واسطه رحمت و شکر نعمت

مشخصات کتاب

سرشناسه:مرحمتی، مرتضی، 1358-

عنوان و نام پديدآور:واسطه رحمت و شکر نعمت [کتاب]/ مرتضی مرحمتی.

مشخصات نشر:مشهد: انتشارات ولایت، 1394.

مشخصات ظاهری:[79] ص.؛ 14/5×21/5 س م.

شابک:28000 ریال 978-964-6172-22-7:

يادداشت:چاپ هفتم.

يادداشت:چاپ پنجم: 1390.

یادداشت:کتابنامه: ص. [71]؛ همچنین به صورت زیرنویس.

موضوع:رحمت الهی (اسلام)

موضوع:God (Islam) -- Mercy

موضوع:شکر -- جنبه های مذهبی-- اسلام

موضوع:*Gratitude to God -- Religious aspects -- Islam

رده بندی کنگره:BP219/8/م4و2 1394

رده بندی دیویی:297/42

شماره کتابشناسی ملی:3633991

خیراندیش دیجیتالی : انجمن مددکاری امام زمان (عج) اصفهان

ص: 1

اشاره

بسم الله الرحمن الرحیم

ص: 2

اَللَّهُمَّ کن لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةَ بْنَ الْحَسَنِ صلواتک علیه وَ علی آبَائِهِ فی هَذِهِ السَّاعَةِ وَفِيُّ كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً حَتَّى تسکنه أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَوِيلًا

ص: 3

اَللَّهُمَّ صل علی فَاطِمَهَ وَ أَبِیهَا وَ بَعْلِهَا وَ بَنِیهَا

ص: 4

اَللَّهُمَّ صل علی عَلِیَّ بْنَ مُوسَی الرِّضَا الْمُرْتَضَی ،الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلَی مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَی الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ صَلَاهً کَثِیرَهً تَامَّهً زَاکِیَهً مُتَوَاصِلَهً مُتَوَاتِرَهً مُتَرَادِفَهً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ بِرَحْمَتِکَ یا ارْحَمَ الرَّحِمینَ

ص: 5

واسطه رحمت و شکر نعمت

مرتضی مرحمتی

ص: 6

بِسْمِ اللَّهِ الرحمين الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا أَنْعَمَ وَلَهِ الشُّكْرُ عَلَى مَا أَلْهَمَ وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَى النَّبِيِّ الْأَكْرَمُ وَ وصیه بِالْحَقِّ الْفَارُوقُ الْأَعْظَمُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ أَوْلَادُهُ الْمَعْصُومِينَ الْمُنْتَجَبِينَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ الْمَلَائِكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ لاسیها سَفِينَةٍ نَجَاةُ الأمه وطاؤوس أَهْلِ الْجَنَّةِ الْحُجَّةَ بْنَ الْحَسَنِ العسگری عَجَّلَ اللَّهُ تَعَالَى فَرَجَهُ الشَّرِيفِ وَ اللَّعْنَ الدَّائِمَ عَلَى أَعْدَائِهِمْ وظالميهم مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ .

پیش گفتار

اشاره

خداوند متعال نعمتهای فراوانی به ما انسانها عطا نموده است. کافی است به خود و اطرافمان با دقت بنگریم. هیچکدام از ما در به دنیا آمدن و حیات کوچکترین نقشی نداشتیم.

خداوند حکیم و رحیم به اقتضای رحمت گسترده و بی پایانش ما را خلق کرده و نعمت های فراوان از جمادات، گیاهان و حیوانات در اختیار ما قرار داده است. او بر ما منت نهاد و اولین نعمت یعنی نعمت پیدایش و حیات را به ما بخشید. او ما را خلق کرد و در همه

ص: 7

حال قیوم ماست. یعنی اگر لحظه ای و کمتر از لحظه ای عنایتش را از ما بردارد نیست و نابود می شویم.

نعمتهای پروردگار به قدری زیاد است که اگر در صدد آن برآئیم که این نعمتها را به شماره در آوریم چنانچه تمام درختان روی زمین کاغذ شوند وتمام دریاها مرکب شوند، كاغذها تمام و مرکب دریاها خشکیده خواهد شد ولی نعمتها به شمارش در نخواهد آمد چنانکه خود خداوند در قرآن کریم به این حقیقت تصریح نموده است:

« وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها»(1)

طبعا با توجه به اینکه نعمت حیات و سایر نعمتهای بی شمار از سوی پروردگار متعال می باشد، انسان نه تنها به دنبال بقای نعمتها و متنعم بودن به آنها می باشد بلکه سعی دارد نعمتهای بیشتری از سوی خداوند متعال بدست آورد.

به عنوان مثال یک رعیت و بنده را در نظر بگیرید که همه امکاناتی که در اختیار او می باشد از مالک خود بدست آورده است، چنانچه بخواهد همیشه مورد لطف و عنایت مالک خویش بوده تا از مواهب او به طور مستمر بهره مند باشد و یا اگر بخواهد مورد

ص: 8


1- سوره ابراهیم: 34. اگر در صدد شمارش نعمتهای خدا بر آیید نخواهید توانست آنها را به شماره در آورید.

عنایت بیشتری از سوی او قرار گیرد در صدد برمی آید که بداند چه کارهایی موجب خشنودی او می گردد و با انجام چه کارهایی می تواند بیشتر مورد تفقد او قرار گیرد. تا همان کارها را انجام دهد و در نتیجه زمینه برخورداری بیشتر از عطایای وی را برای خود فراهم آورد.

اکنون یک بندۂ عاقل و زیرک که می خواهد از دریای رحمت بیکران الهی هر چه بهتر و بیشتر توشه بردارد حتما این سؤال در ذهن او نقش می بندد که چه باید کرد تا نه تنها نعمتهای ذات حق جل و علا از دستش بیرون نرود که لحظه به لحظه بر آنها افزوده شود؟

به عبارت دیگر باید دید خداوند متعال چگونه نعمتهایش را افزایش می دهد؟

جواب این سؤال را قادر متعال، خود در قرآن کریم برای ما بیان فرموده است. آنجا که می فرماید:

« لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ کفرتم انَّ عذابی لَشَدِيدُ»(1)

چنانچه شکر گزار نعمتهای من باشید آنها را برای شما افزایش میدهم و اگر کفران نعمت کنید دچار عذاب من خواهید شد.

ص: 9


1- سوره ابراهيم: 7

شکر نعمت نعمتت افزون کند *** کفر، نعمت از کفت بیرون کند

آری در دیدگاه قرآن مجید عامل بقا و افزایش نعمتها «شکر» می باشد.

فرمایشات ائمه معصومین سلام الله علیهم اجمعین هم تذکر به همین رهنمود خدای تعالی می باشد.

اکنون به این روایات توجه کنید:

اولین روایت:

قَالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وآله وسلّم: مَنْ یَشْکُرِ اللَّهَ یَزِدْهُ اللَّهُ (1)

هر کس خدای متعال را در برابر نعمتهایش شکر کند پروردگار آنها را افزایش میدهد.

دومین روایت:

عن أمير المؤمنين عليه السلام: وشُکرُ المُنعِمِ یَزیدُ فِی الرِّزقِ (2)

سپاس گزاری نعمتهای خداوند متعال باعث افزایش رزق و روزی انسان می گردد.

سومین روایت:

عن أبي عبدالله سلام الله عليه أنه قال: یَا مُعَاوِیَهُ مَنْ أُعْطِیَ ثَلَاثَهً لَمْ یُحْرَمْ

ص: 10


1- بحارالأنوار 74: 41 ح 32
2- بحارالأنوار 71: 44 ح46

ثلاثة: مَن اعطِیَ الدُّعاءَ اعطِیَ الإِجابَهَ من اعطِیَ الشُّکرَ اعطِیَ الزِّیادَهَ ومَن اعطِیَ التَّوَکُّلَ اعطِیَ الکِفایَهَ فَإِنَّ اللّهَ عز و جل یَقولُ فی کِتابِه: (ومن يتوکل على الله فهو حسبه) ويقول: (لئن شكرتم لأزيدنکم ) ويقول: (ادعوني أستجب لکم).(1)

امام صادق عليه السلام به معاویه بن عمار فرمودند: ای معاویه به هر کس توفیق انجام سه عمل عطا شود وی از سه چیز محروم نخواهد شد :

اول: به هر کس توفيق دعا داده شود دعای او به اجابت خواهد رسید.

دوم (که منظور نظر بحث ماست) هر کس توفيق شکر نعمت به او عطا شود از فزونی نعمت محروم نمی شود.

سوم، هر کس که موفق به توکل بر خدا شود از نعمت«استغنای از غیر

خدا»محروم نمی شود و خداوند متعال او را کفایت خواهد نمود.

چهارمین روایت :

عَنْ مَالِکِ بْنِ أَعْیَنَ الْجُهَنِیِّ قَالَ: أَوْصَی عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهما السلام بَعْضَ وُلْدِهِ فَقَالَ: یَا بُنَیَّ اشْکُرِ اللَّهَ لِمَنْ أَنْعَمَ عَلَیْکَ وَ أَنْعِمْ عَلَی مَنْ شَکَرَکَ فَإِنَّهُ لَا زَوَالَ لِلنِّعْمَهِ إِذَا شَکَرْتَ وَ لَا بَقَاءَ لَهَا إِذَا کَفَرْتَ وَ الشَّاکِرُ بِشُکْرِهِ أَسْعَدُ مِنْهُ بِالنِّعْمَهِ الَّتِی وَجَبَ عَلَیْهِ الشُّکْرُ بِهَا وَ تَلَا یَعْنِی عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ

ص: 11


1- بحارالأنوار 71: 43 ح 43

عليهما السلام قَوْلَ اللَّهِ تَعَالَی: (وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ )(1)

امام زین العابدین علیه السلام به یکی از فرزندان خود سفارش کردند:

ای پسرم خداوند متعال را به خاطر نعمتهایی که به تو عطا فرموده شکر گزار باش و به کسی که تو را - به خاطر عطایت به او - سپاسگزاری می کند احسان کن زیرا نعمتی را که سپاسگزار باشی زوال نمی پذیرد آنچنان که با کفران باقی نخواهد ماند. هر آینه انسان شاکر در پرتو شکر خود نیک بخت تر می باشد از بهره مندی او از نعمتی که شکر آن بر او واجب شده است. سپس حضرت این آیه را تلاوت فرمودند: «اگر شکر گزار من باشید نعمتهای شما را افزایش می دهم».

پنجمین روایت:

قال ابو عبدالله عليه السلام: أيها عَبْدٍ أَنْعَمَ اَللَّهُ عَلَیْهِ بِنِعْمَهٍ فَعَرَفَهَا بِقَلْبِهِ وَ حَمِدَ اَللَّهَ عَلَیْهَا بِلِسَانِهِ لَمْ تنفد حَتَّی یَأْمُرَ اَللَّهُ لَهُ بِالزِّیَادَهِ وهو قَوْلُه (لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ)(2)

هر بنده ای که خداوند متعال به او نعمتی عطا کند آنگاه بنده آن را بشناسد و خدا را بر آن سپاس گوید آن نعمت پایان نمی پذیرد تا افزایش یابد. و اینست مقصود از گفتار پروردگار متعال در قرآن کریم که می فرماید: «اگر شکر گزار من باشید نعمتهای شما را افزایش میدهم».

ص: 12


1- بحارالأنوار 71: 49 ح66
2- بحارالأنوار 71 : 42 ح 36

با دقت در آنچه گذشت به خوبی می توان یافت که عامل افزایش نعمتها از دیدگاه آیات قرآن مجید و فرمایشات پیشوایان معصوم علیهم السلام شکر نعمت و سپاسگزاری در پیشگاه باریتعالی است.

با توجه به اهمیت شکر، آیات و روایات را در پیرامون این مسأله بررسی می کنیم تا با معنای شکر و چهره های آن بهتر آشنا شویم.

سپس به دنبال جواب این سؤال می رویم که بزرگترین و مهم ترین نعمتی که خدای متعال به ما انسانها بخشیده است چیست؟ زیرا این نعمت هر چه باشد سزاوار بهترین و بزرگترین شکرهاست.

در ادامه بعد از بیان دلایل عقلی و نقلی در جهت اثبات این که برترین نعمت از ناحیه پروردگار متعال به انسانها ائمه معصومین سلام الله عليهم اجمعین می باشند، درصدد بیان آنیم که چگونه باید این بزرگترین نعمت را سپاس گفته و شکر گزار بود و به عبارت دیگر وظایف ما در قبال نعمت وجود مقدس ائمه معصومین سلام الله عليهم أجمعين خصوصا حضرت ولی عصر سلام الله عليه چیست؟

امیدوارم نوشتن و خواندن این مطالب زمینه توجه هر چه بیشتر به ساحت مقدس ولی عصر حضرت حجت روحی و ارواح

ص: 13

العالمين لتراب مقدمه الفداء را فراهم آورده و ما را به انجام وظایفمان در جهت شکر نعمت وجود مبارک آن حضرت بیش از پیش متوجه سازد و موجبات خشنودی آن امام همام و مادر مظلومه و شهیده اش حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها را فراهم نماید.

سالروز تولد حضرت سیدالشهداء امام حسین علیه السلام

سوم شعبان المعظم يکهزار و چهارصد و سی و یک

مرتضی مرحمتی

ص: 14

بخش اول : معانی و چهره های شکر

اشاره

ص: 15

ص: 16

معنای شکر در لغت

شکر در لغت به معنای سپاس گزاری، ثنا گفتن در برابر احسان و حق شناسی است.

راغب اصفهانی در مفردات می گوید:

«الشُّکْرُ تَصَوُّرُ النِّعْمَهِ وَإظْهارُها وَیُضادُّه الکُفْرُ وَهُوَ نِسْیانُ النِعْمَهِ وَسَتْرُها»

شکر در لغت به معنای به یاد آوردن و تصویر کردن نعمت و آشکار کردن آن می باشد و در مقابل آن کفر است که به معنای فراموشی و پوشاندن نعمت است.

در لغت نامه دهخدا نیز شکر این گونه معنا شده است:

«شکر یعنی سپاس داشتن و ثنای نیکو گفتن خدای و هر محسن را بر احسان...

سپاس داشتن، خدای را و ثنای نیکو گفتن مر او را و بجا آوردن آنچه را که واجب گردانیده از اطاعت و ترک معصیت... سپاس و ثنا گفتن منعم را به سبب حصول نعمت از او و آن دلالت می کند بر

ص: 17

تعظيم منعم به سبب انعام، خواه به زبان و خواه به قلب و خواه به ارکان و جوارح يعنی دست و پا... پاداش دادن خدای بنده را(1) .

اکنون برای آشنایی با چگونگی شکر در برابر نعمتهای پروردگار به سراغ بیانات گهربار اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین می رویم زیرا آشنایی با این حقیقت همچون سایر حقایق در پرتو استمداد از فرمایشات ایشان می باشد.

چهره های شکر

1- شناخت نعمت

عن أبي عبدالله سلام الله عليه قال: مَنْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ بِنِعْمَةٍ فَعَرَفَهَا بِقَلْبِهِ فَقَدْ أَدَّى شُكْرَهَا (2)

هر کس که خدای کریم به او نعمتی عطا کند آنگاه وی به آن نعمت معرفت داشته باشد پس شکر آن نعمت را بجای آورده است.

مرحوم مجلسی در ذیل این حدیث شریف می فرماید:

« فَعَرَفَها بِقَلْبِهِ» ای عرف قدر تلک النعمه و ان الله هو المُنْعِم بها؛ یعنی « فَعَرَفَها بِقَلْبِهِ »به این معناست که اولا قدر نعمت و ارزش آن را بشناسد و ثانیا آگاه و متوجه باشد که این نعمت از سوی

ص: 18


1- لغت نامه دهخدا 31:468
2- بحارالأنوار 71:32ح10 .

پروردگار عالم به او عطا شده است. در این هنگام شکر نعمت را بجای آورده است.

از این روایت به خوبی روشن می شود که شناخت نعمت و قدر و منزلت آن از یک سو و از سوی دیگر توجه به اینکه خدای کریم منعم و معطی نعمتاست خود نوعی شکر و سپاسگزاری از نعمت محسوب می شود و این اولین گام شکر گزاری است زیرا هر گونه عمل و کاری که به عنوان سپاسگزاری از خدای کریم انجام شود لازمه اش شناخت منعم و شناخت قدر و ارزش نعمتی می باشد که به بنده عطا شده است.

2- ستایش به زبان

- عن علي بن الحسين عليها السلام، قال: من قال الحمد لله فقد أدى شكر كل نعمة لله عز وجل (1) .

امام سجاد عليه السلام فرموند: هر کس در برابر نعمت «الحمد لله» بگوید پس شکر خدای متعال را در برابر تمام نعمتهای او بجای آورده است.

. عن أبي عبدالله عليه السلام قال: مَا أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَی عَبْدٍ بِنِعْمَهٍ صَغُرَتْ أَوْ کَبُرَتْ فَقَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ إِلَّا أَدَّی شُکْرَهَا (2) .

ص: 19


1- بحارالأنوار 71:44ح45
2- بحارالأنوار 71:32ح9

هرگز خداوند متعال نعمتی (کوچک یا بزرگ) به بنده ای عطا نکند که آن بنده در برابر آن «الحمدللَّه» بگوید مگر آنکه آن نعمت را شکر کرده است.

از این روایت به خوبی روشن می گردد که ذکر زبانی «الحمدلله »خود یکی از نمودهای شکر نعمتهای خداوند متعال است.

اهمیت شکر زبانی بسیار زیاد میباشد به همین سبب قرآن کریم حضرت نوح عليه السلام را به عنوان بنده شاکر معرفی می نماید:

«إِنَّهُ کَانَ عَبْدًا شَکُورًا»(1).

همانا او - حضرت نوح عليه السلام - بنده ای بسیار شکور می باشد.

امام باقر عليه السلام در روایتی در ذیل این آیه می فرمایند:

حضرت نوح هر شب و صبح می گفت:

اللّهُمَّ إنّی اشهِدُکَ أنَّهُ ما أَصبَحَ و أمسی بی مِن نِعمَهٍ و عافِیَهٍ فی دینٍ أو دُنیا فَمِنکَ وَحدَکَ لا شَریکَ لَکَ، لَکَ الحَمدُ ، ولَکَ الشُّکرُ بِها عَلَیَّ حَتّی تَرضی وبَعدَ الرِّضا.یقولها إِذَا أَصْبَحَ عشرا فَسُمِّيَ بِذَلِكَ عَبْداً شَكُوراً (2).

بار خدایا من شهادت می دهم که هر نعمتی یا عافیتی در دین و دنیا، صبح یا شب به من می رسد به تنهایی از توست و شریکی برای تو نیست.

ص: 20


1- سوره إسراء: 3
2- تفسير نور الثقلين 3: 136ح 70

ستایش و سپاسگزاری مختص به توست و آن (ستایش و سپاسگزاری) بر من واجب می باشد. تا اینکه (به سبب شکر) خشنود شوی و پس از خشنودی (نعمت ما را روزافزون کنی) و این ذکر را در هنگام صبح ده مرتبه و شامگاهان نیز ده مرتبه می گفت و به این سبب بنده بسیار سپاسگزار خوانده شد.

امیر المؤمنین امام علی علیه السلام می فرمایند:

مَنْ حَمِدَ اللَّهَ عَلَی النِّعْمَهِ فَقَدْ شَکَرَهُ وَکَانَ الْحَمْدُ أَفْضَلَ مِنْ تِلْکَ النِّعْمَهِ (1) .

هر کس خداوند را در برابر نعمتی که به او عطا کرده ثنا گوید شکر کرده است و حمد و ثنای خداوند از آن نعمت افضل می باشد و ارزش بیشتری دارد.

مرحوم علامه مجلسی در ذیل این حدیث در کتاب شریف بحار الأنوار بیان زیبایی دارند، ایشان می فرمایند:

توفیق الحمد نعمه أخری أفضل من النعمه الأولی و یستحق بذلک شکرا آخر فلا یمکن الخروج عن عهده الشکر فمنتهی الشکر الاعتراف بالعجز .

توفیق یافتن بنده برای حمد و سپاس خداوند متعال نعمتی دیگر غیر از آن نعمتی است که بر آن شکر می کند و از آن نیز افضل است پس بنده به واسطه این نعمت دوم یعنی نعمت «توفیق شکر» باید خداوند را سپاس و حمد گوید پس خارج شدن عبد از زیر بار وظیفه شکر گزاری امکان

ص: 21


1- بحارالأنوار 71: 31 ح 8

ندارد و در انتها منجر به اعتراف بنده به عجز از شکر خدای متعال می گردد.

بنابر این بنده هیچ وقت نمی تواند حتی شکر یکی از نعمتهای خدا را بجای آورد، چون تا توفیقی از سوی خدای متعال یار و همراه نگردد از عهده شکر آن نعمت بر نخواهد آمد و در نهایت، شکر واقعی از یک نعمت خداوند، اعتراف بنده به عجز از شکر می باشد و از آنجا که انسان مخلوقی ضعیف و فقیر می باشد هرگز با گفتن «الحمد لله» شکر نعمت را به طور حقیقی و کامل به جای نیاورده است، زیرا که در گفتن همین «الحمد لله» نیز محتاج عنایت و توفیق پروردگار می باشد.

اکنون به این روایت توجه کنید:

قال الصادق عليه السلام: ... و تَمَامُ الشُّکْرِ اعْتِرَافُ لِسَانِ السِّرِّ خَاضِعاً لِلَّهِ تَعَالَی بِالْعَجْزِ عَنْ بُلُوغِ أَدْنَی شُکْرِهِ لِأَنَّ التَّوْفِیقَ لِلشُّکْرِ نِعْمَهٌ حَادِثَهٌ یَجِبُ الشُّکْرُ عَلَیْهَا، وَ هِیَ أَعْظَمُ قَدْراً وَ أَعَزُّ وُجُوداً مِنَ النِّعْمَهِ الَّتِی مِنْ أَجْلِهَا وُفِّقْتَ لَهُ فَیَلْزَمُکَ عَلَی کُلِّ شُکْرٍ شُکْرٌ أَعْظَمُ مِنْهُ إِلَی مَا لَا نِهَایَهَ لَهُ مُسْتَغْرِقاً فِی نِعْمَتِهِ قَاصِراً عَاجِزاً عَنْ دَرْکِ غَایَهِ شُکْرِهِ وَ أَنَّی یَلْحَقُ الْعَبْدُ شُکْرَ نِعْمَهِ اللَّهِ وَ مَتَی یَلْحَقُ صَنِیعُهُ بِصَنِیعِهِ وَ الْعَبْدُ ضَعِیفٌ لَا قُوَّهَ لَهُ أَبَداً إِلَّا بِاللَّهِ وَ اللَّهُ غَنِیٌّ عَنْ طَاعَهِ الْعَبْدِ قَوِیٌّ عَلَی مَزِیدِ النِّعَمِ عَلَی الْأَبَدِ فَکُنْ لِلَّهِ عَبْداً

ص: 22

شَاکِراً عَلَی هَذَا الْأَصْلِ تُرَی الْعَجَبَ (1) .

امام صادق عليه السلام می فرمایند: مصداق آشکارا و کامل شکر اعتراف زبان، قلب و دل همراه با خضوع به درگاه الهی نسبت به عجز از شکر کوچکترین نعمتهای خداوند است زیرا توفيق شکر گزاری خود نعمتی جدید است که شکر آن لازم است و نعمتی بزرگتر و مهمتر از نعمتی است که به شکر آن موفق شده ای.

بنابراین به دنبال هر شکر و سپاسگزاری از پروردگار شکری بزرگتر بر تو به طور بی نهایت لازم می شود در حالی که غرق در نعمتهای بی شمار الهی می باشی. نعمتهایی که عاجز و ناتوان از درک نهایت شکر آنها هستی.

اکنون چگونه بنده می تواند شکر نعمتهای خداوند را بجای آورد؟

و عمل و شکر بنده در برابر احسان خدا چه ارزشی دارد؟

با آنکه بنده ذاتا ضعیف و ناتوان است و هرگز از خود قدرتی ندارد مگر آنکه خدای کریم و رحیم به او عطا فرماید. و پروردگار متعال غنی بالذات است و هرگز به عبادت و اطاعت بندگان خود احتیاج و نیازی ندارد و او قدرت دارد که برای همیشه نعمتها و مواهب خود را بر بنده اش فزونی بخشد. پس با توجه به این اصل و حقیقتی که بیان شد پس تو برای خدا بنده ای شاکر و سپاسگزار باش آنگاه به گونه ای فضل و رحمت خدای را در زمینه زیادی نعمت مشاهده می کنی که تعجب خواهی کرد.

ص: 23


1- بحارالأنوار 71:52ح77

3- سجده شکر

از دیگر چهره های سپاسگزاری خدای سبحان، سجده شکر می باشد. یعنی انسان به مجرد اینکه متنعم به نعمتی از نعمتهای خداوند متعال گردید با توجه و التفات به برخورداری نعمتی پیدا کرد در برابر خدای متعال به سجده افتد و در حالت سجده، شکر خدای متعال را به جای آورد.

امام صادق سلام الله علیه می فرمایند:

إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ(صلی الله علیه و اله) كَانَ فِي سَفَرٍ يَسِيرُ عَلَى نَاقَةٍ لَهُ إِذَا نَزَلَ فَسَجَدَ خَمْسَ سَجَدَاتٍ فَلَمَّا أَنْ رَكِبَ قَالُوا يَا رَسُولَاللَّهِ إِنَّا رَأَيْنَاكَ صَنَعْتَ شَيْئاً لَمْ تَصْنَعْهُ فَقَالَ نَعَمْ اسْتَقْبَلَنِي جَبْرَئِيلُ(علیه السلام) فَبَشَّرَنِي بِبِشَارَاتٍ مِنَ اللَّهِ عزّ و جلّ فَسَجَدْتُ لِلَّهِ شُكْراً لِكُلِّ بُشْرَى سَجْدَةً (1) .

رسول اکرم صلی الله عليه وآله وسلم در سفری سوار بر شتر در حال حرکت بودند ناگهان حضرت از شتر پیاده شدند و پنج مرتبه به درگاه خدای متعال سجده کردند و سوار بر شتر شده راه را ادامه دادند.

یاران آن حضرت عرض کردند: ای رسول خدا از شما عملی را مشاهده نمودیم که آن را انجام نداده بودید؟

حضرت فرمودند: آری جبرئیل بر من روی آورد و از جانب خدای عزوجل به من چند بشارت (خبرهای خوش) داد پس من به درگاه خداوند

ص: 24


1- کافی 2: 98

در برابر هر یک از آنها سجده کردم و او را شکر گفته و سپاسگزاری نمودم.

و همین گونه سپاسگزاری نیز از حضرت موسی بن جعفر عليه السلام نقل شده است، هشام بن احمر می گوید:

کُنْتُ أَسِیرُ مَعَ أَبِی الْحَسَنِ علیه السلام فِی بَعْضِ أَطْرَافِ الْمَدِینَهِ إِذْ ثَنَی رِجْلَهُ عَنْ دَابَّتِهِ فَخَرَّ سَاجِداً فَأَطَالَ وَ أَطَالَ ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ وَ رَکِبَ دَابَّتَهُ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَدْ أَطَلْتَ السُّجُودَ فَقَالَ إِنَّنِی ذَکَرْتُ نِعْمَهً أَنْعَمَ اللَّهُ بِهَا عَلَیَّ فَأَحْبَبْتُ أَنْ أَشْکُرَ رَبِّی(1).

روزی با حضرت کاظم علیه السلام در اطراف مدینه حرکت می کردیم ناگهان دیدم حضرت پای مبارکشان را جمع کرده و از رکاب خارج ساختند پس به حالت سجده به روی زمین صورت گذاردند و سجده را طولانی نمودند سپس سر مبارک خود را از سجده برداشته و سوار بر مرکب شدند.

آنگاه به ایشان عرض کردم؛ جانم فدای شما! چقدر سجده خود را طولانی نمودید؟

حضرت فرمودند: همانا یکی از نعمتهایی که خداوند به من عطا کرده را به یاد آوردم پس دوست داشتم که شکر خدای متعال را به جای آورم.

ص: 25


1- بحارالأنوار 71: 35 ح 19

4- نماز شکر

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ: فِی صَلَاهِ الشُّکْرِ إِذَا أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْکَ بِنِعْمَهٍ فَصَلِّ رَکْعَتَیْنِ تَقْرَأُ فِی الْأُولَی بِفَاتِحَهِ الْکِتَابِ وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ تَقْرَأُ فِی الثَّانِیَهِ بِفَاتِحَهِ الْکِتَابِ وَ قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ وَ تَقُولُ فِی الرَّکْعَهِ الْأُولَی فِی رُکُوعِکَ وَ سُجُودِکَ: الْحَمْدُ لِلَّهِ شُکْراً شُکْراً وَ حَمْداً وَ تَقُولُ فِی الرَّکْعَهِ الثَّانِیَهِ فِی رُکُوعِکَ وَ سُجُودِکَ- الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی اسْتَجَابَ دُعَائِی وَ أَعْطَانِی مَسْأَلَتِی (1).

امام صادق عليه السلام درباره نماز شکر می فرمایند: هرگاه خداوند متعال به تو نعمتی عطا کرد پس - بشکرانه این نعمت ۔ دو رکعت نماز بخوان. در رکعت اول سوره حمد و توحید و در رکعت دوم سوره حمد و کافرون بخوان.

در رکعت اول در رکوع و سجده خود می گویی: «الحَمدُ للّهِ ِ شُکراً شُکراً وحَمداً» و در رکوع و سجده رکعت دوم می گویی: «الحَمدُ للّهِ ِ الَّذِی استَجابَ دُعائی وأَعطانی مَسأَلَتی» حمد و سپاس مخصوص خدایی است که دعای مرا اجابت کرد و حاجت مرا برآورد.

ص: 26


1- کافي 3: 481 ح 1

5- اجتناب از محرمات الهی:

به این روایات توجه فرمایید:

۔ عن أمير المؤمنین سلام الله عليه قال: شُکْرُ کُلِّ نِعْمَهٍ، وَ الْوَرَعُ عَمَّا حَرَّمَ اللَّهُ (1).

امیرالمؤمنین سلام الله علیه می فرمایند: شکر هر نعمتی پرهیز از آن چیزی که خداوند حرام کرده است می باشد.

- عن أبي عبدالله عليه السلام قال: شُكْرُ النِّعْمَةِ اجْتِنَابُ الْمَحَارِمِ.... (2).

امام صادق عليه السلام می فرمایند: شکر نعمتهای الهی اجتناب از محرمات است.

- قال الصاد عليه السلام: فی کُلِّ نَفَسٍ مِنْ انْفاسِکَ شُکْرٌ لازِمٌ لَکَ، بَلْ ألْفُ وَاَکْثَرُ، وَأَدْنی الشُّکْرِ رُؤیَهُ النِّعْمَهِ مِنَ اللّهِ مِنْ غَیْرِ عِلَّهٍ یَتَعَلَّقُ القَلْبُ بِها دُونَ اللّهِ، وَالرِّضا بِما اعْطاهُ ، وَاَنْ لاتَعْصِیَهُ بِنِعْمَتِهِ، وَتُخالِفُهُ بِشَیءٍ مِنْ امْرِهِ وَنَهْیِهِ بِسَبَبِ نِعْمَتِهِ، وکن للّه عبدا شاکرا علی کلّ حال تجد اللّه ربّا کریما عَلَی کُلِّ حَالٍ وَ لَوْ کَانَ عِنْدَ اللَّهِ عِبَادَهٌ تَعَبَّدَ بِهَا عِبَادَهُ الْمُخْلَصِینَ أَفْضَلَ مِنَ الشُّکْرِ عَلَی کُلِّ حَالٍ لَأَطْلَقَ لَفْظَهُ فِیهِمْ مِنْ جَمِیعِ الْخَلْقِ بِهَا، فَلَمَّا لَمْ یَکُنْ أَفْضَلَ مِنْهَا خَصَّهَا مِنْ بَیْنِ الْعِبَادَاتِ وَ خَصَّ أَرْبَابَهَا فَقَالَ: ( وَ قَلِیلٌ

ص: 27


1- بحارالأنوار 71:42ح39
2- کافی 2:95

مِنْ عِبادِیَ الشَّکُورُ (1).

امام صادق عليه السلام می فرمایند: در هر نفسی از نفسهایت شکری بر تو لازم است. نه یک شکر بلکه هزار و بیشتر از هزار شکر، و پایین ترین مرتبه شکر اینست که نعمت را از جانب خدای تعالی بدانی و به هیچ سبب دیگری - به طور مستقل - در رسیدن این نعمت دلبستگی نداشته باشی و آنچه خدا به تو عطا فرموده خشنود باشی و به وسیله نعمت های پروردگار به معصیت و نافرمانی او آلوده نشوی و در اوامر و نواهی خدای متعال با ابزار نعمت با او مخالفت ننمایی و برای پروردگار در همه حالات بنده سپاسگزار و شاکر باشی در نتیجه او را در همه حالات نسبت به خود پروردگاری مهربان و کریم خواهی یافت و اگر در بین عبادتهایی که مخلصین به درگاه خدای متعال انجام می دهند عبادتی با فضیلت تر و بالاتر از «شکر و سپاسگزاری در همه حالات» بود خداوند متعال از بین همه آنها با بکار گرفتن لفظ و نام آن عبادت ایشان را معرفی می کرد پس چون عبادتی با فضیلت تر از شکر نیست، خداوند آن را در بین سایر عبادات مخصوص گردانیده است و همچنین کسانی را که به صفت شکر متصف گردیده اند. و در قرآن کریم می فرماید: «اندکی از بندگان من شاکر و سپاسگزار می باشند».

از آشکاراترین چهره های شکر اینست که نعمتی را که خدای

ص: 28


1- کافی 2:95

متعال به انسان عطا می فرماید در مسیری استفاده کند که منعم خشنود است.

به عنوان مثال اگر خداوند متعال به انسان نعمت بینایی و چشم بخشید، بر انسان واجب است که شکر این نعمت را با فرو بستن آن از آنچه که خداوند متعال نهی کرده است به جای آورد و از آن فقط در راهی که پروردگار راضی است استفاده نماید.

در نتیجه آن کسی که چشم خود را از دیدن آنچه موجب فساد اخلاق و ضعف ایمان او می گردد - همانند تصاویر ناشایست رایانه ها و ماهواره ها، و یا نگاه کردن به اجانب و نامحرمان - می بندد در حقیقت شکرنعمت چشم و بینایی را به جای می آورد.

یا به عنوان مثال شکر نعمت شنوایی و گوش به اینست که از شنیدن آنچه نباید بشنود همانند غیبت، موسیقی، استراق سمع، صدای نامحرم (در صورت احتمال مفسده) و... خودداری کند.

یا مثلا خدای متعال به انسان دو پای قدرتمند عطا فرموده تا به راحتی رفت و آمد و تحرک داشته باشد شکر این نعمت در آنست که از این وسیله برای شرکت و رفت و آمد در مجالس گناه از قبیل عروسیهایی که مسایل شرعی در آن رعایت نمی شود بهره مند نگردد و همچنین است سایر نعمتهائی که خدای کریم به ما عطا فرموده است.

ص: 29

ص: 30

بخش دوم:ارزش گزاری نعمت از دیدگاه خداوند

اشاره

ص: 31

ص: 32

نعمتها و عطایای پروردگار متعال در مقایسه با یکدیگر از جهت ارزش و اهمیت یکسان نیستند. این مطلب، حقیقتی واضح و آشکار است چرا که با بررسی و جستجو در میان نعمتهای بی شمار الهی به وضوح این مساله را درک می کنیم.

به عنوان مثال در مقایسه بین انگشتان دست واضح است که انگشت اشاره و انگشت شست از سایر انگشتان کاربردی تر و از اهمیت بیشتری برخوردار است. و باز هریک از این انگشتان را با نعمت بینایی یا شنوایی که مقایسه می کنیم خواهیم دید که بینایی و شنوایی نعمتهایی بس بزرگتر و مهمتر از یک انگشت می باشند.

این گونه تفاوتها در میزان ارزش و اهمیت سایر نعمتهای نامحدود الهی نیز به چشم می خورد.

اینجاست که این سؤال به ذهن می رسد که کدامیک از نعمتهای بی شمار الهی نسبت به سایر نعم از اهمیت بیشتری برخوردار است؟

در میان همه پاسخها، پاسخ صحیح را تنها از خالق و معطى نعمتها باید گرفت زیرا او به حقیقت نعمتهایی که به ما عطا فرموده

ص: 33

آگاه می باشد.

سؤال از نعمت نشانه اهمیت آن نعمت است:

اشاره

با بررسی آیات قرآن کریم و روایات ائمه معصومین سلام الله عليهم اجمعین این حقیقت را می یابیم که بعضی از نعمتهانزد پروردگار متعال از اهمیت خاصی برخوردار است و وعده فرموده که از این نعمتها حتما سؤال خواهد کرد. این تأكید در سؤال کردن خود نشانه اهمیت و کلیدی بودن این گونه نعمتها در زندگی انسان می باشد.

به این روایات توجه کنید:

روایت اول:

عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِیرٍ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَقَدَّمَ إِلَیْنَا طَعَاماً مَا أَکَلْتُ طَعَاماً مِثْلَهُ قَطُّ ، فَقَالَ لِی: یَا سَدِیرُ کَیْفَ رَأَیْتَ طَعَامَنَا هَذَا ؟ قُلْتُ: بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ مَا أَکَلْتُ مِثْلَهُ قَطُّ وَ لاَ أَظُنُّ أَنِّی آکُلُ أَبَداً مِثْلَهُ، ثُمَّ إِنَّ عَیْنِی تَغَرْغَرَتْ فَبَکَیْتُ، فَقَالَ یَا سَدِیرُ مَا یُبْکِیکَ؟ قُلْتُ: یَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ ذَکَرْتُ آیَهً فِی کِتَابِ اَللَّهِ. قَالَ: وَ مَا هِیَ ؟ قُلْتُ: قَوْلُ اَللَّهِ فِی کِتَابِهِ:( ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ اَلنَّعِیمِ) فَخِفْتُ أَنْ یَکُونَ هَذَا اَلطَّعَامُ اَلَّذِی یَسْأَلُنَا اَللَّهُ عَنْهُ فَضَحِکَ حتى بدت نواجذه، ثم قال: يا سدير لا تسأل عن طعام طیب، ولا ثوب لين، ولا رائحة طبية، بل لنا خلق وله ځلقنا، ولنعمل فيه بالطاعة، وقلت له: بأبي أنت وأمي يا ابن رسول الله فما النعیم؟

ص: 34

قال لي: حب أميرالمؤمنين علي بن أبي طالب و عترته علیهم السلام یسألهم الله يوم القيامة كيف کان شکرکم لي حین أنعمت علیم بحب على وعترته(1).

حنان بن سدير از پدرش نقل می کند که گفت: من نزد جعفر بن محمد عليهما السلام بودم. غذایی برای ما آورد که هرگز مانند آن غذا نخورده بودم. پس امام صادق عليه السلام به من فرمودند: ای سدیر غذای ما را چطور دیدی؟

گفتم: پدر و مادرم فدای شما ای پسر رسول خدا تا به حال مانند این غذا را نخورده بودم و گمان ندارم که هرگز بتوانم چنین غذایی بخورم.

سپس اشک از دیدگانم جاری شد. حضرت فرمودند: ای سدیر چه چیز تو را گریاند؟

عرض کردم: ای پسر رسول خدا آیه ای از قرآن مجیدرا به یاد آوردم.

فرمودند: چه آیه ای؟

عرض کردم: فرمایش خداوند متعال که فرمود:

«ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ»

ترسیدم که این غذایی که الآن خوردم همان نعمتی باشد که خداوند متعال در قرآن فرموده است.

ص: 35


1- مستدرك وسائل 16:249ح6

سدیر می گوید: امام علیه السلام با شنیدن سخن من به گونه ای خندیدند که دندانهای آسیای ایشان پدیدار گشت سپس فرمودند: ای سدير خدای متعال از طعام حلال و پاک و از لباس نرم و بوی خوش سؤال نمی کند بلکه خدا این ها را برای ما خلق کرده و ما نیز خلق شده ایم تا از آنها بهره مند شده و استفاده کنیم و آنها را در مسیر اطاعت و پیروی از دستورات خدا بکار گیریم.

سدیر گوید: عرض کردم؛ پدر و مادرم به فدایت ای پسر رسول خدا پس آن «نعیم» که خدا در آیه فرموده است چیست؟

حضرت فرمودند: آن نعمت محبت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و خاندان و عترت ایشان سلام الله عليهم اجمعین است. و خداوند در روز قیامت از همه انسانها سؤال می کند که در برابر این نعمت «محبت امیرالمؤمنین و اولاد طاهرینشان» چگونه شکر گزار و سپاسگزار خدای متعال بودند.

روایت دوم:

عن النبي صلى الله عليه وآله قال: لا تَزولُ قَدَمُ عَبدٍ یَومَ القِیامَهِ حَتّی یُسأَلَ عَن أربَعَهِ: عَن عُمُرِهِ فیها أفناهُ، عَن شَبابِهِ فیها أبلاهُ ، وعَن مالِهِ مِن أینَ اکتَسَبَهُ وفیما أنفَقَهُ، وعَن حُبِّنا أهلَ البَیتِ(1).

وجود مقدس نبی مکرم اسلام علیه و آله افضل الصلاة والسلام

ص: 36


1- بحارالأنوار 27:311ح1

می فرمایند: بنده در روز قیامت قدم از قدم بر نمی دارد الا اینکه از چهار چیز از او سؤال می شود:

اول: از مدت عمرش که آن را در چه راهی صرف کرده است.

دوم: از دوران طلایی جوانی اش که در چه مسیری آن را بکار گرفته

است.

سوم، از اموالش که از چه راهی آنها را کسب کرده و در چه راهی مصرف نموده است.

چهارم: از محبت ما اهل بیت عصمت و طهارت.

توضیح روایت دوم:

این حدیث اشاره به چهار نعمت الهی دارد که بیانگر سنگین بودن وظیفه ما در برابر این نعمتها و شکر آنها از جهت بکارگیری صحیح آنها می باشد. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: بنده در روز قیامت قدم از قدم بر نمی دارد مگر اینکه از چهار نعمت از او سؤال می شود:

نعمت اول: نعمت عمر می باشد. خداوند متعال به انسان فرصتی طلایی برای توشه اندوزی جهت آخرت خود عطا می فرماید و در طول این مدت همه جمادات و جنبندگان را مسخر او می گرداند، تا او بتواند با اختیار، مسیر صحیح را انتخاب کرده و در آن مسیر حرکت کند.

ص: 37

حال اگر بنده ای عمرش را در مسیر غیر صحیح حرکت کند و با انجام معصیت موجبات غضب خداوند را فراهم کند یا عمرش را به بطالت بگذراند و با سرگرمی های غفلت اور دنیایی، خود را مشغول کرده، عمرش را به هدر بدهد در برابر سؤال از نعمت عمرچه جوابی خواهد داشت؟

نعمت دوم: نعمت جوانی است. اگر کمی با دقت بنگریم می یابیم که هر کسی در دوران عمرش، از یک مقطع زمانی برخوردار است که از لحاظ رشد و پیشرفت و حرکت و تلاش و کسب کمالات معنوی و دنیوی پربازده ترین ایام عمر اوست.

این دوران همان دوران جوانی است. دورانی که انسان با خستگی ناپذیری خاصی که دارد و با استفاده از نیروی سرشار جوانی می تواند به سرعت مسیر کار و تلاش و کمال و سعادت را بپیماید بدون اینکه سستی ها، خمودگی ها، دردها و ضعف پیری مانعی بر سر راه او باشد. فلذا تجربه و تحقیق نشان دهنده این امر است که اکثر دانشمندان بزرگ عمده موفقیتهای خود را بر اثر کارها و تلاشهایی که در زمان جوانی انجام داده اند بدست آورده اند و اندوخته های جوانی خود را عامل اصلی موفقیتهای دورانی که پا به سن می گذارند، می دانند.

مانند کاسبی که هر چقدر سرمایه اش افزون تر باشد می تواند دست به معاملات بزرگتری بزند و در نتیجه سود بیشتری عایدش

ص: 38

از طرفی چون بهترین زمان برای کسب اندوخته و جمع آوری سرمایه برای یک دانشمند و یا برای هر صاحب حرفه دیگری دوران جوانی می باشد بنابراین کسی در طول عمرش موفق تر است که بتواند در دوران جوانی سرمایه بیشتر کند تا زمینه معاملات بزرگتر برای او فراهم شود.

اکنون در نظر بگیرید که عمر انسان چقدر ارزشمند است و باز مهمترین و پربازده ترین دوران عمر انسان دوران جوانی است بدین سبب در روز قیامت هر کسی از این که این مدت از عمر را در چه راهی مصرف کرده است مورد سؤال قرار می گیرد.

نعمت سوم: نعمت سومی که بر طبق فرمایش پیامبر اکرم صلی الله عليه وآله وسلم از بنده در روز قیامت سؤال می شود اینست که اموالش را از چه راهی بدست آورده و در چه راهی مصرف کرده است.

آیا کسب و در آمدش از راههای غیر مشروع بوده یا نه؟

آیا با دروغ یا قسم دروغ در آمد کسب کرده است؟

آیا با تقلب و کم فروشی مال و اموالی بهم زده است؟

آیا با غش در معامله مال اندوزی کرده است؟

آیا معاملاتش آلوده به ربا و نزول و رشوه گردیده یا نه؟

آیا با خوردن حق دیگری مال اندوخته است؟

و اگر از جواب همه این سؤالات به سلامت بگذرد و مالش را

ص: 39

از راههای مشروع بدست آورده باشد تازه باید بگوید که اموالش را در چه راهی مصرف کرده است:

فِی حَلَالِهَا حِسَابٌ وَفِی حَرَامِهَا عِقَابٌ.

نعمت چهارم: اما آخرین موردی که بر طبق فرمایش پیغمبر اکرم صلی الله عليه و آله و سلم از انسان سؤال می شود نعمت ولایت و محبت اهل بیت عصمت و طهارت سلام الله علیهم اجمعین است که نشانگر اهمیت این نعمت می باشد.

روایت سوم:

عن عبد الله بن نجيح اليماني قال: قلت لأبي عبدالله عَلَیهِ السَّلامُ : مَا مَعْنَی قَوْلِهِ تَعَالَی: (ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ)؟ قَالَ : النَّعِیمُ الَّذِی أَنْعَمَ اللَّهُ بِهِ عَلَیْکُمْ مِنْ وَلَایَتِنَا، وَ حُبِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله(1).

عبدالله بن نجيح يمانی می گوید: به امام جعفر صادق علیه السلام عرض کردم؛ معنای فرمایش خداوند متعال در قرآن که می فرماید: «سپس هر آینه از «نَّعِیمِ» سؤال خواهید شد» چیست؟ و مقصود از نعیم کدام نعمت است؟

حضرت فرمودند: آن نعمت - که خداوند متعال بدون تردید از آن سؤال می کنند - ولایت ما اهل بیت و محبت پیغمبر اکرم صلى الله عليه

ص: 40


1- بحارالأنوار 24:56ح27

اولاد پاک و طاهرینش می باشد.

باید توجه داشت کلمه «لَتُسْئَلُنَّ» در زبان عربی از سه تأكيد برخوردار است.

اول: «لام تأكيد» می باشد که بر سر فعل آمده است.

دوم: نون تأكيد تقیله که دارای دو تأکید است و خود نشانگر اصرار بر تأکید می باشد.

پس معنای آیه این است که: بدون تردید، حتما و قطعا از «نعیم» از شما سؤال می کنند.

روایت چهارم:

رَوَى الْعَيَّاشِيُّ باسناده فِي حَدِيثٍ طَوِيلٍ قَالَ : سَأَلَ أَبُو حَنِيفَةَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام عَنْ هَذِهِ الْآيَةِ (1)، فَقَالَ لَهُ : مَا النَّعِيمِ عِنْدَكَ یا نُعْمَانَ (2)؟ قَالَ : الْقُوتُ مِنَ الطَّعَامِ وَ الْمَاءِ الْبَارِدِ. فَقَالَ : لَئِنْ أَوْقَفَكَ اللَّهُ بَيْنَ يَدَيْهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ حَتَّى يَسْأَلَكَ عَنْ كُلِّ أَكْلَةٍ أَكَلْتَهَا أَوْ شَرْبَةٍ شَرِبْتَهَا لَيَطُولَنَّ وُقُوفُكَ بَيْنَ يَدَيْهِ. َقَالَ : فمَا النَّعِيمُ جُعِلْتُ فِدَاكَ ؟ قَالَ : نَحْنُ آهل الْبَيْتِ النَّعِيمُ الَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ بِنَا عَلَى الْعِبَادِ ، وَ بِنَا ائتلفوا بَعْدَ ماكَانُوا مُخْتَلِفِينَ وَ بِنَا أَلْفٍ اللَّهُ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ فجَعَلَهُمْ إِخْوَاناً بَعْدَ أَنْ كَانُوا أَعْدَاءً ، وَ بِنَا هَدَاهُمُ اللَّهُ لِلْإِسْلَامِ ، وَ هِو النِّعْمَةُ الَّتِي لَا

ص: 41


1- آیه: (ثم لتسألن يومئذ عن النعيم)
2- نعمان نام ابو حنيفه می باشد

تَنْقَطِعُ، وَ اللَّهُ سَائِلُهُمْ عَنْ حَقِّ النَّعِيمِ الَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ بِهِ عَلَيْهِمْ وَ هُوَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله وَ عِتْرَتُهُ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ (1).

عیاشی نقل می کند: ابوحنیفه از امام صادق علیه السلام درباره آیه «ثم لتسألن يومئذ عن النعيم» پرسید.

حضرت به او فرمودند: مقصود خداوند از «نعیم» در نزد تو چیست؟

ابوحنیفه گفت: خوردنی ها و آشامیدنیها می باشد.

حضرت فرمودند: اگر اینطور که تو می گویی باشد و خداوند بخواهد تو را در روز قیامت در صحرای محشر نگه دارد تا از یک یک خوردنی ها و آشامیدنی هایی که خوردی و آشامیدی از تو سؤال کند هر آینه حساب تو بی نهایت به طول خواهد انجامید؟!

ابوحنیفه گفت: پس مراد از «نعیم» چیست؟

حضرت فرمودند: ما اهل بیت آن نعمتی هستیم که خداوند متعال به بندگانش عطا فرمود. بوسیله ماست که انس و الفت در میان انسانها برقرار میشود بعد از آنکه با یکدیگر اختلافاتی داشتند، بوسیله ما اهل بیت است که خداوند متعال انسانها را به سوی اسلام هدایت نمود. و این نعمت، نعمتی است که قطع نمی شود و پایان نمی یابد و پروردگارمتعال، خود از این نعمتی که به ما انسانها عطا فرموده است در روز قیامت از آنها سؤال می کند و آن نعمت، نعمت وجود پیغمبر اکرم صلی الله عليه وآله و

ص: 42


1- بحارالأنوار 7:258

خاندان پاک و معصوم او می باشند.

با مشاهده بخش عمده این روایات روشن می گردد یکی از مهمترین مواهب و نعمتهایی که خدای متعال به بندگان عطا فرموده است نعمت وجود پیغمبر اکرم صلی الله عليه و آله و ائمه معصومین سلام الله عليهم اجمعین و نعمت ولایت این ذوات مقدسه می باشد.

بلکه از دلیل عقل و نقل استفاده می شود که این نعمت بزرگترین و مهمترین نعمتی است که از ناحیه پروردگار کریم به انسانها داده شده است.

* ولایت ائمه معصومین علیهم السلام اعظم النعم(1) است:

ولایت ائمه معصومین علیهم السلام اعظم النعم

دلیلی از روایات:

عَنِ ابْنِ وَاقِدٍ عَنْ أَبِی یُوسُفَ الْبَزَّازِ قَالَ: تَلَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام هَذِهِ الْآیَهَ (فَاذْکُرُوا آلاءَ اللَّهِ) قَالَ: أَتَدْرِی مَا آلَاءُ اللَّهِ؟ قُلْتُ: لَا، قَالَ: هِیَ أَعْظَمُ نِعَمِ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ وَ هِیَ وَلَایَتُنَا(2).

ابن واقد می گوید: امام صادق عليه السلام آیه «فاذكروا الا، الله» را تلاوت کردند و سپس فرمودند: آیا میدانی «آلا، الله» چیست؟

عرض کردم: نه نمی دانم.

ص: 43


1- اعظم النعم: برترین نعمت ها
2- بحارالأنوار 59:24

حضرت فرمودند: «آلا، الله» بزرگترین نعمت خدا بر خلق یعنی ولایت ما اهل بیت می باشد(1).

همانطور که مشاهده می کنید امام صادق علیه السلام نعمت ولایت ائمه معصومین سلام الله عليهم اجمعین را بزرگترین نعمت خدای متعال معرفی می کند.

دلیل عقلی:

سعادت هر انسانی به اینست که در این دنیا به گونه ای زندگی کند که در قیامت بسوی بهشت روانه گردد. و در آنجا به صورت ابدی متنعم باشد. هدف از خلقت انسان توسط خدای متعال نیز آنست که انسان را مورد رحمت خویش قرار دهد. ولی برخورداری از رحمت منوط به عملکرد او بر اساس اختیار است.

از آنجایی که انسان نمی تواند مسیر صحیح را در همه زمینه ها با عقل خود بشناسد، خداوند متعال به مقتضای رحمت خود پیامبرانی را برانگیخت تا راه و روش صحیح را به مردم بیاموزند. بعضی شریعت و آئین آورده و بعضی دیگر تبیین و تفسیر می کردند و بسیار واضح است که اعتماد به گفته آنها متوقف بر اینست که ایشان معصوم باشند و مرتکب هیچگونه خطا و اشتباهی نگردند.

بنابراین کسانی که ما بوسیله آنها از دستورات الهی با خبر گشته

ص: 44


1- در این باب روایات دیگری نیز وجود دارد که از ذکر آنها خودداری می کنیم

و به توسط آنها با دین و شریعت و راه و روش مورد رضای الهی آشنا می شویم، در حقیقت ایشان وسیله آشنائی با وظائف عبودیت و در نتیجه متنعم شدن به بهشت جاویدان الهی در جهان آخرت می باشند. از این رو پیامبران الهی و جانشینان ایشان بزرگترین نعمت الهی برای ما می باشند چون در صورت عدم بهره مندی از نعمت وجود ایشان دستیابی به بهشت ممکن نبود در حالی که ما این تحلیل را در ارتباط با هیچ یک از نعمتهای دیگر خداوند متعال نمی توانیم داشته باشیم.

به عنوان مثال اگر کسی از نعمت شنوایی، بینایی، گویایی، راه رفتن، زیبایی، فرزند، زیرکی، مال و اموال فراوان، ماشین و ... محروم باشد،هرگز فقدان این نعمتها نمی تواند عامل محرومیت او از بهشت و موجب رهسپاری او به جهنم باشد.

با این تحلیل عقلی ساده - به علاوه بر روایات فراوان - می یابیم که بزرگترین نعمتی که خدای متعال به ما انسانها عنایت فرموده است نعمت ولایت ائمه معصومین سلام الله عليهم اجمعین می باشد.

حال که مطلب به اینجا رسید و دریافتیم که بزرگترین موهبت و نعمت الهی به ما چیست این سؤال مطرح می شود:

آیا با ارزش ترین نعمت سزاوار برترین شکر نیست؟

آری، بدون تردید باید بزرگترین نعمت را با برترین شکر همراه نمود بدین ترتیب که با حداکثر نیرو و توان و امکانات خود در

ص: 45

مسیر شکر گزاری این بزرگترین نعمت الهی گام برداشت.

و اکنون سؤال دیگری در ذهن نقش می بندد که چگونه باید شکر بزرگترین نعمت، یعنی نعمت وجود امامان معصوم سلام الله عليهم اجمعین و نعمت ولایت ایشان را بجای آورد؟

در عصر کنونی چگونه می توان به درگاه خدای متعال به خاطر نعمت و موهبت وجود امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشريف شکر و سپاسگزاری نمود؟

در ابتدای بحث چهره های سپاسگزاری از ذات اقدس حق جل وعلا بررسی شد و گفتیم که یکی از آنها شناخت و معرفت نعمت می باشد:

مَنْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ بِنِعْمَةٍ فَعَرَفَهَا بِقَلْبِهِ فَقَدْ شُكْرَهَا

هر کس که خدای کریم به او نعمتی عطا کند آنگاه وی به آن نعمت

معرفت داشته باشد پس شکر آن نعمت را بجای آورده است.

با توجه به این حدیث شریف می توان گفت: یکی از راههای شکر گزاری دربرابر نعمت وجود ائمه معصومین خصوصا امام زمان سلام الله علیهم اجمعین کسب معرفت نسبت به ایشان می باشد، و این امر یعنی کسب معرفت و حصول شناخت را می توان از دو نقطه دنبال نمود:

ا- شناخت اینکه امامان بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله

ص: 46

چه کسانی هستند و اکنون چه کسی حجت خدا بر روی زمین است.

2- شناخت صفات و کمالات و فضایل آنان و حقوق ایشان برانسانها.

در ارتباط با اهمیت مسأله اول یعنی وجوب شناخت ائمه معصومین علیهم السلام و اینکه هر کسی در هر عصر و زمانی که زندگی می کند باید امام همان عصر، و همچنین امامان پیش از ایشان را بشناسد، روایات فراوانی وارد شده است:

- رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند:

مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة.

هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است.

- در حدیث دیگر از محمد بن مسلم روایت شده که می گوید از امام باقر عليه السلام شنیدم که می فرمود:

كُلُّ مَنْ دَانَ اَللَّهَ بِعِبَادَةٍ يُجْهِدُ فِيهَا نَفْسَهُ وَ لاَ إِمَامَ لَهُ مِنَ اَللَّهِ، فَسَعْيُهُ غَيْرُ مَقْبُولٍ، وَ هُوَ ضَالٌّ مُتَحَيِّرٌ وَ اللَّهُ شَانِئٌ لِأَعْمَالِهِ وَ مَثَلُهُ کَمَثَلِ شَاهٍ ضَلَّتْ عَنْ رَاعِیهَا وَ قَطِیعِهَا،فَهَجَمَتْ ذَاهِبَهً وَ جَائِیَهً یَوْمَهَا ، فَلَها جَنَّهَا اللَّیْلُ بَصُرَتْ بِقَطِیعٍ مَعَ غَیْرِ رَاعِیهَا ، فَحَنَّتْ إِلَیْهَا وَ اغْتَرَّتْ بِهَا ، فَبَاتَتْ مَعَهَا فِی رَبْضَتِهَا فَلَها أَنْ سَاقَ الرَّاعِی قَطِیعَهُ أَنْکَرَتْ رَاعِیَهَا وَ قَطِیعَهَا ،فَهَجَمَتْ مُتَحَیِّرَهً تَطْلُبُ رَاعِیَهَا وَ قَطِیعَهَا، فَبَصُرَتْ بِغَنَمٍ مَعَ رَاعِیهَا، فَحَنَّتْ إِلَیْهَا وَ اغْتَرَّتْ بِهَا ، فَصَاحَ بِهَا الرَّاعِی الْحَقِی بِرَاعِیکِ وَ قَطِیعِکِ، فَإِنَّکِ تَائِهَهٌ مُتَحَیِّرَهٌ عَنْ رَاعِیکِ وَ قَطِیعِکِ ،

ص: 47

فَهَجَمَتْ ذَعِرَهً مُتَحَیِّرَهً نَادَّهً لَا رَاعِیَ لَهَا یُرْشِدُهَا إِلَی مَرْعَاهَا أَوْ یَرُدُّهَا ، فَبَیْنَا هِیَ کَذَلِکَ إِذَا اغْتَنَمَ الذِّئْبُ ضَیْعَتَهَا فَأَکَلَهَا، وَ کَذَلِکَ وَ اللَّهِ یَا مُحَمَّدُ مَنْ أَصْبَحَ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّهِ لَا إِمَامَ لَهُ مِنَ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ ظَاهِراً عَادِلًا أَصْبَحَ ضَالًّا تَائِهاً وَ إِنْ مَاتَ عَلَی هَذِهِ الْحَالِ مَاتَ مِیتَهَ کُفْرٍ وَ نِفَاقٍ ،وَ اعْلَمْ یَا مُحَمَّدُ إِنَّ أَئِمَّهَ الْجَوْرِ وَ أَتْبَاعَهُمْ لَمَعْزُولُونَ عَنْ دِینِ اللَّهِ، قَدْ ضَلُّوا وَ أَضَلُّوا ، فَأَعْمَالُهُمُ الَّتِی یَعْمَلُونَهَا کَرَمادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّیحُ فِی یَوْمٍ عاصِفٍ لا یَقْدِرُونَ مِمَّا کَسَبُوا عَلی شَیْ ءٍ ذلِکَ هُوَ الضَّلالُ الْبَعِیدُ(1).

هر کس خدا را با انجام اعمال عبادی فرمان ببرد و خود را در آن به رنج بیاندازد در حالی که معتقد به امام و راهنمای تعیین شده از طرف خدا نباشد، تلاش او پذیرفته نیست و او گمراه و سرگردان است و خداوند کردار او را دشمن می دارد.

او به مانند گوسفندی است که از چوپان و گله خود گم شده و شب و روز سرگردان در حرکت است و می رود و می آید و آنگاه که شب فرارسد گله نا آشنایی می بیند و به آن دل می نهد و فریب آن را می خورد و با آن گله در محل استراحتش شب را می گذراند و هنگامی که چوپان گله خود را حرکت می دهد، آن چوپان و گله رانمی شناسد و سرگردان می گریزد و چوپان و گله خود را می طلبد و گله ای را با چوپانش می بیند و بدان دل می نهد و فریفته و مجذوب او می گردد. اما چوپان به او بانگ

ص: 48


1- اصول کافی 1:374

می زند که به چوپان و گله خودت بپیوند. پس هر آینه تو سرگردان و گم گشته هستی و از چوپان و گلهات دور شده ای.

آن گوسفند هراسان، سر گردان، گریزان و تنها می جهد و چوپانی ندارد که او را به چراگاه خودش رهبری کند و یا برگرداند. در همين اثناء که حیران است ناگهان گرگ از گم شدنش استفاده کرده و او را می خورد.

به خدای قسم ای محمد بن مسلم! این چنین است حال کسی که در این امت به دامان امامی که معصوم و منصوب از طرف خدا بوده باشد دست نزند هر آینه او گم شده و سرگردان بسر می برد و اگر بر این حال بمیرد در حالت کفر و نفاق مرده است.

ای محمد بدان که رهبران و پیشوایان جور و انحراف و پیروانشان، از دینخدا برکنارند. به راستی که گمراه و گمراه کننده می باشند و همه اعمال به ظاهر نیکوی آنان مانند خاکستری است در برابر گرد باد روز طوفانی. به هیچ وجه بر آنچه تلاش کرده اند دسترسی ندارند اینست همان گمراهی دور و خطرناک.

با دقت در این روایات لزوم کسب معرفت نسبت به ائمه معصومین سلام الله عليهم أجمعين و لزوم شناخت امام معصوم منصوب از جانب خدای متعال در هر عصر و زمانی به روشنی آشکار می گردد.

ص: 49

نقش دعا در زمینه معرفت:

یکی از وظائف ما در زمینه شناخت امام علیه السلام و بقاء ایمان به او، دعا می باشد که در روایات ما به آن سفارش شده است.

به این روایت توجه کنید:

شیخ صدوق در کتاب کمال الدین از زراره چنین روایت می کند:

عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْیَنَ قَالَ: سمعت أبا عبد الله عليه السلام يقول: اِنَّ لِلْقائِمِ غَیْبَهً قَبْلَ اَنْ یَقُومَ، قلت له: ولم؟ قال: یَخافُ- وَ اَوْمَأَ بيده اِلی بَطْنِهِ- ثم قال: یا زُرارَهُ، وَهُوَ الْمُنْتَظَرُ، وَهُوَ الَّذی یُشَکُّ الناس في وِلادَتِهِ، منهم من يقول: هو حمل، ومِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ: هو غائب، ومِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ: ما ولد، ومِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ: قد وُلِدَ قَبْلَ وفاة أَبِیهِ بِسَنَتَیْنِ. غَیْرَ أَنَّ اللّهَ تبارك وتعالى يجب أَنْ یَمْتَحِنَ الشّیعَهَ فَعِنْدَ ذلِکَ یَرْتابُ الْمُبْطِلونَ.

قال زُرارَهُ : فقلت: جُعِلتُ فِداکَ ؛ فإنْ أدرَکْتُ ذلِکَ الزَّمانَ فَأَیَّ شَیءٍ أعمَلُ ؟

قال: یا زُرارَهُ إِنْ اَدْرَکْتَ ذلِکَ الزّمان فَأَدِمْ هذا الدّعاءَ:

اللهُمَّ عَرَّفْنِي نَفْسَكَ، فَإنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرَّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أعْرفْ نَبِيَّكَ اللهُمَ عَرَّفَنِي رَسُولُكَ فَاِنْكِ إِنَّ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولُكَ لَمِ اُعْرُفْ حَجَتْكَ اللَّهُمَّ عَرَّفَنِي حُجَّتُكَ فَاِنْكِ إِلْم تَعَرَّفَنِي

ص: 50

حجتك ضللت عن ديني(1).

شنیدم که امام صادق علیه السلام فرمود: برای حضرت قائم پیش از آنکهقیام کند غیبتی خواهد بود. گفتم: چرا؟ فرمود: می ترسد . و به شکمش اشاره کرد . سپس فرمود:

ای زراره! او پیشوائی است که همگان به انتظار وی بسر می برند و او کسی است که مردم در ولادتش شک می کنند. بعضی از مردم خواهند گفت او در شکم مادر است و برخی می گویند او غایب است و بعضی می گویند متولد نشده است و بعضی می گویند دو سال پیش از فوت پدرش متولد شده است.

جز این نیست که خدای تبارک و تعالی می خواهد شیعیان را بیازماید پس در آن هنگام است که باطل گرایان به تردید می افتند.

زراره گوید: عرضه داشتم: فدایت گردم اگر آن زمان را درک نمودم

ص: 51


1- کمال الدين: 343. ترجمه دعا: بار خدایا خودت را به من بشناسان زیرا اگر خودت را به من نشناسانی پیغمبر تو را نخواهم شناخت.بار خدایا پیامبر و فرستاده ات را به من بشناسان زیرا اگر رسولت را به من نشناسانی، حجت تو را نخواهم شناخت. بار خدایا حجت خود را به من بشناسان زیرا اگر حجت خود را به من نشناسانی، از دین خود گمراه می شوم

چه عملی انجام دهم؟ فرمود: ای زراره هر گاه آن زمان را درک کنی بر این دعا مداومت كن: اللهم عرفنی نفسک...

اما در ارتباط با مسأله دوم یعنی شناخت فضایل، خصائص و کمالات ایشان و حقوق آن بزرگواران خصوصا امام زمان علیه السلام نیز روایات زیادی وارد گردیده که نشان دهنده اهمیت این موضوع است:

ثم قال عليه السلام: إِنَّ أَفْضَلَ الْفَرَائِضِ وَ أَوْجَبَهَا عَلَی الْإِنْسَانِ مَعْرِفَهُ الرَّبِّ، وَ الْإِقْرَارُ لَهُ بِالْعُبُودِیَّهِ،وَ حَدُّ الْمَعْرِفَهِ أَنْ یَعْرِفَ أَنَّهُ لَا إِلَهَ غَیْرُهُ، وَ لَا شَبِیهَ لَهُ وَ لَا نَظِیرَ،وَ أَنْ یَعْرِفَ أَنَّهُ قَدِیمٌ مُثْبَتٌ،مَوْجُودٌ غَیْرُ فَقِیدٍ، مَوْصُوفٌ مِنْ غَیْرِ شَبِیهٍ له و لا نظیر له و لا مبطل، لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ ءٌ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ .

وَ بَعْدَهُ مَعْرِفَهُ الرَّسُولِ وَ الشَّهَادَهُ له بِالنُّبُوَّهِ. وَ أَدْنَی مَعْرِفَهِ الرَّسُولِ الْإِقْرَارُ بِنُبُوَّتِهِ وَ أَنَّ مَا أَتَی بِهِ مِنْ کِتَابٍ أَوْ أَمْرٍ أَوْ نَهْیٍ فَذَلِکَ عن اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ .

وَ بَعْدَهُ مَعْرِفَهُ الْإِمَامِ الَّذِی بِهِ یَأْتَمُّ بِنَعْتِهِ وَ صِفَتِهِ وَ اسْمِهِ فِی حَالِ الْعُسْرِ وَ الْیُسْرِ .وَ أَدْنَی مَعْرِفَهِ الْإِمَامِ أَنَّهُ عِدْلُ النَّبِیِّ إِلَّا دَرَجَهَ النُّبُوَّهِ،وَ وَارِثُهُ،وَ أَنَّ طَاعَتَهُ طَاعَهُ اللَّهِ وَ طَاعَهُ رَسُولِ اللّه صلی الله علیه و آله، وَ التَّسْلِیمُ لَهُ فِی کُلِّ أَمْرٍ ،وَ الرَّدُّ إِلَیْهِ،وَ الْأَخْذُ بِقَوْلِهِ.

وَ یَعْلَمُ أَنَّ الْإِمَامَ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ صلّی اللّه علیه و آله عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ، وَ بَعْدَهُ الْحَسَنُ،ثُمَّ الْحُسَیْنُ،ثُمَّ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ،وَ بَعْدَهُ عَلِیٌّ مُحَمَّدُ ابْنُهُ،،وَ بَعْدَ مُحَمَّدُ جعفر ابْنُهُ، وَ بَعْدَ جعفر موسی ابْنُهُ، وَ بَعْدَ موسی علی ابْنُهُ، وَ بَعْدَ

ص: 52

عَلِیُّ مُحَمَّدُ ابْنُهُ،وَ بَعْدَ مُحَمَّدُعَلِیُّ ابْنُهُ، وَ بَعْدَ عَلِیُّ الحسن ابْنُهُ،و الحجه من ولد الحسن.

ثم قال: يا معاوية، جعلت لك في هذا أصلا فاعمل عليه ... (1).

معاویه بن وهب از امام صادق علیه السلام نقل می کند که حضرت فرمودند: به راستی که برترین و واجب ترین فریضه ها بر انسان شناخت پروردگار و اقرار به بندگی اوست و مرز شناخت آنست که بداند هیچ معبود حقی جز او نیست و هیچ گونه مثل و مانندی ندارد و بداند که او قدیم و پایدار است. موجودی است که فاقد هیچ کمالی نمی باشد، موصوفي است بی آنکه شبیه و نظیر داشته باشد و چیزی او را نابود و باطل نمی سازد. هیچ چیز مثل او نیست و او است شنوای بینا.

پس از آن شناخت فرستاده خدا است و گواهی دادن به پیغمبری او و کمترین درجه شناخت رسول، اقرار به پیغمبری او است و اینکه آنچه ازکتاب یا اوامر و نواهی آمده است از جانب خدای متعال است.

بعد از آن شناخت امام و پیشوائی است که به او اقتدا می کند. شناخت با نعت و وصف و نامش در آسانی و سختی. و کمترین درجه شناخت امام آنست که [بداند] او - بجز در نبوت - همتای پیغمبر است و امام وارث پیغمبر است و اطاعت امام اطاعت خداوند و اطاعت رسول خدا صلى الله عليه و آله است و شناخت امام به تسلیم بودن در برابر او در همه امور و

1) تفسير برهان 2:582ح 3.

ص: 53


1- تفسير برهان 2:582ح 3

مراجعه کامل به او و پذیرش گفتار او می باشد.

و بداند که امام بعد از رسول خدا علی بن ابی طالب و بعد از او حسن، سپس حسین، سپس علی بن الحسين، سپس محمد بن على، سپس جعفر بن محمد سپس موسی بن جعفر سپس علی بن موسی سپس محمد بن على سپس علی بن محمد و بعد از علی پسرش حسن و حجت از فرزندان حسن است. پس امام صادق فرمود: ای معاویه در این امور برای تو اصل و قاعده ای قرار دادم پس بر آن عمل کن..

در این باره روایات بسیار زیادی وجود دارد که علاقه مندان به

کتاب بحارالانوار جلد 29 مراجعه نمایند.

وظایف دیگر در زمینه شکرگزاری نعمت وجود ولی عصر حضرت صاحب الزمان عجل الله فرجه الشریف

با توجه به اینکه اکنون ما در پرتو ولایت امام زمان علیه السلام به سر می بریم طبعا علاوه بر کسب معرفت و شناخت حضرتش قطعة وظایفی دیگر نیز در زمینه شکر گزاری از این نعمت عظمای الهی بر عهده ما می باشد.

قبل از ورود به بحث در اینکه چه وظایفی در جهت شکر گزاری از خداوند متعال به خاطر این نعمت عظمی داریم، توجه خواننده محترم را به یک مسأله مهم جلب می کنیم:

ص: 54

امام واسطه رحمت و ولی نعمت

خداوند نظام خلقت و آفرینش و تکوین را بر این اساس قرار داده است که تمام نعمتهای او در هر عصر و زمانی از طریق امام معصوم که حجت خدا در روی زمین است به بندگانش برسد یعنی امام واسطه فیض و واسطه رحمت و نعمت است کوچکترین نعمت نیز بدون اذن امام عليه السلام به کسی نخواهد رسید. در زیارت جامعه می خوانیم: «السلام عليكم يا أهل بيت النبوة.... وأولياء النعم» سلام بر شما که ولی نعمتها می باشید.

یعنی هر نعمتی با اذن شما به مخلوقات عطا می گردد و از آنجایی که ولی یعنی کسی که اولی و أحق در تصرف و تدبیر امور است پس باید ولایت بر نعمت یعنی تدبیر و تصرف در نعمت در ارتباط با هریک از موجودات به اذن امام باشد و کارگزاران و ملائکه الهی که مأمور تقسیم ارزاق هستند همه مأمور به اطاعت اوامر امام زمان علیه السلام می باشند و به فرمان ایشان کار می کنند. امام سجاد عليه السلام می فرمایند:

یَا أَبَا حَمْزَهَ ،لَا تَنَامَنَّ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ فَإِنِّی أَکْرَهُهَا لَکَ إِنَّ اللَّهَ یُقَسِّمُ فِی ذَلِکَ الْوَقْتِ أَرْزَاقَ الْعِبَادِ وَ عَلَی أَیْدِینَا یُجْرِیهَا(1).

ای ابوحمزه قبل از طلوع خورشید (بين الطلوعین) نخواب. چرا که من

ص: 55


1- بحارالأنوار 46:23ح5

خواب این زمان را برای تو نمی پسندم همانا خداوند متعال رزق و روزی بندگان خود را در این زمان تقسیم می کند و این مهم را بوسیله ما امامان معصوم انجام می دهد.

و دلیل دیگر برای این مدعا فرازهای دیگری از زیارت جامعه کبیره است:

بکم ینزل الغیث و بکم یمسک السماء أن تقع علی الأرض إلا بإذنه و بکم ینفس الهم ویکشف الضر.

خداوند متعال به وسیله شما از آسمان باران را فرود می آورد، و به وسیله شما آسمان و زمین را در مدار خود به حرکت در می آورد جز اینکه او نخواهد و بوسیله شماست که غمها برطرف می شود و سختیها و مشکلات بدست شما آسان می گردد.

با دقت در این روایات و ادعیه روشن می گردد که واسطه رسیدن نعمتها به همه انسانها بلکه واسطه رسیدن هر فیض مادی و معنوی و روحانی و توفیقات الهی و... ائمه معصومین سلام الله عليهم اجمعین هستند. زیرا الف و لام در کلمه «النعم» در زبان عربی دلالت بر عموم می کند پس «النعم» یعنی «همه نعمتها».

و آیا جز اینست که همه توفیقاتی که در زمینه مسائل معنوی شامل حال انسان می گردد از قبیل توفيق و قدرت انجام نماز و روزه، حج، انفاق، نیکی به پدر و مادر، و... همه و همه جزء نعمتهای الهی بر ما می باشد و از آنجایی که خداوند متعال اراده

ص: 56

فرموده که همه نعمتها از مسیر حجت خود در زمین شامل حال ما گردد در نتیجه ما در انجام هر کار پسندیده و نیکو محتاج به عنایت امام زمان عجل الله فرجه می باشیم.

بنابراین اگر لحظه ای زمین خالی از وجود امام زمان علیه السلام باشد یا اگر آن حضرت به اندازه کمتر از چشم بهم زدن عنایت خود را از اهل آسمان و زمین بردارند همه نابود میشوند و نظام جهان هستی متلاشی می شود.

به این روایت توجه کنید:

عن إبراهيم بن أبي محمود قال : قال الرّضا علیه السّلام: نَحْنُ حُجَجُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ ، وَ خُلَفَاؤُهُ فِي عِبَادِهِ ، وأمناؤه عَلَى سِرِّهِ،وَ نَحْنُ کَلِمَهُ التَّقْوَی،والْعُرْوَةِ الْوُثْقَى،و نَحْن شُهَداء اللّه و اَعْلامُه فی بَرِیتِه،بنا یمسک اللّه السّموات و الأرض أن تزولا، وبِنا یُنَزِّلُ الغَیثَ ویَنشُرُ الرَّحمَهَ،ولا تَخلُو الأَرضُ مِن قائِمٍ ظاهِرٍ أو خافٍ،ولَو خَلَت یَوماً بِغَیرِ حُجَّهٍ لَماجَت بِأَهلِها کَما یَموجُ البَحرُ بِأَهلِهِ(1).

حضرت رضا عليه السلام فرمودند: ما اهل بیت پیغمبر حجتهای پروردگار در روی زمین و جانشینان خدای متعال در بین بندگانش و امانت داران اسرار وی می باشیم و ما حقیقت تقوا و ریسمان محکم الهی هستیم. ما شاهدان پروردگار و علم های وی در بین مخلوقات می باشیم.

ص: 57


1- بحارالأنوار 35:23

بوسیله ما پروردگار آسمانها و زمین را ثابت نگه می دارد. و بوسیله ما باران را از آسمان فرو می ریزد و رحمت خودش را در بین بندگان منتشر می کند. هیچگاه زمین از وجود ما بصورت ظاهر یا پنهان خالی نیست و چنانچه روزی زمین خالی از حجت باشد همانگونه که آب دریا بالا آمده و اهلش را فرو می گیرد زمین نیز دهان باز کرده و اهلش را فرو می برد.

اکنون با توجه به مطالب و روایات عنوان شده در ارتباط با اینکه واسطه رسیدن همه نعمتها به مخلوقات امام زمان علیه السلام می باشند می توان به دلیل دیگری برای اعظم النعم بودن ولایت امام اشاره کرد و آن اینکه پر واضح است وقتی قرار شد امام زمان علیه السلام «ولي النعم» و «واسطة النعم» باشند و هر نعمتی از طریق ایشان به ما افاضه شود پس همه نعمتها متفرع بر وجود خود امام است و لذا امام زمان «اعظم النعم» و بزرگترین نعمت خدای تعالی به جهانیان است زیرا تا ایشان وجود نداشته باشند بقیه مخلوقات از نعمتهای خدای متعال بهره ای نخواهند داشت، بلکه اصلا همهموجودات هستی به طفيل وجود پیغمبر اکرم صلی الله عليه وآله و حضرت زهرا سلام الله عليها و ائمه معصومین سلام الله عليهم اجمعین خلق شده اند:

عن أبی هریره عن النبی صلی الله علیه و اله أنه قال: لَها خَلَقَ الله تعالی آدَمَ اباالبشر وَ نَفَخَ فِیهِ مِنْ رُوحِهِ الْتَفَتَ آدَمُ یَمْنَهَ الْعَرْشِ فَإِذَا فِی النُّورِ خَمْسَهُ اشباح سُجَّداً وَ رُکَّعاً قالَ آدَمُ: هَلْ خَلَقْتَ أَحَداً مِنْ طِینٍ قَبْلِی؟ قالَ: لا یا آدَمُ.قالَ:

ص: 58

فَمَنْ هؤُلاءُ الْخَمْسَهُ الأَشْباحُ الَّذِینَ أَراهُمْ فی هَیْئَتی وَ صُورَتِی؟ قَالَ هَؤُلَاءِ خَمْسَهُ مِنْ وُلْدِکَ لَوْلَاهُمْ مَا خَلَقْتُکَ،هوالاء خمسه شققت لهم خمسه اسماء من اسمائی لولاهم ماخَلَقْتُ الْجَنَّهَ وَ النَّارَ، وَ لَا الْعَرْشَ وَ لَا الْکُرْسِیَّ، وَ لَا السَّمَاءَ وَ لَا الْأَرْضَ، وَ لَا الْمَلَائِکَهَ وَ لَا الْجِنّ،َ فانه المحمود و هذا محمد، و انا العالی و هذا علی، و انا الفاطر و هذه فاطمه، و انا الاحسان و هذا الحسن، و انا المحسن و هذا الحسین، الیت بعزتی ان لا یاتینی احد بمثقال ذره من خردل من بغض احدهم الا ادخله ناری، ولال ابالی. یا ادم هولاء صفوتی، بهم انجیهم و بهم اهلکهم، فاذا کان لک الی حاجه فبهولاء توسل. فقال النبی صلی الله علیه و آله: نحن سفینه النجاه من تعلق بها نجا، و من حاد عنها هلک، فمن کان له الی الله حاجه، فلیسال بنا اهل البیت(1).

ابوهریره از پیامبر اکرم صلی الله عليه وآله نقل کرده است که وقتی خداوند متعال آدم ابوالبشر را خلق نمود و در پیکر او روح دمید آدم به طرف راست عرش نگریست دید پنج شبح و تمثال نور در حال سجود و رکوع هستند.

آدم عرض کرد: خداوندا آیا قبل از من کسی را از گل و خاک آفریده ای؟

از سوی پروردگار خطاب آمد: خیر ای آدم1

ص: 59


1- الغدير 300:2

عرض کرد: پس این پنج تن کیانند که آنان را به صورت و هیئت خود می بینم.

خطاب آمد: این پنج تن از فرزندان تو هستند که اگر آنان نبودند تو را خلق نمی کردم آنان پنج نفرند که پنج اسم برای ایشان از نامهای خود جدا کردم. اگر آنان نمی بودند (آنها را خلق نمی کردم) نه بهشت را می آفریدم و نه جهنم و نه عرش و نه کرسی و نه آسمان و نه زمین و نه ملائکه ونه انس و نه جن.

من محمودم و این وجود مقدس محمد است.

من عالی هستم و این وجود بلند مرتبه على است.

من فاطر هستم و این سیده فاطمه است.

من احسان هستم و این وجود نیکو حسن است.

من محسن هستم و این وجود مقدس حسین است.

به عزت خودم قسم می خورم که هر کس به اندازه ذره ای از خردل از دشمنی ایشان در دل داشته باشد او را به دوزخ میفرستم و با کی هم ندارم.

ای آدم! ایشان برگزیدگان من هستند، دیگران را به خاطر ایشان نجات می دهم و به خاطر ایشان هلاک می کنم هر گاه حاجتی به من داشتی به ایشان متوسل شو و آنان را وسیله قرار ده.

پس پیامبر اکرم صلی الله عليه و آله فرمودند: ما کشتی نجات هستیم، هر کس به آن کشتی بپیوندد نجات می یابد و هر کس از آن فاصله بگیرد هلاک می شود و هر کس از خداوند حاجتی می خواهد باید به وسیله ما

ص: 60

اهل بیت درخواست کند.

پس از بررسی این مطلب به سراغ ادامه بحث اصلی می رویم:

بحث در این باره بود که با توجه به اعظم النعم بودن نعمت وجود امام و ولایت ایشان و با توجه به استحقاق بهترین شکر گزاری برای این نعمت، چگونه می توان از خداوند متعال به خاطر نعمت ولایت شکر گزاری نمود.

به بیان دیگر راههای شکر گزاری به درگاه خدای متعال به خاطرنعمت وجود امام زمان عجل الله فرجه چیست؟

عرض شد یکی از راهها شناخت و معرفت قلبی امام و فضایل و کمالات اوست.

چهره های دیگر شکرگزاری نعمت وجود امام زمان علیه السلام:

مرحوم آیت الله سید محمد تقی موسوی اصفهانی نویسنده کتاب شریف «مکیال المکارم» بعضی از اموری را که بوسیله انجام آنها انسان در مسیر شکر گزاری نعمت ولایت امام عصر عجل الله فرجه قرار می گیرد اینگونه معرفی می کند:

1- شناخت قلبی و معرفت این نعمت والای الهی

2 - بیان کردن فضایل ونشر دلایل آن بزرگوار

3- صدقه دادن برای سلامتی وجود آن حضرت

4- روی آوردن به سوی حضرتش با انجام دادن کارهایی که مورد

ص: 61

پسند و موجب نزدیک شدن به درگاهش می باشد.

5 - درخواست معرفت او از درگاه الهی تا از اهل شكر و اقبال به سوی او باشیم.

6 - اهتمام به دعاهای خالصانه برای تعجیل فرج آن حضرت و برچیده شدن پرده ابتلای غیبت.

همچنین ایشان در بخش هشتم از این کتاب شریف به تکالیف بندگان نسبت به آن حضرت در هشتاد مورد اشاره نموده است که علاقمندان به آن کتاب مراجعه کنند اما ما به مناسبت، بعضی از این وظایف را فهرست وار بیان می نماییم:

1- شناخت صفات و آداب و ویژگیهای آن جناب

2 - محبوب نمودن ایشان در میان مردم و دعوت کردن مردم به سوی ایشان.

3- انتظار فرج و ظهور آن حضرت

4- مشتاق بودن نسبت به دیدار حضرت

5 - ذکر مناقب و فضایل ایشان

6 - اندوهگین بودن از فراق و دوری ایشان و گریستن و گریاندن در فراق حضرتش

7- حضور در مجالس فضائل و مناقب ایشان

8- تشکیل دادن مجالس ذكر مناقب و فضایل ایشان

9- قیام و بر پا ایستادن هنگام یادآوری نام یا القاب آن حضرت

ص: 62

10 - درخواست معرفت امام عصر عجل الله فرجه از خدای متعال و تداوم این درخواست

11- خواندن دعاهای وارد شده در زمان غیبت

12 - شناخت علامتهای ظهور آن حضرت

13 - صدقه دادن برای سلامتی حضرت و صدقه دادن به نیابت ایشان

14 - انجام امور مستحبی به نیابت حضرت از قبیل حج، طواف،زیارت مشاهد مشرفه معصومین علیهم السلام، نماز، قرائت قرآن.

15 - تجدید بیعت با حضرت بعد از فرائض، همه روزه، و هر جمعه

16 - دادخواهی و توجه نمودن و عرض حاجت بر آن حضرت

17- تهذیب نفس

18 - مقدم داشتن خواسته آن حضرت نسبت به خواسته خود

19 - وقت ظهور را تعیین نکردن و تکذیب وقت گذاران

20 - تکذیب کردن مدعیان نیابت خاصه از آن حضرت در زمان غیبت کبری

21- آرزوی دیدار آن حضرت با عافیت و ایمان

22 - قرائت نماز آن حضرت

23 - پیوسته به یاد آن حضرت بودن و به آدابش عمل کردن

24 - دعا به درگاه الهی برای جلوگیری از نسیان و فراموشی یاد آن

حضرت عليه السلام

ص: 63

خواننده محترم و دوست عزیز!

همان طور که مشاهده می کنید آنچه که بیان شد تنها بخش اندکی از وظایف ما در برابر نعمت وجود مقدس امام زمان عجل الله فرجه و شکر نعمت برخورداری از ولایت حضرتش می باشد.

اما شاید آنچه که از همه مهمتر است همان دو مورد آخر یعنی مداومت یاد و ذکر حضرت می باشد چرا که سایر وظایف وقتی انجام می شود که انسان به یاد امام زمان عجل الله فرجه باشد و به حقوق آن حضرت نسبت به خود توجه داشته باشد تا بتواند برای شکر گزاری از نعمت وجود ایشانکاری انجام دهد ولی خدای نکرده اگر دچار غفلت از حضور حضرت و وجود مطهر و پر برکت یوسف زهرا سلام الله عليها شویم هرگز به دنبال وظایف خود در قبال ایشان نمی رویم.

اکنون بیایید مروری بر زندگی گذشته خود داشته باشیم.

سالها، ماهها و هفته های عمرمان را بررسی کنیم و از خودمان بپرسیم:

چقدر به یاد غریب فاطمه حجت بن الحسن سلام الله عليهما بوده ایم؟

در طول مدت عمرمان چه کارهایی برای ایشان انجام داده ایم؟

ایشان که واسطه رسیدن همه نعمتهای پروردگار به ما می باشد.

ایشان که هر چه داریم از عنایت آن حضرت می باشد.

ایشان که بر خلاف ما اجرای رسم و رسوم جوانمردی و عطوفت را با

ص: 64

به یاد ما بودن وگره گشایی از مشکلات ما و دعا در حق ما به حد اعلایش رسانده اند چرا که خود فرموده اند:

إنا غير مهملين لمراعاتكم، ولا ناسين لذكركم

ما در رعایت و مواظبت از حال شما کوتاهی نمی کنیم و همیشه به یاد شما شیعیان هستیم!

اما متأسفانه از جانب ما جز گناه و خطا، ناجوانمردی، تنبلی، سستی، غفلت از یاد خود و کم کاری در حق خویش چیزی نمی بیند!!!

شب، صبح می شود و صبح، شب می شود، روزها سپری می شود، هفته ها می گذرد، ماهها و سالها نیز از پی یکدیگر می آیند و می روند و لحظه به لحظه بر ناجوانمردی ما نسبت به فرزند غریب فاطمه سلام الله علیها افزوده می شودا

اما با این حال ایشان در همه حال به ما عنایت دارند و ما را مشمول دعای خود قرار می دهند.

چه بلاهایی که به برکت دعا و گریه امام زمان از ما و خانواده ما دفع می شود با آنکه ما به آن توجه نداریم و از آن با خبر نمی شویم.

چه بلاهایی که به واسطه دعای حضرتش از جامعه و ملت شیعه دور می شود و ما مطلع نیستیم.

آری ولی عصر در نهایت غربت است!!!

بسیار واضح است که وظائف مدعیان دوستی و ارتباط با

ص: 65

حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه در برابر ایشان بسی سنگین تر از بیگانگان با آن حضرت می باشد. با آنکه ما با ارتکاب معاصی موجبات ملالت و افسردگی و اندوه ایشان را فراهم آورده ایم و آنچنان به وظائف خود بی توجه و از آن حضرت غافل می باشیم که حتی از خواندن دعای فرج در قنوت نماز برای ایشان دریغ می کنیم !!

آری کوچکترین کاری که از دستمان برمی آید دعا برای سلامتی و ظهور حضرتش است که ای چه بسا از انجام همین کار غفلت داریم!

عامل کوتاهی در شناخت و عمل به وظائف:

براستی چرا ما نسبت به امام عصر بی معرفت و در انجام وظائف خود کوتاهی می کنیم؟

جواب این سؤال روشن است، چون در زندگی های خود جای خالی او را احساس نمی کنیم و به همین زندگی های مادی قناعت نموده و اصلا نیاز به ظهور حضرت را احساس نمی کنیم.

از این رو اگر گاهی برای فرج ایشان دعا می کنیم این دعا برخاسته از احساس نیاز و حاجت واقعی نیست بلکه احیانا حالت تشریفاتی دارد. یعنی چون به ما گفته اند دعا کنیم، دعا می کنیم! نه اینکه واقعا غیبت ایشان در زندگی ما ایجاد خط کرده باشد و احساس کمبود شدید نسبت به ظهور حضرت داشته باشیم.

ص: 66

شاهد این حقیقت آنست که اگر هنگام شب از ما بپرسند شما در طول امروز چه مشکلاتی داشتید؟ آیا محرومیت از درک محضر حجت خدا و ولی عصر امام زمان عليه السلام را حتی به عنوان یکی از مشکلاتی که از صبح تا به شب درگیر آن بودیم مطرح می کنیم؟!

ما لذت زندگی در سایه سار حکومت عدل الهی امام زمان را نچشیده ایم و خبر نداریم که وقتی حکومت حضرتش به امر خدا در تمام جهان گسترش یابد چه زندگی آرمانی و ایده آلی از جهت رشد مادی و معنوی برای انسان ها فراهم می شود که مثل بهترین زندگی های این دوره و زمانه از جهات مادی و معنوی نسبت به آن زمان مانند زندگی در زندان با اعمال شاقه نسبت بهیک زندگی مرفه با تمام امکانات است(1).

عجز از سپاسگزاری و شکرگزاری از امام زمان عجل الله فرجه

چنانچه به توفیق خدای متعال و عنایت حضرت بتوانیم کار کوچکی برای حضرت انجام دهیم باز این عمل شكر وساطت یکی از نعمتهایی که از طریق ایشان به ما رسیده است نمی باشد. چرا که

ص: 67


1- برای اطلاع بیشتر به کتاب «کمال هستی» نوشته استاد محترم حاج شیخ محمدباقر علم الهدی مراجعه نمائید.

باز همان کار را با توفیقی که از طریق ایشان به ما عنایت می شود انجام می دهیم زیرا ایشان ولی نعمت و واسطه رحمت می باشند و هر نعمتی به وساطت ایشان به ما می رسد. بنابر این باز این توفيق خود مستلزم شکری به درگاه امام است و آن شکر، مستلزم شکری دیگر که این مسیر به عجز و تسلسل می انجامد!

فلذا همانطور که ما از شکر یک نعمت از نعمتهای خدای متعال عاجزیم - به همان دلیلی که از ابتدای بحث مفصلا بیان شد - با ملاحظه واسطه نعمتبودن ائمه نیز باید بگوئیم که حتی از شکر وساطت یک نعمت، به درگاه امام زمان عجل الله فرجه عاجزیم!!!

بنابراین در نهایت باید با کمال خضوع و خشوع و با احساس عجز و کوچکی در مقابل قطب عالم امکان و بهانه خلقت جهان پس از به کار بردن منتهای سعی و تلاش و توان و امکانات در مسیر انجام وظایف خطیر خود در مقابل حضرتش به ایشان عرضه بداریم:

يا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَيْنا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ.

ص: 68

اللهُمَّ إِنَّا نَشْكُو إِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيَّنَا وَغَيْبَةَ امامنا وَشدَّةَ الزَّمَان عَلَيْنَا وَوُقُوعَ الْفِتَن بِنَا وَتَظَاهُرَ الأعْدَاءِ علینا وَكَثْرَةَ عَدُوَّنَا وَقِلَّةَ عَدَدِنَا.

اللهُمَّ فَافْرُجْ ذَلِكَ عنا بِفَتْح مِنْكَ تُعَجَّلُهُ وَنصَرٍ مِنْكَ تعزه وَإِمَام عَدْلٍ تُظْهِرُهُ إِلَهَ الْحَقَّ آمین.

خدایا هر آینه ما شکوه می کنیم بسوی تو بخاطر فقدان پیامبرمان و غیبت اماممان و سختی روزگار بر ما و پیش آمدن فتنه بر ما و پشتیبانی نیروهای دشمنان بر علیه ما و بسیاری دشمنان و کمی تعدادمان.

بار خدایا بگشا این اندوه را از ما بوسیله گشایشی از سوی خودت که در آن شتاب کنی و بوسیله یاری و پیروزی از جانب خود که آن را عزت دهی وبوسیله امام عادلی که آشکارش می گردانی، ای خدای حق اجابت فرما!

فرازهایی از دعای دوران غیبت امام زمان علیه السلام

كمال الدين 2:514 و بحارالأنوار 53:189ح18

ص: 69

افسوس که عمری پی اغیار دویدیم***از یار بماندیم و به مقصد نرسیدیم

سرمایه ز کف رفت و تجارت ننمودیم***جز حسرت و اندوه متاعی نخریدیم

ما تشنه لب اندر لب دریا متحیر***آبی به جز از خون دل خود نچشیدیم

ای حجت حق پرده ز رخسار برافکن***کز هجر تو ما پیرهن صبر دریدیم

ای بسته به زنجیر تو دلهای محبان***رحمی که در این وادیه بس رنج کشیدیم

شمشیر کجت راست کند قامت دین را ***هم قامت ما را که ز هجر تو خمیدیم

ص: 70

منابع مورد استفاده

قرآن کریم اصول کافی ثقه الاسلام کلینی

بحار الأنوار علامه مجلسی

تفسير برهان

تفسیر نورالثقلین

الغدیر علامه امینی

کمال الدین شیخ صدوق

لغت نامه دهخدا

مستدرک وسائل الشیعه میرزای نوری

مستدرک سفینه البحار علامه نمازی

مفردات راغب اصفهانی

مکیال المکارم سید محمد تقی اصفهانی

ص: 71

ص: 72

فهرست مطالب

پیش گفتار...7

اولین روایت: شکر و آثار آن ...10

دومین روایت: شکر و آثار آن ...10

سومین روایت: شکر و آثار آن ...10

چهارمین روایت: شکر و آثار آن ...11

پنجمین روایت: شکر و آثار آن ...12

بخش اول: معانی و چهره های شکر ...15

معنای شکر در لغت ...17

چهره های شکر...18

1- شناخت نعمت...18

بیان مرحوم مجلسی درباره شناخت نعمت ...18

2 - ستایش به زبان: ...19

حضرت نوح بنده شكور...20

توفیق شکر گزاری خود نعمتی بالاتر است ...21

عجز انسان از شکر کوچکترین نعمت ...22

3 - سجده شکر: ...24

4 - نماز شکر :..26

5 - اجتناب از محرمات الهی...27

بخش دوم: ارزش گزاری نعمت از دیدگاه خداوند ...31

سؤال از نعمت نشانه اهمیت آن نعمت است: ...34

روایت اول: روایت حنان بن سدير از امام صادق عليه السلام ...34

ص: 73

روایت دوم: روایت پیغمبر اکرم صلی الله عليه و آله درباره سؤال از چهار نعمت ...36

توضیح روایت دوم: ...37

روایت سوم: روایت عبدالله بن نجيح از امام صادق درباره آیه آخر سوره تکاثر ... 40

روایت چهارم: سؤال از ابوحنیفه از امام صادق عليه السلام از «نعیم»... 41

ولایت ائمه معصومین علیهم السلام اعظم النعم است: ...43

دلیلی از روایات: ...43

دلیل عقلی:...44

آیا با ارزش ترین نعمت سزاوار برترین شکر نیست؟ ...45

در عصر کنونی چگونه می توان شکر نعمت وجود امام زمان عليه السلام را به درگاه خداوند به جای آورد؟ ...46

روایات مربوط به لزوم شناخت و معرفت امام ...47

نقش دعا در زمینه معرفت امام زمان: ...50

روایات مربوط به شناخت فضایل و خصایص و کمالات امام ...52

وظایف دیگر در زمینه شکر گزاری نعمت وجود ولی عصر حضرت صاحب الزمان عجل الله فرجه الشريف ...54

امام واسطه رحمت و ولی نعمت ...55

دلیل دیگر بر اعظم النعم بودن امام زمان ...58

هستی طفيل وجود امام است...58

چهره های دیگر شکرگزاری نعمت وجود امام زمان علیه السلام: ...61

عامل کوتاهی در شناخت و عمل به وظائف: ...66

عجز از سپاسگزاری و شکر گزاری از امام زمان عجل الله فرجه ...67

فرازی از دعای امام زمان در زمان غیبت ...69

منابع مورد استفاده ...71

فهرست مطالب...73

ص: 74

سؤالات مسابقه

1. در روایت امام صادق عليه السلام عبارت «فعرفها بقلبه» از دیدگاه مرحوم علامه مجلسی چگونه بر شکر نعمت دلالت می کند؟

الف. شکر نعمت به شناختن قدر و ارزش آن نعمت است

ب. شکر هر نعمتی باید بصورت قلبی باشد

ج. شکر هر نعمتی به اینست که انسان معرفت پیدا کند که این نعمت را خدا به او عطا کرده است

د. موارد الف وج

2. بر طبق فرمایش امام باقر علیه السلام قرآن حضرت نوح عليه السلام را به چه دلیل «عبد شکور» معرفی می کند:

الف. بدلیل شناخت نعمت

ب. بدلیل شکر زبانی بعد از معرفت قلبی

ج. عبادت فراوان پروردگار

د. شکر گزاری با عمل به دستورات خدا

ص: 75

3. پیغمبر اکرم صلی الله عليه و آله بعد از شنیدن چند بشارت از جانب خداوند توسط جبرئیل چگونه شکر گزاری کردند؟

الف. فقط با ذکر زبانی

ب. نماز شکر خواندند

ج. پنج مرتبه سجده شکر بجای آوردند

د. هیچکدام

4. بر اساس فرمایش امام صادق علیه السلام به ابو حنيفه مراد از«نعیم» در آیه «ثم لتسالن يومئذ عن النعيم» چیست؟

الف. خوردنیها و آشامیدنیها

ب. اهل بیت عصمت و طهارت

ج. مال و اموال

د. نعمت جوانی

5.«آلاء الله» در آیه شریفه «فاذکروا آلاء الله» بر اساس فرمایش امام صادق علیه السلام چیست؟

الف. برترین نعمت

ب. نعمت هستی

ج. ولایت اهل بیت

د. موارد الف وج

ص: 76

6. پیامبر اکرم صلى الله عليه وآله چه چیزی را مرگ جاهلیت می دانند؟

الف. معرفت نداشتن نسبت به امام زمان

ب. شکر گزار نبودن نسبت به نعمتهای خداوند

ج. پیروی نکردن از دستورات امام زمان

د. هیچکدام

7. عبارت «أولياء النعم» در زیارت جامعه کبیره بر کدامیک دلالت دارد؟

الف. امام زمان ولی نعمت ما هستند

ب. ملائکه کارگزاران امام زمان در تقسیم نعمتها و ارزاق به انسانها هستند

ج. امام زمان واسطه هر رحمتی و نعمتی از جانب خدا به مخلوقات می باشند

د. همه موارد

8. بر طبق فرمایش حضرت رضا علیه السلام اگر امام زمان که حجت خدا می باشند، روی زمین نباشند چه اتفاقی می افتد؟

الف. زمین دیگر حاصلخیز نخواهد بود

ب. نعمتهای خداوند برکتش را از دست می دهد

ج. زمین اهلش را در خود فرو می برد

د. دیگر از آسمان باران نخواهد بارید و زمین خشک می شود

ص: 77

9. شکر گزاری از خداوند متعال به جهت بهره مندی از نعمت وجود امام زمان چگونه است؟

الف. کسب معرفت نسبت به امام زمان و بیان فضایل آن حضرت

ب. صدقه دادن برای سلامتی حضرت و خواندن دعاهای وارد شده در زمان غیبت

ج. دعای خالصانه برای تعجیل فرج امام زمان و تشکیل دادن مجالس ذکر فضائل ایشان

د. همه موارد

10. عامل کوتاهی ما در شناخت و عمل به وظایفمان در برابر امام زمان چیست؟

الف. مشغول به زندگی دنیا شدن

ب. احساس نیاز نسبت به ظهور حضرت نداشتن

ج. نچشیدن لذت زندگی در سایه سار حکومت عدل امام زمان

د. همه موارد

ص: 78

پاسخنامه

تصویر

ص: 79

درباره مركز

بسمه تعالی
هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ
آیا کسانى که مى‏دانند و کسانى که نمى‏دانند یکسانند ؟
سوره زمر/ 9
آدرس دفتر مرکزی:

اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109