ادعیه مهدویه

مشخصات کتاب

ادعیه مهدویه

شامل:

زیارت عاشورا، توسل، آل یس، استغاثه به امام زمان، دعای عهد

ص: 1

اشاره

ص: 2

زیارت عاشورا

اَلسَّلامُ عَلَيک يا اَبا عَبْدِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَيک يا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَيک يا خِيرَةَ اللَّهِ وَابْنَ خِيرَتِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيک يابْنَ

ص: 3

اَميرِالْمُؤْمِنينَ، وَابْنَ سَيدِ الْوَصِيينَ، اَلسَّلامُ عَلَيک يابْنَ فاطِمَةَ سَيدَةِ نِسآءِ الْعالَمينَ، اَلسَّلامُ عَلَيک يا ثارَاللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ، وَالْوِتْرَالْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ

ص: 4

عَلَيک وَ عَلَى الْأَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِک، عَلَيکمْ مِنّى جَميعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِىَ اللَّيلُ وَالنَّهارُ، يا اَباعَبْدِاللَّهِ (1)

لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِيةُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ

ص: 5


1- سلام بر تو اى ابا عبداللّه سلام بر تو اى فرزند رسول خدا سلام بر تو اى برگزيده خدا و فرزند برگزيده اش سلام بر تو اى فرزند امير مؤمنان و فرزند آقاى اوصياء سلام بر تو اى فرزند فاطمه بانوى زنان جهانيان سلام بر تو اى که خدا خونخواهيش کندو فرزند چنين کسى و اى کشته اى که انتقام کشته گانت نگرفتى سلام بر تو و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت، بر شما همگى از جانب من سلام خدا باد هميشه تا من برجايم و برجا است شب و روز اى ابا عبداللّه

الْمُصيبَةُ بِک عَلَينا، وَ عَلى جَميعِ اَهْلِ الْإِسْلامِ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصيبَتُک فِى السَّمواتِ، عَلى جَميعِ اَهْلِ السَّمواتِ، فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ

ص: 6

عَلَيکمْ اَهْلَ الْبَيتِ، وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْکمْ عَنْ مَقامِکمْ، وَ اَزالَتْکمْ عَنْ مَراتِبِکمُ الَّتى رَتَّبَکمُ اللَّهُ فيها، وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکمْ، وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدينَ لَهُمْ بِالتَّمْکينِ مِنْ

ص: 7

قِتالِکمْ، بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلَيکمْ مِنْهُمْ وَ مِنْ اَشْياعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ وَ اَوْلِيآئِهِم، يا اَبا عَبْدِاللَّهِ (1)

اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکمْ، وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکمْ اِلى يوْمِ الْقِيامَةِ، وَ لَعَنَ

ص: 8


1- براستى بزرگ شد سوگوارى تو و گران و عظيم گشت مصيبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام و گران و عظيم گشت مصيبت تو در آسمانها بر همه اهل آسمانها پس خدا لعنت کند مردمى را که ريختند شالوده ستم و بيدادگرى را بر شما خاندان و خدا لعنت کند مردمى را که کنار زدند شما را از مقام مخصوصتان و دور کردند شما را از آن مرتبه هائى که خداوند آن رتبه ها را به شما داده بود و خدا لعنت کند مردمى که شما را کشتند و خدا لعنت کند آنانکه تهيه اسباب کردند براى کشندگان شما تا آنها توانستند با شما بجنگند بيزارى جويم بسوى خدا و بسوى شما از ايشان و از پيروان و دنبال روندگانشان و دوستانشان اى اباعبداللّه

اللَّهُ آلَ زِيادٍ وَ آلَ مَرْوانَ، وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنى اُمَيةَ قاطِبَةً، وَ لَعَنَ اللَّهُ ابْنَ مَرْجانَةَ، وَ لَعَنَ اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ، وَ لَعَنَ اللَّهُ شِمْراً، وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ

ص: 9

لِقِتالِک، بِاَبى اَنْتَ وَ اُمّى لَقَدْ عَظُمَ مُصابى بِک، فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى اَکرَمَ مَقامَک وَ اَکرَمَنى بِک اَنْ يرْزُقَنى طَلَبَ ثارِک مَعَ اِمامٍ مَنْصُورٍ مِنْ اَهْلِ بَيتِ مُحَمَّدٍ،

ص: 10

صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ، اَللّهُمَّ اجْعَلْنى عِنْدَک وَجيهاً بِالْحُسَينِ عَلَيهِ السَّلامُ فِى الدُّنْيا وَالْأخِرَةِ، يا اَبا عَبْدِاللَّهِ (1)

اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلى اللَّهِ وَ اِلى رَسُولِهِ، وَ اِلى اميرِالْمُؤْمِنينَ، وَ

ص: 11


1- من تسليمم و در صلحم با کسى که با شما در صلح است و در جنگم با هر کس که با شما در جنگ است تا روز قيامت و خدا لعنت کند خاندان زياد و خاندان مروان را و خدا لعنت کند بنی اميه را همگى و خدا لعنت کند پسر مرجانه (ابن زياد) را و خدا لعنت کند عمر بن سعد را و خدا لعنت کند شمر را و خدا لعنت کند مردمى را که اسبها را زين کردند و دهنه زدند و به راه افتادند براى پيکار با تو پدر و مادرم بفدايت که براستى بزرگ شد مصيبت تو بر من پس می خواهم از آن خدائى که گرامى داشت مقام تو را و گرامى داشت مرا بخاطر تو که روزيم گرداند خونخواهى تو را در رکاب آن امام يارى شده از خاندان محمد صلى اللّه عليه و آله خدايا قرار ده مرا نزد خودت آبرومند بوسيله حسين عليه السلام در دنيا و آخرت اى ابا عبداللّه

اِلى فاطِمَةَ وَاِلَى الْحَسَنِ، وَاِلَيک بِمُوالاتِک، وَبِالْبَرآئَةِ مِمَّنْ قاتَلَک وَ نَصَبَ لَک الْحَرْبَ، وَ بِالْبَرائَةِ مِمَّنْ اَسَّسَ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَيکمْ، وَاَبْرَءُ اِلَى اللَّهِ

ص: 12

وَ اِلى رَسُولِهِ مِمَّنْ اَسَسَّ اَساسَ ذلِک، وَبَنى عَلَيهِ بُنْيانَهُ، وَجَرى فى ظُلْمِهِ، وَجَوْرِهِ عَلَيکمْ وَعلى اَشْياعِکمْ (1)

بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَاِلَيکمْ مِنْهُمْ، وَاَتَقَرَّبُ اِلَى اللَّهِ، ثُمَّ

ص: 13


1- من تقرب جويم به درگاه خدا و پيشگاه رسولش و اميرالمؤمنين و فاطمه و حسن و شما بوسيله دوستى تو و بوسيله بيزارى از کسى که با تو مقاتله کرد و جنگ با تو را برپا کرد و به بيزارى جستن از کسى که شالوده ستم و ظلم بر شما را ريخت و بيزارى جويم بسوى خدا و بسوى رسولش از کسى که پی ريزى کرد شالوده اين کار را و پايه گذارى کرد بر آن بنيانش را و دنبال کرد ستم و ظلمش را بر شما و بر پيروان شما

اِلَيکمْ بِمُوالاتِکمْ وَمُوالاةِ وَلِيکمْ، وَبِالْبَرآئَةِ مِنْ اَعْدآئِکمْ وَالنَّاصِبينَ لَکمُ الْحَرْبَ، وَبِالْبَرآئَةِ مِنْ اَشْياعِهِمْ وَاَتْباعِهِمْ، اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکمْ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکمْ، وَ

ص: 14

وَلِىٌّ لِمَنْ والاکمْ، وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداکمْ، فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى اَکرَمَنى بِمَعْرِفَتِکمْ، وَمَعْرِفَةِ اَوْلِيآئِکمْ، وَرَزَقَنِى الْبَرآئَةَ مِنْ اَعْدآئِکمْ، اَنْ يجْعَلَنى مَعَکمْ

ص: 15

فِى الدُّنْيا وَالْأخِرَةِ، وَاَنْ يثَبِّتَ لى عِنْدَکمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِى الدُّنْيا وَالْأخِرَةِ (1)

وَاَسْئَلُهُ اَنْ يبَلِّغَنِى الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَکمْ عِنْدَاللَّهِ، وَ اَنْ يرْزُقَنى طَلَبَ ثارى(ثارکُم)، مَعَ اِمامٍ

ص: 16


1- بيزارى جويم بدرگاه خدا و به پيشگاه شما از ايشان و تقرب جويم بسوى خدا سپس بشما بوسيله دوستيتان و دوستى دوستان شماو به بيزارى از دشمنانتان و برپا کنندگان (و آتش افروزان) جنگ با شما و به بيزارى از ياران و پيروانشان من در صلح و سازشم با کسى که با شما در صلح است و در جنگم با کسى که با شما در جنگ است و دوستم با کسى که شما را دوست دارد و دشمنم با کسى که شما را دشمن دارد و درخواست کنم از خدائى که مرا گرامى داشت بوسيله معرفت شما و معرفت دوستانتان و روزيم کند بيزارى جستن از دشمنانتان را به اينکه قرار دهد مرا با شما در دنيا و آخرت و پابرجا دارد براى من در پيش شما گام راست و درستى (و ثبات قدمى) در دنيا و آخرت

هُدىً ظاهِرٍ ناطِقٍ بِالْحَقِ مِنْکمْ، وَاَسْئَلُ اللَّهَ بِحَقِّکمْ وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَکمْ عِنْدَهُ اَنْ يعْطِينى بِمُصابى بِکمْ اَفْضَلَ ما يعْطى مُصاباً بِمُصيبَتِهِ مُصيبَةً ما اَعْظَمَها وَ

ص: 17

اَعْظَمَ رَزِيتَها فِى الْإِسْلامِ، وَفى جَميعِ السَّمواتِ وَالْأَرْضِ، اَللّهُمَ اجْعَلْنى فى مَقامى هذا، مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْک صَلَواتٌ وَرَحْمَةٌ وَمَغْفِرَةٌ،

ص: 18

اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْياىَ مَحْيا مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَمَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ (1)

اَللّهُمَّ اِنَّ هذا يوْمٌ تَبَرَّکتْ بِهِ بَنُو اُمَيةَ، وَابْنُ آکلَةِ الْأَکبادِ، اللَّعينُ ابْنُ اللَّعينِ

ص: 19


1- و از او خواهم که برساند مرا به مقام پسنديده شما در پيش خدا و روزيم کند خونخواهى شما را با امام راهنماى آشکار گوياى [به حق] که از شما (خاندان) است و از خدا خواهم به حق شما و بدان منزلتى که شما نزد او داريد که عطا کند به من بوسيله مصيبتى که از ناحيه شما به من رسيده بهترين پاداشى را که می دهد به يک مصيبت زده از مصيبتى که ديده براستى چه مصيبت بزرگى و چه داغ گرانى بود در اسلام و در تمام آسمانها و زمين خدايا چنانم کن در اينجا که ايستاده ام از کسانى باشم که برسد بدو از ناحيه تو درود و رحمت و آمرزشى خدايا قرار ده زندگيم را زندگى محمد و آل محمد و مرگم را مرگ محمد و آل محمد

عَلى لِسانِک وَلِسانِ نَبِيک، صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وَآلِهِ، فى کلِّ مَوْطِنٍ وَمَوْقِفٍ وَقَفَ فيهِ نَبِيک، صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وَآلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْ اَبا سُفْيانَ وَمُعوِيةَ وَ يزيدَ بْنَ مُعاوِيةَ، عَلَيهِمْ

ص: 20

مِنْک اللَّعْنَةُ اَبَدَ الْأبِدينَ، وَهذا يوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِيادٍ وَآلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَينَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيهِ، اَللّهُمَّ فَضاعِفْ عَلَيهِمُ اللَّعْنَ مِنْک وَالْعَذابَ

ص: 21

الْأَليمَ، اَللّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَيک فى هذَاالْيوْمِ، وَفى مَوْقِفى هذا، وَاَيامِ حَيوتى بِالْبَرآئَهِ مِنْهُمْ، وَاللَّعْنَةِ عَلَيهِمْ، وَبِالْمُوالاتِ لِنَبِيک وَآلِ نَبِيک عَلَيهِ وَعَلَيهِمُ اَلسَّلامُ. (1)

پس

ص: 22


1- خدايا اين روز روزى است که مبارک و ميمون دانستند آنرا بنی اميه و پسر آن زن جگرخوار (معاويه) آن ملعون پسر ملعون (که لعن شده) بر زبان تو و زبان پيامبرت - که درود خدا بر او و آلش باد - در هر جا و هر مکانى که توقف کرد در آن مکان پيامبرت - صلی اللّه عليه و آله -خدايا لعنت کن ابوسفيان و معاويه و يزيد بن معاويه را که لعنت بر ايشان باد از جانب تو براى هميشه و اين روز روزى است که شادمان شدند به اين روز دودمان زياد و دودمان مروان بخاطر کشتنشان حضرت حسين صلوات اللّه عليه را خدايا پس چندين برابر کن بر آنها لعنت خود و عذاب دردناک را خدايا من تقرب جويم بسوى تو در اين روز و در اين جائى که هستم و در تمام دوران زندگيم به بيزارى جستن از اينها و لعنت فرستادن بر ايشان و بوسيله دوست داشتن پيامبرت و خاندان پيامبرت که بر او و بر ايشان سلام باد...

می گویی صد مرتبه : اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِک، اَللّهُمَ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَينَ(علیه السلام)، وَشايعَتْ وَبايعَتْ وَ

ص: 23

تابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ، اَللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَميعاً. (1)

پس می گویی صد مرتبه : اَلسَّلامُ عَلَيک يا اَبا عَبْدِ اللَّهِ، وَعَلَى الْأَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِک، عَلَيک مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ

ص: 24


1- صد مرتبه میگويى : خدايا لعنت کن نخستين ستمگرى را که بزور گرفت حق محمد و آل محمد را و آخرين کسى که او را در اين زور و ستم پيروى کرد خدايا لعنت کن بر گروهى که پيکار کردند با حسين عليه السلام و همراهى کردند و پيمان بستند و از هم پيروى کردند براى کشتن آن حضرت خدايا لعنت کن همه آنها را...

وَبَقِىَ اللَّيلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِکمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَينِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَينِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَينِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَينِ. (1)

پس می گویی :

ص: 25


1- سپس صد مرتبه میگويى : سلام بر تو اى ابا عبداللّه و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت، بر تو از جانب من سلام خدا باد هميشه تا من زنده ام و برپا است شب و روز و قرار ندهد اين زيارت را خداوند آخرين بار زيارت من از شما سلام بر حسين و بر على بن الحسين و بر پسران حسين و بر اصحاب و ياران حسين...

اَللّهُمَّ خُصَ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى، وَابْدَأْ بِهِ اَوَّلاً، ثُمَّ الثَّانِىَ وَالثَّالِثَ وَالرَّابِعَ، اَللَّهُمَّ الْعَنْ يزيدَ خامِساً، وَالْعَنْ عُبَيدَ اللَّهِ بْنَ زِيادٍ وَابْنَ مَرْجانَةَ، وَعُمَرَ بْنَ سَعْدٍ

ص: 26

وَشِمْراً، وَآلَ اَبى سُفْيانَ وَآلَ زِيادٍ وَآلَ مَرْوانَ، اِلى يوْمِ الْقِيمَةِ. (1)

پس به سجده می روی و می گویی : اَللّهُمَّ لَک الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاکرينَ لَک عَلى مُصابِهِمْ، اَلْحَمْدُ للَّهِ ِ عَلى

ص: 27


1- بعد از آن میگويى : خدايا مخصوص گردان نخستين ستمگر را به لعنت من و آغاز کن بدان لعن اولى را و سپس دومى و سومى و چهارمى را خدايا لعنت کن يزيد را در مرتبه پنجم و لعنت کن عبيداللّه پسر زياد و پسر مرجانه را و عمر بن سعد و شمر و دودمان ابوسفيان و دودمان زياد و دودمان مروان را تا روز قيامت...

عَظيمِ رَزِيتى، اَللّهُمَ ارْزُقْنى شَفاعَةَ الْحُسَينِ يوْمَ الْوُرُودِ، وَثَبِّتْ لى قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَک مَعَ الْحُسَينِ،وَاَصْحابِ الْحُسَينِ، الَّذينَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَينِ عَلَيهِ السَّلامُ. (1)

ص: 28


1- سپس به سجده رفته و میگويى : خدايا مخصوص تو است ستايش سپاسگزاران تو بر مصيبت زدگى آنها، ستايش خداى را بر بزرگى مصيبتم خدايا روزيم گردان شفاعت حسين عليه السلام را در روز ورود (به صحراى قيامت) و ثابت بدار گام راستيم را در نزد خودت با حسين عليه السلام و ياران حسين آنانکه بی دريغ دادند جان خود را در راه حسين عليه السلام

دعای توسل

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ وَاَتَوَجَّهُ اِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ نَبِىِّ الرَّحْمَةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ يا اَبَاالْقاسِمِ يا رَسُولَ اللّهِ يا اِمامَ

ص: 29

الرَّحْمَةِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا يا وَجيهاً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللّهِ (1)

يا اَبَا الْحَسَنِ

ص: 30


1- خدايا از تو درخواست دارم و به سويت روى آوردم به وسيله پيامبرت،پيامبر رحمت محمّد(درود خدا بر او و خاندانش)اى ابا القاسم،اى فرستاده خدا،اى پيشواى رحمت،اى آقا و مولاى ما،به تو رو آورديم و تو را واسطه قرار قرار داديم،و به سوى خدا تو را وسيله ساختيم،و تو را پيش روى حاجاتمان نهاديم،اى آبرومند نزد خدا،براى ما نزد خدا شفاعت كن.

يا اَميرَ الْمُؤْمِنينَ يا عَلِىَّ بْنَ اَبيطالِبٍ يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ

ص: 31

(1)

يا فاطِمَةَ الزَّهْراَّءُ يا بِنْتَ مُحَمَّدٍ يا قُرَّةَ عَيْنِ الرَّسُولِ يا سَيِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا

ص: 32


1- حاجاتِنا يا وَجيهاً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللّهِ اى ابا الحسن اى امير المؤمنين اى على بن ابيطالب،اى حجّت خدا بر بندگان،اى آقا و مولاى ما،به تو روى آورديم و تو را واسطه قرار داديم و به سوى خدا به تو توسّل جستيم و تو را پيش روى حاجاتمان نهاديم، اى آبرومند نزد خدا،براى ما نزد خدا شفاعت كن.

بِكِ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكِ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا يا وَجيهتاً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعْی لَنا عِنْدَاللّهِ (1)

يا اَبا مُحَمَّدٍ يا حَسَنَ بْنَ عَلِي اَيُّهَا الْمُجْتَبى يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَ اللّهِ

ص: 33


1- اى فاطمه زهرا،اى دختر دلبند محمّد،اى نور چشم رسول خدا اى سرور و بانوى ما،به تو روى آورديم و تو را واسطه قرار داديم و به سوى به تو توسّل جستيم،و تو را پيش روى حاجاتمان نهاديم،اى آبرومند نزد خدا،براى ما نزد خدا شفاعت كن،

عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا يا وَجيهاً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللّهِ (1)

يا اَبا عَبْدِاللّهِ

ص: 34


1- اى ابا محمّد،اى حسن بن على اى برگزيده اى پسر فرستاده خدا،اى حجّت خدا بر بندگان،اى آقا و مولاى ما،به تو روى آورديم و تو را واسطه قرار داديم و و به سوى خدا به تو توسّل جستيم،و تو را پيش روى حاجاتمان نهاديم،اى آبرومند نزد خدا،براى ما نزد خدا شفاعت كن.

يا حُسَيْنَ بْنَ عَلِي اَيُّهَا الشَّهيدُ يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ

ص: 35

حاجاتِنا يا وَجيهاً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللّهِ (1)

يا اَبَا الْحَسَنِ يا عَلِىَّ بْنَ الْحُسَيْنِ يا زَيْنَ الْعابِدينَ يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَ

ص: 36


1- اى ابا عبد اللّه،اى حسين بن على،اى شهيد،اى پسر فرستاده خدا،اى حجّت خدا بر بندگان،اى آقا و مولاى ما،به تو روى آورديم،و تو را واسطه قرار داديم،و به سوى خدا به تو توسّل جستيم و تو را پيش روى حاجاتمان نهاديم،اى آبرومند نزد خدا،براى ما نزد خدا شفاعت كن.

مَوْلينا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا يا وَجيهاً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللّهِ(1)

يا اَبا جَعْفَرٍ يا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِي اَيُّهَا

ص: 37


1- اى ابا الحسن،اى على بن الحسين اى زين العابدين،اى پسر فرستاده خدا،اى حجّت خدا بر بندگان اى آقا و مولاى ما،به تو روى آورديم و تو را واسطه قرار داديم و به سوى خدا به تو توسّل جستيم،و تو را پيش روى حاجاتمان نهاديم،اى آبرومند نزد خدا براى ما نزد خدا شفاعت كن

الْباقِرُ يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا يا وَجيهاً عِنْدَاللّهِ

ص: 38

اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللّهِ (1)

يا اَبا عَبْدِ اللّهِ يا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ اَيُّهَا الصّادِقُ يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا

ص: 39


1- اى با جعفر،اى محمّد بن على،اى باقر،اى پسر فرستاده خدا،اى حجّت خدا بر بندگان،اى آقا و مولاى ما به تو روى آورديم و تو را واسطه قرار داديم و به سوى خدا به تو توسّل جستيم،و تو را پيش روى حاجاتمان نهاديم،اى آبرومند نزد خدا،براى ما نزد خدا شفاعت كن.

بِكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا يا وَجيهاً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللّهِ (1)

يا اَبَا الْحَسَنِ يا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ اَيُّهَا الْكاظِمُ يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَ اللّهِ

ص: 40


1- اى ابا عبد اللّه،اى جعفر بن محمّد، اى صادق،اى پسر رسول خدا،اى حجّت خدا بر بندگان،اى آقا و مولاى ما،به تو روى آورديم و تو را واسطه قرار داديم و به سوى خدا به تو توسّل جستيم و تو را پيش روى حاجاتمان نهاديم،اى آبرومند نزد خدا، براى ما نزد خدا شفاعت كن

عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا يا وَجيهاً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللّهِ (1)

يا اَبَا الْحَسَنِ

ص: 41


1- اى ابا الحسن اى موسى بن جعفر،اى كاظم،اى پسر فرستاده خدا،اى حجّت خدا بر بندگان،اى آقا و مولاى ما،به تو روى آورديم و تو را واسطه قرار داديم و به سوى خدا به تو توسّل جستيم و تو را پيش روى حاجاتمان نهاديم،اى آبرومند نزد خدا،براى ما نزد خدا شفاعت كن،

يا عَلِىَّ بْنَ مُوسى اَيُّهَا الرِّضا يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ

ص: 42

حاجاتِنا يا وَجيهاً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللّهِ (1)

يا اَبا جَعْفَرٍ يا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِي اَيُّهَا التَّقِىُّ الْجَوادُ يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا

ص: 43


1- اى ابا الحسن اى على بن موسى،اى رضا،اى پسر فرستاده خدا،اى حجّت خدا بر بندگان اى آقا و مولاى ما به تو روى آورديم و تو را واسطه قرار داديم و به سوى خدا به تو توسّل جستيم و تو را پيش روى حاجاتمان نهاديم،اى آبرومند نزد خدا،برا يما نزد خدا شفاعت كن

اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا يا وَجيهاً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللّهِ (1)

يا اَبَا الْحَسَنِ يا عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ اَيُّهَا الْهادِى

ص: 44


1- اى ابا جعفر اى محمّد بن على اى تقى جواد،اى پسر فرستاده خدا،اى حجّت خدا بر بندگان،اى آقا و مولاى ما،به تو روى آورديم و تو را واسطه قرار داديم و به سوى خدا به تو توسّل جستيم،و تو را پيش روى حاجاتمان نهاديم،اى آبرومند نزد خدا،براى ما نزد خدا شفاعت كن،

النَّقِىُّ يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا يا وَجيهاً عِنْدَاللّهِ

ص: 45

اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللّهِ اى ابا الحسن،(1)

يا اَبا مُحَمَّدٍ يا حَسَنَ بْنَ عَلِي اَيُّهَا الزَّكِىُّ الْعَسْكَرِىُّ يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَ

ص: 46


1- اى على بن محمّد،اى هادى نقى،اى پسر فرستاده خدا،اى حجّت خدا بر بندگان، اى آقا و مولاى ما،به تو روى آورديم و تو را واسطه قرار داديم و به سوى خدا به تو توسّل جستيم،و تو را پيش روى حاجاتمان نهاديم،اى آبرومند نزد خدا،براى ما نزد خدا شفاعت كن

تَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا يا وَجيهاً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللّهِ (1)

يا وَصِىَّ الْحَسَنِ وَالْخَلَفَ الْحُجَّةَ اَيُّهَا الْقاَّئِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِىُّ يَا بْنَ

ص: 47


1- اى ابا محمّد،اى حسن بن على،اى پاكنهاد عسگرى،اى پسر فرستاده خدا،اى حجّت خدا بر بندگان،اى آقا و مولاى ما،به تو روى آورديم و تو را واسطه قرار داديم و به سوى خدا به تو توسّل جستيم و تو را پيش روى حاجاتمان نهاديم،اى آبرومند نزد خدا، براى ما نزد خدا شفاعت كن،

رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا يا وَجيهاً عِنْدَاللّهِ

ص: 48

اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللّهِ (1)

پس بگو :

يا سادَتى وَمَوالِىَّ اِنّى تَوَجَّهْتُ بِكُمْ اَئِمَّتى وَعُدَّتى لِيَوْمِ فَقْرى وَحاجَتى اِلَى اللّهِ وَتَوَسَّلْتُ بِكُمْ اِلَى اللّهِ وَاسْتَشْفَعْتُ بِكُمْ

ص: 49


1- اى جانشين حسن،اى يادگار شايسته،اى پايدار مورد اميد،اى مهدى اى پسر فرستاده خدا،اى حجّت خدا بر بندگان،اى آقا و مولاى ما،به تو روى آورديم و تو را واسطه قرار داديم و به سوى خدا به تو توسّل جستيم،و تو را پيش روى حاجاتمان نهاديم،اى آبرومند نزد خدا،براى ما نزد خدا شفاعت كن.

اِلَى اللّهِ فَاشْفَعُوا لى عِنْدَ اللّهِ وَاسْتَنْقِذُونى مِنْ ذُنُوبى عِنْدَ اللّهِ فَاِنَّكُمْ وَسيلَتى اِلَى اللّهِ وَبِحُبِّكُمْ وَبِقُرْبِكُمْ اَرْجُو نَجاةً مِنَ اللّهِ فَكُونُوا عِنْدَ اللّهِ رَجاَّئى

ص: 50

(1) اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

ص: 51


1- يا سادَتى يا اَوْلِياَّءَ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِمْ اَجْمَعينَ وَلَعَنَ اللّهُ اَعْداَّءَ اللّهِ ظالِميهِمْ مِنَ الاْوَّلينَ وَالاْخِرينَ امينَ رَبَّ الْعالَمينَ اى آقايان و سرورانم،من به شما پيشوايان و توشه هايم براى روز تنگدستى روى آوردم،و نيازم به سوى خداست، و توسّل جستم به سوى خدا،پس در نزد خدا واسطه من شويد،و مرا پيش خدا از گناهانم رهايى بخشيد،كه تنها شما وسيله من به جانب خدا هستيد،من با دوستى با شما و نزديك شدن به شما اميدوار نجات از جانب خدا هستم، پس نزد خدا اميد من باشيد،اى آقايان من و دوستداران خدا،خدا بر همه آنان درود فرست و لعنت خدا بر دشمنان خدا آن ستمگران به محمّد و خاندان محمّد،از پيشينيان و پسينيان،دعايم را اجابت كن اى پروردگار جهانيان.

زیارت آل یس

سَلامٌ عَلَى آلِ يس السَّلامُ عَلَيْكَ يَا دَاعِيَ اللَّهِ وَ رَبَّانِيَّ آيَاتِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بَابَ اللَّهِ وَ دَيَّانَ دِينِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ

ص: 52

يَا خَلِيفَةَ اللَّهِ وَ نَاصِرَ حَقِّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ دَلِيلَ إِرَادَتِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا تَالِيَ كِتَابِ اللَّهِ وَ تَرْجُمَانَهُ السَّلامُ عَلَيْكَ فِي آنَاءِ لَيْلِكَ وَ

ص: 53

أَطْرَافِ نَهَارِكَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَهُ السَّلامُ عَلَيْكَ

ص: 54

أَيُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ وَ الْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ وَ الْغَوْثُ وَ الرَّحْمَةُ الْوَاسِعَةُ وَعْدا غَيْرَ مَكْذُوبٍ السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تَقُومُ السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تَقْعُدُ

ص: 55

السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تَقْرَأُ وَ تُبَيِّنُ السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تُصَلِّي وَ تَقْنُتُ السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تَرْكَعُ وَ تَسْجُدُ السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تُهَلِّلُ وَ تُكَبِّرُ السَّلامُ عَلَيْكَ

ص: 56

حِينَ تَحْمَدُ وَ تَسْتَغْفِرُ، (1)

السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تُصْبِحُ وَ تُمْسِي السَّلامُ عَلَيْكَ فِي اللَّيْلِ إِذَا يَغْشَى وَ النَّهَارِ إِذَا تَجَلَّى السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْإِمَامُ

ص: 57


1- سلام بر خاندان يس،سلام بر تو اى دعوت كننده به سوى خدا،و آگاه به آياتش،سلام بر تو اى باب خدا و سياستمدار دينش،سلام بر تو اى خليفه خدا و ياور حقّش،سلام بر تو اى حجّت خدا،و راهنما به سوى اراده اش،سلام بر تو اى تلاوت كننده كتاب خدا و تفسيركننده اش،سلام بر تو در تمام ساعات شب و روز،سلام بر تو اى بجا مانده خدا در زمينش،سلام بر تو اى پيمان خدا كه آن را برگرفت و محكمش كرد،سلام بر تو اى وعده خدا كه آن را ضمانت نمود،سلام بر تو اى پرچم برافراشته و دانش سرريز،و فريادرس و رحمت گسترده،و وعده بی دروغ،سلام بر تو هنگامی که بر می خيزى،سلام بر تو زمانی که مى نشينى،سلام بر تو وقتى كه می خوانى و بيان مى كنى،سلام بر تو هنگامی که نماز می خوانى و قنوت بجا مى آورى،سلام بر تو زمانی که ركوع و سجود مى نمايى،سلام بر تو وقتى كه تهليل و تكبير مى گويى سلام بر تو هنگامى كه سپاس و استغفار مى نمايى،

الْمَأْمُونُ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُقَدَّمُ الْمَأْمُولُ السَّلامُ عَلَيْكَ بِجَوَامِعِ السَّلامِ أُشْهِدُكَ يَا مَوْلايَ أَنِّي أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ وَ أَنَّ

ص: 58

مُحَمَّدا عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ لا حَبِيبَ إِلا هُوَ وَ أَهْلُهُ وَ أُشْهِدُكَ يَا مَوْلايَ أَنَّ عَلِيّا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ حُجَّتُهُ وَ الْحَسَنَ حُجَّتُهُ وَ الْحُسَيْنَ حُجَّتُهُ وَ

ص: 59

عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ حُجَّتُهُ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ وَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ حُجَّتُهُ وَ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى حُجَّتُهُ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ

ص: 60

حُجَّتُهُ وَ عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ وَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ حُجَّةُ اللَّهِ ، (1)

أَنْتُمْ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ أَنَّ رَجْعَتَكُمْ حَقٌّ لا رَيْبَ فِيهَا يَوْمَ

ص: 61


1- سلام بر تو زمانی که صبح و شام می کنى،سلام بر تو در شب هنگامی که مى پوشاند،و در روز وقتی که آشكار می شود،سلام بر تو اى پيشواى امين،سلام بر تو اى پيش نهاده آرزو شده،سلام بر تو به همه سلامها،تو را گواه مى گيرم اى مولايم،كه گواهى می دهم معبودى جز خدا نيست،يگانه است و شريكى ندارد،و محمد بنده و فرستاده اوست،محبوبى جز او و اهل بيتش نيست و تو را گواه مى گيرم اى مولايم،بر اينكه على امير مؤمنان و حسن و حسين و على بن الحسين و محمد بن على و جعفر بن محمد و موسى بن جعفر،و على بن موسى و محمد بن على و على بن محمد و حسن بن على،حجّتهاى خدايند و گواهى می دهم كه تو حجّت خدايى،

لا يَنْفَعُ نَفْسا إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْرا وَ أَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ وَ أَنَّ نَاكِرا وَ نَكِيرا حَقٌّ وَ أَشْهَدُ أَنَّ النَّشْرَ حَقٌّ وَ الْبَعْثَ

ص: 62

حَقٌّ وَ أَنَّ الصِّرَاطَ حَقٌّ وَ الْمِرْصَادَ حَقٌّ وَ الْمِيزَانَ حَقٌّ وَ الْحَشْرَ حَقٌّ وَ الْحِسَابَ حَقٌّ وَ الْجَنَّةَ وَ النَّارَ حَقٌّ وَ الْوَعْدَ وَ الْوَعِيدَ بِهِمَا حَقٌّ يَا

ص: 63

مَوْلايَ شَقِيَ مَنْ خَالَفَكُمْ وَ سَعِدَ مَنْ أَطَاعَكُمْ فَاشْهَدْ عَلَى مَا أَشْهَدْتُكَ عَلَيْهِ وَ أَنَا وَلِيٌّ لَكَ بَرِي ءٌ مِنْ عَدُوِّكَ فَالْحَقُّ مَا رَضِيتُمُوهُ وَ الْبَاطِلُ مَا

ص: 64

أَسْخَطْتُمُوهُ وَ الْمَعْرُوفُ مَا أَمَرْتُمْ بِهِ وَ الْمُنْكَرُ مَا نَهَيْتُمْ عَنْهُ فَنَفْسِي مُؤْمِنَةٌ بِاللَّهِ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ وَ بِرَسُولِهِ وَ بِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ بِكُمْ يَا مَوْلايَ

ص: 65

أَوَّلِكُمْ وَ آخِرِكُمْ وَ نُصْرَتِي مُعَدَّةٌ لَكُمْ وَ مَوَدَّتِي خَالِصَةٌ لَكُمْ آمِينَ آمِينَ.

(1)

و بعد از آن،اين دعا خوانده شود:

اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ نَبِيِّ

ص: 66


1- شما آغاز و انجام هستيد،و همانا بازگشت شما حق است،ترديدى در آن نيست،روزى كه كسى را ايمانش سود نبخشد،كه پيش از اين ايمان نياورده بود يا در ايمانش كسب خيرى نكرده بود،و گواهى می دهم كه مرگ،و ناكر و نكير و زنده شدن و برانگيختن و صراط و كمينگاه و ميزان و گره آوردن و حساب و بهشت و دوزخ و وعده تهديد به هر دو حق است اى مولاى من،بدبخت شد كسی که با شما مخالفت ورزيد،و خوشبخت شد كسی که از شما اطاعت كرد،پس گواه باش بر آنچه تو را بر آن گواه گرفتم،و من دوست تو،و بيزار از دشمن توام،پس حق آن است كه شما به آن خشنود شديد،و باطل آن است كه شما از ان ناخشنود گشتيد،و معروف آن است كه شما به آن امر فرموديد،و منكر آن است كه شما از آن نهى كرديد،پس نهاد من مؤمن به خداى يگانه بی شريك،و به رسول او،و به امير مؤمنان و به شماست اى مولاى من،به آغاز و انجام شما،و ياری ام براى شما آماده،و دوستی ام نسبت به شما بى آلايش است،اجابت فرما،اجابت فرما.

رَحْمَتِكَ وَ كَلِمَةِ نُورِكَ وَ أَنْ تَمْلَأَ قَلْبِي نُورَ الْيَقِينِ وَ صَدْرِي نُورَ الْإِيمَانِ وَ فِكْرِي نُورَ النِّيَّاتِ وَ عَزْمِي نُورَ الْعِلْمِ وَ قُوَّتِي نُورَ الْعَمَلِ وَ لِسَانِي نُورَ

ص: 67

الصِّدْقِ وَ دِينِي نُورَ الْبَصَائِرِ مِنْ عِنْدِكَ وَ بَصَرِي نُورَ الضِّيَاءِ وَ سَمْعِي نُورَ الْحِكْمَةِ وَ مَوَدَّتِي نُورَ الْمُوَالاةِ لِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ عَلَيْهِمُ السَّلامُ حَتَّى أَلْقَاكَ وَ

ص: 68

قَدْ وَفَيْتُ بِعَهْدِكَ وَ مِيثَاقِكَ فَتُغَشِّيَنِي رَحْمَتَكَ يَا وَلِيُّ يَا حَمِيدُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى [مُحَمَّدٍ] حُجَّتِكَ فِي أَرْضِكَ وَ خَلِيفَتِكَ فِي بِلادِكَ وَ الدَّاعِي إِلَى

ص: 69

سَبِيلِكَ وَ الْقَائِمِ بِقِسْطِكَ وَ الثَّائِرِ بِأَمْرِكَ وَلِيِّ الْمُؤْمِنِينَ وَ بَوَارِ الْكَافِرِينَ وَ مُجَلِّي الظُّلْمَةِ وَ مُنِيرِ الْحَقِّ وَ النَّاطِقِ بِالْحِكْمَةِ وَ الصِّدْقِ وَ كَلِمَتِكَ

ص: 70

التَّامَّةِ فِي أَرْضِكَ الْمُرْتَقِبِ الْخَائِفِ وَ الْوَلِيِّ النَّاصِحِ، (1)

سَفِينَةِ النَّجَاةِ وَ عَلَمِ الْهُدَى وَ نُورِ أَبْصَارِ الْوَرَى وَ خَيْرِ مَنْ تَقَمَّصَ وَ ارْتَدَى وَ مُجَلِّي

ص: 71


1- و پس از آن،اين دعا خوانده شود: خدايا من از تو می خواهم كه بر محمّد پيامبر رحمتت،و كلمه نورت درود فرستى،و پر كنى دلم را با نور يقين،و سينه ام را با نور ايمان،و فكرم را با نور تصميم،و اراده ام را با نور دانش،و نيرويم را با نور عمل،و زبانم را با نور راستى،و دينم را با نور بينايى از سوى خود،و يده ام را با نور روشنايى،و گوشم را با نور حكمت،و مؤدّتم را با نور دوستى محمّد و خاندانش(درود بر ايشان)تا ديدارت كنم درحالی که به عهد و پيمانت وفا كرده ام،پس فرا بگيرد رحمتت مرا اى سرپرست و اى ستوده،خدايا درود فرست بر محمّد[نا مبارك امام دوازدهم]،حجّتت در زمينت،و خليفه ات در كشورهايت،و دعوت كننده به راهت،و قيام كننده به عدلت،و انقلاب كننده به فرمانت،دوست اهل ايمان و نابودكننده كافران،و زداينده تاريكى،و روشنی بخش حق،و گوياى به حكمت و راستى،و كلمه كاملت در زمين،آن منتظر بيمناك،و ولىّ خيرخواه،

الْعَمَى [الْغَمَّاءِ] الَّذِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلا وَ قِسْطا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْما وَ جَوْرا إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْ ءٍ قَدِيرٌ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى وَلِيِّكَ وَ ابْنِ أَوْلِيَائِكَ الَّذِينَ

ص: 72

فَرَضْتَ طَاعَتَهُمْ وَ أَوْجَبْتَ حَقَّهُمْ وَ أَذْهَبْتَ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرْتَهُمْ تَطْهِيرا اللَّهُمَّ انْصُرْهُ وَ انْتَصِرْ بِهِ لِدِينِكَ وَ انْصُرْ بِهِ أَوْلِيَاءَكَ وَ أَوْلِيَاءَهُ وَ

ص: 73

شِيعَتَهُ وَ أَنْصَارَهُ وَ اجْعَلْنَا مِنْهُمُ اللَّهُمَّ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ كُلِّ بَاغٍ وَ طَاغٍ وَ مِنْ شَرِّ جَمِيعِ خَلْقِكَ وَ احْفَظْهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ

ص: 74

وَ احْرُسْهُ وَ امْنَعْهُ مِنْ أَنْ يُوصَلَ إِلَيْهِ بِسُوءٍ وَ احْفَظْ فِيهِ رَسُولَكَ وَ آلَ رَسُولِكَ ، (1)

وَ أَظْهِرْ بِهِ الْعَدْلَ وَ أَيِّدْهُ بِالنَّصْرِ وَ انْصُرْ نَاصِرِيهِ وَ اخْذُلْ خَاذِلِيهِ وَ اقْصِمْ قَاصِمِيهِ وَ

ص: 75


1- كشتى نجات،و پرچم هدايت،و روشنى ديدگان مردم،و بهترين كسی که جامه و رداى خلافت پوشيد،و زداينده كوردلى،كه زمين را پر از عدل وداد می کند،چنان كه از ستم ستمكاران پر شده كه تو بر هرچيز توانايى.خدايا درود فرست بر ولىّ ات و پسر اوليايت،آنان كه اطاعتشان را لازم نمودى و حقّشان را واجب كردى،و پليدى را از ايشان زدودى،و پاكشان نمودى پاك ساختنى درخور.خدايا او را يارى كن،و به وسيله او براى دينت پيروزى آور،و اوليايت،و اوليايش،و پيروان و يارانش را،به سبب او يارى ده.خدايا پناهش ده از شرّ هر متجاوز و سركش،و از شرّ تمام آفريدگانت،و او را محافظت فرما از پيش رو و پشت سرش،و از راست وچپ،و از او پاسدارى كن،و از اينكه به او آسيبى رسد نگهداری اش فرما،و حفظ كن بوسيله او رسول و خاندان رسولت را،

اقْصِمْ بِهِ جَبَابِرَةَ الْكُفْرِ وَ اقْتُلْ بِهِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنَافِقِينَ وَ جَمِيعَ الْمُلْحِدِينَ حَيْثُ كَانُوا مِنْ مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا وَ امْلَأْ بِهِ الْأَرْضَ

ص: 76

عَدْلا وَ أَظْهِرْ بِهِ دِينَ نَبِيِّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْنِي اللَّهُمَّ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ أَتْبَاعِهِ وَ شِيعَتِهِ وَ أَرِنِي فِي آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ السَّلامُ مَا يَأْمُلُونَ

ص: 77

وَ فِي عَدُوِّهِمْ مَا يَحْذَرُونَ إِلَهَ الْحَقِّ آمِينَ يَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ . (1)

اللّهمَّ صلّعلی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها

ص: 78


1- و عدالت را به وسيله او آشكار نما،و او را به پيروزى تاييد كن،و ياورش را يارى ده،و واگذارنده اش را به خوارى نشان و شكننده اش را بشكن،و به وسيله او گردنكشان كفر را درهم بكوب،و كافران را به قتل برسان و منافقان و همه بی دينان را از ميان برادر هر كجا كه باشند،از مشارق و مغارب زمين،و خشكى و درياى كره خاك،و به وسيله او زمين را از عدالت پر كن،و دين پيامبرت را به او نمايان ساز،خدايا قرار ده مرا از ياوران،و كمك كاران و پيروان و شيعيانش،و به من بنمايان در باره خاندان محمد(درود بر ايشان)،آنچه آنان آرزو دارند،و درباره دشمنانشان آنچه از ان پرهيز مى نمايند اى معبود حق آمين،اى صاحب بزرگى و بزرگوارى،اى مهربان ترين مهربانان.

استغاثه به حضرت قائم عجل الله فرجه

این استغاثه ایست به حضرت صاحب الزمان صلوات الله علیه هرجا که باشی دو رکعت نماز به حمد و هر سوره که خواهی بگذار پس رو بقبله و زیر آسمان بیاست وبگو:

سَلامُ اللّٰهِ الْكامِلُ التَّامُّ الشَّامِلُ الْعامُّ، وَصَلَواتُهُ الدَّائِمَةُ وَبَرَكاتُهُ الْقائِمَةُ التَّامَّةُ عَلىٰ حُجَّةِ اللّٰهِ وَوَ لِيِّهِ

ص: 79

فِى أَرْضِهِ وَبِلادِهِ، وَخَلِيفَتِهِ عَلىٰ خَلْقِهِ وَعِبادِهِ، وَسُلالَةِ النُّبُوَّةِ وَبَقِيَّةِ الْعِتْرَةِ وَالصَّفْوَةِ، صاحِبِ الزَّمانِ، وَمُظْهِرِ الْإِيمانِ، وَمُلَقِّنِ أَحْكامِ الْقُرْآنِ، وَمُطَهِّرِ الْأَرْضِ، وَناشِرِ

ص: 80

الْعَدْلِ فِى الطُّولِ وَالْعَرْضِ، وَ الْحُجَّةِ الْقائِمِ الْمَهْدِيِّ، الْإِمامِ الْمُنْتَظَرِ الْمَرْضِيِّ ، وَابْنِ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِينَ، الْوَصِيِّ ابْنِ الْأَوْصِياءِ الْمَرْضِيِّينَ، الْهادِي الْمَعْصُومِ ابْنِ

ص: 81

الْأَئِمَّةِ الْهُداةِ الْمَعْصُومِينَ .

(1)

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِينَ الْمُسْتَضْعَفِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُذِلَّ الْكافِرِينَ الْمُتَكَبِّرِينَ الظَّالِمِينَ؛ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلاىَ

ص: 82


1- سلام کامل، تمام، همه جانبه و فراگیر خدا و درود همیشگی و برکات پاینده و برازنده حق بر حجت خدا و جانشین او در زمین و تمامی سرزمین ها و جانشین او بر همه خلق و بندگان، آن که از نسل نبوّت و باقیمانده عترت و از برگزیدگان است، صاحب زمان و آشکار کننده ایمان و تدریس کننده احکام قرآن و پاک کننده زمین و گستراننده عدالت در طول و عرض جهان و حجّت پایدار، مهدی، آن امام مورد انتظار، پسندیده و پسر امامان پاک، جانشین و پسر جانشینان پسندیده، رهبر معصوم و پسر پیشوایان راهبر معصوم،

يَا صاحِبَ الزَّمانِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَيِّدَةِ نِساءِ الْعالَمِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ

ص: 83

الْأَئِمَّةِ الْحُجَجِ الْمَعْصُومِينَ وَالْإِمامِ عَلَى الْخَلْقِ أَجْمَعِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلاىَ سَلامَ مُخْلِصٍ لَكَ فِى الْوِلايَةِ،

(1)

أَشْهَدُ أَنَّكَ الْإِمامُ الْمَهْدِىُّ قَوْلاً وَفِعْلاً، وَأَنْتَ

ص: 84


1- سلام بر توای عزّت بخش اهل ایمان و همه آنان که ناتوانشان شمردند، سلام بر تو ای خوارکننده کافران گردنکش و ستمکار؛ سلام بر تو ای سرورم ای صاحب الزامان، سلام بر تو ای پسر رسول خدا، سلام بر تو ای پسر امیرمؤمنان، سلام بر تو ای پسر فاطمه زهرا، سرور بانوان جهان، سلام بر تو ای پسر امامان، آن حجّت های معصوم و ای پیشوای همه خلایق، سلام بر تو ای سرورم، سلامی با کمال خلوص به تو در ولایت و پیروی،

الَّذِى تَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلاً بَعْدَ ما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً، فَعَجَّلَ اللّٰهُ فَرَجَكَ، وَسَهَّلَ مَخْرَجَكَ؛ وَقَرَّبَ زَمانَكَ، وَكَثَّرَ أَنْصارَكَ وَأَعْوانَكَ، وَأَنْجَزَ لَكَ ما وَعَدَكَ،

ص: 85

فَهُوَ أَصْدَقُ الْقائِلِينَ وَ ﴿نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوٰارِثِينَ﴾،

(1)

يَا مَوْلاىَ يَا صاحِبَ الزَّمانِ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، حاجَتِى

ص: 86


1- گواهی می دهم که همانا تو امام راه یافته در گفتار و کرداری و تویی آن که زمین را با عدل و داد پر کنی، پس از آنکه از ستم و جور پر شد، پس خدا در گشایش کارت شتاب ورزد و آمدنت را آسان نماید؛ و زمانت را نزدیک فرماید و بر یاران و یاورانت بیفزاید و به آنچه به تو وعده داده وفا کند که خدا راست گوترین گویندگان است که در قرآن فرموده: «ما می خواستیم به آنان که در [آن] سرزمین به زبونی و درماندگی سوقشان دادند نعمتِ [باارزشِ نجات از فرعونیان را] عطا کنیم و آنان را پیشوایان و وارثان [اموال و سرزمین های ستمگران] گردانیم»،

كَذا وَكَذا (و بجاى کذا و کذا حاجات خود را ذکر کند) فَاشْفَعْ لِى فِى نَجاحِها، فَقَدْ تَوَجَّهْتُ إِلَيْكَ بِحاجَتِى لِعِلْمِى أَنَّ لَكَ عِنْدَ اللّٰهِ شَفاعَةً مَقْبُولَةً وَمَقاماً مَحْمُوداً، فَبِحَقِّ مَنِ

ص: 87

اخْتَصَّكُمْ بِأَمْرِهِ، وَارْتَضاكُمْ لِسِرِّهِ، وَبِالشَّأْنِ الَّذِى لَكُمْ عِنْدَ اللّٰهِ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُ، سَلِ اللّٰهَ تَعالىٰ فِى نُجْحِ طَلِبَتِى وَ إِجابَةِ دَعْوَتِى وَكَشْفِ كُرْبَتِى.

(1)

ص: 88


1- ای سرورم ای صاحب الزامان، ای پسر رسول خدا، حاجت من این و آن است؛ در برآورده شدن حاجاتم نزد خدا واسطه شو، من با حاجاتم به سوی تو رو اوردم، چون می دانم شفاعت تو نزد خدا پذیرفته می شود و مقام تو در بارگاهش بس ستوده است، پس به حق آن که شما را به امر خویش اختصاص و برای بیان اسرارش برگزید و به حق جایگاهی که شما در پیشگاه خدا دارید که تنها بین شما و اوست، برآوردن خواهشم و اجابت دعایم و برطرف شدن اندوهم را از خدا بخواه. سپس بخواه هرچه خواهى که به خواست خدا برآورده شود.

دعای عهد

اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْکرْسِىِّ الرَّفيعِ، وَرَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَمُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْأِنْجيلِ وَالزَّبُورِ، وَرَبَّ الظِّلِّ وَ

ص: 89

الْحَرُورِ، وَمُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْمَلائِکةِ الْمُقَرَّبينَ وَالْأَنْبِيآءِ وَالْمُرْسَلينَ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُک بِوَجْهِک الْکريمِ، وَبِنُورِ وَجْهِک الْمُنيرِ، وَمُلْکک الْقَديمِ،

ص: 90

يا حَىُّ يا قَيومُ، اَسْئَلُک بِاسْمِک الَّذى اَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَبِاسْمِک الَّذى يصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْأخِرُونَ، يا حَياً قَبْلَ کلِّ حَىٍّ وَيا حَياً بَعْدَ کلِّ

ص: 91

حَىٍّ، وَيا حَياً حينَ لا حَىَّ ،يا مُحْيىَ الْمَوْتى وَمُميتَ الْأَحْيآءِ، يا حَىُّ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، (1)

اَللّهُمَ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقآئِمَ بِاَمْرِک، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيهِ

ص: 92


1- خدايا اى پروردگار نور بزرگ و پروردگار کرسى بلند و پروردگار درياى جوشان و فرو فرستنده تورات و انجيل و زبور و پروردگار سايه و آفتاب داغ و فرو فرستنده قرآن برزگ و پروردگار فرشتگان مقرب و پيمبران و مرسلين خدايا از تو خواهم به ذات بزرگوارت و به نور جمال تابانت و فرمانروائى ديرينه ات اى زنده اى پاينده از تو خواهم بدان نامت که روشن شد بدان آسمانها و زمينها و بدان نامت که صالح و شايسته گشتند بدان پيشينيان و پسينيان اى زنده پيش از هر موجود، و اى زنده پس از هر موجود زنده و اى زنده در آن هنگام که زنده اى وجود نداشت اى زنده کن مردگان و اى ميراننده زندگان اى زنده اى که معبودى جز تو نيست

و عَلى ابآئِهِ الطَّاهِرينَ، عَنْ جَميعِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَمَغارِبِها، سَهْلِها وَجَبَلِها وَبَرِّها وَبَحْرِها، وَعَنّى وَعَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ

ص: 93

عَرْشِ اللَّهِ، وَمِدادَ کلِماتِهِ، وَما اَحْصاهُ عِلْمُهُ وَاَحاطَ بِهِ کتابُهُ، اَللّهُمَّ اِنّى اُجَدِّدُ لَهُ فى صَبيحَةِ يوْمى هذا وَما عِشْتُ مِنْ اَيامى، عَهْداً وَعَقْداً وَبَيعَةً لَهُ فى عُنُقى،

ص: 94

لا اَحُولُ عَنْها وَلا اَزُولُ اَبَداً، (1)

اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ اَنْصارِهِ وَاَعْوانِهِ، وَالذَّابّينَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعينَ اِلَيهِ فى قَضآءِ حَوآئِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلينَ لِأَوامِرِهِ، وَ

ص: 95


1- خدايا برسان به مولاى ما آن امام راهنماى راه يافته و قيام کننده به فرمان تو - که درودهاى خدا بر او و پدران پاکش باد - از طرف همه مردان و زنان با ايمان در شرقهاى زمين و غربهاى آن هموار آن و کوهش، خشکى آن و دريايش، و از طرف من و پدر و مادرم درودهائى هموزن عرش خدا و شماره کلمات و سخنان او و آنچه را دانشش احصاء کرده و کتاب و دفترش بدان احاطه دارد خدايا من تازه مى کنم در بامداد اين روز و هر چه زندگى کنم از روزهاى ديگر عهدو پيمان و بيعتى براى آن حضرت در گردنم که هرگز از آن سرنه پيچم و دست نکشم هرگز

الْمُحامينَ عَنْهُ، وَالسَّابِقينَ اِلى اِرادَتِهِ وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَينَ يدَيهِ، اَللّهُمَّ اِنْ حالَ بَينى وَبَينَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِک حَتْماً مَقْضِياً، فَاَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى

ص: 96

مُؤْتَزِراً کفَنى، شاهِراً سَيفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدَّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى، اَللّهُمَّ اَرِنىِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَميدَةَ، وَاکحَلْ ناظِرى

ص: 97

بِنَظْرَةٍ منِّى اِلَيهِ، وَعَجِّلْ فَرَجَهُ، وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَاَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُک بى مَحَجَّتَهُ وَاَنْفِذْ اَمْرَهُ، وَاشْدُدْ اَزْرَهُ، (1)

وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَک، وَاَحْىِ بِهِ عِبادَک، فَاِنَّک قُلْتَ وَقَوْلُک

ص: 98


1- خدايا قرار ده مرا از ياران و کمک کارانش و دفاع کنندگان از او و شتابندگان بسوى او در برآوردن خواسته هايش و انجام دستورات و اوامرش و مدافعين از آن حضرت و پيشى گيرندگان بسوى خواسته اش و شهادت يافتگان پيش رويش خدايا اگر حائل شد ميان من و او آن مرگى که قرار داده اى آن را بر بندگانت حتمى و مقرر پس بيرونم آر از گورم کفن به خود پيچيده با شميشر آخته و نيزه برهنه پاسخ گويان به نداى آن خواننده بزرگوار در شهر و باديه خدايا بنمايان به من آن جمال ارجمندو آن پيشانى نورانى پسنديده را و سرمه وصال ديدارش را به يک نگاه به ديده ام بکش و شتاب کن در ظهورش و آسان گردان خروجش را و وسيع گردان راهش را و مرا به راه او درآور و دستورش را نافذ گردان و پشتش را محکم کن

الْحَقُّ، ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کسَبَتْ اَيدِى النَّاسِ، فَاَظْهِرِ الّلهُمَّ لَنا وَلِيک وَابْنَ بِنْتِ نَبِيک الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک، حَتّى لا يظْفَرَ بِشَىْ ءٍ مِنَ

ص: 99

الْباطِلِ اِلاَّ مَزَّقَهُ، وَيحِقَّ الْحَقَ وَيحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اَللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِک، وَناصِراً لِمَنْ لا يجِدُ لَهُ ناصِراً غَيرَک، وَمُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ اَحْکامِ کتابِک، وَ

ص: 100

مُشَيداً لِما وَرَدَ مِنْ اَعْلامِ دينِک، وَسُنَنِ نَبِيک صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وَآلِهِ، وَاجْعَلْهُ اَللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِن بَاْسِ الْمُعْتَدينَ (1)

اَللّهُمَّ وَسُرَّ نَبِيک مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وَ

ص: 101


1- و آباد گردان خدايا بدست او شهرها و بلادت را و زنده گردان بوسيله اش بندگانت را زيرا که تو فرمودى و گفته ات حق است (که فرمودى): «آشکار شد تبهکارى در خشکى و دريا بخاطر کرده هاى مردم» پس آشکار کن براى ما خدايا نماينده ات را و پسر دختر پيامبرت که همنام رسول تو است تا دست نيابد به هيچ باطلى جز آنکه از هم بدراند و پابرجا کند حق را و ثابت کند آن را و بگردان آن بزرگوار را خدايا پناهگاه ستمديدگان بندگانت و ياور کسى که جز تو ياورى برايش يافت نشود و تازه کننده آن احکامى که از کتاب تو تعطيل مانده و محکم کننده آنچه رسيده از نشانه هاى دين و آئينت و دستورات پيامبرت صلى اللّه عليه و آله و قرارش ده خدايا از آنانکه نگاهش دارى از صولت و حمله زورگويان

آلِهِ بِرُؤْيتِهِ، وَمَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ، اَللّهُمَّ اکشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَعَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، اِنَّهُمْ يرَوْنَهُ بَعيداً وَنَراهُ

ص: 102

قَريباً بِرَحْمَتِک يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ. (1)

پس سه مرتبه دست بر ران راست خود می زنی و در هر مرتبه می گویی:

«اَلْعَجَلَ الْعَجَلَ يا مَوْلاىَ يا ص--احِبَ الزَّم--انِ»(2)

ص: 103


1- خدايا شاد گردان (دل) پيامبرت محمد صلى اللّه عليه و آله را به ديدارش و هم چنين هم که در دعوتش از آن حضرت پيروى کرد و رحم کن به بيچارگى ما پس از آن حضرت، خدايا بگشا اين اندوه را از اين امت به حضور امام زمان و شتاب کن براى ما در ظهور آن جناب که اينان ظهورش را دور پندارند ولى ما نزديک می بينيم به مهرت اى مهربانترين مهربانان
2- تعجیل فرما تعجیل فرما ای مولای ما ای صاحب زمان

اشعار

باز این چه شورش است

باز این چه شورش است که در خلق عالم است ***باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین ***بی نفخ صور خواسته تا عرش اعظم است

این صبح تیره باز دمید از کجا کزو ***کار جهان و خلق جهان جمله در هم است

گویا طلوع می کند از مغرب آفتاب ***کاشوب در تمامی ذرات عالم است

اگر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست ***این رستخیز عام که نامش محرم است

در بارگاه قدس که جای ملال نیست***سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است

جن و ملک بر آدمیان نوحه میکنند***گویا عزای اشرف اولاد آدم است

خورشید آسمان و زمین نور مشرقین ***پروردهی کنار رسول خدا حسین

ص: 104

آرزوی کربلا

«برمشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا ***بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»

«تشنه آب فراتم ای اجل مهلت بده ***تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا»

بر مشام جان رسد ای عاشقان بوی حسین ***کی رسد این کاروان خسته بر کوی حسین

اگر بنوشم جرعه ای از آب شیرین فرات***میکنم جان را فدای خاک مینوی حسین

مدتی شد از درون سینه ام پر میکشد***طایر دل در هوای خال هندوی حسین

گیرم از خون گلو یا رب من دلخون وضو ***تانماز آرم به یاد طاق ابروی حسین

در کنشت و کعبه و دیر و کلیسا هرکجا***جذبه عشقم کشد از جان و دل سوی حسین

بارالها کن نصیب عاشقان کربلا***تربت پاک شهیدان قبر نیکوی حسین

شد «حسینی» معتکف در کوی عشق و آرزو ***تا بگیرد بوسهای از لعل دلجوی حسین

ص: 105

کوی حسین

دل از جهان بریدم و گفتم حسین حسین***عشقت به جان خریدم و گفتم حسین حسین

چون مرغ پر شکسته از آشیان جدا***تاکوی او پریدم و گفتم حسین

میگفت یا حسین به روز و شب مادرم***من هم از او شنیدم و گفتم حسین

در نیمه های شب به امید حریم او***آه از جگرکشیدم و گفتم حسین حسین

گاهی زدم به سینه و گاهی به سر زدم ***گه پیرهن دریدم و گفتم حسین

دنبال دسته های حسینی برهنه پا***در کوچه ها دویدم و گفتم حسين حسين

ص: 106

ساقی طفلان

السلام عليك يا ابا الفضل العباس

یا جان دادن ساقی طفلان را تماشا کن***دو دستم را میان خاک و خون آغشته پیدا کن

اگر چه من نیم قابل که آئی بر سرم ای شه***بیا و در کنار پیکرم دیدار زهرا کن

به جان اصغرت از علقمه لب تشنه برگشتم***گواه ادعای من برو پرسش زدریا کن

خجل باشم که بی آب آمدم سوی خیام تو ***بزرگی از تو باشد گذر از جرم سقا کن

گره افتاده در کار گره بگشای محرومان ***بیا ای دست حق از کار سقا این گره وا کن

ص: 107

یا صاحب الزمان

اگر یک نظر به جانب ما از وفا کنی***حاجات ما به گوشه چشمی روا کنی

یک شب اگر به کلبه ما پا نهی ز لطف***از نور خویش کلبه ما با صفا کنی

از بهر رونمای تو صدبار جان دهیم***یک بار اگر از چهره خود پرده واکنی

برپا شود قیامت از آن قامت چو سرو***روز قیام چون که جهان را ندا کنی

چون یاوران خویش ندا میکنی شها***آیا شود که مرحمتی هم به ما کنی؟

آیی چو در مدینه سر قبر مادرت***قبر نهان فاطمه را بر ملاکنی

یابن الحسن «هنرورم» و شاعر توام***باشد قبول شعر مرا از وفا کنی

ص: 108

مهدی جان

تانبینم رخ زیبای تو را مهدی جان***دلم آرام نگیرد به خدا مهدی جان

نیمه جانی که به تن مانده نثار توکنم***گر ببینم گل رخسار تو را مهدی جان

نام دلجوی تو ای مظهر اسماء و صفات***همه جا ورد زبان است مرا مهدی جان

چشم امید به تو دوخته و آمده است***به در خانه لطف تو گدا مهدی جان

همچو پروانه دلم پر زند و بی تاب است***گرد انوار تو ای شمع هدی مهدی جان

من نه آنم که کشم دست گدایی از تو ***نکنم دامن لطف تو رها مهدی جان

تو نه آنی که کنی سائل خود را نومید***چون تویی معدن احسان وسخامهدی جانا

ص: 109

دستگیری کن از این غرقه دریای فتن***تا رهد از خطر موج بلا مهدی جان

خبر وصل توکو تاکه غمت دل گیرد***دیگر ای یوسف گمگشته بیا مهدی جان

عاشق منتظر خسته دل بیمارت***یابد از فیض حضور تو شفا مهدی جان

آنکه شد از تو جدا لعنت حق شامل اوست***مپسند اینکه شوم از تو جدا مهدی جان

کم مباد ای پسر فاطمه حتى آني***سایه لطف شما از سرما مهدی جان

قبله کعبه تو و روح عبادات تویی***من نخواهم ز خدا غیر تو را مهدی جان

ص: 110

مهدی عجل الله فرجه

چه خوش است دیده بیند رخ دلربای مهدی***که هوای دل نباشد به جز از هوای مهدی

چه خوش است جان و سر در قدمش نثار سازم***سر و جان ندارد ارزش که شود فدای مهدی

چه خوش است دست حاجت بزنم به دامن او***چه خوش است گر گذارم سر خود به پای مهدی

چه خوش است پرتو افکن شود آفتاب حسنش***که جهان شود مصفّا همه از صفای مهدی

اگر عاشق جمالش شده ای به روزگاران***دل شب ظهور مهدی طلب از خدای مهدی

شد ملک جان چراغان، ز فروغ ماه رویش***نبود به کشور دل به جز از ولای مهدی

به خدای هر دو عالم، نبود مرا به دل غم***که پراست نای جانم، همه از نوای مهدی

ص: 111

به خدا غلامی او، ندهم به پادشاهی***که به سر زد افسر مجد و شرف گدای مهدی

همه عمر «حافظی» هم ز خدای خویش خواهد ***که ثنای کس نگوید به جز از ثنای مهدی

خدا کند که بیایی

الا كه راز خدایی، خدا کند که بیایی***تو نور غیب نمایی، خدا کند که بیایی

دمی که بی تو برآید خدا کند که نباشد***الا که هستی مایی، خدا کند که بیایی

به گفتگوی تو دنیا، به جستجوی تو دلها***تو روح صلح و صفایی، خدا کند که بیایی

به هر دعا که توانم، تو را همیشه بخوانم***الاکه روح دعایی، خدا کند که بیایی

ص: 112

نظام نظم جهانی، امام عصر زمانی***یگانه راهنمایی، خدا کند که بیایی

دل مدینه شکسته، حرم به راه نشسته ***تو مروهای تو صفایی، خدا کند که بیایی

تو احترام حریمی، تو افتخار حطیمی***تو یادگار منایی، خدا کند که بیایی

تو مشعری عرفاتی، تو زمزمی تو فراتی***تورمز آب بقایی، خدا کند که بیایی

به سینه ها تو سروری، به دیده ها همه نوری***به دردها تو دوایی، خدا کند که بیایی

قسم به عصمت زهرا ، بيا ز غیبت کبری***دگر بس است جدایی، خدا کند که بیایی

« مؤيد» است و دعایت، اگر قبول خدایت ***فتد دعای گدایی، خدا کند که بیایی

ص: 113

غایب از نظر

ای غایب از نظر، نظری سوی ما فکن***آشفته بین ز غیبت روی تو مرد و زن

پوشیده نیست حالت افکار ما زتو ***حاضر میان جمعی و غایب ز انجمن

از بسکه دور گشت زمان ظهور تو***نزدیک شد که جان من آید برون ز تن

اگر بشنوم ظهور تو را بعد مردنم***از شوق، زیر خاک بدرم به تن کفن

از محنت زمانه و از جور روزگار***پابست غم نهانم و افسرده در علن

دارم نصیحتی ز خرد یاد ای «تقی»***فارغ شوی زغصه اگر بشنوی زَ من

بگذر از این جهان که نباید به کار تو ***جز مهر حجة بن حسن شاهد زَمَن

ص: 114

تو را دارم

تا تو را دارم غمی از محنت دنیا ندارم***وحشتی از هول قبر و سختی فرداندارم

در مجالس جذبه عشق تو من را می کشاند***ور نه کاری با کسی از مردم دنیا ندارم

و صحرای فراق

یک عمر به صحرای فراق تو دویدم ***آخر سخنی از لب لعلت نشنیدم

از آن روز که من عهد محبت به تو بستم ***از خلق جهان رشته پیوند بریدم

بر دامن لطف تو زدم دست تو ***بر دست عطای تو بود چشم امیدم

ص: 115

جدایی

شدم دلتنگ دیگر زین جدایی ***ندارد زندگی بی تو صفایی

به زندان غم هجرت اسیرم ***کی از زندان غم یابم رهایی

غم عشقت مرا بیچاره کرده ***دل تنگ مرا صدپاره کرده

هوای دیدن روی تو در عمر ***مرا در کوچه ها آواره کرده

ولای مهدی

چه خوش است من بمیرم به ره ولای مهدی***سر و جان بها ندارد که کنم فدای مهدی

همه نقد هستی خود بدهم به صاحب جان***که یکی دقیقه بینم رخ دلگشای مهدی

چه کنم چه چاره سازم که دل رمیده من***نکند هوای دیگر بجز از هوای مهدی

نه هوای کعبه دارم نه صفا و مروه خواهم***که ندارد این مکانها به جز از هوای مهدی

ص: 116

من دل شکسته هر دم، به امید در نشستم ***که مگر عیان ببینم، قد دلربای مهدی

چه کنم

جانم آمد به لب از دور یارم چه کنم***روز و شب از غم او زار و نزارم چه کنم

قابض روح چو خواهد که بگیرد جانم***اگر آن یار نیاید به کنارم چه کنم

اگر آن دلبر جانانه دوران از من ***دستگیری نکند آخر کارم چه کنم

ای که با یک نظری صد گره را بگشایی***گرهای سخت فتاده است به کارم چه کنم

ص: 117

بنمای رخ

بنمای رخ که خلقی، واله شوند و حیران ***بگشای لب که فریاد، از مرد و زن برآید

از حسرت دهانت، جانها به لب رسیده***کی درد دردمندان، از آن دهن برآید

بگشای تربت ما، بعد از وفات و بنگر***کز آتش فراقت، دود از کفن برآید

مهدی نیامد

جان عالم بر لب آمد ای خدا مهدی نیامد ***دیده پر خون شد جدا و دل جدا مهدی نیامد

بزم انس ماندارد بی حضور او صفایی ***عید ما رنگ عزا دارد، چرا مهدی نیامد

پرچم سرخ حسین آمد دلیل اینکه گوید***طالب خون شهید کربلا مهدی نیامد

ص: 118

ذكر من امن یجیب است و به مضطر حقیقی***من دعا کردم ولی روح دعا مهدی نیامد

هرچه گفتم یابن طاها یا بن یاسین بابن أحمد***العجل يابن النبي المصطفی مهدی نیامد

هرچه گفتم یا مغيث الشيعه نشنیدم جوابی***هرچه گفتم یا معز الاوليا مهدی نیامد

عشق ما امید ماو قبله ما هستی ما***صاحب ما و ولی عصر مامهدی نیامد

آتش هجران

سینه ای سوخته از آتش هجران دارم***سالها از غم تو سر به گریبان دارم

نبرد لذتی از دور گل بلبل زار***بی تو کسی آرزوی روضه رضوان دارم

ص: 119

هرگز از زحمت خود نیست اگر چیزی هست ***هر چه دارم همه از لطف تو خوبان دارم

تا که در کشتی امن تو مرا جا دادند***چه غم از موج خروشنده طوفان دارم

خوشی و خنده من در گرو دیدن توست ***از تو دورم که چنین دیدۂ گریان دارم

یا مرا مرگ بده یا به وصالت برسان***بیش از اینها نه دگر طاقت هجران دارم

منتظرم

روز و شب منتظرم تا که ز دلبر خبر آید***دلبرم از پس این پرده غیبت به درآید

خلق گویند که اید تو مخور غصه ولیکن***ترسم آخر که به وصلش نرسم عمر سرآید

ص: 120

بارالها به دلم نیست دگر تاب فراقش***چه شود کز کرمت این شب هجران به سراید

همچو یعقوب نشستم سر راهش من محزون***تا که از یوسف گمگشته زهرا خبر آید

کم کشته

گم گشته ام به اشک که پیدا کنم تو را***دل شسته ام ز جان که تمنا کنم تو را

چون باغ گل گشوده هزاران هزار چشم***تا یک نگاه بر رخ زیبا کنم تو را

طوبی بود چو خار رهی پیش پای من***هرگه که یاد قامت رعنا کنم تو را

بگشای چهز در بر آیینه دلم***تا جان فدای حسن دل آرا کنم تو را

ص: 121

گو از کدام رهگذران میکنی عبور ***کایم کنار راه و تماشا کنم تو را

دل برده اختیار ز دستم و گرنه من***لایق نیم که جان و دل اهدا کنم تو را

خاکسترم ز آتش دوزخ برون مباد ***سوودا اگر به جنت اعلا کنم تو را

شام سفر به ملک حجازم بود مگر***پیدا کنار تربت زهرا کنم تو را

ای ماه مصر و يوسف بازار دل بیا***تا کی طلب به دامن صحرا کنم تو را

بیچاره «میثمم» نگهی تا مگر شفيع ***در پیشگاه حق تعالی کنم تو را

ص: 122

آرزویم

همه هست آرزویم، که ببینم از تو رویی***چه زیان تو را که من هم، برسم به آرزویی

به کسی جمال خود را، ننموده ای و بینم***از همه جا به هر زبانی، بود از تو گفتگویی

نه به باغ ره دهندم، که گلی به کام بویم***نه دماغ آنکه از گل، شنوم به باغ بویی

همه خوشدل اینکه مطرب، بزند به تار چنگی***من از آن خوشم که چنگی، بزنم به تار مویی

موسم تفرج، به چمن روند و صحرا***تو قدم به چشم من نه، بنشین کنار جویی

چه شود که از ترحم، دمی ای سحاب رحمت***من خشک لب هم آخر، ز تو تر کنم گلویی

بشکست اگر دل من، به فدای چشم مستت ***سر خم می سلامت، شکند اگر سبویی

ص: 123

غم و درد و رنج و محنت، همه مستعد قتلم***تو ببر سر از تن من، ببر از میانه گویی

از چه شیخ پاکدامن، سوی مسجدم بخواند***رخ شیخ و سجده گاهی، سر ما و خاک کویی

نه وطن پرستی از من، به وطن نموده یادی***نه زمن کسی به غربت، بنموده جستجویی

بنموده تیره روزم ، ستم سیاه چشمی***بنموده مو سپیدم، صنم سپید مویی

چه شود که راه یابد، سوی آب چشمه کامی***چه شود که کام جوید، ز لب تو کام جویی

به ره تو بسکه نالم، ز غم تو بسکه مویم***شده ام ز ناله نایی، شده ام ز مویه مویی

نظری به سوی «رضوانی» دردمند مسکین ***که به جز درت امیدش، نبود به هیچ رویی

ص: 124

شبهای انتظار

تاکی در انتظار تو شب را سحر کنم***شب تا سحر به یاد رخت ناله سر کنم

ای غایب از نظر نظری کن به حال من***تا چند سیل اشک روان از بصر کنم

چشمم به راه و حال تباه و الم فزون***از هجرت ارتزاق به خون جگر کنم

بگذشت عمر و راه وصال توطی نشد***آیا شود که بر رخ خوبت نظر کنم

اندر هوای فیض لقای تو روز و شب***خود را قرین محنت و رنج و خطر کنم

ای فیض بخش عالم امکان عنایتی***کن تا در استان جلالت گذر کنم

در هر کجا تویی چه به رضوی چه ذی طوی***منت گذار تا که به سویت سفر کنم

ص: 125

دست مرا بگیر که از پافتاده ام***بادش که در ره تو فدا جان و سر کنم

« حیرانم» و لقای تو می خواهم ای حبیب***خود آگهی به آنکه سخن مختصر کنم

در دل خود کشیده ام نقش جمال یار را ***پیشه خود نمودهام حالت انتظار را

ریخته دام و دانه شد از خط و خال خویشتن***صید نموده مرغ دل برده از او قرار را

سوزم و سازم از غمش روز و شبان به خون دل***تاكه مگر ببینم آن طره مشکبار را

دولت وصل او اگر یکشبي أيدم به کف***شرح فراق کی توان داد یک از هزار را

چشم امید دوختن در ره وصل تابه کی***برده شسرار هجر او از کفم اختیار را

ص: 126

ای مه برج معدلت پرده از چهره بر فکن***شو ز دو چشم عاشقان زآب كرم غبار را

سوختگان خویش را کن نظر عنایتی***مرهمی از کرم به این دل داغدار را

« حیران» را ز جلوه ای از رخ خویش مات کن ***تا رهد از خودی خود، ترک کند دیار را

یاعلی

ص: 127

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109