شراب رهاوردی از طرف شیطان: شراب از دیدگاه قرآن، معصومین، شعرا، مشاهیر، ادیان و ...

مشخصات کتاب

سرشناسه : مقدم، محمد مهدی، 1350 -

عنوان و نام پديدآور : شراب رهاوردی از طرف شیطان [کتاب]: شراب از دیدگاه قرآن، معصومین، شعرا، مشاهیر، ادیان و .../ مولف محمدمهدی مقدم.

مشخصات نشر : کرمان: انتشارات پیام مصطفی، 1394.

مشخصات ظاهری : 80 ص.؛ 14/5×20/5 س م.

شابک : 58000ریال: 978-600-7886-10-6

وضعیت فهرست نویسی : فاپا

يادداشت : عنوان روی جلد: شراب رهاوردی از طرف شیطان: شراب از دیدگاه قرآن، معصومین، پزشکی، شعرا، مشاهیر، ادیان و ... .

یادداشت : کتابنامه: ص. 80.

عنوان روی جلد : شراب رهاوردی از طرف شیطان: شراب از دیدگاه قرآن، معصومین، پزشکی، شعرا، مشاهیر، ادیان و ... .

عنوان دیگر : شراب از دیدگاه قرآن، معصومین، شعرا، مشاهیر، ادیان و ... .

موضوع : شراب -- جنبه های مذهبی -- اسلام

موضوع : شراب -- جنبه های قرآنی

موضوع : شراب -- اثر فیزیولوژیکی

موضوع : شراب -- احادیث

رده بندی کنگره : BP252/2/م7ش4 1394

رده بندی دیویی : 297/635

شماره کتابشناسی ملی : 3889841

ص: 1

اشاره

ص: 2

همۀ حقوق محفوظ است.

· عنوان: شراب رهاوردی از طرف شیطان: شراب از دیدگاه قرآن، معصومین، شعرا، مشاهیر، ادیان و ...

· مؤلف: محمد مهدی مقدم

· ناشر: انتشارات پیام مصطفی

· نوبت چاپ: اول/1394

· شمارگان:1000 جلد

· لیتوگرافی و چاپ: پیشگام

· قیمت: 5800تومان

· شابک: 978-600-7886-10-6

ص: 3

فهرست مطالب

پيشگفتار.....1

مقدمه..........2

فصل اول

شراب از ديدگاه قرآن و سیر تدریجی قرآن در خصوص تحریم شراب......4

سکرچیست:...............4

اثم چيست...6

تعبير ديگري ازاثم......7

صدور حكم قطعي در خصوص شراب...8

نقل يك رويداد...........9

درس تاريخي..............10

شناخت و معرفي شخصيت شيطان از ديدگاه قرآن...12

ترك شرابخواري براي غير خدا(براي حفظ جان هم پاداش دارد ).......16

قسمتي از عذابهاي اُخروي شرابخواران......17

فصل دوم

اثرات الكل و معضلات وارده بر پيكره فرد ، اجتماع ، جامعه، اقتصاد........20

اثر الكل در اخلاق............. 20

اثرات زيانبار اجتمايي.......20

اثرات زيانبار اقتصادي......20

فصل سوم

آثار زيانبار خمر از نظر علوم پزشكي....23

مضار و مفاسد طبي الكل........24

ص: 4

مسموميت الكلي حاد.....24

طرح يك سئوال.............25

انواع سكر مرضي...........26

مسموميت الكلي مزمن.........27

الكليسم و بيماريهاي عصبي..............28

الكل و بيماريهاي گوارشي...29

الكل و بيماريهاي قلبي........31

الكل و نارسايي هاي خونی...............32

الكل و بيماريهاي عفوني....33

الكل و فعاليتهاي جنسي...33

الكل و سرطان...........34

الكل و بارداري...........34

الكل و بيماريهاي رواني.....35

فصل چهارم

اثرات ثابت شده الكل بر اساس تحقيقات پزشكي......38

اثر الكل در عمر........38

اثر الكل در نسل ......38

اثر الكل در فرزندان........ 38

اثر الكل در ريزش مو.......39

اثر الكل در بينايي...39

اثر الكل در مكانيسم اثر داروها....39

اثر الكل در تشديد بيماريها..........40

ساير اثرات الكل......40

ص: 5

فصل پنجم

شراب و مي از ديدگاه شاعران برجسته.........43

فصل ششم

شراب از ديدگاه اديان...............51

مسئله شراب در كتب مقدسه..........51

حضرت نوح(علیه السلام)....... ........53

حضرت لوط(علیه السلام)........53

نظر قرآن و عهدين در تحريم مشروبات الكل.......57

فصل هفتم

شراب از ديدگاه معصومين ،بزرگان ،مشاهير و ....63

گزیده کلام معصومین(علیهم السلام)...........63

چند حدیث از معصومين در خصوص مضرات دنيوي شراب......64

چند حدیث از معصومين در خصوص دارو نبودن شراب....64

چگونگي برخورد با شرابخواران از ديدگاه معصومين.........65

معرفي شراب از ديدگاه معصومين بعنوان منشاهر بدي.....65

اثرات شراب در كلام معصوم(علیه السلام)..........66

سِراینکه شارب الخمر وقتی خمر آشامید نمازش تا چهل روز مقبول نیست...............66

كيفرهاي شرابخواران در آخرت....67

مجازات خیانت، سرقت، شراب خوردن و زنا از دیدگاه احادیث.............69

گزيده اي از كلام مشاهير و بزرگان در خصوص شراب....72

فهرست منابع..........74

ص: 6

پيشگفتار:

از حدود سال 75 فكر تدوين دست نوشته اي در خصوص مضرات شراب به ذهنم خطور كرد . ابتدا از قرآن و تفاسير مطالبي را جمع آوري كردم و بعد نكاتي نيز از ديدگاه پزشكي ، ولي اقدام مؤثري جهت گرد آوري آن بعمل نياوردم تا حدود سال 81 كه با تشويق يكي از همكاران نسبت به تكميل اين كار مصمم شدم و مجموعه مذكور را تهيه نمودم و در سال های 88و94نیز بازنگری ومطالبی به این مجموعه افزوده شد . لذا از كليه خوانندگاني كه دست نوشته مزبور را مطالعه مي نمايند تقاضا مي شود مرا از نواقص كار مطلع و پيشنهادات خود را به آدرس ذيل ارسال فرمايند.

آدرس پست الکترونیک:mmoghadam49@gmail.com

ص: 1

مقدمه :

حضرت امام صادق(علیه السلام)به نقل ازحضرت رسول گرامی اسلام(صلوات ا...علیه) فرمودند:اولین چیزی که پروردگارم عزووجل مرااز آن نهی کرده بت پرستی وشرب خَمر بوده است(وسائل الشیعه جلد25-صفحه304باب9 –استخراج از کتاب البیان-مرحوم آیت ا...خویی)

قال محمد (ص)

جعلت الذنوب كلها في بيت و جعل مفتاحها في شرب الخمر

همه گناهان را در خانه اي نهاده و كليد آنرا در شرابخواري قرار داده اند (1)

با تفكر در حديث مذكور و همچنين با بضاعت اندكي كه اين كمترين در تحقيق ناقص خود بعمل آوردم مي توان پي برد كه معصومين كه علم خود را منشأ گرفته از علم ازلي خداوند دارند بزرگترين راهنمايان بشر در تند باد حوادث و گذر از درهاي تاريك جهل و بي خبري هستند و همچنين نهي اين بزرگان حكمتي بس عظيم است كه تنها اهل خرد آنرا درك مي كنند و اصولاً مي توان گفت كه احكامي كه شرع مقدس اسلام آنرا اكيداً نهي نموده و حرام كرده بعلت اين بوده كه اين حرام براي وجودش و همچنين روح لطيفش مضر است . و اگر به آن اصرار ورزد چيزي جز خسارت و زيان نخواهد ديدو اين همانند نسخه اي است كه پزشك به فرد مريض مي دهد و پرهيز هاي غذايي را براي او معين مي كند چنانچه مريض بر طبق دستورات پزشك رفتار نمايد صحت و سلامتي خود را به دست مي آورد و چنانچه از دستورات پزشك سرپيچي كند، به پزشك هيچ ضرر و زياني وارد نمي آيد و آنكه زيان مي بيند و مرضش افزون تر مي گردد شخص مريض است .

و حدیثی از وجود نازنین پیامبر اکرم(صلوات ا...علیه) آمده:...خداوندحرامها را حرام نموده است. و کسی با غیرت تر از خداوند متعال نیست وبخاطرغیرتی که دارد هرزگیها را قطعاً حرام نموده است وحدود شرعی را تعیین نموده است(ترجمه کتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال صفحه 603)

ص: 2


1- نهج الفصاحه - كلام 1307

فصل اول: شراب از ديدگاه قرآن و سير تدريجي قرآن در خصوص تحريم شراب

اشاره

ص: 3

سكر چيست :

سكر اگر چه در لغت معاني مختلفي دارد ولي در اينجا به معني مسكرات و مشروبات الكلي است و معني مشهور همين است (1) اسلام براي پياده كردن بسياري از احكام خود از روش تدريجي استفاده كرده مثل موضوع تحريم مشروبات الكلي به طوري كه نخست آن را به عنوان يك نوشيدني نامطلوب در نقطه مقابل رزقاً حسنا مطرح نموده. (2) روشن است كه قرآن در اين آيه هرگز اجازه شرابسازي از خرما و انگور نداده بلكه با توجه به اينكه «مسكرات» را در مقابل «رزق حسن» قرار داده اشاره كوتاهي به تحريم خمر و نامطلوب بودن آن نموده است بنابراين نياز به اين نداريم اين آيه قبل از نزول تحريم شراب نازل شده و اشاره به حلال بودن آن است بلكه بر عكس آيه ، اشاره به حرام بودن آن مي كند ، و شايد اولين اخطار در زمينه تحريم خمر باشد، در حقيقت گوئي در يك جمله معترضه و در ميان پرانتز قرآن مجيد مي خواهد ضمن بر شمردن نعمت هاي الهي به سوء استفاده از آن نيز اشاره كند (3) و سپس در آيه 43 سوره نساء بر طبق همان تدريجي نازل شدن حكم بيان مي فرمايد: در صورتي مستيد نماز نخوانيد(4)

تحريم نماز در حال مستي : يعني افراد مست نمي توانند مشغول اداي فريضه نماز شوند و نماز آنها در اين حال باطل است فلسفه آن هم روشن است زيرا گفتگوي بنده و راز و نياز او با خدا است و بايد در نهايت هوشياري انجام گيرد و افراد مست از اين مرحله دور و بيگانه اند ، ممكن است در اينجا كساني سئوال كنند كه آيا مفهوم آيه فوق اين نيست كه نوشيدن

ص: 4


1- تفسير نمونه جلد 11 صفحه 290
2- متن عربي آيه : و من ثمرات النخيل و الاعناب تتخذون منه سكراً ورزقا : و هم از ميوه هاي درخت خرما و انگور كه از نوشابه هاي شيرين و رزق حلال نيكو به دست آرند (آيه 67 سوره نحل)
3- تفسير نمونه جلد 11 صفحات291 -290
4- يأيها الذين ء امنو لاتقربوا الصلوة و انتم سكري : (اي اهل ايمان هرگز در حال مستي به نماز نيائيد تا بدانيد چه مي گوئيد و چه مي كنيد.

1- مشروبات الكلي فقط در صورتي ممنوع است كه مستي تا حال نماز باقي بماند و دليل ضمني برجواز آن در ساير حالات مي باشد.

جواب اين سئوال در قسمت هاي بعدي (در تفسير آيه 90 و 91 سوره مائده) آمده.

اما به طور خلاصه بايد گفت كه اصولاً براي ريشه كن ساختن يك مفسده اجتماعي و اخلاقي كه محيط به طور عميق به آن آلوده شده است راهي بهتر از اين روش نيست كه افراد را تدريجاً آماده كنند و سپس حكم نهايي اعلام گردد . ضمناً بايد توجه داشت كه آيه فوق به هيچ وجه دلالت بر اجازه نوشيدن خمر ندارد بلكه تنها درباره مستي در حال نماز سخن گفته و در مورد غير نماز سكوت اختيار كرده تا مرحله نهايي حكم فرا برسد.

البته با توجه به اينكه اوقات پنجگانه نماز مخصوصاً در آن زمان كه معمولاً در پنج وقت انجام مي شد فاصله چنداني با هم ندارند، خواندن نماز در حال هوشياري لازمه اش اين است كه در فاصله اوقات نوشيدن مايعات مست كننده به طور كلي صرفنظر شود. زيرا غالباً مستي آن تا موقع نماز ادامه مي يابد و حالت هوشياري پيدا نمي شود، بنابراين حكم آيه فوق شبيه يك تحريم هميشگي و مستمر است (1)

لازم به ذكر است بعد از آيه 43 سوره نساء آيه 219 سوره بقره نه به صورت كنايه بلكه به صورت واضح مسئله شراب و قمار را مطرح مي نمايد (2)

ص: 5


1- تفسير نمونه جلد 3 صفحات 396 - 395
2- يسئلونك عن الخمر و الميسر قل فيهما اثم كبير و منافع للناس و اثمهما اكبر من نفعهما:(اي پيغمبر از تو از حكم شراب و قمار مي پرسند بگو:در اين دو كار ، گناه بزرگي است و سودهايي ، ولي زيان و گناه آن دو بيش از منفعت آن است )

شأن نزول :

گروهي از اصحاب خدمت پيغمبر آمدند، عرض كردند حكم شراب و قمار كه عقل را زايل و مال را تباه مي كند بيان فرمائيد در اين هنگام آيه فوق نازل شد .

تفسير:

خمر به معني پوشش است و هر چيزيكه، چيز ديگر را بپوشاند و مخفي كند «خمار«مي گويند ولي اصطلاح شرح به هر مايع مسكر (مست كننده) خمر گفته مي شود، خواه از انگور گرفته شده باشد . يا از كشمش و يا خرما و هر نوع مشروبات الكلي ، البته استعمال واژه (خمر) براي مايعات مسكر بعلت تناسبي است كه بين معني لغوي آن (كه پوشيدن باشد ) با اين معني وجود دارد ، زيرا اين مايعات به جهت مستي كه ايجاد مي كنند روي عقل پرده اي مي افكنند و نمي گذارند بد را از خوب و زشت را از زيبا تميز دهند.

خداوند در اين آيه حكم تحريم خمر را آميخته با نرمش و مدارا بيان فرموده و به پيامبر خويش دستور مي دهد درپاسخ آنها بگو: اين دو گناهي است بزرگ اگر چه فايده هايي هم براي مردم دارد ، اما نفع آندو در برابر زيان آن بسيار ناچيز و اندك است و هيچ انسان عاقلي بخاطر آن نفع كم با اين همه زيان تن در نمي دهد .

اثم چيست ؟

«اثم» به آن حالتي گفته مي شود كه در روح و عقل انسان بوجود مي آيد و او را از رسيدن به نيكيها و كمالات باز مي دارد ، با توجه به اين نكته معني آيه چنين مي شود كه خمر و ميسر باعث مي شوند كه ضررهاي بسيار گراني به جان و جسم انسان وارد شود (1)

ص: 6


1- تفسير نمونه جلد 2 صفحه 74 -73

تعبير ديگر از اثم :

اثم با ذنب و امثال آن قريب المعني است و آن حالتي است در عقل يا در موجودي از موجودات خارجي كه موجب عقب افتادگي انسان از رسيدن به خيرات مي شود بنابراين اثم گناهي است كه عواقب سويي مربوط به ساير جهات زندگي داشته و موجب محروميت از سعا دتهاي ديگر گردد .

ميگساري كه زيانهاي بهداشتي و آثار سوء آن در معده ، روده ها ، جگر ، شش ، سلسله اعصاب ، شريانها ، قلب و حواس انسان ] كه بعداً در مضرات آن از نظر پزشكي ذكر خواهد گرديد[

مانندقوه باصره وذائقه مسلم است واطباء حاذق از قديم و جديد كتابهايي درباره آن تاليف كرده و آمارهاي شگفت انگيزي از مبتلايان به امراضي كه از اين سم مهلك سرچشمه مي گيرد تهيه نموده اند و همچنين مضرات اخلاقي آن مانند بدخلقي، بدزباني انواع و اقسام جنايات و خونريزيها، افشاء اسرار، هتك حرمت ها، پشت پازدن به همه قوانين و نواميسي كه بايد سعادت و مايه خوشبختي زندگي است و بخصوص بي عفتي نسبت به اعراض و اموال و نفوس ] كه بعداً در مضرات اخلاقي و… خواهد آمد[ و روشن است كه شخص مست فاقد نيروي خرد و قوه تميز است و از اينرو مانع و زاجري از هيچ كار زشت و ناهنجاري ندارد و از اين جناياتي كه جهانرا پر كرده و زندگي را در كام آدميان تلخ نموده كمتر جنايتي است كه مايه پليد بطور مستقيم و يا غيرمستقيم در آن تاثير نداشته باشد.

و اما زيانهايي كه نسبت به قوه عاقله و نيروي دراكه دارد و تصرفاتي كه در افكار و انديشه هاي انسان مي نمايد و مجراي ادراك را چه در حال مستي و چه بعد از آن منحرف مي كند براي احدي قابل انكار نيست و اين از بزرگترين فسادها و آثار شوم خمر است و همه مفاسد ديگر هم از همينجا سرچشمه مي گيرد.

آئين اسلامي چنانچه نيز اشاره شده پايه احكام خود را بر نگهداري و تقويت عقل سليم قرار داده و از هر چيزي كه عمل آنرا باطل سازد مانند مي، قمار، تقلب ، دروغ و غيره اكيداً منع نموده است و از چيزهايي كه بيش از هر چيز با حكومت عقل سليم و فرمانروايي مطلق آن مخالف است در بين افعال ميگساري و بين اقوال دروغگويي مي باشد(1).

ص: 7


1- تفسير الميزان جلد 2 صفحات274-273

حكم قطعي درباره شراب:

بعد از آياتي كه در خصوص شراب به اختصار بيان شد، آيه آخري كه بطور وضوح نهي از اين عمل زشت را بطور قطعي اعلام نمود آيه 90 و 91سوره مائده بود.

شأن نزول:

در تفسير درالمنثور از سعدبن وقاص چنين نقل شده كه مي گويد: مردي از انصار غذايي تهيه كرده بود ما را دعوت كرد، جمعي در مجلس ميهماني او شركت كردند،و علاوه بر صرف غذا «شراب» نوشيدند (و اين قبل از تحريم شراب در اسلام بود) هنگامي كه مغز آنها از شراب گرم شد. شروع به ذكر افتخارات خود كردند، كم كم كار بالا گرفت و به اينجا رسيد كه يكي از آنها استخوان شتري را برداشت بر بيني من كوبيد و آن را شكافت،پس خدمت پيامبر(ص) رسيدم و اين جريان را عرض كردم در اين موقع آيه فوق نازل شد.(1)

ابتدا طرح يك سؤال: چرا اسلام در نهي مشروبات الكلي از روش تدريجي استفاده نموده است؟

شرابخواري و ميگساري در زمان جاهليت و قبل از ظهور اسلام فوق العاده رواج داشت و به صورت يك بلاي عمومي درآمده بود، تا آنجا كه بعضي مورخان مي گويند عشق عرب جاهلي در سه چيز خلاصه مي شد.

شعر و شراب و جنگ و نيز از روايات استفاده مي شود كه حتي بعد از تحريم شراب مساله ممنوعيت آن را براي بعضي از مسلمانان فوق العاده سنگين و مشكل بود تا آنجا كه مي گفتند: هيچ حكمي بر ما سنگين تر از تحريم شراب نبود.

ص: 8


1- تفسير نمونه جلد 5 صفحه 69

روشن است كه اگر اسلام مي خواست بدون رعايت اصول رواني و اجتماعي با اين بلاي بزرگ عمومي به مبارزه برخيزد ممكن نبود و لذا روش تحريم تدريجي و آماده ساختن افكار و اذهان براي ريشه كن كردن ميگساري كه به صورت يك عادت ثانوي در رگ و پوست آنها نفوذ كرده بود استفاده كرد. (1)

براي بهتر جا افتادن بحث كه چه اندازه در عرب آنزمان شرابخواري مرسوم بود به نقل يك رويداد مي پردازم.

ابن هشام در سيره خود از خالدبن قره و ديگران از مشايخ بكربن وائل از اهل علم نقل كرده: كه اعشي ابن قيس از قبيله خود به مقصد مكه و زيارت رسول(ص) و تشرف به اسلام بيرون آمد، در نزديكي شهر مكه به بعضي از مشركين قريش برخورد، مردمكي پرسيد كجا؟ گفت:مكه، پرسيد به چه كار به مكه مي روي؟ گفت مي روم تا رسول(ص) را ديدار نموده و اسلام آورم مكي گفت: زنهار اي ابابصير مبادا چنين كاري كني كه او زنا را تحريم مي كند. اعشي گفت ,ولله قسم من بازنا سر و كاري نداشته از تحريم آن باكي ندارم، گفت:نه تنها زنا را تحريم مي كند بلكه شراب را هم تحريم مي كند، در اينجا اعشي در تصميم خود قدري سست شده گفت: داستان تحريم شراب كار مسلمان شدن را به تعويق مي اندازد، زيرا هنوز در دل من محبت و علاقه به شراب بقايائي است كه نمي توانم آنرا ناديده بگيرم، ناچار برمي گردم و سال ديگر مي آيم. اعشي برگشت به مقصد اينكه سال ديگر مسلمان شود لكن اجل مهلتش نداد.(2)

ص: 9


1- تفسير نمونه جلد 5 صفحه 70
2- تفسير الميزان جلد 6 صفحه 198

درس تاريخي :

ازنقل اين رويداد ميتوان درس گرفت كه انجام اعمال خير را به تأخير نبايستي انداخت چرا كه اولاً ممكن است مرگ سلب توفيق را سبب گردد و يا شيطان انجام آن عمل را از ياد انسان ببرد زيرا كه در روايات تأكيد گرديده كه در انجام اعمال خير عجله كنيد (فاستبقوا الخيرات) حال به بحث اصلي بر مي گرديم(مولف)

يا ايها الذين ءامنوا انما الخمر و الميسر والانصاب و الازلام رجس من عمل الشيطان فاجتنبوه لعلكم تفلحون (90) انما يريد الشيطان أن يوقع بينكم العداوة و البغضاء في الخمر و الميسر و يصدكم عن ذكر الله و عن الصلوة فهل انتم منتهون (91)(1)

جالب توجه اينكه در اين آيه با تعبيرات گوناگون ممنوعيت اين كار مورد تاكيد قرار گرفته است.

1- آيه با خطاب «يا ايهاالذين آمنوا» اشاره به اينكه مخالفت با اين عمل با روح ايمان سازگار نيست.

2- بعد از آن كلمه (انما) كه براي حصر و تاكيد است بكار رفته است.

3- شراب و قمار هم رديف «انصاب» (بتهايي كه شكل مخصوصي نداشتند و تنها قطع سنگي بودند) ذكر شده است و نشان مي هد خطر شراب و قمار به قدري زياد است كه در رديف بت پرستي قرار گرفته، به همين دليل در روايتي از پيامبر (ص) مي خوانيم شرابخوار همانند بت پرست است .

4- شراب و قمار و همچنين بت پرستي و از لام (يكنوع بخت آزمايي) همگي به عنوان رجس و پليدي شمرده شده اند.

ص: 10


1- اي اهل ايمان ! شراب و قمار و بت پرستي و تير هاي گروبندي (كه رسمي بود در جاهليت) همه اينها پليد و از عمل شيطان است ، از آن البته دوري كنيد تا رستگار شويد . شيطان قصد آن دارد كه بوسيله شراب و قمار ، ميان شما عداوت و كينه بر انگيزد و شما را از ذكر خدا و نماز باز دارد ، پس شما آيا از آن دست بر مي داريد (تا به فتنه و فريب شيطان مبتلا به انواع بلا ها نشويد )

1- تمام اين اعمال جزء اعمال شيطاني قلمداد شده است.

2- سرانجام فرمان قاطع براي اجتناب از آنها را صادر كرده و مي فرمايد(فاجتنبوه)

ضمنا بايد توجه داشت كه اجتناب مفهومي رساتر از نهي دارد، زيرا معني اجتناب فاصله گرفتن و دوري كردن است و نزديك نشدن است كه به مراتب از جمله ننوشيد رساتر مي باشد.

3- در پايان اين آيه مي گويد: اين دستورها به خاطر آن است كه شما رستگار شويد. يعني بدون آن رستگاري ممكن نيست.

4- در آيه بعد به پاره اي از زيانهاي آشكار شراب و قمار پرداخته نخست مي گويد. شيطان مي خواهد از طريق شراب و قمار در ميان شما تخم عداوت و دشمني بپاشد و از نماز و ذكر خدا باز دارد.

5- در پايان اين آيه به عنوان استفهام تقريري مي گويد: آيا شما خودداري خواهيد كرد؟

يعني پس از اينهمه تأكيد باز جاي بهانه جويي يا شك و ترديد در مورد ترك اين دو گناه بزرگ باقي مانده است؟(1)

حال كه مروري كلي بر روي دو آيه و مفاهيم آن شد كمي ريزتر و موشكافانه تر مسئله را بررسي مي كنيم.

خمر عبارتند از:هر مايعي كه در اثر تخمير (ورآمدن) خاصيت مسكر و مستي بخود گرفته باشد و خوردنش عقل را تيره و بيهوده كند.(2)

رجس من عمل شيطان: رجس به كسر را بنا بر آنچه راغب در مفردات خود گفته مانند نجس هر چيز پليدي را گويند(3)

ص: 11


1- - تفسير نمونه جلد 5 صفحات 73-71
2- - تفسيرالميزان جلد 6 صفحه 185
3- - تفسيرالميزان جلد 6صفحه 188

حال كه رجس را معني نموديم يك بحثي را تحت عنوان شناسايي شخصيت شيطان بررسي مي كنيم.

شناخت و معرفي شخصيت شيطان از ديدگاه قرآن:

در آيه 91 سوره مائده مي خوانيم انما يريد الشيطان ان يوقع بينكم العداوة و … يعني شيطان مي خواهد بوسيله همين پليدي ها ]مثل شراب[ بين شما دشمني و كدورت بوجود آورده و مانع شما از ذكر خدا و نماز شود.

و نيز در آيات زيادي شيطان را براي انسان دشمن معرفي نموده كه هيچگاه خيرآدمي را نمي خواهد و فرموده:

ان الشيطان للانسان عدومبين (سوره يوسف آيه 5) يعني شيطان براي انسان دشمني آشكار و نيز فرموده:

كتب عليه انه من تولاه فانه يضله (سوره حج آيه 4)در لوح محفوظ درباره شيطان چنين نوشته شده كه هر كس او را دوست بدارد مسلماً او گمراهش مي كند و نيز فرموده:

ان يدعون الا شيطاناً مريداً لعنة الله (سوره نساء آيه 118) نمي خواهند مگر شيطاني را كه در كفر وعصيان شديد است، خداوند لعنتش كرده، لعنت خود را بر او ثابت و او را از هر خيري طرد كرده است و از طرفي هم در آيات زيادي بيان فرموده كه عمليات شيطان نظير عمليات ما نيست،بلكه تمامش با انسان و عمليات انسان از راه لشويل و وسوسه است. يعني در قلب او القآتي ميكند و در نتيجه او را گمراه مي سازد از آن جمله در آيه زير از قول خود شيطان مي فرمايد:

ص: 12

قال رب بمآاغويتني لا زينن لهم في الارض و لاغوينهم اجمعين الا عبادك منهم المخلصين(سوره حجر آيه 40-39 )

قال هذا صراط علي مستقيم - ان عبادي ليس لكم عليهم سلطان الا من اتبعك من الغاوين (سوره حجر آيه 42)(1)

بندگان خدايرا با غواء و گمراه ساختن تهديد كرده و خدايتعالي هم در جوابش نفوذ و قدرت وي را از بندگان خالص خود نفي كرده و فرموده: نفوذ تو تنها در گمراها نيست كه تو را پيروي كنند و نيز پاره اي از كلمات او را كه روز قيامت در خطاب به مردم مي زند از او نقل كرده مي فرمايد:

ماكان لي عليكم من سلطان الا ان دعوتكم فاستجبتم لي (سوره ابراهيم آيه 22)

(شيطان گفت: من شما را مجبور به گناه نكردم و جز اين تقصيري ندارم كه شما را به گناه دعوت كردم و شما به ميل خود دعوتم را پذيرفتيد) و درباره چگونگي دعوتش مي فرمايد: يا بني آدم لايفننكم الشيطان تا آنجا كه مي فرمايد: انه يراكم هو و قبيله من حيث لاترونهم (2)

يعني هان اي بني آدم زنهار كه شيطان فريبتان ندهد چه او و نفرات او شما را مي بينند از جايي كه شما آنان را نمي بينيد بيان فرموده است كه دعوت او نظير دعوت يك انساني از ديگري بگفتن او و شنيدن آن ديگري نيست بلكه بطوريست كه داعي (شيطان)

مدعو (انسان) را مي بيند و لكن مدعو، داعي را نمي بيند و آيه شريفه و من شر الوسواس الخناس، الذي يوسوس في صدور الناس من الجنه والناس (سوره ناس آيه 5)

ص: 13


1- ترجمه:گفت: پروردگار چون مرا از رحمت خود مأيوس و بي بهره كردي هر آينه در زمين گناه و باطل را در نظر بندگانت جلوه داده ، همه آنها را گمراه مي كنم، مگر بندگاني از آنان كه تو را به خلوص عبادت مي كنند ، خداوند متعال فرمود: اين امري است كه امضاء و اجراي آن از من است،بندگان من چنانند كه براي تو سلطنتي بر آنان نيست مگر كساني از گمراهان كه به ميل و اختيار خود پيروي تو كنند.
2- - گرد آورنده - آيه 27 سوره اعراف

(پناه مي برم به پروردگار مردم از شر شيطاني كه داراي وسوسه ها است و به محضي كه بندگان خدا از شرش به خداي خود پناه مي برند مي گريزد. همان شيطاني كه در دلهاي مردم وسوسه مي كند پناه مي بردم از شر شيطانهاي انسي و جني)

در حقيقت تفصيل آن اجمالي است كه ما از آن آيات استفاده كرديم چه صريحا مي فرمايد: عمليات شيطان بتصرف والقاء در دلها است از اين راه است كه انسان را به ضلالت دعوت مي كند، پس از آنچه گفته شد اين معنا بخوبي روشن گرديد كه:رجس و شيطاني بودن شراب و ساير مذكورات در آيه از اين جهت است كه اينها كار آدمي را به ارتكاب عمليات زشتي كه مخصوص به شيطانست مي كشانند و شيطانهم جز اين كاري ندارد كه وسوسه هاي خود را در دلها راه داده و دلها را گمراه كند. و از همين جهت در آيه مورد بحث آن عمليات را رجس ناميده چه در آيات ديگري هم گمراهي را رجس خوانده از آن جمله فرموده است.

و من يرد ان يضله يجعل صدره ضيفا حرجا كانما يصعد في السماء كذلك يجعل الله الرجس علي الذين لايومنون و هذا صراط ربك مستقيما (سوره انعام آيه 126)

(و كسي را كه خدا بخواهد گمراهش كند سينه اش را تنگ نموده و او را نسبت به ايمان و عمل صالح بي ميل مي سازد ، تو گويي تكليف وي به ايمان و عمل صالح تكليف به پرواز به آسمان است.

آري خداوند اينطور عذاب گمراهي را كيفر كفر كساني قرار مي دهد كه ايمان نياورند و اين است راه پروردگار تو در حالي كه مستقيم است) و آنگاه در آيه بعدي اين معنا را كه رجس بودن اينها ناشي از اين است كه عمل شيطانيست بيان نموده و مي فرمايد:

ص: 14

انما يريد الشيطان ان يوقع بينكم العداوه والبغضاء في الخمر و الميسر و يصدكم عن ذكر الله و عن الصلاه (1)

يعني شيطان از دعوت به اينگونه عمليات جز شر شما را نمي خواهد، و لذا گفتيم رجس است.

از عمليات شيطاني خواهيد گفت مخلص اين بيان اين شد كه معني رجس بودن شراب و امثال آن اينست كه ساختن و يا مثلا خوردن آن كار آدمي را به وسوسه هاي شيطاني و گمراهيش مي كشاند و بس و حال آنكه از روايات زيادي استفاده مي شود كه شيطان خودش بصورت آدمي مجسم شده و طرز تهيه شراب را به انسانها ياد داده است. در جواب مي گويم، آري درست است اينكه چنين اخباري داريم و اينكه گرچه اخبار در باب تجسم شيطان در ساختن شراب به حد تواتر نمي رسند و لكن در ابواب مختلفه مانند تجسم او براي انبياء و اولياء و بعضي از افراد انساني و مانند تجسم ملائكه و ياتجسم دنيا و يااعمال انساني و امثال آن بسيار به چشم مي خورند و نيز درست است كه قرآن هم بعضي از اين اخبار را تائيد مي كند(2)

در پايان اين بحث بار ديگر به بحث رجس كه در آيه 91 سوره مائده آمده است برمي گرديم.

رجس من عمل شيطان و معنايش اين است كه اينكه گفته شد اين امور از عمل شيطانند يا هم رجس و هم از عمل شيطانند، براي اين است كه شيطان هيچ عرضي از اين عمليات خود يعني خمر و ميسر ندارد مگر ايجاد عداوت و بغضا بين شما و اينكه به اين وسيله شما را به تجاوز از حدود خدا و دشمني با يكديگر وادار كند و در نتيجه بوسيله همين شراب و قمار و … از ذكر خدا و نماز باز بدارد و اينكه عداوت و بغضا را تنها از آثار شراب و قمار دانسته از اين جهت است كه اين اثر در آندو ظاهر است چه معلوم است كه نوشيدن شراب باعث تحريك سلسله اعصاب

ص: 15


1- - سوره مائده آيه 91
2- - تفسيرالميزان جلد 6 صفحات 191 - 188

شده و عقل را تخدير و عواطف عصبي را به هيجان در مي آورد و اين هيجان اعصاب اگر در راه خشم و غضب به كار رود معلوم است كه چه ثمرات تلخي به بار مي آورد، بزرگترين جنايت را حتي جناياتي را كه درندگان هم از ارتكاب آن شرم دارند براي شخص مست تجويز مي كند و اگر در مسير شهوت و بهيميت قرار گيرد معلوم است كه سر به رسوائي درآورده و هر فسق و فجوري را چه درباره مال و عرض خود و چه درباره ديگران در نظرش زينت داده او را به هتك جميع مقدسات ديني و اجتماعي وا ميدارد، دزدي ، خيانت و دريدن پرده محارم خود وفاش كردن اسرار و ورود به خطرناكترين ورطه هاي هلاكت و امثال آن را در نظرش ناچيز جلوه مي دهد، چنانكه احصائيه ممالك مترقي كه نوشيدن مشروبات الكلي در بينشان رواج دارد ]در بحث شراب از ديدگان اديان خواهد آمد[ نشان داده كه درشترين ارقام جنايات و حوادث ناگوار و فسق و فجورهاي شرم آور و ننگين در اثر نوشيدن اين آب آتشين است(1) ]كه انشاءالله در بحث جداگانه با آمار و ارقام آورده خواهد شد[

ترك شرابخواري بخاطر خدا پاداش دارد:

پيامبر اكرم(ص) اي علي كسي كه خمر و شراب را به خاطر خدا ترك گويد خداوند او را از شراب زلال در بسته مهر شده بهشتي سيراب مي كند.

ترك شرابخواري براي غير خدا(براي حفظ جان و...):

در حديث ديگري از حضرت پيامبر(ص) مي فرمايد: كه حتي اگر شراب دنيا را براي غيرخدا نيز ترك گويد خداوند او را از اين شراب طهور مي نوشاند علي (ع) مي گويد: عرض كردم براي

ص: 16


1- - تفسير الميزان جلد 6 صفحات 193-192

غيرخدا؟ فرمود: آري كسي كه براي حفظ جان خود نيز از شراب دنيا چشم بپوشد خدا او را از رحيق مختوم سيراب مي كند(1)

لازم است به اين نكته توجه كرد كه پرهيزكاران كه در دنيا دل از لذات حرام از قبيل نوشيدن شراب امتناع كرده اند وعده هايي از شرابهاي بهشتي به آنان داده شده است.

يسقون من رحيق مختوم (آيه 25 سوره مطففين ) كلمه رحيق به معناي شراب صافي و خالص از غش است به همين مناسبت آنرا بوصف مختوم توصيف كرده چون همواره چيزي را مهر و موم مي كنند كه نفيس و خالص از غش و خلط باشد. تا چيزي در آن نريزند و دچار ناخالصيش نكنند. ختامه مسك (آيه 26 سوره مطففين)

بعضي گفته اند كلمه (ختام) به معناي وسيله مهر زدن است مي فرمايد وسيله مهر زدن بر آن رحيق بجاي گل و لاك و امثال آن كه در دنيا بوسيله آنها، آنها را مهر و موم مي كنند مشك است. بعضي گفته اند منظور از ختام آخرين طعمي است كه از شراب در دهان مي ماند، مي فرمايد آخرين طعم آن بوي مشك است(2).

قسمتي از عذابهاي اُخروي شرابخواران:

شراب به تصريح قرآن اثم است و كسي كه آنرا بنوشد اثم خواهد بود و در اين آيات خوراك اثم بيان شده است كه از درخت زقوم و مانند آهن گداخته است و در شكمها بسان آب جوش مي جوشد و در آيه 36 از سوره الحاقه مي فرمايد: يعني در دوزخ جز ازچرك نيست و در آيه 16 از سوره ابراهيم مي فرمايد:

ص: 17


1- تفسير نمونه جلد 26 صفحه 281
2- - تفسير الميزان جلد 20 صفحه 569

يعني از آبي كه با چرك و خون آلوده است نوشانيده مي شود و اين نوشابه هاي جهنمي براي كساني تهيه شده كه در دنيا نافرماني خدا كرده از نوشابه هاي حرام نوشيده باشند يا همان نوشابه هاي پليد است كه در دوزخ به اين صورت درمي آيد.

همانادرخت زقوم خوراك گناهكار است كه مانند آهن گداخته بوده و در شكمها همانند جوشيدن آب جوش مي جوشد، بگيريدش و تا ميان دوزخ بالايش بريد، سپس روي سرش از عذاب آب جوشان بريزيد، بچش كه توئي عزتمند گرامي. (1)

ص: 18


1- - تفسير الميزان جلد2-پاورقي صفحات 285 - 284

فصل دوم: اثرات الكل و معضلات وارده بر پيكره فرد ، اجتماع ، جامعه، اقتصاد

ص: 19

اثرات الكل و معضلات وارده بر پيكره فرد ، اجتماع ، جامعه، اقتصاد و آمارهاي ارائه گرديده در اين خصوص:

1- اثر الكل در اخلاق:

در شخص الكلي عاطفه خانوادگي و محبت به زن و فرزند ضعيف مي شود. بطوريكه مكرر ديده شده كه پدراني فرزندان خود را با دست خود كشته اند .

2- اثرات زيانبار اجتماعي:

طبق آماري كه انيستوي پزشكي قانوني شهر نيون تهيه نموده بدين شرح است:

مرتكبين قتل هاي عمومي = 50%

سرقتهاي مربوط به الكليست ها = 5/88%

ضرب و جرحها در اثر نوشيدن الكل = 8/77%

جرائم جنسي مربوط به الكليها- 8/88% (1)

اثرات زيانبار اقتصادي:

از نظر اقتصادي تنها در انگلستان زيانهاي ناشي از طريق غيبت كارگران از كار به خاطر الكلسيم به 50 ميليون دلار در سال ( حدود 40 ميليارد تومان) برآورده شده است كه اين مبلغ به تنهايي مي تواند هزينه ايجاد هزاران كودكستان و دبستان و دبيرستان را تامين كند.

به موجب آماري كه درباره زيانهاي ]اقتصادي [ مشروبات الكلي در فرانسه انتشار يافته:

الكل 137 ميليارد فرانك در سال بربودجه فرانسه غير از خسارات شخصي به شرح زير تحميل مي كند:

ص: 20


1- - تفسير نمونه جلد 2 صفحه 75

60 ميليارد فرانك خرج دادگستري و زندانها

40 ميليارد فرانك خرج تعاون عمومي و خيريه

10 ميليارد فرانك خرج بيمارستانها براي الكليها

70 ميليارد فرانك هزينه امنيت اجتماعي(1)

يكي از روانپزشكان معروف مي گويد: متاسفانه حكومتها حساب منافع و عايدات مالياتي شراب را مي كنند ولي حساب بودجه هاي هنگفت ديگري را كه صرف ترميم مفاسد شراب مي شود، نكرده اند، اگر دولت ها حسابهاي ازدياد بيماريهاي روحي را در اجتماع و خسارتهاي جامعه منحط و اتلاف وقتهاي گرانبها، و تصادفات رانندگي در اثر مستي و فساد نسلهاي پاك و تنبلي و بي قيدي و بي كاري و عقب ماندن فرهنگ و زحمات و گرفتاري هاي پليس و پرورشگاهها جهت سرپرستي اولاد الكليها و بيمارستانها و تشكيلات دادگستري براي جنايات آنها و زندانها براي مجرمين از الكليها و ديگر خسارتهاي ناشي از ميگساري را يكجا بكنند خواهند دانست درآمدي كه به عنوان عوارض و ماليات شراب عايد مي گردد در برابر خسارت نامبرده هيچ است بعلاوه نتايج اسف انگيز صرف مشروبات الكلي را تنها با دلار و پول نمي توان سنجيد، زيرا مرگ عزيزان و بهم خوردن خانواده ها و آرزوهاي بربادرفته و فقدان مغزهاي متفكر انساني، به هيچ وجه قابل مقايسه با پول نمي باشد.

خلاصه ضررهاي الكل آنقدر زياد است كه به گفته يكي از دانشمندان اگر دولتها ضمانت كنند درب نيمي از ميخانه ها را ببندند مي توان ضمانت كرد كه از نيمي از بيمارستانها و تيمارستانها بي نياز شويم.(2)

ص: 21


1- - تفسير نمونه جلد 5 صفحه 75
2- - تفسير نمونه جلد 2 صفحه 76

فصل سوم: آثار زيانبار خمر از نظر علوم پزشكي

اشاره

ص: 22

آثار زيانبار خمر از نظر علوم پزشكي:

در اين مورد بسياري از صاحب نظران، پزشكان و مفسران، مطلب و كتاب نوشته اند كه به پاره اي از آنها اشاره مي كنيم:

در ابتدا مطالب دكتر دياب و دكتر قرقوز را كه توضيحات مشروحي را در اين زمينه داده اند مي آوريم.

الكل با سرعت شگفت انگيزي از طريق بافتهاي مخاطي دهان و معده و ريه جذب شده، وارد خون مي شود، يعني به محض رسيدن جام محتوي مشروب به دهان، الكل جذب و سريعا وارد جريان خون مي شود. پس از ورود الكل به معده با توجه به نسبت آب موجود در آن به تمام بافتهاي بدن توزيع مي گردد.

اگر زن باردار مشروب الكلي مصرف كند مقداري از الكل مصرف شده، به بدن جنيني كه در شكم دارد مي رسد و مستقيماً روي مغز وي اثر مي گذارد، زيرا تاثير مستقيم الكل روي مغز است.

دفع الكل: 5 تا 10% الكل مصرف شده، بدون هيچگونه تبديلي به وسيله كليه ها و ريه ها دفع مي شود. اما بقيه در معرض اكسيده شدن در كبد قرار گرفته و تبديل به دي اكسيد كربن (co2) و آب و انرژي مي شود. ميزان كالري بدست آمده از يك گرم الكل در اين عمل به 7 كالري مي رسد و همين مسئله موجب بروز بي ميلي شديد به غذا در انسان مي گردد كه نتيجه آن دچار شدن شخص به كمبود مواد غذايي در بدن است.(1)

ص: 23


1- - پژوهشي در اعجاز علمي قرآن جلد 2 - صفحه 339

مضار و مفاسد طبي الكل:

درابتدا قبل از بيان اين بحث در خصوص مسموميت الكل كار تحقيقي كه صورت گرفت به اين طريق كه با افزودن تدريجي الكل به آبي كه ماهي هاي كوچك در آن بودند و اطلاع به زهرآگيني اش دانستند كه الكل براي موجودات سمي است. (1)

مفاسد الكل را مي توان به دو قسمت اصلي تقسيم كرد:

مسموميت الكلي حاد (مستي) و مسموميت الكلي مزمن (اعتياد) يا الكليسم

اول: مسموميت الكلي حاد:

مصرف مقدار زياد الكل، انسان را دچار گيجي و مستي مي كند. چه شخص معتاد به الكل باشد و چه نباشد. عضوي كه بيش از ساير اعضاي بدن از الكل متاثر مي گردد، مغز است. تاثير الكل بر مغز همانند ساير مواد مخدر، تاثيري است تخديري (Depressent). حالت مستي موقعي بروز مي كند كه ميزان الكل موجود در خون به 5/0% برسد. با افزايش ميزان الكل موجود در خون شدت مستي نيز افزايش مي يابد تا اينكه به بيهوشي و سپس مرگ منتهي گردد.

اين عوارض دماغي، شخص مست را در معرض اين اخطار قرار مي دهد:

1- تصادف با اتومبيل و يا سقوط در رودخانه و يا گودال به دليل عدم توانايي در حفظ تعادل به هنگام راه رفتن.

2- تجاوز به حقوق ديگران و به راه انداختن مشاجرات بي دليل به جهت فقدان تعقل و تفكر منطقي

3- اقدام به تجاوزات جنسي به دليل ايجاد ميل شديد به مقاربت جنسي در شخص.

ص: 24


1- - اولين دانشگاه آخرين پيامبر جلد 7 ص 184

1- التهاب لوزالمعده حاد كه بيماري بسيار خطرناكي بوده و ممكن است منجر به مرگ شود.

2- زخم معده حاد كه ممكن است منجر به مرگ شود.

3- اغماء (Coma) كه ممكن است با كمبود قند خون نيز همراه شود. اگر شخص مست به هنگام اغماء در معرض سرما نيز قرار گيرد ممكن است بميرد. حتي برخي افراد مست با استنشاق بوي استفراغ خود نيز مي ميرند.

4- مرگ بر اثر تنگي نفس و متوقف شدن قلب از فعاليت(1)

طرح يك سئوال:

آيا الكل در مقادير بسيار كم مضر است؟

دكتر ملوين كنزلي در هشتمين كنگره جهاني مبارزه با الكل و الكليسم (سال 1969) در نيويورك تشكيل شد گفت: حتي مصرف كم الكل مي تواند ضايعات مغزي بسياري را سبب شود. دكتر كنزلي كه بر سازمان تحقيقاتي دانشكده پزشكي كاروليناي جنوبي (كه در آن سال رياست داشت) در ضمن سخنانش چنين گفت:

بعضي ها چنين گمان كرده اند كه اگر فقط در مجالس باصطلاح لبي تر كنند گرفتار اعتياد نمي شوند يا الكل در آنان ضايعات مغزي بوجود نمي آورد، در حالي كه تحقيقات وسيعي كه در اين زمينه شده نشان مي دهد كه مشروبات الكلي حتي به ميزان بسيار كم سبب اختلال در كار سلولهاي مغزي مي شود در همان كنگره دانشمندان ديگر و از جمله دكتر رايموند پنيگتون سخنراني نمودند اثر سوء حتي مقدار كم الكل بر انسان اشاره نمودند.(2)

ص: 25


1- پژوهشي در اعجاز علمي قرآن - جلد دوم صفحات 340 – 339
2- - كتاب اولين دانشگاه آخرين پيامبر - جلد 7 صفحه 173

آقاي هانري كوربن چندين مسافرت به ايران كرده و با علامه مرحوم طباطبايي نويسنده محترم تفسيرالميزان بحثها نموده و شنيده شد نوبتي با مرحوم آيت الله بروجردي ملاقات و در ضمن بحث سئوالش باينجا رسيد: با آنكه مقدار ناچيز الكل مست كننده نيست چرا اسلام آنرا حرام ساخته است، ايشان بدين مضمون جواب دادند: يكي چند قطره برايش اندك است و ديگري يك شيشه! و اين جواب عالمانه كافي است كه گفته شد چون استعدادها مختلف و عامل زيادت طلبي كه در الكل است نيرومند و بدون گذشت مي باشدتعيين مقدار حداقل براي چيزي كه نه غذا است نه در موارد سلامتي دواكار است كاملا غيرعلمي به شمار مي رود(1)

شايد برخي در مقام اعتراض بگويند كه مقدار كمي الكل موجب سكر نمي شود. در پاسخ مي گوييم خير حالتي وجود دارد كه به نام سكر مرضي معروف است و در نتيجه نوشيدن مشروبات الكلي (چه كم و چه زياد) براي افرادي كه داراي شخصيتي متزلزل هستند حاصل مي شود و به صورت جنون عقلي حاد ظاهر مي شود. اين حالت از چند ساعت تا 24 ساعت به طول مي انجامد و بعضي مواقع بيشتر از اين مدت هم طول مي كشد.

اين جنون به اشكال گوناگون نمود پيدا مي كند كه آن را به سه قسمت تقسيم كرده اند:

انواع سکر مرضی:

1- سكر مرضي توام با هيجانات حركتي و آن حالتي از عصبانيت و هيجان شديد است كه در آن فرد مست شروع به خراب كاري در اطراف خود مي كند و ناخودآگاه داد و فرياد راه مي اندازد و سپس بيهوش مي گردد.

ص: 26


1- - اولين دانشگاه آخرين پيامبر جلد 7 ص 154

1- سكر مرضي توام با جنون و بدبيني، اين حالت گاهي انسان را به خيانت و جنايت و خودكشي سوق مي دهد. نمونه اينگونه افراد در جوامع امروزي بسيارند.

به عنوان مثال موردي را نقل مي كنيم كه در زمستان سال 1976 در يكي از روستاهاي حومه شهر حلب اتفاق افتاد. در اين حادثه مردي نيمه شب در حال مستي وارد منزل خود مي شود و ناگهان به ذهنش خطور مي كند كه زنش به وي خيانت كرده است اين فكر تا بدانجا در او تقويت مي شود كه زن و چهار فرزند بيگناه خود را در خواب سرمي برد.

2- سكر مرضي توام با خلسه، در اين حالت فرد مست در عالمي رويايي زندگي مي كند كه در حالت عادي آرزوي آن را داشته و خواب آن را مي ديده. اين حالت نيز با بيهوش شدن فرد خاتمه مي يابد.

دوم: مسموميت الكلي مزمن (Alcholism)

مصرف كنندگان مشروبات الكلي را مي توان به سه گروه تقسيم كرد:

1- گروهي كه در هر بار مقدار زيادي نوشابه هاي الكلي مي نوشند و اين گروه ممكن است در يك سال تا چهار بار دچار مسموميت شوند.

2- گروهي كه به مصرف زياد نوشابه هاي الكلي عادت كرده اند. اين گروه بيش از 12 بار در سال دچار مسموميت مي شوند، و حتي گاهي فقط با يكبار مصرف به مدت يك هفته تحت تاثير عوارض آن خواهند بود.

3- گروهي كه كاملا الكلي شده و سرنوشت خود را به الكل سپرده اند. اين گروه حتي قادر نيستند يك روز را بدون نوشيدن مشروبات الكلي سركنند.

ص: 27

اعتياد مزمن به الكل سبب وارد آمدن زيانهاي بسياري به تمام دستگاههاي بدن مي گردد. كه مي توان اين زيانها را با توجه به دستگاههاي متضرر به شرح زير تقسيم كرد.

الف - الكلسيم و بيماريهاي عصبي:

اعتياد به الكل موجب ابتلاء به بيماريهاي عصبي زير مي گردد:

1- ايجاد اختلال در كار تعدادي از اعصاب: در اين حالت فرد الكلي دچار ضعف عضلات و لرزش اندامها و درد در ناحيه دستها و پاها مي گردد.

2- ايجاد اختلال در كار يك عصب: در اين حالت اختلالاتي در مسير فعاليت آن عصب توام با فلج موقت حاصل مي شود.

و با توجه به نوع عصب، اين اختلال ممكن است به صورت فلج عصب صورت و يا عصب چشم و يا فلج ناشي از نحوه خوابيدن بروز نمايد. كه حا لت اخير بيشتر در كشورهاي به اصطلاح پيشرفته به چشم مي خورد كه در آن شخص در حال مستي (معمولا شنبه شبها كه فردايش تعطيل است) به صورتي مي خوابد كه اعصاب آرنج و سراستخوانهاي مچ دست و انگشتانش تحت فشار قرار مي گيرند و بدين ترتيب عضلات محرك دست فلج مي گردد.

3-التهاب عصب بينايي: اكثر كساني كه به مشروبات الكلي اعتياد دارند،از اين بيماري كه توام با كاهش قدرت ديد است رنج مي برند. اين حالت در برخي موارد نادر نيز منجر به كوري مي شود.

4- داءالحصاف الكلي: ياگري خشك الكي (جرب) اين بيماري به فراواني نزد الكليستها مشاهده مي شود.

ص: 28

5- مجموعه بيماريهاي ديگري نيز وجود دارد كه بيشتر در ميان افراد الكلي يافت مي شود. از جمله اين بيماريها مي توان ورم غشاء خارجي مغز، سفليس نخاعي، از بين رفتن سلولهاي مغزي و معلوليت عضلاني را نام برد.

ب - الكل و بيماريهاي گوارشي:

از همان ابتداي ورود الكل به دستگاه گوارش، تخريب و فاسد را با خود به ارمغان مي آورد از جمله:

1- خراش غشاهاي مخاطي دهان و حلق و آسيب رسيدن به پرزهاي چشايي و ترك زبان.

2- ظاهر شدن پلاكهاي سفيد رنگ بر روي زبان (leukoplakia) كه غالبا به سرطان زبان مبدل مي گردد.

3- التهاب مري

4- استفراغ هاي شديد خوني به دليل پاره شدن برخي از رگهادر ناحيه اتصال مري به معده.

5- سرطان مري . آمار نشان مي دهد كه 90% بيماران مبتلا به سرطان مري را معتادان به الكل تشكيل مي دهند.

6- التهاب حاد معده . همه معتادان به الكل بلا استثناء به التهاب حاد معده مبتلا هستند.

7- التهاب مزمن و پنهان معده. اكثر الكليست ها گرفتار اين بيماري مي شوند. در پيدايش اين بيماري،نقص پروتئين بدن نيز نقش مهمي ايفا مي كند، در نتيجه اين بيماري شخص به كم خوني ناشي از عدم جذب ويتامين B12 توسط بدن مبتلا مي گردد كه اين حالت خود، بيمار را براي ابتلا به سرطان معده آماده مي سازد.

ص: 29

1- سرطان معده . 90% مبتلايان به سرطان معده از معتادان به مشروبات الكلي هستند كه مصرف دخانيات نيز به اين امر كمك مي كند.

2- زخم معده . يكي از پزشكان به نام دكتر گوردن مي گويد: 10 تا 15% از علل ابتلا به زخم معده نوشيدن مشروبات الكلي است. و از طرفي الكل مانع ظاهر شدن علائم ابتلاء به اين بيماري است ، به همين دليل خود بيمار ممكن است بدون متوجه شدن ، مدتها دچار خونريزي معده شود.

3- ايجاد اختلال درجذب مواد غذايي در روده ها به دليل بيمار بودن كبد، معده، امعاء و لوزالمعده.

4- الكل و لوزالمعده. زيانهايي كه الكل به لوزالمعده مي رساند عبارتند از:

الف - التهاب حاد غده لوزالمعده، كه در آن غده دچار هضم ذاتي (خودخوري)(1) شده و سپس پاره مي شود. بطوريكه گفته شد اين بيماري خطرناكي است كه بيشتر حالات دل دردها را نزد الكليستها تشكيل مي دهد و علت 70% اين حالات الكل است.

ب - التهاب مزمن لوزالمعده كه نقش بسزايي در سوءتغذيه ، گوارش و جذب موادغذايي دارد.

5- الكل و كبد: امروزه بيماريهاي كبدي ناشي از مصرف مشروبات الكلي يكي از مشكلات خطرناك بهداشتي جهان به شمار مي رود. كافي است بدانيم كه نوشيدن خمر مهمترين عامل پيدايش حالات تشمع كبد (سيروز)(2) در كشورهاي غربي است. رابطه مصرف مشروبات الكلي با بيماري زايي، بحثي است گسترده و مفصل نه در حد اين رساله . لذا فقط به بيان مختصر سه رابطه بسنده مي كنيم:

ص: 30


1- - اتوليز - گردآورنده
2- - سيروز : عارضه اي است كه باعث نرم شدن كبد مي شود و بعضا بر سطح آن علايمي مانند ميخ كوبي ديده مي شود (فرهنگ پزشكي دورلند )-گرد آورنده

1- تاثير بر كار تبادلات كبد كه منجر به كاهش اندوخته قندي و افزايش و تراكم مواد چربي در كبد خواهد بود.

2- تاثير مباشر و مسموم كننده روي كبد .

3- نقص غذايي بدن افراد الكلي به دليل بي اشتهايي آنها كه منجر به كاهش پروتئين ، مواد قندي و چربي در بدن مي شود. اما مهمترين بيماريهاي كبدي ناشي از نوشيدن مشروبات الكلي: تراوش چربي در كبد، تراوش چربي در كبد توام با زرد شدن بدن (يرقان)، التهاب حاد كبدي، تشمع كبد (سيروز).

معمولاً اين بيماري ها كاملاً به هم مرتبط هستند و همگي در نهايت به تشمع كبد منجر مي شوند ، اين بيماري به هيچ عنوان درمان پذير نيست زيرا كبد مركز سوخت و ساز و تبادلات غذايي بدن است( The central of the metabolism) از مهمترين نتايج تشمع كبد مي توان به آب آوردن شكم و ظهور زگيل هايي در مري و سرطان كبد اشاره كرد در فرانسه ساليانه 22500 نفر و در آلمان 16000 نفر بر اثر تشمع كبد در نتيجه مصرف مشروبات الكلي مي ميرند .

ج – الكل و بيماريهاي قلبي :

الكل رابطه نزديكي با بسياري از بيماريهاي قلبي دارد از جمله :

1- ضعف ماهيچه هاي قلب ، بويژه پس از نوشيدن آبجو به دليل وجود كبالت در آن .

2- نارسائيهاي قلبي مادرزادي كودكان در صورتي كه مادر در ماههاي نخست بارداري مشروبات الكلي نوشيده باشد .

لازم به گفتن است كه عده اي الكل را به عنوان مسكن براي سوزش قلب بكار مي برند ، غافل از اينكه نتيجه عكس حاصل مي شود. زيرا الكل با توجه به كالري هاي حرارتي آن ، باعث چاقي

ص: 31

شده و چربي خون را در دراز مدت بالا مي برد و همين مساله باعث تشديد در قلب مي گردد و فقط به صورت موقتي و به عنوان مسكن عمل مي كند .

د) الكل ونارسايي هاي خوني :

با توجه به اينكه الكل باعث كم اشتهايي و در نتيجه سوء تغذيه مي گردد ، عوارض زير را در رابطه با خون در پي خواهد داشت :

1- كاهش آهن خون (1)

2- كاهش اسيد كوليك در خون (2)

3- كاهش ويتامين B12

در خون

(كاهش ويتامين B12

نه تنها موجب كم خوني مي گردد ، اختلالات عصبي همراه با كمبود ويتامين B12 نيز ممكن است رخ دهد .

كمبود ويتامين B12 منجر به اختلال در واكنش متيونين سنتتاز مي گردد كم خوني ناشي از اختلال در سنتز DNA مانع تقسيم سلولي و تشكيل هسته گلبولهاي قرمز جديد و باعث تجمع مگالو بلاستها در مغز استخوان مي شود (3)

و همچنين كمبود ويتامين B12

در روند ايجاد متيونين اختلال ايجاد مي كند متيونين به صورت آدنوزيل متيونين (شكل فعال متيونين) در پلي آمين ها نقش دارد (4)

همچنين متيونين يكي از پيش سازهاي سوكسينيل COA نيز هست (5)

ص: 32


1- با توجه به اينكه آهن در هسته مركزي هموگلوبين قرار دارد و هموگلوبين در اكسيژن رساني به بافتهاي مختلف بدن نقش اساسي دارد ، لذا كاهش آهن باعث لطمه رسيدن به بافتهاي مختلف مي شود - گردآورنده
2- اسيد كوليك ، اسيد صفراوي است كه بيشترين ميزان آن در صفراست با توجه به اينكه كلسترول نهايتاً بصورت اسيدهاي صفراوي (منجمله اسيد كوليك) دفع مي شود . كاهش اسيد كوليك اثر مهاري بر روي تجزيه كلسترول به اسيدهاي صفراوي دارد (لذا سبب مي شود ) ميزان تبديل كلسترول به اسيدهاي صفراوي افزايش يافته و نهايتاً سبب كاهش يافتن كلسترول پلاسما شود .و با توجه به اينكه كلسترول يك اسيد آمفي پاتيك بوده و به دليل اينكه يك جزء ساختماني ضروري براي غشاء (سلول) و … در بدن سنتز مي شود كاهش آن مي تواند همانند افزايش آن ( مشكل ساز براي بدن ) باشد. – بيوشيمي هارپر جلد اول بخش 28 -گرد آورنده
3- مگالوبلاست : نامي كه به اشكال اوليه سري گويچه هاي سرخ داده شده است – فرهنگ پزشكي دورلند صفحه 605- گرد آورنده
4- پلي آمين ها(آمين هاي چندتايي) براي رشد سلولها و بافت ها حائز اهميت هستند (بيو شيمي هارپرجلد اول بخش 32 و 33 ) -گردآورنده
5- سوكسينيل COA يكي از اجزاي سيكل كربس است و سيكل كربس مسير مشترك نهايي براي اكسيداسيون كربوهيدراتها ، ليپيدها و پروتئين ها و يا بطور كلي سوزاندن مواد مذكور و توليد انرژي از آنها براي انجام اعمال حياتي بدن مي باشد (بيوشيمي هارپر جلد اول بخش 18)-گرد آورنده

1- كاهش گلبولهاي قرمز خون و در نتيجه زرد شدن پوست بدن

2- بيماري هموسيدرين (Hemosiderin) (1)

و-الكل و بيماريهاي عفوني :

اعتياد به الكل بدن را ضعيف و ناتوان و مقاومت آنرا بسيار كم مي كند لذا آمادگي ابتلاء به بيماري هاي عفوني به ويژه بيماريهاي عفوني مسري در اين افراد خيلي زياد است كه از جمله اين بيماري ها مي توان سل ، سفليس ، التهاب ريه، مالاريا، تب تيفوئيد ، بيماريهاي هاي پوست و التهاب غدد عرقي زير بغل را نام برد .

ه-- الكل و فعاليت هاي جنسي :

الكل تاثير زيادي روي فعاليت هاي جنسي دارد از جمله :

1- ميل جنسي را افزايش مي دهد ، ولي موجب كاهش توان انجام فعاليتهاي جنسي مي شود.

2- ممكن است موجب كوچك شدن بيضه ها و بزرگ شدن پستانها (در مرد) شود به ويژه اگر با بيماري كبد همراه باشد .

3- موجب ايجاد نارسايي در رفتارهاي جنسي زنان مي شود .

4- دگرگونيهاي را در نطفه بوجود مي آورد كه در نتيجه باعث تولد كودكان ناقص الخلقه مي شود .

ص: 33


1- هموسيدرين، رنگدانه آهن دار قهوه اي رنگ است كه از تجربه و تخريب گلبولهاي قرمز در سلولهاي رتيكولر(شبكه اي ) طحال و ديگر عناصر ماكروفاژ يك بدن ايجاد مي شود – فرهنگ پزشكي دورلند صفحه 478- گرد آورنده

و- الكل و سرطان :

الكل يكي از علل پنج گانه اصلي ابتلا به سرطان مغز است . اين علل كه در انگلستان به (5-S s)S معروفند عبارتند از:

1- سيگار كشيدن Smoking

2- مشروبات الكلي Spirts

3- عفونتها Spesis

4- ادويه Spicess

5- سفليس Syphilis

در تحقيقي كه توسط دكتر (لورمي) بعمل آمده مشخص گرديده كه 51 بيمار از اصل 58 بيمار مبتلا به سرطان لوزه، زبان و حنجره از معتادان به الكل بوده اند. واين سرطانها از بدترين انواع سرطانها هستند زيرا قدرت تكلم و خورد و خوراك را از بيمار مي گيرند و زندگي را براي او بسيار مشكل مي سازند (1)

(از زنان مشروبخوار خارش فرج مشاهده شده خارش فرج يكي از علل مستعد كننده ابتلا به سرطان است (2)

ز- الكل و بارداري :

مهمترين مساله اي كه در فرزندان زنان الكلي به چشم مي خورد، وجود انواع معلوليت در 33% آنهاست اين معلوليت ها ممكن است به شكل نقص در رشد، عقب ماندگي ذهني ، نقص خلقت ظاهري و ناراحتي هاي قلبي مادرزادي باشد .

ص: 34


1- پژوهش در اعجاز علمي قرآن جلد دوم صفحات 345-342
2- اولين دانشگاه آخرين پيامبر جلد 7 صفحه 195

يكي از پزشكان آلمان ثابت كرده كه تاثير الكل تا سه نسل به طور حتمي باقي است به شرط اينكه اين سه نسل الكلي نباشند .

ح- الكل و بيماريهاي رواني :

عوارض روحي و ذهني بسياري وجود دارند كه يا بر اثر اعتياد به الكل و يا ترك ناگهاني و يكباره آن بوجود مي آيند از جمله مهمترين آنها:

1- هذيان ارتعاشي (Dilerimtremens ) ، كه حالتي است حاد همراه با اختلالات عقلي بي توجهي ، رعشه و هيجان زدگي

2- جنون كورساكوف Korsqkof syndrom كه عبارتند از ضعف ذاكره + هذيان گويي + التهاب پايانه هاي عصبي + از بين رفتن قدرت تشخيص و شناخت

3- بيماري مغزي ورنيكه (Wernichk’s ence phylopqthy):

اين بيماري علاوه بر عوارض جنون كورساكوف ، عوارض ديگري نيز دارد كه عبارتند از فلج عضلات چشم + از دست دادن قدرت تفكر +گيجي و بيهوشي

آنسفالوپاتي ورنيكه با كمبود ويتامين B1 رخ مي دهد غالباً در افراد الكلي مزمن كه از مواد غذايي اندكي استفاده مي كنند ديده مي شود (1)

آنسفالوپاتي ورنيكه ، نوعي آنسفاليت التهابي خونريزي دهنده كه ضايعات آن در اطراف قنات مغزي قرار گرفته اند ، اغلب در الكليتهاي مزمن ديده مي شود و با فلج عضلات چشم ، تلو تلو خوردن اختلال شعور مشخص مي شود (2)

(كلاً آنسفالوپاتي به هر نوع بيماري استحاله اي مغزگفته مي شود (3)

ص: 35


1- بيوشيمي هارپر جلد دوم صفحه 740
2- فرهنگ پزشكي دورلند صفحه 362 -گرد آورنده
3- همان

1- عقب ماندگي عقلي الكلي : ضعف ذاكره + ناتواني در كنترل عواطف + اختلال درفعاليتهاي مغزي (1)

به موجب آماري كه در انگلستان درباره جنون الكلي انتشار يافت و اين جنون با جنونهاي ديگر در آن مقايسه شده بود، چنين بدست آمده كه در برابر 2249 ديوانه الكلي فقط 53 ديوانه به علل ديگر وجود داشته است .

به موجب آمار ديگري كه از تيمارستانهاي آمريكا بدست آمده 85% از بيماران رواني آنها را بيماران الكلي تشكيل مي دهد .

يكي از دانشمندان انگليسي بنام بنتام مي نويسد : مشروبات الكلي در كشورهاي شمالي انسان را كودن وابله ، و در كشورهاي جنوبي ديوانه مي كند و سپس مي افزايد : آيين اسلام تمام انواع نوشابه هاي الكلي را تحريم كرده و اين يكي از امتيازات اسلام مي باشد. طبق آمار ديگري تلفات بيماران رواني آمريكا در يكسال دوبرابر تلفات آن كشور در جنگ جهاني دوم بوده است و به عقيده دانشمندان در بيماران رواني آمريكا مشروبات الكلي و سيگار نقش اساسي داشته اند (2)

ص: 36


1- پژوهشي در اعجاز علمي قرآن جلد دوم صفحه 346
2- تفسير نمونه جلد 5 صفحه 74

فصل چهارم: اثرات ثابت شده الكل بر اساس تحقيقات پزشكي

ص: 37

اثرات ثابت شده الكل بر اساس تحقيقات پزشكي .

1- اثر الكل در عمر:

يكي از دانشمندان مشهور غرب اظهار مي دارد كه هر گاه از جوانان 21 ساله تا 23 ساله معتاد به مشروبات الكلي 51 نفر بميرند در مقابل از جوانهاي غير معتاد 10 نفر هم تلف نمي شوند .

دانشمند مشهور ديگري ثابت كرده است كه جوانهاي بيست ساله كه انتظار مي رود پنجاه سال عمر كند در اثر نوشيدن الكل بيشتر از 35 سال عمر نمي كند . بر اثر تجربياتي كه كمپاني هاي ( بيمه عمر) كرده اند ثابت شده است كه عمر معتادان به الكل نسبت به ديگران 25 تا 30 % كمتر است

2- اثر الكل در نسل :

كسي در حين انعقاد نطفه مست است 35% عوارض الكليسم حاد را به فرزند خود منتقل مي كند و اگر زن و مرد هر دو مست باشند 100% عوارض حاد در بچه ظاهر مي شود .

3- اثر الكل در فرزندان :

كودكاني كه زودتر از وقت طبيعي به دنيا آمده اند از پدر ومادران الكلي 45% ، از مادران الكلي 31% ، از پدران الكلي 17%

كودكانيكه

هنگام تولد توانايي زندگي را ندارند از پدران الكلي 6% از مادران الكلي 45% كودكاني كه كوتاه قد بوده اند از پدران الكلي 75% از مادران الكلي 45%

كودكاني كه فاقد نيروي كافي عقلاني و روحي بوده اند از مادران الكلي 75% از پدران الكلي 75% بوده است . (1)

ص: 38


1- نفسير نمونه جلد 2 صفحات 75-74

4- اثر الكل در ريزش مو:

استعمال الكل اگر چه كم باشد در ريزش مو ، نوعي كه پيري زود رس مي توان گفت موثر است (1)

5- اثر الكل در بينايي:

گروهي از پزشكان ميدلند اعلام داشتند كه الكل نيروي بينايي را 23 تا 75 درجه كاهش داده ، و قدرت انبساط و انقباظ مردمك را به حدود يك سوم مي رساند (2)

6- اثر الكل در مكانيسم اثر داروها:

الف - خوردن قرص هاي خواب آور با الكل موجب مرگ مي شود در بعضي نقاط براي سرقت، قرص هاي خواب آور در مشروب مراجعين مي انداختند و باعث مرگ آنان مي شدند و قضيه برخي قتل ها بدين طريق معلوم گرديد.

ب - الكل به كلي پني سيلين (كه داروي موثر براي درمان بسياري عفونتهاست) را خنثي مي سازد و در نتيجه بدون اينكه بيمار بداند مرض به پيشروي خود ادامه مي دهد.

ج - مخلوط شدن نيتروگليسيرين كه معالجه آنژين صدري به كار مي رود با الكل موجب اختلالات رواني مي گردد.

د -باهم كردن داروهاي ضدديابت از دسته سولفانيل ها با الكل سبب پيدايش تهوح و سرخي پوست مي گردد.

ص: 39


1- اولين دانشگاه آخرين پيامبر جلد 7 ص 172
2- همان ص 187

ه - الكل تشكيل گلوكز را از اسيدآمينه و مواد پيشگام ديگر مهار مي كند، اثر هيپوگليسميك الكل (كاهش قند خون) در بيماران مرض قندي تائيد شده و الكل اثر هيپوگليسمي انسولين را تشديد مي نمايد و باعث اختلالات عصبي دائمي مي گردد.

ي-داروهاي نوع تيرآمين اگر با الكل مخلوط شوند حالات تهوع و سردرد و تنگي نفس بوجود مي آورند. (1)

7-اثر الكل در تشديد بيماريها:

الف - آبله خوني كه شكل بدخيم آبله است بيشتر در الكليكها ديده مي شود.

ب - الكل در بيدار كردن اولسر معده(زخم معده) و اثني عشر موثر است .

ج - حصبه در بيماران ديابتي و الكلي خطرناك است.

د -عامل موثر مساعد كننده براي عود يرقان ويروسي است.

ه - هپاتونفريت خوني با حالت تيفوئيدي در تب راجعه كه از اشكال سخت است در اشخاص ضعيف و الكليكها بيشتر ديده مي شود.

ي - آبسه آميباز كبدي نژاد سفيد و آنهم مردان كه بيشتر الكل مي خورند بيشتر ديده مي شود.

ر - آميب به منزله دانه و الكل به مانند آب است.

ز -در بعضي مسموميتها بويژه با الكل اختلال ديد رنگ سبز وجود دارد.(2)

ساير اثرات الكل:

1- الكل ممكن است باعث افزايش حملات نقرس شود زيرا موجب افزايش اوره خون مي گردد.

2- ممكن است اعتياد باعث بوجود آمدن سنگهاي دوقلويي كليه و يا ورم مثانه گردد.

ص: 40


1- - اولين دانشگاه آخرين پيامبر جلد 7 صفحات 193-191
2- - اولين دانشگاه آخرين پبامبر جلد 7 ص 194

1- كاهش ميزان قند خون در بدن پس از نوشيدن مشروبات الكلي ممكن است بسيار شديد و باعث بيهوشي و حتي مرگ شود. (1)

2- الكليها براي عمل جراحي تحمل كمتري دارند.(2)

ص: 41


1- - پژوهشي در اعجاز علمي قرآن جلد دوم صفحه346
2- - اولين دانشگاه آخرين پيامبر جلد 7 ص 194

فصل پنجم: شراب و مي از ديدگاه شاعران برجسته

ص: 42

شراب و مي از ديدگاه شاعران برجسته:

در اين فصل مناسب ديدم كه در خصوص يكي از شعراي معروف و نامي بنام حافظ شيرازي اشعار و عقايد وي در باب مي و شراب از ديدگاه فرهيخته و دانشمند قرن جاري استاد شهيد مطهري مطالبي را بيان نمايم:

تقريبا در پانصد غزل اصيلي كه از خواجه به ثبت رسيده غزلي نيست كه از شاخص ((مي ))

و تركيبات مشتق از آن و يا از الفاظ هم معناي آن همچون شراب، باده و … خالي باشد.

مي توان نوشت كه از فرط تكرار اين شاخص است كه ديوان حافظ، خود مست ترين ديوانه هاي عرفاني است و تا بدست تو دهان مي گشايد به لحظه اي از شور مستي اش سرمستت مي كند، حافظ از پياله گرفته تا خم.

از جام گرفته تا قدح، در كاسه سفالين يا زر، حتي در جمجمه… در هر چه كه بتواند ظرفي باشد، ((مي)) مي نوشد، شراب مي خورد و باده مي زند، و تمام اين مستي ها و بدمستي ها را با حضور دوست، آشنا، محرم، يار، و دور از چشم غيرانجام مي دهد و آنگاه كه در ادبيات زير به تصريحات وي در معناي واژه ((مي)) توجه كنيم در خواهيم يافت كه چنان مي، شراب، و باده اي را حقاً كه بايد بزير خرقه كشيد و در خفاي اغيار شاهد نوشانوش ياران بود. چرا كه محتسب، غير:

بخورد باده ات و سنگ بجام اندازد.

1- مستي عشق نيست در سر تو روي كه تو مست آب انگوري

2- شود مست وحدت از جام الست هرآنكو چو حافظ مي صاف خورد

3- خرم دل، آنكه همچو حافظ جامي ز مي الست گيرد

ص: 43

4- خم ها همه در جوش و خروشند زمستي آن مي كه در آنجاست حقيقت نه مجازاست

1- به هيچ دور نخواهيد يافت هشيارش چنين كه حافظ ما مست باده ازل است

و حال صرف نظر از تصريحات خواجه و عدم اعتقاد به شاخص هاي وي چنانچه در معناي ((مي)) و كلمات همسان آن با مفسران مجازي متفق باشيم و بپذيريم كه اين الفاظ مفهومي جز مايعات الكلي فشرده در بطري را ندارد، ببينيم در ترجمه اشعاري كه داراي اين الفاظند با چه صحنه ها و چگونه موجودي روبرو خواهيم بود.

تا بگويم كه چه كشفم شد از اين سر و سلوك

بر در ميكده با بربط و پيمانه روم

مي دانيم كه جمع نقيضين محال است بدين معني كه امكان ندارد در يك لحظه هم روز و آفتاب باشد و هم شب و ظلمت. بر اين اساس سراينده بيت فوق را يا بايد سالكي اهل مكاشفه و بدين دليل مبرا و منزه از آلودگيها دانست و يا ميخواره منحرفي دستخوش پليدي هاي شيطاني. در شق ثالث كلام وي بلوفهائي است عوامفريب كه مقام علمي و ادبي مفسران روشنفكران مانع از آن خواهد بود كه به تفسير چنين اباطيل و انحطاطي قلم بيالايند . ليكن وقتي بر مركب تطبيق در صحنه غزلهاي آسماني شاعر چشمان با خورشيد آنهمه الفاظ همگون تلاقي ميكند بر ما مسلم مي گردد كه اباطيل و انحطاط، تراوش قلم آناني است كه در تاويل و توجيه اين شاعر عارف حتي زحمت تطبيق چند غزل را كه داراي واژه هاي مشترك اند بخود هموار نمي كنند. چرا كه تنها تطبيق و توجه به كلمه پيمانه و كاربرد آن در دو بيت زير ما را به شاخص بودن اين واژه ديوان، واقف و به شاخص زباني حافظ رهنمون مي سازد.

1- تا بگويم كه چه كشفم شد از اين سير و سلوك بر در ميكده با بربط و پيمانه روم

ص: 44

1- دوش ديدم كه ملائك در ميخانه زدند گل آدم بسرشتند و به پيمانه زدند

معناي مجازي بيت دوم كمدي زير را در نظر مجسم مي سازد: عده اي فرشته سفيد پوش و حتي شرابدوست ! از آسمان بزمين آمده و در فضاي دود زده و متعفن از الكل وافيون ميخانه، ميان خمره هاي كوتاه و بلند و منقل هاي بزرگ و كوچك بعمل آوردن گل و ريختن آن به پيمانه ها هستند حال اين فرشته ها كه با تفسير مجازي از بيت، مجبوريم، به عمله بودنشان صحه بگذاريم چطور و چگونه آدم را در پيمانه كه ظرفي است باندازه يك فنجان جا مي زنند و چرا مي زنند ديگر پرسش مهمي نيست كه مفسران محترم الزامي در پاسخگويي به آن را داشته باشند.

و اينجاست كه اگر باور نداريم كه در اشعار اصيل شاعرمان الفاظ ميكده، ميخانه و پيمانه شاخص اند نه لغت آنگاه بناگزير بايد صحنه مضحك فوق را در ترجمه بيت بالا بپذيرم و با اين پذيرش نمي دانيم مفسراني كه بهرحال خواجه شيراز را شاعر منتخب و فصيح ترين و بليغ ترين شاعر فارسي زبان مي دانند نمايش چنين شاهكار بلاغت و فصاحت را در زمره ديگر شاهكارهاي شاعر همچنان به تائيد خواهند نشست؟! و آيا چنين تاييدي لطمه اي به سوابق درخشان علمي و ادبي ايشان نخواهد بود؟!… و چه سخت، چه سخت است خواندن و شنيدن برداشتهاي اينسان پرت وپلشت از كلام شاعري كه طبق اعتقادات قرآني اش كه آن را (اندرسينه دارد) فرشته، موجودي است پاك و تسبيح گوي كه جز ذكر حق و اطاعت امر وي كاري ديگرش نيست.(1)

نمونه اي ديگر :

ساكنان حرم سترو عفاف ملكوت با من راه نشين باده مستانه زدند

مست بگذشتي و از خلوتيان ملكوت به تماشاي تو آشوب قيامت برخاست

ص: 45


1- - تماشاگه راز صفحه 23-20

براي ترجمه بيت اول طبق برداشت مجازي از لغات، چاره اي نيست جز آنكه بپذيريم در حريم ملكوت با تمام مستوري و عفافي كه خواجه از آن بدست مي دهد، هستند ساكناني كه از فرط ولع به مشروبات زميني اين بار نه با فرود آمدن در ميكده يا به زير سقفي ديگر بلكه در ميان راه و نظاره عابران،بر بساط شاعر، بخاك نشسته مستانه باده پيمائي مي كنند و نمي دانيم گذر معشوق شاعر را بر چنين بزم مختلط و مخصوصي چه مي بايد خواند؟ حسن اتفاق يا سوء حادثه ؟ بهرحال پاسخگو بايد بود، بيتي را كه ديگر مي خوانيم چنانچه شاعر در چنين محفل آسماني - زميني ويژه اي بداهه نسروده پس در كدام مجلس و بر چه انگيزه اي معشوق را صلادر داده است كه:

مست بگذشتي و از خلوتيان ملكوت به تماشاي تو آشوب قيامت برخاست پاسخ چيست؟ چه مي بايد گفت؟… و راستي هيچ انديشيده ايم كه براساس ترجمه مجازي از اين ديوان، اين بهشت بكر عرفان،چگونه عظيم ترين افتخار ادبي انسان را پاره پاره كرده به دست باد مي دهيم؟!

نمونه اي ديگر:

چون پير سالك عشقت به مي حواله كند بنوش و منتظر رحمت خدا مي باش

چنانچه قرار باشد دو مصرع بالا را مجازاً معني كنيم شاعر را با نحوه تفسيرمان جز شلاق تمام نسبت هاي ناروائي كه تاكنون به جسم و روحش كشيده ايم به تازيانه جهل و بي فرهنگي نيز مي بايد متهم و محكوم سازيم چرا كه وي با آنكه مدعي است قرآن را با چهارده روايت از بردارد هنوز امتياز بين معناي (رحمان) و (رحيم) را نمي داند و اهل مي و شراب را به انتظار (رحمت) الهي كه در لسان قرآن فيضي است خاص براي بندگان مومن دستور مي دهد، و رحمت خدائي را

ص: 46

مشروب رساندن و از خمار رهاندن نيمه مستان مي انگارد و با آنكه مبرهن است سلوك يعني پيراسته گشتن از رذائل نفساني، حواله مشروبخواري را كه به اعتقاد قرآن كاري است شيطاني از دست پير سالك يعني مرادي كه پاك از پليديهاست از دست چنين شخصي به كف مريد مي نهد…

و … واي كه با تفسير مجازي از اين شاعر - شاعري كه به گفته خويشش شعر او سرود سماع مسيحا در آسمان و نقاب گشاي انديشه در زمين است . شاعري كه شعرش رندانه است، گنج حكمت است، آب زندگي است شاعري كه شعرش را يار، تعويذ،و قدسيانش از بر مي كنند، باري با چنان نحوه تفسيري واي كه اين شاعر چه كارها كه نمي كند! و چه نامها كه نمي گيرد!

ليكن بر فراز صحنه هاي تخيلي و تاريكي كه غير با نحوه تفسير خود از اين تماشاگه راز به نمايش مي گذارد حافظ را حافظانه مي بينيم كه نسيم وار بترنم آمده است كه:

در شان من به درد كشي ظن بد مبر كالوده گشت جامه ولي پاكدامنم

و در اينصورت چه باك چه باك از آنان كه با آلوده ساختن پاكان مضري براي خويش مي يابند كه اينان مفرشان مدفنشان است، چرا كه اگر در دام الكل و افيون مي توان خلاقيت هنري را نيز حفظ نمود چطور است حضراتي كه اصرار در مجازي جلوه دادن واژه هاي حافظ را دارند خود پس از گذشتن از سنين پاك جواني كه به گفته جنابشان سالهاي اوج خلاقيت هنري آنها بوده اكنون در فراراه كمال عمر پديده يا اثري كه گواه تكامل هنري آنان نسبت به سنين جواني است به جا معه تحويل نمي دهند و بر اين يائسگي و عقيم ماندن جز الكل و افيون كه سوزانده ريشه هاي لطيف روحي و گوهر انساني است مگر دليل ثانوي هم مي توان برشمرد.

ص: 47

با اين كيفيت چنانچه باز هم بر آن باشيم كه منظور خواجه از كاربرد اين واژه ها، بيان معناي مجازي آنهاست به گواه تكامل و تعالي دو غزل زير چگونه است كه پس از چهل سال مي و مستي مدام و نظربازي و عشرت دائم و در اين راه حتي پير و ناتوان گشتن هنوز توانايي خلاقيت از خواجه سلب نگشته و به معناي ديگر چون حضرت ابتر و بي حاصل نمانده و مي بينم كه بنا به اظهار اين دو غزل، در ايام كهولت و سپيدموئي نيز خواجه همچنان اقيانوس خلاقيتش موج مي زند و از اعماق زلال آن مرواريدهاي درشت و درخشان غلطان مي شود كه سينه ساحل ادبيات فارسي را جاودانه مزين و منور مي سازد اين دو غزل را بخوانيم و به معجزه عرفان اين حركت جوهري كه انسان را بخدا پيوند مي زند و از وي موجودي بي نقص، با اثراتي كامل ايجاد مي كند ايمان بياوريم و حتما اعتراف كنيم كه تفصيل و ترجمان ميان تهي و مهوعي كه بدليل غيربودن مفسران رايج ترين تفاسير اين ايام است جز افتراهاي شرم آور بساحت قدوسي خواجه و پيام آسماني وي هيچ چيز ديگري نيست.

غزل يك:

هر چه پيرو خسته دل و ناتوان شدم هر گه كه ياد روي تو كردم جوان شدم

شكر خدا كه هر چه طلب كردم از خدا برمنتهاي مطلب خدا كامران شدم

آن روز بردلم در معني گشوده شد كز ساكنان درگه پير مغان شدم

در شاهراه دولت سرمد به تخت بخت با جام مي بكام دل دوستان شدم

اي گلبن جوان بر دولت بخور كه من در سايه تو بلبل باغ جهان شدم

از آن زمان كه فتنه چشمت بمن رسيد ايمن ز شر فتنه آخر زمان شدم

اول ز تخت و فوق وجود خبر نبود در مكتب غم تو چنين نكته دان شدم

ص: 48

قسمت حوالتم بخرابات مي كند هر چند كاين چنين شدم و كانچنان شدم

من پير سال و ماه نيم يار بيوفاست بر من چون عمر مي گذرد پير از آن شدم

دوشم نويد داد عنايت كه حافظا بازآ كه من به عفو گناهت ضمان شدم

غزل دو:

چهل سال بيش رفت كه من لاف مي زنم كز چاكران پير مغان كمترين منم

هرگز به يمن عاطفت پير مي فروش ساغر تهي نشد ز مي صاف روشنم

از جاه عشق و دولت رندان پاكباز پيوسته صدر مصطبها بود مسكنم

در شان من بدردكشي ظن بد مبر كالوده گشت جامه ولي پاكدامنم

آب و هواي فارس عجب سفله پرورست كو همرهي كه خيمه از اين خاك بركنم

حيف است بلبلي چون من اكنون درين قفس با اين لسان عذب كه خامش چو سوسنم

شهباز دست پادشهم اين چه حالت است كز ياد برده اند هواي نشينم

حافظ بزير خرقه قدح تا به كي كشي در بزم خواجه پرده ز كارت برافكنم(1)

ص: 49


1- 56- تماشاگه راز-صفحات 28-24

فصل ششم: شراب از ديدگان اديان

ص: 50

شراب از ديدگان اديان:

در ابتدا به حدیثی استناد می کنیم که همه پیامبران تحریم شراب را داشته اند:

امام رضا(علیه السلام)فرمودند: خداوند هیچ پیغمبری را مبعوث نگردانید جز با تحریم شراب(وسایل الشیعه جلد5-صفحه320باب11)

مسئله شراب در كتب مقدسه:

از جمله موارد تحريف عهدين (كتب مقدسه) موضوع تجويز ميگساري و استعمال و ساختن نوشابه هاي الكلي است كه قرآن آن را عمل شيطان (كه قبلا بحث گرديد) و گناهي بس بزرگ شمرده است.

با اين وصف علماي يهود و دانشمندان مسيحي براي تحليل اين ماده ام الفساد آياتي به عنوان تجويز آن در كتب مقدسه پيامبران افزوده اند و حتي جرات كرده و استعمال آن را به پيامبران بزرگ خدا نيز نسبت داده اند. از جمله نخستين معجزه حضرت مسيح را كه موجب گرويدن حواريين به آن حضرت شده، شراب كردن آب معرفي كرده اند. چنانكه در (يوحنا 2: 1-11) مي گويد:

در روز سوم در قاناي جليل عروسي بود و مادر عيسي در آنجا بود (2) و هم عيسي و شاگردانش را نيز به عروسي خوانده بودند (3) و چون كه شراب تمام شد مادر عيسي وي را گفت كه شراب ندارند (4) و عيسي به او گفت كه اي زن مرا با تو چكار است ساعت من هنوز نرسيده است (5) مادرش به خادمان گفت كه هر چه به شما بفرمايد عمل كنيد (6) و در آن خانه شش قدح سنگي بود كه براي تطهير يهوديان گذارده بودند، هر يك از آن قدح ها گنجايش دو سه كيل داشت (7) و عيسي آنها را گفت كه قدح ها را از آب پر كنيد پس آنها را از آب مملو كردند (8) و به ايشان گفت كه حالا قدري از اين آب برداريد به نزد رئيس مجلس

ص: 51

(1) بريد پس بردند چون رئيس مجلس آن آب را كه شراب شده بود چشيد خود ندانست كه شراب از كجا آمد مگر خادمان كه آب را برداشته بودند دانستند پس رئيس مجلس داماد را مخاطب ساخته (10) به او گفت كه همه مردم شراب خوب را اول حاضر مي سازند و چون مست شدند بدتر از آن،ليكن تو شراب خوب را تا حال نگاهداشتي (11) اين معجزه را كه نخستين معجزه اش بود عيسي در قاناي جلي نمود و جلال خود را جلوه داد و شاگردانش بر او ايمان آوردند!!

كار شيطان معجزه پيامبران مي شود؟!

آيا هيچ عاقلي مي پذيرد و هيچ خردمندي مي پسندد كه پيامبران الهي، يعني رهبران عقل بشر، و روشن كنندگان ضمير و خرد انسان، نخستين معجزه و برهان نبوتشان ساختن مايه اي باشد كه تاريك كننده عقل و موجب اختلال حواس و كشنده روح انساني و حيات معنوي است؟

آيا ممكن است كار شيطان (شراب سازي) در رديف معجزات پيامبران قرار گيرد و معرف رجال آسماني كار اهريمني باشد؟

چرا عيساي پيامبر براي نخستين بار كه به منظور اثبات نبوت خود اعجاز كرد، شش خمره شراب را به نفس روح القدسي تبديل به آب نكند تا اضافه بر اعجاز ميهمانان را از ميگساري و ايجاد اختلال در عقل نجات بخشد و عقول آنان را براي پذيرفتن آيين مقدس خود از تاريكي و جنون مستي نگهدارد؟

تورات و انجيل و ميگساري انبياء؟!

ص: 52

حضرت نوح (علیه السلام):

در تكوين 9: 20-24 به حضرت نوع نسبت شرابخواري داده مي گويد:

(20) و نوح آغاز فلاحت زمين كرده تاكستاني غرس كرد (21) و از شراب خورده مست شد و در ميان چادرش بي ستر بود (23) و حام پدر كنعان برهنگي پدرش را ديد و به دو برادرش در بيرون خبر داد (23) و سام و يافث بالا پوشي گرفته بر دوش هر دوي خود گذاشته و به عقب رفته برهنگي پدر خودشان را نديدند (24) و نوح از مستي خود بيدار شد و آنچه پسر كوچكش به او كرده بود فهميد.

حضرت لوط (علیه السلام):

كتاب مقدس از طرفي لوط را عادل (نامه دوم پطرس 2: 7-8) و پيامبر الهي و مورد نزول فرشتگان خوانده است (تثنيه و مزمور) و از طرفي ديگر مقام نبوت و عدالت آن حضرت را به ميگساري و زناي با دخترانش لكه دار نموده مي گويد: به هنگامي كه لوط در مغازه با دو دخترش خلوت كرده بود، هر يك از آنها به نوبت شبي به وي شراب نوشانيده و در حالتي كه مست و لايعقل بود با وي همبستر شدند.

دختر بزرگ از پدر پسري زائيد و نامش را (موآب نهاد) كه رئيس دودمان موآبيان شدند.

دختر كوچك نيز پسري به نام (بن عمي) زائيد كه سرسلسله (بن عمون ) است (تكوين 9: 30-38)

سبحان الله آيا مي توان پذيرفت پيامبراني كه براي هدايت و منور ساختن عقل بشر آمده اند روح و خرد منور خويش را با ميگساري تاريك، و دست به اعمال بي شرمانه اي زنند كه رذلترين مردم ناپاك از آن دوري مي كنند؟!! (يا آنكه مي توان گمان برد شرابخواري در اديان گذشته جايز بوده است)؟!

ص: 53

آيا ماده فسادي كه به تصديق قرآن و كتب پيامبران عمل شيطان و زائل كننده روح انساني است ، ممكن است در شريعت الهي آنهم براي رجال وحي جائز باشد؟

آيا شايسته است تجويز عمل شيطان را به مقام وحي نسبت داد و ويران كنندگان بنيان شيطنت و شرارت را به اعمال زشت و اهريمني و اعمال جاهلانه متهم ساخت؟

و در خروج 29: 36-40 دستوراتي براي كفاره گناهان و قرباني بره و گوسفند براي خداوند داده و در آيه (40) مي گويد:

و براي يك بره ده يك از آرد سرشته شده به يك هين روغن حل شده و به جهت هديه نوشيدني يك ربع هين از شراب برسان.

و در اعداد 15: 5 گويد: و جهت هديه ريختني يك ربع هين شراب برقرباني سوختني و يا ذبيحه ديگر جهت يك بره حاضر كن .

و در لاويان 23: 13 راجع به هديه ريختني براي خداوند مي گويد، و هديه ريختني آن چهار يك هين از شراب خواهد بود.

جاي بسي تعجب است! كار وقاحت نسبت ميگساري را به جايي رسانيده كه گويي خدا را نيز شرابخوار خوانده كه به فرمان او قرباني و هديه ريختني بايد ممزوج با شراب شود تا قبول درگاهش قرار گيرد.

و حتي در فصل 29 اعداد، بيش از ده مرتبه در مورد اين هديه ريختني كه براي خدا تقديم مي شود تاكيد شده است.

ص: 54

عجب خداي ميگسار و معتادي است كه بندگان را مكرراً به هديه ممزوج با شراب امر مي كند! شايسته خداي ميگسار همين است كه پيامبران ميخواره و بي ايمان فرو فرستد تا به گمراهي بندگان بيافزايد!

و در سموئيل 6: 18-19 داود پيامبر را تقسيم كننده شراب معرفي كرده مي گويد:

(18) و هنگامي كه داود قرباني هاي سوختني و قرباني هاي سلامتي را تقريب نموده بود، قوم را به اسم خداوند لشكرها بركت داد (19) و به تمامي قوم و همگي جماعت اسرائيل از مرد و زن به هر يك و يك قرصه نان و يك پارچه گوشت و يك شيشه شراب تقسيم كرد. (در ترجمه جديد تورات اخيراً شيشه شراب را به يك قرص كشمش ترجمه نموده اند)

آيا داود(ع) پيامبر خدا، به نام خدا شيشه شراب ميان امت خود پخش مي كند، تا آن كه عقل آنان را زايل و از صلاحيت پذيرفتن شريعت الهي كه نخستين شرطش عقل است محروم سازد؟

و در كتاب دوم سموئيل باب 16: گويد:مشك شرابي براي داود به عنوان هديه فرستاده شد. و در فصل 11 آيه 13 گويد: (اوريا) بنا به دعوت داود در حضور آن حضرت شراب خورده مست شد.

و در لوقا 7: 33-34 حضرت مسيح را معتاد به ميگساري خوانده و حضرت يحيي را برخلاف وي و تارك اين عمل شيطاني معرفي كرده مي گويد:

(33) زيرا كه يحيي غسل دهنده آمده است كه نه نان مي خورد و نه شراب مي آشامد شما گوئيد كه ديو دارد (34) و فرزند انسان (مسيح) كه آمده است خورنده نان و آشامنده شراب گوييدش مردي است پرخور و مي پرست و هواخواه باج خواهان و گناهكاران.

ص: 55

در اين دو آيه خدا از بني اسرائيل گله مي كند كه من با چه ساز اينان رفتار كنم اگر پيامبر شرابخوار فرستم مانند عيسي گوييد پرخوراست و ميگسار، و اگر پيامبري مانند يحيي كه نه نان مي خورد و نه مي آشامد فرستم گوييد ديوانه است.

و درتثنيه12: 17-18 مي گويد: (17) براي تو جايز نيست ده يك گندم و مي و زيتون را در خانه ات بخوري (18) بلكه لازم است آنها را در جايي كه مورد توجه و اختيار خدا است به مصرف رساني.

نتيجه آنكه خمر به اندازه اي در شريعت تورات عظمت دارد كه حتما آن را بايد در مكان مقدس و عبادتگاه كه مورد توجه خداست آشاميد!، اينها قسمتي از آيات كتب عهد عتيق و جديد بود كه ظهور و صراحت در حلال بودن شرب خمر داشته، و حتي آن را به قدري محترم و بزرگ شمرده، كه نخستين معجزه ((عيسي)) و برهان صدق آن حضرت به شمار آورده، و ((داود)) را تقسيم كننده شراب و ((نوح)) را ميگسار و ((لوط)) را شرابخوار و زناكار، و ((عيسي)) را معتاد به شرب خمر وا نمود ساخته است و ((خداي تورات)) اين ماده ام الفساد را مكرراً براي هديه و تقريب به پيشگاه خود انتخاب نموده و حتي مكان آشاميدن آن را معبد و مسجد معين كرده است.

همين كتب مقدسه كه با اين افزوده ها و تهمتهاي ناروا و تحريفات از قدس و طهارت بيرون رفته اند، در مواردي ديگر با كمال صراحت راجع به حرمت اين ماده فساد و عقل افكن بياناتي نموده و در حدود پانزده آن را موجب بزرگترين انحرافات و علت العلل بدبختي شمرده و جزايش را سنگسار معرفي كرده است.

يريدون ان يطفئوا نورالله بافواههم و يابي الله الا ان يتم نوره و لوكره الكافرون (سوره توبه آيه 32)

ص: 56

(كافران) مي خواهند كه نور خدا را (كه چراغ رخشنده علم و دين و كتب وحي الهي است )به نفس تيره و گفتار جاهلانه خود خاموش كنند. و خدا نگذارد تا آن كه نور خود را (يعني دين اسلام و معارف قرآن و حقايق الهي را) در منتهاي ظهور و حد اعلاي كمال برساند هر چند كافران ناراضي و مخالف او باشند)

نظر قرآن و عهدين در تحريم مشروبات الكلي:

(باتوجه به ا ينكه نظر قرآن در مباحث پيشين آمده نظر عهدين را بيان مي كنيم)(1)

گر چه علماي يهود و مسيحي با اين دستبردهاي خائنانه و نسبت هاي ناروا خواسته اند انوار قدسيه الهيه را خاموش ودامان پاك رجال وحي را پليد كنند و به منظور تحليل حرام، اين جملات ناشايسته را به كتب مقدسه افزوده و آيات رحماني را به خيالات و آثار و آيات شيطاني تبديل كنند، ليكن نورالهي خاموش شدني نيست چرا كه برخي از آيات تحريم شراب همچنان از دستبرد آنان محفوظ مانده است كه ذيلا به آنها اشاره مي شود:

1- درلاويان 10: 8-9 مي فرمايد:

(8) و خداوند هارون را خطاب كرده گفت: (9) كه تو و پسرانت با تو چون به خيمه اجتماع داخل شويد، شراب و مسكري را منوشيد، مبادا كه بميريد، اين است فريضه ابدي در نسل هاي شما.

آيه فوق شرابخواري را به منزله خودكشي و يا كشتن روح انساني قرار داده و حرمت آن را غيرقابل نسخ و ابدي معرفي فرموده است:

2-در اشعياء 5:11-12،اضافه بر تحريم مسكرات، موسيقي و استعمال آلات لهو و لعب را نيز ممنوع كرده مي فرمايد:

ص: 57


1- 57-گردآورنده

(11) واي بر كساني كه سحرگاه برمي خيزند تا آنكه پيروي مسكرات نموده تا به شام درنگ مي نمايد كه شراب ايشان را گرم نمايد (12) و در بزمهاي ايشان عود و بربط و دف و ناي و شراب مي باشد. اما به فعل خداوند نظر نمي كنند به عمل دستهاي وي نمي نگرند.

3-و در آيه 22 از همين فصل مي فرمايد: واي بر كساني كه براي نوشيدن شراب زور آورند و به جهت ممزوج ساختن مسكرات مردان قوي مي باشند.

4- و در اشعياء 28: 1و 3و 7 مي فرمايد: (1) واي بر تاج تكبر مي پرستان (3) و تاج تكبر مي پرستان پايمال خواهد شد (7) اما ايشان نيز از شراب گمراه شده اند و از مسكرات سرگشته گرديده اند و از شراب بلعيده گرديده اند و در رويا گمراه گرديده اند، و در داوري مبهوت گشته اند.

5- و در ناحوم 1: 10-12 مي فرمايد: (10) زيرا گر چه مثل خارها به هم پيچيده اند و مانند ميگساران مست بشوند ليكن چون كاه خشك بالكل سوخته خواهند شد. (11) مشيرشريري كه تدبير زشت به خداوند مي نمايد از تو بيرون مي آيد(12) خداوند چنين مي فرمايد: اگر چه ايشان در قوت سالم و در شماره بسيار باشند با اين وصف منقطع و نابود مي شوند.

چنان كه مشاهده مي شود در آيه (10) ميگساري را سوزاننده ريشه حيات و آتش زننده زندگي خوانده و در آيه (11) نتيجه ميگساري را تسلط مشير شرير (شيطان) بر عقل و روان انسان دانسته و او را موجب تدبير زشت معرفي كرده و در آيه (12) آن را قاطع نسل و ساقط كننده هستي خوانده است.

6-و در هوشع 4و11 مي فرمايد: زنا و شراب و شيره، دل ايشان را مي ربايد. يعني اين ماده فساد دل و عقل آدمي را در تصرف شيطان مي گذارد.

ص: 58

7- و در آيه 18 از همين فصل مي فرمايد: حينيكه بزم ايشان تمام شود مرتكب زنا مي شوند و حاكمان ايشان افتضاح را بسيار دوست مي دارند.

1- و در امثال سليمان 1:20 مي فرمايد: شراب استهزاء مي كند و مسكرات عربده

مي آورد و هر كس به آن فريفته شود حكيم نيست.

2- و در امثال سليمان 23: 29-35 مي فرمايد: (29) واي از آن كيست و شقاوت از آن كه و منازعات از آن كدام و زاري از آن كيست؟ و جراحتهاي بي سبب كه راست؟ و قرمزي چشمان كه راست؟ (30) آناني را است كه شرب مداوم مي نمايد

و براي چشيدن شراب ممزوج داخل مي شوند.

(31) هنگامي كه شراب سرخ فدف است و حباب هاي خود را در جام نمايان ساخته و به ملايمت فرو مي رود به آن منگر (32) چه عاقبت مثل مار خواهد گزيد و مثل افعي نيش مي زند (33) چشمان تو چيزهاي غريب را خواهد ديد و دل تو در پي كجيها خواهد بود (34) و مثل كسي كه در ميان دريا مي خوابد خواهي شد يا مانند كسي كه برسرد كل كشتي مي خسبد و بگويي كه مرا زدند و درد نكشيدم و مرا كوفتند و دريافت نكردم پس كي بيدار خواهم شد، تا آن كه بار ديگر آن را جستجو كنم.

1- و در امثال سليمان باب 31: 4-5 مي فرمايد: اي لموئيل! نوشيدن شراب لايق ملوك و پادشاهان نيست، و ميل مسكرات هم لايق اميران نيست (5) مبادا كه بنوشند و فرائض را فراموش كنند و محاكمه تمامي فقرا را تغيير دهند.

2- و در حبقوق باب 2: 5 مي فرمايد: به درستي كه شراب فريبنده است و مرد مغرور آرامي نمي پذيرد.

ص: 59

1- و در امثال سليمان 23: 19-20 مي گويد: (19) اي پسر بشنو و حكيم باش و دل خود را در راه حق راست گردان (20) و از زمره ميگساران مباش.

2- و در تثنيه 21: 21-22 تنبيه ميخوارگي را سنگسار شدن دانسته، كه پسر ميخوار كه گوش به حرف پدر و مادر نمي دهد، بايد نزد مراجع روحاني شهر او را سنگسار نمايند تا بميرد، و بدين منوال شرارت را از ميان خود رفع نمايند تا بني اسرائيل بشنوند و بترسند.

3- و در فصل اول انجيل لوقا گويد: فرشتگان يحيي را نزد زكريا تمجيد كرده اند (15) زيرا كه او در حضور خداوند بزرگ خواهد بود، و شراب مسكري نخواهد آشاميد، و از شكم مادر خود پر از روح القدس خواهد بود.

و در (نامه پولس به افسسيان) مي گويد: باب 5 آيه (18) و مست شراب نشويد كه در آن فجور است بلكه از روح پر شويد. آيات فوق كه از مقررات موسي و كتب پيامبران پيرو شريعت تورات (اشعيا و هوشيع، ناحوم، حبقوق، سليمان) و از نامه پولس و انجيل لوقا است، و با كمال روشني ميگساري را با شديدترين لحن تحريم و با قرآن مجيد در منع اين ماده فساد هماهنگي داشته و با صراحت استعمال مسكرات را، به منزله خودكشي روح انساني، سبب گمراهي و سرگرداني و آوارگي و خطاي در فتوي، سوختن ريشه حيات و موجب تسلط بر روح و جان و باعث قطع نسل بشر، توليد كننده روح پليد بي حيايي و عشقبازي اهريمني، علت استهزاء و عربده كشي و از بين بردن عزت و حرمت انسان، ايجاد كننده منازعات و غمگيني و جراحتهاي بي سبب و قرمزي چشمان و عاقبتش را مانند مار و افعي و باعث انحراف قلب و توجه به بيگانگان دانسته، و شخص شرابخوار را همچون شخص خفته و بر سرد كل كشتي

ص: 60

1- خوانده است و در هر آني خطر مرگ و سقوط به او متوجه است و اين عمل زشت را لايق پادشاهان و اميران ندانسته است، زيرا موجب فراموشي حق و حكم برخلاف عدالت است.

از آنچه گذشت به خوبي روشن مي شود كه تحريم ميگساري منحصر به آيين اسلام نيست و در تمامي شرايع مقدسه الهي در تحريم اين ماده ام الفساد در هم آهنگي دارند.

با اين وصف جاي بسي تعجب و تأسف است كه اهل كتاب،به ويژه مسيحيان، اضافه بر تحريفات و دستبردهاي ناروايي كه به كتب مقدسه زده اند به احكامي هم كه اكنون بر جاي مانده وقعي ننهاده و آشكارا و بدون پروا مرتكب گناهان بزرگ حتي در معابد و كليساها مي شوند و چيزهاي ناپاكي را از قبيل مشروبات الكلي و حيوانات پليد مانند خوك و غيره … جزو غذاها و مشروبات عادي و معمولي خود قرار مي دهند.(1)

ص: 61


1- 58 - اين فصل از كتاب پيامبر موعود در تورات و انجيل صفحات 391 - 383 استخراج گرديده است.

فصل هفتم: شراب از ديدگاه: معصومين(علیهم السلام) بزرگان، مشاهير و نوابغ جهان

ص: 62

شراب از ديدگاه

معصومين، بزرگان، مشاهير و نوابغ جهان:

در اين قسمت ابتدا قبل از بيان كلام مشاهير گزيده اي از كلام معصومين رامي آوريم.

چرا كه آنان با توجه به اتصال علم آنها به علم الهي كلامها و راهنمايي هاي بي نقصي در اختيار بشر قرار داده اند كه اين دستورالعمل ها چنانكه به آنها عمل شود سعادت دنياو آخرت را براي بشر به ارمغان مي آورد.

پیامبر گرامی اسلام(صلوات ا...علیه)فرمودند: 10 نفردر آن[در خصوص شراب] شریک هستند وآنها را لعنت کرد:

1-آنکه درخت خرما یا انگور را به منظور شراب می کارد.

2-آنکه باغبانی اش می کند

3-آنکه آنرا می فشارد

4-آنکه اورا می نوشد

5-آنکه ساقی شراب است

6-آنکه شراب را بار می کند

7-آنکه بار شراب را برایش می برند

8-آنکه آنرا می فروشد

9-آنکه شراب را میخرد

10-آنکه پول شراب را می خورد

ص: 63

آیه شریفه ولاتعاونوا علی الاثم والعدوان(سوره مبارکه مائده آیه2) موید این روایت است(ترجمه تفسیر المیزان جلد2-صفحه299 استخراج از کتاب جوانان و چهلچراغ هدایت-مولف سید جعفر پورموسوی-صفحات 341و342 )

چند حدیث از معصومین(علیهم السلام)

در خصوص مضرات دنيوي شراب:

در كتاب كافي و كتاب تهذيب به سندهاي خود آورده اند: كه امام كاظم (ع) فرمودند: خداي تعالي شراب را بخاطر اسم آن تحريم نفرمود بلكه بعلت سرانجام آن كه: همان مستي و از دست دادن عقل است حرام كرد. پس هر چيزي كه مانند شراب سرانجام بد دارد حرام است.(1)

حضرت رضا(ع) مي فرمايند:

شراب قساوت قلب مي آورد و دهان را متعفن و دندانها را سياه مي كند(2)

چند حدیث از آن بزرگان در خصوص اينكه شراب دواي بيماريها نيست:

سويدبن طارق مرد جعفي درباره شراب از رسول خدا(ص) سوال كرد. حضرت از ساختن شراب نهي فرمود: وي گفت: آن دوا است رسول خدا(ص) فرمود: آن دارو نيست بلكه بيماري و مرض است(3)

ام سلمه رضي الله عنها گفت: مقداري نبيذ (شراب حاصل از خرما يا كشمش و امثال آن) را در كوزه ريخته بودم و آن مي جوشيد. رسول خدا(ص) وارد شد و فرمود: اين چيست؟ عرض كردم:

ص: 64


1- - آثار الصادقين جلد 5 ص 436
2- - رهنمون ص 713
3- - آثار الصادقين جلد 5 ص 431

دخترم بيمار است اين را براي او ميسازم فرمود: خدايتعالي در چيز حرام شفا و علاج قرار نداده است(1)

(لازم به ذكر است دو حديث اخير بدين جهت ذكر گرديد كه بعضاً عده اي از شراب به منزله دارو ياد مي كنند، كه احاديث مذكور اين فرض و عقيده را ابطال مي كند)(2)

چگونگي برخورد با شربخواران از ديدگاه معصومين:

رسول خدا(ص) مي فرمايد: شرابخوار چون بيمار گردد نبايد بعيادت او رفت و نبايد در تشييع جنازه اش حضور يافت و چون شهادت دهد مپذيريد و چون خواستگاري كند به او زن ندهيد و بر هيچ امانتي او را امين به شمار مگيريد.(3)

ابراهيم بن عبدالحميد گويد:از امام صادق (ع) معني اين آيه (به بيخردان! اموال خود را مسپاريد) پرسيدم فرمود: هر شرابخواري سفيه و بيخرد است.

امام صادق (ع) فرمود: با شرابخواران همنشين مباشيد زيرا لعنت خداي وقتي فرا رسيد همه ساكنان در مجلس را فرا گيرد(4).

معرفي شراب از ديدگاه آن بزرگان

بعنوان منشا هر شر وبدي:

امام صادق(ع) فرمود: همانا خداي عز و جل براي بدي قفل هايي قرار داده و كليد نيز جهت آنها مقرر فرموده است، و كليد آن قفلها شراب است.(5)

ص: 65


1- - آثار الصادقين جلد 5 ص 431
2- -گرد آورنده
3- -آثار الصادقين جلد 5 ص 444
4- -آثار الصادقين جلد 5 ص 448
5- - آثار الصادقين جلد 5 ص 449

رسول خدا(ص) فرمود: شراب مجموعه اي از همه گناهان است و ام الفساد و سرچشمه هر زشتي و تبهكاري و كليد هر شري مي باشد.(1)

كلامي از معصوم(علیه السلام) در خصوص اثرات شراب:

مفضل بن عمر گويد: به امام صادق(ع) عرض كردم: چرا خدايتعالي شراب را تحريم فرمود؟ امام(ع) فرمود: بعلت اثر و فسادي كه بوجود مي آورد زيرا شراب در وجود نوشنده خود ايجاد رعشه و لرزه ميكند و نورانسانيت را از او مي برد و مروتش را واژگون مي سازد و به ارتكاب محرمات و ريختن خون و زناكاري وادارش مي كند كه جسارت ورزد، از شخص شرابخوار چون مست شود نبايد ايمن بود، زيرا در حال مستي به محارم خود (مادر، خواهر، دختر و امثال آن) قصد تجاوز مي كند و او در حالي است كه اين جنايتها را نمي فهمد و شرابخوارهمه بديها را بصورت افزون انجام مي دهد. (2)

سِراینکه شارب الخمر وقتی خمر آشامید نمازش تا چهل روز مقبول نیست:

حسین بن احمد رحمه ا...علیه، از پدرش، از احمد بن محمدبن عیسی، از حسین بن خالد، وی می گوید: محضر مبارک حضرت رضا(علیه السلام) عرض کردم: برای ما روایت شده که نبی اکرم(صلوات ا...علیه) فرموده اند: کسی که خمر بیاشامد، تا چهل روز نمازش مقبول نیست آیا روایت صحیح است؟

حضرت فرمودند: راویان حدیث راست گفته و حدیث را صحیح نقل کرده اند.

عرض کردم: چرا نمازش تا چهل روز مقبول نیست نه کمتر از آن و نه بیشتر؟

ص: 66


1- -آثار الصادقين جلد 5 ص 450
2- - اثار الصادقين جلد 5 ص 452

حضرت فرمودند: برای اینکه حق تعالی خلقت انسان را مقدر و معین فرموده با این بیان: نطفه را بعداز چهل روز ایجاد کرده سپس آن را به مرحله بعدی نقل داده وپس از چهل روز علقه اش می کند و بعد از آن به مرحله بعدی منتقل نمودهو پس از چهل روز مضغه اش می نماید و همچنین تا مرحله نهایی و چون انسان وقتی شراب خورد بقایای آن شراب چهل روز در مثانه اش می ماند همان طور که غذا وماکولات ومشروبات دیگر نیز ذرات و بقایای آن تا چهل روز در مثانه می مانند لاجرم تا وقتی که این بقایادر مثانه او هست نماز نباید مقبول درگاه الهی واقع شود(ترجمه کتاب علل اشرایع، شیخ صدوق(رحمه ا...علیه) جلد دوم صفحه127)

كيفرهاي شرابخوار در آخرت:

پیامبر اکرم(صلوات ا... علیه):

وکسی که در دنیا باده بنوشد، خداوند شربتی از سم اَفعی وعقرب به او مینوشاند، شربتی که هنگام خوردن آن(وقبل از اینکه آنرا بخورد) گوشت صورتش را در ظرف می ریزدوهنگامی که آنرا بنوشد، گوشت وپوستش مانند مردار بوگرفته، تکه تکه می شود، به گونه ای که اهل محشر از بوی آن اذیت می شوندواین وضع ادامه دارد تا دستور برسد اورا به جهنم ببرید. و خورنده، سازنده، فروشنده، خریدار، حمل کننده، تحویل گیرنده وکسی که از آن سود می برد، همگی در زشتی وگناه برابرند.

وبدانید کسی که آنرا به یهودی، مسیحی، صائبی یا سایر مردم بنوشاند، گناه اومانند کسی است که آن را می خورد.

و بدانید کسی که آن را برای دیگری بخرد یا بفروشد، تا زمانی که توبه نکند، خداوند متعال، نماز، روزه، حج و عمره اورا قبول نمی کند واگر قبل از توبه بمیرد به عهده خداوند است که در

ص: 67

مقابل هر جرعه ای که در دنیا از آن نوشیده است، شربتی از چرک آلوده به خون جهنم به او بنوشاند.

بدانید که همانا خداوند باده را بخصوص، و هر مست کننده ای را بطور عموم حرام نموده است. بدانید که هر مست کننده ای حرام است(ترجمه کتاب ثواب الاعمال وعقاب الاعمال صفحات609و610)

رسول خدا(ص) فرمود: قسم به آن خدايي كه مرا بحق مبعوث فرمود مسلماً شرابخوار تشنه مي ميرد، و در قبر تشنه باشد، و در قيامت تشنه وارد محشر مي شود و هزار سال از تشنگي فرياد مي كشد، براي او آبي مي آورند چون مس گداخته سوزان كه: چهره ها را مي سوزاند و آن آب شربت بسيار بدي است، چهره اش پاره پاره مي شود، دندانهايش پراكنده مي گردد و با چشم هايش در آن ظرف مي ريزد و چاره اي جز نوشيدن آن آب ندارد و چون نوشد آنچه در شكم دارد ظاهر و آشكار مي گردد.(1)

و همچنين در كلام هاي پراكنده شرابخوار را همانند بت پرست و نيز كافر و همچنين دوري كردن از سفره اي كه در آن سفره مشروبات الكلي وجود دارد را توصيه نمودند. ومي فرمايند شرابخوار را وقتي شراب مي خورد اگر 40 روز بعد از شرابخواري بميرد، به مرگ جاهليت مرده است و همچنين نماز و عبادات وي تا چهل روز مقبول نيست. مگر آنكه توبه كند.

و … ساير احاديثي كه از ذكر آنان به جهت كثرت خود داري مي كنيم. چرا كه براي اهل فهم و بصيرت اشارتي نيز كافي است.

ص: 68


1- - آثار الصادقين جلد 5 ص 429

مجازات خیانت، سرقت، شراب خوردن و زنا از دیدگاه احادیث:

1-رسول اکرم(صلوات ا...علیه) فرمودند: چهار چیز که وارد خانه ای نمی شود مگر اینکه آن خانه خراب شده و با برکت، آباد نخواهد شد: خیانت، سرقت، شراب خوردن و زنا.

2-امام صادق(علیه السلام) فرمودند: شرابخوار مانند بت پرست با خداوند عزووجل ملاقات می نماید و کسی که یک بار شراب بخورد خداوند تا چهل روز نمازش را قبول نمی کند.

3- از امام صادق(علیه السلام)پرسیدند:حکم مردی که مُسکر می خورد چیست؟ فرمودند: تا چهل روز نمازش قبول نمی شود در این چهل روز نمی تواند توبه کند و اگر در این مدت بمیرد به جهنم می رود.

4- شخصی به امام صادق(علیه السلام)عرض کرد: خداوند تورا در طاعتش موفق نماید، شراب خوردن بدتر است یا نماز نخواندن؟ فرمودند: شراب خوردن. انگاه فرمودند: می دانی چرا؟ عرض کرد: خیر. فرمودند: چون حالی پیدا می کند که خدایش را نمی شناسد

5-امام صادق(علیه السلام)فرمودند: کسی که با مِیلی از مُسکر سرمه بکشد، خداوند عزووجل با مِیلی آتشین به چشمانش می کشد و سیراب شدگان از مُسکر در دنیا تشنه می میرند، تشنه محشور می شوند و تشنه وارد جهنم می شوند.

6-راوی می گوید از امام باقر(علیه السلام)شنیدم که فرمودند: کسی که مُسکر بخورد ومست شود، خداوند چهل روز نمازش را قبول نمی نماید و اگر در این مدت نماز نخواند، بخاطر ترک نماز عذابش دوبرابر می شود.

7-راوی می گوید از امام صادق(علیه السلام)حکم شرابخوار را پرسیدم . آن حضرت فرمودند: تا زمانی که ذره ای شراب در رگهایش باشد نمازش قبول نخواهد شد.

ص: 69

8-امام صادق(علیه السلام)فرمودند: همانا خداوند عزووجل برای شََر چند قُفل گذاشته که کلید این قٌُفل ها شراب است و دروغ بدتر از شراب است.

9-راوی از امام باقر(علیه السلام)یا امام صادق(علیه السلام)روایت کرده است که فرمودند: همانا خداوند عزووجل گناه را درخانه ای قرار داده، برای این خانه دَری گذاشته، بر این در قُفلی نهاده و برای این قفل کلیدی گذاشته است و کلید گناه شراب است.

10-امام صادق(علیه السلام)فرمودند: کسی که بر زنا ودزدی وشراب خوردن مداومت می نماید همانند بُت پرست است.

11-امام صادق(علیه السلام)فرمودند:آواز، آشیانه نفاق وشراب خوردن کلید هر بدی است. شراب خوار تکذیب کننده کتاب خداوند عزووجل است و اگر خداوند عزووجل را تصدیق می کرد حتماً از حرامهای او دوری می نمود.

12-امام صادق(علیه السلام)نقل می نمایند که حضرت رسول خدا(صلوات ا...علیه)فرمودند: کسی که اندکی از آنچه بسیار آن مست کننده است وارد رگی از رگهایش کند، خداوند عزووجل این رگ را با 360نوع عذاب، کیفر می دهد.

13- امام صادق(علیه السلام)[سلسله وار تا وجود نازنین حضرت رسول اکرم(صلوات ا...علیه) نقل می نمایند که رسول خدا(صلوات ا...علیه)فرمودند: شرابخوار در روز قیامت با چشمانی کور و رُویی سیاه در حالی می آید که یکطرف بدنش کج،آب دهانش جاری، موهای جلو سرش به انگشت شصت پایش بسته شده و دستش از ستون فقراتش در آمده، بطوریکه اهل محشر وقتی اورا می بینند که برای حساب می رود از او به وحشت می افتند.

ص: 70

14-راوی می گوید عده ای از قریش، محمد بن علی(علیهماالسلام)(امام باقر یا امام جواد)را در مسجد الحرام دیدند وگفتند: مردم عراق این شخص را می پرستند. یکی از آنها گفت: شخصی را بفرستیم تا از اوچیزی بپرسد. جوانی از آنها نزد حضرت (علیه السلام) امده و پرسید: ای عمو بزرگترین گناهان کبیره کدام گناه است؟

آن حضرت(علیه السلام) در پاسخ فرمودند:خوردن شراب.

آن جوان نیز آمد وآنها را از سئوال و جواب خود آگاه کرد.

به اوگفتند. دوباره سئوالت را تکرار کن واصرار کردند دوباره برگشت و سئوال کرد: امام(علیه السلام)فرمودند: برادر زاده، مگر به تونگفتم خوردن شراب . همانا شراب خوردن، شرابخوار را به زنا، دزدی، آدم کُشی که خداوند آن را حرام نموده مگر بحق، و شرک به خدا می کشاند.

کارهایی که شراب انجام می دهد بیش از هر گناهی است. همانگونه که درخت آن از هر درختی بالاتر می رود.

15-راوی می گوید به امام رضاعلیه السلام) عرض کردم ((ابن داذویه)) می گوید شما به او فرموده اید: شرابخوار کافر است. فرمودند: راست می گوید من به او گفته ام.

16-راوی حکم خنثی(نوعی شراب)رااز امام صادق(علیه السلام) پرسید. آن حضرت(علیه السلام) فرمودند: خنثی حرام است وکسی که اورا بنوشد مانند شرابخوار است.

(ترجمه کتاب ثواب الاعمال وعقاب الاعمال- شیخ صدوق صفحات 523تا529)

ص: 71

حال گزيده اي از كلام مشاهير، بزرگان و نوابغ جهان را در خصوص شراب بيان مي نمائيم:

اگر نوشيدن نوشابه هاي الكلي در پاره اي از كشورها ممنوع مي شد، ميزان جنايت چنان كاهش مي يافت كه پليس كاري براي انجام دادن نداشت.

“ نظريه دكتر جان بيرل جراح پليس استراليا “

اگر بگوئيم الكل غذاست مسخره كرده ايم و به وجدان انساني توهين وارد ساخته ايم، چيزي كه اينطور گلو و شكم را مي سوزاند و عضلات و مغز را فلج مي كند و در نتيجه انسان، حيوان ديوانه اي مي شود و روح و جسم خود را ميكشد غذا نيست، كسانيكه مي گويند الكل غذا است اگر چه از دانشمندان باشند كمتر از جنايتكاران جامعه نيستند، با وجوديكه دانشمندان بزرگ درباره آن تحقيق كرده اند الكل غذا نيست بلكه سم شوم نفرت انگيزي است. الكل انسان را بخواب مي كند تا روح حيواني او را بيدار سازد.

“دكتر سن ژاك “

الكل بلاي عظيمي است كه بشر را از تمدن به توحش مي برد.

” ژان ژيسبون “

الكل غذا نيست سمي است براي جسم و روح

“ برتلو دانشمند فرانسوي“

بشر ضربتي را شديدتر از ضربت مسكرات نخورده

“ محمدعلي صفوت“

پناه بر خدا از موقعيكه مردم دزد عقل را بدهان خود داخل كنند. مقصود از دزد عقل مشروبات الكلي است. واقعا هيچ عاقلي اين كار را نمي كند.

“ شكسپير“

پياله فروشي ها كشتارگاه انسان است.

“ استيك“

جاهائيكه مرگ و مير در اثر سل در آن خيلي زياد است آنجاهائي است كه مصرف مشروبات الكلي زياد است.“ “پروفسور اندونزي“

ص: 72

در مبارزه با الكليسم دو دشمن داريم اول آدمهاي الكلي هستند كه نمي خواهند خودرامعالجه كنند دوم كساني هستند كه ثروت خود را روي ميليونها اجساد انساني بالا برده اند.

“پروفسور دبوف“

شما نصف ميكده ها را ببنديد تا من هم ضمانت كنم كه كشور از نصف بيمارستانها و تيمارستانها و زندانها بي نياز خواهد بود.

“طبيب آلماني“

صدمات الكل منحصر به بدن نيست بلكه مراكز فكر و انديشه را نيز سخت صدمه مي زند چنانكه تعداد ديوانگان در سال 1865 ميلادي فقط چهارده هزار نفر بودند و در سال 1910 در اثر استعمال مشروبات الكلي به هفتاد هزار نفر رسيد.

“ كاستون اودوبل“

كسيكه به نوشيدن شراب عادت كرد ديگر نبايد بر او اعتماد كرد زيرا لياقت حفظ اسرار ندارد آيا لازم است كه انسان دشمن را در درون خود جاي دهد كه عقلش را بدزدد و او را مانند جانوران بيخرد كند. ما فرزندان آدم هستيم گاه گاه مي كوشيم كه مانند جانوران بيخرد باشيم، من براي اين حرف از خدا آمرزش مي طلبم زيرا با اين تشبيه به جانوران توهين كرده ام.

"شكسپير“

ميخانه جائيكه ديوانگي را بطربطر مي فروشند.

“ سوئيت“

ميگساري خرد را فرسوده سازد و دل را مرده، مستي آرد و هستي برد.

“سيدعلي اكبر رقعي “

هر اقدامي عليه مصرف مشروبات الكلي بعمل آيد بايد با تمام قوا از آن طرفداري كرد.(1)

“ اميل لوبه “

ص: 73


1- - رهنمون (سخنان بزرگان، مشاهير و نوابغ جهان) صفحات 714-711

فهرست منابع:

1 -تفسير نمونه جلدهاي 2 ، 3 ، 5 ، 11 و 26 - جمعي از نويسندگان - مطبوعاتي هدف

2- ترجمه تفسير الميزان - جلدهاي 2 ، 6 و 20 - علامه محمدحسين طباطبايي - انتشارات بنياد علمي و فكري علامه طباطبايي با همكاري مركز نشر فرهنگي رجاء

1- پژوهشي در اعجاز علمي قرآن- جلد دوم - دكتر محمدعلي رضايي اصفهاني - انتشارات كتاب مبين

2- اولين دانشگاه آخرين پيامبر- جلد 7 - شهيد رضا پاك نژاد - انتشارات بنياد فرهنگي شهيد پاك نژاد

5- بيوشيمي هارپر- جلدهاي 1 و 2 - ترجمه دكتر بهرام قاضي جهاني - دكتر منوچهر بشيريان - دكتر حميد مويد - مركز نشر اشارت.

6-فرهنگ پزشكي دورلند - ترجمه دكتر محمدهوشمند ويژه - انتشارات توتيا

7 -تماشاگه راز- استاد شهيد مرتضي مطهري - انتشارات سپهر

8- پيامبر موعود در تورات و انجيل - محمدرسول دريايي - انتشارات بنياد فرهنگي امام مهدي(ع)

9- آثار الصادقين- جلد 5 - حاج شيخ صادق احسانبخش - روابط عمومي ستاد برگزاري نماز جمعه گيلان - چاپ جاويد

1- رهنمون ( سخنان بزرگان، مشاهير نوابغ جهان) - غلامحسين ذولفقاري - انتشارات سخن.

2- نهج الفصاحه - سخنان گهربار حضرت رسول اكرم(ص) - ترجمه ابوالقاسم پاينده - انتشارات جاويدان.

3- ثواب الاعمال و عقاب الاعمال- عالم ربانی شیخ صدوق(رحمه ا...علیه)- ترجمه:ابراهیم محدث بندرریگی-انتشارات اخلاق

4- البیان- مرحوم آیت ا...خویی-ترجمه:سید جعفر حسینی- محل نشر:قم

5- جوانان وچهلچراغ هدایت- سید جعفر پور موسوی-انتشارات نورالنور.

علل الشرایع- عالم ربانی شیخ صدوق(رحمه ا...علیه)- ترجمه وتحقیق: سید محمد جواد ذهنی تهرانی- انتشارات مومنین.

ص: 74

درباره مركز

بسمه تعالی
هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ
آیا کسانى که مى‏دانند و کسانى که نمى‏دانند یکسانند ؟
سوره زمر/ 9
آدرس دفتر مرکزی:

اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109