مهمانیِ خدا؛ مراقبات ویژه ماه مبارک رمضان مبتنی بر خطبه پیامبر اکرم(ص) و رهنمودهای حضرت امام خمینی(ره)

مشخصات کتاب

سرشناسه : ضرابی، احمد، 1338-

عنوان و نام پديدآور : مهمانیِ خدا؛ مراقبات ویژه ماه مبارک رمضان مبتنی بر خطبه پیامبر اکرم (ص) و رهنمودهای حضرت امام خمینی (رحمة الله) / نویسنده: احمد ضرابی؛ ویراستار محتوایی: جواد نشاطی زاده؛ ويراستار زبانی و صوری: زینب سادات حسینی؛ ارزیاب علمی: جواد محدّثی؛ به سفارش معاونت تبلیغات اسلامی آستان قدس رضوی.

مشخصات نشر : مشهد: آستان قدس رضوی، معاونت تبلیغات اسلامی، 1398 .

مشخصات ظاهری : 132 ص. مصور (رنگی).

شابک: 6- 89 - 6090 - 622 - 978 رایگان

وضعیت فهرست نویسی : فیپا

يادداشت : عنوان دیگر با امام در مهمانیِ خدا؛ مراقبات ویژه ماه مبارک رمضان مبتنی بر خطبه پیامبر اکرم (ص) و رهنمودهای حضرت امام خمینی (رحمة الله)

عنوان دیگر: مراقبات ویژه ماه مبارک رمضان، مبتنی بر خطبه پیامبر اکرم (ص) و رهنمودهای حضرت امام خمینی (رحمة الله)

عنوان دیگر: با امام در مهمانیِ خدا؛ مراقبات ویژه ماه مبارک رمضان مبتنی بر خطبه پیامبر اکرم (ص) و رهنمودهای حضرت امام خمینی (رحمة الله)

موضوع : روزه (اسلام)

موضوع : Fasting - Religious aspects - Islam

موضوع : محمد (ص)، پیامبر اسلام، 53 سال قبل از هجرت - 11ق. خطبه ها

موضوع : Muhammad, Prophet - *Public speaking

موضوع : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279-1368. - دیدگاه درباره رمضان

موضوع : Khomeyni, Ruhollah, Leader and Founder of IRI - Views on Ramezan

موضوع : رمضان

موضوع : Ramezan

موضوع : رمضان - احادیثموضوع : Ramezan - Hadiths

شناسه افزوده : نشاطی زاده، جواد، 1357-، ویراستار

شناسه افزوده : محدثی، جواد، 1331-، ناظر

شناسه افزوده : Mohadesi, Javad

شناسه افزوده : آستان قدس رضوی. معاونت تبلیغات اسلامی

شناسه افزوده : Astan Qods Razavi . The Islamic Propagation Department

رده بندی کنگره : BP 188

رده بندی دیویی : 297/354

شماره کتاب شناسی ملی : 5681205

ص:1

اشاره

ص:120

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

دعای مطالعه

«اَللّهُمَّ اَخْرِجْنى مِنْ ظُلُماتِ الْوَهْمِ وَ اَكْرِمْنِى بِنُورِ الْفَهْمِ اَللّهُمَّ افْتَحْ عَلَيْنا اَبْوابَ رَحْمَتِکَ وَ انْشُرْ عَلَيْنا خَزائِنَ عُلُومِکَ بِرَحْمَتِکَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمِينَ.»(1) (خدايا، مرا از تاريكی های وهم خارج كن و به نور فهم گرامی ام بدار. خدايا، درهاى رحمتت را به روى ما بگشا و خزانه هاى علومت را برایمان باز كن؛ به مهربانی ات، اى مهربان ترينِ مهربانان!)

ص:120


1- عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای مطالعه.

تقدیم به

تقدیم به ارواح قدسیِ ائمۀ معصومین (علیهم السلام)، به ویژه مولا و مقتدای زمان، حضرت بقیةالله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف)؛ شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس؛ مدافعان مظلوم حرم اهل بیت و زائران آستان ملکوتیِ امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام)!

ص:120

مهمانیِ خدا

مراقبات ویژۀ ماه مبارک رمضان،

مطابق با خطبۀ پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در جمعۀ آخر ماه شعبان

نویسنده: احمد ضرابی

ص:120

فهرست

مقدمه... 6

اهمیت ماه پربرکت رمضان ... 7

دعا به درگاه الهی و مسئلت از او... 12

دعا برای توفیق روزه داری ..... 20

دعا برای توفیق تلاوت قرآن .... 24

خطر عظیم شقاوت .... 37

یاد گرسنگی و عطش قیامت ........ 40

صدقه دادن به فقرا و مساکین.... 44

احترام به بزرگترها و ترحّم به کوچکترها.... 49

حفظ زبان و چشم و گوش از حرام الهی.. 52

رسیدگی به ایتام ....... 56

توبه از گناهان ... 59

بالابردن دست ها هنگام دعا ......... 63

اهمیت اوقات نماز ........ 66

ذکر و استغفار ..... 71

سجدۀ طولانی ......... 75

همّت به افطاری دادن...... 79

حُسن خُلق ...... 83

آسان گرفتن به زیردستان... 88

صلۀ رَحِم ...... 91

نمازهای مستحبی ....... 94

نمازهای واجب ........ 97

بسیار صلوات فرستادن....... 101

گشوده بودن ابواب رحمت الهی ...... 104

بسته بودن ابواب خشم خداوند ..... 110

زندانی بودن شیاطین... 116

دوری و اجتناب از حرام های الهی.. 119

ولایت؛ جان همۀ عبادت ها .... 124

جدول مراقبه ... 133

فهرست واژگان.... 136

کتابنامه ......... 139

مسابقۀفرهنگی........... 144

ص:120

مقدمه

پیک تیزپرواز وحی، جبرئیل امین (علیه السلام) در آخرین جمعۀ شعبان المعظم، از ساحت قدس سرمدی و جوار محبوب ازلی، سرور کائنات، رسول ختمی مرتبت (صلی الله علیه و آله و سلم) را پیغام آورد که مؤمنین را ادب ورود در ضیافت الهی بیاموزد و آن ها را از مغتنم ترین اوقات زندگی شان که همان وقوع در ماه برکت و رحمت و مغفرت است، آگاه سازد تا به وقت درماندگی و حاجت و روز حساب وکتاب، افسوس و حسرت نخورند.

آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز در امتثال امر ولی نعمتش بی تأخیرِ لحظه ای، خطبه ای ایراد فرمود مشتمل بر جمیع مراقبت های سرنوشت ساز در ماه مبارک رمضان: ماه تقدیر آجال و ارزاق، ماه هدایت و نور، ماه نزول ملائکه و نور، ماه نزول قرآن و ماه همۀ خوبی ها. به راستی، در این زمانه، شرح این همه عظمت را جز از زبان سلالۀ پاک حضرتش امام خوبان و عاشقان، خمینی عزیز (قدس سره) از چه کسی می توان شنید؟! ازاین رو شایسته دیدیم ما نیز به قدر درک ضعیف و بی مقدار خود، شرح این خطبۀ شریف را با گزیده هایی از سخنان امام راحل (قدس سره) همراه کنیم تا در آیینۀ نفس پاک آن رجل لاهوتی، ان شاءالله کلام وحی را بیشتر فهم کنیم!

احمد ضرابی

ص:120

1. اهمیت ماه پُربرکت رمضان

اشاره

ص:120

اَیُّهَا النّاسُ اِنَّهُ قَدْ اَقْبَلَ اِلَیْکُمْ شَهْرُ اللهِ بِالْبَرَکَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ شَهْرٌ هُوَ عِنْدَاللهِ اَفْضَلُ الشُّهُورِ وَ اَیّامُهُ اَفْضَلُ الْاَیّامِ وَ لَیالِیهِ اَفْضَلُ اللَّیالِی وَ ساعاتُهُ اَفْضَلُ السّاعاتِ هُوَ شَهْرٌ دُعِیتُمْ فِیهِ اِلَی ضِیافَةِ اللهِ وَ جُعِلْتُمْ فِیهِ مِنْ اَهْلِ کَرامَةِ اللهِ اَنْفاسُکُمْ فِیهِ تَسْبِیحُ وَ نَوْمُکُمْ فِیهِ عِبادَةٌ وَ عَمَلُکُمْ فِیهِ مَقْبُولٌ وَ دُعاءُکمْ فِیهِ مُسْتَجابٌ.(1)

ای مردم، همانا ماه خدا با برکت و رحمت و مغفرت به شما رو کرده است: ماهی که در پیشگاه خدا برترین ماه ها، ایامش افضل ایام، شب هایش برترین شب ها و ساعات و لحظاتش بهترین ساعات است. ماهی است که به مهمانیِ خداوند دعوت شده و از سوی خداوند تکریم شده اید. نفس هایتان در این ماه تسبیح است و خوابتان عبادت و عملتان مقبول و دعایتان مستجاب.

اهمیت ماه مبارک را به قلب خود برسان

تا اهمیت مطلبی در قلب وارد نشود، ممکن نیست بتوان از همۀ امکانات و قوای وجودیِ خود در جهت رسیدن به آن بهره گرفت و با ایمان، سختی های راه را به جان خرید؛ ازاین رو شنیدن سخنانی در اهمیت ماه مبارک رمضان که از قوّت ایمان گویندۀ آن خبر می دهد و آهنگ دل نشین و مشفقانۀ آن، قلب را مهیای زنده شدن می کند، مغتنم ترین تحفه های الهی بعد از کلام معصوم است،

ص:120


1- محمدبن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، امالی الصدوق، ص93.

همچون نصایح پدرانۀ معلم الهی و عارف ربّانی، خمینی عزیز (قدس سره) . باهم بخشی از فرمایشات این بزرگوار را مرور می کنیم:

تا دیر نشده است، در این ماه رمضان، خودتان را اصلاح کنید. ما همه باید خودمان را اصلاح کنیم. ما هیچ کداممان یک آدم حسابی نیستیم. پناه به خدا، باید ببَریم و خودمان را اصلاح کنیم و با این جریانی که خروشان و دریای مواج آدم های متعهد است، ما با آن ها خودمان را در همان جریان بگذاریم.(1)

شما در این چند روزی که به ماه مبارک رمضان مانده [است]، به فکر باشید؛ خود را اصلاح کرده؛ توجه به حق تعالی پیدا نمایید؛ از کردار و رفتار ناشایستۀ خود استغفارکنید؛ اگر خدای نخواسته گناهی مرتکب شده اید، قبل از ورود به ماه مبارک رمضان توبه نمایید [و] زبان را به مناجات حق تعالی عادت دهید.

مبادا در ماه مبارک رمضان از شما غیبتی، تهمتی و خلاصه گناهی سر بزند و در محضر ربوبی با نِعَم الهی و در مهمانسرای باری تعالی، آلوده به معاصی باشید!

شما در این ماه شریف به ضیافت حق تعالی دعوت شده اید: «دُعِیتُمْ فِیهِ اِلَی ضِیافَةِ اللهِ.»(2) خود را برای مهمانی باشکوه حضرت حق آماده سازید. لااقل به آداب صوری و ظاهریِ روزه پایبند باشید. [آداب حقیقی باب دیگری است که به زحمت و مراقبت دائم نیاز دارد.]»(3)

ص:120


1- مؤسسۀ حفظ و نشر آثار امام خمینی (قدس سره)، صحیفۀ امام، ج15، ص31.
2- محمدبن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، امالی الصدوق، ص93.
3- سیدروح الله خمینی، جهاد اکبر یا مبارزه با نفس، ص25.

باید پیش از فرارسیدن ماه مبارک رمضان، خود را برای صومی که درحقیقت انقطاع و اجتناب از لذّات دنیاست [و این اجتنابِ به طور کامل، همان «اِنْقِطاعِ اِلَی الله» است]، آماده و مهیا کنند. ...و کسی که بخواهد روزۀ ماه مبارک رمضان را با آن آدابی که از او خواسته اند، انجام دهد، لازم است انقطاع کامل داشته باشد تا بتواند مراسم و آداب مهمانی را به جا آورد و به مقام میزبان تا آنجا که ممکن است، عارف گردد.(1)

تمام صفات وارستۀ انسانی، در انقطاع کامل الی الله نهفته است و اگر کسی بِدان دست یافت، به سعادت بزرگی نائل شده است؛ لیکن با کوچک ترین توجه به دنیا، محال است «اِنْقِطاعِ اِلَی الله»(2) تحقق یابد.(3)

چگونه اهمیت این ماه را به قلب خود برسانیم یا چه اعمالی را مجرای تذکر این حقیقت به طور مداوم قرار دهیم؟

توصیه های عملی

1. مداومت بر خواندن تعقیبات مشترکه و تدبّر در آن ها، خصوصاً دعای «یا عَلِیُّ یا عَظِیمُ»(4)

2. تفکر در باب اسرار روزه و ماه مبارک رمضان، ازجمله اینکه چگونه روزه انقطاع و اجتناب از لذاّت است و چرا تمام صفات

ص:120


1- سیدروح الله خمینی، جهاد اکبر یا مبارزه با نفس، ص37.
2- بریدگی از متعلقات دنیوی، برای توجه به خداوند (نک: علی بن حسین موسوی (علم الهدی)، تنزیه الانبیاء، ص55).
3- سیدروح الله خمینی، جهاد اکبر یا مبارزه با نفس، ص37.
4- عباس قمی، مفاتیح الجنان، اعمال مشترکۀ ماه رمضان.

انسانی در انقطاع کامل الی الله نهفته است و [نیز] تقدیرات یک سال در شب های قدر چگونه انجام می شود و حالات و افعال ما چگونه در آن تأثیر می گذارد؟

3. مطالعۀ کتاب هایی در این زمینه [به طوری که هر روز، مقداری از آن در برنامه قرار گیرد].

4. شرکت در جلسات بحث و تحقیق در موضوعات گفته شده.

ص:120

2. دعا و مسئلت از درگاه الهی با نیتی صادق و قلبی پاک

اشاره

ص:120

فَاسْئَلُوا اللهَ رَبَّکُمْ بِنِیّاتٍ صادِقَةٍ وَ قُلُوبٍ طاهِرَةٍ.(1)

[حال که ماه، چنین پربرکت است] از خداوند با نیّات صادق و قلوبی پاک درخواست کنید.

حقیقت و مفهوم دعا

حقیقت دعا که همان توجه موجود ناقص به کامل مطلق است برای رفع نقص و احتیاج خود، امری است فطری و جبلی که لازمۀ آن یأس از غیرِحق و قطع طمع از مردم و انقطاع الی الله است. در روایات معصومین (علیه السلام) قطع طمع از مردم، مجمع همۀ خیرات و راه وصول به باب الله و همۀ برکات شمرده شده است. امام راحل (قدس سره) در این زمینه چنین نصیحت فرموده اند:

ای انسان محجوب که در نعمت های بی سابقۀ الهی غرقی و در رحمت های رحمانی و رحیمی فرو رفتی و ولی نعمت خود را گم کردی، اکنون که به حدّ رشد و تمیز رسیدی، به هر حشیشی متشبّث و به هر پای سستی معتمد [می]شوی؟!

امروز که باید با تفکر در نعمت ها و رحمت های الهیه دست طلب را از مخلوق ضعیف کوتاه کنی و با نظر به الطاف عامّه و خاصّۀ حق(جلّ وعلا) پای کوشش را از درِ خانۀ غیرِحق ببری و اعتماد جز به رکن رکین رحمت الهی نکنی، چه شده است که از ولیِّ نعم خود غفلت

ص:120


1- محمدبن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، امالی الصدوق، ص93.

کرده و به خود و عمل خود و مخلوق و عمل آن ها اعتماد کردی و مرتکب چنین شرکی خفّی یا جلّی شدی؟!(1)

لازم نیست یک دعای طولانی را یک دفعه باعجله و شتاب بخوانی و تفکر در معانی اش نکنی. بنده و شما حالِ سید سجاد (علیه السلام) را نداریم که آن دعای مفصّل را با حال بخوانیم. شبی یک ربعِ آن را، یک ثلثِ آن را، با حال بخوان و تفکر کن در فقراتش؛ شاید صاحبِ حال شوی.(2)

حقیقت نیت

نیت عبارت است از تصمیم عزم به اتیان شیء و اجماع نفس بر آوردن آن پس از تصور آن و تصدیق به فائدۀ آن و حکم به لزوم اتیان آن. و آن حالتی است نفسانی وجدانی که پس از این امور پیدا شود که از آن، تعبیر به همت و تصمیمِ عزم و اراده و قصد می کنیم.(3)

نیت صادق

نیت صادق نیتی خالص از شرک و ریاست:

هیچ چیز در عبادات به اهمیت نیت و تخلیص آن نیست؛ زیرا که نسبت نیات به عبادات، نسبت ارواح به ابدان و نفوس به اجساد است(4)... و هیچ عبادتی بی نیتِ خالصه

ص:120


1- سیدروح الله خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص210.
2- سیدروح الله خمینی، شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)، ص22، حدیث 1.
3- سیدروح الله خمینی، آداب الصلاة (آداب نماز)، ص155.
4- مهدی سلیمانی آشتیانی و محمدحسین درایتی، مجموعۀ رسائل در شرح احادیثی از کافی، ج2، ص106.

مقبول درگاه حق تعالی نیست؛ الّا آنکه اگر خالص از ریا و شرک ظاهری ملکی نباشد و آن ریایی است که فقها(رضوان الله علیهم) ذکر فرمودند، موجب بطلان و عدم اجزای ظاهر است و اگر خالص از تشریک باطنی نباشد، گرچه به حسب ظاهر شرع و حکم فقهی صحیح و مجزی است؛ ولی به حسب باطن شرع و حقیقت و اسرار عبادات، صحیح نیست و مقبول پیشگاه مقدس نیست.(1)

نیت خالص؛ حقیقت اخلاص

یکی از مهمّات آداب نیت که از مهمّات جمیع عبادات است و از دستوراتِ کلّیۀ شامله است، اخلاص است و حقیقت آن، تصفیه نمودن عمل است از شائبۀ غیرِخدا و صافی نمودن سِرّ است از رؤیت غیر حق تعالی در جمیع اعمال صوریه و لُبّیه و ظاهریّه و باطنیه و کمال آن، ترک غیر است مطلقاً و پانهادن بر انیّت و انانیّت و غیر و غیریّت است یکسره. قال تعالی: «اَلا لِلّهِ الدِّینُ الْخالِصُ»(2) خدای تعالی اختیار فرموده برای خویش دین خالص را و اگر یکی از حظوظ نفسانیّه و شیطانیّه در دین باشد، خالص نخواهد بود و آنچه خالص نیست، حق تعالی اختیار نفرموده [است] و آنچه شائبۀ غیریّت و نفسانیّت دارد، از حدود دین حق خارج است.(3)

ص:120


1- سیدروح الله خمینی، شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)، ص325، حدیث 20.
2- (آگاه باشید که دین خالص فقط از آنِ خداست) (زمر، 3).
3- سیدروح الله خمینی، آداب الصلاة (آداب نماز)، ص159و160.

قلب پاک

قلب پاک آن قلبی است که از محبت دنیا و توجه به غیرِخدا پاک باشد. در قرآن کریم از چنین قلبی تعبیر به قلب سلیم شده است: {یَوْمَ لا یَنْفَعُ مالٌ و لا بَنُونَ * اِلّا مَنْ اَتَی اللهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ.}(1) از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که فرموده اند: «قلب سلیم قلبی است که ملاقات کند پروردگار خود را درصورتی که در آن احدی نباشد، غیر از خدا!»(2) و نیز فرموده اند: «قلب سلیم آن است که سالم باشد از محبت دنیا.»(3)

و باید دانست که قلب انسانی، چون سلامت از آفات و عیوب باشد، حق را به فطرت سالمۀ خود دریابد و پس از دریافت کردن آن، برای آن تسلیم شود و چون تسلیم شد، در اعمال صوریۀ قالبیّه انقیاد کند؛ پس، از قلب سالم تسلیم حاصل شود و از تسلیم قلبی، انقیاد صوری حاصل شود.(4)جان دعا حکایت نفس و سخن گفتن با خداست که انسان روح و روان خویش را به رب مهربان عرضه می کند. دعا اظهار فقر و بندگی به درگاه خدای تعالی است که در قالب الفاظ و جملات صورت می گیرد و گاه در نجوای صمیمانۀ قلبی و این هردو، درصورتی ارزشمند است که با نیتی صادق و قلبی پاک باشد

ص:120


1- (در آن روز که مال و فرزندان سودى نمى بخشد * مگر کسى که با قلب سلیم به پیشگاه خدا آید!) (شعرا، 88و89).
2- محمدبن یعقوب کلینی رازی، الاصول من الکافی، ج3، ص46.
3- سیدهاشم بن سلیمان بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج4، ص175.
4- سیدروح الله خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص397.

و نیت صادق و قلب پاک به معنای نخواستن غیر او و سُکنی ندادن غیر او در قلب است؛ چنان که امام صادق (علیه السلام) فرموده اند: «اَلْقَلْبُ حَرَمُ اللهِ فَلا تُسْکِنْ حَرَمَ اللهِ غَیْرَ اللهِ.»(1)

توصیه های عملی

1. در هر عملی، نخست از نیت و قصد آن سؤال کنیم و چنانچه مقصود، اصلاح امر آخرت و تحصیل رضای حضرت حق نیست، نیت را تغییر دهیم.

2. برای پی بردن به نیّات قلبی خود در هر عمل، آن را برای چند لحظه در ذهنمان تعطیل کرده و بگوییم انجامش نمی دهم؛ بعد توجه کنیم که از انجام ندادن آن، دلمان از چه چیز در هراس و تشویش می افتد. چنانچه آن تشویش و نگرانی الهی نبود، نیت خوبی را به جای آن تلقین کنیم.

3. در تحقّق یأس از غیرِخدا و قطع طمع از مردم، با تفکر در نعمت ها و رحمت های الهی، دست طلبمان را از مخلوق ضعیف کوتاه کنیم.

4. یک دعای طولانی را یک دفعه و با عجله و شتاب نخوانیم. شبی یک ربع یا یک ثلث آن را باحال بخوانیم و در فقراتش تفکّر کنیم.

5. برای تحقّق نیت صادق، در آیات قرآن کریم مانند آیات 88و89 سورۀ مبارکۀ شعراء: {یَوْمَ لا یَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ * اِلَّا مَنْ اَتَی اللهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ} و نیز احادیث شریفه تفکرکنیم: منظور، تفکر در عاقبت امید به غیرِخدا و نتایج آن در دنیا و آخرت است.

ص:120


1- (قلب حرم خداوند است. در حرم خداوند، غیر او را ساکن نکن.) (محمدبن محمد بن حیدر شعیری، جامع الاخبار، ص185).

3. دعا برای توفیق روزه داری

اشاره

ص:120

اَنْ یُوَفِّقَکُمْ لِصِیامِهِ... .(1)

[با نیّات صادق و دل های پاک، به درگاه خداوند دعا کنید] که شما را برای روزه داری موفق بدارد... .

معنای روزه فقط خودداری از خوردن و آشامیدن نیست: از معاصی هم باید خودداری کرد؛ بلکه مردان خدا که می خواهند به معدن عظمت برسند، باید ترک غیرِحق کنند در همۀ مظاهر آن؛ ازاین رو دعا برای تحقّق روزۀ حقیقی، قبل از حلول ماه و همراه آن و بعد از آن، اهمیت فوق العاده ای دارد تا سلوک راه حق که جز با پای طلب و اختیار تحقق نمی یابد، به برکت آن آغاز شود:

شما اقلاً به آداب اولیۀ روزه عمل نمایید و همان طورکه شکم را از خوردن و آشامیدن نگه می دارید، چشم و گوش و زبان را هم از معاصی بازدارید. از هم اکنون بنا بگذارید که زبان را از غیبت، تهمت، بدگویی و دروغ نگه داشته [و] کینه، حسد و دیگر صفات زشت شیطانی را از دل بیرون کنید... اگر با پایان یافتن ماه مبارک رمضان، در اعمال و کردار شما هیچ گونه تغییری پدید نیامد و راه و روش شما با قبل از ماه صیام فرقی نکرد، معلوم می شود روزه ای که از شما خواسته اند، محقّق نشده است: آنچه انجام داده اید، روزۀ عامۀ حیوانی بوده است. در این ماه شریف که به مهمان سرای الهی

ص:120


1- محمدبن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، امالی الصدوق، ص93.

دعوت شده اید، اگر به حق تعالی معرفت پیدا نکردید یا معرفت شما زیادتر نشد، بدانید در «ضِیافَةُ الله» درست وارد نشده اید و حقّ ضیافت را به جا نیاورده اید.(1)

روزه داری، فقط به معنای بستن دهان از مأکولات و مشروبات نیست؛ بلکه روزه از یک نظر، نخوردن غذای حیوانی و از نظر دیگر، خوردن غذای روح و اَکل و شُرب معنوی است: {وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً}(2)اگر لذت ترک لذت بدانی دگر لذت نفس، لذت نخوانی

توصیه های عملی

1. به اقلِّ خوردنی ها و نوشیدنی ها اکتفاکردن در وقت افطار و سحر و پرهیز شدید از پرخوری.

2. تهیۀ غذاهای ساده برای افطاری و سحری تا وقت بیشتری برای عبادت باقی بماند.

3. دعا برای توفیق دستیابی به روزۀ واقعی.

4. مراقبت و اجتناب از گناهان.

5. روگردانی از حالات شیطانیِ عُجب، کبر، حسد و سایر رذایل نفسانی.

6. نبودن در پیِ لذت حیوانی و سعی در درک لذایذ معنوی یا معاوضه و معامله کردن لذات حیوانی با لذات معنوی.

ص:120


1- سیدروح الله خمینی، جهاد اکبر یا مبارزه با نفس، ص26.
2- (و پروردگارشان شراب طهور به آنان مى نوشاند) (انسان، 21).

4. دعا برای توفیق تلاوت قرآن

اشاره

ص:120

اَنْ یُوَفِّقَکُمْ... وَ تِلاوَةِ کِتابِهِ... .(1)

[با نیّات صادق و دل های پاک، به درگاه خداوند دعا کنید] که شما را برای... و تلاوت کتاب او [یعنی قرآن کریم] موفق بدارد... .

کتاب هدایت

قرائت کتاب الهی حقیقتی است عظیم و والا که در مراتب مختلف و به معانیِ مختلفی تحقق می یابد؛ زیرا خدای متعال به خاطر رحمت بر بندگانش، این کتاب شریف را از مقام قدس و قرب خود نازل فرموده و به حسب تناسب با عوالم مختلف، آن را تنزل داده تا به صورت الفاظ در این عالم درآمده است. مردان خدا در قرائت کتاب الهی از دروازه های الفاظ عبور کرده و با بال اندیشه و سلوک قلبیِ خود، به سوی حقیقت آن سفر می کنند که شرح این سفر معنوی و بیان لطایف آن، محتاج ذکر پاره ای از آداب معنوی قرائت قرآن است. در این زمینه، این اوراق را مزین می کنیم به ذکر فرمایشات امام عارفان از کتاب گران سنگ آداب الصّلاة:

... بِدان که این کتاب شریف، چنان که خود به آن تصریح فرموده [است]، کتاب هدایت و راهنمای سلوک انسانیت و مربی نفوس و شفای امراض قلبیه و نوربخش سیر اِلی الله است.

بالجمله، خدای تبارک وتعالی به واسطۀ سعۀ رحمت بر بندگان، این کتاب شریف را از مقام قرب و قدس خود

ص:120


1- محمدبن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، امالی الصدوق، ص93.

نازل فرموده و به حسب تناسب عوالم تنزّل داده تا به این عالم ظلمانی و سِجن طبیعت رسیده و به کسوت الفاظ و صورت حروف در آمده، برای استخلاص مسجونین در این زندان تاریک دنیا و رهایی مغلولین درزنجیرهای آمال و امانی و رساندن آن ها را از حضیض نقص و ضعف و حیوانیت به اوج کمال و قوّت و انسانیت و از مجاورت شیطان به موافقت ملکوتیین، بلکه به وصول به مقام قُرب و حصول مرتبۀ لقاءالله که اعظم مقاصد و مطالب اهل الله است.

و ازاین جهت، این کتاب، کتاب دعوت به حق و سعادت است و بیان کیفیت وصول بِدین مقام است و مندرجات آن اجمالاً آن چیزی است که در این سیروسلوک الهی مدخلیّت دارد و یا اعانت می کند سالک و مسافر اِلی الله را... .(1)

قاری قرآن باید توجه داشته باشدکه همت در قرائت کتاب الهی نباید تنها مصروف به به پایان بردن سوره یا جزء یا ختم آن باشد؛ بلکه باید دست یافتن به مقاصد قرآن کریم هدف قرار گیرد. خداوند متعال در کتابِ خود نیازمندی های جسم و جان انسان را برشمرده و بهترین درمان ها را هم معرفی کرده است که مشتمل بر معارف و اسرار انسان و هستی و نیز تعلیم راه سلوک الی الله و تزکیۀ نفس است.

مطلوب در قرائت قرآن کریم آن است که در قلوب، صورت آن نقش بندد و اوامر و نواهی آن تأثیر کند و دَعَوات

ص:120


1- سیدروح الله خمینی، آداب الصلاة (آداب نماز)، ص183و184.

آن جایگزین شود و این مطلوب حاصل نشود؛ مگر آنکه آداب قرائت ملحوظ شود. مقصود از آداب، آن نیست که پیش بعض قرّاء متداول شده است که تمام همّ و همت، منصرف به مخارج الفاظ و تأدیۀ حروف شود...؛ بلکه مقصود آدابی است که در شریعت مطهره منظور شده است که اعظم و عمدۀ آن ها تفکر و تدبر و اعتبار به آیات آن است.(1)

حضرت صادق (علیه السلام) می فرمایند کسی که قرآن را بسیار قرائت کند و با او عهد تازه کند به مشقّت کشیدن در حفظ آن، دو اجر به او عطا فرماید(2) و از این حدیث شریف معلوم شود که مطلوب در تلاوت قرآن شریف، آناست که دراعماق قلب انسان تأثیر کند و باطن انسان صورت کلام الهی گردد و از مرتبۀ ملکه به مرتبۀ تحقق رسد.(3)

آداب قرائت قرآن شریف

1. ادب تعظیم

باید در مقابل مقام کبریایی قرآن کریم سر تعظیم فرو آورد و در پیشگاه آن، خاضع و خاشع بود؛ چراکه این مائدۀ آسمانی را پروردگار متعال به واسطۀ جبرئیل امین در بهترین زمان ها و بر قلب بهترین انسان ها نازل کرده است.

ص:120


1- سیدروح الله خمینی، شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)، ص499، حدیث 29.
2- نک: (اِنَّ الَّذِی يُعالِجُ الْقُرْآنَ وَ يَحْفَظُهُ بِمَشَقَّةٍ مِنْهُ وَ قِلَّةِ حِفْظٍ لَهُ اَجْرانِ) (محمدبن یعقوب کلینی رازی، الاصول من الکافی، ج2، ص606).
3- سیدروح الله خمینی، شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)، ص498، حدیث 29.

بِدان ای عزیز که عظمت هر کلام و کتابی، یا به عظمت متکلم و کاتب آن است و یا به عظمت مطالب و مقاصد آن است و یا به عظمت نتایج و ثمرات آن است و یا به عظمت رسول و واسطۀ آن است و یا به عظمت مرسلٌ الیه و حامل آن است و یا به عظمت حافظ و نگاهبان آن است و یا به عظمت شارح و مبیّن آن است و یا به عظمت وقت ارسال و کیفیت آن است... و جمیع این امور که ذکر شد، در این صحیفۀ نورانیّه به وجه اَعلی و اوفی موجود، بلکه از مختصات آن است که کتاب دیگری را در آن یا اصلاً شرکت نیست و یا به جمیع مراتب نیست.(1)

2. ادب تعلیم

اکنون که مقاصد و مطالب این صحیفۀ الهیه را دانستی، یک مطلب مهمی را باید در نظر بگیری که با توجه به آن، راه استفاده از کتاب شریف بر تو باز شود و ابواب معارف و حِکم بر قلبت مفتوح گردد و آن، آن است که به کتاب شریف الهی نظر تعلیم داشته باشی و آن را کتاب تعلیم و اِفاده بدانی و خود را موظف به تعلّم و استفاده بدانی و مقصود ما از تعلیم و تعلّم و افاده و استفاده آن نیست که جهات ادبیّت و نحو و صرف را از آن تعلیم بگیری یا حیث فصاحت و بلاغت و نکات بیانیّه و بدیعیّه از آن فراگیری یا در قصص و حکایات آن به نظر تاریخی و اطلاع بر اُمم سالفه بنگری: هیچ یک از این ها داخل در مقاصد قرآن

ص:120


1- سیدروح الله خمینی، آداب الصلاة (آداب نماز)، ص181.

نیست و از منظور اصلی کتاب الهی به مراحلی دور است.(1)

...مقصود ما آن است که راه استفاده از این کتاب شریف را که تنها کتاب سلوک الی الله و یکتا کتاب تهذیب نفوس و آداب و سنن الهیه است و بزرگ تر، وسیلۀ رابطۀ بین خالق و خلق و عروة الوثقی و حبل المتین تمسک به عزّ ربوبیت است، باید به روی مردم مفتوح نمود. علما و مفسرین، تفاسیر فارسی و عربی بنویسند و مقصود آن ها بیان تعالیم و دستورات عرفانی و اخلاقی و بیان کیفیت ربط مخلوق به خالق و بیان هجرت از «دار الغرور» به «دار السّرور و الخلود» باشد؛ به طوری که در این کتاب شریف به ودیعت گذاشته شده [است].(2)

3. ادب تفکر

مقصود از تفکر آن است که از آیات شریفه جست وجوی مقصد و مقصود کند... عمده در این باب، آن است که انسان بفهمد تفکر ممدوح کدام است؛ واِلّا در اینکه تفکر در قرآن و حدیث ممدوح است، شک نیست. بهترین تعبیرها از برای آن، آن است که خواجه عبدالله انصاری(قدس سرّه) می کند. قال: «اِعْلَمْ اَنَّ التَّفَکُّرَ تَلَمُّسُ الْبَصِیرَةِ لِاِسْتِدْراکِ الْبُغْیَةِ.»(3) یعنی تفکر جست وجونمودن بصیرت است که چشم قلب است برای رسیدن به مقصود و نتیجه که غایت کمال، آن است و معلوم است مقصد و مقصود،

ص:120


1- سیدروح الله خمینی، آداب الصلاة (آداب نماز)، ص190و191.
2- سیدروح الله خمینی، آداب الصلاة (آداب نماز)، ص194.
3- عبدالله بن محمد انصاری، منازل السائرین، ص183، باب التّفکر.

سعادت مطلقه است که به کمال علمی و عملی حاصل آید.(1)

4. ادب تطبیق

یکی از آداب مهمۀ قرائت قرآن که انسان را به نتایج بسیار و استفادات بی شمار نائل کند، تطبیق است و آن چنان است که در هر آیه از آیات شریفه که تفکر می کند، مفاد آن را با حال خود منطبق کند و نقصان خود را به واسطۀ آن مرتفع کند و امراض خود را بِدان شفا دهد.(2)پس، وظیفۀ سالک اِلی الله آن است که خود را به قرآن شریف عرضه دارد و چنانچه میزان در تشخیصِ صحت و عدم صحت و اعتبار و لا اعتبار حدیث، آن است که آن را به کتاب خدا عرضه دارند و آنچه مخالف آن باشد، باطل و زخرف شمارند، میزان در استقامت و اعوجاج و شقاوت و سعادت، آن است که در میزان کتاب الله درست و مستقیم درآید و چنانچه خُلق رسول الله قرآن است، خُلق خود را با قرآن باید متوافق کند تا با خُلقِ ولیّ کامل نیز مطابق گردد و خُلقی که مخالف کتاب الله است، زخرف و باطل است.(3)

ص:120


1- سیدروح الله خمینی، آداب الصلاة (آداب نماز)، ص203و204.
2- سیدروح الله خمینی، آداب الصلاة (آداب نماز)، ص205.
3- سیدروح الله خمینی، آداب الصلاة (آداب نماز)، ص208و209.

موانع درک قرآن

1. حجاب خودبینی

یکی از حجاب های بزرگ، حجاب خودبینی است که شخص متعلّم، خود را به واسطۀ این حجاب مستغنی بیند و نیازمند به استفاده نداند و این از شاهکارهای مهم شیطان است که همیشه کمالات موهومه را بر انسان جلوه دهد و انسان را به آنچه که دارد، راضی و قانع کند و ماورای آنچه پیش اوست، هرچیز را از چشم او ساقط کند؛ مثلاً اهلِ تجوید را به همان علم جزئی قانع کند و آن را در نظر آن ها جلوه های فراوان دهد و دیگر علوم را از نظر آن ها بیفکند و حَمَلۀ قرآن را پیش آن ها به خود آن ها تطبیق کند و آن ها را از فهم کتاب نورانی الهی و استفادۀ از آن محروم نماید و اصحاب ادبیّت را به همان صورتِ بی مغز راضی کند و تمام شئون قرآن را در همان که پیش آن هاست، نمایش دهد و اهلِ تفاسیر به طور معمول را سرگرم کند به وجوه قرائات و آرای مختلفۀ ارباب لغت و وقت نزول و شأن نزول و مدنی و مکی بودن و تعداد آیات و حروف و امثال این امور و اهل علوم را نیز قانع کند فقط به دانستن فنون دلالات و وجوه احتجاجات و امثال آن؛ حتی فیلسوف و حکیم و عارف اصطلاحی را محبوس کند در حجاب غلیظ اصطلاحات و مفاهیم و امثال آن.

ص:120

شخص مستفید باید تمام این حجب را خرق کند و از ماورای این حجب به قرآن نظر کند و در هیچ یکِ این حجاب ها توقف نکند که [در این صورت] از قافلۀ سالکان الی الله بازماند و از دعوت های شیرین الهی محروم می شود.(1)

2. حجاب آرای فاسده و مسالک و مذاهب باطله

این همه آیاتی که راجع به «لقاءالله» و «معرفت الله» وارد شده [است] و این همه روایات که در این موضوع است و این همه اشارات و کنایات و صراحات که در ادعیه و مناجات های ائمه (علیهم السلام) موجود است، به مجرد این عقیده که از اشخاص عامی در این میدان، ناشی و منتشر شده که راه معرفة الله به کلّی مسدود است و باب معرفت الله و مشاهدۀ جمال را به باب تفکر در ذات، به آن وجهِ ممنوع، بلکه ممتنع قیاس نموده اند، تأویل و توجیه کنند.(2)

3. حجاب انحصار تفسیر، به آنچه مفسّران گفته اند

یکی دیگر از حجب که مانع استفاده از این صحیفۀ نورانیه است، اعتقاد به آن است که جز آنکه مفسرین نوشته یا فهمیده اند، کسی را حق استفاده از قرآن شریف نیست و تفکر و تدبر در آیات شریفه را به تفسیربه رأی که ممنوع است، اشتباه نموده اند و به واسطۀ این رأی فاسد

ص:120


1- سیدروح الله خمینی، آداب الصلاة (آداب نماز)، ص195و196.
2- سیدروح الله خمینی، آداب الصلاة (آداب نماز)، ص197.

و عقیدۀ باطله، قرآن شریف را از جمیع فنونِ استفاده عاری نموده و آن را به کلّی مهجور نموده اند؛ درصورتی که استفادات اخلاقی و ایمانی و عرفانی به هیچ وجه مربوط به تفسیر نیست تا تفسیر به رأی باشد... .(1)

4. حجاب معاصی و گناهان

یکی دیگر از حجب که مانع از فهم قرآن شریف و استفاده از معارف و مواعظ این کتاب آسمانی است، حجاب معاصی و کدورات حاصله از طغیان و سرکشی نسبت به ساحت قدس پروردگار عالمیان است که قلب را حاجب شود از ادراک حقایق.(2)

5. حجاب حب دنیا

یکی دیگر از حجب غلیظه که پردۀ ضخیم است بین ما و معارف و مواعظ قرآن، حجاب حب دنیاست که به واسطۀ آن، قلب تمام همّ خود را صرف آن کند و وجهۀ قلب یکسره دنیاوی شود و قلب به واسطۀ این محبت، از ذکر خدا غافل شود و از ذکر و مذکور اعراض کند... {اَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ اَمْ عَلَی قُلُوبٍ اَقْفالُها}(3)... .»(4)

ص:120


1- سیدروح الله خمینی، آداب الصلاة (آداب نماز)، ص199.
2- سیدروح الله خمینی، آداب الصلاة (آداب نماز)، ص201.
3- (آیا در قرآن تدبر نمی کنند یا بر دل های آنان قفل ها زده شده است؟!) (محمد، 24).
4- سیدروح الله خمینی، آداب الصلاة (آداب نماز)، ص201و202.

توصیه های عملی

1. عَرضۀ ابهامات و شبهات فکری، روحی، اخلاقی و... به قرآن کریم و توجه و دقت کامل در یافتن پاسخ های مناسب آن، از میان آیات الهی و تکرار و تذکر آن.

2. صرف وقت در تعقل دربارۀ آیاتی که خداوند دعوت به تعقّل در آن ها کرده است؛ به منظور تأمین نیازمندی های جسم و جان، اعمّ از معارف و اسرار انسان و هستی و تزکیۀ نفس و فراگیری راه سلوک الی الله.

3. رعایت آداب قرائت، شامل: تعظیم، تعلیم، تطبیق، تفکر، حضور قلب.

4. پرهیز از موانع فهم قرآن، ازجمله: حجاب خودبینی، آرای فاسده، انحصار تفسیر به گفته های مفسران، معاصی و گناهان و حب دنیا.

ص:120

5. خطر عظیم شقاوت

اشاره

ص:120

فَاِنَّ الشَّقِیَّ مَنْ حُرِمَ غُفْرانَ اللهِ فِی هَذَا الشَّهْرِ الْعَظِیمِ.(1)

پس همانا شقی و بدبخت خواهد بود آن که در این ماه عظیم، از غفران الهی محروم بماند!

واضح است که بر اثر تفضّل الهی که در این ماه پرخیر و برکت شامل حال بندگان می شود، ممکن است با عبادت و اجتناب از لذات و اِعراض از شهوات در این یک ماه، سیاهی و غفلت از آینة قلب زدوده شود و انصراف از عالم طبیعت و لذات دنیوی حاصل آید و بنده با احوالی خوش وارد شب قدر شود و مشمول انوار هدایتی باشد؛ چنان که مؤمنان و اولیا از آن بهره مندند؛ اما این خطر عظیم نیز وجود دارد که با سستی ها و تنبلی ها و بی توجهی ها و بی تقوایی ها، در صف شقاوتمندان قرار گیرد؛ زیرا کسی که با چنین موقعیتِ فراهمی قادر به تهذیب خود نباشد، در ایام دیگر نیز حال او معلوم است.

نباید فراموش کنید که در ماه مبارک که «شهرُالله» می باشد و درهای رحمت الهی به روی بندگان باز است و شیاطین و اهریمنان، به حسب روایات، در غُل و زنجیر به سر می برند،(2) اگر شما نتوانید خود را اصلاح و مهذّب نمایید، نفس امّاره را تحت مراقبت و کنترل خود درآورید، هواهای نفسانیّه را زیر پا گذاشته [و] علاقه و ارتباط

ص:120


1- محمدبن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، امالی الصدوق، ص93.
2- نک: (يا مَعْشَرَ النّاسِ اِذا طَلَعَ هِلالُ شَهْرِ رَمَضانَ غُلَّتْ مَرَدَةُ الشَّياطِينِ وَ فُتِحَتْ اَبْوابُ السَّماءِ وَ اَبْوابُ الْجِنانِ وَ اَبْوابُ الرَّحْمَةِ وَ...) (محمدبن یعقوب کلینی رازی، الاصول من الکافی، ج4، ص67).

خویش را با دنیا و مادیّت قطع کنید، بعد از پایان یافتن شهر صیام مشکل است بتوانید این مسائل را به مرحلۀ عمل درآورید؛ بنابراین، از فرصت استفاده کنید... .(1)آیا این تهدید بزرگی نیست؟! چگونه می توان از شقاوت و بدبختی به خداوند پناه برد؟ آیا این برنامۀ ترسیم شده از سوی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آن بزرگ هدایتگر بشر، همان راه حقیقیِ نجات نیست؟

توصیه های عملی

1. تذکر دائم خطر عظیم شقاوت، درصورت ازدست رفتن فرصت و موقعیت فراهم شدۀ ظاهری و باطنی در ماه مبارک رمضان.

2. شناخت علائم وجود شقاوت و فهم حقیقتِ شقاوت و نتایج سوء آن.

3. مطالعۀ احوال اَشقیا در قرآن و تاریخ، به قصد عبرت گیری.

ص:120


1- سیدروح الله خمینی، جهاد اکبر یا مبارزه با نفس، ص26.

6. یاد گرسنگی و عطش قیامت

اشاره

ص:120

وَ اذْکُرُوا بِجُوعِکُمْ وَ عَطَشِکُمْ فِیهِ جُوعَ یَوْمِ الْقِیامَةِ وَ عَطَشَهُ.(1)

با گرسنگی و تشنگیِ خویش، به یاد گرسنگی و تشنگی روز قیامت بیفتید.

در خبر است که عذاب گرسنگی را به دوزخیان مسلط می کنند تا جایی که به ناچار شکم های خود را از زقّوم پر می کنند: {لَآکِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ * فَمالِئُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ}(2) پس از آن، تشنگی را چنان بر آن ها چیره کرده و حمیم را بر ایشان عرضه می کنند که بسیار از آن می آشامند: {وَ سُقُوا ماءً حَمِیماً فَقَطَّعَ اَمْعاءَهُمْ}(3) حمیم به گونه ای گرم است که اندرون آن ها را ریزه ریزه می کند. این عذاب ها بی شک باطن اعمال ایشان در دنیاست که تشنگی و گرسنگیِ جان خود را با اعمال ناشایستشان سیراب می کردند؛ ولی اثر آن جز افزوده شدن بر تشنگی و گرسنگی آن ها نبوده است؛ همان طور که امام صادق (علیه السلام) فرموده اند: «مَثَلُ الدُّنْیا كَمَثَلِ الْبَحْرِ الْمالِحِ کُلَّما شَرِبَ الْعَطْشانُ مِنْهُ ازْدادَ عَطَشاً حَتَّی یَقْتُلَهُ.»(4) (دنیا همچون دریایی است که آبش تلخ است. تشنه هراندازه از آن بیاشامد، بر تشنگی اش او افزوده می شود تا اینکه او را از پای در آورَد.)

پیر جماران در نصایح خود آورده اند:

ای عزیز، اوضاع عالم آخرت را با این عالم قیاس مکن که این عالم را گنجایش ظهور یکی از نعمت ها و نقمت های آن

ص:120


1- محمدبن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، امالی الصدوق، ص93.
2- واقعه، 52و53.
3- محمد، 15.
4- محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج70، ص126.

عالم نیست. این عالم با همۀ پهناوری آسمان ها و عوالمش، گنجایش ظهور پرده ای از پرده های ملکوت سُفلا که عالم قبر هم از همان است، ندارد؛ چه رسد به ملکوت اعلا که عالم قیامت نمونۀ آن است و در حدیثمفّصلی که شیخ شهیدِ ثانی(رضوان الله علیه) در مُنْیة المرید، از حضرت صدیقۀ کبری (علیها السلام) نقل می فرماید، وارد است که فرمود: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «همانا علمای شیعیان ما محشور می شوند و بر آن ها خلعت می پوشند از خلعت های کرامت به قدر کثرت علومشان و جدّیت کردن آن ها در ارشاد بندگان خدا؛ حتی آن که به بعضی [از] آن ها هزارهزار خلعت از نور داده شود تا آنکه می فرماید یک رشته از آن خلعت ها افضل است از آنچه شمس بر آن طلوع می کند، هزارهزار مرتبه!»(1)

این راجع به نعیمش و اما راجع به عذابش جناب فیض(رحمة الله) در علم الیقین از مرحوم صدوق حدیث کند که به اسناد خود از حضرت صادق (علیه السلام) روایت کند در ضمن حدیثی که جبرئیل به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) عرض کرد که: «اگر یک حلقه از آن سلسله ای که طولش هفتاد ذراع است، بر دنیا نهاده شود، همانا دنیا ذوب شود از حرارت آن و اگر قطره ای از زقّوم و ضریعِ آن بچکد در آب های اهل دنیا، می میرند اهل آن از گند آن!»(2) نعوذ بالله من غضب الرّحمن!(3)

ص:120


1- زین الدین بن علی بن احمد عاملی جبعی (شهید ثانی)، منیة المرید فی ادب المفید و المستفید، ص115.
2- محمدمحسن فیض کاشانی، علم الیقین فی اصول الدین، ج2، ص1260.
3- سیدروح الله خمینی، آداب الصلاة (آداب نماز)، ص96و97.

سرای آخرت دیار جان هاست و گرسنگی و تشنگی در آن، گرسنگی و تشنگیِ معنوی است. حقیقت گرسنگی و تشنگی در روح آدمی است که شراب و غذای آن، علم و معرفت و محسنات اخلاق و اعمال بوده و در دنیا در محرومیت بوده است و در یک کلام، جهنمِ او، فراق و محرومیت از سرچشمۀ هستی بخش عالَم است و همین، فقر و بی چیزیِ اوست.

توصیه های عملی

1. تفکر و مطالعه در فهم بیشتر سرای آخرت، از قبیل تدبّر در آیات عذاب و مطالعۀ کتُبی که بر اساس آیات و روایات و احادیث شریفه، به ترسیم زندگی آخرت پرداخته است.

2. تذکر مداوم، با تکرار آیات مرتبط با عذاب الهی و پناهندگی به حضرت حق(جَلَّتْ عَظَمَتُهُ).3. شناخت نفس و روان که روزنه، بلکه دروازۀ ورود به اسرار و رازورمز عالم غیب است.

ص:120

7. تصدُّق بر فقرا و مساکین

اشاره

ص:120

...وَ تَصَدَّقُوا عَلَی فُقْرائِکُمْ وَ مَساکِینِکُمْ.(1)

بر فقیران و مساکین خویش تصدُّق کنید.

آثار صدقه

صدقه در حقیقتِ خود، جامع بسیاری از فضایل انسانی در دنیا و آخرت است: از اولین ساعات دادنِ صدقه، برکات آن با انسان همراه است و از او بلایا را دفع می کند تا قیامت که صاحب خود را در بهشت و جوار حق(جلَّ شأنه) ملاقات کند. امام خوبان در کتاب اربعین حدیث خود، ضمن تأکید بسیار بر اموری چون جدّ و جهد در صدقه دادن، تلاش برای کثرت بخشیدن به میزان صدقه و پنهانی بودن آن، توجه به رعایت اولویت ها و مقدم داشتن خویشان محتاج هنگام صدقه دادن و نیز مبادرت به پرداخت صدقه از محل آنچه انسان به آن علاقه دارد(2) فرموده اند:

...مطلوب در صدقه، کثرت آن است و به هر اندازه رسد، اسراف نیست و در حدیث است که حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام) سه مرتبه قسمت کرد اموال خود را با فقرا به طور تنصیف؛ حتی اگر دارای دو جفت نعلین بود، یا دو ثوب بود، تنصیف فرمود.(3)و(4)

در احادیث کثیره وارد است که صدقه مُردن های بد

ص:120


1- محمدبن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، امالی الصدوق، ص93.
2- (هرگز به [حقیقت] نیکوکارى نمى رسید؛ مگر اینکه از آنچه دوست مى دارید، [در راه خدا] انفاق کنید) (آل عمران، 92).
3- محمدبن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج5، ص11.
4- سیدروح الله خمینی، شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)، ص493، حدیث 29.

را دفع می نماید(1) و روزی را نازل می کند(2) و قرض را ادا می کند(3) و عمر را زیاد می کند و هفتاد طور مردنِ بد را دفع کند(4) و خدای تعالی عوض آن را از ده تا صدهزار عطا فرماید(5) و اسباب زیادت مال گردد(6) و در صبح، هرکس صدقه دهد، از بلاهای آسمانی در آن روز ایمن گردد و اگر در اولِ شب بدهد، از بلاهای آسمانی در آن شب ایمن باشد(7) و مداوای مریض ها با صدقه شود(8) و اگر کسی اهل بیت مسلمی را کفایت کند، گرسنگی آن ها را رفع کند و بدن آن ها را بپوشاند و آبروی آن ها را حفظ کند، از هفتاد حج محبوب تر است(9)... .(10)

با توجه به اینکه بسیاری از ابعاد انسانیت برای هر فرد، در ارتباط و همدردیِ او با فقرا و مساکین شکوفا می شود، باید تلاش کنیم که حال فقرا را به ویژه در این ماه مبارک بهتر درک کنیم و یار و غم خوار آن ها باشیم.

ص:120


1- محمدبن یعقوب کلینی رازی، الاصول من الکافی، ج4، ص2.
2- محمدبن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، الخصال، ج2، ص621.
3- محمدبن یعقوب کلینی رازی، الاصول من الکافی، ج4، ص9.
4- حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص136.
5- محمدبن یعقوب کلینی رازی، الاصول من الکافی، ج4، ص46.
6- محمدبن یعقوب کلینی رازی، الاصول من الکافی، ج4، ص9.
7- محمدبن حسن حرّ عاملی، تفصیل وسائل الشیعة اِلی تحصیل المسائل الشریعة، ج9، ص392.
8- احمدبن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج1، ص294.
9- محمدبن یعقوب کلینی رازی، الاصول من الکافی، ج2، ص195.
10- سیدروح الله خمینی، شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)، ص490، حدیث 29.

توصیه های عملی

1. صدقۀ خالصانه در هر روز از این ماه.

2. کاستن از غذای افطار و سَحَر و تصدّق آن به فقرا و مساکین.

3. با اطلاع بودن از احوال فقرا و تلاش برای آگاهی از نیازمندی های آنان.

4. شرکت در فعالیت های تشکیلاتی و گروهی، به منظور تأمین نیازمندی های فقرا و مساکین.

5. مطالعۀ آثار دنیوی و اُخروی صدقات.

6. تأمل فراوان و همیشگی در آیۀ 92 سورۀ مبارکۀ آل عمران: {لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّی تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ}

ص:120

8. احترام به بزرگ ترها و ترحّم به کوچک ترها

اشاره

ص:120

وَ وَقِّرُوا کِبارَکُمْ وَ ارْحَمُوا صِغارَکُمْ وَ صِلُوا اَرْحامَکُمْ.(1)

بزرگان خویش را محترم بشمارید و به کوچک ترها رحمت و عطوفت داشته و با خویشاوندان خود مرتبط باشید.

با دقت در سیره و سُنت معلمان و پیشوایان بشریت، درمی یابیم که حُسْن سلوک و معاشرت، از صفات برجستۀ آن ها بوده است. چه کسی است که پیامبر مُکرّم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) را توصیف کند و صفت تواضع و احترام ایشان در برابر بزرگ ترها و نیز مهربانی شان را در قبال کوچک ترها ذکر نکند؟ کیست که نگوید آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) در اظهار احترام و سلام بر همگان حتی کودکان پیشی می گرفتند؟ پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) به کودکان توجه بسیار داشتند تا حدّی که دایه ای را که کودکش در آغوش پیامبر بول کرده و لباس ایشان را مُلَوَّث کرده بود، این طور مخاطب قرار دادند: «لباس من با آب پاک می شود؛ اما غبار رنجش را [که از تندیِ رفتارت به جا گذارده ای]، چه چیزی از قلب این کودک پاک می کند؟!»(2)

با تأسّی به چنین پیامبری است که تربیت یافتگان مکتبش همچون امام خمینی (قدس سره) وقتی کودکان در مجلس به بازی مشغول اند، می گویند به علت پذیرایی و برای جلوگیری از بر زمین ریختن چای، مانع بازی آن ها نشوند؛ بلکه چای را از سر راه آن ها بردارند و در برابر طلبه هایی که درس خوان بودند، تواضع عجیبی داشتند و هروقت طلبه،

ص:120


1- محمدبن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، امالی الصدوق، ص94.
2- نک: حسین نوری طبرسی (محدث نوری)، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج2، ص557.

روضه خوان یا مداحِ اهل بیت (علیه السلام) یا طلبه ای را می دیدند، تمام قد بلند می شدند و هرگاه یکی از این افراد می خواست از نزد ایشان برود، او را بدرقه می کردند و سرانجام هم با اصرارِ مهمان باز می گشتند. همین بزرگوار وقتی شنیدند در منزل ایشان به یکی از علمای دینی توهین شده یا غیبت صورت گرفته است، از شدت ناراحتی تب کرده و مریض شدند!امام راحل (قدس سره) با همۀ افراد خانواده گرم و مهربان بودند، به همۀ اولادشان به یک نظر نگاه می کردند و به یک اندازه محبت می کردند؛ به طوری که بعد از این همه سال، فرزندان ایشان می گویند هنوز متوجه نشده اند که امام کدام فرزندشان را بیشتر دوست داشتند!

چگونه می توانیم به بزرگانی که با آن ها سروکار داریم، بیش ازپیش احترام بگذاریم؟ در ارتباط با کوچک ترها چه کاری از دستمان برمی آید؟ کدام یک از ارتباطات خویش را لازم است اصلاح کنیم؟

توصیه های عملی

1. دعا برای کسب روحی لطیف و رئوف به منظور برقراری ارتباطی سالم و به نحو مناسب با خلق، در این ماه.

2. شناخت حقوق افراد با مطالعه و جدّیت در رعایت حال آن ها.

ص:120

9. حفظ زبان و چشم و گوش از حرام الهی

اشاره

ص:120

وَ احْفَظُوا اَلْسِنَتَکْمْ وَ غُضُّوا عَمّا لا یَحِلُّ النَّظَرُ اِلَیْهِ اَبْصارَکُمْ وَ عَمّا لا یَحِلُّ الْاِسْتِماعُ اِلَیْهِ اَسْماعَکُمْ.(1)

زبان هایتان را حفظ کنید و چشم هایتان را از آنچه نظر به آن حلال نیست و گوش هایتان را از آنچه شنیدنش حلال نیست، ببندید.

جهاد اکبر در اسلام غلبه نمودن انسان بر قوای ظاهرۀ خود و آن ها را تحت فرمان خالق درآوردن است. این جهاد از کشته شدن در راه خدا برتر است و جنگ با شیطان محسوب می شود. اولین مرتبۀ جهاد اکبر، در طبیعت وجود انسان یا اقالیم سبعۀ ملکیۀ او انجام می شود که همان گوش و چشم و زبان و فرج و دست و پاست. سلطنت شیطان در مملکت وجود انسان به وسیلۀ قوۀ واهمۀ او خواهد بود که اگر وهم بر وجود او به جای عقل و شرع غلبه کرد، هرچه از او سر بزند، شیطانی بوده و همۀ وجود او در تحت سلطۀ شیطان است و اما چنانچه عقل و شرع حاکم در مملکت وجود او شد، همۀ حرکات و سکنات او الهی شده، عبادت ربُّ الارباب محسوب می شود؛ ازجمله نصایح امام راحل (قدس سره) این است که:

شما تصمیم بگیرید لااقل در این یک ماه از خود مراقبت به عمل آورید: از گفتار و کرداری که خداوند تبارک وتعالی راضی نیست، اجتناب ورزید. از هم اکنون، از همین مجلس، با خدای خود عهد ببندید که در ماه رمضان از غیبت، تهمت و بدگویی نسبت به دیگران خودداری

ص:120


1- محمدبن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، امالی الصدوق، ص93.

کنید. زبان، چشم، دست، گوش و سایر اعضا و جوارح را تحت ارادۀ خود درآورید. اعمال و اقوال خود را مراقبت نمایید؛ شاید همین عمل شایسته موجب گردد که خداوند تبارک وتعالی به شما توجه فرموده، توفیق عنایت کند و پس از سپری شدن شهر صیام که شیاطین از زنجیر رها می گردند، شما اصلاح شده باشید ودیگر فریب شیطان را نخورید و مهذّب گردید. باز تکرار می کنم: تصمیم بگیرید در این سی روز ماه مبارک رمضان مراقب زبان، چشم، گوش و همۀ اعضا و جوارح خود باشید و دائماً متوجه باشید این عملی که می خواهید انجام دهید، این سخنی که می خواهید بر زبان آورید، این مطلبی که دارید استماع می کنید، از نظر شرع چه حکمی دارد؟(1)

درهرحال، وقتی که انسان فرضاً به مقاصد خود برسد، آیا استفادۀ او چند وقت است؟ آیا قوای جوانی تا چند وقت برقرار است؟ وقتی بهار عمر رو به خزان گذاشت، نشاط از دل و قوّه از اعضا می رود، ذائقه از کار می افتد، طعم ها درست ادراک نمی شود، چشم و گوش و قوۀ لمس و قوای دیگر بی کاره می شوند، لذات به کلّی ناقص یا نابود می شود، امراض مختلفه هجوم می آورد: جهاز هضم و جذب و دفع و جهاز تنفس کار خود را نمی تواند انجام دهد [و] جز آه سرد و دل پردرد و حسرت و ندامت چیزی برای انسان باقی نمی ماند! پس مدت استفادۀ انسان از این قوای جسمانی، از بعد از تمیز و فهم خوب و بد تا زمان

ص:120


1- سیدروح الله خمینی، جهاد اکبر یا مبارزه با نفس، ص27.

افتادن قوا از کار یا ناقص شدن آن ها، بیش از سی چهل سال برای مردم قوی البنیه و صحیح و سالم نیست و آن هم درصورتی که به امراض و گرفتاری های دیگر که همه روزه می بینیم و غافل هستیم، بر نخورد.(1)

کدام یک از سخنان ما باید اصلاح شود و در کدام یک از آنچه دیده ایم، احتمال حرمت می دهیم؟ گوشمان را از چه ببندیم؟ آیا پیدا نمی شود صحنه هایی که ما به آن می نگریم و مطالبی که می شنویم، ولی حضرت حق از دیدن و شنیدن آن ها رضایت ندارد؟

توصیه های عملی

1. تصمیم جدی بر اینکه لااقل در این یک ماه، از ما گناهی سر نزند و عهدبستن با خدا در این زمینه.

2. کنترل زبان و قراردادن آن در اختیار عقل و شرع، لااقل در این یک ماه تا مجرای خیرات در بین خلق باشد، نه منشأ شرور.

3. توجه به تقوای چشم و گوش و زبان که منشأ خَلْقِ چشم و گوش و زبان باطنی و اخرویِ ماست.

4. توجه و یاد بسیار از فنای لذّات و بقای تبعاتِ آن و آه سرد و دل پردرد و حسرت و ندامتِ بی حاصل ناشی از آن ها.

ص:120


1- سیدروح الله خمینی، شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)، ص20، حدیث 1.

10. رسیدگی به ایتام

اشاره

ص:120

وَ تَحنَّنُوا عَلَی اَیْتامِ النّاسِ یُتَحَنَّنْ عَلَی اَیْتامِکُمْ.(1)

با یتیمان مردم مهربانی کنید تا با یتیمان شما مهربانی کنند.

فرزندان یتیم به ویژه فرزندان شهدا حق عظیمی بر گردن جامعه دارند و مسلمانان باید فرزندان یتیم را مثل فرزندان خودشان دوست بدارند. از نزدیکان امام راحل (قدس سره) نقل شده است که گاهی اتفاق می افتاد در مواقعی که امام استراحت می کردند، بعضی از فرزندان یا خانواده های شهدا را به اتاق ایشان می بردیم. امام بلند می شدند و به فرزندان شهدا تفقّد و مهربانی می کردند و به آن ها اِنعام می دادند. آن بزرگوار دربارۀ تربیت طفل خصوصاً فرزندان شهدا می فرمودند:

باید دانست که تربیت یک طفل را نباید فقط یکی محسوب داشت و همین طور سوء تربیت و سهل انگاری دربارۀ یک طفل را نباید یکی حساب نمود. چه بسا که به تربیت یک طفل، یک جمعیت کثیر، بلکه یک ملت و یک مملکت اصلاح شود و به فساد یک نفر، یک مملکت و ملت فاسد شود.(2)

مانند شمع کم فروغی نباشیم که دامنۀ روشنایی نور آن فقط نفسانیت خودمان را در بر می گیرد. بیاییم از ائمۀ معصومین (علیهم السلام) درس بگیریم تا جنبه های انسانیت و معرفت در وجودمان بجوشد و مانند آن بزرگواران ایتام را فرزندان خود بدانیم.

ص:120


1- محمدبن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، امالی الصدوق، ص94.
2- سیدروح الله خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص154.

توصیه های عملی

1. سعی و تلاش در یافتن مجرای خدمت به ایتام و سرپرستی آن ها.

2. چشیدن حال معنوی حاصل از نوازش یتیمان و درک رأفت و مهربانی خداوند در این گونه امور.3. اختصاص قسمتی از اوقات خود در راه ارایۀ خدمات به ایتام.

ص:120

11. توبه از گناهان

اشاره

ص:120

وَ تُوبُوا اِلَی اللهِ مِنْ ذُنُوبِکُمْ.(1)

از گناهانتان به سوی خداوند توبه کنید.

حقیقت توبه، به معنای بازگشت به سوی خدا، از قلب شروع می شود و با اندوه و تأسف و ندامت و پشیمانی از گذشته شکل می گیرد و با غیرت و عزم و جدیت و تلاش برای حفظ فرصت باقی مانده در آینده و بازنگشتن به گناهان قوّت گرفته و کمر راست می کند. توشۀ مهم این سفر الهی در ایام جوانی، صفای فطرت و در پیری، پرفروغ نگه داشتن نور امید به رحمت خداوند است.

پس بر جوان ها حتم و لازم است که تا فرصت جوانی و صفای باطنی و فطرت اصلی باقی و دست نخورده است، درصدد تصفیه و تزکیه برآیند و ریشه های اخلاق فاسده و اوصاف ظلمانیّه را از قلوب خود بَرکَنند که با بودن یکی از اخلاق زشت ناهنجار، سعادت انسان در خطر عظیم است.

و نیز در ایام جوانی، اراده و تصمیمِ انسان، جوان است و محکم؛ از این جهت نیز اصلاح برای انسان آسان تر است؛ ولی در پیری، اراده سست و تصمیم پیر است [و] چیره شدن بر قوا مشکل تر است؛ ولی پیران نیز نباید از اصلاح نفس و تزکیۀ آن غفلت کنند و مأیوس شوند؛ زیرا

ص:120


1- محمدبن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، امالی الصدوق، ص94.

که باز هرچه هست، تا انسان در این عالم است که دار تبّدل و تغیّر و منزل هیولی و استعداد است، انسان با هر زحمت هم هست، خود را می تواند اصلاح کند و امراض مزمنۀ نفسانیّه به هر درجه هم برسد از استحکام،باز می توان قلع ماده نمود و هیچ مرضی از امراض نفسانیّه نیست، الّا آنکه آن را تا در این عالم است، انسان می تواند اصلاح کند؛ گرچه در نفس ریشه کرده باشد و ملکه شده باشد و مستحکم گردیده باشد.(1)

بِدان که از برای توبۀ کامله، ارکان و شرایطی است که تا آن ها محقّق نشود، توبۀ صحیحه حاصل نشود و ما به ذکر عمدۀ آن ها که لازم است، می پردازیم.

یکی از آن ها که رکن رکین اوست، ندامت و پشیمانی است از گناهان و تقصیرات گذشته و دیگر، عزم بر برگشت ننمودن بر آن است همیشه و این دو درحقیقت، محقّق اصل حقیقت توبه و به منزلۀ مقوّمات ذاتیۀ آن است و عمده در این باب، تحصیل این مقام و تحقّق به این حقیقت است و آن، چنان صورت پذیرد که انسان متذکر تأثیر معاصی در روح و تَبعات آن در عالم برزخ و قیامت بشود، از وجه معقول و منقول؛ چنان که پیش اصحاب معرفت مبرهن و در اخبار اهل بیت عصمت (علیهم السلام) وارد است که از برای معاصی در عالم برزخ و قیامت صورت هایی است به مناسبت آن ها که در آن عالم، دارای حیات و اراده هستند و انسان را از روی شعور و اراده عذاب و آزار

ص:120


1- سیدروح الله خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص157و158.

می نمایند؛ چنان که آتش جهنم نیز از روی شعور و اراده انسان را می سوزاند؛ زیرا که آن نشئه، نشئۀ حیات است.(1)

مانع اصلی سیر انسان به سوی کمالات و شکوفایی استعدادهای انسان، گناهان اوست که عین مخالفت با مبدأ مهربان و ربّ رحیم است و ماه مبارک رمضان در واقعِ واقع، فرصتی است برای تطهیر خود؛ اما به یک نظر، این گذشته ها نیست که مانع سعادت است؛ بلکه مانع اصلی آینده و بنای او بر تکرار اعمال بد، خود در آینده است؛ زیرا اگر تصمیم خود را برای آینده قطعی کند و صادق باشد، گذشته مشمول مغفرت الهی خواهد بود؛ زیرا حقیقت توبه همین تصمیم جدی بر بازنگشتن به گناهان است.

توصیه های عملی

1. تقویت حسرت و پشیمانی از گناهان به وسیلۀ مطالعه و تحقیق در آثار دنیوی و اخروی گناهان و یادآوری مستمر آنچه دانسته و تذکر و توجه مداوم به مانعیت عظیم گناهان در سیر به سوی حق تعالی.

2. جدّیت در ازدست ندادن فرصت ها برای جبران گذشته.

3. توجه تفصیلی به گذشتۀ خود و به خاطر آوردن گناهانی که بدون توبه و پشیمانی از آن ها گذشته و از آن ها توبۀ حقیقی نکرده است.

ص:120


1- سیدروح الله خمینی، شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)، ص275، حدیث 17.

12. بالابردن دست ها هنگام دعا

اشاره

ص:120

وَ ارَفَعُوا اِلَیْهِ اَیْدِیَکُمْ بِالدُّعاءِ فِی اَوْقاتِ صَلاتِکُمْ.(1)

در اوقات نمازتان دست های خویش را به دعا بلند کنید.

همان گونه که در سخن گفتن، «ما فی الضمیر» خود را اظهار می کنیم و کلمات، هریک علامت هایی برای انجام این مقصود هستند، هیئت ها و حالات بدن نیز هرکدام به نحو خاصی از مقاصد و نیّات ما خبر می دهند و این درحقیقت نوع دیگری از سخن گفتن است؛ بنابراین همۀ حالات ظاهری بدن می باید مطابق آداب هر عبادتی انجام گیرد؛ واِلّا با هر حرکت ناهماهنگ، معنای آن تغییر کرده، از منظور دیگری حکایت می کند؛ مثلاً معنای بالابردن دست ها درحال تکبیر و قنوت و دعای بعد از نماز، غیر از معنای مشترک کفِّ خالی و اظهار فقر است. بالابردن دست ها درحال تکبیر، فقر و عجز از ادای حقِ عبادت و در قنوت، دست شستن از غیرِحق و اقبال تامّ به او را می رساند. از دعای بعد از نماز که در آن حال، دست ها بالاتر از سر و رو به سوی آسمان قرار می گیرد نیز، معنای الحاح و اصرار در دعا فهمیده می شود.

ای عزیز، قنوت دست شستن از غیرِحق و اقبال تامّ به عزّ ربوبیت پیداکردن است و کف خالی و سؤال به جانب غنیِ مطلق درازنمودن است و در این حال انقطاع، از بطن و فرج سخن راندن و از دنیا یادکردن،کمال نقصان و تمام خسران است.(2)

ص:120


1- محمدبن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، امالی الصدوق، ص94.
2- سیدروح الله خمینی، آداب الصلاة (آداب نماز)، ص375.

می دانیم که خداوند به آسمان، نزدیک تر از زمین نیست؛ ولی آسمان سنبل مراتب عالیِ وجود است که در دعاها باید آن را محور توجه خویش قرار داد و راهی که انسان در پیش دارد، ترک حالات و شئون زمینی و آسمانی شدن است و بالابردن دست ها در هنگام دعا می تواند اشارۀ ظاهری به این حقیقت باشد.

توصیه های عملی

1. حقیقتِ دعا خواست قلبی بوده و اصرار در دعای خیر، از عمق قلبیِ این خواست خبر می دهد؛ بنابراین در حفظ حالت اصرار و الحاح که یک جلوۀ آن بالابردن دست ها هنگام دعاست، کوشا باشیم.

2. حالت شیطانی تکبّر و خودبزرگ بینی، از موانع اصلی اظهار خضوع و ذلّت در برابر پروردگار است. این حالت را بشناسیم و از خود دور کنیم.

3. این حقیقت را که مقامات اولیا و انبیای عظام (علیهم السلام) به اندازۀ مقدار تذلّل آن ها در برابر حضرت حق(جَلَّ شَأْنُهُ) تحقق یابد، موضوع تأمل و تدبّر خود قرار دهیم.

ص:120

13. اهمیت اوقات نماز

اشاره

ص:120

فَاِنَّها

اَفْضَلُ السّاعاتِ یَنْظُرُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِیها بِالرَّحْمَةِ اِلَی عِبادِهِ یُجِیبُهُمْ اِذا ناجَوْهُ وَ یُلَبِّیهِمْ اِذا نادَوْهُ وَ يُعْطِيهِمْ اِذا سَأَلُوهُ وَ یَسْتَجِیبُ لَهُمْ اِذا دَعَوْهُ.(1)

پس همانا ساعات نماز برترین ساعاتی است که خداوند عزّ و جل در آن ساعات با نظر رحمت به بندگانش توجه می کند: هنگامی که بندگان در آن لحظات مناجات می کنند، به مناجات آن ها پاسخ می دهد، ندایشان را لبیک می گوید، درخواست آ ن ها را برآورده و دعایشان را مستجات می کند.

اگر بنده بداند هر سعادت و شقاوت و هر رنج و راحت و هر نعمت و نقمتی که به او می رسد، از جانب خداوند به واسطۀ حقیقتی است که در نماز ایجاد و انشاء می کند و میزان قبولی هر عمل دیگر او نیز بستگی تامّ و تمام به نماز او دارد، شایسته است هر فشار و سختی را تحمل کند تا آنچه را مرضیِ حضرت حق است، در نماز تحقق بخشد؛ زیرا همان طور که گفته شد: «اِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ ما سِواها وَ اِنْ رُدَّتْ رُدَّ ما سِواها.»(2)

ای ضعیف، آداب قلبیّۀ اوقات آن است که خود را مهیا کنی برای ورود به حضور مالک دنیا و آخرت و مخاطبه و مکالمه با حضرت حق(جلّ وعلا)؛ پس، با نظری، توجه به ضعف و بیچارگی و ذلت و بی نوایی خود کن و عظمت

ص:120


1- محمدبن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، امالی الصدوق، ص94.
2- (اگر نماز پذیرفته شد، سایر اعمال پذیرفته می شود و اگر رد شد، کارهای دیگر نیز رد می شود) (علی بن موسی بن جعفربن طاووس (سیدبن طاووس)، فلاح السائل، ص127).

و بزرگی و جلال و کبریای ذات مقدس (جلّت عظمته) که انبیای مرسلین و ملائکۀ مقرّبین در بارگاه عظمتش از خود بی خود شوند و اعتراف به عجز و مسکنت و ذلت کنند و چون این نظر را کردی و به دلفهماندی، دل، استشعار خوف کند و خود و عبادات خود را ناچیز شمارد و با نظری، توجه به سعۀ رحمت و کمال عطوفت و احاطۀ رحمانیت آن ذات مقدس کن که بندۀ ضعیفی را به بارگاه قدس خود با همۀ آلودگی و بیچارگی که دارد، بار داده و او را با همۀ تشریفاتِ فروفرستادنِ فرشتگان و نازل نمودن کتاب های آسمانی و فرستادن انبیای مرسلین (علیهم السلام) دعوت به مجلس انس خود فرموده [است]، بدون آنکه سابقۀ استعدادی از برای ممکن بیچاره باشد یا در این دعوت و حضور برای حضرتش، نَعوذُ بِالله، یا ملائکة الله و انبیا (علیهم السلام) سودی تصوّر بشود. البته قلب را با این توجه اُنسی حاصل شود و استشعار رجاء و امیدواری می کند.

پس با قدم خوف و رجاء و رغبت و رهبت، خود را مهیای حضور کن و عِدّه و عُدّۀ حضور را مهیا کن که عمدۀ آن، آن است که با قلب خجل و دل وَجِل و استشعار انکسار و ذلت و ضعف و بیچارگی، وارد محضر شوی و خود را به هیچ وجه لایق محضر ندانی و لایق عبادت و عبودیت نشماری و اذن دخول در عبادت و عبودیت را فقط از شمول رحمت و عمیم لطف حضرت احدیت(جَلَّتْ قُدْرَتَهُ) بدانی که اگر ذلت خود را نصب عین خود کردی و به جان و دل، تواضع برای ذات مقدس حق نمودی و خود و عبودیت خود را ناچیز و بی ارزش

ص:120

دانستی، حق تعالی با تو تلطّف فرماید و تو را مرتفع کند و به کرامات خود مخلّع فرماید.(1)

ما نیز اگر قدری تفکر کنیم و به قلب محجوبِ مهجورِ خود بفهمانیم که اوقات صلوات، اوقات حضور در بارگاه قدس حضرت ذی الجلال است [و] اوقاتی است که حق تعالی که مالک الملوک و عظیم مطلق است، بندۀ ضعیف ناچیز را به مناجات خود دعوت فرموده و به دار الکرامۀ خود اذن دخول داده تا فوز به سعادت های ابدی و سرور و بهجت های دائمی پیدا کند، از دخول وقت صلاة به مقدار معرفت خود بهجت و سُرور داشتیم و اگر قلب، استشعار عظمت و خطر مقام کند، به مقدار فهم عظمت، خوف و خشیت حاصل می شود.(2)

ای عزیز! تو نیز به قدر میسور و مقدار مقدور، این وقت مناجات را غنیمت شمار و به آداب قلبیّۀ آن قیام کن و به قلب خود بفهمان که مایۀ حیات ابدیِ اخروی و سرچشمۀ فضائل نفسانیّه و رأس المال کرامات غیرِمتناهیه، به مراودت و مؤانست با حق است و مناجات با او.(3)آیا می دانید که نماز بسان آیینه ای است که تصویر معنوی حقیقت انسان را نمایش می دهد و اگر خدای نکرده در طول روز، غافل از محبوب حقیقی باشیم، منجر به بی حالی در نماز و فقدان حضور قلب در این لحظات عالی خواهد شد؟!

ص:120


1- سیدروح الله خمینی، آداب الصلاة (آداب نماز)، ص113و114.
2- سیدروح الله خمینی، آداب الصلاة (آداب نماز)، ص112.
3- سیدروح الله خمینی، آداب الصلاة (آداب نماز)، ص111.

توصیه های عملی

1. سعی در ترک حالت غفلت در ساعات شبانه روز: {وَ اذْکُرْ رَبَّکَ فِی نَفْسِکَ تَضَرُّعاً وَ خِیفَةً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الآصالِ وَ لا تَکُنْ مِنَ الْغافِلِینَ}(1) (و یاد کن پروردگارت را در نفس خویش، از روى بیم و زارى و در پنهان، نه آشکارا، در صبح و شام و مباش از بى خبران.)

2. داشتن حالت استقبال و انتظار در اوقات نماز.

3. تکرار اهمیت نماز و جایگاه ممتاز آن در تعیین سعادت و شقاوت برای خود و تفهیم آن به قلب.

4. به جاآوردن آداب قلبی نماز یعنی حضور، خشوع، طمأنینه، نشاط و...، حتی اگر ناچار بودیم، با تکلّف تا با تمرین این حالت ها، بُعدِ الهیِ حقیقت آن، در ما تحقّق یابد؛ چراکه رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده اند: «مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ فَهُوَ مِنْهُمْ».(2)

ص:120


1- اعراف، 205.
2- ابوالقاسم پاینده، نهج الفصاحه (مجموعۀ كلمات قصار حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم))، ص737.

14. ذکر و استغفار

اشاره

ص:120

اَیُّهَا النّاسُ اِنَّ اَنْفُسَکُمْ مَرْهُونَةٌ بِاَعْمالِکُمْ فَکُفُّوها بِاسْتِغْفارِکُمْ.(1)

ای مردم، شما در گروِ اعمالتان هستید؛ پس خود را با استغفار آزاد کنید.

چشم بینای قلوب اهلِ معرفت، صورت ملکوتی ندامت را که همان ستون میانی خیمۀ استغفار است، به صورت آتش فروزانی مشاهده می کند که لهیب زبانه های آن، افسوس و اندوهی است فراگیر و آن چنان گناهان و آثار پلیدِ آن را در خود می سوزاند که برای آتش جهنم و عذاب آخرت چیزی باقی نمی ماند:

باید انسان بکوشد تا آنکه صورت ندامت را در دل قوّت دهد تا ان شاء الله به بیت «احتراق» وارد شود و آن چنان است که به واسطۀ تفکر در تَبعات و آثار موحشۀ معاصی، ندامت را در دل قوّت دهد و نمونۀ {نارُ اللهِ الْمُوقَدَةُ}(2) را خود، به اختیار خود، در دل خود روشن کند و قلب را به آتش ندامت محترق کند تا آنکه همۀ معاصی از آن آتش بسوزد و کدورت و زنگار قلب مرتفع شود. بداند که اگر این آتش [را] در این عالم، خود برای خود روشن نکند و این درِ جهنم را که خود باب الابواب بهشت است، به روی خود مفتوح نکند، از این عالم که منتقل شد، ناچار در آن عالم، آتش سخت سوزناکی برای او تهیه

ص:120


1- محمدبن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، امالی الصدوق، ص94.
2- هُمَزه، 6.

شود و ابواب جهنّم به روی او باز گردد و ابواب بهشت و رحمت به روی او مُنسد گردد.خداوندا! سینۀ سوزناکی به ما عنایت فرما و از آتش ندامت، جذوۀ ندامت در قلب ما بیفکن و آن را به این آتش دنیایی بسوزان و کدورت قلبیّۀ ما را برطرف فرما و ما را از این عالَم، بی تبعاتِ معاصی ببر: «اِنَّکَ وَلِیُّ النِّعَم وَ عَلَی کُلَّ شَیْءٍ قَدِیرٍ.»(1)

جناب سید جلیل القدر، السید الرضی(رضی الله عنه)، در نهج البلاغه روایت فرمود که: «همانا گوینده ای در محضر حضرت امیر (علیه السلام) گفت: «استغفرالله.» پس فرمود به او: «مادرت در عزایت گریه کناد! آیا می دانی چیست استغفار؟ همانا استغفار درجۀ علّیین است و آن اسمی است که واقع می شود بر شش معنی: اوّلِ آن ها پشیمانی بر گذشته است؛ دوم، عزم بر برگشت ننمودن است به سوی آن همیشگی؛ سوم، ادا کنی به سوی مخلوق حق آن ها را تا ملاقات کنی خدای سبحان را پاکیزه که نبوده باشد بر تو دنباله ای [یعنی حقی از کسی به عهدۀ تو نباشد]؛ چهارم، آنکه روی آوری به سوی هر فریضه که بر تو است که ضایع کردی آن را؛ پس ادا کنی حق آن را؛ پنجم، روی آوری به سوی گوشتی که روییده شده است بر حرام؛ پس آب کنی آن را به اندوه ها تا بچسبد گوشت به استخوان و روییده شود بین آن ها گوشت تازه؛ ششم، آنکه بچشانی جسم را درد فرمان برداری، چنان که

ص:120


1- سیدروح الله خمینی، شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)، ص276و277، حدیث 17.

چشاندی آن را شیرینیِ نافرمانی(1)... .

ای عزیز، مبادا شیطان و نفس امّاره وارد شوند بر تو و وسوسه نمایند و مطلب را بزرگ نمایش دهند و تو را از توبه منصرف کنند و کار تو را یکسره نمایند!(2)

امام سجاد (علیه السلام) چون ماه رمضان داخل می شد، تکلّم نمی فرمودند، مگر به دعا و تسبیح و استغفار و تکبیر.

توصیه های عملی

1. استغفارنمودن در قالب نمازهای نافلۀ شب (شفع و وتر).

2. اُنس با حالت استغفار و طلب توبه از حق تعالی در طول روز.3. گفتن ذکر «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ یا واسِعَ الْمَغْفِرةِ اِغْفِرْلِی» در وقت افطار و هنگام تناول لقمۀ اوّل.

4. تقویت حالت ندامت از لغزش ها در خود، به واسطۀ تفکر در آثار سوء دنیایی و اخروی آن و به طورکلی تلاش در جهت تحقّق مرحلۀ اصلیِ استغفار مطابق فرمایش امام علی (علیه السلام) .

ص:120


1- نک: علی بن ابی طالب (علیه السلام)، نهج البلاغه، حکمت417.
2- سیدروح الله خمینی، شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)، ص277و278، حدیث 17.

15. سجدۀ طولانی

اشاره

ص:120

وَ ظُهُورُکُمْ ثَقِیلَةٌ مِنْ اَوْزارِکُمْ فَخَفِّفُوا عَنْها بِطُولِ سُجُودِکُمْ وَ اعْلَمُوا اَنَّ اللهَ تَعالَی ذِکْرُهُ اَقْسَمَ بِعِزَّتِهِ اَنْ لا یُعَذِّبَ الْمُصَلِِّینَ وَ السّاجِدِینَ وَ اَنْ لا یُرَوِّعَهُمْ بِالنّارِ {یَوْمَ یَقُومُ النّاسُ لِرَبِّ الْعالَمِینَ}(1)و(2)

ای مردم، پشت شما از وِزر و وبالِ بد اعمالتان سنگین شده است؛ پس با سجده های طولانیِ خود، آن ها را سبک کنید و بدانید که خدای متعال به عزت و جلالش قسم یاد فرموده است که نمازگزاران و سجده کنندگان را عذاب نکند و آن ها را در روز قیامت به نعرۀ جهنم نترساند: «روزی که مردم در پیشگاه پروردگار جهانیان می ایستند.»

طول سجده سنت و سیرۀ اوّابین و نشان بندگی بر پیشانی های به خاک ساییده و زینت پرتلألؤِ سیمای بهشتیان در آخرت است. برای آنان که معرفت و اُنس و محبت به ذات مقدس رب العالمین قلوبشان را به خود متوجه ساخته است، این اعمال زحمت و مشقت ندارد و موجب ملالت نخواهد شد:

از بعضی اهل ذکر و معرفت منقول است که در هر شب و روزی، یک مرتبه در سجده رفتن و بسیارگفتنِ: {لا اِلَهَ اِلّا اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ}(3) برای ترقّیات روحی خوب است و از بعضی سالکان راه

ص:120


1- مطففين، 6.
2- محمدبن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، امالی الصدوق، ص94.
3- خداوندا!) جز تو معبودى نیست! منزّهى تو! من از ستمکاران بودم!» (انبیاء، 87).

آخرت نقل فرموده که چون از حضرت استاد خود فایدۀ این عمل را شنید، در هر شب و روزی، یک مرتبه سجده می رفت و هزار مرتبه، این ذکر شریف را می گفت و از بعضِ دیگر نقل نموده که سه هزار مرتبه می گفت و از حضرت زین العابدین و سیدالساجدین، علی بن حسین (علیهما السلام) منقول است که سنگ خشن زبریرا ملاحظه فرمود، سر مبارک را بر آن نهاد و سجده نمود و گریه کرد و هزار مرتبه گفت: «لا اِلَهَ اِلَّا اللهُ حَقّاً حَقّاً لا اِلَهَ اِلَّا اللهُ تَعَبُّداً و رِقّاً لا اِلَهَ اِلَّا اللهُ اِیماناً وَ صِدْقاً»(1) و [نیز] سجده های طولانی حضرت مولای ما، موسی بن جعفر (علیهما السلام) معروف است.(2)و(3)

در حدیث شریف، امام صادق (علیه السلام) می فرماید: «به خدا قسم، زیان نبیند کسی که حقیقت سجده را به جای آورد، ولو در عمر، یک مرتبه و روی رستگاری نبیند کسی که در این حال که ترک غیر است، با حق خلوت کند، ولی شبیه به خدعه کنندگان باشد که صورتاً در خلوت و انس است، ولی حقیقتاً غافل از حق و از آنچه خدای تعالی برای ساجدان مهیا فرموده [است] که آن انس با حق است در این عالم و راحت است در آن عالم.»(4)

پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در تعلیم مرد عربی که آرزوی محشورشدن با

ص:120


1- محمدبن حسن حرّ عاملی، تفصيل وسائل الشيعة الى تحصيل مسائل الشريعة، ج6، ص382.
2- نک: محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج48، ص116.
3- سیدروح الله خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص125.
4- سیدروح الله خمینی، آداب الصلاة (آداب نماز)، ص358.

آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) را داشت، فرمودند: «اگر می خواهی با من محشور شوی، راهش این است که سجده هایت را طولانی کنی.»(1)

توصیه های عملی

1. طولانی ترکردن سجده های شکرِ بعد از نمازهای واجب.

2. در ساعاتی که آمادگی قلبی و فکری وجود دارد، مبادرت به ذکر یونسیه، یعنی بخشی از آیۀ 87 سورۀ مبارکۀ انبیاء: {لآ اِلَهَ اِلّا اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنِّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمِینَ} و ذکر «لا اِلَهَ اِلَّا اللهُ حقّاً حقّاً...» در سجده ها.

3. توجه و تأمّل در حقیقت سجده و اسرار آن و مطالعۀ کتاب هایی که در این زمینه تحقیقات خوبی ارائه کرده اند.

ص:120


1- نک: حسن بن محمد دیلمی، غُرَرَ الاخبار و دُرَر الآثار فی مناقلب ابی الائمة الاطهار، ص376.

16. همّت به دادن افطار

اشاره

ص:120

اَیُّهَا النّاسُ مَنْ فَطَّرَ مِنْکُمْ صائِماً مُؤْمِناً فِی هَذَا الشَّهْرِ کانَ لَهُ بِذَلِکَ عِنْدَ اللهِ عِتْقُ نَسَمَةٍ وَ مَغْفِرَةٌ لِما مَضَی مِنْ ذُنُوبِهِ فَقِیلَ یا رَسُولَ اللهِ وَ لَیْسَ کُلُّنا یَقْدِرُ عَلَی ذَلِکَ فَقالَ (صلی الله علیه و آله و سلم) اِتَّقُوا النّارَ وَ لَوْ بِشِقِّ تَمْرَةٍ اِتَّقُوا النّارَ وَ لَوْ بِشَرْبَةٍ مِنْ ماءٍ.(1)

ای مردم، بدانید هرکس از شما به روزه دار مؤمنی در این ماه افطار دهد، این عملش در نزد خداوند معادل آزادکردن بنده ای و پاک شدن گناهان گذشتۀ اوست. گفته شد: «ای رسول خدا، ما همه قادر به انجام این عمل نیستیم!» پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «از آتش کناره گیرید؛ وَلو با نیمی از خرما، از آتش کناره گیرید؛ وَلو با جرعه ای آب!»

در روزهای عادی و غیر از ماه مبارک رمضان، اطعام مؤمنان عملی بسیار پسندیده و موجب اجر فراوان اخروی خواهد بود؛ اما افطاری دادن به روزه داران از ابعاد دیگری برخوردار است که صورت ملکوتی آن کناره گرفتن از آتش و آزادکردن بندگان و مزیّن شدن روح به خصال بارز انسانیت است؛ آن هم در ابعادی که از ادراک امثال ما خارج است. چه خوب است نصیحت امام راحل (قدس سره) همیشه آویزة گوشمان باشد:

پسرم، ما که عاجز از شکر او و نعمت های بی منتهای اوییم، پس چه بهتر که از خدمت به بندگان او غفلت نکنیم که خدمت به آن ها خدمت به حق است؛

ص:120


1- محمدبن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، امالی الصدوق، ص94.

چه که همه از اویند. هیچ گاه در خدمت به خلق الله خود را طلبکار مدان که آنان بحق، منّت بر ما دارند که وسیلۀ خدمت به او جلّ وعلا هستند و در خدمت به آنان دنبال کسب شهرت و محبوبیت مباش که این خود،حیلۀ شیطان است که ما را در کام خود فرو بَرَد و در خدمت به بندگان خدا آنچه برای آنان پرنفع تر است، انتخاب کن، نه آنچه برای خود یا دوستان خود که این علامت صدق به پیشگاه مقدس او جلّ وعلاست.

پسر عزیزم، خداوند حاضر است و عالم محضر اوست و صفحۀ نفس ماها یکی از نامه های اعمالمان. سعی کن هر شغل و عمل که تو را به او نزدیک تر کند، انتخاب کن که آن رضای او جلّ وعلاست. در دل به من اشکال مکن که اگر صادقی، چرا خود چنین نیستی که من خود می دانم که به هیچ یک از صفات اهلِ دل موصوف نیستم و خوف آن دارم که این قلمِ شکسته در خدمت ابلیس و نفس خبیث باشد و فردا از من مؤاخذه شود؛ لکن اصل مطالب حق است؛ اگرچه به قلم مثل منی [است] که از خصلت های شیطانی دور نیستم.

و به خدای تعالی در این نَفَس های آخر پناه می برم و از اولیای او جلّ و علا امید دستگیری و شفاعت دارم! بار الها، تو خود از این پیر ناتوان و احمد جوان دستگیری کن و عاقبت ما را ختم به خیر فرما و با رحمت واسعۀ خود ما را به بارگاه جلال و جمال خود راهی ده.(1)

ص:120


1- مؤسسۀ حفظ و نشر آثار امام خمینی (قدس سره)، صحیفۀ امام، ج20، ص157و158.

توصیه های عملی

1. نوشتن برنامه ای برای افطاری دادن در روزهایی معیّن و توجه به این نکته که خودِ قصدِ این عمل هم نزد خداوند بی ثواب نخواهد بود.

2. قصد تقرّب داشتن از افطاری دادن و خالص کردن این امور از شئون نفسانی.

ص:120

17. حُسن خُلق

اشاره

ص:120

اَیُّهَا النّاسُ مَنْ حَسَّنَ مِنْکُمْ فِی هَذَا الشَّهْرِ خُلُقَهُ کانَ لَهُ جَوازٌ عَلَی الصِّراطِ یَوْمَ تَزِلُّ فِیهِ الْاَقْدامُ.(1)

ای مردم، بدانید کسی که در این ماه، اخلاق خویش را نیکو سازد، جواز عبور از صراط را در روزی که قدم ها بر آن می لرزد، خواهد گرفت.

مهارت های عملی در اخلاق

مجاهدت های علمی در شناخت محاسن و رذایل اخلاق و آثار و تبعات دنیوی و اخروی هرکدام از یک سو و مجاهدت های عملی و کسب مهارت هایی که جز از طریق اقدام به عمل و تجربه در میدان عمل و پنجه درپنجه افکندن با مشکلات آن حاصل نمی شود از سوی دیگر، مکمل سیر در تهذیب و خودسازی است؛ اما جرئت و جسارت توفیق در عمل، نیازمند توجه به این نکتۀ اساسی است که:

بهترین علاج ها که علمای اخلاق و اهلِ سلوک از برای این مفاسد اخلاقی فرموده اند، این است که هریک از این مَلَکات زشت راکه در خود می بینی، در نظر بگیری و برخلاف آن تا چندی مردانه قیام و اقدام کنی و همت بگماری بر خلاف نفس تا مدتی و بر ضد خواهش آن رذیله رفتار کنی و از خدای تعالی در هر حال

ص:120


1- محمدبن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، امالی الصدوق، ص94.

توفیق طلب کنی که با تو اعانت کند در این مجاهده؛ مسلّماً بعد از مدت قلیلی، آن خُلق زشت رفع شده و شیطان و جُندش از این سنگر فرار کرده، جنود رحمانی به جای آن ها بر قرار می شود.مثلاً یکی از ذمایم اخلاق که اسباب هلاکت انسان است و موجب فشار قبر است و انسان را در دو دنیا معذب دارد، بدخلقی با اهل خانه یا همسایگان یا هم شغل ها یا اهل بازار و محله است که این زاییدۀ غضب و شهوت است. اگر انسان مجاهد مدتی درصدد بر آید که هر وقت ناملایمی پیشامد می کند از برای او و آتش غضب شعله ور می شود و بنای سوزاندن باطن را می گذارد و دعوت می کند او را بر ناسزاگفتن و بدگویی کردن، برخلاف نفس اقدام کرده، عاقبت بد و نتیجۀ زشت این خُلق را یاد بیاورد [و] درعوض، ملایمت به خرج بدهد و در باطن شیطان را لعن کند و به خدا از او پناه ببرد، من به شما قول می دهم که اگر چنین رفتاری کنید، بعد از چند مرتبه تکرار، آن خُلق به کلی عوض شده و خُلق نیکو در باطن مملکت شما منزل می کند.(1)

چه تغییری باید در رفتار خویش ایجاد کنیم تا موجب دریافت جواز عبور از صراط باشد؟

ص:120


1- سیدروح الله خمینی، شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)، ص25، حدیث 1.

توصیه های عملی

1. عمل کردن به آنچه می دانیم؛ چنان که امام باقر (علیه السلام) فرموده اند: «مَنْ عَمِلَ بِما یَعْلَمُ عَلَّمَهُ اللهُ ما لا یَعْلَمْ.»(1) (هرکه به آنچه می داند، عمل کند، خداوند آنچه را که نمی داند، به او خواهد آموخت.)

2. استقاده از محضر استاد خودساخته و صاحب نَفَسی که سخنان او در جان تأثیر کند یا مطالعۀ کتاب های اخلاقی او، مانند کتاب های ارزشمند اخلاقیِ حضرت امام (قدس سره) .

3. درنظرگرفتن مَلَکات زشت خود و صبر و مقاومت پیشه کردن در عمل برخلافِ آن و کمک طلبیدن مستمر از خداوند متعال در این امر.

4. مداومت بر ذکر شریف «لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلّا بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ».(2)

ص:120


1- حسن بن محمد دیلمی، اعلام الدین فی صفات المؤمنین، ص301.
2- نک: حسین نوری طبرسی (محدث نوری)، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج12، ص15.

18. آسان گرفتن به زیردست

اشاره

ص:120

وَ مَنْ خَفَّفَ فِی هَذَا الشَّهْرِ عَمّا مَلَکَتْ یَمِینُهُ خَفَّفَ اللهُ عَلَیْهِ حِسابَهُ وَ مَنْ کَفَّ فِیهِ شَرَّهُ کَفَّ اللهُ عَنْهُ غَضَبَهُ یَوْمَ یَلْقاهُ وَ مَنْ اَکْرَمَ فِیهِ یَتِیماً اَکْرَمَهُ اللهُ یَوْمَ یَلْقاهُ.(1)

و کسی که در این ماه بر زیردستان خویش آسان بگیرد، خداوند حساب او را آسان می گیرد و کسی که شرش را از دیگران بردارد، خداوند در روز ملاقات با خویش، غضبش را از او زایل می کند و کسی که در این ماه یتیمی را اکرام کند، خداوند در روز ملاقات با خویش، او را گرامی می دارد.

این دستور پیامبر عزیز اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در واقع، سرایت دادن رحمت واسعۀ حضرت حق به زیردستانِ خود و آسان گرفتن بر آن ها، به ویژه در این ماه است.

خدمتگزار امام راحل (قدس سره) گفته است: «بنده 19 سال خدمتگزار امام بودم. رفتار آقا منتهای خوبی بود. الان هم همیشه جویای حال ما می شوند [و] مرتب احوالپرسی می کنند. ما از چشممان گله داریم، از آقا به اندازۀ سرِسوزنی گله نداریم.»(2) از همسر ایشان می شنویم که می فرمودند امام در زندگی خصوصی ایشان دخالت نمی کردند:

اوایل زندگی مان، هفتۀ اول یا ماه اول یادم نیست، به من گفتند: «من به کار تو کاری ندارم. به هر صورت که میل داری، لباس بخر و بپوش؛ اما آنچه از تو می خواهم

ص:120


1- محمدبن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، امالی الصدوق، ص94.
2- غلامعلی رجائی، برداشت هایی از سیرۀ امام خمینی (قدس سره)، ج1، ص89.

این است که واجبات را انجام دهی و محرمات را ترک کنی؛ یعنی گناه نکنی.»(1)

توصیه های عملی

1. انجام دادن امور شخصی و پرهیز از ایجاد زحمت برای دیگران؛2. درنظرگرفتن تخفیفی ویژه برای کسانی که در ایام ماه مبارک رمضان، موظّف به انجام کارهای محوّلۀ ما هستند؛

3. برداشتن زحمت خود از دوش سایرین، تا آنجا که امکان دارد؛ بلکه فراهم کردن موجبات راحتی و آسایش آن ها، بیش ازپیش.

ص:120


1- غلامعلی رجائی، برداشت هایی از سیرۀ امام خمینی (قدس سره)، ج1، ص64.

19. صلۀ رَحِم

اشاره

ص:120

وَ مَنْ وَصَلَ فِیهِ رَحِمَهُ وَصَلَهُ اللهُ بِرَحْمَتِهِ یَوْمَ یَلْقاهُ وَ مَنْ قَطَعَ فِیهِ رَحِمَهُ قَطَعَ اللهُ عَنْهُ رَحْمَتَهُ یَوْمَ یَلْقاهُ.(1)

و کسی که در این ماه به خویشاوندانش بپیوندد، خداوند به رحمت خویش با او ملاقات خواهد کرد و کسی که از ارحام خویش ببُرد، خداوند در روز ملاقات با خویش، رحمتش را از او قطع خواهد کرد.

از زبان بستگان امام راحل (قدس سره) می شنویم که ایشان شدیداً در قبال برادران و خواهران و ارحامشان، به ویژه در ارتباط با پدر و مادرشان عاطفی بودند و بارها می فرمودند: «اینکه می گویند بهشت زیر پای مادران است،(2) یعنی این قدر باید جلوی پای مادر، صورت به خاک بمالی تا خدا تو را به بهشت ببرد.»(3)

آیا خویشاوندانی نداریم که میانمان کدورت هایی موجود باشد؟ مطابق با فرمایش پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) وظیفۀ ما در قبال آن ها چیست؟

توصیه های عملی

1. سعی بر اصلاح امور و وَصْل ارتباط ارحام؛ چه دربارۀ خودمان و چه دربارۀ اطرافیان.

2. ارتباط با همۀ اقوام، به منظور اطلاع یافتن از نیازمندی های آن ها و سپس اقدام در جلب منفعت و دفع ضرر از آن ها، در حد توان و به اندازۀ مقدور.

3. رسیدگی و احترام ویژه به پدرها و مادرها: «اَلآباءُ ثَلاثَةٌ اَبٌ وَلَّدَکَ وَ اَبٌ زَوَّجَکَ وَ اَبٌ عَلَّمَکَ.»(4)

ص:120


1- محمدبن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، امالی الصدوق، ص94.
2- نک: حسین نوری طبرسی (محدث نوری)، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج15، ص180.
3- غلامعلی رجائی، برداشت هایی از سیرۀ امام خمینی (قدس سره)، ج1، ص24.
4- جمعی از پژوهشگران، موسوعةُ الفقه الاسلامی طبقاً لِمذهب اهل البیت (علیهم السلام)، ج24، ص26.

20. نمازهای مستحبی

اشاره

ص:120

وَ مَنْ تَطَوَّعَ فِیهِ بِصَلاةٍ کَتَبَ اللهُ لَهُ بَراءَةً مِنَ النّارِ.(1)

و هرکس [در این ماه] نماز مستحبی بخواند، خداوند برایش آزادی از آتش را ثبت می فرماید.

در احادیث معتبره تأکیدی نزدیک به سرحدِ وجوب برای نوافل یومیه وارد شده است و سرّ آن ارتباطی است که با نمازهای واجب دارد؛ چنان که در روایتی از امام صادق (علیه السلام) این طور آمده است: «اِنَّما اَمَرْنا بِالنَّوافِلِ لِیَتِمَّ لَهُمْ بِها ما نَقَصُوا مِنَ الْفَرِیضَةِ.»(2)

از برای نوافل یومیه فضیلت بسیار است؛ بلکه در بعض روایات ترک آن را معصیت شمرده(3) و در بعض دیگر در این مقام فرموده: خداوند عذاب می کند بر ترک سنت(4) و در بعضی روایات تعبیر به وجوب فرموده [است](5) و این از برای تأکید در اتیان آن هاست و زجر از ترک آن ها و سزاوار این است که انسان حتی الامکان آن ها را ترک نکند؛ زیرا که به حسب روایات شریفه، نکتۀ جعل آن ها برای اتمام فرایض و قبولی آن هاست و در بعضی روایت می فرماید: «شیعیان ما [اهل] پنجاه ویک رکعت نماز هستند»(6) و از آن حدیث

ص:120


1- محمدبن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، امالی الصدوق، ص94و95.
2- ([بندگان] مأمور شده اند به خواندن نوافل تا به این ترتیب، نقایص فرایض خود را تتمیم و تکمیل کنند) (محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج84، ص28).
3- نک: محمدبن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج2، ص11.
4- نک: محمدبن حسن حرّ عاملی، تفصیل وسائل الشیعة اِلی تحصیل المسائل الشریعة، ج4، ص59.
5- نک: حسین نوری طبرسی (محدث نوری)، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج3، ص50.
6- نک: محمدبن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، صفات الشیعة، ص2.

ظاهر می شود که اصحاب اتیان آن هستند نه عقیده به آن، مقابل اهل سنت؛ چنان که از حدیث «علائم مؤمن» نیز همین ظاهر شود.(1)درکاستن از ساعات غفلت و افزایش ساعات ذکر وعبادت در زندگی خویش و نمازهای مستحبی جدیت بیشتری داشته باشیم؛ زیرا خاصیت اصلی نمازهای مستحبی، جبران نقص های فرائض و کوتاهی ها در آن هاست.

توصیه های عملی

1. کوتاهی نکردن از به جاآوردن نوافل یومیه که پس از فرائض یومیه، مؤکدترین نمازهای مستحبی است و توجه به این امر که اگر توفیق به جاآوردن همۀ نوافل یومیه را نداریم، از نافلۀ صبح و نماز وُتیره یعنی نماز نافلۀ عشا شروع کنیم.

2. خواندن نماز نافلۀ شب.

3. غفلت نکردن از نماز غفیله و سایر نمازهای مستحبی و سعی در به جاآوردن آن ها، به قدر اقبال قلب و نه از روی تحمیل و اکراه.

ص:120


1- سیدروح الله خمینی، شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)، ص487، حدیث 29.

21. نماز واجب

اشاره

ص:120

وَ مَنْ اَدَّی فِیهِ فَرْضاً کانَ لَهُ ثَوابُ مَنْ اَدَّی سَبْعِینَ فَرِیضَةً فِیما سِواهُ مِنَ الشُّهُورِ.(1)

و کسی که در این ماه نماز واجبی را به جا آورَد، برایش ثواب کسی است که هفتاد نماز واجب در غیر این ماه به جا آورَد.

پس چه می شود که این دل غافل از خواب برخیزد و در مقابل دشمن واقعی خود که نفس اوست(2) بایستد و به هر عمل زشت و هر خُلْق ناهنجاری راضی نشود تا تو را وادار کند و طوق بندگی معبود حقیقی را بر گردنت نهد!

این نمازهای پنج گانه که عمود دین و پایۀ محکم ایمان است و در اسلام چیزی بعد از ایمان، به اهمیت آن نیست، بعد از توجهات نوریۀ باطنیه و صور غیبیۀ ملکوتیه که غیر از حق تعالی و خاصان درگاه او کسی نداند، یکی از جهات مهمه که در آن هست، این تکرار تذکر حق، با آداب و اوضاع الهی که در آن منظور گردیده است، رابطۀ انسان را با حق تعالی و عوالم غیبیه محکم می کند و ملکۀ خضوع لِله را در قلب ایجاد کند و شجرۀ طیبۀ توحید و تفرید را در قلب محکم کند؛ به طوری که با هیچ چیز از آن زایل نشود و در امتحان بزرگ حق تعالی

ص:120


1- محمدبن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، امالی الصدوق، ص95.
2- پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده اند: «اَعْدَی عَدُوِّکَ نَفْسُکَ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیْکَ» (بدترین دشمنت همان نفس توست که میان دو پهلویت قرار دارد) (مسعودبن عيسى بن ورّام بن ابی فراس مالکی اشتری، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، ج1، ص59).

که درحال ظهور سَکرات موت و اهوال مطَّلعْ و شهود نمونۀ غیب حاصل شود، از امتحان درست بیرون آید و دینش مستقر باشد و بماند، نه مستودع و زایل شدنی که به اندک فشاری نسیان عارض شود.

پس ای عزیز! «اِیّاکَ ثُمَّ اِیّاکَ وَ اللهُ مُعِینُکَ فِی اَوْلیکَ و اُخْراکَ.»(1) مبادا در امر دیانت خصوصاً این نمازهای پنج گانه تهاون کنی و آن ها را سُست شماری! خدا می داند که انبیا و اولیا و ائمۀ هدی (علیهم السلام) از کمال شفقت بر بندگان خدا این قدر ترغیب و تحذیر نمودند؛ واِلّا ایمان ما نفعی به آن ها نرسانَد و از اعمال ما سودی نبرند.(2)بی شک، مقصود از ادای فریضه، تحصیل امری است که برای سلامت و حیات روح، از اقلّ ضروریات محسوب می شود و شروط تحقّق این امر ضروری، با التفات و توجه حاصل می شود: «لا صَلاةَ اِلّا بِحُضُورِ الْقَلْبِ.»(3)

توصیه های عملی

1. سعی در آموختن احکام و آداب ظاهری و باطنی نماز، به ویژه مطالعۀ کتاب شریف آداب معنوی نماز از نوشته های امام خمینی (قدس سره) .

2. سعی در خالص کردن دل در هنگام نماز.

ص:120


1- (بپرهیز، بپرهیز! و خدا در این جهان و در جهان دیگر، یاور تو باد!) (خالد توفیق، فهم القرآن دراسة علی ضوء المدرسة السلوکیة، ص461).
2- سیدروح الله خمینی، شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)، ص496، حدیث 29.
3- سیدنورالله حسینی مرعشی تستری (قاضی نورالله شوشتری)، احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج2، ص318.

22. بسیار صلوات فرستادن

اشاره

ص:120

وَ مَنْ اَکْثَرَ فِیهِ مِنَ الصَّلَواةِ عَلَیَّ ثَقَّلَ اللهُ مِیزانَهُ یَوْمَ تَخِفُّ اْلمَوازِینُ وَ مَنْ تَلا فِیهِ آیَةً مِنَ الْقُرْآنِ کانَ لَهُ مِثْلُ اَجْرِ مَنْ خَتَمَ الْقُرْآنَ فِی غَیْرِهِ مِنَ الشُّهُورِ.(1)

و هرکس در این ماه زیاد بر من صلوات بفرستد، خداوند در روز قیامت که میزان ها سبک می شوند، حسنات او را سنگین می فرماید و کسی که در این ماه، آیه ای از قرآن تلاوت کند، مانند کسی است که در ماه های دیگر قرآن را ختم کرده است.

حقیقت درود و صلوات، اظهارعشق و تمنای وصول به نهایی ترین مرحلۀ کمال خود است که در وجود مبارک محمدی و اولیای طاهرینش تحقق یافته است و هرچه قلباً و لساناً، بیشتر به این محبت و عشق به کمال مطلوب خود و غایت وجود همۀ موجودات مشغول باشیم و از توجه به غیر او بکاهیم، درحقیقت خود را در معرض تابش انوار قدسیۀ آن وجود شریف قرار داده ایم و وجود ضعیف خود را با یاد کمالات انسانی و صفات خدایی ایشان تقویت کرده ایم؛ به ویژه که از اهلِ معرفت رسیده است صلوات بر محمد و آل محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) جامع همۀ اصول حَقه و عقاید ناب شیعه است و ذکر صلوات، تقویت همه جانبۀ این عقاید حقَه است. اما شرط کمال این ذکر شریف آن است که با شدت تکرار آن و خصوصاً با تأسی و تبعیت به سیرۀ آن بزرگواران، این ذکر شریف در قلبت وارد شده و قلب را یکپارچه عشق و محبت به آنان قرار دهد و فانی

ص:120


1- محمدبن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، امالی الصدوق، ص95.

در آن ها شود تا خود را به کلی فراموش کند: «رَزَقَنَا اللهُ وَ اِیّاکُمْ اِنْ شاءَ الله».

توصیه های عملی

1. اُنس با حضرات معصومین (علیهم السلام) به ویژه از مجرای ذکر صلوات.2. پذیرش واقعی و تسلیم بودن حقیقی در برابر دستورات پیامبر عزیزمان (صلی الله علیه و آله و سلم) .

ص:120

23. ابواب رحمت الهی گشوده است

اشاره

ص:120

اَیُّهَا النّاسُ اِنَّ اَبْوابَ الْجِنانِ فِی هَذَا الشَّهْرِ مُفَتَّحَةٌ فَاسْئَلُوا رَبَّکُمْ اَنْ لا یُغَلِّقَها عَلَیْکُمْ.(1)

ای مردم، بدانید در این ماه درهای بهشت باز است؛ پس از پروردگار خویش بخواهید آن را بر شما مسدود نکند.

یکی از موانع عظیم در بهره گیری از عبادات و کتاب الهی، همان طورکه اشاره به آن گذشت، حجاب معاصی و گناهان است که روح انسان را سرد و به خدا و آخرت بی رغبت می کند؛ چندان که ابواب رحمت الهی بر او بسته شده و درب های جهنم گشوده شده است و اگر بر همین حال باقی بماند، هرگز امیدی به نجات او نیست؛ اما خداوند مهربان با فرارسیدن ماه مبارک رمضان، با رحمت خود، این حجاب را می درد و درهای بهشت را می گشاید و بر جهنمِ خود قفل می زند تا شاید ما گنهکاران، رها از ظلمت و تباهی اعمال گذشتۀ خود، در پرتو انوار رحمت ماه رمضان، از اصرار در پیمودن راه شقاوت و هلاکت دست برداریم و گذشته ها را جبران کنیم؛ آن هم با سرعتی که بتوانیم خرمن گناه یک عمر را در یک ماه بسوزانیم و راه آینده را روشن سازیم. در این میان، خداوند رئوف، شیطان حیله گر را نیز به غل و زنجیر کشیده است: شیطانی که از دام های بزرگ او این است که:

در ابتدا بنده را به غرور کشاند و او را به این وسیله افسارگسیخته کند و از معاصی کوچک، به بزرگ و از آن، به کبائر و موبقات کِشد و چون مدتی بِدین منوال با او

ص:120


1- محمدبن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، امالی الصدوق، ص95.

بازی کرد و او را به خیال رجاء به رحمت، به وادی غرور کشاند، در آخرِ کار، اگر در او نورانیتی دید که احتمال توبه و رجوع داد، او را به یأس از رحمت و قنوط کشانَد و به او گوید:«از تو گذشته و کار تو اصلاح شدنی نیست!» و این دام بزرگی است که بنده را از درِ خانۀ خدا روگردان کند و دست او را از دامن رحمت الهی کوتاه نماید و این منشأ خرابی های عجیب و مفاسد بی شمار است که ضرر این اشخاص به خود و به دیگران، از هرکس بیشتر است و این از غایت جهل و نهایت شقاوت است.پس انسان باید درصدد علاج برای این کبیرۀ مهلکه برآید و تفکر در رحمت های واسعۀ حق و لطف های خفی و جلّیِ آن ذات مقدس کند.(1)

پس، غرور شیطان انسان را از عمل صالح باز دارد و انسان را یا بی ایمان یا با بارهای سنگین از دنیا ببرد و به شقاوت و بدبختی گرفتار کند و گاهی با وعدۀ رحمت واسعۀ ارحم الرّاحمین، دست انسان را از دامن رحمت کوتاه کند؛ غافل از آنکه این همه بعث رسل و ارسال کتب و فروفرستادن فرشتگان و وحی و الهام به پیغمبران و راهنمایی [به] طریق حق، از رحمت ارحم الراحمین است. عالم را رحمت واسعۀ حق فرو گرفته و ما در لب چشمۀ حَیوان از تشنگی به هلاکت می رسیم... بالجمله این نیز از غرور شیطان است که دست انسان را با طمع رحمت از رحمت کوتاه کند.(2)

ص:120


1- سیدروح الله خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص139.
2- سیدروح الله خمینی، آداب الصلاة (آداب نماز)، ص36و37.

در بهره گیری از نعمات الهی

ای عزیز، اکنون که فرصت است و سرمایۀ عمر عزیز در دست است و طریق سلوک الی الله مفتوح است و درهای رحمت حق باز است و سلامتی و قوّت اعضا و قوا برقرار است و دار الزَّرعِ عالم مُلک برپاست، همتی کن و قدر این نِعَم الهیّه را بفهم و از آن ها استفاده نما و کمالات روحانیّه و سعادات ازلیّۀ ابدیّه را تحصیل کن و از این همه معارف که قرآن شریف آسمانی و اهل بیت عصمت (علیهم السلام) در بسیط ارض طبیعت مظلمه بسط داده اند و عالم را به انوار ساطعۀ الهیه روشن فرموده اند، تو نیز بهره ای بردار و ارض طبیعت مظلمۀ خود را به نور الهی روشن کن و چشم و گوش و لسان و دیگر قوای ظاهره و باطنه را به نور حق تعالی منوّر کن و تبدیل این ارض ظلمانی را به ارض نورانی، بلکه آسمان عقلانی کن: {یَوْمَ تُبَدَّلُ الْاَرْضُ غَیْرَ الْاَرْضِ}(1) {وَ اَشْرَقَتِالْاَرْضُ بِنُورِ رَبِّها}(2) در آن روز اگر ارض تو غیر ارض نشده باشد و به نور رب نورانی نگردیده باشد، ظلمت ها و سختی ها و وحشت ها و فشارها و ذلّت ها و عذاب ها داری.(3)

در این فرصت مغتنم، خویش را با هر رنج و زحمتی که شده است، داخل ابواب رحمت بکشانیم و از خدا بخواهیم آثار حیات طیبه و یقین و معرفتش را که ظهور بهره مندی از آن، بهشت است، نصیبمان فرماید.

ص:120


1- (در آن روز که این زمین به زمین دیگر، ...مبدل مى شود) (ابراهیم، 48).
2- (و زمین [در آن روز] به نور پروردگارش روشن مى شود،...) (زمر، 69).
3- سیدروح الله خمینی، آداب الصلاة (آداب نماز)، ص152.

توصیه های عملی

1. برنامه های عبادی آنگاه مقبول افتاده است که در جان، آثار حیات طیبۀ آن مشاهده شود. این ملاک را همیشه در نظر داشته باشیم.

2. در آیات قرآن که صحنه های بهشت را به تصویر کشیده است، تدبر کنیم تا شوق آرزوهای اخروی را در خویش حس کنیم.

3. از خدا بخواهیم که ابواب رحمت خویش را بر ما نبندد.

4. نعمت های الهی را ضایع نکنیم و شکرشان را که استفادۀ آن نعمت ها در جهت تحصیل سعادت و کمال است، به جا آوریم.

ص:120

24. ابواب خشم خداوند بسته است

اشاره

ص:120

وَ اَبْوابَ النِّیرانِ مُغَلَّقَةٌ فَاسْئَلُوا رَبَّکُمْ اَنْ لا یُفَتِّحَها عَلَیْکُمْ.(1)

و درهای آتش در این ماه بسته است؛ پس از پروردگار خویش مسئلت کنید تا بر شما مسدود باقی بماند.

علامت جهنمی بودن

علامت و آثار جهنمی بودن یا بهشتی بودن، در پشت حجاب طبیعت و در همین عالم خاکی، به خوبی از چگونگیِ بهره گرفتن از نعمت های الهی آشکار است؛ زیرا همۀ نعمت های الهی چنین اند که اگر در راه رشد و تعالی انسان و انسانیتِ او به کار برده نشوند، به صورت نقمت در دنیا و آخرت و به نحو عکس عمل می کنند و موجب هلاکت و عذاب خواهند شد: {وَ مَنْ یُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُ فَاِنَّ اللهَ شَدِیدُ الْعِقابِ}(2) دلی که خداوند برای تدبر در آیات خود خلق فرموده و چشم و گوشی که برای بصیرت و شنوایی حقایق الهیّه مرحمت کرده است، اگر در مسیر خود استفاده نشود و از افق حیوانیت تجاوز نکند و به مقام انسانیت نرسد، چنین انسانی به حقیقت حیوانیت نزدیک تر است؛ گرچه به صورت انسانی باشد؛ بلکه گمراه تر از سایر حیوانات است و قوای مُلکی و حس او هریک دری به سوی جهنم خواهد شد و چشم و گوش و بطن و فرج و دست و پا و زبان او که اقالیم سَبعۀ مُلکیۀ او نامیده می شوند، هفت جهنم سوزان

ص:120


1- محمدبن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، امالی الصدوق، ص95.
2- (و کسى که نعمت خدا را، پس از آنکه به سراغش آمد، تبدیل کند [و در مسیر خلاف به کار گیرد، گرفتار عذاب شدید الهى خواهد شد] که خداوند شدیدالعقاب است) (بقره، 211).

خواهند بود که طرف قیاس با آتش دنیا و سوزندگی آن نیست. بر همین حال است حقیقت اشیایی که به وسیلۀ این قوا در آن ها تصرّف می شود، اعم از زمین و آسمان و آنچه در آن است.تمام آتش دوزخ و عذاب قبر و قیامت و غیر آن ها را که شنیدی و قیاس کردی به آتش دنیا و عذاب دنیا، اشتباه فهمیدی؛ بد قیاس کردی: آتش این عالم یک امر عَرَضی سردی است. عذاب این عالم خیلی سهل و آسان است. ادراک تو در این عالم، ناقص و کوتاه است. همۀ آتش های این عالم را جمع کنند، روح انسان را نمی تواند بسوزاند. آنجا آتشش علاوه بر اینکه جسم را می سوزاند، روح را می سوزاند، قلب را ذوب می کند، فؤاد را محترق می نماید. تمام این ها را که شنیدی و آنچه تاکنون از هرکه شنیدی، جهنم اعمال توست که در آنجا حاضر می بینی که خدای تعالی می فرماید: {وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً}(1) یعنی «یافتند آنچه کرده بودند حاضر». اینجا مال یتیم خوردی، لذت بردی، خدا می داند آن صورتی که در آن عالم، از آن در جهنم می بینی و آن ذلتی که در آنجا نصیب توست، چیست! اینجا بد گفتی به مردم، قلب مردم را سوزانیدی، این سوزش قلب عباد خدا را خدا می داند چه عذابی دارد در آن دنیا! وقتی که دیدی، می فهمی چه عذابی خودت برای خودت تهیه کردی! وقتی غیبت کردی، صورت ملکوتی او برای تو تهیه شد، به تو رد می شود، با او محشوری و خواهی عذاب آن را چشید.(2)

ص:120


1- کهف، 49.
2- سیدروح الله خمینی، شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)، ص20و21، حدیث 1.

جهنم؛ باطن اعمال زشت بنی الانسان

ای بیچاره انسان! جهنم و عذاب های گوناگون عالم ملکوت و قیامت، صورت های عمل و اخلاق خودِ توست. تو به دست خود، خویشتن را دچار ذلت و زحمت کردی و می کنی. تو با پای خود به جهنم می روی و به عمل خود، جهنم درست می کنی. جهنم نیست، جز باطنِ عمل های ناهنجار تو. ظلمت ها و وحشت های برزخ و قبر و قیامت نیست، جز ظلّ ظلمانی اخلاق فاسده و عقاید باطلۀ بنی الانسان: {فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ * وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَراً یَرَهُ}(1)امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرماید: «این آیۀ شریفه، محکم ترینِ آیات است.» و ظاهر این آیۀ شریفه آن است که خودِ عمل خوب و بد را می بینیم.

در آیۀ 30 [سورۀ مبارکۀ] آل عمران فرماید: {یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَراً و ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ}.

اگر اعمال بنی الانسان نبود و صورت های غیبیِ عمل های زشت ما نبود، جهنمی نبود و همۀ عالم غیب، بَرْد و سلامت بود.(2)

از ابواب جهنم، همین هواهای نفسانی و لذت طلبی های مادی است که خداوند در این ماه، بر ترک عمومی آن حکم فرموده است تا انسان طعم حیات انسانی و کرامت نفسانی را بچشد.

ص:120


1- (پس هرکس هم وزن ذره اى کار خیر انجام دهد، آن را مى بیند! * پس هرکس هم وزن ذره اى کار بد کرده است، آن را مى بیند!) (زَلزَلة، 7و8).
2- سیدروح الله خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص141و142.

توصیه های عملی

1. توجه به این اصل که ترک هواهای نفسانی و خودپرستی، ریشۀ خداپرستی است.

2. کمترکردن توجه به دنیا و افزودن توجهات به آخرت.

3. تحقیق و تدبر در آیات قرآن، به منظور فهم و تصور عذاب های جهنمی و ملموس کردن هرچه بیشتر آن ها.

4. دعا برای گشوده نشدن درهای جهنم و بسته ماندن آن.

ص:120

25. شیاطین در بند و زندانی هستند

اشاره

ص:120

وَ الشَّیاطِینَ مَغْلُولَةٌ فَاسْئَلُوا رَبَّکُمْ اَنْ لا یُسَلِّطَها عَلَیْکُمْ.(1)

شیاطین در این ماه در غل و زنجیرند؛ پس از خداوند بخواهید که آن ها را هرگز بر شما مسلط نکند.

ای انسان بیچاره، اگر در ماه روزه و عبادت که نفس در قرنطینۀ تربیت و تهذیب قرار گرفته است، شیطان زندانی است، آیات قرآن بر دل و قلب تو عرضه می شود و آسمان پُررمز و راز شب های ماه خدا برای فکر و اندیشۀ تو پردۀ اسرار می شکافد، به خود نیایی و خود را اصلاح نکنی، در ایام دیگر، حال تو چگونه خواهد بود؟!

نباید فراموش کنید که در ماه مبارک که «شهرالله» می باشد و درهای رحمت الهی بر روی بندگان باز است و شیاطین و اهریمنان، به حسب روایت، در غل و زنجیر به سر می برند، اگر شما نتوانید خود را اصلاح و مهذّب نمایید، نفس اماره را تحت مراقبت و کنترل خود در آورید، هواهای نفسانیّه را زیر پا گذاشته [و] علاقه و ارتباط خویش را با دنیا و مادیّت قطع کنید، بعد از پایان یافتن شهر صیام مشکل است بتوانید این مسائل را به مرحلۀ عمل درآورید؛ بنابراین از فرصت استفاده کنید و پیش از آنکه این فیض عُظما سپری گردد، در مقام اصلاح [و] تزکیه و تصفیۀ امور خود برآیید؛ خود را برای انجام وظایف ماه صیام آماده و مهیا سازید. طوری نباشد که

ص:120


1- محمدبن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، امالی الصدوق، ص95.

پیش از فرارسیدن شهر رمضان، همانند ساعتِ به دستِ شیطان کوک شده، در این یک ماه که شیاطین در زنجیرند، شما به طور خودکار به معاصی و اعمال خلاف دستورات اسلام مشغول گردید!(1)در این ماه مبارک، تمام ابزارآلات مهارنمودن نفس حیوانی فراهم است. همتی می طلبد و دعایی که از خداوند تحقّق آن را صادقانه طلب می کنیم.

توصیه های عملی

1. توجه به اینکه این ماه بهترین فصل سیروسلوک انسانی و باروری و شکوفایی انسان است؛ چنان که بهار نسبت به سایر فصول، مناسب ترین فصل برای رویش است.

2. به کارگرفتن همۀ آنچه در همّت خود دارید، در موقعیت مناسب و امکانات فراهمِ ماه مبارک رمضان، برای خروج از بیت نفس و برداشتن گام های اساسی در سلوک الی الله.

3. التجا و پناهندگیِ بی وقفه به خداوند، از شرّ شیطان و دعای مصرّانه در مسلط نگشتن آن ملعون در باقیِ عمر.

ص:120


1- روح الله خمینی، جهاد اکبر یا مبارزه با نفس، ص26و27.

26. دوری و اجتناب از حرام های الهی

اشاره

ص:120

قالَ اَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) فَقُمْتُ فَقُلْتُ یا رَسُولَ اللّهِ ما اَفْضَلُ الْاَعْمالِ فِی هَذَا الشَّهْرِ فَقالَ یا اَبَالْحَسَنِ اَفْضَلُ الْاَعْمالِ فِی هَذَا الشَّهْرِ الْوَرَعُ عَنْ مَحارِمِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ.(1)

امیرالمؤمنین (علیه السلام)

فرموده اند: «من بلند شدم و گفتم: ‘ای رسول خدا، افضل اعمال در این ماه چیست؟’ پس رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: ‘ای ابالحسن، افضل اعمال در این ماه، دوری از حرام های خداوند عزّ و جلّ است.’»

ورع در معنای اصطلاحیِ خود، نگاهداری کامل و آخرین مرتبۀ حفظ نفس از ارتکاب گناهان، همراه با غلبۀ ترس از لغزش و خطاست؛ البته ورع حقیقتی است که برای مردم در مراتب مختلفی تحقق پیدا می کند؛ چنان که ورع عامّۀ مردم اجتناب از گناهان کبیره و ورع خواص، اجتناب از مشتبهات و ورع اهلِ زهد، اجتناب از مباحات و ورع اهلِ سلوک، ترک توجه به دنیا و ورع مجذوبین، ترک مقامات و ورع اولیا، اجتناب از توجه به غایات است.

آنچه در این مقام باید دانست، آن است که ورع از محارم الله پایۀ تمام کمالات معنویّه و مقامات اخرویّه است و از برای هیچ کس مقامی حاصل نشود، مگر به ورع از محارم الله و قلبی که دارای ورع نباشد، به طوری

ص:120


1- محمدبن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، امالی الصدوق، ص95.

زنگار و کدورت او را فرا می گیرد که امید نجات بسا باشد که از آن منقطع گردد. صفای نفوس و صقالت آن ها به ورع است و این منزل، برای عامه مهم ترین منازل است و تحصیل آن از مهمات، مسافر طریق آخرت است.

...عبادات بدون ورع از درجۀ اعتبار ساقط است و معلوم است نکتۀ بزرگ عبادات که انقیاد نفس و ارتیاض آن است و قهر ملکوت است بر مُلک و طبیعت، بدون ورع شدید و پرهیزکاریِ کامل حاصل نشود. نفوسی کهمبتلای به معاصی خدا هستند، نقشی در آن ها صورت نگیرد و نقاشی بی فایده است. تا صفحه را از کدورات و کثافات پاک و صاف نکنی، نقاشی نتوان کرد؛ پس عبادات که صورت کمالیۀ نفس است، بدون صفای نفس از کدورت معاصی فایده ای نکند و صورتی است بی معنی و قالبی است بی روح.(1)

میزان کمال در ورع

و باید دانست که به حسب روایات شریفه، میزان در کمال ورع، اجتناب از محارم الله است و هرکس اجتناب از محرّمات الهیّه کند، از ورع دارترین مردم به شمار آید؛ پس، این امر را شیطان در نظرت بزرگ نکند و تو را مأیوس ننماید؛ زیرا که از عادت آن ملعون است که انسان را از راه یأس، به شقاوت ابدی می اندازد.(2)

ص:120


1- سیدروح الله خمینی، شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)، ص473و474، حدیث 29.
2- سیدروح الله خمینی، شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)، ص475، حدیث 29.

مهم تر از هر چیز، این است که این ماه را برای خویش خراب نکنیم تا از برکاتش محروم نمانیم؛ چراکه همۀ فضای این ماه مَملو از برکات ربوبی است. به خدا باید پناه برد که با دست های خویش بر سر سفرۀ اکرام الهی بی حرمتی نکنیم:

اَللَّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الطّاعَةِ وَ بُعْدَ الْمَعْصِیَةِ وَ صِدْقَ النِّیَّةِ وَ عِرْفانَ الْحُرْمَةِ وَ اَکْرِمْنا بِالْهُدَی وَ الْاِسْتِقامَةِ وَ سَدِّدْ اَلْسِنَتَنا بِالصَّوابِ وَ الْحِکْمَةِ وَ امْلَأ قُلُوبَنا بِالْعِلْمِ وَ الْمَعْرِفَةِ وَ طَهِّرْ بُطُونَنا مِنَ الْحَرامِ وَ الشُّبْهَةِ وَ اکْفُفْ اَیْدِیَنا عَنِ الظُّلْمِ وَ السَّرِقَةِ وَ اغْضُضْ اَبْصارَنا عَنِ الْفُجُورِ وَ الْخِیانَةِ وَ اسْدُدْ اَسْماعَنا عَنِ اللَّغْوِ وَ الْغِیْبَةِ... .(1)

توصیه های عملی

1. پرهیز از اعتماد بر نفس و طرح و برنامه های خویش.

2. پناه بردن به خداوند از بازماندن و درماندن در طریق و طلب مدام توفیق: {رَبَّنا عَلَیْکَ تَوَکَّلْنا وَ اِلَیْکَ اَنَبْنا وَ اِلَیْکَ الْمَصِیرُ.}(2)مسئلت همیشگی و خاضعانه و عارفانه از منبع فیوضات، بعد از بهره گرفتن از همۀ ابزار و امکانات، به منظور مؤثرواقع شدن و توفیق بهره مندی مجدد از آن ها.

ص:120


1- ابراهيم بن على عاملى كفعمى، البلد الامين، ص350، دعای روایت شده از امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ؛ عباس قمی، مفاتیح الجنان، فصل هفتم، دعای دوازدهم، دعای حضرت مهدی (علیه السلام) .
2- (پروردگارا، ما بر تو توکل کردیم و به سوى تو بازگشتیم و همۀ فرجام ها به سوى توست) (ممتحنه، 4).

27. ولایت؛ جان همۀ عبادت ها

اشاره

ص:120

ثُمَّ بَکَی فُقُلْتُ یا رَسُولَ اللّهِ ما یُبْکِیکَ فَقالَ یا عَلِیُّ اَبْکِی لِما یُسْتَحِلُّ مِنْکَ فِی هَذَا الشَّهْرِ کَاَنِّی بِکَ وَ اَنْتَ تُصَلِّی لِرَبِّکَ وَ قَدْ اِنْبَعَثَ اَشْقَی الاَوَّلِینَ وَ الآخِرِینَ شَقِیقَ عاقِرِ ناقَةِ ثَمُودَ فَضَرَبَکَ ضَرْبَةً عَلَی قَرْنِکَ فَخَضَبَ مِنْها لِحْیَتَکَ قالَ اَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) قُلْتُ یا رَسُولَ اللّهِ وَ ذلِکَ فِی سَلامَةٍ مِنْ دِینِی فَقالَ فِی سَلامَةٍ مِنْ دِینِکَ ثُمَّ قالَ (صلی الله علیه و آله و سلم) یا عَلِیُّ مَنْ قَتَلَکَ فَقَدْ قَتَلَنِی وَ مَنْ اَبْغَضَکَ فَقَدْ اَبْغَضَنِی وَ مَنْ سَبَّکَ فَقَدْ سَبَّنِی لِاَنَّکَ مِنِّی کَنَفْسِی رُوُحُکَ مِنْ رُوحیِ وَ طِینَتُکَ مِنْ طِینَتِی اِنَّ اللّهَ تَبارَکَ وَ تَعالَی خَلَقَنِی وَ اِیّاکَ وَ اصْطَفانِی وَ اِیّاکَ وَ اخْتارَنِی لِلنُّبُوَّةِ وَ اخْتارَکَ لِلاِمامَةِ فَمَنْ اَنْکَرَ اِمامَتَکَ فَقَدْ اَنْکَرَ نُبُوَّتِی.

یا عَلِیُّ اَنْتَ وَصِیِّی وَ اَبُو وُلْدِی وَ زَوْجُ ابْنَتِی وَ خَلِیفَتِی عَلَی اُمَّتِی فِی حَیاتِی وَ بَعْدَ مَوْتِی اَمْرُکَ اَمْرِی وَ نَهْیُکَ نَهْیِی اُقْسِمُ بِالَّذِی بَعَثَنِی بِالنُّبُوَّةِ وَ جَعَلَنِی خَیْرَ الْبَرِیَّةِ اِنَّکَ لَحُجَّةُ اللّهِ عَلَی خَلْقِهِ وَ اَمِینُهُ عَلَی سِرِّهِ وَ خَلِیفَتُهُ عَلَی عِبادِهِ.(1)

آنگاه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) گریه کردند. از حضرتش پرسیدم: «چه چیز شما را به گریه انداخت؟» فرمودند: «یا علی، گریه ام برای آن چیزی است که در این ماه، از تو حلال می دانند. گویا می بینم تو را که برای پروردگارت نماز می گزاری و حال اینکه بدبخت ترین مردمان گذشته برانگیخته می شود: شقی تر از پی کنندۀ ناقۀ ثمود؛ پس بر فرق سر تو ضربتی زنَد و محاسن تو را بِدین وسیله با خونت خضاب کند.

علی (علیه السلام) فرموده اند: «به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) گفتم: ‘این کار درحال

ص:120


1- محمدبن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، امالی الصدوق، ص95و96.

سلامت دین من است؟’ فرمودند: ‘در سلامت دین توست... یا علی، کسی که تو را بکشد، همانا مرا کشته است و هرکه با تو دشمنی کند، دشمن من است و هرکه تو را دشنام دهد، مرا دشنام داده است؛ زیرا تو نسبتبه من، مانند جانم هستی. روان تو از روان من و طینت تو از طینت من است. به درستی که خدای بزرگ، من و تو را باهم آفرید و من و تو را باهم برگزید: مرا به نبوّت و تو را به امامت. و هرکه امامت تو را انکار کند، پس به تحقیق نبوّت مرا انکار کرده است. یا علی، تو وصی من و پدر فرزندان من و شوهر دختر من و جانشین من در امتم، در حیات و بعد از ممات من هستی. امر تو امر من و نهی تو نهی من است. سوگند به آن که مرا به نبوّت مبعوث فرموده و مرا بهترینِ خلق قرار داده است، به درستی که تو هرآینه حجت خدایی بر خلقش و امین او هستی بر سِرّش و جانشین او هستی بر بندگانش!’»

انسان مجذوب هر کمالی بشود، رنگ آن را بر خود می زند و خود را فانی در او کرده و بقای خود را در او جست وجو می کند و حقیقت این جذبه، همان ولایت است که اگر متوجه دنیا و مظاهر آن شد، ولایت شیطان است؛ مانند قدرتی که از مرزها بگذرد و همه را مقهور اقتدار خود کند و قدرتی که مردم را در خدمت خود گیرد و علمی که دست او را در به چنگ آوردن آنچه در دست مردم است، باز کند و جاه و مقامی که زبان ها را ثناگوی او و چهره ها را خاکسار قدم او سازد.

ص:120

هرکس به هر اندازه مجذوب این امور باشد و در دل، خود را مزیّن به این کمالات دروغین آرزو کند، حقیقت این جذبه، شخصیت جدیدی به او می دهد که هویت گذشتۀ او را در خود ذوب می کند و فانی در محبوب پوشالی خود و باقی به بقای او می شود؛ اما از آنجا که باطل را بقایی نیست، همۀ آنچه برای خود ساخته است، تبدیل به آتش حسرت و افسوسی همیشگی خواهد شد: «لِلْباطِلِ جولةٌ وَ لِلْحَقِّ دولَةٌ.»(1) در مقابل، جذبۀ الهی که در دنیای انسان ها از طریق صفات انسانی به ظهور می رسد، به هر مقدار در دل بنشیند، او را الهی می کند و ازاین روست که عشق امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) که ولای او و فنای در او و بقای به اوست، مطابق با فطرت همۀ انسان هاست که همان میزان حق و صراط مستقیمِ سلوک اِلی الله است.

فطری بودن ولایت

چون فطرت فنای در کمال مطلق را خواهد، حصول آن حقیقت که حقیقت ولایت است، حصول فنای در کمال مطلق است؛ پس حقیقت ولایت نیز از فطریات [است] و از این جهت است که در روایات شریفه،{فِطْرةَ اللّهِ الَّتِی فَطَرَ النّاسَ عَلَیْها}(2) را گاهی تفسیر فرموده به «فطرت معرفت» و گاهی به «فطرت توحید» و گاهی به «فطرت ولایت» و گاهی به «اسلام». در بعضی از روایات است که از حضرت باقر (علیه السلام) روایت شده [است] که فرمود:

ص:120


1- (براى باطل جولانى باشد و زایل شود و برای حق، دولتی پایدار است) (منسوب به على بن موسى الرضا (علیه السلام)، الفقه المنسوب للامام الرضا (علیه السلام)، ص9).
2- روم، 30.

«‘{فِطْرَةَ اللّهِ الَّتِی فَطَرَ النّاسَ عَلَیْها} [هِیَ] لا اِلَهَ اِلَّا اللّه وَ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) وَ عَلِی اَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَلِیُّ اللّه’ است و تا اینجا توحید است.(1)».(2)

ولایت اهل بیت عصمت و طهارت و دوستی خاندان رسالت (علیهم السلام) و عرفان مقام مقدس آن ها، امانت حق است؛ چنان که در احادیث شریفۀ کثیره، «امانت» را در آیه تفسیر فرموده اند به ولایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) (3) و چنانچه غصب ولایت و سلطنت آن حضرت خیانت به امانت است، ترک تبعیت آن بزرگوار از مراتب خیانت است و در احادیث شریفه وارد است که شیعه کسی است که تبعیت کامل کند؛ واِلّا مجرّد دعوی تشیع، بدون تبعیت، تشیع نخواهد بود.

بسیاری از خیالات، از قبیل اشتهای کاذب است! به مجرد آنکه در قلب خود دوستی از حضرت امیر (علیه السلام) و اولاد طاهرینش دیدیم، مغرور به این دوستی می شویم و گمان می کنیم با ترک تبعیت، این دوستی محفوظ می ماند. چه اطمینان است که اگر انسان مراقبت نکرد و آثار دوستی را ترک کرد، این دوستی باقی بماند؟! ممکن است در آن فشارهای سکرات که از برای غیرمؤمنین و [غیر] مخلصین است، انسان از دهشَت و وحشت، علی بن ابی طالب (علیه السلام) را فراموش کند!(4)

ص:120


1- نک: سیدهاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج4، ص344، حدیث 19.
2- سیدروح الله خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص100.
3- محمدبن یعقوب کلینی رازی، الاصول من الكافي، ج 1، ص413.
4- سیدروح الله خمینی، شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)، ص480، حدیث 29.

حقیقت شفاعت شافعان

جلوۀ شفاعت شافعان در این عالم، هدایت آن هاست و در آن عالم، باطنِ هدایت، شفاعت است. تو از هدایت اگر بی بهره شدی، از شفاعت بی بهره ای و به هرقدر هدایت شدی، شفاعت شوی.(1)

لیلة القدر؛ شب وصال نبیّ ختمی مرتبت

شاید «لیلة القدر» برای آن صاحب قدر شده است که شب وصال نبی ختمی و لیلۀ وصول عاشق حقیقی به محبوب خود است.(2)

لیلة القدر؛ شب تقدیر آجال و ارزاق و...

چون لیلة القدر لیلۀ توجه تامّ ولیّ کامل و ظهور سلطنت ملکوتیۀ اوست، به توسط نفس شریف ولیّ کامل و امام هر عصر و قطب هر زمان که امروز، «حضرت بقیةاللّه فی الاَرضین، سیدنا و مولانا و امامنا و هادینا حجة بن الحسن العسکری ارواحُنا لِمَقْدَمِهِ فداء» است، تغییرات و تبدیلات در عالم طبع واقع شود؛ پس، هریک از جزئیات طبیعت را خواهد، بطییء الحرکه کند و هریک را خواهد، سریع کند و هر رزقی را خواهد، توسعه دهد و هریک را خواهد، تضییق کند و این اراده، ارادۀ حق

ص:120


1- سیدروح الله خمینی، شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)، ص150، حدیث 8.
2- سیدروح الله خمینی، آداب الصلاة (آداب نماز)، ص326.

است و ظلّ و شعاع ارادۀ ازلیّه و تابع فرامین الهیه است؛ چنان که ملائکة الله نیز از خود تصرّفی ندارند و تصرّفات همه، بلکه تمام ذرات وجود، تصرف الهی و از آن لطیفۀ غیبیّۀ الهیه است: {فَاسْتَقِمْ کَما اُمِرْتَ}(1).(2)

روایتی در فضیلت شب قدر

از پیغمبر منقول است که فرمود: «گشوده شود درهای آسمان در شب قدر؛ پس، نیست بنده ای که نماز بخواند در آن؛ مگر آنکه بنویسد خداوند تعالی از برای او به هر سجده ای، درختی در بهشت که اگر سیر کند سواری در سایۀ آن صد سال، تمام نکند آن را و به هر رکعتی [و رکوعی] خانه ای در بهشت از دُر و یاقوت و زِبَرجَد و لؤلؤ و به هر آیه ای، تاجی از تاج های بهشت و به هر تسبیحی، مرغی از نفایس مرغ ها و به هر جلسه ای، درجه ای از درجات بهشت و به هر تشهدی، غرفه ای از غرفه های بهشت و به هر سلامی، حُلّه ای از حُلّه های بهشت و وقتی منفجر شود عمود صبح، عطا کند او را خداوند از زن های بااُلفت و اُنس... و از کنیزهای خوش خُلق مهذّب و از پسرهای مخلّد و از طائرهای نجیب و از ریحان های معطر و نهرهای جاری و نعمت های رضایت بخش و تحفه ها و هدیه ها و خلعت ها و کرامت ها ‘و آنچه نفس اشتها داشته باشد و چشم لذت یابد و شماها در آن

ص:120


1- ( پس استقامت بورز؛ آن چنان که بِدان امر شده ای) (هود، 112).
2- سیدروح الله خمینی، آداب الصلاة (آداب نماز)، ص327.

مخلّد هستید.’(1) »(2) و(3)

بدون معرفت و اظهار محبت و ارادت به انسان کامل، به ویژه ساحت قدس ولایت، تلاش ها و رنج ها پیش برنده نخواهد بود.

توصیه های عملی

1. اظهار ارادت به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمۀ معصومین (علیهم السلام) در هر روز و به ویژه عرضِ ارادت به پیشگاه صاحب الامر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)، شهیدِ ماه خدا.

2. تقویت عشق و محبت انوار مقدسۀ وجود آنان، به وسیلۀ عمل به اوامر و اجتناب از نواهیِ آن ها در زندگی.

3. کوشش فراوان و دعا برای معرفت روزافزون به آن ها(علیهم الصلاة والسلام).

ص:120


1- نک: زخرف، 71.
2- نک:« تُفَتَّحُ أَبْوَابُ السَّمَاءِ [السَّمَاوَاتِ] فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ فَمَا...» (علی بن موسی بن جعفربن طاووس (سیدبن طاووس)، اقبال بالاَعمال الحسنة فيما يعمل مرة في السنة، ج 1، ص186).
3- سیدروح الله خمینی، آداب الصلاة (آداب نماز)، ص334.

جدول مراقبه

چنانچه مایلید به منظور خودسازی، حداقل چند نکته از توصیه های گفته شده در این نوشتار را در ایام معنوی ماه مبارک رمضان عملی سازید، توصیۀ انتخابی تان را در جدول زیر بنویسید و هرروز که توفیق اجرای آن را یافتید، برای خود مقابل همان روز، علامت مثبت (+) ثبت کنید.

ص:120

جدول مراقبات، با هدف سنجش میزان عمل به دستورات جامع پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در ماه مبارک رمضان

موضوعات

تلاوت قرآن

احترام به بزرگ ترها

روزها!

روز 1

روز 2

روز 3

روز 4

روز 5

روز 6

روز 7

روز 8

روز 9

روز 10

روز 11

روز 12

روز 13

روز 14

روز 15

روز 16

روز 17

روز 18

روز 19

روز 20

روز 21

روز 22روز 23

روز 24

روز 25

روز 26

روز 27

روز 28

روز 29

روز 30

ص:120

فهرست واژگان

1. آجال: جمع آجل، آینده

2. اتیان: برآوردن

3. ارتیاض: رام کردن، تعلیم دادن

4. استثمار: بهره برداری

5. اعوجاج: کجی

6. اِفاده: فائده رسانی

7. امانی: آرزو

8. اُمم سابقه: ملت های قبلی

9. اَنانیّت: خودبینی

10. انقیاد: رام شدن

11. انکسار: شکستگی

12. اِنّیت: وجود

13. اوفی: وفادارتر

14. اهوال: جمع هول، سختی

15. بَرد: سرما

16. بسط: گسترش

17. بطیئ الحرکه: آهسته رونده

18. تأدیه: اداکردن

19. تحذیر: بیم دادن

20. تفرید: انقطاع کامل از غیرِخداوند

21. تضییق: تنگ کردن22. تلطّف: مهربانی

23. تنصیف: نصف نصف کردن

24. جذوه: پارۀ آتش

25. جعل: وضع کردن

26. جلّی: آشکار

27. حاجب: پرده دار

28. حبل المتین: ریسمان محکم

29. حشیش: خاشاک

30. حظوظ: جمع حظّ، بهره

31. حِکَم: حکمت ها

32. خفی: پنهان

33. دار السُرور و الخُلود: سرزمین آسایش و جاودانگی

34. دار الغرور: دنیا

35. دهشت: سرگشتگی

36. ذراع: واحد طول از آرنج تا سر انگشتان

37. زبرجد: سنگی قیمتی

38. زُخرف: زینت

ص:120

39. زقّوم: درخت تلخ در دوزخ

40. سکرات موت: بی هوشی هنگام مرگ

41. سِجن: زندان

42. صقالت: صیقل خوردگی

43. صوریّه: ظاهری

44. ضریع: گیاه تلخ و خشک

45. طائرهای نجیب: پرندگان زیبا و خوش منظر

46. ظل: سایه

47. ظلّ ظلمانی: سایۀ تاریکی48. عِدّه: جماعت

49. عُدّه: لوازم زندگی

50. عَرَض: آنچه دوام نداشته باشد

51. عروة الوثقی: دستاویز محکم

52. عمیم: فراگیر

53. فؤاد: قلب

54. قلع: کَندن

55. قنوط: ناامیدی

56. مأکولات: خوردنی ها

57. مشروبات: نوشیدنی ها

58. متشتّت: پراکنده

59. محبوس: زندانی

60. محترق: سوخته شده

61. مرافقت: همراهی کردن

62. مراودت: دوستی

63. مستفید: بهره مند

64. مستقر: پابرجا

65. نشئه: جایگاه

66. وَجِل: ترس و خوف

ص:120

کتابنامه

1. قرآن کریم.

2. ابن ابی فراس مالکی اشتری، مسعودبن عيسى بن ورّام بن ابی فراس، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، ج1، چ1، قم: مكتبة الفقيه، 1410ق.

3. ابن طاووس (سیدبن طاووس)، علی بن موسی بن جعفر بن طاووس، فلاح السائل، چ1، قم: بوستان کتاب، 1406ق.

4. بحرانی، سیدهاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، ج3و4، چ1، قم: مؤسسة البعثة، 1374ش.

5. برقی، احمدبن محمدبن خالد، المحاسن، به تحقیق جلال الدین محدث، ج1، چ2، قم: دار الکتب الاسلامیة، 1371ق.

6. پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه (مجموعه کلمات قصار حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم))، چ4، تهران: دنیای دانش، 1382ش.

7. توفیق، خالد، فهم القرآن دراسة علی ضوء المدرسة السلوکیة، چ1، تهران: مؤسسۀ چاپ و نشر عروج وابسته به مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی (قدس سره)، 1382ش، به نقل از: کتابخانۀ دیجیتال نور.

8. جمعی از پژوهشگران، موسوعة الفقه الاسلامی طبقا لمذهب اهل البیت (علیهم السلام)، ج24، چ1، قم: مؤسسۀ دائرة المعارف فقه اسلامی، 1423ق، به نقل از: کتابخانۀ دیجیتال نور.

9. حرّ عاملی، محمدبن حسن، تفصیل وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعة، چ1، ج4و6و9، قم: مؤسسة آل البيت (علیهم السلام) لاحیاء التراث، 1409ق.

ص:120

10. خمینی، سیدروح الله، آداب الصلاة (آداب نماز)، چ22، تهران: مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی (قدس سره)، 1394ش، به نقل از: پرتال امام خمینی (قدس سره) .

11. خمینی، سیدروح الله، جهاد اکبر یا مبارزه با نفس، تهران: مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی (قدس سره)، چ31، 1394ش.

12. خمینی، سیدروح الله، شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)، تهران: مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی (قدس سره)، چ20، 1378ش.

13. خمینی، سیدروح الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، چ16، تهران: مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی (قدس سره)، 1395ش.

14. خواجه عبدالله انصاری، عبدالله بن محمد، منازل السائرین (شرح منازل السائرین عبدالرزاق کاشانی)، به تحقیق محسن بیدارفر، به شرح عبدالرزاق القاسانی، چ3، قم: شریعت، 1427ق.15. دیلمی، حسن بن محمد، اعلام الدین فی صفات المؤمنین، چ1، قم: مؤسسة آل البیت (علیهم السلام) لاحیاء التراث، 1408ق.

16. دیلمی، حسن بن محمد، غُرَر الاخبار و دُرَر الآثار فی مناقلب ابی الائمة الاطهار، به تحقیق و تصحیح اسماعیل ضیغم، چ1، قم: دلیل ما، 1427ق.

17. رجائی، غلامعلی، برداشت هایی از سیرۀ امام خمینی (قدس سره)، ج1، چ8، تهران: مؤسسۀ چاپ و نشر عروج وابسته به مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی (قدس سره)، 1392ش.

18. سلیمانی آشتیانی، مهدی و محمدحسین درایتی، مجموعۀ رسائل در شرح احادیثی از کافی، ج2، چ1، قم: دار الحدیث، 1387ش.

ص:120

19. شعيری، محمدبن محمد بن حیدر، جامع الاخبار، نجف: مطبعة حيدرية، چ1، بی تا.

20. شهید ثانی، زین الدین بن علی بن احمد عاملی جبعی، منیة المرید فی ادب المفید و المستفید، به تحقیق و تصحیح رضا مختاری، چ1، قم: مکتب الاِعلام الاسلامی، 1409ق.

21. صدوق (شیخ صدوق)، محمدبن علی بن بابویه قمی، امالی الصدوق، چ6، تهران: كتابچى، 1376ش.

22. صدوق (شیخ صدوق)، محمدبن علی بن بابویه قمی، صفات الشیعة، چ1، تهران: اعلمی، 1362ش.

23. صدوق (شیخ صدوق)، محمدبن علی بن بابویه قمی، کتابُ من لا یحضره الفقیه، به تحقیق و تصحیح علی اکبر غفاری، ج1، چ2، قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعۀ مدرسین حوزۀ علمیۀ قم، 1413ق.

24. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، چ4، قم: الشریف الرضی، 1412ق.

25. طوسی، محمدبن حسن، تهذیب الاحکام، به تحقیق و تصحیح سیدحسن موسوی خرسان، ج2و5، چ4، تهران: دار الکتب الاسلامیة، 1407ق.

26. عاملى كفعمى، ابراهيم بن على، البلد الامين، چ1، بيروت: مؤسسة الاَعلمی للمطبوعات، 1418ق.

27. علم الهدی، علی بن حسین موسوی، تنزیه الانبیاء، چ1، قم: دار الشریف الرضی، 1377ش.

28. علی بن ابی طالب (علیه السلام)، نهج البلاغة، به کوشش محمدبن حسین

ص:120

شریف الرضی، به تحقیق و تصحیح صبحی صالح، چ1، قم: هجرت، 1414ق.

29. فیض کاشانی، محمدمحسن، علم الیقین فی اصول الدین، به تحقیق محسن بیدارفر، ج2، چ1، قم: بیدار، 1418ق.

30. قاضی نورالله شوشتری، سیدنورالله حسینی مرعشی تستری، احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج2، چ1، قم: کتابخانۀ عمومی آیت الله مرعشی نجفی (رحمة الله)، 1409ق، به نقل از: کتابخانۀ دیجیتال نور.

31. قمی، عباس، مفاتیح الجنان، ترجمۀ حمیدرضا شیخی، به تحقیق و تصحیح بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی، چ11، مشهد: به نشر (انتشارات آستان قدس رضوی)، 1395.

32. كلينى رازی، محمدبن يعقوب، الاصول من الكافی، به تحقیق و تصحیح على اكبر غفارى و محمد آخوندى، ج2و3و4، چ4، تهران: دار الكتب الاسلامية، 1407ق.

33. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج48و70و84، چ2، بیروت: دار اِحیاء التراث العربی، 1403ق.

34. منسوب به على بن موسى الرضا (علیه السلام)، الفقه المنسوب للامام الرضا (علیه السلام)، چ1، قم: مؤسسة آل البيت (علیهم السلام) لاِحیاء التراث، 1406ق.

35. مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی (قدس سره)، صحیفۀ امام، ج15و20، به نقل از: نرم افزار صحیفۀ امام، نسخۀ 3.

36. نوری طبرسی (محدث نوری)، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج2و3و12و15، چ1، قم: مؤسسة آل البیت (علیهم السلام) لاحیاء التراث، 1408ق.

ص:120

مسابقۀ فرهنگی مهمانیِ خدا

توضیحات شرکت در مسابقه

* پرسش ها از متن موجود طرح شده است و افراد بالای دوازده سال می توانند در مسابقه شرکت کنند.

* به روش های زیر می توانید در مسابقات فرهنگی شرکت کنید:

1. ارسال پاسخ به سامانۀ پیامکی: برای این کار، کافی است به ترتیب نام مسابقه و شمارۀ گزینه های صحیح پرسش ها را به صورت یک عدد پنج رقمی از چپ به راست، همراه با نام و نام خانوادگی خود به سامانۀ پیامکی 3000802222 ارسال کنید.

مثال: مهمانیِ خدا 21324 احسان رضوانی پور

2. مراجعه به بخش مسابقات پرتال جامع آستان قدس رضوی: نشانی:

https://tv.razavi.ir/plus/@mosabeghat97

3. پاسخ به پرسش ها در پاسخ نامه: پاسخ نامۀ تکمیل شده را می توانید به صندوق های مخصوص مستقر در پایگاه های اطلاع رسانی فرهنگی بیندازید یا به صندوق پستی 351 – 91735 ارسال کنید.

4. فیلمبرداری از خودتان درحال معرفی کتاب مهمانیِ خدا با حضور در مساجد، مدارس، نمازِجمعه و جمع اقوام و آشنایان: فیلم های خود را با زمان حداکثر 100 ثانیه و فرمت mp4، به این نشانی بفرستید:

https://tv.razavi.ir/plus/@mosabeghat97

ص:120

5. ارسال جدول مراقبۀ انتهای کتاب: اگر در طول ماه مبارک رمضان، به تعدادی از توصیه های ارائه شده در این کتاب عمل کرده و جدول مراقبه را مطابق با آن پُر کردید، می توانید جدول پرشده را به صندوق های مخصوص مستقر در پایگاه های اطلاع رسانی فرهنگی بیندازید یا به صندوق پستی 351 – 91735 ارسال کنید.

* قرعه کشی از بین پاسخ های کامل و صحیح و به صورت روزانه انجام می شود و نتیجۀ آن نيز ازطریق سامانۀ پیامکی گفته شده به اطلاع برندگان می رسد.تذکر: پیشنهادها و انتقادهای خود را در پیامکی جداگانه ارسال کنید.

تلفن: 32002569 – 051

ص:120

پرسش ها

پرسش اول. کدام گزینه از آداب قرائت قرآن نیست؟

1. تعظیم

2. تحقیق

3. تعلیم

4. تفکر

پرسش دوم. کدام گزینه از موانع فهم معارف قرآن به حساب می آید؟

1. حب دنیا

2. معاصی و گناهان

3. خودبینی

4. همۀ گزینه ها

پرسش سوم. مانع اصلی سیر انسان به سوی کمالات و شکوفایی استعدادهای او چیست؟

1. گناهان

2. عبادات ناقص

3. نپرداختن به مستحبات

4. سبک شمردن نماز

پرسش چهارم. بر اساس روایت نبوی، انسان با انجام چه کاری، می تواند با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) محشور شود؟

1. صدقه دادن

2. صلۀ رحم

3. سجده های طولانی

4. رعایت حقوق همسایگان

پرسش پنجم. چگونه می توان نقص ها و کمبودهای نمازهای واجب را جبران کرد؟

1. با خواندن ادعیۀ پس از نمازها

2. با به جاآوردن نمازهای نافلۀ مستحب

3. با قرائت قر آن کریم

4. با صدقه دادن

ص:120

تصویر

ص:120

تصویر

ص:120

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109