فقه و زندگی 11: احكام جشن و شادمانی

مشخصات کتاب

سرشناسه : صفرلکی، شمس الله

عنوان و نام پديدآور : احکام جشن و شادمانی/ شمس الله صفرلکی؛ زیرنظر محمدحسین فلاح زاده.

مشخصات نشر : قم: سازمان تبلیغات اسلامی، پژوهشکده باقرالعلوم(ع)، انتشارات نور السجاد، 1383.

مشخصات ظاهری : ص.144؛ 17x12س م.

فروست : فقه و زندگی؛ 11

شابک : 7000ریال: 9647163487 ؛ 10000ریال(چاپ دوم)

یادداشت : کتابنامه: ص. [141] - 143؛ همچنین به صورت زیرنویس

موضوع : جشن ها -- اسلام

جشن ها (فقه)

جشن ها -- احادیث

تفریح -- جنبه های مذهبی -- اسلام

شناسه افزوده : ستاد احیاء امر به معروف و نهی از منكر

رده بندی کنگره : BP259/ص 7الف 3

رده بندی دیویی : 297/73

شماره کتابشناسی ملی : م 83-2074

اطلاعات رکورد کتابشناسی : ركورد كامل

انتشارات نورالسجاد

قم، تلفن7775805

نام كتاب ... احكام جشن و شادمانی

مؤلف ... شمس اللّه صفرلكی

زیر نظر ... محمدحسین فلاح زاده

ویراستار ... مهدی محدثی

به سفارش ... ستاد احیاء امر به معروف و نهی از منكر

ناشر ... نورالسّجاد

چاپ ... اعتماد

صفحه آرا و حروف نگار: ... آشنا

نوبت و تاریخ چاپ: ... اول، 83

شمارگان ... 5000 نسخه

قیمت ... 700 تومان

شابك: 7 - 48 - 7163 - 964

ص: 1

فهرست

مقدمه... 9

فصل اول: تعریف، فواید و عوامل

شادی 17

شادی چیست؟... 19

ضرورت شادی و تفریحات... 21

فواید شادی 24

شادی در قرآن... 27

عوامل شادی 29

عوامل و معیارهای شادی در اسلام... 32

فصل دوم: شرایط و آداب شادی

انواع شادی 41

نمونه هایی از مزاح پیامبر صلی الله علیه و آله 52

زیبایی و زینت... 53

فصل سوم: مصادیق شادی و احكام آنها

غنا در عروسی ها... 60

حضور داماد در مجلس زنانه... 62

اختلاط زن و مرد در مجلس عروسی 64

عكاسی و فیلمبرداری از مجالس عروسی 65

مسائل متفرقه عروسی و ازدواج... 67

استفتائات موسیقی و غنا... 69

فصل چهارم: آلات و ابزار شادی آفرین

خوانندگی زنان در مجالس شادی 85

مزد خوانندگان... 85

رقص و دست افشانی 86

كف زدن... 94

فصل پنجم: اعیاد

اعمال روز عید فطر... 109

ص: 2

اعمال روز عید قربان... 110

اعمال روز عید غدیر... 111

عید مبعث... 114

نوروز (اوّل فروردین)... 115

احكام عید نوروز و مراسم آن... 118

چهارشنبه سوری و ترقه بازی 121

ولیمه و عقیقه... 123

مراسم ختنه... 126

كارگشایی 126

موسیقی در مجالس جشن اهل بیت علیهم السلام 131

شادی های واقعی 133

منابع... 137

مقدمه

قال علی علیه السلام : «اَلسُّرُورُ یبْسُطُ النَّفْسَ وَ یثیرُ النَّشاط(1)؛ شادمانی، موجب انبساط روح و مایه وجد و نشاط می شود».

دین مبین اسلام به عنوان كامل ترین و جامع ترین دین به نیازها و رفتارهای انسان از افق بالایی نگریسته و برای رشد و تكامل او تكالیفی را قرار داده است. این تكالیف، چون در زمانهای مختلفی برای انسان پیش می آیند، متنوع و گوناگون اند؛ به طوری كه ریاضت و راحتی، دشواری و آسانی و حزن و شادی در كنار یكدیگر مفهوم می یابند. در دین اسلام اگر روزه گرفتن واجب شده، پس از یك ماه ریاضت معنوی و جسمانی، عید و شادمانی وضع شده است، اگر به مجلس عزا و سوگواری ترغیب می شود، در مقابل به برپایی مجلس شادی و جشن میلاد و... نیز توصیه می شود. این تنوع نیازها در رفتارهای عملی دینداران واقعی نیز به خوبی ظهور و بروز دارد. آنان همان طور كه در مصائب اهل بیت علیهم السلام غمگین اند، در مجالس شادی با ظاهری آراسته و لباسهای زیبا و استعمال بوی خوش ظاهر می شوند.

مؤمنان با این كردار فرح انگیز مروج شادی و انبساط در جامعه اند؛ زیرا می دانند كه آراستگی ظاهری انسان عامل مهمی در جذب افراد به كردار پسندیده است. فرد مؤمنی كه می خواهد دیگران را با عملش به ارزشهای الهی فرا خواند و مردم را شاد نگه دارد، باید در حد امكان، ظاهرش آراسته باشد.

در هر حال، بحث شادی و شادكامی كه مدتی است در رسانه ها و مجامع ما مطرح شده، به نظر می رسد چندان مورد مطالعه عمیق قرار نگرفته است. آنچه مسلم است در حال حاضر مبناهایی درباره شادی و نشاط در جامعه ما مورد توافق همگانی قرار گرفته است؛ مانند چهره گشاده، لبخند، لباس مناسب و... .

ص: 3


1- . غررالحكم، ص 319.

اینگونه موارد ملاك شادابی شناخته می شود. حال اگر این شادی و نشاط واقعی و مبنای درستی داشته باشد، نتایج زیادی برای فرد و جامعه در پی خواهد داشت؛ از جمله، موفقیت در امور مختلف زندگی، افزایش ارتباطات اجتماعی و برخورداری از سلامت جسمی و روحی.

فایده هایی كه برای شادی بیان شد، زمانی به دست خواهد آمد كه انسان به یك شادی بادوام و ریشه دار رسیده باشد كه در ادبیات ما و دین اسلام با عناوینی همچون: سعادت و خوشبختی از آن یاد می شود.

شادی ها دو دسته اند: شادی های گذرا و شادی های ماندگار؛ به عبارت دیگر، شادی ها زمانی سازنده اند و زمانی مخرِّب. در بینش اسلامی و روان شناسی، شادی هنگامی سازنده و پایدار است كه با اختیار و خودآگاهی و هدفی عالی همراه باشد، اما اعتیاد به برخی چیزها مانند: مواد مخدر، موسیقی، مجالس خوشگذرانی و امثال آن حالتی ایجاد می كند كه انسان مسائل پیرامون خود را فراموش می كند؛ چه بسیار انسانهایی كه برای فرار از واقعیتهای زندگی به این امور پناه می برند.

مولوی تعبیر زیبایی در مورد چنین افرادی دارد. او می گوید:

تا دمی از هوشیاری وارهند ننگ خمر و زمر بر خود می نهند(1)

به هرحال اگر تفریح و شادی گریز از «خودی» به «بی خودی» باشد، نمی توان آن را شادی پایدار و واقعی دانست، بلكه نشاطی است كه فقط چهره شخص را می پوشاند، خنده ای است كه ازگریه غم انگیزتر است! به تعبیر دیگر، شادی های گذرا مانند داروهای نیروزا هستند؛ این مواد نیروزا علاوه بر اینكه آثار بدی در شخص ایجاد می كنند پس از كشف چنین موردی آبروی انسان را نیز می برند. استفاده از ابزارهای نادرست كسب شادی نیز همانند استفاده از داروهای نیروزاست كه سرانجام به غم و افسردگی منتهی می شود.

جوانهای بسیاری بوده اند كه پس از لحظه های غافل كننده شادی های كاذب، زانوی غم در بغل گرفته و گریسته اند و در موارد حادّ، دست به خودكشی زده اند؛ دلیل آن هم این است كه چنین افرادی وقتی به خود آمده اند و آن غوغای رقص و آواز را تمام شده یافتند، باز خود را با همه ضعف ها و واقعیتهای تلخ زندگی - كه به نحوی قصد فرار از آن را داشته اند - روبرو دیده اند.

ممكن است گفته شود: پس چگونه می توان نیازهای حقیقی را تشخیص داد تا در پرتو آن شادی های واقعی را از شادی های كاذب تمیز داد؟ در پاسخ باید گفت: تعبیر زیبایی در قرآن درباره دنیا و آخرت وجود دارد كه در واقع راه را نشان داده است. قرآن تفاوت آخرت را با دنیا اینگونه بیان می دارد: «وَالآخِرَةُ خَیرٌ وَ اَبْقی» یعنی آخرت دو خصوصیت دارد كه دنیا از آن بی بهره است. در آخرت هم خیر هست و هم تداوم. بر همین اساس می توان امور دنیوی را از امور اخروی تشخیص داد. شادی ناشی از مواد مخدر، رقص و آواز كه نه خیری در آن است و نه تداومی دارد، بر اساس فلسفه الهی از مقدرات دنیوی هستند؛ همانطور كه از این تعبیر زیبای قرآنی پیداست، «دنیا» در اینجا به معنای هر چیزی است كه ما را از خدا غافل كرده، به امور غیر مفید و زودگذر بكشاند. در این میان، كار دین آن است كه ما را از ظواهر دنیا و لذتهای آنی اش جدا كرده، به امور پایدار و متعالی فرا خواند. بر این اساس هر عملی كه این اختیار و آگاهی را - كه وجه تمایز انسان از حیوان است - افزایش دهد، برای انسان سالم و در جست وجوی تكامل، مفید و مطلوب خواهد بود و در برابر آن، هر عاملی كه جلوی این اختیار و آگاهی را بگیرد، عاملی منفی قلمداد خواهد شد. بدین ترتیب معلوم می شود كه ریشه شادی و نشاط در درون انسان قرار دارد نه در بیرون. مولوی می گوید:

ص: 4


1- . مثنوی معنوی.

راه لذت از درون دان نی برون ابلهی دان جُستن قصر و حصون(1)

و در جای دیگری نیز می گوید:

آن یكی در كُنج مسجد مست و شاد و آن دگر در باغ ترش و بی مراد(2)

با توجه به اینكه دین اسلام به شادی و نشاط افراد توجه ویژه ای دارد، برای این منظور راهكارهایی نیز توصیه نموده كه به چند مورد آنها اشاره می شود:

1. ایمان و جهان بینی صحیح؛

2. زهد؛ یكی از مقولاتی كه در پرتو ایمان و اعتقاد صحیح برای انسان حاصل می شود و در ایجاد شادی مؤثر است، زهد و قناعت است. تعابیر عمیقی در اسلام وجود دارد كه در بحث شادی باید مورد استفاده قرار گیرد؛ نمونه ای از آن به كار بردن همزمان واژه زهد با واژه شادی و شادمانی است. زهد یعنی اینكه انسان از نعمت های دنیا استفاده كند، ولی به آن وابسته و حریص نباشد.

در این دنیا اگر سودی است با درویش خرسند است خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی این بیت از حافظ نشان دهنده این است كه نوع نگاه انسان به دنیا می تواند اسباب خرسندی را فراهم كند. 3. داشتن نظم و برنامه در زندگی؛

4. ارتباط مستمر با افرادی كه درك محضرشان به زندگی انسان معنا می بخشد؛ در روایات آمده كه اگر كسی چهل روز با عالم عاملی برخورد نكند، قساوت قلب پیدا می كند.

5. برقرار كردن ارتباط عاشقانه با خدا از طریق ادعیه؛ بخصوص مناجاتهای عاشقانه و زیبایی كه در صحیفه سجادیه است.

6. داشتن ارتباط اجتماعی سالم و دوطرفه با همنوعان؛

7. داشتن جسم سالم؛ برای شاد بودن باید جسمی سالم داشت و لازمه آن تغذیه خوب و مناسب است.

8. ارتباط با طبیعت؛ امام رضا علیه السلام می فرماید: سه چیز روح را جلا می دهد: نگاه به آب روان، نگاه به سبزه و نگاه به صورت زیبا، (صورت زیبایی كه دارای نورانیت خاص است و انسان از آن لذّت حلال می برد).(3) گوش، چشم و دهان دریچه های ورودی جهان بیرون به جهان درون اند. پس نباید به هر چیزی اجازه عبور از این دریچه ها را داد.

9. ارتباط داشتن با گنجینه غنی ادبیات فارسی؛ كه برای آشنا شدن با راههای شادی و سعادت انسان دارای اهمیت بسزایی است.

10. داشتن هنر؛ هنر اصیل نیز عامل خوبی برای كسب شادی و نشاط است(4).

11. گفتن و شنیدن لطیفه های سالم؛ در روایات آمده است كه بعضی از معصومان علیهم السلام از یاران خود می پرسیدند: آیا با هم شوخی و مزاح می كنید؟ می گفتند: نه. حضرت می فرمود: كار خوبی نمی كنید، هر چند شوخی زیاد وقار را كم می كند(5).

شمس اللّه صفرلكی

قم، تابستان 82.

ص: 5


1- . همان.
2- . همان.
3- . وسائل، ج 5، ص 340.
4- . مجله پرسمان، سال دوم، شماره 5، بهمن 1381.
5- . همان.

فصل اول: تعریف، فواید و عوامل

شادی

شادی چیست؟

روان انسان در مقابل عوامل بیرونی و درونی واكنش های مختلفی از قبیل: شادی و خوشحالی، خشم و تنفر، ترس و اندوه و... از خود نشان می دهد كه به آنها «هیجان» می گویند. این هیجانها بسته به عوامل پدید آورنده و نیز دیدگاه و اندیشه های انسان، گاهی مثبت و گاهی منفی هستند. یكی از این هیجانها «شادی» است كه با واژه هایی چون سرور، نشاط، وجد، سرخوشی، مسرت و... مترادف است. متاسفانه تعریف جامع و كاملی از آن نشده، ولی با این حال تعریف های پراكنده ای برای هیجان گفته شده است: هنری موری می گوید: یكی از غریب ترین نشانه های مشخص عصر ما غفلت روان شناسان از موضوع شادی است؛ یعنی همان حالت درونی كه افلاطون و ارسطو و تقریباً تمامی متفكران برجسته گذشته، آن را بهترین متاعی دانسته اند كه از راه فعالیت قابل حصول است(1).

برخی گفته اند: شادی احساس مثبتی است كه از حس ارضا و پیروزی به دست می آید(2).

بعضی نیز گفته اند: شادی عبارت است از مجموع لذت ها، منهای دردها(3).

برخی دیگر شادی را تركیبی از عاطفه مثبت بالا و عاطفه مثبت پایین می دانند. شهید مطهری می گوید: سرور، حالت خوش و لذت بخشی است كه از علم و اطلاع بر اینكه یكی از هدفها و آرزوها انجام یافته یا انجام خواهد یافت، به انسان دست می دهد(4) .

شادی آن شادی است كه از جان رویدت تا درون از هر ملالی شویدت

ورنه آن شادی كه از سیم و زر است آتشی دان كآخرش خاكستر است

ضرورت شادی و تفریحات

انسان بنا به ضرورت طبیعی و برای رفع خستگی و نیز تنوع در زیست، به تفریح می پردازد و اوقات فراغت خود را با كارهای مسرت بخش و فرح انگیز می گذراند؛ تا بصورت موقتی، از قید و بندهای عادی زندگی آزاد گردد و چند ساعتی بدون احساس مسئولیت سرگرم نشاط و شادمانی باشد.

شادی و تفریح اگر منطقی و به دور از افراط و تفریط باشد، نیازی است كه به زندگی معنا می دهد و عامل رشد و موفقیت بوده، محركی برای كار و فعالیت بیشتر است.

به تعبیر دیگر آفرینش جهان هستی و انسان به گونه ای است كه خود بخود شادی و نشاط را برای آدمی فراهم می آورد و عواطف منفی مانند: ناكامی، ناامیدی، ترس و نگرانی را بی اثر می سازد.

اگر به طبیعت توجه كنیم، می بینیم كه مظاهرشادی به تمام و كمال خود را نشان می دهند؛ بهار با گلهای رنگارنگ و آبشارهای زیبا، نوای دلنشین پرندگان، باران لطیف، رویش گیاهان، كوههای سبز سر به فلك كشیده، آسمان صاف و آبی، رودخانه های زیبا و بسیاری دیگر از پدیده های جهان برای انسان شادی آور و سرورآفرین است.

اسلام كه دین فطرت است و به تمام نیازهای طبیعی و فطری انسان توجه دارد پیروان خود را به شادی های مثبت،

ص: 6


1- . شرع و شادی، ص 22.
2- . همان، ص 23.
3- . همان.
4- . مقالات فلسفی، ج 2، ص 66؛ غم و شادی، ص 24.

سازنده و مفرح دعوت می كند؛ چرا كه استفاده از امور مفرح و شادی آور در موقع مناسب و با رعایت حدود، برای تجدید نشاط و كاستن از یك نواختی زندگی بسیار مؤثر است.

حضرت علی علیه السلام می فرماید: اِنَّ هذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ كَما تَمَلُّ الاَبْدانُ فَابْتَغُوا لَها طَرائِفَ الْحِكْمَةِ؛(1)؛ این دلها همانند بدنها خسته و افسرده می شوند [و نیاز به استراحت دارند]، در این حال، نكته های زیبا و نشاط انگیز برای آنها انتخاب كنید.

اهمیت شادی و تفریح آنچنان است كه در روایات تأكید شده بخشی از ساعات شبانه روز باید به آن اختصاص یابد.

امام علی علیه السلام در روایت دیگری می فرماید: لِلْمُؤْمِنِ ثَلاثُ ساعاتٍ: فَساعَةٌ یناجی فیها رَبَّهُ وَ ساعَةٌ یرُمُّ مَعاشَهُ وَ ساعَةٌ یخلِّی بَینَ نَفْسِهِ وَ بَینَ لَذَّتِها فیما یحِلُّ وَ یجْمُلُ(2)؛ بر مؤمن لازم است شبانه روزش را به سه قسمت تقسیم كند: قسمتی را برای راز و نیاز با خدا، قسمتی برای امرار معاش و تأمین زندگی و قسمتی هم برای بهره برداری از لذّتهای حلال و نیكو.

امام رضا علیه السلام در روایتی می فرماید: اوقات خود را به چهار بخش تقسیم كنید: بخشی را برای عبادت، بخشی را برای كار و فعالیت برای تامین زندگی، بخشی را برای معاشرت و مصاحبت با برادران مورد اعتماد و كسانی كه شما را به عیب هایتان واقف می سازند و بخشی را به تفریحات و لذایذ خود اختصاص دهید و با مسرت و نشاط و تفریح و شادی، نیرو و توان انجام وظایف دیگر خود را تامین نمایید(3).

حضرت امام خمینی قدس سره به مسئله تفریح اهمیت خاصی می داد و به بعضی از فرزندانش سفارش می كرد كه تفریح داشته باشند؛ چرا كه در صورت عدم تفریح در تحصیل موفق نخواهند بود. هنگامی كه می دید بعضی از فرزندانش در روز تعطیل مشغول درس خواندن است، می فرمود: به جایی نمی رسی؛ چون باید هنگام تفریح، تفریح كنی. و نیز می فرمود: باید در ساعت تفریح درس نخوانید و در ساعت درس تفریح نكنید. و مكرر می فرمود: من در طول زندگی نه یك ساعت تفریح را برای درس گذاشتم و نه یك ساعت درس را برای تفریح(4).

فواید شادی

برای شادی و نشاط فوایدی ذكر شده كه به چند مورد آن اشاره می شود:

1. نشاط روحی؛ سرور و شادی، موجب بهجت و انبساط روحی انسان می شود.

2. سلامتی بدن؛ اهمیت شادی تا بدان حد است كه می تواند بیماری های صعب العلاج جسمی را درمان كند.

یكی از جراحان معروف می گوید: شادی نه تنها جلوی بسیاری از بیماریهای ناشی از ناملایمات را - كه در قرن حاضر زیاد است - می گیرد، بلكه حتی قادر است جلوی رشد و نمو بیماری سرطان را كه در كمون است، نیز بگیرد(5).

آقای «جان شنیدار» می گوید: هر روزِ خود را با مسرت و شادی آغاز كنید. یك راه ساده آن است كه پس از بیدار شدن به همسر خود لبخند بزنید و جمله ای خوشایند بر زبان بیاورید، حتی اگر اغراق آمیز باشد. یا كنار پنجره اتاق بروید و بیرون را تماشا كنید و با عبارت «عجب روز قشنگی است» به همسرتان روحیه دهید. اگر هم روزی ابری و بارانی بود، با خوشحالی بگویید «چقدر برای زراعت و پر شدن سدها مفید است». شاید كمی خنده دار به نظر برسد، اما این برخوردها اكثر اوقات نتیجه بخش است. بهترین راه رهایی از افكار كسالت بار آن است كه زیباییهای اطراف را ببنید و

ص: 7


1- . نهج البلاغه، كلمات قصار، ش 188.
2- . همان، 382.
3- . بحارالانوار، ج 17، ص 208، غم و شادی، ص 25.
4- . برداشتهایی از سیره امام خمینی، ج 1، ص 60.
5- . روان درمانی برای همه، ص 524؛ شرع و شادی، ص 24.

آنها را ستایش كنید، یا آنكه لطیفه و سخن نغز بگویید، هر چه صفت شوخ طبعی و شیرین سخنی در شما عمیق تر شود، از امراض روان تنی فاصله بیشتری می گیرید؛ خوش خلقی و نرم زبانی شما را نزد دیگران محبوب می سازد و برعكس، كج خلقی از ارج و قربتان می كاهد. این را بدانید كه همه دوست دارند با اشخاص سر زنده و بذله گو محشور باشند، كلمات نغز و دلنشین از عقل سلیم سرچشمه می گیرد، هر كسی می تواند به گونه ای روحیه طنز گویی را در خود بپروراند و دیگران را از احساسات خوب خویش بهره مند سازد.(1)

آقای شنیدار اضافه می كند: یكی از كشیشهای شهر ما آدم خشك و بی انعطافی بود و نمی توانست با دیگران وارد صحبت شود، اما به تدریج از این نقیصه رهایی یافت؛ هر روز حكایات و طنزهایی را كه در روزنامه ها و مجلات می خواند، به خاطر می سپرد و هرگاه كسی را می دید، یكی از آنها را تعریف می كرد. دیگران نیز طبیعتاً واكنش مشابهی نشان می دادند. او به تدریج در این كار تبحر پیدا كرد؛ به صورتی كه می توانست در هر موقعیتی حكایتی مناسب بیان كند، به این ترتیب به عنوان كشیشی بذله گو در تمام شهر مشهور شد و حضورش به مردم شادی بخشید(2).

3. رشد علمی و تحصیلی؛ آزمایش های مختلف در كلاسهای درس نشان می دهد كسانی كه به دلایل گوناگون شادابی و نشاط خود را از دست داده اند، نمی توانند در تحصیل و تحقیق موفق باشند و حتی گاهی ترك تحصیل می كنند.

4. رشد اقتصادی؛ شادی بر روی فعالیتهای اقتصادی یك جامعه نیز تأثیر مستقیم دارد، به گونه ای كه برخی كشورها برای بالا بردن میزان تولید، روحیه شادی و نشاط را در مدیران و كارگران خود تقویت می كند.

5. كاهش جرائم؛ رواج فرهنگ شادی و تبسم بر چهره جامعه، عصبانیت ها و تندخویی ها را نیز كمتر می كند و از میزان جرائم می كاهد. انسانهای شاد و متبسم به آسانی با كسی درگیر نمی شوند(3).

شادی در قرآن

«قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذَ لِكَ فَلْیفْرَحُواْ هُوَ خَیرٌ مِّمَّا یجْمَعُونَ»(4)؛به مردم بگو شما باید به فضل و رحمت خدا شادمان شوید كه آن بهتر و مفیدتر از ثروتی است كه برای خود می اندوزید.

شادی در قرآن به گونه های مختلف مورد تأیید و توجه قرار گرفته است؛ البته شادی مورد توجه قرآن، شادی توأم با اهداف الهی و انسانی است. به همین خاطر است كه می توان آیات قرآن را درباره شادی به دو دسته تقسیم كرد:

1. دسته ای از آیات مؤمنان را به شادی دعوت می كنند؛ مانند آیه 58 سوره یونس و نیز آیاتی كه به مسلمانان به سبب پیروزیشان بر مشركان وعده شادی داده است: «وَ یوْمَ-ئ-ِذٍ یفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللَّهِ »(5) نكته مهم در این شادی ها این است كه بر اساس ارزشها و اهداف مقدس قرآن می باشند.

2. دسته دیگری از آیات قرآن شادی را مذمّت نموده و آنرا نهی كرده است. دو نمونه زیر از آن دسته اند: قرآن كریم در داستان قارون - كه فردی خودخواه و مغرور بود و شادی هایی مستانه داشت - از زبان قومش می فرماید: «اِذْ قالَ لَهُ قَوْمُهُ لاتَفْرَحْ اِنَّ اللّهَ لایحِبُّ الْفَرِحینَ»(6)؛ به خاطر بیاور هنگامی را كه قوم قارون به او گفتند: این همه شادی مغرورانه نكن كه خداوند شادی كنندگان مغرور را دوست ندارد.

قرآن كریم ضمن بیان عذابهای دوزخیان می فرماید: «ذَ لِكُم بِما كُنتُمْ تَفْرَحُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیرِ الْحَقِّ وَ بِمَا كُنتُمْ

ص: 8


1- . 365 روز با شادكامی، ص 148.
2- . همان.
3- . شرع و شادی، ص 13.
4- . یونس / 58.
5- . روم / 4 و 5.
6- . قصص / 76.

تَمْرَحُونَ »(1)؛ این به خاطر آن است كه به ناحق در زمین شادی می كردید و از روی غرور و مستی به خوشحالی می پرداختید. این نوع شادی ها كه بی اساس، پوچ و همراه با گناه است، مورد مذمت قرآن قرار گرفته است.

عوامل شادی

براستی چه چیزهایی انسان را شاد می كند؟ در پاسخ به این پرسش پاسخهای مختلفی ارائه شده و هر كس به گونه ای عامل شادی را بیان كرده است. برخی می گویند ثروت، شهرت و قدرت، شادی آفرین است. اما به تجربه ثابت شده كه ثروت به تنهایی شادی و خوشبختی نمی آورد.

دكتر دیویدمایرز در كتاب خود كه «در جست و جوی شادی» نام دارد - كلیه مقاله هایی را كه در امریكا، كانادا و كشورهای اروپای غربی درباره شادی به چاپ رسیده، به طور جامع بررسی می كند و اینگونه نتیجه می گیرد: «رابطه ای بین ثروت و شادی وجود ندارد و آرامش و شادی را نمی توان با پول خرید»(2).

تحقیق در مورد اشخاصی كه یك شبه ثروتمند شده اند، گویای این است كه پول نمی تواند موجب شادی باشد. عده ای بر این باورند كه پس از ثروت، سلامتی عامل شادی است. این نظریه نیز ناتمام است؛ زیرا درست است كه سلامتی جسم در شادی انسان مؤثر است، اما انسان استعدادها و توانایی هایی دارد كه می تواند در حالت نقص عضو و بیماری هم خود را شاد نگه داشته، شرایط سخت را برای خود آسان كند. اساساً انسان می تواند خود را با شرایط دشوار تطبیق دهد. در میان اعراب ضرب المثلی هست كه می گوید: اگر انسان را در دریا بیندازی، ماهی خواهد شد.

انسان اگر در باطن شاد و سرخوش باشد، در ناگوارترین شرایط هم شادمانی خود را حفظ می كند. اما اگر باطنی غمگین و افسرده داشته باشد، شادترین موقعیت ها هم تغییری در روحیه او به وجود نمی آورد. دو روان شناس به نام ریچارد شولز و سوزان دِكِر به بررسی اثرات دراز مدت ناتوانی جسمی پرداختند. آنها به بررسی سطوح شادی افرادی كه 20 سال از ابتلای آنها به فلج می گذشت پرداختند و به این نتیجه رسیدند كه: «این اشخاص در مقایسه با جمعیت كلی، عاطفه مثبت نسبتا كمتری را گزارش داده اند، اما عاطفه منفی آنها زیاد نشده است. در نتیجه، سطح متوسط رفاه یا رضایت آنها از زندگی فقط كمی پایین تر از جمعیت كلی بود. در واقع، افرادِ نقص عضو جسمانی، به اندازه افراد عادی شاد بودند»(3) .

بعضی از روانشناسان، شخصیت و وراثت را عامل اساسی در شادی دانسته اند؛ آنان معتقدند كه شخصیت افراد بیش از عوامل دیگر در تعیین سطح شادی آنها حائز اهمیت است. برخی مردم به خاطر منش و شخصیت خود، رویدادهای زندگی را مثبت و خوش بینانه تفسیر می كنند، در حالیكه عده ای دیگر در واكنش های خود به رویدادها ذاتاً منفی و بدبینانه عمل می كنند. این نظریه نیز كامل نیست؛ زیرا شخصیت و وراثت می تواند در میزان شادی مؤثر باشد، اما تنها عامل نیست و نباید تأثیر عواملی مثل محیط، تغذیه و مخصوصاً اختیار را نادیده گرفت(4).

عوامل و معیارهای شادی در اسلام

از مطالعه متون دینی چنین بر می آید كه شادی دارای عامل مشخصی نیست، بلكه عوامل گوناگونی در بر انگیختن حس شادی در انسان مؤثراند. برخی از آن عوامل عبارتند از:

1. زیستن در زمان حال: (درك زمان و انشای درست از آن)؛ حضرت علی علیه السلام می فرماید: نگرانی روزی را كه نیامده، بر امروز میفزا و قلبت را از اندوه گذشته آكنده مساز؛ چون تو را از آمادگی برای آینده باز می دارد و نگرانی های

ص: 9


1- . غافر / 75.
2- . شرع و شادی، ص 28.
3- . همان، 31.
4- . همان، ص 35.

سال را بر نگرانی امروزت اضافه نكن؛ برای امروز مشكلات خودش كافی است(1).

ویكتور هوگو می گوید: سراسر عمر ما تلاشی است پیوسته، برای دست یافتن به كامیابی و سعادت، در حالی كه شاید خوشبختی همین لحظه ای بود كه به آن می اندیشیدیم(2).

بسیاری از مردم در حسرت به دست آوردن آرمانها و اهدافی می سوزند كه در آینده ممكن است آنها را شاد كند و از رفتارهای امروز خود - كه می تواند برای آنها بسیار مسرت بخش باشد - غافل اند. هر انسانی می تواند با تكیه بر استعدادها و امكانات موجود و یاری جستن از نیروی ایمان، در هر روز و در سخت ترین شرایط هم شاد باشد. هراكلیوس به شاگردانش می گفت: شما نمی توانید دوبار در یك رودخانه شنا كنید؛ زیرا هر بار آبهای تازه ای بر شما می گذرد.

زندگی نیز همچون آب رودخانه و هر لحظه در گذر است. زندگی یك تحول دائمی است و یگانه چیزی كه محقق و مسلم است، همین امروز است. چرا زیباییهای امروز را با تصور مشكلات آینده - كه در تردید و ابهام و تغییرات بدون انقطاع پوشیده شده و هیچ كس به درستی از آن اطلاع ندارد - زشت و بد نما كنیم؟

سعدیا دی رفت و فردا همچنان موجود نیست در میان این و آن فرصت شمار امروز را

درست است كه انسان باید از گذشته درس بگیرد و آینده اش را نیز بنگرد، اما این عبرت آموزی و برنامه ریزی با غم و اندوه نسبت به آینده و سرت گذشته تفاوت دارد.

2. پرهیز از گناه؛ شاد بودن همیشه انجام دادن كاری نیست، بلكه زمانی در پرهیز كردن نیز نمود پیدا می كند. گاهی اتفاق می افتد كه با انجام كارهایی به ظاهر لذّت بخش، هیچ لذّتی به انسان دست نمی دهد و حتی رنج روانی و عذاب وجدان نیز به دنبال دارد. یك غذای لذیذ، رابطه جنسی و خانه بسیار زیبا، اگر حرام، نامشروع و غصبی باشد، برای انسان سالم و طبیعی تلخ و ناگوار است.

انسان هنگامی واقعاً شاد است كه از گناه بپرهیزد. عارفانی كه با باده حق به سرخوشی رسیده اند و پای كوبان در طریق سلوك گام زده اند، معمولا با پرهیز و ریاضت به مستی رسیده اند. از پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله سؤال شد كه بهترین بندگان خدا چه كسانی هستند؟ آن حضرت فرمود: آنهایی كه وقتی نیكی می كنند، خوشحال می شوند و زمانی كه بدی از آنان سر می زند، طلب استغفار می كنند(3).

حضرت علی علیه السلام فرمود: اَكْثَرُ سُرُورِكَ عَلی ما قَدَّمْتَ مِنَ الْخَیرِ وَ حُزْنِكَ عَلی ما فاتَ مِنْهُ(4)؛ سرورت را زیاد كن بر آنچه از كارهای خیری كه برای آخرتت انجام داده ای و اندوهت را به آنچه از كارهای خیر محروم گشته ای.

مردی در حالی كه شاد و مسرور بود خدمت امام جواد علیه السلام رسید حضرت فرمود: علت شادی تو چیست؟ آن مرد گفت: ای فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله ، از پدر بزرگوارت شنیدم كه فرمود: بهترین روزی كه سزاوار است بنده خدا در آن روز شاد باشد، روزی است كه توفیق خدمت و دستگیری از برادران مؤمن نصیب او گردد؛ امروز من موفق شدم به 10 نفر از فقیرانی كه از فلان شهر نزد من آمده بودند، بخشش نمایم، به همین جهت خوشحالم. امام فرمود: «اگر آن انفاق و بخشش خود را به وسیله منت گذاشتن نابود نكرده باشی، به جان خودم سوگند كه تو شایسته این شادی هستی»(5).

3. احیای ارزشها؛ مؤمن هنگامی شاد است كه ارزشی از ارزشهای دینی را زنده و ضد ارزشی را محو كرده باشد. امام صادق علیه السلام

ص: 10


1- . من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 384.
2- . همان.
3- . میزان الحكمة، ده جلدی، ج 2، ص 439.
4- . همان، ص 437.
5- . شیعه در پیشگاه قرآن و اهل بیت ص 261.

فرمود: اَلسُّرُورُ فی ثَلاثُ خَلالٍ: اَلْوَفاءُ وَ رِعایةُ الْحُقُوقِ وَ النّهُوضُ فِی النِّوائِبْ(1)؛ شادی در بین سه چیز نهفته است: وفاداری، رعایت حقوق دیگران و ایستادگی در گرفتاریها و مشكلات.

4. رضایت و تحمل مشكلات؛ گاهی در زندگی مشكلاتی پیش می آید كه حل آنها بیرون از توان انسان است. بهترین راه برای رفع این گونه موارد كنار آمدن با آنهاست؛ راضی بودن به رضای خدا و اعتقاد به قضا و قدر به انسان آرامش می بخشد و در سخت ترین حادثه ها مددكار آدمی شده، حوادث عظیم را قابل تحمل می كند.

امام صادق علیه السلام فرمود: نشاط و شادی، در پرتو راضی بودن به رضای خدا و یقین به دست می آید و اندوه و غم، در شك و ناخشنودی به مقدرات الهی حاصل می گردد(2).

حضرت علی علیه السلام نیز فرموده است: به رضای خدا خشنود باش تا شاد و راحت زندگی كنی(3).

فصل دوم: شرایط و آداب شادی

اشاره

اسلام برای شادزیستن آداب و شرایطی برشمرده و بایدها و نبایدهایی را وضع كرده است، از جمله این كه:

الف: گناه و معصیت نباشد

مجالس شادی نباید همراه با گناه و معصیت باشد. امام صادق علیه السلام فرمود: لاتَسْخُطُوا اللّهَ بِرِضی اَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ وَ لاتَتَقَرَّبُوا اِلَی النّاسِ بِتَباعُدٍ مِنَ اللّه؛(4) به خاطر رضایت و خشنودی احدی از مردم، موجب خشم خداوند نشوید و به وسیله دوری از خدا به مردم نزدیك نشوید.

و نیز فرمود: لاینْبغی لِلْمُؤْمِنِ اَنْ یجْلِسَ مِجْلِسَا یعْصَی اللّهُ فیهِ وَ لایقْدِرُ عِلی تَغْییرِهِ؛(5) برای مؤمن سزاوار نیست در مجلسی بنشیند كه در آن نافرمانی خدا می شود و او نمی تواند جوّ مجلس را عوض كند.

ب: همراه با اذیت و آزار نباشد

یكی دیگر از شرایط شادی و تفریح این است كه با اذیت و آزار دیگران همراه نباشد. متاسفأنه امروزه بسیاری از شادی ها همراه با آزار دیگران است؛ مانند: بلند كردن صدای موسیقی، كارناوالهای عروسی، آهنگهای مبتذل، مزاحمتهای تلفنی، كبوتر پرانی، انفجار ترقّه در شبهای شادی و... .

پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: مَنْ آذی مُسْلِمَا فَقَدْ آذانی(6)؛ كسی كه مؤمنی را آزار دهد مرا آزار داده است. امام صادق علیه السلام فرمود كه خداوند می فرماید: لِیأْذَنَ بِحَرْبٍ مِنّی مَنْ أَذی عَبْدِی الْمُؤْمِن(7)؛ آن كس كه بنده مؤمن مرا بیازارد، به من اعلان جنگ می دهد.

ج: لهو نباشد

انسان اشرف مخلوقات است و برای اهداف عالی - كه همان شناخت ربوبیت است - آفریده شده. او باید به مقام قرب الهی برسد. جای تأسف است كه این انسان با چنین كرامتی در بسیاری از مواقع خود را فراموش كرده، ساعتها وقت خود را به بطالت، هوسبازی، لهو و لعب می پردازد. مجالس شادی اگر دارای هدفی عقلائی نباشد، به لهو می انجامد و

ص: 11


1- . تحف العقول، ص 322.
2- . همان، 71، ص 195.
3- . همان.
4- . وسائل الشیعه، ج 11، ص 422.
5- . الكافی، ج 2، ص 374.
6- . تاریخ مدینه دمشق، ابن عساكر، ج 42، ص 201.
7- . وسائل الشیعه، ج 8، ص 587.

لهو، باطل و حرام است.

انواع شادی

در یك تقسیم بندی می توان شادی ها را به دو گروهِ شادی های پسندیده و شادی های ناپسند تقسیم كرد. هر یك از این دو نیز دارای مصادیق مختلفی است كه به عنوان نمونه به چند مصداق از آنها اشاره می شود: ملاقات با برادران دینی پیامبر اكرم در وصیت خویش به امام علی علیه السلام فرمود: یا عَلی ثَلاثٌ فَرِحاتٌ لِلْمُؤْمِنِ فِی الدُّنْیا: لِقاءُ الاخْوانِ وَ تَفْطیرُ الصّائِمِ وَ التَّهَجُّدُ مِنْ آخِرِ الّلیلِ؛(1) ای علی، برای مؤمن در دنیا سه عامل خوشحالی وجود دارد: دیدار برادران دینی، افطار روزه و شب زنده داری در آخر شب.

انجام یك عمل عبادی

اینكه عید فطر و قربان پس از یك ماه عبادت و مراسم عبادی است و بر اساس آنچه از حدیث فوق برمی آید، در بندگی خدا و پس از یك عمل عبادی، شیرینی و شادی خاصی برای مؤمن به وجود می آید كه باید آن را گرامی دارد.

شادی برای حل مشكلات علمی یكی از شادی های معقول و سازنده، شادی برای رشد علمی و رفع مشكلات علمی است. كسانی كه به مطالعه و دانش عشق می ورزند، لحظه های تحصیل و مطالعه خود را بهترین لحظه ها می دانند. درباره شیخ طوسی گفته اند كه گاهی تا صبح روی مسئله ای فكر و مطالعه می كرد، هنگامی كه آن مشكل را حل می كرد، آنچنان بهجت و مسرتی به او دست می داد كه فریاد می زد: اَینَ الْمُلُوك وَ اَبْناءُ الْمُلُوك؛ پادشاهان و شاه زادگان كجا هستند [كه این لذت را درك كنند] .

احیای ارزشها

یكی دیگر از شادی های مثبت و پسندیده، تشكیل مجالس جشن و سرور به مناسبت روزهای شادی معصومان است؛ مانند: سالروز میلاد پیامبر صلی الله علیه و آله و پیشوایان معصوم علیهم السلام و اعیاد اسلامی. ائمه اطهار علیهم السلام تأكید كرده اند كه شیعیان، كسانی هستند كه در شادی های اهل بیت شاد باشند. موارد یاد شده، شادی های پسندیده را شامل می شد، اما در شریعت اسلام برخی از شادی ها ناپسند و نكوهیده است و مؤمنان باید از آنها بپرهیزند. برخی از این شادی ها عبارتند از:

شادی های تمسخرآمیز

یكی از شادی های منفی، شادی های تمسخرآمیز است كه به منظور تحقیر و تضعیف دیگران، خصوصاً مؤمنان و حق طلبان انجام می شود؛ مانند خنده فرعون در برخورد با دلایل منطقی و معجزات روشن حضرت موسی علیه السلام ، چنانكه قرآن كریم می فرماید: «فَلَمّا جاءَهُمْ بِایاتِنا اِذا هُمْ مِنْها یضْحَكُونْ»(2)؛ چون آیات ما را برای آنها آورد، او را مسخره كردند و بر آن خندیدند. و در آیه ای دیگر می فرماید: «اِنَّ الّذینَ اَجْرَمُوا كانُوا مِنَ الّذینَ امَنُوا یضْحَكُون»(3)؛ همانا امروز بدكاران بر اهل ایمان می خندند.

شادی به لغزشهای دیگران هر انسانی در طول زندگی لغزش و اشتباهاتی دارد و ممكن است گاهی در موقعیتهایی قرار گیرد كه مورد مضحكه و خنده دیگران واقع شود. لكنت زبان، توپوق زدن در هنگام سخن گفتن و... مواردی هستند كه باعث خنده دیگران می شوند.

حضرت علی علیه السلام فرمود: لاتَفْرَحْ بِسِقْطَةِ غَیرَكَ فَاِنَّكَ لاتَدْری ما یحْدُثُ بِكَ الزَّمان(4)؛ به لغزش دیگران

ص: 12


1- . من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 58.
2- . زخرف / 47.
3- . مطففین / 29.
4- . میزان الحكمة، ج 7، ص 149.

خوشحال مشو؛ زیرا نمی دانی كه زمانه با تو چه خواهد كرد.

تجربه نشان داده است هر كس به عیب دیگران بخندد، دیگران هم بر او خواهند خندید. متأسفانه كم نیستند افرادی كه اگر صدها خبر درباره شادی و موفقیت دیگران بشنوند، هیچ عكس العملی نشان نمی دهند؛ در حالیكه از شنیدن خبر شكست دیگران به وجد می آیند.

خنده های بی مورد

برخی افراد با كوچكترین سخنی - حتی غیر خنده دار - قهقهه سر داده و می خندند. در صدر اسلام عربی بادیه نشین به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید، در حالیكه بر ماده شتری چموش سوار بود. پس از عرض سلام، شترش او را از محضر پیامبر صلی الله علیه و آله دور كرد و این عمل چند مرتبه تكرار شد. همراهان پیامبر صلی الله علیه و آله به او خندیدند و مرد عرب از خنده آنان ناراحت شده، شترش را كشت. پیامبر صلی الله علیه و آله به آنان فرمود: «دامنهای شما پر از خون آن شتر است، شما خندیدید و او از رفتار شما عصبانی شد و او را كشت»(1).

شادی به گناه

امام علی علیه السلام فرمود: اَلتَّبَهُّجُ بِالْمَعاصی اَقْبَحُ مِنْ رُكُوبِها(2)؛ شادی به گناه، زشت تر است از انجام آن. و در روایت دیگری از امام سجاد علیه السلام نقل است كه فرمود: از خوشحالی به گناه بپرهیز؛ چرا كه خوشحالی به گناه از خود گناه بدتر و بزرگتر است(3).

شادی در مصیبت دیگران

حضرت علی علیه السلام در تشییع جنازه ای شركت كرده بود، ناگهان صدای خنده مردی را شنید، در این هنگام فرمود:

«گویی مرگ در دنیا بر غیر ما نوشته شده، گویی حق بر غیر ما واجب گشته، گویی این مردگانی را كه می بینیم، مسافرانی هستند كه به زودی به سوی ما باز می گردند؛ آنها را در قبر می گذاریم و میراث آنها را می خوریم و گویی بعد از آنها جاودان هستیم»(4).

خنده و شادی در برابر افراد محزون و غصه دار صحیح نیست. امام حسن عسكری علیه السلام در این باره می فرماید: لَیسَ مِنَ الْاَدَبِ اِظْهارُ الْفَرَحِ عِنْدَ الْمَحْزُون؛(5) در برابر افراد محزون اظهار شادی كردن، بی ادبی است.

شادی مستانه به خاطر مال و ثروت داشتن مال و ثروت، ارزش و افتخار محسوب نمی شود؛ مهم نحوه استفاده از مال و ثروت است كه اگر در مسیر صحیح و درست استفاده شود و دارنده آن به دارایی خود مغرور نشود، ارزش دارد. قرآن كریم درباره قارون می فرماید:

«إِنَّ قَ-رُونَ كَانَ مِن قَوْمِ مُوسَی فَبَغَی عَلَیهِمْ وَءَاتَینَ-هُ مِنَ الْكُنُوزِ مَآ إِنَّ مَفَاتِحَهُ و لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَةِ أُوْلِی الْقُوَّةِ»(6)؛ همانا قارون یكی از ثروتمندان قوم موسی بود كه بر آنها راه ستم و سركشی را پیش گرفت و ما آنقدر گنج و مال به او دادیم كه حمل كردن كلیدهای آن گنجها، نیرومندان را خسته می كرد.

قارون به جای اینكه از آن همه ثروت، در مسیر صحیح استفاده كند، مغرورانه می گفت: «این ثروت را به وسیله دانشی كه نزد من است به دست آورده ام» و مال و ثروت خود را به رخ مردم می كشید و خودنمایی می كرد، تا اینكه قومش به

ص: 13


1- . محجه البیضا، ج 5، ص 233.
2- . میزان الحكمة، ج 3، ص 463.
3- . همان.
4- . نهج البلاغه، كلمات قصار، 122.
5- . تحف العقول، ص 489.
6- . قصص / 76.

او گفتند:

«...لاتَفْرَحْ اِنّ اللّهَ لایحِبُّ الْفَرِحینَ»(1)؛ این همه شادی مغرورانه مكن كه خداوند شادی كنندگان مغرور را دوست نمی دارد.

كارناوال (كاروان) شادی

یكی از سنتهای شادی رایج در غرب «كارناوال» یا كاروان شادی است كه دسته ای از مردان و زنان با جامه های مختلف و رنگارنگ در روزهای جشن و شادی به راه می افتند و با بازیها، حركات و آوازهای مختلف موجب تفریح و شادمانی بینندگان می شوند.(2)

این سنت به تقلید از كشورهای غربی، در ایران نیز برگزار می شود كه اوّلین بار در 24 اسفند سال 1311 به مناسبت تولد شاه و با تشویق سرلشكر «آیرم»، رییس شهربانی، علاوه بر جشن و چراغانی، مقدمات كارناوال نیز فراهم گردید و عده ای در آن شركت كردند. در پیشاپیش كاروان شادی، عروسكی از «چارلی چاپلین» قرار داده شده بود كه شیرین كاری می كرد و بعد از آن گروهی با ماسك های مختلف ساز می زدند و می رقصیدند(3).

متأسفانه، این سنت غربی پس از انقلاب اسلامی نیز به وسیله بعضی غربزدگان به عنوان كاروان شادی، گاهی در بعضی از شهرها و مناطق كشور برگزار می شود؛ مثلاً در سال 1378 جشنواره تابستانی كیش مطرح شد و كارناوال شادی به راه افتاد، در ایام مبارك دهه فجر نیز گاهی همین كارناوال ها به بهانه جشن پیروزی انقلاب با رقص و آواز و پوشیدن لباسهای نامناسب و به منظور تحقیر ارزشهای دینی و انقلاب به راه می افتند كه غیر از توهین به نظام ثمری در بر ندارند(4).

پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و ائمه معصوم علیهم السلام به عنوان تبیین كننده اصلی شرع مقدس نسبت به مسئله شادی، هم در گفتار و هم در كردار پرداخته اند. آن پیشوایان پاك در روزهای شادی ضمن شادی و سرور برنامه هایی داشتند كه از مجموع آنها چنین برمی آید كه در ایام شادی نیز تكالیف الهی و شرعی تعطیل نمی شود و حد و مرز حلال و حرام باید رعایت گردد. مزاح و شوخی یكی از لوازم مجالس شادی لطیفه و طنز است؛ براستی كه طنز یكی از هنرهای جذاب و مهم است و بوسیله آن می توان به اهداف سیاسی و اجتماعی خاصی دست یافت. نكته ای كه باید به آن توجه نمود این است كه طنز و لطیفه نباید موجب هجو دیگران شود و آبروی مؤمنان را به خطر اندازد. در برخی از اجتماعات دیده می شود كه برای خنداندن دیگران، در قالب لطیفه به اقوام خاصی توهین می شود كه این مسئله جایز نیست.

در احادیث آمده است: كسی كه به مؤمنی طعنه بزند، خداوند بوی بهشت را بر وی حرام می كند(5) .

این مسئله نیز در ضمن استفتائاتی از مراجع مورد پرسش قرار گرفته است.

س: گفتن لطیفه های رایج كشور كه حالت تمسخر قشر، قوم یا مناطقی از مردم كشور را در برمی گیرد، چه حكمی دارد؟

ج: اگر استهزاء آنان محسوب گردد جایز نیست(6).

ص: 14


1- . همان.
2- . فرهنگ فارسی معین، ج 3، ص 2817.
3- . غم و شادی، ص 60.
4- . همان.
5- . الحكم الزاهرة، ج 2، ص 318.
6- . مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، ج 2، ص 59.

طبیعت انسان، مزاح را می پسندد و با آن شاد می شود. در آموزه های اسلامی در مورد شوخی دو گونه روایت وارد شده است: یك دسته از روایت ها به شوخی توصیه كرده و دسته ای دیگر از آن نهی نموده اند.

پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: من هم مانند شما بشری هستم كه قهرا شوخی و مزاح می كنم(1).

و در جای دیگر می فرماید: من شوخی می كنم، ولی در گفتارم بجز حق و راست نمی گویم(2).

حضرت علی علیه السلام می فرماید: هرگاه یكی از یاران رسول خدا اندوهگین بود، رسول خدا با شوخی كردن او را شادمان می نمود.

از امام صادق علیه السلام نیز نقل شده است كه فرمود: مؤمن، شوخ طبع و خوش مشرب است؛ ولی منافق گرفته و خشم آلود می باشد(3).

در برخی از احادیث نیز مزاح و شوخی زیاد نهی شده است: حضرت علی علیه السلام فرمود: كسی كه زیاد مزاح می كند، شكوه و وقار او كم می شود.

و یا در جای دیگر فرموده: شوخی بسیار آبرو را می برد و موجب كینه توزی و دشمنی می گردد(4).

در جمع بین این دو دسته از روایات، درمی یابیم كه افراط در شوخی و مداومت به آن و یا شوخی هایی كه به دروغ و غیبت منتهی می گردد، پسندیده نیست و گاهی حرام است؛ ولی اگر مزاح بصورت معقول و بر پایه حق باشد، هیچ اشكالی ندارد.

نمونه هایی از مزاح پیامبر صلی الله علیه و آله

1. روزی پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت علی علیه السلام خرما می خوردند. پیامبر هسته خرماهایی را كه می خورد، جلوی امام علی علیه السلام می گذاشت. هنگامی كه از خوردن خرما فارغ شدند، پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود: چقدر خرما خورده ای؟! امام علی علیه السلام در پاسخ فرمود: هر كس خرما را با هسته اش بخورد پرخور است(5).

2. روزی زنی خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله رسید و عرض كرد: مرا سوار شتر كن. حضرت فرمود: ما تو را بر بچه شتر سوار می كنیم. آن زن گفت: بچه شتر قدرت حمل مرا ندارد. پیامبر فرمود: هر شتری بچه شتر دیگر است، هر چند چندین سال داشته باشد(6).

زیبایی و زینت

از آنجا كه زینت و زیبایی و آراستگی ظاهری موجب انبساط خاطر و شادی می گردد، پیشوایان دینی ما به زیبایی و زینت اهمیت بسیار داده و آن را در مناسبتهای مختلف گوشزد می كردند. در سیره پیامبر صلی الله علیه و آله گفته شده كه آن حضرت همواره در آیینه می نگریست و خود را مرتب می ساخت و می فرمود: خداوند دوست دارد وقتی بنده او برای دیدن برادران دینی اش از خانه بیرون می رود، خود را بیاراید.

امام صادق علیه السلام می فرمود: پیامبر صلی الله علیه و آله برای خرید عطر، بیش از طعام و غذا هزینه می كرد(7).

و نیز فرموده: یكایك شما در روز جمعه خود را بیارایید، شست و شو نمایید، خود را معطر سازید، شانه زنید و پاكیزه ترین

ص: 15


1- . كنزالعمال، ج 3، ص 648.
2- . جامع السعادات، ج 2، ص 202.
3- . شرع و شادی، ص 61.
4- . غررالحكم، ص 222.
5- . شرع و شادی، ص 63.
6- . جامع السعادات، ج 2، 292.
7- . مكارم الاخلاق، ص 43.

پیراهن خود را بپوشید و آماده نماز جمعه شوید(1).

در قرآن كریم آمده است: «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَةَ اللّهَ الَّتی اَخْرَجَ لِعِبادِهِ مِنَ الرِّزْق»(2)؛ بگو چه كسی زینت خدا و طیبات از روزی را كه برای بندگانش آفرید، حرام نموده است؟

حضرت علی علیه السلام می فرماید: اَلتَّجَمُّلُ مِنْ اَخْلاقِ الْمُؤْمَنین(3)؛ آرایش از اخلاق مؤمنان است.

امام حسن علیه السلام هرگاه برای اقامه نماز آماده می شد بهترین لباس خود را می پوشید، وقتی یاران وی سبب این كار را جویا شدند، حضرت در پاسخ فرمود: خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد و من خود را برای او زینت می كنم(4).

فصل سوم: مصادیق شادی و احكام آنها

اشاره

شادی ها مصادیق مختلفی دارند كه یكی از مهمترین آنها مجلس های شادی است. دین اسلام به بهانه های مختلف مردم را به برپایی مجالس شادی ترغیب و تشویق كرده است؛ مجالسی چون: عروسی، ولیمه، ختنه، اعیاد مذهبی، مولودی ها و بزرگداشتها مجالسی هستند كه از نظر دین مورد عنایت واقع شده اند.

مجلس عروسی

در برخی روایات مطالبی درباره شیوه شادی در مجالس عروسی از جمله آواز خوانی و دف زدن وارد شده است كه مضومن این روایات باید با در نظر گرفتن روایات بسیار دیگری كه درباره نهی از لهو و لغو و غنا و موسیقی و استفاده از ابزار لهو وارد شده است لحاظ شود. فقهای بزرگوار كه فتوا به حرمت غنا و موسیقی و جواز آن در برخی موارد جزئی و استثنائی داده اند با توجه به تمام آیات و روایات این باب بوده و تنها با دیدن یك روایت نمی توان حكم به حرمت یا حلیت امری یا چیزی نمود كه از باب نمونه برخی از آنها را در اینجا می آوریم:امام محمدباقر علیه السلام فرمودند:

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله از محله بنی زریق عبور می كرد، هنگامی كه صدای موسیقی شنید، پرسید: چه خبر است؟ گفتند: ای رسول خدا، فلانی عروسی كرده است. آن حضرت فرمود: دینش كامل شده است؛ این ازدواج است نه زنا، ازدواج نباید مخفیانه باشد، باید دودی به آسمان برود، یا صدای دایره ای بلند شود، فرق نكاح و زنا به نواختن دایره است(5).

شیخ طوسی در امالی آورده است كه: پیامبر صلی الله علیه و آله از كنار خانه علی بن هبّار عبور می كرد، صدای دف شنید، پرسید: چه خبر است؟ گفتند: علی بن هبّار عروسی دارد. حضرت فرمود: ازدواج خوبی است، زنانیست. سپس فرمود: پایه های ازدواج را محكم كنید و آن را آشكار كنید و دف بنوازید(6).

فیض كاشانی رحمه الله در كتاب محجه البیضا به نقل از غزالی آورده است: و یستحب اظهار النكاح، قال صلی الله علیه و آله : فصل ما بین الحلال و الحرام الدف و الصوت(7)؛ مستحب و پسندیده است كه ازدواج، علنی و آشكار انجام شود. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: تفاوت میان ازدواج حلال و حرام، دایره زدن و خواندن است.

ص: 16


1- . من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 64.
2- . اعراف / 32.
3- . غررالحكم، ج 1، ص 307.
4- . میزان الحكمة، ج 7، ص 133.
5- . دعائم الاسلام، ج 2، ص 205.
6- . بحارالانوار، ج 103، ص 275.
7- . محجه البیضا، ج 3، ص 16.

از این روایات و بسیاری دیگر از احادیث در متون دینی چنین برمی آید كه مجالس عروسی باید به كیفیتی باشد كه شادی و سرور آن در حد محسوسی خودنمایی كند؛ به نحوی كه مجلس عروسی بی سر و صدا مورد نكوهش قرار گرفته است. حال باید دید كه آیا تأمین شادی مجلس عروسی به هر وسیله ای مجاز است؟ و یا اینكه این شادی دارای حد و مرزی معین است؟ اكثر فقهای شیعه غنا و موسیقی را حرام دانسته، تنها برخی از موارد را استثنا كرده و جایز مرده اند. یكی از آن موارد استثنا در عروسی است؛ آن هم با رعایت حد و حدودی كه در ذیل به آنها اشاره می شود:

غنا در عروسی ها

علامه در كتاب «تذكرة الفقهاء» و «قواعد»، محقق در كتاب «مختصر النافع»، شیخ طوسی در كتاب «نهایة»، شهید دوم در «دروس»، و «مسالك»، مقدس اردبیلی در «مجمع الفائدة و البرهان»، غنا را در عروسی ها استثنا كرده اند.

شیخ انصاری و امام راحل نیز غنا و آواز خواندن زنان را در عروسی ها در صورتی كه با حرام دیگری آمیخته نشود، حلال دانسته اند.(1)

نویسنده كتاب جواهر، استثنای غنا را در عروسی ها پذیرفته، ولی می گوید: «سزاوار است كه آوازخوان زن در مجالس زنانه باشد نه مرد»(2).

آیت اللّه خویی رحمه الله نیز غنا و آواز برای زنان و مردان را در عروسی ها در صورتی كه به حرام دیگری آمیخته نشود، مباح دانسته است(3).

علی بن جعفر نظر امام موسی بن جعفر علیه السلام را درباره غنا در اعیاد فطر و قربان و روزهای جشن و سرور پرسید. آن حضرت پاسخ داد: لا بَأْسَ بِهِ ما لَمْ یعْصَ بِهِ(4)؛ مادامی كه با آن معصیت نشود، اشكالی ندارد.

در مراسم عروسی حضرت فاطمه علیهاالسلام ام سلمه همسر پیامبر صلی الله علیه و آله ، سرودی را زمزمه كرده است كه مضمون آن به این شرح است: ای همسایگان، به یاری خداوند به همراه فاطمه حركت كنید. و در همه حالات خدا را شكرگزار باشید. نعمتهای پروردگار را به یاد داشته باشید. و شكر آنها را - كه خداوند از هر بدی و آفت محفوظ داشته - به جا آورید. خداوند ما را پس از كفر هدایت كرد. و پروردگار آسمانها به زندگی ما نشاط داد. به همراه بهترین زنان جهان حركت كنید. كه همه عمه ها و خاله ها به فدای او باد. ای دختر كسی كه خداوند وی را به خاطر وحی و رسالت، بر همه عالمیان برتری داده است(5). آنچه در مسئله غنا و موسیقی در مجالس شادی قابل توجه است، این است كه غنا و موسیقی مطرب و لهو نباشد و به تعبیر دیگر، انسان را از حالت طبیعی خارج نسازد. ملاك این كه غنا و موسیقی لهوی است یا غیر لهوی، به عرف

ص: 17


1- . مكاسب محرمه، ج 1، ص 232.
2- . جواهرالكلام، ج 22، ص 50.
3- . مصباح الفقاهه، ج 1، ص 314.
4- . وسائل الشیعه، ج 17، ص 122.
5- . سرن بعون اللّه جاراتی واشكرنه فی كل حالات و اذكرن ماانعم رب العلی من كشف مكروه و آفات فقد هدانا بعد كفر و قد انعشنا رب السماوات و سرن مع خیر النساء الوری تغدی بعمات و خالات یا بنت من فضله ذوی العلی بالوحی منه و الرسالات بحارالانوار، ج 103، ص 40

واگذار شده است.

حضور داماد در مجلس زنانه

یكی از كارهایی كه امروزه در عروسیها رسم شده، این است كه داماد در مجلس زنانه و پیش عروس حاضر می شود و نیز از آنها عكس و فیلم تهیه می كنند. آیا این كار از نظر شرعی جایز است؟ آنچه از دیدگاه مراجع معظم تقلید برمی آید، این است كه این كار اگر موجب نگاه به نامحرم نشود، اشكالی ندارد. ولی از آنجایی كه مجالس زنانه حال و هوای خود را دارد و نگاه نكردن تقریباً امری غیر ممكن است، بهتر است این كار صورت نگیرد(1) .

ص: 18


1- . برای توضیح بیشتر به استفتائات آیات عظام: خامنه ای، مكارم، فاضل، بهجت، و تبریزی رجوع شود.

استفاده از كراوات

پوشش، مسئله ای دینی و ملی است كه متأسفانه به شایستگی رعایت نمی شود. برخی از اشخاص (دختر یا پسر) طوری لباس می پوشند كه به راحتی می توان «آرم» چند كشور را از لباس های آنان به دست آورد. در واقع معجونی شده اند كه هیچگونه اصالتی ندارند. از دیدگاه اسلام مسئله پوشش مورد عنایت خاصی واقع شده است.

امام صادق علیه السلام می فرماید:

خداوند به یكی از پیامبران وحی كرد كه به مؤمنان بگو: در لباس، خوراك و آداب و رسوم، دشمنان خدا را سرمشق قرار ندهید، كه اگر چنین كنید شما هم مانند آنان، دشمنان خدا محسوب می گردید(1).

یكی از مصادیق فرهنگ غرب، كراوات زدن است كه متأسفانه پس از دو دهه كه از انقلاب شكوهمند ایران می گذرد، دوباره قبح آن شكسته شده و بصورت محسوسی در مجامع مختلف از آن استفاده می شود؛ مخصوصاً در مجالس عروسی و برای شخص داماد دارای اهمیت خاصی است. تقریباً همه مراجع معظم تقلید از بستن كراوات - به عنوان اینكه زی غیر مسلمین است - نهی فرموده اند(2) .

اختلاط زن و مرد در مجلس عروسی

یكی دیگر از اموری كه در مجالس شادی، مخصوصاً مجلس عروسی باید به آن توجه كرد، مسئله اختلاط زن و مرد و نیز ارتباط آنان با یكدیگر است. زن و مرد مسلمان و متدین می دانند كه در اسلام برای اشخاص، حریمهای خاصی قرار داده شده و زن و مرد بصورت مطلق آزاد نیستند تا هرگونه كه بخواهند، با جنس مخالف ارتباط برقرار كنند. در مجالس عروسی نیز آنچه جایز است و مشكل خاصی ندارد، ارتباط محرمها با یكدیگر است، ولی نامحرمها باید حدود شرعی را مراعات كنند؛ بنابراین دختر عمو و دختر خاله و امثال آنها اگر خواهر رضاعی انسان نباشند، نامحرم بوده و اگر نگاه كردن و حرف زدن با آنها محل ریبه باشد و انسان را دچار گناه كند، جایز نیست.

س: شركت در عروسی ها و مجالسی كه محرم و نامحرم مختلط هستند، چه صورت دارد؟(3)

آیت اللّه بهجت: با فرض اشتمال بر حرام یا مفسده، باید اجتناب شود و اختلاط زن و مرد هم جایز نیست.

آیت اللّه سیستانی: اگر به نحوی است كه موجب مفسده و یا ارتكاب گناه است، جایز نیست.

آیت اللّه فاضل لنكرانی: جایز نیست و باید آنها را منع كرد.

آیت اللّه تبریزی: چنانچه اختلاط مرد و زن نامحرم همراه ارتكاب حرامی باشد، یا سبب تحریك شهوت بر حرام گردد جایز نیست.

آیت اللّه مكارم شیرازی: در فرض مسئله كه مجلس به صورت مجلس گناه در آمده و مجلس سالم اسلامی نیست، شركت در آن حرام است.

عكاسی و فیلمبرداری از مجالس عروسی

یكی از مسائل مهم در عروسی ها مسئله فیلمبرداری و عكسبرداری است كه از جهات گوناگون قابل بررسی می باشد. مهمترین این مسائل از رساله اجوبة الاستفتائات به این شرح است:

س: هنگام جشن عروسی چند عكس از من گرفته شد كه در آنها حجاب كامل نداشتم، این عكسها در حال حاضر نزد دوستان و اقوام من هستند، آیا جمع آوری آنها بر من واجب است؟

ج: اگر وجود عكسها نزد دیگران مفسده ای ندارد و یا بر فرض ترتب مفسده، شما در دادن عكسها به دیگران نقشی

ص: 19


1- . من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 252.
2- . مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، ص 85.
3- . همان، ص 146.

نداشته اید، یا جمع كردن آنها از دیگران برای شما مشقت دارد، تكلیفی در این باره ندارید(1).

س: آیا جایز است زن در جشنهای عروسی بدون اجازه شوهرش عكس بیندازد؟ و بر فرض جواز، آیا مراعات حجاب كامل در آن واجب است؟

ج: اصل عكس گرفتن منوط به اجازه شوهر نیست، ولی اگر احتمال بدهد كه اجنبی عكس او را می بیند و عدم رعایت حجاب كامل، منجر به مفسده ای شود، مراعات آن واجب است(2).

س: اگر عروس در شب جشن عروسی روپوش روشن و نازكی بر سرش بیندازد، آیا جایز است مرد اجنبی از او عكس بگیرد؟

ج: اگر مستلزم نگاه حرام به زن اجنبی باشد، جایز نیست وگرنه اشكال ندارد(3).

س: فیلمبرداری و عكاسی در برخی از مجالس عروسی - كه به علت لاابالیگری مسائل محرم و نامحرم احیاناً رعایت نمی شود - توسط عكاس زن - كه شغلش این است - چه حكمی دارد؟

ج: مراعات كامل حجاب اسلامی در برابر نامحرم در هر حال لازم است و فیلمبرداری از مجالس زنانه یا از مجالس مختلط، اگر مستلزم نظر حرام یا موجب اشاعه فساد و ترتب مفاسد باشد، جایز نیست(4).

برخی از مراجع نیز در جواب این سئوال فرموده اند: عكاسی زن اشكال ندارد، مشروط بر اینكه خودش مرتكب كار حرامی نشود(5).

مسائل متفرقه عروسی و ازدواج

برپایی مجالس عقد و عروسی در روزهای سوگواری معصومان نوعی بی احترامی به آنان محسوب می شود و شایسته نیست كه مؤمن در آن روزها به برپایی چنین مجالسی مبادرت ورزد.

امام صادق علیه السلام فرمود: شیعیان ما كسانی هستند كه در شادی های ما شاد و در غم و اندوه ما غمگین می باشند. با این حال آیا می شود در ایام سوگواری معصومان به شادی پرداخت و یا مجلس عقد و عروسی برپا نمود؟

س: برپایی مجلس عقد یا عروسی در ایام و لیالی شهادت ائمه معصومین علیهم السلام و راه اندازی كاروانهای شادی كه موجب هتك حرمت این ایام و مناسبتها می شود چه صورتی دارد؟(6)

آیت اللّه خامنه ای: اگر موجب توهین و هتك باشد، اجتناب لازم است.

آیت اللّه بهجت: در صورت صدق عنوان هتك، حكم آن نزد متشرعه واضح است.

آیت اللّه مكارم شیرازی: در فرض مسئله حرام است.

آیت اللّه صافی گلپایگانی: این گونه حركات مناسب دوستان اهل بیت علیهم السلام نیست، مؤمنان باید از آن بپرهیزند.

آیت اللّه تبریزی: تزویج و عقد و عروسی در ایام سوگواری ائمه، بركتی ندارد و راه انداختن كاروان شادی در كوچه و خیابان در آن ایام جایز نیست و همچنین در غیر ایام سوگواری كه معرض فساد است، جایز نیست.

حضرت امام رضا علیه السلام به «ریان بن شبیب» فرمود: اِنَّ سِرَّك اَنْ تَكُونَ مَعَنا فِی الدَّرَجاتِ الْعُلی مِنَ الْجِنانِ فَاحْزَن

ص: 20


1- . رساله اجوبة الاستفتائات، ص 259.
2- . همان، ص 260.
3- . همان.
4- . مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، ج 2، ص 82.
5- . همان، ص 84.
6- . همان، ص 49.

لَحُزْنِنا و افْرَحْ لِفَرَحِنا(1)؛ اگر دوست داری در درجات عالی بهشت، همراه ما باشی، در حزن ما محزون و در شادی ما شاد باش.

استفتائات موسیقی و غنا

س: ملاك تمییز موسیقی حلال از حرام چیست؟ و آیا موسیقی كلاسیك حلال است؟

ج: هر موسیقی كه به نظر عرف موسیقی لهوی و مطرب كه مناسب با مجالس عیش و نوش است باشد، موسیقی حرام محسوب می شود و فرقی نمی كند كه موسیقی كلاسیك باشد یا غیر كلاسیك، تشخیص موضوع هم موكول به نظر عرف مكلف است و اگر موسیقی این گونه نباشد، بخودی خود اشكال ندارد(2).

س: منظور از موسیقی مطرب و لهوی چیست؟ و راه تشخیص موسیقی مطرب و لهوی از غیر آن چیست؟ ج: موسیقی مطرب و لهوی آن است كه به سبب ویژگیهایی كه دارد، انسان را از یاد خداوند متعال و فضایل اخلاقی دور نموده، به سمت بی بند و باری و گناه سوق دهد و مرجع تشخیص موضوع، عرف است.(3)

گاهی در برخی محافل عروسی دیده می شود كه از نوارهای ترانه خوانندگان زمان طاغوت استفاده می شود و وقتی تذكر داده می شود می گویند شخص مهم نیست و ما فقط به محتوای آن توجه می كنیم. حال واقعاً چنین است؟

س: آیا شخصیت نوازنده و محل نواختن و یا غرض و هدف از آن در حكم موسیقی تأثیر دارد؟

ج: موسیقی حرام، مطرب و لهوی مناسب با مجالس لهو و گناه است و گاهی شخصیت نوازنده یا كلام همراه آهنگ یا مكان و یا سایر شرایط در اینكه موسیقی تحت عنوان موسیقی مطرب و لهوی حرام و یا عنوان حرام دیگر قرار بگیرد، مؤثر است؛ مانند اینكه بر اثر آن امور، منجر به تربیت فساد شود(4).

برخی می گویند ملاك حرمت موسیقی تهییج است. پس اگر كسی تهییج نشود، هر چند از تمام انواع موسیقی ها استفاده كند، كار حرامی مرتكب نشده است. امّا اینگونه نیست و گوش دادن به موسیقی مطرب و لهوی به هر صورتی كه باشد گناه است.

س: آیا معیار حرمت موسیقی فقط مطرب و لهوی بودن آن است یا اینكه میزان تحریك و تهییج آن هم تأثیر دارد؟ و اگر باعث حزن و گریه شنونده شود چه حكمی دارد؟ خواندن و شنیدن غزلهایی كه به صورت سه ضرب و همراه با موسیقی خوانده می شود، چه حكمی دارد؟

ج: ملاك آن ملاحظه كیفیت نواختن موسیقی با در نظر گرفتن همه خصوصیات و ویژگیهای آن است و اینكه از نوع موسیقی مطرب و لهوی مناسب با مجالس لهو و گناه باشد، هر موسیقی كه به حسب طبیعت خود، از نوع موسیقی لهوی باشد حرام است؛ اعم از اینكه مهیج باشد یا خیر و موجب ایجاد حزن و اندوه و حالات دیگر در شنونده بشود یا نه. هرگاه غزل هایی كه همراه موسیقی خوانده می شوند، به صورت غنا و آواز لهوی مناسب مجالس لهو و لعب در آیند، خواندن و شنیدن آنها حرام است(5).

یكی از مواردی كه در مجالس عروسی رایج است، مسئله آواز خواندن است. برخی از افراد به محض شنیدن هرگونه صدایی آن را حرام می دانند. به راستی غنا چیست؟ آیا هر غنایی حرام است؟ در مباحث فقهی بحث های مفصلی درباره غنا آمده است. آنچه مناسب این نوشتار می باشد، استفتائاتی است كه در مورد غنا از مراجع شده و در یك جمع بندی

ص: 21


1- . بحارالانوار، ج 44، ص 285.
2- . رساله اجوبة الاستفتائات، آیت اللّه خامنه ای، ص 247.
3- . همان، ص 248.
4- . همان.
5- . همان.

می توان گفت كه هر صدایی غنا نیست و غنای حرام دارای تعریف مشخصی است.

س: غنا چیست؟ آیا غنا فقط شامل صدای انسان است یا اینكه شامل صداهای حاصل از آلات موسیقی هم می شود؟

ج: غنا عبارت است از صدای انسان، در صورتی كه با ترجیع و طرب همراه بوده و مناسب مجالس لهو و گناه باشد. خواندن به این صورت و گوش دادن به آن حرام است(1).

حضرت آیت اللّه خامنه ای دامت بركاته در استفتایی دیگر فرموده اند: غنا، خوانندگی مطرب و ملهی متناسب با مجالس عیش و نوش است و موسیقی، نوازندگی با همان اوصاف است و این دو در حكم با هم فرقی ندارند و هر دو حرام اند(2).

برخی از مراجع نیز در تعریف غنا گفته اند: غنا، آوازی است كه در آن، صدا را در گلو می گردانند - كه به زبان عرفی به آن چهچهه می گویند - و طرب انگیز است و مناسب مجالس لهو و لعب بوده و حرام است و موسیقی به یك تعریف، تركیب اصوات است به نحوی كه خوش آیند باشد؛ بنابراین اگر مناسب مجالس لهو و لعب باشد حرام است(3).

بعضی دیگر گفته اند: كلیه صداها و آهنگهای مناسب مجالس لهو و فساد حرام است و تشخیص آن با مراجعه به اهل عرف خواهد بود(4).

نظر یكی دیگر از مراجع این است: غنا، عبارت از آوازی است كه مشتمل بر ترجیع صوت و طرب انگیز و مناسب با مجالس طرب باشد و موسیقی، گاه بر غنا و گاه بر آلات مختلف موسیقی مانند: تار، سنتور، دف و... اطلاق می شود. موسیقی را اگر به همان معنای غنا و آوازها و سازها و بكار گرفتن آنها بدانیم، فراگرفتن موسیقی كه از قدیم الایام بین اهل لهو و بزم متداول بوده، در كشورها و مناطق مختلف انواعی از آن بكار برده می شد و می شود، همه حرام است(5).

در برخی مجالس عروسی و یا غیر عروسی؛ مانند اتوبوسها و تاكسی ها اگر به آهنگی اعتراض شود، در جواب گفته می شود كه این آهنگ و یا مشابه آن را صدا و سیما نیز پخش می كند و یا وزارت ارشاد مجوز آن را صادر كرده است. آیا صرف پخش از صدا و سیما و یا داشتن مجوز از وزارت ارشاد موجب حلیت موسیقی می شود؟ حضرت امام خمینی قدس سره در پاسخ به سؤالی در این باره چنین فرموده اند:

س: به نظر حضرتعالی استماع آهنگهایی كه از صدا و سیما پخش می شود چگونه است؟ ج: موسیقی مطرب جایز نیست و آهنگهای مشكوك اشكال ندارد(6).

مقام معظم رهبری در پاسخ به سؤالی چنین می گویند:

س: آیا استماع تمام برنامه های صدا و سیما از نظر شرعی جایز است یا خیر؟

جواب: در برنامه های صدا و سیما ممكن است مواردی منطبق بر موازین شرعی نباشد و تشخیص موضوع بر عهده شخص شنونده یا بیننده است. اگر تشخیص دهد كه این موسیقی مطرب لهوی است، یا این برنامه مفسده انگیز است، نباید گوش كند و ببیند(7).

س: با توجه به كیفیت فیلم ها (خارجی یا داخلی) و موسیقی هایی كه از تلویزیون جمهوری اسلامی پخش می شود، دیدن و گوش دادن به آنها چه حكمی دارد؟

ص: 22


1- . همان، ص 249.
2- . مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، ص 48.
3- . همان، به نقل از جامع المسائل آیت فاضل لنكرانی.
4- . همان.
5- . همان، به نقل از جامع الاحكام، آیت اللّه صافی گلپایگانی.
6- . همان، ص 65.
7- . همان، ص 62.

ج: اگر افراد شنونده و بیننده تشخیص دهند موسیقی ای كه از رادیو و تلویزیون پخش می شود، از نوع موسیقی مطرب لهوی مناسب با مجالس لهو و گناه است و یا دیدن فیلمی كه از تلویزیون پخش می شود، مفسده دارد، دیدن و شنیدن آنها برای آنها جایز نیست و مجرد پخش از رادیو و تلویزیون حجّت شرعی برای جواز محسوب نمی شود(1).

س: گاهی از رادیو و تلویزیون آهنگهایی پخش می شود كه به نظر من مناسب مجالس لهو و فسق هستند. آیا بر من واجب است كه از گوش دادن به آنها خودداری نموده و دیگران را هم از آن منع كنم؟

ج: اگر آنها را از نوع موسیقی مطرب و لهوی مناسب با مجالس لهو می دانید، جایز نیست به آنها گوش دهید، ولی نهی دیگران از باب نهی از منكر منوط به این است كه احراز نمایید آنان هم آهنگهای مزبور را از نوعِ موسیقی حرام می دانند(2).

معمولاً در عروسیها برخی از خواننده های زن ترانه می خوانند و بعضی از متدینین ناراحت شده، با اعتقاد به اینكه شنیدن صدای زن حرام است، به خوانندگان و بانیان مجالس اعتراض می كنند. به راستی آیا اینگونه است؟ س: گوش دادن به صدای زن، هنگامی كه شعر و غیر آن را با آهنگ و ترجیع می خواند، اعم از اینكه شنونده جوان باشد یا پیر، مذكر باشد یا مؤنث چه حكمی دارد؟ و اگر آن زن از محارم باشد، حكم آن چیست؟ ج: اگر صدای زن به صورت غنا نباشد و گوش دادن به صدای او هم به قصد لذت و ریبه نبوده و مفسده ای هم بر آن مترتب نگردد، اشكال ندارد و فرقی بین موارد فوق نیست(3).

اخیراً در بسیاری از محافل و مجالس، مخصوصا عروسیها رسم شده كه از انواع موسیقیها و رقصها استفاده می شود و اگر كسی تذكر دهد، می گویند موسیقی سنتی است و اشكال ندارد. آیا قضیه چنین است و موسیقی سنتی جایز است؟

س: آیا موسیقی سنتی كه میراث ملی ایران می باشد حرام است یا خیر؟

ج: چیزی كه از نظر عرف، موسیقی لهوی مناسب با مجالس لهو و معصیت محسوب می شود، بطور مطلق حرام است و در این مورد فرقی بین موسیقی ایرانی و غیر ایرانی و موسیقی سنتی و غیر آن نیست(4).

فصل چهارم: آلات و ابزار شادی آفرین

اشاره

یكی از مباحثی كه در كتب فقهی به صورتی مفصل مورد بحث واقع شده، مسئله ابزار و آلات موسیقی است كه در این باره روایات فراوان و مختلفی وارد شده است. برخی تمام ابزارها را مورد نهی قرار داده و بعضی دیگر بین آنها تفصیل داده اند. آنچه به عنوان اجمال و در حد این نوشتار می توان بیان كرد، این است كه از این ابزار، هم استفاده حلال می گردد و هم استفاده حرام. خرید و فروش به قصد استفاده حلال از آن مشكل خاصی ندارد. ولی مسئله گوش كردن به آنها تابع مسئله شنیدن موسیقی و غنا است كه اگر موسیقی مطرب بوده و مناسب با مجالس لهو و لعب و گناه باشد، بوسیله هر ابزاری كه نواخته شود، شنیدن آن جایز نیست.

س: معمولا مرسوم است كه در جشنواره های هنری كشوری و منطقه ای و... از گروههای سرود آن هم با ادوات و ابزاری مانند: دوتار، شش تار، پیانو، تنبك، دایره، دف و... استفاده می شود در این رابطه حكم اللّه را بیان فرمایید؟

ج: اگر در نظر شنونده از قسم خوانندگی و نوازندگی مطرب لهوی كه غالبا در مجالس لهو و گناه از آن استفاده می شود

ص: 23


1- . رساله اجوبه الاستفتائات، ص 250 و 261.
2- . همان، ص 250.
3- . همان، ص 252.
4- . همان، ص 253.

نباشد، گوش دادن به آن اشكال ندارد و گرنه جایز نیست(1).

س: خرید و فروش آلات موسیقی چه حكمی دارد؟ و حدود استفاده از آنها كدام است؟

ج: خرید و فروش آلات مشترك برای نواختن موسیقی غیر لهوی اشكال ندارد(2).

س: آلات موسیقی كه دانش آموزان مدارسِ عضو گروههای سرود آموزش و پرورش از آن استفاده می كنند، چه حكمی دارند؟

ج: آن دسته از آلات موسیقی كه در نظر عرف از آلات مشترك قابل استفاده برای كارهای حلال محسوب می شوند، جایز است كه بطور غیر لهوی و برای مقاصد حلال به كار گرفته شوند، ولی آلاتی كه عرفاً از آلات مخصوص لهو محسوب می شوند، جایز نیست مورد استفاده قرار گیرند(3).

س: آیا ساخت سنتور - كه از آلات موسیقی محسوب می شود - و كسب درآمد با آن به عنوان شغل جایز است؟ آیا بهره گیری از اموال و كمك به ساخت سنتور به منظور توسعه و تكمیل صنعت سنتور سازی و تشویق نوازندگان به نواختن آن جایز است؟ و آیا آموزش موسیقی سنتی ایرانی به قصد نشر و احیای موسیقی اصیل جایز است؟

ج: استفاده از آلات نوازندگی موسیقی برای اجرای سرودهای ملّی یا انقلابی یا هر امر حلال و مفیدی تا زمانی كه به حد طرب و لهو مناسب با مجالس لهو و معصیت نرسیده اشكال ندارد. همچنین موسیقی و تعلیم و یادگرفتن و ساختن آلات آن برای اهداف مذكور، فی نفسه اشكال ندارد(4).

س: چه آلاتی لهو محسوب می شوند و استفاده از آنها به هیچ وجه جایز نیست؟

ج: آلاتی كه نوعا در لهو و لعب به كار می روند و منفعت حلالی در بر ندارند(5).

گاهی مشاهده می شود در عروسیها به جای استفاده از ضرب و تنبك، از طشت و سطل استفاده می شود و برخی چنین می پندارند كه چون این وسایل از آلات موسیقی نیستند، پس هر گونه استفاده از آنها جایز است.

س: آیا زدن بر ظرفها و سایر وسایلی كه جزء آلات موسیقی نیستند، در عروسی ها توسط زنان جایز است؟ اگر صدا به بیرون از مجلس برسد و مردان آن را بشنوند چه حكمی دارد؟

ج: جواز این عمل بستگی به كیفیت نواختن دارد. اگر به شیوه متداول در عروسی های سنتی باشد و لهو محسوب نشود و فسادی هم بر آن مترتب نگردد، اشكال ندارد(6).

س: دف زدن توسط زنان در عروسی ها چه حكمی دارد؟

ج: استفاده از آلات موسیقی برای نواختن موسیقی لهوی و مطرب جایز نیست، اما آوازخوانی در مجالس عروسی، بعید نیست برای زنان جایز باشد(7).

بنابراین استعمال آلات و ابزاری كه هنرمندان برای پرداختن و تنظیم سرودهای مفید در بعد اخلاقی، اجتماعی، علمی، فرهنگی و مذهبی حلال به كار می گیرند، بی اشكال است؛ زیرا در این صورت این آلات و ابزار، آلات مشترك می شوند كه هرگاه برای تنظیم و پرداختن به سرودهای مفید به كار گرفته شوند، حلال و هرگاه در سرودهای لهوی و بی فایده

ص: 24


1- . مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، ص 61.
2- . رساله اجوبة الاستفتائات، ص 252.
3- . همان، ص 255.
4- . همان، ص 255.
5- . همان، ص 256.
6- . همان ص 249.
7- . همان.

به كار گرفته شوند، حرام خواهند بود.

البته این حكم اختصاص به آلات لهو ندارد و شامل صدای انسان و غیر او نیز می شود. خوانندگی زنان در مجالس شادی یكی از اموری كه این روزها در حال رواج گرفتن است و به صورت رسم درآمده، خوانندگی زنان در مجالس زنانه است (روضه یا مولودی)؛ در اینگونه مجالس صدای زنان خواننده با بلندگو پخش شده و معمولا در كوچه و خیابان به گوش نامحرمان می رسد و چه بسا موجب تحریك آنان می شود. آیا این گونه مجالس جایز است؟ همه مراجع عظام در این باره اتفاق نظر دارند كه اگر این صداها موجب تحریك شده، انسان را در معرض فساد اخلاقی قرار دهد جایز نیست(1).

مزد خوانندگان

مزدی كه زنان خواننده در عروسیها می گیرند هیچ اشكالی ندارد. برخی روایات این مسئله را بیان كرده اند كه دو نمونه زیر از آن دسته اند:

1. امام صادق علیه السلام در مورد درآمد زنان خواننده می فرماید: اَجْرُ الْمُغَنِّیةِ الَّتی تَزُفُّ الْعَرائِسَ لَیسَ بِهِ بَأْسٌ وَ بالّتی یدْخُلُ عَلَیه الرّجال(2)؛ مزدی كه به زن خواننده در عروسیها داده می شود اشكال ندارد؛ زیرا در عروسی ها فقط زنان حضور دارند و مردان نیستند.

2. در روایت دیگر فرمود: اَلْمُغَنِّیةُ تَزُّفُ الْعَرائِسَ لابَأْسَ بِكَسْبِها(3)؛ از درآمد زنی كه در عروسیها می خواند، منعی نیست. رقص و دست افشانی رقص در لغت به معنای لعب، بازی، اضطراب و بالا و پایین رفتن است و در اصطلاح، رقص به حركات موزون جسمانی گفته می شود كه به طور فردی یا گروهی و متناسب با وزن ها و آهنگهای موسیقی و به منظور

خاصی انجام می گیرد. رقص در فرهنگ غرب، هنر محسوب می شود.

از این دیدگاه رقص به معنای احساس و بیان رابطه انسان با طبیعت، جامعه، آینده و خدایان است. انسان با مشاهده اركانی كه در سیر و حركتی موزون است، معانی و تعاریف خاصی از آن نموده است.

در فرهنگ هندی «شیوا» خدای رقص و حركات اعضای بدن او همان حركت كیهانی است. در مذاهب هند، رقص مذهبی بیان كننده این معنی است كه جسم نیز می تواند مقدس باشد.

در آفریقا نیز آداب و رسوم خاصی برای رقص وجود دارد؛ رقاصان هنگام رقص، صورتكهایی به چهره زده و پرهایی را روی كلاههای خود نصب می كنند. به این نیت كه نیرویی فوق طبیعت از طریق كار و تلاش و جنس و حركات گروهی تولید می شود و به این وسیله، بشر خود را به طبیعت پیوند می دهد.

رقص را به شكل ها و روشهای مختلف می توان در فرهنگهای گوناگون تقسیم بندی كرد. برخی از انواع رقص عبارتند از:

1. رقص كودكانه. 2. رقص صوفیانه (سماع.) 3. رقص محلی. 4. رقص ورزشی. 5. رقص مبتذل. 6. رقص شادی. رقص كودك؛ نشان شادی و وجد او است و در واقع رقص كودك بروز حالت شادی درونی اوست. این رقص برای بزرگترها نیز نشاط انگیز است. در بحارالانوار مواردی از رقصهای كودكانه بچه های كوچك آمده است.(4) و از آنجا كه كودكان مكلّف نیستند، رقص آنان نیز حكم خاصی ندارد.

س: اگر در مجلس عقد و عروسی، بچه ها برقصند و مردان دیگر دست بزنند، جایز است؟

ج: بچه ها تكلیف ندارند و حكم دست زدن هم اگر به نحو غنایی نباشد اشكال ندارد.

ص: 25


1- . همان، ص 69.
2- . وسائل الشیعه، ج 17، ص 121.
3- . همان.
4- . بحارالانوار، ج 43، ص 286.

س: رقص كودك ممیز در مجالس زنان یا مردان، اعم از اینكه پسر باشد یا دختر، چه حكمی دارد؟

ج: كودك غیر بالغ، چه پسر و چه دختر تكلیفی ندارد. ولی سزاوار نیست افراد بالغ او را تشویق به رقص كنند(1).

رقص محلی؛ در برخی از مناطق رقصهایی هست كه در مناسبتهای شادی اجرا می شود؛ مانند چوب بازی و... این رقصها اگر تحریك كننده نباشد و به صورتی مختلط و دارای مفسده نباشد بی اشكال است.

س: آیا رقص محلی در عروسی ها جایز است؟ شركت در این مجالس چه حكمی دارد؟

ج: اگر رقص بگونه ای باشد كه باعث تحریك شهوت شده و یا مستلزم فعل حرام یا ترتب مفسده ای باشد، جایز نیست و شركت در مجالس رقص هم اگر به عنوان تأیید كار حرام دیگران محسوب شود و یا مستلزم كار حرامی باشد، جایز نیست و در غیر این صورت اشكال ندارد(2).

س: رقص محلی مرد برای مرد و زن و یا مرد در بین زنان و زن در بین مردان چه حكمی دارد؟

ج: اگر به گونه ای باشد كه شهوت را تحریك كند و یا مستلزم فعل حرام یا ترتب مفسده ای باشد و یا زن در بین مردان بیگانه برقصد، حرام است(3).

س: دبكه چه حكمی دارد؟ (نوعی رقص محلی است كه در آن افراد دستها را به هم انداخته و بگونه ای هماهنگ پاهای خود را همراه با پرش و حركات بدنی به زمین می كوبند كه صدای شدید و منظمی ایجاد می كند).

ج: دبكه حكم رقص را دارد؛ بنابراین اگر به گونه ای باشد كه شهوت را تحریك كند، یا همراه با استفاده از آلات لهو و به صورت لهوی باشد و یا فسادی بر آن مترتب شود، حرام است و در غیر این صورت اشكال ندارد(4).

رقص ورزشی؛ در برخی مناسبتهای ورزشی برخی ورزش كاران، دست و پا و تمام بدن خود را برای هدف ورزشی به حركت در می آورند، مثلا در زورخانه ها، چرخیدن همراه با ضرب و آهنگ انجام می شود؛ این نوع چرخیدن همراه با ضرب مرشد، از آنجایی كه محرك شهوت نمی باشد و هیچ مفسده ای بر آن مترتب نیست، اشكال ندارد.

رقص مبتذل؛ تمام رقصهایی كه مفسده انگیز و باعث هتك حرمت انسان و باعث تهییج شهوت او باشد، رقص مبتذل بوده و در حرمت آن هیچ شكی وجود ندارد.

رقص شادی (معمولی)؛ در این نوع رقص كه در مناسبتهای شادی انجام می شود، زن ها در میان زنان و مردها در میان مردان می رقصند. در رابطه با این نوع رقص احكام و فتاوای گوناگونی وجود دارد كه می توان آنها را به چند دسته تقسیم كرد:

1. گروهی از مراجع به صورت مطلق آن را حرام می دانند(5).

2. برخی از مراجع بین موارد این رقص تفصیل قائل شده اند؛ یعنی رقص مرد در میان مردان را نهی می كنند، در خصوص رقص زن در میان زنان احتیاط كرده و رقص كودكان و دست زدن بزرگترها را بی اشكال می دانند.

3. برخی از مراجع رقص را تا زمانی كه فسادی بر آن مترتب نشود جایز می دانند. از دیدگاه این مراجع رقص زن برای زنان و مرد برای مردان اگر متضمن مفسده نباشد جایز است. س: آیا رقص و دست زدن مرد در میان مردان و زن در میان زنان در مناسبتهای شادی مثل عروسی جایز است؟

ص: 26


1- . رساله اجوبة الاستفتائات، ص 257.
2- . همان، ص 256.
3- . همان.
4- . همان، ص 258.
5- . حضرات آیات اراكی، وحید خراسانی، تبریزی.

ج: فی نفسه اشكال ندارد، اگر متضمن حرامی مثل اختلاط زن و مرد و مانند آن نباشد. و اللّه العالم(1).

سؤال: رقص زن برای زن و رقص مرد برای مرد چگونه است؟

ج: رقص برای جنس موافق، با همراه نبودن محرمات دیگر مانعی ندارد(2).

س: حكم نشستن زن در تالارها و مجالس عروسی چیست، در صورتی كه خانمی مشغول رقص باشد؟

ج: اگر جهت مُحرَّمی در كار نباشد مانعی ندارد(3).

س: آیا رقص زن برای شوهرش یا مرد برای همسرش حرام است؟

ج: اگر رقص زن برای شوهرش یا برعكس، همراه ارتكاب حرامی نباشد، اشكالی ندارد(4).

س: رقص دسته جمعی مردان چه حكمی دارد؟ مشاهده رقص دختران خردسال از تلویزیون و غیر آن چه حكمی دارد؟

ج: اگر رقص بگونه ای باشد كه موجب تحریك شهوت شود و یا مستلزم كار حرامی باشد، حرام است؛ ولی اگر نگاه كردن به آن باعث تأیید فرد گناهكار و تجرّی او و ترتب فساد نشود، اشكال ندارد(5).

س: رقص مرد برای مرد و زن برای زن چه حكمی دارد؟ اگر رفتن به عروسی به خاطر احترام به عادتهای اجتماعی باشد، آیا به علت احتمال وجود رقص اشكال شرعی دارد؟

ج: بطور كلی اگر رقص بگونه ای باشد كه منجر به تحریك شهوت شود، یا مستلزم فعل حرام یا ترتب مفسده ای باشد، حرام است؛ ولی اصل شركت در عروسی هایی كه احتمال رقص در آنها وجود دارد، تا زمانی كه به عنوان تأیید، مرتكب كار حرام محسوب نشود و موجب ابتلا به حرام هم نشود اشكال ندارد.

س: رقص زنان در برابر مردان در مجالس عروسی روستایی كه آلات موسیقی در آنها بكار می رود، چه حكمی دارد و تكلیف ما در برابر آن چیست؟

ج: رقص زنان در برابر بیگانگان و همچنین هر رقصی كه موجب مفسده و برانگیخته شدن شهوت گردد، حرام است و بكارگیری آلات موسیقی و گوش دادن به آنها هم اگر به صورت لهوی و مطرب باشد، حرام است و وظیفه مكلفین در این موارد، نهی از منكر است.

س: رقص مردان در برابر زنانی كه از محارم آنها هستند و همچنین رقص زنان در برابر مردانی كه از محارم آنان هستند، اعم از اینكه سببی باشند یا نسبی، چه حكمی دارد؟

ج: در رقص حرام فرقی بین مرد یا زن نیست و همچنین فرقی نمی كند كه در برابر محرم باشد یا در برابر نامحرم.

س: آیا رقصیدن در جشن عروسی فرزندان جایز است؟ هر چند توسط پدران یا مادران در مجالس عروسی فرزندانشان باشد؟

ج: اگر از نوع رقص حرام باشد، حرام است؛ هر چند توسط پدران و مادران در مجالس عروسی فرزندانشان باشد.

س: ایجاد مركزی برای آموزش رقص چه حكمی دارد؟

ج: ایجاد مراكز تعلیم و ترویج رقص با اهداف نظام اسلامی منافات دارد(6).

كف زدن

ص: 27


1- . منیة السائل، آیه اللّه خویی، ص 180.
2- . جامع المسائل، آیه اللّه فاضل لنكرانی، ص 486.
3- . همان.
4- . رساله اجوبة الاستفتائات، آیه اللّه خامنه ای، ص 257.
5- . همان.
6- . همان.

در مورد دست زدن و سوت زدن در قرآن چنین آمده است: «وَ ما كانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَیتِ اِلاّ مُكاءً وَ تَصْدِیةَ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ»(1)؛ و نمازشان در خانه خدا جز سوت كشیدن و كف زدن نبود، پس به سزای آنكه كفر می ورزیدید، این عذاب را بچشید. این آیه خطاب به مشركان است؛ آنان در خانه خدا به جای نماز و عبادت و دعا، دست می زدند و سوت می كشیدند. به همین جهت خداوند متعال این كار آنان را زشت شمرد. برخی، این آیه را به گونه ای دیگر تفسیر كرده اند. آنان می گویند مردم مسلمانی كه با آداب تمام و كامل، خانه خدا را زیارت می كنند و یا در مساجد با احترام عبادت می كنند، اما در مناسبتهای شادی و یا برای تشویق افراد، كف می زنند، مصداقی از این آیه هستند. بعضی از این بزرگان می نویسند: تبدیل صلوات به كف و سوت در مجامع امروزی، پرتوی از تبدیل نماز به سوت و كف زدن آنهاست(2).

بسیاری از فقها می گویند كه كف زدن اگر به نحو غنایی نباشد، اشكال ندارد. یكی از این فتاوا عبارت است از:

دست زدن در مجالس جشن و سخنرانی، جهت تشویق افراد، اگر به حد لهو نرسد، مانعی ندارد(3).

س: دست زدن و كف زدن به جهت شادی در عروسی یا برای تشویق یا برای اعیاد و میلاد معصومین چه حكمی دارد؟

ج: كف زدن در صورتی كه در مسجد و یا حسینیه نباشد، مانعی ندارد(4).

آیت اللّه اراكی رحمه الله درباره دست زدن و كف زدن در مجالس جشن و سخنرانی فرموده اند: «اگر دست زدن برای تشویق امر مشروع باشد ظاهراً اشكال ندارد.» و نیز در پاسخ به استفتائی در این باره فرموده اند: «بعید نیست كه اگر معنون به عنوان عقلائی باشد، (از نظر عقل دارای توجیه باشد) مانعی نداشته باشد و همراه با محرمات دیگر نباشد»(5).

س: دست زدن در مجالس عروسی و غیره چه حكمی دارد؟ اگر همراه با دست، قابلمه و تشت زده شود، چه حكمی دارد؟

جواب: مانعی ندارد(6).

س: آیا دست زدن برای زنان در مجالس شادی زنانه مانند ولادتها و عروسی ها جایز است؟ و بر فرض جواز، اگر صدای آن به بیرون از مجالس برود، بطوری كه به گوش مردان بیگانه برسد چه حكمی دارد؟

ج: دست زدن به نحو متعارف اگر مفسده ای بر آن مترتب نشود، اشكال ندارد؛ حتی اگر اجنبی صدای آن را بشنود(7).

یادآوری این مطلب لازم است كه اگر دست زدن با نوار ترانه یا آهنگ هایی همراه شده باشد كه مجلس را به مجلس عیش و نوش تبدیل كند، حرام است. دست زدن در اعیاد و مولودیهای معصومان علیهم السلام

س: دست زدن همراه با شادی و خواندن و ذكر صلوات بر پیامبر اكرم و آل او علیهم السلام در جشنهایی كه به مناسبت ایام ولادت ائمه و اعیاد وحدت و مبعث برگزار می شود چه حكمی دارد؟ اگر این جشنها در مكانهای عبادت مانند مسجد و نمازخانه های ادارات و مؤسسات دولتی و یا حسینیه ها برگزار شوند، حكم آنها چیست؟

ج: بطور كلی كف زدن فی نفسه به نحو متعارف در جشنهای اعیاد، یا برای تشویق و تأیید و مانند آن اشكال ندارد؛

ص: 28


1- . انفال / 35.
2- . تفسیر نور، ج 4، ص 331.
3- . رساله توضیح المسائل، آیت اللّه بهجت مسائل متفرقه،مسئله 30.
4- . جامع المسائل، فاضل لنكرانی، ص 486.
5- . استفتائات، ص 256، س 14.
6- . جامع المسائل، فاضل لنكراانی، ص 486.
7- . اجوبة الاستفتائات، ص 258.

ولی بهتر است فضای مجالس دینی بخصوص مراسمی كه در مساجد و حسینیه ها و نمازخانه ها برگزار می شود، به ذكر صلوات و تكبیر معطر گردد تا انسان به ثواب آنها برسد(1).

س: در بعضی از مناطق، زنان مراسمی را به اسم سفره حضرت ابوالفضل علیه السلام برای اجرای برنامه هایی به عنوان جشن عروسی حضرت فاطمه علیهاالسلام برگزار می كنند و در آن شعرهای عروسی خوانده و كف می زنند و سپس شروع به رقص می كنند، انجام این امور چه حكمی دارد؟

ج: برگزاری این جشنها و مراسم اگر همراه با ذكر اكاذیب و مطالب باطل نبوده و موجب وهن مذهب نشود، فی نفسه اشكال ندارد و اما رقص اگر به گونه شهوت انگیز یا مستلزم فعل حرام باشد، جایز نیست(2).

س: متأسفانه كف زدن در مجالس اهل بیت با مسائل جدیدی مانند سوت زدن، خوانندگی سبك و بعضاً مبتذل برخی مداحان، موسیقی و احیاناً نوازندگی به صورت زنده، حتی در برخی مساجد و تكایا همراه گشته كه به مرور زمان خوف آن است كه این مجالس - كه باید مظهر تقوا و معنویت باشد - به محافل لهو تبدیل گردد. در بعضی مجالس ماكت خانه كعبه و حرم حسینی را ساخته و اطراف آن به كف زدن و برخی حركات دیگر می پردازند كه نوعی توهین تلقی می شود. خواهشمند است توصیه خود را در مورد مسائل فوق بیان فرمایید.

در پاسخ به این سئوال، مراجع معظم تقلید نوعاً كف زدن را هتك حرمت معصومان و یا اماكن مقدسه می دانند و آن را جایز نمی دانند(3).

فصل پنجم: اعیاد

اشاره

لازمه شاد بودن در شادی های اهل بیت علیهم السلام این است كه در چنین مناسبتهایی، مجالس شادی برگزار شود و این ایام گرامی داشته شود تا شادی های زندگی به شادی اهل بیت علیهم السلام پیوند بخورد.

برخلاف سنت های غلطی كه در میان برخی جوامع اسلامی رواج دارد و فكر می كنند در روزهای شادی، هر كاری را كه خواسته باشند، می توانند انجام دهند و روزهای شادی را روزهای لهو و خوشگذرانی می دانند، ائمه معصوم علیهم السلام در چنین روزهایی ضمن شادی و سرور برنامه هایی داشتند كه از مجموع آنها چنین برمی آید كه در روزهای شادی، نه تنها تكالیف شرعی نباید تعطیل شود، بلكه تكلیف و عبادت بیش از روزهای دیگر است و اصولا چنین روزهایی روز عبادت و بندگی است، نه روز غفلت و بی خبری. برخی از برنامه های معصومان در این روزها عبارتند از:

1. تكبیر و تهلیل گفتن؛ پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: زَینُوا اَعْیادَكُمْ بِالتَّكْبیر؛ عیدهای خود را به گفتن اللّه اكبر آراسته كنید. آن حضرت وقتی برای اقامه نماز عید به سمت مصلّی حركت می كرد، از منزل تا مصلی با صدای بلند اللّه اكبر و لا اله الا اللّه می فرمود(4).

ص: 29


1- . اجوبة الاستفتائات، ص 258.
2- . همان، ص 324.
3- . آیت اللّه لنكرانی: كف زدن در اماكن مذهبی و در مجالس مربوط به اهل بیت، در صورتی كه هتك تلقی گردد جایز نیست و همین طور است سوت زدن و هورا كشیدن. آیت اللّه بهجت: احتیاط خوب است و این امور مناسب مجالس اهل بیت نیست و اگر به حد لهو برسد و یا هتك معصوم یا مكان باشد، جایز نیست. آیت اللّه سیستانی: اگر مطلب چنین باشد كه نوشته اند و عرفاً مستوجب هتك باشد، جایز نیست. آیت اللّه مكارم: در مساجد و حسینه ها ترك شود. مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، ج 1، ص 168
4- . میزان الحكمة، ج 7، ص 133.

2. پوشیدن لباس پاكیزه؛ پیشوایان پاك علیهم السلام در زمانهای خاصی همچون عید غدیر و بعضی از اعیاد اسلامی، لباس نو بر تن می كردند. امام صادق علیه السلام فرموده: لازم است شخص مؤمن در روز عید غدیر، پاكیزه ترین و مناسب ترین لباس خود را بپوشد(1).

3. تبسم و خنده؛ امام رضا علیه السلام فرموده: روز عید غدیر، روز تبسّم بر مؤمنان است. كسی كه در این روز به روی برادر مؤمن تبسم كند، خداوند در روز قیامت نظر رحمت بر او می افكند(2).

4. تبریك و تهنیت گفتن؛ تبریك و تهنیت گفتن از برجسته ترین آداب هر عیدی است و در اسلام جایگاه ویژه ای دارد. پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله بر تبریك گفتن در روز عید غدیر - در آن روز كه حضرت علی علیه السلام را به جانشینی خود منصوب فرمود و این دستور الهی را به مردم ابلاغ كرد - تأكید می ورزید و به مردم می فرمود: هنِّئونی هنِّئونی؛ به من تبریك بگویید(3).

5. دعا و روزه؛ در بسیاری از اعیاد به دعا و روزه سفارش شده است. شیخ طوسی رحمه الله روایت كرده است كه توقیعی به دست «قاسم بن علای همدانی»، وكیل امام حسن عسكری علیه السلام رسید مبنی بر اینكه روز سوم شعبان، سالروز ولادت امام حسین علیه السلام روزه بدارد و این دعا را بخواند: اللهم انی اسئلك بحق المولود فی هذ الیوم...(4).

6. نماز؛ از دیگر ویژگی های اعیاد اسلامی، «نماز و عبادت» است. در روز جمعه، نماز جمعه و در عید فطر و قربان، نماز مخصوص عید و در عید غدیر نماز خاصیسفارش شده است.

7. عطر زدن؛ از جمله سنتهای پسندیده كه همیشه، مخصوصاً در ایام عید و شادی مطلوب است، عطر زدن است. امام صادق علیه السلام فرمود: كانَ رَسُولُ اللّه صلی الله علیه و آله ینْفِقُ فِی الطّیبِ اَكْثَرَ مِمّا ینْفِقُ فِی الطَّعامِ(5)؛ پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله برای عطریات، بیش از غذا و خوراكی پول خرج می كرد.

8. اطعام و تنوع در غذا؛ یكی از مظاهر شادی ها در سیره معصومان ایجاد تنوع در غذا و میوه است. پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله می فرمود: اَطْرِفُوا اَهالیكُمْ فی كُلِّ جُمُعَةٍ بِشَی ءٍ مِنَ الْفاكِهَةِ أَوِ اللّحْمِ حَتی یفْرَحُوا بِالْجُمُعِةِ(6)؛ برای خانواده های خود در هر جمعه مقداری میوه و گوشت خریداری نمایید، تا با خوردن میوه و غذاهای خوشمزه در روز جمعه خوشحال شوند.

علامه مجلسی رحمه الله می نویسد: در یكی از سالها كه روز عید غدیر با روز جمعه مصادف شده بود، حضرت علی علیه السلام بعد از نماز جمعه با فرزندان و گروهی از یارانش به منزل امام حسن علیه السلام جهت اطعامی - كه حضرت بدین مناسبت تدارك دیده بود - رفتند(7).

9. حضور در تجمعات؛ یكی دیگر از اعمال و آداب عید، گردهمایی و تشكیل مجلس است. امام علی علیه السلام فرمود: ... واجمعوا یجمع اللّه شملكم...(8)؛ در روز عید غدیر گرد هم آیید تا خداوند نابسامانی شما را درمان كند.

پیامبراكرم صلی الله علیه و آله فرمود: به دختران و زنان پرده نشین خود بگویید تا روزهای عید در جمع مسلمین حاضر

ص: 30


1- . بحارالانوار، ج 95، ص 301.
2- . المراقبات، ص 257.
3- . الغدیر، ج 1، ص 274.
4- . منتهی الآمال، ج 1، ص 281.
5- . وسائل الشیعه، ج 2، ص 146.
6- . التهذیب، ج 9، ص 100.
7- . بحارالانوار، ج 94، ص 112.
8- . مصباح المتهجد، شیخ طوسی، ص 756.

شوند(1).

10. شب زنده داری؛ پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: كسی كه شبهای عید را احیا بدارد، در روز قیامت دل او زنده خواهد بود(2).

11. صله و هدیه؛ یكی دیگر از سنتهای پسندیده معصومان در روزهای شادی، دادن هدیه، عیدی و صله است. در جریان ولایتعهدی امام رضا علیه السلام هر كدام از شعرا اظهار وجد و سرور نموده، اشعاری را در مناقب امام رضا علیه السلام سرودند. ابونواس نیز شعر معروف خود را اینگونه بیان كرد:

مطهرون نقیات ثیابهم تتلی الصلوة علیهم اینما ذكروا

من لم تكن علویا حین ننسبه فما له فی قدیم الدهر مفتخر

فانتم الملأ الاعلی و عندكم علم الكتاب و ماجائت به السور

یعنی آنها پاكان و پاكدامنانی هستند كه هر جا نام ایشان برده می شود، باید درود و سلام بر آنها فرستاد.

و اگر نسبتها را حساب كنند، كسی كه علوی نباشد افتخاری ندارد.

آن گروه بلند مرتبه شما هستید و علم كتاب و آنچه كه در سوره های قرآن نازل شده، نزد شماست. امام رضا علیه السلام بخاطر این شعر 300 دینار و یك اسب به ابونواس هدیه كرد(3).

هدایای امام رضا علیه السلام به دعبل خزاعی، امام سجاد علیه السلام به فرزدق شاعر و امام باقر علیه السلام به میت بن زید اسدی از این گونه موارد است.

اعمال روز عید فطر

روز اوّل ماه شوّال، عید فطر است كه اعمال آن چند چیز می باشد:

اوّل: خواندن تكبیرات معروف، بعد از نماز صبح و نماز عید.

دوم: پرداختن زكات فطره پیش از نماز عید، به مقدار یك صاع (سه كیلو) برای هر نفر و پرداخت زكات فطره واجب است و شرط قبولی روزه ماه رمضان و سبب حفظ انسان تا سال دیگر است.

سوم: غسل است كه هنگام آن پس از طلوع فجر است تا زمان به جا آوردن نماز عید.

چهارم: پوشیدن لباس نیكو و پاكیزه و بكار بردن بوی خوش و رفتن به صحرا - در غیر مكه - برای ادای نماز عید در زیر آسمان.

پنجم: افطار پیش از نماز، كه بهتر آن است به خرما یا شیرینی باشد. شیخ مفید می گوید: مستحب است تناول كردن مقدار كمی از تربت سیدالشهداء علیه السلام كه برای هر دردی شفا می باشد.

ششم: خواندن نماز عید.

هفتم: خواندن دعای 46 از صحیفه كامله سجادیه.

هشتم: زیارت امام حسین علیه السلام .

نهم: خواندن دعای ندبه.(4)

اعمال روز عید قربان

یكی دیگر از اعیاد مسلمین عید قربان است كه روز بسیار شریفی است و اعمال آن عبارت است از:

ص: 31


1- . سنن ابن ماجه، ج 1، ص 415.
2- . وسائل الشیعه، ج 5، ص 139.
3- . مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب، ج 3، ص 262.
4- . مفاتیح الجنان، اعمال روز عید فطر.

اوّل: غسل كه در این روز سنت مؤكد است و بعضی از علما آن را واجب كرده اند.

دوم: نماز عید به همان صورتی كه در عید فطر خوانده می شود.

سوم: خواندن دعاهای این روز كه بهترین آنها دعای چهل و ششم از صحیفه سجادیه می باشد. (یا من یرحم من لایرحمه العباد...)

چهارم: خواندن دعای ندبه.

پنجم: قربانی كردن، یعنی ذبح حیوانی در راه خدا كه سنت مؤكد است.

ششم: خواندن تكبیرات بعد از فرایض آن روز(1).

ص: 32


1- . همان، اعمال روز عید قربان.

اعمال روز عید غدیر

روز هیجدهم ماه ذی الحجة، روز عید غدیر و عید بزرگ خداوند (عیداللّه الاكبر) و عید آل محمد علیهم السلام و از عظیم ترین عیدها است.

روایت است كه از امام صادق علیه السلام پرسیدند: آیا مسلمانان غیر از جمعه و اضحی (عید قربان) و فطر، عید دیگری دارند؟ آن حضرت فرمود: آری، عید دیگری هست كه حرمتش از همه بیشتر است و آن روزی است كه حضرت رسول صلی الله علیه و آله حضرت علی علیه السلام را به جانشینی خود نصب كرد و فرمود: هر كه من مولا و آقای او هستم، علی علیه السلام آقا و مولای اوست. از آن حضرت در مورد اعمال روز عید غدیر پرسیده شد، آن حضرت فرمود: روزه بدارید و عبادت كنید و محمد و آل محمد را یاد كنید و بر ایشان صلوات بفرستید؛ حضرت رسول اكرم صلی الله علیه و آله به حضرت علی علیه السلام

وصیت كرد كه این روز را عید كند. امام رضا علیه السلام به ابی نصر بزنطی فرمود: هر كجا كه باشی، سعی كن روز عید غدیر نزد قبر مطهر امیر مؤمنان علیه السلام حاضر شوی، بدرستی كه خداوند در این روز، گناه 60 ساله هر زن و مرد را می آمرزد و در این روز به اندازه دو برابر كسانی كه در ماه رمضان از جهنم آزاد شده اند، خداوند گناهكاران را از جهنم نجات می دهد و هدیه كردن یك درهم به برادر مؤمن در این روز، برابر با 1000 درهم در اوقات دیگر است؛ در این روز به دیگران احسان كن و آنان را شاد نما. به خدا سوگند كه اگر فضیلت این روز را - چنانكه شایسته آن است - بدانند، هر روز ده مرتبه ملائكه با ایشان مصافحه كنند(1).

در هر صورت چند چیز در این روز مستحب است و بهتر است به جا آورده شود:

اوّل: روزه كه كفاره 60 سال گناه است و در روایت آمده كه روزه این روز، برابر است با روزه عمر دنیا و معادل است با 100 حج و 100 عمره.

دوم: غسل.

سوم: زیارت حضرت علی علیه السلام مخصوصاً زیارت امین اللّه.

چهارم: دو ركعت نماز و پس از آن 100 مرتبه شكر خدا.

پنجم: خواندن دعای ندبه.

ششم: گفتن این جمله هنگام زیارت مؤمن: اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذی جَعَلَنا مِنَ الْمُتَمَسِّكینَ بِوِلایةِ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ وِ الائَمِة علیهم السلام .

هفتم: صد مرتبه گفتن این جمله: اَلْحِمْدُ لِلّهِ الَّذی جَعَلَ كَمالَ دینِهِ وَ تَمامَ نِعْمَتِهِ بِوِلایةِ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ عِلی بنِ ابی طالِب علیه السلام .

هشتم: زینت كردن، جامه نیكو پوشیدن و استعمال بوی خوش و نیز شادی كردن و شاد نمودن شیعیان امام علی علیه السلام و عفو و گذشت از برادران دینی.

نهم: صله ارحام، توسعه بر خانواده، اطعام مؤمنان، افطار دادن به روزه داران، مصافحه با مؤمنان و زیارت ایشان.

حضرت علی علیه السلام در یكی از خطبه هایش فرمود: «در روز عید غدیر هر كس مؤمن روزه داری را افطار دهد، مانند آن است كه 10 فئام را افطار داده باشد. شخصی برخاست و پرسید: ای امیر مؤمنان: «فئام» چیست؟ فرمود: 100 هزار پیامبر و صدیق و شهید.

دهم: ایجاد عقد اخوت بین برادران دینی. و آن بگونه ای است كه دست راست خود را بر دست راست برادر مؤمن خود بگذارد و بگوید: وَ اخَیتُكَ فِی اللّه، وَ صافَیتُكَ فِی اللّه، وَ صافَحتُكَ فِی اللّه، وَ عاهَدْتُ اللّه وَ مَلائِكَتَهُ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ

ص: 33


1- . التهذیب، ج 6، ص 34.

اَنْبیائِهِ وَ الاَئِمَّةَ الْمَعْصُومین علیهم السلام عَلی اَنّی اِنْ كُنْتُ مِنْ اَهْلِ الْجَنّةِ وَ الشَّفاعَةِ وَ اُذِنَ لی بِاَنْ اَدْخُلَ الْجَنَّةَ لا اَدْخُلَها اِلاّ وَ اَنْتَ مَعی. و آنگاه برادر مؤمن بگوید:

قَبِلتُ و سپس بگوید: اَسْقَطْتُ عَنْكَ جِمیعَ حُقُوقِ الاُخُوَّةِ ما خَلاَ الشَّفاعَةَ وَ الدُّعاءَ وَ الزّیارَة(1).

عید مبعث

روز بیست و هفتم ماه رجب، از جمله اعیاد بزرگ اسلامی و روزی است كه در آن، حضرت رسول اكرم صلی الله علیه و آله به رسالت برانگیخته شد.

خواجه عالم نهاد تاج رسالت به سر عرصه گیتی گرفت از قدمش زیب و فرّ

شاهد زیبای عشق شمع دل افروز شد طور تجلای عشق، باز جهانسوز شد

لعل گهر زای عشق معرفت آموز شد در دل دانای عشق هر چه شد امروز شد

برای این روز اعمال گوناگونی وارد شده است:

اوّل: غسل.

دوم: روزه كه روزه این روز برابر با روزه 70 سال است.

سوم: صلوات فرستادن بر محمد و آل محمد.

چهارم: زیارت حضرت رسول اكرم صلی الله علیه و آله و امیرمؤمنان علیه السلام .

پنجم: خواندن 12 ركعت نماز مخصوص كه در مفاتیح الجنان ذكر شده است.

نوروز (اوّل فروردین)

یكی از سنتهای ملی ایرانیان برپایی عید نوروز است كه مردم ایران طبق یك رسم دیرینه، روز اول بهار را - كه روز شكوفایی طبیعت است - جشن می گیرند و شادی می كنند؛ هر چند سخن معتبری بر شرعی بودن عید نوروز نیامده، اما از آنجایی كه انگیزه اصلی این بزرگداشت، صله ارحام و پاكسازی منازل است، سنت خوبی است.

یكی از این احادیث وارده عبارت است از: امام صادق علیه السلام به معلی بن خنیس فرمود: چون نوروز شود، غسل كن و پاكیزه ترین جامه های خود را بپوش و با بهترین بوهای خوش، خود را خوشبو گردان و در آن روز روزه بدار و نماز مخصوص آن روز را به جای آور [نماز در مفاتیج الجنان آمده است](2) .

در بررسی روایات مربوط به عید نوروز چنین به دست می آید كه:

1. زندگی اجتماعی و سیاسی مردم چنین اقتضا می كند كه در سال، روزهای خاصی برای تجمع و انجام مراسمی عمومی معین شود. و بررسی تاریخ جوامع، گواه این گفتار و مضمون اكثر روایات وارده در این مجموعه نیز مؤید آن است.

2. مردم حجاز (پیش از اسلام) به دلیل نداشتن اجتماعی متشكل و نیز به خاطر حضور مستقیم یا غیر مستقیم سلطه سیاسی - نظامی ایران در جزیره العرب، خواه ناخواه تحت تأثیر فرهنگ ملی ایران قرار گرفته و عید نوروز و مهرگان را می شناختند و چه بسا مراسمی هم برگزار می نمودند.

3. اسلام و پیامبر گرامی در تأیید و یا ردّ سنن وآداب و رسوم ملی و مذهبی اقوام و جوامع دیگر، دو شرط اساسی و یك شرط توجیهی را هماره در نظر داشتند:

الف: سنتهای پذیرفته شده، مبتنی بر خرافات و آیین های شرك و بت پرستی و ارزشها و قداستهای غیر الهی نباشد.

ص: 34


1- . همان، اعمال روز عید غدیر خم.
2- . همان، اعمال عید نوروز.

ب: از سنتهایی نباشد كه موجب وابستگی سیاسی - اجتماعی و... شود، و یا به نحوی استقلال مسلمانان را در ابعاد مختلف زیر سؤال ببرد.

ج: جهت گیری سنت های معقول و غیر مضر به استقلال نیز، همچون مجموعه بینش توحیدی اسلام، باید معنوی و در جهت متبلور ساختن عبودیت انسان در برابر حق تعالی باشد.

در نتیجه مراسمی مانند نوروز، گرچه مبنای خرافی ندارد، اما اگر به استقلال فكری و فرهنگی اسلام ضربه بزند و موجب تحت الشعاع قرار گرفتن عید فطر و قربان و غدیر باشد و نیز تنها به بعد طبیعی این روزها بسنده شود، باز هم برای اسلام قابل تأیید نیست. البته اگر نوروز از ویژگی های شیعیان و محبّان اهل بیت باشد و مراسمی جهت تشكّل مؤمنان در برابر نیرنگ و ظلم ستمگران قرار گیرد، آن گاه به عنوان «روز اهل بیت» و یا «روز شیعیان» نامیده می شود و هر روز نوروز می گردد(1).

معلی بن خنیس می گوید: در عید نوروز به حضور امام صادق علیه السلام شرفیاب شدم، حضرت فرمود: امروز را می شناسی؟ عرض كردم: روزی است كه عجمها آن را بزرگ می شمارند و در آن روز به یكدیگر هدیه می دهند. حضرت فرمود: امروز روزی است كه خداوند از بندگان خود پیمان گرفت تا او را عبادت كنند و به او شرك نورزند و به پیامبران و حجج الهی و ائمه معصوم علیهم السلام ایمان بیاورند و... در این روز قائم ما (عج) ظاهر می شود. ما اهل بیت علیهم السلام در نوروز هر سال ظهور اسلام و گشایش آن را توقع داریم؛ چون نوروز از روزهای ما و شیعیان ماست(2).

احكام عید نوروز و مراسم آن

س: نظر حضرتعالی راجع به عید نوروز چیست؟ آیا همانند عیدهایی كه مسلمانان آنها را جدی می گیرند مثل: عید فطر و قربان از نظر شرعی ثابت شده است، یا اینكه مثل روز جمعه و مناسبتهای دیگر فقط روزی مبارك محسوب می شود؟

ج: هر چند نص معتبری مبنی بر اینكه عید نوروز از اعیاد دینی یا ایام مبارك شرعی باشد وارد نشده است، ولی جشن گرفتن و دید و بازدید در آن روز اشكال ندارد، بلكه از این جهت كه صله رحم می باشد، مستحسن است.

چهارشنبه سوری و ترقه بازی

س: آیا آنچه راجع به عید نوروز و فضیلت و اعمال آن وارد شده، صحیح است؟ آیا انجام آن اعمال (اعم از نماز و دعا و ...) به قصد ورود جایز است؟

ج: انجام آن اعمال به قصد ورود، محل تأمل و اشكال است، بلكه انجام آنها به قصد رجاء و امید مطلوب بودن، اشكال ندارد(3).

س: همانطور كه مستحضرید یكی از سنتهای ملی ملت ایران برپایی عید نوروز است كه آرایه هایی نیز برای آن قرار داده شده كه از جمله مراسم چهارشنبه سوری و سیزده به در است. در طول سالهای اخیر برپایی این مراسمها علاوه بر بجا گذاشتن تلفات و خسارات جانی و مالی موجب هتك حرمت مسائل شرعی شده و به ویژه در روز سیزده به در در صحراها و بیابانها برخی علاوه بر اختلاط محرم و نامحرم به رقص و پایكوبی و انجام برخی محرمات دیگر می پردازند. از آنجایی كه متأسفانه روز به روز این گونه سنت ها در حال رواج است، خواهشمند است نظر مبارك خود را در مورد این عید و آرایه های آن بیان فرمایید تا متدینین وظیفه خود را در قبال آن بدانند(4).

آیت اللّه خامنه ای: در اصلِ عید و عید گرفتن اشكالی نیست، باید از كارهای حرام احتراز شود.

آیت اللّه فاضل: عید فی نفسه مانعی ندارد، ولی انجام محرمات شرعی در هیچ حال و تحت هیچ عنوان جایز نیست و

ص: 35


1- . وسائل الشیعه، ج 8، ص 183.
2- . همان، ص 38.
3- . اجوبه الاستفتائات، ص 327.
4- . مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، ج 1، ص 159.

مسلمانان و مؤمنان باید از كار حرام همواره اجتناب كنند و در این گونه موارد نهی از منكر كنند.

آیت اللّه مكارم: عید نوروز مراسم و جنبه های مثبتی دارد مانند: پاك سازی منازل، صله رحم، دید و بازدید و امثال اینها كه از نظر شرع مقدس اسلام خوب است، ولی از مراسم خرافی مانند شب چهارشنبه سوری و سیزده به در سزاوار است اجتناب شود. آیت اللّه تبریزی: فعل حرام، حرام است و فعل حلال، حلال؛ چه در عید نوروز باشد و چه در غیر آن و تكلیف دیگران این است كه در چنین مواردی امر به معروف و نهی از منكر كنند. آیت اللّه صافی: رقص و اختلاط محرم و نامحرم همیشه و در همه جا حرام است، خواه در عید نوروز باشد یا سیزده به در یا غیر اینها، و همچنین هر عملی كه موجب هتك حرمت اسلام باشدو همچنین آتش بازی در چهارشنبه سوری یا هر وقت دیگر. شخص مسلمان باید اسلام را بر همه شئون و مراسم مقدم بدارد و آنچه كه ایرانیان قبل از اسلام به عناوین مذكوره بنام مراسم ملی و غیره انجام می داده اند، از نظر اسلام محكوم است و اسلام بر آن خط بطلان كشیده و كسی كه مجدداً بخواهد تحت هر نام و عنوانی آن را احیا كند، برخلاف وظیفه اسلامی خود عمل كرده است.

چهارشنبه سوری و ترقه بازی

س: استفاده از ترقه و مواد قابل انفجار و ساخت و خرید و فروش آنها اعم از اینكه موجب اذیت و آزار بشوند یا خیر، چه حكمی دارد؟

ج: در صورتی كه موجب اذیت و آزار دیگران باشد، یا تبذیر مال محسوب شود، یا خلاف قانون و مقررات نظام جمهوری اسلامی باشد، جایز نیست(1).

یكی از مراجع در مورد سیزده به در و ریشه تاریخی آن می گوید:

مراسم خرافی سیزده به در را من بررسی كردم. سرچشمه اش از نظر تاریخ به «اصحاب الرّس» برمی گردد كه در قرآن به آن اشاره شده است. در حالات اصحاب الرّس در تفاسیر اشاره شده و در یكی از شرحهای نهج البلاغه هم داستان مفصل آن را دیدم. 12 شهر یا آبادی بود كه هر شهر و هر آبادی به نام یكی از ماههای سال خورشیدی بود، نام یكی فروردین و یكی اردبیهشت و یكی خرداد و... مذهبشان هم بت پرستی بود، آنان درختان صنوبر را پرستش می كردند و صنوبر منبع درآمد خوبی برای آنها بود. روز اوّل كه می شد، همه از تمام 12 شهر یا روستا در شهر «فروردین» جمع می شدند و مراسم جشن برپا می كردند. روز بعد به شهر اردیبهشت می رفتند و جشن می گرفتند و همینطور تا به آبادی اسفند كه می رسید، 12 شهر تمام می شد. روز سیزدهم دسته جمعی از آبادی ها به بیابانها می رفتند و مراسم سیزده به در و جشن و پایكوبی و آلودگی به انواع مفاسد را در آنجا برگزار می كردند؛ بنابراین سیزده به در یك سنتی بوده كه از بت پرستان باقی مانده، همانطور كه سنت مراسم شب چهارشنبه سوری هم - كه احترامی برای آتش قائل می شدند - سنتی از آتش پرستان است(2).

یكی دیگر از كارهایی كه قبل از عید نوروز و روزهای تعطیل آخر سال به عنوان شادی و نشاط انجام می گیرد، مسئله ترقه بازی و مراسم چهارشنبه سوری است كه به نوعی احیای مظاهر ملی گرایی سنت های باطل به حساب می آید. در صورتی كه انجام این امور به اتفاق همه علما و مراجع جایز نبوده و مبنای عقلانی ندارد(3).

ولیمه و عقیقه

یكی از سنتهای اسلامی در شادی ها سنت ولیمه است. پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود:

ص: 36


1- . اجوبه الاستفتائات، ص 243.
2- . آیت اللّه مكارم شیرازی، به نقل از كتاب مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، ص 156.
3- . همان.

لا وَلیمَةَ اِلاّ فی خَمْسٍ: فی عُرسٍ اُو خُرْسٍ أَو عِذارٍ أَو وكارٍ أَو رِكاز(1)؛ ولیمه و اطعام در پنج مورد بیشتر تاكید شده است: عروسی، هنگام تولد نوزاد، ختنه اولاد، موقع خرید خانه، در مراجعت از زیارت خانه خدا.

در احادیث زیادی و به مناسبتهای مختلفی سفارش شده كه مؤمنان سفره بگسترند و به دیگران اطعام كنند.

پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: بهترین شما كسی است كه دیگران را اطعام كند و به سلام كردن مبادرت ورزد و هنگامی كه مردم خوابیده اند، به نماز برخیزد(2).

امام سجاد علیه السلام فرمود: كسی كه مؤمنی را اطعام كند، خداوند او را با طعامهای بهشتی سیر می كند(3).

امام باقر علیه السلام فرمود: خداوند اطعام طعام و افشای سلام را دوست دارد(4).

شخصی خدمت امام صادق علیه السلام رسید و عرض كرد: بوی غذا و ولیمه غیر از بوی غذاهای دیگر است، علت آن چیست؟ امام صادق علیه السلام فرمود: هرگاه در یك عروسی شتر یا گاو یا گوسفندی ذبح شود، خداوند ملكی را از بهشت با مقدار یك قیراط از مشك بهشتی می فرستد تا آن را به آن غذا و ولیمه اضافه نماید و این بوی خوش، مربوط به مشك بهشتی است(5).

علامه مجلسی در حلیه المتقین آورده است: بدان كه عقیقه(6) فرزند بر كسی كه به آن قادر باشد، مستحب مؤكد است و بعضی از علما آن را واجب می دانند و بهتر آن است كه در روز هفتم واقع شود و اگر تا هنگام بلوغ تأخیر كند، بر پدر مستحب است. و سپس از بلوغ تا آخر عمر به عهده خود شخص است. و تأكید شده است كه گوشت عقیقه به صورت طعام پخته و بین مؤمنان تقسیم شود. در روایت آمده كه نامگذاری فرزند در روز هفتم مناسب است و در همین روز است كه برای او عقیقه می كنند و سر او را می تراشند و به اندازه وزن موی سر او، نقره صدقه می دهند. از حضرت امام رضا علیه السلام روایت شده است كه فرمود: حضرت رسول اكرم صلی الله علیه و آله در روز ولادت حسنین درگوش آنها اذان گفتند و حضرت فاطمه علیهاالسلام در روز هفتم از ایشان عقیقه كردند و ران گوسفند را به قابله دادند(7).

آداب و دعاهای عقیقه به صورت مفصل در كتاب حلیة المتقین آمده است.

مراسم ختنه

یكی دیگر از سنتهای مورد تأكید اسلام - كه متأسفانه امروزه به فراموشی سپرده شده - مراسم ختنه است كه قبلاً با سرو صدای خاصی برگزار شده و دارای ابهت زیادی بود، اما امروزه به بركت پیشرفت طب! كودك را به درمانگاه برده و بی سر و صدا ختنه می كنند.

در هر صورت در روز هفتم سنت مؤكد است كه بچه را ختنه كنند. پیامبر فرمود: فرزندان خود را در روز هفتم ختنه كنید كه بدن طفل را بیشتر پاكیزه می كند، گوشت بدن او زودتر می روید. زمین كراهت دارد از ادرار كسی كه ختنه نكرده باشد.(8)

كارگشایی

ص: 37


1- . وسائل الشیعه، ج 16، ص 354.
2- . الكافی، ج 2، ص 201.
3- . وسائل الشیعه آل البیت، ج 24، ص 293.
4- . همان، ج 34، ص 287.
5- . همان، ج 16، ص 452.
6- . عقیقه یعنی گوسفندی كه روز هفتم ولادت طفل هنگام تراشیدن سر او قربانی كنند. فرهنگ عمید
7- . حلیه المتقین، ص 82.
8- . مسند زید بن علی، ص 495؛ عیون اخبارالرضا.

رسول گرامی اسلام می فرماید: درشب معراج دیدم كه بر سردر بهشت این كلمات نوشته شده بود: لا اله الاّ اللّه، محمّد رسول اللّه، علی ولی اللّه، برای هر چیزی چاره ای است و راه شادی و سرور در آخرت داشتن چهار خصلت است: 1. نوازش یتیمان. 2. مهربانی با خاك نشینان. 3. تلاش برای رفع نیازهای مؤمنان. 4. دلجویی و مهربانی با فقرا و مساكین(1).

یكی از موارد شادی و شادی آفرین مسئله كارگشایی و كمك به دیگران است كه به نوعی دیگران را شاد و خوشحال می كند. متأسفانه دوری از فرهنگ اهل بیت مشكلات فراوانی برای مسلمانان ایجاد كرده است كه یكی از آنها بی تفاوتی و بی دردی در برابر نیازها و گرفتاریها و رنجهای برادران دینی است. احادیث زیادی در ترغیب به كارگشایی از امور دیگران وارد شده است، تا جایی كه آن را محبوبترین عمل در پیشگاه خداوند دانسته اند.

پیامبر اكرم فرمود: بهترین اعمال در پیشگاه الهی سه چیز است: ایجاد خوشحالی در دل مؤمن، رفع گرسنگی و زدودن غم و اندوه از چهره او(2).

خوشحال كردن مؤمن خوشحال كردن پیامبر خداست

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: كسی كه مؤمنی را شاد كند مرا شاد كرده است و كسی كه مرا خوشحال كند، خدا را خوشحال كرده است(3).

امام محمدباقر علیه السلام می فرماید: تبسّم به روی برادر دینی و رفع كدورت و نگرانی از او حسنه است. و خداوند به چیزی بهتر از ادخال سرور بر مؤمن عبادت نمی شود.

پیامبر گرامی اسلام نیز می فرماید: محبوبترین اعمال نزد خداوند ادخال سرور بر مؤمن است(4).

امام باقر علیه السلام نیز در این باره می فرماید: محبوترین اعمال نزد خداوند ادخال سرور بر مؤمن است؛ و رفع گرسنگی او و قضاء حاجتش(5).

بعضی از یاران امام باقر علیه السلام به ایشان گفتند كه شیعه در جامعه ما زیاد است. امام فرمود: آیا بی نیاز و توانگر نسبت به نیازمند عطوفت و مهربانی می كند و آیا نیكوكار از خطاكار می گذرد و در مسائل مالی به همدیگر كمك می كنند؟ گفتند: خیر. امام فرمود: پس اینها شیعه نیستند، چون شیعه كسی است كه اینگونه عمل كند(6).

از امام صادق علیه السلام نقل شده است كه فرمود: كسی كه در پی رفع حاجت برادر دینی خود قدم بردارد، خداوند بزرگ برای او 10 ثواب می نویسد و به او 10 درجه عطا می فرماید و از ده گناه او صرف نظر می كند و شفاعت 10 نفر را از او می پذیرد(7).

امام صادق علیه السلام از مردی پرسید ثواب خوشحال كردن مؤمن چیست؟ گفت: 10 حسنه است. فرمود: به خدا قسم هزار هزار حسنه است(8).

امام صادق علیه السلام می فرماید: هنگام مبعوث شدن مؤمن و خارج شدن او از قبر، مثال او (یا فردی شبیه او) همراه

ص: 38


1- . لِكُلِّ شی ءٍ حیلَةٌ وَ حیلَةُ السُّرُورِ فی الآخرة اَرْبَعَ خِصالٍ: 1. مسح رأس الیتامی 2. و التعَطُّفُ علی الْاَرامِلِ 3. وَ السَّعی فی حَوائِجِ الْمُؤْمَنینَ 4. وَ تَفَقُّدُ الْفُقَراءِ وَ الْمَساكینِ (مستدرك الوسائل، ج 2، ص 474.
2- . فروغ حدیث، ص 187.
3- . همان.
4- . همان، ص 189.
5- . همان.
6- . همان، ص 189.
7- . همان، ص 195.
8- . كافی، ج 2، ص 192.

او از قبر خارج می شود و جلوی او راه می رود و هرگاه مشاهده كند كه مؤمن بیمناك و هراسان است، به خاطر هول و هراس روز قیامت، به او می گوید نگران و محزون نباش و بشارت باد بر تو به سرور و كرامت از جانب خداوند. تا آنكه در پیشگاه خداوند عز و جل می ایستد و از او حساب آسانی گرفته می شود. و به او گفته می شود كه به سرعت به سوی بهشت برو در حالیكه آن مثال پیشاپیش اوست. مؤمن به مثال می گوید خدا رحمتت كند چه خوب چیزی بودی كه با من از قبر خارج شدی و مرا به سرور و شادی بشارت دادی، تو كیستی؟ می گوید من همان شادیی هستم كه تو در دنیا بر برادر مؤمنت وارد كردی.

موسیقی در مجالس جشن اهل بیت علیهم السلام

اخیراً در میلاد ائمه معصوم علیهم السلام به عنوان جشن مولودی و یا مناسبتهای دیگر تحت عنوان اجرای موسیقی سنتی، كنسرتهای موسیقی برپا می شود و یا سرودهایی همراه با آهنگ به صورت طرب آور و با خوانندگی های جلف اجرا می شود. به راستی آیا این حركتها از سوی افراد و گروهها در مجالس و منازل اشخاص و یا در فرهنگسراها و یا اماكن مقدس جایز است و آیا اساساً با توجه به سیرة ائمه معصوم می توان به نام اهل بیت به چنین اقدامی دست زد؟ مراجع عظام تقلید این گونه محافل و مجالس را كه باعث هتك حرمت و بی احترامی به ائمه اطهار است، جایز نمی دانند و آن را نهی كرده اند(1).

از مواردی كه اخیراً در محافل و مجالس شادی و جشن ائمه معصوم علیهم السلام مرسوم شده، استفاده از ابزار و آلات موسیقی مانند: دف، دایره، و... می باشد. در برخی از مجالس مخصوصاً مجالس زنانه گروههایی با گرفتن مبالغ سنگین به وسیله این ابزار و آلات برنامه اجرا می كنند و در برابر اعتراض افراد می گویند: «خود ائمه فرموده اند در شادی ما شاد و در عزای ما عزادار باشید.» آیا اینگونه حركات موجب رضایت اهل بیت است؟ علمای دین و مراجع تقلید از این امور نهی كرده و آن را جایز نمی دانند و پول گرفتن در مقابل این كارها را حرام می دانند(2).

شادی های واقعی

با توجه به مباحث گذشته، روشن گردید كه دین مبین اسلام، هر چیزی را در جای خود از مكلفین خواسته است و آنچه در این دین شریف اهمیت دارد، عدم تداخل مرزهای موضوعات و احكام است؛ یعنی آنچه حلال است، باید حلال و آنچه حرام است، باید حرام باشد. در دین ما هم شادی وجود دارد و هم غم، اما هر یك در جای خویش نكوست، آنچه اجتماعات شادی را تا حدودی با مشكل مواجه كرده است آرایه هایی است كه بر این مجالس بسته شده است؛ مثلا در مجالسی چون عروسی و یا مولودی ها مسائلی چون اسراف و تبذیر، تجمل گرایی، چشم و هم چشمی، سد معابر و آزار مسلمانان، به راه انداختن كارناوال ماشین ها در نیمه های شب و بوق زدن ممتد و امثال اینها است كه نباید در یك مجلس شاد دینی وجود داشته باشد.

ص: 39


1- . همان، ص 36. آیت اللّه خامنه ای: هرگونه خوانندگی و نوازندگی كه متناسب با مجالس عیش و نوش و خوشگذرانی باشد، جایز نیست. آیت اللّه لنكرانی: به طوری كلی هر امری كه هتك و بی احترامی به ائمه اطهار تلقی شود، جایز نیست و ظاهراً مجموع این اعمال عرفا هتك محسوب می شود. آیت اللّه بهجت: برپایی و شركت در این مجالس حرام است. آیت اللّه تبریزی: اجرای موسیقی در مجالس معصومین مطلقاً جایز نیست. آیت اللّه مكارم: كلیه آهنگها و صداهایی كه مناسب مجالس لهو و فساد است، حرام است.
2- . همان. آیت اللّه بهجت: برپایی این مجالس و پول دادن به آنها حرام است.آیت اللّه تبریزی: استعمال آلات لهو در مجالس معصومان و نیز حضور در مجالسی كه این برنامه ها در آن اجرا می شود، و گرفتن پول برای این منظور جایز نیست، مجالس معصومان علیهم السلام باید طوری باشد كه مردم را به فضایل و سفارشهای معصومان علیه السلام آشنا نماید و آنها را به یاد خداوند متعال بیندازد. آیت اللّه صافی: هیچ یك جایز نیست و در مجالس مربوط به اهل بیت توهین به مقامات آن بزرگواران نیز می باشد و در ایام شادی آن بزرگوارن، اینگونه حركات موجب غضب آنهاست و با انجام معاصی نمی توان در این مراسم ابراز شادی كرد و دعوت از مجریان اینگونه برنامه ها و پول دادن در مقابل آن، جایز نیست و اگر اشخاص از این مجریان دعوت كنند و یا به آنها پول بدهند و یا در مجالس آنها شركت كنند، موجب رواج منكرات شده اند و قلب مبارك امام زمان ارواحنا فداه را نگران می سازند.

آری، اگر هزینه های سنگین یك عروسی صرف كمك به فقرا، ایتام و... گردد، عده ای از مسلمانان شاد شده اند و بطور طبیعی، بانیان مجلس نیز از ته دل در آن شادی شریك خواهند بود. رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله خطاب به ابوذر می فرمایند:

- شادی تو در آن است كه قوی ترین مردم باشی، پس بر خدا توكل كن.

- شادی تو در آن است كه عزیزترین مردم باشی، پس از خدا بترس.

- شادی تو در آن است كه غنی ترین مردم باشی، پس نسبت به آنچه در دست قدرت خداست مطمئن تر باش به آنچه در دست خودت است(1).

امام رضا علیه السلام هم به ریان شبیب می فرمایند:

- شادی تو در آن است كه در حالی خدا را ملاقات كنی كه گناه نكرده باشی، پس امام حسین علیه السلام را زیارت كن.

- شادی تو در آن است كه در غرفه های بهشت با پیامبر صلی الله علیه و آله همنشین باشی، پس قاتلان امام حسین علیه السلام را لعنت كن.

- شادی تو در آن است كه به درجه ثواب كسانی برسی كه با امام حسین علیه السلام شهید شدند، پس هرگاه آنها را یاد كردی بگو: «یا لَیتَنی كنت مَعَهُمْ فَاَفُوزَ فَوْزَاً عَظیماً ».

- شادی تو در آن است كه در درجات بالای بهشت با ما باشی، پس در حزن ما محزون و در شادی ما شاد باش(2).

بارالها! ما را جزء محبوبترین مردم در پیشگاهت قرار ده، كه به فرموده رسول گرامی ات محبوبترین مردم در پیشگاه تو كسی است كه بیشترین سود و خدمت را به مردم عرضه نماید. آمین یارب العالمین

منابع

1. آخرین راز شادزیستن، اندرو متیوس، [ترجمه] وحید افضلی راد، نشر نیریز، تهران، زمستان 80.

2. رساله اجوبة الاستفتائات، آیت الله خامنه ای، چاپ و نشر بین الملل، چاپ اوّل، 1379.

3. اصول كافی، محمد بن یعقوب كلینی، [تصحیح] علی اكبر غفاری، چاپ پنجم، تهران، دارالكتب اسلامیه، 1363.

4. المیزان فی تفسیر القرآن، علامه محمدحسین طباطبایی، [ترجمه] محمدباقر موسوی همدانی، چاپ سوم، بنیاد علمی و فكری علامه طباطبایی، تهران، 1367.

5. بحارالانوار، علامه محمدباقر مجلسی، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1403 ق. 6. تفسیر نور، محسن قرائتی، چاپ اوّل، مؤسسه در راه حق، قم، 1375.

7. جامع السعادات، محمدمهدی نراقی، مطبعه النجف، نجف اشرف، 1383 ق.

8. حلیه المتقین، علامه محمدباقر مجلسی.

9. خانواده و شادكامی، علی پریور، شركت سهامی انتشار، چاپ حیدری، تابستان 63.

10. دعائم الاسلام، مغربیگ ابی حنیفه نعمان بن محمد، الطبعه الثانیه، مصر،دارالمعارف، 1965 م.

11. رساله توضیح المسائل، روح الله موسوی خمینی.

12. روان درمانی برای همه، باقر ایرج پور، چاپ اوّل، تهران، انتشارات زرین، 1375.

ص: 40


1- . وسایل الشیعه، ج 14، ص 417.
2- . همان، ص 502.

13. روانشناسی تحلیلی، ، شرح نقد و داوری درباره فلاسفه قدیم و دانشمندان عصر جدید و تحقیقات سرور و خوشحالی، خصوصی و آزمایشی (با نگرش اسلامی)، محمدحسین ضیایی بیدگلی.

14. 365 روز با شادكامی،، جان شیندلر، ترجمه محمود ادبی، نشر مادر، چاپ صادق، چاپ دوم، تهران.

15. سفینه البحار، مرحوم شیخ عباس قمی، سفینه البحار، چاپ اوّل، انتشارات اسوه، قم، 1414 ق.

16. سیمای خوشبختی، حمید رسایی، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ اوّل، 1368.

17. شادمانی دل پیامبر، احمد رحمانی.

18. شادی و امید، عزیزاللّه حاتمی، مؤسسه مطبوعاتی عطائی، چاپ دوم.

19. شادی و زندگی، مهدی بهادری نژاد، چاپ سیاره، چاپ دوم، فروردین 78.

20. شرع و شادی، ابوالفضل طریقه دار، انتشارات حضور، چاپخانه پاسدار اسلام، قم، چاپ اوّل، 1380.

21. غم و شادی در سیره معصومان، محمود اكبری، نشر صفحه نگار عترت، قم، چاپ اوّل.

22. فضایل و سیره امام حسین در كلام بزرگان، عباس عزیزی، انتشارت صلاة، چاپ عترت، چاپ اوّل، پاییز 81.

23. كنزالعمال، فی سنن الاقوال و الافعال، علاءالدّین علی المتقی حسام الدّین، الطبعه الاولی، مؤسسه الرسالة، 1409 ق.

24. لغت نامه، علی اكبر دهخدا، زیر نظر دكتر محمد معین، تهران، مهر 45، 1258 - 1334.

25. ماهنامه كوثر، مرداد 76.

26. مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، سید محسن محمودی، نشر علمی فرهنگی صاحب الزمان، مهدیه ورامین، زمستان 80.

27. مستدرك الوسائل، حسین نوری طبرسی، الطبعه الاولی، مؤسسه آل البیت، قم، 1407 ق.

28. مفاتیح الجنان، مرحوم شیخ عباس قمی.

29. نگاهی نو در آینه معارف به خنده، شوخی شادمانی، احمد لقمانی، نشر امیر، چاپ اوّل، بهار 80.

30. نهج البلاغه، شریف رضی، ترجمه دكتر سید جعفر شهیدی، چاپ اوّل، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، 1368.

31. نیازمندیهای نسل جوان، محمدحسین حق جو.

32. وسائل الشیعه، محمدحسن حر عاملی، دارالاحیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، 20 جلدی.

33. همیشه شاد باشید، مایكل آیزیك، [ترجمه] زهرا چلونگر، نشر نسل نواندیش، چاپ اوّل، پاییز 78.

ص: 41

درباره مركز

بسمه تعالی
هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ
آیا کسانى که مى‏دانند و کسانى که نمى‏دانند یکسانند ؟
سوره زمر/ 9
آدرس دفتر مرکزی:

اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109