سرشناسه : مهری، محمدجواد، - 1326
عنوان و نام پديدآور : آثار و برکات روزه داری در دنیا، قبر، قیامت: شامل آیات، روایات، تاریخ، تفسیر، قصص و حکایات/ محمدجواد مهری کرمانشاهی
مشخصات نشر : قم: رواق دانش، 1380.
مشخصات ظاهری : ص 143
شابک : 964-92961-4-x45000ریال ؛ 964-92961-4-x45000ریال
یادداشت : کتابنامه: ص. 143 - 142؛ همچنین به صورت زیرنویس
موضوع : روزه
روزه -- جنبه های قرآنی
روزه -- احادیث
رده بندی کنگره : BP188/م 85آ2 1380
رده بندی دیویی : 297/354
شماره کتابشناسی ملی : م 81-19501
اطلاعات رکورد کتابشناسی : ركورد كامل
خیراندیش دیجیتالی : انجمن مددکاری امام زمان (عج) اصفهان
ص: 1
ص: 2
آثار و برکات روزه داری در دنیا، قبر و قیامت
شامل:
آیات،روایات ،تاریخ،تفسیر،حکایات
محمدجواد مهری
ص: 3
* نام کتاب: آثار و برکات روزه داری در دنیا، قبر و قیامت
* مؤلف: محمدجواد مهری
* ناشر: انتشارات رواق دانش
* چاپ: دانش، 6616126
* نوبت و تاریخ چاپ: اول/ تابستان 80
طرح روی جلد: قم – خدمات کامپیوتری رضا
شمارگان: 3000 نسخه
قیمت: 3000 تومان
کلیه حقوق محفوظ و مخصوص مؤلف می باشد.
شابک: x-4-92961-964
ISBN: 964-92961-4-x
مرکز پخش: قم- خاکفرج – کوچه 75 – تلفن 6616127
ص: 4
پیشگفتار ... 13
فصل اول: اهمیت روزه در قرآن
اهمیت روزه در قرآن... 21
آیه اول: ... 21
آیه دوم:... 24
توضیح: ... 25
آیه سوم: ... 26
توضیح: ... 27
پیامها و نکته ها: ... 29
فصل دوم: اهمیت روزه در روایات
اهمیت ماه رمضان ... 35
الف - فضائل و برکات ماه رمضان ... 41
حدیث اول: ... 41
حدیث دوم: ... 41
حدیث سوم: ... 42
حدیث چهارم: ... 42
حدیث پنجم: ... 43
حدیث ششم: ... 44
ص: 5
حدیث هفتم: ... 45
حدیث هشتم: ... 45
حدیث نهم: ... 46
حدیث دهم: ... 46
حدیث یازدهم: ... 47
ب - ثواب و برکات روزه داری ... 47
حدیث اول: ... 47
حدیث دوم:... 47
حدیث سوم: ... 48
حدیث چهارم: ... 48
حدیث پنجم: ... 49
حدیث ششم: ... 49
حدیث هفتم: ... 50
حدیث هشتم: ... 50
حدیث نهم: ... 50
حدیث دهم: ... 50
حدیث یازدهم: ... 51
حدیث دوازدهم: ... 51
حدیث سيزدهم: ... 51
ص: 6
حدیث چهاردهم: ... 51
حدیث پانزدهم: ... 52
حدیث شانزدهم: ... 52
حدیث هفدهم: ... 52
حدیث هجدهم: ... 52
حدیث نوزدهم: ... 53
حدیث بیستم: ... 53
حدیث بیست و يكم: ... 53
ج - آفات روزه ... 54
حدیث اول: ... 54
حدیث دوم: ... 54
حدیث سوم: ... 54
حدیث چهارم: ... 54
حدیث پنجم: ... 55
حدیث ششم: ... 55
حدیث هفتم: ... 56
حدیث هشتم: ... 56
حدیث نهم: ... 57
حدیث دهم: ... 57
ص: 7
حدیث یازدهم: ... 58
حدیث دوازدهم: ... 58
فصل سوم: آثار و فوائد روزه داری
آثار و فواید روزه داری ... 61
1- آثار معنوی و تربیتی ... 61
2- تأثیر خانوادگی... 63
3- آثار اجتماعی... 63
4- آثار اقتصادی... 65
5- آثار بهداشتی... 67
تقویت اراده... 72
عزّت نفس... 73
صبر و حلم... 74
فروتنی و تواضع... 75
دوری از گناهان... 76
کم خوری... 76
همدردی با محرومان... 76
زیاد شدن تضرّع و خشوع... 77
تقویت حافظه ...77
فصل چهارم: وظائف روزه داران در ماه رمضان
ص: 8
وظایف روزه داران در ماه مبارک رمضان... 81
الف - دعا و مناجات... 81
ب - توبه و استغفار... 85
ج - تلاوت قرآن... 88
د - عبادت و بندگی... 91
ذ - افطاری دادن... 94
ر - رسیدگی به مستمندان... 98
و - صله رحم... 100
ز - دوری از گناهان... 102
فصل پنجم: متفرّقات
اهمیت شب قدر در آیات و روایات... 107
وظایف مهمه در لیالی قدر... 114
عید فطر و زکات فطره... 122
روز جهانی قدس... 127
تاریخچه فلسطین... 127
تشکیل دولت غاصب اسرائیل... 128
یهود در قرآن... 130
انتفاضه...133
روز قدس... 135
ص: 9
فصل ششم: روزه در قصص و حکایات
عبادت علی (علیه السلام) در شبهای رمضان... 141
روزه پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) و امیرالمؤمنین (علیه السلام) ... 141
نجات از عذاب، بخاطر حرمت ماه رمضان... 142
نفرین علی (علیه السلام) در شب نوزدهم رمضان... 142
در ایستگاه چهارم پل صراط، از روزه سؤال میشود... 143
قرائت هزار مرتبه سورة قدر در شبهای رمضان...144
آخرین ماه رمضان امام خمینی (رحمه الله) چگونه گذشت... 145
برنامه های امام خمینی (رحمه الله) در ماه رمضان... 146
سه روز، روزه برای دفع زلزله... 147
ثواب ختم قرآن در ماه رمضان... 148
روزه برای دیدار امامان... 149
روزه و نشانه های شیعه... 150
شهید رجائی و روزه های خالصانه... 151
حالات سید مهدی قزوینی در ماه رمضان... 153
افطار علامه طباطبایی (رحمه الله) ... 154
ای موسی، روزه سپر از آتش جهنم است ... 155
گندم مرغوب از جانب خداوند برای محقق اردبیلی (رحمه الله) ... 156
برنامه های روزانه شیخ انصاری (رحمه الله ) ... 157
ص: 10
ادراک شب قدر... 157
غش کرد، او را از حرم بیرون آوردند... 158
گریه های شبانه شهید رجائی... 158
روزه مؤسس حوزه علمیه قم... 159
حتی یک روز هم، روزهام را نخوردهام... 160
شفای مرض، بخاطر احترام ماه رمضان... 160
شبهای رمضان علامه طباطبایی (رحمه الله) ... 162
نذر عجیب آیت الله العظمی بروجردی (رحمه الله) ... 162
چگونه روزه است، زنی که غیبت میکند!!... 163
طنطاوی شش سال روزه... 164
رضای خدا در روزه گرفتن است... 165
چگونه روزه داری، در حالی که فحاشی میکنی... 165
میرزای شیرازی بزرگ (رحمه الله) ... 166
حاج آقا حسین قمی (رحمه الله) ... 167
کتابنامه... 169
ص: 11
ص: 12
ضروریترین وظیفه ی انسان، در اسلام خودسازی در پرتو خداشناسی است، مسلمان باید خویشتن خویش را چنین که «بایسته» است بسازد ، نه آن طور که امیال و هوس هایش «خواسته» است. و اسلام مکتبی است که این «بایستگی» را به مسلمان می آموزد و با احکام خود، او را به سوی «چنان بودنی» که شایسته مقام انسان است، سوق می دهد.
آئین مقدس اسلام و مجموعه احکام حیات بخش آن، برای رهاندن انسان از دام خواسته های حقیر جسمانی و حیوانی است؛ چرا که تا عقاب جان آدمی را از دام شهوت و هوس، و قید و بند نیازهای زمینی نرهد، هرگز به فراز قرب حق و به اوج های آسمانی پر نمی کشد.
اسلام پیروان خویش را در هر گوشه از زندگی، و در کشاكش نیازها و خواست ها، به سوی همین وارستگی از بندهای حیوانی و آراستگی به فضایل نفسانی فرا می خواند، و احکام آن در هر زمینه مسلمان را به سوی همین هدف برتر می برد.
ما مسلمانان اگر براستی، و نه تنها در سخن که در عمل نیز، پیرو
ص: 13
اسلام باشیم، و دستورات این آیین آسمانی را آن چنان که هست و باید بکار بنديم، بی تردید به قله های فرازمند معنویت انسانی نائل می آئیم؛ همچنان که سلمان ها و ابوذرها، مقدادها و عمارها، و چهره های بسیاری از این دست نائل آمدند؛ و می دانیم که آن نامداران تاریخ انسان که مسلمانان واقعی عصر خویش می بودند، در تمام ابعاد انسانیت خویش اسوه و نمونه بودند. در صفا و صمیمیت چون سرچشمه های روشن آب، پاک و زلال، و در میدان مبارزه با مشکلات و نبرد با ناراستی ها، چون کوه نستوه و استوار، و در دانش و اندیشه، چون دریا پر موج و ژرف، و در مناعت و بی نیازی از غیر خدا، چون آسمان بلند و برافراشته بودند.
آری دستورات اسلام، در عین سادگی و شیرینی، چون صیقلی است که جان مسلمان را جلا می دهد، و چون اسلحه ای بُرنده در نبرد با هر چه جان را زمین گیر و جامعه را منحط و ناتوان می سازد، بکار می آید ...
پرورش اسلام ، برق ثروت را در چشم مسلمان حقیر می سازد، و هیبت مرگ را از اندیشه ی او می رباید، و براستی شگفت آور است که شربت مرگ که در ذائقه ی هر جانداری تلخ ترین طعم را دارد، در ذائقه ی ایمان مسلمان گوارا می شود.
و دیدیم که با تکیه بر اسلام و شهادت، چگونه ملتی ناتوان و غارت شده و اسیر، با فریاد تکبیر بر جهان شورید، و خواب خوش
ص: 14
جهان خواران را چنان برآشفت که هنوز از حیرت و شگفتی آنچه واقع شده است، نرهیده اند!
حس خودخواهی، دلبستگی به خویش، پیروی از هوس ها، لذت جوئی و پای بندی به خور و خواب و شهوت تن، بندهایی است که انسان ها را خوار و بی مقدار می سازد، و تا سر حد حیوانی فرود می آورد، و اسلام با یک یک احکام خویش، بیش از هر چیز، شکننده ی این بندهاست و رساننده ی جان ها.
روزه، یکی از احکام انسان ساز اسلام است که آگاهی از همۀ فوائد، و پی بردن به فلسفۀ کامل آن؛ همچون سایر احکام الهی، برای انسان عادی ممکن نیست.
یکی از موارد فروع دین روزه است. روزه؛ چشمۀ رحمت الهی را در وادی دل انسان های حق طلب جاری می کند. مائده های آسمانی را بر سفرۀ دل انسان های روزه دار، می چیند.
روزه، در میدان صبر و بردباری، روح انسان را استوار می سازد و ظلمت خودخواهی و خودمحوری را مبدّل به نورانیّت و تواضع و ایثار می نماید.
روزه، نجات دهندۀ گناهکاران پشیمان، از دهانۀ دوزخ است و شوق به خوبی ها و سبقت در حسنات را در وجود انسان می پروراند.
روزه، پاک کنندۀ چهره دل، از غبار گناه و لغزش است و پلی است که انسان را از رودخانه مسموم هوای نفس عبور داده، به ساحل
ص: 15
سعادت می رساند.
روزه، فریضه ای است که مسلمان را از غرق شدن در ماده گرایی و حرص و آز، برای لذت های مادی، و مسابقه برای مصرف و تن پروری می رهاند و به او می آموزد که به فکر دیگران باشد و بر خواهش های جسمانی خویش مسلط گردد.
روزه، موجب تزکیۀ جسم و جان، و پالایش روح و روان و تقرّب و نزدیکی بنده به سوی حق تعالی می گردد. روزه چراغ معرفت و آگاهی را در درون بر می افروزد:
اندرون از طعام خالی دار *** تا در آن نور معرفت بینی
روزه، و بویژه روزه یکماهه رمضان موجب می شود که حکومت شهوات و امیال شیطانی جای خود را به حکومت تقوی و پیروی از دستورات الهی بدهد. و تیرگی هوس ها و شهوات در جان آدمی به نورانیت و روشنی باطن تبدیل شود.
لذا جهت نیل به آثار و برکات ماه رمضان و روزه داری و تهیه زاد و توشه ای برای سفر آخرت و حرکت به سوي انسانی خداگونه شدن و رسیدن به اخلاق الهی در کلاس رمضان، بر آن شدیم که مجموعه ای از آیات و روایات و حکایاتی از اولیاء خدا ، پیرامون فضائل و برکات روزه در دنیا و آخرت جمع آوری نموده و تقدیم علاقه مندان نمائیم.
در پایان ثواب این نوشته را محضر حضرت ولی الله الاعظم امام
ص: 16
زمان روحی فدا (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و نائب بر حقش امام خمینی (رحمه الله) و به ارواح مقدّسه تمامی شهیدان انقلاب اسلامی تقدیم می دارم؛ امید است که مورد قبول حضرت احدیت قرار بگیرد.
قم مقدّس عُشّ آل محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) الراجی الی الله محمدجواد مهری
1380/5/4 سالروز ولات حضرت زینب (علیها السلام)
ص: 17
ص: 18
ص: 19
ص: 20
احکام روزه ماه رمضان، خلال آیاتی در سوره بقره به اجمال تعیین شده و در چند آیه از سوره های دیگر، به اقسام روزه اشاره ای رفته است.
آیات دال بر روزۀ ماه رمضان، همه در سوره بقره نزدیک به یکدیگر ترتیب یافته است که عبارتند از:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ.(1)
ای افرادی که ایمان آورده اید روزه برشما نوشته شده (واجب شده است)، همانگونه که بر کسانی که قبل از شما بودند، نوشته شده بود، تا پرهیزگار شوید.
توضیح:
به نظر مفسران و دانشمندان علوم قرآنی، آیاتی که با خطاب "يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ" هستند، در مدینه نازل شده اند و جزو آیات و
ص: 21
سوره های مدنی می باشند. فرمان روزه نیز همچون دستور جهاد و پرداخت زکات در سال دوم هجرت صادر شد.(1)
در آیه مورد بحث، به بیان دیگر از احکام الهی که از مهمترین عبادات محسوب می شود می پردازد و آن روزه است. برای اینکه احساسات مؤمنان را به نفع این حکم تحریک کند و آنها را آماده پذیرش آن قرار دهد، در آغاز مؤمنان را با این خطاب مفتخر می سازد" ای کسانی که ایمان آورده اید".
و به تعبیر امام صادق (علیه السلام) لذت این خطاب، سختی روزه گرفتن را از بین می برد، سپس تشریح حکم روزه را اعلام می دارد، آنگاه جهت کاستن از سختی آن، اظهار می دارد که روزه گرفتن بر امت های پیشین هم واجب بود.
طبق تحقیق، روزه در میان تمام امت های گذشته به نحوی وجود داشته و حتی بت پرستان نیز برای تقرّب به بتهای خود،گاهی روزه می گرفتند و هم اکنون در میان بت پرستان هندوستانی روزه گرفتن در مواقع خاصی موسوم است. یهود و نصاری و صابئین نیز برای خود نوعی روزه داشته اند، در تورات و انجیل کنونی در مواردی روزه
ص: 22
داری تحسین شده و از روزه گرفتن موسی و عیسی سخن به میان آمده است و در قرآن داستان نذر حضرت مریم آمده که نذر کرده روزه بگیرد:
فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ صَوْمًا فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنسِيًّا.(1)
پس بگو من برای خدا روزه نذر کرده ام، پس امروز با هیچ کس حرف نمی زنم.
البته روزه مریم، روزه صُمت (سکوت) بود؛ یعنی از حرف زدن با مردم امساک کرده بود. ولی به هر حال، آن هم نوعی روزه داری است، ولی آنچه در تورات و انجیل آمده، روزه به معنای امساک از خوردن و آشامیدن است.(2)
در پایان آیه با یک عبارت کوتاه، فلسفه مهم روزه داری را بیان می کند و آن اینکه روزه باعث ایجاد تقوا در انسان می شود. انسان روزه دار با امساک از لذت های جسمی که به خاطر خدا خود را از آنها محروم می کند، نوعی تمرین برای تسلط بر نفس و خواهش های آن انجام می دهد و چون یک ماه این تمرین ها را تکرار کرد،
ص: 23
در وجودش ملکه تقوا و خویشتن داری ایجاد می شود، او دیگر به آسانی می تواند از ارتکاب گناه و خوردن مال دیگران و تجاوز به حقوق مردم، هرچند که به نفع او باشد، پرهیز کند و بر نفس خود تسلط یابد و درجهت حفظ خود از معصیت،اراده ای نیرومند داشته باشد.(1)
أَيَّامًا مَّعْدُودَاتٍ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَّهُ وَأَن تَصُومُواْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ.(2)
چند روز معدودی را (باید روزه بدارید) و کسانی که از شما بیمار یا در سفر باشد، پس (به همان تعداد) از روزهای دیگری (را بجای آن روزه بگیرد) و بر کسانی که قدرت انجام آن را ندارند (همچون بیماران مزمن و پیرمردان و پیرزنان) لازم است کفاره بدهند، مسکینی را اطعام کنند، و کسی که کار خیر کند (بیش از مقدار، طعام مسکین بدهد)، برای او بهتر است، روزه گرفتن برایتان بهتر است، اگر بدانید.
ص: 24
پس از بیان حکم و فلسفه روزه در آیه قبل، برای کاستن از سنگینی روزه، چند دستور دیگر را در این زمینه بیان می فرماید:
1. چنان نیست که مجبور باشید، تمام سال یا قسمت مهمی از آن را روزه بگیرید، بلکه چند روز معدودی را باید روزه بدارید.
2. هر کس از شما مریض یا مسافر بود، از این حکم معاف است. و روزه بر او نیست و باید بعد از ماه رمضان، به تعداد ایّامی که روزه نبود، قضا کند.
3. کسانی که توانایی و طاقت روزه گرفتن را ندارند، مانند بیماران و سالمندان و زنان باردار و شیرده، چنین افرادی روزه خود را بخورند، ولی در مقابل آن فدیه و کفاره بدهند، میزان فدیه ای که باید بدهند، سیر کردن یک فقیر به جای یک روز است، اما اگر کسی بخواهد در عوض یک روز، عده ای بیش از یک نفر گرسنه را سیر کند، بهتر است.
ص: 25
البته آیه از اینکه این افراد در صورت توانایی، روزه خود را هم قضا بکنند ساکت است، ولی در فقه چنین است که در صورت پیدا کردن قدرت بر روزه، باید روزه خود را قضا کنند.(1)
4. در پایان آیه، دوباره یادآوری می شود که روزه گرفتن برای شما بهتر است. و اگر میزان و اندازه این خیر و خوبی دانسته شود؛ هیچ کس آرزو نمی کند که ای کاش، من هم سالمند بودم و به جای روزه گرسنه ای را سیر می کردم.(2)
شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِيَ أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلاَ يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُواْ الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُواْ اللّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ.(3)
(آن چند روز معدود) ماه رمضان است، ماهی که قرآن برای راهنمایی مردم، همراه با دلائل روشن از هدایت و جداکنندۀ حق از باطل در آن نازل شده است، پس هر کس این ماه را دریابد؛ باید
ص: 26
روزه بگیرد و آن کس که مریض و یا مسافر باشد؛ روزهای دیگری را به جای آن روزه بگیرد، خداوند راحتی برای شما می خواهد؛ نه زحمت و سختی را، هدف این است که شما، تعداد این روزها را تکمیل کنید و خدا را بر اینکه شما را هدایت کرده، بزرگ بدارید، شاید شکرگذاری کنید.
پس از بیان حکم و فلسفه روزه و اینکه روزه گرفتن در چند روز معیّن است، اینک آن روزها را تعیین می کند و می فرماید:
آن روزهای معدود عبارتند از ایام ماه رمضان که دارای امتیاز ویژه ای است، ماه رمضان ماه خداست و دارای فضیلتی است که ماه های دیگر، آن فضیلت را ندارند.
زمان و مکان به خودی خود، دارای هیچ فضیلتی نیست، بلکه این حوادث مهم است که به زمان و مکان امتیاز می دهد.
در این آیه خداوند علت فضیلت ماه رمضان را بیان می کند و آن اینکه قرآن کریم در این ماه نازل شده است و ضمناً چند صفت از اوصاف برجسته قرآن را بیان می کند.
یکی اینکه قرآن هدایتگر است و انسان ها را، به راه راست و درست رهنمون می شود، دیگر اینکه نشانه های روشنی از هدایت و
ص: 27
فرمان در آن است، یعنی قرآن ضمن اینکه بشر را هدایت می کند، به او قدرت تشخیص هم می دهد و انسان بوسیله قرآن می تواند حق را از باطل و راه را از چاه تشخیص بدهد و به حقیقت دست یابد.(1)
در این آیه پس از بیان مطلب فوق؛یک بار دیگر این حکم را تکرار می کند که اگر کسانی مریض باشند و یا در سفر باشند، در روزهای دیگری روزه بگیرند، این تکرار برای تأکید است؛ چون با توجه به فوائدی که برای روزه و امتیازاتی که برای ماه رمضان گفته شد، ممکن بود کسانی به خاطر درک این فضیلت، باز در حال بیماری و سفر هم روزه می گرفتند، لذا یکبار دیگر به آن ها یادآوری می شود که مریض و مسافر باید روزۀ خود را بخورند و در روزهای دیگری آن را قضا کنند،چون خداوند می خواهد کار را بر مردم آسان کند و سخت گیری نباشد.
در پایان، آیه شریفه به سه مطلب اشاره می کند و اشعار می دارد که خداوند احکام روزه را برای شما بیان نمود تا شما چند کار را انجام دهید:(2)
ص: 28
نخست:
اینکه تعداد روزهای، روزه داری را تکمیل کنید و اگر به علت بیماری و سفر، روزۀ خود را خورده اید، به تعداد آن روزها، در ایام دیگر، روزه بگیرد.
دوم:
خدا را به خاطر این هدایتی که کرد، تکبیر بگویید و بزرگ بدارید و شاید این، اشاره به تکبیرهای نماز عید فطر باشد که پس از پایان ماه رمضان خوانده می شود و نیز تکبیرهايی که مستحب است بعد از نمازهای واجب در روزه عید فطر گفته شود.
سوم:
اینکه خدا را سپاسگزار باشید، که این حکم مهم را به شما بیان کرد و شما از این نعمت استفاده خواهید نمود.
*پیام ها و نکته ها:(1)
1. از شیوه های تبلیغ آن است که دستورات مشکل را آسان جلوه دهد، مثلاً در آیه 183 سوره بقره می فرماید:
ص: 29
این فرمان روزه مختص شما مسلمانان نیست، در امت های پیشین هم این قانون عمل می شد.
2. از شیوه های دیگر، بازگوئی آثار و نتایج دعوت است، اگر مردم نتیجه کاری را بدانند، در انجام آن نشاط بهتر و بیشتر از خود نشان می دهند (لعلکم تتقون).
3. تسلیم فرمان خدا بودن، ارزش واقعی است، اگر دستور روزه گرفتن داده است، باید روزه گرفت و اگر حکم افطار کردن است، باید روزه را شکست، که در آیه 184 به آن اشاره شده است.
4. اسلام برای هر فرد، در هر شرایطی، قانون مناسب خودش را دارد و در آیه 184، حکم مسافران، بیماران و سالمندان بیان شده است.
5. روزه گرفتن، اگر زحمت دارد ،خیال نکنید که فقط برای فشار به شما یا اظهار قدرت خدایی است، نه، اگر توجه کنید خیر و خوبی آن به خود شما بر می گردد.
6. اسلام دین آسانی است و بنای اسلام بر سهولت و عدم سخت گیری است،مثلاً اگر وضو گرفتن مشکل است، تیمم را
ص: 30
جایگزین می کند، در این جا هم ، کسانی که نمی توانند روزه بگیرند، می توانند در خارج از ماه رمضان قضای آن را بجا آورند و یا فدیه دهند که در آیه 185 و 184 به آن اشاره شده است.
7. ارزش ماه رمضان، به خاطر نزول قرآن است، ارزش انسان ها نیز می تواند به مقداری باشد که روح قرآن در آنها نفوذ کرده باشد.
8. ماه رمضان با توجه به قداست هایی که در آن است، بهترین ماه خداست؛رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) در جمعه آخر ماه شعبان خطبه مفصلّی در عظمت ماه رمضان ایراد کرده اند که در بعضی از تفاسیر و کتب روائی آمده است.(1)
ص: 31
ص: 32
ص: 33
ص: 34
رمضان در مکتب پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) ؛ ماه ضیافت خداست، در این مهمانی بزرگ الهی میزبان خداوند است، و بندگان مؤمن او مهمان این دعوت الهی، و ریاضت و زهد و مجاهدۀ نفسانی و تقوا وسائل پذیرایی آن.
و این سخن از پیام آور مکتب الهی است که: «دُعیتُمْ اِلیٰ ضیافَةِ اللهِ» رمضان ماهی است که شما را در آن بسوی ضیافت خدا خوانده اند و شما در آن از اهل کرامت خدا گردیده ايد.
لذا یکی از تفاوت های عمدۀ ضیافت الهی، با ضیافت مردمی در این است که در ضیافتی که از جانب مردم صورت می گیرد. محور، دعوت بسوی طعام است و بهره بردن از آنچه هست.
اما در ضیافت الهی، محور؛ تقوی و ریاضت و مبارزه نفسانی با شهوات و امیال شیطانی است.
که از جمله ویژگی های آن، بودن و نخوردن و قدرت داشتن و گناه نکردن و بر خواهش های دل «نه» گفتن است.
که، تسلّط بر نفس را تقویت می کند و بدون این هم، نمی توان به وارستگی از خود و رسیدن به مقام قرب الی الله رسید.
ص: 35
آری رمضان، ماه قرب است. ماه گریز از خویشتنِ خویش و التجاء به پروردگار.
این مقام قرب حق تعالی است که تمامی انبیاء الهی و هم بندگان مخلص خداوند، آرزوی رسیدن به آن را داشتند:
وَ اَنِرَ اَبْصارَ قُلُوبِنا بِضیاء نَظَرِها اِلَیکَ حَتَّی تَخْرقَ اَبْصارُ الْقُلُوب حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ اِلیٰ مَعْدِنِ الْعَظَمَة ...
و چشمان دلمان را جلوه ای از عنایت خود روشن فرمای، تا پرده های نور را بدرد و به سرچشمۀ عظمت برسد.
که این، فرازی از مناجات تمامی ائمه معصومین علیهم السلام است که با آن پروردگار خود را می خواندند و در مقام معرفه الله فانی می گشتند.
لذا وارد شدن در وادی فیض الهی، لیاقت و شایستگی می خواهد.
آیا راه رشد و تزکیه و عوامل «فلاح» و علل «فجور» را می دانی؟
دنیای «تو در تو» و شگفت «دل» را گشته ای؟
آیا «نفس» هزار چهره را شناخته ای، تا با هر نقابی که بر نفسانیّت می زند و پیش می آید، آن را بشناسی و از هر جا حمله آورد، به ضد حمله بپردازی و هرگاه زهر ریخت، پادزهر بکار بری؟
«رمضان» برای سلوک این راه است.
برای هجرت درونی است. برای سیر در دنیای باطن است.
ص: 36
برای مرور بر نفسانیات و اخلاقیات است.
برای آن است که ملکات نفسانی را در جان خویش پرورش دهی.
برای آن است که ارزش های متعالی را، در عمق وجود خویش جای دهی و پدید آوری.
برای آن است که «اخلاق»، جزو بافت درونی تو شود. نه حرکت خشک بیرونی.
اگر دل را در اختیار صالحات گذاشتی، اگر مشوّقِ به خیر و تقوا و عشق به الله را در دل مشعل ساختی، دیگر «حسنات» و «صالحات»، جریان زلالی می شود که خود به خود از آن سرچشمه می جوشد و از درون به بیرون سرایت می کند و از «قلب» به «اندام» می رسد، و از «دل» بر «دیده» تأثیر می گذارد.
اگر به دیدار رمضان می روی، که لقاء خداوند نیز می باشد، باید چهرۀ جان را هم بیارائی و «جمال باطن» را هم داشته باشی.
رمضان، موسم «عبادت» و عبادت، غذای روح است.
رمضان، فصل مناجات و دعاست.
و دعا، نردبان تعالی جان است.
ص: 37
رمضان، دورۀ تزکیه، تهذیب، تربیت، ساختن، مقاومت کردن، تحمل نمودن و چشیدن است.
ایام عفاف ، کنترل ، امساک ، توجه به خدا و تقرّب به پروردگار است.
دریغ ...! که این فرصت بگذرد و کاری نکنی كه خدا را از خویشتن راضی کنی.
که اگر این صفت در انسان تجلی نکند، هرگز به آن سرچشمه نور نخواهد رسید.
بنابراین محور ضیافت خدای تبارک و تعالی دعوت و لذات معنوی و روحانی و وارستگی کامل از بت های درونی می باشد که رسیدن به این مقامات عالیه، مقدمۀ ورود به معدن عظمت الهی است.
و لذا باید تمامی حجاب های ظلمانی به حجاب های نورانی تبدیل گردد، تا لیاقت ورود به این بهشت الهی نصیب سالک الی الله شود.
اما کسی که هنوز نتوانسته است، این زنجیر های وابستگی درونی و این حجاب های تاریک نفسانی را کنار بزند و توجه اش را از عالم طبیعت به عالم روحانیت منعطف گرداند و حتی هیچ گاه توان خود
ص: 38
را در جهت تهذیب نفس بکار نینداخته است؛ در اسفل السافلین که آخرین درجۀ حجب ظلمانیست قرار می گیرد:ثُمَّ رَدَدْناهُ اَسْفَلَ السّافِلینَ.(1)
در صورتی که خدای تبارک و تعالی انسان را در عالی ترین مقام آفریده است: لَقدْ خَلَقْنَا الْاِنْسانَ فی اَحْسَنِ تَقْویمٍ.(2)
رمضان دعوتی است معنوی و تو مهمان عرش خدائی. مگر نه اینکه مهمان باید به دلخواه صاحب خانه رفتار کند؟
مگر نه اینکه هر چه را میزبان آورد، باید تناول کرد و هر جا که او گفت، آرمید؟!...
تو اینک، درکجای جهانی؟ و جایگاه تو در پهنۀ خلقت کجاست؟
برای چه آمده ای؟ از کجا آمده ای و به کجا خواهی رفت؟
تا کجا می توانی پرواز کنی و با کدام بال و پر، سوی کدام مقصود و در کدام جهت؟...
آیا خود را شناخته ای، تا بدانی که برای چه کاری؟
ص: 39
آیا استعدادهایت را بازشناسی کرده ای، که بدانی تا کجا می توانی پیش بروی؟
و ... اساساً مال این جهانی یا متعلق به آن جهان؟
برای بقائی یا فنا؟ برای عروج یا سقوط؟ برای صعود یا برای هبوط؟!...
از تو حرکت و همت، از خدا برکت و توفیق.
و در این مسیر،سپری باید برداشت از روزه؛و سلاحی باید برگرفت از دعا ؛و راهی در پیش گرفت با جهاد و برای درستی عمل و رستن از بردگی و نجات از هلاکت، کلید رهگشا و درگشائی باید داشت از تقوا، تا وقتی راه هموار شد، به قرب حق رسید.
تا وقتی مانع بر طرف گشت، بهتر و بیشتر، پیش رفت. به قول حافظ:
جمال یار، ندارد نقاب و پرده،ولی *** غبار ره بنشان ،تا نظر توانی کرد
تو کز سرای طبیعت نمیروی بیرون *** کجا به کوی حقیقت،گذر توانی کرد؟
ص: 40
و خداوند این ضیافت آسمانی و این خوان رحمتِ «ماه رمضان» را برای همین گسترده است.
و اینک به پاره ای از سخنان پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) و ائمه طاهرین علیهم السلام پیرامون رمضان و روزه اشاره کنیم:
رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: اسلام بر پنج چیز استوار شده؛ شهادت به اینکه خدائی جز خدای یگانه نیست و محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) پیغمبر خداست، بپا داشتن نماز، ادای زکات، زیارت خانه خدا، روزه رمضان.(1)
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: همانا ماه رمضان،ماه مبارکی است که خداوند واجب فرموده است که در این ماه،روزه بگیريد؛پس در این ماه، تمام درهای بهشت گشوده و تمام شیاطین در بند و زنجیر کشیده شده و در این ماه، شب قدری است که از هزار ماه بهتر است، پس هر کس از (فیض های) آن بی بهره بماند، به راستی که
ص: 41
بی بهره و محروم مانده است و این سخن را حضرت سه بار تکرار فرمود.(1)
امام صادق (علیه السلام) فرمودند که پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: خداوند از میان روزها، روز جمعه را و از میان ماه ها ماه رمضان را و از میان شب ها، شب قدر را و از میان انبیاء، مرا انتخاب فرموده و علی را از بنده انتخاب کرد و بر همۀ اوصیاء برتری داد.(2)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: اولین چیزی که در روز قیامت سؤال می شود، از نمازها، روزه ها و حج واجب و از ولایت ما اهل بیت است.(3)
ص: 42
رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: پنج چیز به امت من در ماه رمضان عطا شده است که به امت هیچ پیغمبری پیش از من عطا نشده است؛
1- چون شب اول ماه رمضان شود، خدای عزّوجلّ به آنان نظر کند و هر کس مورد توجه خدای شد، هرگز او را عذاب نخواهد فرمود.
2- آنکه بوی دهانشان به هنگام عصر، نزد خدای عزوجل از مشک خوش بوتر باشد.
3- آنکه فرشتگان شبانه روز برای آنان طلب آمرزش کنند.
4- آنکه خدای عزوجل بهشت را مأمور فرماید که برای بندگانم آمرزش بطلب؛ و خود را برای آنان بیارای. تا خستگی و آزار دنیا از جانشان بدر آید و به بهشت و پذیرائی من در آیند.
5- آنکه چون شب آخر فرا رسد، همگی آنان آمرزیده شوند؛ مردی عرض کرد: یا رسول الله در شب قدر آمرزیده شوند؟ فرمود:
ص: 43
کارگران را نمی بینی که چون از کار فارغ شوند، مزد خویش دریافت کنند.(1)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: هیچ مؤمنی نیست که ماه رمضان را فقط بحساب خدا روزه بگیرد، مگر آنکه خداوند تبارک و تعالی، هفت صفت را برای او ثابت و لازم فرماید:
1- آنکه هرچه حرام در پیکرش باشد،گداخته شود.
2- برحمت خدای عزوجل نزدیک می شود.
3- کفارۀ گناه پدرش آدم را پرداخت نموده است.
4- خداوند لحظات جان کندن را بر وی آسان گرداند.
5- از گرسنگی و تشنگی روز قیامت در امان خواهد بود.
6- خدای عزوجل از خوراکی های لذیذ بهشتی او را نصیب دهد.
7- خدای عزوجل بیزاری از آتش دوزخ به او عطا فرماید: علی (علیه السلام) فرمود: ای محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) راست فرمودی.(2)
ص: 44
امام باقر (علیه السلام) فرمود: خداوند ملائکه ای دارد که موکل به روزه داران هستند و برای آنان در هر روز ماه رمضان تا آخر ماه رمضان طلب آمرزش می کنند و هر شب، وقت افطار روزه داران را ندامیکنند که ای بندگان خدا بشارت باد شما را که گرسنگی کمی تحمل کردید و سیری بسیار در پیش دارید و چون شب آخر ماه رمضان فرا رسد، روزه داران را ندا می کنند که ای بندگان بشارت باد شما را که خداوند گناهان شما را آمرزید و توبه شما را قبول کرد؛ ببینید در آینده چگونه عمل خواهید کرد.(1)
رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: بدانید ماه رمضان، ماه بزرگی است: 1- خداوند حسنات و نیکی ها را در اين ماه مضاعف می کند (چند برابر). 2- گناهان و بدی ها را محو می فرماید. 3- درجات روزه داران را بالا می برد. 4- هرکس در این ماه رمضان صدقه ای دهد، خداوند او را می آمرزد. 5- هرکس به مملوکان وکارگران خود احسان کند، پروردگارش او را می آمرزد. 6- هر کس خوش
ص: 45
رفتاری و خوش اخلاقی کند، خداوند او را می آمرزد. 7- هر کس خشم خود را فرو برد، خداوند او را می آمرزد. 8- هرکس صله رحم کند، خدا او را می آمرزد.
سپس رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: این ماه شما مانند ماه های دیگر نیست، زیرا چون به شما رو آورد، با برکت و رحمت رو کند و چونبر شما پشت کند و برود، با آمرزش گناهان می رود ... بدبخت واقعی کسی است که این ماه تمام بگذرد از او، و گناهانش آمرزیده نشود و موقعی که نیکوکاران به دریافت پاداش پروردگار کریم موفق شوند، او زیانکار و متأسف باشد.(1)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: اگر بنده «خدا» می دانست که در ماه رمضان چیست (چه برکتی وجود دارد) دوست می داشت که تمام سال، رمضان باشد.(2)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: رمضان ماهی است که ابتدایش رحمت است و میانه اش مغفرت و پایانش آزادی از آتش جهنم.(3)
ص: 46
رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: ماه رمضان، ماهی است که خدا روزه آن را بر شما واجب کرده، پس هرکس از روی ایمان و برای طلب اجر وثواب، این ماه را روزه بگیرد مانند روزی که از مادر متولد شده است، از گناهان بیرون می رود.(1)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: روزه داران را دو شادی است یکی موقع افطار و دیگری بهنگام ملاقات خدای عزوجل.(2)
ابن حمزه گوید: از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم که روش رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) در روزه چه بود؟
فرمود: هر ماهی سه روز (پنج شنبۀ دهه اول و چهارشنبه دهۀ دوم و پنج شنبه دهه آخر)؛ و روزه، این سه روز، معادل روزۀ تمام سال است، چون خدای عزّوجلّ می فرماید: هرکس کار نیک انجام دهد،
ص: 47
ده برابر پاداش دارد و هرکس بواسطۀ ناتوانی نتواند این روزها را روزه بگیرد، اگر یک درهم صدقه بدهد، اجرش بیشتر از یک روزه است.(1)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: خداوند گوید روزه برای من است و من پاداش آن را می دهم؛ روزه دار، دو خوشحالی دارد، وقتی افطار کند خوشحال می شود و همین که خدا را دیدار کند و او را پاداش دهد، باز خوشحال می شود.(2)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: شش صفت نیک است: 1- پیکار با دشمنان خدا بوسیله شمشیر 2- روزه در روز تابستان 3- نیک صبری به هنگام مصیبت 4- ترک مجادله 5- انفاق در نهان 6- دوستی در راه خدا.(3)
ص: 48
رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: خداوند مأمور کرده است، فرشتگانی که برای روزه داران دعا کنند.(1)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: روز اول ماه رجب بود که نوح (علیه السلام) سوار بر کشتی شد و دستور داد تا هرکس به همراه اوست آن روز را، روزه بدارد.
و فرمود: هر کس آن روز را روزه بدارد، آتش دوزخ بفاصله ده سال راهپیمائی از او دور می شود و هر کس هفت روزش را روزه بدارد، درهای هفتگانۀ آتش بر او بسته می شود و هرکس هشت روز، روزه بدارد، درهای هشتگانه بهشت بر روی او باز می شود و هرکس یازده روز، روزه بدارد هرچه سؤال کند به او عطا می شود. و هرکس زیادتر روزه بدارد، خدای عزّوجلّ نیز زیادتر عطا می فرماید.(2)
ص: 49
رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: روزه دارید تا تندرست شوید.(1)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: دعای روزه دار، رد نمی شود.(2)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: روزه دار از آن هنگام که صبح می کند تا به شب در رود، مادام که غیبت نکند در عبادت است و همین که غیبت کرد، روزه او پاره می شود.(3)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: خواب روزه دار عبادت است و سکوت وی تسبیح است و عملش مضاعف است و دعایش مستجاب است و گناهانش آمرزیده.(4)
ص: 50
رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: خوشا به حال کسانی که برای خدا گرسنه یا تشنه شده اند، اینان در روز قیامت سیر می شوند.(1)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: سه کس اند که بر خدا لازم است، دعایشان را رد نکند.
1- روزه دار، تا افطار کند. 2- ستمدیده تا ستم از او دفع شود. 3-مسافر تا به وطن خود بازگردد.(2)
پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) وقتی شب معراج سفر نمود، هفت در جهنم را مشاهده نمود که بر هر دری جمله ای نوشته بود، بر در ششم نوشته بود، جهنم بر روزه داران حرام است.(1)
نشانه های بهشتیان هفت چیز است: 1- روی گشوده دارند. 2- زبان ذاکر. 3- دست با سخاوت. 4- قلب خاشع. 5- نماز بسیار. 6- روزه کامل. 7- و سلام به هر کس می کنند.(2)
جهنم بر سه طایفه حرام است:
1- کسانی که نماز شب می خوانند. 2- و کسانی که روزه میگیرند. 3- و بر افرادی که صدقه می دهند.(3)
ص: 53
رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: چه بسا کسانی که روزه می گیرند و از روزۀ خویش جز گرسنگی و تشنگی سودی نمی برند.(1)
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: هر کس مرد یا زن مسلمانی را غیبت کند، خداوند تا چهل شبانه روز، نماز و روزه اش را قبول نخواهد کرد، مگر آنکه غیبت شده، او را ببخشد.(2)
امام رضا (علیه السلام) فرمود: اگر آنقدر نماز بخوانید که همیشه مانند کمان به رکوع باشید و آنقدر روزه بگیرید که قدتان خمیده شود، اگر با ورع و پارسا نباشيد، خداوند از شما نخواهد پذیرفت.(3)
ص: 54
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: شش چیز است که خداوند بر من مکروه گردانید و من بر ائمه ی از فرزندان خود مکروه گردانیدم، تا آنان بر پیروان خود مکروه دارند.
1- کار بیهوده 2 - شوخی در نماز 3 - منّت در صدقه 4 - دشنام در روزه 5 - خنده در قبرستان و...(1)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: روزی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) از زنی شنید که کنیز خود را دشنام می دهد، در حالی که روزه دار بود، رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) غذایی طلبید و به آن زن فرمود: بخور! زن گفت من روزه هستم.حضرت فرمود: چگونه روزه ای! که کنیز خود را دشنام می دهی؟ روزه تنها خودداری از آب و غذا نیست.(2)
امام باقر (علیه السلام) فرمود: روزه این افراد کامل نیست:
ص: 55
1- کسی که امام (رهبر) را نافرمانی کند. 2- بنده فراری، تا زمانی که برگردد. 3- زنی که اطاعت شوهر را نکرده، تا اینکه توبه کند. 4- فرزندی که نافرمان شده، تا اینکه فرمانبردار شود.(1)
رسول خدا (علیه السلام) فرمود: پنج چیز روزه را باطل می کند:
1- دروغ 2- غیبت 3- سخن چینی 4- قسم دروغ 5- نظر با شهوت.(2)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: کسی که ماه رمضان را روزه دارد، در حالی که از سخنان حرام و ناشایسته سکوت و خودداری نماید وگوش، چشم، زبان، عورت و همه اعضای خود را از دروغ، حرام و غیبت، به جهت تقرّب (به رحمت خداوند) باز دارد. خداوند او را به رحمت خود نزدیک گرداند، تا درجه ای که (بواسطه تقرّب و
ص: 56
گرامی بودن نزد خدا) دو زانوی او به دو زانوی حضرت ابراهیم خلیل الرحمان برسد.(1)
امام علی (علیه السلام) فرمود: روزه پرهیز از حرام ها است، همچنان که شخص از خوردنی و نوشیدنی پرهیز می کند.(2)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: کسی که ماه رمضان روزه بگیرد و دامن و زبان خود را از گناه حفظ کند، ضمن آنکه خود را از اذیت به مردم نیز نگهدارد، خداوند تمام گناهان او را می آمرزد و او را از آتش جهنم آزاد و در بهشت وارد می کند و شفاعت او را نسبت به گناهکارانی که از اهل توحید هستند، قبول می کند.(3)
ص: 57
حضرت زهرا (علیها السلام) فرمود: روزه داری که زبان و گوش و چشم و جوارح خود را حفظ نکرده، روزه اش به چه کارش خواهد آمد.(1)
امام صادق (علیه السلام) می فرماید: در هر شب ماه رمضان، خداوند جمعی را از آتش جهنم آزاد می کند، مگر کسی که:
1- با شراب افطار کند. 2- دشمن سرسخت اهل بیت باشد. 3-صاحب شاهین.
از حضرت پرسیدم: صاحب شاهین چیست؟ حضرت فرمود: شطرنج.
ص: 58
ص: 59
ص: 60
باید توجه داشت که فلسفه عالی و فائده مهم روزه گرفتن، همان است که قرآن در آیه 183 فرمودند:
«روزه باعث ایجاد تقوا در انسان می شود»، ولی در کنار آن فوائد دیگری نیز برای روزه داری وجود دارد، که آنها هم به نوبۀ خود اهمیت دارند؛ بعضی از آنها عبارتند از:
روزه، با کیفیتی که دارد، در حقیقت روح معنوی و ایمانی انسان را تقویت و ارادۀ او را در اجتناب از معاصی و گناه قوی و نیرومند می گرداند، و رمضان ماه خودسازی و تزکیه است.
در این باره امام علی (علیه السلام) چنین توصیه می فرماید: عَلَیْکُمْ بِصیامِ شَهْرِ رَمَضانَ فِانَّ صِیامَهُ جُنَّةٌ حَصینَةُ.(1)
بر شما باد به روزه ماه رمضان، زیرا روزۀ این ماه سپری است و نگهدارنده از آتش جهنم (ویا قلعه ایست محکم که انسان را از تمامی خطرات حفاظت می نماید).
همچنين پیامبر بزرگ اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) ارزش معنوی عبادات و فرائض را مشخص فرمود و از نظر مراتب و درجات برای هر یک از آنها ارزشهای به خصوصی ذکر کرده و از باب آنکه اهمیت روزه و
ص: 61
خودسازی بوسیله آن از یک امتیاز خاصّی برخوردار است، او را باب و دروازۀ عبادات قرار می دهد: لِکُلِّ شَیء بابٌ وَ بابُ الْعِبادَةِ الصَّوْمُ.(1)
برای هر چیزی باب و دریست، و درِ عبادات روزه است.
و کمتر عبادتی است که دارای شرائط خاصی است که در حین خواب ثواب عبادت و طاعت برای شخص ثبت گردد که فرمود: «نَوْمُ الصّائمِ عِبادةٌ»(2) خواب روزه دار عبادت است.
روزه عبادتی نسبتاً شاق و مشکل است که باید بندۀ خدا به این عبادت مهم تن در دهد که تا از این باب و دروازه وارد به عبادات دیگر شود.
بنابراین روزه، دروازۀ عبادات است، به معنای اینکه خودسازی و مقاومت در انجام عبادات را از روزه باید شروع نمود.
از اهمیت روزه همین بس، که در حدیث قدسی آمده، خداوند متعال می فرماید:
كلُّ عملِ ابنِ آدمَ يُضاعفُ؛ الحسنةُ بعشرِ أمثالِها، إلى سَبْعِمائةِ ضِعفٍ، قال اللهُ تعالى: إِلَّا الصَّوْمَ؛ فإنَّه لِي، و أنا أجزي به.
ص: 62
هر حسنه و عمل نیکی، ده برابر تا هفتصد برابر پاداش دارد، مگر روزه، زیرا براستی روزه متعلق به من است و من مستقیماً ثواب و جزای روزه را می دهم.
روزه، موجب رشد و تکامل معنویات بین اعضای یک خانواده و تأسّیِ نسبت به یکدیگر در اطاعت و عبادت خدا، و پیدایش حسّ وحدت، برابری و همیاری، ایثار و رسیدگی به فقراء و نیازمندان جامعه می شود؛ زیرا مجموعۀ اعضای یک خانواده، تشکیل دهنده اجتماع بشری است و در نتیجه روح ایثار و همدردی و همنوازی در بین اعضای یک خانواده، و در مجموع کل خانواده ها، باعث زدودن فقر و فلاکت و رفع شکاف طبقاتی می باشد و این خودش، یکی از آثار روزه است.
روزه، موجب تهذیب جامعه، و توام با روح تعادل و همبستگی و برادری بین مسلمین و همدردی و همنوازی، و استحکام پایه های فضایل اخلاقی و منهدم ساختن رذایل اخلاقی از قبیل فسق و فجور،
ص: 63
فحشاء و جنایت می باشد. پیشوایان گرامی دین، در روایات و ادعیۀ اسلامی، ماه رمضان را ماه مواسات نامیده اند.(1)
از نتایج بارز روزه، برانگیختن حسّ همدردی نسبت به مستمندان و همنوعان تنگدست است. آنانکه زندگی آسوده ای دارند و رنج فقر و طعم گرسنگی و تشنگی را نچشیده اند. ممکن است از حال مستمندان غافل بمانند و روزه وسیله ای است که آنان را از غفلت می رهاند و رنج مستمندان را به یاد آنان می آورد تا به دستگیری فقیران همت گمارند و به درد دل آنان برسند.
از سویی به احسان و اطعام و انفاق به مستمندان در ماه مبارک رمضان بسیار سفارش شده است و از سوی دیگر گرسنگی و تشنگی روزه موجب درک رنج مستمند می گردد، و بدین ترتیب ثروتمند به فقیرنزدیک می شود،و احساس ها رقّت می یابد و احسان و انفاق فزونی می گیرد و جامعه کمک به همنوع را می آموزد.
«مواسات» یعنی سهیم ساختن برادران در رزق و روزی، و رمضان را بهمین جهت ماه مواسات نامیده اند.
تا مسلمانان به احسان نسبت به هم بپردازند و با تمرین بر این صفت ارزندۀ انسانی، جامعه را از حقد و کینه برهانند، و برادر وار، در کنار هم از نعمت های الهی بهره بگیرند؛ و شایسته است که
ص: 64
روزه داران به همۀ این نکات انسانی روزه توجه کنند، بکوشند واقعاً فریضه روزه را آنچنان که باید بجا آورند و ماه مبارک رمضان را آنچنان که سزاوار این ماه است بسر آورند تا همگان از برنامه های سازندۀ اسلامی بهره مند شوند.
از حضرت امام حسن عسگری (علیه السلام) پرسیدند: چرا روزه واجب شده است؟
فرمودند: تا ثروتمند درد گرسنگی را دریابد و به فقیر توجه کند.(1)
و هشام از امام صادق (علیه السلام) علت روزه را پرسید، فرمود: «خداوند روزه را واجب کرد تا غنی و فقیر با هم مساوی باشند. و بدان جهت که غنی رنج گرسنگی را لمس نکرده تا به فقیر رحم کند؛ و هر وقت چیزی خواسته، قدرت بدست آوردن آن را داشته است،خدا خواسته است که میان بندگانش یکنواختی بوجود آورد و خواسته است ثروتمند،طعم گرسنگی را بچشد،و اگر جز این بود، ثروتمند بر مستمند و گرسنه ترحم نمی کرد.(2)
روزه، سدی در مقابل اسراف و تبذیر بوده و باعث عدم تبعیض و شکاف طبقاتی از نظر اقتصادی است، زیرا بوسیله بذل و بخشش و
ص: 65
انفاق مالی، هیچ گاه فردی در اجتماع مسلمین،گرفتار فقر و تنگدستی نخواهد شد.
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) می فرماید: فقر و تنگدستی، مرگ بسیار بزرگ و فجیع است (1)، زیرا سختی مرگ یکبار است، اما سختی فقر و تنگدستی بی شمار است.
روزه، فریضه ای است که مسلمان را از غرقه شدن در مادی گرایی و حرص و آز برای لذت های مادی، و مسابقه برای مصرف و تن پروری می رهاند، و به او می آموزد که به فکر دیگران باشد و بر خواهش های جسمانی خویش مسلط گردد و به مصرف به قدر نیاز قناعت ورزد و از اسراف و تبذیر بپرهیزد.
روزه، به مسلمان می آموزد که با کم، هم می توان زیست، و حرص و طمع، فقط غرق شدن در مادیات و انحراف از معنویات است، و برای زیستن لازم نیست که با همۀ وجود به تن و لذت های آن پرداخت.
ص: 66
روزه، به مسلمان مناعت و قناعت را می آموزد، و ارزش این صفات و تأثیر آن در ایجاد صفات برجستۀ دیگر، همچون زهد و جود و بخشش بسیار است. قانع از دیگران بی نیاز است و تن به ذلت و خواری نمی دهد، جامعه ای که روح قناعت را در خود بپرورد، بر خود متکی خواهد بود، و با دوری از مصرف بی رویه، می تواند بر پای خویش بایستد و از بیگانه بی نیاز باشد.
همه دیدیم پس از تهدید آمریکا و غرب به تحریم اقتصادی ایران، امام امت (رحمه الله علیه) فرمودند: «ملّت ما مسلمان است و در برابر تحریم اقتصادی و کمبود و نیازمندی ها روزه خواهد گرفت».
آری روزه، مسلمان را به زیستن با مصرف کم آشنا می سازد و براستی نیز ملت مسلمان ما می تواند با الهام از فریضه ثمربخش روزه، سطح مصرف را پایین آورد و با قناعت به آنچه دارد از وابستگی های اقتصادی به استعمارگران نجات یابد.
در نتیجه یکی از راه های ثبات ایمان و تقوا و وحدت و همبستگی و برادری، در میان مسلمین به ویژه قشر نیازمندان، آثار روزه، از نظر اقتصادی است که به طور خلاصه اشاره شد.
روزه از نظر بهداشت جسم و سلامت بدن، مخصوصاً در سلامت معده و پاکسازی آن از انواع غذاها که موجب انواع بیماری هاست اثرات فوق العاده دارد.
ص: 67
معده و دستگاه گوارش از اعضاء پرکار اندام آدمی است با سه وعده غذا که معمول مردم است، تقریباً در همه ساعات دستگاه گوارش به هضم و تحلیل و جذب و دفع مشغول است.
روزه، باعث می شود که از یک سو این اعضاء استراحت کنند و از فرسودگی مصون بمانند و نیروی تازه ای بگیرند و از سوی دیگر ذخایر چربی که زیان های مهلکی دارند، تحلیل رفته و کاسته شوند.
در روایات اسلامی، حتی به فوائد جسمی روزه نیز تصریح شده تا برخی از سست عنصران، اگر نه با ایمان کامل، لااقل با توجه به فوائد بهداشتی روزه،این فریضۀ ثمربخش را بجای آورند و از سودمندی های گوناگون آن در حد خود بهره ور شوند.پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) در همین رابطه فرموده است: صُومُوا تَصِحُّوا.(1) روزه بگیرید تا سالم بمانید.
و نیز فرموده اند: اَلْمِعْدَةُ بَیْتُ کُلِّ داٰءٍ، وَ الْحِمْیَةُ رَأْسُ کُلِّ دَوٰاءٍ.(2) معده مرکز و خانۀ هر دردی است و پرهیز و اجتناب (از غذاهای نامناسب و زیادخوری) اساس و رأس هر داروی شفابخش است.
ص: 68
از نظر روانی و اخلاقی، مردمی که همیشه سیر می خورند، تدریجاً یک حالت طغیان و غرور برایشان دست می دهد. و در نتیجه به کارهای ناپسندی دست می زنند و علاوه بر این از بسیاری کمالات معنوی باز می مانند، پُر واضح است که انسان وقتی همیشه سیر خورد، کم کم شهوات بر او غالب می شود و چه بسا او را به نافرمانی از خدا وادار می کند، مخصوصاً اگر جوان و عزب باشد، و نیز پس از گذشت مقداری از زمان تغذیه، خواب بر او مستولی می شود و هر اندازه معده از غذا پرتر باشد، تسلط خواب بر انسان بیشتر است و قهراً انسان را از کسب کمالات و فضائل زیادی از قبیل تحصیل علوم و عبادات و ... باز می دارد.لذا پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) می فرماید: اِیّاکُمْ وَ الْبَطْنَةَ فَاِنّْها مَفْسَدَةٌ لِلْبَدَنِ وَ مُورِثَةٌ لِلسُّقْمِ وَ مَکْسَلَةُ عَنِ الْعِبادَةِ.(1)
بپرهیزیداز پرخوری و امتلاء معده، زیرا پرخوری موجب فساد بدن و سوء هاضمه و باعث انواع بیماری ها و عامل کسالت بدن از اجرای عبادات الهی خواهد شد.
و یا در جای دیگر، حضرت می فرماید: مَنْ تَعَوَّدَ کَثْیرةُ الطّعامِ و الشَّرابِ قَسیٰ قَلْبُهُ.(2)
ص: 69
آن کس که عادت به پرخوری داشته و زیاد می نوشد، قلب او سیاه می گردد (یعنی آمادگی بیشتری برای جنایات و کارهای زشت پیدا می نماید و نمی تواند مخلصانه و با حال بندگی عبادت خدا کند).
و نیز فرموده اند: لا تُمیتُوا الْقلْبَ بِکَثْرَةِ الطَّعامِ وَ الشَّرابِ فَاِنَّ الْقَلْبَ یَمُوتُ کَالزَّرعِ اِذا کَثُرَ عَلَیْهِ الْماءُ.(1)
قلبتان را با زیاد خوردن و نوشیدن نکُشید، زیرا قلب (کسی که معده اش پُر از غذا و مایعات است) می میرد، مثل زراعتی که هرگاه آبش از حد زیاد باشد، خراب می شود.بنابراین روزه بهترین وسیله برای بهداشت جسم و استراحت معده و در حکم موتور بدن است، مخصوصاً یک ماه روزه در سال، برای حفظ الصّحه و سلامتی بدن کسی که عادت به پُرخوری دارد، بسیار مفید است که مصداق «صُومُوا تَصِحُّوا» برای بهداشتِ شخص پرخور، بسیار به جا است.
یکی از دانشمندان روم می گوید: اولین بیماری مربوط به پُرخوری بود، و نخستین درمان نیز روزه گرفتن است.(2)
ص: 70
این سخن را در حدود 1400 سال پیش رهبر بزرگ اسلام با الهام از وحی در اختیار همۀ مردم دنیا قرار داد و آن همان جملۀ معروف «اَلْمِعْدةُ بَیْتُ کُلِّ دَاء وَالْحِمْیَةُ هِیَ الدَّوٰاء» می باشد که بهترین دستورالعمل بهداشت جسم و تغذیه انسان هاست.
یک پزشک مصری در حدود 3600 سال قبل به صورت فکاهی، ولی نیشدار می گوید: «انسان پرخور با یک چهارم غذاهایی که میخورد زنده می ماند و با سه چهارم دیگر آن پزشکان امرار معاش می کنند»!(1)
این کلام طنز، یک واقعیت است، زیرا بیماری های انسان ناشی از پرخوری و بدخوری است و بنابراین اغلب این پُرخورها هستند که با بیماری های خود کیسۀ اطباء را پر نموده و با کارد جراحی تشریح می گردند که پس از نابود شدن کثیری از آنان، بعضی معالجه و مداوا می شوند.
با پیشرفت دانش پزشکی، برخی از پزشکان و متخصصان دریافته اند که امساک از خوردن و آشامیدن، عالی ترین روش درمانی است.
یکی از پزشکان می گوید: «طرح درمان بوسیلۀ روزه چنان معجزه آساست که بکار بستن آن ،مسیر طرح ها و برنامه های طب عملی و
ص: 71
جراحی را تغییر خواهد داد، زیرا روزه راه تازه ای به روی دانش پزشکی می گشاید، و سلاح مؤثری برای مبارزه با بیماری ها به این دانش می بخشد، سلاحی که می توان آن را از راه های گوناگون مورد استفاده قرار داد، و انسان را در مبارزه با علت بیماری ها برای بهبود بیماران به نتیجۀ مطلوب و آشکار می رساند».(1)
خلاصه اينكه؛بررسی فواید بهداشتی وطبی روزه در این مختصر نمی گنجد،آنانکه به توضیح بیشتر علاقمندند، می توانند به کتاب هایی که در این زمینه تألیف شده است، مراجعه نمایند.(2)
آنچه بر شمردیم، گوشه هایی از برخی نتایج و آثار فریضۀ الهی روزه است، و ماه روزه علاوه بر این ها، سودمندی ها و برکات دیگری نیز دارد که در پرورش اسلامی فرد و جامعه بسیار مؤثر است:
بدست آوردن ارزش های اخلاقی و تأمین سعادت آخرت، همراه با تحمل ناگواری هاست.
ص: 72
حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: «اَلْمَکارِمُ بِالْمَکارِه».(1)
ارزش های والای انسانی با ناگواری ها بدست می آید.
تحمل ناگواری ها، نیاز به اراده ی نیرومند دارد که با داشتن آن، انسان بر خواسته هایی که او را فرومایه می سازد، پیروز می گردد.اراده؛ همان ترمزی است که در سراشیبی هلاکت، انسان را نجات می دهد و بهترین راه برای بدست آوردن آن، روزه گرفتن است.
انسان با روزه داری،که امساک از خوردن وآشامیدن و خودداری از برخی چیزهای دیگر است، در واقع با خواهش های خویش می جنگد و در برابر غرائز خود مقاومت می کند تمرین این عمل، اراده و تصمیم را در انسان نیرومند می سازد و جان را از قید حکومت و سلطۀ هوس ها و خواهش ها می رهاند.
انسان با ایمان، عزیز است و حق ندارد خود را نزد دیگران خوار و ذلیل کند. با گرفتن روزه، در می یابیم که برای رسیدن به آب و نان، نباید بردۀ این و آن شویم.حق دیگران را پایمال نموده و برادران دینی خود را فریب دهیم. اگر در تنگناها قرار گرفتیم، هرگز آبرو و
ص: 73
حیثیت خود را از دست نداده و دست نیاز به دیگران دراز نکنیم و اگر بیگانگان خواستند با کمک های اقتصادی، شرف و استقلال ما را به یغما ببرند، هرگز زیر سلطه آنان نمی رویم و اگر ما را محاصره اقتصادی قرار دهند، مقاومت می کنیم.
صبر از خصائصی است که در اخلاق اسلام بر آن بسیار تأکید شده است، انسان مسلمان در زندگی فردی و اجتماعی خویش، درراه هدف هایی مبارزه می کند و با مشکلاتی نیز روبرو است، بدون خصلت صبر، پیروزی بر مشکلات و رسیدن به هدفها آسان نیست.
انسان زودرنج و کم حوصله، نزد دیگران سبک و بی مقدار است و از میدان امتحان نیز، سربلند بیرون نمی آید، ولی همه مردم، انسان خویشتن دار و پرحوصله را دوست دارند، وجود او را مفید می دانند.
روزه (به ویژه در روزهای گرم و طولانی تابستان که فشار تشنگی طاقت فرسا می شود) بطور چشمگیری به انسان صبر و مقاومت میبخشد و تحمل رنج و سختی را بر آدمی آسان می سازد.
ص: 74
قرآن کریم با توجه به همین اثر است که از روزه به «صبر» تعبیر کرده است: وَاسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ و الصَّلواةِ...(1) از صبر (روزه) و نماز کمک بگیرید.
و پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) ماه رمضان را ماه صبر نامیده اند و فرموده اند: «شَهْرُ الصَّبْرِ وَ اِنَّ الْصَّبْرَ ثَوابُهُ الْجَنَّةُ».(2)رمضان ماه صبر است و پاداش صبر، بهشت است.
خودبزرگ بینی وغرور،خصلت زشتی است که انسان را در اجتماع از چشم دیگران می اندازد.انسان مغرور، همیشه تنهاست، هیچکس دوست ندارد با او رفت و آمد کند؛ چرا که کسی حاضر نیست، فخرفروشی او را تحمل کند و خود را نزد او کوچک نماید.
انسان با روزه گرفتن، ناتوانی و بیچارگی خود را در می یابد و باور می کند که فروتنی و تواضع، امری پسندیده است.
ص: 75
با گرسنگی و تشنگی، شهوت انسان فروکش می کند و شیرینی ترک خواسته های حیوانی را در می یابد و برای رسیدن به لذّت بالاتر، از لذت های زودگذر دنیا دست بر می دارد.
اگر لذت ترک لذت بدانی دگر لذت نفس، لذت نخوانی
پزشکان معتقدند که علاج برخی از بیماری ها، کم خوری است و پرخوری، علت بسیاری از امراض است. وقتی معدۀ انسان خالی از غذا باشد، مغز، آمادگی بیشتر برای تفکر و توجه به علم و دانش پیدا می کند و ما با روزه گرفتن به این حقیقت پی می بریم.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) نیز در این زمینه می فرماید: «معده، مرکز بیماری ها و پرهیز و کم خوردن، سرآمد همۀ درمان هاست».(1)
کسی که در رفاه زندگی می کند و مزۀ گرسنگی را نچشیده، از درد بیچارگان و گرسنگان بی خبر است چنین انسانی با گرفتن روزه، از خواب غفلت بیدار می شود و به فکر کمک به افراد بی بضاعت می افتد و این زمینه ساز از بین رفتن فاصله طبقاتی در جامعه است.
ص: 76
آری احسان نمودن به فقراء و ارباب حاجت، از فواید روزه است، چرا که به سبب روزه و ادراک گرسنگی، حال فقراء و اهل مسکنت بر او ظاهر می شود و می داند که ایشان چه می کشیده اند و چه میکشند و این باعث رقّتِ قلب و احسان نمودن به ایشان می شود.
فائده دیگر، زیاد شدنِ تضرّع و خشوع است، چرا که روزه باعثِ قلّتِ کدورت و تخفیف تیرگی دل است و جلای دل موجب تضرّع و خشوع است و تضرّع و خشوع موجب قرب الهی است و نیز باعث زیادتی رسوخ التجاء است به جناب عزّت، چرا که روزه، موجب صفا و جلای دل است و جلای دل، موجب اُنس بباری تعالي و قطع از مخلوق است.در روزه آن قدر فوائد هست که به حیطۀ ضبط در نمی آید و آنچه بیان شد کافی است از برای هر که صاحب عقل و هوش است و توفیق عمل دارد.
اثری که روزه در افزایش حافظه می بخشد، تأثیری فیزیولوژیکی است که در نتیجۀ رسیدن غذاهای پاک پس از چند ساعت بی غذایی در سلول های مغز بوجود می آورد.
ص: 77
همانطوری که خوابیدن در شب تأثیر فیزیولوژی می بخشد که نتیجۀ آن، در وقت صبح ظاهر می گردد، اگر در آن زمان بخواهید معلوماتی را به حافظه بدهید، براحتی می پذیرد، در اثر این که از آرامش و سکون بالائی برخوردار است.
از فوائد ديگر روزه آن است که بسیاری از تمایلات نفسانی را امساک نماید و بر خواسته های خویش غلبه کند.
در اثر اجتناب از خواهش های نفسانی، روان از آرامش رفیعی برخوردار می شود.
در آن لحظه، اگر کسی بخواهد از محفوظات خود استفادۀ لازم را بکند، بسیار موفقیت آمیز خواهد بود.حضرت علی (علیه السلام) در این زمینه می فرماید: سه چیز موجب تقویت حافظه است؛ 1- مسواک کردن دندان ها. 2- روزه داشتن. 3- قرآن خواندن.(1)
ص: 78
ص: 79
ص: 80
دعا، یعنی خواندن خدای بزرگ و از او یاری خواستن. دعا، یعنی پیوند با آفریدگار توانا و حکیم در غم و شادی، راحتی و گرفتاری و در لحظه لحظۀ زندگی.
در فرهنگ اسلام، دعا کردن به درگاه خداوند یکی از مشخصاتی است که ویژه موحدان و مؤمنان است، چنانکه خداوند می فرماید:
«قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْلا دُعاؤُکُمْ».(1)
ای پیامبر! بگو اگر دعا نکنید و خدا را نخوانید، پروردگار من به شما هیچ اعتنایی نخواهد کرد.
و آنگاه که پروردگار به کسی اعتنایی نکند، خسران دنیا و آخرت، و ضلالت و هلاکت او حتمی خواهد بود. در مقابل، کسانی که خدا را بخوانند و به راستی از او یاری بخواهند، آفریدگار مهربان
ص: 81
بدون شک، فریادشان را پاسخ مثبت خواهد داد، زیرا که خود چنین وعده داده است:
«وَ قالَ رَبُّکُمْ اُدْعُونی اَسْتَجِبْ لَکُمْ».(1)
پروردگارتان گفت مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم.
بنابراین دعا کردن و نیازهای خود را از خدا خواستن، یکی از صفات ضروری همۀ خداپرستان و مؤمنان است و هر موحّد باید در همه لحظات زندگی و در همۀ موقعیت ها خدا را بخواند و سلاح دعا را همراه داشته باشد که:
الدُّعاءُ سِلاحُ المُؤمِنِ وَ عَمودُ الدّينِ وَ نورُ السَّماواتِ و الأرضِ.(2)
اما بهترین ماه ها برای دعا کردن، ماه رمضان است و بهترین حالت برای خواندن خدا و از او یاری خواستن حالت روزه است.
رمضان، ماه دعا است، پیشوایان گرامی فرموده اند، مؤمنان در این ماه و بویژه در شبهای مبارک قدر در دعا و نیایش مبالغه کنند و با توجه به اثرات سازندۀ دعا و نیایش، روزه داران می توانند در پیوند معنوی خویش، با خدای متعال تحولی بوجود آورند و بیش از پیش به ذات متعال هستی بخش او نزدیک شوند و کسب فیض کنند.
ص: 82
و از روایات و سخنان معصومین علیهم السلام هم چنین بر می آید که دعا، حتّی مقدّرات حتمی را رد می کند و آنچه که باید بشود جلوی او را می گیرد.
عمر بن یزید که از روات احادیث است، گفت از ابوالحسن امام کاظم (علیه السلام) شنیدم که می فرمود:
«اِنَّ الدُّعاءَ یَرُدُّ ما قَدْ قُدِّرَ وَ ما لَمْ یُقُدَّرْ، قُلْتُ وَ ما قَدْ قُدِّرَ عَرَفْتُهُ فَمالَمْ یُقَدَّرْ؟ قالَ: حَتّیٰ لا یَکُونَ».(1)
همانا دعا بر می گرداند، آنچه را مقدّر شده و آنچه را که مقدّر نشده، عرض کردم: مقدّر شده را دانستم، مقدّر نشده کدام است؟ فرمود: تا اینکه تقدیری درباره آن نشود (یعنی دعا جلوي تقدیر را میگیرد و برای خداوند بداء حاصل میگردد).
دعاهایی که از ائمه معصومین علیهم السلام در موارد مختلف، بخصوص در روزها و شب های با عظمت ماه رمضان نقل شده، بیانگر یکی از بزرگترین نعمت های الهی و جلوه های جلال و جمال خدای بزرگ است که تنها در مکتب امامان بزرگوار ما یافت می شود و بدون شک چنین روح عارفانه و دعاهای با عظمتی را در هیچ یک از مکاتب و ادیان نخواهیم یافت.
ص: 83
رمضان بهار دعا است، و لحظاتی که روزه دار به دعا می پردازد از پر شکوه ترین لحظات زندگی اوست.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) درباره دعا کردن در ماه رمضان چنین می فرماید: «اَیُهّاَ النَّاس ... وَ ارفَعُوا اِلیْهِ اَیْدِیَکُمْ بِالدُّعاء في اَوْقاتِ صَلواٰتِکُمْ فَاِنَّها اَفْضَلُ السّاعاتِ یَنْظُرُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ فیها بِالرَّحْمَةِ اِلیٰ عِبادِهِ ...».(1)
هان ای مردم! در ماه رمضان و به هنگام نماز دست هایتان را به دعا بسوی پروردگار متعال بلند کنید که چنین لحظاتی، با فضیلت ترین لحظات زندگی شماست که در آن هنگام خداوند، با دیدۀ محبت به بندگان نظر می افکند.
و نیز در روایاتی دیگر می فرماید:
«اَرْبَعَةٌ لا تُرَدُّ لَهُمْ دَعْوَةٌ وَ یُفتَحُ لَهُمْ اَبْوابُ السَّماء وَ یَصیرُ اِلَی الْعَرْشِ، دُعاءُ الْوٰالِدِ لِوَلَدِهِ وَ الْمَظْلُومِ عَلیٰ مَنْ ظَلَمَهُ وَ الْمُعْتَمِرٍ حَتّیٰ یُرْجَعَ وَ الصائمِ حَتّیٰ یُفْطِر».(2)
دعای چهار نفر مستجاب است و رد نمی شود و درهای آسمان از برای ایشان گشوده شده، دعوت آنها تا به عرش اعلاء می رسد یعنی دیگر حاجبی و مانعی در استجابت نماند:1- دعای پدر در حق
ص: 84
فرزند2- نفرین مظلوم بر ظالم 3- دعای کسی که حج عمره انجام می دهد تا برگردد. 4- روزه دار تا وقت افطار.
همچنین امام علی (علیه السلام) در این زمینه می فرماید:
بر شما باد در ماه رمضان به استغفار و دعای زیاد، اما دعای شما دافع بلای شماست و استغفار شما از بین برنده گناهان است.(1)
رمضان ؛ماه آمرزش و توبه و بازگشت به سوی خداست؛ آنانکه در زندگی خویش آلودگی هایی داشته اند، می توانند با روزه، جان خود را شستشو دهند و در خلوت سحرها، با رو کردن به خدای متعال درون را صفا بخشند و از خدای خویش طلب آمرزش کنند و می توانند با همین زمینه برای همیشه از کجی ها و گمراهی ها دست بردارند و به راه آیند.
پیشوایان معصوم علیهم السلام فرموده اند گناهان در این ماه بخشوده می شود؛ در این مژدۀ بزرگی است برای آنانکه لغزش هایی داشته اند تا نومید نباشند و از برکات این ماه استغفار کنند و بسوی خدا بازگردند و روی دل به سوی او دارند و با او پیمان بندند که از گناهان دست بشویند و خود را اصلاح کنند و گذشته را جبران نمایند و بدون
ص: 85
تردید گناهکار پشیمانی که در این ماه مبارک برای خدا روزه بدارد و از گذشته خویش شرمسار باشد و از خدا آمرزش بخواهد، مورد مهر و عفو خداوند قرار خواهد گرفت و سعادتش تأمین می شود.
از برکت های این ماه، همین انقلاب روحی و تحول درونی روزه داران و همین توفیقات عملی است که انسان آلوده را پاک می سازد و از عذاب الهی که محصول گناهان است نجات می بخشد و روزه دار را از ظلمت ها به نور می کشاند، به نور تقوی، به نور فضیلت های اخلاقی، به نور توبه و بازگشت به سوی خدا، به نور مهر و رحمت خدای متعال ...
آری استغفار، با معنی و رمزدار است که می تواند نفس بلا کشیدۀ آدمی را از بند برهاند و مولّد هر گونه خیر و سعادتی برای او باشد و موجب قرب انسان به خدای تعالی گردد و او را معطّر و خوشبو وارد در محفل اولیاءالله بنماید.
امام رضا(عليه السلام) فرمود:
تَعَطّروا بِالاِستغفارِ وَلا تَفضَحَنَّكُم رَوائِحُ الذُّنوبِ.(1)
با استغفار کردن، خود را معطّر و خوشبو کنيد تا رايحة (متعفن) گناه، شما را مفتضح ننمايد.
ص: 86
بله گناهان اشخاص، برای آنانکه اهل خرد و فهم و عرفانند مشخص می شود. بوی زشت معاصی، عارفان را به زودی متوجه می سازد و راه خلاصی از این رسوائی، عبارت از استغفار و روی به خدای آوردن است.
که پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) در این زمینه می فرماید:
اَیُّها النّاس اِنَّ اَنْفُسَکُمْ مَرهُونَةٌ بِاَعْمالِکُمْ فَفُکُّوها بِاِستِغفارِکُم.(1)
ای مردم، راستی که جان های شما در گرو عمل های شماست، پس آن را با استغفار از رهن آزاد کنید و از گرو بیرون بیاورید.
بنابراین، راه آزاد شدن نفس و فکّ رهن، استغفار است و روی این جهت است که طبق بعضی از روایات، بعضی از شیاطین مأمور ایجاد فراموشی در انسان و بازداشتن او از استغفار می باشند. همچنین امام امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) مسلمانان را به کثرت استغفار در ماه رمضان فرا خوانده و می فرماید:
«بر شما باد که در ماه رمضان، بسیار استغفار کنید و دعا نمائید، اما دعا، پس بوسیلۀ آن، دفع بلا از شما می شود و امّا استغفار، پس گناهان شما با آن محو خواهد گردید».(2)
ص: 87
بهرحال ماه رمضان، ماه استغفار است و در شب های قدر دو رکعت نماز، وارد شده بدین ترتیب که: بعد از حمد، هفت مرتبه توحید خوانده می شود و بعد از نماز، هفتاد مرتبه «استغفرالله و اتوب الیه»بایدگفت.
همچنين از رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) روایت شده که فرمودند: «ماه رمضان، ماه خدای عزوجل است ... ماه توبه و برگشت بسوی خداست و ماه مغفرت و آمرزش، ماه آزادی از آتش و دستیابی به بهشت است ...».(1)
در این ماه به قرائت قرآن بسیار سفارش شده و مرسوم مسلمین است که در ماه رمضان بیشتر از ماه های دیگر قرآن می خوانند و این خود وسیله ای است که جامعۀ اسلامی با قرآن و معارف آن آشنایی بیشتری پیدا کنند و برای پیشرفت در صراط خدا و اسلام از کلام خدای متعال آموزش بگیرند.
قرآن، پیام خدا برای هدایت مردم، کلام خدا برای حیات مردم، درمان خدا برای دردهای مردم و جلوه ای از نور خدا برای نجات مردم از ضلالت به سعادت است.
ص: 88
قرآن سفرۀ نعمت الهی است که همۀ نیازهای دنیا و آخرت و ظاهر و باطن انسان، به بهترین صورت ممکن، برای سفره چیده شده است.
مرحوم امام خمینی (رحمه الله) می فرمایند: «قرآن یک سفره ای است که خدا پهن کرده است برای همه بشر، یک سفرۀ پهنی است که هر کس به اندازۀ اشتهایش از آن می تواند استفاده کند، اگر مریض نباشد که بی اشتها بشود. امراض قلبیه، انسان را بی اشتها می کند. اگر مریض نباشد و اشتهای قلبی اش باشد، از قرآن استفاده می کند».
آری قرآن در همۀ ابعاد عبادی، سیاسی، اقتصادی، اخلاقی و اجتماعی و ...، بلکه برای لحظه لحظۀ زندگی و نیز ظریف ترین مسایل فکری و روحی بشر، طرح و برنامه دارد.
قرآن؛ کتاب رمضان و ره آورد ماه خداست، کتاب زندگی سازی که ارمغان این ماه بزرگ برای بندگان صالح خدا به شمار می رود. طائران بلندپرواز رمضان، در خلال این ماه شریف، با قرائت قرآن نغمه خوانی می کنند و عاشقان خدا با تلاوت آیات روحبخش قرآنی، سرود عشق را سر می دهند، شبستان تنگ و تاریک زندگی بوسیله قرآن مجید، نورانی و نشاط انگیز می شود.
بهترین ایّام برای درک قرآن: ماه خدا «رمضان» است و بهترین افراد برای فهم قرآن، روزه داران پاک دل هستند. ماه رمضان، ماه نزول قرآن است و قلب مؤمن روزه دار، جایگاه قرآن است.
ص: 89
این که خداوند قرآن را در ماه رمضان بر پیامبرش فرو فرستاده، از طرفی عظمت ایّام این ماه را بیان می دارد و از طرف دیگر، این حقیقت را می گوید که قرآن کتاب هدایت است، اما تنها برای آنها که از وابستگی های غیر خدایی بریده باشند و یکی از راه های مهم بریدن از وابستگی ها، روزه گرفتن است.
نجات از مفاسد و پلیدی ها در رمضان نهفته است، بنگریم که خداوند چگونه در یک آیه قرآن، هم عظمت ماه رمضان را بیان میدارد و هم نزول آن را و هم رسالت قرآن و هم جایگاه هدایت آن را :
شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِيَ أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ.(1)
ماه رمضان آنچنان ماه با عظمتی است که خداوند قرآن را در آن نازل کرده تا مردم را هدایت کند، و جایگاه این هدایت، چنانکه قرآن می فرماید: «هُدیً لِلْمُتَّقین»(2) تنها متقیان هستند که این هدایت را می پذیرند و باز چنانکه از قرآن می آموزیم راه رسیدن به تقوی، عبادت و روزه است.
اینک به پاره ای از کلام معصومین علیهم السلام راجع به تلاوت قرآن در این ماه اشاره می کنیم:
ص: 90
1. پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: مَنْ تَلافیهِ آیةً مَنَ الْقُرآنِ کانَ لَهُ مِثْلُ اَجْرِ مَنْ خَتم الْقُرآنَ فی غَیْرِهِ مِنَ الشُّهُوُرِ.(1)
اگر کسی در این ماه (رمضان) یک آیه از قرآن تلاوت نماید، ثوابش مثل کسی است که در غیر رمضان یک ختم قرآن نموده باشد.
2. پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: شَهْرُ رَمَضان، شَهْرُاللهِ عَزَّوَجَلَّ ... اَلا فَاجْتَنِبُوا فِیْهِ کُلِّ حَرٰامٍ، وَ اَکْثَروُا فِیْهِ مِنْ تَلاوَةِ الْقُرْآنِ ...(2)
ماه رمضان، ماه خدای عزوجلّ است ... هان! در این ماه، از هر حرامی دوری جوئید و در این ماه بسیار قرآن بخوانید.
رمضان، ماه عبادت و بندگی و راز و نیاز با معبود جهان است، در روایات اسلامی تأکید شده که در این ماه با توجه و خضوع بیشتر نمازها را بجا آورند، و از نمازهای مستحبی در شب و روز غفلت نورزند و بدین ترتیب با یک تمرین یک ماهه همه مؤمنین به عبادت خالص تری موفق می شوند و جان ها به خدا نزدیک تر می گردد.
ص: 91
پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) در این زمینه می فرماید: وَ مَنْ تَطَوَّعَ فِیهِ بِصَلاةِ کَتَبَ اللهُ لَهُ بَراءَةً مِنَ النّارِ.(1)
و هر کس در این ماه (رمضان)، نماز مستحبی بجا آورد، خداوند، برائت او را از آتش دوزخ خواهد نوشت.
و نیز در جای دیگر می فرماید: نماز بهترین موضوع و والاترین عمل است، حال هر کسی می خواهد کمتر و هر کس می خواهد بیشتر بجا آورد.(2)
آری نماز برقرار کردن رابطه از زمین با ملأ اعلی و با ذات لایزال خداوند است. انسان در پرتو نماز، به سوی ملکوت پرواز نموده مسافرت الی الله می کند و در ساحت قدس و حریم جلال الهی بار می افکند. آدمی به برکت نماز سبک بال می شود.
نماز زنگار معصیت و گناه را شستشو می دهد و بدین ترتیب، بزرگترین مانع قرب به حق و حجاب غلیظ محرومیت از رحمت خدا که همان گناه است بر کنار می رود و راه، باز می شود و انسان به خدا نزدیک می گردد. البته بهترین زمان ها، که در بالا بردن اعتبار نماز،
ص: 92
نقش بسیار مهم دارد، ماه مبارک رمضان است. زیرا همۀ آن آثاری که بر نماز مترتب بوده و هست؛ ضمیمۀ طهارت و صفاي نفس و نزاهت مخصوصی که مولود روزه است می شود و نیز شرافت و رحمتی که ویژه رمضان و از آثار این ماه شریف است اضافه میگردد. و در نتیجه نماز، در این ماه شریف، انسان را به اوج ترقّی می رساند و از این رو اصرار بسیار و تأکید شدیدی روی انجام نمازهای مستحبی در این ماه بزرگ شده تا جائی که در گفتار و خطبه پرارزش پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) می خوانیم:
وَ مَنْ تَطَوَّعَ فیهِ بِصَلاةِ کَتَبَ اللهُ لَهُ بَرٰاءَةً مِنَ النّارِ.(1)
هرکس دراین ماه (رمضان)، نماز مستحبی به جا آرد، خداوند برائت نامه او را از آتش دوزخ خواهد نوشت.
نیز از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) نقل شده: هرکس از شما در این ماه، دو رکعت نماز برای خدای عزیز و بزرگ بخواند، خداوند او را خواهد آمرزید.(2)
ص: 93
و حضرت امام صادق (علیه السلام) می فرماید: همواره پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) چون ماه رمضان فرا می رسید، نمازهای بیشتر و زیادتری بجا می آورد و من نیز در ماه رمضان،افزون تر می خوانم و شما نیز افزونتر بخوانید.(1)
نیز آن حضرت فرموده اند:
اگر بتوانی در ماه رمضان و غیر آن هزار رکعت نماز بخوانی، پس چنین کن و بخوان، زیرا علی (علیه السلام) ، پیوسته در شب و روز هزار رکعت نماز می خواندند.(2)
موضوع افطاری دادن به روزه داران و تقدیر از این بندگان صالح و پاک از سنّت های سابقه دار اسلامی است که در تمامی اعصار و قرون مورد اهتمام مسلمانان بوده و نه تنها در اعصار پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) و امام (علیه السلام) رایج بوده، بلکه در عصرهای دیگر نیز همچنان به قوّت خود باقی بوده و می باشد.
روزه داران با پیروزی بر هوای نفس قلب هایشان را از هر گونه کینه و تفرقه پاک می کنند و کدورت هایی را که منشأ شیطانی دارد،
ص: 94
مبدّل به صفا و صمیمت می سازند و ماه رمضان بهترین فرصت برای این دگرگونی و عالی ترین فصل برای غرس کردن نهال وحدت در قلب های موحدین است.
پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) به این نکته مهم، توجهی خاص فرموده و به مسلمین دستور می فرماید که برای ایجاد اتحاد و انسجام میان همه اقشار جامعه همدیگر را به بهانه افطار دعوت کنید تا در سایۀ ماه رمضان اتحاد و اتفاق، هرچه بیشتر میان مسلمانان ریشه بدواند.
در این باره آن حضرت می فرماید:
اَیُّها النّاسُ مَنْ فَطَر مِنْکُمْ صائماً مُؤمِناً فی هذَا الشَّهْرِ کانَ لَهُ بِذلِکَ عِنْدَاللهِ عِتْقُ رَقَبَةٍ وَ مَغْفِرَةُ لِما مَضی مِنْ ذُنُوبِهِ ...(1)
ای مردم! هر کس از شما مؤمن روزه داری را در این ماه افطاری دهد، برای اوست در مقابل این عمل، ثواب آزاد کردن بنده، و آمرزش گناهان گذشته اش. عرض کردند: یا رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم) برای همۀ ما مقدور نیست، که به یک صائم و روزه دار افطاری بدهیم، پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: بترسید از آتش جهنم (بهانه جوئی نکنید) و اگرچه یک نصفه خرمائی و یا یک جرعه آب به روزه داری بدهید و روزۀ او را باز کنید، به این ثواب بزرگ نائل می آئید.
ص: 95
اینک به پاره ای از کلام و سخنان معصومین علیهم السلام پیرامون افطاری دادن اشاره می کنیم:
1. امام صادق (علیه السلام) می فرماید:
سُدیر بر پدرم حضرت باقرالعلوم (علیه السلام) وارد شد، در ماه مبارک رمضان. سپس امام باقر (علیه السلام) فرمود: ای سُدیر، آیا می دانی چه شبهایی است این شب ها؟ سُدیر گفت: بلی فدایت گردم، این شب ها، شب های ماه رمضان است، مگر چگونه است این (شب ها)؟(یعنی فضایل و امتیازاتش را چگونه می بینی). امام (علیه السلام) به او فرمود: آیا قدرت داری شبي از این شب ها، ده بنده از فرزندان اسماعیل (علیه السلام) را آزاد نمائی، سُدیر عرض کرد: پدر و مادرم به فدایت، ثروتم کفاف نمی دهد (به آن جا که ده بنده بخرم آزاد نمایم)، سپس امام (علیه السلام) پیوسته تعداد بنده ها را کم کرد تا رسید به یکی در تمام این ماه. سُدیرگفت: قدرت ندارم، سپس پدرم به او فرمود:آیا قدرت نداری هر شب یک مسلمان روزه داری را افطار دهی؟
سُدیر عرض کرد به پدرم، بلی تا ده نفر را هم می توانم افطاری بدهم. سپس پدرم به او فرمود: ای سُدیر! همان است که اراده کردی
ص: 96
یعنی با افطاری دادن ده روزه دار، به ثواب عتق و آزاد کردن ده بنده، از اولاد اسماعیل نائل می گردی.(1)
2. امام کاظم (علیه السلام) می فرماید: فِطْرُکَ لِأخیکَ وَ اِدْخالِکَ السُّروُرَ عَلَیْهِ اَعْظَمُ مِنْ اَجْرِ صِیامِکَ.(2)
افطاری دادن به برادر مسلمانت و ایجاد سرور در قلب او از ثواب روزه ات بزرگتر است.
3. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: هرکس مؤمنی را افطاری دهد، خداوند هفتاد ملک را وادار میکند یک سال، تا همان شب از سال آینده، او را تعریف و تقدیس کنند».(3)
4. رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) می فرماید: هر کس روزه داری را افطاری دهد، به اندازۀ ثواب روزه اش اجر می برد، بدون اینکه از ثواب روزه خودش چیزی کم شود.(4)
ص: 97
5. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: هر کس مؤمنی را افطاری دهد، کفاره گناهانش خواهد بود تا سال آینده و هر کس دو نفر را افطاری دهد، خدا بر خود لازم میداند که او را وارد بهشت کند.(1)
6. پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: هر کس مؤمن روزه داری را افطاری دهد، ثوابش در نزد خدا آزاد کردن بنده ای است و نیز بخشش گناهانش تا سال بعد.(2)
از نتایج بارز روزه، برانگیختن حس همدردی نسبت به مستمندان و همنوعان تنگدست است، آنان که زندگی آسوده ای دارند و رنج فقر و طعم گرسنگی و تشنگی را نچشیده اند، ممکن است از حال مستمندان غافل بمانند و روزه وسیله ای است که آنان را از غفلت می رهاند و رنج مستمندان را به یاد آنان می آورد تا به دستگیری فقیران همت گمارند و به درد دل آنان برسند.
ص: 98
به همین جهت است که به احسان و اطعام و انفاق به مستمندان در ماه مبارک رمضان بسیار سفارش شده است و نبی مکرّم اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) یکی از برنامه هاي پربار ماه رمضان را صدقه و انفاق بر مستمندان قرار داده و فرموده اند: وَ تَصدّقوا علی فقرائکم و مساکینکم.
بر فقراء و مسکینان خود صدقه دهید.
امام صادق (علیه السلام) نیز در این زمینه می فرماید: کسی که در ماه رمضان صدقه ای بدهد، خداوند هفتاد نوع بلا و گرفتاری را از او دفع خواهد فرمود.(1)
و از حضرت رضا (علیه السلام) روایت شده: کسی که به هنگام افطارش قرص نانی را به مستمندی صدقه دهد، گناه او را خواهد آمرزید.(2)
در بعضی از روایات، ماه رمضان ربیع الفقراء یعنی بهار مستمندان نامیده اند، چنانکه از رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) روایت شده: ماه شعبان، ماه من و ماه رمضان، ماه خدای تعالی است و آن، بهار فقراء و تهیدستان است.(3)
آری پیامبر ماه رمضان را ، بهار نیازمندان یعنی فصل نشاط مندی و طراوت و خرّمی فقراء دانسته و ربیع الفقراءش لقب داده؛ اکنون
ص: 99
باید پیروان راستین محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) و امت رمضان و دلدادگان امام صادق (علیه السلام) بکوشند که از ماه رمضان، بهاری برای مستمندان بسازند و به وجود بیاورند، به زندگی بی سر و سامان محرومان و مستمندان رونق و طراوتی بدهند و خرّمی و صفائی بخشند.
شبستان تنگ و تاریک زندگی مستمندان را نوری داده و روشن سازند.
نان و نوائی به آنان داده، مسکن و مرکبی برایشان فراهم آورند و خلاصه غبار غم و اندوه را از چهرۀ حسرت زده و زجر کشیدۀ آنان بزدایند و به وضع دردآورشان پایان داده، به محرومیت و تنگدستی آنان رضا ندهند.
موضوع صلۀ رحم از اهمیت فراوانی در اسلام برخوردار می باشد و آیات کریمۀ قرآنی، مدح و ستایش احسان کنندگان به ارحام (در سطح بالائی) فرموده، چنانکه شدیداً قطع کنندگان رحم را نکوهش و ملامت می فرماید. اخبار و آثار بزرگان و خاندان عصمت نیز در این باب فراوان است.
امام امیرالمؤمنین (صلی الله علیه و آله) در وصایای بسیار ارزنده و جاویدی که به فرزندشان امام مجتبی (علیه السلام) کرده اند، می فرماید: خویشانت را گرامی دار، چه آنکه آنان بال توأند که با آن پرواز می کنی و اصل و ریشۀ
ص: 100
تو هستند که به آن بر می گردی و دست تو می باشند که با آن حمله می کنی.(1)
در منطق امیرالمؤمنین (علیه السلام) ، اقوام و خویشان انسان، بال و عامل پرواز اویند که به برکت آنان اوج می گیرد و پیش می رود و به همه جا راه می یابد. همچنين آنان ریشه وجودی انسانند و تار و پود و رگ و ریشه های وجود آنان بهم آمیخته و در آخر، ارحام و خویشان انسان دست پر توان انسانند، که با آن قدرت حمله دارد و اگر دست در بدن نباشد، آدمی قدرت مدافعۀ از خود را نخواهد داشت.
و در جای دیگر می فرماید: خداوند، صلۀ رحم را لازم گردانید که در آن موجب زیاد شدن و نموّ عدد و شمار یاران می شود.(2)
و همچنین پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) در این زمینه می فرماید:
کسی که در این ماه پیوند و احسان نسبت به خویشان خود کند،خداوند او را به رحمت خود پیوند دهد، در روزی که خدای را ملاقات نماید و کسی که در این ماه قطع رحم کند و از خویشان
ص: 101
خود ببرد، خداوند در آن روز، که این بنده با او ملاقات می کند ، رحمت خود را از او قطع خواهد کرد».(1)
تقوی و پرهیزکاری در تربیت و سازندگی و شخصیت اسلامی یک مسلمان نقش بسیار مهمی دارد و برای رسیدن به همین صفت، بهترین عبادت در ماه صیام و در حال روزه، اجتناب از گناهان است.
بدين جهت؛وقتي كه پیامبر بزرگوار اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) در خطبه شعبانیه فضیلت های ماه رمضان و روزه را برای مردم بیان مي فرمود؛ امام علی (علیه السلام) پرسید: بهترین اعمال در این ماه چیست؟ آنحضرت فرمودند: اَلْوَرَعُ عَنْ مَحارِمِ اللهِ. اجتناب از معاصی و گناهان.
یکی از مواد برنامۀ ماه مبارک رمضان، حفظ زبان است و می توان گفت این مادّه از مهمترین موادّ آن به شمار می رود، زیرا اولاً؛ بعضی از تخلفات و معاصی زبان، موجب بطلان روزه است و ثانیاً؛ زبان، مجمع الآثام و منشاء گناهان بسیار و مولّد آفات بی شماری است.
ص: 102
رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) می فرماید: روزه دار در عبادت و بندگی خداست، اگرچه خوابیده باشد تا زمانی که غیبت مسلمانی را نکند.(1)
همچنين از آنحضرت روایت شده که فرمودند: کسی که مسلمانی را در ماه مبارک رمضان غیبت کند، اجر و پاداشی بر روزه اش نخواهد بود.(2)
ماده دیگری از برنامه رمضان و از وظائف روزه داران این است که چشم را از محرّمات آن بپوشانیم، نگهداری چشم از وظائف متقین و از صفات و مزایای پرهیزکاران به شمار آمده و امام علی (علیه السلام) در این زمینه می فرماید:
اهل تقوی چشمان خود را نگه داشته و از آنچه که خداوند بر آنان حرام کرده پوشانیدند.(3)
و رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) می فرماید: چشمان خودتان را از آنچه که نگاه کردن به آن حلال نیست، بپوشانید.(4)
ص: 103
آری در ماه مبارک رمضان باید چشم کنترل شود و اگر روزه دار بخواهد روزه اش کامل و موجب قرب به خدا باشد ، باید سخت چشم خود را در حصار و تحت مراقبت شدید قرار داده، با اطمینان کاملاً نگاه کند وگرنه روزۀ او در منطق اهل رمضان و عارفان، روزه نیست.
چنانکه در روایتی آمده که رسول مکرّم اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) فرموده اند:
کسی که در حال روزه داری با دقت به پشت سر زنی نگاه کند، تا حجم استخوانهای آن زن از زیر جامۀ او برایش نمودار گردد، روزۀ خود را افطار کرده است.(1)
و لقمان (علیه السلام) به پسرش گفت: پسرم! روزه ای بگیر که شهوت ترا قطع کند، ولی روزه ای نگیر که مانع نمازت بشود ،چون نماز بالاتر از روزه است.(2)
ص: 104
ص: 105
ص: 106
شب قدر آمده یاران بقدرش آگهی یا نه *** به مهمانی شدی دعوت،اجابت میکنی یا نه
دل مولی بدست آور،بکن ياری مظلومان *** مطیع خالق و رهبر بدوران میشوی یا نه
خدایا من دراین لحظه بسان مرغ پر بسته *** گنه کار و پشیمانم، بخشش میکنی یا نه
من امشب به درگاه تو نالان آمده ام *** براي تطهيروعطاآمده ام،عطا ميدهی یا نه
این فصل سخنی چند است؛ درباره لیله القدر و عظمت و اهمیّت آن:
شب های قدر، اوج معنویت ماه رمضان است، شب هایی است که زندگی مؤمن در آن سراسر رنگ خدا می گیرد، پهنه ای است که روزه دار، بر آن می ایستد و بر همۀ ما سوای حق، پشت می کند و در خلوت پر راز شب با عبودیت محض در پیشگاه خدا همه چیز و حتی خود را به فراموشی می سپارد، از هر چه زمینی است می بُرد و با آسمان پیوند می خورد، مجرد می شود و به عبادت خدای یکتا می ایستد، پردۀ اسباب و قوانین و نوامیس جهان به یکسو می رود و مؤمن
ص: 107
تنها خدا را می بیند که کارگزار همۀ هستی است و با گوش جان، کلام خدا را می شنود و با دل در می یابد که کائنات چون گویی با چوگان امر الهی متحرکند و این امر او و ارادۀ اوست که سیطرۀ خویش بر هم چیز گسترده است...
شب قدر، میعاد انسان با خداست، شب رنگ باختن جسم و حکومت روح است، شب حقارت ماده و عظمت معناست، شب تجلّی معنویت دین و آسمانی شدن زمین است، شب همگامی سراسر وجود مؤمن با ژرفای فطرت الهی اوست.
شب همسایگی انسان با فرشتگان است.
شب فراموشی خود و استغراق در خداست.
شب باران مهر و رحمت حق بر روزه داران خداجوست.
شب تقدیر الهی است.
آری شب قدر از هزار ماه بهتر است ...
در شب های قدر، باید همچنان که پیشوایان به ما آموخته اند با خدای جهان به راز و نیاز و دعا و نیایش بپردازیم، سراسر شب باید بیدار ماند، و در نماز و عبادت کوشید و نیازها را به پیشگاه خداوند عرضه داشت، و مهر و رحمت و آمرزش را از او خواست.
ص: 108
در این شب، پس از گذشتن نیمی از ایّام روزه، و لیالی ماه مبارک رمضان، بنده از قابلیت ها و شایستگی های مطلوبی برخوردار شده، که اگر خواسته هایش را با خالق خودش در میان بگذارد، هیچ بُعدی ندارد که به پاسخ آن در خواسته هایش می رسد.
ائمه علیهم السلام مکرراً پیروان خودشان را امر به دعا در این شب ها میکنند. «در این شب دعا کنید و از خدایتان بخواهید، مراد شب بیست و سوم است».(1)
از مولای ما امام سجاد (علیه السلام) پیرامون شب قدر آمده است که:
آن حضرت در شب های قدر یعنی نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم، دعا می کرد، در حال ایستاده و نشسته و رکوع و سجود، خداوند را می خواند.(2)
امام باقر (علیه السلام) فرمود: هر کسی شب قدر را احیاء بگیرد، گناهش آمرزیده می شود، اگرچه گناهانش به تعداد ستارگان آسمان، و سنگینی های کوه ها، و پیمانه های دریا باشد.(3)
ص: 109
امام صادق (علیه السلام) بیماری سختی گرفت، وقتی شب بیست و سوم شد، به غلامانش دستور داد که او را به مسجد ببرند، غلامان حضرت چنین کردند و حضرت تا صبح در آن شب، در مسجد ماند.(1)
برکات دعا و احیاء در این شب ها آن قدر بسیار است که متأسفانه بندگانِ مؤمن، مقداری از آن را می دانند و وقت های خودشان را صرف برخی از کارهای بیهود و عبث می کنند، در این لحظه دوست دارم ؛ این روایات را به عنوان برکات احیاء و دعا و نماز ذکر نمایم تا اینکه زمینه ای باشد، برای احیاء شب قدر و اهمیت دادن به دعا و راز و نیاز با معبود در این سه شب.
امام باقر (علیه السلام) می فرماید: هر کسی شب 23 ماه رمضان را احیاء بگیرد و صد رکعت نماز در آن شب بخواند (به این برکات ارزنده و والا نائل می آید):
یک - توسعه اقتصادی
دو - از غرق شدن، نابود شدن زیر دیوارها و تصادفات و سرقت و از شرّ درندگان او را پناه می دهیم.
ص: 110
سه - ترس از سؤال منکر و نکیر در عالم قبر از او برداشته می شود و در حالی از قبرش بیرون می آید و سوی محشر می رود که اطراف او را نور احاطه کرده باشد.
چهار - در آن روز، نامه اعمالشان به دست راستشان می دهند.
پنج - آزادی از جهنم برایش نوشته می شود.
شش - عبور از صراط و امنیت از عذاب جهنم برایش ثبت میشود.
هفت - بدون حساب وارد بهشت می شود.
هشت - در کنار پیامبران و راستگویان و شهداء و درست کاران قرار می گیرد و اینان خوب رفیقی برایش هستند.(1)
پس شب قدر از فرصت های بسیار ارزنده و مغتنم است و باید ما این شب را برای تفکر در اوضاع اسلامی و توجه بیشتر به تعالیم قرآن مجید غنیمت بدانیم و به مقدار ارتباط خود با قرآن و احکام قرآن کاملاً رسیدگی کنیم.
ص: 111
باید از لیالی متبرکه احیاء، که در فضیلت آن و شب زنده داری و عبادت در آن، در کتب دعا و حدیث، اخبار بسیار وارد شده استفاده کنیم.
شب هائی است که هرکس در اين شب ها ، به در خانۀ خدا برود با دست خالی بر نمی گردد و به سعادت حضور معنوی و لذت تقرّب نایل می شود.
قرآن شب قدر را، (لیلة مبارکه)(1)
خوانده و در شأن آن یک سوره نازل شده و شرافتش از هزار ماه بیشتر است.
شب قدر، شب نزول فرشتگان بر زمین و شب نور و سعادت و قرب به خدا و سلام و رحمت است.(2)
لذا برخی از مفسرین می گویند: شب قدر، به این جهت قدر نامیده شده که جمیع مقدرات بندگان در تمام سال، در آن شب تعیین میشود؛ بلي در آن شب، مقدرات یکسال انسان ها تعیین می گردد و
ص: 112
ارزاق و سرآمد عمرها و امور دیگر در آن (لیلة مبارکة) تفریق و تعیین می شود.(1)
علامه طباطبائی می فرماید: ظاهر آن است که مراد از قدر، تقدیر و اندازه گیری است. خداوند در این شب حوادث یکسال را مقدر می کند؛ از قبیل حیات، مرگ، رزق، سعادت، شقاوت.(2)
شايان ذكر است، هرچند در تعیین شب قدر اختلاف است؛
ولی قول معتمد و محقق که از روایات معتبره گرفته شده، این است که از شب نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم ماه رمضان بیرون نیست.
و به احتمال قوی که بعضی احادیث هم مثل روایت جهنی مؤید آن است، شب قدر، شب بیست و سوم است و از بعضی اخبار استفاده می شود که هر یک از این سه شب، شب قدر است.(3)
به هرحال اگر شب قدر دقيقا معلوم نيست ، نهان بودن آن متضمن حکمت و مصلحتی است، و ممکن است آن مصلحت این باشد که
ص: 113
مسلمانان، تمام شب های این ماه را یا لااقل این سه شب را در عبادت و پرستش خدای تعالی و تلاوت قرآن و ... اهتمام نمایند و در شب 19 و 21 و 23، در توبه و استغفار و اصلاح احوال و دعا و تلاوت قرآن ؛ جهد و جدّ بلیغ نمایند و تا صبح بیدار باشند.
و نکته دیگری که در پنهان ماندن شب قدر به نظر می رسد؛ این است که اگر این شب با این همه قدر و منزلت، مشخص و شناخته شود، بسیاری از مردم به عبادت در آن اکتفاء کرده و از فیض توجه و دعا در سایر شب ها باز می مانند و بسا که سبب غرور یا عجز بعضی شود، در حالی که چون پنهان و نامشخص است، مؤمنان در تمام شب های آن به ذکر خدا و دعا و توبه اشتغال می ورزند و از برکات و ثواب های بیشتر مستفیض و بواسطه تمرین زیادتر ،ملکات فاضله در آن ها راسخ تر می شود.
حق شب قدرست در شبها نهان *** تا کند جان هر شبی را امتحان(1)
یک - دعا و راز و نیاز و توبه و استغفار؛ که توضیح آن گذشت.
ص: 114
دو – تجدید عهد با ولیّ امر حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف و خواندن دعاهای معروف «اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیّکَ...» می باشد، زیرا شب قدر به آن حضرت تعلق خاص دارد و در آن ملائکه بر آن بزرگوار نازل میشوند.(1)
علی بن ابی حمزه از امام موسی کاظم (علیه السلام) نقل می کند، شنیدم که آن حضرت فرمود: هیچ فرشته ای را خداوند در امری نازل نمی کند، مگر بر امام نازل می شود و خود را و با آنچه از طرف حق آورده به امام عرضه می دارد، و به راستی فرشتگان نزد پروردگار بزرگ بسوی صاحب الامر ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف مشرّف می شوند.(2)
سه - احیاء و شبزندهداری؛ احیاء لیالی قدر از مستحبات مؤکده دانسته شده، خصوصاً شب های 21 و 23.
چون احتمال زیاد و شواهد قوی بر اختصاص شب قدر به شب 23؛ بیش از قرائن و شواهد سایر شب ها است.
در روایت آمده که پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) بر چهره های خاندانش آب می پاشید و نمی گذاشت شب 23 از ماه رمضان را بخوابند.
همین طور حضرت زهرا (علیها السلام) هیچ یک از اهل خانۀ خود را نمی گذاشت در آن شب بخوابند و برای اینکه خوابشان نبرد، غذای
ص: 115
کمتری به آنان می داد، و از روز، خود را برای شب زنده داری آماده می کرد و می فرمود: محروم است کسی که از خیر این شب بی بهره بماند.(1)
این عمل معصومین علیهم السلام دلیل بر عظمت احیاء بوده و اینکه بیداری در این شب، با بیداری سایر شب ها متفاوت است، در این شب اگر مؤمنی احیاء بگیرد، مورد توجه خدای متعال و تقرّب به او می شود، به اندازه ای که یک شب، هزار شب محسوب می شود.(2)
اما احیاء در شب های دیگر از همان سال، یک شب حساب میشود، نه هزار شب.
پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: موسی (علیه السلام) به خداوند عرض کرد: خدایا قرب تو را می خواهم. خداوند فرمود: قُربی لِمَنْ اِسْتَیْقَظَ لَیْلَةَ الْقَدْرِ.(3)
تقرب به من برای کسی است که شب قدر را بیدار مانده است.
چهار قرآن به سر؛ در روایتی از امام باقر (علیه السلام) نقل شده که فرمودند: در این سه شب یعنی 19، 21 و 23 ؛ قرآن را باز می کنی و مقابل روی خود گرفته و می گوئی: خدایا از تو به حق کتاب با محتوای پیامبر، و آنچه در این کتاب از اسماء حسنای تو است می
ص: 116
خواهم، اینکه مرا از آتش جهنم آزاد نمائی. سپس در این فاصله حاجت های خود را می خواهی، آنگاه قرآن را به سر می گذاری، و خدا را به قرآن و رسولش سوگند می دهی، سپس خداوند را به سایر معصومین علیهم السلام قسم می دهی.(1)
پنج - علاوه بر آنچه بیان شد در این شب های قدر، زیارت امام حسین (علیه السلام) ، خواندن صد رکعت نماز و غسل کردن نيز وارد شده است.(2)
اینک به پاره ای از سخنان گهربار معصومین علیهم السلام پیرامون اهمیت شب قدر اشاره می کنیم:
1- رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود:
هنگامی که شب قدر فرا می رسد، ملائکه، آنهائی که ساکنان سدرة المنتهی هستند، که از آن جمله جبرئیل امین است، از آسمان نازل می گردند، پس جبرئیل نازل می شود، که با او پرچم هائی است که یک پرچم را بر بالای قبر من، و پرچمی بر بیت المقدّس و پرچمی در بالای مسجد الحرام و یکی دیگر را بر بالای طور سینا نصب می فرماید و در آب شب (شب قدر) هیچ مؤمن و مؤمنه ای را
ص: 117
واگذار نمی کند، مگر بر او سلام می نماید؛ الا شارب الخمر و خورندۀ گوشت خوک و کسی را که به زعفران خود را آلایش می نماید.(1)
2- از امام صادق (علیه السلام) سؤال شد،چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟
حضرت فرمود: کار نیک در آن شب، از کار در هزار ماه که در آن ها شب قدر نباشد، بهتر است.(2)
3- امام صادق (علیه السلام) می فرماید: ... زیارت خانه خدا نوشته می گردد در شب قدر، و پیش آمدها و بلایا و ارزاق و آنچه نظیر آن است تا شب قدر سال آینده، تقدیر و تثبیت می گردد.(3)
4- امام باقر (علیه السلام) می فرماید: لیله القدر، از ماه ائمه پوشیده نیست و به تحقیق ملائکه در شب قدر به ما نازل می گردند و در محور ما خانواده طواف می نمایند.(4)
ص: 118
5-فضیل بن یسار گوید: امام باقر (علیه السلام) در شب بیست و یکم و بیست و سوم ماه رمضان مشغول دعا می شد، تا شب به سرآید و آنگاه که شب به پایان می رسید، نماز صبح را می خواند.(1)
6- امام صادق (علیه السلام) می فرماید: برآورد اعمال در شب نوزدهم، تصویب آن در بیست و یکم و تنفیذ آن در شب بیست و سوم انجام می گیرد.(2)
7- پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: موسی (علیه السلام) عرض کرد؛ خدایا! تقرّب و نزدیک شدن تو را می خواهم.
خداوند فرمود: تقرّب من برای کسانی است که شب قدر بیداری کشیدند.موسی (علیه السلام) عرض کرد: خدایا! رحمت تو را می خواهم. خداوند فرمود:رحمتم برای کسانی است که به تهیدستان در شب قدر ترحم نمایند. موسی (علیه السلام) عرض کرد: خدایا! عبور از پل صراط را می خواهم. خداوند فرمود: عبور از پل صراط برای کسانی است که در شب قدر صدقه بدهند.موسی (علیه السلام) عرض کرد:خدایا! درختان بهشت با میوه هایش را می خواهم. خداوند فرمود: درختان بهشت با میوه هایش برای کسانی است که در شب قدرخداوند را تسبیح گویند.
ص: 119
موسی (علیه السلام) عرض کرد: خدایا! نجات از آتش جهنم را می خواهم. خداوند فرمود: نجات از آتش جهنم برای کسی است که در شب قدر از گناهانش استغفار کند.
موسی (علیه السلام) عرض کرد: خدایا! خشنودی تو رامی خواهم. خداوند فرمود:خشنودی من برای کسانی است که در شب قدر دو رکعت نماز شب قدر را بخوانند.(1)(دستور خواندن این نماز در مفاتیحالجنان مرحوم شیخ عباس قمی آمده است).
8- عبدالله بن سنان از امام صادق (صلی الله علیه و آله وسلم) روایت می کند که آن حضرت فرمودند:
وقتی شب نوزدهم ماه رمضان فرا می رسد، نامه های حاجیان فرودمی آید و مرگ ها و ارزاق نوشته شده و خداوند بر حالات بندگانش آگاه می شود، آنگاه هر مؤمنی را می آمرزد، مگر دو نفر را؛ یکی کسی که مست کننده را بنوشد (مثل خمر و...). دوم کسی که با بستگان بسیار نزدیک خویش که مؤمن هستند (از قبیل پدر، مادر، دائی، عمو، عمه، خاله، خواهر و برادر) قطع معاشرت و رفت و آمد می کند.(2)
ص: 120
9- امام صادق (علیه السلام) فرمودند: در شب قدر، آنچه از آن شب در طول یکسال می گذرد، نوشته می شود ازخوبی، بدی، مرگ، زندگی، باران، سفر حج، آنگاه به انسان های روی کرات خاکی، همۀ این موارد اجراء می شود. ابن بکیر می گوید: به امام عرض کردم در حق چه کسانی از اهل زمین اجراء می شود؟
امام فرمود: به هرکسی که تومی نگری (هیچ محدودیتی ندارد).(1)
10- امام صادق (علیه السلام) می فرماید: وقتی شب قدر فرا می رسد. تمام امور از هم تفریق و جدا می شود و منادی از آسمان هفتم، از درون عرش فریاد می زند؛خداوند عزّوجلّ، هر کسی که کنارقبر حسین (علیه السلام) در این شب آمده، بخشیده است.(2)
11- امام صادق (علیه السلام) فرمودند: شب قدر، قلب ماه رمضان است.(3)
ص: 121
عيد در زبان فارسی به معنای جشن، ولی در عربی از نظر معنای لغوی از عُوْد به معنای بازگشتن گرفته شده است. دو جهت در علّت نامگذاری آن؛ به این واژه گفته شده:(1)
یک - برخی گفته اند: علّت این که «عید» را عید گفته اند: این است که مردم در آن روز به وسیلۀ توبه و دعا و نیایش بسوی پروردگار متعال باز می گردند و خدای سبحان نیز با مغفرت و عطایا بسوی بندگانش بر می گردد.
در داستان حضرت موسی (علیه السلام) آمده است: وَ مَوْعِدُکُمْ یَوْمُ الزینَةِ.(2)
علامه طباطبائی می گوید: از سیاق آیه این چنین پیداست که در یک روز معیّن پیروان حضرت موسی (علیه السلام) خودشان را زینت می دادند و بازارهایشان نیز مزیّن می کردند، به عنوان عید جشن می گرفتند.
حضرت موسی (علیه السلام) در آن روز با استمداد غیبی خداوند، کلیۀ کید و مکر ساحران و جادوگران فرعون را بر باد داد، و پیروزمندانه، در برابر فرعونیان به شهر بازگشت.
ص: 122
دو - برخی دیگر از بزرگان گفته اند: علت اینکه «عید» را عید نامیدند، این است که خدای متعال در آن روز به بندگان مؤمنش فوائد جمیله و عائدات جزیله و پاداش بزرگ می دهد.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: خدای متعال در روز عید به فرشتگان می فرماید، مزد آنانی که به وظایف خودشان عمل کردند چیست؟
فرشتگان می گویند: خدایا! پاداش آنان به دست تو است.خدای متعال می فرماید: شما فرشتگان گواهی بدهید و شاهد باشید من آنها را آمرزیدم.(1)
بنابر هر دو قول، فرهنگ عید در اسلام مشخص گرديد.
چون اسلام، این روز را برای بازگشت بنده به سوی خدا، با توبه و دعا و توجه خداوند بسوی بندگان تا مغفرت و رحمت و جوائز قرار داده و لذا همۀ مکتب وحدانیّت را دعوت می کند به اجتناب از انواع شادی هایی که موّحد را از مسیر الهی دور می کند و قرآن چنین شادی ها،راازصفات مشرکین می خواندو می فرماید:
الّذینَ اتَّخَذُوا دِیْنَهُمْ لَهْواً و لَعِباً.(2)
مشرکین کسانی هستند که عیدشان را، شادی های فاسد قرار دادند.
ص: 123
«دینهم» به معنای «عیدهم»؛ در بیانات مغسّرین آمده، چون مشرکین در آن روز، بت های خود را به انواع زیبائی های مُفرط مُزیّن می کردند و به عنوان خدای خویش، آنها را می پرستیدند.
در قرآن از چهار عید نام برده شده از جمله عید فطر، آنجا که می فرماید: قَدْ اَفّلَحَ مَنْ تَزَکّیٰ.(1)
مراد از «تزکی» زکات فطره است یعنی روزه داری که زکات فطره اش را بپردازد، پیروز و رستگار است به دنباله اش می گوید:
وَ ذَکَّرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلّیٰ.(2) نماز عید فطر را بخواند.
فرهنگ برگزاری عید اسلامی در این دو آیه مشخص گردیده، دستگیری از فقراء و یاد خدا؛ بوسلیه خواندن نماز عید فطر.
و جالب توجه این جاست که با «قد» مطلب را تأکید نموده یعنی مسلمین به جای این که اول صبح ماه شوال برخیزند و خودشان را برای گردش و تفریح آماده کنند. بسوی میعادگاه همیشگی و جایگاه نماز و عبادت بشتابند، تا اینکه در صفوف نماز، نامشان را در دفتر روزه داران واقعی باری تعالی بنویسند.
اینک به پاره ای از سخنان معصومین علیهم السلام پیرامون عید فطر و زکات فطره اشاره می کنیم:
ص: 124
1. حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: روز عید فطر، برای کسی عید است که خداوند روزه اش را پذیرفته و از بیداری شب او تشکّر نموده و هر روزی که در آن گناه نشود، آن روز برای مؤمن روز عید است.(1)
2. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: ... همانا به کارگر پس از فراغ از کار اُجرت می دهند، پس آمرزش روزه داران و اُجرتشان در شب عید فطر، به آنان عطاء می گردد ...(2)
3. حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: روز عید، روزی است که نیکوکاران پاداش می گیرند، ولی گناهکاران زیان می کنند و این روز، بسیار به روز قیامت شباهت دارد. پس با بیرون رفتن شما از منزل به سوی نماز عید، بیرون رفتن از قبر بسوی خدایتان یاد آورید. وقتی در جایگاه نماز ایستادید به یاد آن روزی بیفتید که در محضر خداوند برای حسابرسی می ایستید. بیاد آورید بازگشت خودتان را به منزل هائی که در پیش رو دارید، آیا به بهشت می روید یا به جهنم.
ای بندگان خدا ! بدانید نزدیکترین چیزی که برای مردان روزه دار و زنان روزه دار قرار داده شده، این است که در آخرین روز ماه
ص: 125
رمضان فرشته ای از طرف خداوند فریاد می زند، بندگان خدا بشارت باد بر شما، خدا گناهان گذشته شما را آمرزید. به فکر آینده و زندگی جدید خودتان باشید که چگونه می خواهید زندگی نوین را آغاز کنید.
وقتی هلال ماه شوّال نمایان شد، فریاد فرشته برخاسته می شود: مؤمنین بیائید جوائزتان را دریافت کنید.(1)
4. از امام صادق (علیه السلام) سؤال شد درباره قول خداوند که می فرماید: «قَدْ اَفّلَحَ مَنْ تَزَکّیٰ» به تحقیق رستگار شد کسی که پاک شد؟ حضرت فرمودند: کسی که خارج نماید، زکات فطره اش را (مراد است).(2)
5. امام علی (علیه السلام) می فرماید: هر کسی زکات فطره را اداء نماید. خداوند تکمیل می فرماید برای او بوسیله زکات فطره، نواقص زکات مالش را.(3)
6.امام صادق (علیه السلام) می فرماید: براستی از اکمال و اتمام روزه، ادای زکات فطره است، همچنان که درود و صلوات بر پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) باعث اکمال نماز است، زیرا کسی که روزه بگیرد و
ص: 126
زکات فطره را عمداً نپردازد، روزه نیست برای او، یعنی قبولی روزه او منوط به پرداخت زکات است.(1)
حدود 3500 سال قبل از میلاد، قبایلی از عرب به فلسطین هجرت کردند که بعدها کنعانیان نامیده شدند، 2500 سال بعد از این هجرت، قومی به نام فلسطین با هجرت خود به این سرزمین جای کنعانیان را گرفتند و نام فلسطین را بر خود گذاشتند، از زمان ظهور اسلام در فلسطین (قرن هفتم میلادی) این کشور در دست مسلمانان بوده و پیروان ادیان دیگر با مسلمانان زندگی مسالمت آمیز داشته اند. اگرچه اقوام زیادی در طول تاریخ به فلسطین حمله کرده و آنجا را تصرف نموده اند؛ اما فلسطین با اکثریت ساکنان عربی اش، همواره هویت عربی و اسلامی خود را حفظ کرده است. در جنگ های صلیبی، حدود هفتاد هزار مسلمان از مردان و زنان و اطفال فلسطینی کشته شدند، اما ملّت فلسطین همچون سرو، بر پای خویش ایستاده بودند.
ص: 127
یهود آواره در سراسر اروپا و آمریکا، به خاطر صفات پستش، همواره مورد تحقیر جهانیان واقع می شد، ولی در آرزوی تشکیل دولتی یهودی به سر می برد، اولین اقدام آنها تشکیل کنگرۀ بال در سال 1897 میلادی به ریاست هرتزل بود، او می گوید: در کنفرانس بال من دولت یهود را پایه گذاری کردم که در مدت 50 سال آینده، جهانیان همۀ اعمال ما را متوجه خواهند شد.(1)
هرتزل که بانی صهیونیزم بین المللی است در کتاب (دولت یهود)؛ اوگاندا را به عنوان مرکز دولت یهودی پیشنهاد کرد، ولی کنگرۀ یهود، پس از مرگ هرتزل با پیشنهاد وی مخالفت نمود و تأکید کرد که فلسطین و یا حداقل منطقه ای در جوار آن که بعد بتوانند به فلسطین دست یابند، باید مرکز یهود انتخاب شود.
بعد از جنگ جهانی اول به خاطر وجود امپراتوری عثمانی، صهیونیست فقط یک درصد یهود را تشکیل می داد و چندان هم موفق نبود. پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی عثمانی، انگلستان
ص: 128
رسماً فلسطین را تحت قیمومت خود گرفت و پس از آن، مهاجرت یهود به فلسطین شدت یافت و قتل و غارت و تصاحب شهرک ها و روستاهای فلسطینی شروع شد.
پس از جنگ جهانی دوم در سال 1948 انگلستان اعلام کرد طبق نظر سازمان ملل، فلسطین را تخلیه می کند و آن را به سازمان ملل واگذار می نماید و در پی آن ساز و برگ های نظامی و اسلحه های مدرن را در اختیار یهودیان قرار داد و ملت فلسطین را خلع سلاح کرد، به این ترتیب دست یهودیان را در کشتار مردم بی دفاع فلسطین بازگذاشت. بعد از این ماجرا در «دیریاسین» 250 فلسطینی را در یک حمله سر بریدند.
زنان مسلمان را بدون پوشش و برهنه، سوار بر اتومبیل ها کرده و در شهرها گرداندند. بعد از این اعمال خشونت آمیز، بیش از یک میلیون مسلمان فلسطینی به کشورهای مجاور پناهنده و آواره شدند.
همزمان با خروج انگلستان از فلسطین، یهودیان به نام دولت اسرائیل اعلام استقلال کردند که بلافاصله ارتش های مصر، عراق، سوریه، سعود، سودان، لیبی، اردن، لبنان، همراه آورگان فلسطینی از سه طرف وارد فلسطین شدند. در ابتدا پیروزی هایی داشتند، ولی با
ص: 129
فعالیت انگلستان و آمریکا و سازمان ملل، جنگ متوقف شد و پس از مدتی از سر گرفته شد، ولی کاری از پیش نبردند تا این که در سال 1979 سادات در کمپ دیوید، پیمان صلح با اسرائیل را امضاء کرد. به دنبال آن اُردن نیز در این جرگه وارد شد.
زمزمه های سازش از زمان ریگان رئیس جمهور آمریکا بین اعراب و اسرائیل شدت بیشتری گرفت تا این که در سال 1991 اعراب و اسرائیل با طرّاحی آمریکا در مادرید پشت میز مذاکره نشستند.
این مذاکرات برای اسرائیل دست آورد مهمی در بر داشت، زیرا هدف گفتگوهای مستقیم، برای او به منزلۀ شناسایی آن کشور از طرف اعراب بود. عرفات به خاطر حفظ موقعیت سیاسی خویش، منافع ملی فلسطین را زیر پا گذاشت و به وعده های دروغین آمریکا و اسرائیل دل خوش کرد و امروز پس از گذشت چندین سال از مذاکرات پی در پی، هیچ چیز به دست نیامده و نخواهد آمد.
الف - فساد پی در پی در طول تاریخ
ص: 130
«وَقَضَيْنَا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ فِي الْكِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيرًا ».(1)
ب - لجاجت و سبک سری
«وَ لَمَّا جاءَهُمْ کِتابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ وَ کانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَي الَّذينَ کَفَرُوا فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَي الْکافِرينَ».(2)
ج - کشتن پیامبران الهی
«لَقَدْ أَخَذْنا ميثاقَ بَني إِسْرائيلَ وَ أَرْسَلْنا إِلَيْهِمْ رُسُلاً کُلَّما جاءَهُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوي أَنْفُسُهُمْ فَريقاً کَذَّبُوا وَ فَريقاً يَقْتُلُونَ».(3)
د - جاسوسی و جاسوس پروری
«أَلَمْ تَرَ إِلَي الَّذينَ نافَقُوا يَقُولُونَ لِإِخْوانِهِمُ الَّذينَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الکِتابِ...».(4)
ذ - یهود و تقاضای عمر جاوید
«وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلي حَياةٍ وَ مِنَ الَّذينَ أَشْرَکُوا يَوَدُّ ».(5)
ص: 131
ویل دورانت می نویسد: یهودیان کمتر به زندگی پس از مرگ اعتقاد داشتند و در دین آنها هیچ چیز دربارۀ خلود آدمی نیامده و پاداش و کیفر را منحصر به همین دنیا می دانند ، همین افکار و عقاید بی پایه و اقلیت مذهبی و نژادی، باعث شده در دنیای امروز از یهود، مردمی مرموز و جاسوس و سیاست باز، ساخته شود که نه تنها دولت ابر پلنگ آمریکا را در خدمت گرفته، بلکه در شوروی سابق نیز رهبران بلند پایۀ حزب کمونیست از جمله تروتسکی و همسر لنین یهودی بودند. از 22 وزیر دولت مسکو 17 نفر یهودی بودند در قسمت دبیر کلی سازمان ملل 17 نفر از رؤسای قسمت ها و 5 نفر از معاونان و مشاوران، یهودی هستند، 19 نفر از رؤسای مهم بانک همراه و صندوق بین المللی پول یهودیند.(1)
شايان ذكر است كه امروز 5/1 درصد جمعیت آمریکا؛ یهودی است. ولی 69 درصد شرکت های تجاری و کارخانجات تولیدی از آن یهود است. بانک ها و مطبوعات و خبرگزاری های مهم با پول سرمایه داران یهودی اداره می شود.
ص: 132
همچنين 55 درصد از اعضای پارلمان آمریکا، 71 درصد وکلای دادگستری، 69 درصد پزشکان، 80 درصد تجار مهم، 60 درصد مقامات CIA یهودی اند.(1)
فرقه های ضالۀ بهائی و قادیانی توسط یهود تشویق و اداره می شوند. به همین جهت حیفا در قلب اسرائیل، به عنوان شهر مذهبی بهائیان معرفی می گردد و نقشۀ اسرائیل بر روی دیوار حظیرة القدس بهائیان آمریکا کشیده می شود.
صاحبان مکتب های اجتماعی و سیاسی مثل مارکس و انگلس، بل سارتر، فروید هم یهودی اند. دولت غاصب کنونی که برای فریب جهانیان لقب حضرت یعقوب (علیه السلام) که اسرائیل (بندۀ خدا) است.
بر خود نهاد و اسم فرزندان و خیابان ها و مدارس، حتی شمارۀ پروازها را به اسم انبیای بنی اسرائیل نام گذاری کرده است.
قیام خودجوش مردم فلسطین که پس از ناامیدی از دولت های غرب و شرق و مذاکرات سازش، از سال 1987 شروع شد، انتفاضه
ص: 133
نام گرفت، هستۀ اصلی این قیام از مساجد شروع شده و نشان دهندۀ عزم ملی برای نابودی اسرائیل است.
این قیام، الهام گرفته از انقلاب اسلامی ایران می باشد، حرکت جهاد اسلامی که شاخۀ انشعابی اخوان المسلمین است، به رهبری دکتر فتحی ابراهیم شقاقی در داخل سرزمین های اشغالی شکل گرفت. بقیۀ اخوان المسلمین که معتقد بر کادرسازی و تربیت نیروی انسانی بودند، بعد از حرکت جهاد اسلامی، آنها نیز وارد مرحلۀ مبارزه عملی شده و حرکت مقاومت اسلامی (حماس) را پی ریزی نمودند که رهبری معنوی آن را شیخ احمد یاسین به عهده دارد.
این دو تشکل با الهام از انقلاب اسلامی به زمینه سازی اجتماعی قیام پرداختند که در این رابطه شیخ حامد البیضاوی خطیب می گوید: در سال 1970 در بزرگ ترین شهر فلسطین یک دختر با حجاب دیده نمی شد، ولی الان ده ها هزار خانم فلسطین حجاب دارند. در سال 1967 در شهر نابلس فقط 15 مسجد وجود داشت ،اکنون 65 مسجد وجود دارد. در غزه تعداد مساجد از 200 به 600 مورد افزایش پیدا کرده است و مبارزات، رنگ اسلامی به خود گرفته است ، در حرکت جدید که از تاریخ 7/8/1379 شروع شد، بیشتر الهام گرفته از پیروزی مسلمانان لبنان می باشد و برای اولین بار ملت های اسلامی در تمامی کشورهای اسلامی در تمامی کشورهای اسلامی به حمایت ازفلسطینیان تظاهرا کردند،در آمریکا و انگلستان مسلمانان به حمایت
ص: 134
از فلسطینان به خیابان ها آمدند حتی درخود اسرائیل، یهودیان طرفدار صلح، به حمایت از ملّت مظلوم فلسطین تظاهرات نمودند و این رویداد اخیر، در طول دوران مبارزۀ ملت فلسطین بی سابقه است.
حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) آخرین جمعۀ ماه مبارک رمضان را به عنوان روز جهانی قدس اعلام کرده و فرمودند: «جمعۀ آخر ماه مبارک رمضان روز قدس است، روز قدس که همجوار شب قدر است، لازم است که در بین مسلمانان احیاء شود و مبدأ هوشیاری آنان باشد ... هان ای مسلمانان جهان و مستضعفان گیتی، به پا خیزید ... تا کی باید قدس شما ، در زیر چکمه تفاله های آمریکا، اسرائیل غاصب پایکوب شود؟ تا کی سرزمین قدس، فلسطین، لبنان و مسلمانان مظلوم آن دیار در زیر سلطۀ جنایتکاران به سر برند و شما تماشاچی باشید».(1)
جمعه آخر ماه رمضان، یادآوری حضور میلیونی مردم مسلمان ایران و دیگر مسلمانان جهان در اعلام همدردی با ملّت مظلوم
ص: 135
فسلطین است، ملّتی که بیش از پنجاه سال از سرزمین مادری خود آواره و بی خانمان شده اند.
به مصداق روایت نبی مكرم اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) «مَنْ اَصْبَحَ وَ لَم یَهتَمَّ بَاُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیسَ بِمُسِلمٍ».
هر کسی که صبح کند و اهتمام نورزد به امور مسلمین، مسلمان نیست.
اعلام همدردی و اهتمام به وضیعت مسلمانان مظلوم فلسطین، نه تنها یک وظیفه سیاسی، بلکه یک وظیفه شرعی و دینی نیز می باشد.
لذا روحانیت ما در این برهه از زمان در مقابل رژیم صهیونیستی وظیفۀ سنگینی دارد، زیرا اخیراً در اسرائیل صحبت از مقابلۀ این دولت با مسلمین است نه اعراب. موشه دایان بعد از تصرف بیت المقدس، در حالی که وارد بیت المقدس می شد، فریاد زد:
یکی از چندین آرزوی ما برآورده شد، بالاخره توانستیم انتقام فتح خیبر را از مسلمانان بگیریم. و این جمله اکنون بر روی در و دیوار شهرهای یهودی نشین نقش بسته است.
ص: 136
روحانیت ما با روشنگری خود، باید نسل جوان را به خطرات دنیای سیاسی خاورمیانه آشنا کند و آن ها را برای مقابله با ظلم و ستم صهيونیست ها آماده سازند.
ص: 137
ص: 138
ص: 139
ص: 140
از «اُمّ سعید» کنیز امیرالمؤمنین (علیه السلام) پرسیدند: علی (علیه السلام) در ماه رمضان بیشتر عبادت می کند یا در سایر ماه ها؟ پاسخ داد: علی (علیه السلام) هر شب با خدای خود به راز و نیاز مشغول است و برای او ماه رمضان و دیگر اوقات یکسان است.
و نیز در شرح حال آن حضرت آمده است: وقتی که او را پس از ضربت خوردن از مسجد به خانه می بردند، نگاهی به محلّ طلیعۀ فجر افکند و فرمود: ای صبح! تو شاهد باش که علی را فقط اکنون (به حکم اجبار) درازکشیده می بینی)!(1)
مردی از ابن عباس از روزه پرسید، ابن عباس گفت: اگر روزه پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) را بخواهی بدانی، پس آن حضرت سه روز از هر ماهی روزه داشت، و می فرمود: این سه روز برابری با روزۀ دهر دارد.(2)
ص: 141
و محدّث قمی می نویسد: حضرت علی (علیه السلام) شب ها را به عبادت و نماز شب ؛ و روزها را یک روز در میان روزه و یک روز در میان افطار می کرد.(1)
مردی مجوسی پسرش را دید که در ماه مبارک رمضان آشکارا غذا می خورد، یک سیلی محکم به او زد که چرا حرمت اسلام و مسلمین را رعایت نمی کنی؟
بعد از مرگ مجوسی، او را در خواب دیدند که در بهشت است، از او پرسیدند: چه عملی تو را از اهل بهشت قرار داد؟
گفت:درحال احتضارم، ندایی از حق تعالی برآمد که: ای ملائکه بر بالین بنده ام حاضر شوید که او را از مسلمین قرار دادم، چون ماه رمضان را احترام می نمود.(2)
شب جمعه و شب نوزدهم ماه رمضان سال 40 هجرت، آخرین شب عمر امام علی (علیه السلام) بود، امام حسن (علیه السلام) می گوید: همراه پدرم
ص: 142
علی (علیه السلام) به سوی مسجد رهسپار شدیم، پدرم به من فرمود: «پسرم! امشب لحظه ای چرت مرا فرا گرفت، در هماندم رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) بر من آشکار شد، عرض کردم: «ای رسول خدا، چیست این مصائبی که از ناحیۀ امت شما به من رسیده است؟ آنها به راه عداوت و انحراف افتاده اند.»
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) به من فرمود: اُدْعُ عَلَیْهِمْ: «آنها را نفرین کن».
من امشب در مورد این امّت (منحرف) چنین نفرین کردم: «خدایا به عوض آنها، دیدار و همنشینی با خوبان را نصیب من گردان، و به عوض من، بَدان را بر آنها مسلّط کن»!
سحرگاه همان شب نفرین امام علی (صلی الله علیه و آله وسلم) به استجابت رسید.(1)
در ایستگاه چهارم پل صراط، از روزه سؤال می شود
از ابن عباس روایت شده: که بر روی گرمی جهنم هفت ایستگاه است که از بنده سؤال خواهد شد. در نخستین جای آن از شهادت به وحدانیت خدا (یعنی از توحید که از عقائد است) پرسیده می شود، اگر جواب کامل داد، به ایستگاه دوم عبور می کند، در ایستگاه دوّم از نماز سؤال می گردد، اگر آن را صحیح انجام داده باشد، به جایگاه
ص: 143
سوم عبور می کند، در ایستگاه سوم از زکات پرسیده می شود، اگر آن را درست جواب داد، به ایستگاه چهارم عبور می کند و در آنجا از روزه پرسیده می شود، اگر آن را صحیح انجام داد، به ایستگاه پنجم وارد می شود، در آنجا از حج سؤال می شود، اگر آن را بجا آورده باشد، به ایستگاه ششم وارد می شود، و در آنجا از حج عمره پرسیده می شود،اگر آن را انجام داده باشد، به مرحله هفتم وارد خواهد شد، در آنجا از مظالم (آنچه به ظلم گرفته شده یا از ستم هائی که به دیگران انجام گرفته) سؤال می شود، اگر از عهده آن بیرون آمد که هیچ . و گرنه گفته می شود: به اعمالش بنگرید، اگر او عبادت مستحبی انجام داده است که بوسیله آن اعمال خود را تکمیل کرده باشد، از سؤالات فاتح بیرون می آید و او را به سوی بهشت می برند!(1)
در حالات آیت الله نجابت از علماي شیراز آمده است که: در شب های ماه مبارک رمضان در ابتدا معمولاً مذاکره علم و بحث
ص: 144
معرفت و توحید بود؛ که افضل اعمال، حتی نسبت به لیله القدر است (بنابر نقل مرحوم صدوق) و بعداً احمز اعمال بین اعمال شب ها و سحرهای ماه مبارک یعنی مشکل ترین آن ها و طولانی ترینش که هزار مرتبه سورة قدر یا صد مرتبه سورة دخان است را ملتزم بودند؛چنانکه امام علی (علیه السلام) در حدیثی می فرماید: « هرگاه من بین دو امر واقع بشوم، آن را که مشکل تر هست، انتخاب می کنم، به عنوان فرد افضل».(1)
حجت الاسلام و المسلمین توسلی: در کسالت آخر امام، شب ها یکی از برادران پاسدار، پشت در اتاق ایشان می خوابید، یک وقت من از ایشان سؤال کردم: «شما که مدتی شب ها مراقب امام بودید، خاطره ای از امام دارید؟» گفت: «بله، شب ها، معمولاً امام دو ساعت مانده به اذان صبح بیدار بودند. یک شب متوجه شدم، امام با صدایبلند گریه می کنند. من هم متأثر شدم و شروع کردم به گریه کردن. امام برای تجدید وضو بیرون آمدند متوجه من شدند. فرمودند: «فلانی! تا جوان هستی قدر بدان و خدا را عبادت کن لذت عبادت
ص: 145
در جوانی است. آدم وقتی پیر می شود، دلش می خواهد عبادت کند؛ اما حال و توان برایش نیست».
امام خمینی در هر کار و در هر حال به یاد خدا بودند. ذکر و دعا و مناجات و گریه های نیمه شبشان هرگز قطع نشد. از لحظه های آخر عمرشان اگرچه فیلمبرداری شده است، ولی هنوز بخشی از آن را نشان نداده اند، چنانچه این فیلم ها به طور کامل نشان داده شوند، می بینید که چگونه ریش مبارکشان را روی دست گرفته اند و زار زار گریه می کنند. آخرین ماه رمضان دوران حیاتشان به گفتۀ ساکنان بیت، متفاوت از دیگر ماه رمضان ها بود. به این صورت که امام همیشه برای خشک کردن اشک چشمشان دستمالی را همراه داشتند، ولی در آن ماه رمضان، حوله ای را نیز به همراه بر می داشتند تا در هنگام نمازهای نیمه شبشان از آن هم استفاده کنند.(1)
یکی از همراهان امام در نجف اشرف اظهار می دارد که: «ایشان در روز ؛ ده جزء قرآن در ماه رمضان، می خواندند یعنی در هر سه روز، یک دوره قرآن می خواندند. برادران خوشحال بودند که دو دوره قرآن را خوانده اند؛ ولی بعد می فهمیدند، امام ده یا یازده دوره
ص: 146
قرآن را خوانده اند، و فکر می کنم که حالا هم، ایشان این برنامه را داشته باشند».
فرزند امام می گفت: شبی در ماه رمضان، من پشت بام خوابیده بودم ،خانه ایشان یک خانه کوچک 45 متری بود، بلند شدم دیدم که صدائی می آید، متوجه شدم که آقاست که در تاریکی در حال نماز خواندن است. و دست هایش را طرف آسمان دراز کرده و گریه می کند. برنامه عبادی ایشان این بود که در ماه رمضان، شب تا صبح نماز و دعا می خواندند و بعد از نماز صبح و مقداری استراحت، صبح زود برای کارهایشان آماده بودند.(1)
علی بن مهزیار از بزرگان و فقهای پارسای عصر امامان جواد و هادی (علیه السلام) بود و از طرف آن ها وکالت و نمایندگی داشت تا در اهواز به امور مردم رسیدگی کند ، قبر شریفش در اهواز محل زیارت شیعیان و دوستان است، او می گوید:در اهواز زلزله مکرّر و زیاد می آمد، نامه ای برای امام جواد (علیه السلام) نوشتم، و در آن نامه عرض کردم: «اگر اجازه بدهی از اهواز به جای دیگر منتقل شوم».
ص: 147
امام جواد (علیه السلام) در پاسخ نوشت: «از اهواز به جای دیگر نروید، روزهای چهارشنبه و پنج شنبه و جمعه روزه بگیرد و لباسهایتان را بشوئید و پاکیزه نمائید، و روز جمعه بیرون بیائید و دسته جمعی دعا کنید، و خداوند این بلا را از سر شما دفع خواهد کرد».
علی بن مهزیار (رحمه الله) می گوید: پس از دریافت نامه، به دستور آن حضرت عمل کردیم، دیگر زلزله نیامد.(1)
مغیره از جمله کسانی است که بطور مکرر قرآن را ختم می کرده است.
فرزندش علی بن مغیره می گوید: به امام کاظم (علیه السلام) عرض کردم: من هم بعد از پدرم با توجه به فرصت، شغل، نشاط و کسالت خود، گاهی بیشتر و گاهی کمتر از او ، قرآن را در ماه مبارک رمضان ختم می کنم و هنگامی که عید فطر فرا می رسد یک ختم آن را برای رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) قرار می دهم و یک ختم برای علی (علیه السلام) و یک ختم برای حضرت فاطمه (علیها السلام) و سپس برای هر یک از ائمه تا به شما
ص: 148
منتهی شود یک ختم قرآن اهدا می کنم. چه اجری برای این عمل من وجود دارد؟امام کاظم (علیه السلام) فرمود: اجر تو این است که در قیامت با آنها خواهی بود.گفتم: «الله اکبر» یک چنین اجری دارم.سه مرتبه فرمود: آری.(1)
از آخوند ملاعلی همدانی نقل شده است که در یکی از زمستان های سخت همدان ، که سرمای شدیدی منطقه را فرا گرفته بود،فقرای زیادی گِردخانه آخوند اجتماع کرده و از او کمک می طلبیدند. ایشان که در مصرف سهم امام (علیه السلام) احتیاط تام داشت، بتردید می افتد که آیا سزاوار است از آن وجوه به مستمندان بدهد؟ لذا تصمیم می گیرد برای دیدن یکی از امامان در خواب و سؤال از حضرت، روز را روزه بگیرد و پس از افطار و قبل از خواب صد مرتبه سوره توحید یا قدر بخواند. ولی چون دندان کشیده بود، روزه نگرفته و شب صد مرتبه سوره مذکور را می خواند. در خواب می بیند که مستمندان خانه او را احاطه کرده، ناگاه، صدای یا کریم بلند شد و آخوند می بیند که حاج شیخ عبدالکریم آمد و گفت: طلب کار
ص: 149
زیاد است. لذا من دو هزار تومان حواله می دهم، مگر این ها (فقراء) باید از گرسنگی بمیرند؟ روز بعد آخوند منتظر حواله مذکور شد. ولی چون خبری نشد، از شخصی دو هزار تومان قرض کرده و به فقراء می دهد. بعد از بیست روز، یک نفر کُرد با نوکرش نزد آخوند می آید و وصیت نامه ای برای آخوند می خواند که در آن نوشته شده بود: به آخوند ملاعلی دو هزار تومان بدهید. تاریخ وصیت نامه همان روزی بود که شبش آخوند ذکر را خوانده و آن خواب را دیده بود.(1)
یکی از شب های مهتابی، امام علی (علیه السلام) از مسجد کوفه بیرون آمد و به قصد صحرا حرکت کرد، گروهی پشت سر آن حضرت به راه افتادند، تا به آن حضرت رسیدند، حضرت نزد آن ها ایستاد و فرمود: کیستيد؟
گفتند: ما از شیعیان تو هستیم.امام (علیه السلام) با دقّت به چهره آنها نگریست و فرمود: «پس چرا سیمای شیعه را در چهره شما نمی نگرم».پرسیدند: سیمای شیعه چگونه است.
ص: 150
فرمود: سیمای آن ها: 1. بر اثر عبادت شب و بی خوابی، زرد شده است، 2. و چشمانشان بر اثر گریه از خوف خدا، کم دید شده، 3. کمرشان بر اثر قیام به عبادت، خم گشته، 4. شکمشان بر اثر روزه گرفتن، فرو رفته، 5. و لب هایشان بر اثر دعا خشک شده 6. و گَردِفروتنان بر آنها نشسته است (آثار خشوع و تواضع در چهره آن ها آشکار است).(1)
خانم عاطفه صدیقی همسر محترمه شهید رجائی در خاطرات خود از شهید رجائی نقل می کند:
آقای رجائی واقعاً اراده عجیبی داشتند، وقتی تصمیم می گرفت کاری را انجام بدهد، در هر شرایطی که پیش می آمد، دنبال آن کار را می گرفتند. ایشان هر پنجشنبه همیشه روزه می گرفت که گاه روزه مستحبی بود و بعضی اوقات هم قضای روزه پدر یا مادرش را داشت، گاهی که پیش می آمد، روزه پنجشنبه ای به قزوین می رفتیم ایشان نظر همیشگی خود را داشت، یعنی با اینکه در سفر بود و نباید روزه
ص: 151
می گرفت، ولی می دیدم که تا نزدیکی های غروب هیچ چیز نمی خورند و مثل یک روزه دار رفتار می کنند!
ما که نمی دانستیم چرا این کار را می کند، وقتی به او می گفتیم در سفر که نمی شود روزه گرفت. چون در این گونه مواقع خیلی که حرف می زد که عملش جنبه ریا و تظاهر نداشته باشد، بصورتی خاص به ما می فهماند که روزه نیست، ولی می خواهد عادت هر پنجشنبه خود را ترک نکند.
مدت ها از زندگی مشترک ما گذشت تا من متوجه شدم پنجشنبه هر هفته را روزه می گیرد و چون نه تنها هیچ چیز در این رابطه حتی به من نمی گفت، بلکه طوری هم رفتار می کرد که من فکر می کردم ناهارش را خورده و به منزل آمده است. بعد که دیدم پنجشنبه ای هم که در منزل است غذا نمی خورد، فهمیدم روزه مستحبی می گیرد.(1)
ص: 152
در حالات عالم بزرگوار، سیدمهدی قزوینی آمده که رسمش این بود که نماز مفرب را در مسجد می خواند و مردم نیز اجتماع می کردند و بعد از آن نوافل مرّتبه ي ماه رمضان را بجا می آورد، سپس به منزل می آمد و افطار می کرد و باز به مسجد بر می گشت و نماز عشا را با مردم بجا می آورد، آنگاه نوافل مرتّبه ي آن را می خواند و بعد با جمعیّت زیادی به منزل برمی گشت و بعد از لحظاتی که آرام می گرفتند، یکی از قرّاء شروع به قرائت قرآن می کرد و با آهنگی بلند و دلنواز، آیاتی از کتاب خدا را تلاوت می کرد، آیاتی که در تحذیر و ترغیب و موعظه بود و به نحوی تلاوت می کرد که سنگ گران را ذوب می کرد و قلب های قاسی و سخت را نرم می نمود، آنگاه دیگری می آمد و ذکر مصائب حضرت ابی عبدالله الحسین(علیه السلام) را می کرد و بعد از آن یکی از صلحاء شروع به قرائت دعاهای ماه مبارک رمضان می کرد و دیگران نیز پیروی می نمودند و با او
ص: 153
می خواندند تا موقع صرف سحری می شد که پراکنده می شدند و هر کدام به منزل و جایگاه خود می رفتند.(1)
یکی از فضلاء می گفت: به مرحوم آیت الله شهید مطهری (رحمه الله) عرض کردم که شما فوق العاده از علامه طباطبائی تجلیل می کنید تعبیر «روحی فدا» را در مورد ایشان دارید. این همه تجلیل بخاطر چیست؟آن مرحوم فرمود: من فیلسوف و عارف بسیار دیده ام و احترام مخصوص من به ایشان نه به خاطر این است که ایشان یک فیلسوف است. بلکه به این جهت است که او عاشق و دلباخته اهل بیت است.
علامه طباطبایی (رحمه الله) در ماه رمضان، روزه خود را به بوسه بر ضریح مقدس حضرت معصومه (علیها السلام) افطار می کرد. ابتدا پیاده به حرم مطهر مُشرّف می شد، ضریح مقدس را می بوسید، سپس به خانه می
ص: 154
رفت و غذا می خورد این ویژگی اوست که مرا به شدت شیفته ایشان نموده است.(1)
خداوند به حضرت موسی (علیه السلام) وحی کرد: آیا برای من هرگز عملی انجام داده ای؟
موسی (علیه السلام) عرض کرد: برای تو نماز خواندم، روزه گرفتم، صدقه دادم و ذکر تو نمودم. خدا به موسی (علیه السلام) وحی کرد: نماز دلیل (خداپرستی و نجات) تو است، و روزه سپری است برای تو (از آتشدوزخ)، صدقه برای تو سایه ای در محشر است، چه عملی را بخصوص برای من انجام داده ای؟
موسی (علیه السلام) عرض کرد: مرا به عملی که به خصوص برای توست راهنمایی کن، خداوند فرمود: آیا تو هرگز برای من به دوستم دوستی کرده ای و با دشمنم دشمنی نموده ای؟
موسی (علیه السلام) دریافت که بهترین اعمال، دوستی (با دوستان خدا) برای خداست و دشمنی با دشمنان خدا، برای خداست.(2)
ص: 155
عالم بزرگ، سیّدنعمت الله جزایری که از شاگردان محقق اردبیلی است می گوید: محقق اردبیلی در سال های قحطی و گرانی، آنچه را از آذوقه و طعام در خانه داشت، بین مستمندان تقسیم می نمود و برای خود به اندازه یک سهم از سهم فقرا می گذاشت، در یکی از سال های قحطی،چنین کرد، همسرش ناراحت و خشمگین شد و به او گفت: «فرزندانمان را در چنین سالی، وامانده و تهی دست، باقی گذاشتی، تا مثل سایر مردم، به گدایی بیفتند؟»
محقق اردبیلی از همسرش گذشت و به مسجد کوفه رفت و در آن جا به اعتکاف (عبادت سه روزه همراه روزه و نماز) پرداخت، در روز دوم اعتکاف، شخصی چند بار گندم مرغوب و آرد خوب که بر پشت چارپایان قرار داده بود، به خانه او آورد و به همسرش تحویل داد و گفت: «این بارها را صاحب منزل (محقق اردبیلی) که اکنون در مسجد کوفه به اعتکاف اشتغال دارد، فرستاده است».
هنگامی که ایّام اعتکاف، تمام شد، و محقّق اردبیلی به خانه اش بازگشت، همسرش به او گفت: «طعامی را که توسط آن اعرابی فرستاده بودی، بسیار مرغوب و خوب بود».
ص: 156
محقق اردبیلی که از این طعام بی خبر بود، دریافت که از جانب خداوند و امداد الهی بوده، حمد و سپاس الهی را به جا آورد.(1)
برنامه های روزانه شیخ انصاری (رحمه الله)
عباداتی که شیخ از سن بلوغ تا آخر عمر به آنها ادامه می داد، گذشته از فرائض و نوافل شبانه روزی و ادعیه و تعقیبات، عبارت بوده اند از: 1- قرائت یک جزء قرآن در هر روز 2- نماز حضرت جعفر طیّار (علیه السلام) در هر روز 3- زیارت جامعه در هر روز 4- زیارت عاشورا در هر روز. (2)
آورده اند؛ حاج محمدابراهیم کلباسی (رحمه الله) که از معاصران میرزای قمی و سیّدشفتی و از شاگردان بحرالعلوم و صاحب ریاض و... است. شب قدر را با عبادت ادراک کرد؛ زیرا به مدت یکسال شب تا صبح عبادت کرد و معلوم است که شب قدر، از شب های سال بیرون نیست.(3)
ص: 157
شیخ عباس قمی نقل می کند که: آقا سیّد صدرالدین عاملی اصفهانی، شبی از شب های ماه رمضان داخل حرم امیرالمؤمنین (علیه السلام) شد، بعد از زیارت نشست پشت سر مقدس. و شروع کرد به خواندن دعای ابوحمزه ثمالی، همین که شروع کرد به کلمه«الهی لاتؤدّبنی بعقوبتک». گریه او را گرفت و پیوسته این کلمه را تکرار می کرد و گریه کرد تا غش کرد و او را از حرم مطهر بیرون آوردند.(1)
یکی از اعضای دفتر آقای رجائی در نخست وزیری می گفت:
در یک ماه رمضان نیمه شبی که رفتم تا ایشان را برای خوردن سحری بیدار کنم، تا نزدیک اطاقشان رسیدم، دیدم ِدرب اطاقشان نیمه باز است که پیدا بود، زودتر از من بیدار شده اند. به وسیله نور چراغ کوچکی که در اطاقشان روشن بود، متوجه شدم در حالی که بلند بلند گریه می کند، در اطاق راه می رود و گاهی با دست به روی میز کار خود می زند و می گوید: خدایا مرا به این میز و موقعیت
ص: 158
وابسته نکن، خدایا تو را قسم می دهم مرا با این میز و مسئولیت امتحان نکن و از لغزش ها حفظ کن.(1)
مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری، آخر عمر که پیر شده بودند، با آنکه روزه هم برای ایشان سخت بود، روزه می گرفتند، به ایشان گفته بودند:
شما چرا روزه می گیرید؟ شما که خودتان در رساله نوشته اید برای پیرمرد و پیرزن روزه واجب نیست. آیا فتوای شما عوض شده است، یا آنکه هنوز خودتان را پیر حساب نمی کنید؟
فرموده بود: فتوای من تغییر نکرده است و خودم را هم پیر می دانم. عرض کردند: پس چرا افطار نمی کنید؟فرمود: آن رگ عوامی من نمی گذارد؟
اسلام دین آسان گیری است و با همان سماحت و آسان گیری توانسته است، طوری مردم را جذب کند که حتی بعضی از افراد در
ص: 159
بسياری از اوقات از وظایفی که از آنها سلب هم شده است، دست بر ندارند.(1)
آن سالی که آیت الله بروجردی (رحمه الله) از دنیا رفت ( 13 شوال، 1380 قمری ) قبل از ماه رمضان؛ پزشک ایشان توصیه کرد که امسال ماه رمضان، روزه نگیرد.ایشان فرمودند: من از آن وقتی که خودم را شناخته ام. حتی یک روز هم روزه ام را نخورده ام و نمی خورم؛ چون نه مریض شده ام و نه مسافرت رفته ام.(2)
شهید حضرت آیت الله دستغیب (رحمه الله علیه) نقل می کند: عبد صالح پرهیزگار مرحوم حاج محمد هاشم سلاحی (رحمه الله) مدّتی زخمی در داخل دهانش پیدا شد و چرک و خون از آن خارج می گردید و سخت ناراحت بود و برای معالجه آن به آقای دکتر یاوری مراجعه می کرد تا آنکه دکتر به ایشان گفت این زخم را باید بوسیله برق معالجه کرد و فعلاً دستگاه برق در شیراز نیست و باید به تهران بروی
ص: 160
و به بیمارستان شوروی مراجعه کنی. آن مرحوم به بنده می گفت میترسم به تهران بروم و از روزه ماه مبارک رمضان و فیوضات آن محروم شوم و اگر نروم می ترسم که چرک و خون فرو برم و مبتلا به خوردن حرام گردم و بالأخره تصمیم گرفت به تهران نرود.
یک روز صبح آقای دکتر یاوری با کتاب طبی که در دست داشت به منزل آمد و گفت شب گذشته در خواب شخصی به من گفت چرا محمدهاشم را معالجه نمی کنی؟! گفتم: باید به تهران برود، فرمود لازم نیست درد او دارویش در فلان صفحه از فلان کتابی که داری موجود است.
از خواب بیدار شدم کتاب را برداشتم باز کردم، همان صفحه که فرموده بود آمد و خلاصه بوسیله استعمال همان دوائی که حواله فرموده بودند، خداوند به ایشان شفا داد و از اول ماه مبارک رمضان موفق به روزه شد، رحمت بی پایان خداوند به روانش باد.(1)
ص: 161
استاد علامه طباطبایی در مراتب عرفان و سیر و سلوک معنوی، مراحلی را پیموده بود. اهل ذکر و دعا و مناجات بود. در بین راه که او را می دیدند، غالباً ذکر خدای سبحان را به لب داشت.در جلسات که شرکت می کرد، وقتی جلسه به سکوت می کشید، دیده می شد، که لب های استاد به ذکر خدا حرکت می نمود. به نوافل مقیّد بود. حتی گاهی دیده می شد که در بین راه مشغول خواندن نمازهای نافله است.
شب های ماه مبارک رمضان تا صبح بیدار بود و مقداری مطالعه می کرد و بقیه را به دعا و قرائت قرآن و نماز و ذکر مشغول بود.(1)
مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (رحمه الله) در بروجرد که بود، نذر کرد که اگر خشم خود را کنترل نکند، و به مردم تندی نماید،یکسال پشت سر هم روزه بگیرد.
ص: 162
تا اينكه روزی هنگام مباحثه علمی با یکی از شاگردان خود، بر اثر اینکه شاگردش مطالب غیر مناسب می گفت، طاقت نیاورد و به او تندی کرد، و نذرش شکسته شد، بعدا یکسال پشت سر هم روزه گرفت تا نذرش را ادا نماید. در اینجا به یاد سخن امام سجاد (علیه السلام) افتادم که در مقام دعا به خدا عرض می کند: «و لا ترفعنی فی الناس درجةً الّا و قد حططنی عند نفسی مثلها».خدایا مقام مرا در میان مردم بالا مبر، مگر اینکه به همان اندازه مقامم را نزد خودم، پایین بیاوری (تا خودم را نزد خود تحت کنترل قرار دهم و بر هوای نفسم مسلّط گردم).(1)
پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) یک روز را تعیین فرمود که همه مسلمین روزه بگیرند و تا وقتی که دستور نداده افطار نکنند، همه تا شام روزه گرفتند؛ شامگاه مردم یک یک آمده عرض می کردند: یا رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم) تاکنون روزه داشتیم. اجازه افطار می فرمایید، آن حضرت اجازه می داد.
ص: 163
مردی آمد و عرض کرد، دو دختر از خانواده ام روزه گرفته اند، خجالت می کشند، خدمت شما برسند اجازه می فرمائید افطار کنند. حضرت از او رو برگرداند. در مرتبه دوم نیز مراجعه کرد باز توجه نفرمودند. در سومین مرتبه فرمود از من اجازه افطار می خواهی؟ آن دو روزه نگرفته اند، چگونه روزه دار است کسی که پیوسته از صبح مشغول خوردن گوشت مردم بوده (یعنی مشغول غیبت کردن بوده) برو بگو اگر روزه دار بوده اند، استفراغ نمایند.
آن مرد برگشته و فرمان پیغمبر (صلی الله علیه و آله وسلم) را رسانید، دختران استفراغ کردند، از دهان هر کدام ، تکه گوشتی خارج شد. خدمت پیغمبر (صلی الله علیه و آله وسلم) برگشت و جریان را به عرض رسانید. آن حضرت فرمود سوگند به حق آن کسی که جانم در دست اوست، اگر در شکم آن ها باقی می ماند، آتش جهنم ایشان را فرا می گرفت.(1)
طنطاوی صاحب تفسیر معروف نقل شده که ؛ روزی برایش چای آوردند، از خوردن آن امتناع ورزید، وقتی از علت آن پرسیدند،
ص: 164
گفت من از وقتی که شروع به نوشتن تفسیر نمودم، برای اینکه توفیق خداوندی شامل حالم گردد، نذر کردم تا پایان نوشتن تفسیرم هر روز، روزه بگیرم و تاکنون شش سال است که روزه ام.(1)
از امام علی (علیه السلام) نقل شده که فرمودند: 1- توانگری طلب کردم ، در قرآن خواندن یافتم. 2- بزرگي طلب کردم، در درویشی یافتم. 3- شرف و سروری طلب کردم، در بی طعمی یافتم. 4- رضای حق را طلب کردم، در روزه داشتن یافتم. 5- رستگاری از دوزخ طلب کردم در ترک آزار دلها یافتم. 6- راحت و آسانی طلب کردم در راستی یافتم.(2)
پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) شنید از زنی که به جاریه خویش فحش و ناسزا می گفت، در حالی که روزه دار هم بود، حضرت برای او دستور فرمود طعامی بیاورند، فرمود: به آن زن که بخور، عرض کرد یا رسول الله! من روزه دارم، حضرت فرمود: چگونه روزه داری و حال آنکه به
ص: 165
جاریه ات نسبت ناسزا می دهی و فحاشی می کنی، و به راستی روزه فقط امساک از طعام و شراب نیست.(1)
در حالات میرزا محمدحسن شیرازی، صاحب فتوای مشهور در «تحریم تنباکو» چنین آورده اند: او بیشتر آیات قرآن را حفظ بود، همچنین دعاهای ماه رمضان را و دعاهایی را که در دیگر اوقات قرائت می کرد و زیارت هايی را که در حرم امامان می خواند. در حرم ها کتاب دعا با خود نمی برد. با این که مدتی طولاني، دعا و زیارت می خواند؛و از آنجا که رقیق القلب بود و چشمه اشکش هم جوشان، بسیار می گریست، آن هم با صدای بلند،در نفوس همگان، حتی فرزندان خود، حشمتی عظیم داشت و این همان شکوه ربانی بود...
چنان بود که تا از حلال بودنِ غذایی مطمئن نمی شد، بدان دست نمی برد و تا از طهارت پول، یقین حاصل نمی کرد، آن را به کار
ص: 166
نمی گرفت و در سفر و حَضَر روزه نذر می کرد و بدین جهت همیشه روزه دار بود.
ایشان مدت ها در قم درس اخلاق داشت، از او نقل شده که فرموده بودند:نزدیک غروب، روزی که روزه دار بودم، از مقابل چشمم پرده برداشته شد، نعمت هایی را دیدم که زبان از وصفش عاجز است و بیان الکن می باشد.(1)
ص: 167
ص: 168
1. قرآن
2. نهج البلاغه
3. تفسیر نمونه
4. تفسیر کوثر
5. تفسیر المیزان
6. تفسیر نور
7. تفسیر نورالثقلین
8. نهج الفصاحه
9. بحارالانوار
10. سفینه البحار
11. نصایح
12. امالی شیخ مفید
13. اختصاص شیخ مفید
14. عرفان اسلامی
15. توشه رمضان
16. سروش رحمت
17. سیره ماه رمضان
ص: 169
18. ارکان اسلام
19. سیمای فرزانگان
20. امالی صدوق
21. صائمان صالح
22. داستان های شگفت
23. داستانهایی از زندگی علماء
24. امام در سنگر نماز
25. الکنی و الالقاب
26. من لایحضره الفقیه
27. شجره طوبی
28. اقبال الاعمال
29. سنن النبی
30. وسائل الشیعه
31. ثواب الاعمال صدوق
32. کافی
33. غررالحکم
34. اولین دانشگاه وآخرین پيامبر
ص: 170
35. میزان الحکمه
36. وافی
37. امالی طوسی
38. معانی الاخبار
39. احکام قرآن
ص: 171