7 شعبان المعظّم روز ولادت امیرالمؤمنين عليّ (عليه السّلام)

مشخصات کتاب

سرشناسه : تربتی کربلایی، حیدر، 1338 -

عنوان و نام پديدآور : 7 شعبان المعظم روز ولادت امیرالمؤمنين على (عليه السلام)/ حیدر تربتی کربلایی.

مشخصات نشر : قم: حبیب، 1396.

مشخصات ظاهری : 36 ص.؛ 12×17س م.

وضعیت فهرست نویسی : فاپا

موضوع : علی بن ابی طالب (علیه السلام)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق -- ولادت

رده بندی کنگره : BP223/5/ت35الف4 1393

رده بندی دیویی : 297/452

اطلاعات رکورد کتابشناسی : فاپا

7 شعبان المعظّم

روز ولادت امیرالمؤمنین علیّ

علیه السّلام

تتميم، تکمیل و پاسخ به شبهات مطرحه

خیراندیش دیجیتالی : مرکز خدمات حوزه علمیه اصفهان

ص: 1

درخواست پاسخ به شبهات

بسم الله الرحمان الرحیم

محضر مبارک فقیه گرانقدر، حضرت آیت الله تربتی کربلائی حفظه الله تعالی

سلام علیکم

احتراما به استحضار می رساند، چندی است در فضاهای اجتماعی پیامی در حال انتشار است، مبنی بر اینکه ولادت مولانا امیرالمؤمنین (علیه السّلام) در روز سیزده رجب، نقل مشهور است و به خاطر تأکید اهل تسنن و نظر علمای ایشان این شهرت حاصل گردیده؛ وگرنه ولادت حضرتش یا در ششم ذی الحجه بود که بعد از سه روز توقف حضرت فاطمه بنت اسد (سلام الله علیهما) در خانه کعبه و خروج ایشان از آنجا، فردایش روز عرفه بوده است و پس از آن عید قربان ... و نقل هایی از این قبیل ... که پیام آن به پیوست محضر مبارکتان تقدیم می گردد.

لذا برای اینکه این دست تبلیغات باعث تشویش اذهان مؤمنین نگشته و وهنی بر مذهب نباشد، بر آن شدیم، نظر حضرتعالی را در این باره جویا شویم، تا إن شاءالله راه حلی باشد برای این اختلاف و رفع شبهه از قاطبه مسلمین و شیعیان و ارادتمندان ساحت مقدس علوی (علیه السّلام) شود.

ارادتمند و خادم شما رسول زارع 4رجب المرجب1438 13فروردین1396

ص: 2

بسم الله الرّحمان الرّحيم

حضور محترم حضرت آية الله حیدر تربتی کربلائی مد ظله

سلام علیکم - لطفأ به سؤال زیر پاسخ فرمایید.

یکی از شبهات که اخیراً مطرح شده این است که امیرالمؤمنين (عليه السّلام) در روز نحس به دنیا آمده اند.

آیا ولادت حضرت امیرالمؤمنین علیّ بن ابی طالب (علیه السّلام) در13 ماه رجب بوده است یا خیر؟

با تشکر 29 ربيع الأوّل قم المقدّسة رضا دهکائی.

ص: 3

نقل قول مشهور

بسم الله الرّحمان الرّحيم

الحمد لله ربّ العالمين، و صلّى الله على محمّد وآله الطّاهرين،

و لعنة الله على أعدائهم أجمعين.

و عليكما و على جميع المسلّمين أنفسهم لمحمّد و آله السّلام و رحمة الله.

جواب تحقیقی و تفصیلی درباره میلاد خجسته و پر برکت مولی الموحّدین امیرالمؤمنين عليّ عليه السّلام را عالم بزرگوار علامه فتوني شريف ابوالحسن بن محمّد طاهر عاملی متوفای به سال 1138 قدّس سرّه جدّ صاحب «کتاب جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام» در کتاب گرانسنگ «ضياء العالمين في بيان إمامة الأئمّة المصطفين عليهم السّلام» جلد4 صفحه 349 الی 356 داده و خلاصه آن به ضمیمه اضافاتی از ما چنین است:

مشهور آن است که آن حضرت در روز سیزده رجب به دنیا آمده و این قول و بقیه اقوال از شخصی به نام عتّاب بن أسيد بن أبي العيص بن أميّة بن عبد شمس بن عبد مناف روایت و گرفته شده و به او بر می گردند، سپس میان مخالف و مؤالف مشهور گشته.

دیگر اقوال

دیگر اقوال در این باره بدین قرار است:

1- این که شب یکشنبه بیست و سوم رجب بوده.(1)

2- بیست و سوم ماه شعبان.(2)

3- در ماه رمضان بوده.(3)

و هیچکدام از این ها را دلیل و اعتمادی نیست، و همه آن ها خبر است، و از قول معصومین علیهم السّلام نیست.

ص: 4


1- مطالب السّؤول: ص 63 و مسارّ الشّیعة.
2- بحارالأنوار: ج35 ص7 خ10.
3- کنزالفوائد: ج1 ص 255.

عتّاب بن أسيد اموی است، و حال بنی امیّة و عداوت دیرین آنان نزد طائفة حقّة امامیّة رضوان الله عليهم معلوم است، او بر شهر مکّه تا زمان شهادت رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) امیر بود، و ابوبکر نیز او را در مقامش باقی گذاشت و در روز مرگ ابوبکر وفات یافت.

پسر او عبد الرّحمان مجاهر به عداوت و دشمنی حضرت امیرالمؤمنین علیّ علیه السّلام بوده، و در روز جنگ جمل با عائشه همراه و بر پیاده سوار لشکر در جنگ با امیرالمؤمنین علیه السّلام بود و کشته شد.(1)

و از واضحات است که چنین کسی مورد اعتماد نیست هرچند که ولادت حضرت را در داخل خانه خدا ذکر نموده باشد، زیرا این واقعه در منظر عموم مردم حاضردر شهر مکّه اتّفاق افتاده و قابل انکار نبوده است.

قول صواب

قول شیخ طوسی قدّس سرّه

و قول صواب و درست آن است که شیخ طوسی قدّس سرّه در کتاب شریف «مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد» از راوی ثقة و جلیل صفوان بن مهران جمّال نقل می کند که او در کتاب خود از امام جعفر صادق علیه السّلام نقل کرده که فرمود:

«وُلِدَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي يَوْمِ الْأَحَدِ لِسَبْع خَلَوْنَ مِنْ شَعْبَانَ ».(2)

امیرالمؤمنين (علیه السّلام) در روز یک شنبه هفتم ماه شعبان متولد شدند.

صریح روایت صفوان از امام جعفر صادق علیه السّلام است که میلاد حضرت در 7 شعبان بوده و قابل رد نیست.

و شیخ شهید محمّد بن مکّی عاملي قدّس سرّه الشّريف در کتاب شریف «الدّروس الشّرعيّة في فقه الإماميّة» جلد2 صفحه6 فرموده:

... وَ رُوِيَ سَابِع شَعْبَانَ، بَعْدَ مَوْلِد رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِثَلَاثِينَ

ص: 5


1- شیخ مفید در کتاب الجمل و النّصرة لسیّد العترة في حرب البصرة: ص391: می نویسد: در جنگ جمل حضرت عليّ علیه السّلام بر کشته ها می گذشتند که رسیدند به جنازه عبدالرّحمان بن عتّاب و فرمودند: «هٰذا یَعْسُوبُ اْلقَوْمِ و رَأسُهُم صَریعاً کَما تَرَوْنَهُ». بحارالأنوار: ج32 ص212 ب3 ح167- نهج البلاغة: و مِن کلامٍ له (علیه السّلام) لمّا مرّ بِطَلحةَ و عبد الرّحمان بن عتّاب بن أسید و هما قتیلان یوم الجمل: لَقَدْ أَصْبَحَ أَبُو مُحَمَّدٍ بِهَذَا الْمَکَانِ غَرِیباً- أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ کُنْتُ أَکْرَهُ أَنْ تَکُونَ؟قُرَیْشٌ؟ قَتْلَی- تَحْتَ بُطُونِ الْکَوَاکِبِ- أَدْرَکْتُ وَتْرِی مِنْ؟بَنِی عَبْدِ مَنَافٍ؟- وَ أَفْلَتَنِی أَعْیَانُ بَنِی جُمَحَ لَقَدْ أَتْلَعُوا أَعْنَاقَهُمْ إِلَی أَمْرٍ- لَمْ یَکُونُوا أَهْلَهُ فَوُقِصُوا دُونَهُ.
2- مصباح المتهجد: ج2 ص852- روی صفوان الجمال، عن أبي عبد الله جعفر بن محمّد (عليهما السّلام) قال: « وُلِدَ أميرُالمُؤمِنينَ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) فِي يَوْم الْأَخِيرِ إسبع ځلون مِنْ شَعْبَانَ».

سَنَة.(1)

ایشان تصریح می فرماید که «و َرُوِيَ» و روایت شده است که حضرت علیّ (علیه السّلام) در هفتم ماه شعبان پس از سی سال از زادروز رسول اللّه (صلّی الله علیه و آله و سلّم) زاده شد.

و در زیارتی که روایت شده حضرت ولیّ عصر عجّل الله فرجه الشّریف با آن امیرالمؤمنین علیه السّلام را زیارت نموده آمده است:

«السَّلَامُ عَلَى الشَّجَرَةِ النَّبَوِيَّةِ ، . . . يَا مَوْلَايَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ! هَذَا يوم الْأَحَد وَ هُوَ يومُك وَ بسمك، وَ أَنَا ضَيْفُكَ فِيه وَ جَارُكَ ...»(2)

سلام بر درخت نبوی، ... ای مولای من ای امیرالمؤمنين! این روز یک شنبه است و آن روز تو و به نام تو است، و من در آن میهمان وهمسایه تو هستم،... .

و این یکی دیگر از موارد مظلومیّت امیرالمؤمنين عليه السّلام است که خبری از شخصی اموی نزد شیعه مشهور می شود و حدیث امام و ولیّ معصوم را که بیان می کنیم سبب تعجب و یا انکار برخی می گردد.

طریق شیخ طوسی قدّس سرّه به کتاب صفوان

ایشان در کتاب «فهرست كتب الشّيعة واصولهم و أسماء المصنّفين و أصحاب الأصول» طريق خود را به کتاب معروف صفوان چنین ذکر می کند:

«أَخْبَرَنَا ابْنُ أَبِي جَيِّدُ، عَنْ ابن الْوَلِيدِ، عَنِ الصَّفَّارِ، عَنْ السّنديّ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ صَفْوَانَ»(3)

و این طريق صحیح است.

ص: 6


1- از او: مرآة العقول في شرح أخبار آل الرّسول (صلّی الله علیه و آله و سلّم) : ج5 ص279 و بحارالأنوار: ج35 ص7 ب1 و الحدائق النّاضرة في أحكام العترة الطّاهرة: ج17 ص933 و کشف الغطاء عن مبهمات الشّريعة الغرّاء: ص12 و جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام: ج20 ص89.
2- جمال الأسبوع بكمال العمل المشروع: ص31- زيارة أمير المؤمنين (عليه السّلام) برواية من شاهد صاحب الزّمان (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) و هو يزور بها في اليقظة لا في النّوم يوم الأحد وهو يوم أميرالمؤمنين (عليه السّلام) : السَّلَامُ عَلَی الشَّجَرَهِ النَّبَوِیَّهِ وَ الدَّوْحَهِ الْهَاشِمِیَّهِ الْمُضِیئَهِ الْمُثْمِرَهِ بِالنُّبُوَّهِ الْمُونِعَهِ بِالْإِمَامَهِ وَ عَلَی ضَجِیعَیْکَ آدَمَ وَ نُوحٍ (علیهما السلام). السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَی أَهْلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ. السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَی الْمَلَائِکَهِ الْمُحْدِقِینَ بِکَ وَ الْحَافِّینَ بِقَبْرِکَ یَا مَوْلَایَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ! هَذَا یَوْمُ الْأَحَدِ وَ هُوَ یَوْمُکَ وَ بِاسْمِکَ وَ أَنَا ضَیْفُکَ فِیهِ وَ جَارُکَ فَأَضِفْنِی یَا مَوْلَایَ وَ أَجِرْنِی فَإِنَّکَ کَرِیمٌ تُحِبُّ الضِّیَافَهَ وَ مَأْمُورٌ بِالْإِجَارَهِ فَافْعَلْ مَا رَغِبْتُ إِلَیْکَ فِیهِ وَ رَجَوْتُهُ مِنْکَ بِمَنْزِلَتِکَ وَ آلِ بَیْتِکَ عِنْدَ اللَّهِ وَ بِمَنْزِلَتِهِ عِنْدَکُمْ وَ بِحَقِّ ابْنِ عَمِّکَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ وَ عَلَیْهمْ أَجْمَعِینَ.
3- الفهرست رقم 357.

و باید بدانیم که شیخ طوسي قدّس سرّه این حدیث شریف را در کتاب شریف

«مصباح المتهجّد، وسلاح المتعبّد»، که برای عمل شیعیان تألیف شده آورده، و این می رساند که مورد قبول و تاکید وی بوده است.

وجوه وثاقت صفوان بن مهران الجمال

1) شیخ نجاشی قدّس سرّه صفوان را توثیق نموده و می نویسد:

وی صاحب کتاب است.(1)

2) شیخ مفید قدّس سرّه در کتاب «الإرشاد» وی را از شیوخ و خواصّ اصحاب امام صادق عليه السّلام و از ثقات فقهاء صالح برشمرده که به امام موسی کاظم عليه السّلام تصریح نموده اند (یعنی واقفی نبوده و در اعتقاد مستقیم است).

3) شیخ طوسی قدّس سرّه او را از اصحاب امام صادق عليه السّلام و صاحب کتاب ذکر نموده است.

4) در طريق المزارالكبير، ابن المشهديّ قدّس سرّه واقع شده، وی در اوّل کتاب راویان کتاب را توثيق عام نموده است.

5) از جمله مشايخ ثقات است، و اجلّاء از ثقات و فقهاء و روات که برخی نیز از اصحاب اجماع هستند و جز از ثقات روایت نمی کنند، مانند: ابن ابي عمير، احمد بن محمّد بن ابی نصر، صفوان بن يحيى، حسن بن علىّ بن فضّال، حسن بن محبوب و يونس بن عبد الرّحمان از او روایت نقل کرده اند.

نکاتی لازم به ذکر

شیخ الطّائفة الحقّة طوسي قدّس سرّه کتاب «مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد في أعمال السّنة» را که از نام آن معلوم است برای عمل مؤمنين تألیف فرموده و نه

ص: 7


1- الفهرست رقم 525.

کتابی علمی برای اهل علم مانند کتاب «الخلاف» و «المبسوط» و غیر آن ها، و در این کتاب شریف حدیثی را که صحیح برای عمل می دانسته ذکر فرموده.

این کتاب شریف طی ده قرن گذشته محل توجه عام و خاص بوده و به آن عمل می شده، ونسخه های فراوانی از آن در بلاد اسلامی و غیر آن ها وجود دارد، و از بسیاری از این نسخه ها معلوم می شود که نزد عامّه مردم بوده و به آن عمل می کرده اند.

نظر به اهمّیّت این کتاب شریف بسیاری از فقهاء و محدّثین آن را شرح و تتمیم و ترجمه و یا اختیار نموده اند، خود شیخ طوسی قدّس سرّه آن را تلخيص نموده به نام «مختصر مصباح المتهجّد في أعمال السّنة» که مشهور به «المصباح الصّغير» است، و سیّد جلیل مجد الدّين عليّ بن الحسين بن الباقي القرشيّ الحلّيّ قدّس سرّه از علمای اماميّة قرن7 آن را اختیار و اضافه فرموده به نام «إختيار المصباح الكبير وما أضيف إليه من الأدعية» و علّامه حلّيّ، جمال الدّين حسن بن يوسف بن المطهّر الحلّيّ متوفّای 729 آن را اختصار و اضافه کرده به نام «منهاج الصّلاح في إختصار المصباح» و «قبس المصباح» از شیخ فاضل أبي الحسن سلیمان بن الحسن الصّهرشتيّ از مشاهیر شاگردان شیخ طوسی است، و ملّا حيدر شیروانی و سیّد عبد الله شبّر و نظام الدّين عليّ بن محمّد هرکدام را «مختصر المصباح» است.

و سیّد جليل أبوالقاسم عليّ بن موسی بن طاووس الحسنيّ الحلّيّ آن را در 10 کتاب «تتمّات المصباح» شرح و اضافه فرموده، و سیّد جليل عليّ بن عبد الحميد الحسينيّ النّيليّ متوفّای به سال 786 به نام «إيضاح المصباح» مختصر مصباح المتهجّد شیخ طوسی را شرح مفصّلی فرموده و ... .

اقوال واخبار غیرمعصوميّة اعتبار ندارند، و اجماعی و تواتری نیز در کار نیست،

ص: 8

و اخبار مخالفين و كتب آن ها نزد ما معتبر نیستند مگر برای احتجاج برآن ها، و آنچه در کتاب التهذيب آمده کلام استادش شیخ مفید در «المقنعة» است و نه از شیخ طوسی، و کتاب التهذيب شیخ طوسی شرح آن است، و آنچه را ایشان آورده متن المقنعه شیخ مفید است، آن هم خبر است و نه حديث، و غلط مشهور است، و بقیه مصادر شیعه نیز که آورده اند چنین است.

و دلائل دیگر

1. فرزندان هر مردی داناترند به مولد پدران خود، و از اهل بیت اطهار علیهم السّلام جزاين قول نقل نشده، و دیگر اقوال خبر است و از غیر معصومین، و یا از مخالفين و اجانب است.

2. از بعضی از روایات و اخبار به ظهور می رسد که مادر حضرت در 20 ذی الحجّة الحرام به حضرت باردار شدند و این که در نه ماهگی وضع حمل نمودند، پس به يقين ولادت حضرت بعد از ماه رجب بوده.

3. روایت مفصّلی به سندهای عدیده از ائمّة علیهم السّلام و از غیر آنان به صراحت آمده که دلالت می کند براینکه ولادت حضرت در دهه اوّل ماه بوده. بلکه ممکن است از آن روایات استفاده شود که آن ماه، ماه شعبان بوده. 4. صریح قرآن است که برخی ایّام نحس هستند:

«إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ».(1)

همانا ما در روزهایی شوم بادی سرد فرستادیم.

««فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي أَيَّامٍ نَحِسَاتٍ ... ».(2)

پس ما بر آن ها بادی بسیار سرد در روز شومی دیرپا فرستادیم ... .

ص: 9


1- سوره (54) القمر آیه20.
2- سوره (41) فصلت آیه 17.

و روایاتی درباره نحس بودن روز سیزدهم و شوم بودن کسی که در آن روز زاده شود آمده که آن ها را ملاحظه می کنید.(1)

5. در دعاء مشهور از حضرت بقيّة الله (سلام الله عليه و عجّل الله فرجه) درباره دو مولود در ماه رجب چنین آمده:

«اللّهم إِنّي أَسْأَلُكَ بِالْمَوْلُودَيْنِ في رَجَبٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الثَّاني، وَابْنِهِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْمُنْتَجَبِ، ...».(2)

بدیهی است که اگر ولادت امیرالمؤمنين عليه السّلام در این ماه بود، حتما امام زمان علیه السّلام در این دعا ذکر می فرمود، و سخن حضرت که دو مولود این ماه امام محّمد جواد و علىّ هادی (علیهما السّلام) است معنی نداشت.

از مؤيّدين حديث شريف و صحیح صفوان از امام جعفر صادق (علیه السّلام)

علامه جليل شيخ أحمد بن الشيخ صالح آل طوق القطيفيّ، متوفّای بعد از سال 1245 در «الرّسالة التّاسعة عشر از رسائل آل طوق القطيفيّ» جلد4 صفحه 49 فصل 2 نوشته:

وَ لَكِن رَوَى الشَّيْخُ فِي الْمِصْبَاحِ عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ، عَنْ أَبِي عبدالله سَلَامُ اللَّهِ عَلَيْهِ قَالَ : وُلِدَ أَمِيرالْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي يَوْمِ الْأَحَدِ لِسَبْعٍ خَلَوْنَ مِنْ شَعْبَانَ. وَ الظَّاهِرُ أَنَّ طَرِيق الشَّيْخ إِلَى صَفْوَانَ صَحِيح، وَ ظَاهِرُ بَعْضِ أَكابِرالْمُعَاصِرِينَ الْعَمَل بِظَاهِرِهَا.

و می گوید:

وَ الأصحّ عِنْدِي أَنَّهُ عَلَيْهِ السَّلَامُ وُلِدَ يَوْمَ الْأَحَدِ سَابِع شَعْبَانَ، وَ الرِّوَايَةُ بِهِ صَحِيحَة؛ لِأَنَّ الشَّيْخ رَوَاهَا فِي الْمِصْبَاحِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ مِهْرَانَ، وَ طَرِيقه

ص: 10


1- مکارم الأخلاق: ص474 فصل 6- عن الصادق (علیه السّلام): «... اَلثَّالِثَ عَشَرَ یَوْمُ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ فَاتَّقُوا فِیهِ جَمِیعَ اَلْأَعْمَالِ ... ». الدّروع الواقية، سيّد عليّ بن طاووس: ص262 فصل23- حدّثنا أبونصر محمّد بن أحمد بن حمدون الواسطيّ قال: حدّثنا أبو الفرج محمّد بن عليّ القنانيّ قال: حدّثنا أحمد بن محمّد بن موسى قال: محمّد بن عليّ بن معمر الكوفيّ قال: حدّثنا عليّ بن محمّد الزّاهد قال: حدّثنا عاصم بن حميد قال: قال جعفر بن محمّد (علیه السّلام) و قد سئل عن إختيارات الأيّام فقال: «... اَلْیَوْمُ اَلثَّالِثَ عَشَرَ مِنَ اَلشَّهْرِ یَوْمٌ نَحْسٌ، وَ هُوَ یَوْمٌ سُوءٌ، فَاتَّقِ فِیهِ اَلسُّلْطَانَ أَوْ عُمَّالَهُ وَ غَیْرَ ذَلِکَ، وَ لاَ تَطْلُبَنَّ فِیهِ حَاجَهً أَصْلاً ...». وسائل الشيعة: ج11 ص400 ب 27 ح 15109-2- عليّ بن موسی بن جعفر بن طاوس في کتاب الدّروع الواقية بإسناده عن الشّيخ أبي جعفر الطّوسيّ، عن جماعة، عن أبي المفضل محمّد بن عبد الله بن المطّلب الشيبانيّ - و ذكر أنّه كثير الرّواية حَسَن الحفظ -، عن محمّد بن معقل بن وضّاح العجليّ، عن محمّد بن الحسن بن بنت إلياس، عن أبيه، عن صدقة بن غزوان، عن أخيه سعید بن غزوان، عن يونس بن ظبيان، عن أبي عبد الله جعفر بن محمّد الصّادق (عليهما السّلام) أنّه ذكر لهم إختيارات الأيّام إلى أن قال: «... الثَّالِثَ عَشَرَ یَوْمُ نَحْسٍ یُکْرَهُ فِی کُلِّ أَمْرٍ وَ یُتَّقَی فِیهِ الْمُنَازَعَاتُ وَ الْحُکُومَهُ وَ لِقَاءُ السُّلْطَانِ وَ غَیْرُهُ وَ لَا یُدْهَنُ فِیهِ الرَّأْسُ وَ لَا یُحْلَقُ الشَّعْرُ وَ مَنْ ضَلَّ أَوْ هَرَبَ فِیهِ سَلِمَ ...». بحار الأنوار: ج56 ص 96 ب22 ح1- أَقُولُ رَأَیْتُ فِی بَعْضِ الْکُتُبِ الْمُعْتَبَرَهِ رَوَی فَضْلُ اللَّهِ بْنُ عَلِیِّ بْنِ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ (علیهما السلام) تَوَلَّاهُ اللَّهُ فِی الدَّارَیْنِ بِالْحُسْنَی عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْعَبَّاسِ الدُّورْیَسْتِیِّ عَنْ أَبِی مُحَمَّدٍ جَعْفَرِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ عَلِیٍّ الْمُونِسِیِّ الْقُمِّیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ بِلَالٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ یُوسُفَ عَنْ حَبِیبِ الْخَیْرِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ الصَّائِغِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُعَلَّی بْنِ خُنَیْسٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (علیهما السّلام) «... الثَّالِثَ عَشَرَ تِیرْرُوزُ اسْمُ الْمَلَکِ الْمُوَکَّلِ بِالنُّجُومِ یَقُولُ الْفُرْسُ إِنَّهُ یَوْمٌ ثَقِیلٌ شُؤْمِیٌّ جِدّاً وَ یَقُولُ الصَّادِقُ إِنَّهُ یَوْمُ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ فَاتَّقُوهُ فِی جَمِیعِ الْأَعْمَالِ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَ لَا تَقْصِدُوا وَ لَا تَطْلُبُوا فِیهِ الْحَاجَهَ أَصْلًا وَ لَا تَدْخُلُوا فِیهِ عَلَی السُّلْطَانِ وَ غَیْرِهِ جُهْدَکُمْ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّهَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ...». بحار الأنوار: ج56 ص102 ب22 ح4- و أقول: وجدت في بعض كتب المنجّمين مروياً عن مولانا الصادق (علیه السّلام) في أيّام شهور الفرس: « ... الثَّالِثَ عَشَرَ تِیرُ اسْمُ مَلَکٍ مُوَکَّلٍ بِالْکَوَاکِبِ یَوْمُ نَحْسٍ یَصْلُحُ لِمُجَالَسَهِ أَهْلِ الصَّلَاحِ وَ الِاشْتِغَالِ بِالدُّعَاءِ وَ لْیَحْذَرْ فِیهِ جَمِیعَ الْأَعْمَالِ لَا سِیَّمَا لِقَاءَ الْأَکَابِرِ...». بحارالأنوار: ج56 ص105 ب22 ح5- رِوَایَهٌ أُخْرَی رَوَی أَبُو نَصْرٍ یَحْیَی بْنُ جَرِیرٍ التِّکْرِیتِیُّ فِی کِتَابِ الْمُخْتَارِ فِی الِاخْتِیَارَاتِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْقَارِئِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ رَوْحٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرٍ الصَّادِقِ (علیه السّلام) أَنَّهُ قَالَ: «...الْیَوْمُ الثَّالِثَ عَشَرَ نَحْسٌ رَدِی ءٌ فَتَوَقَّ فِیهِ لِقَاءَ السُّلْطَانِ وَ غَیْرَهُ وَ احْذَرْ فِیهِ الرَّمْیَ فَإِنَّهُ مَشُومٌ ...». بحار الأنوار: ج56 ص108 ب22 ح6- أَقُولُ وَ رُوِیَ أَیْضاً فِی بَعْضِ الْکُتُبِ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السّلام): اخْتِیَارَاتُ أَیَّامِ شُهُورِ الْفُرْسِ عَلَی وَجْهٍ آخَرَ هَکَذَا: «... الثَّالِثَ عَشَرَ تِیرٌ سَعْدٌ فِی فَرْوَرْدِینَ وَ أُرْدِیبِهِشْتَ نَحْسٌ فِی تِیرٍ وَسَطٌ فِی سَائِرِ الشُّهُورِ ...». مستدرك الوسائل: ج8 ص146 ب21 ح9253- السّيّد أبوالقاسم عليّ بن رضيّ الدّين عليّ بن طاوس في زوائد الفوائد، عن الصّادق عليه السّلام أنّه قال: «... الثَّالِثَ عَشَرَ يَوْمٌ نَحْسٌ فِيهِ هَلَكَ ابْنُ نُوحٍ ع وَ امْرَأَةُ لُوطٍ وَ هُوَ يَوْمٌ مَذْمُومٌ فِي كُلِّ حَالٍ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنْ شَرِّهِ وَ مَنْ وُلِدَ فِيهِ كَانَ مَشْئُوماً عَسِيرَ الرِّزْقِ كَثِيرَ الْحِقْدِ نَكِدَ الْخُلُقِ وَ مَنْ مَرِضَ فِيهِ أَوْ فِي لَيْلَتِهِ يُخَافُ عَلَيْهِ» وَ اللَّهُ أَعْلَمُ وَ فِي رِوَايَةٍ أُخْرَى «تُتَّقَى فِيهِ الْمُنَازَعَاتُ وَ لِقَاءُ السَّلَاطِينِ وَ الْحُكُومَاتُ وَ حَلْقُ الرَّأْسِ وَ دُهْنُ الشَّعْرِ وَ مَنْ هَرَبَ فِيهِ سَلِمَ وَ إِنْ وُلِدَ فِيهِ ذَكَرٌ لَمْ يَعِشْ ...». و سفينة البحار: ج8 ص768 «... اليَومُ الثّالثُ عَشَرَ: يَومٌ نَحسٌ فَاتَّقِ فِيه المُنَازَعَة وَ لِقاء السُلطانِ وَ كلَّ أَمر، ولا تُدهِن فِيه رَأساً ولا تَحلَق فيه شعراً و مَن ضَلَّ فيه أَو هَربَ سَلم، وَ مَن مَرضَ فِيه أَجهَدَ و المَولودُ فِيهِ ذكر انّه لا يعيش».
2- مصباح المتهجد: ص 805 قَالَ اِبْنُ عَیَّاشٍ وَ خَرَجَ إِلَی أَهْلِی عَلَی یَدِ اَلشَّیْخِ اَلْکَبِیرِ - أَبِی اَلْقَاسِمِ رَضِیَ اَللَّهُ عَنْهُ فِی مُقَامِهِ عِنْدَهُمْ هَذَا اَلدُّعَاءُ فِی أَیَّامِ رَجَبٍ: ... . و الإقبال بالأعمال الحسنة: ج3 ص215 الفصل23 وَ مِنَ اَلدَّعَوَاتِ کُلَّ یَوْمٍ مِنْ رَجَبٍ مَا رَوَیْنَاهُ أَیْضاً عَنْ جَدِّی أَبِی جَعْفَرٍ اَلطُّوسِیِّ قَدَّسَ اَللَّهُ رُوحَهُ فَقَالَ قَالَ اِبْنُ عَیَّاشٍ وَ خَرَجَ إِلَی أَهْلِی عَلَی یَدِ اَلشَّیْخِ أَبِی اَلْقَاسِمِ رَضِیَ اَللَّهُ عَنْهُ فِی مُقَامِهِ عِنْدَهُمْ هَذَا اَلدُّعَاءُ فِی أَیَّامِ رَجَبٍ. البلد الأمين و الدّرع الحصين: ص180 و المصباح للكفعمي (جنّة الأمان الواقية): ص530 و بحارالأنوار ج50 ص14 ب1 ح14- عن المصباحين، و بحارالأنوار: ج50 ص116 ب1 ح5 عن المتهجّد، و بحارالأنوار: ج95 ص394 ب23 عن المتهجّد، و زاد المعاد - مفتاح الجنان، العلّامة محمّد باقر المجلسيّ: ص17 الفصل3 قال: و رَوَى الشّيخ الطوسيّ و السّيّد و آخَرون بِسَنَد مُعتَبَرٍ عَنِ الإِمامِ صاحِبِ الزَّمانِ (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) أنَّه مِن السّنّة أَن يَقرأ هذا الدُّعاءَ فِي كُلِّ يَومٍ مِن أيّام رَجَب، و رياض الأبرار فِي مناقب الأئمّة الأطهار، السّيّد نعمة الله الجزائريّ: ج2 ص 439 الفصل1 از المتهجد.

إِلَيهِ صَحيحٌ، وَ هُوَ ثِقَةٌ جَليلٌ ... .

ایشان تصریح دارد به صحت سند روایت صفوان، و این که صحیح ترین سند است نزد اوست، دیگر این که بزرگان از علماء امامیّة معاصرینش عمل به ظاهر حديث صفوان از امام جعفر صادق علیه السّلام می کنند، و این عمل آنان گویای این است که قول 13 رجب نزد همه شیعیان مشهور و مسلّم نبوده است.

و علامه أبوصالح محمّد المهديّ ابن بهاء الدّين محمّد ملقّب به صالح بن الشّيخ معتوق بن عبد الحميد الفتونيّ العامليّ النّباطيّ النجفيّ النّسّابة، متوفّی 1183هجری قمری، صاحب كتاب «حديقة النّسب» چنین سروده:

مَولِدُهُ الجُمُعَةُ يَومَ السّابِعِ *** في شَهرِ شَعبَانَ بِبَيتِ الصَّانِعِ

وَقَد خَلَت مِنهُ ثَلاثُونَ سَنَة *** مِن مَولِدِ النّبيِّ فَاعلَم سُنَنَه

... روز هفتم ماه شعبان بود ...

و شیخ حسن بن محمّد بن عليّ بن محمّد تقيّ بن بهاء الدّين فتوني همدانی آملی حائری در قصیده ای که به سال 1278 هجری قمری در تاریخ ائمّة هدى عليهم السّلام سروده، و آن را «دوحة المهديّ» نامیده است، چنین می گوید:

وَ في ضُحَى الجُمُعَةِ قَد تَوَلَّدَا *** مُطَهَّراً مُکَرَّماً مُسَدَّداً

وَ كَان ذَا فِي كَعبَةِ الرَّحمَانِ *** لِسَبعَةٍ خَلَونَ مِن شَعبَانِ(1)

... هفت روز گذشته از شعبان بود.

به همین مقدار در این جا اکتفا می شود.

«إِنَّ فِي ذَلِكَ لَذِكْرَى لِمَنْ كَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِيدٌ».(2)

لازم به ذکر است:

ص: 11


1- مولود کعبه، علّامه اردوبادی، ترجمه عیسی اهری: ص 158.
2- سوره (50) ق آیه 38.

اقامه مجالس اِحیاء امر اهلبیت خاصّه امیرالمؤمنین علیهم السّلام در هر زمانی و از آن ها روز سیزدهم ماه رجب و ذکر فضائل آنان در چنین روزی نه تنها مانعی ندارد که اجر و ثواب دارد، لکن بدانیم از ظلم هايى که بر این خاندان رفته این است که سخن صریح امام معصوم درباره تاریخ دقیق میلاد آن حضرت کنار گذاشته شده و معمول نیست و تاریخی جعلی که منشأ آن خبری از یکی از امویان که از دشمنان آن حضرت بوده اند میان شیعیان مشهور و معمول گشته است، بایسته است در این امر نیز به فرمایش امام معصوم جعفر صادق علیه السّلام عمل کنیم و روز ولادت واقعی حضرت را به ذکر فضائل و مناقب آن حضرت اِحیاء نموده و قلب قلب عالم موجود را شاد نماییم. از ذات الله تبارک و تعالی می خواهیم به ارادتمندان امیرالمؤمنین عليّ بن ابي طالب علیه السّلام بصیرت بیشتر عنایت کند و توفیق پیروی از اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السّلام را در همه چیز عطا فرماید.

وصلّى الله على محمّد و آله الطّاهرين.

والسّلام عليكما و رحمة الله و بركاته.

العاصي ربّه الكريم حیدر حسين التربتي الكربلائي

غفر الله له ولوالديه، آمين.

يوم الثلاثاء 30 ربيع الأوّل سنة 1439.

ص: 12

تتمیم: در جواب به برخی اشکالات وارد شده از برخی جاهلان

تقدیم

بسم الله الرّحمان الرّحيم

الحمد لله ربّ العالمين، و صلّى الله على محمّد و آله الطّاهرين،

و لعنة الله على أعدائهم أجمعين.

نظر به این که عامّه مردم میلاد پربرکت سيّد الأوصياء و أميرالمؤمنين عليّ بن أبي طالب علیه السّلام را در روز سیزدهم ماه رجب می دانند، و مطرح کردن این حقیقت که اساس قول به سیزدهم رجب نادرست است و از قول یکی از امویان است و نه از قول معصوم پذیرفتن آن برایشان سنگین است که جای خود دارد لكن برخی جاهلان خودشیفته با مطرح کردن اشکالاتی که به نظرشان می رسد با حقائق علمی و تاریخی مخالفت کرده و از قبول آن ها سرباز می زنند، و ما جهت تتميم جوابیّه خودمان در سال گذشته و برای روشن شدن بیشتر در این باره به اهمّ اشکالات مطرحه پاسخ می دهیم، تا خدمتی به ساحت مولی الموحّدین علیه السّلام و مؤمنين به ولایتش باشد.

اشکال1

چگونه تولدی که هر بچه شیعه در 13 رجب می داند را شما خدشه

می کنید و هفتم ماه شعبان را جشن می گیرید؟!

جواب- زیرا اساس این شهرت را می دانیم و آن را فاقد اعتبار دانسته و قول روشن معصوم علیه السّلام را اصل می دانیم.

اشکال2

در ضمن رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) او را به امارت برگزیده اند.(1)

جواب- لازم به ذکر است که او پس از فتح مکّه اسلام آورده، و او را بر اهل مکّه که یا مانند او تازه مسلمان و یا از طلقاء و یا منافق بودند امارت داد، آن هم در برخی

ص: 13


1- بحار الأنوار: ج21 ص121 ب26 ح20- تفسیر الإمام (علیه السّلام) قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ وَ سَعی فِی خَرابِها أُولئِکَ ما کانَ لَهُمْ أَنْ یَدْخُلُوها إِلَّا خائِفِینَ لَهُمْ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَهِ عَذابٌ عَظِیمٌ قَالَ الْإِمَامُ قَالَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ (علیهما السلام) لَمَّا بَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّداً (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بِمَکَّهَ وَ أَظْهَرَ بِهَا دَعْوَتَهُ وَ نَشَرَ بِهَا کَلِمَتَهُ وَ عَابَ أَعْیَانَهُمْ فِی عِبَادَتِهِمُ الْأَصْنَامَ وَ أَخَذُوهُ وَ أَسَاءُوا مُعَاشَرَتَهُ وَ سَعَوْا فِی خَرَابِ الْمَسَاجِدِ الْمَبْنِیَّهِ کَانَتْ لِلْقَوْمِ مِنْ خِیَارِ أَصْحَابِ مُحَمَّدٍ(صلّی الله علیه و آله و سلّم) وَ شِیعَهِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ (علیه السّلام) کَانَ بِفِنَاءِ الْکَعْبَهِ مَسَاجِدُ یُحْیُونَ فِیهَا مَا أَمَاتَهُ الْمُبْطِلُونَ فَسَعَی هَؤُلَاءِ الْمُشْرِکُونَ فِی خَرَابِهَا وَ أَذَی مُحَمَّدٍ وَ أَصْحَابِهِ وَ إِلْجَائِهِ إِلَی الْخُرُوجِ مِنْ مَکَّهَ نَحْوَ الْمَدِینَهِ الْتَفَتَ خَلْفَهُ إِلَیْهَا وَ قَالَ اللَّهُ یَعْلَمُ أَنَّنِی أُحِبُّکِ وَ لَوْ لَا أَنَّ أَهْلَکِ أَخْرَجُونِی عَنْکِ لَمَا آثَرْتُ عَلَیْکِ بَلَداً وَ لَا ابْتَغَیْتُ عَلَیْکِ بَدَلًا وَ إِنِّی لَمُغْتَمٌّ عَلَی مُفَارَقَتِکِ فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَیْهِ یَا مُحَمَّدُ الْعَلِیُّ الْأَعْلَی یَقْرَأُ عَلَیْکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ سَنَرُدُّکَ إِلَی هَذَا الْبَلَدِ ظَافِراً غَانِماً سَالِماً قَادِراً قَاهِراً وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ تَعَالَی إِنَّ الَّذِی فَرَضَ عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لَرادُّکَ إِلی مَعادٍ یَعْنِی إِلَی مَکَّهَ غَانِماً ظَافِراً فَأَخْبَرَ بِذَلِکَ رَسُولُ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) أَصْحَابَهُ فَاتَّصَلَ بِأَهْلِ مَکَّهَ فَسَخِرُوا مِنْهُ فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَی لِرَسُولِهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) سَوْفَ یُظْفِرُکَ اللَّهُ بِمَکَّهَ وَ یَجْرِی عَلَیْهِمْ حُکْمِی وَ سَوْفَ أَمْنَعُ عَنْ دُخُولِهَا الْمُشْرِکِینَ حَتَّی لَا یَدْخُلُهَا أَحَدٌ مِنْهُمْ إِلَّا خَائِفاً أَوْ دَخَلَهَا مُسْتَخْفِیاً مِنْ أَنَّهُ إِنْ عُثِرَ عَلَیْهِ قُتِلَ فَلَمَّا حُتِمَ قَضَاءُ اللَّهِ بِفَتْحِ مَکَّهَ وَ اسْتَوْسَقَتْ لَهُ أَمَّرَ عَلَیْهِمْ عَتَّابَ بْنَ أَسِیدٍ فَلَمَّا اتَّصَلَ بِهِمْ خَبَرُهُ قَالُوا إِنَّ مُحَمَّداً (صلّی الله علیه و آله و سلّم) لَا یَزَالُ یَسْتَخِفُّ بِنَا حَتَّی وَلَّی عَلَیْنَا غُلَاماً حَدَثَ السِّنِّ ابْنَ ثَمَانِیَ عَشْرَهَ سَنَهً وَ نَحْنُ مَشَایِخُ ذوی (ذَوُو) الْأَسْنَانِ وَ جِیرَانُ حَرَمِ اللَّهِ الْأَمْنِ وَ خَیْرِ بُقْعَهٍ عَلَی وَجْهِ الْأَرْضِ وَ کَتَبَ رَسُولُ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) لِعَتَّابِ بْنِ أَسِیدٍ عَهْداً عَلَی مَکَّهَ وَ کَتَبَ فِی أَوَّلِهِ مِنْ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) إِلَی جِیرَانِ بَیْتِ اللَّهِ الْحَرَامِ وَ سُکَّانِ حَرَمِ اللَّهِ أَمَّا بَعْدُ فَمَنْ کَانَ مِنْکُمْ بِاللَّهِ مُؤْمِناً وَ بِمُحَمَّدٍ رَسُولِهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فِی أَقْوَالِهِ مُصَدِّقاً وَ فِی أَفْعَالِهِ مُصَوِّباً وَ لِعَلِیٍّ (علیه السّلام) أَخِی مُحَمَّدٍ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) رَسُولِهِ وَ نَبِیِّهِ وَ صَفِیِّهِ وَ وَصِیِّهِ وَ خَیْرِ خَلْقِ اللَّهِ بَعْدَهُ مُوَالِیاً فَهُوَ مِنَّا وَإِلَیْنَا وَ مَنْ کَانَ لِذَلِکَ أَوْ لِشَیْءٍ مِنْهُ مُخَالِفاً فَسُحْقاً وَ بُعْداً لِأَصْحابِ السَّعِیرِ لَا یَقْبَلُ اللَّهُ شَیْئاً مِنْ أَعْمَالِهِ وَ إِنْ عَظُمَ وَ کَبُرَ یُصْلِیهِ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِداً مُخَلَّداً أَبَداً وَ قَدْ قَلَّدَ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم)عَتَّابَ بْنَ أَسِیدٍ أَحْکَامَکُمْ وَ مَصَالِحَکُمْ وَ قَدْ فَوَّضَ إِلَیْهِ تَنْبِیهَ غَافِلِکُمْ وَ تَعْلِیمَ جَاهِلِکُمْ وَ تَقْوِیمَ أَوَدِ مُضْطَرِبِکُمْ وَ تَأْدِیبَ مَنْ زَالَ عَنْ أَدَبِ اللَّهِ مِنْکُمْ لِمَا عَلِمَ مِنْ فَضْلِهِ عَلَیْکُمْ مِنْ مُوَالاهِ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وَ مِنْ رُجْحَانِهِ فِی التَّعَصُّبِ لِعَلِیٍّ (علیه السّلام) وَلِیِّ اللَّهِ فَهُوَ لَنَا خَادِمٌ وَ فِی اللَّهِ أَخٌ وَ لِأَوْلِیَائِنَا مُوَالٍ وَ لِأَعْدَائِنَا مُعَادٍ وَ هُوَ لَکُمْ سَمَاءٌ ظَلِیلَهٌ وَ أَرْضٌ زَکِیَّهٌ وَ شَمْسٌ مُضِیئَهٌ قَدْ فَضَّلَهُ اللَّهُ عَلَی کَافَّتِکُمْ بِفَضْلِ مُوَالاتِهِ وَ مَحَبَّتِهِ لِمُحَمَّدٍ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وَ عَلِیٍّ (علیه السّلام) وَ الطَّیِّبِینَ مِنْ آلِهِمَا (علیهم السّلام) وَ حَکَّمَهُ عَلَیْکُمْ یَعْمَلُ بِمَا یُرِیدُ اللَّهُ فَلَنْ یُخْلِیَهُ مِنْ تَوْفِیقِهِ کَمَا أَکْمَلَ مِنْ مُوَالاهِ مُحَمَّدٍ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وَ عَلِیٍّ (علیه السّلام) شَرَفَهُ وَ حَظَّهُ لَا یُؤَامِرُ رَسُولَ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وَ لَا یُطَالِعُهُ بَلْ هُوَ السَّدِیدُ الْأَمِینُ فَلْیَطْمَعِ الْمُطِیعُ مِنْکُمْ بِحُسْنِ مُعَامَلَتِهِ شَرِیفَ الْجَزَاءِ وَ عَظِیمَ الْحِبَاءِ وَ لْیَتَوَقَّی الْمُخَالِفُ لَهُ شَدِیدَ الْعَذَابِ وَ غَضَبَ الْمَلِکِ الْعَزِیزِ الْغَلَّابِ وَ لَا یَحْتَجَّ مُحْتَجٌّ مِنْکُمْ فِی مُخَالَفَتِهِ بِصِغَرِ سِنِّهِ فَلَیْسَ الْأَکْبَرُ هُوَ الْأَفْضَلَ بَلِ الْأَفْضَلُ هُوَ الْأَکْبَرُ وَ هُوَ الْأَکْبَرُ فِی مُوَالاتِنَا وَ مُوَالاهِ أَوْلِیَائِنَا وَ مُعَادَاهِ أَعْدَائِنَا فَلِذَلِکَ جَعَلْنَاهُ الْأَمِیرَ عَلَیْکُمْ وَ الرَّئِیسَ عَلَیْکُمْ فَمَنْ أَطَاعَهُ فَمَرْحباً بِهِ وَ مَنْ خَالَفَهُ فَلَا یُبَعِّدِ اللَّهُ غَیْرَهُ قَالَ فَلَمَّا وَصَلَ إِلَیْهِمْ عَتَّابٌ وَ قَرَأَ عَهْدَهُ وَ وَقَفَ فِیهِمْ مَوْقِفاً ظَاهِراً نَادَی فِی جَمَاعَتِهِمْ حَتَّی حَضَرُوهُ وَ قَالَ لَهُمْ مَعَاشِرَ أَهْلِ مَکَّهَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) رَمَانِی بِکُمْ شِهَاباً مُحْرِقاً لِمُنَافِقِکُمْ وَ رَحْمَهً وَ بَرَکَهً عَلَی مُؤْمِنِکُمْ وَ إِنِّی أَعْلَمُ النَّاسِ بِکُمْ وَ بِمُنَافِقِکُمْ وَ سَوْفَ آمُرُکُمْ بِالصَّلَاهِ فَیُقَامُ بِهَا ثُمَّ أَتَخَلَّفُ أُرَاعِی النَّاسَ فَمَنْ وَجَدْتُهُ قَدْ لَزِمَ الْجَمَاعَهَ الْتَزَمْتُ لَهُ حَقَّ الْمُؤْمِنِ عَلَی الْمُؤْمِنِ وَ مَنْ وَجَدْتُهُ قَدْ بَعُدَ عَنْهَا فَتَّشْتُهُ فَإِنْ وَجَدْتُ لَهُ عُذْراً عَذَرْتُهُ وَ إِنْ لَمْ أَجِدْ لَهُ عُذْراً ضَرَبْتُ عُنُقَهُ حُکْماً مِنَ اللَّهِ مَقْضِیّاً عَلَی کَافَّتِکُمْ لِأُطَهِّرَ حَرَمَ اللَّهِ مِنَ الْمُنَافِقِینَ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ الصِّدْقَ أَمَانَهٌ وَ الْفُجُورَ خِیَانَهٌ وَ لَنْ تَشِیعَ الْفَاحِشَهُ فِی قَوْمٍ إِلَّا ضَرَبَهُمُ اللَّهُ بِالذُّلِّ قَوِیُّکُمْ عِنْدِی ضَعِیفٌ حَتَّی آخُذَ الْحَقَّ مِنْهُ وَ ضَعِیفُکُمْ عِنْدِی قَوِیٌّ حَتَّی آخُذَ الْحَقَّ لَهُ اتَّقُوا اللَّهَ وَ شَرِّفُوا بِطَاعَهِ اللَّهِ أَنْفُسَکُمْ وَ لَا تُذِلُّوهَا بِمُخَالَفَهِ رَبِّکُمْ فَفَعَلَ وَ اللَّهِ کَمَا قَالَ وَ عَدَلَ وَ أَنْصَفَ وَ أَنْفَذَ الْأَحْکَامَ مُهْتَدِیاً بِهُدَی اللَّهِ غَیْرَ مُحْتَاجٍ إِلَی مُؤَامَرَهٍ وَ لَا مُرَاجَعَهٍ.

از امور اجرائی و معاذ را برای تعلیم فقه و دین مردم قرار دادند، لذا امارت او چندان چیزی نبود، اضافه بر آن این که او بدون اجازه از رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) اقامه امر حج را به دست گرفت.

و رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) حسب ظاهر افراد با آنان رفتار می کرد و نه باطن و ایمان آنان، تا بگوییم که او مؤمن و عادل و ثقه بوده است، و صرف امارت گرفتن دلالت بر ایمان که امری باطنی است نمی کند.

و می گوییم: کسانی چون ابوموسی اشعری نیز امارت داشتند و کسانی چون عثمان را نیز بر برخی از اماکن والی نمودند، و برخی چون خالد بن الوليد سفّاک نیز بر برخی سریّه ها بودند و کسانی چون شلمغانی وکالت امام را داشتند و عاقبت اظهار کفر باطنی خود نمودند و مطرود و تکفیر شدند، و دیگران ... و این دلالت بر عدالت و وثاقت آنان نمی کند، و معصوم بنابر حکمت هایی چنین می کردند.

نتیجه: دلیلی بر توثيق عتّاب وجود ندارد، و هیچ مدحی درباره عتّاب نیست، و دو روایتی را که درباره انتصاب ایشان به امارت بر شهر مکّه توسط رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) آورده اند مأخذ آن تفسیر منسوب به امام حسن زکيّ عسکري علیه السّلام است، و دلالت بر توثيق او نمی کند.

اشکال3

صرف اِبقاء عتّاب به امارت مکّه به وسیله ابوبکر دلیل بر عداوت نیست، زیرا افرادی از اصحاب امیرالمؤمنین علیه السّلام بودند که ابقاء یا انتخاب شدند.

جواب- گذشته از عداوت ها و کینه ها و اذیت های قریشیان و بنی اميّة به خاندان وحی از آغاز اسلام که مفصّل است، شخص عتّاب بن أسيد از بني اميّة است و مدحی که دالّ برایمان و عدالت و حتّی وثاقت ایشان از طریق اماميّة وجود ندارد،

ص: 14

پس خبراو اعتبار ندارد.

اضافه بر آن، هیچ خبری دالّ بر ارتباط حسنه او با خاندان وحی وجود ندارد، بلکه بنابر شواهد تاریخی حتی از کتب مخالفين، ایشان پس از شهادت رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) از ترس کشته شدن به دست مردم تا مدّتی متواری و مخفي شد، تا این که سهيل بن عمرو مخزومی باقی ماند و خطبه ای خواند و از اقدام قریشیان بر ارتداد عمومی آنان جلوگیری کرد، آن گاه که مردم از قصد خود بازگشتند عتّاب نیز از مخفیگاه خود خارج و ظاهرگشت.(1)

دیگر این که اگر او مانند اصحاب سقيفة سخيفة ملعونة نبود او را در پست خود ابقاء نمی نمودند، فتأمّل جيّداً.(2)

سؤال یکم ما

آیا عتّاب خود در سنی بوده تا این که شاهد تولد امیرالمؤمنين عليّ عليه السّلام باشد؟ و یا این که او از دیگری نقل نموده است؟ در نتیجه عن حسٍّ بوده و یا عن حدسٍ؟ و در صورتی که از کس دیگری نقل نموده است آن شخص مجهول است، و اگر از خود نقل نموده که بازهم درست نیست زیرا که او هنوز به دنیا نیامده است و بازهم خبر او نادرست است.

در این جا باید دو مطلب ذکر شوند تا نتیجه درست به دست بیاید:

آنچه درباره او در کتب تاریخ آمده:

1- او در سال فتح مکّه سال 8 هجرت اسلام آورد، و در ششم ماه شوّال که رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) از مکه به سوی حنين و برای جنگ با هوازن خارج گردید او را به ولایت مکّه گمارد.(3)

و جنگ حنین در 10 ماه شوّال سال 8 هجرت واقع گشت.

ص: 15


1- کنزالعمال: ج13 ص430.
2- قاموس الرجال: ج7 ص102 رقم 4779- عتّاب بن أسيد الأمويّ: قال: عدّه الثّلاثة فِي أصحابِ الرَّسول صلّى الله علیه و آله و سلّم «أَسلَم يوم الفَتحِ، وَ استَعمَلَه النَّبيّ صلّى الله عليه و آله و سلّم على مَكّة، وتَوَفّي يوم موت أبي بكر»، و إنّي فيه مُتَوقّف، لا سيّما بَعدَ كَونِه مِن بَني أُمَيّة. أقول: وَرَدَ فِيه مَدائحُ كَثيرةٌ فِي التَفسيرِ المَنسوبِ إلى العَسكَريّ عليه السّلام إلّا أنّه تَفسیرٌ مَجعولٌ مُنكرٌ، ولولا كونه مثلهم لَما أبقاه أبوبكر أميراً.
3- الطبقات الکبری: ج3 ص139. البداية والنّهاية: ج4 ص325: وَ ذَكَرَ ابنُ إِسحاق أَنّه (رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم)) من مَكّة في خامس شوّال. قال : وَ استَخلَفَ على أَهلِ مَكَّة عتّاب بن أسيد بن أبي العيص بن أميّة بن عَبد شَمس الأُمَويّ. قُلتُ: وَ كان عمره إذ ذاك قريباً من عشرين سنة ... . السّيرة الحَلَبية: ج3 ص 104: وَ وَلّی (رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم)) عتّاب بن أسيد و عمره إحدى وعشرونَ سَنَةً أمرَ مَكَّة وَ أَمره أَن يُصَلّي بِالنّاس وَهُوَ أوّل أمیر صَلّی بِمكَّة بَعدَ الفَتح جماعةً. و در بسیاری از کتب تاریخ و سیره مانند این نقل ها که ذکر شد آمده است.

لازم به ذکر است، در تاریخ آمده که رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) او را بر امارت حج نگمارده بودند و او ازسرخود و بدون اجازه آن حضرت امارت حج را نیز به دست گرفت.

2- امیر المؤمنين (عليه السّلام) که به شهادت رسیدند 63 سال از عمر شريفشان گذشت، آن حضرت در سال 30 بعد از عام الفيل به دنیا آمدند و رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) 30 سال از عمر شریفشان گذشته بود، 10 سال تا بعثت رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و 13 سال پس از بعثت را در مکّه بودند، و 10 سال در بقیّه عمر رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) با آن حضرت در مدینه بودند، و 25 سال دوران غصب خلافت بود و 5 سال دوران خلافت ظاهری حضرتش که مجموع آن می شود 63 سال.

بعثت رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) 10 سال بعد از ولادت آن حضرت اتفاق افتاد، و در سال 13 بعثت هجرت رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) از شهر مکّه به مدينة الرّسول انجام گرفت، میلاد اميرالمؤمنين عليه السّلام 23 سال قبل از هجرت رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بوده است، و فتح مکّه در سال 8 هجری اتفاق افتاده است، نتیجه این که عمر شریف دنیایی امیرالمؤمنين عليه السّلام هنگام فتح مکّه 31 سال بوده است.(1)

طبق روایت تفسیر منسوب به امام حسن زکيّ عسکريّ علیه السّلام، زمانی که رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) او را امارت مکّه دادند 18 ساله بوده، و بنابر نقل بیشتر کتاب های مخالفین کمتر از 20 سال داشته و برخی گفته اند 21 ساله بوده است.(2)

نتیجه: این که عتّاب بن أسيد در آن زمان به دنیا نیامده و شاهد زادروز امیرالمؤمنين عليه السّلام نبوده است، و قطعا از دیگری نقل کرده که آن شخص مجهول است، و خبر مرسل است و فاقد اعتبار.

ص: 16


1- مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد: ص791- شهر ربيع الأوّل: أَوَّلَ لَیْلَهٍ مِنْهُ هَاجَرَ اَلنَّبِیُّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مِنْ مَکَّهَ إِلَی اَلْمَدِینَهِ سَنَهَ ثَلاَثَ عَشْرَهَ مِنْ مَبْعَثِهِ وَ فِیهَا کَانَ مَبِیتُ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ عَلَی فِرَاشِهِ وَ کَانَتْ لَیْلَهَ اَلْخَمِیسِ وَ فِی لَیْلَهِ اَلرَّابِعِ مِنْهُ کَانَ خُرُوجُهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ السَّلامُ مِنَ اَلْغَارِ مُتَوَجِّهاً إِلَی اَلْمَدِینَهِ. الكافي: ج1 ص39؛ أبواب التاريخ، باب مولد النّبيّ صلّى الله عليه و آله وَ وَفاته: وُلِدَ النَّبِيُّ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) لِاثْنَتَيْ عَشْرَةَ لَيْلَةً مَضَتْ مِنْ شَهْرِ رَبِيعٍ الْأَوَّلِ فِي عَامِ الْفِيلِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ مَعَ الزَّوَالِ وَ رُوِيَ أَيْضاً عِنْدَ طُلُوعِ الْفَجْرِ قَبْلَ أَنْ يُبْعَثَ بِأَرْبَعِينَ سَنَةً وَ حَمَلَتْ بِهِ أُمُّهُ فِي أَيَّامِ التَّشْرِيقِ عِنْدَ الْجَمْرَةِ الْوُسْطَى وَ كَانَتْ فِي مَنْزِلِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ وَ وَلَدَتْهُ فِي شِعْبِ أَبِي طَالِبٍ فِي دَارِ مُحَمَّدِ بْنِ يُوسُفَ فِي الزَّاوِيَةِ الْقُصْوَى عَنْ يَسَارِكَ وَ أَنْتَ دَاخِلُ الدَّارِ وَ قَدْ أَخْرَجَتِ الْخَيْزُرَانُ ذَلِكَ الْبَيْتَ فَصَيَّرَتْهُ مَسْجِداً يُصَلِّي النَّاسُ فِيهِ وَ بَقِيَ بِمَكَّةَ بَعْدَ مَبْعَثِهِ ثَلَاثَ عَشْرَةَ سَنَةً ثُمَّ هَاجَرَ إِلَى الْمَدِينَةِ وَ مَكَثَ بِهَا عَشْرَ سِنِينَ ثُمَّ قُبِضَ ع لِاثْنَتَيْ عَشْرَةَ لَيْلَةً مَضَتْ مِنْ رَبِيعٍ الْأَوَّلِ يَوْمَ الْإِثْنَيْنِ وَ هُوَ ابْنُ ثَلَاثٍ وَ سِتِّينَ سَنَةً وَ تُوُفِّيَ أَبُوهُ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ بِالْمَدِينَةِ عِنْدَ أَخْوَالِهِ وَ هُوَ ابْنُ شَهْرَيْنِ وَ مَاتَتْ أُمُّهُ آمِنَةُ بِنْتُ وَهْبِ بْنِ عَبْدِ مَنَافِ بْنِ زُهْرَةَ بْنِ كِلَابِ بْنِ مُرَّةَ بْنِ كَعْبِ بْنِ لُؤَيِّ بْنِ غَالِبٍ وَ هُوَ ع ابْنُ أَرْبَعِ سِنِينَ وَ مَاتَ عَبْدُ الْمُطَّلِبِ وَ لِلنَّبِيِّ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نَحْوُ ثَمَانِ سِنِينَ وَ تَزَوَّجَ خَدِيجَةَ وَ هُوَ ابْنُ بِضْعٍ وَ عِشْرِينَ سَنَةً فَوُلِدَ لَهُ مِنْهَا قَبْلَ مَبْعَثِهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) الْقَاسِمُ وَ رُقَيَّةُ وَ زَيْنَبُ وَ أُمُّ كُلْثُومٍ وَ وُلِدَ لَهُ بَعْدَ الْمَبْعَثِ الطَّيِّبُ وَ الطَّاهِرُ وَ فَاطِمَةُ (علیها السّلام) وَ رُوِيَ أَيْضاً أَنَّهُ لَمْ يُولَدْ بَعْدَ الْمَبْعَثِ إِلَّا فَاطِمَةُ (علیها السّلام) وَ أَنَّ الطَّيِّبَ وَ الطَّاهِرَ وُلِدَا قَبْلَ مَبْعَثِهِ وَ مَاتَتْ خَدِيجَةُ (علیها السّلام) حِينَ خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) مِنَ الشِّعْبِ وَ كَانَ ذَلِكَ قَبْلَ الْهِجْرَةِ بِسَنَةٍ وَ مَاتَ أَبُو طَالِبٍ بَعْدَ مَوْتِ خَدِيجَةَ (علیها السّلام) بِسَنَةٍ فَلَمَّا فَقَدَهُمَا رَسُولُ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) شَنَأَ الْمُقَامَ بِمَكَّةَ وَ دَخَلَهُ حُزْنٌ شَدِيدٌ وَ شَكَا ذَلِكَ إِلَى جَبْرَئِيلَ فَأَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَيْهِ اخْرُجْ مِنَ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها فَلَيْسَ لَكَ بِمَكَّةَ نَاصِرٌ بَعْدَ أَبِي طَالِبٍ وَ أَمَرَهُ بِالْهِجْرَةِ. الكافي: ج8 ص338 ح539- (محمّد بن يحيى، عن أحمد بن محمّد بن عيسى، عن الحسن - معلق) ابْنُ مَحْبُوبٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ سَعِيدِ بْنِ الْمُسَيَّبِ قَالَ: سَأَلْتُ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ (علیه السّلام) ابْنُ كَمْ كَانَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ (علیه السّلام) يَوْمَ أَسْلَمَ فَقَالَ أَوَ كَانَ كَافِراً قَطُّ إِنَّمَا كَانَ لِعَلِيٍّ (علیه السّلام) حَيْثُ بَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ رَسُولَهُ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) عَشْرُ سِنِينَ وَ لَمْ يَكُنْ يَوْمَئِذٍ كَافِراً وَ لَقَدْ آمَنَ بِاللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ بِرَسُولِهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وَ سَبَقَ النَّاسَ كُلَّهُمْ إِلَى الْإِيمَانِ بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وَ إِلَى الصَّلَاةِ بِثَلَاثِ سِنِينَ وَ كَانَتْ أَوَّلُ صَلَاةٍ صَلَّاهَا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) الظُّهْرَ رَكْعَتَيْنِ وَ كَذَلِكَ فَرَضَهَا اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى مَنْ أَسْلَمَ بِمَكَّةَ رَكْعَتَيْنِ رَكْعَتَيْنِ وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) يُصَلِّيهَا بِمَكَّةَ رَكْعَتَيْنِ وَ يُصَلِّيهَا عَلِيٌّ علیه السّلام) مَعَهُ بِمَكَّةَ رَكْعَتَيْنِ مُدَّةَ عَشْرِ سِنِينَ حَتَّى هَاجَرَ رَسُولُ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) إِلَى الْمَدِينَةِ وَ خَلَّفَ عَلِيّاً (علیه السّلام) فِي أُمُورٍ لَمْ يَكُنْ يَقُومُ بِهَا أَحَدٌ غَيْرُهُ وَ كَانَ خُرُوجُ رَسُولِ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) مِنْ مَكَّةَ فِي أَوَّلِ يَوْمٍ مِنْ رَبِيعٍ الْأَوَّلِ وَ ذَلِكَ يَوْمُ الْخَمِيسِ مِنْ سَنَةِ ثَلَاثَ عَشْرَةَ مِنَ الْمَبْعَثِ وَ قَدِمَ الْمَدِينَةَ لِاثْنَتَيْ عَشْرَةَ لَيْلَةً خَلَتْ مِنْ شَهْرِ رَبِيعٍ الْأَوَّلِ مَعَ زَوَالِ الشَّمْسِ فَنَزَلَ بِقُبَا فَصَلَّى الظُّهْرَ رَكْعَتَيْنِ وَ الْعَصْرَ رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ لَمْ يَزَلْ مُقِيماً يَنْتَظِرُ عَلِيّاً (علیه السّلام) يُصَلِّي الْخَمْسَ صَلَوَاتٍ رَكْعَتَيْنِ رَكْعَتَيْنِ وَ كَانَ نَازِلًا عَلَى عَمْرِو بْنِ عَوْفٍ فَأَقَامَ عِنْدَهُمْ بِضْعَةَ عَشَرَ يَوْماً يَقُولُونَ لَهُ أَ تُقِيمُ عِنْدَنَا فَنَتَّخِذَ لَكَ مَنْزِلًا وَ مَسْجِداً فَيَقُولُ لَا إِنِّي أَنْتَظِرُ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ (علیه السّلام) وَ قَدْ أَمَرْتُهُ أَنْ يَلْحَقَنِي وَ لَسْتُ مُسْتَوْطِناً مَنْزِلًا حَتَّى يَقْدَمَ عَلِيٌّ (علیه السّلام) وَ مَا أَسْرَعَهُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ فَقَدِمَ عَلِيٌّ (علیه السّلام) وَ النَّبِيُّ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فِي بَيْتِ عَمْرِو بْنِ عَوْفٍ فَنَزَلَ مَعَهُ ثُمَّ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) لَمَّا قَدِمَ عَلَيْهِ عَلِيٌّ (علیه السّلام) تَحَوَّلَ مِنْ قُبَا إِلَى بَنِي سَالِمِ بْنِ عَوْفٍ وَ عَلِيٌّ (علیه السّلام) مَعَهُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ مَعَ طُلُوعِ الشَّمْسِ فَخَطَّ لَهُمْ مَسْجِداً وَ نَصَبَ قِبْلَتَهُ فَصَلَّى بِهِمْ فِيهِ الْجُمُعَةَ رَكْعَتَيْنِ وَ خَطَبَ خُطْبَتَيْنِ ثُمَّ رَاحَ مِنْ يَوْمِهِ إِلَى الْمَدِينَةِ عَلَى نَاقَتِهِ الَّتِي كَانَ قَدِمَ عَلَيْهَا وَ عَلِيٌّ (علیه السّلام) مَعَهُ لَا يُفَارِقُهُ يَمْشِي بِمَشْيِهِ وَ لَيْسَ يَمُرُّ رَسُولُ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بِبَطْنٍ مِنْ بُطُونِ الْأَنْصَارِ إِلَّا قَامُوا إِلَيْهِ يَسْأَلُونَهُ أَنْ يَنْزِلَ عَلَيْهِمْ فَيَقُولُ لَهُمْ خَلُّوا سَبِيلَ النَّاقَةِ فَإِنَّهَا مَأْمُورَةٌ فَانْطَلَقَتْ بِهِ وَ رَسُولُ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وَاضِعٌ لَهَا زِمَامَهَا حَتَّى انْتَهَتْ إِلَى الْمَوْضِعِ الَّذِي تَرَى وَ أَشَارَ بِيَدِهِ إِلَى بَابِ مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) الَّذِي يُصَلَّى عِنْدَهُ بِالْجَنَائِزِ فَوَقَفَتْ عِنْدَهُ وَ بَرَكَتْ وَ وَضَعَتْ جِرَانَهَا عَلَى الْأَرْضِ فَنَزَلَ رَسُولُ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وَ أَقْبَلَ أَبُو أَيُّوبَ مُبَادِراً حَتَّى احْتَمَلَ رَحْلَهُ فَأَدْخَلَهُ مَنْزِلَهُ وَ نَزَلَ رَسُولُ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وَ عَلِيٌّ (علیه السّلام) مَعَهُ حَتَّى بُنِيَ لَهُ مَسْجِدُهُ بُنِيَتْ لَهُ مَسَاكِنُهُ وَ مَنْزِلُ عَلِيٍّ (علیه السّلام) فَتَحَوَّلَا إِلَى مَنَازِلِهِمَا ... . قصص الأنبياء عليهم السّلام، القطب الرّاونديّ: ص316 ح 394- و إنّ أباه (صلّی الله علیه و آله و سلّم) توفّي وأمّه حبلى و قدمت أمه آمنة بنت وهب على أخواله من بني عدي من التجار بالمدينة ... وَ أَقَامَ بَعْدَ اَلْبِعْثَهِ بِمَکَّهَ ثَلاَثَ عَشْرَهَ سَنَهً ثُمَّ هَاجَرَ مِنْهَا إِلَی اَلْمَدِینَهِ بَعْدَ أَنِ اِسْتَتَرَ فِی اَلْغَارِ ثَلاَثَهَ أَیَّامٍ وَ دَخَلَ اَلْمَدِینَهَ یَوْمَ اَلْإِثْنَیْنِ اَلْحَادِیَ عَشَرَ مِنْ شَهْرِ رَبِیعٍ اَلْأَوَّلِ وَ بَقِیَ بِهَا عَشْرَ سِنِینَ ثُمَّ قُبِضَ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) یَوْمَ اَلْإِثْنَیْنِ لِلَیْلَتَیْنِ بَقِیَتَا مِنْ صَفَرٍ سَنَهَ إِحْدَی عَشْرَهَ مِنَ اَلْهِجْرَهِ. الإقبال بالأعمال الحسنة: ج3 ص105- رَوَینا عَن شیخِنا المُفیدِ رِضوانُ اللهِ علیه مِن کِتابِ حَدائقِ الرِّیاضِ عِندَ ذِکرِ شَهرِ رَبیع الأَوَّل ما هذا لَفظُهُ: أَوَّل یَومٍ منه هاجر النَّبيّ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) مِن مَکّة إلی المَدینَة- سَنَة ثَلاث عَشَرة من مبعثه (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وَ کان ذلک یَوم الخَمیسِ یُستَحَبُّ صِیامُه لِما أَظَهَرَ اللهُ فِیه مِن أمرِ نَبيّه و نَجاه مِن عَدوِّه. المصباح (جنة الأمان الواقية)، الكفعمي: ص510- ربيع الأَوَّل سمّي بذلك لارتباعِ النّاسِ فيه و كذا رَبيع الثّاني لأنّ صلاح أحوالهم كانت في هذين الشّهرين فِي الرّبيع ... وَ فِي أوّل ليلة منه هاجر النّبيّ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) مِن مَكّة إلى المَدينَة سَنَة ثَلاثَ عَشَرة مِن مَبعثه (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وَ كان ذلك لَيلَةُ الخَميس وَ فِيها كانَ مَبيتُ عَليّ عليه السّلام عَلَى فراش النَّبيّ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وَ فِي صَبيحةِ هذه اللّيلة صارَ المُشرِكونَ إلى بابِ الغارِ وأقامَ النّبيّ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) في الغارِ ثَلاثة أيّام بلياليهنّ وَ خَرَجَ فِي رابعه متوجّهاً إلى المَدينَة فَوَصَلَها يَومَ الثّاني عَشَرَ.
2- مستدرکات علم رجال الحدیث: ج5 ص201 الرقم9220- عَتَّابٍ بْنُ أُسَيْدِ بْنِ الْعِيصِ بْنِ أُمَيَّةَ بْنِ عَبْدِ شَمْس أَبُو عَبْدِ الرّحمان الْقُرَشِيِّ الْأُمَوِيِّ: أَسْلَمَ يَوْمَ فَتْحِ مَكَّةَ. يَظْهَرُ مِنْ تَفْسِيرُ الْإِمَامِ أَنَّهُ أَمَرَهُ رَسُول اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَلَى أَهْلِ مَكَّةَ وَ لَه ثَمَانِيَة عَشَر سَنَةً. وَ كَتَبَ إِلَيْهِمْ فِي ذَلِكَ كِتَاباً يُسْتَفَادُ مِنْهُ مَدحهُ وَ جَلَالَتُهُ. فَرَاجِعْ إِلَى بِحَارِالأنوار: ج21 ص122 وَ174. تُوُفِّيَ يَوْمَ مَوْتِ أَبِي بَكْرٍ. وَ ابْنه عَبْد الرحمان بْن عَتَّابٍ قُتِلَ مَعَ مَنْ قُتِلَ مِنَ أَصْحَابَ الْجَمَلِ. قَوْله يَوْم فَتْحِ مَكَّةَ حِينَ سَمِعَ أَذَانَ بِلَال عَلَى ظَهْرِ الْكَعْبَةِ: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي قُبِضَ أَبِي حَتَّى لَمْ ير هذا الْيَوْمِ. بِحَارِ الْأَنْوَارِ: ج 22 ص54. وَ الظَّاهِرُ أَنَّهُ كَانَ قَبْلَ إِسْلَامُهُ. فَلَمَّا أَسْلَمَ مَحَا عَاره الْإِسْلَامِ، لانّه يحبُّ مَا قَبْلَهُ.

سؤال دوّم ما

آیا کسی که با حکومت غاصبانه و ظالمانه پس از شهادت رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) تا مرگ اوّلی همکاری کرده، و هیچ گزارشی از ارتباط حسنه او با اهل بیت اطهار علیهم السّلام وجود ندارد فردی ثقة است و خبر او اعتبار دارد؟

اشکال: چرا قول ابن عيّاش استاد ابن شاذان قمی و نجاشی را نیاورده اید؟

جواب- می گوییم: أبو عبد الله أحمد بن محمّد بن عبيد الله بن الحسن بن عيّاش بن إبراهيم بن أيّوب الجوهريّ، بنابر شهادت رجالی بزرگ شیخ نجاشی در کتاب «فهرست أسماء مصنّفي الشّيعة» معروف به «رجال النّجاشيّ»:

«كَانَ سَمِع الْحَدِيثَ و أكثر و اضْطَرَبَ فِي آخِرِ عُمرِهِ ... رَحِمَهُ اللَّهُ و سامَحَه».(1)

و شیخ طوسی در کتاب «الرّجال»:

«کثیر الرِّوَايَةِ إِلَّا أَنَّهُ اخْتَلَّ فِي آخِرِ عُمرِهِ»(2)

و در کتاب «فهرست کتب الشّيعة وأصولهم وأسماء المصنّفين وأصحاب الأصول»:

«كَانَ سَمِع الْحَدِيثَ و أكثر، و اخْتَلَّ فِي آخِرِ عُمرِهِ»(3)

اضطراب داشته است، و از کلام شیخ نجاشی که می گوید: «رَحِمَهُ اللهُ وَ سَامَحَه» معلوم می شود که اضطراب او در دین بوده است و نه اختلال روانی و روحی، و ما نمی دانیم آیا خبر ولادت حضرت در 13 رجب را در زمان حال استقامتش ذکر کرده یا نه، و در نهایت این که نقل شیخ طوسی قدّس سرّه در کتاب «مصباح المتهجّد» از قول او که متوفّای 401 آورده خبر است و نه روایت از معصوم، و او در قرن 4 می زیسته پس او شاهد و همعصر با مولی الموحّدین علیه السّلام نبوده و از دیگری نقل نموده است، آن اشخاص در طريق خبراو چه کسانی هستند؟ معلوم نیست، و در نتیجه خبراو طريق مجهول دارد و فاقد اعتبار است.

ص: 17


1- رجال النّجاشيّ: ص85 الرقم207- أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَيَّاشٍ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَيُّوبَ الْجَوْهَرِيِّ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ. وَ أُمّه سُكَيْنَة بِنْت الْحُسَيْنِ بْنِ يُوسُفَ بْنِ يَعْقُوبَ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ إِسْحَاقَ بِنْت أَخِي الْقَاضِي أَبِي عُمَرَ مُحَمَّدِ بْنِ يُوسُفُ. كَانَ سَمِعَ الْحَدِيثِ وَ أكثر و اضطرب فِي آخر عمره، وَ كَانَ جَدّه وَ أَبُوهُ مِنْ وُجُوهِ أَهْلِ بَغْدَادَ أَيَّام آلِ حَمَّادٍ وَ الْقَاضِي أَبِي عُمَرُ. لَهُ کتبٌ، مِنْهَا: كِتَابُ مُقْتَضَبِ الْأَثَرِ فِي عَدَدِ الْأَئِمَّةِ الِاثْنَي عَشَرَ، کتاب الْأَغْسَالِ، كِتَابُ أَخْبَارِ أَبِي هَاشِمٍ دَاوُدَ بْنِ الْقَاسِمِ الْجَعْفَرِيِّ، کتاب شِعْر أَبِي هَاشِمٍ، أَخْبَارُ جَابِرِ الْجُعْفِيِّ، كِتَابُ الاشتمال عَلَى مَعْرِفَةِ الرِّجَالُ وَ مَنْ روی عَنْ إِمَامٍ إِمَام، کتاب مَا نَزَلَ مِنَ الْقُرْآنِ فِي صَاحِبِ الزَّمَانِ (عجّل اللهُ تعالی فَرَجَه الشَّریف)، كِتَاب فِي ذِكْرِ الشِّجَاجِ، کتاب عَمَل رَجَبٍ، کتاب عَمَل شَعْبَانَ، کتاب عَمَل شَهْرِ رَمَضَانَ، كِتَابُ أَخْبَارِ السَّيِّدِ، کتاب اللُّؤْلُؤِ وَ صَنْعَتِهِ وَ أنواعه، کتاب ذکر مَنْ رَوَى الْحَدِيث مِنْ بَنِي نَاشِرَةُ، كِتَابُ أَخْبَارِ وُكَلَاءِ الْأَئِمَّةِ الْأَرْبَعَةِ. رَأَيْتَ هَذَا الشَّيْخ، وَ كَانَ صَدِيقاً لِي وَ لِوالِدَيَّ، وَ سَمِعْتُ مِنْهُ شَيْئاً كَثِيراً، وَ رَأَيْتُ شُيُوخنَا يُضَعِّفونَه فَلَمْ أَرو عَنْهُ شَيْئاً وَ تَجَنّبتُه، وَ كَانَ مِنْ أَهْلِ الْعِلْمِ وَ الْأَدَبِ الْقَوِيِّ وَ طَيّب الشّعْرِ وَ حسن الْخَطِّ، رَحِمَهُ اللَّهُ و سامحه، وَ مَاتَ سَنَةَ إِحْدَى وَ أَرْبَعِمِائَةٍ.
2- الرّجال، الشّيخ الطّوسيّ: ص413 الرقم5983-64- أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَيَّاشٍ، یکنّی أَبَا عَبْدِاللَّهِ، كَثِيرُ الرِّوَايَةِ إِلَّا أَنَّهُ اخْتَلَّ فِي آخِرِ عُمرِهِ، أَخْبَرَنَا عَنْهُ جَمَاعَة مِنْ أَصْحَابِنَا، مَاتَ سَنَةَ إِحْدَى وَ أَرْبَعِمِائَةٍ.
3- فهرست کتب الشّيعة وأصولهم و أسماء المصنّفين و أصحاب الأصول: ص78 الرقم99- أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَيَّاشٍ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَيُّوبَ الْجَوْهَرِيِّ، أَبُو عَبْدِاللَّهِ، كَانَ سَمِعَ الْحَدِيثِ وَ أَكْثَرَ، وَ اخْتَلَّ فِي آخِرِ عُمرِهِ، وَ كَانَ جَدّه وَ أَبُوهُ وَجْهَيْنِ بِبَغْدَادَ، وَ أُمّه سُكَيْنَة بِنْتِ الْحُسَيْنِ بْنِ يُوسُفَ بْنِ يَعْقُوبَ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ إِسْحَاقَ ، بِنْتُ أَخِي الْقَاضِي أَبِي عُمَرَ مُحَمَّدِ بْنِ يُوسُفُ. وَ صَنَّفَ كُتُباً مِنْهَا: كِتَابُ مُقْتَضَبِ الْأَثَرِ فِي عَدَدِ الْأَئِمَّةِ الإثني عَشَرَ (عَلَيْهِمُ السَّلَامُ)، کتاب الْأَغْسَالِ، كِتَابُ أَخْبَارِ أَبِي هَاشِمِ الْجَعْفَرِيِّ، کتاب شِعْر أَبِي هَاشِمِ الْجَعْفَرِيِّ، أَخْبَارُ جَابِرِ الْجُعْفِيِّ، كِتَابُ الاشتمال عَلَى مَعْرِفَةِ الرِّجَالِ، فِيهِ مِنَ رَوَى عَنْ إِمَامٍ إِمَام، مُخْتَصَر، کتاب مَا نَزَلَ مِنَ الْقُرْآنِ فِي صَاحِبِ الْأَمْرِ (عجّل الله تعالی فَرَجَه الشَّریف) ، كِتَاب فِي ذِكْرِ الشِّجَاجِ، کتاب عَمَل رَجَبٍ، کتاب عَمل شَعْبَانَ، کتاب عَمَل شَهْرِ رَمَضَانَ، كِتَابُ أَخْبَارِ السَّيِّدِ، كِتَاب فِي اللُّؤْلُؤِ وَ صَنْعَتِهِ وَ أنواعه، كِتَاب ذکر مَنْ رَوَى الْحَدِيث مِنْ بَنِي نَاشِرَةُ، كِتَابُ أَخْبَارِ وُكَلَاءِ الْأَئِمَّةِ (عَلَيْهِمُ السَّلَامُ) الْأَرْبَعَةِ، مُخْتَصَرُ. أَخْبَرَنَا بِسَائِرِ كُتُبه وَ روایاته جَمَاعَة مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْه، وَ مَاتَ سَنَةَ إِحْدَى وَ أَرْبَعِمِائَةٍ.

18

و همچنین آنچه را که کتاب شیخ مفید در کتاب «الإرشاد» و سیّد رضيّ در کتاب «خصائص الأئمّة» و دیگران درباره تاریخ میلاد در 13 رجب آورده اند همه خبر است و مرسل و نه روایتی از معصوم علیهم السّلام.

لكن آنچه را که ما بر ولادت خجسته حضرت در روز یک شنبه هفتم شعبان المعظّم دلیل آورده ایم، قول صریح و روشن و دقیق ولیّ معصوم مشخّص و از کتابی معتبر و مشهور نزد امامية تَغَمّدَهم اللهُ بِرَحمَتِه و کتاب عمل است و نه کتاب علمی، و سندی متّصل و راویان آن همه ثقة هستند، و سند آن صحیح است.

اشکال4

شهرت حدیثی و روائی را همه قبول دارند، و وقتی حدیثی مشهور است با آن روایت معارض می شود، ترجیح با روایت مشهور می شود، پس 13 رجب اولی است برای باور ولادت مولی.

جواب- آنچه را که ذکر کرده اید خبر است و نه حدیث و روایت مشهور، و مرسل است و فاقد سند و اصلی معتبر، حال چگونه تعارض دارد؟

فرض بر این که برای این روز معیّن 13 رجب شهرتی باشد، زمانی که علم داریم مأخذ آن از کجاست و عدم اعتبار آن برایمان معلوم است، و از غیر معصوم است، و در مقابلش اقوال دیگری هست، بلکه حدیثی از معصوم و با منبعی معتبر و سندی صحیح وجود دارد، آن شهرت نیز بی اعتبار می گردد، فليَتَأمّل جيّداً.

اشکال5

روایت صفوان روایتی مرسل است.

جواب- می گوییم شیخ در کتاب «مصباح المتهجّد» می فرماید: «رَوَی صَفوانَ» صفوان روایت نموده و نمی فرماید: «رُوِيَ عَن صَفوانَ» از صفوان روایت شده یعنی این که او به صحّت طريق خود به صفوان که آن را در کتاب «الفهرست» خودش

ص: 18

ذکر کرده است باور داشته، آیا به این مرسل می گویند؟!!!

و شیخ مفید می نویسد: وی از شیوخ و خواصّ اصحاب امام جعفر صادق علیه السّلام و از فقهای مورد وثوق و صالح است.(1)

و شیخ نجاشی قدّس سرّه صفوان را توثیق نموده و می نویسد:

صَفْوَانُ بْنُ مِهْرَانَ بْن الْمُغِيرَةِ الْأَسَدِيِّ مَوْلَاهُمْ ثُمَّ مَوْلَى بَنِي كَاهِلٍ مِنْهُمْ، کوفي، ثِقَة، يُكَنَّى أَبَا مُحَمَّدٍ، كَانَ يَسْكُنُ بَنِي حَرَام بِالْكُوفَةِ وَ أخواه حسین وَ مسکین. رُوِيَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ، وَ كَانَ صَفْوَانُ جَمَّالًا، لَهُ کتاب یَرویه جَمَاعَة؛ أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ نُوحٍ قَالَ: حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ قُضَاعَةَ قَالَ: حَدَّثَنَا أَبِي قَالَ: حَدَّثَنَا أَبِي، عَنْ صَفْوَانَ بْنِ مِهْرَانَ بِكِتَابِهِ.(2)

از کلام او معلوم می شود: او ثقة و صاحب کتاب است، و کتاب او نزد اماميّة معروف بوده است، و جماعتی از اماميّة کتاب او را روایت نموده اند و شیخ نجاشی نیز به کتاب او طريق دارد.

و شیخ طوسی او را از اصحاب امام جعفر صادق علیه السّلام دانسته و در کتاب «الفهرست» خود می نویسد:

صَفْوَانُ بْن مِهْرَانَ الْجَمَّال لَهُ کتاب. أَخْبَرَنَا ابْن أَبِي جَيِّد ، عَنِ ابْنِ الْوَلِيدِ، عَنِ الصَّفَّارِ، عَنْ السَّنديّ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْهُ.(3)

و از کلام شیخ طوسی نیز معلوم است که صفوان دارای کتاب است و شیخ طوسی به کتاب او طريق صحیح دارد، و آنچه را که شیخ طوسی در کتاب هایش از صفوان نقل نموده بدین وسیله از ارسال خارج شده اند، فافهم.

ص: 19


1- الإرشاد: ج2 ص216.
2- الفهرست رقم525.
3- الفهرست: ص243 الرّقم357.

اشکال6

اگر ادعای جنابعالی در این مورد صحیح بود، در کتاب التهذيب نیزهمان طريق صحیح به کتاب صفوان را انتخاب ونقل می نمودند، چرا چنین نکردند؟

جواب- می گوییم: این اشکال دلالت بر عدم تحقيق و سطحی نگری مستشكل می کند، زیرا که:

1- شیخ طوسی تَغَمَّدَهُ اللهُ بِرَحمَتِه تألیف کتاب «تهذيب الأحكام في شرح المقنعة» را در 25 و یا 26 سالگی خود یعنی در سال 408 و در زمان حیات استاد خود شیخ مفید در بغداد شروع کرده و در سال 413 آن را تمام نموده است.

و در اوّل التّهذيب مرقوم فرموده:

... وَأَن أُتَرجِمَ كُلَّ بَابٍ حَسبَ ما تَرجَمَه ... .

از فرموده او معلوم می شود قصد آوردن آن چه معارض با کلام استادش بوده را نداشته است، و صرفا قصد شرح و ذکر دلائل روائی آن چه را که شیخ مفید آورده بوده است، أيّها الطالب المبتدي العجول! فَتَفَهَّم جَيِّداً.

2- جناب شیخ الطّائفة الحقّة محمّد بن الحسن الطّوسيّ قدّس سرّه کتاب شریف «مصباح المتهجّد» را سال ها پس از تأليف كتاب «التّهذيب» و«المبسوط» و «النّهاية» و «الجمل و العقود» و «مسائل الخلاف» و«غيرذلك» که مرجعیّت عامّ اماميّة برایش مستقرّ شده تألیف کرده است و نه قبل از تألیف کتاب «التّهذيب» که قول 13 رجب که از کتاب «المقنعة» استادش شیخ مفید آورده، ایشان در اول کتاب «مصباح المتهجد» فرموده:

سَأَلْتُمْ أَيَّدَكُمْ اللَّه أَنْ أَجْمَعَ (لَكُمْ) عِبَادَاتِ السَّنةِ مَا يَتَكَرَّرُ مِنْهَا وَ مَا لَا يَتَكَرَّر، وَ أُضِيفَ إِلَيْهَا الْأَدْعِيَة المختارة عِنْدَ كُلّ عِبَادَةٍ عَلَى وَجْهِ الاختصار دُونَ

ص: 20

التَّطْوِيلِ وَ الإسهاب ، فَإِن اسْتِيفَاء الْأَدْعِيَةِ يَطُولُ، وَ رُبَّمَا مَلَّهُ الْإِنْسَان وَ تَضْجَر مِنْهُ، وَ أَسُوقُ ذَلِكَ سِيَاقَةً يَقْتَضِيهِ الْعَمَل، وَ ذكر مَا لَا بُدَّ مِنْهُ مِنْ مَسَائِلِ الْفِقْهِ فِيهِ، دُونَ بَسطِ الْكَلَامِ فِي مَسَائِلِ الْفِقْهِ وَ تفريع الْمَسَائِلِ عَلَيْهَا،فَإِنْ كَتَبْنا الْمَعْمُولَة فِي الْفِقْهِ وَ الْأَحْكَامِ تَتَضَمَّنُ ذَلِكَ عَلَى وَجْهٍ لَا مزید علیه - كَ-«الْمَبْسُوطِ» وَ «النِّهَايَةِ» وَ «الْجَمَل وَ الْعُقُود» وَ «مَسَائِل الْخِلَافِ» وَ «غَيْر ذَلِكَ»، وَ الْمَقْصُود مِنْ هَذَا الْكِتَابِ مُجَرَّد الْعَمَلَ، وَ ذکر الْأَدْعِيَةِ الَّتِي لَمْ نَذْكُرْهَا فِي كُتُبِ الْفِقْهِ، ... .

و در آخرکتاب «مصباح المتهجّد» فرموده:

... وَ لتفصيل هَذِهِ الْأَشْيَاء وَ فُرُوعهَا شَرْح طویل ذکرناه فِي كُتُبِنَا «النِّهَايَة» وَ «الْمَبْسُوط» وَ «الْجَمَل» وَ «غَيْر ذَلِكَ»، فَمَنْ أَرَادَهُ رَجَعَ إِلَيْهِ وَ هَذَا الْقَدْرُ فِيهِ كِفَايَة هَاهُنَا ... .

معلوم می شود که:

1- تأليف كتاب «مصباح المتهجّد» متأخّراز تألیف کتب فقهی مبسوط ایشان است که برخی از آنها را نام می برد؛ «المبسوط»، «النهاية»، «الجمل و العقود»، «مسائل الخلاف» و «غيرذلك» و از آن ها کتاب التهذيب است.

2- و از کلام ایشان معلوم می شود که این کتاب در اعمال سال است از عبادات و برخی فروع فقهی «... وَ أَسُوقُ ذَلِكَ سِيَاقَةً يَقْتَضِيهِ الْعَمَل، وَ ذکر مَا لَا بُدَّ مِنْهُ مِنْ مَسَائِلِ الْفِقْهِ فِيهِ، ...» و نه کتابی علمی برای تفقّه و فقهاء بلکه کتاب عمل است، و ایشان آن ها را قبول داشته است.

و در کتاب «مسائل الخلاف» می نویسد:

ص: 21

... وَ قَدْ ذَكَرْنَا طَرَفاً كَثِيرَاً مِنْ ذَلِكَ فِي كِتَابِنَا الْمَعْرُوفِ بِ-«تهذیب الأحکام» وَ کتاب «الاسْتِبْصَارِ»، وَ ان كَانَ هَذانِ الْكِتَابَانِ مقصورين عَلَى مَا نختصّ بِرِوَايَتِهِ، وَ أَنا مجیبكم إِلَى مَا سَأَلْتُمْ بِعَوْنِ اللَّهِ وَ قُوَّتِهِ، حَسَبَ مَا سَأَلْتُمْ. مُعْتَمَدَا فِيهِ الْإِيجَازِ حَسَبَ مَا اقترحتم، وَ مِنَ اللَّهِ تعالی أَسْتَمِدُّ الْمَعُونَةَ وَ التَّوْفِيق، بِمَنِّهِ وَ لُطْفِهِ، إِنَّهُ وَلِيُّ ذَلِكَ، وَ الْقَادِرُ عَلَيْهِ.(1)

در کتاب «مسائل الخلاف» می فرماید که: در دو کتاب مشهورمان «التّهذيب» و «الاستبصار» طرفه های بسیاری از این مسائل را پیش تر ذکر نموده ایم ... .

که کتاب «التّهذيب» پیش از کتاب «الخلاف» نوشته شده است، و در «مصباح المتهجّد» نوشته بود که آن را پس از کتاب «الخلاف» نوشته است، بنابراین کتاب شریف «مصباح المتهجّد» از آخرین کتاب های تأليفي اوست، و آخرین نظر خود را در آن کتاب که در «أعمال السّنة» است آورده، فليتفقّه الغافل!!!.

والحمدلله ربّ العالمين، وصلّى الله على محمّد و آله

ولعنة الله على أعدائهم أجمعين

منتصف ليلة الجمعة 6 رجب الأصبّ 1440

قم عشّ آل محمّد صلّى الله عليهم

عبيدهم حیدرحسين التربتي الكربلائي

ص: 22


1- الخلاف: ج1 ص46.

پی نوشت ها

1- مطالب السّؤول: ص 63 و مسارّ الشّیعة.

2- بحارالأنوار: ج35 ص7 خ10.

3- کنزالفوائد: ج1 ص 255.

4- شیخ مفید در کتاب الجمل و النّصرة لسیّد العترة في حرب البصرة: ص391: می نویسد:

در جنگ جمل حضرت عليّ علیه السّلام بر کشته ها می گذشتند که رسیدند به جنازه عبدالرّحمان بن عتّاب و فرمودند: «هٰذا یَعْسُوبُ اْلقَوْمِ و رَأسُهُم صَریعاً کَما تَرَوْنَهُ».

بحارالأنوار: ج32 ص212 ب3 ح167- نهج البلاغة: و مِن کلامٍ له (علیه السّلام) لمّا مرّ بِطَلحةَ و عبد الرّحمان بن عتّاب بن أسید و هما قتیلان یوم الجمل: لَقَدْ أَصْبَحَ أَبُو مُحَمَّدٍ بِهَذَا الْمَکَانِ غَرِیباً- أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ کُنْتُ أَکْرَهُ أَنْ تَکُونَ؟قُرَیْشٌ؟ قَتْلَی- تَحْتَ بُطُونِ الْکَوَاکِبِ- أَدْرَکْتُ وَتْرِی مِنْ؟بَنِی عَبْدِ مَنَافٍ؟- وَ أَفْلَتَنِی أَعْیَانُ بَنِی جُمَحَ لَقَدْ أَتْلَعُوا أَعْنَاقَهُمْ إِلَی أَمْرٍ- لَمْ یَکُونُوا أَهْلَهُ فَوُقِصُوا دُونَهُ.

5- مصباح المتهجد: ج2 ص852- روی صفوان الجمال، عن أبي عبد الله جعفر بن محمّد (عليهما السّلام) قال: « وُلِدَ أميرُالمُؤمِنينَ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) فِي يَوْم الْأَخِيرِ إسبع ځلون مِنْ شَعْبَانَ».

6- از او: مرآة العقول في شرح أخبار آل الرّسول (صلّی الله علیه و آله و سلّم) : ج5 ص279 و بحارالأنوار: ج35 ص7 ب1 و الحدائق النّاضرة في أحكام العترة الطّاهرة: ج17 ص933 و کشف الغطاء عن مبهمات الشّريعة الغرّاء: ص12 و جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام: ج20 ص89.

7- جمال الأسبوع بكمال العمل المشروع: ص31- زيارة أمير المؤمنين (عليه السّلام) برواية من شاهد صاحب الزّمان (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) و هو يزور بها في اليقظة لا في النّوم يوم الأحد وهو يوم أميرالمؤمنين (عليه السّلام) : السَّلَامُ عَلَی الشَّجَرَهِ النَّبَوِیَّهِ وَ الدَّوْحَهِ الْهَاشِمِیَّهِ الْمُضِیئَهِ الْمُثْمِرَهِ بِالنُّبُوَّهِ الْمُونِعَهِ بِالْإِمَامَهِ وَ عَلَی ضَجِیعَیْکَ آدَمَ وَ نُوحٍ (علیهما السلام). السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَی أَهْلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ. السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَی الْمَلَائِکَهِ الْمُحْدِقِینَ بِکَ

ص: 23

وَ الْحَافِّینَ بِقَبْرِکَ یَا مَوْلَایَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ! هَذَا یَوْمُ الْأَحَدِ وَ هُوَ یَوْمُکَ وَ بِاسْمِکَ وَ أَنَا ضَیْفُکَ فِیهِ وَ جَارُکَ فَأَضِفْنِی یَا مَوْلَایَ وَ أَجِرْنِی فَإِنَّکَ کَرِیمٌ تُحِبُّ الضِّیَافَهَ وَ مَأْمُورٌ بِالْإِجَارَهِ فَافْعَلْ مَا رَغِبْتُ إِلَیْکَ فِیهِ وَ رَجَوْتُهُ مِنْکَ بِمَنْزِلَتِکَ وَ آلِ بَیْتِکَ عِنْدَ اللَّهِ وَ بِمَنْزِلَتِهِ عِنْدَکُمْ وَ بِحَقِّ ابْنِ عَمِّکَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ وَ عَلَیْهمْ أَجْمَعِینَ.

8- الفهرست رقم 357.

9- الفهرست رقم 525.

10- سوره (54) القمر آیه20.

11- سوره (41) فصلت آیه 17.

12- مکارم الأخلاق: ص474 فصل 6- عن الصادق (علیه السّلام): «... اَلثَّالِثَ عَشَرَ یَوْمُ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ فَاتَّقُوا فِیهِ جَمِیعَ اَلْأَعْمَالِ ... ».

الدّروع الواقية، سيّد عليّ بن طاووس: ص262 فصل23- حدّثنا أبونصر محمّد بن أحمد بن حمدون الواسطيّ قال: حدّثنا أبو الفرج محمّد بن عليّ القنانيّ قال: حدّثنا أحمد بن محمّد بن موسى قال: محمّد بن عليّ بن معمر الكوفيّ قال: حدّثنا عليّ بن محمّد الزّاهد قال: حدّثنا عاصم بن حميد قال: قال جعفر بن محمّد (علیه السّلام) و قد سئل عن إختيارات الأيّام فقال: «... اَلْیَوْمُ اَلثَّالِثَ عَشَرَ مِنَ اَلشَّهْرِ یَوْمٌ نَحْسٌ، وَ هُوَ یَوْمٌ سُوءٌ، فَاتَّقِ فِیهِ اَلسُّلْطَانَ أَوْ عُمَّالَهُ وَ غَیْرَ ذَلِکَ، وَ لاَ تَطْلُبَنَّ فِیهِ حَاجَهً أَصْلاً ...».

وسائل الشيعة: ج11 ص400 ب 27 ح 15109-2- عليّ بن موسی بن جعفر بن طاوس في کتاب الدّروع الواقية بإسناده عن الشّيخ أبي جعفر الطّوسيّ، عن جماعة، عن أبي المفضل محمّد بن عبد الله بن المطّلب الشيبانيّ - و ذكر أنّه كثير الرّواية حَسَن الحفظ -، عن محمّد بن معقل بن وضّاح العجليّ، عن محمّد بن الحسن بن بنت إلياس، عن أبيه، عن صدقة بن غزوان، عن أخيه سعید بن غزوان، عن يونس بن ظبيان، عن أبي عبد الله جعفر بن محمّد

ص: 24

الصّادق (عليهما السّلام) أنّه ذكر لهم إختيارات الأيّام إلى أن قال: «... الثَّالِثَ عَشَرَ یَوْمُ نَحْسٍ یُکْرَهُ فِی کُلِّ أَمْرٍ وَ یُتَّقَی فِیهِ الْمُنَازَعَاتُ وَ الْحُکُومَهُ وَ لِقَاءُ السُّلْطَانِ وَ غَیْرُهُ وَ لَا یُدْهَنُ فِیهِ الرَّأْسُ وَ لَا یُحْلَقُ الشَّعْرُ وَ مَنْ ضَلَّ أَوْ هَرَبَ فِیهِ سَلِمَ ...».

بحار الأنوار: ج56 ص 96 ب22 ح1- أَقُولُ رَأَیْتُ فِی بَعْضِ الْکُتُبِ الْمُعْتَبَرَهِ رَوَی فَضْلُ اللَّهِ بْنُ عَلِیِّ بْنِ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ (علیهما السلام) تَوَلَّاهُ اللَّهُ فِی الدَّارَیْنِ بِالْحُسْنَی عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْعَبَّاسِ الدُّورْیَسْتِیِّ عَنْ أَبِی مُحَمَّدٍ جَعْفَرِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ عَلِیٍّ الْمُونِسِیِّ الْقُمِّیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ بِلَالٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ یُوسُفَ عَنْ حَبِیبِ الْخَیْرِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ الصَّائِغِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُعَلَّی بْنِ خُنَیْسٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (علیهما السّلام) «... الثَّالِثَ عَشَرَ تِیرْرُوزُ اسْمُ الْمَلَکِ الْمُوَکَّلِ بِالنُّجُومِ یَقُولُ الْفُرْسُ إِنَّهُ یَوْمٌ ثَقِیلٌ شُؤْمِیٌّ جِدّاً وَ یَقُولُ الصَّادِقُ إِنَّهُ یَوْمُ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ فَاتَّقُوهُ فِی جَمِیعِ الْأَعْمَالِ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَ لَا تَقْصِدُوا وَ لَا تَطْلُبُوا فِیهِ الْحَاجَهَ أَصْلًا وَ لَا تَدْخُلُوا فِیهِ عَلَی السُّلْطَانِ وَ غَیْرِهِ جُهْدَکُمْ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّهَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ...».

بحار الأنوار: ج56 ص102 ب22 ح4- و أقول: وجدت في بعض كتب المنجّمين مروياً عن مولانا الصادق (علیه السّلام) في أيّام شهور الفرس: « ... الثَّالِثَ عَشَرَ تِیرُ اسْمُ مَلَکٍ مُوَکَّلٍ بِالْکَوَاکِبِ یَوْمُ نَحْسٍ یَصْلُحُ لِمُجَالَسَهِ أَهْلِ الصَّلَاحِ وَ الِاشْتِغَالِ بِالدُّعَاءِ وَ لْیَحْذَرْ فِیهِ جَمِیعَ الْأَعْمَالِ لَا سِیَّمَا لِقَاءَ الْأَکَابِرِ...».

بحارالأنوار: ج56 ص105 ب22 ح5- رِوَایَهٌ أُخْرَی رَوَی أَبُو نَصْرٍ یَحْیَی بْنُ جَرِیرٍ التِّکْرِیتِیُّ فِی کِتَابِ الْمُخْتَارِ فِی الِاخْتِیَارَاتِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْقَارِئِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ رَوْحٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرٍ الصَّادِقِ (علیه السّلام) أَنَّهُ قَالَ: «...الْیَوْمُ الثَّالِثَ عَشَرَ

ص: 25

نَحْسٌ رَدِی ءٌ فَتَوَقَّ فِیهِ لِقَاءَ السُّلْطَانِ وَ غَیْرَهُ وَ احْذَرْ فِیهِ الرَّمْیَ فَإِنَّهُ مَشُومٌ ...».

بحار الأنوار: ج56 ص108 ب22 ح6- أَقُولُ وَ رُوِیَ أَیْضاً فِی بَعْضِ الْکُتُبِ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السّلام): اخْتِیَارَاتُ أَیَّامِ شُهُورِ الْفُرْسِ عَلَی وَجْهٍ آخَرَ هَکَذَا: «... الثَّالِثَ عَشَرَ تِیرٌ سَعْدٌ فِی فَرْوَرْدِینَ وَ أُرْدِیبِهِشْتَ نَحْسٌ فِی تِیرٍ وَسَطٌ فِی سَائِرِ الشُّهُورِ ...».

مستدرك الوسائل: ج8 ص146 ب21 ح9253- السّيّد أبوالقاسم عليّ بن رضيّ الدّين عليّ بن طاوس في زوائد الفوائد، عن الصّادق عليه السّلام أنّه قال: «... الثَّالِثَ عَشَرَ يَوْمٌ نَحْسٌ فِيهِ هَلَكَ ابْنُ نُوحٍ ع وَ امْرَأَةُ لُوطٍ وَ هُوَ يَوْمٌ مَذْمُومٌ فِي كُلِّ حَالٍ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنْ شَرِّهِ وَ مَنْ وُلِدَ فِيهِ كَانَ مَشْئُوماً عَسِيرَ الرِّزْقِ كَثِيرَ الْحِقْدِ نَكِدَ الْخُلُقِ وَ مَنْ مَرِضَ فِيهِ أَوْ فِي لَيْلَتِهِ يُخَافُ عَلَيْهِ» وَ اللَّهُ أَعْلَمُ وَ فِي رِوَايَةٍ أُخْرَى «تُتَّقَى فِيهِ الْمُنَازَعَاتُ وَ لِقَاءُ السَّلَاطِينِ وَ الْحُكُومَاتُ وَ حَلْقُ الرَّأْسِ وَ دُهْنُ الشَّعْرِ وَ مَنْ هَرَبَ فِيهِ سَلِمَ وَ إِنْ وُلِدَ فِيهِ ذَكَرٌ لَمْ يَعِشْ ...». و سفينة البحار: ج8 ص768 «... اليَومُ الثّالثُ عَشَرَ: يَومٌ نَحسٌ فَاتَّقِ فِيه المُنَازَعَة وَ لِقاء السُلطانِ وَ كلَّ أَمر، ولا تُدهِن فِيه رَأساً ولا تَحلَق فيه شعراً و مَن ضَلَّ فيه أَو هَربَ سَلم، وَ مَن مَرضَ فِيه أَجهَدَ و المَولودُ فِيهِ ذكر انّه لا يعيش».

13- مصباح المتهجد: ص 805 قَالَ اِبْنُ عَیَّاشٍ وَ خَرَجَ إِلَی أَهْلِی عَلَی یَدِ اَلشَّیْخِ اَلْکَبِیرِ - أَبِی اَلْقَاسِمِ رَضِیَ اَللَّهُ عَنْهُ فِی مُقَامِهِ عِنْدَهُمْ هَذَا اَلدُّعَاءُ فِی أَیَّامِ رَجَبٍ: ... . و الإقبال بالأعمال الحسنة: ج3 ص215 الفصل23 وَ مِنَ اَلدَّعَوَاتِ کُلَّ یَوْمٍ مِنْ رَجَبٍ مَا رَوَیْنَاهُ أَیْضاً عَنْ جَدِّی أَبِی جَعْفَرٍ اَلطُّوسِیِّ قَدَّسَ اَللَّهُ رُوحَهُ فَقَالَ قَالَ اِبْنُ عَیَّاشٍ وَ خَرَجَ إِلَی أَهْلِی عَلَی یَدِ اَلشَّیْخِ أَبِی اَلْقَاسِمِ رَضِیَ اَللَّهُ عَنْهُ فِی مُقَامِهِ عِنْدَهُمْ هَذَا اَلدُّعَاءُ فِی أَیَّامِ رَجَبٍ. البلد الأمين و الدّرع الحصين: ص180 و المصباح للكفعمي (جنّة الأمان الواقية): ص530 و بحارالأنوار ج50 ص14 ب1 ح14- عن المصباحين، و بحارالأنوار: ج50 ص116 ب1 ح5 عن المتهجّد،

ص: 26

و بحارالأنوار: ج95 ص394 ب23 عن المتهجّد، و زاد المعاد - مفتاح الجنان، العلّامة محمّد باقر المجلسيّ: ص17 الفصل3 قال: و رَوَى الشّيخ الطوسيّ و السّيّد و آخَرون بِسَنَد مُعتَبَرٍ عَنِ الإِمامِ صاحِبِ الزَّمانِ (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) أنَّه مِن السّنّة أَن يَقرأ هذا الدُّعاءَ فِي كُلِّ يَومٍ مِن أيّام رَجَب، و رياض الأبرار فِي مناقب الأئمّة الأطهار، السّيّد نعمة الله الجزائريّ: ج2 ص 439 الفصل1 از المتهجد.

14- مولود کعبه، علّامه اردوبادی، ترجمه عیسی اهری: ص 158.

15- سوره (50) ق آیه 38.

16- بحار الأنوار: ج21 ص121 ب26 ح20- تفسیر الإمام (علیه السّلام) قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ وَ سَعی فِی خَرابِها أُولئِکَ ما کانَ لَهُمْ أَنْ یَدْخُلُوها إِلَّا خائِفِینَ لَهُمْ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَهِ عَذابٌ عَظِیمٌ قَالَ الْإِمَامُ قَالَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ (علیهما السلام) لَمَّا بَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّداً (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بِمَکَّهَ وَ أَظْهَرَ بِهَا دَعْوَتَهُ وَ نَشَرَ بِهَا کَلِمَتَهُ وَ عَابَ أَعْیَانَهُمْ فِی عِبَادَتِهِمُ الْأَصْنَامَ وَ أَخَذُوهُ وَ أَسَاءُوا مُعَاشَرَتَهُ وَ سَعَوْا فِی خَرَابِ الْمَسَاجِدِ الْمَبْنِیَّهِ کَانَتْ لِلْقَوْمِ مِنْ خِیَارِ أَصْحَابِ مُحَمَّدٍ(صلّی الله علیه و آله و سلّم) وَ شِیعَهِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ (علیه السّلام) کَانَ بِفِنَاءِ الْکَعْبَهِ مَسَاجِدُ یُحْیُونَ فِیهَا مَا أَمَاتَهُ الْمُبْطِلُونَ فَسَعَی هَؤُلَاءِ الْمُشْرِکُونَ فِی خَرَابِهَا وَ أَذَی مُحَمَّدٍ وَ أَصْحَابِهِ وَ إِلْجَائِهِ إِلَی الْخُرُوجِ مِنْ مَکَّهَ نَحْوَ الْمَدِینَهِ الْتَفَتَ خَلْفَهُ إِلَیْهَا وَ قَالَ اللَّهُ یَعْلَمُ أَنَّنِی أُحِبُّکِ وَ لَوْ لَا أَنَّ أَهْلَکِ أَخْرَجُونِی عَنْکِ لَمَا آثَرْتُ عَلَیْکِ بَلَداً وَ لَا ابْتَغَیْتُ عَلَیْکِ بَدَلًا وَ إِنِّی لَمُغْتَمٌّ عَلَی مُفَارَقَتِکِ فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَیْهِ یَا مُحَمَّدُ الْعَلِیُّ الْأَعْلَی یَقْرَأُ عَلَیْکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ سَنَرُدُّکَ إِلَی هَذَا الْبَلَدِ ظَافِراً غَانِماً سَالِماً قَادِراً قَاهِراً وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ تَعَالَی إِنَّ الَّذِی فَرَضَ عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لَرادُّکَ إِلی مَعادٍ یَعْنِی إِلَی مَکَّهَ غَانِماً ظَافِراً فَأَخْبَرَ بِذَلِکَ رَسُولُ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) أَصْحَابَهُ فَاتَّصَلَ بِأَهْلِ مَکَّهَ فَسَخِرُوا مِنْهُ فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَی لِرَسُولِهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) سَوْفَ یُظْفِرُکَ اللَّهُ بِمَکَّهَ وَ یَجْرِی عَلَیْهِمْ حُکْمِی وَ سَوْفَ أَمْنَعُ عَنْ دُخُولِهَا الْمُشْرِکِینَ حَتَّی لَا یَدْخُلُهَا أَحَدٌ مِنْهُمْ إِلَّا خَائِفاً أَوْ دَخَلَهَا مُسْتَخْفِیاً مِنْ أَنَّهُ إِنْ عُثِرَ

ص: 27

عَلَیْهِ قُتِلَ فَلَمَّا حُتِمَ قَضَاءُ اللَّهِ بِفَتْحِ مَکَّهَ وَ اسْتَوْسَقَتْ لَهُ أَمَّرَ عَلَیْهِمْ عَتَّابَ بْنَ أَسِیدٍ فَلَمَّا اتَّصَلَ بِهِمْ خَبَرُهُ قَالُوا إِنَّ مُحَمَّداً (صلّی الله علیه و آله و سلّم) لَا یَزَالُ یَسْتَخِفُّ بِنَا حَتَّی وَلَّی عَلَیْنَا غُلَاماً حَدَثَ السِّنِّ ابْنَ ثَمَانِیَ عَشْرَهَ سَنَهً وَ نَحْنُ مَشَایِخُ ذوی (ذَوُو) الْأَسْنَانِ وَ جِیرَانُ حَرَمِ اللَّهِ الْأَمْنِ وَ خَیْرِ بُقْعَهٍ عَلَی وَجْهِ الْأَرْضِ وَ کَتَبَ رَسُولُ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) لِعَتَّابِ بْنِ أَسِیدٍ عَهْداً عَلَی مَکَّهَ وَ کَتَبَ فِی أَوَّلِهِ مِنْ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) إِلَی جِیرَانِ بَیْتِ اللَّهِ الْحَرَامِ وَ سُکَّانِ حَرَمِ اللَّهِ أَمَّا بَعْدُ فَمَنْ کَانَ مِنْکُمْ بِاللَّهِ مُؤْمِناً وَ بِمُحَمَّدٍ رَسُولِهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فِی أَقْوَالِهِ مُصَدِّقاً وَ فِی أَفْعَالِهِ مُصَوِّباً وَ لِعَلِیٍّ (علیه السّلام) أَخِی مُحَمَّدٍ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) رَسُولِهِ وَ نَبِیِّهِ وَ صَفِیِّهِ وَ وَصِیِّهِ وَ خَیْرِ خَلْقِ اللَّهِ بَعْدَهُ مُوَالِیاً فَهُوَ مِنَّا وَإِلَیْنَا وَ مَنْ کَانَ لِذَلِکَ أَوْ لِشَیْءٍ مِنْهُ مُخَالِفاً فَسُحْقاً وَ بُعْداً لِأَصْحابِ السَّعِیرِ لَا یَقْبَلُ اللَّهُ شَیْئاً مِنْ أَعْمَالِهِ وَ إِنْ عَظُمَ وَ کَبُرَ یُصْلِیهِ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِداً مُخَلَّداً أَبَداً وَ قَدْ قَلَّدَ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم)عَتَّابَ بْنَ أَسِیدٍ أَحْکَامَکُمْ وَ مَصَالِحَکُمْ وَ قَدْ فَوَّضَ إِلَیْهِ تَنْبِیهَ غَافِلِکُمْ وَ تَعْلِیمَ جَاهِلِکُمْ وَ تَقْوِیمَ أَوَدِ مُضْطَرِبِکُمْ وَ تَأْدِیبَ مَنْ زَالَ عَنْ أَدَبِ اللَّهِ مِنْکُمْ لِمَا عَلِمَ مِنْ فَضْلِهِ عَلَیْکُمْ مِنْ مُوَالاهِ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وَ مِنْ رُجْحَانِهِ فِی التَّعَصُّبِ لِعَلِیٍّ (علیه السّلام) وَلِیِّ اللَّهِ فَهُوَ لَنَا خَادِمٌ وَ فِی اللَّهِ أَخٌ وَ لِأَوْلِیَائِنَا مُوَالٍ وَ لِأَعْدَائِنَا مُعَادٍ وَ هُوَ لَکُمْ سَمَاءٌ ظَلِیلَهٌ وَ أَرْضٌ زَکِیَّهٌ وَ شَمْسٌ مُضِیئَهٌ قَدْ فَضَّلَهُ اللَّهُ عَلَی کَافَّتِکُمْ بِفَضْلِ مُوَالاتِهِ وَ مَحَبَّتِهِ لِمُحَمَّدٍ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وَ عَلِیٍّ (علیه السّلام) وَ الطَّیِّبِینَ مِنْ آلِهِمَا (علیهم السّلام) وَ حَکَّمَهُ عَلَیْکُمْ یَعْمَلُ بِمَا یُرِیدُ اللَّهُ فَلَنْ یُخْلِیَهُ مِنْ تَوْفِیقِهِ کَمَا أَکْمَلَ مِنْ مُوَالاهِ مُحَمَّدٍ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وَ عَلِیٍّ (علیه السّلام) شَرَفَهُ وَ حَظَّهُ لَا یُؤَامِرُ رَسُولَ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وَ لَا یُطَالِعُهُ بَلْ هُوَ السَّدِیدُ الْأَمِینُ فَلْیَطْمَعِ الْمُطِیعُ مِنْکُمْ بِحُسْنِ مُعَامَلَتِهِ شَرِیفَ الْجَزَاءِ وَ عَظِیمَ الْحِبَاءِ وَ لْیَتَوَقَّی الْمُخَالِفُ لَهُ شَدِیدَ الْعَذَابِ وَ غَضَبَ الْمَلِکِ الْعَزِیزِ الْغَلَّابِ وَ لَا یَحْتَجَّ مُحْتَجٌّ مِنْکُمْ فِی مُخَالَفَتِهِ بِصِغَرِ سِنِّهِ فَلَیْسَ الْأَکْبَرُ هُوَ الْأَفْضَلَ بَلِ الْأَفْضَلُ هُوَ الْأَکْبَرُ وَ هُوَ الْأَکْبَرُ فِی مُوَالاتِنَا وَ مُوَالاهِ أَوْلِیَائِنَا وَ مُعَادَاهِ أَعْدَائِنَا فَلِذَلِکَ جَعَلْنَاهُ الْأَمِیرَ عَلَیْکُمْ وَ الرَّئِیسَ عَلَیْکُمْ فَمَنْ أَطَاعَهُ فَمَرْحباً بِهِ وَ مَنْ خَالَفَهُ فَلَا یُبَعِّدِ اللَّهُ غَیْرَهُ قَالَ فَلَمَّا وَصَلَ إِلَیْهِمْ عَتَّابٌ وَ قَرَأَ عَهْدَهُ وَ وَقَفَ فِیهِمْ مَوْقِفاً ظَاهِراً نَادَی فِی جَمَاعَتِهِمْ حَتَّی حَضَرُوهُ وَ قَالَ لَهُمْ مَعَاشِرَ أَهْلِ مَکَّهَ إِنَّ رَسُولَ

ص: 28

اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) رَمَانِی بِکُمْ شِهَاباً مُحْرِقاً لِمُنَافِقِکُمْ وَ رَحْمَهً وَ بَرَکَهً عَلَی مُؤْمِنِکُمْ وَ إِنِّی أَعْلَمُ النَّاسِ بِکُمْ وَ بِمُنَافِقِکُمْ وَ سَوْفَ آمُرُکُمْ بِالصَّلَاهِ فَیُقَامُ بِهَا ثُمَّ أَتَخَلَّفُ أُرَاعِی النَّاسَ فَمَنْ وَجَدْتُهُ قَدْ لَزِمَ الْجَمَاعَهَ الْتَزَمْتُ لَهُ حَقَّ الْمُؤْمِنِ عَلَی الْمُؤْمِنِ وَ مَنْ وَجَدْتُهُ قَدْ بَعُدَ عَنْهَا فَتَّشْتُهُ فَإِنْ وَجَدْتُ لَهُ عُذْراً عَذَرْتُهُ وَ إِنْ لَمْ أَجِدْ لَهُ عُذْراً ضَرَبْتُ عُنُقَهُ حُکْماً مِنَ اللَّهِ مَقْضِیّاً عَلَی کَافَّتِکُمْ لِأُطَهِّرَ حَرَمَ اللَّهِ مِنَ الْمُنَافِقِینَ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ الصِّدْقَ أَمَانَهٌ وَ الْفُجُورَ خِیَانَهٌ وَ لَنْ تَشِیعَ الْفَاحِشَهُ فِی قَوْمٍ إِلَّا ضَرَبَهُمُ اللَّهُ بِالذُّلِّ قَوِیُّکُمْ عِنْدِی ضَعِیفٌ حَتَّی آخُذَ الْحَقَّ مِنْهُ وَ ضَعِیفُکُمْ عِنْدِی قَوِیٌّ حَتَّی آخُذَ الْحَقَّ لَهُ اتَّقُوا اللَّهَ وَ شَرِّفُوا بِطَاعَهِ اللَّهِ أَنْفُسَکُمْ وَ لَا تُذِلُّوهَا بِمُخَالَفَهِ رَبِّکُمْ فَفَعَلَ وَ اللَّهِ کَمَا قَالَ وَ عَدَلَ وَ أَنْصَفَ وَ أَنْفَذَ الْأَحْکَامَ مُهْتَدِیاً بِهُدَی اللَّهِ غَیْرَ مُحْتَاجٍ إِلَی مُؤَامَرَهٍ وَ لَا مُرَاجَعَهٍ.

17- کنزالعمال: ج13 ص430.

18- قاموس الرجال: ج7 ص102 رقم 4779- عتّاب بن أسيد الأمويّ: قال: عدّه الثّلاثة فِي أصحابِ الرَّسول صلّى الله علیه و آله و سلّم «أَسلَم يوم الفَتحِ، وَ استَعمَلَه النَّبيّ صلّى الله عليه و آله و سلّم على مَكّة، وتَوَفّي يوم موت أبي بكر»، و إنّي فيه مُتَوقّف، لا سيّما بَعدَ كَونِه مِن بَني أُمَيّة. أقول: وَرَدَ فِيه مَدائحُ كَثيرةٌ فِي التَفسيرِ المَنسوبِ إلى العَسكَريّ عليه السّلام إلّا أنّه تَفسیرٌ مَجعولٌ مُنكرٌ، ولولا كونه مثلهم لَما أبقاه أبوبكر أميراً.

19- الطبقات الکبری: ج3 ص139.

البداية والنّهاية: ج4 ص325: وَ ذَكَرَ ابنُ إِسحاق أَنّه (رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم)) من مَكّة في خامس شوّال. قال : وَ استَخلَفَ على أَهلِ مَكَّة عتّاب بن أسيد بن أبي العيص بن أميّة بن عَبد شَمس الأُمَويّ. قُلتُ: وَ كان عمره إذ ذاك قريباً من عشرين سنة ... .

السّيرة الحَلَبية: ج3 ص 104: وَ وَلّی (رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم)) عتّاب بن أسيد و عمره إحدى وعشرونَ سَنَةً أمرَ مَكَّة وَ أَمره أَن يُصَلّي بِالنّاس وَهُوَ أوّل أمیر صَلّی بِمكَّة بَعدَ الفَتح جماعةً. و در بسیاری از کتب تاریخ و سیره مانند این نقل ها که ذکر شد آمده است.

ص: 29

20- مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد: ص791- شهر ربيع الأوّل: أَوَّلَ لَیْلَهٍ مِنْهُ هَاجَرَ اَلنَّبِیُّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مِنْ مَکَّهَ إِلَی اَلْمَدِینَهِ سَنَهَ ثَلاَثَ عَشْرَهَ مِنْ مَبْعَثِهِ وَ فِیهَا کَانَ مَبِیتُ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ عَلَی فِرَاشِهِ وَ کَانَتْ لَیْلَهَ اَلْخَمِیسِ وَ فِی لَیْلَهِ اَلرَّابِعِ مِنْهُ کَانَ خُرُوجُهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ السَّلامُ مِنَ اَلْغَارِ مُتَوَجِّهاً إِلَی اَلْمَدِینَهِ.

الكافي: ج1 ص39؛ أبواب التاريخ، باب مولد النّبيّ صلّى الله عليه و آله وَ وَفاته: وُلِدَ النَّبِيُّ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) لِاثْنَتَيْ عَشْرَةَ لَيْلَةً مَضَتْ مِنْ شَهْرِ رَبِيعٍ الْأَوَّلِ فِي عَامِ الْفِيلِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ مَعَ الزَّوَالِ وَ رُوِيَ أَيْضاً عِنْدَ طُلُوعِ الْفَجْرِ قَبْلَ أَنْ يُبْعَثَ بِأَرْبَعِينَ سَنَةً وَ حَمَلَتْ بِهِ أُمُّهُ فِي أَيَّامِ التَّشْرِيقِ عِنْدَ الْجَمْرَةِ الْوُسْطَى وَ كَانَتْ فِي مَنْزِلِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ وَ وَلَدَتْهُ فِي شِعْبِ أَبِي طَالِبٍ فِي دَارِ مُحَمَّدِ بْنِ يُوسُفَ فِي الزَّاوِيَةِ الْقُصْوَى عَنْ يَسَارِكَ وَ أَنْتَ دَاخِلُ الدَّارِ وَ قَدْ أَخْرَجَتِ الْخَيْزُرَانُ ذَلِكَ الْبَيْتَ فَصَيَّرَتْهُ مَسْجِداً يُصَلِّي النَّاسُ فِيهِ وَ بَقِيَ بِمَكَّةَ بَعْدَ مَبْعَثِهِ ثَلَاثَ عَشْرَةَ سَنَةً ثُمَّ هَاجَرَ إِلَى الْمَدِينَةِ وَ مَكَثَ بِهَا عَشْرَ سِنِينَ ثُمَّ قُبِضَ ع لِاثْنَتَيْ عَشْرَةَ لَيْلَةً مَضَتْ مِنْ رَبِيعٍ الْأَوَّلِ يَوْمَ الْإِثْنَيْنِ وَ هُوَ ابْنُ ثَلَاثٍ وَ سِتِّينَ سَنَةً وَ تُوُفِّيَ أَبُوهُ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ بِالْمَدِينَةِ عِنْدَ أَخْوَالِهِ وَ هُوَ ابْنُ شَهْرَيْنِ وَ مَاتَتْ أُمُّهُ آمِنَةُ بِنْتُ وَهْبِ بْنِ عَبْدِ مَنَافِ بْنِ زُهْرَةَ بْنِ كِلَابِ بْنِ مُرَّةَ بْنِ كَعْبِ بْنِ لُؤَيِّ بْنِ غَالِبٍ وَ هُوَ ع ابْنُ أَرْبَعِ سِنِينَ وَ مَاتَ عَبْدُ الْمُطَّلِبِ وَ لِلنَّبِيِّ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نَحْوُ ثَمَانِ سِنِينَ وَ تَزَوَّجَ خَدِيجَةَ وَ هُوَ ابْنُ بِضْعٍ وَ عِشْرِينَ سَنَةً فَوُلِدَ لَهُ مِنْهَا قَبْلَ مَبْعَثِهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) الْقَاسِمُ وَ رُقَيَّةُ وَ زَيْنَبُ وَ أُمُّ كُلْثُومٍ وَ وُلِدَ لَهُ بَعْدَ الْمَبْعَثِ الطَّيِّبُ وَ الطَّاهِرُ وَ فَاطِمَةُ (علیها السّلام) وَ رُوِيَ أَيْضاً أَنَّهُ لَمْ يُولَدْ بَعْدَ الْمَبْعَثِ إِلَّا فَاطِمَةُ (علیها السّلام) وَ أَنَّ الطَّيِّبَ وَ الطَّاهِرَ وُلِدَا قَبْلَ مَبْعَثِهِ وَ مَاتَتْ خَدِيجَةُ (علیها السّلام) حِينَ خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) مِنَ الشِّعْبِ وَ كَانَ ذَلِكَ قَبْلَ الْهِجْرَةِ بِسَنَةٍ وَ مَاتَ أَبُو طَالِبٍ بَعْدَ مَوْتِ خَدِيجَةَ (علیها السّلام) بِسَنَةٍ فَلَمَّا فَقَدَهُمَا رَسُولُ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) شَنَأَ الْمُقَامَ بِمَكَّةَ وَ دَخَلَهُ حُزْنٌ شَدِيدٌ وَ شَكَا ذَلِكَ إِلَى جَبْرَئِيلَ فَأَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَيْهِ اخْرُجْ مِنَ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها فَلَيْسَ لَكَ بِمَكَّةَ

ص: 30

نَاصِرٌ بَعْدَ أَبِي طَالِبٍ وَ أَمَرَهُ بِالْهِجْرَةِ.

الكافي: ج8 ص338 ح539- (محمّد بن يحيى، عن أحمد بن محمّد بن عيسى، عن الحسن - معلق) ابْنُ مَحْبُوبٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ سَعِيدِ بْنِ الْمُسَيَّبِ قَالَ: سَأَلْتُ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ (علیه السّلام) ابْنُ كَمْ كَانَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ (علیه السّلام) يَوْمَ أَسْلَمَ فَقَالَ أَوَ كَانَ كَافِراً قَطُّ إِنَّمَا كَانَ لِعَلِيٍّ (علیه السّلام) حَيْثُ بَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ رَسُولَهُ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) عَشْرُ سِنِينَ وَ لَمْ يَكُنْ يَوْمَئِذٍ كَافِراً وَ لَقَدْ آمَنَ بِاللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ بِرَسُولِهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وَ سَبَقَ النَّاسَ كُلَّهُمْ إِلَى الْإِيمَانِ بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وَ إِلَى الصَّلَاةِ بِثَلَاثِ سِنِينَ وَ كَانَتْ أَوَّلُ صَلَاةٍ صَلَّاهَا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) الظُّهْرَ رَكْعَتَيْنِ وَ كَذَلِكَ فَرَضَهَا اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى مَنْ أَسْلَمَ بِمَكَّةَ رَكْعَتَيْنِ رَكْعَتَيْنِ وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) يُصَلِّيهَا بِمَكَّةَ رَكْعَتَيْنِ وَ يُصَلِّيهَا عَلِيٌّ علیه السّلام) مَعَهُ بِمَكَّةَ رَكْعَتَيْنِ مُدَّةَ عَشْرِ سِنِينَ حَتَّى هَاجَرَ رَسُولُ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) إِلَى الْمَدِينَةِ وَ خَلَّفَ عَلِيّاً (علیه السّلام) فِي أُمُورٍ لَمْ يَكُنْ يَقُومُ بِهَا أَحَدٌ غَيْرُهُ وَ كَانَ خُرُوجُ رَسُولِ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) مِنْ مَكَّةَ فِي أَوَّلِ يَوْمٍ مِنْ رَبِيعٍ الْأَوَّلِ وَ ذَلِكَ يَوْمُ الْخَمِيسِ مِنْ سَنَةِ ثَلَاثَ عَشْرَةَ مِنَ الْمَبْعَثِ وَ قَدِمَ الْمَدِينَةَ لِاثْنَتَيْ عَشْرَةَ لَيْلَةً خَلَتْ مِنْ شَهْرِ رَبِيعٍ الْأَوَّلِ مَعَ زَوَالِ الشَّمْسِ فَنَزَلَ بِقُبَا فَصَلَّى الظُّهْرَ رَكْعَتَيْنِ وَ الْعَصْرَ رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ لَمْ يَزَلْ مُقِيماً يَنْتَظِرُ عَلِيّاً (علیه السّلام) يُصَلِّي الْخَمْسَ صَلَوَاتٍ رَكْعَتَيْنِ رَكْعَتَيْنِ وَ كَانَ نَازِلًا عَلَى عَمْرِو بْنِ عَوْفٍ فَأَقَامَ عِنْدَهُمْ بِضْعَةَ عَشَرَ يَوْماً يَقُولُونَ لَهُ أَ تُقِيمُ عِنْدَنَا فَنَتَّخِذَ لَكَ مَنْزِلًا وَ مَسْجِداً فَيَقُولُ لَا إِنِّي أَنْتَظِرُ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ (علیه السّلام) وَ قَدْ أَمَرْتُهُ أَنْ يَلْحَقَنِي وَ لَسْتُ مُسْتَوْطِناً مَنْزِلًا حَتَّى يَقْدَمَ عَلِيٌّ (علیه السّلام) وَ مَا أَسْرَعَهُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ فَقَدِمَ عَلِيٌّ (علیه السّلام) وَ النَّبِيُّ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فِي بَيْتِ عَمْرِو بْنِ عَوْفٍ فَنَزَلَ مَعَهُ ثُمَّ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) لَمَّا قَدِمَ عَلَيْهِ عَلِيٌّ (علیه السّلام) تَحَوَّلَ مِنْ قُبَا إِلَى بَنِي سَالِمِ بْنِ عَوْفٍ وَ عَلِيٌّ (علیه السّلام) مَعَهُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ مَعَ طُلُوعِ الشَّمْسِ فَخَطَّ لَهُمْ مَسْجِداً وَ نَصَبَ قِبْلَتَهُ فَصَلَّى بِهِمْ فِيهِ الْجُمُعَةَ رَكْعَتَيْنِ وَ خَطَبَ خُطْبَتَيْنِ ثُمَّ رَاحَ مِنْ يَوْمِهِ إِلَى الْمَدِينَةِ

ص: 31

عَلَى نَاقَتِهِ الَّتِي كَانَ قَدِمَ عَلَيْهَا وَ عَلِيٌّ (علیه السّلام) مَعَهُ لَا يُفَارِقُهُ يَمْشِي بِمَشْيِهِ وَ لَيْسَ يَمُرُّ رَسُولُ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بِبَطْنٍ مِنْ بُطُونِ الْأَنْصَارِ إِلَّا قَامُوا إِلَيْهِ يَسْأَلُونَهُ أَنْ يَنْزِلَ عَلَيْهِمْ فَيَقُولُ لَهُمْ خَلُّوا سَبِيلَ النَّاقَةِ فَإِنَّهَا مَأْمُورَةٌ فَانْطَلَقَتْ بِهِ وَ رَسُولُ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وَاضِعٌ لَهَا زِمَامَهَا حَتَّى انْتَهَتْ إِلَى الْمَوْضِعِ الَّذِي تَرَى وَ أَشَارَ بِيَدِهِ إِلَى بَابِ مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) الَّذِي يُصَلَّى عِنْدَهُ بِالْجَنَائِزِ فَوَقَفَتْ عِنْدَهُ وَ بَرَكَتْ وَ وَضَعَتْ جِرَانَهَا عَلَى الْأَرْضِ فَنَزَلَ رَسُولُ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وَ أَقْبَلَ أَبُو أَيُّوبَ مُبَادِراً حَتَّى احْتَمَلَ رَحْلَهُ فَأَدْخَلَهُ مَنْزِلَهُ وَ نَزَلَ رَسُولُ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وَ عَلِيٌّ (علیه السّلام) مَعَهُ حَتَّى بُنِيَ لَهُ مَسْجِدُهُ بُنِيَتْ لَهُ مَسَاكِنُهُ وَ مَنْزِلُ عَلِيٍّ (علیه السّلام) فَتَحَوَّلَا إِلَى مَنَازِلِهِمَا ... .

قصص الأنبياء عليهم السّلام، القطب الرّاونديّ: ص316 ح 394- و إنّ أباه (صلّی الله علیه و آله و سلّم) توفّي وأمّه حبلى و قدمت أمه آمنة بنت وهب على أخواله من بني عدي من التجار بالمدينة ... وَ أَقَامَ بَعْدَ اَلْبِعْثَهِ بِمَکَّهَ ثَلاَثَ عَشْرَهَ سَنَهً ثُمَّ هَاجَرَ مِنْهَا إِلَی اَلْمَدِینَهِ بَعْدَ أَنِ اِسْتَتَرَ فِی اَلْغَارِ ثَلاَثَهَ أَیَّامٍ وَ دَخَلَ اَلْمَدِینَهَ یَوْمَ اَلْإِثْنَیْنِ اَلْحَادِیَ عَشَرَ مِنْ شَهْرِ رَبِیعٍ اَلْأَوَّلِ وَ بَقِیَ بِهَا عَشْرَ سِنِینَ ثُمَّ قُبِضَ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) یَوْمَ اَلْإِثْنَیْنِ لِلَیْلَتَیْنِ بَقِیَتَا مِنْ صَفَرٍ سَنَهَ إِحْدَی عَشْرَهَ مِنَ اَلْهِجْرَهِ.

الإقبال بالأعمال الحسنة: ج3 ص105- رَوَینا عَن شیخِنا المُفیدِ رِضوانُ اللهِ علیه مِن کِتابِ حَدائقِ الرِّیاضِ عِندَ ذِکرِ شَهرِ رَبیع الأَوَّل ما هذا لَفظُهُ: أَوَّل یَومٍ منه هاجر النَّبيّ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) مِن مَکّة إلی المَدینَة- سَنَة ثَلاث عَشَرة من مبعثه (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وَ کان ذلک یَوم الخَمیسِ یُستَحَبُّ صِیامُه لِما أَظَهَرَ اللهُ فِیه مِن أمرِ نَبيّه و نَجاه مِن عَدوِّه.

المصباح (جنة الأمان الواقية)، الكفعمي: ص510- ربيع الأَوَّل سمّي بذلك لارتباعِ النّاسِ فيه و كذا رَبيع الثّاني لأنّ صلاح أحوالهم كانت في هذين الشّهرين فِي الرّبيع ... وَ فِي أوّل ليلة منه هاجر النّبيّ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) مِن مَكّة إلى المَدينَة سَنَة ثَلاثَ عَشَرة مِن مَبعثه (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وَ كان ذلك لَيلَةُ الخَميس وَ فِيها كانَ مَبيتُ عَليّ عليه السّلام عَلَى

ص: 32

فراش النَّبيّ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وَ فِي صَبيحةِ هذه اللّيلة صارَ المُشرِكونَ إلى بابِ الغارِ وأقامَ النّبيّ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) في الغارِ ثَلاثة أيّام بلياليهنّ وَ خَرَجَ فِي رابعه متوجّهاً إلى المَدينَة فَوَصَلَها يَومَ الثّاني عَشَرَ.

21- مستدرکات علم رجال الحدیث: ج5 ص201 الرقم9220- عَتَّابٍ بْنُ أُسَيْدِ بْنِ الْعِيصِ بْنِ أُمَيَّةَ بْنِ عَبْدِ شَمْس أَبُو عَبْدِ الرّحمان الْقُرَشِيِّ الْأُمَوِيِّ: أَسْلَمَ يَوْمَ فَتْحِ مَكَّةَ. يَظْهَرُ مِنْ تَفْسِيرُ الْإِمَامِ أَنَّهُ أَمَرَهُ رَسُول اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَلَى أَهْلِ مَكَّةَ وَ لَه ثَمَانِيَة عَشَر سَنَةً. وَ كَتَبَ إِلَيْهِمْ فِي ذَلِكَ كِتَاباً يُسْتَفَادُ مِنْهُ مَدحهُ وَ جَلَالَتُهُ. فَرَاجِعْ إِلَى بِحَارِالأنوار: ج21 ص122 وَ174. تُوُفِّيَ يَوْمَ مَوْتِ أَبِي بَكْرٍ. وَ ابْنه عَبْد الرحمان بْن عَتَّابٍ قُتِلَ مَعَ مَنْ قُتِلَ مِنَ أَصْحَابَ الْجَمَلِ. قَوْله يَوْم فَتْحِ مَكَّةَ حِينَ سَمِعَ أَذَانَ بِلَال عَلَى ظَهْرِ الْكَعْبَةِ: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي قُبِضَ أَبِي حَتَّى لَمْ ير هذا الْيَوْمِ. بِحَارِ الْأَنْوَارِ: ج 22 ص54. وَ الظَّاهِرُ أَنَّهُ كَانَ قَبْلَ إِسْلَامُهُ. فَلَمَّا أَسْلَمَ مَحَا عَاره الْإِسْلَامِ، لانّه يحبُّ مَا قَبْلَهُ.

22- رجال النّجاشيّ: ص85 الرقم207- أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَيَّاشٍ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَيُّوبَ الْجَوْهَرِيِّ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ. وَ أُمّه سُكَيْنَة بِنْت الْحُسَيْنِ بْنِ يُوسُفَ بْنِ يَعْقُوبَ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ إِسْحَاقَ بِنْت أَخِي الْقَاضِي أَبِي عُمَرَ مُحَمَّدِ بْنِ يُوسُفُ. كَانَ سَمِعَ الْحَدِيثِ وَ أكثر و اضطرب فِي آخر عمره، وَ كَانَ جَدّه وَ أَبُوهُ مِنْ وُجُوهِ أَهْلِ بَغْدَادَ أَيَّام آلِ حَمَّادٍ وَ الْقَاضِي أَبِي عُمَرُ. لَهُ کتبٌ، مِنْهَا: كِتَابُ مُقْتَضَبِ الْأَثَرِ فِي عَدَدِ الْأَئِمَّةِ الِاثْنَي عَشَرَ، کتاب الْأَغْسَالِ، كِتَابُ أَخْبَارِ أَبِي هَاشِمٍ دَاوُدَ بْنِ الْقَاسِمِ الْجَعْفَرِيِّ، کتاب شِعْر أَبِي هَاشِمٍ، أَخْبَارُ جَابِرِ الْجُعْفِيِّ، كِتَابُ الاشتمال عَلَى مَعْرِفَةِ الرِّجَالُ وَ مَنْ روی عَنْ إِمَامٍ إِمَام، کتاب مَا نَزَلَ مِنَ الْقُرْآنِ فِي صَاحِبِ الزَّمَانِ (عجّل اللهُ تعالی فَرَجَه الشَّریف)، كِتَاب فِي ذِكْرِ الشِّجَاجِ، کتاب عَمَل رَجَبٍ، کتاب عَمَل شَعْبَانَ، کتاب عَمَل شَهْرِ رَمَضَانَ، كِتَابُ أَخْبَارِ السَّيِّدِ، کتاب اللُّؤْلُؤِ وَ صَنْعَتِهِ وَ أنواعه، کتاب ذکر مَنْ رَوَى الْحَدِيث مِنْ بَنِي نَاشِرَةُ، كِتَابُ أَخْبَارِ وُكَلَاءِ الْأَئِمَّةِ الْأَرْبَعَةِ. رَأَيْتَ هَذَا الشَّيْخ، وَ كَانَ صَدِيقاً لِي وَ لِوالِدَيَّ، وَ سَمِعْتُ مِنْهُ شَيْئاً كَثِيراً، وَ رَأَيْتُ شُيُوخنَا يُضَعِّفونَه

ص: 33

فَلَمْ أَرو عَنْهُ شَيْئاً وَ تَجَنّبتُه، وَ كَانَ مِنْ أَهْلِ الْعِلْمِ وَ الْأَدَبِ الْقَوِيِّ وَ طَيّب الشّعْرِ وَ حسن الْخَطِّ، رَحِمَهُ اللَّهُ و سامحه، وَ مَاتَ سَنَةَ إِحْدَى وَ أَرْبَعِمِائَةٍ.

23- الرّجال، الشّيخ الطّوسيّ: ص413 الرقم5983-64- أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَيَّاشٍ، یکنّی أَبَا عَبْدِاللَّهِ، كَثِيرُ الرِّوَايَةِ إِلَّا أَنَّهُ اخْتَلَّ فِي آخِرِ عُمرِهِ، أَخْبَرَنَا عَنْهُ جَمَاعَة مِنْ أَصْحَابِنَا، مَاتَ سَنَةَ إِحْدَى وَ أَرْبَعِمِائَةٍ.

24- فهرست کتب الشّيعة وأصولهم و أسماء المصنّفين و أصحاب الأصول: ص78 الرقم99- أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَيَّاشٍ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَيُّوبَ الْجَوْهَرِيِّ، أَبُو عَبْدِاللَّهِ، كَانَ سَمِعَ الْحَدِيثِ وَ أَكْثَرَ، وَ اخْتَلَّ فِي آخِرِ عُمرِهِ، وَ كَانَ جَدّه وَ أَبُوهُ وَجْهَيْنِ بِبَغْدَادَ، وَ أُمّه سُكَيْنَة بِنْتِ الْحُسَيْنِ بْنِ يُوسُفَ بْنِ يَعْقُوبَ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ إِسْحَاقَ ، بِنْتُ أَخِي الْقَاضِي أَبِي عُمَرَ مُحَمَّدِ بْنِ يُوسُفُ. وَ صَنَّفَ كُتُباً مِنْهَا: كِتَابُ مُقْتَضَبِ الْأَثَرِ فِي عَدَدِ الْأَئِمَّةِ الإثني عَشَرَ (عَلَيْهِمُ السَّلَامُ)، کتاب الْأَغْسَالِ، كِتَابُ أَخْبَارِ أَبِي هَاشِمِ الْجَعْفَرِيِّ، کتاب شِعْر أَبِي هَاشِمِ الْجَعْفَرِيِّ، أَخْبَارُ جَابِرِ الْجُعْفِيِّ، كِتَابُ الاشتمال عَلَى مَعْرِفَةِ الرِّجَالِ، فِيهِ مِنَ رَوَى عَنْ إِمَامٍ إِمَام، مُخْتَصَر، کتاب مَا نَزَلَ مِنَ الْقُرْآنِ فِي صَاحِبِ الْأَمْرِ (عجّل الله تعالی فَرَجَه الشَّریف) ، كِتَاب فِي ذِكْرِ الشِّجَاجِ، کتاب عَمَل رَجَبٍ، کتاب عَمل شَعْبَانَ، کتاب عَمَل شَهْرِ رَمَضَانَ، كِتَابُ أَخْبَارِ السَّيِّدِ، كِتَاب فِي اللُّؤْلُؤِ وَ صَنْعَتِهِ وَ أنواعه، كِتَاب ذکر مَنْ رَوَى الْحَدِيث مِنْ بَنِي نَاشِرَةُ، كِتَابُ أَخْبَارِ وُكَلَاءِ الْأَئِمَّةِ (عَلَيْهِمُ السَّلَامُ) الْأَرْبَعَةِ، مُخْتَصَرُ. أَخْبَرَنَا بِسَائِرِ كُتُبه وَ روایاته جَمَاعَة مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْه، وَ مَاتَ سَنَةَ إِحْدَى وَ أَرْبَعِمِائَةٍ.

25- الإرشاد: ج2 ص216.

26- الفهرست رقم525.

27- الفهرست: ص243 الرّقم357.

28- الخلاف: ج1 ص46.

ص: 34

بِسمِ اللهِ الرّحمانِ الرَّحیمِ

اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن المهديّ

صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ

فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ

وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً

حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً

وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا

ص: 35

ص: 36

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109