متن بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در کنگره جهانی جریان های افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام

مشخصات کتاب

سرشناسه : کنگره جهانی جریان های افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام( نخستین: 1393 : قم)

عنوان و نام پديدآور : متن بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در کنگره جهانی جریان های افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام [کتاب]/ تهیه کننده کنگره جهانی «جریان های افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام»؛ به کوشش مهدی فرمانیان.

مشخصات نشر : قم: موسسه دار الاعلام لمدرسه اهل البیت (ع)، 1393.

مشخصات ظاهری : 48 ص.

شابک : 120000 ریال 9789645331991

يادداشت : پشت جلد به انگلیسی:. ...The abstracts of the world congress on extremist

یادداشت : کتابنامه به صورت زیرنویس.

موضوع : تکفیر (فقه) -- مقاله ها و خطابه ها

موضوع : تکفیر -- کشور های اسلامی -- مقاله ها و خطابه ها

موضوع : سلفیه -- عقاید -- مقاله ها و خطابه ها

موضوع : وهابیه -- عقاید -- مقاله ها و خطابه ها

موضوع : تروریسم -- کشورهای اسلامی -- مقاله ها و خطابه ها

شناسه افزوده : موسسه دار الاعلام لمدرسه اهل البیت علیهم السلام

رده بندی کنگره : BP225/3/ک9 1393

رده بندی دیویی : 297/464

شماره کتابشناسی ملی : 3682729

ص: 1

اشاره

ص: 2

فهرست مطالب

راهی که پیموده شد و راهی که در پیش داریم / 5

پيش گفتار. 7

متن سخنرانی حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى / 13

پديده تكفير و مسئوليت علماى دين. 15

1. استبداد به رأى و انحصارطلبى در فهم معانى كتاب و سنت.. 25

2. برخورد گزينشى با آيات قرآن. 27

3. اشتباه بزرگ در تفسير شرك و ايمان. 29

بیانیه پایانی کنگره / 37

ص: 3

ص: 4

راهى كه پيموده شد و راهى كه در پيش داريم

ص: 5

ص: 6

پيش گفتار

بحمدالله كنگره جهانی «جريان هاى افراطی و تكفيرى از ديدگاه علماى اسلام» با موفقيت كامل بدون هيچ گونه حاشيه اى به پايان رسيد و آثار خوب و ارزنده اى از خود به يادگار گذاشت.

اين كنگره كه به ابتكار و همت مرجع دينى حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى(مدّظله العالی) تشكيل و با همكارى جمعى از بزرگان و علما و فضلا و نهادهاى مختلف به ثمر نشست، بيش از آن چه انتظار مى رفت بركاتى داشت كه ذيلاً به قسمتى از آن اشاره مى شود.

1. اين كنگره نمودار روشنى از وحدت مذاهب اسلامى بود، شيعه و اهل سنّت و زيديه در كنار هم مشكل بزرگ تكفيرى ها را

ص: 7

بررسى كردند و ريشه هاى آن را روشن ساختند و راهكارهايى براى دفع آن انديشيدند.

2. اين كنگره كه اجماعى از مفتيان و علماى اسلام در آن بود به جهانيان ثابت كرد كه افكار و اعتقادات تكفيريان نسبتى با اسلام ندارد، اسلام دين رحمت و محبت است نه دين خشونت و ترور و خونريزى و غضب اموال و هتك نواميس تا دشمنان اسلام از اين گروه منحرف كه در دامان خودشان پرورش يافته استفاده نكنند و به اسلام ستيزى دامن نزنند و موذيانه گروه تكفيرى داعش را «حكومت اسلامى داعش» ننامند.

3. اين كنگره سرچشمه تشكيل كنگره هاى مشابه در كشورهاى ديگر اسلامى شد و اجماع علماى اسلام در زمينه محكوم ساختن و مردود شناختن تكفيرى ها را محكم تر كرد.

4. اين كنگره تأثير مثبتى در تقويت روحيه مبارزين وجنگجويان اسلام در ميدان نبرد در برابر گروه هاى تكفيرى وداعش و تضعيف روحيه اين گروه داشت كه اخبارش منتشر شده است.

ص: 8

5. اين كنگره و كنگره هاى مشابهى كه بعداً تشكيل شد نشان داد كسانى كه در خط مقدم مبارزه با گروه هاى تكفيرى قرار دارند علماى مذاهب مختلف اسلامى هستند نه دروغگويان و رياكاران غربى كه مدعى تشكيل ائتلاف بر ضد آنها هستند، و مدارك معتبرى در دست است كه نشان مى دهد بعضى از آنها در پشت صحنه به تكفيرى ها كمك مى كنند.

6. اين كنگره ادعاى واهى نسبت دادن حمايت از تروريسم را به گروهى از علماى اسلام يا سياستمداران كشور ما كاملا بى رنگ كرد و دروغ آنها را آشكار و آنها را رسوا ساخت و نشان داد ما هستيم كه با تروريسم مبارزه مى كنيم نه آنها و آثار مثبت ديگر... .

* * *

اين خبر مسرت بخش را نيز به اطلاع همه خوانندگان عزيز مى رسانيم كه بنا به دستور اين «مرجع آگاه دينى» در آينده نزديكى دبيرخانه دائمى براى اين كنگره تشكيل خواهد شد كه حلقه اتصالى در ميان علماى اسلام در زمينه خطر تكفيرى ها

ص: 9

و وسيله مبادله اطلاعات و تجربيات در ميان آنها باشد و از انديشمندان و علماى اسلام و فضلاى حوزة علميه مى خواهيم اگر پيشنهادى براى دبيرخانه دائمى دارند براى ما ارسال دارند.

* * *

اما كتابى كه در اختيار شماست شامل «افتتاحيه» و«اختتاميه» اين كنگره است.

افتتاحيه سخنرانى مرجع عالیقدر حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى(مدظلّه العالی) است كه ريشه هاى افكار تكفيرى وراه هاى برون رفت از آن به صورت علمى و منطقى با بيانى سليس و روان مورد توجه قرار گرفته است.

و «اختتاميه» قطعنامه كنگره است كه در آن روى چهارده موضوع مهم توافق شده است، موضوعاتى كه مربوط به وحدت مسلمين و معيار كفر و ايمان و ريشه اشتباهات تكفيرى ها و توجه جهان اسلام به برچيدن بساط اين فتنه خطرناك مى باشد.

اميدواريم همه عزيزانى كه در اين كنگره شركت كردند اعم از شيعه اماميه و اهل سنت و زيدى ها نسبت به تمام اين چهارده بند

ص: 10

وفادار باشند و بتوانيم با وحدت كلمه خطر بزرگى كه جهان اسلام بلكه بشريت را تهديد مى كند مقابله كنيم.

با تشكر وافر از همه ميهمانانى كه از خارج و داخل دعوت ما را پذيرفتند و در آن شركت كردند.

اللهم انصرنا نصرا عزيز وافتح لنا فتحا قريبا واجعل لنا من لدنك سلطانا نصيرا.

دفتر كنگره

جريان هاى افراطی و تكفيرى از دیدگاه علمای اسلام

قم - مدرسه امام موسی كاظم علیه السلام

ص: 11

ص: 12

متن سخنرانى

حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى(مدظله العالی)

در كنگره جهانی جريان هاى افراطی و تکفیری

از ديدگاه علماى اسلام

ص: 13

ص: 14

پديده تكفير و مسئوليت علماى دين

در برابر آن

قبل از هر چيز مقدم شما علماى بزرگ اسلام را كه از مناطق مختلف جهان و داخل كشور دعوت ما را پذيرفته ايد و در اين كنگره عظيم دينى شركت كرده ايد گرامى مى دارم و مطمئن هستم كه تلاش هاى شما عزيزان درباره اهداف اين كنگره از آلام ورنج هاى مسلمين جهان مى كاهد و مسلمانان جهان را از عمق خطرات تكفيرى ها آگاه مى سازد.

اينجانب به سهم خود از شما بزرگان دين صميمانه تشكر مى كنم كه كنگره ما را با حضور خود رونق بخشيديد و به اهداف مهمش نزديک ساختيد.

ص: 15

ما سه هدف مهم از اين كنگره داريم:

اوّل اينكه به دنيا ثابت كنيم آنچه گروه هاى تكفيرى انجام مى دهند به تصديق علماى اسلام ارتباطى به اسلام ندارد و نبايد آن را بهانه اى براى اثبات وجود خشونت در اسلام بشمارند، اسلام دين رحمت و رأفت و محبت و همزيستى با همه گروه هايى است كه از درِ مسالمت درآيند.

ديگر اين كه به بعضى از جوانان ساده لوح و فريب خورده كه به گروه هاى تكفيرى پيوسته اند به گمان اين كه راه خدا را مى پيمايند ورضايت او را مى طلبند ثابت كنيم كه اين راه به سوى دوزخ مى رود و خدا از آن آگاه است، جان خود را در اين راه از دست ندهند و با تكفيرى ها همكارى نكنند.

سوم اين كه راه كارهايى براى مقابله با اين خطر مهم بينديشند و مسلمين را از وظائفشان در اين باره آگاه سازند.

در ضمن با صراحت عرض مى كنم ما سه اصل را در كنگره رعايت مى كنيم: اوّل اين كه كنگره ما از مسائل سياسى بركنار است و صرفاً ناظر به مسائل فقهى و علمى اسلام درباره

ص: 16

افراط گرايى هاست، دوم اين كه هيچ گونه بحثى درباره اختلافات مذهبى نبايد مطرح شود بلكه بايد همه دست به دست هم دهيم ودرباره خطر افراط گرى و تكفير بينديشيم.

سوم اين كه به مقدسات تمام مذاهب اعم از شيعه و اهل سنّت احترام مى گذاريم و اهانتى را روا نمى داريم.

* * *

با اين اشاره به اصل مطلب باز مى گردم.

اخيراً موج عظيمى از خشونت هاى بى سابقه در جهان اسلام پيدا شده و سبب بروز جنگ هاى خونين و ريختن خون بى گناهان و تخريب شهرهاى آباد مسلمين و زيرساخت هاى پرقيمت اجتماعى و تخريب آثار اسلامى اعم از مساجد و قبور بزرگان دين و آواره شدن هزاران هزار خانواده مسلمان و پناه بردن كودكان وزنان و مردان آنها به بيابان ها و هتك حرمت نواميس مسلمين وحتى غيرمسلمانانى كه در كنار مسلمين به صورت مسالمت آميز زندگى مى كنند شده است و به فرموده قرآن: {وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِى

ص: 17

الاَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَ يُهْلِکَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللهُ لاَ يُحِبُّ الْفَسَادَ}(1) و از همه بدتر اين كه بهانه اى به دست دشمنان قسم خورده اسلام داده كه اسلام را دين خشونت و توحش بنامند.

لذا مخالفان اسلام اصرار دارند گروه منحرف داعش را كه قطعاً يك گروه تروريستى و ياغى است به عنوان دولت اسلامى داعش مطرح كنند در حالى كه آنها نه دولت هستند ونه جنبه اسلامى دارند اين اسم را خودشان به دروغ بر خودشان نهادند ولى دشمنان اسلام براى ضربه زدن به اسلام اصرار به تكرار آن دارند.

به يقين همه علماى اسلام در برابر اين موج خشونت مسئوليت الهى دارند و قابل توجه اين كه از بين بردن اين موج تنها از طرق نظامى و سياسى ممكن نيست بلكه بايد ريشه هاى اعتقادى آن كه سبب فريب جمعى از جوانان و پيوستن به آنها شده از سوى علماى محترم اسلام خشكانيده شود.

ص: 18


1- . بقره/205.

همه ما مى دانيم پيغمبر گرامى اسلام| از ميان جامعه جاهلى مملوّ از خشونت برخاست، جامعه اى كه آتش جنگ وغارت گرى در ميانشان هرگز خاموش نمى شد.

دختران را به خاطر ننگ، زنده به گور مى كردند و پسران را از ترس املاق و فقر به دست خود مى كشتند و گاه براى تقرب به بت ها از روى سفاهت {قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ قَتَلُوا أَوْلاَدَهُمْ سَفَهاً بِغَيْرِ عِلْمٍ وَحَرَّمُوا مَا رَزَقَهُمُ اللهُ افْتِرَاءً عَلَى اللهِ قَدْ ضَلُّوا وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ}.(1)

آرى آنها كه فرزندان خود را در برابر بت ها و يا به خاطر ترس از فقر مى كشتند همه در «ضلال مبين» بودند.

اميرمؤمنان على علیه السلام ترسيم گويايى از وضع عرب جاهلى كرده و مى گويد:

«إِنَّ اللّهَ بَعَثَ مُحَمَّداً صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ نَذِيراً لِلْعَالَمِينَ، وَ أَمِيناً عَلَى التَّنْزِيلِ، وَ أَنْتُمْ مَعْشَرَ الْعَرَبِ عَلَى شَرِّ دِينٍ، وَ فِي شَرِّ دَارٍ، مُنيخُونَ بَيْنَ حِجَارَةٍ خُشْنٍ، وَ حَيَّاتٍ

ص: 19


1- . انعام/140.

صُمٍّ، تَشْرَبُونَ الْكَدِرَ، وَ تَأْكُلُونَ الجَشِبَ، وَ تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ، وَ تَقْطَعُونَ أَرْحَامَكُمْ. الاْصْنَامُ فِيُكمْ مَنْصُوبَةٌ وَ آلاْثَامُ بِكِمْ مَعْصُوبَةٌ؛ خداوند پيغمبر| را به رسالت مبعوث ساخت، كه جهانيان را بيم دهد، و امين آيات وى باشد، در حالى كه شما ملّت عرب بدترين دين و آيين را داشتيد، و در بدترين سرزمين ها زندگى مى نموديد، در ميان سنگ هاى خشن و مارهايى كه فاقد شنوايى بودند (و به همين جهت از هيچ چيز نمى ترسيدند!) آب هاى آلوده را مى نوشيديد، و غذاهاى ناگوار را مى خورديد، خون يكديگر را مى ريختيد، و پيوند خويشاوندى را قطع مى نموديد، بت ها در ميان شما برپا بود (و پرستش بت شيوه وآيين شما) و گناهان سراسر وجود شما را فرا گرفته بود».

آرى پيغمبر گرامى اسلام| به عنوان رحمة للعالمين در چنين جامعه اى ظاهر شد و آنها را از لب پرتگاه آتش {شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ}(1) رهايى بخشيد و قرآنى كه بر قلب پاك او نازل شده بود

ص: 20


1- . آل عمران/103.

و اكنون بدون هيچ گونه تغيير و تحريف در دست ماست به عنوان «نور مبين» فراراه جامعه جاهلى قرار داد و آنها را از «ظلمات» به سوى «نور» و از بيراهه به سوى «سبل السلام» دعوت كرد و در نتيجه (اصبحوا بنعمته اخوانا).

قرآن حتى درباره غير مسلمانان كه هيچ يك از احكام اسلام را قبول نكرده بودند ولى با مسلمين سر جنگ نداشتند فرمود: {لّاَ يَنْهَاكُمُ اللهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِى الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِّنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}.(1)

سپس با استفاده از واژه «إنّما» كه از ادات حصر است مى فرمايد: {إِنَّمَا يَنْهَاكُمُ اللهُ عَنِ الَّذِينَ قَاتَلُوكُمْ فِى الدِّينِ وَأَخْرَجُوكُمْ مِّنْ دِيَارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَى إِخْرَاجِكُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ}.(2) و راه زندگى مسالمت آميز با مسلمانان و غير مسلمانان را به آنها نشان داد.

ص: 21


1- . ممتحنه/8.
2- . ممتحنه/9.

و به دنبال اين پيام هاى صريح عرب و عجم احمر و اسود همگى به مصداق {يَدْخُلُونَ فِى دِينِ اللهِ أَفْوَاجاً} در اين آيين پاك وارد شدند و با الهام از دستور {إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ} احساس برادرى داشته و دارند.

* * *

ناگهان مشاهده كرديم كه در عصر ما به وسيله گروهى، دوران جاهليت جديدى به نام دوران خونريزى تكفيرى ها آغاز شد و به هلاك كردن «حرث» و «نسل» و «فساد در ارض» پرداختند وهمه كس غير خودشان را كافر حربى يا مرتد و مستحق قتل و غارت اموال و اسارت زنان شمردند و سرانجام دست به جناياتى زدند كه حتى عرب جاهلى فكرش به آن نرسيده بود و از همه بدتر اين كه بر اين «جاهليت شوم و سياه» نام اسلام نهادند و در راه ريختن آبروى اسلام و مسلمانان آنچه توانستند تلاش كردند.

آنها معتقدند كه معنى شرك و ايمان را فقط خودشان مى فهمند مفهوم بدعت و سنت فقط نزد خودشان است، فهم آيات قرآن در

ص: 22

اختيار آنها مى باشد و ديگران نبايد در آن چه آنها مى گويند ترديد كنند و يا اظهار نظرى بر خلاف آن نمايند و الا محكوم به قتل وغارت اموال و اسارت زنان خواهند شد.

آنها معتقدند تمام علماى اسلام در گذشته و حال خطاكار بوده اند به عنوان مثال چرا اجازه داده اند قبر مبارك پيغمبر را در داخل مسجد نبوى باشد در حالى كه اين كار حرام بوده و بايد سرانجام اين قبر به خارج از مسجد برده شود و سيره علماى اسلام را در هزار سال و بيشتر تخطئه كرده، حتى آيه شريفه قرآن كه درباره اصحاب كهف مى گويد {قَالَ

الَّذِينَ غَلَبُوا عَلَى أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِمْ مَّسْجِداً}(1) را تحريف معنوى مى كنند.

اكنون ببينيم سرچشمه اصلى اين انحراف خطرناك كجاست؟ امورى است كه بخشى از آن را ذيلا به عرض شما عزيزان مى رسانم. (مجدداً تأكيد مى كنم كه مخاطبين ما در اين گفتار فقط افراطيون هستند آن هم با روش قرآنى {ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّکَ

ص: 23


1- . كهف/21.

بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِى هِىَ أَحْسَنُ}(1) و خوشبختانه اخيراً مشاهده مى شود در ميان طرفداران عقيده سلفى گرى تعديل هايى صورت گرفته و عده زيادى از آنها اعمال خشونت آميز «افراطيون» را محكوم مى كنند از جمله مفتى بزرگ عربستان سعودى دو فتواى بسيار قابل توجه صادر كرده است. در فتواى اوّل مى گويد: «بدون شك كسانى كه دست به اين اعمال خشونت بار مى زنند از اسلام بيگانه اند» و حتى تصريح مى كند «آنها اهل جهنم مى باشند» و در فتواى دوم اعمال كسانى را كه حمله به عزادارى شيعيان در احسا كرده اند، به شدت محكوم مى كند و مى گويد بايد آنها را مجازات كنند، اين گونه فتاوا جاى تشكر دارد و اميد است طليعه اى براى اجماع علماى اسلام بر ضدّ تكفيری ها شود.

حتى ما بايد غيرمسلمانان را كه از درِ مسالمت با مسلمين درآمده اند از شرّ افراطى ها حفظ كنيم.

ص: 24


1- . نحل/125.

به همين دليل ما حمله تكفيرى ها را به غير مسلمانان كه دشمنى با ما ندارند و دشمنان ما را نيز يارى نمى دهند جداً محكوم مى كنيم.

چندى قبل پاپ گفته بود مراجع اسلام بايد از مسيحيان در برابر حمله داعش نيز دفاع كنند، من نامه اى به ايشان نوشتم كه ما آنها را محكوم مى كنيم شما هم تنها حمله به آنها را محكوم نكنيد و از مسلمين نيز دفاع كنيد. اخيراً پاسخ نامه ايشان به ما رسيد كه از اين موضع گيرى تقدير كرده و قول دادند آنها هم حمله به مسلمين و غير مسلمين را محكوم كنند.

اكنون به اصل مطلب درباره ريشه هاى خطرناك تكفير باز مى گردم.

1. استبداد به رأى و انحصارطلبى در فهم معانى كتاب و سنت

به تعبير ديگر آنها عملا فهم معانى كتاب و سنت را منحصر به

ص: 25

خودشان مى دانند و مى گويند: معنى شرك و ايمان اين است كه ما مى گوييم و همه مسلمين بايد آن را بپذيرند و هر كس آن را نپذيرفت از دم تيغ مى گذرانيم.

هرگاه گفته شود تفسير شما براى شرك و ايمان از نظر علماى بزرگ اسلام صحيح نيست مجامع علمى و دانشمندانى كه از شما به كتاب و سنت عالم تر و آگاه ترند اين تفسيرها را غلط و نادرست مى دانند، آنها مى گويند مطلب همين است كه ما مى گوييم، تمام علماى اسلام كه جز اين فكر مى كنند خطاكارند و حتى كسانى كه در گذشته در طول بيش از هزار سال غير از اين گفته اند خطاكار بوده اند.

اين استبداد به رأى كه به مقتضاى حديث معروف اميرمؤمنان على علیه السلام «من استبد برأيه هلک» يكى از ريشه هاى اصلى اعمال خلاف آنها و واقعاً مايه هلاكت است اگر به آيه شريفه {فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ}(1) عمل مى كردند يا لااقل با

ص: 26


1- . نحل/43.

الهام از آيه شريفه {أَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ}(1) با علماى بزرگ وحوزه هاى علميه بلاد مختلف به شور مى پرداختند از اين راه خطا رهايى مى يافتند و به سوى «صراط مستقيم» و «سبل السلام» هدايت مى شدند.

اين انحصارطلبى و استبداد به رأى عواقب شومى براى آنها فراهم ساخته كه امروز نتيجه آن را در همه جا مشاهده مى كنيم كه مسلمانان را اعم از شيعه و سنى و همچنين پيروان مذاهب ديگر را كه در پناه اسلام زندگى مى كنند تكفير كرده و گروه گروه را به بدترين وجهى به قتل مىرسانند.

2. برخورد گزينشى با آيات قرآن

نكته ديگرى كه سرچشمه اين همه مشكلات شده و براى دنياى اسلام مصائب بى نظيرى به وجود آورده برخورد گزينشى نسبت به آيات قرآن است. يعنى آنها معمولا چند آيه را كه موافق

ص: 27


1- . شورى/38.

افكارشان است، انتخاب كرده و آياتى را كه مخالف آن باشد، ناديده گرفته و از كنار آن مى گذرند.

به عنوان مثال در مسأله نفى علم غيب مى گويند قرآن از لسان پيغمبر اكرم| فرموده: {قُلْ لاَّ أَمْلِکُ لِنَفْسِى نَفْعاً وَلاَ ضَرّاً إِلاَّ مَا شَاءَ اللهُ وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِىَ السُّوءُ}.(1)

ولى اين جمله از آية الكرسى را كه مى گويد: {وَلاَ يُحِيطُونَ بِشَىْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاءَ}(2) (برادران عزيز توجه دارند استثناى از نفى معنى آن اثبات است) و يا در آيه 49 سوره آل عمران از قول حضرت مسيح علیه السلام مى خوانيم: {وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ} و همچنين در آيه شريفه 27 سوره جنّ مى فرمايد: {عَالِمُ الْغَيْبِ فَلاَ يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَداً إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَّسُولٍ} همه را كنار مى گذارند.

اين گونه رفتار با آيات قرآن كه بخشى را بپذيرند و بخشى را

ص: 28


1- . اعراف/188.
2- . بقره/255.

نپذيرند و آنچه را مى خواهند و مطابق ميلشان است مدرک كارهاى خود قرار دهند مصيبت بزرگى است. همه قرآن از سوى خداست. ما بايد تابع همه قرآن باشيم نه آياتى كه مطابق فكر ماست و خداى نكرده مصداق {نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ

وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ}(1) باشيم.

3. اشتباه بزرگ در تفسير شرك و ايمان

آنها طبق همان روش برخورد گزينشى با آيات قرآن به چند آيه زير براى توجيه افكار خود در تكفير مسلمين تمسك جسته اند:

1. {وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ للهِ فَلاَ تَدْعُوا مَعَ اللهِ أَحَداً}.(2)

2. {وَقَالَ رَبُّكُمْ ادْعُونِى أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِى سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ}.(3)

ص: 29


1- . نساء/150.
2- . جن/18.
3- . غافر/60.

3. {وَيَقُولُونَ هَؤُلاَءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللهِ}.(1)

و نتيجه مى گيرند هر كسى غير خدا را بخواند «يا رسول الله» و «يا على» بگويد و شفاعت بطلبد، مشرك و مهدورالدم است و تفاوتى بين مشركان جاهليت كه بت ها را شفيع خود قرار مى دادند و كسانى كه به هنگام توسل اولياءالله را شفيع درگاه خدا قرار مى دهند، نيست، بلكه اين مشركان از مشركان عصر جاهليت بدترند.

با اين كه مسأله شرك و ايمان از ديدگاه آيات قرآن كاملا روشن است.

مشرك كسى است كه براى خدا همتا و همطراز قرار دهد همان گونه كه در مفهوم «شريك» آمده است، كسانى را كه هم طراز يكديگرند شريك مى شمرند. واژه «مع» در آيه شريفه {فَلاَ تَدْعُوا مَعَ اللهِ أَحَداً} كاملا همين معنا را تداعى مى كند.

در شش آيه از آيات قرآن از قراردادن «انداد» براى خدا نهى

ص: 30


1- . يونس/10.

شده و مى دانيم «انداد» جمع «ند» به معنى «مثل» است بلكه طبق آنچه در حاشيه قاموس المحيط فيروزآبادى آمده «ندّ» به هر مثلى گفته نمى شود بلكه معنى خاصى دارد كه «همانندى در جوهر و ذات» است.

در سوره اخلاص نيز از واژه «كفو» استفاده شده {وَلَمْ يَكُنْ لَّهُ كُفُواً أَحَدٌ} كه آن هم به معنى مثل و مانند است. قرآن مجيد از زبان كفار نقل مى كند كه در آخرت مى گويند: {إِذْ نُسَوِّيكُمْ بِرَبِّ الْعَالَمِينَ}.(1)

آيا هيچ كس از مسلمانان اولياءالله را مثل خداوند و شريك و هم طراز او يا كفو و مانند او در جوهر ذات مى داند. همه مى گويند اولياءالله هر كارى كنند باذن الله است همچون فرشتگان فرمانبردار حقند {لاَ يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ}.(2)

هنگامى كه مى بينيم قرآن با صراحت پنج معجزه را به

ص: 31


1- . شعراء/98.
2- . انبياء/27.

حضرت مسيح علیه السلام نسبت مى دهد: درمان «اكمح» و «ابرص» و «احياى مردگان» و «ساختن چيزى شبيه پرنده و دميدن در آن وهمزمان با دميدن تبديل به پرنده زنده اى شدن» و «خبر دادن از امور غيبى»، گرچه حضرت مسيح علیه السلام اين اعمال را به خودش نسبت مى دهد ولى مى گويد باذن الله انجام مى دهم يعنى صاحب اراده اصلى آن خداوند متعال است.

بديهى است كسانى كه اين ادعا را از حضرت مسيح علیه السلام شنيده اند لابد درخواست انجام آن را كرده اند كه نمونه هايى را نشان داده، آيا اين ها كافر شده اند؟ آيا مسيح علیه السلام به خاطر گفتن اين سخنان و يا كسانى كه به او پناه بردند مهدورالدم و كافر شدند و بايد از دم تيغ مى گذشتند. شايد اگر تكفيرى ها در آن زمان بودند همين كار را مى كردند.

ما معتقديم تعبير باذن الله تأكيد واضحى بر توحيد است چرا كه مى گويد تأثير شفاعت، توسل، دعا و مانند آن همه را به اذن خدا مى دانيم و اين تأكيد صريح توحيد است. آرى اگر آنها را مستقل در تأثير و همرديف خداوند بدانيم، كفر است.

ص: 32

و از آن عجيب تر مقايسه كردن اولياءالله با بت هايى از سنگ و چوب فاقد شعور و فهم (ولا تضرّ و لا تنفع) است.

آيا بت هاى جاهلى مى توانستند از ذات پاك پروردگار چيزى بخواهند و يا باذن الله حل مشكلى را انجام دهند، اين چه مقايسه نادرستى است؟

و از همه نادرست تر آن كه حيات برزخى اولياءالله را منكر شويم، در حالى كه شهيدان عادى طبق صريح قرآن حيات جاويدان دارند، آيا مقام پيامبر خدا| از يک شهيد عادى پايين تر است؟ پس چرا در نمازهاى خود بر او سلام مى فرستيم؟ آيا نعوذبالله او بعد از رحلت از دنيا به منزله سنگ و چوب است و ما به سنگ و چوب سلام مى كنيم.

متأسفانه بعضى مى خواهند توحيد را درست كنند نبوت را خراب مى كنند و بعضى در نبوت آنچنان غلو مى كنند كه توحيد زير سؤال مى رود، همه اين ها به عقيده ما اشتباه است.

با كمال تأسف آنها اطلاع كمى از كتاب و سنت دارند و

ص: 33

در محضر علماى بزرگ اسلام زانو نزده و كسب فيض نكرده اند و براثر معلومات پايين آيات قرآن و سنت نبوى را نادرست تفسير مى كنند، اين رشته سر دراز دارد كه بر شما عزيزان پوشيده نيست.

* * *

از حضور همه برادران عزيز و روحانيين محترم از همه مذاهب جداً عذرخواهى مى كنم اما تقاضاى مهمى كه در پايان عرايضم دارم اين است كه ما نبايد در اين كنگره و ساير كنگره ها تنها به بيان دردها بپردازيم بلكه لازم است در كنار بيان دردها به فكر راه هاى درمان باشيم، چه كنيم كه اين افكار انحرافى افراطى كه سرچشمه اين همه گناه و جنايت شده و چهره اسلام را نزد جهانيان زشت و بدنما كرده آن هم در زمانى كه دنيا آماده پذيرش اسلام است، از ميان مسلمانان برچيده شود و اهل قبله و كسانى كه معتقد به شهادتين، شهادت به وحدانيت حق و شهادت به نبوت پيامبر

ص: 34

اسلام| هستند در كنار هم زندگى كنند و دست اتحاد به يكديگر بدهند. به يقين در اين صورت هيچ بيگانه اى نمى تواند بر آنها مسلّط شود.

جالب اين است كه قرآن مجيد در سوره يس درباره رسولان انطاكيه مى گويد: {فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ} آن دو نفر را به فرد سومى عزّت بخشيديم، جايى كه اضافه يك نفر به دو نفر باعث عزت و قدرت شود اگر همه مسلمانان دست به دست هم بدهند چه خواهد شد؟ فراموش نكنيم قرآن مجيد يكى از شعب شرك را دامن زدن به اختلافات مى شمرد {وَلاَ تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكِينَ مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعاً}.(1)

من پيشنهاد مى كنم براى مقابله فكرى و فرهنگى با جريان هاى تكفيرى دبيرخانه دائمى در يكى از شهرهاى مهم جهان اسلام تشكيل شود و نمايندگان مؤسسات بزرگ علمى

ص: 35


1- . روم/32.

اسلامى در آن عضو باشند و براى راهكارهاى ريشه كن كردن افكار افراطى گرايى رايزنى كنند.

مطمئن هستم شما علماى بزرگ اسلام در اين زمينه سكوت نمى كنيد و وظيفه دينى و انسانى خود را انجام مى دهيد. خداوند يار و نگهدارتان باد.

و در پايان همه مى گوييم {رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلاِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالإيمَانِ وَلاَ تَجْعَلْ فِى قُلُوبِنَا غِلاّ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّکَ رَءُوفٌ رَّحِيمٌ}.(1)

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

ص: 36


1- . حشر/10.

بیانیه پایانی کنگره جهانی «جریان های افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام»

ص: 37

ص: 38

{يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ ادْخُلُواْ فِي السِّلْمِ كَآفَّةً وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ}

الحمدلله رب العالمين و صلی الله علی سيدنا محمد و آله الطيبين و صحبه المنتجبين و من تبعهم باحسان الی يوم الدين

در شرایط کنونی جهان که امت اسلامی باید جایگاه شایسته خود را در عرصه بین الملل بیابد، متاسفانه جهان اسلام یکی از تلخ ترین و دشوارترین دوره های خود را می گذراند.

جریان های افراطی و تکفیری با اقدامات خود، موجب تفرقه مسلمین، انحراف نگاه از مسایل اصلی جهان اسلام، تقویت جبهه دشمن و تداوم سلطه و غارت منابع و ثروت کشورهای اسلامی شده اند و خون و مال و عرض مسلمین وبی گناهان را

ص: 39

مباح دانسته، با خشونت و قساوت تمام، آنان را قربانی اندیشه های انحرافی و اعمال جنایتکارانه خود می کنند.

در چنین شرایطی، با ایمان به جامعیت دین اسلام به عنوان رسالتی جهانی، جاودانی و تمدن ساز، رسالت علمای بزرگ دین اقتضا دارد که ضمن افشای ماهیت این جریانات و تبیین انحرافات آنها، معارف و آموزه های اصیل اسلامی را به جهانیان معرفی و به فرموده پیامبر اکرم| که اذا ظهرت البدع فللعالم ان يظهر علمه و اذا کتم فعليه لعنة الله، نقش بایسته خود را در مقابله با این بدعت ها و آثار زیانبار آن ایفا کنند.

بر همین اساس، کنگره جهانی «جریان های افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام» در روزهای 29 محرم الحرام و اول صفر 1436 هجری قمری، برابر 2-3 آذر ماه 1393 و 23-24 نوامبر 2014، به دعوت دو تن از مراجع دینی گرانقدر حوزه علمیه قم و با حضور صدها تن از علما و متفکران، از بیش از 80 کشور جهان، در شهر قم برگزار شد تا ضمن افشا و محکوم کردن جریانات افراطی وتکفیری، مصوبات و نتایج کنگره را به شرح زیر اعلام نمایند:

ص: 40

1. اسلام دین رحمت، اخوت و دعوت به نیکی و احسان است وپیامبر اکرم| هدف بعثت را اتمام مکارم اخلاق اعلام داشته، راز گسترش اسلام و گرایش به رسول اکرم نیز طبق بیان قرآن کریم در عطوفت و مهربانی ایشان معرفی شده است: {فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ}.(1)

از این رو همه مسلمانان، به ویژه علماو فرهیختگان باید به تأسی از پیامبر اکرم| و ائمه اهل بیت علیهم السلام و رهبران و علمای مذاهب، برخورد همراه با صلح و مودت، نه تنها با مسلمان که حتی با پیروان ادیان دیگر را سرلوحه کار خود قرار دهند و با هر تلاشی برای ارائه چهره ای خشن از دین مبین مقابله کنند.

2. دین مبین اسلام، در برابر اندیشه های مخالف، اصول سه گانه حکمت، پند نیکو و جدال احسن را مقرر فرموده است: {ادْعُ إِلِى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ}.(2) از

ص: 41


1- . آل عمران/159.
2- . نحل/125.

این رو هرگونه اهانت به مقدسات و رموز مذاهب اسلامی و ادیان دیگر، از آداب و رویه اسلامی به دور است و مسلمانان باید از آن خودداری ورزند و با پیروان سایر ادیان تا زمانی که به پیکار با دین واسلام و مسلمین اقدام نکرده اند، با مدارا و گفتگو برخورد کنند: {قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَى كَلَمَةٍ سَوَاء بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَلاَ نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا}.3

3. براساس تعالیم حیات بخش اسلام، هر انسانی که شهادتین را بر زبان جاری کند، در دین اسلام وارد شده و خون، مال، ناموس وآبرویش باید محترم شمرده شود و نمی توان هیچ کس را که اظهار اسلام می کند، خارج از اسلام و ایمان دانست، چنان که قرآن کریم می فرماید: {وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلاَمَ لَسْتَ مُؤْمِنًا}.(1)

4. از آنجا که کفر دراندیشه اسلامی به انکار یکی از اصول ایمان به خدا، پیامبر| و آخرت یا انکار ایمان اجمالی به تمام آنچه خداوند نازل فرموده است، گفته می شود، لذا برخی

ص: 42


1- . نساء/94.

اندیشه های انحرافی که به بهانه های واهی و به دلیل بعضی باورها یا مراسم دینی که مورد قبول اکثریت علمای اسلام است، سایر مسلمانان را تکفیر می کنند، محکوم و مردود است و از آنجا که این اندیشه های انحرافی زمینه تفرقه مسلمین، نفوذ دشمنان وخدای ناکرده تسلیط اراده آنان بر جوامع اسلامی را فراهم می کند، باید به عنوان اندیشه های ضد اسلامی افشا و با آنها مقابله شود و به ویژه بر علما و مراجع دینی است که با صدور فتوای قاطع خود گامی مهم در مبارزه با تکفیر بردارند.

5. رواج تکفیر در جامعه، فتنه ای است که نزد قاطبه مسلمانان منفور بوده است. لذا به تأسی از فرموده پیامبر اکرم| که «يمرقون من الدين کما يمرق السهم من الرميه» و با پیروی از سنت مسلمین در مبارزه با اندیشه های تکفیری از دوره خوارج در قرن اول، تا رواج مجدد این اندیشه ها در قرن دوازدهم و تا عصر حاضر که شاهد جنایات گسترده گروه های تکفیری در جهان اسلام هستیم، مسلمانان باید چون گذشته به مخالفت با تکفیر اهل قبله همت نمایند و آتش فتنه

ص: 43

جدید را خاموش کنند تا آثار زیانبار آن، مقدسات و مصالح امت اسلامی را به نابودی نکشاند.

6. با توجه به حرمت خون، مال، عرض و آبروی اهل قبله، تعرض به آنها و قتل مسلمانان، گناهی نا بخشودنی و مستوجب غضب و لعن و عذاب الهی است: {وَمَن يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزَآؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا}.(1)

لذا هر اقدام عملی براساس اندیشه های تکفیری، از جمله عملیات انتحاری، انفجار، ترور، قتل و کشتار و هرگونه اذیت و آزار اهل قبله، اباحه اموال و نوامیس آنان، ایراد خسارت های مالی، تخریب و هدم اماکن و آثار اسلامی، حرام شرعی و نمایش تصاویر این عملیات جنایتکارانه موجب وهن دین مبین و ارائه تصویری غیر واقعی و خشن از اسلام و خود حرامی مضاعف است و بر همه مسلمانان، مقابله با این پدیده شوم، از راه روشنگری و خشکاندن ریشه های فکری تکفیر - که متأسفانه در بعضی کشورها حتی به

ص: 44


1- . نساء/93.

کتاب های درسی مدارس راه یافته است - قطع فوری حمایت های مالی، نظامی و سیاسی از گروه های افراطی و به ویژه توقف اعزام مزدوران برای نبرد علیه ملت های منطقه، تقویت ارتباط، گفتگو وهمکاری میان کشورهای اسلامی و نیز رصد مستمر تحولات ونقاط ضعف و قوت و تهدیدات، چالش ها و فرصت های فراروی امت اسلامی، واجب و ضروری است.

7. ضمن محکوم کردن جنایات گروه های تکفیری در کشور های منطقه، به ویژه عراق و سوریه و ابراز نگرانی از احتمال گسترش آن در صورت عدم مقابله، که موجب به فراموشی سپردن دفاع از قبله نخست مسلمانان و سرزمین غصب شده فلسطین شده است، از قیام حق طلبانه مردم فلسطین برای نجات قدس عزیز از چنگال رژیم غاصب صهیونیستی که از مصادیق بارز دفاع مشروع و از واجبات شرعی برای پایان بخشیدن به اشغال بخشی از دار الاسلام است، حمایت کرده، پشتیبانی همه آحاد امت اسلامی از آزادی همه سرزمین فلسطین را یک فریضه دینی می دانیم.

ص: 45

8. از آنجا که علاوه بر توطئه دشمن در ایجاد تفرقه بین مسلمین و تکفیر آنها، جهل و ناآشنایی با تعالیم اسلام نیز از علل گرایش بعضی افراد به اندیشه های انحرافی و گروه های تکفیری است، رسالت علمای دین اقتضا می کند که تمام توان خود را برای آگاه ساختن جوانان مسلمان فریب خورده بسیج کنند، خطر جریان های تکفیری و افراطی را به عامه مسلمانان گوشزد نمایند وریشه های فکری آنها را با دلیل و منطق بخشکانند.

9. از آنجا که دشمنان اسلام از جریان های افراطی و تکفیری به عنوان عاملی برای ایجاد و پیشبرد پروژه های اسلام هراسی وجلوگیری از رشد و گسترش اسلام در جهان استفاده می کنند، علمای حاضر در کنگره با صراحت اعلام می دارند که جریانات تکفیری و افراطی هیچ ارتباطی با آیین حیات بخش اسلام ندارند. لذا باید توانمندی ها و روحیه انقلابی کفرستیزی و استعمارستیزی جوانان غیور مسلمان را تقویت و از انحراف آنها به سوی برادرکشی و مسلمان ستیزی جلوگیری کرد تا راه بر تحقق اهداف دشمنان در کشور های اسلامی بسته شود.

ص: 46

10. با تأکید مجدد بر این که وحدت اسلامی رمز موفقیت امت در تحقق آرمان های اسلام، باز آفرینی تمدن نوین اسلامی ونشر فرهنگ حیات بخش اسلام در سطح جهان است، همه مسلمانان باید با توطئه های دشمنان اسلام در ایجاد تفرقه وگسترش عداوت میان مسلمین مقابله کرده، اجازه ندهند که دشمنان با استفاده از جریان های افراطی و تکفیری، در مخدوش کردن چهره اسلام و ارائه تصویری خشن و غیر انسانی از سیمای رحمانی این دین مبین، به اهداف شوم خود برسند.

11. با توجه به ضرورت معرفی اصول و تعالیم اسلام و خودداری از ترویج اختلافات بین مذاهب که باید در چارچوب مباحثات علمی اسلام شناسان منحصر بماند و نیز به کارگیری همه ابزارها برای آگاهی بخشی جوامع اسلامی، به همه اصحاب قلم ورسانه، شبکه های رادیویی و تلویزیونی، رسانه های مکتوب وفعالان فضای مجازی توصیه می شود که با هرگونه سوء استفاده از عنوان مذاهب مختلف و اهانت به یکدیگر مقابله کنند و هر اقدام مخالف وحدت و تقریب را تحریم و افشا کرده، دفاع از مقدسات و مصالح

ص: 47

امت اسلامی را در برابر دشمنان قسم خورده اسلام، از جمله آمریکا و رژیم صهیونیستی وجهه همت خود قرار دهند.

12. با توجه به نقش علمای جهان اسلام در هدایت جوامع اسلامی و ضرورت یافتن راه حل های مناسب و مشروع جهت برون رفت از مشکلات کنونی، پیشنهاد می شود «مجمع جهانی علمای اسلام» برای دستیابی به دیدگاه های مشترک، رفع سوءتفاهم و پرهیز از دامن زدن به مسائل اختلافی تشکیل شود تا علاوه بر تقویت هم گرایی میان علمای اسلام، زمینه برای مقابله با چالش های پیش روی امت اسلامی و جهان بشریت فراهم شود.

ایجاد دبیرخانه دائمی مبارزه با جریانات افراطی و تکفیری وتشکیل و اعزام گروه های حسن نیت و میانجی گری میان طرف های متخاصم در جهان اسلام، زیر نظر این مجمع جهانی از دیگر اقدامات ضروری است که باید نسبت به انجام آن همت و اقدام کرد.

و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین

قم المقدسة

اول صفر 1436

ص: 48

درباره مركز

بسمه تعالی
هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ
آیا کسانى که مى‏دانند و کسانى که نمى‏دانند یکسانند ؟
سوره زمر/ 9
آدرس دفتر مرکزی:

اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109