فاطمیه روح غدیر

مشخصات مقاله

جلسه اول و دوم

مراسم ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

روز دوشنبه مورخ 30 بهمن 1396 و روز سه شنبه مورخ 01 اسفند 1396

در دفتر نماینده ولی فقیه در استان البرز با سخنرانی «حجت الاسلام کاشانی» پیرامون موضوع «فاطمیه روح غدیر» برگزار گردید که مشروح آن تقدیم می گردد.

خیراندیش دیجیتالی : جناب آقای سید علی بحرینی به نیابت از مرحومه حاجیه خانم کسایی _گروه هم پیمانان موعود غدیر.

ص: 1

فاطمیه روح غدیر - جلسه اول

اشاره

صوت

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ»

«أُفَوِّضُ أَمْری إِلَی اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِبادِ»(1)

«رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری* وَ یَسِّرْ لی أَمْری* وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی* یَفْقَهُوا قَوْلی»(2)

«إِلهی وَ أَنْطِقْنِی بِالْهُدَی، وَ أَلْهِمْنِی التَّقْوَی»(3)

ص: 1


1- 1.- سوره ی غافر، آیه 44٫
2- 2.- سوره ی طه، آیات 25 تا 28٫
3- 3.- الصّحیفه السّجادیّه، ص 98٫

اهمّیّت فاطمیّه و مسئله ی شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

یکی از موضوعاتی که بسیار اهمیّت دارد راجع به آن گفتگو شود این است ما که به شدّت طرفدار وحدت هستیم، نظام ما پرچمدار وحدت اسلامی است، چرا از این مسئله ی شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها کوتاه نمی آییم؟ متأسّفم که باید بگویم گاهی ما خاکریزهایی خود را در جاهایی که نباید از دست دادیم. تفکّرات مختلفی در این زمینه است. شکّی نیست که ما وحدت اسلامی را استراتژی نظام می دانیم، ولی تلقّی های مختلفی از این است. بنده می خواهم قدری راجع به کاری که حضرت زهرا سلام الله علیها انجام دادند که به اعتقاد ما بستگی دارد نکاتی عرض کنم که بگویم چرا نمی شود از آن دست کشید. وگرنه پیشنهاد دست کشیدن آن را به ما دادند. ما الآن در تهران دانشکده و دانشگاه هایی داریم که الآن اگر تشریف ببرید برگه ی 4A تسلیت هم اجازه نمی دهند که بزنید. پروتکل آن ها است و در واقع سیاست گذاری های بخش های زیادی از نظام هم توسّط آن ها صورت می گیرد. فارغ از این که امشب شب سوم مجلس فاطمیّه ی ولیّ فقیه است. بالاخره اگر نظر شبیه به آن کسی باشد که سالیان اخیر گفت و اخیراً هم از

ص: 2

دنیا رفتند که ماجرای غدیر ماجرای تاریخی است، گذشته است. واقعاً اگر مسئله این طور باشد حق دارند، چون این مسئله، مسئله ی تنش زایی است. برای این که مسئله جا بیفتد من زود وارد بحث می شوم. سخنران شب اوّل بیت در حضور رهبر انقلاب فرمود فاطمه ی زهرا سلام الله علیها برای بر ملا کردن جریان نفاق و نفوذ که به خانه ی امیر المؤمنین علیه السّلام حمله کردند قیام کرد. این جمله ساده نیست، این حرف تنش زا است! اگر مسئله ی فاطمیّه برای شیعه رکن رکین، اسّ و اساس، اصل نباشد واقعاً نباید روی آن دست گذاشت و از آن دفاع کرد و به آن پرداخت. واقعاً این طور است، بسیار تنش زا است.

چیزی در حدّ این می ماند که نستجیر بالله العظیم یک ناصبی بیاید بگوید نستجیر بالله امیر المؤمنین صلوات الله علیه نفاق داشت و پیغمبر صلوات الله علیه و آله و سلّم را کشت. شما ببینید او چطور برخورد می کنید. شما هر چه رتوش کنید و بخواهید ادب را به خرج دهید موضوع حضرت زهرا سلام الله علیها را یا باید حذف کنید کما این که بسیاری از کشورهای مختلف اسلامی شخصیّت ایشان را بایکوت کردند. شبیه این که ما اگر به مردم بگوییم یک دقیقه راجع به امام عسگری صحبت کنید نمی توانند، آن ها هم نمی توانند 30 ثانیه راجع به دختر پیغمبر صحبت کنند و بلکه تخریب های جدّی از زهرای اطهر سلام الله علیها در طول سال ها صورت گرفته شده است؛ هم در دوره ی حیات و هم در دوره ی بنی امیّه.

از امام صادق علیه السّلام روایت داریم که –من روایت را دقیق ترجمه نمی کنم، چون نمی توانم

ص: 3

لغت را ترجمه کنم- حضرت می فرماید در جمیع منبرها به مادر ما جسارت کردند. این برای دوران بنی امیّه است. گزارش های تاریخی نشان می دهد در دوره ی بنی عبّاس هم همین است. حاکم نیشابوری می گوید من گرفتار زمانه ای شدم که اگر کسی بخواهد در دولت بنی عبّاس پست و مقام پیدا کند باید به فاطمه ی زهرا جسارت کند و بهتان هایی که خدا از او تنزیه کرده است، به او نسبت دهد. این برای حدود سال 400، یعنی دوره ی بنی عبّاس است. این کتاب موجود است و کتاب شیعه هم نیست. هر چه ما موضوع را روتوش کنیم، این موضوع حسّاس است، نمی شود کاری کرد. اگر مسئله ی آن مهم نیست باید آن را حذف کنیم. کما این که جریانی که تقریباً سیاست گذار مسائل تقریب در کشور است، تقریباً به این قائل است. عرض کردم در دانکشده های خود اجازه ی کاغذ A4 تسلیت هم نمی دهند.

موضوع وحدت

از آن طرف هم جریان هایی در حوزه پررنگ هستند که وحدت را محال می دانند. حالا به لفظ وحدت و اتحّاد و تقریب این ها با تسامح عرض می کنم. در مجموع آن را محال می دانند. این طیف وسط را هم دارد. انصافاً اگر ماجرای حضرت زهرا سلام الله علیها شبیه آن چیزی باشد که این تازه گذشته گفته است که یک مسئله ی تاریخی است، پدر من و این آقا و پدران ما1330 سال پیش سر یک تکّه زمین دعوا کرده باشند، انصافاً جا ندارد که ما مسئله را ادامه دهیم. چند سال درگیری؟! اگر مسئله در این حد باشد که اختلاف بین دو نفر است و تمام شده است. واقعاً باید حق داد که این را

ص: 4

باید حذف کرد. چرا تنش درست کنیم؟ چرا درگیری درست کنیم؟ امّا اگر معلوم شود که… ما اگر بین غدیر و فاطمیّه مخیّر شویم باز هم فاطمیّه را نگه می داریم، یعنی این قدر جایگاه دارد، آن وقت دست برداری از آن امکان ندارد. یکی این مسئله است. بعد اگر شد باید ببینیم که چه تقریری از وحدت می شود ارائه کرد. بالاخره دو ولیّ فقیهی که جمهوری اسلامی تجربه کرده است هر دو مراسم فاطمیّه داشتند و هر دو اهل وحدت هم بودند. این چطور جمع می شود؟ یعنی شعاری است؟ فیلم است؟ بالاخره یک چیزی بگوییم در جامعه ی بین الملل خوب باشد! چطور استراتژی نظام است ولی این مسئله هم سرجای خود است؟ این را باید چه کار کنیم؟

جایگاه ولایت در مکتب اهل بیت علیهم السّلام

مرحله ی سوم هم این است که اهل بیت چه کار می کردند؟ ما خاکریز خود را از دست دادیم. مسئله ی ولایت در حوزه های علمیّه هیچ کتاب درسی ندارد و وقتی در حوزه های علمیّه برای آن هیچ کتاب درسی نیست، بنده این جا در حضور مخلوط اهل علم و غیر اهل علم؛ البتّه عالم در رشته های دیگر، نمی خواهم پرده دری کنم که ما از 160 نفر از طلبه های نخبه ی سطح 3 و 4 رشته های تخصّصی در حوزه علمیّه ی قم مصاحبه گرفتیم و مستندات آن موجود است. وقتی ولایت کتاب درسی نیست، وقتی حاشیه است، کتاب جنبی است و غیر متخصّص می نویسد، وای به حال کتاب های درسی و دانشگاه! اگر این مسئله اساسی است، از ذهن ها رفته است و جای آن باید معلوم شود که کجا است. نتیجه ی آن این می شود که ماه گذشته یکی از اساتید دانشگاه که 200 مقاله ی

ص: 5

حدیثی و قرآنی دارد می گوید این اهل بیت که این قدر اهل مرزبندی نبودند! در دانشگاه امام صادق هم بیان شده است. چون خبری شده است من اسم نمی برم، ولی متن فرمایش ایشان در خبرگزاری ها رفت. ایشان گفت اهل بیت این قدر اهل مرزبندی نبودند! یعنی چه شما یک طوری می گویید کأنّه بعد از پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و آله و سلّم… می خواهم بگویم شما اگر راجع به حضرت زهرا سلام الله علیها صحبت کنید باید تعالی آن را هم بپذیرید. شما می گویید بعد از پیغمبر صلوات الله علیه و آله و سلّم جریان از آن مسیری که پیغمبر اکرم روحی له الفداه می خواست ببرد منحرف شد. یعنی پیغمبر صلوات الله علیه و آله و سلّم چند نفر را هدایت کرد؟ خروجی نبوّت پیغمبر چیست؟ این طور نبوّت پیغمبر ناکارآمد می شود! برای این که نبوّت پیغمبر ناکارآمد نشود ما چه کار داریم که بیاییم همه را خط کش بگذاریم و بگوییم چه کسی با ولایت امیر المؤمنین علیه السّلام بود و چه کسی نبود؟ اهل بیت علیهم السّلام دنبال این بودند که هر کسی صدق حدیث و ادای امانت و به تعبیر من ناخن های خود را سر وقت می گرفت، این ها جعفری هستند. حالا آن کسی که هفته ای دو دفعه می گرفت جعفری تر بودند، این ها بهتر هستند. این طور خط کشی نکردند که بگویند یک عدّه هستند و یک عدّه نیستند. نفی نکردند، مرز بندی نکردند! مسئله ی سوم این است که اهل بیت علیهم السّلام واقعاً مرزبندی کردند یا نکردند؟ اهل بیت علیهم السّلام چه کار کردند؟

آیا مسئله ی فاطمیّه تنش زا است؟

130 سال پیش مرحوم میر حامد حسین رحمت الله علیه که هنوز 40

ص: 6

سال بعد از انقلاب آثاری که او زحمت کشیده است متأسّفانه یک بار چاپ حروفی نشده است، زحمت را دیگری کشیده است و ما هنوز بعد از 40 سال کتاب را چاپ حروفی نکردیم چون اهمیّت ندارد. باید در مورد مبانی علمی چیزی که اهمیّت دارد کار کرد. ایشان می فرماید: «اهل خلاف جای به جای، مجمع ها ساختند، به کار پرداختند و از این طرف کسی به نظر نمی آید». آن موقع که ایشان این حرف ها را می زد شیعیان حکومتی نداشتند. امروز حکومت دست ما است. معلوم هم نیست تا چه زمانی! خدا که ضمانت نامه های مادام العمر نداده است. خلاصه این سه بحث به نظر ما مهم است. چون آن کسانی که دل در گروه نظام دارند، این برای آن ها مسئله است که شما بالاخره با حضرت زهرا سلام الله علیها می خواهید… جایگاه حضرت زهرا سلام الله علیها در عقاید ما کجا است؟ اهمیّت دارد یا ندارد؟ حضرت زهرا سلام الله علیها به اندازه ی فرع فقهی می ارزد یا نمی ارزد؟ چقدر از جهت علمی روی آن کار کردیم؟ می ارزد؟! این فاطمیّه که شما می گیرید تنش زا است.

حالا من خدمت شما عرض می کنم. تقریر می کنم و سعی می کنم در کمال ادب تقریر کنم، ولی تنش زا است. این را کنار بگذارید و دعوا درست نکنید. خیلی هم حاضر هستند به ما باج دهند. بروید بررسی کنید اگر ولیّ فقیه روضه ی فاطمیّه ی خود را تعطیل کند ممکن است عربستان بسیاری از اتّفاقات را انجام دهد. ما داریم هزینه می دهیم؟ چرا این هزینه را می دهیم؟ اگر چیز ارزشمندی است می ارزد که هزینه دهیم. اگر نیست بدهیم برود، کوتاه بیاییم.

ص: 7

الا من اصل این که تنش زا است را یک مختصری عرض می کنم. اوّلاً شیعیان همیشه در اقلیّت هستند. آن طور که آمارها نشان می دهد ما در بهترین حالت بین یک هفتم تا یک دهم جهان اسلام هستیم. چون در اقلیّت هستیم یک حرفی داریم می زنیم که نفی کننده ی بقیّه است. مثلاً شافعی و حنفی گاهی سالیانی همدیگر را زدند، کشتند، تکّه پاره کردند، ازدواج با همدیگر را فتوا به حرمت دادند و ما در این زمینه هم خیلی بی توفیق هستیم. این ها آثاری علیه هم نوشتند که الآن به صورت نانوشته با هم امضا کردند که دو طرف منتشر نکنند! همین صاحب صحیح بخاری یک کتاب «الضّعفا» دارد که سر یک دعوا منتشر شد وگرنه نسخه ی تحریف شده ی آن منتشر می شد. بخاری صاحب صحیح بخاری کتابی به اسم «الضعّفا» دارد. ابو حنیفه امام مذهب حنفی را جرح کرده است. دو تا روایت صحیحه آورده است یکی این که «اُستُتیبُ أبو حَنیفه مِنَ الکُفرِ مَرَّتَین»(1) او را دو دفعه دادگاه بردند و گفتند کافر است، دو دفعه او را توبه دادند. روایت بعدی این است تابعی مشهور، سفیان ثوری می گوید: «ما وُلِدَ فِی الإسلامِ مولود أشأَم مِنه» شاید این را کسی را در کتاب خطیب خوارزمی شنیده باشد، این مهم نیست. صاحب کتاب صحیح بخاری اسم این فرد را در کتاب ضعفا آورده است، یعنی روایات این فرد مقبول نیست، چه برسد به مرجعیّت او!

ما در این هم توفیق نداشتیم که به جای این که خود ما وسط دعوا برویم، سعی کنیم این ها را با خودشان مشغول کنیم. از این نمونه ها فراوان داریم. در عربستان یک قوّه ی عاقله است که این

ص: 8


1- 4.- الضعفاء الصغیر للبخاری ت أبی العینین، باب النون، ج 1، ص 132٫

نسخه ها را با قیمت گزاف از سراسر دنیا می خرد و در کتاب خانه ی ملک فیصل نگه می دارد و به کسی نمی دهد، برای این که کسی نفهمد چه خبر است. از این ها فراوان است، ولی به قول مرحوم میر حامد حسین رحمت الله علیه از این طرف کسی به نظر نمی آید؛ از این طرف کسی به فکر نیست. فاطمه ی زهرا سلام الله علیها یک کاری کردند که تقریر آن را هر چه من بخواهم مؤدّبانه بگویم تنش زا است.

علّت پذیرش بیعت مردم از سوی امیر المؤمنین علیه السّلام

ببینید اگر کسی بخواهد یک حکومت دینی را بی آبرو کند هیچ ضربه ی مهلکی مانند اتّهام مالی نمی تواند آن را ساقط کند. مثلاً بگویند فلان طلبه سواد ندارد، خوب ندارد. در بعضی از امور شذوذاتی دارد باز هم اشکال ندارد. امّا اگر بگویند دزد است، شما هر چه بگویید نماز اوّل وقت صبح مسجد هم می آید، باز هم می گویند که او دنبال این است که اذهان را به سمت خود جلب کند، اعتماد جلب کند و یک کاری کند! هر جایی که تقدّس و تدیّن است، بحث مالی نابود کننده ی آن است، هادم آن است. امیر المؤمنین صلوات الله علیه وقتی می خواستند به حکومت برسند، در آن 25 سال خیلی اتّفاقات افتاده بود. اگر حضرت می خواست از بدعت ها و از انحرافات بگوید ساعت ها می توانست صحبت کند.

حضرت علّت آمدن خود را در سه چیز خلاصه کرد. حضرت نمی خواست بیاید، شرایط نبود. ایشان را ذیل خلیفه ی دوم می خواستند تحریف کنند. اگر حضرت می خواست آن را بپذیرد 13 سال قبل از این می پذیرفت. منتها وقتی حضرت دید شرایط است و عموم مردم و لشکریان آمدند فرمود: «لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِیَامُ

ص: 9

الْحُجَّهِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ»(1) یعنی عموم و این خواص. بعد فرمود: «وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَی الْعُلَمَاءِ» خدا از علما اخذ میثاق کرده است «أَلَّا یُقَارُّوا» قرار نداشته باشند. عالم هم این جا فقط طلّاب نیستند، یعنی کسی که در آن موضوع علم دارد. آن کسی که در بانک است و از قراردادهای بانک خبر دارد، «أَلَّا یُقَارُّوا» خدا از علما اخذ میثاق کرده است «أَلَّا یُقَارُّوا» قرار نداشته باش، معامله نکن. آن کسی که در فلان جا است، هر کسی در هر صنفی که است… قرار نداشته باشند ممکن است کسی بگوید منظور شبهات دینی است؟ چه چیزی «أَلَّا یُقَارُّوا»؟ می فرماید: «عَلَی کِظَّهِ ظَالِمٍ»؛ «کِظَّهِ» یعنی خوردن، پرخوری. این هم ظلم است، حضرت روی این دست می گذارند که یک عدّه می خواهند غارت کنند. این جا کسی حق ندارد آرامش و قرار داشته باشد. من هم به میدان می آیم. برای همین اوّلین شعار حکومت امیر المؤمنین علیه السّلام، بر خلاف آن چیزی که الآن در انتخابات مد شده است وعده ی سر خرمن می دهند و بعد هم منکر آن نمی شوند، امیر المؤمنین علیه السّلام وعده نمی دهند، بلکه تهدید می کند. می فرماید من اگر بیایم، مهر همسر شما هم باشد آن را می گیرم و این حدّاقل به معنای عدم مشروعیّت حکومت خلیفه ی سوم است. چون حضرت عطف به ما سبق می کنند. می فرمایند تمام هبه های عثمان را پس می گیرم! در صورت که اگر حکومت مشروع قبلی کاری کرده باشد، جز جایی که خیانت آشکار شود شما نمی توانید ملقی کنید. اگر قرار باشد هر کسی سر کار می آید، بگوید در 40 سالگی هر کسی هر کاری کرد دوباره از اوّل! نمی شود، مگر این که بگوییم

ص: 10


1- 5.- نهج البلاغه (للصبحی صالح)، ص 50٫

حکومت قبلی مشروعیّت نداشته است. فرمود: «وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَی الْعُلَمَاءِ أَلَّا یُقَارُّوا علَی کِظَّهِ» آن کسانی که بر کظّه ی ظالم خبر دارند، علم دارند قرار نداشته باشند؛ یعنی بر پرخوری ستمگران. «وَ لَا سَغَب مَظْلُومٍ» یعنی گرسنگی مظلومان. اگر حکومتی دچار این آفت شود دوام آن به خطر می افتد.

متأسّفانه این خطر ما را به شدّت تهدید می کند. این که در دهه ی مبارکه ی فجر ولیّ فقیه از فساد و تبعیض می گویند این یعنی زنگ خطر! در دهه ی فجر که وقت این حرف ها نیست. همین فرمان را زهرای اطهر سلام الله علیها هم پیش رفتند. حکومت خلفا حکومت دینی است، یعنی حکومت آخوندی است، حکومت سخنران خطبه ی جمعه است، نصب کننده ی قضات است، بستن پرچم به نام پرچم اسلام است. یک حکومت دینی است دیگر. در ادّعا خلافت از پیغمبر صلوات الله علیه و آله و سلّم است و یک حکومت دینی محسوب می شود.

نقش برجسته ی حضرت زهرا سلام الله علیها در دفاع از حریم ولایت

زهرای مرضیّه سلام الله علیها چون نیرو نداشتند، چون یار نبود…، دو تا لشکر اگر با هم، هم وزن و هم عِدّه و عُدّه باشند با هم به صورت عادّی می جنگند، ولی اگر یک طرف کم و یک طرف زیاد باشد باید عملیّات انتحاری کرد تا خط باز شود. زهرای مرضیّه سلام الله علیها از آبروی خود برای امیر المؤمنین علیه السّلام مایه گذاشت. این که می گوییم زهرای مرضیّه سلام الله علیها سپر امیر المؤمنین علیه السّلام است، بیشتر ذهن ما به سمت سپر مادّی می رود که آن قسمت هم درست است. حضرت از جان خود برای حفظ جان امیر المؤمنین علیه السّلام مایه گذاشت.

آن چیزی که بیش از آن جگر

ص: 11

من می سوزد این است که فاطمه ی زهرا سلام الله علیها آبروی خود را خرج امیر المؤمنین علیه الصّلاه و السّلام کرد. کاری کرد که موجب نفرت آن جامعه شد. در این حد که حتّی گریه ی او را تحمل نمی کرد! این علامت نفرت است دیگر. این که دختر خلیفه ی اوّل به تابوت این مادر جوان می خندد و مسخره می کند… بلا تشبیه، نستجیر بالله، خاک بر فرق من و تمثیل من، فقط می خواهم تمثیل به ذهن کنم. اگر یک بهایی 18 یا 19 ساله از دنیا برود و چهار دختر و پسر خردسال داشته باشد خیلی بعید است که شما به تابوت او بخندید. چه کینه ای باید ایجاد شده باشد، زهرای اطهر سلام الله علیها باید با این ها چه کرده باشد که در روایات معتبر، یکی دو تا هم نیست، در مجمع الزوائد هیثمی به سند صحیح، اکمال المعلِم شرح صحیح مسلم به سند معتبر و جاهای دیگر است. برای چه دختر خلیفه ی اوّل که همسر پیغمبر صلوات الله علیه و آله و سلّم است بخندد و بگوید این را نگاه کن، تابوت یک مادر جوان مانند کجاوه ی عروس است! این علامت ضربه ای است که حضرت زهرا سلام الله علیها زده است.

هدف حضرت زهرا سلام الله علیها از مطالبه ی فدک

کاری که حضرت زهرا سلام الله علیها نشان داده است سنگین بوده است، آن ها واکنش نشان دادند و واکنش از سر انتقام گیری است. دیگر چه نیازی است وقتی از دنیا رفته است یا در حال از دنیا رفتن است شما به تابوت او طعنه بزنید؟ ایشان چه کار کرد؟ ایشان وقتی دید نیرو نیست، کسی نیست، علمداری نیست، مرد در میدان نیست، کاری ترین ضربه ای که

ص: 12

می توانست بزند این بود که بیاید به این ها اتّهام مالی بزند. بله، رسیدیم عرض می کنیم که پس این اتّهامی مالی مباحث سیاسی و ولایی هم بود، ولی خود این اتّهام مالی بسیار سنگین است. چون اگر یک حکومت دینی متهّم به مسائل مالی شود برای او آبرویی نمی ماند! حضرت تشریف بردند. کاری کرد که خود امیر المؤمنین علیه السّلام نکرد. امیر المؤمنین علیه السّلام وقتی به حکومت رسید فدک دست مروان بود. اصلاً مروان آبروی نداشت، می گرفت هم طوری نمی شد. بعد هم مروان به جمل رفت. او یک فاسد است، یک مفسد است، یک فتنه گر است. فدک هم برای او نبود، از هدایای عثمان بود. مگر امیر المؤمنین علیه السّلام نفرمود هر چه عثمان به دیگری داده است من پس می گیرم؟! این فدک را عثمان به مروان داده است، به مروان، به فتنه گر جمل! خوب بگیر ولی حضرت نگرفت! متّهم می شد که اگر این 25 سال انتقادی کرده است دعوا سر زمین بوده است. امیر المؤمنین علیه السّلام باید امامت خود را حفظ کند، نباید مورد اتّهام واقع شود.

فدک پشتوانه ی ولایت!

در کتاب علل الشّرایع هم چند روایت است که علّت این که امیر المؤمنین علیه السّلام فدک را پس نگرفت بیان می کند. از امام صادق علیه السّلام داریم که حضرت می خواست حقوق مردم را بگیرد، نمی خواست حقوق خود را استیفاء کند. این یعنی چه؟ یعنی این که متهّم می شود. اگر متهّم نمی شد… الآن اگر امام زمان سلام الله علیه تشریف بیاورند فدک را پس بگیرند کدام شیعه اهن قلت می کند؟ یعنی امیر المؤمنین علیه السّلام متهّم می شد. امیر المؤمنین علیه السّلام دید در فضای رسانه ای آن زمان متهّم

ص: 13

می شود و نخواست متهّم شود. اگر کسی خود را جای حضرت زهرا سلام الله علیها قرار می داد، در آن جایگاهی که ایشان قرار داشت، شأن ایشان این نبود که راجع به یک تکّه زمین بحث کند. من نمی خواهم بگویم آن تکّه زمین «فیها عُیونٌ نخیلٌ کَثیرَه عُیونٌ ؟؟» نبود. نمی خواهم بگویم درآمد نداشت. فرض کنید بنده همسایه ی مرجع تقلید در قم باشم و سر جای پارک دعوا کنیم. اگر مردم در خیابان ببینید که یقه به یقه هستیم و حق هم با آن مرجع باشد، به او می گویند شأن شما این نیست، این جوان است، بدهید برود.

این که می گویم زهرای مرضیه سلام الله علیها انتحار کرد و آبروی خود را خرج کرد برای این که زبان این ها را به سمت شخصیّت خود باز کرد. قطعاً حق با او بود ولی فاطمه ی زهرا سلام الله علیها چه کسی است؟ فاطمه ی زهرا کسی است که اگر فرزندان او گرسنه هستند و کافر حربی به در خانه ی او بیاید غذا را به او می دهد. سجیّه ی آن ها کرم است. این ها در جنگ به دشمن شمشیر می دهند. هر کسی به مدینه بیاید می داند که این خانه نه نمی گوید. «مَا قَالَ لَا قَطُّ إِلَّا فِی تَشَهُّدِه»(1) این ها به کسی نه نمی گفتند. اگر «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» نبود اهل بیت علیهم السّلام به کسی نه نمی گفتند. یک زمین چه ارزشی دارد؟ صدیقه ی طاهره سلام الله علیها صدها مثل آن را ببخشد و امیر المؤمنین علیه السّلام در دوره ی 25 ساله باغ کاشت و درست کرد و چاه درست کرد. همه را وقف کرد و هنوز هم موجود است. این یک تکّه زمین چیست که

ص: 14


1- 6.- مناقب آل أبی طالب علیهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج 4، ص 170٫

اجازه نمی دهند فراموش شود؟

چون اتّهامی که زهرای اطهر سلام الله علیها زده است اتّهام بسیار سنگینی است. ایشان تشریف بردند؛ آن فاطمه سلام الله علیها که در حضور نابینا حجاب می کند، یک مسئله چقدر باید مهم باشد و برای این که فضای بحث از حالت مادّی خارج نشود که بگویند بحث سیاسی است و فعلا صلاح نیست. اگر زهرای اطهر سلام الله علیها مستقیم می خواستند بگویند فدک یعنی ولایت… مثل الآن که می گویند بحث سیاسی است و الآن شرایط آن نیست. حضرت فرمودند نه فدک برای من است، برای نفقه ی فرزندان من است. یعنی به عنوان این که پول من را بدهید وارد می شود. بله، من هم می دانم که حضرت پشت پرده و پشت این موضوع اهدافی دارد برای همین هم مظلوم است. حضرت به عنوان این که پول ما را بدهید وارد صحنه شد و سخنرانی کرد. در آن سخنرانی هم از توحید فرمود، نبوّت فرمود، فلسفه ی احکام فرمود ولی شما نمی گویید خطبه ی توحیدیّه ی حضرت زهرا، همه فهمیدند که این خطبه ی فدکیّه است.

مناظره حضرت زهرا سلام الله علیها با ابوبکر در مورد فدک غصب شده

حضرت در ابتدا به هبه بودن آن اشاره کردند و شهود آوردند و آن ها اهن قلت کردند، بعد فرمودند اگر شهود را قبول ندارید ارث پدر من است، آن را بدهید. فرض کنید اگر بنده و خواهر بنده سر میراث مادر خود دچار اختلاف شویم، خواهر من بگوید که برای چه تو دو برابر؟! اگر دیندار باشد، حتّی اگر از من هم نپرسد، او را پیش کسی که فقه می داند می بریم، او می گوید فتوای فقها است، آیه است، «لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ»(1) آن کسی که دیندار است می پذیرد. کسی با روایت قهر نمی کند. بگوید

ص: 15


1- 7.- سوره ی نساء، آیات 11 و 176٫

یعنی چه، من با روایت قهر هستم. کسی نمی تواند ردّ حدیث یا ردّ آیه کند یا فرض کنید «لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ» آیه نبود، روایت بود. اگر کسی دیندار است می گوید من خیال می کردم به من برابر می رسد. باشد اگر امام صادق علیه السّلام فرمود، اگر پیغمبر صلوات الله علیه و آله و سلّم فرموده است، اگر قرآن فرموده است که بحثی نیست. دیندار این کار را می کند.

معنای قهر کردن چیست؟ فاطمه ی زهرا سلام الله علیها فرمودند ارث ما را بدهید. خلیفه هم گفت بله ارث داریم، ولی استثنائاً به شما ارث نمی رسد. فرمود چرا؟ ایشان گفت برای این که از پیغمبر صلوات الله علیه و آله و سلّم روایتی دارم، خود من شنیدم که ما انبیاء استثنائاً ارث نمی گذاریم، به بیت المال بدهید. طبیعت این که یک آدم با تقوا با روایتی از پیغمبر صلوات الله علیه و آله و سلّم مواجه شود چیست؟ باید بپذیرد دیگر! راوی هم این جا سلسله سند نیست، هزار سال نگذشته است، وجاده ی کتاب نیست، راوی یک نفر است. یک نفر مستقیم از پیغمبر صلوات الله علیه و آله و سلّم شنیده است. این که کسی قهر کند «فَوَجَدَتْ فَاطِمَهُ عَلَی أَبِی بَکْرٍ فِی ذَلِکَ فَهَجَرَتْهُ»(1) قهر کرد، غضب کرد یعنی چه؟ یا باید کسی ناصبی باشد، نستجیر بالله بگوید ایشان برای یک تکّه زمین زیر بار حکم الهی نرفت. کما این که بعداً مجبور شدند و گفتند! از معاصرین گرفته تا قدما، بعضی از نواصب این را گفتند. یا باید این طور بگوید که نستجیر بالله چشم او دنبال اموال مردم بود یا کسی را که همچنین روایتی می کرد دروغگو می دانست. وگرنه معنا

ص: 16


1- 8.- صحیح البخاری، باب غزوه خیبر، ج 5، ص 139؛ صحیح مسلم، باب قول النّبی صلی الله علیه و آله و سلّم «لا…»، ج 3، ص 1380٫

ندارد فاطمه ی زهرا سلام الله علیها از روایت نبوی قهر کند. آن هم فاطمه ای که… این روایت همه شنیدند، شیعه و سنّی نقل کردند. چون در آن موهم این است که حضرت محسن علیه السّلام شهید نشده است، برادران اهل سنّت به وفور نقل کردند و در بخاری هم است. فکر نمی کردند که چه نکته ی مهمّی را نقل کردند. گفتند خوب است، در آن حضرت محسن علیه السّلام پیدا نیست.

خبر دادن پیامبر صلوات الله علیه و آله و سلّم از شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

همه این ماجرا را شنیدید؛ حضرت زهرا سلام الله علیها خدمت پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و آله و سلّم رفتند. پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و آله و سلّم چیزهای مخفیانه فرمودند و ایشان گریه کردند. بعد چیزهایی فرمودند و ایشان لبخند زدند. وقتی داشتند برگشتند دختر خلیفه ی اوّل، همسر پیغمبر گفت پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم چه فرمود؟ حضرت این جا طعن زدند؛ فرمودند من مثل کسانی که اسرار پیغمبر را فاش می کنند نیستم! چون در سوره ی تحریم معلوم است که چه کسانی اسرار پیغمبر صلوات الله علیه و آله و سلّم را فاش کردند. این در صحیح بخاری است. وقتی پیغمبر از دنیا رفت آمدند پرسیدند. فرمود حالا که پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم از دنیا رفت من می گویم. پیغمبر به من فرمودند من به زودی از این دنیا می روم و من به خاطر فراق پدر خود گریه کردم. بعد به من بشارت دادند که «َأَنْتِ أَوَّلُ أَهْلِ بَیْتِی لُحُوقاً بِی»(1) تو اوّلین شخص از اهل بیت علیهم السّلام من هستی که به من ملحق می شوی. برادران غیر شیعه دیدند چون این «اوّلین نفر از اهل بیت من

ص: 17


1- 9.- بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج 36، ص 265٫

هستی»، با تعریف آن ها سازگار نیست. اهل بیت علیهم السّلام مثل ما پنچ تن که نیست، با تعریف آن ها اهل بیت علیهم السّلام نزدیکان پیغمبر هستند؛ حضرت زهرا و فرزندان او. پس اوّلین کسی که به من ملحق می شود، یعنی قبل از این کسی دیگر ملحق نشده است، پس حضرت محسن سلام الله علیه شهید نشده است. این چیز خوبی است، لذا در بخاری و در جاهای دیگر هم است. برای این که خیلی چیز خوبی است، معلوم می شود حضرت محسن شهید نشده است، بلکه ادّعای شیعه ها است. توجّه نکردند که این حرف چه برهانی است!

علّت پافشاری حضرت زهرا سلام الله علیها بر مطالبه ی فدک

من دیدم یک آقایی می گفت من تارک صلاه هستم، مدام اهل تار و تنبور بودند. به او گفتند اگر به تو بگویند بعد از ظهر بمیری یا دو روز دیگر چه کار می کنی؟ گفت سعی می کنم بروم حلالیّت بطلبم، برگردم کمی مناجات کنم. آن فاطمه ی بضعه الرّسول، سیّده ی نساء اهل الجنّه سلام الله علیها که همه ی شما می دانید به الهام الهی خبر دارد که این قدر زنده نیست، اصلاً جا دارد یک ناصبی به خود اجازه دهد و بگوید برای مال دنیا که حق او نبود پافشاری کرد؟ برای شیعه ها که مسئله روشن است. می خواهم چه عرض کنم؟ می خواهم بگویم حل مسئله ی حضرت زهرا علیه السّلام برای آقایان خیلی بغرنج است. برای چه عرض می کنم اصطکاک سنگین است؟ هر چه من بخواهم در الفاظ ادب به خرج دهم محتوای مسئله خیلی سنگین است. فاطمه ی زهرا سلام الله علیها که به الهام نبوی، از جانب خدا، «ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی»(1) به او فرموده است که شما این قدر زنده نیستید! یعنی برای یک تکّه

ص: 18


1- 10.- سوره ی نجم، آیه 3٫

زمین حاضر است نستجیر بالله روایت رسول خدا را کنار بزند؟! کسی که ناصبی نباشد می تواند این را بگوید؟ بن عثیمین از مفتیان برجسته ی عربستان است که این حرف را زده است و نستجیر بالله نسبت بی عقلی به حضرت زهرا سلام الله علیها داده است. سال 1421 از دنیا رفته است. یعنی بعد از 1400 سال نمی تواند مسئله را حل کند، باید دشمنام دهد. چرا؟ چون این را نخواهد بگوید پس چه بگوید! باید بگوید فاطمه ی زهرا سلام الله علیها نسبت غصب و دروغ داد. من چه لفظ مؤدّبانه ای به جای این دو کلمه به کار ببرم! بعد هم کوتاه نیامد، قهر کرد!

علّت دفن شبانه ی حضرت زهرا سلام الله علیها

یک عبارتی در کتاب صحیح بخاری است که همه شما دیدید، ولی کمی روی آن تمرکز کنید. این که من می گویم، کاری که حضرت زهرا علیه السّلام کرده است مهم است که حالا فردا عرض کنم که اهمیّت آن در بحث عقاید ما کجا است. بعد از این عبارت، از بخاری و دیگران نقل کردند که «فَهَجَرَتْهُ فَلَمْ تُکَلِّمْهُ»(1) زهرای اطهر علیه السّلام قهر کرد و با او سخن نگفت، «حَتَّی تُوُفِّیَتْ» تا از دنیا رفت. «فَلَمَّا تُوُفِّیَتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِیٌّ لَیْلًا» امیر المؤمنین علیه الصّلاه و السّلام ایشان را شبانه دفن کردند. چند نفر در تشییع شرکت نکردند؟ هفت نفر شرکت کردند! هفت هزار، چند هزار شرکت نکردند، ولی راوی می داند چه اتّفاقی افتاده است. می گوید: «وَلَمْ یُؤْذِنْ بِهَا أَبَا بَکْرٍ» این همه آدم، چرا این یک نفر را اسم می برید؟ سرّ آن این است که اگر یک شخصیّت برجسته ای از دنیا برود، حاکم مسلمین، نفر اوّل شهر… اگر فقیه اوّل

ص: 19


1- 11.- صحیح البخاری، باب غزوه خیبر، ج 5، ص 139؛ صحیح مسلم، باب قول النبّی صلی الله علیه و آله و سلّم: «لا…»، ج 3، ص 1380٫

تهران از دنیا برود، ولیّ فقیه به او نماز می خواند. اگر همسر امام رحمت الله علیه از دنیا برود، اگر یک مرجعی در قم از دنیا برود یک شخصی در آن سطح باید بیایید نماز بخواند. هفت هزار نفر اگر نیامدند این قدر اهمیّت ندارد. جای خالی خلیفه ی اوّل حس می شود. برای همین هم می گوید او نیامد، به او اذن ندادند. آقا مگر به این هفت هزار نفر دیگر اذن دادند؟ نه به آن ها اذن ندادند، ولی طعنه به او است.

این ضربه این قدر سنگین بود که بعدها که ابن مسعود که با عثمان دعوا کرد و کتک خورد، صبح که عثمان آمد… ابن مسعود از پنج یا شش نفر صحابی اوّل سابق در اسلام است. عثمان وضو و غسل خود را مهیّا کرده بود، آمد که به ابن مسعود نماز بخواند، گفتند دیشب دفن شد. گفت چه کسی چنین غلطی کرده است؟ گفتند عمّار. کسی جز عمّار جرأت نداشت! جلوی مردم شروع کرد… عمّار برای خود یک مرجع تقلید است. شروع به کتک زدن کرد! اثر تخریبی کاری که حضرت زهرا کرده است معلوم است. روشن است که تقلید شده است.

بیعت نکردن حضرت زهرا علیه السّلام و سقوط حکومت 25 ساله ی خلفا

این عبدالله العلایلی که مورّخ مصری است، می گوید نه دلیل باعث شد که حکومت بنی امیّه که خوب آن ها معاویه بود، صد و چند سال عمر کرد! حکومت بنی عبّاس چهارصد و خورده ای، پانصد سال عمر کرد! حکومت خلفا 25 ساله طوری سقوط کرد که نفر سوم 40 روز محاصره بود و تشنه با مثله کردن او را کشتند که امیر المؤمنین علیه السّلام که او را قبول نداشت فرمود شما اسراف کردید. برای

ص: 20

چه مثله کردید؟ امیر المؤمنین علیه السّلام نه دستور به قتل او داد و از آن طرف هم او را مهدور الدّم می دانست. چون در نهج البلاغه و جاهای دیگر داریم که حضرت فرمود کسانی که عثمان را یاری کردند کار خوبی نکردند. یک نفر را دارند می کشند و فرمود آن کسانی هم که او را یاری نکردند کار بدی نکردند. دیگر حضرت به چه زبانی باید بگوید! به همین تعبیری که عرض کردم نگاه کنید وجود دارد. ولی فرمود اسراف کردید، برای چه مثله کردید؟ برای چه او را تشنه کشتید؟ او را محاکمه می کردید و می کشتید. حضرت هیچ تحریکی هم نفرمودند. ابداً نه تحریک کردند. ما آن ماجرای دفاع را هم قبول نداریم، چون خود حضرت دفاع را قبول ندارند. نه دفاع کردند و نه تحریک کردند.

این العلایلی می گوید برای چه باید حکومت 25 ساله ی خلفا سقوط کنند؟ آن هم با این وضع که نگذارند در قبرستان مسلمین آن ها را دفن کنند! می گوید نه دلیل داشت؛ اوّلی بیعت نکردن فاطمه بود که پایه های مشروعیّت این ها را منهدم کرد. حالا بعداً کمی بیشتر به این می پردازم. بالاخره شما به دعواهای آخوندی… دو تا فقیه با هم اختلاف فقهی دارند. یکی اهل مکتب تفکیک است و یکی اهل مکتب فلسفه است. اصلاً مردم متوجّه نمی شوند که این آقایان چه می گویند. می گویند هر دو خوب هستند، نماز اوّل وقت می خوانند، ولی یک اختلاف نظرهایی هم دارند. امّا همه ی عالم و اسکیموها هم می فهمند که اگر یک نفر دزد و دروغگو باشد به درد حکومت نمی خورد و ادّعای زهرای اطهر سلام الله علیها این بود. قهر

ص: 21

کردن یعنی چه؟! می خواهید این را چطور تعبیر کنید! یعنی یا باید به او جسارت کنند یا از خلیفه این دو تا وصف را نمی شود اسقاط کرد. این خیلی هم بغرنج است، چون هر دو صحابی هستند و غیر شیعه بخواهند به سمت هر کدام بروند نمی دانند که چه کار باید بکنند. برای همین است که حضرت زهرا علیه السّلام باید بایکوت شود. برای همین است که در طول سال به ایشان جسارت می شود.

جنبه ی سلبی و ایجابی بودن قیام حضرت زهرا سلام الله علیها

إن شاءالله فردا این را تکمیل کنیم عرض می کنیم. خلاصه آن چیزی که فردا می خواهم بگویم جمع بندی کنم و وارد روضه شوم این که قیام زهرای اطهر سلام الله علیها قابل قیاس نیست حتّی با غدیر! این حرکت حضرت زهرا سلام الله علیها که پشتوانه ی آن از رسول خدا صلوات الله علیه و آله و سلّم است به کلّ 23 سال معرّفی امیر المؤمنین می ارزد. غدیر جنبه ی ایجابی دارد که چه کسی مولا است. حالا این قدر هم می شود روی آن بحث کرد. قیام حضرت زهرا سلام الله علیها هم جنبه ی ایجابی دارد و هم سلبی! یعنی چه کسی مولا است و چه کسی نیست. چه کسی حقّ اداره ندارد و چه کسی حق دارد. هر دو؛ هم سلب کرده است و هم اثبات کرده است. در خطبه ی فدکیّه هم از امیر المؤمنین علیه السّلام فرموده است و هم فرموده است «ظَهَرَ فِیکُمْ حَسِیکَهُ النِّفَاق»(1) این طور نیست که شما بعد از پیغمبر صلوات الله علیه و آله و سلّم بحران امنیّتی پیدا کرد، ناگهان چه کار کنید، فلته شد، چه شد، حالا یک نفر را سر کار بیاوریم! یعنی شما بذر نفاق را کاشتید.

ص: 22


1- 12.- بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج 29، ص 225٫

طول می کشد تا سبز شود. حالا که از خاک پیدا شده است و سبزی آن پیدا شده است «ظَهَرَ فِیکُمْ حَسِیکَهُ النِّفَاق» شما برنامه ریزی کرده بودید. حضرت اتّهام نفاق و کذب و سرقت و غصب می زند. دیگر چه کار باید بکند! اصلاً نیازی نیست در بحث های فدک از ولایت امیر المؤمنین علیه السّلام بگوییم که غرض ولایت است! غرض ولایت بود، ولی بحث مالی آن… اصلاً نمی شود جمع کرد.

شهادت بانوی دو عالم، حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها

این روزها می رفت، همه کاری کرد. من توان آن را ندارم که جاهای سخت آن را بیان کنم. إن شاءالله بهتر از من برای شما می خوانند. بدن خود را سپر امیر المؤمنین علیه الصّلاه و السّلام قرار داد، آبروی خود را خرج امیر المؤمنین علیه السّلام کرد. سر قبر حمزه ی سیّد الشّهداء علیه السّلام می رفت. چرا بیشتر سر قبر پیغمبر نمی رفت؟ او که مهم تر بود. چون امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود: «لَوْ کَانَ بِهِمْ حَمْزَهُ أَوْ أَخِی جَعْفَرٌ مَا بَایَعْتُ کُرْها»(1) اگر عموی من حمزه بود من این طور غریب نمی شدم. فاطمه ی زهرا سلام الله علیها سر قبر حمزه ی سیّد الشّهداء می رفت و می گفت جای تو خالی است، اگر تو بودی این اتّفاق نمی افتاد. سر قبر حمزه گریه می کرد. یعنی بلکه یک مرد پیدا شود و بیایید میدان داری کند. به گریه ی او رحم نکردند، چون ضربه ای که به حیثیّت آن حکومت زد این ها را نابود کرد. لذا آمدند اعتراض کردند و گفتند خسته شدیم، چقدر گریه می کند.

بدن مبارک او دیگر بی حال شد، رو به وخامت گذاشت، حضرت دیگر نمی توانست بنشیند. «ذَابَ لَحْمُهَا»(2) گوشت بدن مبارک ایشان آب شده بود. «وَ نَحَلَ جِسْمُهَا» بدنی دیگر باقی نمانده بود.

ص: 23


1- 13.- المسترشد فی إمامه علی بن أبی طالب علیه السلام، ص 417٫
2- 14.- مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 2، ص 361٫

«وَ صَارَتْ کَالْخَیَال» شبیه بدن بود. یک روز امیر المؤمنین علیه السّلام به خانه آمد. خدا إن شاءالله این طور نیاورد که مردی در خانه ی خود همسر بیمار داشته باشد. آن هم امیر المؤمنین علیه السّلام که خود را مدیون حضرت زهرا سلام الله علیها می داند. هر کسی در این اسلام از جمله پیغمبر همه نسبت به امیر المؤمنین علیه السّلام دین دارند. امیر المؤمنین علیه السّلام از جان همه حفاظت کرده است. به منزل آمد دید زهرای اطهر سلام الله علیها گریه می کنند. برای امیر المؤمنین علیه الصّلاه و السّلام خیلی سخت است. نکند برای دست مجروح خود گریه می کند؟ نکند سینه ی مبارک بهشتی درد می کند؟ آمد سر او را به دامن گرفت و عرض کرد: «یَا سَیِّدَتِی مَا یُبْکِیک»(1) سیّده ی من چرا گریه می کنی؟ حجاب کرد. هیچ وقت بیان نکرد. امیر المؤمنین علیه السّلام عرض کرد یا رسول الله خود شما بیاید بپرسید. زهرای اطهر سلام الله علیها نگاه به امیر المؤمنین علیه السّلام کرد و فرمود: «أَبْکِی لِمَا تَلْقَی بَعْدِی» برای غربت تو گریه می کنم.

دستم اگر شکسته شد در ره یاریت چه غم باش که دارم آرزو سر شکنم برای تو

ص: 24


1- 15.- بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج 43، ص 218٫

فاطمیه روح غدیر - جلسه دوم

مشخصات

دومین جلسه از مراسم ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها، روز سه شنبه مورخ 01 اسفند 1396 در دفتر نماینده ولی فقیه در استان البرز با سخنرانی «حجت الاسلام کاشانی» پیرامون موضوع «فاطمیه روح غدیر» برگزار گردید که مشروح آن تقدیم می گردد.

* نکته: موضوع «فاطمیه روح غدیر» مختصری از جلسات موضوع «فاطمیه ناموس تشیع» می باشد.

ص: 1

اشاره

صوت

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ * أُفَوِّضُ أَمْری إِلَی اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِبادِ».(1)

«رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْری * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی».(2)

«إِلهی وَ أَنْطِقْنِی بِالْهُدَی وَ أَلْهِمْنِی التَّقْوَی».(3)

ص: 1


1- 1.- سوره ی غافر، آیه 44٫
2- 2.- سوره ی طه، آیات 25 تا 28٫
3- 3.- الصحیفه السّجّادیّه، ص 98٫

ظاهر مالی و باطن ولایی مسئله ی فدک

عرض تسلیت به پیشگاه حضرت حجّت روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه.

عرض کردیم سه سؤال برای ما مطرح است و با توجّه به این که امروز روز شهادت زهرای اطهر است تتمّه ای هم برای امروز داریم. سه سؤال داریم؛ اوّل این که اگر ماجرای فاطمیّه یک ماجرایی است، یک مراسمی است، مناسکی است که خیلی اهمّیّت ندارد آن را کنار بگذاریم، این قدر حسّاسیّت درست نکنیم. واقعاً مسئله ی حسّاسی است. یک وقت من بعضی از بهتان هایی را که به اهل بیت نسبت می دادند یک جایی عرض می کردم، عزیزی اعتراض کرد چرا این بهتان ها را می گویی؟ می گفت بهتان است، توهین است. عرض کردم بله، ما ناراحت هستیم، ولی خداوند این کار را انجام داده، خداوند بهتان هایی که به حضرت مریم زده اند را فرموده برای این که ما بتوانیم تحلیل کنیم.

ما محضر شما عرض کردیم در بهترین و تمیزترین حالت ما هر چه بخواهیم مسئله ی فاطمه ی زهرا سلام الله علیها با خلیفه ی اوّل را بیان کنیم، در هر صورتی، مسئله دو صورت بیشتر ندارد.

ص: 2

ایشان تقاضا کرده زمین من را پس بدهید و ظاهر مالی مسئله را هم حضرت حفظ کرده است. بله، بنده هم مثل شما معتقد هستم مآل پشت سر آن مسئله ی ولایت امیر المؤمنین علیه السّلام است، ولی حضرت برای این که همه ی افکار عمومی اصل مسئله را متوجّه شوند، حتی طرفداران حکومت. حضرت می فرماید: باغ ما را بدهید هزینه ی زندگی فرزندان من، حسنین من است. حضرت مسئله را مالی مطرح می کند، هر جای دنیا، هر کسی قدری دین دار باشد -خیلی هم دین دار نه- وقتی به او بگویند در این مسئله روایتی است که حقّ شما سلب می شود، طبیعتاً باید بپذیرد.

به هر کدام از ما بگویند شما استثنائاً از این حق محروم هستید، چه می فرمایید؟ می گوییم چرا؟ می گویند امام صادق فرموده است. ما هم می پذیریم، دعوا نمی کنیم. قهر کردن یعنی نپذیرفتن، یعنی برای این که مالی، باغی که برای من نیست، دستور پیغمبر هم روی آن است من نپذیرم، نستجیر بالله این یعنی چشم داشت به اموال مردم. این یک طرف قضیّه است که برای غیر شیعه این هم قابل تحمّل نیست، چون زهرای اطهر سلام الله علیها از اصحاب پیغمبر صلّی الله علیه و آله است.

آن طرف قضیّه هم این است که حضرت زهرا این روایت را روایت نمی دانست که قهر کرده، یعنی غصب کردید به دروغ هم یک روایت به پیغمبر نسبت می دهید که این غصب را تئوریزه کنید. هم غاصب هستید هم دروغگو هستید. برای همین قهر کردند. ما هر چه این را مؤدّبانه، به صورت محترمانه مطرح کنیم مسئله خیلی… اصلاً همین مشکی که شما به تن کرده اید تنش زا است، برای چه

ص: 3

مشکی به تن کرده اید؟ اگر مسئله این قدر مهم نیست از آن دست برداریم. باور کنید اگر فقط بیت رهبری مراسم فاطمیّه نگیرد عربستان حاضر است خیلی عقب نشینی کند، فقط با همین. نه همه ی مراسم ها را تعطیل کنید، بگویید بیت مراسم نگیرد، چون این جا خیلی حسّاس است. چرا شما از این مسئله دست برنمی دارید با این که اهل وحدت هم هستید؟

مقایسه ی اهمّیّت غدیر و فاطمیّه

برای این که این مسئله زرّادخانه ی فکر تشیّع است، روح غدیر است. عرض کردیم اگر ما را مضطرّ کنند، بگویند یا برای غدیر برنامه نگیرید یا برای فاطمیّه برنامه نگیرید ما حاضر هستیم برای غدیر برنامه نگیریم، چون غدیر جنبه ی ایجابی دارد، با آن همه اهمّیّت. من می خواهم عظمت فاطمیّه را بگویم، جایگاه غدیر معلوم است، اصلاً وقتی انسان مقایسه می کند با یک امر مهم مقایسه می کند. این که می گویند این کار را انجام بدهی ثواب حج دارد چون ثواب حج روشن است آن را مقایسه می کنند، ثواب بنده آزاد کردن دارد چون ثواب بنده آزاد کردن معلوم است. مسئله ی غدیر ایجابی است که چه کسی مولا است؟ امّا در فاطمیّه چون دو گزینه کاندیدای مسئله ی خلافت هستند و مدّعی هستند، شما اگر یکی را حذف کنید دیگری طبیعتاً اثبات می شود، چون حالت سومی ندارد.

در مسئله ی فاطمیّه حضرت زهرا سلام الله علیها با سلب مشروعیّت از یک طرف ماجرا اثبات ولایت کردند، لذا روح غدیر است و مؤثّرتر از غدیر است. اصلاً این تدبیر رسول خدا بوده، کنار 23 سال تلاشی که برای معرّفی امیر المؤمنین صلوات الله علیه کردند جریان دیگری را هم به عنوان ضمانت قرار دادند که اگر آن خاکریز شکست خورد خاکریز

ص: 4

بعدی حفاظت کند. برای همین است که اهمّیّت دارد، نمی شود از آن دست برداشت.

عرض کردم ما 17، 18 سالی است در بحث غدیر کار می کنیم، بحث های غدیری مفصّل است، ما سال اخیر در یک جایی یک بحث غدیر شروع کردیم 16، 17 جلسه است هنوز از سند بیرون نرفته ایم وارد متن شویم. بحث که این طور طول می کشد می گویند بحث ها اختلافی است. نمی گویم ما آن جا جواب نداریم بدهیم، الحمدلله حرف برای گفتن داریم، بزرگان برای ما خیلی حرف ها به یادگار گذاشته اند. امّا مسئله ی حضرت زهرا سلام الله علیها خیلی زود جواب می دهد. من هرگز ندیدم عالم غیر شیعی در بحث حدیث ثقلین، حدیث غدیر، حدیث منزلت از حالت خود بیرون بیاید و فحاشی کند. امّا در مسئله ی حضرت زهرا سلام الله علیها این حالت وجود دارد.

چرا خدا در قرآن ناسزا به حضرت مریم را نقل کرده است؟ «ما کانَ أَبُوکِ امْرَأَ سَوْءٍ وَ ما کانَتْ أُمُّکِ بَغِیًّا».(1) نه پدر تو این کار را انجام می داد نه مادر تو – نستجیر بالله- اهل فحشا بود. چرا قرآن این را می گوید؟ «لَقَدْ جِئْتِ شَیْئاً فَرِیًّا»،(2) – نستجیر بالله- به خود او نسبت دادند. آخوندهای یهودی برای خودشان دکّان درست کرده بودند، اگر بحث بود این ها در بحث کم نمی آوردند. ولی حضرت مریم یک اعجازی، یک آیتی آورد، طفل در گهواره سخن می گفت، آن ها دیگر برهان نداشتند پاسخ بدهند. وقتی برهان نداشتند باید ناسزا بگویند. قرآن هم ناسزای آن ها را نقل کرده، این علامت بیچارگی است. علامت ضربه ای است که خورده است، صدای فریاد از روی درد است که این طور ناسزا می گوید و کار تمام است.

فقدان برهان در جواب مسئله ی حضرت زهرا سلام الله علیها

در موضوع

ص: 5


1- 4.- سوره ی مریم، آیه 28٫
2- 5.- همان، آیه 27٫

حضرت زهرا سلام الله علیها دقیقاً مسئله همین طور است. شما در بحث غدیر هر چه طولانی بحث کنید طرف مقابل دشنام نمی دهد، شما یک چیزی می گویید او هم یک چیزی جواب می دهد، باز شما پاسخ می دهید. کسی اهل انصاف باشد چه بسا متوجّه می شود حق با چه کسی است، ولی او خود را به زحمت نمی اندازد. ولی مسئله ی حضرت زهرا سلام الله علیها این طور نیست، چون ما مسئله را تصویر کرده ایم یا یک طرف دنبال اموال بیت المال است، چشم به اموال مردم دارد، یا یک طرف دروغ و غصب مرتکب شده است. اگر طرف دوم را بخواهد بگوید شما مثلاً یک ملک وقفی 20 متری در کرج داشته باشید، آیا به غاصب کذّاب تولیت وقف یا امانت می دهید که به حکومت اسلامی بدهد؟ یک جای خیلی بی اهمّیّت را دست او می سپارید؟ این کار را انجام نمی دهید.

او می بیند اگر بخواهد این را بپذیرد خیلی اوضاع خراب است، می آید به حضرت زهرا سلام الله علیها دشنام می دهد، چون برهان ندارد، گرفتار است. این که می گوید به خانه ی حضرت زهرا سلام الله علیها ریختند که اموال مردم را بگیرند و پس بدهند این دشنام صریح است، باید چه بگویند؟ این همان «لَقَدْ جِئْتِ شَیْئاً فَرِیًّا» است که یک ناصبی می گوید، قرآن هم می فرماید: «وَ بِکُفْرِهِمْ وَ قَوْلِهِمْ عَلی مَرْیَمَ بُهْتاناً عَظیماً».(1) ما هم این جا می گوییم «وَ بِکُفْرِهِمْ وَ قَوْلِهِمْ عَلی فاطمه بُهْتاناً عَظیماً». جز ناصبی این حرف را نمی گوید، نواصب این طور می گویند، ابن تیمیه می گوید.

عبد العزیز دهلوی یک جمله ای می گوید، این را جزء فضائل آورده است، این خیلی عجیب است. این نشان می دهد شما نگاه نکنید

ص: 6


1- 6.- سوره ی نساء، آیه 156٫

رسانه ی دشمن به اسم فضیلت صحبت می کند، ببینید چه می گوید. به عنوان فضائل خلفا عبد العزیز دهلوی می گوید، پدر و پسر، اسم پدر او هم شاه ولی الله دهلوی است، خیلی در شیعه کشی هندوستان و عراق نقش داشته است. در فضائل خلیفه می گوید: او این قدر شجاع بود… این را حافظ ابراهیم به شعر تبدیل کرده است: «وَ قَولَهٌ لِعَلِی قَالَهَا عُمَر»، این را به شعر درآورده است. می گوید: این قدر مرد بود که توانست برود و بگوید. چرا؟ می گوید: چون وقتی دید – نستجیر بالله- اراذل و اوباش در خانه ی فساد جمع شده اند…

این را همه نمی گویند، بقیّه انکار می کنند، کسی که می بیند نمی شود موضوع را انکار کرد وارد فضای فحاشی می شود. این آثار الآن موجود است، این که خاندان عبقات در مجموع بیش از 100 جلد کتاب در ردّ حرف های عبد العزیز دهلوی نوشته اند به خاطر توهین هایی است که کرده و اثری که در شیعه کشی در هند داشته است. ما متأسّفانه آثار این خانواده را هنوز چاپ نکرده ایم، زحمت را او کشیده ما هنوز صلاح ندانسته ایم این آثار را چاپ کنیم. بعضی جاها ولیّ فقیه 15 سال پیش 100 میلیون کمک کرده است، بودجه هم وجود دارد، علاقه وجود ندارد.

ولایت امیر المؤمنین علیه السّلام بین ما غریب است، هنوز غدیر نشده ما روزشمار عاشورا می زنیم. غدیر برای ما مهم نیست که برای دنیا مهم نیست. شأن جلسه نیست من حرف عادی بگویم، ولی عرض می کنم. یک جایی معطّل شدم به جلسه دیر رسیدم، سر کوچه یک صف طولانی بود که آجیل بخرند. گفتم پیشواز یک ماهه؟ آجیل برای کجا؟ لابد برای نوروز است. ما یک

ص: 7

دهم این چیزی که برای نوروز آماده می شویم برای غدیر ابداً مهیّا نمی شویم. غدیر برای ما مهم نیست که برای عالم مهم نیست، ولی برای حضرت زهرا سلام الله علیها مهم است. خود را و فرزندان خود را فدای امیر المؤمنین علیه السّلام می کند، برای او مهم بود. ما که می گویم بزرگان را عرض نمی کنم، خود من خیلی کم کار هستم.

موضوع قیام زهرای اطهر سلام الله علیها به گونه ای است که این ها را دچار تناقض می کند. من یک نمونه از این تناقض را باز می کنم شما ببینید. همین فحاشی علامت بی دلیل بودن، گرفتار بودن است، وسط اقیانوس از درخت بالا رفتن است. کسانی که می گویند ابداً کسی حق ندارد به یار پیغمبر که او را یک ثانیه دیده یا یک بار دست او به پیغمبر خورده یا نابینا بوده از کنار پیغمبر یک مرتبه عبور کرده، اگر کسی به این شخص بگوید شجاع نیست باید او را زد. سیوطی یک ماجرایی نقل می کند، من برای این که بگویم چقدر تفاوت رفتار وجود دارد، چرا باید با فاطمه ی زهرا سلام الله علیها این قدر متفاوت رفتار شود، چرا باید به او جسارت شود، این را می گویم. اوصاف خاصّه ی او را کنار بگذارید، صحابی پیغمبر صلّی الله علیه و آله که هست.

بعضی احکام مختصّ بانوان است، بعضی احکام مختصّ آقایان است. مثلاً شهادت زن نصف مرد است، یعنی اگر در یک مسئله ای یک مرد بخواهد شهادت بدهد نیاید در بعضی مسائل فقه این طور است که دو نفر زن باید بیایند شهادت بدهند. یک نفر سؤال کند زن خاصّی منظور است یا همه ی زن ها؟ پاسخ این است که

ص: 8

همه ی زن ها. طرف دارد فقه می نویسد، می گوید شهادت هر زنی نصف مرد است -من جزئیّات مسئله ی فقهی را نمی خواهم بگویم- حتّی اگر عایشه باشد. این یعنی چه؟ یعنی عایشه برترین زن است، ولو او هم باشد این حکم شرع است. شما توهین برداشت می کنید؟ اتّفاقاً بوی فضیلت می دهد، می گوید برای هر زنی این حکم وجود دارد، حتّی اگر عایشه امّ المؤمنین باشد. این توهین نیست، این فضیلت است، به عنوان برترین زن. سیوطی می گوید: باید دهان این فرد را شکست که این طور اسم عایشه را می برد.

خانه ی علیّ بن ابی طالب و فاطمه ی زهرا علیهما السّلام خانه ی اوباش است چطور؟ چرا متفاوت رفتار می کنی؟ چرا باید گریه ی حضرت زهرا سلام الله علیها تحمّل نشود؟ مثلاً ایشان در یک گوشه ای گریه می کرد چه بود که با آن مخالفت می شد؟ چرا وقتی او از دنیا می رود در روایات معتبر آمده که هم عایشه ابراز شادی می کند هم تابوت او را تمسخر می کند؟ این فقط در منابع ما نیست. با شما چه کار کرده بود؟ چرا شما واکنش غیر از آنچه که نشان می دهید دارید؟ شما یک نمایی دارید، بحث های علمی، اصحاب پیغمبر عزیز هستند، اصلاً به ما اعتراض می کنید که چرا به همه ی اصحاب پیغمبر احترام نمی گذارید، حتّی آن هایی که یک ثانیه پیامبر را دیدند؟

عبد الله بن مبارک که از ائمّه ی حدیث و تابعین است می گوید عمر بن عبد العزیز خیلی عادل است، در حدّ عمر ثانی است یا «خَامِسُ خلفاء الرّاشدین» است، این طور می گویند. ایشان برتر است یا معاویه؟ می دانید معاویه جزء اصحاب برجسته نیست، بعد از فتح مکّه و مجبور شدن مسلمان شد.

ص: 9

از او سؤال می کنند، می خواهم ببینید چرا عرض می کنم این ها دچار تناقض می شوند. می گوید: عمر بن عبد العزیز؟! از نظر آقایان می گویند عادل است و مهدی این امّت است. می گوید: خیلی ناراحت شدم، این چه مثالی است که زدی؟ «الغُبَارُ»،(1) غباری که «الَّذِی دَخَلَ أنف فرس مُعَاوِیَه»، غباری که داخل بینی اسب معاویه است از صد نفر مثل عمر بن عبد العزیز برتر است، یار پیغمبر را با کسی مقایسه نکنید. فاطمه ی زهرا سلام الله علیها با آن همه اوصاف جلیله را کنار بگذارید، صحابه که هست، خانه ی او خانه ی اوباش است؟! خانه ی او محلّ…

ابن تیمیه امام عربستانی ها است، خانه ی فاطمه ی زهرا سلام الله علیها محلّ اموال مردم است که حبس شده است؟! چرا این جا از آن ادعاها خارج می شوید؟ «بِکُفْرِهِمْ وَ قَوْلِهِمْ عَلی فاطمه بُهْتاناً عَظیماً». چیزی ندارند بگویند، کاری که زهرای اطهر کرده آبرویی باقی نگذاشته است. شما هر چه سعی کنید موضوع را خوب جلوه بدهید اصل موضوع را نمی توانید حذف کنید.

بیان موسی بن جعفر برای ماجرای فدک

همین که ما سیاه پوشیده ایم یعنی داریم به عدّه ای نسبت قتل می دهیم، چون مسئله مهم است. ما در طول تاریخ همواره در اقلیّت بوده ایم، ائمّه ی ما نمی خواستند این مسئله ها فراموش شود. ابداً اجازه نمی دادند. ده ها مثال داریم اهل بیت اجازه ی فراموشی نمی دادند. یکی از این ها کاری است که موسی بن جعفر انجام داده است. در بین ائمّه ی ما موسی بن جعفر سلام الله علیه برای حفظ زهرای اطهر خیلی تلاش کرد، برای معرّفی کاری که حضرت زهرا سلام الله علیها انجام داده است. ایشان در دوره ی هارون است.

ما الآن چیزهایی می شنویم که بعضی مسئولین -نمی دانم این

ص: 10


1- 7.- الصواعق المحرقه علی اهل الرفض و الضلال، باب الخاتمه فی بیان اعتقاد اهل السنه و الجماعه، ج 2، ص 613٫

بعضی اقل هستند یا اکثر هستند، خدا ما را إن شاء الله نجات بدهد، در مهمانی ثروتمندان شرکت می کنند، در مجالس آن ها سکّه سر داماد می ریزند. خدا إن شاء الله آن مسئولینی که آبروی تشیّع را می برند، دست آن ها در جیب بیت المال است، برای منافع شخصی، باندی، از دین خرج می کنند با قاتل حضرت زهرا سلام الله علیها محشور کند. آن هایی که خدمت دارند، نام و نشان دارند یا بی نام و نشان هستند اخلاص دارند، برای حفظ تشیّع، برای حق، در هر حزب و باندی هستند برای حق کار می کنند، خدا آن ها را با یاوران امیر المؤمنین علیه السّلام محشور کند.

هارون کسی نیست که سکّه سر داماد خود بریزد، هارون این قدر فتوحات دارد ده ها رساله ی دکتری در مورد شخصیّت او داریم. این را رهبر انقلاب حفظه الله هم فرموده اند. وقتی جعفر برمکی می آید که داماد هارون شود یک قوطی هایی از فلز درست می کنند، منتها سبک، چون سنگین باشد بزنند سر مردم می شکند. داخل این ها کاغذ می گذارند روی سر داماد می ریزند، مردم که برمی دارند داخل آن مثلاً نوشته خراج شهر فلان به مدّت دو سال. سکّه سر داماد خود نمی ریخت، استانداری فلان جا، انحصار واردات فلان، از این چیزهایی که الآن به هم می دهند آن هایی که ژن شان خوب است! او هم روی سر داماد می ریخت. یک سال به حج می رفت یک سال به فتوحات سر می زد، در زمان او بنی عبّاس در اوج شوکت و قدرت است و موسی بن جعفر سلام الله علیه در اوج خفقان است.

بحث چه بود؟ بحث این بود که ما از مسئله ی حضرت زهرا سلام الله علیها برای وحدت عقب نشینی کنیم یا

ص: 11

نکنیم؟ البتّه وحدت را باید بعداً توضیح بدهیم، ما قطعاً طرفدار وحدت هستیم. ولی گاهی بعضی فتنه گرها به اسم وحدت می خواهند بقیّه را خراب کنند، یعنی یک تفسیری می گویند که صاحب آن کسی که می گوید وحدت، از آن راضی نیست. در حدّ این که در تهران جاهایی داریم یک کاغذ تسلیت اجازه نمی دهند بزنید. کسی که وحدت می گوید مراسم فاطمیّه دارد، بفهمم او چه می گوید، او هم وحدت می گوید هم فاطمیّه می گیرد، او یک تقریری دارد که هم وحدت را قبول دارد هم نمی تواند دست از فاطمیّه بردارد.

قدرت و شوکت هارون این طور بود، بسیار فرد عجیبی بود. آمد برای خود مشروعیّت کسب کند این همه ثروت را مردم می دیدند، تقریباً عمده ی جهان آن روز دست هارون است. اهل بیت به مردم می گفتند – پیغام می رسید- این شخص این همه پول دارد زمین ما را غصب کرده است. این خیلی بد است. می گویند تو هزاران میلیارد داری این پول کم من را… درست است که فدک اهمّیّت دارد، به نسبت جهان اسلام که چیزی نبود. خیلی هم به دل مردم می نشیند، می گویند پیغمبر چقدر مظلوم است یک تکّه باغ را از فرزندان او گرفته اند، به مروان داد، به دیگری داد، این باغ را هم می داد. اصلاً برای این ها هم نیست این ها می گویند برای ما است، شما که این همه در اختیار دارید باغ را بدهید. هارون هم دید بد است در رسانه و افکار عمومی این طور می گویند.

در دیداری که با موسی بن جعفر در مدینه داشت گفت ما این فدک شما را بدهیم خلاص شویم، محلّ فدک را مشخّص کنید تقدیم شما کنیم. همه این

ص: 12

قسمت را می دانید، حضرت فرمودند: نمی توانی بدهی. گفت: چرا نمی دهم؟ می دهم، حرفی بزنم روی حرف خود می مانم. فرمود: نمی توانی بدهی برای این که همه ی حکومت تو فدک است. فدک نماد غصب و کذب است. نکته این جا است هارون کنار قبر پیغمبر سلام الله علیه آمد، گفت: یا رسول الله ببین پسر تو دارد فتنه گری می کند وحدت جامعه ی اسلامی را به هم می زند.

معنای وحدت در جامعه ی اسلامی

آن وحدتی که همه دست به دست هم بدهند حق در جامعه مخفی شود وحدت نیست، توطئه است. وحدت نیست که شما حقّ و باطل را طوری ممزوج کنید حق روشن نشود. حقّ و باطل که با هم وحدت نمی کنند. وحدت برای جایی است که به حق کمک شود نه این که حق دفن شود. هارون به حضرت موسی بن جعفر اتّهام زد، گفت: یا رسول الله ببینید این پسر شما دارد وحدت ما را می شکند، همه دارند به یک سمتی می روند… بله، با این تعبیر نگاه کنید سیّد الشّهداء علیه السّلام هم وحدت شکن است، عمده ی افکار عمومی آن زمان بالاخره در هر صورت با یزید بیعت کرده بودند. شما عقب نشینی کنید، اکثریت او را می خواهند.

وحدت آن جایی که حق بخواهد مخفی شود نیست، اتّفاقاً این جا است که حق شهید می شود. اتّهام موسی بن جعفر روحی له الفداه این بود که دارد وحدت شکنی می کند. نه، شما می خواهید مسئله ی قیام زهرای اطهر سلام الله علیها را نابود کنید، بگویید این زمینی که می گفتند دادیم، دعوا تمام شد. دعوا سر یک زمین بود. دعوا سر یک زمین هم بود، فقط زمین نبود، موسی بن جعفر عقب نشینی نکرد و متّهم شد دارد در جامعه فتنه می کند. حقیقتاً

ص: 13

هم در جامعه ی بنی عبّاس فتنه کرد، حقیقتاً جامعه ی بنی عبّاس را به هم ریخت، حقیقتاً شکاف ایجاد کرد، شقاق ایجاد کرد. اگر ملاک هارون باشد هیچ فتنه ای مثل حضرت موسی بن جعفر برای او نبود، واقعاً همین طور است. رأس فتنه خود هارون بود، حضرت عقب نشینی نکرد.

بقیّه ی ائمّه هم همین طور هستند. من دوست دارم این چند جمله را عرض کنم، آن چیزی که خیلی ما امروز احساس نیاز می کنیم، بنده سال گذشته هم با یک تعبیر دیگری با عنوان نبود بنی هاشم عرض کردم، این مسئله را مفصّل می شود بحث کرد. چه شد که علم داری دست حضرت زهرا سلام الله علیها افتاد؟ در این زمان حضرت زهرا جلودار و امام است، نه امیر المؤمنین علیه السّلام. من چند مورد را سریع بگویم. همه ی نقل ها به جز یک نقل این است که خلیفه ی دوم برای آتش زدن خانه ی امیر المؤمنین و حضرت زهرا، حضرت زهرا را تهدید کرده است. هر جا را ببینید جز یک جا این است که می رود به حضرت زهرا می گوید: به خدا محبوب ترین فرد در این جامعه بعد از پدرتان شما هستید، «وَ اللَّهِ مَا مِنْ أَحَدٍ أَحَبَّ إِلَیْنَا مِنْ أَبِیکِ وَ مَا مِنْ أَحَدٍ أَحَبَّ إِلَیْنَا بَعْدَ أَبِیکِ مِنْکِ»،(1) ولی من خانه را روی سر شما آتش می زنم اگر علی و زبیر بیعت نکنند.

اگر علی و زبیر بیعت نمی کنند برو به خود آن ها بگو، برای چه به حضرت زهرا می گویی؟ حضرت زهرا در این موضوع چه نقشی دارد که او را تهدید می کنی؟ برو به علی و زبیر بگو، به آن هایی که متخلّف از بیعت تو هستند بگو. این

ص: 14


1- 8.- مصنف ابن ابی شیبه، باب ما جاء فی خلافه ابی بکر و سیرته فی الرده، ج 7، ص 432٫

را در ذهن داشته باشید حضرت زهرا تهدید می شود، در عمده ی نقل ها این طور است. مادامی که زهرای اطهر سلام الله علیها زنده است امیر المؤمنین علیه السّلام بیعت نمی کند، نقل صحیح بخاری این است بعد از زهرای اطهر امیر المؤمنین بیعت کرد. یعنی مانع بیعت، علی علیه السّلام نبود، مانع بیعت که بود؟ فاطمه ی زهرا سلام الله علیها بود. این دو مورد.

رسول خدا صلّی الله علیه و آله دو مرتبه در طول عمر شریف خود به امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود: «انْفُذْ لِمَا أَمَرَتْکَ بِهِ فَاطِمَهُ»،(1) یکی موقع وصیّت است. دست حضرت زهرا سلام الله علیها را در دست امیر المؤمنین قرار داد، فرمود: «هَذِهِ وَدِیعَهُ اللَّهِ وَ وَدِیعَهُ رَسُولِهِ»،(2) این امانت خدا و رسول است، امانت خدا است یعنی برای منِ پیغمبر هم امانت خدا است، باید حواس خود را جمع کنم. «فَاحْفَظِ اللَّهَ وَ احْفَظْنِی فِیهَا»، مراقب او باش. بعد فرمود: «انْفُذْ لِمَا أَمَرَتْکَ بِهِ فَاطِمَهُ»، از دستورات فاطمه اطاعت کن. امیر المؤمنین هم شوهر است و هم امام است.

این را چند مرتبه از من شنیده اید، چون یاد بعضی از مسئولین می افتم که پشت به امام می کنند عقب نشینی می کنند خیلی منزجر می شوم. عموی پیغمبر آمد نگاه کرد، به امیر المؤمنین گفت: من بنی هاشمی ها را می شناسم، این چهره ای که من از فاطمه دیدم دیگر چیزی نمی ماند، فرصت را غنیمت بشمار، حیف است در جامعه ی اسلامی اختلاف و دعوا و درگیری باشد. گاهی بعضی افراد خیلی اخلاقی رفتار می کنند که روح دین را از بین ببرند. وقتی عثمان نماز شکسته در سفر را تمام خواند پیش بعضی عرفا آمدند، گفتند: نماز شکسته را تمام

ص: 15


1- 9.- بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج 22، ص 485٫
2- 10.- همان، ص 484٫

خواند، آن ها گفتند: از مسائل دنیا برای ما نگویید، اختلاف افکنی نکنید. نماز را خراب کردند. اخلاقی که برای حفظ شخصیّت، صاحب اخلاق دین را زیر پا می گذارد چه اخلاقی است؟ روح شهوت پرستی است، این اخلاق نیست. به اسم اخلاق، ظاهر اخلاق است ولی می خواهد دین را خراب کند.

گفت: دعوا بد است، زشت است، مردم چه می گویند، می گویند پدر زن و داماد پیامبر دعوا کردند. یک تشییع جنازه ی بزرگ، یک مکان خوب بگیرید، همه بیایند شرکت کنند، همه در ثواب آن شریک باشند.

علم داری فاطمه سلام الله علیها در مسئله ی ولایت

امیر المؤمنین صلوات الله علیه می توانست بفرماید نمی خواهم، می توانست بفرماید باشد. هیچ کدام را نفرمود، فرمود: «أَمَرَتنی سَیِّدَهُ النِّسَاء بِسَترِ أَمرِهَا»، فاطمه ی زهرا دستور داده نه. عجیب است، فاطمه دستور داده نه، علم داری با زهرای اطهر است، او را تهدید می کنند، تا زمانی که او زنده است امیر المؤمنین بیعت نمی کند، علی جان دستورات او را اطاعت کن، فاطمه دستور داده امر مخفی باشد. اصلاً طرف دعوا حضرت زهرا سلام الله علیها است، برای این که وقتی می خواهند بروند از او عیادت کنند، در افکار عمومی بگویند بالاخره آشتی کردیم، حضرت آن ها را راه نمی دهد. امیر المؤمنین علیه السّلام را واسطه می کنند، یعنی حضرت زهرا عقب نشینی نمی کند امیر المؤمنین را واسطه می کنند. یعنی کسی که طرف دعوا است زهرای اطهر است، از این موارد زیاد است. کسی که طرف دعوا است زهرای اطهر است.

امیر المؤمنین واسطه شد آن ها به خانه آمدند. زهرای اطهر سلام الله علیها روی خود را به سمت آن ها نکرد، این ها این طرف نشستند حضرت روی مبارک خود را برگرداند، جا به جا شدند روی مبارک خود را برگرداند، مرتبه ی

ص: 16

سوم توان جسمی ایشان این قدر اواخر تحلیل رفته بود سر مبارک خود را نمی توانست تکان بدهد. به خادم خود اشاره کردند: «حَوِّلنَ وَجهی»،(1) سر من را برگردانید. یعنی این رو روی بهشت است، این پنجره ی بهشت است، این را به سمت دشمن علی نمی کنم.

کسی که مقابل ایستاده، کسی که درگیری اصلی را ایجاد کرده حضرت زهرا سلام الله علیها است. به ذهن می رسد کأنّ حضرت زهرا امام است. بنده یک تحلیلی از این موضوع داشتم، بعد یک روایتی از صدیقه ی طاهره دیدم همان تحلیلی که به ذهن من رسیده بود خود حضرت فرموده بود. به جای این که تحلیل خود را بگویم عین روایت حضرت زهرا سلام الله علیها را عرض می کنم. روایت را مختصر می کنم.

وقتی پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله از دنیا رفتند «کَانَتْ فَاطِمَهُ تَأْتِی قُبُورَ الشُّهَدَاءِ»،(2) زهرای اطهر سلام الله علیها دائماً به زیارت قبور شهدای احد می رفت. «وَ تَأْتِی قَبْرَ حَمْزَه»، سر قبر حمزه ی سیّد الشّهداء می رفت، دائماً، «کَانَت… تَأتی». «وَ تَبْکِی هُنَاک»، و آن جا گریه می کرد. بعد سؤال می کردند چرا می فرمود فراق پدر؟ مدام به ما می گویند بیت الأحزان سیاسی بود، خود روایت می گوید بیت الأحزان چه بود. بی بی اگر برای فراق پدر می خواهید گریه کنید از خانه ی شما تا مسجد پیغمبر، محلّ قبر مطهّر رسول خدا راه زیادی نیست، به آن جا بروید گریه کنید اگر برای پدر شما است، چرا سر قبر حمزه ی سیّد الشّهداء و شهدای احد می روید؟ دور است. صدیقه ی طاهره قبل از هجوم باردار است، بعد از هجوم جانباز است، شرایط سخت است، چرا به آن جا می روید؟ آن جا سقف ندارد، زیر تیغ آفتاب است، به

ص: 17


1- 11.- بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج 43، ص 203٫
2- 12.- کفایه الأثر فی النص علی الأئمه الإثنی عشر، ص 198٫

مسجد پیغمبر صلّی الله علیه و آله تشریف ببرید. چرا حضرت به آن جا می رود؟

حضرت می خواهند بگویند اگر این شهدا بودند وضع این طور نمی شد، اگر حمزه بود وضع این طور نمی شد. جای خالی حمزه را حس کنم، برای همین برای فراق پدر بالای سر حمزه می آیم گریه می کنم. همان که امیر المؤمنین علیه السّلام هم فرمود اگر حمزه عموی من یا برادر من جعفر بودند من این طور غریب نمی شدم.

بالاخره امام حسین علیه السّلام در کربلا 70 تا 100 یار بیشتر ندارد، ولی تا زمانی که این ها هستند نوبت به بچّه ها ی اهل بیت نمی رسد، نوبت به علیّ اکبر سلام الله علیه نمی رسد، ابداً نوبت به زینب کبری نمی رسد. امیر المؤمنین علیه السّلام آن قدر یار ندارد که فاطمه ی زهرا باید به میدان بیاید، جای خالی حمزه کاملاً حس می شود. جعفر هم که دورتر بود در جنگ موته شهید شده بود. راوی می گوید: گفتم بی بی اگر پیغمبر امامت امیر المؤمنین را فرموده بود که شما می فرمایید فرموده… حضرت زهرا سلام الله علیها قسم خورد که فرموده، فرمود: به خدا سوگند از پدرم در مورد امیر المؤمنین شنیدم که «وَ هُوَ الْإِمَامُ بَعْدِی»، امام بعد از من علیّ بن ابی طالب است.

همین سؤال ما، از حضرت زهرا سلام الله علیها سؤال کرد، هزار و 50 سال پیش در کتاب خزّاز قمی آمده، شاگرد شیخ صدوق است. می گوید گفت: بی بی چرا خود علیّ بن ابی طالب به میدان نیامد از خود دفاع کند؟ چرا علم داری با شما شده است؟ یک جوابی داد که این روایت را… یک روایتی از پیغمبر صلّی الله علیه و آله خواند که شما می بینید زهرای

ص: 18

اطهر سلام الله علیها با تمام وجود به آن عمل کرده است. سؤال راوی این بود، گفت: چرا علی به میدان نیامد از خود دفاع کند، کنار کشید؟ چرا شما جلوداری می کنید؟ فرمود: از پدرم شنیدم «مَثَلُ عَلِیٍّ کَمَثَلِ الْکَعْبَهِ»، اگر من علمداری می کنم چون پیغمبر فرمود باید دور علی بگردم، تا من هستم نمی گذارم علی جلو بیاید. اگر هیچ کس نباشد یک فاطمه ای هست که از او حفاظت کند.

این علم داری علامت علوّ صدیقه ی طاهره نیست، این علم داری علامت فدایی بودن او است. آن کسی که با عالم اگر می خواست صحبت کند، انبیا و ملائکه ی خدا باید آرزو می کردند با او صحبت کنند، بین نامحرم ها رفت از امیر المؤمنین دفاع کند.

ص: 19

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109