بصائر الدّرجات: ص59 ب2 ح 2- حدّثنا يعقوب بن يزيد، عن الحسن بن محبوب ، عن الأحول، عن سلّام بن المستنير قال : سألت أبا جعفر عليه السّلام عن قول اللّه تعالى: «كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَ فَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا»؟ فقال: اَلشَّجَرَةُ رَسُولُ اَللَّهِ، نَسَبُهُ ثَابِتٌ فِی بَنِی هَاشِمٍ، وَ فَرْعُ اَلشَّجَرَةِ عَلِيٌّ ، وَ عُنْصُرُ اَلشَّجَرَةِ فَاطِمَةُ، وَ أَغْصَانُها اَلْأَئِمَّةُ، وَ وَرَقُها اَلشِّیعَةُ. وَ إِنَّ اَلرَّجُلَ مِنْهُمْ لَیَمُوتُ فَتَسْقُطُ مِنْهَا وَرَقَةٌ، وَ إِنَّ اَلْمَوْلُودَ مِنْهُمْ لَیُولَدُ فَتُورِقُ وَرَقَةً. قَالَ: قلت له: جُعِلْتُ فِدَاکَ قوله تعالی: «تُؤْتِی أُکُلَها کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّها»؟ قال: هُوَ مَا یَخْرُجُ مِنَ الْإِمَامِ مِنَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ فِی کُلِّ سَنَهٍ إِلَی شِیعَتِهِ. و تفسیر جوامع الجامع: ج2 ص282- وعن الباقر عليه السّلام: اَلشَّجَرَةُ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّی اللّهُ عَلیْهِ وَ آلِهِ، وَ فَرْعُها عَلِيٌّ عَلیْهِ السَّلامُ، وَ عُنْصُرُ اَلشَّجَرَةِ فَاطِمَةُ عَلیْهَا السَّلامُ، وَ ثَمرُها أَوْلادُها، وَ أَغْصَانُها وَ وَرَقُها شیعَتُها (شيعَتُنا).
2- تفسير القمّي: چاپ بیروت: ج1 ص370- فحدّثني أبي، عن الحسن بن محبوب، عن أبي جعفر الأحول، عن سلّام بن المستنير، عن أبي جعفر عليه السّلام قال: سألته عن قول اللّه: «مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً» قال: اَلشَّجَرَةُ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، أَصْلُهَا نَسَبُهُ ثَابِتٌ فِی بَنِي هَاشِمٍ، وَ فَرْعُ اَلشَّجَرَةِ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ، وَ غُصْنُ اَلشَّجَرَةِ فَاطِمَةُ عَلَیْهَا السَّلاَمُ، وَ ثَمَرَتُهَا اَلْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ، وَ شِیعَتُهُمْ وَرَقُهَا. وَ إِنَّ اَلْمُؤْمِنَ مِنْ شِیعَتِنَا لَیَمُوتُ فَتَسْقُطُ مِنَ اَلشَّجَرَةِ وَرَقَةٌ، وَ إِنَّ اَلْمُؤْمِنَ لَیُولَدُ فَتُورِقُ اَلشَّجَرَةُ وَرَقَةً. قُلْتُ: أَ رَأَیْتَ قَوْلَهُ« تُؤْتِي أُکُلَها کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّها»؟ قَالَ: یَعْنِي بِذَلِکَ مَا یُفْتُونَ بِهِ اَلْأَئِمَّةُ شِیعَتَهُمْ فِی کُلِّ حَجٍّ وَ عُمْرَةٍ مِنَ اَلْحَلاَلِ وَ اَلْحَرَامِ (فَهٰذا مِثْلُ آلِ مُحَمَّدٍ ... - تفسير البرهان چاپ سنگی). از او، مختصر تفسير القمّي، ابن العتائقيّ: ص 262 ح 24-26 و البرهان في تفسير القرآن: چاپ الأعلمی بیروت: ج 4 ص 320 ح7 و چاپ بعثت تهران: ج3 ص 297 ح 5716. و تأويل الآيات الظّاهرة، تحقیق مدرسة الإمام المهديّ قم: ج1 ص242 ح 2 و چاپ وزارت ارشاد: ص 247 - ما ذكره عليّ بن إبراهيم رحمه اللّه في تفسيره قال : روي عن أبي جعفر عليه السّلام أنّه قال: «كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَ فَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ» اَلشَّجَرَةُ رَسُولُ اَللَّهِ، وَ نَسَبُهُ ثَابِتٌ فِی بَنِي هَاشِمٍ، وَ فَرْعُ اَلشَّجَرَةِ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ، وَ غُصْنُ (عُنْصُرُ- چاپ ارشاد) اَلشَّجَرَةِ فَاطِمَةُ، وَ ثَمَرَتُهَا الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ اَلْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ، وَ عِلْمُ الْأَئِمَّةِ مِنْ أَوْلادِهِم أَغْصانُها وَ شِیعَتُهُمْ وَرَقُهَا وَ إِنَّ اَلْمُؤْمِنَ مِنْ شِیعَتِنَا لَیَمُوتُ فَتَسْقُطُ مِنَ تِلْکَ اَلشَّجَرَةِ وَرَقَةٌ وَ إِنَّ اَلْمُؤْمِنَ لَیُولَدُ لِلْمُؤْمِنِ مِنْهُمْ فَیُورِقُ اَلشَّجَرَةُ وَرَقَةً. قُلْتُ: أَ رَأَیْتَ قَوْلَهُ: « تُؤْتِي أُکُلَها کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّها»؟ قَالَ: عِلْمَها وَ هُوَ مَا یُفْتِي بِهِ اَلْأَئِمَّةُ شِیعَتَهُمْ فِی کُلِّ حَجٍّ وَ عُمْرَةٍ مِنَ اَلْحَلاَلِ وَ اَلْحَرَامِ. فَضَرَبَ اللّهُ لِآلِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ هٰذا مَثَلاً أَنَّهُمْ فِي النّاسِ عَلىٰ هٰذَا الْقِياسِ، ... . و كنز جامع الفوائد: ج1 ص 263 - ما ذكره عليّ بن إبراهيم رحمه اللّه في تفسيره، قال: روي عن أبي جعفر عليه السّلام أنّه قال: «شَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَ فَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ» فَالشَّجَرَةُ رَسُولُ اَللَّهِ، وَ نَسَبُهُ ثَابِتٌ فِی بَنِي هَاشِمٍ، وَ فَرْعُ اَلشَّجَرَةِ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ، وَ عُنْصُرُ اَلشَّجَرَةِ فَاطِمَةُ، وَ ثَمَرَتُهَا الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ اَلْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ، وَ عِلْمُ الْأَئِمَّةِ مِنْ أَوْلادِهِم أَغْصانُها، وَ شِیعَتُهُمْ وَرَقُهَا. وَ إِنَّ اَلْمُؤْمِنَ مِنْ شِیعَتِنَا لَیَمُوتُ فَتَسْقُطُ مِنَ تِلْکَ اَلشَّجَرَةِ وَرَقَةٌ، وَ إِنَّ اَلْمُؤْمِنَ لَیُولَدُ لِلْمُؤْمِنِ مِنْهُمْ فَیُورِقُ اَلشَّجَرَةُ وَرَقَةً. قُلْتُ: أَ رَأَیْتَ قَوْلَهُ: « تُؤْتِي أُکُلَها کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّها»؟ قَالَ: عِلْمَها وَ هُوَ مَا یُفْتِي بِهِ اَلْأَئِمَّةُ شِیعَتُهُمْ فِی کُلِّ حَجٍّ وَ عُمْرَةٍ مِنَ اَلْحَلاَلِ وَ اَلْحَرَامِ. فَضَرَبَ اللّهُ لِآلِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ هٰذا مَثَلاً، أَنَّهُمْ فِي النّاسِ عَلىٰ هٰذَا الْقِياسِ، ... . و شواهد التّنزيل لقواعد التّفضيل: ج1 ص 406 ح 428- أخبرنا أبو عبد اللّه الشّيرازيّ قال: أخبرنا أبو بكر الجرجرائيّ قال: حدّثنا أبو أحمد البصريّ قال: حدّثني المغيرة بن محمّد قال: حدّثني جابر بن سلمة قال: حدّثني حسين بن حسن، عن عامر السّرّاج، عن سلّام الخثعميّ قال : دخلت على أبي جعفر محمّد بن عليّ عليه السّلام فقلت: يا ابن رسول اللّه! قول اللّه تعالى: «أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَ فَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ»؟ الشَّجَرَةُ مُحَمَّدٌ، وَ الْفَرْعُ عَلِيٌّ أَمیرُ الْمُؤْمِنینَ، وَ الثَّمَرُ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ! وَ شُعَبُ ذٰلِکَ الْغُصْنِ اَلْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِ فَاطِمَةَ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ، وَ الْوَرَقُ شِیعَتُنا وَ مُحِبُّونا أَهْلَ الْبَیْتِ، فَإِذا ماتَ مِنْ شِیعَتِنَا رَجُلٌ تَناثَرَ مِنَ اَلشَّجَرَةِ وَرَقَةٌ، وَ إِذا وُلِدَ لِمُحِبِّینا مَوْلُودٌ إِخْضَرَّ مَکانَ تِلْکَ الْوَرَقَةِ وَرَقَةٌ. فقُلْتُ: یا ابن رسول اللّه! قَوْل اللّه تعالی : «تُؤْتِي أُکُلَها کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّها» ما یعني؟ قَالَ: یَعْنِي الْأَئِمَّةُ تُفْتِي شِیعَتَهُمْ فِي اَلْحَلاَلِ وَ اَلْحَرَامِ في کُلِّ حَجٍّ وَ عُمْرَةٍ.
فاطمة غصنها
امام محمّد باقر علیه السّلام در روایت دیگری چنین فرمود:
«أَمَّا الشَّجَرَةُ فَرَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَ فَرْعُهَا عَلِيٌّ عَلَیْهِ السَّلامُ، وَ غُصْنُ الشَّجَرَةِ فَاطِمَهُ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْها، وَ ثَمَرُهَا أَوْلَادُهَا عَلَیْهِمُ السَّلامُ، وَ وَرَقُهَا شِیعَتُنَا، ...».(1)
درخت (در آیه) رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله است، و تنه آن على علیه السّلام، و شاخه درخت فاطمه دختر رسول اللّه صلوات اللّه عليها است، و میوه آن فرزندان او عليهم السّلام، و برگ های آن شیعیان ما هستند، ... .
شجره طيبّة، شجره ولایت و امامت اهل بیت اطهار علیهم السّلام است و اصل آن، تنه، شاخه و میوه های آن، همه حجّت های الهی هستند، چطور ممکن است که حضرت فاطمه سلام اللّه علیها که از مهم ترین ارکان این شجره و بخش ضروری و بدل ناپذیر آن هستند، در شمار حجج الهی و از برترین ایشان نباشد؟
اما این که به عنوان مثال امیرالمؤمنین و حضرت زهرا سلام اللّه عليها، هر دو بزرگوار به عنوان تنه درخت معرفی می شوند، هیچ منافاتی با هم ندارد بلکه نشان دهنده این است که حضرت زهرا سلام اللّه علیها همان مقامات را دارا هستند و مانند امیرالمؤمنين علیه السّلام، اصل، فرع، عنصر، لقاح و الى آخره هستند و البته حجّة اللّه هستند.
ضمناً روایاتی که ثمره درخت را اولاد آن حضرت و امامان معصوم اعلام می فرماید، متضمّن این معناست که البته ایشان به طریق اولی از اولاد کرام خویش بالاتر و دارای مقام حجّة اللّه بر حجج می باشند.
برهان 29- فاطمه؛ نبوّت، رسالت، عصمت و حکمت
امیرالمؤمنين عليه السّلام به ایشان فرمودند:
ص: 103
1- معاني الأخبار: ص400 باب نوادر المعاني ...ح61 - حدّثنا محمّد بن إبراهيم بن إسحاق الطّالقانيّ رحمه اللّه قال: حدّثنا عبد العزيز بن يحيى قال: حدّثنا عبد اللّه بن محمّد الضّبيّ قال: حدّثنا محمّد بن هلال قال: حدّثنا نائل بن نجيح قال: حدّثنا عمرو بن شمر، عن جابر الجعفيّ قال : سألت أبا جعفر محمّد بن علىّ الباقر عليه السّلام عن قول اللّه عزوجل: «كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَ فَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا» قال: أَمَّا الشَّجَرَةُ فَرَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَ فَرْعُهَا عَلِيٌّ عَلَیْهِ السَّلامُ، وَ غُصْنُ الشَّجَرَةِ فَاطِمَهُ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْها، وَ ثَمَرُهَا أَوْلَادُهَا عَلَیْهِمُ السَّلامُ، وَ وَرَقُهَا شِیعَتُنَا. ثمّ قال عليه السّلام: إِنَّ اَلْمُؤْمِنَ مِنْ شِیعَتِنَا لَیَمُوتُ فَیَسْقُطُ مِنَ اَلشَّجَرَةِ وَرَقَةٌ، وَ إِنَّ اَلْمَوْلُودَ مِنْ شِیعَتِنَا لَیُولَدُ فَتُورِقُ اَلشَّجَرَةُ وَرَقَةً. و مجمع البيان في تفسير القرآن : ج6 ص480 - و روی ابن عقدة، عن أبي جعفر عليه السّلام: إِنَّ الشَّجَرَةَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَ فَرْعَهَا عَلِيٌّ عَلَیْهِ السَّلامُ، وَ غُصْنَ الشَّجَرَةِ فَاطِمَةُ عَلَیْهَا السَّلامُ، وَ ثَمَرَتُهَا أَوْلَادُهَا عَلَیْهِمُ السَّلامُ، وَ أَوْرَاقُهَا شِیعَتُنَا. ثمّ قال عليه السّلام: إِنَّ اَلرَّجُلَ مِنْ شِیعَتِنَا لَیَمُوتُ فَتَسْقُطُ مِنَ اَلشَّجَرَةِ وَرَقَةٌ، وَ اَنَّ اَلْمَوْلُودَ مِنْ شِیعَتِنَا لَیُولَدُ فَیُورَقُ مَکانَ تِلْکَ الْوَرَقَةِ وَرَقَةٌ. از او: بحار الأنوار: ج 9 ص 112.
«... یَابْنَةَ الصَّفْوَةِ، وَ بَقِیَّةَ النبُوَّةِ... ».(1)
... ای فرزند برگزیده (خداوند)، و ای باقی مانده نبوّت... .
و فرمودند:
«... یَا بَقِیَّةَ النُّبُوَّةِ، وَ شَمْسَ الرِّسَالَةِ، وَ مَعْدِنُ الْعِصْمَةِ وَ الْحِکْمَةِ...».(2)
و فرموده اند:
«إِنَّ فَاطِمَةَ بَقِيَّةُ اَلنُّبُوَّةِ، وَ بَرزَخٌ بَيْنَ بَحْرِ اَلنُّبُوِّةِ وَ الْإِمامَةِ».(3)
همانا فاطمه باقی مانده نبوّت، وبرزخ (و واسطه) میان دریای نبوّت و امامت است.
لازم به ذکر است که هرکدام از این احادیث نورانی، در باطن خود معارف بسیار بلندی را داراست که نیاز به شرح و تفسیر آن است و از ذات احدیّت جلّ وعلا خواهان آن هستیم؛ اجمالاً آن چه نتیجه این بیانات نورانی است این که فاطمه مطهّره، برزخ و میانه نبوّت کبری و رسالت، و ولایت عظمی است. مقام ایشان نزد خداوند مقام ویژه ای است که حتّی از امامت نیز بالاتر بوده و نشان از حجّة اللّه على الحجج بودن ایشان دارد.
برهان 30- فاطمه، برگزیده رسول اللّه
امام حسین علیه السّلام فرمودند:
«لَمّا قُبِضَت فاطِمَةُ عَلَیْهَا السَّلامُ دَفَنَها أمیرُ المُؤمِنینَ سِرّاً، وعَفا عَلی مَوضِعِ قَبرِها، ثُمَّ قامَ فَحَوَّلَ وَجهَهُ إلی قَبرِ رَسولِ اللّهِ صَلَی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقالَ: السَّلامُ عَلَیکَ یا رَسولَ اللّهِ عَنّي، وَ السَّلامُ عَلَیکَ عَنِ ابنَتِکَ، وَ زائِرَتِکَ، وَ البائِتَةِ فِي الثَّری بِبُقعَتِکَ، وَ المُختارِ اللّهِ لَها سُرعَةَ اللَّحاقِ بِکَ. قَلَّ یا رَسولَ اللّهِ عَن صَفِیَّتِکَ صَبري، وَ عَفا عَن سَیِّدَةِ نِساءِ العالَمینَ
ص: 104
1- الأمالي، الشيخ الطوسي: ج 2 ص 295 ح 8 و مناقب آل أبي طالب عليهم السّلام: ج2 ص 51 و الإحتجاج: ج 1 ص 145 و شرح ابن میثم: ج 5 ص 105 و الدّرّ النظيم: ص 145.
2- مشارق أنوار اليقين: ص 133 الفصل 3.
3- زندگانی حضرت فاطمه زهراء سلام اللّه عليها نوشته حسين عمادزاده: ص 242.
تَجَلُّدي، إلّا أنَّ لي فِي التَّأَسّي بِسُنَّتِکَ في فُرقَتِکَ مَوضِعَ تَعَزٍّ...».(1)
چون فاطمه علیها السّلام درگذشت، امیرالمؤمنین او را پنهانی به خاک سپرد، و جای قبرش را ناپدید کرد، سپس برخاست و رو به جانب قبر رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله کرد و گفت: سلام بر تو ای رسول خدا از جانب من، و از جانب دخترت، و دیدارکننده ات، و آن که در خاک رفته و در بقعه توجای گرفته، او که خدا زود پیوستن به شما را برایش برگزید. ای رسول خدا! از دوری دختر برگزیده ات شکیبایی ام کم شد، و خویشتن داری من به خاطر سیده زنان جهانیان از دست رفت. اما برایم پیروی از سنّت شما، در فراق عظيم شما، موجب تسلیت است ... .
رسول اللّه کیست؟ و برگزیده رسول اللّه کیست؟ رسول اللّه که اشرف اوّلین و آخرین است، کسی جز حجّة اللّه را برگزیده نمی فرماید، و بسیار نادرست است اگر بیانات از این دست را، تعارف های احساسی و غیر واقعی بدانیم، زیرا که این مقام عصمت است که سخن می گوید، و هرگز هوای نفس و یا احساسات بر او غلبه نداشته و نخواهد داشت؛ «وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى* إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى* عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى »،(2) فتأمّل.
برهان 31- فاطمة، ذی القربی
قرآن کریم می فرماید:
«وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ ... ».(3)
و حقّ خویشاوند و درمانده و در راه مانده را بده... .
«فَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ ذَلِكَ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ».(4)
پس حقّ خویشان و مستمندان و در راه ماندگان را بده، آن بهتر است برای کسانی که رضای خدا را می خواهند، و آن ها رستگاران هستند.
ص: 105
1- الكافي: ج1 ص 458 ح3- أحمد بن مهران رحمه اللّه رفعه؛ و أحمد بن إدریس، عن محمّد بن عبد الجبّار الشّيبانيّ قال: حدّثني القاسم بن محمّد الرّازيّ قال: حدّثنا عليّ بن محمّد الهرمزانيّ، عن أبي عبد اللّه الحسين بن عليّ عليهما السّلام قال: لَمّا قُبِضَت فاطِمَةُ عَلَیْهَا السَّلامُ دَفَنَها أمیرُ المُؤمِنینَ سِرّاً، وعَفا عَلی مَوضِعِ قَبرِها، ثُمَّ قامَ فَحَوَّلَ وَجهَهُ إلی قَبرِ رَسولِ اللّهِ صَلَی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقالَ: السَّلامُ عَلَیکَ یا رَسولَ اللّهِ عَنّي، وَ السَّلامُ عَلَیکَ عَنِ ابنَتِکَ، وَ زائِرَتِکَ، وَ البائِتَةِ فِي الثَّری بِبُقعَتِکَ، وَ المُختارِ اللّهِ لَها سُرعَةَ اللَّحاقِ بِکَ. قَلَّ یا رَسولَ اللّهِ عَن صَفِیَّتِکَ صَبري، وَ عَفا عَن سَیِّدَةِ نِساءِ العالَمینَ تَجَلُّدي، إلّا أنَّ لي فِي التَّأَسّي بِسُنَّتِکَ في فُرقَتِکَ مَوضِعَ تَعَزٍّ، فَلَقَدْ وَسَّدْتُکَ فِي مَلْحُودَةِ قَبْرِکَ وَ فَاضَتْ نَفْسُکَ بَیْنَ نَحْرِي وَ صَدْرِي بَلَی وَ فِي کِتَابِ اللَّهِ لِي أَنْعَمُ الْقَبُولِ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ قَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِیعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِینَةُ وَ أُخْلِسَتِ الزَّهْرَاءُ فَمَا أَقْبَحَ الْخَضْرَاءَ وَ الْغَبْرَاءَ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَیْلِي فَمُسَهَّدٌ وَ هَمٌّ لَا یَبْرَحُ مِنْ قَلْبِي أَوْ یَخْتَارَ اللَّهُ لِي دَارَکَ الَّتِي أَنْتَ فِیهَا مُقِیمٌ کَمَدٌ مُقَیِّحٌ وَ هَمٌّ مُهَیِّجٌ سَرْعَانَ مَا فَرَّقَ بَیْنَنَا وَ إِلَی اللَّهِ أَشْکُو وَ سَتُنْبِئُکَ ابْنَتُکَ بِتَظَافُرِ أُمَّتِکَ عَلَی هَضْمِهَا فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ وَ اسْتَخْبِرْهَا الْحَالَ فَکَمْ مِنْ غَلِیلٍ مُعْتَلِجٍ بِصَدْرِهَا لَمْ تَجِدْ إِلَی بَثِّهِ سَبِیلًا وَ سَتَقُولُ وَ یَحْکُمُ اللَّهُ وَ هُوَ خَیْرُ الْحاکِمِینَ سَلَامَ مُوَدِّعٍ لَا قَالٍ وَ لَا سَئِمٍ فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلَا عَنْ مَلَالَةٍ وَ إِنْ أُقِمْ فَلَا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللَّهُ الصَّابِرِینَ وَاهَ وَاهاً وَ الصَّبْرُ أَیْمَنُ وَ أَجْمَلُ وَ لَوْ لَا غَلَبَهُ الْمُسْتَوْلِینَ لَجَعَلْتُ الْمُقَامَ وَ اللَّبْثَ لِزَاماً مَعْکُوفاً وَ لَأَعْوَلْتُ إِعْوَالَ الثَّکْلَی عَلَی جَلِیلِ الرَّزِیَّهِ فَبِعَیْنِ اللَّهِ تُدْفَنُ ابْنَتُکَ سِرّاً وَ تُهْضَمُ حَقُّهَا وَ تُمْنَعُ إِرْثُهَا وَ لَمْ یَتَبَاعَدِ الْعَهْدُ وَ لَمْ یَخْلُقْ مِنْکَ الذِّکْرُ وَ إِلَی اللَّهِ یَا رَسُولَ اللَّهِ الْمُشْتَکَی وَ فِیکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَحْسَنُ الْعَزَاءِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ وَ عَلَیْهَا السَّلَامُ وَ الرِّضْوَانُ. و الأمالي، الشّيخ المفيد: ص281 المجلس 33 ح 7 - قال: حدّثنا أبو جعفر محمّد بن عليّ بن الحسين قال: حدّثنا أبي قال: حدّثنا أحمد بن إدريس قال: حدّثنا محمّد بن عبد الجبّار، عن القاسم بن محمّد الرّازيّ، عن عليّ بن محمّد الهرمزانيّ، عن عليّ بن الحسين بن عليّ، عن أبيه الحسين عليهما السّلام قال:لَمّا مَرِضَت فاطِمَةُ بِنتُ النَّبِیِّ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ، وَصَّت إلی عَلِيٍّ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ أن یَکتُمَ أمرَها، وَ یُخفِيَ خَبَرَها، ولا یُؤذِنَ أحَداً بِمَرَضِها، فَفَعَلَ ذلِکَ، وَ کانَ یُمَرِّضُها بِنَفسِهِ، وَ تُعینُهُ عَلی ذلِکَ أسماءُ بِنتُ عُمَیسٍ رَحِمَهَا اللّهُ عَلَی استِسرارٍ بِذلِکَ کَما وَصَّت بِهِ فَلَمّا حَضَرَتهَا الوَفاةُ وَصَّت أمیرَ المُؤمِنینَ عَلَیْهِ السَّلامُ أن یَتَوَلّی أمرَها، وَ یَدفِنَها لَیلاً وَ یُعَفِّیَ قَبرَها فَتَوَلّی ذلِکَ أمیرُ المُؤمِنینَ عَلَیْهِ السَّلامُ ودَفَنَها، وَ عَفّی مَوضِعَ قَبرِها فَلَمّا نَفضَ یَدَهُ مِن تُرابِ القَبرِ هاجَ بِهِ الحُزنُ فَأَرسَلَ دُموعَهُ عَلی خَدَّیهِ وحَوَّلَ وَجهَهُ إلی قَبرِ رَسولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقالَ: السَّلامُ عَلَیکَ یا رَسولَ اللّهِ مِنّي، وَ السَّلامُ عَلَیکَ مِنِ ابنَتِکَ وَ حَبیبَتِکَ وَ قُرَّةِ عَینِکَ، وَ زائِرَتِکَ وَ البائِتَةِ فِي الثَّری بِبُقعَتِکَ وَ المُختارِ لَهَا اللّهُ سُرعَةَ اللِّحاقِ بِکَ قَلَّ یا رَسولَ اللّهِ عَن صَفِیَّتِکَ صَبري وَ ضَعُفَ عَن سَیِّدَةِ النِّساءِ تَجَلُّدي إلّا أنَّ فِي التَّأَسّي لي بِسُنَّتِکَ وَ الحُزنِ الَّذي حَلَّ بي بِفِراقِکَ مَوضِعَ التَّعَزّي، ... . و الأمالي، الشّيخ الطوسيّ: ص 109 المجلس 4 ح166- 20- از شیخ مفید به سندش ... . و دلائل الإمامة: ص 138 ح 46/46 - أخبرني أبو الحسن عليي بن هبة اللّه قال: حدّثنا أبو جعفر محمّد ابن عليّ بن الحسين القمّي قال: حدّثنا محمّد بن الحسن بن الوليد قال: حدّثنا محمّد ابن الحسن الصفّار قال: حدّثنا أحمد بن محمّد بن عيسى قال: حدّثنا عليّ بن مسكان، عن محمّد بن سنان، عن المفضّل بن عمر، عن جعفر بن محمّد، عن أبيه، عن جدّه عليّ بن الحسين عليهم السّلام قال: قال لي أبي الحسين بن عليّ عليهما السّلام: لَمّا قُبِضَت فاطِمَةُ عَلَیْهَا السَّلامُ دَفَنَها أمیرُ المُؤمِنینَ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِ، وَ عَفا عَلی مَوضِعِ قَبرِها بِیَدِهِ، ثُمَّ قامَ فَحَوَّلَ وَجهَهُ إلی قَبرِ النَّبيِّ صَلَی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ قالَ: السَّلامُ عَلَیکَ یا رَسولَ اللّهِ عَنّي وَ السَّلامُ عَلَیکَ عَنِ ابنَتِکَ وَ زائِرَتِکَ، وَ البائِتَةِ فِي الثَّری بِبُقعَتِکَ، وَ المُختارُ اللّهُ لَها سُرعَةَ اللَّحاقِ بِکَ؛ قَلَّ یا رَسولَ اللّهِ عَن صَفِیَّتِکَ صَبري، وَ عَفا عَن سَیِّدَةِ نِساءِ العالَمینَ تَجَلُّدي، إلّا أنَّ لي فِي التَّأَسّي بِسُنَّتِکَ في فُرقَتِکَ مَوضِعَ تَعَزٍّ، ... . و روضة الواعظين: ج1 ص152 - و روي أنّ أمير المؤمنين عليه السّلام قال عِنْدَ دَفْنِ فاطمة عليها السّلام: السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّي وَ عَنِ ابْنَتِكَ النَّازِلَةِ فِي جِوَارِكَ وَ السَّرِيعَةِ اللَّحَاقِ بِكَ قَلَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي وَ رَقَّ عَنْهَا تَجَلُّدِي إِلاَّ أَنَّ فِي التَّأَسِّي بِعَظِيمِ فُرْقَتِكَ وَ فَادِحِ مُصِيبَتِكَ مَوْضِعَ تَعَزٍّ، ... . و بشارة المصطفى لشيعة المرتضی: ص 259 - قال: حدّثنا أبو جعفر محمّد بن عليّ بن الحسين بن بابويه قال: حدّثني أبي قال: حدّثنا أحمد بن إدريس قال: حدّثنا محمّد بن عبد الغفّار، عن القاسم بن محمّد الرّازيّ، عن عليّ بن محمّد الهرمزداريّ [الهرمزدانيّ]، عن عليّ بن الحسين، عن أبيه الحسين عليهما السّلام قال:. و مناقب آل أبي طالب عليهم السّلام: ج3 ص364- و روي أنّ أمير المؤمنين عليه السّلام قال عند دفنها عليها السّلام:. و کشف الغمّة في معرفة الأئمّة: ج1 ص504 - وقال عليّ عليه السّلام عند دفن فاطمة عليها السّلام کالمناجي بذلك رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله عند قبره:. و نهج البلاغة: ص319 الكلمة 202 - و من كلام له عليه السّلام روي عنه أنّه قاله عند دفن سيّدة النّساء فاطمة عليها السّلام کالمناجي به رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله عند قبره:.
2- سوره (53) النّجم آیات 4-6.
3- سوره (17) الإسراء آیه 27.
4- سوره (30) الرّوم آیه 39.
«وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ».(1)
و بدانید هر چه فایده بردید، پنج یک آن برای خداست و مال رسول و خویشان رسول و يتيمان و درماندگان و در راه ماندگان است، (چنین کنید) اگر به خدا و آن چه در روز جدایی، روزی که دو گروه یک دیگر را ملاقات می کنند، بر بنده مان نازل کرده ایم، ایمان دارید، که خداوند بر همه چیز تواناست.
«مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ».(2)
آن چیزهایی که خداوند از ثروت مردم آبادی ها نصیب پیامبر خویش کرد، از آن خدا و رسول و خویشاوندان او و یتیمان و مستمندان و در راه ماندگان است، تا در بين ثروت مندان شما دست به دست نگردد، و آن چه پیامبر برای شما می آورد، به کار بندید و آن چه نهی می کند خودداری نمایید، از خدا بترسید که قطعاً خداوند مجازات شدیدی دارد.
«إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ».(3)
همانا خدا (خلق را) فرمان به عدل و نیکی می دهد و دادن حقّ خویشاوندان امر
ص: 106
1- سوره (8) الأنفال آیه 42.
2- سوره (59) الحشر آیه 8.
3- سوره (16) النحل آیه 91.
می کند و از فحشاء و کارهای زشت و تجاوز نهی می کند و به شما پند می دهد، باشد که موعظه خدا را بپذیرید.
در تفسیر شریف فرات بن ابراهيم كوفي محدّث عصر غیبت صغری، سه روایت از امام محمّد باقر علیه السّلام درباره این آیه کریمه آمده که حضرتش پس از قرائت آیه فرموده:
«الْعَدْلُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَ الْإِحْسَانُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِيُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْه السَّلامُ، وَ إِیتاءِ ذِي الْقُرْبى فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ عَلَیْها السَّلامُ».(1)
(مقصود از) «عدل» (در این آیه) رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله است، و «احسان» امیرالمؤمنین علیّ بن ابی طالب عليه السّلام (و ولایت او) است، و «ذی القربي» فاطمة الزّهراء عليها السّلام است.
و در یکی از این روایات اضافه دارد:
«ذی القربی» فاطمه و امامان از فرزندان اوست .
و در روایاتی آن چه را که به ایتاء ذي القربي مأمور شده ایم، چنین بیان شده است: خداوند دستور داده است به سوی ایشان برویم و ایشان را مودت نماییم و به ایشان ظلم نکنیم و به سوی دیگران نرفته و آنان را دوست نداشته باشیم و جای گزین اهل بیت عليهم السّلام ننماییم. در روایات بسیاری اضافه بر بیان این که عدل رسول اللّه و احسان امیرالمؤمنين و ذی القربي اهل بيت عليهم السّلام هستند، بیان می کنند که «فحشاء» و «منکر» و «بغی» که از آنها نهی شده ایم فلانی و فلاني و فلانی است.
امر الهی چنین مقرّر شده: همان طور که ایمان داشتن به رسول اللّه و ائمّه اطهار و مقامات الهي آن ها بر ما واجب است، باید به آنان اقتدا کرده و از آنان اطاعت کنیم و همان جای گاه را برای فاطمة الزّهراء عليها السّلام بدانیم، ایمان داشته باشیم و اطاعت نماییم.
ص: 107
1- تفسیر فرات الكوفيّ: ص 236 ح 319 - حدّثني الحسين بن سعيد معنعناً، عن أبي جعفر [محمّد بن عليّ] عليه السّلام قال: كنت معه جالساّ فقال لي: إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى یقُولُ: «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى» قال: الْعَدْلُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَ الْإِحْسَانُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِيُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْه السَّلامُ، وَ إِیتاءِ ذِي الْقُرْبى فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ عَلَیْها السَّلامُ. و تفسیر فرات الكوفيّ: ص 236ح320 - حدّثني جعفر بن محمّد بن سعيد الأحمسيّ معنعناّ، عن أبي جعفر عليه السّلام في قوله: «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى» قال : الْعَدْلُ النَّبيُّ، وَ الْإِحْسَانُ عَلِيُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ،وَ ذِي الْقُرْبى فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ عَلَیْها السَّلامُ. و تفسیر فرات الكوفيّ: ص 236 ح 321 - حدّثني الحسين بن سعيد معنعناً، عن أبي جعفر عليه السّلام: «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى» قال: الْعَدْلُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَ الْإِحْسَانُ عَلِيُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْه السَّلامُ، وَ ذِي الْقُرْبى فَاطِمَةُ وَ اَوْلادُها عَلَیْهِمُ السَّلامُ.
برهان 32- «المودّة الواجبة» از آنِ فاطمه است
خداوند تبارک و تعالی خطاب به پیامبرش می فرماید:
«... قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى ... ».(1)
... بگو برای (ابلاغ رسالت الهی) از شما پاداشی درخواست نمی کنم جز دوستی خویشاوندانم (که بر شما واجب است)... .
در بسیاری از کتاب های تفسیر و حدیث و فضائل اهل بیت علیهم السّلام از شیعه امامیّه و مخالفين در تفسیر مودّت در آیه کریمه، و مودّت آل محمّد و به ویژه حضرت فاطمه علیهم السّلام، احادیث بسیاری ذکر شده است. مودّت حضرات اهل بیت اطهار عليهم السّلام بر همه واجب است، واجب الهی، و فاطمة الزّهراء عليها السّلام قطب اهل بیت اطهار است؛ و خداوند این مقام وجوب مودّت مطلق یا به تعبیر صحیح تر مطلق مودّت داشتن را نسبت به کسانی واجب مقرّر نموده که مطيع اوامر الهی و امر کننده به فرامین خداوند هستند و این، جز مقام حجّة اللّه نیست.
برهان 33- فاطمه و بطن مادرش خدیجه
رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله به حضرت فاطمه درباره مادر گرامش امّ المؤمنين خديجه عليهما السّلام فرمود:
«إِنَّ بَطْنَ أُمِّکِ کَانَ لِلْإِمَامَةِ وِعَاءً».(2)
همانا شکم مادرت ظرفی برای امامت بود.
دلالت نصّ این حدیث شریف واضح بوده و بر این است که حضرت خدیجه، مادر امامان است، یعنی فرزند بلافصل ایشان، حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه علیها نیز امام هستند. ضمن این که بنابر احادیث رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله، افضلیّت ایشان بر مادر گرامش و نیز بر امامان از نسل خودش مسلّم است.
ص: 108
1- سوره (42) الشّوری آیه 26: «ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ».
2- مناقب آل أبي طالب عليهم السّلام: ج3 ص335 - و دخل النّبيّ صلّى اللّه عليه وآله على فاطمة فرآها منزعجةً فقال لها: ما لَکِ؟ قالت: «الْحُمَیْرَاءُ افْتَخَرَتْ عَلَی أُمِّي أَنَّهَا لَمْ تَعْرِفْ رَجُلًا قَبْلَکَ، وَ إِنَّ أُمِّي عَرَفَتْهَا مُسِنَّةً. فَقَالَ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: «إِنَّ بَطْنَ أُمِّکِ کَانَ لِلْإِمَامَةِ وِعَاءً». از او: بحار الأنوار: ج 43 ص 43 ب 3.
بخش دوازدهم فاطمه و امامت
برهان 34- امامت نعمة اللّه، فاطمة نعمة اللّه
بنابر نصّ آیه کریمه
«... وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا... ».(1)
... و اگر نعمت های الهی را بشمارید، نتوانید...».
نعمت های الهی قابل شمارش نیستند و اصل و علّت، آغاز و انجام «نعمة اللّه»، حضرات محمّد و آل محمّد صلّى اللّه عليهم هستند، امامت و ولایت حضرات اهل بیت اطهار محمّد و آل محمّد صلوات اللّه وسلامه عليهم نعمت اللّه است، و بنابر آیه کریمه تبدیل آن به غیر آنان کفر و سبب خلود در عذاب الهی است:
«الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْرًا وَأَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ».(2)
کسانی که نعمت خدا را به کفر تبدیل کردند و قوم خود را به نابودی کشاندند.
مولی الموحّدین علیّ بن ابی طالب عليه السّلام ضمن حدیثی درباره امر امامت خود و ائمّه عليهم السّلام این آیه کریمه را قرائت کرد و فرمود:
«نَحْنُ وَ اللَّهِ نِعْمَةُ اللَّهِ الَّتِي أَنْعَمَ بِهَا عَلَى عِبَادِهِ، وَ بِنَا فَازَ مَنْ فَازَ».(3)
سوگند به اللّه، نعمة اللّه که خداوند به بندگانش ارزانی داشته، ما (اهل بیت اطهار)
ص: 111
1- سوره (14) إبراهيم عليه السّلام آیه 35 و سوره (16) النحل آیه 19.
2- سوره (14) ابراهيم عليه السّلام آیه 29.
3- تفسير القمّي: ج1 ص85- حدّثني أبي، عن إسحاق بن الهيثم، عن سعد بن ظریف، عن الأصبغ بن نباتة: أنّ عليّاً عليه السّلام سئل عن قول اللّه عزّوجلّ: «وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ»؟ قال: السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ وَ مَا فِیهِمَا مِنْ مَخْلُوقٍ فِی جَوْفِ الْکُرْسِيِّ، وَ لَهُ أَرْبَعَةُ أَمْلَاکٍ یَحْمِلُونَهُ بِإِذْنِ اللَّهِ؛ (فَأَمَّا الْمَلَکُ الْأَوَّلُ) فَفِي صُورَةِ الْآدَمِیِّینَ، وَ هِيَ أَکْرَمُ الصُّوَرِ عَلَی اللَّهِ، وَ هُوَ یَدْعُو اللَّهَ، وَ یَتَضَرَّعُ إِلَیْهِ، وَ یَطْلُبُ الشَّفَاعَةَ وَ الرِّزْقَ لِبَنِي آدَمَ. ( وَ الْمَلَکُ الثَّانِي) فِي صُورَةِ الثَّوْرِ، وَ هُوَ سَیِّدُ الْبَهَائِمِ، وَ هُوَ یَطْلُبُ إِلَی اللَّهِ، وَ یَتَضَرَّعُ إِلَیْهِ، وَ یَطْلُبُ الشَّفَاعَةَ وَ الرِّزْقَ لِلْبَهَائِمِ، (وَ الْمَلَکُ الثَّالِثُ) فِي صُورَةِ النَّسْرِ، وَ هُوَ سَیِّدُ الطَّیْرِ، وَ هُوَ یَطْلُبُ إِلَی اللَّهِ، وَ یَتَضَرَّعُ إِلَیْهِ، وَ یَطْلُبُ الشَّفَاعَةَ وَ الرِّزْقَ لِجَمِیعِ الطَّیْرِ. (وَ الْمَلَکُ الرَّابِعُ) فِي صُورَةِ الْأَسَدِ، وَ هُوَ سَیِّدُ السِّبَاعِ، وَ هُوَ یَرْغَبُ إِلَی اللَّهِ، وَ یَتَضَرَّعُ إِلَیْهِ، وَ یَطْلُبُ الشَّفَاعَةَ وَ الرِّزْقَ لِجَمِیعِ السِّبَاعِ. وَ لَمْ یَکُنْ فِی هَذِهِ الصُّوَرِ أَحْسَنُ مِنَ الثَّوْرِ، وَ لَا أَشَدُّ انْتِصَاباً مِنْهُ، حَتَّی اتَّخَذَ الْمَلَأُ مِنْ بَنِي إِسْرَائِیلَ الْعِجْلَ إِلٰهاً، فَلَمَّا عَکَفُوا عَلَیْهِ وَ عَبَدُوهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ خَفَضَ الْمَلَکُ الَّذِي فِي صُورَةِ الثَّوْرِ رَأْسَهُ اسْتِحْیَاءً مِنَ اللَّهِ أَنْ عُبِدَ مِنْ دُونِ اللَّهِ شَیْءٌ یُشْبِهُهُ، وَ تَخَوَّفَ أَنْ یَنْزِلَ بِهِ الْعَذَابُ. ثُمَّ قَالَ علیه السّلام: إِنَّ الشَّجَرَ لَمْ یَزَلْ حَصِیداً کُلُّهُ حَتَّی دُعِيَ لِلرَّحْمانِ وَلَدٌ، أَعَزَّ الرَّحْمانُ وَ جَلَّ أَنْ یَکُونَ لَهُ وَلَدٌ، فَکَادَتِ السَّماواتُ یَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ، وَ تَنْشَقُّ الْأَرْضُ، وَ تَخِرُّ الْجِبالُ هَدًّا، فَعِنْدَ ذَلِکَ اقْشَعَرَّ الشَّجَرُ، وَ صَارَ لَهُ شَوْکٌ حِذارَ أَنْ یَنْزِلَ بِهِ الْعَذَابُ، فَمَا بَالُ قَوْمٍ غَیَّرُوا سُنَّةَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَ عَدَلُوا عَنْ وَصِیَّتِهِ في حَقِّ عَلِيٍّ وَ الأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلامُ، وَ لَا یَخَافُونَ أَنْ یَنْزِلَ بِهِمُ الْعَذَابُ؟!. ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیَةَ: «الَّذِینَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ کُفْراً وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دارَ الْبَوارِ». ثُمَّ قَالَ: نَحْنُ وَ اللَّهِ نِعْمَةُ اللَّهِ الَّتِی أَنْعَمَ اللَّهُ بِهَا عَلَی عِبَادِهِ، بِنَا فَازَ مَنْ فَازَ. و تفسير العيّاشيّ: ج 2 ص 229 ح 24 - عن الأصبغ بن نباتة قال: قال أمير المؤمنين صلوات اللّه عليه في قول اللّه: «أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْرًا» قال: قال: نَحْنُ نِعْمَةُ اللَّهِ الَّتِی أَنْعَمَ اللَّهُ بِهَا عَلَى الْعِبَادِ.
هستیم، و هر که رستگار شد (به سبب ایمان به امامت و ولایت) ما (که برترین نعمت و اصل آن هستیم) رستگار شد. امام محمّد باقر علیه السّلام در حدیثی در وصف اهل بیت اطهار علیهم السّلام فرمود:
«... وَ نَحْنُ مِنْ نِعْمَةِ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ، ... ».(1)
... و از جمله «نعمة اللّه» بر آفریدگانش ما (اهل بیت) هستیم... .
عثمان بن عیسی گوید: از امام جعفر صادق علیه السّلام درباره آیه کریمه پرسیدم و آن حضرت فرمود:
«نَزَلَتْ فِی الْأَفْجَرَیْنِ مِنْ قُرَیْشٍ، وَ مِنْ بَنِي أُمَیَّةَ، وَ بَنِي الْمُغِیرَةِ. فَأَمَّا بَنُو الْمُغِیرَةِ فَقَطَعَ اللَّهُ دَابِرَهُمْ یَوْمَ الْبَدْرِ، وَ أَمَّا بَنُو أُمَیَّةَ فَمُتِّعُوا إِلَی حِینٍ. وَ نَحْنُ وَ اللَّهِ نِعْمَةُ اللَّهِ الَّتِی أَنْعَمَ بِهَا عَلَی عِبَادِهِ، وَ بِنَا یَفُوزُ مَنْ فَازَ».(2)
درباره دو نابکار قبیله قریش و بنی امیّه و بنی مغیره نازل شده، امّا بنی مغیره را خداوند در جنگ بدر دمار از روزگارشان درآورد، ولی بنی امیّه تا مدّتی آزادند. و به خدا سوگند ما (اهل بیت) هستیم آن نعمتی که خداوند به مردم ارزانی داشته، و به وسیله ما رستگار گردد آن که رستگار گردد.
و امامت را در واقعه غدیرخم نیز نعمت خاص خود اعلام فرمود:
«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا».(3)
امروز دینتان را برایتان کامل کردم و نعمتم را برایتان تمام نمودم و برای شما اسلام را به عنوان دین، پسندیدم.
بنابراین، آن چه میان فاطمه زهرا سلام اللّه علیها و سایر اهل بیت در این زمینه مشترک است، مقام امامت و حجّة اللّه بودن ایشان است.
ص: 112
1- بصائر الدّرجات في فضائل آل محمّد صلّى اللّه عليهم: ص 63 ب 3 ح10- حدّثنا عبد اللّه بن عامر، عن العبّاس بن معروف، عن عبد الرّحمان بن أبي عبد اللّه البصريّ، عن أبي المعزى، عن أبي بصير، عن خيثمة، عن أبي جعفر عليه السّلام قال: سمعته يقول: نَحْنُ جَنْبُ اللَّهِ، وَ نَحْنُ صَفْوَتُهُ، وَ نَحْنُ خِيَرَتُهُ، وَ نَحْنُ مُسْتَوْدَعُ مَوَارِيثِ الْأَنْبِيَاءِ، وَ نَحْنُ أُمَنَاءُ اللَّهِ، وَ نَحْنُ حُجَّةُ اللَّهِ، وَ نَحْنُ أَرْكَانُ الْإِيمَانِ، وَ نَحْنُ دَعَائِمُ الْإِسْلَامِ، وَ نَحْنُ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ، وَ نَحْنُ الَّذِينَ بِنَا يَفْتَحُ اللَّهُ، وَ بِنَا يَخْتِمُ، وَ نَحْنُ أَئِمَّةُ الْهُدَى، وَ مَصَابِيحُ الدُّجَى، وَ نَحْنُ مَنَارُ الْهُدَى، وَ نَحْنُ السَّابِقُونَ، وَ نَحْنُ الْآخِرُونَ، وَ نَحْنُ الْعَلَمُ الْمَرْفُوعُ لِلْخَلْقِ، مَنْ تَمَسَّكَ بِنَا لَحِقَ، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنَّا غَرِقَ، وَ نَحْنُ قَادَةُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ، وَ نَحْنُ خِيَرَةُ اللَّهِ، وَ نَحْنُ الطَّرِيقُ، وَ صِرَاطُ اللَّهِ الْمُسْتَقِيمُ إِلَى اللَّهِ، وَ نَحْنُ مِنْ نِعْمَةِ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ، وَ نَحْنُ الْمِنْهَاجُ، وَ نَحْنُ مَعْدِنُ النُّبُوَّةِ، وَ نَحْنُ مَوْضِعُ الرِّسَالَةِ، وَ نَحْنُ الَّذِينَ إِلَيْنَا مُخْتَلَفُ الْمَلَائِكَةِ، وَ نَحْنُ السِّرَاجُ لِمَنِ اسْتَضَاءَ بِنَا، وَ نَحْنُ السَّبِيلُ لِمَنِ اقْتَدَى بِنَا، وَ نَحْنُ الْهُدَاةُ إِلَى الْجَنَّةِ، وَ نَحْنُ عِزُّ (عُرَی) الْإِسْلَامِ، وَ نَحْنُ الْجُسُورُ، وَ الْقَنَاطِرُ، مَنْ مَضَى عَلَيْهَا سَبَقَ، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا مَحَقَ، وَ نَحْنُ السَّنَامُ الْأَعْظَمُ، وَ نَحْنُ الَّذِينَ بِنَا تَنْزِلُ الرَّحْمَةُ، وَ بِنَا تُسْقَوْنَ الْغَيْثَ، وَ نَحْنُ الَّذِينَ بِنَا يُصْرَفُ عَنْكُمْ الْعَذَابُ، فَمَنْ عَرَفَنَا، وَ نَصَرَنَا، وَ عَرَفَ حَقَّنَا، وَ أَخَذَ بِأَمْرِنَا، فَهُوَ مِنَّا وَ إِلَيْنَا. و كمال الدّين و تمام النّعمة: ج1 ص 206 ب21 ح20- حدّثنا أبي رضي اللّه عنه قال: حدّثنا سعد بن عبد اللّه، عن أحمد بن محمّد بن عيسى، عن العبّاس بن معروف، عن عبد اللّه بن عبد الرّحمان البصريّ، عن أبي المغراء حميد بن المثنىّ العجليّ، عن أبي بصير، عن خيثمة الجعفيّ، عن أبي جعفر عليه السّلام قال: سمعته يقول: نَحْنُ جَنْبُ اللَّهِ، وَ نَحْنُ صَفْوَتُهُ، وَ نَحْنُ حَوْزَتُهُ، وَ نَحْنُ مُسْتَوْدَعُ مَوَارِيثِ الْأَنْبِيَاءِ، وَ نَحْنُ أُمَنَاءُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ، وَ نَحْنُ حُجَجُ اللَّهِ، وَ نَحْنُ أَرْكَانُ الْإِيمَانِ، وَ نَحْنُ دَعَائِمُ الْإِسْلَامِ، وَ نَحْنُ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ، وَ نَحْنُ مَنْ بِنَا يُفْتَحُ، وَ بِنَا يُخْتَمُ، وَ نَحْنُ أَئِمَّةُ الْهُدَى، وَ نَحْنُ مَصَابِيحُ الدُّجَى، وَ نَحْنُ مَنَارُ الْهُدَى، وَ نَحْنُ السَّابِقُونَ، وَ نَحْنُ الْآخِرُونَ، وَ نَحْنُ الْعَلَمُ الْمَرْفُوعُ لِلْخَلْقِ، مَنْ تَمَسَّكَ بِنَا لَحِقَ، وَ مَنْ تَأَخَّرَ عَنَّا غَرِقَ، وَ نَحْنُ قَادَةُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ، وَ نَحْنُ خِيَرَةُ اللَّهِ، وَ نَحْنُ الطَّرِيقُ الْواضِحِ، وَ صِرَاطُ اللَّهِ الْمُسْتَقِيمُ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ، وَ نَحْنُ مِنْ نِعْمَةِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ عَلَى خَلْقِهِ، وَ نَحْنُ الْمِنْهَاجُ، وَ نَحْنُ مَعْدِنُ النُّبُوَّةِ، وَ نَحْنُ مَوْضِعُ الرِّسَالَةِ، وَ نَحْنُ الَّذِينَ إِلَيْنَا تَخْتَلِفُ الْمَلَائِكَةُ، وَ نَحْنُ السِّرَاجُ لِمَنِ اسْتَضَاءَ بِنَا، وَ نَحْنُ السَّبِيلُ لِمَنِ اقْتَدَى بِنَا، وَ نَحْنُ الْهُدَاةُ إِلَى الْجَنَّةِ، وَ نَحْنُ عُرَی الْإِسْلَامِ، وَ نَحْنُ الْجُسُورُ وَ الْقَنَاطِرُ، مَنْ مَضَى عَلَيْهَا لَمْ یُسْبَقْ، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا مُحِقَ، وَ نَحْنُ السَّنَامُ الْأَعْظَمُ، وَ نَحْنُ الَّذِينَ بِنَا یُنْزِلُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ الرَّحْمَةَ، وَ بِنَا یُسْقَوْنَ الْغَيْثَ، وَ نَحْنُ الَّذِينَ بِنَا يُصْرَفُ عَنْكُمْ الْعَذَابُ، فَمَنْ عَرَفَنَا، وَ أَبْصَرَنَا، وَ عَرَفَ حَقَّنَا، وَ أَخَذَ بِأَمْرِنَا، فَهُوَ مِنَّا، وَ إِلَيْنَا.
2- تفسير القميّ: ج1 ص 372 - حدّثني أبي، عن محمّد بن أبي عمير، عن عثمان بن عیسی، عن أبي عبد اللّه عليه السّلام قال: سألته عن قول اللّه: «أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْرًا»؟ قال: نَزَلَتْ فِی الْأَفْجَرَیْنِ مِنْ قُرَیْشٍ، وَ مِنْ بَنِي أُمَیَّةَ، وَ بَنِي الْمُغِیرَةِ. فَأَمَّا بَنُو الْمُغِیرَةِ فَقَطَعَ اللَّهُ دَابِرَهُمْ یَوْمَ بَدْرٍ، وَ أَمَّا بَنُو أُمَیَّةَ فَمُتِّعُوا إِلَی حِینٍ. ثمّ قال: وَ نَحْنُ وَ اللَّهِ نِعْمَةُ اللَّهِ الَّتِی أَنْعَمَ بِهَا عَلَی عِبَادِهِ، وَ بِنَا یَفُوزُ مَنْ فَازَ. و تفسير القميّ: ج1 ص 388 - قال الصّادق عليه السّلام: نَحْنُ وَ اللَّهِنِعْمَةُ اللَّهِ الَّتِی أَنْعَمَ اللَّهُ بِهَا عَلَی عِبَادِهِ، وَ بِنَا فازَ مَنْ فَازَ.
3- سوره (5) المائدة آیه 4.
برهان 35- علی هم تای ایمانی فاطمه
امیرالمؤمنين عليه السّلام فرمودند:
«قَالَ لِی رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ: یَا عَلِيُّ! لَقَدْ عَاتَبَنِي رِجَالٌ مِنْ قُرَیْشٍ فِي أَمْرِ فَاطِمَةَ وَ قَالُوا: خَطَبْنَاهَا إِلَیْکَ فَمَنَعْتَنَا وَ زَوَّجْتَ عَلِیّاً. فَقُلْتُ لَهُمْ: وَ اللَّهِ مَا أَنَا مَنَعْتُکُمْ وَ زَوَّجْتُهُ، بَلِ اللَّهُ مَنَعَکُمْ وَ زَوَّجَهُ. فَهَبَطَ عَلَيَّ جَبْرَئِیلُ عَلَیْهِ السَّلامُ فَقَالَ: یَا مُحَمَّدُ! إِنَّ اللَّهَ جَلَّ جَلَالُهُ یَقُولُ: لَوْ لَمْ أَخْلُقْ عَلِیّاً لَمَا کَانَ لِفَاطِمَةَ ابْنَتِکَ کُفْوٌ عَلَی وَجْهِ الْأَرْضِ آدَمُ فَمَنْ دُونَهُ».(1)
رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به من فرمودند: اى على، به راستی که مردانی از قریش درباره فاطمه مرا سرزنش نمودند و گفتند: او را از تو خواستگاری کردیم و ما را بازداشتی، و به على ترویج نمودی. به آنان گفتم: به خدا سوگند، نه من شما را بازداشتم و نه او را به شوهر دادم بلکه اللّه تعالی شما را بازداشت و او را شوهر داد. سپس جبرئیل علیه السّلام بر من فرود آمده، گفت: ای محمّد، به راستی خداوند - جل جلاله - می فرماید: اگر على را نمی آفریدم، برای دخترت فاطمه، هم تایی بر روی زمین نبود، از آدم گرفته تا دیگران.
يونس بن ظبيان گوید: شنیدم حضرت (امام جعفر صادق علیه السّلام) می فرمود:
«لَوْلا أَنَّ اللَّهَ تَبارَكَ وَ تَعالى خَلَقَ امِيرَ المُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لِفَاطِمَةَ مَا كَانَ لَهَا كُفْوٌ عَلَى ظَهْرِ الأَرْضِ مِن آدَمَ وَ مَن دُونَهُ».(2)
اگر خدای تبارک و تعالی امیرالمؤمنين عليه السّلام را برای فاطمه نمی آفرید، بر روی زمین، هم تایی برای او نبود، از آدم گرفته تا سایرین.
ص: 113
1- در عیون أخبار الرّضا عليه السّلام: ج1 ص 225 ح 3 - حدّثنا أبو محمّد جعفر بن النّعيم الشّاذانيّ رضي اللّه عنه قال: حدّثنا أحمد بن إدريس، حدّثنا إبراهيم بن هاشم ، عن عليّ بن معبد، عن الحسين بن خالد، عن أبي الحسن عليّ بن موسى الرّضا، عن أبيه، عن آبائه، عن عليّ عليهم السّلام قال:. و در عیون أخبار الرّضا عليه السّلام: ج1 ص225 ح4- حدّثنا بهذا الحديث أحمد بن زياد بن جعفر الهمدانيّ رضي اللّه عنه، حدّثنا عليّ بن إبراهيم بن هاشم، عن أبيه، عن عليّ بن معبد، عن الحسين بن خالد، عن الرّضا، عن آبائه، عن عليّ بن أبي طالب عليه السّلام، عن رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله. و قد أخرجت ما رويته في هذا المعنى في كتاب مولد فاطمة عليها السّلام وفضائلها. از او: بحار الأنوار: ج 43 ص 92 ب5 ح3.
2- الكافي: ج1 ص461 ح10- عدّة من أصحابنا، عن أحمد بن محمّد، عن الوشّاء، عن الخيبريّ، عن يونس بن ظبيان، عن أبي عبد اللّه عليه السّلام قال سمعته يقول: لَوْ لَا أَنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی خَلَقَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلامُ لِفَاطِمَةَ مَا کَانَ لَهَا کُفْوٌ عَلَی ظَهْرِ الْأَرْضِ مِنْ آدَمَ وَ مَنْ دُونَهُ. مانند آن: تهذیب الأحکام: ج 7 ص 470 ب41 ح90 - أحمد بن محمّد، عن عمر بن عبد العزيز، عن الخيبريّ، عن المفضّل، عن أبي عبد اللّه عليه السّلام قال: لَوْ لَا أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَیْهِ السَّلامُ لَمْ يَكُنْ لِفَاطِمَةَ عَلَیْهَا السَّلامُ كُفْوٌ عَلَى ظَهْرِ الْأَرْضِ آدَمُ فَمَنْ دُونَهُ. و الأمالي، الشيخ الطوسي: ص 43 المجلس 2 ح 46- 15 حدّثني جماعة، عن أبي غالب الزّراريّ، عن محمّد بن يعقوب، عن عدّة من أصحابه، عن أحمد بن محمّد، عن الوشّاء، عن الخيبريّ، عن يونس بن ظبيان، عن أبي عبد اللّه عليه السّلام قال: سمعته يقول: لَوْ لَا أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ لِفَاطِمَةَ عَلَیْهِمَا السَّلامُ ما کانَ لَها كُفْؤٌ عَلَى ظَهْرِ الْأَرْضِ. و بشارة المصطفى: ج2 ص 267 و کشف الغمّة: ج1 ص 472. و بحار الأنوار: ج100 ص 375 ب21 ح 17 از مصباح الأنوار. و من لا يحضره الفقيه: ج3 ص393 باب الأكفاء ح4383 - وقال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله: لَوْ لَا أَنَّ اللَّهَ تَعالی خَلَقَ فَاطِمَةَ لِعَلِيٍّ ما کانَ لَها عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ كُفْوٌ آدَمُ فَمَنْ دُونَهُ.
هم چنین در حدیث دیگری فرمودند:
«لَولاَ أنَّ أمِيرِالمُؤمِنِينَ عَلَيهِ السَّلامُ تَزَوَّجَهَا لَمَا كَانَ لَهَا کُفُوٌ عَلَى وَجهِ الأرضِ إِلَى يَومِ القِيَامَةِ آدَمُ فَمَن دُونَهُ».(1)
اگر نبود که امیرالمؤمنين عليه السّلام با او ازدواج کرد، قطعاً تا روز قیامت از آدم گرفته تا دیگران، کسی که هم تای او باشد برایش نبود.
کفو ایمانی فاطمة الزّهراء عليها السّلام، امیر المؤمنين عليه السّلام است و از سوی دیگر ولایت و امامت بر اساس درجه ویژه و یگانه ای از ایمان است، واضح مطلب نیز مقام حجّة اللّه است.
برهان 36- فاطمه، علىّ دیگر
از امام جعفر صادق علیه السّلام روایت است که فرمودند:
«وَ الْفَجْرِ» هُوَ الْقَائِمُ عَجَّلَ اللّهُ فَرَجَهُ، «وَ اللَّیالِی الْعَشْرُ» الْأَئِمَّةُ عَلَیْهِمُ السَّلامُ مِنَ الْحَسَنِ إِلَى الْحَسَنِ، «وَ الشَّفْعُ» أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ فَاطِمَةُ عَلَیْهِمَا السَّلامُ، «وَ الْوَتْرُ» هُوَ اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیک لَهُ، «وَ اللَّیلِ إِذا یسْرِ» هِی دَوْلَةُ حَبْتَرٍ، فَهِی تَسْرِي إِلَى قِیامِ الْقَائِمِ عَجَّلَ اللّهُ فَرَجَهُ».(2)
سخن خداوند که فرمود: «وَ الْفَجْرِ» او حضرت قائم عجّل اللّه فرجه است، «وَ لَيَالٍ عَشْرٍ» ائمّه از امام حسن تا امام حسن هستند، «وَ الشَّفْعُ» امیرالمؤمنین و فاطمه علیهما السّلام هستند، «وَ الْوَتْرُ» اللّه است که یگانه است و شریک ندارد
«وَ اللَّیلِ إِذا یسْرِ» دولت حبتر است که تا قیام قائم عجّل اللّه فرجه ادامه دارد.
برهان 37- رسول اللّه و فاطمه، دو رکن امیرالمؤمنین
حمّاد بن عیسی از امام جعفر صادق از پدرش عليهما السّلام نقل می کند و آن حضرت از
ص: 114
1- الأمالي، ابن بابویه، ص592 المجلس 86 ح 18 و الخصال: ج2 ص 414 ح3 و علل الشّرائع: ص 178 ب 142 ح 3 - حدّثنا محمّد بن موسی بن المتوكّل رحمه اللّه قال: حدّثني علي بن الحسين السعد آباديّ، عن أحمد بن أبي عبد اللّه البرقيّ قال: حدّثني عبد العظيم بن عبد اللّه الحسنيّ قال: حدّثني الحسن بن عبد اللّه بن يونس، عن يونس بن ظبيان قال: قال أبو عبد اللّه الصّادق عليه السّلام: لِفَاطِمَةَ عَلَيهَا السَّلامُ تِسعَةُ اَسمَاءٍ عِندَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ؛ فَاطِمَةُ وَ الصِّدِّيقَةُ وَ المُبَارَكَةُ وَ الطَّاهِرَةُ وَ الزَّکِيَّةُ وَ الرَّاضِيَةُ وَ المَرضِيَّةُ وَ المُحَدَّثَةُ وَ الزَّهرَاءُ. ثُمَّ قالَ: تَدرِي لِأيِّ شَيءٍ سُمِّیَتْ فَاطِمَةَ؟ قُلتُ: أخبِرنِي يَاسَيِّدِي. قالَ: فُطِمَت مِنَ الشَّرِّ. قَالَ: ثُمَّ قَالَ: لَولاَ أنَّ أمِيرَ المُؤمِنِينَ عَلَيهِ السَّلام تَزَوَّجَهَا لَمَا كَانَ لَهَا کُفُوٌ عَلَى وَجهِ الأرضِ إِلَى يَومِ القِيَامَةِ آدَمُ فَمَن دُونَهُ. و دلائل الإمامة: ص 79 ح19- أخبرني الشّريف أبو محمّد الحسن بن أحمد العلويّ المحمّديّ النّقيب، قال: أخبرني أبو جعفر محمّد بن عليّ بن الحسين بن موسى القميّ رضي اللّه عنه، قال: حدّثنا محمّد بن موسی بن المتوكّل، قال: حدّثنا عليّ بن الحسين السّعد آباديّ، عن أحمد بن أبي عبد اللّه البرقيّ، عن عبد العظيم بن عبد اللّه الحسني، قال: حدّثني الحسن بن عبد اللّه، عن یونس بن ظبيان، قال: قال أبو عبد اللّه عليه السّلام: لِفَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلاَمُ تِسْعَةُ أَسْمَاءٍ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؛ فَاطِمَةُ، وَ الْمَذُوبَةُ، وَ الْمُبَارَكَةُ، وَ الطَّاهِرَةُ، وَ الزَّكِيَّةُ، وَ الرَّاضِيَةُ، وَ الرَّضِيَّةُ، وَ الْمُحَّدَثَةُ، وَ الزَّهْرَاءُ. ثُمَّ قَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: أَ تَدْرِي أَيُّ شَيْ ءٍ تَفْسِيرُ فَاطِمَةَ؟ قُلْتُ: أَخْبِرْنِي يَا سَيِّدِي، فَمِمَّا فُطِمَتْ؟ قَالَ: مِنَ الشِّرْكِ. قَالَ: ثُمَّ قَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: لَوْ لا أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ تَزَوَّجَهَا لَمَا كَانَ لَهَا كُفْوٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ آدَمُ فَمَنْ دُونَهُ. و روضة الواعظين: ج1 ص 148 و مناقب آل أبي طالب عليهم السّلام: ج2 ص181 و کشف الغمّة في معرفة الأئمّة: ج1 ص463 و الدّرّ النّظيم في مناقب الأئمّة اللّهاميم: ص 455 مانند الأمالی و الخصال و الشّرائع.
2- تأويل الآيات الظاهرة: ص 766 به سند از جابر جعفی از امام جعفر صادق عليه السّلام فرمود: قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ: «وَ الْفَجْرِ» وَ الْفَجْرُ هُوَ الْقَائِمُ عَجَّلَ اللّهُ فَرَجَهُ، «وَ اللَّیالِی الْعَشْرُ» الْأَئِمَّةُ عَلَیْهِمُ السَّلامُ مِنَ الْحَسَنِ إِلَى الْحَسَنِ، «وَ الشَّفْعُ» أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ فَاطِمَةُ عَلَیْهِمَا السَّلامُ، «وَ الْوَتْرُ» هُوَ اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیک لَهُ، «وَ اللَّیلِ إِذا یسْرِ» هِی دَوْلَةُ حَبْتَرٍ، فَهِی تَسْرِي إِلَى قِیامِ الْقَائِمِ عَجَّلَ اللّهُ فَرَجَهُ.
جابر بن عبد اللّه انصاری که گفت: سه روز پیش از آن که رسول خدا صلّی اللّه عليه وآله جهان را وداع گوید شنیدم که به على علیه السّلام می فرمود:
«سَلامُ اللّهِ عَلَیکَ یا أبَا الرَّیحانَتَینِ، اُوصیکَ بِرَیحانَتَيَّ مِنَ الدُّنیا، فَعَن قَلیلٍ یَنهَدُّ رُکناکَ، وَ اللّهُ خَلیفَتي عَلَیکَ. فَلَمّا قُبِضَ رَسولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قالَ عَلِيٌّ عَلَیْهِ السَّلامُ: هذا أحَدُ رُکنَيَّ الَّذي قالَ لي رَسولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ. فَلَمّا ماتَت فاطِمَةُ عَلَیهَا السَّلامُ قالَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلامُ: هذَا الرُّکنُ الثّانِي الَّذي قالَ رَسولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ».(1)
ای پدر دو گل من! سلام خدا بر تو باد، سفارش می نمایم تو را درباره دو گلم از دنیا (یعنی امام حسن و امام حسین)، به زودی دو رکن تو ویران می شوند، و خداوند جانشینم بر توست. و هنگامی که رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله دیده از دنیا فروبست، على علیه السّلام فرمود: این یکی از آن دو رکن من بود که رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله به من خبر داد. و پس از آن که فاطمه علیها السّلام از دنیا رفت، على علیه السّلام فرمود: این دومین رکنی بود که رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله فرمود.
متن تلفیق از کتب عامه:
«سَلامُ اللّهِ عَلَیکَ یا أبَا الرَّیحانَتَینِ مِنَ الدُّنْیا، اُوصیکَ بِرَیحانَتَيَّ مِنَ الدُّنیا خَیْراً، فَعَن قَلیلٍ یَنهَدُّ (یَذْهَبُ) رُکناکَ، وَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ خَلیفَتي عَلَیکَ، فَلَمّا قُبِضَ رَسولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ قالَ عَلِيٌّ
ص: 115
1- الأمالي، الصّدوق: ص 135 المجلس 28 ح4 - حدّثنا محمّد بن موسی بن المتوكّل رحمه اللّه قال: حدّثنا محمّد بن يحيى العطّار، عن محمّد بن الحسين بن أبي الخطّاب، عن حمّاد بن عیسی قال: حدّثنا الصّادق جعفر بن محمّد، عن أبيه عليهما السّلام قال: قال جابر بن عبد اللّه سمعت رسول اللّه صلى اللّه عليه وآله يقول لعليّ بن أبي طالب عليه السّلام قبل موته بثلاث: سَلامُ اللّهِ عَلَیکَ یا أبَا الرَّیحانَتَینِ، اُوصیکَ بِرَیحانَتَيَّ مِنَ الدُّنیا، فَعَن قَلیلٍ یَنهَدُّ رُکناکَ، وَ اللّهُ خَلیفَتي عَلَیکَ. فَلَمّا قُبِضَ رَسولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قالَ عَلِيٌّ عَلَیْهِ السَّلامُ: هذا أحَدُ رُکنَيَّ الَّذي قالَ لي رَسولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ. فَلَمّا ماتَت فاطِمَةُ عَلَیهَا السَّلامُ قالَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلامُ: هذَا الرُّکنُ الثّانِي الَّذي قالَ رَسولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ. و معاني الأخبار: ص403 ح69 - أبي رحمه اللّه قال: حدّثنا سعد بن عبد اللّه، عن أحمد بن محمّد بن عيسى قال: حدّثنا محمّد بن يونس قال: حدّثنا حمّاد بن عيسى قال: حدّثنا جعفر بن محمّد، عن أبيه عليهما السّلام قال: ... . و روضة الواعظين: ج1 ص152 قال جابر: ... . و بحارالأنوار: ج 3 ص 261 ح4 از الأمالی شیخ صدوق و معاني الأخبار.
عَلَیْهِ السَّلامُ: هذا أحَدُ رُکنَيَّ (الرُّکْنَیْنِ) الَّذَیْنِ (الَّذي) قالَ لي رَسولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ. فَلَمّا ماتَت فاطِمَةُ رَضِيَ اللّهُ عَنْها قالَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلامُ: هذَا رُکْنِيَ (الرُّکنُ) الثّانِي (الرُّکنُ الْآخَرُ)الَّذي قالَ رَسولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ».(1)
کسی که مقام رسول اللّه و امیرالمؤمنين را دریابد، معنای رکن بودن فاطمه سلام اللّه عليها را برای آن حضرت خواهد دانست. فاطمه کیست که در این جایگاه با رسول اللّه شریک است؟ و امیرالمؤمنین کیست که فاطمه رکن اوست؟
و آن کس که معنای رکن را دریابد، خواهد دانست که هیچ کس جز حجّة اللّه نمی تواند رکن حجّة اللّه باشد. فتأمّل جيّداً.
برهان 38- واجب بی برو برگرد
امام جعفر صادق علیه السّلام فرمود:
«مِنَّا الْإِمَامُ الْمَفْرُوضُ طَاعَتُهُ، مَنْ جَحَدَهُ مَاتَ يَهُودِيّاً أَوْ نَصْرَانِيّاً، وَ اللَّهِ مَا تُرِكَ الْأَرْضُ مُنْذُ قَبَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ آدَمَ إِلَّا وَ فِيهَا إِمَامٌ يُهْتَدَى بِهِ إِلَى اللَّهِ».(2)
امامی که فرمان برداری از او واجب است از ما اهل بیت است، هر کس او را انکار نماید یهودی یا نصرانی می میرد (مسلمان از دنیا نمی رود بلکه کافر خواهد مُرد)، به خدا سوگند که خداوند زمین را از آن گاه که آدم را قبض روح نمود، وانگذارده مگر این که در آن امامی که به وسیله او به سوی خداوند هدایت شود، قرارداده است.
ابو بصیر، گوید: از امام ابو جعفر محمّد بن عليّ الباقر عليه السّلام از مصحف فاطمة صلوات اللّه علیها پرسیدم، ... تا این که فرمود:
ص: 116
1- مسند أحمد بن حنبل، فضائل الصّحابة: ج2 ص 623 ح 1067- و فضائل (مناقب) عليّ بن أبي طالب عليه السّلام، أحمد بن محمّد بن حنبل الشّيبانيّ المتوفّی 241 برواية إبنه عبد اللّه، تحقیق سید عبد العزيز الطّباطبائيّ: ص 234 ح 189- حدّثنا محمّد بن یونس، قثنا حمّاد بن عیسی الجهنيّ [غریق الجحفة] قال: حدّثنا جعفر بن محمّد، عن أبيه، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاريّ، قال: قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله لعليّ بن أبي طالب: سَلامٌ عَلَیکَ أبَا الرَّیحانَتَینِ مِنَ الدُّنْیا، فَعَن قَلیلٍ یَذْهَبُ (یَنهَدُّ) رُکناکَ، وَ اللّهُ خَلیفَتي عَلَیکَ. فَلَمّا قُبِضَ النَّبِيُّ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قالَ عَلِيٌّ : هذا أحَدُ الرُّکنَيْنِ الَّذي قالَ لي رَسولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ. فَلَمّا ماتَت فاطِمَةُ، قالَ: هذَا الرُّکنُ الْآخَرُ الَّذي قالَ رَسولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ. از او: الرياض النّضرة: ج2 ص154 چاپ محمد أمين الخانجي در مصر و جواهر المطالب في مناقب الإمام عليّ عليه السّلام، الباعونيّ: ص 30 از کتاب مناقب علىّ عليه السّلام احمد حنبل. و تذكرة الخواصّ: ص320 و سمط النجوم: ج2 ص 485 و عمدة صحاح الأخبار، ابن البطريق: ص 803 ح 215 و ذخائر العقبي: ص 56 و أرجح المطالب ص 12 چاپ لاهور. زوائد القطيعيّ على فضائل الصّحابة: ج2 ص 623 الرقم 1067 و جزء ألف دينار: ص410؛ الرقم 269. و مناقب عليّ بن أبي طالب علیه السّلام، ابن مردويه المتوفّی 410: ص 204 ح 285 - عن جابر قال: سمعت رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله و سلّم قال لعليّ قبل موته بثلاثة أيّام: سَلامُ اللّهِ عَلَیکَ یا أبَا الرَّیحانَتَینِ، اُوصیکَ بِرَیحانَتَيَّ مِنَ الدُّنیا، فَعَن قَلیلٍ یَنهَدُّ رُکناکَ، وَ اللّهُ خَلیفَتي عَلَیکَ. فَلَمّا قُبِضَ رَسولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ قالَ عَلِيٌّ: هذا أحَدُ رُکنَيَّ الَّذي قالَ لي رَسولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ. قال: فَلَمّا ماتَت فاطِمَهُ، قالَ عَلِیٌّ: هذَا الرُّکنُ الثّانِي الَّذي قالَ رَسولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ. از او: کشف الغمّة في معرفة الأئمّة: ج1 ص66 از کتاب مناقب ابن مردويه: عن جابر رضي اللّه عنه قال: ... . و كتاب ألقاب الرّسول و عترته عليهم السّلام (ضمن مجموعة نفيسة في تاريخ الأئمّة عليهم السّلام): ب2 ص 225 از ابن مردویه: حدّثنا أحمد بن إسحاق بن سنجاب، حدّثنا محمّد بن يونس موسی، حدّثنا حمّاد بن عیسی، حدّثنا جعفر بن محمّد، عن أبيه، عن جابر، سمعت رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم يقول لعليّ عليه السّلام قبل موته بثلاث: ... . و مفتاح النّجا: ص 50 و أرجح المطالب: ص12 چاپ لاهور. و تنبيه الغافلين عن فضائل الطّالبين، المحسن بن كرامة المتوفّى 494 : ص 43 روى السّيّد الإمام أبو طالب بأسناده عن جابر، قال: سمعت رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله و سلّم قبل موته بثلاث، و هو يقول لعليّ سلام اللّه عليه: سَلامُ اللّهِ عَلَیکَ یا أبَا الرَّیحانَتَینِ، اُوصیکَ بِرَیحانَتَيَّ مِنَ الدُّنیا، فَعَن قَلیلٍ یَنهَدُّ رُکناکَ، وَ اللّهُ خَلیفَتي عَلَیکَ. فَلَمّا قُبِضَ رَسولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ قالَ عَلِيٌّ: هذا أحَدُ رُکنَيَّ الَّذي قالَ النَّبِيُّ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ. قال: فَلَمّا ماتَت فاطِمَهُ، قالَ عَلِیٌّ: هذَا الرُّکنُ الثّانِي الَّذي قالَ رَسولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ. و تاريخ مدينة دمشق، إبن عساکر ت571: ج14 ص167- أخبرنا أبو طالب عليّ بن عبد الرّحمان، أنا أبو الحسن عليّ بن الحسن، أنا أبو محمّد بن النّحّاس، أنا أبو سعيد بن الأعرابيّ، نا محمّد بن يونس، نا أبو العبّاس الحارثيّ، نا حمّاد بن عيسى الجهنيّ بالجحفة، نا جعفر بن محمّد، عن أبيه، عن جابر بن عبد اللّه قال: قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله و سلّم لعليّ: سَلامٌ عَلَیکُمْ أبَا الرَّیحانَتَینِ، اُوصیکَ بِرَیحانَتَيَّ مِنَ الدُّنیا مِنْ قَبْلِ أَنْ یَنهَدَّ رُکنَيَّ، وَ اللّهُ عَزَوجلَّ خَلیفَتي عَلَیکَ. قال: فَلَمّا مات النّبّي قالَ عَلِيٌّ: هذا أحَدُ الرُّکنَينِ الَّذي قالَ لي رَسولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ. فَلَمّا ماتَت فاطِمَةُ، قالَ عَلِیٌّ: هذَا الرُّکنُ الثّانِي الَّذي قالَ رَسولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ. و أخبرنا أبو العلاء عنيس و أبو الوفاء عتيق ابنا محمّد بن عنيس و أبو بکر ناصر بن منصور بن محمّد الشوكانيّون قالوا: أنا أبو طاهر محمّد بن عبيس بن محمّد بن عبیس الفقيه، أنا أبو الحسن أحمد بن محمّد بن أحمد بن عبدوس بن كامل السّرّاج الفقيه المعروف بالزّعفرانيّ، نا أبو بكر أحمد بن جعفر بن حمدان بن مالك القطيعيّ، نا محمّد بن يونس بن موسى القرشيّ سنة أربع وثمانين ومائتين، نا حمّاد بن عيسى الجهنيّ، نا جعفر بن محمّد، عن أبيه، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاريّ قال: قال رسول اللّه صلّى اللّه علیه وآله و سلّم لعلي بن أبي طالب: سَلامٌ عَلَیکَ أبَا الرَّیحانَتَینِ، اُوصیکَ بِرَیحانَتَيَّ مِنَ الدُّنیا، فَعَن قَلیلٍ یَنهَدُّ رُکناکَ، وَ اللّهُ خَلیفَتي عَلَیکَ. فَلَمّا قبض النّبّي صلّى اللّه علیه وآله و سلّم قالَ عَلِيٌّ: هذا أحَدُ الرُّکنَينِ الَّذي قالَ رَسولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ. فَلَمّا ماتَت فاطِمَةُ، قالَ عَلِیٌّ: هذَا الرُّکنُ الثّانِي الَّذي قالَ رَسولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ. و ملحقات إحقاق الحق: ج20 ص 439 از: توضیح الدلائل: ص134 و النسخة مصورة من مكتبة الملي بفارس) قال: عن جابر رضي اللّه تعالى عنه قال: سمعت رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله و بارك و سلّم يقول لعليّ عليه السّلام قبل موته بثلاث: سَلامٌ عَلَیکَ أبَا الرَّیحانَتَینِ، اُوصیکَ بِرَیحانَتَيَّ مِنَ الدُّنیا، فَعَن قَلیلٍ یَنهَدُّ رُکناکَ، وَ اللّهُ خَلیفَتي عَلَیکَ. و غاية المرام في رجال البخاري إلى سيّد الأنام، الشيخ محمد البازليّ المتوفّى سنة 925: ص 76 نسخه کتاب خانه جستربيتي در ایرلند) - قال جابر: سمعت رسول اللّه صلّی اللّه عليه وآله يقول لعلىّ قبل موته بثلاث: سَلامٌ عَلَیکَ أبَا الرَّیحانَتَینِ، اُوصیکَ بِرَیحانَتَيَّ مِنَ الدُّنیا، فَعَن قَلیلٍ یَنهَدُّ رُکناکَ، وَ اللّهُ خَلیفَتي عَلَیکَ. فَلَمّا قبض رسول اللّه صلّى اللّه علیه وآله و سلّم قالَ عَلِيٌّ: هذا أحَدُ رکنَي الَّذي قالَ رَسولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ. فَلَمّا ماتَت فاطِمَةُ، قالَ: هذَا الرُّکنُ الثّانِي. و معرفة الصحابة: ج1 ص 87 الرّقم 341 و حلية الأولياء، أبونعيم الإصبهانيّ ت430، چاپخانه السّعادة مصر: ج3 ص 201- حدّثنا أبو بكر بن خلّاد (و أبو بجر محمّد بن الحسن - الحلية) و أحمد بن جعفر بن حمدان، قالا: ثنا محمّد بن يونس، ثنا حمّاد بن عیسی غریق الجحفة، ثنا جعفر، عن أبيه، عن جابر قال: سمعت رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله يقول لعليّ بن أبي طالب قبل موته بثلاث(ة أيّام): سَلامُ (اللّهِ) عَلَیکَ أبَا الرَّیحانَتَینِ، اُوصیکَ بِرَیحانَتَيَّ مِنَ الدُّنیا خَیْراً؛ فَعَن قَلیلٍ یَنهَدُّ رُکناکَ، وَ اللّهُ خَلیفَتي عَلَیکَ. قال: فَلَمّا قبض رسول اللّه صلّى اللّه علیه وآله، قالَ عَلِيٌّ علیه السّلام: هذا أحَدُ رُکْنَيَّ الَّذَيْنِ قالَ رَسولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ. فَلَمّا ماتَت فاطِمَةُ رضي اللّه عنها، قالَ عَلِیٌّ علیه السّلام: هذَا رُکْنِيَ الثّانِي الَّذي قالَ لي رَسولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ. و در حلية الأولياء اضافه نمود: هذا حديث غريب من حدیث جعفر، تفرّد به عنه حمّاد بن عیسی و يعرف بغريق الجحفة، لم نكتبه إلّا من حديث محمّد بن يونس عالياً. از او: مقتل الحسين عليه السّلام، الخوارزميّ ت568: ص 62 طبعة الغريّ و چاپ دیگری: ج1 ص62 و چاپ دار أنوار الهدى قم: ج1 الفصل 5 ح 31 - عن أبي العلاء، أخبرنا أبو عليّ الحدّاد، عن أبي نعيم، أخبرنا أبو بكر بن خلّاد، أخبرنا محمّد بن يونس، أخبرنا حمّاد بن عیسی، أخبرنا جعفر، عن أبيه عليهما السّلام، عن جابر قال: سمعت رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله يقول لعليّ بن أبي طالب عليه السّلام قبل موته بثلاث: سَلامٌ عَلَیکَ أبَا الرَّیحانَتَینِ، اُوصیکَ بِرَیحانَتَيَّ مِنَ الدُّنیا، فَعَن قَلیلٍ یَنهَدُّ رُکناکَ، وَ اللّهُ خَلیفَتي عَلَیکَ. فَلَمّا قبض رسولاللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ قالَ عَلِيٌّ علیه السّلام: هذا أحَدُ رُکنَيِ الَّذي قالَ لي رَسولُ اللّهِ. فَلَمّا ماتَت فاطِمَهُ، قالَ عَلِیٌّ علیه السّلام: هذَا الثّانِي الَّذي قالَ لي رَسولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ. وكفاية الطّالب: ص212 - أخبرنا أبو طالب عبد اللّطيف بن القبيطيّ والخطيب أبوتمّام قالا: أخبرنا محمّد بن عبد الباقيّ، أخبرنا أبو الفضل بن أحمد الأصبهاني، حدّثنا أحمد بن عبداللّه ، حدّثنا، حدّثنا أبو بكر بن خلّاد و أبو بكر محمّد بن الحسن قالا: حدّثنا محمّد بن يونس السّاميّ، حدّثنا حمّاد بن عيسى الجهنيّ، حدّثنا جعفر بن محمّد، عن أبيه، عن جابر: أن رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله قال لعليّ بن أبي طالب: سَلامٌ عَلَیکَ یا أبَا الرَّیحانَتَینِ، اُوصیکَ بِرَیحانَتَيَّ مِنَ الدُّنیا خَیْراً، فَعَن قَلیلٍ یَنهَدُّ رُکناکَ، وَ اللّهُ خَلیفَتي عَلَیکَ. فَلَمّا قبض النّبّي صلّى اللّه علیه وآله و سلّم قالَ عَلِيٌّ عَلَیه السّلام: هذا أحَدُ الرُّکنَينِ الَّذيْنِ قالَ رَسولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ. فَلَمّا ماتَت فاطِمَةُ عَلَیها السّلام، قالَ عَلِیٌّ عَلَیه السّلام: هذَا الرُّکنُ الثّانِي الَّذي قالَ رَسولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ. واضافه نمود: قلت: هذا حديث حسن عال من حديث جعفر بن محمّد، تفرّد به حمّاد ابن عيسى، ويعرف بغريق الجحفة، لم نكتبه إلّا من حديث محمّد بن يونس السّاميّ عالياً. و میزان الاعتدال: ج4 ص 76 - از حلية الأولياء. و فردوس الأخبار: ص 185 مخطوط - روي عن جابر قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله لعليّ: سَلامٌ عَلَیکَ أبَا الرَّیحانَتَینِ، اُوصیکَ بِرَیحانَتَيَّ مِنَ الدُّنیا، فَعَن قَلیلٍ یَنهَدُّ رُکناکَ، وَ اللّهُ خَلیفَتي عَلَیکُمْ. فَلَمّا قبض رسول اللّه صلّى اللّه علیه وآله قالَ عَلِيٌّ: هذا أحَدُ رکنَيَّ الَّذي قالَ لي رَسولُ اللّهِ. فَلَمّا ماتَت فاطِمَةُ، قالَ: هذَا الرُّکنُ الثّانِي. و کنز العمّال: ج13 ص 664 و فضائل الخمسة: ج3 ص 227. فضائل الصّحابة، أبو نعيم الأصبهانيّ: ج2 ص 773 الرّقم 1067- حدّثنا محمّد بن يونس، ثنا حمّاد بن عيسى الجهنيّ، ثنا جعفر بن محمّد، عن أبيه، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاري قال: قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه (و آله) و سلّم لعليّ بن أبي طالب: سَلامٌ عَلَیکَ أبَا الرَّیحانَتَینِ مِنَ الدُّنْیا، فَعَن قَلیلٍ یَذْهَبُ رُکناکَ، وَ اللّهُ خَلیفَتي عَلَیکَ. فَلَمّا قبض النّبيّ صلّى اللّه علیه وآله و سلّم قالَ عَلِيٌّ: هذا أحَدُ الرُّکْنَيْنِ الَّذي قالَ رَسولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ. فَلَمّا ماتَت فاطِمَةُ قالَ عَلِیٌّ: هذَا الرُّکنُ الْآخَرُ الَّذي قالَ رَسولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ. و مانند الحلية: مناقب عليّ بن أبي طالب عليه السّلام، أخطب خوارزم ت 568: ص141 ح160 - و أنبأني الأمام الحافظ أبو العلاء الحسن بن أحمد العطّار الهمدانيّ إجازة ، أخبرنا الحسن بن أحمد المقري، أخبرنا أحمد بن عبد اللّه الحافظ، حدّثنا أبو بكر بن خلّاد و أحمد بن جعفر بن حمدان قالا: حدّثنا محمّد بن يونس، حدّثنا حمّاد بن عيسى غريق الجحفة، حدّثنا جعفر، عن أبيه، عن جابر قال: سمعت رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله يقول لعليّ بن أبي طالب علیه السّلام قبل موته بثلاث: سَلامٌ عَلَیکَ أبَا الرَّیحانَتَینِ، اُوصیکَ بِرَیحانَتَيَّ مِنَ الدُّنیا، فَعَن قَلیلٍ یَنهَدُّ رُکناکَ، وَ اللّهُ خَلیفَتي عَلَیکَ. فَلَمّا قبض رسول اللّه صلّى اللّه علیه وآله قالَ عَلِيٌّ : هذا أحَدُ رُکْنَيَّ الَّذي قالَ لي رَسولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ. فَلَمّا ماتَت فاطِمَةُ قالَ عَلِيٌّ: هذَا الرُّکنُ الثّانِي الَّذي قالَ لي رَسولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ. و فرائد السّمطين: ج1 ص382 ح 314 - أخبرنا الشّيخ الصّالح إبراهيم بن محمّد ابن شيخ الإسلام عمر بن محمّد السّهروردي بقراءتي عليه ببغداد، قلت له: أخبرك الشّيخ أبو الحسن عليّ ابن عبداللّه بن المعتزّ البغداديّ إجازة بروايته عن أبي الفضل محمّد بن ناصر إجازة بروايته، عن الحافظ أبي محمّد الحسن بن أحمد السّمرقنديّ قال: حدّثني الشّيخ الإمام العارف أبو بكر محمّد بن أبي إسحاق إبراهيم بن يعقوب الكلاباذيّ البخاريّ رحمه اللّه قال: حدّثنا محمّد بن يعقوب البيکنديّ قال: حدّثنا الكديميّ قال: حدّثنا حمّاد ... . و نظم درر السّمطين: ص 98- عن جابر رضي اللّه عنه قال سمعت رسول الله صلّى اللّه عليه و سلّم يقول لعليّ بن أبي طالب قبل موته بثلاثة أيام: سَلامٌ عَلَیکَ أبَا الرَّیحانَتَینِ، اُوصیکَ بِرَیحانَتَيَّ مِنَ الدُّنیا، فَعَن قَلیلٍ یَنهَدَّ رُکناکَ، وَ اللّهُ خَلیفَتي عَلَیکَ. فَلَمّا قبض رسول اللّه صلّى اللّه علیه وآله قالَ عَلِيٌّ : هذا أحَدُ رُکْنَيَّ الَّذي قالَ لي رَسولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ. فَلَمّا ماتَت فاطِمَةُ رضي اللّه عنها قالَ عَلِيٌّ: هذَا رُکنِيَ الثّانيَ الَّذي قالَ رَسولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ. و مسند فاطمة عليها السّلام، السّيوطيّ ص 73 چاپ خانه عزيزية حیدر آباد هند: از معرفة الصّحابة ابو نعيم و دیلمی و ابن النّجّار از جابر. و کنز العمّال: ج13 ص664- ح 37688 از معرفة الصّحابة أبو نعيم و از دیلمی و ابن النّجّار و غیر آن ها. و کنز العمّال: ج11 ص 625 ح 33044 از أبو نعيم و إبن عساکر: سلام عليك أبا الريحانتين! أوصيك بريحانتي من الدنيا، فعن قليل ينهدم رکناك، و اللّه خليفتي عليك - قاله لعليّ. و الفائق في غريب الحديث: ج1 ص162- حديث عليّ عليه السّلام: أنّ رسول اللّه صلّى اللّه تعالى عليه و سلم قال له: أبَا الرَّیحانَتَینِ، اُوصیکَ بِرَیحانَتَيَّ خَیْراً في الدُّنیا قَبْلَ أَنْ یَنهَدَّ رُکناکَ. فَلَمّا مات رسولُ اللّه صلّى اللّه تعالی علیه وآله و سلّم قالَ عَلِيٌّ : هذا أحَدُ الرُّکْنَيْنِ، فَلَمّا ماتَت فاطِمَةُ قالَ: هذَا الرُّکنُ الْآخَرُ. و النّهاية في غريب الحديث و الأثر: ج2 ص 288 - الحديث: قال لعليّ رضي اللّه عنه: اُوصیکَ بِرَیحانَتَيَّ خَیْراً في الدُّنیا قَبْلَ أَنْ یَنهَدَّ رُکناکَ. فَلَمّا مات رسولُ اللّه صلّى اللّه علیه وآله و سلّم قالَ: هذا أحَدُ الرُّکْنَيْنِ، فَلَمّا ماتَت فاطِمَةُ رضي اللّه عنها قالَ: هذَا الرُّکنُ الْآخَرُ. و لسان العرب: ج2 ص 459- و في الحديث: قال لعليّ رضي اللّه عنه: اُوصیکَ بِرَیحانَتَيَّ خَیْراً قَبْلَ أَنْ یَنهَدَّ رُکناکَ. فَلَمّا مات رسولُ اللّه صلّى اللّه علیه وآله و سلّم قالَ: هذا أحَدُ الرُّکْنَيْنِ، فَلَمّا ماتَت فاطِمَةُ قالَ: هذَا الرُّکنُ الْآخَرُ. و تاج العروس من جواهر القاموس: ج4 ص 62 - و في آخر: قال لعليّ رضي اللّه عنه: اُوصیکَ بِرَیحانَتَيَّ خَیْراً قَبْلَ أَنْ یَنهَدَّ رُکناکَ. فَلَمّا مات رسولُ اللّه صلّى اللّه علیه وآله و سلّم قالَ: هذا أحَدُ الرُّکْنَيْنِ. فَلَمّا ماتَت فاطِمَةُ عنها قالَ: هذَا الرُّکنُ الْآخَرُ. و مناقب آل أبي طالب عليهم السّلام : ج3 ص361- السّمعانيّ في الرسّالة و أبو نعيم في الحلية و أحمد في فضائل الصّحابة و النّطنزيّ في الخصائص و ابن مردويه في فضائل أمير المؤمنين عليه السّلام و الزمخشريّ في الفائق: عن جابر: قال رسول اللّه لعليّ قبل موته: السَّلامُ عَلَیکَ أبَا الرَّیحانَتَینِ، اُوصیکَ بِرَیحانَتَيَّ مِنَ الدُّنیا، فَعَن قَلیلٍ یَنهَدَّ رُکناکَ عَلَیْکَ. قال: فَلَمّا قبض رسول اللّه صلّى اللّه علیه وآله قالَ عَلِيٌّ : هذا أحَدُ الرُّکْنَيْنِ. فَلَمّا ماتَت فاطِمَةُ قالَ عَلِيٌّ: هذَا الرُّکْنُ الثّاني . و مقصد الراغب: 122 (مخطوط) و تحقيق مكتبة العلّامة المجلسي: ص320 ب23 ح1/283 - قال السّمعانيّ في كتابه: من رواية جابر بن عبد اللّه: أنّ رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله قال لعليّ عليه السّلام: «سَلامٌ عَلَیکَ یا أبَا الرَّیحانَتَینِ، اُوصیکَ بِرَیحانَتَيَّ مِنَ الدُّنیا، فَعَن قَلیلٍ یَنهَدَّ رُکناکَ، وَ اللّهُ خَلیفَتي عَلَیکَ. فَلَمّا قُبِضَ رَسولُ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ قالَ عَلِيٌّ عَلَیْهِ السَّلامُ: هذا أحَدُ الرُّکْنَيْنِ. فَلَمّا ماتَت فاطِمَةُ عَلَیْهَا السَّلامُ قالَ: هذَا الرُّکْنُ الثّاني». و ح 2/284 - و أخبرني والدي قال: أخبرنا أبو منصور عبد اللّه بن محمّد بن هبة اللّه قال: أخبرنا الشّريف الخطيب أبو الغنائم محمّد بن محمّد بن المهتدي قال: حدّثنا أبو إسحاق إبراهيم بن عمر بن أحمد البرمكيّ قال: حدّثنا أبو بكر أحمد بن جعفر القطيعيّ قال: حدّثنا محمّد بن يونس قال : حدّثنا حمّاد بن عيسى الجهنيّ قال: حدّثنا جعفر بن محمّد، عن أبيه، عن جابر بن عبد اللّه الأنصاريّ قال: قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله لعليّ بن أبي طالب عليه السّلام: «سَلامٌ اللّهِ عَلَیکَ یا أبَا الرَّیحانَتَینِ مِنَ الدُّنْیا، وَعَن قَلیلٍ یَذْهَبُ رُکناکَ، وَ اللّهُ خَلیفَتي عَلَیکَ. فَلَمّا قبض رسول اللّه صلّى اللّه علیه وآله قالَ عَلِيٌّ علیه السّلام: هذا أحَدُ الرُّکْنَيْنِ الَّذي قالَ رَسولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ. فَلَمّا ماتَت فاطِمَةُ قالَ: هذَا الرُّکْنُ الْآخَرُ الَّذي قالَ رَسولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ. ر.ک. مجمع بحار الأنوار: ج 2 ص 53 و تأريخ الخميس: ج 2 ص 275 و مناقب العشرة: ج4 ص 232 و شرح المرقاة: ص 597 و کنوز الحقائق: ص79. و موسوعة ملحقات إحقاق الحقّ از بسیاری از منابع عامّه این روایت را نقل کرده است که آدرس آن ها را در ملحقات در این جا می آوریم: ج 4 ص 237 و 367 و ج10 ص 622 و 623 و 624 و ج15 ص 599 و 600 و ج19 ص174 و 284 و ج20 ص 438 و 439 و ج21 ص 677 و 678 و ج22 ص 235 و 236 و ج23 ص 582 و 587 و ج25 ص200 و 255 و ج26 ص 175 و ج3 ص 142 و151.
2- الأصول السّتّة عشر (دار الشبستري): ص 89 و دار الحديث: ص 266 ح 54/381 (کتاب محمّد بن المثنّى بن القسم الحضرميّ) رواية هارون بن موسى التّلعکبريّ، عن أبي عليّ محمّد بن همّام بن سهل الكاتب: بسم اللّه الرّحمان الرّحيم حدّثنا الشّيخ أبو محمّد هراون بن موسی بن أحمد التّلعکبريّ أيّده اللّه قال: حدّثنا محمّد بن همّام قال: حدّثنا حمید بن زیاد الدهقان قال: حدّثنا أبو جعفر أحمد بن زید بن جعفر الأزديّ البزّاز قال: حدّثنا محمّد بن المثنّى بن القسم الحضرميّ قال: حدّثنا جعفر بن محمّد بن شريح الحضرميّ، عن ذريح المحاربيّ): جعفر، عن ذريح، عن أبي عبد اللّه عليه السّلام قال: كنّا عنده فقال: إِحْتَجَّ (یَحْتَجُّ- دار الحدیث) عَلَیْهِمْ عَلِيٌّ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ بِأَنْ قَالَ: وَ اَللَّهِ إِنَّ مِنَّا لَرَسُولَ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَ إِنَّ مِنَّا حَمْزَةَ سَیِّدَ اَلشُّهَدَاءِ ، وَ إِنَّ مِنَّا اَلْإِمَامَ اَلْمُفْتَرَضَ اَلطَّاعَةِ، مَنْ أَنْکَرَهُ مَاتَ إِنْ شَاءَ یَهُودِیّاً، وَ إِنْ شَاءَ نَصْرَانِیّاً. ثُمَّ قَالَ: وَ اَللَّهِ مَا تَرَکَ اَللَّهُ اَلْأَرْضَ قَطُّ مُنْذُ قَبَضَ اَللَّهُ آدَمَ إِلّا وَ فِیهَا مَنْ یُهْتَدَی بِهِ إِلَی اَللَّهِ وَ هُوَ حُجَّةُ اَللَّهِ إِلَی اَلْعِبَادِ، مَنْ تَرَکَهُ هَلَکَ، وَ مَنْ لَزِمَهُ نَجَا حَقّاً عَلَی اَللَّهِ. و المحاسن : ج1 ص92 ب17 ح 45 - عن إسماعيل بن مهران، عن رجل، عن أبي المغراء، عن ذريح، عن أبي حمزة، عن أبي عبد اللّه عليه السّلام قال: مِنَّا اَلْإِمَامُ اَلْمَفْروضُ طاعَتُهُ، مَنْ جَحَدَهُ مَاتَ إِنْ شَاءَ یَهُودِیّاً أَوْ نَصْرَانِیّاً، وَ اَللَّهِ مَا تَرَکَ اَللَّهُ اَلْأَرْضَ (ما تُرِکَ الْأَرْضُ- العقاب) مُنْذُ قَبَضَ اَللَّهُ (عَزَّوَجَلَّ- العقاب) آدَمَ إِلّا وَ فِیهَا إِمامٌ یُهْتَدَی بِهِ إِلَی اَللَّهِ، حُجَّةً عَلَی اَلْعِبَادِ، مَنْ تَرَکَهُ هَلَکَ، وَ مَنْ لَزِمَهُ نَجَا، حَقّاً عَلَی اَللَّهِ.
«... وَ لَقَدْ كَانَتْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهَا طَاعَتُهَا مَفْرُوضَةً عَلَى جَمِيعِ مَنْ خَلَقَ اللَّهُ مِنَ الْجِنِّ، وَ الْإِنْسِ، وَ الطَّيْرِ، وَ الْبَهَائِمِ، وَ الْأَنْبِيَاءِ، وَ الْمَلَائِكَةِ ... ».(1)
... و قطعاً (فاطمه) - صلوات (و درودهای) اللّه بر او باد -اطاعت از او بر همه آفریدگان؛ جنّ و انس، پرندگان و چهارپایان، و پیامبران و فرشتگان واجب بود... .
وقتی بر همه از جمله بر انبیاء و حجج اللّه، حجّت اللّه است و معرفت و طاعتش بر آنان فرض، پس در همه عوالم و درجات و مراتب و شئونات، واسطه در ایجاد و استمرار فيوضات الهی (معنوی و مادّی)، بر آنان می باشد تا آخر و بعد از خلق.
قرآن کریم به اطاعت محض از اللّه تعالى امر می کند، سپس به اطاعت محض از رسول اللّه و ائمّه معصومین صلوات اللّه عليهم امر می کند:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ... ».(2)
و بنابر فرمایشات و نیز تفسير طٰهٰ و آل یاسین صلوات اللّه علیهم از آیاتی از قرآن کریم، و اطاعت از حضرت صدّیقه طاهره فاطمة الزّهراء سلام اللّه علیها بر همه فرض، و امامتش بر حضرات ائمّه معصومین از نسل خود صلّى اللّه عليهم ساری و جاری است. اضافه بر این که در حدیثی که تحت عنوان «دورنمای ولایت اهل بیت» ذکر شده به نقل از - امام موسی کاظم علیه السّلام درباره جایگاه امامان هدایت مطالب ارزشمندی آمده است و حضرت در آخر حديث می فرمایند:
«إِنَّ اَللَّهَ اِشْتَرَکَ بَیْنَ اَلْأَنْبِیَاءِ وَ اَلْأَوْصِیَاءِ فِی اَلْعِلْمِ وَ اَلطَّاعَةِ».(3)
به راستی خداوند علم و نیز واجب بودن اطاعت را میان پیامبران و جانشینان
ص: 117
1- دلائل الإمامة: ص 104-106 ح 34 - حدّثني أبو الحسين محمّد بن هارون بن موسى التّلعکبريّ قال: حدّثنا أبي قال: حدّثنا أبو عليّ محمّد بن همّام قال: حدّثنا جعفر بن محمّد بن مالك الفزاريّ قال: حدّثنا محمّد بن أحمد بن حمدان قال: حدّثني عليّ بن سليمان و جعفر ابن محمّد، عن عليّ بن أسباط، عن الحسين بن أبي العلاء وعليّ بن أبي حمزة، عن أبي بصير، قال: سألت أبا جعفر محمّد بن عليّ عليه السّلام عن مصحف فاطمة صلوات اللّه عليها؟ فقال: أُنْزِلَ عَلَیْهَا بَعْدَ مَوْتِ أَبِیهَا. فَقُلْتُ: فَفِیهِ شَیْءٌ مِنَ الْقُرْآنِ؟ قَالَ: مَا فِیهِ شَیْءٌ مِنَ الْقُرْآنِ. قَالَ: قُلْتُ: فَصِفْهُ لِی. قَالَ: لَهُ دَفَّتَانِ مِنْ زَبَرْجَدَتَیْنِ عَلَی طُولِ الْوَرَقِ وَ عَرْضِهِ حَمْرَاوَیْنِ. قُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ صِفْ لِی وَرَقَهُ. قَالَ: وَرَقُهُ مِنْ دُرٍّ أَبْیَضَ قِیلَ لَهُ: (کُنْ) فَکَانَ. قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ، فَمَا فِیهِ؟ قَالَ: فِیهِ خَبَرُ مَا کَانَ، وَ خَبَرُ مَا یَکُونُ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ، وَ فِیهِ خَبَرُ سَمَاءٍ سَمَاءٍ، وَ عَدَدُ مَا فِی سَمَاءٍ سَمَاءٍ مِنَ الْمَلَائِکَةِ، وَ غَیْرُ ذَلِکَ، وَ عَدَدُ کُلِّ مَنْ خَلَقَ اللَّهُ مُرْسَلًا وَ غَیْرَ مُرْسَلٍ، وَ أَسْمَاؤُهُمْ، وَ أَسْمَاءُ الَّذِینَ أُرْسِلُوا إِلَیْهِمْ، وَ أَسْمَاءُ مَنْ کَذَّبَ وَ مَنْ أَجَابَ مِنْهُمْ، وَ فِیهِ أَسْمَاءُ جَمِیعِ مَنْ خَلَقَ اللَّهُ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْکَافِرِینَ، مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ، وَ أَسْمَاءُ الْبُلْدَانِ، وَ صِفَةُ کُلِّ بَلَدٍ فِی شَرْقِ الْأَرْضِ وَ غَرْبِهَا، وَ عَدَدُ مَا فِیهَا مِنَ الْمُؤْمِنِینَ، وَ عَدَدُ مَا فِیهَا مِنَ الْکَافِرِینَ، وَ صِفَةُ کُلِّ مَنْ کَذَّبَ، وَ صِفَةُ الْقُرُونِ الْأُولیٰ وَ قِصَصُهُمْ، وَ مَنْ وُلِّيَ مِنَ الطَّوَاغِیتِ وَ مُدَّةُ مُلْکِهِمْ وَ عَدَدُهُمْ، وَ فِیهِ أَسْمَاءُ الْأَئِمَّةِ وَ صِفَتُهُمْ، وَ مَا یَمْلِکُ وَاحِداً وَاحِداً، وَ فِیهِ صِفَةُ کَرَّاتِهِمْ، وَ فِیهِ صِفَةُ جَمِیعِ مَنْ تَرَدَّدَ فِی الْأَدْوَارِ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ. قَالَ: قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ وَ کَمِ الْأَدْوَارُ؟ قَالَ: خَمْسُونَ أَلْفَ عَامٍ، وَ هِیَ سَبْعَةُ أَدْوَارٍ؛ وَ فِیهِ أَسْمَاءُ جَمِیعِ مَنْ خَلَقَ اللَّهُ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ آجَالُهُمْ، وَ صِفَةُ أَهْلِ الْجَنَّةِ، وَ عَدَدُ مَنْ یَدْخُلُهَا، وَ عَدَدُ مَنْ یَدْخُلُ النَّارَ، وَ أَسْمَاءُ هَؤُلَاءِ وَ أَسْمَاءُ هَؤُلَاءِ، وَ فِیهِ عِلْمُ الْقُرْآنِ کَمَا أُنْزِلَ، وَ عِلْمُ التَّوْرَاةِ کَمَا أُنْزِلَتْ، وَ عِلْمُ الْإِنْجِیلِ (کَما أُنْزِلَ-خ ل)، وَ (عِلْمُ-خ ل) الزَّبُورِ، وَ عَدَدُ کُلِّ شَجَرَةٍ وَ مَدَرَةٍ فِی جَمِیعِ الْبِلَادِ. قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السّلام: فَلَمَّا أَرَادَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَنْ یُنْزِلَهُ عَلَیْهَا، أَمَرَ جَبْرَئِیلَ وَ مِیکَائِیلَ وَ إِسْرَافِیلَ أَنْ یَحْمِلُوا الْمُصْحَفَ فَیَنْزِلُوا بِهِ عَلَیْهَا، وَ ذَلِکَ فِی لَیْلَةِ الْجُمُعَةِ مِنَ الثُّلُثِ الثَّانِي مِنَ اللَّیْلِ، هَبَطُوا بِهِ عَلَیْهَا وَ هِيَ قَائِمَةٌ تُصَلِّي، فَمَا زَالُوا قِیَاماً حَتَّی قَعَدَتْ، فَلَمَّا فَرَغَتْ مِنْ صَلَاتِهَا سَلَّمُوا عَلَیْهَا، وَ قَالُوا لَهَا: السَّلَامُ یُقْرِئُکَ السَّلَامَ. وَ وَضَعُوا الْمُصْحَفَ فِی حِجْرِهَا، فَقَالَتْ لَهُمْ: اللَّهُ السَّلَامُ، وَ مِنْهُ السَّلَامُ، وَ إِلَیْهِ السَّلَامُ، وَ عَلَیْکُمْ یَا رُسُلَ اللَّهِ السَّلَامُ. ثُمَّ عَرَجُوا إِلَی السَّمَاءِ، فَمَا زَالَتْ مِنْ بَعْدِ صَلَاةِ الْفَجْرِ إِلَی زَوَالِ الشَّمْسِ تَقْرَأُهُ، حَتَّی أَتَتْ عَلَی آخِرِه. وَ لَقَدْ كَانَتْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهَا طَاعَتُهَا مَفْرُوضَةً عَلَى جَمِيعِ مَنْ خَلَقَ اللَّهُ مِنَ الْجِنِّ، وَ الْإِنْسِ، وَ الطَّيْرِ، وَ الْبَهَائِمِ (وَ الْوَحْشِ-خ ل)، وَ الْأَنْبِيَاءِ، وَ الْمَلَائِكَةِ. فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ فَلَمَّا مَضَتْ إِلَى مَنْ صَارَ ذَلِكَ الْمُصْحَفُ؟ فَقَالَ: دَفَعْتُهُ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ، فَلَمَّا مَضَى صَارَ إِلَى الْحَسَنِ، ثُمَّ إِلَى الْحُسَيْنِ، ثُمَّ عِنْدَ أَهْلِهِ حَتَّى يَدْفَعُوهُ إِلَى صَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ. فَقُلْتُ: إِنَّ هَذَا الْعِلْمَ كَثِيرٌ! فَقَالَ: يَا أَبَا مُحَمَّدٍ! إِنَّ هَذَا الَّذِي وَصَفْتُهُ لَكَ لَفِي وَرَقَتَيْنِ مِنْ أَوَّلِهِ، وَ مَا وَصَفْتُ لَكَ بَعْدَ مَا فِي الْوَرَقَةِ الثَّالِثَةِ، وَ لاَ تَكَلَّمْتُ بِحَرْفٍ مِنْهُ.
2- سوره (4) النساء آیه 60.
3- الإختصاص، ص90 - أبو الفرج، عن أبي سعيد سهل بن زياد، عن رجل، عن عبد اللّه بن جبلة، عن أبي المغراء، عن موسی بن جعفر عليهما السّلام قال: سمعته يقول: مَنْ کَانَتْ لَهُ إِلَی اَللَّهِ حَاجَةٌ، وَ أَرَادَ أَنْ یَرَانَا، وَ أَنْ یَعْرِفَ مَوْضِعَهُ مِنَ اَللَّهِ، فَلْیَغْتَسِلْ ثَلاَثَ لَیَالٍ، یُنَاجِی بِنَا، فَإِنَّهُ یَرَانَا، وَ یُغْفَرُ لَهُ بِنَا، وَ لاَ یَخْفَی عَلَیْهِ مَوْضِعُهُ. قُلْتُ: سَیِّدِي! فَإِنَّ رَجُلاً رَآکَ فِي مَنَامِهِ وَ هُوَ یَشْرَبُ اَلنَّبِیذَ؟ قَالَ: لَیْسَ اَلنَّبِیذُ یُفْسِدُ عَلَیْهِ دِینَهُ، إِنَّمَا یُفْسِدُ عَلَیْهِ تَرَکُنَا، وَ تَخَلُّفُهُ عَنَّا. إِنَّ أَشْقَی أَشْقِیَائِکُمْ مَنْ یُکَذِّبُنَا فِي اَلْبَاطِنِ بِمَا یُخْبَرُ عَنَّا، یُصَدِّقُنَا فِی اَلظَّاهِرِ، وَ یُکَذِّبُنَا فِی اَلْبَاطِنِ. نَحْنُ أَبْنَاءُ نَبِيِّ اَللَّهِ، وَ أَبْنَاءُ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَ أَبْنَاءُ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ، وَ أَحْبَابُ رَبِّ اَلْعَالَمِینَ، نَحْنُ مِفْتَاحُ اَلْکِتَابِ، فَبِنَا نَطَقَ اَلْعُلَمَاءُ، وَ لَوْ لاَ ذَلِکَ لَخَرَسُوا. نَحْنُ رَفَعْنَا اَلْمَنَارَ، وَ عَرَّفْنَا اَلْقِبْلَةَ، نَحْنُ حَجَرُ اَلْبَیْتِ فِی اَلسَّمَاءِ وَ اَلْأَرْضِ، بِنَا غُفِرَ لآِدَمَ، وَ بِنَا اُبْتُلِیَ أَیُّوبُ، وَ بِنَا اُفْتُقِدَ یَعْقُوبُ، وَ بِنَا حُبِسَ یُوسُفُ، وَ بِنَا دُفِعَ اَلْبَلاَءُ، بِنَا أَضَاءَتِ اَلشَّمْسُ. نَحْنُ مَکْتُوبُونَ عَلَی عَرْشِ رَبِّنَا، مَکْتُوبُونَ مُحَمَّدٌ خَیْرُ اَلنَّبِیِّینَ، وَ عَلِيٌّ سَیِّدُ اَلْوَصِیِّینَ، وَ فَاطِمَةُ سَیِّدَهُ نِسَاءِ اَلْعَالَمِینَ، أَنَا خَاتَمُ اَلْأَوْصِیَاءِ، أَنَا طَالِبُ اَلْبَابِ، أَنَا صَاحِبُ اَلصِّفِّینِ، أَنَا اَلْمُنْتَقِمُ مِنْ أَهْلِ اَلْبَصْرَةِ، أَنَا صَاحِبُ کَرْبَلاَءَ. مَنْ أَحَبَّنَا وَ تَبَرَّأَ مِنْ عَدُوِّنَا کَانَ مَعَنَا، وَ مِمَّنْ فِی اَلظِّلِّ اَلْمَمْدُودِ، وَ اَلْمَاءِ اَلْمَسْکُوبِ. - وَ اَلْحَدِیثُ طَوِیلٌ وَ فِی آخِرِهِ-: أَنَّ اَللَّهَ اِشْتَرَکَ بَیْنَ اَلْأَنْبِیَاءِ وَ اَلْأَوْصِیَاءِ فِی اَلْعِلْمِ وَ اَلطَّاعَةِ. وَ فِی حَدِیثٍ آخَرَ: أَنَّ اَللَّهَ خَلَقَنَا قَبْلَ اَلْخَلْقِ بِأَلْفَيْ أَلْفِ عَامٍ، فَسَبَّحْنَا فَسَبَّحَتِ اَلْمَلاَئِکَةُ لِتَسْبِیحِنَا. از او: بحار الأنوار: ج 26 ص 258 ب5 ح33.
پیامبران ، به اشتراک نهاده است.
بنابراین هم چنان که ولایت در معرفت دارد، ولایت در طاعت نیز از آنِ اوست؛ همان طور که معرفت او واجب است، اطاعت از او نیز همانند سایر اهل بیت اطهار علیهم السّلام بر همگان حتّی بر انبياء عليهم السّلام واجب است. حضرت فاطمه سلام اللّه علیها فرمودند:
«... فَفَرَضَ (فَجَعَلَ) اللَّهُ عَلَيْكُمُ الْإِيمَانَ تَطْهِيراً لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ، ... وَ طَاعَتَنَا (أَهْلَ الْبَیْتِ) نِظَاماً لِلْمِلَّةِ، وَ إِمَامَتَنَا لَمّاً
(أَماناً) لِلْفُرْقَةِ، ... ».(1)
... اللّه برای پاک بودن از (آلودگی) شرک؛ ایمان را بر شما واجب فرمود، ... و اطاعت از ما اهل بیت را برای نظام ملّت، و امامت ما را برای اجتماع (و امانی) از تفرقه مقرّر نمود، ... . ایمان را سبب طهارت از شرک فرمود، و دقت شود که فرمود: «... وَ طَاعَتَنَا (أَهْلَ الْبَیْتِ) نِظَاماً لِلْمِلَّةِ، وَ إِمَامَتَنَا ... » زیرا که حضرتش از اهل البيت است، در نتیجه اطاعت از او بر انبیاء و غیر آنان - چنان چه گذشت - واجب است، زیرا او نیز حجّة اللّه است و فرمود: «وَ إِمَامَتَنَا... » بنابراین ایشان نیز شیعیانی دارد.
برهان 39- امامت، خاصِّ نسل فاطمه
امام علىّ الرّضا عليه السّلام در حدیث وصف امام و امامت و عجز مردم از شناخت و اختیار امام علیهم السّلام فرمود:
«...، فَكَيْفَ لَهُمْ بِاخْتِيَارِ الْإِمَامِ؟! وَ الْإِمَامُ عَالِمٌ لَا يَجْهَلُ، مَخْصُوصٌ بِدَعْوَةِ الرَّسُولِ صَلَّی اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ نَسْلِ الْمُطَهَّرَةِ الْبَتُولِ، ... ».(2)
... پس چگونه می توانند امام اختیار کنند؟! با آن که باید امام کسی باشد که دانا است و نادانی نمی کند، ... و مخصوص به دعوت از طرف رسول خدا
ص: 118
1- بسیاری از محدّثین و مؤرّخين خطبه فدکیه حضرت فاطمه سلام اللّه علیها را نقل نموده اند: دلائل الإمامة: ص 109 - 113ح 36 - به سندهای متصل از: ابن عبّاس، و به چند سند از حضرت زینب علیها السّلام، و از چند تن دیگر، و از عبد اللّه محض از گروهی از بنی هاشم، و به سند خود از امام محمّد باقر علیه السّلام از پدرش از حضرت زینب، و از ابن عائشة و از زید بن عليّ بن الحسين از حضرت زینب؛ از حضرت فاطمه سلام اللّه علیها که در خطبه خود فرمودند: «... فَفَرَضَ (فَجَعَلَ- الاحتجاج) اللَّهُ عَلَيْكُمُ الْإِيمَانَ تَطْهِيراً لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ؛ ... وَ طَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّةِ، وَ إِمَامَتَنَا لَمّاً (أَماناً- الاحتجاج) لِلْفُرْقَةِ، ... ». و الإحتجاج: ج1 ص 97-99 - به سند خود از عبد اللّه محض. و کشف الغمّة: ج1 ص480-483 از کتاب السقيفة جوهری به سندها و طرق خود: «... فَفَرَضَ اللَّهُ الْإِيمَانَ تَطْهِيراً لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ، ... وَ طَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّةِ، وَ إِمَامَتَنَا لَمّاً لِلْفُرْقَةِ، ... ». الدّرّ النظيم في مناقب الأئمة اللهاميم: ص 465-469- از ابن عبّاس از حضرت زینب علیها السّلام: «... فَفَرَضَ اللَّهُ الْإِيمَانَ تَطْهِيراً لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ، ... وَ طَاعَتَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ نِظَاماً لِلْمِلَّةِ، وَ إِمَامَتَنَا لَمّاً لِلْفُرْقَةِ، ... ». ر.ک: من لا يحضره الفقيه: ج3 ص 567 و 568 ح4940 - به سند خود از جابر از حضرت زینب عليها السّلام: «... فَفَرَضَ اللَّهُ الْإِيمَانَ تَطْهِيراً مِنَ الشِّرْكِ، ... وَ الطّاعَةَ نِظَاماً لِلْمِلَّةِ، وَ الإِمَامَةَ لَمّاً مِنَ الْفُرْقَةِ، ... ». علل الشّرائع: ج1 ص 248 و 249 ب182ح 2 و 3 و 4 - از أحمد بن محمّد بن جابر و جمعی از بنی هاشم و زيد بن عليّ، از حضرت زینب عليها السّلام: «... فَفَرَضَ الْإِيمَانَ تَطْهِيراً مِنَ الشِّرْكِ، ... وَ الطّاعَةَ نِظَاماً لِلْمِلَّةِ، وَ الإِمَامَةَ لَمّاً مِنَ الْفُرْقَةِ، ... ». ر.ک: من لا يحضره الفقيه: ج3 ص 568 ح4940.
2- الكافي: ج1 ص198 ح1. و تحف العقول، ص 436 و الغيبة، النعماني: ص 216 ب13 ح6 و عیون أخبار الرّضا عليه السّلام: ج1 ص 219 ب20 ح1 و کمال الدّین و تمام النّعمة: ج 2 ص 675 ب58 ح 32 و معاني الأخبار: ص96 ح2 والأمالي، ابن بابویه: ص 675 مجلس 97 ح1 و الإحتجاج: ج2 ص 433 و الصراط المستقيم: ج1 ص83. بحار الأنوار: ج 25 ص120 ب 4 ح 4 از: كمال الدين و معاني الأخبار و الأمالي و العيون و الإحتجاج و التحف و الغيبة و الكافي.
صلّى اللّه عليه وآله باشد و از جانب او تعیین شود، و از نژاد و نسل فاطمه زهراء مطهّره بتول است، ....
اضافه کنید این حدیث را به حدیثی که تحت عنوان «فاطمه و بطن مادرش خدیجه» آورده شد، امامت بر مردم انتصابی الهی است، و در خصوص نسل رسول اللّه و فاطمه صلّى اللّه عليهما وآلهما است.
ص: 119
رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فرمود:
«فاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنّي، وَ أَنَا مِنْها، ...
وَ هِيَ رُوحِيَ الَّتِي بَیْنَ جَنْبَيَّ، ...
مَنْ آذاها فَقَدْ آذانِي وَمَنْ آذانِي فَقَدْ آذَی اللَّهَ،
وَ مَنْ آذَی اَللَّهَ أَکَبَّهُ اَللَّهُ فِي اَلنَّارِ، ...
یَرْضَی اللَّهُ لِرِضَاهَا، وَ یَغْضَبُ لِغَضَبِهَا، ... ».
ص: 120
برهان 40- علم فاطمة محيط بر خلق و عدم
حضرت فاطمه خطاب به امیرالمؤمنین فرمود:
«إعْلَمْ یَا أَبَا الْحَسَنِ!... أَعْلَمُ مَا کَانَ وَ مَا یَکُونُ، وَ مَا لَمْ یَکُنْ. یَا أَبَا الْحَسَنِ! الْمُؤْمِنُ یَنْظُرُ بِنُورِ اللَّهِ تَعَالَی».(1)
یا ابا الحسن! بدان که نسبت به هر آن چه بوده، هست و خواهد بود و آن چه نخواهد بود دانایم. یا ابا الحسن ! مؤمن به نور اللّه تعالی می بیند.
صدّیقه طاهره فاطمة الزّهراء عليها السّلام به امیرالمؤمنين عليه السّلام فرمود:
«أُدْنُ لِأُحَدِّثَکَ بِمَا کَانَ وَ بِمَا هُوَ کَائِنٌ وَ بِمَا لَمْ یَکُنْ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ حِینَ تَقُومُ السَّاعَةُ».
نزدیک بیا تا به تو بگویم آن چه را واقع شده و آن چه واقع خواهد شد و آن چه تا روز قیامت (یعنی زمان ظهور) رخ ندهد تا برپا شدن ساعت (یعنی روز قیامت).
دانش نسبت به گذشته و حال و آینده و آن چه رخ نخواهد داد، به کسی جز حجّة اللّه داده نمی شود زیرا که او برای هدایت خلق و اعمال ولایت خویش، ناگزیر از دانش مند بودن است و این نیز مقامی از مقامات شامخ وليّة اللّه العظمی فاطمه زهرا سلام اللّه عليها است که بر حجّیت ایشان بر خلق دلالت دارد.
ص: 123
1- عيون المعجزات: ص 54 و چاپ جدید عتبه حسینیّه عليه السّلام: ص 101 ح 2/41- و روي عن حارثة بن قدامة قال: حدّثني سلمان الفارسيّ قال: حدّثني عمّار و قال: أخبرك عجباً قلت: حدّثني يا عمّار! قال: نعم، شهدت عليّ بن ابي طالب علیه السّلام و قد ولج على فاطمة عليها السّلام، فلمّا (أ)بصرت به نادت: أُدْنُ لِأُحَدِّثَکَ بِمَا کَانَ وَ بِمَا هُوَ کَائِنٌ وَ بِمَا لَمْ یَکُنْ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ حِینَ تَقُومُ السَّاعَةُ. قَالَ (عَمَّارٌ): فَرَأَیْتُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ علیه السّلام یَرْجِعُ الْقَهْقَرَی، فَرَجَعْتُ بِرُجُوعِهِ، إِذْ دَخَلَ عَلَی النَّبِيِّ صلّی اللّه علیه و آله فَقَالَ لَهُ: أُدْنُ یَا أَبَا الْحَسَنِ، فَدَنَا فَلَمَّا اطْمَأَنَّ بِهِ الْمَجْلِسُ، قَالَ لَهُ: تُحَدِّثُنِي أَمْ أُحَدِّثُکَ؟ فقَالَ: الْحَدِیثُ مِنْکَ أَحْسَنُ یَا رَسُولَ اللَّهِ. فَقَالَ: کَأَنِّي بِکَ وَ قَدْ دَخَلْتَ عَلَی فَاطِمَةَ وَ قَالَتْ لَکَ کَیْتَ وَ کَیْتَ فَرَجَعْتَ؟ فَقَالَ عَلِیٌّ علیه السّلام: نُورُ فَاطِمَةَ مِنْ نُورِنَا؟ فَقَالَ صلّل اللّه علیه و آله: أَ وَ لَا تَعْلَمُ؟ فَسَجَدَ عَلِیٌّ شُکْراً لِلَّهِ تَعَالَی. قَالَ عَمَّارٌ: فَخَرَجَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ خَرَجْتُ بِخُرُوجِهِ، فَوَلَجَ عَلَی فَاطِمَةَ علیها السّلام وَ وَلَجْتُ مَعَهُ، فَقَالَتْ: کَأَنَّکَ رَجَعْتَ إِلَی أَبِی صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَأَخْبَرْتَهُ بِمَا قُلْتُهُ لَکَ؟ قَالَ: کَانَ کَذَلِکَ یَا فَاطِمَةُ. فَقَالَتْ: اعْلَمْ یَا أَبَا الْحَسَنِ! أَنَّ اللَّهَ تَعَالَی خَلَقَ نُورِی، وَ کَانَ یُسَبِّحُ اللَّهَ جَلَّ جَلَالُهُ، ثُمَّ أَوْدَعَهُ شَجَرَةً مِنْ شَجَرِ الْجَنَّةِ فَأَضَاءَتْ، فَلَمَّا دَخَلَ أَبِی إِلَی الْجَنَّةِ أَوْحَی اللَّهُ تَعَالَی إِلَیْهِ إِلْهَاماً : أَنِ اقْتَطِفِ الثَّمَرَةَ مِنْ تِلْکَ الشَّجَرَةِ وَ أَدِرْهَا فِي لَهَوَاتِکَ، فَفَعَلَ، فَأَوْدَعَنِي اللَّهُ تَعالیٰ صُلْبَ أَبِي صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، ثُمَّ أَوْدَعَنِي خَدِیجَةَ بِنْتَ خُوَیْلِدٍ عَلَیْهَا السَّلامُ، فَوَضَعَتْنِي، وَ أَنَا مِنْ ذَلِکَ النُّورِ، أَعْلَمُ مَا کَانَ، وَ مَا یَکُونُ، وَ مَا لَمْ یَکُنْ. یَا أَبَا الْحَسَنِ! الْمُؤْمِنُ یَنْظُرُ بِنُورِ اللَّهِ تَعَالَی. از او: بحار الأنوار: ج 43 ص 8 ب1 ح 11.
برهان 41- ژرفای دریای علم فاطمه
بنابر آیه کریمه
«مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ».(1)
دو دریا را که با هم ملاقات دارند به هم آمیخت.
و احادیث ذیل آن، این دو دریا، استعاره از مولانا امیرالمؤمنین و سیّدتنا فاطمة الزّهراء می باشد و دریا عبارت از دریای ژرف علم اللّه است. و واضح است که اللّه تعالی، کسی جز حجّة اللّه را امین علم خویش مقرر نفرموده است.
برهان 42- «مصحف» میراث ویژه فاطمه
مولانا امیرالمؤمنين عليه السّلام فرمودند:
«وَ لَقَدْ أُعْطِیَتْ زَوْجَتِي مُصْحَفاً فِیهِ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ یَسْبِقْهَا إِلَیْهِ أَحَدٌ، خَاصَّةً مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ».(2)
و به راستی به همسرم مصحفی مشحون از علم داده شده که هیچ کس در این امر، بر او پیشی نگرفته است، ویژگی مختصّ برای او از جانب اللّه و پیامبرش.
امام جعفر صادق علیه السّلام ضمن حدیثی به ابوبصیر فرمودند:
«... وَ مَا یُدْرِیهِمْ مَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ؟ قَالَ: مُصْحَفٌ فِیهِ مِثْلُ قُرْآنِکُمْ هَذَا ثَلَاثَ مَرَّاتٍ، ... هُوَ شَیْءٌ أَمْلاهَا اَللَّهُ، وَ أَوْحَی إِلَیْهَا،... ».(3)
... و چه می دانند مصحف فاطمه چیست؟ فرمود: مصحفی است مانند این قرآن شما، 3 برابر... چیزی است که خداوند بر او (یعنی حضرت فاطمه) املا فرموده و وحی نموده است... .
حضرت واسطه علوم و مواريث الهی و انبیاء و مصحف خود برای ائمّه است.
هرچند جریان مصحف فاطمه، پس از رسول اللّه بوده است لکن بنابر احادیث بسیار،
ص: 124
1- سوره (55) الرحمان آیه 20: «مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ». تفسير عليّ بن ابراهيم القمّي: ج2 ص 344 و تفسیر فرات الكوفي: ص 459 ح600 از امام جعفر صادق عليه السّلام درباره این آیه فرمود: عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ بَحْرَانِ عَمِیقَانِ لَا یَبْغِي أَحَدُهُمَا عَلَی صَاحِبِهِ... - على و فاطمه دو دریای ژرف اند که هر کدام بر دیگری ستم نکند ... . و تفسير فرات الكوفي: ص460 ح601 به سند خود از امام علىّ الرضا عليه السّلام درباره آیه فرمود: ذٰلِكَ عَلِيٌّ وَ فاطِمَةُ ... . و تفسیر فرات کوفي: ص 459 ح 599 و 602 از ابن عبّاس و أبو ذرّ غفاری رضي اللّه عنه درباره آیه فرمود: أمير المؤمنين عليّ بن أبي طالب و فاطمة عليهما السّلام ... . و تفسير فرات الكوفي: ص 461 ح 603 به سند خود از عبد اللّه بن مسعود در جمعی از مهاجرین و أنصار از او درباره این آیه پرسیده شد وی گفت (مراد این است که): لَا یَبْغِي عَلِيٌّ عَلَی فَاطِمَةَ وَ لَا تَبْغِي فَاطِمَةُ عَلَی عَلِيٍّ، یُنْعِمُ عَلِيٌّ بِمَا أَعَدَّ اللَّهُ لَهُ وَ خَصَّهُ مِنْ نَعِیمِهِ بِفَاطِمَةَ. و شواهد التنزيل: ج2 ص284 ح 918 إلى 921 و 923 به سند خود از ضحّاك و سلمان و ابن عبّاس درباره این آیه گفتند (مقصود): عَلِيٌّ وَ فاطِمَةُ... . الخصال: ج1 ص65 ح96 و روضة الواعظين: ج1 ص 148 به سند خود از امام جعفر صادق عليه السّلام در تفسیر این آیه فرمود: عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ عَلَيْهِمَا السَّلامُ بَحْرَانِ مِنَ الْعِلْمِ عَمِیقَانِ لَا یَبْغِي أَحَدُهُمَا عَلَی صَاحِبِهِ ... . الفضائل: ص81 در خبر مفاخرت عليّ بن أبي طالب و فاطمة الزهراء عليهما السّلام آمده است که:... أمير المؤمنين فرمود: أَنَا شِیعَتِي مِنْ عِلْمِي یَسْطُرُونَ. حضرت فاطمه در پاسخ فرمود: وَ أَنَا مِنْ بَحْرِ عِلْمِي یَغْتَرِفُونَ،... . مناقب آل أبي طالب عليهم السّلام: ج 3 ص 318 از کتاب های مخالفين؛ کتاب اللوامع و شرف المصطفي خرگوشی به سندش از سلمان، و أبو بكر شیرازی در کتابش از ابو صالح و ابو اسحاق ثعلبی و علىّ بن أحمد الطائي و أبو محمّد بن الحسن بن علويّة القطّان در تفسیرهایشان از سعید بن جبیر و سفیان ثوری، و ابو نعیم اصفهانی در کتاب ما نزل من القرآن في أمير المؤمنين عليه السّلام از حمّاد بن سلمة از ثابت از انس، و از ابو مالك از ابن عبّاس، و قاضی نطنزی از سفيان بن عيينة از امام جعفر صادق علیه السّلام همه گی در تفسیر آیه گفتند که: عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ بَحْرَانِ عَمِیقَانِ لَا یَبْغِي أَحَدُهُمَا عَلَی صَاحِبِهِ. و در روایتی چنین است: «بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ» رَسولُ اللّهِ ... . مناقب آل أبي طالب عليهم السّلام: ج3 ص319 - أبو معاوية الضّرير، عن الأعمش، عن أبي صالح عن ابن عبّاس: أنّ فاطمة عليها السّلام بکت للجوع و العري فقال النّبيّ صلّى اللّه عليه وآله: إِقْنَعِي یَا فَاطِمَةُ بِزَوْجِکِ، فَوَ اللَّهِ إِنَّهُ سَیِّدٌ فِي الدُّنْیَا، سَیِّدٌ فِي الْآخِرَةِ، وَ أَصْلَحَ بَیْنَهُمَا، فَأَنْزَلَ اللَّهُ: مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ یَقُولُ: أَنَا اللَّهُ أَرْسَلْتُ «الْبَحْرَیْنِ» عَلِيَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ بَحْرَ الْعِلْمِ ، وَ فَاطِمَةَ بَحْرَ النُّبُوَّةِ، «یَلْتَقِیانِ» یَتَّصِلَانِ، أَنَا اللَّهُ أَوْقَعْتُ الْوُصْلَةَ بَیْنَهُمَا. از او: بحار الأنوار: ج 24 ص 99 ب 36 ح 6.
2- بصائر الدّرجات: ص200 ب9 ح2- حدّثنا عبد اللّه بن محمّد، عن إبراهيم بن محمّد الثقفيّ، عن بعض رفعه إلى أبي عبد اللّه عليه السّلام أنّه قال: الْفَضْلُ لِمُحَمَّدٍ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ هُوَ الْمُقَدَّمُ عَلَی الْخَلْقِ جَمِیعاً، لَا یَتَقَدَّمُهُ أَحَدٌ، وَ عَلِيٌّ عَلَیْهِ السَّلامُ الْمُتَقَدِّمُ مِنْ بَعْدِهِ، وَ الْمُتَقَدِّمُ بَیْنَ یَدَيْ عَلِيٍّ کَالْمُتَقَدِّمِ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ کَذَلِکَ یَجْرِی لِلْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ، جَعَلَهُمُ اللَّهُ أَرْکَانَ الْأَرْضِ أَنْ تَمِیدَ بِأَهْلِهَا، وَ رَابِطِیهِ عَلَی سَبِیلِ هُدَاهُ، لَا یَهْتَدِي هَادٍ مِنْ ضَلَالَةٍ إِلَّا بِهِمْ، وَ لَا یَضِلُّ خَارِجٌ مِنْ هُدًی إِلَّا بِتَقْصِیرٍ عَنْ حَقِّهِمْ، وَ أُمَنَاءُ اللَّهِ عَلَی مَا أَهْبَطَ مِنْ عِلْمٍ أَوْ عُذْرٍ أَوْ نُذْرٍ، وَ شُهَدَاؤُهُ عَلَی خَلْقِهِ، وَ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ عَلَی مَنْ فِي الْأَرْضِ، جَرَی لِآخِرِهِمْ مِنَ اللَّهِ مِثْلُ الَّذِی أَوْجَبَ لِأَوَّلِهِمْ، فَمَنِ اهْتَدَی بِسَبِیلِهِمْ وَ سَلَّمَ لِأَمْرِهِمْ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِحَبْلِ اللَّهِ الْمَتِینِ وَ عُرْوَهِ اللَّهِ الْوُثْقَی، وَ لَا یَصِلُ إِلَی شَيْءٍ مِنْ ذَلِکَ إِلَّا بِعَوْنِ اللَّهِ، وَ إِنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ قَالَ: أَنَا قَسِیمُ بَیْنِ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ، لَا یَدْخُلُهَا أَحَدٌ إِلَّا عَلَی أَحَدِ قِسْمَيَّ ، وَ إِنِّي الْفَارُوقُ الْأَکْبَرُ، وَ قَرْنٌ مِنْ حَدِیدٍ، وَ بَابُ الْإِیمَانِ، وَ إِنِّي لَصَاحِبُ الْعَصَا وَ الْمِیسَمِ، لَا یَتَقَدَّمُنِي أَحَدٌ إِلَّا أَحْمَدُ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لَیُدْعَی فَیُکْسَی، ثُمَّ یُدْعَی فَیُسْتَنْطَقُ فَیَنْطِقُ، ثُمَّ أُدْعَی فَأَنْطِقُ عَلَی حَدِّ مَنْطِقِهِ، وَ لَقَدْ أَقَرَّتْ لِي جَمِیعُ الْأَوْصِیَاءِ وَ الْأَنْبِیَاءِ بِمِثْلِ مَا أَقَرَّتْ بِهِ لِمُحَمَّدٍ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَ لَقَدْ أُعْطِیْتُ السَّبْعَ الَّتِي لَمْ یَسْبِقْنِي إِلَیْهَا أَحَدٌ، عُلِّمْتُ الْأَسْمَاءَ، وَ الْحُکُومَةَ بَیْنَ الْعِبَادِ، وَ تَفْسِیرَ الْکِتَابِ، وَ قِسْمَةَ الْحَقِّ مِنَ الْمَغَانِمِ بَیْنَ بَنِي آدَمَ، فَمَا شَذَّ عَنِّي مِنَ الْعِلْمِ شَيْءٌ إِلَّا وَ قَدْ عَلَّمَنِیهِ الْمُبَارَکُ، وَ لَقَدْ أُعْطِیْتُ حَرْفاً یَفْتَحُ أَلْفَ حَرْفٍ، وَ لَقَدْ أُعْطِیَتْ زَوْجَتِي مُصْحَفاً فِیهِ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ یَسْبِقْهَا إِلَیْهِ أَحَدٌ، خَاصَّةً مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ. از او: بحار الأنوار: ج 39 ص 343 ب90 ح 15.
3- بصائر الدّرجات: 151 ب14 ح70- حدّثنا أحمد بن محمّد، عن الحسين بن سعيد الجمّال، عن أحمد بن عمر، عن أبي بصير قال: دخلت على أبي عبد اللّه عليه السّلام فقلت له: إني أسألك جعلت فداك، عن مسألة ليس هاهنا أحد يسمع كلامي؟ فرفع أبو عبد اللّه عليه السّلام ستراً بيني وبين بيت آخر فاطّلع فيه ثمّ قال: يا أبا مُحَمَّدٍ! سَلْ عَمّا بَدا لَكَ. قال: قلت: جعلت فداك إن الشّيعة يتحدّثون؛ أنّ رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله علّم عليّاً عليه السّلام باباً يفتح منه ألف باب. قال: فقال أبو عبد اللّه عليه السّلام: یَا أَبَا مُحَمَّدٍ! عَلَّمَ وَ اَللَّهِ رَسُولُ اَللَّهِ عَلِیّاً أَلْفَ بَابٍ یُفْتَحُ لَهُ مِنْ کُلِّ بَابٍ أَلْفُ بَابٍ. قَالَ: قُلْتُ لَهُ: وَ اَللَّهِ هَذَا لَعِلْمٌ. فَنَکَتَ سَاعَةً! فِی اَلْأَرْضِ ثُمَّ قَالَ: إِنَّهُ لَعِلْمٌ وَ مَا هُوَ بِذَلِکَ. ثُمَّ قَالَ: یَا أَبَا مُحَمَّدٍ! وَ إِنَّ عِنْدَنَا اَلْجَامِعَةَ وَ مَا یُدْرِیهِمْ مَا اَلْجَامِعَةُ؟ قَالَ: قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ وَ مَا اَلْجَامِعَةُ؟ قَالَ: صَحِیفَةٌ طُولُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعاً بِذِرَاعِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ إِمْلاَءٍ مِنْ فَلْقِ فِیهِ وَ خَطَّ عَلِيٌّ بِیَمِینِهِ فِیهَا کُلُّ حَلاَلٍ وَ حَرَامٍ وَ کُلُّ شَيْءٍ یَحْتَاجُ اَلنَّاسُ إِلَیْهِ حَتَّی اَلْأَرْشُ فِي اَلْخَدْشِ -وَ ضَرَبَ بِیَدِهِ إِلَيَّ فَقَالَ:- تَأْذَنُ لِي یَا أَبَا مُحَمَّدٍ؟ قَالَ: قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّمَا أَنَا لَکَ اِصْنَعْ مَا شِئْتَ. قَالَ فَغَمَزَنِي بِیَدِهِ فَقَالَ: حَتَّی أَرْشُ هَذَا کَأَنَّهُ مُغْضِبٌ. قَالَ: قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ هَذَا وَ اَللَّهِ اَلْعِلْمُ. قَالَ: إِنَّهُ لَعِلْمٌ وَ لَیْسَ بِذَلِکَ. ثُمَّ سَکَتَ سَاعَةً ثُمَّ قَالَ: إِنَّ عِنْدَنَا اَلْجَفْرَ وَ مَا یُدْرِیهِمْ مَا اَلْجَفْرُ مِسْکُ شَاةٍ أَوْ جِلْدُ بَعِیرٍ. قَالَ: قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا اَلْجَفْرُ؟ قَالَ: وِعَاءٌ أَحْمَرُ أَوْ أدم [أَدِیمٌ] أَحْمَرُ فِیهِ عِلْمُ اَلنَّبِیِّینَ وَ اَلْوَصِیِّینَ. قُلْتُ: هَذَا وَ اَللَّهِ هُوَ اَلْعِلْمُ. قَالَ: إِنَّهُ لَعِلْمٌ وَ مَا هُوَ بِذَلِکَ. ثُمَّ سَکَتَ سَاعَةً ثُمَّ قَالَ: وَ إِنَّ عِنْدَنَا لَمُصْحَفَ فَاطِمَةَ عَلَیْهَا اَلسَّلاَمُ وَ مَا یُدْرِیهِمْ مَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ؟ قَالَ: مُصْحَفٌ فِیهِ مِثْلُ قُرْآنِکُمْ هَذَا ثَلاَثَ مَرَّاتٍ وَ اَللَّهِ مَا فِیهِ مِنْ قُرْآنِکُمْ حَرْفٌ وَاحِدٌ إِنَّمَا هُوَ شَيْءٌ أَمْلاَهَا اَللَّهُ وَ أَوْحَی إِلَیْهَا. قَالَ: قُلْتُ: هَذَا وَ اَللَّهِ هُوَ اَلْعِلْمُ. قَالَ: إِنَّهُ لَعِلْمٌ وَ لَیْسَ بِذَاکَ. قَالَ: ثُمَّ سَکَتَ سَاعَةً ثُمَّ قَالَ: إِنَّ عِنْدَنَا لَعِلْمٌ مَا کَانَ وَ مَا هُوَ کَائِنٌ إِلَی أَنْ تَقُومَ اَلسَّاعَةُ. قَالَ: قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ هَذَا وَ اَللَّهِ هُوَ اَلْعِلْمُ. قَالَ: إِنَّهُ لَعِلْمٌ وَ مَا هُوَ بِذَاکَ. قَالَ: قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ فَأَیُّ شَیْءٍ هُوَ اَلْعِلْمُ. قَالَ: مَا یَحْدُثُ بِاللَّیْلِ وَ اَلنَّهَارِ اَلْأَمْرُ بَعْدَ اَلْأَمْرِ وَ اَلشَّيْءُ بَعْدَ اَلشَّيْءِ إِلَی یَوْمِ اَلْقِیَامَةِ. مانند آن: الكافي: ج1 ص 239 ح 1.
مسلّم است که آن چه از وحی و الهام از ذات احدیّت می رسد، نخست به روح رسول اللّه داده می شود و بعد از او به حضرات اهل بیت اطهار علیهم السّلام می رسد؛
مصحف فاطمه سلام اللّه عليها نیز به واسطه روح و نور وجود رسول اللّه به حضرت فاطمه سلام اللّه عليها رسیده است. مصحف او فيض عظيم اللّه تعالی بر فاطمه است به واسطه رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله،
و ما أدراك ما مصحف فاطمة؟
از این حدیث شریف معلوم می شود که مصحف او بر همه کتب آسمانی هیمنه و سلطنت دارد اضافه بر این که مصحف او سه بار مانند قرآن شماست، سه برابر بزرگ تر، زیرا اضافه بر ظاهر قرآن، باطن آن و حقیقت و تأويل آن نیز هست.
امامت و مصحف فاطمة
ابوبصیر گوید: از امام ابو جعفر محمّد بن علىّ الباقر عليه السّلام درباره مصحف فاطمه صلوات اللّه علیها پرسیدم... تا آن جا که فرمود:
«... وَ فِیهِ عِلْمُ الْقُرْآنِ کَمَا أُنْزِلَ، وَ عِلْمُ التَّوْرَاةِ کَمَا أُنْزِلَتْ، وَ عِلْمُ الْإِنْجِیلِ (کَمَا أُنْزِلَ)، وَ (عِلْمُ) الزَّبُورِ، ... ».(1)
در (مصحف فاطمه) علم قرآن است هم چنان که نازل شده، و دانش تورات است آن چنان که نازل شده، دانش انجيل است آن چنان که نازل شده و دانش زبور است، آن چنان که نازل شده است... .
تمامی علوم قرآنی و کتب آسمانی «به نحو انزال و نه تنزيل» در مصحف فاطمه عليها السّلام است. مصحف او بر آن کتاب ها هیمنه و سلطنت دارد، نه تنها ظاهر آن بلکه حاوی تأویل و باطن آن است.
و از دیگر سوی، مصحف فاطمه علیها السّلام که از مواريث و لوازم امامت است، امام
ص: 125
1- دلائل الإمامة: ص 104-106 ح 34 - حدّثني أبو الحسين محمّد بن هارون بن موسی التّلعکبريّ قال: حدّثنا أبي قال: حدّثنا أبو عليّ محمّد بن همّام قال: حدّثنا جعفر بن محمّد بن مالك الفزاريّ قال: حدّثنا محمّد بن أحمد بن حمدان قال: حدّثني عليّ بن سليمان و جعفر ابن محمّد، عن عليّ بن أسباط، عن الحسين بن أبي العلاء و عليّ بن أبي حمزة، عن أبي بصير، قال: سألت أبا جعفر محمّد بن عليّ عليه السّلام عن مصحف فاطمة صلوات اللّه عليها؟ فقال: أُنْزِلَ عَلَیْهَا بَعْدَ مَوْتِ أَبِیهَا. فَقُلْتُ: فَفِیهِ شَیْ ءٌ مِنَ الْقُرْآنِ؟ قَالَ: مَا فِیهِ شَيْءٌ مِنَ الْقُرْآنِ. قَالَ: قُلْتُ: فَصِفْهُ لِي. قَالَ: لَهُ دَفَّتَانِ مِنْ زَبَرْجَدَتَیْنِ عَلَی طُولِ الْوَرَقِ وَ عَرْضِهِ حَمْرَاوَیْنِ. قُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ صِفْ لِي وَرَقَهُ. قَالَ: وَرَقُهُ مِنْ دُرٍّ أَبْیَضَ قِیلَ لَهُ: (کُنْ) فَکَانَ. قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ، فَمَا فِیهِ؟ قَالَ: فِیهِ خَبَرُ مَا کَانَ، وَ خَبَرُ مَا یَکُونُ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ، وَ فِیهِ خَبَرُ سَمَاءٍ سَمَاءٍ، وَ عَدَدُ مَا فِي سَمَاءٍ سَمَاءٍ مِنَ الْمَلَائِکَةِ، وَ غَیْرُ ذَلِکَ، وَ عَدَدُ کُلِّ مَنْ خَلَقَ اللَّهُ مُرْسَلًا وَ غَیْرَ مُرْسَلٍ، وَ أَسْمَاؤُهُمْ، وَ أَسْمَاءُ الَّذِینَ أُرْسِلُوا إِلَیْهِمْ، وَ أَسْمَاءُ مَنْ کَذَّبَ وَ مَنْ أَجَابَ مِنْهُمْ، وَ فِیهِ أَسْمَاءُ جَمِیعِ مَنْ خَلَقَ اللَّهُ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْکَافِرِینَ، مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ، وَ أَسْمَاءُ الْبُلْدَانِ، وَ صِفَةُ کُلِّ بَلَدٍ فِی شَرْقِ الْأَرْضِ وَ غَرْبِهَا، وَ عَدَدُ مَا فِیهَا مِنَ الْمُؤْمِنِینَ، وَ عَدَدُ مَا فِیهَا مِنَ الْکَافِرِینَ، وَ صِفَةُ کُلِّ مَنْ کَذَّبَ، وَ صِفَةُ الْقُرُونِ الْأُولیٰ وَ قِصَصُهُمْ، وَ مَنْ وُلِّيَ مِنَ الطَّوَاغِیتِ وَ مُدَّةُ مُلْکِهِمْ وَ عَدَدُهُمْ، وَ فِیهِ أَسْمَاءُ الْأَئِمَّةِ وَ صِفَتُهُمْ، وَ مَا یَمْلِکُ وَاحِداً وَاحِداً، وَ فِیهِ صِفَةُ کَرَّاتِهِمْ، وَ فِیهِ صِفَةُ جَمِیعِ مَنْ تَرَدَّدَ فِی الْأَدْوَارِ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ. قَالَ: قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ وَ کَمِ الْأَدْوَارُ؟ قَالَ: خَمْسُونَ أَلْفَ عَامٍ، وَ هِيَ سَبْعَةُ أَدْوَارٍ؛ وَ فِیهِ أَسْمَاءُ جَمِیعِ مَنْ خَلَقَ اللَّهُ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ آجَالُهُمْ، وَ صِفَةُ أَهْلِ الْجَنَّةِ، وَ عَدَدُ مَنْ یَدْخُلُهَا، وَ عَدَدُ مَنْ یَدْخُلُ النَّارَ، وَ أَسْمَاءُ هَؤُلَاءِ وَ أَسْمَاءُ هَؤُلَاءِ، وَ فِیهِ عِلْمُ الْقُرْآنِ کَمَا أُنْزِلَ، وَ عِلْمُ التَّوْرَاةِ کَمَا أُنْزِلَتْ، وَ عِلْمُ الْإِنْجِیلِ (کَمَا أُنْزِلَ-خ ل)، وَ (عِلْمُ-خ ل) الزَّبُورِ، وَ عَدَدُ کُلِّ شَجَرَةٍ وَ مَدَرَةٍ فِی جَمِیعِ الْبِلَادِ. قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السّلام: فَلَمَّا أَرَادَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَنْ یُنْزِلَهُ عَلَیْهَا، أَمَرَ جَبْرَئِیلَ وَ مِیکَائِیلَ وَ إِسْرَافِیلَ أَنْ یَحْمِلُوا الْمُصْحَفَ فَیَنْزِلُوا بِهِ عَلَیْهَا، وَ ذَلِکَ فِي لَیْلَةِ الْجُمُعَةِ مِنَ الثُّلُثِ الثَّانِي مِنَ اللَّیْلِ، هَبَطُوا بِهِ عَلَیْهَا وَ هِيَ قَائِمَةٌ تُصَلِّي، فَمَا زَالُوا قِیَاماً حَتَّی قَعَدَتْ، فَلَمَّا فَرَغَتْ مِنْ صَلَاتِهَا سَلَّمُوا عَلَیْهَا، وَ قَالُوا لَهَا: السَّلَامُ یُقْرِئُکَ السَّلَامَ. وَ وَضَعُوا الْمُصْحَفَ فِی حِجْرِهَا، فَقَالَتْ لَهُمْ: اللَّهُ السَّلَامُ، وَ مِنْهُ السَّلَامُ، وَ إِلَیْهِ السَّلَامُ، وَ عَلَیْکُمْ یَا رُسُلَ اللَّهِ السَّلَامُ. ثُمَّ عَرَجُوا إِلَی السَّمَاءِ، فَمَا زَالَتْ مِنْ بَعْدِ صَلَاةِ الْفَجْرِ إِلَی زَوَالِ الشَّمْسِ تَقْرَأُهُ، حَتَّی أَتَتْ عَلَی آخِرِه. وَ لَقَدْ كَانَتْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهَا طَاعَتُهَا مَفْرُوضَةً عَلَى جَمِيعِ مَنْ خَلَقَ اللَّهُ مِنَ الْجِنِّ، وَ الْإِنْسِ، وَ الطَّيْرِ، وَ الْبَهَائِمِ (وَ الْوَحْشِ-خ ل)، وَ الْأَنْبِيَاءِ، وَ الْمَلَائِكَةِ. فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ فَلَمَّا مَضَتْ إِلَى مَنْ صَارَ ذَلِكَ الْمُصْحَفُ؟ فَقَالَ: دَفَعْتُهُ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ، فَلَمَّا مَضَى صَارَ إِلَى الْحَسَنِ، ثُمَّ إِلَى الْحُسَيْنِ، ثُمَّ عِنْدَ أَهْلِهِ حَتَّى يَدْفَعُوهُ إِلَى صَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ. فَقُلْتُ: إِنَّ هَذَا الْعِلْمَ كَثِيرٌ! فَقَالَ: يَا أَبَا مُحَمَّدٍ! إِنَّ هَذَا الَّذِي وَصَفْتُهُ لَكَ لَفِي وَرَقَتَيْنِ مِنْ أَوَّلِهِ، وَ مَا وَصَفْتُ لَكَ بَعْدَ مَا فِي الْوَرَقَةِ الثَّالِثَةِ، وَ لاَ تَكَلَّمْتُ بِحَرْفٍ مِنْهُ. در کتاب دلائل الإمامة از ابو بصیر نقل می کند که گفت: از امام ابا جعفر محمّد بن علىّ عليه السّلام در مورد مصحف فاطمه پرسیدم حضرت فرمودند: مصحف فاطمه کتابی است که بعد از فوت رسول خدا برفاطمه نازل شد. گفتم: آیا در آن از قرآن هم آمده است؟ فرمود: خیر؛ در آن چیزی از قرآن نیست. گفتم: آن را برای من توصیف کن و بشناسان. فرمود: آن مصحف دو جلد دارد و از یاقوت کبود می باشد که طول و عرض ورق آن، قرمز است. عرضه داشتم: فدایت شوم ورق و کاغذ آن را برای من توصیف کن. فرمود:کاغذ آن از درّی سفید است که هرچه بخواهی همان شود. گفتم: فدایت شوم در آن مصحف چیست؟ و مطالب آن چه می باشد؟ فرمود: همه اخبار و حوادث تا روز قیامت در آن می باشد و هم چنين اخبار آسمان ها و آن چه در آن است و تعداد فرشتگان و دیگران و همچنین تعداد مخلوقات خداوند از پیامبران و غیر آن ها و اسامی همه پیامبران و اسامی همه کسانی که پیامبران را تکذیب و یا دعوت آن ها را اجابت کردند. و اسامی همه مردم از مؤمنان و کافران از پیشینیان و پسینیان و نام همه شهرهای شرق و غرب عالم و اوصاف همه آن ها و تعداد مؤمنان و کافران هر شهری و مشخصات و اوصاف تکذیب کنندگان و اوصاف قرون اولیه و داستان های آن ها و هر کس از سرکشان و طاغوت هایی که حکومت کرده اند و مدت زمامداری و تعداد آن ها و اسامی پیشوایان و اوصاف آن ها و همه زمامداران و بزرگان آن ها و هرکسی که در طول ادوار تاریخ زندگی کرده است. گفتم: فدایت شوم ادوار تاریخ چند سال است؟ فرمود: پنجاه هزار سال که در هفت دوره می باشد. در آن مصحف، اسامی همه خلق خدا و اجل آن ها و نیز صفت بهشتیان و تعدادشان و تعداد داخل شوندگان آتش و اسامی همه آن ها آمده است. هم چنین علم قرآن، چنان که نازل شده است و علم تورات چنان که نازل شده است و علم انجیل چنان که نازل شده است و علم زبور و تعداد هر درخت و کلوخی در همه سرزمین ها در آن وجود دارد. و فرمود: و چون خداوند اراده کرد، جبرئیل و میکائیل و اسرافیل بر او (حضرت زهرا) نازل فرمود تا آن مصحف را برای آن حضرت حمل کردند و به وسیله آن ملائکه کتاب را بر او نازل فرمود و این واقعه در يك سوم آخر بعد از نیمه شب جمعه اتفاق افتاد پس هبوط کرد با مصحف مذکور درحالی که او (فاطمه زهرا) ایستاده مشغول نماز بود، آن ها (میکائیل و جبرئیل و اسرافیل) ایستاده بودند (به احترام حضرت) تا او نشست و بعد از فراغ از نماز بر او سلام کردند و گفتند: خداوند به تو سلام می رساند و بعد مصحف را در اتاقش قرار دادند. فاطمه فرمود: همه سلام ها برای اوست و از اوست و به سوی اوست و بر شما ای فرستادگان خداوند سلام باد. سپس آن سه فرشته به سوی آسمان عروج کردند، پس حضرت فاطمه، آن مصحف را بعد از نماز صبح تا موقع ظهر قرائت فرمود تا به آخر خواند و اطاعت از او بر جميع مخلوقات خداوند از جن و انس و پرندگان و وحوش و پیامبران و فرشتگان واجب می باشد. گفتم: فدایت شوم آن مصحف بعد از زمان فاطمه زهرا علیها السّلام چه شد؟ و در دست که افتاد؟ فرمود: آن را به امیرالمؤمنین سپرد و بعد از او به امام حسن و سپس امام حسين رسید و بعد از او در نزد اهلش است تا به دست صاحب الامر خواهد رسید. گفتم: این علم بسیار عظیم و کثیری است؟ امام علیه السّلام فرمود: ای ابا محمد آن چه برایت توصیف کردم در دو ورق اول آن کتاب است و حتی يك حرف و بیش از آن نزدم. (یعنی همه آن چه ذکر شد فقط در دو ورق از کل کتاب است).
علىّ بن موسی الرّضا عليه السّلام فرمود:
«لِلْإِمَامِ عَلَامَاتٌ؛ ... ، وَ إِذَا وَقَعَ إِلَی الْأَرْضِ مِنْ بَطْنِ أُمِّهِ وَقَعَ عَلَی رَاحَتَیْهِ رَافِعاً صَوْتَهُ بِالشَّهَادَتَیْنِ، ... وَ یَکُونُ مُحَدَّثاً، ... وَ یَکُونُ عِنْدَهُ مُصْحَفُ فَاطِمَةَ عَلَیْهَا السَّلامُ».(1)
امام نشانه هایی دارد؛ ...، و (از جمله) هنگامی که از شکم مادر بر زمین افتد، دو کف دست خود را بر زمین نهاده و صدایش را به شهادت بلند کند، ... و محدَّث باشد، ... و مصحف فاطمه علیها السّلام نزد او باشد.
مصحف حضرت، حاوی علوم عوالم ملکوت و غیر آن و حوادث گذشته و حال و آینده همه عوالم و طبقات و اصناف آن است و این همه از مواریث امامت است، به يقين او، کسی جز حجّة اللّه نیست.
ص: 126
1- من لا يحضره الفقيه: ج4 ص 418 ح5914 و عیون أخبار الرّضا عليه السّلام: ج1 ص 213 ب19 ح1 و الخصال: ج2 ص 527 و معاني الأخبار: ص 102 ح4 - حدّثنا محمّد بن إبراهيم ابفن إسحاق الطّالقانيّ رضي اللّه عنه قال: حدّثنا أحمد بن محمّد بن سعید بن عقدة الكوفيّ قال: حدّثنا عليّ بن الحسن بن عليّ بن فضّال، عن أبيه، عن أبي الحسن عليّ بن موسى الرّضا عليه السّلام قال: لِلْإِمَامِ عَلَامَاتٌ؛ یَکُونُ أَعْلَمَ النَّاسِ، وَ أَحْکَمَ النَّاسِ، وَ أَتْقَی النَّاسِ، وَ أَحْلَمَ النَّاسِ، وَ أَشْجَعَ النَّاسِ، وَ أَسْخَی النَّاسِ، وَ أَعْبَدَ النَّاسِ. وَ یُولَدُ مَخْتُوناً، وَ یَکُونُ مُطَهَّراً، وَ یَرَی مِنْ خَلْفِهِ کَمَا یَرَی مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ، وَ لَا یَکُونُ لَهُ ظِلٌّ، وَ إِذَا وَقَعَ إِلَی الْأَرْضِ مِنْ بَطْنِ أُمِّهِ وَقَعَ عَلَی رَاحَتَیْهِ رَافِعاً صَوْتَهُ بِالشَّهَادَتَیْنِ، وَ لَا یَحْتَلِمُ، وَ یَنَامُ عَیْنُهُ وَ لَا یَنَامُ قَلْبُهُ، وَ یَکُونُ مُحَدَّثاً، وَ یَسْتَوِی عَلَیْهِ دِرْعُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَ لَا یُرَی لَهُ بَوْلٌ وَ لَا غَائِطٌ، لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ وَکَّلَ الْأَرْضَ بِابْتِلَاعِ مَا یَخْرُجُ مِنْهُ، وَ تَکُونُ رَائِحَتُهُ أَطْیَبَ مِنْ رَائِحَةِ الْمِسْکِ، وَ یَکُونُ أَوْلَی بِالنَّاسِ مِنْهُمْ بِأَنْفُسِهِمْ، وَ أَشْفَقَ عَلَیْهِمْ مِنْ آبَائِهِمْ وَ أُمَّهَاتِهِمْ، وَ یَکُونُ أَشَدَّ النَّاسِ تَوَاضُعاً لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ یَکُونُ آخَذَ النَّاسِ بِمَا یَأْمُرُ بِهِ، وَ أَکَفَّ النَّاسِ عَمَّا یَنْهَی عَنْهُ، وَ یَکُونُ دُعَاؤُهُ مُسْتَجَاباً، حَتَّی إِنَّهُ لَوْ دَعَا عَلَی صَخْرَةٍ لَانْشَقَّتْ بِنِصْفَیْنِ، وَ یَکُونُ عِنْدَهُ سِلَاحُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَ سَیْفُهُ ذُو الْفَقَارِ، وَ تَکُونُ عِنْدَهُ صَحِیفَةٌ فِیهَا أَسْمَاءُ شِیعَتِهِمْ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ، وَ صَحِیفَةٌ فِیهَا أَسْمَاءُ أَعْدَائِهِمْ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ، وَ تَکُونُ عِنْدَهُ الْجَامِعَةُ وَ هِیَ صَحِیفَةٌ طُولُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعاً، فِیهَا جَمِیعُ مَا یَحْتَاجُ إِلَیْهِ وُلْدُ آدَمَ ، وَ یَکُونُ عِنْدَهُ الْجَفْرُ الْأَکْبَرُ، وَ الْأَصْغَرُ، إِهَابُ مَاعِزٍ وَ إِهَابُ کَبْشٍ فِیهِمَا جَمِیعُ الْعُلُومِ حَتَّی أَرْشُ الْخَدْشِ وَ حَتَّی الْجَلْدَةُ وَ نِصْفُ الْجَلْدَةِ، وَ یَکُونُ عِنْدَهُ مُصْحَفُ فَاطِمَةَ عَلَیْهَا السَّلامُ. و الاحتجاج: ج2 ص437 و کشف الغمّة: ج2 ص290 و غرر الاخبار: ص340 الفصل30. بحار الانوار: ج25 ص116 ب4 ح1 از معانی الاخبار و الخصال و عیون اخبار الرّضا علیه السّلام و الإحتجاج. ر.ک. مناقب آل أبي طالب عليهم السّلام: ج1 ص 253.
بخش چهاردهم فاطمه در آیات
برهان 43- فاطمه در آیه نور
قرآن کریم می فرماید:
«اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ».(1)
خداوند، نور (یعنی روشنی بخش) آسمان ها و زمین است، (صفت و) مَثَلِ نور او چون قندیلی است که در آن چراغی است و آن چراغ در شیشه ای است، آن شیشه گویی ستاره درخشانی است از درخت پر برکت زیتون، با آن که نه شرقی و نه غربی است (شرق و غرب جهان به آن روشن است)، (از شدّت صافی آن روغن) نزدیک است بدون تماس با آتش روشنى دهد؛ نوری است بر فراز نور دیگر، خدا هر که را بخواهد به نور خود هدایت می کند، و خداوند برای مردم
مثال ها می زند، و او به همه چیزداناست.
در حدیث رسول اللّه صلّی اللّه عليه وآله فرازهای آیه نور به حضرت فاطمه و دوازده امام
ص: 129
1- سوره (24) النّور آیه 36: «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ».
عليهم السّلام تفسير شده است؛ «نور» نام رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله و «الْمِشْكَاةُ» امیر المؤمنين و «كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ» بر امام محمّد باقر و «يَكَادُ زَيْتُهَا» بر امام حسن زکیّ - عسکری و «يُضِيءُ» بر صاحب الزّمان علیهم السّلام بیان شده است.(1)
و در حدیث امیرالمؤمنین علیه السّلام «اَلْمِشْکَاةُ» به رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله و «کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّيٌّ» به امام علیّ بن الحسين و «یَکادُ زَیْتُها یُضِيءُ» به امام محمّد جواد علیهم السّلام تفسیر شده است.