شرح حال روضه خوان سیدالشهداء علیه السلام مرحوم حجة الاسلام حاج شیخ محمد باقرشریفی قدس سره

مشخصات کتاب

نام کتاب : روضه خوان شریف ، شرح حال روضه خوان سیدالشهدا (علیه السلام)

مرحوم حجت الاسلام حاج شیخ محمدباقر شریفی(قدس سره)

مؤلف : محمدرضا شریفی

ناشر : محب العترة الطاهره

تاریخ نشر : ایام غدیر 1442 قمری ، تابستان 1400 شمسی

بهاء : درود و سلام بر سیدالشهدا (علیه السلام) و یاران با وفای آن حضرت

ص: 1

اشاره

شرح حال روضه خوان سیدالشهداء علیه السلام

مرحوم حجة الاسلام حاج شیخ محمد باقرشریفی قدس سره

اثرقلم: محمدرضاشریفی

ص: 2

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم

الحَمدُ لله رَبِّ العالَمین

وصلَّی اللهُ عَلی سَیِّدِنا و نَبِیِّنا و حَبیبِنا و طَبیبِنا

الَّذی بُعِثَ رحمهً لِلعالَمین ، و بَشیراً للمُذنِبین

مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیّین

وعَلی آلِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ الاَنجَبین ، لا سِیّما

الإمامِ المُنتَظَر ، و الوَلیِّ المُنتَقِم

الحُجَّهِبن الحَسَنِ المَهدِیِّ (عجل الله تعالی فرجه الشریف )

ولَعنَهُ اللهِ عَلی أعدائِهِم اجمَعین مِنَ الآنَ إلی یَومِ الدّین

آمینَ آمینَ آمین

ص: 3

اهداء

این مجموعه معنوی و یادآور و تنبّه ساز به محضر :

1 : کسانی که در طول تاریخ ، در مجالس و محافل حسینی با اشک و آه و سوز و گدازشان دل های خود را جلا بخشیده و رونق بخش جلسات عزای سیدالشهدا بوده اند .

2 : دلدادگانی که در تمام دوره های سختی و فشار دشمن و مشکلات اقتصادی و اجتماعی چراغ عزای حسینی را روشن نگه داشتند .

3 : همه حسینیه داران و پیش قراولان برگزاری مجالس عزای حسینی که در استمرار برگزاری محافل حسینی(علیه السلام)با جان ومال و آبرو و امکاناتشان کوشیده اند .

4 :همه روضه خوان ها و مرثیه سرایان و تعزیه گردانانی که با همۀ سختی های اجتماعی و اقتصادی از سنگر مقدّس خیمۀ عزای حسینی دور نشدند .

5 :و در یک کلام دلسوختگانی که به پیروی از انبیاء و امامان ، اوصیاء و اولیاء ، به انتظار منتقم حقیقی خونِ سیدالشهدا (علیه السلام) با سوز دل و اشک چشم و زبان ترنم به ذکر مصائب مظلومان کربلا ، خود را در زمرۀ منتظران فرج حضرت بقیة الله الاعظم(عجل الله تعالی فرجه الشریف) قرار داده اند

اهداء می گردد .

ص: 4

فهرست

پیشگفتار. 9

مقدمه. 12

فصل اول: طلوع.. 15

آخوند ملاعلی(قدس سره). 16

شیخ محمدحسین (قدس سره). 17

شیخ محمدباقر(قدس سره). 19

تحصیل.. 20

اساتید. 21

تبلیغ. 22

ازدواج. 22

خاندان شمعائیان و اهتمام به مجالس روضۀ امام حسین(علیه السلام). 23

حالات معنوی مرحوم حاج ابراهیم شمعائیان. 26

فصل دوم: درخشش... 29

عالم با عمل ..............................................................30

ویژگی های معظم له در یک نگاه ....................................... 31

1- تهجّد و شب زنده داری.. 32

2- بیداری بین الطلوعین.. 36

3 - استقامت در عبادت و بندگی.. 37

ص: 5

4- تقوا و ورع. 40

الف: کنترل زبان. 41

ب : کنترل چشم و نگاه. 42

ج : تقوای مالی.. 44

5 - اهتمام به برگزاری مجالس اهل بیت(علیهم السلام).. 45

6- توجه به نیازهای مردم. 47

7- اهتمام به بیان احکام و پاسخگویی به سؤالات شرعی.. 49

8 - زهد و قناعت.. 51

9- مداومت بر زیارت عاشورا با صد لعن و صد سلام. 52

10- انس با قرآن. 54

11- اهتمام عمل به دستورات طبی اهل بیت(علیهم السلام).. 56

12- برائت از دشمنان اهل بیت(علیهم السلام).. 57

13- تکریم سادات و اهل علم. 63

14- ارادت خاص به علامه بزرگوار ، مرحوم محمدباقر مجلسی(قدس سره). 73

15- عزت نفس و رعایت حرمت لباس... 75

16- عرض ارادت های خاص به محضر اهل بیت (علیهم السلام).. 76

الف ) ارادت به محضر امیرالمؤمنین(علیه السلام)و غدیر. 77

نتیجۀ خدمت به امیرالمؤمنین (علیه السلام). 78

ص: 6

ب ) ارادت به محضر حضرت زهرا(علیها السلام). 78

17- اهتمام به زیارت آقا علی بن موسی الرضا (علیه السلام). 80

داستانی زیبا و درسی بزرگ و معنوی.. 82

آخرین زیارت و پذیرایی امام رضا (علیه السلام). 83

استجابت دعا در حرم امام رضا(علیه السلام). 87

18- فعالیت های مذهبی و اجتماعی.. 88

الف ) اقامه عزا و تعظیم شعائر حسینی.. 88

1 : مبنای معظم له در برخورد با مجالس عزای حسینی.. 88

2 : شفای بیماری به برکت برگزاری روضه حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) 91

3 : اشکِ ریزان در عزای حسینی.. 91

مکاشفه برای یکی از مؤمنین در روضۀ مرحوم پدر. 92

یادی از ذاکر با اخلاص ، مرحوم حاج غلامرضا غزالی.. 95

4 : توصیه پدرانه به فرزندان. 96

5 : توصیه به روضه های هفتگی.. 97

ب ) اقامۀ نماز جماعت.. 97

ج ) تعمیر مسجد امام موسی کاظم(علیه السلام). 99

د) اقامۀ مجالس دعا ................................... ........... 101

1 : دعای ندبه صبح های جمعه. 101

ص: 7

2 : دعای سِمات عصرهای جمعه. 102

فصل سوم: غروب.. 106

رؤیای صادقانه در آخرین شب حیات ... 107

ارتحال معظم له در روز شهادت حضرت زهرا(علیها السلام). 107

غسل در تاریکی.. 108

مراسم نماز بر پیکر معظم له. 109

دفن در امامزاده ابوالعباس(علیه السلام)خوراسگان.. 110

مراسم ختم و فاتحه. 111

نوشته روی سنگ قبر معظم له. 111

خاتمه. 112

سخنِ غدیرستان. 118

1 . فعالیت های آموزشیِ غدیرستان. 119

2. تولیدات علمی - پژوهشیِ غدیرستان. 120

3. نمایشگاه محصولات فرهنگی غدیر. 124

4 . ارتباط با مخاطبین در مجموعه غدیرستان. 124

5. برگزاری جشن های غدیر از طرفِ غدیرستان. 125

6 . برگزاری سفره های احسان امیرالمؤمنین(علیه السلام). 125

منابع و مآخذ...126

ص: 8

پیشگفتار

گاهی نوشته ای آن چنان بر دل می نشیند که انسانِ مشغولِ به گرفتاری های روزمرّه گی ها را تحت تأثیر خود قرار می دهد و با علاقۀ قلبی آن را دنبال می کند و به دلیل نکته های معنوی و روحی ، مطالعه کننده را به دنبال خود می برد .

روزی دوست عزیزِمان ، حجة الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ محمد رضا شریفی دام توفیقه که در اثر خدمت به پدر و مادر و دعای خیر آنها به موفقیت های فراوانی در زمینۀ خدمت به آستان مقدّس اهل البیت(علیهم السلام) بالاخص امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)و حضرت صدیقۀ طاهره(علیها السلام)و سیّد الشهدا امام حسین(علیه السلام)دست یافته است ، دفتری را به من دادند که مطالعه کنم با خواندن صفحاتی از آن احساس کردم که باید صفحات دیگر دفتر را نیز مورد مطالعه قرار دهم .صحنه هایی از اخلاص دلدادگان عشقِ حسینی و فداکاری های مخلصانی با ایمان که در دورۀ سخت حکومت ضد دینی ، از جان و مال ، آبرو و آسایش خود مایه می گذاشتند و چراغ محافل حسینی را روشن نگاه می داشتند و دلدادگان اهل البیت(علیهم السلام)را دور هم جمع می کردند و عَلَمِ عزای خاندان نبوت و امامت(علیهم السلام)و بالاخص مظلوم کربلا(علیه السلام)را برافراشته نگه می داشتند ، اشکم را درآورد و از عمق جان برایشان طلب رحمت کردم .

ص: 9

جلوه هایی از ایمان و تقوی و اخلاص و عشقِ حسینی در رفتار و کردار روضه خوانِ دلدادۀ سیدالشهدا (علیه السلام)، مرحوم حجة الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ محمد باقر شریفی رحمة الله علیه مرا سخت تحت تأثیر قرار داد و در عمق جان و روحم احساس کردم که جامعۀ فعلیِ ما ( که سخت در غوغای مادیّات گرفتار شده ) به آشنایی با این شخصیت ها و روش و منشِ آنها نیازمند است .

در این نوشتار از علما و بزرگان دینی ، گویندگان و مداحان ولائی ، بانیان و برگزار کنندگان مجالسی یاد شده که در اثر پاکیِ نیّت ها و اخلاص در عزاداری هایشان ، در دفتر ماندگار روزگار ، نام و یادشان ماندنی شده است .

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جریدۀ عالم دوام ما

با مطالعۀ آن دفتر و احساس معنویِ خوشی که در من ایجاد شد ، فکر کردم که اگر با زبان و عملم ، قدمی ناچیز در تشویق برای نشر این مجموعه و این اقدام نورانی و حسینی بردارم ، می توانم امیدوار باشم که نگاه مهر صاحب عزای عاشورا ، حضرت فاطمۀ زهرا (علیها السلام)

و نظرةً رحیمه ای از منتقم خون امام حسین (علیه السلام)

حضرت بقیة الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف

نصیبم گردد .

ص: 10

برای قوّت قلب بیشتر برای ورود در این صحنه ، و نوع اقدام در تشویق و همکاری ، چندین استخاره کردم و این آیات مبشّرات دل و جانم را نورانی و سراسر شور و عشق حسینی کرد .

« فَلَمَّا أنْ جاءَ الْبَشيرُ أَلْقاهُ عَلى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصيراً ... » (1)« التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنين » (2)

« إِنَّا مَكَّنَّا لَهُ فِي الأرْضِ وَ آتَيْناهُ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ سَبَبا فَأتْبَعَ سَبَبا» .(3)

امید است که نشر این اثر ولایی و حسینی ، ذخیرۀ آخرت همۀ ما و یادشدگان در این نوشتار معنوی باشد .

ایام شهادت رئیس مذهب ، امام جعفر صادق(علیه السلام)

اصفهان – حوزه علمیّه – میر سیّد حجة موحّد ابطحی

ص: 11


1- . یوسف / 96 . پس هنگامى كه مژده رسان آمد، پيراهن را بر صورت او افكند و او دوباره بينا شد .
2- . توبه / 112 . [ آن مؤمنان ، همان ] توبه كنندگان ، عبادت كنندگان ، سپاس گزاران ، روزه داران ، ركوع كنندگان ، سجده كنندگان ، فرمان دهندگان به معروف و بازدارندگان از منكر و پاسداران حدود و مقرّرات خدايند و مؤمنان را [ به رحمت و رضوان خدا ] مژده ده .
3- . کهف / 84 و 85 . ما به او در زمين ، قدرت و تمكّن داديم و از هر چيزى [ كه براى رسيدن به هدف هايش نيازمند به آن بود ] وسيله اى به او عطا كرديم . پس [ با توسل به وسيله ] راهى را [ براى سفر به غرب ] دنبال كرد .

مقدمه

رسول خدا(صلی الله علیه و آله)فرمود : « عِنْدَ ذِكْرِ الصَّالِحِينَ تَنْزِلُ الرَّحْمَةُ ؛ هنگام یاد صالحان رحمت الهی نازل می شود » .(1)

در دوران نبود عدم حضور پیامبر(صلی الله علیه و آله)و غیبت امام(علیه السلام)و سختگیری روزگار و فراوانی دشمنان و کمی دوستان و بارش فتنه ها و رویارویی اعداء ،(2) و در دوره ای که حفظ ایمان به اندازۀ نگاه داشتن آتش در کف دست سخت و نفس گیر است ،(3) نیاز به صالحانی که دیدارشان یادآور خدا ، گفتارشان آگاهی بخش دل ها و کردارشان سوق دهنده به آخرت باشد(4) بیش از پیش ضروری می نماید .

عالمان صالح ، بسان چراغ های فروزانی هستند که نوربخشی ایشان منحصر به زمان حیاتشان نیست . آثار ، یاد نیک ، حکایت پارسایی و خاطرات به جا مانده از ایشان همان مقدار باعث حیات دل هاست که دیدار حضوری ایشان بود ، و فیوضات معنوی شان از

ص: 12


1- . بحارالانوار، ج90، ص349.
2- . اشاره به فرازی از دعای افتتاح : « اللَّهُمَّ انِا نَشْكُو إِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنَا صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ غَيْبَةَ وَلِيِّنَا وَ كَثْرَةَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّةَ عَدَدِنَا وَ شِدَّةَ الْفِتَنِ بِنا وَ تَظَاهُرَ الزَّمَانِ عَلَيْنَا ». مفاتیح الجنان .
3- . عَنْ أَنَسٍ عَنِ النَّبِيِّ (صلی الله علیه و آله)أَنَّهُ قَالَ: يَأْتِي عَلَی النَّاسِ زَمَانٌ الصَّابِرُ مِنْهُمْ عَلَى دِينِهِ كَالْقَابِضِ عَلَى الْجَمْرَة. جامع الاخبار ، ص 130 ؛ مستدرک الوسائل ، ج 12 ، ص 33 .
4- . تحف العقول ، ص44 .

عالم برزخ همواره بر دوست داران و پیروان راستین شان ساری و جاری خواهد بود . به فرمودى امام علی (علیه السلام):

« هَلَكَ خُزَّانُ الْأمْوَالِ وَ هُمْ أحْيَاءٌ وَ الْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِيَ الدَّهْرُ أعْيَانُهُمْ مَفْقُودَةٌ وَ أمْثَالُهُمْ فِي الْقُلُوبِ مَوْجُودَةٌ ؛ مال اندوزان با آن که زنده اند مرده اند ، و اهل علم تا روزگار برپاست جاودانه اند ؛ پیکرهایشان نیست ، ولی یادشان در دل ها موجود است » .(1)

یکی از این ستارگان فروزان ، مرحوم حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ محمدباقر شریفی است که دانشمندی پاک نهاد از تبار نیکان و عالمان بود ؛ وارستگی ، بی آلایشی ، ساده زیستی و بی اعتنایی به عناوین اعتباری و ظواهر دنیوی ، از او شخصیتی ممتاز ، مردمی و دوست داشتنی ساخته بود ؛ معلم اخلاقی که سخنش هدایت گر ، موعظه اش اثر گذار و نصیحتش آرام بخش همگان بود .

زنده و جاوید ماند آن که نکونام زیست

کز اثرش ذکر خیر زنده کند نام را

امروز هر چند از فیض وجود معظم له مانند دیگر اسلاف صالحش محرومیم ، اما سبک زندگی سراسر نور ایشان می تواند بهترین الگو برای پیر و جوان و جویندگان ایمان باشد و مواعظ و خاطرات به جا مانده از ایشان ماءمَعینی است بر کام عطشناک فکر و جان انسان های حقیقت جو و طالبان نور و هدایت .

ص: 13


1- . نهج البلاغه ، صبحی صالح ، ص496 ، حکمت147 .

با توجه به این که از بین برادران تنها این جانب توفیق نوکری و پوشیدن لباس مرحوم پدر را پیدا کرده و خداوند این منّت را بر بندۀ حقیر نهاد ، خود را موظف دانستم به شکرانه این نعمت بزرگ ، آنچه از مکتب ولایی پدر دریافت کرده ام را به رشتى تحریر در آورم تا از یک سو دَیْن خود را نسبت به آنچه از برکت وجود ایشان و دعای مستمر آن بزرگوار در زندگی دریافت کرده ام ادا نموده ، و از سوی دیگر به خانواده ، اقوام و نسل جوان انتقال دهم .

با توجه به شرایط سخت دین داری در آخرالزمان امیدوارم این اثر سندی باشد برای این نسل و نسل های آینده که چگونه در میان همى مشکلات و نابسامانی های روزگار ، شخصی از اجداد ایشان در لباس نوکری اهل بیت(علیهم السلام) موفق به حفظ اعتقاد و ایمان خود شد و نه تنها لحظه ای از زندگی طلبگی و لباس روحانیت شکوه نکرد ، بلکه همواره فرزندان خویش را برای پوشیدن لباس نوکری صاحب الزمان - روحی فداه - تشویق می نمود .

با توجه به تمام ارادتی که ایشان به اهل بیت(علیهم السلام)، خاصه حضرت سیدالشهدا(علیه السلام)داشتند ، نام این کتاب را « روضه خوان شریف » گذاشتم تا نمکِ لطف خامس آل عبا در جای جای این کتاب خوانندگان را نمک گیر خان گستردۀ آن حضرت نموده و جایگاه شریف روضه خوانان امام حسین (علیه السلام) از جمله معظم له ، بیش از پیش تکریم گردد . تا چه قبول افتد و چه در نظر آید ...

محمدرضا شریفی

قم مقدّسه - غدیر 1442 ه- .ق

ص: 14

فصل اول: طلوع

اشاره

ص: 15

آخوند ملاعلی(قدس سره)

« آذرخواران » از توابع جرقویى سُفلی ، شهرستان اصفهان ؛

آخوند ملاعلی برای خواندن صیغى عقد دعوت می شود ؛ اما این مجلس با مجالس دیگر کمی متفاوت است . تیپ و قیافه ها به انسان ها نمی خورد . صیغۀ عقد توسط ملاعلی جاری می شود . رئیس اجنّه ملاعلی را کنار خود می نشاند ، سؤالاتش را از او می پرسد و پاسخ مکفی دریافت می کند . برای او قلیانی می آورند . آخوند قلیانش را که می کشد بلند می شود برود . رئیس با احترام بدرقه اش می کند و یک اشرفی به او تقدیم می کند .

آخوند ملاعلی شریفی ، معروف به مستجاب الدعوه ، عالمی وارسته ، مردم دار ، متّقی ، صاحب کرامت ، هنرمند و آشنا به علوم غریبه بود . او از یک سو حلّال مشکلات مردم بود ، و از سوی دیگر با بیان شیوا و رسای خود ، کام عطشناک ایشان را از معارف ناب محمدی(صلی الله علیه و آله) سیراب می نمود .

تسلط ایشان بر نستعلیق ستودنی بود و قرآن زیبایی که با دست باکفایت ایشان نوشته شده ، هم اکنون در مسجد جامع آذرخواران موجود است .ملاعلی ، فرزند مرحوم ملاباقر ، فرزند مرحوم ملاحسین شریفی محمدآباد جرقویه ای از خاندان علم و دانش بود .

ص: 16

پس از او ، فرزندش مرحوم میرزاباقر پا جای پای پدر گذارده در سلک عالمان دین و در مسیر هدایت مردم قرار می گیرد .

میرزا باقر دارای هفت فرزند ( پنج پسر و دو دختر ) می شود که فرزندان ذکور عبارتند از :

مرحوم حجت الاسلام شیخ محمدحسین شریفی ( وفات 1325 شمسی ) ، مرحوم حجت الاسلام شیخ محمد شریفی ( وفات 1335 شمسی ) ، مرحوم ملارضا شریفی ( وفات 1330شمسی ) ، مرحوم ملاحسین شریفی ( وفات 1325 شمسی ) و مرحوم عباسعلی شریفی ( وفات 1349ش ) .

شیخ محمدحسین (قدس سره)

محمدحسین از فرزندان میرزا باقر ، با این که مشغول کشاورزی و پارچه فروشی بود اما از تحصیل علوم دینی در محضر پدر غافل نشد . او پس ازدواج با دختری از خاندان ضیائی ، به صورت رسمی وارد حوزى علمیّه شد تا از محضر اساتید حوزه کسب فیض نموده ، مروّج قرآنو عترت و دستگیر ایتام آل محمد(صلی الله علیه و آله)شود .

اهتمام ایشان به تعظیم شعائر اهل بیت(علیهم السلام)، برگزاری مجالس در مناسبت های مذهبی ، پاسخگویی به سؤالات شرعی ، تواضع و فروتنی ، رسیدگی به مشکلات مردم و توجه ویژه به محرومان و

ص: 17

رفع مشکلات ایشان از او چهره ای محبوب و دوست داشتنی به ویژه نزد اهالی جرقویه ساخته بود .

همسر ایشان ، فاطمه صغری ضیائی ، بانویی وارسته و صاحب کمالات اخلاقی بود . از ویژگی های ایشان می توان اخلاق نیکو در کنار همسر و فرزندان ، شوهردوستی ، رسیدگی به محرومان فامیل ، التزام به شریعت ، قانع بودن و ملاحظى حال شوهر ( تا آن جا که هرگز از او درخواستی نکرد که باعث زحمت ایشان شود ) ، عفت و حیای ستودنی ، برگزاری جلسات قرآن در منزل و پاسخگویی به مسائل شرعی بانوان را نام برد . ایشان در خانواده ای رشد کرده بود که در طول سالیان ، روضى امام حسین(علیه السلام)در آن ترک نمی شد .

رابطى عاطفی و همیاری بین این زن و شوهر بسیار قوی و مثال زدنی بود . یک بار خانم به خاطر شرایط سخت اقتصادی و نبود امکان پذیرایی ، قصد تعطیلی یکی از جلسات خانگی را داشت که مرحوم شیخ محمدحسیناجازه نداد و با هر سختی بود امکانات پذیرایی را فراهم نمود .

این بانوی صالحه چنان رویِ حجاب و رعایت محرم و نامحرم حساس بود که در دورى رضاخانی و مسئلۀ کشف حجاب ، وقتی یکی از مأموران با چوبدستی به ایشان بی احترامی کرده و او را مورد اصابت قرار داد ، به شدت متاثر و رنجور گردید و به یاد مصیبت عظمای حضرت زهرا (علیها السلام) و مظلومیت ایشان افتاد و بیش از یک

ص: 18

هفته توان تحمل این رنج معنوی را نداشت و چشم از جهان فرو بست . روحش شاد .(1)

شیخ محمدحسین(قدس سره) سه روز قبل از وفات ، از مرگ خویش خبر داد ، تجدید وصیت نمود و حساب های خود را با مردم صاف کرد . او در این سه روز ، از دوستان و نزدیکان طلب حلالیت می کرد و با قاطعیت از مرگ خویش خبر می داد . روز سوم در کمال بهت و ناباوریِ اطرافیان ، حالش نامساعد شد و چشم از جهان فروبست . روحش شاد .

ثمرۀ این خانوادى بافضیلت چهار فرزند بود :

مرحوم حجت الاسلام حاج شیخ محمدباقر شریفی ، مرحومه راضیه شریفی ، مرحوم محمدتقی شریفی ، مرحوم محمدعلی شریفی .

شیخ محمدباقر(قدس سره)

محمدباقر ، اولین فرزند شیخ محمدحسین و بانو ضیائی بود که در سال 1304 شمسی با تولدش کانون گرم خانواده را پر از نور و شادمانی ساخت . پدر ، کام نوزاد را با تربت امام حسین(علیه السلام)برداشت و با قرائت اذان و اقامه به احترام امام باقر(علیه السلام) نام « محمدباقر » را در گوش های او زمزمه کرد . سپس خاضعانه دست به دعا برداشت و برایش از خداوند ، توفیق خدمت به آستان مقدس امیرالمؤمنین(علیه السلام)و

ص: 19


1- . نقل از : صبیۀ مرحوم شیخ محمدباقر شریفی ، متعلقۀ آقای علی پورجواد .

فرزندشان حضرت مهدی صاحب الزمان ( روحی فداه ) ، را طلب نمود .

تحصیل

محمدباقر دروس مقدمات را نزد پدر فراگرفت و از محضر پرفیض او بهره های علمی و معنوی برد . سپس به تشویق پدر و به مقتضای آیۀ شریفه : « فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُون ؛ چرا از هر جمیعتی گروهی [ به سوی پیامبر ] کوچ نمی کنند تا در دین آگاهی یابند و قوم خود را هنگامی که به سوی آنان بازگشتند ، بیم دهند ، باشد که [ از مخالفت با خدا و عذاب او ] بپرهیزند » .(1)همراه با خیلِ ملائکه راهی اصفهان شد و در حوزى علمیّه آن دیار مشغول تحصیل گردید . در این زمان ، محمدباقر جوانی 19 ساله بود .

پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله)فرمود :

« مَنْ خَرَجَ مِنْ بَيْتِهِ يَطْلُبُ عِلْماً شَيَّعَهُ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ يَسْتَغْفِرُونَ لَهُ ؛ کسی که از خانه اش برای آموختن دانشی خارج شود ، هفتاد هزار فرشته او را بدرقه نموده ، برایش استغفار می کنند » .(2)

ص: 20


1- . توبه / 122 .
2- . امالی ، شیخ طوسی ، ص182 ؛ بحار الانوار ، ج 1 ، ص170 .

اساتید

عالمان و اساتید وارسته ای که مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمدباقر شریفی(قدس سره) از محضر ایشان کسب فیض نموده اند عبارتند از :

* مرحوم آیت الله سید محمدرضا خراسانی(قدس سره)

* مرحوم آیت الله حاج شیخ حیدرعلی محقق(قدس سره)

* مرحوم آیت الله شهید شمس آبادی(قدس سره)

* مرحوم آیت الله حاج سید بهاء الدین مهدوی(قدس سره)* مرحوم آیت الله حاج سیدحسین خادمی(قدس سره)

* مرحوم آیت الله حاج شیخ عباسعلی ادیب(قدس سره)

* مرحوم آیت الله حاج سیدعطاء الله فقیه امامی(قدس سره)

* مرحوم آیت الله حاج سیداحمد فقیه امامی(قدس سره)

* مرحوم آیت الله حاج سیدحسن فقیه امامی(قدس سره)

ص: 21

تبلیغ

حجت الاسلام حاج شیخ محمدباقر ، به مقتضای رسالت طلبگی که بر دوش می کشید در ایام تبلیغ ، راهی شهرها و استان های مختلف کشور از جمله آمل و مازندران می شد و به ترویج علوم و معارف قرآن و اهل بیت(علیهم السلام)می پرداخت . برنامه های درسی حوزه ، منبر و فعالیت های تبلیغی در اصفهان و دیگر شهرها ایشان را از حضور در زادگاه و رسیدگی به اقوام و امورات اهالی آذرخواران ، غافل نکرده و چندین سال در ماه مبارک رمضان در مسجد جامع آذرخواران در سه نوبت اقامه نماز و سخنرانی داشت .

ازدواج

مرحوم حاج شیخ محمدباقر در حجره ای مدرسه « شفیعیه » محله دردشت ساکن بودند و در همین زمان در مجالس روضه منبر می رفت . این روضه ها زمینى آشنایی ایشان با خاندان « شمعائیان » را فراهم نمود . این آشنایی منجر به ازدواج شیخ محمدباقر با دختر مشهدی ابراهیم شمعائیان شد . این بانوی مکرمه از طرف مادری منسوب به خاندان معروف « شیره پزها » بود . فاطمه ، محمدحسین ، محمدحسن ، محمدرضا ، طیّبه ، محمدعلی و مریم به ترتیب حاصل این ازدواج بودند که بحمدالله به دعای معظم له ، همه زیر سایۀ پربرکت اهل بیت(علیهم السلام) متنعم و به امور خیر مشغول هستند .

ص: 22

خاندان شمعائیان و اهتمام به مجالس روضۀ امام حسین(علیه السلام)

حاج ابراهیم ، حاج محمود ، حاج اسماعیل و حاج عبدالرسول چهار برادر از خاندان شمعائیان بودند . حاج محمود ، حاج اسماعیل و حاج عبدالرسول هر سه در یک منزل 1500 متری در محلى دردشت زندگی می کردند که جلسات هفتگی و روضى حضرت اباعبدالله (علیه السلام) در آن ترک نمی شد . شیخ محمدباقر ، چندین سال یکی از منبری های این جلسات بود .

جناب آقای حاج آقا مهدی غزالی(1) در عظمت این روضه ها نقل می کند :

« طبق آنچه بزرگترها در محل نقل کرده اند این مجلس از وعظ و خطابه و ارشاد مؤمنین و مؤمنات ، سرآمد مجالس اصفهان بوده و تأثیر زیادی در تربیت فرزندان حسینی در خانواده ها داشته است . مرحوم آیت الله حاج سیدحسن فقیه امامی نیز در مواقع مختلف از این مجلس بی ریا و باعظمت یاد می کردند » .

آقای حاج اکبر شمعائیان فرزند مرحوم حاج محمود نقل می کند :

« منزل 1500متری پدری ما دارای حیاطی بزرگ ، حوض آب ، باغچه و درختان زیبا بود و اتاق های زیبایدورتادور ، نمای بسیار دلپذیری به آن می داد . این فضای دلچسب زمینى مساعدی را برای برگزاری جلسات روضه فراهم نموده بود و هر هفته شام جمعه که می شد بساط روضه خوانی با شور و شوق ، توسط سه برادر پهن

ص: 23


1- . پدر خانم برادرم جناب محمدعلی شریفی .

می شد . مرحوم آیت الله حاج آقا سیّد عطاء الله امامی(قدس سره) نماز مغرب و عشا را اقامه می کردند و بلافاصله پس از نماز ، چند مسئلى شرعی عنوان می نمودند . سپس اهل منبر به مدت دو ساعت به وعظ و روضه خوانی می پرداختند . حجج اسلام ، حاج شیخ محمدباقر شریفی(قدس سره) ، حاج شیخ محمدتقی فهامی(قدس سره) ، حاج شیخ مهدی مظاهری(قدس سره) ، حجت الاسلام حاج شیخ محمد وثیق(قدس سره) و برخی دیگر از بزرگان اهل علم ، هر هفته در این منزل سخنرانی می کردند . مرحوم آیت الله آقای حاج سیّد مرتضی موحّد ابطحی (قدس سره)نیز در این مجلس افاضه می نمودند .

در این منزل قدیمی نُه خانوار ، با صفا و صمیمیت کنار یکدیگر زندگی می کردند و در پرتو این جلسات ، فرزندان حسینی تربیت می نمودند . ارتباط با علما و به خصوص خاندان حضرت آیت الله حاج آقا سیّد عطاء الله امامی(قدس سره)و حضرت آیت الله حاج سیّدمرتضی موحد ابطحی(قدس سره)از ویژگی های خاص خاندان شمعائیان بوده و هماکنون نیز این ارتباط با فرزندانشان حضرت آیت الله حاج سیّدحجت موحّد ابطحی ( دامت برکاته ) و آیت الله زاده ، حجت الاسلام و المسلمین حاج سیّد مهدی فقیه امامی ( زید عزه ) و اخوان این بزرگوار برقرار می باشد .

پدر و عموهای بنده هر کدام در برگزاری جلسۀ هفتگی عزاداری و روضۀ امام حسین(علیه السلام)نقش ایفا می کردند . مرحوم حاج محمود و مرحوم حاج اسماعیل ، تدارکات تهیۀ چای و توزیع آن را بر عهده

ص: 24

داشتند ، و مرحوم حاج رسول هماهنگی جلسه را انجام می داد و با توجه به حافظى قوی و علاقه ای که به مداحی و حفظ اشعار داشت در موقع نیاز مداحی می کرد . مرحوم حاج ابراهیم نیز با حال خاصی که در اشک و گریه داشت مجلس روضه را سرشار از معنویت می نمود ، تا جایی که دیگر مستمعین ، با دیدن حال و هوای ایشان منقلب می شدند و اشک می ریختند .

پدرم ، حاج محمود می فرمود : در زمان قحطی خیلی از جلسات به خاطر نبود هزینه و یا قحطی قند و چای ، تعطیل می شد ، و حتی گاهی صاحبان جلسه مجبور می شدند به جای قند ، توت خشک همراه چای بیاورند . اما این جلسه به لطف اهل بیت علیهم السلام نه تنها تعطیل نشد ، بلکه میهمانان همواره با چای و قند پذیرایی می شدند .

حتی در زمان رضاخان که جلسات مذهبی و روضه ها یک پارچه تعطیل شد و چادر را از سر زنان می کشیدند ،این جلسه به صورت مخفیانه برقرار بود و تعطیل نشد . خوبی این منزل این بود که یک درب اصلی در کوچى پاگلدسته داشت و یک درب مخفی در کوچى پشتی که در مواقع ضروری ، مردم از آنجا خارج و پراکنده می شدند . اما همین مجلس هم لو رفت و عموی ما مرحوم حاج رسول ، مدتی به همین دلیل در بازداشت و شکنجه بود تا این که به فضل خدا و به برکت اهل بیت علیهم السلام آزاد شد .

ص: 25

ایام ربیع الاول « غدیر ثانی » که می شد ، فضای منزل به طور کلی تغییر می کرد و مجلس به زیباترین وجه ، تزیین و آراسته می شد . مدت دو هفته در این منزل بساط جشن و شادی و سفرى برائت از دشمنان و قاتلین حضرت زهرا(علیها السلام) گسترده بود و مردم و علما با لباس های شاد و رنگین در این مجلس حاضر شده اظهار شادی و سرور نموده به یکدیگر تبریک و تهنیت می گفتند » .

حالات معنوی مرحوم حاج ابراهیم شمعائیان

استاد قرآن جناب آقای حاج سیّدمحمد طباطبایی در مورد خصوصیات معنوی و حسینی بودن مرحوم حاج ابراهیم شمعائیان ( معروف به خاندان خشکه پزها ) می گوید :

« بنده خردسال بودم و برای گرفتن نان به نانوایی ایشان رجوع می کردم . به یاد دارم تازه اشعاری را در مدح امام حسین(علیه السلام)حفظ کرده بودم و صدایخوبی داشتم . یک روز نانوایی شلوغ بود . تا رسیدم ، ایشان از پشت تنور به طرف من آمد ، مرا بغل کرد و برد داخل نانوایی کنار خودش روی صندلی بلندی نشاند و گفت : « تا نوبتت بشود برای ما روضى امام حسین(علیه السلام) بخوان » . من نیز شروع به خواندن کردم . ایشان در حالی که مشغول پخت نان و راه انداختن مشتریان بود بلند بلند گریه می کردد . مردم با گریه های ایشان منقلب شدند و نانوایی به یک مجلس روضه تبدیل شد » .

ص: 26

نانی که با این شور و شوق و معنویت پخته شود شما حساب کنید چه نورانیتی در دل استفاده کنندگان ایجاد خواهد کرد !

نانواهای قدیم مقیّد به وضو و بسم الله در شروع کار و تداوم ذکر خدا در حین کار بودند و حتی بعضی نافلى شبشان را در کنار تنور می خواندند .

حال ، شما آنها را با نانوایی هایی که با پخش موسیقی نان می پزند مقایسه کنید . به راستی کدام یک تربیت کننده و کدام بازدارنده است ؟!

البته استفاده از هر فرصتی برای ذکر اهل بیت(علیهم السلام) و توسل به ایشان هم خود نکته ای است که نسل های پیشین اهتمام بیشتری به آن داشتند و این ، نشان دهندى پیوند قلبی عمیق و عشق وافر ایشان به خاندان عصمت و طهارت(علیهم السلام) است .هارون بن خارجه گوید : نزد امام صادق(علیه السلام) نشسته بودیم که نامی از امام حسین(علیه السلام)برده شد . حضرت گریست و ما هم گریستیم . سپس امام صادق(علیه السلام)فرمود : امام حسین(علیه السلام)فرمود : « أنَا قَتیلُ العَبرَةِ ، لا یذکرُنی مُؤمِنٌ إلَا بَکَی ؛ من کشتى گریه ام ؛ هیچ مؤمنی مرا یاد نمی کند جز این که می گرید » .(1)

بنابراین ، عکس العمل قلب ، هنگامی که از امام حسین(علیه السلام)یاد می کنند و گریستن بر او نشانى ایمان است .

ص: 27


1- . کامل الزیارات ، ص215 ، ح 310 .

شیخ کشّی(قدس سره)از زید شحّام روایت کرده است که : من با جماعتی از کوفیان در خدمت امام صادق(علیه السلام)بودیم که جعفر بن عفّان وارد شد . حضرت او را اکرام کرده نزدیک خود نشاندند و فرمودند : یا جعفر !

جعفر عرض کرد : خدا مرا فدای تو کند ، بفرمایید .

حضرت فرمودند : به من گفته اند تو در مرثیه و عزای حسین (علیه السلام) شعر می گویی . جعفر عرض کرد : بله ، فدای تو شوم . حضرت فرمودند : پس بخوان .جعفر شروع به خواندن مرثیه نمود ، حضرت صادق(علیه السلام)و حاضرین مجلس گریستند . حضرت آنقدر گریست که اشک چشم مبارکش بر محاسن شریفش جاری شد . سپس فرمودند : « به خدا سوگند ! که فرشتگان مقرّب در اینجا حاضر شدند و مرثیى تو را در مصائب حسین (علیه السلام)شنیدند و بیش از ما گریستند و حق تعالی در همین ساعت بهشت را با تمام نعمت های آن برای تو واجب گردانید و گناهان تو را آمرزید » .

پس امام فرمودند : ای جعفر می خواهی که زیادتر بگویم ؟

جعفر عرض کرد : بله ، ای آقای من .

حضرت فرمود : « هر که در مرثیه حسین(علیه السلام)شعری بگوید و بگرید و بگریاند ، حق تعالی او را بیامرزد و بهشت را بر او واجب گرداند ». (1)

ص: 28


1- . منتهی الآمال ، ج1 ، ص539 .

فصل دوم: درخشش عالمِ با عمل

اشاره

ص: 29

پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود : « عالمان دینی ، چراغ های زمین اند » .(1) عالم دینی ، چراغ هدایت است و زمین ، بی چراغ ، وادی ضلالت ، و اگر حضور عالمان دینی در دوران غیبت نبود دین در پردى محاق فرو می رفت و چیزی جز ظلمت و سرگردانی نصیب انسان ها نگشته ، زندگی سرانجامی جز سقوط نداشت .

عالمی که علمش را روی خودش پیاده کرده و در سایى تقوا به وارستگی رسیده ، حرف و عمل و گفتار و کردارش همه نور و عامل هدایت است .

عالم ، با حُسن اخلاق ، حُسن سیره ، حُسن کلام ، و حُسن نیتی که دارد شأنی جز هدایتگری ندارد و تمام حرکات و سکناتش نور است . عالِم نه تنها در زمان حیات مایى هدایت است ، بلکه خورشید وجودش پس از وفات نیز روشنی بخش عالَم و آدم است .

هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جریدى عالم دوام ما(2)

مرحوم حاج شیخ محمدباقر شریفی از آن دسته عالمان عامل و با اخلاصی بود که ویژگی های اخلاقی و معنویاو شأنی جز درخشندگی و هدایتگری برایش باقی نگذاشته بود .

ص: 30


1- . العُلماءُ مَصابیحُ الارضِ . نهج الفصاحه ، ح2014 .
2- . حافظ ، غزلیات .

ویژگی های معظم له در یک نگاه

در تاریخ دوازدهم خرداد ماه یکهزار و چهارصد شمسی زمانی که برای ارائه گزارش عملکرد مؤسسه غدیرستان و اهداء یکدوره « دانشنامه غدیر » به اتفاق جمعی از اعضا و خادمین غدیر در کتابخانه نورانی و با معنویت « الزهرا (علیها السلام)» خدمت صدیق مکرّم حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج آقا حسین فقیه امامی زیدعزه رسیدیم و از رهنمودهای با ارزش علمی و معنوی آن بزرگوار بهره مند شدیم ، آنگاه بیاناتی راجع به والد معظم بیاناتی فرمودند که در ذیل بدون تصرّف تقدیم می نمایم :

یکی از الطاف خداوند متعال به انسان آن است که توفیق هم نشینی با مؤمنین واقعی و اولیاء خودش را به او عطا فرماید . این حقیر از این لطف الهی بی بهره نبوده و از جمله کسانی که توفیق هم نشینی با او را یافتم مرحوم حجت الاسلام و المسلمین ذاکر با اخلاص حضرت سیدالشهدا(علیه السلام)آقای حاج شیخ محمدباقر شریفی(قدس سره)که یکی از مصادیق حدیث شریف « مَنْ يُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ رُؤْيَتُهُ » بودند . سال هایی که در درس خارج فقه مرحوم آیت الله حاج سید حسن فقیه امامی(قدس سره) شرکت می کردم حدود بیش از پنج یا شش سال با مرحومآقای شریفی هم نشین بودم . از خصوصیات قابل توجه ایشان :

1 : منظم بودن در ساعت حضور در درس ؛ 2 : منظم بودن از نظر لباس و حرکات و سکنات و خلاصه حفظ کامل شئون لباس مقدّس روحانیت ؛ 3 : طمأنینه و آرامش فوق العاده ؛ 4 : دائم الذکر بودن ؛ 5 : قلیل الکلام بودن ؛ 6 : خوش اخلاقی و خوش برخوردی ؛ 7 : سربه زیر بودن و نگاه مستقیم

ص: 31

نکردن و دیگر صفاتی که در روایات برای یک انسان مؤمن واقعی آمده است . خداوند ایشان را با اولیائش محشور فرماید .

ویژگی های نورانی

اشاره

در ادامه به برخی از این ویژگی های نورانی معظم له اشاره می کنیم تا درخشش این هدایت گری برای طالبان نور و گم گشتگان وادی اخلاق و فضیلت بیش از پیش آشکار شود .

1- تهجّد و شب زنده داری

امام حسن عسکری(علیه السلام) فرمود :

« إنّ الْوُصُولَ إلَی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَفَرٌ لا یُدْرَکُ إلاّ بِامْتِطاءِ اللَّیْلِ ؛ همانا رسیدن به خداوند متعال سفری است که جز با شب زنده داری حاصل نمی شود » . (1)

آنان که چون حاج شیخ محمدباقر ، بی قرار یارند هر سحر بیدارند و خواب در محضر دوست بر ایشان حرام است .

خداوند به موسی بن عمران(علیه السلام) فرمود :« ای پسر عمران ! دروغ می گوید کسی که گمان می کند مرا دوست دارد و شب هنگام چشمانش را بر هم فرو می نهد . آیا چنین نیست که دوست ، خلوت با حبیبش را دوست دارد » . (2)

ص: 32


1- . بحارالانوار ، ج 78 ، ص 379 .
2- . قالَ اَلصَّادِقُ(علیه السلام): كَانَ فِيمَا نَاجَی اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مُوسَی بْنَ عِمْرَانَ(علیهما السلام)أَنْ قَالَ لَهُ : « يَا اِبْنَ عِمْرَانَ كَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ يُحِبُّنِي فَإِذَا جَنَّهُ اَللَّيْلُ نَامَ عَنِّي أَ لَيْسَ كُلُّ مُحِبٍّ يُحِبُّ خَلْوَةَ حَبِيبِهِ .» روضة الواعظین ( ترجمه مهدوی دامغانی ) ، ج 2 ، ص527 .

اینجا صحبت از عشق و عاشقی و دلباختگی و بی قراری است ، و سحر ، گاهِ وصل و هم آغوشی است . سجاده ای که در سحر پهن شود ، صد جاده به سوی دوست راه باز کند و صد پنجره از نور به قلب مؤمن بگشاید . سحر ، گاهِ پرواز است و میعادگاهِ اهل راز . درهای آسمان را ساعتی پیش از اذان صبح بگشایند و والهان حریم دوست را مشفقانه ندا دهند که : « هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ فَیُغْفَرُ لَهُ » ؛ آیا کسی هست که طلب آمرزش کند و مورد آمرزش قرار گیرد ؟ « هَلْ مِنْ تَائِبٍ فَیُتَابُ عَلَیْهِ » ؛ آیا کسی هست که توبه کند و توبه اش پذیرفته شود ؟ « هَلْ مِنْ دَاعٍ فَیُسْتَجَابُ لَهُ » ؛ آیا کسی هست که تقاضای خیر کند تا مورد اجابت قرار گیرد ؟ « هَلْ مِنْ سَائِلٍ یُعْطَی سُؤَالُهُ » ؛ آیا کسی هست که تقاضا کند و درخواستش پذیرفته شود و خدا به او عطا کند ؟ (1)

و در یک کلام :

برخیز که عاشقان به شب راز کنند

گرد در و بام دوست پرواز کنند

هر جا که دری بود به شب در بندند

الا در عاشقان که شب باز کنند(2)

ص: 33


1- . دُرَر الأحادیث النّبویّة ، 33 .
2- . بابا افضل کاشانی ، رباعیات ، رباعی ش 69 .

سَحر ، سِرّ دلبری و دلدادگی است . سحر ، گاه گدایی برای رسیدن به پادشاهی است و به طور کلی به هر کس هرچه داده اند از سحر داده اند ؛

هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ

از یُمن دعای شب و وِرد سحری بود

گمان نمی کنم کسی زیباتر و شیواتر و عمیق تر از حافظ در سِحرِ سَحَر ، سخن رانده باشد آنجا که می گوید :

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند

واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

بیخود از شعشعى پرتو ذاتم کردند

باده از جام تجلی صفاتم دادند

چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی

آن شب قدر که این تازه براتم دادند

بعد از این روی من و آینه وصف جمال

که در آن جا خبر از جلوه ذاتم دادند

من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب

مستحق بودم و این ها به زکاتم دادند

هاتف آن روز به من مژدى این دولت داد

که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند

این همه شهد و شکر کز سخنم می ریزد

اجر صبریست کز آن شاخ نباتم دادند

همت حافظ و انفاس سحرخیزان بود

که ز بند غم ایام نجاتم دادند

ص: 34

نجات از غصه ، رسیدن به حیات جاودانی ، بیخود شدن از شعشعى پرتو ذات ، نوشیدن باده از جام تجلی صفات ، گرفتن برات ، باخبر شدن از جلوى ذات ، شهدِسخن ، خوشدل و کامروا شدن و نجات از بند غم ایام همه از برکات سحر است . و آیا چیزی هست که در سحر نتوان گرفت ؟! قرآن شریف در سورى ذاریات یکی از ویژگی های متّقین را استغفار در وقت سحر می داند : « وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ » .(1)

فرزندان مرحوم حاج شیخ محمدباقر آنچه را گفته شد بارها با چشمان خود دیده اند ، و بارها شاهد بی قراری و شیدایی پدر در دل شب بوده اند و سحرهای بی شماری با صدای گریه و مناجات او از خواب برخاسته اند .

برادرم آقای محمدحسن می گوید :

« کار هر شب پدر این بود که یک ساعت به اذان صبح بیدار می شد و مشغول عشق بازی با خدا و انجام نوافل بود تا بیست دقیقه به اذان که راهی مسجد می شد . زمزمى العفو العفو و گریه های عاشقانى ایشان در سجده یا قنوت ، شیرین ترین زمزمه ای بود که می توانست بیدار کنندى همسر و فرزندان باشد . ایشان مسیر منزل تا مسجد را پیاده می پیمود و در کل مسیر رفت و برگشت ، دل و زبانش

ص: 35


1- . ذاریات / 18 . و نیز آل عمران / 17 : « الصَّابِرِينَ وَ الصَّادِقِينَ وَ الْقانِتِينَ وَ الْمُنْفِقِينَ وَ الْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحارِ » .

از ذکر حق و عشق بازی با معشوق باز نمی ایستاد » . و من خود شاهد این ماجرا بوده ام . هنیئاً له .

اخوی گرامی ، آقای محمدعلی شریفی نقل می کند :

« یک شب که از صدای گریه و مناجات پدر بیدار شدم اتاق را روشن دیدم در حالی که چراغی روشن نبود و من کاملاً هوشیار بودم . پس از چند لحظه اتاق خاموش شد و پدر همچنان مشغول راز و نیاز بود » .

2- بیداری بین الطلوعین

محمد بن مسلم می گوید : از امام باقر(علیه السلام)پرسیدم : نظرتان دربارۀ خواب بعد از اذان صبح چیست ؟

حضرت فرمود : « رزق و روزی از اذان صبح تا طلوع آفتاب تقسیم می شود و من دوست ندارم کسی در این زمان خواب باشد » .(1)

از ویژگی های مرحوم پدر ، اصرار بر بیداری بین الطلوعین بود . او فرزندان خود را پیش از سن تکلیف برای نماز صبح بیدار می کرد و به آنها می فرمود : بین الطلوعین بیدار بمانید تا تمرینی شود برای زمان تکلیف و پس از آن خود آقا هم دو زانو و مؤدّب رو به قبله می نشست و زیارت عاشورا را با صد لعن و صد سلام با سوز و گداز قرائت می کرد و بر مصائب ارباب شهیدش اشک می ریخت . این کار در روزهای سرد سال ، زیر سقف انجام می شد ، و روزهایی که هوا

ص: 36


1- . وسائل الشیعه ، حدیث 8528 .

خوب بود زیر آسمان ؛ و این شیوه تا جایی که بنده به یاد دارم حتی یک روز هم ترک نشد .

جابر از امام باقر(علیه السلام)نقل کرده که حضرت فرمودند :

« همانا شیطان ، لشکریانش را از اذان صبح تا طلوع آفتاب در زمین پخش می کند . پس ، در این زمان ، زیاد به یاد خدا باشید و از شر شیطان به او پناه ببرید و کودکانتان را نیز به این کار عادت دهید ، چرا که این ساعت، ساعتِ غفلت است » . (1)

3- استقامت در عبادت و بندگی

می گویند : خداوند ما را ایستاده آفرید تا ایستادگی را از یاد نبریم ؛ چرا که شرط اصلی پیروزی ، استقامت و پایداری است و اقرار به توحید و ربوبیتِ خداوند در مسیر دینداری به تنهایی کافی نیست .

« إِنَّ الَّذينَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَيهِمُ المَلائِكَةُ أَلّا تَخافوا وَلا تَحزَنوا وَأَبشِروا بِالجَنَّةِ الَّتي كُنتُم توعَدونَ ؛ کسانی که گفتند : پروردگار ما الله است ، سپس استقامت کردند ، فرشتگان بر آنان نازل می شوند که : نترسید و غمگین مباشید ، و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که وعده داده شده اید » . (2) به قول حافظ :

صبر و ظفر، هر دو دوستان قديمند

بر اثر صبر ، نوبت ظفر آيد

ص: 37


1- . وسائل الشیعه ، ج 6 ، ص 497 ، ح 8532 .
2- . فصلت / 30 .

خداوند آنگاه که دستور به عبودیت و عبادت می دهد ، صبر و شکیبایی را نیز چاشنی آن می سازد :

« فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ ؛ پس ، او را بپرست و در پرستش او شكيبا باش » . (1)

چرا که طاعت و عبادت ، طاقت فرساست و با راحتی و تن پروری سازگاری ندارد . بر همین اساس ، یکی از اقسام صبر در روایات ، صبر در طاعت و بندگی شمرده شده است . (2)

امام علی(علیه السلام)می فرماید :

« قَلِيلٌ تَدُومُ عَلَيْهِ أرْجَی مِنْ كَثِيرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ ؛ کمِ ادامه دار ، امیدوارانه تر است تا زیادِ خسته کننده » . (3)

قلبی که دائم مشغول معشوق نباشد در لاف عشقی که زده صادق نیست . عشق را با غفلت و راحت ، سازگاری نیست . برای این که چراغ دل عابد همواره روشن بمانداتصال دائم با معبود لازم است که گفته اند : ایستادگی کن تا روشن بمانی ، شمع های افتاده ، خاموش می شوند .

در سیرى علما اهتمام به اعمال عبادی و اصرار و استمرار بر مستحباتی چون نوافل یومیه ، نافلى شب ، زیارت عاشورا ، زیارت

ص: 38


1- . مریم / 65 .
2- . دو قسم دیگر ، صبر در مصیبت و صبر در برابر معصیت است .
3- . نهج البلاغه ، حکمت 270 .

جامعه ، نماز جعفر طیار و ... موج می زند ، دقت و تقیّد بر واجبات که جای خود را دارد . این که کسی در طول زندگی یک یا چند مرتبه نماز جعفر بخواند هنر نیست ؛ هنر این است که همچون آیت الله بهجت(رحمه الله) نماز جعفر و زیارات جامعه و عاشورا کار هر روزت باشد .

حجت الاسلام و المسلمین مرحوم حاج شیخ محمدباقر شریفی از جملى کسانی بود که نه تنها مقیّد به واجبات در اوقات فضیلت آن ها آن هم با آداب و مستحباتشان بود ، بلکه پایبندی ایشان بر نماز شب ، زیارت عاشورا ، تلاوت قرآن و اذکار و ادعیه در طول شبانه روز و زیارت جامعه ، دعای ندبه ، توسل ، کمیل و سِمات به صورت هفتگی و اعمال و ادعیى مخصوص ماه های سال مانند رجب ، شعبان ، رمضان و دهى ذی الحجه و ... مثال زدنی بود .

منبر و اجرای مراسم احیای هر سالى ایشان در شب های پرفضیلت قدر در مسجد امام موسی کاظم (علیه السلام)( در خیابان کمال ) و مسجد رضوی ( واقع در خیابان صغیر اصفهانی ) در یاد و خاطر مؤمنینباقی است . صبر ، حوصله و سخت کوشی ایشان در انجام مستحباتی که بعضاً تحمل و طاقت خاصی را می طلبد برای ما فرزندان ، درس و الگو و حتی مایى تعجب و تحسین بود .

از جمله تقیّدات معظم له نافله های یومیه بود که هرگز آن را ترک نکرد . البته نافله خواندن ایشان هم تماشایی بود . ایشان نوافل

ص: 39

یومیه را آن چنان با دقت و توجه و رعایت آداب و اصول می خواندند که ما در بسیاری از موارد شک می کردیم نافله می خواند یا نماز واجب !

4- تقوا و ورع

اشاره

امام علی(علیه السلام) فرمود :

« التُّقی رئيسُ الأخلاقِ » (1) ؛ یعنی تقوا بر اخلاق حکومت می کند و ریشى همى اخلاقیات ، تقواست .

تقوا که باشد تمام نابسامانی های فردی ، اجتماعی و خانوادگی درست می شود ، چرا که بشر هرچه می کشد از بی تقوایی است . تقوا مایى برکت(2) و شرط قبولی اعمال است تا جایی که فرمود : خداوند تنها از تقواپيشگان می پذيرد ؛ « إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ » .(3)اگر تقوا برای همگان ضروری و زیبنده است برای عالم دینی ، تقوا مایى حیات معنوی و تبلیغی است . اصلاً علامت عالم بودن ، متقی بودن است و عالمان راستین همواره در ردى اول تقواپیشگان بوده اند .

حجت الاسلام مرحوم حاج شیخ محمدباقر از جملى عالمانی بود که در سراسر عمر با برکت خویش سر سوزنی پا را از مدار تقوا بیرون ننهاد .

ص: 40


1- . نهج البلاغه ، حكمت 410 .
2- . « وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَی آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ » اعراف / 96 .
3- . مائده / 27 .

اخوی بزرگ ما جناب آقای حاج حسین شریفی نقل می کردند : روزی جناب حجت الاسلام مرحوم حاج سید جواد ابطحی(قدس سره)را سوار ماشین نمودم . وقتی خود را معرفی کردم ایشان بسیار خوشحال شده فرمودند :

« پدر شما شخصیت بسیار بزرگی در ادب و تقوا بودند . بنده با جناب حجت الاسلام منصورزاده(قدس سره)(1) و ایشان در دوران طلبگی و پس از آن ، در جلساتی با هم بودیم . گاهی که ما شوخی طلبگی می کردیم ایشان احتیاط می کردند و با ما همراه نمی شدند و می فرمودند : ممکن است برای دیگران بی اشکال باشد ، اما برای ما طلبه ها صحیح نیست » .

در ذیل به چند نمونه از مصادیق تقوی و ورع که در وجود ایشان در اثر مراقبت و تداوم ملکه گردیده بود اشاره می نماییم :

الف: کنترل زبان

کنترل زبان ، یکی از سخت ترین مصادیق رعایت تقواست و زبان ، لغزش گاهی است که پیلان و پهلوانان بسیاری در آن به زمین خورده اند . اما مرحوم پدر ، الحق در این زمینه هم موفق و سربلند بودند . معظم له بسیار ساکت و بی ادعا بوده ، فقط در مواقع نیاز سخن می گفتند . پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله)سکوت را جزو چهار چیزی شمرده است که

ص: 41


1- . امام جماعت سابق مسجدالهادی(علیه السلام)واقع در خیابان سیدعلی خان و یکی از خطبای برجسته و دارای کمالات روحی و اخلاقی .

فقط انسان مؤمن قادر به دستیابی بر آن است و آن را گام نخست عبادت و بندگی دانسته است .(1)

ب : کنترل چشم و نگاه

در زمینى دقت معظم له در کنترل چشم ، اخوی ما جناب آقای محمدعلی شریفی نقل می کند :

« مرحوم پدر ، فاصلى منزل تا محل درس را پیاده می رفت . یک روز سوار بر دوچرخه در حال عبور بودم که چشمم به ایشان خورد . برخلاف همى پیاده ها که از پیاده رو حرکت می کردند ایشان در کنار خیابان پیاده روی می نمودند نگران شدم مبادا وسیلى نقلیه ای به ایشان برخورد کند . بنابراین ، پیاده شده از ایشان پرسیدم : آقاجان ! چرا از پیاده رو حرکت نمی کنید ؟ فرمودند : «پیاده رو خیلی شلوغ بود ، ترسیدم چشمم به نامحرمی بیفتد » .

ایشان در موقع سخن گفتن با بانوان ، بدون استثنا سر به زیر بودند و حتی در حین حرکت هم توجهی به اطراف نداشتند . بانویی که از خویشان نزدیک ما بود بارها می گفت :

« دقت در برخورد با نامحرم را باید از معظم له درس بگیریم ؛ بنده یک موقع سؤالی پرسیدم ، ایشان از ابتدا تا انتها لحظه ای سر را بلند نکردند و همواره نگاهشان پایین بود . من متعجب شدم که

ص: 42


1- . « يَا أبَا ذَرٍّ أرْبَعٌ لَا يُصِيبُهُنَ إِلَّا مُؤْمِنٌ: الصَّمْتُ وَ هُوَ أوَّلُ الْعِبَادَةِ؛ وَ التَّوَاضُعُ لِلَّهِ سُبْحَانَهُ؛ وَ ذِكْرُ اللَّهِ تَعَالَى فِي كُلِّ حَالٍ ؛ وَ قِلَّةُ الشَّيْ ءِ يَعْنِي قِلَّةَ الْمَالِ .» مكارم الأخلاق ، ج 2 ، ح 377 ، ح 2661 .

چگونه ایشان مرا نشناختند و آیا صدای من برای ایشان آشنا نبود ؟! برای همین خود را معرفی کرده و گفتم : بنده فلانی هستم از اقوام نزدیکتان . ایشان فرمودند : عجب ! ان شاء الله موفق باشید . بعد از معرفی خودم باز هم ایشان مستقیم به صورتم نگاه نکردند » .

توصیى همیشگی معظم له در منزل برای فرزندان و به خصوص صبیه ها ، رعایت تقوای الهی و مراعات محرم و نامحرم بود .

نقل می کنند : روزی شخصی خدمت مرحوم آیت الله حاج آقا رحیم ارباب(رحمه الله) آمد و گفت : می خواهم از منزلی كه فعلاً در آن ساكن هستم بروم به این دلیل كه در آن خانه برادرانم و همسرانشان هستند و ممكن است چشمم به نامحرم بيفتد ولی مادرم اجازه نمی دهد و ابرازناراحتی می کند . نمی دانم خودم را از نگاه به نامحرم در أمان دارم یا به حرف مادرم عمل کنم ؟

ايشان فرمودند : « من چهل سال اين وضع برايم بود و چشمم به نامحرم نيفتاد و آن را کنترل کردم ، شما هم مراقب باشید چشمتان به نامحرم نيفتد و سعی کنید مادرتان را ناراحت نكنيد » .

روزی کسی از این عالم با ورع پرسید : پس از اين همه عمر ، آيا ادعايی هم داريد يا نه ؟

ايشان فرمودند : « در مسائل علمی هيچ ادعايی ندارم ، اما در مسائل شخصی دو ادعا دارم ؛ يكی آن كه به عمرم هیچ گاه غيبت نگفتم و غيبت نشنيدم . و دوم آن كه در طول عمرم هرگز چشمم به

ص: 43

نامحرم نيفتاد ، در حالی که برادرم با همسرش چهل سال در منزل ما بودند ، در اين چهل سال يك بار همسر برادرم را نديدم و اگر او را در خیابان ببینم نمی شناسم » .(1)

ج : تقوای مالی

معظم له با این که به دلیل زندگی طلبگی ، پس انداز خاصی نداشتند ، ولی برای خود سال خمسی تعیین کرده بودند و هر سال ، زمانش که می رسید ، اجناس مانده در منزل را با دقت حساب کرده و خمس آن را پرداخت می کردند . و گاهی مبلغی را احتیاطاً رد می کردند که مبادا سهم امام یا سادات به گردنشان مانده باشد .ایشان نه تنها خود نسبت به مسئلى خمس بسیار حساس بود ، بلکه مقیّد بود روی منابر ، بحث خمس و احکام شرعی آن را برای مردم بیان نماید تا مبادا رزق و روزی آنها مشکل پیدا کند . این ویژگی ایشان الگوگرفته از سیرى امام علی(علیه السلام) است چنانچه در روایت می خوانیم :

امیرالمومنین(علیه السلام)، سفارش و وصیت به خمس را دوست می داشت.(2) در روایاتی از امام رضا (علیه السلام)(3) و امام مهدی(علیه السلام)(4) تصریح شده است که

ص: 44


1- . نقل از کتاب « ارباب معرفت » با تلخیص و تصرف .
2- . « اِنَّهُ كانَ يَسْتَحِبُّ الْوَصيَّةَ بِالْخُمْسِ » . مستدرك الوسايل ، ج7 ، ص281 .
3- . « قَدْ قَدِمَ قَوْمٌ مِنْ خُراسانَ عَلی اَبِی الْحَسَنِ الرِّضا(علیه السلام)فَسَأَلُوهُ اَنْ يَجْعَلَهُمْ فی حِلٍّ مِنَ الْخُمْسِ فَقالَ (علیه السلام): ... لا نَجْعَلُ لانَجْعَلُ لِاَحَدٍ مِنْكُمْ فی حِلٍّ .» وسائل الشیعه ، ج 6 ، ص 376 .
4- . « فيما وَرَدَ عَلَی الشَيْخِ اَبی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عُثْمانَ الْعَمْری فی جَوابِ مَسائلَ اِلی صاحِبِ الدَّارِ (علیه السلام): اَمَّا ما سَأَلْتَ عَنْهُ مِنْ اَمْرِ مَنْ يَسْتَحِلُّ ما فی يَدِهِ مِنْ اَمْوالِنا وَ يَتَصَرَّفُ فيهِ تَصَرُّفَهُ فی مالِهِ مِنْ غَيْرِ اَمْرِنْا فَمَنْ فَعَلَ ذلك فَهُوَ مَلْعُونٌ و نَحْنُ خُصَماؤُهُ.» اكمال الدين ، ص 287.

اهل بیت(علیهم السلام) خمس را به کسی نبخشیده اند و کسی که در یک درهم از آن بدون اجازه تصرف کند - آن چنان که در مال خود تصرف می کند - ملعون است .امام رضا(علیه السلام)در فضیلت و برکت خمس می فرمایند :

« پرداخت خمس ، كليد روزی و مايى پاک شدن از گناهان است و چيزی است كه برای روز نيازتان ( يعنی قيامت ) ذخيره می كنيد » . (1)

5- اهتمام به برگزاری مجالس اهل بیت(علیهم السلام)

برگزاری روضى امام حسین(علیه السلام)در دهۀ اول محرم همراه با پذیرایی صبحانه به مدت چند ساعت و اطعام در اعیاد مذهبی به خصوص عید بزرگ غدیر خم به شدت مورد اهتمام معظم له بود . ایشان صندوقچى مخصوصی داشت که هر بار مبلغی را به نیت اهل بیت(علیهم السلام)در آن پس انداز می نمود و در مناسبت ها از جمله روضى اباعبدالله(علیه السلام) از آن خرج می کرد . البته این کار برای ایشان که زندگی طلبگی داشته و از جای دیگری درآمدی نداشتند بسیار

ص: 45


1- . « اِنَّ اِخْراجَهُ مِفْتاحُ رِزْقِكُمْ وَ تَمْحيصُ ذُنُوبِكُمْ وَما تُمَهِّدُونَ لِاَنْفُسِكُمْ لِيَوْمِ فاقَتِكُمْ » وسائل الشیعه ، ج6، ص375.

مشکل بود ولی شدت علاقى او به خاندان عصمت و طهارت(علیهم السلام)و اهتمام شدیدی که به زندهنگه داشتن یاد ایشان و ترویج فرهنگ ناب محمدی (صلی الله علیه و آله) داشتند سختی ها را بر ایشان هموار می نمود .

اهتمام ایشان به اقامى مجالس اهل بیت(علیهم السلام) و اصرار به هزینه کردن در این راه ، هرگز به معنای غفلت از امور منزل و مخارج زندگی نبود ؛ چرا که ایشان سعی می کرد با مدیریت صحیح هر دو را به شیوه ای نیکو انجام دهد و معظم له اهل افراط و تفریط نبودند . ایشان تمام تلاشش را می کرد تا با حداقل شهریه و درآمد ، حداکثر کاری را که می تواند ، برای اهل بیت(علیهم السلام) انجام دهد گرچه برایشان سختی داشت ، و این درس و اتمام حجتی است برای ما و نسل امروز که نسبت به خاندان وحی و حقّی که بر گردن ما دارند کوتاهی نکنیم .

البته در این مسیر کارهای کوچک هم که با اخلاص انجام شود بسیار ارزشمند خواهد بود و نباید کسی که از تمکّن کمی برخوردار است مأیوس شده کار خود را کوچک بشمارد . مهم این است که هر کسی به قدر توان ، هر کاری می تواند انجام دهد .

زمانی برای گزارش عملکرد غدیرستان به همراه چند نفر از فعالین ، خدمت یکی از مراجع معظم تقلید در قم رسیدیم . با توجه به این که خدمت دوستان در موضوعغدیر ، در مقدار و ظاهرهای متفاوت بود ، آن عزیز فرمودند :

ص: 46

امیرالمؤمنین(علیه السلام)نقل می فرمایند : ما در محضر پیامبر(صلی الله علیه و آله) بودیم . اصحاب هم حضور داشتند. سه نفر با هم آمدند و هر کدام به ترتیب 5 ، 50 و 500 سکه به عنوان هدیه تقدیم نمودند . حضرت فرمودند : هر سه نفر شما به یک میزان نزد خداوند اجر و پاداش دارید .

در آن لحظه بین این سه نفر و اصحاب ، این سؤال پیش آمد که چگونه چنین است در حالی که مبالغ متفاوت است ؟!

حضرت فرمودند : زیرا هر کدام از شما یک دَهُم از دارایی اش را آورده و میزان سختی کار برای هر سه یکسان بوده است .

آری ! میزان و مقدار بذل و بخشش ها و پاداش بر اساس این است که هر شخص نسبت به تمام ظرفیتش چه مقدار برای اهل بیت علیهم السلام به میدان آمده است ؛ لذا مقدار کمک یک کارگر ساده و فقیر به دستگاه امام حسین(علیه السلام)را نسبت به کل دارایی اش می سنجند و همچنین مقدار بذل و بخشش و انفاق یک تاجر را نبست به کل دارایی اش می سنجند نه به کمیت و مقدار کمک کردنش . اینجاست که در قیامت ، رتبه ها بسیار متفاوت از آن خواهد بود که شاید در اذهان بعضی هاست .

6- توجه به نیازهای مردم

در روایات اهل بیت(علیهم السلام)در مورد رسیدگی به امور مردم و برآورده کردن نیاز و رفع مشکلاتشان سفارش و تاکید زیادی صورت گرفته است. تا جایی که محبوبترین فرد نزد خداوند را سودمندترین ایشان

ص: 47

برای مردم دانسته اند(1)

و برای گره گشایی از مردم ثواب یک عمر عبادت(2) و فضیلتی بیش از هزار حج مقبول(3) ذکر شده و عمل او مانند به خون غلتیدن مجاهد در بدر و اُحُد شمرده شده است .(4) و این که خداوند یاریگر بنده اش است مادامی که بنده یاریگر دیگران باشد .(5)

مرحوم حاج شیخ محمدباقر(قدس سره)از دوران کودکی و نوجوانی در محضر پدر بزرگوار و مادر با فضیلتشان در کنار دیگر دروس ، درس انفاق و گذشت را فرا گرفته و به این کمال اخلاقی آراسته شده بودند . از ویژگی های بارز مرحوم پدر در دوران حیات ، رسیدگی به محرومان و گره گشایی از ایشان بود و برای این کار اهتمام ویژه ای داشتند . حتی امروز گاهی که بنده در زادگاه ایشان ( آذرخواران ) حاضر می شومریش سفیدان محل ، از ایشان و خدماتشان یاد کرده و برایشان طلب مغفرت می کنند . و چه چیز برای مؤمن بهتر است از نام نیکی که از او باقی بماند .

کاشکی قیمت انفاس بدانندی خلق

تا دمی چند که مانده ست غنیمت شمرند

گل بی خار میسر نشود در بستان

گل بی خارِ جهان مردم نیکوسیرند

ص: 48


1- . بحار الانوار ، ج 73 ، ص 339 .
2- . همان ، ج 74 ، ص 302 .
3- . همان ، ج 72 ، ص 285 .
4- . تحف العقول ، ص 223 .
5- . بحار الأنوار ، ج 74 ، ص 312 .

سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز

مرده آن است که نامش به نکویی نبرند

7- اهتمام به بیان احکام و پاسخگویی به سؤالات شرعی

به فتوای مراجع عظام تقلید ، یاد گرفتن احکام شرعی مورد ابتلا بر هر مکلفی واجب است . اما مکلفین ، احکام شرعی خود را از کجا یاد می گیرند ؟ یکی از روش های سنّتی و بسیار مؤثر از قدیم الایام ، آموزش احکام بر روی منابر در مساجد و حسینیه ها بوده است . منبری های قدیم مقیّد بودند در ابتدای منبر یک یا چند فرع فقهی را برای شنوندگان تبیین نموده سپس به ارائه منبر خود بپردازند .

امام صادق(علیه السلام) در فضیلت این کار فرمودند :

« فرا گرفتن یک حدیث دربارى حلال و حرام از شخصی راستگو ، برای تو بهتر از دنیا و زر و سیم های آن است » .(1)مرحوم حاج شیخ محمدباقر جزو آن دسته از منبری ها بود که بر این سنّت حسنه تاکید و اصرار داشت و آن را وظیفى شرعی خویش می دانست تا جایی که حتی گاهی نیمی از وقت منبر را صرف بیان احکام می نمود . با این روش اگر مخاطبی در مسئله ای ابهام داشت در همان لحظه می پرسید و ابهامش برطرف می شد و این شیوه در آموزش احکام به عموم مردم بسیار کارآمد بود ، اگرچه امروزه کمرنگ شده و کمتر مورد توجه اهل منبر قرار می گیرد .

ص: 49


1- . المحاسن ، فصل مصابیح الظلم ، باب 15 ، ص 229 ، ح 166 .

در مورد خصوصیت منبرهای معظم له از آقای حاج عباسعلی رضایت سؤال کردم فرمودند :

« منبر ایشان ویژگی های خاصی داشت ؛ ابتدا بیان احکام بود که مفصّل و به صورت دقیق بیان می شد و برای همۀ مردم قابل فهم بود . سپس بیان احادیث اعتقادی و اخلاقی مطابق با موضوع منبر و به صورت دلنشین بود . و در پایان ، سوق دل ها به سوی کربلا و ذکر مصائب اهل بیت(علیهم السلام) بود آن هم با حال و هوای خاص معنوی و اشک چشمی که ایشان داشتند. مردم نیز با حوصله و توجه خاص ، منبرها را دنبال می کردند » .

اهتمام ایشان به منبر و بیان احکام در حدی بود که در سفر حج واجب با این که به عنوان زائر مشرف شده بودند در جوار پیامبر(صلی الله علیه و آله)و ائمۀ بقیع(علیهم السلام)به ایراد سخن ، مسئله گویی وروضه خوانی برای زائرین می پرداختند . در سفر عتبات نیز رویى معظم له همین بود . ایشان سفرهای زیارتی از جمله حج تمتع و عتبات را با کاروان خادم الزوار ، جناب آقای حاج محمد ارشدی که خود مداح اهل بیت(علیهم السلام) و از دوستان پدر بودند همراه می شدند .

آقای ارشدی بیش از 40 سال است که توفیق خدمت به زائرین خانى خدا و عتبات را دارد . ایشان می گوید : در ایام جوانی به هر نحوی بود هزینى سفر حج را فراهم کردم و با کاروانی به سرپرستی

ص: 50

مرحوم حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سیدمحمود میرهندی(قدس سره) مشرف شدم . آنجا در مقام ابراهیم از خداوند خواستم چهل سفر زیارت خانه اش را نصیبم کند تا بتوانم به زائرینش خدمت کنم . پس از بازگشت دعایم مستجاب شد و سرپرست زائرین خانى خدا شدم و تا کنون بیش از چهل بار توفیق زیارت کعبه و خدمت به زائرینش را داشته ام .

8- زهد و قناعت

امام سجاد(علیه السلام) فرمودند :« رَأیتُ الْخَیرَ کُلَّهُ قَدْ اجْتَمَعَ فی قَطْعِ الطَّمَعِ عَمّا فی أیدی النّاسِ ؛ همۀ خوبی ها را در بریدن طمع از آنچه در دست مردم است دیدم » .(1)

مرحوم حاج شیخ محمدباقر از آن دسته افرادی بود که تحت هیچ شرایطی نگاهش به غیر خدا نبود . قناعت پایى اساسی زندگی ایشان و زهد و بی رغبتی به دنیا سرلوحى برنامى سلوکی ایشان بود . همسر و فرزندان ایشان نیز این ساده زیستی و کم توقعی را که توأم با آرامش و صفا و صمیمیت بود پذیرفته بودند و چشم داشتی به کسی یا جایی نداشتند . در سختی ها و گرفتاری ها تنها ملجأ ایشان ، توکل به خدا و توسل به اهل بیت(علیهم السلام) بود و با همین شیوه بر مشکلات فائق می آمدند .

ص: 51


1- . بحارالأنوار ، ج 52 ، ص 2 .

در سال 1350 شمسی کنار مسجد امام موسی کاظم(علیه السلام)خانى نسبتاً کوچکی خریداری نمودند و بنا بر اقامى نماز در سه نوبت درهمان مسجد را داشتند که مقداری بدهکار می شوند ولی به کسی بروز نمی دهند .

معظم له برای بنده نقل فرمودند :

« آن موقع مقروض شدم و کار برایم سخت شد . می دانستم چارى کار توسل به اهل بیت(علیهم السلام) است ؛ بنابراین توسلاتی پیدا کردم . طولی نکشید که یکی از اساتید که از احوالم پرس و جو کرده بود به سراغم آمد و مبلغی را به من هدیه کرد . آن مبلغ دقیقاً برابر میزان بدهکاری من بابت منزل بود . این در حالی بود که بنده از میزان بدهکاری خود به کسی چیزی نگفته بودم » .

9- مداومت بر زیارت عاشورا با صد لعن و صد سلام

با این که زیارت عاشورا از امام باقر و امام صادق(علیهما السلام)نقل شده است اما در واقع ، این زیارت از جانب خداوند متعال نازل شده و از احادیث قدسی است . چنان که مرحوم حاج شیخ عباس قمی(رحمه الله) در مفاتیح الجنان از امام صادق(علیه السلام) نقل می كند که آن حضرت از پدر بزرگوارش و ایشان از اجداد طاهرینش و آنان از پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله)و آن حضرت از جبرئیل و جبرئیل از خداوند متعال نقل می كنند حضرت احدیّت به ذات مقدس خود قسم خورده كه هر كس امام حسین(علیه السلام)را با این زیارت ،از دور یا نزدیك زیارت كند ، زیارت او را می پذیرم ،

ص: 52

خواهش و حاجت او را برآورده کرده ، رستگاری در بهشت و آزادی از جهنم را به او عطا می كنم و شفاعت او را در حق هر كس كه بخواهد می پذیرم .

مرحوم حاج شیخ محمّدباقر ، نه تنها خود مقیّد به قرائت زیارت عاشورا با صد لعن و صد سلام بودند ، بلکه بارها به گرفتاران توصیه می کردند برای رفع گرفتاری خود ختم چهل روزى زیارت عاشورا با صد لعن و صد سلام را بردارند و می فرمودند :

« مداومت بر زیارت عاشورا و توسل به حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) در زندگی حال و آینده اثرات زیادی خواهد داشت تا جایی که این برکات در فرزندان و نسلِ شخص تا قیامت باقی می ماند » .

شاید مهم ترین مستحبی که در طول زندگی ایشان با دید وجوب ، استمرار داشت و ترک نمی شد زیارت عاشورا همراه با صد لعن و صد سلام بعد از نماز صبح بود . ایشان برای تشویق بنده و دیگران به خواندن زیارت عاشورا می فرمودند : « به توفیق الهی چهل سال است که هیچ روزی این زیارت را ترک نکرده ام و گاهی شده است که روزی سه مرتبه قرائت می کنم­ و متوسل به آن جناب می شوم » .

مرحوم شهید دستغیب(قدس سره) نقل می کند : « یکی از علمای نجف حدود یکصد سال پیش ، در خواب ،حضرت عزرائیل را می بیند ، پس از سلام می پرسد : « از کجا می آیی ؟ »

ص: 53

ملک الموت می فرماید : « از شیراز ، روح مرحوم میرزا ابراهیم محلاتی را قبض کردم » .

شیخ می پرسد : « روح او در چه حالی است ؟ »

عزرائیل می فرماید : « در بهترین حالات و بهترین باغ های عالم برزخ ؛ خداوند هزار ملک را برای انجام دستورات شیخ قرار داده است » . آن عالم پرسید : « آیا برای مقام علمی و تدریس و تربیت شاگرد به چنین مقامی دست یافته است ؟ »

فرمود : « نه ! »

گفت : « آیا برای نماز جماعت و بیان احکام ؟ »

فرمود : « نه ! » ،

گفت : پس برای چه ؟

فرمود : « برای مداومت بر زیارت عاشورا » .

نقل است که مرحوم میرزا ابراهیم محلاتی ، سی سال آخر عمرش ، زیارت عاشورا را ترک نکرد و هر روز که به سبب بیماری یا امر دیگری نمی توانست بخواند، نایب می گرفت . (1)

10- انس با قرآن

پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله)فرمودند :« إنَّ اَفضلَکُم مَن تَعلَّمَ القرآنَ و عَلَّمَه ؛ برترین شما کسی است که قرآن را بیاموزد و به دیگران آموزش دهد » .

ص: 54


1- . داستان های شگفت ، ص 243 ، حکایت 114 .

حضرت زهرا(علیها السلام) فرمودند :

« حُبِّبَ إلی مِن دُنیاکُم ثَلاثٌ : تِلاوَةُ کِتابِ اللهِ ، وَالنَّظَرُ فی وَجهِ رَسولِ اللهِ ، وَالإنفاقُ فی سَبیلِ اللهِ ؛ سه چیز از دنیای شما محبوب من است : اوّل : خواندن قرآن ، دوم : نگاه کردن به چهرى رسول الله (صلی الله علیه و آله)و سوم : انفاق در راه خدا » .(1)

معظم له از دوران جوانی و قبل از تشکیل خانواده به آموزش قرآن برای نوجوانان و جوانان اهتمام داشته در محلى دردشت اصفهان در مدرسى شفیعیه ، جلسى درس قرآن برگزار می کردند که در ضمن آن آموزش نماز و تصحیح حمد و سوره هم انجام می شد . در منزل نیز قرآن های تک جزیی با خط درشت تهیه کرده به تعلیم فرزندان توجه ویژه داشتند که کسی از این فیض بی بهره نماند . توصیى ایشان همواره به ما فرزندان تلاوت یک جزء از قرآن و هدیى آن به حضرات معصومین(علیهم السلام) بود . البته بعضی مواقع به طور خاص نام آن معصوم را ذکر می کردند که مثلاً به فلان معصوم هدیه کنید .این موضوع مخصوص ماه مبارک رمضان نبود ، بلکه در طول سال ، هم خودشان عمل می نمودند و هم به دیگران توصیه می کردند . البته ماه مبارک رمضان و بهار قرآن که می شد رنگ و بوی دیگری پیدا می کرد و خود ایشان در این ماه حداقل چهار دور قرآن را ختم

ص: 55


1- . نهج الحیاة ، ص 271 .

می کردند . ختم اول را به حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام)هدیه می نمودند ، ختم دوم به مرحوم پدرشان ، ختم سوم به مادر مرحومه شان و ختم چهارم را نیز معمولاً از طرف خودشان می خواندند که با توجه به اشتغالات دیگر از قبیل فعالیت های علمی و تبلیغی و سایر اعمال و ادعیى مخصوص ماه مبارک رمضان برای ایشان خالی از زحمت نبود ولی به توفیق الهی خود را مقیّد به انجام آن می دانستند .

پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله)فرمودند :

« اِنَّ البَيتَ اِذا كَثُرَ فيهِ تِلاوَةُ القُرآنِ كَثُرَ خَيرُهُ وَ اتَّسَعَ اَهلُهُ وَ اَضاءَ لاَهلِ السَّماءِ كَما تُضیءُ نُجومُ السَّماءِ لاَهلِ الدُّنيا ؛ خانه ای كه در آن قرآن فراوان خوانده شود ، خير آن بسيار گردد و به اهل آن وسعت داده شود و برای آسمانيان بدرخشد چنان كه ستارگان آسمان برای زمينيان می درخشند » . (1)

11- اهتمام عمل به دستورات طبی اهل بیت (علیهم السلام)

با توجه به این که معظم له مطالعات زیادی در زمینى طب و تغذیى اسلامی داشتند و کتاب هایی نظیر طبّ الائمه(علیهم السلام)، طبّ النبی (صلی الله علیه و آله)، طبّ الصادق(علیه السلام) و طبّ الرضا(علیه السلام)را مطالعه کرده بودند و خود را مقیّد به انجام دستورات ائمه(علیهم السلام)می دانستند عموماً نیازمند مراجعه به پزشک نبودند . فقط این اواخر برای انجام چکاپ به مرحوم دکتر

ص: 56


1- . كافی ، ج 2 ، ص 610 .

حکمتیان(رحمه الله) مؤسس آزمایشگاه مهدیه که به اهل علم و از جمله مرحوم پدر احترام ویژه ای می گذاشت مراجعه می نمودند .

یک بار که بنده همراه پدر بودم جناب دکتر حکمتیان به محض ورود معظم له از صندلی برخاستند و تا زمانی که پدر ایستاده بود ایشان روی صندلی ننشستند و در هنگام خداحافظی نیز معظم له را تا دم در مشایعت نمودند .

این پزشک متعهد که از شیفتگان اهل بیت(علیهم السلام) بود و ارادت خاصی به امام زمان(علیه السلام)داشت در طول حیات خود موفق به تأسیس آزمایشگاه خیریى مهدیه شد که کمک بزرگی به قشر مستضعف در زمینى کاهش هزینه های تشخیصی می باشد .

12- برائت از دشمنان اهل بیت(علیهم السلام)

امام صادق(علیه السلام)فرمود :

« كَذَبَ مَنِ ادَّعَی مَحَبَّتَنَا وَ لَمْ یَتَبَرَّأ مِنْ عَدُوِّنَا ؛ دروغ می گوید کسی که ادعای محبّت ما را می کند ، ولی از دشمنان ما تبرّی و بیزاری نمی جوید » . (1)

برائت از دشمنان خدا یک فریضى الهی است که در متن « لا اله الا الله » - که شعار اصلی اسلام است - خوابیده است . یعنی تا نفی اغیار صورت نگیرد ، اثبات توحید محقق نمی شود . این یک اصل

ص: 57


1- . بحارالانوار ، ج 27 ، ص 59 .

قرآنی است که خود خدا و رسولش نیز به آن عمل می کنند : « وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ و رَسولِهِ إِلَی النّاسِ يَومَ الحَجِّ الأَكبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَريءٌ مِنَ المُشرِكينَ وَ رَسولُهُ »(1) در روایتی آمده است که : ایمان ، دوستی اولیای خدا و دشمنی با دشمنان خدا است .(2)

امام محمدباقر(علیه السلام) فرمود :

« مَنْ اَرادَ أنْ یَعْلَمَ حُبَّنا فَلْیَمْتَحِنْ قَلْبَهُ فَاِنْ شاَرَكَ فِی حُبِّنا حُبَّ عَدُوِّنا فَلَیْسَ مِنّا وَ لَسْنا مِنْهُ ؛ اگر کسی بخواهد میزان دوستی خود رانسبت به ما بداند به دل خود مراجعه کند ؛ اگر ما و دشمنانمان را با هم دوست دارد از ما نیست و ما هم از او نیستیم » . (3)

حجة الاسلام مرحوم حاج شیخ محمدباقر شریفی ، نه تنها قلبی مملو از عشق و محبت اهل بیت(علیهم السلام) داشت ، بلکه در برائت از دشمنان ایشان و به خصوص قاتلین حضرت زهرا(علیها السلام)و غاصبین حق امیرالمؤمنین(علیه السلام)بسیار عمیق و جدی بود . این مسئله به حدی در ایشان رسوخ کرده بود که در ایام غدیر ثانی و عید « فرحة الزهرا(علیه السلام)» که روز به درک واصل شدن قاتل حضرت زهرا(علیها السلام) است شادی و سرور در چهرى ایشان نمایان می شد . معظم له در دو روز از سال توصیه

ص: 58


1- . توبه / 3 . و اين اعلامى است از سوى خدا و پيامبرش به همه مردم در روز حج اكبر كه : يقيناً خدا و پيامبرش از مشركان بيزارند .
2- . میزان الحکمه ، ج 2 ، ص 944 .
3- . بحار الانوار ، ج 27 ، ص 51 .

به پخت بهترین غذای موجود در منزل را داشته از حضور میهمانان بسیار خرسند می شدند ؛ یکی عید الله الاکبر غدیر خم ، و دیگری غدیر ثانی ، روز نهم ربیع الاول بود .

از جمله ختوماتی که ایشان در ایام نهم ربیع الاول بر می داشتند ختم منقول از شیخ بهایی(قدس سره)بود . در زمان پهلوی مواقعی که کار سخت می شد برای رسیدن بهحوائج و رفع مشکلات از این ختم کمک می گرفتند و این ختم از ایشان ترک نگردید .

همین روش ایشان باعث شد درس برائت در خانواده و نسل ایشان به عنوان اعتقادی راسخ ریشه کرده و به یادگار بماند تا جایی که امروز کودکان خردسال از نسل ایشان نسبت به خلفای غاصب و قاتلین حضرت زهرا(علیها السلام) اظهار تنفر و بیزاری دارند .

امام موسی كاظم(علیه السلام)فرمود :

« طُوبی لِشیعَتِنا المُتَمَسِّکینَ بِحَبلِنا فِی غَیبَةِ قائِمِنا (عَجَّلَ اللّهُ تَعالی فَرَجَه ) ، الثّابِتینَ عَلی مُوالاتِنا وَ البَراءَةِ مِن أَعدائِنا اُولئِکَ مِنّا وَ نَحنُ مِنهُم ؛ خوشا به حال شیعیان ما در زمان غیبت قائم ما(علیه السلام)که به ریسمان ما تمسّک جسته اند و بر موالات ما و بیزاری از دشمنان ما ثابت قدم مانده اند . آنان از ما هستند و ما از ایشانیم » . (1) گرچه معظم له در زمان حیات ، اهتمام زیادی به اظهار برائت و خصوصاً برداشتن ختم

ص: 59


1- . اِعلام الوَری ، ص 407 .

1197 مرتبه(1) لعن بر غاصبین حق امیرالمؤمنین (علیهالسلام)داشتند و نسبت به قاتلان حضرت زهرا(علیها السلام)و شهادت حضرت محسن(علیه السلام)بی تفاوت نبودند ، اما پس از وفات در عالم رؤیا با حالتی متفاوت تر و با بیانی محکم می فرمودند : « شما نمی دانید اینها چقدر فاسد بودند و چه ظلم هایی کردند ، اینها مرکز نفاق و شرک بودند » .

آری ! پرده ها که برداشته می شود ، جنایات و ظلم و ستم های غاصبین ولایت برای مؤمنین آشکارتر می شود . بعد از رحلت ایشان در شب نهم ربیع الاول که مصادف با شب جمعه بود ، تصمیم گرفتم به تنهایی و بدون این که در بین ختم شیخ بهایی(قدس سره) کلام یا فعل اضافه ای انجام شود مشغول به این مهم شده و حضرت

ص: 60


1- . یکی از ختومات و طرق معتبر ختم لعن که بعضی از ثقات آن را نقل کرده اند ، لعن چهار ضرب یا هفت ضرب است که به این شیوه انجام می شود : 1197 سنگ ریزه را به صورت دسته های صدتایی ( 11 دسته 100 تایی و یک بسته 97 تایی ) قرار دهید ! جدول زیر را روی 12 عدد کاغذ یا تخته چوب یا پارچه بنویسید . لعن چهارضرب بر اعداء الله ( که مشهور است ) را بر سنگ ریزه ها بخوانید و در آتش بیندازید و با تمام شدن سنگ های هر بسته ، یکی از کاغذها را داخل آتش بیندازید تا سنگ ها و کاغذها تمام شوند .

زهرا(علیها السلام)را خشنود سازم و ثواب آن را بهروح پدر هدیه نمایم . به لطف خداوند حدود چهار ساعت طول کشید . گرچه حقیقت این کار و ثواب آن بر اهل علم پوشیده نیست ، اما برای خودم همان شب اثر آن ثابت گشت و با عنایت حضرت زهرا(علیها السلام)، همان شب در عالم رؤیا رضایت و خرسندی و تشکر پدر را دیدم .

در آخرین لحظات دفن پدر بزرگوارمان در امامزاده ابوالعباس(علیه السلام) پس از قرائت زیارت عاشورا و دیگر ادعیه در لحظۀ ورود به قبر ، جناب آقای حاج آقا مهدی غزالی از مداحان اهل بیت(علیهم السلام) دقایقی به لعن بر دشمنان اهل بیت(علیهم السلام) پرداختند و عموم حاضرین ، جواب می دادند .

بعد از رحلت ایشان خانواده ام(1) به من گفتند : « در عالم رؤیا معظم له را دیدم در حال اجرای ختم معروف شیخ بهایی(قدس سره) بودند . کنار یک منقل آتشی خاص با پایه های بلند ایستاده بودند و به ریگ ها لعن خوانده و در آتش می انداختند به من رو کرده و فرمودند : آنچه دارم از این ختم دارم » .

نکتۀ مهم و اکسیر اعظمی که شاید از آن غافل باشیم این است که هرگاه انسان بر بزرگی وارد شود اگر همان ابتدا از دشمنان او نفرت و بیزاری بجوید و بگوید من با دشمنان تو کاری ندارم ، مشمول لطف خاص آن بزرگقرار گرفته و سبب خرسندی او خواهد شد . بی شک در واپسین لحظاتی که مؤمن دارد بر خداوند متعال وارد می شود و نیازمند تلقین است ، اظهار برائت اطرافیان از دشمنان حق

ص: 61


1- . همسر مؤلف ، صبیۀ مرحوم حاج مصطفی ثقفی نیا (ره ).

به نیابت از میّت ، و لعن و نفرین ایشان بر دشمنان خدا می تواند نجات بخش و کارگشا باشد همان گونه که محبت اهل بیت(علیهم السلام) نجات دهنده است .

بنده در چهارم مرداد 1393 ( 28 رمضان المبارک 1435ه . ق ) در شهر مقدّس قم در تشییع جنازى استاد قرآن و مباحث امامت ، مرحوم حاج محمدرضا فریدونی

ای ، هیچ جوابی ندارم که بدهم . به فکر افتادم که در راه یاری اهل بیت(علیهم السلام) و اثبات ولایتشان گامی بردارم » .(1). بحار الانوار ، ج 27 ، ص58 .

13- تکریم سادات و اهل علم

امام علی(علیه السلام) فرموده اند :« مَنْ وَقَّرَ عالِماً فَقَدْ وَقَّرَ رَبَّهُ ؛ کسی که عالمی را احترام کند ، پروردگارش را احترام کرده است » .(2)

مرحوم حاج شیخ محمدباقر ، احترام زیادی به سادات می گذاشتند به خصوص اگر طلبه یا اهل علم بودند . ایشان احترام به سادات را ادب و احترام به ساحت مقدّس حضرت زهرا(علیها السلام)می دانستند . مرحوم آیت الله حاج سیّد عطاء الله فقیه امامی(قدس سره)و همچنین فرزندان ایشان

ص: 63


1- که انصافاً چهل سال خدمت به مکتب امیرالمؤمنین (علیه السلام)را در نامۀ عمل خود داشت و حُسن خلق او و تربیت شاگردانش زبانزد خاص و عام در مؤسسات امامت قم بود شاهد بودماز موقعی که جنازى ایشان را از زمین بلند نمودند در تمام مراحل ، لعن و برائت ترک نمی شد و حتی در لحظۀ دفن حدود یک ساعت با حضور جمعیت حاضر طبق وصیت ایشان مردم به لعن کردن و برائت از قاتلین حضرت زهرا(علیها السلام)و غاصبین حق مولا مشغول بودند . آری ! آنان که به گوشه ای از ظلم و ستمِ­ رفته بر اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) و مظلومیت امیرالمؤمنین(علیه السلام)و همسر گرامیشان پی بُرده و در طول عمر برای مظلومیتشان اشک غم ریخته باشند غیر از این هم وصیت نخواهند کرد . ان شاء الله مؤمنین و مؤمنات نیز این گونه عمل کنند . بنده آرزو دارم در آن لحظات سخت مرا نیز از این فیض بهره مند نموده و مؤمنین ، ذکر لعن بر دشمنان اهل بیت(علیهم السلام) را توشۀ راهم نمایند . امام رضا(علیه السلام)فرمود : « كَمالُ الدّینِ وِلایَتُنا وَ البَراءَةُ مِن عَدُوِّنا ؛ كمال دین ، در ولایت ما و بیزاری از دشمنان ماست » .
2- . غرر الحکم ، ج 1 ، ص 632 .

مرحوم آیت الله حاج سیّد احمد فقیه امامی(قدس سره)و مرحوم آیت الله حاج سیّد حسن فقیه امامی(قدس سره)و همچنین مرحوم آیت الله شهید شمس آبادی(قدس سره) نزد ایشان به شدت محترم بودند .

شنیدن روضه حضرت صدیقه طاهره(علیها

السلام)از زبان سادات برای ایشان حال و هوای دیگری داشت و برای مجلس روضه خوانیِ منزل ، بیشتر از سادات استفاده می کردند و در احترام به سادات سعی می نمودند همراه با محبت باشد و این محبت را آشکار می کردند تا دیگران را نیز متوجه این موضوع بنمایند . به خصوص اگر از اساتید معظم له بودند این احترام همراه با خضوع بیشتر و حتی خم شدن و بوسیدن دست آن ها بود گر چه معمولاً اساتیدشان اجازى چنین کاری رانمی دادند . مرحوم آیت الله سیّد ابوالفضل جزایری(رحمه الله)نیز که در محلى دردشت زندگی می کردند به شدت مورد احترام پدر بودند .

مرحوم حجت الاسلام سیّد محمّد بنی لوحی(رحمه الله)نیز از سادات روضه خوانِ مورد علاقه مرحوم پدر بود که از ایشان برای روضى منزل دعوت می کرد و ایشان با صدای رسا و حال و هوای خاصی روضه می خواندند . جناب حجت الاسلام سیّد محمد فقیه امامی فرزند مرحوم آیت الله حاج سیّد حسن فقیه امامی(قدس سره) در عظمت این سیّد روضه خوان می فرماید :

« پدرم مرحوم آیت الله حاج سیّد حسن فقیه امامی(قدس سره) معمولاً در یکی از مراسم بزرگداشتی که برای علما و طلاب می گرفتند شرکت می کردند ، مثلا یا تشییع یا مراسم هفت یا چهلم . اما در همه

ص: 64

مراسم رحلت مرحوم بنی لوحی شرکت کردند . وقتی علت را جویا شدم فرمودند : شبی که قرار بود فردای آن روز ایشان تشییع شود در عالم خواب دیدم مردم در حال تشییع پیکر ایشان هستند و در بین جمعیت حضرت بقیة الله الاعظم - روحی فداه - در حال مشایعت این سید روضه خوان است . بنابراین ، خود را موظف دانستم برای ایشان سنگ تمام بگذارم » .احترام به اساتید به طور کلی ( سید و غیر سید ) ویژگی بارز پدر بود . یک روز ، بنده همراه ایشان به عیادت مرحوم آیت الله حاج شیخ حیدر علی محقق(قدس سره)(1)رفتیم . دو زانو و مؤدب نشستن پدر در برابر استاد و خاضعانه سخن گفتن ایشان در برابر آیت الله محقق برای بنده درس عملی و فراموش نشدنی بود . حتی به بنده نیز اشاره می کردند که ادب را

ص: 65


1- . آيت اللّه شيخ حيدرعلي محقق متولد 1293 شمسي در آدرمناباد ( محسن آباد ) از روستاهاي منطقى برخوار . ایشان از محضر بسیاری از بزرگان کسب فیض نموده و از آيت اللّه العظمي سيّد ابوالحسن اصفهاني اجازى اجتهاد داشت . ارادت قلبی ایشان به اهل بیت(علیهم السلام) عجیب و منابر ایشان مورد توجه صغیر و کبیر بود و تشرّفی هم خدمت امام زمان(علیه السلام)داشتند . معظم له در اصلاح امور مردم سعی بلیغ داشت و حتی در منزل هم یاریگر همسر بود و پنجاه سال از او پرستاری کرد . ایشان تقريرات برخي اساتيد خويش را ثبت و ضبط نموده بود ، لكن در حادثه آب گرفتگي منزل به سال 1365 شمسي این آثار و بسیاری از آثار قلمی و کتاب های ایشان از بین رفت . آرامگاه اين عالم فقید در كنار بقعه صاحب بن عباد است . ( سایت چشم برخوار ) .

رعایت کنم . معظم له احترام زیادی برای مرحوم آیت الله ادیب(قدس سره)(1) و آیت الله خادمی(قدس سره) قائل بودند .روزی در مدرسى علمیّه وقتی استاد بزرگوارش آیت الله خادمی(قدس سره)(2) در حیاط مدرسه حضور داشتندبا احترام ، بنده را به

ص: 66


1- . فقيه و اصولي ، حکيم ، أديب و شاعر ، رياضي دان و منجّم ، محقّق ، صاحب زهد و تقوا ، شيخ العلماء ، آيت الله حاج شيخ عبّاسعلي اديب ، متوفّاي ذي الحجّه 1412 قمري و از چهره هاي مبرّز و جامع و از مفاخر حوزه علميّه اصفهان در نيمه دوّم قرن چهاردهم مي باشد که نزديک به يکصد سال در اين جهان زيسته و صاحب تأليفات متعدّد و متنوّع است . ایشان از بزرگانی چون آيات عظام : آقا سيّد أبوالحسن اصفهاني ، و آقا سيّد محمّد حجّت کوه کمره اي ، و آقا سيّد محمّد نجف آبادي و آقا شيخ محمّدرضا نجفي ، و آقا شيخ محمّدحسين فشارکي اجازى اجتهاد داشت . قریب هفتاد سال تدریس در حوزه علمیّه در علوم مختلف آن هم گاهی تا سیزده درس در یک روز ، از افتخارات و توفیقات این عالم مقاوم و سخت کوش است . بدن مطهّر ایشان در جوار مرقد صاحب بن عبّاد به خاک سپرده شده است . ( برگرفته از کتاب : ریشه ها و جلوه های تشیّع و حوزه علمیّه اصفهان ، ص 623 - 624 . )
2- . فقيهِ اصولي ، مجتهد نامدار ، زعيم مجاهد و مبارز خستگی ناپذیر در برابر طاغوت ، مرحوم آيت الله حاج آقا حسين خادمي متوفّاي 1405 قمري فرزند آقا سيّد أبوجعفر خادم الشّريعه از چهره هاي نامدار علمي و اجتماعي حوزه علميّه اصفهان در نيمه دوّم قرن چهاردهم است . ایشان در نجف از بزرگاني چون : ميرزای نائيني ، آقا ضياء الدّين عراقي ، آقا سيّد أبوالحسن اصفهاني ، آقا سيّد أبوتراب خوانساري و آقا شيخ محمّدجواد بلاغي کسب فیض نموده در سن 26 سالگي حائز رتبه اجتهاد گرديده است . تأليفات مرحوم آيت الله خادمي بیشتر در فقه و اصول و کلام مي باشد و علاوه بر تدریس فقه و اصول ، مدرس علوم عقلی برای حوزویان و دانشگاهیان بودند . در دوران مبارزه براي سرنگونيِ حکومت پهلوي ، منزل ايشان سنگر مبارزه و إمضاي ايشان در صدر إمضاها بود . تاسیس بيمارستان عسکريّه ، انجمن مددکاري امام زمان(علیه السلام)( مخصوص أيتام ) و انجمن خيريّه معلولين صادقيّه ، و بسياري ديگر از مدارس و مساجد از برکات وجودی ایشان است . ( برگرفته از کتاب : ریشه ها و جلوه های تشیّع و حوزه علمیه اصفهان ، ج 1 ، ص 425423 . )

محضر ایشان معرفی نمودند و به صورت عملی نحوى برخورد با استاد را به بنده تعلیم دادند .

استفاده از محضر آیت الله شهید شمس آبادی(قدس سره)(1) و شرکت در جلسات آن بزرگوار و دیگر بزرگاناز جمله آیت الله حاج آقا سیّد عطاء الله فقیه امامی(قدس سره)(2) و دو فرزند فقیدشان

ص: 67


1- . فقيه و مجتهد زاهد و عالم مجاهد ، آيت الله آقا سيّد أبوالحسن شمس آبادي ( آل رسول ) ( شهيد در سال 1396 قمري ) ، نه تنها عالمي متنفّذ در حوزه علميّه و شخصيّتي مورد احترام در ميان علماء و فضلاء و طلاّب بود ، بلکه به مناسبت حالات روحي و خدمات اجتماعي و ديني فراوان ، مورد توجّه شديد عموم مردم و نيز مراجع عالي قدر تقليد قرار داشت . محبّت شديد نسبت به أهل بیت علیهم السلام و بالأخص سيّد الشّهدا(علیه السلام)، مزایای اخلاقی فوق العاده ، مبارزه با مخالفین مکتب تشیّع ، اقدام در تأسیس و توسعه مراکز خیریه مانند حسینیه اصفهانی ها در کربلا و مشهد ، توجه به نیازمندان و دستگیری از مستمندان و اعزام مبلغ به روستاهای مختلف در سطح کشور از ویژگی های بارز ایشان بود . شهادت این سید بزرگوار آن چنان شور و هیجانی به پا کرد که در بیشتر شهرهای ایران و حتی نجف اشرف تا چهل روز مراسم عزاداری و بزرگداشت و دسته جات سینه زنی بر پا می شد . مرقد مطهّر و باشکوه این عالم فرزانه در تکیى شهدا در قبرستان تخت فولاد و در خیل شهیدان ، زیارتگاه خاص و عام است . ( برگرفته از : کتاب ریشه ها و جلوه های تشیّع و حوزه علمیّه اصفهان ، ج 1 ، ص 612 - 614 ) .
2- . مرحوم آيت الله ، حاج سید عطاء الله فقيه إمامي ( فرزند آقا سيّد محمّد درب إمامي ) ، متوفّاي 1387 قمري ، از شاگردان : آقا شيخ محمّدرضا مسجدشاهي ، آقا سيّدمحمّدباقر و آقا سيّدمهدي درچه اي ، در اصفهان ، و نیز : آقا ضياء الدّين عراقي ، آقا سيّدمحمّد فيروزآبادي و آقا سيّد ابوالحسن اصفهاني در حوزه نجف بوده ، و از بزرگانی چون : آقا شيخ محمّدرضا مسجدشاهي ، آقا ضياء الدّين عراقي ، حاج شيخ عبدالکريم حائري يزدي و آقا سيّد أبوالحسن اصفهاني مفتخر به دريافت اجازى اجتهاد گرديد . معظّم له در مدرسى نيم آور ، فقه و اصول و ديگر علوم حوزوي را تدریس مي نمود . ( ریشه ها و جلوه های تشیّع و حوزه علمیّه اصفهان ، ج 1 ، ص 400 ) .

مرحوم حاج سید احمد فقیه امامی(قدس سره) (1) و

ص: 68


1- . عالم جامع ، و استاد عظیم الشّأن ، و مدافع حریم ولایت ، مرحوم آیت اللّه آقای حاج سید أحمد فقیه إمامی ، در تاریخ 17 ربیع الاوّل 1352 قمری برابر با 1312 شمسی ، همزمان با سالروز میلاد مبارک خاتم الأنبیاء(صلی الله علیه و آله)و امام صادق(علیه السلام)، در خاندانی اهل علم و با فضیلت پا به عرصى وجود گذاشت . مرحوم آیت اللّه امامی چهره ای مبرز و شخصیتی جامع علم و عمل و أخلاق بودند ، و در سنگرهای تدریس و تألیف و خطابه و محراب ، آثاری برجسته در راه حفظ و حراست از دین و مکتب أهل البیت (علیهم السلام) ، از خود به جای گذاشتند ، و برای حوزه علمیّه و شهر تاریخی و مذهبی و با ولایت اصفهان ، افتخاری بزرگ به شمار می آیند .مرحوم آیت اللّه إمامی ، در مدرسه نیم آور و مسجد سه راه نیم آور و مسجد بابا محمّد علی سقّا ( معروف به مسجد إمامی ) و ... ، تدریس می نمودند ، و در زمینه های فقه و اصول و حکمت و تفسیر و حدیث ( شرح بحار الأنوار و نهج البلاغه و ...) و درایه و اخلاق ، جمع زیادی از فضلاء و طلاب حوزه علمیّه را بهره مند می نمودند. ( ریشه ها و جلوه های تشیّع و حوزه علمیّه اصفهان ، ج2، ص 217 ) . در این جا به فهرستی از آثار قلمی و تألیفات آن بزرگمرد اشاره می نماییم : تقریرات درس فقه مرحوم آیت الله العظمی آقای حاج آقا حسن طباطبائی بروجردی ، تقریرات درس فقه ( مکاسب محرّمه و بیع ) ، مرحوم آیت الله العظمی خمینی ، تقریرات درس اصول مرحوم آیت الله العظمی آقای حاج آقا روح الله موسوی خمینی ( مباحث الفاظ و مبحث قطع و ظن و اصول علمیّه ) ، تقریرات درس اصول مرحوم آیت الله آقای سیّد محمّد محقق ( داماد ) ، تقریرات درس اصول حضرت آیت اللّه آقای سلطانی ، تفسیر سوره حمد و سوره بقره ، دو جلد عربی ، تفسیر سورۀ آل عمران ( عربی ) ، تفسیر سورۀ نساء تا آیه 133 ، روش رهبران انقلابی ما ، اقتصاد ، به صورت سؤال و جواب ، چرا جمهوری اسلامی؟ ، قرآن و تعهدات واقعی انسان ، انسان از دیدگاه قرآن ، نکته هایی از روایات راجع به فاطمه زهرا علیها السلام ، نظرات علمی و دینی و سیاسی و اجتماعی علّی (علیه السلام) در نهج البلاغه ، رساله ای در شرح خطبۀ فدکیۀ حضرت زهرا علیها السلام ( ناتمام ) ، عقائد اصیل شیعه یا اسلام واقعی ، جنگ در نظام کامل و حیات بخش اسلامی ، تفسیر سورۀ یوسف ( ناتمام ) ، تحفة الفقیه ( دربارۀ امام زمان (علیه السلام)) اخلاق در قرآن ، ردّ بر افکار دکتر شریعتی ، سؤال ها و پاسخ ها ، رساله ای در وجود رابط ، رساله ای در فن خطابه ، مبارزه و راه آن در قرآن ، سفرنامۀ سوریه در سال 1351 شمسی ، بررسی وضع جغرافیائی و اقتصادی و دینی و سیاسی کشورهای اسلامی ، رساله ای در پدیدۀ حیات ، انقلاب در پرتو وحی ، رساله ای دربارۀ جاسوسی ، شناخت خط انقلابی حضرت مهدی (علیه السلام) ، فرازهایی از دعاهای صحیفۀ سجادیه (علیه السلام) ، تشبیهات و تمثیلات قرآن ( ناتمام ) ، رساله ای در ردّ افکار کمونیستی ، سؤال ها و پاسخ های جلسات مؤسسه دینی و علمی احمدیه (علیه السلام) در سال 1358 قمری ، رساله ای دربارۀ رسالة الحقوق امام سجاد(علیه السلام) ، رساله ای دربارۀ تمایلات متضاد ، رساله ای دربارۀ معراج جسمانی ، رساله ای دربارۀ توارت و انجیل ، رساله ای در بیع ، حج و کعبه ، روحانیت و تبلیغ اسلام ، شرح نامۀ امام (علیه السلام) به مالک اشتر ، پیروزی مظلوم های تاریخ 4 جلد ، نمونه ای از راهنمائی های امیرالمؤمنین (علیه السلام)، انقلاب های اسلامی ، شناخت راه های زندگی ، خدمات ائمه اطهار (علیه السلام)، قیامت ، انسان از دیدگاه قرآن ، پی آمدهای انقلاب ، فرهنگ استعماری و فرهنگ اسلامی ، چگونه باید زیست ، عوامل انحراف در جامعه و راه مستقیم ، انقلاب ارزش ها = تضادها ( بحثی دربارۀ روایت 14 از باب عقل و جهل کافی ) ، تفسیر جزء آخر قرآن ، شیطان در خانۀ ما ، مبارزۀ مکتب تشیّع با انحرافات ، اخلاق در جنگ ، بازگشت به اسلام تنها راه مبارزه با استعمار ، چگونه باید با فساد مبارزه کرد ؟ چه کنیم که به رشد واقعی برسیم ؟ ( سنّت تغییر ) ، ولایت و امامت از دیدگاه قرآن ، وظائف مردم در زمان غیبت ، شیعه تنها گروه نجات یافته ، معاد ، قواعد و فوائد درایه و رجال ، فرهنگ واژه های علمی ، اجتهاد و تقلید ، فهرست کتاب های خطی کتابخانه الزهرا علیها السلام ، شرح دعا عرفه . ( برگرفته از کتاب یادواره آیت الله فقیه امامی، به قلم: آیت الله میر سیّد حجت موحّد ابطحی حفظه الله ، ص 27-23 ) . وفات این عالم عامل در تاریخ دهم جمادی الثانی 1414 قمری در اصفهان اتفاق افتاد و در امامزاده ابوالعباس (علیه السلام)خوراسگان به خاک سپرده شد . شرح حال جامع ، و نسبتاً مفصّل آن بزرگمرد را ، آیت الله میرسیّد حجت موحّد ابطحی حفظه الله ، در کتاب مستقلّی به عنوان ( یادواره مرحوم آیه الله فقیه إمامی ) در دویست صفحه همراه با تصاویر زیبا و رنگی به زیور طبع آراسته اند .

ص: 69

حاج سیّد حسن فقیه امامی(قدس سره)(1) و مرحوم آیت الله سیّد مصطفی

ص: 70


1- . عالم جلیل القدر مرحوم آیت الله حاج سید حسن فقیه امامی1فرزند دیگر آیت الله سید عطاء الله فقیه امامی را باید از زمره دانشمندانی دانست که در امر تألیف و تصنیف بسیار موفق بوده اند. تالیفات چاپ شده و چاپ نشدى معظم له عبارتند از : پاسخ به شبهاتی پیرامون خمس ( 2 جلد ) ، نقش عقل در احکام الهی ، آیا فهم قرآن آسان است ؟! ، صراط مستقیم ، فتنه ها از کجا آغاز می شوند ؟، مباحثی پیرامون بهائیت ، شرح فرازهایی از خطبۀ حضرت زهرا علیها السلام ( سخنرانی های فاطمیه 1425 قمری ) ، رساله ای در لقاء الله ، سنن الهی ، رساله ای در امامت ، رساله ای پیرامون فدک ، مباحثی در اثبات وجود امام زمان ارواحنا فداه و رفع اشکالات مخالفین ، رساله ای پیرامون قیامت ( عربی ) ، شرح نبراس الهُدی ملاهادی سبزواری ( قسمت حج ) ، تنظیم العروة ( تا آخر کتاب الزکاة ، به شکل آموزشی ) ، تقسیم بندی مسائل حج به صورت نموداری ، شرح زندگانی و خاطراتی از علماء معاصر ، رساله ای در فلسفه حج ، تقریرات درس هیئت مرحوم مجدالعلماء نجفی ، ایدئولوژی اسلامی ، تفسیر سوره یوسف ، الامثال فی الروایات ( اربعون حدیثاً ) ، رساله ای راجع به صحابه ، رساله ای دربارۀ ام کلثوم ، پاسخ به استدلالیه میرزا نعیم ( ردّی بر بهائیت ) ، رساله ای در ردّ افکار بعضی از روشنفکران ، عرفان در اسارت شیطان ، رساله ای در مقام شهید ، پاسخ به بعضی از شبهات ( حدود سی شبهه ) ، رساله ای در شرح حال و زندگانی اساتید و مشایخ اجازه و بیش از صد مقاله در موضوعات مختلف ( فارسی و عربی ) . اهتمام ویژه­ ایشان به احیاء آثار مکتوب عالمان دینی ستودنی بود. مطالع الانوار ( 6 جلد ) ، الرسائل الرجالیه ( 1 جلد ) ، اللؤلؤة الغالیة فی اسرار الشهادة ( 1 جلد ) ، ترجمه منهج الرشاد ، جامع الشواهد ، یادگاری از خطبای پیشین، نگرشی بر صوفیه و صوفی ها ، ترجمه جلد سیزدهم منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة ، ترجمۀ کتاب « صاحب الغار ابوبکر ام رجل آخر ؟! » به نام : یار غار ابوبکر یا فردی دیگر ؟ و فهرست نسخه های خطی کتابخانه شخصی آیت الله فقیه امامی قدس سره از این جمله اند . ایشان مبارزی نستوه و بسان سدی مستحکم در برابر فرق ضاله و جریانات گمراه کننده بود . تحوّل در حوزۀ علمیّه و گسترش آن و ایجاد نظم و انسجام در فضای تحصیلی طلاب و تأسیس و احیای مدارس علمیّه ، احیای موقوفات ، ساخت مسکن برای طلاب و بازسازی قبور علما از دیگر فعالیت های معظم له بود . سرانجام این بزرگمرد صبح روز یکشنبه غرّه ربیع الثانی سال 1432 قمری مطابق با 15 اسفندماه سال 1386 شمسی ندای پروردگار را لبیک گفت . ( برگرفته از کتاب : خورشید فقاهت و مرزبان امامت ، صص4 تا 8 و کتاب مرزبان امامت و ولایت آیت الله فقیه امامی ، ص46 - 48 . )

ص: 71

مهدوی هرستانی(قدس سره)(1)، روح ادب ، تقوا و تواضع را در ایشان دمیده بود .

پیامبر(صلی الله علیه و آله)فرمود :

« اَکْرِمُوا الْعُلَماءَ فَاِنَّهُمْ وَرَثَةُ الْاَنْبِیاءِ فَمَنْ اَکْرَمَهُمْ فَقَدْ اَکْرَمَ اللهَ وَرَسُولَهُ ؛ دانشمندان را گرامی دارید که آنها وارثان پیامبرانند و هر که آنان را احترام نماید ، خدا و رسولش را احترام نموده است » . (2)

مرحوم پدر ، علاوه بر این که همواره دعاگوی اساتید خود بود و به نحو شایسته ایشان را مورد احترام قرار می داد ، گاهی با کمترین هدیه در صدد تشکر از اساتیدخود بود . یکی از کارهای زیبای ایشان این

ص: 72


1- . آیت الله سید مصطفی مهدوی هرستانی ، از علمای معاصر شیعه است . ایشان تحصیلات اولیه را در اصفهان نزد اساتید بزرگ آن زمان گذراند سپس در شهر قم از محضر آیات عظام : سید حسین بروجردی ، شیخ عبد الکریم حائری ، سید صدر الدّین صدر ، سید محمد حجّت کوه کمره ای و سید محمّدتقی خوانساری ، بهره مند شد . در نجف اشرف نیز از محضر علمای بزرگی چون : سید ابوالحسن اصفهانی ، شیخ محمّدکاظم شیرازی ، سید جمال الدین گلپایگانی ، حاج سید محمود شاهرودی و ... کسب فیض نمود . از جمله خدمات ایشان به عالم تشیّع ، چاپ و نشر قسمتی از کتاب شریف « عبقات الانوار و تأویل الآیات الطاهرة » بود . وی مطالعه احوالات ائمه(علیهم السلام) را بسیار توصیه می نمود و به حق، مدافع حریم امامت و ولایت بود و در برپایی و احیاء جشن های غدیر و نیمه شعبان و تعظیم شعائر اهل بیت(علیهم السلام) خدمات شایانی نمود. ثمره چهل سال حضور ایشان در حوزه علمیه اصفهان تربیت شاگردان متعدد در حوزه بود . ( به نقل از : سایت ویکی فقه منقول از بیت مرحوم آیت الله مهدوی )
2- . نهج الفصاحه، ج1، ص238، ح450.

بود که از درخت انجیری که در منزل داشت قلمه هایی جدا می نمود و پس از چند ماه مراقبت آنها را به اساتید خود هدیه می داد .

بیست سال قبل ( سال 1379 ش ) خدمت استاد اخلاق و مدافع حریم امامت و ولایت ، مرحوم آیت الله حاج سیّد حسن فقیه امامی (قدس سره) رسیدم . در آن جلسه یکی از علمای مشهد نیز حضور داشتند . آیت الله امامی هنگامی که خواستند بنده را به ایشان معرفی کنند یک مرتبه تبسمی نموده و با دست به درخت انجیر بزرگی که در حیاط منزل و پر از انجیر بود اشاره کرده فرمودند : « سالیان سال است ما با پدرشان انس داریم و به ما محبت دارند . این درخت یادگار ایشان است و همواره ما را به یاد آن بزرگوار می اندازد . روزی که این درخت را به بنده هدیه دادند قلمه ای در گلدان بود » .

14- ارادت خاص به علامه بزرگوار ، مرحوم محمدباقر مجلسی(قدس سره)

معظم له علاقۀ وافر خود را به علامى بزرگوار ، مرحوم محمدباقر مجلسی(قدس سره) و پدر بزرگوارشان مُلامحمدتقی مجلسی(قدس سره)با حضور در مقبره و زیارت آن بزرگواران و هدیه نمودن قرآن و ثواب توسلات و زیارات به ایشان نشان می داد . همچنین در منابر و مجامع علمی ، از شخصیت والای علمی ومعنوی علامه بسیار با ادب و احترام یاد می نمود و این عملکرد در بین مردم و جامعه مشهود بود . همسایگی منزل ایشان با مقبرى علامه مجلسی(قدس سره)نیز مزید بر این ارادت و محبت گردیده بود جز در روزهای آخر عمر ،

ص: 73

که مرحوم پدر به خاطر بیماری ، توان حضور در مقبره علامه و عرض ادب حضوری را نداشت . در همین ایام ، روزی به من فرمودند : « دیشب در عالم رویا دیدم علامۀ مجلسی(قدس سره)با همان لباس فاخری که در عکس ایشان در مقبره است به عیادتم آمده­ جویای احوالم شدند » . که البته این نشان از محبتی است دو طرفه که در عالم برزخ نیز اعتبار دارد .

توصیى ایشان به بنده این بود که در صورت امکان ، در مقبرى علامه مجلسی(قدس سره)یا در یکی از امام زادگان عظیم الشأن دفن شوند . البته چون دفن در مقبره ، امکان پذیر نبود در جوار امام زاده ابوالعباس(علیه السلام)(1) دفن گردیدند .بحمدالله این ارادت پدر به علامه مجلسی(قدس سره)به نسل ایشان به ارث رسیده و فرزندان ایشان با آگاهی از زحمات علامه ، در حفظ آثار شیعه و ترویج تشیع همواره سر تعظیم در برابر عظمت این عالم بزرگوار فرو می آورند . بنده خودم در ابتدای هر منبر از علامه مجلسی یاد کرده و برای روح ایشان صلواتی هدیه می کنم تا هم

ص: 74


1- . ابوالعباس محمد ، با چند واسطه نسبش به حضرت ابولفضل(علیه السلام)می رسد . حضرت ابوالعباس در زمان عبدالله مستکفي ( بيست و دومين خليفه عباسی که کوشش و جديت تمام برای دستگيری بنی هاشم داشت ) با جمعی از اعمام به طرف ايران آمده و در ايران متفرق شدند و ایشان به اصفهان عزيمت نمود . ابوالعباس(علیه السلام)مدتی در دکان آهنگری به شاگردی گذرانيد . تا این که نسب شریفش توسط شاگرد آهنگر لو رفت و در منطقى جی گرفتار مامورین شد و به شهادت رسید . شهادت ايشان در سال 342 ه-. ق اتفاق افتاده است .

نشانگر قدردانی از مقام شامخ ایشان باشد و هم استمدادی از روح بزرگ ایشان برای پیش برد اهداف تشیّع .

15- عزت نفس و رعایت حرمت لباس

اشاره

معظم له همیشه بر این عقیده بودند که لباس روحانیت یک لباس عادی نیست و مردم به این لباس چشم دوخته اند و اگر عموم مردم واجبات را انجام می دهند ما طلبه ها باید عامل به مستحبات باشیم . همچنین می فرمودند : « نباید یک طلبه شأن ابن لباس را پایین بیاورد و باعث ایجاد بدبینی شود . » لذا در وعده هایی که با مردم می کردند در منبر یا نسبت به حضور به موقع در مسجد در اول وقت نماز و امور مشابه بسیار مقیّد بودند .

ایشان بسیاری از امور مباح را به خاطر شأن لباس ترک می کردند . هرگز برای نیازهای زندگی به کسی رو نزدند و از کسی خواهشی نکردند و عزّت نفس بسیار بالایی داشتند تا جایی که زندگی ایشان درس توکل و تفویض برای فرزندان و اطرافیان بود .

داستانی عجیب و کرامتی بزرگ

جناب حجت الاسلام شیخ محمد آزاد منش از ایشان نقل می کند که فرمودند : « یک بار تعدادی از اقوام بدون هماهنگی قبلی برای ظهر به منزل ما آمدند در حالی که چیزی در منزل برای تهیه ناهار نداشتیم و این باعث نگرانی و پریشانی من شد. اما از سوی دیگر باور داشتم که اربابم حضرت صاحب الزمان(علیه السلام)نظر مبارکش به نوکرانش

ص: 75

هست و از آنها دستگیری می نماید . با خود گفتم برای نماز به مسجد می روم ببینم چه می شود . نماز که تمام شد شخصی نزد من آمد و بدون مقدمه ، مبلغی راتقدیم کرد و گفت : نذر کرده بودم این مبلغ را به شما بدهم و رفت . بدون این که به مبلغ نگاه کنم به بریانی رفته و به تعداد نفرات بریان سفارش دادم . مبلغی که بریانی درخواست کرد دقیقاً به اندازه پولی بود که آن شخص به بنده داده بود بدون ریالی کم و زیاد » .

16- عرض ارادت های خاص به محضر اهل بیت (علیهم السلام)

اشاره

رسول خدا(صلی الله علیه و آله)فرمودند : « علی جان ! مثل تو در میان مردم مثل سورۀ توحید است . هر کس یک بار این سوره را بخواند ، مثل آن است که یک سوم قرآن را خوانده ، هر کس دو بار این سوره را تلاوت کند ، مثل آن است که دو سوم قرآن را خوانده ، هر کس سه بار این سوره را بخواند ، مثل کسی است که تمام قرآن را خوانده است و تو هم یا علی ! این طور هستی اگر کسی تو را فقط با قلبش بخواند این شخص یک سوم ایمان را به دست آورده است اگر کسی با قلب و زبانش تو را بخواند ، دو سوم ایمان را به دست آورده است است . اگر کسی با قلب تو را بخواند و زبان از تو دفاع کند و با اعضا و جوارح از تو پیروی کند، تمام ایمان را داراست » .(1)خصوص در مورد ایمان که دوست داشتن حضرت با قلب و زبان و عمل تکیمل ایمان است ، لذا معظم له در مرحلۀ عمل با اظهار مودّت

ص: 76


1- . بحار الانوار ج 39 ، ص270 ؛ تأویل الآیات ج2 ، ص860 .

به آستان مقدّس اهل بیت(علیهم السلام) عرض ارادت نموده اند که در ذیل به گوشه ای از آن اشاره می نماییم :

الف ) ارادت به محضر امیرالمؤمنین(علیه السلام)و غدیر
اشاره

بیان فضائل حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام)بر روی منابر ، و متوجه نمودن اذهان عمومی و مخاطبین به اهمیت والای مقام آن حضرت ، و گریه در مظلومیت ایشان ، در گفتار و عملکرد معظم له نمایان بود . در ایام شهادت آن حضرت چشمانشان اشکبار و حال بکای خاصی داشتند و حتی به دیگران خاصه اهل منزل توصیه می نمودند که مبادا در این ایام ، حال حزنتان عوض شود و غافل شوید . گریه های ایشان در شب های قدر در هنگام قرآن بر سر گرفتن و ذکر مظلومیت آن بزرگوار شاهد بر این ادعاست .

در ولادت آن بزرگوار و به خصوص روز عید سعید غدیر خم ، سرور خاصی داشتند و بسیار خرسند می شدند که در این روز میهمانان را بر سر سفرى احسان امیرالمؤمنین(علیه السلام)متنعم نموده و با شربت وشیرینی و تبریک خاصه با ذکر « الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوَلَايَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (علیه السلام)وَ الْأَئِمَّةِ علیهم السلام» پذیرایی کنند .

همین امر ، توفیقات زیادی را در خدمت به امیرالمؤمنین(علیه السلام)و غدیر آن حضرت برای بنده ایجاد نمود ؛ زیرا خدمت خالصانه و مستمر ، مانند بذری است که ثمرات آن در آینده آشکار خواهد شد و مؤسسۀ غدیرستان و برکات ناشی از آن ، از همین نوع ثمرات پربرکت است .

ص: 77

مرحوم پدر ، با عمری خدمتگزاری و اهتمام به برگزاری جلسات ویژۀ غدیر ، بهترین الگو و مشوّق برای بنده بودند . تکریم این عید باعظمت توسط ایشان به خصوص اطعام روز غدیر در منزل شخصی خویش ، خاطره های اثرگذار و فراموش نشدنی در قلب من به یادگار گذاشته و دعای خیر آن بزرگمرد بعد از رحلتشان باعث تقویت عملکرد اینجانب شده است .

نتیجۀ خدمت به امیرالمؤمنین (علیه السلام)

برادر گرامی ام ، آقای محمدعلی شریفی نقل می کنند :

« مدت کوتاهی از رحلت معظم له نگذشته بود که خیلی می خواستم به طریقی در مورد خدماتی که ایشان در زمان حیاتشان به امیرالمؤمنین(علیه السلام)نموده اند بشارتی به من برسد ؛ لذا توسلاتی پیدا نمودم تا این که در عالم رؤیا از ایشان احوالشان را پس از رحلت سؤال نمودم که چه خبر ؟ شما که خدمتگزار امیرالمؤمنین(علیه السلام)و روضه خوان امام حسین (علیه السلام)بودید نتیجۀ این خدمت چه بود ؟

فرمودند : « وقتی مرا در قبر نهادید نگران بودم ، تا این که امیرالمؤمنین (علیه السلام) از بین جمعیت جلو آمدند و سر مرا به دامن گرفتند » .

ب ) ارادت به محضر حضرت زهرا (علیها السلام)

رسول خدا(صلی الله علیه و آله)به سلمان فرمودند :

« ای سلمان ! هر کس فاطمه دختر مرا دوست بدارد ، با من در بهشت است ، و هر کس او را دشمن بدارد ، در آتش است . ای

ص: 78

سلمان ! محبت فاطمه(علیها السلام) در صد جایگاه سود می دهد ؛ آسان ترین آن مواطن مرگ و قبر و میزان و صراط و محاسبه است . هر کس دخترم از او راضی است ، من از او راضی ام ، و هر کس من از او راضی ام ، خدا از او راضی است ، و هر که دخترم بر او خشم کند ، من بر او خشم کنم ، و هر کس من بر او خشم نمایم ، خدا بر او خشم کند . ای سلمان !وای بر کسی که به او و شوهرش ستم کند . وای به کسی که به ذریى او ستم کند » . (1)

اظهار محبت به صدیقى طاهره و برائت از قاتلین آن حضرت سیره ای بود که در زندگی و منابر پدر موج می زد . علاوه بر داشتن اعتقاد قلبی و زبانی برای بیان اهمیت احیاء مجالس حضرت زهرا (علیها السلام)و بیان ظلم بزرگی که به آن حضرت شده است ، آن چنان در هنگام خواندن مصیبت جان سوز آن حضرت می سوختند که گویی این مصیبت در آن لحظه بر خودشان وارد شده است .

علاقه و ارادت ایشان به حضرت صدیقى طاهره(علیها السلام)در حدی بود که علاوه بر برپایی مجلس روضى حضرت سیدالشهدا(علیه السلام)در دهى اول محرم به مدت 40 سال ، در دهى فاطمیه نیز از سال 1380 گاهی صبح و گاهی عصر روضى حضرت زهرا(علیها السلام) را بر پا می نمودند و مادر ما که در تمام این سال ها خود را کنیز حضرت زهرا(علیها السلام)و خدمتگزار روضه خوانِ امام حسین(علیه السلام)می دانستند و پس از ایشان نیز

ص: 79


1- . بحار الانوار ، ج 27 ، ص 116 .

خود را خادمه این آستان می دانند و در این راستا انجاموظیفه می کنند ، همواره یار و یاور و در کنار ایشان بودند . در روضه هایی که پدر در منزل می خواندند ، اول گریه کن خودشان بودند و سپس والدى ما که به شدّت در مظلومیت زهرای شهیده اشک می ریختند .

اخوی گرامی ما آقای محمدعلی شریفی بیان می کنند : « یک بار خدمت ایشان رسیدم و بنا شد برایم روضۀ حضرت زهرا(علیها السلام)بخوانند . پدر آن چنان در حین روضه منقلب شدند و مرا منقلب و گریان نمودند که از حال رفتم و ایشان به خاطر احساس خطر برای بنده ، روضه را قطع نمودند » .

17- اهتمام به زیارت آقا علی بن موسی الرضا (علیه السلام)

اشاره

شیخ طوسی از امام رضا(علیه السلام) نقل کرده است که آن حضرت فرمود :

« در خراسان بُقعه ای است و زمانی خواهد آمد که آن بقعه همواره محل رفت و آمد و مطاف فرشتگان می شود تا روز قیامت که در صور دمیده می شود و قیامت فرا می رسد » .

پرسیدند : ای پسر رسول خدا ! این بقعه کدام بقعه است ؟ فرمود :

« این بقعه در سرزمین طوس است ، به خدا سوگند ! آن زمین باغی از باغ های بهشت است. هر که مرا در این بقعه زیارت کند ، مانند کسی است که رسول خدا(صلی الله علیه و آله)را زیارت کرده است و برای او

ص: 80

پاداش هزار حج مقبول و هزار عمرى مقبوله نوشته خواهد شد و من و پدرانم روز قیامت شفاعت کنندى او خواهیم بود » . (1)

امام جواد(علیه السلام) فرمود :

« من ضامن بهشت برای کسی هستم که قبر پدرم را در طوس زیارت کند و حق او را بشناسد » .(2)

اهتمام پدرم به زیارت حضرت امام رضا(علیه السلام)و حضور طولانی در قسمت بالای سر حضرت روبروی ضریح مطهّر و قرائت قرآن و ادعیه­ به خصوص زیارت عاشورا با صد لعن و صد سلام کامل و هدیه به آن بزرگوار ، سیرۀ عملی و نحوۀ زیارت ایشان بود . بعضی مواقع ساعت ها به ذکر و مناجات مشغول بودند و فقط در مواقع نیاز جهت تجدید وضو مکان را ترک کرده و مجدداً باز می گشتند و مشغول به ذکر می شدند . ایشان می فرمودند : « اینجا ملائکه حضور دارند و سریعاً آنچه برای گذشتگان هدیه کنید به ایشان می رسانند » . سپس قضیه ای که برای خودشان اتفاق افتاده بود را این گونه نقل کردند :

ص: 81


1- . بحار الانوار ، ج 101 ، ص 367 و 33 .
2- . « ضَمِنْتُ لِمَنْ زَارَ أَبِي بِطُوسَ عَارِفاً بِحَقِّهِ الْجَنَّةَ عَلَى اللَّهِ تَعَالَی » عیون اخبار الرضا ، ج 2 ، ص 256 .
داستانی زیبا و درسی بزرگ و معنوی

« در قسمت بالای سر ، پس از زیارت های وارده و قرائت قرآن ، یک مرتبه به یاد مرحوم پدرم ، شیخ محمدحسین افتادم و تصمیم گرفتم از همین مکان مقدّس به نیابت از ایشان ، یک زیارت عاشورا با صد لعن و صد سلام به حضرت رضا(علیه السلام)تقدیم کنم . در اثناء زیارت یک لحظه چشمانم سنگین شد و در عالم رؤیا به منزل پدرم رفتم . پدر از من تقاضا کردند که روی کرسی اش بنشینم و روضه بخوانم . من عذر خواستم چون در مقابل ایشان که عالِم و روضه خوان بودند خلاف ادب بود ، اما به اصرار ایشان منبر رفته و روضه خواندم . هنگام خروج از منزل ، ایشان جلو آمدند و پاکتی به من دادند .

گفتم : من فرزند شما هستم و نیازی به پاکت نیست .

فرمودند : نه ! این حق شماست . در عالم رؤیا دیدم این لطف پدرم بسیار متفاوت از پاکت های منبرها در بیداری است . همان لحظه به خود آمدم دیدم در حرم هستم . بلافاصله رفتم تجدید وضو نمودم و برگشتم زیارت را تمام کردم و خوشحال از اینکه این هدیه از این مکان به لطف ثامن الحجج(علیه السلام)به روح مطهّر مرحوم پدرم رسیده است . با خود گفتم : فی المجلس مادرت نیز ، در زمان حیاتش برایت خیلی زحمت کشیده از فرصت استفاده کن و برای ایشان نیز هدیه ای بفرست . برای هدیهبه مادر نیز زیارت عاشورای کامل با صد لعن و صد سلام را بدون این که بین آن با کسی تکلم

ص: 82

کنم شروع کردم . جالب اینجاست که در بین زیارت از فرط خستگی ، دو مرتبه چشمانم سنگین شد و خواب دیدم که به سمت منزل مادرم در حرکتم . دیدم مادرم درب منزل در حال آب و جارو است . ایشان تا مرا دید بسیار خوشحال شد .

گفتم : این جا چه می کنید ؟ به زحمت افتاده اید .

گفتند : منتظر شما بودم بیایید . شما روضه خوان هستید .

یک مرتبه به خود آمدم و فهمیدم که این زیارت عاشورا در این مکان چقدر سریع به روح ایشان رسیده است . سپس دو مرتبه تجدید وضو کرده ، برگشتم و زیارت را تمام نمودم .

آخرین زیارت و پذیرایی امام رضا (علیه السلام)

در تیر ماه سال 1383 شمسی ( یک سال قبل از رحلت مرحوم پدر ) در حالی که به خاطر بیماری و سکته ، قسمتی از بدنشان بی حس شده بود درخواست زیارت امام رضا(علیه السلام)را نمودند . بنده نیز اطاعت کرده و به اتفاق ، به محضر امام رئوف ، حضرت علی بن موسی الرضا(علیه السلام) مشرف شدیم .در آخرین نوبت زیارت که به حرم حضرت رضا(علیه السلام)مشرف شدیم ، در قسمت بالای سر حضرت ، نزدیک ضریح در کنار ایشان در حال زیارت بودم . حال بکاء شدیدی داشتند و به ضریح مطهّر خیره شده

ص: 83

بودند و همان لحظه عظمت و بزرگی مکان و صاحب مضجع را به من تذکر دادند که : « می دانی کجا نشسته ای ؟ پس با دقت زیارت کن ! »

بنده یک لحظه احساس کردم شاید تمایل داشته باشند دستشان را به ضریح برسانند . با خودم گفتم تا به حال سابقه نداشته که با توجه به ازدحام جمعیت بخواهند نزدیک ضریح شوند . زیرا طبق سنّت همیشگی ساعت ها در مقابل ضریح می نشستند و زیارت می نمودند و از طرفی بی حس بودنِ قسمتی از بدن ایشان این اجازه را به من و ایشان نمی داد که نزدیک ضریح شویم .

چند لحظه بعد ، دو مرتبه ذهنم مشغول شد که الآن کمی اطراف ضریح خلوت تر شده ؛ لذا عرض کردم : آیا تمایل دارید کمکتان کنم تا دستتان به ضریح برسد ؟ کمی صبر کردند و نگاهی به ضریح انداخته و فرمودند : در صورت امکان مایلم . همان لحظه بلند شدم و زیر بغل های ایشان را گرفتم تا بتوانند بایستند . سپس ایشان را به سمت ضریح حرکت دادم و دو سه قدم که جلو رفتم لحظه ای جمعیت هجوم آوردند . دیدم دو نفر از همین جوان های قوی جثه جلو آمدند و متوجه مطلب شدند. لذا به هر نحوی بود جمعیت را شکافته و در قسمت بالای سر راه باز شد و ایشان رفتند مقابل ضریح ایستادند و من پشت سر ایشان و آن دو نفر با تمام قدرت ، هجوم جمعیت را کنترل می کردند . از پشت سر نگاه کردم اشک ها

ص: 84

بود که روی گونه های ایشان سرازیر بود و شانه ها تکان می خورد ، اما بلافاصله ایشان دست ها را از ضریح جدا کرده و با کمک همان دو جوان ، در محل قبل مستقر شدیم . آن دو جوان رفتند . بعد از مدتی کوتاه که از این نحوۀ زیارت گذشت و ایشان مشغول زیارت بودند رو به من نمودند و با حالتی عجیب و اشکِ ریزان فرمودند : تا به حال چنین زیارت نکرده بودم !

عرض کردم : چطور ؟ خوب بود .

گفتند : آری ، خدا خیر به آن دو خادم بدهد .

گفتم : کدام دو خادم ؟

گفتند : همان دو خادم که حضرت رضا(علیه السلام)فرستادند و راه را باز کردند و مرا تا کنار ضریح بردند . سکوت کردم و فقط گوش می دادم . فهمیدم جریان چیز دیگری است . آنگاه تعریف کردند : اینجا نشسته بودم و خیلی دلم می خواست در این سفر جلو بروم و دستم به ضریح برسد و از نزدیک زیارت کنم . ازطرفی با توجه به ناتوانی جسمی و ازدحام جمعیت و عظمت حضرت رضا(علیه السلام)حیاء می نمودم .

تا آنکه دو نفر خادم از طرف حضرت رضا(علیه السلام)آمدند و مرا راهنمایی کردند تا پای ضریح و درِ ضریح را باز کردند . من داخل شدم و دست روی قبر مطهّر آن حضرت گذاشتم و زیارت کردم اما

ص: 85

ادب حکم می کرد که معطل نکنم . بنابراین ، سریع زیارت کردم و برگشتم . مجددا آن دو خادم مرا به محل قبلی راهنمایی نمودند .

بنده فقط سکوت کرده بودم و می شنیدم و سخنی نمی گفتم . فقط در ذهنم مراحل زیارت معنوی ایشان در عالم باطن را با آنچه که در خارج اتفاق افتاده بود تطبیق می کردم از جمله : حال عجیب معنوی و بکاء شدید ، تمایل برای زیارت نزدیک ضریح ، نگاه های مستمر همراه با اشک به ضریح ، حضور آن دو نفر جوان بدون مقدمه و کمک نمودن تا انتهای کار ، معطل نکردن و سریع برگشتن که گواهی از قرائن و شواهدی می داد که در این آخرین زیارت در مشهد الرضا(علیه السلام)و آخرین حضور در حرم ، بنای بر یک پذیرایی خاص می باشد .

بعد از این جریان ، ایشان در اقامتگاه از من بسیار تشکر کردند و گفتند : « تا به حال چنین زیارتی نرفتهبودم » . در حالی که روی تخت نشسته بودند دیدم حالشان منقلب شد و چشم ها پر از اشک و دقیقاً همان گونه که در حرم نقل نموده بودند بدون کم و زیاد تکرار و گریه می نمودند .

پس از این سفر زیارتی در زمان حیات که چند ماهی بیش نبود ، مکرراً این مطلب را در مواقع خاص ، یادآوری کرده و بسیار منقلب می گشتند تا حدی که از شدت گریه بی حال می شدند .

ص: 86

استجابت دعا در حرم امام رضا(علیه السلام)

خادم الزوار ، آقای حاج محمد ارشدی نقل می کنند :

حدود شصت سال قبل ، قصد زیارت امام رضا(علیه السلام) کردم . به دلم افتاد قبل از حرکت به آقای سیّد عباس میرهدایتی شوهرخواهر جناب آقای ناجی که سال های متمادی است توفیق برگزاری روضه

در منزل خود در خیابان کمال را دارد سری بزنم . آقای میرهدایتی آن روز از این که منزل و مغازه شان در طرح خیابان ولی عصر(علیه السلام) افتاده بود و باید تخریب می شد ناراحت بود . لذا از بنده خواستند در این مورد سفارش مخصوصی به حضرت رضا(علیه السلام)بنمایم .بنده هر گاه به حرم مشرف می شدم با صدای بلند زیارت نامه می خواندم تا مردم هم استفاده کنند . اما یک روز دیدم حوصلى جمع را ندارم ؛ بنابراین ، در قسمت بالاسر جای دنجی پیدا کرده با حال توجه مشغول زیارت جامعه شدم . در همین هنگام ، در یک لحظه دیدم پرده ها کنار رفت و دیگر ضریحی در کار نبود . دیدم آب در حال جوشیدن است و حضرت رضا(علیه السلام) بر روی کرسی مرصع نشسته اند و به زوار نظر دارند و دیدم همین آقای میرهدایتی در آب قرار گرفته و به آن تبرک جسته است . همان دَم به یاد سفارشش افتادم و به حضرت عرض کردم : یابن رسول الله ! همین آقا بود که به من سفارش کرد مشکلش را حل بفرمایید . و ناگهان به حالت عادی برگشتم .

ص: 87

وقتی به اصفهان آمدم آقای میرهدایتی به دیدنم آمد و اتفاقاً این بار خوشحال بود و گفت : مهندسی پیشنهاد خوبی به من داد و بحمدالله مشکل منزل و مغازه حل شد . بنده آن روز چیزی به ایشان نگفتم اما چند روز بعد که ایشان را دیدم مکاشفه ای که در حرم شده بود را برایش نقل کردم که اشک از دیدگانش جاری شد و زبان به شکر خداوند گشود و از حضرت رضا(علیه السلام)و احسان ویژه اش تشکر نمود و بنده را دعا کرد .

18- فعالیت های مذهبی و اجتماعی

اشاره

همدم و همراه بودنِ با مردم در فعالیت های اجتماعی مذهبی و اجتماعی در موضوعات مختلف با هدف تعظیم شعائر مذهبی باعث ایجاد و رابطه های اثرگذار معنویبین ایشان و اطرافیان شده بود ، مردم نیز حقیقت حضور یک عالم مردمی دیندار و مقیّد را در بین خودشان احساس کرده و قدردان نیز بودند . در ذیل به گوشه ای از فعالیت های مذهبی و اجتماعی معظم له اشاره می نماییم :

الف ) اقامه عزا و تعظیم شعائر حسینی
اشاره

نمونه ای شاخص از اقامۀ عزای حسینی توسط معظم له را می توان برگزاری روضۀ سیدالشهدا(علیه السلام)در دهۀ اول محرم ، صبح ها را در منزل بیان نمود که به نکاتی در این زمینه اشاره می کینم :

1 : مبنای معظم له در برخورد با مجالس عزای حسینی

در سیرۀ عملیِ مرحوم حاج شیخ محمدباقر شریفی ، اقامى عزا برای حضرت سید الشهدا(علیه السلام)و تعظیم شعائر حسینی در رأس همى امور قرار داشت . مبنای ایشان در مورد اباعبدالله(علیه السلام) این بود که :

ص: 88

اولاً : باید با حضور قلب و توجه تام ، مستمع خوبی برای روضه های امام حسین(علیه السلام)باشیم و حق آنچه را می شنویم ادا کنیم و آداب شرکت در مجالس اهل بیت(علیهم السلام) را رعایت نماییم .

ثانیاً : برای امام حسین(علیه السلام)روضه بخوانیم و لازم نیست منبری یا مداح باشیم ؛ بلکه هر کسی می تواند برای خود یا خانواده اش چند جمله ذکر مصیبت نموده یا با گوش دادن روضه ، خود و دیگران را بگریاند .ثالثاً : در جهت برگزاری مجلس روضى حضرت اباعبدالله(علیه السلام) قدم برداریم و اگر می توانیم یک مجلس به مجالس روضه اضافه کرده ، دیگران را به روضه دعوت نماییم .

رابعاً : تعظیم عزاداران امام حسین(علیه السلام)و احترام به ایشان - در هر کسوت و لباسی که باشند - ضروری می باشد .

معظم له خود ، این چهار نکته را به طور دقیق و کامل عمل می نمودند آن هم با اعتقاد و اخلاص کم نظیر . ایشان از همۀ توان خود برای اقامۀ عزاداری استفاده می نمودند و برای خشنودی اهل بیت(علیهم السلام) خاصه حضرت زهرا(علیها السلام)با هر زحمتی بود تا زمان حیات ، مجلس روضى صبح های دهۀ اول محرم را سر پا نگه داشتند و الحمدلله پس از ایشان نیز ادامه دارد . در آخرین سالی که ایشان در قید حیات بودند در مورد اقامى عزاداری و گریه و احترام به شرکت کنندگان حال عجیبی داشتند و با سنوات قبل متفاوت بودند .

ص: 89

در دهى اول محرم برنامه این گونه بود که ایشان دو ساعت قبل از اذان صبح مشغول تهجد و شب زنده داری می شدند . سپس مقدّمات نماز جماعت و روضه را فراهم نموده و حتی گاهی بر حسب ضرورت ، خود نیز منبر رفته روضه می خواندند . سپس در مجلس می نشستند و شنوندى روضى اهل منبر و ذاکرین می شدند و تا پایان مجلس بسیارمی گریستند . معمولاً آن قدر گریه می کردند که آثار آن روی چهرى معظم له باقی می ماند . در داخل مجلس برای واردین قیام می کردند و احترام می گذاشتند بدون این که روی صندلی بنشینند و گاهی که ضعف بر ایشان غالب بود در گوشه ای عبا بر سر می کشیدند و بر ارباب مظلوم و شهیدشان می گریستند .

معظم له در حین استماع روضه به جایی توجه نداشته خود را محو روضه سید الشهدا(علیه السلام)می کردند و لذا نه با کسی حرف می زدند و نه چیزی میل می کردند . بارها در طول مجلس از ایشان خواهش می کردیم صبحانه میل کنند ولی ایشان استنکاف می کردند و مجلس که تمام می شد صبحانه میل می نمودند .

بدین ترتیب هر سال در دهى اول محرم در کمال بی ریایی و خلوص، بیرق امام حسین(علیه السلام)در منزل ایشان بر پا می شد و دوستان و آشنایان و همسایگان از این محفل پرفیض بهره مند می شدند .

ص: 90

حالات ایشان در دهى اول محرم چنین بود که کسی ایشان را در این ده روز خندان نمی دید(1) و حالت ظاهریبکاء همواره در چشمان قرمز و صورت ایشان مشهود بود .

پس از جا به جایی از منزل کنار مسجد امام موسی کاظم(علیه السلام)و اسکان در خیابان علامه مجلسی(قدس سره)کوچه شیشه گری ، روضه به منزل جدید منتقل شد و هنوز هم به لطف خدا این بیرق بر پا است .

2 : شفای بیماری به برکت برگزاری روضه حضرت سیدالشهدا (علیه السلام)

بیش از چهل سال قبل ، معظم له مدتی مبتلا به بیماری کلیوی می شوند و شدت درد و عوارض بیماری ، قوای ایشان را تحلیل می برد در حدی که قادر به حضور در مسجد نبودند . دهى اول محرم که می شود در همان اتاق کوچک خود ، با تنی چند از اهل مسجد ، مجلس روضى مختصری بر پا می کنند . از همان روز اول ، به لطف امام حسین(علیه السلام)حال ایشان رو به بهبودی نموده و به تدریج شفای کامل پیدا می کنند .

3 : اشکِ ریزان در عزای حسینی
اشاره

از دیگر ویژگی های پدر این بود که هیچ گاه روضى بدون اشک نمی خواند و در شنیدن روضه هم عادی برخورد نمی کرد و اشک از

ص: 91


1- . امام رضا(علیه السلام)فرمودند : « در دهه اول محرم پدرم خندان دیده نمی شد و هر چه به عاشورا نزدیکتر می شد ، حضرت بیشتر می گریستند » . و نیز فرمودند : « إِنَّ يَوْمَ الْحُسَيْنِ(علیه السلام) أقْرَحَ جُفُونَنَا ، وَأسْبَلَ دُمُوعَنَا ؛ روز شهادت امام حسین(علیه السلام) چشمانمان را زخمی کرد و اشک هایمان را جاری ساخت » . بحارالانوار ، ج 44 ، ص 247 .

چشمانشان جاری می شد ؛ لذابر روی منبر هنگام روضه خواندن برای عموم ، اول خودشان منقلب و گریان می شدند ، بعد دیگران . در مجالس خصوصی نیز همین طور بود حتی اگر یک مستمع داشتند آن مجلس به واقع ، مجلس روضى حقیقی و با حال و اشک بود و این موضوع در منزل بارها تکرار شده بود .

گاهی می فرمودند : چند روضه سفارش کرده اند می خواهم بخوانم . سپس والده به عنوان مستمع می نشستند و ایشان روضه می خواندند و هر دو آن چنان گریه می کردند که ما هم منقلب و گریان می شدیم . مُحبّ اهل بیت(علیهم السلام) جناب آقای حاج عباسعلی رضایت با ذکر خاطره هایی از منبرهای ایشان در حالی که اشک در چشمانشان حلقه زده بود بیان می کردند :

« بنده در طول سال و در مناسبت های مختلف پای منبرهای ایشان حال و هوای خاصی را مشاهده می کردم . نه تنها من ، بلکه عموم حاضرین متذکر این مطلب بودند که ذکر مصائب اهل بیت(علیهم السلام) توسط ایشان بر روی منبر از همان ابتدا همراه با اشک و سوز و گداز بود و دیگران نیز تحت تأثیر این خلوص ناشی از صفای باطنی ایشان قرار گرفته و نتیجه می گرفتند » .

مکاشفه برای یکی از مؤمنین در روضۀ مرحوم پدر

یکی از شرکت کنندگان پر و پا قرص روضه های منزل پدری ، پیرمردی مؤمن به نام « حاج شکر الله » بود که قریب 85 سال سن

ص: 92

داشت و با عصا و به سختی ترددمی کرد ، لکن همیشه در صف اول نماز در مجلس روضه حاضر و جزء اولین ها بود .

این مؤمن ، بسیار رقیق القلب و جزو گریه کنندگان بر حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) بود و در هنگام خواندن دعای عهد و زیارت عاشورا به شدت می گریست . یک روز در اتاق ، مرحوم پدرم و مرحوم حاج عبدالرسول شرکت العباسیّه ( همسایه دیوار به دیوار ) و ایشان و یکی دو نفر دیگر حضور داشتند و بنده در حال قرائت زیارت عاشورا بودم که دیدم اشک و سوز زیادی بر مجلس حاکم شده و این پیرمرد به شدت منقلب است در حدی که به حالت نیمه غش در آمده بود .

بنده پس از زیارت ، برای انجام امور مربوط به روضه بیرون آمدم و به تدارکات مشغول شدم و ایشان را ندیدم . تا این که خبردار شدم چندین مرتبه درب منزل آمده اند و با حال بکاء سراغ من را گرفته اند .

ظهر شخصاً درب منزلشان رفته علت را جویا شدم . درب که باز شد چشمم به صورت و چشم های قرمز و پراشکش افتاد . این پیرمرد نورانی ، قبل از سخن گفتن مرا بغل کرده و آن قدر اشک ریخت که من نیز منقلب شدم . سپس با هق هق به طوری که گریه امانش نمی داد ، گفت :

بعد از نماز صبح ، در هنگام زیارت یک لحظه متوجه شدم سید جلیل القدری جلوی پدر شما نشسته اند . با خودگفتم : عجب ! ایشان

ص: 93

روزهای قبل نبودند ، شاید امروز برای منبر دعوت شده اند . یک مرتبه حال عجیبی به من دست داد که نه می توانستم اشاره ای بکنم و نه سخنی بگویم و فقط گریه می کردم و البته کاملاً هوشیار بودم تا این که لحظاتی بعد ، دیگر ایشان را ندیدم و از اثر همان چند

لحظه زیارت آن سید بزرگوار ، تا الآن که حدود 8 ساعت است اشک چشمم بند نمی آید .

بنده با احترام پیشانی ایشان را بوسیدم و عرض کردم این موضوع را به پدر انتقال می دهم . وقتی به ایشان گفتم ، سیل اشک از دیدگان آن مرحوم جاری شد . این پیرمرد تا دو ماه پس از این ماجرا در این غم سوخت و در نهایت ، جان به جان آفرین تسلیم کرد و طی این دو ماه چند مرتبى دیگر ماجرا را بدون کم و کاست برایم نقل نمود . خداوند او را رحمت نموده سر سفرى اربابش امام حسین(علیه السلام)متنعم گرداند .

گاهی پرده برای بعضی کنار می رود و این صحنه ها دور از انتظار نیست ، چرا که اهل بیت علیهم السلام صاحب عزاهای اصلی این مجالس هستند و اگر سالیان سال مجلسی بی ریا و با خلوص برگزار شده باشد جای تعجب نیست که در آن حضور پیدا کنند و از عزاداران خویش دلجویی نمایند .

ص: 94

یادی از ذاکر با اخلاص ، مرحوم حاج غلامرضا غزالی

یکی از ذاکرین با اخلاص ، که در بیت معظم له روضه می خواندند ، شاعر و ذاکر دلسوخته و با اخلاص ، مرحوم حاج غلامرضا غزالی(رحمه الله) بودند که عمر با برکت خویش را در محضر اهل علم ، بالاخص مرحوم آیت الله حاج سیداحمد فقیه امامی(قدس سره)و دیگر علما و همچنین معظم له گذراندند و ارادت خاصی به مرحوم والد نشان می دادند .

روضه های ایشان در مکان های مختلف ، از جمله مسجد جامع ، مسجد سیّد و ... و نیز در دعای ابوحمزه ثمالی شب های ماه مبارک رمضان همراه با مرحوم حجت الاسلام حاج شیخ مهدی مظاهری برای همگان آشناست و جای خالی ایشان همانند دیگر شعرا و روضه خوان ها نمایان است .

پس از رحلت مرحوم والد ، با توجه به علاقه ای که بین ایشان و معظم له بود با اهداء یک عدد پرچم بزرگ گلدوزی شده که به نام مقدس حضرت زهرا(علیها السلام)متبرک و حاوی ذکر و یاد معظم له بود به

مجلس روضه حضرت زهرا(علیها السلام)که در فاطمیه اول در منزل پدر برگزار می شود محبت خویش را ابراز داشتند . روحیات معنوی ، اخلاص و حسن خلق مرحوم غزالی بسیار ستودنی بود . در حالحاضر بحمد الله اخوی ایشان ، جناب آقای حاج مهدی غزالی یاد و خاطرى آن مرحوم را زنده نگه داشته اند گرچه بارها از روی تواضع

ص: 95

خود را شاگرد ایشان معرفی کرده اند. ارتباط ایشان با مرحوم والد باعث شد مقدمات وصلت بین دو فامیل مهیا شود و مداح اهل بیت علیهم السلام آقای محمدعلی شریفی برادر این جانب داماد آقای حاج مهدی غزالی می باشند .

4 : توصیه پدرانه به فرزندان

مرحوم پدر بارها می فرمودند :

« فرزندانم ! عمری است که در عزای سیدالشهدا (علیه السلام)گریه کرده و مردم را گریانده ام و از زمانی هم خداوند توفیق خدمت به عزاداران حسینی را در منزل به من عطا فرموده است ، برکات خاص آن را در زندگی و خانواده ام مشاهده نموده ام . گرچه نذر برای روضۀ امام حسین(علیه السلام)و ادای آن بسیار مقدّس و اثرگذار است ، لکن من این روضۀ دهه اول محرم صبح ها در منزل را برای حاجتی نذر نکرده ام که با رسیدن به حاجتم آن را تعطیل نمایم ؛ بلکه به اکسیر اعظمی دست یافته ام که تا زنده ام آن را از دست نخواهم داد » .یکی از وصایای پدر این بود که در صورت توان تا ده سال(1) پس از ایشان ، این روضه توسط فرزندان ادامه یابد که به فضل و توفیق الهی تاکنون برپا بوده و هر سال باشکوه تر از سال قبل در حال برگزاری می باشد و قدمت آن حدود نیم قرن تا سال 1400 شمسی

ص: 96


1- . این جمله انسان را به یاد وصیت امام باقر(علیه السلام)می اندازد که فرمودند : « بعد از شهادتم ، ده سال در منا برای جدم امام حسین(علیه السلام)عزاداری برپا نمایید » .

می رسد . و امیدواریم نسل ایشان هیچ گاه این بیرق را بر زمین نگذارند تا در پرتو عنایات اهل بیت(علیهم السلام)و توسل به چراغ هدایت و کشتی نجات ، از آفات و خطرات آخرالزمان در امان بمانند .

5 : توصیه به روضه های هفتگی

یکی از سنّت هایی که از قدیم در بین مردم رواج دارد و بسیار گره گشا می باشد روضه های خانگیِ هفتگی یا ماهیانه است که در یک روز مشخص از ماه یا از هفته ، واعظ یا ذاکری دعوت می شود و برای اهل منزل ، منبر و روضه برگزار می گردد . این کار هم باعث

برکت منزل و دفع بلایاست و هم در تربیت دینی فرزندان تاثیر بسزایی دارد . سنت دیگر این است که کسی از روضه خوانی خواهش می کند به نیابت از او در مجلس عمومی یا خصوصی روضه ای بخواند .

معظم له همیشه سفارش به روضه های هفتگی و توسلاتی از این دست می نمودند و اثرات این گونه توسلات را برای مردم بازگو می کردند . برای ایشان تعداد مستمعین هرگز موضوعیت نداشت و هیچ گاه روضه ای برای ایشان تکراری نبود .

ب ) اقامۀ نماز جماعت

اهتمام و توجه تام مرحوم پدر به اقامى نماز و بر پا داشتن این فریضه در مسجد ، از ویژگی های بارز ایشان بود . به راستی که بیش از نیم قرن اقامى نماز در مساجدمختلف آن هم با دقت زیاد و تعهد تام ، کاری بس طاقت فرساست که جز به توفیق الهی حاصل نمی شود .

ص: 97

معظم له از سال 1350 به مدت بیست سال امام جماعتِ مسجد امام موسی کاظم(علیه السلام)( واقع در خیابان کمال ) به صورت سه وقت بودند .

ویژگی خاص ایشان در این مسیر این بود که این فعالیت را بدون هیچ توقع و چشم داشتی انجام می دادند و بلکه به عنوان یک روحانی ، وظیفى خود می دانستند . شدت علاقى ایشان به برپایی نماز به حدی بود که گاهی در یک نوبت در دو جا اقامى جماعت داشتند تا مؤمنین و مؤمنات از فیض جماعت و برکات مسجد محروم نگردند و اغلب هم این مسیرها را پیاده طی می کردند .

پس از رحلت حجت الاسلام سیّدمحمّدعلامه فانی(قدس سره)که در مسجد رضوی ( واقع در خیابان صغیر ) امام جماعت بودند ، با دعوت نمازگزاران ، مرحوم پدر ، ابتدا در یک نوبت و سپس سه نوبت اقامى نماز در این مسجد را بر عهده گرفتند و مسجد امام موسی کاظم (علیه السلام)را به جناب مستطاب حجت الاسلام آقای حاج سیدمهدی بکایی ( زیدعزه ) سپردند و خود تا سال 1383 تا زمانی که توان جسمی شان اجازه می داد در مسجد رضویخدمتگزار مذهب و مشغول ارشاد مؤمنین بودند . بعدها در محراب همین مکان مقدّس ، بر پیکر مطهّر ایشان در روز شهادت حضرت زهرا(علیها السلام)سیزدهم جمادی الاولی ( سی ام خرداد 1384 ) نماز میّت ، توسط مرحوم آیت الله آقای حاج سیّدحسن فقیه امامی (قدس سره) اقامه گردید .

ص: 98

ج ) تعمیر مسجد امام موسی کاظم(علیه السلام)

« إِنَّما يَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَی الزَّكاةَ وَ لَمْ يَخْشَ إِلاَّ اللَّهَ فَعَسی أولئِكَ أنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدين ؛ آباد كردن مساجد خدا فقط در صلاحيت كسانی است كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده و نماز را بر پا داشته و زكات پرداخته و جز از خدا نترسيده اند ؛ پس اميد است كه اينان از راه يافتگان باشند » . (1)

حدود 45 سال قبل که مرحوم حجت الاسلام ، حاج شیخ محمدباقر شریفی در مسجد امام موسی کاظم(علیه السلام)سه وقت اقامه نماز داشتند ، این مسجد قدیمی در حال تخریب بود و خصوصاً نم ، کف و دیوارهای آن راگرفته بود و تجدید بنا نیز از قدرت نمازگزاران خارج بود . لذا ایشان با کمک نمازگزاران و اهالی محل ، اقدام به تعمیر این مسجد نموده و از تخریب آن جلوگیری کردند . پس از این تعمیر ، بیش از بیست سال مسجد سر پا بود تا زمانی که حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سیّد مهدی بکائی دامت برکاته و اهالی محل و نمازگزاران اقدام به تجدید بنای آن نمودند .

ص: 99


1- . توبه / 18 .

پیامبر(صلی الله علیه و آله)فرمود : « کسی که مسجدی را بنا کند هر چند به اندازى لانى مرغی باشد ، خداوند خانه ای در بهشت برای او خواهد ساخت » .(1)

د) اقامۀ مجالس دعا
اشاره

مرحوم علامه امینی(قدس سره) می فرمایند : اهل بیت سه مدرسه باز کرده اند : 1: مدرسه حدیث ، 2- مدرسه دعا ، 3- مدرسه زیارت .

مدرسه حدیث : مخاطبین مدرسه حدیث مردم بوده و محتوای آن معارف و احکام است .

مدرسه دعا : مخاطب مدرسه دعا خدا می باشد و محتوای آن ، طلب و درخواست از خداوند است . در مدرسه دعا ،اهل بیت علیهم السلام به ما می آموزند اسماءِ الهی چیست ؟ ادب دعاء چیست ؟ چه چیزهایی از خدا خواستنی است ؟

مدرسه زیارت : مخاطب مدرسه زیارت خود ائمه (علیهم السلام)هستند .

محتوا و پیام عمدۀ آن ، اشاره به شئون و مناصب امام است هرچه در زیارات ژرف اندیشی داشته باشیم معرفت ما نسبت به امام بالاتر می رود .

زیارات مأثوره و غیر ماثوره ، مطلقه و مقیده به ما رسیده است که در کنار مزار نورانی اهل بیت(علیهم السلام)خواندن این زیارات به خاطر ازدیاد معرفت امام است که خوانده می شود .

ص: 100


1- . « مَنْ بَنَى لِلَّهِ مَسْجِداً وَ لَوْ كَمَفْحَصِ قَطَاةٍ بَنَى اللَّهُ تَعَالَى لَهُ بَيْتاً فِي الْجَنَّةِ. » المحاسن ، ج 1، ص 55 ؛ من لا یحضره الفقیه ، ج 1 ، ص 235 .

معظم له همچون دیگر دانش آموختگان این مدرسۀ بزرگ الهی ، در جهت اقامۀ مدرسۀ دعا ، همانند مدرسۀ حدیث و زیارت ، با برگزاری مجالس دعا ، پیروی خویش را از سنّت اهل بیت (علیهم السلام) به اثبات رساندند .

در ذیل به بعضی از این گونه مجالس اشاره می کنیم :

1 : دعای ندبه صبح های جمعه

در سال هایی که پیروان بهائیت و وهابیت سعی داشتند عقاید باطل خود را در بین شیعیان گسترش دهند ، علما و مبلغین و مدافعین مرزهای اعتقادی تشیّع ، اقدام به احیاءجلسات دعای ندبه(1) در مساجد و ساخت مهدیّه ها در شهرهای مختلف نمودند تا اقدامات فرقه های ضاله را خنثی نمایند .

دعای ندبه از ادعیۀ مأثوره ای است که مضامین آن اعتقادات تشیّع را در بردارد و توسط امام صادق(علیه السلام)روح غدیری زیستن و منتظر امام زمان(علیه السلام)بودن را تعلیم می دهد ؛ لذا انتخاب این دعا برای قرائت همگانی با حضور مؤمنین و مؤمنات همراه با سخنرانی یک مبلّغ در جهت تقویت روح امید و انتظار ، نقش بسزایی داشته و می توان از آن

ص: 101


1- . بزرگان و دلسوخته های زیادی در سراسر کشور اقدام به این امر نمودند ، از جمله خطیب دسوختۀ حضرت بقیت الله الاعظم(علیه السلام)مرحوم آقای حاج شیخ احمدکافی خراسانی (رحمه الله)که تا به امروز ، سوز و گداز او در فراق امام زمان(علیه السلام)در نوارهای صوتی که از ایشان به یادگار مانده ، مشهود است ، و مهدیه هایی که آن بزرگمرد در تهران و دیگر شهرها تأسیس و یا تقویت نموده مرکز توجه به حضرت مهدی(علیه السلام)می باشد .

به عنوان طرح عالمانۀ مرزبانان تشیّع در مقابل هجوم اعتقادی دشمنان قلمداد کرد .

در همین زمان مرحوم حاج شیخ محمدباقر شریفی(قدس سره) در مسجد امام موسی کاظم(علیه السلام)( سه راه صغیر ابتدای خیابان کمال ) صبح های جمعه جلسى دعای ندبه را با حضور عموم مردم برگزارمی نمود . ایشان در این جلسه خود منبر می رفت و با ذکر معارف مهدوی و دعا و توسل به امام حیّ ، کام تشنگان و منتظران را سیراب نموده روح امید و انتظار سبز را در دل ایشان زنده می کرد . در این محفل ، ذاکرین اهل بیت(علیهم السلام)از جمله حاج آقا محمّد ارشدی و مرحوم حاج حسین کلانی مردم را مستفیض می نمودند .

2 : دعای سِمات عصرهای جمعه

روز جمعه ، روز ضیافت خاص امام زمان - روحی فداه - می باشد همان گونه که در زیارت حضرتش در روز جمعه می خوانیم : « فَأضِفْنِي وَ أجِرْنِي صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكَ ... ؛ پس مرا پذيرایی کن و پناه ده ».(1)

لذا منتظران امام زمان(علیه السلام)از هر لحظۀ این روز برای توسل و دعا برای آن حضرت غافل نبوده و ساعت آخر این روز را برای توجه به آن بزرگوار اختصاص می دهند ؛ زیرا غروب جمعه دلگیر است و از این که این جمعه روز ظهور باشد کم کم امیدها قطع می گردد و در این

ص: 102


1- . جمال الاسبوع ، ص 38 ؛ بحار الانوار ، ج 99 ، ص 212 .

لحظات ، قلب ولیّ خدا ، امام زمان - روحی فداه - می گیرد و به واسطۀ آن دل محبین حضرت نیز می گیرد . و این موضوع بهترین بهانه است برای منتظران امام زمان - روحی فداه - که در ساعات پایانی روز جمعه درِ خانۀ خدا رفته و در زمانی که وعدۀ استجابت(1) از طرف خداوند داده شده، با خواندن ادعیه های مأثوره خصوصاً دعای سِمات - که بر آن تأکید(2) شده - دل های خویش را متوجه قلب عالم امکان نموده و از خداوند متعال ، سلامتی و ظهور آن حضرت را طلب نمایند .

ص: 103


1- . عَنْ فَاطِمَةَ بِنْتِ النَّبِيّ(علیهما السلام)قَالَتْ سَمِعْتُ النَّبِيَّ(صلی الله علیه و آله)إِنَّ فِي الْجُمُعَةِ لَسَاعَةً لَا يُرَاقِبُهَا رَجُلٌ مُسْلِمٌ يَسْأَلُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهَا خَيْراً إِلَّا أَعْطَاهُ إِيَّاهُ قَالَتْ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَيُّ سَاعَةٍ هِيَ قَالَ إِذَا تَدَلَّة نِصْفُ عَيْنِ الشَّمْسِ لِلْغُرُوبِ قَالَ وَ كَانَتْ فَاطِمَةُ علیها السلام تَقُولُ لِغُلَامِهَا اصْعَدْ عَلَی الضراب (الظِّرَابِ) فَإِذَا رَأَيْتَ نِصْفَ عَيْنِ الشَّمْسِ قَدْ تَدَلَّی لِلْغُرُوبِ فَأَعْلِمْنِي حَتّی أَدْعُوَ. معاني الأخبار، ص400- 399. از حضرت فاطمه علیها السلام روايت شده كه از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنيدم مي فرمود : همانا در ( روز ) جمعه ساعتی است كه مرد مسلمان هر امر خيری از خدای با عزت و جلال تقاضا كند به او عطا فرمايد . فرمود : عرض كردم : ای رسول خدا ! آن ساعت ، کدام است ؟ فرمود : هنگامی كه نصف قرص خورشيد از افق غروب كند و نصف ديگر آن فوق افق باشد ( يعنی مُشرِف به غروب شود ) پس حضرت فاطمه3به غلامش می فرمود : بر پشته ها و بلندي ها بالا رو ، چون ديدی نصف قرص خورشيد از افق غروب كرده به من اعلام كن تا دعا كنم .
2- . ابتدای دعای سمات در مفاتیح الجنان.

جناب آقای حاج محمّد ارشدی با سابقى بیش از پنجاه سال آشنایی با مرحوم پدرم در مورد اقامه مجلس توسل و دعای سمات بیان می کند :

« در حدود سال 1340 ه.ش عصرها از حدود سه بعد از ظهر در منزل مرحوم حاج رحیم شاهی که از خدمتگزاران با اخلاص اهل بیت علیهم السلام بود ، با حضور علما از جمله آیت الله حاج آقا ضیاء علامه(قدس سره) ، آیت الله شیخ محمدباقرکرمانی(قدس سره) ، آیت الله حاج سید احمد امامی(قدس سره) ، مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ عنایت الله نجفی(قدس سره) ، حجت الاسلام حاج شیخ محمدباقر شریفی(قدس سره) و دیگر علما و حضور مداحان از جمله مرحوم حاج حسین پنجه پور ، مرحوم حاج عباس تولّا ، مرحوم حاج حسین کلانی ، و عموم مردم مجلسی برگزار می گردید . از عصر ، علما و خطبا منبر می رفتند و غروب آفتاب هم دعای سِمات خوانده می شد . سپس حجت الاسلام شریفی نماز را اقامه نموده و منبر می رفتند و این رویه تا قبل از حکومت نظامی در سال 1357 ادامه داشت و پس از آن مدتی وقفه افتاد » .

در ضمن ، جناب آقای حاج حسن شاهی ، خواهرزادى مرحوم حاج رحیم شاهی مطابق همین مطلب را به یاد داشته و بیان می نمودند .در سال 1380 به همت مرحوم پدرم و تلاش اخوان ثقفی نیا ، جلسى عصرهای جمعه ، طبق روال قبل مجددا شکل گرفت و تا کنون ادامه دارد . در پایان این مجلس ، در هنگام غروب ، مؤمنین و مؤمناتی که بر مصائب اهل بیت : اشک ریخته اند ، چهل مرتبه

ص: 104

ذکر شریف « اللَّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِيِّكَ الْفَرَج » را به صورت ایستاده و با سوز و گداز و حالت التجا بر زبان جاری می کنند و از خدا فرج امام عصر(علیه السلام)را طلب می نمایند . سپس نماز جماعت اقامه می شود و بعد از آن برنامه سخنرانی بر اساس کتاب مکیال المکارم(1) برگزار می گردد .

ص: 105


1- . نویسنده کتاب مکیال المکارم ، مرحوم آیت الله آقا سید محمدتقی موسوی اصفهانی (1301ق - 1348ق) ، مشهور به فقیه احمدآبادی است . وی نزد پدرش مرحوم آقا سید عبدالرزاق موسوی و میرزا بدیع درب امامی ، و آقا شیخ محمد کاشانی مشهور به آخوند کاشی ، و آخوند ملاعبدالکریم گزی و سید ابوالقاسم دهکردی شاگردی کرد و از مرحوم گزی اجازه روایت و از مرحوم آیت الله دهکردی اجازه اجتهاد دریافت کرد. (مکیال المکارم، مقدمه ، از مرحوم آقا سید محمدعلی روضاتی، ص39.) از او آثار و اشعاری بر جای مانده است. تخلص وی «تقی» یا «شرعی زاده» بود و اشعاری درباره امام زمان سروده است. (مکیال المکارم، ج1، مقدمه موحوم آیت الله موحد ابطحی) مؤلف، این کتاب را با هدف شکر نعمت وجود حضرت مهدی(علیه السلام) نوشته است. (درسنامه مهدویت، ج2، ص258.) او در مقدمه، انگیزه خود را از تألیف کتاب، دستور امام زمان(علیه السلام)برای نگارش آن بیان می کند. وی همچنین در مقدمه ، از دیدار خود با امام زمان(علیه السلام)در عالم رؤیا و دستور آن حضرت برای نوشتن کتاب سخن گفته است. نویسنده بیان می نماید که نام کتاب را آن حضرت انتخاب نموده اند. وی می گوید: «او را در خواب دیدم که با بیانی روح انگیز فرمود: این کتاب را بنویس و عربی هم بنویس و نام آن را بگذار: مکیال المکارم فی فوائد الدعا للقائم» (مکیال المکارم، مقدمه، ص4.) با این حال، نویسنده، مدتی موفق به نگارش کتاب نشد تا این که در سال 1330ق برای انجام مناسک حج به مکه رفت و در همان سال در آنجا وبای شدیدی فراگیر شد و برخی از حاجیان را از پای در آورد. ایشان نذر کرد اگر سالم به وطن خود بازگردد، کتابی تألیف کند و هنگامی که به وطن بازگشت نگارش آن را آغاز نمود . (مکیال المکارم، مقدمه، ص4.)

فصل سوم: غروب

اشاره

ص: 106

رؤیای صادقانه در آخرین شب حیات

اضطراب و نگرانی در شب شهادت حضرت زهرا (علیها السلام)در بیت معظم له گرچه با ذکر توسل و دعا ، امیدوارانه کنترل می گشت ، اما انگار در این شب فریاد جدایی و فراق از پدری دلسوز و مهربان شنیده می شد . با خود روزی را همراه با مصیبت در مصیبت رقم می زد .

پس از گذشت آخرین شب خدمت و در محضر پدر ، صبح هنگام که قصد خروج از منزل پدر را داشتم اضطراب بیش از حدّ خانواده ام بنده را نگران نمود موضوع را جویا شدم ایشان(1) بیان کردند هنگام سحر در عالم رؤیا پدر را در حالی که قصد خروج از منزل را داشتند دیدم . رو به من کرده و فرمودند : « باید به خانه ام برگردم ، عروسم حلالم کن » .

امروز هم که از قول خانواده ام پس از گذشت چندین سال مطلب را برای ثبت خاطرات جویا شدم ایشان اظهار داشتند از بس بنده به پدر شوهرم محبت داشتم و این محبت دو طرفه بود خصوصی با من خداحافظی و وداع نمودند .آری ، از این رؤیای صادقانه چند ساعتی بیش نگذشت . پس از اذان ظهر روز سیزده جمادی الاول مصادف با شهادت حضرت زهرا(علیها السلام) معظم له به دیدار ابدی خویش شتافتند .

ص: 107


1- . صبیۀ مرحوم خادم الحسین حاج مصطفی ثقفی نیا . آن مرحوم سالیان سال اقدام به اقامۀ روضۀ دهۀ فاطمیه صبح ها داشتند و الآن هم این دهۀ روضه توسط همسر و فرزندان ایشان در حال برگزاری می باشد .

ارتحال معظم له در روز شهادت حضرت زهرا(علیها السلام)

پاداش ارتباط معنوی قوی با حضرت صدیقى طاهره(علیها السلام)و ارادت قلبی و عملی به مقام شامخ آن بانو ، و سال ها خدمت خالصانه به آستان مقدس فرزندان طاهرینش به خصوص حضرت سید الشهدا(علیه السلام) و حضرت صاحب الامر(علیه السلام) آن هم در لباس روحانیت ، و برگزاری حدود 40 سال مجلس عزا برای ارباب شهیدش و پاسخ به ندای « یا زهرا ، روضه خوان حسینت را دریاب !» ، رحلت معظم له در سال روز شهادت مظلومانى حضرت فاطمه(علیها السلام) ( به روایت 75 روز ) بود و در روز 13 جمادی الاولی 1426 قمری در حالی که سیاهی های روضه نصب بود، روح بلند و ملکوتی روضه خوان امام حسین(علیه السلام)، سر سفرۀ با عظمت صدیقى اطهر(علیها السلام) در جوار رحمت الهی متنعم گردید .

غسل در تاریکی

عاشق اگر رنگ معشوق نگیرد عاشق نیست . همه می دانیم که غسل و کفن زهرای مظلومه(علیها السلام)طبق وصیت خودشان در تاریکی شب صورت گرفت . غسل و کفن مرحوم حاج شیخ محمدباقر شریفی که یک عمر سنگ بانوی دو عالم را به سینه زده بود در شب شام غریبان در محل امام زاده مختار(1)(علیه السلام) به صورت اتفاقی

ص: 108


1- . سید مرتضی علم الهدی در کتاب کنزالانساب ، صفحه 100 گفته : امامزاده مختار بن عبدالله بن جعفر بن علی بن موسی الرضا(علیه السلام) زمانی که به اصفهان آمد آن بزرگوار را به شهادت رساندند . معتمدین ، مطلعین و افراد سرشناسِ این سامان، کرامات ارزنده اي از این بزرگوار مشاهده نموده و یا از دیگران شنیده اند كه مجال بيان آنها نيست . حقیر شیخ علی فلسفی ( لطفی زاده ) درکتاب بیست هزار زیارتگاه جهان ، جلد سوم ، صفحه 288 آورده ام که : امام زاده مختارکه نسب شریفش با واسطه به حضرت رضا(علیه السلام) می رسد در چنگان اصفهان ( شمال شهرخوراسگان قریه چنگان ) دفن گردیده است .

در تاریکی انجام شد .

جریان از این قرار بود که آن گاه که پیکر نورانی به محل مخصوص غسل منتقل شد و بنده مشغول زیارت عاشورا و روضى حضرت زهرا(علیها السلام) شدم و غسال بنا داشت لباس را خارج کند ، تنها لامپ آنجا به طور ناگهانی سوخت . و تا تعویض لامپ صورت بگیرد با نورچراغ قوه یک گوشی تلفن همراه تغسیل و تکفین انجام شد که به صورت عجیبی تداعی کنندى غربت و مظلومیت امیرالمؤمنین(علیه السلام)و زهرای مرضیه(علیها السلام) بود .

مراسم نماز بر پیکر معظم له

پیکر نورانی روضه خوان اباعبدالله الحسین(علیه السلام)بر روی دستان گریه کنان در محل محراب مسجد رضوی ، جایی که ایشان حدود بیست سال ، سه نوبت نماز جماعت اقامه می نمود قرار گرفت . نماز ایشان با امامت مرحوم آیت الله آقای حاج سید حسن فقیه امامی(قدس سره) و جمعیت نمازگزار که اشک در دیدگانشان نقش بسته بود با حال و هوای

ص: 109

خاصی اقامه گردید . سپس با ندای « یا زهرا ! » و « یا حسین ! » برای انتقال به امام زاده ابوالعباس(علیه السلام)بر روی دستان مؤمنین قرار گرفت .

دفن در امامزاده ابوالعباس(علیه السلام)خوراسگان

پیکر معظم له وارد حرم امامزاده ابوالعباس(علیه السلام)شد و پس از ذکر توسل و خواندن روضه در جوار این امامزادى واجب التعظیم ، در صحن امامزاده و در کنار دیوار در جایی که بر روی کاشی کاری آن نام مقدس علی(علیه السلام)نقش بسته بود ، دفن گردید . قرائت زیارت عاشورا و توسلات و اقرار از عموم مؤمنین ومؤمنات در مورد خوبی های این بزرگمرد ، لحظى دفن را تبدیل به مجلس روضه نموده بود که گواه بر « تولی » بود . آنگاه لحظى ورود پیکر در قبر ، برائت از دشمنان ، با همّت مداح اهل بیت علیهم السلام حاج آقا مهدی غزالی شروع گردید که گواه « تبرّی » بود . و این خود ، ثمرى یک عمر تولی و تبرّی ایشان در طول زندگی بود .

اخوی این جانب آقای محمدعلی شریفی که از مداحان اهل بیت علیهم السلام می باشند یک روز پس از خاکسپاری معظم له گفتند : دیشب پدر را در عالم رؤیا دیدم که پیغامی دادند و فرمودند : « از همۀ خدمات شما تشکر می کنم . همۀ ادعیه و زیارات جای خود ، اما این اظهار برائت و لعن بر دشمنان اهل بیت علیهم السلام به نحو عجیبی باعث نجات من شد » .

ص: 110

مراسم ختم و فاتحه

مسجد رضوی در روز ختم ایشان مملو از جمعیتی بود که عمری پای منبر وعظ و خطابى ایشان و روضه های آن بزرگمرد نشسته بودند . در این مجلس ، جناب حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ حسن یوسفی ( زیدعزه ) قبول زحمت نموده به ایراد سخن پرداختند . سپس با ذکر توسل و روضى حضرت اباعبدالله(علیه السلام) مجلس ختم تبدیل به یک روضى تمام عیار شد . روحشان شاد و راهشان پر رهرو .

نوشته روی سنگ قبر معظم له

اشعار ذیل با توجه به حقیقت حال و هوای معظم له در طول زندگی توسط شاعر و مداح اهل بیت(علیهم السلام)، آقای حاج مرشد علی طریقت ( که از همسایگان و ارادتمندان به مرحوم پدر بود ) سروده شد و سپس جهت نوشته شدن بر روی سنگ قبر منتخب گردید :

صرف شد ایام عمرم در ره شرع مبین

بوده ام خدمتگزار و روضه خوان شاه دین

مفتخر هستم که مهرش بوده اندر سینه ام

از اوان کودکی تا لحظه های آخرین

ریزه خوار خوان احسانش بُدَم دارم امید

شافعم گردد ز راه لطف، روز واپسین

ص: 111

خاتمه

یکی از دغدغه های مرحوم پدر ، تربیت فرزندانی بود که مروّج دین باشند و این دعایی بود که دائم بر لب زمزمه می کرد . آرزوی قلبی ایشان استمرار طلبگی در نسلشان بود ؛ یعنی کسی که لباس روحانیت پوشیده و در خدمت دین و هدایت جامعه قرار گرفته کسوت پرافتخار روضه خوانی امام حسین(علیه السلام) را در نسل ایشان حفظ نماید .

از برکت اخلاص پدر و دعاها و توسلات خاضعانه معظم له ، یکی از فرزندان ایشان یعنی آقای محمدعلیشریفی توفیق مداحی و روضه خوانی اهل بیت(علیهم السلام) را در کنار شغل آزاد خویش دارد و خداوند به این جانب محمدرضا شریفی ، توفیق قرار گرفتن در لباس مروّجین مکتب تشیع و خدمت به آستان مقدّس امیرالمؤمنین(علیه السلام) را عطا نموده است .

یک سال آخر که پدر قادر به خروج از منزل نبود ، بنده هر شب جمعه برای ایشان حدیث کساء و روضه می خواندم و ایشان به شدت گریه می کردند . سپس علی رغم ممانعت معظم له ، صورت خود را به کف پای ایشان می گذاشتم و ایشان با همان حال معنوی مرتب می فرمود : « خدا تو را مروج دین قرار دهد » .

البته این دعایی بود که از سالیان پیش بعد از خواندن زیارت عاشورا و پس از روضه ها و هنگام برگشت از مسجد رضوی در بین الطلوعین و جاهای دیگر از ایشان می شنیدم در حالی که بنده هیچ

ص: 112

تصمیمی به طلبگی نداشتم بلکه در ذهنم این بود که دبیرستان را در رشته ریاضی فیزیک تمام کنم و به دانشگاه بروم و همین طور هم شد و بالاخره در رشته مهندسی عمران فارغ التحصیل شدم در حالی که دعاهای پدر همچنان شنیده می شد و بنده فکر می کردم این دعاها صرفاً برای تشویق فرزند برای کسب علوم دینی است ، غافل از این که این دعاها به مرور داشت کار خودش را می کرد .اولین نشانه های استجابت دعای پدر در بین سال های 75 تا 77 زمانی که بنده در حال گذران خدمت سربازی در استان سیستان و بلوچستان در شهر زاهدان بودم آشکار شد . آنجا به کمک بسیج منطقه زاهدان موفق به تشکیل کانون فرهنگی شدم . خدمت به مردم خصوصاً سربازان و طرح مباحث اعتقادی و ایجاد برنامه های متنوع فرهنگی در پادگان و سوق دادن دل ها به سوی حضرت ولی عصر - روحی فداه - گام های نخست ترویج شریعت نبوی و علوی گشت ؛ زیرا آموختۀ خویش در محضر پدر را در آن منطقه به کار گرفتم .

پس از اتمام دورۀ خدمت ، دو سالی با ورود به شرکت مهندسی فدک با چند نفر از دوستان مهندس مشغول کار شدم. در این مدت ، قبل از تشکیل خانواده ، در « مجموعه ثقلین حسینیه بنی فاطمه (علیها السلام)» اصفهان در منزل مرحوم حاج عباس میرباقری(قدس سره)مشغول به تدریس معارف امام زمان - روحی فداه - و شرح زیارت آل یس شدم و بعد از ظهرها نیز به توصیه مرحوم والد در مدرسى علمیّه امام سجاد (علیه السلام)

ص: 113

واقع در جوار امامزاده اسماعیل(علیه السلام)شروع به تحصیل علوم دینی به صورت غیررسمی نمودم در حالی که صبح ها مشغول اداره پروژه های ساختمانی بودم و از سوی دیگر علاقى شدیدی به تألیف ، منبر و تدریس داشتم .با ورود به حوزه و استفاده از محضر معظم له به گونه ای شاهد استجابت دعای والد محترم بودم اما باور تحقق کامل این دعا که « خدا تو را مروّج و ذاکر اهل بیت علیهم السلام قرار دهد » برایم سخت بود . تا این که یک روز صبح هنگام بین الطلوعین در حالی که گریه می کردند فرمودند : بنشین با شما کاری دارم . نشستم و در حالی که متعجّب از این صحنه بودم عرض کردم : در خدمتم بفرمایید ؟

فرمودند : دیشب خواب دیدم در جلسه ای اهل بیت علیهم السلام حضور داشتند و یکی از آن بزرگواران تابلویی بسیار زیبا و نورانی را که دعای سلامتی و فرج امام زمان - روحی فداه - بر روی آن نقش بسته بود به من دادند . لحظه ای در حالی که گریه می کردم تأمل کرده و اطرافم را نگاه کردم . شما را دیدم و تابلو را تحویل شما دادم » .

لحظه و خاطره ای بسیار نورانی همراه با معنویت و اشک بود ، مدتی کوتاه نگذشت که این خواب تعبیر شد و خداوند متعال توفیق اقامى جلسۀ دعا برای فرج را در اولین سال ازدواج عنایت فرمود و

ص: 114

تشکیل « محفل انس با امام زمان روحی فداه »(1) عصرهای جمعه ، و قرائتدعای سِمات و ذکر چهل مرتبه « اللَّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِيِّكَ الْفَرَج » نصیبم گردید .

توفیق اقامۀ مجلس دعا برای حضرت ولی عصر روحی فداه عصرهای جمعه و بیان فوائد دعا از کتاب « مکیال المکارم » و دعوت از دلسوختگان آن حضرت برای دعا ، باعث توفیقی جدید گشت و از سال 1381 با برگزاری جشن های غدیر به صورت دهه ای در مسجد جامع آقانور اصفهان و سخنرانی خطبای گرانقدر و ارجمند ، خطیب توانا حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ حسن یوسفی ( زیدعزه ) و نیز حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ حسین یوسفی ( زیدعزه ) و حضور با شور مؤمنین ، تحوّل خوبی در برنامه های غدیر در اصفهان و شهرهای دیگر آغاز گردید .

با رحلت معظم له در سال 1384 شمسی ، یکی از علمای اصفهان به بنده زنگ زدند و فرمودند : مرحوم والد شما در عالم رؤیا فرمودند : « محمدرضا را برای ادامه تحصیل عازم قم نمایید » . این

ص: 115


1- . بحمدلله این جلسه تا الآن که مشغول به نگارش این کتاب هستم با همّت اخوان ثقفی نیا که فرزندان مرحوم خادم الحسین حاج مصطفی ثقفی نیا هستند ، ادامه دارد . لازم به ذکر است برادرهای خانم این جانب هستند و پدر بزرگوارشان از مردان خالص و خدمتگزار به حضرت زهرا علیها السلام و اهل بیت علیهم السلام بودند که دهۀ فاطمیه صبح ها برای حضرت زهرا علیها السلام اقامه عزا می نمودند و اخلاص ایشان باعث این چنین توفیقی برای خدمتگزاری فرزندانشان به جلسۀ دعا برای امام زمان - روحی فداه - گردید .

پیام ، تیر خلاص در استجابت دعای معظم له بود و یکباره تحول عجیبی در بنده ایجاد نموده مقدمات ادامه تحصیل در حوزه علمیّه قم در مدرسه رسول اعظم(صلی الله علیه و آله)را فراهم نمود .

جدایی از برنامه و پروژه های ساختمانی و تحویل آنها به شخصی امین ، از جمله اموری بود که به لطف حضرت بقیه الله الاعظم - روحی فداه - به خوبی انجام گرفت و بنده را حجره نشین در محضر کریمۀ اهل بیت علیهم السلام ، حضرت فاطمه معصومه(علیها السلام)نمود . پس از مدتی در عالم رؤیا مرحوم والد دستی بر روی سینه من گذاشتند و فرمودند : « الآن باید ملبّس شوی » لذا در قم به دست یکی از مراجع معظم تقلید ، ملبّس گردیدم و اجابت کامل دعا را در کمال ناباوری دیدم .

سپس برای مدتی در حوزه علمیّه ذوالفقار اصفهان در محضر اساتید همچون حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سیّد مهدی فقیه امامی زید عزه و حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سیّد حسین فقیه امامی زیدعزه ، حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سیّد احمد بهشتی زیدعزه ، حجت الاسلام و المسلمین حاج آقای شیخ حسن صادقی زیدعزه ، حجت الاسلام و المسلمین آقای شیخ مسعود براری زیدعزه ، حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سیّد مهدی بکائی زیدعزه ، مرحوم حجت الاسلام و المسلمین شیخ عطاء الله طیّبی و جناب شیخ عباس منتظرالقائم زید عزه دروس سطح را گذراندم .

ص: 116

با لطف و محبت مرحوم حضرت آیت الله حاج سید حسن فقیه امامی (قدس سره)و توصیۀ آیت الله حاج سیّد حجت موحّدابطحی دامت برکاته مجدداً مشرف به قم شده و در مسجد اعظم درس خارج فقه آیت الله العظمی آقای حاج شیخ حسین وحید خراسانی دامت برکاته و همزمان در مدرسۀ علمیّۀ مرحوم آیت الله العظمی آقای گلپایگانی (قدس سره) درس خارج فقه حضرت آیت الله آقای حاج سیّدعلی میلانی دامت برکاته و خارج فقه و رجال حضرت آیت الله آقای حاج سیّدعلی صدر دامت برکاته شرکت نمودم .

با تأکید و توصیۀ مرحوم حضرت آیت الله حاج سیّد حسن فقیه امامی(قدس سره)این جانب مأمور به تأسیس مؤسسۀ فرهنگی هنری غدیرستان کوثر نبی(صلی الله علیه و آله)شده و با نظارت مراجع معظم تقلید و توصیه و راه کارهای ایشان و دیگر آیات عظام ، بحمدلله در زمان حیاتشان آثار و نتایج بسیار ارزشمندی تقدیم به جامعۀ تشیّع گردید . سپس بعد از رحلت ایشان تحت اشراف فرزند برومندشان ، آیت الله زاده ، حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سیّدمهدی فقیه امامی زیدعزه و نظارت حضرت آیت الله سیّدحجّت موحّد ابطحی دامت برکاته ، مجموعۀ غدیرستان در حال ادامۀ رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده می باشد . در ضمن کتاب « غدیرستان در تبلیغ غدیر » تا سال 1397 به عنوان سندی ماندگار ازفعالیت های غدیرستان در 216 صفحه در قطع وزیری به زیور طبع آراسته گردیده است .

ص: 117

لذا در اثر استجابت دعای والدین حقیقی ( ائمۀ معصومین علیهم السلام) و والدین نسبی ( مرحوم والد و والده ) در مجموعه غدیرستان این توفیقات برای حقیر حاصل گردیده که در ذیل به گوشه ای از این فعالیت ها با عنوان سخن غدیرستان اشاره می نماییم .

سخنِ غدیرستان

اشاره

مؤسسه فرهنگی هنری غدیرستان کوثر نبی(صلی الله علیه و آله) از سال 1381 ه- . ش و به صورت غیر انتفاعی تحت اشراف مرحوم آیت الله حاج سیّد حسن فقیه امامی(قدس سره)و بر اساس هیئت امنایی با کمک های مردمی و سهم مبارک امام ، طبق نظر و اجازۀ مراجع معظم تقلید ، و نذورات ، وظیفه و رسالت خویش را در امر تبلیغ غدیر آغاز نموده و تاکنون به فضل الهی مشغول به فعالیت است .

این مؤسسه نگاه و عملکردی تخصصی نسبت به تبلغ غدیر داشته و قبل از ورود در هر نوع فعالیت تبلیغی ، کارشناسان غدیرستان پیشینه های فکری لازم را بر اساس ایده ها و تدابیر عاقلانه و تأثیرگذار تدارک دیده اند .

در ذیل با توجه به اهتمام و توصیه های مرحوم پدر به تعظیم شعائر غدیر و استجابت دعای این بزرگوار درمورد این جانب نسبت به تبلیغ غدیر ، لازم دانستم جهت ادای شکر و اطلاع رسانی به محبین اهل بیت علیهم السلام فهرستی اجمالی از عملکرد غدیرستان(1) در دو

ص: 118


1- . کتاب غدیرستان در تبلیغ غدیر ، در سال 1397 شمسی توسط انتشارات عطر عترت در 216 صفحه در قطع وزیری به زیور طبع آراسته گردید .

دهۀ گذشته را تیمناً و تبرکاً به عنوان حُسن ختام ضمیمه کتاب نموده که به آن می پردازیم :

1 . فعالیت های آموزشیِ غدیرستان

اشاره

تربیت نیروی مبلّغ و محقّق و مدرّس غدیر و آموزش آنها در دوره های کوتاه مدت و بلندمدت از سال 1388 شروع شده و تا کنون پانصد کلاس آموزشی برگزار گردیده که فهرست موضوعات آنها چنین است :

الف : دوره های مقدماتی و زمینه ای

1 : روش تحقيق ؛ 2 : روش فهم حديث ؛ 3 : مباحث مفردات قرآن ؛ 4 : مباحث تفسيری ؛ 5 : اديان و مذاهب ؛ 6 : روش مناظره ؛ 7 : دوره آموزشی تأليف و ويرايش ؛ 8 : دوره آموزش مقاله نويسی ؛ 9 : اخلاق مُبلّغين .

ب : مباحث امامت

1 : اعتقادات شيعه ؛ 2 : امامت در كلام امام ؛ 3 : امامت در قرآن ؛ 4 : امامت در شيعه ؛ 5 : امامت استدلالی در آيات ؛ 6 : شيعه شناسی ؛ 7 : ابعاد امامت ؛ 8 : تحليل تاريخ اسلام ؛ 9 : شناخت امامان حق و باطل ؛ 10 : تاريخ سقيفه ؛ 11 : شفاعت ؛ 12 : نهج البلاغه .

ج : مباحث غدير

اول : تحليل واقعه غدير

1 : دوره غديرشناسی ؛ 2 : دوره تربيت مُبلّغ غدير ، با موضوع غدير و فاطميه ؛ 3 : دوره تربيت مُبلّغ غدير ، با موضوع غدير و

ص: 119

مهدويت ؛ 4 : دوره تربيت مُبلّغ غدير ،با موضوع غدير و ماه رمضان ؛ 5 : دوره تربيت مُبلّغ غدير ، با موضوع غدير و دشمنان ؛ 6 : شئونات پيامبر(صلی الله علیه و آله)و جانشينان آن حضرت ؛ 7 : غدير و تشيّع ؛ 8 : تاريخ و جغرافيای غدير ؛ 9 : كتابشناسی غدير ؛ 10 : اعمال عيد غدير ؛ 11 : شرح زيارت غديريه ؛ 12 : مسئوليت در قبال غدير ؛ 13 : تاريخ غدير .

دوم : بررسی خطابه غدير

1 : شرح موضوعی خطابه غدير به صورت عمومی و تخصصی ؛ 2 : دوره شرح ادبی- اعتقادی خطابه غدير ؛

سوم : دوره های مهندسی تبلیغ غدیر در سه سطح

لازم به تذکر است که همۀ این دوره ها به صورت لوح های فشرده برای برگزاری همین کلاس ها در مناطقی که دسترسی به استاد حضوری ندارند آماده شده است .

2. تولیدات علمی - پژوهشیِ غدیرستان

الف : در قالب کتاب

1) فرهنگنامه موضوعی غدیر در 17 جلد

فرهنگنامه موضوعی غدیر در سال 1394 در 17 مجلد طراحی ، تألیف و تدوین و چاپ و عرضه شد . طراحی این فرهنگنامه با هدف رساندن پیام غدیر به مخاطبان در قالب موضوعات جداگانه اعتقادی ، حدیثی ، تاریخی ، جغرافیایی است . و بر همین اساس، چهار محور اصلی را دنبال می کند :

ص: 120

قسمت اول : تاریخ غدیر ، که شامل وقایع قبل از مراسم غدیر به عنوان مقدمۀ آن ، و وقایع سه روزه سرزمین غدیر ، و وقایع بعد از آن در طول چهارده قرن به ضمیمۀ جغرافیای غدیر است .

قسمت دوم : حدیث غدیر ، شامل مباحث سندی و رجالی و مسائل مربوط به متن نسخه ها و منابع مربوط به غدیر می شود .

قسمت سوم : مباحث کلامی و اعتقادی غدیر، که شامل نتایج اعتقادی برگرفته از غدیر در ابعاد مختلف معارفی است .

قسمت چهارم : مسائل فرهنگی غدیر که شامل کتاب شناسی ، ادبیات ، دعا و زیارات عید و جشن غدیر و شیوه های تبلیغ آن است .

2) دانش نامۀ غدیر در 26 جلد

یکی از چشم اندازهای غدیرستان آماده نمودن دانشنامۀ جامع الفبایی غدیر بود که عموم مردم و محققان بتوانند با رجوع به آن از انواع موضوعات مرتبط با غدیر بر اساس جستجوی واژگانی محض استفاده نمایند . بحمد الله این آرزو محقق شد و این اثر گران بها در حال حاضر چاپ و عرضه شده است .

3) کتاب « مهندسی تبلیغ غدیر »

این کتاب طرحی جامع و مکتوب از مهندسی تبلیغ غدیر است که در آن، آموزش شیوه های تبلیغ غدیر با مطالعۀ چهارده قرن گذشتۀ تبلیغ غدیر و دفاع از آن ، و آنچه درروزگار ما با امکانات پیشرفته در این راه تحقق یافته و نیز آیندى قابل پیش بینی برای غدیر و نسل هایی

ص: 121

که با شرایط و امکانات دیگر به استقبال آن خواهند آمد مورد بحث قرار گرفته است. این کتاب در 616 صفحه وزیری و در 9 فصل در سال 1396 تدوین و چاپ شده است .

4) مجموعه شرح خطبۀ غدیر

بعد از آشنایی عموم مردم با متن خطبۀ غدیر و قرائت آن ، نوبت به تبیین و شرح فرازهای این خطبى ارزشمند می رسد . این امر در مجموعى غدیرستان پیگیری و در یک مجموعى چند جلدی آماده چاپ است .

5) درسنامه های غدیر در سطوح مختلف

یکی از موضوعات مهم در بحث تبلیغ غدیر ، تربیت نیروی انسانی ( مبلّغ یا مبلّغه ) برای غدیر می باشد که این امر در سطوح مختلف نیازمند آماده نمودن درس نامه هایی با محتواهای مهندسی شده جهت مخاطبان مختلف می باشد .

6) تجلی غدیر در عصر ظهور

7) غدیر تا فاطمیه

8) خطبه غدیر ، نگاه فوری

9) غدیر ، کلاس فوری

10) غدیر با قرآن ، نسخه فوری

11) غدیر در آینه شعر

12) غدیر در یک نگاه ( زبان انگلیسی )

13) پیام آسمانی غدیر ( خطبه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روز غدیرخم )

ص: 122

14) غدیر و دشمنان

15) شیوه های تبلیغ غدیر در کرونا

16) جرعه ای از برکۀ غدیر ( سلسله دروس آموزش داده شده در غدیرستان در چندین مجلّد )

ب: فضای مجازی

1: ویکی غدیر

ورود به فضای مجازی و انتقال آموزه های غدیر به صورت واژه ای به کاربران این فضا در سایتی به نام « ویکی غدیر » دسترسی مخاطبین را به محتوای دانشنامۀ غدیر آسان می نماید .

2 : وب سایت غدیرستان

3 : تلگرام

4 : وات ساپ

5 : اینستاگرام

ج : نرم افزاری

1 : نرم افزار غدیرستان 1 و 2 ؛

2 : نرم افزار خطابه غدیر؛

3 : نرم افزار زیارات غدیریه امام هادی(علیه السلام)؛

4 : نرم افزار زیارت جامعه کبیره امام هادی(علیه السلام) ( منشور امامت ) .

ص: 123

د: لوح های فشرده آموزشی

تمامی جلسات درسی و دوره های آموزشی با حضور اساتید برجسته تدوین و بازبینی و به صورت لوح های فشرده در آمده و آماده استفاده توسط علاقمندان می باشد .

3. نمایشگاه محصولات فرهنگی غدیر

در ایام غدیر با توجه به نیاز مردم به پرچم ، کتاب ، مسابقه ، قاب های ویژه غدیر و بسیاری از محصولات فرهنگی مربوط ، هر ساله غدیرستان اقدام به برگزاری این نمایشگاه کرده و پاسخگویی مراکز فرهنگی ، مؤسسات و ادارات و مدارس جهت تهیه جوائز و هدایا است .

4 . ارتباط با مخاطبین در مجموعه غدیرستان

غدیرستان در طی عملکرد تبلیغی خود با همه گروه ها به قدر توان خود ارتباط برقرار نموده و برای آنها محتوا آماده نموده است :

گروه اول : طلاب ، مبلیغین و ائمه جماعات ؛

گروه دوم : مداحان اهل بیت(علیهم السلام) و هیئات مذهبی؛

گروه سوم : دبیران ، معلمان ، دانشجویان و دانش آموزان ؛

گروه چهارم : ارگان ها و سازمان های مختلف ؛

گروه پنجم : کانون های فرهنگی ، هیئت ها و مساجد ؛

گروه ششم : مخاطبین در فضای مجازی .

ص: 124

5. برگزاری جشن های غدیر از طرفِ غدیرستان

مدیریت یک دورۀ 40 روزه حدود 35 روز قبل از غدیر و یک هفته بعد از آن با سه حرکت ویژه، هر ساله توسط غدیرستان انجام شده است :

1 : برگزاری همایش استقبال از غدیر ؛

2 : مشاوره و ارائه راه کارهای تبلیغ ، آموزش های فشرده و دوره های چند جلسه ای و مدیریت برگزاری سفره های احسان امیرالمؤمنین(علیه السلام) ؛

3 : برگزاری مراسم تجلیل از مبلغین و خادمین غدیر و جشن شکرگزاری خدمت به غدیر .

6 . برگزاری سفره های احسان امیرالمؤمنین(علیه السلام)

در حدود 12 سال است که با کمک های به ظاهر کم و در باطن تبرک شده و معنوی ، سفره های گسترده اطعام در ظهر غدیر در حال برگزاری است و از 8 ایستگاه در سال 1389 امروز به 700 ایستگاه در سال 1399 رسیده و پیش بینی می گردد این سنّت حسنه و در کنار آن برگزاری جشن و ترویج خطبه خوانی غدیر امسال نیز هر چه باشکوه تر و با رشدی بیشتر انجام شود .

در این جهت غدیرستان در روز استقبال از غدیر از همۀ مسئولین این ایستگاه ها دعوت کرده و سهمیه ای متبرک ( ده کیلو برنج ، پنج کیلو نمک ، دو عدد بنر ، بروشور سفره داری و سی دی مداحی غدیر ) تحویل داده ودر روز تجلیل نیز هدیه ای به رسم یادبود به همه خادمین اعطاء می کند .

ص: 125

منابع و مآخذ

قرآن کریم

اِعلام الوَری باعلام الهدی ، فضل بن حسن طبرسی، تهران: دارالکتب الاسلامیه.

الامالی، محمد بن حسن طوسی ، قم: دارالثقافه.

بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ، علامه محمدباقر مجلسی ، تهران : اسلاميه .

تفسیر نور الثقلین ، عبدعلی بن جمعه عروسی حویزی ، قم : اسماعیلیان.

ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق، قم: نشر رضی.

جامع احادیث الشیعه، سید حسین بروجردی، تهران: نشر مهر.

جامع الاخبار، شیخ تاج الدین محمد بن محمد بن حیدر شعیری، قم: نشر رضی.

جامع الاصول من احادیث الرسول، مجدالدین مبارک بن محمد معروف به ابن اثیر، بیروت: چاپ عبدالقادر ارناؤوط.

جمال الاسبوع بکمال العمل المشروع، سید علی بن طاووس حلی، تهران.

خورشید فقاهت و مرزبان امامت،

ریشه ها و جلوه های تشیع و حوزه علمیه اصفهان، ميرسيّدحجّت موحّد أبطحی موسوی اصفهانی، اصفهان: دفتر تبلیغات المهدی.

عیون اخبار الرضا، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق، تهران: اعلمی.غرر الحکم و درر الکلم، ابوالفتح آمِدی، تهران: دارالکتب الاسلامیه.

الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، قم: دارالحدیث.

کامل الزیارات، ابن قولویه قمی، نجف: مرتضویه.

ص: 126

کنز الفوائد، شیخ ابوالفتح محمد بن علی کراجکی، قم: دار الذخائر.

گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازی، تهران: دار الکتب الاسلامیه.

المحاسن، احمد بن محمد بن خال برقی، تهران: دارالکتب الاسلامیه.

مرزبان امامت و ولایت آیت الله فقیه امامی(قدس سره).

مستند الشیعه فی احکام الشریعه، احمد بن محمدمهدی بن ابوذر نراقی کاشانی، قم: آل البیت.

مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه، منسوب به امام صادق(علیه السلام)، تهران: اعلمی.

معاني الأخبار، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق، قم: جامعه مدرسین.

مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی معروف به محدث قمی.

مکیال المکارم فی فوائد الدعا للقائم، سیّدمحمدتقی موسوی اصفهانی، قم: مؤسسه الامام المهدی.

من لا یحضر الفقیه، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق، قم: جامعه مدرسین.

نهج البلاغه، سخنان امام علی(علیه السلام)، تالیف سیّد رضی، تصحیح و ترجمه محمد دشتی، قم: مشهور.

نهج الفصاحه، ابوالقاسم پاینده، تصحیح و تنظیم عبدالرسول پیمانی و محمدامین شریعتی، اصفهان، خاتم الانبیا، 1383.وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، بیروت: دار احیاء التراث العربی.

یادواره آیت الله فقیه امامی، میرسیّد حجت موحّد ابطحی .

ص: 127

اللهم عجل لولیک الفرج

ص: 128

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109