مناسک حج (امام و مراجع)
مشخصات کتاب
سرشناسه:خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368.
عنوان و نام پديدآور:مناسک حج (امام و مراجع)/ تهیه و تنظیم پژوهشکده حج و زیارت، [حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت].
مشخصات نشر:تهران: نشر مشعر، 1397.
مشخصات ظاهری:767 ص.
شابک:978-964-540-450-3
وضعیت فهرست نویسی:فیپا
یادداشت:کتابنامه به صورت زیرنویس.
موضوع:حج
فقه جعفری -- رساله عملیه
شناسه افزوده:حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت. پژوهشکده حج و زیارت
رده بندی کنگره:BP188/8/خ8م8 1392
رده بندی دیویی:297/357
شماره کتابشناسی ملی:3216257
ص: 1
اشاره
بسم الله الرحمن الرحیم
ص: 3
فهرست
ديباچه...... 11
مقدمه...... 17
شرايط وجوب حَجة الاسلام...... 19
مسائل متفرقه استطاعت...... 45
استفتائات استطاعت...... 52
نيابت در حج...... 78
استفتائات نيابت...... 87
حج استحبابى...... 111
اقسام عمره...... 113
اقسام حج...... 115
صورت حج افراد و عمره مفرده...... 116
صورت حج تمتع اجمالاً...... 119
استفتائات اقسام عمره و حج...... 121
بخش اول: اعمال عمره تمتع
فصل اول: احرام...... 131
محل احرام عمره تمتع...... 131
ص: 5
مسائل متفرقه ميقات...... 142
استفتائات ميقات...... 149
واجبات احرام...... 158
استفتائات احرام...... 174
مستحبات احرام...... 179
مكروهات احرام...... 182
مُحرّمات احرام...... 183
مسائل متفرقه محرّمات احرام...... 241
استفتائات محرّمات احرام...... 243
مستحبات دخول حرم...... 255
مستحبات دخول مكه معظمه...... 256
آداب دخول مسجدالحرام...... 256
فصل دوم: طواف واجب و بعضى از احكام آن...... 261
واجبات طواف...... 264
مسائل متفرقه طواف...... 304
استفتائات طواف...... 308
آداب و مستحبات طواف...... 366
فصل سوم: نماز طواف...... 369
استفتائات نماز طواف...... 376
مستحبات نماز طواف...... 388
فصل چهارم: سعى و بعضى از احكام آن...... 389
مسائل متفرقه سعى...... 398
استفتائات سعى...... 399
مستحبات سعى...... 409
فصل پنجم: تقصير و بعض احكام آن...... 415
استفتائات تقصير...... 418
فصل ششم: احكام بين عمره و حج تمتع...... 423
استفتائات احكام بين عمره و حج تمتع...... 425
ص: 6
فصل هفتم: تبدّل حج تمتع به إفراد...... 431
استفتائات تبدّل حج تمتع به إفراد...... 434
بخش دوم: اعمال حج تمتع
فصل اول: احرام حج...... 441
استفتائات احرام حج...... 445
مستحبات احرام حج تا وقوف به عرفات...... 447
فصل دوم: وقوف به عرفات...... 449
استفتائات وقوف به عرفات...... 454
مستحبات وقوف به عرفات...... 457
فصل سوم: وقوف به مشعرالحرام...... 463
استفتائات وقوف به مشعرالحرام...... 473
مستحبات وقوف به مشعرالحرام...... 475
فصل چهارم: واجبات منا...... 477
رمى جمره عقبه...... 477
مستحبات رمى جمرات...... 485
قربانى...... 486
بدل قربانى...... 499
مسائل متفرقه قربانى...... 505
استفتائات قربانى...... 507
مستحبات قربانى...... 518
تقصير يا حلق...... 519
مسائل متفرقه حلق و تقصير...... 527
استفتائات حلق و تقصير...... 529
مستحبات حلق...... 538
فصل پنجم: اعمال مكه...... 539
استفتائات اعمال مكه...... 547
ص: 7
مستحبات طواف حج و نماز آن و سعى...... 556
فصل ششم: بيتوته در منا...... 557
مسائل متفرقه بيتوته در منا...... 564
استفتائات بيتوته در منا...... 565
فصل هفتم: رمى جمرات سه گانه...... 571
مسائل متفرقه رمى...... 581
استفتائات رمى جمرات ثلاث...... 583
فصل هشتم: مستحبات...... 591
مستحبات منا...... 591
مستحبات ديگر مكه معظمه...... 592
استحباب عمره مفرده...... 593
استحباب طواف وداع...... 594
فصل نهم: مسائل متفرقه...... 595
استفتائات مسائل متفرقه...... 605
فصل دهم: مصدود و محصور...... 621
استفتائات مصدود و محصور...... 636
استفتائات جديد
تقليد...... 641
بقاء بر تقليد ميت...... 641
رجوع به فالاعلم...... 644
استطاعت...... 645
نيابت...... 647
وظيفه نايب نسبت به مستحبات حج...... 647
محل احرام براى نايب...... 649
عمره مفرده به نيابت از خود و ديگران...... 650
ص: 8
احرام...... 651
احرام از جده...... 651
احرام از حديبيه...... 652
لباس احرام بانوان...... 653
وقف به حركت و وصل به سكون در تلبيه...... 655
محرمات احرام...... 655
خوردن سبزى هاى خوشبو...... 655
استفاده از بوى خوش براى كسى كه حس بويايى ندارد...... 656
پوشيدن دمپايى دوخته...... 657
بند دوخته ساعت مچى...... 657
طواف...... 658
شكيات طواف...... 658
بطلان طواف...... 659
نجاست معفو در طواف...... 660
غسل مستحب طواف...... 661
هل خوردن در طواف...... 662
طواف معذورين...... 663
سعى...... 665
سعى در مسعاى جديد...... 665
خروج از مكه...... 666
خروج از مكه پس از عمره تمتع...... 666
خروج از مكه پيش از اتمام اعمال حج...... 668
تجاوز از ميقات...... 669
رمى...... 671
رمى در طبقات فوقانى...... 671
رمى جمرات توسعه يافته...... 672
ص: 9
قربانى...... 673
ذبح با استيل...... 673
حلق...... 674
حلق با ماشين اصلاح...... 674
لزوم رعايت ترتيب اعمال منا...... 675
بيتوته...... 676
بيتوته در منا...... 676
نماز...... 677
نماز جماعت با اهل سنت...... 677
نماز در اماكن تخيير...... 680
نماز در مشاعر...... 681
نماز در هواپيما...... 683
متفرقه...... 684
فيش حج متوفى...... 684
خمس سپرده حج يا عمره...... 688
مصدود...... 690
حج كودك...... 693
ديوانه و حج مستقر...... 696
روزه مستحب در مدينه...... 697
اعتكاف در مسجدالحرام...... 698
آوردن قرآن از مسجدالحرام...... 699
نذورات...... 701
فهرست تفصيلى مناسك حج...... 703
ص: 10
ديباچه
ألحمدلله رب العالمين، الذي جعل الحج تشييداً للدين، و الصّلاة و السّلام على مُحي الحجّ بسيرة إبراهيم، أشرف الأنبياء و المرسلين، أبي القاسم المصطفى محمّد و على آله الطيّبين الطاهرين سيما خير مَن يحجّ و يلبّي في عصرنا بقية الله الأعظم أرواحنا له الفداء.
حج از اركانِ ركين اسلام و داراى ابعاد مختلف فردى، اجتماعى، عبادى، سياسى، اخلاقى و عرفانى است. عبادتى حيرت انگيز، دشوار و طولانى، آكنده از راز و رمز و اشارات اسرارآميز كه توأم با انجام مناسك خاص مى باشد.
مناسك حج، مناسك بندگى و زندگى است، حج از يك سو چگونه با خدا زيستن را به انسان مى آموزد و از ديگر سو چگونه زيستن با بندگان خدا را. حاجيان در سفر الهى و معنوى حج مى كوشند خود را به خدا نزديك كنند، حجاب ها و موانع قرب به حق را از سر راه بردارند، رنگ خدايى به خود بگيرند و جز رضاى او چيزى طلب نكنند.
آنان در اين تمرين زيباى عبوديت، ضمن اينكه لذت ها را بر خويشتن حرام كرده، تمرين مى كنند كه با هم نوعانِ خويش زندگى مسالمت آميز داشته باشند و با اهتمام به حفظ محيط زيست؛ متعرض امنيت حيوانات و گياهان نيز نشوند.
نتيجۀ اين اعمال روح بخش، به ويژه همراه ساختن آن با زيارت قبور رسول اكرم صلى الله عليه و آله
ص: 11
و اولياى الهى در مدينه منوره، كسب نورانيت و رهايى از تيرگى گناه و حفظ صفا و نورانيت حاصل از آن است، چنانچه از امام صادق عليه السلام نقل است:
«الحَاجُّ لايَزالُ عَليه نُورُ الحَجِّ مَالَم يُلِمَّ بِذَنبٍ».(1)
گام نخست براى دستيابى به اين هدف بزرگ، فراگيرى و انجام صحيح مناسك است. حج گزار وظيفه دارد كه با اين مناسك آشنا شود و عمل خويش را بر آن منطبق سازد؛ و در گام دوم به اسرار و معارف هر يك از آنها پى ببرد.
مناسك حج از چنان گستردگى و اهميتى برخوردار است كه زراره گويد: «روزى خدمت امام صادق عليه السلام رسيدم و گفتم مولاى من، چهل سال است از حضور شما و پدر بزرگوارتان مسائل حج را مى آموزم، آيا هنوز تمام نشده است؟ حضرت فرمود: «خانه اى كه دو هزار سال قبل از حضرت آدم عليه السلام، فرشتگان پيرامون آن طواف مى كرده اند انتظار دارى مسائل آن در چهل سال تمام شود؟»(2)
از آنجا كه روحانيون محترم كاروان ها كه وظيفۀ خطير ارشاد زائران به مسائل شرعى را بر عهده دارند نيازمند مناسكى جامع هستند تا بر اساس آن بتوانند با سهولت از جديدترين فتاواى مراجع عظام تقليد مطلع شوند، و به زائرين منتقل كنند؛ و از سوى ديگر لازم است در هر سال كتاب مناسك محشى حج مورد بازنگرى قرار گيرد تا نواقص چاپ هاى پيشين برطرف و تغييرات فتاواى مراجع و مسائل مستحدثه در آن طرح گردد. تهيه و تنظيم اين مناسك با حواشى دوازده تن از مراجع بزرگوار تقليد (آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، خامنه اى، زنجانى، سبحانى، سيستانى، صافى، فاضل، گلپايگانى، مكارم، نورى)، توسط بعثه مقام معظم رهبرى، گامى بزرگ در جهت آگاهى و آموزش مناسك حج همراه با جديدترين فتاواى مراجع و مسائل مستحدثه محسوب مى شود. قابل ذكر است حواشى مراجع معظم بر اساس حروف الفبا تنظيم شده است.1.
ص: 12
1- . اصول كافى، ج 4، ص 255.
2- . الحج فى السنة، ص 51.
در پايان از زحمات حجت الاسلام والمسلمين استاد منصور مظاهرى كه تهيه، تنظيم و تصحيح نهايى كتاب را بر عهده داشتند، و همكاران محترمى كه در تايپ، مقابله و تصحيح آن نقش آفرين بودند، كمال تشكر را داريم.
ومن الله التوفيق
گروه فقه و حقوق
پژوهشكده حج و زيارت
ص: 13
تصویر
مقدمه
اشاره
بدان كه بر هر مكلف كه جامع شرايط باشد، وجوبِ حج به دليل قرآن و احاديث وارده از نبى اكرم صلى الله عليه و آله و ائمه معصومين عليهم السلام ثابت است. حج يكى از اركان دين است و از ضروريات آن به شمار مى رود. ترك حج، با اقرار به وجوب، يكى از گناهان كبيره و با انكار، موجب كفر است.(1) خداوند متعال در قرآن مجيد فرمود: (وَ لِلّهِ عَلَى النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمِينَ) .
شيخ كلينى رحمه الله به طريق معتبر از حضرت صادق عليه السلام روايت نموده كه: هر كس از دنيا برود و حجة الاسلام به جا نياورد، بدون اينكه او را حاجتى ضرورى باشد يا آنكه به
ص: 17
1- . آية الله بهجت: در صورت منافات با بقاى تصديق به وحدانيت خالق يا بقاى تصديق به نبوّت و عدم استناد به شبهه خاصه به شخص. آيات عظام تبريزى، خويى و سيستانى: در صورتى كه مستند به شبهه نباشد. آية الله خامنه اى: اگر انكار هر يك از ضروريات دين به انكار رسالت يا تكذيب پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله يا وارد كردن نقصى به شريعت منجر شود، باعث كفر و ارتداد است. آية الله زنجانى: و انكار آن از كسى كه در محيط اسلامى نشو و نما كرده نشانه كفر است و بر اساس احاديث معتبر به همين جهت خداوند متعال... آية الله سبحانى: منكر آن مرتد و تارك آن مستحق عقاب و عذاب الهى است. آية الله فاضل: چنانچه به انكار رسالت برگشت كند. آية الله مكارم: در صورتى كه علم به ضرورى بودن آن داشته باشد.
جهت بيمار شدن از آن باز ماند يا آنكه پادشاهى از رفتن آن جلوگيرى نمايد، چنين كسى در حال مردن، به يهوديت يا نصرانيت از دنيا خواهد رفت.
اين آيه و اين روايت، در اهميت حج و وجوب آن كافى است و روايات بسيارى در اين دو قسمت وارد شده كه اين مختصر، گنجايش ذكر آنها را ندارد و چون كه مستحبات حج بيش از آن است كه در اين رساله بيان شود، لذا به بيان مقدارى از آنها اكتفا كرده و بقيه را به كتب مفصله وامى گذاريم كه به جا آوردن آنها(1) به اميد ثواب اشكالى ندارد.
و نظر به اينكه اين مناسك براى فارسى زبانان مى باشد و تكليف آنها عمره و حج تمتع است، اكتفا به بيان احكام آنها شد و قبل از شروع در مناسك، كه مشتمل است بر دو باب و چند فصل و مسائلى چند، بعض مسائل و شرايط وجوب حَجة الاسلام و بعض مسائل نيابت و وصيت به حج و چند مسئله ديگر بيان مى شود:
[1] م - حَجة الاسلام كه حج واجب بر شخص مستطيع است، بيش از يك مرتبه در تمام عمر واجب نيست.
[2] م - وجوب حج، بر شخص مستطيع فورى(2) است؛ يعنى واجب است در سال اول استطاعت به جا آورد و تأخير آن جايز نيست و در صورت تأخير، واجب است در سال بعد انجام دهد و همچنين....
[3] م - اگر درك حج، بعد از حصول استطاعت، متوقف بر مقدماتى مثل سفر و تهيه اسباب آن باشد، تحصيل آن واجب است؛ به طورى كه در همان سال به حج برسد و در صورتى كه شخص كوتاهى كند و به حج در آن سال نرسد، حج بر او مستقر مى شود(3) كه بايد در هر صورت بعداً به حج برود، هرچند استطاعت از بين برود.د.
ص: 18
1- . آية الله زنجانى: هرچند استحباب بسيارى از آنها ثابت نيست، ولى به جا آوردن آنها...
2- . آية الله سيستانى: در اين فوريت دو وجه است. اول: اينكه شرعى باشد و گويا مشهور هم همين باشد. دوم: اينكه عقلى باشد، از باب احتياط، تا مبادا تأخير آن منجر به ترك واجب بدون عذر شود كه در اين صورت مستحق عقوبت خواهد بود. وجه اول احوط است و دوم اقوى. پس اگر آن را از سالِ اول استطاعت تأخير انداخت، بدون اينكه اطمينان داشته باشد كه بعداً مى تواند آن را انجام دهد ولى بعداً موفق به انجام آن شود متجرى مى شود، و اگر اصلاً موفق نشود مرتكب گناه بزرگى شده است.
3- . آية الله بهجت: در صورت اعتماد و وثوق به اينكه با تأخير نيز حج را حتماً درك خواهد كرد،اظهر عدم وجوبِ خروج در اولين فرصت است. پس اگر اتفاقاً درك نكرد حج بر او مستقر نشده است و اما با عدم اعتماد مذكور، پس مورد تأمّل است و عدم حرمتِ تفويتِ احتمالى، با تأخير يا غير آن از مقدّمات مفوَته در واقع بعد از اشتغال ذمه يا قبل از آن، در موردى كه دليل خاص نباشد خالى از وجه نيست. آية الله تبريزى، آية الله خويى: مگر اينكه حرجى باشد كه در اين صورت بر خودش واجب نيست ولى بعد از مرگ وى بايد از تركه او حج به جا آورند. آية الله زنجانى: و در اثر كوتاهى به حج در آن سال نرسد، ظاهراً حج بر او مستقر مى شود و كسى كه حج بر او مستقر شده است بايد در اولين فرصت به حج برود هرچند استطاعت او از بين رفته باشد؛ بلى در صورتى كه بدون اختيار انجام حج بر او حرجى شود تأخير حج تا رفع حرج جايز است و اگر از رفع حرج مأيوس باشد، بايد در اولين سال ممكن با قصد قربت براى حج نايب بگيرد، هرچند در هر دو صورت مى تواند خودش با تحمل حرج، حج به جا آورد. آية الله سيستانى: اگر تأخير، به علت اطمينان به درك حج در همين سال باشد و اتفاقاً نرسد، حج بر او مستقر نخواهد شد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: در صورتى حج مستقر مى شود كه معلوم شود اگر مى رفت به حج مى رسيد. آية الله فاضل: در صورتى حج بر او مستقر مى شود كه اگر مى رفت به حج مى رسيد و اگر انجام حج براى او حرجى باشد، حج از خودش ساقط است ولى بايد خودِ او بعداً، در صورت قدرت، انجام دهد و يا بعد از فوتش از تركه او حج نيابى ولو از ميقات انجام دهند.
شرايط وجوب حَجة الاسلام
با چند شرط، حج واجب مى شود و بدون وجود تمامى آنها حج واجب نيست:
اول و دوم - بلوغ و عقل. پس بر كودك و ديوانه حج واجب نيست.
[4] م - اگر غير بالغ حج به جا آورد صحيح است، هرچند از حَجة الاسلام كفايت نمى كند.
[5] م - اگر كودك مميز براى حج مُحرم شود و در وقت درك(1) مشعرالحرام بالغ باشد كفايت از حَجة الاسلام مى كند(2)، و همچنين اگر مجنون قبل از
ص: 19
1- . آية الله بهجت: كفايت ادراك آنچه با آن حج ادراك مى شود، اگرچه اضطرارى مشعر باشد، با انجام واجب از اضطرارى عرفه خالى از وجه نيست.
2- . آية الله بهجت: با ساير شروط و با اداى واجبات لاحقه، بدون نياز به تجديد نيت حجة الاسلام يا تجديد نيت احرام يا نيت وجوب به مجرد كمال، و معتبر است از زمان كمال نه قبل از آن استطاعت او به قدر فراغ از واجبات حج بنا بر اظهر، و در صورت ادراك حج به نحو صحيح در إجزاء عمره سابقه بر كمال از متمتع تأمل است، و احوط اعاده عمره است به قصد وظيفه بعد از اتمام حج اگر در اشهُر حج باشد و اگر نباشد در سال آينده به قصد وظيفه انجام دهد عمره را با حج تمتع بنا بر احوط. آية الله تبريزى: كفايت از حجة الاسلام نمى كند. بلكه اگر متمكن بود، براى عمره تمتع احرام ببندد و اعمال عمره و حج را اتيان كند، كفايت مى كند. و در غير اين صورت بايد آن حج را تمام كند و در سال هاى آينده، چنانچه مستطيع بود، حجة الاسلام را به جا آورد و اگر مجنون قبل از فوت زمان عمره تمتع عاقل شود بر فرض استطاعت محرم شده و اعمال را انجام مى دهد و در غير اين فرض اتمام حج بر او واجب نيست. آية الله خويى: كفايت از حجة الاسلام نمى كند. آية الله زنجانى: بايد به قصد انجام امر فعلى حج را تمام كند و چنانچه در آينده مستطيع بود حجة الاسلام خود را به جا آورد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: احوط بلكه اقوى عدم كفايت از حجة الاسلام است و همچنين نسبت به مجنون، بنابراين اگر سال هاى بعد مستطيع بودند حجة الاسلام را به جا آورند. آية الله مكارم: احتياط واجب در هر دو، اعاده بعد از آن است، در صورتى كه مستطيع شوند.
درك مشعر عاقل شود.(1)
[6] م - كسى كه گمان مى كرد بالغ نشده و قصد حج استحبابى كرد و بعد معلوم شد بالغ بوده، حج او كفايت از حجة الاسلام نمى كند(2) مگر در صورتى كه قصد وظيفه فعليه را نموده و آن را بر حج ندبى اشتباهاً تطبيق كرده باشد.د.
ص: 20
1- . آية الله زنجانى: اگر مجنون، قبل از مشعر، عاقل شود و مستطيع باشد، چنانچه بتواند احرام ببندد و پس از انجام اعمال عمره تمتع و احرام حج، مشعر را درك كند، بايد به احرام عمره تمتع محرم گردد و اگر وقت براى عمره تمتع ندارد، به حج افراد محرم مى گردد و كفايت از حجة الاسلام مى كند؛ در غير اين دو صورت بايد در اولين سالى كه مى تواند حج به جا آورد. آية الله فاضل: اگر كسى در ميقات مجنون بود، همراهان او مى توانند او را رجائاً مثل كودك غير مميز محرم كنند و چنانچه قبل از درك مشعر عاقل شود كفايت از حجة الاسلام مى كند. و احتياط اين است كه به اذن ولى شرعى، او را محرم كنند. و احتياط مستحب آن است كه در سال هاى بعد اگر مستطيع شد حجة الاسلام را اعاده كند.
2- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى، صافى: اين حج كافى از حجة الاسلام مى باشد. آية الله زنجانى: مگر در صورتى كه در نيت احرام انجام وظيفه فعليه را انشاء كرده و آن را اشتباهاً بر حج استحبابى تطبيق كرده باشد.
[7] م - از براى بچه مميز، مستحب است حج رفتن و صحيح است حج او اگرچه ولى او اذن ندهد(1)، لكن بعد از بالغ شدن، اگر استطاعت داشت بايد حج برود و حج زمان كودكى كافى نيست.
[8] م - مستحب است ولى طفلِ غير مميز مُحرم كند او را(2) و لباس احرام به او بپوشاند، و نيت كند كه اين طفل را مُحرم مى كنم براى حج، يا اين طفل را مُعْتَمِرْ مى كنم به عمره تمتع، و اگر مى شود تلبيه را تلقين كند به او، والاّ خودش به عوض او بگويد.
[9] م - بعيد نيست كه ولى در اين امر كسى باشد كه كفيل بچه و نگهدار او است، اگرچه ولى شرعى نباشد.(3)ت.
ص: 21
1- . آية الله بهجت: احرام صبى مميز صحيح است و احوط در صورت استلزام تصرف در مال، اذنِ ولى است در صحت آن. آية الله خويى: در صورتى كه مستلزم تصرف در اموال طفل نباشد والا اذن ولى شرعى لازم است. آية الله زنجانى: ولى اگر انجام حج، مستلزم تصرف در اموال كودك باشد، پس چنانچه ولى، مصلحت كودك نداند بايد مانع حج رفتن كودك گردد، و در هر حال اگر حج به جا آورد صحيح است، لكن كفايت از حجة الاسلام نمى كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: حج براى غير مكلف مميز مستحب است ولى كفايت از حجة الاسلام نمى كند و اذن ولى در صحت حج او شرط نيست، اگرچه در مواردى كه حج او موجب تصرف در اموالش مى شود، براى تصرّف، اذن ولى لازم است. آية الله سيستانى: بعيد نيست كه در صحت آن اذن ولى معتبر باشد. آية الله مكارم: ولى اگر تصرف در مال خود مى كند، بايد به اذن ولى باشد.
2- . آية الله تبريزى: استحباب احجاج، اختصاص به طفل غير مميز ندارد بلكه احجاج طفل مميز هم بر ولى او مستحب است. آية الله زنجانى: كودكى كه در تحت سرپرستى كسى به سفر حج آمده است و خودش نمى تواند مستقلاً اعمال را به جا آورد، مستحب است كه سرپرستش او را محرم كند و اگر كودك با تلقين هم نمى تواند به شكل صحيح تلبيه بگويد، آن شخص از طرف او تلبيه مى گويد.
3- . آية الله بهجت: ولى در اين مقام عبارت است از ولى در مال؛ مثل اب وجدّ ابى و وصى ايشان و حاكم و امين حاكم. و ولايت مادر در احرام طفل و ساير اعمال حج خالى از وجه نيست. آية الله زنجانى: ولى در اين امر كسى است كه شرعاً اختيار دارد كودك را به سفر حج ببرد؛ خواه پدر يا جد باشد يا غير آنها. آية الله سبحانى: علاوه بر ولى، مادر و همچنين كسى كه متكفل امور كودك غير مميز است مى تواند كودك را محرم نمايد. و در مورد اخير احتياطاً از ولى كودك اجازه بگيرد. آية الله سيستانى: ولى طفل در اين امر كسى است كه حق حضانت و سرپرستى او را دارد، چه پدر و مادر او باشند و چه غير آنها. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: قدر متيقن از ولى در اين امر نسبت به بچه غير مميز، ولى شرعى است؛ مانند پدر و جد و يا وصى يكى از آن دو، و همچنين حاكم و امين از طرف حاكم و يا وكيل يكى از آنها، و اما غير ولى شرعى مانند عمو و دايى و برادر، محل اشكال است، اگرچه كفيل و نگهدار بچه باشد، لكن مادر در اين مورد ملحق به ولى شرعى است زيرا نسبت به او دليل خاصى داريم، و اما در بچه مميز در مواردى كه اجازه ولى لازم است اجازه غير ولى شرعى كفايت نمى كند. آية الله فاضل: مقصود از ولى، همان ولى شرعى است، ولى مادر در اين مورد ملحق به ولى شرعى است. آية الله مكارم: ولى به اذن ولى شرعى انجام مى دهد. آية الله نورى: در غير ولى شرعى، محل اشكال است.
[10] م - بعد از آنكه طفل مُحرم شد يا او را مُحرم كردند بايد ولى، او را از محرّمات احرام باز دارد(1)، و اگر مميز نيست خود ولى حفظ كند او را از محرّمات.
[11] م - بعد از اينكه طفل محرم شد، اگر محرّمات احرام را به جا آورد يا ولى، او را از آنها باز نداشت كفاره بر ولى طفل است نه بر مال طفل بنا بر اقوى در صيد(2) و بنات.
ص: 22
1- . آيات عظام بهجت، خويى، سيستانى: اين حكم در مورد احجاج صبى غير مميز است و همين گونه است حكم مذكور در مسئله 11 و 12 و 13. آية الله تبريزى: اين حكم در مورد احجاج صبى است. آية الله زنجانى: در مورد كودكى كه مستقلاً محرم شده است ولى وظيفه خاصى ندارد، اما در مورد كودكى كه ولى او را محرم كرده است موظف است كه با نهى خود يا ممانعت عملى او را از محرمات احرام باز دارد؛ و در اين امر فرقى بين مميز و غير آن نيست.
2- . آية الله بهجت: فداء صيد مولى عليه بر ولى است (كه با مباشرت او عمل مولى عليه صحيح است) و كفاره موجب هدى بر ولى است در آنچه عمد و خطا كفاره دارد بلكه در آنچه عمد فقط كفاره دارد و صبى عمداً مرتكب شد ثبوت كفاره بر ولى كه سبب است خالى از وجه نيست. آيات عظام تبريزى، خويى، سبحانى: ظاهراً كفارات ديگر، در غير صيد نه بر ولى واجب است و نه در مال طفل، ولى كفاره صيد بر ولى واجب است. آية الله خامنه اى: اگر غير بالغ يكى از مُحرّمات احرام را مرتكب شود، چنانچه آن عمل حرام، شكار باشد، كفاره آن بر عهده ولى اوست، اما در مورد كفارات ديگر، ظاهر آن است كه پرداخت آن واجب نيست نه بر ولى و نه از مال خود غير بالغ. آية الله زنجانى: در غير صيد كفاره ندارد و در صيد، چنانچه ولى كودك، او را محرم كرده باشد، كفاره بر عهده اوست و در غير اين صورت بر عهده خود طفل است. آية الله سيستانى: كفاره صيد غير مميز بر ولى اوست و در غير آن، بر نابالغ كفاره نيست؛ نه در مال او و نه در مال وليش. آية الله مكارم: اين احتياط مستحب است.
بر احتياط واجب در غير آن نيز.
[12] م - گوسفند قربانى براى حج، بر عهده ولى طفل است.(1)
[13] م - تمام اعمال حج و عمره را بايد ولى، طفل را وادار كند كه به جا آورد و اگر نمى تواند، ولى او به نيابت طفل به جا آورد.(2)ت.
ص: 23
1- . آية الله بهجت، آية الله خويى: اگر كودك مستقلاً حج به جا مى آورد قربانى بر عهده خود اوست و اگر ولى يا مأذون از طرف او، كودك را به حج آورده است، پول گوسفند بر عهده ولى اوست آية الله تبريزى: قربانى بچه غير مميز بر ولى او است كه او را به حج برده و چنانچه پول آن را نداشت و خود بچه مالى داشت، از مال او قربانى تهيه مى كند وگرنه ولى روزه مى گيرد. آية الله زنجانى: اگر كودك مستقلاً حج به جا مى آورد قربانى بر عهده خود اوست و اگر ولى يا مأذون از طرف او، كودك را به حج آورده است، پول گوسفند بر عهده ولى اوست، هرچند كودك، مميز باشد و پول داشته باشد، و اگر ولى پول ندارد از مال كودك، قربانى تهيه مى كند و اگر كودك هم ندارد از طرف او روزه مى گيرد. آية الله سبحانى: و اگر مادر طفل را محرم كند هزينه قربانى بر عهده ولى است مگر اينكه خود مادر قبول كرده باشد. آية الله سيستانى: پول قربانى بچه غير مميز بر ولى اوست. آية الله فاضل: و اگر تمكن نداشت از طرف طفل روزه بگيرد، و چنانچه خود ولى نيز حج تمتع انجام داده و فقط تمكن از يك قربانى دارد، آن را براى طفل قربانى كند و براى خودش روزه بگيرد.
2- . آية الله بهجت: در صورت تمكن، احوط آن است كه در حال طواف، هر دو طاهر باشند و نماز طواف را هر دو بخوانند و سنگ ريزه را در دست طفل يا مجنون بگذارد و ولى با آن كيفيت رمى و نيت نمايد و در تمام افعال آنچه در غير نيت مى تواند انجام دهد، ولى متصدّى نيت مى شود. آيات عظام تبريزى، سبحانى، صافى: در وقتى كه مى خواهد طفل را طواف دهد، واجب است او را وضو دهد، اگرچه به صورت وضو باشد. آية الله خويى: در كودك غير مميز وضو لازم نيست. آية الله زنجانى، آية الله سيستانى: براى طواف دادن كودك غير مميز لازم نيست كه كودك يا ولى او با وضو بوده و بدن و لباسشان پاك باشد. آية الله فاضل: در اعمالى كه نياز به وضو دارد، احتياطاً طفل را وضو بدهد و خودش هم وضو بگيرد. آية الله مكارم: در كودك غير مميز، وضو لازم نيست و در بچه هاى شيرخوار، طهارت هم لازم نيست.
[14] م - اگر طفل نابالغ قبل از اينكه در ميقات محرم شود بالغ شد، حج او حَجة الاسلام است، اگر از همان جا كه محرم مى شود مستطيع باشد.
سوّم: حرّيت.
چهارم: استطاعت از جهت مال و صحت بدن و توانايى و باز بودن راه و آزادى آن و وسعت وقت و كفايت آن.(1)
[15] م - استطاعت از جهت مال؛ يعنى داشتن زاد و راحله كه توشه راه و مَركب سوارى است(2)، و چنانچه عين آنها را ندارد كافى است چيزى مثل پول يا متاع ديگر داشته باشد كه ممكن است آن را صرف در تهيه آنها نمايد(3)، و شرط است كه مخارج برگشتن را نيز داشته باشد.(4) و امور ديگرى در استطاعت معتبر است كه در مسائل آينده بيان مى شود.د.
ص: 24
1- . آية الله زنجانى: و امنيت داشتن در سفر و اينكه تشرف به حج زندگيش را مختل نكند و مستلزم هتك حيثيت او نيز نباشد.
2- . آية الله سبحانى: ضروريات و نيازمندى هاى زندگى را در حد شأن خود داشته باشد مانند خانه مسكونى و وسيله نقليه و... و مسلماً شئون افراد و محيط زندگى در تعيين حدود ضروريات مؤثر است. آية الله سيستانى: اگر به آن نياز داشته باشد.
3- . آية الله بهجت: و نيز اظهر وجوب حج و تحقق استطاعت است بر كسى كه فعلاً زاد و راحله را ندارد ولى مى تواند به مناسبت موقعيت شغلى خود، بدون استيجار كه بعداً ذكر مى شود در بين راه كسب كند، و با كسب لايق به شأن، حوايج مناسب هر وقت را تحصيل نمايد بدون خطر و با اطمينان به حصول، مثل خدمت كردن در كاروان به اعمالى كه در غير سفر، شغل او همان هاست.
4- . آيات عظام بهجت، صافى، فاضل، گلپايگانى: داشتن هزينه بازگشت هنگامى معتبر است كه مكلف قصد بازگشت به وطن خود را داشته باشد. (آية الله بهجت: به نحوى كه به واسطه حج ناچار به تبديل محل اقامت و مسكن نشود) اما اگر نخواسته باشد برگردد، يا خواسته باشد در جاى ديگر غير از وطن خود ساكن شود، بايد هزينه رفتن به آنجا را داشته باشد، و دارا بودن هزينه بازگشت به وطن لازم نيست. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: داشتن هزينه بازگشت هنگامى معتبر است كه مكلف قصد بازگشت به وطن خود يا جايى كه دورتر از وطن نباشد را داشته باشد ولى اگر قصد رفتن به جايى دورتر از وطن خود را داشته باشد، داشتن هزينه برگشت به وطن كافى است (البته مقصود جايى است كه از نرفتن به آنجا به حرج نمى افتد). آية الله خامنه اى: (وجوب حج) مشروط بر آن است كه هزينه بازگشت به وطن خود يا محل ديگرى كه مى خواهد به آنجا برود را در اختيار داشته باشد. آية الله زنجانى: داشتن هزينه بازگشت در صورتى معتبر است كه مكلف، نياز به برگشت داشته باشد. آية الله سبحانى: و پس از بازگشت از حج آبرومندانه زندگى كند و به اصطلاح فقها رجوع او به كفايت باشد و اگر پس از بازگشت با عسرت و سختى زندگى كند، چنين فردى مستطيع نمى باشد.
[16] م - شرط است در وجوب حج، علاوه بر مصارف رفتن و برگشتن، اينكه ضروريات زندگى(1) و آنچه را در معيشت به آن نياز دارد داشته باشد(2)، مثل خانه مسكونى و اثاث خانه و وسيله سوارى و غير آن، در حدى كه مناسب با شأن او باشد(3)، و چنانچه عين آنها را ندارد، پول يا چيزى كه بتواند آنها را تهيه كند، داشته باشد.
[17] م - اگر ضروريات زندگى يا پول آنها را در حج صرف كند از حَجة الاسلام كفايت نمى كند.(4)
[18] م - كسى كه نياز به ازدواج دارد و براى آن پول لازم دارد، در صورتى مستطيعد.
ص: 25
1- . آية الله بهجت: ضرورت شخصيه يا شأنيه.
2- . آية الله زنجانى: داشتن ضروريات زندگى در استطاعت معتبر نيست، البته كسى كه بعضى از ضروريات زندگى خود را ندارد و مالى به مقدار مخارج حج به دست آورده كه اگر آن را در راه سفر حج هزينه كند براى تهيه لوازم زندگى به مشقت شديد مى افتد يا در تهيه آنها با آبروريزى مواجه مى شود مستطيع نمى باشد؛ البته در صورتى كه اگر حج هم نرود اين مال را در تهيه ضروريات زندگيش مصرف نمى كند مستطيع مى باشد.
3- . آية الله خامنه اى: شئون عرفى اشخاص با هم متفاوت است. كسى كه داشتن مسكن شخصى از ضروريات زندگى او يا عرفاً مناسب با شأن او است، و يا سكونت در منزل استيجارى يا عاريه اى و يا وقفى براى او حرج و مشقت دارد و يا موجب وهن او مى شود، براى تحقق استطاعت او، داشتن خانه ملكى شرط است. آية الله سبحانى: مسلماً شئون افراد و محيط زندگى در تعيين حدود ضروريات مؤثر است. آية الله سيستانى:... و نداشتن آن موجب حرج باشد. آية الله صافى: و نداشتن آن حرجى باشد.
4- . آية الله خويى: اگر بنا دارد آن مال را در نياز خود صرف نكند، حج بر او واجب است. آية الله زنجانى: كسى كه براى سفر حج بايد لوازم زندگى خود را بفروشد و پس از بازگشت براى تهيه آن با مشكل روبه رو مى شود مستطيع نيست والاّ با داشتن ساير شرايط مستطيع است و به هر شكلى حج به جا آورد كافى است؛ هرچند ضروريات اوليه زندگيش را خرج سفر حج كند.
مى شود كه علاوه بر مخارج حج، مصارف ازدواج را هم داشته باشد.(1)
[19] م - كسى كه از ديگرى طلب دارد و بقيه شرايط استطاعت را نيز دارا است، اگر وقت طلب او رسيده يا حالّ است و مى تواند بدون واقع شدن در حَرَج و مشقت، آن را بگيرد واجب است مطالبه كند و بگيرد و به حج برود(2)، مگر مديون نتواند بپردازدت.
ص: 26
1- . آية الله بهجت: اگر در ترك نكاح مشقت غير قابل تحمّل به حسب عادت بود يا خوف مرض يا خوف وقوع در حرام بود، اظهر جواز صرف در نكاح است و همچنين اگر قبل از رسيدن وقت سير كاروان حج، صرف در نكاح كند، اما بعد از رسيدن وقت سير نمى تواند صرف در نكاح نمايد، به نحوى كه متمكن از حج در آن سال نمى شود نه در صورت تمكن از جمع بين آن دو. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: در صورتى كه صرف آن پول در راه حج سبب ناراحتى و مشقت در زندگى وى شود، حج بر او واجب نمى شود، و چنانچه سبب ناراحتى نشود واجب مى شود. آية الله خويى: و چنانچه بنا بر صرف نكردن آن مال در نياز خود داشت حج بر او واجب است. آية الله خامنه اى: و ترك ازدواج موجب مشقت يا حرج او شود و بتواند ازدواج كند. آية الله زنجانى: چنانچه انجام حج باعث شود كه براى تهيه مخارج ازدواج به مشقت شديد بيفتد يا به كارهايى كه موجب وهن اوست، مجبور شود مستطيع نمى باشد؛ البته اگر اين مال را در امر ازدواج مصرف نكند مستطيع است. آية الله سبحانى: كسى كه امكان مالى براى حج دارد ولى ازدواج نكرده و به آن نيازمند است ازدواج او مقدم بر حج است خواه زندگى بدون ازدواج براى او سخت باشد يا نباشد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر ترك تزويج مستلزم حرج باشد به نحوى كه عرفاً بگويند مستطيع نيست واجب نمى شود والاّ حج بر او واجب و مقدم است. آية الله فاضل: به طورى كه ترك ازدواج موجب مشقت يا ضرر باشد. آية الله مكارم: منظور از نياز اين نيست كه به خاطر ترك آن به عسر و حرج بيفتد بلكه همين اندازه كه ازدواج از شئون زندگى او باشد كافى است. علاوه بر اين اگر خودش نياز ندارد؛ اما يكى از افراد تحت تكفّلش نياز دارد، همين حكم جارى است. آية الله نورى: به طورى كه اگر متأهل نشود به زحمت مى افتد يا به حرام افتد در صورتى...
2- . آية الله بهجت: اگر تحصيل آن، متوقف بر مراجعه به دادگاه اگرچه حاكم جور باشد، لازم است مراجعه نمايد در صورتى كه موجب ضرر و حرج فوق حد مسامحه نباشد، و در تضرّر مالى غير مجحف و نيز ضرر حالى مثل ذلت نفس و نقص جاه نزد حاكم جور تأمّل است و اقرب وجوب مطالبه است با عقلائى بودن تن دادن به اين ضرر با قطع نظر از تكليف به حج. آية الله زنجانى: كسى كه تمام هزينه حج را ندارد ولى از ديگرى به مقدار مورد نياز حج طلبى دارد كه وقت پرداخت آن است چنانچه مديون بتواند بدهى خود را بپردازد و طلبكار نيز بتواند بدون مشقت و آبروريزى به طلب خود برسد مستطيع بوده حج بر او واجب مى شود و اگر انجام حج متوقف بر مطالبه قرض باشد مطالبه آن نيز واجب مى گردد و چنانچه بتواند طلب خود را به مبلغ كمترى بفروشد و پول آن به مقدار مورد نياز حج باشد، چنانچه اين كار بر او مشقت شديد نداشته باشد مستطيع بوده حج بر او واجب مى گردد؛ هرچند در اين فروش ضرر كند. آية الله سيستانى: مستطيع است و واجب است حج برود هرچند با مطالبه و صرف آن مال در حج باشد و همچنين است اگر بدهكار دارا باشد و نپردازد ولى بتواند هرچند با رجوع به حاكم جور حق خود را بگيرد يا بدهكار منكر باشد ولى بتواند آن را اثبات كند و بگيرد يا بتواند از اموال او از باب تقاص بردارد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و نيز مى تواند ولو با كمك غير و اقامه دعوى در نزد حاكم شرع و يا با رجوع به حاكم غير شرعى - در صورتى كه استيفاى حق، موقوف بر آن باشد، بنا بر اقوى - آن را وصول نمايد، گرفتن و رفتن به حج واجب است.
كه در اين صورت مطالبه جايز نيست و استطاعت حاصل نمى شود(1) و همچنين اگر وقت طلب او نرسيده و مديون بخواهد بپردازد لازم است طلبكار آن را بگيرد و مستطيع مى شود، ولى اگر مديون نمى خواهد بپردازد مطالبه واجب نيست(2)، هرچند باد.
ص: 27
1- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر بتواند دَين را بفروشد و پول آن به تنهايى و يا به ضميمه مال ديگر وافى هزينه حج باشد و براى او مشقت نداشته باشد، در اين صورت مستطيع است و بايد به حج برود. آية الله سيستانى: اگر بتواند دَين را بفروشد به نحوى كه اجحاف در حق او نباشد، و پول آن به تنهايى و يا به ضميمه مال ديگر وافى هزينه حج باشد، در اين صورت مستطيع است و بايد به حج برود. آية الله صافى: حكم مسئله در صورتى كه فروش دين مؤجّل به نقد ممكن نباشد والاّ فروش آن مانند فروش ساير اموال واجب است. آية الله فاضل: اگر بتواند دَينش را به مقدار كمتر بفروشد در صورتى كه موجب ضرر و مشقت نباشد. و اين مقدار براى حج كافى باشد مستطيع است و بايد حج انجام دهد.
2- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى: در صورتى كه اگر مطالبه كند بدهكار خواهد پرداخت، بايد مطالبه كند و به حج برود. آية الله سيستانى: اگر مهلت داشتن قرض به نفع بدهكار باشد همچنان كه معمولاً چنين است. آية الله فاضل: مگر آنكه يقين باشد كه اگر مطالبه كند مديون حاضر به پرداخت آن مى شود، كه در اين صورت مطالبه لازم است. آية الله گلپايگانى: و اگر شك داشته باشد كه مديون با مطالبه مى پردازد يا نه، به جهت آنكه احتمال استطاعت مى دهد، و تمكن از فحص دارد، احتياط در مطالبه است، و مطالبه در اين فرض فحص از استطاعت است، نه تحصيل استطاعت. آية الله مكارم: اگر مطالبه محذورى ندارد بايد مطالبه كند.
مطالبه حاضر به پرداخت شود.
[20] م - اگر غير مستطيع، مصارف حج را قرض كند، مستطيع نمى شود، هرچند بتواند بعداً به سهولت قرض را ادا كند(1) و اگر با آن حج به جا آورد از حَجة الاسلام كفايت نمى كند.
[21] م - كسى كه مخارج حج را دارد و بدهى نيز دارد، چنانچه بدهى او مدت دار باشد و مطمئن است كه در وقت اداى بدهى، تمكن از اداى آن را دارد، واجب است به حج برود، و همچنين در صورتى كه وقت اداى بدهى رسيده، لكن طلبكار راضى بهت.
ص: 28
1- . آية الله بهجت: قرض گرفتن براى حج تحصيل استطاعت است و واجب نيست. مگر آنكه مالى داشته باشد بالفعل كه مى تواند پس از حج با فروش و استبدال آن اداى دين كند كه در اين صورت قرض گرفتن واجب است با عدم تمكن از فروش آن قبل از حج و اگر مالى كه با آن اداى دين مى نمايد بعد از حج تحصيل مى شود، پس در وجوب حج فعلاً تأمّل است. آية الله تبريزى: هرگاه كسى مقدارى پول قرض كند كه آن پول به مقدار مخارج حج باشد و در وقت قرض كردن مالى داشته باشد كه بتواند با آن قرض خود را ادا كند ولى فعلاً نمى تواند آن را بفروشد يا در آن تصرف كند حج بر او واجب خواهد بود آية الله خامنه اى: كسى كه هزينه رفتن به حج را در اختيار ندارد، اما مى تواند قرض بگيرد و سپس به سادگى قرض خود را ادا كند، واجب نيست كه خود را با قرض گرفتن مستطيع كند، اما اگر بگيرد، حج بر او واجب مى شود. آيات عظام خويى، زنجانى، صافى، فاضل، گلپايگانى: هرگاه كسى مقدارى پول قرض كند كه آن پول به مقدار مخارج حج باشد، و قدرت پرداخت آن را بدون مشقت (آية الله زنجانى: مشقت شديد) بعد از آن داشته باشد، حج بر او واجب خواهد بود. آية الله سبحانى: به ذيل مسئله 21 مراجعه شود. آية الله سيستانى: مگر آنكه وقت پرداخت قرض آنقدر دور باشد كه اصلاً عقلا به آن توجه نكنند. كه در اين صورت حج بر او واجب خواهد شد. آية الله مكارم: اگر معادل قرض، اموالى داشته باشد كه از محل آن بتواند بدهى خود را به آسانى بدهد، مستطيع است.
تأخير ادا باشد و بدهكار مطمئن است كه در وقت مطالبه مى تواند بدهى را ادا نمايد(1) و در غير اين دو صورت حج واجب نيست.(2)
[22] م - كسى كه خمس يا زكات(3) بدهكار است، در صورتى مستطيع مى شود كه علاوه بر آنها مخارج حج را داشته باشد.(4)ت.
ص: 29
1- . آية الله تبريزى: در صورتى حج واجب مى شود كه بدون حرج و مشقت قادر به ادا باشد. آية الله خويى: بلى اگر دين خود را ادا نكند حج بر او واجب است و به هر حال اگر چنين فردى حج به جا آورد مجزى از حجة الاسلام مى باشد. آية الله زنجانى: چنانچه هزينه كردن اين پول در سفر حج باعث مى شود كه نتواند بدهى خود را بپردازد، يا پرداخت بدهى با مشقت شديد يا با وهن او همراه مى گردد، مستطيع نيست والاّ مستطيع مى باشد؛ و فرقى بين بدهى مدت دار و غير آن نيست. و در هر حال اگر بدهى خود را نمى پردازد حج بر او واجب مى گردد و كفايت از حجة الاسلام مى كند. آية الله سبحانى: حج بر او واجب نمى شود مگر اينكه بدهى او مدت دار باشد و مدت آن به قدرى طولانى باشد كه اطمينان عرفى به تمكن از اداى بدهى در مدت ياد شده را داشته باشد مثل كشاورزى كه بدهى مدت دار براى پنج سال بعد دارد و مى داند كه با درآمد يك سال كشاورزى خود به راحتى بدهى خود را مى تواند ادا كند. آية الله سيستانى: اگر انسان مال وافى به هزينه حج را داشته، و به همان مقدار هم مقروض باشد، بنا بر اظهر حج بر او واجب نخواهد بود، و همچنين اگر كمتر از آن مقدار، مقروض باشد، به طورى كه اگر مقدار قرض برداشته شود، باقيمانده آن وافى به هزينه حج نباشد، كه در اين صورت هم حج بر او واجب نخواهد بود، و فرقى نيست بين اينكه وقت پرداخت بدهى رسيده باشد يا نه، مگر اينكه آنقدر، وقت پرداخت دور باشد كه اصلاً عقلا به آن توجه نكنند؛ مانند پنجاه سال. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و اگر مى داند كه طلبكار از طلب خود خواهد گذشت، و يا بنا بر مسامحه دارد (مثل مهريه بعض زنان) چنين دَينى مانع استطاعت نيست.
2- . آية الله فاضل: يعنى مخير است بين انجام حج و اداى دين و در صورت انجام حج كفايت از حجة الاسلام مى كند.
3- . آية الله بهجت: يا كفاره يا نذر.
4- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: حكم ساير ديون را دارد الاّ اينكه عين مال متعلَق خمس و زكات باشد، كه در صورتى مستطيع مى شود كه غير از آنها مخارج حج را داشته باشد. آية الله زنجانى: البته اگر خمس يا زكات در اموالش نباشد بلكه بر عهده او آمده در صورتى كه خمس و زكات را نپردازد يا علاوه بر آنها هزينه حج را نيز داشته باشد، مستطيع است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: حكم ساير ديون را دارد، الاّ اينكه عين مال متعلَق خمس و زكات باشد كه مقدم بر ساير ديون است.
[23] م - كسى كه از جهت مالى مستطيع است و از جهت صحت بدن يا باز بودن راه مستطيع نيست(1) مى تواند در مال تصرّف كند و خود را از استطاعت مالى هم خارج كند(2) ولى اگر از آن جهات هم استطاعت دارد و فقط وسايل رفتن را تهيه نكرده يات.
ص: 30
1- . آية الله تبريزى: اگر مى داند در همان سال ساير شرايط استطاعت حاصل مى شود، حفظ استطاعت مالى لازم است وگرنه لزوم ندارد و اگر اطمينان به زوال عذر تا آخر عمر ندارد، بنا بر احتياط در همان سال نايب بگيرد و چنانچه عذرش زايل شد و استطاعت مالى باقى بود بنا بر احتياط دوباره خودش حج به جا آورد. آية الله خويى: اگر دارا و ثروتمند است و توانايى مباشرت اعمال حج را ندارد يا دشوار و با مشقت است بايد نايب بگيرد. و وجوب نايب گرفتن، مانند وجوب حج فورى است. آية الله زنجانى: اگر احتمال مى دهد كه بتواند در آينده همزمان با متعارف مردم منطقه، به حج مشرف شود - ولو با تحصيل استطاعت طريقى و بدنى و... - فوريت حج از او ساقط است، ولى بايد استطاعت از جهات غير مالى را تحصيل كند تا بتواند به حج مشرف گردد و اگر راه انجام حج منحصر به استفاده از اين پول باشد تا نياز مبرمى پيش نيامده نبايد آن را مصرف كند؛ لكن اگر ضرورتى پيش آمد و مال را مصرف كرد از استطاعت مى افتد، لذا در كشورهايى كه - مانند ايران - باز شدن راه حج، منحصر به ثبت نام است بر كسى كه استطاعت مالى دارد ثبت نام واجب است. و كسى كه استطاعت مالى دارد چنانچه از پيدا كردن استطاعت از جهات ديگر نااميد است بايد با قصد قربت براى حج در اولين سال ممكن نايب بگيرد و اين حج كفايت از حجة الاسلام مى كند، هرچند بعد از حج عذر او برطرف شود؛ و فرقى بين بيمارى و غير آن نيست؛ و در هر حال كسى كه استطاعت مالى دارد اگر با تحمل حرج، خودش حج به جا آورد مجزى است. آية الله سبحانى: استطاعت بدنى شرط مباشرت است اين افراد با يأس از بهبودى بايد نايب بگيرند. آية الله سيستانى: كسى كه تمكن مالى دارد ولى توانايى مباشرت حج را ندارد و اميد اينكه بتواند در آينده انجام دهد ندارد، واجب است نايب بگيرد و اگر مباشرت براى او حرج و مشقت داشته باشد، مى تواند نايب بگيرد، گرچه مباشرت افضل است و به هر حال همچنان كه وجوب مباشرت فورى است، وجوب استنابه نيز فورى است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر از جهت مالى قدرت دارد و از جهت صحت بدن استطاعت ندارد و اميد خوب شدن ندارد واجب است نايب بگيرد، بلكه احوط نايب گرفتن است براى كسى كه اميد خوب شدن دارد، پس اگر رفع عذر شد، خودش نيز به حج برود، مگر اينكه پس از رفع عذر استطاعت مالى نداشته باشد.
2- . آية الله بهجت: در صورتى كه موضوع وجوب استنابه، كه يأس از رفع مانع است، محقّق نشده باشد و با فرض يأس از زوال عذر اظهر وجوب فورى استنابه است. آية الله خامنه اى: به ذيل مسئله بعد مراجعه شود. آية الله گلپايگانى: بلى اگر علم داشته باشد كه در آن سال متمكن از رفتن به حج است، جواز مصرف كردن وجه در غير حج (خصوصاً در اوان خروج مردم براى حج) مشكل است، و اگر استطاعت مالى بعد از استطاعت طريقى حاصل شده باشد، تصرف در آن مال در زمانى كه مردم آماده براى حج مى شوند جايز نيست.
وقت حج نرسيده، نمى تواند خود را از استطاعت خارج كند(1) و اگر كرد، حج بر او مستقر مى شود و بايد به هر نحو است به حج برود.
[24] م - اگر در سالى كه استطاعت مالى دارد از جهت صحت بدن يا باز بودن راه استطاعت ندارد و در سال هاى ديگر از آن جهات استطاعت پيدا مى كند، مى تواند در مال تصرف كند و خود را از استطاعت خارج نمايد.(2)د.
ص: 31
1- . آية الله بهجت: هرگاه انسان مالى داشته باشد كه كفاف هزينه حج را بدهد، مى تواند قبل از وقت حركت قافله آن را در مصارف خود خرج كند هرچند ديگر نتواند به حج برود ولى در صورتى كه آن مال را به طور نسيه تا زمان بعد از حج بفروشد و منظور فرار از استطاعت باشد، احتياط اين است كه اقدام به اين عمل ننمايد. و اگر نموده با خود معامله مستطيع كند به اينكه سال آينده به حج برود با احتياطاتى كه سبب قطع به اجزاء از حجة الاسلام است (يعنى احتياطاً سعى در تحصيل و حفظ استطاعت شرعيه براى خود در وقت سير كاروان در سال آينده بنمايد نه صرف استطاعت عقليه) و اگر معامله نه براى فرار است بلكه براى حاجت فعلى است كه متمكن از برآورده شدن آن نمى شود، مگر بعد از وقت سير يا وقت حج اظهر جواز آن است. آية الله خويى: هرگاه انسان مالى داشته باشد كه كفاف هزينه حج را بدهد، حج بر او واجب مى شود و جايز نيست در آن مال تصرفى كند كه از استطاعت خارج شود و نتواند تدارك كند. و اين تصرف خواه پيش از تمكن از سفر باشد يا بعد از آن فرقى ندارد، بلكه ظاهر اين است كه قبل از ماه هاى حج تصرف جايز نيست. آية الله سبحانى: نمى تواند در مال تصرف كند و نمى تواند خود را از استطاعت خارج كند حتى اگر ماه هاى حج نرسيده باشد زيرا استطاعت بدنى شرط مباشرت است نه شرط وجوب و اگر اميد بهبودى ندارد بايد استنابه كند. آية الله سيستانى: در تفصيل تمكن از مسير مى فرمايند: اگر در آن تصرفى كند كه از استطاعت خارج شود و نتواند تدارك كند، و براى او مشخص شده باشد كه قدرت رفتن به حج در روزهاى آن را داشته باشد، بنا بر اظهر حج در ذمه او مستقر است، ولى اگر قدرت رفتن براى او مشخص نشده باشد، حج در ذمه او مستقر نيست. آية الله فاضل: حتى اگر اول ماه محرم باشد كه هنوز چندين ماه به موسم حج باقى است.
2- . آية الله خامنه اى: كسى كه مستطيع شده، نمى تواند بعد از رسيدن زمانى كه بايد مال را براى رفتن به حج، صرف كند، خود را از استطاعت خارج نمايد. بلكه احتياط واجب آن است كه قبل از آن زمان نيز خود را از استطاعت خارج نكند. آية الله خويى، آية الله سيستانى: تصرف در مال جايز نيست و واجب است مال را حفظ كند و خود را از استطاعت خارج نكند. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله قبل مراجعه شود. آية الله سبحانى: نمى تواند در مال تصرف كند و خود را از استطاعت خارج كند. آية الله صافى: اگر اطمينان دارد كه در سال هاى ديگر از آن جهات استطاعت پيدا مى كند بنا بر احتياط نمى تواند در مال تصرف كند. آية الله گلپايگانى: اگر اطمينان دارد در سال هاى بعد از آن جهات استطاعت پيدا مى كند نمى تواند در مال تصرف كند.
[25] م - كسى كه استطاعت حج دارد بايد خرج هاى مقدماتى را؛ از قبيل خرج تذكره و ويزا و وديعه و آنچه مربوط به حج است بدهد، و اين خرج ها موجب سقوط حج نمى شود، ولى اگر استطاعت اين نحو مخارج را نداشته باشد مستطيع نيست.
[26] م - اگر اجرت ماشين يا هواپيما زياد باشد يا زيادتر از حد معمولى باشد و همين طور قيمت اجناس در سال استطاعت زياد باشد يا زيادتر از حد متعارف باشد بايد حج برود، و جايز نيست تأخير از سال استطاعت مگر آنكه به قدرى زياد باشد كه موجب حرج و مشقت در زندگانى شود.(1)
[27] م - شخص مستطيع اگر پول ندارد لكن ملك دارد(2) بايد بفروشد و به حجد.
ص: 32
1- . آية الله بهجت: اگر هزينه و مخارج حج بالا برود و به حد غير عقلايى نرسد و مثلاً كرايه ماشين در سال استطاعت گران تر از سال بعد باشد تأخير جايز نيست و بايد همان سال برود. آية الله خامنه اى: ولى اگر توانايى پرداخت مازاد را ندارد يا پرداخت آن اجحاف بر او باشد واجب نيست آن را بپردازد و مستطيع نيست. آية الله خويى، آية الله سبحانى: اگر ضرر زايد بر مقدار متعارف و موجب اجحاف باشد، ولو موجب حرج و مشقت هم نشود، حج واجب نيست و اما اگر هزينه و مخارج حج بالا برود و مثلاً كرايه ماشين در سال استطاعت گران تر از سال بعد باشد تأخير جايز نيست و بايد همان سال برود. آية الله زنجانى: به قدرى زياد باشد كه در تهيه آن مشقت شديد يا هتك حيثيت باشد... آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: مگر آنكه ضرر به نحوى باشد كه عرفاً بگويند مستطيع نيست. آية الله مكارم: به طورى كه در عرف بگويند مستطيع نيست.
2- . آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر خانه وقفى و يا غير وقفى در اختيار اوست؛ به طورى كه كسر شأن او نبوده و بدون سختى و حرج، از داشتن خانه ديگر بى نياز است و احتمال از دست رفتن آن خانه نيست، اگر خانه ملكى اى دارد كه قيمت آن وافى به مخارج حج و يا تتميم آن باشد، واجب است خانه ملكى خود را فروخته و صرف مخارج حج كند، و همچنين است نسبت به ديگر چيزهايى كه مورد نياز بوده، و از غير راه ملكيت رفع احتياجش شده باشد.
برود اگرچه به واسطه مشترى نداشتن، به كمتر از قيمت معمولى بفروشد، مگر آنكه فروش به اين نحو موجب حرج و مشقت براى او شود.(1)
[28] م - كسانى كه كتب زياد دارند و محل احتياج آنها نيست و اگر زايد را بفروشند به قدر مؤونه حج مى شود و ساير شرايط را نيز دارا باشند واجب است به حج بروند، بلكه اگر از كتب موقوفه رفع احتياج مى شود(2) و كتاب ملكى به قدر حج هست واجب است حج بروند، به شرط آنكه كتاب هاى موقوفه در معرض زوال نباشد.
[29] م - اگر شك كند كه مالى كه دارد به اندازه استطاعت هست يا نه، احتياط واجب آن است كه تحقيق كند(3)، و فرقى نيست در وجوب تحقيق، ميان آنكه مقدار مالد.
ص: 33
1- . آية الله بهجت: مگر به گونه اى كه باعث ضرر زياد بر او شود. آية الله تبريزى: اگر بخواهد حج نمايد بايد آن را به مقدار زيادى كمتر از قيمت بفروشد، فروشش واجب نيست. آية الله خامنه اى: حكم مسئله قبل را دارد. آية الله خويى: اگر باعث ضرر كلى شود فروشش واجب نيست. آية الله زنجانى: مشقت شديد يا هتك حيثيت. آية الله سبحانى: مگر اينكه اجحاف بر او باشد و يا تفاوت قيمت به قدرى زياد باشد كه عرفاً تحمل آن براى او حرجى به شمار آيد. آية الله سيستانى: مگر اينكه اجحاف بر او باشد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اجحاف و ضرر به حدى باشد كه عرفاً بگويند مستطيع نيست. آية الله مكارم: به طورى كه در عرف بگويند مستطيع نيست.
2- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: و استفاده از آنها بر او حرجى نباشد. آية الله سبحانى: هرگاه فردى كتابخانه ارزشمندى دارد كه از آن استفاده نمى كند و اگر آن را بفروشد، با پول آن مى تواند هزينه حج خود را تأمين كند، چنين فردى مستطيع است و بايد به حج برود. آية الله فاضل، آية الله نورى: و منافات با شأن او نداشته باشد و موجب حرج بر او نباشد. آية الله مكارم: به طورى كه هر ساعت نياز داشته باشد، بدون زحمت در اختيار او قرار بگيرد.
3- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، زنجانى: لازم نيست فحص و تحقيق كند هرچند احوط است. (آية الله بهجت: مگر اينكه عسر و حرج باشد). آية الله خامنه اى: ملاك استطاعت براى حج، توانايى اداى آن به نحو متعارف بين مردم است و اگر كسى اعتقاد دارد كه به اين نحو استطاعت ندارد لكن احتمال مى دهد كه اگر تحقيق و تلاش كند بتواند راهى بيابد كه با وضع مالى فعلى اش مستطيع از انجام حج شود، واجب نيست تحقيق نمايد. ولى اگر شك در استطاعت داشته باشد و بخواهد بداند كه آيا مستطيع شده يا خير، ظاهراً واجب است وضعيت مالى خود را بررسى كند. آية الله سبحانى: در صورتى كه احراز استطاعت آسان باشد بايد در اين مورد تحقيق كند تا وضع خودش را روشن كند.
خود يا مقدار مخارج حج را نداند.
[30] م - اگر نذر كند كه در روز عرفه كربلاى معلّى يا يكى از مشاهد ديگر را زيارت كند، نذرش صحيح است، لكن اگر مستطيع بوده يا در اين سال مستطيع شد بايد حج برود(1)، و نذر مانع از حج نمى شود، و اگر نرفت حج بر او مستقر مى شود، و بايد به نذر عمل كند(2)، و اگر حج رفت تخلف نذر موجب كفاره نمى شود، ولى اگر حج نرفت و به نذر هم عمل نكرد كفاره نذر را بايد بدهد.
[31] م - اگر رفتن حج موجب ترك واجب يا فعل حرامى مى شود(3) بايد ملاحظه اهميت حج يا حرام و واجب را كرد، اگر حج اهميتش بيشتر است(4) بايد برود والاّ نبايدت.
ص: 34
1- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، سيستانى، صافى، گلپايگانى: نذر منحل مى شود و بايد به حج برود. آية الله زنجانى: اگر عمل به نذر باعث شود كه ديگر نتواند حج به جا آورد حتى در آينده، نذر منعقد نمى شود، ولى اگر عمل به نذر تنها باعث تأخير حج مى شود، چنانچه قبل از حصول استطاعت، نذر كرده باشد بايد به نذر عمل نمايد و اگر عمل نكرد حج بر او واجب مى شود و چنانچه قبل از نذر، استطاعت مالى پيدا كرده باشد بايد حج به جا آورد، ولى اگر حج به جا نياورد بايد به نذرش عمل كند. آية الله سبحانى: اگر پس از نذر مستطيع شود بايد عمل به نذر را بر حج مقدم بدارد ولى اگر مستطيع بود و بعداً نذر كرد در اين صورت حج بر نذر مقدم مى باشد.
2- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: در اين صورت عمل به نذر واجب نيست، بنابراين تخلف از نذر موجب كفاره نمى شود. آية الله سبحانى: در صورتى كه نذر قبل از استطاعت بوده و تخلف كرده، بايد كفاره نذر بدهد. آية الله مكارم: نذر منعقد نيست و كفاره ندارد.
3- . آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و يا موجب از بين رفتن مال معتد به (قابل توجه) بدون عوض شود.
4- . آية الله تبريزى: اگر فقط احتمال اهمّيت در حج باشد حج مقدم است وگرنه بايد حرامى را كه حج بر آن توقّف دارد ترك كند و چنانچه ارتكاب حرام بعد از شروع در حج باشد مجزى از حجة الاسلام نيست و اگر حج متوقف بر ترك واجب باشد نظر ايشان موافق نظر آية الله خويى است. آية الله خويى: در فرض تساوى و يا احتمال اهمّيت در هر يك مخير بين آنها است و اگر در يكى از آنها احتمال اهمّيت مى دهد آن مقدم است. آية الله زنجانى: بايد حج به جا آورد؛ مگر آنكه انجام تكليف ديگر تنها موجب تأخير حج مى شود نه از بين رفتن اصل آن، كه در اين صورت، اول آن تكليف و سپس حج را به جا مى آورد و اگر هر دو مساوى باشند يا اهميت حج كمتر باشد چنانچه آن تكليف را به جا آورد و بعد از آن استطاعت حج را نداشته باشد مستطيع نيست والاّ مستطيع مى باشد. آية الله سيستانى: در صورت تساوى مخير است.
برود، لكن اگر رفت و حرامى به جا آورد يا واجبى را ترك كرد معصيت كار است ولى حج او صحيح است.
[32] م - اگر با اعتقاد به اينكه مستطيع نيست، قصد حج استحبابى كند و بعد معلوم شود كه مستطيع بوده كفايت از حَجة الاسلام نمى كند.(1) مگر در صورتى كه قصد وظيفه فعليه نموده باشد و اشتباهاً آن را بر حج استحبابى تطبيق كرده باشد.
[33] م - اگر شخص زاد و راحله ندارد ولى به او گفته شد كه حج به جا آور و نفقه تو و عائله ات بر عهده من، با اطمينان به وفا و عدم رجوع باذل، حج واجب مى شود(2) و اين حج را بذلى مى گويند(3) و در آن رجوع به كفايت كه از شرايط وجوبد.
ص: 35
1- . آيات عظام تبريزى، خويى، مكارم: كفايت مى كند. آية الله زنجانى: مگر در صورتى كه احتمال وجوب مى داده و در نيت احرام، انجام وظيفه فعليه را انشاء كرده و آن را اشتباهاً بر حج استحبابى تطبيق كرده باشد. آية الله سبحانى: و اگر بعد از اعمال عمره تمتع يعنى در اثنا معلوم شود كه مستطيع بوده، هرگاه به نيت امر فعلى محرم شده است از عمره تمتع حجة الاسلام كفايت مى كند و در غير اين صورت احتياط كند به اين صورت كه طواف نساء و نماز آن را به جا آورد و آن را عمره مفرده قرار دهد و سپس به يكى از ميقات ها و اگر نشد به ادنى الحل برود و براى عمره تمتع واجب محرم شود و اعمال آن را انجام دهد و سپس اعمال حج تمتع را به جا آورد. آية الله صافى: در صحت آن اشكال است و احتياط ترك نشود. آية الله گلپايگانى: اگر به طور جزم، قصد حج استحبابى كرده است كفايت آن از حجة الاسلام خالى از اشكال نيست.
2- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر نمى تواند نفقه عيال را تأمين كند، چه به حج برود و چه نرود، بذل نفقه عيال شرط نيست و اطمينان به وفا و عدم رجوع باذل، شرط نيست، ولى اگر وثوق و اطمينان به رجوع و عدم وفاى باذل دارد حج واجب نمى شود. آية الله سيستانى: مگر اينكه نفقه عائله اش را تا زمان برگشت داشته باشد يا اينكه فرق نمى كند، چه حج برود و چه نرود نفقه آنها را نمى تواند تأمين كند يا از عدم تأمين نفقه آنها در حج نمى افتد يا عائله واجب النفقه او نيستند كه در اين موارد بذل نفقه عائله شرطِ وجوب حج نيست.
3- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى: در اين مسئله فرقى بين اباحه (در اختيار گذاشتن) و تمليك و دادن عين مال و يا قيمت آن نيست. آية الله سيستانى: اباحه اى كه براى اباحه كننده آن قابل برگشت باشد شرعاً، و تمليك متزلزلى كه از طرف مقابل قابل فسخ بوده باشد شرعاً، موجب حصول استطاعت نمى شود مگر اينكه اطمينان داشته باشد كه از اباحه اش صرف نظر نمى كند يا تمليكش را فسخ نمى نمايد. آية الله فاضل: تعهد نسبت به عائله و اطمينان به وفا و عدم رجوع باذل شرط نيست. آية الله نورى: به شرطى كه قبول اين بذل براى او مستلزم ذلّت و منّت نباشد.
است شرط نيست(1)، بلى اگر قبول بذل و رفتن به حج موجب اخلال در امور زندگى او شود(2) واجب نيست.
[34] م - اگر مالى كه براى حج كفايت مى كند را به او ببخشند براى اينكه حج به جاد.
ص: 36
1- . آية الله بهجت: بلى داشتن مؤونه عيال تا وقت رجوع شرط است مگر آنكه با نرفتن حج نيز عيال او در مضيقه به سر برند و رفتن حج تأثيرى در اين جهت نداشته باشد. آية الله زنجانى: حج بذلى مانند حج استطاعتى است؛ يعنى اگر كسى تنها مخارج حج را بذل كند - نه مخارج عائله را - چنانچه انجام حج مستلزم اختلال در تأمين زندگى خود يا كسانى كه شرعاً يا عرفاً واجب النفقه او هستند نباشد مستطيع است. بلى، كسى كه به باذل، مطمئن نيست و احتمال مى دهد كه از بذل برگردد يا به عهد خود وفا نكند چنانچه مى ترسد كه اين امر باعث بروز مشكلى براى او شود مستطيع نيست و اگر نمى ترسد از نظر حكم ظاهرى مستطيع است. آية الله سيستانى: ولى اگر خودش مقدارى از مصارف حج را داشته باشد و بقيه را به او بذل كنند در اين صورت رجوع به كفايت شرط است.
2- . آية الله سبحانى: با پرداخت هزينه عائله از طرف باذل به مبذول له اين قيد منتفى است، بنابراين لازم نيست كه پس از برگشتن تمكن مالى بر اداره امور زندگى خود داشته باشد، تنها شرط اين است كه پذيرفتن چنين حجى پس از بازگشت، مايه گسستن رشته زندگى او نشود. آية الله سيستانى: بلى اگر درآمدش در خصوص روزهاى حج باشد و با درآمد آن در بقيه روزهاى سال يا بعضى از آنها زندگى مى كند، به طورى كه اگر به حج برود قدرت تأمين هزينه زندگى در بقيه يا بعضى از روزهاى ياد شده نداشته باشد. در اين صورت حج بر او واجب نخواهد بود، مگر اينكه مخارج زندگيش را در بقيه روزهاى سال هم بدهند كه در اين صورت واجب خواهد بود. آية الله مكارم: يا مستلزم منّت و هتك او باشد.
آورد، بايد قبول كند و حج به جا آورد(1) و همچنين اگر واهب بگويد مخيرى بين اينكه حج آورى يا نه.(2) ولى اگر اسم حج را نياورد و فقط مال را به او ببخشد قبول واجب نيست.(3)
[35] م - باذل مى تواند از بذلش برگردد، ولى اگر در بين راه باشد(4) بايد نفقه برگشتن او را بدهد،(5) و اگر بعد از احرام رجوع كند بايد نفقه اتمام حج را نيز بپردازد.(6)د.
ص: 37
1- . آية الله بهجت: واجب نيست قبول نمايد و در صورت قبول، استطاعت بذليه محقّق است و استطاعت ماليه است در دو صورت بعد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: چنانچه مال كافى براى مؤونه حج باشد و يا به مقدارى است كه به ضميمه اموال خود شخص استطاعت حاصل مى شود، حج بر او واجب و كافى از حجة الاسلام است. آية الله نورى: مگر اينكه در قبول، ذلّت و مهانت براى او باشد كه در اين صورت قبول واجب نيست.
2- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: و اگر واهب (بخشنده) اختيار را به انسان بدهد و بگويد مى خواهى با اين مال حج برو و نمى خواهى به حج نرو و يا مالى را ببخشد و نامى از حج نبرد، قبولش واجب نيست.
3- . آية الله خامنه اى: لكن اگر قبول كرد، حج بر او واجب مى شود. آية الله زنجانى: در هر سه صورت با داشتن ساير شرايط مستطيع است. آية الله سبحانى: اگر مالى را به او ببخشد و اسمى از حج نياورد بايد بپذيرد و به حج برود. آية الله مكارم: بلكه قبول واجب است به شرط اينكه به هنگام بازگشت، زندگى او تأمين باشد.
4- . آية الله زنجانى: و بدون اتمام سفر نتواند به وطن بازگردد، باذل بايد مخارج اتمام سفر را بپردازد.
5- . آية الله بهجت: و بنا بر اظهر، نفقه بازگشت از محل اعلام رجوع كه زايد بر نفقه وطن است، بر باذل است.
6- . آية الله بهجت: اظهر عدم جواز رجوع است. آية الله تبريزى: باذل ضامن نفقه برگشتن او نيست همان طور كه در صورت رجوع بعد از احرام، نفقه اتمام حج را هم ضامن نمى باشد گرچه اتمام بر او واجب است مطلقاً. آية الله خويى: در صورتى كه اتمام آن بر مبذول له واجب باشد. و آن در جايى است كه آنچه تاكنون به او بذل شده و او صرف نموده، با ضميمه به اموال خود موجب استطاعت او باشد. آية الله سبحانى: بعد از شروع سفر نمى تواند از تعهد خود باز گردد. آية الله سيستانى: اگر بعد از احرام باذل رجوع كند، مبذول له بايد حج را تمام كند، اگر بر او حرجى نباشد هرچند فعلاً مستطيع نباشد و باذل ضامن مصرف اتمام حج او و بازگشتش مى باشد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: بعد از احرام احوط ترك رجوع است و نسبت به رجوعِ به عينِ مبذوله، تفصيلى در مناسك عربى موجود است. آية الله فاضل: اگر اتمام واجب باشد بايد نفقه اتمام حج را نيز بپردازد، اما وجوب اتمام در اين فرض محل تأمّل است. آية الله مكارم: احتياط واجب آن است كه بعد از احرام رجوع نكند.
[36] م - پول قربانى در حج بذلى بر عهده باذل است(1) ولى كفارات بر عهده او نيست(2) و اگر پول قربانى را بذل نكند حج واجب نمى شود، مگر در صورت وجود شرايط ديگر استطاعت.(3)
[37] م - كسى كه در راه حج براى خدمت اجير شود، به اجرتى كه با آن مستطيع مى شود، حج بر او واجب مى شود؛ هرچند اجاره بر او واجب نبوده است، ولى بعد ازت.
ص: 38
1- . آية الله زنجانى: به حسب ظاهر وعده بذل حج، پول قربانى و كفاراتى كه ارتكاب سبب آن از لوازم متعارف حج است - مانند استظلال در روزهاى بسيار سرد - بر عهده باذل است؛ مگر آنكه تصريح به خلاف كرده باشد، ولى داشتن پول قربانى و ديگر كفارات، شرط استطاعت نيست، و اگر پول قربانى را بذل نكند چنانچه مبذول له تمكن از قربانى را نداشت بايد روزه بگيرد، ولى در صورتى كه روزه، برايش مشقت شديد يا از آن خوف ضرر دارد، مستطيع نيست. آية الله سبحانى: و اگر نپرداخت و فرد قادر بر قربانى باشد بايد قربانى كند و در غير اين صورت حكم او حكم كسانى خواهد بود كه قادر نيستند قربانى كنند بنابراين حتى در صورتى كه باذل به تعهد خود در مورد قربانى عمل نكند باز حج بر مبذول له واجب مى شود.
2- . آية الله مكارم: احتياط در غير عمد، آن است كه باذل بپردازد. آية الله نورى: اگر عملِ موجبِ كفاره را از روى عمد و اختيار انجام داده باشد، و در غير اين صورت به عهده باذل است على الأحوط.
3- . آية الله بهجت، آية الله خويى: مگر در صورتى كه خود توانايى خريد آن را از مال خود داشته باشد، بلى اگر پرداخت پول قربانى موجب ناراحتى مالى او شود، قبول بر او واجب نخواهد بود. آية الله تبريزى: مگر در صورتى كه بتواند بدون حرج بدل هدى روزه بگيرد. آية الله سبحانى: مگر در صورتى كه خود توانايى خريد آن را از مال خود داشته باشد، و در غير اين صورت حكم او حكم كسانى خواهد بود كه قادر بر قربانى نيستند [يعنى بايد بدل قربانى كه روزه است را بياورد]. آية الله سيستانى: در وجوب حج بر گيرنده، در اين صورت اشكال است، مگر در صورتى كه خود توانايى خريد آن را از مال خود داشته باشد، بلى اگر پرداخت قيمت قربانى موجب حرج و مشقت باشد قبول بر او واجب نخواهد بود. آية الله فاضل: واجب مى شود لكن پول قربانى بر عهده باذل است.
آن مستطيع مى شود و بايد حج به جا آورد.(1)
[38] م - كسى كه براى نيابت از ديگرى اجير شد و با اجرت آن مستطيع گشت در صورتى كه استيجار براى سال اول باشد بايد حج نيابى را مقدم بدارد(2) و چنانچه استطاعت او تا سال بعد باقى بماند براى خودش در سال بعد حج به جا آورد.
[39] م - شرط است در استطاعت كه مخارج عائله اش را تا برگشت از حج داشته باشد هرچند عائله واجب النفقه او نباشند.(3)د.
ص: 39
1- . آية الله بهجت: و همچنين اگر در اجاره براى او شرط شد تأمين زاد و راحله و نفقه عيال، قبول واجب نيست، ولى اگر قبول كرد مستطيع مى شود به استطاعت ماليه در هر دو صورت، نه بذليه، پس دَين مانع از آن است مگر آنكه على اى تقدير متمكن از اداى دين نباشد و فقط به اين اجاره مشروطه، مالك گذراندن امور خود در مصاحبت اهل حج باشد كه در حكم استطاعت بذليه است ولى باز قبول استيجار واجب نيست. آية الله خامنه اى: به شرط آنكه انجام مناسك حج مزاحم با خدماتى كه براى آن اجير شده نباشد. آية الله زنجانى: مگر در صورتى كه نتواند با انجام خدمت اعمال حج را به جا آورد. آية الله سبحانى: در صورتى كه آن مبلغ براى اداره زندگى او و خانواده اش در مدت حج كافى باشد؛ همچنين است كسانى كه حج آنها در برابر خدمتشان عرضه مى شود مانند طبيب كاروان، خدمه و مدير و روحانى و ساير عوامل، حج چنين افرادى از حجة الاسلام كفايت مى كند، هرچند قبول بر آنها واجب نيست.
2- . آية الله بهجت: اما اگر حج نيابتى مقيد به همان سال نباشد، حج خود را مقدم بدارد. آية الله تبريزى: اما اگر مقيد به همان سال نباشد و براى او محرز است كه مى تواند حج نيابى را در سال هاى بعد به جا آورد، حج خودش را مقدم كند والاّ بايد حج نيابى را مقدم بدارد. آية الله زنجانى: و بعد از آن در اولين سالى كه مى تواند براى خودش حج به جا آورد و اگر راه انجام حج خود منحصر به حفظ اين اجرت باشد نمى تواند آن را در كار ديگرى مصرف كند مگر آنكه نياز مبرمى پيش آيد پس اگر پول را در آن خرج كرد از استطاعت خارج مى شود و اما اگر حج نيابى مقيد به همان سال نباشد چنانچه براى او محرز است كه مى تواند حج نيابى را در سال هاى بعد به جا آورد، حج خودش را مقدم كند والاّ بايد حج نيابى را مقدم بدارد. آية الله سيستانى: و اما اگر حج نيابى مقيد به همان سال نباشد، بايد حج خود را مقدم بدارد، مگر اينكه براى او وثوق حاصل شود كه در سال هاى آينده حج را انجام خواهد داد، كه در اين صورت واجب نيست حج خود را مقدم بدارد.
3- . آية الله بهجت: در عيال غير واجب النفقه و مصارف لازمه براى حفظ شأن، احوط رعايت عسر و حرج است؛ يعنى نه اقتصار بر فقط مقدارى كه بر او واجب شرعى است مى كند و نه انتظار تمكن از هرچه عرفيت دارد مى كشد. پس تحقق استطاعت منوط به دارا بودن مقدارى است كه اگر نباشد لازمه اش عسر و حرج است. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: داشتن مخارج عائله غير واجب النفقه شرعى، شرط نيست مگر اينكه با ترك انفاق بر آنها خودش به حرج مى افتد. آية الله زنجانى: در استطاعت شرط است كه انجام حج سبب اختلال در تأمين زندگى كسانى كه عرفاً يا شرعاً واجب النفقه او هستند، نباشد و لازم نيست مخارج آنها را بالفعل داشته باشد بلكه كافى است كه بتواند بدون آنكه به حرج بيفتد آن را تأمين نمايد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و عرفاً ملتزم به پرداخت نفقه آنها شده باشد؛ مثل خواهر و برادر، بايد نفقه آنها را هم داشته باشد.
[40] م - شرط است در استطاعت، رجوع به كفايت(1)؛ يعنى بعد از برگشت از حج، تجارت يا زراعت يا صنعت يا منفعت ملك، مثل باغ و دكان داشته باشد به طورى كه براى زندگانى به شدت و حرج نيفتد و اگر قدرت بر كسب لايق به حالش هم داشته باشد كافى است، و اگر بعد از مراجعت، نياز به مثل زكات و خمس و ساير وجوه شرعيه داشته باشد كفايت نمى كند(2)، بنابراين بر طلاب و اهل علمى كه در بازگشت ازد.
ص: 40
1- . آية الله بهجت: اظهر اعتبار رجوع به كفايت است؛ به اين معنا كه به سبب حج، از غنا به فقر يا از فقر به اوسع از آن، واقع نشود. آية الله زنجانى: رجوع به كفايت به اين معنى در استطاعت شرط است كه حج، مستلزم اختلال در زندگى او نباشد مثلاً اگر حج باعث از دست دادن تنها محل درآمد زندگى كسى شود مستطيع نيست. آية الله سبحانى: يعنى حج گزار گذشته از داشتن هزينه هاى سفر حج، پس از بازگشت آبرومندانه زندگى كند و اگر پس از بازگشت با عسرت و سختى زندگى كند، چنين فردى مستطيع نمى باشد.
2- . آية الله بهجت: اگر زندگى آنها با وجوهات، بر حسب عادت بدون مشقت مضمون و حتمى باشد. در صورتى كه داراى مقدارى پول گردد كه وافى به هزينه حج و مخارج عيالش باشد حج بر او واجب است. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: كسى كه از وجوه شرعيه، مانند خمس و زكات و امثال اينها زندگى خود را اداره مى كند و بر حسب عادت مخارجش بدون مشقت، مضمون و حتمى باشد، در صورتى كه داراى مقدارى پول گردد كه وافى به هزينه حج و مخارج عيالش باشد، بعيد نيست حج بر او واجب باشد، و همچنين است كسى كه شخص ديگر در تمام مدت زندگى او، مخارجش را متكفل باشد و همچنين كسى كه اگر آنچه دارد در راه حج صرف كند زندگى بعد از حجش با قبل از آن تفاوتى نكند. آية الله خامنه اى: طلاب علوم دينى اگر بعد از مراجعت از حج زندگى آنها با شهريه حوزه هاى علوم دينى اداره يا تكميل مى شود، كافى است. آية الله زنجانى: نياز به وجوه شرعيه، مانع استطاعت نيست؛ مگر در مورد كسانى كه انجام حج، آنها را مجبور به ارتزاق از وجوه شرعيه مى كند و اين امر، مناسب شأن آنها نبوده يا وجوه شرعيه به مقدار كافى در اختيار آنها نباشد. آية الله سبحانى: كسى كه زندگى او با وجوه شرعيه اداره مى شود در صورتى كه داراى مقدارى پول گردد كه براى هزينه حج و مخارج عيالش تا زمان مراجعت كافى باشد، حج بر او واجب مى شود و كفايت از حجة الاسلام مى كند. آية الله صافى: ولى رعايت احتياط به اينكه به نحوى خود را واجد شرط استطاعت نمايد، ترك نشود. آية الله فاضل: و همچنين اگر از طريق زكات يا خمس و يا استعطا، امور خود را اداره كند، كافى است و همچنين كسى كه آنچه دارد در راه حج خرج كند زندگى او قبل و بعد از حج تفاوتى نكند، حج بر او واجب مى شود و نيز بر طلاب كه با شهريه اداره مى شوند؛ چنانچه هزينه حج و مخارج خانواده خود را داشته باشند يا به عنوان روحانى مشرّف شوند حج واجب است و از حجة الاسلام كفايت مى كند. آية الله گلپايگانى: افرادى كه از وجوه خاصى مثل سهم سادات و وجوهات شرعيه و نذورات استفاده مى كنند؛ مانند طلاّب و سادات و اشخاص ديگرى كه مورد توجه مردم هستند، در صورتى كه هزينه حج و مخارج عيالات را تا بازگشت داشته باشند، بعيد نيست كه حج بر آنان واجب باشد. آية الله مكارم: براى طلاب و مانند آنها حج واجب مى شود.
حج نياز به شهريه حوزه هاى علميه دارند، حج واجب نيست.
[41] م - شرط است در وجوب حج، استطاعت بدنى و استطاعت از جهت باز بودن راه و استطاعت زمانى، پس بر مريضى كه قدرت رفتن به حج [را] ندارد يا بر او حرج و مشقت زياد دارد، واجب نيست(1) و بر كسى كه راه براى او باز نيست يا وقت تنگد.
ص: 41
1- . آية الله بهجت: در صورت يأس از خوب شدن، استنابه مى كند، به نحو فورى بنا بر اظهر. آية الله تبريزى: بنا بر احتياط بايد نايب بگيرد و وجوب آن فورى است مگر اينكه اطمينان به تمكن از مباشرت در سال هاى بعد داشته باشد. آية الله خويى: بر مريض يا شخصى كه استطاعت مالى دارد ولى از تمكن از رفتن به حج نااميد است يا بر او حرجى است واجب است نايب بگيرد و وجوب آن فورى است. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 23 مراجعه شود. آية الله سبحانى: بر مريض در صورت يأس از خوب شدن، واجب است نايب بگيرد و وجوب آن فورى است و اگر پس از انجام حج توسط نايب، حال منوب عنه خوب شد، حج نيابتى كفايت مى كند و نياز به اعاده حج ندارد (استطاعت بدنى شرط مباشرت است نه شرط وجود). آية الله سيستانى: اگر اميد به تمكن از حج بدون حرج و مشقت بعد از آن هم نداشته باشد در اين فرض گرفتن نايب واجب است و وجوب آن فورى است. آية الله صافى: اگر از جهت مالى قدرت دارد و از جهت صحت بدن استطاعت ندارد و اميد خوب شدن ندارد، واجب است نايب بگيرد. آية الله گلپايگانى: اگر از جهت مالى قدرت دارد و از جهت صحت بدن استطاعت ندارد و اميد خوب شدن ندارد، واجب است نايب بگيرد در صورتى كه حج بر او مستقر شده، و اگر حج بر او مستقر نشده باشد، نايب گرفتن مطابق احتياط است، اگرچه اميد به زوال عذر هم وجود داشته باشد.
است؛ به طورى كه نمى تواند به حج برسد نيز واجب نيست.
[42] م - اگر با وجود شرايط استطاعت، حج را ترك كرد، حج بر او مستقر مى شود و بايد بعداً به هر نحو كه مى تواند به حج برود.(1)
[43] م - مستطيع بايد خودش به حج برود و حج ديگرى از طرف او كفايت نمى كند، مگر در مورد مريض يا پير، به شرحى كه بعداً بيان مى شود.(2)
[44] م - كسى كه خودش مستطيع است نمى تواند از طرف ديگرى براى حج نايب شود يا حج استحبابى به جا آورد، و اگر حج نيابى يا استحبابى به جا آورد باطل است.(3)د.
ص: 42
1- . آية الله بهجت: هر وقت قدرت پيدا نمود، فوراً بايد به جا آورد ولو استطاعت شرعيه زايل شده باشد. آية الله تبريزى: مگر جاهل قاصر بوده باشد و در صورت استقرار هم اگر رفتن به حج حرجى شود واجب نيست. آية الله خويى: مگر غافل از وجوب حج بوده و در غفلت خود معذور باشد كه در اين صورت حج بر او مستقر نيست و در صورت استقرار بايد به هر نحو كه ممكن باشد حج برود مگر اينكه حرجى باشد. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 3 مراجعه شود. آية الله سبحانى: چنانچه شرايط استطاعت در او جمع باشد هرچند مشقت زا و حرجى باشد، ولى اگر فعلاً استطاعت بدنى ندارد مثلاً مريض است و يا آن گونه حرجى است كه از حالت استطاعت بدنى خارج است، بايد نايب بگيرد. آية الله سيستانى: مگر اينكه جاهل به حصول استطاعت يا غافل از آن باشد، يا جاهل به وجوب حج يا غافل از آن باشد، و در اين جهل و غفلت معذور باشد. آية الله فاضل: چنانچه تا پايان اعمالِ حج، شرايط استطاعت باقى باشد، در اين صورت بايد حج را انجام دهد مگر اينكه انجام حج حرجى باشد، كه در اين فرض از خودش ساقط است، و در اين صورت بايد از تركه او - ولو از ميقات - نايب بگيرد، يا شخصى تبرعاً حج او را انجام دهد.
2- . آية الله زنجانى: به شرحى كه در ذيل مسئله 23 گذشت. آية الله سبحانى: مگر اينكه بيمارى داشته باشد كه از بهبودى آن مايوس باشد و يا ناقص العضوى كه انجام اعمال و مناسك براى او حرجى باشد و يا پير باشد كه انجام حج براى او غير ممكن يا مشقت زا و حرجى باشد.
3- . آية الله بهجت: حج نايب، صحيح و ذمه منوب عنه برى مى شود. آية الله تبريزى: اگر حج نيابى به جا آورد، حجش صحيح است و ذمه منوب عنه برى مى شود ولى در فرضى كه واقعاً بر او حج واجب بوده ولو نسبت به آن جاهل باشد، اجاره باطل است و نايب استحقاق اجرة المثل را دارد مگر بيشتر از اجرة المسمّى باشد و اگر حج استحبابى براى خودش انجام دهد، در صورت علم به استطاعتِ خود و عدم صحت حج استحبابى، حج او باطل است و در غير اين صورت حجش صحيح و مجزى از حجة الاسلام مى باشد. آية الله خامنه اى: اما اگر نايب از واجب بودن حج بر خود بى خبر باشد، بعيد نيست كه حج نيابى او صحيح باشد. آية الله خويى: در صورت تنجّزِ وجوب حج بر نايب اجاره باطل است، مگر اينكه اجاره مطلق باشد كه بتواند اول براى خودش حج به جا آورد و بعد از آن حج منوب عنه را و در فرض بطلان اجاره، اجير مستحق اجرة المثل است مگر اينكه اجرة المثل بيشتر از اجرة المسمّى باشد و اگر مستطيع، حج استحبابى براى خودش انجام دهد، با اينكه مى داند مستطيع است، گرچه حجش صحيح است ولى مجزى از حجة الاسلام نمى باشد. آية الله زنجانى: و اگر حج نيابى به جا آورد باطل است مگر در صورتى كه انجام حجة الاسلام خود در امسال بر او واجب نباشد به تفصيلى كه در ذيل مسئله 38 گذشت و اگر حج استحبابى به جا آورده باطل است. آية الله سبحانى: كسى كه خودش مستطيع است جائز نيست در همان سال نيابت بپذيرد و اگر حج نيابى انجام داد باطل است و ذمه منوب عنه فارغ نمى شود، ولى در صورت جهل به استطاعت ذمه منوب عنه فارغ شده و در مورد اجرت با مستأجر مصالحه كند. آية الله سيستانى: كسى كه ذمه اش مشغول به حج واجب است و متوجه است، جايز نيست در همان سال نيابت بپذيرد ولى اگر حج نيابى انجام داد صحيح است و ذمه منوب عنه فارغ مى شود، اما اجاره باطل است و مستحق اجرت المثل است و قصد حج استحبابى براى خودش اثرى ندارد و حجة الاسلام محسوب مى شود مگر قصدش به نحوى باشد كه به قصد قربت خلل ايجاد كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: در صحت آن اشكال است و احتياط ترك نشود، عالم باشد و يا جاهل. آية الله فاضل: حج او صحيح است هرچند معصيت كرده است. آية الله مكارم: حج نيابتى او صحيح است، هرچند گناه كرده است و حج استحبابى او حج محسوب مى شود.
[45] م - كسى كه حج بر او مستقر شد و به جا نياورد تا فوت شد، بايد از تركه او برايش حج بدهند و حج ميقاتى كفايت مى كند و تا حج او را ندهند، ورثه نمى توانند در تركه تصرف نمايند(1) و لازم است در همان سالِ فوت، حج را ادا نمايند و تأخير از آنت.
ص: 43
1- . آية الله بهجت: ورثه پيش از استيجار براى حج، مى توانند در تركه تصرف كنند در صورتى كه قصد استيجار داشته باشند. آية الله تبريزى، آية الله خويى: كسى كه مرده و حجة الاسلام بر او بوده، ورثه پيش از استيجار براى حج نمى توانند در تركه تصرف كنند، خواه هزينه حج برابر تركه باشد يا كمتر از آن، بنا بر احتياط، بلى اگر تركه خيلى زياد باشد و ورثه ملتزم به اداى حج شوند، مى توانند تصرف كنند. آية الله زنجانى: البته اين در صورتى است كه بترسند با تصرف در تركه استيجار حج فوت شود يا به تأخير افتد. آية الله سيستانى: براى ورثه جايز نيست تا زمانى كه ذمه او به حج مشغول است؛ به طورى در ميراث تصرف نمايند كه منافى با قضاى حج ميت از ميراث باشد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: حتى در صورتى كه تركه بيش از مخارج حج باشد، بنا بر احتياط واجب تصرّف در اموال ميت جايز نيست. آية الله فاضل: بلى اگر تركه بيشتر از مخارج حج باشد بهتر است تصرف نكنند. آية الله مكارم: مگر اينكه بناى قطعى بر اداى حج داشته باشد، در اين صورت تصرف جايز است.
جايز نيست(1)، و چنانچه در آن سال استيجار ممكن نباشد مگر از بلد، لازم است از بلد اجير بگيرند و از اصل تركه خارج مى شود(2)، و همچنين اگر در آن سال از ميقات نتوانند اجير بگيرند مگر به زيادتر از اجرت متعارف، لازم است اجير بگيرند و تأخير نيندازند(3)،د.
ص: 44
1- . آية الله سبحانى: هزينه حج او را از تركه قبل از تقسيم بردارند و كافى است در اين مورد به هزينه حج ميقاتى اكتفا كنند مگر اينكه وصيت به حج بلدى كرده باشد و بر ورثه او لازم است كه در همان سال نخست براى او حج نيابى بگيرند و هزينه مازاد بر حج نيابى را از ثلث تركه ميت بردارند. آية الله سيستانى: احوط اين است كه فوراً براى فارغ شدن ذمه او اقدام نمايند، هرچند با استيجار از تركه، و اگر در همان سال استيجار از ميقات ميسر نشد، به احتياط واجب بايد از بلد استيجار كنند و تأخير نيندازند هرچند بدانند در سال بعد، از ميقات ميسر مى شود، ولى در اين صورت مازاد بر اجرت حج از ميقات را، از سهم صغار ورثه به حساب نياورند.
2- . آية الله خامنه اى: مگر آنكه وصيت كرده باشد كه مخارج حج از ثلث پرداخت شود، و در اين صورت عمل به آن، بر وصاياى مستحب اولويت دارد و اگر ثلث مالش براى انجام آن كافى نباشد، كمبود آن از اصل مال برداشت مى شود. آية الله زنجانى، آية الله سيستانى: مگر اينكه وصيت كند از ثلث خارج شود و ثلث كافى باشد و اگر كافى نباشد از ساير تركه بايد تكميل شود. آية الله سبحانى: مگر آنكه وصيت كرده باشد كه براى او حج بلدى بگيرند كه در اين صورت هزينه مازاد بر حج ميقاتى را از ثلث ميت بپردازند. آية الله مكارم: مگر اينكه وصيت كند از ثلث خارج شود.
3- . آية الله بهجت: دين مقدم است حتى بر وصيت ولى در زايد بايد با اجازه ورثه باشد و بنا بر احتياط زايد را بين غير صغار تقسيم نمايند. آية الله سبحانى: در هر صورت مازاد بر حج ميقاتى را از ثلث بدهند مگر اينكه ورثه راضى نشوند از اصل داده شود. آية الله سيستانى: بنا بر احتياط واجب، ولى مازاد بر اجرتِ متعارف را از سهم صغار ورثه به حساب نياورند.
و اگر وصى يا وارث اهمال كنند و تأخير بيندازند و تركه از بين برود ضامنند،(1) بلى اگر ميت تركه نداشته باشد، بر وارث، حج او واجب نمى شود.
مسائل متفرقه استطاعت
[46] م - اگر زنى شوهرش از دنيا برود و در حيات شوهرش استطاعت مالى نداشته باشد و بعد از مردن او، از ارث شوهر، استطاعت مالى پيدا كند ولى از جهت مرض نتواند به حج برود، در صورتى كه مرض او به نحوى است كه قدرت بر رفتن به حج ندارد، مستطيع نشده و حج بر او واجب نيست(2) و همچنين اگر بعد از مردنِ شوهر، شغل يا زراعت يا صنعتى كه بتواند بعد از برگشتن از حج، زندگى خود را اداره كند نداشته باشد، مستطيع نمى شود، هرچند ارثى كه برده، براى رفتن به حج و برگشتن كافى باشد.(3)
[47] م - زنى كه مهريه اش وافى براى مخارج حج هست و آن را از شوهر خود طلبكار است، اگر شوهرش تمكن از اداى آن را ندارد، زن حق مطالبه ندارد و مستطيع نيست و اگر تمكن دارد و مطالبه آن براى زن مفسده اى ندارد، با فرض اينكه شوهر نفقه و مخارج زندگى زن را مى دهد(4)، لازم است زن مهريه را مطالبه كند و به حج برود و چنانچه براى او مفسده دارد؛ مثل اينكه ممكن است مطالبه، به نزاع(5) و طلاق منجر
ص: 45
1- . آية الله زنجانى: و اگر كسى كه تركه در اختيار اوست اهمال كند و تركه از بين برود ضامن است، هرچند وصى يا وارث نباشد...
2- . تفضيل نظر آيات عظام در اين مسئله، در ذيل مسئله 41 گذشت. آية الله زنجانى: بايد طبق تفصيلى كه در ذيل مسئله 23 گذشته نايب بگيرد.
3- . حكم رجوع به كفايت، در مسئله 40 گذشت.
4- . آية الله زنجانى: مستطيع است و بايد به حج برود و اگر بدون مطالبه مهريه نمى تواند حج به جا آورد بايد مهريه را مطالبه نمايد و به حج برود.
5- . آية الله بهجت: در صورتى كه مطالبه مهر از شوهر ناراحتى و يا مشكلاتى در زندگى ايجاد نكند وى مستطيع است و مطالبه مهر منعى ندارد بلكه لازم است، ولى اگر موجب دردسر و ناراحتى براى وى شود و يا مراجعه به حاكم باعث منقصت شأن او گردد مطالبه لازم نيست. آية الله تبريزى: اگر مطالبه مهريه موجب ناراحتى هايى شود كه زن در زندگى اش به حرج و مشقت بيفتد، حج بر او واجب نيست. آية الله خويى، آية الله سبحانى: يعنى مطالبه بر او حرجى يا در آن خوف ضرر باشد. حج بر او واجب نيست. آية الله زنجانى: و همچنين در صورتى كه مطالبه مهريه، موجب حرج يا آبروريزى زن مى شود مستطيع نيست.... آية الله سيستانى: اگر به حدى باشد كه براى زن تحمّلش مشكل باشد. آية الله گلپايگانى: مجرد طلاق باعث عدم وجوب حج نيست. بله اگر صرف مهريه در حج موجب شود كه زندگى او مختلّ شود حج بر او واجب نيست. آية الله مكارم: حتى اگر منجرّ به طلاق نشود ولى مشكلات مهمّى در زندگى او حاصل گردد حج لازم نيست.
شود كه براى زن مفسده دارد، مستطيع نشده است.
[48] م - با وجوه شرعيه؛ مثل سهم امام و سهم سادات، شخص مستطيع نمى شود و اگر به مكه برود، كفايت از حَجة الاسلام نمى كند.(1)
[49] م - اگر كسى منزل گران قيمتى دارد و در صورتى كه آن را بفروشد و منزل ارزان تر بخرد و با تفاوت قيمت آن بتواند به حج برود، چنانچه منزلى كه دارد زايد بر شئون او نباشد لازم نيست آن را بفروشد و با اين فرض مستطيع نيست(2) و اگر زايد برد.
ص: 46
1- . آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى: كسى كه مالى را كه بتواند با آن حج به جا آورد، در اختيار دارد هرچند ملك او نباشد ولى تصرفش در آن جايز باشد با تحقق ساير شرايط مستطيع است. آية الله سبحانى: افرادى كه سهم امام و سهم سادات از ديگران نزد آنها هست، بايد اين نوع اموال را به مصرف خود برسانند و نمى توانند هزينه حج را با آنها تامين كنند ولى اگر تملك او يا تصرف او در وجوه شرعيه به وجه صحيح صورت گرفته باشد مثل اينكه فقيه جامع الشرايط سهمى را در اختيار او قرار داده باشد با تحقق ساير شرايط، مستطيع مى شود و حج او از حجة الاسلام كفايت مى كند. آية الله فاضل: چنانچه به عنوان شهريه يا از روى استحقاق و خدمات دينى از طريق حاكم شرع به او داده شده، مالك مى شود و اگر به مقدار حج باشد مستطيع است و بايد حجة الاسلام به جا آورد. آية الله مكارم: هرگاه در شأن او باشد مانعى ندارد و حج او صحيح است. نظريه ساير آيات عظام در ذيل مسئله 40 گذشت.
2- . آية الله بهجت: اگر استبدال ضررى يا حرجى باشد لازم نيست. آية الله خامنه اى: كسى كه ضروريات زندگى از قبيل مسكن، لوازم خانه، وسيله نقليه و ابزار كار و مانند آن را بيشتر از شأن خود دارد، اگر مى تواند با فروش آنها و خريد مايحتاج زندگى اش، مقدار زائد را صرف مخارج حج كند و اين كار موجب حرج و وهن و منقصت او نمى شود، و مقدار مازاد به اندازه مخارج حج و يا مكمّل آن است، بايد اين كار را انجام دهد و مستطيع است. آية الله خويى، آية الله سيستانى: اگر فروش خانه سبب حرج و مشقت او نيست حج بر او واجب است. آية الله زنجانى: چنانچه تبديل آن به منزل ارزان تر مستلزم حرج و هتك حيثيت او نباشد، مستطيع است هرچند منزل كنونى، زائد بر شئون او نباشد. آية الله سبحانى: اگر به حسب شأن او مورد نياز او باشد لازم نيست آن را بفروشد ولى بهتر است اين كار را انجام دهد و با تفاوت قيمت به حج برود، البته چنانچه اقدام به فروش كرد و با تفاوت قيمت مى تواند به حج برود و هم خانه مناسب شأن خود تهيه كند، در اين صورت بايد با باقيمانده پول به حج برود.
شئون او باشد(1)، با وجود ساير شرايط، مستطيع است.
[50] م - كسى كه از راه كسب يا غير كسب مخارج رفتن و برگشتن حج را دارد و بعد از برگشتن از حج، مقدارى از مؤونه زندگى خود را از درآمد كسب؛ مثل منبر و بقيه را از شهريه اى كه از وجوه شرعيه است تأمين مى كند، اگر در راه اداره زندگى بعد از مراجعت از حج، نياز به شهريه داشته باشد مستطيع نيست.(2)
[51] م - اگر كسى زمين يا چيز ديگرى را بفروشد كه منزل مسكونى تهيه كند،(3) در صورت نياز به منزل مسكونى مستطيع نمى شود، هرچند پولى كه به دست آورده، براى مخارج حج كافى باشد.د.
ص: 47
1- . آية الله سبحانى: بهتر است بفروشد، ولى تا نفروخته حج بر او واجب نمى شود، مگر اينكه اقدام به فروش كند و خانه مناسب شأن تهيه نمايد و سپس با باقيمانده پول به حج برود.
2- . تفصيل نظر آيات عظام در ذيل مسئله 40 بيان شد. آية الله سبحانى: قسمتى را كه از طريق حقوق شرعى مانند زكات، سهم امام، سهم سادات در اختيار دارد اگر تصرف و تملكش به وجه صحيح صورت گرفته باشد، با تحقق ساير شرايط مستطيع مى شود و اگر حج برود از حجة الاسلام كفايت مى كند.
3- . آيات عظام بهجت، خويى، سيستانى: در صورتى كه صرف آن پول در راه حج سبب ناراحتى و مشقت در زندگى وى شود، حج بر او واجب نمى شود، و چنانچه سبب ناراحتى نشود واجب مى شود. آية الله خامنه اى: در صورتى كه منزل شخصى جزء نيازهاى ضرورى او باشد و يا مالكيت آن با موقعيت عرفى او مناسب است، با گرفتن پول زمين مستطيع نمى شود هرچند به مقدار مخارج حج و يا مكمّل آن باشد. آية الله زنجانى: در صورتى كه رفتن به حج مستلزم آن باشد كه در تهيه منزل مسكونى مورد نيازش به حرج يا هتك حيثيت بيفتد، مستطيع نيست. آية الله مكارم: و قصد تهيه آن را داشته باشد.
[52] م - اگر شخصى از سال هاى قبل مستطيع بوده و فعلاً مسافرت با هواپيما، به جهت كسالت، براى او مقدور نباشد و غير از هواپيما وسيله ديگرى براى او فراهم نباشد، نمى تواند نايب بگيرد(1) و بايد در وقت تمكن به حج برود و اگر متمكن نشد تا فوت شد، بايد از تركه اش براى او حج بدهند و اگر از سال هاى قبل استطاعت نداشته، در فرض مزبور مستطيع نشده است.(2)
[53] م - هرگاه زنى با كسب مى تواند مخارج خويش را متكفل شود و مخارج حجش را نيز دارد و در صورت رفتن او به حج، شوهرش براى مخارج به زحمتت.
ص: 48
1- . آية الله بهجت: در صورت استقرار حج، با فرض يأس از زوال عذر، واجب است استنابه نمايد و با اميد زوال عذر، احوط جمع بين استنابه فورى و لوازم مناسب با احتياط در آن است، و با زوال عذر احوط اعاده با مباشرت است و با تبديل اميد زوال عذر به يأس از آن احوط تجديد استنابه است و با استمرار عذر تا وقت وفات، احوط براى غير مأيوس قضاى از او با تكرار استنابه است. و اما در صورت عدم استقرار حج، پس با فرض يأس از زوال عذر، اظهر وجوب فورى استنابه است و با اميد زوال عذر، احتياط مستحب اين است كه فوراً استنابه كند كه با زوال عذر اعاده با مباشرت مى نمايد و احتياط در بقيه بر همان نحو است كه ذكر شد. آية الله تبريزى: اگر اطمينان به تمكن از مباشرت نداشته باشد، بنا بر احتياط واجب است كه براى خود نايب بگيرد و چنانچه مى داند متمكن از مباشرت نمى شود بايد نايب بگيرد و همچنين در فرض بعدى بايد بنا بر احتياط نايب بگيرد و وجوب نايب گرفتن مانند وجوب حج فورى است. آية الله خامنه اى: كسى كه حج بر او مستقر شده، اگر بر اثر پيرى يا بيمارى قدرت رفتن به حج را ندارد و يا براى او حرج و مشقت دارد و اميدى به بهبودى و قدرت پيدا كردن بر اداى حج بدون مشقت را - هرچند در سال هاى آينده - نداشته باشد، واجب است نايب بگيرد. ولى كسى كه حج بر او مستقر نشده، واجب نيست نايب بگيرد. آيات عظام خويى، سبحانى، سيستانى: اگر اميد به تمكن از مباشرت نداشته باشد، واجب است كه براى خود نايب بگيرد. آية الله زنجانى: اگر اميد بهبودى ندارد بايد براى انجام حج در اولين سال نايب بگيرد والاّ بايد خودش حج به جا آورد ولى فوريت آن ساقط است و مى تواند حج را تا خوب شدن به تأخير بيندازد و در هر حال اگر انجام نداد تا فوت شد بايد براى او حج بدهند و اگر وصيت نكرده باشد از اصل تركه او برداشته مى شود و همچنين است حكم كسى كه از سال هاى قبل استطاعت نداشته است. آية الله مكارم: اگر اميد بهبودى نداشته باشد بايد نايب بگيرد.
2- . تفصيل اين مسئله در ذيل مسئله 41 استطاعت گذشت.
مى افتد، اگر به زحمت افتادن شوهر، موجب حرج براى زن نباشد(1) مستطيع است و بايد به حج برود و به زحمت افتادن شوهر مانع استطاعت زن نمى شود.
[54] م - كسى كه در محل خودش مستطيع نيست، واجب نيست به حج برود، هرچند استطاعت حج ميقاتى را داشته باشد، ولى اگر رفت و وقتى به ميقات رسيد استطاعت حج از آنجا را با همه شرايط ديگر داشت مستطيع مى شود و كفايت از حَجة الاسلام مى كند.
[55] م - كسى كه بعد از استطاعت مالى بدون تأخير، سعى در رفتن به حج داشته و در قرعه كشى شركت نموده و از جهت اينكه قرعه به نامش اصابت نكرده نتوانسته به حج برود، مستطيع نشده و حج بر او واجب نيست(2)، ولى اگر مسامحه كرد و تأخير نمود و در سال هاى بعد در قرعه كشى شرك كرد، حج بر او مستقر شده است هرچند قرعه به نام او اصابت نكند.(3)د.
ص: 49
1- . آية الله زنجانى: موجب حرج يا آبروريزى براى زن نباشد... آية الله سبحانى: اگر به حج برود و شوهرش از نظر هزينه زندگى به زحمت مى افتد بايد به حج برود و به زحمت افتادن شوهر مانع از حج نمى شود. آية الله سيستانى: به حدى كه تحمّلش براى او مشكل باشد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: به نحوى كه زندگى او مختلّ شود.
2- . آية الله تبريزى: در صورتى كه از رفتن به حج به صورت آزاد متمكن نباشد. آية الله خامنه اى: ولى اگر رفتن به حج در سال هاى بعد از آن منوط به نام نويسى و پرداخت مبلغى در اين سال باشد، بنا بر احتياط واجب بايد به اين كار اقدام كند. آية الله زنجانى: چنانچه احتمال بدهد كه بتواند راه حج را بر خود باز كند بايد در اولين سال ممكن خودش حج به جا آورد و هرگاه از بازشدن راه حج نااميد شد بايد نايب بگيرد. آية الله سبحانى: اگر راه معمول تشرف به حج، نام نويسى به روش مذكور و در نوبت ماندن باشد، بايد ثبت نام كند و عدم اصابت قرعه رافع استطاعت نيست. آية الله مكارم: در صورتى كه راهِ مشروع، منحصر به شركت در قرعه كشى باشد.
3- . آيات عظام تبريزى، خويى، صافى، گلپايگانى، مكارم: مشروط بر اينكه مطمئن بوده كه در مرحله قبل قرعه به نامش اصابت مى كرده. آية الله زنجانى: و در صورتى كه تأخير او از روى مسامحه نبوده - مثلاً از ثبت نام براى قرعه كشى اصلاً اطلاع نداشته است - حج بر او مستقر نشده است، مگر آنكه معلوم گردد كه اگر مى خواست مى توانست حج به جا آورد. آية الله سيستانى: چنانچه مى دانست در همان سال ثبت نام، قرعه به نام او اصابت مى كرد، حج بر او مستقر است و چنانچه مى دانست سال هاى بعد، قرعه به نام او اصابت مى كرد، در فرضى كه احتمال عروضِ مانع ديگرى، از انجام حج را در سالى كه قرعه به نام او اصابت مى كرد، نمى داد، بنا بر احتياط واجب، لازم بود ثبت نام كند و در اين فرض كه ثبت نام نكرده، بنا بر احتياط واجب حج بر او مستقر مى شود.
[56] م - كسى كه براى حج نيابتى اجير شده و بعد در همان سال استطاعت مالى پيدا كرده؛ چنانچه براى حج در آن سال اجير شده باشد، بايد حج نيابتى را به جا آورد(1) و اگر استطاعت او باقى ماند، حج خودش را در سال بعد انجام دهد.
[57] م - در حصول استطاعت فرقى نيست بين اينكه در ماه هاى حج يعنى شوال و ذى قعده و ذى حجه مال پيدا كند يا قبل از آن، بنابراين اگر استطاعت مالى پيدا شود و استطاعت بدنى و ساير شرايط موجود باشد نمى تواند خود را از استطاعت خارج كند، حتى در اوائل سال و قبل از ماه هاى حج.(2)ت.
ص: 50
1- . آيات عظام تبريزى، خويى، صافى، گلپايگانى: اگر استطاعت به سبب اجير شدن براى حج نيابتى پيدا كرد، مطابق متن عمل كند، ولى اگر از راه ديگر استطاعت پيدا كرد كشف از بطلان اجاره مى شود و بايد حج خود را به جا آورد. آية الله خامنه اى: كسى كه استطاعت مالى ندارد، اگر براى نيابت از ديگرى اجير شود و سپس بعد از عقد اجاره به واسطه مالى غير از مال الاجاره مستطيع شود، بايد در آن سال حج را براى خود انجام دهد و اگر عقد اجاره او براى همين سال بوده، اجاره باطل است، و در غير اين صورت، بايد حج استيجارى را در سال بعد به جا آورد. آية الله زنجانى: بايد مطابق مسئله 38 و ذيل آن عمل نمايد. آية الله سيستانى: اگر وثوق داشته باشد كه در سال آينده مى تواند براى خود به جا آورد يا استطاعت او به مال الاجاره باشد، پس اجاره صحيح است و به مقتضاى آن عمل نمايد. و اگر وثوق ندارد و استطاعت او به غير مال الاجاره، است در اين صورت اجاره باطل است و بايد براى خودش حج نمايد.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 23 و 24 گذشت.
[58] م - خدمه كاروان ها كه وارد جده مى شوند، اگر ساير شرايط استطاعت را دارند؛ از قبيل داشتن وسايل زندگى بالفعل يا بالقوه و رجوع به كفايت، مثلاً كار و صنعت و غير آن، كه با آنها مى توانند پس از مراجعت ادامه زندگى مناسب خود را بدهند، مستطيع هستند(1) و بايد حَجة الاسلام به جا آورند و كفايت از حج واجب آنان مى كند و چنانچه ساير شرايط را ندارند به مجرد امكان حج، براى آنان استطاعت حاصل نشده است و حج آنان استحبابى است و چنانچه بعداً استطاعت پيدا كردند، بايد حج واجب را به جا آورند و حكم روحانى كاروان نيز همين است ليكن اگر بعد از مراجعت از مكه نياز به شهريه حوزه دارند مستطيع نمى شوند.(2)
[59] م - پزشكان يا كسان ديگرى كه با مأموريت به ميقات آمده اند و در ميقات جامع شرايط استطاعت هستند، واجب است حجة الاسلام به جا آورند(3)، هرچند كه لازم است مأموريت خود را نيز انجام دهند.د.
ص: 51
1- . آية الله خويى: اگر حج موجب تفاوت در زندگى آنان نباشد وجوب آن بعيد نيست. آية الله زنجانى: كارگزاران حج بعد از قبول مأموريت چنانچه تشرف به حج، زندگى آنها را مختل نكند و با مأموريت آنها منافات نداشته باشد، با داشتن ساير شرايط مستطيع هستند. آية الله سبحانى: كسانى كه حج بر آنها در برابر خدمتشان عرضه مى شود مانند طبيب كاروان، خدمه، مدير، روحانى و ساير عوامل، حج چنين افرادى از حجة الاسلام كفايت مى كند. هرچند قبول بر آنها واجب نيست.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 40 گذشت. آية الله مكارم: در تمام مواردى كه افراد به عنوان خدمه يا روحانى يا غير آن به حج مى روند، چنانچه زندگى خانواده آنها در همان مدت تأمين باشد حجشان حجة الاسلام و تأمين زندگى آنها در بازگشت شرط نيست.
3- . آية الله بهجت، آية الله زنجانى: بايد حجة الاسلام به جا آورند، مگر آنكه مأموريت به گونه اى باشد كه نتوانند به وظايف عمل كنند. آية الله خامنه اى: به شرط آنكه اداى مناسك حج مزاحم با خدماتى كه براى آن اجير شده اند نباشد. آية الله فاضل: مگر اينكه مأموريت آنها مشروط به عدم احرام براى حج تمتع باشد، يا عمل به مأموريت مانع از انجام اعمال حج باشد كه در اين دو صورت حج واجب نيست، بلى اگر مخالفت كردند و حج انجام دادند هرچند مرتكب معصيت شده اند ولى حج آنها صحيح است و كفايت از حجة الاسلام مى كند.
استفتائات استطاعت
[60] س - كسى در مدينه مريض شده (سكته كرده) و فعلاً در بيمارستان است و دكترها گفته اند كه بايد تا دو هفته استراحت كند، آيا بعد از مدت استراحت در صورتى كه حمل او براى انجام دادن اعمال مشكل باشد، اگر او را به مكه ببرند وظيفه اين شخص چيست؟
ج - اگر سال اول استطاعت او است و قدرت اعمال، حتى به نحو اضطرارى را ندارد، از استطاعت افتاده و حج بر او واجب نيست(1)، ولى براى دخول مكه بايد مُحرم شود و با انجام اعمال عمره مفرده ولو اضطرارى آن، از احرام خارج مى شود، و چنانچه سال اول استطاعت او نباشد و حج بر او مستقر شده، اگر مأيوس از خوب شدن باشد بايد نايب بگيرد كه برايش عمره و حج تمتع انجام دهد و خودش براى دخول مكه مُحرم شود و عمره مفرده به طورى كه ذكر شد به جا آورد، و چنانچه براى
ص: 52
1- . آية الله بهجت: گذشت حكم استنابه در مسئله 52. آية الله تبريزى: بنا بر احتياط بايد نايب بگيرد و وجوب آن فورى است مگر اينكه اطمينان به تمكن از مباشرت در سال هاى بعد داشته باشد. آية الله خويى: اگر توانايى مباشرت اعمال حج را ندارد ولو به اينكه براى بعض اعمال نايب بگيرد، از استطاعت افتاده است. ولى اگر ثروتمند است و ديگر هيچ گاه توانايى مباشرت اعمال حج را ندارد و يا مشقت دارد، بايد براى حج نايب بگيرد و وجوب نايب گرفتن، مانند وجوب حج، فورى است. آية الله زنجانى: در صورت حرج يا ضرر شديد فعلاً وظيفه اى ندارد و بايد مطابق ذيل مسئله 64 عمل نمايد. آية الله سبحانى: اگر تمكن مالى براى استنابه ندارد از استطاعت خارج شده ليكن اگر متمكن است واميد بهبودى او نيست بايد استنابه كند. آية الله سيستانى: اگر توانايى مباشرت اعمال حج را ندارد و نايب هم نمى تواند بگيرد، از استطاعت افتاده است ولى اگر تمكن مالى دارد و توانايى مباشرت اعمال حج را ندارد يا دشوار و با مشقت است و اميد به بهبودى ندارد بايد نايب بگيرد. آية الله صافى: اگر ثروتمند باشد و مباشرت اعمال را نتواند بكند، بنا بر اظهر بايد نايب بگيرد. آية الله گلپايگانى: اگر ثروتمند باشد و مباشرت اعمال را نتواند بكند، بنا بر احتياط بايد نايب بگيرد.
اين شخص انجام اعمال حج تمتع ممكن باشد، ولو به نحو اضطرار و انجام اضطرارى اعمال، لازم است مُحرم شود و هر مقدار از اعمال را كه مى تواند ولو با كمك گرفتن از ديگرى انجام دهد، و هر مقدار را كه نمى تواند، نايب بگيرد ولى در وقوفين، گرفتن نايب كافى نيست.
[61] س - كسى كه احتمال مى دهد حجى كه در سال هاى قبل انجام داده، صحيح نبوده يا مستطيع نبوده است و فعلاً شرايط استطاعت را دارد و بخواهد احتياط كند، حج را به چه نيتى به جا آورد؟
ج - مى تواند قصد ما فى الذمه؛ يعنى قصد امتثال مطلقِ امرِ متوجه به او را كند(1) و مى تواند قصد حَجة الاسلام احتياطاً نمايد.
[62] س - شخصى كه حج واجب خود را انجام داده است آيا مى تواند آن را به قصد ما فى الذمه اعاده كند؟
ج - مانع ندارد(2) ولى اعاده حج كفايت از اجزاء - در صورت صحّت حج سابق و بطلان اجزاء - نمى كند و بايد خود آن جزء تدارك شود.
[63] س - كسى كه با وجود تقليد صحيح، قبلاً به حج مشرف شد و چون رجوع به كفايت را مجتهد او شرط استطاعت نمى دانسته حَجة الاسلام قصد نموده و به جا آورده است با اينكه رجوع به كفايت نداشته است، فعلاً همه شرايط استطاعت براى او موجود است و از حضرت امام تقليد مى كند آيا بايد حج سابق را اعاده كند يا خير؟
ج - اعاده لازم است.(3)ت.
ص: 53
1- . آيات عظام بهجت، تبريزى، سبحانى: در اين مسئله و مسئله بعد، قصد امتثال امر فعلى را بنمايد.
2- . آية الله مكارم: اگر حج خود را به طور صحيح انجام داده وجهى براى اعاده آن نيست. آية الله نورى: مانع ندارد مطلقاً.
3- . آية الله بهجت: به معنايى كه براى رجوع به كفايت، در ذيل مسئله 40 گذشت مراجعه فرماييد. آيات عظام تبريزى، زنجانى، سبحانى، سيستانى، فاضل، گلپايگانى، مكارم، نورى: اعاده لازم نيست.
[64] س - شخصى بعد از انجام عمره تمتع مريض شد و از انجام حج منصرف شد و به ايران رفت و در مكه كسى را وكيل كرده كه براى فراغ ذمه او اقدام نمايد، وظيفه در اين مورد چيست و آيا محرمات احرام بر چنين شخصى چه وضعى دارد؟
ج - در فرض مسئله، وكيل گرفتن بى فايده است و چنانچه سال اوّل استطاعت او بوده است و در اثر مرض از قدرت انجام حج افتاده باشد در اين صورت وجوب حج بر او موقوف است به بقاى استطاعت تا سال هاى بعد(1)، ولى در صورتى كه سال اول استطاعت نبوده و حج بر او از قبل واجب بوده است، چنانچه مأيوس از خوب شدن باشد بايد در همان سال(2) يا سال بعد براى حج و عمره تمتع نايب بگيرد، و در صورتىد.
ص: 54
1- . آية الله بهجت: براى حكم استنابه، به مسئله 52 مراجعه شود. و عمره او مفرده مى شود و احتياطاً بايد طواف نساء به جا آورد. آية الله تبريزى، آية الله گلپايگانى: مگر آنكه ثروتمند باشد و مباشرت اعمال را نتواند بكند، پس بنا بر احتياط بايد نايب بگيرد. آية الله خويى: مگر آنكه ثروتمند باشد و مباشرت اعمال را نتواند بكند يا براى او مشقت داشته باشد و اميد به بهبودى نداشته باشد كه در اين صورت بايد براى حج نايب بگيرد. و وجوب نايب گرفتن مانند وجوب حج فورى است. آية الله زنجانى: اگر براى حج مجدد نيز استطاعت مالى داشته يا از سال هاى قبل استطاعت مالى داشته باشد بايد در اولين فرصت حج به جا آورد، و اگر از بهبودى مأيوس است نايب بگيرد؛ ولى چنانچه به مصرف كردن اين مال، نياز مبرمى پيدا كرد و مال را مصرف نمود از استطاعت مى افتد. آية الله سبحانى: اگر بازگشت براى او مقدور نيست احتياطاً بايد براى طواف نساء نايب بگيرد و در صورتى كه ثروتمند باشد و اميد به بهبودى نداشته باشد براى حج نيز نايب بگيرد. آية الله سيستانى: اگر از انجام حج متمكن نبوده، وظيفه او بنا بر احتياط واجب اين بوده است كه عمره تمتع را بدل به عمره مفرده كند و طواف نساء را انجام دهد، و اكنون اگر بازگشت براى او مقدور نيست احتياطاً بايد براى طواف نساء نايب بگيرد. آية الله صافى: مگر آنكه ثروتمند باشد و مباشرت اعمال را نتواند بكند، پس بنا بر اظهر بايد نايب بگيرد.
2- . آية الله فاضل: و اگر نشد سال بعد. آية الله مكارم: در همان سال و اگر ممكن نشد در سال هاى بعد.
كه مأيوس از خوب شدن نباشد(1) نمى تواند نايب بگيرد و بايد خودش حج و عمره تمتع را مجدداً انجام دهد، و در هر صورت فعلاً از احرام خارج و محرمات احرام بر او حلال شده است.
[65] س - در حال حاضر، كه هر كسى بخواهد حج مشرف شود بايد قبلاً براى ثبت نام و مقدمات حج اقدام نمايد، اگر كسى ثبت نام كرد ولى نوبت او را براى چند سال ديگر اعلام نمودند، اگر قبل از رسيدن آن نوبت، از راه ديگر وسيله رفتن براى او فراهم شد و پول قرض كرد و به مكه رفت، آيا حج او حَجة الاسلام است يا خير؟
ج - اگر قبلاً حج بر او مستقر نشده و فعلاً هم نمى تواند به حج برود مگر با قرض، حج بر او واجب نشده است، و حج او حَجة الاسلام نيست.(2)
[66] س - اگر كسى به خيال اينكه استطاعت دارد، به قصد عمره تمتع مُحرم شد و به ترتيب كليه اعمال حج تمتع حَجة الاسلام را انجام داد و بعد از تمام شدن اعمال معلوم شد كه مستطيع نبوده است، بفرماييد احرام و اعمال گذشته اش چگونه است و نسبت به آينده اگر مستطيع شد، آيا حجة الاسلام بر او واجب است يا نه؟
ج - مُحرم نيست(3)، ولى اگر مستطيع شد بايد حَجة الاسلام به جا آورد.ت.
ص: 55
1- . آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: بنا بر احتياط در اين صورت هم نايب بگيرد و اگر بعداً رفع عذر شد و داراى شرايط بود احتياطاً خودش نيز حج را انجام دهد.
2- . تفصيل نظر آيات عظام نسبت به حكم قرض گرفتن در ذيل مسئله 20 گذشت.
3- . آية الله بهجت: اگر به قصد انجام وظيفه فعليه بوده حج صحيح استحبابى هم مى باشد. آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى: حجش صحيح است ولى كفايت از حجة الاسلام نمى كند. آية الله خامنه اى: اگر به قصد انجام وظيفه فعليه بوده، حج صحيح و استحبابى است. آية الله سبحانى: به ذيل مسئله 32 مراجعه شود. آية الله سيستانى، آية الله مكارم: احرام او صحيح و حج او مستحبّى است و كفايت از حجة الاسلام نمى كند. آية الله نورى: اگر به قصد تقييد بوده احرام واقع نشده، و اگر خطا در تطبيق بوده احرام حج مستحب واقع شده و احرام صحيح بوده و از آن خارج شده، ولى مجزى از حجة الاسلام نيست.
[67] س - كسى خيال مى كرد، مستطيع نيست، به نيت استحباب مُحرم شد و اعمال عمره تمتع را انجام داد، بعد در مكه پرسيد، معلوم شد مستطيع بوده است، آيا مجدداً بايد به نيت وجوب مُحرم شود يا كافى است؟
ج - كفايت نمى كند، و در صحت حج ندبى او تأمل است.(1)
[68] س - شخصى براى زيارت سوريه ثبت نام كرده و فعلاً سه هزار روپيه به دست آورده است و خرج حج بيت الله هم همين مقدار مى شود، آيا رفتن حج واجب است يا مى تواند به زيارت سوريه برود؟د.
ص: 56
1- . آية الله بهجت: اگر به قصد امر فعلى بوده، اگرچه اعتقاد ندبيت آن را داشته، اظهر صحت و اجزاء از حجة الاسلام است. آية الله تبريزى، آية الله خويى: مجزى از حجة الاسلام است و نياز به احرام جديد نيست. آية الله خامنه اى: اگر شخص مستطيع با اعتقاد به اينكه مستطيع نيست قصد حج استحبابى كند، و بعد معلوم شود كه مستطيع بوده، كفايت آن از حجة الاسلام محل اشكال است و بنا بر احتياط، واجب است در سال بعد حج را به جا آورد، مگر آنكه به توهّم اينكه وظيفه فعليه او امتثال امر استحبابى است، قصد امتثال امر فعلى شارع مقدس را داشته باشد كه در اين صورت كفايت از حجة الاسلام مى كند. آية الله زنجانى: حج استحبابى او صحيح است و بايد در اولين فرصت، حجة الاسلام خود را به جا آورد. آية الله سبحانى: هرگاه به نيت امر فعلى محرم شده باشد از عمره تمتع كفايت مى كند و در غير اين صورت احتياط كند بدين گونه كه طواف نساء و نماز آن را به جا آورد و آن را عمره مفرده قرار دهد و سپس به يكى از مواقيت رفته و اگر نشد به ادنى الحل و سپس براى عمره تمتع واجب محرم شود و اعمال آن را انجام دهد سپس اعمال حج تمتع را به جا آورد. آية الله سيستانى: چنانچه كسى به اعتقاد اينكه مستطيع نيست به عنوان استحباب، به حج رفت و قصد اطاعت امرى كه فعلاً متوجه او است را نمود و بعداً معلوم شد مستطيع بوده، حجش كفايت مى كند و حج ديگرى بر او واجب نيست. آية الله صافى: در صحت آن اشكال است و احتياط ترك نشود. آية الله فاضل، آية الله نورى: اگر تقييد به استحباب داشته، و اگر به نحو خطا در تطبيق بوده، صحيح و كافى است. آية الله گلپايگانى: مگر اينكه قصد كرده باشد حجى را كه بر اوست و اشتباهاً گمان كرده استحبابى است، كه در اين صورت بعيد نيست كفايت كند. آية الله مكارم: بلكه كفايت مى كند.
ج - اگر ساير شرايط استطاعت را داشته باشد بايد به حج برود.(1)
[69] س - در قباله هاى كنونى براى ازدواج، مبلغ زيادى نوشته مى شود، آيا زنى كه مى خواهد ازدواج كند طبق برنامه مذكور واجب الحج مى شود يا خير؟ ضمناً مشخص فرماييد مبلغ چقدر باشد بهتر است؟
ج - اگر بدون مفسده بتواند مهر را بگيرد و به حج برود مستطيع است، و مهرالسنه بهتر است و استحباب دارد.(2)
[70] س - اگر پدرى بعد از ثبت نام براى حج، فوت كرده است و چند پسر دارد و اجازه حج به يكى از پسران داده مى شود، آيا در چنين موردى استطاعت طريقى براى كدام حاصل مى شود؟
ج - با فرض وجود ساير شرايط استطاعت، به هر كدام اجازه داده شود مستطيع مى شود.(3)د.
ص: 57
1- . آية الله خويى، آية الله سيستانى: و اگر ساير شرايط را ندارد بايد براى سال هاى آينده استطاعت مالى خود را حفظ كند و اگر از تحقق ساير شرايط نااميد است، نايب بفرستد.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 47 گذشت.
3- . آية الله زنجانى: اگر لازم باشد كه با آن فيش براى پدر، حج به جا آورند هيچ كدام مستطيع نيستند والاّ هر پسرى كه استطاعت مالى دارد اگر مى تواند بايد رضايت ورثه را در استفاده خودش از فيش متوفى جلب كند و اگر نكند حج بر عهده اش مستقر مى شود. آية الله سبحانى: اگر كسى براى حج ثبت نام نمود و قبل از رسيدن ذى حجه فوت كرد و در همان سال استطاعت مالى پيدا كرده بود، حج بر او مستقر نشده است و فيش ثبت نام از تركه ميت به حساب مى آيد و اگر ورثه توافق كردند و فيش را به يكى از ورّاث مجاناً و يا به عنوان سهم الارث و يا با فروختن به او واگذار كردند و او ساير شرايط استطاعت به جز استطاعت طريقى را داشت، مستطيع مى شود و در غير اين صورت اگر همه ورّاث در شرايط مساوى بودند بايد قرعه بكشند و انجام حج را براى يك نفر از بين خود ميسر كنند و اگر ورثه توافق ننمودند فيش فروخته مى شود و بهاى آن بين ورثه تقسيم مى شود. آية الله صافى: اگر به عنوان نيابت پدر است بر هيچ يك از آنها رفتن به حج و قبول نيابت واجب نيست مگر آنكه بالخصوص مورد وصيت باشد و اگر منظور اين است كه يكى از آنها مى تواند با استفاده از فيش پدر براى خود حج به جا آورد، در صورت داشتن ساير شرايط استطاعت، بر هر كدام كه مى داند با استفاده از فيش مورد مزاحمت ديگران قرار نمى گيرد حج واجب است و اگر همه در اين جهت مساوى باشند بر همه لازم است اقدام كنند و چنانچه يكى از آنها بدون مسامحه ديگران موفق به استفاده شد حج از ديگران ساقط است ولى با مسامحه، حكم به استقرار حج بر او خالى از وجه نيست. اين در صورتى است كه فيش از تركه ميت محسوب نشود و اگر از تركه محسوب شود در صورتى كه هيچ يك از ورثه از حق خود نسبت به آن صرف نظر نكند، بايد به فروش برسد و بهاى آن بين ورثه - كما فرض الله - تقسيم شود و بنابراين، هر يك از ورثه يا غير ورثه بايد اقدام به خريد فيش نمايد، هركس برايش فراهم شد حج بر او واجب است و چنانچه پدر واجب الحج بوده است بايد براى او استيجار نمايند هرچند به فروش فيش باشد. آية الله گلپايگانى: اگر به عنوان نيابت پدر است بر هيچ يك از آنها رفتن به حج و قبول نيابت واجب نيست، مگر آنكه بالخصوص مورد وصيت باشد، و اگر منظور اين است كه يكى از آنها مى تواند با استفاده از فيش پدر براى خود حج به جا آورد، در صورت داشتن ساير شرايط استطاعت، بايد هر كدام سعى كنند كه خودشان به حج بروند و در صورت مشاجره بين آنها، با قرعه تعيين شود، و در هر صورت ارزش فيش را به ورثه مديون است، و چنانچه پدر واجب الحج بوده است، بايد براى او استيجار نمايند. آية الله مكارم: ولى ورثه بايد بر آن توافق كنند و حج واجبى هم بر عهده پدر نباشد.
[71] س - پدرى براى حج ثبت نام كرده و در وصيتش گفته است كه برايش حج مستحبى به جا آورند و پسر بزرگتر چون ديده خودش استطاعت بدنى و مالى دارد و فقط استطاعت طريقى نداشته كه آن هم با فوت پدر برايش حاصل شده، به نيت خود حج را انجام داده، نه به نيابت از پدر، آيا حج او صحيح است يا نه؟ چون استطاعت طريقى نداشته مگر از طريق نيابت؟
ج - فرض مزبور نيابت نيست، و حج خودش صحيح و مُجزى است.(1)
[72] س - مسلمينِ بعضى از كشورهايى كه حكومتشان كمونيستى است، اگر بخواهند حج بروند بايد مبلغ زيادى به آن حكومت كمك كنند و قهراً اين پول براىد.
ص: 58
1- . آية الله خويى: متعرض اين مسئله نشده اند. آية الله سبحانى: حج او صحيح است، ولى بايد براى پدر استنابه كند. آية الله سيستانى: وصيت پدر در حج نسبت به او نافذ است و پسر استطاعت طريقى نداشته كه بتواند براى خودش حج به جا آورد. آية الله مكارم: ولى به خاطر ترك وصيتِ پدر، گناه كرده و بايد حج مستحبى او را انجام دهد و يا كسى را بفرستد تا به جا آورد.
تقويت چنين حكومتى مصرف مى شود، در صورتى كه راه منحصر به اين كار باشد آيا اولاً: حج بر چنين اشخاصى واجب است يا نه؟ و ثانياً: اگر اين مقدار پول را بدهند و به حج بروند از حجة الاسلام كفايت مى كند يا نه؟
ج - آنچه ذكر شد موجب سقوط حج نمى شود.(1)
[73] س - زنى براى حج ثبت نام كرده است، ولى شوهرش كه او هم استطاعت داشته، به عللى ثبت نام ننموده است، آيا زن مى تواند شرعاً نوبت خود را به شوهرش بدهد به اين اميد كه در آينده هر دو با هم ثبت نام نمايند يا نه؟ت.
ص: 59
1- . آية الله بهجت: ضررهاى مالى غير مجحف، كه از ظالمين در طريق و از حكومت هاى ظالمه صورت مى گيرد، داخل در استطاعت است و با قدرت تحمّل موجب سقوط نمى شود بلكه واجب است و همچنين قراردادهاى حكومت هاى ظلم. و اگر ضرر مالى، مجحف و موجب عسر باشد مانع از استطاعت شرعيه است. آية الله تبريزى: هرگاه در راه حج دشمنى باشد كه دفع او جز به پرداخت مال زياد ممكن نباشد، پرداخت مال واجب نيست و وجوب حج ساقط خواهد شد مگر اينكه بذل مال، امر متعارف باشد، مثل اينكه حكومت از كسانى كه وارد كشور مى شوند مالى را اخذ مى كند كه در اين صورت بذل واجب است و از مؤونه حج حساب مى شود. آية الله خويى: اگر جزو مخارج حج در آن كشور باشد حج واجب است و اگر اتفاقاً اين مبلغ را از او مى گيرند، اگر مستلزم ضرر مالى معتد به مى باشد حج بر او واجب نيست. البته اگر موجب فساد بر مسلمين باشد طبعاً جايز نيست. آية الله سبحانى: چنانچه ضرر مالى معتدّ به وخسارت مالى غير قابل تحمل نباشد و هم چنين حاكم شرع آن را تحريم نكرده باشد، پرداخت مال مانع ندارد و اين امر موجب سقوط حج نمى شود. آية الله سيستانى: هرگاه در راه حج دشمنى باشد كه دفع او جز به پرداخت مال به او ممكن نباشد، پس اگر پرداخت آن نسبت به حال شخص ضرر زيادى داشته باشد، واجب نخواهد بود و وجوب حج ساقط مى شود، والاّ واجب خواهد بود. بلى پرداخت پول جهت جلب رضاى او تا آنكه راه را باز كند واجب نيست. آية الله صافى: اگر موجب تقويت كفر در برابر اسلام محسوب شود كه عرفاً آن بر ضرر اسلام و خلاف مصلحت مسلمين شمرده شود استطاعت حاصل نيست ولى اگر پول را پرداخت و استرداد آن ممكن نبود، پس از پرداخت، اگرچه معصيت كرده، استطاعت حاصل مى شود و بايد به حج برود. آية الله گلپايگانى: اين گونه پرداخت ها منافات با استطاعت ندارد و در صورت امكان بايد مبلغ را پرداخته و به حج برود و آن حج از حجة الاسلام كفايت مى كند. آية الله مكارم: و حج او مجزى است.
ج - اگر زن مستطيعه است نمى تواند نوبت خود را به شوهرش بدهد، ولى اگر نوبت را به او داد حج شوهر صحيح است.
[74] س - من با داشتن بيست هزار تومان قرض و گرفتن يك ماه حقوق قبل از پرداخت آن، موفق به سفر حج شدم، با توجه به اينكه شخص طلبكار از اين سفر حج كاملاً راضى و به پولش احتياج ندارد، آيا اين حج واجب محسوب مى شود يا نه؟
ج - اگر استطاعت مالى براى شما محقق بوده، در فرض مزبور حج شما صحيح و حج واجب محسوب است، به شرط آنكه امكان اداى بدهى بعداً به سهولت براى شما فراهم باشد. ولى اگر با قرض براى حج استطاعت مالى پيدا كرده ايد، مستطيع نشده ايد و از حَجة الاسلام محسوب نمى شود.(1)
[75] س - اگر كسى مستطيع شد، آيا مى تواند مال خودش را به پدر يا مادر ببخشد و خرج سفر حج ايشان نمايد و اگر چنين كرد تكليفش چيست؟
ج - اگر شخصاً مستطيع است بايد حج به جا آورد و با بخشش پول به والدين، تكليف از او ساقط نمى شود و در صورتى كه با بخشش پول به والدين نتواند حج واجب بر خود را به جا آورد بخشش جايز نيست، اگرچه صحيح است.
[76] س - اشخاصى كه در وقت اسم نويسى براى حج، استطاعت مالى دارند و از طرف دولت براى پنج سال يا بيشتر اسم مى نويسند، آيا براى اين گونه اشخاص اسم نويسى واجب است يا نه؟ و بر فرض وجوب، اگر مسامحه كردند و ننوشتند و بعد از مدت پنج سال مردند يا از استطاعت مالى افتادند، فقط ترك واجب كرده اند يا اينكه حج هم بر آنان مستقر است؟
ج - اگر احتمال دهند كه قرعه در همان سال اول به نامشان بيرون مى آيد لازم است شركت كنندو اگر شركت نكردند بايد به حج بروند و حكم كسى را دارند كهت.
ص: 60
1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 20 و 21 گذشت.
حج بر او مستقر است.(1)
[77] س - اينجانب با شرايط زير، طبق قرعه كشى سازمان حج و زيارت - ان شاء الله - در سال 1366 عازم بيت الله الحرام هستم:
1. هزينه كامل زيارت خود و همسرم از پول مُخَمَّس تهيه شده است.
2. معلم آموزش و پرورش بوده و حقوق مستمر در حد معمول زندگى با قناعت را دريافت مى دارم.
3. فاقد مسكن و اتومبيل شخصى بوده و در هر شهرى كه شاغل باشم، مستأجر هستم.ت.
ص: 61
1- . آية الله تبريزى: اگر اطمينان داشته باشد كه در سال اول نامش بيرون مى آيد لازم است در قرعه كشى شركت كند. آية الله خامنه اى: بلكه اگر رفتن به حج در سال هاى بعد منوط به نام نويسى و پرداخت مبلغى در اين سال باشد بنا بر احتياط واجب بايد به اين كار اقدام كند. آية الله خويى: به هر حال بايد در قرعه كشى شركت كنند. آية الله زنجانى: اسم نويسى واجب است و اگر نكردند و در اولين سال به حج نرسيدند طبق ذيل مسئله 3 عمل نمايند. آية الله سبحانى: و همچنين در صورتى كه رفتن به حج بر اساس قوانين كشور منحصر به ثبت نام براى پنج سال آينده باشد در اين صورت نيز واجب اين است كه بايد ثبت نام بكند و اگر ثبت نام نكرد و به خاطر ثبت نام نكردن استطاعت طريقى پيدا نكرد، حج بر او مستقر مى شود. آية الله سيستانى: چنانچه توقع عروض مانع ديگرى از رفتن به حج در سالى كه قرعه به نام او اصابت مى كند، ندارد، بنا بر احتياط واجب لازم است ثبت نام كند وگرنه حج بر او بنا بر احتياط واجب مستقر مى شود. آية الله صافى: در مورد سؤال، وجوب نام نويسى محل تأمّل است و چنانچه با ترك آن، بعد از پنج سال فوت كرد استقرار حج بر او معلوم نيست اگرچه احتياط آن است كه براى او، با بقاى استطاعت تا سال پنجم، استيجار حج نمايند. آية الله گلپايگانى: در مورد سؤال، نام نويسى واجب است و چنانچه مسامحه كرد و بعد از پنج سال فوت نمود، چون على الظاهر در طول پنج سال متمكن از رفتن به حج بوده است حج بر او مستقر شده، و بايد براى او استيجار نمايند. آية الله مكارم: اسم نويسى براى اين اشخاص واجب است و اگر يقين به اصابت قرعه داشته باشند حج بر آنها مستقر مى شود ولى احتمال كافى نيست.
4. وسائل زندگى را در حد معمول دارا مى باشم.
با توجه به شرايط فوق و شبهاتى كه نسبت به وجوب حج و عدم آن از اطراف القا مى شود، آيا حج اينجانب و همسرم از حج واجب، كفايت مى كند يا خير؟
ج - در فرض مرقوم چنانچه همسر شما به مقدار رفتن و برگشتن براى حج پول دارند و مى توانند بروند، مستطيع هستند، و شما در صورتى استطاعت داريد كه لوازم زندگى خود و عائله را به مقدار شأنتان دارا باشيد، و بعد از برگشتن بتوانيد با درآمد كسب خودتان، زندگى خود و عائله را اداره كنيد.(1)
[78] س - اگر شخصى مستطيع بود و در رفتن به حج مسامحه كرد تا نوبت او از دست رفت، حال كه اسم نمى نويسند، آيا با واسطه و سفارش در ايران يا خارج از ايران و با صرف مبالغى زياد، جايز است به حج مشرف شود يا خير؟ زيرا در غير اين صورت سال ها فريضه او تأخير مى افتد و خوف اين را دارد كه خداى ناكرده از تاركين حج به حساب آيد؟
ج - بايد به هر نحو هست و بر خلاف مقررات جمهورى اسلامى نيست به حج مشرف شود.(2)..
ص: 62
1- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى: اگر از جهت صرف هزينه حج، در ناراحتى و مشقت نشوند واجب است حج بروند. آيات عظام زنجانى، سبحانى، سيستانى، مكارم: در فرض سؤال مذكور، حج بر شما و همسرتان واجب است.
2- . آية الله بهجت: قبل از استقرار حج استطاعت شرعيه شرط است و بعد از آن استطاعت عقليه و مقدوريت ميزان است البته با مراعات ساير احكام شرعيه. آية الله تبريزى: بايد به هر نحو ممكن، مادامى كه حرج نبوده و مستلزم ارتكاب حرام نباشد، به حج مشرف شود. آية الله خويى: اگر حرجى نباشد و نيز متوقف بر ارتكاب حرام اهم يا مساوى نباشد حج واجب است. آية الله زنجانى: به هر نحو كه حرجى و موجب مهانت نباشد بايد اقدام كند و اگر مستلزم معصيت باشد حج را تا رفع مشكل، تأخير بيندازد؛ ولى اصل وجوب حج باقى است و به هر شكل، حج به جا آورد مجزى است. آيات عظام سبحانى، سيستانى، صافى، گلپايگانى: در صورت تمكن، اگرچه با صرف مبلغ زيادتر، لازم است به حج برود. آية الله فاضل: اگر حرجى نباشد بايد به هر نحو...
[79] س - شخصى قبلاً حج بر او مستقر نشده، اما در موقع ثبت نام جهت حج تمتع مستطيع بوده و ثبت نام نموده، ولى بعداً از نظر مالى محتاج شده و احتياج به پول سپرده شده در بانك را دارد، بفرماييد مى تواند پول را پس بگيرد يا خير؟ و چنانچه در سال اول يا سال هاى بعد قرعه به نام او اصابت كند، فرق دارد يا نه؟
ج - با فرضى كه ذكر شده مستطيع نيست و مى تواند پول را بگيرد و فرق ندارد.(1)
[80] س - پدرم در سال 1360 براى زيارت خانه خدا مستطيع شد و در سال 1362 جهت زيارت خانه خدا به مكه مشرف شد، ولى بعد از احرام بستن، بين راه سكته و فوت كرد و هيچ گونه عملى را انجام نداد، آيا حج به گردنش مى باشد يا خير؟
ج - اگر بعد از دخول حرم مرده(2)، حج از او ساقط شده است و اگر قبل از دخول حرم فوت كرده(3)، در صورتى حج واجب نيست كه سال اول استطاعت او باشد.(4)د.
ص: 63
1- . آية الله تبريزى: اگر در سال اول قرعه به نام او اصابت كند، نمى تواند پول را بگيرد مگر آنكه در حرج بيفتد. آية الله خويى، آية الله سبحانى: اگر اولين سال استطاعت بوده و تا قبل از ذى حجه براى مؤونه به آن پول محتاج شد از استطاعت خارج شده و مى تواند پول خود را پس بگيرد هرچند كه همان سال نوبت اعزام او برسد. آية الله زنجانى: اگر احتياج مبرم به پول حج داشته باشد مى تواند پس بگيرد و اگر گرفت و مصرف كرد مستطيع نيست؛ و فرقى بين سال اول و بعد نيست. آية الله سيستانى: اگر پول را براى نفقات لازم نياز داشته و غير از آن پولى نداشته است.
2- . آية الله سيستانى: ظاهر سؤال اين است كه حج بر او مستقرّ بوده است و در اين صورت و در فرض سؤال، حج از او ساقط نيست و بايد از او قضا كنند و اگر فوت بعد از احرام و دخول حرم بوده به مسئله 110 رجوع شود. آية الله مكارم: اگر بعد از احرام فوت كند حج از او ساقط است. خواه در حرم فوت كرده باشد و يا در خارج حرم.
3- . آية الله خامنه اى: بنا بر احتياط واجب.
4- . آية الله خويى: بلكه در اين فرض كه حج بر ذمه اش مستقر بوده ولى قبل از احرام يا دخول حرم بميرد، ظاهراً قضا از او واجب شود. آية الله زنجانى: اگر در سال 60 فقط استطاعت مالى داشته - نه طريقى - انجام قضا از طرف او لازم نيست و اگر از تمام جهات مستطيع بوده در صورتى انجام قضا از طرف او واجب نيست كه بعد از دخول حرم فوت كرده باشد.
[81] س - دارايى شخصى قريب هفتصد و پنجاه هزار تومان از اصل ملك و خانه كه ارث از پدرش به او رسيده مى باشد، به اضافه اينكه يك باب منزل مسكونى هم دارد، اكنون كه نامبرده در اثر سانحه اى از دنيا رفته است، داراى يك همسر و دو بچه صغير مى باشد كه معاش آنان از درآمد همين املاك مذكور تأمين مى شود، آيا شخص مُتَوفى مستطيع بوده يا خير؟ و در صورت وجوب حج، آيا حج بَلَدى گرفته شود يا ميقاتى كفايت مى كند؟ و آيا مى شود مخارج حج، از كل تركه پرداخت گردد؟
ج - چنانچه شخص متوفى در حال حيات، خرج رفت و برگشت خود و عيالاتش را داشته و در برگشتن هم درآمد لايق به حال خود و خانواده را داشته و مى توانسته به مكه برود و تأخير انداخته، مستطيع بوده و چنانچه وصيت نكرده، حج ميقاتى از اصل تركه خارج مى گردد.(1)
[82] س - شخصى كه حج به جا آورده، ليكن چون امرار معاش او از وجوه و امثال آن بوده و آن زمان نيز متذكر مسئله مربوط به عدم استطاعت چنين شخصى نشده ود.
ص: 64
1- . آية الله بهجت: و اگر نمى توانسته ولى مى توانسته استنابه كند، حكم آن در مسئله 52 گذشت و نيز براى «مراد از رجوع به كفايت» به مسئله 40 مراجعه شود. آية الله تبريزى: و همچنين بنا بر احتياط اگر ثروتمند بوده و توانايى مباشرت اعمال حج را نداشته يا دشوار بوده و در نايب گرفتن تأخير كرده، حج بر ذمه اش مى باشد. آية الله خويى: بلكه اگر دارا و ثروتمند بوده و توانايى مباشرت اعمال حج را نداشته يا دشوار و با مشقت بوده و در نايب گرفتن تأخير كرده حج بر ذمه اش مى باشد مگر اينكه احتمال داده شود در حال حيات در مورد استطاعت خود غافل قاصر بوده كه در اين صورت لازم نيست براى او حج به جا آورند. آية الله زنجانى: چنانچه بدون اختلال در زندگى مى توانسته به حج برود، مستطيع بوده و حج ميقاتى كافى است و چنانچه وصيت نكرده از اصل تركه خارج مى شود. آية الله سبحانى، آية الله سيستانى: بلكه اگر تمكن مالى داشته و توانايى مباشرت اعمال حج را نداشته يا دشوار و با مشقت بوده و در نايب گرفتن تأخير كرده است حج بر ذمه اش مى باشد.
گمان كرده كه حج واجب خود را انجام داده است، پس از آن و در حال استطاعت قطعى نيابتاً حج به جا آورده است، آيا حج نيابتى وى صحيح است يا بايد پس از انجام حج واجب مستقر خودش، نيابت را تكرار كند؟
ج - چنانچه در وقت انجام حج اوّلى مستطيع نبوده، با فرض حصول استطاعت در زمان حج ثانى، حج نيابتى باطل است(1) و حج خود را بايد انجام دهد و حج نيابتى را اگر وقت آن موسّع بوده، بعد از حج خودش انجام دهد و در غير اين صورت به صاحب پول مراجعه كند.
[83] س - كسى كه واجب الحج بوده، از پاكستان عازم حج شد و در مدينه منوره بيمار گرديد و در حال بيمارى به طرف مكه رهسپار شد و در بيمارستان مكه قبل از حج وفات نمود، تمام دارائيش در وقت فوت، مقدارى پول و قطعه زمينى در پاكستان بوده است، با توجه به اينكه پول موجودش براى نيابت حج او كفايت نمى كند، آيا ورثه اش بايد زمين را بفروشند و برايش نايب بگيرند، و يا اينكه با فوت او حج ساقط مى شود؟ اجركم على الله.
ج - اگر با احرام عمره تمتع داخل مكه شده و پيش از انجام يا اكمال اعمال عمره يا بعد از انجام آن فوت نمود، همان مقدار عمل او مُجزى و حج از او ساقط است، ولى اگر بدون احرام عمره وارد مكه شد(2) و در آنجا فوت نمود، در صورتى كه حج بر او قبلاً مستقر بوده، بايد از اصل تركه او برايش نايب بگيرند و حج ميقاتى كفايت مى كند.
[84] س - اينجانب در موقع ازدواج، يك سفر حج به زوجه ام وعده داده ام، آيا ادائش چگونه مى باشد؟
ج - اگر مجرد وعده بوده است(3)، لازم نيست اداى آن. و اگر مهر قرار داده شده باشدت.
ص: 65
1- . نظر آيات عظام در اين مسئله ذيل مسئله 38 و 40 گذشت و در ذيل مسئله 107 در شرط 6 خواهد آمد.
2- . تفصيل نظر آيات عظام در ذيل سؤال 80 گذشت.
3- . آية الله بهجت: تنها وعده سفر موجب استطاعت نمى شود ولى بر مرد لازم است كه به وعده خود وفا كند، اگر هنگام عقد ازدواج به او وعده داده است. آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر شرط ضمن العقد باشد، وفا واجب است و در غير آن، تخلف از وعده كراهت شديده دارد. آية الله زنجانى: اگر تعهد كرده ايد مديون هستيد؛ پس چنانچه بتوانيد بايد به آن عمل كنيد. آية الله سيستانى: به احتياط واجب بايد به آن وفا كنيد. آية الله مكارم: ولى بدون شك عمل به آن مستحب مؤكد است.
بايد به آن عمل كند.(1)
[85] س - اينجانب كه به علت كهولت سن و بالا بودن قند خون و امراض ديگر قادر به انجام فريضه حج نمى باشم، آيا مى توانم نيابتاً از طرف خود كسى را به حج بفرستم يا خير؟
ج - اگر قبلاً از جميع جهات مستطيع بوده ايد، وليكن اقدام بر انجام حج نكرده ايد و در نتيجه حج بر شما مستقر شده و فعلاً در اثر پيرى يا بيمارى كه اميد خوب شدن نباشد تمكن از سفر حج نداريد واجب است كسى را نايب بگيريد تا براى شما حج به جا آورد.(2)
[86] س - شخصى پدرش وصيت كرده است كه فرزندش از جانب او حج به جا آورد، بعد از مرگ پدر، فرزند مستطيع مى شود. آيا لازم است حج خود را بر حج پدر مقدم بدارد و اگر حج خود را مقدم بدارد آيا صحيح است يا نه؟
ج - اگر قبل از آنكه پسر مستطيع شود، پدر او را اجير كرده كه بعد از فوت او در سال اول حج براى پدر انجام دهد يا نسبت به مدت، مطلق بوده كه منصرف به سال اول است و پسر قبل از استطاعتِ خود اجاره را قبول كرده، لازم است سال اول بعد ازد.
ص: 66
1- . آية الله سبحانى: اگر شرط ضمن العقد يا مهر بوده بايد به آن عمل كند و اگر تنها وعده بوده نيز بنا به احتياط واجب بايد به وعده خود وفا كند. آية الله مكارم: يا شرط ضمن العقد بوده است.
2- . نظر آيات عظام در اين مسئله در ذيل مسئله 41 گذشت. آية الله بهجت: بر چنين شخصى واجب نيست به حج برود ولى نايب گرفتن بر او واجب است على الأظهر و تفصيل آن در ذيل مسئله 52 گذشت. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 23 مراجعه شود.
فوت پدر حج نيابى براى پدر انجام دهد.(1) و در غير اين صورت بايد براى خودش حج كند. و در صورت اول، اگر براى خودش حج به جا آورد صحيح است، گرچه در مخالفت اجاره معصيت كرده است. ولى در صورت دوم، اگر حج نيابى به جا آورد صحيح نيست(2)، و نه براى خودش واقع مى شود و نه براى پدرش، و حج بر خودش مستقر مى شود كه بايد به هر نحو شده در سال بعد اتيان كند و اگر به جا نياورد در سال هاى بعد، با مراعات فوراً ففوراً، انجام دهد. و بايد معلوم باشد كه مجرد وصيت(3) به حج بدون استيجار فرزند، نيابت را بر او واجب نمى كند هرچند وصيت را قبول كردهد.
ص: 67
1- . آيات عظام تبريزى، خويى، صافى، گلپايگانى: در صورتى كه استطاعت او توقّف بر قبول استيجار داشته باشد، لازم است اول براى پدر حج انجام دهد والاّ استطاعتِ بعد، كاشف از بطلان اجاره است. آية الله خامنه اى: اگر بعد از عقد اجاره به واسطه مالى غير از مال الاجاره مستطيع شود بايد در آن سال حج را براى خود انجام دهد و اگر عقد اجاره او براى همين سال بوده اجاره باطل است و در غير اين صورت بايد حج استيجارى را در سال بعد به جا آورد. آية الله سبحانى: به ذيل مسئله 151 مراجعه شود. آية الله سيستانى: اگر با پول نيابت مستطيع شده باشد. ولى اگر با پول ديگرى مانند ارث مستطيع شده باشد، پس اگر مطمئن باشد كه سال بعد مى تواند حج خود را انجام دهد، اجاره صحيح است و بايد در سال اول، حج پدر را انجام دهد و اگر مطمئن نباشد اجاره باطل است و بايد حج خود را انجام دهد. آية الله فاضل: هر كدام از دو حج را سال اول انجام دهد، محكوم به صحت است هرچند در بعضى از صور عصيان كرده است.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 44 گذشت.
3- . آية الله سبحانى: اگر در وصيت قيد مباشرت شده و فرزند قبول كرده و ظاهر وصيت فوريت باشد، بايد براى پدر حج انجام دهد. آية الله سيستانى: اگر اجرت را معين كرده و او در حيات پدر قبول كرده، اجاره است و در صورتى كه صحيح باشد بايد انجام دهد. آية الله مكارم: اگر وصيت كرده خودِ فرزند به جا آورد و او قبول كرده لازم است عمل كند. بنابراين استطاعت براى او حاصل نمى شود. آية الله نورى: اگر در وصيت قيد «مباشرت» شده و فرزند وصيت را قبول كرده، نيابت واجب مى شود، هرچند استيجار هم محقق نشده باشد.
باشد. بنابراين در فرض استطاعت فرزند بعد از فوت پدر بايد براى خودش حج به جا آورد و نيابت صحيح نيست.(1)
[87] س - خانم خانه دارى كه حج بر او واجب شده است و شوهرش اجازه مسافرت به تنهايى را نمى دهد و مى گويد چون براى حج اسم مرا ننوشته اى من اجازه نمى دهم، وظيفه اش چيست؟ و آيا بدون اجازه شوهر مى تواند به حج برود يا نه؟
ج - در سفر حج واجب، براى زن اجازه شوهر شرط نيست و زن بايد حج واجب خود را به جا آورد ولو اينكه شوهر او راضى به مسافرت او براى حج نباشد.(2)
[88] س - شخصى طبق وصيت پدر، كه پول به حساب سازمان حج واريز كرده است، به نيابت او به مكه آمده درحالى كه خود فرزند نيز استطاعت مالى داشته است، آيا به نيابت پدر حج به جا آورد يا حج خود را انجام دهد؟
ج - اگر راه براى پسر باز نبوده و از جهت نوبت پدر و نيابت از او، راه براى او باز شده است، بايد براى پدرش حج كند(3)، مگر آنكه تبرّعاً و بدون اجاره به نيابت پدر آمدهد.
ص: 68
1- . تفصيل اين مسئله و نظر آيات عظام در مسئله 38 و 70 گذشت. آية الله زنجانى: اگر انجام حج نيابى باعث مى شود كه ديگر نتواند - حتى در سال هاى بعد - حجة الاسلام خود را به جا آورد، حج خودش مقدم است و اگر چنين نباشد، پس چنانچه براى نيابت قراردادى الزامى در كار نيست در اين صورت نيز بايد حج خود را به جا آورد و اگر قرارداد الزامى باشد بايد حج نيابى به جا آورد؛ هرچند اگر مخالفت كرده حج خود را به جا آورد صحيح و مجزى از حجة الاسلام است.
2- . آية الله خامنه اى و آية الله مكارم: اما اگر رفتن به حج بدون كسب اجازه شوهر موجب عسر و حرج براى زن شود، مستطيع نخواهد بود و حج بر او واجب نيست. آية الله زنجانى: ولى اگر در مخالفت با شوهر، حرج يا هتك حيثيت زن باشد رفتن به حج فعلاً واجب نيست. آية الله سبحانى: ولى شايسته است رضايت او را جلب كند.
3- . آيات عظام تبريزى، صافى، گلپايگانى: بايد براى خود حج به جا آورد و براى پدر نايب بگيرد. آية الله خويى: در صورتى كه وصيت پدر اين بوده كه او خودش حج نيابى را به جا آورد، فتواى ايشان معلوم نيست. آية الله زنجانى: چنانچه فرزند بتواند از اين فيش براى خودش استفاده كند بايد حج خود را به جا آورد ولى اگر به جهتى مثلاً قبول وصيت پدر يا اجير شدن براى ورثه يا رضايت نداشتن ورثه نتواند با استفاده از اين فيش براى خودش حج به جا آورد، بايد براى پدرش حج به جا آورد. آية الله سبحانى: اگر از جهت نوبت پدر، راه براى او باز باشد و در وصيت قيد مباشرت شده و فرزند قبول كرده و ظاهر وصيت فوريت باشد، بايد براى پدر حج انجام دهد ولى به دو شرط بايد حج را براى خود به جا آورد 1. قبل از وصيت پدر مستطيع شده و يا حج بر گردن او مستقر باشد 2. وصيت به استيجار نباشد بلكه مقصود اين باشد كه تبرعا از طرف پدر انجام دهد كه در اين صورت بايد حج را براى خود انجام داده و با استجازه از بقيه ورثه براى پدر استنابه كند.
باشد، كه در اين صورت مستطيع شده و بايد براى خودش حج به جا آورد(1)، و گذشت كه به مجرد وصيت و قبول فرزند، نيابت واجب نمى شود مگر آنكه قبل از استطاعت اجير شود.(2)
[89] س - شخصى به جز براى هَدْى، استطاعت حج را دارا است، آيا حج براى او واجب است؟
ج - بلى مستطيع است و پول هَدْى، جزو استطاعت نيست.(3)د.
ص: 69
1- . آية الله سيستانى: در اين صورت نيز بايد براى پدرش حج كند. آية الله فاضل: در اين صورت نيز بايد براى پدرش حج به جا آورد هرچند اگر براى خودش نيز حج انجام دهد صحيح است.
2- . آية الله بهجت: به ذيل مسئله 44 مراجعه شود. آية الله خامنه اى: به ذيل مسئله 86 مراجعه شود. آية الله سبحانى: اگر پسر وصيت پدر را قبل از استطاعت خود پذيرفته، حج نيابى مقدم است. آية الله سيستانى: و گذشت كه اگر اجرت معين شده باشد و او در حيات پدر وصيت را قبول كرده باشد، اجاره است و بايد انجام دهد. آية الله مكارم: اگر وصيت را قبول كرده واجب العمل است. آية الله نورى: اگر در وصيت قيد «مباشرت شده» و فرزند وصيت را قبول كرده، نيابت واجب مى شود و استيجار لازم نيست.
3- . آية الله تبريزى: در صورتى كه بتواند بدون حرج و مشقت بدل هدى روزه بگيرد. آية الله خويى، آية الله فاضل: چنين شخصى مستطيع نيست مگر با تمكن از جميع مصارف حج و از جمله ثمن هدى. آية الله زنجانى: و به جاى آن روزه مى گيرد مگر در صورتى كه روزه گرفتن براى او مشقت شديد يا خوف ضرر داشته باشد كه در اين صورت مستطيع نيست. آية الله سبحانى، آية الله سيستانى: استطاعت حاصل است و به جاى هدى روزه مى گيرد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: مستطيع نمى شود و پول هدى جزو استطاعت است. آية الله مكارم: زيرا به جاى آن روزه مى گيرد و چنين كسى عرفاً استطاعت براى حج دارد.
[90] س - اينجانب سال گذشته به حج مشرف شدم و با توجه به فتواى حضرت عالى كه فرموده ايد طلابى كه به شهريه حوزه نياز دارند مستطيع نيستند و در صورتى مستطيع مى شوند كه از وجوه شرعيه مستغنى باشند، لذا اينجانب مقدار پولى با افراد ذى حق (پدر و همسايه) مبادله و دست گردان كردم و به عنوان اينكه نسبت به بنده ذى حق هستند، به آنان بخشيدم و ايشان آن را جهت مخارج حج به من برگرداندند، من هم در تمام اعمال و مناسك حج نيت حجة الاسلام كردم، آيا اين حج براى اينجانب كفايت از حجة الاسلام مى كند يا نه؟ ضمناً لازم به تذكر است كه در ثبت نام عمومى سال 1360 پول به حساب ريختم و آن موقع فتواى فوق را نديده بودم و پولى كه دست گردان شده بود جايگزين آن پولى كه در حساب واريز كرده بودم قرار گرفت، بفرماييد آيا عين پول مبذول بايد هزينه باشد يا بذل آن كافى است؟
ج - در فرض سؤال احوط آن است كه بعداً اگر استطاعت پيدا كرديد حج را اعاده نماييد.(1)
[91] س - شخصى قدرت مسافرت حج را ندارد و از قادر شدن بعد هم مأيوس است و استطاعت مالى هم ندارد، اگر به او بذل نفقه حج نمايند، آيا بايد قبول كند و نايب بگيرد يا اينكه قبول واجب نيست، و نيز اگر او را مهمان كنند، حج واجب مى شود تا استنابه كند يا خير؟
ج - در فرض مرقوم حج واجب نيست.(2)د.
ص: 70
1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 40 گذشت.
2- . آية الله بهجت: در اين صورت استنابه مى كند على الأحوط. آية الله تبريزى، آية الله سبحانى: اگر مالى را به او اباحه كنند، به اندازه اى كه با آن مى تواند حج برود و مجاز در نايب گرفتن هم باشد، بنا بر احتياط واجب نايب بگيرد. آية الله خويى: اگر مالى را به او اباحه كنند، به اندازه اى كه با آن مى تواند حج برود و مجاز در نايب گرفتن هم باشد، نايب گرفتن بر او واجب مى شود. آية الله زنجانى: اگر هزينه حج يا مكمّل آن را به او تمليك يا اباحه كنند و مجاز در نايب گرفتن هم باشد بايد بدون تأخير نايب بگيرد.
[92] س - اگر در ميقات مستطيع شد و حَجة الاسلام به جا آورد، مُجزى است يا نه؟ و آيا در فرض مسئله، رجوع به كفايت شرط است يا نه؟
ج - اگر مستطيع شده، مُجزى است، ولى رجوع به كفايت شرط است.(1)
[93] س - شخصى كه استطاعت رفتن به حج را پيدا كرده، آيا مى تواند پول حج را به مصرف لازمى در غير مؤونه خود و افراد واجب النفقه اش خرج كند و خود را از استطاعت بيندازد؟ مثلاً آيا مى تواند در شرايط كنونى كشور خرج جبهه كند؟
ج - مستطيع بايد به حج برود(2)، و دادن پول در مصارف مذكور كافى از حج واجب نيست، و اگر خرج كند و از استطاعت بيفتد، بايد به هر نحو هست به حج برود.(3)
[94] س - در مواردى كه نهاد يا ارگانى فردى را به حج مى فرستد، بدون اينكه ملزم باشد كارى انجام دهد، آيا از موارد حج بذلى است يا خير؟ و قبول آن واجب است؟ت.
ص: 71
1- . آية الله بهجت: در مسئله 40 معناى رجوع به كفايت گذشت كه زندگى او از يسر به عسر تغيير نكند. آية الله تبريزى: مگر براى كسى كه اگر آنچه دارد در راه حج خرج كند به حرج نمى افتد. آيات عظام خويى، زنجانى، سيستانى: به شرحى كه در ذيل مسئله 40، شرايط وجوب گذشت. آية الله سبحانى: اگر حج موجب تغيير زوال زندگى او نباشد (از نظر مالى وضعش بدتر نشود) حجة الاسلام محسوب مى شود. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: مگر براى كسى كه اگر آنچه دارد در راه حج خرج كند زندگى او قبل و بعد از حج تفاوتى ندارد. آية الله مكارم: اگر چنانچه انجام حج در اين شرايط تأثير چندانى در وضع و حال او نداشته باشد حج او صحيح است و رجوع به كفايت شرط نيست.
2- . آية الله بهجت: هرگاه انسان مالى داشته باشد كه كفاف هزينه حج را بدهد، مى تواند قبل از وقت حركت قافله آن را در مصارف خود خرج كند، هرچند ديگر نتواند به حج برود. ولى در صورتى كه آن مال را نسيه تا زمان بعد از حج بفروشد و منظور فرار از استطاعت باشد، احتياط اين است كه اقدام به اين عمل نكند و تفصيل آن در ذيل مسئله 23 گذشت.
3- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 3 گذشت.
ج - با فرض مشروعيت آن بدون تعهد به هيچ كارى، حكم حج بذلى دارد.(1)
[95] س - مقدارى پول دارم كه براى رفت و آمد به سفر مكه كافى است، ولى هنوز از طرف دولت جمهورى اسلامى وقتى براى ثبت نام اعلام نشده است، آيا نگهدارى آن پول لازم است و من مستطيع هستم؟
ج - اگر ساير شرايط را داريد و در همين سال هم ثبت نام مى شود، بايد ثبت نام كنيد. و در غير اين صورت مستطيع نيستيد و نگهدارى پول لازم نيست.(2)
[96] س - همسر شهيدى كه داراى دو بچه چهار ساله مى باشد و عملاً سرپرستى اين دو بچه را دارد و به عنوان خانواده شهيد قرعه حج هم به نام او در آمده است، آيا مشار اليها مى تواند مخارج را از مال اين دو صغير بردارد و مناسك حج را انجام دهد يا خير؟
ج - نمى تواند مصارف حج را از اموال صغير بردارد.
[97] س - كسى كه چهار پسر دارد و زن براى همه شان گرفته است، و خرج سالانه خود را هم دارد و قرض هم ندارد، و با پسرانش درآمدشان يك جا است، الآن خرج دو نفر را دارند كه به حج بروند، آيا حج واجب است يا نه، و اگر واجب شده است آيا تنها بر پدر واجب شده يا بر پسر هم واجب شده است و اگر بر پسر هم واجب شدهت.
ص: 72
1- . آية الله خويى: در صورتى كه ولايت شرعيه بر بذل داشته باشد يا حاكم شرع آن را اجازه نمايد.
2- . آية الله تبريزى: در صورتى كه فقط از طريق ثبت نام مى توانيد به حج برويد، چنانچه در اين سال ثبت نام مى شود و اطمينان داريد با ثبت نام مى توانيد در همين سال به حج برويد، بايد ثبت نام كنيد و به حج برويد، و همچنين اگر توانايى رفتن به حج از طريق آزاد را داريد، مستطيع هستيد و بايد به حج برويد، و در غير اين دو صورت مستطيع نيستيد و نگهدارى پول لازم نيست. آية الله خامنه اى، آية الله سبحانى: به ذيل مسئله 24 مراجعه شود. آية الله خويى: به هر حال بايد آن را تا زمان ثبت نام حفظ كنيد. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 23 مراجعه شود. آية الله سيستانى: اگر احراز كند كه در سال بعد واجد شرايط خواهد شد لازم است پول را نگه دارد. آية الله صافى: اگر اصل اعلام وقت و اجازه از طرف دولت معلوم نباشد نگهدارى آن لازم نيست و اگر ثبت نام براى حج در امسال معلوم باشد هرچند تاريخ آن هنوز معين نشده باشد جواز صرف آن در راه ديگر، محل تأمّل است.
است كدامشان حق اولويت دارند؟
ج - كسى كه از مال خودش به مقدار حج دارد و مى تواند به مكه برود و بعد از برگشت زندگانى لايق شأنش را داشته باشد مستطيع است و بايد حج برود.(1)
[98] س - كسى كه واجد شرايط حج باشد و نوه اى دارد كه شرعاً و عرفاً به زن احتياج دارد كه اگر زن نگيرد به حرام مى افتد، آيا كدام مقدم است و وظيفه پدربزرگ چيست، ازدواج براى نوه اش يا حج؟
ج - حج خودش مقدم است، مگر اينكه ازدواج نوه، از مخارج عرفى او محسوب شود و نتواند هم براى او ازدواج كند و هم به مكه برود.(2)د.
ص: 73
1- . آية الله بهجت: چون پنج نفر شريك و مالك اين درآمد هستند بر هيچ كدام واجب نيست. آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر پس از برگشت در زندگى به حرج نمى افتد حج بر او واجب است. آية الله زنجانى: و رفتن به حج زندگى او را مختل نمى كند، مستطيع است. آية الله سبحانى: در صورتى كه حصّه پدر يا هر كدام از پسرها كافى براى مخارج حج باشد، حج بر خصوص آن شخص واجب مى شود. آية الله مكارم: يعنى اگر فرضاً مال مزبور را تقسيم كنند و حق هر كدام را بدهند، هر كدام مستطيع است بايد حج برود و اگر هيچ كدام مستطيع نمى شوند بعضى مى توانند حق خود را به ديگرى واگذار كنند تا مستطيع شود.
2- . آية الله بهجت: حكم آن در مسئله 39 گذشت. آية الله تبريزى، آية الله خويى: و ترك آن بر پدربزرگ مستلزم وقوع در حرج باشد. آية الله زنجانى: اگر مخارج ازدواج نوه، شرعاً يا عرفاً بر او لازم باشد يا تشرف به حج و ترك ازدواج نوه، موجب هتك حيثيت يا حرج بر پدربزرگ شود، مستطيع نيست. آية الله سبحانى: خصوصاً اگر نوه پسرى و پدر از دست داده باشد. آية الله سيستانى: اگر صرف مال در حج و ترك تزويج نوه براى او (پدربزرگ) حرجى باشد، حج واجب نيست وگرنه واجب است. آية الله صافى: اگر عرفاً مخارج ازدواج نوه به عهده پدر بزرگ باشد كه ترك اداى آن حرجى باشد، عدم حصول استطاعت بعيد نيست. آية الله گلپايگانى: مخارج ازدواج نوه از نفقات واجبه بر پدربزرگ نيست و اگر مستطيع است بايد به حج برود. بلى اگر از جهت ترك تزويج نوه، پدربزرگ در عسر و حرج واقع مى شود مخارج ازدواج او را مقدم دارد.
[99] س - اينجانب با داشتن استطاعت مالى و هفتاد و دو سال سن، چون معتاد به خوردن ترياك هستم طبق مقررات كشورى، اداره بهداشت از رفتن حج جلوگيرى مى كند، از نظر شرع تكليف حج چيست؟
ج - اگر قبلاً مستطيع بوده ايد و با امكان، حج نرفته ايد حج بر شما مستقر شده است، و اگر قبلاً استطاعت نداشته ايد در فرض مذكور مستطيع نيستيد، مگر آنكه بتوانيد، ولو با ترك ترياك، تحصيل اجازه كنيد و به مكه برويد.(1)
[100] س - آيا از منافع خمس و زكات، كسى مستطيع مى شود يا نه، و آيا خمس و زكات جزو تركه ميت است يا نه؟
ج - چنانچه به عنوان مصرف از طرف ولى امر به او داده شده، مالك شده و جزو تركه او محسوب است، و از منافع آن هم با وجود ساير شرايط، مستطيع مى شود.(2)
[101] س - هرگاه كسى سرمايه يا ابزار كار دارد كه اگر مقدارى از آن را بفروشدت.
ص: 74
1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 23 و 41 گذشت. آية الله بهجت: حكم آن در مسئله 52 بيان شد. آية الله تبريزى: و اگر نتوانيد بنا بر احتياط بايد نايب بگيريد. آية الله زنجانى: اگر از ترك اعتياد مأيوس هستيد بايد نايب بگيريد هرچند سال اول استطاعت باشد، والاّ بايد اقدام به ترك اعتياد كرده حج به جا آوريد. آية الله سبحانى، آية الله مكارم: و اگر مأيوس از ترك اعتياد هستيد بايد نايب بگيريد.
2- . آية الله تبريزى، آية الله سبحانى: كسى كه در زمان اخذ زكات و سهم سادات و سهم امام، مستحق آن باشد، آن را مالك مى شود و جزو تركه او حساب مى شود. و اگر با آن كسب كند و از راه كسب يا نماء منافعى داشته باشد، با وجود ساير شرايط مستطيع مى شود. آية الله خويى: عين سهم امام كه به اهل علم براى ارتزاق داده مى شود ملك آنها نيست. آية الله زنجانى: و اگر مالك آن نباشد ولى خمس و زكات در اختيارش بوده و شرعاً هم بتواند با استفاده از آن حج به جا آورد مستطيع است، ولى جزء تركه محسوب نمى شود. آية الله سيستانى: در مورد سهم امام عليه السلام اگر فقط مجاز در تصرف باشد مالك نمى شود و جزو تركه نيست و موجب استطاعت نمى باشد و اگر از سوى حاكم شرع تمليك شده باشد جزو تركه است و موجب استطاعت و اما سهم سادات و زكات، اگر مستحق بوده مالك است و جزو تركه است و موجب استطاعت.
مى تواند با آن زندگى كند بدون زحمت، و با تفاوت آن قادر بر حج است آيا اين شخص مستطيع است؟
ج - با وجود ساير شرايط، مستطيع است.(1)
[102] س - شخصى باغى دارد كه چند سال است درآمدى نداشته، اما از نظر قيمت براى سفر حج كافى بوده، صاحب باغ عرفاً اطمينان دارد وقتى باغ ثمر بدهد او هم از كار افتاده خواهد شد و بايد از درآمد باغ امرار معاش نمايد، آيا اين شخص مستطيع است؟
ج - اگر تمكن از امرار معاش به غير از درآمد آن باغ نداشته باشد مستطيع نيست.
[103] س - شخصى كه بعد از عمره تمتع ديوانه شده، آيا لازم است كه او را براى حج محرم كنند و وظيفه چيست؟
ج - لازم نيست و بر ديوانه تكليفى نيست.(2)
[104] س - اگر دختر بچه سه ساله را مادرش در سفر مكه معظمه همراه ببرد و در ميقات نيت احرام و تلبيه را از جانب دخترش انجام بدهد و در طواف عمره و سعى بين صفا و مروه و طواف زيارت و طواف نساء و وقوف عرفات و مشعر و منا، مادر از طرف دختر نيت نموده و خود دختر را طواف و سعى و توقف بدهد و آنچه از اعمال حج كه دختر قادر نيست مادرش از جانب او انجام دهد، آيا آن دختر بعد از بلوغ و رشد مى تواند شوهر نمايد يا خير؟
ج - با فرض اينكه تمام اعمال را مطابق وظيفه انجام داده اند از احرام خارج شده و مى تواند شوهر كند.(3)د.
ص: 75
1- . آية الله مكارم: در صورتى كه فروختن آن مخالف شئون او نباشد.
2- . آية الله سبحانى: ليكن ولى يا متكفل امر او به نيابت از او طواف نساء و نماز آن را به جا آورد و اگر مستلزم مخارجى شد ولى يا متكفل امرش از مال مجنون بپردازد.
3- . آية الله سيستانى: و در غير اين صورت هم، چنانچه به اركان حج خلل وارد نشده باز از احرام خارج شده است، ولى اگر فقط به طواف نساء خلل وارد شده بايد طواف نساء را به جا آورد.
[105] س - اگر اطفال غير مميز - پسر يا دختر - را پدر و يا مادر در سفر مكه معظمه همراه ببرند، آيا واجب است كه پدر يا مادر در صورت تمكن اطفال، خود اطفال را وادار به انجام اعمال حج و عمره و طواف نساء نمايند و يا خود پدر و مادر و يا نايب ايشان اعمال عمره و حج و طواف نساء را از جانب اطفال به جا آورند، و اگر هيچ كدام از كارهاى مذكور فوق را پدر و مادر و اطفال عملى نكنند آيا اين اطفال بعد از بلوغ و رشد مى توانند ازدواج كنند و يا بايد به مكه بروند و عمره و حج و طواف نساء را انجام دهند و بعد ازدواج نمايند و يا تنها طواف نساء بر گردن آنان است؟
ج - بر ولى طفل واجب نيست او را مُحرم كند يا از طرف او حج انجام دهد، ولى اگر او را مُحرم كرد بايد وظايف و اعمال را مطابق وظيفه اى كه در مناسك و در رساله ذكر شده است انجام دهند، وگرنه در بعض صور، طفل در احرام باقى مى ماند و تا تدارك نكند نمى تواند ازدواج نمايد.(1)
[106] س - اولاً با وجود دَين چه مقدار پول براى استطاعت كافى است؟ و ثانياً در صورتى كه پول باشد ليكن به علت بيمارى قلب، مقامات پزشكى سازمان حج و زيارت تشرف را خالى از خطر ندانسته و تجويز ننمايند، آيا بايستى يك نفر براى انجام حج اعزام گردد؟
ج - شما اگر قبل از آنكه استطاعت پيدا كنيد مريض شده ايد، كه قدرت رفتن به مكه را از جهت مرض نداشته ايد، مستطيع نشده ايد(2) و نايب گرفتن لازم نيست و نيزت.
ص: 76
1- . آية الله زنجانى: بنا بر احتياط بايد طفل را محرم كنند. آية الله سيستانى: تنها در صورتى بر احرام باقى مى ماند كه اعمال عمره مفرده را درست انجام ندهند ولى در حج اگر خلل به اركان آن بزند با گذشت وقت حج احرام آن فاسد مى شود، بلى اگر فقط طواف نساء را به طور صحيح به جا نياورند استمتاع از زن بر او حرام است، مگر با اتيان طواف نساء، ولى ازدواج صحيح است.
2- . آية الله بهجت: به مسئله 52 مراجعه شود. نظر ساير آيات عظام در ذيل مسئله 23 گذشت.
استطاعت مالى در صورتى موجود است كه پول به مقدار رفتن و برگشتن داشته باشيد و پس از برگشت، امكان پرداخت دين به سهولت براى شما باشد.(1)ت.
ص: 77
1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 21 گذشت.
نيابت در حج
[107] م - در نايب امورى شرط است:
1. بلوغ، بنا بر احتياط واجب.(1)
2. عقل.
3. ايمان.(2)
4. وثوق و اطمينان(3) به انجام دادن او، و اما بعد از اجراى عمل نايب، لازم نيست اطمينان به صحت آن، و در صورت شك در صحت، حكم به صحت مى شود و استنابه صحيح است هرچند قبل از عمل شك داشته باشد.(4)
ص: 78
1- . آية الله بهجت: نيابت طفل غير مميز صحيح نيست و اگر بچه مميز باشد و قائل به شرعيت عبادت صبى مميز باشيم، خالى از رجحان نيست كه نيابت وى صحيح باشد. آية الله تبريزى، آية الله خويى: نايب بايد بالغ باشد، پس حج بچه نابالغ به جاى ديگرى كفايت نمى كند، البته در حجة الاسلام و حج هاى واجب ديگر، هرچند آن بچه مميز باشد كه خوب و بد را تشخيص دهد. بلى بعيد نيست كه نيابت وى در حج مستحبى با اذن ولى صحيح باشد. آية الله زنجانى: مميز بودن نايب كافى است. آية الله سبحانى: نايب بايد بالغ باشد ولى بچه مميز مى تواند حج ندبى به جا آورد و ثواب آن را به كسى هديه كند. آية الله سيستانى: بلوغ شرط است و بنا بر احتياط بچه مميز نمى تواند نايب شود، مگر در حج مندوب به اذن ولى. آية الله مكارم: بلكه بنا بر اقوى در حج واجب.
2- . آية الله خامنه اى، آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب.
3- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: و اگر نايب ثقه باشد اخبار او كافى است. آية الله زنجانى: وثوق به انجام عمل، شرط واقعى صحت نيابت نيست، لكن براى امتثال واجب نمى توان به مجرد نايب گرفتن بدون داشتن حجت شرعى بر انجام دادن عمل، اكتفا كرد. البته اگر نايب ثقه باشد اخبار او بر انجام عمل كافى است. آية الله سيستانى: اگر خبر داد كه از طرف او انجام داده و از خبرش وثوق و اطمينان حاصل نشد، در اين صورت اكتفا به خبر دادن او اشكال دارد. آية الله فاضل: اين شرط در استنابه معتبر است نه در اصل نيابت.
4- . آية الله بهجت: وقتى ذمه منوب عنه فارغ و برى مى شود كه يقين حاصل شود كه نايب عمل را به طور صحيح به جا آورده يا آنكه اماره معتبره باشد بر به جا آوردن. آية الله زنجانى: اگر احتمال بدهيم كه نايب به رعايت شرايط عمل توجه داشته و همچنين سهل انگار نيست، حكم به صحت عمل او مى شود. آية الله مكارم: احتياط واجب عدم استنابه در اين دو مورد است.
5. معرفت نايب به افعال و احكام حج(1) ولو با ارشاد كسى در حال عمل.
6. ذمه نايب، مشغول به حج واجبى در آن سال نباشد.(2)
7. معذور(3) در ترك بعض افعال حج نباشد.د.
ص: 79
1- . آية الله زنجانى: اگر نايب بخشى از افعال حج را كه نمى داند مطابق احتياط به جا آورد كافى است.
2- . آية الله بهجت، آية الله سيستانى: (با اختلاف تعابير): مگر در صورتى كه جاهل به وجوب باشد؛ يعنى نداند كه حج بر خودش واجب است يا مى دانسته ولى غافل است و فراموش كرده، كه در اين دو صورت نيابت وى عيبى ندارد. و اين شرط «شرط صحت اجاره» است نه «شرط صحت حج نايب». آية الله بهجت: اضافه مى فرمايد: پس هرگاه درحالى كه حج بر خودش واجب بوده و از قبل ديگرى و به نيابت او حج نمايد اظهر آن است كه حج او صحيح است و ذمه منوب عنه برى شده است ولى بنا بر اينكه اجاره را به نحو ترتّب تصحيح نكنيم، نايب اجرتى را كه قرار داده شده مستحق نخواهد شد بلكه مستحق اجرة المثل خواهد بود (اجرة المثل يعنى نرخ متعارف). آية الله تبريزى، آية الله خويى: ذمه نايب مشغول به حج واجب منجز نباشد و اين شرط صحت اجاره است، و اگر غافل از استطاعت بود اجاره او صحيح است. آية الله خامنه اى: اما اگر نايب از واجب بودن حج بر خود بى خبر باشد بعيد نيست كه حج نيابى او صحيح باشد. آية الله زنجانى: در سال نيابت انجام حجة الاسلام خودش، بر او واجب نباشد و اگر غير حجة الاسلام خودش، حج ديگرى بر او واجب بود، نيابت باطل نمى شود، و اين شرط در مورد نيابت در حج است نه اجزاء آن مانند نيابت در طواف يا سعى. آية الله سبحانى: به ذيل مسئله 44 رجوع شود. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: در صحت حج غافل و جاهل اشكال است و احوط عدم اكتفا به حج آن دو است. آية الله فاضل: اين شرط معتبر نيست. آية الله مكارم: اگر ذمه او مشغول باشد نيابت او صحيح است هرچند گناه كرده است.
3- . آية الله بهجت: بنا بر احتياط، با تمكن از استيجار غير معذور، نمى توان معذور را اجير نمود، بلكه اگر چنين شخصى تبرّعاً به نيابت ديگرى حج نمود، اكتفا كردن به عملش مشكل است [بلى اگر در به جا آوردن كارهايى كه بر محرم حرام است معذور باشد مثل اينكه مضطر به تظليل (زير سايه رفتن) باشد، اجير گرفتن يا نايب گرفتنِ چنين شخص عيبى ندارد]. آية الله تبريزى، آية الله خويى: اجاره كردن معذور براى حج جايز نيست بلكه اگر خودش تبرعاً حج نيابى به جا آورد اجزاء آن از منوب عنه مشكل است ولى نيابت معذور به عذر طارى مجزى است. آية الله زنجانى: كافى است بتواند به شكل صحيح محرم شود و هنگام محرم شدن، اطمينان داشته باشد كه از انجام مناسك اختيارى حج و عمره معذور نيست و اگر در ضمن اعمال عذرى پيش آمد، ضررى به نيابتش نمى زند و همچنين معذور بودن نسبت به محرمات احرام، مانع صحت نيابت نيست و در بطلان نيابت معذور، فرقى نيست كه عمل نايب، تبرعى باشد يا با اجاره، ولى مخصوص حج يا عمره واجب است. آية الله سبحانى: كسى كه از انجام عمل اختيارى حج در اعمالى كه ترك عمدى آنها موجب بطلان حج است معذور مى باشد، او نمى تواند نيابت از حجة الاسلام را بپذيرد و در اين موارد نيز بنا بر احتياط واجب نيابت صحيح نيست: الف) كسى كه معذور از وضو و غسل است و به جاى آن تيمم مى كند. ب) كسى كه با وضوى جبيره اى يا غسل جبيره اى، طواف و نماز آن را به جا مى آورد. ج) كسى كه با ويلچر طواف و سعى را به جا مى آورد. د) كسى كه نشسته نماز مى خوانده لازم به ذكر است، تمام اين موارد در عذر طارى اشكال ندارد. آية الله سيستانى: بنا بر احتياط واجب نمى شود كسى را كه از پيش، عجز او از عمل اختيارى معلوم است اجير كرد، بلكه اكتفا به تبرّع او در نيابت نيز محل اشكال است و در مورد عذرهايى كه بعداً عارض مى شود حكم نايب همان حكم منوب عنه است كه در بعضى موارد حج صحيح است و گاهى باطل است و استيجار و نيابت كسى كه در انجام بعضى واجبات حج كه ترك عمدى آنها هم موجب بطلان نيست، مانند طواف نساء و بيتوته و رمى روز يازده و دوازده اشكال ندارد. آية الله صافى: نيابت كسى كه از اتيان بعض اعمال عمره و حج معذور است اگر ترك عمدى آن عمل، از غير معذور موجب بطلان حج يا عمره نباشد به اينكه ترك آن عمل يا فقط حرمت تكليفى دارد و يا علاوه بر آن موجب كفاره هم هست ولى ترك آن موجب بطلان عمل عمره يا حج نيست، اشكال ندارد و حتى اگر مى داند كه اجير بعضى از اعمالى كه ترك آن موجب بطلان حج و عمره نيست عمداً بدون عذر ترك مى كند استيجار او مانعى ندارد و مبرى ذمه منوب عنه مى باشد، بلى نسبت به استحقاق اجرت اگر موقع عقد اجاره، مستأجر اطّلاع از معذور بودن اجير در امور مذكوره نداشته باشد، اجير استحقاق اجرت ندارد ولو اينكه عمل او مبرى ذمه منوب عنه است. آية الله فاضل: نيابت معذور، براى حج واجب حتى اگر تبرعاً و بدون وكالت باشد، صحيح نيست. آية الله گلپايگانى: بنا بر احتياط نيابت معذور صحيح نيست. آية الله مكارم: نيابت معذور صحيح است. هرچند احتياط مستحب آن است كه در عذرهايى كه در خود حج پيش نيامده نايب نشوند. البته كسى كه قرائتش اشكال دارد از اين حكم مستثنى است. آية الله نورى: در نايب معذور به عذر طارى اشكال ندارد.
[108] م - در منوب عنه امورى شرط است:
ص: 80
1. اسلام.(1)
2. در حج واجب شرط است كه منوب عنه فوت شده باشد يا اگر زنده است حج بر او مستقر شده(2) و خودش از جهت مرضى كه اميد خوب شدن آن نيست يا از جهت پيرى نتواند به حج برود(3) و در حج استحبابى اين شرط نيست و در منوب عنه بلوغ و عقل شرط نيست(4) و مماثله بين نايب و منوب عنه نيز شرط نيست و جايز است كسى كه تاكنون به حج نرفته و مستطيع نيست براى ديگرى نايب شود.(5)د.
ص: 81
1- . آية الله بهجت: نيابت از كافر به احتمال حصول تخفيف عذاب، محل تأمّل است. آية الله زنجانى: در منوب عنه علاوه بر اسلام امورى معتبر است: 1. بلوغ؛ 2. عقل، مگر در مورد ديوانه اى كه قبلاً حج بر عهده او مستقر شده است؛ 3. منوب عنه ناصبى نباشد، البته در صورتى كه منوب عنه، پدر نايب باشد مسلمان بودن كافى است؛ 4. در حجة الاسلام، شرط است كه منوب عنه فوت شده باشد مگر در موردى كه ذيل مسئله 23 گذشت و در حج كفاره اى، نيابت صحيح نيست و صحت حج نيابى در حجى كه با نذر يا قسم يا شرط و مانند آن واجب شده بستگى به كيفيت التزام آنها دارد. آية الله فاضل: در منوب عنه، اسلام و ايمان شرط است، پس حج به نيابت كافر و مخالف صحيح نيست. آية الله نورى: اسلام و ايمان در نايب و منوب عنه شرط است.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 23 گذشت.
3- . آية الله خامنه اى: يا براى او حرج و مشقت داشته باشد و اميدى به رفع مشقت حتى در سال هاى بعد نداشته باشد.
4- . آية الله بهجت: در غير صبى مميز مشكل است. آية الله سبحانى: نيابت تبرعى از مجنونى كه قبل از جنون حج بر او مستقر شده و اميدى به بهبودى او نيست، اشكال ندارد و در صورت نيابت استيجارى ولى او بايد از اموال مجنون هزينه حج را بپردازد و در مورد غير بالغ در حج مستحبى اشكالى ندارد كه استنابه شود به شرطى كه در ايام حج در مكه نباشد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: در نيابت از مجنون اشكال است مگر آنكه به قصد رجا آورده شود. آية الله فاضل: شرط هست ولى اگر حج قبل از جنون بر او مستقر شده، عقل شرط نيست و در صورت يأس از بهبودى يا بعد از فوت او بايد از مالش - ولو از ميقات - براى او استنابه كنند. آية الله مكارم: نيابت از بچه و ديوانه اى كه حج بر او مستقر نشده خالى از اشكال نيست.
5- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: بلكه اگر منوب عنه مرد و زنده باشد كه به خاطر عدم تمكن نمى تواند حجة الاسلام را به جاى آورد، احتياط لزومى آن است كه مردى را كه تاكنون به حج نرفته، به نيابت خود به حج بفرستد.
[109] م - نايب بايد در عمل قصد نيابت نمايد و منوب عنه را در نيت تعيين كند ولو اجمالاً و شرط نيست اسم او را ذكر كند، گرچه مستحب است.
[110] م - ذمه منوب عنه فارغ نمى شود مگر به اينكه نايب، عمل را صحيحاً انجام دهد. بلى اگر نايب بعد از احرام و دخول حرم بميرد از منوب عنه مجزى است و در اجراى اين حكم در حج تبرعى اشكال است، بلكه در غير حَجة الاسلام خالى از اشكال نيست.(1)
[111] م - لباس احرام و پول قربانى در حج نيابى بر اجير است مگر در صورتى كه شرط شده باشد كه مستأجر بدهد و همچنين اگر اجير موجبات كفاره را انجام دهد كفاره بر عهده خود او است نه مستأجر.(2)د.
ص: 82
1- . آيات عظام بهجت، سبحانى، صافى، گلپايگانى: بعد از احرام و پس از دخول حرم كافى است و در اين حكم بين حجة الاسلام و غير آن و بين نيابت به مزد و اجرت و تبرّع فرقى نيست. آية الله تبريزى، آية الله خويى: چنانچه نايب بعد از احرام بميرد كفايت از منوب عنه مى كند هرچند مردنش قبل از دخول حرم باشد بنا بر اظهر، و در اين مورد فرقى بين حجة الاسلام و غير آن نيست، و همچنين فرقى نيست بين اينكه نيابت به اجرت باشد يا به تبرع. آية الله خامنه اى: و تفاوتى ندارد كه نيابت او مجانى بوده يا با اجرت، و براى حجة الاسلام بوده يا حج واجب ديگر. آية الله زنجانى: اگر بعد از استنابه نايب براى حج حركت كرد وقتى آثار مرگ در او ظاهر شد براى حج منوب عنه نايب مى گيرد و اگر نتوانست براى آن وصيت مى كند و حج نايب دوم از منوب عنه كفايت مى كند و چنانچه قبل از آنكه اين امر فراهم شود نايب فوت كرد، حج از ذمه منوب عنه ساقط مى گردد و در اين مورد فرقى بين حجة الاسلام و حج واجب ديگر نيست و فرقى نيست كه نايب بعد از احرام بميرد يا قبل از آن، ولى اگر نايب بدون درخواست كسى به قصد حج نيابتى حركت كرد و در راه فوت نمود مجزى نيست. آية الله سيستانى: اگر بعد از احرام و قبل از دخول حرم بميرد محل اشكال است و اگر بعد از دخول حرم باشد مجزى است و در اين حكم فرقى بين حجة الاسلام و غير آن نيست ولى در مورد حج تبرعى اشكال است. آية الله مكارم: در حكم مذكور فرقى بين حجة الاسلام و غير آن و اقسام نيابت نيست. آية الله نورى: مجزى است مطلقاً.
2- . آية الله زنجانى: مگر قرار گذاشته باشند كه مستأجر بپردازد در اين صورت بر ذمه مستأجر است كه با پرداخت كفاره ذمه اجير را فارغ كند.
[112] م - نايب در طواف نساء نيز بايد قصد منوب عنه نمايد و احتياط استحبابى آن است كه به قصد ما فى الذمه به جا آورد.
[113] م - اگر نايب طواف نساء را صحيحاً انجام ندهد زن بر او حلال نمى شود و بر منوب عنه چيزى نيست.
[114] م - استيجار كسى كه وقتش از اتمام حج تمتع ضيق شده و وظيفه او عدول به افراد است براى كسى كه وظيفه او حج تمتع است صحيح نيست، بلى اگر در سعه وقت او را اجير كرد و بعد وقت ضيق شد بايد عدول كند و بنا بر احتياط از منوب عنه مجزى نيست.(1)
[115] م - در حج واجب نيابت يك نفر از چند نفر در يك سال جايز نيست(2) و در غير واجب مانع ندارد.
[116] م - كسى كه حج بر او مستقر شده، يعنى سال اول استطاعت حج نرفته، اگر به واسطه مرض يا پيرى، قدرت رفتن ندارد يا رفتن براى او حرج و مشقت دارد واجب استد.
ص: 83
1- . آية الله بهجت: از منوب عنه مجزى است. در صورتى كه نيابت بر فراغ ذمه او باشد. آية الله خامنه اى: كفايت از حج تمتع مى كند و مستحق اجرت هم هست. آيات عظام خويى، تبريزى، سيستانى: ذمه منوب عنه برى مى شود ولى در صورتى كه اجاره بر اعمال عمره و حج تمتع بوده، اجير استحقاق اجرت را نخواهد داشت، بلى اگر اجاره بر تفريغ ذمه منوب عنه بوده مستحق اجرت خواهد بود. آية الله زنجانى: و چنانچه بدون كوتاهى كردن نايب در اثناى سفر امورى پيش آمده كه وقت عمره تمتع ضيق شده، از منوب عنه كفايت مى كند، خواه هنگام احرام عمره تمتع وقت ضيق بوده و از ابتدا به حج افراد محرم شده باشد يا اول به عمره تمتع محرم شده ولى بعد از احرام وقت ضيق شده يا معلوم شده كه از اول وقت تنگ بوده است لذا به حج افراد عدول كرده است. آية الله سبحانى: از منوب عنه مجزى است مگر اينكه بدون عذر فرصت سوزى مى كند كه در اين حالت، كفايت چنين حجى از منوب عنه اشكال دارد. آيات عظام صافى، گلپايگانى، نورى: از منوب عنه مجزى است.
2- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، زنجانى، سبحانى، سيستانى، فاضل: مگر اينكه به نحو شركت بر آنها واجب شده باشد؛ مثل اينكه دو نفر يا بيشتر نذر كنند كه با شركت يكديگر كسى را اجير نمايند كه در اين صورت مى توانند يك نفر را براى حج اجير نمايند.
نايب بگيرد، در صورتى كه اميد خوب شدن و قدرت پيدا كردن نداشته باشد و به احتياط واجب(1) بايد فوراً نايب بگيرد و اگر مستقر نشده باشد بر او، اقوى عدم وجوب است.(2)
[117] م - بعد از آنكه نايب عمل را به جا آورد، حج از معذور ساقط مى شود و لازم نيست خودش حج كند اگرچه عذرش برطرف شود(3) و اما اگر قبل از اتمام حج عذر برطرف شد، چه قبل از احرام يا بعد، بايد خودش حج برود.(4)
[118] م - كسى كه حج بر او واجب باشد چه سال استطاعتش باشد و چه حج بر او مستقر شده باشد، جايز نيست نيابت كند از غير و اگر نيابت كند باطل است؛ چه عالم به حكم باشد يا نباشد.(5)
[119] م - اگر اجير براى حَجة الاسلام بعد از احرام بستن و داخل شدن در حرم بميرد كفايت مى كند از حج كسى كه براى او به جا آورده است و لازم نيست حج كردند.
ص: 84
1- . آية الله خامنه اى: بايد فوراً به آن مبادرت شود.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 23 گذشت.
3- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، سيستانى: بنا بر احتياط واجب، در صورت حصول تمكن، بايد خودش حج را به جا آورد. آية الله گلپايگانى: مگر اينكه در وقت نايب گرفتن، اميد خوب شدن و رفع عذر داشته باشد كه در اين صورت بنا بر احتياط، اگر رفع عذر شد و استطاعت داشت بايد خودش هم حج را انجام دهد. آية الله صافى: در صورتى كه حج بر او مستقر بوده، با تمكن بايد خودش حج به جا آورد و همچنين اگر مستقر نبوده ولى استطاعتش باقى باشد، بايد حج به جا آورد.
4- . آية الله سبحانى: اما اگر عذر او موقعى بر طرف شد كه نايب هنوز در نيمه راه است در چنين صورتى احتياط مستحب آن است كه خود شخص نيز به حج برود. آية الله سيستانى: گرچه احتياط واجب است كه نايب نيز عمل حج را تمام نمايد. آية الله صافى: اگر بعد از احرام عذر مرتفع گردد كه امكان انجام حج براى منوب عنه در همان سال يا سال بعد باشد ارتفاع عذر كاشف از بطلان اجاره و بلكه بطلان احرام نايب است. آية الله گلپايگانى: مگر اينكه در اثناى عمل بعد از احرام عذر برطرف شد ولى منوب عنه تمكن از انجام عمل كامل نداشته باشد كه در اين صورت حج نايب مجزى است. آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب بايد خودش حج برود.
5- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 107 گذشت. آية الله سبحانى: به ذيل مسئله 44 مراجعه شود.
براى او و اگر قبل از احرام يا بعد از آن و قبل از داخل شدن در حرم بميرد بايد دو مرتبه اجير بگيرند(1)، و همين حكم را دارد كسى كه براى خودش به حج برود.(2)
[120] م - اگر كسى را براى حج اجير كردند و قرار نگذاشتند كه اجرت براى خصوص عمل باشد يا در مقابل عمل و رفت و آمدها باشد، پس اگر قبل از داخل شدن در حرم مرد، ظاهراً مستحق اجرت رفتن تا محل موت مى باشد و همين طور اگر بعد از احرام و دخول حرم بميرد، بيشتر از آن چه ذكر شد و اجرت احرام مستحق نيست(3)، اگرچه حج از ميت ساقط مى شود، و اگر بعض اعمال را به جا آورد و مُرد،د.
ص: 85
1- . آيات عظام تبريزى، خويى، سبحانى: چنانچه بعد از احرام بميرد كفايت از منوب عنه مى كند هرچند مردنش قبل از دخول حرم باشد. آية الله خامنه اى: اگر بعد از احرام و قبل از دخول در حرم بميرد بنا بر احتياط واجب مجزى نيست. آية الله سيستانى، آية الله مكارم: اگر بعد از احرام و قبل از دخول حرم بميرد اين حكم احتياطى است.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 80 و 110 گذشت. آية الله زنجانى: حكم فوت نايب در سفر حج در ذيل مسئله 110 گذشت و كسى كه براى خودش حجة الاسلام به جا مى آورد چنانچه بعد از احرام و دخول حرم بميرد حج از عهده اش ساقط مى شود و اگر قبل از آن بميرد كفايت نمى كند پس اگر قبلاً حج بر عهده او مستقر شده بايد برايش حج بدهند و كسى كه براى خودش حج واجب ديگرى - مانند حج نذرى - را به جا مى آورد چنانچه در سفر حج بميرد كفايت نمى كند، به استثناء حج كفاره اى كه قضاى آن واجب نيست حتى اگر قبل از احرام حج بميرد. آية الله سيستانى: كسى كه حج بر او مستقر شده است اگر بعد از احرام حج در حرم بميرد حجة الاسلام از او ساقط است؛ چه تمتع باشد چه قِران و چه افراد و اگر در عمره تمتع بميرد نيز ساقط است و اگر قبل از آن بميرد؛ چه بعد از احرام قبل از دخول حرم و چه بعد از دخول حرم بدون احرام ساقط نمى شود و بايد از او قضا كند و اين حكم در حج واجب غير از حجة الاسلام و در عمره مفرده جارى نيست و اما كسى كه حج بر او مستقر نشده است، اگر بعد از احرام بميرد قضا واجب نيست هرچند قبل از دخول حرم باشد.
3- . آية الله بهجت: اگر تصريح به خلاف متعارف نباشد، بر حسب معلوم از داعى استيجار كه برائت ذمه منوب عنه است چيزى از اجرت پس گرفته نمى شود وقتى كه وفات نايب پس از احرام و دخول حرم باشد و اگر قبل از احرام باشد استحقاق اجرت المثل مقدار راهى كه پيموده است بعيد نيست و نيز توزيع اجرة المسمّى بى وجه نيست در صورتى كه بعض عمل را مثل احرام انجام داده باشد و يا سير از طريق خاص در اجاره قيد شده باشد. آيات عظام تبريزى، سيستانى، خويى: هرگاه اجير بعد از محرم شدن بميرد، تمام اجرت را مستحق خواهد شد، در صورتى كه بر تفريغ ذمه ميت اجير شده باشد. و اما اگر اجير بر به جا آوردن اعمال به نحو تعدد مطلوب شده باشد، اجرتِ مقدارى را كه به جا آورده مستحق مى شود و چنانچه قبل از احرام بميرد چيزى مستحق نخواهد بود. بلى اگر مقدّمات عمل داخل اجاره باشد، هر مقدار از مقدّمات را كه انجام داده باشد اجرت همان مقدار را مستحق مى شود. آية الله خامنه اى: هرگاه نايب پس از احرام و ورود به حرم بميرد، اگر نايب گرفتن براى برى شدن ذمه منوب عنه باشد، كما اينكه ظاهر حال اطلاق قرار داد اجاره چنين است اجير مستحق تمام اجرت خواهد بود كه بايد آن را به ورثه اش بپردازند. آية الله زنجانى: ولى اگر براى برى شدن ذمه منوب عنه نايب گرفته باشند و نايب در سفر حج فوت كند، حج از ذمه منوب عنه ساقط مى شود و نايب مستحق تمام اجرت است هرچند مرگ نايب قبل از احرام باشد. آية الله سبحانى: كسى كه براى انجام حج نيابتى اجير شود و در نيمه راه پيش از عمل بميرد، براى دريافت اجرت سه حالت دارد: الف) اگر مبلغ در مقابل عمل حج قرار گرفته، چيزى به او تعلق نمى گيرد. ب) اگر مبلغ در مقابل برى الذمه شدن منوب عنه پرداخت شده و نايب پس از دخول حرم فوت كند، همه مبلغ به او تعلق مى گيرد. ج) هرگاه مبلغ در مقابل رفت و برگشت و عمل، معين شده؛ به مقدارى كه كار انجام شده تعلق مى گيرد. آية الله صافى، آية الله فاضل: مگر آنكه اجير براى تفريغ ذمه شده باشد، كه در اين صورت تمام اجرت را مى برد. آية الله گلپايگانى: ظاهراً مستحق تمام اجرت مى باشد على الاقوى و همچنين است حكم صورت بعد. آية الله مكارم: معمولاً اجاره براى اداى تكليف منوب عنه است. بنابراين مستحق تمام اجرت مى باشد.
مستحق اجرت آن اعمال نيز مى باشد، و اگر اعمال را به نحوى به جا آورده است كه در عرف گفته شود كه عمره و حج را به جا آورد، مستحق تمام اجرت است، اگرچه بعض اعمال را كه مضر به صحت حج نيست و محتاج به اعاده نيست نسياناً ترك كرده باشد.
[121] م - كسى كه به عنوان نيابت رفت به مكه و خودش حج واجب به جا نياورد، احتياط آن است كه بعد از عمل نيابت(1)، براى خودش عمره مفرده به جا آورد و اينً.
ص: 86
1- . آية الله زنجانى: احتياط مستحب آن است كه پيش از عمره تمتع يا بعد از انجام حج و گذشتن ايام تشريق براى خودش عمره مفرده به جا آورد، خصوصاً اگر استطاعت انجام عمره مفرده از وطن خود را داشته باشد. آية الله سبحانى: مستحب است كه نايب پس از حج نيابى براى خود نيز عمره مفرده انجام دهد. آية الله فاضل: يا قبل از آن. آية الله گلپايگانى: رجائاً.
احتياط واجب نيست(1) ليكن خيلى مطلوب است.
[122] م - كسى كه اجير شده براى حج تمتع، مى تواند اجير ديگرى شود براى طواف يا ذبح يا سعى يا عمره مفرده بعد از عمل حج، چنانچه مى تواند براى خودش طواف و عمره مفرده به جا آورد.(2)
[123] م - كسى كه عذر داشته باشد از بعض اعمال حج، نمى شود او را اجير كرد براى حج(3)، و اگر شخص معذور از بعض اعمال، تبرّعاً از غير، حج بكند اكتفا كردن به آن اشكال دارد.(4)
استفتائات نيابت
[124] س - كسى مستطيع بوده و در ميقات به نيابت ديگرى مُحرم شده و به مكه آمده و عمره تمتع را از طرف منوب عنه انجام داده است، وظيفه او چيست؟
ج - با اينكه خودش مستطيع است نيابت او صحيح نيست و احرام او باطل است(5) و بايد برگردد به ميقات و از آنجا براى خودش مُحرم شود.(6)
ص: 87
1- . آية الله مكارم: اين احتياط واجب است.
2- . نظر آيات عظام در مورد فاصله بين عمره مفرده با عمره تمتع در ذيل مسئله 173 خواهد آمد.
3- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 107 گذشت.
4- . آية الله خامنه اى: در عدم كفايت حج نايبى كه معذور است، فرقى نيست بين اينكه نايب اجير باشد و يا نيابت مجّانى و تبرعى انجام شود. و نيز فرقى نيست بين اينكه نايب جاهل به عذر باشد يا نايب گيرنده جاهل به آن باشد، و همچنين فرقى نيست بين اينكه نايب يا نايب گيرنده جاهل باشد به اينكه آن عذر از عذرهايى است كه نيابت با آن صحيح نيست، مانند آنكه نايب جاهل باشد كه نمى تواند به وقوف اضطرارى در مشعرالحرام اكتفا كند.
5- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 107 گذشت.
6- . آية الله زنجانى: به مسئله هاى 44، 215، 219 و حواشى آنها مراجعه شود. آية الله سبحانى: بعد از انجام يك طواف نساء به عنوان وظيفه فعلى به ميقات و اگر ممكن نشد به ادنى الحل رفته و جهت عمره تمتع براى خودش محرم شود و چنانچه وقت كافى نيست و به عرفات نمى رسد بعيد نيست كه بدل به حج افراد شود و حج او صحيح است مگر اينكه با علم به استطاعت خود نايب شده باشد و خود را دچار تنگى وقت كرده اكتفا به حج افراد مشكل است و بايد توجه داشت كه اگر استطاعت و يا استقرار حج بر او قبل از قبول نيابت بوده و الآن در ميقات متوجه شد، نيابت باطل و بايد براى خود حج به جا آورد و چنانچه از فيش منوب عنه استفاده كرده با اجازه ورثه براى متوفى حج ميقاتى استنابه كند و به خاطر تفاضل قيمت هر يك از حج ميقاتى و فيش مصرف شده با ورثه بر اساس قاعده عدل و انصاف به توافق برسند و يا مصالحه كنند. آية الله سيستانى: اگر مطمئن باشد در سال بعد حج خود را انجام مى دهد، حج نيابى را تمام كند و اگر مطمئن نيست بايد به يكى از مواقيت رفته و براى خود احرام ببندد ولى اگر حج نيابى را تمام كند حجش صحيح است و اگر استيجارى باشد اجاره باطل است و مستحق اجرت المثل است. آية الله نورى: مگر آنكه به نحو خطا در تطبيق باشد، كه در اين صورت از خودش واقع مى شود.
[125] س - اگر كسى كه نيابت از ديگرى گرفته و به حج آمده، از بعض اعمال معذور است، آيا مى تواند در اين اعمال نايب بگيرد و آيا مى تواند پول نيابت را به ديگرى بدهد كه اصل حج را به جا آورد؟
ج - نايب شدن معذور صحيح نيست(1) و بايد پول را به صاحبش برگرداند، مگر اينكه از طرف صاحب پول مجاز در نايب گرفتن باشد كه در اين صورت مى تواند ديگرى را در اصل عمل حج نايب كند و در صورتى كه بدون اجازه، نيابت را به ديگرى واگذار كرد و او عمل را انجام داد، حج از طرف منوب عنه واقع مى شود، ولى پول را بايد به صاحبشد.
ص: 88
1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 107 گذشت. آية الله بهجت: اگر بدون توجه محرم شده، احتياطاً در موارد عذر نايب بگيرد تا عمل را صحيحاً به جا آورد و خود نيز آن عمل را انجام دهد نيابتش صحيح است هرچند از اول نمى توانسته نايب شود و اما قبل از احرام پس با احراز رضايت منوب عنه حج ميقاتى براى او بدهد چون اطلاق اجاره قيد مباشرت را برمى دارد. آية الله سبحانى: لكن كسى كه از رمى روز يازدهم و طواف نساء و بيتوته هاى منا معذور است، مى تواند براى اداى حج نايب شود و بايد رمى را در شب انجام داده و به جاى بيتوته ها در مسجدالحرام به عبادت بپردازد و در طواف نساء ديگرى را نايب كند همچنين زنان كه معمولاً در مشعر وقوف اختيارى نمى كنند و رمى در شب براى آنها پس از نيمه شب جايز است و يا ممكن است در طواف و نماز به علت عادت ماهانه به استنابه نياز داشته باشند و يا ممكن است حج آنها به جهت عادت ماهانه به افراد تبديل شود، اشكال ندارد همين طور است در مواردى كه در اثناى عمل عذر طارى پيش مى آيد اما در رابطه با اصل حج نمى توان بدون اجازه منوب عنه زنده و يا ورثه منوب عنه مرده براى او استنابه كند و بايد اجازه بگيرد.
برگرداند(1) و صاحب پول ضامن چيزى نيست و اجرت نايب را بايد امركننده بپردازد.
[126] س - از هر كاروان نوعاً چند نفر از خدمه به نيابت آمده اند و بناچار بايد نيمه شب از مشعر براى انجام كارهاى لازم در منا يا همراه ضعفا، به منا بروند، سؤال اين است كه آيا اجير شدن و نيابت آنان صحيح است يا خير؟
ج - با توجه به اينكه از معذورين هستند و نمى توانند وقوف اختيارى در مشعر را درك كنند، نيابت آنان صحيح نيست(2) و اگر قبل از استخدام اجير شده اند بايد حج را به جا آورند و وقوف اختيارى را درك نمايند.
[127] س - آيا شخص زنده در موردى كه مى تواند نايب بگيرد، بايد از بَلَد نايب بگيرد يا از ميقات، و اگر ديگرى براى او نايب بگيرد كفايت مى كند يا خير؟
ج - نايب گرفتن از ميقات كفايت مى كند و خودش بايد نايب بگيرد و نايب گرفتن ديگرى براى او كافى نيست مگر از طرف او وكالت داشته باشد.(3)
[128] س - آيا عمره مفرده يا طواف استحبابى را مى توانيم به نيابت چند نفر انجام دهيم و در اعمال آن؛ از جمله طواف نساء، نيت همه بايد بشود يا نيت بعضى كافى است؟د.
ص: 89
1- . آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى، سيستانى: اگر منوب عنه زنده است نيابت بدون اذن او (آية الله زنجانى: در حج واجب) مجزى نيست. آية الله مكارم: مگر اينكه صاحبش راضى گردد.
2- . آية الله بهجت: بنا بر احتياط، با تمكن از استيجار غير معذور، نمى توانند اجير شوند. آية الله تبريزى، آية الله خويى: نيابت آنان محل اشكال است مگر اينكه بتوانند براى درك مسمّاى وقوف اختيارى به مشعر برگردند. آية الله زنجانى، آية الله مكارم: نيابت آنها صحيح است. آية الله سبحانى: كسانى كه حج نيابى انجام مى دهند اگر همراه معذورين به منا بروند، لازم است به مشعر برگردند و وقوف ركنى مشعر را درك كنند و اگر عالماً و عامداً ترك وقوف اختيارى كنند و برنگردند حجشان باطل است و بايد اعمال عمره مفرده انجام دهند و از احرام خارج شوند. آية الله سيستانى: صحت نيابت همراه ضعفا كه به آنها نيازمند مى باشند بعيد نيست. آية الله صافى: به ذيل شرط هفتم از مسئله 107 مراجعه شود. آية الله گلپايگانى: بنا بر احتياط.
3- . آية الله بهجت: به ذيل مسئله 129 مراجعه شود.
ج - مى توانيد به نيابت چند نفر انجام دهيد و بايد نيت همه بشود.
[129] س - كسى را روز عيد، قبل از حلق دستگير كرده اند و او را به ايران فرستاده اند، آيا رفقاى او مى توانند از او نيابت كنند و بقيه اعمال را انجام دهند يا خير و چگونه از احرام خارج مى شود؟
ج - بدون اينكه خودش نايب بگيرد نيابت صحيح نيست(1)، و براى خارج شدن از احرام بايد به منا بيايد و حلق يا تقصير كند و اعمال مترتّبه را انجام دهد و اگر نمى تواند برود در محل خودش حلق يا تقصير نمايد و بنا بر احتياط موهاى خود را به منا بفرستد و بايد براى اعمال مترتبه نايب بگيرد.(2)
[130] س - افرادى كه هر سال به حج مى روند؛ مانند خدمه كاروان ها، در محل خود از كسى نيابت قبول مى كنند، ولى در ميقات بر اثر اشتغال زياد از نيابت غافل و مُحرم مى شوند، بعد كه متوجه شدند دوباره نيت نيابت مى كنند، آيا حج نيابتى آنان درست است يا حج براى خودشان حساب مى شود؟
ج - بايد عمره و حج را به همان نيت اول اتمام كنند(3) و احرام دوم صحيح نيست مگرت.
ص: 90
1- . آية الله بهجت: چنانچه احراز رضايت شود و شاهد حال هم بر رضايت بود؛ به طورى كه اگر او بفهمد راضى است، نيابت صحيح است با مراعات ساير جهات. آية الله سبحانى: نيابت در صورتى تحقق مى پذيرد كه طرف رسما او را نايب خود قرار دهد و يا به اصطلاح به او وكالت دهد كه اين كار را از طرف او انجام دهد.
2- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: چنانچه از دخول به مكه جلوگيرى شده، مى تواند در محل خودش قربانى نمايد و احتياط اين است كه حلق يا تقصير نيز بنمايد و اگر وارد مكه شده و تنها اجازه اعمال را به او نداده اند حلق يا تقصير نموده و در صورت امكان موى خود را به منا بفرستد و براى بقيه اعمال نايب بگيرد. آية الله زنجانى، آية الله سيستانى: در صورت امكان بايد موى خود را به منا بفرستد. آية الله سبحانى: به ذيل مسئله 1378 مراجعه شود. آيات عظام صافى، گلپايگانى، مكارم: بنا بر احتياط مستحب.
3- . آية الله بهجت: در صورتى كه قصد انجام وظيفه داشته، مخل به نيابت نيست و عمل مجزى است. آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر ارتكازاً قصد منوب عنه را داشته اند؛ به طورى كه اگر كسى مى پرسيد جواب مى دادند براى منوب عنه حج به جا مى آوريم كفايت مى كند و حج نيابت آنها صحيح است. آية الله سبحانى: اگر كسى در ميقات از نيابت غافل شد و براى خود محرم گرديد، در صورتى نيابت صحيح است كه انگيزه او براى رفتن به ميقات انجام نيابت باشد و در حقيقت انگيزه او ارتكازا نيابت از منوب عنه بوده و در نيت نوعى سبق لسان پيش آمده و يا سهو و مسامحه در گذراندن نيت از قلب صورت گرفته باشد كه اينها مخل به نيابت نيست ولى اگر به شكلى فراموش كرده كه اگر از او مى پرسيدند براى چه كسى محرم شده، مى گفت براى خودم در اين صورت پس از توجه به اشتباه خود، آن را به عمره مفرده تبديل كند و مجدداً از ميقات و در صورت عدم امكان از ادنى الحل براى منوب عنه محرم شود. آية الله سيستانى: اگر محرك آنان در احرام، حج نيابى باشد كافى است ولى اگر به كلى غافل باشند كه اگر از آنها پرسيده شود، جواب مى دهند كه براى خود احرام مى بنديم بايد حج را به نيت خود تمام كنند ولى اگر پس از انجام عمره از مكه خارج شوند و در ماه بعد به مكه برگردند؛ مثلاً آخر ذى قعده خارج و اول ذى حجه وارد شوند عمره آنها باطل مى شود و مى توانند از يكى از مواقيت به نيت منوب عنه احرام ببندند، گرچه باطل كردن عمره تمتع عمداً گناه است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: با فرض آنكه مستطيع نبوده و از قبل اجير براى انجام حج شده است نيت احرام براى خود او منعقد نشده است و در صورتى كه مجدداً به نيت منوب عنه محرم شده است حج نيابى او صحيح است. آية الله فاضل، آية الله نورى: اگر شخص غافل، ارتكازاً قصد منوب عنه را داشته، و داعى و انگيزه او منوب عنه بوده، هرچند قصد خودش را اخطار كرده، قصد ارتكازى بر اخطار فعلى مقدم است و براى منوب عنه واقع مى شود، و حج نيابتى صحيح است. آية الله مكارم: همين اندازه كه نيت نيابت در عمق ذهن او باشد كافى است.
آنكه احرام اول باطل باشد؛ مثل اينكه حج بر او واجب نبوده و نيت حجة الاسلام كرده باشد.(1)
[131] س - شخصى در ميقات براى خودش مُحرم مى شود و تلبيه مى گويد، بعد به فكر مى افتد كه چون خودش حج واجب را در سال هاى گذشته به جا آورده، براى پدر يا مادر يا يكى از خويشاوندان ديگرش حج تبرعى به جا آورد، آيا مى شود با نيت عدول كند و يا دوباره به نيت شخص مورد نظر مُحرم شود يا خير؟
ج - اگر به احرام صحيحى مُحرم شده، نمى تواند نيت را عوض كند و بايد عملش را به همان نيتى كه در احرام داشته، اتمام كند.
[132] س - نايبى در احرام عمره تمتع، بعد از اينكه وارد مكه شد شك مى كند كهد.
ص: 91
1- . آية الله سيستانى: در اين مثال احرام اول او صحيح است. آية الله مكارم: نيت حجة الاسلام تأثيرى ندارد.
نيت نيابت كرده يا نه، آيا بايد به ميقات برگردد و مجدداً به نيابت مُحرم شود، يا اصلاً حج براى خودش حساب مى شود و ديگر نمى تواند نايب باشد؟
ج - در نيت خطور لازم نيست، اگر انگيزه او در حال احرام نيابت بوده، عمل را به نيابت انجام دهد، و اگر در داعى و انگيزه هم شك دارد، بايد اعمال را به نيت اجمالى (همان نيت در احرام) اتمام كند، و در نيابت به آن اكتفا نمى شود.(1)
[133] س - زنى در عرفات، در روز نهم ديوانه شد، او را به بيمارستان بردند و تا آخرين وقتى كه مى توانستند همراهان او در مكه بمانند باقى ماندند، خوب نشد، آيا شوهرش كه با او است مى تواند براى او نايب بگيرد و يا خودش باقى اعمال را انجام دهد يا نه؟
ج - مجنون تكليف ندارد و نمى توانند براى او نايب بگيرند، و اگر عاقل شد حكم اشخاص مُحرم ديگر را دارد.(2)د.
ص: 92
1- . آية الله بهجت: به ذيل مسئله 130 مراجعه شود. آية الله تبريزى: بايد به ميقات برگردد و مجدداً به نيابت از غير محرم شود. آية الله خويى: اگر احتمال بدهد كه نه قصد خود و نه ديگرى را كرده، احرام او باطل است. مگر اينكه در حال طواف؛ مثلاً نيت معينى دارد كه به همان نيت اعمال را تمام مى كند. آية الله زنجانى: مى تواند مناسك را به نيت خود به جا آورد؛ هرچند احتياط مستحب آن است كه به قصد اجمالى «آن عمره اى كه به آن محرم شده ام» اعمال را به پايان برساند و كفايت از منوب عنه نمى كند. آية الله سبحانى: كسى كه شك كند آيا نيت نيابت كرده يا نه به شك خود اعتنا نكند و حمل بر صحت نمايد و خود را از زمان احرام تا آخر نايب بداند. آية الله سيستانى: اگر احتمال مى دهد در ميقات به كلى از ذهنش نيت نيابت از غير پاك شده بوده، بنا مى گذارد كه احرامش براى خودش بوده و اگر اين احتمال را نمى دهد همان طور كه متعارف است در كسى كه عازم بر نيابت بوده است بنا مى گذارد كه احرامش براى غير بوده است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: در صورتى كه فعلاً خود را نايب مى داند و شك در نيت احرام گذشته خود دارد، وظيفه او حمل به صحت است و به عنوان نيابت، بقيه اعمال را به جا آورد.
2- . آية الله بهجت: به ذيل مسئله 8 و 129 و 989 مورد هشتم كه كفايت ادراك اختيارى عرفه به تنهايى است (اگر بعد از زوال ديوانه شده باشد) مراجعه شود. آية الله تبريزى، آية الله خويى: مجنون تكليف ندارد و نمى توانند برايش نايب بگيرند و بنا بر اظهر، احرام او باطل مى شود. آية الله زنجانى: چنين كسى محصور است و اگر عاقل شد بايد به وظيفه اى كه در ذيل مسئله 1381 گفته مى شود عمل نمايد. آية الله سبحانى: ولى يا متكفل امر او اعمال او را به صورت عمره مفرده تمام كند و نسبت به حج وظيفه اى ندارد و در مورد عمره اگر مستلزم مخارجى شد ولى او از اموالش بپردازد ولى اگر حج قبل از جنون و يا در سال هاى قبل از آمدن به مكه بر او مستقر شده و اميدى به بهبودى او نيست، تبرعاً يا استيجاراً حج او را استنابه كنند و اگر استنابه استيجارى بود، ولى او بايد از اموال او هزينه حج را بپردازد. آية الله سيستانى: اگر پس از درك مسماى وقوف، در عرفات ديوانه شده باشد و سپس به قدرى به عقل بيايد كه اختيارى مشعر را درك كند، يا اضطرارى مشعر با اختيارى يا اضطرارى عرفه، پس حج او صحيح است، و اگر به عقل نيايد، بايد براى تكميل اعمال شوهر براى او نايب بگيرد. آية الله فاضل: در فرض سؤال، نايب گرفتن مجزى و صحيح نيست و ظاهراً احرام او باطل مى شود. آية الله مكارم: اين در صورتى است كه سال اول استطاعت او باشد.
[134] س - هرگاه كسى مريض شود، به طورى كه بعد از احرام عمره قادر به انجام اعمال نباشد، آيا كسى كه براى عمره تمتع مستحبى مُحرم شده و عمره را انجام داده است مى تواند در حج نايب او شود يا خير؟
ج - كسى كه براى عمره تمتع مُحرم شده ولو مستحبى، نمى تواند در اصل عمره يا حج براى ديگرى نايب شود و بايد عملش را اتمام كند، ولى اگر مريض فقط قادر به انجام طواف و سعى نباشد و بتواند وقوفين را درك كند و بقيه اعمال را نايب بگيرد، جايز است ديگران را در طواف و سعى و اعمال ديگر نايب قرار دهد، هرچند خودشان هم حج يا عمره به جا مى آورند.(1)
[135] س - بنده چون مسئول گروه حج بودم، به استناد وظيفه ام، كه مراقبت از بيماران و عاجزهاى گروه بود، وقوف اضطرارى انجام دادم، لطفاً وظيفه شرعى اينجانب را بيان فرماييد.د.
ص: 93
1- . آية الله زنجانى: به استثناى بيتوته در منا كه قابل نيابت نيست، پس اگر بيتوته براى آنها حرجى نباشد بيتوته مى كنند والاّ بيتوته بر آنها واجب نيست؛ هرچند ترك بيتوته در برخى از صورت ها كفاره دارد. آية الله سبحانى: با گرفتن نايب براى تمام و يا قسمتى از اعمال، عمره و حج را تمام كند و چنانچه تمكن مالى براى نايب گرفتن ندارد از استطاعت خارج شده و حج بر او مستقر نيست، در اين صورت بنا بر احتياط با گرفتن نايب اعمال خود را به صورت عمره مفرده به پايان برساند اما اگر اين شخص سال هاى قبل مستطيع شده و حج بر او مستقر گرديده حج بر ذمه اوست و بايد چنانچه متمكن گرديد به جا آورد و يا اگر از دنيا رفت از تركه او حج برايش به جا آورند.
ج - اگر همراه عجزه بوده ايد كه لازم بوده با آنان باشيد و آنان از وقوف اختيارى معذور بوده اند براى شما هم اشكالى نداشته، بلى اگر نايب كسى شده ايد نيابت شما درست نبوده است.(1)
[136] س - اگر كسى دفعه اول به صورت خدمه، حج به جا آورده و در دفعه دوم دوباره به مأموريت خدمه عازم مكه معظمه است، آيا مى تواند به عنوان پدر يا مادر كه فوت شده اند نيابت نمايد، و در چنين صورتى آيا حج از عهده پدر و مادرش برداشته مى شود؟
ج - مانع ندارد و حج از منوب عنه كافى است، مگر آنكه سال اول، مستطيع نبودهت.
ص: 94
1- . آية الله بهجت: به ذيل مسئله 107 و 139 مراجعه شود. آية الله تبريزى: نيابت شما محل اشكال است. آية الله خويى: كسانى كه ناچارند همراه زنان و بيماران باشند، اگر بتوانند ولو يك لحظه از وقوف اختيارى مشعر را درك كنند بايد برگردند و اگر نمى توانند بايد قبل از ظهر روز عيد به آنجا برگردند و در فرض عجز از آن هم حج آنان صحيح است و چنانچه اين وظيفه را از روى جهل به حكم ترك كرده باشند حجشان صحيح است ولى بايد يك گوسفند كفاره بدهند. و در ذيل مسئله 107 «حكم نيابت معذور به عذر طارى» گذشت. آية الله زنجانى: بلكه اگر نايب هم بوده ايد عمل شما صحيح و كفايت از منوب عنه مى كند. آية الله سبحانى: بايد به مشعر جهت درك وقوف اختيارى ركنى برمى گشتيد و اگر عمداً برنگشتيد، نيابت شما باطل است به غير از دو صورت: 1. جهل شما نسبت به وظيفه؛ يعنى برگشتن به مشعر قصورى باشد 2. عذر شما طارى باشد و در هر حال بايد وقوف اضطرارى ليلى يا نهارى مشعر را انجام داده باشيد. آية الله سيستانى: صحت نيابت شما بعيد نيست. آية الله فاضل، آية الله گلپايگانى: اگر عذر شما طارى بوده نيابت صحيح است. آية الله صافى: به ذيل شرط هفتم از مسئله 107 مراجعه شود. آية الله مكارم: نيابت شما هم درست است.
و امسال مستطيع باشد.(1)
[137] س - اينجانب حدود شانزده سال قبل نيابتاً به مكه معظمه مشرف شدم و در منا چون سفر اول بوده است، و مى دانستم كه طبق تقليد حضرت عالى بايد در سفر اول حلق كنم، و ليكن نمى دانستم كه ماشين ته زن با تيغ فرق دارد و به جاى تيغ با ماشين ته زن سر خود را تراشيدم و بعد از آن سفر هم دو سفر ديگر مشرف شدم و در سفرهاى بعدى سر خود را ماشين نموده و ناخن هم گرفته ام، لطفاً بفرماييد در سفر اول كه به جاى تيغ با ماشين سر را تراشيدم، در مقابل اين كار وظيفه ام چيست؟ و آيا اين عملِ سفرِ اول در سفرهاى بعدى خللى وارد مى آورد يا ذمه ام برى شده است؟
ج - شما در صورت امكان بايد(2) به مكه برويد و در منا حلق كنيد(3) و بعد از آن طواف و نماز و سعى و طواف نساء و نماز آن را به جا آوريد و در اين اعمال نيت اتمام حج سفر اول را بكنيد و بعد از آن چيزى بر شما نيست، و اگر خودتان نمى توانيد برويد يا رفتن براى شما حرجى است در محل خود حلق كنيد و بنا بر احتياط موى آنت.
ص: 95
1- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: حج نيابى او صحيح است. آية الله سبحانى، آية الله فاضل: در اين صورت حج نيابى صحيح است اما معصيت كرده. آية الله مكارم: خدمه در حكم مستطيع هستند به علاوه مستطيع اگر قصد نيابت كند حج براى منوب عنه كافى است هرچند گناه كرده است.
2- . نسبت به متن و وظيفه حلق براى صروره به (مسئله 11120 طائفه دوم) مراجعه شود. آية الله خامنه اى: بنا بر احتياط واجب.
3- . آيات عظام بهجت، خويى، فاضل، مكارم: صروره (كسى كه بار اول حج اوست) بين حلق و تقصير مخير است، گرچه احتياط اين است كه حلق كند. آية الله تبريزى، آية الله نورى: چون حلق براى صروره (كسى كه بار اول حج اوست) متعين نيست، بنابراين حج هاى شما هر سه صحيح است و چيزى بر شما واجب نمى باشد. آية الله زنجانى، آية الله سيستانى: حلق با ماشين ته زن كافى است، گرچه احتياط مستحب با تيغ است. آية الله سبحانى: حلق با ماشين ته زن كافى است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: چون عدم جواز تراشيدن سر به عنوان تقصير بنا بر احتياط است، اگر در اين مسئله به كسى كه تقصير را كافى مى داند مراجعه نماييد تكليفى بر شما نيست.
را به منا بفرستيد و در بقيه اعمال فوق نايب بگيريد، و نسبت به دو سفر ديگر كه آيا صحيح و كافى بوده يا نه احتياط را مراعات نماييد.
[138] س - كسانى كه مجاز هستند در شب عيد قربان، بعد از درك اضطرارى مَشعر، به منا بروند، آيا همه آنان از ذوى الأعذار مى باشند كه نيابت ولو تبرعاً مورد اشكال است يا نسبت به بعضى استثناء شده است؟
ج - در فرض سؤال، زن ها مى توانند نايب شوند و نيابت در ساير ذوى الأعذار صحيح نيست.(1)
[139] س - شخصى در حج از ميتى نيابت كرد و در وقت عقد اجاره براى انجام مناسك، هيچ عذرى نداشت، ولى چند سال بعد از انجام حج متوجه شد كه در وقوف مشعرالحرام، با زن ها و مريض ها به عنوان راهنما، وقوف اضطرارى كرده و به منا رفته است و غافل بوده كه نايب بايد وقوف اختيارى بكند، آيا وظيفه اش چيست؟
ج - عمل مزبور مُجزى از حج نيابتى استيجارى نيست(2)، و از جهت اجرت بايد بهد.
ص: 96
1- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: نيابت زنان و ضعفا كه مى توانند به وقوف در شب، در مشعر اكتفا كنند مانعى ندارد. آية الله زنجانى: در فرض سؤال، بانوان و كودكان مميز و همراهان آنان و مسئولين تدارك حجاج و بدهكار و خائف مى توانند نايب شوند. آية الله سبحانى: مگر نايبى كه جهل او به وظيفه در مورد درك وقوف اختيارى ركنى مشعر قصورى باشد و نيابت زنان در اين مورد و مواردى كه مربوط به عذر طارى مانند عادت ماهيانه است، اشكال ندارد. آية الله سيستانى: چون وقوف ركنى را درك كرده اند نيابت آنها صحيح است. آية الله مكارم: نيابت در اين گونه موارد صحيح است. نظر ساير آيات عظام در ذيل مسئله 107 گذشت.
2- . آية الله بهجت: اتمام عمل طبق وظيفه عذرى نايب (عذر طارى) كفايت مى كند و مضر به صحت نيابت نيست. آية الله تبريزى: اگر از روى جهل به مسئله قبل از طلوع فجر از مشعر كوچ كرده، حج نيابتى او بنا بر اظهر صحيح است و بايد يك گوسفند كفاره دهد و در اجرت با مستأجر خود، تراضى كند. آية الله خويى: نيابت معذور اشكال دارد و حكم نيابت معذور به عذر طارى در مسئله 107 گذشت. آية الله زنجانى، آية الله مكارم: عمل مزبور كفايت مى كند و اجير حق اجرت دارد. آية الله سبحانى: چنانچه جهل آنها قصورى باشد مانع ندارد و از منوب عنه كفايت مى كند. آية الله سيستانى: عمل مزبور مجزى است حتى اگر از ابتدا چنين عذرى داشته باشد؛ زيرا درك مقدار ركن از وقوف كافى است. آية الله صافى: حج صحيح و مبرى ذمه منوب عنه است و نسبت به اجرت، رضايت مستأجر را تحصيل نمايد. آية الله فاضل: در عذر طارى حج نيابتى صحيح و مستحق اجرت هم مى باشد. آية الله گلپايگانى: بعيد نيست در عذر طارى حج نيابتى صحيح و مستحق اجرت هم باشد.
اجيركننده مراجعه نمايد و يا در صورتى كه اجاره، موقت به زمان مخصوصى كه منقضى شده نباشد، دوباره حج نيابتى صحيح به جا آورد.
[140] س - آيا مى توانم براى مادرم و براى خودم فريضه حج را انجام دهم؟
ج - در يك سال بيش از يك حج واقع نمى شود.
[141] س - شخصى به عنوان نيابت در مسجد شجره مُحرم شد و به مكه آمد، در مكه فهميد كه خودش مستطيع بوده است؟ آيا بايد اعمال عمره را به قصد خود به جا آورد يا به قصد نيابت، و اگر بايد حج را به قصد خود به جا آورد، نسبت به حج نيابى چه وظيفه اى دارد و آيا مى تواند براى آن نايب بگيرد يا نه؟
ج - احرام او صحيح نبوده است(1) و بايد برگردد و براى عمره تمتع براى خودشت.
ص: 97
1- . آية الله بهجت: به ذيل مسئله 107 مراجعه شود. آية الله تبريزى: بنا بر احتياط بايد اعمال عمره را تمام كند و طواف نساء هم به جا آورد و لازم است پس از آن به ميقات برگشته و براى خود محرم شود و وظيفه خودش را انجام دهد. آية الله خويى: اگر حج نيابى را تمام كند صحيح است گرچه وظيفه اش رها كردن حج نيابى و احرام بستن براى حج خودش بوده است. آية الله زنجانى: اگر از تمام جهات (مالى و غيره) مستطيع بوده احرامش باطل است و بايد حجة الاسلام خود را به جا آورد. آية الله سبحانى: اگر اين شخص قبل از اعمال عمره متوجه استطاعت خود شده است، حال چنانچه استطاعت اين شخص قبل از پذيرفتن نيابت بوده و نمى توانسته نايب شود، بايد عمره را به صورت عمره مفرده براى خود به جا آورد و تمام كند، سپس به ميقات برگشته و اگر نشد از ادنى الحل براى حج تمتع خود محرم شود و با استجازه از منوب عنه يا وارث او براى او استنابه كند لكن اگر اجازه نگرفت و استنابه نمود، ميت برى الذمه شده ولى اين شخص بدهكار ورثه است، حال آنها ببخشند يا مبلغ را پس بگيرند. آية الله سيستانى: اگر مطمئن است كه سال ديگر مى تواند حج خود را انجام دهد، حج نيابى را تمام كند وگرنه آن را رها كند و به ميقات برگردد و براى خود احرام ببندد. آية الله فاضل: احرام او صحيح است و تبدّل نيت براى شخص محرم صحيح نيست. آية الله مكارم: احتياطاً عمره را تمام كند و طواف نساء به جا آورد و به ميقات برگردد و محرم شود. اين در صورتى است كه اجير نشده باشد والاّ اجاره او صحيح است و در آن سال مستطيع نيست.
مُحرم شود و وظيفه خودش را انجام دهد و راجع به حج نيابى نمى تواند نايب بگيرد، مگر اجازه داشته باشد يا استيجار او براى مطلق تحصيل حج باشد.
[142] س - كسى كه نايب بوده و عمره تمتع را انجام داده و بعد ناچار شده است كه به ايران بازگردد، آيا مى تواند بقيه اعمال را به ديگرى واگذار نمايد كه حج تمتع را انجام دهد؟
ج - نمى تواند.
[143] س - آيا شرط ايمانِ نايب، كه در اصل نيابت حج(1) و همچنين در ذبح شرط است(2)، در ساير اعمالى كه نيابت در آن جايز است، مثل رمى و طواف هم شرط است يا خير؟
ج - در ساير اعمال نيز شرط است.(3)
[144] س - شخصى تمام اختيارات اموال پدرش را دارد و پدر نمى تواند بالمباشره حج را به جا آورد، پسر بدون تذكر دادن به پدر شخصى را اجير براى حج پدر نموده و خودش هم براى حج خود مشرف شده، در اين فرض آيا حج اجير براى حج پدر، مجزى است يا خير؟ و هرگاه در مدينه تصميم بگيرد كه آنچه را از مال پدر به اجيرد.
ص: 98
1- . آية الله خامنه اى: بنا بر احتياط واجب.
2- . نظر آيات عظام در شرطيت ايمان در ذبح در «مسئله 1042» خواهد آمد.
3- . آيات عظام خامنه اى، سيستانى، مكارم: بنا بر احتياط واجب. آية الله زنجانى، آية الله سبحانى: در تمام اعمال عبادى بنا بر مشهور ايمان نايب، شرط است؛ ولى ذابح و كسى كه مو يا ناخن محرم را مى زند معمولاً نايب نيست تا ايمان در او معتبر باشد.
داده است با پدر حساب نكند و از مال خودش باشد، رفع اشكال مى شود يا نه؟
ج - در فرض مزبور استنابه در مورد پدر صدق نمى كند(1)، و حَجة الاسلام از طرف پدر واقع نمى شود و فرقى بين دو صورت فوق نيست.
[145] س - شخصى پس از آنكه به مدينه مشرف شد جنون پيدا كرد، با توجه به اينكه سابقاً حج بر او مستقر شده است، آيا مى شود براى او نايب گرفت يا خير، و اگر نشود، تبرع حج از او چه صورت دارد؟
ج - نيابت و تبرع در فرض سؤال صحيح نيست.(2)
[146] س - فردى پس از استطاعت مالى براى حج اسم نويسى كرد و براى دو سال بعد اسمش در آمد، ولى چند ماه قبل از حركت، فوت كرد درحالى كه پسرش را نايبد.
ص: 99
1- . آية الله بهجت: با احراز رضايت پدر اشكال ندارد و تبرّع از حى در حج واجب، با عدم قدرت او، اظهر جواز آن است و با اذن باشد احوط است در تفريغ ذمه. آية الله زنجانى: استنابه از شخص زنده در حج واجب - حجة الاسلام و غير آن - بدون درخواست يا اذن منوب عنه صحيح نيست و در حج مستحب مانعى ندارد. آية الله سبحانى: نيابت براى منوب عنه زنده بدون اجازه و يا وكالت از طرف او كفايت نمى كند هرچند فرد اختياردار اموال او باشد. آية الله سيستانى: اگر اختيارات او شامل نايب گرفتن در حج هم بوده كافى است وگرنه عمل نايب كافى نيست مگر اينكه قبل از احرام، پدر مطلع شود و موافقت نمايد. آية الله فاضل، آية الله نورى: مگر وكالت مطلقه از پدر داشته باشد. آية الله گلپايگانى: اجير گرفتن براى پدر از مال او بدون اطّلاع پدر صحيح نيست بلى در صورتى كه مبلغ اجاره را از مال خود تبرّعاً بپردازد در فرض سؤال كه پدر عاجز از انجام حج است مانعى ندارد و مجزى از حجة الاسلام پدر مى باشد.
2- . آية الله زنجانى، آية الله مكارم: اگر اميد به بهبودى او نباشد گرفتن نايب براى او مانعى ندارد. آية الله سبحانى: نيابت تبرعى از مجنونى كه قبل از جنون حج بر او مستقر شده و اميدى به بهبودى او نيست اشكال ندارد و در صورت نيابت استيجارى ولى او بايد از اموالش هزينه حج را بپردازد. آية الله سيستانى: بايد پس از مرگ براى او نايب بگيرند. آية الله فاضل: در فرض سؤال كه زنده است صحيح نيست، بلى در صورت يأس از بهبودى او نيابت صحيح است. آية الله نورى: فقط حاكم شرع مى تواند براى او نايب بگيرد.
قرار داده بود كه براى او حج به جا آورد، درحالى كه پسر خود استطاعت مالى داشته ولى در اسم نويسى مسامحه كرده و ننوشته است، در صورتى كه اگر اسم مى نوشت، شايد در همان سال اول، قرعه به نامش در مى آمد و شايد هم سال هاى بعد، اكنون پسر به مدينه آمده به عنوان نيابت حج بلدى از جانب پدر و هنوز محرم نشده، چه وظيفه اى دارد؟
ج - در فرض مرقوم نيابت صحيح نيست و بايد براى خودش حج نمايد.(1)ت.
ص: 100
1- . آية الله بهجت: نيابت شخص مستطيع جايز نيست ولو اگر انجام دهد صحيح است. آية الله تبريزى: در فرض مزبور براى خودش حج به جا آورد و براى پدرش نايب بگيرد. آية الله خامنه اى: در فرض سؤال كه راه با فيش مورد وصيت براى پسر باز شده و وصيت نسبت به زائد بر حج ميقاتى، از ثلث بيشتر نيست، يا ورثه اجازه كرده اند، بايد پسر حج را به نيابت از پدر به جا آورد. آية الله خويى: حج نيابى او صحيح است و در صورتى كه رفتن به حج منحصر به استفاده از سهميه پدر بوده و استفاده از آن بنا به وصيت پدر يا نظر ورثه موقوف به اين باشد كه خود او براى پدر حج نيابى انجام دهد، اينكه لازم باشد پسر باز براى خود حج به جا آورد، فتواى ايشان روشن نيست. آية الله زنجانى: اگر فرزند قبل از استطاعت، نيابت را قبول كرده باشد بايد براى پدر حج به جا آورد وگرنه حج بر عهده اش مستقر شده نمى تواند نايب شود و بايد حج خود را به جا آورد. البته اگر تنها با استفاده از اين فيش مى تواند حج به جا آورد، بايد مطابق ذيل مسئله 88 عمل نمايد. آية الله سبحانى: حال كه اين شخص با فيش پدر به مدينه رسيده دو حالت دارد: 1. اگر براى انجام حج پدر اجير شده و بدون اين فيش نمى توانست به مكه بيايد چه استطاعت او قبل از پذيرش نيابت و اجاره باشد و چه بعد درحالى كه بدون اين فيش نمى توانست به مكه بيايد، بايد براى پدر حج به جا آورد؛ 2. اگر همين شخص كه با فيش منوب عنه آمده، در برابر عمل خود هيچ مزدى دريافت نمى كند (تبرعى) و قبل از ميقات متوجه استطاعت خود شده و فعلاً طريق براى او مهيا گرديده، بايد حج را براى خود انجام دهد و براى پدر حج نيابى خريدارى نمايد و تفاضل قيمت فيش را نسبت حج نيابى ميقاتى به ورثه بپردازد ولى اگر قيمت نيابت زيادتر از فيش بود بايد از جيب خود بپردازد مگر اينكه ورثه قبول كنند. آية الله سيستانى: اگر مطمئن باشد كه در سال هاى آينده مى تواند براى خودش حج به جا آورد مى تواند امسال به نيابت از پدر حج به جا آورد، و اگر مطمئن نباشد وظيفه اش اين است كه براى خود حج به جا آورد، ولى به هر حال حج نيابى او صحيح است. آية الله فاضل: حج خودش مقدم است، ليكن اگر مخالفت كرد حج نيابى صحيح است اگرچه مرتكب گناه شده است. آية الله مكارم: نيابت او صحيح است و استطاعت خودش ثابت نيست، هرچند به خاطر كوتاهى كردن در اسم نويسى گناه كرده است.
[147] س - شخصى اجير حج بَلَدى از قم شده و خودش ساكن اراك است، بعد از اجير شدن در نظر داشته كه به قم برود و از آنجا حركت كند، پس از چند روز درحالى كه از موضوع غافل شده، براى انجام كار ديگرى به قم و بعد از آنجا به تهران رفته است، آيا همان نيت قبلى براى حركت از قم كافى است يا بايد برگردد به قم، و بر فرض خروج از ايران چه حكمى دارد؟
ج - اگر مى تواند بايد برگردد(1)، و چنانچه برنگشت ولو در صورت تمكن و حج را انجام داد، حج صحيح است و بالنسبه استحقاق اجرت دارد.
[148] س - آيا بر نايب واجب است اعمال حج را طبق فتواى مرجع تقليد منوب عنه انجام دهد يا مطابق وظيفه خودش عمل نمايد؟
ج - ميزان، وظيفه خود اوست(2) ولى اگر اجير شده به كيفيت خاصى، بايد طورىل.
ص: 101
1- . آية الله بهجت: لازم نيست برگردد. آية الله سبحانى: و اگر عمل نكرد يا فراموش كرد حج او صحيح است ولى اجرة المثل بالنسبه كم مى شود و اگر به نيت نيابت حتى چند ماه قبل به آن بلد رفته باشد و بعداً از غير آن بلد به حج برود كافى است. آية الله سيستانى: حج او صحيح است مطلقاً، ولى اگر اجاره بر حج بلدى به نحو تقييد باشد مستحق اجرت نيست، و اگر شروع از بلد منوب عنه جزو عمل مورد اجاره باشد مستحق اجرت مى باشد ولى مستأجر مى تواند اجرت المثل آن قسمت را كه به جا نياورده از او بگيرد و مى تواند اجاره را فسخ كند ولى بايد اجرت المثل حج او را بدهد، و اگر شروع از بلد از باب شرط ضمن العقد باشد مستأجر فقط مى تواند اجاره را فسخ كند و در اين صورت اجرت المثل او را بايد بدهد. آية الله مكارم: مگر اينكه نيت در اعماق ذهنش وجود داشته باشد. آية الله نورى: اگر داعى ارتكازى داشته، گرچه اخطارى نبوده و غافل شده، برگشتن لازم نيست؛ زيرا در نيت خطور لازم نيست و اگر بالمرّه غافل شده و از ارتكاز هم محو شده، بايد برگردد.
2- . آية الله بهجت: در نيابت از ميت به وظيفه خودش عمل مى كند و در نيابت صحيح از زنده فى الجمله احتياط مى كند. آية الله تبريزى، آية الله خويى: چنانچه منوب عنه حى باشد، بايد طبق تقليد منوب عنه عمل كند و چنانچه منوب عنه مرده باشد، اگر وصيت كرده، بايد به تقليد منوب عنه عمل كند. در غير اين دو صورت، مراعات تقليد منوب عنه لازم نيست. آية الله تبريزى اضافه فرموده اند: و بنا بر احتياط لازم است آن عمل بنا به تقليد وصى و ورثه هم صحيح باشد و اگر وصيتى نكرده، نايب به حسب تقليد خودش عمل كند و طورى باشد كه به حسب وظيفه ورثه هم مجزى باشد. آية الله زنجانى: در مورد محرمات احرام، نايب بايد فتواى مرجع تقليد خودش را رعايت كند و در مورد مناسك و اعمال حج چنانچه به فتواى مقلَّد نايب نتواند بدون احرام از ميقات بگذرد بايد در احرام و اعمال حج، فتواى مرجع تقليد خود را رعايت كند تا به شكل صحيح، محرم شده و از آن بيرون آيد و كسى كه براى حج يا عمره واجب خودش، كسى را اجير مى كند يا براى آن وصيت مى نمايد بايد رعايت فتواى مقلَّد خود را در اعمال حج بر نايب شرط نمايد و بر ولى ميت كه براى حج واجب ميت، نايب مى گيرد و همچنين بر وصى كه براى حج وصيت شده - مستحب يا واجب - نايب مى گيرد، واجب است كه علاوه بر رعايت تقليد منوب عنه در اعمال حج، رعايت فتواى مقلَّد خودشان را نيز بر نايب شرط كنند و به دنبال آن نايب بايد تقليد شرط شده را نيز رعايت كند و اگر مستطيع يا ولى يا وصى او در نايب گرفتن چنين قيدى ننمايند، نايب بايد در اعمال حج فتواى مقلَّد منوب عنه و همچنين مقلَّد ولى يا وصى را نيز رعايت نمايد. آية الله سيستانى: بايد طبق تقليد خودش عمل كند ولى اگر اجير شده باشد كه طبق نظر منوب عنه يا مستأجر عمل كند، چه به صراحت ذكر شده باشد و چه اطلاق منصرف به آن باشد، بايد به همان نحو عمل كند، مگر در صورت يقين به فساد عمل.
عمل كند كه مراعات وظيفه خودش و كيفيت ذكر شده، بشود.
[149] س - آيا در اجاره براى اعمال حج لازم است اجير و مستأجر از يكديگر سؤال كنند كه مقلّدِ چه كسى هستند يا نه؟
ج - لازم نيست و اجير مطابق تقليد خودش عمل مى كند.(1)
[150] س - نايب چند ماه قبل از حج به بلد منوب عنه مى رود و به عنوان نيابت حج حركت مى كند و به وطن خودش يا محل ديگرى مى رود و در ماه ذى حجه، كه عازم حج مى شود، ديگر به بلد منوب عنه نمى رود، كافى است يا نه؟ و چه وقت بايد برود؟ت.
ص: 102
1- . آية الله بهجت: به مسئله قبل مراجعه شود. آية الله تبريزى: بنا بر احتياط مراعات تقليد منوب عنه را بنمايد. آية الله خويى: اگر اجير بتواند اعمال را به نحوى انجام دهد كه بداند مطابق تقليد منوب عنه واقع مى شود، و در صورتى كه عمل طبق فتواى مقلَّد منوب عنه به نظر نايب باطل باشد، بايد عمل به احتياط كند. آية الله زنجانى: به تفصيلى كه در پاسخ سؤال قبل گذشت مستأجر بايد رعايت فتواى مقلَّد خود و منوب عنه را شرط كند مگر بداند كه نايب رعايت مى كند و نايب نيز بايد سؤال كند كه منوب عنه و نايب گيرنده، مقلّد چه كسى هستند، مگر آنكه بخواهد احتياط كند. آية الله سبحانى: فحص از تقليد منوب عنه لازم نيست.
ج - كافى است.
[151] س - در موردى كه مرحوم پدرم فرموده بود پسر بزرگ نيابتاً به مكه برود و من كه پسر بزرگ هستم به وسيله ارث مستطيع شده ام اما تاكنون نتوانسته ام سهم خود را به پول مبدل كنم، آيا مى توانم با اين حال به جاى پدر حج به جا آورم يا نه؟
ج - با فرض حصول استطاعت مالى براى خودتان(1) ولو از بابت ارثيه، اگر امكان فروش و صرف قيمت در حج را داريد بايد اول براى خودتان حج به جا آوريد و براى پدر بعداً انجام دهيد يا ديگرى را نايب بگيريد.(2)
[152] س - آيا جايز است براى نايب در طواف عمره تمتع يا طواف حج كه طواف را در غير موسم حج به جا آوَرَد يا نه؟
ج - مانع ندارد.(3)د.
ص: 103
1- . آية الله خامنه اى: مگر اينكه استطاعت طريقى (باز بودن راه) براى فرزند جز به لحاظ نيابت از پدر حاصل نشود. آية الله خويى: به ذيل مسئله 146 مراجعه شود. آية الله زنجانى: اگر قبل از استطاعت، وصيت را قبول كرده باشيد حج نيابى مقدم است، والاّ در صورتى كه بتوانيد بدون حرج و آبروريزى با فروش سهم الارث، مخارج حج را تأمين كنيد مستطيع مى باشيد و بايد حج خودتان را به جا آوريد. آية الله سبحانى: اگر پسر وصيت پدر را قبل از استطاعت خود پذيرفته باشد حج نيابى مقدم است و در غير اين صورت بايد حج خود را مقدم دارد و چنانچه حج پدر مقيد به همان سال است كسى را براى او نايب بگيرد. آية الله سيستانى: مگر اينكه وصيت شده باشد كه حج را همان سال استطاعت انجام دهيد، در اين صورت اگر مطمئن باشيد كه سال بعد مى توانيد حج خود را انجام دهيد به وصيت عمل كنيد وگرنه در آن سال حج خود را انجام دهيد و حج از جانب پدر را سال بعد انجام دهيد.
2- . آيات عظام صافى، گلپايگانى، نورى: اگر حج واجب بر عهده پدر بوده، در همان سال نايب بگيريد تا تأخير در انجام وصيت نشود. آية الله مكارم: اگر ميت شرط مباشرت كرده نمى تواند نايب بگيرد.
3- . آية الله بهجت: در حكم، با منوب عنه مشترك است. آية الله خامنه اى: وقت طواف حج و نماز آن ماه ذى حجه است، ولى طواف نساء و نماز آن وقت معينى ندارد. آية الله زنجانى: نايب بايد مطابق وظيفه منوب عنه عمل نمايد پس اگر در طواف عمره تمتع نايب شده باشد بايد طواف را در زمانى انجام دهد كه منوب عنه بتواند بقيه اعمال را انجام داده عرفات را در قبل از غروب روز نهم درك كند و اگر بعد از احرام حج، نايب گرفته نايب بايد قبل از طواف حج، طواف عمره را به جا آورد و اگر ذى حجه گذشته، هر وقت به جا آورد كافى است و اگر در طواف حج نايب شده بايد وقتى انجام دهد كه منوب عنه بتواند - ولو بالاستنابه - سعى و طواف نساء را در ذى حجه به جا آورد و اگر ذى حجه گذشته هر وقت به جا آورد كافى است. آية الله سبحانى، آية الله سيستانى: بايد عمل را در وقتى انجام دهد كه بر منوب عنه تأخير از آن جايز نيست. پس اگر نايب در طواف عمره تمتع باشد، بايد در وقتى انجام دهد كه منوب عنه بتواند بقيه اعمال را قبل از فوت وقوف در عرفات انجام دهد و اگر طواف حج باشد تأخير آن از ذى حجه جايز نيست، ولى اگر ماه ذى حجه تمام شد، در هر زمان كافى است و اگر منوب عنه طواف را فراموش كرده و به وطن بازگشته است، نايب در هر زمان مى تواند آن را انجام دهد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: طواف عمره تمتع را در اشهر حج و طواف حج را در ذى حجه، روز عيد و بعد از آن، بايد به جا آورد مگر اينكه منوب عنه طواف را فراموش كرده باشد و بعد از گذشتن موسم متذكر شود كه در اين صورت خود او و در فرض عدم تمكن، نايب او مى تواند طواف را در غير اشهر حج به جا آورد. آية الله مكارم: طواف حج تمتع را بايد تا آخر ذى حجه به جا آورد و طواف عمره تمتع را بايد در اشهُر حج، قبل از عرفات به جا آورد.
[153] س - شخصى قبلاً مستطيع بوده و به حج نرفته و الآن هيچ گونه قدرت مالى جهت انجام حج را ندارد، آيا فرزندش مى تواند تبرعاً از طرف او حج نيابى انجام دهد؟
ج - نيابت در حج از حى صحيح نيست، مگر در صورتى كه شخص از جهت پيرى نتواند به حج برود يا مريض باشد و از جهت مرض نتواند برود و مأيوس از خوب شدن تا آخر عمر باشد.(1)د.
ص: 104
1- . آية الله بهجت: مگر در صورتى كه از غيرِ جهتِ مال، استطاعت نداشته باشد؛ به طورى كه مباشرت مقدور او نباشد و تفصيل صور آن در مسئله 52 گذشت. آية الله تبريزى: يا عذر ديگرى داشته باشد و اطمينان به زوال عذر و مرض نداشته باشد. آية الله خويى: يا عذر ديگرى داشته باشد و عذر و مرض تا آخر عمر باقى بماند. آية الله زنجانى: و همچنين است اگر عذر ديگر مستمرّى غير از پيرى و مرض داشته باشد. و در هر حال عمل نايب در حج واجب از حى، بايد با اذن منوب عنه باشد. آية الله سيستانى: مرض و مانند آن. آية الله فاضل: يا عذر ديگرى داشته باشد و عذر و مرض تا آخر عمر باقى بماند؛ مثل اينكه محكوم به حبس ابد باشد.
[154] س - حج به نيابت حضرت ولى عصر - ارواحنا له الفدا - چون در موسم حج تشريف دارند جايز است يا نه؟
ج - اشكال ندارد.(1)
[155] س - زنى كه واجب الحج است وصيت كرده كه از اصل تركه اش براى او حج بَلَدى توسط وصيش انجام شود، حال استطاعت جانى و مالى و غيره براى وصى او فراهم است، فقط از حيث عدم شركت در نام نويسى براى حج، آن هم با عذرى، استطاعت راهى ندارد، آيا مى تواند حج نيابى را انجام دهد؟
ج - وصى اگر قبلاً استطاعت نداشته و فعلاً هم راه براى او باز نيست الآن هم مستطيع نيست و مى تواند براى حج نيابى اجير شود(2)، ولى اگر بدون اينكه اجير شود خود را به ميقات برساند، نمى تواند حج نيابى به جا آورد و بايد براى خودش حج به جا آورد.
[156] س - كسى كه حج نيابى انجام مى دهد، اگر در قربانى شخص ثالثى را وكيل كرد، ذابح چگونه نيت كند، آيا بايد نيت كند كه به وكالت از ميت قربانى مى كنم يا بايد وكالت از نايبِ ميت كند؟ در هر صورت آيا بايد نام ميت را هم ببرد؟
ج - نام ميت بردن لازم نيست، بلكه چنانچه نيت كند آنچه بر عهده نايب استد.
ص: 105
1- . آية الله بهجت: مانع ندارد و احتياط در حج از نفس (خود) و اهداى ثواب براى آن حضرت است.
2- آية الله سبحانى، آية الله مكارم: به اميد مطلوبيت اشكال ندارد. . آية الله تبريزى: در فرض مزبور، وصى براى خود حج به جا آورد و براى حج بلدى ميت نايب بگيرد. آية الله خويى: به مسئله 146 رجوع شود. آية الله زنجانى: ولى اگر بدون تعهّد الزامى براى حج نيابى، استطاعت طريقى پيدا كند - ولو با جلب رضايت ورثه - بايد براى خودش حج به جا آورد و حج نيابى او صحيح است. آية الله سبحانى: به ذيل مسئله 88 و مسئله 146 مراجعه شود. آية الله گلپايگانى: با فرض استطاعت در ميقات، نيابت صحيح نيست. آية الله مكارم: اگر از نام نويسى آن زن استفاده كند، بايد براى او حج نمايد.
انجام دهد صحيح است.(1)
[157] س - كسى كه براى حج اجير مى شود، اگر شرط كند كه مثلاً براى طواف نساء يا يك عمل ديگرى كه نيابت بردار است نايب مى گيرم، آيا اين شرط نافذ است و مى تواند عمل نمايد يا نه؟
ج - اگر عذر دارد(2) نمى تواند قبول كند، بلى در قربانى مانع ندارد و شرط لازم نيست.
[158] س - كسى احتمال قوى عقلايى مى دهد كه نتواند اعمال را به نحو عادى انجام دهد، و ممكن است حج تمتع را بدل به افراد كند، آيا مى تواند از حج واجب نيابت كند؟
ج - مى تواند نيابت كند، ولى اگر وظيفه او عدول به افراد شد، بنا بر احتياط منوب عنه نبايد اكتفا به آن كند.(3)د.
ص: 106
1- . آية الله تبريزى: نايب بايد نيت كند كه براى حج نيابتى كه انجام مى دهد قربانى مى كند و ذابح لازم نيست كه نيت كند هرچند احوط و اولى اين است كه نيت كند آنچه را كه بر عهده نايب است انجام مى دهد. آية الله زنجانى: نايب بايد نيت كند كه براى حج نيابى كه انجام مى دهد قربانى مى كند و ذابح لازم نيست نيت كند مگر آنكه بر خلاف معمول در امر قربانى، نايب شده و اين كار به طور كامل به او واگذار شده باشد.
2- . آية الله بهجت: بنا بر احتياط نمى تواند قبول كند. آية الله تبريزى، آية الله گلپايگانى: نيابت او محل اشكال است. آية الله خويى: بنا بر احتياط نيابت او مجزى نيست. (در خصوص طواف نساء فتواى ايشان در دست نيست) آية الله زنجانى: اگر حج يا عمره واجب باشد صحيح نيست و اگر مستحب باشد صحيح است. آية الله سبحانى، آية الله سيستانى: در عملى مانند طواف نساء، كه صحت حج بر آن متوقف نيست، اگر از ابتدا هم عذر او معلوم باشد نيابت صحيح است. آية الله صافى: نيابت او محل اشكال است. آية الله فاضل: معذور نبايد نيابت كند و شرط اجازه در استنابه صحيح نيست مگر در قربانى كه آن هم نياز به شرط ندارد و اگر شرط كنند استيجار صحيح است ليكن شرط قابل عمل نيست.
3- . آية الله بهجت: نظر ايشان ذيل مسئله بعد (159) خواهد آمد. آية الله تبريزى: مى تواند نيابت كند اگر وقت وسعت داشته باشد و احتمال عذر طارى بدهد و چنانچه عذر طارى شد حج او كفايت از منوب عنه مى كند. آية الله خامنه اى: اجير كردن كسى كه وظيفه او به سبب كمى وقت عدول به حج افراد است، صحيح نيست. اما اگر نايب را در وسعت وقت اجير كنند و سپس اتفاقاً وقت بر او تنگ شود، واجب است كه [به حج افراد] عدول كند و عمل او از حج تمتع منوب عنه كفايت مى نمايد و مستحق دريافت اجرت نير هست. آية الله خويى: هرگاه شخصى را براى حج تمتع اجير نمايد و وقت هم زياد باشد و اتفاقاً (يعنى پس از احرام عمره تمتع) وقت براى حج تمتع تنگ شد و اجير عدول به حج افراد كرد ذمه منوب عنه برى مى شود. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 114 مراجعه شود. آية الله سبحانى: فردى كه قبل از شروع عمل احتمال جدى مى دهد كه حجش به إفراد تبديل مى شود نبايد براى حج تمتع اجير شود و اگر اجير شد از حج منوب عنه كفايت نمى كند مگر اينكه از اول احتمال جدى نمى داد كه چنين عذرى پيش آيد و بدون اهمال كارى و فرصت سوزى وقت او مضيق گردد و ناچار به آوردن حج إفراد شود، چنين حجى كافى و صحيح است. آية الله سيستانى: اگر از ابتدا علم يا اطمينان به عروض عذر ندارد نيابت و حج صحيح است هرچند بعداً عذر عارض شود و حج او بدل به افراد شود. آية الله صافى: اگر وضع به طورى است كه نايب عند العرف استطاعت حج تمتع را دارد، از حج منوب عنه مجزى است والاّ در صورت عدول، مجزى از منوب عنه نيست. آية الله فاضل: اگر از ابتدا علم يا اطمينان به عروض عذر نداشته باشد نيابت و حج صحيح است هرچند بعداً به واسطه عذر يا تنگى وقت كه اتفاقاً عارض شده، حج او بدل به افراد مى شود و در اين صورت ذمه منوب عنه برى مى شود. آية الله گلپايگانى: در عذرِ طارى، اجزاء بعيد نيست. آية الله مكارم: مگر اينكه از عذرهايى باشد كه در حج احياناً پيش مى آيد. كه در اين فرض اكتفا به آن، بى اشكال است. آية الله نورى: در اين صورت نمى تواند نيابت كند.
[159] س - نايبى كه در وقت قبول نيابت براى حج معذور نبوده است، و بعد از عقد اجاره در موقع عمل يا قبل از محرم شدن، جزو معذورين شد و در هر عذرى كه پيش آمده طبق وظيفه معذورين رفتار نمود، آيا حج او از منوب عنه كافى است؟ و آيا نسبت به نحوه عذر فرقى هست يا نه؟
ج - محل اشكال است.(1)د.
ص: 107
1- . آية الله بهجت: اتمام عمل طبق وظيفه عذرى نايب كفايت مى كند و مضر به صحت نيابت نيست. آية الله تبريزى: در عذر طارى نيابت معذور صحيح است و حج او از منوب عنه كافى است و در اجرت با مستأجر خود تراضى كند. آية الله خامنه اى: نايبى كه در وقت قبول نيابت براى حج معذور نبوده است، ليكن بعد از عقد اجاره، در موقع عمل يا قبل از محرم شدن، جزو معذورين شده، اگر عذر او منجر به نقص بعضى از اعمال حج نشود نيابت او صحيح است؛ مثل اينكه در ارتكاب بعضى از تروك معذور شود ولى اگر عذر منجر به نقص در اعمال حج شود در اين صورت بطلان اجاره بعيد نيست و احوط آن است كه حج براى منوب عنه اعاده شود و بين نايب و منوب عنه در مورد اجرت مصالحه صورت گيرد. آية الله خويى، آية الله مكارم: حكم آن در مسئله 107 گذشت. آية الله سبحانى: در عذر طارى هرگاه به وظيفه معذور عمل كند حج او صحيح است. آيات عظام سيستانى، گلپايگانى، نورى: در عذر طارى اشكال ندارد. آية الله صافى: اگر قبل از احرام، معذور از انجام حج به نحوى كه براى آن اجير شده است گرديده، مستحق اجرت نيست اگرچه در بعض صور، حج او كفايت از منوب عنه مى كند.
[160] س - كسانى كه در حال اجير شدن، از معذورين نبوده اند و بعداً در اثناى عمل عذر عارض شده است، آيا نيابتشان صحيح است و مستحق تمام اجرت مى باشند يا نه؟
ج - اشكال دارد.(1)
[161] س - خدمه اى كه از روى جهل به مسئله اجير شده اند و وقوف اختيارى مشعر را درك نكرده اند، فعلاً تكليفشان چيست و همچنين ساير معذورينى كه حج ناقص از اين قبيل انجام داده اند؛ تبرعاً يا با اجرت؟ت.
ص: 108
1- . آية الله بهجت: مسئله نيابت، در سؤال 159 گذشت و مسئله اجرت در صورت صحت نيابت و اجزاء مستحق، تمام اجرت است، اگر شرطى بر خلاف نباشد نظير مسئله 120 كه گذشت. آية الله تبريزى: در عذر طارى، نيابت معذور صحيح است و حج او از منوب عنه كافى است و در اجرت با مستأجر خود تراضى كند. آية الله خامنه اى: از مسئله قبل معلوم شد. آية الله خويى، آية الله مكارم: به ذيل مسئله 107 مراجعه شود. آية الله زنجانى: استحقاق اجرت، وابسته به كيفيت قرارداد است و براى حكم صحت و كفايت عمل نايب به ذيل شرط هفتم مسئله 107 مراجعه شود. آية الله سبحانى: در عذر طارى نيابت معذور صحيح است و مستحق تمام اجرت است آيات عظام سيستانى، گلپايگانى، نورى: عذر طارى اشكال ندارد. آية الله صافى: عذر طارى اشكال ندارد و به مقدار عذر، از اجرت مستحق نيست.
ج - نيابت ايشان صحيح نيست(1) و كفايت از منوب عنه نمى كند و بايد پول را برگردانند و خودشان با عدم عذر نسبت به درك اختيارى مشعر، بايد با انجام عمره مفرده(2)، از احرام خارج شوند.
[162] س - در مناسك آمده است كه معذور نمى تواند نايب شود، معذور به چه كسى گفته مى شود؟ لطفاً حد آن را معين كنيد؛ مثلاً كسى كه نمى تواند نماز طواف را صحيح بخواند، يا نمى تواند خودش رمى جمرات كند و يا نمى تواند قربانى نمايد و يا نمى تواند يكى ديگر از واجبات حج را؛ اعم از اركان و غير اركان، انجام دهد معذور است يا خير؟د.
ص: 109
1- . آية الله بهجت: به ذيل مسئله 984 مراجعه شود. آية الله تبريزى: چنانچه شب در مشعر وقوف كرده اند و از روى جهل به مسئله قبل از طلوع فجر، از آنجا كوچ كرده اند و در وقت دانستن مسئله امكان برگشت به مشعر و درك وقوف نبود، حج آنها صحيح است و بايد يك گوسفند كفاره بدهند و اگر در حج اجير بوده اند، در اجرت با مستأجر خود تراضى كنند و همچنين ساير معذورينى كه در اثناى عمل عذر پيدا كرده اند و از اول نمى دانسته اند، اگر به وظيفه معذور عمل كنند حج نيابى آنها صحيح است ولى احتياطاً در اجرت با مستأجر خود تراضى كنند. آية الله خويى، آية الله صافى: به ذيل مسئله 107 مراجعه شود. آية الله زنجانى: در مورد سؤال اگر عمره و حج واجب باشد نيابت بانوان و كودكان مميز و همراهان آنها و مسئولين تداركات حجاج، كه به جهت تأمين تداركات بايد شبانه وقوف كنند و شخص بدهكار و خائف، صحيح و مجزى است و همچنين نيابت كسانى كه در هنگام احرام اطمينان داشته اند كه معذور نخواهند شد و هنگام عمل، عذر برايشان پيش آمده است و در حج و عمره مستحب، نيابت معذورين به طور كلى صحيح و مجزى است. آية الله سبحانى: اگر عذر آنها طارى بوده، نيابت صحيح است و كفايت مى كند و همچنين اگر جهل ايشان نسبت به درك وقوف اختيارى مشعر قصورى باشد، در هر حال بايد وقوف اضطرارى ليلى يا نهارى مشعر را درك كنند. آية الله سيستانى: اگر معذورند، هرچند از ابتدا معلوم باشد، چون درك وقوف ركنى مى كنند كافى است و نيابت صحيح است، بلكه حتى اگر غير معذور هم به آن اكتفا كند حجش صحيح است، ولى در صورت علم كفاره دارد. آية الله فاضل، آية الله نورى: اگر عذر آنها طارى بوده، نيابت صحيح است و كفايت مى كند. آية الله گلپايگانى: اگر عذر آنان طارى نبوده صحت حج و كفايت آن از منوب عنه محل اشكال است. آية الله مكارم: صحيح است.
2- . آية الله فاضل: احتياطاً از ادنى الحل تجديد نمايد و عمره مفرده انجام دهد.
ج - هر كس نتواند اعمال اختيارى حج را انجام دهد معذور است(1) و نمى تواند نايب شود(2)، ولى مباشرت در ذبح در حال اختيار هم لزوم ندارد و لذا كسى كه نمى تواند ذبح كند مى تواند براى حج نايب شود و براى ذبح نايب بگيرد.
[163] س - كسى كه نماز او صحيح نيست و براى حج به نيابت آمده است، آيا نيابت او صحيح است؟ و مفروض اين است كه به عنوان نيابت مُحرم شده است؟
ج - اگر از قرائت صحيح معذور است(3)، نيابت و احرام او باطل است(4) و اگر معذور نيست صحيح است و بايد قرائت خود را درست كند.ب.
ص: 110
1- . آية الله بهجت: با علم و اطلاع از معذور بودن، قبول نيابت خلاف احتياط است. آيات عظام خويى، سبحانى، صافى: به ذيل مسئله 107 مراجعه شود. آية الله گلپايگانى: بنا بر احتياط.
2- . آية الله تبريزى: نيابت او اشكال دارد. آية الله زنجانى: و در حج و عمره واجب نمى تواند نايب شود ولى مباشرت در ذبح... آية الله سيستانى: اگر از انجام عمل اختيارى در حج معذور باشد، هرچند مانند قرائت نماز طواف يا تلبيه باشد، بنا بر احتياط واجب، نيابتِ او مجزى از منوب عنه نيست، ولى اگر از انجام اعمالى كه در صحت حج دخالت ندارند، مانند طواف نساء يا بيتوته يا رمى روز 11 و 12، معذور است نيابت صحيح است و همچنين اگر در وقوف، در بيش از مقدار ركن معذور باشد نيابت صحيح است. آية الله مكارم: به ذيل مسئله 107 مراجعه شود.
3- . آية الله زنجانى: در عمره و حج واجب نمى تواند نايب شود و اگر معذور نيست...
4- آية الله سبحانى: به احتياط واجب نيابتش صحيح نيست مگر اينكه قبل از عمل، قرائت خود را تصحيح كند و اگر گمان مى كرد مى تواند تصحيح كند ولى موفق نشد ولو با تلاش زياد، علاوه بر نماز خود، استنابه نيز بنمايد هرچند نبايد از اول نايب مى شد ولى مستحق اجرة المثل است. . آية الله بهجت: اگر احتياطاً در موارد عذر نايب بگيرد تا عمل را صحيحاً به جا آورد و خود نيز آن عمل را انجام دهد، نيابتش صحيح است هرچند از اول نمى توانسته نايب شود. آية الله تبريزى، آية الله خويى: نيابت او اشكال دارد. آية الله سيستانى: بنا بر احتياط واجب نيابتش مجزى نيست ولى احرامش صحيح است و بايد عمل را تمام كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر از قرائت صحيح معذور است، نيابت او محل اشكال است، و بنا بر احتياط به قصد منوب عنه محرم به احرام حج شود و اعمال را به جا آورد و نسبت به اجرت مصالحه نمايند و بنا بر احتياط واجب، حج ديگرى براى منوب عنه استيجار نمايند. آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب.
[164] س - اگر مستنيب يا منوب عنه در وقت نيابت بدانند كه نايب جزو معذورين است و او را نايب كنند؛ اولاً آيا اجرت نيابت براى نايب حلال است يا نه؟ و ثانياً آيا حج نيابتى او صحيح و از حجة الاسلام يا غير حَجة الاسلام منوب عنه كفايت مى كند يا نه؟
ج - با فرض اينكه معذور بوده و استيجار شده استحقاق اجرت ندارد و كفايت نمى كند.(1)
حج استحبابى
[165] م - مستحب است كسى كه شرايط وجوب حج را ندارد؛ از بلوغ و استطاعت و غير آنها، در صورت امكان حج به جا آورد و همچنين بر كسى كه حج واجبش را انجام داده است مستحب است دو مرتبه به حج برود و مستحب است تكرار حج در هر سال. بلكه مكروه است پنج سال متوالى آن را ترك كند
ص: 111
1- . آية الله بهجت، آية الله صافى: به ذيل مسئله 107 مراجعه شود. آية الله تبريزى: در فرض مزبور استحقاق اجرت را دارد ولى اكتفا به عمل او مشكل است. آية الله خويى: اجير مى تواند اجرة المثل عملش را از كسى كه او را اجير كرده بگيرد، مگر اينكه بيشتر از اجرة المسمّى باشد. آية الله زنجانى: با تفصيلى كه در ذيل مسئله 107 گذشت نيابت معذور در حج و عمره واجب صحيح نيست و از حجة الاسلام و غير آن كفايت نمى كند و در مورد اجرت در صورتى كه نايب، جاهل به مسئله باشد و مستنيب با علم به مسئله او را اجير كند نايب پس از انجام عمل، مستحق اقلّ الامرين از اجرت المثل عمل و اجرت تعيين شده مى باشد. آية الله سبحانى: در فرض مزبور استحقاق اجرت را دارد ولى اكتفا به عمل او مشكل است زيرا معذور خود نبايد نيابت را بپذيرد. آية الله سيستانى: اجاره در فرض مذكور صحيح است و اجير مستحق تمام اجرت است و حكم اكتفا به حج او، در مسئله 107 گذشت. آية الله گلپايگانى: احوط استرضا از مستأجر است يا اجرت را مسترد دارد و بنا بر احتياط كفايت نمى كند. آية الله مكارم: اگر نايب نمى دانسته و مستنيب مى دانسته، بنا بر احتياط بايد اجرة المثل او را بپردازد.
و مستحب است در وقت خارج شدن از مكه نيت برگشتن نمايد و مكروه است قصد برنگشتن داشته باشد.(1)
[166] م - مستحب است از طرف خويشاوندان يا غير آنها حج به جا آورد تبرّعا؛ چه زنده باشند يا مرده و همچنين از طرف معصومين و نيز طواف از طرف آنها و غير آنها مستحب است به شرط آنكه در مكه نباشند(2) يا معذور(3) باشند.
[167] م - كسى كه زاد و راحله ندارد مستحب است قرض كند و به حج برود، در صورتى كه مى تواند قرض را ادا كند.(4)
[168] م - با مال حرام جايز نيست به حج برود و اگر مال او مشتبه است و علم به حرمت آن ندارد، مى تواند آن را صرف كند.(5)
[169] م - بعد از فارغ شدن از حج استحبابى مى تواند ثواب آن را به ديگرى هديه كند، همچنان كه در وقت شروع مى تواند آن را نيت كند.
[170] م - كسى كه مال ندارد تا با آن حج به جا آورد مستحب است ولو با اجارهد.
ص: 112
1- . آية الله زنجانى: البته اگر استطاعت نداشتن شخص به جهت آن باشد كه حج، مستلزم امر حرامى چون ضرر شديد يا هتك حيثيت يا سلب امنيت است انجام حج، مستحب نيست. آية الله مكارم: ولى اگر انجام حج هاى مستحبى پى درپى سبب محروميت انجام دهندگان حج واجب شود، بهتر است مجال را به آنها بدهند.
2- . آية الله زنجانى: به شرط آنكه در مكه و اطراف آن تا فاصله ده ميلى (حدود 18 كيلومترى) مكه نباشند و چون بر حسب روايات معتبر، حضرت ولى عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف همه ساله در موسم حج حضور دارند، انجام طواف مستحبى به نيابت از آن حضرت در موسم حج، خالى از اشكال نيست و به جاى آن بسيار مناسب است كه طواف مستحبى، انجام داده، ثواب آن را به محضر مبارك حضرت، تقديم نمايند.
3- . آية الله زنجانى، آية الله فاضل: استحباب و مشروعيت طواف مستحبّى براى حاضر در مكه، هرچند معذور باشند، ثابت نشده است.
4- . آية الله خامنه اى: كسى كه هزينه رفتن به حج را در اختيار ندارد، اما مى تواند قرض بگيرد و سپس به سادگى قرض خود را ادا كند، واجب نيست كه خود را با قرض گرفتن مستطيع كند، اما اگر بگيرد، حج بر او واجب مى شود.
5- . آية الله زنجانى، آية الله مكارم: به شرط آنكه از نظر ظاهر محكوم به حلال بودن باشد.
دادن خودش و نيابت از ديگرى به حج برود.
اقسام عمره
[171] م - عمره هم مانند حج دو قسم است: «واجب» و «مستحب» و بر كسى كه شرايط استطاعت را داشته باشد يك مرتبه در عمر واجب مى شود و وجوب آن مانند حج فورى است و در وجوب آن(1) استطاعت حج معتبر نيست بلكه اگر براى عمره مستطيع باشد واجب مى شود(2)، هرچند براى حج مستطيع نباشد همچنان كه عكس اين هم همين طور است كه اگر شخص براى حج استطاعت داشته باشد و براى عمره مستطيع نباشد بايد حج به جا آورد ليكن بايد معلوم باشد كه براى كسانى كه از مكه دور هستند؛ مثل ايرانيان كه وظيفه آنها حج تمتع است، هيچ گاه استطاعت حج از استطاعت عمره و استطاعت عمره از استطاعت حج جدا نيست؛ چون حج تمتع مركب از هر دو عمل است، به خلاف كسانى كه در مكه يا قريب به آن هستند كه وظيفه آنها حج و عمره مفرده است كه نسبت به آنها استطاعت براى يكى از دو عمل تصور مى شود.(3)
[172] م - واجب است بر كسى كه مى خواهد داخل مكه شود با احرام وارد شود(4) و براى احرام بايد نيت عمره يا حج داشته باشد و اگر وقت حج نيست و مى خواهد وارد مكه شود واجب است عمره مفرده انجام دهد و از اين حكم كسانى كه مقتضاى شغلشان
ص: 113
1- . آية الله زنجانى: اگر از اهالى مكه يا حوالى آن باشد استطاعت حج معتبر نيست بلكه...
2- . آية الله سبحانى: براى نائى هميشه مستحب است. آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب براى كسانى كه اهل مكه هستند يا دور از آن.
3- . آية الله سيستانى: ولى اگر وظيفه آنها بدل به حج افراد شد واجب است در صورت تمكن، بعد از آن عمره مفرده انجام دهند و اگر در آن سال نشد در سال بعد وجوب آن فورى است.
4- . آية الله زنجانى: ورود به مكه يا حرم بدون احرام جايز نيست و كسى كه قصد ورود مكه يا حرم را دارد نبايد بدون احرام از مواقيت يا نزديكى آنها عبور كند و براى احرام.... آية الله سيستانى: ورود به مكه بلكه در حرم بدون احرام جايز نيست.
اين است كه زياد وارد مكه مى شوند و از آن خارج مى شوند استثنا شده است.(1)
[173] م - تكرار عمره مانند تكرار حج مستحب است و در مقدار فاصله بين دو عمره اختلاف فرموده اند و احوط آن است كه در كمتر از يك ماه، به قصد رجا به جا آورده شود.(2)د.
ص: 114
1- . آية الله بهجت: و همچنين كسى كه بعد از تمام نمودن اعمال حج يا بعد از عمره مفرده از مكه خارج شده و بيرون رفته باشد چنين شخصى مى تواند در همان ماه خروج بدون گذشتن سى روز بدون احرام وارد مكه شود و در غير اين صورت حكم آن در مسئله 241 مى آيد. آية الله خامنه اى: همچنين كسانى كه پس از اعمال حج يا عمره مفرده از مكه خارج شده اند و مى خواهند در همان ماهِ اداى حج يا عمره، دوباره وارد مكه شوند، احرام و عمره مجدّد واجب نيست. آية الله زنجانى: همچنين كسانى كه پس از اعمال عمره مفرده يا حج از مكه خارج شده بدون فاصله سى روز از احرام قبلى باز مى گردند و نيز در مورد مريضى كه احرام و مناسك براى او مشقت دارد. آيات عظام سبحانى، سيستانى، فاضل: و همچنين كسانى كه پس از اعمال حج يا عمره مفرده از مكه خارج شوند و در همان ماه باز گردند. آيات عظام تبريزى، خوئى، صافى، گلپايگانى، مكارم، نورى: همچنين در مورد كسانى كه در همان ماه كه عمره را به جا آورده اند خارج شده و سپس در همان ماه داخل مى شوند احرام و عمره مجدّد واجب نيست.
2- . آية الله بهجت: فاصله بين دو عمره لازم نيست بنا بر اظهر، اگرچه افضل در عمره ثانيه اين است كه در ماه ديگرى غير از ماه عمره سابقه باشد و يا فاصله ده روز بين دو احرام بد، بلكه احد الفصلين احوط است و چنانچه بخواهد يك عمره براى خود و يك عمره براى ديگرى به جا آورد، فاصله يك ماه لازم نيست و همچنين است اگر هر دو عمره براى ديگرى باشد. آية الله خامنه اى: تكرار عمره مانند تكرار حج مستحب است، و بين دو عمره وجود فاصله معين شرط نيست. ولى بنا بر احتياط در هر ماه قمرى فقط يك عمره براى خود مى تواند به جا آورد. و اگر دو عمره براى افراد ديگر انجام دهد يا يك عمره براى خود و يك عمره هم براى ديگرى به جا آورد، فاصله مذكور شرط نيست. بنابراين اگر عمره دوم را به نيابت از ديگرى انجام دهد، جايز است نايب در برابر آن اجرت بگيرد و از عمره مفرده منوب عنه هرچند واجب باشد، كفايت مى كند. آيات عظام خويى، سيستانى، صافى، فاضل، مكارم: (با اختلاف در تعبير): فاصله يك ماه شرط نيست، بلكه در هر ماه قمرى مى توان يك عمره انجام داد؛ مثلاً يك عمره در آخر ماه رجب و عمره دوم در اول ماه شعبان واقع گردد. و تفصيل مسئله خواهد آمد. آية الله زنجانى: رعايت فاصله بين دو عمره لازم نيست، ولو هر دو براى يك نفر باشد، ولى انجام عمره مفرده در ايام تشريق (11 تا 13 ذى حجه) مشروع نيست و نبايد بين عمره و حج تمتع، عمره مفرده به جا آورد و اگر انجام دهد هرچند صحت آن عمره مفرده خالى از اشكال نيست ولى عمره تمتع را باطل مى كند و لذا اگر انجام داده بايد از حرم خارج گردد (هرچند نبايد از مكه خارج شود لذا مى تواند به تنعيم برود) و رجائاً به عمره تمتع محرم شده، اعمال آن را رجائاً به جا آورد و كفايت مى كند. آية الله سبحانى: فاصله ميان دو عمره به صورت يك ماه و يا ده روز مستحب است و شخص مى تواند بدون رعايت اين فاصله براى خود و يا ديگران كراراً عمره مفرده انجام دهد. آية الله گلپايگانى: فاصله انداختن بين دو عمره مفرده لازم نيست، بلكه مى توان در يك روز چندين عمره مفرده به جا آورد. آية الله نورى: مى تواند هر روز يك عمره به جا آورد. فاصله بين عمره تمتع با عمره مفرده: اما در فاصله بين عمره تمتع با عمره مفرد، نظر آيات عظام چنين است: آيات عظام بهجت، تبريزى، خامنه اى، خويى، زنجانى، سبحانى، فاضل، گلپايگانى، نورى: كسى كه مى خواهد حج تمتع به جا آورد، مى تواند قبل از عمره تمتع و يا بعد از حج تمتع، عمره مفرده به جا آورد و بين اين دو عمره فاصله معتبر نيست. آية الله تبريزى، آية الله سيستانى: در اعتبار فاصله بين عمره تمتع و عمره مفرده، اگر به نيت يك شخص باشد اشكال است و احتياط نبايد از جهت ماه قمرى ترك شود. آية الله صافى: اگر هر دو را براى خود و يا براى ديگرى مكرراً انجام مى دهد، در عمره مفرده قصد رجا نمايد. آية الله مكارم: در يك ماه قمرى اشكال دارد و به قصد رجا انجام شود.
اقسام حج
حج سه قسم است: «تمتع»، «قِران» و «اِفراد».
تمتع، وظيفه كسانى است كه چهل و هشت ميل - كه شانزده فرسخ است - از مكه دور باشند.(1)
قِران و افراد بر غير آنها واجب مى شود و اين تفصيل در حَجة الاسلام است.
ص: 115
1- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: از مسجدالحرام 16 فرسخ دور باشد. آية الله زنجانى: كه بيشتر از 48 ميل است و اين مقدار - بر خلاف مشهور - حدود 80 كيلومتر است. آية الله سبحانى: محل زندگى آنها از ابتداى مكه جديد حداقل 16 فرسنگ شرعى دور باشد، يعنى 86/400 كيلومتر. آية الله مكارم: يعنى حدود 86 كيلومتر.
صورت حج افراد و عمره مفرده
[174] م - صورت حج افراد، كه گاهى مورد ابتلاى متمتع مى شود، از اين قرار است كه: زن حائض(1) يا كسى كه به واسطه ضيق وقت نمى تواند عمره تمتع را به جا آورد، بايد قصد كند حج افراد را، و به همان احرامِ عمره تمتع، كه عدول به افراد كرده، برود به عرفات و مثل ساير حجاج وقوف كند، بعد از آن برود به مشعر و وقوف كند، بعد برود به منا و اعمال منا را به جا آورد مگر هدى را كه واجب نيست بر او. بعد برود به مكه و طواف زيارت و نماز و سعى و طواف نساء و نماز آن را به جا آورد. پس در اين وقت از احرام خارج مى شود، بعد از آن برگردد به منا براى بيتوته و اعمال ايّام تشريق؛ به همان نحو كه ساير حجاج به جا مى آورند. پس صورت حج افراد عين صورت حج تمتع است با يك(2) فرق كه در حج تمتع هدى بايد ذبح كند و در حج افراد
ص: 116
1- . آية الله زنجانى: زنى كه هنگام احرام بستن مى داند كه بر اثر حيض يا نفاس نمى تواند اعمال عمره تمتع را انجام داده، احرام حج تمتع ببندد و خود را قبل از غروب روز نهم به عرفات برساند و همچنين زنى كه به حكم استصحاب بقاء حيض، قدرت چنين كارى را ندارد، به حج افراد محرم مى گردد، پس چنانچه قبل از گذشتن وقت، پاك شد عدول به عمره تمتع مى كند و اگر پاك نشد حج افراد و عمره مفرده به جا مى آورد و مجزى از حجة الاسلام است. و زنى كه فكر مى كند كه حيض يا نفاس، مانع انجام عمره تمتع او نخواهد شد و همچنين اگر پاك باشد و شك داشته باشد كه بروز حيض يا نفاس، مانع عمره تمتع خواهد شد يا خير، در اين دو صورت به عمره تمتع محرم مى شود و چنانچه حيض يا نفاس عارض شد مى تواند تا آخر وقت صبر كند كه اگر پاك شد اعمال عمره تمتع را به جا آورد والاّ سعى و تقصير كرده، احرام حج تمتع مى بندد و طواف عمره و نماز آن را قبل از طواف حج قضا مى كند و مى تواند براى پاك شدن صبر نكند بلكه طواف را رها كرده سعى و تقصير نمايد، پس اگر قبل از احرام حج، پاك شد طواف و نماز را به جا آورد والاّ آنها را قبل از طواف حج قضا كند، و اين حج نيز مجزى از حجة الاسلام است؛ و در هر صورت مى تواند به نيت آنچه فعلاً خداوند از او مى خواهد - عمره تمتع يا حج افراد - محرم شود پس اگر قبل از گذشتن وقت عمرة تمتع پاك شد اعمال عمره و حج تمتع را به جا آورد والاّ اعمال حج افراد و پس از آن و گذشتن روز سيزدهم عمره مفرده را به جا آورد و مجزى از حجة الاسلام است.
2- . آية الله تبريزى، آية الله سيستانى: حج افراد با حج تمتع در تمام اعمال مشترك هستند و در 6 جهت با هم فرق دارند. آية الله زنجانى: در برخى از احكام مانند تقديم اعمال مكه و انجام طواف مستحبى بين حج تمتع و حج افراد، تفاوت هست. آية الله سبحانى: و در تقديم اختيارى اعمال مكه و استعمال بوى خوش بعد از تقصير يا حلق و حليت همسر در صورتى كه طواف نساء را ضرورتاً مقدم داشته بعد از حلق يا تقصير در روز عيد در منا و انجام طواف مستحب قبل از انجام طواف واجب حج در حج إفراد.
واجب نيست ولى استحباب دارد.
[175] م - صورت عمره مفرده - كه بايد كسى كه حج تمتع او بدل به حج افراد شد، بعد از حج به جا آورد(1) - آن است كه خارج شود به ادنى الحل و افضل آن است كه از «جِعرانه» يا «حُديبيه» يا «تنعيم» كه از همه نزديك تر به مكه است، محرم شود و بيايد به مكه و طواف كند و نماز آن را بخواند و سعى بين صفا و مروه بكند و تقصير كند يا سر بتراشد و طواف نساء به جا آوردو نماز طواف بخواند.
[176] م - «عمره مفرده» با «عمره تمتع» كه تفصيلاً خواهد آمد، در صورت فرق ندارد، مگر در سه چيز:(2)
اول - آنكه در عمره تمتع بايد تقصير كند؛ يعنى از مو يا ناخن خود بايد بگيرد(3) و سر تراشيدن جايز نيست و در عمره مفرده مخير است بين سر تراشيدن و تقصير.
دوم - آنكه در عمره تمتع طواف نساء ندارد و در عمره مفرده دارد.
سوم - آنكه ميقات عمره تمتع يكى از مواقيت پنج گانه است كه ذكر آن مى آيد.
و ميقات عمره مفرده ادنى الحل است(4) و جايز است از يكى از مواقيت پنج گانه محرم شود.(5)د.
ص: 117
1- . آية الله زنجانى: بايد بعد از حج و گذشتن روز سيزدهم به جا آورد، هرچند حج تمتع او استحبابى باشد و بهتر است آن را در اوائل محرّم به جا آورد و ميقات آن هر نقطه اى خارج از حرم است. آية الله سيستانى: در صورت تمكن.
2- . آيات عظام فرق هاى بيشترى را متذكر شده اند كه به مناسك آنان مراجعه شود. آية الله خامنه اى: در مناسك معظّم له اين فرق نيز وجود دارد: عمره تمتع بايد در يكى از ماه هاى حج يعنى شوّال يا ذى قعده يا ذى حجه به جا آورده شود، درحالى كه انجام عمره مفرده در همه ايام سال صحيح است.
3- . به ذيل مسئله 1120 مراجعه شود.
4- . [براى كسانى كه در مكه هستند].
5- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 222 و 229 خواهد آمد.
[177] م - كيفيت افعال حج افراد؛ از احرام و وقوفين و اعمال منا و اعمال مكه، عين كيفيّت حج تمتع است و در احكام، مشترك هستند(1) و كيفيت افعال عمره تمتع؛ از احرام و طواف و ساير اعمال، عين كيفيتِ عمره مفرده است.
[178] م - عمره تمتع را اگر كسى به جا بياورد، كافى است از عمره مفرده.
[179] م - كسى كه وظيفه اش حج تمتع است؛ مثل اشخاصى كه از مكه شانزده فرسنگ شرعى دور باشند، اگر استطاعت براى عمره داشته باشند و براى حج نداشته باشند، عمره مفرده بر آنها واجب نيست مثل اشخاصى كه به نيابت حج مى كنند، گرچه احتياط آن است كه به جا آورد.(2)
[180] م - كسى كه محرم شد به احرام عمره مفرده، حرام مى شود بر او جميع چيزهايى كه در احرام تمتع گفته شد و بعد از آنكه تقصير كرد يا سر تراشيد، همه چيز بر او حلال مى شود مگر زن ها و بعد از آنكه طواف نساء را با نمازش به جا آورد، زن هم بر او حلال مى شود.
[181] م - طواف نساء را در عمره مفرده، بايد بعد از تقصير يا سرتراشى به جا آورد.(3)
[182] م - كسى كه به احرام عمره مفرده وارد مكه شد، اگر احرامش در ماه هاى حج بوده، جايز است كه آن را عمره تمتع قرار دهد(4) و دنبال آن، حج تمتع به جا آوردد.
ص: 118
1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 174 گذشت.
2- . آية الله زنجانى: مخصوصاً بر كسى كه استطاعت عمره مفرده را از وطن خود داشته باشد. آية الله مكارم: اين احتياط واجب است.
3- . آية الله بهجت: در عمره مفرده، تقديم طواف نساء بر تقصير، در صورت ضرورت يا نسيان يا جهل، مجزى است.
4- . آية الله بهجت: جواز عدول به عمره تمتع، محل تأمل و احتياط است، مگر اينكه متمكن از انجام عمره تمتع نباشد. (به ذيل مسئله 1322 مراجعه شود). آية الله تبريزى: تا وقت حج در مكه باقى ماند. آية الله زنجانى: بر كسى كه در ماه هاى حج، براى خودش يا ديگرى عمره مفرده مستحبى به جا آورده و از مكه خارج نشده، جايز بلكه مستحب است كه آن را عمره تمتع مستحبى قرار بدهد و بعد از آن حج تمتع به جا آورد و براى حج واجب نمى تواند عمره مفرده را تبديل به عمره تمتع كند. پس اگر حج تمتع بر او واجب بود تبديل عمره مفرده صحيح نبوده بايد با خروج از حرم، محرم به عمره تمتع گشته و عمره تمتع به جا آورد. آية الله سبحانى: و در مكه باقى بماند مى تواند آن را عمره تمتع قرار دهد و پس از آن حج تمتع مستحبى به جا آورد، اما در حج تمتعِ واجب، عدول جايز نيست. آية الله سيستانى: اگر عمره مفرده را در ماه هاى حج انجام دهد و در مكه تا روز هشتم ذى حجه بماند و قصد حج كند عمره او عمره تمتع به حساب مى آيد.
و در اين صورت هدى بر او واجب مى شود.
صورت حج تمتع اجمالاً
بدان كه حج تمتع مركب است از دو عمل: يكى «عمره تمتع»، و ديگرى «حج تمتع» و عمره تمتع مقدم است بر حج.
و عمره تمتع مركب است از پنج جزء:
اول - احرام.
دوم - طواف كعبه.
سوم - نماز طواف.
چهارم - سعى بين كوه صفا و مروه:
پنجم - تقصير؛ يعنى گرفتن قدرى از مو يا ناخن.(1)
و چون محرم از اين اعمال فارغ شد، آنچه بر او به واسطه احرام بستن حرام شده بود حلال مى شود.(2)
ص: 119
1- . آية الله سبحانى: به گرفتن ناخن قناعت نكند. آية الله سيستانى، آية الله مكارم: احتياط آن است كه تنها به گرفتن ناخن قناعت نكند.
2- . به مسئله 893 و ذيل آن مراجعه شود. آية الله تبريزى، آية الله خويى: به جز تراشيدن سر، و اما سر تراشيدن تفصيلى دارد كه از اين قرار است: هرگاه عمره تمتع در ماه شوال به جا آورده شود، سر تراشيدن تا سى روز از عيد فطر گذشته جايز است و اما بعد از آن احتياط اين است كه سر تراشيده نشود و چنانچه تراشيده شد و از روى علم و عمد بود، احتياط اين است كه يك گوسفند كفاره داده شود. آية الله سبحانى: نبايد بعد از فراغت از اعمال عمره تمتع و تقصير سر خود را حلق كند و يا با ماشين ته زن بزند ليكن اگر اين كار را كرد حرمت تكليفى است نه وضعى و فقط معصيت كرده و كفاره ندارد و به حج يا عمره او ضرر نمى زند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: ولى تراشيدن سر جايز نيست و اگر سر بتراشد بايد يك گوسفند كفاره بدهد، بنا بر احتياط، هرچند جاهل يا ناسى باشد.
و حج تمتع مركب است از سيزده عمل:
اول - احرام بستن در مكه.
دوم - وقوف به عرفات.
سوم - وقوف به مشعرالحرام.
چهارم - انداختن سنگ ريزه به جمره عقبه در منا.
پنجم - قربانى در منا.
ششم - تراشيدن سر يا تقصير كردن در منا.
هفتم - طواف زيارت در مكه.
هشتم - دو ركعت نماز طواف.
نهم - سعى بين صفا و مروه.
دهم - طواف نساء.
يازدهم - دو ركعت نماز طواف نساء.
دوازدهم - ماندن به منا، شب يازدهم و شب دوازدهم، و شب سيزدهم براى بعضى از اشخاص.
سيزدهم - در روز يازدهم و دوازدهم رمى جمرات، و اشخاصى كه شب سيزدهم در منا ماندند، روز سيزدهم بايد رمى جمرات كنند.(1)
آنچه ذكر شد صورت اجمالى اين دو عمل است و تفصيل آنها بعد ذكر مى شود.ط.
ص: 120
1- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى، مكارم: بنا بر احتياط.
[183] م - لازم نيست مكلف اين اعمال را قبل از ورود به عمره و حج بداند ولو اجمالاً، و كافى است كه نيت كند عمره تمتع را؛ يعنى عبادتى را كه خداوند بر او واجب كرده و همين طور حج تمتع را به نحوى كه واجب است بر او، و كيفيت و تفصيل هر يك را از رساله در وقت عمل ياد بگيرد و عمل كند، ولى ياد گرفتن اجمالى آن بهتر و موافق احتياط است.
استفتائات اقسام عمره و حج
[184] س - شخصى در اثناى عمره مفرده، در شوط پنجم سعى، مريض شده و نتوانسته است عمره را تمام كند، او را به ايران برده اند و بعد از بهبودى هم نتوانسته به مكه بيايد، فعلاً وظيفه او چيست؟ توضيح آنكه كسى نايب شده كه وظيفه او را انجام دهد و عملى را كه وظيفه او است و او را از احرام خارج مى كند به جا آورد.
ج - با فرض اينكه خود شخص نمى تواند مراجعت كند، نايب براى خروج منوب عنه از احرام، سعى را تمام(1) كند و آن را اعاده نمايد(2) و به منوب عنه خبر دهد كه تقصير نمايد و بعد از تقصير براى طواف نساء نايب بگيرد(3) و توضيح آنكه مسئله از موارد حصر نيست، چون شخص مريض فعلاً خوب شده و اينكه نمى تواند به مكه بيايد از جهت مرض نيست.
[185] س - كسى عمره مفرده به جا آورده و بدون انجام طواف نساء به مدينه آمده
ص: 121
1- . آية الله تبريزى: احتياطاً سعى را تمام كند. آية الله خويى، آية الله سيستانى: اعاده كافى است.
2- . آية الله سبحانى: اگر مقدار باقيمانده بيشتر از نصف است نايب سعى را اتمام و اعاده مى كند و اگر مقدار باقيمانده كمتر از نصف است فقط اعاده مى كند.
3- . آية الله سبحانى: واحتياطاً خود او نيز در هر كجا هست نماز طواف را بخواند. آية الله سيستانى: ولى نماز طواف را بايد خودش بعد از طواف نايب بخواند.
است، فعلاً مى خواهد براى عمره تمتع مُحرم شود، آيا جايز است بدون انجام طواف نساء مُحرم شود و بعد از انجام عمره تمتع، طواف نساء را به جا آورد؟
ج - مانع ندارد.(1)
[186] س - اگر فاصله بين دو عمره كمتر از يك ماه باشد، فرموده ايد بايد عمره دوم را به قصد رجا به جا آورد، آيا فرقى هست بين دو عمره مفرده از خودِ شخص و بين دو عمره مفرده اى كه هر دو يا يكى از آنها به نيابت از ديگران باشد يا نه؟
ج - فرق نمى كند.(2)
[187] س - اينكه حضرت عالى فرموده ايد: اگر فاصله ميان دو عمره كمتر از يك ماه باشد، عمره دوم رجائاً قصد شود، مقصود يك ماه است يا سى روز كامل؟
ج - ميزان يك ماه است، و اگر در بين ماه عمره به جا آورده، احتياط مذكور را تا سى روز مراعات كنند.(3)
[188] س - اگر بين دو عمره كمتر از يك ماه فاصله باشد بايد عمره دوم را به قصد رجا انجام دهد، چنانچه عمره دوم نيابت باشد نايب مى تواند براى آن اجرت بگيرد يات.
ص: 122
1- . آية الله تبريزى: صحت احرام جديد، قبل از طواف نساى عمره مفرده، محل اشكال است. آية الله سبحانى: بايد محرم شود و آن گاه طواف نساء را انجام دهد و سپس اعمال عمره تمتع را به جا آورد. آية الله فاضل: احتياط آن است كه تا طواف نساء عمره مفرده يا حج تمتع را انجام نداده، براى عمره تمتع يا عمره مفرده محرم نشود، هرچند اگر قبل از انجام طواف نساء محرم به عمره و حج شد باطل نيست، ولى پس از اتمام آنها، طواف نساء را بنا بر احتياط انجام دهد. آية الله نورى: و همچنين كسى كه پس از انجام حج تمتع، طواف نساء را ترك كرده، مى تواند براى عمره مفرده محرم شود.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 173 گذشت. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى، صافى، فاضل: در يك ماه قمرى نمى تواند دو عمره براى خود و يا يك نفر ديگر انجام دهد. ولى انجام دو عمره، يكى براى خود و يكى براى ديگرى و يا دو عمره براى دو نفر متفاوت جايز است.
3- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 173 گذشت.
خير، و چنانچه بر منوب عنه انجام عمره مفرده واجب باشد كفايت مى كند يا خير؟
ج - لازم است احتياط مراعات شود و چنانچه با تذكر به اجيركننده اجرت بگيرد اشكال ندارد.(1)
[189] س - اگر زنى به نيت عمره مفرده محرم و بعد از آن عادت شود و در همه روزهايى كه مى تواند در مكه باشد حيض است، براى عمره مفرده بايد چه كند؟ و اگر آنجا اعمالى انجام نداده و فعلاً به ايران آمده، چه وظيفه اى دارد؟
ج - در فرض سؤال بايد براى طواف و نماز نايب بگيرد و بقيه اعمال عمره را خودش به جا آورد و چنانچه به ايران آمده، اقدام كند و برگردد و اگر نمى تواند، براى اعمال عمره نايب بگيرد ولى بايد خودش تقصير كند(2) و ترتيب بين آن و ساير اعمال مراعات شود و تا اعمال را به جا نياورد، آنچه به وسيله احرام بر او حرام شده، بر او حلال نمى شود.
[190] س - آيا طواف در عمره مفرده استحبابى، حكمِ طواف واجب را دارد كه بايد نماز آن خلف مقام باشد يا حكم طواف استحبابى را دارد و در هر جاى مسجدالحرام مى توان نماز آن را خواند؟د.
ص: 123
1- . آية الله تبريزى: نيابت مانعى ندارد و نايب مى تواند براى آن اجرت بگيرد و كفايت از منوب عنه مى كند. آية الله خامنه اى: نظر معظم له ذيل مسئله 173 گذشت. آية الله خويى، آية الله سيستانى: در فرض سؤال نيابت مانعى ندارد. آية الله زنجانى، آية الله نورى: رعايت فاصله بين دو عمره لازم نيست. آية الله سبحانى: با قصد جدّى انجام دهد چون كه فاصله معتبر نيست و در فرض سؤال نيابت مانعى ندارد و كفايت مى كند و چنانچه در زمان اجاره مبلغى تعيين شده باشد مستحق اجرت مى باشد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اجرت گرفتن مانعى ندارد. آية الله فاضل: كفايت از منوب عنه مى كند و اجرت گرفتن اشكال ندارد. آية الله مكارم: و كفايت كردن آن محل اشكال است.
2- . آية الله سبحانى: ليكن احتياط مستحب است كه خودش نيز در محل خودش دو نماز دو ركعتى بخواند يكى براى طواف عمره و ديگرى براى طواف نساء. آية الله سيستانى: و نيز نماز طواف را خودش در محل خودش به جا آورد.
ج - حكم طواف واجب را دارد و بايد نماز آن، خلف مقام باشد.(1)
[191] س - انجام عمره مفرده در ماه هاى حج، پيش از عمره تمتع جايز است يا خير؟ و در اين مسئله فرقى بين صَرُوره و غير صروره هست يا نه؟
ج - مانع ندارد و فرق نمى كند.(2)
[192] س - تأخير عمره مفرده در حج افراد، تا چه وقتى بلا عذر جايز است؟
ج - بايد مبادرت نمايد عرفاً على الأحوط و تأخير نشود.(3)
[193] س - زنى كه احتمال مى دهد خون حيض ببيند و نتواند داخل مسجدالحرام شود، آيا مى تواند براى عمره مفرده مستحبى مُحرم شود و اگر خون ديد براى طواف و نماز نايب بگيرد و همچنين مريض اگر احتمال مى دهد نتواند اعمال عمره مفرده را انجام دهد؟ج.
ص: 124
1- . آية الله نورى: خلف مقام لازم نيست هرچند در صورت امكان اولى است.
2- . آية الله سيستانى: و احوط آن است كه اين دو عمره در يك ماه قمرى نباشد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: براى كسى كه نايب در حج بلدى نباشد و بر خودش حج واجب نشده يا حج واجب خود را انجام داده اشكال ندارد.
3- . آية الله تبريزى: گرچه اقوى عدم وجوب مبادرت است. آية الله زنجانى: اهالى مكه و حوالى آنكه وظيفه آنها حج افراد است، هرگاه استطاعت عمره مفرده پيدا كردند بايد بدون تأخير عمره مفرده به جا آورند، قبل از حج باشد يا بعد از آن و گذشتن ايام تشريق و كسانى كه از مكه دور هستند و به جهتى مثل حيض يا ضيق وقت، وظيفه آنها تبديل به حج افراد شده است و همچنين كسانى كه پس از احرام عمره تمتع، عمره آنها به حج افراد تبديل شده است، بعد از انجام حج و گذشتن روز سيزدهم بايد عمره مفرده به جا آورند - هرچند عمره تمتع آنها استحبابى باشد - و بهتر است عمره مفرده را در اوائل محرم به جا آورند. و كسانى كه بعد از حج افراد مستحبى مى خواهند عمره مفرده انجام دهند بعد از گذشتن ايام تشريق مى توانند عمره مفرده به جا آورند و تأخير آن جايز است بلكه اصل به جا آوردن آن واجب نيست و در هر حال انجام عمره مفرده در ايام تشريق (روز يازدهم تا سيزدهم ذى حجه) مشروع نيست. آية الله سبحانى: بايد فوراً عمره مفرده را بعد از حج انجام دهد ولى اگر تأخير انداخت در ماه هاى ديگر مى تواند انجام دهد. آية الله سيستانى: وجوب آن فورى است، مانند وجوب حج.
ج - اشكال ندارد و چنانچه وظيفه او نايب گرفتن شد عمل به وظيفه نمايد.
[194] س - همچنان كه عمره مفرده را قبل از عمره تمتع ولو با كمتر از فاصله شدن يك ماه تجويز فرموده ايد، آيا بعد از عمره تمتع هم با كمتر از يك ماه فاصله تجويز مى فرماييد يا بايد رجائاً انجام شود؟
ج - به قصد رجا انجام شود.(1)
[195] س - كسى كه وظيفه او عمره تمتع است و ندانسته به نيت عمره مفرده مُحرم شده است تكليف او چيست؟
ج - اگر قصد عمره مفرده كرده، بايد عمره مفرده انجام دهد(2) و بعد عمره تمتع را به جا آورد(3) و چنانچه اشتباه در تطبيق بوده، تمتع واقع مى شود و صحيح است.
[196] س - اگر تقصير را در عمره مفرده جهلاً يا نسياناً به جا نياورد و طواف نساء را نيز ترك كرده و بعد رفته است به مسجد شجره و براى عمره تمتع مُحرم شده و عمره تمتع را به جا آورده و بعد متوجه نقص كار خود شده است، تكليف اين شخص با داشتن فرصت براى اعاده عمره تمتع و نداشتن فرصت چيست؟د.
ص: 125
1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 173 گذشت.
2- . آية الله تبريزى: چنان كه بعد از انجام عمره مفرده تا وقت حج در مكه باقى ماند، مى تواند عمره مفرده اى را كه انجام داده عمره تمتع قرار دهد و براى حج محرم شود. آية الله خويى: اگر كسى در ماه هاى حج عمره مفرده انجام دهد و اتّفاقاً در مكه تا موسم حج بماند مى تواند آن را عمره تمتع قرار دهد. آية الله سبحانى: اگر قصد واقعى او عمره مفرده باشد و در غير اين صورت خطا در تطبيق است و اشكال ندارد. آية الله سيستانى: ولى اگر در مكه تا روز هشتم ذى حجه بماند و قصد حج كند عمره مفرده او عمره تمتع به حساب مى آيد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: عمره مفرده او باطل است، بلى چنانچه اشتباه در تطبيق بوده، تمتع واقع مى شود و صحيح است. آية الله فاضل: عمره مفرده او مبدل به عمره تمتع شده و كافى است. آية الله مكارم: مى تواند عمره مفرده انجام دهد و مى تواند عدول به تمتع كند، اگر در ماه هاى حج باشد.
3- . آية الله زنجانى: و براى احرام عمره تمتع مى تواند از حرم خارج گشته و محرم شود.
ج - در فرض مرقوم(1) چنانچه عمره مفرده را در اشْهُر حج به جا آورده و مى خواهد حج مستحبى(2) به جا آورد، مى تواند عدول به عمره تمتع كند؛ چه وقت براى اعاده عمره تمتع داشته باشد يا نه. ولى اگر حج واجب باشد كفايت نمى كند على الأحوط و بايد پس از تقصير صحيح به ميقات برود(3) و براى عمره تمتع مجدداً محرم شود.
[197] س - كسى كه حجش بدل به افراد شده و بايد بعد از حج، عمره مفرده به جا آورد، اگر سال بعد كه به حج مى رود بعد از اعمال حج، عمره مفرده را به جا آورد كافى و مُجزى است يا نه؟
ج - احوط(4) آن است كه تا عمره مفرده را انجام نداده، براى عمره و حج ديگر مُحرم..
ص: 126
1- . آية الله بهجت: چون از احرام عمره مفرده هنوز بيرون نيامده، احرام عمره تمتع صحيح نيست بايد ابتدا تقصير كند تا از احرام عمره مفرده بيرون آيد؛ چنانچه وقت داشته باشد كه براى عمره تمتع محرم شود مى تواند به ميقات برگردد و محرم شود و در صورت عدم امكان در خارج حرم محرم شود. آية الله زنجانى: چون از احرام عمره مفرده بيرون نيامده احرام عمره تمتع صحيح نيست و چون از مكه خارج شده نمى تواند عمره مفرده را تبديل به عمره تمتع كند، پس بايد اعمال عمره مفرده را تمام كند و براى احرام عمره تمتع كافى است از حرم بيرون برود. آية الله سيستانى: احرام عمره تمتع او باطل است و بايد براى عمره مفرده تقصير نمايد و اگر بعد از انجام عمره تمتع متوجه شد حكم كسى را دارد كه جهلاً يا نسياناً احرام عمره تمتع را انجام نداده است كه احتياط واجب بطلان عمره تمتع است.
2- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، فاضل: (با اختلاف در تعبير): در تبدّل عمره مفرده به عمره تمتع، فرقى بين حج واجب و مستحب نيست.
3- . آية الله سبحانى: اگر حج واجب باشد كفايت نمى كند و بايد پس از تقصير و انجام طواف نساء و نماز آن به ميقات برود و در صورت عدم امكان، از ادنى الحل محرم شود.
4- . آية الله بهجت، آية الله خويى: مانعى ندارد. آية الله تبريزى: احتياط مستحب آن است... آية الله زنجانى: و در مورد جواز تأخير به ذيل مسئله 192 مراجعه شود. آية الله سبحانى: تا عمره مفرده را انجام نداده نمى تواند براى حج و عمره ديگرى محرم شود. آية الله سيستانى: وجوب آن فورى است ولى اگر تأخير انداخت مجزى است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: متعرض اين مسئله نشده اند. آية الله مكارم: بايد توجه داشت كه عمره مفرده واجب را در هر ماه از سال مى توان انجام داد ولى چون وجوب آن ظاهراً فورى است بايد تأخير نيندازد و احوط آن است كه....
نشود، هرچند اگر خلاف كرد، ضرر به صحت عمره و حج او نمى زند.(1)
[198] س - كسانى كه از هند و پاكستان به عربستان مى آيند و در مكه معظمه مقيم مى شوند، آيا حجشان تمتع است يا وظيفه ديگرى دارند؟
ج - چنانچه به قصد مجاورت در مكه بمانند و بعد از دو سال مستطيع شوند حكم اهل مكه را پيدا مى كنند(2)، و در غير اين صورت، صور مختلفه اى است كه در تحريرالوسيله ذكر شده است.
[199] س - كيفيت حج قِران را بيان فرماييد، و آيا اين حج بركدام اشخاص واجب مى شود؟
ج - حج قِران واجب تعيينى نيست و چون مورد ابتلا نيست، مى توانيد به كتب مفصله مراجعه نماييد.(3)ت.
ص: 127
1- . آية الله سبحانى: تا انجام نداده، نمى تواند براى حج يا عمره ديگر محرم شود.
2- . آية الله بهجت: شخصى كه وظيفه او در حجة الاسلام تمتع است با اقامت در مكه و اطراف نزديك آن، بدون قصد توطّن دائم، فريضه او مادامى كه داخل سال سوم اقامت نشده باشد تغيير نمى كند چه قبل از اقامت مستطيع شده باشد و يا بعد از آن، بلكه بايد در صورت اراده حجة الاسلام به سوى يكى از مواقيت خارج شود و آنجا محرم گردد و اگر نتوانست به يكى از مواقيت برود، در خارج حرم محرم شود و اگر در خارج حرم هم نتوانست از محل خودش محرم شود. آية الله سبحانى: اگر نائى به قصد توطن در مكه بماند به آن اندازه كه بگويند اهل مكه است وظيفه او هنگام استطاعت وظيفه اهل مكه است و لازم نيست دو سال بگذرد ولى اگر نائى مقيم شد و از اقامت او دو سال گذشت و وارد سال سوم شد و مستطيع گرديد، وظيفه او وظيفه اهل مكه است. آية الله نورى: مگر در صورتى كه از ابتدا قصد توطّن داشته باشد كه پس از گذشتن مدتى كه وطن صدق كند حكم اهل مكه را دارد هرچند دو سال نگذشته باشد. ساير آيات عظام نيز چون حضرت امام رحمه الله در مسئله تفصيلاتى دارند كه بايد به مناسك آنها مراجعه شود.
3- . آية الله خامنه اى: حج قِران مانند حج افراد است با اين تفاوت كه در حج قِران بايد در حال احرام قربانى همراه محرم باشد بنابراين در اين صورت قربانى بر او واجب است. همچنين در حج قِران احرام هم با لبيك گفتن محقق مى شود و هم با اشعار يا تقليد ولى در حج افراد فقط با لبيك گفتن محقق مى شود. آية الله سيستانى: تفصيل آن در مسئله 158 و 161 مناسك آمده است.
فصل اول: احرام
محل احرام عمره تمتع
[200] م - بدان كه محل احرام بستن براى عمره تمتع، كه آن را ميقات مى نامند، مختلف مى شود به اختلاف راه هايى كه حجاج از آنها به طرف مكه مى روند و آن پنج محل است:
اول - مسجد شجره است كه آن را «ذُوالحُلَيفه» مى نامند(1) و آن ميقات كسانى است كه از مدينه منوره به مكه مى روند.
[201] م - جايز است در صورت ضرورت، احرام را از مسجد شجره تأخير بيندازد تا ميقات اهل شام.(2)
[202] م - احتياط واجب(3) آن است كه در داخل مسجد شجره محرم شود نه خارج
ص: 131
1- . آية الله خامنه اى: مسجد شجره در منطقه ذوالحليفه در نزديكى مدينه منوره واقع شده است.
2- . آية الله بهجت: جواز احرام با اين فرض از مسجد شجره و انجام دادن كار ضروى و سپس كفاره دادن محل تأمل است؛ پس احتياط ترك نشود.
3- . آية الله بهجت: جايز نيست در بيرون مسجد به طورى كه محاذى و برابر آن از طرف راست يا چپ باشد احرام بسته شود و اختياراً بايد در صورت امكان از درون مسجد احرام بسته شود. آية الله تبريزى: جايز است در بيرون مسجد به طورى كه محاذى آن از طرف راست يا چپ باشد احرام بسته شود و احوط اين است كه در صورت امكان از درون مسجد احرام بسته شود و احتياط واجب آن است كه از پشت مسجد قديم احرام نبندند. آية الله خامنه اى: احرام خارج از مسجد شجره كفايت نمى كند و واجب است داخل مسجد مُحرم شوند. آية الله خويى: احرام از منطقه ذوالحليفه، مانعى ندارد. آية الله زنجانى: كسى كه از مدينه منوره عازم مكه است بايد در مسجد شجره - هرچند قسمت هاى جديد آن باشد - نيت احرام را انشاء كند؛ يعنى از قلب خود بگذارند كه «خود را - مثلاً - به عمره تمتع، محرم قرار مى دهم» ولى مكان تلبيه واجب، منطقه ذوالحليفه است، پس اگر داخل مسجد نيت كرد ولى تلبيه واجب را خارج مسجد هم بگويد كفايت مى كند. آيات عظام سبحانى، صافى، گلپايگانى، مكارم: بلكه همين اندازه كه محاذى مسجد از طرف راست يا چپ باشد كفايت مى كند، هرچند از داخل مسجد مستحب است.
آن، هرچند نزديك به آن باشد.
[203] م - شخص جنب و حائض مى توانند در حال عبور از مسجد محرم شوند(1) و نبايد در مسجد توقف كنند.
[204] م - اگر جنب به واسطه زيادى جمعيت نتواند در حال عبور از مسجد احرام ببندد و آب براى غسل نباشد و نتواند صبر كند تا آب پيدا شود بايد تيمم كند و داخل مسجد شود و احرام ببندد.(2)ت.
ص: 132
1- . آية الله تبريزى: شخص جنب و حائض در خارج مسجد محرم مى شود و تجديد تلبيه در جُحفه لزومى ندارد و نيز اگر در حال عبور از مسجد محرم شوند مانعى ندارد. آية الله خويى: اين مسئله و دو مسئله بعد، مبنى بر لزوم احتياط است و در مسئله قبل گفته شد كه احتياط واجب نيست و احرام در خارج مسجد مانع ندارد. آية الله سبحانى: فرد جنب نمى تواند داخل مسجد بشود و بايد از بيرون مسجد سمت راست يا چپ آن محرم شود و اگر بخواهد داخل مسجد محرم شود بايد حالت عبورى داشته باشد و لبيك را در حال عبور بگويد و اگر درب دوم بسته باشد احتياط آن است كه بيرون مسجد محرم شود. آية الله سيستانى: براى حائض و نفساء احرام بستن بيرون مسجد شجره كافى است. آية الله مكارم: مى توانند در خارج مسجد يا در حال عبور از مسجد محرم شوند.
2- . تفصيل نظر آيات عظام در ذيل مسئله 202 و 203 گذشت. آية الله فاضل: و همچنين است حائض و نفساء كه پاك شده اند. آية الله نورى: و چنين است حائض كه از حيض پاك شده است.
[205] م - اگر حائض نتواند تا وقت پاك شدن صبر كند احتياط آن است كه نزديك مسجد محرم شود و در «جحفه» يا محاذى آن احرام را تجديد كند.(1)
دوم - وادى عقيق است، كه اوايل آن را «مسلخ» و اواسط آن را «غمره» و اواخر آن را «ذات عرق» مى گويند كه محل احرام عامه است و آن ميقات كسانى است كه از راه عراق و نجد به مكه مى روند.(2)
سوم - قرن المنازل است، و آن ميقات كسانى است كه از راه طائف حج مى روند.(3)
چهارم - يَلَمْلَمْ است، كه اسم كوهى است و آن ميقات كسانى است كه از راه يمن مى روند.(4)د.
ص: 133
1- . آية الله بهجت: اگر نتواند وارد مسجد شود در خارج مسجد محاذى آن محرم مى شود و در جحفه يا محاذى آن تجديد احرام مى كند بنا بر احتياط. آية الله خامنه اى: زنى كه داراى عذر است، مى تواند در حال عبور از مسجد مُحرم شود، به شرطى كه مستلزم توقف در مسجد نباشد. ولى اگر مستلزم توقف در مسجد هرچند بر اثر ازدحام و مانند آن باشد و نتواند احرام را تا برطرف شدن عذر به تأخير بيندازد، بايد از جُحفه يا محاذات آن مُحرم شود. و جايز است با نذر از هر مكان ديگرى قبل از ميقات مُحرم شود. آية الله زنجانى، آية الله فاضل: اگر حائض نتواند تا وقت پاك شدن صبر كند، بايد نزديك مسجد محرم شود و نياز به تجديد احرام از جحفه ندارد. و همين طور است حكم زنى كه در حال نفاس باشد. آيات عظام تبريزى، خويى، سبحانى، سيستانى، صافى، گلپايگانى، مكارم: مى تواند در كنار مسجد محرم شود و تجديد احرام لازم نيست. آية الله نورى: اگر به واسطه زيادى جمعيت، از عبور از مسجد هم عاجز باشد، احتياط آن است كه از نزديك مسجد محرم شود.
2- . آية الله خامنه اى: و احرام بستن از همه قسمت هاى آن صحيح است. آية الله سبحانى: وادى عقيق وسيع ترين ميقات در ميان مواقيت پنج گانه است كه در 180 كيلومترى مكه قرار دارد و احتياط واجب آن است كه از نقطه مسلخ تا نقطه غمره محرم شوند.
3- . آية الله خامنه اى: و مُحرم شدن از قَرن المَنازل خواه از داخل مسجد باشد يا خارج آن در ساير مواضع قَرن المنازل كافى است.
4- آية الله سبحانى: نزديك ترين ميقات به مكه همين است كه از جاده جديد 94 كيلومتر با مكه فاصله دارد. . آية الله خامنه اى: و احرام بستن از همه قسمت هاى آن صحيح است. آية الله سبحانى: يلملم 100 كيلومتر با مكه فاصله دارد.
پنجم - جُحْفه است و آن ميقات كسانى است كه از راه شام مى روند.(1)
[206] م - اگر بيّنه شرعيه قائم شد؛ يعنى دو شاهد عادل(2) شهادت دادند(3) كه فلان مكان ميقات است، تفتيش و تحصيل علم لازم نيست(4) و اگر علم و بيّنه(5) ممكن نشود مى تواند اكتفا كند به ظن حاصل(6) از پرسيدن از كسانى كه اهل اطلاع به آن مكان ها مى باشند.ت.
ص: 134
1- . آية الله بهجت: اهل مدينه مى توانند از جحفه اختياراً محرم شوند. آية الله خامنه اى: و احرام بستن از داخل مسجد و يا ساير مواضع جُحفه صحيح است. آية الله سبحانى: و نيز ميقات كسانى است كه به هر علتى در مسجد شجره محرم نشده اند و همين طور كسانى كه از طريق دريا عازم حج شده و پس از بستن احرام در آنجا عازم بندر جده مى شوند. آية الله سيستانى: و كسانى كه از مسجد شجره گذشته و محرم نشده اند هرچند بدون عذر.
2- . آية الله سبحانى: يك شاهد عادل و اگر شاهد عادلى در كار نباشد بايد از اهل محل پرسيد و در صورت اطمينان به آن اعتماد كرد ولى امروزه مواقيت پنج گانه به وسيله تابلوهايى معين شده و طبعاً مفيد اطمينان است. آية الله سيستانى: شهادت دو عادل در صورتى مفيد است كه مستند به حس يا مانند آن باشد. آية الله مكارم: رسيدن به ميقات با حداقل شهادت يك نفر عادل نيز ثابت مى شود، ولى در زمان ما ميقات ها مشخص است و احتياجى به اين امور نيست.
3- . آية الله خامنه اى: يا شهرتى كه موجب اطمينان است قائم شد.
4- . آية الله بهجت: احوط و اقوى لزوم تحصيل علم است به اين اماكن و اگر علم ممكن نباشد بعيد نيست اكتفا به ظن حاصل از پرسيدن اهل معرفت به اين اماكن. آية الله زنجانى: بلكه براى ميقات گواهى كسى كه خبر او براى شخص حاجى يا نوع مردم اطمينان آور است و همچنين گواهى اهل محل - ولو اطمينان بخش نباشد - كافى است.
5- . آية الله خامنه اى: يا شهرت موجب اطمينان.
6- . آية الله تبريزى: بر مكلف واجب است يقين يا اطمينان به رسيدن به ميقات پيدا نموده و احرام ببندد و يا حجت شرعيه داشته باشد و افرادى كه آنجا زندگى مى كنند، گفته آنها حجت شرعيه محسوب مى شود، بلكه شهادت يك نفر ثقه كافى است، اگر بدانيم مستند او سؤال از عرف محل است. آية الله خويى: تحصيل اطمينان لازم است و گمان كافى نيست، بلى اگر ثقه خبره از محل خبر بدهد كافى است. آية الله سيستانى: تحصيل علم يا اطمينان يا حجت شرعيه لازم است. آية الله فاضل: تحصيل اطمينان لازم است.
[207] م - هرگاه از راهى برود كه به هيچ يك از ميقات ها عبورش نيفتد، بايد از محاذات ميقات احرام ببندد.(1)
[208] م - اگر عبور او طورى است كه محاذات با دو ميقات پيدا مى كند احتياط واجب(2) آن است كه از جايى كه اول، محاذات پيدا مى كند احرام ببندد و در محاذات ميقات بعد، تجديد نيت احرام كند...
ص: 135
1- . آية الله بهجت: بايد از محاذات اولين ميقات نزديك به خود محرم شود. آية الله خويى: كسى كه تقريباً يك ماه يا بيشتر در مدينه منوره اقامت نموده و عازم حج باشد و بخواهد از غير راه متعارف مدينه تا مكه برود، همين كه شش مايل از مدينه دور شود محاذى و برابر مسجد شجره خواهد بود و همان جا ميقاتش خواهد بود و از همان جا احرام مى بندد. و در تجاوز نمودن از محاذات مسجد شجره و احرام بستن از محاذات يكى از مواقيت ديگر، بلكه از خصوص مورد مذكور نيز مشكل است. آية الله زنجانى: كسى كه از مدينه منوره عازم مكه است بايد از مسجد شجره محرم شود، البته اگر از غير راه متعارف، عازم مكه باشد بايد پس از آنكه به مقدار فاصله مسجد شجره از مدينه قديم (حدود ده كيلومتر) دور شد محرم شود و كسانى كه از غير مدينه، عازم مكه هستند چنانچه از يكى از مواقيت يا حوالى نزديك آن مى گذرند بايد از ميقات محرم شوند و محاذات ميقات كفايت نمى كند و نذر، مجوز احرام بستن در غير ميقات نيست و اگر از مواقيت و حوالى آنها عبور نمى كنند، هر كجاى خارج حرم محرم شوند صحيح است و در اين صورت احرام از محاذات ميقات، مطابق احتياط استحبابى است و در اين مسئله فرقى بين عمره مفرده و تمتع و حج افراد نيست. آية الله سبحانى: هرگاه از راهى برود كه هرگز از ميقات عبور نمى كند مانند كسى كه از ايران و غيره وارد جده مى شود، مى تواند به دو صورت محرم شود: الف) به مدينه منوره برود و از مسجد شجره محرم شود و يا به جحفه برود و از آنجا محرم شود. ب) به حديبيه برود چه از راه قديم و چه از راه جديد و در آنجا محرم شود و اصلاً كسى كه از يكى از مواقيت عبور نمى كند، رفتن او به ميقات واجب نيست و مى تواند به يكى از دو گونه اخير محرم شود.
2- . آية الله بهجت: اقوى كفايت احرام اول است؛ به نحوى كه در مسئله قبل بيان شد. آية الله تبريزى، آية الله فاضل: بايد از جايى كه اول محاذات پيدا مى كند، احرام ببندد و تجديد نيت در محاذات ميقات بعد لازم نيست. آية الله خويى، آية الله زنجانى: با ملاحظه مسئله سابق، اين مسئله منتفى است. آية الله سبحانى: اگر از محاذات ميقات اول احرام ببندد و سپس به محاذات ميقات دوم برسد، تجديد احرام لازم نيست. آية الله سيستانى: مخير است از محاذى هر كدام احرام ببندد، گرچه احتياط مستحب احرام در محاذى اول است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: واجب است كه از جايى كه....
[209] م - كسانى كه از محاذات غير مسجد شجره عبور مى كنند، احتياط مستحب(1) آن است كه قبل از رسيدن به محاذات، به نذر محرم شوند و بهتر آن است كه در محاذات، تجديد احرام كنند.
[210] م - شخص مستطيع اگر احرام را از ميقات تأخير بيندازد از روى علم و عمد(2) و ممكن نشود برگردد به ميقات، به واسطه عذرى، و ميقات ديگرى در پيش نداشته باشد حج او باطل است(3)، و بايد سال ديگر حج به جا آورد.د.
ص: 136
1- . آية الله خويى: اگر فاصله زياد باشد، ظاهراً نذر لازم است و اگر فاصله كم باشد، بنا بر احتياط واجب بايد نذر كند يا اينكه به يكى از مواقيت برود. آية الله زنجانى: كسى كه از مواقيت و نزديكى آنها نمى گذرد هر كجا خارج حرم، محرم شود، صحيح است هرچند قبل از محاذات مواقيت باشد و نيازى به نذر نيست، البته اگر نذر كند كه قبل از حرم از مكان معينى، مثلاً جده، محرم شود بايد به نذر خود عمل كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: متعرض مسئله استحباب نذر نشده اند.
2- . آية الله زنجانى: و اختيار و نتواند به ميقات برگردد بايد به يكى ديگر از مواقيت پنج گانه رفته و از آنجا محرم شود والاّ احرام و عمره و حج او باطل است و نبايد وارد حرم يا مكه شود. آية الله سيستانى: واجب است برگردد به همان ميقات، در صورت امكان، هرچند ميقات ديگرى در پيش باشد، به جز كسى كه از ذوالحُلَيفه گذشته باشد هرچند عمداً و بدون عذر كه مى تواند از جحفه محرم شود.
3- . آية الله بهجت: بنا بر احتياط واجب بايد احرام ببندد از هر مكانى كه ممكن باشد، به تفصيلى كه در ناسى احرام مذكور است. و عمره را به جا آورد و قضاى آن بعد از آن. آية الله تبريزى: احتياط واجب اين است كه در صورت امكان در خارج حرم محرم شود و در صورت عدم امكان در حرم محرم شود و اگر حج واجب باشد سال آينده آن را اعاده كند. آية الله خويى: اگر در صورت امكان در خارج حرم محرم شود و در صورت عدم امكان در حرم محرم شود، اگرچه به واسطه تأخير مرتكب معصيت شده است ليكن صحت آن خالى از وجه نيست. ولى در صورت تمكن احتياط مستحب اين است كه حج را اعاده كند. آية الله سبحانى: هرچند احتياط مستحب است كه از مرز حرم، احرام ببندد و اعمال خود را انجام دهد و سال ديگر نيز بايد حج را قضا كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگرچه احوط آن است كه از هر مكانى كه ممكن باشد محرم شود و عمره را انجام دهد و بعد هم قضاى آن را به جا آورد.
[211] م - شخصى كه مى خواهد از محاذى ميقات محرم شود، اگر محاذات را نداند(1) بايد از اهل اطلاع مورد وثوق بپرسد(2)، و قول مجتهد كه اهل اطلاع به آن مكان ها نيست اعتبار ندارد، و اگر نتواند محاذات را بفهمد(3) قبل از رسيدن به محلى كه احتمال مى دهد از محاذات گذشته است به نذر محرم شود(4)، بلكه اگر از محل معينى پيش از رسيدن به محاذات، به نذر محرم شود احوط است.(5)
[212] م - كسانى كه با هواپيما به حج مى روند و مى خواهند بعد از حج به مدينه مشرف شوند، احتياط آن است كه بدون احرام بروند «جده»(6) و از اهل اطلاع موردت.
ص: 137
1- . آية الله بهجت: اگر علم به محاذات ممكن نباشد، ظاهراً كفايت مظنّه است در صورتى كه موجب اطمينان يا حاصل از سؤال اهل آن محل باشد على الأحوط.
2- . آية الله سيستانى: اگر دو خطّ متقاطع را فرض كنيم كه زاويه قائمه اى را تشكيل مى دهند و يكى از آنها از مكه مى گذرد و ديگرى از ميقات، نقطه تقاطع، محل محاذات با ميقات است و معيار در اين امر صدق عرفى است نه دقت عقلى.
3- . آية الله بهجت: اگر در طريق او محاذات علميه با ظنّيه نباشد احوط رفتن به سوى ميقاتى يا محاذات آن است و محتمل است جواز احرام از اول احتمال و تجديد آن در مقدار اقرب مواقيت به مكه.
4- . آية الله مكارم: بنا بر احتياط.
5- . آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 207 و 209 مراجعه شود. آية الله سبحانى: به ذيل مسئله 205 و 207 مراجعه شود.
6- . آية الله بهجت: احوط در مورد كسى كه از جده به حج مى رود اين است كه از محاذى ميقاتى كه اقرب به وى است احرام ببندد. كسانى كه با هواپيما به جده مى روند، در صورتى كه رفتن به جحفه يا ميقات ديگر همراه با مشقت و دشوارى باشد مى توانند با نذر در جده محرم شوند و كفايت مى كند. آية الله تبريزى: محاذات جده با يكى از مواقيت ثابت نيست بلكه اطمينان به عدم محاذات آن است، پس احرام از جده مجزى نيست و بر حاجى لازم است از محل خود يا در راه قبل از رسيدن به جده، به مقدارى كه قابل ملاحظه - باشد هرچند در هواپيما باشد - نذر احرام نموده و از محل نذر احرام ببندد و يا به يكى از مواقيت رفته، احرام ببندد و يا به رابغ برود و آنجا با نذر احرام، محرم شود. آية الله خامنه اى: نمى توانند در جده براى عمره تمتع اختياراً محرم شوند، زيرا جده نه ميقات است، نه محاذى ميقات؛ بلكه براى احرام بايد به يكى از ميقات ها، مثل جُحفه بروند. و در صورتى كه نتوانند به يكى از ميقات ها بروند، احتياط واجب اين است كه با نذر از جده احرام ببندند. آية الله خويى: احرام از جده، حتى با فرض محاذى بودن آن با ميقات، مجزى نيست و بر حاجى لازم است كه در صورت امكان به يكى از مواقيت برود يا از وطن خود يا در راه، قبل از رسيدن به جده به مقدارى كه قابل ملاحظه باشد هرچند در هواپيما باشد، نذر احرام نموده و از محل نذر احرام ببندد و يا اينكه پس از ورود به جده، به محلى كه رابغ نام دارد برود و از آنجا با نذر احرام، قبل از ميقات احرام ببندد. آية الله زنجانى: اگر بدون رفتن به ميقات مستقيم به مكه مى روند مى توانند از جده محرم شوند؛ بلكه هر كجا خارج حرم - مانند حديبيه - محرم شوند صحيح است. آية الله سبحانى: به ذيل مسئله 207 مراجعه شود. آية الله سيستانى: با ملاحظه نقشه هاى جغرافيايى، نقطه محاذى جحفه، در جنوب شرقى جده واقع است ولذا با نذر مى شود در فرودگاه جده احرام بست؛ زيرا قبل از ميقات واقع است و اما نذر احرام در هواپيما يا قبل از آن، با علم به اينكه به ناچار زير سايه خواهد رفت مورد اشكال است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: جايز نيست از جده با نذر محرم شوند بلكه بايد به جحفه رفته، از آنجا محرم شوند. آية الله فاضل: محاذات جده با هيچ يك از ميقات ها ثابت نيست. بنابراين بايد يا به ميقات يا محاذات ميقات برود ولى براى عمره مفرده مى تواند از ادنى الحل محرم شود. آية الله مكارم: محاذات جده با هيچ يك از ميقات ها ثابت نيست. بنابراين بايد يا به ميقات يا به محاذات ميقات برود و يا اگر نمى تواند احتياطاً نذر كند و در ابتداى حرم تجديد احرام كند. آية الله نورى: اگر از جده مستقيماً عازم مكه شوند ميقات آنان «جحفه» است.
اعتماد تحقيق كنند(1) اگر جده يا «حده» معلوم شد، محاذى با يكى از ميقات ها است، از آنجا محرم شوند والاّ بروند به ميقات ديگر؛ مثل جحفه و از آنجا محرم شوند، و اگر نتوانستند به جحفه يا به ميقات ديگر بروند با نذر(2) از جده محرم شوند و بهتر آن است كه در «حده» تجديد احرام كنند اگرچه لازم نيست.
[213] م - مراد از «محاذات» آن است كه كسى كه مى رود به طرف مكه، به جايى برسد كه ميقات به طرف راست يا چپ او واقع شود به خط راست(3)؛ به طورى كه اگرت.
ص: 138
1- . بر اساس كارشناسى سازمان جغرافيايى نامه فرودگاه جده و حتى شهر جده از محاذى ميقات جحفه گذشته و محاذى ميقات از آن سمت در درياى سرخ واقع مى شود.
2- . آية الله تبريزى: در صورتى كه رفتن به يكى از مواقيت ممكن نباشد و قبل از ميقات هم به نذر محرم نشده، لازم است از جده با نذر احرام بسته و بعداً در خارج حرم قبل از دخول آن تجديد احرام كند.
3- . آية الله سبحانى: و اين يك امر عرفى است كه هرگاه بگويند اين نقطه عبور شما محاذى با فلان ميقات است، كافى است.
از آنجا بگذرد ميقات متمايل به پشت او شود.
[214] م - محاذات ثابت مى شود به علم و به دو شاهد عادل و اگر اينها ممكن نشود، اگر گمان حاصل شد(1) از قول كسانى كه مطلع به آن مكان ها هستند ظاهراً كافى است، بلكه از قول كسانى كه اهل خبره هستند و از روى قواعد علميه محاذات را تعيين مى كنند، اگر گمان حاصل شد ظاهراً كافى است.(2)
[215] م - كسى كه به واسطه فراموشى يا ندانستن مسئله و عذر ديگر(3) بدون احرام از ميقات عبور كرد پس اگر امكان داشت برگشتن به ميقات و به اعمال عمره مى توانست با برگشتن برسد واجب است برگردد و از ميقات احرام ببندد،(4) چه داخلد.
ص: 139
1- . آية الله بهجت: به ذيل مسئله 211 مراجعه شود. آية الله خامنه اى: يا شهرتى كه موجب اطمينان شود. آية الله سبحانى: به ذيل مسئله 206 مراجعه شود. آية الله فاضل: اگر اطمينان حاصل شد.
2- . آية الله تبريزى: محاذات با ميقات، به علم و اطمينان ثابت مى شود و نيز به گفته كسانى كه به آن مكان ها رفت و آمد مى كنند، اما گفته كسى كه از روى قواعد علميه محاذات را تعيين مى كند، اعتبارى ندارد. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 207 و 209 مراجعه شود. آية الله سبحانى، آية الله فاضل: به ذيل مسئله 206 مراجعه شود. آية الله سيستانى: معيار در تشخيص محاذات، در ذيل مسئله 211 گذشت و بايد علم يا اطمينان يا حجت شرعى بر آن قائم باشد.
3- . آية الله بهجت: عذرى كه مسوّغ ترك باشد ولو ظاهراً؛ از قبيل مرض و جهل به موضوع، بدون تقصير، و ظاهر لحوق جهل به حكم است با عدم تقصير در آنچه مذكور شد (و اين در مسئله بعدى نافع است).
4- . آية الله زنجانى: و از همان ميقات احرام ببندد و اگر نمى تواند به همان ميقات برگردد چنانچه ميقات ديگرى سر راه اوست، از آن ميقات محرم مى شود - و در هر دو صورت اگر از يكى ديگر از مواقيت پنج گانه احرام ببندد صحيح است - والاّ از هر جا كه هست محرم مى گردد مگر داخل حرم شده باشد كه در صورت امكان بايد براى احرام از حرم خارج شود. آية الله سيستانى: اين حكم در غير مورد مسجد شجره است و كسى كه از آن عبور كند هرچند عمدى باشد مى تواند از جحفه محرم شود، گرچه گناه كرده است. آية الله مكارم: مى تواند از همان جا محرم شود.
حرم شده باشد يا نه و اگر ممكن نيست،(1) به نحوى كه گفته شد، پس اگر داخل حرم نشده، از همان جا احرام ببندد و احتياط مستحب(2) آن است كه هر مقدارى مى تواند به طرف ميقات برگردد و آنجا محرم شود و اگر داخل حرم شده، واجب است اگر مى تواند و به اعمال عمره مى رسد، از حرم خارج شود(3) و محرم گردد و اگر نمى تواند به نحوى كه گفته شد همان جا محرم شود و احتياط مستحب آن است كه هر قدر مى تواند به طرف خارج حرم برگردد و آنجا محرم شود.
[216] م - زن حائض اگر مسئله نمى دانست و عقيده داشت كه نبايد در ميقات محرم شود و احرام نبست، حكمش همان است كه در مسئله قبل گفته شد.(4)د.
ص: 140
1- . آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: پس اگر از ميقات ديگرى عبور مى كند، از ميقات بعدى محرم شود و اگر ميقات ديگرى در مسير نيست، به مقدارى كه مى تواند به طرف ميقات برگردد و اگر هيچ يك از اين طرق ممكن نيست از همان محل محرم شود.
2- . آية الله تبريزى، آية الله سيستانى: بنا بر احتياط واجب، به مقدارى كه ممكن است به طرف ميقات برگردد و محرم شود. آية الله خامنه اى: بنا بر احتياط واجب. آية الله سبحانى: احتياط مستحب آن است كه چند قدم به سمت ميقات برود و از آنجا احرام ببندد.
3- . آية الله بهجت: و احتياط به دور شدن از حرم، به مقدار عدم فوت حج ترك نشود. آية الله سبحانى: واجب است از حرم خارج شود و از مرز حرم محرم شود و اگر به خاطر تنگى وقت يا عدم امكان نتواند از حرم خارج شود، لازم است به مقدارى كه مى تواند، عقب برود، هرچند به مرز حرم نرسد و از آنجا احرام ببندد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: به طرف ميقات به مقدارى كه ممكن است برود و الاّ از ادنى الحل محرم شود و در صورت عدم تمكن از رفتن به ادنى الحل در مكه محرم شود. آية الله مكارم: هرچند به تنعيم رود.
4- . آية الله خويى: ولى بنا بر احتياط بايد به مقدار ممكن از حرم دور شود و احرام ببندد. آية الله سيستانى: در صورتى كه داخل حرم شده باشد احتياط واجب اين است كه در صورتى كه نتواند به ميقات برگردد به بيرون حرم رفته و از آنجا احرام ببندد، بلكه احوط آن است كه در اين صورت از حرم، به مقدار ممكن دور شود و اگر ممكن نشد حكم ديگران را دارد كه در مسئله 215 گذشت. آية الله مكارم: اين زن اگر مى تواند بايد به ميقات برگردد.
[217] م - جايز نيست احرام بستن پيش از رسيدن به ميقات و اگر احرام ببندد صحيح نيست ولى اگر نذر كند كه از محلى كه پيش از ميقات است احرام ببندد جايز است(1) و بايد از همان جا محرم شود؛ مثلاً اگر نذر كرد كه از «قم» محرم شود واجب است عمل كند، و بهتر آن است كه به ميقات يا محاذات ميقات كه رسيد احرام را تجديد كند.(2)
[218] م - جايز نيست احرام را از ميقات تأخير بيندازد اختياراً(3)، بلكه احتياط واجب آن است كه از محاذات ميقات، بدون احرام عبور نكند(4)، اگرچه ميقات ديگرى بعد از آن باشد.ت.
ص: 141
1- . آية الله سيستانى: اگر بداند مستلزم ارتكاب محرّم مى شود؛ مانند استظلال، انعقاد نذر مورد اشكال است. آية الله فاضل: صحت نذر براى كسى كه مى داند ناچار مى شود در روز با وسيله مسقف حركت كند محل اشكال است، بلى اگر بداند كه براى احرام عمره تمتع نمى تواند به يكى از مواقيت معروفه برود نذر اشكال ندارد و معصيت هم نكرده است. ولى احتياط آن است كه در ادنى الحل تجديد احرام كند و در هر دو صورت كفاره استظلال را بايد بدهد.
2- . آية الله بهجت: نيازى به تجديد احرام در ميقات نيست بلكه مى تواند از راهى به مكه برود كه بر ميقات نگذرد. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 207 و 209 مراجعه شود. آية الله سبحانى: و ديگر تجديد احرام در ميقات لازم نيست. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و در اين صورت احتياط مستحب است كه در هنگام عبور از ميقات تلبيه را تجديد كند. آية الله فاضل: تجديد احرام لازم نيست.
3- . آية الله زنجانى: بر كسى كه عازم مكه يا حرم است گذشتن از مواقيت پنج گانه و نزديك آنها بدون احرام، اختياراً جايز نيست و گذشتن از محاذات دور مانعى ندارد؛ ولى براى ورود مكه يا حرم بايد قبل از حرم، احرام ببندد.
4- . آية الله بهجت: اقرب جواز عدول اهل مدينه است از مرور به ذوالحليفه براى احرام از جحفه اختياراً. آية الله خويى: به ذيل مسئله 209 مراجعه شود. آية الله خامنه اى: هرگاه فردى از راهى برود كه به هيچ يك از ميقات ها عبورش نيفتد و به مكانى برسد كه محاذى يكى از ميقات ها است، بايد از محاذات ميقات محرم شود. آية الله سبحانى: چنان كه عبور از محاذات ميقات هم بدون احرام حرام مى باشد ولى اگر اين حرام را مرتكب شد و از ميقات دوم احرام بست، حج او صحيح است. آية الله سيستانى: و احوط اين است كه مكلف از محاذى ميقات نگذرد، مگر با احرام، اگرچه بعيد نيست كه گذشتن جايز باشد، در صورتى كه در پيش روى مكلف ميقاتى يا محاذى ميقاتى باشد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: بلكه واجب است. آية الله فاضل: اين احتياط مستحب است.
[219] م - اگر از ميقات بدون احرام(1) عبور كرد واجب است در صورت امكان برگردد و از آن ميقات محرم شود(2)، بلكه اگر ميقات ديگرى بعد از آن ميقات باشد بايد به احتياط واجب(3) برگردد به ميقاتى كه از آن گذشته و محرم شود.
مسائل متفرقه ميقات
[220] م - احتياط واجب(4) آن است كه از خود مسجد شجره احرام بسته شود نه اطراف آن و احتياط مستحب آن است كه در محلّ اصلى مسجد محرم شود،(5) اگرچه از مسجد مطلقاً جايز است، حتى در قسمتى كه مسجد توسعه پيدا كرده است.(6)
[221] م - اگر زن در ميقات حائض باشد و يقين كند كه نمى تواند عمره تمتع را
ص: 142
1- . آية الله بهجت: در حال اختيار. آية الله سبحانى، آية الله فاضل: و بدون عذر.
2- . آية الله زنجانى: چنانچه بدون عذر از ميقات گذشته به مسئله 210 و ذيل آن و چنانچه با عذر عبور كرده به مسئله 215 و ذيل آن مراجعه شود.
3- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، سبحانى، صافى، گلپايگانى: در صورت امكان بايد برگردد. آية الله خامنه اى: واجب است. آية الله سيستانى: و هرگاه بدون احرام، از ميقات گذشته، در صورت امكان بايد به ميقات برگردد، مگر كسى كه بدون عذر از ذوالحليفه گذشته و به جحفه رسيده باشد، كه چنين شخصى بنا بر اظهر، برايش كافى است كه از جحفه احرام ببندد، اگرچه گناهكار است. آية الله مكارم: اين احتياط واجب نيست.
4- . آية الله بهجت: واجب است در صورت امكان از داخل مسجد محرم شود. آيات عظام تبريزى، خويى، سبحانى، صافى، گلپايگانى، مكارم: اين احتياط مستحبى است. آية الله خامنه اى، آية الله زنجانى: تفصيل آن در مسئله 202 گذشت.
5- . آية الله سبحانى: فرق بين مسجد قديم و جديد نيست.
6- . آية الله بهجت: احتياطاً احرام از مسجد قديمى شجره باشد و با فحص از اهل اطّلاع، توسعه از يمين و يسار و خلف است و قسمت محراب از مسجد قديمى محسوب مى شود و در صورت عدم امكانِ دخول به قسمت قديمى، از محاذى آنجا محرم شوند. آية الله تبريزى: احتياط واجب اين است كه از پشت مسجد قديم احرام نبندد.
در وقت خود انجام دهد، بايد نيت حج افراد كند(1) و براى حج افراد محرم شود، ولى اگر بعد از آن كشف خلاف شد(2) در صورتى كه براى حَجة الاسلام محرم شده، احرامد.
ص: 143
1- . آية الله تبريزى: مى تواند به قصد ما فى الذمه احرام ببندد و چنانچه قبل از گذشتن وقت عمره تمتع پاك شد، عمره تمتع به جا آورد و بعد حج آن را انجام دهد. و اگر پاك نشد به همان احرام حج افراد به جا آورد و سپس عمره مفرده انجام دهد بلكه اگر به قصد حج افراد احرام بست، و قبل از گذشتن وقت عمره پاك شد، با همان احرام اعمال عمره تمتع را انجام داده و سپس حج تمتع را انجام دهد، گرچه احتياط مستحب در اين صورت تجديد احرام براى عمره تمتع مى باشد. آية الله خامنه اى: مى تواند به نيت حج افراد محرم شود و نيز مى تواند به قصد ما فى الذّمه داخل احرام شود ولى در صورت اول اگر زودتر از موعد مقررّ پاك شود، لازم است براى عمره تمتع بار ديگر محرم شود و اما در صورت دوم اگر پيش از موعد پاك نشد، احرام او براى حج خواهد بود و اگر پيش از موعد پاك شد با همان احرام مى تواند عمره تمتع به جا آورد. آية الله خويى: اگر به نيت ما فى الذمه محرم شود اشكالى نيست ولى اگر به نيت حج افراد محرم شود و بعد پاك شود احرامش باطل است. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 174 مراجعه شود. آية الله سبحانى: همچنين اگر بعد از احرام و قبل از طواف و نماز عمره تمتع حائض و نفساء نشد مثلاً جنين او سقط شد و خونريزى كرد، اين شخص بايد صبر كند اگر تا قبل از رسيدن به مسمّاى وقوف در عرفات پاك گرديد و توانست اعمال خود را انجام دهد، به وظيفه خود عمل نموده است ولى اگر صبر كرد و در ساعات آخر متوجه شدكه اگر بخواهد صبر كند به وقوف اختيارى عرفه ولو مسمّاى آن نمى رسد در اين صورت نيت حج افراد كرده و به عرفات مى رود و اعمال را تا آخر انجام مى دهد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: جمعى فرموده اند : «واجب است از ميقات محرم به حج افراد شود»، ليكن چون اين يقين بر حسب عادت است و امكان دارد بر خلاف عادت پاك شود، احتياط آن است كه در وقت احرام قصد كند محرم مى شوم به احرامى كه بر من واجب است از عمره تمتع يا حج افراد، پس اگر قبل از گذشتن وقت عمره پاك شد اعمال عمره را تمام كند و مُحِلّ شود و بعد اعمال حج را به جا آورد، و حج تمتع او صحيح است، و اگر پاك نشد به همان احرام اعمال حج افراد را به جا آورد و بعد عمره مفرده به جا آورده و حج افراد صحيح است. آية الله مكارم: بهتر است در موقع احرام قصد كند احرامى را كه بر او واجب است انجام مى دهد، تا مشكلى براى او پيش نيايد.
2- . آية الله سبحانى: اگر گمان او به حيض از روى موازين شرعى بوده و در ضيق وقت كشف خلاف شد و اگر بخواهد اعمال عمره تمتع را به پايان برساند به وقوف اختيارى عرفات نمى رسد، به نيت تكليف فعلى اعمال حج را انجام دهد لكن به احتياط واجب در منا قربانى نموده و بعد از اتمام اعمال مكه، يك عمره مفرده به جا آورد. آية الله سيستانى: عدول كند به عمره تمتع و اعمال آن را انجام دهد و بايد رعايت كند كه پس از انجام سعى تلبيه نگويد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: لازم است اين حج افراد را عدول به عمره تمتع كند؛ يعنى طواف و نماز آن و سعى را به جا آورد و تقصير كند و بعد براى حج محرم شود و اعمال حج را به جا آورد. و اين مخصوص كسى است كه مكلف به حج تمتع باشد و اما كسى كه حج افراد هم از او صحيح است، مختار است كه عدول نمايد به تمتع يا حج افراد را تمام نمايد. ساير آيات عظام متذكر مسئله كشف خلاف نشده اند و در نيت افراد، با حضرت امام رحمه الله موافق هستند.
او باطل است و بايد براى عمره تمتع مجدداً محرم شود.
[222] م - كسانى كه با هواپيما به جده مى روند نمى توانند از جده يا حديبيه محرم شوند(1) بلكه بايد به يكى از مواقيت، مثل جحفه(2) بروند و از آنجا محرم شوند و اگر از مدينه بروند بايد از مسجد شجره محرم شوند و در اين حكم فرقى بين اينكه قصد عمره تمتع يا مفرده داشته باشند نيست و حديبيه ميقات عمره مفرده است(3) براى كسانى كه در مكه هستند.(4)د.
ص: 144
1- . آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 207 و 212 مراجعه شود.
2- . آية الله بهجت: مثل جحفه يا محاذات آن. به ذيل مسئله 212 مراجعه شود. آية الله سيستانى: مى تواند از جده با نذر محرم شود؛ زيرا جنوب شرقى آن محاذى با جحفه است.
3- . آية الله سبحانى: و همچنين ميقات عمره تمتع است براى كسى كه به هيچ يك از مواقيت عبور نمى كند.
4- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: و نيز كسى كه بدون قصد دخول مكه، از ميقات عبور كرده و به نزديك حرم رسيده است، مى تواند از ادنى الحل براى عمره مفرده محرم شود. آية الله زنجانى: كسانى كه در مكه هستند براى احرام لازم نيست به مواقيت بروند، بلكه از هر نقطه خارج حرم محرم شوند صحيح است. آية الله سبحانى: كسانى كه براى عمره مفرده به مكه مشرف مى شوند اگر در مسيرشان ميقات و يا محاذات آن نيست، مى توانند از مرز حرم كه در اصطلاح فقها ادنى الحل نام دارد احرام ببندند. مرزهاى حرم به وسيله تابلوهايى مشخص شده و نزديك ترين و آسان ترين نقطه براى زائران تنعيم و حديبيه است. آية الله سيستانى: ميقات عمره مفرده براى كسى كه مى خواهد وارد حرم شود همان ميقات هاى معروف است، ولى اگر كسى براى كار ديگرى غير از عمره در آن محل بوده و قصد دخول حرم هم نداشته و از ميقات گذشته و سپس تصميم بر انجام عمره گرفته است مى تواند از ادنى الحل محرم شود. آيات عظام صافى، فاضل، گلپايگانى: در عمره مفرده احرام از ادنى الحل كفايت مى كند، اگرچه با عبور از ميقات بدون احرام گناه كرده است. آية الله مكارم: براى عمره مفرده مى توانند از حديبيه يا محاذى آن در جاده جديد محرم شوند.
[223] م - كسانى كه ميقات(1) براى آنها مشخص نيست نمى توانند به گفته راهنما (بلد) يا حمله دار كه مى گويد فلان محل ميقات است محرم شوند، مگر از گفته او اطمينان پيدا كنند والاّ بايد به عرف محل مراجعه نمايند.(2)
[224] م - در صورتى كه ثابت نيست كه رابغ محاذى جحفه است احرام از آن جايز نيست.(3)
[225] م - كسى كه در غير ماه هاى حج به مكه رفته و عمره مفرده به جا آورده و در مكه مانده تا ماه هاى حج براى احرام عمره تمتع، بايد به يكى از مواقيت پنج گانه معروفه برود و نمى تواند از تنعيم محرم شود.(4)د.
ص: 145
1- . آية الله خامنه اى: يا محاذات آن.
2- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: و يا اينكه آنها ثقه باشند و مستندشان اخبار عرف محل باشد. آية الله خامنه اى، آية الله مكارم: ظن حاصل از گفته اهل اطلاع كافى است. آية الله زنجانى: مگر آنكه گفته او براى شخص حاجى يا نوع حجاج، اطمينان آور باشد؛ و در هر حال، گفته اهل محل، معتبر است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر ظن از اين طريق هم ممكن نشود در اولين نقطه اى كه احتمال محاذات با يكى از مواقيت را مى دهد رجائاً محرم شود و تلبيه بگويد و بعد در هر جا كه احتمال محاذات مى دهد تجديد نيت كند و تلبيه را تكرار نمايد تا يقين كند كه در محاذات به ميقات احرام بسته است. نظر ساير آيات عظام در ذيل مسئله 206 گذشت.
3- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: احرام از رابغ با نذر صحيح است به اعتبار اينكه رابغ قبل از جحفه است. آية الله زنجانى: مگر براى كسى كه از مواقيت پنج گانه و نزديكى آنها عبور نمى كند.
4- . آية الله زنجانى: لازم نيست به مواقيت برود بلكه مى تواند از حرم بيرون رفته، از آنجا محرم شد. آية الله سبحانى: و اگر در مكه اقامت دارند بايد از مرز حرم (ادنى الحل) براى عمره تمتع احرام ببندد همچنين است كسى كه در ماه هاى حج به مكه رفته و عمره مفرده انجام داده ولى اگر بخواهد به ميقات برود نمى گذارند به ميقات برگردد و يا خوف دستگيرى دارد مى تواند از حديبيه محرم شود. آية الله سيستانى: به احتياط واجب حتى اگر حج تمتع استحبابى باشد.
[226] م - كسانى كه براى عمره مفرده به مكه مشرف مى شوند و بايد به يكى از مواقيت معروفه بروند، نمى توانند بدون احرام از ميقات تجاوز كنند و در صورت تجاوز، واجب است به ميقات برگردند(1) و از آنجا محرم شوند و اگر كسى نتوانست برگردد هر جا كه هست مُحرم شود.(2)
[227] م - اگر شخص در مكه باشد و بخواهد عمره تمتع به جا آورد و به عللى از رفتن به ميقات عمره تمتع معذور باشد لازم است به خارج حرم برود(3) و از آنجا محرم شود و از ادنى الحل كافى است.(4)
[228] م - ميقات براى شاغلين در جده؛ از ايرانيان و غير آنها، در عمره تمتع و عمرهد.
ص: 146
1- . آية الله بهجت: عبور از ميقات بدون احرام جايز نيست و در صورت تجاوز، احرام از ادنى الحل براى قاصد عمره مفرده كافى است. آية الله خامنه اى: واجب است برگردد و از همان ميقاتى كه از آن عبور كرده است محرم شود، چه ميقات ديگرى در جلو باشد يا نه. آية الله زنجانى: اگر در تأخير احرام معذور بوده اند مطابق ذيل مسئله 215 و اگر معذور نبوده اند مطابق ذيل مسئله 210 عمل كنند. آية الله سبحانى: بايد به يكى از مواقيت خمسه برود و احرام ببندد و در صورت عدم توانائى براى عمره تمتع يا مفرده از ادنى الحل محرم شود و اعمال عمره را انجام دهد.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 210 و 215 و 222 گذشت. آية الله خامنه اى: مگر اينكه داخل مكه شده باشد كه در اين صورت وظيفه اى ندارد ولى اگر از روى عمد بدون احرام وارد مكه شده عمل حرام انجام داده و بايد توبه كند. آية الله سبحانى: مى توانند از ادنى الحل محرم شوند.
3- . آية الله بهجت، آية الله تبريزى: احوط اين است كه هر مقدار ممكن است به طرف ميقات برود و محرم شود. آية الله سبحانى: به ذيل مسئله 225 مراجعه شود. آية الله سيستانى: اولى اين است كه تا حد ممكن به طرف ميقات رفته و محرم شود. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: واجب است به خارج حرم رفته و هر مقدار ممكن است به طرف ميقات برود و محرم شود.
4- . آية الله خامنه اى: مگر نايب باشد كه بايد به ميقات برود، والاّ نمى تواند نايب شود.
مفرده(1) همان مواقيت معروفه است و نمى توانند از جده يا ادنى الحل مُحرم شوند و اگر از روى جهل(2) به مسئله در جاى ديگر محرم شوند، احرام آنها صحيح نيست و محرمات احرام بر آنها حرام نمى شود، چنانچه در صورت علم و عمد هم حُكم همين است هرچند در صورت جهل، اگر بعد از اعمال، مسئله را فهميدند عمل آنان صحيح است.(3)
[229] م - خدمه كاروان ها كه مى خواهند به مكه بروند و بعد از آن بايد از مكه خارج شوند بنا بر احتياط نبايد عمره تمتع انجام دهند،(4) بلكه براى دخول مكه بايد بهد.
ص: 147
1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 222 گذشت. آية الله خويى: اگر حدود سه سال در جده مى ماند كه صدق مقرّ و منزل بر آن بكند، مى تواند از جده محرم شود. آية الله زنجانى: اگر بدون رفتن به مواقيت به مكه مى روند مى توانند در جده يا هر نقطه از خارج حرم - مانند حديبيه - محرم شوند و فرقى بين عمره مفرده و تمتع نيست. آية الله سبحانى: كسانى كه در جده شاغل هستند چه در عمره تمتع و چه در عمره مفرده مى توانند از ادنى الحل (مرزهاى حرم) احرام ببندند و چه بهتر كه از حديبيه كه محل بيعت رضوان است محرم شوند. آية الله سيستانى: مى توانند از جده با نذر محرم شوند و كسى كه منزلش از ميقات به مكه نزديك تر باشد مى تواند از منزل احرام ببندد. آية الله فاضل: در عمره مفرده چون ميقات ادنى الحل است مى تواند از جده با نذر محرم شود. آية الله مكارم: براى عمره مفرده، مى توانند مانند سايرين از حديبيه كه در 50 كيلومترى مكه است محرم شوند.
2- . آية الله بهجت: از روى جهل يا عدم تقصير.
3- . آية الله بهجت، آية الله سيستانى: عمل آنان خالى از اشكال نيست و احتياطاً در صورت امكان عمره را اعاده نمايند و اين احتياط نبايد ترك شود. آية الله تبريزى، آية الله خويى: صحت عمره محل اشكال است. آية الله فاضل: در صورت جهل و نسيان، اگر بعد از اعمال حج متوجه شوند حج صحيح است و اگر بعد از عمره تمتع يا عمره مفرده متوجه شوند عمره باطل است و در عمره تمتع اگر وقت دارد و ممكن باشد، جبران كند و اگر وقت ندارد حج تمتع بدل به حج افراد مى شود و در اين صورت نيز كفايت از حجة الاسلام مى كند.
4- . آية الله بهجت: خروج از مكه بعد از عمره تمتع جايز نيست براى كسى كه اگر خارج شود فوت مى شود حج از او در آن سال، و اظهر عدم اعتبار فاصله بين دو عمره است، اگرچه احوط و افضل است، و اگر بعد از عمره خارج از مكه و حرم و ميقات شد و برگشت در غير ماه احرام اولى، پس محتاج به احرام عمره است كه آن را عمره تمتع قرار مى دهد و براى عمره سابق انجام طواف نساء موافق احتياط است. آية الله تبريزى، آية الله خويى: متعرض اين احتياط نشده اند. آية الله خامنه اى: اين احتياط واجب نيست. آية الله زنجانى: بهتر است با احرام عمره مفرده وارد مكه شوند و پس از انجام عمره مفرده مى توانند از مكه بيرون بروند و تا سى روز از احرام عمره مفرده نگذشته مى توانند بدون احرام وارد مكه شوند؛ و فرقى بين جده و مدينه نيست و در زمانى كه ديگر لازم نيست از مكه خارج شوند از خارج حرم - مانند تنعيم - احرام عمره تمتع مى بندند. آية الله سيستانى: اگر بين اين عمره و حج، عمره ديگرى فاصله نشود مى توانند عمره تمتع انجام دهند و پس از آن اگر خوف فوت اعمال حج نداشته باشند مى توانند براى كارى هرچند غير ضرورى خارج شوند. پس اگر در همان ماه قمرى برگردند احرام مجدّد لازم نيست و اگر ماه بعد باشد و نخواهند دوباره خارج شوند و در ماه بعد وارد شوند بايد با احرام عمره تمتع وارد شوند و اگر باز هم بخواهند در ماه بعد وارد شوند بايد اكنون با احرام عمره مفرده وارد شوند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر حج تمتع بر آنها واجب باشد بايد به قصد عمره تمتع محرم شوند و انجام عمره مفرده قبل از حج براى كسى كه حج بر او واجب است يا نايب در حج بلدى است اشكال دارد. آية الله فاضل: اگر بخواهند در ماهى كه عمره انجام داده خارج شوند و در همان ماه برگردند، مى توانند عمره تمتع انجام دهند، در اين صورت فرقى نمى كند كه بخواهند به مدينه بروند يا جده. و در اين فرض بايد بدون احرام مجدّد به مكه وارد شوند. اما اگر بخواهند در ماه بعد برگردند نبايد عمره تمتع انجام دهند، بلكه عمره مفرده انجام دهند و براى آخرين بار كه به مكه رجوع مى كنند عمره تمتع انجام دهند. آية الله مكارم، آية الله نورى: خدمه كاروان ها مى توانند عمره تمتع را به جا آورند و از احرام خارج شوند و بعد براى انجام كارهاى ضرورى به جده يا مدينه و مانند آن بروند به شرطى كه مطمئن باشند كه به موقع به حج برسند.
يكى از مواقيت معروفه بروند و از آنجا براى عمره مفرده مُحرم شوند. و ادنى الحل، ميقات اين اشخاص نيست(1)، و پس از انجام اعمال عمره مفرده مى توانند از مكه خارج شوند، و در صورت خارج شدن از مكه، اگر فقط به جده بيايند براى ورود به مكه در مرتبه دوم و سوم و بعد از آن، احرام واجب نيست(2)، ولى اگر به مدينه بروند و از آنجات.
ص: 148
1- . آية الله سبحانى: در صورت عدم مرور از ميقات يا محاذى آن، مى توانند از ادنى الحل محرم شوند. آيات عظام صافى، فاضل، گلپايگانى، مكارم: همان طور كه گذشت، براى عمره مفرده اگر از ادنى الحل محرم شود عمره اش صحيح است.
2- . آيات عظام خويى، سبحانى، صافى: حكم جده و مدينه يكى است و تا ماه هلالى كه عمره مفرده را در آن انجام داده تمام نشود، مى تواند بى احرام وارد مكه شود. (آية الله سيستانى: اگر عمره مفرده را به نيابت از ديگران به جا آورده اند، بنا بر احتياط براى دخول در مكه يا حرم، دو مرتبه محرم شوند). آية الله تبريزى، آية الله نورى: در ماهى كه محرم شده اند تجديد احرام لازم نيست ولو به مدينه بروند و از آنجا بخواهند به مكه بروند. آية الله خامنه اى: چنانچه بخواهد در همان ماه كه عمره را انجام داده به مكه مراجعه نمايد، نياز به احرام مجدّد ندارد. آية الله گلپايگانى: اگر سى روز از احرام قبل نگذشته، احرام لازم نيست و اگر فاصله كمتر از سى روز بوده و در غير آن ماهى است كه احرام بسته، احتياط واجب آن است كه محرم شود. آية الله مكارم: اگر در همان ماه قمرى كه محرم شده وارد شود تجديد احرام لازم نيست.
بخواهند به مكه بروند بايد در مسجد شجره مُحرم شوند براى عمره مفرده ديگر و چون بين اين عمره مفرده و عمره مفرده اول يك ماه فاصله نشده عمره دوم را رجائاً به جا آورند(1) و در هر صورت اين اشخاص آخرين مرتبه اى كه به مكه مى روند بايد به يكى از مواقيت معروفه، مثل مسجد شجره يا جُحفه بروند و از آنجا براى عمره تمتع مُحرم شوند.
استفتائات ميقات
[230] س - كسانى كه به علت عادت ماهانه نمى توانند داخل مسجد شجره مُحرم شوند بايد در خارج آن مُحرم شوند(2) و در مُحاذى جُحْفه تجديد احرام نمايند، با توجه به اينكه مُحاذى جُحْفه نقطه مشخصى نيست، وظيفه چيست؟
ج - مى توانند به جُحفه بروند و در آنجا تجديد احرام كنند، و چنانچه حدود محاذات را تشخيص دهند و در تمام آن حد، با بقاى نيت، تلبيه را تكرار كنند كفايت مى كند.
[231] س - جماعتى از راه طائف عازم مكه بودند، قبل از رسيدن به قَرن المَنازل، آنان را از راه وادى عقيق فرستادند و از راه قرن المنازل منع كردند و لذا در وادى عقيق مُحرم شدند، آيا احرام آنان چه صورت دارد؟
ص: 149
1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 173 و سوال 186 گذشت.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 205 گذشت.
ج - صحيح است.
[232] س - در مناسك مرقوم است كه زن هاى حائض بايد(1) عبوراً از مسجد شجره مُحرم شوند و اگر نمى توانند، در خارج مُحرم شوند و در مُحاذى جُحفه تجديد احرام كنند، چون اين كار مشكل است و محاذى جحفه معلوم نيست، آيا حضرت امام اجازه مى فرمايند كه اين گونه اشخاص در مدينه با نذر مُحرم شوند؟
ج - چون احرام قبل از ميقات با نذر صحيح است، زن هاى حائض كه عذر شرعى از دخول مسجد دارند، مى توانند در مدينه با نذر براى عمره محرم شوند. و در اين صورت لازم نيست به مسجد شجره بروند، ولى نذر زن بايد با اذن شوهر باشد.(2)
[233] س - زن حائضى كه از مدينه عازم مكه بود، گمان مى كرد كه در حال عبور در مسجد شجره مى تواند محرم شود و وظيفه اش را انجام دهد، ولى وقتى كه به محوطه حياط مسجد رسيد، ديد به جهت ازدحام نمى تواند با عبور محرم شود، لذا از شوهرش كه حاضر بود اجازه نذر گرفت و چند قدمى از مسجد فاصله گرفت و با نذر محرم شد، آيا كفايت مى كند يا خير؟
ج - اگر احراز كند كه قبل از ميقات، با نذر محرم شده است مانع ندارد.(3)
[234] س - زن در حال حيض، به خيال اينكه مى تواند در حال عبور، در مسجد شجره احرام ببندد وارد مسجد شد و بلافاصله احرام بست و تلبيه را هم گفت و چند قدمى هم به طرف درى كه مى خواست خارج شود رفت، ولى چون ديد نمى شود عبورد.
ص: 150
1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 205 گذشت.
2- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، سبحانى، سيستانى، مكارم: اگر نذر زن مزاحم حق شوهر نباشد، اجازه لازم نيست. آية الله خامنه اى: در صحت نذر زوجه براى احرام پيش از ميقات در صورتى كه شوهر او غايب باشد، اذن شوهر شرط نيست. ولى اگر حضور داشته باشد، احتياط واجب آن است كه از او اذن بگيرد. و اگر بدون اذن شوهر نذر كند، نذر او منعقد نمى شود. آية الله زنجانى: احرام در خارج مسجد كافى است و نذر مجوز احرام در غير ميقات نيست.
3- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 205 گذشت. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله قبل مراجعه شود.
كرد برگشت و از همان درى كه وارد شده بود خارج شد، آيا احرامش چگونه است؟
ج - صحيح است.(1)
[235] س - يك نفر از حجاج به كلى شنوايى خود را از دست داده و زبان او هم لكنت دارد كه قادر بر تكلم صحيح نيست، مسئولين و ساير حجاج همراه، به اين موضوع توجه نداشته اند و اين آقا بدون نيت و تلبيه وارد مكه شده است، تكليف او و همراهانش چيست؟
ج - بايد به ميقات برگردد و با نيت و تلبيه محرم شود، هرچند با بردن همراه باشد و اگر نمى تواند به ميقات برود بايد در خارج حرم محرم شود(2) و اگر نمى تواند تلبيه را صحيح بگويد، ولو با تلقين، احوط آن است كه به هر نحو مى تواند بگويد و ترجمه اش را نيز بگويد.(3)د.
ص: 151
1- . آية الله تبريزى: صحت احرامش محل اشكال است. آية الله سبحانى: احتياط اين است كه بيرون مسجد محرم شود.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 215 گذشت.
3- . آية الله بهجت: مى تواند احتياط كند به جمع بين اين و استنابه اگرچه جواز اكتفا به همان مقدارى كه مى تواند با ضمّ ترجمه عبارت صحيحه خالى از وجه نيست مثل اكتفا به ترجمه در صورت عدم توانايى به هيچ مقدار و نيز اكتفا به استنابه با عدم قدرت بر ترجمه هم، كما اينكه لال اكتفا به تحريك لسان و اشاره به انگشت با عقد قلب مى نمايد و اگر ممكن نباشد استنابه مى كند. آية الله تبريزى: بنا بر احتياط مستحب نايب هم بگيرد. آية الله خامنه اى: به هر نحو كه مى تواند بگويد و احتياط آن است كه علاوه بر گفتن خودش نايب هم بگيرد. آية الله خويى: اگر كسى قدرت بر تصحيح تلبيه ولو با تلقين نداشته باشد مى تواند به ملحون اكتفا كند، گرچه احوط جمع بين ترجمه و استنابه نيز هست و نيز اخرس (گنگ و لال) كافى است با اشاره تلبيه بگويد، گرچه احوط استنابه نيز هست. آية الله زنجانى: بايد براى گفتن تلبيه، نايب بگيرد و بنا بر احتياط مستحب، خود نيز به كامل ترين شكلى كه مى تواند - ولو با تلقين - تلبيه بگويد. آية الله سيستانى: اگر تلقين ميسور نبود كافى است به نحوى كه مى تواند بگويد، اگر عرفاً تلبيه صدق كند و اگر صدق نكند به احتياط واجب هم مرادف عربى آن را و هم ترجمه آن را بگويد و هم نايب بگيرد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: ترجمه اش را بگويد و نايب هم بگيرد رجائاً كه از طرف او به طور صحيح تلبيه را بگويد و نايب هم بگيرد رجائاً. آية الله فاضل: و بهتر آن است كه علاوه بر آن نايب هم بگيرد. آية الله مكارم: احوط اين است كه در اين صورت نايب هم بگيرد. آية الله نورى: به هر نحو كه مى تواند بگويد و ترجمه اش را هم بگويد.
[236] س - نظر به اينكه مسجد جحفه و مسجد تنعيم اخيراً تخريب و بازسازى شده و وسعت يافته است، آيا حجاج يا مُعْتَمِرين بايد حتماً در حدود مسجد قبلى محرم شوند و يا محرم شدن در تمام مسجد فعلى معتبر است؟
ج - ميقات در جحفه، خصوص مسجد نيست و از هر جاى جحفه مى توانند محرم شوند و همچنين مسجد تنعيم خصوصيت ندارد و احرام از ادنى الحل صحيح است(1) هرچند در مسجد نباشد. بنابراين در صورت توسعه مسجد با صدق جحفه در اول، و ادنى الحل در دوم، احرام اشكال ندارد.
[237] س - در مناسك فرموده ايد خدمه اى كه مى خواهند به مكه بروند و از مكه خارج شوند، در صورت خارج شدن از مكه، اگر فقط به جده مى روند، براى ورود به مكه در مرتبه دوم و سوم و بعد از آن احرام واجب نيست، ولى اگر به مدينه بروند و از آنجا بخواهند به مكه بروند بايد در مسجد شجره محرم شوند براى عمره مفرده ديگر چنانچه ميسر است، نكته علمى فرق ميان جده و مدينه را بيان فرماييد؟
ج - فارق، عبور از ميقات و عدم عبور است.(2)
[238] س - كسى كه وسايلش در جحفه مانده است، آيا مى تواند براى آوردن وسايل خود، از احرام خارج گردد، درحالى كه براى عمره تمتع محرم شده و وارد حرم گرديده است؟
ج - مى تواند قبل از خروج(3) از احرام عمره، برود و وسايل خود را بياورد و اگرد.
ص: 152
1- . آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 207 و 212 مراجعه شود.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 229 گذشت.
3- . آية الله بهجت: به ذيل مسئله 229 مراجعه شود. آية الله تبريزى: در اثناى عمره، بنا بر احتياط نمى تواند خارج شود، مگر حاجتى داشته باشد. آية الله خويى: در اثناى عمره نمى تواند خارج شود مگر از روى حاجت. آية الله سبحانى: به احتياط واجب در اثناى عمره خارج نشود بلى مثلاً بعد از احرام عمره در مسجد شجره مى تواند به مدينه برگردد و با حالت احرام حوائج خود را برآورده كند ليكن اگر به مكه وارد شد و يا در اثناى عمره بدون ضرورت جدى خارج نشود مگر اينكه يقين به قدرت بر برگشتن و فاصله نشدن بيش از يك روز بين طواف و سعى داشته باشد. آية الله سيستانى: مى تواند قبل از اتمام عمل، از مكه بيرون برود در صورتى كه قدرت برگشتن به مكه را داشته باشد. آية الله فاضل: بنا بر احتياط واجب در اثناى عمل نيز نبايد خارج شود. بلى اگر يقين يا اطمينان داشته باشد كه خروج از مكه به حج او لطمه نمى زند مانعى ندارد كه حتى بدون احرام نيز خارج شود، اگرچه احتياط مستحب عدم خروج بدون احرام است. و در هر صورت چنانچه بدون احرام خارج شد و در همان ماه برگشت حج تمتع او صحيح است، اما اگر ماه بعد برگشت عمره اولش فاسد شده و بايد مجدداً عمره تمتع انجام دهد والاّ حج تمتع او صحيح نيست. آية الله نورى: اگر اعمال عمره تمتع را انجام داده و مطمئن است كه به حج در موقع خود مى رسد، مى تواند از مكه خارج شود و برگردد.
اعمال عمره تمتع را انجام داده و مُحِلّ شده است، نمى تواند از مكه خارج شود مگر در حال ضرورت، مُحرماً به احرام حج على الأحوط.(1)
[239] س - كسى از جده محرم شده و اعمال عمره تمتع را انجام داده است، تكليف او چيست؟د.
ص: 153
1- . آية الله بهجت، آية الله مكارم: با اطمينان از عدم فوت اعمال حج، جايز است. آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى: مگر در فرض حاجت كه بايد محرم به احرام حج شده آن گاه خارج شود. آية الله خامنه اى: جايز است براى كسى كه اطمينان دارد با خارج شدن از مكه حج او فوت نمى شود، بعد از انجام عمره تمتع و قبل از احرام حج از مكه بيرون رود اگرچه احتياط مستحب آن است كه فقط در مورد ضرورت و نياز خارج شود. و براى ورود به شهر مكه نياز به تجديد احرام عمره تمتع ندارد مگر اينكه در غير ماهى كه عمره تمتع را انجام داده است برگردد كه در اين صورت بايد از ميقات مجدداً براى عمره تمتع محرم شود، و عمره تمتع وى كه متصل به حج مى شود همين عمره تمتع دوم خواهد بود و اگر عمره تمتع دوم را انجام ندهد حج تمتع وى صحيح نيست. آية الله سيستانى: اگر بداند كه مى تواند به مكه برگردد و از آنجا احرام براى حج ببندد، اظهر جواز بيرون رفتنش از مكه بدون احرام است، و اگر نداند با احرام حج از مكه بيرون رود. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: بلى اگر رفتن به آنجا با احرام، براى او حرج باشد جايز است بدون احرام خارج شود.
ج(1) - اگر از رفتن به ميقات معذور نبوده(2) و وقت براى انجام عمره تمتع هست بايد به ميقات برود و محرم شود و عمره تمتع را اعاده كند، و اگر رفتن به ميقات ممكن نيست به خارج حرم برود و از آنجا محرم شود.(3)
[240] س - آيا جايز است كسى كه به احرام عمره تمتع در يكى از ميقات ها محرم شده است به طرف خلاف مكه برود و بعد از چند روز بيايد مكه؛ مثلاً از مسجد شجره به مدينه و بعد، از همان راه يا راه ديگر به مكه برود؟
ج - مانع ندارد.
[241] س - بعد از اتمام حج تمتع؛ اگر شخص از مكه خارج شود و بخواهد مراجعت كند آيا لازم است محرم شود يا خير؟
ج - در صورتى كه از وقت احرام عمره تمتع يك ماه نگذشته(4) است لازم نيست محرم شود و مى تواند بدون احرام وارد مكه شود.د.
ص: 154
1- . نسبت به متن و نظر آيات عظام به مسئله 228 مراجعه شود. آية الله زنجانى: اگر از ميقات و حوالى آن عبور نكرده احرامش صحيح است.
2- . آية الله خامنه اى: و يا در صورت عذر، بنا بر احتياط واجب بدون نذر از جده محرم شده.
3- . آية الله بهجت: با رعايت احتياطى كه گذشت در فاصله گرفتن از حرم به مقدار ممكن در جاهل غير مقصر و يا سائر اعذار. آية الله سبحانى: بايد به حديبيه يا تنعيم برود و دوباره احرام ببندد و اعمال عمره را مجدداً به جا آورد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: به طرف ميقات به مقدارى كه ممكن است برود والاّ از ادنى الحل محرم شود.
4- . آية الله بهجت: در اين صورت عدم فاصله اگر ماه خروج با ماه مراجعت تغاير دارد احوط اين است كه با احرام براى عمره وارد مكه شود، اگرچه خروج در آخر ماهى و ورود در اول ماه ديگر باشد و همچنين است گذشتن سى روز با عدم تغاير ماه. آيات عظام تبريزى، سبحانى، صافى، فاضل، گلپايگانى، مكارم: در همان ماهى كه محرم شده مراجعت كند لازم نيست محرم شود. آية الله خامنه اى: اگر در همان ماهى كه اعمال حج را انجام داده است وارد شود احرام مجدد لازم نيست. آية الله خويى: در همان ماهى كه عمره تمتع انجام داده، اگر برگردد لازم نيست محرم شود. آية الله زنجانى: اگر از احرام حج تمتع سى روز نگذشته لازم نيست محرم شود. آية الله سيستانى: اگر در همان ماه قمرى باشد كه عمره تمتع را انجام داده است، لازم نيست محرم شود.
[242] س - كسى كه عمره مفرده انجام داده است، آيا مى تواند در فاصله كمتر از يك ماه، بدون احرام از ميقات تجاوز كند؟
ج(1) - احتياط آن است كه به قصد رجا براى عمره مفرده ديگر محرم شود و بدون احرام تجاوز نكند.(2)
[243] س - كسى كه در جده و يا مدينه حالت روانى پيدا مى كند، آيا لازم است مُحرِماً وارد مكه شود يا بدون احرام نيز جايز است؟
ج - مجنون تكليف ندارد و احرام بر او واجب نيست و اگر بدون احرام وارد مكه شود اشكالى ندارد.
[244] س - زن حائضى كه نمى توانست صبر كند تا پاك شود، نزديك مسجد شجره محرم شد و بنا داشت محاذى جحفه احرام را تجديد كند، در ماشين خوابش برد و وارد مكه شد، آيا احرام او درست است؟
ج - در صورت امكان بايد برگردد و از جحفه يا محاذى آن محرم شود على الأحوط، و اگر ممكن نيست از حرم خارج شود و از آنجا احرام ببندد.(3)
[245] س - اگر بعد از خروج از ميقات، در بين راه متوجه شود كه تلبيه را نگفته يا نيت نكرده و يا به جهت ديگر احرامش درست نيست، و چنانچه بخواهد از همان جا به ميقات برگردد ميسر نيست ولى اگر بيايد مكه امكان دارد برگردد، آيا مى تواند بيايدد.
ص: 155
1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 173 و 229 گذشت. آية الله سيستانى: مانند مسئله قبل است. بلى اگر عمره مفرده او به نيابت از ديگران بود، احتياط واجب احرام بستن براى دخول به مكه يا حرم است.
2- . آية الله خامنه اى: اگر در همان ماهى كه احرام و اعمال عمره را انجام داده است وارد مكه شود عبور از ميقات بلامانع است اما اگر احرام در ماهى و اعمال در ماه ديگر باشد پس اگر احرام وى در ماه رجب بوده و اعمال را در ماه شعبان انجام داده بنا بر احتياط واجب اگر در ماه شعبان مجدداً وارد مكه شود بايد احرام ببندد. و رعايت اين احتياط در ماه هاى ديگر هم خوب است.
3- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 205 گذشت. آية الله بهجت: در صورتى كه نتواند به ميقات برگردد، همان احرام كفايت مى كند.
مكه و به ميقات برگردد يا بايد از همان جا محرم شود؟
ج(1) - اگر مى تواند به ميقات برگردد ولو از مكه، نمى تواند براى عمل واجب از غير ميقات محرم شود، ولى براى دخول مكه از ادنى الحل به نيت عمره مفرده محرم شود و بعد از اعمال آن، به يكى از مواقيت معروف برود و براى عمره تمتع احرام ببندد.(2)
[246] س - زن بدون اذن شوهرش نذر مى كند و با نذر محرم مى شود، آيا احرامش درست است و چنانچه با همان احرام اعمالش را به جا آورده باشد چگونه است؟
ج - اگر قبل از ميقات محرم شده، احرام او صحيح نيست(3)، اگرچه در صورتى كه بعد از تمام شدن حج فهميد عملش صحيح است، ولى اگر بعد از عمره متوجه شد، در صورتى صحيح است كه قابل جبران(4) نباشد و در صورتى كه مى تواند، بايد به ميقاتت.
ص: 156
1- . آية الله زنجانى: هر كجا كه متوجه شد محرم مى شود.
2- . آية الله تبريزى: بنا بر احتياط اگر هر دو عمره در يك ماه انجام مى شود به نيت يك شخص به جا نياورد. آية الله سبحانى: اگر بازگشت ممكن نيست اگر داخل حرم نشده در همان جا لبيك بگويد و محرم شود و اگر داخل حرم شده به مرز حرم (ادنى الحل) برگردد و در آنجا لبيك بگويد و محرم شود و اگر آن هم ممكن نيست از همان جا كه مسئله را ياد گرفته يا به يادش آمده لبيك بگويد و محرم شود. آية الله سيستانى: در اين صورت لزوم رفتن به ميقات براى احرام عمره تمتع و عدم كفايت احرام از ادنى الحل مبنى بر احتياط است.
3- . آية الله بهجت، آية الله سبحانى: در صورتى كه نذر او منافاتى با حق شوهر نداشته باشد مانعى ندارد. آية الله تبريزى، آية الله سيستانى: اگر قبل از ميقات محرم شده، چنانچه صحت حج توقف بر آن داشته يا آنكه منافى حق شوهر نبوده، احرامش صحيح است. آية الله خامنه اى: نذر زن براى احرام بستن قبل از ميقات در غياب شوهرش، موقوف بر اذن او نيست ولى در صورت حضور شوهر احتياط واجب آن است كه از او اذن بگيرد و اگر بدون اذن شوهر نذر كند نذر او منعقد نمى شود. آية الله خويى، آية الله مكارم: اگر نذر زن منافى حق شوهر باشد اذن معتبر است والاّ معتبر نيست.
4- . آية الله زنجانى: اگر قابل جبران نباشد بايد احتياطاً حج تمتع نيز به جا آورد ولى به اين عمره و حج در حج واجب اكتفا نكند. آية الله فاضل: در صورتى كه قابل جبران نباشد عمره تمتع صحيح نيست و بايد حج افراد انجام دهد. آية الله مكارم: اگر بعد از اتمام حج و يا عمره بفهمد، عمل او صحيح است.
برود و از آنجا محرم شود و اگر نمى تواند به ميقات برود، از خارج حرم احرام ببندد.(1)
[247] س - آيا نذر احرام قبل از ميقات براى نايب هم جايز است يا نه؟
ج - اشكال ندارد.(2)
[248] س - هرگاه حائض يا جنب عصياناً وارد مسجد شجره شود و مانند ديگران توقف نمايد و محرم شود، آيا احرام او صحيح است يا نه؟
ج - احرام صحيح است.(3)
[249] س - كسانى كه در مكه اقامت پذيرفته اند، موقتاً نه دائماً، آيا ميقاتشان همان مواقيت خمسه معروفه است يا ادنى الحل؟
ج(4) - اگر فريضه آنها تبديل نشده، بايد از مواقيت معروفه محرم شوند و اگر تبديل شده ميقات آنها مكه است.
[250] س - شخصى بدون احرام، عمداً يا جهلاً يا سهواً، وارد مكه شده و بعداً از جهت گرانى بيش از حد كرايه يا ممنوعيت از طرف دولت، نتوانست به ميقات برگردد، وظيفه اش چيست؟د.
ص: 157
1- . آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 207 مراجعه شود.
2- . آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 207 مراجعه شود.
3- . آية الله تبريزى: صحت احرام او محل اشكال است و بايد تلبيه را به قصد احرام تجديد كند. آية الله سبحانى: اگر درب ديگر براى خروج بسته بود و نتوانست در حال عبور محرم شود احتياطاً بيرون مسجد محرم شود. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: چنانچه قصد قربت از او متمشّى شود احرام صحيح است. آية الله مكارم: اگر عمداً باشد خالى از اشكال نيست.
4- . آية الله سبحانى: اگر نائى در مكه مقيم شد (مقيم آن كسى است كه بخواهد بعد از مدتى اقامت به وطن بازگردد بر خلاف متوطن) و قبل از اينكه دو سال از اقامتش بگذرد، مستطيع شد وظيفه او حج تمتع است و او مى تواند از هر كدام از مواقيت محرم شود گرچه سزاوارتر آن است كه از ميقات اهل بلد خود محرم شود و در صورت عدم تمكن از ادنى الحل محرم مى شود و در غير اين صورت از مكه محرم به احرام عمره تمتع مى شود.
ج - اگر ممكن نيست به ميقات برود، از ادنى الحل بايد محرم شود(1) مگر اينكه ترك احرام از ميقات بدون عذر باشد، كه در اين صورت نمى تواند حج به جا آورد(2) و اگر مستطيع است، سال بعد بايد حج انجام دهد و گرانى بيش از حد عذر نيست مگر موجب حَرَج باشد.
واجبات احرام
[251] م - واجبات در وقت احرام سه چيز است:
اول - نيت(3)، يعنى انسان درحالى كه مى خواهد محرم شود به احرام عمره تمتع، نيت
ص: 158
1- . آية الله بهجت: لازم است از حرم بيرون رفته و از خارج حرم محرم شود، و احتياط واجب در اين صورت، اين است كه هرچه بتواند از حرم دور شود و احرام ببندد. آية الله تبريزى: در اين صورت لازم است از حرم بيرون رفته و از خارج حرم مُحرم شود و احوط در اين صورت اين است كه هرچه بتواند از حرم دور شود و احرام ببندد و اگر نتواند از حرم بيرون برود در همان مكانى كه هست محرم شود. آية الله زنجانى: چنانچه در ترك احرام معذور بوده خارج حرم محرم مى شود و اگر معذور نبوده نمى تواند عمره و حج به جا آورد. آية الله سبحانى: در مورد عمد به ذيل مسئله 210 و در مورد جهل و سهو به ذيل مسئله 215 مراجعه شود. آية الله سيستانى: در اين صورت لازم است از حرم بيرون رفته و از خارج حرم محرم شود و اولى در اين صورت اين است كه هرچه بتواند از حرم دور شود و احرام ببندد و اگر نتواند از حرم خارج شود هر جا هست محرم شود. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: واجب است تا حد امكان به سمت ميقات برود. آية الله فاضل: پس از زوال عذر و يادآورى، اگر برگشتن به ميقات ممكن باشد برمى گردد والاّ احرام از همان جا ببندد، اگرچه احوط آن است به هر مقدار كه مى تواند به ميقات برگردد.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 210 گذشت.
3- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى: در نيت چند چيز معتبر است: الف) قصد قربت (نزديكى به خدا) مانند عبادات ديگر غير از احرام. [آية الله بهجت: قصد قربت يعنى به جهت اطاعت و امتثال فرموده خداوند عالم.] ب) همزمان بودن با شروع در احرام. ج) تعيين احرام كه براى عمره است يا براى حج و تعيين حج كه تمتع است يا قران يا افراد، و تعيين اينكه براى خود است يا براى ديگرى و تعيين اينكه حجش حجة الاسلام است كه براى اولين بار به استطاعت بر او واجب شده يا حج نذرى است كه به سبب نذر بر او واجب شده يا حجى است كه به سبب فاسد بودن حج قبل بر او واجب شده يا حجى مستحبى است. خلاصه هر يك از اينها كه باشد بايد در نيت مشخص شود. پس اگر بدون تعيين نيت، احرام نمود، احرامش باطل خواهد بود. آية الله تبريزى، آية الله خويى: حجة الاسلام عنوان قصدى نيست و اگر مكلف مستطيع براى خود حج به جا آورد حجة الاسلام است مگر با علم و عمد قصد حج استحبابى نمايد. آية الله خامنه اى: اول - نيت، كه شرايط و كيفيت آن به شرح ذيل است: الف) قصد انجام اعمال حج يا عمره، بنابراين كسى كه مى خواهد براى عمره تمتع محرم شود. بايد از زمان احرام قصد انجام آن را داشته باشد. ب) قصد قربة الى الله و نيت خالص براى اطاعت خداوند داشته باشد، زيرا عمره و حج و همه اعمال و مناسك آنها عبادت هستند و بايد به قصد تقرّب و نزديكى به خداوند تبارك و تعالى به جا آورده شوند. ج) كسى كه مى خواهد محرم شود بايد هنگام احرام قصد و نيت خود را تعيين كند يعنى معين كند كه آيا قصد انجام حج دارد يا عمره، و همچنين مشخص كند كه آيا حج تمتع است يا افراد يا قِران، حج را براى خود به جا مى آورد يا به نيابت از ديگرى، حجة الاسلام است يا حج نذرى و يا حج مستحب. - نيت بايد همراه با احرام بستن باشد، بنابراين نيت قبلى كفايت نمى كند مگر آنكه تا زمان احرام استمرار داشته باشد. آية الله زنجانى: در نيت احرام، سه امر معتبر است: الف) قصد احرام؛ ب) تعيين نوع عمره و حجى كه براى آن احرام مى بندد ولو به نحو اجمال، و اگر نيابى باشد قصد نيابت و تعيين منوب عنه نيز لازم است؛ ج. قصد قربت خالصانه. در نيت احرام رعايت چند امر ديگر نيز لازم است: 1. وجود ارتكازى نيت، كافى نيست بلكه لازم است چنين معنايى را از قلب خود بگذارند كه «خود را محرم مى كنم - مثلاً - به عمره تمتع»؛ 2. در نيت احرام عمره تمتع، لازم است قصد انجام مناسك عمره و حج را داشته باشد و عمره تمتع را به عنوان بخشى از مجموعه عمره و حج به جا آورد. و در صحت احرام مردها و پسرهاى مميز شرط است كه ختنه كرده باشد. آية الله سبحانى: عمره و حج دو عمل عبادى هستند كه نزد خداوند داراى منزلت و احترام خاصى مى باشند و احرام دروازه ورود به اين مناسك است بنابراين نيت احرام اين است كه قصد كند. ورود در اين عبادتى كه نزد خدا از احترام خاصى برخوردار است و نيت قلبى كفايت مى كند و ترك يك رشته امور به نام محرمات احرام براى حفظ حريم اين عبادات؛ به هنگام نيت قصد ترك آنها لازم نيست و اگر بخواهد به زبان بياورد بگويد محرم مى شوم به احرام عمره تمتع يا حج تمتع از حجة الاسلام قربة الى الله و اگر در همه موارد به عنوان وظيفه فعلى محرم شود كافى است. آية الله سيستانى: در نيت معتبر است قصد قربت و وقوع آن در ميقات و مانند آن و مشخص نمودن عبادتى كه قصد احرام براى آن دارد، كه آيا حج است و يا عمره و تعيين حج كه تمتع است يا قِران يا افراد و در صورت نيابت بايد آن را قصد كند و اگر براى خودش باشد كافى است كه قصد انجام آن از غير ننمايد و در عمل نذرى كافى است كه آنچه نذر نموده بر عملش منطبق باشد و لزومى ندارد قصد كند حجى را كه انجام مى دهد - مثلاً - حج نذرى است، همچنان كه براى اينكه حجى كه انجام مى دهد حجة الاسلام باشد، كفايت مى كند كه حجة الاسلام كه بر او واجب شده بر عملش منطبق باشد و نياز به قصد زايدى نيست.
كند عمره تمتع را و لازم نيست(1) قصد كند ترك محرماتى را كه بر محرم پس از احرام، حرام مى شود، بلكه كسى كه به قصد عمره تمتع يا حج تمتع لبيك هاى واجب را گفت، محرم مى شود؛ چه قصد بكند احرام را يا نكند و چه قصد بكند ترك محرمات را يا نكند. پس كسى كه مى داند ارتكاب مى كند بعضى محرمات را؛ مثل زير سايه رفتن در حال سفر، احرام او صحيح(2) است. ولى احتياط آن است كه قصد كند ترك محرمات را.
[252] م - آنچه ذكر شد كه: لازم نيست(3) قصد كند ترك محرمات را، در غيرِ آن محرماتى است كه عمره يا حج را باطل مى كند؛ مثل اكثر محرمات و اما آنچه عمره يا حج را باطل مى كند؛ مثل نزديكى با زن در بعضى از صور كه ذكر خواهد شد پس با قصد ارتكاب آن، احرام باطل است بلكه غير ممكن است.(4)ت.
ص: 160
1- . آيات عظام بهجت، صافى، گلپايگانى: لازم است قصد كند ترك كارهايى را كه بر محرم حرام است. آية الله مكارم: نيت احرام اين است كه قصد مى كند تروك احرام را بر خود حرام كند و قصد اجمالى كافى است.
2- . آية الله مكارم: احرام او خالى از اشكال نيست مگر در حال ضرورت.
3- . آيات عظام بهجت، صافى، گلپايگانى، مكارم: قصد ترك جميع محرمات لازم است.
4- . آية الله خامنه اى: زيرا قصد انجام اين امور با قصد انجام مناسك حج قابل جمع نيست، بلكه با قصد احرام منافات دارد. آية الله زنجانى: بنابراين هنگام احرام عمره مفرده اگر مكلف، قصد داشته باشد كه قبل از فارغ شدن از سعى با همسر خود نزديكى كند يا در اين كار ترديد داشته باشد احرامش باطل است. آية الله سيستانى: فقط در حين احرام عمره مفرده، اگر مكلف قصد داشته باشد كه قبل از فارغ شدن از سعى با همسر خود نزديكى كند يا ترديد دارد كه اين كار را بكند يا نه، ظاهر اين است كه احرامش باطل است و بنا بر احتياط حكم استمنا هم همين است.
[253] م - عمره و حج و اجزاى آنها از عبادات است و بايد با نيت خالص براى طاعت خداوند تعالى به جا آورد.(1)
[254] م - اگر عمره را به ريا يا غير آن باطل كند(2)، احتياط واجب آن است كه حج افراد به جا آورد و پس از آن عمره مفرده به جا آورد و در سال ديگر حج را اعاده كند.
[255] م - اگر حج را به نيت خالص به جا نياورد و به ريا و غير آن باطل كند(3)، بايد سال ديگر عمره و حج را اعاده كند.
[256] م - اگر بعضى از اركان عمره يا حج را به نيت خالص نياورد و به ريا و غيرد.
ص: 161
1- . آية الله سيستانى: بلكه براى تذلل در پيشگاه خداوند. آية الله نورى: و بايد نيت آن را داشته باشد كه بعد از عمره تمتع حج تمتع را انجام بدهد.
2- . آية الله بهجت: اگر وقت تنگ باشد و نتواند پيش از حج اعاده و يا جبران كند، حج او افراد مى شود و عمره مفرده پس از حج به جا مى آورد و احوط اعاده حج است در سال آينده. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: اگر عمره را باطل كند، در صورت امكان واجب است اعاده آن و اگر ممكن نبود حجش باطل مى شود و بايد سال ديگر عمره و حج را اعاده كند. آية الله زنجانى: كسى كه «احرام را باطل كند» اصلاً محرم نشده است و كسى كه «به عمره مفرده محرم شده» و با مباشرت قبل از پايانِ سعى، عمره را باطل كرده است، بايد يك شتر قربانى كند و تا اول ماه بعد در مكه بماند و به ميقات منطقه خويش برود و عمره مفرده ديگرى به جا آورد. و كسى كه «به عمره تمتع محرم شده» ولى وقت عمره تمتع، تنگ شده، بايد نيت خود را به حج افراد برگرداند و اعمال حج افراد و پس از گذشتن روز سيزدهم، عمره مفرده به جا آورد - هرچند عمره تمتع او استحبابى بوده است - و اگر در اين تأخير، معذور نباشد كفايت از حجة الاسلام نمى كند. آية الله سبحانى: بايد عمره تمتع را مجدداً به جا آورد و اگر انجام دوباره عمره تمتع ممكن نباشد بايد حج خود را به حج افراد تبديل كند و همچنين بايد سال بعد حج تمتع خود را قضا كند و اما اگر برخى از اجزاء عمره خود را به عنوان ريا يا انگيزه هاى غير الهى انجام دهد همان جزء باطل و بايد با رعايت ترتيب آن را انجام دهد و جبران كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: به وظيفه اى كه بعداً براى باطل كننده عمره يا حج خواهد آمد عمل نمايد. آية الله فاضل: و جبران آن ممكن نشود و وقت نباشد.
3- . آية الله زنجانى: اگر احرام حج را باطل كرده كه اصلاً محرم نشده است و اگر بعد از محرم شدن با ترك اركان حج يا ريائى انجام دادن، حج را باطل كرده است مطابق مسئله 987 و ذيل آن عمل كند.
آن باطل كند و نتواند آن را جبران كند، پس در عمره حكم بطلان عمره را دارد و در حج حكم بطلان حج را، ولى اگر محل جبران باقى است و جبران كرد، عملش صحيح مى شود، گرچه معصيت كار است.(1)
[257] م - اگر به واسطه ندانستن مسئله يا جهت ديگر، به جاى نيتِ عمره تمتع، حج تمتع را قصد كند، پس اگر در نظرش آن است كه همين عمل را كه همه به جا مى آورند او هم به جا آورد و گمان كرده جزء اول از دو جزء حج، اسمش: حج تمتع است ظاهراً عمل او صحيح است و عمره تمتع است و بهتر آن است كه نيت را تجديد كند.
[258] م - اگر به واسطه ندانستن مسئله يا جهت ديگر، گمان كند كه حج تمتع بر عمره تمتع مقدم است و نيت حج تمتع كند به عزم اينكه پس از احرام برود به عرفات و مشعر و حج به جا آورد و عمره را پس از آن به جا آورد، احرام او باطل است(2) و بايد در ميقات تجديد احرام كند و اگر از ميقات گذشته است بايد در صورت امكان برگردد به ميقات و محرم شود والاّ از همان جا محرم شود و اگر وارد حرم شده و ملتفت شد بايد در صورت امكان از حرم خارج شود و محرم شود، والاّ در همان جا محرم شود.(3)
[259] م - دوم - تلبيه؛ يعنى لبيك گفتن، و صورت آن بنا بر اصح، آن است كه بگويد:
«لَبَّيْك، اللّهُمَّ لَبَّيْك، لَبَّيْك لا شَرِيك لَك لَبَّيْك».
و به اين مقدار اگر اكتفا كند محرم شده و احرامش صحيح است و احتياط مستحب آن است(4) كه پس از آنكه چهار «لبيك» را به صورتى كه گفته شدهد.
ص: 162
1- . آية الله زنجانى: به ذيل مسئله قبل و ذيل مسئله 987 مراجعه شود.
2- . آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب.
3- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 215 گذشت.
4- . آية الله بهجت: احتياط واجب اين است. آية الله زنجانى: و به اين مقدار اكتفا نكند؛ بلكه بايد پس از آن بگويد: «إِنَّ الْحَمْدَ وَالنِّعْمَةَ لَك وَ الْمُلْك، لا شَرِيك لَك» و گفتن «لَبَّيك» پنجم واجب نيست هرچند ضرر هم نمى زند، و شخص با گفتن مقدار واجب از تلبيه، محرم مى شود و بر او واجب مى شود عمره تمتع را تكميل كرده، پس از آن حج تمتع را به جا آورد؛ هرچند عمره و حج او استحبابى باشد. آيات عظام سبحانى، صافى، گلپايگانى: صورت تلبيه واجب، كه به وسيله آن احرام واقع مى شود اين است: «لَبَّيك اللّهُمَّ لَبَّيك لَبَّيك لا شَريك لَك لَبَّيك» و احتياط در اين است اين جمله اضافه شود: «إنَّ الْحَمْدَ وَالنِّعْمَةَ لَك وَالمُلك لا شَريك لَك». آية الله سيستانى: لبيك پنجم جايز است ولى جزو اين احتياط استحبابى نيست. آية الله مكارم: احتياط واجب است كه بگويد:... اما لبّيك پنجم را نگويد.
گفت، بگويد:
«إِنَّ الْحَمْدَ وَالنِّعْمَةَ لَك وَالْمُلْك، لا شَرِيك لَك لَبَّيْك(1)».
و اگر بخواهد احتياط(2) بيشتر بكند، پس از گفتن آنچه ذكر شد، بگويد:
«لَبَّيْك اللّهُمَّ لَبَّيْك لَبَّيْك(3) إِنَّ الْحَمْدَ وَالنِّعْمَةَ لَك وَالْمُلْك لا شَرِيْك لَك لَبَّيْك».
و مستحب است بعد از آن بگويد:
«لَبَّيْك ذَا الْمَعارِج لَبَّيْك داعياً إلى دارِ السَّلامِ لَبَّيْك، لَبَّيْك غَفّارَ الذُّنُوبِ لَبَّيْك، لَبَّيْك أهْلَ الْتَلْبِيَةِ لَبَّيْك، لَبَّيْك مَرْهُوباً وَ مَرْغُوباً إلَيْك لَبَّيْك، لَبَّيْك إلهَ الْحَقِّ لَبَّيْك، لَبَّيْك ذَا النَّعْمِاءِ وَالْفَضْلِ الْحَسَنِ الْجَمَيلِ لَبَّيْك، لَبَّيْك كشَّافَ الْكرَبِ الْعِظامِ لَبَّيْك، لَبَّيْك عَبْدُك وَ ابْنُ عَبْدَيْك لَبَّيْك، لَبَّيْك يا كرِيمُ لَبَّيْك».
و اين جملات را نيز بگويد خوب است:
«لَبَّيْك، أتَقَرِّبُ إلَيْك بِمُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد لَبَّيْك، لَبَّيْك بِحَجَّة و عُمْرَة لَبَّيْك، لَبَّيْك وَ هذِهِ عُمْرَةُ مُتْعَة إلي الْحَجِّ لَبَّيْك، لَبَّيْك أهْلَ التَّلْبَيَةِ لَبَّيْك، لَبَّيْك تَلْبِيَةً تَمامُها وَ بَلاغُها عَلَيْك».
[260] م - واجب است صحيح گفتن قدر واجب از لبيك را كه گذشت، همان طور كه صحيح گفتن تكبيرة الاحرام در نماز واجب است.(4)د.
ص: 163
1- . آية الله سبحانى: احتياط مستحب اين است كه اين جمله را به دو صورت يعنى هم با اضافه كردن «لبيك» به آخر آن و هم بدون كلمه «لبيك» در آخر بگويد.
2- . آية الله فاضل: احتياط مستحب آن است كه به جاى صورت اول بگويد.
3- . آية الله خامنه اى: لبّيك اللّهم لبّيك إنّ الحمد... آية الله سبحانى: در اين فقره اقوى اين است كه جمله «لا شريك لك لبيك» گفته شود.
4- . آية الله خامنه اى: در مناسك معظّم له اين دو مسئله نيز مطرح شده است: - هرگاه كسى عمداً تلبيه را نگويد، حكم كسى را دارد كه عمداً احرام بستن از ميقات را ترك كرده باشد. - هرگاه كسى تلبيه را به طور صحيح نگويد و عذرى نيز نداشته باشد، حكم كسى را دارد كه عمداً تلبيه را ترك كرده باشد.
[261] م - اگر تلبيه را به قدر واجب كه ذكر شد، نداند بايد آن را ياد بگيرد يا كسى او را در وقت گفتن تلقين كند؛(1) يعنى كلمه كلمه آن شخص بگويد و شخصى كه مى خواهد احرام ببندد دنبال او به طور صحيح بگويد.
[262] م - اگر نتواند ياد بگيرد يا وقت ياد گرفتن نباشد و با تلقين هم نتواند بگويد، احتياط آن است كه به هر نحو كه مى تواند بگويد(2)، و ترجمه اش را هم بگويد و بهتر آن است كه علاوه بر آن نايب هم بگيرد.
[263] م - اگر لبيك گفتن را فراموش كرد يا به واسطه ندانستن حكم نگفت، واجب است برگردد به ميقات در صورت امكان و احرام ببندد و لبيك بگويد و اگر نتواند برگردد، همان جا بگويد اگر داخل حرم نشده است، و اگر داخل حرم شده واجب است برگردد به خارج حرم و احرام ببندد و لبيك بگويد(3) و اگر ممكن نيست همان جا(4) محرم شود و لبيك بگويد، و اگر بعد از گذشتنِ وقتِ جبران، يادش آمده.
ص: 164
1- . آية الله زنجانى: چنانچه وقت احرام بستن وسعت دارد - در صورت امكان - بايد احرام را تا تنگى وقت به تأخير بيندازد تا آن را ياد بگيرد يا لااقل با تلقين تلبيه را به طور صحيح ادا كند و اگر ياد نگرفت براى گفتن تلبيه نايب بگيرد و بنا بر احتياط مستحب خود نيز به بهترين شكلى كه مى تواند تلبيه بگويد. آية الله سبحانى: اگر هيچ كدام از آنها ممكن نيست هر مقدار كه مى تواند بگويد.
2- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى: به ذيل مسئله 235 مراجعه شود. آية الله خامنه اى: بايد به هر نحو كه مى تواند بگويد و بنا بر احتياط نايب هم بگيرد. آية الله زنجانى، آية الله سبحانى: به ذيل مسئله قبل مراجعه شود. آية الله سيستانى: كافى است به نحوى كه مى تواند بگويد، اگر عرفاً صدق تلبيه كند و اگر صدق نكند به احتياط واجب، هم مرادف عربى و هم ترجمه آن را بگويد و نيز نايب بگيرد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر تلقين ممكن نشد به هر طورى كه مى تواند بخواند و ترجمه اش را به فارسى يا زبان ديگر بگويد و نايب هم بگيرد رجائاً، كه از طرف او به طور صحيح بخواند. آية الله فاضل: و ظاهراً همين مقدار كافى است و احتياط مستحب آن است كه ترجمه را بگويد و نايب نيز بگيرد. آية الله نورى: به هر نحو كه مى تواند بگويد و ترجمه اش را هم بگويد.
3- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 215 گذشت.
4- . آية الله سبحانى: از همان جا كه مسئله را ياد گرفته.
بعيد نيست صحت عمل.(1)
[264] م - اگر كسى لبيك واجب را نگفت، چه به واسطه عذرى و چه بدون عذر، چيزهايى كه بر محرم حرام است بر او حرام نمى شود و اگر آنچه در احرام موجب كفاره مى شود به جا آورد، كفاره ندارد و همچنين اگر لبيك را به ريا باطل كند.
[265] م - اگر بعد از گفتن لبيك واجب در ميقات، فراموش كند كه نيت عمره تمتع كرده يا نيت حج تمتع، بنا بگذارد كه نيت عمره تمتع كرده و عمره او صحيح است و همچنين اگر بعد از لبيك گفتن در روز هشتم كه بايد براى حج تمتع بگويد، فراموش كرد كه لبيك را براى حج گفت يا براى عمره، بنا بگذارد كه براى حج تمتع گفته و حج او صحيح است(2) و احتياط مستحب در تجديد تلبيه است.
[266] م - جايز نيست(3) لبيك واجب را از ميقات تأخير بيندازد و اگر تأخيرد.
ص: 165
1- . آية الله بهجت: محل تأمّل است. آية الله تبريزى، آية الله خويى: صحت عمل خالى از اشكال نيست. آية الله زنجانى: اگر در عمره تمتع باشد بايد احتياطاً حج تمتع نيز به جا آورد و براى حج واجب به اين عمل اكتفا نكند و اگر در حج تمتع باشد مطابق مسئله 947 تا 949 و حواشى آن عمل كند. آية الله سيستانى: اگر در عمره باشد صحت عمل مورد اشكال است. آية الله فاضل: اگر بعد از اعمال حج يادش آمد حج او صحيح است. ولى اگر بعد از عمره تمتع يا عمره مفرده يادش آمد عمره باطل است، و در عمره تمتع اگر فرصت دارد و امكان جبران دارد بايد به ميقات ولو به ادنى الحل برگردد و جبران كند و اگر امكان جبران نبود حج افراد انجام دهد، و در اين صورت كفايت از حجة الاسلام مى كند. آية الله مكارم: اگر بعد از اتمام حج يا عمره يادش بيايد، عمل او صحيح است.
2- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: در هر دو صورت اگر داخل در عمل مترتب مثل طواف عمره تمتع يا وقوف به عرفات شده، حكم به صحت مى شود و در غير اين صورت بايد اعاده نمايد. آية الله زنجانى: اگر احتمال مى دهد هنگام احرام، متوجه وظيفه خود بوده بنا بگذارد كه مطابق وظيفه خود نيت كرده است، و همچنين است حكم احرام حج تمتع.
3- . آية الله خويى: كسى كه مى خواهد از راه مدينه به حج برود، بهتر است گفتن تلبيه را تا رسيدن به بيداء (جايى كه يك ميل با ذوالحليفه به طرف مكه فاصله دارد) تأخير بيندازد و در آنجا تلبيه بگويد و كسى كه از راه ديگر به حج مى رود تلبيه را پس از قدرى راه رفتن بگويد.
انداخت، بايد به دستورى كه در مسئله 215 ذكر شد، عمل كند.(1)
[267] م - واجب در لبيك بيش از يك مرتبه نيست، ولى مستحب است تكرار آن و زياد گفتن آن هرچند مى تواند و براى هفتاد مرتبه گفتن ثواب زيادى ذكر شده است، و لازم نيست آنچه را در حال احرام بستن گفته است تكرار كند، بلكه كافى است(2) بگويد
«لَبَّيْك اللّهُمَّ لَبَّيْك» يا تكرار كند
«لَبَّيْك» را فقط.
[268] م - احتياط واجب آن است كه كسى كه براى عمره تمتع محرم شد، در وقتى كه خانه هاى مكه پيدا مى شود لبيك را ترك كند و ديگر لبيك نگويد(3) و مراد از خانه هاى مكه خانه هايى است كه در زمانى كه عمره به جا مى آورد، جزو مكه باشد(4)، هرچند مكه بزرگ شود و احتياط واجب(5) براى كسى كه احرام حج بسته آن است كه لبيك را تا ظهر روز عرفه بيشتر نگويد.
[269] م - سوم - پوشيدن دو جامه احرام براى مردان(6) كه يكى «لنگ» است ود.
ص: 166
1- . آية الله زنجانى: در تأخير با عذر به مسئله 215 و ذيل آن و در تأخير بدون عذر به مسئله 210 و ذيل آن عمل كند.
2- . آية الله مكارم: به قصد رجا.
3- . آيات عظام تبريزى، خامنه اى، خويى، سبحانى، فاضل، مكارم: واجب است. آية الله زنجانى: در عمره تمتع براى كسى كه از مواقيت محرم شده بعد از مشاهده خانه هاى مكه، ديگر تكرار تلبيه، مستحب نيست و منظور از مكه در اين مسئله محدوده مكه زمان پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله است و در احرام حج، تكرار تلبيه تا ظهر روز عرفه مستحب است و بعد از آن مستحب نيست.
4- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، سيستانى: بلكه مراد خانه هاى قديمى مكه است.
5- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خامنه اى، خويى، سبحانى، فاضل، مكارم: بايد قطع نمايد.
6- . آية الله سبحانى: و احتياط لازم آن است كه زنان نيز علاوه بر جامه هايى كه بر تن دارند اين دو جامه را بپوشند و طواف و سعى را با آن دو انجام دهند. آية الله صافى: احتياط مستحب آن است كه زن ها نيز دو جامه احرام را در وقت محرم شدن بپوشند و در طواف و سعى نيز همراه داشته باشند. آية الله فاضل: احتياط مستحب آن است كه زن ها نيز دو جامه احرام را هنگام محرم شدن بپوشند. آية الله گلپايگانى: پوشيدن دو جامه احرام اختصاص به مردان ندارد و احتياط واجب آن است كه زن ها نيز دو جامه را بپوشند، اگرچه كندن لباس دوخته بر آنها واجب نيست و جايز است بعد از احرام دو جامه احرام را بيرون بياورند و با همان لباس خودشان باشند و بهتر آن است كه در حال سعى و طواف دو جامه احرام را در برداشته باشند.
ديگرى «ردا» كه بايد آن را به دوش بيندازند. و احتياط واجب(1) آن است كه اين دو جامه را قبل از نيت احرام و لبيك گفتن بپوشد و اگر بعد از لبيك پوشيد احتياط(2) آن است كه لبيك را دوباره بگويد.
[270] م - لازم نيست(3) كه لنگ، ناف و زانو را بپوشاند و كفايت مى كند كه به نحو متعارف باشد، ولى مستحب است كه ناف و زانو را بپوشاند.
[271] م - در پوشيدن دو جامه احرام ترتيب خاصى معتبر نيست، بلكه به هر ترتيبى(4) بپوشد مانع ندارد، فقط بايد يكى را لنگ قرار دهد به هر كيفيتى كه مى خواهد ود.
ص: 167
1- . آية الله بهجت: واجب است پوشيدن دو جامه در حال احرام، و محل پوشيدن، از باب مقدمه قبل از نيت و تلبيه است و احتياط در صورت تاخير پوشيدن در اعاده نيت و تلبيه است. آية الله زنجانى: پوشيدن لباس احرام، شرط صحت احرام نيست، هرچند بنا بر مشهور، پوشيدن آن هنگام لبيك گفتن لازم است. و در هر حال اگر لباسى را كه پوشيده شرايط لباس احرام را نداشته باشد به احرام و ساير اعمال حج، ضررى نمى رساند. آية الله سبحانى: مى بايست قبل از نيت و تلبيه دو جامه را بپوشند و اگر پس از گفتن لبيك اين دو لباس را بر تن كنند احتياط آن است كه دو مرتبه لبيك بگويد. آيات عظام صافى، گلپايگانى، نورى: مى بايست قبل از نيت و تلبيه دو جامه را بپوشند.
2- . آية الله سيستانى: احتياط مستحب اعاده نيت و تلبيه است. آية الله فاضل: احتياط مستحب است.
3- . آية الله بهجت: ازار از ناف تا زانو را بايد بپوشاند. آية الله تبريزى، آية الله خويى: بايد به اندازه اى باشد كه ناف تا زانو را بپوشاند. آية الله سبحانى: يكى به صورت لنگ باشد و از ناف تا زانو را بپوشاند و ديگرى به صورت ردا كه از شانه تا كمر را پوشش دهد. آيات عظام سيستانى، صافى، گلپايگانى، مكارم: بنا بر احتياطِ واجب، لازم است.
4- . آية الله بهجت: واجب است پوشيدن دو جامه احرام كه يكى از آنها ستر كند ما بين ناف و زانو را كه آن را ازار گويند و ديگرى كه ردا باشد آنقدر باشد كه بپوشاند دو شانه را؛ به نحوى كه ردا و تردّى به آن صادق باشد. آية الله تبريزى، آية الله خويى: احتياط آن است كه پوشيدن به نحو متعارف باشد. آية الله خامنه اى: اگر به كيفيت متعارف باشد كفايت مى كند. آية الله سيستانى: احتياط مستحب اين است كه پوشيدن به نحو متعارف باشد.
يكى را ردا قرار دهد به هر كيفيتى كه مى خواهد و احتياط مستحب(1) آن است كه ردا شانه ها را بپوشاند.
[272] م - احتياط واجب آن است كه در حال اختيار اكتفا نكند(2) به يك جامه بلند كه مقدارى از آن را لنگ كند و مقدارى را ردا قرار دهد، بلكه بايد دو جامه جدا باشند.
[273] م - در پوشيدن جامه احرام احتياط واجب آن است كه نيت كند و قصد امر الهى و اطاعت او كند(3) و احتياط مستحب آن است كه در كندن جامه دوخته هم نيت و قصد اطاعت كند.
[274] م - شرط است در اين دو جامه كه نماز در آنها صحيح باشد، پس كفايتم.
ص: 168
1- . آيات عظام بهجت، تبريزى، صافى، گلپايگانى: بايد ردا به قدرى باشد كه شانه ها را بپوشاند. آية الله سبحانى: در مسئله قبل گذشت. آية الله سيستانى: احتياط واجب اين است كه ردا به اندازه اى باشد كه دو شانه و دو بازو و مقدار قابل توجهى از كمر را بپوشاند. آية الله فاضل: بلكه واجب است علاوه بر آن، قسمتى را بپوشاند؛ به گونه اى كه صدق ردا بكند. آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب.
2- . آية الله بهجت: احرام صحيح است. آية الله سبحانى: دو جامه احرام بايد از هم جدا و به صورت دوتكه جداگانه باشند پس اگر با يك پارچه بلند از شانه تا زانو را بپوشاند صحيح نيست. آية الله سيستانى: بلكه ظاهر اين است كه كافى نباشد.
3- . آية الله بهجت: در پوشيدن لباس احرام قصد قربت لازم است. (متذكر نيتِ كندن لباس مخيط نشده اند). آيات عظام تبريزى، خامنه اى، خويى: پوشيدن دو جامه احرام واجب تعبّدى است. آية الله زنجانى: رعايت اين احتياط، مستحب است. آية الله سبحانى: يكى از واجبات احرام است و طبعاً بايد قصد قربت كند ولى در كندن و در آوردن لباس دوخته نيت لازم نيست. آية الله سيستانى: بعيد نيست اعتبار قصد قربت در پوشيدن لباس احرام.
نمى كند جامه حرير و غير مأكول(1) و جامه اى كه نجس باشد به نجاستى كه در نماز عفو از آن نشده باشد.
[275] م - لازم است جامه اى را كه لنگ قرار مى دهد نازك نباشد، به طورى كه بدن نما باشد و احتياط مستحب آن است كه ردا هم بدن نما نباشد.(2)
[276] م - احتياط واجب(3) آن است كه لباس احرام زن، حرير خالص نباشد، بلكه احتياط آن است كه تا آخر احرام حرير نپوشد.
[277] م - دو جامه اى كه ذكر شد كه بايد محرم بپوشد مخصوص به مرد است(4)، ولى زن مى تواند در لباس خودش به هر نحو هست محرم شود؛ چه دوخته باشد يا نباشد، ولى حرير محض نباشد(5) چنانچه گذشت.د.
ص: 169
1- . آية الله بهجت: بنا بر احتياط در مجموع موانع نماز خواندن در لباس. آية الله سبحانى: كليه چيزهايى كه در لباس نمازگزار شرط شده، در لباس احرام نيز شرط است. آية الله سيستانى: بنا بر احتياط واجب در غير درندگان
2- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، زنجانى، صافى، فاضل، مكارم، نورى: احتياط واجب است. آية الله خامنه اى: بدن نما بودن ردا مانع ندارد، مشروط بر اينكه ردا بر آن صدق كند. آية الله سبحانى: جامه هاى احرام بايد به قدرى ضخيم باشند كه بدن از پشت آنها نمايان نباشد و اگر به قدرى نازك باشد كه در حال عرق كردن يا چسبيدن به تن، بدن نمايان گردد، طواف و نماز با آن اشكال دارد. آية الله سيستانى: احتياط اين است كه هيچ قسمتى از إزار بدن نما نباشد، ولى اين شرط در ردا معتبر نيست. آية الله گلپايگانى: جامه احرام نبايد به قدرى نازك باشد كه حاكى از بشره باشد.
3- . آية الله بهجت: اما زنان بنا بر اقوى جايز است در جامه حرير احرام ببندند، گرچه احتياط در ترك آن است. و همچنين است جواز پوشيدن آن در جميع احوال احرام. آيات عظام تبريزى، خامنه اى، خويى، زنجانى، صافى، گلپايگانى: بايد از حرير خالص نباشد.
4- . آيات عظام سبحانى، صافى، فاضل، گلپايگانى: حكم آن در سوم از واجبات احرام (پوشيدن لباس) گذشت.
5- . آية الله بهجت: در مسئله قبلى جواز آن گذشت. آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى، سيستانى: زنان مى توانند در لباس هاى عادى خود، در صورتى كه داراى شرايط ذكر شده در لباس احرام باشد، احرام ببندند.
[278] م - احتياط واجب(1) آن است كه هر وقت در بين اعمال يا غير آن در احوال احرام اين دو جامه(2) نجس شود، تطهير يا تبديل نمايد و احوط مبادرت به تطهير بدن است در حال احرام اگر نجس شود.(3)
[279] م - اگر تطهير نكند جامه احرام يا بدن را، كفاره ندارد.
[280] م - احتياط آن است كه جامه احرام از پوست نباشد،(4) لكن ظاهراً اگر به آن جامه گفته شود مانع ندارد.د.
ص: 170
1- . آية الله زنجانى: هرگاه بدن يا لباس محرم - مرد باشد يا زن -، نجس شود بايد بدون تأخير آن را تطهير كند يا لباس را عوض نمايد و اگر نامحرم نباشد آن را درآورد. آية الله سبحانى: بايد لباس را تطهير و يا عوض كند ولى اگر به خاطر نبودن امكانات در مسلخ و يا بُعد مسافتى كه مجبور است طى كند تا جامه را عوض يا تطهير كند مقدارى طول كشيد به صحت احرام لطمه نمى زند و اگر تطهير نكرد تا زمان حلق وتقصير، به صحت ذبح و احرام ضرر نمى زند و كفاره ندارد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر لباس احرام در بعض حالات احرام نجس شود، احتياط مستحبّ آن است كه آن را عوض كند و يا تطهير نمايد، بلكه احوط و اولى آن است كه اگر محرم بدنش نجس شود نجاست را از آن زايل كند. آية الله مكارم، آية الله نورى: واجب است.
2- . آية الله فاضل: يا لباسى كه زنِ محرم پوشيده.
3- . آية الله بهجت: و چنانچه بدن نجس شود تطهير آن از جهت محرم بودن واجب نيست بنا بر اظهر. آية الله سبحانى، آية الله فاضل: احتياط استحبابى است. آية الله سيستانى: وجوب مبادرت به تطهير بدن ثابت نيست.
4- . آية الله بهجت: اقوى جواز احرام است در لباس هايى كه مى تواند در نماز بپوشد، هرچند پوست يا غير بافتنى باشد. آية الله تبريزى، آية الله خويى: بنا بر احتياط، بافتنى باشد و از قبيل چرم و پوست و نمد نباشد. آية الله خامنه اى، آية الله سبحانى: چنانچه جامه احرام از پوست يا نايلون و مانند آن باشد، اگر عرفاً به آن جامه گفته مى شود و پوشيدن آن متعارف است مانع ندارد. آية الله سيستانى: احتياط مستحب در دو جامه احرام اين است كه بافتنى باشد و از قبيل چرم و پوست و نمد نباشد. آية الله مكارم: اين احتياط ترك نشود.
[281] م - لازم نيست كه جامه احرام منسوج و بافتنى باشد،(1) بلكه اگر مثل «نمد» ماليده باشد و جامه به آن گفته شود(2) مانع ندارد.
[282] م - افضل آن است كه محرم اگر جامه احرام را عوض كرده، وقتى كه وارد مكه مى شود براى طواف همان جامه اى را كه در آن محرم شده است بپوشد، بلكه موافق احتياط استحبابى است.(3)
[283] م - اگر محرم اضطرار پيدا كند به پوشيدن قبا يا پيراهن براى سردى هوا يا غير آن مى تواند قبا و پيراهن بپوشد، ليكن بايد قبا را پايين و بالا كند و به دوش بيندازد و دست از آستين آن بيرون نياورد و احوط آن است كه پشت و رو نيز بكند و پيراهن را نيز بايد به دوش بيندازد و نپوشد(4) و اگر اضطرار رفع نمى شود مگر به پوشيدن قبا و پيراهن، مى تواند بپوشد.(5)د.
ص: 171
1- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: احوط در دو جامه احرام اين است كه بافتنى باشد و از قبيل چرم و پوست و نمد نباشد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: به احتياط واجب جامه احرام بافته باشد و از پوست و يا مثل نمد ماليده نباشد. آية الله مكارم: احتياط در آن ترك نشود.
2- . آية الله خامنه اى: و پوشيدن آن متعارف باشد.
3- . آية الله خويى: متعرض اين مسئله نشده اند. آية الله سبحانى: مستحب است.
4- . آية الله خامنه اى: اگر بر اثر سرما و مانند آن ناگزير از پوشيدن جامه دوخته باشد مى تواند از لباس هاى معمولى مانند پيراهن استفاده كند اما نبايد آن را بپوشد بلكه آن را به صورت برعكس بالا به پايين يا پشت و روبه روى خود بياندازد. آية الله سبحانى: هرگاه براى ضرورتى ناچار به پوشيدن لباس دوخته شد بايد كفاره بدهد و بنا بر احتياط در صورت ضرورت قبا و پالتو و كت را پشت و رو كرده بر دوش بيندازد و دست در آستين نكند. آية الله سيستانى: واجب اين است كه پشت و رو كند و دست از آستين آن بيرون نياورد و يا اينكه آن را پايين و بالا كند و بپوشد. آية الله فاضل: احتياط استحبابى است؛ و واجب است پيراهن را نيز بالا و پايين كند. آية الله گلپايگانى: ولى بايد براى آن كفاره بدهد و متعرض بقيه مسئله نشده اند.
5- . آيات عظام تبريزى، سبحانى، سيستانى: و بنا بر احتياط كفاره هم بدهد. آية الله خامنه اى: و بنا بر احتياط واجب بايد يك گوسفند كفاره بدهد. آية الله زنجانى: ولى بايد كفاره بدهد. آية الله صافى: ولى بايد براى آن كفاره بدهد.
[284] م - لازم نيست جامه احرام را هميشه در برداشته باشد، بلكه جايز است آنها را عوض كند و براى شستن بيرون بياورد و براى حمام رفتن آنها را بِكند، بلكه جايز است براى حاجت(1) هر دو را بيرون بياورد و لخت شود.
[285] م - شخص محرم مى تواند از دو جامه احرام بيشتر بپوشد، مثل دو سه ردا و دو سه لنگ براى حفظ از سرما يا غرض ديگر.(2)
[286] م - اگر لباس احرام را عمداً نپوشد(3) يا لباس دوخته درحالى كه مى خواهد محرم شود بپوشد معصيت كرده است، ولى به احرام او ضرر نمى رساند(4) و احرامش صحيح است، و اگر از روى عذر باشد معصيت هم نكرده و احرامش صحيح است.
[287] م - گره زدن لباس احرام اشكال ندارد(5) ولى احتياط واجب آن است كه آن راد.
ص: 172
1- . آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى، سيستانى: و غير حاجت. آية الله سبحانى: و امثال اينها جائز است و در غير اين صورت لازم است همواره دو لباس احرام را بر تن داشته باشد.
2- . آية الله زنجانى، آية الله فاضل: ليكن همه آنها بايد شرايط لباس احرام را داشته باشند.
3- . آية الله زنجانى: يا لباسى را كه بر محرم حرام است درحالى كه مى خواهد محرم شود بپوشد...
4- . آية الله خامنه اى: اگر در حين احرام، از روى علم و عمد لباس دوخته را از تن بيرون نياورد، صحت احرامش خالى از اشكال نيست و احتياط واجب آن است كه پس از بيرون آوردن آن نيت و تلبيه را تكرار كند. آية الله سبحانى: پوشيدن دو جامه احرام وجوب نفسى دارد و اگر عمداً نپوشد و لبيك گويد معصيت كرده و بايد هرچه زودتر لباس دوخته را از تن بيرون آورد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: بنا بر احتياط بايد لباس را بكند و محرم شود تا قطع به صحت احرام نمايد. آية الله مكارم: در صورت عمد خالى از اشكال نيست.
5- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، سيستانى: احوط اين است كه ازار (لنگ) خويش را به گردن خود بلكه مطلقا گره نزند، ولو بعض آن را به بعض ديگر و با چيزى مانند سنجاق نيز آن را به هم وصل نكند. و احوط اين است كه ردا نيز گره زده نشود، ولى فرو كردن سوزن يا سنجاق در آن عيبى ندارد. آية الله زنجانى: بر مرد محرم، گره زدن لباس احرام و بستن آن با دكمه و كش و سنجاق و سنگ گذاشتن و مانند آن در صورت لزوم، جايز است و در غير اين صورت بايد از اين امور اجتناب كند و در هر حال، اين كار به احرام و عمره و حج، ضرر نمى زند. آية الله سبحانى: احتياط آن است كه لباس احرام را با سنجاق قفلى به هم وصل نكند ولى در حال ضرورت كه مثلاً گاهى در مشعرالحرام پيش مى آيد مانعى ندارد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: سنجاق زدن و گره زدن حوله احرام و سنگ گذاشتن بين دو طرف حوله، به نحوى كه حوله به صورت يقه پيراهن در آيد جايز نيست، و نيز نبايد پارچه احرام را چاك داده و مانند پيراهن بپوشد، بلى قرار دادن سنگ كوچك، در جامه احرام براى آنكه آن را سنگين كرده، و ردا را حفظ نمايد مانعى ندارد.
كه لنگ قرار داده به گردن گره نزند(1) و اگر از روى جهل يا نسيان گره زد احتياط آن است كه فوراً باز كند، ولى به احرامش ضرر نمى رساند و چيزى هم بر او نيست و سنگ در جامه احرام گذاشتن و بانخ بستن نيز جايز است.(2)
[288] م - شرط نيست در احرام بستن پاك بودن از حدث اصغر و اكبر، پس جايز است در حال جنابت و حيض و نفاس محرم شود، بلكه غسل احرام براى حائض و نفساء مستحب است.
[289] م - اگر پيراهن بپوشد بعد از آنكه محرم شد، لازم است كه پيراهن را شكاف دهد(3) و از پايين بيرون آورد، ولى اگر در پيراهن محرم شود، لازم نيستد.
ص: 173
1- . آية الله خامنه اى: گره زدن لنگ به گردن جايز نيست ولى سنجاق زدن و امثال آن و گره زدن بعض آن به بعض ديگر مانعى ندارد مادامى كه از صدق عنوان إزار خارج نشود. و همچنين در ردا گره زدن آن با سنجاق يا گيره يا با گذاشتن سنگ ريزه در دو طرف آن، بستن آن با نخ به نحو متعارف تا زمانى كه عنوان ردا بر آن صدق كند، جايز است.
2- . آية الله گلپايگانى: اگر بدون گِره باشد مانعى ندارد، به شرط آنكه دو طرف ردا را روى يكديگر نگذارد كه مثل گريبان شود. آية الله نورى: چنان كه جايز است بعضى از لباس احرام را به بعضى ديگر با سوزن و غير آن وصل كند.
3- . آية الله زنجانى: شكافتن پيراهن براى اين است كه بتواند پيراهن را از پايين بيرون آورد و اگر بدون شكافتن پيراهن بتواند آن را از پايين بيرون آورد شكافتن پيراهن لازم نيست، و در اين صورت كه بعد از احرام پيراهن پوشيده فرقى نيست كه عالم به مسئله بوده يا از روى جهل به مسئله پيراهن پوشيده باشد.
شكاف دهد(1) و از پايين بيرون آورد، و همين قدر لازم است آن را بكند و لباس احرام بپوشد و در هر دو صورت احرامش صحيح است.
[290] م - اگر فراموش كند احرام را و به خاطرش نيايد مگر بعد از اتمام همه واجبات و نتواند جبران كند احتياط در بطلان عمره او است، اگرچه صحت آن به نظر بعيد نيست،(2) ولى اگر اعمال حج را هم تمام كرد و يادش آمد عملش صحيح است.
استفتائات احرام
[291] س - كسى در وقت احرام اين طور قصد مى كند: محرم مى شوم يا احرام مى بندم، براى عمره تمتع يا غير آن، با توجه به اين مسئله كه فرموده ايد نيت
ص: 174
1- . آية الله بهجت: در هر دو صورتِ نزع، مخيط بايد بدون پوشاندن سر باشد. آية الله خامنه اى: در صورت علم و عمد، نظر معظّم له در ذيل مسئله 286 بيان شد. آية الله زنجانى: اين مطلب در صورتى است كه از روى جهل به مسئله در پيراهن محرم شده باشد و اگر از روى علم به مسئله در پيراهن محرم شده باشد، بايد آن را از پايين بيرون آورد و اگر لازم شد آن را بشكافد. آية الله سبحانى: اگر در پيراهن و مانند آنكه جلو بسته است محرم شود بايد آن را بشكافد و از پايين بيرون آورد و بايد كفاره دهد هرچند مضطر بوده باشد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: حكم آن در فرض عمد، در مسئله 286 گذشت.
2- . آية الله بهجت: محل تأمّل است صحيح بودن غير حج. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: صحت عمره او خالى از اشكال نيست و بايد احتياط ترك نشود. آية الله زنجانى: در عمره تمتع به ذيل 263 و در حج تمتع به ذيل 947 تا 949 عمل نمايد. آية الله سبحانى: اگر كسى احرام را فراموش كرد و تا بعد از همه واجبات عمره تمتع به خاطرش نيامد، چنانچه وقت و فرصت دارد به ميقات رفته و محرم مى شود و اگر امكان و يا وقت ندارد، از ادنى الحل محرم مى شود و عمره تمتع را مجدداً انجام مى دهد و اگر امكان رفتن به ادنى الحل نيست و درك وقوف اختيارى عرفه از دست مى رود، حج او به حج إفراد بدل مى شود ولى اگر بعد از اعمال حج متوجه شد كه محرم نشده، حج او صحيح است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: عمره او صحيح است. آية الله فاضل: عمره اش باطل است و بايد عدول به غير حج تمتع كند و همين طور است اگر ترك احرام از روى جهل باشد. آية الله مكارم: عمره و حج او صحيح است.
احرام لازم نيست، بلكه ممكن نيست، اين احرام چه صورت دارد؟
ج - به احرام ضرر نمى زند هرچند قصد احرام لازم نيست(1) و احرام امر قصدى نيست، بلكه اگر شخص به قصد حج يا عمره تلبيه بگويد محرم مى شود هرچند قصد احرام نكند.
[292] س - زنى قبل از احرام براى عمره تمتع، مى دانست كه عادت ماهانه او ده روز است و قبل از احرام حج، اعمال عمره تمتع را نمى تواند انجام دهد، مع ذلك، نيت عمره تمتع كرد، آيا در برگرداندن نيت احرام عمره تمتع به حج افراد، بايد چه كند؟
ج - نيت را به حج افراد برگرداند(2) و اشكال ندارد، بلى اگر با التفات به اينكهد.
ص: 175
1- . آيات عظام بهجت، صافى، گلپايگانى، مكارم: لازم است و تفصيل اين مسئله در ذيل بحث نيت در واجبات احرام گذشت. آية الله تبريزى، آية الله خويى: همين كه به قصد عمره و يا حج تمتع تلبيه واجب را گفت، محرم مى شود و قصد احرام، همين است. آية الله نورى: قصد احرام به اين است كه قصد احرام حج يا عمره كند و لازم است كه احرام را به اين قصد انجام دهد.
2- . نظر آيات عظام در مسئله 221 گذشت. آية الله بهجت: در صورتى كه قصدش انجام وظيفه بوده كفايت مى كند و حج افراد به جا مى آورد. آية الله تبريزى: اين در صورتى است كه در حال احرام حائض باشد چنان كه ظاهر سؤال است ولى اگر بعد از احرام حائض شد مخير است بين اينكه حج افراد به جا آورد و بعد از فراغت، عمره مفرده به جا آورد و بين اينكه اعمال عمره تمتع را بدون طواف و نمازش به جا آورد به اين ترتيب كه سعى و تقصير نموده و براى حج احرام بسته به عرفات و منا برود و پس از فراغ از اعمال منا قضاى طواف عمره و نماز آن را قبل از طواف حج به جا آورد. آية الله زنجانى: اگر به قصد انجام وظيفه، محرم شده و خيال كرده وظيفه اش عمره تمتع است، احرامش احرام حج افراد خواهد بود؛ و در غير اين صورت احرامش باطل است و بايد مطابق ذيل مسئله 215 رفتار نمايد. آية الله خويى: اگر در حال احرام تا آخرين زمان ممكن براى اتيان اعمال عمره تمتع حائض بوده، فتواى ايشان در دست نيست كه آيا احرامش براى عمره تمتع باطل است يا مى تواند آن را به عنوان حج افراد قرار دهد، گرچه در استفتائات حكم به بطلان احرام براى حج افراد شده، اگر زن در وقت احرام حائض بود و گمان مى كرد تا آخر وقت پاك نمى شود و بعداً كشف خلاف شد. آية الله سبحانى: و اگر قصدش انجام وظيفه بوده باشد، كفايت مى كند و در صورت التفات اگر به نيت عدول، قصد حج افراد كند اشكال ندارد.
نمى تواند عمره تمتع را انجام دهد و اگر انجام دهد صحيح نيست به نيت عمره تمتع محرم شود، صحت اين احرام، بلكه حصولِ جدّ به آن، محل اشكال است.
[293] س - مردها معمولاً براى احرام، يك حوله به عنوان لنگ به كمر مى بندند و يكى هم بر روى شانه ها مى اندازند، ولى بعضى افراد براى اينكه موقع وزش باد و يا سوار شدن ماشين عورت آنها ظاهر نشود اضافه بر آن دو حوله، يك متر چلوار ندوخته از وسط پا عبور مى دهند به نحوى كه دو طرف پارچه از جلو و عقب زير حوله قرار مى گيرد، آيا اين عمل صحيح است يا اشكال دارد؟
ج - اشكال ندارد.(1)
[294] س - آيا مى شود براى كسى كه قادر بر تلبيه گفتن نيست نايب گرفت يا خير؟
ج - اخْرَس (لال) بايد با انگشت به تلبيه اشاره كند و زبانش را هم حركت دهد، و نايب گرفتن كافى نيست.