پژوهشی فقهی پیرامون نماز زیارت

مشخصات کتاب

سرشناسه : سلم آبادی، رضا، 1349-

عنوان و نام پديدآور : پژوهشی فقهی پیرامون نماز زیارت [کتاب]/ رضا سلم آبادی.

مشخصات نشر : تهران: نشر مشعر، 1394.

مشخصات ظاهری : 232 ص.؛ 21/5×14/5س م.

شابک : 55000 ریال: 978-964-540-591-3

یادداشت : کتابنامه: ص. 215 - 232 ؛ همچنین به صورت زیرنویس.

موضوع : نماز زیارت

موضوع : *Shiite prayers for Islamic shrine (Namaz-e Ziyarat)

موضوع : زیارت و زائران -- آداب و رسوم

موضوع : Pilgrims and pilgrimages -- Manners and customs

رده بندی کنگره : BP187/9

رده بندی دیویی : 297/353

شماره کتابشناسی ملی : 3807569

ص: 1

اشاره

ص: 2

بسم الله الرحمن الرحیم

ص: 3

ص: 4

فهرست

ديباچه 9

مقدمه 11

فصل اول: كليات و مفاهيم

معنا و مفهوم نماز 15

مفهوم زيارت 17

بررسى اجمالى حكم زيارت 19

بررسى «قاعده تسامح در ادله سنن» 40

فصل دوم: مشروعيت نماز زيارت و حكم فقهى آن

مشروعيت نماز زيارت 51

حكم فقهى نماز زيارت 68

اقوال فقها 68

ادله مسئله 76

دليل اول: روايات 76

دليل دوم: اجماع 82

نماز زيارت براى چه كسانى 83

ص: 5

نماز زيارت معصومين(عليهم السلام) 84

1. پيامبر(ص) 84

2. حضرت زهرا(س) 86

3. امام على(ع) 86

4. ائمه بقيع(عليهم السلام) 91

5. امام حسين(ع) 93

6. كاظمين(عليهما السلام) 101

7. امام رضا(ع) 103

8. عسكريين(عليهما السلام) 104

9. صاحب الزمان(عج) 105

نماز زيارت غيرمعصوم 107

فصل سوم: كميت و كيفيت نماز زيارت

نيت نماز زيارت 117

كميت نماز زيارت 119

دو ركعت 120

چهار ركعت 130

شش ركعت 138

هشت ركعت 144

دوازده ركعت 145

مطلق (نامحدود) 147

كيفيت نماز زيارت 151

فصل چهارم: زمان و مكان نماز زيارت

زمان نماز زيارت 159

ص: 6

مسئله اول: تقديم يا تأخير نماز زيارت 159

مسئله دوم: همزمانى نماز زيارت با نماز واجب و نماز جماعت 167

مسئله سوم: شمول حكم نمازهاى مستحبى نسبت به نماز زيارت 168

مسئله چهارم: جواز تأخير نماز زيارت 176

مكان نماز زيارت 178

1. مكان نماز زيارت از راه دور 178

2. نماز زيارت از نزديك 178

الف) عدم تقييد به مكان خاص 178

ب) نماز خواندن بر قبور 179

ج) نماز بين قبور 182

د) نماز نزد قبور 185

ه ) نماز مقدم بر قبر امام 186

و) نماز رو به قبور 190

ز) بالاسر و محاذى 193

ح) خواندن نماز زيارت بيرون حرم 199

ط) نماز زيارت در حال راه رفتن 199

نيابت در نماز زيارت 202

نماز زيارت تبرعى از جانب چند نفر 211

اهداى ثواب نماز زيارت بعد از انجام دادن آن 212

كتابنامه 215

ص: 7

ص: 8

ديباچه

نماز، نخستين فرع از فروع دين مقدس اسلام و عمود خيمه شريعت و معراج مؤمن است. اين فريضه الهى، در تمام ابعاد زندگى بندگان، جريان دارد. ارتباط بندگان با خالق هستى، در نماز جلوه نمايى مى كند؛ ارتباطى شيرين كه در موقعيت هاى گوناگون، از جمله زيارت، بر حلاوت توسل به بنده اى از بندگان صالح خدا مى افزايد.

گروه فقه و حقوق پژوهشكده حج و زيارت، براى آشنايى روحانيان گران قدر كاروان هاى حج و عمره و عتبات عاليات، تحقيق فقهى جامع درباره نماز زيارت را به فاضل ارجمند، «حجت الاسلام والمسلمين رضا سلم آبادى»، سپرد و ايشان نيز ابعاد اين فرع فقهى را بررسى نمود.

در پايان، ضمن تشكر و قدردانى از نويسنده محترم، توفيقات روزافزون ايشان را از خداوند متعال خواستاريم.

گروه فقه و حقوق

پژوهشكده حج و زيارت

ص: 9

ص: 10

مقدمه

نماز زيارت، به عنوان يك عمل عبادى، موضوعى فقهى تلقى مى شود كه محل ابتلاى هر زائرى است. بنابراين پاسخ به مسائل آن راهگشاى همه زائران مؤمن خواهد بود.

سؤال اصلى درباره اين موضوع كه نگارنده در پى پاسخ آن است، اين است كه آيا نماز زيارت، مشروعيت دارد؟ البته سؤالات متعدد ديگرى نيز درباره اين موضوع، مطرح است؛ از جمله:

- حكم نماز زيارت از ادله متقن استفاده مى شود يا از باب «تسامح در ادله سنن» مى باشد؟

- نماز زيارت براى چه كسانى خوانده مى شود؟ معصوم يا غيرمعصوم؟!

- زمان آن چه وقت است؟ قبل از زيارت يا بعد از آن؟

- مكان نماز زيارت كجاست؟

- نيت نماز زيارت چگونه است؟

- نماز زيارت چند ركعت است؟ (كميت)

ص: 11

- كيفيت نماز زيارت چگونه است؟ (چه سوره هايى در آن خوانده مى شود؟)

- نيابت و تطوع در نماز زيارت، چگونه است؟

اين تحقيق پاسخگوى نياز هزاران زائر مؤمنى است كه همه روزه، با شور و شعور، به زيارت گاه هاى مذهبى مشرف مى شوند. همچنين روحانيان محترم كاروان هاى حج، عمره، عتبات و سوريه، با مطالعه اين نوشتار، مى توانند انواع سؤالات زائران را درباره اين موضوع، به طور كامل، پاسخگو باشند.

از آنجا كه اين نوشتار، نخستين تحقيق منسجم در اين موضوع است، مى تواند زمينه تتبع بيشتر را براى محققان محترم فراهم آورد.

درباره پيشينه اين تحقيق، مى توان گفت، با بررسى پايگاه هاى اسلامى در اينترنت و نرم افزارهاى علوم اسلامى، مشخص گرديد هيچ كتاب يا مقاله مستقلى درباره اين موضوع، نگاشته نشده يا دست كم به چاپ نرسيده است. اما در منابع حديثى، در ضمن كتاب المزار، روايات فراوانى درباره اين موضوع، مى توان يافت؛ از اين رو برخى از فقهاى عظام نيز، به تناسب، درباره موضوع و مسائل آن، اظهار نظر فرموده اند.

روش و نوع اين تحقيق، كتابخانه اى است. در اين تحقيق، سعى شده است با توجه به محدوده بحث و جوانب آن، از روايات و متون فقهى استفاده شود. در طرح بحث نيز، از شيوه تحقيق «مسئله محور»، بهره گرفته شده است. بنابراين تلاش نموده ايم از حاشيه پردازى و دور شدن

ص: 12

از مسئله، خوددارى نماييم. در بررسى هريك از مطالب نيز از روش نقد و استدلال، استفاده شده است.

البته در دسته بندى روش تحقيق، از آنجا كه اين موضوع، «حكم فقهى» است و نتايج حاصل از آن، استفاده كاربردى دارد، مى توان آن را كاربردى نيز دانست.

ص: 13

ص: 14

فصل اول: كليات و مفاهيم

معنا و مفهوم نماز

نماز در لغت، به معناى پرستش، نياز، سجود، بندگى و اطاعت، خم شدن براى اظهار بندگى و اطاعت و يكى از فرايض دين و عبادت مخصوصى است كه مسلمانان، پنج بار در شبانه روز، آن را بجا مى آورند. (1) مفهوم نماز نيز به معناى خدمت و بندگى، فرمانبردارى، سر فرود آوردن و تعظيم كردن به نشانه احترام است.

نماز، داروى نسيان و وسيله ذكر خداوند است. نماز، رابطه معنوى مخلوق با خالق است. نماز، يعنى دل كندن از ماديات و پرواز دادن روح؛ يعنى پا را از ديدنى ها و شنيدنى ها فراتر نهادن. گفتنى است كه فلسفه، فايده و آثار، شرايط و آداب و اوصاف نماز، در آيات و روايات بسيارى آمده است.

نماز، بزرگ ترين عبادت و مهم ترين سفارش انبياست؛ چنان كه لقمان

ص: 15


1- . لغت نامه دهخدا، علي اكبر دهخدا، ج13، ص20100 (نماز).

حكيم، پسرش را به نماز توصيه مى كند. (1) حضرت عيسى(ع) نيز در گهواره فرمود: «خدايم مرا به نماز و زكات، سفارش كرده است». (2) همچنين حضرت ابراهيم(ع)، همسر و كودك خويش را در بيابان هاى داغ مكه، آن هنگام كه هيچ آب و گياهى نداشت، براى بپا داشتن نماز، مسكن داد. (3) بر اساس روايات نيز چهره پيشوايان معصوم(عليهم السلام) به هنگام نماز، تغيير مى كرد.

گرچه بعضى نماز را براى بهشت يا ترس از عذاب جهنم مى خوانند، اما حضرت على(ع)، نه براى تجارت و نه ترس از آتش، بلكه به سبب شايستگى خدا براى عبادت، نماز مى خواند. (4)

نماز، اهرم استعانت در غم ها و مشكلات است؛ چنان كه خداوند مى فرمايد: «از صبر و نماز [در مشكلات] كمك بگيريد [و بر آنها پيروز شويد]». (5) همچنين نماز به منزله پرچم و نشانه مكتب اسلام است؛ چنان كه پيامبر اكرم(ص) فرمود:

«عَلَمُ الاِسلام الصّلاةُ» . (6) نماز به منزله سر نسبت به تن است؛ چنان كه پيامبر(ص) فرمود:

«مَوضعُ الصَّلاةِ مِنَ الدِّينِ كَمَوضِعِ الرَّاسِ مِن الجْسَدِ» . (7)

نماز براى اولياى خدا، شيرين و براى غيرآنان، دشوار و سنگين2.

ص: 16


1- . لقمان: 17.
2- . مريم: 31.
3- . ابراهيم: 37.
4- . شرح نهج البلاغه، ابن ميثم بحراني، ج5، ص361.
5- . بقره: 45.
6- . الصلاة في الكتاب و السنه، محمدي ري شهري، ص47.
7- . نهج الفصاحه، روايت 3112.

است؛چنان كه خداوند در قرآن مى فرمايد: (وَ إِنَّها لَكَبِيرَةٌ إِلاّ عَلَى الْخاشِعِينَ ) . (بقره: 45)

در اهميت نماز همين بس كه حضرت على(ع) در جنگ صفين و امام حسين(ع) در ظهر عاشورا، دست از جنگ كشيدند و به نماز ايستادند. آن گاه كه به حضرت على(ع) ايراد گرفتند كه چه هنگام نماز است؟! ايشان فرمود: «ما براى همين مى جنگيم؛ تا مردم اهل نماز باشند». در زيارت وارث نيز مى خوانيم: «اَشْهَدُ أَ نّك قَدْ أَ قَمْتَ الصَّلاةَ» ؛ «شهادت مى دهم كه تو نماز را برپا داشتى».

در جهان امروز كه لجام گسيختگى فرهنگى، به طور فزاينده اى، سلامت و امنيت اخلاقى بسيارى از جوامع را به خطر انداخته است و همه روزه شاهد طغيان و عصيان گروه هاى مختلف مردم، به ويژه نوجوانان و جوانانيم، كيست كه فريادرس اين مردم باشد؟! آيا چيزى جز نماز و توكل و امدادهاى غيبى خداوند، مى تواند ناجى اين افراد از منجلاب اين گناهان بزرگ شود و آنها را از سقوط در دره نيستى و فلاكت بازدارد؟

هيچ انسان باوجدان و متفكرى نيست كه از ابعاد و اسرار و ظرايف نماز آگاه باشد، ولى از كنار آنها بى اعتنا رد شود؛ مگر كسانى كه به علت غفلت و بى خبرى، توفيق سخن گفتن با خداوند را از خود سلب كرده باشند.

مفهوم زيارت

زيارت، ديدار كردن با قصد را گويند. در ريشه اين واژه، مفهوم ميل و گرايش نهفته است؛ گويى زيارت كننده، از ديگران روى گردانده و

ص: 17

به سوى زيارت شونده، تمايل و قصد كرده است. در معناى زيارت، قصد اكرام زيارت شونده و انس گرفتن با او نيز نهفته است. (1)

يكى از راه هاى بزرگداشت بزرگان و صاحبان كمال، زيارت آنان است كه در حقيقت، موجب بقا و استمرار حيات علمى و معنوى آنان مى گردد. افزون بر اينكه عامل پيوند نسل حاضر و نسل هاى آينده، با نسل هاى گذشته و وسيله ارتباط روحى با آنان و كمالاتشان است.

زيارت، برقرار كردن ارتباط قلبى است با حجت خدا كه واسطه رساندن فيض و رحمت خدا به بندگانش مى باشد. زيارت، بيعت با رهبران معصوم الهى و زنده نگه داشتن ايثارها و شهادت آنهاست.

زيارت، اظهار علاقه و دوستى به رهبران معصوم الهى است كه خداوند به رسولش مى فرمايد: «بگو من از شما، پاداشى جز محبت به اهل بيت(عليهم السلام) نمى خواهم». (شورى: 23) زيارت، اعلام اين نكته است كه با شهادت اولياى خدا، نام و ياد و هدفشان، فراموش نمى شود.

گفتنى است زيارتگاه، مزار و محل زيارت را گويند. (2) زيارتگاه، ميعادگاه عاشقان راه ولايت است. زيارت نامه نيز اعلام پشتيبانى از خط رهبرى معصوم و بيزارى جستن از طاغوت و راه آنهاست.

در واقع زيارت، از عبادت هاى مطلوب خداى متعال و از مستحب هاى مؤكدى است كه دليل فقهى و عقلى دارد. واقعيت زيارت، در چهار محور خلاصه مى شود:).

ص: 18


1- . فرهنگ قرآن، ج15، ص439.
2- . لغت نامه دهخدا، ج8، ص11503 (زيارتگاه).

1. محبت؛

2. اطاعت از امام معصوم(ع)؛

3. اقتدا به امام معصوم(ع)؛

4. برائت و بيزارى از دشمنان و مخالفان امام(ع).

بررسى اجمالى حكم زيارت

مشروعيت زيارت از نگاه فرق اسلامى

زيارت قبر رسول خدا(ص) و اهل بيت او(عليهم السلام)، از دستورهاى صريح شرعى است كه همه مسلمانان از صدر اسلام، همواره به آن عمل نموده اند. رواج زيارت بين مسلمانان، به عنوان «سيره متشرعه»، از مستندات مشروعيت اين عمل است. سفارش حضرت رسول(ص) به زيارت، آن قدر زياد است كه نمى توان كمترين شبهه اى در مشروعيت آن داشت. علما و پيشوايانى از اهل سنت نيز كه روايات و نمونه هاى تاريخى را نقل نموده اند، آن را تأييد كرده اند.

در دين اسلام، به صورت ويژه اى، از اين مسئله استفاده شده است؛ به طورى كه براى ديدار و زيارت قبور پيشوايان و اولياى بزرگوار، آداب و زيارت نامه هايى رسيده است كه رعايت آن آداب و خواندن آن زيارت نامه ها و توجه به مضامين آنها و تأمل در آنها مى تواند به صورتى شگفت انگيز، شخصيت ساز و حماسه گستر باشد.

بى ترديد اين موضوع، چنان كه معلوم است، اختصاص به شيعه ندارد. علماى بزرگ اهل سنت نيز درباره زيارت پيامبر اكرم(ص) و آداب آن، ده ها كتاب و رساله نوشته اند. همچنين فلاسفه نيز به اين واقعيت، توجه

ص: 19

كرده اند؛ از جمله «ابن سينا»، شرحى مفصل در جواب «شيخ ابوسعيد ابوالخير»، درباره اهميت و فايده زيارت قبور صالحان و مردمان بزرگ و كامل، نوشته است. از آنچه در پى مى آيد، روشن مى شود كه زيارت قبور، به ويژه قبر پيامبر(ص) و اهل بيت(عليهم السلام)، نه تنها بدعت نيست، بلكه از سنت و سيره پيامبر اكرم(ص)، اصحاب و تابعان آن حضرت، به شمار مى آيد و علماى اسلام نيز بر آن فتوا داده اند.

در واقع، با توجه به روايات و سيره رسول خدا(ص) و اهل بيت(عليهم السلام) و صحابه و تابعان و حتى سيره ائمه مذاهب اهل سنت، زيارت قبور، به ويژه قبر پيامبر(ص) و اهل بيت(عليهم السلام)، نه تنها جايز، بلكه مى توان بر استحباب آن اجماع معنوى ادعا نمود.

زيارت در قرآن

خداوند در قرآن، به پيامبر(ص) فرمان مى دهد كه هيچ گاه بر جنازه منافق، نماز نگزارد و بر جنازه آنها به دعا نايستد؛ زيرا آنها به خدا و رسولش، كافر شدند و در حال فسق و بدكارى مردند؛ خداوند مى فرمايد:

(وَ لا تُصَلِّ عَلى أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً وَ لا تَقُمْ عَلى قَبْرِهِ إِنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللّهِ وَ رَسُولِهِ وَ ماتُوا وَ هُمْ فاسِقُونَ ) (توبه: 84)

هرگز بر مرده هيچ يك از آنان، نماز نخوان! و بر كنار قبرش، [براى دعا و طلب آمرزش] نايست؛ زيرا آنها به خدا و پيامبرش كافر شدند و درحالى كه فاسق بودند، از دنيا رفتند.

از اين آيه، جواز زيارت قبور به روشنى فهميده مى شود. در واقع ايستادن بالاى قبر مؤمن و دعا كردن براى او، مشروعيت دارد؛ زيرا

ص: 20

خداوند آن را در رديف نماز ميت مى آورد و اين كار را فقط درباره منافقان ممنوع مى كند. (1) از جمله دلايل رجحان و استحباب زيارت قبر پيامبر(ص) و اهل بيت(عليهم السلام)، اين است كه غفران الهى را به همراه دارد؛ چنان كه خداوند مى فرمايد:

(وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللّهَ تَوّاباً رَحِيماً) (نساء: 64)

و اگر اين مخالفان، هنگامى كه به خود ستم مى كردند [و فرمان هاى خدا را زير پا مى گذاردند]، به نزد تو مى آمدند و از خدا طلب آمرزش مى كردند و پيامبر هم براى آنان استغفار مى كرد، خدا را توبه پذير و مهربان مى يافتند.

رجحان زيارت در روايات معصومين(عليهم السلام)

پيروان مكتب اهل بيت(عليهم السلام)، براساس روايات بسيار، نه تنها مشروعيت، بلكه راجح بودن اين امر را پذيرفته اند و براى زيارت پيامبر(ص) و اهل بيت طاهرينش(عليهم السلام)، ثواب هاى فراوانى نقل نموده اند كه براى نمونه، برخى از آن روايات را در اينجا بيان مى كنيم:

1.أَخْبَرَنَا أَبُوالْقَاسِمِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ قُولَوَيْهِ الْقُمِّيُّ الْفَقِيهُ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي رَحِمَهُ الله عَنْ سَعْد بْنِ عَبْدِالله بْنِ أَبِي خَلَفٍ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ الْبَرْقِيِّ عَنْ قَاسِمِ بْنِ يَحْيَى عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ عَبْدِالله بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِالله(ع) قَالَ بَيْنَمَا الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِي(ع) فِي حَجْرِ رَسُولِ الله(ص) إِذْ9.

ص: 21


1- . تفسير كوثر، ج4، ص549.

رَفَعَ رَأْسَهُ فَقَالَ لَهُ يَا أَبَتِ مَا لِمَنْ زَارَكَ بَعْدَ مَوْتِكَ فَقَالَ يَا بُنَيَّ مَنْ أَتَانِي زَائِراً بَعْدَ مَوْتِي فَلَهُ الْجَنَّةُ وَ مَنْ أَتَى أَبَاكَ زَائِراً بَعْدَ مَوْتِهِ فَلَهُ الْجَنَّةُ وَ مَنْ أَتَى أَخَاكَ زَائِراً بَعْد مَوْتِهِ فَلَهُ الْجَنَّةُ وَ مَنْ أَتَاكَ زَائِراً بَعْدَ مَوْتِكَ فَلَهُ الْجَنَّة. (1)

امام صادق(ع) فرمود: هنگامى كه حسين بن على(ع) در دامن (روى زانوى) رسول الله(ص) بود، سر خود را بلند كرد و به پيامبر(ص) عرض كرد: «اى پدر! ثواب زيارت كننده شما بعد از رحلتتان چيست»؟ پيامبر(ص) فرمود: «اى فرزندم! كسى كه بعد از رحلت من، به زيارتم بيايد، بهشت پاداش اوست و كسى كه بعد از رحلت پدرت، به زيارت او برود، بهشت پاداش اوست و كسى كه بعد از رحلت برادرت، به زيارت او برود، بهشت پاداش اوست و كسى كه بعد از رحلتت، تو را زيارت كند، پاداش او بهشت است».

گفتنى است با اين مضمون، روايات فراوان ديگرى در كامل الزيارات و ساير منابع، بيان شده است.

2. حَدَّثَنِي أَبِي رَحِمَهُ الله عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْداللهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبَانٍ عَنِ السَّدُوسِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِالله(ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ الله(ص) مَنْ أَتَانِي زَائِراً كُنْتُ شَفِيعَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ. (2)

امام صادق(ع) فرمود: رسول خدا(ص) فرمود: «كسى كه به زيارت من بيايد، روز قيامت، او را شفاعت خواهم نمود».2.

ص: 22


1- . كامل الزيارات، صص10 و 11.
2- . همان، ص12.

3. عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنِ المُعَلَّى بْنِ أَبِي شِهَابٍ عَنْ أَبِي عَبْدِالله(ع) قَالَ قَالَ الحُسَيْنُ(ع) لِرَسُولِ الله(ص) مَا جَزَاءُ مَنْ زَارَكَ فَقَالَ يَا بُنَيَّ مَنْ زَارَنِي حَيّاً أَوْ مَيِّتاً أَوْ زَارَ أَبَاكَ أَوْ زَارَ أَخَاكَ أَوْ زَارَكَ كَانَ حَقّاً عَلَيَّ أَنْ أَزُورَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ حَتَّى أُخَلِّصَهُ مِنْ ذُنُوبِهِ. (1)

امام صادق(ع) فرمود: امام حسين(ع) به رسول خدا(ص) عرض كرد: «پاداش كسى كه شما را زيارت كند، چيست»؟ پيامبر(ص) فرمود: «اى فرزندم! كسى كه مرا در حال حيات يا بعد از مرگم زيارت كند يا پدرت را يا برادرت را يا تو را زيارت كند، بر من است كه روز قيامت، به ديدن او بروم تا او را از گناهانش خلاص نمايم».

4. حَدَّثَنِي أَبِي رَحِمَهُ الله وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِيسَ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ رَسُولُ الله(ص) يَا عَلِيُّ مَنْ زَارَنِي فِي حَيَاتِي أَوْ بَعْدَ مَوْتِي أَوْ زَارَكَ فِي حَيَاتِكَ أَوْ بَعْدَ مَوْتِكَ أَوْ زَارَ ابْنَيْكَ فِي حَيَاتِهِمَا أَوْ بَعْدَ مَوْتِهِمَا ضَمِنْتُ لَهُ يَوْم الْقِيَامَةِ أَنْ أُخَلِّصَهُ مِنْ أَهْوَالِهَا وَ شَدَائِدِهَا حَتَّى أُصَيِّرَهُ مَعِي فِي دَرَجَتِي. (2)

رسول خدا(ص) فرمود: اى على! كسى كه مرا در زمان حياتم يا بعد از مرگم زيارت كند يا تو را در زمان حيات يا بعد از .

ص: 23


1- . كامل الزيارات، ص12.
2- . همان، ص12. براي آگاهي بيشتر، ر.ك: كامل الزيارات، ابواب1، 2، 10، 44، 45، 49 و ... .

مرگت زيارت كند يا دو فرزندت را در زمان حيات يا بعد از مرگشان زيارت كند، من ضمانت مى كنم كه روز قيامت، او را از هراس و سختى هاى قيامت نجات دهم؛ تا اينكه او را در درجه خود قرار دهم.

نظر فقهاى اسلام درباره زيارت قبور

جميع فقهاى اسلام، بر جواز زيارت قبور مسلمانان، اجماع و اتفاق نظر دارند. فقط پيشوايان وهابى ها، اين عمل را جايز نمى دانند. فقهاى اهل سنت، برخلاف وهابيت، به جواز زيارت قبور فتوا داده اند و فلسفه اين عمل را نيز بى اعتنايى به دنيا و ياد كردن سفر آخرت مى دانند.

علامه امينى(رحمه الله) آداب زيارت فراوانى را از منابع جمهور نقل مى كند و اشاره مى نمايد كه جمال الدين عبدالله الفاكهى المكى الشافعى (متوفاى 972 ه .ق) در كتاب «حسن التوسل فى آداب زيارة افضل الرسل»، 94 ادب از آداب زائر را آورده است. (1)

علامه امينى(رحمه الله) در جاى ديگر، مى نويسد:

قد جرت السيرة المطّردة من صدر الإسلام منذ عصرالصحابة الأوّلين و التابعين لهم بإحسان على زيارة قبور ضمنت فى كنفها نبيّا مرسلًا أو إماما طاهراً أو وليّا صالحا أو عظيما من عظماء الدين و فى مقدّمها قبر النبى الأقدس(ص). و كانت الصلاة لديها و الدعاء عندها و التبرّك و التوسّل بها و التقرّب الى الله و ابتغاء الزلفة لديه بإتيان تلك المشاهد من المتسالم عليه بين فرق المسلمين من دون أى3.

ص: 24


1- . الغدير، علامه اميني، ج5، ص193.

نكير من آحادهم و أى غميزةٍ من أحد منهم على اختلاف مذاهبهم. (1)

از صدر اسلام تاكنون، همواره مسلمانان، قبور انبيا، امامان، اوليا و بزرگان دين و پيشاپيش همه آنها، قبر پيامبر بزرگوار اسلام(ص) را زيارت مى كردند و با رفتن به سوى اين مشاهد و خواندن نماز و دعا نزد آنان و تبرك و توسل به آنها، به خدا تقرب مى جستند و اين كار با وجود تفاوت مذاهب، مورد اتفاق نظر همه فرقه هاى اسلامى، بدون كوچك ترين اختلافى بوده است.

علامه امينى(رحمه الله)، 42 مورد از سخنان بزرگان اهل سنت را درباره زيارت قبر پيامبر(ص) يا عنوان «كلمات أعلام المذاهب الأربعه» آورده است (2) كه به سبب طولانى بودن، تنها به ذكر برخى از آنها، با تلخيص، اكتفا مى كنيم:

- قال ابوالحسن احمد بن محمد المحاملي الشافعي المتوفّى (425) في التجريد: «و يستحبُّ للحاج إذا فرغ من مكّة أن يزور قبر النبي(ص)»؛ «بر حاجى مستحب است بعد از فراغ [از اعمال] مكه، قبر پيامبر(ص) را زيارت كند».

- حكى عبدالحقّ بن محمد الصقيلى المتوفّى (466) فى كتابه تهذيب الطالب عن الشيخ ابى عمران المالكى أنَّه قال:

إنَّما كره مالك أن يُقال: زرنا قبر النبي(ص)؛ لأنَّ الزيارة من شاء فعلها و من شاء تركها، و زيارة قبر النبي(ص) واجبة.

مالك اكراه داشت گفته شود قبر پيامبر(ص) را زيارت كرديم؛5.

ص: 25


1- . الغدير، ج5، ص133.
2- . همان، ص165.

زيرا زيارت، چيزى است كه هر كس بخواهد آن را انجام مى دهد و هر كس بخواهد آن را ترك مى كند؛ درحالى كه زيارت پيامبر(ص)، واجب است.

- قال القاضى عياض المالكى المتوفّى (544) فى الشفاء:

و زيارة قبره(ص) سنّة مجمع عليها، و فضيلة مرغّب فيها.

زيارت قبر آن حضرت(ص) سنتى است كه بر آن، اجماع شده و فضيلتى مى باشد كه به آن، ترغيب شده است.

- قال ابن هبيرة المتوفّى (560)، فى كتاب اتِّفاق الأئمّة:

اتّفق مالك و الشافعي و ابو حنيفة و احمد بن حنبل رحمهم الله تعالى على أنَّ زيارة النبي(ص) مستحبّه.

در كتاب «اتِّفاق الائمّة» آمده است كه مالك و شافعى و ابوحنيفه و احمد بن حنبل، اتفاق نظر دارند كه زيارت پيامبر(ص) مستحب است.

- قال الشيخ موفّق الدين عبدالله بن احمد بن قدامة المقدسى الحنبلى المتوفّى (620) فى كتابه المغنى: فصل: «يستحبُّ زيارة قبر النبي(ص)»؛ زيارت قبر پيامبر(ص) مستحب است».

- قال الإمام القدوه ابن الحاجّ محمد بن محمد العبدرى القيروانى المالكى المتوفّى (737) فى المدخل، فى فصل زيارة القبور:

و امّا عظيم جناب الأنبياء و الرسل صلوات الله و سلامه عليهم أجمعين فيأتي اليهم الزائر، و يتعيّن عليه قصدهم من الأماكن البعيده، فإذا جاء إليهم فليتّصف بالذلّ و الانكسار و المسكنة و

ص: 26

الفقر و الفاقة و الحاجة و الاضطرار و الخضوع، و يحضر قلبه و خاطره اليهم و الى مشاهدتهم بعين قلبه لا بعين بصره لأنَّهم لايبلون و لا يتغيّرون، ثم يثني على الله تعالى بما هو أهله، ثم يصلّي عليهم و يترضّى على أصحابهم، ثم يترحّم على التابعين لهم بإحسان إلى يوم الدين، ثم يتوسّل إلى الله تعالى بهم في قضاء مآربه و مغفرة ذنوبه، و يستغيث بهم، و يطلب حوائجه منهم، و يجزم بالإجابة ببركتهم و يقوّي حسن ظنّه في ذلك، فإنَّهم باب الله المفتوح، و جرت سنّته سبحانه و تعالى بقضاء الحوائج على أيديهم و بسببهم، و من عجز عن الوصول فليرسل بالسلام عليهم، و يذكر ما يحتاج إليه من حوائجه و مغفرة ذنوبه و ستر عيوبه إلى غير ذلك؛ فإنَّهم السادة الكرام، و الكرام لا يردُّون من سألهم و لا من توسّل بهم و لا من قصدهم و لا من لجا إليهم.

هذا الكلام في زيارة الأنبياء و المرسلين عليهم الصلاة و السلام عموماً. ثم قال:

فصل: و أمّا في زيارة سيّد الأوّلين و الآخرين صلوات الله عليه و سلامه فكلُّ ما ذكر يزيد عليه أضعافه... و من اعتقد خلاف هذا فهو المحروم، ألم يسمع قول الله: (وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ ) . (1) فمن جاءه و وقف ببابه و توسّل به وجدالله توّابا رحيماً؛ لأنَّ الله منزَّه عن خلف الميعاد، و قد وعد سبحانه و تعالى بالتوبة لمن جاءه و وقف ببابه و سأله و استغفر ربّه، فهذا لا يشكُّ فيه و لا يرتاب إلّا جاحد للدين4.

ص: 27


1- . نساء: 64.

معاند لله و لرسوله (ص)، نعوذ بالله من الحرمان. (1)

اما بزرگداشت مقام انبيا(عليهم السلام)، كنار قبورشان، به اين است كه زائر از راه دور و نزديك، تصميم به زيارت آن مى گيرد و به سوى آنان مى آيد و هرگاه كنار [قبور] آنان آمد، سعى كند كه با ادب و احترام و خضوع و خشوع باشد و بكوشد با حضور قلب و چشم دل، آنان را ببيند؛ چون آنان، نه كهنه مى شوند و نه تغيير مى كنند. آن گاه خدا را چنان كه هست، سپاس بگزارد. سپس بر آنان درود بفرستد و براى اصحاب و تابعان آنان، طلب رحمت كند. پس از آن، به وسيله ايشان درباره قضاى حوائج و آمرزش گناهانش، به خدا توسل جويد و به آنها استغاثه كند و از آنها حاجات خود را بخواهد و يقين بداند كه خواسته هايش برآورده خواهد شد؛ زيرا آنان، درِ گشوده خدايند و سنت خدا بر اين جارى شده است كه حوائج را با دست ايشان و به وسيله آنان، برآورده سازد.

و هركس از رفتن به [كنار قبور] آنان ناتوان باشد، مى تواند از دور، بر آنها سلام بفرستد و نيازهايش، از قبيل برآورده شدن حاجات، بخشايش گناهان و پوشيده شدن عيب هايش و همانند آن را ذكر كند؛ زيرا آنان بزرگوار و كريم اند و كريمان، هيچ گاه كسانى را كه از آنان سؤال كنند و به آنها توسل جويند و پناه برند، محروم نخواهند كرد.7.

ص: 28


1- . المدخل، ابن الحاج، ج1، ص257.

اين درباره زيارت همه پيامبران است. سپس آورده است: اما درباره زيارت سرور اولين و آخرين، پيامبر عزيز ما كه سلام و درود خدا بر او باد، آنچه ذكر گرديد، بايد خيلى بيشتر رعايت گردد و كسى كه به غير از اين اعتقاد داشته باشد، او محروم است. آيا او سخن خدا را نشنيده است كه مى فرمايد: «و اگر اين مخالفان، هنگامى كه به خود ستم مى كردند، نزد تو مى آمدند و از خدا طلب آمرزش مى كردند و پيامبر نيز براى آنان استغفار مى كرد، خدا را توبه پذير و مهربان مى يافتند».

پس كسى كه نزد او آمد و در برابر او ايستاد و به خدا توسل جُست، خدا را توبه پذير و مهربان خواهد يافت؛ زيرا خداوند از خلف وعده، منزه است و خود وعده داده است توبه كسى را كه نزد پيامبر(ص) آمده و بر در خانه او ايستاده و از او درخواست نموده و از خدا طلب مغفرت كرده است، بپذيرد. اين حقيقتى است كه جز منكر دين و معاند خدا و رسول، در آن شك نمى كند. پناه مى بريم به خدا از محروميت.

- ألّف الشيخ تقي الدين السبكي الشافعي المتوفّى (756) كتابا حافلًا في زيارة النبي الأعظم في «187» صحيفة، و أسماه شفاء السقام في زيارة خير الأنام ردّا على ابن تيميّة، و ذكر كثيرا من أحاديث الباب، ثم جعل بابا في نصوص العلماء من المذاهب الاربعة على استحبابها، و أن ذلك مجمع عليه بين المسلمين. و قال في (ص 48): لا حاجة إلى تتبّع كلام الأصحاب في ذلك مع العلم بإجماعهم و إجماع سائر العلماء عليه، و الحنفيّة قالوا: إنَّ زيارة قبر

ص: 29

النبي(ص) من أفضل المندوبات و المستحبّات، بل تقرب من درجة الواجبات.

و عقد في (صص 75 - 87) بابا في كون السفر إلى الزيارة قربةً، و بسط القول فيه و أثبته بالكتاب و السنّة و الإجماع و القياس.

شيخ تقى الدين سبكى شافعى، كتاب جامعى دربارة زيارت پيامبر بزرگوار اسلام در 187 صفحه نگاشته و آن را «شفاء السقام فى زيارة خير الانام» ناميده است. اين كتاب، در پاسخ ابن تيميه نوشته شده و مؤلف، بسيارى از احاديث مربوط را در آن، آورده است. آن گاه فصلى را به گفتار علماى مذاهب چهارگانه درباره استحباب زيارت قبر پيامبر(ص) و اينكه آن مورد اتفاق نظر همه مسلمانان است، اختصاص داده و در صفحه 48 گفته است: به تتبع كلمات اصحاب در اين مورد، با علم به اجماع آنها و ديگر علما، نيازى نداريم. حنفى ها نيز گفته اند: «زيارت قبر پيامبر اكرم(ص) از برترين مستحبات، بلكه نزديك به واجبات است.

و در صفحات 75 - 87، يك باب با عنوان «سفر براى زيارت تقرب است»، اختصاص داده و در آن، به تفصيل سخن گفته و اين مطلب را با كتاب، سنت، اجماع و قياس، ثابت نموده است.

- قال زين الدين ابوبكر بن الحسين بن عمر القريشى العثمانى المصرى المراغى المتوفّى (816) فى تحقيق النصرة فى تاريخ دار الهجرة:

و ينبغي لكلّ مسلم اعتقاد كون زيارته(ص) قربةً عظيمةً؛ للأحاديث الواردة في ذلك، و لقوله تعالى (وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ

فَاسْتَغْفَرُوا اللّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ ) . الآية. لأنّ تعظيمه لا ينقطع بموته. شايسته است هر مسلماني معتقد باشد كه زيارت كردن پيامبر اكرم(ص)، سبب نزديك شدن بى نهايت به خداست؛ به سبب احاديث فراوانى كه در اين معنا وارد شده است و به سبب آيه شريفه...؛ زيرا بزرگداشت آن حضرت، با مرگ او پايان نمى پذيرد.

ص: 30

فَاسْتَغْفَرُوا اللّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ ) . الآية. لأنّ تعظيمه لا ينقطع بموته. شايسته است هر مسلماني معتقد باشد كه زيارت كردن پيامبر اكرم(ص)، سبب نزديك شدن بى نهايت به خداست؛ به سبب احاديث فراوانى كه در اين معنا وارد شده است و به سبب آيه شريفه...؛ زيرا بزرگداشت آن حضرت، با مرگ او پايان نمى پذيرد.

- قال الحافظ ابوالعبّاس القسطلاني المصري المتوفّى (923) في المواهب اللدنيّة الفصل الثاني في زيارة قبره الشريف و مسجده المنيف : اعلم أنَّ زيارة قبره الشريف من أعظم القربات و أرجى الطاعات و السبيل إلى أعلى الدرجات، و من اعتقد غير هذا فقد انخلع من ربقة الإسلام، و خالف اللَه و رسوله و جماعة العلماء الأعلام.

و قد أطلق بعض المالكيّة، و هو ابوعمران الفاسي كما ذكره في المدخل عن تهذيب الطالب لعبد الحقّ : أنَّها واجبة.

«ابوالعباس قسطلانى» در فصل دوم «المواهب اللدينه»، درباره زيارت قبر شريف پيامبر(ص) و مسجد شريف پيامبر(ص) گفته است: بدان كه زيارت قبر شريف پيامبر(ص) از بزرگ ترين عوامل تقرب به خدا و بهترين طاعات و نيز راه به سوى بالاترين درجات است و هركس غير از اين عقيده داشته باشد، از جرگه اسلام بيرون است و با خدا و پيامبر(ص) و عموم علماى بزرگ، مخالفت كرده است.

ص: 31

بعضى از مالكى ها، مانند ابوعمران فاسى، به طور مطلق، به وجوب آن حكم كرده اند؛ چنان كه در «المدخل» به نقل از «تهذيب الطالب» عبدالحق، آمده است.

- جعل الشيخ حسن بن عمار الشرنبلالى فى مراقى الفلاح بإمداد الفتّاح، فصلاً فى زيارة النبى(ص) و قال:

زيارة النبي(ص) من أفضل القربات و أحسن المستحبّات، تقرب من درجة ما لزم من الواجبات، فإنَّه(ص) حرّض عليها و بالغ في الندب إليها، فقال(ص): «من وجد سعةً فلم يزرني فقد جفاني».

زيارت پيامبر(ص)، از برترين قربات و بهترين مستحبات است و درجه آن نزديك به واجبات است؛ زيرا پيامبر(ص) به آن تشويق نموده و بدان سفارش زياد نموده و فرموده است: «كسى كه توانايى زيارت مرا داشته باشد و اين كار را نكند، بر من جفا نموده است».

- قال الشيخ محمد أمين بن عابدين المتوفّى (1253) في رد المحتار على الدرِّالمختار عند العبارة المذكورة: مندوبة بإجماع المسلمين كما في اللباب إلى أن قال: و هل تستحبّ زيارة قبره(ص) للنساء؟ الصحيح: نعم، بلا كراهة. (1)

«ابن عابدين»در «ردالمحتار على الدر المختار» آورده است: [زيارت پيامبر(ص)] به اجماع مسلمانان، مستحب است؛ چنان كه در «اللباب» است. سپس سؤال نمود: «آيا زيارت قبر پيامبر(ص) بر زنان نيز مستحب است»؟ پاسخ داد: «صحيح اين است كه آرى، مستحب است و كراهت ندارد».3.

ص: 32


1- . رد المختار علي الدر المختار، ج2، ص263.

- جعل الشيخ حسن العدوي الحمزاوي الشافعي المتوفّى (1303) خاتمة في كتابه كنز المطالب (صص 179- 239) لزيارة النبي(ص) و فصّل فيها القول، و ذكر مطلوبيّتها كتابا و سنّةً و إجماعا و قياساً، و بسط الكلام في شد الرحال إلى ذلك القبر الشريف، و ذكر جملةً من آداب الزائر و وظائف الزيارة، و قال في (ص 195) - بعد نقل جملة من الأحاديث الواردة في أنَّ النبي(ص) يسمع سلام زائريه و يرد عليهم.

«شيخ حسن العدوى» در خاتمه كتاب «كنز المطالب»، درباره زيارت پيامبر(ص) به تفصيل سخن گفته و مطلوب بودن آن را از نظر كتاب، سنت، اجماع و قياس ذكر نموده است و كلام مبسوطى درباره سفر به سوى آن قبر شريف آورده و برخى از آداب زائر و زيارت را بيان كرده است. او بعد از نقل پاره اى از احاديث وارد شده در اين باره، گفته است: همانا پيامبر(ص) سلام زائران خود را مى شنود و پاسخ آنها را مى دهد.

- قال الشيخ عبدالباسط ابن الشيخ على الفاخورى - مفتى بيروت - فى الكفاية لذوى العناية (ص 125):

الفصل الثاني عشر في زيارة النبي(ص) و هي متأكّدة مطلوبة و مستحبّة محبوبة...

عبدالباسط مفتى بيروت فصل دوازدهم از كتاب الكفايه را به زيارت پيامبر(ص) اختصاص داده و مى گويد: زيارت آن حضرت، مطلوب، محبوب و مستحب مؤكد است.

- قال فقهاء المذاهب الأربعة المصريون في الفقه على المذاهب

ص: 33

الأربعة: زيارة قبر النبي(ص)أفضل المندوبات. (1)

در كتاب «الفقه على المذاهب الاربعه» آمده است كه فقهاى مذاهب چهارگانه در مصر گفته اند: «زيارت قبر پيامبر(ص)، از برترين مستحبات است».

- علامه امينى(رحمه الله) درباره زيارت ائمه بقيع(عليهم السلام) و ساير زيارتگاه هاى بقيع، چنين فرموده است:

- و يستحبُّ بعد زيارته عليه السلام أن يخرج الزائر إلى البقيع كلّ يوم، و يوم الجمعة آكد كما قال الفاكهي. و في إحياء العلوم: يستحبّ أن يخرج كلّ يوم إلى البقيع. و كذا قال النووي و الفاخوري و زاد الأخير: و يخص يوم الجمعة، يأتي المشاهد و المزارات فيزور العبّاس و معه الحسن بن عليّ، و زين العابدين، و ابنه محمد الباقر، و ابنه جعفر الصادق، و ... (2)

و مستحب است كه زائر بعد از زيارت پيامبر(ص)، همه روزه به بقيع برود و روز جمعه، مؤكد است؛ هم چنان كه «فاكهى» گفته است. در «احياء العلوم» نيز آمده است كه مستحب است [زائر] هر روز به بقيع برود. «نووى» و «فاخورى» نيز چنين گفته اند و فاخورى اضافه كرده است: به ويژه روز جمعه به زيارتگاه ها درآيد و زيارت كند عباس و حسن بن على، زين العابدين، فرزندش محمد باقر و فرزندش جعفر صادق(عليهم السلام) و... .

- علامه امينى(رحمه الله) درباره زيارت شهداى احد، چنين آورده است:3.

ص: 34


1- . الفقه علي المذاهب الاربعه، ج1، ص590.
2- . الغدير، ج5، ص233.

يستحبّ للحاجّ أن يزور شهداء أُحد، قال النووي و الشرنبلالي و غيرهما: أفضلها و أحسنها يوم الخميس خصوصا قبر سيّدنا حمزة.

و قال الفاخوري في الكفاية: و يخص بها يوم الإثنين. و قال ابن حجر: و يسنُ له أن يأتي متطهِّرا قبور الشهداء بأُحد، و يبدا بسيّد الشهداء حمزة رضى الله عنه. و قال الفاكهي في حسن الأدب (ص 83): و قد ورد: زوروهم و سلِّموا عليهم، و الذي نفسي بيده لا يسلِّم عليهم أحد إلّا ردّوا عليه إلى يوم القيامة. و لا يخفى أنَّ ردّهم السلام دعاء بالسلامة، و دعاؤهم مستجاب. (1)

مستحب است كه حاجى، شهداى احد را زيارت كند. نووى و شرنبلالى و ديگران گفته اند: «برترين و بهترين زمان، روز پنج شنبه است؛ به ويژه قبر آقايمان حمزه». فاخورى در «الكفايه» گفته است: «روز دوشنبه را براى زيارت اختصاص دهد». ابن حجر گفته است: «سنت است، با طهارت، به زيارت شهداى احد برود و ابتدا از سيدالشهداء، حمزه آغاز نمايد». فاكهى در حسن الادب گفته است: در روايت وارد شده است كه زيارت كنيد ايشان را و سلام كنيد به آنها؛ قسم به كسى كه جان من در دست قدرت اوست، سلام نمى كند كسى به ايشان، مگر آنكه تا قيامت بر او پاسخ مى دهند و روشن است كه پاسخ آنها، دعا براى سلامتى است و دعاى آنها نيز مستجاب است.

- حمزاوى در «كنز المطالب» گفته است:5.

ص: 35


1- . الغدير، ج5، صص234 و 235.

و يتوسّل بهم إلى الله في بلوغ آماله؛ لأنّ هذا المكان محلّ مهبط الرحمات الربّانيّة، و قد قال خير البريّة عليه الصلاة و أزكى التحيّة: إنَّ لربّكم في دهركم نفحات، ألا فتعرّضوا لنفحات ربِّكم.

و لا شكَّ و لا ريب أنَّ هذا المكان محلُّ هبوط الرحمات الإلهيّة، فينبغي للزائر أن يتعرّض لهاتيك النفحات الإحسانيّة، كيف لا؟ و هم الأحبّة و الوسيلة العظمى إلى الله و رسوله، فجدير لمن توسّل بهم أن يبلغ المنى و ينال بهم الدرجات العلى، فإنّهم الكرام لا يخيب قاصدهم و هم الأحياء، و لا يُرد من غير إكرام زائرهم.

زائر در رسيدن به آرزوهايش، به ايشان توسل جويد؛ زيرا آنجا، محل فروآمدن رحمت الهى است؛ چنان كه پيامبر(ص) فرمود: «براى خدايتان در دوران زندگى تان، نسيم هاى روح بخشى است، خود را در برابر آن قرار دهيد». شكى نيست كه اين مكان، محل نزول رحمت الهى است. پس شايسته است كه زائر از اين نسيم هاى ربانى، بهره مند گردد. چگونه چنين نباشد؛ درحالى كه آنان دوستان خدايند و وسيله هاى بزرگ به سوى خدا و رسولش مى باشند. پس سزاوار است براى كسى كه به آنها متوسل شده، به آرزوهايش برسد و به درجات عالى نايل گردد؛ چون آنان كريم اند و كسى كه به آنها توجه كند، محروم نشود. آنان زنده اند، و زائرشان را بدون پاداش، بازنمى گردانند.

علامه امينى(رحمه الله) در بحث الحث على زيارة القبور (ترغيب به زيارت قبور)، چنين مى نويسد:

ص: 36

ورد في السنّة الصحيحة المتّفق عليها الأمر بزيارة القبور و الحثّ عليها و أصفقت آراء أعلام المذاهب الإسلاميّة على الفتيا بمفاده و أنَّها تستحبّ بل قال بعض الظاهريّة بوجوبها كما نص عليه غير واحد أخذا بظاهر الأمر؛ و إليك جملة من تلك النصوص. (1)

در سنت صحيح و مورد اتفاق، دستور زيارت قبور و ترغيب به آن، وارد شده و تمام بزرگان مذاهب اسلامى، بر طبق آن، فتوا داده و گفته اند كه آن مستحب است. بلكه بعضى از ظاهريه، چنان كه بسيارى به آن تصريح كرده اند، از باب اخذ به ظواهر، حكم به وجوب كرده اند. اينك برخى از آن روايات را مى آوريم.

سپس مرحوم علامه امينى، 26 مورد از روايات را نقل مى نمايد كه به علت طولانى بودن، فقط به نقل يك مورد اكتفا مى كنيم: عن بريدة مرفوعاً: «كُنتُ نَهيتُكم عَن زِيارة القُبور، ألَا فَزوروها». (2)

مرحوم صاحب جواهر(رحمه الله)، در اين باره فرمود:

المسألة الثانية يستحب زيارة النبي أبي القاسم رسول الله محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف(ص) خصوصا للحاج استحبابا مؤكدا إجماعا و ضرورة من الدين و لذا يجبر الإمام الناس».

ص: 37


1- . الغدير، ج5، ص241.
2- . همان، ص241؛ و زاد الترمذي: «فقد أذن الله لنبيّه9 في زيارة قبر أُمّه». أخرجه: مسلم في صحيحه، و الترمذي في سننه، و قال: حديث حسن صحيح، و النسائي في السنن، ج4، ص89؛ الحاكم في المستدرك، ج1، ص374. عن الصحيحين للبخاري و مسلم و البغوي في مصابيح السنّه، ج1، ص116 و عدّة من الصحاح، و المنذري في الترغيب و الترهيب، ج4، ص118 و ابن الديبع في تيسير الوصول، ج4، ص210 و قال: «أخرجه الخمسة إلّا البخاري».

عليها لو تركوها كما سمعت. (1)

مسئله دوم: مستحب است زيارت رسول خدا(ص)، به ويژه براى حج گزار، مستحب مؤكد است و اين مطلب، اجماعى است و از ضروريات دين شمرده مى شود و به همين علت است كه حاكم مسلمانان، در صورتى كه مردم به زيارت آن حضرت نروند، آنها را مجبور به اين كار مى نمايد.

المسألة الثالثة لا خلاف في أنه يستحب أن تزار فاطمة(س) بنت رسول الله(ص) أم الحسن و الحسين(عليهما السلام) حليلة اميرالمؤمنين و سيد الوصيين استحبابا مؤكدا بل هو من ضروريات المذهب بل الدين. (2)

و كذا تستحب زيارة الأئمة(عليهم السلام) بالبقيع إجماعا أو ضرورة من المذهب أو الدين مضافا الى النصوص المتواترة. (3)و (4)

و من المستحبات المؤكدة زيارة أميرالمؤمنين(ع) و سيد الوصيين أبي الحسن علي بن أبي طالب بن عبدالمطلب بن هاشم. (5)

و كذا يستحب زيارة منتجبي الصحابة كسلمان بالمدائن و عمار بصفين و أبي ذر بالربذة و حذيفة و نحوهم و الشهداء سيما جعفر ابن أبي طالب بموتة و نحوه و الأنبياء حيث كانوا و جميع الصلحاء0.

ص: 38


1- . جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ج20، ص79.
2- . همان، ص85.
3- . برخي از نصوص مورد اشاره بدين قراراند: الوسائل، ج14، باب2، 3، 4، 23، 24، 25، 27، 28، 30، 31، 36، 37، 38، 39، 40 من أبواب المزار.
4- . جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ج20، ص87.
5- . همان، ص90.

من المؤمنين. (1)

مسئله سوم: اختلافى در استحباب زيارت حضرت فاطمه(س)، دختر گرامى پيامبر(ص)، مادر حسن و حسين(عليهما السلام) و همسر اميرمؤمنان(ع) نيست. اين استحباب، مؤكد است و از ضروريات مذهب، بلكه دين است.

همچنين مستحب است زيارت ائمه بقيع(عليهم السلام)؛ علاوه بر آنكه بر اين مطلب، روايات متواتر دلالت دارد، اجماع است و از ضروريات مذهب و دين، شمرده شده است و از مستحبات مورد تأكيد، زيارت اميرمؤمنان(ع) است.

همچنين مستحب است زيارت صحابه بزرگوار مانند جناب سلمان در مدائن، عمار در صفين، ابى ذر در ربذه، حذيفه و همانند ايشان و مستحب است زيارت شهدا، به ويژه جناب جعفر بن ابى طالب در موته و همه پيامبران و صالحان، در هر مكانى كه هستند.

فقهاى بزرگوار شيعه، به استحباب زيارت پيامبر(ص) و اهل بيت(عليهم السلام) تصريح فرموده (2) و بر استحباب آن، تأكيد نموده اند (3) و آن را از ضروريات مذهب برشمرده اند (4) و همچنين اين مطلب را اجماع ميان مسلمانان دانسته اند. (5)2.

ص: 39


1- . جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ج20، صص79 و 103.
2- . موسوعة الشهيد الاول، ج9، ص419.
3- . مفاتيح الشرائع، فيض كاشاني، ج1، ص395؛ الحدائق الناضرة في أحكام العترة الطاهرة، شيخ يوسف بحراني، ج17، ص401؛ فقه الصادق7، روحاني، ج12، ص241.
4- . جامع المدارك في شرح مختصر النافع، سيد احمد خوانساري، ج2، ص554؛ فقه الصادق7، ج12، صص241 و 245.
5- . مهذب الأحكام، سبزواري، ج15، ص62.

بررسى «قاعده تسامح در ادله سنن»

در فروع مسئله نماز زيارت برخى از بزرگان، به قاعده «تسامح در ادله سنن» استناد نموده اند. به همين علت، در اينجا لازم است به صورت فشرده، به اقوال و ادله مطرح شده درباره اين قاعده، اشاره شود.

درباره اين قاعده، دست كم دو قول وجود دارد:

1. قول كسانى كه در مجموع اين قاعده را قبول نموده اند؛

2. قول كسانى كه تسامح در ادله سنن را براى اثبات حكم شرعى استحباب، قبول ندارند.

قول اول و ادله آن

بسيارى از بزرگان، قاعده «تسامح در ادله سنن» را پذيرفته و بر همين اساس، حكم به استحباب افعالى نموده اند كه ادله ثابت شده شرعى ندارند و تنها به وجود روايات ضعيف درباره آنها، اكتفا كرده و به آنها استناد نموده اند.

از جمله قائلان به جواز «تسامح در ادله سنن»، مرحوم صاحب رياض(رحمه الله)، مى باشد كه تعبير به «جواز التسامح في ادلة السنن كما هو التحقيق» كرده است. (1) محقق نراقى(رحمه الله) طى بحث مبسوط درباره اين قاعده، ضمن قبول اين قاعده درباره سنن، آن را درباره مكروهات نيز پذيرفته است. حتى براساس پذيرش اين قاعده و عمومات تسامح، تسامح در قبول روايات مخالفان كه دربردارنده سنن مى باشند، را پذيرفته است. (2)

ص: 40


1- . رياض المسائل، سيد علي طباطبايي، ج3، ص268.
2- . عوائد الايام في بيان قواعد الاحكام، مولي احمد نراقي، ص793.

مرحوم نراقى، در كتاب «مستندالشيعه، افزون بر اين، مى گويد تسامح در ادله سنن، شامل سننى نيز مى شود كه تنها دليل آنها، فتواى فقهاست. (1) صاحب جواهر(رحمه الله) نيز در چند مورد، به پذيرش اين قاعده اشاره مى كند. (2)

شيخ انصارى(رحمه الله)، رساله مبسوط و جامعى، درباره اين قاعده نگاشته است و ضمن نقل مطالبى از برخى بزرگان، از جمله ذكرى (3)، عدة الداعى (4)، اربعين (5) و مفاتيح الاصول (6)، قول به قبول اين قاعده را مشهور بين اصحاب ما و عامه برشمرده و سپس قبول اين قاعده را به اين معنا دانسته است: «عدم اعتبار ما ذكروه من الشروط للعمل بأخبار الآحاد: من الاسلام و العدالة و الضبط في الروايات الدالة على السنن فعلا أو تركاً». (7)

ميرزاى آشتيانى(رحمه الله) نيز اين قاعده را قبول نموده و مطالبى شبيه مطالب شيخ انصارى(رحمه الله) نقل فرموده است. (8) برخى ديگر، فتواى براساس خبر ضعيف را نه به سبب حجت بودن خبر ضعيف، بلكه به سبب قرارگرفتن تحت عنوان اخبار «من بلغ»، صحيح مى دانند. (9)

اما دليل عمده اى كه قائلان به قاعده «تسامح در ادله سنن»، به آن4.

ص: 41


1- . مستند الشيعه، مولي احمد نراقي، ج9، ص22.
2- . جواهر الكلام، النجفي، ج1، ص26 و ج4، صص21 ،210، 214، 224 و... .
3- . ذكري الشيعه، الشهيد الاول، ص68.
4- . عدة الداعي، ابن فهد حلي، ص13.
5- . الاربعين، شيخ بهايي، ص195.
6- . مفاتيح الاصول، سيد محمد طباطبايي، ص346.
7- . رسائل فقهيه، شيخ انصاري، ص137.
8- . القواعد الفقهية، بحر الفوائد، ميرزا محمد حسن آشتياني، ج2، ص66.
9- . القواعد الفقهية، سيد حسن بجنوردي، ج3، ص334.

استناد نموده اند، روايات معروف به اخبار «مَن بَلَغ» مى باشد كه مرحوم شيخ انصارى، از آنها به «الأخبار المستفيضة التي لا يبعد دعوى تواترها معنى»، تعبير فرموده است. (1) ايشان بعد از نقل چند نمونه از اين روايات، فرموده است: «وهذه الاخبار مع صحة بعضها غنية عن ملاحظة سندها لتعاضدها و تلقيها بالقبول بين الفحول». (2)

در اينجا به برخى از اين گونه روايات، اشاره مى كنيم:

1. «هشام بن سالم» از امام صادق(ع) نقل مى كند كه حضرت فرمود:

من بلغه عن النبي(ص) شيء من الثواب فعمله كان أجر ذلك له و إن كان رسول الله(ص) لم يقله. (3)

هرگاه ثواب عملى، از پيامبر(ص) براى كسى برسد و بدان عمل نمايد، آن ثواب به او داده مى شود؛ هرچند در واقع، پيامبر(ص) آن را نفرموده باشد.

2. همچنين در روايتى ديگر از هشام بن سالم، امام صادق(ع) فرمود:

من سمع شيئا من الثواب على شيء فصنعه كان له أجره و إن لم يكن كما بلغه. (4)

كسى كه ثواب عملى را بشنود و بدان عمل نمايد آن ثواب به او داده مى شود هرچند در واقع آن گونه نباشد.

3. صفوان از امام صادق(ع) نقل مى كند كه حضرت فرمود:ن.

ص: 42


1- . رسائل فقهيه، ص142.
2- . همان، ص143.
3- . وسائل الشيعه، شيخ حر عاملي، ج1، ص60.
4- . همان.

من بلغه شيء من الثواب على شيء من الخير فعمل به كان له أجر ذلك و إن كان رسول الله(ص) لم يقله. (1)

كسى كه ثواب كار خيرى را بشنود و بدان عمل كند، آن ثواب به او داده مى شود؛ هرچند در واقع رسول خدا(ص) آن را نفرموده باشد.

4. محمد بن مروان از امام صادق(ع) نقل مى كند كه حضرت فرمود:

من بلغه عن النبيّ(ص) شيء من الثواب ففعل ذلك طلب قول النبيّ(ص) كان له ذلك و إن كان النبيّ(ص) لم يقله. (2)

كسى كه از پيامبر(ص) ثواب انجام دادن عملى را شنيده باشد و براى رسيدن به ثواب آن، بدان عمل نمايد، آن ثواب به او داده مى شود؛ هرچند رسول خدا(ص) آن را نفرموده باشد.

5. محمد بن مروان مى گويد كه از امام باقر(ع) شنيدم كه فرمود:

من بلغه ثواب من الله على عمل ففعله التماس ذلك الثواب أوتيه و إن لم يكن الحديث كما بلغه. (3)

كسى كه ثواب انجام دادن عملى را از جانب خدا شنيده باشد و براى رسيدن به ثواب، آن عمل را انجام دهد، آن ثواب به او داده مى شود؛ هرچند آن گونه كه شنيده است، نباشد.

6. سيد بن طاووس در كتاب «اقبال» نقل مى كند كه امام صادق(ع) فرمود:ن.

ص: 43


1- . وسائل الشيعه، ج1، ص60.
2- . همان.
3- . همان.

من بلغه شيء من الخير فعمل به كان ذلك له و إن لم يكن الأمر كما بلغه. (1)

كسى كه ثواب كار خيرى را بشنود و بدان عمل كند، آن ثواب به او داده مى شود؛ هرچند در واقع آن گونه كه شنيده، نباشد.

7. از طريق عامه، روايتى از «عبدالرحمان حلوانى» نقل شده است كه «جابر بن عبدالله انصارى» مى گويد پيامبر گرامى اسلام(ص) فرمود:

من بلغه من الله فضيلة فأخذ بها و عمل بها إيمانا بالله و رجاء ثوابه أعطاه الله ذلك، و إن لم يكن كذلك. (2)

كسى كه نيكويى عملى را از جانب خدا بشنود و به سبب ايمان به خدا و اميد ثواب، بدان عمل كند، خداوند آن ثواب را به او عطا مى كند؛ هرچند در واقع چنين نباشد.

گفتنى است برخى از اين روايات، صحيح و برخى نيز حسن مى باشند.

علامه مجلسى(رحمه الله) ضمن اذعان به ابتناى اين قاعده بر احاديث صحيح «من بلغ»، عمل به اين قاعده را مشروط به جايى مى داند كه مخالف كتاب و سنت قطعى نباشد. (3)

اما «مرحوم مامقانى» دليل استناد به قاعده «تسامح در ادله سنن» را دو چيز برشمرده است: يكى، اخبار «من بلغ» و ديگرى، حُسن عقلى؛ زيرا8.

ص: 44


1- . الاقبال بالاعمال الحسنه، سيد بن طاووس، ص277.
2- . تاريخ بغداد، ج8، ص296؛ عدّة الداعي، جمال الدين الحلي، ص13.
3- . بحارالانوار، مجلسي، ج84، ص102؛ زاد المعاد مفتاح الجنان، مجلسي، ص258.

عقل، مستقلاً حكم مى كند به حُسن عمل آنچه احتمال دارد در نظر مولا مطلوب باشد. محتواى اخبار ضعيف، از اين قبيل است. (1)

قول دوم و ادله آن

برخى ديگر از بزرگان كه تعداد آنها كم هم نيست، قاعده «تسامح در ادله سنن» را براى اثبات حكم شرعى استحباب، كافى نمى دانند؛ بنابر اين عبادات چه واجب و چه مستحب، توقيفيه اند و نياز به دليل صريح و نص صحيح مبنى بر مشروعيت دارند؛ درحالى كه اخبار «من بلغ»، اين معنا را نمى رساند.

صاحب مدارك(رحمه الله)، اين قاعده را براى اثبات حكم شرعى استحباب، كافى نمى داند و مى گويد: «استحباب، حكم شرعى است. پس همانند ساير احكام، نياز به دليل شرعى دارد». (2) صاحب حدائق(رحمه الله)، از جمله كسانى است كه درباره اين قاعده، به طور مبسوط، بحث نموده و گفته است: «ان الاستحباب حكم شرعي يتوقف ثبوته على الدليل و إلا كان قولا على الله بغير دليل».

ايشان در ادامه بحث، مى گويد: «اگر روايات ضعيفه، ادله شرعى اند، توانايى اثبات وجوب يا استحباب را دارند؛ وگرنه نمى توان با آنها مطلقاً حكم شرعى را ثابت نمود. بنابراين سخن از اينكه مى توان در ادله استحباب، تسامح نمود، ضعيف است». ايشان در نهايت، چنين نتيجه مى گيرد: «هو الى الفساد أقرب من الصلاح». (3) ايشان درباره دلالت روايات7.

ص: 45


1- . غاية الآمال في شرح كتاب المكاسب، محمدحسن مامقاني، ج2، ص324.
2- . مدارك الاحكام، محمد عاملي، ج1، ص8.
3- . حدائق الناضره، يوسف بحراني، ج4، ص197.

«مَن بَلَغ»، مى نويسد: «از اين روايات، فقط ترتب ثواب بر عمل استفاده مى شود؛ البته در صورتى كه مشروعيت آن عمل، ثابت شده باشد و نصى بر آن دلالت كند». (1)

اما درباره اين قسمت از سخن ايشان، مى توان گفت كه حكم به ترتب ثواب بر عملى، مساوى با رجحان يا استحباب آن عمل است؛ زيرا ثواب، فقط براى واجب يا مستحب مى باشد. از طرفى نيز چون اخبار «مَن بلغ»، فقط متضمن ثواب اند و در صورت ترك، دلالتى بر عقاب ندارند، شامل حكم وجوبى نمى شوند. بنابراين اگر ثواب را قبول كنيم و از طرفى، عقاب بر ترك هم بيان نشده باشد، استحباب باقى مى ماند.

مرحوم حكيم و مرحوم شاهرودى نيز به صراحت، اين قاعده را نپذيرفته اند. (2) مرحوم خوانسارى نيز به دو علت، اثبات استحباب با روايات ضعيف را نمى پذيرد:

1. با عدم حجيت دليل، مى توان گفت بلوغ مستفاد از اخبار «من بلغ»، حاصل نشده است؛

2. با فرض صدق بلوغ، استحباب ثابت نمى شود. (3)

البته قسمت اخير فرمايش ايشان، با فرض صدق بلوغ و تعلق ثواب، با بيانى كه ذيل فرمايش صاحب حدائق آورديم، قابل خدشه است.8.

ص: 46


1- . حدائق الناضره، ج4، ص203.
2- . مستمسك العروة الوثقي، سيد محسن حكيم، ج7، ص171؛ منهاج الصالحين، المحشي للحكيم، ج1، ص17، كتاب الحج، شاهرودي، ج2، ص327.
3- . جامع المدارك في شرح مختصر النافع، خوانساري، ج2، ص228.

آيت الله مرعشى(رحمه الله) استفاده استحباب بر مبناى تسامح در ادله سنن را حتى با عنوان ثانوى قبول نمى كند و اعطاى ثواب بر كسى كه بر اين اساس، عملى را انجام داده است، از باب تفضل الهى مى داند؛ نه استحقاق. عبارت ايشان را به علت دربرداشتن نكات خوب و جامع بودنش، در اينجا مى آوريم:

فمنهم من قال بقاعدة التسامح في أدلّة السنن بمعنى الاستحقاق أي على نحو الاستحقاق للثواب و إن لم يكن ثابتا وروده عن المعصوم(ع) و ذهب بعض كالمحقّق النائيني عليه الرحمة أنّه كذلك في المكروهات و لكنّ المختار عدم الاستحقاق بل من باب التفضّل الإلهي سبحانه و تعالى يعطي الأجر و الثواب لمن عمل بما بلغه عن المعصوم(ع) و إن لم يكن ثابتا عنه و هذا إنّما يستفاد عند المراجعة الى أحاديث «من بلغ» فمن عمل عملًا رجاءً للثواب و إن لم يقل به رسول الله(ص) فإنّ الله سبحانه يعطيه ذلك يدلّ هذا على التفضّل لا على نحو الاستحقاق فلا يستفاد استحباب العمل حينئذٍ من مثل أخبار العامّة التي لم يثبت صحّة صدورها. إلّا أنّه على مبنى من يقول بالتسامح فله أن يقول بالاستحباب استناداً على رواياتهم .و قيل إنّما يستحبّ بالعنوان الثانوي و هو خلاف الظاهر. (1)

برخى از علما، قاعده تسامح در ادله سنن را به معناى استحقاق ثواب، قبول نموده اند؛ به اين معنا كه عامل، استحقاق ثواب دارد؛ هرچند ورود اين ثواب، از جانب معصوم(ع)، ثابت نباشد. برخى مانند محقق نائينى(رحمه الله) در مكروهات نيز جارى مى دانند. اما ما1.

ص: 47


1- . السرقة علي ضوء القرآن و السنة، مرعشي نجفي، ص391.

استحقاق را نمى پذيريم و اعطاى ثواب در چنين مواردى را از باب تفضّل الهى مى دانيم. اين مطلب با مراجعه به روايات «من بلغ» استفاده مى شود؛ «كسى كه عملى را به اميد ثواب انجام دهد، هرچند در واقع رسول خدا(ص) آن را نفرموده باشد، خداوند آن ثواب را عطا مى فرمايد». اين مطلب، دلالت بر تفضل دارد؛ نه استحقاق. بنابراين «استحباب عمل» را نمى توان از رواياتى كه از طريق عامه وارد شده اند، ثابت كرد؛ مگر بر مبناى كسى كه قائل به تسامح در چنين مواردى باشد و گفته شده «استحباب» در چنين مواردى، با عنوان ثانوى است و اين خلاف ظاهر است.

«آيت الله مكارم شيرازى دام ظله» در حاشيه عروه، در چندين مورد، به عدم قبول اين قاعده، تصريح مى نمايد و از اين رو استحباب افعالى را كه قائلان به آن، براساس اين قاعده، به استحباب آنها نظر داده اند، نپذيرفته و عمل به آنها را از باب اميد به ثواب، روا دانسته است. (1)

در مجموع، در نظر اين بزرگان، ادله تسامح نمى تواند ثابت كند كه اين فعل، خواسته شارع است. همچنين نمى تواند استحباب را ثابت كند و در نهايت، مدلول روايات «من بلغ»، فقط ترتب ثواب را دربردارد و اينكه ثواب براى عمل، از باب تفضل الهى است.

جمع بندى اقوال درباره اين قاعده

از مجموع فرمايشات بزرگان در اين باره، مى توان چنين نتيجه گرفت:

در مواردى كه دليل به علت سند، ضعيف است و از طرفى مخالفتى3.

ص: 48


1- . العروة الوثقي مع التعليقات، ج1، صص289 و 313.

با كتاب و سنت ندارد، حتى بنابر عدم قبول قاعده و عدم قبول استحباب، مى توان آن عمل را به سبب وجود روايات «مَن بَلَغ»، به اميد ثواب از باب تفضل الهى انجام داد. بنابراين مى توان گفت با اين شرايط، عمل مزبور، بدعت نيست.

ص: 49

ص: 50

فصل دوم: مشروعيت نماز زيارت و حكم فقهى آن

مشروعيت نماز زيارت

براى زيارت، آداب فراوانى در روايات و كتاب هاى فريقين، ذكر شده كه از جمله اين آداب، نماز زيارت است. (1)

در اينجا سؤال اين است آيا نماز زيارت در حرم اوليا و اهل بيت(عليهم السلام) شرك است؟! با پرسش چند سؤال كه پاسخ روشنى دارند، به تشريح و پاسخگويى اين سؤال مى پردازيم.

آيا به هنگام عيادت بيماران، بردن هديه، كار ناپسندى است؟! آيا به هنگام ديدار دوست، بردن هديه اى هرچند كوچك، كار زشتى بوده و نشانه اى از شرك در آن است؟ آيا روبوسى و مصافحه هنگام ملاقات و ديدار يكى از عزيزانى كه مدتى است او را نديده ايد، نشانه پرستش آن

ص: 51


1- . موسوعة الشهيد الاول، ج9 (الدروس الشرعيه، 1)، ص436؛ بحارالانوار، ج97، ص135؛ الزياره، عبدالحسين اميني تبريزي، ص105؛ الفقه علي المذاهب الاربعه و مذهب اهل البيت:، (عبدالرحمان جزيري، سيد محمد غروي، ياسر مازح، ج1، صص 551 و 716-724؛ آداب سفر حج، سيدعلي قاضي عسكر، ص199.

فرد مى باشد و كار زشت و ناپسندى است؟!

در كتب اخبار و روايات، فعلى با عنوان «ثواب هديه دادن به مؤمن» وجود دارد و رسول گرامى اسلام(ص) هم بر آن، سفارش نموده است. (1) بنابراين هديه بردن به هنگام ملاقات ديگران، نشانه اى از ادب و احترام مى باشد و از نظر اسلام نيز مستحب مؤكد است.

حال هنگامى كه سر مزار يكى از دوستان يا بستگان خود مى رويد، چه هديه اى مى توانيد برايش ببريد؟! آيا مى توان براى او هديه مادّى برد؟! يا اينكه با قرآن خواندن، صلوات فرستادن، دعا كردن، ذكر و نماز خواندن و... برايش خيرات مى فرستيد؟ به دليل روشن بودن پاسخ اين سؤال، توصيه شده است تا براى ارواح والدين و مؤمنان، نماز هديه نماييد. (2) نماز هديه بايد دقيقا ويژگى بقيه نمازهاى يوميه را داشته باشد و همانند آنها باشد؛ يعنى هم قربة الى الله و هم رو به قبله باشد. در اين صورت، خواندن چنين نماز هديه اى، چه نشانى از شرك دارد؟!

ضمن اينكه احمد بن حنبل در مسند (3) و ابن شبه در تاريخ مدينه (4)، از عايشه نقل مى كند: «پيامبر(ص) [از منزل بيرون] رفتند و بازگشتند. سؤال كردم كجا بوديد؟ فرمود كه به من امر شد به بقيع بروم، براى آنها دعا كنم و براى آنها نماز بخوانم».

پيشوايان دينى ما تأكيد نموده اند كه زائران پس از زيارت اولياى الهى8.

ص: 52


1- . وسايل الشيعه، ج17، ص285.
2- . همان، ج2، ص443 و ج8، ص168.
3- . مسند، احمد بن حنبل، ج3، ص65.
4- . تاريخ المدينه، ابن شبه، ج1، ص98.

و خواندن زيارت نامه، دو ركعت نماز، قربة الى الله، بخوانند و ثوابش را نثار روح آنها نمايند.

براى نمونه، در آداب زيارت امام على(ع)، چنين آمده است:

چون به خندق كوفه رسيدى، بگو: ««الله أكبر أهل الكبرياء و المجد و العظمة الله أكبر أهل التكبير و التقديس...» و چون به دروازه نجف رسيدى بگو «الْحَمْدُ لِله الَّذِي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِي لَو لا أَنْ هَدانَا الله...» و چون به در ورودى صحن مطهر رسيدى، بخوان: «أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَه إِلَّا الله وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ...» و وقتى كه به بقعه مباركه رسيدى بخوان: «أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلَّا الله وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ...».

سپس زيارت هاى گوناگون ديگرى را كه شامل سلام بر پيامبر(ص) و اميرمؤمنان(ع) است، بخواند. پس از اتمام زيارت نامه، دو ركعت نماز هديه، براى آن امام بخواند. نماز هم بايد به همان صورت و با نيت تقرب به خدا و رو به قبله باشد. پس از فراغت از نماز و در تعقيبات نماز، بايد اين دعا را بخواند «پروردگارا! دو ركعت نماز به سيد و مولاى خود، ولى تو و برادر رسول تو، اميرالمؤمنين على بن ابى طالب(ع) هديه نمودم». (1)».

ص: 53


1- . المزار في كيفية زيارات النبي و الائمه:، ص50؛ «اللَّهُمَّ إِنِّي صَلَّيْتُ هَاتَيْنِ الرَّكْعَتَيْنِ هَدِيَّةً مِنِّي إِلَى سَيِّدِي وَ مَوْلَايَ وَلِيِّكَ وَ أَخِي رَسُولِكَ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ وَ سَيِّدِ الْوَصِيِّينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ 7 اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَقَبَّلْهَا مِنِّي وَ اجْزِنِي عَلَى ذَلِكَ جَزَاءَ الْمُحْسِنِينَ اللَّهُمَّ لَكَ صَلَّيْتُ وَ لَكَ رَكَعْتُ وَ لَكَ سَجَدْتُ وَحْدَكَ لَا شَرِيكَ لَكَ لِأَنَّهُ لَا تَكُونُ الصَّلَاةُ وَ الرُّكُوعُ وَ السُّجُودُ إِلَّا لَكَ لِأَنَّكَ أَنْتَ اللَهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ».

آيا زيارت نامه و نماز كه از آغاز تا فرجامش ذكر است و حمد و ستايش خدا و شهادت به وحدانيت حق و شهادت به رسالت محمد(ص) است و يا اگر كسى على(ع) را عبد صالح خدا بخواند، شرك است؟! بايد گفت كه نه تنها شرك نيست، بلكه توحيد محض است.

ضمن اينكه شيعيان، هركجا و هر نمازى كه مى خوانند، چنانچه بخواهند نيت نماز را به زبان بياورند، مى گويند: «نماز مى خوانم قربة الى الله». در نماز زيارت نيز همين گونه نيت مى كنند و هرگز به ذهنشان هم خطور نمى كند كه العياذ بالله، «نماز مى خوانم قربةً الى صاحب القبر». و نماز را «قربةً الى الله» مى خوانند و ثواب آن را به صاحب قبر هديه مى كنند؛ همان گونه كه براى مثال، در دعاى بعد از نماز زيارت امام حسين(ع) مى گويند:

اللهم انّي صَلَيّتُ وَ رَكَعتُ وَ سَجَدتُ لك وَحْدَكَ لاشريكَ لكَ لأنّ الصَّلاة والرّكوع والسُّجودَ لايكونُ الا لك... اللَّهم وَ هاتانِ الرَّكعتانِ هَديّةٌ مِنّي الى مولاي الحسين بن علي(ع). (1)

خدايا نماز خواندم و ركوع كردم و سجده كردم براى تو؛ تو يكتايى. هيچ شريكى براى تو نيست؛ زيرا هيچ نماز و ركوع و سجودى نيست؛ مگر براى تو... خداوندا! اين دو ركعت نماز را هديه نمودم به مولايم حسين بن على(ع).

گذشته از اينها، ابن تيميه كه از پيشتازان افكار ضد تشيع بوده، گفته است: «به اتفاق رؤساى مذاهب، بلكه اكثر مسلمانان، ميت، از نماز، روزه،7.

ص: 54


1- . مفاتيح الجنان، حاج شيخ عباس قمي1، زيارت مطلقه امام حسين7.

قرائت قرآن، صدقه و مانند اينها كه زنده انجام مى دهد، بهره مى برد». (1)

ابن قيم نيز كه يكى ديگر از بزرگان آنهاست، گفته است:

مسلمانان براى اموات، طلب مغفرت كنند، صدقه بدهند، حج بجا آورند، روزه بگيرند، نماز و قرآن و ذكر انجام دهند، ثوابش به اموات مى رسد و [نيز گفته است:] جمهور سلف بر اين مطلب، اتفاق نظر دارند. (2)

همچنين «بن باز» گفته است: «ثواب صدقه، حج و عمره، اداى ديون ميت، دعا و استغفار، به ميت مى رسد. ولى افضل و بهتر اين است كه قرآن و نماز و طواف، براى ميت انجام ندهند». (3)

در «الفقه على المذاهب الاربعه» درباره زيارت قبور، چنين آمده است:

ينبغي للزائر الاشتغال بالدعاء و التضرع و الاعتبار بالموتى وقراءة القرآن للميت فان ذلك ينفع الميت على الاصح... . (4)

سزاوار است زائر قبور، دعا و تضرع كند و از مرده ها عبرت بگيرد و براى ميت، قرآن بخواند كه بنابر اصحّ، ميت از قرآن خواندن زائر، بهره مند مى شود... .

بنابراين شيعيان هم كنار قبور، قرآن و دعا و نماز را براى خدا مى خوانند و ثواب آن را هديه مى كنند و هرگز براى صاحب قبر، نماز نمى خوانند و او را پرستش نمى كنند.1.

ص: 55


1- . صلاة المؤمن، وهب القحطاني، ص1339.
2- . همان.
3- . مجموع الفتاوي، عبدالله بن باز، ج13، صص249-282.
4- . الفقه علي المذاهب الاربعه، ج1، كتاب الصلاة «خاتمة في زيارة القبور»، ص551.

نماز كنار قبور، چه نماز زيارت و چه نمازهاى واجب يا مستحب، نه تنها شرك نيست، بلكه ارجح است و سيره متشرعه، بر آن قرار گرفته است. قرآن كريم نيز اين مطلب را تأييد مى كند و در سوره كهف مى فرمايد:

(فَقالُوا ابْنُوا عَلَيْهِمْ بُنْياناً رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قالَ الَّذِينَ غَلَبُوا عَلى أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِمْ مَسْجِداً) (كهف: 21)

گروهى مى گفتند: «بنايى بر آنان بسازيد [تا از نظرها پنهان شوند كه] پروردگارشان از وضع آنها آگاه تر است!». ولى كسانى كه از راز آنها آگاهى يافتند [و آن را دليلى بر رستاخيز ديدند،] گفتند: «ما عبادتگاهى كنار [مدفن] آنها مى سازيم [تا خاطره آنان فراموش نشود]».

صاحب مجمع البيان، ذيل اين آيه آورده است:

عن الجبائي (لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِمْ مَسْجِداً) أي معبدا و موضعا للعبادة و السجود يتعبد الناس فيه ببركاتهم. (1)

جبائى گفته: منظور از (لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِمْ مَسْجِداً) يعنى در اينجا مسجدى مى سازيم تا عبادتگاه مردم باشد و مردم از بركات آنها به درگاه خداى بزرگ نيايش كنند.

ظاهر تعبير قرآن، اين است كه اصحاب كهف، سرانجام از دنيا رفتند و به خاك سپرده شدند و كلمه «عليهم»، شاهد اين مدعاست. سپس علاقه مندان به آنها، تصميم گرفتند معبدى كنار آرامگاه آنان بسازند. قرآن0.

ص: 56


1- . مجمع البيان في تفسير القرآن، ج6، ص710.

اين موضوع را در اين آيات، با لحن موافقى آورده است و اين نشان مى دهد كه ساختن معبد به احترام قبور بزرگان دين، نه تنها حرام نيست، چنان كه وهابى ها مى پندارند، بلكه كار خوب و شايسته اى است.

اصولاً بناهاى يادبود كه خاطره افراد برجسته و باشخصيت را زنده مى دارد، هميشه ميان مردم جهان بوده و هست و درواقع اين كار، نوعى قدردانى از گذشتگان و تشويق براى آيندگان است. پس اسلام نه تنها از اين كار نهى نكرده، بلكه آن را مجاز شمرده است.

وجود اين گونه بناها، سندى تاريخى بر وجود اين شخصيت ها و برنامه و تاريخشان است؛ به همين دليل، پيامبران و شخصيت هايى كه قبر آنها متروك مانده، تاريخ آنها نيز مورد ترديد و استفهام قرار گرفته است. اين نيز واضح است كه اين گونه بناها، كمترين منافاتى با مسئله توحيد ندارد؛ زيرا «احترام»، مطلبى است و «عبادت» و «پرستش» مطلبى ديگر. (1)

خداوند در سوره مباركه نور مى فرمايد:

(فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ ) (نور: 36)

[اين چراغ پرفروغ] در خانه هايى قرار دارد كه خداوند اذن فرموده [ديواره هاى] آن را بالا برند [تا از دستبرد شياطين در امان باشد] و در آنها، نام خدا برده شود و صبح و شام در آنها تسبيح او گويند.

صاحب تفسير قمى، ذيل اين آيه كريمه آورده است:

48.

ص: 57


1- . تفسير نمونه، ج12، ص388.

حدثنا محمد بن همام قال حدثنا جعفر بن محمد بن مالك: قال حدثنا القاسم بن الربيع عن محمد بن سنان عن عمار بن مروان عن منخل عن جابر عن أبي جعفر(ع) في قوله (فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ ) قال: هي بيوت الأنبياء و بيت علي(ع) منها. (1)

امام باقر(ع) درباره آيه (فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ ...) فرموده است: «منظور از «بيوت»، خانه هاى انبياست و خانه على(ع) جزء آنهاست».

در تفسير مجمع البيان چنين آمده است:

(فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللّهُ أَنْ تُرْفَعَ ) قيل هي بيوت الأنبياء و روي ذلك مرفوعا أنه سئل النبي(ص) لما قرا الآية أي بيوت هذه فقال بيوت الأنبياء فقام أبوبكر فقال يارسول الله هذا البيت منها يعني بيت علي و فاطمة قال نعم من أفاضلها. و يعضد هذا القول قوله (إِنَّما يُرِيدُ اللّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً) و قوله (رَحْمَتُ اللّهِ وَ بَرَكاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ ) فالإذن برفع بيوت الأنبياء و الأوصياء مطلق و المراد بالرفع التعظيم و رفع القدر من الأرجاس و التطهير من المعاصي و الأدناس و قيل المراد برفعها رفع الحوائج فيها الى الله تعالى (وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ ) أي يتلى فيها كتابه عن ابن عباس و قيل تذكر فيها أسماؤه الحسنى (يُسَبِّحُ لَهُ فِيها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ ) أي يصلي له فيها بالبكور و العشايا عن ابن عباس و الحسن والضحاك و قال4.

ص: 58


1- . تفسيرالقمي، ج2، ص104.

ابن عباس كل تسبيح في القرآن صلاة و قيل المراد بالتسبيح تنزيه الله تعالى عما لا يجوز عليه و وصفه بالصفات التي يستحقها لذاته و أفعاله التي كلها حكمة و صواب. (1)

برخى گفته اند: مقصود از خانه هايى كه خدا اذن داده، رفع شوند، خانه هاى انبياست. از پيامبر(ص) نيز روايت شده است كه منظور، بيوت انبياست. ابوبكر سؤال كرد: «يا رسول الله! خانه على و فاطمه(عليهما السلام) هم از همان بيوت است؟» فرمود: «بله. از بهترين آنهاست». مؤيد اين مطلب است آنجا كه قرآن مى گويد: (إِنَّما يُرِيدُ اللّهُ لِيُذْهِبَ ...) ؛ «خداوند فقط مى خواهد پليدى [گناه] را از شما اهل بيت دور كند و كاملاً شما را پاك سازد» (2) و نيز (رَحْمَتُ اللّهِ وَ بَرَكاتُهُ ...) ؛ «رحمت خدا و بركاتش بر شما خانوده است». (3) مقصود از رفع بيوت انبيا، تعظيم و پاك كردن آنها از آلودگى هاست و مقصود از تطهير، پاك كردن از معصيت هاست. برخى گفته اند: مقصود اين است كه در اين خانه ها، رفع حوائج به سوى خدا شود.

(وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ ) ابن عباس گفته است يعنى در اين خانه ها، كتاب خدا خوانده شود. همچنين گفته شده است اسماى نيكوى او برده شود. (يُسَبِّحُ لَهُ فِيها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ ) ؛ يعنى صبح و شام در آنها نماز خوانده مى شود. برخى گفته اند: «هر3.

ص: 59


1- . مجمع البيان في تفسير القرآن، ج7، ص227.
2- . احزاب: 33.
3- . هود: 73.

تسبيحى در قرآن، نماز است». همچنين گفته شده است: مقصود از تسبيح كردن، تنزيه و پاك شمردن خداست، در ذات و افعالش، از همه نقايص».

در تفسير الميزان نيز ذيل آيه، چنين آمده است:

و فيه أخرج ابن مردويه عن أنس بن مالك و بريدة قالا: قرأ رسول الله(ص) هذه الآية (فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللّهُ أَنْ تُرْفَعَ ) فقام إليه رجل فقال: أي بيوت هذه يا رسول الله؟ قال: بيوت الأنبياء. فقام إليه أبوبكر فقال: يا رسول الله هذا البيت منها اي بيت علي و فاطمة؟ قال: نعم من أفاضلها. أقول: و رواه في المجمع عنه(ص) مرسلا و روى هذا المعني القمي في تفسيره بإسناده عن جابر عن أبي جعفر(ع) و لفظه: قال: هي بيوت الأنبياء و بيت علي(ع) منها. (1)

ابن مردويه آورده است: رسول خدا(ص) آيه: (فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللّهُ ) را قرائت نمود. شخصى سؤال كرد: «مقصود كدام خانه هاست؟» رسول خدا(ص) فرمود: «خانه هاى انبيا». ابوبكر برخاست و سؤال كرد: «آيا خانه على و فاطمه(س) را شامل مى شود؟» حضرت فرمود: «آرى. از بهترين آنهاست».

علامه طباطبايى(رحمه الله) در ادامه مى گويد: «اين روايت، در مجمع البيان و تفسير قمى نيز وارد شده است».

در تفسير نور الثقلين نيز در اين باره چنين آمده است:

در حديثى از امام باقر(ع) مى خوانيم كه با «قتاده» فقيه معروف اهل بصره، گفت وگويى داشت. قتاده از حضور در مجلس2.

ص: 60


1- . الميزان في تفسير القرآن، ج15، ص142.

امام(ع) و ابّهت خاص آن حضرت كه سراسر قلب او را فراگرفته بود، اظهار شگفتى كرد. امام به او فرمود: آيا مى دانى كجا نشسته اى؟» در برابر همان ها كه خدا درباره آنها مى فرمايد: (فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إِيتاءِ الزَّكاةِ ) . سپس فرمود: «فانت ثم و نحن اولئك»؛ «تو آن هستى كه گفتى (فقيه اهل بصره) و ما اين هستيم كه قرآن مى گويد!». قتاده در جواب گفت: «صدقت و الله، جعلني الله فداك، والله ماهي بيوت حجارة و لا طين»؛ «راست گفتى فدايت گردم! به خدا سوگند! منظور خانه هاى سنگى و گلى نيست. [بلكه منظور خانه هاى وحى و ايمان و هدايت است]. (1)

علاوه بر دلالت آيات مذكور و نيز افزون بر سيره متشرعه و مقبول بودن نماز زيارت نزد عقلا، عمده دليل بر مشروعيت نماز زيارت، وجود روايات فراوان درباره ثواب زيارت ائمه معصوم(عليهم السلام) به همراه نماز زيارت است كه از آنها به صراحت، رجحان عمل يا همان استحباب استفاده مى شود. سند برخى از اين روايات، صحيح است و در مجموع، مى توان با يقين گفت تواتر معنوى دارند.

از جمله رواياتى كه از آنها استفاده مى شود نماز زيارت مشروع مى باشد، روايات مستفيضى است كه در آنها به كيفيت زيارت، تصريح9.

ص: 61


1- . نورالثقلين، ذيل آيات مورد بحث (با كمي تلخيص)، ج3، ص609.

گرديده و دربردارنده نماز زيارت نيز مى باشند كه در اينجا به برخى از آنها اشاره مى كنيم:

عَنْ عَلِيِّ بْنِ الحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَي عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَلِيِّ الْحَرَّانِيِّ قَالَ:قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِالله(ع) مَا لِمَنْ زَار الحُسَيْنَ(ع) قَالَ مَنْ أَتَاهُ وَ زَارَهُ وَ صَلَّى عِنْدَهُ رَكْعَتَيْنِ أَوْ أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ كُتِبَتْ لَهُ حَجَّةٌ وَ عُمْرَةٌ قَالَ قُلْتُ: وَ كَذَلِكَ كُلُّ مَنْ زَارَ إِمَاماً مُفْتَرَضَ الطَّاعَةِ قَالَ وَ كَذَلِكَ كُلُّ مَنْ زَارَ إِمَاماً مُفْتَرَضَ الطَّاعَةِ وَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَبِي الْقَاسِمِ عَنْ أَبِي عَلِيِّ الْخُزَاعِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِالله(ع) مِثْلُهُ. (1)

ابى على حرانى گفته: به امام صادق(ع) عرض كردم: «ثواب زيارت امام حسين(ع) چيست؟» فرمود: «كسى كه آن حضرت را زيارت كند و نزد او دو ركعت يا چهار ركعت نماز گزارد، براى او ثواب يك حج و يك عمره نوشته مى شود». عرض كردم: «آيا اين ثواب، براى زيارت هر پيشواى واجب الطاعه مى باشد؟!» فرمود: «آرى. اين ثواب براى هر فردى است كه امام واجب الطاعه اى را زيارت كند».

عَلِيُّ بْنُ موسَى بْنِ طَاوُسٍ فِي مِصْبَاحِ الزَّائِرِ عَنِ الصَّادِقِ(ع) فِي حَدِيثٍ أَنَّ مَنْ زَارَ إِمَاماً مُفْتَرَضَ الطَّاعَةِ بَعْدَ وَفَاتِهِ وَ صَلَّى عِنْدَهُ أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ كُتِبَتْ لَهُ حَجَّةٌ وَ عُمْرَةٌ. (2)

از امام صادق(ع) روايت شده است هركسى كه امام واجب1.

ص: 62


1- . وسائل الشيعه، ج14، ص520.
2- همان، ص521.

الطاعه را بعد از رحلتش زيارت كند و نزد او چهار ركعت نماز بخواند، براى او ثواب يك حج و يك عمره، نوشته شود.

-أَخْبَرَنِي الشَّرِيفُ أَبُو عَبْدِالله مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ طَاهِرٍ الْمُوسَوِيُّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ ابْنِ عُقْدَةَ قَالَ أَخْبَرَنِي أَحْمَدُ بْنُ يُوسُفَ قَالَ حَدَّثَنَا هَارُونُ بْنُ مُسْلِمٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو عَبْدِالله الْحَرَّانِيُّ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِالله(ع) مَا لِمَنْ زَارَ قَبْرَ الْحُسَيْنِ(ع) قَالَ مَنْ أَتَاهُ وَ زَارَهُ فَصَلَّى عِنْدَهُ رَكْعَتَيْنِ كَتَبَ الله لَهُ حِجَّةً مَبْرُورَةً فَإِنْ صَلَّى أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ كُتِبَتْ لَهُ حِجَّةٌ وَ عُمْرَةٌ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ كَذَلِكَ لِكُلِّ مَنْ زَارَ إِمَاماً مُفْتَرَضَ الطَّاعَةِ قَالَ وَ كَذَلِكَ لِكُلِّ مَنْ زَارَ إِمَاماً مُفْتَرَضَةً طَاعَتُهُ. (1)

راوى مى گويد كه به امام صادق(ع) عرض كردم: «ثواب زيارت امام حسين(ع) چيست؟» فرمود: «كسى كه آن حضرت را زيارت كند و نزد او، دو ركعت نماز بخواند، براى او ثواب يك حج مقبول نوشته مى شود و چنانچه چهار ركعت نماز بخواند، براى او ثواب يك حج و يك عمره نوشته مى شود». عرض كردم: «فدايت شوم! آيا اين ثواب براى زيارت هر پيشواى واجب الطاعه است؟!» فرمود: «آرى. اين ثواب هركسى است كه امام واجب الطاعه اى را زيارت كند».

-مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ مِهْرَانَ الجَمَّالِ عَنِ الصَّادِقِ(ع) قَالَ: سَارَ وَ أَنَا مَعَه فِي الْقَادِسِيَّةِ حَتَّى أَشْرَفَ عَلَى5.

ص: 63


1- . كتاب المزار، شيخ مفيد، ص185.

النَّجَفِ فَقَالَ هَذَا هُوَ الْجَبَلُ الَّذِي اعْتَصَمَ بِه ابْنُ جَدِّي نُوحٍ فَقَالَ سَآوِي إِلى جَبَلٍ يَعْصِمُنِي مِنَ الْماءِ فَأَوْحَى الله تَعَالى إِلَيْه ا يَعْتَصِم بِكَ مِنِّي أَحَدٌ فَغَار فِي الْأَرْضِ و تَقَطَّعَ الى الشَّامِ ثُم قَالَ اعْدِلْ بِنَا قَالَ فَعَدَلْتُ بِهِ فَلَمْ يَزَلْ سَائِراً حَتَّى أَتَى الْغَرِي فَوَقَفَ بِهِ ثُمَّ أَتَى الْقَبْرَ فَسَاقَ السَّلَامَ مِنْ آدَم عَلَى نَبِيٍّ نَبِيٍّ(ع) وَ أَنَا أَسُوقُ السَّلَامَ مَعَهُ حَتَّى وَصَلَ السَّلَامَ الى النَّبِيِّ(ص) ثُمَّ خَرَّ عَلَى الْقَبْرِ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ وَ عَلَا نَحِيبُهُ ثُمَّ قَامَ فَصَلَّى أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ.

وَ فِي خَبَر آخَر سِتَّ رَكَعَاتٍ وَ صَلَّيْتُ مَعَهُ فَقُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ مَا هَذَا الْقَبْرُ فَقَالَ هَذَا قَبْرُ جَدِّي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (ع). (1)

صفوان بن مهران نقل مى كند كه امام صادق(ع) از قادسيه حركت نمود، درحالى كه من همراهش بودم؛ تا به نجف رسيد و فرمود: «اين همان كوهى است كه فرزند نوح، بدان پناهنده شد؛ گفت: «به زودى به كوهى پناه مى برم كه مرا از آب حفظ كند». پس خداوند وحى نمود: «آيا كسى به تو پناه مى آورد از دست من؟» آن گاه در زمين فرو رفت و به سوى شام حركت كرد. سپس فرمود: «با ما بيا». با او همراه شدم تا به «غرى» رسيد و آنجا ايستاد. سپس نزديك قبر شد و آغاز به سلام نمود؛ از آدم(ع) و پيامبران. من نيز به همراه او آغاز نمودم؛ تا رسيد به سلام بر پيامبر(ص) . سپس صورت خود را بر قبر نهاد و بر او سلام كرد و صدايش را بلند نمود و بعد برخاست و چهار ركعت نماز خواند. [در خبر ديگرى وارد شده است كه9.

ص: 64


1- . وسائل الشيعه، ج14، ص379.

حضرت، شش ركعت نماز خواند]. من نيز همراهش خواندم. عرض كردم: «يابن رسول الله! اين قبر كيست؟» فرمود: «اين قبر جدم، على بن ابى طالب(ع) است».

اين دو روايت، صحيح اند.

-حَدَّثَنِي أَبُو عَبْدِالرَّحْمَنِ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ الحُسَيْنِ الْعَسْكَرِي وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ جَمِيعاً عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالىِّ قَالَ قَالَ الصَّادِقُ(ع) إِذَا أَرَدْتَ الْمَسِيرَ الى قَبْرِ الحُسَيْنِ(ع)... ثُمَ ّ تَدُورُ مِنْ خَلْفِ الحُسَيْنِ(ع) الى عِنْدَ رَأْسِهِ وَ صَلِّ عِنْدَ رَأْسِهِ...إِلَّا أَنَّ رَكْعَتَي الزِّيَارَةِ لَا بُدَّ مِنْهُمَا عِنْدَ كُلِّ قَبْرٍ. (1)

ابوحمزه ثمالى از امام صادق(ع) نقل مى كند كه فرمود: «هرگاه اراده نمودى رفتن به سوى قبر امام حسين(ع).... سپس از پشت سر، دور مى زنى به سوى بالاى سر و در آنجا نماز بخوان... . اما دو ركعت نماز زيارت نزد هر قبرى خوانده مى شود».

-حَدَّثَنِي أَبِي(رحمه الله) عَنْ سَعْدٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَمَّنْ رَوَاهُ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِالله(ع) إِذَا بَعُدَتْ بِأَحَدِكُمُ الشُّقَّةُ وَ نَأَتْ بِهِ الدَّارُ فَلْيَعْلُ أَعْلَى مَنْزِلٍ لَهُ فَيُصَلِّي رَكْعَتَيْنِ وَ لْيُومِ بِالسَّلَامِ الى قُبُورِنَا فَإِنَّ ذَلِكَ يَصِيرُ إِلَيْنَا. (2)

امام صادق(ع) فرمود: هرگاه راه هريك از شما دور باشد و سفر برايش دشوار باشد؛ بر بلنداى منزل خويش برود و دو6.

ص: 65


1- . كامل الزيارات، صص222-240.
2- . همان، ص286.

ركعت نماز بگزارد و به سوى قبور ما سلام نمايد كه اين سلام، به ما مى رسد.

- حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ سَهْلٍ عَنْ أَبِي أَحْمَدَ عَمَّنْ رَوَاهُ قَالَ قَالَ لِي أَبُو عَبْدِالله(ع) إِذَا بَعُدَتْ عَلَيْكَ الشُّقَّةُ وَ نَأَتْ بِكَ الدَّارُ فَلْتَعْلُ عَلَى أَعْلَى مَنْزِلِكَ وَ لْتُصَلِّ رَكْعَتَيْنِ فَلْتُومِ بِالسَّلَامِ الى قُبُورِنَا فَإِنَّ ذَلِكَ يَصِلُ إِلَيْنَا. (1)

امام صادق(ع) فرمود: هرگاه راهت دور باشد و سفر برايت دشوار باشد، بر بلنداى منزل خود برو و دو ركعت نماز بگزار و سپس به سوى قبور ما سلام كن كه اين سلام، به ما مى رسد.

- مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِالله(ع) إِذَا بَعُدَتْ بِأَحَدِكُمُ الشُّقَّةُ وَ نَأَتْ بِهِ الدَّارُ فَلْيَصْعَدْ أَعْلَى مَنْزِلِهِ فَلْيُصَلِّ رَكْعَتَيْنِ وَ لْيُومِ بِالسَّلَامِ إِلَى قُبُورِنَا فَإِنَّ ذَلِكَ يَصِلُ إِلَيْنَا. (2)

امام صادق(ع) فرمود: هرگاه راه يكى از شما دور باشد و سفر برايش دشوار باشد، بر بام خانه اش برود و دو ركعت نماز بگزارد و به سوى قبور ما سلام كند كه اين سلام، به ما مى رسد.

-مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَمَّنْ رَوَاهُ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِالله(ع) إِذَا بَعُدَتْ بِأَحَدِكُمُ الشُّقَّةُ وَ نَأَتْ بِهِ الدَّارُ فَلْيَعْلُ عَلَى مَنْزِلِهِ وَ لْيُصَلِّ رَكْعَتَيْنِ وَ لْيُومِ بِالسَّلَامِ إِلّى7.

ص: 66


1- . كامل الزيارات، ص288.
2- . وسائل الشيعه، ج14، ص577.

قُبُورِنَا فَإِنَّ ذَلِكَ يَصِلُ إِلَيْنَا...وَ رَوَاهُ الْكُلَيْنِيُّ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ مِثْلَهُ إِلى قَوْلِهِ يَصِلُ إِلَيْنَا. (1)

امام صادق(ع) فرمود: هرگاه راه يكى از شما دور باشد و سفر برايش دشوار باشد، بر بام خانه اش برود و دو ركعت نماز بگزارد و به سوى قبور ما سلام كند كه اين سلام، به ما مى رسد.

-روي عن الرضا علي بن موسى(ع) أنه قال يجزيك في الزيارة لكل إمام أن تقول السلامَ... ثُمَّ تُصَلِّي صَلَاةَ الزِّيَارَةِ وَ تَدْعُو بَعْدَهَا بِمَا شِئْتَ وَ قَدْ تَمَّتْ زِيَارَتُكَ إِنْ شَاءَ الله. (2)

از امام رضا(ع) روايت شده است كه فرمود: كافى است در زيارت هر امامى بگويى: «السلام...». سپس نماز زيارت بخوانى و بعد از آن، هر دعايى خواستى بنمايى؛ ان شاءالله زيارتت كامل شده است.

افزون بر اين مى توان گفت از جمله ادله مشروعيت نماز زيارت، تصريح به انجام دادن آن در كتاب هاى معتبر زيارت است كه در برخى از آنها، سند ذكر گرديده و در برخى ديگر، احتمالاً به سبب تسامح در ادله سنن، سندى ذكر ننموده اند. اما مورد عمل اصحاب بوده و كسى به آنها اشكال ننموده است. برخى از اين كتاب ها، عبارت است از: «كامل الزيارات» اثر ابن قولويه، «كتاب المزار» اثر شيخ مفيد، «المزار الكبير» اثر8.

ص: 67


1- . وسائل الشيعه، ج14، ص577؛ كتاب المزار، شيخ المفيد، ص214. فراز اول از اين روايت، همان است كه از كامل الزيارات گذشت. ر.ك: كامل الزيارات، ص286.
2- . المقنعه، باب زيارة جامعة لسائر المشاهد علي ساكنيها السلام...، ص488.

مشهدى، «المزار فى كيفية زيارات النبى و الأئمة(عليهم السلام)» اثر شهيد اول، «مصباح الزائر» اثر سيد بن طاووس و «المصباح» اثر كفعمى. (1)

حكم فقهى نماز زيارت

اقوال فقها

برخى از فقهاى بزرگوار، به استحباب نماز زيارت، به طور كلى، يا براى زيارت پيامبر(ص) و اهل بيت گرامى آن حضرت(عليهم السلام) تصريح نموده اند كه در اينجا به برخى از اين اقوال اشاره مى كنيم:

- علامه(رحمه الله) مى نويسد: «و يستحب صلاة الزيارة، و التحية، و الإحرام، عند أسبابها» (2)؛ «مستحب است نماز زيارت، نماز تحيت و نماز احرام؛ هرگاه سبب آنها پيش آيد».

- عبارت فخر المحققين نيز چنين است: «و يستحب صلاة الزّيارة و التّحيّة و الإحرام عند أسبابها» (3)؛ «نماز زيارت، نماز تحيت و نماز احرام مستحب اند؛ هرگاه سبب آنها پيش آيد». ايشان در كتاب ديگرش، چنين مى گويد: «و نية صلاة الزيارة: «أصلي ركعتي صلاة الزيارة لندبها قربة الى الله» (4)؛

ص: 68


1- . كامل الزيارات، ص246و...؛ كتاب المزار، شيخ مفيد، ص83؛ مصباح المتهجد، ج1، ص 285؛ المزار الكبير، مشهدي، صص69، 88، 90، 290، 541، 549، 550، 552، 553، 554، 585، 652؛ المزار في كيفية زيارات النبي و الائمه:، صص16، 33، 49، 188، 192، 193 و 210؛ مصباح الزائر، صص69، 103 و 104؛ المصباح، كفعمي، صص412، 485، 490، 493، 494، 498، 501، 503 و505؛ البلد الأمين و الدرع الحصين، ص164.
2- . قواعد الأحكام في معرفة الحلال و الحرام، ج1، ص301.
3- . إيضاح الفوائد في شرح مشكلات القواعد، ج1، ص139.
4- . الرسالة الفخرية في معرفة النية، ص54.

«نيت نماز زيارت چنين است: دو ركعت نماز زيارت مستحب مى خوانم قربة الى الله».

- شهيد اول(رحمه الله) ضمن اينكه در آداب زيارت، نماز را برشمرده است، در بيان نمازهاى مستحب نيز نماز زيارت را مى آورد و مى نويسد:

و منها صلاة الزيارة لأحد المعصومين و هي ركعتان، يقرأ فيهما ما شاء.

از جمله نمازهاى مستحب، نماز زيارت براى هريك از معصومان است كه دو ركعت مى باشد و در آن مى توان هر سوره اى را قرائت كرد.

«منها»، يعنى نمازهاى مستحبى. (1) ايشان در كتاب «ذكرى» نيز مى نويسد: «و منها: صلاة الزيارة للنبي(ص) أو أحد الأئمة(عليهم السلام)» (2)؛ «از جمله نمازهاى مستحب، نماز زيارت براى پيامبر(ص) يا يكى از ائمه معصوم(عليهم السلام) است».

- شهيد ثانى(رحمه الله) مى گويد: «و يستحبّ صلاة الزيارة، و التحيّة، و الإحرام، عند أسبابها» (3)؛ ««نماز زيارت، نماز تحيت و نماز احرام، مستحب اند؛ به هنگامى كه سبب آنها پيش آيد».

- ابن فهد حلى(رحمه الله) در چگونگى نيت نماز زيارت، به استحباب آن تصريح فرموده و نوشته است:

و نية صلاة الزيارة: أصلي ركعتي زيارة النبي أو أحد الأئمة(عليهم السلام). أو6.

ص: 69


1- . البيان، ص224.
2- . ذكري الشيعة في أحكام الشريعة، ج4، ص287.
3- . فوائد القواعد، ص206.

أصلي ركعتي الزيارة لندبهما قربة الى الله. (1)

نيت نماز زيارت چنين است: دو ركعت نماز زيارت پيامبر(ص) يا هريك از اهل بيت(عليهم السلام) را مى خوانم. يا مى گويى دو ركعت نماز زيارت مستحب مى خوانم قربة الى الله.

- محقق ثانى(رحمه الله) نيز فرموده است: «و يستحب صلاة الزيارة، و التحية، و الإحرام عند أسبابها» (2)؛ «نماز زيارت، تحيت و احرام، به هنگامى كه سبب آنها پيش آيد، مستحب مى شوند».

- فاضل هندى(رحمه الله) نيز ضمن تصريح به استحباب نماز زيارت، دليل آن را دو چيز بيان فرموده است: نصوص و اجماع. عبارت ايشان، چنين است:

و يستحبّ صلاة الزيارة و صلاة التحيّة و صلاة الإحرام عندأسبابها و هي الزيارة للنبي(ص) و الأئمة(عليهم السلام) و دخول المساجد و الإحرام بالنصوص و الإجماع. (3)

نماز زيارت، تحيت و احرام، به هنگام پيش آمدن سبب آنها، مستحب مى شوند و سبب آنها عبارت است از: زيارت پيامبر(ص) و ائمه(عليهم السلام)، وارد شدن به مساجد و محرم شدن؛ دليل اين مطلب، روايات و اجماع است.

- صاحب جواهر(رحمه الله) نماز زيارت را در شمار نمازهاى مستحب آورده است؛ عبارت ايشان نيز شبيه «كشف اللثام» است:1.

ص: 70


1- . الرسائل العشر، ابن فهد، ص249.
2- . جامع المقاصد في شرح القواعد، ج2، ص487.
3- . كشف اللثام و الإبهام عن قواعد الأحكام، ج4، صص410 و 411.

و منها صلاة الزيارة للنبي و الأئمة(عليهم السلام) و تحية المساجد و الإحرام عند حصول أسبابها بالنصوص و الإجماع كما عن كشف اللثام. (1)

از جمله نمازهاى مستحب نماز زيارت پيامبر(ص) و ائمه(عليهم السلام) و نماز تحيت مساجد و نماز احرام است، به هنگامى كه سبب آنها پيش آيد. دليل اين نيز هم چنان كه در كشف اللثام وارد شده، وجود روايات و اجماع است.

- محدث بزرگ، مرحوم حر عاملى نيز در زيارت امام رضا(ع) چنين فرموده است: «يستحبّ صلاة الزيارة عند رأسه و كثرة الدعاء» (2)؛ «نماز زيارت و دعاى زياد نمودن در بالاسر امام رضا(ع) مستحب است».

- صاحب مفتاح الكرامه نيز چنين آورده است:

[الثامن عشر: صلاة الزيارة و التحيّة و الإحرام] قوله قدّس الله تعالى روحه: و يستحبّ صلاة الزيارة و التحيّة و الإحرام عند أسبابها و هي الزيارة للنبي أو الائمّة(عليهم السلام) و دخول المساجد و الإحرام بالنصوص و الإجماع كما في «كشف اللثام». و في «الغنية» صلاة الزيارة للنبي أو أحد الائمّة(عليهم السلام) ركعتان عند الرأس بعد الفراغ من الزيارة. (3)

[مورد هجدهم از نمازهاى مستحب: نماز زيارت، تحيت و احرام است]. استحباب اين نمازها، به هنگام وجود سبب است و سبب اينها شامل زيارت پيامبر(ص) يا يكى از ائمه(عليهم السلام)، وارد6.

ص: 71


1- . جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ج12، ص181.
2- . هداية الأمة الي أحكام الائمة - منتخب المسائل، ج5، ص512.
3- . مفتاح الكرامة في شرح قواعد العلامه (ط - الحديثه)، ج9، ص266.

شدن به مساجد و احرام است و دليل اين مطلب، چنان كه در كشف اللثام آمده، روايات و اجماع است. در «غنيه» نيز فرموده است: «نماز زيارت پيامبر(ص) يا هريك از ائمه(عليهم السلام)، دو ركعت است كه بعد از زيارت بالاى سر، خوانده مى شود».

- مرحوم نراقى نيز مى گويد:

بلكه ظاهر، استحباب نماز زيارت است براى هريك از انبيا و ائمه كه نزد قبر ايشان، آنها را زيارت كنى، به هر نوع زيارتى؛ به سبب حديثى كه در مصباح الزائر آمده است كه حضرت صادق(ع) فرمود: «من زار اماما مفترض الطاعة بعد وفاته و صلى عنده أربع ركعات كتبت له حجة و عمرة»؛ ««كسى كه هر امام واجب الاطاعه را بعد از رحلتش زيارت نمايد و چهار ركعت نماز نزد او بخواند، ثواب يك حج و يك عمره براى او نوشته مى شود».

و معناى امام به حسب لغت پيشواست كه جميع انبيا را شامل مى گردد. (1)

- در عروه نيز چنين آمده است:

فصل نهم [اقسام نمازهاى مستحبى]: بدان كه نمازهاى مندوبه، بسيار و آنها بر چند قسم است:... «قسم چهارم»: نمازهايى كه براى اسباب خاصه، مندوب است؛ مثل نماز زيارت، تحيّت مسجد و نماز شكر و همانند آنها». (2)9.

ص: 72


1- . رسائل و مسائل، نراقي، ج1، ص58.
2- . الغاية القصوي في ترجمة العروة الوثقي، ج2، ص119.

در كتاب الاجاره نيز آمده است:

(مسئله 17): لا يجوز الإجارة للنيابة عن الحي في الصلاة و لو في الصلوات المستحبّة، نعم يجوز ذلك في الزيارات و الحجّ المندوب و إتيان صلاة الزيارة ليس بعنوان النيابة، بل من باب سببيّة الزيارة لاستحباب الصلاة بعدها ركعتين و يحتمل جواز قصد النيابة فيها لأنّها تابعة للزيارة، و الأحوط إتيانها بقصد ما في الواقع. (1)

جايز نيست نيابت از زنده در نماز؛ هرچند در نمازهاى مستحب. اما نيابت نماز در زيارت ها و حج مستحب، جايز است؛ زيرا استحباب نماز زيارت، به سبب نيابت نيست. بلكه به علت سبب بودن زيارت براى استحباب دو ركعت نماز زيارتِ بعد از آن است. البته احتمال دارد جواز نيابت در نماز زيارت، به سبب اين باشد كه نماز زيارت، تابع زيارت مى باشد. البته احتياط اين است كه نماز زيارت، به قصد ما فى الذمه آورده شود.

- مرحوم سبزوارى(رحمه الله) در زيارت امام حسين(ع) آورده است:

و يستحب زيارته(ع) في الأوقات المخصوصة كيوم الغدير و مولد النبي(ص)، و المبعث و سائر الأوقات المضبوطة في كتب المزار، كما يستحب صلاة الزيارة ركعتان أو أربع، أو ست، أو ثمانية، أو اثنتا عشرة كل ذلك مروي و محمول على مراتب الفضل، و قد فصّل ذلك في كتب الأدعية و المزار و من شاء فليراجع إليها. (2)

زيارت امام حسين(ع) در زمان هاى خاص، مانند عيد غدير،6.

ص: 73


1- . العروة الوثقي مع تعاليق الإمام الخميني، ص843.
2- . مهذب الأحكام، سبزواري، ج15، ص66.

روز ولادت پيامبر(ص)، عيد مبعث و برخى ايام ديگر كه در كتاب هاى مزار ذكر گرديده، مستحب است؛ چنان كه نماز زيارت دو ركعت يا چهار ركعت يا شش ركعت يا هشت ركعت يا دوازده ركعت، مستحب است؛ همه اينها (تعداد ركعات)، نقل شده است كه بر فضيلت بيشتر حمل مى شود. تفصيل اين مطلب در كتاب هاى دعا و مزار، ذكر گرديده است. هركه اشتياق دارد، به آنها مراجعه نمايد.

- استاد گرانقدر آيت الله تبريزى(رحمه الله) در پاسخ سؤالى درباره حكم نماز زيارت، فرموده:

صلاة الزيارة للإمام ركعتان لله سبحانه و تعالى فإن الصلاة لا تحرز الا لله و يهدي ثوابهما الى المزور و هي مستحبة و الله العالم. (1)

نماز زيارت امام(ع) دو ركعت است كه براى رضاى خداوند سبحان خوانده مى شود و ثواب آن، به زيارت شونده هديه مى شود. نماز زيارت، مستحب است.

- استاد گرامى آقاى وجدانى فخر(رحمه الله) نيز در حاشيه شرح لمعه، به استحباب نماز زيارت، تصريح نموده و نوشته است:

الضمير في قوله «حصولها» يرجع الى الزيارة، فإنّ زيارة مشاهد الأئمة المعصومين(عليهم السلام) توجب استحباب صلاة الزيارة. (2)

زيارت قبور ائمه معصوم(عليهم السلام) موجب استحباب نماز زيارت مى شود.4.

ص: 74


1- . صراط النجاه، تبريزي، ج10، ص409.
2- . الجواهر الفخريه في شرح الروضة البهية، ج2، ص54.

برخى از بزرگان نيز، هرچند كلمه «استحباب» را به كار نبرده اند، اما آن را به عنوان يكى از آداب زيارت ذكر كرده اند كه البته با توجه به قراين، از آن استحباب استفاده مى شود.

- ابن براج نيز مى نويسد: «و ركعتان صلاة الزيارة لكل واحد ممن يزار» (1)؛ «از جمله نمازهاى مستحب، دو ركعت نماز زيارت است كه براى هر زيارت شونده اى خوانده مى شود».

- ابن زهره گفته: «و أما صلاة الزيارة للنبي(ص) أو لأحد الأئمة(عليهم السلام) فركعتان» (2)؛ «نماز زيارت پيامبر(ص) يا هريك از ائمه(عليهم السلام)، دو ركعت است».

- كفعمى فرموده:

و صَلَاةُ الزِّيَارَةِ لِأَحَدِ الْمَعْصُومِينَ رَكْعَتَانِ يَقْرَأُ فِيهِمَا مَا شَاءَ وَ يَقُولُ بَعْدَهُمَا اللَّهُمَّ إِنِّي لَكَ صَلَّيْتُ وَ لَكَ رَكَعْتُ وَ لَكَ سَجَدْتُ وَحْدَكَ لَا شَرِيكَ لَكَ الى آخِرِهِ وَ قَدْ ذُكِرَ فِي بَابِ الزِّيَارَاتِ. (3)

نماز زيارت هريك از ائمه معصوم(عليهم السلام) دو ركعت است؛ در آن هر سوره اى كه بخواهد، مى خواند و بعد از نماز مى گويد: بار الها! من براى تو نماز خواندم و بر تو ركوع و سجده نمودم. تو يگانه اى و شريكى براى تو نيست».

- استاد معظم مرحوم آيت الله فاضل(رحمه الله) فرموده است:

ذكر العلماء و الفقهاء كالعلّامة، و الشهيد و المجلسي رضوان الله عليهم أجمعين للزيارة آدابا و أعمالًا، يُشار هنا الى بعضها:....6. أن2.

ص: 75


1- . المهذب، ابن براج، ج1، ص68.
2- . غنية النزوع الي علمي الاصول و الفروع، ص109.
3- . البلد الأمين و الدرع الحصين، ص164؛ المصباح، كفعمي، ص412.

يصلّي صلاة الزيارة بعد الفراغ من قراءة الزيارة و يستحبّ أن يقرأ بعد الحمد في الركعة الاولى سورة يس، و في الركعة الثانية بعد الحمد سورة الرحمن. (1)

علما و فقها، مانند علامه حلى، شهيد اول و علامه مجلسى(رحمه الله)، براى زيارت آدابى ذكر فرموده اند كه در اينجا به برخى از آنها اشاره مى شود... 6. بعد از زيارت، دو ركعت نماز زيارت بجا آورد و مستحب است در ركعت اول، بعد از حمد، سوره «يس» و در ركعت دوم، بعد از حمد، سوره «الرحمن» بخواند.

ادله مسئله

اشاره

از بررسى كلمات بزرگان، استفاده مى شود كه در مجموع، براى استحباب نماز زيارت، به دو دليل تصريح فرموده اند: نصوص و اجماع.

افزون بر اين دو دليل، مى توان گفت از جمله ادله استحباب نماز زيارت، تصريح به انجام دادن آن در كتاب هاى معتبر زيارت است و چنان كه مى آيد، اصحاب به آنها عمل كرده اند و كسى نيز به آنها اشكال ننموده است. (2)

دليل اول: روايات

روايات فراوانى درباره زيارت ائمه معصوم(عليهم السلام) به همراه نماز زيارت وارد شده است كه از آنها، رجحان عمل يا همان استحباب، استفاده

ص: 76


1- . مناسك الحج، فاضل، ص273.
2- . صص 128 - 130 همين كتاب با عنوان «كتاب هاي معتبر زيارت».

مى شود. سند برخى از اين روايات، صحيح است و در مجموع، با اطمينان مى توان گفت تواتر معنوى دارند. اين روايات يا درباره ثواب زيارت چهارده معصوم(عليهم السلام) به همراه نماز زيارت مى باشند يا كيفيت زيارت را بيان مى كنند كه در ضمن آن، زيارت نامه و نماز زيارت را نيز بيان فرموده اند. اين روايات، دو دسته اند كه ما در اينجا، برخى از روايات هر دو دسته را مى آوريم:

روايات دسته اول:

رواياتى است كه نماز زيارت را براى همه معصومان (پيامبران الهى و اهل بيت)، ساير امام زادگان، شهدا و مؤمنان بيان مى كنند:

-حَدَّثَنِي أَبُوعَبْدِالرَّحْمَنِ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ الْحُسَيْنِ الْعَسْكَرِي وَ مُحَمَّدُ ابْنُ الْحَسَنِ جَمِيعاً عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالىِّ قَالَ قَالَ الصَّادِقُ(ع) إِذَا أَرَدْتَ الْمَسِيرَ الى قَبْرِ الْحُسَيْنِ(ع)... ثُمَّ تَدُورُ مِنْ خَلْفِ الْحُسَيْنِ(ع) الى عِنْدِ رَأْسِهِ وَ صَلِّ عِنْدَ رَأْسِهِ رَكْعَتَيْنِ تَقْرَأُ فِي الْأُولَى الْحَمْدَ وَ يس وَ فِي الثَّانِيَةِ الْحَمْدَ وَ الرَّحْمَنَ وَ إِنْ شِئْتَ صَلَّيْتَ خَلْفَ الْقَبْرِ وَ عِنْدَ رَأْسِهِ أَفْضَلُ فَإِذَا فَرَغْتَ فَصَلِّ مَا أَحْبَبْتَ إِلَّا أَنَّ رَكْعَتَي الزِّيَارَةِ لَا بُدَّ مِنْهُمَا عِنْدَ كُلِّ قَبْرٍ. (1)

ابوحمزه ثمالى از امام صادق(ع) نقل كرده است كه حضرت فرمود: هرگاه خواستى به سوى قبر امام حسين(ع) بروى... سپس از پشت سر امام(ع) به سوى بالاسر دور بزن و در آنجا دو0.

ص: 77


1- . كامل الزيارات، صص222-240.

ركعت نماز بخوان؛ در ركعت اول بعد از حمد، يس و در ركعت دوم بعد از حمد، الرحمن بخوان و اگر خواستى پشت قبر بخوان. اما بالاى سر افضل است و بعد از اين دو ركعت، هر چقدر دوست داشتى نماز بخوان. اما بايد دو ركعت نماز زيارت نزد هر قبرى خوانده شود.

على التحقيق، اين روايت، صحيحه است.

منظور از «كل قبر» مى تواند شامل قبور همه انبيا، اهل بيت(عليهم السلام)، امام زادگان، شهدا و ساير مؤمنان باشد.

-وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَلِيِّ الْحَرَّانِيِّ قَالَ:قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِالله(ع) مَا لِمَنْ زَارَ الْحُسَيْنَ(ع) قَالَ مَنْ أَتَاهُ وَ زَارَهُ و صَلَّى عِنْدَهُ رَكْعَتَيْنِ أَوُ أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ كُتِبَتْ لَهُ حَجَّةٌ وَ عُمْرَة ٌ قَالَ قُلْتُ: وَ كَذَلِكَ كُلُّ مَنْ زَارَ إِمَاماً مُفْتَرَضَ الطَّاعَةِ قَالَ وَ كَذَلِكَ كُلُّ مَنْ زَارَ إِمَاماً مُفْتَرَضَ الطَّاعَةِ وَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَبِي الْقَاسِمِ عَنْ أَبِي عَلِيِّ الْخُزَاعِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِالله(ع) مِثْلَهُ. (1)

ابوعلى حرانى مى گويد كه به امام صادق(ع) عرض كردم: «ثواب زيارت امام حسين(ع) چيست؟» فرمود: «كسى كه آن حضرت را زيارت كند و نزد او دو يا چهار ركعت نماز گزارد، براى او ثواب يك حج و يك عمره نوشته مى شود». عرض كردم: «آيا اين ثواب براى زيارت هر امام واجب الطاعه1.

ص: 78


1- . وسائل الشيعه، ج14، ص521. اين روايت را با همين مضمون و كمي تفاوت، ابن قولويه در كامل الزيارات آورده است، ص251.

است؟!» فرمود: «آرى. اين ثواب براى هر فردى است كه امام واجب الطاعه را زيارت كند».

هر دو طريق در اين روايت، صحيح مى باشند.

امام واجب الطاعه، نه تنها همه پيامبران الهى، بلكه به طور قطع، اوصياى منصوب از طرف ايشان را نيز شامل مى شود كه ائمه معصوم(عليهم السلام) كامل ترين مصداق آن مى باشند؛ چنان كه مرحوم نراقى تصريح نموده و فرموده است: «و معناى امام به حسب لغت، پيشواست كه جميع انبيا را شامل مى گردد». (1)

-عَلِيُّ بْنُ موسَى بْنِ طَاوُسٍ فِي مِصْبَاحِ الزَّائِر عَنِ الصَّادِقِ(ع) فِي حَدِيثٍ أَنَّ مَنْ زَارَ إِمَاماً مُفْتَرَضَ الطَّاعَةِ بَعْدَ وَفَاتِهِ وَ صَلَّى عِنْدَهُ أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ كُتِبَتْ لَهُ حَجَّةٌ وَ عُمْرَةٌ. (2)

از امام صادق(ع) نقل شده است كه فرمود: هركسى امام واجب الطاعه را بعد از وفاتش زيارت كند و نزد او چهار ركعت نماز بخواند، براى او ثواب يك حج و يك عمره نوشته مى شود.

- مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ مِهْرَانَ الْجَمَّالِ عَنِ الصَّادِقِ(ع) قَالَ: سَارَ وَ أَنَا مَعَهُ فِي الْقَادِسِيَّةِ حَتَّى أَشْرَفَ عَلَى النَّجَفِ فَقَالَ هَذَا هُوَ الْجَبَلُ الَّذِي اعْتَصَمَ بِه ابْنُ جَدِّي نُوحٍ فَقَالَ سَآوِي إِلى جَبَلٍ يَعْصِمُنِي مِنَ الماءِ فَأَوْحَى الله تَعَالى إِلَيْهِ أَ يَعْتَصِمُ بِكَ مِنِّي أَحَدٌ فَغَار فِي الْأَرْضِ وَ تَقَطَّعَ الى الشَّامِ ثُمَّ قَالَ اعْدِلْ بِنَا قَالَ فَعَدَلْتُ بِهِ فَلَم يَزَلْ سَائِراً حَتَّى أَتَى الْغَرِي فَوَقَفَ بِهِ ثُمَّ أَتَى الْقَبْرَ1.

ص: 79


1- . رسائل و مسائل، نراقي، ج1، ص58.
2- . وسائل الشيعه، ج14، ص521.

فَسَاقَ السَّلَامَ مِنْ آدَمَ عَلَى نَبِيٍّ نَبِيٍّ(ع) وَ أَنَا أَسُوقُ السَّلَامَ مَعَهُ حَتَّى وَصَلَ السَّلَامَ الى النَّبِي(ص) ثُمَّ خَرَّ عَلَى الْقَبْرِ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ وَ عَلَا نَحِيبُهُ ثُمَّ قَامَ فَصَلَّى أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ.

وَ فِي خَبَر آخَرَ سِتَّ رَكَعَاتٍ وَ صَلَّيْتُ مَعَهُ فَقُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ مَا هَذَا الْقَبْرُ فَقَالَ هَذَا قَبْرُ جَدِّي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع). (1)

صفوان بن مهران مى گويد كه امام صادق(ع) از قادسيه حركت نمود، درحالى كه من همراهش بودم؛ تا به نجف رسيد و فرمود: «اين همان كوهى است كه فرزند نوح بدان پناهنده شد؛ «گفت به زودى به كوهى پناه مى برم كه مرا از آب حفظ كند». پس خداوند وحى نمود: «آيا كسى به تو پناه مى آورد از دست من؟» آن گاه در زمين فرو رفت و به سوى شام حركت كرد. سپس فرمود: «با ما بيا». با او همراه شدم تا به «غرى» رسيد و آنجا ايستاد. سپس نزديك قبر شد و آغاز به سلام نمود؛ از آدم(ع) و پيامبران. من نيز به همراه او آغاز نمودم؛ تا رسيد به سلام بر پيامبر(ص) . سپس صورت خود را بر قبر نهاد و بر او سلام كرد و صدايش را بلند نمود و بعد برخاست و چهار ركعت نماز خواند. [در خبر ديگرى وارد شده است كه حضرت، شش ركعت نماز خواند]. من نيز همراهش خواندم. عرض كردم: «يابن رسول الله اين قبر كيست؟» فرمود: «اين قبر جدم على بن ابى طالب(ع) است».

اين دو روايت صحيحه اند.9.

ص: 80


1- . وسائل الشيعه، ج14، ص379.

منظور از شش ركعت، سه نماز دو ركعتى است كه با توجه به قراين، دو ركعت براى اميرمؤمنان(ع)، دو ركعت براى حضرت آدم(ع) و دو ركعت براى حضرت نوح(ع) بوده است.

روايات دسته دوم

از برخى روايات، استحباب نماز زيارت براى چهارده معصوم(عليهم السلام)، به طور كلى، استفاده مى شود كه در اينجا به برخى از آنها اشاره مى كنيم:

حَدَّثَنِي أَبِي(رحمه الله) عَنْ سَعْدٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَمَّنْ رَوَاهُ قَالَ قَالَ أَبُوعَبْدِالله(ع) إِذَا بَعُدَتْ بِأَحَدِكُمُ الشُّقَّةُ وَ نَأَتْ بِهِ الدَّارُ فَلْيَعْلُ أَعْلَى مَنْزِلٍ لَهُ فَيُصَلِّي رَكْعَتَيْنِ وَ لْيُومِ بِالسَّلَامِ الى قُبُورِنَا فَإِنَّ ذَلِكَ يَصِيرُ إِلَيْنَا. (1)

امام صادق(ع) فرمود: هرگاه راه هريك از شما دور باشد و سفر برايش دشوار باشد، بر بلنداى منزل خويش برود دو ركعت نماز بگزارد و به سوى قبور ما سلام نمايد كه اين سلام، به ما مى رسد.

منظور از« قبورنا» در اين روايات، قبور ائمه اهل بيت(عليهم السلام) است.

- حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّد بْنِ عِيسَى عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ سَهْلٍ عَنْ أَبِي أَحْمَدَ عَمَّنْ رَوَاهُ قَالَ قَالَ لِي أَبُوعَبْدِالله(ع) إِذَا بَعُدَتْ عَلَيْكَ الشُّقَّةُ وَ نَأَتْ بِكَ الدَّارُ فَلْتَعْلُ عَلَى أَعْلَى مَنْزِلِكَ وَ لْتُصَلِّ رَكْعَتَيْنِ فَلْتُومِ بِالسَّلَامِ الى قُبُورِنَا فَإِنَّ ذَلِكَ6.

ص: 81


1- . كامل الزيارات، ص286.

يَصِلُ إِلَيْنَا. (1)

-مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامٍ قَالَ: قَالَ أَبُوعَبْدِالله(ع) إِذَا بَعُدَتْ بِأَحَدِكُمُ الشُّقَّةُ وَ نَأَتْ بِهِ الدَّارُ - فَلْيَصْعَدْ أَعْلَى مَنْزِلِهِ فَلْيُصَلِّ رَكْعَتَيْنِ - وَ لْيُومِ بِالسَّلَامِ الى قُبُورِنَا فَإِنَّ ذَلِكَ يَصِلُ إِلَيْنَا. (2)

-روي عن الرضا علي بن موسى(ع) أنه قال يجزيك في الزيارة لكل إمام أن تقول السلامَ... ثُمَّ تُصَلِّي صَلَاةَ الزِّيَارَةِ وَ تَدْعُو بَعْدَهَا بِمَا شِئْتَ وَ قَد تَمَّتْ زِيَارَتُكَ إِنْ شَاءَ الله. (3)

- از امام رضا(ع) روايت شده است كه فرمود: كافى است در زيارت هر امام بگويى: السلام... . سپس نماز زيارت بخوانى و بعد از آن، هر دعايى خواستى بنمايى؛ ان شاء الله زيارتت كامل شده است.

دليل دوم: اجماع

دليل ديگرى كه برخى از فقهاى بزرگوار به آن اشاره نموده اند، «اجماع» است. چنان كه گذشت، مرحوم فاضل هندى، ضمن تصريح به استحباب نماز زيارت، دليل آن را دو چيز بيان فرموده است: نصوص و اجماع. عبارت ايشان، چنين است:

و يستحبّ صلاة الزيارة و صلاة التحيّة و صلاة الإحرام عند

ص: 82


1- . كامل الزيارات، ص288.
2- . وسائل الشيعه، ج14، ص577.
3- . المقنعة، ص489، باب زيارة جامعة لسائر المشاهد علي ساكنيها السلام... .

أسبابها و هي الزيارة للنبي(ص) و الأئمة(عليهم السلام) و دخول المساجد و الإحرام بالنصوص و الإجماع. (1)

نماز زيارت، تحيت و احرام به هنگام پيش آمدن سبب آنها، مستحب مى شوند و سبب آنها عبارت است از: زيارت پيامبر(ص) و ائمه(عليهم السلام)، وارد شدن به مساجد و مُحرم شدن؛ دليل اين مطلب، روايات و اجماع است.

بعد از مرحوم فاضل هندى، مرحوم صاحب جواهر و صاحب مفتاح الكرامه(رحمهم الله)، به كلام ايشان استناد نموده و اجماع را نقل نموده اند. (2) اما با توجه به وجود روايات بسيارى كه به برخى از آنها اشاره گرديد؛ به طورى كه مى توان گفت متواتر معنوى مى باشند، نوبت به اجماع نمى رسد.

نماز زيارت براى چه كسانى

سؤال مهم بيشتر زائران در زيارتگاه ها اين است كه آيا اينجا، نماز زيارت دارد؟!

در پاسخ به اين سؤال، بهتر است ابتدا تقسيم بندى كلى زيارتگاه ها را بيان كنيم. سپس به روايات و كلمات فقهاى بزرگوار در اين باره اشاره نماييم.

فرد مزور، يا معصوم است يا غيرمعصوم. معصوم نيز، به طور كلى، تمام پيامبران الهى و چهارده معصوم، يعنى پيامبر عظيم الشأن اسلام(ص) و

ص: 83


1- . كشف اللثام و الإبهام عن قواعد الأحكام، ج4، صص410 و 411.
2- . جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ج12، ص181؛ مفتاح الكرامه في شرح قواعد العلامه، ج9، ص266.

اهل بيت گرامى آن حضرت(عليهم السلام) را شامل مى شود. غير معصوم نيز امام زادگان و ساير مقربان درگاه الهى را دربر مى گيرد.

مطالبى كه درباره نماز زيارت در زيارتگاه هاى مختلف معصومان(عليهم السلام) در روايات يا كتب معتبر زيارت وارد شده است، دو دسته اند. البته گفتنى است پيش از اين، به برخى رواياتى كه از آنها، نماز زيارت پيامبران استفاده مى شد، اشاره كرديم. (1)

نماز زيارت معصومين(عليهم السلام)

اشاره

روايات و مطالبى كه درباره چگونگى نماز زيارت هريك از زيارتگاه هاى چهارده معصوم(عليهم السلام)، بيان شده است:

1. پيامبر

(ص)

وَ بِالْإِسْنَادِ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ قَالَ: رَأَيْت أَبَا الْحَسَنِ(ع) وَ هُوَ يُرِيدُ أَنْ يُوَدِّعَ لِلْخُرُوجِ الى الْعُمْرَةِ فَأَتَى الْقَبْرَ مِنْ مَوْضِعِ رَأْسِ رَسُولِ الله(ص) بَعْدَ الْمَغْرِبِ فَسَلَّم عَلَى النَّبِي(ص) وَ لَزِقَ بِالْقَبْرِ ثُمَّ أَتَى الْمِنْبَرَ وَ انْصَرَفَ حَتَّى أَتَى الْقَبْرَ فَقَامَ الى جَانِبِهِ يُصَلِّى وَ أَلْصَقَ مَنْكِبَهُ الْأَيْسَرَ بِالْقَبْرِ قَرِيباً مِنَ الْأُسْطُوَانَةِ الَّتِي دُونَ الْأُسْطُوَانَةِ الْمُخَلَّقَةِ الَّتِي عِنْدَ رَأْسِ النَّبِي(ص) فَصَلَّى سِتَّ رَكَعَاتٍ أَوْ ثَمَانِي رَكَعَاتٍ فِي نَعْلَيْهِ قَالَ فَكَانَ مِقْدَارُ رُكُوعِهِ وَ سُجُودِهِ ثَلَاثَ تَسْبِيحَاتٍ أَوْ أَكْثَرَ فَلَمَّا فَرَغَ مِنْ ذَلِكَ سَجَدَ سَجْدَةً أَطَالَ فِيهَا السُّجُودَ حَتَّى بَلَّ عَرَقُهُ الْحَصَى قَالَ وَ ذَكَرَ بَعْضُ أَصْحَابِنَا أَنَّهُ رَآهُ أَلْصَقَ خَدَّهُ بِأَرْضِ الْمَسْجِدِ. وَ رَوَاهُ

ص: 84


1- . صص 77-79 همين كتاب.

الصَّدُوقُ فِي عُيُونِ الْأَخْبَارِ عَنْ أَبِيه عَنْ سَعْدٍ مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ أَسْقَطَ قَوْلَهُ ثُمَّ أَتَى الْمِنْبَرَ وَ قَوْلَهُ أَو ثَمَانِي رَكَعَاتٍ. (1)

ابن فضال مى گويد كه امام رضا(ع) را ديدم درحالى كه براى رفتن به عمره، با قبر پيامبر(ص) وداع مى نمود؛ بعد از مغرب، از جانب سر نزد قبر رسول خدا(ص) آمد و بر پيامبر(ص) سلام كرد و به قبر چسبيد. سپس نزد منبر رفت و بعد به سوى قبر بازگشت و كنار قبر، به نماز ايستاد و شانه چپش را به قبر چسبانده بود؛ نزديك ستونى كه بعد از ستون مخلقه و بالاى سر پيامبر(ص) قرار دارد و شش يا هشت ركعت ايستاده نماز گزارد و هر ركوع و سجده اش، به مقدار سه بار گفتن ذكر يا بيشتر، طول مى كشيد. بعد از نماز سجده اى طولانى نمود؛ به گونه اى كه ماسه كف مسجد از عرق پيشانى اش، تر شده بود. بعضى از اصحاب نقل كرده اند ابن فضال ديده است كه حضرت صورت (گونه) خود را به زمين مسجد چسبانده بود.

اين روايت، موثقه مى باشد.

در المزار الكبير نيز چنين آمده است:

تُصَلِّي صَلَاةَ الزِّيَارَةِ، و صِفَتُهَا أَنْ تَنْوِي بِقَلْبِكَ أُصَلِّي صَلَاةَ الزِّيَارَةِ مَنْدُوباً قُرْبَةً الى الله تَعَالَى، وَ تَقْرَأُ فِيهَا بَعْدَ الْحَمْدِ مَا تَيَسَّرَ لَكَ مِنَ السُّوَرِ، وَ إِنْ قَدَرْتَ عَلَى سُورَةِ الرَّحْمَنِ وَ يس فَافْعَلْ، فَالْفَضْلُ فِيهِمَا. (2)

نماز زيارت مى خوانى بدين گونه كه در قلب خود نيت9.

ص: 85


1- . وسائل الشيعة، ج14، ص359.
2- . المزار الكبير، مشهدي، ص69.

مى كنى: نماز زيارت مستحب مى خوانم قربة الى الله و در آن، هر سوره اى كه مى توانى بعد از حمد، مى خوانى و بهتر است «الرحمن» و «يس» بخوانى.

شهيد(رحمه الله) نيز در المزار مى نويسد:

ثُمَّ صَلِّ صَلَاةَ الزِّيَارَةِ رَكْعَتَيْنِ تَقْرَأُ فِيهَا مَا شِئْتَ فَإِذَا فَرَغْتَ سَبِّحْ تَسْبِيحَ الزَّهْرَاءِ عَلَيْهَا السَّلَامُ وَ قُلْ... . (1)

سپس دو ركعت نماز زيارت بخوان و در آن، هر سوره اى كه بخواهى مى خوانى و بعد از نماز، تسبيح حضرت زهرا(س) را بگو و... .

2. حضرت زهرا(س)

مرحوم سيد بن طاووس، بعد از ذكر زيارت نامه حضرت زهرا(س) چنين آورده است: «ثُمَّ تُصَلِّي صَلَاةَ الزِّيَارَةِ وَ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تُصَلِّي صَلَاتَهَا(س) فَافْعَلْ» (2)؛ «بعد از زيارت نامه، نماز زيارت مى خوانى و اگر توانستى، نماز خود حضرت زهرا(س) (3) را بخوان».

3. امام على(ع)

-حَدَّثَنِي أَبِي وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ

ص: 86


1- . المزار، شهيد اول، ص16.
2- . اقبال الاعمال، سيد ابن طاووس، ج3، ص166.
3- . تفصيل نماز حضرت زهرا را مرحوم شيخ عباس قمي \ در مفاتيح الجنان ذكر فرموده است كه اجمالاً دو ركعت است؛ در ركعت اول بعد از حمد، صد مرتبه سوره قدر و ركعت دوم بعد از حمد، صد مرتبه سوره توحيد و بعد از نماز، ذكر تسبيحات آن حضرت.

أَبِيهِ عَنْ يَحْيَى بْنِ زَكَرِيَّا عَنْ يَزِيدَ بْنِ عُمَرَ بْنِ طَلْحَةَ قَالَ قَالَ أَبُوعَبْدِالله(ع) وَ هُوَ بِالْحِيرَةِ:أَ مَا تُرِيدُ مَا وَعَدْتُكَ قَالَ قُلْتُ بَلَى يَعْنِي الذَّهَابَ الى قَبْرِ أَمِيرالْمُؤْمِنِينَ(ع) قَالَ فَرَكِبَ وَ رَكِبَ إِسْمَاعِيلُ ابْنُهُ مَعَهُ وَ رَكِبْتُ مَعَهُمْ حَتَّى إِذَا جَازَ الثُّوَيَّةَ وَ كَانَ بَيْنَ الْحِيرَةِ وَ النَّجَفِ عِنْدَ ذَكَوَاتٍ بِيضٍ نَزَلَ وَ نَزَلَ إِسْمَاعِيلُ وَ نَزَلْتُ مَعَهُمْ فَصَلَّى فَصَلَّى إِسْمَاعِيلُ وَ صَلَّيْتُ فَقَالَ لِإِسْمَاعِيلَ قُمْ فَسَلِّمْ عَلَى جَدِّكَ الحُسَيْنِ بْنِ عَلِي(ع) فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَ لَيْسَ الْحُسَيْنُ(ع) بِكَرْبَلَاءَ فَقَالَ نَعَمْ وَ لَكِنْ لَمَّا حُمِلَ رَأْسُهُ الى الشَّامِ سَرَقَهُ مَوْلًى لَنَا فَدَفَنَهُ بِجَنْبِ أَمِيرالْمُؤْمِنِينَ(ع). (1)

يزيد بن عمر بن طلحه نقل كرده است كه امام صادق(ع) زمانى كه در «حيره» بود، به من فرمود: «آيا نمى خواهى آنچه را به تو وعده داده بودم، يعنى رفتن به زيارت قبر اميرمؤمنان(ع)» گفتم: «بله». آن گاه امام صادق(ع) و فرزندش اسماعيل و من، سوار مركب شديم و از «ثويه» (ميان حيره و نجف نزديك بيشه ها) گذشتيم و سپس پياده شديم و نماز خوانديم. پس از آن، حضرت به فرزندش اسماعيل فرمود: «برخيز و به جدت امام حسين(ع) سلام كن». من عرض كردم: «مگر امام حسين(ع) در كربلا نيست؟!» فرمود: «آرى. اما هنگامى كه سر مبارك او را به شام بردند، يكى از دوستان ما آن را پنهان كرد و بعداً كنار اميرمؤمنان(ع) دفن نمود.4.

ص: 87


1- . كامل الزيارات، ص34.

-حَدَّثَنِي أَبِي وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ جَمِيعاً عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَتِّيلٍ عَنْ سَهْلِ ابْنِ زِيَادٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عُقْبَةَ عَنِ الْحَسَنِ الْخَزَّازِ الْوَشَّاءِ عَنْ أَبِي الْفَرَجِ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ كُنْتُ مَعَ أَبِي عَبْدِالله(ع) فَمَرَّ بِظَهْرِ الْكُوفَةِ فَنَزَلَ وَ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ تَقَدَّمَ قَلِيلًا فَصَلَّى رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ سَارَ قَلِيلًا فَنَزَلَ فَصَلَّى رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ قَالَ هَذَا مَوْضِعُ قَبْرِ أَمِيرالْمُؤْمِنِينَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَمَا الْمَوْضِعَيْنِ اللَّذَيْنِ صَلَّيْتَ فِيهِمَا قَالَ مَوْضِعُ رَأْسِ الحُسَيْنِ(ع) وَ مَوْضِعُ مِنْبَرِ الْقَائِمِ(عج). (1)

ابان بن تغلب مى گويد كه همراه امام صادق(ع) بودم؛ هنگامى كه از پشت كوفه عبور مى كرد. حضرت آنجا پياده شد و دو ركعت نماز خواند. سپس مقدارى جلو رفت و دو ركعت نماز خواند و باز مقدارى جلو رفت و دو ركعت نماز خواند و فرمود: «اينجا مكان قبر اميرمؤمنان(ع) است». عرض كردم: «دو موضع قبلى كه نماز خواندى، چه مكان هايى بودند؟» فرمود: «يكى، مقام رأس الحسين(ع) و ديگرى، مقام منبر قائم(عج)».

مرحوم مفيد نيز در المزار، چنين آورده است:

- وَ انْفَتِلْ الى الْقِبْلَةِ فَتَوَجَّهْ إِلَيْهَا وَ أَنْتَ فِي مَقَامِكَ عِنْدَ الرَّأْسِ فَصَلِّ رَكْعَتَيْنِ تَقْرَأُ فِي الْأُولَى مِنْهُمَا فَاتِحَةَ الْكِتَابِ وَ سُورَةَ الرَّحْمَنِ وَ فِي الثَّانِيَةِ الْحَمْدَ وَ سُورَةَ يس ثُمَّ تَتَشَهَّدُ وَ تُسَلِّمُ. (2)

بچرخ به طرف قبله و رو به قبله كن در بالا سر و دو ركعت3.

ص: 88


1- . كامل الزيارات، ص34.
2- . كتاب المزار، شيخ مفيد، ص83.

نماز بخوان؛ در ركعت اول بعد از حمد، سوره «الرحمن» و در ركعت دوم بعد از حمد، سوره «يس» بخوان و تشهد و سلام بده.

- وَ تَقُومُ تُصَلِّي أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ تَقْرَأُ فِيهَا بِمِثْلِ مَا قَرَأْتَ فِي الرَّكْعَتَيْنِ وَ يُجْزِيكَ أَنْ تَقْرَا بِ (إِنّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ) أَوُ سُورَةِ الْإِخْلَاصِ وَ يُجْزِيكَ إِنْ عَدَلْتَ عَنْ ذَلِكَ الى ما تَيَسَّر مِنَ الْقُرْآنِ تَكْمُلُ بِالْأَرْبَعِ سِتَّ رَكَعَاتٍ الرَّكْعَتَانِ الْأَوَّلَتَانِ مِنْهَا لِزِيَارَةِ أَمِيرالْمُؤْمِنِينَ(ع) وَ الْأَرْبَعُ لِزِيَارَةِ آدَمَ وَ نُوحٍ(عليهما السلام). (1)

مى ايستى و چهار ركعت نماز مى خوانى و در آن، همانند دو ركعت پيشين، عمل مى كنى (در ركعت اول، سوره «الرحمن» و در ركعت دوم، سوره «يس» مى خوانى) و اگر «انا انزلنا» يا سوره «اخلاص» يا هر مقدار از قرآن را بخوانى، كافى است كه با اين چهار ركعت، مجموعا شش ركعت كامل مى شود؛ دو ركعت اول، براى زيارت اميرمؤمنان(ع) و چهار ركعت ديگر، براى زيارت حضرت آدم و نوح(عليهما السلام) است.

-فَصَلِّ رَكْعَتَيْنِ تَقْرَأُ فِي الْأُولَى مِنْهُمَا فَاتِحَةَ الْكِتَابِ وَ سُورَةَ يس وَ فِي الثَّانِيَةِ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ وَ سُورَةَ الرَّحْمَنِ فَإِذَا سَلَّمْتَ فَسَبِّحْ تَسْبِيحَ الزَّهْرَاءِ(س) وَ مَجِّدِالله كَثِيراً وَ اسْتَغْفِرْ. (2)

پس دو ركعت نماز بخوان؛ در ركعت اول آن بعد از حمد،5.

ص: 89


1- . كتاب المزار، ص84.
2- . همان، ص115.

«يس» و در ركعت دوم بعد از حمد، سوره «الرحمن» بخوان و بعد از سلام، تسبيح حضرت زهرا(س) را بگو و خدا را به بزرگى ياد كن و استغفار نما.

شهيد(رحمه الله) نيز در زيارت آن حضرت، چنين آورده است:

ثُمَّ تُصَلِّي سِتَّ رَكَعَاتٍ رَكْعَتَيْنِ مِنْهَا زِيَارَةً لِأَمِيرالْمُؤْمِنِينَ(ع) تَقْرَأُ فِي الْأُولَى فَاتِحَةَ الْكِتَابِ ِ وَ سُورَةَ الرَّحْمَنِ وَ فِي الثَّانِيَةِ الْحَمْدَ وَ سُورَةَ يس وَ تَتَشَهَّدُ وَ تُسَلِّمُ وَ تُسَبِّحُ تَسْبِيحَ الزَّهْرَاءِ(س) وَ تَسْتَغْفِرُ الله تَعَالى وَ ادْعُ لِنَفْسِكَ ثُمَّ قُلْ... . (1)

پس شش ركعت نماز بخوان؛ دو ركعت براى زيارت اميرمؤمنان(ع) است كه در ركعت اول بعد از حمد، سوره «الرحمن» و در ركعت دوم بعد از حمد، سوره «يس» مى خوانى و بعد از تشهد و سلام، تسبيح حضرت زهرا(س) را بگو و استغفار كن و براى خود دعا كن و... .

سيد(رحمه الله) نيز در اقبال مى گويد:

ثمّ صلّ صلاة الزيارة، و هي أربع ركعات تقرأ فيها ما شئت، فإذا فرغت فسبّح تسبيح الزهراء(س) و قل... . (2)

سپس نماز زيارت بخوان و آن، چهار ركعت است و مى توانى هر سوره اى را در آن بخوانى و بعد از نماز، تسبيح حضرت زهرا(س) بخوان و... .6.

ص: 90


1- . المزار في كيفية زيارات النبي و الأئمة:، ص49.
2- . الإقبال بالأعمال الحسنه، ج3، ص126.

4. ائمه بقيع(عليهم السلام)

ابن قولويه در كامل الزيارات، چنين روايت كرده است:

وَ رَوَى سُلَيْمَانُ بْنُ عِيسَى عَنْ أَبِيه قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِالله(ع) كَيْفَ أَزُورُكَ وَ لَمْ أَقْدِرْ عَلَى ذَلِكَ قَالَ قَالَ لِي يَا عِيسَى إِذَا لَمْ تَقْدِرْ عَلَى الْمَجِيءِفَإِذَاكَانَ يَوْمُ الْجُمُعَةِ فَاغْتَسِلْ أَوْ تَوَضَّأُ وَ اصْعَدْ إِلَى سَطْحِكَ وَ صَلِّ رَكْعَتَيْنِ وَ تَوَجَّهْ نَحْوِي فَإِنَّهُ مَنْ زَارَنِي فِي حَيَاتِي فَقَدْ زَارَنِي فِي مَمَاتِي وَ مَنْ زَارَنِي فِي مَمَاتِي فَقَدْ زَارَنِي فِي حَيَاتِي. (1)

سليمان بن عيسى، از پدر خود، از امام صادق(ع) نقل كرده است كه به حضرت عرض كردم: «وقتى كه نمى توانم حضوراً بيايم، چگونه شما را زيارت كنم؟» حضرت فرمود: «اگر نمى توانى بيايى، روز جمعه غسل كن يا وضو بگير و بالاى بام برو و دو ركعت نماز بخوان و به سوى من توجه نما. همانا كسى كه بعد از وفات، مرا زيارت كند، مانند آن است كه در زمان زنده بودن مرا زيارت كرده است».

شهيد(رحمه الله) نيز در المزار، چنين فرموده است:

ثُمَّ تَدْعُو لِنَفْسِكَ بِمَا أَحْبَبْت وَ صَلِّ لِكُلِّ إِمَامٍ رَكْعَتَيْنِ زِيَارَةً وَ انْصَرِفْ فَإِذَا أَرَدْتَ وَدَاعَهُم فَقُلْ بَعْد مَا صَنَعْتَ مِثْلَ مَا صَنَعْتَ فِي وُصُولِكَ أَوَّلاً السَّلَامُ عَلَيْكُمْ أَئِمَّةَ الهُدَى وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُهُ أَسْتَوْدِعُكُمُ الله وَ أَقْرَأُ عَلَيْكُمُ السلام. (2)

ص: 91


1- . كامل الزيارات، ص288.
2- . المزار في كيفية زيارات النبي و الأئمة:، ص28.

بعد از زيارت، آنچه دوست دارى براى خود دعا كن و براى هر امام، دو ركعت نماز زيارت بخوان و بازگرد و در وداع ائمه بقيع نيز بعد از انجام دادن همان كارها، بگو: «سلام بر شما امامان هدايتگر و رحمت و بركت خدا بر شما باد. شما را به خدا مى سپارم و بر شما سلام مى گويم».

در المزار الكبير نيز چنين آمده است:

- وَ ادْعُ لِنَفْسِكَ وَ لِوَالِدَيْكَ وَ لِمَنْ أَحْبَبْتَ بِمَا شِئْتَ مِنَ الدُّعَاءِ، وَ صَلِّ لِكُلِّ إِمَامٍ رَكْعَتَي زِيَارَةٍ مَنْدُوباً وَ انْصَرِفْ. (1)

بعد از زيارت، براى خود و پدر و مادر و هركه را دوست مى دارى دعا كن و براى هر امام، دو ركعت نماز زيارت با نيت استحباب بخوان و بازگرد.

- وَ صَلِّ صَلَاةَ الزِّيَارَةِ، وَ صِفَتُهَا أَنْ تَنْوِي بِقَلْبِكَ صَلَاةَ الزِّيَارَةِ مَنْدُوباً قُرْبَةً الى الله تَعَالَى، وَ تَكُونُ النِّيَّةُ مُقَارِنَةً لِلْفِعْلِ، وَ تُصَلِّي لِكُلِّ إِمَامٍ رَكْعَتَيْنِ، وَ ادْعُ بِمَا تُحِبُّ، وَ اسْأَلْهُ الْحَوَائِجَ، فَإِنَّه مَوْضِعُ إِجَابَةٍ. (2)

بعد از زيارت، نماز زيارت بخوان و آن، چنين است كه در قلب خود، نيت نماز زيارت مى كنى استحباباً قربة الى الله و نيت همزمان با انجام دادن نماز است. براى هر امام، دو ركعت نماز است و بعد دعا كن به آنچه مى خواهى و از خدا حاجاتت را بخواه كه آنجا محل استجابت دعاست».0.

ص: 92


1- . المزار الكبير، مشهدي، ص88.
2- . همان، ص90.

5. امام حسين(ع)

روايات درباره زيارت حضرت ابا عبدالله الحسين(ع) بسيار است كه ما برخى از آنها را مى آوريم:

-مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ يَحْيَى عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ ثُوَيْرٍ قَالَ: كُنْتُ أَنَا وَ يُونُسُ بْنُ ظَبْيَانَ عِنْد أَبِي عَبْدِالله(ع) وَ كَانَ أَكْبَرَنَا سِنّاً الى أَنْ قَالَ فَقَالَ إِذَا أَرَدْتُ زِيَارَةَ الْحُسَيْنِ كَيْفَ أَصْنَعُ وَ كَيْفَ أَقُولُ: قَالَ إِذَا أَتَيْتَ أَبَا عَبْدِالله(ع) فَاغْتَسِلْ عَلَى شَاطِئِ الْفُرَاتِ وَ الْبَسْ ثِيَابَكَ الطَّاهِرَةَ ثُمَّ امْشِ حَافِياً فَإِنَّكَ فِي حَرَمٍ مِنْ حَرَمِ الله وَ حَرَمِ رَسُولِهِ وَ عَلَيْكَ بِالتَّكْبِيرِ وَ التَّهْلِيلِ وَ التَّسْبِيحِ وَ التَّمْجِيدِ وَ التَّعْظِيمِ لِله كَثِيراً وَ الصَّلَاةِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ حَتَّى تَصِيرَ الى بَابِ الْحَيْرِ ثُمَّ تَقُولُ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ الله وَ ابْنَ حُجَّتِهِ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا مَلَائِكَةَ الله وَ زُوَّارَ قَبْرِ ابْنِ نَبِيِّ الله ثُمَّ اخْطُ عَشْرَ خُطًا ثُمَّ قِفْ وَ كَبِّرْ ثَلَاثِينَ تَكْبِيرَةً ثُمَّ امْشِ إِلَيْه حَتَّى تَأْتِيَهُ مِنْ قِبَلِ وَجْهِهِ فَاسْتَقْبِلْ وَجْهَكَ بِوَجْهِه وَ تَجْعَلُ الْقِبْلَةَ بَيْنَ كَتِفَيْكَ ثُمَّ قُلِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللهِ وَ ابْنَ حُجَّتِهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ (يَا قَتِيلَ الله وَ ابْنَ قَتِيلِهِ) السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ثَارَ اللهِ وَ ابْنَ ثَارِهِ... ثُمَّ تَدُورُفَتَجْعَلُ قَبْرَ أَبِي عَبْدِالله(ع) بَيْنَ يَدَيْكَ فَصَلِّ سِتَّ رَكَعَاتٍ وَ قَدْ تَمَّتْ زِيَارَتُكَ فَإِنْ شِئْتَ فَانْصَرِفْ وَ رَوَاهُ الشَّيْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَعْقُوبَ نَحْوَهُ وَرَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ نَحْوَهُ. (1)

حسين بن ثوير مى گويد كه من و يونس بن ظبيان كه از نظر

ص: 93


1- . وسائل الشيعه، ج14، ص490.

سن، از ما بزرگ تر بود، نزد امام صادق(ع) بوديم؛ يونس از حضرت پرسيد: «هرگاه خواستم امام حسين(ع) را زيارت كنم، چگونه عمل كنم و چه بگويم؟» فرمود: «هرگاه نزد اباعبدالله(ع) رفتى، كنار شط فرات غسل كن، لباس پاكيزه بپوش و پابرهنه حركت كن؛ زيرا تو در حرمى از حرم هاى خدا و رسول خدا(ص) هستى و ذكر خدا را بسيار بگو و بر پيامبر(ص) و اهل بيتش صلوات بفرست تا به باب الحير برسى.

آن گاه به حضرت سلام كن. سپس ده قدم بردار و بايست و سى مرتبه تكبير بگو و آن گاه از طرف صورت حضرت، به گونه اى كه قبله، پشت سرت باشد، بگو السلام عليك يا حجة الله... . سپس قبر شريف را دور بزن و رو به قبله، به گونه اى كه قبر مطهر روبه رويت باشد، شش ركعت نماز بخوان. در اينجا زيارت تو كامل شده است و مى توانى بازگردى».

اين روايت، صحيحه است.

- حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَد بْنِ الْحُسَيْنِ جَمِيعاً عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيِّ ابْنُ أَحْمَدَ بْنِ أَشْيَمَ عَنْ رَجُلٍ عَنْ يُونُسَ بْنِ ظَبْيَانَ قَالَ الْحُمْرِ قَالَ هُوَ كُنْتُ عِنْد أَبِي عَبْدِالله(ع) بِالْحِيرَةِ أَيَّامَ مَقْدَمِهِ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ فِي لَيْلَةٍ صَحْيَانَةٍ مُقْمِرَةٍ قَالَ فَنَظَرَ الى السَّمَاءِ فَقَالَ يَا يُونُسُ أَمَا تَرَى هَذِهِ الْكَوَاكِبَ مَا أَحْسَنَهَا أَمَا إِنَّهَا أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ وَ نَحْنُ أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ ثُمَّ قَالَ يَا يُونُسُ فَمُرْ بِإِسْرَاجِ الْبَغْلِ وَ الْحِمَارِ فَلَمَّا أُسْرِجَا

ص: 94

قَالَ يَا يُونُسُ أَيُّهُمَا أَحَبُّ إِلَيْكَ الْبَغْلُ أَوِ الْحِمَارُ قَالَ فَظَنَنْتُ أَنَّ الْبَغْلَ أَحَبُّ إِلَيْهِ لِقُوَّتِهِ فَقُلْتُ الْحِمَارُ فَقَالَ أُحِبُّ أَنْ تُؤتُونِي بِه قُلْتُ قَدْ فَعَلْتُ فَرَكِبَ وَ رَكِبْتُ وَ لَمَّا خَرَجْنَا مِنَ الْحِيرَةِ قَالَ تَقَدَّمْ يَا يُونُسُ قَالَ فَأَقْبَلَ يَقُولُ تَيَامَنْ تَيَاسَرْ فَلَمَّا انْتَهَيْنَا الى الذَّكَوَاتِ الْمَكَانُ قُلْتُ نَعَمْ فَتَيَامَنَ ثُمَّ قَصَدَ الى مَوْضِعٍ فِيه مَاءٌ وَ عَيْنٌ فَتَوَضَّأَ ثُمَّ دَنَا مِنْ أَكَمَةٍ فَصَلَّى عِنْدَهَا ثُمَّ مَالَ عَلَيْهَا وَ بَكَى ثُمَّ مَالَ الى أَكَمَةٍ دُونَهَا فَفَعَلَ مِثْلَ ذَلِكَ.

ثُمَّ قَالَ يَا يُونُسُ افْعَلْ مِثْلَ مَا فَعَلْتُ فَفَعَلْتُ ذَلِكَ فَلَمَّا تَفَرَّغْتُ قَالَ لِي يَا يُونُسُ تَعْرِفُ هَذَا الْمَكَانَ فَقُلْتُ لَا فَقَالَ الْمَوْضِعُ الَّذِي صَلَّيْتُ عِنْدَهُ أَوَّلًا هُوَ قَبْرُ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ(ع) وَ الْأَكَمَةُ الْأُخْرَى رَأْسُ الْحُسَيْنِ ابْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع). (1)

حُمر نقل كرده است زمانى كه منصور دوانيقى، امام(ع) را به بغداد احضار كرده بود، در يك شب صاف و مهتابى، در حيره، كنار آن حضرت بودم؛ حضرت نگاهى به آسمان انداخت و فرمود: «اى يونس! آيا اين ستارگان زيبا را مى بينى؟ اينها مايه آرامش اهل آسمان اند و ما اهل بيت، مايه آرامش و تكيه گاه اهل زمين هستيم». سپس فرمود: «اى يونس! قاطر و الاغ را آماده نما (زين كن)». بعد از آماده شدن فرمود: «كدام يك را براى خود مى خواهى؟» گمان كردم چون قاطر، قوى تر است، براى آن حضرت، مناسب تر است. پس گفتم: «الاغ». فرمود: «آن را براى من بياور». آن را آوردم و حضرت سوار شد. من6.

ص: 95


1- . كامل الزيارات، ص36.

نيز سوار شدم. وقتى كه از حيره خارج شديم، فرمود: «اى يونس! نزديك بيا». سپس به من مى فرمود كه راست يا چپ بروم تا رسيديم به بيشه زار. آن گاه پرسيد: «همان جاست». عرض كردم: «آرى».

در سمت راست چشمه آبى بود؛ به آنجا رفت و وضو گرفت و نزديك كُپه اى رفت و نزد آن نماز خواند. سپس به سوى آن خم شد و گريست و نزد كُپه اى پايين تر از آن، اين كارها را انجام داد. آن گاه فرمود: «اى يونس! آنچه من انجام دادم، تو نيز انجام بده». وقتى انجام دادم، فرمود: «اى يونس! اينجا را مى شناسى؟» عرض كردم: «خير». فرمود: «نخستين جايى كه نماز خواندم، قبر اميرمؤمنان(ع) و دومى، محل سر امام حسين(ع) است».

-وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْأَصَمَّ قَالَ حَدَّثَنَا هِشَامُ بْنُ سَالِم عَنْ أَبِي عَبْدِالله(ع) فِي حَدِيثٍ طَوِيلٍ قَالَ أَتَاهُ رَجُلٌ فَقَالَ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ هَلْ يُزَارُ وَالِدُكَ قَالَ فَقَالَ نَعَمُ وَ يُصَلَّى عِنْدَهُ وَ قَالَ يُصَلَّى خَلْفَهُ وَ لَا يُتَقَدَّمُ عَلَيْهِ. (1)

هشام بن سالم، در حديث طولانى، از امام صادق(ع) نقل كرده كه شخصى خدمت حضرت رسيد و گفت: «يا ابن رسول الله! آيا پدر بزرگوارتان (امام حسين(ع) را بايد زيارت نمود؟». فرمود: «آرى و بايد نماز نيز خوانده شود». همچنين حضرت فرمود: «نماز، پشت سر امام(ع) خوانده مى شود؛ نه جلوتر از او».3.

ص: 96


1- . كامل الزيارات، ص123.

-وَ حَدَّثَنِي أَبِي(رحمه الله) عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِاللهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ الزَّيْتُونِي عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ عِيسَى بْنِ رَاشِد قَالَ سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِالله(ع) فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا لِمَنْ زَارَ قَبْرَ الْحُسَيْنِ(ع) وَ صَلَّى عِنْدَهُ رَكْعَتَيْنِ قَالَ كُتِبَتْ لَهُ حِجَّةٌ وَ عُمْرَةٌ قَالَ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ كَذَلِكَ كُلُّ مَنْ أَتَى قَبْرَ إِمَامٍ مُفْتَرَضٍ طَاعَتُهُ قَالَ وَ كَذَلِكَ كُلُّ مَنْ أَتَى قَبْرَ إِمَامٍ مُفْتَرَضٍ طَاعَتُهُ. (1)

عيسى بن راشد مى گويد كه به امام صادق(ع) عرض كردم: «فدايت شوم! ثواب كسى كه امام حسين(ع) را زيارت كند و نزد او دو ركعت نماز بخواند، چيست؟» حضرت فرمود: «براى او، ثواب يك حج و يك عمره نوشته مى شود». عرض كردم: «فدايت شوم! آيا اين ثواب براى هر امام واجب الطاعه نيز هست؟» فرمود: «همين طور است».

-عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْمَدَائِنِي قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِاللهِ(ع) فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ آتِي قَبْرَ الْحُسَيْنِ(ع) قَالَ نَعَمْ يَا أَبَا سَعِيدٍ ائْتِ قَبْرَ الْحُسَيْنِ(ع) أَطْيَبِ الطَّيِّبِينَ وَ أَطْهَرِ الطَّاهِرِينَ وَ أَبَرَّ الْأَبْرَارِ وَ إِذَا زُرْتَهُ يَا أبَا سَعِيدٍ فَسَبِّحْ عِنْدَ رَأْسِهِ تَسْبِيحَ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ(ع) أَلْفَ مَرَّةٍ وَ سَبِّحْ عِنْدَ رِجْلَيْهِ تَسْبِيحَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ(س) أَلْفَ مَرَّةٍ ثُمَّ صَلِّ عِنْدَهُ رَكْعَتَيْنِ تَقْرَأُ فِيهِمَا يس وَ الرَّحْمَنَ. (2)

ابوسعيد مدائنى مى گويد كه نزد امام صادق(ع) رفتم و عرض كردم: «فدايت شوم! آيا به زيارت امام حسين(ع) بروم؟» فرمود:4.

ص: 97


1- . كامل الزيارات، ص160.
2- . همان، ص214.

«ابوسعيد برو به سوى حسين(ع)؛ بهترين خوبان، پاك ترين پاكان و نيكوترين نيكان و وقتى زيارت نمودى، در بالاى سر او، تسبيح اميرمؤمنان(ع) را هزار بار بگو و پايين پاى آن حضرت نيز تسبيح حضرت زهرا(س) را هزار بار بگو و دو ركعت نماز نزد او بخوان و در آن نماز، سوره هاى «يس» و «الرحمن» را بخوان.

-حَدَّثَنِي أَبِي ره عَنْ سَعْدٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَمَّنْ رَوَاهُ قَالَ قَالَ أَبُوعَبْدِالله(ع) إِذَا بَعُدَتْ بِأَحَدِكُمُ الشُّقَّةُ وَ نَأَتْ بِهِ الدَّار فَلْيَعْلُ أَعْلَى مَنْزِلٍ لَهُ فَيُصَلِّي رَكْعَتَيْنِ وَ لْيُوم بِالسَّلَامِ. (1)

امام صادق(ع) فرمود: «هرگاه راه يكى از شما دور باشد و سفر برايش دشوار باشد، بر بام خانه اش برود و دو ركعت نماز بخواند و رو به ما سلام كند».

مرحوم مفيد در كتاب المزار، چنين آورده است:

ثُمَّ انْصَرِفْ الى عِنْدَ الرَّأْسِ فَصَلِّ رَكْعَتَيْنِ تَقْرَأُ فِي الْأُولَى مِنْهُمَا فَاتِحَةَ الْكِتَابِ وَ سُورَةَ يس وَ فِي الثَّانِيَةِ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ وَ سُورَةَ الرَّحْمَنِ فَإِذَا سَلَّمْتَ فَسَبِّحْ تَسْبِيحَ الزَّهْرَاءِ(س) وَ مَجِّدالله كَثِيراً وَ اسْتَغْفِرْ. (2)

... سپس به بالاسر بازگردد دو ركعت نماز بخوان؛ در ركعت اول بعد از حمد، سوره «يس» و در ركعت دوم بعد از حمد، سوره «الرحمن» را بخوان و بعد از سلام، تسبيحات حضرت زهرا(س) را بگو و ثناى الهى را بجاى آور و استغفار كن.5.

ص: 98


1- . كامل الزيارات، ص286.
2- . كتاب المزار، شيخ مفيد، ص115.

در مصباح المتهجد، چنين نقل شده است:

-رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ عَنْ صَالِحِ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(ع) قَالَ مَنْ زَارَ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِي(ع) فِي يَوْمِ عَاشُورَاءَ مِنَ الْمُحَرَّمِ حَتَّى يَظَلَّ عِنْدَهُ بَاكِياً لَقِي الله عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ يَلْقَاهُ بِثَوَابِ أَلْفَي حِجَّةٍ وَ أَلْفَي عُمْرَةٍ وَ أَلْفَي غَزْوَةٍ ثَوَابُ كُلِّ غَزْوَةٍ وَ حِجَّةٍ و عُمْرَةٍ كَثَوَابِ مَنْ حَجَّ وَ اعْتَمَرَ وَ غَزَا مَعَ رَسُولِ اللهِ(ص) وَ مَعَ الْأَئِمَّةِ الرَّاشِدِينَ قَالَ قُلْت جُعِلْتُ فِدَاكَ فَمَا لِمَنْ كَانَ فِي بَعِيدِ الْبِلَادِ وَ أَقَاصِيه وَ لَمْ يُمْكِنْهُ الْمَصِيرُ إِلَيْهِ فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ قَالَ إِذَا كَانَ كَذَلِكَ بَرَزَ الى الصَّحْرَاءِ أَوْ صَعِدَ سَطْحاً مُرْتَفِعاً فِي دَارِهِ وَ أَوْمَأَ إِلَيْهِ بِالسَّلَامِ وَ اجْتَهَدَ فِي الدُّعَاءِ عَلَى قَاتِلِهِ وَ صَلَّى مِنْ بُعْدٍ رَكْعَتَيْنِ وَ لْيَكُنْ ذَلِكَ فِي صَدْرِ النَّهَارِ قَبْلَ أَنْ تَزُولَ الشَّمْسُ ثُمَّ لْيَنْدُبِ الْحُسَيْنَ(ع) وَ يَبْكِيهِ وَ... . (1)

امام باقر(ع) فرمود: كسى كه امام حسين(ع) را در روز عاشورا زيارت كند و نزد آن حضرت، زياد گريه كند، روز قيامت خدا را ملاقات مى كند با ثواب دو هزار حج و دو هزار عمره و دو هزار غزوه كه ثواب هر غزوه، هر حج و هر عمره اى، همانند آن باشد كه با رسول خدا(ص) و ائمه(عليهم السلام) غزوه و حج و عمره انجام داده باشد. عرض كردم: «فدايت شوم كسى كه در سرزمين هاى دور است و نمى تواند در اين روز، از نزديك امام حسين(ع) را زيارت كند، چگونه عمل كند؟» فرمود: «به صحرا يا بالاى بام خانه اش برود و به آن حضرت سلام دهد و قاتلان2.

ص: 99


1- . مصباح المتهجد، ج2، ص772.

حضرت را نفرين كند و دو ركعت نماز بخواند. اين كار را قبل از ظهر انجام دهد و ناله و گريه كند و...».

-أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ عَنْ أَبِي مُحَمَّدٍ هَارُونَ بْنِ موسَى التَّلَّعُكْبَرِيَّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مَعْمَرٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو الْحَسَنِ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ ابْنِ مَسْعَدَةَ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ سَعْدَانَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ قَالَ لِي مَوْلَايَ الصَّادِقُ(ع) فِي زِيَارَةِ الْأَرْبَعِينَ تَزُورُ عِنْدَ ارْتِفَاعِ النَّهَارِ وَ تَقُولُ السَّلَامُ ...ثُمَّ تُصَلِّي رَكْعَتَيْنِ وَ تَدْعُو بِمَا أَحْبَبْتَ وَ تَنْصَرِفُ إِنْ شَاءَ الله. (1)

صفوان بن مهران مى گويد كه آقايم، امام صادق(ع)، به من فرمود: «در روز اربعين، وقتى كه آفتاب بالا آمد، امام حسين(ع) را زيارت مى كنى و سپس دو ركعت نماز مى خوانى و بعد از آن، هرچه مى خواهى دعا مى كنى و بازمى گردى».

صاحب المزار الكبير نيز چنين مى نويسد:

- ثُمَّ صَلِّ عِنْدَ الرَّأْسِ أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ، فَإِذَا سَلَّمْتَ فَقُلِ: ...اللَّهُمَّ وَ هَاتَانِ الرَّكْعَتَانِ هَدِيَّةٌ مِنِّي الى سَيِّدِي الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِي(ع)، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَيْهِ وَ تَقَبَّلْهَا مِنِّي وَ أْجُرْنِي. (2)

... سپس بالاى سر، چهار ركعت نماز بخوان و بعد از سلام بگو: «بار الها! اين دو ركعت، هديه اى است از جانب من، به سرورم حسين بن على(ع) . خدايا! بر پيامبر(ص) و آن حضرت درود فرست و اين هديه را از من بپذير و مرا اجر عنايت فرما».2.

ص: 100


1- . مصباح المتهجد، ج2، ص790.
2- . المزار الكبير، مشهدي، صص423 و 432.

شهيد(رحمه الله) نيز در المزار مى گويد:

ثُمَّ (قُم ف) صَلِّ رَكْعَتَيْنِ عِنْدِ الرَّأْسِ (اقْرَا فِيهِمَا مَا أَحْبَبْتَ). (1)

سپس برخيز و بالاى سر، دو ركعت نماز با هر سوره اى كه مى خواهى، بخوان.

ابن طاووس نيز در الاقبال مى نويسد: «و صلّ عنده صلاة الزيارة» (2)؛ «نزد آن حضرت، نماز زيارت بخوان».

كفعمى(رحمه الله) نيز در موارد متعددى، چنين آورده است: «ثُمَّ صَلِّ رَكْعَتَيِ الزِّيَارَةِ بِمَهْمَا شِئْتَ» (3)؛ «سپس دو ركعت نماز زيارت، با هر سوره اى كه مى خواهى، بخوان».

6. كاظمين(عليهما السلام)

در كامل الزيارات، چنين روايت شده است:

حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ مَتَّ الْجَوْهَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى بْنِ عِمْرَانَ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ عَلِي بْنِ حَسَّانَ قَالَ سُئِلَ الرِّضَا(ع) فِي إِتْيَانِ قَبْرِ أَبِي الْحَسَنِ(ع) فَقَالَ صَلُّوا فِي الْمَسَاجِدِ حَوْلَهُ وَ يُجْزِئُ فِي الْمَوَاضِعِ كُلِّهَا أَنْ تَقُولَ السَّلَامُ... . (4)

از امام رضا(ع) درباره زيارت امام كاظم(ع) سؤال شد، فرمود: «نماز [زيارت] را در مساجد اطراف بخوانيد و كافى است در هريك از آن مكان ها چنين سلام دهى... .

ص: 101


1- . المزار في كيفية زيارات النبي و الائمه:، صص126و 159.
2- الإقبال بالأعمال الحسنه، ج2، ص62.
3- . المصباح، كفعمي، صص 482، 485، 490، 499، 501 و 503.
4- . كامل الزيارات، ص315.

ابن المشهدى در المزار الكبير، چنين آورده است:

- ... ثُمَّ قَبِّلِ الْقَبْرَ وَ صَلِّ رَكْعَتَيْنِ، وَ صَلِّ بَعْدَهُمَا مَا أَحْبَبْتَ. (1)

... سپس قبر شريف را ببوس و دو ركعت نماز بخوان و بعد از آن، هرچه خواستى نماز بخوان.

-رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ الرَّزَّازُ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ، عَمَّنْ ذَكَرَهُ، عَنْ أَبِي الْحَسَنِ(ع) قَالَ:تَقُولُ بِبَغْدَادَ:السَّلَامُ ...قَالَ: وَ تُسَلِّمُ عَلَى أَبِي جَعْفَر(ع) بِهَذَا ثُمَّ تُصَلِّي صَلَاةَ الزِّيَارَةِ، فَإِذَا فَرَغْتَ مِنْهَا سَبَّحْتَ تَسْبِيحَ الزَّهْرَاءِ فَاطِمَةَ(س)، وَ... . (2)

امام هادى(ع) فرمود: در بغداد چنين سلام مى دهى.... و همين گونه به امام جواد(ع) سلام مى دهى و سپس نماز زيارت مى خوانى و بعد از آن، تسبيحات حضرت زهرا(س) را مى گويى.

شهيد(رحمه الله) در المزار، درباره زيارت امام كاظم(ع) چنين فرموده است:

فَإِذَا وَقَفْتَ عَلَيْهِ فَقُلْ: السَّلَامُ ثُمَّ قَبِّلِ الْقَبْرَ وَ صَلِّ رَكْعَتَيْنِ عِنْدَ الرَّأْسِ وَ صَلِّ بَعْدَهَا مَا أَحْبَبْت وَ اسْجُدْ وَ... . (3)

هرگاه كنار آن حضرت قرار گرفتى بگو: سلام... . سپس قبر شريف را ببوس و دو ركعت نماز بالاى سر بخوان و بعد از آن، هرچه خواستى نماز بخوان و سجده شكر بجاى آور و... .

- در زيارت امام جواد(ع) نيز آورده است:

«ثُمَّ صَلِّ رَكْعَتَيْنِ لِلزِّيَارَةِ9.

ص: 102


1- . المزار الكبير، ابن المشهدي، ص537.
2- . همان، ص541.
3- المزار في كيفية زيارات النبي و الائمه:، ص189.

وَ...» (1)؛ «سپس دو ركعت نماز زيارت بخوان و... ».

-«وَ تُصَلِّي لِكُلِّ إِمَامٍ رَكْعَتَيْنِ زِيَارَةً مَنْدُوباً وَ تَدْعُو بِمَا أَحْبَبْت» (2)؛ «و براى هر امام، دو ركعت نماز زيارت مستحب بخوان و هرچه مى خواهى دعا كن».

كفعمى در زيارت كاظمين(عليهما السلام) آورده:

- زِيَارَةُ الْكَاظِم وَ الْجَوَاد(عليهما السلام)...فَتَقُولُ إِذَا أَرَدْتَ زِيَارَتَهُمَا مِنْ قُرْبٍ... ثُمَ ّ تُصَلِّي رَكْعَتَيِ الزِّيَارَةِ. (3)

هرگاه خواستى كاظمين(عليهما السلام) را از نزديك زيارت كنى.... سپس نماز زيارت بخوان.

7. امام رضا(ع)

در كامل الزيارات، چنين آمده است:

ثُمَّ تَحَوَّلْ عِنْدَ رَأْسِهِ مِنْ خَلْفِهِ وَ صَلِّ رَكْعَتَيْنِ تَقْرَأُ فِي إِحْدَاهُمَا يس وَ فِي الْأُخْرَى الرَّحْمَنَ. (4)

سپس به بالاى سر برو و دو ركعت نماز زيارت با سوره هاى «يس» و «الرحمن» بخوان.

«ابن المشهدى» در المزار الكبير چنين آورده است:

ثُمَّ ارْجِعْ الى عِنْدِ رَأْسِهِ فَصَلِّ رَكْعَتَيْنِ وَ صَلِّ بَعْدَهُمَا مَا بَدَا لَكَ إِنْ شَاءَ الله. (5)

ص: 103


1- . المزار في كيفية زيارات النبي و الائمه:، صص192و 193.
2- . همان،صص 194و 195.
3- . المصباح، كفعمي، ص493.
4- . كامل الزيارات، ص313.
5- . المزار الكبير، ابن المشهدي، صص550، 552، 652 و 653.

سپس به بالاى سر بازگرد و دو ركعت نماز بخوان و بعد از آن، هرچقدر خواستى نماز بخوان».

كفعمى نيز بعد از زيارت آن حضرت، چنين گفته است: «ثُمَّ صَلِّ رَكْعَتَيِ الزِّيَارَةِ» (1)؛ «سپس دو ركعت نماز زيارت بخوان».

8. عسكريين(عليهما السلام)

در كامل الزيارات درباره زيارت عسكريين(عليهما السلام) چنين نقل شده است:

رُوِيَ عَنْ بَعْضِهِمْ أَنَّهُ قَالَ إِذَا أَرَدْتَ زِيَارَةَ أَبِي الْحَسَنِ الثَّالِثِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْجَوَادِ وَ أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ الْعَسْكَرِيِّ(ع) تَقُولُ بَعْدَ الْغُسْلِ إِنْ وَصَلْتَ الى قَبْرَيْهِمَا وَ إِلَّا أَوْمَأْت بِالسَّلَامِ مِنْ عِنْدِ الْبَابِ الَّذِي عَلَى الشَّارِعِ الشُّبَّاكِ تَقُولُ... وَ تَجْتَهِدُ فِي الدُّعَاءِ لِنَفْسِكَ وَ لِوَالِدَيْكَ وَ تَخَيَّرْ مِنَ الدُّعَاءِ فَإِنْ وَصَلْت إِلَيْهِمَا(عليهما السلام) فَصَلِّ عِنْدَ قَبْرِهِمَا رَكْعَتَيْنِ وَ إِذَا دَخَلْتَ الْمَسْجِدَ وَ صَلَّيْتَ دَعَوْتَ الله بِمَا أَحْبَبْتَ إِنَّهُ قَرِيبٌ مُجِيبٌ وَ هَذَا الْمَسْجِدُ الى جَانِبِ الدَّارِ وَ فِيهِ كَانَا يُصَلِّيَانِ. (2)

از اهل بيت(عليهم السلام) روايت شده است كه هرگاه خواستى حضرت امام هادى(ع) و حضرت امام عسكرى(ع) را زيارت كنى، غسل مى كنى و وقتى به كنار قبر شريف رسيدى يا از كنار خيابان شباك (پنجره) سلام مى دهى... و براى خود و پدر و مادرت بسيار دعا مى كنى و كنار قبر شريف، دو ركعت نماز بخوان و وقتى داخل مسجدى شدى كه كنار خانه است و آن دو امام(عليهما السلام) در آنجا نماز مى خواندند، نماز بخوان و دعا كن.

ص: 104


1- . المصباح، كفعمي، ص494.
2- . كامل الزيارات، ص314.

ابن المشهدى در المزار الكبير، چنين آورده است: «ثُمَّ تُصَلِّي عِنْدَ الرَّأْسِ أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ» (1)؛ «سپس بالاى سر، چهار ركعت نماز بخوان».

شهيد(رحمه الله) در المزار مى گويد: «ثُمَّ تُصَلِّي عِنْدَ الرَّأْسِ أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ وَ تُصَلِّي بَعْدَهَا مَا بَدَا لَكَ وَ تَدْعُو» (2)؛ «سپس بالاى سر، چهار ركعت نماز بخوان و بعد از آن، هرچه خواستى نماز بخوان و دعا كن».

كفعمى(رحمه الله) نيز در اين باره چنين مى گويد: «ثُمَّ تُصَلِّي رَكْعَتَيْنِ لِكُلِّ إِمَامٍ(ع)» (3)؛ «سپس براى هر امام، دو ركعت نماز بخوان».

9. صاحب الزمان(عج)

ابن مشهدى براى زيارت امام زمان(عج)، دوازده ركعت نماز بيان نموده است. عبارت او چنين است:

باب التوجه الى الحجة صاحب الزمان(عج) عليه بعد صلاة اثنتي عشرة ركعة.

تقرأ فيها قُلْ هُوَ الله أَحَدٌ ركعتين ركعتين، و تصلي على محمد و آله(عليهم السلام) كثيرا.

قَالَ أَبُوعَلِيِّ الْحَسَنُ بْنُ أُشْنَاسٍ: وَ أَخْبَرَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ عَبْدُالله بْنُ مُحَمَّدٍ الدَّعْلَجِيُّ، قَالَ: أَخْبَرَنَا أَبُو الْحُسَيْنِ حَمْزَةُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ شَبِيبٍ، قَالَ: عَرَّفَنَا أَبُوعَبْدِاللهِ أَحْمَدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، قَالَ:شَكَوْتُ الى أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عُثْمَانَ شَوْقِي الى رُؤْيَةِ مَوْلَانَا(ع) فَقَالَ لِي: مَعَ الشَّوْقِ

ص: 105


1- . المزار الكبير، ابن مشهدي، صص553 و 554.
2- . المزار في كيفية زيارات النبي و الائمه:، ص202.
3- . المصباح، كفعمي، ص495.

تَشْتَهِي أَنْ تَرَاهُ، فَقُلْتُ لَهُ: نَعَمْ، فَقَالَ لِي: شَكَرَ الله لَكَ شَوْقَكَ وَ أَرَاكَ وجهك [وَجْهَه] فِي يُسْرٍ وَ عَافِيَةٍ، لَا تَلْتَمِسْ يَا أَبَاعَبْدِاللهِ أَنْ تَرَاهُ، فَإِنَّ أَيَّامَ الْغَيْبَةِ تَشْتَاقُ إِلَيْهِ، وَ لَا تَسْأَلِ الِاجْتِمَاعَ مَعَهُ إِنَّهَا عَزَائِمُ اللهِ وَ التَّسْلِيمُ لَهَا أَوْلَى، وَ لَكِنْ تَوَجَّهْ إِلَيْهِ بِالزِّيَارَةِ. فَأَمَّا كَيْفَ يُعْمَلُ وَ مَا أَمْلَاهُ عِنْدَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ فَانْسَخُوهُ مِنْ عِنْدِهِ، وَ هُو التَّوَجُّهُ الى الصَّاحِبِ بِالزِّيَارَةِ بَعْدَ صَلَاةِ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ رَكْعَةً.تَقْرَا قُلْ هُوَ الله أَحَدٌ فِي جَمِيعِهَا رَكْعَتَيْنِ رَكْعَتَيْنِ، ثُمَّ تُصَلِّي عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ تَقُولُ... . (1)

روى نمودن به حضرت حجت(عج) بعد از دوازده ركعت نماز است كه دو ركعت دو ركعت، با سوره توحيد، خوانده مى شود و با صلوات زياد همراه است. احمد بن ابراهيم مى گويد با محمد بن عثمان، نايب خاص امام زمان(عج)، از شدت اشتياق خود به ديدار حضرت حجت(عج) سخن گفتم. گفت: «خيلى دوست دارى حضرت را ببينى؟» گفتم: «آرى». گفت: «نيكو باد نزد خدا اين شوق تو و به خوبى جمال او را ببينى! اما اى اباعبدالله! ديدن آن حضرت را طلب مكن؛ زيرا غيبت براى او استوار گشته و همنشينى با او را مخواه كه امرى بس عظيم است و قبول اين امور، بهتر است. اما به سوى آن حضرت، به وسيله زيارت، توجه كن و چگونگى آن، چنين است كه بعد از دوازده ركعت نماز كه دو ركعت دو ركعت با سوره توحيد مى خوانى و بعد از صلوات، چنين مى گويى...».

شهيد(رحمه الله) مى نويسد: «ثُمَّ تُصَلِّي صَلَاةَ الزِّيَارَةِ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ رَكْعَةً كُلَّ رَكْعَتَيْنِ0.

ص: 106


1- . المزار الكبير، ابن مشهدي، صص585 و 590.

بِتَسْلِيمَةٍ» (1)؛ «سپس دوازده ركعت نماز مى خوانى هر دو ركعت با يك سلام...». همچنين درباره اين نماز، آمده است:

صَلِّ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ رَكْعَةً بِالْحَمْدِ وَ التَّوْحِيدِ فِيهَا كُلِّهَا وَ تُسَبِّحُ عَقِيبَ كُلِّ رَكْعَتَيْنِ مِنْهَا بِتَسْبِيحِ الزَّهْرَاءِ(س). (2)

دوازده ركعت نماز بخوان با حمد و توحيد و بعد از هر دو ركعت، تسبيحات حضرت زهرا(س) را بگو.

نماز زيارت غيرمعصوم

برخى روايات درباره كيفيت زيارت و خواندن زيارت نامه براى امام زادگان جليل القدر يا پيروان گران قدر اهل بيت(عليهم السلام)، وارد شده است. براساس آنچه مى آيد، برخى از بزرگان، براى امام زادگان، شهدا، صحابه و اولياى گرامى وعموم مؤمنان، نماز زيارت ذكر كرده اند.

علما در زيارت ابراهيم، پسر پيامبر(ص) (3) و زيارت حضرت حمزه، به استحباب نماز زيارت تصريح نموده اند. همچنين علامه مجلسى(رحمه الله) به نقل از سيد در مصباح الزائر و ابن المشهدى در المزار الكبير، در زيارت حضرت مسلم بن عقيل و نيز در زيارت هانى بن عروه مرادى، به استحباب نماز زيارت تصريح نموده اند. (4)

ص: 107


1- . المزار في كيفية زيارات النبي و الائمه:، ص210.
2- . المصباح، كفعمي، ص498؛ البلد الأمين و الدرع الحصين، ص163.
3- . المزار الكبير، ص92.
4- . همان، ص180؛ بحار الانوار، ج97، ص428؛ مصباح الزائر، ص103؛ المزار في كيفية زيارات النبي و الائمه:، ص282. «ذكر زيارة هاني بن عروة المرادي فقف علي قبره و تسلم علي رسول الله9 و تقول... ثم صل ركعتين صلاة الزيارة و اهدها له». ر.ك: بحار الانوار، ج97، ص429؛ مصباح الزائر، ص104.

از كلام جمعى از علما نيز استفاده مى شود كه در هر زيارتى، خواه از انبيا و خواه ائمه و خواه هريك از مؤمنان، نماز زيارت خوب است يا به عبارت ديگر، مستحب است كه در اينجا به كلام برخى از اين عالمان بزرگوار، اشاره اى مى نماييم:

ابن براج(رحمه الله) مى گويد: «و ركعتان صلاة الزيارة لكل واحد ممن يزار» (1)؛ «مرحوم كاشف الغطاء نيز فرموده است: «از جمله نمازهاى مستحب، نماز زيارت براى پيامبر(ص)، ائمه اطهار(عليهم السلام) و شهداست و براى مؤمنان نيز مى توان دو ركعت نماز زيارت، هديه كرد». (2)

مرحوم نراقى نيز مى نويسد:

بلكه ظاهر، استحباب نماز زيارت است نزد قبر هريك از شهدا و مؤمنان؛ به سبب حديثى كه در كامل الزيارات، به سند متصل از ابوحمزه ثمالى، چنين روايت شده است: «

قال: قال الصادق(ع): اذا أردت المسير إلى قبر الحسين(ع)... إلى ان قال: و صل عند رأسه ركعتين تقرء في الاولى الحمد و يس و في الثانية الحمد و الرحمن، و إن شئت صليت خلف القبر، و عند رأسه أفضل فاذا فرغت فصلّ ما احببت، الّا أن الركعتين ركعتي الزيارة لا بد منهما عند كل قبر». پس معلوم شد كه نماز زيارت نزد قبر هريك از انبيا و ائمه و مؤمنان، مستحب است. (3)9.

ص: 108


1- . المهذب، ابن براج، ج1، ص68.
2- . «و منها: صلاة الزيارة للنبي9 أو الائمه: او الشهداء و لوأتي بها برسم الهدية لجميع أموات المؤمنين، فلا بأس». ر.ك: كشف الغطاء عن مبهمات الشريعة الغراء، ج3، ص292.
3- . رسائل و مسائل، نراقي، ج1، ص59.

همچنين محدث نورى(رحمه الله) مى گويد:

و في مزار المفيد، و مزار محمّد بن المشهدي، و مصباح الزّائر، و مزار الشهيد، في سياق أعمال الكوفة على الترتيب المعروف الذي أوضحنا مأثوريته في ترجمة السيد علي بن طاوس ما لفظهم في آخرها: ذكر زيارة هاني بن عروة المرادي(رحمه الله) فقف على قبره و تسلّم على رسول الله(ص) و تقول...ثم صلّ ركعتين صلاة الزيارة و اهدِها له و ادع لنفسك بما شئت. (1)

در كتاب هاى مزار شيخ مفيد(رحمه الله)، المزار الكبير، مصباح الزائر و المزار شهيد(رحمه الله)، در ضمن اعمال مسجد كوفه آورده اند كه در زيارت هانى بن عروه، كنار قبر او بايست و به پيامبر(ص) سلام بده و بگو: .... سپس دو ركعت نماز زيارت بخوان و آن را به هانى، هديه كن و براى خود دعا كن.

در مناسك حج آيت الله فياض، بعد از زيارت حضرت حمزه(ع) چنين آمده است:

وتصلي ركعتين في المسجد هناك، وقد ورد دعاء بعد صلاة الزيارة، ومن شاء فليراجع كتب المزار. (2)

در مسجد آنجا (نزديك شهداى احد)، دو ركعت نماز زيارت بخوان و دعاى بعد از نماز زيارت را بخوان.

همچنين در مناسك حج آيت الله وحيد، بعد از زيارت حضرت حمزه(ع) چنين آمده است: «پس رو به قبله مى كنى و دو ركعت نماز6.

ص: 109


1- . خاتمة المستدرك، ج9، ص182.
2- . مناسك الحج، فياض، ص266.

زيارت بجا مى آورى و بعد از فراغ، خود را به قبر مى چسبانى و مى گويى...». (1)

البته از عبارات برخى از بزرگان استفاده مى شود كه نماز زيارت براى غيرمعصوم، مستحب نيست؛ براى مثال علامه مجلسى(رحمه الله) در شرح تهذيب مى نويسد:

تجوز النافلة لهدية قبر سائر المؤمنين، فتجوز لهم بالطريق الأولى و لعل الأحوط أن يؤتي بها بهذا الوجه لا بقصد صلاة الزيارة، و الله يعلم. (2)

هديه نمودن نماز به قبور همه مؤمنان، جايز است. بنابراين به حضرت على اكبر و ساير شهدا، به طريق اولى، جايز است و بهتر است با نيت هديه، خوانده شود؛ نه به قصد نماز زيارت.

آيت الله خويى(رحمه الله) نيز در اين باره، چنين فرموده است:

ما هو نظر سماحتكم في صلاة الزيارة لمن زار قبور أصحاب الأئمة المخلصين، كميثم و كميل و حبيب، هل هناك استحباب، أم أنها مخصوصة بالأنبياء و الأئمة و الصديقة الطاهرة؟

الخوئي: لم يثبت استحبابها في مفروض السؤال. (3)

نظر حضرتعالى درباره خواندن نماز زيارت، بعد از زيارت اصحاب بزرگوار ائمه(عليهم السلام)، مانند ميثم تمار، كميل بن زياد و حبيب بن مظاهر چيست؟ آيا استحباب نماز زيارت براى ايشان4.

ص: 110


1- . مناسك حج، وحيد خراساني، ص294.
2- . ملاذ الأخيار في فهم تهذيب الأخبار، ج9، ص169.
3- . صراط النجاة (المحشي للخوئي)، ج2، ص444.

ثابت است يا مخصوص ائمه معصوم(عليهم السلام) است؟

آيت الله خويى در جواب فرموده: «در چنين مواردى، استحباب نماز زيارت ثابت نشده است».

از «آيت الله صافى» نيز شبيه اين سؤال شده كه زائر هنگام زيارت حضرت معصومه(س) دو ركعت نماز را به چه عنوان بخواند؟

ايشان در جواب اين استفتا فرموده نماز را به عنوان يك دستور از طرف شرع كه در اين مورد وارد شده باشد، نخواند. بلكه نيت كند دو ركعت نماز مى خوانم قربة الى الله و ثواب آن را هديه به حضرت معصومه(س) نمايد. (1)

ادله نماز زيارت غيرمعصوم

ادله اى كه مى توان به آنها براى نماز زيارت امام زادگان، شهدا، صحابه و اولياى گرامى و عموم مؤمنان استناد نمود، اين گونه است: روايت ابوحمزه ثمالى كه مرحوم ابن بابويه آن را در زيارت امام حسين(ع) آورده و گفته است:

ثُمَّ أَقُولُ حَدَّثَنِي أَبُوعَبْدِالرَّحْمَنِ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ الْحُسَيْنِ الْعَسْكَرِي وَ مُحَمَّد بْنُ الْحَسَنِ جَمِيعاً عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِي بْنِ مَهْزِيَار عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ ابْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِىِّ قَالَ قَالَ الصَّادِقُ(ع) وَ صَلِّ عِنْدَ رَأْسِهِ رَكْعَتَيْنِ تَقْرَأُ فِي الْأُولَى الْحَمْدَ وَ يس وَ فِي الثَّانِيَةِ الْحَمْدَ وَ الرَّحْمَنَ وَ إِنْ شِئْتَ صَلَّيْتَ خَلْفَ الْقَبْرِ وَ عِنْدَ رَأْسِه أَفْضَلُ فَإِذَا فَرَغْتَ فَصَلِّ مَا أَحْبَبْتَ إِلَّا أَنَّ رَكْعَتَي5.

ص: 111


1- . جامع الأحكام، صافي، ج1، ص105.

الزِّيَارَةِ لَا بُد مِنْهُمَا عِنْدَ كُلِّ قَبْرٍ. (1)

ابوحمزه ثمالى از امام صادق(ع) نقل كرده است كه حضرت فرمود: «هرگاه خواستى به سوى قبر امام حسين(ع) بروى... . سپس از پشت سر امام(ع) به سوى بالاسر دور بزن و در آنجا، دو ركعت نماز بخوان؛ در ركعت اول بعد از حمد، سوره يس و در ركعت دوم بعد از حمد، سوره الرحمن بخوان و اگر خواستى پشت قبر بخوان. اما بالاى سر افضل است و بعد از اين دو ركعت، هرقدر دوست داشتى نماز بخوان؛ اما بايد دو ركعت نماز زيارت، نزد هر قبرى خوانده شود».

اين روايت (على التحقيق)، صحيحه است.

چنان كه گذشت منظور از «كل قبر» مى تواند شامل قبور همه انبيا، اهل بيت، امام زادگان، شهدا و ساير مؤمنان باشد.

با توجه به دلالت و سند اين روايت و اينكه برخى از بزرگان، همين معنا را از آن استفاده نموده اند و همچنين روايات خاص ديگرى كه در پى مى آيد و با توجه به اينكه مخالفى نيز بر اين برداشت وجود ندارد، مى توان استحباب نماز زيارت را براى امام زادگان، شهدا و ساير مؤمنان ثابت كرد.

گفتنى است در اينجا به چند نمونه از مطالبى كه در موارد خاص براى زيارت غيرمعصوم، نماز زيارت ذكر كرده اند، اشاره مى كنيم:

-حَدَّثَنِي حَكِيمُ بْنُ دَاوُدَ بْنِ حَكِيمٍ عَنْ سَلَمَةَ بْنِ الْخَطَّابِ عَنْ0.

ص: 112


1- . كامل الزيارات، صص222-240.

عَبْدِاللهِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ بَكْر بْنِ صَالِحٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ هِشَامٍ عَنْ رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْهُمْ قَالَوا يَقُولُ عِنْدَ قَبْرِ حَمْزَةَ السَّلَامُ...ثُمَّ ادْخُلْ فَصَلِّ وَ لَا تَسْتَقْبِلِ الْقَبْرَ عِنْدَ صَلَاتِكَ... . (1)

از معصوم(ع) نقل شده است كه فرمود: كنار قبر حضرت حمزه، چنين سلام بده... . سپس داخل شو و نماز بگزار و نمازت رو به قبر نباشد.

- فَصَلِّ عِنْدَ قُبُورِ الشُّهَدَاءِ مَا كَتَبَ الله لَكَ ثُمَّ امْضِ عَلَى وَجْهِكَ حَتَّى تَأْتِي مَسْجِدَ الْأَحْزَابِ فَتُصَلِّي فِيهِ. (2)

سپس كنار قبور شهداى احد، نماز وارد شده را بخوان و برگرد تا به مسجد احزاب برسى و در آنجا نماز بخوان.

شيخ طوسى(رحمه الله) در مصباح، بعد از زيارت حضرت ابوالفضل(ع) آورده است: «ثُمَّ انْحَرِفْ الى عِنْدَ الرَّأْسِ فَصَلِّ رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ صَلِّ بَعْدَهُمَا مَا بَدَا لَكَ وَ ادْعُ الله كَثِيراً» (3)؛ «سپس به بالاى سر بازگرد و دو ركعت نماز بخوان و بعد از آن، هرچه خواستى نماز بخوان و زياد دعا كن».

بعد از زيارت حضرت حمزه(س) نيز آورده است:

انْكَبَّ عَلَى الْقَبْرِ وَ قَبِّلْهُ وَ ضَعْ خَدَّكَ الْأَيْمَنَ عَلَيْهِ ثُمَّ الْأَيْسَرَ ثُمَ ّ انْفَتِلْ الى الْقِبْلَةِ وَ تَوَجَّهْ إِلَيْهَا وَ أَنْتَ فِي مَقَامِكَ عِنْدَ الرَّأْسِ فَصَلِّ رَكْعَتَيْنِ تَقْرَأُ فِي الْأُولَى مِنْهُمَا فَاتِحَةَ الْكِتَابِ وَ سُورَةَ الرَّحْمَنِ وَ فِي الثَّانِيَةِ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ وَ سُورَةَ يس ثُمَّ تَتَشَهَّدُ وَ تُسَلِّمُ فَإِذَا سَلَّمْتَ فَسَبِّحْ تَسْبِيحَ6.

ص: 113


1- . كامل الزيارات، ص22.
2- . همان، ص24.
3- . مصباح المتهجد، ج2، ص726.

الزَّهْرَاءِ(س) وَ اسْتَغْفِرْ وَ ادْعُ... . (1)

بر روى قبر بيفت و آن را ببوس و طرف راست و سپس طرف چپ صورت خود را روى آن بگذار و بعد از آن، بالاى سر، به طرف قبله بايست و دو ركعت نماز بخوان؛ در ركعت اول بعد از حمد، سوره «الرحمن» و در ركعت دوم بعد از حمد، سوره «يس» بخوان و بعد از تشهد و سلام، تسبيح حضرت زهرا(س) را بگو و طلب استغفار كن و چنين دعا كن... .

شهيد(رحمه الله) نيز بعد از زيارت شهداى كربلا، چنين آورده است:

ثُمَّ عُدْ الى الرَّأْسِ فَصَلِّ صَلَاةَ الزِّيَارَةِ وَ ادْعُ لِنَفْسِكَ وَ لِوَالِدَيْكَ وَ لِإِخْوَانِكَ. (2)

سپس به بالاى سر بازگرد و نماز زيارت را بخوان و براى خود، پدر و مادر و برادران دينى دعا كن.

همچنين ابن مشهدى در المزار الكبير مى نويسد:

ثُمَّ تَأْتِي الى قَبْرِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ(ع) فَتُقَبِّلُهُ وَ تَقُولُ: ...ثُمَّ تُصَلِّي رَكْعَتَيْنِ وَ تُكَثِّرْ بَعْدَهُمَا مِنَ الصَّلَاةِ عَلَى النَّبِي وَ آلِهِ. (3)

سپس نزد قبر على بن الحسين(ع) بيا و آن را ببوس و بگو... و بعد از آن، دو ركعت نماز بخوان و صلوات زياد بفرست.

ايشان در زيارت ابراهيم، فرزند رسول خدا(ص) نيز تصريح به استحباب نماز نموده و گفته است:2.

ص: 114


1- . مصباح المتهجد، ج2، ص744.
2- . المزار في كيفية زيارات النبي والائمه:، ص142.
3- . المزار الكبير، ابن مشهدي، ص432.

فَإِذَا خَرَجْتَ مِنْ قُبَّةِ الْأَئِمَّةِ(عليهم السلام) وَ امْضِ الى قَبْرِ إِبْرَاهِيمَ(ع)، فَإِذَا وَقَفْتَ عَلَيْهِ فَقُلِ: السَّلَام عَلَى رَسُولِ اللهِ...ثُمَّ يَسْأَلُ حَوَائِجَهُ، وَ يُصَلِّي رَكْعَتَي الزِّيَارَةِ مَنْدُوباً قُرْبَةً الى الله. (1)

بعد خروج از بارگاه ائمه بقيع(عليهم السلام) به طرف قبر ابراهيم(ع)، فرزند رسول خدا(ص) برو و كنار او چنين سلام بده... و حاجات خود را از خداوند بخواه و دو ركعت نماز زيارت مستحب با قصد قربت بخوان.

و در زيارت حضرت ابوالفضل(ع) نيز نمازى را بيان كرده است:

ثُمَّ تُصَلِّي عِنْدَ رَأْسِهِ رَكْعَتَيْنِ وَ تَقُولُ مَا قُلْتَ عِنْدَ رَأْسِ الْحُسَيْنِ. (2)

آن گاه بالاى سر آن حضرت، دو ركعت نماز بخوان و همانند آنچه بالاى سر امام حسين(ع) دعا خواندى، اينجا نيز بخوان.

كفعمى نيز در المصباح بعد از زيارت حضرت ابوالفضل(ع) آورده است:

ثُمَّ صَلِّ رَكْعَتَيْنِ وَ تَدْعُو بَعْدَهُمَا وَ كَذَا بَعْدَ رَكْعَتَي زِيَارَةِ الشُّهَدَاءِ وَ رَكْعَتَي زِيَارَةِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ(ع) بِمَا مَرَّ عَقِيبَ رَكْعَتَي زِيَارَةِ عَاشُورَاءَ. (3)

سپس دو ركعت نماز بخوان و بعد از آن و همچنين بعد از نماز زيارت شهدا و بعد از زيارت حضرت على اكبر(ع)، دعايى را كه بعد از زيارت عاشورا وارد شده، بخوان.5.

ص: 115


1- . المزار الكبير، ابن مشهدي، ص92.
2- همان، صص 390 و 425.
3- . المصباح، كفعمي، صص503 - 505.

ص: 116

فصل سوم: كميت و كيفيت نماز زيارت

نيت نماز زيارت

نيت، يكى از شروط صحت همه عبادات است. در نماز زيارت نيز همانند ساير عبادات، بايد به عنوان يكى از اجزاى آن آورده شود و بى ترديد بدون نيت، اين عمل عبادى تحقق نمى يابد. اينكه اصل نيت و ماهيت آن چيست؟ تفصيل آن از بحث ما خارج است. (1) اما آنچه به صورت اجمالى مى توان در اينجا بيان نمود، اين است كه نيت عبارت است از «قصد انجام دادن فعل (2) با انگيزه الهى». (3)

مطلبى كه بررسى اش در اينجا لازم به نظر مى رسد، چگونگى و

ص: 117


1- . براي بررسي تفصيلي نيت ر.ك: به العروة الوثقي المحشي، سيد يزدي، ج1، ص406 و حواشي آن و شروح عروه از جمله: مصباح الهدي في شرح عروة الوثقي، محمد تقي آملي، ج3، ص422 به بعد؛ كتاب الطهاره، الخويي، ج4، ص467 به بعد؛ كتاب مصباح الفقيه، حاج آغا رضا همداني، ج2، ص125 به بعد.
2- . مرحوم سيد عبدالاعلي سبزواري در اين باره مي گويد: «قصد انجام دادن فعل يا اراده، امري تكويني در افعال اختياري است و نياز به بيان ندارد و آنچه در نيت مهم است، همان قصد قربت است». ر.ك: مهذب الاحكام، سبزواري، ج2، صص437 و 438.
3- . رياض المسائل، ج6، ص411؛ مدارك الاحكام، ج8، ص7؛ عروة الوثقي محشي، ص655 (در نيت احرام).

كيفيت نيت نماز زيارت است.

مرحوم ابن فهد حلى مى نويسد:

و نية صلاة الزيارة: أصلى ركعتي زيارة النبي او احد الائمة(عليهم السلام). او اصلى ركعتي الزيارة لندبهما قربة الى الله. (1)

نيت نماز زيارت: دو ركعت نماز زيارت پيامبر(ص) يا... مى خوانم. همچنين مى توان اين گونه نيت كرد: دو ركعت نماز زيارت مستحب مى خوانم قربة الى الله.

مرحوم فاضل هندى نيز در اين باره فرموده است:

لا بد في النيّة من التعرّض بسببها كالعيد و الاستسقاء و صلاة الزيارة و الطواف ليتميّز المنوى و يتعيّن. (2)

بايد در نيت، سبب آن، مثل نماز عيد، طلب باران، نماز زيارت و نماز طواف مشخص باشد.

همچنين مرحوم عاملى مى گويد:

النوافل المسبِّبة لا بد في النيّة من التّعرض لسببها كالعيد المندوبة و الاستسقاء كما في التذكرة (3) و نهاية الإحكام و الدروس و الذكرى و الموجز الحاوي و كشف الالتباس و جامع المقاصد ليتميّز المنوي و يتعيّن، و كذا صلاة الزيارة و الطواف. (4)7.

ص: 118


1- . الرسائل العشر، ابن فهد، ص249.
2- . كشف اللثام و الإبهام عن قواعد الأحكام، ج3.
3- . تذكرة الفقهاء، علامه حلي، ج3، صص 103 و 111؛ نهاية الإحكام، علامه حلي، ج1، ص447؛ ابن فهد حلي، موسوعة الشهيد الاول، ج9، (الدروس الشرعيه، 1)، ص88؛ البيان، ص78؛ ذكري الشيعة، ج3، ص250؛ الموجز الحاوي (الرّسائل العشر)، ابن فهد حلي، ص73؛ كشف الالتباس، صيمري، ص114؛ جامع المقاصد، ج2، ص230.
4- . مفتاح الكرامه، ج6، ص657.

از آيت الله بهجت(رحمه الله) درباره اينكه نماز زيارت امام زادگان، به چه نيت خوانده مى شود، استفتا نمودند. ايشان در پاسخ فرمود كه هرجا نماز زيارت وارد شده، به نيت نماز زيارت خوانده مى شود. اما اگر نماز زيارت وارد نشده باشد، به نيت رجا و هديه كردن ثواب آن نماز به صاحب آن قبر، خوانده مى شود. (1)

در مجموع، با توجه به روايت ابوحمزه و ساير روايات و سخنان بزرگان، نيت استحباب نماز زيارت براى همه زيارتگاه ها، اعم از معصومان، امام زادگان، شهيدان و صالحان، بعيد نيست.

علامه مجلسى(رحمه الله) دعاى پرمضمونى را به نقل از مصباح الزائر و المزار الكبير، براى كسانى كه مى خواهند نيابت كنند، آورده است كه چگونگى نيت نيز براى اين گونه افراد را دربردارد كه به سبب طولانى بودن، خواننده محترم را به همان كتاب ارجاع مى دهيم. (2) بسيار مناسب است كسانى كه قصد نيابت استيجارى يا تبرعى مى كنند، براى چگونگى قصد نيابت، به لحاظ تمشى قصد قربت و...، به آنجا مراجعه نمايند.

كميت نماز زيارت

اشاره

اقوال علما (3) و متن روايات، درباره تعداد ركعات نماز زيارت، مختلف است؛ برخى از آنها، تصريح به دو ركعت نموده اند و برخى ديگر، چهار،

ص: 119


1- . استفتاءات (بهجت)، ج2، ص111.
2- . ر.ك: بحارالانوار، ج99، صص 255-262.
3- . مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج1، ص285؛ جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ج12، صص181و 182و ج20، صص87 و 94؛ سداد العباد و رشاد العباد، ص137؛ مهذب الاحكام، سبزواري، ج15، ص66.

شش، هشت يا حتى دوازده ركعت را نيز ذكر كرده اند. برخى از اينها، مطلق و برخى ديگر براى موارد خاص وارد شده اند كه به ترتيب، هريك را بررسى مى نماييم:

دو ركعت

اقوال فقها

در اينجا، به كلمات برخى از بزرگانى كه متعرض مسئله شده اند، اشاره مى كنيم:

مرحوم ابن براج در بيان نمازهاى مستحب، چنين آورده: «و ركعتان صلاة الزيارة لكل واحد ممن يزار» (1)؛ «دو ركعت نماز زيارت، براى هر زيارت شونده». عبارت ايشان، صريح و مطلق است و شامل همه زيارتگاه ها مى شود.

سيد نيز در غنيه فرموده است: «و أما صلاة الزيارة للنبي(ص) أو لأحد الائمة(عليهم السلام) فركعتان» (2)؛ «نماز زيارت براى پيامبر(ص) و هريك از ائمه(عليهم السلام)، دو ركعت است».

عبارت ايشان درباره پيامبر(ص) و ائمه معصوم(عليهم السلام)، صريح است.

همچنين شيخ مفيد در كتاب «الإشراف فى عامة فرائض أهل الإسلام»، با صراحت، اين مطلب را بيان داشته و گفته است:

و صلاة الزيارة ركعتان يقرا في الأولى منهما بالحمد و سورة الرحمن

ص: 120


1- . المهذب، ابن براج، ج1، ص68.
2- . غنية النزوع الي علمي الاصول و الفروع، ص109.

و في الثانية الحمد و سورة يس و يجزيك غيرهما مما تيسر من القرآن. (1)

نماز زيارت دو ركعت است كه ركعت اول بعد از حمد، سوره «الرحمن» و ركعت دوم، سوره «يس» خوانده مى شود و غير از اين دو سوره را هم مى توان خواند.

ابن فهد نيز مى گويد:

و نية صلاة الزيارة: أصلي ركعتي زيارة النبي(ص) أو أحد الائمة(عليهم السلام). أو أصلي ركعتي الزيارة لندبهما قربة الى الله. (2)

نيت نماز زيارت: دو ركعت نماز زيارت پيامبر(ص) يا يكى از ائمه(عليهم السلام) مى خوانم. همچنين مى توان اين گونه نيت كرد: دو ركعت نماز زيارت مستحب مى خوانم قربة الى الله.

از كلمه «ركعتَيْ» معلوم مى شود كه نماز زيارت در نظر ايشان، دو ركعت است.

شهيد(رحمه الله) نيز در بيان نمازهاى مستحب مى نويسد:

و منها: صلاة الزيارة للنبي(ص) او احد الائمة(عليهم السلام) و هي ركعتان بعد الفراغ من الزيارة تصلّى عند الرأس، و إذا زار أميرالمؤمنين(ع) صلّى ست ركعات، لأنّ معه آدم و نوحا على ما ورد في الأخبار. (3)

از نمازهاى مستحبى، نماز زيارت پيامبر(ص) و ائمه(عليهم السلام) مى باشد كه دو ركعت است و بعد از زيارت، بالاى سر خوانده مى شود.7.

ص: 121


1- . الإشراف في عامة فرائض أهل الإسلام، ص30.
2- . الرسائل العشر، ابن فهد، ص249.
3- . ذكري الشيعة في احكام الشريعه، ج4، ص287.

البته در زيارت اميرمؤمنان(ع) شش ركعت است؛ زيرا حضرت آدم و نوح(عليهما السلام) نيز در آنجا زيارت مى شوند.

عبارت ايشان درباره پيامبر(ص)و ائمه معصوم(عليهم السلام)، صريح است.

صاحب مفتاح الكرامه نيز مى نويسد: «و اعلم أنّ أقلّ نافلة الزيارة ركعتان تهدى للمزور» (1)؛ «نماز زيارت، حداقل دو ركعت است كه به زيارت شونده هديه مى شود».

از عبارت ايشان استفاده مى شود، اگر كسى دو ركعت نماز زيارت بجا آورد، كفايت مى كند.

مرحوم سبزوارى نيز مى گويد: «و أمّا صلاة زيارة النبي(ص) او احد الائمّة(عليهم السلام) فركعتان» (2)؛ «نماز زيارت پيامبر(ص) يا هريك از ائمه(عليهم السلام)، دو ركعت است».

عبارت ايشان نيز درباره پيامبر اكرم(ص) و ائمه معصوم(عليهم السلام)، صريح است.

كفعمى هم مى نويسد: «و صَلَاةُ الزِّيَارَةِ لِأَحَد الْمَعْصُومِينَ رَكْعَتَانِ يَقْرَا فِيهِمَا مَا شَاءَ» (3)؛ «نماز زيارت هريك از معصومان(عليهم السلام) دو ركعت است و با هر سوره اى مى توان خواند».

همچنين غروى(رحمه الله) در كتاب خود مى نويسد:

أقول: الصّلاة عند حصول زيارة أحد المعصومين سلام الله عليهم4.

ص: 122


1- . مفتاح الكرامة في شرح قواعد العلامه (ط - الحديثه)، ج9، ص267؛ جامع الخلاف و الوفاق، ص120.
2- . جامع الخلاف و الوفاق، ص120.
3- . البلد الأمين و الدرع الحصين، ص164.

ركعتان بمهما شاء الزّائر صلّى. (1)

نماز زيارت هريك از ائمه معصوم(عليهم السلام)، دو ركعت است و با هر سوره اى مى توان خواند.

مرحوم سيد، صاحب عروه(رحمه الله)، در بحث زيارت نيابتى، چنين نوشته است:

و إتيان صلاة الزيارة ليس بعنوان النيابة، بل من باب سببيّة الزيارة لاستحباب الصلاة بعدها ركعتين، و... . (2)

نماز زيارت به سبب نيابت زيارت نيست. بلكه خود زيارت، باعث استحباب دو ركعت نماز مى شود.

استاد گرانقدر مرحوم آيت الله تبريزى(رحمه الله) در پاسخ سؤالى درباره حكم نماز زيارت فرمود:

صلاة الزيارة للإمام ركعتان لله سبحانه و تعالى فإن الصلاة لا تحرز الا لله و يهدي ثوابهما الى المزور و هي مستحبة و الله العالم. (3)

نماز زيارت امام(ع) دو ركعت است و قربة الى الله خوانده مى شود و ثواب آن، به زيارت شونده هديه مى شود. اين نماز مستحب است.

مرحوم آيت الله بهجت(رحمه الله) نيز در بيان آداب مى نويسد: «بجا آوردن نماز زيارت كه اقل آن، دو ركعت است». (4)0.

ص: 123


1- . منهاج الملة في بيان الوقت و القبله، ص196.
2- . العروة الوثقي مع تعاليق الإمام الخميني، ص843.
3- . صراط النجاة، تبريزي، ج10، ص409.
4- . مناسك حج و عمره، بهجت، ص280.

روايات

رواياتى كه در آنها، نماز زيارت دو ركعت بيان گرديده، فراوان است كه ما در اينجا برخى از آنها را ذكر مى كنيم:

-مُحَمَّد بْنُ عَلِي بْنِ الحُسَيْنِ بِإِسْنَادِه عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْر عَنْ هِشَام قَالَ: قَالَ أَبُوعَبْدِالله(ع) إِذَا بَعُدَت بِأَحَدِكُم الشُّقَّةُ و نَأَت بِه الدَّارُ فَلْيَصْعَد أَعْلَى مَنْزِلِه فَلْيُصَلِّ رَكْعَتَيْنِ و لْيُوم بِالسَّلَام إِلَى قُبُورِنَا فَإِنَّ ذَلِكَ يَصِلُ إِلَيْنَا. (1)

امام صادق(ع) فرمود: هرگاه راه هريك از شما دور باشد و سفر برايش دشوار باشد، بر بلنداى منزل خويش برود دو ركعت نماز بگزارد و به سوى قبور ما سلام نمايد كه اين سلام، به ما مى رسد.

اين روايت از لحاظ سند، صحيحه است و از نظر دلالت، همه اهل بيت(عليهم السلام) را شامل مى شود و چون تصريح مى فرمايد زيارت از راه دور، همانند زيارت از نزديك است، بسيار خوب مى باشد و دلالت را كامل مى كند.

-جَعْفَر بْنُ مُحَمَّد بْنِ قُولَوَيْه فِي الْمَزَار عَنْ مُحَمَّد بْنِ جَعْفَر الْحِمْيَرِي عَنْ أَبِيه عَنْ أَحْمَد بْنِ أَبِي عَبْدِالله عَنْ أَبِيه رَفَعَه قَالَ: دَخَلَ حَنَانُ بْنُ سَدِير الصَّيْرَفِي عَلَى أَبِي عَبْدِالله(ع) فَقَالَ يَا حَنَانُ تَزُور أَبَا عَبْدِالله(ع) فِي كُلِّ شَهْر مَرَّةً قَالَ لَا قَالَ فَفِي كُلِّ شَهْرَيْنِ مَرَّةً قَالَ لَا قَالَ فَفِي كُلِّ سَنَةٍ مَرَّةً قَالَ لَا قَالَ فَمَا أَجْفَاكُم لِسَيِّدِكُمْ قَالَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ7.

ص: 124


1- . وسايل الشيعه، ج14، ص577.

قِلَّةُ الزَّاد و بُعْد النَّأْي الْمَسَافَةِ فَقَالَ ا لَا أَدُلُّكُم عَلَى زِيَارَةٍ مَقْبُولَةٍ و إِنْ بَعُد النَّأْيُ قَالَ بَلَى فَكَيْفَ أَزُورُه يَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ قَالَ اغْتَسِلْ يَوْم الْجُمُعَةِ أَو أَي يَوْم شِئْتَ و الْبَسْ أَطْهَر ثِيَابِكَ و اصْعَد إِلَى أَعْلَى دَارِكَ أَو إِلَى الصَّحْرَاءِ و اسْتَقْبِلِ الْقِبْلَةَ بِوَجْهِكَ بَعْد مَا تَبَيَّنَ أَنَّ الْقَبْر هُنَاكَ يَقُولُ الله (فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ ) ثُم قُلْ السَّلَام عَلَيْكَ يَا مَوْلَاي و ابْنَ مَوْلَايَ و سَيِّدِي و ابْنَ سَيِّدِي السَّلَام عَلَيْكَ يَا مَوْلَاي الشَّهِيد ابْنَ الشَّهِيدِ و الْقَتِيلَ ابْنَ الْقَتِيلِ و ذَكَر الزِّيَارَةَ ثُم قَالَ ثُم تَتَحَوَّلُ إِلَى يَسَارِكَ قَلِيلًا و تُحَوِّلُ وَجْهَكَ إِلَى قَبْر عَلِي بْنِ الْحُسَيْنِ و هُو عِنْد رِجْلِ وَالِدِه و تُسَلِّم عَلَيْه بِمِثْلِ ذَلِكَ ثُم ادْعُ الله مَا أَحْبَبْت مِنْ أَمْر دِينِكَ و دُنْيَاكَ ثُم تُصَلِّي أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ فَإِنَّ صَلَاةَ الزِّيَارَةِ ثَمَانٍ أَو سِت أَو أَرْبَعٌ أَو رَكْعَتَانِ و أَفْضَلُهَا ثَمَانٍ ثُم تَسْتَقْبِلُ الْقِبْلَةَ نَحْو قَبْر أَبِي عَبْدِالله(ع) و تَقُولُ أَنَا مُوَدِّعُكَ يَا سَيِّدِي و ابْنَ سَيِّدِي عَلِي ابْنَ الْحُسَيْنِ و مُوَدِّعُكُم يَا سَادَتِي يَا مَعَاشِر الشُّهَدَاءِ فَعَلَيْكُم سَلَام الله و رَحْمَتُه و رِضْوَانُه و بَرَكَاتُهُ. (1)

حنان بن سدير صيرفى، با گروهى از دوستانش، خدمت امام صادق(ع) رسيدند؛ حضرت رو به او كرد و فرمود: «آيا هر ماه امام حسين(ع) را زيارت مى كنى؟» عرض كرد: «نه». فرمود: «در هر دو ماه چطور؟» عرض كرد: «نه». فرمود: «آيا در هر سال، يك بار زيارت مى كنى؟» عرض كرد: «نه». فرمود: «چه چيز سبب شده به سرور خود جفا كنيد؟» سدير گفت: «يا ابن8.

ص: 125


1- . وسايل الشيعه، ج14، ص580؛ كامل الزيارات، ص288.

رسول الله! دورى راه و بى پولى». امام(ع) فرمود: «آيا نمى خواهيد به شما ياد دهم زيارت مقبولى را از راه دور؟» عرض كرد: «يا ابن رسول الله! چگونه است؟» فرمود: «روز جمعه يا هر روز ديگرى غسل كن و لباس هاى پاكيزه بپوش و بر بالاى بام خانه ات يا به صحرا برو و رو به كربلا بايست و زيارت نامه بخوان و سپس رو به حضرت على اكبر سلام بده و بعد از آن، براى دين و دنياى خود دعا كن. سپس چهار ركعت نماز بخوان؛ زيرا نماز زيارت هشت، شش، چهار يا دو ركعت است كه هشت ركعت بهتر است و در پايان، رو به قبر امام حسين(ع) كن و خداحافظى نما».

اين روايت نيز از نظر دلالت، همانند روايات قبلى است و نكته درخور توجه در روايت اين است كه حضرت تعداد بيشتر از دو ركعت را به فضيلت بيشتر، تبيين فرموده است.

-و عَنْ جَمَاعَةٍ عَنِ التَّلَّعُكْبَرِي عَنْ مُحَمَّد بْنِ عَلِي بْنِ مَعْمَر عَنْ عَلِي ابْنِ مُحَمَّد بْنِ مَسْعَدَةَ و الْحَسَنِ بْنِ عَلِي بْنِ فَضَّالٍ عَنْ سَعْدَانَ بْنِ مُسْلِم عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ قَالَ: قَالَ لِي مَوْلَاي الصَّادِقُ(ع) فِي زِيَارَةِ الْأَرْبَعِينَ تَزُور ارْتِفَاعَ النَّهَار و تَقُولُ السَّلَام عَلَى وَلِي الله و حَبِيبِه و ذَكَر الزِّيَارَةَ إِلَى أَنْ قَالَ و تُصَلِّي رَكْعَتَيْنِ و تَدْعُو بِمَا أَحْبَبْت و تَنْصَرِفُ.و فِي الْمِصْبَاحِ بِهَذَا الْإِسْنَاد مِثْلَه و رَوَى الَّذِي قَبْلَه مُرْسَلًا أَيْضاً. (1)

صفوان جمال گفته است كه مولايم امام صادق(ع) درباره8.

ص: 126


1- . وسائل الشيعه، ج14، ص478.

زيارت اربعين به من فرمود: «موقع بالا آمدن روز زيارت كن و بگو... و دو ركعت نماز بخوان و آنچه دوست مى دارى دعا كن و بازگرد».

اين روايت، از نظر دلالت بر مطلوب، گوياست.

-مُحَمَّد بْنِ تَمَّام عَنْ مُحَمَّد بْنِ مُحَمَّد بْنِ رَبَاحٍ عَنْ عَمِّه عَلِي بْنِ مُحَمَّد عَنْ عُبَيْدالله بْنِ أَحْمَد بْنِ خَالِد عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِي الْخَرَّازِ عَنْ خَالِه يَعْقُوبَ ابْنِ إِلْيَاسَ عَنْ مُبَارَكٍ الْخَبَّازِ قَالَ: قَالَ لِي أَبُوعَبْدالله(ع) أَسْرِجُوا الْبَغْلَ و الْحِمَارَ فِي وَقْت مَا قَدِم و هُو فِي الْحِيرَةِ قَالَ فَرَكِبَ و رَكِبْت حَتَّى دَخَلَ الجُرْفَ ثُم نَزَلَ فَصَلَّى رَكْعَتَيْنِ ثُم تَقَدَّم قَلِيلًا آخَر فَصَلَّى رَكْعَتَيْنِ ثُم تَقَدَّم قَلِيلًا آخَر فَصَلَّى رَكْعَتَيْنِ ثُم رَكِبَ و رَجَعَ فَقُلْت لَه جُعِلْت فِدَاكَ مَا الْأَوَّلَتَيْنِ و مَا الثَّانِيَتَيْنِ و الثَّالِثَتَيْنِ قَالَ الرَّكْعَتَيْنِ الْأَوَّلَتَيْنِ مَوْضِعَ قَبْر أَمِيرالمُؤْمِنِينَ(ع) و الرَّكْعَتَيْنِ الثَّانِيَتَيْنِ مَوْضِعَ رَأْسِ الحُسَيْنِ(ع) و الرَّكْعَتَيْنِ الثَّالِثَتَيْنِ مَوْضِعَ مِنْبَر الْقَائِم(عج). (1)

مبارك مى گويد: زمانى كه امام صادق(ع) در حيره بودند، به من فرمود: «قاطر و الاغ را زين كنيد». آن گاه سوار شد و من نيز سوار شدم تا اينكه داخل جرف شد. آنجا پياده شد و دو ركعت نماز خواند و بعد كمى جلو رفت و دو ركعت نماز خواند و دوباره كمى جلو رفت و دو ركعت نماز خواند. عرض كردم: «فدايت شوم اين نمازها براى چه بود؟» فرمود: «دو ركعت اول كنار قبر اميرالمؤمنين(ع) و دومى محل سر امام حسين(ع) و سومى مكان منبر حضرت قائم(عج) بود».9.

ص: 127


1- . وسائل الشيعه، ج14، ص399.

اين روايت نيز از نظر دلالت بر مطلوب، گوياست. ضمن اينكه براى مقام رأس الحسين(ع) و مقام منبر حضرت قائم(عج) نيز نماز بيان فرموده است.

كتاب هاى معتبر زيارت

كامل الزيارات در موارد متعدد، از جمله زيارت امام حسين(ع) از نزديك، نماز زيارت را دو ركعت نقل نموده است. (1) شيخ مفيد(رحمه الله) در كتاب المزار، در زيارت اميرمؤمنان(ع) (2) و زيارت امام حسين(ع) از نزديك (3) و زيارت امام حسين(ع) از راه دور (4)، نماز زيارت را دو ركعت بيان نموده است.

ابن المشهدى نيز در المزار الكبير در زيارت رسول الله(ص) (5)، زيارت ائمه بقيع(عليهم السلام) (6)، زيارت ابراهيم، فرزند رسول الله(ص) (7)، زيارت حضرت ابوالفضل(ع) (8)، زيارت امام حسين(ع) (9)، زيارت حضرت على اكبر(ع) (10)،3.

ص: 128


1- . كامل الزيارات، صص286، 287 و 288 (زيارت امام حسين7 از راه دور) و صص34 و36 (زيارت اميرالمؤمنين7) و ص313 (زيارت امام رضا7) و صص313 و 314 (زيارت عسكريين8).
2- . كتاب المزار، شيخ مفيد، ص84.
3- . همان، صص115، 134 و 185.
4- . همان، ص214.
5- . المزار الكبير، ابن مشهدي، ص69.
6- . همان، صص88 و90.
7- . همان، ص90.
8- . همان، صص390 و 426.
9- . همان، ص432.
10- . همان، ص433.

زيارت امام موسى بن جعفر الكاظم(عليهما السلام)، امام جواد(ع) (1)، زيارت امام رضا(ع) (2) و در زيارت عسكريين(عليهما السلام)، نماز زيارت را دو ركعت بيان كرده است. (3)

شهيد اول(رحمه الله) نيز در المزار در زيارت پيامبر(ص) (4)، زيارت ائمه بقيع(عليهم السلام) (5)، زيارت اميرمؤمنان(ع) (6)، زيارت حضرت آدم و نوح(عليهما السلام) (7)، زيارت امام حسين(ع) (8)، زيارت ابى الحسن موسى بن جعفر الكاظم(ع) (9)، زيارت ابى جعفر محمد بن على الجواد(ع) (10) و زيارت امامين همامين ابى الحسن على بن محمد الهادى و ابى محمد بن الحسن بن على العسكرى(عليهما السلام)، نماز زيارت را دو ركعت نوشته است. (11)

كفعمى در المصباح، در زيارت امام حسين(ع) (12)، زيارت كاظمين(عليهما السلام) (13)، زيارت امام رضا(ع) (14)، زيارت عسكريين(عليهما السلام) (15)، زيارت5.

ص: 129


1- . المزار الكبير، ابن مشهدي، صص536، 541 و 549.
2- . همان، صص550، 552 و 652.
3- . همان، صص553 و554.
4- . المزار في كيفية زيارات النبي و الأئمة:، ص16.
5- . همان، ص28.
6- . همان، صص49، 98 و 108.
7- . همان، صص51 و 98.
8- . همان، ص126.
9- . همان، صص190 و 195.
10- . همان، صص193 و 195.
11- . همان، ص202.
12- . المصباح، كفعمي، ص485.
13- . همان، ص493.
14- . همان، ص494.
15- . همان، ص495.

شهداى كربلا (1) و زيارت حضرت على اكبر(ع) (2)، نماز زيارت را دو ركعت بيان نموده است.

چنان كه گذشت ايشان در «البلد الامين و الدرع الحصين» چنين آورده است: «و صَلَاةُ الزِّيَارَةِ لِأَحَد المَعْصُومِينَ رَكْعَتَانِ يَقْرَا فِيهِمَا مَا شَاءَ» (3)؛ «نماز زيارت هريك از معصومان(عليهم السلام)، دو ركعت است؛ با هر سوره اى كه خوانده شود».

بنابراين با توجه به روايات صحيحه و صراحت دلالت آنها بر مطلوب و نيز عبارات بزرگان در اين باره و همچنين متن صريح كتاب هاى معتبر زيارت و دعا، شكى نمى ماند كه مطلوب از نماز زيارت، دو ركعت است و بيشتر از آن، چنان كه خواهد آمد، در اكثر موارد، براى فضيلت و ثواب بيشتر مى باشد.

چهار ركعت

شيخ طوسى(رحمه الله) در زيارت عاشورا از راه دور آورده است:

فَتُصَلِّي أَرْبَعَ رَكَعَات تُحْسِنُ رُكُوعَهَا و سُجُودَهَا و خُشُوعَهَا و تُسَلِّم بَيْنَ كُلِّ رَكْعَتَيْنِ تَقْرَا فِي الْأُولَى سُورَةَ الْحَمْد و قُلْ يا أَيُّهَا الْكافِرُونَ و فِي الثَّانِيَةِ الْحَمْد و قُلْ هُو الله أَحَد ثُم تُصَلِّي رَكْعَتَيْنِ أُخْرَيَيْنِ تَقْرَا فِي الْأُولَى الْحَمْد و سُورَةَ الْأَحْزَابِ و فِي الثَّانِيَةِ الْحَمْد و إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ أَو مَا تَيَسَّر مِنَ الْقُرْآنِ. (4)

ص: 130


1- . المصباح، كفعمي، ص504.
2- . همان، ص505.
3- . البلد الأمين و الدرع الحصين، ص163.
4- . مصباح المتهجد، ج2، ص783.

و چهار ركعت نماز با ركوع و سجده و خشوع زيبا بخوان؛ هر دو ركعت با يك سلام؛ در ركعت اول بعد از حمد، سوره «كافرون»، در ركعت دوم، سوره «توحيد» و در نماز دوم، ركعت اول بعد از حمد، سوره «احزاب» و ركعت دوم، سوره «منافقون» يا هر سوره اى از قرآن را مى توان خواند.

در كتاب الفقه على المذاهب الأربعة و مذهب أهل البيت(عليهم السلام)، به صراحت، نماز زيارت را بعد از ذكر زيارت رسول الله(ص)، چهار ركعت بيان نموده است:

ثم صل اربع ركعات صلاة الزيارة بسلامين و اقرا فيها ما شئت من السور. (1)

چهار ركعت نماز زيارت بخوان با دو سلام و هر سوره اى كه خواستى در آن بخوان.

سيد بن طاووس در مصباح الزائر، همچنين در الاقبال و زاد المعاد و مفاتيح الجنان نيز در زيارت حضرت رسول(ص)، نماز زيارت را چهار ركعت بيان نموده اند. (2) اين در حالى است كه شهيد(رحمه الله) در المزار، بعد از زيارت رسول الله(ص)، به صراحت، نماز را دو ركعت بيان فرموده است. (3)

صاحب جواهر(رحمه الله) در جواهر الكلام، بحرانى در «سداد العباد و رشاد6.

ص: 131


1- . الفقه علي المذاهب الأربعة و مذهب أهل البيت:، ج1، ص957.
2- . مصباح الزائر، ص69؛ الإقبال بالأعمال الحسنه، ج3، ص126؛ زاد المعاد - مفتاح الجنان، ص262؛ مفاتيح الجنان، ص447.
3- . المزار في كيفية زيارات النبي و الأئمه:، ص16.

العباد» و سبزوارى در مهذب الاحكام به طور مطلق، ضمن بيان دو، شش و هشت ركعت، به چهار ركعت نيز اشاره نموده اند. (1)

ادله و روايات

-مُحَمَّد بْنُ عَلِي بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِه عَنْ صَفْوَانَ بْنِ مِهْرَانَ الْجَمَّالِ عَنِ الصَّادِقِ(ع) قَالَ: سَار و أَنَا مَعَه فِي الْقَادِسِيَّةِ حَتَّى أَشْرَفَ عَلَى النَّجَفِ فَقَالَ هَذَا هُو الْجَبَلُ الَّذِي اعْتَصَم بِه ابْنُ جَدِّي نُوحٍ فَقَالَ سَآوِي إِلى جَبَلٍ يَعْصِمُنِي مِنَ الْماءِ فَأَوْحَى الله تَعَالَى إِلَيْه أَ يَعْتَصِم بِكَ مِنِّي أَحَدٌ فَغَار فِي الْأَرْضِ و تَقَطَّعَ إِلَى الشَّامِ ثُم قَالَ اعْدِلْ بِنَا قَالَ فَعَدَلْت بِهِ فَلَم يَزَلْ سَائِرا حَتَّى أَتَى الْغَرِي فَوَقَفَ بِهِ ثُم أَتَى الْقَبْر فَسَاقَ السَّلَام مِنْ آدَم عَلَى نَبِيٍّ نَبِيٍّ(ع) و أَنَا أَسُوقُ السَّلَام مَعَهُ حَتَّى وَصَلَ السَّلَام إِلَى النَّبِيِّ(ص) ثُم خَرَّ عَلَى الْقَبْر فَسَلَّم عَلَيْه و عَلَا نَحِيبُهُ ثُم قَام فَصَلَّى أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ.

وفِي خَبَر آخَر سِت رَكَعَات و صَلَّيْت مَعَهُ فَقُلْت يَا ابْنَ رَسُولِ الله مَا هَذَا الْقَبْرُ فَقَالَ هَذَا قَبْر جَدِّي عَلِي بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع). (2)

صفوان بن مهران مى گويد كه امام صادق(ع) از قادسيه حركت نمود؛ درحالى كه من همراهش بودم، تا به نجف رسيد و فرمود: «اين همان كوهى است كه فرزند نوح، بدان پناهنده شد و «گفت به زودى به كوهى پناه مى برم كه مرا از آب حفظ كند». پس خداوند وحى نمود: «آيا كسى به تو پناه مى آورد از دست9.

ص: 132


1- . جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ج20، ص94؛ سداد العباد و رشاد العباد، ص137؛ مهذب الأحكام، سبزواري، ج15، ص66.
2- . وسائل الشيعه، ج14، ص379.

من؟!» آن گاه در زمين فرو رفت و به سوى شام حركت كرد. سپس فرمود: «با ما بيا». با او همراه شدم تا به «غرى» رسيد و آنجا ايستاد. سپس نزديك قبر شد و آغاز به سلام نمود؛ از آدم(ع) و پيامبران. من نيز به همراه او آغاز نمودم تا رسيد به سلام بر پيامبر(ص). سپس صورت خود را بر قبر نهاد و بر او سلام نمود و صدايش را بلند نمود و بعد برخاست و چهار ركعت نماز خواند. [در خبر ديگرى وارد شده است كه حضرت شش ركعت نماز خواند]. من نيز همراهش خواندم. عرض كردم: «يابن رسول الله! اين قبر كيست؟» فرمود: «اين قبر جدم على بن ابى طالب(ع) است».

اين دو روايت، صحيحه اند و از نظر دلالت، داراى ترديد است؛ زيرا در يكى، چهار ركعت و در ديگرى، شش ركعت بيان شده است؛ به ويژه اينكه در مواردى كه در زيارت اميرمؤمنان(ع) شش ركعت بيان گرديده، بنابر قراين، دو ركعت به نيت نماز زيارت اميرمؤمنان(ع)، دو ركعت به نيت حضرت آدم(ع) و دو ركعت از آن به نيت حضرت نوح(ع) مى باشد.

-و عَنْ عَلِي بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّد بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّد بْنِ أَحْمَد عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِم عَنْ أَبِي عَلِي الْحَرَّانِي قَالَ: قُلْت لِأَبِي عَبْدِالله(ع) مَا لِمَنْ زَار الْحُسَيْنَ(ع) قَالَ مَنْ أَتَاه و زَارَه و صَلَّى عِنْدَه رَكْعَتَيْنِ أَو أَرْبَعَ رَكَعَات كُتِبَت لَه حَجَّةٌ و عُمْرَةٌ قَالَ قُلْتُ: و كَذَلِكَ كُلُّ مَنْ زَار إِمَاما مُفْتَرَضَ الطَّاعَةِ قَالَ و كَذَلِكَ كُلُّ مَنْ زَار إِمَاما مُفْتَرَضَ الطَّاعَةِ.

وعَنْ أَبِيه عَنْ سَعْد عَنْ أَبِي الْقَاسِم عَنْ أَبِي عَلِي الْخُزَاعِي عَنْ أَبِي

ص: 133

عَبْدِالله(ع) مِثْلَهُ. (1)

ابى على حرانى مى گويد كه به امام صادق(ع) عرض كردم: «ثواب زيارت امام حسين(ع) چيست؟» فرمود: «كسى كه آن حضرت را زيارت كند و نزد او دو ركعت يا چهار ركعت نماز گزارد، براى او ثواب يك حج و يك عمره نوشته مى شود». عرض كردم: «آيا اين ثواب براى زيارت هر پيشواى واجب الطاعه مى باشد؟» فرمود: «آرى. اين ثواب براى هر فردى است كه امام واجب الطاعه را زيارت كند».

اين روايت از نظر سند، صحيحه است. اما از نظر دلالت، با توجه به اينكه دو ركعت را نيز بيان نموده است، بنابراين منحصر در چهار ركعت نيست و حمل بر افضليت چهار ركعت مى شود.

-و عَنْه عَنْ مُحَمَّد بْنِ عَلِي عَنْ عَمِّه عَنْ أَحْمَد بْنِ مُحَمَّد عَنْ أَحْمَد بْنِ الْفَضْلِ الْخُزَاعِي عَنْ عُثْمَانَ بْنِ سَعِيد عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِي عَبْدِالله(ع) قَالَ: قَالَ: إِنَّ إِلَى جَانِبِ كُوفَانَ قَبْرا مَا أَتَاه مَكْرُوبٌ قَطُّ فَصَلَّى عِنْدَه رَكْعَتَيْنِ أَو أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ إِلَّا نَفَّسَ الله كَرْبَه و قَضَى حَاجَتَه قَالَ قُلْت قَبْر الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِي فَقَالَ لِي بِرَأْسِه لَا فَقُلْت قَبْر أَمِيرالمُؤْمِنِينَ(ع) فَقَالَ بِرَأْسِه نَعَمْ. (2)

از امام صادق(ع) نقل شده است كه فرمود: نزديك كوفه قبرى است كه هرگرفتارى آنجا برود و دو ركعت يا چهار ركعت نماز بخواند، خداوند گرفتارى او را رفع كند و حاجتش را8.

ص: 134


1- . وسائل الشيعه، ج14، ص521؛ كامل الزيارات، ص251؛ كتاب المزار، شيخ مفيد، ص134.
2- . وسائل الشيعه، ج14، ص378.

برآورده سازد. عرض كردم: «آيا قبر امام حسين(ع) را مى فرماييد؟» با سر اشاره فرمود: «نه». عرض كردم: «قبر اميرمؤمنان(ع) را مى فرماييد؟» اشاره فرمود: «آرى».

اين روايت نيز از نظر دلالت، همانند روايات قبلى است و نكته درخور توجه در روايت اين است كه ممكن است منظور از اين نماز، نماز حاجت باشد.

-مُحَمَّد بْنُ الْحَسَنِ فِي الْمِصْبَاحِ قَالَ رُوِي عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَر بْنِ مُحَمَّد(ع) أَنَّه قَالَ: مَنْ أَرَاد أَنْ يَزُور قَبْر رَسُولِ الله(ص) و قَبْر أَمِيرالْمُؤْمِنِينَ و فَاطِمَةَ و الْحَسَنِ و الْحُسَيْنِ و قُبُور الْحُجَجِ(عليهم السلام) و هُو فِي بَلَدِهِ فَلْيَغْتَسِلْ فِي يَوْم الْجُمُعَةِ و لْيَلْبَسْ ثَوْبَيْنِ نَظِيفَيْنِ و لْيَخْرُجْ إِلَى فَلَاةٍ مِنَ الْأَرْضِ ثُم يُصَلِّي أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ يَقْرَا فِيهِنَّ مَا تَيَسَّر مِنَ الْقُرْآنِ فَإِذَا تَشَهَّد و سَلَّم فَلْيَقُم مُسْتَقْبِلَ الْقِبْلَةِ و لْيَقُلْ... .

قَالَ و فِي رِوَايَةٍ أُخْرَى افْعَلْ ذَلِكَ عَلَى سَطْحِ دَارِكَ. (1)

از امام صادق روايت شده است كه فرمود: «هركه بخواهد از شهر خود، پيامبر(ص) و اهل بيت(عليهم السلام) را زيارت كند، در روز جمعه غسل نمايد و لباس پاكيزه بپوشد و به جايى بلند برود و سپس چهار ركعت نماز با هر سوره اى بخواند و بعد از سلام نماز، بايستد و چنين بگويد...». در روايت ديگرى وارد شده است كه اين كار را بر بالاى بام خانه خود انجام دهد.

اين روايت هرچند از نظر سند، مرسله است، اما از نظر دلالت، بر چهار ركعت تصريح دارد.9.

ص: 135


1- . وسائل الشيعه، ج14، ص579.

عَلِي بْنُ مُوسَى بْنِ طَاوُسٍ فِي مِصْبَاحِ الزَّائِر عَنِ الصَّادِقِ(ع) فِي حَدِيثٍ أَنَّ مَنْ زَار إِمَاما مُفْتَرَضَ الطَّاعَةِ بَعْد وَفَاتِهِ و صَلَّى عِنْدَه أَرْبَعَ رَكَعَات كُتِبَت لَه حَجَّةٌ و عُمْرَةٌ. (1)

در مصباح الزائر، طى حديثى از امام صادق(ع) نقل كرده است: «هركه پيشواى واجب الطاعه را بعد از وفات زيارت كند و نزد او چهار ركعت نماز بخواند، ثواب يك حج و يك عمره براى او نوشته مى شود».

اين روايت نيز همانند روايت قبلى هرچند از نظر سند، مرسله است، اما از نظر دلالت، بر چهار ركعت تصريح دارد و همه معصومان اعم از پيامبران و امامان را شامل مى شود.

-و حَدَّثَنِي مُحَمَّد بْنُ عَبْدِاللهِ عَنْ مُحَمَّد بْنِ أَبِي عَبْدِاللهِ الْكُوفِي عَنْ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ النَّخَعِي عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ يَزِيد قَالَ حَدَّثَنَا صَفْوَانُ ابْنُ مِهْرَانَ عَنْ جَعْفَر بْنِ مُحَمَّد(ع) قَالَ سَار و أَنَا مَعَه مِنَ الْقَادِسِيَّةِ حَتَّى أَشْرَفَ عَلَى النَّجَفِ فَقَالَ هُو الْجَبَلُ الَّذِي اعْتَصَم بِه ابْنُ جَدِّي نُوحٍ(ع) فَقَالَ سَآوِي إِلى جَبَلٍ يَعْصِمُنِي مِنَ الْماءِ فَأَوْحَى الله تَبَارَكَ و تَعَالَى إِلَيْه بِالنَّجَفِ ا يَعْتَصِم بِكَ مِنِّي فَغَابَ فِي الْأَرْضِ و تَقَطَّعَ إِلَى قِبَلِ الشَّام ثُم قَالَ اعْدِلْ بِنَا فَعَدَلْت فَلَم يَزَلْ سَائِرا حَتَّى أَتَى الْغَرِي فَوَقَفَ عَلَى الْقَبْر فَسَاقَ السَّلَام مِنْ آدَم عَلَى نَبِي و نَبِي(ع) و أَنَا أَسُوقُ مَعَه حَتَّى وَصَلَ السَّلَام إِلَى النَّبِي(ص) ثُم خَرَّ عَلَى الْقَبْر فَسَلَّم عَلَيْه و عَلَا نَحِيبُه ثُم قَام فَصَلَّى أَرْبَعَ رَكَعَات و صَلَّيْت مَعَه و قُلْت1.

ص: 136


1- . وسائل الشيعه، ج14، ص521.

يَا ابْنَ رَسُولِ الله مَا هَذَا الْقَبْر فَقَالَ هَذَا قَبْر جَدِّي عَلِي بْنِ أَبِي طَالِبٍ. (1)

صفوان بن مهران مى گويد كه امام صادق(ع) از قادسيه حركت نمود؛ درحالى كه من همراهش بودم؛ تا به نجف رسيد و فرمود: اين همان كوهى است كه فرزند نوح بدان پناهنده شد؛ «گفت به زودى به كوهى پناه مى برم كه مرا از آب حفظ كند». پس خداوند وحى نمود: «آيا كسى به تو پناه مى آورد از دست من؟!» آن گاه در زمين فرو رفت و به سوى شام حركت كرد، سپس فرمود: «با ما بيا». با او همراه شدم تا به «غرى» رسيد و آنجا ايستاد. سپس نزديك قبر شد و آغاز به سلام نمود؛ از آدم(ع) و پيامبران. من نيز به همراه او آغاز نمودم تا رسيد به سلام بر پيامبر(ص) .

سپس صورت خود را بر قبر نهاد و بر او سلام نمود و صدايش را بلند نمود و بعد برخاست و چهار ركعت نماز خواند. من نيز همراهش خواندم. عرض كردم: «يابن رسول الله! اين قبر كيست؟» فرمود: «اين قبر جدم على بن ابى طالب(ع) است».

اين روايت از نظر دلالت، بر چهار ركعت، تصريح دارد.

صاحب مصباح المتهجد، بعد از زيارت حضرت امام حسين(ع) آورده است:5.

ص: 137


1- . كامل الزيارات، ص35.

صَلِّ أَرْبَعَ رَكَعَات صَلَاةَ الزِّيَارَةِ أَو سِت رَكَعَات أَو ثَمَانِي رَكَعَات و هُو أَفْضَلُهَا و أَقَلُّه رَكْعَتَانِ. (1)

چهار، شش يا هشت ركعت نماز زيارت بخوان و افضل آن، هشت و كمترين آن، دو ركعت است.

در اينجا با توجه به اينكه دو ركعت، شش ركعت و هشت ركعت را نيز بيان نموده است، بنابراين منحصر در چهار ركعت نيست و نكته درخور توجه اين است كه تعداد بيشتر از دو ركعت را به فضيلت بيشتر تبيين كرده و اقلّ نماز زيارت را دو ركعت بيان نموده است.

همان گونه كه روشن است در متن بيشتر اين روايات، فقط چهار ركعت ذكر نشده است. بنابراين با توجه به قراين و با توجه به متن اين روايات و ساير ادله، چنان كه در بيان دو ركعت گذشت، به فضيلت چهار ركعت حمل مى شود.

شش ركعت

در عبارات برخى از بزرگان، كنار دو يا چهار يا هشت ركعت، شش ركعت نيز ذكر گرديده است و اين مطلب، برگرفته از متن برخى روايات مى باشد؛ مانند صاحب جواهر(رحمه الله) در جواهر الكلام، بحرانى در «سداد العباد و رشاد العباد» و سبزوارى در مهذب الاحكام كه ضمن بيان دو، چهار، و هشت ركعت، به شش ركعت نيز اشاره نموده اند. (2)

ص: 138


1- . مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج1، ص290.
2- . جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ج20، ص94؛ سداد العباد و رشاد العباد، ص137؛ مهذب الأحكام، سبزواري، ج15، ص66.

ادله و روايات

-مُحَمَّد بْنُ عَلِي بْنِ الحُسَيْنِ بِإِسْنَادِه عَنْ صَفْوَانَ بْنِ مِهْرَانَ الْجَمَّالِ عَنِ الصَّادِقِ(ع) قَالَ: سَار و أَنَا مَعَه فِي الْقَادِسِيَّةِ حَتَّى أَشْرَفَ عَلَى النَّجَفِ فَقَالَ هَذَا هُو الْجَبَلُ الَّذِي اعْتَصَم بِه ابْنُ جَدِّي نُوحٍ فَقَالَ سَآوِي إِلى جَبَلٍ يَعْصِمُنِي مِنَ الْماءِ فَأَوْحَى الله تَعَالَى إِلَيْه ا يَعْتَصِم بِكَ مِنِّي أَحَدٌ فَغَار فِي الْأَرْضِ و تَقَطَّعَ إِلَى الشَّامِ ثُم قَالَ اعْدِلْ بِنَا قَالَ فَعَدَلْت بِهِ فَلَم يَزَلْ سَائِرا حَتَّى أَتَى الْغَرِي فَوَقَفَ بِهِ ثُم أَتَى الْقَبْر فَسَاقَ السَّلَام مِنْ آدَم عَلَى نَبِيٍّ(ع) و أَنَا أَسُوقُ السَّلَام مَعَهُ حَتَّى وَصَلَ السَّلَام إِلَى النَّبِيِّ(ص) ثُم خَرَّ عَلَى الْقَبْر فَسَلَّم عَلَيْه و عَلَا نَحِيبُهُ ثُم قَام فَصَلَّى أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ.

وفِي خَبَر آخَر سِت رَكَعَات و صَلَّيْت مَعَهُ فَقُلْت يَا ابْنَ رَسُولِ الله مَا هَذَا الْقَبْرُ فَقَالَ هَذَا قَبْر جَدِّي عَلِي بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع). (1)

صفوان بن مهران مى گويد كه امام صادق(ع) از قادسيه حركت نمود؛ درحالى كه من همراهش بودم تا به نجف رسيد و فرمود: اين همان كوهى است كه فرزند نوح بدان پناهنده شد؛ «گفت به زودى به كوهى پناه مى برم كه مرا از آب حفظ كند». پس خداوند وحى نمود: «آيا كسى به تو پناه مى آورد از دست من». آن گاه در زمين فرو رفت و به سوى شام حركت كرد. سپس فرمود: «با ما بيا». با او همراه شدم تا به «غرى» رسيد و آنجا ايستاد. سپس نزديك قبر شد و آغاز به سلام نمود؛ از آدم(ع) و پيامبران. من نيز به همراه او آغاز نمودم تا رسيد به سلام بر9.

ص: 139


1- . وسائل الشيعه، ج14، ص379.

پيامبر(ص) . سپس صورت خود را بر قبر نهاد و بر او سلام نمود و صدايش را بلند نمود و بعد برخاست و چهار ركعت نماز خواند. [در خبر ديگرى وارد شده است كه حضرت، شش ركعت نماز خواند]. من نيز همراهش خواندم. عرض كردم: «يابن رسول الله! اين قبر كيست؟» فرمود: «اين قبر جدم على بن ابى طالب(ع) است».

چنان كه گذشت اين دو روايت، صحيحه اند و از نظر دلالت، داراى ترديدند؛ زيرا در يكى، چهار ركعت و در ديگرى، شش ركعت بيان شده است؛ به ويژه اينكه در مواردى كه در زيارت اميرمؤمنان(ع) شش ركعت بيان گرديده است. با توجه به قراين موجود در روايات و عبارات بزرگان (1)، دو ركعت به نيت نماز زيارت اميرمؤمنان(ع)، دو ركعت به نيت حضرت آدم(ع) و دو ركعت از آن نيز به نيت حضرت نوح(ع) مى باشد.

-جَعْفَر بْنُ مُحَمَّد بْنِ قُولَوَيْه فِي الْمَزَار عَنْ مُحَمَّد بْنِ جَعْفَر الْحِمْيَرِي عَنْ أَبِيه عَنْ أَحْمَد بْنِ أَبِي عَبْدِاللهِ عَنْ أَبِيه رَفَعَه قَالَ: دَخَلَ حَنَانُ بْنُ سَدِير الصَّيْرَفِي عَلَى أَبِي عَبْدِاللهِ(ع) فَقَالَ يَا حَنَانُ تَزُور أَبَا عَبْدِاللهِ(ع) فِي كُلِّ شَهْر مَرَّةً قَالَ لَا قَالَ فَفِي كُلِّ شَهْرَيْنِ مَرَّةً قَالَ لَا قَالَ فَفِي كُلِّ سَنَةٍ مَرَّةً قَالَ لَا قَالَ فَمَا أَجْفَاكُم لِسَيِّدِكُمْ قَالَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ قِلَّةُ الزَّاد و بُعْد النَّأْي الْمَسَافَةِ فَقَالَ أَلَا أَدُلُّكُم عَلَى زِيَارَةٍ مَقْبُولَةٍ و إِنْ بَعُد النَّأْيُ قَالَ بَلَى فَكَيْفَ أَزُورُه يَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ قَالَ اغْتَسِلْ يَوْم الْجُمُعَةِ أَو أَي يَوْم شِئْتَ و الْبَسْ أَطْهَر ثِيَابِكَ و اصْعَد إِلَى أَعْلَى دَارِكَ7.

ص: 140


1- . مانند تصريح شهيد \ در المزار في كيفية زيارات النبي و الأئمه:، صص49 -51 و 98؛ ذكرى الشيعه في احكام الشريعه، ج4، ص287.

أَو إِلَى الصَّحْرَاءِ و اسْتَقْبِلِ الْقِبْلَةَ بِوَجْهِكَ بَعْد مَا تَبَيَّنَ أَنَّ الْقَبْر هُنَاكَ يَقُولُ الله (فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ ) ثُم قُلْ السَّلَام عَلَيْكَ يَا مَوْلَاي و ابْنَ مَوْلَايَ و سَيِّدِي و ابْنَ سَيِّدِي السَّلَام عَلَيْكَ يَا مَوْلَاي الشَّهِيد ابْنَ الشَّهِيدِ و الْقَتِيلَ ابْنَ الْقَتِيلِ و ذَكَر الزِّيَارَةَ ثُم قَالَ ثُم تَتَحَوَّلُ إِلَى يَسَارِكَ قَلِيلًا و تُحَوِّلُ وَجْهَكَ إِلَى قَبْر عَلِي بْنِ الْحُسَيْنِ و هُو عِنْد رِجْلِ وَالِدِه و تُسَلِّم عَلَيْه بِمِثْلِ ذَلِكَ ثُم ادْعُ الله مَا أَحْبَبْت مِنْ أَمْر دِينِكَ و دُنْيَاكَ ثُم تُصَلِّي أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ فَإِنَّ صَلَاةَ الزِّيَارَةِ ثَمَانٍ أَو سِت أَو أَرْبَعٌ أَو رَكْعَتَانِ و أَفْضَلُهَا ثَمَانٍ ثُم تَسْتَقْبِلُ الْقِبْلَةَ نَحْو قَبْر أَبِي عَبْدِاللهِ(ع) و تَقُولُ أَنَا مُوَدِّعُكَ يَا سَيِّدِي و ابْنَ سَيِّدِي عَلِي ابْنَ الحُسَيْنِ و مُوَدِّعُكُم يَا سَادَتِي يَا مَعَاشِر الشُّهَدَاءِ فَعَلَيْكُم سَلَام الله و رَحْمَتُه و رِضْوَانُه و بَرَكَاتُهُ. (1)

حنان بن سدير صيرفى با گروهى از دوستانش، خدمت امام صادق(ع) رسيدند؛ حضرت رو به او كرد و فرمود: «آيا هر ماه، امام حسين(ع) را زيارت مى كنى؟» عرض كرد: «نه». فرمود: «در هر دو ماه چطور؟» عرض كرد: «نه». فرمود: «در هر سال يك بار زيارت مى كنى؟» عرض كرد: «نه». فرمود: «چه چيز سبب شده است به سرور خود، جفا كنيد؟!» سدير گفت: «يا بن رسول الله! دورى راه و بى پولى». امام(ع) فرمود: «آيا نمى خواهيد به شما ياد دهم زيارت مقبولى را از راه دور؟» عرض كرد: «يا بن رسول الله! چگونه است؟» فرمود: «روز جمعه يا هر روز ديگرى غسل كن و لباس هاى پاكيزه بپوش و بر0.

ص: 141


1- . وسائل الشيعه، ج14، ص580؛ كامل الزيارات، صص 289 و 290.

بالاى بام خانه ات يا به صحرا برو و رو به كربلا بايست و زيارت نامه بخوان و سپس رو به حضرت على اكبر سلام بده و بعد از آن براى دين و دنياى خود دعا كن و بعد چهار ركعت نماز بخوان؛ زيرا نماز زيارت، هشت، شش، چهار يا دو ركعت است كه هشت ركعت بهتر است و در پايان، رو به قبر امام حسين(ع) كن و خداحافظى نما».

با توجه به اينكه در اين روايت، ضمن بيان شش ركعت، دو ركعت، چهار ركعت و هشت ركعت را نيز بيان نموده است، بنابراين نماز منحصر در شش ركعت نيست و نكته درخور توجه در روايت اين است كه حضرت، تعداد بيشتر از دو ركعت را به فضيلت بيشتر، تبيين فرموده است.

-مُحَمَّد بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَد بْنِ مُحَمَّد عَنِ الْقَاسِم بْنِ يَحْيَى عَنْ جَدِّه الْحَسَنِ بْنِ رَاشِد عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ ثُوَيْر قَالَ: كُنْت أَنَا و يُونُسُ بْنُ ظَبْيَانَ عِنْد أَبِي عَبْدِاللهِ(ع) و كَانَ أَكْبَرَنَا سِنّا إِلَى أَنْ قَالَ فَقَالَ إِذَا أَرَدْت زِيَارَةَ الْحُسَيْنِ كَيْفَ أَصْنَعُ و كَيْفَ أَقُولُ: قَالَ... ثُم تَدُور فَتَجْعَلُ قَبْر أَبِي عَبْدِاللهِ(ع) بَيْنَ يَدَيْكَ فَصَلِّ سِت رَكَعَاتٍ و قَد تَمَّت زِيَارَتُكَ فَإِنْ شِئْت فَانْصَرِفْ.

ورَوَاه الشَّيْخُ بِإِسْنَادِه عَنْ مُحَمَّد بْنِ يَعْقُوبَ نَحْوَه و رَوَاه الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِه عَنِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِد نَحْوَهُ. (1)

حسين بن ثوير مى گويد كه من و يونس بن ظبيان كه از نظر سنّ از ما بزرگ تر بود، نزد امام صادق(ع) بوديم. يونس از3.

ص: 142


1- . وسائل الشيعه، ج14، صص490 و 493.

حضرت پرسيد: «هرگاه خواستم امام حسين(ع) را زيارت كنم، چگونه عمل كنم و چه بگويم؟» حضرت فرمود: «... و بعد قبر شريف را دور بزن و رو به قبله، به گونه اى كه قبر مطهر روبه رويت باشد، شش ركعت نماز بخوان؛ در اينجا زيارت تو كامل شده است و مى توانى بازگردى».

با توجه به متن اين روايت و روايت قبلى و ساير روايات و عبارات بزرگان، اين شش ركعت، دو ركعت به نيت سيدالشهدا(ع)، دو ركعت به نيت حضرت على اكبر(ع) و دو ركعت به نيت ساير شهدا خوانده مى شود.

همچنين در مصباح المتهجد، بعد از زيارت امام حسين(ع) آمده است:

صَلِّ أَرْبَعَ رَكَعَات صَلَاةَ الزِّيَارَةِ أَو سِت رَكَعَات أَو ثَمَانِي رَكَعَات و هُو أَفْضَلُهَا و أَقَلُّه رَكْعَتَانِ. (1)

چهار، شش يا هشت ركعت نماز زيارت بخوان و افضل آن، هشت ركعتى و كمترين آن، دو ركعت است.

چنان كه گذشت، در اينجا با توجه به اينكه كنار شش ركعت، دو ركعت، چهار ركعت و هشت ركعت را نيز بيان نموده است، بنابراين در شش ركعت منحصر نيست. نكته درخور توجه در روايت اين است كه تعداد بيشتر از دو ركعت را به فضيلت بيشتر تبيين كرده و اقل نماز زيارت را نيز دو ركعت، بيان نموده است.0.

ص: 143


1- . مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج1، ص290.

ابن المشهدى(رحمه الله) در زيارت اميرمؤمنان(ع) در دو مورد، شش ركعت بيان كرده است. (1) اما با توجه به اينكه در مواردى كه در زيارت اميرمؤمنان(ع) شش ركعت بيان شده، با توجه به قراين موجود در روايات و عبارات بزرگان (2)، دو ركعت به نيت نماز زيارت اميرمؤمنان(ع)، دو ركعت به نيت حضرت آدم(ع) و دو ركعت نيز به نيت حضرت نوح(ع) مى باشد. به هرحال، دلالت اين كلام بر مقصود، مشكل است.

همان گونه كه روشن است، در متن بيشتر اين روايات، فقط شش ركعت، ذكر نشده است. بنابراين با توجه به قراين و با توجه به متن اين روايات و ساير ادله و روايات، چنان كه در بيان دو ركعت و چهار ركعت نيز گذشت، در مواردى كه شش ركعت بيان گرديده، به فضيلت شش ركعت حمل مى شود.

هشت ركعت

در عبارات برخى از بزرگان، كنار دو، چهار يا شش ركعت، هشت ركعت نيز ذكر گرديده است و اين مطلب، برگرفته از متن برخى روايات مى باشد. مانند صاحب جواهر(رحمه الله) در جواهر الكلام، بحرانى در «سداد العباد و رشاد العباد» و سبزوارى در مهذب الاحكام. (3)

علامه مجلسى(رحمه الله) در زاد المعاد در زيارت امام حسين(ع)، اين مطلب

ص: 144


1- . المزار الكبير، مشهدي، صص221 و 260.
2- . مانند تصريح شهيد \ در المزار في كيفية زيارات النبي و الائمه:، صص49 - 51 و 98؛ ذكري الشيعة في أحكام الشريعة، ج4، ص287.
3- . جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ج20، ص94؛ سداد العباد و رشاد العباد، ص137؛ مهذب الأحكام، سبزواري، ج15، ص66.

را آورده است. (1) دليل اين مطلب نيز چنان كه گذشت، بيان هشت ركعت در برخى از روايات و عبارات برخى بزرگان است و ما به سبب خوددارى از تكرار، متن روايات و عبارات مذكور را نقل نمى كنيم. (2) به ويژه به سبب اينكه در متن اين روايات، انحصاراً هشت ركعت ذكر نشده است. بنابراين با توجه به قراين و نيز متن اين روايات و ساير ادله و روايات، چنان كه در بيان دو ركعت نيز گذشت، به فضيلت هشت ركعت حمل مى شود.

دوازده ركعت

نماز زيارت دوازده ركعتى، فقط درباره حضرت بقية الله(عج) نقل شده است؛ چنان كه صاحب المزار الكبير، بعد از نقل زيارت نامه براى حضرت بقية الله(عج)، دوازده ركعت نماز نقل نموده است:

التوجه إلى الحجة صاحب الزمان صلوات الله عليه بعد صلاة اثنتي عشرة ركعة تقرأ فيها قُلْ هُو الله أَحَد ركعتين ركعتين، و تصلي على محمد و آله(عليهم السلام) كثيرا.

قَالَ أَبُو عَلِي الْحَسَنُ بْنُ أُشْنَاسٍ: و أَخْبَرَنَا أَبُو مُحَمَّد عَبْدُاللهِ بْنُ مُحَمَّد الدَّعْلَجِيُّ، قَالَ: أَخْبَرَنَا أَبُو الْحُسَيْنِ حَمْزَةُ بْنُ مُحَمَّد بْنِ الْحَسَنِ بْنِ شَبِيبٍ، قَالَ: عَرَّفَنَا أَبُوعَبْدِاللهِ أَحْمَد بْنُ إِبْرَاهِيمَ، قَالَ: شَكَوْت إِلَى أَبِي جَعْفَر مُحَمَّد بْنِ عُثْمَانَ شَوْقِي إِلَى رُؤْيَةِ مَوْلَانَا(ع) فَقَالَ لِي: مَعَ

ص: 145


1- . زاد المعاد - مفتاح الجنان، ص294.
2- . وسائل الشيعه، ج14، ص580؛ كامل الزيارات، صص289 و 290؛ مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج1، ص290.

الشَّوْقِ تَشْتَهِي أَنْ تَرَاهُ، فَقُلْت لَهُ: نَعَمْ، فَقَالَ لِي: شَكَر الله لَكَ شَوْقَكَ و أَرَاكَ وجهك [وَجْهَه فِي يُسْر و عَافِيَةٍ، لَا تَلْتَمِسْ يَا أَبَا عَبْدِاللهِ أَنْ تَرَاهُ، فَإِنَّ أَيَّام الْغَيْبَةِ تَشْتَاقُ إِلَيْهِ، و لَا تَسْأَلِ الِاجْتِمَاعَ مَعَه إِنَّهَا عَزَائِم الله و التَّسْلِيم لَهَا أَوْلَى، و لَكِنْ تَوَجَّه إِلَيْه بِالزِّيَارَةِ.

فَأَمَّا كَيْفَ يُعْمَلُ و مَا أَمْلَاه عِنْد مُحَمَّد بْنِ عَلِي فَانْسَخُوه مِنْ عِنْدِهِ، و هُو التَّوَجُّه إِلَى الصَّاحِبِ بِالزِّيَارَةِ بَعْد صَلَاةِ اثْنَتَي عَشْرَةَ رَكْعَةً.

تَقْرَا قُلْ هُو الله أَحَد فِي جَمِيعِهَا رَكْعَتَيْنِ رَكْعَتَيْنِ، ثُم تُصَلِّي عَلَى مُحَمَّد و آلِه و تَقُولُ: قَوْلَ اللهِ جَلَّ اسْمُهُ: سَلَام عَلَى آلِ يَاسِينَ ذَلِكَ هُو الْفَضْلُ الْمُبِينُ مِنْ عِنْدِاللهِ وَ الله ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ * (إِمَامُهُ) مَنْ يَهْدِيه صِرَاطَه الْمُسْتَقِيمَ، و قَد آتَاكُم الله خِلَافَتَه يَا آلَ يَاسِينَ، و ذَكَرْنَا فِي الزِّيَارَةِ و صَلَّى الله عَلَى سَيِّدِنَا مُحَمَّد النَّبِي و آلِه الطَّاهِرِينَ. (1)

روى نمودن به حضرت حجت(عج) بعد از دوازده ركعت نماز است كه دو ركعت دو ركعت، با سوره توحيد خوانده مى شود و با صلوات زياد همراه است. احمد بن ابراهيم مى گويد كه با محمد بن عثمان، نايب خاص امام زمان(عج)، از شدت اشتياق خود به ديدار حضرت حجت(عج) سخن گفتم. «گفت: خيلى دوست دارى حضرت را ببينى؟» گفتم: «آرى». گفت: «نيكو باد نزد خدا اين شوق تو و به خوبى جمال او را ببينى! اما اى اباعبدالله ديدن آن حضرت را طلب مكن؛ زيرا غيبت براى او استوار گشته و همنشينى با او را مخواه كه امرى بس عظيم است و قبول اين امور، بهتر است. اما به سوى آن حضرت به6.

ص: 146


1- . المزار الكبير، ابن مشهدي، صص585 و 586.

وسيله زيارت توجه كن و چگونگى آن چنين است كه بعد از دوازده ركعت نماز كه دو ركعت دو ركعت با سوره توحيد مى خوانى و بعد صلوات، چنين مى گويى... ».

در زيارت سرداب مقدس، بعد زيارت نامه، دوازده ركعت نماز ذكر نموده است. (1) سيد نيز در مصباح الزائر، بعد از زيارت حضرت صاحب(عج)، چنين آورده است: «ثم صل في مكانك اثنتى عشره ركعة». (2)

همچنين شهيد در المزار بعد از زيارت نامه آن حضرت، دوازده ركعت نماز ذكر نموده است. ايشان براى اين كلام خود، هيچ مستندى نقل نفرموده است. (3)

كفعمى نيز در المصباح، بعد از زيارت نامه آن حضرت، دوازده ركعت نماز ذكر نموده است. ايشان نيز همانند شهيد، براى اين كلام خود، هيچ مستندى نقل نفرموده است. (4) با توجه به اينكه هيچ يك از اين كلمات، مستند به قول معصوم(عليهم السلام) نيست، فقط به اميد ثواب مى توان انجام داد.

مطلق (نامحدود)

در برخى از روايات و نيز عبارات كتاب هاى معتبر زيارات، تعبيرهايى وجود دارد كه از آنها عدم محدوديت نماز بعد از زيارت استفاده مى شود كه در اينجا به تعدادى از آنها اشاره مى كنيم:

ص: 147


1- . المزار الكبير، ابن مشهدي، ص589.
2- . مصباح الزائر، ص424.
3- . المزار في كيفية زيارات النبي و الأئمه:، ص210.
4- . المصباح، كفعمي، ص498.

-مُحَمَّد بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِي بْنِ إِبْرَاهِيم عَنْ أَبِيه عَنِ ابْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَنْ زَيْد بْنِ إِسْحَاقَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَطِيَّةَ عَنْ أَبِي عَبْدِاللهِ(ع) قَالَ:...و إِذَا فَرَغْت مِنَ السَّلَام عَلَى الشُّهَدَاءِ فَائْت قَبْر أَبِي عَبْدِاللهِ(ع) فَاجْعَلْه بَيْنَ يَدَيْكَ ثُم تُصَلِّي مَا بَدَا لَكَ. (1)

بعد از سلام به شهدا برو به سوى قبر حضرت امام حسين(ع) و آن را مقابل خود قرار بده و هرچه مى خواهى نماز بخوان.

-حَدَّثَنِي أَبِي رَحِمَهُ الله و جَمَاعَةُ مَشَايِخِي عَنْ سَعْد بْنِ عَبْدِالله عَنْ أَحْمَد ابْنِ مُحَمَّد بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّد بْنِ خَالِد الْبَرْقِي و حَدَّثَنِي مُحَمَّد بْنُ عَبْدِاللهِ عَنْ أَبِيه عَبْدِاللهِ بْنِ جَعْفَر الْحِمْيَرِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدالله الْبَرْقِيِّ عَنْ جَعْفَر بْنِ نَاجِيَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِالله(ع) قَالَ:... صَلِّ عِنْد رَأْسِ قَبْر الْحُسَيْنِ(ع). (2)

بالاى سر امام حسين(ع) نماز بخوان.

-و بِإِسْنَادِه عَنِ الْأَصَم قَالَ حَدَّثَنَا هِشَام بْنُ سَالِم عَنْ أَبِي عَبْدِالله(ع) فِي حَدِيثٍ طَوِيلٍ قَالَ أَتَاه رَجُلٌ فَقَالَ لَه يَا ابْنَ رَسُولِ الله هَلْ يُزَار وَالِدُكَ قَالَ فَقَالَ نَعَم و يُصَلَّى عِنْدَه و قَالَ يُصَلَّى خَلْفَه و لَا يُتَقَدَّم عَلَيْه قَالَ فَمَا لِمَنْ أَتَاه قَالَ الْجَنَّةُ. (3)

فردى نزد امام صادق(ع) آمد و عرض كرد: «يا بن رسول الله! آيا پدر بزرگوارتان (امام حسين(ع) را مى توان زيارت كرد؟» فرمود: «آرى و نزد او نماز خوانده مى شود». سپس اضافه4.

ص: 148


1- . وسائل الشيعه، ج14، ص518؛ كامل الزيارات، ص245.
2- . كامل الزيارات، ص244.
3- . همان، ص244.

فرمود: «پشت سر آن حضرت، نماز خوانده مى شود، نه جلوتر از او». راوى عرض كرد: «ثواب اين عمل چيست؟» فرمود: «بهشت».

-حَدَّثَنِي مُحَمَّد بْنُ عَبْدِالله بْنِ جَعْفَر عَنْ أَبِيه عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّد بْنِ سَالِم عَنْ مُحَمَّد بْنِ خَالِد عَنْ عَبْدِاللهِ بْنِ حَمَّاد الْبَصْرِيِّ عَنْ عَبْدالله بْنِ عَبْدالرَّحْمَنِ الْأَصَم قَالَ حَدَّثَنَا هِشَام بْنُ سَالِم عَنْ أَبِي عَبْدِاللهِ(ع) أَنَّه أَتَاه رَجُلٌ فَقَالَ لَه يَا ابْنَ رَسُولِ الله هَلْ يُزَار وَالِدُكَ قَالَ فَقَالَ نَعَم و يُصَلَّى عِنْدَه و قَالَ و يُصَلَّى خَلْفَه و لَا يُتَقَدَّمُ. (1)

شخصى نزد امام صادق(ع) آمد و عرض كرد: «يا بن رسول الله! آيا پدر بزرگوارتان (امام حسين(ع) را مى توان زيارت كرد؟» فرمود: «آرى و نزد او نماز خوانده مى شود». سپس اضافه فرمود: «بايد نماز پشت سر آن حضرت خوانده شود؛ نه جلوتر از او».

مرحوم ابن مشهدى در بيشتر موارد، اين عبارت را نوشته است: «فَصَلِّ رَكْعَتَيْنِ، ثُم صَلِّ بَعْدَهُمَا مَا بَدَا لَكَ»؛ «دو ركعت نماز بخوان. پس هرچه توانستى نماز بخوان».

همچنين در زيارت حضرت ابوالفضل(ع) (2)، امام كاظم(ع) (3)، امام رضا(ع) (4)، زيارت عسكريين(عليهما السلام) (5) و نيز در زيارت حضرت زهرا(س)، بعد3.

ص: 149


1- . كامل الزيارات، ص246.
2- . المزار الكبير، مشهدي، صص390 و 391.
3- . همان، صص536 و 537.
4- . همان، صص549، 550 و 552.
5- . همان، ص553.

از زيارت نامه، چنين آورده است: «ثُم صَلِّ مَا بَدَا لَكَ و ادْعُ بِمَا شِئْتَ» (1)؛ «سپس هرچه توانستى نماز بخوان و هرچه خواستى دعا كن».

در يكى از زيارت هاى امام حسين(ع)، طى روايت مفصلى بعد از ذكر زيارت نامه، چنين نقل كرده است: «ثُم انْهَضْ إِلَى صَلَوَاتِكَ، فَلَكَ بِكُلِّ رَكْعَةٍ رَكَعْتَهَا عِنْدَه كَثَوَابِ...» (2)؛ «سپس براى نمازهايت برخيز؛ زيرا براى هر ركعت آن نزد امام حسين(ع) ثواب است».

شهيد نيز در چند مورد، چنين آورده است؛ براى مثال در زيارت ابى الحسن موسى بن جعفر الكاظم(عليهما السلام) آورده است: «صَلِّ رَكْعَتَيْنِ عِنْد الرَّأْسِ و صَلِّ بَعْدَهَا مَا أَحْبَبْتَ» (3)؛ «بالاى سر، دو ركعت نماز بخوان و بعد از آن، هرچه خواستى نماز بخوان».

در زيارت ابى جعفر محمد بن على الجواد(ع) نيز آورده است: «ثُم صَلِّ رَكْعَتَيْنِ لِلزِّيَارَةِ و صَلِّ بَعْدَهُمَا مَا شِئْتَ» (4)؛ «سپس دو ركعت نماز زيارت3.

ص: 150


1- . المزار الكبير، مشهدي، ص82.
2- . زيارة أخري له7 زار بها جابر \. أَخْبَرَنِي بِهَا الشَّيْخُ الْفَقِيهُ الْعَالِمُ أَبُوالْبَقَاءِ هِبَةُ اللهِ بْنُ نَمَا2 فِي شَهْرِ رَمَضَانَ بِدَارِهِ فِي الْحِلَّةِ بَلَدِ الْجَامِعِينَ سَنَةَ تِسْعٍ وَ سِتِّينَ وَ خَمْسِمِائَةٍ، قَالَ: أَخْبَرَنَا الشَّيْخُ الْأَمِينُ الْعَالِمُ أَبُوعَبْدِاللهِ الْحُسَيْنُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ طَحَّالٍ الْمِقْدَادِيُّ الْمُجَاوِرُ بِمَشْهَدِ مَوْلَانَا أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ 7 فِي شُهُورِ سَنَةِ عِشْرِينَ وَ خَمْسِمِائَةٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا الرَّئِيسُ الْأَجَلُّ السَّيِّدُ أَبُو الْبَقَاءِ هِبَةُ اللهِ ابْنُ نَاصِرِ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ نَصْرٍ بِمَشْهَدِ مَوْلَانَا أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ 7 فِي شَهْرِ رَبِيعٍ الْأَوَّلِ سَنَةَ ثَمَانٍ وَ ثَمَانِينَ وَ أَرْبَعِمِائَةٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا الشَّيْخُ أَبُوالْقَاسِمِ سَعْدُ بْنُ وَهْبِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَلْمَانَ الدِّهْقَانُ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُوجَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ خَلَفِ بْنِ الْجَعْدِ بْنِ سِنَانٍ الْبَزَّازُ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ كَعْبٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا إِسْمَاعِيلُ بْنُ صَبِيحٍ، عَنِ الْحَسَنِ بْنِ سَعِيدٍ الْأَعْمَشِ، عَنْ جَابِرٍ الْجُعْفِيِّ، عَنْ أَبِي عَبْدِاللهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ8 أَنَّهُ قَالَ لِجَابِرٍ:...ثُمَّ انْهَضْ إِلَى صَلَوَاتِكَ، فَلَكَ بِكُلِّ رَكْعَةٍ رَكَعْتَهَا عِنْدَهُ كَثَوَابِ. ر.ك: همان، ص434.
3- . المزار في كيفية زيارات النبي و الائمه:، صص188-190.
4- همان، صص192و193.

بخوان و بعد از آن، هرچه خواستى نماز بخوان».

در زيارت عسكريين(عليهما السلام) نيز چنين آورده است:

ثُم تُصَلِّي عِنْد الرَّأْسِ أَرْبَعَ رَكَعَات و تُصَلِّي بَعْدَهَا مَا بَدَا لَكَ و تَدْعُو. (1)

سپس چهار ركعت نماز بالاى سر بخوان و بعد از آن، هرچه خواستى نماز بخوان و دعا كن.

از مجموع روايات و كلمات اصحاب درباره كميت نماز زيارت كه بيان گرديد، مى توان استفاده كرد اقل نماز زيارت، دو ركعت است و بيشتر از آن، براى كسب فضيلت بالاتر است.

كيفيت نماز زيارت

سوره هايى كه در نماز زيارت خوانده مى شود

در روايات بسيارى كه در بيان نماز زيارت وارد شده، سخنى از سوره اى خاص، به ميان نيامده است و بسيارى از بزرگان نيز يا سوره اى خاص را ذكر نكرده يا تصريح نموده اند كه مى توان هر سوره اى را خواند (2) و برخى نيز اختلاف در مسئله را بيان نموده اند. (3)

در كامل الزيارات، بعد از نقل زيارت امام رضا(ع)، چنين آورده است:

ص: 151


1- . المزار في كيفية زيارات النبي و الائمة:، صص201 و 202.
2- . الإقبال بالأعمال الحسنة، ج3، ص126؛ المزار، شهيد اول، ص10؛ البلد الأمين و الدرع الحصين، ص163؛ الفقه علي المذاهب الأربعة و مذهب اهل البيت:، ج1، ص957؛ منهاج الملة في بيان الوقت و القبلة، ص196.
3- . سداد العباد و رشاد العباد، ص137.

ثُم تَحَوَّلْ عِنْد رَأْسِه مِنْ خَلْفِه و صَلِّ رَكْعَتَيْنِ تَقْرَا فِي إِحْدَاهُمَا يس و فِي الْأُخْرَى الرَّحْمَنَ. (1)

سپس از پشت سر، به بالاى سر برو و دو ركعت نماز بخوان؛ در يك ركعت، سوره «يس» و در ركعت ديگر، «الرحمن» بخوان.

در كتاب «من لا يحضره الفقيه» نيز بعد از زيارت حضرت رضا(ع) چنين آمده است:

صَلِّ رَكْعَتَيْنِ و تَقْرَا فِي إِحْدَاهُمَا الْحَمْد و يس و فِي الْأُخْرَى الْحَمْد و الرَّحْمَنَ. (2)

دو ركعت نماز بخوان؛ در يك ركعت، بعد از حمد «يس» و در ركعت ديگر، «الرحمن» بخوان.

شيخ طوسى(رحمه الله) در زيارت عاشورا از راه دور، آورده است:

فَتُصَلِّي أَرْبَعَ رَكَعَات تُحْسِنُ رُكُوعَهَا و سُجُودَهَا و خُشُوعَهَا و تُسَلِّم بَيْنَ كُلِّ رَكْعَتَيْنِ تَقْرَا فِي الْأُولَى سُورَةَ الْحَمْد و قُلْ يا أَيُّهَا الْكافِرُونَ و فِي الثَّانِيَةِ الْحَمْد و قُلْ هُو الله أَحَد ثُم تُصَلِّي رَكْعَتَيْنِ أُخْرَيَيْنِ تَقْرَا فِي الْأُولَى الْحَمْد و سُورَةَ الْأَحْزَابِ و فِي الثَّانِيَةِ الْحَمْد و إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ أَو مَا تَيَسَّر مِنَ الْقُرْآنِ. (3)

و چهار ركعت نماز با ركوع و سجده و خشوع زيبا بخوان؛ هر دو ركعت با يك سلام، در ركعت اول بعد از حمد، سوره3.

ص: 152


1- . كامل الزيارات، ص313.
2- . من لا يحضره الفقيه، ج2، ص 605.
3- . مصباح المتهجد، ج2، ص783.

«كافرون»، در ركعت دوم «توحيد» و در نماز دوم ركعت اول بعد از حمد، سوره «احزاب» و ركعت دوم سوره «منافقون» يا هر سوره اى از قرآن را مى توان خواند.

سيد بن طاووس نيز در زيارت امام حسين(ع) مى نويسد:

ثم عد الى موضع رأس الحسين(ع) و استقبل القبلة وصل ركعتين صلاة الزياره تقرا في الأولى الحمد و سورة الانبياء و في الثانيه الحمد و سورة الحشر، أو ماتهيا لك من القرآن... . (1)

سپس به بالاى سر امام حسين(ع) بازگرد و رو به قبله بايست و دو ركعت نماز زيارت بخوان؛ در ركعت اول بعد از حمد، سوره «انبياء» و در ركعت دوم بعد از حمد، سوره «الحشر» يا آنچه از قرآن مى توانى بخوان.

او در جاى ديگر همين كتاب، نماز زيارت امام حسين(ع) را چهار ركعت با توحيد و كافرون بيان نموده (2) و در زيارت امام كاظم(ع) آورده است:

ثم تصلي ركعتي الزيارة، تقرا فيهما يس و الرحمن أو ما تيسر من القرآن... .

سپس دو ركعت نماز زيارت بخوان و در آن «يس» و «الرحمن» يا هرچه مى توانى از قرآن بخوان.

اما در زيارت دوم و سوم، سوره خاصى را ذكر نكرده است. (3) در زيارت0.

ص: 153


1- . مصباح الزائر، ص240.
2- . همان، ص528.
3- . همان، ص380.

امام رضا(ع) نيز آورده است:

ثم تحول من عند الرأس وصَلِّ ركعتين تقرا في إحداهما يس و في الأخرى الرحمن... . (1)

سپس به سوى بالاى سر برو و دو ركعت نماز بخوان؛ در يك ركعت، سوره «يس» و در ركعت ديگر، سوره «الرحمن» را بخوان.

كفعمى نيز با اينكه براى هيچ يك از ائمه و ساير زيارتگاه ها، سوره خاصى بيان نكرده است (2)، اما در زيارت غديريه اميرمؤمنان(ع) چنين آورده است:

صَلِّ عِنْد رَأْسِه رَكْعَتَيْنِ تَقْرَا فِي الْأُولَى بِالْحَمْد و الرَّحْمَنِ و فِي الثَّانِيَةِ بِالْحَمْد و يس. (3)

در بالاسر آن حضرت، دو ركعت نماز بخوان؛ در ركعت اول بعد از حمد، سوره «الرحمن» و در ركعت دوم بعد از حمد، سوره «يس» را بخوان.

مرحوم شهيد در نماز زيارت اميرمؤمنان(ع) سوره هاى خاصى را بيان نموده است. (4) اما در جاى ديگرى از همان كتاب، براى آن حضرت، سوره خاصى بيان نكرده است. (5) همچنين براى ساير اهل بيت(عليهم السلام) نماز زيارت8.

ص: 154


1- . مصباح الزائر، ص394.
2- . المصباح، كفعمي، صص 485، 493- 495 و... .
3- . همان، ص479؛ زيارة الغدير لعلي7.
4- . المزار في كيفية زيارات النبي و الائمه:، ص49 «رَكْعَتَيْنِ مِنْهَا زِيَارَةً لِأَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ 7 تَقْرَأُ فِي الْأُولَى فَاتِحَةَ الْكِتَابِ وَ سُورَةَ الرَّحْمَنِ وَ فِي الثَّانِيَةِ الْحَمْدَ وَ سُورَةَ يس».
5- . المزار في كيفية زيارات النبي و الائمه:، ص98.

آورده است. اما سوره اى خاص بيان نكرده است. (1)

شيخ مفيد(رحمه الله) نيز در كتاب «الإشراف فى عامة فرائض أهل الإسلام» به طور مطلق، نماز زيارت را چنين بيان نموده است:

و صلاة الزيارة ركعتان يقرا في الأولى منهما بالحمد و سورة الرحمن و في الثانية الحمد و سورة يس و يجزيك غيرهما مما تيسر من القرآن. (2)

نماز زيارت دو ركعت است؛ در ركعت اول، حمد و «الرحمن» و در ركعت دوم، حمد و «يس» يا هرچه مى توانى از قرآن بخوان.

اما در زيارت اميرمؤمنان(ع) آورده است:

فَصَلِّ رَكْعَتَيْنِ تَقْرَا فِي الْأُولَى مِنْهُمَا فَاتِحَةَ الْكِتَابِ و سُورَةَ يس و فِي الثَّانِيَةِ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ و سُورَةَ الرَّحْمَنِ. (3)

دو ركعت نماز بخوان در ركعت اول، حمد و «يس» و در ركعت دوم، حمد و «الرحمن» بخوان.

سپس در صفحه بعد چنين بيان نموده است:

وَ تَقُوم تُصَلِّي أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ تَقْرَا فِيهَا بِمِثْلِ مَا قَرَأْت فِي الرَّكْعَتَيْنِ و يُجْزِيكَ أَنْ تَقْرَا بِ- إِنّا أَنْزَلْناه فِي لَيْلَةِ الْقَدْر أَو سُورَةِ الْإِخْلَاص و يُجْزِيكَ إِنْ عَدَلْتَ عَنْ ذَلِكَ إِلَى ما تَيَسَّر مِنَ الْقُرْآنِ تَكْمُلُ بِالْأَرْبَعِ5.

ص: 155


1- . المزار في كيفية زيارات النبي و الائمه:، صص108، 125، 126، 159، 188-190، 192، 193، 202، 210.
2- . الإشراف في عامة فرائض اهل الاسلام، ص30.
3- . كتاب المزار، شيخ مفيد، صص83 و 115.

سِتَّ رَكَعَات الرَّكْعَتَانِ الْأَوَّلَتَانِ مِنْهَا لِزِيَارَةِ أَمِيرالْمُؤْمِنِينَ(ع) و الْأَرْبَعُ لِزِيَارَةِ آدَم و نُوحٍ(عليهما السلام). (1)

برخيز و چهار ركعت نماز بخوان همانند آنچه در دو ركعت قبلى خواندى و خواندن سوره «قدر» يا «توحيد» يا هر سوره ديگر از قرآن كافى است. با اين چهار ركعت، شش ركعت كامل مى شود؛ دو ركعت اول براى اميرمؤمنان(ع) و اين چهار ركعت، براى حضرت آدم(ع) و حضرت نوح(ع) است.

در الاقبال بالاعمال الحسنه، در اعمال روز ولادت حضرت زهرا(س), زيارت آن حضرت را ذكر نموده و سپس چنين آورده است:

ثم تصلّي صلاة الزيارة و ان استطعت أن تصلّي صلاتها صلّى الله عليها، فافعل، و هي ركعتان تقرء في كلّ ركعة الحمد مرّة و ستين مرّة قُلْ هُو الله أَحَدٌ. (2)

آن گاه نماز زيارت بخوان و اگر بتوانى نماز آن حضرت را بخوان و آن دو ركعت مى باشد؛ در هر ركعت، يك مرتبه حمد و شصت مرتبه «توحيد» خوانده مى شود.

محدث بحرانى(رحمه الله) در كتاب «الدرر النجفيه» آورده است:

في كتاب مزار (البحار) أيضا عن السيد الزاهد العابد المجاهد، رضي الدين بن طاوس - نوّر الله تعالى مرقده - في «مصباح الزائر» في زيارة طويلة حيث قال فيها: «ثم اعدل إلى موضع الرأس، فاستقبل القبلة و صل ركعتين صلاة الزيارة، تقرا في الاولى الحمد و6.

ص: 156


1- . كتاب المزار، شيخ مفيد، ص84.
2- . ر.ك: الاقبال بالاعمال الحسنه، ج3، ص166.

سورة الأنبياء، و في الثانية الحمد و سورة الحشر او ما تهيّا لك» إلى آخره. (1)

در بحارالانوار به نقل از «مصباح الزائر»، در ضمن زيارت مفصلى، چنين آمده است: «سپس به بالاسر برو و رو به قبله كن و دو ركعت نماز زيارت بخوان؛ در ركعت اول، «حمد» و سوره «انبياء» و در ركعت دوم، حمد و سوره «الحشر» يا هرچه مى توانى قرآن بخوان.

اما محدث نورى(رحمه الله) در «خاتمة المستدرك» اين مطلب را از غرايب دانسته است. (2)

استاد گرامى آيت الله آقاى فاضل(رحمه الله) نيز در مناسك الحج در بيان آداب زيارت، چنين آورده است:

أن يصلّي صلاة الزيارة بعد الفراغ من قراءة الزيارة و يستحبّ أن يقرأ بعد الحمد في الركعة الاولى سورة يس و في الركعة الثانية بعد الحمد سورة الرحمن. (3)

زائر بعد از قرائت زيارت نامه، نماز زيارت بخواند و مستحب است كه در ركعت اول بعد از حمد، سوره «يس» و در ركعت دوم بعد از حمد، سوره «الرحمن» بخواند.

با توجه به اينكه در روايات صحيحه، سوره خاصى براى نماز زيارت ذكر نشده است، مطالبى كه از بزرگان درباره بيان سوره خاص وارد شده،4.

ص: 157


1- . الدرر النجفية من الملتقطات اليوسفيه، ج2، ص296.
2- . خاتمة المستدرك، ج2، ص456.
3- . مناسك الحج، فاضل، ص274.

مستند به روايت مسند و قابل قبول از ائمه معصوم(عليهم السلام) نيست. از اين رو مى توان چنين نتيجه گرفت كه نماز زيارت، به سوره اى خاص مقيد نيست و هر سوره اى كه خوانده شود، كافى است؛ مگر بر مبناى كسى كه قائل به تسامح در ادله سنن باشد و آن هم تسامح در حدى كه فتواى يك مجتهد را مبناى استحباب در سنن بداند.

ص: 158

فصل چهارم: زمان و مكان نماز زيارت

زمان نماز زيارت

اشاره

در اينجا چند مسئله مطرح است:

مسئله اول: تقديم يا تأخير نماز زيارت

نماز زيارت، قبل از زيارت خوانده مى شود يا بعد از آن؟ با مراجعه به متن روايات و كلمات بزرگانى كه متعرض اين مسئله شده اند، متوجه مى شويم در زيارت از نزديك، مشهور اين است كه نماز زيارت بعد از زيارت خوانده مى شود. اما در زيارت از دور، نماز مقدم مى شود. (1)

گفتنى است برخى از بزرگان، رساله مبسوط و مستقلى در اين

ص: 159


1- . غنية النزوع، ابن زهره، تحقيق: شيخ ابراهيم بهادري، ص109؛ المهذب، ابن براج، ج1، ص291؛ تقدم نماز زيارت در زيارت از بعيد، ص331؛ جامع عباسي و تكميل آن (محشي، ط - جديد)، ص493؛ هداية الأمة الي احكام الائمة - منتخب المسائل، ج5، ص199؛ مفتاح الكرامة في شرح قواعد العلامه (ط - الحديثة)، ج9، ص267؛ جواهر الكلام في شرح شرائع الاسلام، ج12، ص181؛ سداد العباد و رشاد العباد، ص137؛ مناسك الحج، فاضل، ص274؛ مناسك زائر، شبيري، ص295.

موضوع نگاشته و اين مطلب را تأييد و تقويت نموده اند. (1)

البته برخى ديگر نيز فرموده اند كه در هر زيارت، بايد حديث آن را ملاحظه نمود. پس هرگاه زيارت را مقدم ذكر نموده باشد، زيارت مقدم داشته مى شود و هرگاه نماز را مقدم ذكر كرده باشد، بايد نماز را بر زيارت مقدم نمود. (2)

اما مرحوم علامه مجلسى در زيارت از دور، قول به تخيير در تقديم يا تأخير را اظهر مى شمارد و خالى از قوت نمى داند. (3)

صاحب جواهر نيز در اين باره چنين مى نويسد:

و يستحب زيارة النبي و فاطمة و الأئمة صلوات الله و سلامه عليهم أجمعين من بعد بمعنى الإيماء إلى قبورهم بالسلام، و يستحب أن يكون ذلك على سطح الدار أو في فلاة من الأرض بعد الغسل و لبس أطهر الثياب و صلاة الزيارة الثمانية أو الست أو الأربعة أو الركعتين مؤميا بالسلام الى قبورهم، و ينبغي أن يكون بالمأثور، و يتأكد ذلك في كل جمعة، و الظاهر جواز تأخير الصلاة بعد الإيماء بالسلام. (4)

زيارت پيامبر(ص)، حضرت زهرا(س) و ائمه اطهار(عليهم السلام) از راه دور0.

ص: 160


1- . تقدم نماز زيارت در زيارت از بعيد، علامه مير سيد احمد علوي عاملي، تحقيق و تصحيح: محمدجواد نورمحمدي، صص339 و 346.
2- . عوائد الايام، صص 792 و793؛ رسائل و مسائل، نراقي، ج1، ص73؛ رسالة في لبس السواد - الانوار الالهيه، ص128.
3- . ملاذ الأخيار في فهم تهذيب الأخبار، ج9، ص280؛ مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج18، ص316.
4- . جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ج20، ص100.

به معناى سلام با اشاره، مستحب است و نيز مستحب است اين سلام با اشاره از راه دور بر بام خانه يا بلندى ديگرى بعد از غسل و پوشيدن پاكيزه ترين لباس ها و بعد از هشت يا شش يا چهار يا دو ركعت نماز باشد. همچنين سزاوار است اين سلام، مأثور (از طريق اهل بيت(عليهم السلام) رسيده) باشد. اين عمل در هر جمعه، مؤكد است و على الظاهر مى توان اين نماز را بعد از اشاره به سلام، بجا آورد.

اما رواياتى كه از آنها استفاده مى شود در زيارت از دور، نماز مقدم است و برخى از آنها صحيح السند مى باشند، بدين قراراند:

-مُحَمَّد بْنُ عَلِيِّ بْنِ الحُسَيْنِ بِإِسْنَادِه عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْر عَنْ هِشَامٍ قَالَ: قَالَ أَبُوعَبْدِاللهِ(ع) إِذَا بَعُدَتْ بِأَحَدِكُمُ الشُّقَّةُ و نَأَتْ بِهِ الدَّارُ فَلْيَصْعَدْ أَعْلَى مَنْزِلِهِ فَلْيُصَلِّ رَكْعَتَيْنِ و لْيُوم بِالسَّلَام إِلَى قُبُورِنَا فَإِنَّ ذَلِكَ يَصِلُ إِلَيْنَا. (1)

امام صادق(ع) فرمود: هرگاه راه يكى از شما دور باشد و سفر برايش دشوار باشد، بر بام خانه اش برود و دو ركعت نماز بگزارد و به سوى قبور ما سلام كند كه اين سلام، به ما مى رسد.

اين روايت، صحيح است.

-مُحَمَّد بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِه عَنْ أَحْمَد بْنِ مُحَمَّد بْنِ عِيسَى عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَمَّنْ رَوَاه قَالَ: قَالَ أَبُوعَبْدِالله(ع) إِذَا بَعُدَتْ بِأَحَدِكُمُ الشُّقَّةُ و نَأَتْ بِه الدَّارُ فَلْيَعْلُ عَلَى مَنْزِلِهِ و لْيُصَلِّ رَكْعَتَيْنِ و لْيُومِ بِالسَّلَامِ إِلَى7.

ص: 161


1- . وسائل الشيعه، ج14، ص577.

قُبُورِنَا فَإِنَّ ذَلِكَ يَصِلُ إِلَيْنَا و لْتُسَلِّمْ عَلَى الْأَئِمَّةِ(عليهم السلام) مِنْ بَعِيدٍ كَمَا تُسَلِّمُ عَلَيْهِمْ مِنْ قَرِيبٍ غَيْر أَنَّكَ لَا يَصِحُّ أَنْ تَقُولَ أَتَيْتُكَ زَائِراً بَلْ تَقُولُ مَوْضِعَهُ قَصَدْتُكَ بِقَلْبِي زَائِراً إِذْ عَجَزْت عَنْ حُضُور مَشْهَدِكَ و وَجَّهْت إِلَيْكَ سَلَامِي لِعِلْمِي بِأَنَّه يَبْلُغُكَ صَلَّى الله عَلَيْكَ فَاشْفَعْ لِي عِنْدَ رَبِّكَ عَزَّ و جَلَّ و تَدْعُو بِمَا أَحْبَبْتَ. وَ رَوَاهُ الْكُلَيْنِيُّ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّد مِثْلَه إِلَى قَوْلِهِ يَصِلُ إِلَيْنَا. (1)

امام صادق(ع) فرمود: هرگاه راه يكى از شما دور باشد و سفر برايش دشوار باشد، بر بام خانه اش برود و دو ركعت نماز بگزارد و به سوى قبور ما سلام كند كه اين سلام، به ما مى رسد. همان گونه كه از نزديك، به ائمه(عليهم السلام) سلام داده مى شود، از دور نيز سلام داده مى شود؛ با اين فرق كه از راه دور، عبارت «أَتيتكَ زائراً»؛ «براى زيارت نزد شما آمدم» گفته نمى شود و به جاى آن مى گويى: «قصدتُكَ بقلبي زائراً»؛ «با قلبم قصد زيارت شما نمودم»؛ زيرا نمى توانستم حضورا به زيارت بيايم و سلام به سويتان فرستادم؛ زيرا مى دانم اين سلام به شما مى رسد. درود خدا بر شما باد، مرا نزد پروردگارت شفاعت فرما. پس از آن هرچه خواستى دعا كن.

سند هر دو طريق اين روايت، صحيح است.

-مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ فِي الْمِصْبَاحِ قَالَ رُوِيَ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَر بْنِ مُحَمَّدٍ(ع) أَنَّه قَالَ: مَنْ أَرَادَ أَنْ يَزُورَ قَبْرَ رَسُولِ الله(ص) و قَبْرَ أَمِيرالْمُؤْمِنِينَ و فَاطِمَةَ و الْحَسَنِ و الْحُسَيْنِ و قُبُور الْحُجَجِ(عليهم السلام) و هُو7.

ص: 162


1- . وسائل الشيعه، ج14، ص577.

فِي بَلَدِهِ فَلْيَغْتَسِلْ فِي يَوْم الْجُمُعَةِ و لْيَلْبَسْ ثَوْبَيْنِ نَظِيفَيْنِ و لْيَخْرُجْ إِلَى فَلَاةٍ مِنَ الْأَرْضِ ثُمَّ يُصَلِّي أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ يَقْرَأُ فِيهِنَّ مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ فَإِذَا تَشَهَّدَ وَ سَلَّمَ فَلْيَقُمْ مُسْتَقْبِلَ الْقِبْلَةِ و لْيَقُلْ... قَالَ و فِي رِوَايَةٍ أُخْرَى افْعَلْ ذَلِكَ عَلَى سَطْحِ دَارِكَ. (1)

از امام صادق روايت شده كه فرمود: هركه بخواهد از شهر خود، پيامبر(ص) و اهل بيت(عليهم السلام) را زيارت كند، در روز جمعه غسل نمايد و لباس پاكيزه بپوشد و به جايى بلند برود. سپس چهار ركعت نماز با هر سوره اى بخواند و بعد از سلام نماز رو به قبله بايستد و چنين بگويد... . در روايت ديگرى وارد شده است اين كار را بر بالاى بام خانه خود انجام دهد.

گفتنى است برخى از اين روايات، در كامل الزيارات آمده و مرحوم شيخ مفيد نيز در كتاب المزار آورده است. (2) اما رواياتى كه دلالت بر تأخير نماز در زيارت از دور مى نمايد:

-جَعْفَر بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ قُولَوَيْه فِي الْمَزَارِ عَنْ... قَالَ: دَخَلَ حَنَانُ بْنُ سَدِيرٍ الصَّيْرَفِيُّ عَلَى أَبِي عَبْدِالله(ع) ... ثُم تُصَلِّي أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ فَإِنَّ صَلَاةَ الزِّيَارَةِ ثَمَانٍ أَو سِتٌ أَوْأَرْبَعٌ أَوْ رَكْعَتَانِ و أَفْضَلُهَا ثَمَانٍ. (3)

حنان بن سدير صيرفى با گروهى از دوستانش، خدمت امام صادق(ع) رسيدند... (حضرت نحوه زيارت از دور را بيان فرمودند) و بعد چهار ركعت نماز بخوان؛ زيرا نماز زيارت9.

ص: 163


1- . وسائل الشيعه، ج14، ص579.
2- . كامل الزيارات، صص286-288؛ كتاب المزار، شيخ مفيد، صص214 و215.
3- . وسائل الشيعه، ج14، ص581؛ كامل الزيارات، ص289.

هشت، شش، چهار يا دو ركعت است كه هشت ركعت بهتر است.

اين روايت مفصل است و ما فقط محل استشهاد از آن را آورديم.

-مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ فِي الْمِصْبَاحِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ عَنْ صَالِحِ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ عَلْقَمَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَر(ع) أَنَّهُ ذَكَرَ لَهُ ثَوَابَ زِيَارَةِ الْحُسَيْنِ(ع) فِي يَوْمِ عَاشُورَاءَ فَقَالَ لَهُ فَمَا لِمَنْ كَانَ فِي بَعِيدِ الْبِلَاد و أَقَاصِيهِ وَ لَم يُمْكِنْهُ الْمَصِيرُ إِلَيْه فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ فَقَالَ إِذَا كَانَ كَذَلِكَ بَرَزَ إِلَى الصَّحْرَاءِ أَو صَعِدَ سَطْحاً مُرْتَفِعاً و أَوْمَأَ إِلَيْه بِالسَّلَامِ و اجْتَهَدَ فِي الدُّعَاءِ عَلَى قَاتِلِهِ و صَلَّى مِنْ بُعْدٍ رَكْعَتَيْنِ وَ لْيَكُنْ ذَلِكَ فِي صَدْرِ النَّهَارِ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَزُولَ الشَّمْسُ ثُمَّ ذَكَرَ زِيَارَةً طَوِيلَةً ثُمَّ قَالَ و إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَزُورَهُ كُلَّ يَوْمٍ مِنْ دَارِكَ بِهَذِهِ الزِّيَارَةِ فَافْعَلْ. (1)

علقمه گويد: امام باقر(ع) براى كسى كه امام حسين(ع) را در روز عاشورا زيارت كند، ثواب بيان نمود... عرض كردم: «فدايت شوم كسى كه در سرزمين هاى دور است و نمى تواند در اين روز از نزديك امام حسين(ع) را زيارت كند، چگونه عمل كند؟!» فرمود: «به صحرا يا بالاى بام خانه اش برود و به آن حضرت سلام دهد و قاتلان حضرت را نفرين كند و دو ركعت نماز بخواند؛ اين كار را قبل از ظهر انجام دهد... آن گاه زيارت مفصلى بيان كرد و فرمود: چنانچه مى توانى هر روز با اين زيارت از خانه ات آن حضرت را زيارت كن».

با توجه به اينكه سند اين دو روايت مرفوعه است، توان تعارض با0.

ص: 164


1- . وسائل الشيعه، ج14، ص580.

روايات قبل را ندارند. بنابراين رواياتى كه نماز را در زيارت از دور، مقدم ذكر نموده اند، بدون معارض مى مانند.

اما رواياتى كه نشان مى دهد نماز در زيارت از نزديك، بعد از زيارت خوانده مى شود، فراوان اند كه در اينجا به برخى از آنها اشاره مى كنيم:

-مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَنْ زَيْدِ بْنِ إِسْحَاقَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَطِيَّةَ عَنْ أَبِي عَبْدِالله(ع) قَالَ: إِذَا فَرَغْتَ مِنَ السَّلَامِ عَلَى الشُّهَدَاءِ فَائْتِ قَبْرَ أَبِي عَبْدِالله(ع) فَاجْعَلْهُ بَيْنَ يَدَيْكَ ثُمَّ تُصَلِّي مَا بَدَا لَكَ. (1)

امام صادق(ع) فرمود: بعد از سلام بر شهدا، برو به طرف قبر اباعبدالله(ع) و قبر شريف را مقابل خود قرار بده و نماز بخوان.

سند اين روايت صحيح است.

-مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْقَاسِمِ ابْنِ يَحْيَى عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ ثُوَيْرٍ قَالَ: كُنْتُ أَنَا و يُونُسُ بْنُ ظَبْيَانَ عِنْدَ أَبِي عَبْدِالله(ع) وَ كَانَ أَكْبَرَنَا سِنّا إِلَى أَنْ قَالَ فَقَالَ إِذَا أَرَدْتُ زِيَارَةَ الْحُسَيْنِ(ع) كَيْفَ أَصْنَعُ وَ كَيْفَ أَقُولُ: قَالَ... ثُمَّ تَدُورُ فَتَجْعَلُ قَبْر أَبِي عَبْدالله(ع) بَيْنَ يَدَيْكَ فَصَلِّ سِتَّ رَكَعَاتٍ وَ قَدْ تَمَّتْ زِيَارَتُكَ فَإِنْ شِئْتَ فَانْصَرِفْ. وَ رَوَاهُ الشَّيْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَعْقُوبَ نَحْوَهُ وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ نَحْوَهُ أَقُولُ: و الزِّيَارَاتُ الْمَأْثُورَةُ كَثِيرَةٌ جِدّاً لَمْ أَذْكُرْهَا خَوْفَ الْإِطَالَةِ. (2)

حسين بن ثوير مى گويد من و يونس بن ظبيان كه از نظر سنّ از3.

ص: 165


1- . وسائل الشيعه، ج14، ص518.
2- . همان، صص491 و 493.

ما بزرگ تر بود، نزد امام صادق(ع) بوديم. يونس از حضرت پرسيد: «هرگاه خواستم امام حسين(ع) را زيارت كنم، چگونه عمل كنم و چه بگويم؟» فرمود: «... (زيارت نامه بخوان) و سپس قبر شريف را دور بزن و رو به قبله، به گونه اى كه قبر مطهر روبه رويت باشد، شش ركعت نماز بخوان. در اينجا زيارت تو كامل شده است و مى توانى بازگردى».

سند اين روايت، صحيح است.

در كتب معتبر زيارت نيز در موارد متعدد زيارت از نزديك، نماز را بعد از زيارت نقل فرموده اند كه در برخى از آنها، سند نيز ذكر گرديده است. (1)

ابن مشهدى در زيارت حضرت بقية الله(عج)، در يك مورد، نماز را مقدم بر زيارت ذكر كرده (2) و در مورد ديگر، مؤخر بيان نموده است. (3) اما شهيد(رحمه الله) و كفعمى(رحمه الله) كه براى زيارت آن حضرت، نماز ذكر كرده اند، نماز را بعد از زيارت نامه آورده اند. (4)

در مجموع، با ملاحظه روايات و كتب معتبر زيارت، شكى باقى نمى ماند كه قول مشهور، به صواب نزديك تر است.8.

ص: 166


1- . كامل الزيارات، صص 22، 35، 36 و 251؛ كتاب المزار، شيخ المفيد، صص115، 134و 185؛ مصباح الزائر، صص69، 103، 104، 127؛ المزار الكبير، صص 88 و 90، 390، 391، 554 و...؛ المزار في كيفية زيارات النبي و الائمة:، صص 28، 49، 51، 98، 126، 201و...؛ المصباح، كفعمي، صص 485، 490، 493، 494 و...؛ زاد المعاد - مفتاح الجنان، ص54؛ الإقبال بالأعمال الحسنه، ج3، ص166.
2- . المزار الكبير، ص585.
3- . همان، ص590.
4- . المزار في كيفية زيارات النبي و الائمة:، ص210؛ المصباح، كفعمي، ص498.

مسئله دوم: همزمانى نماز زيارت با نماز واجب و نماز جماعت

در صورت وارد شدن وقت نماز واجب، به ويژه هم زمان با برگزارى نماز جماعت در حرم، آيا مى توان نماز زيارت خواند؟

در موارد متعددى، در صورت تداخل نمازهاى ديگر با وقت نمازهاى واجب يوميه، براساس آنچه از متون فقهى استفاده مى شود، فريضه يوميه مقدم داشته مى شود؛ مانند موارد زير:

- قضاى نماز يوميه؛

- قضاى نماز شب؛

- قضاى ساير نمازهاى نافله يا انجام دادن ابتدايى آنها (1)؛

- نماز احرام؛

ص: 167


1- . الفقه - فقه الرضا، ص155؛ من لا يحضره الفقيه، ج1، ص496؛ المقنعه، شيخ مفيد، ص212؛ المبسوط في فقه الاماميه، ج1، صص128 و 315؛ النهاية في مجرد الفقه و الفتاوي، صص62، 146و 213؛ المهذب، ابن براج، ج1، ص219؛ الوسيلة الي نيل الفضيله، ص84؛ أجوبة مسائل و رسائل في مختلف فنون المعرفه، ص42؛ فلاح السائل و نجاح المسائل، ص80؛ نكت النهاية، ج1، صص282، 367، 385 و 469؛ مختلف الشيعة في أحكام الشريعه، ج2، ص57؛ رسائل الشهيد الاول، ص185؛ النفليه، ص85؛ الفوائد الملية لشرح الرسالة النفليه، ص26؛ روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه، ج2، ص727؛ لوامع صاحبقراني، ج5، ص215؛ ذخيرة المعاد في شرح الإرشاد، ج2، صص204 و 587؛ الفصول المهمة في أصول الائمه - تكملة الوسائل، ج2، ص71؛ بحار الانوار، ج80، ص152؛ شرح فروع الكافي، ج2، ص463؛ كشف اللثام و الابهام عن قواعد الأحكام، ج3، ص100؛ الحدائق الناضرة في احكام العترة الطاهره، ج15، ص24؛ مصابيح الظلام، ج3، ص41؛ مفتاح الكرامة في شرح قواعد العلامة (ط - الحديثة)، ج5، صص182 و 183؛ جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ج7، صص297 و 302 و ج18، ص190؛ مصباح الفقيه، ج9، صص423 و 434؛ النجعة في شرح اللمعه، ج2، ص70؛ مدارك العروه، اشتهاردي، ج8، ص224 و ج12، ص227؛ موسوعة الفقه الإسلامي طبقا لمذهب اهل البيت:، ج6، ص311؛ منهاج الملة في بيان الوقت و القبلة، ص208.

- نماز طواف؛

- نماز كسوف يا خسوف؛

- نماز ميت؛ مگر در صورتى كه درباره ميت مشكلى باشد.

بنابراين درباره نماز زيارت، هرچند مطلب خاصى وارد نشده، اما مى توان گفت در صورت تداخل نماز زيارت با وقت نماز فريضه، به طريق اولى، نماز يوميه مقدم است. البته در صورت برقرارى نماز جماعت، برخى علما در حاشيه مجمع الرسائل، به علت وهن، فتواى به حرمت نماز زيارت در اين زمان داده اند. (1)

مسئله سوم: شمول حكم نمازهاى مستحبى نسبت به نماز زيارت

باتوجه به فتواى صريح برخى از فقهاى عظام مبنى بر كراهت خواندن نمازهاى مستحبى در برخى اوقات، مانند موقع طلوع يا غروب آفتاب، آيا اين حكم شامل نماز زيارت نيز مى باشد؟

مرحوم شيخ(رحمه الله) در «خلاف»، اوقات كراهتِ خواندن نمازهاى نافله (مستحبى) را چنين بيان فرموده است:

الأوقات التي تكره فيها الصلاة خمسة: وقتان تكره الصلاة لأجل الفعل، و ثلاثة لأجل الوقت. فما كره لأجل الفعل، بعد طلوع الفجر الى طلوع الشمس، و بعد العصر الى غروبها. (2)

در پنج وقت، خواندن نماز نافله كراهت دارد؛ دو مورد به سبب خود نماز است و سه مورد ديگر به سبب وقت است. اما دو

ص: 168


1- . مجمع الرسائل (محشي صاحب جواهر)، ص205.
2- . الخلاف، ج1، ص520 .

موردى كه به سبب خود نماز مكروه است: بعد از فجر تا طلوع آفتاب و بعد از عصر تا غروب آفتاب.

بسيارى از بزرگان نيز همين مضمون را آورده اند. (1) سپس مرحوم شيخ درباره نمازهاى داراى سبب، از جمله نماز زيارت، چنين مى نويسد:

و الأول انما يكره ابتداء الصلاة فيه نافلة، و اما كل صلاة لها سبب من قضاء فريضة أو نافلة، أو تحية مسجد، أو صلاة زيارة، أو صلاة إحرام، أو صلاة طواف، أو نذر، أو صلاة كسوف، أو جنازة فإنه لا بأس به و لا يكره. (2)

در مواردى كه خود نماز نافله، موجب كراهت در بعضى اوقات مى شود، منظور نافله بدون سبب خاص است. اما نمازهايى كه داراى سبب اند، مكروه نمى باشند؛ مانند نماز قضاى واجب، قضاى نافله، تحيت مسجد، نماز زيارت، نماز احرام، نماز طواف، نماز نذرى، نماز كسوف و نماز ميت.

برخى بر اين مطلب، اجماع نيز نقل نموده اند. (3) مرحوم عاملى نيز در «مفتاح الكرامه» در اين باره چنين نوشته است:

لا كراهية لما له سبب منها إجماعا في ظاهر «الناصريات» حيث قال2.

ص: 169


1- . المؤتلف من المختلف بين ائمة السلف، ج1، ص181؛ المبسوط في فقه الإمامية، ج1، ص76؛ اصباح الشيعة بمصباح الشريعه، ص61؛ مختلف الشيعة في احكام الشريعه، ج2، ص56؛ لوامع صاحبقراني، ج5، ص5؛ ذخيرة المعاد في شرح الإرشاد، ج2، ص204؛ كشف الغطاء عن مبهمات الشريعة الغراء (ط - الحديثه)، ج3، ص304؛ مستمسك العروة الوثقي، ج5، ص142؛ شرح فروع الكافي، ج2، ص464؛ جامع المسائل (بهجت)، ج1، ص263.
2- . الخلاف، ج1، ص520.
3- . مستمسك العروة الوثقي، ج5، ص142.

عندنا و في «الذكرى» أن ذلك هو المشهور و في «المدارك» المشهور أن ماله سبب و النوافل المرتبة لا كراهة فيه و في «الخلاف» الإجماع على عدم البأس و الكراهة في ذوات الأسباب من قضاء نافلة أو تحية مسجد أو صلاة زيارة أو صلاة إحرام أو طواف فيما كره لأجل الفعل يعني بعد طلوع الفجر و بعد العصر... ثم إنا نقول أن الشهرة هي أقامت أخبار الباب و نزلتها على الكراهية فينبغي أن يدور الأمر في ذوات الأسباب مدار الشهرة و حيث لا شهرة على الكراهية في المستثنيات بل الشهرة على خلافها نفيناها بالأصل السليم عن المعارض. (1)

نمازهايى كه داراى سبب مى باشند، در هيچ زمانى، كراهت پيدا نمى كنند؛ چنان كه در كتاب «ناصريات» گفته است كه از ظاهر كلمه «عندنا» استفاده مى شود اين مطلب نزد ايشان، اجماعى است. در «ذكرى» نيز آمده كه اين مطلب، مشهور است. همچنين در «مدارك» گفته است بنابر مشهور، آنچه داراى سبب است، كراهت ندارد. در «خلاف» نيز گفته است بنابر اجماع، نمازهاى داراى سبب، مكروه نيست. اما به نظر ما، چون كراهت مطلق نماز نافله، از اخبار استفاده شده است، بايد در نمازهاى داراى سبب نيز شهرت بر كراهت باشد. اما چون چنين شهرتى وجود ندارد، بلكه مشهور خلاف اين است، كراهت منتفى است.0.

ص: 170


1- . مفتاح الكرامة في شرح قواعد العلامه (ط - الحديثة)، ج5، ص180.

صاحب جواهر(رحمه الله) در اين باره چنين آورده:

و كيف كان فلا بأس بما له سبب كصلاة الزيارة و الحاجة و قضاء النوافل المرتبة وفاقا للمشهور نقلا و تحصيلا، بل في الرياض أن عليه عامة المتأخرين، بل ظاهر «عندنا» في المحكي عن الناصرية الإجماع عليه، بل في المحكي عن الخلاف الإجماع صريحا عليه. (1)

نمازهاى داراى سبب، مانند نماز زيارت، نماز حاجت و قضاى نمازهاى نافله يوميه كراهت ندارند؛ بنابر مشهور منقول و آنچه ما به دست آورديم. در «رياض» گفته است كه عموم متأخران، اين مطلب را قبول دارند. بنابر آنچه نيز از «ناصريات» نقل شده است با عبارت «عندنا»، اجماع استفاده مى شود و براساس آنچه از «خلاف» نقل شده، به اجماع بر اين مطلب، تصريح نموده است.

برخى نيز فرموده اند اگر زائر در موقع طلوع آفتاب و هنگام غروب آن زيارت نمايد، نماز زيارت را به تأخير بياندازد تا وقتى كه سرخى آن، موقع طلوع و زردى آن موقع غروب، از بين برود.

شيخ مفيد(رحمه الله) فرموده است:

و من حضر بعض المشاهد عند طلوع الشمس و غروبها فليزر و يؤخر صلاة الزيارة حتى تذهب حمرة الشمس عند طلوعها و صفرتها عند غروبها. (2)2.

ص: 171


1- . جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ج7، ص292.
2- . المقنعه، شيخ مفيد، ص212.

كسى كه موقع طلوع و غروب آفتاب، در زيارتگاهى حضور داشته باشد، پس زيارت نمايد و نماز زيارت را به تأخير بياندازد تا وقتى كه سرخى آفتاب موقع طلوع و زردى آن موقع غروب، از بين برود.

برخى ديگر فرموده اند دليلى بر خارج نمودن نماز زيارت از عمومات كراهت نداريم. بنابراين كراهت نماز زيارت، تحت عمومات كراهت، باقى است. (1)

ادله : روايات در اين باره فراوان است. البته از نظر دلالت، مختلف مى باشند كه ما در اينجا به برخى از آنها اشاره مى نمايييم:

-و عَنْه عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُكَيْنٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِالله(ع) قَالَ: لَا صَلَاةَ بَعْدَ الْعَصْرِ حَتَّى تُصَلَّى الْمَغْرِبُ و لَا صَلَاةَ بَعْدَ الْفَجْرِ حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ. (2)

امام صادق(ع) فرمود: «بعد از عصر تا نماز مغرب و بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب، نمازى خوانده نمى شود».

اين روايت از نظر سند، موثق است. اما از نظر دلالت، كلى است و مطلق نماز را شامل مى شود.

-وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ ابْنِ بِلَالٍ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَيْهِ فِي قَضَاءِ النَّافِلَةِ مِنْ طُلُوعِ الْفَجْرِ إِلَى طُلُوعِ الشَّمْسِ و مِنْ بَعْدِ الْعَصْرِ إِلَى أَنْ تَغِيبَ الشَّمْسُ فَكَتَبَ لَا يَجُوزُ ذَلِكَ5.

ص: 172


1- . منهاج الملة في بيان الوقت و القبله، ص208؛ كشف اللثام و الإبهام عن قواعد الأحكام، ج3، ص100؛ موسوعة الامام الخوئي، ج11، ص357.
2- . وسائل الشيعه، ج4، ص235.

إِلَّا لِلْمُقْتَضِي فَأَمَّا لِغَيْرِهِ فَلَا. (1)

راوى مى گويد كه به حضرت درباره خواندن نماز نافله بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب و بعد از عصر تا غروب آفتاب نامه نوشتم. حضرت در پاسخ نوشت: «فقط در مواردى كه سبب وجود دارد، جايز مى باشد».

اين روايت از نظر سند، صحيح است. اما از نظر دلالت، نسبت به روايت قبل خاص است. بنابراين در موارد خاص، از تحت عام خارج مى شود و مانعى از خواندن نماز در اين موارد نيست.

-وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِي الْحُسَيْنِ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ الْأَسَدِي أَنَّهُ وَرَدَ عَلَيْهِ فِيمَا وَرَدَ مِنْ جَوَابِ مَسَائِلِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُثْمَانَ الْعَمْرِي قَدَّسَ الله رُوحَهُ وَ أَمَّا مَا سَأَلْتَ عَنِ الصَّلَاةِ عِنْدَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ عِنْدَ غُرُوبِهَا فَلَئِنْ كَانَ كَمَا يَقُولُ النَّاسُ إِنَّ الشَّمْسَ تَطْلُعُ بَيْنَ قَرْنَي شَيْطَانٍ وَ تَغْرُبُ بَيْنَ قَرْنَي شَيْطَانٍ فَمَا أُرْغِمَ أَنْفُ الشَّيْطَانِ بِشَيْ ءٍ أَفْضَلَ مِنَ الصَّلَاةِ فَصَلِّهَا وَ أَرْغِمَ أَنْفَ الشَّيْطَانِ. (2)

محمد بن جعفر اسدى مى گويد در بخشى از مسائلى كه از طريق محمد بن عثمان عمرى (از نواب خاص حضرت) به دست او رسيده، حضرت فرموده است: «آنچه پرسيده اى از نماز خواندن موقع طلوع و غروب آفتاب، اگر درست مى گويند كه آفتاب از بين شاخ هاى شيطان طلوع مى كند و بين شاخ هاى شيطان غروب مى كند، پس بينى شيطان را به خاك6.

ص: 173


1- . وسائل الشيعه، ج4، ص235.
2- . همان، ص236.

بمال؛ زيرا به وسيله هيچ چيز همانند خواندن نماز، بينى شيطان به خاك ماليده نمى شود.

اين روايت از نظر سند، صحيح است و از نظر دلالت، با روايت اول تعارض دارد.

چند روايت صحيح نيز درباره جواز خواندن برخى نمازها در هر ساعت از شبانه روز وارد شده است؛ از جمله:

-مُحَمَّدُ بْنُ عَلِي بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(ع) أَنَّهُ قَالَ: أَرْبَعُ صَلَوَاتٍ يُصَلِّيهَا الرَّجُلُ فِي كُلِّ سَاعَةٍ صَلَاةٌ فَاتَتْكَ فَمَتَى مَا ذَكَرْتَهَا أَدَّيْتَهَا وَ صَلَاةُ رَكْعَتَي طَوَافِ الْفَرِيضَةِ وَ صَلَاةُ الْكُسُوفِ وَ الصَّلَاةُ عَلَى الْمَيِّتِ هَذِهِ يُصَلِّيهِنَّ الرَّجُلُ فِي السَّاعَاتِ كُلِّهَا. (1)

امام باقر(ع) فرمود: چهار نماز است كه در هر ساعت از شبانه روز خوانده مى شوند؛ نماز قضا در هر زمانى كه به ياد انسان بيايد، نماز طواف واجب، نماز كسوف (نماز آيات) و نماز ميت.

اين روايت از نظر سند، صحيح است.

-و عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ وَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِيسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ جَمِيعاً عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِالله(ع) يَقُولُ خَمْسُ صَلَوَاتٍ لَا تُتْرَكُ عَلَى حَالٍ إِذَا طُفْتَ بِالْبَيْتِ وَ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تُحْرِمَ وَ صَلَاةُ7.

ص: 174


1- . وسائل الشيعه، ج4، صص240 و241؛ من لا يحضره الفقيه، ج1، ص434؛ الكافي، ج3، ص288؛ الخصال، ص247.

الْكُسُوفِ وَ إِذَا نَسِيتَ فَصَلِّ إِذَا ذَكَرْتَ وَ صَلَاةُ الْجِنَازَةِ. (1)

معاوية بن عمار مى گويد شنيدم كه امام صادق(ع) مى فرمود: «پنج نماز است كه در هيچ ساعتى از شبانه روز ترك نمى شوند؛ نماز طواف، نماز احرام، نماز كسوف (آيات)، نماز قضا و نماز ميت».

اين روايت نيز از نظر سند، صحيح است.

-وَ عَنْ عَلِي بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ هَاشِمِ ابْنِ أَبِي سَعِيدٍ الْمُكَارِي عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِالله(ع) قَالَ: خَمْسُ صَلَوَاتٍ تُصَلِّيهِنَّ فِي كُلِّ وَقْتٍ صَلَاةُ الْكُسُوفِ وَ الصَّلَاةُ عَلَى الْمَيِّتِ وَ صَلَاةُ الْإِحْرَامِ وَ الصَّلَاةُ الَّتِي تَفُوتُ وَ صَلَاةُ الطَّوَافِ مِنَ الْفَجْرِ إِلَى طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ بَعْدَ الْعَصْرِ إِلَى اللَّيْلِ. (2)

ابوبصير از امام صادق(ع) نقل كرده است كه حضرت فرمود: «پنج نماز است كه در هر ساعت از شبانه روز خوانده مى شوند؛ نماز كسوف (آيات)، نماز ميت، نماز احرام، نماز قضا و نماز طواف؛ حتى بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب و بعد از عصر تا شب.

اين روايت از نظر سند، موثق است.

اما درباره وجود اجماع مبنى بر عدم كراهت بعضى از نمازها در اوقات خاص، بايد گفت كه باتوجه به وجود روايات صحيحى كه بر اين مضمون دلالت دارند، ديگر نوبت به اجماع نمى رسد.2.

ص: 175


1- . الكافي، ج3، ص287؛ التهذيب، ج2، ص683.
2- . الكافي، ج3، ص287؛ التهذيب، ج2، ص682.

در مجموع با توجه به نهى صريح در روايت ابن عمار و از طرفى تصريح به جواز در چندين روايت ديگر، خصوصاً در نمازهاى داراى سبب، مى توان گفت خواندن نمازهاى داراى سبب از جمله نماز زيارت در اوقات مذكور هيچ گونه منعى ندارد و جايز است، اما در مورد نمازهاى ديگر بهتر است احتياط در ترك مراعات شود.

مسئله چهارم: جواز تأخير نماز زيارت

در مواردى كه به دلايل گوناگون، مكان مناسبى براى اقامه نماز نزديك قبور وجود ندارد، آيا مى توان نماز زيارت را به تأخير انداخت و در جايى دورتر از قبر يا حتى بيرون حرم يا قبرستان بجاى آورد؟

به نظر شيخ مفيد(رحمه الله)، هرگاه عاملى اقتضاى تأخير نماز زيارت را بنمايد، مى توان آن را به تأخير انداخت و مانعى ندارد. كلام ايشان چنين است: «و لا بأس أن يؤخر الإنسان صلاة زيارة قبور الأئمة(عليهم السلام) و يقضيها بعد خروجه من مشاهدهم عند الأسباب الداعية إلى ذلك». (1)

صاحب جواهر(رحمه الله) نيز در صورت ازدحام، نماز خواندن بيرون را اولى مى داند و مى گويد: «لعل الأولى الصلاة في الخارج مع الازدحام». (2)

از رواياتى كه از امام رضا(ع) درباره نحوه زيارت حضرت كاظم(ع)، وارد شده است (3)، استفاده مى شود كه زيارت آن حضرت با توجه به اوضاع خفقان حكومت بنى العباس، همراه با ترس و دشوارى بوده است.

ص: 176


1- . المقنعه، شيخ مفيد، ص212.
2- . جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ج20، ص102.
3- . ر.ك: كامل الزيارات.

از اين رو امام رضا(ع) اجازه فرموده است از پشت ديوار زيارت كنند و نماز را در مساجد اطراف بخوانند. (1) از جمله رواياتى كه مى توان به آنها استناد نمود، اين دو روايت است كه در كامل الزيارات آمده است:

1.حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِالله بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَسَّانَ الْوَاسِطِيَّ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنِ الرِّضَا(ع) فِي إِتْيَانِ قَبْرِ أَبِي الْحَسَنِ(ع) قَالَ صَلُّوا فِي الْمَسَاجِدِ حَوْلَهُ. (2)

از امام رضا(ع) درباره چگونگى زيارت امام كاظم(ع) نقل شده است كه حضرت فرمود: «نماز را در مساجد اطراف بخوانيد».

2.حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ مَتَّ الْجَوْهَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى بْنِ عِمْرَانَ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَسَّانَ قَالَ سُئِلَ الرِّضَا(ع) فِي إِتْيَانِ قَبْرِ أَبِي الْحَسَنِ(ع) فَقَالَ صَلُّوا فِي الْمَسَاجِدِ حَوْلَهُ وَ يُجْزِئُ فِي الْمَوَاضِعِ كُلِّهَا أَنْ تَقُولَ السَّلَامُ... . (3)

از امام رضا(ع) درباره چگونگى زيارت امام كاظم(ع) سؤال شد؛ امام رضا(ع) فرمود: نماز را در مساجد اطراف بخوانيد و در همه جاى آن محل مى توانى چنين زيارت كنى و بگويى... .

اين روايت از نظر سند، صحيح است و با توجه به ساير رواياتى كه به.)

ص: 177


1- . كامل الزيارات، باب 99، احاديث 2، 4، 5، 9 و10.
2- . همان، ص299.
3- . كامل الزيارات، صص299 و 315؛ الكافي (ط - الإسلامية)، ج4، ص578؛ من لا يحضره الفقيه، ج2، ص608؛ تهذيب الأحكام، ج6، صص83 و 102؛ وسائل الشيعه، ج14، ص549 (در وسايل وكافي ابتداي حديث«إِتْيَانِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ 7» آمده كه با توجه به اينكه هر دو بزرگوار اين روايت را باب زيارت امام كاظم7 آورده اند و با توجه به بقيه متون، ظاهراً خبطي شده است. در هر حال چه اين روايت درباره امام حسين7 و چه درباره امام كاظم7 باشد خدشه اي به دلالت آن وارد نمي كند.)

سختى و مشكلات زيارت حضرت امام كاظم(ع) از نزديك اشاره دارد، به احتمال قوى منظور از نماز در مساجد اطراف، نماز زيارت است.

با توجه به اينكه در چنين مواردى، مقتضى تأخير وجود دارد و مانعى هم نيست، مى توان گفت در مواردى كه مكان مناسبى براى اقامه نماز، نزديك قبور وجود ندارد يا به هرحال مانعى وجود دارد، مى توان نماز زيارت را به تأخير انداخت و در جاى مناسبى آن را بجاى آورد.

مكان نماز زيارت

1. مكان نماز زيارت از راه دور

براساس تصريح برخى از روايات صحيح كه پيش تر به آنها اشاره نموديم، مكان نماز زيارت از راه دور، همانند خود زيارت بهتر است بر يك بلندى، مثل بام خانه باشد. از اين رو مرحوم علامه مجلسى در «مرآة العقول»، تعبير «أن الأحوط رعاية العلو على السطح» (1) را درباره مكان نماز زيارت از دور، بيان نموده است.

2. نماز زيارت از نزديك

اشاره

اما درباره نماز زيارت از نزديك، چند مسئله مطرح است كه در اينجا به آنها اشاره مى كنيم:

الف) عدم تقييد به مكان خاص

در موارد متعددى، ابن المشهدى(رحمه الله) در المزار الكبير (2)، شهيد(رحمه الله) در

ص: 178


1- . مرآة العقول في شرح اخبار آل الرسول، ج18، ص316.
2- . ر.ك: المزار الكبير، ابن مشهدي، صص92، 433 و 554.

المزار (1)و كفعمى(رحمه الله) در المصباح، نماز زيارت را بيان نموده اند. اما مكان خاصى براى آن ذكر ننموده اند. (2) البته اين ذكر نكردن مكان، مى تواند به سبب روشن بودن مسئله باشد.

ب) نماز خواندن بر قبور

فقهاى معظم، به كراهت نماز خواندن روى قبور فتوا داده اند. (3) عمده دليل آنان، برخى روايات است كه در اينجا به آنها اشاره مى كنيم:

-و بِإِسْنَادِهِ عَنْ شُعَيْبِ بْنِ وَاقِدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ زَيْدٍ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ(عليهم السلام) فِي حَدِيثِ الْمَنَاهِي قَالَ: نَهَى رَسُولُ الله(ص) أَنْ تُجَصَّصَ الْمَقَابِرُ وَ يُصَلَّى فِيهَا و نَهَى أَنْ يُصَلِّيَ الرَّجُلُ فِي الْمَقَابِرِ وَ الطُّرُقِ وَ الْأَرْحِيَةِ وَ الْأَوْدِيَةِ وَ مَرَابِطِ الْإِبِلِ وَ عَلَى ظَهْرِ الْكَعْبَةِ. (4)

از امام صادق(ع) نقل است كه فرمود: «رسول خدا(ص) از گچ كشيدن به قبرها نهى نموده و همچنين از نماز خواندن در چند جا، نهى فرموده است؛ از جمله گورستان، راه ها، آسياب ها، تنگه ها، محل بستن شتران و بام كعبه».

-و قَدْ تَقَدَّمَ فِي حَدِيثِ عَبْدِالله بْنِ الْفَضْلِ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِالله(ع) قَالَ: عَشَرَةُ مَوَاضِعَ لَا يُصَلَّى فِيهَا مِنْهَا الْقُبُورُ. (5)

ص: 179


1- . المزار في كيفية زيارات النبي و الائمة:، صص28 و 49.
2- . المصباح، كفعمي، ص494.
3- . تحرير الوسيله - ترجمه، ج1، ص277؛ توضيح المسائل (محشي - امام خميني)، ج1، ص501؛ رساله توضيح المسائل، فاضل، ص153؛ رساله توضيح المسائل، سبحاني، ص236؛ رساله توضيح المسائل، شبيري، ص197.
4- . وسائل الشيعه، ج5، ص159.
5- . همان.

امام صادق(ع) فرموده است كه در ده مكان نبايد نماز خواند كه از آن جمله، قبرستان است.

-«و فِي حَدِيثِ النَّوْفَلِيِّ قَالَ: قَالَ رَسُولُ الله(ص) الْأَرْضُ كُلُّهَا مَسْجِدٌ إِلَّا الْحَمَّامَ وَ الْقَبْرَ» (1)؛ «رسول خدا(ص) فرمود: همه زمين، محل سجده است؛ مگر حمام و قبر».

اين روايت، صحيح است.

-و فِي حَدِيثِ يُونُسَ بْنِ ظَبْيَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِالله(ع) أَنَّ رَسُولَ الله(ص) نَهَى أَنْ يُصَلَّى عَلَى قَبْرٍ أَوْ يُقْعَدَ عَلَيْه أَوْ يُبْنَى عَلَيْهِ. (2)

از امام صادق(ع) نقل است كه فرمود: «رسول خدا(ص) نهى فرمود از نماز خواندن و نشستن بر قبر و ايجاد بنا روى آن».

-مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ دَاوُود عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِاللهِ الْحِمْيَرِيَّ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى الْفَقِيهِ(ع) أَسْأَلُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَزُورُ قُبُورَ الْأَئِمَّةِ هَلْ يَجُوزُ أَنْ يَسْجُدَ عَلَى الْقَبْرِ أَمْ لَا... أَمَّا السُّجُودُ عَلَى الْقَبْرِ فَلَا يَجُوزُ فِي نَافِلَةٍ وَ لَا فَرِيضَةٍ وَ لَا زِيَارَةٍ بَلْ يَضَعُ خَدَّهُ الْأَيْمَنَ عَلَى الْقَبْرِ. (3)

حميرى مى گويد: «به فقيه (حضرت امام زمان(عج) نامه اى نوشتم و در آن، سؤالاتى پرسيدم؛ از جمله پرسيدم كسى كه به زيارت ائمه(عليهم السلام) مى رود، آيا جايز است بر قبر سجده كند؟ حضرت جواب سؤال را ضمن توقيعى بيان فرمود و من از روى آن نوشتم؛ن.

ص: 180


1- . وسائل الشيعه، ج5، ص160.
2- . همان.
3- . همان.

سجده بر قبر چه در نماز مستحب يا واجب يا نماز زيارت, جايز نيست. اما مى تواند سمت راست صورت خود را بر قبر بگذارد».

اين روايت، صحيح است.

-مُحَمَّد بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ(ص) لَا تَتَّخِذُوا قَبْرِي قِبْلَةً و لَا مَسْجِداً فَإِنَّ الله عَزَّ و جَلَّ لَعَنَ الْيَهُودَ حَيْثُ اتَّخَذُوا قُبُورَ أَنْبِيَائِهِمْ مَسَاجِدَ. (1)

شيخ صدوق(رحمه الله) مى گويد كه رسول خدا(ص) فرمود: «قبر مرا قبله قرار ندهيد و بر آن سجده نكنيد؛ زيرا خداوند يهود را به سبب اينكه قبور انبياى خود را محل سجده قرار دادند، لعن نموده است».

-و فِي الْعِلَلِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(ع) قَالَ: قُلْتُ لَهُ الصَّلَاةُ بَيْنَ الْقُبُورِ قَالَ بَيْنَ خَلَلِهَا وَ لَا تَتَّخِذْ شَيْئاً مِنْهَا قِبْلَةً فَإِنَّ رَسُولَ الله(ص) نَهَى عَنْ ذَلِكَ وَ قَالَ لَا تَتَّخِذُوا قَبْرِي قِبْلَةً وَ لَا مَسْجِداً فَإِنَّ الله لَعَنَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا قُبُورَ أَنْبِيَائِهِمْ مَسَاجِدَ. (2)

زراره نقل كرده است كه از امام باقر(ع) درباره نماز ميان قبرها سؤال نمودم؛ حضرت فرمود: «در مكان هاى خالى ميان قبرها نماز بخوانيد و آنها را قبله خود قرار ندهيد؛ زيرا رسول خدا(ص) از اين كار نهى كرد و فرمود: قبر مرا قبله و محل سجده قرار ندهيد؛ چون خداوند يهود را به سبب اينكه قبور انبياى خود را محل سجده قرار مى دادند، لعن نموده است».

اين روايت، صحيح است.2.

ص: 181


1- . وسائل الشيعه، ج5، ص161.
2- . همان، ج5، ص162.

با توجه به فتواى فقهاى عظام مبنى بر كراهت نماز روى قبور، معلوم مى شود از تصريح روايات متعدد بر نهى از نماز روى قبور كه برخى از آنها صحيح مى باشند، استفاده كراهت نموده اند.

ج) نماز بين قبور

فقهاى معظم به كراهت نماز خواندن بين قبرها فتوا داده اند. (1) عمده دليل آنان نيز روايات ذيل است:

-مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَخَاهُ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ(ع) عَنِ الصَّلَاةِ بَيْنَ الْقُبُورِ هَلْ تَصْلُحُ فَقَالَ لَا بَأْسَ بِهِ. (2)

على بن جعفر از برادر خود حضرت امام كاظم(ع) درباره نماز ميان قبرها سؤال نمود. حضرت فرمود: «اشكالى ندارد».

اين روايت، صحيح است.

-مُحَمَّد بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ حُكَيْمٍ عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ عَنِ الرِّضَا(ع) قَالَ: لَا بَأْسَ بِالصَّلَاةِ بَيْنَ الْمَقَابِرِ مَا لَم يُتَّخَذِ الْقَبْرُ قِبْلَةً. (3)

امام رضا(ع) فرمود كه نماز خواندن ميان قبور اشكالى ندارد؛ در صورتى كه قبر، قبله قرار داده نشود.

ص: 182


1- . تحرير الوسيله - ترجمه، ج1، ص277؛ توضيح المسائل (محشي - امام خميني)، ج1، ص501؛ رساله توضيح المسائل، فاضل، ص153؛ رساله توضيح المسائل، سبحاني، ص236؛ رساله توضيح المسائل، شبيري، ص197.
2- . وسائل الشيعه، ج5، ص159.
3- . همان.

اين روايت، موثق است.

-وَ بِإِسْنَادِه عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى الْعُبَيْدِيِّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ يَقْطِينٍ عَنْ أَخِيهِ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ يَقْطِينٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الْمَاضِي(ع) عَنِ الصَّلَاةِ بَيْنَ الْقُبُورِ هَلْ تَصْلُحُ قَالَ لَا بَأْسَ. (1)

على بن يقطين مى گويد كه از امام كاظم(ع) درباره نماز ميان قبرها پرسيدم. حضرت فرمود: «اشكالى ندارد».

اين روايت، صحيح است.

-مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُصَدِّقٍ عَنْ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِالله(ع) فِي حَدِيثٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يُصَلِّي بَيْنَ الْقُبُورِ قَالَ لَا يَجُوزُ ذَلِكَ إِلَّا أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْقُبُورِ إِذَا صَلَّى عَشَرَةَ أَذْرُعٍ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ عَشَرَةَ أَذْرُعٍ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَشَرَةَ أَذْرُعٍ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَشَرَةَ أَذْرُعٍ عَنْ يَسَارِه ثُمَّ يُصَلِّي إِنْ شَاءَ. وَ رَوَاهُ الشَّيْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَعْقُوبَ. (2)

راوى مى گويد كه از امام صادق(ع) درباره نماز خواندن ميان قبرها سؤال نمودم. حضرت فرمود: «در صورتى جايز است كه ميان نمازگزار و قبر، از هر طرف (جلو، عقب، راست و چپ)، ده ذراع فاصله باشد».

اين روايت، موثق است. اين روايت در مقدار فاصله كمتر از ده ذراعن.

ص: 183


1- . وسائل الشيعه، ج5، ص159.
2- . همان.

از هر طرف با ساير روايات معارض است، ولى با توجه به دلالت و سند روايات جواز، نمى تواند در مقابل آنها قرار گيرد. بنابراين روايات جواز مقدم داشته مى شود و در نهايت اگر بخواهيم به هر دو مضمون عمل كنيم جمع بين اين روايات، حمل بر كراهت در فاصله كمتر از ده ذراع در هر جهت است.

-وَ فِي الْعِلَلِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(ع) قَالَ: قُلْتُ لَهُ الصَّلَاةُ بَيْنَ الْقُبُورِ قَالَ بَيْنَ خَلَلِهَا وَ لَا تَتَّخِذْ شَيْئاً مِنْهَا قِبْلَةً فَإِنَّ رَسُولَ الله(ص) نَهَى عَنْ ذَلِكَ وَ قَالَ لَا تَتَّخِذُوا قَبْرِي قِبْلَةً وَ لَا مَسْجِداً فَإِنَّ الله لَعَنَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا قُبُورَ أَنْبِيَائِهِمْ مَسَاجِدَ. (1)

زراره نقل مى كند كه از امام باقر(ع) درباره نماز ميان قبرها سؤال نمودم. حضرت فرمود: «در مكان هاى خالى ميان قبرها نماز بخوانيد و آنها را قبله خود قرار ندهيد؛ زيرا رسول خدا(ص) از اين كار نهى كرد و فرمود: قبر مرا قبله و محل سجده قرار ندهيد؛ چون خداوند يهود را به سبب اينكه قبور انبياى خود را محل سجده قرار مى دادند، لعن نموده است».

اين روايت، صحيح است. با توجه به مضمون اين روايات و جمع بين آنها مى توان نتيجه گرفت نماز خواندن بين قبور اشكالى ندارد و در فاصله كمتر از ده ذراع از هر طرف احتياط مطلوب است و در صورت امكان اين فاصله حفظ شود.2.

ص: 184


1- . وسائل الشيعه، ج5، ص162.
د) نماز نزد قبور

چنان كه گذشت؛ نماز كنار قبور، چه نماز زيارت و چه نمازهاى واجب يا مستحب ديگر، نه تنها شرك نيست بلكه ارجح است و سيره متشرعه بر آن قرار گرفته و قرآن كريم نيز اين مطلب را تأييد نموده است. افزون بر اينها، در برخى از منابع ما، بر زياد نماز خواندن كنار قبور اهل بيت(عليهم السلام) سفارش شده است. (1)

در تعبير برخى از روايات و عبارات برخى از كتب ادعيه، «عند» و شبيه آن، به كار رفته است و عبارت بالاسر يا پشت سر و همانند آن را ندارد؛ مانند اين روايت:

-وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَلِيِّ الْحَرَّانِي قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِالله(ع) مَا لِمَنْ زَارَ الْحُسَيْنَ(ع) قَالَ مَنْ أَتَاهُ وَ زَارَهُ وَ صَلَّى عِنْدَهُ رَكْعَتَيْنِ أَوْ أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ كُتِبَتْ لَهُ حَجَّةٌ وَ عُمْرَةٌ قَالَ قُلْتُ: وَ كَذَلِكَ كُلُّ مَنْ زَار إِمَاماً مُفْتَرَضَ الطَّاعَةِ قَالَ وَ كَذَلِكَ كُلُّ مَنْ زَار إِمَاماً مُفْتَرَضَ الطَّاعَةِ. وَ عَنْ أَبِيه عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَبِي الْقَاسِمِ عَنْ أَبِي عَلِيِّ الْخُزَاعِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِالله(ع) مِثْلَهُ. (2)

ابوعلى حرانى مى گويد كه به امام صادق(ع) عرض كردم: «ثواب زيارت امام حسين(ع) چيست؟» حضرت فرمود: «كسى كه آن حضرت را زيارت كند و نزد او دو يا چهار ركعت نماز

ص: 185


1- . من لا يحضره الفقيه، ج2، ص605؛ عيون أخبار الرضا7، ج2، ص270؛ تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، ج6، ص89؛ المزار الكبير، ابن مشهدي، صص 61، 62، 91 و 390.
2- . وسائل الشيعه، ج14، ص521.

گزارد، براى او ثواب يك حج و يك عمره نوشته مى شود». عرض كردم: «آيا اين ثواب، براى زيارت هر امام واجب الطاعه است؟» فرمود: «آرى؛ اين ثواب براى هر فردى است كه امام واجب الطاعه را زيارت كند».

اين روايت، صحيح است.

با توجه به اينكه اين روايت و رواياتى كه با اين مضمون وارد شده اند، مطلق اند و رواياتى كه درباره نهى از تقدم يا پشت نمودن بر امام(ع) وارد شده اند مقيد مى باشند، در نتيجه حمل مطلق بر مقيد مى شود و تعارضى نيست.

ه) نماز مقدم بر قبر امام

از جمله مواردى كه در آن اختلاف مى باشد، نماز خواندن مقدم بر قبر معصومان(عليهم السلام) است. مرحوم آيت الله خويى(رحمه الله) در اين باره فرموده:

و أما مع التقدم: فالمشهور الكراهة أيضاً، و عن جمع و لعلّ أولهم البهائي(قدس سره) و تبعه جمع ممن تأخر عنه المنع. (1)

مشهور، كراهت نماز خواندن مقدم بر قبر است. البته برخى كه شايد نخستين آنها شيخ بهايى(رحمه الله) باشد، آن را جايز نمى دانند.

البته برخى آيات مثل آقاى حكيم(رحمه الله) (2)، آقاى خوانسارى(رحمه الله) (3) و حضرت امام(رحمه الله) نيز آن را جايز شمرده اند. (4) اما در جاى ديگر فرموده اند كه اگر

ص: 186


1- . موسوعة الإمام الخوئي، ج13، ص103.
2- . العروة الوثقي (المحشي)، ج2، ص384.
3- . همان.
4- . همان و تحرير الوسيله - ترجمه، ج1، ص271.

بى احترامى باشد، حرام است. ولى باطل نيست. (1) همچنين مرحوم آيت الله تبريزى(رحمه الله) (2) و برخى نيز فرموده اند در صورتى كه بى احترامى نباشد، جايز است؛ چنان كه غالباً چنين است. (3)

اين كلام مرحوم آيت الله خويى(رحمه الله) است كه در جاى ديگر فرموده است: «فالأقوى ما عليه المشهور من الالتزام بالكراهة دون الحرمة». (4) حضرت آيت الله مكارم نيز نظرشان چنين است و البته ايشان اضافه كرده است كراهت آن بعيد نيست. (5)

برخى نيز آن را جايز نمى دانند؛ مانند سيد(رحمه الله) در عروه (6) و مرحوم آيت الله فاضل. (7) برخى هم فرموده اند بنابر احتياط، مقدم بر معصوم، نماز نخواند؛ مانند آيت الله گلپايگانى(رحمه الله). (8)

آيت الله بهجت(رحمه الله) فرموده است:

نماز خواندن جلوتر يا مساوى قبر پيامبر(ص) و امام(ع) در صورتى كه بى ادبى به آنها نباشد، بنابر اظهر، مكروه است. ولى احتياط مستحب اين است كه به طور كلى از اين كار مخصوصا از جلوتر ايستادن، اجتناب كند. (9)4.

ص: 187


1- . توضيح المسائل (محشي - امام خميني)، ج1، ص494.
2- . همان.
3- . العروة الوثقي (المحشي)، ج2، ص384.
4- . موسوعة الإمام الخوئي، ج13، ص103.
5- . همان.
6- . العروة الوثقي، ج1، صص585 و 586.
7- . العروة الوثقي (المحشي)، ج2، ص384.
8- . همان.
9- . توضيح المسائل (محشي - امام خميني)، ج1، ص494.

آيت الله سيستانى نيز فرموده است:

بايد پشت به قبر پيغمبر(ص) و ائمه(عليهم السلام) در صورتى كه بى احترامى به آنان باشد، نماز نخواند و در غير اين صورت، اشكال ندارد. ولى نماز در هر دو حال، صحيح است. (1)

ادله: درباره نهى از تقدم بر قبر معصوم، دو روايت وارد شده است:

-مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ دَاوُدَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِالله الْحِمْيَرِيّ قَالَ: كَتَبْت إِلَى الْفَقِيهِ(ع) أَسْأَلُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَزُورُ قُبُورَ الْأَئِمَّةِ هَلْ يَجُوزُ أَنْ يَسْجُدَ عَلَى الْقَبْرِ أَمْ لَا وَ هَلْ يَجُوزُ لِمَنْ صَلَّى عِنْدَ قُبُورِهِمْ أَنْ يَقُومَ وَرَاءَ الْقَبْرِ وَ يَجْعَلَ الْقَبْرَ قِبْلَةً وَ يَقُومَ عِنْدَ رَأْسِهِ وَ رِجْلَيْهِ وَ هَلْ يَجُوزُ أَنْ يَتَقَدَّمَ الْقَبْرَ وَ يُصَلِّيَ وَ يَجْعَلَهُ خَلْفَهُ أَمْ لَا؟ فَأَجَابَ وَ قَرَأْت التَّوْقِيعَ وَ مِنْهُ نَسَخْتُ أَمَّا السُّجُودُ عَلَى الْقَبْرِ فَلَا يَجُوزُ فِي نَافِلَةٍ وَ لَا فَرِيضَةٍ وَ لَا زِيَارَةٍ بَلْ يَضَعُ خَدَّهُ الْأَيْمَنَ عَلَى الْقَبْرِ وَ أَمَّا الصَّلَاةُ فَإِنَّهَا خَلْفَهُ يَجْعَلُهُ الْإِمَامَ وَ لَا يَجُوزُ أَنْ يُصَلِّيَ بَيْنَ يَدَيْهِ لِأَنَّ الْإِمَامَ لَا يُتَقَدَّمُ وَ يُصَلِّيَ عَنْ يَمِينِهِ وَ شِمَالِهِ.

وَ رَوَاهُ الطَّبْرِسِيُّ فِي الْإِحْتِجَاجِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِالله الْحِمْيَرِيّ عَنْ صَاحِبِ الزَّمَانِ(ع) مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّه قَالَ وَ لَا يَجُوزُ أَنْ يُصَلِّيَ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لَا عَنْ يَمِينِهِ وَ لَا عَنْ يَسَارِهِ لِأَنَّ الْإِمَامَ لَا يُتَقَدَّمُ عَلَيْهِ وَ لَا يُسَاوَى. (2)

حميرى مى گويد كه به فقيه (حضرت امام زمان(عج) نامه اى نوشتم و در آن سؤالاتى پرسيدم، از جمله پرسيدم كسى كه به0.

ص: 188


1- . توضيح المسائل (محشي - امام خميني)، ج1، ص494.
2- . التهذيب، ج2، صص228- 229؛ وسائل الشيعه، ج5، ص160.

زيارت ائمه(عليهم السلام) مى رود، آيا جايز است روى قبر سجده كند؟ آيا كسى كه كنار قبور ائمه(عليهم السلام) نماز مى خواند، مى تواند پشت قبر بايستد؛ به گونه اى كه قبر طرف قبله واقع شود؟ آيا مى تواند بالاى سر يا پايين پاى قبر، نماز بخواند؟ آيا مى تواند مقدم بر قبرها بايستد؛ به گونه اى كه موقع نماز، پشتش به طرف قبر باشد؟ حضرت جواب سؤال را ضمن توقيعى بيان فرمود و من از روى آن نوشتم؛ سجده بر قبر، چه در نماز مستحب يا واجب يا نماز زيارت، جايز نيست. بلكه مى تواند سمت راست صورت خود را بر قبر بگذارد. اما نمى توان نماز را مقدم بر امام(ع) خواند. بلكه بايد پشت سر امام باشد؛ زيرا نبايد بر امام مقدم شد. همچنين مى توان در سمت راست و چپ امام نماز خواند.

اين روايت را طبرسى(رحمه الله) نيز در كتاب «الاحتجاج» نقل نموده است؛ با اين تفاوت كه وى مى گويد: «جايز نيست مقدم بر امام يا سمت راست و سمت چپ امام نماز خوانده شود؛ زيرا نمى توان مقدم بر امام يا مساوى با امام، نماز خواند».

در اينجا، روايت دوم محل استشهاد است و بيشتر بزرگان نيز آن را روايتى مستقل تلقى كرده اند و از نظر سند نيز صحيح و معتبر مى دانند.

-جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ قُولَوَيْهِ فِي الْمَزَارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِالله بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيِّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَالِم عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عَبْدِالله بْنِ حَمَّادٍ عَنِ الْأَصَمِّ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِالله(ع) فِي حَدِيثٍ طَوِيلٍ أَنَّهُ قَالَ لَهُ رَجُلٌ هَلْ يُزَارُ وَالِدُكَ قَالَ نَعَمُ وَ يُصَلَّى

ص: 189

عِنْدَهُ وَ قَالَ يُصَلَّى خَلْفَهُ وَ لَا يُتَقَدَّمُ عَلَيْهِ. (1)

راوى مى گويد كه فردى از امام صادق(ع) پرسيد: «آيا مى توان پدر بزرگوارتان را زيارت نمود؟» فرمود: «آرى و نماز نيز نزد او خوانده مى شود و نماز بايد پشت سر او باشد، نه مقدم بر او».

اين روايت، هرچند در «كامل الزيارات» وارد شده است، اما درباره برخى از افراد سند آن در كتاب هاى رجال، توثيقى وارد نشده است؛ غير از آنچه خود «ابن قولويه» درباره اسناد كتاب خود فرموده كه از غيرثقه، نقل ننموده است.

با توجه به اين دو روايت، احتياط در ترك تقدم بر امام در حال نماز است.

و) نماز رو به قبور

از جمله مكان هايى كه نماز خواندن در آنها مكروه شمرده شده، نماز رو به قبور است. (2) البته برخى از فقها، قائل به حرمت شده اند: «الصلاة إليها، فعن المفيد(رحمه الله) و الفقيه و المراسم الحرمة مطلقا». (3)

ادله مسئله: عمده رواياتى كه مى توان در اينجا به آنها تمسك كرد، به اين قرارند:

ص: 190


1- . كامل الزيارات، ص246؛ وسائل الشيعه، ج14، صص442 و 481.
2- . تحرير الوسيله - ترجمه، ج1، ص277؛ توضيح المسائل (محشي - امام خميني)، ج1، ص501؛ رساله توضيح المسائل، فاضل، ص153؛ رساله توضيح المسائل، سبحاني، ص236؛ توضيح المسائل، وحيد، ص181؛ رساله توضيح المسائل، شبيري، ص197؛ رساله توضيح المسائل، مكارم، ص158؛ رساله توضيح المسائل، فياض، ص142.
3- . مدارك العروه، اشتهاردي، ج13، ص474.

-مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُصَدِّقٍ عَنْ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِالله(ع) فِي حَدِيثٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يُصَلِّي بَيْنَ الْقُبُورِ قَالَ لَا يَجُوزُ ذَلِكَ إِلَّا أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَهُ و بَيْنَ الْقُبُورِ إِذَا صَلَّى عَشَرَةَ أَذْرُعٍ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ عَشَرَةَ أَذْرُعٍ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَشَرَةَ أَذْرُعٍ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَشَرَةَ أَذْرُعٍ عَنْ يَسَارِهِ ثُمَّ يُصَلِّي إِنْ شَاءَ. (1)

راوى مى گويد كه از امام صادق(ع) درباره نماز خواندن ميان قبرها سؤال نمودم. حضرت فرمود: «در صورتى جايز است كه ميان نمازگزار و قبر، از هر طرف (جلو، عقب، راست و چپ)، ده ذراع فاصله باشد».

اين روايت، موثق است. اين روايت همه قبور (معصوم و غيرمعصوم) را شامل مى شود.

روايت ديگر توقيع شريف است در جواب سؤال هاى حميرى كه فرمود:

-وَ أَمَّا الصَّلَاةُ فَإِنَّهَا خَلْفَهُ يَجْعَلُهُ الْإِمَامَ وَ لَا يَجُوزُ أَنْ يُصَلِّيَ بَيْنَ يَدَيْهِ لِأَنَّ الْإِمَامَ لَا يُتَقَدَّمُ وَ يُصَلِّي عَنْ يَمِينِهِ وَ شِمَالِهِ. (2)

اما نمى توان نماز را مقدم بر امام(ع) خواند. بلكه بايد پشت سر امام باشد؛ زيرا نبايد بر امام مقدم شد. همچنين مى توان در سمت راست و چپ امام، نماز خواند.

اين روايت، صحيح است. حضرت در اين روايت، تصريح فرموده0.

ص: 191


1- . وسائل الشيعه، ج5، ص159.
2- . همان، ص160.

است كه نماز بايد پشت قبر امام(ع) باشد؛ يعنى قبر امام(ع) ميان نمازگزار و قبله باشد. به اين مطلب، در برخى روايات ديگر نيز تصريح شده است.

-جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ قُولَوَيْهِ فِي الْمَزَارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِالله بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيِّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عَبْدِالله بْنِ حَمَّادٍ عَنْ عَبْدِالله الْأَصَمَّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْبَصْرِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِالله(ع) فِي حَدِيثِ زِيَارَةِ الحُسَيْنِ(ع) قَالَ: مَنْ صَلَّى خَلْفَهُ صَلَاةً وَاحِدَةً يُرِيدُ بِهَا الله تَعَالَى لَقِيَ الله تَعَالَى يَوْمَ يَلْقَاهُ وَ عَلَيْهِ مِنَ النُّورِ مَا يَغْشَى لَهُ كُلَّ شَيْ ءٍ يَرَاهُ الْحَدِيثَ. (1)

امام صادق(ع) درباره زيارت امام حسين(ع) فرمود: «كسى كه براى رضاى خدا، پشت قبر آن حضرت، يك نماز بخواند، روز قيامت، خداوند را در حالى كه غرق نور است، ملاقات مى كند».

-وَ بِالْإِسْنَادِ عَنِ الْأَصَمِّ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِالله(ع) فِي حَدِيثٍ طَوِيلٍ قَالَ: أَتَاهُ رَجُلٌ فَقَالَ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ هَلْ يُزَارُ وَالِدُكَ فَقَالَ نَعَمْ وَ يُصَلَّى عِنْدَهُ وَ قَالَ يُصَلَّى خَلْفَهُ وَ لَا يُتَقَدَّمُ عَلَيْهِ. (2)

راوى مى گويد كه فردى از امام صادق(ع) پرسيد: «آيا مى شود پدر بزرگوارتان را زيارت نمود؟» حضرت فرمود: «آرى و مى توان نماز نيز نزد او خواند. البته بايد نماز پشت سر او باشد؛ نه مقدم بر او».

-وَ فِي الْعِلَلِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَن.

ص: 192


1- . وسائل الشيعه، ج5، ص162.
2- . همان.

عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(ع) قَالَ: قُلْت لَه الصَّلَاةُ بَيْنَ الْقُبُورِ قَالَ بَيْنَ خَلَلِهَا وَ لَا تَتَّخِذْ شَيْئا مِنْهَا قِبْلَةً فَإِنَّ رَسُولَ الله(ص) نَهَى عَنْ ذَلِكَ وَ قَالَ لَا تَتَّخِذُوا قَبْرِي قِبْلَةً وَ لَا مَسْجِداً فَإِنَّ الله لَعَنَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا قُبُورَ أَنْبِيَائِهِمْ مَسَاجِدَ. (1)

زراره نقل مى كند كه از امام باقر(ع) درباره نماز ميان قبرها سؤال نمودم. حضرت فرمود: «در مكان هاى خالى ميان قبرها نماز بخوانيد و آنها را قبله خود قرار ندهيد؛ زيرا رسول خدا(ص) از اين كار نهى كرد و فرمود: قبر مرا قبله و محل سجده قرار ندهيد؛ چون خداوند، يهود را به سبب اينكه قبور انبياى خود را محل سجده قرار مى دادند، لعن نموده است».

اين روايت، صحيح است. منظور از قبله در اينجا، قرار دادن آن به جاى كعبه است (2) و بى ترديد چنين چيزى، مخالف ضروريات دين و مذهب است.

از مجموع روايات استفاده مى شود هرگاه پشت قبر معصوم، به ويژه با فاصله ده ذراع، نماز بخواند و كعبه را قبله خود بداند و قرار دهد؛ چنان كه پيروان مكتب اهل بيت(عليهم السلام) همواره اين گونه عمل مى كنند، هيچ اشكالى ندارد.

ز) بالاسر و محاذى

برخى از بزرگان، ضمن بيان بعضى از احكام نماز زيارت، مكان آن را نيز بيان نموده اند؛ براى مثال در زيارت رسول الله(ص) و ائمه هدى(عليهم السلام)،

ص: 193


1- . وسائل الشيعه، ج5، ص162.
2- . مستمسك العروة الوثقي، ج5، ص467؛ مدارك العروه، اشتهاردي، ج13، ص476.

مكان آن را بالاى سر ذكر نموده اند؛ چنان كه در غنيه، اشارة السبق، ذكرى، بحارالانوار، جواهر الكلام و مفتاح الكرامه، بيان شده است. (1)

دليل مسئله، اطلاق بعضى از نصوص وارد شده در باب زيارات است؛ مثل روايت جعفر بن ناجية: «صل عند رأس الحسين(ع)» (2)، روايت صفوان: «فصل ركعتين عند الرأس» (3) و روايت ثمالى: «ثمَّ تدور من خلفه إلى عند رأس الحسين(ع) و صل عند رأسه ركعتين، و إن شئت صليت خلف القبر و عند رأسه أفضل». (4) همچنين نقل «المصباح» در زيارات متعدد امام حسين(ع) (5) و زيارت امام على(ع). (6)

و نيز روايت ديگرى كه در «عيون الاخبار» چنين آمده است:

فِي عُيُونِ الْأَخْبَارِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِالله عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ قَالَ: رَأَيْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا(ع) وَ هُوَ يُرِيدُ أَنْ يُوَدِّعَ لِلْخُرُوجِ إِلَى الْعُمْرَةِ فَأَتَى الْقَبْرَ مِنْ مَوْضِعِ رَأْسِ النَّبِي(ص) بَعْدَ الْمَغْرِبِ فَسَلَّمَ عَلَى النَّبِيَّ(ص) وَ لَزِقَ بِالْقَبْرِ ثُمَّ انْصَرَفَ حَتَّى أَتَى الْقَبْرَ فَقَامَ إِلَى جَانِبِهِ يُصَلِّي فَأَلْزَقَ مَنْكِبَهُ الْأَيْسَرَ بِالْقَبْرِ قَرِيباً مِنَ الْأُسْطُوَانَةِ الْمُخَلَّقَةِ الَّتِي عِنْدَ رَأْسِ النَّبِيِّ(ص)9.

ص: 194


1- . غنية النزوع الي علمي الاصول و الفروع، ص109؛ ذكري الشيعة في أحكام الشريعة، ج4، ص287؛ بحارالانوار، ج97، ص137؛ جواهرالكلام في شرح شرائع الإسلام، ج12، ص181؛ مفتاح الكرامة في شرح قواعد العلامه (ط - الحديثه)، ج9، ص266.
2- . الوسائل، الباب 69 من كتاب المزار، الحديث 5؛ المصباح، كفعمي، ص503.
3- . مصباح المتهجد، ج2، ص721.
4- . كامل الزيارات، ص240.
5- . المصباح، كفعمي، صص 498 و 499.
6- . همان، ص479.

فَصَلَّى سِتَّ رَكَعَاتٍ أَوْ ثَمَانَ رَكَعَاتٍ. (1)

ابن فضال مى گويد كه امام رضا(ع) را ديدم؛ درحالى كه براى رفتن به عمره، با قبر پيامبر(ص) وداع مى نمود؛ بعد از مغرب، از جانب سر، نزد قبر رسول خدا(ص) آمد و بر پيامبر(ص) سلام كرد و به قبر چسبيد. سپس نزد منبر رفت و بعد به سوى قبر بازگشت و كنار قبر به نماز ايستاد و شانه چپش را به قبر چسباند؛ نزديك ستونى كه بعد از ستون «مخلقه» و بالاى سر پيامبر(ص) قرار دارد. آن گاه شش يا هشت ركعت ايستاده نماز گزارد.

اين روايت از نظر سند، موثق است.

با اين حال برخى ديگر از بزرگان، نماز محاذى (مساوى) قبور معصومان(عليهم السلام) را جايز نمى دانند. دليل ايشان، روايت احتجاج از حميرى است كه در آن، از نماز مساوى قبر معصوم نهى گرديده است؛ چنان كه دراين روايت مى خوانيم:

وَ رَوَاهُ الطَّبْرِسِيُّ فِي الْإِحْتِجَاجِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِالله الْحِمْيَرِيِّ عَنْ صَاحِبِ الزَّمَانِ(عج) مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ وَ لَا يَجُوزُ أَنْ يُصَلِّيَ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لَا عَنْ يَمِينِهِ وَ لَا عَنْ يَسَارِهِ لِأَنَّ الْإِمَامَ لَا يُتَقَدَّمُ عَلَيْهِ وَ لَا يُسَاوَى. (2)

جايز نيست مقدم بر امام يا راست و چپ امام نماز خواند؛ زيرا مقدم بر امام يا مساوى با امام، نبايد نماز خوانده شود.8.

ص: 195


1- . وسائل الشيعه، ج5، ص161.
2- . وسائل الشيعه، ج5، ص016؛ التهذيب، ج2، صص228 و 898.

صاحب عروه(رحمه الله) در اين باره قائل به منع شده است. اما تمام حاشيه زنندگان بر عروه، نظر سيد را نپذيرفته اند. عبارت عروه و حواشى آن، به اين شرح است:

السابع: أن لا يكون مقدّماً على قبر معصوم، و لا مساوياً له مع عدم الحائل المانع الرافع لسوء الأدب على الأحوط. (1)

- في المساوي نظر جدّاً لعدم وفاء الدليل لو لم نقل بوفائه على خلافه. (آقا ضياء).

- فيه إشكال. (الخوانسارى).

- لا بأس بالمساواة على الأقوى. (البروجردى).

- لا يبعد جواز ذلك. (الحكيم).

- لا بأس بالمساواة، و التقدّم من سوء الأدب. و أمّا اشتراط عدمه فغير ظاهر. (الإمام الخمينى).

- على الأحوط. (الگلپايگانى).

- و الأظهر الجواز مع عدم استلزامه الهتك كما هو الغالب. (الخوئى).

- بل على الأقوى في المقدّم، و على الأحوط الذى يجوز تركه في المساوى.(فاضل).

- لا يضرّ التقدّم و لا المساواة ما لم يلزم الهتك، كما هو كذلك غالباً نعم، لا يبعد كراهة ذلك. (مكارم الشيرازى).

- و الأقوى الجواز لو كان مساويا له مع عدم الحائل المانع الرافع لسوء الأدب. (مرعشى نجفى). (2)0.

ص: 196


1- . العروة الوثقي، محشي، ج2، ص384.
2- . منهاج المؤمنين، ج1، ص150.

مرحوم آيت الله خوئى، در توضيح اين مطلب، چنين آورده است:

بحث درباره دو مسئله است: يكى، نماز مساوى با قبر معصوم(ع) و ديگرى، مقدم بر قبر معصوم(ع). اما مسئله اول: مشهور قائل به كراهت مى باشند و برخى از متأخران قائل به ممنوع بودن آن شده اند و دليل منع نيز مرسله حميرى در «الاحتجاج» مى باشد كه از امام زمان(عج) نقل كرده است كه حضرت فرمود: «نماز خواندن مقدم بر امام يا سمت راست يا چپ امام جايز نيست؛ زيرا نمى توان مقدم بر امام يا مساوى با او نماز خواند». اما اين روايت به سبب ضعيف بودن، قابل استناد نيست. افزون بر ضعف سند، با روايت ديگرى نيز معارض است؛ زيرا در آن روايت، تصريح به جواز نماز در سمت راست يا چپ قبر امام، شده است و روايات ديگرى هم در كتاب هاى مزار، مبنى بر فضيلت نماز در بالاسر امام حسين و امام رضا(عليهما السلام) وارد شده است. از اين رو حكم به كراهت نماز در صورت مساوى بودن، مشكل است؛ مگر آنكه اين روايت مرسله، پذيرفته شود؛ براساس مبناى كسانى كه قائل به تسامح در ادله سنن مى باشند و در مكروهات نيز تسامح را جارى مى دانند. (1)0.

ص: 197


1- . يقع الكلام تارةً في الصلاة مساوياً لقبر المعصوم7 و أُخرى مقدّماً عليه أما مع التساوي: فالمشهور على الكراهة، و عن بعض المتأخرين المنع، و لا وجه له عدا مرسلة الحميري في الاحتجاج عن صاحب الزمان[ «لا يجوز أن يصلي بين يديه و لا عن يمينه و لا عن يساره لأن الإمام لا يتقدم عليه و لا يساوى» لكنها لمكان الضعف غير صالحة للاستدلال. مضافاً إلى معارضتها بروايته الأُخرى الآتية المصرّحة بالجواز عن اليمين و الشمال. على أنّ هناك روايات كثيرة تضمنت أفضلية الصلاة عند رأس الحسين7 أو أبي الحسن7 المذكورة في كتب المزار و من هنا يشكل الحكم بإطلاق الكراهة، إلّا أن يستند إلى المرسلة المتقدمة، بناء على التسامح في أدلة السنن و جريانه في المكروهات. موسوعة الامام الخوئي، ج13، صص99 و 100.

مرحوم سبزوارى نيز شبيه همين مطلب را آورده كه خلاصه آن چنين است:

لما تقدم في خبر الحميري من قوله(ع): «لأنّ الإمام لا يتقدم و لا يساوى» و قوله(ع): «و أمّا الصلاة فإنّها خلفه» المستفاد منه الحصر.

و أشكل عليه أولا: بمخالفة المشهور لذهابهم إلى الجواز. و فيه: أنّ الظاهر أنّ الشهرة اجتهادية لا أن تكون مستندة إلى ما لم يصل إلينا.

و ثانيا: بمعارضته بما تقدم في خبره الآخر: «و يصلّي عن يمينه و شماله». (1)

قائلان به كراهت، به خبر دوم حميرى استناد جسته اند؛ آنجا كه فرموده است نمى توان مقدم و مساوى با امام نماز خواند و بايد نماز پشت امام باشد. آنان از اين كلام، انحصار استفاده نموده اند. بر اين كلام اشكال شده است به اينكه اولاً: اين كلام مخالف مشهور است؛ چون مشهور، به جواز تساوى قائل مى باشند. اما اين شهرت، اجتهادى است. ثانياً: اين روايت، با روايت ديگر حميرى، متعارض است؛ چون در آن روايت، تصريح فرموده است كه مى توان در سمت راست و چپ امام، نماز خواند.5.

ص: 198


1- . مهذب الاحكام، سبزواري، ج5، ص415.
ح) خواندن نماز زيارت بيرون حرم

همان گونه كه در مسئله چهارم زمان نماز زيارت اشاره كرديم، در صورت نبودن مكان مناسب يا وجود هرگونه مانعى، مى توان نماز زيارت را در جاى مناسبى بيرون حرم خواند.

ط) نماز زيارت در حال راه رفتن

به طور كلى، تمامى فقهاى بزرگوار ما، خواندن نمازهاى مستحبى را در حال راه رفتن، پياده يا سواره، جايز شمرده اند. (1) در نتيجه رو به قبله بودن را نيز در اين حال، واجب ندانسته اند. چنين فردى در حال حركت، براى ركوع با سر اشاره مى كند و براى سجده، كمى بيشتر خم مى شود.

گفتنى است از آنجايى كه نماز زيارت نيز از نمازهاى مستحبى به

ص: 199


1- . الخلاف، ج1، ص298؛ المؤتلف من المختلف بين ائمة السلف، ج1، ص97؛ جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ج8، ص7؛ مصباح الفقيه، ج10، ص151؛ العروة الوثقي، محشي، ج2، ص310؛ كتاب الصلاة، نائيني، ج1، ص187؛ كتاب الصلاة، حائري، ص36؛ منهاج الصالحين (المحشي للحكيم)، ج1، ص179؛ خلل الصلاة و أحكامه، حائري، ص645؛ منهاج المؤمنين، ج1، ص141؛ كتاب الصلاة، كاشف الغطاء، ص20؛ منهاج الصالحين، خوئي، ج1، ص131؛ جامع الاحكام الشرعيه، سبزواري، ص84؛ كتاب الصلاة، اراكي، ج1، ص159؛ الجواهر الفخرية في شرح الروضة البهية، ج2، ص387؛ الاسئلة و الأجوبة - اثناعشر رسالة، ج5، ص57؛ صراط النجاه، تبريزي، ج7، ص263؛ منهاج الصالحين، تبريزي، ج1، ص136؛ مدارك العروه، اشتهاردي، ج12، ص411؛ الفقه علي المذاهب الاربعة و مذهب اهل البيت:، ج1، ص508؛ منهاج الصالحين، وحيد، ج2، ص146؛ المسائل الشرعيه، شبيري، ص185؛ منهاج الصالحين، سيستاني، ج1، ص166؛ رسالة توضيح المسائل، مكارم، ص133؛ الزبدة الفقهية في شرح الروضة البهية، ج2، ص347؛ الدلائل في شرح منتخب المسائل، ج2، ص95؛ منهاج الصالحين، فياض، ج1، ص201؛ تعاليق مبسوطة علي العروة الوثقي، فياض، ج3، ص58.

حساب مى آيد، در اين حكم با ساير نمازهاى مستحبى اشتراك دارد. از اين رو برخى از معاصران، درباره نماز زيارت چنين گفته اند:

س: إذا تعذر السجود على ما يصح السجود عليه في صلاة الزيارة هل ذلك الاضطرار مسوغ للصلاة على ما لا يصح السجود عليه بناءً على أن صلاة الزيارة محلها عند المزار؟

ج: لا يأتي حينئذ بصلاة الزيارة، و يجوز الإتيان بها في حال المشي، و الله العالم. (1)

سؤال: اگر نزد مزار، نمى توان بر آنچه سجده بر آن جايز است، سجده نمود، آيا در چنين حالتى، مى توان در همانجا نماز خواند؟

جواب: در اين هنگام، در آنجا نماز نخواند و البته مى توان در حال راه رفتن، نماز زيارت را بجا آورد.

آنچه مشخص است ايشان نماز در حال راه رفتن را مقدم مى دانند بر نماز خواندن در مكانى كه نمى توان در آنجا سجده صحيح نمود. روايات متعددى نيز درباره خواندن نماز در حال پياده و سواره، وارد شده است (2)؛ از جمله آنها، اين سه روايت است كه هر سه صحيحه مى باشند:

-وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ يَعْقُوبَ ابْنِ شُعَيْبٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِالله(ع) عَنِ الصَّلَاةِ فِي السَّفَرِ وَ أَنَا أَمْشِي قَالَ أَوْمِ إِيمَاءً وَ اجْعَلِ السُّجُودَ أَخْفَضَ مِنَ الرُّكُوعِ.

يعقوب بن شعيب مى گويد كه از امام صادق(ع) درباره نمازه.

ص: 200


1- . الأسئلة و الأجوبه - اثناعشر رساله، شيرازي، ج5، ص57.
2- . وسائل الشيعه، ج4، باب 15 و 16 از ابواب القبله.

خواندن در حال راه رفتن در مسافرت پرسيدم. حضرت فرمود: «ركوع و سجده را با اشاره انجام بده و براى سجده، بيشتر خم شو».

-مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ شُعَيْبٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِالله(ع) إِلَى أَنْ قَالَ قُلْتُ يُصَلِّي وَ هُوَ يَمْشِي قَالَ نَعَمْ يُومِئُ إِيمَاءً وَ لْيَجْعَلِ السُّجُودَ أَخْفَضَ مِنَ الرُّكُوعِ.

يعقوب بن شعيب مى گويد كه از امام صادق(ع) پرسيدم آيا مى تواند در حال راه رفتن نماز بخواند؟» حضرت فرمود: «آرى؛ اشاره كند و براى سجده، بيشتر از ركوع خم شود».

-جَعْفَرُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ سَعِيدٍ الْمُحَقِّقُ فِي الْمُعْتَبَرِ نَقْلًا مِنْ كِتَابِ أَحْمَدَِ ابْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ عَنْ أَبِي عَبْدِالله(ع) قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يُصَلِّي وَ هُو يَمْشِي تَطَوُّعاً قَالَ نَعَمْ.

قَالَ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ وَ سَمِعْتُهُ أَنَا مِنَ الْحُسَيْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ. (1)

حسين بن مختار مى گويد كه از امام صادق(ع) درباره فردى كه نماز مستحبى را در حال راه رفتن مى خواند، پرسيدم. حضرت فرمود: «آرى؛ مى تواند بخواند».

با توجه به تصريح روايات مذكور و فتواى برخى از فقها، منعى از خواندن نمازهاى مستحبى و خصوصاً نماز زيارت در حال راه رفتن نيست.5.

ص: 201


1- . وسائل الشيعه، ج4، ص335.

نيابت در نماز زيارت

در اينكه آيا مى شود به نيابت از ديگران، چه مرده يا زنده و چه به صورت استيجارى يا تبرعى، زيارت نمود و به دنبال آن، نماز زيارت را بجاى آورد يا ثواب آن را بعد از عمل هديه نمود، كلماتى از بزرگان بيان گرديده است و رواياتى نيز دال بر اين معنا وجود دارد. كلمات بزرگانى كه متعرض مسئله شده اند، بدين قرار است:

شهيد ثانى(رحمه الله) در روضه فرموده است:

و الصلاة الواجبة في حال الحياة فلا يستناب فيها مطلقا إلا ركعتا الطواف، حيث يجوز استنابة الحي في الحج الواجب، أو فيهما خاصة على بعض الوجوه و احترز بالواجبة عن المندوبة، فيصح الاستنابة فيها في الجملة كصلاة الطواف المندوب، أو في الحج المندوب و إن وجب، و صلاة الزيارة. و في جواز الاستنابة في مطلق النوافل وجه. (1)

در حال زنده بودن، مطلقاً نمى توان براى نماز واجب، نايب گرفت؛ مگر براى نماز طواف در جايى كه مى شود براى زنده در حج واجب نايب گرفت. البته در بعضى موارد، مى توان براى خصوص نماز طواف، نايب گرفت. اينكه نماز را به واجب مقيد كرده است، معلوم مى شود كه زنده مى تواند فى الجمله در نمازهاى مستحب، نايب بگيرد؛ مانند نماز طواف مستحب يا در حج مستحب؛ اگرچه طواف آن واجب مى شود

ص: 202


1- . الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقيه (المحشي - كلانتر)، ج4، ص373.

و مانند نماز زيارت. چه بسا در همه نمازهاى مستحب نيز بتوان نايب گرفت.

بنابراين از فرمايش ايشان، جواز مطلق نيابت (استيجاراً يا تطوعاً) در نماز زيارت استفاده مى شود. سيد مجاهد نيز مى گويد:

و قد صرّحوا بجواز الاستنابة للحي في صلاة الزيارة التى استنيب فيها. (1)

علما تصريح نموده اند به جواز نايب گرفتن براى نماز زيارت؛ در جايى كه زيارت نيابتى باشد.

صاحب عروه(رحمه الله) اين موضوع را در كتاب اجاره مطرح فرموده است و محشين عروه نيز نظرات خود را بيان نموده اند؛ مطلب ايشان و حواشى برخى بزرگان، چنين است:

(مسئله 17): لا يجوز الإجارة للنيابة عن الحي في الصلاة و لو في الصلوات المستحبّة (4) نعم يجوز ذلك في الزيارات و الحجّ المندوب.

(4) على الأحوط و الجواز فيها لا يخلو من وجه (الامام الخميني).

جوازها في الصلوات المستحبّة لا يخلو من قوّة (الشيرازى).

جوازها فيها لا يخلو عن وجه قويّ (النائينى).

و إتيان صلاة الزيارة ليس بعنوان النيابة (1) بل من باب سببيّة الزيارة لاستحباب الصلاة بعدها ركعتين، و يحتمل (2) جواز قصد النيابة فيها لأنّها تابعة للزيارة و الأحوط إتيانها بقصد ما في الواقع.7.

ص: 203


1- . كتاب المناهل، ص437.

(1) الأقوى جوازها بعنوانها (الفيروزآبادى).

(2) و هو الأقرب (الإمام الخمينى، الگلپايگانى).

بل هو الأقوى (النائينى).

بل لا يخلو من رجحان و الأحوط الجمع بينهما (البروجردى). (1)

مرحوم آيت الله خويى مى نويسد:

و يجوز التبرع عن الاحياء في مثل زيارة قبر النبي(ص) و قبور الائمة(عليهم السلام). و يجوز اهداء ثواب العمل الى الاحياء و الاموات في الواجبات و المستحبات و حكى فعله عن بعض اجلاء أصحاب الائمة(عليهم السلام) بأن يطلب من الله سبحانه أن يعطى ثواب عمله لآخر حي أو ميت. (2)

جايز است از طرف زنده ها، قبر پيامبر(ص) و ائمه(عليهم السلام) را تبرعاً زيارت نمود و جايز است هديه كردن ثواب عمل به زنده ها و مردگان؛ در اعمال واجب يا اعمال مستحب. همچنين وارد شده است كه برخى از اصحاب بزرگ ائمه(عليهم السلام) چنين نموده اند و از خدا خواسته اند ثواب عملشان را به شخص زنده يا مرده ديگرى عطا نمايد.

فرمايش ايشان، درباره تبرع و اهداى ثواب اعمال مستحب مى باشد كه شامل زيارت و نماز زيارت مى شود. مرحوم سبزوارى نيز فرمايش جامعى در اين باره دارند كه خلاصه آن، چنين است:

و يجوز الاستيجار في الحج المندوب و كذا في الزيارات للأصل، و5.

ص: 204


1- . العروة الوثقي (المحشي)، ج5، صص 111 و 112.
2- . منهاج الصالحين، ج1، ص205.

الإطلاق و الاتفاق، و...

يجوز النيابة عن المتعدد تبرعا في الحج و الزيارات لظاهر ما مر من النصوص و إطلاق الترغيب إلى الخيرات و الحسنات من غير ما يصلح للتقييد، و لا ريب في أن ذلك في الخيرات و الحسنات، و يكفينا نفس تلك الأدلة بلا احتياج إلى التماس دليل آخر.

و يجوز الإتيان بها لا بعنوان النيابة بل بقصد إهداء الثواب لواحد أو متعدد لأن الثواب حقه و عوض عمله له ان يفعل فيه كل ما يشاء، و يجعله.

يجوز الإجارة للنيابة عن الحي في الصلوات المستحبة لان مقتضى الأصل جواز النيابة في كل شيء إلا ما خرج بالدليل، و خرجت الصلوات الواجبة بالدليل، و لا دليل على خروج الصلوات المندوبة فتبقى تحت الأصل. (1)

در حج مستحب و زيارت، استيجار (انجام دادن عمل با اخذ اجرت) جايز است؛ به دليل اصل، اطلاق و اجماع.

همچنين نيابت تبرعى (بدون اخذ اجرت) در حج و زيارت از طرف چندين نفر، جايز است؛ به دليل ظاهر نصوص و اطلاق تشويق به عمل خير و شكى نيست كه در اعمال نيك نيز چنين است.

جايز است اعمال خير را نه به قصد نيابت، بلكه به قصد هديه نمودن ثواب آن به يك يا چند نفر انجام دهد؛ زيرا ثواب عمل، حق كسى است كه آن كار نيك را انجام داده است.5.

ص: 205


1- . مهذب الاحكام، سبزواري، ج19، صص172 و175.

نايب گرفتن براى نمازهاى مستحبى از جانب زنده، جايز است؛ زيرا اصل، جواز نيابت است در همه چيز؛ مگر آنچه با دليل خارج شده است و نمازهاى واجب نيز با دليل خارج شده است و دليلى براى خروج نمازهاى مستحب وجود ندارد. بنابراين اصل جواز در آنها جارى است.

در فرمايش ايشان، چند مسئله به روشنى بيان گرديده است:

1. اصل جواز نيابت در مستحبات؛ از جمله زيارت و نماز زيارت؛

2. صحت استيجار در زيارت و نماز زيارت؛

3. صحت نيابت تبرعى در زيارت و نماز زيارت؛

4. جواز اهداى ثواب زيارت و نماز زيارت به اشخاص متعدد؛

5. جواز نايب گرفتن از جانب زنده براى نمازهاى مستحب.

گفتنى است روايات در اين باره فراوان است (1) كه دراينجا به برخى از آنها اشاره مى كنيم:

-مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَثِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ الحَضْرَمِيَّ عَنْ أَبِيهِ أَنَّهُ قَالَ لِأَبِي الْحَسَنِ مُوسَى(ع) إِنِّي إِذَا خَرَجْتُ إِلَى مَكَّةَ رُبَّمَا قَالَ لِيَ الرَّجُلُ طُفْ عَنِّي أُسْبُوعاً وَ صَلِّ رَكْعَتَيْنِ فَأَشْتَغِلُ عَنْ ذَلِكَ فَإِنْ رَجَعْتُ لَمْ أَدْرِ مَا أَقُولُ: لَهُ قَالَ إِذَا أَتَيْتَ مَكَّةَ فَقَضَيْتَ نُسُكَكَ فَطُفْ أُسْبُوعاً وَ صَلِّ رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ قُلِ اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا الطَّوَافَ وَ هَاتَيْنِ الرَّكْعَتَيْنِ عَنْ أَبِي وَ عَنْ أُمِّي وَ عَنْ زَوْجَتِي وَ عَنْ وُلْدِي وَ عَنْ حَامَّتِي وَ عَنْ جَمِيعِ أَهْلِ بَلَدِي حُرِّهِمْ وَ عَبْدِهِمْ وَ أَبْيَضِهِمْ وَ5.

ص: 206


1- . ر.ك: وسائل الشيعه، ج11، صص196، 200، 202، 204 و 205.

أَسْوَدِهِمْ فَلَا تَشَاءُ أَنْ تَقُولَ لِلرَّجُلِ إِنِّي قَدْ طُفْتُ عَنْكَ وَ صَلَّيْتُ عَنْكَ رَكْعَتَيْنِ إِلَّا كُنْتَ صَادِقاً فَإِذَا أَتَيْتَ قَبْرَ النَّبِيِّ(ص) فَقَضَيْت مَا يَجِبُ عَلَيْكَ فَصَلِّ رَكْعَتَيْنِ ثُمِّ قِفْ عِنْدَ رَأْسِ النَّبِيِّ(ص) ثُمَّ قُلِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا نَبِيَّ الله مِنْ أَبِي وَ أُمِّي وَ زَوْجَتِي وَ وُلْدِي و جَمِيعِ حَامَّتِي وَ مِنْ جَمِيعِ أَهْلِ بَلَدِي حُرِّهِمْ وَ عَبْدِهِمْ وَ أَبْيَضِهِمْ وَ أَسْوَدِهِمْ فَلَا تَشَاءُ أَنْ تَقُولَ لِلرَّجُلِ إِنِّي قَد أَقْرَأْتُ رَسُولَ الله(ص) عَنْكَ السَّلَامَ إِلَّا كُنْتَ صَادِقاً. (1)

حضرمى از امام كاظم(ع) پرسيد: «وقتى مى خواهم عازم مكه شوم، افراد زيادى به من مى گويند كه از جانب من، هفت دور طواف بجاى آور و دو ركعت نماز بخوان. ولى من فراموش مى كنم و موقع بازگشت نمى دانم به آنها چه بگويم». حضرت فرمود: «هرگاه به مكه رسيدى و اعمال واجب خود را انجام دادى، هفت دور طواف انجام بده و دو ركعت نماز بخوان و سپس بگو: خدايا! اين طواف و نماز از جانب پدرم، مادرم، همسرم، فرزندانم، همه كسانم و همه هم ولايتى هايم مى باشد. پس اگر به هر فردى بگويى كه از طرف تو طواف و نماز بجا آوردم، راست گفته اى. هرگاه نيز كنار قبر پيامبر(ص) رسيدى و زيارت و نماز خواندى، بالاى سر پيامبر(ص) بايست و بگو: سلام بر تو اى پيامبر خدا از جانب پدرم، مادرم، همسرم، فرزندانم، همه كسانم و همه هم ولايتى هايم. پس اگر به هريك بگويى از طرف تو به رسول خدا(ص) سلام كردم (زيارت نمودم)، راست گفته اى».9.

ص: 207


1- . وسائل الشيعه، ج11، ص205؛ الكافي، ج4، ص316؛ تهذيب الاحكام، ج6، ص109.

هرچند اين روايت مرسله است، اما اصحاب به آن عمل كرده اند و از نظر دلالت، صريح در مقصود است.

شيخ مفيد(رحمه الله) نيز مى نويسد:

وَ رَوَى أَصْحَابُنَا عَنْ بَعْضِ الْعُلَمَاءِ مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ(عليهم السلام) أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الرَّجُلِ يُصَلِّي رَكْعَتَيْنِ أَوْ يَصُومُ يَوْماً أَوْ يَحُجُّ أَوْ يَعْتَمِرُ أَوْ يَزُورُ رَسُولَ اللهِ(ص) أَوْ أَحَد الْأَئِمَّةِ(عليهم السلام) وَ يَجْعَلُ ثَوَابَ ذَلِكَ لِوَالِدَيْهِ أَوْ لِأَخٍ لَهُ فِي الدِّينِ أَ فَيَكُونُ لَهُ عَلَى ذَلِكَ ثَوَابٌ فَقَالَ إِنَّ ثَوَابَ ذَلِكَ يَصِلُ إِلَى مَنْ يَجْعَلُهُ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَنْتَقِصَ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرِهِ شَيْ ءٌ. (1)

از طريق شيعه، از ائمه(عليهم السلام) وارد شده است كه پرسيده شد: «اگر كسى نماز بخواند، روزه بگيرد، حج يا عمره انجام دهد، رسول خدا(ص) را زيارت كند و ثواب آن را براى پدر و مادر يا برادران دينى خود قرار دهد، آيا براى خود او نيز ثوابى دارد؟» حضرت فرمود: «ثواب اين عمل به همه آنهايى كه در نظر گرفته است، مى رسد و چيزى از ثواب خود او نيز كم نمى شود».

رَوَى أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ دَاوُدَ الصَّيْرَفِيَّ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ الْعَسْكَرِيَّ(ع) إِنِّي زُرْتُ أَبَاكَ و جَعَلْتُ أَجْرَ ذَلِكَ لَكَ فَقَالَ لِي لَكَ مِنَ الله أَجْرٌ وَ ثَوَابٌ عَلَى ذَلِكَ وَ مَحْمَدَةٌ مِنَّا. (2)

داوود صيرفى مى گويد كه به امام هادى(ع) عرض كردم: «پدر بزرگوارتان را زيارت نمودم و ثواب آن را براى شما قرار7.

ص: 208


1- . كتاب المزار، شيخ مفيد، ص207.
2- . كتاب المزار، شيخ مفيد، ص207.

دادم». حضرت فرمود: «براى اين كارتان از جانب خداوند اجر و پاداش است و از جانب ما هم سپاس است».

در باب «جَوَازِ التَّشْرِيكِ بَيْنَ اثْنَيْنِ بَلْ جَمَاعَةٍ كَثِيرَةٍ فِي الْحَجَّةِ الْمَنْدُوبَةِ»؛ چندين روايت آمده است كه چند مورد از آنها صحيحه اند؛ از جمله:

-مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ ابْنِ إِسْمَاعِيلَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ(ع) كَمْ أُشْرِكُ فِي حَجَّتِي قَالَ كَمْ شِئْتَ.

محمد بن اسماعيل مى گويد كه از امام رضا(ع) پرسيدم: «چند نفر را در ثواب حج خودم شريك كنم؟» حضرت فرمود: «هر تعداد كه بخواهى، مى توانى».

-وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِاللهِ(ع) قَالَ: قُلْتُ لَهُ أُشْرِكُ أَبَوَيَّ فِي حَجَّتِي قَالَ نَعَمْ قُلْتُ أُشْرِكُ إِخْوَتِي فِي حَجَّتِي قَالَ نَعَمْ إِنَّ الله عَزَّ و جَلَّ جَاعِلٌ لَكَ حَجّاً وَ لَهُم حَجّاً وَ لَكَ أَجْرٌ لِصِلَتِكَ إِيَّاهُمْ الْحَدِيثَ.

معاوية بن عمار مى گويد كه به امام صادق(ع) عرض كردم: «پدر و مادرم را در ثواب حجم شريك كنم؟» حضرت فرمود: «آرى». عرض كردم: «برادرانم را نيز در ثواب حجم شريك كنم؟» فرمود: «آرى»، خداوند براى تو و هريك از آنها ثواب يك حج عطا مى كند و براى تو به سبب صله ارحام نيز ثواب مى دهد».

-وَ عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبِي عَبْدِالله(ع) فِي

ص: 209

الرَّجُلِ يُشْرِكُ أَبَاهُ وَ أَخَاهُ وَ قَرَابَتَهُ فِي حَجِّهِ فَقَالَ إِذاً يُكْتَبَ لَكَ حَجّاً مِثْلَ حَجِّهِمْ وَ تَزْدَادَ أَجْراً بِمَا وَصَلْتَ.

هشام بن حكم از امام صادق(ع) درباره فردى پرسيد كه پدر، برادر و نزديكانش را در ثواب حج خود شريك مى كند؛ حضرت فرمود: «براى هريك، مثل انجام دهنده عمل، ثواب داده مى شود و براى انجام دهنده، افزون بر آن، ثواب صله رحم نيز داده مى شود».

-مُحَمَّدُ بْنُ عَلِي بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّار قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِالله(ع) إِنَّ أَبِي قَدْ حَجَّ وَ وَالِدَتِي قَدْ حَجَّتْ وَ إِنَّ أَخَوَي قَدْ حَجَّا و قَد أَرَدْتُ أَنْ أُدْخِلَهُم فِي حَجَّتِي كَأَنِّي قَدْ أَحْبَبْتُ أَنْ يَكُونُوا مَعِي فَقَالَ اجْعَلْهُم مَعَكَ فَإِنَّ الله جَاعِلٌ لَهُمْ حَجّاً وَ لَكَ حَجّاً وَ لَكَ أَجْراً بِصِلَتِكَ إِيَّاهُمْ.

معاوية بن عمار مى گويد كه به امام صادق(ع) عرض كردم: «پدر، مادر و برادرانم، حج گزارده اند؛ با اين حال مى خواهم آنها را در ثواب حجم شريك كنم». حضرت فرمود: «اين كار را بكن؛ زيرا خداوند براى هريك از آنها و تو، ثواب يك حج قرار مى دهد و به تو، ثواب صله ارحام نيز داده مى شود».

-وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ يَقْطِينٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا الْحَسَنِ(ع) عَنْ رَجُلٍ دَفَعَ إِلَى خَمْسَةِ نَفَرٍ حَجَّةً وَاحِدَةً فَقَالَ يَحُجُّ بِهَا بَعْضُهُمْ وَ كُلُّهُمْ شُرَكَاءُ فِي الْأَجْرِ فَقَالَ لَهُ لِمَنِ الْحَجُّ فَقَالَ لِمَنْ صَلَّى بِالْحَرِّ وَ الْبَرْدِ. (1)2.

ص: 210


1- . وسائل الشيعه، ج11، ص202.

على بن يقطين از امام كاظم(ع) درباره شخصى پرسيد كه يك حج را به پنج نفر هديه مى كند؛ حضرت فرمود: «هركس مى تواند به جاى ديگران حج انجام دهد و همگى در ثواب، شريك اند». عرض كرد: «حج براى كيست؟!» حضرت فرمود: «براى كسى كه در گرما و سرما نماز خوانده است».

همه اين روايات، صحيح اند.

گرچه اين روايات درباره حج وارد شده اند، اما چون مى رساند كه مى توان عملى را به نيابت از ديگران، تبرعاً انجام داد، با موضوع بحث ما اشتراك دارد.

دعاهايى كه درباره فرد نايب وارد شده، بيانگر اين است كه استيجار در زيارت و نيز نماز زيارت، مسئله اى پذيرفته شده نزد اصحاب ماست. نمونه هايى از آن، در بحث چگونگى نيت گذشت. (1)

نماز زيارت تبرعى از جانب چند نفر

مسئله درخور توجه ديگر اين است كه آيا مى شود نماز زيارت را به نيابت از تعداد زيادى از مؤمنان بجاى آورد؟

با توجه به روايات فراوان در اين باره و نيز بررسى كلمات بزرگان و وجود سيره مستمره متشرعه بر آن، مى توان با قاطعيت گفت كه زائر مى تواند نماز زيارت را به نيت هر تعدادى كه بخواهد، بجاى آورد؛ چنان كه سخن كاشف الغطاء، صريح در اين معنا بود. (2) رواياتى كه

ص: 211


1- . التهذيب، ج6، ص 116؛ كتاب المزار، شيخ مفيد، ص210؛ بحارالانوار، ج99، ص256.
2- . كشف الغطاء عن مبهمات الشريعة الغراء، ج3، ص292.

مى توان از آنها اين معنا را استفاده كرد، فراوان اند (1)؛ براى نمونه، روايت حضرمى (2) و مرسله مفيد (3) كه پيش تر به آنها اشاره شد، صريح در مقصود مى باشند.

اهداى ثواب نماز زيارت بعد از انجام دادن آن

مسئله ديگر، اهداى ثواب نماز زيارت بعد از انجام دادن آن است. با توجه به دو روايت پيش رو، جواز اهداى ثواب نماز زيارت نيز خالى از قوت نيست. گفتنى است هرچند اين دو روايت درباره حج است، ولى هر دو، صريح در موضوع اهداى عملى بعد از انجام دادن آن مى باشند.

1.

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ الْمُغِيرَةِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِالله(ع) وَ أَنَا بِالْمَدِينَةِ بَعْدَ مَا رَجَعْتُ مِنْ مَكَّةَ إِنِّي أَرَدْتُ أَنْ أَحُجَّ عَنِ ابْنَتِي قَالَ فَاجْعَلْ ذَلِكَ لَهَا الْآنَ. (4)

حارث بن مغيره مى گويد كه به امام صادق(ع) در مدينه، بعد از بازگشت از حج، عرض كردم: «مى خواهم از جانب دخترم حج بجا آورم». حضرت فرمود: «هم اكنون اين حجى را كه انجام داده اى، براى او قرار بده».

ص: 212


1- . ر.ك: وسائل الشيعه، ج11، صص196، 200، 202، 204 و 205.
2- . وسائل الشيعه، ج14، ص357؛ الكافي، ج4، ص316؛ تهذيب الأحكام، ج6، ص109؛ كتاب المزار، شيخ مفيد، ص212؛ المزار الكبير، ابن مشهدي، ص599؛ بحار الانوار، ج99، ص255.
3- . المزار، شيخ مفيد، ص207.
4- . وسائل الشيعه، ج11، ص204؛ الكافي، ج4، ص316.

اين روايت از نظر سند، صحيح است.

2. مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ قَالَ: قَالَ رَجُلٌ لِلصَّادِقِ(ع) جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّي كُنْتُ نَوَيْتُ أَنْ أُدْخِلَ فِي حَجَّتِيَ الْعَام أَبِي أَوُ بَعْضَ أَهْلِي فَنَسِيتُ فَقَالَ(ع) الْآنَ فَأَشْرِكْهَا. (1)

شخصى به امام صادق(ع) عرض كرد: «فدايت شوم! قصد داشتم پدرم و بعضى از كسانم را در حج امسالم شريك نمايم، اما فراموش كردم». حضرت فرمود: «هم اكنون آنها را شريك كن».

در مجموع و با توجه به روايات واردشده در اين باره و وجود سيره مستمره متشرعه، مى توان جواز اهداى ثواب زيارت و نيز نماز زيارت را پذيرفت؛ خصوصاً وقتى كه زيارت و نماز، تطوعى باشد. (2)د.

ص: 213


1- . وسائل الشيعه، ج11، ص204.
2- . البته درباره عبادات واجب، به ويژه نمازهاي واجب از جانب شخص زنده، چه استيجاري و چه تطوعي، اشكال شده است كه از بحث ما خارج مي باشد و بررسي اقوال و ادله در اين باره، مجال ديگري را مي طلبد.

ص: 214

كتابنامه

* قرآن كريم

* مفاتيح الجنان، شيخ عباس قمى

1. الأراضى - مجموعة دراسات و بحوث فقهية إسلامية، محمداسحاق فياض كابلى، چاپ اول، قم، دار الكتاب، 1401ه .ق.

2. إرشاد العباد إلى لبس السواد على سيدالشهداء و الائمة الأمجاد، سيد ميرزا جعفر طباطبايى حائرى، چاپ اول، قم، چاپخانه علميه، 1404ه .ق.

3. استفتاءات جديد، جواد بن على تبريزى، چاپ اول، قم.

4. استفتاءات جديد، ناصر مكارم شيرازى، چاپ دوم، قم، انتشارات مدرسه امام على بن ابى طالب(ع)، 1427ه .ق.

5. استفتاءات، محمد تقى بهجت فومنى گيلانى، چاپ اول، قم، دفتر حضرت آيت الله بهجت، 1428ه .ق.

6. اسرار الحكم فى المفتتح و المختتم، مولى هادى بن مهدى سبزوارى، چاپ اول، قم، انتشارات مطبوعات دينى، 1425ه .ق.

ص: 215

7. إشارة السبق إلى معرفة الحق، على بن حسن بن ابى المجد حلبى، چاپ اول، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1414ه .ق.

8. الإشراف فى عامّة فرائض أهل الإسلام، محمد بن محمد بن نعمان عكبرى (شيخ مفيد)، كنگره جهانى هزاره شيخ مفيد(رحمه الله)، 1413ه .ق.

9. إصباح الشيعة بمصباح الشريعة، محمد بن حسين قطب الدين كيدرى، چاپ اول، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، 1416ه .ق.

10. الإقبال بالأعمال الحسنة (ط - الحديثة)، رضى الدين على سيد بن طاووس، چاپ اول، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم، 1415ه .ق.

11. إيضاح الفوائد فى شرح مشكلات القواعد، محمد بن حسن بن يوسف حلى (فخر المحققين)، چاپ اول، قم، مؤسسه اسماعيليان، 1387ه .ق.

12. بحارالانوار، محمدباقر مجلسى، چاپ دوم، بيروت، 1403 ق.

13. البلد الأمين و الدرع الحصين، ابراهيم بن على عاملى كفعمى، چاپ اول، بيروت، مؤسسه اعلمى، 1418ه .ق.

14. البلد الأمين و الدرع الحصين، ابراهيم بن على عاملى كفعمى، چاپ اول، 1418ه .ق.

15. البيان، محمد بن مكى عاملى (شهيد اول)، چاپ اول، قم، محقق، 1412ه .ق.

16. تاريخ المدينه، ابن شبه، قم، دارالفكر، 1410ه .ق.

17. تحرير الوسيلة، سيد روح الله موسوى خمينى (امام خمينى)، مترجم: على اسلامى، چاپ 21، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1425ه .ق.

18. تحفة الأبرار الملتقط من آثار الأئمة الأطهار، سيد محمد باقر شفتى گيلانى، چاپ اول، اصفهان، انتشارات كتابخانه مسجد سيد، 1409ه .ق.

ص: 216

19. تحفه رضويه، مولى محمد مهدى بن ابى ذر نراقى، چاپ اول، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم، 1426ه .ق.

20. تذكرة الفقهاء، حسن بن يوسف بن مطهر اسدى (علامه حلى)، چاپ اول، قم، مؤسسه آل البيت(عليهم السلام)، 1388ه .ق.

21. تعاليق مبسوطة على العروة الوثقى، محمداسحاق فياض كابلى، چاپ اول، قم، انتشارات محلاتى.

22. التعليقة على المكاسب، سيد عبدالحسين لارى، چاپ اول، قم، مؤسسة المعارف الإسلامية، 1418ه .ق.

23. تفسير قمى، على بن ابراهيم قمى، قم، دارالكتاب، 1367ه .ش.

24. تفسير كوثر، يعقوب جعفرى، بى جا، بى تا.

25. تفسير نور الثقلين، عبدالعلى بن جمعه عروسى حويزى، قم، اسماعيليان، 1415ه .ق.

26. تقدم نماز زيارت در زيارت از بعيد، ميرسيد احمد علوى عاملى، چاپ اول، اصفهان، انتشارات مركز تحقيقات رايانه اى حوزه علميه اصفهان، 1429ه .ق.

27. تنقيح مبانى العروة - كتاب الطهارة، جواد بن على تبريزى، چاپ اول، قم، دار الصديقة الشهيدة(س)، 1426ه .ق.

28. تهذيب الاحكام، ابوجعفر محمد بن حسن طوسى، چاپ چهارم، تهران، دار الكتب الاسلامية، 1407ه .ق.

29. توضيح المسائل (محشّى - امام خمينى)، سيد روح الله موسوى خمينى، چاپ هشتم، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1424ه .ق.

30. توضيح المسائل، سيد روح الله موسوى خمينى (امام خمينى)، چاپ اول، 1426ه .ق.

ص: 217

31. جامع الأحكام الشرعية، سيد عبدالأعلى سبزوارى، چاپ نهم، قم، مؤسسه المنار.

32. جامع الأحكام، لطف الله صافى گلپايگانى، چاپ چهارم، قم، انتشارات حضرت معصومه(س)، 1417ه .ق.

33. جامع الخلاف و الوفاق، على مؤمن قمّى سبزوارى، چاپ اول، قم، زمينه سازان ظهور امام عصر(عج)،1421 ه .ق.

34. جامع الشتات فى أجوبة السؤالات، ابوالقاسم بن محمد حسن ميرزاى قمّى گيلانى، چاپ اول، تهران، مؤسسه كيهان، 1413ه .ق.

35. جامع المدارك فى شرح مختصر النافع، سيد احمد بن يوسف خوانسارى، چاپ دوم، قم، مؤسسه اسماعيليان، 1405ه .ق.

36. جامع المسائل، محمد تقى بهجت فومنى گيلانى، چاپ دوم، قم، دفتر معظم له، 1426ه .ق.

37. جامع المقاصد فى شرح القواعد، على بن حسين عاملى كركى (محقق ثانى)، چاپ دوم، قم، مؤسسه آل البيت(عليهم السلام)، 1414ه .ق.

38. جامع عباسى و تكميل آن، بهاءالدين عاملى (شيخ بهايى) و نظام الدين محمد ساوجى، انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1429ه .ق.

39. الجامع للشرائع، يحيى بن سعيد حلّى، چاپ اول، قم، مؤسسة سيد الشهداء العلمية، 1405ه .ق.

40. الجواهر الفخرية فى شرح الروضة البهية، قدرت الله وجدانى فخر، چاپ دوم، قم، انتشارات سماء قلم، 1426ه .ق.

41. جواهر الكلام فى ثوبه الجديد، محمدحسن نجفى، چاپ اول، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بيت(عليهم السلام)، 1421ه .ق.

ص: 218

42. جواهر الكلام فى شرح شرائع الإسلام، محمدحسن نجفى، چاپ هفتم، بيروت، دار احياء التراث العربى، 1404ه .ق.

43. حاشية المكاسب، ميرزا محمد تقى شيرازى، چاپ اول، قم، منشورات الشريف الرضى، 1412ه .ق.

44. الحاشية على مدارك الأحكام، محمد باقر بن محمد اكمل بهبهانى، چاپ اول، مؤسسه آل البيت(عليهم السلام)، 1419ه .ق.

45. الحج فى السنة، معاونت آموزش و تحقيقات بعثه مقام معظم رهبرى، چاپ اول، قم، نشر مشعر، 1417ه .ق.

46. حج و عمره در قرآن و حديث، محمد رى شهرى، مترجم: جواد محدثى، چاپ اول، قم، نشر مشعر، 1428ه .ق.

47. الحدائق الناضرة فى أحكام العترة الطاهرة، يوسف بن احمد بن ابراهيم آل عصفور بحرانى، چاپ اول، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1405ه .ق.

48. خاتمة المستدرك، ميرزا حسين محدث نورى، چاپ اول، قم، مؤسسه آل البيت(عليهم السلام)، 1417ه .ق.

49. الخلاف، ابوجعفر محمد بن حسن طوسى، چاپ اول، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1407ه .ق.

50. خلل الصلاة و احكامه، مرتضى بن عبدالكريم حائرى يزدى، چاپ اول، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1420ه .ق.

51. الدر المنضود فى معرفة صيغ النيات و الإيقاعات و العقود، على بن على بن محمد بن طى فقعانى، چاپ اول، قم، مكتبة العلمية امام العصر(عج)، 1418ه.ق.

ص: 219

52. الدر النضيد فى الاجتهاد و الاحتياط و التقليد، سيد محمد حسن مرتضوى لنگرودى، چاپ اول، قم، مؤسسه انصاريان، 1412ه .ق.

53. الدرر النجفية من الملتقطات اليوسفية، يوسف بن احمد بن ابراهيم آل عصفور بحرانى، چاپ اول، بيروت، دار المصطفى لإحياء التراث، 1423ه .ق.

54. الدلائل فى شرح منتخب المسائل، سيد تقى طباطبايى قمّى، چاپ اول، قم، كتابفروشى محلاتى، 1423ه .ق.

55. دليل تحرير الوسيلة - الوقف، على اكبر سيفى مازندرانى، چاپ اول، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى(قدس سره)، 1430ه .ق.

56. ذكرى الشيعة فى أحكام الشريعة، محمد بن مكى عاملى (شهيد اول)، چاپ اول، قم، مؤسسه آل البيت(عليهم السلام)، 1419ه .ق.

57. الرسالة الفخرية فى معرفة النية، محمد بن حسن بن يوسف حلى (فخر المحققين)، چاپ اول، مشهد، مجمع البحوث الإسلامية، 1411ه .ق.

58. رسالة توضيح المسائل، ناصر مكارم شيرازى، چاپ دوم، قم، انتشارات مدرسه امام على بن ابى طالب(ع)، 1424ه .ق.

59. رسالة فى لبس السواد - الأنوار الإلهية، جواد بن على تبريزى، چاپ اول، قم، دار الصديقة الشهيدة(س)، 1425ه .ق.

60. رساله توضيح المسائل، جعفر سبحانى تبريزى، چاپ سوم، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، 1429ه .ق.

61. الرسائل العشر، جمال الدين احمد بن محمد بن فهد حلى، چاپ اول، قم، انتشارات كتابخانه آيت الله مرعشى نجفى(قدس سره)، 1409ه .ق.

62. الرسائل الفقهية، (محمد) اسماعيل خواجوئى خاتون آبادى مازندرانى، چاپ اول، تهران، دار الكتاب الإسلامى، 1411ه .ق.

ص: 220

63. رسائل فقهية، مرتضى بن محمد امين انصارى دزفولى (شيخ انصارى)، چاپ اول، قم، كنگره جهانى بزرگداشت شيخ اعظم انصارى، 1414ه .ق.

64. رسائل فيض كاشانى، محمد محسن ابن شاه مرتضى فيض كاشانى، چاپ اول، تهران، مدرسه عالى شهيد مطهرى، 1429ه .ق.

65. رسائل و مسائل، مولى احمد بن محمد مهدى نراقى، چاپ اول، قم، كنگره نراقيين ملامهدى و ملااحمد، 1422ه .ق.

66. الروضة البهية فى شرح اللمعة الدمشقية، زين الدين بن على عاملى (شهيد ثانى)، چاپ اول، قم، 1410ه .ق.

67. رياض المسائل، سيد على بن محمد طباطبايى حائرى، چاپ اول، قم، مؤسسه آل البيت(عليهم السلام)، 1418ه .ق.

68. زاد المعاد - مفتاح الجنان، محمدباقر مجلسى، مترجم: اعلمى، چاپ اول، بيروت، 1423ه .ق.

69. الزبدة الفقهية فى شرح الروضة البهية، سيد محمدحسين ترحينى عاملى، چاپ چهارم، قم، دار الفقه للطباعة و النشر، 1427ه .ق.

70. الزيارة، عبدالحسين امينى تبريزى، قم، 1417ه .ق.

71. سداد العباد و رشاد العباد، حسين بن محمد آل عصفور بحرانى، چاپ اول، قم، كتابفروشى محلاتى، 1421ه .ق.

72. السرقة على ضوء القرآن و السنة، سيد شهاب الدين مرعشى نجفى، چاپ اول، قم، انتشارات كتابخانه و چاپخانه آيت الله العظمى مرعشى نجفى(رحمه الله)، 1424ه .ق.

73. سفينة النجاة و مشكاة الهدى و مصباح السعادات، احمد بن على بن محمد رضا كاشف الغطاء، چاپ اول، نجف، مؤسسه كاشف الغطاء، 1423ه .ق.

ص: 221

74. سؤال و جواب، على بن محمدرضا بن هادى (آل كاشف الغطاء)، مؤسسه كاشف الغطاء.

75. سيد محمدحسين طباطبايى، قم، مؤسسة النشر الاسلامى، 1417ه .ق.

76. شرح العروة الوثقى، مرتضى بن عبدالكريم حائرى يزدى، چاپ اول، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1426ه .ق

77. شرح فروع الكافى، محمد هادى بن محمد صالح مازندرانى.

78. شرح نبراس الهدى - أرجوزة فى الفقه، مولى هادى بن مهدى سبزوارى، چاپ اول، قم، انتشارات بيدار، 1421ه .ق.

79. شرح نهج البلاغه، ابن ميثم بحرانى، چاپ دوم، بى جا، 1362ه .ق.

80. صحيح مسلم، مسلم النيسابورى، بيروت، دارالفكر، بى تا.

81. صراط النجاة، جواد بن على تبريزى، چاپ اول، قم، دار الصديقة الشهيدة، 1427ه .ق.

82. صراط النجاة، سيد ابوالقاسم موسوى خويى، چاپ اول، قم، مكتب نشر المنتخب، 1416ه .ق.

83. صراط النجاة، مرتضى بن محمد امين انصارى دزفولى (شيخ انصارى)، چاپ اول، قم، كنگره جهانى بزرگداشت شيخ اعظم انصارى، 1415ه .ق.

84. صلاة المؤمن، سعيد بن على بن وهب القحطانى، الرياض، مكتبة ملك فهد، 1431ه .ق.

85. الصلاة فى الكتاب و السنه، محمد رى شهرى، چاپ اول، بى جا، دارالحديث.

86. عدة الداعى و نجاح الساعى، جمال الدين احمد بن محمد بن فهد حلى، چاپ اول، بيروت، دارالكتب العربى، 1407 ه.ق.

ص: 222

87. العروة الوثقى (المحشّى)، سيد محمد كاظم طباطبايى يزدى، چاپ اول، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1419ه .ق.

88. العروة الوثقى مع التعليقات، سيد محمدكاظم طباطبايى يزدى، چاپ اول، قم، انتشارات مدرسه امام على بن ابى طالب(ع)، 1428ه .ق.

89. العروة الوثقى مع تعاليق الإمام الخمينى، سيد محمدكاظم طباطبايى يزدى، چاپ اول، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى(قدس سره)، 1422ه .ق.

90. العروة الوثقى، سيد محمدكاظم طباطبايى يزدى، چاپ دوم، بيروت، مؤسسة الأعلمى للمطبوعات، 1409ه .ق.

91. عوائد الأيام فى بيان قواعد الأحكام، مولى احمد بن محمد مهدى نراقى، چاپ اول، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم، 1417ه .ق.

92. غاية الآمال فى شرح كتاب المكاسب، محمدحسن بن الملا عبدالله مامقانى، چاپ اول، قم، مجمع الذخائر الإسلامية، 1316ه .ق.

93. الغاية القصوى فى التعليق على العروة الوثقى - كتاب الإجارة، سيد تقى طباطبايى قمّى، چاپ اول، قم، انتشارات محلاتى، 1423ه .ق.

94. الغدير فى الكتاب و السنه، علامه شيخ عبدالحسين امينى، چاپ اول، قم، مركز الغدير للدراسات الاسلاميه، بى تا.

95. غنية النزوع إلى علمى الأصول و الفروع، حمزة بن على حسينى ابن زهره حلبى، چاپ اول، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، 1417ه .ق.

96. فقه الشيعة - كتاب الإجارة، سيد محمدمهدى موسوى خلخالى، چاپ اول، تهران، مركز فرهنگى انتشارات منير، 1427ه .ق.

97. فقه الشيعة - كتاب الطهارة، سيد ابوالقاسم موسوى خويى، چاپ سوم، قم، مؤسسه آفاق، 1418ه .ق.

ص: 223

98. فقه العترة فى زكاة الفطرة، سيد ابوالقاسم موسوى خويى، چاپ اول، قم، مقرر محترم، 1416ه .ق.

99. الفقه على المذاهب الاربعة و مذهب اهل البيت(عليهم السلام)، عبدالرحمان جزيرى - سيد محمد غروى - مازح ياسر، چاپ اول، بيروت، دار الثقلين، 1419ه .ق.

100. فوائد القواعد، زين الدين بن على عاملى (شهيد ثانى)، چاپ اول، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم، 1419ه .ق.

101. الفوائد الملية لشرح الرسالة النفلية، زين الدين بن على عاملى (شهيد ثانى)، چاپ اول، قم المقدسه، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم، 1420ه .ق.

102. القصاص على ضوء القرآن و السنة، سيد شهاب الدين مرعشى نجفى، چاپ اول، قم، انتشارات كتابخانه آيت الله مرعشى نجفى(رحمه الله)، 1415ه .ق.

103. قواعد الأحكام فى معرفة الحلال و الحرام، حسن بن يوسف بن مطهر اسدى (علامه حلى)، چاپ اول، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1413ه .ق.

104. القواعد الفقهية (بحر الفوائد)، ميرزا محمد حسن بن جعفر آشتيانى، چاپ اول، قم، انتشارات كتابخانه آيت الله مرعشى نجفى(رحمه الله)، 1403ه .ق.

105. القواعد الفقهية، سيد حسن بن آقا بزرگ موسوى بجنوردى، چاپ اول، قم، نشر الهادى، 1419ه .ق.

106. الكافى، ابوجعفر محمد بن يعقوب كلينى، چاپ چهارم، تهران، دار الكتب الإسلامية، 1407ه .ق.

107. كامل الزيارات، ابوالقاسم جعفر بن محمد ابن قولويه قمّى، چاپ اول، نجف، دار المرتضوية، 1398ه .ق.

ص: 224

108. كامل الزيارات، جعفر بن محمد ابن قولويه، چاپ اول، نجف اشرف، 1356ه.ش.

109. كتاب الحج، سيد محمود بن على حسينى شاهرودى، چاپ اول، قم، مؤسسه انصاريان، 1402ه .ق.

110. كتاب الصلاة، عبدالكريم حائرى يزدى، چاپ اول، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم، 1404ه .ق.

111. كتاب الصلاة، على بن محمدرضا بن هادى (آل كاشف الغطاء)، مؤسسه كاشف الغطاء.

112. كتاب الصلاة، محمد على اراكى، دفتر معظم له، چاپ اول، قم، 1421ه.ق.

113. كتاب الصلاة، ميرزا محمدحسين غروى نائينى، چاپ اول، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1411ه .ق.

114. كتاب الطهارة، محمد على اراكى، چاپ اول، قم، مؤسسه در راه حق، 1413ه .ق.

115. كتاب الفقه على المذاهب الاربعه، عبدالرحمن الجزيرى، بيروت، دارالارقم، 1418ه .ق.

116. كتاب المزار، محمد بن محمد بن نعمان عكبرى (شيخ مفيد)، چاپ اول، قم، كنگره جهانى هزاره شيخ مفيد(رحمه الله)، 1413ه .ق.

117. كتاب المناهل، سيد محمد مجاهد طباطبايى حائرى، چاپ اول، قم، مؤسسه آل البيت(عليهم السلام).

118. كتاب نكاح، سيد موسى شبيرى زنجانى، چاپ اول، قم، مؤسسه پژوهشى راى پرداز، 1419ه .ق.

ص: 225

119. كشف الرموز فى شرح مختصر النافع، حسن بن ابى طالب يوسفى (فاضل آبى)، چاپ سوم، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1417ه .ق.

120. كشف الغطاء عن مبهمات الشريعة الغراء، جعفر بن خضر مالكى نجفى (كاشف الغطاء)، چاپ اول، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم، 1422ه .ق.

121. كشف اللثام و الإبهام عن قواعد الأحكام، محمد بن حسن فاضل هندى اصفهانى، چاپ اول، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1416ه .ق.

122. كلمة التقوى، زين الدين محمد امين، بصرى بحرانى، چاپ سوم، قم، سيد جواد وداعى، 1413ه .ق.

123. كليات راهيابى به موضوعات و مفاهيم قرآن كريم، اكبر هاشمى رفسنجانى و جمعى از محققان مركز فرهنگ و معارف قرآن فرهنگ قرآن، چاپ دوم، قم، مؤسسه بوستان كتاب قم، 1383ه .ش.

124. كتاب الصلاة، سيد محمد محقق داماد يزدى، چاپ دوم، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1416ه .ق.

125. لغت نامه، على اكبر دهخدا، انتشارات دانشگاه تهران، ايران، 1373 ه.ش.

126. لوامع صاحبقرانى، محمد تقى مجلسى، چاپ دوم، قم، مؤسسه اسماعيليان، 1414ه .ق.

127. ما وراء الفقه، شهيد سيد محمد صدر، چاپ اول، بيروت، دار الأضواء للطباعة و النشر و التوزيع، 1420ه .ق.

128. المبسوط فى فقه الإمامية، ابوجعفر محمد بن حسن طوسى، چاپ سوم، تهران، المكتبة المرتضوية لإحياء الآثار الجعفرية، 1387ه .ق.

ص: 226

129. مجلة فقه اهل البيت(عليهم السلام)، جمعى از مؤلفان، چاپ اول، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بيت(عليهم السلام).

130. مجمع البيان فى تفسير القرآن، فضل بن حسن امين الإسلام طبرسى، تهران، ناصر خسرو، 1372ه .ش.

131. مجمع الرسائل، محمدحسن نجفى، چاپ اول، مشهد، مؤسسه صاحب الزمان(عج)،1415ه .ق.

132. مجموع الفتاوى، عبدالعزيز بن باز، الرياض، مكتبة المورد، 1427ه .ق.

133. محمد باقر بن محمد مؤمن محقق سبزوارى، ذخيرة المعاد فى شرح الإرشاد، چاپ اول، قم، مؤسسه آل البيت(عليهم السلام)، 1247ه .ق.

134. المختصر من مرشد الأنام لحج بيت الله الحرام، على بن محمدرضا بن هادى (آل كاشف الغطاء)، چاپ دوم، نجف،مؤسسه كاشف الغطاء - مطبعة الآداب، 1423ه .ق.

135. مختلف الشيعة فى أحكام الشريعة، حسن بن يوسف بن مطهر اسدى (علامه حلى)، چاپ دوم، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1413ه .ق.

136. مدارك العروة، على پناه اشتهاردى، چاپ اول، تهران، دار الأسوة للطباعة و النشر، 1417ه .ق.

137. مدارك العروة، يوسف آرام حائرى بيارجمندى خراسانى، چاپ اول، نجف، مطبعة النعمان.

138. مدارك تحرير الوسيلة، مرتضى بن سيف على بنى فضل.

139. مرآة العقول فى شرح أخبار آل الرسول، محمد باقر مجلسى، چاپ دوم، تهران، دار الكتب الإسلامية، 1404ه .ق.

ص: 227

140. المزار الكبير، محمد بن جعفر حائرى مشهدى، چاپ اول، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1419ه .ق.

141. المزار فى كيفية زيارات النبى و الائمة(عليهم السلام)، محمد بن مكى عاملى (شهيد اول)، چاپ اول، قم، مدرسه امام مهدى(عج)،1410ه .ق.

142. مسالك الأفهام إلى تنقيح شرائع الإسلام، زين الدين بن على عاملى (شهيد ثانى)، چاپ اول، قم، مؤسسة المعارف الإسلامية، 1413ه .ق.

143. مسائل ابن طى - المسائل الفقهية، على بن على بن محمد بن طى فقعانى.

144. المسائل الشرعية، سيد موسى شبيرى زنجانى، چاپ اول، قم، مؤسسة نشر الفقاهة، 1428ه .ق.

145. مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ميرزا حسين محدث نورى، چاپ اول، بيروت، مؤسسه آل البيت(عليهم السلام)، 1408ه .ق.

146. مستمسك العروة الوثقى، سيد محسن طباطبايى حكيم، چاپ اول، قم، مؤسسة دار التفسير،1416ه .ق.

147. مستند الشيعه فى احكام الشريعه، مولى احمد بن محمد مهدى نراقى، قم، مؤسسة آل البيت(عليهم السلام)، 1415 ه .ق.

148. المستند فى شرح العروة الوثقى، سيد ابوالقاسم موسوى خويى.

149. مصباح الزائر، سيد على بن موسى بن طاووس، چاپ اول، قم، مؤسسه آل البيت(عليهم السلام)، 1417ه .ق.

150. مصباح الفقيه، آقا رضا بن محمد هادى همدانى، چاپ اول، قم، مؤسسة الجعفرية لإحياء التراث و مؤسسة النشر الإسلامى، 1416ه .ق.

151. مصباح المتهجد، ابوجعفر محمد بن حسن طوسى، چاپ اول، بيروت، مؤسسة فقه الشيعة، 1411ه .ق.

ص: 228

152. مصباح الهدى فى شرح العروة الوثقى، ميرزا محمدتقى آملى، چاپ اول، تهران، 1380ه .ق.

153. المصباح، ابراهيم بن على عاملى كفعمى، چاپ دوم، قم، دار الرضى (زاهدى)، 1405ه .ق.

154. معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرجال، سيد ابوالقاسم موسوى خويى.

155. معجم فقه الجواهر، جمعى از پژوهشگران زير نظر سيد محمود هاشمى شاهرودى، چاپ اول، بيروت، الغدير للطباعة و النشر و التوزيع، 1417ه .ق.

156. مفتاح الكرامة فى شرح قواعد العلاّمة، سيد جواد بن محمد حسينى عاملى، چاپ اول، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1419ه .ق.

157. مقامع الفضل، آقا محمد على بن وحيد بهبهانى كرمانشاهى، چاپ اول، قم، مؤسسه علامه مجدد وحيد بهبهانى، 1421ه .ق.

158. المقنعة محمد بن محمد بن نعمان عكبرى (شيخ مفيد)، چاپ اول، قم، كنگره جهانى هزاره شيخ مفيد(رحمه الله)، 1413ه .ق.

159. ملاذ الأخيار فى فهم تهذيب الأخبار، محمدباقر مجلسى، چاپ اول، قم، انتشارات كتابخانه آيت الله مرعشى نجفى(رحمه الله)، 1406ه .ق.

160. من لايحضره الفقيه، محمد بن على بن بابويه قمى (شيخ صدوق)، قم، انتشارات اسلامى، 1413 ه .ق.

161. مناسك الحج، محمد اسحاق فياض كابلى، چاپ اول، قم، انتشارات عزيزى، 1418ه .ق.

ص: 229

162. مناسك الحج، محمد فاضل موحدى لنكرانى.

163. مناسك حج (وحيد خراسانى)، حسين وحيد خراسانى، چاپ چهارم، قم، مدرسة الإمام باقر العلوم(ع)، 1428ه .ق.

164. مناسك حج و عمره، محمد تقى بهجت فومنى گيلانى، چاپ سوم، قم، انتشارات شفق، 1424ه .ق.

165. مناسك زائر، سيد موسى شبيرى زنجانى، چاپ اول، قم، شهاب الدين، 1427ه .ق.

166. منتهى المطلب فى تحقيق المذهب، حسن بن يوسف بن مطهر اسدى (علامه حلى)، چاپ اول، مشهد، مجمع البحوث الإسلامية، 1412ه .ق.

167. منهاج الصالحين، جواد بن على تبريزى، چاپ اول، قم، مجمع الإمام المهدى(عج)،1426ه .ق.

168. منهاج الصالحين، حسين وحيد خراسانى، چاپ پنجم، قم، مدرسه امام باقر(ع)، 1428ه .ق.

169. منهاج الصالحين، سيد ابوالقاسم موسوى خويى، چاپ 28، قم، نشر مدينة العلم، 1410ه .ق.

170. منهاج الصالحين، سيد على حسينى سيستانى، چاپ پنجم، قم، دفتر حضرت آيت الله سيستانى، 1417ه .ق.

171. منهاج الصالحين، سيد محسن طباطبايى حكيم، چاپ اول، بيروت، دار التعارف للمطبوعات، 1410ه .ق.

172. منهاج الصالحين، محمد اسحاق فياض كابلى.

173. منهاج الملة فى بيان الوقت و القبلة، مولى على على يارى غروى، چاپ اول، قم، بنياد فرهنگ اسلامى، 1421ه .ق.

ص: 230

174. منهاج المؤمنين، سيد شهاب الدين مرعشى نجفى، چاپ اول، قم، انتشارات كتابخانه آيت الله مرعشى نجفى(رحمه الله)، 1406 ه .ق.

175. مهذّب الأحكام، سيد عبد الأعلى سبزوارى، چاپ چهارم، قم، مؤسسه المنار، 1413ه .ق.

176. المهذب، عبدالعزيز بن براج طرابلسى (ابن براج)، چاپ اول، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1406ه .ق.

177. المؤتلف من المختلف بين أئمة السلف، فضل بن حسن امين الإسلام طبرسى، چاپ اول، مشهد، مجمع البحوث الإسلامية، 1410ه .ق.

178. موسوعة الإمام الخوئى، سيد ابوالقاسم موسوى خويى، چاپ اول، قم، مؤسسة إحياء آثار الإمام الخوئى(رحمه الله)، 1418ه .ق.

179. موسوعة الشهيد الاول (الدروس الشرعيه فى فقه الاماميه)، محمد بن مكى عاملى (شهيد اول)، چاپ اول، قم، مركز العلوم و الثقافة الاسلاميه، 1430ه.ق.

180. نجعة المرتاد، محمدرضا آقا نجفى اصفهانى، چاپ اول، اصفهان، مؤسسه فرهنگى مطالعاتى الزهراء(س)، 1416ه .ق.

181. النجعة فى شرح اللمعة، محمد تقى شوشترى، چاپ اول، تهران، كتابفروشى صدوق، 1406ه .ق.

182. نجم الدين جعفر بن حسن حلى (محقق حلى)، المعتبر فى شرح المختصر، چاپ اول، قم، مؤسسه سيدالشهداء(ع)، 1407ه .ق.

183. النور الساطع فى الفقه النافع، على بن محمدرضا بن هادى (آل كاشف الغطاء)، چاپ اول، نجف، مطبعة الآداب، 1381ه .ق.

184. هداية الأمة إلى أحكام الأئمة - منتخب المسائل، محمد بن حسن حرّ عاملى، چاپ اول، مشهد، مجمع البحوث الإسلامية، 1412ه .ق.

ص: 231

185. هداية العباد، سيد محمدرضا موسوى گلپايگانى، چاپ اول، قم، دارالقرآن الكريم، 1413ه .ق.

186. هدى المتقين إلى شريعة سيدالمرسلين، هادى بن عباس بن على بن جعفر (آل كاشف الغطاء)، چاپ اول، نجف، مؤسسه كاشف الغطاء، 1423ه .ق.

187. الوافى، محمد محسن ابن شاه مرتضى فيض كاشانى، چاپ اول، اصفهان، كتابخانه امام اميرالمؤمنين على(ع)، 1406ه .ق.

188. وسائل الشيعة، محمد بن حسن حرّ عاملى، چاپ اول، قم، مؤسسه آل البيت(عليهم السلام)، 1409ه .ق.

189. وهج الفصاحه، چاپ اول، بيروت، مؤسسة الاعلمى للمطبوعات، 1408 ه .ق.

ص: 232

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109