فرهنگ نامۀ نماز جماعت

مشخصات کتاب

سرشناسه:محمدی ری شهری، محمد، 1325-1401.

عنوان و نام پديدآور:فرهنگ نامه نماز جماعت [کتاب]/ محمدی ری شهری ؛ همکار و مترجم مرتضی خوش نصیب ؛ سرویراستار سعیدرضا علی عسگری ؛ [برای] پژوهشگاه قرآن و حدیث.

مشخصات نشر:قم : موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، سازمان چاپ و نشر، 1395.

مشخصات ظاهری:118 ص.

شابک:55000 ریال: 978-964-493-870-2

وضعیت فهرست نویسی:فاپا

يادداشت:چاپ قبلی: موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، سازمان چاپ و نشر، 1395 (99 ص).

يادداشت:چاپ دوم.

موضوع:نماز جماعت

موضوع:*Congregational prayer

شناسه افزوده:موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث. سازمان چاپ و نشر

شناسه افزوده:پژوهشگاه قرآن و حدیث

رده بندی کنگره:BP187/م33ف4 1395

رده بندی دیویی:297/353

شماره کتابشناسی ملی:4238373

ص: 1

اشاره

ص: 2

فرهنگ نامۀ نماز جماعت

محمّدى رى شهرى

همكار و مترجم: مرتضى خوش نصيب

ص: 3

فرهنگ نامۀ نماز جماعت

محمّدى رى شهرى

همكار و مترجم: مرتضى خوش نصيب

بازبينى نهايى: سيد مجتبى غيورى

سرويراستار: سعيدرضا على عسگرى

نمونه خوان: على نقى پارسانيا، محمّدعلى دبّاغى

صفحه آرا: على اكبرى

خوش نويس: حسن فرزانگان

سازمان چاپ و نشر

مؤسسۀ علمى - فرهنگى دار الحديث

سازمان چاپ و نشر دار الحديث: قم، ميدان شهدا، ابتداى خيابان معلم، پلاك 125

تلفن: 37741650-025-37740523-025 ص. پ: 37185/4468

hadith@hadith.net

http: /www.hadith.net

ص: 4

فهرست مطالب

پيش گفتار 9

درآمد 13

بركات اجتماعى نماز جماعت 14

1. وحدتِ كلمه 14

2. پيشگيرى از ناهنجارى هاى اجتماعى 15

3. هميارى در كارهاى نيك 16

4. شناسايى مردمان شايسته 17

بركات فردى نماز جماعت 17

تهديد به مجازات 18

حكم شرعى شركت در نماز جماعت 19

جماعت، در نمازهاى مستحب 19

تبعيت از امام جماعت 20

شرايط نماز جماعت 21

1. نبودن حايل 21

ص: 5

2. بلندتر نبودن محل نماز امام از مأموم 21

3. نبودن فاصله ميان امام و مأموم 21

4. تقدم نداشتن مأموم بر امام در جايگاه ايستادن 21

قرائت در نماز جماعت 22

شرايط امام جماعت 22

امامت زن 23

آدابى كه شايسته است امام جماعت رعايت كند 23

آدابى كه شايسته است نمازگزاران رعايت نمايند 24

فصل يكم: تشريع نماز جماعت

1/1 نخستين نماز جماعت در اسلام 27

1/2 كمترين تعدادى كه با آنان جماعت بر پا مى شود 29

1/3 مؤمن خود به تنهايى جماعت است 29

نكته 31

1/4 حكمت نماز جماعت 32

فصل دوم: اهميت دادن به نماز جماعت

2/1 تشويق فراوان به نماز جماعت 37

2/2 فضيلت نماز جماعت بر نماز فُرادا 46

2/3 استحباب دوبارۀ خواندن نماز، به جماعت 49

2/4 هشدار نسبت به شركت نكردن در نماز جماعت بدون عذر 52

2/5 پاداش نماز جماعت 55

ص: 6

فصل سوم: بركات نماز جماعت

3/1 آمرزش گناهان 61

3/2 مستجاب شدن دعا 62

3/3 رهايى از آتش 62

3/4 كاستن از هراس هاى روز قيامت 62

فصل چهارم: مسجد و نماز جماعت

4/1 فضيلت مسجد 65

4/2 آباد كردن مسجد، به حضور يافتن در آن 66

4/3 فضيلت شتافتن به سوى مسجد 68

4/4 فضيلت نماز جماعت در مسجد 69

4/5 نكوهش بيرون رفتن از مسجد پس از اذان 71

4/6 نكوهش نرفتن به مسجد 72

فصل پنجم: امامت جماعت

5/1 شايسته ترين افراد براى امامت نماز 77

5/2 مسئوليت امام جماعت و پاداش او 83

5/3 حق امام جماعت 85

5/4 كسانى كه اقتداى به آنها در نماز روا نيست 86

فصل ششم: آن چه شايسته است امام جماعت رعايت كند

6/1 طولانى نكردن نماز 89

6/2 مراعات حال ناتوان ترين نمازگزاران 92

ص: 7

6/3 شنواندن به نمازگزاران پشت سر 96

6/4 دعا كردن براى همگان 97

6/5 مكث در ركوع، هنگام ملحق شدنِ ديگران 98

6/6 تا آخر نماز دير اقتدا كردگان، به انتظار نشستن 99

فصل هفتم: آن چه شايسته است مأموم رعايت كند

7/1 انتخاب صف اول 101

7/2 رها كردن صف اول براى پرهيز از آزار رسانى 104

7/3 مقدّم كردن دانايان 104

7/4 انتخاب سمت راست امام جماعت 105

7/5 كامل كردن صف ها به ترتيب از صف اول 106

7/6 برپا كردن صف هاى مستقيم و منظّم 108

7/7 به هم پيوستگى صف ها 111

7/8 سكوت كردن 114

7/9 پيروى كردن از امام جماعت 115

7/10 مجموعه كارهايى كه شايستۀ مأموم است 117

ص: 8

پيش گفتار

اشاره

فرهنگ نامه، كتابى است حاوى، دانش، فرهنگ(1) و حكمت و «فرهنگ نامۀ نماز جماعت»، قطره اى است از درياى دانش و فرهنگ ناب اسلامى و مَدخَلى(2) ديگر از دانش نامۀ قرآن و حديث كه به صورت مستقل، منتشر مى شود. در اين دانش نامه، واژه ها و اصطلاحاتى كه در قرآن و احاديث، كاربرد گسترده اى دارند، به ترتيب الفبايى، با نظمى نوين و با ذكر نمونه كاربردها (شواهد)، معناشناسى و تحليل و تبيين مى گردند. در لابه لاى اين دانش نامه، برخى مَدخل ها، از كاربرد فرهنگىِ ويژه و بَسامد استفادۀ بالاترى

ص: 9


1- . فرهنگ: علم؛ دانش؛ ادب؛ تربيت؛ پديدۀ كلّى پيچيده اى از آداب، رسوم، انديشه، هنر و شيوۀ زندگى كه در طىّ تجربه تاريخى اقوام، شكل مى گيرد و قابل انتقال به نسل هاى بعدى است (ر. ك: لغت نامۀ دهخدا، فرهنگ معين و فرهنگ بزرگ سخن، واژۀ فرهنگ).
2- . در دانش نامه ها، به هر واژۀ اصلى كه توضيحى (مقاله اى) در ذيل خود دارد، «سَرواژه» يا «مَدخَل» مى گويند. به مجموع سرواژه و توضيح، بر روى هم نيز «مدخل» گفته مى شود (ر. ك: فرهنگ بزرگ سخن، واژۀ مدخل).

برخوردارند، بدين معنا كه عموم مسلمانان و يا گروه هاى خاصّى از آنان، به صورت شبانه روزى و گسترده، با آنها، سر و كار دارند. در راستاى تصحيح و تقويت فرهنگ عمومىِ جوامع اسلامى، ارائۀ معارف مربوط به اين گونه واژه ها و اصطلاحات، ضرورتى دو چندان دارد. با اين نگاه، چنين مَدخَل هايى از دانش نامه، انتخاب مى شوند و به صورت كتاب هاى مستقل در اختيار علاقه مندان قرار مى گيرند.

گفتنى است كه در اين سلسله آثار، براى آنچه مربوط به رفتار يا احوال خاص است (مانند: ادب، اذان، شادى و آرزو)، نام «فرهنگ نامه» و براى آنچه مربوط به گروه هاى اجتماعى (مانند: بسيجيان، جوانان و كودكان) مى شود و يا آموزه هاى حكيمانۀ پيشوايان بزرگ اسلام يا حكماى بزرگ الهى (چون لقمان حكيم) را ارائه مى نمايند، نام «حكمت نامه» را برگزيديم.

فرهنگ نامۀ «نماز جماعت»،(1) يكى ديگر از مجموعه فرهنگ نامه هايى است كه با هدف تصحيح و تقويت فرهنگِ ارزش هاى رفتارى، تأليف شده است.

اين فرهنگ نامه، در هفت فصل، ره نمودهاى قرآن و احاديث اسلامى را در بارۀ ارزش فرهنگ نماز جماعت ود.

ص: 10


1- . تاكنون، فرهنگ نامه هاى: ادب، اذان، آرزو، مسجد، بصيرت، امنيت ملّى، مهمانى، جمعه و تهجّد منتشر شده و در اختيار علاقه مندان قرار گرفته اند.

آداب آن به صورتى نسبتاً جامع و با نظمى نوين ارائه مى كند.

تقدير و سپاس

از همۀ همكاران عزيز و بزرگوار در «پژوهشكدۀ علوم و معارف حديث» و مديريت آماده سازى كتاب كه در پديد آوردن اين اثر و ساماندهى نهايى آن نقش داشته اند، صميمانه سپاس گزارى مى كنم، بويژه فاضل گران قدر جناب آقاى مرتضى خوش نصيب كه نگارش اين فرهنگ نامه با همكارى ايشان صورت گرفته، و افزون بر اين، ترجمۀ رساى ايشان، زمينۀ بهره مندى پارسى زبانان را نيز از كتاب فراهم آورده است.

از خداوند منّان براى همۀ دست اندركاران، پاداشى درخور فضل حضرتش خواهانم.

ربّنا! تَقَبّل منّا إنّك أَنتَ السَّميعُ العَليم.

محمّدى رى شهرى

يازدهم ارديبهشت 1395

بيست و دوم رجب 1437

ص: 11

ص: 12

درآمد

اشاره

نماز جماعت، يكى از بارزترين عرصه هايى است كه تشكّل هر روزه مسلمانان و نزديك شدن دل هايشان در پرتو ياد خداى سبحان در آن جلوه گر مى شود.

از منظر قرآن كريم، حتى در ميدان نبرد با دشمن نيز شايسته است رزمندگان، با هشيارى كامل و رعايت جوانب امنيتى، نماز را به جماعت اقامه كنند(1)، از سوى ديگر پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) از آغازين روزهاى رسالت خود و در زمانى كه هنوز پيروان او بسيار كم شمار بودند نماز جماعت برپا مى كرد(2) و همواره تا پايان عمر پربركت خويش بر اين عبادت جمعى اهتمام داشت. بر اين اساس، برخى فقيهان بر اين باورند كه تشريع نماز روزانه از آغاز به صورت جماعت بوده، هر چند مى شد آن را فرادا

ص: 13


1- . ر. ك: سورۀ نساء، آيۀ 102.
2- . ر. ك: ص 27 (نخستين نماز جماعت در اسلام).

هم به جاى آورد(1).

در اين راستا و به منظور ترغيب هر چه بيشتر مسلمانان به نماز جماعت، در احاديث اسلامى از آثار، بركات و پاداش هاى مهم آن سخن به ميان آمده، و نسبت به ترك بدون عذر آن، هشدار داده شده است كه با اندكى دقت و تأمل در اين احاديث، حكمت آن همه تأكيد و تشويق روشن مى شود.

آثار و بركات نماز جماعت را به دو دسته مى توان تقسيم كرد: بركات اجتماعى و بركات فردى.

بركات اجتماعى نماز جماعت

اشاره

مهم ترين آثار و بركات اجتماعى نماز جماعت عبارت است:

1. وحدتِ كلمه

از برجسته ترين دستاوردها و بركات نماز جماعت، وحدتِ كلمۀ جامعۀ اسلامى است. شركت در يك عبادت جمعى و يادكرد خداى سبحان در كنار هم، كدورتها را مى زدايد، دلها را به هم نزديك مى كند و الفت، محبت و وحدت را در پى مى آورد. همچنان كه به سهم خود، ريشه هاى تفرقه و دشمنى و سوء استفاده دشمنان اسلام و جامعه اسلامى را مى خشكاند، در روايتى از پيامبر عظيم الشأن اسلام (صلى الله عليه وآله)

ص: 14


1- . ر. ك: تقرير بحث السيد البروجردى: ج 2 ص 84.

آمده:

شيطان، گرگ انسان است همچون گرگِ گوسفند كه دور مانده و جدا شدۀ از گلّه را شكار مى كند. پس مبادا از هم جدا و پراكنده شويد، بلكه همواره با اجتماع و عموم مردم و با مسجد باشيد.(1)

آرى، حضور در مسجد و نماز جماعت، راهى است براى رهايى از شياطينِ گرگ صفتِ جن و انس كه مى خواهند با ايجاد تفرقه در جامعه اسلامى، آنها را طُعمۀ خود سازند و سرمايه هاى مادى و معنوى مسلمانان را به يغما برند.

2. پيشگيرى از ناهنجارى هاى اجتماعى

يكى ديگر از آثار سازندۀ حضور در مسجد و شركت در نماز جماعت، پيشگيرى از بسيارى از ناهنجارى هاى اجتماعى و رفتارهاى گناه آلود است. رسول خدا (صلى الله عليه وآله) در تبيين فوايد پيوسته مسجد رفتن مى فرمايد:

هر كه پيوسته به مساجد، آمد و شد كند، به يكى از هشت چيز دست خواهد يافت: برادرى كه در راه خداى (عزوجل) از او بهره برَد، يا دانشى

ص: 15


1- . ر. ك: ح 16.

لطيف و نغز، يا سخنى كه او را به هدايتْ ره نمون شود، يا از هلاكت برَهاند، يا رحمتى كه چشم به راهش باشد، يا آن كه گناهى را از روى شرم يا ترس [از خدا] ترك گويد.(1)

پيداست كسى كه در ميان مردم به عنوان مسجدى و اهل نماز جماعت شناخته شود، به طور طبيعى نمى تواند مرتكب بسيارى از گناهان شود، زيرا اگر از خدا هم پروا نكند براى حفظ آبروى خود مرتكب كار زشت نمى شود چنان كه در روايتى از اميرمؤمنان آمده:

الحياءُ يَصُدُّ عنْ فِعْلِ القَبيحِ.(2)

شرم، مانع زشت كارى مى شود.

3. هميارى در كارهاى نيك

بسيارى از اقدام هاى عام المنفعه فرهنگى و اجتماعى نيازمند هميارى و همكارى مردم است، شركت در نماز جماعت بر پا شده در مسجد، زمينه ساز اين گونه خدمات است. اين ويژگى همان است كه امام رضا (عليه السلام) در پاسخ به چرايى تشريع نماز جماعت، با عنوان «كمك به يكديگر در راه نيكى و تقوا»(3) بدان اشاره كرده است.

ص: 16


1- . الخصال: ص 410 ح 11، تهذيب الأحكام: ج 3 ص 249 ح 681.
2- . غرر الحكم: ح 1393.
3- . ر. ك: ح 11.

4. شناسايى مردمان شايسته

در شمارى از روايات، تداوم حضور در نمازهاى جماعت، نشانۀ صلاح و شايستگى شمرده شده است از جمله در روايتى از امام صادق (عليه السلام) آمده كه مى فرمايد:

مَن صَلَّى الصَّلَواتِ الخَمسَ جَماعَةً فَظُنّوا بِهِ خَيراً.

آن كس كه نمازهاى پنجگانه را به جماعت مى خواند به وى خوش گمان باشيد.(1)

همچنين تصريح شده كه شركت مداوم در نماز جماعت، نشانۀ عدالت است.(2) طبعا گواهى افراد مسجدى و اهل نماز جماعت در قضاوت نسبت به ديگر افراد؛ در انتخاب يا واسپارى مسئوليت و نظاير آن جايگاه ويژه اى دارد.

اين موارد شمارى از برجسته ترين بركات اجتماعى نماز جماعت است كه گاه با عنوان حكمت نماز جماعت نيز از آنها ياد مى شود.

بركات فردى نماز جماعت

در كنار بركات و آثار اجتماعى، نماز جماعت براى افراد به طور خاص نيز نتايج و دستاوردهاى بسيار ارزشمندى را در پى دارد. از جمله: آمرزش گناهان، اجابت دعا،

ص: 17


1- . ر. ك: ح 8.
2- . ر. ك: ح 9 و 10.

برطرف شدن هراس هاى روز قيامت و پاداش هايى از اين دست.(1)

تهديد به مجازات

بر پايۀ برخى روايات نقل شده از طريق شيعه و اهل سنت، پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) كسانى را كه در نماز جماعت شركت نمى كردند به مجازات هاى سنگينى تهديد كرده است(2). به نظر مى رسد تهديد در اين گونه احاديث، متوجه منافقانى بوده كه به رغم اظهار مسلمانى، با شركت نكردن در نماز جماعت كه بارزترين نمايش پيوند جامعه تازه تشكيل مسلمانان به شمار مى آمد، در صدد ابراز مخالفت و تضعيف نظام اسلامى بودند. بر اين اساس، مى توان گفت: احاديث مورد بحث، در ساليان نخست پيدايش جامعه مسلمانان كه تعداد آنها اندك و تجلى وحدت شان، در گرو حضور يكايك مسلمانان بود صادر شده و در دوره هاى بعد و با تثبيت جامعه اسلامى، موضوع چنين رواياتى منتفى شده است(3). گفتنى است با توجه به اين كه هيچ گزارشى در روايات و متون تاريخى از

ص: 18


1- . ر. ك: ص 61 (بركات نماز جماعت).
2- . ر. ك: تهذيب الأحكام: ج 3 ص 266 ح 753، ثواب الأعمال: ص 276 ح 2؛ صحيح البخارى: ج 1 ص 231 ح 618، صحيح مسلم: ج 1 ص 451 ح 252.
3- . ر. ك: موسوعة الإمام الخويى: ج 17 ص 16، الفقه على المذاهب الأربعة: ج 1 ص 368.

اجراى تهديدهاى مورد اشاره در دست نيست، گويا رسول خدا (صلى الله عليه وآله) نيز بر آن بود تا از اين راه، افراد مورد نظر را از كار ناشايست خود بازدارد بى آن كه هرگز نيازمند اجراى تهديد خود شده باشد.

حكم شرعى شركت در نماز جماعت

از ديدگاه فقهاى شيعه اگر شرايط خاصى كه در فقه از آنها ياد شده فراهم شود، برپايى و شركت در جماعتِ نماز جمعه، نماز عيد فطر و نماز عيد قربان واجب خواهد بود، ولى حضور در نمازهاى يوميه، مستحب مؤكد است. در عين حال، شركت نكردن در نمازهاى روزانه، اگر به صورت سبك شمردن و كم اعتنائى به نماز جماعت جلوه كند، جايز نيست(1). ناگفته نماند كه برخى فقهاى اهل سنت شركت در نماز جماعت در نمازهاى يوميه را واجب عينى دانسته اند.(2)

جماعت، در نمازهاى مستحب

بيشتر فقهاى اهل سنت به جماعت خواندن همه نمازهاى مستحب را روا مى دانند(3) اما فقيهان اماميه به جماعت

ص: 19


1- . حاضر نشدن به نماز جماعت از روى بى اعتنائى جايز نيست و سزاوار نيست كه انسان بدون عذر نماز جماعت را ترك كند (توضيح المسائل امام خمينى: ص 190 مسئله 1401).
2- . ر. ك: المغنى، ابن قدامه: ج 2 ص 402.
3- . ر. ك: الفقه على المذاهب الأربعة: ج 1 ص 370.

خواندن نمازهاى مستحب را به جز نماز باران مشروع ندانسته(1) و در خصوص دو نماز عيد فطر و عيد قربان، ضمن فتوا دادن به استحباب برپايى آن در عصر غيبت، نسبت به جماعت برگزار كردن آن نيز متفاوت نظر داده اند. برخى آن را مطلقاً جايز و برخى ديگر حكم جواز را محدود به مواردى كرده اند كه ولى فقيه يا نمايندگان وى اين دو نماز را اقامه كنند. در همين حال، دسته ديگرى از فقهاى اماميه بر اين باورند كه در عصر غيبت، دو نماز عيد را جز به نيت رجا نمى توان به جماعت برگزار كرد(2).

تبعيت از امام جماعت

مأموم بايد در افعال نماز از امام تبعيت كند و نمى تواند به عمد از وى پيشى بگيرد، هر چند در ذكرهاى واجب و مستحب نماز، چنين تبعيتى بر عهدۀ وى گزارده نشده است. و اما در خصوص اين كه پيروى از امام جماعت، شرط صحت نماز است و يا تنها شرط صحت جماعت، بايد گفت: مطابق رأى مشهور فقيهان امامى و برخى مذاهب اهل سنت، پيروى نمازگزاران از امام جماعت در افعال نماز، تنها شرط صحت جماعت است و عدم رعايت دقيق آن اصل نماز را باطل نمى كند(3).

ص: 20


1- . ر. ك: توضيح المسائل مراجع: ص 798.
2- . ر. ك: توضيح المسائل مراجع: ص 852.
3- . ر. ك: جواهر الكلام: ج 13 ص 210.

شرايط نماز جماعت

اشاره

اقامۀ صحيح نماز جماعت شرايطى دارد كه مهمترين آنها عبارت است از:

1. نبودن حايل

ميان امام و نمازگرارانِ در پى او و همچنين ميان هر يك از اينان نسبت به يكديگر نبايد چيزى كه مانع ديدن است وجود داشته باشد، اما اگر مأموم زن باشد حايل ميان او و مردان مانعى ندارد.

2. بلندتر نبودن محل نماز امام از مأموم

جاى ايستادن امام نبايد از محل ايستادن مأموم بلندتر باشد، مگر به قدرى كه با مسامحه عرفى، به چشم نيايد. در همين حال، بلندتر بودن جاى مأموم از امام در صورتى كه خيلى زياد و نامتعارف نباشد، بلا اشكال است.

3. نبودن فاصله ميان امام و مأموم

از نظر فقيهان اماميه، مأموم نبايد با امام، يا با صف جلو خود، فاصله چندانى داشته باشد. احتياط آن است كه فاصله محل سجدۀ نمازگزار از محل ايستادن امام يا كسى كه در صف جلو وى ايستاده، بيش از يك قدم متعارف نباشد.

4. تقدم نداشتن مأموم بر امام در جايگاه ايستادن

محل ايستادن مأموم نبايد جلوتر از امام باشد، بلكه

ص: 21

احتياط آن است كه مساوى هم نايستند، بلكه مأموم قدرى عقب تر بايستد، و احتياط آن است كه تأخّر را در همۀ حالات نماز به ويژه در حالت نشسته نسبت به زانوها رعايت كند.(1)

قرائت در نماز جماعت

واجب است مأموم، همواره در نمازهاى ظهر و عصر، همچنين در نمازهاى صبح و مغرب و عشا، اگر صداى امام را هر چند به صورت همهمه مى شنود، حمد و سوره نخواند. گفتنى است در سه نماز اخير در صورتى كه صداى قرائت امام به گوش نرسد، قرائت براى مأموم جايز، بلكه مستحب است.(2)

شرايط امام جماعت

از منظر عالمان شيعى، امام جماعت بايد مؤمن، مرد، بالغ، عاقل، عادل و حلال زاده باشد و بتواند با قرائت صحيح نماز بخواند.

در مواردى كه افراد متعددى واجد ويژگى هاى ياد شده باشند، ملاك هايى مانند: قرائت نيكوتر، فقاهت، سن بيشتر و... مورد توجه قرار مى گيرد.(3)

ص: 22


1- . ر. ك: تحرير الوسيلة: ص 268.
2- . ر. ك: تحرير الوسيلة: ص 271.
3- . ر. ك: تحرير الوسيلة: ص 277.

گفتنى است مذاهب اسلامى دربارۀ شرط عدالت امام جماعت اختلاف نظر دارند؛ فقيهان حنفى و برخى شافعيان، همچون اماميه، نماز خواندن با امام فاسق را باطل دانسته اند.(1)

پيروان مالك بر اين باورند كه امام نبايد مرتكب فسقى شود كه موجب بطلان نماز مى شود، مانند اين كه نماز را بى وضو بخواند، يا سورۀ حمد را قرائت نكند. اما پرهيز كردن از ارتكاب فسق هاى ديگر كه ارتباطى با نماز ندارند مانند شرابخوارى و زنا از شرطهاى امام جماعت نيست، هر چند اقتدا به چنين اشخاصى مكروه است.(2)

امامت زن

بر پايۀ نظريّۀ فقهاى همۀ مذاهب اسلامى زن نمى تواند براى نمازگزارانى كه در ميان آنها مرد وجود دارد، امامت كند، اما بر اساس فقه شافعى و حنبلى و نظر برخى فقهاى شيعه، امامت زن براى زنان مشروع است.(3)

آدابى كه شايسته است امام جماعت رعايت كند

برپايۀ رواياتى كه در فصل ششم خواهد آمد، شايسته

ص: 23


1- . المغنى: ج 2 ص 22.
2- . ر. ك: الفقه الاسلامى و أدلّته: ج 2 ص 1200.
3- . ر. ك: الاُم: ج 1 ص 191، المبسوط فى فقه الامامية: ج 1 ص 157، المغنى: ج 2 ص 33، المجموع: ج 4 ص 255.

است امام جماعت مواردى را رعايت كند مانند:

1. نماز را طول ندهد و حال ناتوان ترين مأمومان را در نظر داشته باشد؛

2. به استثناى قرائت حمد و سوره در نمازهاى ظهر و عصر، به گونه اى قرائت كند كه نمازگزاران صداى او را بشنوند؛

3. دعاهايش اختصاص به خود نداشته باشد و همه را دعا كند؛

4. در حال ركوع اگر احساس كرد كسى مى خواهد به او اقتدا كند، دو برابر زمان ركوع خود، صبر كند؛

5. تا مأمومانِ دير به جماعت پيوسته نمازشان را تمام نكرده اند، از جا برنخيزد.

آدابى كه شايسته است نمازگزاران رعايت نمايند

بر اساس احاديثى كه در فصل هفتم خواهد آمد، شايسته است مأموم نيز امورى را رعايت نمايد مانند:

1. انتخاب صف اوّل در صورتى كه مزاحمتى براى ديگران نباشد؛

2. مقدم داشتن افراد با فضيلت؛

3. انتخاب سمت راست صف ها؛

4. تكميل كردن صف ها به ترتيب؛

ص: 24

5. تنظيم دقيق صف ها و پر كردن فاصله ها؛

6. رعايت كردن سكوت هنگام قرائت امام؛

7. دنباله روى كامل از امام در حركات نماز.

به اميد آن كه اين نوشتار، سهم مؤثرى در توسعه و تعميق فرهنگ نماز جماعت در جوامع اسلامى داشته باشد.

ص: 25

ص: 26

فصل يكم تشريع نماز جماعت

1/1 نخستين نماز جماعت در اسلام

1. امام صادق (عليه السلام): اوّلين نماز جماعتى كه برگزار شد چنين بود كه پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) به همراه امير مؤمنان على بن ابى طالب نماز مى گزارد، ابو طالب بر او گذشت و جعفر همراه وى بود. به او گفت: پسرم! كنار پسر عمويت، نماز بخوان. هنگامى كه پيامبر (صلى الله عليه وآله) احساس كرد جعفر را در كنار او است، [براى امامتِ نماز]، جلوتر رفت و ابو طالب شادمانه بازگشت در حالى كه مى گفت:

بى گمان، در سختى و گرفتارى زمانه، على و جعفر

ص: 27

نقطه اتّكاى من اند / به خدا سوگند كه نه من پيامبر را وا نمى نهم و نه هيچ يك از پسران شرافت مندم او را وامى نهد / وامگذاريد و پسرعمويتان را يارى دهيد، [عمويى] كه وى(1) از ميان آنان، برادرِ تنى من است.

پس نخستين نمازى كه به جماعت خوانده شد، در آن روز بود.(2)

2. امام باقر (عليه السلام) - در بارۀ اين سخن خداى متعال: «و همراه نمازگزاران نماز بگزاريد»: اين آيه در بارۀ پيامبر خدا و على بن ابى طالب نازل شده است؛ چه اين كه آن دو نخستين كسانى اند كه نماز گزاردند و ركوع كردند.(3)).

ص: 28


1- . ظاهراً مقصود از وى، عبدالله، پدر پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) است.
2- . أوَّلُ جَماعَةٍ كانَت، إنَّ رَسولَ اللهِ (صلى الله عليه وآله) كانَ يُصَلّي وأميرُ المُؤمِنينَ عَليُّ بنُ أبي طالِبٍ مَعَهُ، إذ مَرَّ أبو طالِبٍ بِهِ وجَعفَرٌ مَعَهُ، فَقالَ: يا بُنَيَّ، صَلِّ جَناحَ ابنِ عَمِّكَ، فَلَمّا أحَسَّهُ رَسولُ اللهِ (صلى الله عليه وآله) تَقَدَّمَها، وَانصَرَفَ أبو طالِبٍ مَسروراً وهُوَ يَقولُ: إنَّ عَليّاً وجَعفَراً ثِقَتي عِندَ مُلِمِّ الزَّمانِ وَالكَربِ وَالله لا أخذُلُ النَّبيَّ ولا يَخذُلُهُ مِن بَنيَّ ذو حَسَبٍ لا تَخذُلا وَانصُرَا ابنَ عَمِّكُما أخي لِاُمّي مِن بَينِهِم وأبي فَكانَت أوَّلُ جَماعَةٍ جُمِّعَت ذلِكَ اليَومَ (الأمالى، صدوق: ص 597 ح 825).
3- . فِي قَولِهِ تَعالى: (وَ ارْكَعُوا مَعَ الرّاكِعِينَ): نَزَلَت فِي رَسولِ اللهِ و عَلِيِّ بنِ أَبي طالِبٍ و هُما أَوَّلُ مَن صَلّى و رَكَعَ (المناقب، ابن شهر آشوب: ج 2 ص 13).

1/2 كمترين تعدادى كه با آنان جماعت بر پا مى شود

3. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): دو نفر، جماعت اند.(1)

4. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): دو نفر و بيشتر جماعت اند.(2)

5. الكافى - به نقل از زراره -: به امام صادق (عليه السلام) گفتم:.... آيا دو مرد، جماعت به شمار مى آيند؟ فرمود: آرى و البته شخص [مأموم] سمت راست امام مى ايستد.(3)

6. تهذيب الأحكام - به نقل از حسن صيقل از امام صادق (عليه السلام) -: از آن حضرت پرسيدم كمترين تعداد افرادى كه با آنان جماعت تشكيل مى شود، چند نفرند؟ فرمود: يك مرد و يك زن.(4)

1/3 مؤمن خود به تنهايى جماعت است

اشاره

7 امام باقر (عليه السلام): جُهَنى، نزد پيامبر (صلى الله عليه وآله) آمد و گفت: اى پيامبر خدا! من و زن و فرزندان و غلامانم در بيابان زندگى

ص: 29


1- . الِاثنانِ جَماعَةٌ (كتاب من لا يحضره الفقيه: ج 1 ص 376 ح 1094).
2- . اثنانِ فَما فَوقَهُما جَماعَةٌ (سنن ابن ماجة: ج 1 ص 312 ح 972).
3- . قُلتُ لِأَبي عَبدِالله (عليه السلام):... الرَّجُلانِ يَكونانِ جَماعَةً؟ فَقالَ: نَعَم، ويَقومُ الرَّجُلُ عَن يَمينِ الإِمامِ (الكافى: ج 3 ص 371 ح 1).
4- . سَأَلتُهُ كَم أقَلُّ ما تَكونُ الجَماعَةُ؟ قالَ: رَجُلٌ وَامرَأَةٌ (تهذيب الأحكام: ج 3 ص 26 ح 91).

مى كنيم. [هنگام نماز] اذان و اقامه مى گويم و با آنان نماز مى گزارم. آيا ما جماعتيم؟

فرمود: «آرى».

گفت: اى پيامبر خدا! [گاه] غلامانم در پىِ آوردنِ آب مى روند و من مى مانم و زن و فرزندانم. پس [هنگام نماز] اذان و اقامه مى گويم و با آنها نماز مى گزارم. آيا ما جماعتيم؟

فرمود: «آرى».

جُهَنى گفت: اى پيامبر خدا! [گاه] فرزندانم در پىِ گله مى روند و من مى مانم و همسرم. پس [وقت نماز] اذان و اقامه مى گويم و با او نماز مى خوانم. آيا ما جماعتيم؟

فرمود: «آرى».

گفت: اى پيامبر خدا! گاهى زن نيز دنبال كارهايش مى رود و من، تنها مى مانم و اذان و اقامه مى گويم و نماز مى خوانم. آيا من جماعت به شمار مى آيم؟

پيامبر (صلى الله عليه وآله) فرمود: «آرى. مؤمن، خود به تنهايى، جماعت است».(1)

ص: 30


1- . إنَّ الجُهَنيَّ أتَى النَّبيَّ (صلى الله عليه وآله) فَقالَ: يا رَسولَ اللهِ، إنّي أكونُ فِي البادِيَةِ ومَعي أهلي ووُلدي وغِلمَتي فَاُؤَذِّنُ واُقيمُ واُصَلّي بِهِم، فَجَماعَةٌ نَحنُ؟ فَقالَ: نَعَم، فَقالَ: يا رَسولَ اللهِ، إنَّ الغِلمَةَ يَتبَعونَ قَطرَ السَّحابِ وأبقى أنَا وأهلي ووُلدي فَاُؤَذِّنُ واُقيمُ اصَلّي بِهِم، أفَجَماعَةٌ نَحنُ؟ فَقالَ: نَعَم، فَقالَ: يا رَسولَ اللهِ، فَإِنّ وُلدي يَتَفَرَّقونَ فِي الماشِيَةِ وأبقى أنَا وأهلي فَاُؤَذِّنُ واُقيمُ واُصَلّي بِهِم، أفَجَماعَةٌ أنَا؟ فَقالَ: نَعَم، فَقالَ: يا رَسولَ اللهِ، إنَّ المَرأَةَ تَذهَبُ في مَصلَحَتِها فَأَبقى أنَا وَحدي فَاُؤَذِّنُ واُقيمُ فَاُصَلّي، أفَجَماعَةٌ أنَا؟ فَقالَ: نَعَم، المُؤمِنُ وَحدَهُ جَماعَةٌ (الكافى: ج 3 ص 371 ح 2).

نكته

در اين روايت كه به روايت جهنى شهرت يافته، رسول خدا (صلى الله عليه وآله) افزون بر نمازهايى كه با حضور افراد متعدد و لااقل دو نفر تشكيل مى شود، نمازى را كه مومنى در غياب سايرين، خود به تنهايى به جا آورده، جماعت قلمداد كرده است. اكنون پرسش اين است كه نماز انفرادى چگونه مى تواند نماز جماعت تلقى گردد؟

شمارى از محدثان و فقيهان شيعه اين پرسش را پاسخ گفته اند. صاحب جواهر با مد نظر قرار دادن برخى پاسخ هاى پيشينيان(1)، ضمن بديهى دانستن عدم تحقق مفهوم جماعت به صورت حقيقى در موردى كه شخص به تنهايى به نماز ايستاده، روايت مورد بحث را به معناى فضيلت و ثواب جماعت دانسته است، يعنى نماز فراداى شخصى كه به رغم تمايل و تلاش، به دليل عدم حضور افراد ديگر، موفق به برپايى نماز جماعت نشده، در حكم نماز جماعت است و از فضل و ثواب آن برخوردار، به ويژه اگر در مسجد نماز بگزارد و در آغاز، اذان و اقامه

ص: 31


1- . ر. ك: الّذكرى (چاپ شده در موسوعۀ شهيد اوّل): ج 4 ص 286، روض الجنان في شرح ارشاد الاذهان (چاپ بوستان كتاب): ج 2 ص 966، الوافي: ج 8 ص 1166.

بگويد. چه اين كه همراه با چنين نمازگزارى، دو صف از فرشتگان به نماز مى ايستند(1). بر اين اساس، به جماعت بودن چنين نماز فرادايى، جماعت به معناى مصطلح نيست(2).

مرحوم محمد تقى مجلسى اول در توجيه اين روايت معتقد است: در نماز با حضور قلب، قلب به منزله امام و حواس باطن و ظاهر و اعضا و جوارح، در حكم مأمومين و اقتدا كنندگانند زيرا به فرموده رسول خدا (صلى الله عليه وآله) اگر دل خاشع شود جوارح بدن نيز خاشع مى شوند(3). بديهى است كه در اين نظريه نيز، روايت بر معنايى مجازى از واژۀ جماعت حمل شده است.

1/4 حكمت نماز جماعت

8. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): هر كه نمازهاى پنجگانه را به جماعت بخواند به وى خوش گمان باشيد.(4)

9. امام صادق (عليه السلام): جماعت و گرد هم آمدن، براى اين مقرر

ص: 32


1- . ر. ك: الكافى: ج 3 ص 303 ح 8، كتاب من لا يحضره الفقيه: ج 1 ص 376 ح 1095.
2- . جواهر الكلام: ج 13 ص 3152.
3- . روضة المتّقين: ج 2 ص 486.
4- . مَن صَلَّى الصَّلوَاتِ الخَمسَ في جَماعَةٍ فَظُنُّوا بِهِ خَيراً (الكافى: ج 3 ص 371 ح 3).

شده تا نمازگزار از بى نماز، و آن كه اوقات نمازها را پاس مى دارد از آن كس كه ضايعش مى كند باز شناخته شود. اگر شركت در نماز جماعت نباشد، هيچ كس نمى تواند نسبت به صلاحيت كسى شهادت دهد؛ زيرا كسى كه نماز نمى خواند، در ميان مسلمانان فاقد صلاحيت است... رسول خدا (صلى الله عليه وآله) همواره مى فرمود: براى كسى كه بدون عذر، نمازش را در مسجد، با مسلمانان به جا نياورد، نمازى نيست.(1)

10 تهذيب الأحكام - به نقل از ابن ابى يعفور -: به امام صادق (عليه السلام) گفتم: ميان مسلمانان عدالت يك شخص را چگونه بايد شناخت تا شهادتش به سود يا ضرر افراد پذيرفته شود؟ فرمود: اين كه او را به پرده پوشى و پاكدامنى و كنترل شكم و شهوت و دست و زبان بشناسيد، و نيز به پرهيز از گناهان بزرگى چون ميگسارى و زنا و ربا و نافرمانى پدر و مادر و گريختن از جهاد و مانند آنها كه خداوند بر آنها وعدۀ آتش جهنم داده است معروف باشد. آن چه نشانۀ همۀ اين ويژگى ها و نيز پوشانندۀ عيب هاى اوست چندان كه بر مسلمانان پيجويى ديگر لغزش ها و غيبتش ناروا گردد).

ص: 33


1- . إنَّما جُعِلَ الجَماعَةُ وَالاِجتِماعُ إلَى الصَّلاةِ لِكَي يُعرَفَ مَن يُصَلّي مِمَّن لا يُصَلّي، ومَن يَحفَظُ مَواقيتَ الصَّلَواتِ مِمَّن يُضَيِّعُ، ولَولا ذلِكَ لَم يُمكِن أحَداً أن يُشهِدَ عَلى آخَرَ بِصَلاحٍ؛ لِأَنّ مَن لا يُصَلّي لا صَلاحَ لَهُ بَينَ المُسلِمينَ،... وقَد كانَ يَقولُ رَسولُ اللهِ (صلى الله عليه وآله): «لا صَلاةَ لِمَن لَم يُصَلِّ فِي المَسجِدِ مَعَ المُسلِمينَ إلّا مِن عِلَّةٍ» (كتاب من لا يحضره الفقيه: ج 3 ص 39 ح 3280).

و دوستى با او و نيز ابراز عدالت او در ميان مردم واجب شود، پاى بندى اش به نمازهاى پنجگانه است و مواظبت بر آن نمازها و پاسداشت اوقات آنها، با حضور در جماعت مسلمانان و سرباز نزدنِ بدون عذر موجه از اجتماع آنها در مساجدشان. اين سخن از آن رو است كه نماز مايۀ پرده پوشى و پوشانندۀ گناهان است. در غير اين صورت كسى را ياراى آن نيست تا به درستكارى فرد ديگرى شهادت دهد، چه اين كه هر كس [با مردم] نماز نمى گزارد، ميان مسلمانان فاقد صلاحيت است... پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) فرمود: آن كس كه بدون عذر با مسلمانان در مسجد نماز نمى گزارد از نماز بى بهره است. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) فرمود: جز از كسى كه در خانه اش نماز مى گزارد و از جماعت ما رويگردان است غيبت نتوان كرد و آن كه از جماعت مسلمانان رويگردان است، بر مسلمانان است تا غيبتش كنند [و ناپسندى كارش را در غيابش بازگويند] و در ميان آنان از عدالت مى افتد و دورى كردن از او ضرورى است.(1)

ص: 34


1- . قُلتُ لِأَبي عَبدِ اللهِ (عليه السلام): بِما تُعرَفُ عَدالَةُ الرَّجُلِ بَينَ المُسلِمِينَ حَتّى تُقبَلَ شَهادَتُهُ لَهُم وَ عَلَيهِم؟ قالَ: فَقالَ: أَن تَعرِفوهُ بِالسَّترِ وَ العَفافِ وَ الكَفِّ عَنِ البَطنِ وَ الفَرجِ وَ اليَدِ وَ اللِّسانِ وَ يُعرَفُ بِاجتِنابِ الكَبائِرِ الَّتي أَوعَدَ اللهُ عَلَيهَا النّارَ مِن شُربِ الخَمرِ وَ الزِّنا وَ الرِّبا وَ عُقوقِ الوالِدَينِ وَ الفِرارِ مِنَ الزَّحفِ وَ غَيرِ ذلِكَ وَ الدّالُّ عَلى ذلِكَ كُلِّهِ وَ السّاتِرُ لِجَميعِ عُيوبِهِ حَتّى يَحرُمَ عَلَى المُسلِمينَ تَفتيشُ ما وَراءَ ذلِكَ مِن عَثَراتِهِ وَ غيبَتُهُ و يَجِبَ عَلَيهِم تَولِيَتُهُ و إظهارُ عَدالَتِهِ فِي النّاسِ التَّعاهُدُ لِلصَّلَواتِ الخَمسِ إذا واظَبَ عَلَيهِنَّ و حافَظَ مَواقِيتَهُنَّ بِإِحضارِ جَماعَةِ المُسلِمِينَ و أَن لا يَتَخَلَّفَ عَن جَماعَتِهِم فِي مُصَلّاهُم إلّا مِن عِلَّةٍ وَ ذلِكَ أَنَّ الصَّلاةَ سِترٌ وَ كَفّارَةٌ لِلذُّنوبِ وَ لَو لا ذلِكَ لَم يَكُن لِأَحَدٍ أَن يَشهَدَ عَلى أَحَدٍ بِالصَّلاحِ لِأَنَّ مَن لَم يُصَلِّ فَلا صَلاحَ لَهُ بَينَ المُسلِمِينَ... قالَ رَسولُ اللهِ (صلى الله عليه وآله) لا صَلاةَ لِمَن لا يُصَلِّي فِي المَسجِدِ مَعَ المُسلِمِينَ إلّا مِن عِلَّةٍ و قالَ رَسولُ اللهِ (صلى الله عليه وآله) لا غيبَةَ إلّا لِمَن صَلّى في بَيتِهِ و رَغِبَ عَن جَماعَتِنا و مَن رَغِبَ عَن جَماعَةِ المُسلِمِينَ وَجَبَ عَلَى المُسلِمِينَ غِيبَتُهُ و سَقَطَت بَينَهُم عَدالَتُهُ و وَجَبَ هِجرانُه (تهذيب الأحكام: ج 6 ص 241 ح 596).

11. امام رضا (عليه السلام): اگر گفته شود: چرا [نماز] جماعت وضع شده است؟ پاسخ داده مى شود: از آن رو كه اخلاص و توحيد و اسلام و عبادتِ خداوند، آشكار و هويدا و در معرض ديد باشند؛ چه اين كه نمايان كردن اين امور، حجّتى است براى خداى يگانه بر مردمى شرق و غرب عالم اند؛ و نيز، بدان دليل كه منافق و سبك شمارنده [نماز و دين] آنچه را اقرار كرده و پذيرفته است به جاى آورَد، و براى آن كه شهادت دادن هاى مردم به مسلمان بودن يكديگر، روا و ممكن شود. افزون بر اينها، نمازِ جماعت موجب كمك كردن به يكديگر در راه نيكى و تقوا و باز داشتن از بسيارى از نافرمانى هاى خداوند (عزوجل) است.(1)

ص: 35


1- فَإِن قالَ: فَلِمَ جُعِلَتِ الجَماعَةُ؟ قيلَ: لِأَن لا يَكونَ الإِخلاصُ وَالتَّوحيدُ وَالإِسلامُ وَالعِبادَةُ للهِ إلّا ظاهِراً مَكشوفاً مَشهوداً؛ لِأَنَّ في إظهارِهِ حُجَّةً عَلى أهلِ الشَّرقِ وَالغَربِ للهِ (عزوجل) وَحدَهُ، ولِيَكونَ المُنافِقُ وَالمُستَخِفُّ مُؤَدِّياً لِما أقَرَّ بِهِ بِظاهِرِ الإِسلامِ وَالمُراقَبَةِ، ولَأَن تَكونَ شَهاداتُ النّاسِ بِالإِسلامِ مِن بَعضِهِم لِبَعضٍ جائزَةً مُمكِنَةً، مَعَ ما فيهِ مِنَ المُساعَدَةِ عَلَى البِرِّ وَالتَّقوى وَالزَّجرِ عَن كَثيرٍ مِن مَعاصِي اللهِ (عزوجل) (علل الشرائع: ص 262 ح 9).

ص: 36

فصل دوم اهميت دادن به نماز جماعت

2/1 تشويق فراوان به نماز جماعت

قرآن

(و نماز را به پا داريد، و زكات را بپردازيد، و همراه با ركوع كنندگان ركوع كنيد!).(1)

(و هرگاه [به هنگام خطر] در ميانشان بودى و براى آنان نماز برپا داشتى بايد گروهى از آنها با تو به نماز ايستند و جنگ افزارهايشان را نيز با خود بردارند و هنگامى كه به سجده رفتند [و ركعت ديگر را نيز فُرادا تمام كردند] پشت سر شما بايستند و پس از آن

ص: 37


1- . (وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ ارْكَعُوا مَعَ الرّاكِعِينَ) (سورۀ بقره، آيۀ 43).

دسته ديگرى كه نماز نخوانده اند با تو نماز بگزارند و اينان نيز بايد آمادگى خود را حفظ كرده و جنگ افزارهاى خود را بردارند؛ كافران دوست دارند شما از جنگ افزارها و بار و بنه خويش غفلت ورزيد و آنان با يك تاخت، بر شما بتازند؛ و اگر از باران در سختى قرار گرفتيد يا بيمار شديد، گناهى بر شما نيست كه جنگ افزارها را با خود برنداريد و [به هر روى] آمادگى تان را حفظ كنيد؛ خداوند براى كافران عذابى خواركننده فراهم كرده است).(1)

حديث

12. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): هر گاه اذان را شنيدى، اجابتش كن [و رهسپار مسجد شو]، اگر چه افتان و خيزان يا سينه خيز باشد.(2)

13. تهذيب الأحكام - به نقل از ابن ابى يعفور از امام صادق (عليه السلام) -:

ص: 38


1- . (وَ إِذا كُنْتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ فَلْتَقُمْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ مَعَكَ وَ لْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذا سَجَدُوا فَلْيَكُونُوا مِنْ وَرائِكُمْ وَ لْتَأْتِ طائِفَةٌ أُخْرى لَمْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا مَعَكَ وَ لْيَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَ أَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَ أَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُمْ مَيْلَةً واحِدَةً وَ لا جُناحَ عَلَيْكُمْ إِنْ كانَ بِكُمْ أَذىً مِنْ مَطَرٍ أَوْ كُنْتُمْ مَرْضى أَنْ تَضَعُوا أَسْلِحَتَكُمْ وَ خُذُوا حِذْرَكُمْ إِنَّ اللّهَ أَعَدَّ لِلْكافِرِينَ عَذاباً مُهِيناً) (سورۀ نساء: آيۀ 102).
2- . إن سَمِعتَ الأَذانَ فَأَجِب ولَو حَبواً أو زَحفاً (مسند ابن حنبل: ج 5 ص 155 ح 14953).

مردى نابينا نزد پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) آمد و گفت: اى پيامبر خدا! من نابينايم و نداى اذان را مى شنوم؛ ولى گاه كسى را نمى يابم كه مرا به نماز جماعت و نمازِ همراه شما برساند.

پيامبر (صلى الله عليه وآله) به او فرمود: از خانه ات تا مسجد، ريسمانى ببند و در جماعت حاضر شو.(1)

14. صحيح مسلم - به نقل از ابو هريره -: مردى نابينا نزد پيامبر (صلى الله عليه وآله) آمد و گفت: اى پيامبر خدا! عصاكشى كه مرا تا مسجد بياورد، ندارم. و از پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) خواست كه به او اجازه دهد در خانه اش نماز بخواند. پيامبر به او اجازه داد؛ ولى در هنگام رفتن وى را فراخواند و فرمود: آيا نداى نماز (اذان) را مى شنوى؟.

گفت: آرى.

پيامبر فرمود: پس اجابت كن [و به مسجد بيا].(2)

15. سنن ابى داوود - به نقل از ابو سعيد خُدرى -: پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) مردى را ديد كه به تنهايى نماز مى گزارد، فرمود:).

ص: 39


1- . أتاهُ - رَسولَ اللهِ (صلى الله عليه وآله) - رَجُلٌ أعمى فَقالَ: يا رَسولَ اللهِ، إنّي ضَريرُ البَصَرِ ورُبَّما أسمَعُ النِّداءَ ولا أجِدُ مَن يَقودُني إلَى الجَماعَةِ وَالصَّلاةِ مَعَكَ، فَقالَ لَهُ النَّبيُّ (صلى الله عليه وآله): شُدَّ مِن مَنزِلِكَ إلَى المَسجِدِ حَبلاً وَاحضُرِ الجَماعَةَ (تهذيب الأحكام: ج 3 ص 266 ح 753).
2- . أتَى النَّبيَّ (صلى الله عليه وآله) رَجُلٌ أعمى فَقالَ: يا رَسولَ اللهِ، إنَّهُ لَيسَ لي قائِدٌ يَقودُني إلَى المَسجِدِ، فَسَأَلَ رَسولَ اللهِ (صلى الله عليه وآله) أن يُرِخَّصَ لَهُ فَيُصَلّيَ في بَيتِهِ، فَرَخَّصَ لَهُ، فَلَمّا وَلّى دَعاهُ فَقالَ: هَل تَسمَعُ النِّداءَ بِالصَّلاةِ؟ فَقالَ: نَعَم، قالَ: فَأَجِب (صحيح مسلم: ج 1 ص 452 ح 255).

آيا كسى نيست كه به اين فرد چيزى ببخشد و با وى به نماز بايستد.(1)

16. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): شيطان، گرگ انسان است همچون گرگِ گوسفند كه دور مانده و جدا شده از گلّه را شكار مى كند. پس مبادا از هم جدا و پراكنده شويد، بلكه همواره با اجتماع و عموم مردم و با مسجد باشيد.(2)

17. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): سه نفر كه در آبادى يا بيابانى باشند، ولى نماز را به جماعت نخوانند، بى ترديد شيطان بر آنان مسلّط شود. پس همواره با جماعت باش كه گرگ، دام دور افتاده (از گله) را مى خورد.(3)

18. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): خداوند نماز در جماعت را دوست دارد.(4)

19 پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): خوشايندم آن است كه نماز مسلمانان يكى باشد، تا جايى كه بر آن شدم كسانى را به خانه ها روانه كنم تا هنگام نماز مردم را ندا دهند و نيز در صدد).

ص: 40


1- . إنَّ رَسولَ اللهِ (صلى الله عليه وآله) أبصَرَ رَجُلاً يُصَلّي وَحدَهُ، فَقالَ: ألا رَجُلٌ يَتَصَدَّقُ عَلى هذا، فَيُصَلّي مَعَهُ (سنن أبي داود: ج 1 ص 157 ح 574).
2- . إنَّ الشَّيطانِ ذِئبُ الإِنسانِ كَذِئبِ الغَنَمِ يَأخُذُ الشّاةَ القاصِيَةَ وَالنّاحِيَةَ، فَإِيّاكُم وَالشِّعابَ، وعَلَيكُم بِالجَماعَةِ وَالعامَّةِ وَالمَسجِدِ (مسند ابن حنبل: ج 8 ص 238 ح 22090).
3- . ما مِن ثَلاثَةٍ في قَريَةٍ ولا بَدوٍ لا تُقامُ فيهِمُ الصَّلاةُ إلّا قَدِ استَحوَذَ عَلَيهِمُ الشَّيطانُ، فَعَليكَ بِالجَماعَةِ، فَإِنَّما يَأكُلُ الذِّئبُ القاصِيَةَ (سنن أبي داود: ج 1 ص 150 ح 547).
4- . إنَّ اللهَ لَيُعجِبُ مِنَ الصَّلاةِ فِي الجَميعِ (مسند ابن حنبل: ج 2 ص 309 ح 5112).

برآمدم فرمان دهم كسانى بر بلندى ها بايستند و در وقت نماز مردم را آواز دهند....(1)

20. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): تكبير نخست در نماز جماعت از دنيا و آن چه در آن است برتر است.(2)

21. جامع الأخبار - به نقل از عبد اللَّه بن مسعود -، در يك روز كه به تكبير آغازين نماز جماعت نرسيد و از اين رو يك بنده آزاد كرد و نزد پيامبر (صلى الله عليه وآله) آمد و گفت: اى پيامبر خدا! يك روز به تكبير نخست نماز نرسيدم و بنده اى را آزاد كردم. آيا فضيلت آن (تكبير اوّل) را دريافته ام؟

پيامبر فرمود: «نه».

ابن مسعود گفت: بنده ديگرى آزاد مى كنم، آيا به فضيلتش مى رسم؟

فرمود: «نه، اى ابن مسعود! اگر تمام آنچه را در زمين است، انفاق كنى، نمى توانى فضيلت آن را دريابى!».(3)).

ص: 41


1- . لَقَد أعجَبَني أن تَكونَ صَلاةُ المُسلِمينَ واحِدَةً، حَتّى لَقَد هَمَمتُ أن أبُثَّ رِجالاً فِي الدّورِ يُنادونَ النّاسَ بِحينِ الصَّلاةِ، وحَتّى هَمَمتُ أن آمُرَ رِجالاً يَقومونَ عَلَى الآطامِ يُنادونَ المُسلِمينَ بِحينِ الصَّلاةِ... (سنن أبي داود: ج 1 ص 138 ح 506).
2- . التَّكبيرَةُ الاُولى في صَلاةِ الجَماعَةِ خَيرٌ مِنَ الدُّنيا وما فيها (تفسير الفخر الرازي: ج 1 ص 251 و ج 6 ص 161).
3- . أنَّهُ فاتَتهُ تَكبيرَةُ الاِفتِتاحِ يَوماً، فَأَعتَقَ رَقَبَةً وجاءَ إلَى النَّبيِّ (صلى الله عليه وآله) فَقالَ: يا رَسولَ اللهِ، فاتَتني تَكبيرَةُ الاِفتِتاحِ يَوماً فَأَعتَقتُ رَقَبَةً، هَل كُنتُ مُدرِكاً فَضلَها؟ فَقالَ: لا، فَقالَ ابنُ مَسعودٍ: ثُمَّ اعتِقُ اخرى، هَل كُنتُ مُدرِكاً فَضلَها؟ فَقالَ: لا يا بنَ مَسعودٍ، ولَو أنفَقتَ ما فِي الأَرضِ جَميعاً لَم تَكُن مُدرِكاً فَضلَها (جامع الأخبار: ص 195 ح 478).

22. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): هنگامى كه انسان با امام نماز گزارد تا وقتى كه بازگردد، شب زنده دارىِ يك شب برايش حساب مى شود.(1)

23. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): هر كه نماز عشا را به جماعت بخواند، گويى نيمى از شب را به عبادت گذرانده است. و هر كه نماز صبح را به جماعت بخواند، گويى سراسر شب را به نماز ايستاده است.(2)

24. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): هر كس نماز عشا و صبح را به جماعت بخواند، گويى يك شب شب زنده دارى كرده است.(3)

25. امام حسين (عليه السلام): على (عليه السلام) صبحگاهى ابو دردا را ديد كه خوابيده است. فرمود: اى ابو دردا! تو را چه شده؟

گفت: شب، كار و عبادتى داشتم و خواب ماندم.

على (عليه السلام) فرمود: آيا نماز صبح به جماعت را رها كردى؟.

گفت: آرى.

امام على (عليه السلام) فرمود: اى ابودردا! اگر نماز صبح و عشا را).

ص: 42


1- . إنَّ الرَّجُلَ إذا صَلّى مَعَ الإِمامِ حَتّى يَنصَرِفَ، حُسِبَ لَهُ قِيامُ لَيلَةٍ (سنن أبي داود: ج 2 ص 50 ح 1375).
2- . مَن صَلَّى العِشاءَ في جَماعَةٍ فَكَأَنَّما قامَ نِصفَ اللَّيلِ، ومَن صَلَّى الصٌّبحَ في جَماعَةٍ فَكَأَنَّما صَلَّى اللَّيلَ كُلَّهُ (صحيح مسلم: ج 1 ص 454 ح 260).
3- . مَن صَلّى صَلاةَ العِشاءِ وَالصُّبحِ في جَماعَةٍ فَهُوَ كَقِيامِ لَيلَةٍ (مسند ابن حنبل: ج 1 ص 128 ح 408).

به جماعت بخوانم، نزد من محبوب تر از آن است كه ميان آن دو را شب زنده دارى كنم. آيا نشنيده اى كه پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) مى فرمود: اگر مردم ثواب اين دو [نماز جماعت] را مى دانستند، هر چند افتان و خيزان، خود را به آنها مى رساندند، كه آن دو [نماز جماعت]، گناهان ميان خود را مى زدايند.(1)

26. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): هر كه نماز صبح و عشا را به جماعت بخواند، در پناه خداست. هر كس به وى ستم كند، به خدا ستم كرده و هر كس او را كوچك بشمارد، خدا را كوچك شمرده است.(2)

27 امام صادق (عليه السلام): پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) نماز صبح را خواند، آن گاه رو به يارانش كرد و از آنها در بارۀ كسانى كه نام هايشان را بر زبان مى آورد پرسيد و فرمود: آيا در نماز حاضر).

ص: 43


1- . إنَّ عَليّاً (عليه السلام) غَدا عَلى أبِي الدَّرداءِ فَوَجَدَهُ مُتَصَبِّحاً - يَعني نائِماً - فَقالَ: ما لَكَ يا أبَا الدَّرداءِ؟ قالَ: كانَ مِنّي مِنَ اللَّيلِ شَيءٌ فَنِمتُ، فَقالَ عَليٌّ (عليه السلام): أفَتَرَكتَ صَلاةَ الصُّبحِ في جَماعَةٍ؟ فَقالَ: نَعَم، فَقالَ عَليٌّ (عليه السلام): يا أبَا الدَّرداءِ لَأَن اصَلِّيَ الفَجرَ وعِشاءَ الآخِرَةِ في جَماعَةٍ أحَبُّ إلَيَّ مِن أن احيِيَ ما بَينَهُما، أوَما سَمِعتَ رَسولَ اللهِ (صلى الله عليه وآله) يَقولُ: لَو يَعلَمونَ ما فيهِما لَأَتَوهُما ولَو حَبواً، وأنَّهُما لَيُكَفِّرانِ ما بَينَهُما (مسند زيد: ص 114 عن الإمام زين العابدين (عليه السلام).
2- . مَن صَلَّى الغَداةَ وَالعِشاءَ الآخِرَةِ في جَماعَةٍ فَهُوَ في ذِمَّةِ اللهِ، فَمَن ظَلَمَهُ فَإِنَّما يَظلِمُ الله، ومَن حَقَّرَهُ فَإِنَّما يُحَقِّرُ اللهَ (المحاسن: ج 1 ص 124 ح 137).

مى شوند؟ گفتند: نه اى رسول خدا! فرمود: آيا آنان در سفرند؟ گفتند: نه، فرمود: هيچ نمازى بر منافقان از اين نماز (صبح) و نماز عشا دشوارتر نيست و اگر مى دانستند در اين دو نماز چه فضيلتى است، اگر چه به چهار دست و پا راه رفتن، در آنها شركت مى كردند.(1)

28. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): هر كه براى خواندن نماز جماعت واجب برود، گويى به حج مى رود و هر كه براى خواندن نماز مستحبى برود، گويى به عمره اى كامل مى رود.(2)

29. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) - در سفارش به امام على (عليه السلام) -: اى على! سه چيز، درجه و سه چيز، كفّاره و سه چيز، هلاك كننده و سه چيز، نجات دهنده اند. درجه ها: كامل وضو گرفتن در سرما، پس از نماز انتظار نمازى ديگر را كشيدن و رفتن به جماعت ها در روز و شب است....(3)).

ص: 44


1- . صَلّى رَسولُ لله (صلى الله عليه وآله) الفَجرَ فَأَقبَلَ بِوَجهِهِ عَلى أصحابِهِ فَسَأَلَ عَن اناسٍ يُسَمّيهِم بِأَسمائِهِم، فَقالَ: هَل حَضَروا الصَّلاةَ؟ فَقالوا: لا يا رَسولَ اللهِ، فَقالَ: أغُيّبٌ هُم؟ فَقالوا: لا، فَقالَ: أما إنَّهُ لَيسَ مِن صَلاةٍ أشَدَّ عَلَى المُنافِقينَ مِن هذِهِ الصَّلاةِ وَالعِشاءِ، ولَو عَلِموا أيَّ فَضلٍ فيهِما لَأَتَوهُما ولَو حَبواً (تهذيب الأحكام: ج 3 ص 25 ح 86).
2- . مَن مَشى إلى صَلاةٍ مَكتوبَةٍ فِي الجَماعَةِ فَهِيَ كَحَجَّةٍ، ومَن مَشى إلى صَلاةِ تَطَوُّعٍ فَهِيَ كَعُمرَةٍ تامَّةٍ (المعجم الكبير: ج 8 ص 127 ح 7578).
3- . في وَصيَّتِهِ لِعَليٍّ (عليه السلام): يا عَليُّ، ثَلاثٌ دَرَجاتٌ، وثَلاثٌ كَفّاراتٌ، وثَلاثٌ مُهلِكاتٌ، وثَلاثٌ مُنجِياتٌ، فَأَمَّا الدَّرجاتُ: فَإِسباغُ الوُضوءِ فِي السَّبَراتِ، وَانتِظارُ الصَّلاةِ بَعدَ الصَّلاةِ، وَالمَشيُ بِاللَّيلِ وَالنَّهارِ إلَى الجَماعاتِ... (كتاب من لا يحضره الفقيه: ج 4 ص 360 ح 5762).

30. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): آن كس كه انتظار مى كشد تا با امام [جماعت] نماز بخواند، اجرش بيش از كسى است كه نماز مى خواند و مى خوابد.(1)

31. امام على (عليه السلام) - در سفارش به فرزندش محمد بن حنفيه -: بدان كه جوان مردى مسلمان دو گونه است: جوان مردى در وطن و جوان مردى در سفر. جوان مردى در وطن: قرائت قرآن، همنشينى با دانايان، دقّت در فهم دين و مواظبت بر خواندن نمازها به جماعت است و جوان مردى در سفر: بخشيدن توشه و....(2)

32. لقمان - در سفارش به پسرش -: به جماعت نماز بخوان، اگرچه بر نوك سرنيزه باشد(3).(4)).

ص: 45


1- . الَّذي يَنتَظِرُ الصَّلاةَ حَتّى يُصَلِّيَها مَعَ الإِمام أعظَمُ أجراً مِنَ الَّذي يُصَلّي ثُمَّ يَنامُ (صحيح البخاري: ج 1 ص 233 ح 623).
2- . في وَصيَّتِهِ لِابنِهِ مُحَمَّدِ بنِ الحَنَفيَّةِ -: اعلَم أنَّ مُروءَةَ المَرءِ المُسلِمِ مُروءَتانِ: مُروءَةٌ في حَضَرٍ ومُروءَةٌ في سَفَرٍ، فَأَمّا مُروءَةُ الحَضَرِ فَقِراءَةُ القُرآنِ ومُجالَسَةُ العُلَماءِ، وَالنَّظَرُ فِي الفِقهِ، وَالمُحافَظَةُ عَلَى الصَّلاةِ فِي الجَماعاتِ، وأمّا مُروءَةُ السَّفَرِ فَبَذلُ الزّادِ و... (الخصال: ص 54 ح 71).
3- . نوك سرنيزه شايد كنايه باشد از ميدان جنگ، چنان كه ملا صالح مازندرانى در (ج 12 ص 495) شرح خود بر اصول كافى احتمال داده است و شايد كنايه باشد از ضيق مكان آن گونه كه در پاورقى (وسائل الشيعة: ج 11 ص 441) گفته شده، هر چند هيچ يك از دو احتمال ياد شده خالى از تكلف و نقد به نظر نمى رسد، اما به هر تقدير مقصود عبارت، بى ترديد تأكيد بليغ بر شركت در نماز جماعت است (م).
4- . في وَصيَّتِهِ لِابنِهِ: صَلِّ في جَماعَةٍ ولَو عَلى رَأسِ زَجٍّ (الكافى: ج 8 ص 349 ح 547).

2/2 فضيلت نماز جماعت بر نماز فُرادا

33. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): نماز جماعت 25 بار برتر از نمازى است كه فُرادا خوانده شود.(1)

34. جامع الأخبار - به نقل از انس از پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) -: نماز گزاردن انسان در يك نماز جماعت از چهل سال نماز خواندن او در خانه اش برتر است. گفتند: نماز يك روز اى رسول خدا؟ فرمود: يك نماز.(2)

35. امام حسن (عليه السلام): جمعى از يهود نزد پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) آمدند. عالم ترينِ آنان، سؤالاتى از پيامبر (صلى الله عليه وآله) پرسيد و از جمله پرسش هايش اين بود: آن، كدام هفت ويژگى است كه خداوند از ميان پيامبران به تو داد و از ميان امّت ها به امّت تو؟

پيامبر (صلى الله عليه وآله) فرمود: «خداوند (عزوجل) به من، فاتحة الكتاب را بخشيد و اذان را و [نماز] جماعت در مسجد را... امّا جماعت: صف هاى امّت من، در زمين، همانند صف هاى فرشتگان در آسمان است و هر ركعت نماز با جماعت، [معادلِ] 24 ركعت است و هر ركعتى نزد خداوند (عزوجل)

ص: 46


1- . صَلاةُ الجَماعَةِ أفضَلُ مِن صَلاةِ الفَردِ بِخَمسٍ وعِشرينَ دَرَجَةً (الخصال: ص 521 ح 10).
2- . صَلاةُ الرَّجُلِ في جَماعَةٍ خَيرٌ مِن صَلاتِهِ في بَيتِهِ أربَعينَ سَنَةً، قيلَ: يا رَسولَ اللهِ، صَلاةُ يَومٍ؟ فَقالَ: صَلاةٌ واحِدَةٌ (جامع الأخبار: ص 195 ح 479).

محبوب تر از عبادت چهل سال است.(1)

36. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): نماز يك نفر به همراه ديگرى، پربارتر است از نماز يك نفر به تنهايى و نماز يك نفر به همراه دو نفر، پربارتر است از نماز با يك نفر، و هر چه پر شمارتر شوند، نزد خداى متعال، محبوب تر است.(2)

37. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): نماز دو نفر كه يكى امام ديگرى باشد نزد خداوند، بالنده تر از نماز فراداى چهل نفر است و نماز چهار نفر كه يكى از آنها امامشان باشد نزد خداوند، بالنده تر است از نماز فراداى هشتاد نفر و نماز هشت نفر كه يكى از آنها امام باشد نزد خداوند، بالنده تر است از نماز فراداى صد نفر.(3)).

ص: 47


1- . جاءَ نَفَرٌ مِنَ اليَهودِ إلى رَسولِ اللهِ (صلى الله عليه وآله) فَسَأَلَهُ أعلَمُهُم عَن أشياءَ، فَكانَ فيما سَأَلَهُ: أخبِرنا عَن سَبعِ خِصالٍ أعطاكَ اللهُ مِن بَينِ النَّبيّينَ وأعطى امَّتَكَ مِن بَينِ الاُمَمِ؟ فَقالَ النَّبيُّ: أعطانِيَ الله (عزوجل) فاتِحَةَ الكِتابِ وَالأَذانَ وَالجَماعَةَ فِي المَسجِدِ،... أمَّا الجَماعَةُ فَإِنَّ صُفوفَ امَّتي فِي الأَرضِ كَصُفوفِ المَلائِكَةِ فِي السَّماءِ، وَالرَّكعَةُ في جَماعَةٍ أربَعٌ وعِشرونَ رَكعَةً، كُلُّ رَكعَةٍ أحَبُّ إلَى اللهِ (عزوجل) مِن عِبادَةِ أربَعينَ سَنَةٍ (الخصال: ص 355 ح 36).
2- . إنَّ صَلاةَ الرَّجُلِ مَعَ الرَّجُلِ أزكى مِن صَلاتِهِ وَحدَهُ، وصَلاتُهُ مَعُ الرَّجُلَينِ أزكى مِن صَلاتِهِ مَعَ الرَّجُلِ، وما كَثُرَ فَهُوَ أحَبُّ إلَى اللهِ تَعالى (سنن أبي داود: ج 1 ص 152 ح 554).
3- . صَلاةُ الرَّجُلَينِ يَؤُمُّ أحَدُهُما صاحِبَهُ أزكى عِندَالله مِن صَلاةِ أربَعينَ تَترى، وصَلاةُ أربَعَةٍ يَؤُمُّهُم أحَدُهُم أزكى عِندَ اللهِ مِن صَلاةِ ثَمانينَ تَترى، وصَلاةُ ثَمانِيَةٍ يَؤُمُّ أحَدُهُم أزكى عِندَ اللهِ مِن صَلاةِ مِئَةٍ تَترى (المستدرك على الصحيحين: ج 3 ص 725 ح 6626).

38. الكافى - به نقل از زراره -: اين روايت مردم (اهل سنّت) را كه نماز به جماعت، از 25 نماز فراداى شخص برتر است به امام صادق (عليه السلام) گفتم: فرمود: راست گفته اند.(1)

39. كتاب من لا يحضره الفقيه: جميل بن صالح (از امام صادق (عليه السلام) پرسيد: كدام يك از اين دو كار نيكوتر است: اين كه شخصى در اول وقت به تنهايى نماز بخواند يا اندكى تأخير كند و با نمازگزاران مسجدش كه خود امام جماعت آنهاست نماز بگزارد؟ فرمود: تأخير كند و با هم مسجدى هايش كه خود امام جماعت آنهاست نماز بخواند.(2)

40. قرب الإسناد - به نقل از على بن جعفر از امام كاظم (عليه السلام) -: از آن حضرت در بارۀ جمعى پرسيدم كه با هم به گفتگو مى نشينند تا آن كه يك سوم نخست شب يا بيشتر مى گذرد، كدام يك بهتر است، نماز عشا را به جماعت بخوانند يا به تنهايى [در اول وقت]؟ فرمود: آن را به جماعت بخوانند بهتر است.(3)).

ص: 48


1- . قُلتُ لِأَبي عَبدِالله (عليه السلام): ما يَروِي النّاسُ: أنَّ الصَّلاةَ في جَماعَةٍ أفضَلُ مِن صَلاةِ الرَّجُلِ وَحدَهُ بِخَمسٍ وعِشرينَ صَلاةً؟ فَقالَ: صَدَقوا (الكافى: ج 3 ص 371 ح 1).
2- . سَأَلَ جَميلُ بنُ صالِحٍ [الإمامَ الصادقَ (عليه السلام)]: أيُّهُما أفضَلُ: يُصَلِّي الرَّجُلُ لِنَفسِهِ في أوَّلِ الوَقتِ، أو يُؤَخِّرُ قَليلاً ويُصَلّي بِأَهلِ مَسجِدِهِ إذا كانَ إمامَهُم؟ قال: يُؤَخِّرُ ويُصَلّي بِأَهلِ مَسجِدِهِ إذا كانَ هُوَ الإِمامُ (كتاب من لا يحضره الفقيه: ج 1 ص 381 ح 1120).
3- . سَأَلتُهُ عَنِ القَومِ يَتَحَدَّثونَ حَتَّى يَذهَبَ الثُّلُثُ الأَوَّلُ مِنَ اللَّيلِ أو أكثَرُ، أيُّهُما أفضَلُ يُصَلّونَ العِشاءَ جَماعَةً أو في غَيرِ جَماعَةٍ؟ قالَ: يُصَلّونَها جَماعَةً أفضَلُ (قرب الإسناد: ص 201 ح 775).

41. كتاب من لا يحضره الفقيه: مردى از آن حضرت (امام صادق (عليه السلام) پرسيد: در نزديكى درِ خانه ام مسجدى هست، كدام يك از اين دو كار نيكوتر است: اين كه در خانه ام نمازى با طول و تفصيل بخوانم يا همراه آنان نمازى مختصر بگزارم؟ آن حضرت نوشت: با آنان نماز بخوان و نيكو نماز بگزار و سنگين (و طولانى) نكن.(1)

42. امام صادق (عليه السلام): جماعت بر فرادا 24 برابر برترى دارد.(2)

43. تهذيب الأحكام - به نقل از محمّد بن عُماره -: نامه اى به امام رضا (عليه السلام) نوشتم تا از آن حضرت بپرسم نماز واجب مردى كه آن را فُرادا در مسجد كوفه مى خواند برتر است يا نمازش را كه با جماعتى (در غير مسجد كوفه) به جا آورد؟ فرمود: نماز به جماعت برتر است.(3)

2/3 استحباب دوبارۀ خواندن نماز، به جماعت

44 پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): هر گاه به سوى نماز آمدى و مردم را در حال

ص: 49


1- . سَألَهُ [الإمامَ الصادقَ (عليه السلام)] رَجُلٌ فَقالَ لَهُ: إنَّ لي مَسجِداً عَلى بابِ داري، فَأَيُّهُما أفضَلُ اصَلّي في مَنزِلي فَاُطيلُ الصَّلاةَ أو اصَلّي بِهِم واُخَفِّفُ؟ فَكَتَبَ (عليه السلام): صَلِّ بِهِم وأحسِنِ الصَّلاةَ ولا تُثَقِّل (كتاب من لا يحضره الفقيه: ج 1 ص 381 ح 1121).
2- . فَضلُ الجَماعَةِ عَلَى الفَردِ بِأَربَعَةٍ و عِشرينَ (الخصال: ص 603 ح 9 عن الأعمش).
3- . أرسَلتُ إلى أبِي الحَسَنِ الرِّضا (عليه السلام) أسأَلُهُ عَنِ الرَّجُلِ يُصَلِّي المَكتوبَةَ وَحدَهُ في مَسجِدِ الكوفَةِ أفضَلُ، أو صَلاتُهُ في جَماعَةٍ أفضَلُ؟ فَقالَ: الصَّلاةُ في جَماعَةٍ أفضَلُ (تهذيب الأحكام: ج 3 ص 25 ح 88).

نماز خواندن يافتى با آنان نماز بگزار؛ هر چند نماز خوانده باشى.(1)

45. مسند ابن حنبل - به نقل از محجن بن ابى محجن ديلى -: نزد پيامبر (صلى الله عليه وآله) آمدم، نماز بر پا شد و من نشستم. پس از نماز، حضرت به من فرمود: آيا تو مسلمان نيستى؟ گفتم: چرا. فرمود: پس چه چيزى تو را از نماز خواندن با مردم بازداشت؟ گفتم: در جمع خانواده ام خوانده ام. فرمود: با مردم نماز بگزار هرچند در ميان خانواده ات نماز خوانده باشى.(2)

46 سنن التّرمذى - به نقل از يزيد بن اسود -: همراه پيامبر (صلى الله عليه وآله) در حج حضور داشتم و با آن حضرت نماز صبح را در مسجد خيف به جا آوردم. هنگامى كه نمازش را به پايان برد و روى برگرداند دو مرد را كه در انتهاى جمعيت بودند ديد كه همراه او نماز نخوانده اند، فرمود: آن دو تن را نزد من آوريد. آن دو را آوردند...، فرمود: چه چيزى شما را از نماز خواندن با مردم بازداشت؟ گفتند: اى پيامبر خدا! در).

ص: 50


1- . إذا جِئتَ إلَى الصَّلاةِ فَوَجَدتَ النّاسَ يُصَلّونَ فَصَلِّ مَعَهُم وإن كُنتَ قَد صَلَّيتَ (سنن الدارقطني: ج 1 ص 276 ح 1).
2- . أتَيتُ النَّبيَّ (صلى الله عليه وآله) فَاُقيمَتِ الصَّلاةُ فَجَلَستُ، فَلَمّا صَلّى قالَ لي: ألَستَ بِمُسلِمٍ؟ قُلتُ: بَلى، قالَ: فَما مَنَعَكَ أن تُصَلِّيَ مَعَ النّاسِ؟ قُلتُ: صَلَّيتُ في أهلي، قالَ: فَصَلِّ مَعَ النّاسِ ولَو كُنتَ قَد صَلَّيتَ في أهلِكَ (مسند ابن حنبل: ج 5 ص 520 ح 16393).

اقامتگاه خود نماز خوانده بوديم. فرمود: چنين نكنيد. هر گاه در منزل خود نماز خوانديد، سپس به نماز جماعتى وارد شديد با آنان نماز بگزاريد كه آن دستاوردى افزون برايتان است.(1)

47. امام صادق (عليه السلام) - در بارۀ شخصى كه نماز فرادا خوانده سپس جماعتى را يافته، فرمود -: با آنان نماز بگزارد و آن را نماز واجب قرار دهد.(2)

48. الكافى - به نقل از ابو بصير -: به امام).

ص: 51


1- . شَهَدتُ مَعَ النَبيِّ (صلى الله عليه وآله) حَجَّتَهُ فَصَلَّيتُ مَعَهُ صَلاةَ الصُّبحِ في مَسجِدِ الخَيفِ، فَلَمّا قَضى صَلاتَهُ وَانحَرَفَ، إذا هُوَ بِرَجُلَينِ في اخرَى القَومِ لَم يُصَلِّيا مَعَهُ، فَقالَ: عَلَيَّ بِهِما، فَجيءَ بِهِما...، فَقالَ: ما مَنَعَكُما أن تُصَلِّيا مَعَنا؟ فَقالا: يا رَسولَ اللهِ، إنّا كُنّا قَد صَلَّينا في رِحالِنا، قالَ: فَلا تَفعَلا، إذا صَلَّيتُما في رِحالِكُما ثُمَّ أتَيتُما مَسجِدَ جَماعَةٍ فَصَلِّيا مَعَهُم، فَإِنَّها لَكُما نافِلَةٌ (سنن الترمذي: ج 1 ص 424 ح 219).
2- . فِي الرَّجُلِ يُصَلِّي الصَّلاةَ وَحدَهُ ثُمَّ يَجِدُ جَماعَةً: يُصَلّي مَعَهُم ويَجعَلُهَا الفَريضَةَ (الكافى: ج 3 ص 379 ح 1).

صادق (عليه السلام) گفتم: من نماز مى گزارم سپس وارد مسجد مى شوم، ولى نماز بر پاست و من نماز خوانده ام [حال چه كنم]؟. فرمود: با آنان نماز بگزار، خداوند از آن دو نماز آن را كه نزد خودش دوست داشتنى تر باشد برمى گزيند.(1)

49. تهذيب الأحكام - به نقل از اسحاق بن عمّار -: به امام صادق (عليه السلام) گفتم: نماز بر پا مى شود و من نماز خوانده ام؟ [چه كنم]؟ فرمود: [با آنان] نماز بگزار و آن را نماز قضا قرار بده.(2)

2/4 هشدار نسبت به شركت نكردن در نماز جماعت بدون عذر

50. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): هر كس بانگ [اذان] را بشنود و آن را اجابت نكند، نمازى [پذيرفته شده] برايش نيست، مگر آن كه عذرى داشته باشد.(3)

51. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): در شوربختى و ناكامى مؤمن، همين بس كه صداى مؤذّن را بشنود كه به نماز فرا مى خواند، ولى اجابتش نكند.(4)

52. تهذيب الأحكام - به نقل از پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) -: «كسى كه در مسجد با مسلمانان نماز نخواند، نمازى (پذيرفته شده) برايش نيست، مگر با عذر».

و نيز پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) فرمود: «غيبت كسى روا نيست

ص: 52


1- . قُلتُ لِأَبي عَبدِالله (عليه السلام): اصَلّي ثُمَّ أدخُلُ المَسجِدَ فَتُقامُ الصَّلاةُ وقَد صَلَّيتُ؟ فَقالَ: صَلِّ مَعَهُم، يَختارُ اللهُ أحَبَّهُما إلَيهِ (الكافى: ج 3 ص 379 ح 2).
2- . قُلتُ لِأَبي عَبدِالله (عليه السلام): تُقامُ الصَّلاةُ وقَد صَلَّيتُ؟ فَقالَ: صَلِّ وَاجعَلها لِما فاتَ (تهذيب الأحكام: ج 3 ص 51 ح 178 و ص 279 ح 822).
3- . مَن سَمِعَ النِّداءَ فَلَم يَأتِهِ فَلا صَلاةَ لَهُ إلّا مِن عُذرٍ (سنن ابن ماجة: ج 1 ص 260 ح 793).
4- . حَسبُ المُؤمِنِ مِنَ الشَّقاءِ وَالخَيبَةِ أن يَسمَعَ المُؤَذِّنَ يُثَوِّبُ بِالصَّلاةِ فَلا يُجيبُهُ (المعجم الكبير: ج 20 ص 183 ح 396).

جز آن كس كه در خانه اش نماز بخواند و از جماعت ما دورى كند. كسى كه از جماعت مسلمانان روى بگرداند، غيبت كردن و انتقاد از او، بر مسلمانان لازم و عدالتش ساقط و دورى كردن از او واجب است، و زمانى كه او را نزد رهبر مسلمانان ببرند، وى را هشدار دهد و بر حذرش بدارد. پس اگر در جماعت مسلمانان حضور يابد، [در امان است] و در غير اين صورت، خانه اش را بر وى بسوزانَد(1). امّا كسى كه به جماعت مسلمانان بپيوندد، غيبت كردن از او حرام و عدالتش در ميان مردم ثابت است».(2)

53 الامالى طوسى - به نقل از زريق خلقانى از امام صادق (عليه السلام) -: به امير مؤمنان خبر رسيد گروهى در نماز جماعت مسجد حضور پيدا نمى كنند، آن حضرت سخنرانى اى كرد و فرمود: گروهى با ما و در مسجدهاى ما به نماز حاضر نمى شوند، پس با ما هم سفره نشوند و از ما مشورت).

ص: 53


1- . ر. ك: ص 18 (تهديد به مجازات).
2- . لا صَلاةَ لِمَن لا يُصلّي فِي المَسجِدِ مَعَ المُسلِمينَ إلّا مِن عِلَّةٍ، وقالَ رَسولُ اللهِ (صلى الله عليه وآله): لا غيبَةَ إلّا لِمَن صَلّى في بَيتِهِ ورَغِبَ عَن جَماعَتِنا، ومَن رَغِبَ عَن جَماعَةِ المُسلِمينَ وَجَبَ عَلَى المُسلِمينَ غيبَتُهُ وسَقَطَت بَينَهُم عَدالَتُهُ، ووَجَبَ هِجرانُهُ، وإذا رُفِعَ إلى إمامِ المُسلِمينَ أنذَرَهُ وحَذَّرَهُ، فَإِن حَضَرَ جَماعَةَ المُسلِمينَ وإلّا أحرَقَ عَلَيهِ بَيتَهُ، ومَن لَزِمَ جَماعَتَهُم حَرُمَت عَلَيهِم غيبَتُهُ وثَبَتَت عَدالَتُهُ بَينَهُم (تهذيب الأحكام: ج 6 ص 241 ح 596).

نخواهند و با ما وصلت نكنند و از خراج و غنائم ما چيزى نخواهند يا همراه ما در نماز جماعت ما شركت كنند....

امام صادق (عليه السلام) فرمود: مسلمانان هم از خوردن و آشاميدن و ازدواج با آنها خوددارى كردند تا اين كه آنان همپاى مسلمانان به نماز جماعت حاضر شدند.(1)

54. امام على (عليه السلام): از نماز [كامل و پذيرفته] بى بهره است آن كس از همسايگانِ مسجد كه فرصت و سلامتى دارد ولى در نمازهاى واجب [به جماعت] شركت نمى كند.(2)

55. امام باقر (عليه السلام): هر كه نماز جماعت را بى دليل و از سر بى رغبتى به آن و بى رغبتى به اجتماع مؤمنان، رها كند، از نماز بهره اى ندارد.(3)

56. الكافى - به نقل از زراره و فضيل -: به آن حضرت [امام باقر (عليه السلام)] گفتيم: آيا نمازهاى جماعت واجب اند؟ فرمود: نمازها واجب اند و به جماعت بودن همۀ نمازها واجب).

ص: 54


1- . إنَّ أميرَ المُؤمِنينَ (عليه السلام) بَلَغَهُ أنَّ قَوماً لا يَحضُرونَ الصَّلاةَ فِي المَسجِدِ، فَخَطَبَ فَقالَ: إنَّ قَوماً لا يَحضُرونَ الصَّلاةَ مَعَنا في مَساجِدِنا، فَلا يُؤاكِلونا ولا يُشارِبونا ولا يُشاوِرونا ولا يُناكِحونا ولا يَأخُذوا مِن فَيئِنا شَيئاً، أو يَحضُروا مَعَنا صَلاتَنا جَماعَةً.... قالَ: فَامتَنَعَ المُسلِمونَ عَن مُؤاكَلَتِهِم ومُشارَبَتِهِم ومُناكَحَتِهِم حَتّى حَضَرُوا الجَماعَةَ مَعَ المُسلِمينَ (الأمالى، طوسي: ص 696 ح 1487 و 1484).
2- . لا صَلاةَ لِمَن لَم يَشهَدِ الصَّلَواتِ المَكتوباتِ مِن جيرانِ المَسجِدِ إذا كانَ فارِغاً صَحيحاً (تهذيب الأحكام: ج 3 ص 261 ح 735).
3- . مَن تَرَكَ الجَماعَةَ رَغبَةً عَنها وعَن جَماعَةِ المُؤمِنينَ مِن غَيرِ عِلَّةٍ فَلا صَلاةَ لَهُ (ثواب الأعمال: ص 277 ح 4).

نيست اگر چه سنت (و آيين دينى) است. هر كه از سر بى رغبتى به نماز جماعت و به اجتماع مؤمنان، آن را بى دليل رها كند از نماز بهره اى ندارد.(1)

2/5 پاداش نماز جماعت

57. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): آگاه باشيد كه هر كس براى شركت در نماز جماعت، به سوى مسجدى رهسپار شود، براى هر قدمى، او را 70 هزار ثواب باشد، و همين اندازه، درجه اش بالا مى رود. و اگر در اين حال بميرد، خداوند (عزوجل) 70 هزار فرشته بر وى مى گمارد كه در قبرش به ديدار او بروند و پيوسته بشارتش دهند و همدم تنهايى اش باشند و برايش آمرزش بخواهند تا زمانى كه برانگيخته شود.(2)

58 امام صادق (عليه السلام): پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) فرمود: در بهشت،

ص: 55


1- . قُلنا لَهُ [الإِمام الباقرِ (عليه السلام)]: الصَّلَوات في جَماعَةٍ فَريضَةٌ هِيَ؟ فَقالَ: الصَّلَواتُ فَريضَةٌ، ولَيسَ الاِجتِماعُ بِمَفروضٍ فِي الصَّلاةِ كُلِّها ولكِنَّها سُنَّةٌ، ومَن تَرَكَها رَغبَةً عَنها وعَن جَماعَةِ المُؤمِنينَ من غَيرِ عِلَّةٍ فَلا صَلاةَ لَهُ (الكافى: ج 3 ص 372 ح 6).
2- . ألا ومَن مَشى إلى مَسجِدٍ يَطلُبُ فيهِ الجَماعَةَ كانَ لَهُ بِكُلِّ خُطوَةٍ سَبعونَ ألفَ حَسَنَةٍ، ويُرفَعُ لَهُ منَ الدَّرَجاتِ مِثلُ ذلِكَ، فَإِن ماتَ وهُوَ عَلى ذلِكَ وَكَّلَ الله (عزوجل) بِهِ سَبعينَ ألفَ مَلَكٍ يَعودونَهُ في قَبرِهِ، ويُبَشِّرونَهُ ويُؤنِسونَهُ في وَحدَتِهِ، ويَستَغفِرونَ لَهُ حتَّى يُبعَثَ (كتاب من لا يحضره الفقيه: ج 4 ص 17 ح 4968).

غُرفه هايى است كه بيرون شان از درون و درونشان از بيرون ديده مى شود. از امّت من، كسى در اين غرفه ها ساكن شود كه سخنِ خوش بگويد و اطعام كند و به همگان سلام دهد و پيوسته روزه بدارد و شب هنگام كه مردمْ خفته اند، براى خدا نماز بگزارد.

على (عليه السلام) گفت: اى پيامبر خدا! در ميان امّتت كيست كه از عهده اين كارها بر آيد؟ فرمود: اى على!... امّا نماز گزاردن شبانه هنگامى كه مردمانْ خفته اند: كسى كه نماز مغرب، عشا و نماز صبح را در مسجد با جماعت بخواند، چنان است كه همه شب را زنده نگه داشته است.(1)

59 پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): هر كه نماز صبح را به جماعت بخواند و سپس تا طلوع خورشيد مشغول ذكر خداوند (عزوجل) شود برايش در بهشتِ فردوس هفتاد درجه خواهد بود كه فاصلۀ ميان هر دو درجه مانند هفتاد سال تاختن اسب راهوار ميانْباريك است و هر كه نماز ظهر را به جماعت بخواند برايش در جنات عدن (بهشت هاى برين) پنجاه درجه).

ص: 56


1- . قالَ رَسولُ اللهِ (صلى الله عليه وآله): إنَّ فِي الجَنَّةِ غُرَفاً يُرى ظاهِرُها مِن باطِنِها، وباطنُها مِن ظاهِرِها، يَسكُنُها مِن امَّتي مَن أطابَ الكَلامَ، وأطعَمَ الطَّعامَ، وأفشَا السَّلامَ، وأدامَ الصِّيامَ، وصَلّى بِاللَّيلِ وَالنّاسُ نِيامٌ، فَقالَ عَليٌّ (عليه السلام): يا رَسولَ اللهِ، ومَن يُطيقُ هذا مِن امَّتِكَ؟ فَقالَ (عليه السلام): يا عَليُّ... أمَّا الصَّلاةُ بِاللَّيلِ وَالنّاسُ نِيامٌ، فَمَن صَلَّى المَغرِبَ وصَلاةَ العِشاءِ الآخِرَةِ وصَلاةَ الغَداةِ فِي المَسجِدِ في جَماعَةٍ فَكَأَنَّما أحيَا اللَّيلَ كُلَّهُ (معاني الأخبار: ص 251 ح 1).

است كه فاصلۀ ميان هر دو درجه مانند پنجاه سال تاختن چنان اسبى است و هر كه نماز عصر را به جماعت بخواند پاداشى دارد به سان آزاد كردن هشت تن از فرزندان عيال وار اسماعيل، و هر كه نماز مغرب را به جماعت بخواند همچون حج و عمره اى پذيرفته شده برايش خواهد بود و هر كه نماز عشا را به جماعت بخواند مانند (ثوابِ) شب زنده دارى شب قدر از آنِ او است.(1)

60. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): نماز آدمى به جماعت، 25 برابر نماز (فُرادا) در خانه و بازار اوست، چه اين كه وقتى وى وضويى شايسته بگيرد و روانۀ مسجد شود و چيزى جز نماز او را بيرون نياورده باشد، گامى بر نمى دارد مگر آن كه به خاطرش درجه اى بالايش برند و به خاطرش خطائى از او فرو ريزند و هنگامى كه نماز مى گزارد، تا زمانى كه در محل نماز خود است، فرشتگان پيوسته بر وى درود).

ص: 57


1- . مَن صَلّى صَلاةَ الفَجرِ في جَماعَةٍ ثُمَّ جَلَسَ بِذِكرِ اللهِ (عزوجل) حَتّى تَطلُعَ الشَّمسُ كانَ لَهُ فِي الفِردَوسِ سَبعونَ دَرَجَةً، بُعدُ ما بَينَ كُلِّ دَرَجَتَينِ كَحُضرِ الفَرَسِ الجَوادِ المُضَمَّرِ سَبعينَ سَنَةً، ومَن صَلَّى الظُّهرَ في جَماعَةٍ كانَ لَهُ في جَنّاتِ عَدنٍ خَمسونَ دَرَجَةً، بُعدُ ما بَينَ كُلِّ دَرَجَتَينِ كَحُضرِ الفَرَسِ الجَوادِ خَمسينَ سَنَةً، ومَن صَلَّى العَصرَ في جَماعَةٍ كانَ لَهُ كَأَجرِ ثَمانِيَةٍ مِن وُلدِ إسماعيلَ كُلٌّ مِنهُم رَبُّ بَيتٍ يُعتِقُهُم، ومَن صَلَّى المَغرِبَ في جَماعَةٍ كانَ لَهُ كَحَجَّةٍ مَبرورَةٍ وعُمرَةٍ مَقبولَةِ، ومَن صَلَّى العِشاءَ في جَماعَةٍ كانَ لَهُ كَقِيامِ لَيلَةِ القَدرِ (الأمالى، صدوق: ص 123 ح 113).

مى فرستند [و مى گويند:] بارالها! بر او درود بفرست و بر وى رحم آر.(1)

61. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): هر كه وضويى شايسته بگيرد، سپس به قصد مسجد بيرون آيد و ببيند كه مردم نماز را پايان داده اند، خداوند همچون پاداش حاضران در آن نماز را برايش مى نويسد بى آن كه اين پاداش دادن از پاداش هاى آنان بكاهد.(2)

62. جامع الأخبار به نقل از ابو سعيد خُدرى از پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): پس از نماز ظهر، جبرائيل (عليه السلام) همراه 70 هزار فرشته نزد من آمد و گفت: اى محمد! خداوند به تو سلام مى رساند و دو هديه كه به هيچ پيامبرى پيش از تو نداده تقديمت مى كند.

حضرت فرمود: اى جبرائيل! آن هدايا چيستند؟

گفت: نمازهاى پنجگانه به جماعت.

گفتم: اى جبرائيل! براى امّتم چه [پاداشى] در جماعت است؟).

ص: 58


1- . صَلاةُ الرَّجُلِ في جَماعَةٍ تُضَعَّفُ عَلى صَلاتِهِ في بَيتِهِ وفي سوقِهِ، خَمسَةً وعِشرينَ ضِعفاً، وذلِكَ أنَّهُ إذا تَوَضَّأَ فَأَحسَنَ الوُضوءَ، ثُمَّ خَرَجَ إلَى المَسجِدِ، لا يُخرِجُهُ إلَّا الصَّلاةُ، فَلَم يَخطُ خُطوَةً إلّا رُفِعَت لَهُ بِها دَرَجَةٌ وحُطَّ عَنهُ بِها خَطيئَةٌ، فَإِذا صَلّى لَم تَزَلِ المَلائِكَةُ تُصَلّي عَلَيهِ مادامَ في مُصَلاّهُ، اللّهمّ صَلِّ عَلَيهِ اللّهُمَّ ارحَمهُ (صحيح البخاري: ج 1 ص 232 ح 620).
2- . مَن تَوَضَّأَ فَأَحسَنَ الوُضوءَ، ثُمَّ خَرَجَ عامِداً إلَى المَسجِدِ، فَوَجَدَ النّاسَ قَد صَلّوا، كَتَبَ اللهُ لَهُ مِثلَ أجرِ مَن حَضَرَها ولا يَنقُصُ ذلِكَ مِن اجورِهِم شَيئاً (سنن النسائي: ج 2 ص 111).

گفت: اى محمد! اگر دو نفر باشند خداوند متعال براى هريك به ازاى هر ركعت، 150 [ركعت] نماز مى نويسد، و اگر سه نفر باشند خداوند متعال براى هريك به ازاى هر ركعت، 250 [ركعت] نماز مى نويسد، و اگر چهار نفر باشند خداوند متعال براى هريك به ازاى هر ركعت، 1200 [ركعت] نماز مى نويسد، و اگر پنج نفر باشند خداوند متعال براى هريك به ازاى هر ركعت، 1300 [ركعت] نماز مى نويسد، و اگر شش نفر باشند خداوند متعال براى هريك به ازاى هر ركعت، 2 هزار و چهارصد [ركعت] نماز مى نويسد، و اگر هفت نفر باشند خداوند متعال براى هريك به ازاى هر ركعت، 4 هزار و هشتصد [ركعت] نماز مى نويسد، و اگر هشت نفر باشند خداوند متعال براى هريك به ازاى هر ركعت، 9 هزار و ششصد [ركعت] نماز مى نويسد، و اگر نه نفر باشند خداوند متعال براى هريك به ازاى هر ركعت، 19 هزار [ركعت] نماز مى نويسد، و اگر ده نفر باشند خداوند متعال براى هر يك به ازاى هر ركعت 72 هزار و هشتصد (ركعت) نماز مى نويسد، و اگر بيش از ده تن باشند، چنانچه درياهاى آسمان ها و زمين همه مركّب شوند و درختان، قلم و آدميان و پريان و فرشتگان، نگارنده، نخواهند توانست پاداش يك ركعت [آن] را بنويسند.(1)

ص: 59


1- . أَتاني جَبرَائيلُ (عليه السلام) مَعَ سَبعِينَ أَلفَ مَلَكٍ بَعدَ صَلاةِ الظُّهرِ و قالَ: يا مُحَمَّدُ! إنَّ اللهَ جلّ جلاله يُقرِئُكَ السَّلامَ و أَهدى إلَيكَ هَدِيَّتَينِ لَم يُهدِهِما إلى نَبِيٍّ قَبلَكَ، قالَ: يَا جَبرائيلُ! و مَا الهَدِيَّتانِ؟ قالَ: الصَّلَواتُ الخَمسُ فِي الجَماعَةِ، قُلتُ: يَا جَبرَائيلُ! و ما لِأُمَّتي فِي الجَماعَةِ؟ قالَ: يَا مُحَمَّدُ! إذا كانَا اثنَينِ كَتَبَ اللهُ تَعالى لِكُلِّ واحِدٍ بِكُلِّ رَكعَةٍ مِئَةً و خَمسينَ صَلاةً، و إذا كانوا ثَلاثَةً كَتَبَ الله تَعالى لِكُلِّ واحِدٍ بِكُلِّ رَكعَةٍ مِئَتَين و خَمسينَ صَلاةً و إذا كانوا أَربَعَةً كَتَبَ الله تَعالى لِكُلِّ واحِدٍ بِكُلِّ رَكعَةٍ أَلفاً و مِئَتَي صَلاةٍ. و إذا كانوا خَمسَةً كَتَبَ الله تَعالى لكُلِّ واحِدٍ بكُلِّ رَكعَةٍ أَلفاً و ثَلاثَمِئَةِ صَلاةٍ و إذَا كانوا سِتَّةً كَتَبَ الله تَعالى لِكُلِّ واحِدٍ بِكُلِّ رَكعَةٍ أَلفَينِ و أَربَعَمِئَةِ صَلاةٍ و إذا كانوا سَبعَةً كَتَبَ الله تَعالى لِكُلِّ واحِدٍ بِكُلِّ رَكعَةٍ أَربَعَةَ آلَافٍ و ثَمانَمِئَةِ صَلاةٍ و إذا كانوا ثَمانِيَةً كَتَبَ الله لِكُلِّ واحِدٍ بِكُلِّ رَكعَةٍ تِسعَةَ آلَافٍ و سِتَّمِئَةِ صَلاةٍ و إذا كَانوا تِسعَةً كَتَبَ الله لِكُلِّ واحِدٍ بِكُلِّ رَكعَةٍ تِسعَةَ عَشَرَ أَلفَ صَلاةٍ و إذا كانوا عَشَرَةً كَتَبَ الله لِكُلِّ واحِدٍ بِكُلِّ رَكعَةٍ سَبعينَ أَلفاً و أَلفَينِ و ثَمانَمِئَةٍ صَلاةٍ و إذا زادَ عَلَى العَشَرَةِ فَلَو صارَ بِحارُ السَّماواتِ وَ الأَرضِ كُلُّهَا مِداداً وَ الْأَشجارُ أَقلاماً وَ الثَّقَلانِ وَ المَلائِكَةُ كُتَّاباً لَم يَقدِروا أَن يَكتُبوا ثَوابَ رَكعَةٍ واحِدَةٍ (جامع الأخبار: ص 193 ح 475).

63. امام على (عليه السلام): هر كه نماز صبح را به جماعت بخواند نمازش در ميان نماز نيكان بالا برده شود و آن روز در جمع تقواپيشگان نوشته مى شود.(1)

ص: 60


1- مَن صَلَّى الفَجرَ في جَماعَةٍ رُفِعَت صَلاتُهُ في صَلاةِ الأَبرارِ، وكُتِبَ يَومَئِذٍ في وَفدِ المُتَّقينَ (دعائم الإسلام: ج 1 ص 153).

فصل سوم بركات نماز جماعت

3/1 آمرزش گناهان

64. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): هر كه از روى ايمان و به حساب خدا، در نماز جماعت شركت كند، اعمالش را از نو آغاز كند (و گناهان گذشته اش آمرزيده شده و نامۀ عمل جديدى برايش باز مى شود).(1)

65. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): هر كه روانه محل نماز جماعت شود، به هنگام رفتن و بازگشتن، در گام هايى كه برمى دارد يكى بدى را مى زدايد و گام ديگر برايش نيكى مى نويسد.(2)

ص: 61


1- . مَن أتَى الجَماعَةَ إيماناً وَاحتِساباً استَأنَفَ العَمَلَ (ثواب الأعمال: ص 37).
2- . مَن راحَ إلى مَسجِدِ الجَماعَةِ فَخُطوَةٌ تَمحو سَيِّئَةً وخُطوَةٌ تَكتُبُ لَهُ حَسَنَةً، ذاهِباً وراجِعاً (مسند ابن حنبل: ج 2 ص 580 ح 6610).

3/2 مستجاب شدن دعا

66. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): خداوند (عزوجل) از بنده اش شرم مى كند كه او با جماعت نماز بگزارد و حاجتش را از او بخواهد و نماز را به پايان ببرد و ليكن حاجتش را برآورده نسازد.(1)

3/3 رهايى از آتش

67. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): هر كه چهل روز و چهل شب نماز جماعت بخواند به گونه اى كه تكبير نخست [همۀ نمازها] را دريابد، بر خداست كه برايش برات رهايى از آتش [دوزخ] بنويسد.(2)

3/4 كاستن از هراس هاى روز قيامت

68. پيامبر (صلى الله عليه وآله): هيچ مؤمنى نيست كه به سوى نماز جماعت برود، مگر آن كه خداوند (عزوجل)، هراس هاى روز قيامت را از

ص: 62


1- . إنَّ اللهَ (عزوجل) يَستَحيي مِن عَبدِهِ إذا صَلّى في جَماعَةٍ ثُمَّ سَأَلَهُ حاجَةً أن يَنصَرِفَ حَتّى يَقضِيَها (تنبيه الخواطر: ج 1 ص 4).
2- . مَن صَلّى أربَعينَ يَوماً و أربَعينَ لَيلَةً في جَماعَةٍ يُدرِكُ التَّكبيرَةَ الاُولى، كانَ حَقّاً عَلَى اللهِ أن يَكتُبَ لَهُ بَراءَةً مِنَ النّارِ (المعجم الكبير: ج 18 ص 361).

او مى كاهد، سپس بهشت را به او پاداش مى دهد.(1)

69. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): آن كه هر جا هست پايبند نماز جماعت است، در ميان نخستين گروه همراه پيشگامان، همچون برقى گذرا از صراط مى گذرد در حالى كه رخسار او از ماه شب چهارده درخشان تر است و در هر شبانه روز كه پايبند نماز جماعت است پاداش شهيدى براى اوست.(2)).

ص: 63


1- . ما مِن مُؤمِنٍ مَشى إلَى الجَماعَةِ إلّا خَفَّفَ الله (عزوجل) عَلَيهِ أهوالَ يَومِ القِيامَةِ، ثُمَّ يُجازيهِ الجَنَّة (الخصال: ص 355 ح 36).
2- . مَن حافَظَ عَلَى الجَماعَةِ حَيثُ ما كانَ، مَرَّ عَلَى الصِّراطِ كَالبَرقِ اللّامِعِ في أوَّلِ زُمرَةٍ مَعَ السّابِقينَ، ووَجهُهُ أضوَأُ مِنَ القَمَرِ لَيلَةَ البَدرِ، وكانَ لَهُ بِكُلِّ يَومٍ ولَيلَةٍ يُحافِظُ عَلَيها ثَوابُ شَهيدٍ (ثواب الأعمال: ص 343 ح 1).

ص: 64

فصل چهارم مسجد و نماز جماعت

4/1 فضيلت مسجد

70. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): خداوند - تبارك و تعالى - فرمود: «آگاه باشيد كه خانه هاى من در زمين، مساجدند كه به سانِ درخشش ستارگان براى اهل زمين، بر آسمانيان، نور مى افشانند».(1)

71. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): همانا خانه هاى خدا در زمين، مساجدند. و بر خداست تا كسى را كه در آن خانه ها او را ديدار كند، گرامى بدارد.(2)

ص: 65


1- . قالَ الله تَبارَكَ وتَعالى: ألا إنَّ بُيوتي فِي الأَرضِ المَساجِدُ، تُضيءُ لِأَهلِ السَّماءِ كَما تُضيءُ النُّجومُ لأَهلِ الأَرضِ (ثواب الأعمال: ص 47 ح 2).
2- . إنَّ بُيوتَ اللهِ فِي الأَرضِ المَساجِدُ، وإنَّ حَقّاً عَلَى اللهِ أن يُكرِمَ مَن زارَهُ فيها (المعجم الكبير: ج 10 ص 161 ح 10324).

4/2 آباد كردن مسجد، به حضور يافتن در آن

قرآن

(تنها كسى كه به خدا و روز رستاخيز، ايمان آورده است، مساجد خدا را آباد مى كند، و نماز برپا مى دارد و زكات مى پردازد، و جز از خدا نمى ترسد. اميد است كه چنين گروهى از هدايت يافتگان باشند).(1)

حديث

72. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): هرگاه ديديد كه مردى پيوسته به مسجد مى رود، به ايمان او گواهى دهيد. خداوند متعال فرمود: «تنها كسى كه به خدا و روز رستاخيز، ايمان آورده است، مساجد خدا را آباد مى كند».(2)

73 امام على (عليه السلام): پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) به من آموخت كه هرگاه جامه نويى بر تن كردم، بگويم: «سپاس، خدايى را كه لباسى به من پوشاند كه در ميان مردم با آن، خود را بيارايم. پروردگارا! آن را

ص: 66


1- . (إِنَّما يَعْمُرُ مَساجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّكاةَ وَ لَمْ يَخْشَ إِلاَّ اللّهَ فَعَسى أُولئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ) (سورۀ توبه: آيۀ 18).
2- . إذا رَأَيتُمُ الرَّجُلَ يَعتادُ المَسجِدَ فَاشهَدوا لَهُ بِالإِيمانِ، قالَ الله تَعالى: «إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَجِدَ اللهِ مَنْ ءَ امَنَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الْاخِرِ» (سنن الترمذي: ج 5 ص 277 ح 3093).

جامه اى بابركت قرار ده تا در آن براى رضايت تو بكوشم و به آباد ساختن مسجدهايت بپردازم».(1)

74. مكارم الأخلاق - به نقل از ابو ذر -: در نيم روزى نزد پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) رفتم... و گفتم: اى پيامبر خدا! پدر و مادرم فدايت! مرا سفارشى كن كه خداوند با آن، مرا سود بخشد.

فرمود:... اى ابوذر «هر كه به فراخوان خدا، پاسخ دهد و آبادانى مسجدهاى خدا را نيكو به انجام رساند، پاداش او از سوى خدا، بهشت خواهد بود».

گفتم: پدر و مادرم فدايت! اى پيامبر خدا! مسجدهاى خدا چگونه آباد مى شوند؟

فرمود: «در آنها صداها بلند نمى گردند، در آنها در بيهودگى غوطه ور نشوند و در آنها خريد و فروش، صورت نپذيرد، تا زمانى كه در مسجد هستى، [كارهاى] بيهوده را رها ساز. پس اگر چنين نكردى، در روز رستاخيز، جز خويشتن را ملامت مكن».(2)

ص: 67


1- . عَلَّمَني رَسولُ اللهِ (صلى الله عليه وآله) إذا لَبِستُ ثَوبا جَديداً أن أقولَ: الحَمدُ للهِ الَّذي كَساني مِنَ اللِّباسِ ما أتَجَمَّلُ بِهِ فِي النّاسِ، اللّهمّ اجعَلها ثِيابَ بَرَكَةٍ أسعى فيها لِمَرضاتِكَ، وأعمُرُ فيها مَساجِدَكَ (الكافى: ج 6 ص 458 ح 2).
2- . دَخَلتُ ذاتَ يَومٍ في صَدرِ نَهارِهِ عَلى رَسولِ اللهِ (صلى الله عليه وآله)... فَقُلتُ: يا رَسولَ اللهِ، بِأَبي أنتَ واُمّي، أوصِني بِوَصِيَّةٍ يَنفَعُنِي الله بِها، فَقالَ:... يا أبا ذَرٍّ، مَن أجابَ داعِيَ اللهِ وأحسَنَ عِمارَةَ مَساجِدِ اللهِ، كانَ ثَوابُهُ مِنَ اللهِ الجَنَّةَ. فَقُلتُ: بِأَبي أنتَ واُمّي يا رَسولَ اللهِ، كَيفَ تُعمَرُ مَساجِدُ اللهِ؟ قالَ: لا تُرفَعُ فيهَا الأَصواتُ، ولا يُخاضُ فيها بِالباطِلِ، ولا يُشتَرى فيها ولا يُباعُ، وَاترُكِ اللَّغوَ ما دُمتَ فيها، فَإِن لَم تَفعَل فَلا تَلومَنَّ يَومَ القِيامَةِ إلّا نَفسَكَ (مكارم الأخلاق: ج 2 ص 363-374 ح 2661).

75. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): بر هر يك از شما، تا زمانى كه در مسجد است، همواره فرشتگان درود مى فرستند و مى گويند: خداوندا! او را ببخشا. خداوندا! بر او رحمت آر.(1)

4/3 فضيلت شتافتن به سوى مسجد

76. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): «پيش گامان [به سوى طاعت، كه] پيش گامان [به سوى بهشت اند]، همانان، مقرّبان [درگاه خدا] هستند»: نخستين كسى است كه در مسجد تكبير مى گويد و آخرين نفرى است كه از آن، بيرون مى آيد.(2)

77. امام باقر (عليه السلام): پيامبر (صلى الله عليه وآله) به جبرئيل (عليه السلام) فرمود: «اى جبرئيل! كدام مكان نزد خداوند (عزوجل) محبوب تر است؟».

گفت: مساجد، و دوست داشتنى ترين مسجديان در پيشگاه خدا، كسى است كه پيش از همه وارد مى شود و

ص: 68


1- . لا يَزالُ المَلائِكَةُ تُصَلّي عَلى أحَدِكُم ما كانَ فِي المَسجِدِ، وتَقولُ: اللّهمّ اغفِر لَهُ، اللّهمّ ارحَمهُ (المصنّف، عبد الرزّاق: ج 1 ص 580 ح 2210).
2- (السّابِقُونَ السّابِقُونَ * أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ): أوَّلُ مَن يُهَجِّرُ إلَى المَسجِدِ، وآخِرُ مَن يَخرُجُ مِنهُ (الفردوس: ج 2 ص 348 ح 3574).

پس از همه بيرون مى رود.(1)

78. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) - در سفارش به ابو ذر -: اى ابو ذر! خوشا بر پرچمداران روز رستاخيز! آن را بر دوش مى كِشند و از مردم به سوى بهشت، پيشى مى گيرند. آگاه باشيد كه آنان، شتاب كنندگان به سوى مسجدها در سحرگاهان و زمان هاى ديگرند.(2)

4/4 فضيلت نماز جماعت در مسجد

79. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): هر كس مغرب و نماز عشا و نماز صبح را در مسجد، به جماعت بخواند، گويا سراسر آن شب را زنده داشته است.(3)

80 پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): نماز آدمى در خانه اش، معادل يك نماز است و در مسجد محلّه، برابر با 25 نماز است و در مسجد جامع، برابر با 500 نماز است و در

ص: 69


1- . قالَ رَسولُ اللهِ (صلى الله عليه وآله) لِجَبرَئيلَ (عليه السلام): يا جَبرَئيلُ، أيُّ البِقاعِ أحَبُّ إلَى اللهِ (عزوجل)؟ قالَ: المَساجِدُ، وأحَبُّ أهلِها إلَى اللهِ أوَّلُهُم دُخولاً وآخِرُهُم خُروجا مِنها (الكافى: ج 3 ص 489 ح 14).
2- . في وَصِيَّتِهِ لِأَبي ذَرٍّ -: يا أبا ذَرٍّ، طوبى لِأَصحابِ الأَلوِيَةِ يَومَ القِيامَةِ، يَحمِلونَها فَيَسبِقونَ النّاسَ إلَى الجَنَّةِ، ألا وهُمُ السّابِقونَ إلَى المَساجِدِ بِالأَسحارِ وغَيرِها (الأمالى، طوسي: ص 529 ح 1162).
3- . مَن صَلَّى المَغرِبَ وصَلاةَ العِشاءِ الآخِرَةِ و صَلاةَ الغَداةِ فِي المَسجِدِ في جَماعَةٍ، فَكَأَنَّما أحيَا اللَّيلَ كُلَّهُ (معاني الأخبار: ص 251 ح 1).

مسجدالأقصى، برابر با 50 هزار نماز است و در مسجد من، برابر با 50 هزار نماز است و در مسجد الحرام، برابر با 100 هزار نماز است.(1)

81. امام على (عليه السلام): يك نماز در بيت المقدّس، [برابر با] هزار نماز است و يك نماز در مسجد جامع، [برابر با] صد نماز است و يك نماز در مسجد محلّه، [برابر با] 25 نماز است و يك نماز در مسجد بازار، [برابر با] دوازده نماز است و نماز گزاردن فرد به تنهايى و در خانه، يك نماز به شمار مى آيد.(2)

82. امام صادق (عليه السلام): در پى آن باشيد كه نماز را در مساجد به جاى آوريد.(3)

83. امام صادق (عليه السلام) - در بيان آنچه انجام دادنش در مساجد، شايسته است -: در مساجد، بسيار نماز بگزاريد و دعا كنيد و در ميان مسجدها، در جايگاه هاى مختلف به نماز).

ص: 70


1- . صَلاةُ الرَّجُلِ في بَيتِهِ بِصَلاةٍ، و صَلاتُهُ في مَسجِدِ القَبائِلِ بِخَمسٍ وعِشرينَ صَلاةً، و صَلاتُهُ فِي المَسجِدِ الَّذي يُجَمَّعُ فيهِ بِخَمسِمِئَةِ صَلاةٍ، و صَلاتُهُ فِي المَسجِدِ الأَقصى بِخَمسينَ ألفَ صَلاةٍ، و صَلاتُهُ في مَسجِدي بِخَمسينَ ألفَ صَلاةٍ، و صَلاتُهُ فِي المَسجِدِ الحَرامِ بِمِئَةِ ألفِ صَلاةٍ (سنن ابن ماجة: ج 1 ص 453 ح 1413).
2- . صَلاةٌ في بَيتِ المَقدِسِ ألفُ صَلاةٍ، وصَلاةٌ فِي المَسجِدِ الأَعظَمِ مِئَةُ صَلاةٍ، وصَلاةٌ في مَسجِدِ القَبيلَةِ خَمسٌ وعِشرونَ صَلاةً، وصَلاةٌ في مَسجِدِ السّوقِ اثنَتَا عَشرَةَ صَلاةً، وصَلاةُ الرَّجُلِ في بَيتِهِ وَحدَهُ صَلاةٌ واحِدَةٌ (تهذيب الأحكام: ج 3 ص 253 ح 698).
3- . عَلَيكُم بِالصَّلاةِ فِي المَساجِدِ (الكافى: ج 2 ص 635 ح 1).

بِايستيد؛ زيرا در روز رستاخيز، هر جايگاهى براى نمازگزارِ بر خود، گواهى مى دهد.(1)

84. امام صادق (عليه السلام): نماز آدمى در خانه اش به جماعت، برابر با 24 نماز است و نمازش در مسجد به جماعت، برابر با 48 نماز است؛ يعنى [ثواب] نماز در مسجد، دو برابر است. همچنين يك ركعت [نماز گزاردن] در مسجد الحرام، برابر با هزار ركعت در ديگر مساجد است و نماز گزاردن به تنهايى در مسجد، برابر با 24 نماز است.(2)

4/5 نكوهش بيرون رفتن از مسجد پس از اذان

85. رسول الله (صلى الله عليه وآله): هر كس صداى اذان را در مسجد بشنود و بى جهت از آن بيرون رود منافق است، مگر اين كه بخواهد دوباره به مسجد بازگردد.(3)

ص: 71


1- . فيما يَنبَغي فِعلُهُ فِي المَساجِدِ: أكثِروا فيها مِنَ الصَّلاةِ وَالدُّعاءِ، وصَلّوا مِنَ المَساجِدِ في بِقاعٍ مُختَلِفَةٍ، فَإِنَّ كُلَّ بُقعَةٍ تَشهَدُ لِلمُصَلّي عَلَيها يَومَ القِيامَةِ (الأمالى، صدوق: ص 440 ح 584).
2- . صَلاةُ الرَّجُلِ في مَنزِلِهِ جَماعَةً تَعدِلُ أربَعا و عِشرينَ صَلاةً، و صَلاةُ الرَّجُلِ جَماعَةً فِي المَسجِدِ تَعدِلُ ثَمانياً و أربَعينَ صَلاةً مُضاعَفَةً فِي المَسجِدِ، وإنَّ الرَّكعَةَ فِي المَسجِدِ الحَرامِ ألفُ رَكعَةٍ في سِواهُ فِي المَساجِدِ، و إنَّ الصَّلاةَ فِي المَسجِدِ فَرداً بِأَربَعٍ و عِشرينَ صَلاةً (الأمالى، طوسي: ص 696 ح 1486).
3- . مَن سَمِعَ النِّداءَ فِي المَسجِدِ، فَخَرَجَ مِن غَيرِ عِلَّةٍ فَهُوَ مُنافِقٌ، إلّا أن يُريدَ الرُّجوعَ إلَيهِ (تهذيب الأحكام: ج 3 ص 262 ح 740).

86. امام صادق (عليه السلام) - به يونس بن يعقوب -: اى يونس! به آنان بگو: «اى مؤمن نمايان! ديدم كه چگونه رفتار مى كنيد. هنگامى كه صداى اذان به گوشتان مى خورد، كفش هايتان را برداشته، از مسجد خارج مى شويد».(1)

4/6 نكوهش نرفتن به مسجد

87. امام صادق (عليه السلام): پيامبر (صلى الله عليه وآله) فرمود: «آن كه با مسلمانان در مسجد نماز نمى خواند، نمازى [پذيرفته] برايش نيست، مگر با عذر موجّه».

نيز پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) فرمود: «غيبت كردن از كسى كه در خانه اش نماز بخواند و از جماعت ما دورى كند، رواست. كسى كه از جماعت مسلمانان، روى بگرداند، غيبت كردن و انتقاد از او، بر مسلمانان لازم و عدالتش ساقط و دورى از او واجب است، و زمانى كه او را نزد رهبر مسلمانان ببرند، وى را هشدار دهد و بر حذرش بدارد. پس اگر در جماعت مسلمانان حضور يابد، [در امان است] وگرنه، خانه اش را بر او بسوزانَد. امّا كسى كه به

ص: 72


1- . لِيونُسَ بنِ يَعقوبَ: يا يونُسُ! قُل لَهُم: يا مُؤَلَّفَةُ! قَد رَأَيتُ ما تَصنَعونَ، إذا سَمِعتُمُ الأَذانَ أخَذتُم نِعالَكُم و خَرَجتُم مِنَ المَسجِدِ (رجال الكشّي: ج 2 ص 686 ش 728).

جماعت مسلمانان بپيوندد، غيبت كردن از او حرام و عدالتش ثابت است».(1)

88. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): چهار چيز در دنيا غريب اند: قرآن در سينۀ فردِ ستم پيشه، مسجدى كه در آن نماز نمى گزارند، و قرآن در خانه اى كه آن را تلاوت نمى كنند، و انسانِ درستكار در ميان جمعيتى بدكردار.(2)

89. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): منافقان، نشانه هايى دارند كه بدانها شناخته مى شوند:... تنها از سرِ بى اعتنائى [و وا نهادن]، به مساجد نزديك مى شوند، و همواره ديرهنگام، به سراغ نماز مى آيند.(3)

90. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): نمازِ همسايه مسجد، جز در مسجدش [پذيرفته شده] نيست.(4)).

ص: 73


1- . قالَ رَسولُ اللهِ (صلى الله عليه وآله): لا صَلاةَ لِمَن لا يُصَلّي فِي المَسجِدِ مَعَ المُسلِمينَ إلّا مِن عِلَّةٍ. وقالَ رَسولُ اللهِ (صلى الله عليه وآله): لا غيبَةَ إلّا لِمَن صَلّى في بَيتِهِ و رَغِبَ عَن جَماعَتِنا، و مَن رَغِبَ عَن جَماعَةِ المُسلِمينَ وَجَبَ عَلَى المُسلِمينَ غيبَتُهُ وسَقَطَت بَينَهُم عَدالَتُهُ وَوَجَب هِجرانُهُ، و إذا رُفِعَ إلى إمامِ المُسلِمينَ أنذَرَهُ و حَذَّرَهُ، فَإِن حَضَرَ جَماعَةَ المُسلِمينَ وإلّا أحرَقَ عَلَيهِ بَيتَهُ، و مَن لَزِمَ جَماعَتَهُم حَرُمَت عَلَيهِم غيبَتُهُ، و ثَبَتَت عَدالَتُهُ بَينَهُم (تهذيب الأحكام: ج 6 ص 241 ح 596).
2- . الغُرَباءُ فِي الدُّنيا أربَعَةٌ: قُرآنٌ في جَوفِ ظالِمٍ، ومَسجِدٌ في نادي قَومٍ لا يُصَلّونَ فيهِ، ومُصحَفٌ في بَيتٍ لايُقرَأُ فيهِ، ورَجُلٌ صالِحٌ مَعَ قَومِ سَوءٍ (الفردوس: ج 3 ص 108 ح 4301).
3- . إنَّ لِلمُنافِقينَ عَلاماتٍ يُعرَفونَ بِها... لا يَقرَبونَ المَساجِدَ إلّا هَجراً، ولا يَأتونَ الصَّلاةَ إلّا دُبراً (مسند ابن حنبل: ج 3 ص 147 ح 7931).
4- . لا صَلاةَ لِجارِ المَسجِدِ إلّا في مَسجِدِهِ (تهذيب الأحكام: ج 3 ص 6 ذيل ح 16).

91. دعائم الاسلام: از امام صادق (عليه السلام)، از پدرانش، از امام على (عليه السلام) برايمان روايت شده كه فرمود: «براى همسايه مسجد، جز در مسجد، نماز [- ِ پذيرفته شده اى] نيست، مگر عذر و يا بيمارى اى داشته باشد».

به ايشان گفتند: اى امير مؤمنان، همسايه مسجد كيست؟

فرمود: «هر كس كه صداى اذان را مى شنود».(1)

92. امام على (عليه السلام): براى آن دسته از همسايگان مسجد كه در حال فراغت و تن درستى، در نمازهاى واجب حاضر نمى شوند، نماز [- ِ پذيرفته شده اى] نيست.(2)

93. امام صادق (عليه السلام): به امير مؤمنان در كوفه خبر دادند كه گروهى از همسايگان مسجد، در نماز جماعت، حاضر نمى شوند. آن حضرت فرمود: «يا در نماز جماعت ما شركت مى كنند يا از نزد ما نقل مكان مى كنند تا همسايه يكديگر نباشيم».(3)

ص: 74


1- . رُوّينا عَن جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ عَن أبيهِ عَن آبائِهِ عَن عَليٍّ (عليه السلام) أنَّهُ قالَ: لا صَلاةَ لِجارِ المَسجِدِ إلّا فِي المَسجِدِ إلّا أن يَكونَ لَهُ عُذرٌ أو بِهِ عِلَّةٌ، فَقيلَ له: ومَن جارُ المَسجِدِ يا أميرَ المُؤمِنينَ؟ قالَ: مَن سَمِعَ النِّداءَ (دعائم الإسلام: ج 1 ص 148).
2- . لا صَلاةَ لِمَن لَم يَشهَدِ الصَّلَواتِ المَكتوباتِ مِن جيرانِ المَسجِدِ، إذا كانَ فارِغاً صَحيحاً (تهذيب الأحكام: ج 3 ص 261 ح 735).
3- . رُفِعَ إلى أميرِ المُؤمِنينَ (عليه السلام) بِالكوفَةِ أنَّ قَوماً مِن جيرانِ المَسجِدِ لايَشهَدونَ الصَّلاةَ جَماعَةً فِي المَسجِدِ، فَقالَ (عليه السلام): لَيَحضُرُنَّ مَعَنا صَلاتَنا جَماعَةً، أو لَيَتَحَوَّلُنَّ عَنّا، و لا يُجاوِرونا و لا نُجاوِرُهُم (الأمالى، طوسي: ص 696 ح 1484).

94 امام حسن (عليه السلام): غفلت، آن است كه مسجد را وا گذارى و از فسادكننده، فرمان ببرى.(1)

95. امام صادق (عليه السلام): سه چيزند كه به خداوند (عزوجل) شكايت مى برند: مسجد خراب شده اى كه مردمش در آن نماز نمى گزارند، و دانشمند در ميان نادانان، و قرآن رها شده و غبار گرفته اى كه تلاوت نمى شود.(2)

96. امام صادق (عليه السلام): مساجد، نزد خداى متعال، از همسايگانى كه در آنها حضور نمى يابند، شكايت بردند و خداى (عزوجل) به آنها چنين وحى فرمود: «به عزّت و جلالم سوگند، هيچ نمازى را از آنها نمى پذيرم، و هيچ گاه، عدالتى را از ايشان در ميان مردم، آشكار نمى سازم، و رحمتم شامل حالشان نمى شود و در بهشتم همسايۀ من نخواهند بود».(3)

97. امام صادق (عليه السلام): نماز گزاردن به تنهايى در خانه، به غبارى پراكنده مى مانَد كه چيزى از آن، به سوى خداوند بالا

ص: 75


1- . الغَفلَةُ تَركُكَ المَسجِدَ، وطاعَتُكَ المُفسِدَ (العُدد القويّة: ص 53 ح 64).
2- . ثَلاثَةٌ يَشكونَ إلَى اللهِ عَزَّوجَلَّ: مَسجِدٌ خَرابٌ لا يُصَلّي فيهِ أهلُهُ، وعالِمٌ بَينَ جُهّالٍ، ومُصحَفٌ مُعَلَّقٌ قَد وَقَعَ عَلَيهِ الغُبارُ لا يُقرَأُ فيهِ (الكافى: ج 2 ص 613 ح 3).
3- شَكَتِ المَساجِدُ إلَى اللهِ تَعالى الَّذينَ لا يَشهَدونَها مِن جيرانِها، فَأَوحَى الله عَزَّوجَلَّ إلَيها: وعِزَّتي وجَلالي لا قَبِلتُ لَهُم صَلاةً واحِدَةً، ولا أظهَرتُ لَهُم فِي النّاسِ عَدالَةً، ولا نالَتهُم رَحمَتي، ولا جاوَروني في جَنَّتي (الأمالى، طوسي: ص 696 ح 1485).

نمى رود. كسى هم كه از سر بى رغبتى به مسجد [و رويگردانى از آن]، نماز جماعت را در خانه اش بخواند، نماز خودش و آنان كه به او اقتدا كرده اند، پذيرفته نيست، مگر آن كه علّتى موجب حضور نيافتن در مسجد شده باشد(1).(2)).

ص: 76


1- . براى آگاهى بيشتر با آيات و روايات مربوط به مسجد و جايگاه آن و نيز فضيلت برپايى نمازهاى جماعت در مساجد به «فرهنگ نامۀ مسجد» از همين مؤلف و مترجم مراجعه فرماييد.
2- . الصَّلاةُ في مَنزِلِكَ فَرداً هَباءً مَنثوراً لايَصعَدُ مِنهُ إلَى اللهِ شَيءٌ، ومَن صَلّى في بَيتِهِ جَماعَةً رَغبَةً عَنِ المَسجِدِ فَلا صَلاةَ لَهُ و لا لِمَن صَلّى مَعَهُ، إلّا مِن عِلَّةٍ تَمنَعُ مِنَ المَسجِدِ (الأمالى، طوسي: ص 696 ح 1486).

فصل پنجم امامت جماعت

5/1 شايسته ترين افراد براى امامت نماز

98 پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): پيش نماز يك جماعت، نماينده آنان(1) به

ص: 77


1- . الف - شرايط انتخاب امام جماعت در امام جماعت چند چيز شرط است: ايمان يعنى دوازده امام بودن، حلال زاده بودن، عقل و بلوغ.... و اينكه اگر مأمومان مرد و يا متشكل از مرد و زن اند امام نيز مرد باشد بلكه در صورتى هم كه منحصرا زن باشند امامت مرد براى آنان به احتياط نزديكتر است. شرط ديگر عدالت است.... عدالت حالتى است نفسانى كه صاحبش را وامى دارد پايبند تقوا باشد و از انجام گناهان بزرگ و كوچك و اصرار بر گناهان كوچك و نيز بى مبالاتى در دين اجتناب كند. (تحرير الوسيلة: ج 1 ص 274). ب - چگونگى ترجيح يك نفر بر ديگران در امامت جماعت اگر چند پيشنماز بر سر امامت جماعت با يكديگر نزاع كنند (و هر يك بخواهد خودش امام شود) نزديك تر به احتياط آن است كه به هيچ يك اقتدا نشود. ليكن اگر اختلاف چنين باشد كه هر يك امامت را به ديگرى وامى گذارد و از او مى خواهد كه جلو بايستد ترجيحاً به امامى اقتدا مى شود كه مأمومين او را مقدم مى دارند و اگر مأمومين نيز اختلاف داشتند و يا حاضر نشدند يك نفر را مقدم بدارند بايد فقيه جامع الشرائط امامت جماعت را عهده دار شود و اگر فقيه جامع الشرائطى حضور نداشت و يا متعدد بود آن كس كه قرائتش بهتر است مقدم است و اگر قرائت هر دو خوب بود آن كه فقيه تر است و احكام نماز را بهتر مى داند و در رتبۀ بعد آن كه بزرگسال تر است. امام راتب مسجد (يعنى كسى كه مرتبا امام جماعت مسجدى است) سزاوارتر به امامت است هرچند افراد با فضيلت ترى حضور داشته باشند. البته براى امام راتب بهتر آن است كه فرد با فضيلت تر را بر خود مقدم بدارد. و اگر نماز جماعت در خانه اى بر پا شود صاحب خانه سزاوارتر از ميهمانان است اگر چه بهتر است صاحب خانه كسى را كه از خودش با فضيلت تر است مقدم بدارد و نيز امامت هاشمى (سيّد) بر ديگرى كه در فضيلت ها همپاى اوست برترى دارد. گفتنى است ترجيحاتى كه ذكر شد مستحبى است و جنبه لزوم و وجوب ندارد حتى در مورد امام راتب. بنابراين بر غير او حرام نيست كه با امامت امام راتب مخالفت كند هرچند كه از همه جهات در رتبه پائين ترى قرار داشته باشد. چيزى كه هست مخالفت با امام راتب بر سر امامت، عملى است ناپسند بلكه مخالف با مروت هرچند كه فرد مخالف از همه جهات، در رتبه بالاترى قرار داشته باشد (تحرير الوسيلة: ج 1 ص 276).

پيشگاه خداست، از اين رو بايد آن را كه بافضيلت تر و قرائتش نيكوتر است پيشاپيش خود قرار دهند، و اگر چنين كسى را پيش فرستند بر وى روا نيست كه نپذيرد.(1)

99 پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): (در انتخاب امام جماعت) گزينش كنيد و در نماز، بافضيلت ترين تان پيشاپيش شما بايستد، چه اين كه خداوند (عزوجل) [نيز] از ميان فرشتگان و از مردم،).

ص: 78


1- إمامُ القَومِ وافِدُهُم إلَى اللهِ فَليُقَدِّموا أفضَلَهُم وأقرَأَهُم، فَإِن قَدَّموهُ فَلا يَحِلُّ لَهُ أن يَأبى (الفردوس: ج 1 ص 415 ح 1681).

گزينش مى كند.(1)

100. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): اگر خوش داريد كه نمازتان را بالنده گردانيد، برگزيدگان خود را مقدّم بداريد.(2)

101. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): اگر خوش داريد نمازتان پذيرفته شود، بايد برگزيدگان تان را امام تان قرار دهيد؛ زيرا آنان سفيران ميان شما و پروردگارتان هستند.(3)

102. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): آن كه از قرآن بهره بيشترى دارد، امام جماعت تان باشد.(4)

103. سنن ابى داوود: به نقل از عمرو بن سلمه جرمى از پدرش: آنان به حضور پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) آمدند و زمانى كه خواستند از پيش ايشان برگردند، گفتند: اى رسول خدا، چه كسى امامت ما را بر عهده بگيرد؟ فرمود: كسى كه بيش از ديگران قرآن را نگاشته است، يا آن را برگرفته است.(5)).

ص: 79


1- . اصطَفُوا، وليَتَقَدَّمكُم فِي الصَّلاةِ أفضَلُكُم؛ فَإِنَّ الله (عزوجل) يَصطَفي مِنَ المَلائِكَةِ ومِنَ النّاسِ (المعجم الكبير: ج 22 ص 56 ح 133).
2- . إن سَرَّكُم أن تُزَكّوا صَلاتَكُم فَقَدِّموا خِيارَكُم (كتاب من لا يحضره الفقيه: ج 1 ص 377 ح 1101).
3- . إن سَرَّكُم أن تُقبَلَ صَلاتُكُم فَليَؤُمُّكُم خِيارُكُم؛ فَإِنَّهُم وَفدُكُم فيما بَينَكُم وبَينَ رَبِّكُم (عزوجل) (المستدرك على الصحيحين: ج 3 ص 246 ح 4981).
4- . لِيَؤُمَّكُم أكثَرُكُم قُرآناً (صحيح البخاري: ج 4 ص 1565 ح 4051).
5- . عن عَمرَو بنَ سَلَمَةَ الجرمي عن أبيه أنَّهُم وَفَدوا إلَى النَّبيِّ فَلَمّا أرادوا أن ينصَرِفوا قالوا: يا رَسولَ اللهِ: مَن يَؤُمُّنا؟ فَقالَ: أكثَرُكُم جَمعاً لِلقُرآنِ أو أخذاً لِلقُرآنِ (سنن أبي داود: ج 1 ص 160 ح 587).

104. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): اگر امير و فرمانده اى، برايتان نباشد، آن كس كه كتاب خدا را نيكوتر قرائت مى كند، امام جماعت تان باشد.(1)

105. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): هر گاه سه تن [با هم] باشند، يكى از آنها امام [جماعت] آنها شود و سزاوارترين آنان به امامت، تواناترين شان در قرائت [قرآن] است.(2)

106. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): بر شما از آن واهمه دارم كه دين را سبُك بشماريد، حُكم را [با رشوه گرفتن] بفروشيد و پيوندهاى خويشاوندى را بِبُريد و قرآن را چونان مزامير (سرودهاى مذهبى) قرار دهيد وآن كسِ خود را كه برترينِ شما در دين نيست، پيشوا [امام جماعت] گردانيد.(3)

107. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): كسى جماعتى را امامت مى كند كه بيش از همۀ آنان از قرآن بهره داشته باشد. اما اگر در [دانستن] قرآن يكسان باشند آن كه زودتر هجرت كرده است و اگر در هجرت، همپاى هم باشند آن كس كه فقيه تر (و دين شناش تر) است و اگر در فقاهت مساوى باشند، آن كه).

ص: 80


1- . يَؤُمَّكُم أقرَؤُكُم لِكِتابِ اللهِ إذا لَم يَكُن عَلَيكُم أميرٌ (الفردوس: ج 5 ص 491 ح 8857).
2- . إذا كانوا ثَلاثَةً فَليَؤُمَّهُم أحَدُهُم، وأحَقُّهُم بِالإِمامَةِ أقرَؤُهُم (صحيح مسلم: ج 1 ص 464 ح 289).
3- . إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمُ اسْتِخْفَافاً بِالدِّينِ وَ بَيْعَ الْحُكْمِ وَ قَطِيعَةَ الرَّحِمِ وَ أَنْ تَتَّخِذُوا الْقُرْآنَ مَزَامِيرَ وَ تُقَدِّمُونَ أَحَدَكُمْ وَ لَيْسَ بِأَفْضَلِكُمْ فِي الدِّينِ (عيون أخبار الرضا (عليه السلام): ج 2 ص 42 ح 140).

سنّش بيشتر است.(1)

108. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): هر كه يك نماز را پشت سر عالمى به جا آورد، چون كسى است كه پشت سر من و پشت سر ابراهيم خليل الله نماز خوانده است.(2)

109. امام على (عليه السلام): بايد فصيح ترين تان برايتان اذان بگويد و فقيه ترين تان امامت [نماز] شما را بر عهده بگيرد.(3)

110. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): هر گاه سه تن (با هم) باشند آن كس كه در قرائت كتاب خداى (عزوجل) تواناتر است آنان را امامت كند. و اگر در قرائت مساوى باشند، آن كه سنش بيشتر است و اگر هم سن باشند، آن كه خوش چهره تر است.(4)

111. صحيح البخارى - به نقل از مالك بن حويرث -: ما كه جوانانى هم سن و سال بوديم نزد پيامبر (صلى الله عليه وآله) آمديم و بيست شبانه روز نزد آن حضرت اقامت كرديم. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) مهربان و با مدارا بود. هنگامى كه دريافت ما).

ص: 81


1- . يَؤُمُّ القَومَ أكثَرُهُم قُرآناً، فَإِن كانوا فِي القُرآنِ واحِداً فَأَقدَمُهُم هِجرَةً، فَإِن كانوا فِي الهِجرَةِ واحِداً فَأَفقَهُهُم فِقهاً، فَإِن كانوا فِي الفِقهِ واحِداً فَأَكبَرُهُم سِنّاً (المستدرك على الصحيحين: ج 1 ص 370 ح 886).
2- . مَن صَلّى صَلاةً واحِدَةً خَلفَ عالِمٍ، فَكَمَن صَلّى خَلفي وخَلفَ إبراهيمَ خليلِ اللهِ (جامع الأخبار: ص 111).
3- . لِيُؤَذِّن لَكُم أفصَحُكُم، وَليَؤُمَّكُم أفقَهُكُم (دعائم الإسلام: ج 1 ص 147).
4- . إذا كانوا ثَلاثَةً فَليَؤُمَّهُم أقرَؤُهُم لِكِتابِ اللهِ (عزوجل)، فَإِن كانوا فِي القِراءَةِ سواءً فَأَكبَرُهُم سِنّاً، فَإِن كانوا فِي السِّنِّ سواءاً فَأَحسَنُهُم وَجهاً (السنن الكبرى: ج 3 ص 173 ح 5299).

دلتنگ - يا مشتاق - خانوادۀ خود شده ايم، از ما در بارۀ كسانى كه (در وطن) تركشان كرده ايم پرسيد و ما پاسخ ايشان را داديم كه فرمود: نزد خانواده هايتان باز گرديد و در ميانشان [نماز] به پا داريد و آنان را آموزش دهيد و آنها را (به انجام آموخته ها) وادار سازيد و همان گونه كه ديديد من نماز مى خوانم، نماز بخوانيد و چون وقت نماز شد، يكى از شما اذان بگويد و بزرگ ترينتان، پيش نماز شود.(1)

112. الكافى - به نقل از ابو عبيده -: از امام صادق (عليه السلام) در باره جمعى از يارانمان كه گرد هم مى آيند پرسيدم كه چون وقت نماز فرا مى رسد يكى از آنان به ديگرى مى گويد: فلانى! جلو بايست، فرمود: پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) فرمود: آن كه كتاب خدا را نيكوتر قرائت مى كند جلو آن جمع بايستد و اگر در قرائت مساوى اند، آن كس كه در هجرت پيشگام تر است و اگر در هجرت همسان اند، آن كه بزرگسال تر است و اگر هم سن اند، آن كه به سنت (و احكام دينى) آگاه تر و در دين ژرف نگرتر است امامشان شود و نبايد كسى از شما از شخصى در خانۀ او و نه از).

ص: 82


1- . أتَينا إلَى النَّبيِّ (صلى الله عليه وآله) ونَحنُ شَبَبَةٌ مُتَقارِبونَ، فَأَقَمنا عِندَهُ عِشرينَ يَوماً ولَيلَةً، وكانَ رَسولُ اللهِ (صلى الله عليه وآله) رَحيماً رَفيقاً، فَلَمّا ظَنَّ أنّا قَدِ اشتَهَينا أهلَنا أو قَدِ اشتَقنا، سَأَلَنا عَمَّن تَرَكنا بَعدَنا فَأَخبَرناهُ، قالَ: ارجَعوا إلى أهليكُم فَأقيموا فيهِم وعَلِّموهُم ومُروهُم و صَلّوا كَما رَأَيتُموني اصَلّي، فَإِذا حَضَرَتِ الصَّلاةُ فَليُؤذِّن لَكُم أحَدُكُم، وَليَؤُمَّكُم أكبَرُكُم (صحيح البخاري: ج 1 ص 226 ح 605).

فرد صاحب قدرتى در محدودۀ قدرت او جلوتر بايستد [و امام جماعت شود].(1)

113. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): آن كه كتاب خدا را نيكوتر قرائت مى كند امام جماعت شود و اگر در قرائت مساوى اند، آن كه سنت [و احكام دينى] را بهتر مى شناسد و چنانچه در سنّت، هم پاى هم اند، آن كه در هجرت پيشگام تر است و اگر در هجرت همسان اند، آن كه پيش تر مسلمان شده است. نبايد كسى ديگرى را در آن جا كه تحت اختيار اوست، امامت كند و نيز در خانه اش در جايگاه ويژه او بنشيند، مگر خودش اجازه دهد.(2)

5/2 مسئوليت امام جماعت و پاداش او

او

114 پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): هر كه مردمى را امامت كند بايد از خدا

ص: 83


1- . سَأَلتُ أبا عَبدِالله (عليه السلام) عَنِ القَومِ مِن أصحابِنا يَجتَمِعونَ فَتَحضُرُ الصَّلاةُ، فَيَقولُ بَعضُهُم لِبَعضٍ: تَقَدَّم يا فُلانُ، فَقالَ: إنَّ رَسولَ اللهِ (صلى الله عليه وآله) قالَ: «يَتَقَدَّمُ القَومَ أقرَؤُهُم لِلقُرآنِ، فَإِن كانوا فِي القِراءَةِ سَواءً فَأَقدَمُهُم هِجرَةً، فَإِن كانوا فِي الهِجرَةِ سَواءً فَأَكبَرُهُم سِنّاً، فَإِن كانوا فِي السِّنِّ سَواءً فَليَؤُمَّهُم أعلَمُهُم بِالسُّنَّةِ وأفقَهُهُم فِي الدّينِ، ولا يَتَقَدَّمَنَّ أحَدُكُمُ الرَّجُلَ في مَنزِلِهِ ولا صاحِبَ سُلطانٍ في سُلطانِهِ» (الكافى: ج 3 ص 376 ح 5).
2- . يَؤُمُّ القَومَ أقرَؤُهُم لِكِتابِ اللهِ، فَإِن كانوا فِي القِراءَةِ سَواءً فَأَعلَمُهُم بِالسُّنَّةِ، فَإِن كانوا فِي السَّنَّةِ سَواءً فَأَقدَمُهُم هِجرَةً، فَإِن كانوا فِي الهِجرَةِ سَواءً فَأَقدَمُهُم سِلماً، ولا يَؤُمَّنَّ الرَّجُلُ الرَّجُلَ في سُلطانِهِ، ولا يَقعُدُ في بَيتِهِ عَلى تَكرِمَتِهِ إلّا بِإِذنِهِ (صحيح مسلم: ج 1 ص 465 ح 290).

پروا داشته باشد و بداند كه او ضامن است و به قدر ضمانت، مسئول است. پس اگر [وظيفه اش] را نيكو به جا آورد، پاداش او همچون پاداش همۀ كسانى است كه پشت سر او نماز خوانده اند؛ بى آن كه چيزى از پاداش آنان بكاهد و چنانچه كاستى اى (در نمازش) باشد تنها بر عهده اوست.(1)

115. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): امام جماعت، ضامن است و مؤذّن، امين. بار خدايا! امامانِ جماعت را راهنما باش و مؤذّنان را بيامرز.(2)

116. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): هر كسى عهده دار امامت مردمى شود و در ميان آنان داناتر از او باشد، پيوسته تا روز قيامت، كار آن مردم رو به انحطاط است.(3)

117. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): امام جماعت ضامن است، اگر [نماز را] به طور كامل به جا آورد، خود و آنان سود مى برند و اگر ناقص انجام دهد، تنها به زيان خود اوست نه آنان.(4)).

ص: 84


1- . مَن أمَّ قَوماً فَليَتَّقِ الله، وَليَعلَم أنَّهُ ضامِنٌ مَسؤولٌ كَما ضَمِنَ، فَإِن أحسَنَ كانَ لَهُ مِنَ الأَجرِ مِثلُ أجرِ مَن صَلّى خَلفَهُ مِن غَيرِ أن يَنتَقِصَ مِن اجورِهِم شَيئاً، وما كانَ مِن نَقصٍ فَهُوَ عَلَيهِ (المعجم الأوسط: ج 7 ص 370 ح 7755).
2- . الإِمامُ ضامِنٌ، وَالمُؤَذِّنُ مُؤتَمَنٌ، اللّهمّ أرشِدِ الأَئِمَّةَ وَاغفِر لِلمُؤَذِّنينَ (سنن أبي داود: ج 1 ص 143 ح 517).
3- . مَن امَّ قَوماً و فيهِم مَن هُوَ أعلَمُ مِنهُ لَم يَزَل أمرُهُم إلَى السَّفالِ إلى يَومِ القِيامَةِ (تهذيب الأحكام: ج 3 ص 56 ح 194).
4- . إنَّ الإِمامَ ضامِنٌ، فَإِن أتَمَّ كانَ لَهُ ولَهُم، وإن نَقَصَ كانَ عَلَيهِ ولا عَلَيهِم (المستدرك على الصحيحين: ج 1 ص 337 ح 785).

118. امام على (عليه السلام) - در سفارش به محمّد بن ابى بكر هنگام گماردن او به فرماندارى مصر -: به نمازت بنگر كه چگونه است؛ زيرا تو امام [جماعت] مردم هستى. [سزاوار است] كه نماز را كامل به جاى آورى و آن را سبك و ناقص برگزار نكنى؛ زيرا هر پيش نمازى كه براى مردمى نماز گزارَد و در نماز آنها كم و كاستى باشد، [گناهش] به گردن اوست و از نماز آنها چيزى كم نمى شود. نماز را كامل به جاى آر و بر آن مراقبت كن، تا تو نيز همانند پاداش همۀ آنها را داشته باشى؛ بدون اين كه چيزى از پاداش آنان بكاهد.(1)

5/3 حق امام جماعت

119 امام زين العابدين (عليه السلام): حق آن كه در نمازت امام توست اين است كه بدانى او سفير ميان تو و پروردگار (عزوجل) توست و از سوى تو سخن مى گويد و تو از سوى او سخن نمى گويى و برايت دعا مى كند و تو براى او دعا نمى كنى و واهمه ايستادن در پيشگاه الهى را از دوش تو برداشته

ص: 85


1- . في وصيّتِهِ لِمحمّدِ بنِ أبي بكرٍحينَ وَلّاهُ مِصر -: انظُر إلى صَلاتِكَ كَيفَ هِيَ، فَإِنَّكَ إمامُ القَومِ (يَنبَغي لَكَ) أن تُتِمَّها ولا تُخَفِّفَها؛ فَلَيسَ مِن إمامٍ يُصَلّي بِقَومٍ يَكونُ في صَلاتِهِم نُقصانٌ إلّا كانَ (إثمُ ذلِكَ) عَلَيهِ، ولا يَنقُصُ مِن صَلاتِهِم شَيءٌ. وتَمِّمها وتَحَفَّظ فيها، يَكُن لَكَ مِثلُ اجورِهِم، ولا يَنقُصُ ذلِكَ مِن أجرِهِم شَيئاً (الأمالى، مفيد: ص 266 ح 3).

است اگر كاستى اى باشد تنها بر عهدۀ اوست و نه تو و اگر كامل باشد تو شريك اويى و او بر تو برترى ندارد؛ پس با جان خود از جان تو و با نمازش از نمازت محافظت كرده است از اين رو به اين ميزان سپاسگزار او باش.(1)

5/4 كسانى كه اقتداى به آنها در نماز روا نيست

120. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): نه در نماز (روزانه) تان و نه (در نماز) بر مردگان تان، بى خردان و كودكانتان را پيشاپيش خود قرار ندهيد؛ زيرا آنان (امامان جماعت) فرستادگان شما به پيشگاه خداوند (عزوجل) هستند.(2)

121 امام على (عليه السلام): آنان كه شايسته نيستند [نماز] گروهى از مردم را امامت كنند عبارت اند از: زنازاده، مرتد، آن كس كه پس از مسلمان شدن به محيط و شرايط ناسالم و كفرآميز پيشين باز گردد، شرابخوار، آن كه حد بر او جارى

ص: 86


1- . وأمّا حقُّ إمامِكَ في صَلاتِكَ، فَأَن تَعلَمَ أنَّهُ تَقَلَّدَ السَّفارةَ فيما بَينَكَ وبَينَ رَبِّكَ (عزوجل)، وتَكَلَّمَ عَنكَ ولَم تَتَكَلَّم عَنهُ، ودَعا لَكَ ولَم تَدعُ لَهُ، وكَفاكَ هَولَ المُقامِ بَينَ يَدَيِ اللهِ (عزوجل)، فَإِن كانَ نَقصٌ كانَ عَلَيهِ دونَكَ، وإن كانَ تَماماً كُنتَ شَريكَهُ ولَم يَكُن لَهُ عَلَيكَ فَضلٌ، فَوَقى نَفسَكَ بِنَفسِهِ وصَلاتَكَ بِصَلاتِهِ، فَتَشكُرُ لَهُ عَلى قَدرِ ذلِكَ (كتاب من لا يحضره الفقيه: ج 2 ص 623 ح 3214).
2- . لا تُقَدِّموا سُفَهاءَكُم و صِبيانَكُم في صَلاتِكم ولا عَلى جَنائِزِكُم، فَإِنَّهُم وَفدُكُم إلَى اللهِ (عزوجل) (الفردوس: ج 5 ص 16 ح 7310).

شده باشد و فرد ختنه نشده.(1)

122. امام على (عليه السلام): فرد ختنه نشده، اگر چه قرائت او نيكوتر از ديگران باشد، نبايد [نماز] مردم را امامت كند زيرا او بزرگ ترين آيين دينى را تباه كرده است. گواهى اش پذيرفته نيست و بر (جنازه) او نماز خوانده نمى شود مگر آن كه وى از ترس (خطرى بر) جان خود آن را انجام نداده باشد.(2)

123. امام صادق (عليه السلام): پشت سر آن كه مذهبى افراطى و غلوّآميز دارد نماز مخوان، اگر چه [به ظاهر] با تو هم عقيده باشد. همچنين پشت سر كسى كه [مذهب و عقيده اش] معلوم نيست و كسى كه آشكارا گناه مى كند، اگر چه [از جهت عقيده] متعادل باشد.(3)

124. امام صادق (عليه السلام): پشت سر آدم بدكاره نماز گزارده نمى شود و جز به معتقدان به ولايت اقتدا نمى شود.(4)

125 تهذيب الأحكام - به نقل از اسماعيل بن عيسى -: به امام).

ص: 87


1- . أمَّا الَّذينَ لا يَنبَغي أن يَأُمّوا مِنَ النّاسِ: فَوَلَدُ الزِّنا، وَالمُرتَدُّ، وَالأَعرابيُّ بَعدَ الهِجرَةِ، وشارِبُ الخَمرِ، وَالمَحدودُ، وَالأَغلَفُ (الخصال: ص 331 ح 29).
2- . الأَغلَفُ لا يَؤُمُّ القَومَ وإن كان أقرَأَهُم؛ لِأَنَّهُ ضَيَّعَ مِنَ السُّنّةِ أعظَمَها، ولا تُقبَلُ لَهُ شَهادَةٌ، ولا يُصَلّى عَلَيهِ إلّا أن يَكونَ تَرَكَ ذلِكَ خَوفاً عَلى نَفسِهِ (تهذيب الأحكام: ج 3 ص 31 ح 108).
3- . لا تُصَلِّ خَلفَ الغالي وإن كانَ يَقولُ بِقَولِكَ، وَالمَجهولِ، وَالمُجاهِرِ بِالفِسقِ وإن كانَ مُقتَصِداً (تهذيب الأحكام: ج 3 ص 31 ح 109 و ج 3 ص 282 ح 837).
4- . لا صَلاةَ خَلفَ الفاجِرِ، ولا يُقتَدى إلّا بِأَهلِ الوِلايَةِ (الخصال: ص 604 ح 9).

رضا (عليه السلام) گفتم: مردى با آن كه معتقد به اين امر (ولايت خاندان رسالت) است آلوده به گناه (آشكار) است، آيا پشت سرش نماز بخوانم؟ فرمود: نه.(1)

126. الكافى - به نقل از ابى على بن راشد -: به امام باقر (عليه السلام) گفتم: دوستداران شما با يكديگر متفاوت اند، آيا پشت سر همه شان نماز بخوانم؟ فرمود: جز پشت سر آن كه به دين او اعتماد دارى نماز نخوان.(2)

127. امام صادق (عليه السلام): هر كس بپندارد خداوند متعال بندگانش را بر گناه مجبور مى سازد يا آنان را فراتر از توانشان تكليف مى كند، حيوان ذبح شده به دست او را نخوريد و گواهى اش را نپذيريد و پشتِ سرش نماز نخوانيد و از زكات، چيزى به وى ندهيد.(3)

128. امام جواد و امام هادى (عليهما السلام): به آن كه به جسم بودن (خدا) معتقد است زكات ندهيد و پشت سرش نماز نگزاريد.(4)).

ص: 88


1- . قُلتُ لِلرِّضا (عليه السلام): رَجُلٌ يُقارِفُ الذُّنوبَ وهُوَ عارِفٌ بِهذَا الأَمرِ، اصَلّي خَلفَهُ؟ قالَ: لا (تهذيب الأحكام: ج 3 ص 31 ح 110 و ص 277 ح 808).
2- . قُلتُ لِأَبي جَعفَرٍ (عليه السلام): إنَّ مَواليكَ قَدِ اختَلَفوا، فَاُصَلّي خَلفَهُم جَميعاً؟ فَقالَ: لا تُصَلِّ إلّا خَلفَ مَن تَثِقُ بِدينِهِ (الكافى: ج 3 ص 374 ح 5).
3- . مَن زَعَمَ إنَّ اللهَ تَعالى يُجبِرُ عِبادَهُ عَلَى المَعاصي، أو يُكَلِّفُهُم ما لا يُطيقونَ، فَلا تَأكُلوا ذَبيحَتَهُ، ولا تَقبَلوا شَهادَتَهُ، ولا تُصَلّوا وَراءَهُ و لا تُعطوهُ مِنَ الزَّكاةِ شَيئاً (عيون أخبار الرضا (عليه السلام): ج 1 ص 124 ح 16).
4- . مَن قالَ بِالجِسمِ فَلا تُعطوهُ مِنَ الزَّكاةِ، ولا تُصَّلّوا وَراءَهُ (تهذيب الأحكام: ج 3 ص 283 ح 840).

فصل ششم آن چه شايسته اس امام رعايت كند

6/1 طولانى نكردن نماز

129. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): برخى امامان [جماعت]، دوركنندۀ [مردم از نماز] هستند.(1)

130 صحيح مسلم - به نقل از جابر -: مُعاذ بن جَبَل انصارى با يارانش نماز عشا را خواند و آن را طولانى كرد. مردى از ما، رويگردان شد و خود نماز گزارد. معاذ كه خبردار شد گفت: وى منافق است. وقتى اين سخن به گوش مرد رسيد، نزد پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) رفت و گفتۀ معاذ را به اطلاع حضرت رساند. پيامبر (صلى الله عليه وآله) به وى فرمود: اى معاذ! مگر مى خواهى گريزاننده باشى؟ هر گاه امام مردم شدى سورۀ

ص: 89


1- . إنَّ مِنَ الأَئِمَّةِ طَرّادينَ (سنن الدارقطني: ج 2 ص 85 ح 1).

«وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها» و «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى» ، و «اِقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ» ، [و] «وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشى» را بخوان.(1)

131. سنن ابى داوود - به نقل از ابَىّ بن كعب از پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله)، هنگامى كه سراغ مُعاذ بن جبل آمد در حالى كه وى با جمعى نماز مغرب مى خواند -: اى معاذ! گريزاننده نباش چه اين كه افراد كهنسال و ناتوان و گرفتار و مسافر هم پشت سر تو به نماز مى ايستند.(2)

132. صحيح البخارى - به نقل از أنس -: هيچ گاه پشت سر امامى به نماز نايستادم كه نمازش كوتاه تر و كامل تر از پيامبر (صلى الله عليه وآله) باشد.(3)

133. مسند ابى حنبل - به نقل از ابوواقد -: پيامبر (صلى الله عليه وآله) بيش از همه، نماز جماعتش كوتاه و بيش از همه، نماز فرادايش طولانى بود.(4)).

ص: 90


1- . صَلّى مُعاذُ بنُ جَبَلٍ الأَنصاريُّ لِأَصحابِهِ العِشاءَ فَطَوَّلَ عَلَيهِم، فَانصَرَفَ رَجُلٌ مِنّا فَصَلّى، فَاُخبِرَ مُعاذٌ عَنهُ، فَقالَ: إنَّهُ مُنافِقٌ، فَلَمّا بَلَغَ ذلِكَ الرَّجُلَ دَخَلَ عَلى رَسولِ اللهِ (صلى الله عليه وآله) فَأَخبَرَهُ ما قالَ مُعاذٌ، فَقالَ لَهُ النَّبيُّ (صلى الله عليه وآله): أتُريدُ أن تَكونَ فَتّاناً يامُعاذُ؟ إذا أمَّمتَ النّاسَ فَاقرَأ بِالشَّمسِ وضُحاها، وسَبِّح اسمَ رَبِّكَ الأَعلى، وَاقرَأبِاسمِ رَبِّكَ، وَاللِّيلِ إذا يَغشى (صحيح مسلم: ج 1 ص 340 ح 179).
2- . حينَ أتى مُعاذَ بنَ جَبَلٍ و هُوَ يُصَلّي بِقَومٍ صَلاةَ المَغرِبِ -: يا مُعاذُ، لا تَكُن فَتّاناً؛ فَإِنَّهُ يُصَلّي وَراءَكَ الكَبيرُ وَالضَّعيفُ و ذُوالحاجَةِ وَالمُسافِرُ (سنن أبي داود: ج 1 ص 183 ح 791).
3- . ما صَلَّيتُ وَراءَ إمامٍ قَطُّ أخَفَّ صَلاةً ولا أتَمَّ مِنَ النَّبيِّ (صلى الله عليه وآله) (صحيح البخاري: ج 1 ص 250 ح 676).
4- . كانَ النَّبيُّ (صلى الله عليه وآله) أخَفَّ النّاسِ صَلاةً عَلَى النّاسِ وأطوَلَ النّاسِ صَلاةً لِنَفسِهِ (صلى الله عليه وآله) (مسند ابن حنبل: ج 8 ص 209 ح 21958).

134. كتاب من لا يحضره الفقيه: از ميان مردم پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) كامل ترين و كوتاه ترين نماز را مى خواند. وقتى به نماز [جماعت] مى ايستاد مى گفت: اللّه أكبر، بسم اللّه الرحمن الرحيم (بدون آن كه ذكر مستحب ديگرى بر زبان آورد).(1)

135. مسند ابن حنبل - به نقل از انس -: ياران پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) به نزدش آمدند و حضرت در ميانشان حضور يافت و با آنان نماز گزارد و كوتاه نماز خواند، سپس وارد خانه خود شد و نمازى طولانى خواند. ديگر بار در ميانشان حاضر شد و نماز را مختصر به جاى آورد و چون داخل خانه شد نمازى طولانى خواند. صبح فردا آنان گفتند: اى پيامبر خدا، ديروز كه به نزدت آمديم با ما به نماز ايستادى و كوتاه نماز خواندى، ولى هنگامى كه به درون خانه ات رفتى نماز را طولانى ساختى، فرمود: من به خاطر شما چنان كردم.(2)).

ص: 91


1- . كانَ رَسولُ اللهِ (صلى الله عليه وآله) أتَمَّ النّاسِ صَلاةً وأوجَزَهُم، كانَ إذا دَخَلَ في صَلاةٍ قالَ: اللهُ أكبَرُ، بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ (كتاب من لا يحضره الفقيه: ج 1 ص 306 ح 920).
2- . إنَّ رَسولَ اللهِ (صلى الله عليه وآله) جاءَهُ أصحابُهُ فَخَرَجَ إلَيهِم فَصَلّى بِهِم فَخَفَّفَ ثُمَّ دَخَلَ بَيتَهُ فَأَطالَ، ثُمَّ خَرَجَ إلَيهِم فَصَلّى بِهِم فَخَفَّفَ ثُمَّ دَخَلَ فَأَطالَ، فَلَمّا أصبَحَ قالوا: جِئناكَ البارِحَةَ يا رَسولَ اللهِ فَصَلَّيتَ بِنا فَخَفَّفتَ، ثُمَّ دَخَلتَ بَيتَكَ فَأَطَلتَ، فَقالَ: إنّي فَعَلتُ ذلِكَ مِن أجلِكُم (مسند ابن حنبل: ج 4 ص 532 ح 13822 و ص 369 ح 12917).

6/2 مراعات حال نتوان ترين نمازگزاران

136 پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) - خطاب به معاذ هنگامى كه وى را به يمن فرستاد -: قرائت [در نماز] را به اندازه توان مردم طولانى ساز و آنان را خسته مكن.(1)

137. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): هر گاه يكى از شما با مردم نماز گزارد، بايد كوتاه نماز بخواند زيرا برخى از آنان ناتوان و بيمار و كهنسال اند و هر گاه براى خود نماز گزارد هر قدر مى خواهد طولانى كند.(2)

138. امام على (عليه السلام): آخرين سخنى كه پس از آن از محبوب دلم (پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) جدا شدم اين بود كه فرمود: اى على! هر گاه نماز گزاردى همچون ناتوان ترين كسى كه در پى توست نماز بگزار.(3)

139 صحيح البخارى - به نقل از ابو مسعود انصارى -: مردى گفت: اى پيامبر خدا! چون فلانى نماز را طولانى مى كند من اصلاً نمى توانم نماز [جماعت] را دريابم. و من

ص: 92


1- . لِمُعاذٍ حينَ وَجَّهَهُ إلَى اليَمَنِ -: أطِلِ القِراءَةَ عَلى قَدرِ ما يُطيقُ النّاسُ، ولا تُمِلَّهُم (حلية الأولياء: ج 8 ص 249 ش 412).
2- . إذا صَلّى أحَدُكُم لِلنّاسِ فَليُخَفِّف، فَإِنَّ مِنهُمُ الضَّعيفَ وَالسَّقيمَ وَالكَبيرَ، وإذا صَلّى أحَدُكُم لِنَفسِهِ فَليُطَوِّل ما شاءَ (صحيح البخاري: ج 1 ص 248 ح 671).
3- . آخِرُ ما فارَقتُ عَلَيهِ حَبيبَ قَلبي أن قالَ: يا عَليُّ، إذا صَلَّيتَ فَصَلِّ صَلاةَ أضعَفَ مَن خَلفَكَ (تهذيب الأحكام: ج 2 ص 283 ح 1129).

پيامبر (صلى الله عليه وآله) را در هيچ اندرزى برافروخته تر از آن روز نديده بودم كه فرمود: اى مردم! شما گريزاننده ايد، هر كس براى مردم نماز جماعت مى خواند، بايد كوتاه بخواند؛ زيرا در ميانشان بيمار و ناتوان و گرفتار نيز هست.(1)

140. سنن أبى داود - به نقل از عثمان بن ابى العاص -: گفتم: اى پيامبر خدا مرا امام [جماعت] خويشانم قرار ده. فرمود: تو امامشان باش و از ناتوان ترين شان پيروى كن.(2)

141. سنن ابن ماجه - به نقل از عثمان بن ابى العاص -: آخرين سفارش پيامبر (صلى الله عليه وآله) به من آن گاه كه مرا امير طائف قرار داد اين بود كه فرمود: اى عثمان! نماز را كوتاه كن و مردم را با ناتوان ترين شان بسنج، چه اين كه افراد كهنسال و خردسال و بيمار و مسافر و گرفتار در ميانشان هست.(3)

142. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): من به نماز مى ايستم و مى خواهم آن را طولانى كنم، اما گريه كودكى را مى شنوم و نمازم را كوتاه).

ص: 93


1- . قالَ رَجُلٌ: يا رَسولَ اللهِ، لا أكادُ ادرِكُ الصَّلاةَ مِمّا يُطَوِّلُ بِنا فُلانٌ، فَما رَأَيتُ النَّبيَّ (صلى الله عليه وآله) في مَوعِظَةٍ أشَدَّ غَضَباً مِن يَومَئِذٍ، فَقالَ: أيُّهَا النّاسُ، إنَّكُم مُنَفِّرونَ، فَمَن صَلّى بِالنّاسِ فَليُخَفِّف، فَإِنَّ فيهِمُ المَريضَ وَالضَّعيفَ وذَا الحاجَةِ (صحيح البخاري: ج 1 ص 46 ح 90).
2- . قُلتُ: يا رَسولَ اللهِ، اجعَلني إمامَ قَومي، فَقالَ: أنتَ إمامُهُم، وَاقتَدِ بِأَضعَفِهِم (سنن أبي داود: ج 1 ص 146 ح 531).
3- . كانَ آخِرُ ما عَهِدَ إلَيَّ النَّبيُّ (صلى الله عليه وآله) حينَ أمَّرَني عَلَى الطّائِفِ، قالَ لي: يا عُثمانُ، تَجاوَز فِي الصَّلاةِ وَاقدر النّاسَ بِأَضعَفَهِم، فَإِنَّ فيهِمُ الكَبيرَ وَالصَّغيرَ وَالسَّقيمَ وَالبَعيدَ وذَا الحاجَةِ (سنن ابن ماجة: ج 1 ص 316 ح 987).

مى كنم چون خوش ندارم مادرش را به مشقت اندازم.(1)

143. امام صادق (عليه السلام): پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) با مردم نماز ظهر خواند و دو ركعت پايانى را كوتاه كرد، هنگامى كه از نماز خارج شد، مردم به آن حضرت گفتند: آيا در بارۀ نماز اتفاقى افتاده بود؟ فرمود: چطور مگر؟ گفتند: دو ركعت پايانى را مختصر كرديد. به آنان فرمود: آيا نالۀ آن كودك را نشنيديد؟(2)

144. صحيح مسلم - به نقل از انس -: پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) در حال نماز، گريۀ كودكى را كه همراه مادرش بود مى شنيد، يك سورۀ سبك و يا يك سورۀ كوتاه مى خواند.(3)

145. امام على (عليه السلام) - در نامه اش به فرمانداران شهرها - نوشت: با آنان همچون نمازِ ناتوان ترينشان نماز بگزاريد و [با طول دادن نماز] فتنه جويى نكنيد.(4)

146 امام على (عليه السلام) - در عهد نامه اش به مالك -: و هر گاه براى).

ص: 94


1- . إنّي لَأَقومُ فِي الصَّلاةِ اريدُ أن اطَوِّلَ فيها فَأَسمَعُ بُكاءَ الصَّبيِّ، فَأَتَجَوَّزُ في صَلاتي كَراهِيَةَ أن أشُقَّ عَلى امِّهِ (صحيح البخاري: ج 1 ص 250 ح 675).
2- . صَلّى رَسولُ اللهِ (صلى الله عليه وآله) بِالنّاسِ الظُّهرَ فَخَفَّفَ فِي الرَّكعَتَينِ الأَخيرَتَينِ، فَلَمّا انصَرَفَ قالَ لَهُ النّاسُ: هَل حَدَثَ فِي الصَّلاةِ حَدَثٌ؟ قالَ: وما ذاكَ؟ قالوا: خَفَّفتَ فِي الرَّكعَتَينِ الأَخيرَتَينِ، فَقالَ لَهُم: أما سَمِعتُم صُراخَ الصَّبيِّ؟ (الكافى: ج 6 ص 48 ح 4).
3- . كانَ رَسولُ اللهِ (صلى الله عليه وآله) يَسمَعُ بُكاءَ الصّبيِّ مَعَ امِّهِ وهُوَ فِي الصَّلاةِ، فَيَقرَأُ بِالسّورَةِ الخَفيفَةِ أو بِالسّورَةِ القَصيرَةِ (صحيح مسلم: ج 1 ص 342 ح 191).
4- . في كِتابِهِ إلى امَراءِ البِلادِ: صَلّوا بِهِم صَلاةَ أضعَفِهِم ولا تَكونوا فَتّانينَ (نهج البلاغة: نامه 52).

مردم به امامت نماز مى ايستى، نه (با طولانى كردن) مردم را خسته و گريزان كن و نه [با فرو گذاردن واجبات و آداب نماز] آن را ضايع گردان؛ چه اين كه در ميان كسانى كه با تو نماز مى خوانند، افراد بيمار و گرفتار نيز هستند. هنگامى كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله) مرا به يمن فرستاد از ايشان پرسيدم چگونه با آنان نماز بگزارم؟ فرمود: همچون ناتوان ترين آنان نماز بگزار، و با مؤمنان مهربان باش.(1)

147. امام صادق (عليه السلام): براى امام شايسته است كه نمازش هماهنگ با ناتوان ترين كسى باشد كه پشت سر اوست.(2)

148. امام صادق (عليه السلام): هنگامى كه امام جماعت هستى، يك تكبير(3) برايت بس است؛ زيرا حاجتمند و ناتوان و بزرگ سال همراه تو هستند.(4)).

ص: 95


1- . في كِتابِهِ إلى مالِكٍ -: إذا قُمتَ في صَلاتِكَ لِلنّاسِ فَلا تَكونَنَّ مُنَفِّراً ولا مُضَيِّعاً، فَإِنَّ فِي النّاسِ مَن بِهِ العِلَّةُ ولَهُ الحاجَةُ، وقَد سَأَلتُ رَسولَ اللهِ (صلى الله عليه وآله) حينَ وَجَّهَني إلَى اليَمَنِ: كَيفَ اصَلّي بِهِم؟ فَقالَ: صَلِّ بِهِم كَصَلاةِ أضعَفِهِم وكُن بِالمُؤمِنينَ رَحيماً (نهج البلاغة: نامه 53).
2- . يَنبَغي لِلإمامِ أن تَكونَ صَلاتُهُ عَلى أضعَفِ مَن خَلفَهُ (تهذيب الأحكام: ج 3 ص 274 ح 795).
3- . اشاره است به حكم مستحبى سه يا هفت بار تكبير گفتن براى ورود به نماز، چنان كه از امام باقر (عليه السلام) نقل است كه فرمود: يك تكبير، براى آغاز كردن نماز، كافى، سه تكبير، بهتر و هفت تكبير، بهترين است (ر. ك: تهذيب الأحكام: ج 2 ص 66 ح 242، وسائل الشيعة: ج 4 ص 714 ح 7210).
4- . إذا كُنتَ إماماً أجزَأَتكَ تَكبيرَةٌ واحِدَةٌ؛ لِأَنَّ مَعَكَ ذَا الحاجَةِ وَالضَّعيفَ وَالكَبيرَ (الكافى: ج 3 ص 310 ح 4).

149. امام صادق (عليه السلام): هر گاه به تنهايى نماز گزاردى نماز را طولانى كن؛ زيرا آن عبادت است و هر گاه با جمعى به نماز ايستادى مختصر بخوان و همانند ناتوان ترين آنها نماز بگزار.

و فرمود: نماز پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) كوتاه ترين نماز در عين كامل بودن بود.(1)

6/3 شنواندن به نمازگزاران پشت سر

150. امام صادق (عليه السلام): سزاوار است امام، تشهد را به آنها كه پشت سرش ايستاده اند بشنواند ولى آنان نبايد چيزى را به گوش وى برسانند.(2)

151. امام صادق (عليه السلام): براى امام شايسته است هر آن چه را كه مى گويد به گوش آنها كه پشت سر اويند برساند و اما براى آنان كه پشت سر امام ايستاده اند سزاوار نيست چيزى از گفته هاى خود را به او بشنوانند.(3)

ص: 96


1- . إذا صَلَّيتَ وَحدَكَ فَأَطِلِ الصَّلاةَ فَإنَّهَا العِبادَةُ، وإذا صَلَّيتَ بِقَومٍ فَخَفِّف وصَلِّ بِصَلاةِ أضعَفِهِم. وقالَ: كانَت صَلاةُ رَسولِ اللهِ (صلى الله عليه وآله) أخَفَّ صَلاةٍ في تَمامٍ (دعائم الإسلام: ج 1 ص 152).
2- . يَنبَغي لِلإمامِ أن يُسمِعَ مَن خَلفَهُ التَّشَهُّدَ، ولا يُسمِعونَهُ هُم شَيئاً (الكافى: ج 3 ص 337 ح 5).
3- . يَنبَغي لِلإِمامِ أن يُسمِعَ مَن خَلفَهُ كُلَّ ما يَقولُ، ولا يَنبَغي لِمَن خَلفَ الإِمامِ أن يُسمِعَهُ شَيئاً مِمّا يَقولُ (تهذيب الأحكام: ج 2 ص 102 ح 383 و ج 3 ص 49 ح 170).

152. الكافى - به نقل از عبد اللّه بن سنان -: به امام صادق (عليه السلام) گفتم: آيا بر امام لازم است كه صداى خود را به نمازگزاران پشت سرش برساند، حتى اگر پر شمار باشند؟ فرمود: «قرائتى ميانه داشته باشد. خداوند - تبارك و تعالى - مى فرمايد: و نمازت را زياد بلند، يا خيلى آهسته نخوان و در ميان آن دو، راهى [معتدل] انتخاب كن.(1)

6/4 دعا كردن براى همگان

153. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): هر كس پيش نماز عدّه اى شود و فقط براى خودش دعا كند، به آنان خيانت كرده است.(2)

154. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): كسى نبايد امامتِ [جماعت] عدّه اى را برعهده گيرد و نه براى آنها كه تنها براى خود دعا كند، پس اگر چنين كند، به آنان خيانت كرده است.(3)

155 پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): هر كس شهادت مى دهد كه من پيامبر خدا

ص: 97


1- . قُلتُ لِأَبي عَبدِالله (عليه السلام): عَلَى الإِمامِ أن يُسمِعَ مَن خَلفَهُ وإن كَثُروا؟ فَقالَ: لِيَقرَأ قِراءَةً وَسَطاً، يَقولُ اللهُ تَبارَكَ وتَعالى: «وَلا تَجْهَر بِصَلاتِكَ وَلا تُخافِت بِها» (الكافى: ج 3 ص 317 ح 27).
2- . مَن صَلّى بِقَومٍ فَاختَصّ نَفسَهُ بِالدُّعاءِ فَقَد خانَهُم (تهذيب الأحكام: ج 3 ص 281 ح 831).
3- . لا يَؤُمُّ رَجُلٌ قَوماً فَيَخُصُّ نَفسَهُ بِالدُّعاءِ دونَهُم، فِإن فَعَلَ فَقَد خانَهُم (سنن أبي داود: ج 1 ص 23 ح 90).

هستم و امامتِ [جماعت] عدّه اى را برعهده گرفت، تنها براى خود دعا نكند.(1)

6/5 مكث در ركوع هنگام ملحق شدنِ ديگران

156. الكافى - به نقل از مَروَك بن عُبَيد از يكى از يارانش از امام باقر (عليه السلام) -: به آن حضرت گفتم: من امام جماعت مسجد محله هستم و با آنان به نماز مى ايستم [گاه كه] با آنان در ركوع هستم صداى كفش آنان را مى شنوم [در چنين حالتى چه كنم؟]، فرمود: دو برابر مدت ركوع ات صبر كن، اگر صدا قطع نشد از ركوع برخيز.(2)

157. تهذيب الأحكام - به نقل از جابر جعفى -: به امام باقر (عليه السلام) گفتم: من جمعى را امامت مى كنم، وقتى به ركوع مى روم مردم وارد مى شوند، من در حال ركوع چقدر منتظر بمانم؟ فرمود: اى جابر! چه چيزهاى شگفت آورى مى پرسى!! دو برابر مدت ركوع ات منتظر بمان اگر پايان

ص: 98


1- . مَن كانَ يَشهَدُ أنّي رَسولُ اللّهَ فَأَمَّ قَوماً، فَلا يَختَصُّ نَفسَهُ بِالدُّعاءِ (المعجم الكبير: ج 8 ص 104 ح 7505).
2- . قُلتُ لَهُ: إنّي إمامُ مَسجِدِ الحَيِّ، فَأَركَعُ بِهِم فَأَسمَعُ خَفَقانَ نِعالِهِم وأنَا راكِعٌ، فَقالَ: اصبِر رُكوعَكَ ومِثلَ رُكوعِكَ، فَإِنِ انقَطَعَ وإلّا فَانتَصِب قائِماً (الكافى: ج 3 ص 330 ح 6).

نيافتند سر از ركوع بردار.(1)

6/6 تا آخر نماز دير اقتدا كردگان، به انتظار نشستن

158. امام صادق (عليه السلام): سزاوار است امام بنشيند تا آنان كه پشت سر اويند نمازشان را به آخر ببرند.(2)

159. امام صادق (عليه السلام): شايسته نيست امام پس از سلام نماز، جا به جا شود تا آن كس كه پشت سرش بوده نماز خود را به پايان برد.(3)

160. امام كاظم (عليه السلام) - در پاسخ كسى كه پرسيد: امام پس از سلام دادن چقدر بنشيند؟ -: امام سلام مى دهد، ولى [از حالت نماز] خارج نمى شود و رو بر نمى گرداند تا بداند همۀ كسانى كه با وى وارد نماز شده بودند نمازشان را به پايان برده اند، آن گاه خارج مى شود.(4)

ص: 99


1- . قُلتُ لِأَبي جَعفَرٍ (عليه السلام): إنّي أؤُمُّ قَوماً، فَأَركَعُ فَيَدخُلُ النّاسُ وأنَا راكِعٌ، فَكَم أنتَظِرُ؟ قالَ: ما أعجَبَ ما تَسأَلُ عَنهُ يا جابِرُ! انتَظِر مِثلَي رُكوعِكَ، فَإِن انقَطَعوا وإلّا فَارفَع رَأسَكَ (تهذيب الأحكام: ج 3 ص 48 ح 167).
2- . يَنبَغي لِلإِمامِ أن يَجلِسَ حَتّى يُتِمَّ مَن خَلفَهُ صَلاتَهُم (كتاب من لا يحضره الفقيه: ج 1 ص 400 ح 1190).
3- . لا يَنبَغي لِلإِمامِ أن يَنتَقِلَ إذا سَلَّمَ حَتّى يُتِمَّ مَن خَلفَهُ الصَّلاةَ (الكافى: ج 3 ص 341 ح 1).
4- . لِمَن سَأَلَهُ عَن حَدِّ قُعودِ الإِمامِ بَعدَ التَّسليمِ ما هُوَ؟ -: يُسَلِّمُ، ولا يَنصَرِفُ ولا يَلتَفِتُ حَتّى يَعلَمَ أنَّ كُلَّ مَن دَخَلَ مَعَهُ في صَلاتِهِ قَد أتَمَّ صَلاتَهُ، ثُمَّ يَنصَرِفُ (قرب الإسناد: ص 209 ح 816).

ص: 100

فصل هفتم آن چه شايسته است مأموم رعايت كند

7/1 انتخاب صف اول

161. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): صف اول بر ديگر صف ها برترى دارد.(1)

162. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): نفوذ ناپذيرترين صف ها در برابر شيطان، صف اول است.(2)

163. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): خدا و فرشتگانش بر صف اول درود مى فرستند.(3)

ص: 101


1- . لِلصَّفِّ الأَوَّلِ فَضلٌ عَلَى الصُّفوفِ (مجمع الزّوائد: ج 2 ص 253 ح 2515).
2- . أمنَعُ الصُّفوفِ مِنَ الشَّيطانِ الصَّفُّ الأَوَّلُ (الجامع الصغير: ج 1 ص 252 ح 1656).
3- . إنَّ اللهَ ومَلائِكَتَهُ يُصَلّونَ عَلَى الصَّفِّ الأَوَّلِ (سنن ابن ماجة: ج 1 ص 319 ح 997).

164 سنن ابن ماجه - به نقل از عِرباض بن سارِيه -: پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) براى صف اول سه بار و براى صف بعد، يك بار آمرزش مى طلبيد.(1)

165. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): بهترين صف هاى مردان صف اول و بدترين آنها صف آخر است و بهترين صف هاى زنان صف آخر و بدترين آنها، صف اول است.(2)

166. امام صادق (عليه السلام): پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) فرمود: بهترين صف ها در نماز، صف اول و بهترين صف ها در (نماز بر) جنازه ها، صف آخر است. گفتند: اى پيامبر خدا، چرا چنين است؟ فرمود: (زيرا صف آخر مردان) پوششى مى شود براى بانوان.(3)

167. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): نيكوترين مكان در مسجد، پشت سر امام است؛ زيرا زمانى كه رحمت فرو فرستاده شود از امام آغاز مى كند سپس آن كه پشت سر او است، پس از آن، سمت راست و سپس سمت چپ و سر انجام همه مسجديان را).

ص: 102


1- . إنَّ رسولَ اللهِ (صلى الله عليه وآله) كانَ يَستَغفِرُ لِلصَّفِّ المُقَدَّمِ ثَلاثاً ولِلثّاني مَرَّةً (سنن ابن ماجة: ج 1 ص 318 ح 996).
2- . خَيرُ صُفوفِ الرِّجالِ أوَّلُها وشَرُّها آخِرُها، وخَيرُ صُفوفِ النِّساءِ آخِرُها وشَرُّها أوَّلُها (صحيح مسلم: ج 1 ص 326 ح 132).
3- . قالَ رَسولُ اللهِ (صلى الله عليه وآله): خَيرُ الصُّفوفِ فِي الصَّلاةِ المُقَدَّمُ وخَيرُ الصُّفوفِ فِي الجَنائِزِ المُؤَخَّرُ، قيلَ: يا رَسولَ اللهِ، ولِمَ؟ قالَ: صارَ سُترَةً لِلنِّساءِ (الكافى: ج 3 ص 176 ح 3).

فرا مى گيرد.(1)

168. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): اگر مردم از آن چه در صف اول است آگاه بودند، كسى جز به قرعه بدان دست نمى يافت.(2)

169. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): اگر از آن چه در صف اول هست آگاه بوديد (ايستادن در) آن صف به قرعه كشيدن بود.(3)

170. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): اگر مردم آن چه را كه در اذان و صف اول است مى شناختند و راهى جز قرعه كشى براى آن نمى يافتند، بى ترديد قرعه مى كشيدند.(4)

171. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): صف اول [نماز جماعت] همچون صف فرشتگان است اگر از فضيلت آن آگاه بوديد بى گمان به سويش مى شتافتيد.(5)

172 امام باقر (عليه السلام): با فضيلت ترين صف ها اولين صف است و).

ص: 103


1- . خَيرُ بُقعَةٍ فِي المَسجِدِ خَلفَ الإِمامِ، وإنَّ الرَّحمَةَ إذا انزِلَت بَدَأَت بِالإِمامِ، ثُمَّ الَّذي خَلفَهُ، ثُمَّ يَمنَةً، ثُمَّ يَسرَةً، ثُمَّ تَتَغاصُّ المَسجِدَ بِأَهلِهِ (الفردوس: ج 2 ص 182 ح 2917).
2- . لَو يَعلَمُ النّاسُ ما فِي الصَّفِّ الأَوَّلِ، لَم يَصِل إلَيهِ أحَدٌ إلّا بِالسِّهامِ (دعائم الإسلام: ج 1 ص 155).
3- . لَو تَعلَمونَ ما فِي الصَّفِّ المُقَدَّمِ لَكانَت قُرعَةً (صحيح مسلم: ج 1 ص 326 ح 131).
4- . لَو يَعلَمُ النّاسُ ما فِي النِّداءِ وَالصَّفِّ الأَوَّلِ، ثُمَّ لَم يَجِدوا إلّا أن يَستَهِموا عَلَيهِ لَاستَهَموا (صحيح البخاري: ج 1 ص 222 ح 590).
5- . إنَّ الصَّفَّ الأَوَّلَ عَلى مِثلِ صَفِّ المَلائِكَةِ، ولَو عَلِمتُم ما فَضيلَتُهُ لَابتَدَرتُموهُ (سنن أبي داود: ج 1 ص 152 ح 554).

بهترين جاى اولين صف آن جاست كه به امام نزديك تر باشد.(1)

7/2 رها كردن صف اول براى پرهيز از آزار رسانى

173. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): هر كه صف اول را از ترس آن كه به كسى آزار رساند رها كند، خداوند پاداش صف اول را برايش چند برابر مى كند.(2)

174. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): هر كه صف اول را پاس بدارد و تكبير نخست را دريابد، بى آن كه مسلمانى را آزار دهد، خداوند پاداشى را كه در دنيا و آخرت به مؤذّن مى دهد، به او خواهد داد.(3)

7/3 مقدّم كردن دانايان

175 صحيح مسلم - به نقل از ابو مسعود از پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله)،

ص: 104


1- . أفضَلُ الصُّفوفِ أوَّلُها، وأفضَلُ أوَّلِها ما دَنا مِنَ الإِمامِ (الكافى: ج 3 ص 372 ح 7).
2- . مَن تَرَكَ الصَّفَّ الأَوَّلَ مَخافَةَ أن يُؤذِيَ أحَداً، أضعَفَ اللهُ لَهُ أجرَ الصَّفِّ الأَوَّلِ (المعجم الأوسط: ج 1 ص 171 ح 537).
3- . مَن حافَظَ عَلَى الصَّفِّ الأَوَّلِ، و يُدرِكُ التَّكبيرَةَ الاُولى لا يُؤذي مُسلِماً، أعطاهُ اللهُ مِنَ الأَجرِ ما يُعطِي المُؤَذِّنَ فِي الدُّنيا وَ الآخِرَةِ (كتاب من لا يحضره الفقيه: ج 4 ص 18 ح 4968).

در بارۀ صف هاى نماز جماعت -: آنان كه [به راستى] انديشه ورز و دانايند نزديك من بايستند، سپس رتبه بعدى ها و رتبه بعدى ها.(1)

176. امام باقر (عليه السلام): آنان كه نزديك امام مى ايستند انديشه ورزان و دانايانتان باشند، تا اگر امام دچار فراموشى يا ناتوانى شد او را مدد رسانند.(2)

7/4 انتخاب سمت راست امام جماعت

177. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): رحمت بر امام فرود مى آيد، سپس بر آن كس كه در سمت راست او است سپس بر [ديگران، به ترتيب] نفر اول، نفر دوم.(3)

178. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): برترين فرد در مسجد، امام است سپس موذّن و پس از آن، فرد سمت راست امام.(4)

ص: 105


1- . في صُفوفِ الجَماعَةِ -: لِيَلِني مِنكُم اولُو الأَحلامِ وَالنُّهى، ثُمَّ الَّذينَ يَلونَهُم، ثُمَّ الَّذينَ يَلونَهُم (صحيح مسلم: ج 1 ص 323 ح 122).
2- . لِيكُنِ الَّذينَ يَلونَ الإِمامَ اولِي الأَحلامِ مِنكُم وَالنُّهى، فَإِن نَسِيَ الإِمامُ أو تَعايا قَوَّموهُ (الكافى: ج 3 ص 372 ح 7).
3- . الرَّحمَةُ تَنزِلُ عَلَى الإِمامِ، ثُمَّ عَلى مَن عَلى يَمينِهِ، ثُمَّ الأَوَّلِ فَالأَوَّلِ (الفردوس: ج 2 ص 284 ح 311).
4- . أفضَلُ النّاسِ فِي المَسجِدِ الإِمامُ، ثُمَّ المُؤَذِّنِ، ثُمِّ يَمينُ الإمامِ (الفردوس: ج 1 ص 358 ح 1446).

179. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): هر گاه رحمت بر مسجديان فرود آيد از امام آغاز مى كند سپس سمت راست را فرا مى گيرد پس از آن، به صف ها روى مى آورد.(1)

180. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): خدا و فرشتگانش بر آنان كه در سمت راست صف ها هستند درود مى فرستند.(2)

181. امام على (عليه السلام): برترين صف ها صف اول است كه صف فرشتگان است و برترين جاى صف اول، سمت راست امام است.(3)

7/5 كامل كردن صف ها به ترتيب از صف اول

182. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): نخست صف اول، سپس صف بعدى را كامل كنيد و آن چه افزون بود در صف عقب بايستد.(4)

183 صحيح مسلم - به نقل از جابر بن سمره -: پيامبر

ص: 106


1- . إذا نَزَلَتِ الرَّحمَةُ عَلى أهلِ المَسجِدِ بَدَت بِالإِمامِ، ثُمَّ أخَذَت يَميناً، ثُمَّ عَطَفَت عَلَى الصُّفوفِ (الفردوس: ج 1 ص 329 ح 1303).
2- . إنَّ اللهَ ومَلائِكَتَهُ يُصَلّونَ عَلى مَيامِنِ الصُّفوفِ (سنن أبي داود: ج 1 ص 181 ح 676).
3- . أفضَلُ الصُّفوفِ أوَّلُها؛ وهُوَ صَفُّ المَلائِكَةِ، وأفضَلُ المُقَدَّمِ مَيامِنُ الإِمامِ (دعائم الإسلام: ج 1 ص 155).
4- . أتِمُّوا الصَّفَّ المُقَدَّمَ، ثُمَّ الَّذي يَليهِ، فَما كانَ مِن نَقصٍ فَليَكُن فِي الصَّفِّ المُؤَخَّرِ (سنن أبي داود: ج 1 ص 180 ح 671).

خدا (صلى الله عليه وآله) نزدمان آمد و فرمود:... آيا صف نمى كشيد آن چنان كه فرشتگان در پيشگاه پروردگارشان صف مى كشند؟ گفتيم: اى پيامبر خدا! فرشتگان چگونه نزد پروردگارشان صف مى كشند؟ فرمود: صف هاى نخست را كامل مى كنند و منسجم و به هم پيوسته مى ايستند.(1)

184. امام على (عليه السلام): پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) فرمود: در عيكل قرار مگير. گفتم:

عيكل چيست؟ فرمود: اين كه در پشت صف ها خودت به تنهايى نماز بگزارى.(2)

185. امام على (عليه السلام): شكاف هاى صف ها را پر كنيد. هر كه مى تواند، صف اول يا دوم را كامل كند بايد چنين كند كه اين نزد پيامبرتان محبوب تر است. صف ها را كامل گردانيد كه خدا و فرشتگان بر كامل كنندگان صف ها درود مى فرستند.(3)

186. امام صادق (عليه السلام): هر گاه فاصله اى يافتيد، صف ها را كامل كنيد.(4)).

ص: 107


1- . خَرَجَ عَلَينا رَسولُ اللهِ (صلى الله عليه وآله) فَقالَ:... ألا تَصُفّونَ كَما تَصُفُّ المَلائِكَةُ عِندَ رَبِّها؟ فَقُلنا: يا رَسولَ اللهِ، وكَيفَ تَصُفُّ المَلائِكَةُ عِندَ رَبِّها؟ قالَ: يُتِمّونَ الصُّفوفَ الاُوَلَ ويَتَراصّونَ فِي الصَّفِّ (صحيح مسلم: ج 1 ص 322 ح 119).
2- . قالَ رَسولُ اللهِ (صلى الله عليه وآله): لا تَكونَنَّ فِي العَيكَلِ، قُلتُ: ومَا العَيكَلُ؟ قالَ: أن تُصَلِّيَ خَلفَ الصُّفوفِ وَحدَكَ (تهذيب الأحكام: ج 3 ص 283 ح 838).
3- . سُدّوا فُرَجَ الصُّفوفِ، مَنِ استَطاعَ أن يُتِمَّ الصَّفَّ الأَوَّلَ أوِ الَّذي يَليهِ فَليَفعَل ذلِكَ؛ فَإِنَّ ذلِكَ أحَبُّ إلى نَبيِّكُم، وأتِمُّوا الصُّفوفَ؛ فَإِنَّ اللهَ ومَلائِكَتَهُ يُصَلّونَ عَلَى الَّذينَ يُتِمّونَ الصُّفوفَ (دعائم الإسلام: ج 1 ص 155).
4- . أتِمُّوا الصُّفوفَ إذا وَجَدتُم خَلَلاً (تهذيب الأحكام: ج 3 ص 280 ح 826).

187. امام صادق (عليه السلام): هر گاه در صف [نماز] دچار تنگنا شدى، ضررى برايت ندارد كه براى ايستادن در صف پشت سر خود عقب بروى. و نيز، اگر در صفى هستى و مى خواهى به صف پيش رويت بروى مانعى ندارد به سويش گام بردارى.(1)

7/6 برپا كردن صف هاى مستقيم و منظّم

188. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): بخشى از كامل كردن نماز، مرتب ساختن صف است.(2)

189. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): صف نماز را مرتب كنيد؛ زيرا مرتب و سرْراست ساختن صف ها گوشه اى از زيبايى نماز است.(3)

190. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): اى مردم! صف هايتان را راست و مستقيم قرار دهيد و شانه به شانه يك ديگر بايستيد تا ميان شما فاصله اى وجود نداشته باشد. ناهماهنگ با هم نايستيد كه خداوند ميان دل هايتان ناسازگارى پديد مى آورد.(4)

ص: 108


1- . لا يَضُرُّكَ أن تَتَأَخَّرَ وَراءَكَ إذا وَجَدتَ ضيقاً فِي الصَّفِّ فَتَتَأَخَّرُ إلَى الصَّفِّ الَّذي خَلفَكَ، وإن كُنتَ في صَفٍّ فَأَرَدتَ أن تَتَقَدَّمَ قُدّامَكَ فَلا بَأسَ أن تَمشِيَ إلَيهِ (تهذيب الأحكام: ج 3 ص 280 ح 825).
2- . إنَّ مِن تَمامِ الصَّلاةِ إقامَةَ الصَّفِّ (سنن الترمذي: ج 1 ص 439 ح 227).
3- . أقيمُوا الصَّفَّ فِي الصَّلاةِ؛ فَإِنَّ إقامَةَ الصَّفِّ مِن حُسنِ الصَّلاةِ (صحيح البخاري: ج 1 ص 254 ح 689).
4- . يا أيُّهَا النّاسُ! أقيموا صُفوفَكُم وَامسَحوا بِمَناكِبِكُم لِئَلّا يَكونَ فيكُم خَلَلٌ، ولا تُخالِفوا فَيُخالِفَ اللهُ بَينَ قُلوبِكُم (ثواب الأعمال: ص 274 ح 1).

191. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): به صف هايتان نظم ببخشيد؛ زيرا نظم بخشيدن به صف، بخشى از بر پا داشتن نماز است.(1)

192. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): صف هايتان را هماهنگ كنيد و شانه هايتان را برابر هم قرار دهيد تا شيطان بر شما چيره نشود.(2)

193. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): هماهنگ بايستيد تا دل هايتان هماهنگ شود و متراكم و به هم پيوسته باشيد تا ميانتان مهربانى پديد آيد.(3)

194. صحيح مسلم به نقل از ابو مسعود: پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) به هنگام نماز دست به شانه هايمان مى زد و مى فرمود: منظّم بايستيد و ناهماهنگ نباشيد كه دل هايتان دچار اختلاف مى شود.(4)

195. سنن ابى داوود به نقل از نُعمان بن بشير: هر گاه براى نماز مى ايستاديم پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) صف هاى ما را مرتّب مى كرد و چون منظّم مى شديم تكبير [شروع نماز] را).

ص: 109


1- . سَوّوا صُفوفَكُم؛ فَإِنَّ تَسوِيَةَ الصَّفِّ مِن إقامَةِ الصَّلاةِ (صحيح البخاري: ج 1 ص 254 ح 689).
2- . سَوّوا بَينَ صُفوفِكُم وحاذوا بَينَ مَناكِبِكُم لايَستَحوِذ عَلَيكُمُ الشَّيطانُ (تهذيب الأحكام: ج 3 ص 283 ح 839).
3- . استَووا تَستَوِ قُلوبُكُم، وتَماسّوا تَراحَموا (المعجم الأوسط: ج 5 ص 214 ح 5121).
4- . كانَ رَسولُ اللهِ (صلى الله عليه وآله) يَمسَحُ مَناكِبَنا فِي الصَّلاةِ ويَقولُ: استَووا ولا تَختَلِفوا فَتَختَلِفَ قُلوبُكُم (صحيح مسلم: ج 1 ص 323 ح 122).

مى گفت.(1)

196. صحيح مسلم - به نقل از نعمان بن بشير -: پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) صف هايمان را نظم و ترتيب مى بخشيد چنان كه گويى تيرهاى تراشيده را صاف و مرتب مى ساخت، تا آن زمان كه ديد آن را از وى آموخته ايم. با اين حال روزى براى نماز ايستاده بود و در آستانۀ تكبير گفتن بود كه ديد مردى سينه اش از صف جلوتر است، فرمود: بندگان خدا، [يا] صف هايتان را صاف و منظم مى كنيد يا آن كه خداوند شما را از هم رويگردان مى كند.(2)

197. سنن ابى داوود - به نقل از نعمان بن بشير -: پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) رو به مردم كرد و سه بار فرمود: صف هايتان را راست و مستقيم قرار دهيد. به خدا سوگند، [يا] به صف هايتان نظم مى بخشيد يا خداوند دل هايتان را دچار اختلاف مى كند.

آن گاه ديدم هر كسى شانه هايش و زانوهايش و قوزك پاهايش را به ديگرى مى چسباند.(3)

ص: 110


1- . كانَ رَسولُ اللهِ (صلى الله عليه وآله) يُسَوّي صُفوفَنا إذا قُمنا لِلصَّلاةِ، فَإِذَا استَوَينا كَبَّرَ (سنن أبي داود: ج 1 ص 178 ح 665).
2- . كانَ رَسولُ اللهِ (صلى الله عليه وآله) يُسَوّي صُفوفَنا حَتّى كَأَنَّما يُسَوّي بِهَا القِداحَ، حَتّى رَأى أنّا قَد عَقَلنا عَنهُ. ثُمَّ خَرَجَ يَوماً فَقامَ حَتّى كادَ يُكَبِّرُ، فَرَأى رَجُلاً بادِياً صَدرُهُ مِنَ الصَّفِّ، فَقالَ: عِبادَ اللهِ! لَتُسَوُّنَّ صُفوفَكُم أو لَيُخالِفَنَّ الله بَينَ وُجوهِكُم (صحيح مسلم: ج 1 ص 324 ح 128). فَرَأَيتُ الرَّجُلَ يَلزَقُ مِنكَبَهُ بِمِنكَبِ صاحِبِهِ، ورُكبَتَهُ بِرُكبَةِ صاحِبِهِ، وكَعبَهُ بِكَعبِهِ (سنن أبي داود: ج 1 ص 156 ح 662).
3- . أقبَلَ رَسولُ اللهِ (صلى الله عليه وآله) عَلَى النّاسِ بِوَجهِهِ فَقالَ: أقيموا صُفوفَكُم - ثَلاثاً - وَالله لَتُقيمَنَّ صُفوفَكُم أو لَيُخالِفَنَّ اللهُ بَينَ قُلوبِكُم.

7/7 به هم پيوستگى صف ها

198. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): گامى پر اجرتر از گام آن كس نيست كه براى پُر كردن شكافى در يك صف [نماز] برداشته شود.(1)

199. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): دو گام است كه يكى از آن دو محبوب ترين گام ها نزد خداى (عزوجل) است و آن ديگرى منفورترين گام ها در پيشگاه خدا. امّا گام محبوب خداى (عزوجل)، آن است كه شخص فاصله اى را در صف بنگرد و [برود تا] آنها را پر كند....(2)

200. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): در صف ها، به هم پيوسته بايستيد. مبادا شيطان چون برّه ها [ى جاى گرفته در لابه لاى گوسفندان] خود را در فاصله هاى ميان شما جاى دهد.(3)

201 پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): صف هايتان را به هم پيوسته و فشرده كنيد و در رديف هم بايستيد. سوگند به آن كه جانم به دست

ص: 111


1- . ما مِن خُطوَةٍ أعظَمَ أجراً مِن خُطوَةٍ مَشاها رَجُلٌ إلى (فُرجَةٍ في) صَفٍّ فَسَدَّها (المعجم الأوسط: ج 5 ص 246 ح 5217).
2- . خُطوَتانِ: إحداهُما أحَبُّ الخُطى إلَى اللهِ (عزوجل)، وَالاُخرى أبغَضُ الخُطى إلَى اللهِ؛ فَأَمَّا الخُطوَةُ الَّتي يُحِبُّهَا الله (عزوجل) فَرَجلٌ نَظَرَ إلى خَلَلٍ فِي الصَّفِّ فَسَدَّهُ... (المستدرك على الصّحيحين: ج 1 ص 406 ح 1008).
3- تَراصّوا فِي الصُّفوفِ، ولا يتَخَلَّلكُمُ الشَّيطانُ كَأَولادِ الحَذَفِ (المعجم الصغير: ج 1 ص 119).

اوست، شيطان را مى نگرم كه به سان برّه هايى [كه داخل گوسفندان مى شوند] وارد شكاف هاى صف مى شود.(1)

202. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): صف ها را به هم پيوسته و منسجم سازيد، زيرا شيطان ها در ميان فاصله ها مى ايستند.(2)

203. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): هر گاه به نماز ايستاديد صف هايتان را منظم و مستقيم گردانيد و شكاف ها را پر كنيد.(3)

204. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): خدا و فرشتگانش به كسانى كه صف ها را به هم پيوند مى دهند درود مى فرستند و هر كه شكافى را بر طرف كند، خداوند به خاطر آن، وى را درجه اى بالا برد.(4)

205 پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): صف ها را مستقيم گردانيد؛ چه اين كه شما در رديف صفوف فرشتگان صف مى كشيد، و شانه به شانه هم بايستيد و شكاف ها را پر كنيد و براى برادرانتان [كه مى خواهند در كنارتان در صف بايستند] نرمش نشان).

ص: 112


1- . رُصّوا صُفوفَكُم وقارِبوا بَينَها وحاذوا بِالأَعناقِ؛ فَوَالَّذي نَفسي بِيَدِهِ! إنّي لَأَرَى الشَّيطانَ يَدخُلُ مِن خَلَلِ الصَّفِّ كَأَنَّهَا الحَذَفُ (سنن أبي داود: ج 1 ص 179 ح 667).
2- . راصُّوا الصُّفوفَ؛ فَإِنَّ الشَّياطينَ تَقومُ فِي الخَلَلِ (مسند ابن حنبل: ج 4 ص 310 ح 12573).
3- . إذا قُمتُم إلَى الصَّلاةِ فَاعدِلوا صُفوفَكُم وأقيموها، وسُدُّوا الفُرَجَ (مسند ابن حنبل: ج 4 ص 7 ح 10994).
4- . إنَّ اللهَ ومَلائِكَتَهُ يُصَلّونَ عَلَى الَّذينَ يَصِلونَ الصُّفوفَ، ومَن سَدَّ فُرَجَةً رَفَعَهُ اللهُ بِها دَرَجَةً (سنن ابن ماجة: ج 1 ص 318 ح 995).

دهيد و فاصله هايى را براى شيطان باقى نگذاريد. هر كه صفى را پيوسته گرداند خداوند وى را (به رحمتش) پيوند مى زند و هر كه صفى را بِبُرد خداوند او را (از رحمت خود) جدا مى سازد.(1)

206. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): امام را در ميانه [صف] قرار دهيد و شكاف ها را پر كنيد.(2)

207. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): شانه ها را در كنار شانه ها و پاها را در كنار پاها قرار دهيد زيرا خداوند (عزوجل) در نماز همانند جهاد دوست دارد «صف كشيدگانى را كه گويى بنيادى به هم پيوسته و استوارند».(3)

208. امام باقر (عليه السلام): شايسته است صف ها [ى نماز] كامل و به هم پيوسته باشند و ميان دو صف بيش از يك گام كه پيكر يك انسان در آن جاى بگيرد، فاصله نيفتد.(4)).

ص: 113


1- . أقيمُوا الصُّفوفَ، فَإِنَّما تَصُفّونَ بِصُفوفِ المَلائِكَةِ، وحاذوا بَينَ المَناكِبِ، وسُدّوا الخُلَلَ، ولينوا في أيدي إخوانِكُم، ولا تَذَروا فُرَجاتٍ لِلشَّيطانِ، ومَن وَصَلَ صَفّاً وَصَلَهُ اللهُ تَبارَكَ وتَعالى، ومَن قَطَعَ صَفّاً قَطَعَهُ اللهُ (مسند ابن حنبل: ج 2 ص 415 ح 5728).
2- . وَسِّطُوا الإِمامَ، وسُدُّوا الخُلَلَ (سنن أبي داود: ج 1 ص 182 ح 681).
3- . راصُّوا المَناكِبَ بِالمَناكِبِ وَالأَقدامَ بَالأَقدامِ؛ فَإِنَّ الله (عزوجل) يُحِبَّ فِي الصَّلاةِ كَما يُحِبُّ فِي القِتالِ: «صَفّاً كَأَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصٌ» (الفردوس: ج 2 ص 253 ح 3180).
4- . يَنبَغي أن يَكونَ الصُّفوفُ تامَّةً مُتَواصِلَةً بَعضُها إلى بَعضٍ، لا يَكونُ بَينَ صَفَّينِ ما لا يُتَخَطّى، يَكونُ قَدر ذلِكَ مَسقَط جَسَدِ الإِنسانِ (الكافي: ج 3 ص 385 ح 4).

209. امام باقر (عليه السلام): هر گاه جمعى به نماز ايستند و ميان آنها و امام بيش از يك گام فاصله باشد، آن امام، امام آنان نيست.(1)

7/8 سكوت كردن

قرآن

(هنگامى كه قرآن خوانده شود، گوش فرا دهيد و خاموش باشيد شايد مشمول رحمت خدا شويد!)(2)

حديث

210. الكافى - به نقل از زراره، از امام باقر (عليه السلام) يا امام صادق (عليه السلام) -: هر گاه پشت سر امامى قرار گرفتى كه به وى اقتدا مى كنى، خاموش باش و در [دل] خود تسبيح [خدا] كن.(3)

211 پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): هر گاه پشت سر امامى نماز گزاردى كه به وى اقتدا مى كنى، خود پشت سر او [حمد و سوره] نخوان چه [صداى] قرائت او را بشنوى و چه نشنوى؛ مگر

ص: 114


1- . إن صَلّى قَومٌ وبَينَهُم وبَينَ الإِمامِ ما لا يُتَخَطّى، فَلَيسَ ذلِكَ الإِمامُ لَهُم بِإِمامٍ (الكافي: ج 3 ص 385 ح 4).
2- . (وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ) (الصف: 4).
3- . إذا كُنتَ خَلفَ إمامٍ تَأتَمُّ بِهِ، فَأَنصِت وسَبِّح في نَفسِكَ (الكافى: ج 3 ص 377 ح 3).

آن كه نمازى باشد كه بلند خوانده مى شود و تو نشنوى، كه در اين صورت، بخوان.(1)

212. امام صادق (عليه السلام): هر گاه پشت سر امامى ايستادى كه مورد محبت تو است و به او اطمينان دارى، قرائت او براى تو كفايت مى كند، و اگر دوست دارى كه خود نيز [حمد و سوره] بخوانى، در نمازى كه آهسته مى خواند بخوان، ولى هنگامى كه بلند خواند ساكت باش، خداوند متعال فرمود: «سكوت كنيد بدان اميد كه مشمول رحمت خدا شويد».(2)

7/9 پيروى كردن از امام جماعت

213. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): هر كه پيش از امام سر خود را بلند كند، يا سر بگذارد، نمازى برايش نيست.(3)

214. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): آن كه پيش از امام [جماعت] پايين و بالا رود، زمام اختيارش در دست شيطان است.(4)

ص: 115


1- . إذا صَلَّيتَ خَلفَ إمامٍ تَأتَمُّ بِهِ فَلا تَقرَأ خَلفَهُ؛ سَمِعتَ قِراءَتَهُ أو لَم تَسمَع، إلّا أن تَكونَ صَلاةً يُجهَرٌ فيها ولَم تَسمَع فَاقرَأ (فقه الرضا: ص 124).
2- . إذا كُنتَ خَلفَ إمامٍ تَتَوَلاّهُ وتَثِقُ بِهِ فَإِنَّهُ يُجزيكَ قِراءَتُهُ، وإن أحبَبتَ أن تَقرَأَ فَاقرَأ فيما يُخافِتُ فيهِ، فَإِذا جَهَرَ فَأَنصِت، قالَ اللهُ تَعالى: (وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ) (تهذيب الأحكام: ج 3 ص 33 ح 120).
3- . مَن رَفَعَ رَأسَهُ قَبلَ الإِمامِ أو وَضَعَ فَلا صَلاةَ لَهُ (المطالب العالية: ج 1 ص 114 ح 417).
4- . الَّذي يَخفَضُ ويَرفَعُ قَبلَ الإِمام إنَّما ناصِيَتُهُ بِيَدِ الشَّيطانِ (فتح الباري: ج 2 ص 183).

215. صحيح مسلم - به نقل از انَس -: روزى پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) با ما نماز خواند و چون نماز را به پايان برد رو به ما كرد و فرمود: اى مردم! من امامِ [جماعتِ] شما هستم. پس در ركوع و سجود و قيام و تمام كردن نماز، بر من پيشى نگيريد كه من از پيشِ رو و از پشت سرم شما را مى بينم.(1)

216. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): هر گاه امام تكبير گفت تكبير بگوييد و هر گاه ركوع كرد ركوع كنيد زيرا امام پيش از شما ركوع مى كند و پيش از شما بلند مى شود.(2)

217. تهذيب الأحكام - به نقل از عبداللّه بن جارود و فضيل بن يسار از امام صادق (عليه السلام) -: از آن حضرت در بارۀ مردى پرسيديم كه همراه امام جماعتى كه به او اقتدا كرده به نماز ايستاده اما پيش از سر برداشتن امام از سجده، او سر از سجده بلند كرده است، [بايد چه كند؟] فرمود: بايد سجده كند [يعنى بلافاصله به سجده برگردد].(3)).

ص: 116


1- . صَلّى بِنا رَسولُ اللهِ (صلى الله عليه وآله) ذاتَ يَومٍ، فَلَمّا قَضَى الصَّلاةَ أقبَلَ عَلَينا بِوَجهِهِ، فَقالَ: أيُّهَا النّاسُ! إنّي إمامُكُم فَلا تَسبِقوني بِالرُّكوعِ ولا بِالسُّجودِ ولا بِالقِيامِ ولا بِالانصِرافِ، فَإِنّي أراكُم أمامي ومِن خَلفي (صحيح مسلم: ج 1 ص 321 ح 112).
2- . إذا كَبَّرَ الإِمامُ فَكَبِّروا، وإذا رَكَعَ فَاركَعوا؛ فَإِنَّ الإِمامَ يَركَعُ قَبلَكُم ويَرفَعُ قَبلَكُم (المصنّف ابن أبي شيبة: ج 2 ص 227 ح 15).
3- . سَأَلناهُ عَن رَجُلٍ صَلّى مَعَ إمامٍ يَأتَمُّ بِهِ فَرَفَعَ رَأسَهُ مِنَ السُّجودِ قَبلَ أن يَرفَعَ الإِمامُ رَأسَهُ مِنَ السُّجودِ، قالَ: فَليَسجُد (تهذيب الأحكام: ج 3 ص 48 ح 165).

218. تهذيب الأحكام - به نقل از سهل بن يسع اشعرى -: از امام رضا (عليه السلام) در بارۀ كسى پرسيدم كه همراه امام جماعتى كه به او اقتدا كرده است به ركوع رفته ولى پيش از امام سرش را بلند كرده است [بايد چه كند؟]. فرمود: به ركوع او باز گردد.(1)

7/10 مجموعه كارهايى كه شايسته ماموم است

219. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): هر گاه بانگ نماز را شنيديد با آرامش اجابت كنيد و اگر (در صف نماز،) شكافى يافتى وارد آن شو [و آن جا را پر كن] و الا جا را بر برادر مسلمانت تنگ نگردان، و مانند كسى نماز بگزار كه آخرين نمازش را مى خواند. و در خواندن، چنان بخوان كه گوش هاى تو بشنود و [با بلند خواندن] آن را كه كنارت ايستاده ميازار.(2)

220. صحيح بخارى - به نقل از ابو قتاده -: در حال نماز خواندن با پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) بوديم كه صداى همهمه مردانى

ص: 117


1- . سَأَلتُ الرِّضا (عليه السلام) عَمَّن رَكَعَ مَعَ إمامِ قَومٍ يُقتَدى بِهِ ثُمَّ رَفَعَ رَأسَهُ قَبلَ الإِمامِ، قالَ: يُعيدُ رُكوعَهُ مَعَهُ (تهذيب الأحكام: ج 3 ص 47 ح 163 و ص 277 ح 810).
2- . إذا سَمِعتُمُ المُنادي بِالصَّلاةِ فَأَجيبوا وعَلَيكُمُ السَّكينَةَ، فَإِن وَجَدتَ فُرجَةً فَادخُل، وإلّا فَلا تُضَيِّقَنَّ عَلى أخيكَ المُسلِمِ، وصَلِّ صَلاةَ مُوَدِّعٍ، وإذا قَرَأتَ فَاقرَأ ما يَسمَعُ اذُناكَ، ولا تُؤذِ جارَكَ (حلية الأولياء: ج 6 ص 307 ش 390).

را شنيد، وقتى نماز را پايان داد فرمود: شما را چه شده بود؟ گفتند: شتابان به سوى نماز مى آمديم. فرمود: چنين نكنيد. هر گاه به نماز مى آييد آرامش داشته باشيد. به هر اندازه از نماز رسيديد بخوانيد و آن چه را از دستتان رفت كامل كنيد.(1)

221. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله): هر يك از شما كه به سوى نماز رهسپار مى شود، آرام و با وقار گام بردارد، سپس هر مقدار از نماز را كه رسيد، بخواند و آن را كه پيش از آمدنش خوانده شده به جاى آورد.(2)).

ص: 118


1- . بَينَما نَحنُ نُصَلّي مَعَ النَّبيِّ (صلى الله عليه وآله) إذ سَمِعَ جَلبَةَ رِجالٍ، فَلَمّا صَلّى قالَ: ما شَأنُكُم؟ قالوا: استَعجَلنا إلَى الصَّلاةِ، قالَ: فَلا تَفعَلوا، إذا أتَيتُمُ الصَّلاةَ فَعَلَيكُم بِالسَّكينَةِ، فَما أدرَكتُم فَصَلّوا، وما فاتَكُم فَأَتِمّوا (صحيح البخاري: ج 1 ص 228 ح 609).
2- . إذا جاءَ أحَدُكُم إلَى الصَّلاةِ فَليَمشِ عَلى هينَتهِ، فَليُصَلِّ ما أدرَكَ وَليَقضِ ما سَبَقَهُ (مسند ابن حنبل: ج 4 ص 213 ح 12034).

درباره مركز

بسمه تعالی
هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ
آیا کسانى که مى‏دانند و کسانى که نمى‏دانند یکسانند ؟
سوره زمر/ 9
آدرس دفتر مرکزی:

اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109