پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و امام مهدی(عج)

مشخصات کتاب

سرشناسه:لطفی، مهدی

عنوان و نام پديدآور:پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و امام مهدی(عج)/ مهدی لطفی؛ تهیه شده در مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما.

مشخصات نشر:قم: کتاب طه، 1387.

مشخصات ظاهری:67ص.

فروست:با پیامبر؛ 29

شابک:10000 ریال: 964-7019-98-X

یادداشت:کتابنامه : [69] - 71 ؛ همچنین به صورت زیرنویس.

موضوع:محمد (ص)، پیامبر اسلام، 53 قبل از هجرت - 11ق. -- دیدگاه درباره مهدویت

موضوع:مهدویت-- انتظار-- احادیث

شناسه افزوده:صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران. مرکز پژوهشهای اسلامی

رده بندی کنگره:BP224/2/ل6پ9 1387

رده بندی دیویی:297/462

شماره کتابشناسی ملی:1880578

ص: 1

اشاره

پيامبر و امام مهدى(عج)

با پیامبر : 29

نويسنده: مهدى لطفى

نام ويراستار: حبيب مقيمىتهيه كننده: مركز پژوهش هاى اسلامى صدا و سيما

ناشر: کتاب طه

چاپ: شريعت

نوبت چاپ: اول زمستان 1387

شمارگان: 3000

بها: 10000 ريال

حق چاپ براى ناشر محفوظ است

نشانى: قم، بلوار امين، مركز پژوهش هاى اسلامى صدا و سيما

پست الكترونيكى: Email: IRC@IRIB.ir

تلفن: 2919670-0251 دورنگار: 2915510

شابك: X-98-7019-964ISBN: 964-7019-98-x \

ص: 2

سخن ناشر

پيام آور بزرگ اسلام(ص) که سرآمد آفرينش خداوندي است، الگوي کامل انسان در زندگي فردي و اجتماعي و درس آموز همه فرزندان آدم است. وي چراغ هدايتي است که بر همه تاريخ بشر روشنايي بخشيده و با گفتار و کردار بي مثالش و نيز با سنت هايي که پايه گذارد، برنامه جامع سير از خاک تا افلاک و از دنيا تا آخرت را ارائه داشت. ازاين رو جا دارد، همواره به سيره و سخن آن بزرگوار توجهي ويژه شده و روايت هايي نو از آن عرضه گردد.

همکاري مؤسسات مختلف در اين عرصه مي تواند خود مصداقي از آن چيزي باشد که در سيره پيامبر بزرگ اسلام بر آن تأکيدشده و آن همدي و همراهي و همکاري مؤمنان با يکديگر است. ازاين رو، مرکز پژوهش هاي اسلامي صدا و سيما و مؤسسه فرهنگي طه، انتشار سلسله کتاب هاي با پيامبر را در دستور کار خود قرار دادند.

مرکز پژوهش هاي اسلامي صدا و سيما

مؤسسه فرهنگي طه

ص: 3

پيش گفتار

حضرت محمد صلى الله عليه و آله در مدت حيات خويش، در زمينه آخرين جانشين خود، روايت هاى بسيارى با تعبيرهاى گوناگون، براى آيندگان به يادگار گذاشته است. اين مسئله بيانگر جايگاه ويژه مهدويت نزد آن حضرت است.

پيامبر اعظم صلى الله عليه و آله با بيان مسئله انتظار و ارزش آن، امت اسلامى را به اميد و حركت همراه با شناخت راهنمايى مى كند. با اين حال، جامعه اسلامى از سيره و سخنان آن پيامبر رحمت غافل شد و مردم در شناخت و شناساندن امام مهدى(عج) سستى ورزيديد. آنان كار را به جايى رساندند كه عده اى كه خود را عالم دين معرفى مى كردند، وجود آن حضرت را انكار كردند و در تاريكى و جهالت نوشته ها و گفتارهاى خود، مردم را از توجه به آن حضرت باز داشتند. اگرمردم از نخستين روزهاى غيبت به حال تباه خود پى مى بردند و به سوى آن نور خدا توجه مى كردند، دوران ظلمت، اين گونه طولانى نمى شد. بر اثر روشن نشدن مسائل مهدويت براى مردم، غفلت بر جامعه حكم فرما شد و مسلمانان در دوران غيبت، از ياد حضرت غافل شدند و اگر هم در گفتار از آن حضرت سخن گفتند، در عمل با او مخالفت كردند.

سيد بن طاووس به فرزندش وصيت مى كند:

تو و برادرانت را سفارش مى كنم به راستى و درستى در معامله با خداوند عزوجل و رسول او و حفظ رعايت آنچه خدا و رسولش درباره ظهور مولاى ما مهدى(عج) بيان فرمود و بشارت داد كه گفتار و كردار بسيارى از مردم درباره آن حضرت از جنبه هاى گوناگون با عقيده آنان مخالفت دارد. براى مثال بسيار ديده ايم

ص: 4

كه اگر مالى از كسى گُم شود با تمام توان براى پيدا كردن آن مى كوشند، ولى نديده ايم در تأخير ظهور آن حضرت چنين رفتار كنند.(1)

از آنجا كه نجات از همان در آيد كه گرفتارى آمده است، بيان مسائل مربوط به مهدويت از راه رسانه هاى همگانى مى تواند با ايجاد شوق در مردم، مقدمات ظهورش را فراهم آورد تا مردم با شناخت كامل كه شرط نخست براى رسيدن به مطلوب است، به درگاه تنها راه روى آورند. بى شك، فعاليت در اين راستا، بسيار ضرورى و حساس به نظر مى رسد.

خداوند در كتاب هاى پيامبران پيشين بشارتش را داده است و رسول اكرم صلى الله عليه و آلهو امامان معصوم عليهم السلام سال ها پيش از تولدمهدى(عج) و آغاز غيبت او از مسائل گوناگون مهدويت سخن گفته اند. روايت هاى متواترى نيز كه از زبان پيامبر اسلام در موضوع مهدويت نقل شده است، از اهتمام ايشان در بيان مسائل مربوط به مهدويت حكايت مى كند.

شاگردان مكتب امامان معصوم عليهم السلام، به پيروى از سيره پيامبر اعظم صلى الله عليه و آله، از سال ها پيش از آغاز غيبت و تولد حضرت مهدى(عج) به نوشتن آثارى درباره مهدويت و غيبت پرداختند و كتاب هايى به قلم ياران ائمه پيشين در موضوع غيبت پديد آمده است. پس تاريخ تحقيق درباره مهدى(عج) به پيش از تولد آن حضرت بازمى گردد و از آن زمان تاكنون، علماى شيعه و سنى، كتاب هاى فراوانى را درباره حضرت مهدى(عج) نوشته اند.

نويسنده كتاب در انتظار ققنوس از سى كتاب نام مى برد كه پيش از تولد امام

ص: 5


1- . سيد بن طاووس، برنامه سعادت، ترجمه المحجة، ترجمه: سيد محمدباقر گلپايگانى، بى جا، نشر مكتبة المرتضويه، بى تا، ص 190.

مهدى(عج) به بحث درباره مسائل غيبت و مهدى(عج) پرداخته اند. همچنين وى از 59 كتاب مستقل نام مى برد كه علماى اهل سنت درباره مهدى(عج) نوشته اند.(1)

شمار كتاب هايى كه پس از غيبت حضرت مهدى(عج) به دست علماى شيعه پديد آمده است، به هزار جلد مى رسد.

اين پژوهش مى كوشد به اين مباحث بپردازد: مسئله مهدويت در ميان شيعه و ديگر فرقه هاى اسلامى؛ چالش هاى دوران غيبتو وظايف منتظران در عصر غيبت؛ سيره فردى و حكومتى حضرت مهدى(عج) و اوضاع فرهنگى و اقتصادى دوران حضرت مهدى(عج) و نشانه هاى ظهور حضرت مهدى(عج).

ص: 6


1- . ثامر عميدى، در انتظار ققنوس، قم، مؤسسه امام خمينى رحمه الله، 1384، چ 4، صص 20 - 22.

فصل اول: تبار مهدى(عج)

اشاره

پيامبر اعظم صلى الله عليه و آله در محافل و مجالس گوناگون همه ويژگى هاى امام مهدى(عج) را معرفى كرد. رسول خدا صلى الله عليه و آله بر آن بود چهره روشنى از امام مهدى(عج) ترسيم كند تا همگان در طول تاريخ، مهدى(عج) موعود را به درستى بشناسند و از گرايش به فرقه هاى دروغين و مدعيان مهدويت نجات يابند. پيامبر، مهدى(عج) را از دودمان پاكان و عترت خويش، پسر فاطمه زهرا عليهاالسلام و علىمرتضى عليه السلام، از تبار امام حسين عليه السلام، نهمين فرزند امام حسين عليه السلامو آخرين وصى خود معرفى كرده است. پدرش را امام حسن عسكرى اعلام كرد؛ او را هم نام خود ناميد و در خلق وخو شبيه خود دانست. در اين باره به چند روايت اشاره مى كنيم:

1. ام سلمه، همسر گرامى رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل مى كند: «از پيامبر شنيدم كه فرمود: مهدى(عج) از عترت من و از فرزندان فاطمه هست».(1)

2. رسول خدا صلى الله عليه و آله در روايتى ديگر فرمود:

جبرئيل از نزد خداى تعالى به من خبر داد: اى محمد! همانا خدا از بنى هاشم، هفت نفر را

ص: 7


1- . محمدبن طلحه شافعى، مطالب السئول، بيروت، مؤسسه البلاغ، 1419 ه- . ق، چ 1، ص 313.

برگزيد كه در گذشته و آينده، نظيرشان را خلق نكرده است. تو يا رسول اللّه، سرور پيامبران؛ على بن ابى طالب، وصى تو سرور اوصيا؛ حسن و حسين، دو سبط تو، سيدالاسباط؛ عمويت، حمزه، سيدالشهدا و جعفر، پسرعمويت كه در بهشت با فرشتگان پرواز كند، به هرجا كه بخواهد. نيز از شماست حضرت قائم كه عيسى بن مريم پشت سرش نماز مى خواند وقتى كه به زمين فرود آيد. او از ذريه على و فاطمه و از نسل حسين است.(1)

3. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله خطاب به حضرت على عليه السلام فرمود:

يا على! اگر نماند از دنيا مگر يك روز، خدا آن روز را طولانى كند تا مردى از عترت تو كه به او مهدى(عج) مى گويند، مالك زمين شود... .(2)

4. رسول خدا صلى الله عليه و آله، حضرت مهدى(عج) را نهمين امام از نسل امام حسين عليه السلام معرفى كرد و خطاب به عمار فرمود:

اى عمار! همانا از صلب و نسل فرزندم حسين، نه امام بيايد كه نهمين امام از فرزندان حسين از نظر شيعيانش غيبت كند.(3)

5. پيامبر اعظم صلى الله عليه و آله، امامان پس از خود را دوازده نفر و على عليه السلامرا نخستين امام و مهدى(عج) را آخرين امام و وصى خود معرفى كرد و فرمود:

امامان پس از من دوازده نفر هستند. يا على! تو اولين امامى و آخرين آنها حضرت قائم

ص: 8


1- . محمدبن يعقوب كلينى، كافى، بيروت، دارالاضواء، 1405 ه- . ق، چ 3، ج 8 ، ص 42، ح 10.
2- . محمد بن جرير طبرى، دلايل الامامة، مطبعة الحيدريه، نجف، ص 250.
3- . على بن يونس نباطى بياضى، الصراط المستقيم، نجف، مطبعة الحيدرية، 1384 ه- . ق، ج 2، ص 118.

است كه خدا شرق و غرب دنيا را به دست ايشان فتح كند.(1)

6 . پيامبر در حديث هاى گوناگونى، اجداد حضرت مهدى(عج) را نام مى برد و در نهايت، حضرت مهدى(عج) را آخرين امام و فرزند امام حسن عسكرى عليه السلام معرفى مى كند.(2)

علامه مجلسى حديث مفصلى از پيامبر آورده كه چنين است:

... همانا خداى تبارك و تعالى در صلب حسن (امام حسن عسكرى عليه السلام) نطفه اى پاك و پاكيزه، طاهر و مطهر قرار دهد (و از نسل او به وجود آورد.) فردى كه راضى شود به ولايت او هر مؤمنى كه خدا از او بر ولايت (مهدى(عج))، عهد گرفته است و انكار كند او را هر معاندى. او (مهدى(عج))، امام پاك و متقى و آراسته به كمالات و هادى و مهدى(عج)است. او حكم كند بر عدل و امر كند بر عدل و تصديق كند خداى تعالى را و خدا او را تصديق كند... براى او گنج هايى است كه نه طلا و نه نقره است، بلكه مركب هاى نيكو و زيبا و مردانى است كه خدا آنان را از بلاد دور بر گردش جمع كند كه به تعداد اهل بدر و 313 نفرند. با او صحيفه اى مختوم است كه در آن تعداد و نام و نسب و بلاد يارانش و تمام مشخصات آنها نوشته شده است... .(3)

نام و كنيه حضرت مهدى(عج)

پيامبر در حديث هاى گوناگونى، مهدى(عج) را هم نام خود و كنيه اش را كنيه خود و خلق وخوى مهدى(عج) را خلق وخوى خود معرفى كرده است. ايشان در حديثى مى فرمايد:

در آخرالزمان، مردى از فرزندانم ظهور كند كه نامش، نام من و كنيه اش، كنيه من است و

ص: 9


1- . شيخ صدوق، كمال الدين، قم، دارالكتب الاسلامية، 1395 ه- . ق، ج 1، ص 298؛ محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، بيروت، مؤسسة الوفاء، 1404 ه- . ق، ج 39، ص 229.
2- . قندوزى، ينابيع المودة، قم، منشورات رضى، چ 1، ج 2، باب 76، ص 529.
3- . بحارالانوار، ج 36، صص 207 و 208.

زمين را از عدل و داد پر كند پس از آنكه از جور و ستم پر شود. او همان مهدى(عج) است.(1)

همچنين در حديث ديگرى فرمود: «اسمش، اسم من و خلقش، خلق و خوى من است».(2)

شباهت به رسول خدا صلى الله عليه و آله

پيامبر در بيان خلق وخوى مهدى(عج) فرمود:

اخلاق مهدى(عج) چون اخلاق من و خوى وى چون خوى من است.(3) پدر و مادرم فداى او [مهدى(عج)] باد كه شبيه من و شبيه موسى بن عمران است و بر او پيراهن هايى از نوراست كه از شعاع قدس فروغ مى گيرد.(4)

ويژگى هاى امام مهدى(عج) در حديث معراج

در معراج آنجا كه خداى تبارك و تعالى با بنده اش بى واسطه سخن مى گفت و اسرار آينده را براى پيامبرش بيان مى كرد، خداوند درباره جانشينان پيامبر و حضرت مهدى(عج) سخن گفت و وعده پيروزى اراده الهى به دست مهدى(عج) را به محمد صلى الله عليه و آله داد. پيامبر اعظم صلى الله عليه و آله فرمود:

ص: 10


1- . شيخ مرتضى حر عاملى، اثبات الهداه، تحقيق: ابوطالب تجليل، ايران، بى نا، بى تا، ج 3، ص 607، ح 111.
2- . همان، ص 608، ح 117.
3- . بحارالانوار، ج 51، ص 82، ح 23.
4- . همان، ج 36، ص 337. شايد وجه تشبيه حضرت مهدىعج به حضرت موسى عليه السلام در پنهان بودن تولد حضرت مهدى(عج) باشد كه همچون موسى مخفى بود و بر مادرش آثار حمل آشكار نبود.

چون به معراج رفتم، از آسمان هفتم سدره المنتهى عروج كردم و از سدره المنتهى به پرده و حجابى از نور. پس خداى تعالى مرا خواند و فرمود: اى محمد! با قائم از شما، زمينم را به تسبيح و تهليل و تقديس و تكبير و تمجيدم زنده مى كنم و زمين را از دشمنانم پاك كنم و اولياى خودم را وارث آن مى گردانم و به وسيله مهدى(عج) به علم خود زمين و بندگانم را زنده مى كنم و ذخاير زمين را به مشيت خود بر او آشكار مى كنم و او را بر اسرار و ضماير به اراده ام مطلع مى كنم و با ملايكه ام به ياريش مى شتابم تا به واسطه او دينم را اعلان و امرم را تنفيذ كنم. پس مهدى(عج) به حق، ولىّ من و به حق، بنده من است.(1)

در نقلى ديگر آمده است:

... اى محمد! تو بنده من و من پروردگار تواَم. پس مرا عبادت كن و بر من توكل كن كه همانا تو نور من در ميان بندگانم و فرستاده من بر خلقم هستى. بهشت را براى پيروان تو آفريدم و براى مخالفان تو دوزخ را فراهم كردم و كرامتم را بر جانشينان تو لازم گرداندم و ثوابم را براى شيعيان تو مقرر ساختم. پس گفتم: جانشينان من كههستند؟ خطاب رسيد: نام جانشينان تو بر ساق عرش نوشته شده است. به ساق عرش نگريستم و دوازده نور ديدم. هر نورى در سطرى سبز كه اولشان على بن ابى طالب و آخرشان مهدى(عج) امتم بود. پس خطاب رسيد: اى محمد! اينان اوليا و دوستان و برگزيدگان من و حجتم بر خلقم بعد از تواند.

... به عزت و جلالم سوگند، به واسطه ايشان، دينم را چيره و كلمه ام را بلند مى كنم و به وسيله آخرين وصى تو، زمين را از دشمنانم پاك مى گردانم و مشرق و مغرب زمين را به تمليك او درمى آورم و باد را مسخر او مى كنم و گردن كشان سرسخت را رام او مى سازم و او را بر نردبان ترقى بالا مى برم و با لشكريان خود يارى اش مى كنم و با فرشتگانم به او مدد مى رسانم تا آنكه دعوتم را آشكار كند و مردمان را بر توحيدم گرد آورد. سپس ملكش را تداوم بخشم و تا روز قيامت، آن را در سلطه اولياى خود قرار دهم.(2)

ص: 11


1- . شيخ صدوق، امالى، بيروت، اعلمى، بى تا، مجلس 92، ح 4، ص 504؛ بحارالانوار، ج 18، باب 3، ص 341، ح 49.
2- . شيخ صدوق، كمال الدين، ترجمه: منصور پهلوان، قم، انتشارات مسجد جمكران، 1384، چ 3، ج 1، ص 481.

از فراز آخر روايت معلوم مى شود پس از ظهور حضرت مهدى(عج)، بدى و ستم تا قيامت از عرصه گيتى رخت برمى بندد و ستم كاران نابود مى شوند و تا قيام قيامت، عدالت مهدوى بر جهان حكم فرما خواهد بود.

ص: 12

فصل دوم: مقام و سيره فردى حضرت مهدى(عج)

مقام مهدى(عج)

اراده خداوند از خلقت و فرستادن پيامبران و پيام همه آموزه ها و آرمان هاى پيامبران و امامان به وسيله مهدى(عج) به حقيقت مى پيوندد. به وسيله مهدى(عج)، آثار تلاش همه پيامبران و امامان در جامعه ديده خواهد شد. او بايد دانشى نامتناهى و قدرت روحى بالايى داشته باشد. مقام مهدى(عج) نزد رسول خدا صلى الله عليه و آلهكه اشرف مخلوقات است، به قدرى بالاست كه آن حضرت، پدر و مادر خود را فدايش مى كند و مى فرمايد:

پدر و مادرم فداى مهدى(عج) باد كه او هم نام من و شبيه من و شبيه موسى بن عمران است. براى او پيراهن هايى از نور است كه از شعاع قدس فروغمى گيرد.(1)

و در حديث ديگرى، مهدى(عج) را افضل حجج خوانده است:

... خدا از ميان مردم، بنى هاشم و از بنى هاشم، من و على را برگزيد و از من و على، حسن و حسين و بقيه دوازده امام را از نسل حسين برگزيد كه نهمين آنها ظاهر و باطن حجج و او افضل

ص: 13


1- . بحارالانوار، ج 36، ص 337؛ على بن محمد خزاز، كفاية الأثر، قم، بيدار، 1401 ه- . ق، ص 158.

اوصيا و قائم آنهاست.(1)

با نگاهى به حديث معراج، مقام مهدى(عج) نزد خدا و رسولش روشن مى شود. خداوند در معراج، انوار مقدس امامان معصوم و فاطمه زهرا عليهاالسلام را به پيامبر نشان داد. حضرت محمد صلى الله عليه و آله درباره جايگاه حضرت مهدى(عج) فرموده است:

نور حجة بن الحسن قائم را در ميان انوار آنها ديدم كه چون ستاره اى پرفروغ مى درخشيد. خداى متعال فرمود: اين انوار امامان پس از توست و اين نور پرفروغ قائم است كه حلال و حرام مرا بر روى زمين جارى كند و به واسطه او از دشمنانم انتقام گيرم و او مايه راحتى اولياى من است.(2)

پيامبر اعظم صلى الله عليه و آله فرمود: «مهدى(عج)، طاووس اهل بهشت است».(3)

همچنين درباره جايگاه مهدى(عج) مى فرمايد:

مهدى(عج)، برگزيده خداست و چون ظهور كند، منادى از سوى خدا ندا دهد: آگاه باشيد كه او برگزيده خداست. پس سخن او را بشنويد و اطاعتش كنيد.(4)

ص: 14


1- . محمد بن ابراهيم نعمانى، الغيبه، تهران، مكتبة الصدوق، 1397 ه- . ق، باب 4، ص 67 ، ح 7؛ بحارالانوار، ج 36، ص 256.
2- . بحارالانوار، ج 52، ص 479.
3- . على بن عيسى اربلى، كشف الغمه، بيروت، دارالكتب الاسلامى، بى تا، ج 3، ص 271؛ اثبات الهداة، ج 3، ص 600 ؛ بحارالانوار، ج 51، ص 90.
4- . اثبات الهداة، ج 3، ص 615، ح 158.

وارث علم نبوى

انقلاب مهدى(عج)، ده ها انقلاب در يك انقلاب است. مهدى(عج)، متولى انقلاب فرهنگى، تربيتى، روانى و اجتماعى و اقتصادى در جامعه دوران ظهور است و جهانى سازى، به معناى حقيقى خود بر مبناى عدالت، به دست او در جامعه عملى خواهد شد. حضرت محمد صلى الله عليه و آله فرمود:

... خداى تعالى به ذوالقرنين تمكين داد و او را بر روى زمين توانا ساخت و اسباب همه چيز را به او عطا كرد و مشرق و مغرب را مسخّر او گردانيد. خداى تعالى، شيوه و روش او را در قائم از اولاد من جارى خواهد ساخت.(1)

خداى تعالى در توصيف ذوالقرنين مى فرمايد: «ما به او در روى زمين قدرت و حكومت داديم و اسباب هر چيزى را در اختيارش گذاشتيم... .» (كهف:48) به فرمايش پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله، تمام آن اسباب و علوم به امام زمان هم داده مى شود. پس حضرت مهدى(عج) را به ذوالقرنين تشبيه مى كند.پيامبر در فرازى از خطبه غدير مى فرمايد:

خاتم امامان از ما مهدى(عج) است كه ظاهركننده دين و منتقم دشمنان است. آگاه باشيد كه او برگزيده خداست و وارث هر علمى است و خبردهنده از سوى خداست و بر هر علمى احاطه دارد. او رشيد و سديد است. او آخرين حجج الهى است و پس از وى حجتى نيست. حق جز او چيز ديگرى نيست و نور جز از سوى او نيست و غالبى بر او نيست. آگاه باشيد كه او ولىّ خدا در زمين بر خلقش و امين خدا بر سرّ و آشكار اوست.(2)

ص: 15


1- . ابن جمعه حويزى، تفسير نورالثقلين، قم، انتشارات اسماعيليان، 1415 ه- . ق، چ 4، ج 3، ص 294، ح 204.
2- . لطف الله صافى گلپايگانى، منتخب الأثر، مؤسسه حضرت معصومه عليهاالسلام، 1419 ه- . ق، چ 1، ص 227.

رسول رحمت در حديثى ديگر درباره حضرت مهدى(عج) و امامان پيشين مى فرمايد: «خدا علم و حكمت و فهم مرا به ايشان داده و آنان را از سرشت من آفريده است».(1)

همچنين در روايتى از پيامبر گرامى اسلام، درباره علم مهدى(عج) و ارتباط او با وحى چنين آمده است:

... براى مهدى(عج)، علمى است كه چون وقت ظهورش فرا رسد، آن علم ظاهر و منتشر شود. آن علم در نفس مهدى(عج) است و خداى تعالى با وى سخن گويد.(2)

در حديث هاى گوناگون، از فضل و علم و مقام جانشينان پس از پيامبر كه نخستين آنها على عليه السلام و آخرين آنها، حضرت مهدى(عج) است، خبر داده شده و بر لزوماطاعت از آنها تأكيد شده است. از جمله پروردگار در حديثى چنين مى فرمايد:

... [اى پيامبر]! فضل آنها از فضل تو و حق آنها حق توست و اطاعت از آنها اطاعت از توست و معصيت آنها معصيت توست. آنها امامان هدايت پس از تو هستند... آنها به حق، خزانه دار علم من پس از تو هستند... .(3)

ص: 16


1- . على حائرى، الزام الناصب، بيروت، مؤسسه اعلمى، 1422 ه- . ق، چ 1، ج 1، ص 189.
2- . بحارالانوار، ج 36، ص 208.
3- . محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، قم، كتاب خانه آيت اللّه مرعشى، 1404 ه- . ق، ص 54، ح 3.

بخشش و عدالت مهدى(عج)

دولت مهدى(عج)، دولت حق است و در دولت حق كه بر پايه عدل است، همه گروه هاى اجتماعى در رفاه و آسايش خواهند بود؛ يعنى عده اى كاخ نشين و برخى محتاج نان شبشان نيستند. نعيم بن حماد در نشانه ها و صفت هاى مهدى(عج) چنين آورده است: «در مال، بخشنده است؛ با مسكينان، رحيم و مهربان است و درباره كارگزاران بسيار سخت گير خواهد بود».(1)

پيامبر اسلام درباره بخشش مهدى(عج) مى فرمايد:

مردى نزد مهدى(عج) مى آيد و عرض مى كند: اى مهدى(عج)! به من بخشش كن. پس حضرتش به قدرى كه بتواند حمل كند، به او مى بخشد.(2)

پيامبر اسلام در روايت ديگرى فرمود:مردى به سويش مى آيد و درخواست كمك مى كند. اموال فراوانى نزد حضرت هست. حضرت به خود آن مرد مى فرمايد: خود [آنچه مى خواهى] بردار.(3)

بايد گفت بخشش مهدى(عج) هم بر پايه عدل است. پيامبر فرمود: «او مال را به طور مساوى تقسيم مى كند».(4)

ص: 17


1- . نعيم ابن حماد، الفتن، بى جا، انتشارات مكتبة الحيدريه، 1383 ه- . ق، چ 1، ص 279.
2- . ابن سوره، سنن ترمذى، بيروت، دارالفكر، 1421 ه- . ق، ج 4، ص 100.
3- . بحارالانوار، ج 52، ص 379.
4- . همان، ج 51، ص 82 .

به دليل فراوانى بخشش مهدى(عج)، نيازمندى باقى نمى ماند. او آن قدر مى بخشد كه شخص بى نياز شود.

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در وصف مهدى(عج) فرمود:

اموال را برابر تقسيم مى كند و خداى تعالى دل هاى امت محمد را از غنا پر مى كند و عدالتش ايشان را فرا مى گيرد، به گونه اى كه منادى به امر حضرت مهدى(عج) ندا مى كند: آيا كسى را به مال احتياج هست؟(1)... و عطيه او گواراست... .(2)

احياگر دين

مهدى(عج)، آخرين ذخيره الهى است. زمانى كه اركان دين رو به زوال است، با ظهور خود دين نبوى را احيا مى كند و توحيد را در سراسر دنيا حاكم مى سازد. در دولت مهدوى، اسلام، مرزهاى نهايى خود را درمى نوردد و اسلام، به دين جهانى و قرآن كه كامل ترين آموزه هاى وحى است، به قانوناساسى دنيا تبديل مى شود. بدين ترتيب، تلاش هاى پيامبران و جانشينان آنان به ثمر مى نشيند. پيامبر اسلام مى فرمايد:

دوازدهمين فرزندم به گونه اى غايب مى شود كه ديده نمى شود. زمانى فرا مى رسد كه از اسلام نماند جز نامى و از قرآن جز اثرى. در آن هنگام، خدا به وى اذن قيام مى دهد. پس او قيام مى كند و خدا به وسيله او اسلام را تقويت و از نو تجديد مى كند.(3)

ص: 18


1- . محمدباقر مجلسى، مهدى موعود، ترجمه: اروميه اى، قم، انتشارات مسجد جمكران، 1381، چ 4، ج 1، ص 150.
2- . همان، ج 1، ص 137؛ اثبات الهداة، ج 3، ص 595.
3- . داوود الهامى، آخرين اميد، قم، انتشارات مكتب اسلام، 1377، چ 2، ص 281.

همچنين به فاطمه زهرا عليهاالسلام فرمود:

... خدا در آن هنگام مهدى(عج) را مى فرستد. مهدى(عج) دژهاى گمراهى را فتح و دل هاى مرده را زنده مى كند و دين را در آخرالزمان استوار مى سازد. همان گونه كه من در اول زمان، دين را بر پا داشتم و زمين را عدالت و قسط پر مى كند پس از آنكه از ستم پر شود.(1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله در حديث ديگرى مى فرمايد:

خدا به واسطه مهدى(عج)، دين را به جامعه باز مى گرداند و به دست او فتوحات صورت مى گيرد و نماند بر روى زمين مگر كسى كه به وحدانيت خدا شهادت دهد.(2)

اين روايت ها به روشنى دلالت مى كند كه روش مهدى(عج) همان روش رسول خدا صلى الله عليه و آله است و برنامه دولتش، ترويج اسلام و تجديد عظمت قرآن خواهد بود. اين نخستين گام دولت مهدى(عج) است.

غيبت مهدى(عج)

عبدالله بن عباس از پيامبر اعظم صلى الله عليه و آله نقل مى كند كه فرمود:

... در صلب حسين، امامانى قرار داد كه امر مرا برپا دارند. نهمين آنان قائم اهل بيت من و مهدى(عج) امتم و شبيه ترين مردمان به من از نظر شمايل و گفتار و كردار باشد كه پس از غيبت طولانى و حيرتى گمراه كننده ظهور مى كند و دين خدا را چيره مى گرداند... .(3)

غيبت حجت الهى، يكى از اسباب امتحان امت است. رسالت پيامبر، هدايت و نجات امت از گرفتارى در گرداب هاى گمراهى است. ايشان از

ص: 19


1- . اثبات الهداة، ج 3، ص 592، ح 12.
2- . همان، ج 3، ص 608 .
3- . كمال الدين، ص 484، ح 1.

غيبت دوازدهمين جانشين خويش خبر داد تا امتش در پرتو نور كلمات او، در روزهاى غيبت حضرت مهدى(عج)، از گمراهى و گرفتارى در دام هاى شيطان نجات يابند و فرمود:

مهدى(عج) از فرزندان من است. براى او غيبتى است كه به خاطر آن، امت ها دچار حيرت و گمراهى خواهند شد... .(1)

در حديث ديگرى كه على عليه السلام راويت كرده است، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله، جانشينان پس از خود را نام مى برد و مى فرمايد:

پس جانشينى را امام حسن [عسكرى] به فرزندش قائم واگذار مى كند. پس امام [مهدى(عج)] از ديده امت غايب مى شود تا آن وقت كه خدا بخواهد. براى او دو غيبت است كه يكى از ديگرى طولانى تر است. سپس رسول خدا صلى الله عليه و آله رو به ما كرد و با صداى بلند فرمود: مراقب باشيد. مواظب باشيد زمانى كه پنجمين فرزند از فرزندان هفتمين وصىمن غايب شود... .(2)

رسول خدا صلى الله عليه و آله در بيان ديگرى فرمود:

سوگند به خدايى كه مرا به حق به رسالت برانگيخت، فرزندم قائم را غيبتى خواهد بود، به گونه اى كه بيشتر مردم خواهند گفت: براى خدا در آل محمد صلى الله عليه و آله حاجتى نيست و عده اى در ولادتش شك خواهند كرد. پس هر كس آن زمان را درك كند، به دين و آيين او تمسك جويد و مراقب باشيد كه شيطان، او را به وسيله شك از امت من بيرون برد، همان گونه كه پدرتان را از بهشت بيرون كرد و خدا، شيطان را ولىّ غير مؤمنان قرار داده است.(3)

ص: 20


1- . بحارالانوار، ج 51، ص 72، ح 17.
2- . منتخب الأثر، ج 1، باب 8 ، ح 13، ص 153، به نقل از: كفاية الأثر.
3- . بحارالانوار، ج 51، ص 68؛ كمال الدين، ج 1، ص 51.

در حديث ديگرى، جابر بن عبدالله انصارى از پيامبر اعظم صلى الله عليه و آلهپرسيد: آيا براى قائم آل محمد صلى الله عليه و آلهغيبتى هست؟ پيامبر در پاسخ فرمود:آرى، سوگند به پروردگارم كه براى او غيبتى است تا خدا با غيبت او، مؤمنان باتقوا و با ايمان را جدا سازد و كافران را هلاك كند. اى جابر! غيبت او امرى از خدا و سرّى است از اسرار خدا كه سرّ آن بر بندگانش پوشيده شده است [و به سرّ آن آگاه نمى شوند.] جابر! پرهيز كن از اين كه در اين امر شكى به خود راه دهى كه شك در امر خداى عزوجل، كفر است.(1)

در اين روايت، يكى از حكمت هاى غيبت حجت خدا، امتحان خلق و بازشناخته شدن مؤمنان استوار از كافران سست بنياد بيان شده است، ولى علت اصلى غيبت حضرت، از اسرار خداست. تنها بايد مراقب بود كه طولكشيدن دوران غيبت ما را به شك نيافكند كه به كفر مى انجامد.

زهد مهدى(عج)

پيامبر اسلام در اوصاف حكومت مهدى(عج) به حذيفه فرمود:

خدا يكى از نيكان عترتم [مهدى(عج)] را مى فرستد كه زمين را از عدل مبارك پر مى كند؛ اسلام و قرآن را به وسيله او عزت دهد(2) و در ايام حكومتش، سنگى را روى سنگى قرار ندهد.

جمله آخر، كنايه از زهد و بى اعتنايى حضرت مهدى(عج) به دنيا است.

خلق و خوى مهدى(عج)

خلق و خوى پيامبر اسلام، برترين خلق و خوى نزد خداست. خدا در

ص: 21


1- . كمال الدين، ج 1، باب 25، ص 288، ح 7.
2- . سيد بن طاووس على بن موسى، التشريف بالمنن، اصفهان، مؤسسه صاحب الامر، 1416 ه- . ق، چ 1، ص 265.

ستايش پيامبرش فرمود: «إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظيمٍ.»(1) خلق و خوى مهدى(عج) نيز همان اخلاق پيامبر اعظم صلى الله عليه و آله است. نبى اسلام در بيان اخلاق مهدى(عج) فرمود: «او شبيه ترين مردم به من از نظر خلقت و اخلاق است...».(2)

در بيان ديگرى نيز او را شبيه عيسى بن مريم ناميد و فرمود:

... همانا قائم از نسل على، شبيه ترين مردم به عيسى بن مريم است. خَلقاً و خُلقاً و در سكوت و هيبت... .(3)

خدا، ياور مهدى(عج)

در معراج، آنجا كه خداوند بزرگ، بى واسطه و بى هيچ حجابى، با حبيبش، محمد صلى الله عليه و آله خاتم پيامبران سخن گفت و از اسرار هستى به او خبر داد، درباره حضرت امام مهدى(عج) به او چنين فرمود:

گنج ها را بر وى آشكار مى كنم و به اراده ام، او را بر سراير و ضماير آگاه مى گردانم و با فرشتگانم، وى را يارى مى رسانم تا او امر مرا جارى سازد و دين مرا ابلاغ كند. اوست ولىّ من و هدايت كننده بندگانم به صدق... .(4)

چون خدا اراده كرده است تا او را يارى كند، تمام عالم به خدمتش در مى آيند و او را يارى مى كنند تا اسلام، دين خدا را در جهان و قرآن، قانون

ص: 22


1- . قلم: 4.
2- . كمال الدين، ج 1، ص 186.
3- . اثبات الهداة، ج 3، ص 225؛ غيبت نعمانى، باب 10، ص 146، ح 4.
4- . صدوق، امالى، ح 1002؛ بحارالانوار، ج 18، ص 304، ح 8 .

اساسى دنيا باشد. پيامبر اعظم صلى الله عليه و آله در اين باره فرمود:

... آسمان به بركتش باران بباراند و زمين، تخم هاى خود را بروياند...(1) در دولت مهدى(عج)، آب زياد شود و نهرها جارى باشند و زمين خوردنى هاى فراوان بروياند.(2)

قائم ما مؤيد به يارى [خدا] و منصور به رعب است. زمين براى او گنج هاى خود را آشكار سازد و سلطنتش شرق و غرب جهان را فرا گيرد و خدا به دست او دين خود را بر همه دين ها پيروز سازد... .(3)

ميراث دار خصال پيامبران

حضرت محمد صلى الله عليه و آله فرموده است:

خدا به وى عنايت كند هر آنچه به پيامبران داده بود و بر مهدى(عج) بيش از پيامبر اعطا كند و او را در اين باره بر پيامبران فضيلت دهد. همانا بر قائم از نسل على، غيبتى چون غيبت يوسف و رجعت عيسى بن مريم باشد...(4)

مهدى(عج) ظهور كند در حالى كه عمامه اى بر سر دارد و زره مرا بر تن دارد و ذوالفقار مرا با خود دارد... .(5)

ص: 23


1- . بحارالانوار، ج 51، ص 74.
2- . ابويوسف شافعى، عقدالدرر، قاهره، مكتبه عالم الفكر، 1399 ه- . ق، چ 1، باب 7، ص 144.
3- . اثبات الهداة، ج 3، ص 718.
4- . غيبت نعمانى، باب 4، ص 146، ح 4؛ بحارالانوار، ج 52، ص 225.
5- . بحارالانوار، ج 52، ص 379، ح 189.

در فرازى از حديث لوح كه خداوند بزرگ آن را به پيامبر داد تا به امت اسلامى برساند، در مورد امام مهدى(عج) آمده است:

جانشينى را پس از امام حسن عسكرى به واسطه فرزندش [مهدى(عج)] كه رحمه للعالمين است، تمام كنم بر مهدى(عج)، كمال موسى و هيبت عيسى و صبر ايوب باشد... .(1)

رسول گرامى اسلام در جاى ديگر مى فرمايد:

... مهدى(عج)، كتاب هايى را از انطاكيه جمع مى كند. پس ميان اهل شرق و غرب حكم مى كند و ميان اهل تورات به تورات و ميان اهل انجيل به انجيل و ميان اهل زبور به زبور و ميان اهل فرقان داورى مى كند.(2)

برقرارى عدالت

خداوند بزرگ در سوره حديد،(3) هدف اصلى رسالت پيامبران و نزول كتاب هاى آسمانى را برقرارى عدل و قسط در جامعه مى داند. اين هدف و آرمان به مفهوم واقعى خود، به وسيله مهدى(عج) در جامعه انسانى اجرا مى شود. در حديث هاى گوناگون از پيامبر اسلام به اين مطلب اشاره شده است. براى مثال، آن حضرت در بيانى نورانى مى فرمايد:

امت اسلام به مهدى(عج) پناه مى برند، همان گونه كه زنبوران عسل به ملكه خويش پناه مى برند و مهدى(عج) جامعه را از عدل پر مى كند آن گونه كه از ستم پر شده بود. اين عدل به

ص: 24


1- . الزام الناصب، ج 1، ص 197، به نقل از: اعلام الورى.
2- . سيدهاشم بحرانى، حلية الابرار، قم، دارالكتب العلميه، 1356، ج 2، ص 620 .
3- . مى فرمايد: «ما رسولان خود را با دلايل روشن فرستاديم و با آنها كتاب آسمانى و ميزان شناسايى حق از باطل و قوانين عادلانه نازل كرديم تا مردم قيام به عدالت كنند...». حديد: 25.

قدرى گسترده است كه هرگز خونى به ناحق ريخته نشود و خوابيده اى [به ستم] بيدار نشود.(1)

با توجه به مفهوم گسترده عدل كه مسائل مادى، معنوى و اعتقادى جامعه را دربرمى گيرد، هرگونه اعتقاد و رفتار خلاف حقيقت، ستم به شمار مى رود. در جامعه اى كه عدل فراگير شود، هيچ گونه گناهى نخواهد گرفت؛ زيرا اقتدار حكومت مهدوى تا به آن جاست كه پس از گذشت زمانى، همه مردم پاى بند به احكام دين مى گردند و در نتيجه، بر اثر رشد عقلى و معرفت دينى در جامعه مرتكب گناه نمى شوند. اين همان آموزه و هدف نهايى رسالت پيامبران استكه در بحث حكومت حضرت مهدى(عج) به آن آموزه ها مى پردازيم.

پيامبر اعظم صلى الله عليه و آلهدر خطبه تاريخى و با اهميت ترين خطبه خويش كه خطبه غدير بود، اماممهدى(عج) را «ظاهركننده دين» و «انتقام گيرنده از ستم كاران» و «يارى كننده دين خدا» معرفى كرد.(2)

رسول خدا صلى الله عليه و آله در بيانى ديگر مى فرمايد:

چنان عدل را ظاهر كند كه زندگان برگشت مردگان را آرزو كنند [تا در دولت عدل مهدى(عج) زندگى كنند(3)

و به خدا سوگند، مهدى(عج) عدالت را همان گونه كه سرما و گرما وارد خانه ها مى شود، وارد خانه هاى مردمان مى كند.(4)

ص: 25


1- . سيد محمد صدر، تاريخ مابعد الظهور، بيروت، دارالتعارف، 1412 ه- . ق، ص 398.
2- . ابى منصور طبرسى، الاحتجاج، قم، اسوه، 1425 ه- . ق، چ 6 ، ج 1، ص 154.
3- . هيثمى، مجمع الزوائد، بيروت، دارالكتاب، ج 7، ص 315.
4- . بحارالانوار، ج 51، ص 75.

از اين حديث شريف درمى يابيم كه با شيوه و مديريتى حضرت مهدى(عج)، عدالت در سرتاسر گيتى برقرار مى شود و حتى افراد در خانه و سيره فردى خود بر مبناى عدل عمل مى كنند. اين موضوع از وجود برنامه ريزى و رشد فكرى و تربيتى در دوران امام مهدى(عج) حكايت مى كند. پيامبر خدا درباره عدل مهدوى فرمود:

خداوند، مردى از بهترين مردان و پاك ترين عترت مرا برمى انگيزد كه سرا پا عدل و بركت و پاكى است. از كوچك ترين حق كشى و ستم، چشم نمى پوشاند. از فرمان خدا پيروى مى كند و با كسى حسابخويشاوندى ندارد... .(1)

ص: 26


1- . سيد ابن طاووس، ملاحم، باب 52، ص 132.

فصل سوم: دوران غيبت

اشاره

از آنجا كه غيبت امام دوازدهم بر شيعيان، سخت و دشوار و احتمال دچار شدن آنان در اين زمان به حيرت و سرگردانى بسيار بود، پيامبر و امامان معصوم عليهم السلام پيش از آغاز غيبت، با سخنان نورانى خود، علل غيبت، فتنه هاى آن و فضيلت ثابت قدمان در آن دوران را گوشزد مى كردند. در روايت هاى فراوانى از پيامبر اعظم صلى الله عليه و آله بهمسائل گوناگون مربوط به دوران غيبت و مسائل فرهنگى و عقيدتى و فتنه هاى آن پرداخته شده است. حضرت محمد صلى الله عليه و آله در فلسفه غيبت فرمود:

اى جابر! غيبت او امر الهى و سرّى از اسرار خداوندى است كه سرّش بر بندگان پوشيده شده است.(1)

ضرورت اعتقاد به مهدى(عج) در عصر غيبت

رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايد:

قائم از فرزندان من است. مردم را به شريعت و ملت من استوار مى سازد و آنان را به كتاب خداى عزوجل فرا مى خواند. پس هر كس از او اطاعت كند، مرا اطاعت كرده و هر كس در

ص: 27


1- . بحارالانوار، ج 51، ص 85.

ايام غيبتش، او را انكار كند، مرا انكار كرده است. هر كس او را تكذيب كند، مرا تكذيب كرده و هر كس او را تصديق كند، مرا تصديق كرده است. به خدا شكايت مى كنم از تكذيب كنندگان من در مورد مهدى(عج) و انكاركنندگان سخنم در مورد ايشان و گمراه كنندگان امتم از طريق مهدى(عج) و ستم كاران به زودى خواهند دانست چه فرجام بدى خواهند داشت.(1)

اعتقاد به مهدى(عج) در اين حديث شريف در كنار اعتقاد به نبوت پيامبر اسلام آمده و انكار آن، انكار نبوت خاتم الانبيا شمرده شده كه هم سنگ كفر است. پيداست كه به حكم عقل و حكمت الهى، قيام دولت مهدوى كه تحقق بخش آرمان همه پيامبران است، بايد صورت گيرد. اگر چنين نباشد، دعوت رسولان و فرستادن كتاب هاى آسمانى،بيهوده خواهد بود؛ زيرا هدف از تمام اينها، برقرارى عدل در جهان است.

پيامبر اعظم صلى الله عليه و آله در حديث نورانى ديگرى فرمود:

اگر نماند از دنيا مگر به قدر يك روز، خدا آن روز را طولانى كند تا مردى از خاندانم ظهور كند و عدالت را بر جهان حاكم سازد.(2)

عشق ورزى به مهدى(عج)

جابر نقل مى كند كه پيامبر فرمود:

بهشت مشتاق چهار نفر از خاندان من است. خدا آنان را دوست دارد و مرا به دوست داشتن آنان امر كرده است؛ على بن ابى طالب و حسن، حسين و مهدى(عج)... .(3)

ص: 28


1- . اثبات الهداة، ج 3، ص 482.
2- . همان، ص 503، ح 296.
3- . همان، ص 591، ح 7.

دوست داشتن مهدى(عج)، دستور خداست و پيامبر، مأمور به دوستى اوست و اين فريضه الهى است. پس بايد به او عشق بورزيم؛ كه عشق به همه خوبى هاست. حضرت محمد صلى الله عليه و آله در حديث ديگرى مى فرمايد:

خوشا به حال آن كه با مهدى(عج) ديدار كند. خوشا به حال كسى كه مهدى(عج) را دوست داشته باشد و به امامتش اعتراف كند.(1)

فتنه هاى عصر غيبت

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:

پيش از برپايى قيامت، فتنه ها چون سياهى شب تاريك باشد. در آن هنگام، مرد، صبح كند درحالى كه مؤمن است و شب كند در حالى كه كافرباشد و شب، مؤمن باشد و صبح، كافر شود.(2)

فتنه هاى دوران غيبت چنان سنگين است كه بيشتر افراد از حق روى گردان مى شوند و ثابت قدمان بر حق اندكند. پيامبر اسلام فرموده است:

سوگند به خدايى كه مرا به رسالت برانگيخت، همانا ثابت قدمان بر امامت او در دوران غيبتش كمياب تر از كبريت احمر باشند... .(3)

همچنين ايشان در جاى ديگرى فرمود:

در اعتقاد به امامت مهدى(عج) در دوران غيبت استوار نماند مگر بنده اى كه خدا قلبش را

ص: 29


1- . كمال الدين، ج 1، ص 505.
2- . سليمان بن داوود طيالسى، مسند طيالسى، بيروت، دارالمعرفة، بى تا، ص 108، ح 803 .
3- . اثبات الهداة، ج 3، ص 461، ح 107.

به ايمان آزموده است(1)... نماند خانه اى مگر آنكه اين فتنه ها به آن داخل شود و نماند مسلمانى مگر آنكه اين فتنه ها به شدت به او برخورد كند.(2)

حضرت محمد صلى الله عليه و آله درباره شدت فتنه هاى آخرالزمان نيز چنين مى فرمايد:

در آخرالزمان، فتنه اى باشد كه مردم از هم جدا شوند (خوبان خالص از ناخالصان جدا شوند)، همان گونه كه طلاى ناب را در معدن از ناخالصى ها جدا مى كنند.(3)

پيامبر اسلام درباره حكم رانى حاكمان گمراه و ستم كار پس از خودش و وظايف مؤمنان فرمود:

در آن برهه همچون اصحاب عيسى بن مريم پايدارباشيد كه پايدارى كردند و به اره بريده شدند و بر چوبه دار كشيده شدند. همانا مرگ در اطاعت خدا از زنده ماندن در معصيت خدا برتر است.(4) در آن ايام، قلب مؤمن در درون خود آب شود، چنان كه نمك در آب ذوب مى شود؛ زيرا منكرات را مى بيند و قدرت جلوگيرى و تغيير آن را ندارد. مؤمن در ميان آنها با ترس و لرزه راه مى رود كه اگر حرف بزند، او را مى خورند و اگر ساكت شود، دق مرگ مى شود.(5)

ص: 30


1- . منتخب الأثر، فصل 1، باب 8، ح 4.
2- . سليمان بن اشعث سجستانى، سنن ابى داود، دارالاحياء السنة النبويه، ج 4، ص 94، ح 4242.
3- . متقى هندى، كنزالعمال، بيروت مؤسسه الرساله، ج 14، ص 584، ح 39661.
4- . مجمع الزوائد، ج 5، ص 227.
5- . شيخ مرتضى حر عاملى، وسائل الشيعه، قم، آل البيت، چ 2، 1416 ه- . ق، ج 15، ص 349.

فساد در آخرالزمان

پيامبر اسلام فرموده است:

براى مردمان، زمانى مى رسد كه انسان، ميان ناتوانى و فساد مخيّر مى شود. هر كس چنين زمانى را درك كند، ناتوانى را بر فساد و تباهى ترجيح مى دهد.(1) مرد از همسرش اطاعت مى كند، ولى پدر و مادرش را نافرمانى مى كند و براى به هلاكت رسانيدن برادرش تلاش مى كند و به همسايه اش ستم مى كند و پيوند خويشاوندى را قطع مى كند و صداى فاجران بلند مى شود.(2)

استاد كامل سليمان درباره اين روايت مى نويسد:

شايد منظور از بلند شدن صداى فاجران، طنين انداختن صداى خواننده ها و نوازنده ها در فضاى ممالك اسلامى باشد و شايد منظور اين باشد كه دوران، دوران فاجر است و صداى آنها، بلند و صداى مؤمنان، كوتاه است.(3)

پيامبر اعظم صلى الله عليه و آله مى فرمايد:

در آخر امت من، مردانى پيدا شود كه زن هايشان همچون مردها بر روى زين سوار شوند، بر مياثر (تشك هاى نرم) سوار شوند و به مساجد مى روند. زنانشان در عين لباس پوشيدن، لخت و عور هستند و بر سرشان چيزى همانند كوهان استران لاغر است. آنها عطر بهشت را نمى شنوند. آنها را لعنت كنيد كه آنها از رحمت خدا به دور هستند.(4)

ص: 31


1- . كامل سليمان، روزگار رهايى، ترجمه: على اكبر مهدى پور، تهران، آفاق، 1381، چ 4، ج 1، ص 703.
2- . بحارالانوار، ج 52، ص 263.
3- . روزگار رهايى، ج 2، ص 739.
4- . صحيح مسلم، مصر، بى نا، 1384 ه- . ق، ج 6 ، ص 168.

همچنين فرمود:

براى مردم زمانى مى آيد كه براى هيچ دين دارى دينش سالم نمى ماند جز اينكه از كوهى به كوهى بگريزد و همچون روباه، بچه اش را بردارد و از لانه اى به لانه اى ديگر پناه برد. در چنين زمانى، انسان در تأمين معاش خود ناتوان است، مگر اينكه خدا را به غضب آورد. در چنين برهه اى، هلاكت انسان به دست همسر و فرزندانش صورت مى گيرد و اگر زن و فرزندى نداشته باشد، به دست پدر و مادرش كشته مى شود. اگر پدر و مادر نيز نداشته باشد، به دست خويشان و همسايگانش هلاك مى شود، او را با تنگى معيشت مورد سرزنش قرار مى دهند تا خود را به جاهايى وارد كند كه موج هلاكت او باشد.(1)

مؤمنين عصر غيبت

امام صادق عليه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله عليه و آله به على عليه السلام فرمود كه: يا على بدان كه كسانى كه يقين ايشان در دينشان بيشتر باشد قومى هستند كه در آخرالزمان بيايند. ايشان مرا نمى بينند و حجت خدا هم از ايشان غايب باشد ولى با اين وجود باديدن سياهى بر روى سفيدى [ديدن احاديث و قرآن ]ايمان مى آورند.(2)

باز در جمع صحابه فرمود: بعد از شما قومى بيايند كه بر يك نفر از آنان اجر پنجاه نفر از شما باشد. گفتند يا رسول اللّه ما همراه تو در بدر و احد و حنين جنگيديم و در مورد ما قرآن نازل شد!؟ پيامبر فرمود: همانا اگر بر شما مى رسيد آنچه بر آنها مى رسد نمى توانستيد همچون آنان استوار و صابر [بر

ص: 32


1- . منتخب الأثر، ص 542.
2- . كمال الدين، ج 1، ص 288، ح 8، باب ما اخبر به النبى.

دينتان] باشيد.(1)

حوشا به حال دوست داران مهدى(عج)

پيامبر ختمى مرتبت معتقدين به حضرت مهدى در عصر غيبت را ستوده و اين استوارى بر عقيده و عدم گرايش به انحرافات عقيدتى را بر آنان تبريك گفته و مى فرمايد:

خوشا به حال كسانى كه قائم اهل بيتم را درك كنند و قبل از ظهورش به او اقتدا كرده و پيرو او باشند و به امامت او و امامان هدايت قبل از او معتقد باشند و از دشمنانش به سوى خدا تبرى جويند. آنان دوستان من و گرامى ترين امتم بر من هستند.(2)

و امام باقر عليه السلام فرمودند:

روزى رسول خدا صلى الله عليه و آله در جمع ياران دو مرتبه فرمود: خدايا برادرانم را به ملاقات من برسان. پس كسانى كه در اطراف پيامبر بودندگفتند: آيا ما برادران تو نيستيم؟ فرمود: نه، شما اصحاب من هستيد. برادرانم قومى هستند كه در آخرالزمان بيايند و نديده به من ايمان بياورند و خدا آنان را به اسم و اسم پدرشان پيش از تولدشان به من معرفى كرده است. استوارى آنان بر دينشان سخت تر از دست كشيدن به قتاد [گياهى پرخوار] در شب ظلمانى باشد و سخت تر از نگه داشتن زغال گداخته اى در دست است. آنان چراغ هاى درخشانى هستند كه خدا آنان را از هر فتنه تاريك نجات دهد.(3)خوشا به حال شكيبايان در غيبت او و ثابت قدمان بر محبت او كه خداى تبارك و تعالى در كتابش در وصف آنها فرمود: اين قرآن خدايت است

ص: 33


1- . بحارالانوار، ج 52، ص 130، باب 22، ح 26.
2- . كمال الدين، ج 1، ص 286، ح 3.
3- . بصائرالدرجات، ص 84 ، ح 4؛ بحارالانوار، ج 52، ص 123 به اختصار.

براى پرهيزكاران، آنان كه به غيبت ايمان مى آورند.(1)

وظايف منتظران

1. شناخت امام زمان

ايمان و پيروى بدون شناخت و معرفت به دست نمى آيد و معرفت، زمينه را براى ايمان و پيروى آماده مى كند. از اين رو، روايت هاى متواترى در لزوم شناخت امام زمان از پيامبر اسلام رسيده كه نشناختن امام زمان را با برابر كفر دانسته است. پيامبر اعظم صلى الله عليه و آله فرمود:

هر كس بميرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلى مرده است.(2) هر كس فرزند مرا در زمان غيبتش انكار كند، به مرگ جاهلى مرده است.(3)مقصود از شناختى كه پيامبر اسلام آن را واجب كرده و نداشتن آن را با مرگ جاهلى برابر دانسته، شناخت تمام ويژگى هاى آن حضرت است. تنها شناخت نام و نسب خانوادگى كافى نيست؛ چون همگان حتى مخالفان امامان، آنان را به نام و نسب و ويژگى هاى اخلاقى مى شناسند و با اين حال اهل دوزخ هستند. شناختى كه در حديث نبوى واجب شمرده شده، از دو عنصر تشكيل شده است و در صورت نبود يكى از آنها به دست نمى آيد:

الف) شناخت همه ويژگى هاى امام عصر به همراه اهداف و آرمان هاى

ص: 34


1- . روزگار رهايى، ج 1، ص 356.
2- . كافى، ج 1، ص 377، ح 3.
3- . كمال الدين، ج 2، ص 412.

ايشان و آشنايى با معارف مكتب اهل بيت عليهم السلام.

ب) در مرحله بعد، اطاعت او را واجب بداند و در گفتار و رفتار از امام عصرش پيروى كند. پس او را امام و مقتداى خود بشناسد و در پى به دست آوردن رضايت آن حضرت باشد، به گونه اى كه سبب سالم ماندن اعتقاد از شبهه هاى ملحدان گمراه كننده باشد.

امام باقر عليه السلام در ادامه روايت نبوى مى فرمايد:

هر كس بميرد در حالى كه به امام زمانش معرفت دارد، تقدّم يا تأخير در اين امر [ظهور حضرت مهدى(عج) و دولت آل محمد] به او آسيب نرساند و هر كس امام زمان خود را بشناسد، همچون كسى است كه در خيمه قائم با آن حضرت باشد.(1)

2. انتظار فرج

حضرت محمد صلى الله عليه و آله فرمود: «برترين اعمالامتم، انتظار فرج از درگاه ربوبى است.»(2) انتظار تنها يك حالت و اعتقاد نيست. انتظار، تلاش، حركت و عمل آفرين است. انتظار؛ يعنى تلاش و زمينه سازى براى ظهور. در روايتى ديگر، پيامبر اسلام، انتظار را برترين جهاد دانسته و فرموده است: «با

فضيلت ترين جهاد امتم، انتظار فرج است».(3)

ص: 35


1- . كافى، ج 1، ص 372، ح 5.
2- . منتخب الأثر، ص 629 .
3- . بحارالانوار، ج 77، ص 143.

انتظار و حركت با هم هستند؛ چون انتظار، عامل و علت حركت است و مورد انتظار هرچه مقدس تر و عالى تر باشد، انتظارش، مقدس تر و عالى تر خواهد بود. ارزش افراد به انتظارشان شناخته مى شود. از آنجا كه تحقق دولت عدل مهدوى، عالى ترين و مقدس ترين آرمان الهى است، پيامبر خاتم، انتظار فرج را برترين كارها و جهاد بيان كرده است.

3. زمينه سازى براى تعجيل ظهور دولت حق

آنچه ضرورت زمينه سازى براى ظهور حضرت مهدى(عج) را آشكار مى كند، اين روايت پيامبر اعظم صلى الله عليه و آله است كه فرمود: «قومى از مشرق زمين خروج مى كنند و مقدمات حكومت و دولت مهدى(عج) را آماده مى كنند».

از اين روايت چنين برمى آيد كه دولت امام زمان به مقدماتى نياز دارد كه منتظران بايد آن را فراهم آورند و تا زمينه فراهم نشود، ظهور محقق نخواهد شد.

ظهور مهدى(عج)، آرزوى قلبى مردم

منتظر براى رسيدن به هدف بايد شوق داشته باشد. وقتى شوق و عشق رسيدن به هدف تحقق يافت، در پى آن، طلب زاييده مى شود و هر كس طلب كند، به هدف مى رسد. در بيان نورانى پيامبر اسلام چنين آمده است:

مردم [ظهور] مهدى(عج) را آرزو مى كنند و در طلبش برمى آيند. پس در آن هنگام، مهدى(عج) با پرچم نبوى از مكه ظاهر مى شود. پس دو

ركعت نماز مى خواند. بعد از آنكه مردم از ظهورش نااميد شده اند... .(1)

ص: 36


1- . كنز العمال، ج 14، ص 590، ح 39673.

با توجه به اين حديث، مهدى(عج) زمانى ظهور مى كند كه همه مردم او را بخواهند و آمدن او آرزويشان باشد.

بهره جستن از نور امام مهدى(عج) در دوران غيبت

غيبت امام به معنى نبودن او در جامعه نيست، بلكه حضرت از پشت پرده غيبت، پشتيبان هواداران خود است و آنان را در راه رسيدن به هدف هاى الهى يارى مى دهد. حضرت در توقيع شريف فرموده است:

ما در مراعات شما كوتاهى نمى كنيم و شما را فراموش نمى كنيم. اگر نبود حمايت ما، شر و بدى بر شما وارد مى شد و دشمنان بر شما چيره مى شدند.(1)

جابر بن عبداللّه انصارى مى گويد:به پيامبر گفتم آيا شيعيان در دوران غيبت از او سود مى برند؟ حضرت فرمود:

سوگند به خدايى كه مرا به نبوت برانگيخت، شيعيان از نور حضرتش بهره مى برند و در روزهاى غيبتش از نور ولايتش بهره مند مى شوند، مانند بهره گيرى مردم از آفتاب پشت ابر... (يعنى هر چند خودش را نمى بينند، ولى به نورش زندگى مى كنند)، همان گونه كه در روز ابرى، مردم آفتاب را نمى بينند، ولى به نور او زندگى مى كنند. همان گونه كه همه موجودات از نور آفتاب بهره مى برند، در دوران غيبت نيز همه موجودات از نورش استفاده مى كنند و بى وجودش زندگى امكان پذير نيست.(2)

خورشيد در پشت ابر هم چنان از پرتوافشانى باز نمى ماند. خورشيد امامت هم در پس پرده غيبت به تربيت نفوس و پاسدارى از دين مشغول است و

ص: 37


1- . طبرسى، احتجاج، ج 2، ص 323.
2- . ميرلوحى، كفاية المهتدى، قم، دارالتفسير، 1384، چ 1، ص 460.

توجه غايبانه اش جارى است. مَثَل او مَثَل يوسف است كه فرمود: «فَعَرَفَهُمْ وَ هُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ».(1)

صفت هاى ياران مهدى(عج)

ياران مهدى(عج) نشانه هايى دارند كه به آنها شناخته مى شوند. آنان كه مى خواهند از ياران حضرت باشند، بايد بكوشند خود را به آن صفت ها بيارايند. پيامبر اسلام در وصف ياران حضرت فرمود: « ... آنان عابدان شب و شيران روز هستند. قلوبشان چون آهن، محكم و انعطاف ناپذير است... ».(2)

در حديثى ديگر، ياران حضرت را 313 نفر به تعداد اصحاب بدر مى داند و آنان را به گنج هاى گران قيمت تشبيه مى كند.(3)پيامبر اعظم صلى الله عليه و آلهدر حديث ديگرى، دو ويژگى براى ياران حضرت مهدى(عج) بيان مى كند كه منتظران حضرتش بايد در دوران غيبت بكوشند خود را به اين دو ويژگى بيارايند تا بتوانند در شمار ياران آن حضرت قرار گيرند. پيامبر اسلام فرمود: «ياران مهدى(عج) در جنگ ها حمله ور و در اطاعت حضرت مهدى(عج) بسيار كوشا هستند».(4)

ص: 38


1- . يوسف: 58. «حضرت يوسف آنها را مى شناخت، در حالى كه آنها يوسف را نمى شناختند».
2- . شيخ مفيد، الاختصاص، تحقيق: على اكبر غفارى، قم، جامعه مدرسين، 1425 ه- . ق، چ 7، ص 208.
3- . بحارالانوار، ج 36، ص 207.
4- . كمال الدين، ج 1، باب 24، صص 4 و 5، ح 11.

بنابراين، نشانه ياران حضرت مهدى(عج)، شجاعت و برخوردارى از ايمان راسخ و سخت كوشى در اطاعت از آن حضرت است، به گونه اى كه در همه كارها هدفشان جلب رضايت حضرت مهدى(عج) باشد.

ص: 39

فصل چهارم: جهان در آستانه ظهور

فراگير شدن ستم و بيداد

يكى از نشانه هايى كه از نزديك شدن انقلاب عظيم مهدوى حكايت مى كند؛ فراگير شدن جور و ستم در سرتاسر جهان است كه در برخى روايت ها چنين تعبيرى به چشم مى خورد: «جهان را از عدل پر مى كند پس از آنكه از جور و ستم پر شده باشد».

مردم از جور و ستم به ستوه مى آيند، در حالى كه پناه گاهى نمى يابند. اين از نشانه هاى رخ دادن انقلاب بزرگ بشرى است. در برخى روايت هاى نبوى، جزئيات فسادها در آن برهه تاريخ آورده شده است كه نمونه هاى آن را بيان مى كنيم:

1. زمانى بر امتم بيايد كه نماند از قرآن جز نوشتارش و از اسلام جز نامش مردمانى كه مسلمان ناميده مى شوند، از اسلام به دور هستند. ظاهر مساجد، آباداست، ولى از هدايت به دور باشد ... .(1)

2. زمانى بر امتم بيايد كه امام جماعت [صالحى] پيدا نكنند كه بر او اقتدا

ص: 40


1- . بحارالانوار، ج 52، ص 190.

كنند.(1)

3. چنان بلايى اين امت را فرا مى گيرد كه از شدت ستم، در جست وجوى پناه گاهى باشند، ولى هرگز بدان دست نيابند. در اين هنگام، خداوند، مردى از اهل بيتم را مى فرستد كه زمين را از عدل پر مى كند، همان گونه كه از ستم پر شده بود.(2)

4. در شب معراج، از خداى جل و علا از وقت ظهور حضرت مهدى(عج) پرسيدم. خداى تعالى وحى فرستاد: آن وقت كه علم از ميان برود و جهل آشكار شود؛ قاريان قرآن زياد شوند و عمل كنندگان بدان كم شوند؛ قتل شايع شود؛ دانشمندان راستين و هدايت گر، كمياب و دانشمندان گمراهى و جور و فساد، زياد شوند. مكر زياد شود و همه به منكر امر و از معروف نهى مى كنند. مردان به مردان و زنان به زنان اكتفا كنند. اميران، كافر و اوليايشان، فاجر و يارانشان، ستمگر و صاحبان رأى و انديشه، فاسق شوند... .(3)

5. زمانى بر امتم بيايد كه باطن آنها پست و ظاهرشان نيكو باشد و تظاهر به خوبى كنند براى رسيدن به دنيا... پس دعا كنند و به اجابت نرسد.(4)

ص: 41


1- . احمد بن حنبل شيبانى، مسند احمد، بيروت، دارالفكر، بى تا، ج 6 ، ص 381؛ كنز العمال، ج 14، ص 213، ح 38442.
2- . اثبات الهداة، ج 3، ص 608 .
3- . منتخب الأثر، ص 528.
4- . همان، ص 530.

خروج دجال

خروج دجال در حديث ها و متون دينى شيعه و سنّى، از نشانه هاى ظهور شمرده شده است. در روايت هايى، مردم را از گرفتار شدن در دام هاى او هشدار داده اند و براى او ويژگى هايى آمده است. او در سال قحطى و سختى، خروج خواهد كرد. يك چشم در وسط پيشانى اش دارد كه چون ستاره صبح درخشنده باشد و با صداى خود به آواز بلند به گونه اى كه همه آفريدگان ميان شرق و غرب، صدايش را بشنوند، ندا مى دهد كه به سوى من آييد كه منم خدايى كه همه چيز را آفريده است. در روز نخست، هفتاد هزار نفر از ساحران جن و انس و ابليس پيرامون او گرد مى آيند. تمام خوردنى و نوشيدنى ها با او خواهد بود... پس بر الاغ سوار مى شود و شيطان ها با آلت هاى لهو و موسيقى با وى همراه مى شوند. زنا و لواط و ديگر محرمات را حلال مى كند، به گونه اى كه انواع فسق و فجور و بى عفتى، زمين را مسخّر مى كند. كسى كه عيسى بن مريم پشت سر وى نماز خواهد خواند، او را از ميانخواهد برد.(1)

در ميان دو چشم وى نوشته شده كه او كافر است و هر كس كه از عمل دجال بيزار باشد، آن را مى خواند.(2) سرعتش چون سرعت باران در هواى توفانى است. به سوى قومى مى آيد و آنها را به خود دعوت مى كند كه آنها او

ص: 42


1- . كفاية المهتدى، ص 669 به اختصار.
2- . سنن ترمذى، ج 4، ص 101، ح 2242.

را تكذيب مى كنند. دجال باز مى گردد و اموال آن قوم از ميان مى رود و صبح مى كنند، در حالى كه هيچ مالى ندارند. پس دوباره به سوى آن قوم مى آيد. آن قوم او را تصديق مى كنند و به او مى پيوندند. به آسمان امر مى كند باران بباراند و به زمين امر مى كند گياه بروياند، به امرش، خرابه، گنج هاى پنهان خود را ظاهر مى كند... .(1)

در اينجا بايد به دو نكته توجه كنيم:

اول اينكه بيشتر مطالب و صفت هايى كه درباره دجال آورده شده، مربوط به مصادر اهل سنت است و در مصادر [اوليه ]شيعه جز مطلب اندكى به چشم نمى خورد، ولى حديث هاى نقل شده در مصادر عامه و در وصف دجال از حد شمارش فزون است.(2)دوم اينكه اصل داستان خروج دجال در آخرالزمان را نمى توان انكار كرد، ولى بايد توجه داشت كه آيا دجال، فرد مشخصى است كه در آخرالزمان براى گمراهى مردم خروج مى كند يا اين سخنان كنايه از نوعى فرهنگ و ايدئولوژى است كه سبب انحراف مردم از دين و گرايش آنان به فساد و تباهى مى شود.

صفت ها و نشانه هايى كه براى دجال آمده، به تعبيرهاى نمادين و كنايه اى بى شباهت نيست كه صفت هايى از نظام فرهنگى، روحى و اقتصادى ضد انسانى و اسلامى حكايت مى كند كه در آخرالزمان حاكم مى شود. برخى

ص: 43


1- . همان، ص 104، ح 2247.
2- . تاريخ الغيبة الكبرى، ص 511.

انديشمندان اسلامى نظريه دوم را باور دارند.(1)

خروج سفيانى

خروج سفيانى نيز از نشانه هاى حتمى ظهور حضرت مهدى(عج) است. امام رضا عليه السلام فرمود: «آمدن سفيانى يك امر حتمى است.»(2)

چگونگى خروج سفيانى در حديث هاى نبوى اين گونه آمده است:

فتنه اى ميان اهل مشرق رخ مى دهد. در اين هنگام، سفيانى از صحراى خشكى خروج مى كند تا به دمشق برسد. لشكرى به سوى مشرق و لشكرى ديگر به سوى بغداد مى فرستد. بيش از سه هزار نفر را مى كشند و به بيش از صد زن تجاوز مى كنند. لشكر دومى به مدينه مى رسد. پس از سه روز متوجه مكهشوند؛ چون به «بيداء» مى رسند، به امر خدا، جبرئيل فرود مى آيد و پايش را بر زمين مى زند زمين آنها را در خود فرو كشد.(3)

در حديث ديگرى از پيامبر اسلام در وصف سفيانى چنين آمده است:

اى على! ده چيز پيش از قيامت اتفاق مى افتد. آيا درباره آن از من نمى پرسى؟ گفت: آرى يا رسول اللّه. فرمود: اختلاف [بين مردم]، و قتل اهل مكه و مدينه، پرچم هاى سياه و خروج سفيانى... و مردى از خاندان ما ظهور مى كند كه ميان زمزم و مقام با او بيعت مى كنند كه نيكان از عراق و ابدال از شام و نجيبان از مصر و مردمانى از يمن به سويش مى شتابند. عدد يارانش به تعداد اصحاب بدر است... پس انصار سفيانى در پى ايشان باشند و هدفشان كشتن همان كسى

ص: 44


1- . نك: تاريخ الغيبة الكبرى، صص 511 - 517؛ سيدمحمد صدر، تاريخ ما بعد الظهور، بيروت، دارالتعارف، 1412 ه- . ق، ص 139 به بعد؛ آخرين اميد، ص 326.
2- . بحارالانوار، ج 52، ص 182.
3- . طبرسى، مجمع البيان، تهران، ناصر خسرو، 1376، چ 5، ج 8 ، ص 622 ؛ ذيل آيه 51 سوره سبأ.

است كه ميان مقام و زمزم با او بيعت شده است. پس به سوى لشكر سفيانى مى شتابند و آنان را مى كشند... .(1)

نداى آسمانى

نداى آسمانى، يكى ديگر از نشانه هاى ظهور حضرت مهدى(عج) كه هم زمان و متصل به ظهور مهدى(عج) رخ مى دهد و در حديث هاى گوناگون از آن خبر داده شده است. حذيفه مى گويد كه شنيدم رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

چون وقت ظهور قائم(عج) شود، منادى از آسمان ندا دهد: اى مردم! سلطه ستم گران از شما رفع شد و برترين امت محمد صلى الله عليه و آله امور شما را به دست گرفت. پس به مكه رفته و به او مى پيوندند... .(2)همچنين فرمود:

چون مهدى(عج) ظهور كند ملكى بر بالاى سرش ندا دهد: اين مهدى(عج)، خليفه خداست. از وى پيروى كنيد.(3)

پيامبر در روايت ديگرى از اين راز پرده برداشت و به بيان جايگاه امامت و وضع شيعيان در دوران غيبت پرداخت و فرمود:

خداوند مى فرمايد: عذاب خواهم كرد هر كسى را كه از امامى كه از سوى من نيست، پيروى كند، هر چند نيكوكار باشد و رحم خواهم كرد بر بنده اى كه از امام عادل كه از سوى ماست، پيروى كند، هر چند گنه كار باشد. پس از من فتنه هاى كور و گمراه كننده اى خواهد بود كه هر كس به آن اعتماد كند، در آن گرفتار شود و اين در زمان فقدان پنجمين فرزند از فرزند هفتمين فرزند توست. آسمان و زمين بر غيبت او

ص: 45


1- . محمد بن جرير طبرى، دلائل الامامة، نجف، مطبعة الحيدريه، بى تا، صص 248 و 249.
2- . كمال الدين ج 2، ص 468؛ بحارالانوار، ج 52، ص 11.
3- . منتخب الأثر، ص 553.

اندوهگين مى شوند و چه بسيار مؤمنانى كه در تأسف و ناراحتى و حيرانى باشند... پدر و مادرم فداى هم نام و شبيه من و شبيه موسى بن عمران باد. بر او پرتوهايى از نور باشد كه از قدس ربوبى شعاع مى گيرد. گويا مى بينم درحالى كه از آمدنش نااميدند، ندايى [از آسمان] داده مى شود كه رحمت بر مؤمنان و عذاب بر منافقان. سه ندا به گوش مى رسد: اولى در ماه رجب كه ندا مى دهد: «لعنت خدا بر ظالمان باد.» نداى دوم مى گويد: «او به زودى مى آيد.» در مرتبه سوم، پيكرى در نزديكى خورشيد مى بينند كه ندا مى دهد: «همانا خدا فلانى فرزند فلانى را مبعوث كرد كه با آمدنش، ستم كاران هلاك مى شوند.» در آن هنگام فرج رخ مى دهد... .(1)

قتل و فتنه

رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايد:

در ماه رمضان فريادى شنيده مى شود. در ماه شوال، قبيله ها در برابر يكديگر صف آرايى مى كنند. جنگ و جدال در ماه ذى قعده رخ مى دهد. در ماهذى حجه، حاجيان قتل و غارت مى شوند. در ماه محرم خون ها جارى مى شود. تو چه مى دانى چه محرمى! و هرگز نمى توانى درك كنى، نه هرگز. محرمى كه فتنه ها و شورش ها برمى خيزد و انسان ها دسته دسته در هرج و مرج كشته مى شوند. آن گاه منادى از آسمان ندا مى دهد: «فلانى پسر فلانى مهدى(عج)، قائم آل محمد است. به فرمان او گوش فرا دهيد و از او پيروى كنيد.» اين صدا، صداى جبرئيل است كه بامداد روز رهايى در ميان آسمان و زمين چنين ندا خواهد كرد.(2)

پيامبر اعظم صلى الله عليه و آله در جاى ديگر مى فرمايد:

پس از من، چهار فتنه بر شما فرود آيد كه در اولى خون ها مباح مى شود. در دومى خون ها و ثروت ها مباح مى شود. در سومى، خون ها و ثروت ها و ناموس ها مباح مى شود. در چهارمى، آشوبى كور و كر جهان را مضطرب سازد، چنان كه كشتى غول پيكر آب هاى مجاور را مضطرب مى كند. اين فتنه، شام را زير پر مى گيرد و عراق را مى پوشاند و در جزيره العرب،

ص: 46


1- . منتخب الأثر، صص 523 و 524.
2- . بحارالانوار، ح 51، ص 81 ؛ كشف الغمه، ج 3، صص 260 و 277.

دست و پا مى زند. مردم تلخى حوادث و فشار آشوب را لمس مى كنند، چنان كه پوست به هنگام دباغى شدن فشار را لمس مى كند. كسى قدرت يك كلمه سخن گفتن را نخواهد داشت. اين فتنه در نقطه اى آرام نمى يابد، جز پس از آنكه در نقطه اى ديگر بيداد كند.(1)

سلطه بيگانگان بر مسلمانان

پيامبر اسلام در ترسيم اين وضع اسف بار و هشدار به امت اسلامى از گرفتار شدن در چنگال بيگانگان، از اين فتنه خبر داده وعامل اين سلطه را سستى و متحد نبودن مسلمانان بيان كرده است:

نزديك است كه ملت ها براى بردن منابع شما در اطراف شما گرد آيند و مانند گوشت قربانى، منابع شما را ميان خود تقسيم كنند. آن روز تعداد شما بسيار زياد است، ولى همانند خس و خاشاك روى كف سيل هستيد (اراده و قدرتى از خود نداريد و با امواج جامعه حركت مى كنيد). خداوند، هيبت شما را از دل دشمنانتان بيرون مى آورد و سستى و تنبلى بر دل شما سايه مى افكند. به دنيا علاقه مند مى شويد و از مرگ مى گريزيد.(2)

حضرت محمد صلى الله عليه و آله در بيان ديگرى نيز فرمود:

سوگند به خدايى كه جانم در دست قدرت اوست، افرادى زمام امور امت را در دست مى گيرند كه اگر مردم سخن بگويند، آنها را مى كشند. اگر ساكت شوند، همه چيز آنها را مباح مى شمارند. ثروت آنها را تاراج مى كنند؛ به حريم آنها تعدى مى كنند؛ خون آنها را مى ريزند؛ دل آنها را با ترس و وحشت پر مى كنند. آنها را ترسان و لرزان مى يابى و جز وحشت و اضطراب در آنها نمى بينى. در آن هنگام، گروهى از شرق و گروهى از غرب مى آيند و

ص: 47


1- . الملاحم و الفتن، ص 17.
2- . همان، صص 129 و 166.

سرنوشت آنها را به دست مى گيرند. آن روز واى بر ضعيفان امت من از دست آنها... .(1)

امروز شاهد سلطه غرب و شرق بر امور مسلمانان هستيم. عامل اين سلطه نيز بى لياقتى حاكمان كشورهاى اسلامى است كه به جاى مبارزه با استعمار، با مردم خود در ستيزند.

پيامبر اعظم صلى الله عليه و آله فرموده است:مشركان، مسلمانان را استخدام مى كنند و آنها را در شهرها خريد و فروش مى كنند و كسى از افراد صالح و فاسد از آنان بيزارى نمى جويد. اين گرفتارى خواهد بود تا همگان نااميد شوند و تصور كنند كه ديگر خدا گرفتارى آنان را نمى كند. آن گاه خدا، مردى را از بهترين فرزندان و عترت من برمى انگيزد كه سراپا عدل و بركت و پاكى است. از كوچك ترين حق كشى چشم نمى پوشد و خدا به واسطه او، دين و اسلام و قرآن و اهل ايمان را عزيز مى كند... .(2)

از اين روايت چنين برمى آيد كه مسلمانان، خود، به اين سلطه تن مى دهند و براى رهايى از آن تلاش نمى كنند. اين روايت ها در مقام بيان وضعيت مسلمانان در دوران غيبت است. پيامبر خاتم در حديث هايى از استوارى حق هر چند به صورت كم رنگ در طول قرن ها خبر داد و فرمود:

پيوسته تا قيام قيامت، طايفه اى از امتم به خاطر حق مى جنگند و حق را ظاهر و استوار نگه مى دارند تا آنكه عيسى بن مريم از آسمان به زمين فرود آيد.(3)

ص: 48


1- . منتخب الأثر، ص 537.
2- . الملاحم و الفتن، ص 108.
3- . كشف الغمة، ج 2، باب 4، ص 79.

قيام هاى دوران ظهور

در اين باره، حديث هاى گوناگونى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و اهل بيت عليهم السلامرسيده است كه به چند نمونه آن اشاره مى كنيم.

پيامبر اعظم صلى الله عليه و آله مى فرمايد:

سه پرچم در يك سال، يك ماه و يك روز خروج مى كنند. سفيانى، خراسانى، يمانى كه پرچمىخالص تر از پرچم يمانى نيست؛ چون او براى حق فرا مى خواند.(1)

اين سه لشكر در شام با يكديگر روبه رو مى شوند.(2)

اين قيام پس از شكست سپاه سفيانى از سپاه خراسانى در عراق است و در هر دو سپاه خراسانى و يمانى، ياران حضرت مهدى(عج) هستند.

استاد كامل سليمان در معرفى سيد حسنى مى نويسد:

او سيد قريشى، هاشمى و حسنى است كه اندكى پيش از قتل نفس زكيه در مكه، هم زمان با روزگارى كه سپاه سفيانى در عراق است و هم زمان با ورود سپاه خراسانى از راه قصرشيرين و خانقين به عراق به شهادت مى رسد. سيد هاشمى، شخصيت ممتاز و بزرگوارى است كه رسول اكرم صلى الله عليه و آله و امامان معصوم عليهم السلام او را ستوده اند.(3)

نفس زكيه نيز لقب جوان هاشمى از آل محمد صلى الله عليه و آله است كه در ميان قوم خود، مقامى بس والا دارد. در آغاز جنبش سفيانى به مدينه پناهنده مى شود و دومين گروه از لشكر سفيانى كه براى مقابله با دعوت حق و رويارويى با سپاه حضرت بقيه الله به سوى مدينه مى روند، او را به شهادت مى رسانند. نفس زكيه در مكه، بانگ دادخواهى و دعوت به سوى آل محمد صلى الله عليه و آله را سر مى دهد. روز 25 ذى حجة الحرام، او را بدون هيچ گناهى

ص: 49


1- . بحارالانوار، ج 52، ص 210.
2- . همان.
3- . روزگار رهايى، ج 2، ص 1026.

در ميان ركن و مقام مظلومانه مى كشند. به فاصله 15 روز از اين رويداد، قيام جهانى حضرت بقيه الله آغاز مى شود.(1)

پيامبر اكرم در اين باره مى فرمايد:

مهدى(عج) خارج نمى شود تا نفس زكيه كشته شود. چون نفس زكيه كشته شود، ساكنان آسمان و زمين برآنها غضبناك مى شوند. آن گاه مهدى(عج) ظهور مى كند.(2)

«سيد خراسانى، سيد حسينى است. سيد هاشمى پيش از مراسم بيعت كشته مى شود، در حالى كه سيد خراسانى يك ماه بعد با حضرت بقيه اللّه بيعت مى كند. سيد هاشمى (حسنى) و سيد خراسانى (حسينى) پرچم هدايت را از شرق ايران به اهتزاز در مى آورند. سيد هاشمى كشته مى شود و سيد خراسانى با همه سپاهيانش با حضرت بقيه اللّه بيعت مى كند».(3)

رسول اكرم صلى الله عليه و آله مى فرمايد:

گويى دو سيد حسنى و حسينى (خراسانى) را با چشم خود مى بينم كه هر دو آن پرچم هدايت را به اهتزاز در مى آورند و سيد حسينى (خراسانى)، آن را به امام تسليم مى كند و خود با او بيعت مى كند.

پيامبر خدا در حديث ديگرى مى فرمايد:

پرچم هاى سياهى از مشرق به اهتزار درمى آيند و با مردى از اولاد ابوسفيان مى جنگند و

ص: 50


1- . الملاحم و الفتن، صص 113 و 148.
2- . روزگار رهايى، ج 2، ص 1067.
3- . همان.

زمينه فرمان بردارى از مهدى(عج) را فراهم مى كنند.(1)

عبدالله بن مسعود از پيامبر چنين نقل مى كند:

ما اهل بيتى هستيم كه خدا آخرت را براى ما بر دنيا ترجيح داد. همانا پس از من، اهل بيتم، مظلوم و آواره شوند تا آن زمان كه پرچم هاى سياهى از مشرق زمين ظاهر شود. پس آنان حق را بخواهند، ولى به آنان ندهند. براى بار دوم و سوم، حق خود را بخواهند، ولى به آنان ندهند. پس آنان جنگ كنند و پيروز شوند و حق خود را بگيرند. پس هر كس آن زمان را درك كند، به سوى امامى از اهل بيتم[رهبر آن قيام] بيايد، هر چند با راه رفتن بر روى برف؛ كه آن پرچم ها، پرچم هدايت است. پس آنان حق را مى گيرند و به مردى از اهل بيتم كه هم نام من است، تسليم مى كنند.(2)

پيامبر در حديثى ديگر، محل خروج اين پرچم ها و قيام اين مردم را خراسان معرفى مى كند(3) و در وصف آنان نيز مى فرمايد: «قلب هاى آنها چون آهن محكم و استوار است».(4)

همراهى حضرت عيسى عليه السلام با امام مهدى(عج)

«پس عيسى بن مريم در كنار در شرقى دمشق فرود مى آيد. يهود به سويش مى روند و مى گويند: ما اصحاب تو هستيم. پس مى گويد: دروغ مى گوييد. سپس نصارا به سويش مى آيند و مى گويند: ما اصحاب تو هستيم. پس

ص: 51


1- . الملاحم و الفتن، ص 44.
2- . محمدهادى ميلانى، قادتنا كيف نعرفهم، قم، مؤسسه آل البيت، 1415 ه- . ق، چ 1، ج 7، ص 852 .
3- . همان، ص 286.
4- . همان، ص 286.

مى گويد دروغ مى گوييد. پس به سوى مسلمانان مى آيد، در حالى كه خليفه آنان [حضرت مهدى(عج)] با آنان نماز مى خواند. پس پشت سر آن امام براى نماز مى ايستد و مى گويد: رضايت خدا با توست و من به عنوان وزير براى شما برانگيخته شده ام».(1)

در حديث ديگرى چنين مى خوانيم: «مسيح هنگام طلوع صبح نزول مى كند. صليب را مى شكند، خوك را مى كشد و دجال را به هلاكت مى رساند و اموال قائم را از او پس مى گيرد و در پى حضرتعيسى، اصحاب كهف حركت مى كنند و عيسى، وزير راست حضرت قائم و حاجب و نايب اوست».(2)

پيامبر اعظم صلى الله عليه و آله در اين باره فرمود:

مهدى(عج) از نسل من است كه چون ظهور كند، عيسى بن مريم براى يارى او فرود مى آيد و پشت سرش نماز مى خواند.(3)

بيعت جهانى در مكه

حضرت محمد صلى الله عليه و آله مى فرمايد: «با مهدى(عج) در ميان ركن و مقام بيعت كنند».(4) روزى رسول اكرم صلى الله عليه و آله با علمى كه پروردگار به او داده بود، با

ص: 52


1- . معجم احاديث امام مهدىعج، مؤسسه المعارف الاسلامية، بى جا، 1411 ه- . ق، ج 1، صص 527 و 528.
2- . حلية الابرار، ج 2، باب 34، ص 620 .
3- . امالى صدوق، ص 181، مجلس 39، ح 4.
4- . اثبات الهداة، ج 3، ص 514، ح 356.

آگاهى از وضع مردمان در نسل هاى گوناگون، آهى كشيد و فرمود:

به خدا شكايت مى كنم از كسانى كه مرا در موضع او (حضرت مهدى(عج)) تكذيب كنند و گفتار مرا در حق او انكار كنند و امت مرا از راه او منحرف سازند. ميان ركن و مقام با او بيعت مى شود و فتوحات فراوانى به دست او انجام مى گيرد كه در روى زمين، كسى نمى ماند جز اينكه به يكتايى خدا اعتراف كند و لا اله الا الله بگويد.(1)

ظهور با پرچم و ذوالفقار نبوى

پيامبر اسلام فرمود:

ظهور مى كند در حالى كه عمامه مرا بر سر و زره مرا در بر دارد و شمشيرم، ذوالفقار را حمايل كرده است و منادى ندا دهد: اين مهدى(عج)، خليفه خداست... .(2)

ص: 53


1- . روزگار رهايى، ج 1، ص 79.
2- . مهدىعج موعود، ج 2، ص 283.

فصل پنجم: ويژگى هاى حكومت مهدوى

اشاره

در دولت امام زمان، جامعه از نظر علمى، عقيدتى، اخلاقى و اقتصادى به تكامل مى رسد و در پرتو اجراى كامل قوانين الهى، در زمينه هاى گوناگون رشد چشم گيرى خواهد داشت. توجه به ويژگى هاى حكومتى مهدى(عج) از آن نظر كه مى تواند در جهت دهى صحيح به جامعه كنونى ما مؤثر باشد، ضرورى است؛ چون ما هم مى توانيم با الگوگيرى از سيرت حضرت، آموزه هاى حضرت را به كار گيريم.

رشد علمى و فرهنگى

جامعه در دوران حكومت مهدى(عج) به تكامل علمى و فرهنگى دست مى يابد و در پى آن به رشد اخلاقى هم آراسته مى شود. پسهمه لغزش هاى اخلاقى از جامعه رخت برمى بندد. پيامبر اسلام درباره رشد علمى دوران حكومت حضرت مهدى(عج) فرمود:

... حتى زنان در درون خانه ها بر مبناى كتاب خدا و سنت نبوى قضاوت كنند.(1) خدا به واسطه مهدى(عج)، زمين را پس از آكنده شدن به ظلمت و ستم، از نور و عدل پر مى كند و پس از پر شدن زمين از جهل، آن را از دانش پر مى كند.(2)

ص: 54


1- . بحارالانوار، ج 52، ص 353.
2- . كمال الدين، ج 1، ص 488، باب 24، ح 5.

$$تكامل اقتصادى و اخلاقى

در دوران حكومت مهدى(عج) و در پى تكامل اخلاقى جامعه و برچيده شدن بساط ستم و شرك، عدالت در جامعه گسترش مى يابد و مردم در كمال آسايش و آرامش زندگى مى كنند. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در ترسيم اوضاع اقتصادى جامعه فرمود:

در دولت مهدى(عج)، امتم در چنان آسايش و نعمتى خواهند بود كه مثل آن را هرگز نديده اند. آسمان باران فراوان مى فرستد و زمين نعمت هاى خود را ظاهر مى سازد و برترين ميوه ها و نباتات را مى روياند.(1) مهدى(عج) بر كارگزارانش، سخت گير در مال، بخشنده و با مسكينان، مهربان است.(2)

رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايد:

مردم چنان درآمدى خواهند داشت كه هيچ كس به ديگرى نيازمند نباشد.(3)

مهدى(عج) از نسل على استكه خدا به واسطه او، زمين را به زمين ديگرى تبديل مى كند.(4)

مال نزد وى مانند خرمن انباشته باشد. هر مردى به خدمتش بيايد و بگويد: مهدى(عج) به من عطا فرما! مى فرمايد: بگير و هر چه بخواهد، به او مى دهد.(5) در دولت او اموال به قدرى زياد

ص: 55


1- . اثبات الهداة، ج 3، ص 595.
2- . الفتن، ص 279.
3- . دلايل الامامه، ص 252.
4- . غيبت نعمانى، باب 10، ص 145، ح 4.
5- . كمال الدين، ج 1، باب 23، ص 252، ح 2.

مى شود كه مرد دنبال كسى مى گردد كه صدقه اى به او دهد، ولى كسى كه مال را به او عرضه مى كند، مى گويد: من نيازى بدان ندارم.(1)

پيامبر در بيان ديگرى مى فرمايد:

مردم دنبال كسى مى گردند كه از آنها هديه اى قبول كند و دنبال كسى باشند كه زكات مالشان را از آنها قبول كند، ولى نمى يابند و اين به آن جهت است كه همه مردم به فضل خدا غنى مى شوند.(2)

حضرت محمد مصطفى صلى الله عليه و آله فرموده است:

در پايان روزگار امت من، خليفه اى مى آيد كه چون سيل بخشش مى كند و آن را نمى شمارد و آن هنگامى است كه اسلام با تمام جنبه هايش اجرا شود.(3)

وقتى مهدى(عج) ظاهر شود، خدا از آسمان باران بباراند؛ زمين، گياهان خود را بروياند؛(4) آب ها در دولت او زياد شود؛ نهرها امتداد يابد وزمين چندين برابر محصول دهد.(5)

پيامبر اسلام درباره تكامل اخلاقى و معنوى در دوران مهدوى فرمود:

به واسطه او، همه مردم به طاعت و بندگى خدا مى گروند و در اجراى احكام و خشوع به

ص: 56


1- . روزگار رهايى، ج 2، ص 597.
2- . همان، ص 598.
3- . همان، ص 596.
4- . عقد الدرر، باب 7، ص 144.
5- . همان، ص 149.

درگاه خدا مى كوشند.(1)

خدا به وسيله او، باطل و دروغ را نابود مى گرداند و شدت زمانه را از ميان مى برد و به سبب او، ذلت بندگى را از گردن هاى شما برمى دارد... .(2)

امام على عليه السلام مى فرمايد: «از پيامبر پرسيدم: مهدى(عج) از خاندان ماست؟ فرمود: آرى... و به وسيله ماست كه خدا ميان مردم الفت و مهربانى را پس از دشمنى برقرار مى كند. همان گونه كه ميان آنها الفت برقرار كرد پس از دشمنى شرك.»(3)

از اين روايت چنين برمى آيد كه امت در پرتو دولت امام مهدى(عج)، هم دل و مهربانند. از سوى ديگر، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله، آسيب مهربان نبودن افراد جامعه را شرك و فتنه و اختلاف هاى عقيدتى بيان مى كند. در دولت مهدوى، با ايجاد توحيد و ولايت محورى جامعه، جهانى سازى به معنى واقعى خود به دست خواهد آمد.

پيامبر اسلام درباره رشد اخلاقى آن دوران مى فرمايد:

در دولت وى، كينه از بين مى رود.(4) او گنج هاى پنهان را استخراج و اموال را ميان مردم تقسيم مى كند... .(5)

ص: 57


1- . روزگار رهايى، ج 2، ص 606 .
2- . شيخ طوسى، غيبت طوسى، قم، مؤسسه المعارف الاسلاميه، 1425 ه- . ق، چ 3، ص 185، ح 144؛ مهدىعج موعود، ج 1، ص 127.
3- . همان، ص 102، به صورت مختصر.
4- . تاريخ مابعد الظهور، ص 534.
5- . منتخب الأثر، ص 589.

ويژگى هاى اعتقادى

از آنجا كه از ديدگاه اسلام، كمال فردى، اجتماعى و مادى و معنوى انسان ها درهم تنيده شده است، سعادت نهايى بشر در تحقق چنين آرمانى است. اين مهم نيز تنها در دولت مهدوى تحقق پيدا مى كند. جهانى سازى در عرصه اعتقادى در دوران مهدى(عج) در پرتو آموزه هاى اسلام رخ مى دهد.

يكى از ويژگى هاى دولت مهدوى اين است كه جهان توحيدمحور شود و جهانى سازى همراه با رواج دين صورت مى گيرد. در روايت هاى گوناگونى از معصومين از تحقق چنين آرمانى در دولت مهدوى خبر داده شده است كه نمونه هاى آن را از زبان پيامبر اسلام مى آوريم:

اسلام را در سرتاسر جهان مشرق و مغرب و قبله و جنوب نشر مى دهد.(1)

خدا به وسيله او دين را به عرصه اجتماع برمى گرداند و به دست وى فتوحات مى كند و كسى بر روى زمين نمى ماند مگر آنكه به توحيد معتقد است.(2)

در دولتش، قلب هاى مردم از پرستش لبريز مى شود و عدلش همه را فرا مى گيرد.(3) خدا به واسطه او دژهاى گمراهى را فتح مى كند و قلب هاى غلف (قلوبى كه از شنيدن حق و پيروى از آن كور هستند) را زنده مى كند و دين را در آخرالزمان بر پا مى كند، همان گونه كه من برپا كردم و زمين را از قسط و عدل پر مى كند آن گونه كه از ستم پر شده بود.(4)

ص: 58


1- . حلية الابرار، ج 2، ص 620، باب 34.
2- . عقدالدرر، ص 222، باب 9، فصل 3.
3- . غيبت طوسى، ص 179، ح 137.
4- . اثبات الهداة، ج 3، ص 592، ح 12.

سيرت و سنت او سيرت و سنت من است. مردم را بر دين و آيين من به پا خواهد داشت و آنان را به كتاب پروردگارم دعوت مى كند.(1)

يكى از كارهاى ديگر امام مهدى(عج) براى رسيدن به جامعه دينى، احياى كتاب خدا و سنت رسول خدا صلى الله عليه و آلهاست كه در طول زمان به فراموشى سپرده شده و جز پوسته اى از آن باقى نمانده است.

پيامبر گرامى اسلام در اين باره مى فرمايد:

... و يأتى على اُمّتى زمانٌ، لايَبْقى مِنَ الاسلام اِلّا اسْمُهُ ولا مِنَ القرانِ اِلّا اسمُهُ فَحينئذٍ يَأْذنُ اللهُ تعالى بالخروجِ، فَيُظْهِرُ اللهُ الاِسلامَ به ويُجَدِّدُهُ.(2)

زمانى براى امت من فرا رسد كه از اسلام جز نام و از قرآن جز نقشى باقى نمى ماند. در اين هنگام، خداوند بزرگ مرتبه به او اجازه قيام مى دهد و اسلام را با او آشكار و تجديد مى كند.

امام مهدى(عج)، بنيان گذار حكومت واحد جهانى

در آموزه هاى اسلامى، اقليم محورى و نژادمحورى كه به عنوان مرزهاى جغرافيايى و سياسى كشورها شناخته مى شوند، اعتبار و ارزشى ندارد. اسلام، همه زمين را از آن خدا و وطن انسان مى داند و تشكيل حكومت واحد جهانى را در تحقق آرمان واقعى انسان ها يك ضرورت اعلام مى كند. شالوده اين حكومت جهانى به وسيله پيامبر اسلام بنيان نهاده شد، ولى پس از پيامبر اين آرمان به حقيقت نپيوست؛ چون انديشه هاى آن روز تحمل آن را نداشت.

ص: 59


1- . كمال الدين، ج 2، ص 411.
2- . سليمان بن ابراهيم قندوزى، ينابيع الموده، قم، منشورات شريف رضى، چ 1، ج 3، ص 100، به نقل از: ابراهيم شفيعى سروستانى، معرفت امام زمان و تكليف منتظران، ص 310.

امروزه جهانى سازى و حكومت واحد جهانى به عنوان يك ضرورت مطرح شده است و برچيده شدن مرزهاى جغرافيايى نياز امروز بشر به شمار مى رود. به همين دليل، مى بينيم كه اروپا، مرزهاى جغرافيايى خود را برمى دارد.

خداوند بزرگ نيز مهدى(عج) را براى چنين روزى ذخيره كرده است؛ روزى كه او آرمان جهانى شدن را كه از آرمان هاى نخستين اسلام است، در جهان عملى سازد. پيامبر اعظم صلى الله عليه و آله مى فرمايد:

سوگند به خدايى كه مرا برانگيخت تا مژده دهنده اسلام راستين باشم، اگر از عمر دنيا نماند جز يك روز، خداوند همان روز را طولانى كند تا فرزندم مهدى(عج) ظهور كند و عيسى با او به زمين آيد و پشت سرش نماز گزارد. آن گاه زمين با نور خدا روشن مى شود و حكومت (جهانى) مهدى(عج)، شرق و غرب جهان را فرا مى گيرد.(1)گسترش عدالت كه هدف اصلى بعثت پيامبران و ارسال كتاب هاى آسمانى است، در دوران مهدى(عج) تحقق مى يابد. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:

مهدى(عج) تمام اموالى را كه از صاحبانش به ستم غصب شده است، به صاحبانش برمى گرداند و حتى اگر زير دندان كسى باشد، آن را به صاحبش برمى گرداند.(2)

با توجه به بيان كنايى پيامبر، هيچ ستمى در جهان باقى نمى ماند و دولت واحد جهانى بر محور عدل فراگير مى شود. در جهانى سازى مهدوى، اين گونه نيست كه فقط سود افراد يا گروه ويژه اى در نظر گرفته شود. پيامبر اسلام فرمود:

ص: 60


1- . كمال الدين، ج 1، ص 280.
2- . القول المختصر، باب 3، ج 47، ص 25 به صورت مرسل.

در ظهور مهدى(عج) همه اهل آسمان و زمين و پرندگان و وحوش و ماهيان دريا خوش حال مى شوند... .(1)

امنيت جهانى

پيامبر اعظم صلى الله عليه و آله در حديثى از خداى عزوجل مى فرمايد:

به واسطه مهدى(عج)، زمين را از وجود دشمنانم پاك مى كنم و شرق تا غرب جهان را زير سلطه او در مى آورم... مهدى(عج) دعوتم را آشكار مى سازد و مردمان را بر توحيد گرد مى آورد و مُلكش را تا آخر جهان، در ميان اوليايم تداوم مى بخشم!(2)

رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمايد:از كرم و بركت مهدى(عج)، امنيت، شرق و غرب جهان را فرا مى گيرد، به گونه اى كه حيوانات هم با هم رفيق مى شوند. شير با گوسفند و گرگ با گوسفند همراه مى شود و كودكان با مارها بازى مى كنند... .(3)

اين سخن پيامبر، بيان كنايى و رمزى است كه از برقرارى عدالت مهدوى حكايت مى كند. امنيت چنان در دولت مهدى(عج) فراگير است كه پيامبر اسلام در اين زمينه مى فرمايد: «[در دولت وى] خونى ريخته نشود و خوابيده اى به [ستم] بيدار نشود».(4)

ص: 61


1- . منتخب الأثر، ص 589.
2- . كمال الدين، ج 1، ص 481.
3- . معجم احاديث امام مهدىعج، تأليف و نشر: مؤسسه المعارف الاسلاميه، 1411 ه- . ق، چ 1، ج 1، ص 531.
4- . شيخ طوسى، امالى، قم، انتشارات دارالثقافة، سال 1414 ه- . ق، ص 352.

تمسك همگانى به اهل بيت عليهم السلام

بر اساس دستور قرآن، شايسته است انسان ها براى دورى از گمراهى، به ريسمان الهى كه همان اهل بيت عليهم السلام هستند، چنگ بزنند. چون آدميان از اجراى دستور سر باز زدند، اين اختلاف و فتنه در جامعه اسلامى فراگير شد. با اين حال، مايه اميدوارى است كه اين آرمان قرآنى در دولت مهدى(عج) تحقق خواهد يافت. پس پيامبر اسلام فرمود: «مصيبت اهل بيت من در هنگام قيام قائم از ميان مى رود و مخالفينشان ذليل و ثناگويشان بسيار مى شوند».(1)

حقوق اقليت ها

سيدهاشم بحرانى در حديثى از حضرت محمد صلى الله عليه و آله مى فرمايد:

پس مهدى(عج)، كتاب هاى آسمانى را از انطاكيه بيرون مى آورد و ميان اهل مشرق و مغرب حكم مى كند. ميان اهل تورات به تورات و اهل انجيل به انجيل و اهل زبور به زبور و اهل قرآن به قرآن قضاوت مى كند... .(2)

اصحاب مهدى(عج)

رسول خدا درباره شمار ياران آن حضرت فرمود:

يا على! وقتى كه قائم ما خروج كرد، سيصد و سيزده نفر مرد كه به قدر عدد اصحاب بدر باشند، بر گردش جمع مى شوند... .(3)

ص: 62


1- . همان.
2- . حليه الابرار، ج 2، ص 620 .
3- . مهدى موعود، ج 2، ص 172.

پيامبر در حديث ديگرى فرمود:

براى مهدى(عج) خزينه هايى است نه از طلا و نقره، بلكه... آنان مردان نام دارى اند كه علامت و سيماى ايمان از صورتشان پيداست كه خداى تعالى آنها را از شهرهاى دور براى آن حضرت جمع مى كند كه سيصد و سيزده نفر باشند... ايشان در طاعت او سخت كوش هستند.(1)

ايشان در وصف محبان و معتقدان به ولايت ائمه و مهدى(عج) مى فرمايد:

... مهدى(عج)، آنان را از هلاكت نجات مى دهد و بهشت را بر آنان مى گشايد. مثل آنها در روى زمين، مثل مشكى است كه بويش فضا را معطر مى كند و هرگز تغيير نمى كند و مثلشان در آسمان مثل ماهنورانى است كه هرگز خاموش نمى شود.(2)

از اين حديث چنين بر مى آيد كه اصحاب و ياران مهدى، مشعل هاى هدايت در جامعه هستند كه به نور آنان، مردم به جاده مستقيم راهنمايى مى شوند و عطرشان فضاى جامعه را از بوى خوش معنويت سرشار مى سازد. از سوى ديگر، ايشان در راه و طاعت مولاى شان سخت كوشند.

ص: 63


1- . همان، شيخ صدوق، عيون الاخبار، نجف، مطبعه الحيدريه، 1390 ه- . ق، ج 1، باب 6 ، ح 29، ص 51.
2- . عيون الاخبار، ج 1، ص 52.

سخن پايانى

از آنجا كه مهدويت تنها راه فراروى انسان معاصر و آخرين كشتى نجات در جهان پرآشوب است، موضوع مهدويت بايد در رأس همه برنامه ها و فعاليت هاى فرهنگى در رسانه ها قرار گيرد. عظمت و اهميت بحث درباره مسائل مهدوى در عظمت و جايگاه امام مهدى(عج) ريشه دارد. هر قدر جوامع در نزديك شدن به آرمان هاى دولت مهدوى تلاش كنند، به همان اندازه به هماى سعادت نزديك شده اند.

در اين راستا رسانه هاى ملى، نقش مهمى دارند. رسانه ها مى توانند با گشودن دريچه هاى معرفت به آرمان هاى آن امام وآگاه كردن جامعه هاى اسلامى و نشان دادن تنها راه نجات، ما را به جامعه آرمانى و مدينه فاضله مهدوى نزديك كنند. ايجاد شوق عمومى در جامعه از شرايط اساسى تحقق ظهور به شمار مى رود.

رسانه ها بايد با تبيين مسائل مهدوى، شبهه هاى شيطانى دجالان زمان را كه مى خواهند در دوران غيبت، ناخداى كشتى ايمان را در دام هاى گمراهى گرفتار سازند، از ساحت ايمان، دور و از نفوذ افكار انحرافى به مرز كشور ايمان جلوگيرى كنند.

رسانه ها مى توانند با بازكاوى ظرفيت ها و ضرورت هاى مسائل مهدوى، شناخت عميقى در تبار سلمان ايجاد كنند تا با برداشتن گام هاى بلند و پرصلابت، شرايط ظهورش را نزديك سازند.

ص: 64

از سوى ديگر، با توجه به ظرفيت ها و قابليت هاى نامحدود مهدوى براى كار فرهنگى، هنرى و اعتقادى، بايد ميدان مناسب كار را براى برنامه سازان فراهم آورند. بنابراين، رسانه ها مى توانند با تدوين برنامه هايى درباره مسائل گوناگون مهدويت، همچون صفت هاى ياران، وظايف منتظران، سيره اخلاقى، مديريتى، سياسى و اقتصادى حضرت مهدى؛ راهكارهاى دولت مهدوى در ساختن مدينه فاضله؛ آسيب هاى پرداختن نادرست به مسائل مهدويت و پى آمدهاى فرخنده اعتقاد به مهدويت؛ تشرف يافتگان و سيماى مهدى در قرآن و حديث در تبيين مسائل مهدوى قدم بردارند.اين گونه برنامه ها مى تواند از جنبه هاى گوناگون، سودمند باشد.

ص: 65

كتاب نامه

1. ابن حماد، نصير، الملاحم الفتن، بى جا، انتشارات مكتبة الحيدرية، چاپ اول، 1383.

2. ابن عربى، محيى الدين، الفتوحات المكية الحيدرية، بيروت، دار احياء التراث العربى، بى تا.

3. اربلى، على بن عيسى، كشف الغمة، بيروت، دارالكتاب الاسلامى، بى تا.

4. الهامى، داوود، آخرين اميد، قم، انتشارات مكتب اسلام، چاپ دوم، 1377.

5. بحرانى، سيدهاشم، حلية الابرار، قم، دارالكتب العلمية، 1356.

6. بياضى، على بن يونس، الصراط المستقيم، نجف، حيدريه، 1384 ه- . ق.

7. حائرى يزدى، على، الزام الناصب، بيروت، چاپ اول، اعلمى، 1422 ه- . ق.

8. حر عاملى، شيخ مرتضى، اثبات الهداه، تحقيق: ابوطالب تجليل، ايران، بى نا، بى تا.

9. ----------------------- ، وسائل الشيعه، قم، آل البيت، 1416 ه- . ق.

10. حويزى، ابن جمعه، تفسير نورالثقلين، قم، اسماعيليان، چاپ چهارم، 1415 ه- . ق.

11. سليمان بن اشعث، سجستانى (ابى داوود)، سنن ابى داود، بيروت، دار الاحياء السنة النبوية، بى تا.

12. سنن ترمذى، ابن سوره، سنن ترمذى، بيروت، دارالفكر، 1421 ه- . ق.

13. سيد بن طاووس، الملاحم، بيروت، اعلمى، بى تا.

14. ----------------------- ، برنامه سعادت، ترجمه: سيد محمدباقر گلپايگانى، بى جا، نشر مكتبة المرتضوية، بى تا.

15. شافعى، ابويوسف، عقد الدرر، قاهره، عالم الفكر، چاپ اول، 1399 ه- . ق.

16. شافعى، محمد بن طلحه، مطالب السئول، بيروت، مؤسسه البلاغ، چاپ اول، 1419ه- . ق.

17. شيبانى، احمد بن حنبل، مسند احمد، بيروت، دارالفكر، بى تا.

18. شيخ صدوق، امالى، بيروت، اعلمى، بى تا.

19. ----------------------- ، عيون اخبار الرضا، نجف، مطبعة الحيدريه، 1390 ه- . ق.

20. ----------------------- ، كمال الدين، ترجمه: منصور پهلوان، قم، انتشارات مسجد جمكران، چاپ سوم، 1384.

21. ----------------------- ، كمال الدين، قم، دارالكتب الاسلامية، 1395 ه- . ق.

22. شيخ طوسى، امالى، قم، دارالثقافة، 1414 ه- . ق.

23. شيخ مفيد، الاختصاص، تحقيق: على اكبر غفارى، قم، جامعه مدرسين، چاپ هفتم، 1425 ه- . ق.

24. صافى گلپايگانى، لطف الله، منتخب الأثر، قم، مؤسسه حضرت معصومه عليهاالسلام، چاپ اول، 1419 ه- . ق.

ص: 66

25. صدر، سيدمحمد، تاريخ مابعد الظهور، بيروت، دارالتعارف، 1412 ه- . ق.

26. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، قم، كتاب خانه آيت الله مرعشى نجفى، 1404 ه- . ق.

27. طبرسى ابى منصور، الاحتجاج، قم، اسوه، چاپ ششم، 1425 ه- . ق.

28. طبرسى، مجمع البيان، تهران، ناصر خسرو، چاپ پنجم، 1376.

29. طبرى، محمد بن جرير، دلايل الامامة، نجف، مطبعة الحيدريه، بى تا.

30. طيالسى، سليمان بن داوود، مسند طيالسى، بيروت، دارالمصرفة، بى تا.

31. طوسى، الغيبة، قم، مؤسسة المعارف الاسلامية، 1425 ه-. ق.

32. عميدى، ثامر، در انتظار ققنوس، قم، مؤسسه امام خمينى رحمه الله، چاپ چهارم، 1384.

33. قمى، على بن محمد خزار، كفاية الأثر، قم، انتشارات بيدار، 1401 ه- . ق.

34. قندوزى، سليمان بن ابراهيم، ينابيع المودة، قم، منشورات رضى، چاپ اول، بى تا.

35. كامل سليمان، روزگار رهايى (ترجمه يوم الخلاص)، ترجمه: على اكبر مهدى پور، تهران، نشر آفاق، چاپ چهارم، 1381.

36. كلينى، محمد بن يعقوب، كافى، بيروت، دارالاضواء، چاپ سوم، 1405 ه- . ق.

37. متقى هندى، كنز العمال، مؤسسه الرسالة، بيروت، بى تا.

38. مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، مؤسسة الوفا، بيروت، 1404 ه- . ق.

39. ----------------------- ، مهدى موعود، قم، انتشارات مسجد جمكران، چاپ چهارم، 1381.

40. معجم احاديث الامام مهدى(عج)، تأليف و نشر مؤسسه المعارف الاسلامية، چاپ اول، 1411 ه- . ق.

41. ميرلوحى، كفاية المهتدى، قم، انتشارات دارالتفسير، چاپ اول، 1384.

42. ميلانى، محمدهادى، قادتنا كيف نعرفهم، قم، تحقيق و نشر مؤسسه آل البيت، چاپ اول، 1415 ه- . ق.

43. نعمانى، محمد بن ابراهيم، الغيبة، تهران، مكتبة الصدوق، 1397 ه- . ق.

44. نيشابورى، مسلم، صحيح مسلم، بى نا، چاپ مصر، 1384.

45. هيثمى، مجمع الزوائد، بيروت، دارالكتاب، بى تا.

ص: 67

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109