روشهای تسریع در خواندن و درک تندخوانی

مشخصات کتاب

سرشناسه : حق جو، محمدحسین، 1333 -

عنوان و نام پديدآور : روشهای تسریع در خواندن و درک تندخوانی / تالیف محمدحسین حق جو؛ ویرایش حسین دهنوی.

مشخصات نشر : قم: انصار المهدی، 1377.

مشخصات ظاهری : 81 ص.: جدول.

فروست : معارفی از قرآن و عترت علیهم السلام؛ 25.

شابک : 2500 ریال 964-91924-6-8 :

وضعیت فهرست نویسی : فیپا

يادداشت : چاپ قبلی: انتشارات جواهریان؛ 1372.

یادداشت : کتابنامه به صورت زیرنویس.

موضوع : تند خوانی

رده بندی کنگره : LB1050/54/ح 7ر9 1377

رده بندی دیویی : 8فا4/43

شماره کتابشناسی ملی : م 77-17725

ص: 1

مقدمه

به ياد امام مهدى

يكى از امور مهمى را كه خداى متعال به عنوان نعمت ارزشمند خود مطرح كرده است دانش و علومى است كه انسان از طريق ابزارهاى خدادادى كسب مى كند گاه خداى متعال مى فرمايد: ما چشم و گوش و فكر به شما داديم ولى عده اى اندك سپاسگزار خواهند بود. در جاى ديگر مى فرمايد: قدرت بيان به شما داديم و گاه خداوند به قلم و تراوشات آن به عنوان يك امر ارزشى قسم ياد مى كند. و از روايات حضرات معصومين عليهم السلام به خوبى مى توان بهره جست كه از طريق قلم و مطالعه حركتهاى مفيدى براى بالندگى و تقرب به خدا، مى توان در مجامع جهانى انجام داد.

اگرچه كانالهاى واردات علوم را خداوند منحصر به چشم، گوش، تفكر و مطالعه قرار نداده ولى اهمّ گزيده هاى ذهنى انسانها از طريق چشم و مطالعه انجام مى شود.

در دنيايى كه گستره علوم روز به روز رو به تزايد است و نيازمنديهاى علمى جوامع بشرى از فزايندگى خاصى برخوردار مى باشد، در حالى كه عمر مفيد علمى انسانها نيز محدود است و در تمام زمانها و مكانها انسان نمى تواند در افزوده هاى علمى خود كاملاً موفق باشد.

حال كه تكنولوژى در خدمت پيشرفت كارهاى صنعتى قرار گرفته تا آنجا كه انسانها مى توانند در امور مختلف زندگى خود از صدها برابر پيشرفت داشته باشند، راه 6 ماهه را با يك ساعت بپيمايند، كارهاى ساختمانى كه ساليان دراز به طول مى انجامد با لوازم پيشرفته در كمتر از چند روز انجام پذيرد. خلاصه بجاى بكارگيرى از انرژيهاى فيزيكى افكار بيشتر كار مى كند، تمركز فكرى را در ايجاد زمينه هاى نيروهاى مولد صنعتى، علمى بكار مى برد.

آرى تمام پيشرفتهاى علمى از پيشينه هايى چون مطالعه، تجربه و نگريستن و شنيدن حاصل مى آيد، در اين راستا پس از تدوين سلسله مباحثى كه زمينه ساز بالندگى و فزايندگى نيروى ارزشمند حافظه و طرح چندين دوره آن براى طلاب و دانشجويان حوزۀ علميۀ قم و تأثير فراوانى كه در درك و پيشرفت مطالعاتى آنان داشت مرا به اين انديشه انداخت كه زمينه هايى را بايد مهيّا و مطرح كرد تا از مطالعه كُند جلوگيرى نمود.

به دنبال تدوين مباحث تقويت حافظه و نياز به مسائلى در رابطه با بيولوژى و فيزيولوژى چشم به اين نكته پى بردم كه قدرت چشم بيشتر از اين توانايى و كارايى دارد كه مردم از آن بهره مى جويند.

ص: 1

امروزه افزايش مجلات، روزنامه، كتب متنوع انسان را به يك تلاش بيشترى دعوت مى كند.

اساتيد علاوه كه تسلط بر سرفصل هاى تعيين شده براى بارورى فكر خود و دانشجويان و طلاب نياز به مطالعات جانبى ديگرى دارند دانشجويان با انبوهى از كتب در موارد گوناگون مواجه هستند.

طلاب عزيز علاوه بر كتب حوزوى، جنبى به مطالعات ديگر نيز نياز مبرم دارند.

دانش آموزان با فزايندگى موضوعات مختلف درسى و جانبى ديگر مواجه هستند.

در اين راستا سلسله مباحثى در 14 جلسه تدوين شد و در سال 72 و 73 چندين دوره براى طلاب و دانشجويان مطرح شد، به دنبال درخواست فراوان عزيزان و تلاشى مقدماتى برخى دوستان مجموعه حاضر تدوين و سپس بازنگرى كرده و برادر تلاشگر و فاضل جناب آقاى دهنوى نيز زحمت ويرايش آن را متقبل شدند كه از زحمت ايشان تشكر مى شود به لطف الهى آماده چاپ گرديد.

در پايان جا دارد از تمام عزيزانى كه ما را در تحقق اين مجموعه يارى دادند سپاسگزارى گردد، اميد است آنها هم از بركات فرهنگى، روحى و معنوى اين نوشتار بهره مند گردند.

خدايا خود مى دانى كه توانايى شكرگزارى نعمتهاى فراوان ترا ندارم!

اى رسول گرامى و اى حضرات معصومين عليهم السلام اقرار مى كنم كه آنچه مطالب ارزشمند مى گويم و مى نويسم از اقيانوس بى كران علوم شماست ولى خود مى دانم كه آنچه بگويم و بنويسم و حتى اساتيد بزرگ بگويند و بنويسند قطره اى از آن علوم جاودانه شما مطرح نشده است، توفيق درك مفاهيم انديشه هاى والاى شما را خواسته و دوست دارم آن معارف را در مسير خدمت به شما و مكتب تان به كار گيرم.

حوزۀ علميّۀ قم

محمد حسين حق جو

تابستان 1373

ص: 2

انگيزۀ تلاش

اشاره

آگاهى از شيوه هاى تندخوانى چيزى است كه نسل جوان به آن نياز دارد. اين شيوه ها به اهل مطالعه و طالبان علم و دانش كمك مى كند تا بتوانند از استعدادهاى خويش بهتر استفاده كنند و رشد بيشترى داشته باشند. اخيراً بعضى از مؤسسات آموزشى، آموزش شيوه هاى تندخوانى را با استفاده از نوار، كتاب، جزوه، و يا تدريس حضورى آغاز كرده اند. اما اين مسئله هنوز به صورت فراگير در بين جوانان مطرح نشده است و ضرورت آنرا احساس نكرده اند زيرا نسبت به فايدۀ استفاده از اين شيوه ها آگاه نيستند. اگر شخصى بداند كه با گذراندن يك دوره كوتاه تندخوانى مى تواند از نظر مطالعه و علمى رشد بيشترى داشته باشد توجه بيشترى به استفاده از آن خواهد نمود.

با توجه به اهميّت مسئله تندخوانى و اشتياق بسيارى از جوانان به رشد علمى و فرهنگى بيشتر و سنگين بودن هزينه هاى استفاده از دوره هاى تندخوانى، بر آن شدم تا با عنايت خداوند متعال گامى در اين راه برداشته و كتابى در اين زمينه ارائه كنم به اين اميد كه ثمرى داشته باشد و مقدارى از مشكلات تحصيلى جوانان را مرتفع سازد. كتابى كه فراروى شماست پس از ارائه كتاب «شيوه هاى موفقيّت در تحصيل» حاصل تلاشها و مخارج گزافى است كه براى رشد و تعالى علمى و فرهنگى جوانان پرتلاش ميهن اسلامى تقديم مى گردد اميد است كه با فراگيرى شيوه هاى سرعت عمل در كارها خصوصاً در مطالعه، به موفقيت هاى بزرگى دست يابند. ان شاء ا...

سفارش اسلام به سرعت عمل

با نگاهى گذرا به متون اسلامى، اعم از قرآن و روايات مى توان به توجّه اسلام نسبت به سرعت عمل پى برد.

خداوند متعال در قرآن كريم مى فرمايد:

«در عمل خير سرعت و پيشى بگيريد»(1)

قرآن با استفاده از واژه هايى همچون سبقت در كارهاى مثبت و تلاش و شتاب و پيشگامى، يك مسلمان را به امور فيزيكى و فعاليتهاى جسمى و معنوى تحريك و ترغيب مى كند. چنين واژگانى در صددند به انسان بفهمانند كه از استعدادهاى نهفته در درونش به بهترين و عالى ترين وجه با سريع ترين روش بهره بردارى كند.

در مقابل واژه هاى مثبت كه انسان را به سرعت در عمل ترغيب مى كنند، واژه هايى در قرآن به

ص: 3


1- . «فاستبقوا الخيرات»؛ سورۀ بقره، آيۀ 148

چشم مى خورد كه او را از كسالت و تنبلى بر حذر مى دارند. سرعت عمل براى استفادۀ بيشتر از فرصت هاست همان چيزى كه حضرت على عليه السلام بر استفادۀ از آن تأكيد كرده و مى فرمايد:

«از فرصتها استفاده كنيد، زيرا فرصتها همچون ابر بهارى مى گذرند.»(1)

ابر بهارى معمولاً همراه با نزول رحمت و باران است، به همين دليل ابرى ارزشمند است و براى امور كشاورزى و اقتصادى اهميت فراوان دارد، اگر چه ماندگارى آن كم است. فرصتها هم چنين حالتى دارند، اگر خوب استفاده شوند چون ابر بهاريند. اگر با روش تندخوانى از فرصتها استفاده كنيم مى توانيم در ده سال به اندازۀ 50 سال مطالعه كنيم و اين استفاده از استعدادهايى است كه خداى متعالى در وجود انسان قرار داده است همان استعدادهايى كه حضرت على عليه السلام بر شكوفا كردن آنها تأكيد كرده و مى فرمايد:

«خداوند شما را رحمت كند به سوى منازلى كه مأموريد آنها را آباد كنيد و به آنها دعوت شده ايد بشتابيد.»(2)

سبقت گرفتن در مسايل علمى و اكتشافات براى انسانهاى مؤمن بيشتر مورد تأكيد است تا از اين طريق، تخصّص در خدمت مردم باشد و عليه نسل جوان و انسانها بكار گرفته نشود.

يكى از نتايج عدم استفاده از فرصتها حسرت و پشيمانى است كه انسان در دنيا و آخرت دچار آن مى شود پشيمانى از اينكه چرا از آنچه خداوند متعال در اختيار او قرار داده، به نحو شايسته استفاده نكرده است. انسانى كه از فرصتها استفاده نمى كند افسرده و غمگين خواهد بود زيرا حضرت على عليه السلام مى فرمايد:

«به هدر دادن فرصتها، غصه در پى دارد.»(3)

انواع سرعت عمل

سرعت عمل انواع فراوانى دارد. تندگويى، تندنويسى يا تندروى، تندبينى، تندخورى، تندخوانى و...، انواع سرعت عمل هستند.

گاهى برخى افراد در خوردن، سرعت عمل دارند و بر اثر تمرين به جايى رسيده اند كه غذا را بسيار تند و سريع مى خورند. مثلاً برخى لقمۀ غذا را در نيم دقيقه به معده منتقل مى كنند در حالى كه ديگران اين كار را در دو دقيقه انجام مى دهند. انسانها در راه رفتن نيز يكسان نيستند. برخى مسيرى را در 15 دقيقه مى پيمايند، در حالى كه همين مسير را ديگران در يك ساعت طى مى كنند. بعضى نيز

ص: 4


1- . قال على عليه السلام: «و الفرصة تمر مر السحاب فانتهزوا فرص الخير». (نهج البلاغه صبحى صالح، كلمۀ قصار 21)
2- . «فسابقوا رحمكم الله الى منازلكم التى امرتم ان تعمروها»؛ (نهج البلاغه صبحى صالح، خطبه 188، بند 7)
3- . «اضاعة الفرصة غصّة»؛ (نهج البلاغه صبحى صالح، كلمۀ قصار 118)

در مطالعه سرعت عمل دارند و تندخوانى مى كنند، كه ما در اين كتاب به دنبال ارائۀ شيوه هاى همين نوع سرعت عمل، يعنى تندخوانى هستيم.

سرعت عمل در مطالعه (تندخوانى)

انسان همانگونه كه در كارهاى مختلف مى تواند سرعت عمل داشته باشد در مطالعه نيز مى تواند اينگونه باشد و علاوه بر صرفه جويى در وقت و دستيابى به منافع فراوان، در راه رشد و تعالى فكرى و علمى خويش و جامعه گامهاى بزرگى بردارد. بر اساس آمار ارائه شده، مردم ايران معمولاً در هر دقيقه 150 كلمه مى خوانند و در حدود 99% آنها بيش از 240 كلمه در دقيقه نمى توانند بخوانند كه 240 كلمه در دقيقه تقريباً دو صفحه كتاب جيبى مى شود. اين كمى سرعت در خواندن به خاطر عدم آگاهى از تكنيك ها و شيوه هاى تندخوانى است. ما بايد ميدانى را براى چشم در نظر بگيريم كه چشم بتواند، بيشتر ببيند و روشى را اتخاذ كنيم كه آنچه را مى بيند بفهمد. با يادگيرى شيوه هاى تندخوانى و استفادۀ خوب از استعدادها شخص قادر خواهد بود كه در هر دقيقه 10 صفحه و در يك ساعت 600 صفحه كتاب را بخواند.

در بدن هر انسانى علاوه بر نيروهاى بالفعل نيروهايى بالقوه نيز وجود دارند كه بايد شكوفا شوند فردى كه در هر دقيقه 240 كلمه مى خواند با تمرين و ممارست مى تواند نيروى نهفته در وجود خود را به جايى برساند كه در هر دقيقه 1200 تا 1500 كلمه را بخواند.

اهميّت تندخوانى

با توجه به اينكه در قرن حاضر، حركت به سوى كشف مجهولات و ناشناخته ها شتاب بيشترى بخود گرفته است و انسان كنجكاو مى كوشد تا در كمترين زمان بيشترين مطلب را بياموزد و با سرعت بيشترى به تازه هاى عملى دست يابد و با در نظر گرفتن فوايد تندخوانى كه در همين كتاب مطرح خواهد شد، مى توان به اهميت تندخوانى پى برد. در صورتى كه شيوه هاى تندخوانى را بكار گيريم، ميزان مطالعه و فهم مطالب به 4 برابر افزايش خواهد يافت.

ص: 5

چكيده مطالب «آگاهى هاى اوليۀ تندخوانى»

فعال بودن اعضاى بدن در انجام هر كارى لازم است و كسى كه مى خواهد شيوۀ تندخوانى را بياموزد، بايد عضو مربوط به آن، يعنى چشم را فعال كند چشم براى فعال شدن نياز به تمرين دارد. براى تندخوانى بايد دايرۀ ديد چشم را باز كرده يعنى سه، چهار سطر را در يك لحظه در دايرۀ ديد چشم قرار دهيم.

تمرين براى زياد كردن ديد چشم منحصر در خواندن نيست بلكه از راههاى ديگر نيز مى توان آن را انجام داد. براى تندخوانى بايد از حركت دست يا وسيله اى مانند خودكار استفاده كرد به اين صورت كه انگشت دست، زير عبارات حركت مى كند و چشم، با سرعت آنها را مى بيند.

در مراحل اوليۀ تندخوانى، فهم مطالب و مفاهيم، مورد نظر نيست بلكه مراد سريع حركت كردن و گذراندن حروف از جلوى چشم است.

ما در ابتدا براى آنكه سرعت عمل خود را بسنجيم، لازم است هر كتابى را از نظر سطر و كلمات ارزيابى كنيم. بهترين روش براى سنجش زمان مطالعه اين است كه اگر در يك ساعت 26 صفحۀ يك كتابى جيبى را بخوانيم، ضريب مطالعه 150 كلمه در دقيقه مى شود.

تندخوانى مراحلى دارد كه عبارتند از حركت انگشت، حركت سريع انگشت همراه با ديدن كلمات، حركت دست و چشم همراه با درك مفاهيم، تكرار مطالعه و مفهوم گيرى تا حد قانع شدن و بالاخره پالايش پيامهاى اضافى و جمع بندى پيامهاى بدست آمده.

عواملى در بهره ورى بيشتر از شيوه هاى تندخوانى مؤثر است مانند اينكه آموزش زير نظر مربّى باشد، روشهاى غلط گذشته به فراموشى سپرده شود، شيوه هاى جديد جايگزين شده و با افراد آگاه مشورت شود.

ص: 6

سؤالات «آگاهى هاى اوليۀ تندخوانى»

1 - بهترين روش براى فعال شدن و عادت كردن اعضاى بدن چيست؟

2 - چه راههايى براى زياد كردن ديد چشم وجود دارد، به بعضى اشاره كنيد.

3 - در تندخوانى چه چيزى راهنماى چشم در خواندن است و چگونه از آن استفاده مى شود؟

4 - در مراحل اوليۀ تندخوانى چه هدفى دنبال مى شود؟

5 - روش سنجش زمان مطالعه چگونه است؟

6 - مراحل تندخوانى يا مطالعۀ لغزشى را ذكر كنيد.

7 - عوامل بهره ورى از شيوه هاى تندخوانى كدامند؟

8 - عدم توجه به آموزشهاى مربى در تندخوانى چه عواقبى را دربر دارد؟

9 - چرا بايد شيوه هاى جديد را بلافاصله جايگزين شيوه هاى غلط يا ضعيف قبلى كرد؟

10 - مشورت با افراد آگاه چه نقشى در يادگيرى شيوه هاى تندخوانى دارد؟

ص: 7

آگاهى هاى اوليه تندخوانى

1 - فعال كردن چشم

فعال بودن اعضاى بدن در انجام هر كارى لازم است و اهميت اعضاى بدن براى كارهاى مختلف متفاوت است. اولين گام در انجام بهتر يك عمل اين است كه اعضاى مربوط به آن فعّال شود. كسى كه مى خواهد در فن تايپ مهارت پيدا كند بايد انگشتان دستش را فعال كند. شخصى كه مى خواهد دونده شود بايد پاهايش را فعال كند و كسى كه مى خواهد شيوۀ تندخوانى را بياموزد بايد عضو مربوط به آن يعنى چشم را فعال كند. بايد كارى كرد كه چشم، مطالب را ببيند و با سرعت حركت كند و همانگونه كه تايپيست براى سرعت انگشتان دست خود، در پى فهميدن مطالب نيست يا دونده براى سرعت عمل، بدون جهت هم مى دود، در تندخوانى نيز در ابتداى كار، فقط فعال كردن و سرعت عمل چشم مهم است و نيازى به فهميدن نيست.

همچنانكه در ساير اعضاى بدن تمرين، بهترين روش براى فعال شدن و عادت كردن است، چشم نيز براى فعال شدن نياز به تمرين دارد. چشم بايد بتواند تند حركت كند، ببيند و بگذرد بلكه بتواند بدود و پرواز كند. همانگونه كه در ابتداى تمرين دو و راهپيمايى فاصله بين دو قدم چند سانتيمتر است و بر اثر تمرين به يك متر مى رسد، در تندخوانى نيز چشم در اثر تمرين به جايى مى رسد كه بجاى حركت چند سانتى، حركت چند مترى انجام مى دهد. تمرين، ابعاد ديد انسان و سرعت عمل چشم را زيادتر مى كند و در اين صورت مهم ترين گام براى رسيدن به نتيجه برداشته شده است. اگر چشم در حركت خود تمام قدرت و قوا را به خدمت بگيرد انسان از مطالعه خسته نمى شود و چشم ضعيف نمى گردد. بنابراين، بهترين روش براى سرعت عمل در چشم به استخدام در آوردن قوا است.

2 - زياد كردن دايره ديد

نكته قابل توجه در تندخوانى اين است كه بايد دايره ديد چشم را باز كرد. ما وقتى مى خواهيم كلمه آب را بخوانيم معمولاً از ابتداى «آ» تا پايان «ب» را نگاه مى كنيم در حالى كه بايد تمام كلمه را در يك نگاه از ديد گذراند براى ديدن بيشتر، بايد ديافراگم چشم را بطور كامل باز كرد و عدسيها را تنظيم نمود تا بجاى ديدن كلمات، جملات را ببينيم مثلاً بجاى ديدن كلمات حميد، مجيد و انّه جملۀ انّه حميد مجيد را ببينيم.(1)

ص: 8


1- . سورۀ هود، آيۀ 73

توقف روى يك حرف يا يك كلمه سبب افت در خواندن مى شود و با توقف روى جمله، مطالعه، سريع تر انجام مى شود يعنى در يك لحظه بجاى ديدن يك سانتيمتر مربع (يك كلمه) بايد 3 سانتيمتر مربع و بعد 10 سانتيمتر را ببينيم. بايد سعى كنيم از خواندن حرف به كلمه و از كلمه به خواندن جمله و بعد به خواندن پاراگراف برسيم. يعنى سه چهار سطر را در يك لحظه در دايرۀ ديد چشم قرار دهيم مانند يك تايپيست حرفه اى، كه چند سطر را مى بيند و با سرعت كلمات را تايپ مى كند، كارى كه براى افراد معمولى و غير حرفه اى بسيار مشكل است. تمرين براى زياد كردن ديد چشم منحصر در خواندن نيست، بلكه از راههاى ديگر نيز مى توان اين عمل را انجام داد كه به نمونه هايى از آن اشاره مى كنيم.

الف - با نگاه كردن به اشياى مختلف و جلو بردن ديد به چند متر بعد از آنها بدون اينكه خود چشم چند متر به جلو حركت كرده باشد مى توان شعاع ديد را بيشتر كرد.

ب پنجره اى را در نظر بگيريد، ابتدا دستگيرۀ وسط پنجره را در ميدان ديد خود قرار داده و بعد بتدريج تمام پنجره را بدون تكان دادن سر، در ميدان ديد چشم قرار دهيد در ابتدا ممكن است چشم، كمى تار ببيند يا حركت هاى بى مورد داشته باشد و خسته شود اما پس از مدتى اين حالتها از بين خواهد رفت.

ج - وقتى به نقطه اى نگاه مى كنيد، بايد بر مبناى فاصله اى كه با آن نقطه داريد، اطراف آن را نيز در نظر بگيريد مانند آيينه ماشين كه وقتى راننده به آن نگاه مى كند، ماشينهاى پشت سر خود را هم مى بيند. چشم حالت آيينه محدب ماشين را دارد و ما فقط از يك بعد چشم استفاده مى كنيم در حالى كه چشم داراى چنان استعدادى است كه مى تواند سه بعد يك شكل را نيز ببيند.

د - هنگامى كه به تلويزيون نگاه مى كنيد، شعاع دو قطعه اطراف آن را هم در همان زمان نگاه كنيد.

ح - دايره اى را در نظر گرفته و علاوه بر مركز دايره، خود دايره را نيز ببينيد. كسانى كه دايره را به صورت تار (ناگويا) دريافت مى كنند، يعنى دايره را مى بينند ولى مركز و اطراف آن بر ايشان تار است. در مركز ديد خود دچار ضعف هستند و عدسيها، اشكالاتى دارند به همين دليل نمى توانند تمركز پيدا كنند. در اينگونه موارد گاهى شخص محتاج به عينك است تا اين اشكال را رفع نمايد و گاهى هم تمرين مشكل را حل خواهد كرد.

و - مقوايى تهيه كرده و روى آن يك جمله يا در اطراف آن چندين كلمه بنويسيد. - اگر دور اين كلمات را خط بكشيد بهتر است - چرخاندن نگاه بر روى كلمات اين مقوا در زياد كردن ميدان ديد مؤثر است. (اين تمرين به ما كمك مى كند در صفحات كتابى كه فضاهاى سفيد دارند، فقط به نوشته ها توجه كنيم). اين تمرين را به شكل ديگرى نيز مى توانيم انجام دهيم به اين ترتيب كه در

ص: 9

ابتدا كلمات را به صورت جمله و بعد كلمه كلمه دور تا دور مقوا بنويسيم و بعد از ديدن آنها، كلمات را پاك كرده و سعى كنيم آنها را به ياد آوريم.

شكل ديگر تمرين اين است كه جاى كلمات را روى مقوا عوض كنيم، تا چشم مرتب حركت داشته باشد و حركت به هر صورت - زيگزال، افقى و يا عمودى - باشد، فرقى نمى كند.

تمرين براى وسعت ميدان ديد در همه جا مثلاً هنگام گوش كردن به درس استاد و نگاه به او پياده روى در خيابان و ديدن افراد، تماشاى تلويزيون و... امكان دارد.

3 - خط بردن سطور

براى تندخوانى بايد از حركت دست يا وسيله اى مانند خودكار استفاده كرد. حركت دست يا خودكار راهنماى چشم در خواندن است به اين صورت كه انگشت دست، زير عبارات حركت مى كند و چشم، با سرعت آنها را مى بيند. در حين مطالعه فقط بايد بالاى انگشت را نگاه كرده و به اطراف دست توجه نداشته باشيم. توقف و ادامه دادن مطالعه نيز بايد با انگشت صورت بگيرد. در حالت عدم هماهنگى بين دست و چشم بايد هر كدام از اعضاى نامتعادل - دست يا چشم - را آهسته تر حركت دهيم تا هماهنگى لازم بين اين دو عضو به وجود آيد.

در هنگام مطالعه و راهنمايى دست با انگشت يا خودكار نبايد به عضلات دست فشار آورد و حركت نبايد از مچ باشد.

وقتى دست به پايان خط مى رسد بايد آنرا از روى سطر برداشته و به سطر بعد ببريم. اين كار تا حدودى خستگى را نيز از بين مى برد. حركت پيوسته دست و اتصال آن به سطرهاى بعد صحيح نيست.

4 - حركت دادن چشم

در مراحل اوليۀ تندخوانى، فهم مطالب و مفاهيم مورد نظر نيست بلكه مراد، سريع حركت كردن و گذراندن حروف از جلوى چشم است. بايد با حركت سريع چشم بتوانيم از مرحلۀ نقطه خوانى به كلمه و بعد به جمله و سپس به سطر و پاراگراف برسيم.

در مطالعه، سر و چشم حركت نمى كند بلكه قرنيۀ چشم كلمات را مى بيند. بنابراين شعاع قرنيه بايد زياد شده و بازتر به حروف نگاه كند. چرخاندن كل چشم، دليل بر وسعت ديد نيست.

با ايجاد ديد وسيع، چشم نبايد خيره شود بلكه بايد با ديد طبيعى به شعاع بيشتر برسد.

با يك نگاه بايد يك سطر ديده شود و براى اين مقدار نبايد نگاه طولانى شود. همانگونه كه براى

ص: 10

يك لقمۀ كوچك، دهان بسيار كمتر از يك لقمۀ بزرگ باز مى شود. چشم در اثر تمرين بايد به مرحله اى برسد كه در يك لحظه 5 سطر را ببيند و بتواند اين 5 سطر را بخواند مانند دوربين كه با باز شدن ديافراگم آن، شعاع كادرش بيشتر مى شود.

5 - ارزيابى كلمات و سطور

ما در ابتدا براى آنكه سرعت عمل خود را بسنجيم لازم است هر كتابى را از نظر سطر و كلمات ارزيابى كنيم. بنابراين بايد بدانيم كه كتابها معمولاً در سه قطع چاپ و منتشر مى شوند.

1 - جيبى

2 - رقعى

3 - وزيرى

1 - جيبى: هر صفحۀ جيبى 18 سطر دارد و هر سطر داراى 8 كلمه است كه مجموعاً 144 كلمه مى شود.

2 - رقعى: هر صفحۀ رقعى بطور متوسط 21 سطر دارد و هر سطر معمولاً داراى 11 كلمه است كه مجموعاً 231 كلمه دارد.

3 - وزيرى: هر صفحۀ وزيرى بطور متوسط 24 سطر دارد و هر سطر مشتمل بر 14 كلمه است كه 336 كلمه مى شود.

با در نظر گرفتن صفحات يك كتاب، در هنگام مطالعه مى توانيم سرعت عمل خود را بسنجيم، به اين صورت كه اگر بخواهيم در هر دقيقه 70 كلمه را بخوانيم بايد در هر دقيقه تقريباً 5 صفحه كتاب جيبى را مطالعه كنيم، كه با روشهاى معمولى، مطالعۀ كتاب در اين حد ممكن نيست. اما با روش تندخوانى علاوه بر خواندن سريع، فهم مطالب نيز در پى خواهد بود. در بحث ما به لفظى كه بيش از 2 حرف داشته باشد كلمه گفته مى شود پس ممكن است در يك سطر، دو كلمه دو حرفى و پنج كلمه 1 حرفى وجود داشته باشد كه به همۀ آنها، كلمه گفته مى شود مانند: در، آن، استعمار، استقلال و....

سطور كوتاه اگر از نصف سطر بيشتر باشند، دوتاى آنها يك سطر و اگر از نصف كمتر باشند سه تاى آنها يك سطر حساب مى شوند. اين معيار در قطع جيبى و وزيرى تفاوتى ندارد. با توجه به اينكه فونت و اندازۀ آن در كتابها متفاوت است، بهتر است از جلسۀ اول تا چهارم، كتاب خاصى را ارزيابى و كلمات آنرا در نظر بگيريم تا تمرين بر مبناى آن باشد. براى اينكه بتوانيم از ميزان مطالعۀ خود ارزيابى دقيق داشته باشيم بايد هر 5 سطر را جداگانه شمرده و تقسيم بر 5 كنيم تا با دستيابى به تعداد كلمات خوانده شده ميزان موفقيت خود را درك يابيم.

ص: 11

6 - سنجش زمان

بهترين روش براى سنجش زمان مطالعه، اين است كه اگر در يك ساعت 26 صفحه جيبى بخوانيم، ضريب مطالعه 150 كلمه در دقيقه و اگر 291 صفحه بخوانيم، 700 كلمه در دقيقه مى شود.

اگر در هر ساعت 181 صفحه رقعى و يا 125 صفحه وزيرى بخوانيم در هر مورد 700 كلمه در دقيقه خوانده ايم.

اگر در هر دقيقه 5 صفحه جيبى و 3 صفحه رقعى و 2 صفحه وزيرى بخوانيم ضريب مطالعه 400 كلمه در دقيقه است.

با توجه به اينكه حد معمولى كلمه خوانى در هر دقيقه 500 كلمه است، براى پيشرفت در كم كردن زمان، 500 كلمه را در متن با علامت مشخص كرده و تمرين خود را با همين 500 كلمه شروع مى كنيم و هنگامى كه از خواندن 500 كلمه در دقيقه مطمئن شديم، بر مى گرديم و سعى مى كنيم زمان را به نيم دقيقه كاهش دهيم. يعنى 500 كلمه را در نيم دقيقه بخوانيم. اما چون كم كردن زمان به اين صورت در ابتدا قدرى مشكل است بهتر است زمان را به مرور كم كنيم، يعنى زمان را در ابتدا از يك دقيقه به 50 ثانيه و كم كم به 40 و بعد به 30 ثانيه برسانيم. در اين تمرين مطلب مورد مطالعه، تكرارى است ولى زمان بتدريج كم مى شود. شيوۀ ديگر ارزيابى اين است كه در ابتدا 500 كلمۀ علامت زده شده را در 1 دقيقه بخوانيم و بار دوم از ابتدا شروع به خواندن كنيم، اما اين بار سعى كنيم بيشتر از 500 كلمه بخوانيم. در تمرين قبل تنها يك متن را مى خوانديم ولى زمان مطالعه را كم مى كرديم. اما در اين تمرين روى كلماتى كه قبلاً خوانده ايم سرعت مى گيريم و در همان وقت قبلى تعداد كلمات را بيشتر مى كنيم.

مراحل تند خوانى (مطالعۀ لغزشى)

در اين نوع مطالعه بايد 4 مرحله را طى كنيم و قبل از گذراندن و موفقيت در يك مرحله، مرحله بعدى را آغاز نكنيم.

1 - در ابتدا بدون نگاه كردن به حروف و كلمات بايد سعى كنيم كه فقط انگشت حركت كند و نگاه كوتاه هم براى اين است كه انگشت خط در ميان حركت نكند، اين عمل بايد آنقدر تكرار شود تا حركت در هر دقيقه به 1500 كلمه برسد.

2 - در مرحله بعد، حركت سريع انگشت همراه با ديدن كلمات، ولى بدون مفهوم گيرى از آنها مورد نظر است. در اين مرحله هم حركت بايد در هر دقيقه حداقل به 1500 كلمه برسد.

ص: 12

3 - در مرحله سوم، حركت دست و چشم همراه با درك يك مفهوم مى باشد، يعنى در هر دقيقه بايد 1500 كلمه تندخوانى شده و يك پيام نيز دريافت شود با تكرار اين مرحله حداقل ميزان كار بايد به 1200 كلمه در دقيقه برسد.

4 - در مرحله بعد حركت دست، چشم و مفهوم گيرى آنقدر بايد تكرار شود تا ديگر مفهوم جديدى بدست نيايد و از نظر درك قانع شويم.

5 - پالايش پيامهاى اضافى و جمع بندى پيامهاى بدست آمده، مرحلۀ بعدى است.

بايد توجه داشت كه سرعت نبايد كاهش يابد بلكه بايد در گزينش مطلب جديد تلاش بيشترى گردد. پس كاهش سرعت ممنوع است و اگر در هنگام تندخوانى احساس خستگى كرديم بهتر است فصل يا بخش مورد مطالعه را رها كرده و در فرصت بعدى آنرا مطالعه كنيم.

زمانى كه سرعت در كتابهاى معمولى به حد مطلوب رسيد مى توانيم تندخوانى را با روزنامه تمرين كنيم و انگشت را بجاى افقى به صورت عمودى حركت دهيم به اين ترتيب كه انگشت را زير و وسط ستون روزنامه قرار داده و به طرف پايين حركت دهيم، پس از اين كار مى توانيم با مجلات كار كنيم زيرا عرض ستون مجله بيشتر است اين عمل را بايد آنقدر ادامه دهيم كه در هر دقيقه 1200 ستون را بخوانيم اين نتيجه يك نتيجۀ عالى است كه زحمت و پشتكار زيادى مى خواهد و در اثر تمرين بدست مى آيد.

كتابهاى جيبى را نيز مى توانيم با همين تكنيك با لغزش كوتاه دست به صورت افقى مطالعه كنيم.

اين تكنيك براى زياد فهميدن است. كسانى كه به مرز 1200 كلمه در دقيقه برسند، حركت چشمشان سريع تر از انگشت آنها مى شود و تكيه كمترى بر انگشت خود خواهند داشت و در نوشته هاى ستونى شكل، نيازى به حركت دادن انگشت روى سطر ندارند و با يك نگاه مطلب را مى خوانند.

با استفاده از مطالعۀ لغزشى هر صفحه را در هشت ثانيه مى توانيم ببينيم كه تقريباً همان 1500 كلمه در دقيقه مى شود.

عوامل بهره ورى از شيوه هاى تندخوانى

1 - آموزش زير نظر مربى

براى بهره مند شدن از شيوه هاى تندخوانى لازم است آموزشها زير نظر مربى و استاد انجام شود و روشها را از آنان بياموزيم.

رعايت نكردن خط سير فكرى مربى و عدم توجه به آموزشهاى او، شخص را از مسير صحيح باز مى دارد.

ص: 13

2 - به فراموشى سپردن روشهاى غلط گذشته

دومين عامل براى استفادۀ بيشتر دست برداشتن از روشهاى غلط گذشته است. افراد معمولاً در مورد بدست گرفتن قلم، كتاب و قرار دادن كاغذ در زير دست و مسايلى از اين قبيل به شيوه هاى غلطى عادت كرده اند كه بايد بدست فراموشى سپرده شود.

در صورت استفاده از شيوه هاى غلط، تمرينها نيز بى فايده خواهد بود و نتيجه مطلوب حاصل نخواهد شد.

3 - جايگزين كردن شيوه هاى جديد

به فراموشى سپردن شيوه هاى غلط قبلى كافى نيست بلكه بلافاصله بايد شيوه هاى جديد را بطور صحيح جايگزين كنيم. در صورت عدم جايگزينى صحيح و فورى شيوه هاى جديد در كار آموزش خلأ ايجاد خواهد شد و ممكن است به شيوه هاى اشتباه قبلى برگرديم. روشن است كه شيوه هاى جديد بايد علمى باشد زيرا روشهاى علمى، كليد بهره بردارى از علوم هستند و اگر شخصى دانستنيهاى زيادى داشته باشد ولى روش صحيح و علمى براى استفادۀ از آنها در اختيارش نباشد پيشرفت چندانى نخواهد داشت.

4 - مشورت با افراد آگاه

در هر حركتى كه انسان آغاز مى كند مشكلاتى وجود دارد و هر چه حركت مهم تر باشد مشكلات نيز بيشتر است.

هر شخصى براى حل مشكلات استفاده از شيوه ها، بايد با افراد صاحب نظر و آگاه مشورت كند و شيوه شناخت و حل آنرا جويا شود تا بتواند به موفقيت بيشترى دست يابد. چه بسا يك راهنمايى كوچك از طرف يك فرد صاحب نظر موجب مى شود انسان از ايستايى نجات يابد و يك حركت جهشى را انجام دهد.

ص: 14

چكيده مطالب «عوامل كندخوانى»

نقطه خوانى يعنى تمركز چشم در يك جا و حركت آن و برگشت يعنى دوباره خواندن جمله يا سطر، از عوامل كندخوانى است. در خواندن نبايد توقف زيادى داشته باشيم. يك نگاه نبايد بيش از 3 ثانيه طول بكشد. در بسيارى از مطالعات احتياج به فهميدن عميق اصطلاحات و واژه هايى كه يك نويسنده بكار مى برد نيست. در صورتى كه سرعت مطالعه شخص يكنواخت باشد، پيشرفت شخص بيشتر است وگرنه سبب كند شدن مطالعه مى شود. يكى ديگر از عوامل كندخوانى بالا و پايين بردن چشم از سطر مورد مطالعه است.

نگرانيها، اضطرابها، انتظارها، ناراحتى، بيمارى و تشويش خاطر نيز سبب كند شدن مطالعه مى شوند.

براى آگاهى از معانى واژه ها و پرهيز از كندخوانى در هنگام مطالعه بايد كتابهاى فرهنگى لغت و مرجع در اختيار شخص باشد. كارهاى جانبى مانند تسبيح چرخاندن، گوش كردن به راديو و... نقص بينايى، صدمات مغزى، عدم اعتماد به نفس، خط بردن پس از يادگيرى شيوه ها، خستگى زياد، لب خوانى، خستگى چشم نيز از ديگر عوامل كندخوانى هستند. عوامل خستگى چشم، كمبود ويتامين، مطالعه پس از غذا و ورزش نكردن است كه مى توان با ورزش ماهيچه هاى چشم، پلكها و قرينۀ آن، خستگى چشم را از بين برد.

بعضى عوامل ديگر مانند بد نشستن هنگام مطالعه، اشتغال زياد و مطالعه در زمان نامناسب سبب كندخوانى مى شوند كه بايد به آنها توجه داشته و در از بين بردن اين عوامل بكوشيم.

ص: 15

سؤالات «عوامل كندخوانى»

1 - علت برگشت در مطالعه به عنوان يك عامل كندخوانى چيست؟

2 - به چه دليل در بسيارى از مطالعات، نياز به فهم واژه ها نيست؟

3 - «آنتى گراد» يا ايستاى مغزى چيست و چه علتى دارد؟

4 - ژنتيك و وراثت تا چه حدى در رشد فكرى شخص تأثير دارد؟

5 - چگونه مى توان مشكل لب خوانى را برطرف ساخت؟

6 - ويتامين مورد نياز چشم و مواد غذايى اهل فكر و انديشه چيست؟

7 - به چه دليل نبايد پس از غذا خوردن مطالعه كنيم؟

8 - انواع ورزشهاى چشم را ذكر كنيد.

9 - ورزش قرنيۀ چشم چگونه صوت مى گيرد؟

10 - مناسبترين زمان براى مطالعه چه وقتى است؟

ص: 16

عوامل كُندخوانى

اشاره

شناخت عوامل كُندخوانى و برطرف كردن آنها، مى تواند ما را در تندخواندن كمك كند. بنابراين لازم است به بيان و توضيح مختصر اين عوامل بپردازيم.

1 - نقطه خوانى

اولين اشكال در كُندخواندن، نقطه خوانى است و اينكه چشم در يك جا متمركز شده و به كُندى حركت كند. نقطه خوانى در بچه هاى كلاس اول دبستان و يا كسانى كه دوره هاى زبانهاى خارجه را مى گذرانند كاملاً مشهود است.

2 - برگشت

دومين اشكال، برگشت است يعنى شخص جمله يا سطرى را دوباره بخواند. بعضى وقتها در هر سطر چندين بار برگشت انجام مى شود و هر قدر اين برگشت بيشتر باشد به همان ميزان، كندخوانى بيشتر است. علت برگشت در مطالعه، اشتباه ديدن كلمه است بنابراين بايد چشم را عادت دهيم تا كلمات را درست ببيند خصوصاً كلماتى كه شبيه هم هستند مانند عبارت، عيادت، عبادت، عدالت، عداوت، عمارت و...

3 - توقف زياد

عامل ديگر كندخوانى توقف زياد روى كلمه يا حرف است. در هر نگاه كه حدود 3 ثانيه طول مى كشد اگر دقيق و حساب شده باشد بايد مطلب گرفته شود و اگر نگاه از سه ثانيه بيشتر شد و مثلاً به 10 ثانيه رسيد، 7 ثانيه بيهوده تلف شده است. با نگاه اول تصاوير بلافاصله گرفته شده و به مغز فرستاده مى شود و مغز اعلام وصول مى كند كه تصوير ديده شد.

بعضى عقيده دارند كه انسان در 14 ثانيه هم مى تواند يك كلمه را ببيند، پس در هر ثانيه بايد چهار كلمه را ببيند.

گاهى انسان در مراحل بالاتر در يك نگاه، بجاى چهار كلمه يك سطر يا چند سطر را هم مى تواند ببيند. براى از بين بردن كندخوانى توقف زياد و بيش از حد ضرورت روى كلمه ها، حروف، نقطه ها، جملات يا پاراگرافها بايد از بين برود.

ص: 17

4 - تأكيد بر الفاظ و واژه ها

در بسيارى از مطالعات احتياج به فهميدن عميق اصطلاحات و واژه هايى كه يك نويسنده بكار مى برد نيست زيرا الفاظ براى انتقال مفاهيم بكار مى روند و خودشان نقش اساسى ندارند.

آنچه در مطالعات درسى و غير درسى، مهم است درك مفاهيم است. الفاظ مقدمه و سكوى پرش درك اين مفاهيم هستند.

5 - تغيير در سرعت مطالعه

يكى ديگر از عوامل كندخوانى تغيير دادن سرعت مطالعه است. در صورتى كه سرعت مطالعه يكنواخت بوده و آهنگ خاصى داشته باشد، پيشرفت شخص بيشتر است. تغيير كردن سرعت مطالعه نوعى برگشت است كه سبب كند شدن آن مى شود.

در صورت خسته شدن هنگام مطالعه نبايد سرعت را كم كنيم بلكه بايد متوقف شده و بعد از رفع خستگى با همان سرعت قبلى حركت كنيم.

6 - بالا و پايين كردن چشم

يكى ديگر از عوامل كندخوانى بالا و پايين بردن چشم از سطر مورد مطالعه است. انحراف از خط بالا به پايين و بالعكس يا از اول خط به وسط خط يا از وسط خط به آخر خط سبب كندى مطالعه مى شود. بنابراين، چشم بايد به حركت مستقيم و به موازات صفحه عادت كند و گر نه مثل شخصى مى شود كه به خاطر كج نوشتن در دفتر بى خط، در دفتر خط دار نيز كج مى نويسد.

7 - حواس پرتى

يكى ديگر از عوامل كندخوانى، حواس پرتى است كه از نگرانيها، اضطرابها، انتظارها، ناراحتى، بيمارى، تشويش خاطر و عوامل ديگر ناشى مى شود. با توجه به اينكه تسلط بر بعضى از عوامل حواس پرتى مانند بيمارى در توان شخص نيست نبايد خود را به خاطر كندخوانى سرزنش كند، اما بر بسيارى از عوامل حواس پرتى مى توان تسلط پيدا كرد و اين به درجۀ ايمان انسان بستگى دارد.

بوده اند بزرگانى كه شديدترين مشكلات روحى و روانى نتوانسته است آنان را از مطالعۀ دقيق باز دارد.

ص: 18

8 - عدم آگاهى از معانى واژه ها

عدم آگاهى از معانى بعضى واژه ها و اصطلاحات و يا ترديد در صحت اين معانى سبب برگشت و در نتيجه كندخوانى مى شود كه با مراجعه به فرهنگ اصطلاحات و لغت و پيدا كردن معانى مى توان از اين كندخوانى رهايى يافت.

همانگونه كه در كتاب تقويت حافظه از مؤلف مطرح شده است براى تسهيل در امر مراجعه، هنگام مطالعه بايد كتابهاى فرهنگ لغت و مرجع در اختيار شخص باشد.

9 - كارهاى جانبى

عامل ديگر كندخوانى كارهاى جانبى است كه در حين مطالعه انجام مى شود. كارهايى مانند تسبيح چرخاندن، خوردن، گوش كردن به نوار، راديو، تلويزيون، و....

10 - نقص بينايى

برخى افراد در بينايى خود نقص دارند، اما خودشان متوجه اين نقص نيستند و به دليل مشكلات بينايى، بعد از كمى مطالعه دچار سردرد شده چشم آنها به خارش مى افتد و همين امر سبب كندخوانى مى شود. كسانى كه در هنگام مطالعه دچار چنين حالاتى مى شوند بايد از نظر بينايى توسط چشم پزشك، مورد معاينه قرار گرفته و از سلامت چشم خود مطمئن شوند.

11 - صدمات مغزى

يكى ديگر از عوامل كندخوانى، صدمات مغزى است كه در علم روانشناسى از آن به «آنتى گراد»، يعنى ايستاى مغزى تعبير مى شود. علت اين بيمارى، تصادف، اضطراب، استرس، ترس و عوامل مختلف ديگر است.

نمونه اى از عوارض اين بيمارى در بعضى از افراد در شبهاى امتحان مشاهده مى شود كه تعادل فكريشان به هم مى خورد و توانايى مطالعه را از دست مى دهند يعنى فشار و تشويش، اين حالت عدم تعادل را در مطالعه تشديد كرده و در نتيجه، حواس پرتى، موجب نفهميدن درس مى شود.

12 - عدم اعتماد به نفس

افرادى هستند كه در مورد فهم مطالب، اعتمادى به خود ندارند و به خاطر شك و ترديد در فهم مطالب مطالعه شده مطالعات خود را تكرار مى كنند، اين حالت موجب مى شود كه تمركز و تفكر

ص: 19

كافى را بدست نياورند و به تمام اركان يادگيرى(1) ضربه وارد شود كه نتيجه اش عدم يادگيرى و حفظ نشدن مطالب است. بعضى از افراد اعتماد به نفس ندارند زيرا تصور مى كنند زمينه نبوغ و رشد علمى فرد بستگى به عواملى همچون ژنتيك و وضعيت خانوادگى دارد. اين افراد به خود تلقين مى كنند كه: فلانى از كودكى ضريب استعدادش بالا بود و ما نمى توانيم در حد او باشيم.

ايشان نبوغ فكرى را براى افرادى مى دانند كه از رفاه مادى برخوردار هستند و گمان مى كنند كه افراد كم درآمد نمى توانند رشد علمى و... داشته باشند. اين افراد بايد به تواناييهاى خود اعتماد داشته باشند. درست است كه ژنتيك و وراثت در رشد شخص تأثير دارد اما اينطور نيست كه اگر كسى از لحاظ ژنتيك با مشكل مواجه بود، نتواند كاستى ژنتيكى را جبران كند.

13 - خط بردن پس از يادگيرى شيوه ها

قبلاً ذكر شد كه براى سرعت عمل چشم و عدم انحراف آن بايد انگشت يا وسيله اى مثل خودكار را زير سطرها حركت دهيم تا چشم بالاى انگشت را ببيند. اين عمل خط بردن در ابتدا لازم و ضرورى است. اما كم كم خط بردن ممنوع مى شود. هدف در تندخوانى آن است كه دست كنار برود و چشم خودش عادت به حركت سريع كند و گر نه همين خط بردن عاملى براى كندخوانى مى شود.

بنابراين خط بردن، انگيزه و هدف نهايى نيست بلكه مقدمه اى براى به حركت در آوردن چشم در مسير طبيعى است.

14 - خستگى زياد

برخى افراد در اثر خستگى زياد، هر چه مى خوانند، نمى فهمند به همين دليل برگشت، مى كنند و برگشت عامل كندخوانى است. بنابراين براى مطالعه و تمرين بايد زمانى را انتخاب كنيم كه سر حال هستيم و به محض احساس خستگى بايد مطالعه را كنار گذاشته و به كارهاى ديگر مشغول شويم تا حالت خستگى از بين برود. انسان بايد لذت مطالعه را درك كند تا راندمان كار و مطالعه اش بالا رود.

و اين درك لذت با حالت خستگى ممكن نيست.

15 - لب خوانى

اشاره

ص: 20


1- . ر. ك به كتاب «شيوه هاى موفقيت در تحصيل» اثر ديگر مؤلف

يكى ديگر از عوامل كندخوانى، لب خوانى يعنى خواندن با صدا مى باشد. بعضى افراد براى فهم بهتر مطالب لب خوانى مى كنند و الفاظ را با صداى بلند تكرار مى كنند كه اين كار نوعى تنبل كردن چشم، حافظه و ذهن است. ما بايد عادت كنيم كه با ديدن الفاظ به لفظ منتقل شده و سپس مفهوم را درك كنيم. خواندن لفظ به صورت لب خوانى يا نوشتن لفظ و انتقال به مفهوم، صحيح نيست.(1)

دقت كافى در خواندن، به انسان كمك مى كند كه با يك نگاه دقيق مفهوم يك جمله يا پاراگراف را دريابد. حتى زمزمه كردن نيز در مطالعه صحيح نيست.

رفع مشكل لب خوانى

در صورتى كه به لب خوانى عادت كرده ايد و براى فهم مطلب يا تمركز، حتماً بايد اين عمل را انجام دهيد، به اين صورت مى توانيد مشكل را از بين ببريد كه در ابتداى مطالعه دو لب و دندانها را روى هم گذاشته، از بينى تنفس كنيد و سپس شروع به خواندن نماييد زيرا در صورت باز بودن دهان، ماهيچه ها بطور اتوماتيك به حركت افتاده و ناخواسته لب خوانى خواهيد كرد.

16 - خستگى چشم

يكى ديگر از عوامل كندخوانى، خستگى چشم است كه به عوامل ايجاد آن اشاره مى كنيم:

17 - صدا خوانى

در اين صورت كلمات، به صورت آهنگين خوانده مى شود و تقريبا با صداى متناسب با حروف و كلمات انجام مى گيرد و اين نوع مطالعه دون اداء حروف فقط آهنگ آن حرف و كلمه را ايجاد مى كنيم كه به مرحله خواندن و فهميدن هم نمى رسد.

عوامل خستگى چشم

الف - كمبود ويتامين

مهم ترين عامل خستگى چشم، كمبود انواع ويتامين و بخصوص ويتامين A است. چشم يكى از مصرف كننده هاى ويتامين A در بدن است و براى كاركرد خوب آن لازم است.

انسان بايد با توجه به نيازهاى بدن خود غذا بخورد. افرادى كه درگير كارهاى فرهنگى و فكرى هستند، بايد از آن دسته مواد غذايى بيشتر استفاده كنند كه داراى ويتامين A و فسفر بيشترى باشد.

همانگونه كه افراد مشغول به كارهاى بدنى و سخت به انواع ديگر مواد غذايى نياز دارند. علم تغذيه،

ص: 21


1- . در كتاب «شيوه هاى موفقيت در تحصيل» توضيح داده شد كه يكى از راههاى تكرار و مرور كردن، نوشتن و خواندن است. ولى در مرحلۀ تندخوانى اين شيوه بكار نمى آيد. نوشتن براى حفظ تعاريف مفيد است، اما دريافت مفهوم يك جمله يا پاراگراف نيازى به نوشتن ندارد

علمى است كه افراد تا حدودى بايد از آن آگاه باشند و علامتهاى گرسنگى يا فقر غذايى را در بدن بشناسند تا هر كس بر طبق نياز بتواند از مواد غذايى مصرف كند.

ويتامين A در منابع حيوانى و گياهى فراوانى موجود است(1) به عنوان مثال ماهى، تخم مرغ، كره، كلم، اسفناج، و ساير دسته هاى غذايى منابع مهم ويتامين A هستند.

ب - مطالعه پس از غذا

مطالعه پس از غذا خوردن نيز چشم را خسته مى كند.

هنگامى كه انسان غذا مى خورد، به محض ورود غذا به سيستم گوارش، مأموران دريافت غذا به مركز معده، هجوم مى آورند و مأموران هر عضوى در صدد دريافت غذاى مناسب براى خود مى باشند و چشم، گوش، قلب، مغز، سيستم اعصاب، استخوانها و... توسط مأموران ويژۀ خود به دنبال غذا مى روند تا نيروى از دست رفته خود را جبران كنند. چشم نيز 11 مأمور ويژه براى دريافت غذا دارد و هنگامى كه انسان غذا مى خورد به دنبال غذا مى روند، بنابر اين، اگر شخص بلافاصله پس از غذا خوردن، مشغول مطالعه شود، چشم بى حال مى شود زيرا با فقدان مأمور روبروست.

هنگامى كه پس از غذا مطالعه مى كنيم، مأموران چشم را در تحير و سرگردانى قرار مى دهيم. آنها در اينكه، غذا را ببرند و يا به عمل ديد و شناخت بپردازند، دچار سرگردانى مى شوند. بنابراين، بعد از صرف غذا حداقل نيم ساعت از مطالعه جدى بپرهيزيد. البته مرور بر مطالب ذهنى اشكالى ندارد.

ج - ورزش نكردن

اشاره

ورزش نكردن نيز عاملى براى خستگى چشم است. براى چشم انواع بى شمارى ورزش وجود دارد كه براى رفع خستگى در حين مطالعه لازم و ضرورى است. توضيح مفصل راجع به ورزشهاى چشم، در كتابهاى «نيازمنديهاى نسل جوان» و «شيوه هاى موفقيت در تحصيل» ورزش و ورزشكار از مؤلف همين كتاب موجود است در اينجا بطور مختصر به بعضى از آنها اشاره مى شود.

ورزشهاى چشم

1 - ورزش ماهيچه ها

چشم شما به وسيلۀ ماهيچه هايى به طرفين چشم متصل است كه اگر زياد ثابت باشند چشم

ص: 22


1- . براى شناخت بيشتر به كتاب «زبان خوراكى ها»، (خودآموز شناخت غذا) اثر ديگر مؤلف مراجعه كنيد

خسته مى شود. براى رفع خستگى چشم به چند صورت مى توان ماهيچه ها را ورزش داد.

الف: حالت خود را در هنگام مطالعه عوض كنيد و به حالت ديگرى منتقل شويد.

ب: بدون تغيير حالت و تكان دادن سر، چشم را به منتهااليه سمت راست بعد به بالا، پايين و سمت چپ ببريد بطوريكه ماهيچه هاى چشم كشيده شوند و سپس يك حركت ْ 360 درجه با رعايت كردن شرايط فوق انجام دهيد.

در بعضى از كتابهاى فيزيولوژى چشم، ادعا شده است كه اين ورزش در رفع ضعف چشم نيز مؤثر است و اگر شخص بطور مرتب آن را انجام دهد، ضعف چشم او از بين مى رود.

2 - ورزش پلكها

ورزش پلكها، براى فعال كردن آنها است. اگر در حين مطالعه پلكها سنگين شد و خواب بر چشمها مسلط شد با حركت دادن آنها مى توانيد خستگى را از بين برده و آنها را فعال كنيد. به خاطر رعايت بهداشت چشم هيچگاه پلكها را با دست بر روى چشم فشار ندهيد. فشار اندك پلكها و يا مژه ها بر روى استخوان بالا و پايين چشم با دست تميز اشكالى ندارد. در مواردى كه چشم خارش دارد شستشوى چشم بهترين راه براى از بين بردن آن است.

3 - ورزش قرنيه و مردمك

ورزش قرنيه، ورزش ديگرى است كه هنگام خستگى چشم انجام مى شود. در اين ورزش، خودكارى را به قدرى به چشم خود نزديك كنيد كه فقط شبه آنرا ببيند و بطور آهسته، خودكار را به عقب برگردانيد به قدرى كه ديد شما نسبت به خودكار ضعيف شود. اين ورزش، در قرنيه موجب رفلكس و حركتهاى فوق العاده در چشم مى شود و خستگى آن را مرتفع مى سازد.

د - بد نشستن هنگام مطالعه

اشاره

يكى ديگر از عوامل خستگى چشم، بد نشستن در هنگام مطالعه است، كه شيوۀ صحيح نشستن روى صندلى يا زمين براى مطالعه در بحث تمرين ذكر شده است.

17 - اشتغال زياد

اشتغال زياد افراد به دوره هاى علمى و عملى، مثل دوره هاى فراگيرى كامپيوتر، تعليم رانندگى، خط و نقاشى، ماشين نويسى و ساير حرفه ها از ديگر عوامل كندخوانى است. اين حالت ذهن انسان

ص: 23

را مشوش مى كند.

كسانى كه مى خواهند حرفه هاى ديگر را نيز فرا بگيرند، بهتر است آن را زمانى انجام دهند، كه با كارهاى اصلى آنها تعارض نداشته باشد و يا اينكه ذهن خود را با تمرين طورى عادت دهند تا در زمان اشتغال به يك علم يا كار، به كارهاى ديگر توجه نكنند. اگر در حال مطالعه و تمرين با مطلبى جالب يا يك مسئله علمى مجهول برخورد كرديد تفكر راجع به آنرا به زمان ديگرى واگذار كنيد و براى اينكه فراموش نشود آنرا روى كاغذى يادداشت كنيد.

18 - مطالعه در زمان نامناسب

يكى ديگر از عوامل كندخوانى انتخاب زمان غير مناسب براى مطالعه است. مطالعه بعد از ساعت 10 شب با وجود خستگى زياد، مناسب نيست. هر فرد در شبانه روز به 6 الى 7 ساعت استراحت و خواب نياز دارد كه بهتر است آنرا در ساعات اوليه شب قرار داده و صبح زود مطالعه كند.

بعضى ها هنگام مطالعه در صبح زود خوابشان مى برد يا چرت مى زنند. علت اين امر اين است كه وقتى شخص از خواب بيدار مى شود تا مدتى تمام سيستمهاى بدن بيدار نمى شوند. بنابراين، شخص براى بيدار كردن همۀ اين سيستمها بايد نرمش و ورزش كند و بهترين ورزش، پياده روى است زيرا از نظر علمى ثابت شده است كه با تحريك كف پا، سيستمهاى بدن بيدار مى شوند.

با توجه به اينكه در هنگام خواب، واردات مغز كم است و در اين حال مغز بطور اتوماتيك به دسته بندى مطالب مى پردازد بهتر است درسها را قبل از خواب دوباره بخوانيم يا مرور ذهنى كنيم.

به همين دليل است كه در برخى دوره هاى آموزش زبان سفارش مى شود كه دانش پژوهان نوارهاى درسى را قبل از خواب و حتى در حال خواب گوش دهند زيرا 50% از سيستمهاى بدن و مغز در حال خواب بيدار هستند و گوش انسان نيز در حالت خواب فركانس صداهاى ظريف و لطيف را مى گيرد.

ص: 24

چكيده مطالب «اهداف و فوايد تندخوانى»

تندخوانى سبب تند فهمى مى شود. براى تندفهمى، قبل از درس بايد آن را پيش مطالعه كنيم. براى فهم مفاهيم در تندخوانى بايد در مطالعۀ اول، دنبال محورهاى كلى بحث باشيم، در مطالعۀ دوم، نكات كلى را تحت بررسى مختصر قرار دهيم و در مطالعۀ سوم، با نوشتن مطالب مفهوم گيرى كنيم. صرفه جويى در وقت از ديگر فوايد تندخوانى است و به حفظ درست فرمولها و قواعد كمك مى كند. با شيوه هاى تندخوانى مى توانيم مفاهيم را بهتر درك كنيم و مراجعه دوباره به مطالب و مطالعۀ مطالب تخصصى آسان تر مى شود.

استفاده از شيوه هاى تندخوانى سبب درك عميق مطالب و تمركز بيشتر مى شود و امكان مطالعۀ غير متمركز را نيز فراهم مى سازد.

براى ملكه شدن شيوه هاى تندخوانى بايد تمرين كرد كه به نمونه هايى از تمرينات در متن كتاب اشاره شده است. تمرين تندخوانى در كتاب داستان و كتابهاى علمى متفاوت است و كتابهاى علمى بايد با تعمق و تفكر بيشترى مطالعه شوند. در مطالعات عمقى بايد نكاتى را مورد توجه قرار داد و استفادۀ بهتر و مفيدتر از تمرينات نيز نياز به رعايت مسائلى دارد. به طور مثال تمرين و مطالعه بعد از يك استراحت كوتاه باشد، در هنگام اضطراب يا عجله داشتن نباشد، سر، دفتر يا كتاب ثابت باشد؛ نور متعادل باشد، فاصله چشم و كتاب 35 تا 40 درجه باشد، تمرينات هر روز انجام شود و عدم موفقيت در بعضى تمرينات موجب دلسردى شخص نشود. در حالت خستگى تمرينات قطع شود. در هنگام مطالعه يا انجام تمرين فكر نبايد به كارهاى مهم قبل و بعد از آن مشغول شود.

ص: 25

سؤالات «اهداف و فوايد تندخوانى»

1 - براى فهم مفاهيم چه مراحلى را بايد طى كنيم؟

2 - چگونه با يادگيرى شيوه هاى تندخوانى مراجعه به مطالب آسان مى شود؟

3 - تندخوانى چگونه به درك مفاهيم و درك عميق مطالب كمك مى كند؟

4 - ابعاد مختلف تمرين را ذكر كنيد.

5 - تندخوانى در كتاب داستان و كتاب علمى چه تفاوتى با هم دارند؟

6 - نكات قابل توجه در مطالعات عمقى را بنويسيد.

7 - چه نورى براى مطالعه مناسب است؟

8 - شرايط فيزيكى بدن در هنگام مطالعه چگونه بايد باشد؟

9 - تغيير شيوه مطالعه و تمرين روشهاى تندخوانى چه عوارضى را در پى دارد و آيا مى توان آنها را درمان كرد؟

10 - «الكترو شيميايى» به چه عملى گفته مى شود و چگونه بايد آن را ايجاد كنيم؟

ص: 26

اهداف و فوايد تند خوانى

1 - تند فهمى

بسيارى از دانش پژوهان در مورد فهم دروس با مشكل مواجه هستند اين افراد با اينكه در كلاس درس مطالب مهم را مى نويسند و يادداشت بردارى مى كنند اما چون روش خاصى براى فهم مطالب ندارند در هنگام مطالعه مجدد و امتحان غالباً با مشكل مواجه مى شوند. فراگيرى روشهاى تند خوانى ضمن كمك به خواندن سريع تر، سرعت نقل و انتقال مطالب را در مغز بيشتر مى كنند و به خاطر تمركز بيشتر زمينه هاى اجتهاد از درس استاد و تند فهمى نيز فراهم مى شود. البته فهم واژه ها و خود لغات و كلمات مورد نظر ما نيست، بلكه فهميدن مفهومى كه از كلمه برمى آيد براى ما مهم است، مفاهيمى كه زمينه ساز زود فهمى، زودنويسى و دست آوردهاى مهم و فراوان ديگر است.

براى تند فهمى، قبل از درس بايد آنرا پيش مطالعه كنيم تا مقدارى آمادگى ذهنى نسبت به موضوع مطرح شده بدست آوريم. تند فهمى زمانى محقق مى شود كه ما قدرت انتقال را بالا ببريم و به آن سرعت بدهيم. هنگامى كه مغز مطلب را سريعاً گرفت و اعلام وصول كرد، مى فهميم كه چقدر پيشرفت كرده ايم.

تند فهمى، تمركز و دقت عمل در تند خوانى است مهارت به اين نيست كه بخواهيم فنى را زود ياد بگيريم كسانى كه دنبال فراگيرى سريع و عجولانه هستند خيلى زود هم سست و دلزده مى شوند. بنابراين، براى رسيدن به تندفهمى از طريق تندخوانى نبايد از برنامه هاى ارائه شده جلوتر برويم بلكه با عمل به قواعد بايد به آن دست يابيم، بنابراين، لازم است كه در فهم مفاهيم، اين مراحل را طى كنيم.

1 - در مطالعۀ اول، بايد دنبال محورهاى كلى بحث باشيم و مثالها، توضيحات و جزئيات را مورد توجه قرار ندهيم. اگر در مرحلۀ اول، كلمه را هم نفهميديم چندان مهم نيست و فقط كافى است كه از ده صفحه كتاب سه نكته كلى، گويا و مهم را دريافت كنيم.

2 - در مطالعۀ دوم نكات كلى را تحت يك بررسى مختصر قرار مى دهيم، يعنى هر چه وارد مغز مى كنيم بايد در اين شعاع باشد.

3 - در مطالعۀ سوم، بايد مفهوم گيرى شود، يعنى مطالبى را كه بار اول و دوم فرا گرفته ايم با فكر و قلم خود بنويسيم.

نوشتن مطالب كمك زيادى به ملكه شدن آنها و يادگيرى عميق تر مى كند، به همين دليل است كه

ص: 27

رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم مى فرمايد:

«علم را با نوشتن به بند بكشيد(1)»

بعضى مطالب در مطالعۀ ابتدايى ممكن است مبهم به نظر آيند كه در مطالعات بعدى به علّت بالا رفتن سطح معلومات خواننده يا توضيح بيشتر نويسنده از اهميت آنها كاسته مى شود. بنابراين، در نوشتن آنها نبايد عجله كرد.

براى تمرين اين مراحل سه گانه فهم مفاهيم، صفحۀ كتابى را كه تا به حال نخوانده ايد براى تندخوانى در نظر بگيريد و يكبار آنرا بر طبق دستورالعملهاى گفته شده بخوانيد البته در اينجا با توجه به اينكه درك مفهوم نيز مطرح است، هنگامى كه صفحه را خوانديد، مثلاً سه مطلبى را كه از آن صفحه فهميده ايد كنار صفحه يادداشت كنيد. بار دوم با همان انگيزه، همان صفحه را بخوانيد و اين بار، 5 مطلبى را كه از آن صفحه فهميده ايد در كنار صفحه يادداشت كنيد. و بار سوم 7 مطلبى را كه فهميده ايد يادداشت كنيد. اين كار به شما كمك مى كند تا مطلب را در ضمن اينكه تند مى خوانيد، به سرعت نيز بفهميد. در اين تمرين احتياج به كرنومتر - زمان سنج - داريد يا شخص ديگرى بايد زمان را برايتان اندازه گيرى كند.

2 - صرفه جويى در وقت

دروسى كه زياد علمى نيستند و دروسى كه محصل، كليات آن را فرا گرفته است و مى خواهد مرورى بر آنها داشته باشد، بوسيلۀ تندخوانى به راحتى انجام مى گيرد و شخص، وقت كمترى را صرف مى كند.

3 - كمك به حفظ فرمولها و قواعد

تكرار و فهم سريع كليات با تندخوانى كمك فراوانى به حفظ فرمولها و قواعد مى كند. خصوصاً در شبهاى امتحان كه شخص دانش پژوه وقت چندانى براى مرور آهسته درسها ندارد.

در فرمولها و قواعدى كه عين آنها بايد حفظ شود، تندخوانى مجال تكرار بيشتر را براى حفظ فراهم مى آورد و در مواردى كه حفظ عين آنها لازم نيست بلكه فهميدن مقصود و مطلوب نويسنده مطرح است. تندخوانى به فهم مطلب و تمركز روى آن كمك فراوانى مى كند.

4 - كمك به حفظ درست فرمولها و قواعد

ص: 28


1- . قيدوا العلم هذا العلم (بالكتاب). (المعجم المفهرس لالفاظ النبويه، ج 4 ص 335)

برخى افراد مطالب را بطور ناگويا و مبهم حفظ مى كنند، مانند افرادى كه وقتى از آنها مثلاً فاميل شخصى سؤال مى شود مى گويند: فقط مى دانم كه فاميلش يك «ق» دارد اما نمى دانم تقوى است يا تقى زاده. يا دانش پژوهانى كه دروس را آنگونه فرا نگرفته اند كه بتوانند در موقع امتحان آنها را درست و صحيح از مغز تحويل گرفته و موفق شوند. يكى ديگر از فوايد تندخوانى حفظ درست فرمولها و قواعد است زيرا در تندخوانى دقت و تمركز بيشترى وجود دارد و فرد، كمتر به افكار فرعى مشغول مى شود به همين دليل آنچه را به مغز مى سپارد، گويا و مفهوم است.

5 - سهولت در مراجعه به مطالب

در صورتى كه كتابى را درگذشته بر اساس شيوه هاى تندخوانى مطالعه كرده باشيم مراجعۀ دوباره به مطالب گذشته راحت تر و ساده تر خواهد بود.

يكى از آموزشهاى تندخوانى مطالعۀ جهت داراست به اين معنا كه در هنگام مطالعه، قسمتهاى مهمّ كتاب با علامتهاى مختلف مانند ضربدر يا خطكشى در زير سطور مشخص مى شود تا هنگام مراجعۀ دوباره، نيازى به خواندن دوبارۀ كل كتاب نباشد.

6 - كمك به درك مفاهيم

در شيوه هاى تندخوانى مى آموزيم كه براى فهم مطالب سراغ مفاهيم برويم و روى الفاظ توقف نكنيم بلكه الفاظ را وسيله اى براى انتقال به مفاهيم بدانيم. ما در تندخوانى حرف خوان يا كلمه خوان نيستيم بلكه مى خواهيم به نقطه اى برسيم كه درك مفاهيم يك متن برايمان آسان باشد، پس درك مفاهيم نيز از فوايد تندخوانى است.

7 - سهولت در مطالعۀ مطالب تخصّصى

كسانى كه در رشته هاى تخصصى مثل رشته سياسى، اقتصادى، فقه، اصول، روانشناسى، قضايى، اعتقادى، تاريخى و ساير علوم مطالعه مى كنند، با استفاده از شيوه هاى تندخوانى، ديگر نيازى نيست كه تمام مطالب يك كتاب را كلمه به كلمه بخوانند؛ زيرا بسيارى از مطالب ارائه شده در كتب مختلف يكسان است و شخص مطالب تازه را مى گيرد و با تندخوانى وقت خود را در مورد مطالب تكرارى ضايع نمى كند.

ص: 29

8 - درك عميق مطالب

فردى كه براى بار اول كتابى را مطالعه مى كند، يك سرى اطلاعات از آن دريافت مى نمايد، اما اين اطلاعات نه كل مطالب كتاب است و نه عميق است. اگر بار دوم همين كتاب را مطالعه كند، مطالب بيشتر و عميق ترى را درمى يابد.

بطور مثال، شخصى كه يك فصل تاريخى را مطالعه مى كند، بار اول دور نمايى از بحث را مى فهمد و در مطالعات بعدى مطالب عميق ترى را مى فهمد. تندخوانى اين مجال و فرصت را به شخص مى دهد كه يك كتاب را چند بار بخواند تا در هر مطالعه دركش نسبت به مطالب كتاب عميق تر شود.

9 - امكان مطالعۀ غير متمركز

يكى ديگر از فايده هاى تندخوانى امكان مطالعات غير متمركز است. با توجه به اينكه مقدار زيادى از وقت خود را در صفهاى اتوبوسها و... انتظارها صرف مى كنيم و در اين حالت امكان مطالعۀ متمركز نيست آشنايى با شيوه هاى تندخوانى مجال استفاده از اين موقعيتها را ما مى دهد و ضرر مطالعه در حال حركت و در ماشين براى افراد تندخوان كه ميدان ديد وسيعترى دارند بسيار كم است زيرا مضر بودن مطالعه در اين حالات به اين جهت است كه شخص ديد خود را روى حرف و كلمه متمركز مى كند و توجه اش را به اينها معطوف مى دارد و چشم در حال حركت متحمل فشار مى شود و ممكن است آسيبهايى به عدسى ها و قرينۀ چشم وارد شود كه شخص تندخوان اين مشكل را ندارد.

10 - ايجاد تمركز بيشتر

وقتى بخواهيم در يك دقيقه چندين كلمه را ببينيم، بايد تمركز بيشترى داشت باشيم مانند زمانى كه با يك اسلحه هدفى را نشانه مى گيريم يا مى خواهيم وزنه اى 150 كيلويى را از زمين بلند كنيم.

همين كه در تندخوانى مى خواهيم با سرعت و قدرت عمل كنيم نياز به تمركز نيرو در مغز داريم كه با ايجاد اين تمركز درك و سرعت انتقال نيز بيشتر مى شود.

نقش تمرين در تندخوانى

اشاره

در بحث تندخوانى، تمرين اهميت فراوانى دارد. عمل به تمريناتى كه ارائه مى شود از خود و درس مهم تر است اگر بخواهيم از خواندن اين كتاب نتيجه بگيريم بايد تمرين كنيم و براى هر روز حداقل يك ساعت تمرين را در نظر بگيريم. پيش مطالعه، پيش مباحثه، مباحثۀ دروس، تكرار،

ص: 30

تدريس و... همه از ابعاد تمرين هستند.

تمرين

اشاره

همانگونه كه قبلاً يادآورى شد تمرين در تندخوانى نقش اساسى دارد كه در اينجا نمونه هايى براى تمرين ذكر مى شود.

ص: 31

تمرين 1

اين تمرين يك حرفى است كه طبق دستورالعمل بايد آنرا در 30 ثانيه انجام دهيد. اگر در بار اول و دوم نتوانستيد آن را در مدت 30 ثانيه انجام دهيد آنقدر تمرين را تكرار كنيد تا به زمان مطلوب برسيد.

... در سمت راست خط عمودى حرفى وجود دارد كه در سمت چپ خط در همان سطر بطور افقى يك يا چند بار تكرار شده است با تعيين زمان شروع، به سرعت زير حروف تكرار شده را خط كشيده وسعى كنيد در كمتر از 30 ثانيه تمرين را انجام دهيد.

ص: 32

تمرين 2

اين تمرين چند حرفى است كه بايد طبق دستور العمل تمرين قبلى به سرعت زير حروف مكرر مذكور را خط كشيده زمانى را محاسبه كرده و سعى كنيد در كمتر از 30 ثانيه تمرين را انجام دهيد. با توجه به اينكه هدف از تمرينات، حركت چشم است و منظور معنا و حفظ كلمات نيست سعى كنيد حرفها را جدا جدا ببينيد و چشم را سريع حركت دهيد.

...

ص: 33

تمرين 3

در تمرين سوم كلمات مفهوم دارند و خصوصيت آنها اين است كه آهنگ و ريتم خاصى نيز دارند. در دو تمرين قبل حروف مفهمومى نداشت اما با ديدن هر كلمه در اين تمرين مفهوم و معنايى نيز در ذهن تداعى مى شود. كلمات را خوانده و زير كلمات تكرارى خط بكشيد. مدت اين تمرين 30 ثانيه است اگر در دفعات اول به اين زمان نرسيديد آنقدر تمرين را انجام دهيد كه زمان به 30 ثانيه برسد.

عدالت عبارت، عيادت، عدالت، عداوت، عمارت، عدالت، عداوت، عداوت، علامت

نوازش گوارش، نوازش، نوازان، نوزادش، نوازش، نيايش، طوايش، نوازان، نمايش

خنك جنگ، خيك، خنك، چنگ، پلنگ، خنك، خنگ، خنك، چنگ،

كارمند كارمند، كاربند، كارمند، كارزند، كارچند، كارمند، كارزار، كارورز، كاربند

حافظه حامد، حافظه، حافظه، نافذه، خامنه، حافظه، عاطفه، حافظ، حامد،

تلاش تلاش، پلاش، پلاس، تماس، قماش، پلاك، ملاس، تماس، تلاش

درخت بخت، لخت، درخت، سخت، درخت، رخت، بخت، دربخت، درخت

فرزانه مردانه، دردانه، فرزانه، رندانه، فرزانه، فروزانه، پرچانه، مردانه، فرزانه

پديده نديده، شديده، پديده، جديده، حديد، پليده، پديده، مديده، نديده

فراوان، فراوان، فروزان، سراوان، فزايان، فراوان، شتابان، فرازان، فرادان، فرازان

مبتلا، مبتدا، بلا، مبتدا، منتها، ابتلا، ابتدا، مبتدا، باقلا، مبرا

ص: 34

تمرين با مطالعۀ كتاب داستان

بعد از انجام اين سه تمرين، كتابى ساده و روان و ترجيحاً داستان را برداريد. (براى تمرين كردن مطالعه كتاب علمى ممنوع است) اين كتاب داستان را مطالعه كنيد. پس از مطالعۀ يك صفحه از آن، مدت مطالعه را محاسبه كنيد. طريقۀ محاسبه به دو صورت است:

1 - ابتدا روى همان قانون ارزيابى، سطور را ارزيابى كرده و مدت مطالعه را بسنجيد.

2 - به طريقه سطر خوانى، بعد از مطالعۀ هر سطر، زمان آن را سنجيده و در پايان يك صفحه، مدت مطالعه را ارزيابى كنيد.

تندخوانى در كتب علمى

فراگيرى تكنيكهاى تندخوانى و انجام تمرين علاوه بر پيشرفت در تندخوانى كتابهاى ساده، قدرت يافتن بر تندخوانى در كتابهاى علمى را نيز در پى دارد. اگر فنون تندخوانى را درست ياد بگيريم، همانگونه كه در يك كتاب داستان در هر دقيقه 1500 كلمه مى خوانيم، در كتب علمى و درسى مثل رياضى، فيزيك و يا زبان نيز همين مقدار موفقيت خواهيم داشت، البته ممكن است در ابتدا افت مطالعه وجود داشته باشد ولى كم كم عادى مى شود.

تفاوت تندخوانى در كتاب داستان و كتاب علمى

در كتاب داستان بايد بتوانيم در يك دقيقه 1500 كلمه بخوانيم و از اين يك دقيقه مطالعه، 3 نكته را دريافت كنيم. اما در كتاب علمى كه هر سطر آن داراى نكاتى است، در ابتدا بايد مطلب را سه بار بخوانيم، و پس از پانزده ثانيه مطالعه، مطالب مهم را خلاصه گيرى كنيم. بنابر اين، در كتب ساده در همان مطالعۀ اول گاهى مى توان مطالب مهم را استخراج كرد ولى در كتب علمى بايد دقيق تر باشيم.

تندخوانى در كتابهاى علمى بايد همراه با انعطاف باشد، يعنى جاهايى كه نياز به تأمل و تفكر دارد بر طبق دستورالعملهايى كه بعداً ذكر خواهد شد توقف كنيم. البته انعطاف در مطالعه غير از عقبگرد و بالا و پايين حركت كردن چشم و ديگر نقايص كندخوانى است. تندخوانى در كتب علمى مانند عمل راننده اى است كه در جاده حركت مى كند و گاه با پيچ، دست انداز، سرازيرى يا سربالايى روبروست. گاهى با سرعت زياد حركت مى كند و گاهى ايست كامل دارد.

گاهى پس از مطالعۀ يك صفحه به يك كلمه مانند «سپس» خلاصه، كوتاه سخن و جاى توجه است و... مى رسيم كه اين كلمه و سطر پس از آن نشان دهندۀ مقصود نويسنده از مطالب قبلى است.

با رسيدن به اين قسمت بايد آهسته تر حركت كنيم تا مطلب را بگيريم. هنگامى كه قاعده يا فرمولى

ص: 35

را فراموش كرده ايد و مطلب مفهوم نيست توقف لازم است و در صورت لزوم بايد به منابع ديگر مراجعه كنيم تا مطلب روشن و اشكالات رفع گردد. بنابراين، كتابهاى علمى بايد با تعمق و تفكر بيشتر مطالعه شوند، ضمن آنكه از عوامل كندخوانى پرهيز گردد. در تمرين هاى قبل فهم مطرح نبود ولى از اين پس تندخوانى همراه با درك و فهم مطرح است.

نكات قابل توجه در مطالعات عميق

در مطالعات عمقى رعايت نكاتى لازم است:

1 - ابتدا فهرست كتاب را ببينيد.

2 - سپس مقدمۀ كتاب را بخوانيد.

3 - تيترهاى مهم كتاب را بررسى كنيد.

4 - بين فهرست و مقدمه و تيترهاى مهم رابطه به وجود آورده و نمودارى در ذهن ترسيم كنيد.

5 - كتاب را با توجه به اين مقدمات و با حالت انعطاف، مطالعه كنيد.

6 - در تندخوانى كتابهاى عميق، چون احتياج به فهم نيز هست، لازم است تعمق بيشترى روى مطالب داشته باشيد.

7 - براى برداشت بهتر و عميق تر، پس از سه دقيقه مطالعه، نكاتى را كه مى فهميد يادداشت كنيد.

نكات قابل توجه در تمرينها

اشاره

1 - بهترين وقت مطالعه و تمرين، بعد از يك استراحت كوتاه است، اگر چه 10 دقيقه باشد.

2 - در هنگام اضطراب يا عجله داشتن، هرگز مطالعه و تمرين نكنيد.

3 - در انجام تمرين بايد سر، دفتر يا كتاب ثابت باشد. نور متعادل باشد و مناسب ترين نور، مخلوطى از نور لامپهاى معمولى و مهتابى است. حالت نشستن در روى زمين يا صندلى بايد به صورت قائمه، يعنى حالت پاها و كمر به حالت 90 درجه باشد.

4 - فاصله بين چشم و كتاب در هنگام مطالعه و تمرين بايد 35 تا 40 سانتيمتر باشد. گرچه با فاصله بيشتر حركت چشم تندتر خواهد بود، اما فاصلۀ بيشتر ممكن است تمركز را از بين ببرد.

5 - تمرينات بايد هر روز انجام شود و بين آنها فاصله نيفتد. علاوه بر اين سعى كنيد زمان تمرين در هر روز متغير نباشد و تا زمان تسلط كامل بر تندخوانى ادامه يابد.

6 - ميزان تمرين در افراد مختلف متفاوت است. فردى ممكن است با دوبار تمرين به نتيجۀ مورد نظر برسد ولى فرد ديگرى با همان شرايط به 10 بار تمرين نياز داشته باشد. اين تفاوتها نبايد موجب دلسردى يا بدبينى افراد شود. در ضمن ممكن است فردى در يكى از مراحل تمرين به موفقيت

ص: 36

نرسد كه نبايد مأيوس شود و بايد با توجه به نتايج ارزشمند كار بر تلاش خود بيفزايد.

7 - تغيير شيوۀ مطالعه و تمرين روشهاى تند خوانى ممكن است چشم را دچار عوارضى همچون خستگى، قرمزى، اشك آلود شدن و عوارض ديگر كند كه جاى نگرانى نيست و راههايى براى از بين بردن اين عوارض وجود دارد.

8 - با خسته شدن چشم در تمرينات نبايد سر را حركت دهيم بلكه براى لحظاتى بايد دست از مطالعه برداريم و بعد شروع كنيم.

9 - در ابتداى كار در هنگام مطالعه ممكن است پس از نيم ساعت يا كمتر و بيشتر احساس خستگى كنيد كه در اين صورت بايد استراحت كرده و بعد مطالعه را ادامه دهيد.

10 - بعد از مطالعه، دقايقى را به استراحت بپردازيد به اين معنا كه نه از مغز چيزى بگيريد و نه چيزى به آن وارد كنيد تا در اين استراحت مغز به تجزيه و تحليل و بررسى مطالب مطالعه شده بپردازد. عملى كه در روانشناسى به آن «الكترو شيميايى» مى گويند.

11 - بهتر است تمرينها دو نفرى انجام شود و هركس براى ديگرى زمان را بسنجد.

12 - در ابتدا لازم نيست شخص صفحات زيادى را مطالعه كند و وقت بگيرد بلكه تمرين با مطالعه چند صفحه و زمان بندى آن امكان پذير است.

13 - در هنگام مطالعه يا انجام تمرين سعى كنيد فكر خود را به كارهاى مهم قبل و بعد از آن مشغول نسازيد.

تمرين 4

در اين تمرين وسط يك سطر را در نظر بگيريد و بعد در يك لحظه به طرف راست و چپ سطر نگاه كنيد. اين تمرين براى تقسيم نگاه چشم است و از بالا به پايين انجام مى شود و زمان آن 10 ثانيه مى باشد.

...

ص: 37

تمرين 5

در اين تمرين هر بار يكى از ستونهاى كلمات:

1 - تمام، تنها، فيض، زندگى، دوست، مهربانترين و رهنماى

2 - انسانها، هدايتگر، الهى، بشر، انسان، مردم، خوبى

3 - خالق، خدا، واسطه، كتاب، بهترين، مادر، متدين، را محور قرار دهيد و كلمات دو طرف آنها را به سرعت از نظر بگذرانيد. زمان اين تمرين كمتر از 10 ثانيه است.

... كارهاى ديگرى نيز در اين تمرين مى توان انجام داد مثلاً: يكبار به تمام جمله نگاه مى كنيم يا در سطر اول در يك لحظه به دو كلمۀ جدا از هم مثل خالق و انسانها نظر مى كنيم كه با اين عمل چشم از دو طرف مبدأ، اتكاء و رشد خواهد داشت.

تمرين پنجم، تمرين عكس خوانى است. براى عادت دادن چشم به تند ديدن حروف مى توانيم تمامى كتابها را به همين ترتيب ببينيم در اينجا فهم نكات مطرح نيست بلكه فقط تند ديدن مطرح است.

ص: 38

براى اين تمرين مى توانيم يك صفحه كتاب را معكوس كنيم و سريع مطالب را از جلوى چشم عبور دهيم. اين عمل را بايد آنقدر تكرار كنيم كه ضريب ديد به 500 كلمه يعنى چهار صفحه جيبى در يك دقيقه برسد.

تمرين 6

در اين تمرين يكبار كلمات چهارم جمله يكبار كلمات سوم و چهارم و يكبار كلمات چهارم و پنجم را مركز توجه قرار دهيد.

و طبق تمرين 5 عمل كنيد. زمان نيز كمتر از 10 ثانيه مى باشد.

... در اين تمرين كلمات بيشترى به استخدام درآمده اند تا ميدان ديد وسيعتر شود. همان هدفى كه تندخوانى آن را دنبال مى كند.

ص: 39

تمرين 7

مركز توجه خود را دراين تمرينها صفر قرار داده و بقيه اعداد را در زمانى كمتراز 20 ثانيه با همان نگاه بخوانيد..

... تمرين 7 مربوط به اعداد است و چون اعداد بيشتر مشابه هم هستند و اشتباه بيشترى در آنها رخ مى دهد تمرين بيشترى را مى طلبد.

ص: 40

تمرين 8

اين تمرين با روش تمرين 6 و 7 عمل مى شود با اين تفاوت كه جملات طولانى تر هستند در اين تمرين يكبار كلمه چهارم يكبار كلمه پنجم و يكبار كلمۀ چهارم و پنجم را مركز توجه قرار دهيد.

زمان انجام اين تمرين كمتر از 10 ثانيه مى باشد.

...

ص: 41

تمرين 9

در سمت راست خط عمودى، كلماتى نوشته شده است و در سمت چپ در هر سطر 7 كلمه آمده كه يكى از آنها با كلمۀ سمت راست در همان سطر متضاد است.

با تعيين زمان شروع تمرين، زير كلمات متضاد را خط بكشيد. «زمان كمتر از 30 ثانيه»

... تمرين نهم مقدمه اى براى تندفهمى است. در اينجا در عين حال كه مطلب را با سرعت مى خوانيم مى بايست متضاد آن را نيز پيدا كنيم.

ص: 42

تمرين 10

در اين تمرين در سمت چپ خط عمودى در هر سطر تعدادى كلمه آورده شده است كه يكى از آنها «مترادف» با كلمۀ سمت راست مى باشد. زير كلمات مترادف را خطر بكشيد اين تمرين بايد در كمتر از 30 ثانيه انجام شود.

...

ص: 43

تمرين 11

در زير، در سمت راست خط عمودى كلماتى نوشته شده و در سمت چپ آن در هر سطر پنج كلمه آورده شده كه يكى از آنها با كلمۀ سمت راست غير هم جنس مى باشد با تعيين زمان شروع تمرين، زير كلمات غير هم جنس خط بكشيد:

...

ص: 44

تمرين 12

باز هم صفر را مركز نگاه قرار دهيد

... «زمان 10 ثانيه يك بار از بالا به پايين و يك بار از پايين به بالا»

تذكر:

1 - سعى كنيد بالا و پايين را نگاه نكنيد.

2 - سر را تكان ندهيد.

3 - به راست و چپ تمايل نداشته باشيد، فقط تمركز نگاه روى صفر، با دقت و توجه بوده و اعداد قبل و بعد را بدون حركت چشم نگاه كنيد.

4 - براى اطمينان بيشتر مى توانيد آينه اى رو به رو بگذاريد و مقدارى توجه كنيد تا يقين پيدا كنيد كه آيا چشم حركت مى كند، يا ميدان ديد وسيع شده است.

تمرين 13

براى ميدان ديد:

1 - به دست گيرۀ پنجره اى نگاه كنيد و كم كم سعى كنيد تمام پنجره را در همان حال، بدون حركت چشم يا سر ببيند.

2 - به نقطه اى از ديوار مقابل خود نگاه كنيد، تلاش نماييد كم كم اطراف آنجا را بيشتر ببينيد.

3 - هنگامى كه به تلويزيون نگاه مى كنيد، شعاع دو متر اطراف آن را در همان زمان نگاه كنيد.

4 - هنگام گوش دادن درس مى توانيد، اطراف استاد را تا شعاع دو متر نگاه كنيد و اين مقدار را به مرور افزايش دهيد.

ص: 45

5 - از مجلات يا كتب عكس دار استفاده نماييد و در يك نگاه تمام، يا بخش مهم از يك صفحه يا دو صفحه مقابل را هم ببينيد.

6 - وسط يك صفحه كتاب را بامداد يك خط بكشيد و به آن خط نگاه كنيد و دو طرف آن را ببينيد.

7 - يك چشم خود را ببينيد و سعى كنيد با يك چشم تمرينهاى فوق را انجام دهيد.

8 - يك خودكار را برداريد، به نزديكترين فاصلۀ ممكن كه مى توانيد نزديك چشم ببريد، چشم را به آن دوخته و آن را از چشم دور كنيد سعى كنيد تا حد ممكن و پيوسته فقط به خودكار نگاه كنيد.

9 - يك خط مورّب روى كتاب كشيده و سعى كنيد در هر نگاه يك سطر را بخوانيد.

10 - متنى را با سه، دو و يك فاصله بى فاصله و برعكس، بنويسيد و نوشته هاى خود را ده بار بخوانيد تا با تغيير فاصلۀ خطوط مشكلى براى مطالعۀ شما پيش نياورد.

ص: 46

تمرين 14

تعداد كلمات

1 اسلام پيروز است.

2 خدايا پيوسته هدايتمان فرما.

3 خدا صالحان را دوست دارد.

4 خدا نيكوكاران را يارى مى كند.

5 خداوند اعمال نيك و بد ما را مى بيند.

6 خداى متعال از جان و مال مؤمنين دفاع مى كند.

7 هر چه در راه خدا مصرف شود، باقى است.

8 هر كس در راه خدا تلاش كند مورد هدايت است.

9 بهترين اعمال نيك خالص ترين آنها در نزد خداى متعال خواهد بود.

10 تو نيكى مى كن و در دجله انداز ** كه ايزد در بيابانت دهد باز

11 راه اولياء الهى اخلاص و تلاش و ترك گناه در طول تاريخ پيوسته بوده است.

12 هر كس افتد نظرش در پى ناموس كسان پى ناموس وى افتد نظر بلهوسان.

تذكر: با دقت بخوانيد و:

1 - فعلهاى امر را خط بكشيد.

2 - فعلهاى ماضى را خط بكشيد.

3 - كلمات جمع را خط بكشيد.

4 - حرف اضافه را خط بكشيد.

«زمان 30 ثانيه»

ص: 47

چكيدۀ مطالب «آگاهى هاى اوليه براى مطالعه»

براى مطالعه، لازم است شناختى اجمالى از انواع علوم داشته باشيم. علومى همچون علوم تخيلى و تعقلى، تصورى، تجسمى، تجربى و علوم انتزاعى و قراردادى كه اين شناخت در سير مطالعاتى مفيد است.

شناخت انواع مطالعه كنندگان نيز از آگاهى هاى اوليۀ مطالعه است. انواع مطالعه كنندگان، افراد مبتدى، باسابقه، متخصصين و اهل نقد و برّرسى هستند.

براى مطالعه بايد از نقش هدف و انگيزه آگاه بود زيرا هر قدر هدف والاتر باشد ميزان درك شخص از مطالعه، بيشتر و نتيجۀ آن ارزشمندتر است.

از آگاهى هاى ديگر اوليه براى مطالعه، شناخت اهداف مطالعه است. اهداف مطالعه، گذر و مرور كردن، حفظ كردن موقت، يادگيرى، مفهوم گيرى يا خلاصه گيرى و نقد و بررسى است. عوامل مؤثر در يادگيرى بهتر، استفاده از شيوۀ تداعى، استفاده از تكرار، مرور ذهنى يادآورى و تفكر و سازماندهى و ربط مطالب است.

آشنايى با انواع مطالعه و شيوه هاى آنها براى اهل مطالعه لازم است. مطالعۀ اجمالى، سريع خوانى، عبارت خوانى، مطالعۀ دقيق، مطالعۀ تجسّسى و انتقادى، انواع مطالعه هستند كه هر يك روش خاصى دارند.

انتخاب موضوع مناسب براى مطالعه بسيار مهم است و انواع موضوع مطالعه، اخبار، داستان و متون ساده، متون تحليلى و استدلالى، و كتب قاعده اى و ضابطه اى است كه در مطالعۀ دروس ضابطه اى، حضور در كلاس با ذهنيّت قبلى، نوشتن اشكالات در پيش مطالعه، رسم نمودار، تمركز ذهن، فهميدن اركان مطلب و توضيح و بيان خلاصه ها لازم است. در آموزش زبان نيز بايد به نكاتى توجه كرد كه عبارتند از:

يادگيرى لغات و واژه ها، حفظ قواعد با مثال و تمرين استفاده از تكرار، استفاده از مرور ذهنى، انتخاب خط واحد، تدريس، بيان باصدا و استفاده از شيوۀ تداعى.

ص: 48

سؤالات «آگاهى هاى اوليه براى مطالعه»

1 - آگاهى هاى اوليه براى مطالعه چه چيزهايى هستند فقط نام ببريد.

2 - علوم تصورى و تجسمى چگونه علومى هستند؟

3 - انواع مطالعه كننده را نام ببريد.

4 - اهداف گذرى و مرورى در مطالعه چگونه اهدافى هستند؟

5 - عوامل مؤثر در يادگيرى بهتر چيست؟

6 - مراحل نمودار اسكيم را بنويسيد.

7 - انواع سريع خوانى را بنويسيد.

8 - مطالعۀ انتقادى چگونه انجام مى شود؟

9 - آگاهى هاى اوليه براى مطالعۀ اخبار چيست؟

10 - نكات قابل توجّه در مطالعۀ دروس ضابطه اى چيست؟

ص: 49

آگاهى هاى اوليه براى مطالعه

اشاره

قبل از طرح مسايل مربوط به مطالعه براى استفاده بيشتر از مطالب، نكاتى كلى مطرح مى شود.

الف - شناخت انواع علوم

اشاره

براى مطالعه لازم است شناختى اجمالى از انواع علوم داشته باشيم. اين شناخت براى سير مطالعاتى مفيد بوده و ما را در فراگيرى انواع آن يارى خواهد كرد. انواع علوم عبارتند از:

1 - علوم تخيلى و عقلى

علومى مثل منطق، فلسفه و عرفان علوم تخيلى و عقلى هستند كه ما نمى توانيم برايشان وجودى خارجى تصور كنيم. درك اين علوم نياز به تمركز و دقت بيشترى دارد.

2 - علوم تصورى

بعضى از علوم تصورى هستند مانند تاريخ، جغرافى، زيست شناسى يعنى مى توانيم موضوعات آنها را تصور كنيم و اين تصور ذهنى، كمك زيادى به درك خواهد كرد.

3 - علوم تجسمى

برخى علوم، تجسمى است مثل علم فيزيك، شيمى و غيره. بطور مثال ايجاد رسوب در اثر تركيب اسيد سولفوريك با نمك را مى توان تجسم كرده و آن را با حس درك كرد.

4 - علوم تجربى

برخى علوم، تجربى هستند و بوسيله ابزار و آزمايش مى توان آنها را درك كرد.

5 - علوم انتزاعى و قرار دادى

برخى علوم مثل علوم اجتماعى و حقوق انتزاعى و قرار دادى هستند. با شناخت انواع علوم مى توانيم از دورنماى كتاب مربوط به آنها آگاهى پيدا كنيم و اين عاملى براى موفقيت در مطالعه است.

ص: 50

ب - شناخت انواع مطالعه كنندگان

اشاره

مطالعه كنندگان چند قسم هستند.

1 - افراد مبتدى

كسانى كه در ابتداى مطالعۀ علمى هستند. چنين افرادى با توجه به اينكه با عناوين، واژه ها و اصطلاحات و قواعد، آشنايى كافى ندارند، در ابتدا نبايد انتظار پيشرفت زيادى از خود داشته باشند و حركتشان قدرى كندتر است و اين يك امر طبيعى است.

2 - افراد با سابقه

گروه دوم افرادى هستند كه در مطالعه سابقه دارند و راجع به موضوعى كه مى خواهند مطالعه كنند، قبلاً نيز مطالعاتى داشته اند، مانند كسانى كه ترمهاى يك رشتۀ دانشگاهى را به پايان رسانده اند كه اين گروه بايد سرعت بيشترى در مطالعه داشته باشند.

3 - متخصصين

گروه سوم كسانى هستند كه مى خواهند مطالعه تخصّصى داشته باشند اينگونه افراد علاوه بر سوابق ذهنى و مطالعات خود، به دنبال مطالعۀ مطالبى خاص در زمينۀ تخصّص خود هستند. علاوه بر اين در تلاشند كه بتوانند نوعى نوآورى و ابتكار عمل نيز داشته باشند. اين افراد معمولاً باهوش و دقيق هستند و با توجه به اينكه در كتابهاى مختلف بررسى و تحقيق داشته اند توان مطالعۀ بالاترى دارند.

4 - اهل نقد و بررسى

گروهى ديگر با هدف نقد و بررسى و تحليل مطالب مطالعه مى كنند. اين افراد لازم است نظرات مختلف را راجع به موضوع بدست آورند.

ج - نقش هدف در مطالعه

اشاره

هدف و انگيزه در هر كارى لازم است و مطالعه نيز از اين امر مستثنا نيست.

خداوند متعال در قرآن، انسان را به داشتن هدف متعالى دعوت كرده است آنجا كه مى فرمايد:

«اى انسان تمام تلاش تو به سوى خداوند است و سرانجام نيز او را ملاقات خواهى

ص: 51

كرد(1)»

هر قدر هدف والاتر باشد ميزان درك شخص از مطالعه، بيشتر و نتيجۀ آن ارزشمندتر است. در هر نوع مطالعه اى حتى مطالعۀ گذرا نيز بايد هدف داشته باشيم. داشتن انگيزه در مطالعه آنقدر مهم است كه برخى از دانشمندان و نويسندگان در ابتداى تأليفات يا سخنرانيهاى خود با طرح كردن سؤال در طرف مقابل خود يعنى خواننده يا شنونده ايجاد انگيزه مى كنند. بنابراين افرادى كه انگيزۀ قوى در مطالعه ندارند و هدفى را دنبال نمى كنند بهتر است از اينگونه كتابها استفاده كنند كتابهايى نظير آموزش عقايد، آموزش فلسفه از استاد مصباح يزدى، آموزش برخى كتابهايى مانند افسردگى، اراده، خودنمايى، اضطراب، كم رويى و... از همين مؤلف و... به همين روش نوشته شده اند كه در آخر يا اول بحث سؤالاتى را ارائه مى كنند.

يكى ديگر از منافع مطالعۀ اينگونه كتابها اين است كه با مراجعه به بخش ارزيابى اين كتابها مى توانيم، به تمامى يا بخش مهمى از مطالب كتاب پى ببريم و لازم نيست براى دريافت مطلب همۀ كتاب را مطالعه كنيم.

يكى از آثار هدف داشتن در مطالعه اين است كه شخص هيچگاه خسته نمى شود و خستگى، عدم درك مطلب و دلسردى از مطالعه، معمولاً به خاطر بى هدفى و انگيزه نداشتن است. افرادى كه با هدف و شوق مطالعه مى كنند، چنان در مطلب غرق مى شوند كه زمان را از دست مى دهند.

شناخت اهداف مطالعه

اشاره

شناخت اهداف مطالعه از امورى است كه شخص را در استفادۀ بهتر از مطالعه كمك مى كند، به همين جهت به اين اهداف اشاره مى كنيم.

1 - اهداف گذرى و مرورى

هدف در اين نوع مطالعه معمولاً تورق كردن و مرور كردن است و مطالعه با اين هدف بطور مثال در جايى است كه منتظر كسى هستيم و در ضمن انتظار، مطالعه نيز مى كنيم. در اين مطالعه، انگيزه، نقد و بررسى و حفظ كردن و يا فهم عميق مطالب نيست. تيترخوانى روزنامه ها نيز از همين نوع است.

بايد توجه داشته باشيم كه براى مطالعه با اين اهداف گذرا و مرورى زياد وقت نگذاريم گاهى

ص: 52


1- . «يا ايها الانسان انك كادح الى ربك كدحاً فملاقيه»؛ سورۀ انشقاق، آيه 6

متن يك خبر را در روزنامه هاى مختلف با تحليلهاى ده يا بيست سطرى درج مى نمايند كه تمامى مطلب و قسمت مهم آن همان پاراگراف اول است و سطرهاى بعدى معمولاً تجزيه و تحليل خبر مى باشند. در مطالعۀ اينگونه مطالب كه با هدفى گذرا صورت مى گيرند بايد به خواندن همان تيتر و سطور اول اكتفا كرد.

با مطالعۀ گذرى و مرورى كمتر مى توان مطلبى را حفظ كرد و مطالعه با اين هدف فقط خواندن است و در آن فهم كمتر وجود دارد. به همين دليل كتابهاى درسى و متون علمى را نبايد اينگونه مطالعه كرد، در كتابهاى درسى علاوه بر خواندن، فهميدن و حفظ كردن مطالب نيز اهميت دارد.

كسانى كه مطالب عمقى را نيز به صورت گذرا مطالعه مى كنند پس از مدتى مغزشان در اثر ديدن و رها كردن دچار يك حالت سستى و سردرگمى مى شود. اينگونه مطالعه كردن در سيستم مغزى فرد خللى ايجاد مى كند كه بيماريهايى مانند «آنتوگراد» يعنى سكتۀ فكرى يا فراموشكارى را به دنبال دارد، كه شخص بيمار دچار حالت اسپاسم و سكون در مغز شده و مطالب را فراموش مى كند.

مطالعه اى كه پس از آن فراموشى باشد بدترين نوع مطالعه براى كتب درسى و علمى است. دانش پژوهانى كه با تغيير وقت امتحان بايد همان مقدار وقت صرف شده را دوباره براى مطالعه صرف كنند مطالعاتشان از نوع گذراست.

2 - حفظ كردن موقت

يكى ديگر از اهداف مطالعۀ حفظ كردن موقت مطالب است مانند مطالبى كه كاربرد هميشگى براى ما ندارند، مانند يادگيرى علايم رانندگى كه كاربرد آنها موقتى است.

3 - يادگيرى

يكى ديگر از اهداف مطالعه يادگيرى و ملكه شدن مطالب است كه اهميت فراوانى دارد و به خاطر همين اهميت و يادگيرى بهتر و حفظ عميق مطالب، نكاتى را ياد آور مى شويم.

ص: 53

عوامل مؤثر در يادگيرى بهتر

الف - استفاده از شيوۀ تداعى

اشاره

در كتب روانشناسى روى مسئلۀ تداعى و استفادۀ از آن در آموزش تأكيد زيادى شده است، مخصوصاً در يادگيرى مطالبى كه قابل تصوير و تصور ذهنى نيستند مانند مباحث عقلى كه نمود خارجى ندارند و نمى توان از آنها تصورى داشت. ايجاد رابطه و پيوند بين اندوخته هاى قبلى با مطالب تازه را تداعى گويند.

انواع تداعى:

1 - تك حسى: بين مطلب و مورد تداعى از طريق يك حس تداعى شود.

2 - چند حسى: بين مطلب و مورد تداعى از طريق چند حس تداعى شود.

3 - ارتباطى: بين مطلب و مورد تداعى ارتباط علمى، منطقى و عقلى باشد.

4 - آزاد: بين مطلب و مورد تداعى ارتباط علمى، منطقى و عقلى نباشد.(1)

ب - استفاده از تكرار

از طريق تكرار، واژه هاى زيادى را مى توان حفظ كرد استفاده از اين شيوه براى كسانى كه در آغاز كار مطالعه هستند مفيدتر است. تكرار منحصر در خواندن نيست بلكه در نوشتن، تدريس، مباحثه، مرور ذهنى، و... نيز مى تواند مفيد باشد.

ج - مرور ذهنى

اشاره

مرور ذهنى بر مطالبى كه مطالعه شده است تأثير بسزايى در يادگيرى و ملكه شدن مطالب دارد.

گاهى يك دقيقه مرور ذهنى حساب شده مى تواند به اندازه مطالعه حدود 3000 كلمه سودمند باشد.

مرور ذهنى، در مطالعه هايى پرفايده است كه مغز استنساخ كرده است. يك ساعت نوار درسى حدود سى صفحه مى شود و اگر هر صفحه اى 300 كلمه داشته باشد حدود 9000 كلمه مى شود كه مى توانيم اين مقدار را در حدود 3 دقيقه مرور ذهنى كنيم. براى مرور ذهنى مى توان از زمانهاى غير متمركز استفاده كرد زمانهايى كه كار جدى و مستقلى را نمى توان انجام داد. در صورتى كه تمرينات تندخوانى جدى گرفته شود استفاده از زمانهاى غير متمركز و استفاده از دقايق براى كسانى كه

ص: 54


1- . توضيح بيشتر در كتاب «شيوه هاى موفقيت در تحصيل» اثر ديگر مؤلف

درصدد استفاده از فرصتها هستند، آسان مى شود.

مرور ذهنى و انتخاب سوژه

براى مرور ذهنى مى توان از سوژه استفاده كرده و ذهن را روى آن متمركز كنيم مثلاً حوادثى را كه در سال گذشته برايمان پيش آمده است، در ذهن مرور كنيم با توجه به اينكه حوادث و صحنه ها در زمانهاى مختلف رخ مى دهد، زير ميليونها سلول مغزى مدفون شده و با انتخاب آنها به عنوان سوژه و مرور ذهنى بر آنها مغز پوياتر مى شود. براى پويايى مغز بايد از سلولهايى كه قبلاً از آنها استفاده كرده ايم، دوباره استفاده كنيم.

بعضى از دانش پژوهان شبهاى امتحان بجاى مرور مطالب گذشته، سعى در حفظ مجدد مطالب دارند يعنى از داشتهاى قبلى خود استفاده نمى كنند. بلكه سلولهاى جديدى را براى همان مطالب گذشته كه در ذهن دارند، به استخدام مى گيرند. اين كار بجاى پويا كردن مغز آنرا خسته مى كند.

مرور ذهنى، بررسى داشتهاى قبلى در فواصلى است كه انسان كار مفيدى انجام نمى دهد، با مرور ذهنى و استفاده از سلولهاى به استخدام در آمدۀ مغز در يك موضوع، مغز براى تغيير و تحويل مطالب آماده مى شود و اين امر زمينه ساز تثبيت مطالب شده و بالندگى حافظه را نيز در پى خواهد داشت.

نكته جالب توجه در مرور ذهنى اين است كه همراه با آن مى توان از چشم و ساير اعضا بهره برد زيرا هر قسمت از مغز مربوط به عضو خاصى است و كار اعضا با هم منافاتى ندارد.

د - يادآورى

اشاره

يكى ديگر از عوامل مؤثر در يادگيرى و حفظ كردن، يادآورى است.

ياد آورى لازم نيست هميشه از روى كتاب باشد. اگر نمودار ذهنى داشته باشيم ديگر نيازى به خواندن كتاب نيست زيرا عصاره مطالب يا همان (اسكيم) را در نمودار ذهنى خود داريم، يعنى همان مطلبى را كه نوشته ايم، در ذهن ما وجود دارد.

يكى از بهترين راهها براى اسكيم يا عصاره گيرى، ارائه الگو در همان زمينۀ مطالعاتى است. مثلاً اگر مى خواهيد سيستم و دستگاه گوارش را از نظر بيولوژى مطالعه كرده و خصوصياتى را ثبت كنيد، مى توانيد شكلى چون دستگاه گوارش در ذهن ترسيم كنيد و مطالب خلاصه را در همان شكل جاى دهيد.

ص: 55

مراحل نمودار اسكيم

براى ترسيم يك نمودار بايد اين مراحل را طى كنيم.

1 - ابتدا سعى كنيم نمودار را با يك فصل تنظيم كنيم تا دسته بندى آسانتر باشد.

2 - در مرحلۀ بعد پالايش است، يعنى حذف مواردى كه در مراحل اول مهم جلوه كرده است ولى بعد با رشد و آگاهى، اهميت خود را از دست مى دهند و بايد آنها را حذف كرد.

3 - پردازش مرحله اى است كه عبارات مبهم و ناگويا يا غلط و ناقص حذف يا تصحيح مى شوند.

4 - ويرايش، مرحلۀ آخر ترسيم نمودار است.

در صورتى كه نمودار از مراحل بالا بگذرد براى هميشه در ذهن باقى خواهد ماند.

ح - تفكّر و سازماندهى و ربط مطالب

فكر كردن يا سازماندهى و ربط مطالب به يكديگر عامل ديگر يادگيرى است. بعضى از ربطها را مغز بطور خودكار انجام مى دهد كه اصطلاحاً به آن «الكترو شيميايى» مى گويند. يعنى مغز اندوخته هاى گذشته و جديد را به يكديگر ربط داده و استنباط جديد را توليد مى كند.

حس ششم نيز همين است. اگر ما به علم منطق و فلسفه و اصول فقه آشنا باشيم مى دانيم كه همۀ اين علوم به اتفاق ديگرى يك ضابطه ثابتى را به ما تحويل مى دهند و لازم هم نيست كه ما در اين ربط دادن دخالت مستقيم داشته باشيم.

يكى از كارهايى كه در مرور ذهنى انجام مى شود سازماندهى مطالب بطور اتوماتيك است كه اگر ما نيز در اين سازماندهى و ربط مطالب دخالت داشته باشيم، بازدهى كار بسيار بالا مى رود.

يكى از نكات قابل توجه در سازماندهى اين است كه مطالعه ما از نظر زمانى و موضوعى هماهنگ بوده و موضوع نيز بهم پيوسته باشد.

مثلاً اگر لازمۀ درك فلسفه، آشنايى با منطق است بدون شناخت منطق فلسفه خوانده نشود و يا مكالمۀ زبان بدون واژه شناسى انجام نشود.

4 - مفهوم گيرى يا خلاصه گيرى

مفهوم گيرى و خلاصه گيرى از مطالعه نيز عاملى براى ملكه شدن مطالب است، يعنى بعد از خواندن چندين صفحه، پيامها و مطالب مهم آن را خلاصه گيرى كنيم.

5 - نقد و بررسى

نقد و بررسى مطالب مطالعه شده آنها را در ذهن جاى مى دهد. در اينجا خواندن تنها كافى نيست.

ص: 56

اين عمل براى آنان كه مى خواهند مراحل تحقيق را بگذرانند، بسيار مهم است. اين افراد بايد بر اساس داشتهاى ذهنى خود و مطالعۀ متن جديد بتوانند آن را نقد و بررسى كنند.

انواع مطالعه و شيوه هاى آنها

اشاره

مطالعه انواعى دارد كه هر نوع با توجه به اهداف، شيوۀ خاصى را مى طلبد. اين انواع عبارتند از:

1 - مطالعه اجمالى

در مطالعۀ اجمالى و گذرا كه در بحث اهداف مطالعه، راجع به آن توضيح داده شد، در هر دقيقه از هزار تا چهار هزار كلمه مى توانيم بخوانيم. اهداف مطالعۀ اجمالى عبارتند از:

الف درك نمودار و ساختمان مطلب

ب بدست آوردن هدف موضوع مورد مطالعه

ج ارزيابى ميزان علمى موضوع مورد مطالعه

د طرح سؤال

در اين نوع مطالعه لازم نيست كلمه خوانى كنيم، زيرا مى خواهيم كتابى را تورق كرده و نگاهى كوتاه و گذرا داشته باشيم تا موضوعى خاص يا نقطه نظرهاى نويسنده را راجع به آن دريابيم.

2 - سريع خوانى

در اين نوع مطالعه چون خواندن نيز مطرح است، از 500 تا 2000 كلمه در دقيقه مى توانيم بخوانيم.

سطح مطالعه در تندخوانى بستگى به موضوع كتاب، ضريب علمى خواننده و سطح علمى نويسنده دارد.

ممكن است فردى از نظر علمى در سطح پايين و موضوع كتاب در سطح بالاترى باشد كه در اين صورت كتاب بايد با نوا و آهنگ خوانده شود.

سريع خوانى انواعى دارد:

الف: عمودى. يعنى روش روزنامه اى كه ستونى است و براى مطالعه دست را روى وسط ستون قرار داده و پايين مى آييم. اگر ميدان ديد، هم از نظر افقى و هم از نظر عمودى افزايش پيدا كرده باشد، مى توانيم به صورت مورّب (گوشه به گوشه) نگاه كنيم تا ميزان مطالعه بيشتر شود.

ب: زيگزال: يكى از فوايد اين روش آن است كه ميدان ديد را بيشتر مى كند. كسانى كه مراحل

ص: 57

اوليۀ تندخوانى را مى گذرانند در اين نوع مطالعه بهتر است كه با كتاب ساده شروع كنند.

ج مارپيچ: در روش مارپيچ بجاى اينكه دست را از بالا بطور مستقيم بسوى پايين حركت دهيم به صورت مارپيچ به پايين مى بريم.

د قسمت قسمت: در اين مطالعه، اگر از مرحلۀ حرف خوانى و كلمه خوانى گذشته باشيم، مى توانيم در يكبار دو سطر را ببينيم. تفاوت اين شيوه با شيوه هاى ديگر مانند تفاوت بيل دستى و بيل مكانيكى است كه ميزان خاكبردارى آنها بسيار متفاوت است.

براى آسان شدن كار مى توانيم كنار دو سطر را با مداد علامت بگذاريم. براى اينكه بتوانيم بين واژه هاى دو سطر ارتباط برقرار كنيم، مى توانيم روى هر دو سطر كمى تأمل داشته باشيم.

3 - عبارت خوانى

نوع سوم مطالعه، عبارت خوانى است در اين روش، خواندن بى صدا است و فقط با ديدن انجام مى شود با اين شيوه ميزان مطالعه 300 تا 1000 كلمه در دقيقه است.

اهداف عبارت خوانى عبارتند از:

الف - افزايش سرعت مطالعه و كاهش كلمه خوانى، زيرا عبارت خوانى همين جمله خوانى است.

ب - درك مطلب بيشتر و تمركز بالاتر.

4 - مطالعۀ دقيق

ميانگين مطالعه دقيق از 100 تا 1000 كلمه است. در اين نوع مطالعه مراحل خواندن، فهميدن و حفظ كردن انجام مى شود. به همين دليل، سرعت كمتر است. هدف از اين نوع مطالعه افزايش توانايى هاست بطورى كه اگر سؤالى دربارۀ موضوع مورد مطالعه از شخص بشود بتواند پاسخگو باشد.

5 - مطالعه تجسّسى

در اين روش، به دنبال چيزهاى تازه و در مراحل جستجو و فراگيرى هستيم. ماكزيمم مطالعه در اين روش 400 كلمه در دقيقه است.

از فوايد اين نوع مطالعه ايجاد تمركز در انسان است علاوه بر اين، عاملى براى غلبه بر تنبلى و آمادگى بيشتر براى مطالعه و افزايش زمان نگهدارى مطلب و افزايش آفرينندگى و نوآورى است.

ص: 58

6 - مطالعه انتقادى

در مطالعه انتقادى، ماكزيمم از 50 تا 600 كلمه در دقيقه است. هدف در اين نوع مطالعه نقد كتاب و نوشتن اشكالات است. اين روش فوايدى دارد كه عبارتند از:

الف فهم عميق تر و تجزيه و تحليل مطالب كتاب. انگيزه نقد و بررسى كتاب قدرت تجزيه و تحليل را در شخص مطالعه كننده زيادتر مى كند.

ب بدست آوردن مطلب بيشتر و باقى ماندن بيشتر مطلب در ذهن.

روش مطالعه انتقادى

در اين مطالعه بايد سه مرحله رعايت شود.

1 - سؤال كردن

2 - استنباط كردن

3 - ربط دادن

ابتدا با طرح سؤال بايد بفهميم كه آيا بر اثر مورد نظر از نظر عقلى، عرفى يا شرعى نقدى وارد هست يا نه.

در مرحلۀ استنباط كردن بايد با معانى كنايه ها آشنا باشيم و دريابيم كه نظر نويسنده كنايه هاى موجود در كتاب چيست.

در اينگونه آثار ممكن است نويسنده با ذكر مثال و داستان، مطالبى منفى را به خواننده منتقل كند.

در نقد اينگونه كتابها فقط نبايد دنبال لفظ بود بلكه برداشت از داستان، اسوه ها و الگوى آن نيز ممكن است منفى باشد.

و مرحلۀ آخر ربط بين مطالب است كه خود نيز مراحلى دارد:

الف - ربط گاهى بين مطالب كتاب است.

ب - گاهى بين آثار ديگر نويسنده و كتاب مورد نقد است.

ج - گاهى ربط، بين اطلاعات شخصى و مطالب كتاب است.

موضوع مطالعه

انتخاب موضوع مناسب براى مطالعه بسيار مهم است و در هر زمان و شرايط خاص بايد موضوعى مناسب انتخاب شود و اين انتخاب نياز به بررسى و تحقيق دارد.

هر كس به تناسب شرايط علمى، سنى، شغلى و اجتماعى خود، به نوعى مطالعه نيازمند است.

مطالعه بعضى از موضوعات براى شخصى مهم و براى شخص ديگر بى ارزشند و گاهى مطالعۀ

ص: 59

بعضى موضوعات براى بعضى از افراد مضر هستند. مطالعۀ كتابهايى كه ممكن است پايه هاى اعتقادى انسان را سست كند و انحرافاتى را به وجود بياورد براى كسانى كه از نظر علمى و مذهبى پايه هاى محكم دارند و مى توانند مطالب مطروحه در اينگونه كتابها را نقد و بررسى و تجزيه و تحليل كنند اشكالى ندارد اما مطالعۀ آنها براى افرادى كه از نظر علمى و مذهبى توانا نبوده و قدرت مقابله فكرى با مطالب مطرح شده را نداشته باشند بسيار زيانبار است و همانگونه كه غذاى مسموم، جسم را دچار مشكل مى كند، غذاى روح يعنى كتاب مسموم نيز كه از نيش قلم زهرآلود و معاند با دين نوشته شده باشد روح و روان انسان را از بين مى برد.

نكتۀ ديگر در مورد موضوع مطالعه اين است كه موضوعهايى كه نياز چندانى به تأمل و تفكر ندارند مانند مطالعه روزنامه و مجلات غير علمى ممكن است در هر زمان و شرايطى انجام شوند، اما موضوعات علمى بايد در محيطهاى آرام و ساكت و در شرايط خاص انجام گيرند. در اينجا لازم است موضوعات مختلف مورد مطالعه، مطرح شده و شيوه هاى مطالعه هر يك بيان گردد.

انواع موضوع

1 - اخبار

اشاره

اخبار شاخه هايى مانند، اخبار ورزشى، سياسى، اقتصادى، هنرى، حوادث و... دارند و بر دو قسم تقسيم مى شوند:

1 - اخبار موقت مانند خبر تصادف دو اتومبيل.

2 - اخبار ادامه دار مانند: اخبار جريان جنگ بين دو كشور، اخبار وقوع سيل و زلزله، حركتهاى سياسى، اقتصادى، عقيدتى و...

مطالعۀ اين نوع اخبار با هم متفاوت است كه به تكنيكهاى مطالعۀ آنها اشاره مى كنيم.

آگاهى هاى اوليه براى مطالعۀ اخبار
اشاره

شناخت بعضى مسايل در مطالعۀ اخبار مؤثر است كه عبارتند از:

الف - روش نگارش اخبار

خبرنگار ابتدا نكات حساس يك خبر را به صورت تيتر در مى آورد و معمولاً مهم ترين فصل خبر در پاراگرافهاى اول و دوم طرح مى شود و مطالب بعد اهميت چندانى ندارد.

ص: 60

ب - نقش تيراژ روزنامه در خبر

روزنامه ها معمولاً با توجه به ميزان تيراژ و طرفداران خود، اخبار را طرح مى كنند. روزنامه هاى پر تيراژ معمولاً اخبار مهم تر را مطرح مى كنند و روزنامه هاى كم تيراژ راجع به خبرها بيشتر توضيح مى دهند.

اين مطلب بدان سبب است كه روزنامه هاى پر تيراژ، مطالب زيادى براى چاپ دارند، به همين دليل از كنار اخبار به اختصار مى گذرند.

علت طرح يك خبر در چند روزنامه به صورتهاى مختلف همين امر است.

ج - خط خبرى
اشاره

هر روزنامه اى، از نظر سياسى، اجتماعى و... از خط خاصى پيروى مى كند به همين دليل انعكاس اخبار در هر روزنامه متفاوت است. مخاطبان بعضى از روزنامه ها قشر خاصى هستند و اخبار آنها نيز در خصوص همان قشر مى باشد.

ممكن است خبرى، در سطح شهرستانى مهم باشد، ولى در سطح كشور چندان اهميتى نداشته باشد. با توجه به تأثير اين مسايل در كميّت خبرها و اينكه گاهى به خاطر همين عوامل تيتر اصلى خبر به 10 پاراگراف مى رسد.

در مطالعۀ اخبار نبايد به توضيحات اضافى توجه كرد. بايد دنبال صيد خبر باشيم. كسى كه مى خواهد از وقت خود بيشترين استفاده را ببرد بايد نكته ياب باشد و نكات روشن خبر را انتخاب كند. به طور كلى خبر همان عناوين كلى مطالب است. يكى از راههاى فهميدن خبر مهم و مسئله اساسى روز خواندن مقالۀ سردبير است كه مى تواند راهى براى صرفه چوبى در وقت باشد.

تفاوت مطالعه اخبار و مقاله ها

شيوۀ مطالعۀ اخبار بر عكس مطالعه مقالات است. مقاله، حركتش از بالا به پايين ولى اخبار بر عكس است. يعنى مطلب مهم در بالا درج مى شود و در پايان، مطالب كم اهميت را مى نويسند.

داستانها نيز شبيه مقالات هستند.

تمرين

1 - اخبار شهرستانهاى يك روزنامه را با توجه به تكنيكهاى ارائه شده مطالعه كنيد.

2 - ضمن مطالعه، تمرين حركت و لغزش دست روى حروف را انجام دهيد. بايد بتوانيد حداقل 1500 كلمه را از جلوى انگشت عبور داده و ببينيد.

3 - تمرين نكته يابى داشته باشيد، به اين صورت كه حداقل پنج داستان را مطالعه كرده و طبق

ص: 61

قوانين ارائه شده از هر كدام چندين نكتۀ كلى، گويا و با معنى بدست آوريد.

2 - داستان و متون ساده

داستانها مانند داستانهاى تحليلى و داستانهايى كه نقل متن تاريخ هستند و متون ساده مانند مقاله، نامه ها و...

ساده بودن گاهى به خاطر آگاهى خواننده از متن است، مثل كسى كه راجع به مطلب در جاى ديگر هم مطالعه كرده است و گاهى به خاطر سادگى قلم نويسنده است. راجع به روش مطالعه داستان و متون ساده قبلاً توضيحاتى داده شده است.

3 - متون تحليلى و استدلالى

بعضى از موضوعات مطالعه، متون تحليلى و استدلالى مانند كتب تخصصى رشته هاى دانشگاهى و حوزوى هستند كه نظرات در آنها بطور استدلالى تحليل شده و پذيرفته مى شوند.

متون تحليلى نيز يا عميق و يا ساده مى باشند كه شيوۀ مطالعۀ متون تحليلى نيز قبلاً گفته شد.

4 - كتب قاعده اى و ضابطه اى

اشاره

موضوع ديگر مطالعه، كتب قاعده اى و ضابطه اى مانند دستور زبان، قواعد رياضى، فقه و اصول و... مى باشد. مطالعه در اينگونه موضوعات دقت و توجه بيشترى را مى طلبد.

برخى از دروس ضابطه اى، داراى كتاب و جزوه هستند. برخى كتاب خاصى ندارند و استاد بر اساس اندوخته ها و ذخاير ذهنيش درس را مطرح مى كند و گاهى استاد جزواتى ارائه مى كند و كتابهايى نيز براى تحقيق در نظر گرفته مى شود، يعنى منابع متعدد هستند كه در هر سه صورت مسايلى را در مطالعۀ اين دروس بايد در نظر داشته باشيم:

نكات قابل توجه در مطالعۀ دروس ضابطه اى
الف - حضور در كلاس با ذهنيت قبلى

به نظر بعضى دانشمندان كسانى كه با ذهنيت قبلى وارد كلاس مى شوند، 30% مطلب را خودشان در ذهن دارند. براى ايجاد اين ذهنيت بايد قبل از حضور در كلاس، كتاب يا جزوۀ درسى را مطالعه و به منابع مراجعه كنيم و اگر منابع متعدد است، مى توانيم در مورد مطلبى كه بيشتر مورد تأكيد استاد است به منابع مراجع كنيم مثلاً يك استاد جامعه شناسى ممكن است مسايل جامعه را از ديدگاه متفكرين اسلامى بررسى كند و ديگرى از ديدگاه دانشمندان غربى و يا در تفسير، استادى، ممكن

ص: 62

است آيات قرآن را از لحاظ ادبى، تاريخى يا روايى تفسير كند و ديگرى روى مسايل عقلى تكيه داشته باشد كه دانش پژوه در هر مورد بايد به منابع خاص مراجعه كند.

ب - نوشتن اشكالات در پيش مطالعه

آنگاه كه براى داشتن ذهنيت پيش مطالعه مى كنيم با سؤالات و اشكالات زيادى برخورد مى كنيم كه بايد آنها را نوشته تا از استاد سؤال كنيم و هر قدر اين سؤالها بيشتر باشد دركمان از مطالب بيشتر مى شود.

ج - رسم نمودار
اشاره

نكتۀ سوم رسم نمودار يعنى نوشتن نكات كليدى و مهم است. براى اين كار بايد روى ورقى خطى از وسط بطور مورب بكشيم و صفحه را به دو نيم كنيم بعد يك مطلب اصلى را در سمت راست و مطلب اصلى ديگر را در سمت چپ بنويسيم. بعد از پايان مطالب اصلى بايد مطالب فرعى را ترسيم كنيم و تمام مطالب كتاب را به همين ترتيب يادداشت كنيم.

بطور مثال اگر در فصل، 51 مطلب وجود داشته باشد موارد فرد را بايد در طرف راست و موارد زوج را در طرف چپ بنويسيم تا ترتب و ترتيب مطالب بدون شماره گذارى مشخص باشد.

مطالب فرعى مربوط به يك عنوان اصلى را به همين صورت بايد انجام دهيم با اين تفاوت كه موارد فرد را در بالا و موارد زوج را در پايين قرار مى دهيم. رسم نمودار به صورت زير است.

رسم خطهاى مورب

با ترسيم چنين نمودارى مى توانيم براحتى روند بحث كتاب را دريافته و به مطالب دسترسى پيدا كنيم.

وقتى كه پس از پايان هر فصل چنين نمودارى را رسم كرده و دوباره همان فصل را مطالعه كنيم در مى يابيم كه سرعت انتقال مفهوم بيشتر شده و ميزان فهم بالاتر رفته است و بعد از چند بار مطالعه، پيامهاى بيشترى از يك فصل دريافت مى كنيم. علاوه بر اين مى توانيم به اشكالات مطالعاتى خود پى برده و بفهميم كه اشكال مطالعۀ اول نسبت به مطالعات بعدى چه بوده و چرا در بار اول سرعت انتقال كمتر بوده است.

ثابت بودن نمودار

براى ترسيم نمودار هميشه بايد از خط مورب استفاده كرده و شبكه بندى كنيم و سعى كنيم كه

ص: 63

ذهن با اين خط آشنا شود و نمودار را هيچگاه عوض نكنيم، زيرا مغز بسيار حساس است حتى در مواقعى كه به دنبال حفظ مطلبى هستيم، مطلب را از يك كتاب و حتى از يك چاپ استفاده كنيم.

اهميت اين مطلب در حفظ آيات قرآن كريم كاملاً محسوس است و حافظان قرآن در استفاده از يك قرآن مقيد هستند. بزرگوارى مى فرمود: زمانى در ايام اشتغال به حفظ قرآن كريم كه قرآن هميشگى در اختيار نبود، به ناچار از قرآن ديگرى استفاده كردم و حالا هر زمان به آن محل مى رسم در ذهن، ايجاد اشكال مى شود.

وقتى در حفظ مطالب از متن واحدى استفاده كنيم، مغز نيز بهمان ترتيب فيلمبردارى كرده و مى توانيم تمام خطوط و زواياى كتاب را نيز حفظ كنيم.

اساتيدى كه از اين روش استفاده كرده اند مى توانند آدرس مطالب كتابها را با ذكر صفحه و سطر و كلمه ارائه دهند و اين پيشرفت به خاطر رعايت همين نكات در مطالعه است.

د - تمركز ذهن

حضور بموقع در كلاس و نپرداختن به كارهاى جنبى هنگام درس سبب تمركز ذهن مى شود.

شخصى كه چند دقيقه پس از شروع درس در كلاس حاضر مى شود تا مدتى متحير است و نمى تواند نسبت به درس تمركز پيدا كند. اشخاصى كه با پيش مطالعه و سؤالات ذهنى در كلاس درس حضور مى يابند تمركز بيشترى پيدا مى كنند.

ح - فهميدن اركان مطلب

فهميدن اركان مطلب در مطالعه يا در كلاس درس سهم بسزايى در فهم مطالب دارد.

در رسم نمودار با نوشتن خلاصه نيز بايد ابتدا اركان مطالب را يادداشت كنيم و سپس به نوشتن جزئيات و مسايل فرعى بپردازيم.

و - نوشتن سؤالات و ابهامات

لازم است سؤالات و ابهامات درسى كه با توجه زياد در كلاس مى توان آن را دريافت كرد، چنانچه استاد مطرح نكند، ايشان سؤال نمايد.

ز - توضيح و بيان خلاصه ها

لازم است پس از پايان هر درس، در چند دقيقه، آنچه را يادداشت كرده ايم و آنچه از سخنان استاد در ذهن داريم، براى خود بيان كرده و توضيح دهيم تا جزئيات درس از ذهنمان بيرون نرود.

ص: 64

مراحل بعد از مطالعۀ دروس ضابطه اى

الف - ابتدا نمودار و اركان را مطالعه كنيم.

ب - در مطالعه دوم توضيحات ضرورى و مفيد اركان را مورد توجه قرار دهيم.

ج - در صورت لزوم، مطالعات را تكرار كنيم.

پرهيز از مطالعۀ سطر به سطر در دروس ضابطه اى

توقف روى يك سطر و آموختن آن و پس از آن انتقال به سطر بعد اشتباه است. بهترين راه آن است كه ابتدا فصل مورد نظر را مطالعه كنيم، زيرا در بعضى موارد مطلب مبهم و ناگويا در سطور ديگر توضيح داده شده است.

آموزش زبان

با توجه به اهميت يادگيرى زبانهاى زندۀ دنيا خصوصاً زبان بين المللى به چگونگى يادگيرى آن مى پردازيم. براى يادگيرى بهتر يك زبان خارجى بايد به اين نكات توجه كنيم.

نكات قابل توجه در يادگيرى زبان
1 - يادگيرى لغات و واژه ها

در آموزش زبان ابتدا بايد نكات و واژه ها را فرا بگيريم و براى ملكه شدن معانى لغات و قدرت يافتن بر مكالمه بايد بين هر واژه و مصداق خارجى آن پيوند و رابطه برقرار كنيم و براى ايجاد اين پيوند بايد مصداق خارجى يك واژه را در ذهن مجسم كنيم. مثلاً براى يادگيرى واژۀ ليوان، شكل ليوان را در ذهن مجسم كنيم. مفاهيمى همچون محبت نيز قابل تصور هستند گر چه شكل خاص يا وجود قابل لمس در خارج ندارند. اگر بخواهيم چنين واژه اى را فرا بگيريم، مى توانيم اين پيوند را برقرار كنيم كه مثلاً من پدرم را دوست دارم.

2 - حفظ قواعد با مثال و تمرين

با توجه به اينكه بين مثال و توضيح كتاب رابطۀ تنگاتنگى وجود دارد استفاده از مثال در يادگيرى قواعد بسيار مؤثر است و تمرين نيز سهم بسزايى در ملكه شدن اين قواعد دارد.

ص: 65

3 - استفاده از تكرار

تكرار در صورتى كه صحيح انجام شود در يادگيرى قواعد و واژه ها مؤثر است. شيوۀ صحيح تكرار اين است كه يك واژه يا قاعده بيش از 3 بار تكرار نشود بلكه پس از 3 بار تكرار كردن چندين لغت، دوباره به سراغ لغت اول رفته و آن را مرور كنيم. تكرار فقط با تلفظ واژه يا قاعده نيست بلكه نوشتن نيز يكى از راههاى تكرار است.

4 - استفاده از مرور ذهنى

در مواقع بيكارى و زمانهايى كه نمى توان كارهاى مستقل انجام داد مرور ذهنى لغات و واژه ها عملى مناسب براى ملكه شدن آنهاست.

5 - انتخاب خط واحد

سعى كنيم دفتر مشخصى را براى درس در نظر بگيريم و آن را تغيير ندهيم اگر حالت نوشتن يكى باشد در اثر تكرار و مرور به صورت تصوير ذهنى در مى آيد و بعد بدون مراجعه به دفتر به راحتى مى توانيم جاى درج مطلب مورد نظر را به خاطر آوريم.

6 - تدريس

يكى از راههاى ملكه شدن زبان و هر مطلب ديگر، تدريس و توضيح دادن درس براى ديگران است. تدريس دروس در سطوح مختلف يكى از ويژگيهاى بارز حوزه هاى علميه است.

دانش پژوهى كه خود بتازگى درس را از استاد فرا گرفته است آنرا براى كسانى كه در سطوح پايين تر قرار دارند تدريس مى كند.

7 - بيان با صدا

براى فراگيرى زبان بايد لغات و واژه ها را با صدا بيان كنيم و افرادى كه به خاطر كمرويى، در حضور ديگران نمى توانند اين عمل را انجام دهند با ايستادن در مقابل آينه و نگاه كردن در آن و خواندن واژه يا جمله مى توانند با اين حالت مبارزه كرده و آنرا از بين ببرند.

8 - استفاده از شيوه تداعى

استفاده از شيوۀ تداعى كه در مباحث قبلى توضيح داده شد در يادگيرى زبان اهميت بيشترى دارد.

ص: 66

روش مطالعه كتب درسى

در مطالعۀ كتب درسى بايد به اين مسايل توجه كرد.

1 - در كتابهايى كه خلاصه دارند، ابتدا خلاصه را مطالعه كنيد.

2 - در مرحلۀ بعد تيترها و مطلب داخل پرانتز و يا آنها را كه با رنگ ديگر مشخص شده اند مطالعه كنيد.

3 - در مرحلۀ بعد دو يا سه سطر زير تيترها را بخوانيد، زيرا معمولاً نويسنده مطالب مهم را در همان چند سطر اول بيان مى كند و در سطرهاى بعد تفسير و توضيحات اضافى را مى آورد.

4 - سؤالات مطرح شدۀ مربوط به متن كتاب را بخوانيد.

5 - مقدار درك خود را از مطالب كتاب تعيين كنيد.

6 - مقدار مطالعه بايد مشخص باشد. مثلاً هر بار نيم صفحه بخوانيد، چون كتابهاى درسى از كتابهاى ساده مشكل تر است.

7 - در مطالعه درس هر چه در متن كتاب به عنوان يك موجود خارجى عنوان شده مانند درس جغرافى و تصور كوهها، درياها و موجودات ديگر را در ذهن تصور كنيد.

نويسندگان كتب درسى، سعى مى كنند مطالب را به گونه اى بنويسند كه دانش آموز بتواند آنها را تصور كند. زيرا با تصور ذهنى درصد فهم دانش آموزان بالا مى رود.

8 - برداشتهاى خود را از درس بنويسيد. برداشتها غير از نمودار است كه قبلاً توضيح داده شد.

برداشتها كلياتى هستند كه از درس فهميده ايد.

9 - مطالب كتاب را با قلم و فكر خودتان تعريف كنيد البته ممكن است كتاب مطلبى را در يك صفحه توضيح داده باشد و شما همان مطلب را در 2 سطر تعريف كنيد. بنابراين، خود را در حصار جملات و عبارات كتاب زندانى نكنيد.

پس از نوشتن برداشت خود از مطلب و تعريف آن، به خاطر فراگيرى درس آنرا براى خود يا ديگرى توضيح دهيد.

ص: 67

چكيدۀ مطالب

«روش مطالعۀ كتب درسى و روش امتحان»

در مطالعۀ كتب درسى ابتدا بايد خلاصۀ مطالب و بعد تيترها و مطالب داخل پرانتز و سپس دو يا سه سطر زير تيترها خوانده شود. در مطالعۀ كتب درسى، سؤالات مطرح شدۀ مربوط به متن كتاب را بخوانيد و مقدار درك خود از مطالب كتاب را تعيين كنيد. مقدار مطالعه بايد مشخص باشد و مطالب كتاب را تصور كنيد. برداشتهاى خود را از درس نوشته و مطالب را با قلم و فكر خودتان تعريف كنيد.

در امتحان دادن نيز بايد نكاتى رعايت شود كه در متن كتاب به آن اشاره شده است.

يكى از مسايل بسيار مهم در زندگى علمى محصلين و دانشجويان، مسئلۀ شب و روز امتحان است كه فشارهاى روحى زيادى را به دنبال دارد و براى رهايى از اين فشارها بايد به نكاتى توجه نمود.

پاسخگويى به سؤالات امتحانى روش هاى خاصى دارد كه آگاهى از آن روشها، ميزان موفقيت شخص را بالا مى برد.

در امتحانات تستى، سرعت عمل همراه با آرامش لازم است. در امتحانات هم زمان بعد از اتمام هر بخش نبايد بلافاصله وارد بخش ديگر شد.

مشكل كمبود وقت در امتحان به علت عدم استفادۀ صحيح از روشهاست.

براى فهم بهتر و آسانتر يك كتاب بايد مراحلى را طى كنيم كه عبارتند از: مطالعۀ فهرست كتاب، بازديد مقدمه، تورق كتاب، مطالعۀ فصل به فصل، طرح سؤال، علامت گذارى، بازنگرى مطالب، تفكر و خودپرسى، بايگانى مطالب و برداشت مفيد بعد از مطالعه.

عوامل عدم تمركز در مطالعه، اشياى مزاحم مادى، خستگى، اوهام و افكار جانبى، عجله و شتاب، بيماريها، نارسايى دستگاه گوارش، زمان نامناسب، بى نظمى، كميت و كيفيت تغذيه، حالات روحى و توان جسمى و روحى مى باشد.

سؤالات

«روش مطالعۀ كتب درسى و روش امتحان»

1 - سه نكته از نكات قابل توجه در مطالعۀ كتب درسى را بنويسيد.

2 - سه نكته از نكات قابل توجه در امتحان دادن را بنويسيد.

3 - براى رهايى از فشارهاى روحى شب و روز امتحان چه مسايلى بايد مورد توجه قرار گيرد به سه مورد اشاره كنيد.

4 - در پاسخگويى به سؤالات امتحانى چه مراحلى بايد طى شود سه مرحله را ذكر كنيد.

5 - به چه دليل در امتحانات هم زمان نبايد از پاسخ به يك بخش بلافاصله وارد بخش ديگر شد؟

ص: 68

6 - پنج مرحله از مراحل مطالعه را نام ببريد.

7 - نقش تفكّر در مطالعه چيست؟

8 - پنج عامل از عوامل عدم تمركز در مطالعه را بنويسيد.

9 - كيفيت تغذيه چگونه مى تواند عاملى براى عدم تمركز در مطالعه باشد؟

10 - عدم توان جسمى و روحى چگونه در عدم تمركز مؤثر است؟

روش امتحان دادن

اشاره

با توجه به اينكه يكى از انگيزه هاى مطالعه، امتحان دادن است، براى تشخيص سؤالات و مطالب مهم دروس در مواقع امتحان و آسان شدن مطالعه و دوره كردن آنها و پرهيز از تشويش و نگرانى در طول مطالعه دروس بايد به اين مطالب توجه داشته باشيد.

1 - مطالب مهم معمولاً بعد از كلمات پس، خلاصه، كوتاه سخن اينكه و يا هر مفهومى كه نتيجه گيرى را برساند، گنجانده مى شود كه بايد روى آن مطالب دقت بيشترى داشته باشيد

2 - به سؤالاتى كه معلم در طول سال، در كلاس يا در امتحانها مى پرسد بايد توجه داشته باشيد.

پرسيدن اين سؤالات نشانگر اهميت آنها نزد معلم است و معمولاً درصد زيادى از سؤالات امتحانات اصلى از همين مطالب است. براى اينكه اين سؤالات فراموش نشود آنها را در دفترچه اى يادداشت كنيد.

3 - به سؤالات داخل كتاب توجه داشته باشيد.

4 - مطالعه تكنيكى كه طرح سؤال و دقت در سؤالها را به همراه دارد ضريب پاسخگويى به سؤالات امتحانى را بالا برده و از تضييع وقت شما در شبهاى امتحان جلوى گيرى مى كند.

5 - تأكيد معلم روى مطالب دروس حائز اهميت است.

6 - دسترسى به سؤالات امتحانى در سال قبل نيز اهميت خاصى دارند.

7 - توجه به تيتر مطالب و سؤالاتى كه براى خودتان در درس مطرح مى شود نيز مهم هستند.

8 - تبديل نمودارها به سؤال اهميت دارند. بعد از اينكه نمودارى از درس ترسيم كرديد، مى توانيد آن را به صورت سؤال در آورده و هنگام امتحان نمودار سؤالات را مطالعه كنيد. اين روش، در امتحانات مهم مثل كنكور، كه سالى يكبار انجام مى شود. بسيار حائز اهميت است.

9 - علاوه بر نمودارها، تيترها و مطالب مهم را نيز در امتحانات مرور كنيد.

شب و روز امتحان

يكى از مسايل بسيار مهم در زندگى علمى محصلين و دانشجويان مسئله شب و روز امتحان

ص: 69

است در اين اوقات، انواع بيماريها مانند انتوگراد، استرسها، فشارهاى روانى و روحى ناشى از مسئله امتحان شايع هستند. براى رهايى از اين بيماريها و فشارهاى روحى بايد به نكات زير توجه داشت.

1 - شب يا روز امتحان يا حداقل سه ساعت به زمان امتحان، به هيچ عنوان چيزى مطالعه نكنيد.

2 - بجاى مطالعه، اندوخته هاى ذهنى خود را مرور كنيد.

3 - در مرور ذهنى شتاب نكنيد.

4 - در مرور كردن به هيچ عنوان به كتاب يا جزوه مراجعه نكنيد.

5 - نمودارهايى را كه ترسيم كرده ايد، بطور ذهنى مرور كنيد. در مرور نمودارها بايد به مطالب موجود در آنها اكتفا كرده و مطلبى بيش از آنرا طلب نكنيد پس بايد در ترسيم نمودارها از ابتدا دقت لازم را به خرج دهيد. تا در هنگام مرور، نگران از دست رفتن مطالب نباشيد.

6 - مطالعه نمونه سؤالات و دقت در پاسخ آنها به كمك اندوخته هاى ذهنى و بدون مراجعه به كتاب و جزوه، مفيد و مؤثر است.

7 - براى پيدا كردن جواب سؤالى كه نمى دانيد متحمل فشار عصبى نشويد. ممكن است يك سؤال را در ابتدا نتوانيد پاسخ دهيد اما با مقدارى تأمل و يا مطالعه بقيه سؤالات به جواب آن يك سؤال هم خواهيد رسيد.

8 - اگر در مرور ذهنى و ترسيم نمودارها با مطلبى مبهم روبرو شديد به كتاب مراجعه كرده و فقط به دنبال همان مطلب گنگ و ناگويا باشيد و پس از يافتن آن مطلب، كتاب را ببنديد.

9 - تلقين آرامش و عدم اضطراب درصد موفقيت را بالا مى برد. در برخى موارد با آرامش و پاسخگويى به سؤالات ديگر جواب سؤالى را كه نمى دانيم نيز، در مى يابيم برخى افراد عليرغم دانستن مطالب، باز هم مضطرب مى شوند و اين اضطراب روحى از نظر جسمى به آنان آسيب مى رساند.

تقريباً 20 الى 30% عدم موفقيت در امتحان به خاطر نا آرامى و اضطراب است.

10 - فهميدن سؤالات امتحانى، 30% از موفقيت در امتحان را تضمين مى كند برخى به علت عجله كردن و نفهميدن سؤال گاهى با آنكه جواب آن را مى دانند پاسخ اشتباه مى دهند و از نمره اى كه حق آنهاست محروم مى شوند.

11 - براى قبل و بعد از امتحان هيچ كار مهمى را برنامه ريزى نكنيد. زيرا اين برنامه ها تمركز انسان را در حين امتحان از بين مى برند.

12 - در مواقع امتحان علاوه بر جهات روحى از نظر جسمى نيز خود را تقويت كنيد و اين عمل با استفاده از مواد غذايى مقوى و كم حجم مانند موادى كه فسفر، پروتئين و ويتامين به اندازۀ كافى

ص: 70

داشته باشند ممكن است.

13 - اگر قبل از امتحان از غذايى سنگين استفاده كرده ايد خوب است بوسيله پياده روى و ورزشهاى سبك به هضم آن كمك كنيد.

14 - قبل از ورود به جلسۀ امتحان به دستشويى رفته و وضو بگيريد. در برخى موارد، اضطراب و استرس، موجب تحريكات عصبى در مثانه شده و حجم ادرار زياد مى شود و ممكن است اين تراكم ادرار در جلسۀ امتحان موجب بروز ناراحتى كليه و دل درد شود.

15 - از نظر لباس، سردى يا گرمى هوا را در نظر بگيريد.

16 - دو عدد خودكار به همراه داشته باشيد تا در صورت لزوم دچار مشكل نشويد.

17 - پانزده دقيقه قبل از امتحان در فضاى جلسۀ امتحان حضور پيدا كنيد.

اين عمل، قدرى در آشنايى روحى با فضا و سالن امتحان مؤثر است. گذشته از اين اگر شخص باعجله وارد صحنه امتحان شود تا مدتى براى پاسخگويى به سؤالات آرامش ندارد مانند سنگى كه در آب مى افتد و موج آن تا مدتى باقى است.

18 - آشنايى با ممتحنين و افراد حاضر در جلسه خوب است زيرا آشنايى با حالات جسمى و روحى و طرز برخورد يا راه رفتن آنها، كمتر موجب حواس پرتى خواهد شد.

19 - آشنايى با فضاى جلسه و وضعيت درها، پنجره ها، نور و گرما يا سردى هوا، نيز براى امتحان لازم است تا صداى خاصى از درب و پنجره ها و... سبب از بين رفتن آرامش نشود.

روش پاسخگويى به سؤالات در امتحان

پس از اينكه آمادگى لازم را بدست آورديد و سؤالات و ورقه هاى امتحان توزيع شد براى پاسخگويى به سؤالات به اين نكات توجه كنيد.

1 - ابتدا تمام سؤالات را بطور سريع مرور كنيد. سؤالاتى كه در اين مرور سريع مشكل به نظر مى آيد، نبايد موجب نگرانى شود زيرا در مرور سؤالات مغز بطور اتوماتيك، آنچه را نمى دانيم، كاوش مى كند به همين علت است كه گاهى جواب سؤال يادتان مى آيد. بسيار اتفاق مى افتد كه در ابتدا پاسخ يك سؤال را در ذهن نداريم ولى در وسط يا خاتمه امتحان يادمان مى آيد.

2 - بعد از مرور سؤالات، آنها را در ذهن دسته بندى كنيد. سؤالات امتحانى به چند بخش تقسيم مى شوند: الف - سؤالات مهم و مشكل، ب - سؤالات متوسط و سؤالات ساده. ج - ارزيابى سؤالات اين فرصت را به شما مى دهد كه در ضمن پاسخ به سؤالات ساده، قدرت پاسخگويى به سؤالات مشكل را نيز پيدا كنيد.

كسانى كه مطالعات نامنظم دارند، در ابتداى طرح سؤال، پاسخ تمامى سؤالات را نمى دانند، اما

ص: 71

همينكه شروع به پاسخگويى مى كنند، جواب سؤالات ديگر نيز از لابلاى مطالب متراكم در مغز بيرون مى آيد. بنابراين، پس از مرور سؤالات توقع نداشته باشيد كه همۀ مطالب را بفهميد و به سؤالاتى پاسخ بگوييد كه به درستى پاسخهاى آنها يقين داشته باشيد.

3 - قبل از پاسخگويى به سؤالات، دورنمايى از جواب را در ذهن ترسيم كرده و بعد بنويسيد تا از خط خوردگى ورقه جلوگيرى شود.

4 - بعد از پاسخگويى به سؤالات ساده، سراغ سؤالات مشكلى برويد كه بارم نمرۀ بالايى دارند، زيرا فكر كردن روى اين سؤالات و صرف وقت ارزش دارد و نتيجۀ مطلوب ترى بهمراه خواهد داشت.

5 - بازنگرى پاسخها در انتها، مهم هستند. حتماً در آخر جلسه وقتى را براى بازنگرى پاسخها در نظر بگيريد تا اگر سؤالى را اشتباه جواب داده ايد آنرا درست كنيد.

6 - در هنگام پاسخگويى به سؤالات، تنفس عميق در ايجاد آرامش مؤثر است. تنفس عميق در دم و بازدم به طور مصنوعى در انسان ايجاد آرامش مى كند. تنفس عميق عاملى براى از بين بردن اضطراب، ناراحتى و يا ترس است و از نظر روانشناسان يكى از روشهاى درمان استرس و اضطراب مى باشد. گاهى با بينى به صورت حفره به حفره نفس عميق بكشيد يعنى يك حفره بينى را گرفته و با حفرۀ ديگر تنفس كنيد. و يا با طرف راست دم و با طرف چپ بازدم ايجاد كنيد.

7 - سؤال را بفهميد. در روايات امامان معصوم عليهم السلام داريم كه:

فهميدن سؤال نصف جواب است(1).

يعنى اگر مفهوم سؤال را درك كنيم، نصف جواب برايمان روشن است.

بسيارى از افراد به خاطر نفهميدن سؤال، پاسخ غلط مى دهند و بعد از امتحان متوجه مى شوند كه سؤال مفهوم ديگرى داشته است. با مقدارى تأمل و تفكر مى توان مقصود سؤال را دريافت و به راحتى پاسخ گفت.

8 - سؤال را با آرامش بخوانيد.

9 - در تحويل دادن ورقه عجله نكنيد.

زود تحويل دادن ورقه امتحان يك امتياز نيست بلكه نتيجۀ خوب امتحان، امتياز است. بنابراين اگر حضور تا آخر جلسۀ امتحان نتيجۀ خوبى را در پى داشته باشد. ارزش دارد.61

ص: 72


1- . «فهم السؤال نصف العلم»؛ كنزالعمال، ح 39261

كنترل نهايى ورقه

كنترل نهايى ورقه پس از پاسخگويى به سؤالات مرحلۀ پايانى است. سؤالها و جوابها را طورى مرور كنيد كه وقتى از جلسه امتحان خارج شديد بدانيد سؤال چه بوده و چه جواب داده ايد.

در كنترل نهايى اگر جواب سؤالى جا مانده باشد، يا سؤالى را بطور كامل پاسخ نگفته باشيد، مى توانيد آنرا نوشته يا كامل كنيد.

در پايان اگر فرصتى باقى مانده بود، به مطالعه سؤالاتى بپردازيد كه جواب آنها از نظر شما مشكل بوده است.

امتحانات تستى

مسئله تست زدن در امتحان تستى و كنكور كه وقت محدودى دارند اهميت ويژه اى دارد.

سرعت عمل در امتحانات شفاهى، كتبى و يا تستى، علاوه بر نكاتى كه قبلاً راجع به امتحانات مطرح شد نياز به مسايل ديگرى دارد كه ذكر مى شود.

سرعت عمل همراه با آرامش

در امتحانات تستى نيز سرعت عمل بايد با گزينش همراه باشد، يعنى ابتدا سؤالات ساده، نيمه مشكل و بعد مشكل علامت زده شوند. در صورتى كه عجله كرده و همۀ سؤالات را علامت بزنيد در پايان جلسه با اضطراب روحى مواجه شويد. مثلاً اگر 200 سؤال داشته باشيم و با همان ترتيبى كه ذكر شد، پاسخ بگوييم و در پايان 170 سؤال را جواب داده و 30 سؤال باقى بماند اگر، وقت هم كم بياوريم، اضطراب كمترى خواهيم داشت تا زمانى كه سؤالات بيشترى در پايان وقت باقى مانده باشد. پس سرعت عمل بايد با آرامش، همراه باشد.

امتحانات هم زمان

در برخى امتحانات مانند كنكور كه در يك زمان، چندين درس را امتحان مى گيرند، بعد از اتمام هر بخش، بلافاصله وارد بخش ديگر نشويد. چند لحظۀ تأمل كرده تا پرونده اين موضوع، سؤالات و پاسخ اين بخش و نمودارها و فرمولهاى آن در ذهن مجسم شود و پس از آن به سؤالات پاسخ دهيد.

مشكل كمبود وقت در امتحان

مشكل كمبود وقت به علت عدم استفاده صحيح از روشهاست. اگر با رعايت موازين و مقررات ذكر شده به امتحان بپردازيم حتى با تأمل بين بخشهاى مختلف امتحان، وقت اضافى نيز خواهيم

ص: 73

داشت.

سعى كنيد بيشترين وقت خود را در بخش سؤالات علمى و مشكل صرف كنيد تا ضريب موفقيت بيشتر شود.

مراحل مطالعه

اشاره

براى فهم بهتر و آسانتر يك كتاب بايد مراحلى را طى كنيم كه عبارتند از:

1 - مطالعه فهرست كتاب

قبل از هر چيز بايد فهرست كتاب را نگاه كنيم اين كار در هنگام خريد، نيز لازم است و اين عمل نشان مى دهد كه آن كتاب، كتاب مورد نظر ما هست يا نه؟ زيرا فهرست كتاب معمولاً بيانگر مطالب كلى كتاب است.

2 - بازديد مقدمه

با خواندن مقدمۀ كتاب مى فهميم كه انگيزه نويسنده از نگارش كتاب چيست؟ و درمى يابيم كه آيا انگيزه او با انگيزه ما همگونى و همسويى دارد يا خير؟

3 - تورق كتاب

كل كتاب يا حداقل همان فصلى را كه مى خواهيم بخوانيم ورق بزنيم تا نمايى كلى از مطلب و فكر نويسنده به ما منتقل شود چرا كه احاطه بر فكر نويسنده و روند كار و هدف او در كيفيت مطالعه مؤثر است.

4 - مطالعه فصل به فصل

گرچه به مطالب يك كتاب علاقۀ فراوانى داريم امّا نبايد همۀ آن را يك جا مطالعه كنيم، زيرا از اينگونه مطالعه مطلب زيادى به دست نمى آوريم. بايد مطالب كتاب را فصل به فصل مطالعه كرد.

آنچه را از يك فصل فهميده ايم خلاصه بردارى كرده يا زير مطالب مهم علامت گذارى كنيم و پس از طرح سؤال مطالب را مرور كنيم تا مطالب در مغز پردازش شده و بماند. علت اينكه گاهى استادى در كلاس درس با ارزيابى حال شاگردان تدريس مى كند و اگر حال كلاس را مناسب نديد، درس را رها مى كند همين است علت كم فهمى كسانى كه چندين نوار درسى را پشت سر هم گوش مى دهند اين است كه فرصت پردازش مطالب را از مغز مى گيرند.

ص: 74

5 - طرح سؤال

پس از پايان هر فصل بايد سؤالاتى را مطرح و جواب آنها را پيدا كرده و يادداشت كنيم اين عمل در درك مطلب بسيار مؤثر است. علاوه بر طرح سؤال در آخر فصل در ابتداى فصل نيز اين امر لازم است و به ما كمك مى كند تا بفهميم موضوع فصل راجع به چيست؟ مثلاً اگر موضوع قانون علت و معلول و يا نظم و انواع آن باشد. سؤال مى تواند اينگونه مطرح شود كه چند نوع نظم در نظام هستى وجود دارد؟

طرح سؤال در ذهن يا نوشتن آن، ذهن را آماده مى كند كه در هنگام مطالعه به دنبال جواب همان سؤال بگردد و مطالب فرعى را رها كند. بايد توجه داشته باشيم كه براى رسيدن به جواب سؤالات، نيازى به كلمه خوانى نداريم و بايد به دنبال مفهوم بگرديم، يعنى بايد جمله خوانى كنيم، زيرا مفهوم، در جمله يافت مى شود و به خود الفاظ نبايد توجه كرد. ما بدون توجه به الفاظ مى توانيم پاسخ سؤالات خود را از مفاهيم بدست آوريم زيرا هدفمان بدست آوردن مفاهيم است بر خلاف تايپيستها كه حرف خوان هستند و مقاله اى را از ابتدا تا انتها تايپ مى كنند بدون اينكه بفهمند متن مقاله راجع به چه چيز بوده است، زيرا هدفشان فهم مقاله نيست.

6 - علامت گذارى

استفاده از يك سرى علايم اختصاصى در مطالعه لازم است مثلاً (+ \) علامت مهم بودن مطلب، (*) علامت مهم تر بودن (**) علامت خيلى مهم و نقطه علامت قانون و فرمول باشد تا در ضمن مطالعه با اين علايم ميزان اهميت مطالب روشن شود.

اين عمل سبب مى شود كه شخص از عمر خويش در راه پيشرفت بيشتر علمى استفاده كرده و از دوباره خوانى و مطالعات كم اثر و كم نتيجه به دور باشد.

7 - بازنگرى مطالب

مطلبى را كه مى خوانيم بايد بازنگرى كنيم. براى اين كار بايد مطالب را شبكه بندى كرده و ساختار بحث را ترسيم كنيم.

در مباحث قبل شيوۀ شبكه بندى كردن مطالب ذكر شد تا با استفاده از آن نياز به مطالعۀ دوباره كتاب نباشد.

ص: 75

8 - تفكر و خودپرسى

تفكر در مطالعه نقش مهمى را براى فهميدن و هضم مطالب ايفا مى كند خلاقيت در پرتو تفكر به وجود مى آيد، نوآورى از نتايج آن است و موشكافى و دقت در مسايل يكى از برآيندهاى تفكر است. تفكر موجب مى شود كه مغز خوب كار كند و برنامه ريزى صحيح داشته باشد با تفكر مى توانيم ميزان درك خود را از مطالب دريابيم. كسى كه مطالب زيادى را مطالعه مى كند ولى راجع به آنها انديشه نمى كند مانند كسى است كه چندين لقمه غذا را پشت سر هم مى خورد و عمل گوارش به خوبى انجام نمى شود. مغز نيز همين حالت را دارد وقتى علمى را به مغز مى دهيم و دربارۀ آن تفكر نمى كنيم قدرت جذب و برنامه ريزى را براى آن نخواهد داشت.

ممكن است انسان صدها نظر علمى را بداند، اما نوآورى نداشته باشد كه اين به خاطر عدم استفاده صحيح از مطالعه و شيوه هاى آن است.

9 - بايگانى مطالب

در مطالعه بايد ذهن را به دسته بندى و بايگانى مطالب عادت دهيم.

بطور مثال اگر سه دقيقه مطالعه مى كنيم كه ميزان مطالعه با روش تندخوانى در هر دقيقه 1500 كلمه و حدود 10 صفحه از كتاب جيبى مى شود، بايد آنرا به مغز بسپاريم تا پس از دسته بندى شدن بايگانى شده و سرگردان نماند. در مطالعه هاى ساده و گويا كه مطالب را قبلاً لفظبينى كرده و به دنبال معنى هستيم، مى توانيم 2 يا 3 نكته مهم را بدست آورده و به مغز بسپاريم.

10 - برداشت مفيد بعد از مطالعه

بعد از مطالعه بايد كتاب را ببنديم و به صورت زير از كتاب برداشت كنيم.

الف مطالب كليدى را پيدا كنيم.

مطالب بايد گويا، تلگرافى و كوتاه باشد. ممكن است در يك صفحه ده مورد مطلب گويا و در بعضى صفحات، گاهى يك مورد هم وجود نداشته باشد، پس بايد در صفحاتى كه مطالب كليدى را در بردارد دقت بيشترى شود.

ب بين نمودارهاى فرعى و اصلى فرق بگذاريم.

ممكن است در ابتداى كار دقت روى مطالب فرعى و اصلى مطالعه را كُنْد كند، اما تكنيك درست همين است كه به نمودارها توجه كامل داشته باشيم.

ص: 76

عوامل عدم تمركز در مطالعه

اشاره

مهم ترين عامل در عدم استفاده از تندخوانى و مطالعه، مسئله عدم تمركز است كه به عوامل به وجود آورندۀ آن اشاره مى كنيم.

1 - اشياى مزاحم مادى

گاهى بعضى از اشياى مادى مانند عكسها، تصاوير، در مطالعه، مزاحم ما هستند كه بايد آنها را از محيط مطالعه دور كرده و زمينه را براى مطالعه آماده كنيم.

2 - خستگى

مطالعه بايد همراه با آرامش باشد بنابراين اگر خسته باشيم، تمركز از بين مى رود مگر اينكه ضريب انگيزه بالا باشد. براى رفع خستگى، رعايت مسايلى چون ورزش، تنفس عميق و آهسته، دراز كشيدن چند دقيقه اى، ورزش چشم و ايجاد تنوع بسيار مؤثر است.

3 - اوهام و افكار جانبى

اوهام و افكار جانبى از مسايلى است كه باعث عدم تمركز در مطالعه مى شوند و بايد از آنها دورى كرد. البته تخيل سازنده كه مبتنى بر شرع و عقل است و عامل ابداعات و ابتكار مى باشد با اوهام بى اساس فرق مى كند و آنچه در روايات امامان معصوم عليهم السلام از آن نهى شده است تخيلات ساقط كننده و اوهام پوچ است.

در دعاهايمان مى خوانيم كه:

«خدايا مرا از تاريكى هاى وهم خارج كن»(1)

وهم، ظلمت و تاريكى است و براى كسى كه در حيطه علم و آموزش است ركود مى آورد.

4 - عجله و شتاب

عامل قابل توجه ديگر در پايين آوردن سطح مطالعه و درس خواندن، عجله و شتاب است كه تمركز را از بين مى برد.

ص: 77


1- . «اللهم اخرجنى من ظلمات الوهم»؛ علاج النسيان، ص 90
5 - بيماريها

بيماريها و اختلالات جسمى در روح و روان انسان و مطالعه او تأثير زيادى دارند. بطور مثال سرما خوردگى كه ايجاد تب مى كند سبب مى شود كه 30 تا 40% درك شخص بيمار تنزل يابد.

هنگامى كه ويروس سرماخوردگى مراكزى مثل بينى يا گلو و يا ريه را مورد حمله قرار مى دهد و در بدن توليد تب مى كند براى رفع صدمات وارده بايد به پزشك مراجعه كرد تا براى مبارزه با ميكرب، پنى سيلينها، آموكسى سيلين و آمپى سيلين تجويز شود. هنگامى كه در بدن اختلالاتى به وجود مى آيد و شخص بيمار مى شود عوامل ضد ميكرب بدن مثل گويچه، آدرنالين و غيره كه امور دفاعى بدن را به عهده دارند و بخش مهمى از مغز، براى نابودى ميكربها و دفاع از بدن در مقابل بيمارى وارد عمل مى شوند. بنابراين، شخص نبايد به مغز خود فشار بياورد و بايد به استراحت بپردازد.

6 - نارسايى دستگاه گوارش

يكى ديگر از عوامل عدم تمركز در مطالعه، نارسايى دستگاه گوارش و پرخورى است. معده وقتى پر شود، سنگين شده و تمركز براى مطالعه از بين مى رود.

7 - زمان نامناسب

زمان نامناسب براى مطالعه نيز تمركز را از بين مى برد. مطالعات مهم را بايد بعد از استراحت و خوابيدن انجام دهيد قبل از اذان صبح، بهترين زمان براى درك مطالب است البته بايد در ابتدا قدرى ورزش كنيد تا سيستمهاى بدن بيدار شوند و سپس به مطالعه بپردازيد.

8 - بى نظمى

نظم در همۀ ابعاد زندگى و همچنين در مطالعه اهميت زيادى دارد. بى نظمى سبب عدم تمركز در مطالعه است كه شامل زمان، مكان، نوع درس، انتخاب كتاب و ديگر مسايل مربوط به مطالعه مى شود.

9 - كميت و كيفيت تغذيه

انسان از نظر وجود به دو بعد جسمى و روحى وابسته است و در تمام مسايل زندگى، از اين دو بعد استفاده مى كند دو بعدى كه رابطۀ نزديكى با هم دارند. تغذيه، نيز هم بعد مادى دارد و هم جنبه هاى معنوى در آن لحاظ مى شود.

نوع غذا، تنوع غذايى استفاده از منابع گوناگون غذايى، مربوط به بعد مادى و حرام بودن، شبهه ناك بودن و نجس بودن غذا، مربوط به بعد معنوى آن است كه عدم توجه به آنها، تمركز را در مطالعه

ص: 78

از بين مى برد.

گاهى يك لقمه غذاى نامشروع و ناپاك توفيق مطالعه و فهم مطالب را از انسان مى گيرد. اين مسئله در مطالعۀ علوم الهى مهم تر است زيرا قدرت استنباط و درك مفاهيم الهيه به هيچ وجه با گناه سازگارى ندارد، همانگونه كه نور با ظلمت سازگار نيست.

10 - حالات روحى

در مطالعه بايد به ابعاد و حالات روحى خود توجه داشته باشيم. برخى افراد در آغاز ورود به يك فضاى علمى از نظر روحى داراى اشتياق و علاقه زيادى هستند، اما بعد از گذشت مدتى اين شور و اشتياق، افت پيدا مى كند و حالات روحى خاصى ايجاد مى شود كه تمركز در مطالعه را از بين مى برد.

علت ايجاد اين حالات، ضعف معنوى است كه بايد با ايجاد انگيزه، روح را نسبت به مطالعه و كسب علم تقويت نمائيم. تكرار بعضى از ذكرها و نماز انگيزه را تثبيت و تقويت مى كند. علت ديگر عدم تمركز حالت بيمارى و كسالت روحى است كه مانند بيمارى جسمى تمركز را از بين مى برد. اگر گاهى به سقف مطالعۀ مورد نظر نرسيديم، اين را براى خود ضعف تلقى نكنيم زيرا فكر هم گاهى به خاطر كسالت توان گزينش ندارد. براى جلوگيرى از كسالت روحى خود و ديگران لازم است، اوقاتى را براى تفريح، نشاط سازى و استراحت و تنوع و رسيدگى به برخى از كارهاى جارى در روز اختصاص دهيم.

11 - توان جسمى و روحى

توان جسمى و روحى افراد متفاوت است شخصى ممكن است توان مطالعات علمى و سنگين را داشته باشد و ديگرى از اين توان محروم باشد كه همين امر سبب عدم تمركز مى شود هر كسى به اندازه توان جسمى و روحيش بايد از خود توقع داشته باشد خداوند متعال هر شخصى را به اندازۀ توانش مكلف ساخته است(1).

پس انسان بايد توان خود را در نظر بگيرد، تا نتيجۀ مطالعاتش بيشتر شود. اگر دچار ناتوانى جسمى و فكرى شديد، ممكن است چندين ماه، توان مطالعه نداشته باشيد، پس بيش از حد به خود فشار نياوريد و مطالعۀ بى ضابطه نكنيد زيرا مطالعه در اين حالت فقط فكر انسان را خسته مى كند.

شيوۀ استفاده از مطالب در سمينارها و مجالس عمومى

ص: 79


1- . «لا يكلف اللّه نفساً الا وسعها»؛ سورۀ بقره، آيه 286

سرعت عمل و آشنايى با شيوه هاى تندخوانى و تندفهمى در استفاده از مطالب سمينارها و مجالس عمومى كه به عناوين مختلف تشكيل مى شوند، مى تواند مؤثر باشد. در اينگونه جلسات معمولاً جزواتى را براى روشن شدن ديدگاههاى بحث و اهداف ارائه مى دهند كه نمودارهايى از مباحث است كه شخص با مطالعۀ سريع آنها مى تواند بهرۀ بيشترى از مطالب مطرح شده ببرد. البته اينگونه جزوات هميشه ارائه نمى شوند كه در هر صورت براى استفاده بيشتر از مطالب نكاتى را بايد مورد توجه قرار داد.

نكات قابل توجه در سمينارها و مجالس عمومى

الف - تعيين هدف از حضور در جلسه

تعيين هدف و نقش فرد از حضور در اينگونه جلسات در استفادۀ بهتر از آنها مؤثر است. قبل از حضور در جلسه بايد مشخص شود كه شخص مى خواهد طرحى بدهد يا از طرحهاى ديگران استفاده كند. مشخص بودن مدت حضور در جلسه، دائمى بودن يا موقت بودن آن، موضوع مورد علاقه و... نيز بايد مورد توجه قرار گيرد.

ب - پيش مطالعه عناوين مباحث

در سمينارها و مجالس عمومى معمولاً عناوين مباحث و دستور جلسه قبلاً مشخص مى شود تا موضوع بحث براى افراد روشن باشد. روشن بودن عناوين بحث بايد انگيزه اى باشد تا روى عناوين بحث پيش مطالعه داشته باشيم پيش مطالعه درصد استفاده از اينگونه جلسات را بالا مى برد و اذهان را براى پذيرش مطالب مطروحه آماده مى كند.

ج - نوشتن مطالب مطرح شده

در اينگونه جلسات نبايد به ديدن و شنيدن اكتفا كرد بلكه بايد مطالب را بنويسيم و طريقه صحيح نوشتن مطالب اين است كه چند دقيقه به سخنان گوينده گوش داده و بعد خلاصۀ مطالب يا سر فصلها را بنويسيم.

نوشتن مطالب بايد به صورت كليدى باشد. در ذكر داستان يا خاطرات مى توانيم فقط به نوشتن عنوان و لحظات خاص آن داستان اكتفا كنيم.

د - مرور مطالب

سعى كنيم روى مطالبى كه مى نويسيم مرور هم داشته باشيم. بجاى اينكه در حين صحبت

ص: 80

گوينده، به اطراف يا ديگران نگاه كنيم، به نوشته هاى خود بنگريم تا بحث بيشتر در ذهن تثبيت شود. بعد از پايان بحث، باز هم مطالب را مرور كرده و كمبودهاى آن را جبران، غلطها را تصحيح و مطالب را پالايش و ويرايش كنيم.

ح - بايگانى مطالب

خوب است، در منزل يا محل مطالعه، كلاسور يا زونكن و پوشه هاى مخصوصى داشته باشيم كه مطالب و موضوعات مختلف را كه يادداشت كرده ايم در آنها قرار دهيم. بايد تاريخ و نام گوينده را نيز يادداشت كنيم تا بتوانيم بعداً در موارد گوناگون از آن بهره مند شويم.

موفق باشيد

محمد حسين حق جو

1372

ص: 81

درباره مركز

بسمه تعالی
هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ
آیا کسانى که مى‏دانند و کسانى که نمى‏دانند یکسانند ؟
سوره زمر/ 9
آدرس دفتر مرکزی:

اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109