منظومه خطبه غدير

مشخصات کتاب

منظومه خطبه غدير

شاعره : مينا باهنر

ناشر ديجيتالي : موسسه تحقيقات رايانه ای قائميه اصفهان

خیراندیش دیجیتالی : جناب آقای سید علی بحرینی به نیابت از مرحومه حاجیه خانم کسایی _گروه هم پیمانان موعود غدیر.

متن فراز 1

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي عَلا في تَوَحُّدِهِ وَ دَنا في تَفَرُّدِهِ وَجَلَّ في سُلْطانِهِ وَعَظُمَ في اَرْکانِهِ ، وَاَحاطَ بِکلِّ شَيءٍ عِلْماً وَ هُوَ في مَکانِهِ وَ قَهَرَ جَميعَ الْخَلْقِ بِقُدْرَتِهِ وَ بُرْهانِهِ حَميداً لَمْ يزَلْ، مَحْموداً لايزالُ ( وَ مَجيداً لايزولُ، وَمُبْدِئاً وَمُعيداً وَ کلُّ أَمْرٍ إِلَيهِ يعُودُ ). بارِئُ الْمَسْمُوکاتِ وَداحِي الْمَدْحُوّاتِ وَجَبّارُ الْأَرَضينَ وَ السّماواتِ، قُدُّوسٌ سُبُّوحٌ، رَبُّ الْمَلائکةِ وَالرُّوحِ ، مُتَفَضِّلٌ عَلي جَميعِ مَنْ بَرَأَهُ، مُتَطَوِّلٌ عَلي جَميعِ مَنْ أَنْشَأَهُ . يلْحَظُ کلَّ عَينٍ وَالْعُيونُ لاتَراهُ. کريمٌ حَليمٌ ذُوأَناتٍ ، قَدْ وَسِعَ کلَّ شَيءٍ رَحْمَتُهُ وَ مَنَّ عَلَيهِمْ بِنِعْمَتِهِ . لا يعْجَلُ بِانْتِقامِهِ، وَلايبادِرُ إِلَيهِمْ بِمَا اسْتَحَقُّوا مِنْ عَذابِهِ

شعر

گفت پيغمبر سرآغاز سخن * * * حمد ايزد در ميان انجمن

حمد ، مخصوص يگانه ايزدی * * * دارد او در اين توّحد برتری

ص: 1

گر که در يکتاييش والاتر است * * * بوده نزديک و نباشد دور دست

پس بزرگ و برترين ، سلطان او * * * ساختار محکمی ، ارکان او

گر که در آن منظر عليا بود* * * بر تمام خلقتش دانا بود

محکم و قرص و متين، برهان او * * * چيره باشد بر جهان سلطان او

در همه آنی حميد است و مجيد * * * اوست مبدا ، اوست پايان و معيد

او سرآغاز است و پايان است او * * * بازگردد هرچه آمد زو، به او

گرچه حکم او جهان را در بر است * * * لطف او بر هرچه گويی برتر است

بيند او هر چشم ، هر بينده را * * * زود می بخشد خطای بنده را

بر گناهان بردباری می کند * * * بنده را با عفو ياری می کند

سايه ی رحمت فکنده بر جهان * * * منت نعمت از او باشد عيان

بر گنه کاران از آن شاه تمام * * * نيست تعجيلی به رسم انتقام

متن فراز 2

قَدْفَهِمَ السَّرائِرَ وَ عَلِمَ الضَّمائِرَ، وَلَمْ تَخْفَ عَلَيهِ اَلْمَکنوناتُ ولا اشْتَبَهَتْ عَلَيهِ الْخَفِياتُ . لَهُ الْإِحاطَةُ بِکلِّ شَيءٍ ، والغَلَبَةُ علي کلِّ شَيءٍ والقُوَّةُ في کلِّ شَئٍ والقُدْرَةُ عَلي کلِّ شَئٍ وَلَيسَ مِثْلَهُ شَيءٌ . وَ هُوَ مُنْشِئُ الشَّيءِ حينَ لاشَيءَ دائمٌ حَي وَقائمٌ بِالْقِسْطِ، لاإِلهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزيزُالْحَکيمُ . جَلَّ عَنْ أَنْ تُدْرِکهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ يدْرِک الْأَبْصارَ وَ هُوَاللَّطيفُ الْخَبيرُ . لايلْحَقُ أَحَدٌ وَصْفَهُ مِنْ مُعاينَةٍ، وَلايجِدُ أَحَدٌ کيفَ هُوَمِنْ سِرٍ وَ عَلانِيةٍ إِلاّ بِمادَلَّ عَزَّوَجَلَّ عَلي نَفْسِهِ. وَأَشْهَدُ أَنَّهُ الله ألَّذي مَلَأَ الدَّهْرَ قُدْسُهُ ، وَالَّذي يغْشَي الْأَبَدَ نُورُهُ ، وَالَّذي ينْفِذُ أَمْرَهُ بِلامُشاوَرَةِ مُشيرٍ وَلامَعَهُ

ص: 2

شَريک في تَقْديرِهِ وَلايعاوَنُ في تَدْبيرِهِ . صَوَّرَ مَا ابْتَدَعَ عَلي غَيرِ مِثالٍ ، وَ خَلَقَ ما خَلَقَ بِلامَعُونَةٍ مِنْ أَحَدٍ وَلا تَکلُّفٍ وَلاَ احْتِيالٍ

شعر

رازهای خفته را داناست او * * * باطن هر چيز را بيناست او

قدرتش بر کل عالم جاری است * * * بی شريک و بی حد و بی ثانی است

او پديد آورد ، از کتم عدم * * * زندگی جاريست از او دم به دم

ديدگان از ديدنش عاجز ، ولی * * * کل عالم در مصافش منجلی

وصف او بر چشم و بر ديدن، محال * * * آفرينش، آيتی بر شرح حال

پس گواهم زان که شد بی شک ازو * * * عالمی با نور قدسی روبرو

نه شريکی در صف تقدير او * * * نه کسی را يار در تدبير او

هيچ رنجی در ره خلقت نديد * * * اين جهان از لطف او آمد پديد

متن فراز 3

أَنْشَأَها فَکانَتْ وَ بَرَأَها فَبانَتْ .فَهُوَالله الَّذي لا إِلاهَ إِلاَّ هُوالمُتْقِنُ الصَّنْعَةَ ، اَلْحَسَنُ الصَّنيعَةِ ، الْعَدْلُ الَّذي لايجُوُر ، وَالْأَکرَمُ الَّذي تَرْجِعُ إِلَيهِ الْأُمُورُ . وَأَشْهَدُ أَنَّهُ الله الَّذي تَواضَعَ کلُّ شَيءٍ لِعَظَمَتِهِ ، وَذَلَّ کلُّ شَيءٍ لِعِزَّتِهِ ، وَاسْتَسْلَمَ کلُّ شَيءٍ لِقُدْرَتِهِ ، وَخَضَعَ کلُّ شَيءٍ لِهَيبَتِهِ . مَلِک الْاَمْلاک وَ مُفَلِّک الْأَفْلاک وَمُسَخِّرُالشَّمْسِ وَالْقَمَرِ ، کلٌّ يجْري لاَجَلٍ مُسَمّي . يکوِّرُالَّليلَ عَلَي النَّهارِ وَيکوِّرُالنَّهارَ عَلَي الَّليلِ يطْلُبُهُ حَثيثاً . قاصِمُ کلِّ جَبّارٍ عَنيدٍ وَ مُهْلِک کلِّ شَيطانٍ مَريدٍ . لَمْ يکنْ لَهُ ضِدٌّ وَلا مَعَهُ نِدٌّ أَحَدٌ صَمَدٌ لَمْ يلِدْ وَلَمْ يولَدْ وَلَمْ يکنْ لَهُ کفْواً أَحَدٌ . إلاهٌ

ص: 3

واحِدٌ وَرَبٌّ ماجِدٌ يشاءُ فَيمْضي ، وَيريدُ فَيقْضي ، وَيعْلَمُ فَيحْصي، وَيميتُ وَيحْيي، وَيفْقِرُ وَيغْني، وَيضْحِک وَيبْکي ، ( وَيدْني وَ يقْصي ) وَيمْنَعُ وَ يعْطي ، لَهُ الْمُلْک وَلَهُ الْحَمْدُ ، بِيدِهِ الْخَيرُ وَ هُوَ عَلي کلِّ شَيءٍ قَديرٌ . يولِجُ الَّليلَ فِي النَّهارِ وَيولِجُ النَّهارَ في الَّليلِ ، لاإِلاهَ إِلاّهُوَالْعَزيزُ الْغَفّارُ .

شعر

آفريد او خلقت از کتم عدم * * * پس بر آن پوشاند هستی دم به دم

خلقتی نيکو و کاری استوار * * * عدل او باشد درعالم ، برقرار

ظلم، دور از ساکنان کوی اوست * * * بازگشت هرچه باشد سوی اوست

پس شهادت می دهم بر عزتش * * * آفرينش در پناه قدرتش

مالک هستی و رام او جهان * * * خالق هرچيز پيدا و نهان

ماه و خورشيد و فلک گردان شدند * * * با تذلل گوش بر فرمان شدند

روز و شب با اذن او در گردش است * * * نيست گردد هر که او را سرکش است

نه کسی را زاده ، نی زاييده است * * * او لطيف و قادر ناديده است

او الهی بی نياز و واحد او * * * کردگاری باشکوه و ماجد او

هم بميراند همو جان می دهد * * * گاه می گيرد زکف ، گه نان می دهد

اوست می خنداند ، او گريان کند * * * گه ببخشد ، گاه در حرمان کند

او که بر هر چيز دانا بوده است * * * بر همه عالم توانا بوده است

ص: 4

بی نياز از هر چه در دنياست او * * * بی ضد و مثل است و بی همتاست او

روز و شب را از پی هم می برد * * * از ره غفران گناهان می خرد

متن فراز 4

مُسْتَجيبُ الدُّعاءِ وَمُجْزِلُ الْعَطاءِ، مُحْصِي الْأَنْفاسِ وَ رَبُّ الْجِنَّةِ وَالنّاسِ ، الَّذي لايشْکلُ عَلَيهِ شَيءٌ ، وَ لايضجِرُهُ صُراخُ الْمُسْتَصْرِخينَ وَلايبْرِمُهُ إِلْحاحُ الْمُلِحّينَ . اَلْعاصِمُ لِلصّالِحينَ ، وَالْمُوَفِّقُ لِلْمُفْلِحينَ ، وَ مَوْلَي الْمُؤْمِنينَ وَرَبُّ الْعالَمينَ . الَّذِي اسْتَحَقَّ مِنْ کلِّ مَنْ خَلَقَ أَنْ يشْکرَهُ وَيحْمَدَهُ ( عَلي کلِّ حالٍ ) أَحْمَدُهُ کثيراً وَأَشْکرُهُ دائماً عَلَي السَّرّاءِ والضَّرّاءِ وَالشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ، وَأُومِنُ بِهِ و بِمَلائکتِهِ وکتُبِهِ وَرُسُلِهِ . أَسْمَعُ لاَمْرِهِ وَاُطيعُ وَأُبادِرُ إِلي کلِّ مايرْضاهُ وَأَسْتَسْلِمُ لِماقَضاهُ، رَغْبَةً في طاعَتِهِ وَ خَوْفاً مِنْ عُقُوبَتِهِ، لاَنَّهُ الله الَّذي لايؤْمَنُ مَکرُهُ وَلايخافُ جَورُهُ . وَأُقِرُّلَهُ عَلي نَفْسي بِالْعُبُودِيةِ وَ أَشْهَدُ لَهُ بِالرُّبُوبِيةِ، وَأُؤَدّي ما أَوْحي بِهِ إِلَي حَذَراً مِنْ أَنْ لا أَفْعَلَ فَتَحِلَّ بي مِنْهُ قارِعَةٌ لايدْفَعُها عَنّي أَحَدٌ وَإِنْ عَظُمَتْ حيلَتُهُ وَصَفَتْ خُلَّتُهُ -لا إِلهَ إِلاَّهُوَ

شعر

او اجابت می کند هر دم دعا * * * تا ببخشد زان دعا ، گنج عطا

نيست از او مختفی جان و عدد * * * می رساند انس و جن را او مدد

خسته از درخواستهای بنده نيست * * * هيچ کس را همچو او بخشنده نيست

رستگاران را عنايت می کند * * * دادخواهان را حمايت می کند

اوست مولای تمام مومنين * * * خالق و پروردگار عالمين

گوش بر فرمان او، فرمانبرم * * * بنده ام ، تنها از او فرمان برم

ص: 5

حمد می گويم خدا را مستمر * * * شکر او در هر گرفتاری، خطر

اهل ايمانم به غيب و اولياء * * * بر ملائک ، بر کتاب انبياء

از اطاعت در دلم نور رجا * * * گرچه ترسانم ز مکرش در خفا

دارم اقراری به رسم بندگی * * * اوست شاهد بر ممات و زندگی

متن فراز 5

- لاَنَّهُ قَدْأَعْلَمَني أَنِّي إِنْ لَمْ أُبَلِّغْ ما أَنْزَلَ إِلَي (في حَقِّ عَلِي) فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ ، وَقَدْ ضَمِنَ لي تَبارَک وَتَعالَي الْعِصْمَةَ (مِنَ النّاسِ) وَ هُوَالله الْکافِي الْکريمُ فَأَوْحي إِلَي :«بِسْمِ الله الرَّحْمانِ الرَّحيمِ، يا أَيهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيک مِنْ رَبِّک» - في عَلِي يعْني فِي الْخِلاَفَةِ لِعَلِي بْنِ أَبي طالِبٍ - وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَالله يعْصِمُک مِنَ النّاسِ). مَعاشِرَالنّاسِ ، ما قَصَّرْتُ في تَبْليغِ ما أَنْزَلَ الله تَعالي إِلَي، وَ أَنَا أُبَينُ لَکمْ سَبَبَ هذِهِ الْآيةِ: إِنَّ جَبْرئيلَ هَبَطَ إِلَي مِراراً ثَلاثاً يأْمُرُني عَنِ السَّلامِ رَبّي - وَ هُوالسَّلامُ - أَنْ أَقُومَ في هذَا الْمَشْهَدِ فَأُعْلِمَ کلَّ أَبْيضَ وَأَسْوَدَ: أَنَّ عَلِي بْنَ أَبي طالِبٍ أَخي وَ وَصِيي وَ خَليفَتي ( عَلي أُمَّتي ) وَالْإِمامُ مِنْ بَعْدي ، الَّذي مَحَلُّهُ مِنّي مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسي إِلاَّ أَنَّهُ لانَبِي بَعْدي وَهُوَ وَلِيکمْ بَعْدَالله وَ رَسُولِهِ . وَقَدْ أَنْزَلَ الله تَبارَک وَ تَعالي عَلَي بِذالِک آيةً مِنْ کتابِهِ (هِي): (إِنَّما وَلِيکمُ الله وَ رَسُولُهُ وَالَّذينَ آمَنُواالَّذينَ يقيمُونَ الصَّلاةَ وَيؤْتونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکعُونَ ) ، وَ عَلِي بْنُ أَبي طالِبٍ الَّذي أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَي الزَّکاةَ وَهُوَ راکعٌ يريدُالله عَزَّوَجَلَّ في کلِّ حالٍ .

شعر

امر فرموده مرا پروردگار * * * اين رسالت را به فرجامش درآ

گر نگويی آنچه را گفتم بگو * * * گر بترسی از ملامت، از عدو

ص: 6

نيستی ايمن عذابم را، بدان! * * * کيست از مکرم رها و در امان؟

وحی بر من شد: تو را هان ای رسول! * * * گو همان را که شده از حق ، نزول

گر نگويی ، اين رسالت ، ناتمام * * * او تو را ياری رساند در پيام

ای جماعت! نزدتان هر آينه * * * گفته ام حق بهرتان بی شائبه

حال گويم شان و حال آيه را * * * چيست راز اين کلام کبريا؟

در سه نوبت پيش من روح الامين * * * با سلام ، آورد پيغامی وزين

گفت ازحق : ای نبی بر تو سلام! * * * کن رسالت را در اين عرصه تمام

در چنين جا، در حضور مرد و زن * * * پرده برداری کن از سر سخن

اين علی باشد وصی و يار من * * * در تمام لحظه ها غمخوار من

همچو هارون است و موسای نبی * * * امر گرديده ولايت بر علی

بعد از اين باشد شما را پيشوا * * * او ولی و رهبرست و مقتدا

من نگين جمله ی پيغمبران * * * هان ! علی باشد چراغ رهروان

گر رسالت با من اکنون ختم شد * * * اين ولايت تا قيامت حتم شد

گر نشانی خواهی ای اهل خشوع * * * پس ولايت شد هويدا در رکوع

در نمازش گرچه با حق بود او * * * امر او شد با زکاتش روبرو

متن فراز 6

ص: 7

وَسَأَلْتُ جَبْرَئيلَ أَنْ يسْتَعْفِي لِي (السَّلامَ) عَنْ تَبْليغِ ذالِک إِليکمْ - أَيهَاالنّاسُ - لِعِلْمي بِقِلَّةِ الْمُتَّقينَ وَکثْرَةِ الْمُنافِقينَ وَإِدغالِ اللّائمينَ وَ حِيلِ الْمُسْتَهْزِئينَ بِالْإِسْلامِ ، الَّذينَ وَصَفَهُمُ الله في کتابِهِ بِأَنَّهُمْ يقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مالَيسَ في قُلوبِهِمْ، وَيحْسَبُونَهُ هَيناً وَ هُوَ عِنْدَالله عَظيمٌ . وَکثْرَةِ أَذاهُمْ لي غَيرَ مَرَّةٍ حَتّي سَمَّوني أُذُناً وَ زَعَمُوا أَنِّي کذالِک لِکثْرَةِ مُلازَمَتِهِ إِيي وَ إِقْبالي عَلَيهِ (وَ هَواهُ وَ قَبُولِهِ مِنِّي) حَتّي أَنْزَلَ الله عَزَّوَجَلَّ في ذالِک (وَ مِنْهُمُ الَّذينَ يؤْذونَ النَّبِي وَ يقولونَ هُوَ أُذُنٌ، قُلْ أُذُنُ - (عَلَي الَّذينَ يزْعُمونَ أَنَّهُ أُذُنٌ) - خَيرٍ لَکمْ، يؤْمِنُ بِالله وَ يؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنينَ) الآيةُ . وَلَوْشِئْتُ أَنْ أُسَمِّي الْقائلينَ بِذالِک بِأَسْمائهِمْ لَسَمَّيتُ وَأَنْ أُوْمِئَ إِلَيهِمْ بِأَعْيانِهِمْ لَأَوْمَأْتُ وَأَنْ أَدُلَّ عَلَيهِمُ لَدَلَلْتُ، وَلکنِّي وَالله في أُمورِهمْ قَدْ تَکرَّمْتُوکلُّ ذالِک لايرْضَي الله مِنّي إِلاّ أَنْ أُبَلِّغَ ما أَنْزَلَ الله إِلَي (في حَقِّ عَلِي)، ثُمَّ تلا: (يا أَيهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيک مِنْ رَبِّک - في حَقِّ عَلِي - وَ انْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَالله يعْصِمُک مِنَ النّاسِ) .

شعر

گفتم: ای جبريل معذورم بدار! * * * من ندارم قدرت اين اختبار

يار کم ، دشمن بسی نامهربان * * * نيستم ايمن ز رنج ناکسان

گفته حق در وصف ناکس اين چنين: * * * يار درظاهر، چو دشمن در کمين

گر زبانهاشان به حق در چرخش است * * * قلبهاشان با حسد در گردش است

بارها بر من چشانيدند زهر * * * در لباس دوستی کردند قهر

کارشان از حد چو بالاتر گرفت * * * ماجرای "گوش بودن" سر گرفت

با چه جرمی؟ مهربانی با علی * * * او که صدقش بر همه عالم جلی

ص: 8

چشمهاشان چون به ناحق بسته بود * * * گوشهاشان از شنيدن خسته بود

گفته در تاييد آن حق اينچنين: * * * گوش باشد ليک بر حرف متين

گر بخواهم، فاش گويم نامشان * * * تا چونان خود تلخ گردد کامشان

باز بر آنها صبوری می کنم * * * نامشان نابرده ، دوری می کنم

بعد از اين گويم شما را مردمان * * * باز برگرديم بر سر نهان

من همان حرفی که خواهد حق ، زنم * * * تا نباشد دين او برگردنم

متن فراز 7

فَاعْلَمُوا مَعاشِرَ النّاسِ ( ذالِک فيهِ وَافْهَموهُ وَاعْلَمُوا ) أَنَّ الله قَدْ نَصَبَهُ لَکمْ وَلِياً وَإِماماً فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَي الْمُهاجِرينَ وَالْأَنْصارِ وَ عَلَي التّابِعينَ لَهُمْ بِإِحْسانٍ، وَ عَلَي الْبادي وَالْحاضِرِ، وَ عَلَي الْعَجَمِي وَالْعَرَبي، وَالْحُرِّ وَالْمَمْلوک وَالصَّغيرِ وَالْکبيرِ، وَ عَلَي الْأَبْيضِ وَالأَسْوَدِ، وَ عَلي کلِّ مُوَحِّدٍ . ماضٍ حُکمُهُ، جازٍ قَوْلُهُ، نافِذٌ أَمْرُهُ، مَلْعونٌ مَنْ خالَفَهُ، مَرْحومٌ مَنْ تَبِعَهُ وَ صَدَّقَهُ، فَقَدْ غَفَرَالله لَهُ وَلِمَنْ سَمِعَ مِنْهُ وَ أَطاعَ لَهُ . مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ آخِرُ مَقامٍ أَقُومُهُ في هذا الْمَشْهَدِ، فَاسْمَعوا وَ أَطيعوا وَانْقادوا لاَِمْرِ(الله) رَبِّکمْ، فَإِنَّ الله عَزَّوَجَلَّ هُوَ مَوْلاکمْ وَإِلاهُکمْ، ثُمَّ مِنْ دونِهِ رَسولُهُ وَنَبِيهُ الُمخاطِبُ لَکمْ، ثُمَّ مِنْ بَعْدي عَلي وَلِيکمْ وَ إِمامُکمْ بِأَمْرِالله رَبِّکمْ، ثُمَّ الْإِمامَةُ في ذُرِّيتي مِنْ وُلْدِهِ إِلي يوْمٍ تَلْقَوْنَ الله وَرَسولَهُ .

شعر

پس بدانيد ای گروه مردمان * * * فهم سر آيه را با گوش جان

جمله انصار و مهاجر ، تابعين * * * امر بر هر مرد و زن از مسلمين

ص: 9

پير و خرد و حاضر و غايب همه * * * نيست خارج از دل اين محکمه

لازم الاجراست امر حق، يقين * * * هر که را دوری کند باشد لعين

آخرين حرف مرا در اين مکان * * * بشنويد ای همرهان با گوش جان

گفت حق را گفته ام بهر شما * * * می سزد تسليم بر امر خدا

او اله و رب و مولای شماست * * * امر حق را پيروی کردن رواست

بعد از او امر رسولش مصطفی * * * بعد از او جان شما و مرتضی

تا قيامت لحظه ی ديدار ما * * * مستمر باشد ولايت بر شما

نسل در نسلش همه اهل ولا * * * راهشان برراه پر نور هدا

متن فراز 8

لاحَلالَ إِلاّ ما أَحَلَّهُ الله وَ رَسُولُهُ وَهُمْ، وَلاحَرامَ إِلاّ ما حَرَّمَهُ الله ( عَلَيکمْ ) وَ رَسُولُهُ وَ هُمْ، وَالله عَزَّوَجَلَّ عَرَّفَنِي الْحَلالَ وَالْحَرامَ وَأَنَا أَفْضَيتُ بِما عَلَّمَني رَبِّي مِنْ کتابِهِ وَحَلالِهِ وَ حَرامِهِ إِلَيهِ . مَعاشِرَالنّاسِ، علي ( فَضِّلُوهُ ) . مامِنْ عِلْمٍ إِلاَّ وَقَدْ أَحْصاهُ الله فِي ، وَ کلُّ عِلْمٍ عُلِّمْتُ فَقَدْ أَحْصَيتُهُ في إِمامِ الْمُتَّقينَ، وَما مِنْ عِلْمٍ إِلاّ وَقَدْ عَلَّمْتُهُ عَلِياً، وَ هُوَ الْإِمامُ الْمُبينُ ( الَّذي ذَکرَهُ الله في سُورَةِ يس: ( وَ کلَّ شَيءٍ أَحْصَيناهُ في إِمامٍ مُبينٍ ) . مَعاشِرَالنَّاسِ، لاتَضِلُّوا عَنْهُ وَلاتَنْفِرُوا مِنْهُ، وَلاتَسْتَنْکفُوا عَنْ وِلايتِهِ ، فَهُوَالَّذي يهدي إِلَي الْحَقِّ وَيعْمَلُ بِهِ، وَيزْهِقُ الْباطِلَ وَينْهي عَنْهُ، وَلاتَأْخُذُهُ فِي الله لَوْمَةُ لائِمٍ . أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِالله وَ رَسُولِهِ ( لَمْ يسْبِقْهُ إِلَي الْايمانِ بي أَحَدٌ ) ، وَالَّذي فَدي رَسُولَ الله بِنَفْسِهِ، وَالَّذي کانَ مَعَ رَسُولِ الله وَلا أَحَدَ يعْبُدُالله مَعَ رَسُولِهِ مِنَ الرِّجالِ غَيرُهُ . ( أَوَّلُ النّاسِ صَلاةً وَ أَوَّلُ مَنْ عَبَدَالله مَعي . أَمَرْتُهُ عَنِ الله أَنْ ينامَ في مَضْجَعي، فَفَعَلَ

ص: 10

فادِياً لي بِنَفْسِهِ مَعاشِرَالنّاسِ، فَضِّلُوهُ فَقَدْ فَضَّلَهُ الله، وَاقْبَلُوهُ فَقَدْ نَصَبَهُ الله . مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ إِمامٌ مِنَ الله، وَلَنْ يتُوبَ الله عَلي أَحَدٍ أَنْکرَ وِلايتَهُ وَلَنْ يغْفِرَ لَهُ، حَتْماً عَلَي الله أَنْ يفْعَلَ ذالِک بِمَنْ خالَفَ أَمْرَهُ وَأَنْ يعَذِّبَهُ عَذاباً نُکراً أَبَدَا الْآبادِ وَ دَهْرَ الدُّهورِ . فَاحْذَرُوا أَنْ تُخالِفوهُ . فَتَصْلُوا ناراً وَقودُهَا النَّاسُ وَالْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرينَ

شعر

هر حلال و هر حرامی را خدا * * * نيک داند ، کرده او از هم جدا

از حلال و از حرامش آگه اند * * * شام ظلمت را چو خورشيد و مه اند

علمشان چون علم حق بی انتهاست * * * سينه هاشان گنج اسرار خداست

آن "امام" سوره ی يس علی است * * * راه او بی شک ره روشنگريست

هان مبادا دور گرديد از علی * * * يا رها سازيد دامان ولی

اولين مومن علی ، ای مردمان! * * * بوده ياريگر مرا در هر زمان

مرد ميدان عبادت بوده است * * * فخر امت در شجاعت بوده است

در مصاف شام قتل کافران * * * روبرو شد جای من با جاهلان

در امامت برترين فرد شماست * * * منکر او منکر امر خداست

آنکه را حقش نداند عاقبت * * * می خرد آتش به جانش آخرت

رد کند حق توبه در روز جزا * * * ز آنکه دنيا کرد انکار ولا

پس بترسيد از عذابی آنچنان * * * تا ابد گيرد ز منکر بند جان

ص: 11

آتشی کو هيزمش انسان بود * * * قلب منکر ، سنگ خارا زان بود

کرده او آن را مهيا هر دمی * * * می نهد بر جان کافر بر شقی

متن فراز 9

مَعاشِرَالنّاسِ ، بي - وَالله - بَشَّرَالْأَوَّلُونَ مِنَ النَّبِيينَ وَالْمُرْسَلينَ، وَأَنَا - (وَالله) - خاتَمُ الْأَنْبِياءِ وَالْمُرْسَلينَ والْحُجَّةُ عَلي جَميعِ الَمخْلوقينَ مِنْ أَهْلِ السَّماواتِ وَالْأَرَضينَ . فَمَنْ شَک في ذالِک فَقَدْ کفَرَ کفْرَ الْجاهِلِيةِ الْأُولي وَ مَنْ شَک في شَيءٍ مِنْ قَوْلي هذا فَقَدْ شَک في کلِّ ما أُنْزِلَ إِلَي، وَمَنْ شَک في واحِدٍ مِنَ الْأَئمَّةِ فَقَدْ شَک فِي الْکلِّ مِنْهُمْ، وَالشَاک فينا فِي النّارِ . مَعاشِرَالنّاسِ ، حَبانِي الله عَزَّوَجَلَّ بِهذِهِ الْفَضيلَةِ مَنّاً مِنْهُ عَلَي وَ إِحْساناً مِنْهُ إِلَي وَلا إِلاهَ إِلاّهُوَ، أَلا لَهُ الْحَمْدُ مِنِّي أَبَدَ الْآبِدينَ وَدَهْرَالدّاهِرينَ وَ عَلي کلِّ حالٍ . مَعاشِرَالنّاسِ ، فَضِّلُوا عَلِياً فَإِنَّهُ أَفْضَلُ النَّاسِ بَعْدي مِنْ ذَکرٍ و أُنْثي ما أَنْزَلَ الله الرِّزْقَ وَبَقِي الْخَلْقُ . مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ ، مَغْضُوبٌ مَغْضُوبٌ مَنْ رَدَّ عَلَي قَوْلي هذا وَلَمْ يوافِقْهُ . أَلا إِنَّ جَبْرئيلَ خَبَّرني عَنِ الله تَعالي بِذالِک وَيقُولُ : « مَنْ عادي عَلِياً وَلَمْ يتَوَلَّهُ فَعَلَيهِ لَعْنَتي وَ غَضَبي » ، ( وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوالله - أَنْ تُخالِفُوهُ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها - إِنَّ الله خَبيرٌ بِما تَعْمَلُونَ ) . مَعاشِرَ النَّاسِ ، إِنَّهُ جَنْبُ الله الَّذي ذَکرَ في کتابِهِ العَزيزِ، فَقالَ تعالي ( مُخْبِراً عَمَّنْ يخالِفُهُ ) : ( أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتا عَلي ما فَرَّطْتُ في جَنْبِ الله ) مَعاشِرَالنّاسِ ، تَدَبَّرُوا الْقُرْآنَ وَ افْهَمُوا آياتِهِ وَانْظُرُوا إِلي مُحْکماتِهِ وَلاتَتَّبِعوا مُتَشابِهَهُ، فَوَالله لَنْ يبَينَ لَکمْ زواجِرَهُ وَلَنْ يوضِحَ لَکمْ تَفْسيرَهُ إِلاَّ الَّذي أَنَا آخِذٌ بِيدِهِ وَمُصْعِدُهُ إِلي وَشائلٌ بِعَضُدِهِ ( وَ رافِعُهُ بِيدَي) وَ مُعْلِمُکمْ : أَنَّ مَنْ کنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِي مَوْلاهُ ، وَ هُوَ عَلِي بْنُ أَبي طالِبٍ أَخي وَ وَصِيي ، وَ مُوالاتُهُ مِنَ الله عَزَّوَجَلَّ أَنْزَلَها عَلَي .

شعر

ص: 12

پس قسم بر ذات پاک کبريا * * * باشد اين حجت به هر خلق خدا

انبيا برمن بشارت داده اند * * * مژده ی ختم رسالت داده اند

هر که را اين امر منکر، کافرست * * * آتش دوزخ به جانش قاهر است

منکر هر يک از اين اهل ولا * * * گو که با کل ولا دارد جفا

پس بدانيد ای جميع مسلمين * * * حکم امروز مرا با صد، يقين

شک نيابد راه در ايمانتان * * * برتری دارد علی بر مومنان

لعن و نفرين بر دل منکر بود * * * منکر حق علی کافر بود

گفته جبريل امين: ای مصطفی! * * * خشم ايزد بر عدوی مرتضی

برکنيد از تن ردای دشمنی * * * تا رها گرديد از اهريمنی

چون علی مصداق "جنب الله" شد * * * سهم منکر روز محشر آه شد

ای مسلمانان! نه قرآن خوانده ايد؟ * * * آيه هايش را يقين داننده ايد

ای جماعت فهم آياتش کنيد * * * محکماتش را به جان خود خريد

پس قسم بر خالق کل جهان * * * جمله تفسير حق اندر وی عيان

دست او بالا و علمش بر علا * * * در دلش تفسير آيات خدا

هر که را من بوده ام مولای او * * * بعد از اين باشد علی آقای او

متن فراز 10

ص: 13

مَعاشِرَالنّاسِ ، إِنَّ عَلِياً وَالطَّيبينَ مِنْ وُلْدي (مِنْ صُلْبِهِ) هُمُ الثِّقْلُ الْأَصْغَرُ، وَالْقُرْآنُ الثِّقْلُ الْأَکبَرُ، فَکلُّ واحِدٍ مِنْهُما مُنْبِئٌ عَنْ صاحِبِهِ وَ مُوافِقٌ لَهُ ، لَنْ يفْتَرِقا حَتّي يرِدا عَلَي الْحَوْضَ . أَلا إِنَّهُمْ أُمَناءُ الله في خَلْقِهِ وَ حُکامُهُ في أَرْضِهِ . أَلاوَقَدْ أَدَّيتُ . أَلا وَقَدْ بَلَّغْتُ ، أَلاوَقَدْ أَسْمَعْتُ، أَلاوَقَدْ أَوْضَحْتُ، أَلا وَ إِنَّ الله عَزَّوَجَلَّ قالَ وَ أَنَا قُلْتُ عَنِ الله عَزَّوَجَلَّ، أَلاإِنَّهُ لا «أَميرَالْمُؤْمِنينَ» غَيرَ أَخي هذا ، أَلا لاتَحِلُّ إِمْرَةُ الْمُؤْمِنينَ بَعْدي لاَحَدٍ غَيرِهِ . ثم قال : «ايهاالنَّاسُ ، مَنْ اَوْلي بِکمْ مِنْ اَنْفُسِکمْ ؟ قالوا : الله و رَسُولُهُ . فَقالَ : اَلا من کنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلي مَوْلاهُ ، اللهمَّ والِ مَنْ والاهُ و عادِ مَنْ عاداهُ وَانْصُرْمَنْ نَصَرَهُ واخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ .

شعر

هست قرآن ثقل اکبر، مردمان! * * * ثقل اصغر را علی دارد نشان

نسل او یاریگران امتند * * * هم جوار ثقل اکبر، آیتند

روز حشر آیند آن زوج حسن * * * در کنار حوض کوثر پیش من

هم امانت دار و هم فرمانروا * * * نسل او دارد بر این امت روا

گفتم اینک آنچه را حق خواسته * * * راه ، روشن ، بهرتان او ساخته

این علی باشد امیرالمومنین * * * حق همین است و همین! ای مسلمین

چون سخن اینجا سرآمد زد نبی * * * دست خود را حلقه در دست علی

برد بالا دست ماه انجمن * * * تا عیان گردد ولی بر مرد و زن

گفت: ای مردم! که امرش تاکنون * * * بوده بر امرشما برتر، فزون؟

پس قسم خوردند برحق ، بر نبی * * * گفت اینک این علی باشد ولی

ص: 14

هرکه را من بوده ام مولای او * * * بعد از این باشد علی آقای او

یارب از یار علی ، یاری نما * * * سهم بدخواهان او ، خواری نما

متن فراز 11

مَعاشِرَالنّاسِ ، هذا عَلِي أخي وَ وَصيي وَ واعي عِلْمي، وَ خَليفَتي في اُمَّتي عَلي مَنْ آمَنَ بي وَعَلي تَفْسيرِ کتابِ الله عَزَّوَجَلَّ وَالدّاعي إِلَيهِ وَالْعامِلُ بِمايرْضاهُ وَالُمحارِبُ لاَعْدائهِ وَالْمُوالي عَلي طاعَتِهِ وَالنّاهي عَنْ مَعْصِيتِهِ . إِنَّهُ خَليفَةُ رَسُولِ الله وَ أَميرُالْمُؤْمِنينَ وَالْإمامُ الْهادي مِنَ الله، وَ قاتِلُ النّاکثينَ وَالْقاسِطينَ وَالْمارِقينَ بِأَمْرِالله . يقُولُ الله : ( مايبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَي ) . بِأَمْرِک يارَبِّ أَقولُ : اَلَّلهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ ( وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ ) وَالْعَنْ مَنْ أَنْکرَهُ وَاغْضِبْ عَلي مَنْ جَحَدَ حَقَّهُ . اللهمَّ إِنَّک أَنْزَلْتَ الْآيةَ في عَلِي وَلِيک عِنْدَتَبْيينِ ذالِک وَنَصْبِک إِياهُ لِهذَا الْيوْمِ : ( الْيوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دينَکمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيکمْ نِعْمَتي وَ رَضيتُ لَکمُ الْإِسْلامَ ديناً )، ( وَ مَنْ يبْتَغِ غَيرَالْإِسْلامِ ديناً فَلَنْ يقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ ) . اللهمَّ إِنِّي أُشْهِدُک أَنِّي قَدْ بَلَّغْتُ مَعاشِرَالنّاسِ ، إِنَّما أَکمَلَ الله عَزَّوَجَلَّ دينَکمْ بِإِمامَتِهِ . فَمَنْ لَمْ يأْتَمَّ بِهِ وَبِمَنْ يقُومُ مَقامَهُ مِنْ وُلْدي مِنْ صُلْبِهِ إِلي يوْمِ الْقِيامَةِ وَالْعَرْضِ عَلَي الله عَزَّوَجَلَّ فَأُولئِک الَّذينَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ ( فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ ) وَ فِي النّارِهُمْ خالِدُونَ ، ( لايخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَلاهُمْ ينْظَرونَ ) .

شعر

هست او یار و برادر ، جانشین * * * در درون سینه اش علم الیقین

سوی حق ، یاریگر این امت است * * * اهل تقوا ، در عمل باغیرت است

دوستدار دوستداران خداست * * * دشمن ظلم و عناد اشقیاست

ص: 15

حق چنین فرموده محکم با بشر * * * "حرف من را نیست تغییری دگر"

پس به اذن حق به فرمان خدا * * * آنچه گفتم ، باز گویم بر شما

یارب از یار علی یاری نما! * * * سهم بدخواهان او خواری نما!

دور بنما منکران از رحمتت * * * مبتلا گردان به رنج و محنتت

امر فرمودی تو ای پروردگار * * * در کتاب خویش این حق آشکار

"دینتان امروز کامل می شود * * * نعمتی جانانه حاصل می شود

راضیم بهر شما اسلام را * * * ختم و اتمام و چنین انعام را

غیر از این دین هر که جوید بی گمان * * * روز محشر خویش بیند در زیان"

ای جماعت راز این حرف و سخن * * * بی شک اینجا بوده در ابلاغ من

در کمال آید اگر دین خدا * * * نیست جز در سایه ی نور ولا

پس سزای هر که حق واپس زند * * * راه بیند، سوی گمراهی رود

هم در این دنیا و هم روز جزا * * * کرده هایش رفته بر باد فنا

متن فراز 12

مَعاشِرَالنّاسِ ، هذا عَلِي، أَنْصَرُکمْ لي وَأَحَقُّکمْ بي وَأَقْرَبُکمْ إِلَي وَأَعَزُّکمْ عَلَي ، وَالله عَزَّوَجَلَّ وَأَنَاعَنْهُ راضِيانِ . وَ مانَزَلَتْ آيةُ رِضاً ( في الْقُرْآنِ ) إِلاّ فيهِ ، وَلا خاطَبَ الله الَّذينَ آمَنُوا إِلاّبَدَأ بِهِ ، وَلانَزَلَتْ آيةُ مَدْحٍ فِي الْقُرْآنِ إِلاّ فيهِ ، وَلاشَهِدَ الله بِالْجَنَّةِ في ( هَلْ أَتي عَلَي الْاِنْسانِ ) إِلاّلَهُ ، وَلا أَنْزَلَها في سِواهُ وَلامَدَحَ بِها غَيرَهُ . مَعاشِرَالنّاسِ ، هُوَ ناصِرُ دينِ الله وَالُمجادِلُ عَنْ رَسُولِ

ص: 16

الله، وَ هُوَالتَّقِي النَّقِي الْهادِي الْمَهْدِي . نَبِيکمْ خَيرُ نَبي وَ وَصِيکمْ خَيرُ وَصِي ( وَبَنُوهُ خَيرُالْأَوْصِياءِ ) . مَعاشِرَالنّاسِ ، ذُرِّيةُ کلِّ نَبِي مِنْ صُلْبِهِ، وَ ذُرِّيتي مِنْ صُلْبِ ( أَميرِالْمُؤْمِنينَ ) عَلِي . مَعاشِرَ النّاسِ ، إِنَّ إِبْليسَ أَخْرَجَ آدَمَ مِنَ الْجَنَّةِ بِالْحَسَدِ ، فَلاتَحْسُدُوهُ فَتَحْبِطَ أَعْمالُکمْ وَتَزِلَّ أَقْدامُکمْ ، فَإِنَّ آدَمَ أُهْبِطَ إِلَي الْأَرضِ بِخَطيئَةٍ واحِدَةٍ ، وَهُوَ صَفْوَةُالله عَزَّوَجَلَّ ، وَکيفَ بِکمْ وَأَنْتُمْ أَنْتُمْ وَ مِنْکمْ أَعْداءُالله ، أَلا وَ إِنَّهُ لايبْغِضُ عَلِياً إِلاّشَقِي ، وَ لايوالي عَلِياً إِلاَّ تَقِي ، وَ لايؤْمِنُ بِهِ إِلاّ مُؤْمِنٌ مُخْلِصٌ .

شعر

ای جماعت این علی شایسته تر * * * در اطاعت امر او بایسته تر

هم خدا خشنود ، هم من از علی * * * کیست برتر نزد حق ، نزد نبی؟

هر چه در قرآن "رضایت" آمده * * * در حق نور ولایت آمده

هر کجا مدحیست، مقصودش علیست * * * اهل جنت گفته ، مشهودش علیست

"هل اتی" جز خاندان او که بود؟ * * * غیراز او را کی چنین گونه ستود؟

ای جماعت! یار دین و مصطفاست * * * برترین و بهترین اولیاست

دارد او اوصاف عالی ، بی شمار * * * مقتدا و هادی و پرهیزکار

بهترین پیغمبرم بهر شما * * * برترین باشد پس از من مرتضی

ای جماعت نسل هر پیغمبری * * * باشد از او ، نسل من هم از علی

رانده شد ابلیس از جنت اگر * * * از حسادت بوده بر نوع بشر

پس به هوش آیید از دام حسد * * * خود میندازید در رنج و کبد

ص: 17

بر علی هر کو حسد ورزیده است * * * بین حق و باطلش لغزیده است

رانده شد ابلیس با آن منزلت * * * یک خطا و کسر شان و مرتبت

پس حساب کار در دست شما * * * دور باشید از چنین خبط و خطا

دشمنی هرگز ندارد با علی * * * هیچ انسانی به دل ، الا شقی

بر ولایش نیست جز پرهیزکار * * * آنکه اخلاص است او را در کنار

متن فراز 13

وَ في عَلِي - وَالله - نَزَلَتْ سُورَةُ الْعَصْر: ( بِسْمِ الله الرَّحْمانِ الرَّحيمِ، وَالْعَصْرِ، إِنَّ الْإِنْسانَ لَفي خُسْرٍ ) ( إِلاّ عَلياً الّذي آمَنَ وَ رَضِي بِالْحَقِّ وَالصَّبْرِ ) .مَعاشِرَالنّاسِ ، قَدِ اسْتَشْهَدْتُ الله وَبَلَّغْتُکمْ رِسالَتي وَ ما عَلَي الرَّسُولِ إِلاَّالْبَلاغُ الْمُبينُ .مَعاشِرَالنّاسِ ، ( إتَّقُوالله حَقَّ تُقاتِهِ وَلاتَموتُنَّ إِلاّ وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ ) مَعاشِرَالنّاسِ ، ( آمِنُوا بِالله وَ رَسُولِهِ وَالنَّورِ الَّذي أُنْزِلَ مَعَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلي أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ کما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ ) . ( بالله ما عَني بِهذِهِ الْآيةِ إِلاَّ قَوْماً مِنْ أَصْحابي أَعْرِفُهُمْ بِأَسْمائِهِمْ وَأَنْسابِهِمْ، وَقَدْ أُمِرْتُ بِالصَّفْحِ عَنْهُمْ فَلْيعْمَلْ کلُّ امْرِئٍ عَلي مايجِدُ لِعَلِي في قَلْبِهِ مِنَ الْحُبِّ وَالْبُغْضِ ) . مَعاشِرَالنّاسِ، النُّورُ مِنَ الله عَزَّوَجَلَّ مَسْلوک فِي ثُمَّ في عَلِي بْنِ أَبي طالِبٍ ، ثُمَّ فِي النَّسْلِ مِنْهُ إِلَي الْقائِمِ الْمَهْدِي الَّذي يأْخُذُ بِحَقِّ الله وَ بِکلِّ حَقّ هُوَ لَنا، لاَنَّ الله عَزَّوَجَلَّ قَدْ جَعَلَنا حُجَّةً عَلَي الْمُقَصِّرينَ وَالْمعُانِدينَ وَالُمخالِفينَ وَالْخائِنينَ وَالْآثِمينَ وَالّظَالِمينَ وَالْغاصِبينَ مِنْ جَميعِ الْعالَمينَ . مَعاشِرَالنّاسِ، أُنْذِرُکمْ أَنّي رَسُولُ الله قَدْخَلَتْ مِنْ قَبْلِي الرُّسُلُ، أَفَإِنْ مِتُّ أَوْقُتِلْتُ انْقَلَبْتُمْ عَلي أَعْقابِکمْ؟ وَمَنْ ينْقَلِبْ عَلي عَقِبَيهِ فَلَنْهان يضُرَّالله شَيئاً وَسَيجْزِي الله الشّاکرينَ (الصّابِرينَ) . أَلاوَإِنَّ عَلِياً هُوَالْمَوْصُوفُ بِالصَّبْرِ وَالشُّکرِ، ثُمَّ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدي مِنْ صُلْبِهِ .

ص: 18

شعر

سوره ی "والعصر" در شان علیست * * * صبر و ایمان و تواصی در ولیست

ای جماعت من گرفتم از اله * * * بهر ارسال پیام خود گواه

پس بپرهیزید از کاری کزو * * * می رود با مرگ، ایمان، آبرو

ای جماعت حق چنین فرموده باز * * * کار خود را بر مسلمانی بساز

عبرت از "اصحاب سبت" گر داشتی * * * در دلت ایمان او می کاشتی

کیست این اصحاب، گمراهان ما * * * جرمشان دوری ز خورشید ولا

در دل خود کینه ها اندوختند * * * آتش خشم و غضب افروختند

نور حق در من پس از آن در علی * * * بعد از آن در نسل او شد منجلی

تا رسد بر قائم آل هدا * * * باز گرداند به ما حق خدا

ای جماعت پیش از این بر مردمان * * * آمده پیک نبوت هر زمان

پس بمیرم چون رسولان بعد از این * * * رخت بربندم از این ملک و زمین

بازمی گردید بر پیشینیان؟ * * * نیست بر ایزد چنین کاری زیان

لیک فردی را که باشد شکر و صبر * * * می دهد او را خدایش مزد و اجر

هان بدانید ای جماعت او علیست * * * صبرها و شکرها در او خفیست

بعد از او موصوف و مصداق سخن * * * هست فرزندان او ای انجمن

متن فراز 14

ص: 19

مَعاشِرَالنّاسِ، لاتَمُنُّوا عَلَي بِإِسْلامِکمْ، بَلْ لاتَمُنُّوا عَلَي الله فَيحْبِطَ عَمَلَکمْ وَيسْخَطَ عَلَيکمْ وَ يبْتَلِيکمْ بِشُواظٍ مِنْ نارٍ وَنُحاسٍ، إِنَّ رَبَّکمْ لَبِا الْمِرْصادِ . مَعاشِرَالنّاسِ ، إِنَّهُ سَيکونُ مِنْ بَعْدي أَئمَّةٌ يدْعُونَ إِلَي النّارِ وَيوْمَ الْقِيامَةِ لاينْصَرونَ . مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ الله وَأَنَا بَريئانِ مِنْهُمْ . مَعاشِرَالنّاسِ ، إِنَّهُمْ وَأَنْصارَهُمْ وَأَتْباعَهُمْ وَأَشْياعَهُمْ فِي الدَّرْک الْأَسْفَلِ مِنَ النّارِ وَلَبِئْسَ مَثْوَي الْمُتَکبِّرِينَ . أَلا إِنَّهُمْ أَصْحابُ الصَّحيفَةِ ، فَلْينْظُرْ أَحَدُکمْ في صَحيفَتِهِ!! مَعاشِرَالنّاسِ ، إِنِّي أَدَعُها إِمامَةً وَ وِراثَةً ( في عَقِبي إِلي يوْمِ الْقِيامَةِ ) ، وَقَدْ بَلَّغْتُ ما أُمِرتُ بِتَبْليغِهِهان حُجَّةً عَلي کلِّ حاضِرٍ وَغائبٍ وَ عَلي کلِّ أَحَدٍ مِمَّنْ شَهِدَ أَوْلَمْ يشْهَدْ، وُلِدَ أَوْلَمْ يولَدْ ، فَلْيبَلِّغِ الْحاضِرُ الْغائِبَ وَالْوالِدُ الْوَلَدَ إِلي يوْمِ الْقِيامَةِ . وَسَيجْعَلُونَ الْإِمامَةَ بَعْدي مُلْکاً وَ اغْتِصاباً ، ( أَلا لَعَنَ الله الْغاصِبينَ الْمُغْتَصبينَ ) ، وَعِنْدَها سَيفْرُغُ لَکمْ أَيهَا الثَّقَلانِ ( مَنْ يفْرَغُ ) وَيرْسِلُ عَلَيکما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَنُحاسٌ فَلاتَنْتَصِرانِ . مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ الله عَزَّوَجَلَّ لَمْ يکنْ لِيذَرَکمْ عَلي ما أَنْتُمْ عَلَيهِ حَتّي يميزَالْخَبيثَ مِنَ الطَّيبِ، وَ ما کانَ الله لِيطْلِعَکمْ عَلَي الْغَيبِ . مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ ما مِنْ قَرْيةٍ إِلاّ وَالله مُهْلِکها بِتَکذيبِها قَبْلَ يوْمِ الْقِيامَةِ وَ مُمَلِّکهَا الْإِمامَ الْمَهْدِي وَالله مُصَدِّقٌ وَعْدَهُ . مَعاشِرَالنّاسِ، قَدْ ضَلَّ قَبْلَکمْ أَکثَرُالْأَوَّلينَ، وَالله لَقَدْ أَهْلَک الْأَوَّلينَ، وَهُوَ مُهْلِک الْآخِرينَ قالَ الله تَعالي : ( أَلَمْ نُهْلِک الْأَوَّلينَ، ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرينَ، کذالِک نَفْعَلُ بِالُْمجْرِمينَ، وَيلٌ يوْمَئِذٍ لِلْمُکذِّبينَ )

شعر

منتی بر من نشاید مسلمین * * * بهر برخورداری از اسلام و دین

همچنین منت نشاید بر خدا * * * خود نیندازید در دام بلا

حبط اعمالست و خشم کردگار * * * حاصل این منت بی اعتبار

ص: 20

هست ایزد از چنین قومی بری * * * در قیامت بی نصیب از یاوری

جانشان در بدترین منزلگه است * * * این سزای غافلان گمره است

بوده چون پیمانشان بر دشمنی * * * روسیاه دوری از آل علی

ای جماعت گفتم اینک با شما * * * آنچه را فرمان گرفتم از خدا

تا قیامت این امامت جاری است * * * امر و پیمان ولایت ساری است

هم برای حاضران و غایبان * * * باشد این پیغام بر آیندگان

لعن و نفرین خدا بر غاصبین * * * با ستم گیرند این حق مبین

بس شرارتها که بر جان می خرند * * * غافلان فرمان از ایشان می برند

ای جماعت غیب آگاه از شماست * * * کفر پندارد ز حکم او رهاست

هم شناسد پاک و هم ناپاک را * * * هم جدا سازد ز بن خاشاک را

هر کجا پیمان رحمانی شکست * * * رحمت از آن قوم و ملت رخت بست

پیش از آنکه سر رسد عمر جهان * * * مهلکی آرد خدا بر غافلان

مهلک آنان امام مهدی است * * * تا بگیرد حکمرانی را به دست

مجرمان از اولین تا آخرین * * * در هلاکند ای گروه مسلمین

متن فراز 15

معاشرالناس، إِنَّ الله قَدْ أَمَرَني وَنَهاني، وَقَدْ أَمَرْتُ عَلِياً وَنَهَيتُهُ ( بِأَمْرِهِ ) . فَعِلْمُ الْأَمْرِ وَالنَّهُي لَدَيهِ، فَاسْمَعُوا لاَمْرِهِ تَسْلَمُوا وَأَطيعُوهُ تَهْتَدُوا وَانْتَهُوا لِنَهْيهِ تَرشُدُوا ، ( وَصيرُوا إِلي مُرادِهِ ) وَلا

ص: 21

تَتَفَرَّقْ بِکمُ السُّبُلُ عَنْ سَبيلِهِ. مَعاشِرَالنّاسِ ، أَنَا صِراطُ الله الْمُسْتَقيمُ الَّذي أَمَرَکمْ بِاتِّباعِهِ ، ثُمَّ عَلِي مِنْ بَعْدي . ثُمَّ وُلْدي مِنْ صُلْبِهِ أَئِمَّةُ ( الْهُدي ) ، يهْدونَ إِلَي الْحَقِّ وَ بِهِ يعْدِلونَ . ثُمَّ قَرَأَ : « بِسْمِ الله الرَّحْمانِ الرَّحيمِ الْحَمْدُلِلَّهِ رَبِ الْعالَمينَ ... » إِلي آخِرِها ، وَقالَ : فِي نَزَلَتْ وَفيهِمْ ( وَالله ) نَزَلَتْ ، وَلَهُمْ عَمَّتْ وَإِياهُمْ خَصَّتْ ، أُولئک أَوْلِياءُالله الَّذينَ لاخَوْفٌ عَلَيهِمْ وَلاهُمْ يحْزَنونَ ، أَلا إِنَّ حِزْبَ الله هُمُ الْغالِبُونَ . أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمْ هُمُ السُّفَهاءُالْغاوُونَ إِخْوانُ الشَّياطينِ يوحي بَعْضُهُمْ إِلي بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُروراً . أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمُ الَّذينَ ذَکرَهُمُ الله في کتابِهِ ، فَقالَ عَزَّوَجَلَّ : ( لاتَجِدُ قَوْماً يؤمِنُونَ بِالله وَالْيوْمِ الْآخِرِ يوادُّونَ مَنْ حادَّالله وَ رَسُولَهُ وَلَوْکانُوا آبائَهُمْ أَوْأَبْنائَهُمْ أَوْإِخْوانَهُمْ أَوْعَشيرَتَهُمْ ، أُولئِک کتَبَ في قُلوبِهِمُ الْإيمانَ ) إِلي آخِرالآيةِ .

شعر

ای مسلمانان خداوندم به وحی * * * حکمها دارد به سان امر و نهی

گر مرا حق ، امر ونهی از او رسید * * * هم علی این امر و نهی از من شنید

چون علی دانای اسرار خداست * * * گوش دادن، امر بردن زو رواست

هر که او را برد فرمان هادی است * * * سوی حق، سوی سعادت راهی است

من صراط مستقیمم بعد از آن * * * مرتضی و نسل او ، ای همرهان

آن صراط مستقیم حمد ما * * * گشته شامل بهر حال اولیا

نه هراسی نه غمی بر جانمان * * * تا سرافرازیم برایمانمان

آنکه ما را دشمن جان بوده است * * * چون برادر بهر شیطان بوده است

هر دروغی را چنان آراسته * * * می فریبد آن که او را خواسته

ص: 22

پس بیامد وصف نیک اولیا * * * در کتاب راستینش بر شما

"تو نیابی در گروه مومنان * * * همرهی و دوستی با دشمنان

گرچه آن دشمن که در بر بوده است * * * نسبت او را برادر بوده است

چون که ایمان را به دلهاشان نوشت * * * جایگاه عالی آنها بهشت

هم خدا راضیست از این بندگان * * * هم رضایت داشتند از حق ، بدان!"

متن فراز 16

أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمُ الْمُؤْمِنونَ الَّذينَ وَصَفَهُمُ الله عَزَّوَجَلَّ فَقالَ : ( الَّذينَ آمَنُوا وَلَمْ يلْبِسُوا إيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِک لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدونَ ) . ( أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمُ الَّذينَ آمَنُوا وَلَمْ يرْتابوا ) . أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمُ الَّذينَ يدْخُلونَ الْجَنَّةَ بِسَلامٍ آمِنينَ ، تَتَلَقّاهُمُ الْمَلائِکةُ بِالتَّسْليمِ يقُولونَ : سَلامٌ عَلَيکمْ طِبْتُمْ فَادْخُلوها خالِدينَ . أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمْ ، لَهُمُ الْجَنَّةُ يرْزَقونَ فيها بِغَيرِ حِسابٍ . أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذينَ يصْلَونَ سَعيراً . أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذينَ يسْمَعونَ لِجَهَنَّمَ شَهيقاً وَ هِي تَفورُ وَ يرَوْنَ لَهازَفيراً . أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذينَ قالَ الله فيهِمْ : ( کلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها ) الآية . أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذينَ قالَ الله عَزَّوَجَلَّ: (کلَّما أُلْقِي فيها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها أَلَمْ يأتِکمْ نَذيرٌ، قالوا بَلي قَدْ جاءَنا نَذيرٌ فَکذَّبْنا وَ قُلنا مانَزَّلَ الله مِنْ شَيءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلاّ في ضَلالٍ کبيرٍ ) إِلي قَوله : ( أَلافَسُحْقاً لاَصْحابِ السَّعيرِ ) . أَلا إِنَّ أَوْلِيائَهُمُ الَّذينَ يخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيبِ ، لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ کبيرٌ . مَعاشِرَالنَاسِ ، شَتّانَ مابَينَ السَّعيرِ وَالْأَجْرِ الْکبيرِ .( مَعاشِرَالنّاسِ ) ، عَدُوُّنا مَنْ ذَمَّهُ الله وَلَعَنَهُ، وَ وَلِينا (کلُّ) مَنْ مَدَحَهُ الله وَ أَحَبَّهُ .

شعر

باز در توصیفشان حق گفته این * * * ظلم دور است از حصار مومنین

ص: 23

پس چنین خواهد برای دوستان * * * در امانند آن هدایت پیشگان

چون ملائک دیدن آنها روند * * * بس سلام و مژده بر ایشان دهند

بهره گیرند از تنعم بی شمار * * * در کنار رحمت پروردگار

حق چنین گوید به قرآن مبین * * * بهر بدخواهان این قوم متین

از جهنم آید آنها را چنان * * * صوت وحشتناکی از آتش، به جان

وارد دوزخ به لعنت می شوند * * * مزد خود را با دو چندان می برند

همچنین پرسد ملک ای گمرهان * * * هیچ هشداری شنیدید از فلان؟

پاسخ انها بلی باشد ، ولی * * * باخجالت ، بهر تکذیب نبی

معترف گردند بر آن حال خود * * * بس پشیمان بر چنان اقوال خود

دشمنان با نام اصحاب سعیر * * * دوستان را مژده با اجر کبیر

دشمنان را کرده لعنت بی شمار * * * دوستان در رحمت پروردگار

متن فراز 17

مَعاشِرَ النّاسِ، أَلاوَإِنّي (أَنَا) النَّذيرُ و عَلِي الْبَشيرُ . ( مَعاشِرَالنّاسِ ) ، أَلا وَ إِنِّي مُنْذِرٌ وَ عَلِي هادٍ . مَعاشِرَ النّاس ( أَلا ) وَ إِنّي نَبي وَ عَلِي وَصِيي .( مَعاشِرَالنّاسِ ، أَلاوَإِنِّي رَسولٌ وَ عَلِي الْإِمامُ وَالْوَصِي مِنْ بَعْدي، وَالْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدُهُ . أَلاوَإِنّي والِدُهُمْ وَهُمْ يخْرُجونَ مِنْ صُلْبِهِ) . أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِي . أَلا إِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَي الدِّينِ . أَلا إِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمينَ . أَلا إِنَّهُ فاتِحُ الْحُصُونِ وَهادِمُها . أَلا إِنَّهُ غالِبُ کلِّ قَبيلَةٍ مِنْ أَهْلِ الشِّرْک وَهاديها . أَلاإِنَّهُ الْمُدْرِک بِکلِّ ثارٍ لاَِوْلِياءِالله .أَلا إِنَّهُ النّاصِرُ لِدينِ الله . أَلا إِنَّهُ الْغَرّافُ مِنْ بَحْرٍ عَميقٍ . أَلا إِنَّهُ يسِمُ کلَّ

ص: 24

ذي فَضْلٍ بِفَضْلِهِ وَ کلَّ ذي جَهْلٍ بِجَهْلِهِ . أَلا إِنَّهُ خِيرَةُالله وَ مُخْتارُهُ .أَلا إِنَّهُ وارِثُ کلِّ عِلْمٍ وَالُْمحيطُ بِکلِّ فَهْمٍ . أَلا إِنَّهُ الُْمخْبِرُ عَنْ رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ الْمُشَيدُ لاَِمْرِ آياتِهِ . أَلا إِنَّهُ الرَّشيدُ السَّديدُ . أَلا إِنَّهُ الْمُفَوَّضُ إِلَيهِ . أَلا إِنَّهُ قَدْ بَشَّرَ بِهِ مَنْ سَلَفَ مِنَ الْقُرونِ بَينَ يدَيهِ . أَلا إِنَّهُ الْباقي حُجَّةً وَلاحُجَّةَ بَعْدَهُ وَلا حَقَّ إِلاّ مَعَهُ وَلانُورَ إِلاّعِنْدَهُ .أَلا إِنَّهُ لاغالِبَ لَهُ وَلامَنْصورَ عَلَيهِ . أَلاوَإِنَّهُ وَلِي الله في أَرْضِهِ، وَحَکمُهُ في خَلْقِهِ، وَأَمينُهُ في سِرِّهِ وَ علانِيتِهِ .

شعر

من نذیر امتم ای همرهان * * * پس علی باشد بشیر مومنان

من رسول و منذرم لیکن علی * * * بعد از این باشد شما را او وصی

نسل او هم ، جانشینان منند * * * بهر امت در هدایت برترند

خاتم این اولیا از ما بود * * * مهدی از نسلی چنین والا بود

اوست بر حق، منتقم بر دشمنان * * * فاتح و پیروز بر اهریمنان

پس بگیرد خون بهای اولیا * * * قائم ما ، ناصر دین خدا

جرعه نوش بحر عرفان است او * * * وارث علم رسولان است او

صاحبان فضل و جهل از مردمان * * * می دهد اندازه قدرش نشان

او خبر دارد ز سر کردگار * * * در مسیر حق ، رشید و استوار

اهل تفویض امور مردمان * * * گفته اند این وصفها پیشینیان

حجت حق مهدی و نور تمام * * * بعد از او حجت نباشد ، والسلام

ص: 25

او ولی الله غالب در زمین * * * داور خلق و برای حق امین

متن فراز 18

مَعاشِرَالنّاسِ ، إِنّي قَدْبَينْتُ لَکمْ وَأَفْهَمْتُکمْ، وَ هذا عَلِي يفْهِمُکمْ بَعْدي . أَلاوَإِنِّي عِنْدَ انْقِضاءِ خُطْبَتي أَدْعُوکمْ إِلي مُصافَقَتي عَلي بَيعَتِهِ وَ الإِقْرارِبِهِ ، ثُمَّ مُصافَقَتِهِ بَعْدي . أَلاوَإِنَّي قَدْ بايعْتُ الله وَ عَلِي قَدْ بايعَني . وَأَنَا آخِذُکمْ بِالْبَيعَةِ لَهُ عَنِ الله عَزَّوَجَلَّ . ( إِنَّ الَّذينَ يبايعُونَک إِنَّما يبايعُونَ الله ، يدُالله فَوْقَ أَيديهِمْ . فَمَنْ نَکثَ فَإِنَّما ينْکثُ عَلي نَفْسِهِ، وَ مَنْ أَوْفي بِما عاهَدَ عَلَيهُ الله فَسَيؤْتيهِ أَجْراً عَظيماً ) . مَعاشِرَالنّاسِ ، إِنَّ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ مِنْ شَعائرِالله، (فَمَنْ حَجَّ الْبَيتَ أَوِاعْتَمَرَ فَلاجُناحَ عَلَيهِ أَنْ يطَّوَّفَ بِهِما) الآية . مَعاشِرَالنّاسِ ، حُجُّواالْبَيتَ، فَماوَرَدَهُ أَهْلُ بَيتٍ إِلاَّ اسْتَغْنَوْا وَ أُبْشِروا، وَلاتَخَلَّفوا عَنْهُ إِلاّبَتَرُوا وَ افْتَقَرُوا . مَعاشِرَالنّاسِ ، ماوَقَفَ بِالْمَوْقِفِ مُؤْمِنٌ إِلاَّغَفَرَالله لَهُ ماسَلَفَ مِنْ ذَنْبِهِ إِلي وَقْتِهِ ذالِک، فَإِذا انْقَضَتْ حَجَّتُهُ اسْتَأْنَفَ عَمَلَهُ . مَعاشِرَالنَّاسِ ، الْحُجّاجُ مُعانُونَ وَ نَفَقاتُهُمْ مُخَلَّفَةٌ عَلَيهِمْ وَالله لايضيعُ أَجْرَالُمحْسِنينَ . مَعاشِرَالنّاسِ ، حُجُّوا الْبَيتَ بِکمالِ الدّينِ وَالتَّفَقُّهِ، وَلاتَنْصَرِفُوا عَنِ الْمشَاهِدِإِلاّ بِتَوْبَةٍ وَ إِقْلاعٍ .

شعر

حق مطلب شد ادا ای مومنان * * * بعد از این گوید علی آن را بیان

آنچه باید گفت را گفتم ولی * * * زین سپس تفهیم و گفتن با علی

با خدای خویش بیعت کرده ام * * * عهد بر یاری امت کرده ام

عهد و پیمان بست با من مرتضی * * * من بگیرم بهر او عهد از خدا

چون که در آیات حق فرموده است * * * آنکه معهود تو ، با او عهد بست

ص: 26

دست حق بالای دست دیگران * * * هر که را سستی کند بیند زیان

گر وفاداری به عهد او کنید * * * اجر بی حد از کف او می برید

ای جماعت حج نشانی از خداست * * * او به طاعت پیشگانش آشناست

حج به جا آرید بیت الله را * * * تا که دریابید از او پاداش ها

هر که آمد بی نیاز و شادمان * * * هر که رو برتافت در فقر عیان

موقفش را گر وقوف آرد کسی * * * هر خطا، بخشد از او کم یا بسی

پس چو سرآمد حج آن نیکبخت * * * از نو بنویسند بر او ساز و بخت

حق حاجی نیست نزد حق تباه * * * بازگردانیده او را خرج راه

حج به جا آرید در اوج کمال * * * مغفرت جویید در هر حال و قال

متن فراز 19

مَعاشِرَالنّاسِ ، أَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ کما أَمَرَکمُ الله عَزَّوَجَلَّ، فَإِنْ طالَ عَلَيکمُ الْأَمَدُ فَقَصَّرْتُمْ أَوْنَسِيتُمْ فَعَلِي وَلِيکمْ وَمُبَينٌ لَکمْ، الَّذي نَصَبَهُ الله عَزَّوَجَلَّ لَکمْ بَعْدي أَمينَ خَلْقِهِ . إِنَّهُ مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ، وَ هُوَ وَ مَنْ تَخْلُفُ مِنْ ذُرِّيتي يخْبِرونَکمْ بِماتَسْأَلوُنَ عَنْهُ وَيبَينُونَ لَکمْ ما لاتَعْلَمُونَ. أَلا إِنَّ الْحَلالَ وَالْحَرامَ أَکثَرُمِنْ أَنْ أُحصِيهُما وَأُعَرِّفَهُما فَآمُرَ بِالْحَلالِ وَ اَنهَي عَنِ الْحَرامِ في مَقامٍ واحِدٍ، فَأُمِرْتُ أَنْ آخُذَ الْبَيعَةَ مِنْکمْ وَالصَّفْقَةَ لَکمْ بِقَبُولِ ماجِئْتُ بِهِ عَنِ الله عَزَّوَجَلَّ في عَلِي أميرِالْمُؤْمِنينَ وَالأَوْصِياءِ مِنْ بَعْدِهِ الَّذينَ هُمْ مِنِّي وَمِنْهُ إمامَةٌ فيهِمْ قائِمَةٌ، خاتِمُها الْمَهْدي إِلي يوْمٍ يلْقَي الله الَّذي يقَدِّرُ وَ يقْضي . مَعاشِرَالنّاسِ، وَ کلُّ حَلالٍ دَلَلْتُکمْ عَلَيهِ وَکلُّ حَرامٍ نَهَيتُکمْ عَنْهُ فَإِنِّي لَمْ أَرْجِعْ عَنْ ذالِک وَ لَمْ أُبَدِّلْ . أَلا فَاذْکرُوا ذالِک وَاحْفَظُوهُ

ص: 27

وَ تَواصَوْابِهِ، وَلا تُبَدِّلُوهُ وَلاتُغَيرُوهُ . أَلا وَ إِنِّي اُجَدِّدُالْقَوْلَ: أَلا فَأَقيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّکاةَ وَأْمُرُوا بِالْمَعْروفِ وَانْهَوْا عَنِ الْمُنْکرِ .

شعر

در نماز و در زکات ای مردمان * * * امر کرده تا به جا آریدشان

گر فراموشی و کوتاهی کنید * * * بهر جبران از علی یاری کنید

آن امین و حاکم حکم اله * * * بر شما روشن نماید حال و راه

هان بدانید این حلال و این حرام * * * گفتم اما باز باشد ناتمام

نیست فرصت تا بگویم جملگی * * * مجلس ما هست بیعت با علی

پس چنان باشد بگیرم از شما * * * بیعت او را به امر کبریا

هم علی هم خاندانش از من است * * * نور خورشید ولا در این تن است

این ولایت تا قیامت دائم است * * * مهدی آل علی ، او قائم است

ای مسلمانان بگویم باز این * * * نیست تغییری در این دین مبین

هر حرامش را حرام و هر حلال * * * حکم ثابت داشته بر یک روال

باز گویم از زکات و از نماز * * * امر به معروف و نهی از رنج و آز

متن فراز 20

أَلاوَإِنَّ رَأْسَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ أَنْ تَنْتَهُوا إِلي قَوْلي وَتُبَلِّغُوهُ مَنْ لَمْ يحْضُرْ وَ تَأْمُروُهُ بِقَبُولِهِ عَنِّي وَتَنْهَوْهُ عَنْ مُخالَفَتِهِ ، فَإِنَّهُ أَمْرٌ مِنَ الله عَزَّوَجَلَّ وَمِنِّي . وَلا أَمْرَ بِمَعْروفٍ وَلا نَهْي عَنْ مُنْکرٍ إِلاَّمَعَ

ص: 28

إِمامٍ مَعْصومٍ . مَعاشِرَالنّاسِ ، الْقُرْآنُ يعَرِّفُکمْ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدُهُ، وَعَرَّفْتُکمْ إِنَّهُمْ مِنِّي وَمِنْهُ، حَيثُ يقُولُ الله في کتابِهِ : ( وَ جَعَلَها کلِمَةً باقِيةً في عَقِبِهِ ) . وَقُلْتُ : « لَنْ تَضِلُّوا ما إِنْ تَمَسَّکتُمْ بِهِما» . مَعاشِرَالنّاسِ ، التَّقْوي ، التَّقْوي ، وَاحْذَرُوا السّاعَةَ کما قالَ الله عَزَّوَجَلَّ : ( إِنَّ زَلْزَلَةَ السّاعَةِ شَيءٌ عَظيمٌ ) . اُذْکرُوا الْمَماتَ ( وَالْمَعادَ ) وَالْحِسابَ وَالْمَوازينَ وَالُمحاسَبَةَ بَينَ يدَي رَبِّ الْعالَمينَ وَالثَّوابَ وَالْعِقابَ . فَمَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ أُثيبَ عَلَيها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيئَةِ فَلَيسَ لَهُ فِي الجِنانِ نَصيبٌ .

شعر

برترین معروف ، فهم این سخن * * * زان سپس گویید در هر انجمن

امر معروفی اگر اجرا شود * * * با حضور اولیا برپا شود

وصفشان در نورو قرآن مبین * * * آمده از اولین تا آخرین

همچنان کردم شما را آشنا * * * آنچه را فرموده در قرآن خدا

پس امامت آن کلام باقی است * * * تا قیامت این ولایت جاری است

این دو عصمت: آیه و نور امام * * * هست حبل محکمی در هر ظلام

ای گروه مومنان! ، تقوا کنید * * * بهر عدل محشرش پروا کنید

همچنان گوید خداوند کریم * * * لحظه ی محشر نشان دارد عظیم

یاد دارید از معاد و از حساب * * * از ثواب هر عمل از هر عقاب

در نظر گیرید هر مثقال را * * * کوچک و خرد و کلان اعمال را

متن فراز 21

ص: 29

مَعاشِرَالنّاسِ ، إِنَّکمْ أَکثَرُ مِنْ أَنْ تُصافِقُوني بِکفٍّ واحِدٍ في وَقْتٍ واحِدٍ، وَقَدْ أَمَرَنِي الله عَزَّوَجَلَّ أَنْ آخُذَ مِنْ أَلْسِنَتِکمُ الْإِقْرارَ بِما عَقَّدْتُ لِعَلِي أَميرِالْمُؤْمنينَ ، وَلِمَنْ جاءَ بَعْدَهُ مِنَ الْأَئِمَّةِ مِنّي وَ مِنْهُ، عَلي ما أَعْلَمْتُکمْ أَنَّ ذُرِّيتي مِنْ صُلْبِهِ . فَقُولُوا بِأَجْمَعِکمْ : « إِنّا سامِعُونَ مُطيعُونَ راضُونَ مُنْقادُونَ لِما بَلَّغْتَ عَنْ رَبِّنا وَرَبِّک في أَمْرِ إِمامِنا عَلِي أَميرِالْمُؤْمِنينَ وَ مَنْ وُلِدَ مِنْ صُلْبِهِ مِنَ الْأَئِمَّةِ . نُبايعُک عَلي ذالِک بِقُلوُبِنا وَأَنْفُسِنا وَأَلْسِنَتِنا وَأَيدينا . علي ذالِک نَحْيي وَ عَلَيهِ نَموتُ وَ عَلَيهِ نُبْعَثُ . وَلانُغَيرُ وَلانُبَدِّلُ ، وَلا نَشُک ( وَلانَجْحَدُ ) وَلانَرْتابُ، وَلا نَرْجِعُ عَنِ الْعَهْدِ وَلا نَنْقُضُ الْميثاقَ . وَعَظْتَنا بِوَعْظِ الله في عَلِي أَميرِالْمؤْمِنينَ وَالْأَئِمَّةِ الَّذينَ ذَکرْتَ مِنْ ذُرِّيتِک مِنْ وُلْدِهِ بَعْدَهُ، الْحَسَنِ وَالْحُسَينِ وَ مَنْ نَصَبَهُ الله بَعْدَهُما . فَالْعَهْدُ وَالْميثاقُ لَهُمْ مَأْخُوذٌ مِنَّا، مِنْ قُلُوبِنا وَأَنْفُسِنا وَأَلْسِنَتِنا وَضَمائِرِنا وَأَيدينا . مَنْ أَدْرَکها بِيدِهِ وَ إِلاَّ فَقَدْ أَقَرَّ بِلِسانِهِ، وَلا نَبْتَغي بِذالِک بَدَلاً وَلايرَي الله مِنْ أَنْفُسِنا حِوَلاً . نَحْنُ نُؤَدّي ذالِک عَنْک الّداني والقاصي مِنْ اَوْلادِنا واَهالينا، وَ نُشْهِدُالله بِذالِک وَ کفي بِالله شَهيداً وَأَنْتَ عَلَينا بِهِ شَهيدٌ » . مَعاشِرَالنّاسِ، ماتَقُولونَ؟ فَإِنَّ الله يعْلَمُ کلَّ صَوْتٍ وَ خافِيةَ کلِّ نَفْسٍ، (فَمَنِ اهْتَدي فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يضِلُّ عَلَيها)، وَمَنْ بايعَ فَإِنَّما يبايعُ الله، ( يدُالله فَوْقَ أَيديهِمْ ) .

شعر

بعد از این خواهم که هم پیمان شویم * * * امر حق را گوش بر فرمان شویم

نیست یک یک ممکن این بیعت به دست * * * می توان با گفت آری عهد بست

پس بگویید ای جمیع مسلمین! * * * سامعانیم و مطیع امر دین

عهد می بندیم با دست و زبان * * * در مسیر اوست قلب و نفس و جان

تا نفس داریم بر پیمان تو * * * مرگ و حشر و نشر در فرمان تو

ص: 30

از شک و تردید دوری می کنیم * * * بر چنین عهدی صبوری می کنیم

ما گواهانیم هشدار تو را * * * در امامت، در هدایت ، در ولا

وعظ کردی و نصیحت ای نبی * * * تا شناسانی تو پیمان علی

عهد تو از ماست جاری بر زبان * * * بعد از آن بر دست و بر قلب و نهان

جابه جایی در چنین پیغام ، نه! * * * عهد را بشکستن و اتمام ، نه!

ما به فرزندان خود خواهیم گفت * * * تا که در پیمان ما گردند جفت

پس بگویید ای مسلمانان به من * * * در چنین قول و خطابه در سخن

هرچه آید بر زبان یا در نهان * * * بهر ایزد باشد آن گفته عیان

چون که او فرموده در حبل متین * * * آنچه را گفتم در این آیه چنین

هر که را هادی شود بر نفع خویش * * * گمرهان راه شقی بگرفته پیش

عهدتان گویی که عهدی با خداست * * * دست او بالای جمله دستهاست

متن فراز 22

مَعاشِرَالنّاسِ ، فَبايعُوا الله وَ بايعُوني وَبايعُوا عَلِياً أَميرَالْمُؤْمِنينَ وَالْحَسَنَ وَالْحُسَينَ وَالْأَئِمَّةَ (مِنْهُمْ فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ) کلِمَةً باقِيةً . يهْلِک الله مَنْ غَدَرَ وَ يرْحَمُ مَنْ وَ في، ( وَ مَنْ نَکثَ فَإِنَّما ينْکثُ عَلي نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفي بِما عاهَدَ عَلَيهُ الله فَسَيؤْتيهِ أَجْراً عَظيماً ) . مَعاشِرَالنّاسِ، قُولُوا الَّذي قُلْتُ لَکمْ وَسَلِّمُوا عَلي عَلي بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنينَ، وَقُولُوا: ( سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَک رَبَّنا وَ إِلَيک الْمَصيرُ )، وَ قُولوا: (اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي هَدانا لِهذا وَ ما کنّا لِنَهْتَدِي لَوْلا أَنْ هَدانَا الله ) الآية . مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ فَضائِلَ عَلي بْنِ أَبي طالِبٍ عِنْدَالله عَزَّوَجَلَّ - وَ قَدْ أَنْزَلَهافِي الْقُرْآنِ -

ص: 31

أَکثَرُ مِنْ أَنْ أُحْصِيها في مَقامٍ واحِدٍ، فَمَنْ أَنْبَاَکمْ بِها وَ عَرَفَها فَصَدِّقُوهُ . مَعاشِرَالنّاسِ، مَنْ يطِعِ الله وَ رَسُولَهُ وَ عَلِياً وَ الْأَئِمَةَ الَّذينَ ذَکرْتُهُمْ فَقَدْ فازَفَوْزاً عَظيماً . مَعاشِرَالنَّاسِ ، السّابِقُونَ إِلي مُبايعَتِهِ وَ مُوالاتِهِ وَ التَّسْليمِ عَلَيهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنينَ أُولئک هُمُ الْفائزُونَ في جَنّاتِ النَّعيمِ . مَعاشِرَالنّاسِ ، قُولُوا ما يرْضَي الله بِهِ عَنْکمْ مِنَ الْقَوْلِ، فَإِنْ تَکفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ جَميعاً فَلَنْ يضُرَّالله شَيئاً . اللهمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنينَ ( بِما أَدَّيتُ وَأَمَرْتُ ) وَاغْضِبْ عَلَي ( الْجاحِدينَ ) الْکافِرينَ ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ .

شعر

ای جماعت با خدا بیعت کنید * * * با علی مرتضی بیعت کنید

بعد از او نور دو چشمان علی * * * بعد از ایشان عهد با نسل ولی

می کند نابود، ایزد ظلم را * * * رحمت آرد بر دل اهل وفا

هر که را عهد خداوندی شکست * * * بر زیان خویش گویا عهد بست

هر که بر پیمان وفاداری کند * * * ایزد او را صدچنان یاری کند

ای جماعت آنچه گفتم در کلام * * * بر علی آرید اکنون با سلام

باز گویید ای خداوند کریم * * * ما شنیدیم و تو را فرمان بریم

مغفرت را کن به جان ما عطا * * * باز گردد جمله سویت ربنا

باز گوییدش ستایش مردمان * * * نیست جز او هادی ما در نهان

گر نیارد ایزد اسباب هدا * * * هادیان ره کجا و ما کجا؟

ای جماعت هست اوصاف علی * * * در میان آیه های حق جلی

ص: 32

بیش از این را نیست فرصت، انجمن * * * تا که آرم آن همه در یک سخن

آنکه با علم از علی آرد خبر * * * جمله تاییدش کنید با قلب و سر

گوش بر فرمان حق آنگه رسول * * * پس ائمه ، می زند مهر قبول

هر که را سبقت در این فرمان گرفت * * * مزدها از محضر جانان گرفت

پس بگویید آنچه حق را راضی است * * * او ز کفران و زیان مستغنی است

مفغرت کن ای خدا بر مومنان! * * * خشم گیر ای رب به قوم کافران!

گفت پایان سخن بر مسلمین * * * حمد بر پروردگار عالمین

الحمدلله الذي جعلنا من المتمسکين بولايه اميرالمومنين علي بن ابي طالب و الائمه عليهم السلام

ص: 33

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109