راه سعادت : مجموعه ای از دستورالعمل ها و نصایح اخلاقی و تربیتی حضرت آیت الله العظمی روحانی (مد ظله العالی)

مشخصات کتاب

سرشناسه : روحانی ، سیدمحمدصادق ، ‫1303 -

عنوان و نام پديدآور : راه سعادت [کتاب] ‫ : مجموعه ای از دستورالعمل ها و نصایح اخلاقی و تربیتی حضرت آیت الله العظمی روحانی (مد ظله العالی) / محمدصادق روحانی.

مشخصات نشر : قم: مهر امیرالمومنین (ع) ‫، 1390.

مشخصات ظاهری : ‫152ص.

فروست : ... مجموعه پرسش و پاسخ های اعتقادی ‫؛ 3.

شابک : ‫25000 ریال ‫ 978-964-159-146-7 : ؛ ‫25000 ریال(چاپ سوم)

وضعیت فهرست نویسی : فاپا

يادداشت : چاپ دوم:1391.

يادداشت : چاپ سوم: 1393(فیپا).

موضوع : اخلاق اسلامی

موضوع : اخلاق اسلامی -- ‫پرسش ها و پاسخ ها

موضوع : خودسازی -- جنبه های مذهبی -- اسلام

موضوع : ‫خودسازی -- جنبه های مذهبی -- اسلام -- پرسش ها و پاسخ ها

موضوع : اخلاق اجتماعی -- جنبه های مذهبی -- اسلام

رده بندی کنگره : ‫ BP247/8 ‫ ‫ /ر83ر2 1390

رده بندی دیویی : ‫ 297/61

شماره کتابشناسی ملی : ‫2766071

ص :1

اشاره

ص :2

راه سعادت

مجموعه ای از دستورالعمل ها و نصایح اخلاقی و تربیتی حضرت آیت الله العظمی روحانی (مد ظله العالی)

ص :3

ص :4

ص :5

ص :6

ص :7

ص :8

ص :9

ص :10

ص :11

ص :12

ص :13

ص :14

مقدمه

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمدلله ربّ العالمين وصلّى الله على محمّد و آله الطاهرين واللعن الدائم على أعدائهم أجمعين أبدَ الآبدين.

* امروزه علوم در كنار رشد همه جانبه بشر به سوى تمدن و بالندگى فكرى، در حال تكامل هستند. اين مسأله، نه تنها مذهب را تحت الشعاع خويش قرار نداده بلكه موجب شده است تا نسل جوان، به دنبال روحيه كاوش گر و خداجوى خويش، بخواهند هر چه بيشتر بپرسند و در سايه رسيدن به پاسخ سوالات دينى خود، روح جستجوگر خود را سيراب كنند.

در عصر كنونى، كتاب هاى بسيارى در اين مسير نگاشته و به زيور طبع آراسته شده است، اما با توجه به اشتغالات فراوان، كمتر اتفاق مى افتد مراجع معظم تقليد، قلم به دست گرفته و به جزئى ترين پرسش ها و ابهامات پاسخ دهند; مسأله پسنديده اى كه از امتيازات مجموعه مجلداتِ پاسخ به استفتائات اخلاقى و اعتقادى حضرت آيت الله العظمى روحانى (دامت بركاته) به شمار مى رود.

* معظم له در سال هاى اخير، تمامى سؤالات شرعى و اعتقادى و اخلاقى دريافتى را شخصا بررسى و پاسخ داده اند كه به تدريج در حال

ص:15

آماده سازى و تدوين جهت چاپ به زبان هاى مختلف مى باشد. از اين مجموعه پرسش و پاسخ ها، تاكنون هفت جلد استفتائات شرعى به زبان فارسى و سه جلد استفتائات شرعى و اعتقادى به زبان عربى منتشر شده است; كه با توجه به كثرت استفتائات اعتقادى و اخلاقى، و تنوع موضوعى آنها، بر آن شديم تا ضمن دسته بندى پرسش ها، جهت سهولت استفاده مخاطبين، بهويژه جوانان عزيز، آنها را در مجلدات جداگانه اى منتشر نماييم كه تاكنون دو جلد آن تحت عناوين فضائل و مصائب حضرت زهراء(عليها السلام) و عاشورا و قيام امام حسين(عليه السلام) به چاپ رسيده است و كتاب حاضر، سومين جلد آن مى باشد.

* نظر به اينكه سؤالات از سوى اقشار مختلف و با بيان هاى متفاوت، مطرح شده است، نياز به يكسان سازى و تغيير جمله بندى در آنها ديده مى شد كه اين مهم، در ويرايش مجموعه لحاظ شده است.

* نكته قابل ذكر ديگر اينكه، از آنجا كه بسيارى از پرسش و پاسخ ها به زبان عربى بوده است، دفتر استفتائات با كسب اجازه از معظم له اقدام به ترجمه آنها به فارسى نموده و منابع آيات و روايات شريفه را نيز به متن اضافه كرده است.

* در پايان لازم است از زحمات و تلاش هاى خالصانه جناب حجت الاسلام والمسلمين آقاى ضياء الخباز كه در آماده سازى اين كتاب نهايت همكارى را داشته اند، قدردانى نماييم.

دفتر استفتائات حضرت آيت الله العظمى روحانى

ص:16

فصل اول: مسائل اخلاقى

اشاره

ص:17

ص:18

بسم الله الرّحمن الرّحيم

بزرگ ترين مدرسه اخلاقى

س1: بزرگ ترين مدرسه اخلاقى كدام است ؟

باسمه جلت اسمائه:

بزرگ ترين مدرسه اخلاقى، آيات قرآن كريم، روايات ائمه معصومين(عليهم السلام) و ادعيه شريفه ايشان مانند ادعيه توبه و مكارم الاخلاق و ساير ادعيه صحيفه سجاديه مى باشد.

تعصب ممدوح و مذموم

س2: آيا تعصبى كه در روايات ذكر شده، ممدوح است يا مذموم ؟ معناى آن چيست ؟

باسمه جلت اسمائه:

منظور از تعصب، معناى عرفى آن، يعنى صلابت در موضع و غيرت و تعصب در دفاع است; و اين معنا اگر در راه حق باشد جزء امور ممدوح است، همان طور كه اميرالمؤمنين(عليه السلام) در سخن خود بدان اشاره كرده و فرموده است: «اگر براى يارى حق و دادرسى به ستمديده ناگزير از تعصب هستيد، تعصب ورزيد».) (1)

ص:19


1- (1) . انْ كُنْتُمْ لا مَحالَةَ مُتَعَصِّبِينَ فَتَعَصَّبُوا لِنُصْرَةِ الْحَقِ ّ; عيون الحكم والمواعظ ، ص63.

و اگر در اين مسير نباشد، جزء امور مذموم است، همان گونه كه امام زين العابدين(عليه السلام) در سخن خود بدان اشاره كرده و فرموده است: «عصبيتى كه دارنده آن گناه كار است، آن است كه كسى بدكاران قوم خويش را برتر از نيكان قوم ديگر بداند يا اينكه قوم خود را در ظلم به ديگران يارى نمايد».) (1)

منظور از رضايت به قضا و قدر الهى

س3: رضايت يكى از مسائلى است كه در احاديث اسلامى به آن توجه و تشويق شده است. آيا اين رضايت، به معناى از بين بردن سرزندگى، فعاليت، كارآيى، اختراع و تحول و به معناى پذيرش شكست و ناكامى به بهانه قضا و قدر الهى، است ؟

باسمه جلت اسمائه:

مراد از راضى بودن در مقابل قضا و قدر الهى; آن است كه انسان بعد از آن كه تمام تلاش خود را براى دست يابى به آن چه دست يافتنى است، انجام داد، از نتيجه اى كه به دست مى آورد، راضى باشد; و منظور اين نيست كه بدون كم ترين تلاش در جهت تغيير چيزى، به آن رضايت دهيم.

منظور از مدارا با مردم و دوستى با آن ها

س4: اگر از كسى متنفر باشم و كينه اش را در دل داشته باشم، اما خلاف آن را اظهار كنم، گويى او را دوست دارم و او بهترينِ دوستان من است،

ص:20


1- (1) . الْعَصَبِيَّةُ الَّتِى يَأْثَمُ عَلَيْهَا صَاحِبُهَا، أَنْ يَرَى الرَّجُلُ شِرَارَ قَوْمِهِ خَيْراً مِنْ خِيَارِ قَوْم آخَرِينَ ، وَ لَيْسَ مِنَ الْعَصَبِيَّةِ أَنْ يُحِبُّ الرَّجُلُ قَوْمَهُ ، وَ لَكِنْ مِنَ الْعَصَبِيَّةِ أَنْ يُعِينَ قَوْمَهُ عَلَى الظُّلْمِ ;اصول كافى، ج 2، ص 308. [1]

آيا اين رفتار، نفاق اجتماعى محسوب مى شود يا مصداق اين سخن ائمه(عليهم السلام) است كه: «مداراى با مردم نصف ايمان است»، ) (1) و«دوستى با مردم، نيمى از عقل است»؟ ) (2)

باسمه جلت اسمائه:

منظور از مداراى با مردم و يا دوستى با ايشان، نرمى و حسن صحبت با آنها، و تحمل اذيت ايشان بدون نياز به انجام برخى محذورات مانند دروغ و نيرنگ است.

غرور ممدوح براى زن

س5: در يكى از سخنان امام على(عليه السلام)، غرور براى زن ممدوح شمرده شده است، اگر غرور به معناى كبر باشد و كبر صفت سيئه است چه اندازه غرور براى زن جايز است تا به حد كبر حرام نرسد؟

باسمه جلت اسمائه:

مراد از غرورى كه براى زن ممدوح شمرده مى شود، غرور او نسبت به مرد نامحرم است كه موجب مى شود او خود را در اختيار نامحرم قرار ندهد. همان طور كه به صراحت در پايان كلام امام على(عليه السلام) آمده است: «بهترين خصلت هاى زنان، بدترين خصلت هاى مردان است: غرور...; زيرا زن هرگاه مغرور باشد خودش را در اختيار (نامحرم) نمى گذارد».) (3) با اين سخن،

ص:21


1- (1) . مُدَارَاةُ النَّاسِ نِصْفُ الاِْيمَان;اصول كافى، ج 2، ص 117.
2- (2) . التَّوَدُّدُ إِلَى النَّاسِ نِصْفُ الْعَقْلِ ;اصول كافى، ج 2، ص 643; وسائل الشيعه، ج 12، ص52. [1]
3- (3) . نهج البلاغه، خطبه 4، ص 52. [2]

دليل پسنديده بودن اين نوع غرور روشن مى شود.

مرز شوخى حلال و حرام

س6: آيا شوخى، حرام و حلال دارد؟ به فرض اين گونه باشد، مرز ميان شوخى حرام و حلال كجاست ؟

باسمه جلت اسمائه:

سخنى كه در مقام شوخى و مزاح گفته مى شود بر دو نوع است:

اول: آن چه به قصد خبر دادن از امرى است، و انگيزه آن شوخى است نه جدى بودن; مثل اين كه به شوخى مى گويد: «پدرت از سفر آمد». بى ترديد اين نوع خبر اگر مخالف واقع باشد دروغ است، و تمام ادله دال بر حرمت دروغ، به حرمت اين نوع خبر نيز دلالت مى كند.

دوم: آن چه به قصد خبردادن نيست، بلكه قصد دارد معنايى را با كلمات ايجاد نمايد - به گونه اى كه حتى به واسطه قرائن، ظهور در انشاء داشته باشد و انگيزه او شوخى است; مانند اين كه مرد ترسويى را مخاطب قرار داده و به او مى گويد: «اى شجاع» يا «اى شير». اين نوع شوخى مانند نوع اول نيست، به همين دليل به كذب و صدق متصف نشده و ادله حرمت كذب شامل آن نمى گردد; لذا مقتضاى اصل، حليت و جواز است.

آداب سؤال و نحوه آن

س7: آداب سؤال چيست ؟ و نحوه آن چگونه است ؟

باسمه جلت اسمائه:

آداب سؤال، بسيار است، و در روايات معصومين(عليهم السلام)

ص:22

وارد شده است تنها به چند مورد اشاره مى كنيم:

الف: رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) فرموده است: «پرسش نيكو، نيمى از دانش است») (1).

ب: امام على(عليه السلام) فرموده است: «آن چه را كه براى تو مهم است بپرس و آن چه را كه براى تو اهميتى ندارد ترك كن») (2).

ج: امام صادق(عليه السلام) فرموده است: «براى فهم پاسخ سؤالت سؤال كن نه براى آزار دادن») (3).

رهايى از خلق و خوى كينه و حسادت

س8: من داراى دو خلق وخو هستم; كينه و حسادت، خوبى و ايمان; هميشه اول كينه و حسادت پيروز مى شود اما شايد بيش تر از ده ثانيه هم طول نكشد و بعد خلق و خوى دوم برنده مى شود. مثلا به محض اين كه مى بينم يا مى شنوم يكى ازدوستان يا نزديكانم يا هر كسى كه او را مى شناسم ازدواج كرده، پيشرفت كرده، بچه دار شده و يا اتفاق خوبى برايش افتاده است خوى اول به من غلبه مى كند و عنان افكارم را به دست مى گيرد اما بعد از چند ثانيه، خوى دوم غالب مى شود و دعا مى كنم كه بيش تر از آن را به دست بياورد. چگونه مى توانم از كينه و حسادت خلاص شوم ؟

باسمه جلت اسمائه:

وقتى خدا نعمتى به برادرت عطا مى كند دو حالت دارد:

ص:23


1- (1) . حُسْنُ السُّؤالِ نِصْفُ الْعِلْمِ ; بحارالانوار، ج 1، ص 224. [1]
2- (2) . سَلْ عَمَّا يعْنِيكَ وَ دَعْ مَا لاَ يعْنِيكَ ; علل الشرائع، ج 1، ص 64. [2]
3- (3) . سَل تَفَقُّهاً وَلاَ تَسْأَلْ تَعَنُّتاً; اصول كافى، ج 6، ص 381. [3]

الف: از آن نعمت بيزار هستى و دوست دارى آن نعمت از بين برود; به اين حالت حسادت مى گويند.

ب: دوست ندارى آن نعمت از بين برود، اما براى خودت هم مثل آن نعمت را مى خواهى; به اين حالت غبطه مى گويند.

حسادتى كه از آن نهى شده، شكل اول است و در حالت دوم، اشكالى وجود ندارد، بلكه چه بسا خوب و مطلوب باشد. حسد، علل زيادى دارد كه به اختصار در هفت مورد مى گنجد: دشمنى، خودبينى، تكبر، تعجب، ترس ازدست رفتن اهداف مطلوب، حب رياست، خباثت نفس و بخل نفس.

حسد يكى از بيمارى هاى عظيم قلب است و تنها راه درمان چنين بيمارى هايى علم و عمل است. براى درمان حسادت بايد بدانيد كه حسادت در واقع براى دين و دنياى شما ضرر دارد و نه تنها براى آن كسى كه مورد حسادت قرار گرفته، هيچ ضررى ندارد بلكه در دين و دنياى خود نيز از آن بهره مى برد. اگر با بصيرت به اين مطلب دقت كنيد، ديگر دشمن خودتان و دوست دشمنتان نخواهيد بود و حسادت حتما از شما جدا مى شود.

روابط بر اساس مصلحت

س9: اگر تمام روابط فردى، اجتماعى و فرهنگى زندگى من بخاطر منفعت شخصى خودم باشد، به اين معنا كه استراتژى من صددرصد سودجويانه باشد و منفعت و ماديت محور زندگى من قرار گرفته باشد، به گونه اى كه من تنها در صورتى به زيارت مى روم يا با كسى دوست مى شوم

ص:24

ويا به ديگران سود مى رسانم كه برايم نفع داشته باشد، و كارى كه برايم فايده نداشته باشد انجام نمى دهم; آيا اين دورويى است ؟ آيا من بايد همه روابط اجتماعى و خانوادگى ام را طبق اصول الهى و نيت خالص انجام بدهم ؟

باسمه جلت اسمائه:

بهتر است كه انسان مؤمن شأن خود را بالاتر از اين رابطه مصلحتى بداند تا رابطه او با برادران مؤمنش رابطه اى باشد كه از علاقه به خداوند ناشى شده باشد. در حديث معتبر ابن محبوب از امام صادق(عليه السلام) آمده است: «هر كه براى خدا دوست داشته باشد و براى خدا دشمن داشته باشد و در راه خدا عطا و منع كند، از كسانى است كه ايمانش كامل است».) (1) اين مضمون در روايات بسيار ديگرى نيز نقل شده است.

درمان ترس و ضعف قلب

س10: مشكل من ترس، هراس و ضعف قلب است. چه سوره ها و اذكارى اين مشكل مرا برطرف مى كند؟

باسمه جلت اسمائه:

مى توانيد به برخى كتب مخصوص اين امور مانند كتاب «طب الائمه(عليهم السلام)» از عبدالله شبر رجوع نماييد. او بسيارى از روايات مفيد در اين زمينه را گردآورى كرده است. مانند اين سخن امام صادق (عليه السلام) كه فرموده اند: «دوست دارم كه مؤمن

ص:25


1- (1) . مَنْ أَحَبَ ّ للهِ و َأَبْغَضَ للهِ وَأَعْطىْ للهِ و َمَنَعَ للهِ فَهُوَ مِمَّنْ كَمُلَ إِيمانُه;محاسن، ج 1، ص263. [1]

نگين انگشترش از پنج چيز باشد: ياقوت... و فيروزه; كه مايه مسرت خاطر زنان و مردان مؤمن مى شود، و نور چشم راتقويت مى كند، و سينه را گشاده مى گرداند، و قوت قلب را زياد مى كند») (1).

افتخار به حسب و نسب

س11: حكم افتخار به حسب و نسب چيست ؟ مخصوصا در جنگ، آن چنان كه شيوه جنگجويان بوده است ؟

باسمه جلت اسمائه:

تفاخر حرام فى نفسه عبارت است از: اظهار فخر از حيث حسب و نسب با هدف اثبات فضيلت خود و فروريختن شأن ديگران، و اين مطلب، در حال جنگ و غيرجنگ تفاوتى ندارد. اگر كسى رجزخوانى هاى جنگجويان را مطالعه كند، متوجه مى شود كه تفاخر آنان به حسب و نسب، بخاطر ترساندن دشمن است، نه بخاطر اين كه برترى خودشان را اثبات كنند.

رويارويى با تهاجم فرهنگى

س12: امروزه ارزش هاى اخلاقى و دينى، از طرق مختلف و با عناوين

ص:26


1- (1) . ياقوت كه از همه فاخرتر است; عقيق كه از هر نگين ديگر براى خدا و ما خالصانه تر است; فيروزه كه مايه مسرت خاطر زنان و مردان مؤمن مى شود و نور چشم را تقويت مى كند و سينه را گشاده مى سازد و بر نيروى دل مى افزايد; آهن چينى هر چند خودم خوش نمى دارم كه مرتب از آن به دست كنم ولى هنگام رويارويى با مردم شرور از به دست كردن آن بدم نمى آيد كه شر و غضب آنان را خاموش كند، ولى همراه داشتن آن را دوست مى دارم، براى اين كه ديوان سركش را پراكنده مى كند; و سنگ ها و دُرهاى سپيد ناحيه نجف; تهذيب الأحكام، ج 6، ص 37.

متفاوت در معرض هجوم قرار گرفته است، تا آنجا كه متدينين در خانه هاى خود احساس غربت مى كنند، چه نصيحتى براى برخورد با اين هجوم داريد؟

باسمه جلت اسمائه:

در چنين شرايط سختى مؤمن بايد اين سخن پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) را به ياد آورد كه فرمودند: «اسلام غريب آغاز شد، و به همان غربتى كه از آن آغاز شده بود برمى گردد، پس خوشا به حال غريبان. گفتند: يا رسول الله، غريبان چه كسانى هستند؟

فرمودند: كسانى كه صالح هستند زمانى كه مردم فاسد شدند») (1); تا بداند غربتى كه در آن زندگى مى كند و آن را حتى ميان خانواده اش احساس مى نمايد، غربتى ستايش شده است، تا قدرت و صلابت او را افزايش دهد.

ديدن فيلم هاى عاشقانه

س13: ديدن سريال ها و فيلم هاى عاشقانه چه حكمى دارد؟ يا آنهايى كه ترويج كننده فرهنگ هاى غير اسلامى هستند؟ آيا پدران مى توانند به فرزندانشان اجازه بدهند چنين فيلم هايى را ببينند؟

باسمه جلت اسمائه:

مشاهده هر چه كه منجر به فساد مى شود حرام است. و ديدن برخى از اين فيلم ها خالى از اشكال نيست و همانند سم در عسل است. به همين دليل، به دختران و پسرانمان گوشزد

ص:27


1- (1) . مستدرك الوسائل، ج 11، ص 323.

مى كنيم كه مراقب خود و رفتار و اخلاق و عقايدشان باشند، كه اينها از هر چيز براى انسان گران بهاتر است. و از خداى متعال براى خود و ايشان عصمت و درستى خواهانيم.

درباره پدران گرامى نيز پس از اين سخن خداوند سخنى باقى نمى ماند: «قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ ناراً وَقُودُهَا النّاسُ وَ الْحِجارَةُ »;) 1 اى كسانى كه ايمان آورده ايد، خودتان و نزديكانتان را از آتشى كه سوختِ آن مردم و سنگ هاست حفظ كنيد.

رهايى از نگاه حرام

س14: جوانى هستم كه هيچ زنى از مقابل چشمم رد نمى شود مگر اين كه با تمام وجود متوجه او مى شوم، و اين، برايم تبديل به عادت و ملكه شده و در قلبم نفوذ كرده است. چگونه مى توانم توبه كنم ؟ و چگونه از اين عادت كه بهواسطه ديدن رفتار دوستان، پدرم، برادرانم و نزديكانم شروع شده، رهايى يابم ؟

باسمه جلت اسمائه:

از پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) نقل شده است: «هر كس چشم خود را از نگاه حرام پر كند، خداى تعالى در روز قيامت چشم او را با ميخ هاى آتشين پر كند، و تا روز حشر از آتش انباشته مى سازد تا حساب مردم به پايان رسد، و پس از آن،

ص:28

اورا به آتش مى افكند») (1).

همان گونه كه در روايات به آن اشاره شده، انسان مى تواند با اجبار نفس و الزام آن از طريق عهد و نذر از اين رذيله، رهايى يابد. او مى تواند چشم خود را فرو افكند، و فرو افكندن چشم تأثيرى عجيب دارد. از پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) نقل شده است كه: «از ايشان درباره مردى پرسيدند كه زن (نامحرم ) بر او بگذرد و او نگاه كند، فرمود: نگاه نخست حق توست، و نگاه بار دوم بر ضرر توست، و نگاه سوم تير زهرآگينى از تيرهاى شيطان است. هر كس بخاطر خداى تعالى، نه بخاطر ديگران، از تكرار نگاه خوددارى كند، خداوند ايمانى به او عطا مى فرمايد كه طعم و لذت آن را مى چشد») (2).

در برخى نصوص شريف اذعان شده كه درمان نگاه حرام، از راه درمان علت آن ميسر است; زيرا منشا آن غالبا تهييج شهوت است. لذا اگر انسان فوران شهوتش را از راه حلال درمان نمايد، به حرام نيازى پيدا نمى كند. و اين همان است كه امام على(عليه السلام)در سخنى به آن اشاره كرده و فرموده است: «اگر يكى از شماها زنى را ديد كه او را شگفت زده كرد، نزد همسرش برود، زيرا نظير آنچه ديده است در همسر خود او نيز هست. پس شيطان را به دل خود راه ندهد. و چشمش را از آن زن برگرداند; و اگر

ص:29


1- (1) . مستدرك الوسائل، ج 14، ص 268; بحارالانوار، ج 101، ص 37.
2- (2) . مستدرك الوسائل، ج 14، ص 268.

همسرى ندارد، دو ركعت نماز بخواند و خداى را زياد حمد و ستايش كند، و پيامبر و آل پيامبر را صلوات بفرستد، آنگاه دعا كند و از فضل خدا درخواست كند كه خداوند به مهربانى خود حلالى را فراهم كند كه او را بى نياز سازد») (1).

رهايى از شهوات جنسى

س15: انسان چگونه از شهوات جنسى رها شود؟

باسمه جلت اسمائه:

شهوات جنسى به خودى خود بد نيست، بلكه با استفاده از آن در موارد غيرشرعى بد مى شود. از پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) و اهل بيت او(عليهم السلام) ارشاداتى در باب تهذيب آن وارد شده است. مانند اين سخن پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) كه مى فرمايد: «جوان ها! هر كدام از شما را قدرت است ازدواج كنيد تا ديدگانتان كمتر زنان را دنبال كند و دامنتان پاك بماند») (2).

كفاره شوخى با زنان و دختران

س16: من جوانى بلندپرواز هستم، و برخوردهاى زيادى با هر دو جنس دارم، زياد با مردم شوخى مى كنم تا بخاطر فشارهاى زندگى فضاسنگين نباشد و بين مردم و مخصوصا دختران محبوب باشم. امااخيرا روايتى از آل محمد (صلى الله عليه وآله وسلم) خواندم كه مى گفت هر كسى با دختريا زنى مزاح كند خدا او را هزاران سال در زندان حبس مى كند.

ص:30


1- (1) . بحارالانوار، ج 10، ص 115; و ج 100، ص 287.
2- (2) . مستدرك الوسائل، ج 14، ص 153.

ازاين به بعد چگونه رفتاركنم ؟

باسمه جلت اسمائه:

در برخى نصوص از يكى از اصحاب معصومين (عليهم السلام) نقل شده كه گفت: «به زنى قرآن ياد مى دادم و با او شوخى كردم. وقتى خدمت امام صادق(عليه السلام) رسيدم، فرمود به او چه گفتى ؟ خجالت كشيدم. فرمود: ديگر با آن زن مجالست و گفتو گو نداشته باش») (1).

از اين حديث شريف استفاده مى شود كه مؤمن بايد در روابط خود با زنان نامحرم بسيار مراقب باشد، چون آن طور كه در برخى روايات آمده، زنان دام هاى شيطان هستند، به اين معنا كه شيطان از فريبندگى و جذابيت زنانه آن ها به منظور به معصيت افكندن ديگران بسيار استفاده مى كند.

ديدن فيلم حرام بدون شهوت

س17: بسيارى از دختران و پسران جوان كه فيلم هاى حرام را نگاه مى كنند، مى گويند بدون شهوت فيلم مى بينند، و نگاه بدون شهوت جايز است. آيا اين حرف درست است ؟ چگونه مى توان به آنها جواب داد و آنان را به سوى خداى تبارك برگرداند؟

باسمه جلت اسمائه:

نگاه كردن به فيلم هاى مستهجن مطلقا حرام است، و به كسانى كه اين فيلم ها را مى بينند نصحيت مى كنيم ديدن اين فيلم ها را

ص:31


1- (1) . وسائل الشيعه، ج 20، ص 189.

قطع كنند، زيرا اين ها، يكى از ابزارهاى تسلط كافران غربى بر قدرت و توان ايمانى ما، و تلاش براى دور كردن ما از مبادى و ارزش هاى دينيمان مى باشد.

به طور كلى: هر انسان عاقلى اگر لذت زودگذر و زوال پذير كه با ديدن فيلم هاى مذكور حاصل مى شود و پيامدهاى خطرناكى كه مشاهده اين گونه فيلم ها، در دنيا و آخرت، براى خودش و ديگران دارد، را با يكديگر مقايسه كند، از آن بيزار شده و از آن ها جدا مى شود.

بهترين كارها در اوقات فراغت

س18: بهترين كارهايى كه مى شود در اوقات فراغت انجام داد، چيست ؟

باسمه جلت اسمائه:

جواب اين سؤال از سخن اميرالمؤمنين (عليه السلام) در دعاى كميل معلوم است: «أَسْأَلُكَ بِحَقِّكَ وَقُدْسِكَ وَأَعْظَمِ صِفاتِكَ وَأَسْمائِكَ أَنْ تَجْعَلَ أَوْقاتى مِنَ اللَّيْلِ وَالنَّهارِ بِذِكْرِكَ مَعْمُورَةً ، وَبِخِدْمَتِكَ مَوْصُولَةً »; «اى رب من! از تو درخواست مى كنم به حق حقيقتت و به ذات مقدست و بزرگ ترين صفات و اسماء مباركت كه اوقات مرا در شب و روز به ياد خود معمور گردانى و پيوسته به خدمت بندگى ات بگذرانى. اين عبارت به صراحت بيان مى كند كه مؤمن بايد وقت خود را با ذكر خداوند متعال بگذراند.

توصيه به جوانان

س19: نصيحت يا توصيه تان به جوانان چيست ؟

ص:32

باسمه جلت اسمائه:

فرزندان جوانم را به چند توصيه از تعاليم اهل بيت(عليهم السلام)سفارش مى كنم:

اول: تفقّه در دين با شناخت عقايد و احكام دين; كه امام صادق(عليه السلام)فرموده است: «دوست ندارم جوانانِ شما را جز در دو حالت ببينم: دانشمند يا دانش اندوز. اگر جوانى چنين نكند، كوتاهى كرده و اگر كوتاهى كرد، تباه ساخته و اگر تباه ساخت، گناه كرده است») (1).

* * *

دوم: اشتغال به اطاعت خدا در پرتو آن چه جوان از احكام شرعى مى آموزد; كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) فرموده است: «خداوند جوانى كه جوانى اش را در اطاعت از او بگذراند دوست دارد») (2)، و عبادات و سنت هايى كه انجام آن واجب است و به آنها ثواب داده مى شود در عنوان اطاعت از خدا داخل مى شود، كه احياى شعائر اهل بيت(عليهم السلام) در شادى و عزاى ايشان در صدر همه آنها قرار دارد.

سوم: غنيمت شمردن فرصت جوانى در ساخت نفس و تزكيه آن، با رهايى از اخلاق هاى ناپسند و آراستن آن به آداب فاضله

ص:33


1- (1) . لَستُ احِبُّ ان ارَى الشّابَّ مِنكُم الاّ غادياً فى حالَينِ : امّا عالِماً او مُتَعَلِّما، فَاِن لَم يَفعَل فَرَّطَ ، فَاِن فَرَّطَ ضَيَّعَ ، وَ ان ضَيَّعَ اثِمَ ، وَ ان اثِمَ سَكَنَ النّارَ وَ الَّذى بَعَثَ مُحَمَّدا بِالحَقِّ ; امالى طوسى، ج 2، ص 210. [1]
2- (2) . إنَ ّ اللهَ يُحِبُ ّ الشّابَ ّ الَّذى يُفنى شَبابَهُ فى طاعَةِ الله; كنزالعمال، ج 15، ص 776.

و اخلاق كريم; كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) در توصيه اى به ابوذر فرموده است: «اى ابوذر! پنج چيز را پيش از پنج چيز غنيمت شمار: جوانى را پيش از پيرى، سلامتى را پيش از بيمارى، ثروت را پيش از نيازمندى، فراغت را پيش از اشتغال و زندگى را پيش از مرگ») (1).

نصيحتى مفيد براى دنيا و آخرت

س20: تقاضا مى شود اينجانب و خانواده ام را با نصيحتى كه مفيد دنيا و آخرت باشد رهنمون شويد؟

باسمه جلت اسمائه:

شخصى از رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) چنين تقاضايى كرد; حضرت فرمود: «مقيد به نماز اول وقت باشيد».

وظيفه پدر و مادر در تربيت نسل هاى آينده

س21: از آيت الله العظمى روحانى درباره مسائل زير نصيحتى مى خواهيم:

الف: آن چه بر پدر و مادر در تربيت نسل هاى آينده واجب است;

ب: وظيفه پدران در نگهدارى و حفظ خانواده و صيانت از آن در مقابل انحراف;

ج: وظيفه والدين نسبت به نوجوانان ؟

باسمه جلت اسمائه:

نصيحت خود درباره امور مذكور را از طريق سخنان زير كه از

ص:34


1- (1) . يا أَبا ذَرّ اغْتَنِمْ خَمْساً قَبْلَ خَمْس، شَبابَكَ قَبْلَ هَرَمِكَ ، وَصِحَّتَكَ قَبْلَ سَقَمِكَ ، وَغِناكَ قَبْلَ فَقْرِكَ ، وَفَراغَكَ قَبْلَ شُغْلِكَ ، وَحَياتَكَ قَبْلَ مَوْتِكَ ; بحارالانوار، ج 17، ص 74. [1]

حضرات معصومين(عليهم السلام) نقل شده بيان مى كنيم:

الف: امام سجاد(عليه السلام) فرموده است: «و امّا حقّ فرزندت به تو اين است كه بدانى او از تو به وجود آمده و در نيك و بد زندگى وابسته به تو است و همانا تو در سرپرستى وى، مسئول ادب و تربيت صحيح او هستى و تو مسئولى كه او را به سوى خداوند بزرگ راهنمايى نمايى و در اطاعت از پروردگارش ياريش كنى. رفتار تو در تربيت فرزندت بايد توأم با احساس مسئوليت باشد، رفتار كسى كه بداند در حُسن تربيت فرزنددارى اجر و ثواب و در سوء رفتارش مستحق كيفر و عقاب است») (1).

ب: خداوند مى فرمايد: «اى كسانى كه ايمان آورده ايد، خودتان و كسانتان را از آتشى كه سوخت آن مردم و سنگ هاست حفظ كنيد») (2)، و وقتى ابوبصير از امام صادق(عليه السلام) پرسيد: به چه شكل اين كار را انجام دهم ؟ امام(عليه السلام) به او پاسخ داد: «آنها را امر به معروف و نهى از منكر مى كنى، اگر از تو پذيرفتند آنها را از آتش دوزخ حفظ كرده اى، و اگر نپذيرفتند وظيفه خود را انجام داده اى») (3).

ص:35


1- (1) . وَأَمّا حَقُّ وَلَدِكَ : فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّهُ مِنْكَ ، وَمُضافٌ إِلَيْكَ فى عاجِلِ الدُّنْيا بِخَيْرِهِ وَشَرِّهِ ، وَأَنَّكَ مَسْؤُولٌ عَمّا وُلَّيْتَهُ مِنْ حُسْنِ الاَْدَبِ ، وَالدَّلالَةِ عَلى رَبِّهِ عَزَّ وَجَلَّ ، وَالْمَعُونَةِ عَلى طاعَتِهِ ، فَاعْمَلْ فى أَمْرِهِ عَمَلَ مَنْ يَعْلَمُ أَنَّهُ مُثابٌ عَلَى الاِْحْسانِ إِلَيْهِ ، مُعاقَبٌ عَلَى الاِْساءَةِ إِلَيْه;بحار الانوار، ج 71، ص6، روايت 1. [1]
2- (2) . تحريم، آيه 6.
3- (3) . من لايحضره الفقيه، ج 4، ص 243.

ج: اميرالمؤمنين(عليه السلام) به پسرش فرمود: «اى فرزند! اگر چه من به اندازه پيشينيان عمر نكرده ام، ولى در كارهاشان نگريسته ام و در سرگذشتشان انديشيده ام و در آثارشان سير كرده ام، تا آنجا كه، گويى خود يكى از آنان شده ام. و به پايمردى آن چه از آنان به من رسيده چنان است كه پندارى از آغاز تا انجام با آنان زيسته ام و دريافته ام كه در كارها آن چه صافى و عارى از شائبه است كدام است و آنچه كدر و شائبه آميز است، كدام. چه كارى سودمند است و چه كارى زيان آور.

پس براى تو از هر عمل، پاكيزه تر آن را برگزيدم و جميل و پسنديده اش را اختيار كردم و آنچه را كه مجهول و سبب سرگردانى تو شود، به يك سو نهادم. و چونان پدرى شفيق كه در كار فرزند خود مى نگرد، در كار تو نگريستم و براى تو از ادب چيزها اندوختم كه بياموزى و به كار بندى. و تو هنوز در روزهاى آغازين جوانى هستى و در عنفوان آن. هنوز نيتى پاك دارى و نفسى دور از آلودگى. مصمم شدم كه نخست كتاب خدا را به تو بياموزم و از تأويل آن آگاهت سازم و بيش از پيش به آيين اسلامت آشنا گردانم تا احكام حلال و حرام آن را فراگيرى و از اين امور به ديگر چيزها نپرداختم») (1).

ص:36


1- (1) . أَيْ بُنَيَّ ، إِنِّي وَإِنْ لَمْ أَكُنْ عُمِّرْتُ عُمُرَ مَنْ كانَ قَبْلي، فَقَدْ نَظَرْتُ في أَعْمالِهِمْ ، وَفَكَّرْتُ في أَخْبارِهِمْ ، وَسِرْتُ في آثارِهِمْ ; حَتَّى عُدْتُ كَأَحَدِهِمْ ; بَلْ كَأَنِّى بِمَا انْتَهَى إِلَيَّ مِنْ أُمُورِهِمْ قَدْ عُمِّرْتُ مَعَ أَوَّلِهِمْ إِلَى آخِرِهِمْ ، فَعَرَفْتُ صَفْوَ ذلِكَ مِنْ كَدَرِهِ ، وَنَفْعَهُ مِنْ ضَرَرِهِ ، فاسْتَخْلَصْتُ لَكَ مِنْ كُلِّ أَمْر نَخِيلَهُ ، وَتَوَخَّيْتُ لَكَ جَمِيلَهُ ، وَصَرَفْتُ عَنْكَ مَجْهُولَهُ ، وَرَأَيْتُ حَيْثُ عَنانى مِنْ أَمْرِكَ ما يَعْنى الْوالِدَ الشَّفِيقَ ، وَأَجْمَعْتُ عَلَيْهِ مِنْ أَدَبِكَ أَنْ يَكُونَ ذلِكَ وَأَنْتَ مُقْبِلُ الْعُمُرِ وَمُقْتَبَلُ الدَّهْرِ، ذُو نِيَّة سَلِيمَة، وَنَفْس صافِيَة، وَأَنْ أَبْتَدِئَكَ بِتَعْلِيمِ كِتابِ اللهِ عَزَّ وَجَلَّ وَ تَأْوِيلِهِ ، وَشَرائِعِ الاِْسْلاَمِ وَأَحْكَامِهِ ، وَحَلاَلِهِ وَحَرامِهِ ، لاَ أُجَاوِزُ ذلِكَ بَكَ إِلَى غَيْرِه; نهج البلاغه، نامه 31. [1]

راه مقابله با تهاجم فرهنگى

س22: در حال حاضر كه جامعه اسلامى با تهاجم فرهنگى روبه رو است براى جوانان چه توصيه اى داريد؟

باسمه جلت اسمائه:

اولين وظيفه فردى جوانان درس خواندن، محكم نمودن عقايد مذهبى و انجام وظايف شرعى و نهى از منكر است و چنان چه وظيفه، يك مسأله اجتماعى باشد كه مراجع تقليد دستور داده اند، بايد شركت كنند.

راه طهارت قلب براى نماز

س23: براى طهارت روح و قلب و آمادگى براى نماز با خشوع قلبى چه بايد كرد؟

باسمه جلت اسمائه:

1. نماز شب خواندن;

2. روزى اقلا پنجاه آيه قرآن خواندن;

3. تكرار ذكر يونسيه) (1) در سجده طولانى.

راهنمايى در سير و سلوك

س24: لطفا بنده حقير را در سير و سلوك راهنمايى بفرماييد؟

ص:37


1- (1) .لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظّالِمِينَ ; انبياء، آيه 87. [1]

آيا در اين راه از قطب و مرشد پيروى كنيم يا خير؟

باسمه جلت اسمائه:

همانا از در خانه اهل بيت (عليهم السلام) به جاى ديگر نرويد و به دستورات آنها عمل كنيد كه براى خير دنيا و آخرت شما را كافى است.

رهايى از ضعف نفس در انجام فرائض

س25: جوانى هستم مؤمن و مسلمان، لكن به علت ضعفى كه در نفس من وجود دارد از انجام فرائض روزانه باز مى مانم. راه حل چيست ؟

باسمه جلت اسمائه:

بهترين راه تفكر است. يعنى مختصرى فكر كنيد كه چه عواقب وخيم اخروى بر ترك فريضه مترتب است، و چه سعادت دنيوى و اخروى براى شما با عمل به فرايض مترتب مى شود، قطعاً اين گناه كبيره را ترك مى كنيد.

ص:38

فصل دوم:خودسازى و مسائل معنوى

اشاره

ص:39

ص:40

راه شناخت نفس

س26: راه شناخت نفس چگونه است ؟

باسمه جلت اسمائه:

اگر مراد از شناخت نفس، شناخت كنه آن است، هيچ كسى قدرت بر اين كار ندارد به جز آن كه نفس را خلق كرده است. و اگر مراد از شناخت نفس، شناخت اجمالى آن است بهترين راه، آن است كه فرد از طريق مراجعه به آيات قرآن و روايات ائمه معصومين (عليهم السلام) كه در اين زمينه وارد شده، و نيز با استعانت از خداى متعال و تضرع و دعا براى شناخت نفس به گونه اى كه شناسنده آن را به معرفت پروردگار برساند درباره حقيقت، قدرت و كمال آن، ژرف بينديشد.

تطهير روح به شيوه اى متفاوت با شيوه اهل بيت (عليهم السلام)

س27: آيا اگر بخواهم به طريقه اى غير از طرق مذهب اهل بيت (عليهم السلام)تطهير روحى و تزكيه نفس نمايم، اين آيه قرآن كه مى فرمايد : «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكّاها» ) (1) در مورد من صدق مى كند؟

ص:41


1- (1) . هر كه آن را تزكيه نموده، رستگار شده است; سوره شمس، آيه 9. [1]

باسمه جلت اسمائه:

تزكيه به طريقه اى غير از طرق اسلام و مذهب اهل بيت(عليهم السلام)تزكيه محسوب نمى شود تا آيه كريمه فوق آن را در بر بگيرد. شاهد اين سخن، احوال مرتاضان غيرموحد يا صوفيه است كه على رغم برخى رياضت هاى روحى، نتوانسته اند نفس شان را از رذايل تزكيه نمايند، حتى برخى از رياضت هاى آن ها اساسا بر پايه برخى رذايل اخلاقى مانند برهنگى و استماع غنا و مانند آن استوار است.

بهترين راه خودسازى

س28: بهترين راه خودسازى براى انسان چيست ؟

باسمه جلت اسمائه:

انجام واجبات و ترك محرمات و هم چنين سعى در ايجاد اخلاق حسنه در خود.

بهترين راه تهذيب نفس

س29: بهترين راه هاى اسلامى براى تهذيب نفس به منظور رهايى از رذائل و اخلاق منفى ماند خشم و زودجوشى و بى صبرى و...، چيست ؟

باسمه جلت اسمائه:

بهترين راه تهذيب نفس و آراستن آن به فضائل، و تخليه آن از رذائل; گردن نهادن به دستورات شرع، و دورى از نواهى آن است، زيرا خير دنيا و صلاح آخرت در همين است.

ص:42

راه صعود از پله هاى معنوى

س30: چگونه مى توانم درجات معنوى را طى كنم تا خدا و اهل بيت(عليهم السلام)را نزديك خود احساس كنم ؟

باسمه جلت اسمائه:

راه صعود از پله معنويات، عمل به وظايف شرعى از طريق انجام واجبات همراه با خلوص نيت، و ترك محرمات مى باشد. اين كار، بهويژه در كنار خدمت به اسلام و مسلمين از بهترين راه ها مى باشد.

ارتباط با خدا، راه آرامش قلبى

س31: چگونه مى شود انسان مؤمن در طول زندگانى خود در سايه اسلام، از نظر روحى آسوده خاطر و آرام باشد؟

باسمه جلت اسمائه:

آرامش تنها با ارتباط انسان با خدا به دست مى آيد; چرا كه نگرانى و اضطراب انسان به دليل تعلق خاطر او به جلوه هاى دنيا و دورى از شريعت و دين خدا مى باشد. شاهد بر سخن فوق اين است كه مى بينيم انسانى كه با خدا در ارتباط است، هر چقدر كه سختى ها و مصائب روزگار نسبت به او زياد شود، باز هم از آرامش قلبى برخوردار است، زيرا عقيده دارد پروردگارش جز صلاح براى او برنمى گزيند; در حالى كه انسان دور از پروردگار، با كوچك ترين سختى و ناراحتى كه به او مى رسد، هراسان، نگران و مضطرب مى شود. اين همان است كه

ص:43

قرآن كريم در آيه زير به آن اشاره كرده و مى فرمايد: «اَلَّذِينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللّهِ أَلا بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ » ) (1)، كسانى كه ايمان آوردند و قلب هايشان به ذكر خداوند آرام گرفت، به راستى كه قلب ها به ياد خدا آرام مى گيرند.

طريق عملى تقواى الهى

س32: طريق عملى تقواى الهى چيست ؟پائين ترين درجات آن كدام است ؟

باسمه جلت اسمائه:

امام صادق (عليه السلام) طريقه عملى تقوا را در دو جمله خلاصه كرده و فرموده است: «تقوا آن است كه خداوند تو را در مواضعى كه توصيه به حضور فرموده، غايب و در جاهايى كه نهى كرده، حاضر نبيند») (2).

ملكه تقوى با عمل به تمام واجبات، عمل به مستحباتى كه قدرت بر انجام آن ها را دارد، ترك جميع محرمات، ترك مكروهاتى كه قدرت بر ترك آن ها را دارد، و پرهيز از شبهات، تكميل مى شود.

پايين ترين مرتبه از مراتب تقوى، ترك محرمات و انجام واجبات است.

فايده توسل به خداوند

س33: فايده توسل به خداوند متعال چيست ؟

ص:44


1- (1) . سوره رعد، آيه 28. [1]
2- (2) . أن لا يَراكَ اللّه حَيث نَهاك وَلا يَفْقدك حَيْثَ أَمَرَك; بحارالانوار، ج 75، ص 349. [2]

باسمه جلت اسمائه:

فايده توسل به خدا عبارت است از; احساس قدرتى كه ضعف در آن راه ندارد، ثروتى كه فقر همراه آن نيست و عزتى كه هيچ ذلتى در پى ندارد.

توجه كنيد همان طور كه در سختى ها به خدا متوسل مى شويم، در حال اختيار نيز بايد چنين باشيم، بلكه براى مؤمن شايسته آن است كه هر آن و هر لحظه، نياز خود را به خداوند متعال احساس نمايد.

حقيقت استعاذه

س34: حقيقت استعاذه چيست ؟

باسمه جلت اسمائه:

استعاذه، كمك طلبيدن و توسل به خداوند سبحان است. اگرچه اين امر با جمله معروف «اعوذ بالله من الشيطان الرجيم» بيان مى شود، اما جايگاه آن قلب است. و از آن جا كه كمك طلبيدن از كسى، اقتضا مى كند از او تمرد نشود و آن چه موجب دورى از اوست انجام نگيرد، لذا استعاذه هم از بُعد لفظى و هم از بُعد عملى برخوردار است.

به جاآوردن حق حمد خداوند

س35: آيا انسان مى تواند حق حمد از خداوند را بجا آورد؟

باسمه جلت اسمائه:

انسان قادر نيست حمد مطلق، آن چنان كه مناسب با محمود

ص:45

(ستايش شونده) - خداوند - باشد را بجاآورد، اما بى ترديد قدرت بر حمد نسبى، مناسب با حامد (ستايش كننده) -انسان- را دارد زيرا اگر چنين نبود، به آن مكلف نمى شد، به دليل اين كه قبح تكليف بدون استطاعت بر تكليف، واضح است و در جاى خود، درباره آن اقامه برهان شده است.

تأثير حمد در روحيه انسان

س36: تأثير حمد و سپاس در روح انسان چيست ؟

باسمه جلت اسمائه:

حمد، تشكر عبد نسبت به پروردگارش بخاطر نعمت هاى او است. اين كار از جهتى، اعتراف به نعمت هاى او و از جهتى اداى حق او به حكم عقل است. اين كار، آسايش روحى حاصل از اداى واجب را براى حمدگويان در پى دارد. هم چنين به واسطه تزكيه و تقويت نفس و ارتباط مداوم ميان عبد و مولا نعمت از سوى منعم افزايش مى يابد.

حمد لسانى و عملى

س37: آيا حمد به زبان است يا به عمل ؟

باسمه جلت اسمائه:

حمد با گفتن «الحمد لله» بر زبان محقق مى شود، اما آن چه از حمدگوينده خواسته شده، دنباله روى آن در عمل است. زيرا وقتى او اعتراف مى كند كه منعم همه اين نعمت ها خداوند سبحان است، بايد او را اطاعت كرده و نافرمانى او را ننمايد،

ص:46

درغير اين صورت او اصلاً حمدى به جا نياورده است.

طريقه خشوع در نماز

س38: طريقه خاشع بودن در نماز چيست ؟

باسمه جلت اسمائه:

نمازگزار مى تواند خشوع قلبى را از راه هاى زير محقق نمايد: 1-تفكر درباره كسى كه براى او نماز مى خواند، 2 - آثار مهمى كه بر نماز مترتب مى شود، 3 - اين كه نماز اساس دين است كه اگر پذيرفته شود، اعمال ديگر نيز پذيرفته مى شوند و اگر رد شود، اعمال ديگر نيز پذيرفته نمى شوند.

نحوه تمركز در نماز

س39: هنگام شروع نماز، مشاغل دنيوى سراغم مى آيد، و وقتى نماز تمام مى شود راه حل اكثر مشكلات را پيدا كرده ام، چگونه در نماز حضور قلب داشته باشم ؟

باسمه جلت اسمائه:

سه مقدمه مهم براى حضور قلب هنگام نماز تعيين شده است:

الف: تخليه ذهن از مشغوليت ها; شارع به اين مقدمه تأكيد كرده و تعاليم فراوانى در رابطه با آن صادر فرموده، و از نماز در مقابل هر شىء مشغول كننده اى نهى كرده است.

ب: رعايت آداب بدنى هنگام نماز; امورى از قبيل: نگاه به موضع سجده اگر نمازگزار ايستاده است، و نگاه به سنگ اگر نمازگزار نشسته است، كراهت شكستن انگشت ها

ص:47

و خميازه كشيدن، و استحباب ترتيل;

ج: تأمل در افعال و اقوال نماز; اين مطلب، يكى از مواردى است كه هنگام شروع نماز واقعا به حضور قلب كمك مى كند.

توجه به اهل بيت(عليهم السلام) در نماز به جاى توجه به خداوند

س40: برخى دوستان درباره كيفيت توجه عبد به خداوند عزوجل در نماز مى گويند كه هنگام نماز به جاى خداوند، اهل بيت (عليهم السلام) را پيش روى خود قرار مى دهند، تا ايشان (عليهم السلام) نماز آنها را به خدا برسانند، و مستقيما به خدا روى نمى آورند.

باسمه جلت اسمائه:

توجه عبادى در نماز بايد براى خداوند متعال باشد. و اين كه نمازگزار در تشهد نماز خود مى گويد: "اللّهمّ صلِّ عَلى محمّد وآل محمّد»، هرچند توجه به محمد (صلى الله عليه وآله وسلم) و آل محمد (صلى الله عليه وآله وسلم)است اما با روى نمودن به خداوند سبحان هيچ منافاتى ندارد، بلكه عين توجه به خداى متعال است. بنابراين اگر توجه به اهل بيت (عليهم السلام) به اين شكل و به اين مقدار باشد اشكالى ندارد; در غير اينصورت خير. ]اشكال دارد[.

به طور كلى اگر نمازگزار براى خدا نماز بخواند و به ائمه(عليهم السلام) توجه نمايد، خواه هنگام نماز خواه بعد از نماز، تا به خدا توسل جويد كه خدا به اين واسطه نمازشان را بپذيرد، اين مقدار اشكالى ندارد و فاعل آن ان شاء الله مأجور خواهد بود. اما اگر مقصود اواز اين توجه، شريك قرار دادن ائمه (عليهم السلام) در عبادت است

ص:48

حرام است و قطعا جايز نيست.

جواز شفا خواستن از حضرت فاطمه(عليها السلام)

س41: اگر در دعاى خويش بگويم: ياعلى! و يا بگويم: بارخدايا به حق حضرت فاطمه زهرا (عليه السلام) مرا شفا عنايت فرما; آيا اين دعا و سخن درست است ؟

باسمه جلت اسمائه:

هيچ مانعى در اين دو روش از سخن و دعا وجود ندارد، زيرا همان گونه كه روى آوردن به بارگاه خدا در طلب حاجت ها و خواسته ها، كارى درست و بدون اشكال است، توسّل به محمّد و آل محمّد(عليه السلام) و روى آوردن به وجود نورانى پيشوايان معصوم(عليه السلام) نيز براى طلب حوائج، خواسته ها و واسطه قرار دادن آنان در بارگاه خدا كارى درست است; چون خود ذات بى همتاى خدا آنان را واسطه فيض و رحمت خويش بر مخلوق قرار داده و مقام ولايت بر ناچيزترين ذرّات تا بزرگ ترين كهكشانها را به آنان ارزانى داشته تا به اذن خدا بر پناه دادن به همه مخلوقات و برآوردن نيازها و خواسته هاى آنها توانايى داشته باشند) (1).

درك و دريافت اين حقيقت ظريف، مسأله اى است كه همه نصوص شريف، ما را به سوى آن ارشاد و راهنمايى مى كند. از آن جمله روايتى از امام صادق(عليه السلام) در چگونگى نماز استغاثه به

ص:49


1- (1) . آل عمران، آيه 49.

حضرت فاطمه زهرا(عليها السلام)است كه در آن بيان شريف مى فرمايد:

«ثُمَّ اسْجُد و قُل مئة مَرَّة: يا مَوْلاتِى يا فاطمة أَغِيْثِينِى»; ) (1) سپس سجده كن و صد مرتبه با واسطه قراردادن حضرت فاطمه(عليها السلام)در پيشگاه خدا بگو: اى سرور من! اى فاطمه زهرا! پناهم بده.

و نيز آمده است كه يكى از ياران امام صادق (عليه السلام) به آن حضرت گفت: «إنِّى اخْترعتُ دُعاءً» من جمله اى براى دعا و نيايش با خدا ساخته ام، كه آن بزرگوار فرمود: اختراع خودت را رها كن و هنگامى كه گرفتارى بر تو فرود آمد به سوى پيامبر خدا پناه ببر... تا آنجايى كه مى فرمايد: در توّسل به پيامبر خدا و واسطه قرار دادن او در بارگاه خدا، محاسن خود را به دست چپ بگير و گريه كن و يا سيما و هيئت گريه كننده را به خود بگير و بگو: «يامُحَمّد! يا رَسُولَ الله أشْكُو إلَى اللهِ وَ إلَيْكَ حاجَتِى» ;) (2)گفتنى است كه روايات در اين مورد و اين معنا به راستى فراوان است.

لذت معنوى عبادت

س42: لذت معنوى عبادت چگونه احساس مى شود؟

باسمه جلت اسمائه:

لذت معنوى از آثار آن شناخته مى شود، مانند: توجه قلبى به اطاعت خداى متعال، تمايل نداشتن به پايان يافتن عمل

ص:50


1- (1) . مستدرك الوسائل، باب 22 از ابواب بقية الصلوات المندوبة، ح3. [1]
2- (2) . وسائل الشيعه، باب 28 از ابواب بقية الصلوات المندوبة، ح5. [2]

عبادى، انس به خلوت با خداى سبحان، شادابى روحى هنگام مناجات، همانند احساسى كه انسان هنگام لذت از برخى لذت هاى دنيايى آن را احساس مى كند، و آثار ديگر.

معناى صفا و پاكى در عبادات

س43: صفا و طهارت كه از آثار عبادت است، به چه معناست ؟

باسمه جلت اسمائه:

صفا عبارت است از حالت تجرد از آلودگى هاى مادى كه بر قلب مستولى شده، و باعث مى شود قلب از عبادت لذت نبرد. اين حالتى است كه انسان وقتى مى خواهد در يك عمل عبادى ممارست داشته باشد، احساس مى كند. چون فرد در اين حالت، گاهى خودش را خواهان انجام آن عمل و گاهى روى گردان از آن مى بيند، آن حالت تمايل به انجام عمل عبادى كه انسان برخى اوقات احساس مى كند صفا و طهارت از آلودگى هاى مادى، و آن حالت اعراض از عمل عبادى عكس آن است.

راه دست يابى به فيض الهى

س44: آيا انسان فقط از راه انجام واجبات، ترك محرمات و انجام برخى نوافل و قرائت مقدارى قرآن به فيض الهى دست پيدا مى كند؟ يا اين مسأله نياز به رياضت هاى خاص دارد؟

باسمه جلت اسمائه:

خداوند متعال در قرآن فرموده است: «وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا

ص:51

لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا» ) (1); و به هر كه در راه او مجاهدت نمايد وعده هدايت خاص داده كه از نظر من اين امر از مصاديق فيض الهى مى باشد. روشن است كه امتثال جميع اوامر الهى و اجتناب از همه نواهى او، جزء عظيم ترين جهادها در راه خداست، لذا پاداش آن نيز به مقتضاى وعده الهى، عظيم است.

فايده نماز شب

س45: فايده نماز شب چيست ؟

باسمه جلت اسمائه:

فوايد نماز شب قابل شمارش نيست، و ما از باب بركت و تيمن برخى احاديث شريف در اين زمينه را نقل مى كنيم:

- پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) مى فرمايد: «كسى كه نماز شب بخواند صورت (و سيرتش) در روز نيكو خواهد بود») (2).

- اميرالمؤمنين (عليه السلام) مى فرمايد: « شب زنده دارى مايه تندرستى و خشنودى و در معرض رحمت خدا قرار گرفتن و چنگ آويختن به اخلاق پيامبران است») (3).

- امام صادق (عليه السلام) مى فرمايد: «هر كس خيال كند كه نماز شب مى خواند و روز گرسنه باشد، او دروغ مى گويد،

ص:52


1- (1) . و كسانى كه در راه ما كوشيده اند به يقين راه هاى خود را بر آنان مى نماييم; عنكبوت، آيه 69. [1]
2- (2) . مَن صَلّى بِالّليلِ حَسُنَ وَجْهُهُ بِالنَّهارِ; محاسن، ج 1، ص 53; [2] علل الشرائع، ج 2، ص362.
3- (3) . قِيامُ الّليلِ مَصَحَّةٌ لِلَبَدنِ وَ مَرضاةٌ الرَبّ وَتَمَسُّكٌ بِأَخْلاقِ النَّبيّين وَتَعَرُّضْ لِلرَّحْمَةِ ; محاسن، ج 1، ص 53; [3]ثواب الأعمال، ص 41. [4]

زيراخداوند متعال ضمانت فرموده كه در برابر نماز شب، رزق و روزى روز را بدهد») (1).

كراهت خواب بعد از نماز صبح

س46: شنيده ام كه خواب بعد از نماز صبح مكروه است. آيا اين حرف درست است ؟

باسمه جلت اسمائه:

آن چه شنيده ايد صحيح است و روايات دلالت دارند كه خواب در اين وقت مكروه است; و اين زمان، مخصوص عبادت است. در حديث معتبر از امام باقر (عليه السلام) آمده است: «پس بر شما باد دعا در هنگام سحر تا طلوع آفتاب، زيرا آن ساعتى است كه درهاى آسمان در آن هنگام باز گردد و روزى ها در آن تقسيم گردد و حاجت هاى بزرگ برآورده شود».) (2)

و برخى از اجداد ما از علماى عبّاد ملتزم به اين بودند كه بين طلوع فجر تا طلوع خورشيد را نخوابند، و سيره سلف صالح نيز چنين بوده است.

راه رهايى از غفلت

س47: چگونه از غفلت رهايى يابم ؟ چون در برخى كتاب ها خوانده ام كه انجام اين كار فقط با استاد امكان پذير است. از كجا استاد پيدا كنم ؟ آيا

ص:53


1- (1) . كَذَب مَن زَعم أَنّه يُصَلّى صَلاةَ اللَّيلِ وَهُوَ يَجُوع، إِنَّ صَلاَةَ اللَّيلِ تَضْمن رِزْقَ النَّهارِ; بحارالانوار از ثواب الاعمال.
2- (2) . فَعَلَيْكُمْ بِالدُّعَاءِ فِى السَّحَرِ إِلَى طُلُوعِ الشَّمْسِ فَإِنَّهَا سَاعَةٌ تُفْتَحُ فِيهَا أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَ تُقَسَّمُ فِيهَا الاَْرْزَاقُ وَ تُقْضَى فِيهَا الْحَوَائِجُ الْعِظَام; اصول كافى، ج 2، ص 478; [1] دعوات، ص 34.

مى توانيد به من كمك كنيد؟

باسمه جلت اسمائه:

غفلت، بيمارى است كه بسيارى از مردم به آن مبتلا هستند و به همين دليل مورد اهتمام ائمه (عليهم السلام) بوده و درباره آن هشدار داده، و از كيفيت درمان و رهايى از آن سخن گفته اند. از اميرالمؤمنين (عليه السلام) نقل شده كه فرمود: «با استمرار ياد خدا، آثار غفلت زدوده مى شود») (1). همچنين از امام باقر (عليه السلام) نقل شده كه فرمود: «هر مؤمنى محافظت بر نمازش نمايد، و آن را در وقتش به جا آورد، از انسان هاى غافل شمرده نمى شود») (2).

اين تعاليم مبارك براى اين كه مؤمن انجام دهد و از بيمارى غفلت رها شود، كافى است و نيازى به مرشد و استاد نيست.

كوتاه ترين و عميق ترين راه توبه

س48: برخى دختران و پسران جوان به برخى گناهان خود مانند زنا، لواط ، مساحقه، شرب خمر، مصرف مواد مخدر، استمناء، مشاهده فيلم ها و تصاوير حرام و برهنه، دوستى هاى حرام و گناهان ديگر اعتراف مى كنند و درباره كوتاه ترين و عميق ترين راه توبه به سوى خدا سؤال مى كنند. آن ها چگونه مى توانند به رضايت خداى غفور رحيم دست يابند تا تمام گناهان شان بخشيده و به حسنات تبديل شود؟

ص:54


1- (1) . بِدَوامِ ذِكْر اللّهِ تنجابُ الغَفْلَةِ ; عيون الحكم و المواعظ ، ص 188.
2- (2) . أَيُّمَا مُؤْمِن حَافَظَ عَلَى الصَّلَوَاتِ الْمَفْرُوضَةِ فَصَلَّاهَا لِوَقْتِهَا فَلَيْسَ هَذَا مِنَ الْغَافِلِين; اصول كافى، ج 3، ص 270.

باسمه جلت اسمائه:

با جدا شدن از معصيت، بازنگشتن به آن، پشيمانى از گناه، كثرت استغفار، و انجام اعمال صالح، انسان به عفو و غفران الهى دست پيدا مى كند; چرا كه خداوند متعال فرموده است: «يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً» ) (1).

سريع ترين راه توبه و استغفار

س49: سريع ترين و ساده ترين راه توبه و استغفار كدام است ؟

باسمه جلت اسمائه:

توبه كردن يك راه دارد و آن، پشيمانى واقعى از گناه و خطا است و لازمه اش اين است كه تصميم بگيرد دوباره به گناه بازنگردد و آن چه ويران و خراب كرده، اصلاح نمايد. اين كار از طريق انجام عباداتى كه از او قضا شده و بازگرداندن حقوق به صاحبانشان، و طلب برائت ذمه از كسانى كه بخاطر غيبت و ظلم و مانند آن، مشغول ذمه آنهاست، ميسر است.

اطمينان از رضايت خداوند

س50: چگونه بدانم و مطمئن شوم كه خداوند سبحان از من راضى است ؟

باسمه جلت اسمائه:

وقتى انسان به اسلام ايمان مى آورد، و به تعاليم صحيح آن

ص:55


1- (1) . اى بندگان من كه بر خويشتن زياده روى روا داشته ايد، از رحمت خدا نوميد مشويد. در حقيقت خدا همه گناهان را مى آمرزد كه او خود آمرزنده مهربان است; زمر، آيه 53. [1]

همان گونه كه از طريق ائمه معصومين (عليهم السلام) مسجل شده ملتزم مى گردد، و تمام واجباتش را انجام مى دهد، و از محرمات پرهيز مى نمايد، و در همه اين كارها با نيت صادق به سوى خالقش روى دارد، و در اين كارها كوتاهى نمى كند; در اين صورت مى تواند نسبت به رضايت خداوند مطمئن باشد; زيرا خداوند عزوجل خود فرموده است: «بَلى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ » ) (1).

راه توفيق بر ترك معاصى

س51: انسان چگونه مى تواند موفق به ترك معاصى شود؟

باسمه جلت اسمائه:

توفيق بر ترك معاصى نيازمند چهار امر است:

الف: خوف از غضب الهى و خشم و عذاب او;

ب: اميد به كرم الهى و رحمت و ثواب او;

ج: قدرت اراده و اصرار به كسب رضاى الهى;

د: رهايى از اسباب انديشيدن به معصيت.

توبه از رفتارهاى گذشته

س52: شخصى رفتارهاى غير طبيعى داشته است و اين امر در روحيه او تأثير زيادى گذاشته است، تا آنجا كه آثار افسردگى شديد در او ديده مى شود. و اكنون در حوائج دنيوى و اخروى به پروردگارش نياز دارد،

ص:56


1- (1) . آرى هر كس كه خود را با تمام وجود به خدا تسليم كند و نيكوكار باشد پس مزد وى پيش پروردگار اوست و بيمى بر آنان نيست و غمگين نخواهند شد; بقره، آيه 112. [1]

اما خدا آن طور كه خودش مى گويد بخاطر گناهانش دعايش را مستجاب نمى كند، اين مسأله او را در بدترين حالات غم و ناراحتى روحى قرار داده است، لطفا بفرمائيد چه كارى بايد انجام دهد تا از اين حالت نجات يابد؟

باسمه جلت اسمائه:

اگر توبه حقيقى نمايد، و ملتزم به نماز اول وقت، و نماز شب بشود، و زيارت عاشورا را چهل روز بخواند و به روح حضرت نرجس مادر امام زمان (عج) اهدا كند، و از خدا بخواهد كه كارهايش را بهواسطه امام زمان (عج) اصلاح نمايد، خداوند متعال به بركت آن حضرت امورش را اصلاح مى نمايد.

راه بازداشتن خود از معاصى

س53: چگونه خود را از همه معاصى بازدارم ؟

باسمه جلت اسمائه:

مكلف وقتى بينديشد كه خداى متعال همه اعمال او را مى بيند و او را بخاطر آن ها محاسبه مى كند، و بينديشد كه هر كسى به قدر ذره اى خوبى يا بدى انجام دهد آن را مى بيند، اين امور، انگيزه و بازدارنده از ارتكاب معاصى براى هر فرد عاقلى خواهدبود.

علاوه بر آن، بايد از اسبابى كه منجر به معصيت مى شود اجتناب نمايد، تا از طريق آنها به معصيت گرفتار نشود; و قبل از همه اين امور، بايد صادقانه از خداى تبارك و تعالى

ص:57

استعانت و مدد و يارى بجويد.

نحوه ادامه راه به سوى خدا بعد از توبه

س54: انسان چگونه مى تواند بعد از توبه و التزام به اذكار قرآن كريم و ادعيه و نماز شب و زيارت و دستيابى به عشق امام زمان (عج) مسير خود را به سوى خداوند متعال ادامه دهد؟

باسمه جلت اسمائه:

راه مورد اعتماد; عمل به وظائف شرعيه از طريق انجام واجبات و ترك محرمات به همان صورت كه خدا به آنها امر و از آنها نهى فرموده مى باشد. بعد از آن، با اداى نماز اول وقت، مراقبت بر نماز شب، و توسل هميشگى به امام زمان (عج) اين امر ميسر است.

راه دفع وسوسه

س55: آيا راهى براى دفع وسوسه ها وجود دارد؟

باسمه جلت اسمائه:

از جمله مسائلى كه در دفع وسوسه هاى شيطانى داراى اهميتى بسيار است: عرضه تشويش هاى نفسانى و اغواگرى شيطان به اشخاص عارف و كسانى است كه مى توانند آن را دفع كنند و از بين ببرند. تا ايمان و اعتقاد انسان بر چنان پايه هايى متين و محكم بنا شود كه هيچ شائبه شكى آن را در هم نريزد.

توصيه هايى نيز از پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) و اهل بيت ايشان(عليهم السلام)براى علاج آن چه بر سر نفس فرو مى آيد و در آن تشويش و

ص:58

وسواس ايجاد مى كند روايت شده است; مانند تكرار اين ذكر شريف :«أَعُوذُ بِاللّهِ السَّميعِ العَليمِ مِن الشَّيْطانِ الرَّجيم و أَعُوذُ بِاللّهِ أَن يَحْضَروُنَ إِنَّ اللّهَ هُوَ السَّميعُ العَليم». هم چنين آمده است كه «آمَنْتُ بِاللّهِ وَ رَسُولِهِ » را سه بار تكرار كند.

در توصيه هاى اميرالمؤمنين (عليه السلام) نيز براى علاج وسوسه، روزه چهارشنبه وسط ماه، پنج شنبه اوّل و آخر ماه، و هم چنين زياد گفتن ذكر شريف :«اللّهمّ صلِّ على محمّد وآل محمّد» سفارش شده است. و از امام صادق (عليه السلام) توصيه شده كه هر وقت در دل چيزى واقع شد «لاإله إلاّ الله» را تكرار كنيد.

مؤثرترين امر در وسواس

س56: چه چيز بيش ترين تأثير را در وسواس دارد; شيطان يا نفس ؟

باسمه جلت اسمائه:

شيطان و نفس با نيروى شهوانى اش، هر دو در دورنمودن انسان از اطاعت و او را در معصيت انداختن مؤثرند و قرآن كريم در آيات متعددى به اين مطلب تأكيد ورزيده است. در قرآن آمده است كه شيطان مى گويد: «فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ * إِلاّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ » ) (1).

هم چنين گفته است :«وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمّارَةٌ

ص:59


1- (1) . شيطان گفت پس به عزت تو سوگند كه همگى را جدا از راه به در مى برم; مگر آن بندگان پاكدل تو را; ص، آيه 82 و 83.

بِالسُّوءِ» ) (1). و معلوم نيست تأثير كدام يك بيش تر است، هر چندنفس به حسب غالب، تحت تأثير شيطان و اغواگرى اوست.

احساس گناه از افكار بد

س57: پيوسته افكارى بد و توهين آميز در قلبم نسبت به پروردگار دارم و گاهى او را به صفات مخلوقات بد متصف مى كنم، با وجودى كه مى دانم پروردگار جليل به صفات مخلوقاتش متصف نمى شود، بلكه منزه از آن است; و او تنها به صفات كمالى متصف مى شود.

علاوه بر آن، هميشه به آخرت و مرگ و روز قيامت فكر مى كنم، و از مرگ مى ترسم، و از خدا مى خواهم تا زمانى كه از من راضى نشده مرا از اين دنيا نبرد، اما احساس مى كنم با اين افكار خدا از من راضى نخواهد شد. ولى باز هم اين افكار به سراغم مى آيد. و با وجودى كه هميشه استغفار مى كنم اما مدام احساس گناه دارم; چگونه مى توانم اين مشكل را حل كنم ؟

باسمه جلت اسمائه:

افكارى كه ذكر كرديد از القائات شيطان است كه مى خواهد از اين طريق در ايمان مؤمن خلل ايجاد كرده يا او را از نظر روحى اذيت نمايد. از حديث معروف به حديث رفع، چنين استفاده مى شود كه انسان براى اين افكار مؤاخذه نمى شود. در اين حديث آمده است: «نه چيز از امت من برداشته شده است: خطا

ص:60


1- (1) . و من نفس خود را تبرئه نمى كنم چرا كه نفس قطعا به بدى امر مى كند; يوسف، آيه53. [1]

و فراموشى، و آن چه بر آن وادار شوند و آن چه توان انجامش را ندارند، و آن چه ندانند و آن چه به ناچار تن دهند و حسد و طيره (فال بد)، و انديشيدن در وسوسه در آفرينش تا وقتى كه آن را به زبان نياورند») (1).

علاج اين حالت چنان كه در روايات بسيار آمده تنها، ذكر خدا و جنگ با شيطان از اين طريق است. در حديث معتبر جميل بن دراج از امام صادق (عليه السلام) نقل شده است كه: «خدمت امام صادق(عليه السلام) رسيدم و گفتم: گاهى در دلم تصوراتى قرار مى گيرد كه موجب ناراحتى فكر مى گردد. فرمود: بگو لا اله الا الله».

جميل گويد: هر وقت در دلم چيزى واقع مى شد، مى گفتم «لا اله الا الله» و آن تصورات از دلم بيرون مى رفت») (2).

تصورات نامناسب درباره اهل بيت(عليهم السلام)

س58: بعضى اوقات از وسواس رنج مى برم، به امور نادرست فكر مى كنم، در مسائل دنيايى شك مى كنم، و تصورات نامناسبى درباره اهل بيت(عليهم السلام)تصور مى نمايم، از خودم بخاطر اين ها بدم مى آيد، راه حل اين مشكل چيست ؟

باسمه جلت اسمائه:

از ماثورات مفيد در علاج چنين حالاتى، سه روز روزه در هر ماه

ص:61


1- (1) . وُضِعَ عَن امّتى تِسْعَة: السَّهْو، والخطأ، والنِّسيان، وَما اكرهُوا عَلَيْه، وَما لاتعلَمُون، وَما لايَطيقُونَ ، وَالطيرَة، وَالحَسَد، وَالتَّفَكُّر في الوَسْوَسَةِ فِي الخَلْق، ما لَم يَنْطِقُ الإنْسان بِشَفَة; وسائل الشيعه، ج 7، ص 293; [1] من لايحضره الفقيه، ج 1، ص 59.
2- (2) . اصول كافى، ج 2، ص 424. [2]

است، كه اين كار به فرموده امام على (عليه السلام)، پريشانى هاى دل را مى برد. هم چنين تكرار آيه شريفه:

«وَ إِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجاباً مَسْتُوراً* وَ جَعَلْنا عَلى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَ فِي آذانِهِمْ وَقْراً وَ إِذا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلى أَدْبارِهِمْ نُفُوراً» ) (1)، كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم)در برخى وصاياى خود به اميرالمؤمنين (عليه السلام) به آن تأكيد كرده است.

شك در معاد

س59: من به خداوند، انبياء، كتاب، و ائمه ايمان دارم، نماز مى خوانم، روزه مى گيرم، و خمس مى پردازم; اما درباره جدايى روح از بدن يا درباره بازگشت به زندگى بعد از تبديل شدن به خاك، شك هايى به سراغم مى آيد، آيا اين شك ها وسوسه شيطان است يا من بخاطر اين شك ها كافر شده ام ؟

باسمه جلت اسمائه:

شك هاى مذكور، اگر منجر به انكار معاد نشود،شما مسلمان و مؤمن هستيد. اما بايد سعى كنيد آن ها را برطرف كنيد تا به انكار معاد منتهى نشود، و اين كار از راه توسل به حضرت فاطمه (س) امكان پذير است; به اين صورت كه بعد از وضو در جايى كه

ص:62


1- (1) . و چون قرآن بخوانى ميان تو و كسانى كه به آخرت ايمان ندارند پرده اى پوشيده قرار مى دهيم; و بر دلهايشان پوشش ها مى نهيم تا آن را نفهمند و در گوش هايشان سنگينى (قرار مى دهيم) و چون در قرآن پروردگار خود را به يگانگى ياد كنى با نفرت پشت مى كنند; اسراء، آيه 45 و 46. [1]

كسى مزاحم شما نشود بنشينيد و 530 مرتبه بگوييد: «اللّهمّ صلِّ على فاطمة وأبيها وبعلها وبنيها، والسرّ المستودع فيها بعدد ما أحاط به علمك». اين شكوك به اذن الهى برطرف مى شود.

عذاب از شك زياد

س60: من از كثرت شك در عذاب هستم، به نظرم همه خانه نجس است، و از ترس اين كه نجس باشم و بقيه چيزها را نجس كنم، نمى توانم به چيزى دست بزنم، زندگى ام به هم ريخته و شرايط روحى ام بسيار سخت شده است، همسرم از دست كارهاى من اذيت مى شود، خوراك و ديگر كارها را قطع كرده ام، همه اين ها از ترس نجاست است و اين كه مبادا همه خانه را نجس كنم، و اگر در شستن همه چيزهايى كه نجس است سستى كنم، احساس گناه مى كنم، و دائما به نظافت لباس ها شك مى كنم و آن ها را پشت سر هم مى شويم. از اين وضع خسته شده ام، چه نصيحتى مى فرماييد.

باسمه جلت اسمائه:

خداوند تبارك و تعالى در چنين جاهايى معصيت مى شود نه اطاعت، و شما به دليل آب ريختن زياد - براى يقين به طهارت- كه از شبهه اسراف حرام خالى نيست معصيت خدا را انجام مى دهيد; در حالى كه تصور مى كنيد اطاعت خدا را بجامى آوريد. حتى توجه به وسوسه هاى نفسانى و عمل طبق آن يا توجه به آن به اطاعت شيطان نزديك تر است تا اطاعت

ص:63

خدا; چون شيطان سعى مى كند وسواس را در دل مؤمنين برانگيزد، تا آنها را از اطاعت خدا و قرب او دور كند. پس سعى كنيد با توجه نكردن به وسوسه هاى او و ترتيب اثر ندادن به آن ها، با اين دشمن سرسخت بجنگيد، و بنا را بر طهارت اشيايى كه در طهارت آنها شك مى كنيد بگذاريد و همان طور كه در وصيت رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم)به اميرالمؤمنين آمده است اين دو آيه شريفه سوره اسراء را تكرار كنيد و از آن كمك بگيريد: «وَ إِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجاباً مَسْتُوراً* وَ جَعَلْنا عَلى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَ فِي آذانِهِمْ وَقْراً وَ إِذا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلى أَدْبارِهِمْ نُفُوراً» ) (1).

نگرانى از آينده

س61: من براى آينده نگرانم، براى رهايى از اين نگرانى راهى هست ؟

باسمه جلت اسمائه:

خداوند مى فرمايد: «وَ مَنْ يَتَّقِ اللّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً* وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ » ) (2)، بنابراين از بيان اين آيه شريفه شما را به رعايت تقواى الهى، و توكل به خدا به شكل صحيح، نصيحت مى كنم، چرا كه او ضمانت حال و آينده است و بدون او هيچ چيز سودمند نيست.

ص:64


1- (1) . اسراء، آيه 45 و 46. [1]
2- (2) . و هر كس از خدا پروا كند خدا براى او راه بيرون شدنى قرار مى دهد; و از جايى كه حسابش را نمى كند به او روزى مى رساند; طلاق، آيه 2و 3. [2]

دعا جهت ممانعت از ارتكاب گناه

س62: بهترين راه طرد شيطان چيست ؟ دعا يا ذكرى معرفى كنيد كه بتوانيم با همراه داشتن آن از مرتكب شدن به گناه بيش تر جلوگيرى كنيم (به خصوص از هوى و هوس هاى جنسى براى جوانان مجرد)؟

باسمه جلت اسمائه:

بهترين راه، عبادت خداى تعالى و ترك محرمات است. دعاى خاصى نياز نداريم; همانا نماز شب و نماز اول وقت و ذكر مستمر لا اله الا الله بهترين راه دورى از گناه است.

نورانيت قلب و روح

س63: براى نورانى شدن قلب و روحم به چه كارى روى آورم و از كجا شروع كنم ؟

باسمه جلت اسمائه:

از كارهاى خلاف گذشته توبه حقيقى بنماييد، از اموال شبهه ناك اجتناب كنيد، اگر نماز قضاء يا روزه قضاء داريد انجام دهيد و مقيد شويد به نماز اول وقت، انشاءالله خواسته شما عملى مى شود.

خشوع در دعا

س64: چه كارى انجام دهم تا در مقابل خدا خاشع شوم ؟

باسمه جلت اسمائه:

زياد خواندن ذكر يونسيه: «لا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّى كُنْتُ مِنَ

ص:65

الظَّالِمِينَ » ) (1)، در سجده مفيد است، و اين ذكر بنابر آن چه برخى اولياى خدا فرموده اند، آثار مهمى دارد.

دعا جهت مداومت بر آن

س65: در كتب ادعيه و حديث، ادعيه فراوانى وجود دارد، و مداومت بر همه آنها يا بيش تر آنها كار سختى است. من دوست دارم كه يك دعا از آنها را هميشه بخوانم، آيا يك دعا يا چند دعاى مشخص را براى مداوم خواندن در شب ها و روزهاى ديگر بيان مى فرماييد؟

باسمه جلت اسمائه:

مداومت بر انجام نوافل و خواندن پنجاه آيه قرآن در هر روز، و از زيارات نيز زيارت عاشورا و از نمازها نماز جعفر طيار.

نحوه خواندن نماز شب

س66: الف: نحوه خواندن نماز شب را لطف فرموده به صورت ساده توضيح دهيد.

ب: نسبت به چهل مؤمن كه در نماز وتر دعا مى شوند آيا دليل يا عرفى بر ترجيح و تقديم مؤمن متدين بر غير متدين، و مرد بر زن وجود دارد؟

باسمه جلت اسمائه:

الف: اول چهار دو ركعتى به نيت نماز شب مى خوانيد. بعد از آن يك دو ركعتى به قصد نماز شفع مى خوانيد، بعد از سلام آن يك نماز يك ركعتى به نام نماز وتر بخوانيد. آن نماز دعا زياد دارد ولى شما مى توانيد به اقلّ آن دعاها اكتفاء كنيد. در قنوت

ص:66


1- (1) . انبياء، آيه 87. [1]

هفتاد مرتبه مى گوييد «أَسْتَغْفِرُاللّه وَ أَتُوبُ إِلَيْه» و نماز را تمام مى كنيد اين كمترين چيزى است كه با آن نماز شب خوانده مى شود و وقت آن هم از نصف شب است تا طلوع فجر.

ب: اينجا مورد مراجعه به دليل عقلى و عرفى نيست بلكه متعين رجوع به دليل شرعى است كه روايتى است كه شيخ طوسى در مصباح المتهجد صفحه 155 آورده است:

«ثُمَّ يَدعُو لإخوانِهِ المُؤمنين وَيَسْتَحِب أن يذكر أربَعين نَفساً فَمازاد عَلَيْهم» و به مقتضاى اطلاق روايت فرقى بين متدين و غير متدين نيست، گرچه صريح روايت اختصاص دعا به غير مؤمن را شامل نمى شود.

و اما در مورد مرد و زن، نسخه هاى روايت مختلف است. مفاد بعضى از نسخ اختصاص دعا به مردان امت و مفاد بعضى از نسخ ديگر اطلاق و عدم فرق بين مرد و زن است.

راه تكرارى نشدن عبادات

س67: براى اينكه عبادات براى ما تكرارى نشود و دلزدگى ايجاد نشود، چه بايد بكنيم ؟ براى قوى تر شدن ايمان - با توجه به اينكه امروزه محيطها و زمينه هاى گناه زياد است - چه بايد بكنيم ؟

باسمه جلت اسمائه:

الف: تكرار عبادات ثواب زيادتر دارد و براى افزايش شوق به عبادات; نيت خالص نمودن، لقمه حلال خوردن و معاصى را ترك كردن مؤثر است.

ص:67

ب: توجه به اينكه لذتى كه مدت آن كم است در مقابل آن عواقبى كه ممكن است در عالم برزخ و بعد از آن داشته باشد و مختصرى تفكر در ترك گناه خيلى مؤثر است.

بهترين نحوه زيارت امامان(عليهم السلام)

س68: بهترين نحوه زيارت امامان(عليهم السلام) چيست و چه چيزهايى را بخوانيم بهتر است ؟

باسمه جلت اسمائه:

هر زيارتى با هر كيفيت كه ائمه اطهار(عليهم السلام) دستور داده اند خوب است و در بين آنها زيارت جامعه كبيره، زيارت امين الله و زيارت عاشوراء نسبت به حضرت سيدالشهداء(عليه السلام) فضيلت زيادترى دارد.

ص:68

فصل سوم:رفتارهاى فردى و اجتماعى

اشاره

ص:69

ص:70

الف) رفتار فردى

اعتياد به استخاره

س69: يك بيمارى وجود دارد كه به آن «اعتياد به استخاره» مى گويند. اين بيمارى در اثر افراط در استخاره حتى در مسائل بى اهميت مانند رفتن به حمام بهوجود آمده است. ضوابط و دلايل شرعى استخاره چيست ؟ و چه زمانى استخاره گرفتن جايز نيست ؟ آيا مخالفت با نتيجه استخاره جايز است ؟ و چگونه ؟

باسمه جلت اسمائه:

از رواياتى نظير روايت امام جواد (عليه السلام) كه فرمود: «هر كه از خدا طلب خير كرد، سرگردان نشد») (1) استفاده مى شود كه موضوع استخاره تحير و ترديد و در مواردى است كه نمى تواند طرف صلاح را احتمال دهد; اما در مسائلى كه روشن است استخاره وجهى ندارد.

ص:71


1- (1) . ما حارَ مَن اسْتَخار; تحف العقول، ص 207. [1]

اما مخالفت با استخاره: از ضعف اطمينان به خدا خالى نيست; چون بعد از اين كه فرد از خدا خواست تا خير بنده اش را به او نشان دهد، مخالفت با آن چه صلاح اوست، به نوعى نقض استخاره و مشورت با خداوند است و اين كار از سوى مؤمن شايسته نيست، مخصوصا كه تجارب بسيار، نشان از عاقبت بد مخالفت با استخاره دارد.

استخاره در مسائل شرعى

س70: در روايتى آمده است صفوان جمال - او از بهترين اصحاب امام كاظم(عليه السلام) و از نزديكان اوست - از طريق استخاره به امامت امام رضا(عليه السلام)استدلال كرده است. شيخ طوسى در كتاب الغيبة از على بن معاذ روايت كرده و گفته است: به صفوان بن يحيى گفتم به چه چيز على بن موسى(عليهما السلام)را شناختى ؟ گفت: دو ركعت نماز خواندم، دعا كردم و استخاره گرفتم و به او يقين نمودم». آيا اين صحيح است كه امام از طريق استخاره مشخص شود؟ آيا استخاره در همه حالات درست است يا فقط هنگام شك و ترديد؟

باسمه جلت اسمائه:

سند روايت مذكور بهواسطه على بن معاذ كه جزء مجهولان است ضعيف مى باشد، علاوه بر آن، احتمال مى رود كه استخاره در اين روايت، به معناى دعا و طلب خير از خداى متعال باشد، و در اين صورت معناى روايت چنين خواهد بود كه: صفوان نماز خوانده، تضرع نموده و از خدا خواسته كه خير را براى او انتخاب

ص:72

نمايد، و او را به حقيقت راهنمايى كند، و خدا از طريق برخى نشانه ها و قرينه ها صفوان را راهنمايى كرده تا اين كه او توانسته است به امامت امام رضا (عليه السلام) يقين آورد.

مشروعيت استخاره، مختص به حال حيرت و ترديد در امور عادى زندگى است و در مورد احكام شرعى و مسائل اعتقادى مورد ندارد.

شروط استخاره با قرآن

س71: آيا انسان مى تواند با قرآن استخاره كند؟ شروط آن چيست ؟

باسمه جلت اسمائه:

استخاره با قرآن شرط لازمى ندارد، جز اين كه كسى كه استخاره مى گيرد قرآن را بفهمد، و قدرت تطبيق فهم خود را بر مقصودش داشته باشد.

استخاره بيش از يك بار براى يك موضوع

س72: آيا استخاره بيش از يك بار، براى يك موضوع جايز است ؟

باسمه جلت اسمائه:

اگر بدانيم كه حقيقت استخاره، طلب مشورت با خدا است، بعد از اين كه خدا از راه نتيجه استخاره، بنده خود را به انجام يا ترك كارى مشاوره داد، دليلى براى استخاره مجدد نيست، و گرنه مسأله لوث خواهد شد و استخفاف خداوند متعال است.

تعطيلى عقول بهواسطه استخاره

س73: بى ترديد اسلام، دينى است كه عقل را به رسميت مى شناسد، و آن

ص:73

را مهم ترين راه ها به سوى شناخت خدا و ايمان به او برمى شمارد. و از آن جا كه عقل راه استدلال و ترازوى حسن و قبح مى باشد، لذا صحيح نيست عقل را تعطيل كرد و به اوهام و خرافات پناه برد، و يا احكام و امور را بر راه هاى غيرعملى و غير واقعى بنا نمود. از اين رو، مسأله استخاره مطرح مى گردد كه بهوسيله قرآن و تسبيح متداول است، و افراد زيادى را مى يابيم كه بر آن تكيه مى كنند و عقول خود را به واسطه استخاره تعطيل مى كنند، و با حديث رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) كه فرمود:

«إِعْقَلْ وَتَوَكَّلْ » ) (1) مخالفت مى نمايند.

مطلب ديگر اين كه از نظر علمى دانه هاى تسبيح، به هر حال يا زوج هستند يا فرد، يعنى از قبل معلوم است كه حكم استخاره يا منفى است يا مثبت; اين مسأله در مورد آيات قرآن نيز صادق است و چون سياق و معنايشان واضح است، نمى توان امر يا نهى آن ها را به دست آورد.

نظرتان درباره استخاره متعارف نزد عوام الناس چيست ؟ بهويژه كه آنها براى استخاره به روحانيون و پيرمردان مراجعه مى كنند، و اين پديده موجب مى شود عقل با مجوز دينى كنار گذارده شود. نظرتان درباره استخاره ذات الرقاع چيست ؟ آيا اين استخاره از معصومين (عليهم السلام) وارد شده است ؟ و آيا جايز است كه سرنوشت كارها مثلا ازدواج به اين استخاره متوقف باشد؟ نظرتان درباره تفسير كسى كه مقصود از استخاره را دعا و تضرع به سوى

ص:74


1- (1) . بينديش سپس توكل كن; عوالى اللئالى، ج 1، ص 75.

خدا براى راهنمايى در حل مشكلات يا توفيق به راه درست مى داند چيست ؟ درباره اين كه همه وسايل استخاره به قرآن و تسبيح اصولا از پايه نادرست و غيرقابل اعتماد است، چه نظرى داريد؟

باسمه جلت اسمائه:

اسلام، همان طور كه دين عقل است، دين اعتدال است، چنان كه خداوند متعال مى فرمايد: «وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً» (1). تعجب مى كنم از كسى كه جانب اول را مى بيند و از جانب دوم تغافل ميورزد، چرا كه اسلام همان گونه كه به استفاده از عقل فراخوانده، برخى روزنه هاى غيب را نيز در مقابل انسان گشوده است تا انسان هنگام تحير و ترديد از آن استفاده كند كه يكى از اين روزنه ها، روزنه استخاره است. بر اين مبنا، همان گونه كه درست نيست كه انسان در همه چيز به استخاره تكيه كند، با اين كه موضوعش تحير است، صحيح نيست كه انسان فقط بر عقل قاصر خود اعتماد كند، زيرا چه بسيار كه عقل در مواضع تصميم گيرى حيران مانده و خداوند درهاى اتصال به غيب را در مقابل او گشوده است.

اين ادعا كه نتيجه استخاره از پيش معلوم است به اعتبار اين كه دانه هاى تسبيح يا زوج است يا فرد، و اين كه به دليل وضوح سياق آيات نمى توان امر و نهى آنها را دريافت، ادعايى ناشى از جهل به حقيقت استخاره است، زيرا نهايت آن چه

ص:75


1- (1) . شما را امتى ميانه قرار داديم; بقره، آيه 143. [1]

استخاره كننده قبل از استخاره مى داند اين است كه عدد فرد يعنى خوب مثلا و عدد زوج يعنى نهى; اما او نمى داند كه بعد از استخاره، چه عددى - زوج يا فرد - در دست باقى مى ماند. هم چنين است آيات قرآن; خواه مشتمل بر امر يا نهى باشد، خواه دلالت آن بر خوب يا بد باشد كه استخاره كننده تنها بعد از استخاره آن را مى فهمد، لذا نادرستى اين ادعا، واضح است.

بعد از دانستن اين امور، معلوم است كه استخاره متعارف به قرآن يا تسبيح نزد عوام مؤمنين كه براى آن به علماى دين و طلاب علم (افراد ثقه اى كه به ايشان اطمينان دارند) مراجعه مى كنند، مشروع و صحيح است، و اين كه عده اى در بكارگيرى آن مبالغه مى كنند يا در غيرموردش از آن استفاده مى كنند، صرفا حالات شخصى است و نشان دهنده سيره عامه نيست.

به طور كلى: استخاره به قرآن، بهواسطه روايات ثابت است، همان طور كه استخاره به تسبيح از امام عصر(عج) با سند معتبر روايت شده است. استخاره ذات الرقاع نيز به واسطه روايات موثق از معصومين(عليهم السلام) روايت شده و عمل علماى بزرگ طائفه شيعه (رضوان الله عليهم)، طبق آن بوده است. عالم عابد، صاحب كرامات آشكار، سيد رضى الدين ابوالحسن على بن طاووس حسينى كتابى قطور در باب استخارات دارد، و در آن به روايت استخاره ذات الرقاع اعتماد كرده، و آثارى عجيب درباره آن ذكر كرده است.

و اما تفسير استخاره به مجرد دعا و طلب هدايت از سوى

ص:76

خداى متعال: اگر فى نفسه صحيح باشد، ممكن است تفسيرى براى روايات عامه باشد، اما نمى تواند منظور روايات استخاره با قرآن و تسبيح و رقاع باشد.

شادى در شب هاى شهادت ائمه(عليهم السلام)

س74: حكم شادى كردن در شب هايى كه مصادف با سالروز وفات يكى از ائمه (عليهم السلام) است، چيست ؟

باسمه جلت اسمائه:

آن چه از يك شيعه كه ادعاى ولايت اهل بيت (عليهم السلام) را دارد، انتظار مى رود، مشاركت او در شادى ها و احزان ائمه (عليهم السلام) است; چرا كه در حديث شريف آمده است

:«شيعَتُنا خُلِقُوا مِنْ فاضِلِ طينَتِنا يَفْرَحُونَ لِفَرحِنا وَيَحْزَنُونَ لِحُزْنِنا» ) (1).

ص:77


1- (1) . همان.

ب) رفتار اجتماعى

ضابطه صله رحم

س75: ضابطه صله رحم چيست ؟

باسمه جلت اسمائه:

شهيد در «قواعد» گفته است: «واژه رحم در اصل به معنى خويشاوندى است، و از نظر عرف و لغت شامل همه خويشاوندان از زن و مرد، از دور و نزديك خواهد شد، گرچه آنها كه نزديك تر هستند، در مورد صله رحم نسبت به آنها تأكيد بيشتر شده است».

سپس در بيان آن صله رحم كه بهواسطه آن در زمره قطع كنندگان صله رحم قرار نمى گيرد گفت: مرجع در اين امر عرف است، چون حقيقت شرعى و لغوى براى آن وجود ندارد، و اين مسأله با اختلاف عادات، و دورى و نزديكى خانه ها متفاوت است.

صله رحم در حدّ تماس تلفنى

س76: در حديثى آمده است: «هر كه از دين يا دنياى او سودى نبرى، در

ص:78

مجالست او خيرى نيست» ) (1) آيا اين حديث را مى توان به ارحام نيز منطبق كرد؟

باسمه جلت اسمائه:

مى توان دستور شارع مقدس به صله رحم را به گونه اى اطاعت كرد كه مجبور به هم نشينى با فرد نشد; اين كار مثلا با تماس تلفنى و سلام و احوالپرسى از او ، و يا ديدار سريع او در خانه اش و مانند اين كارها كه به گونه اى، اطاعت امر را محقق مى كندامكان پذير است، و از ناحيه ديگر، وقوع در محذور واجب نيست.

حدود عاق والدين شدن

س77: حدودى كه اگر انسان از آنها رد شود، عاق والدين و مخالف و آزاردهنده والدين به حساب مى آيد، چيست ؟

باسمه جلت اسمائه:

ميزان تعيين حدود عاق والدين و ايذاء والدين، صدق عرفى است، چون از سوى شارع مقدس بيان تعيينى خاصى در اين باره وارد نشده است.

رفتار با پدر بداخلاق

س78: جوانى مى گويد پدرش تندمزاج است، او را كتك مى زند، ناسزا مى گويد و به كوچك ترين بهانه اى، بددهنى مى كند، تكليف او چيست ؟

ص:79


1- (1) . يا عَلىّ مَن لَمْ يَنْتَفِع بِدينهِ وَلا دُنْياه، فَلا خَيْرٌ لَكَ في مُجالَستِهِ ;الوسائل، باب 28 از ابواب احكام العشرة، ح 1; [1] بحار الأنوار، ج 74، ص 44.

تا كى بايد صبر كند و تحمل نمايد؟ به خاطر اين ضرب و شتم چه كفاره اى بر عهده پدرش است ؟

باسمه جلت اسمائه:

اين جوان، اگر صبر و تحمل كند اجر مى برد، ولى ]چنين كارى [بر او واجب نيست; اما نبايد با پدرش مقابله به مثل نمايد.

كفاره اى كه بر پدرش لازم است در رسائل عمليه ذكر شده، چون در بحث كفارات تفاوتى ميان پدر و ديگران نيست.

رفتار با مادر در صورت هم مذهب نبودن

س79: من جوانى از يك خانواده نصيريه) (1) هستم و خداوند با هدايت و پيروى تشيع و انتساب حقيقى به اهل بيت (عليهم السلام) بر من منت نهاده است. اما مشكل من مادرم است كه اين مطلب را نمى پذيرد. او مرا تهديد مى كند كه اگر از تشيع برنگردم از دست من خشمگين مى شود، او به اين بهانه كه مسجد متعلق به شيعيان است از من مى خواهد به مسجد نروم، و وقتى به نماز جمعه مى روم بسيار از من خشمگين مى شود. نمى دانم چگونه او را راضى كنم; آيا بخاطر رضايت او به مسجد نروم يا چه كنم ؟ با دوستان و نزديكانم چگونه رفتار كنم ؟ آنها با من رفتار خوبى دارند اما شراب مى نوشند.

ص:80


1- (1) . نصيريه را «انصاريه» و «علويه» نيز گويند و منسوب به ابن نصير نامى هستند كه در قرن پنجم از شيعه اماميه منشعب شدند و در غرب سوريه و جنوب شرقى تركيه امروزى پراكنده اند; از شاخه تشيع افراطى (غالى) كوفه كه تا دوران معاصر باقى مانده اند.

باسمه جلت اسمائه:

درباره اصل پذيرفتن تشيع: اطاعت مادر واجب نيست، بلكه جايز نيست بخاطر خواسته او تشيع را ترك كرد; چون اطاعت از مخلوق - هر چقدر عظيم الشأن باشد - در عصيان خالق، روانيست.

درباره رفتن به مسجد: اين كار از سويى جزء امور مستحب است، و از سويى موجب اذيت مادر است، بنابراين مخالفت با مادر در اين خواسته اش كه مى گويد به مسجد نرو، جايز نيست، و بايد براى تحصيل رضايت او تا آنجا كه مى توانيد تلاش كنيد.

درباره دوستان و نزديكان گناهكار: بايد سعى در اصلاح و تأثيرگذارى بر آنها بنماييد، تا آنجا كه ممكن است. و با آنها با خوبى رفتار كنيد، مگر اين كه بر دين و اخلاقتان بترسيد، در اين صورت از آنها به آن اندازه كه اطمينان بيابيد روى شما تأثير نمى گذارند دورى كنيد.

اهداى زيارات به والدين

س80: وقتى ادعيه و زيارتى مى خوانم آنها را به والدينم اهدا مى كنم، و گاهى همه اموات شيعه اهل بيت (عليهم السلام) را نيز در آن شريك مى گردانم; آيا اين گونه از ثواب والدينم كم مى شود؟

باسمه جلت اسمائه:

وقتى ثواب را به همه اموات مؤمن اهدا مى نماييد، ثواب به همه آنها مى رسد، بدون اين كه از كسى از آنها چيزى كم شود.

ص:81

بهتر شدن رابطه با خانواده

س81: چه نصيحتى براى بهترشدن رابطه من با خانواده ام داريد؟

باسمه جلت اسمائه:

شما را به همان نصيحت رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) نصيحت مى كنم كه فرمود: «هر كسى كه به بازار مى رود و تحفه اى بخرد و آن را براى خانواده اش ببرد مانند كسى است كه صدقه اى را به قومى نيازمند مى دهد، و بايد كه از دختران پيش از پسران شروع كند، كه هر كه دخترش را شاد كند گويى يكى از فرزندان اسماعيل را آزاد كرده است، و كسى كه چشم پسرش را روشن كند گويى كه از ترس خدا گريسته است و هر كه از ترس خدا بگريد خدا او را وارد جنات نعيم مى گرداند») (1).

مرز دوستى مسلمان با غير مسلمان

س82: با غير مسلمانان چگونه رفتار كنيم ؟

باسمه جلت اسمائه:

امام صادق (عليه السلام) فرمود: «هر يك از شما شيعيان كه در دينش ورع و پرهيزكارى داشته و راستگو باشد و اداى امانت كند و با مردم با اخلاق نيكو رفتار كند، گفته مى شود كه چنين شخصى جعفرى است و اين مرا خشنود مى كند و گفته مى شود اين پرورش يافته مكتب امام جعفر صادق(عليه السلام) است و اگر به غير از اين رفتار كند، ننگ و عار آن دامن مرا هم مى گيرد و گفته

ص:82


1- (1) . امالى صدوق، ص 672. [1]

مى شود اين ادب جعفر است، بخدا سوگند پدرم براى من حديث كرد كه مردى از شيعيان على (عليه السلام) در قبيله اى بود و زينت آن قبيله بشمار مى رفت، از همه آنها در پرداخت امانت بهتر بود، و حقوقشان را بهتر مراعات مى كرد، و در گفتار راستگوتر بود، و سفارشات و همه وصيت هاى اهل قبيله و سپرده هايشان را بدو مى سپردند و چون از او پرسش مى كردى مى گفتند: كيست مثل فلان شخص ؟ او در پرداخت امانت و راستگوئى از همه ما بهتر است») (1).

تكليف مؤمن در كشورهاى غربى

س83: تكليف مؤمن در كشورهاى غرب در قبال جامعه غربى چيست ؟

باسمه جلت اسمائه:

از ائمه (عليهم السلام) وارد شده است كه: « با غير زبان هايتان مردم را دعوت كنيد») (2)، اين گفتار بدان معناست كه الگوى عالى دعوت به اسلام و تشيع، تطبيق عملى با تعاليم قرآن و احاديث معصومين (عليهم السلام) است، زيرا انسان با به تصوير كشيدن عملى آن از طريق اخلاق و رفتار و برخوردهايش، قهرا ديگران را به طرف اسلام و تشيع سوق مى دهد، و نظرشان را به عظمت دين و مذهب جلب مى كند.

ص:83


1- (1) . اصول كافى، ج 2، ص 626. [1]
2- (2) . كُونُوا دُعاةَ النّاسِ بِغَيْرِ أَلْسِنَتكُم; اصول كافى، ج 2، ص 78. [2]

رفتار با همسايه سنى مذهب

س84: من در جايى زندگى مى كنم كه اكثريت آن از اهل سنت هستند، و همسايه ام سنى مذهب و به من خيلى نزديك است، و براى من هدايايى مى خرد; چگونه با او رفتار كنم ؟

باسمه جلت اسمائه:

يكى از اقسام تقيه، تقيه مدارايى است; و آن عبارت است از حسن معاشرت با اهل سنت بخاطر حفظ وحدت مسلمانان، و اعتلاى كلمه اسلام و مسلمانان، و حمايت از دين در مقابل كفار و مشركان. چنان چه خداوند متعال مى فرمايد: «وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللّهَ مَعَ الصّابِرِينَ » ) (1)، عمل ائمه معصومين (عليهم السلام) نيز بر اين مطلب دلالت مى كند. اميرالمؤمنين (عليه السلام) با وجود آن كه حقش غصب شد و بيش از آن چه كه بتوانيم تصور كنيم اذيت شدند، در خطبه شقشقيه مى فرمايند: «صبر كردم در حالى كه خار در چشمم و استخوان در گلويم بود») (2). و روايات در اين باب بسيار است.

همزيستى با غيرهم كيش

س85: نحوه هم زيستى با افراد غيرهم كيش، اديان آسمانى، غيرآسمانى و ساير مذاهب دين اسلام در جامعه اى چندمذهبى مانند عراق و لبنان و

ص:84


1- (1) . و با هم نزاع مكنيد كه سست شويد و در نتيجه نيرويتان تحليل رود و صبر كنيد كه خدا با صابران است; انفال، آيه 46. [1]
2- (2) . نهج البلاغه، خطبه 1، ص 31. [2]

ايران و جاهاى ديگر چگونه است ؟ چون شخص مؤمن مجبور است با افراد صاحب ديانت هاى مختلف در محيط كار و هنگام سفر و غيره...، برخورد داشته باشد; آيا بايد با آنها قطع رابطه كرد؟ و از اختلاط با آن ها پرهيز نمود؟ مثل همان كارى كه سلفى ها به بهانه اين كه ايشان كفارند، انجام مى دهند؟ يا چون آن ها كفار و نجس هستند چنين مى كنند؟ مخصوصا وقتى كه از اديان غير كتابى مانند يزيديه، صابئه، بودايى، هندويى، زرتشتى، بت پرست و ملحد باشند؟

باسمه جلت اسمائه:

آن چه از آيات شريف قرآن به دست مى آيد اين است كه، قرآن افراد غيرهم كيش را به دو گروه تقسيم مى كند: الف) مخالف صلح طلب; ب) مخالف محارب; و درباره مخالف صلح طلب، دعوت به هم زيستى مسالمت آميز با او نموده و از دوستى با مورد دوم هشدار داده و نهى نموده است. در قرآن مى خوانيم: «لا يَنْهاكُمُ اللّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ * إِنَّما يَنْهاكُمُ اللّهُ عَنِ الَّذِينَ قاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ أَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ وَ ظاهَرُوا عَلى إِخْراجِكُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِكَ هُمُ الظّالِمُونَ » ) (1).

ص:85


1- (1) . اما خدا شما را از كسانى كه در كار دين با شما نجنگيده و شما را از ديارتان بيرون نكرده اند باز نمى دارد كه با آنان نيكى كنيد و با ايشان عدالت ورزيد، زيرا خدا دادگران را دوست مى دارد. فقط خدا شما را از دوستى با كسانى باز مى دارد كه در كار دين با شما جنگ كرده و شما را از خانه هايتان بيرون رانده و در بيرون راندنتان با يكديگر همپشتى كرده اند و هر كس آنان را به دوستى گيرد آنان همان ستمگران اند; ممتحنه، آيه 8 و 9. [1]

اصول آشنانمودن كفار با اسلام

س86: ما كه به كشورهاى كافر مهاجرت كرده و در آن جا زندگى مى كنيم، وقتى با اهالى اين كشورها برخورد مى كنيم، بسيار درباره اسلام و ايمان به خدا از ما سؤال مى كنند، و چيز زيادى درباره آن نمى دانند يا برخى كوچك ترين شناختى هم نسبت به آن ندارند. ما نمى دانيم از كجا و چگونه سخن گفتن درباره اسلام را شروع كنيم. چه مسائلى كافر را به سمت اسلام ترغيب مى كند؟ و اولين چيزهايى كه بدون ايجاد حس تنفر از اسلام و سخت و پيچيده دانستن آن، كافر را نرم مى كند، چيست ؟ امور عظيمى كه در اسلام وجود دارد و انسان كافر را بهواسطه فقدان آن ها در خود جذب مى كند، چيست ؟ و آيا سخن گفتن با كافر كتابى و كافرى كه اصلا به خدا ايمان ندارد متفاوت است ؟

باسمه جلت اسمائه:

آن چه براى آغاز سخن مناسب است، سخن از اصول دين و بيان ادله وجود خداوند سبحان، و بيان صفاتى از جلال و كمال مناسب با ذات خداوند است. پس از آن، بيان حق پروردگار، و بعد، نبوت و امامت و سپس معاد است. پس از بيان اين امور، فروع را مطرح كرده و بر اركان پنجگانه تمركز نمايد. سپس محاسن اسلام، مانند بخشش، رحمت و عام بودن آن را تبيين

ص:86

نمايد. و از همه اين ها، به اندازه اى كه مى داند سخن بگويد و در آن چه نسبت به آن علم قطعى ندارد، وارد نشود، و بايد كه به متخصص اين امر مراجعه نمايد و بهترين راه ارتباط كامل با حوزه هاى علميه، مبلغين امور دينى مى باشد.

مسأله قابل توجه اين كه: اين روش ها، هميشه بهترين راه حل نيست، بلكه بهتر است فرد مبلغ اسلام، شرايط و وضعيت تبليغ شونده را هم در نظر بگيرد، زيرا شايد سخن گفتن از توحيد و وجود خدا با شخصى كه از ناحيه ايمان نداشتن به وجود خدا، احساس خلاء معنوى دارد، براى نفوذ اسلام در قلبش مؤثر باشد، و شايد انگيزه حركت فرد ديگرى، ارزش هاى اخلاقى باشد، فلذا تبليغ او به اسلام بايد از طريق نشان دادن منظومه اخلاقى دين اسلام صورت بگيرد. ساير موارد نيز چنين است.

نصيحت به خانواده هايى كه در غربت زندگى مى كنند

س87: چه نصيحتى به خانواده ها يا دختران و پسران جوانى كه در غربت زندگى مى كنند داريد؟

باسمه جلت اسمائه:

نصحيت ما به پسران و دخترانى كه در خارج از ايران، خصوصا كشورهاى غيراسلامى زندگى مى كنند; اين است كه توجه داشته باشند اهتمام به واجبات شرعى در كارهاى روزانه شان، براى ايشان دوچندان است، همچنين است در تربيت اسلامى

ص:87

صحيح فرزندانشان، به علاوه سه امر واجب مهم كه عبارت است از: ارائه تصوير صحيح به غيرمسلمانان چرا كه ارزش هاى عظيم اسلام و مبادى آن از طريق رفتار فرزندان و روابطشان با ديگران منعكس مى شود. هم چنين با توجه به اين كه اقامت در كشورهاى غيرمسلمان در صورتى كه مسلمان نتواند دين خود يا خانواده اش را حفظ نمايد، حرام خواهد بود، بر فرد لازم است براى ايجاد فرهنگ دينى و التزام دينى تلاش جدى خود را بنمايد. مطالعه كتاب هايى چون كتاب مكارم الاخلاق و ساير كتب كه موضوع آن ها سيره اهل بيت(عليهم السلام) مى باشد نيز از اهميت ويژه اى برخوردار است.

بهترين راه ها براى هدايت زنان بى حجاب

س88: بهترين راه ها براى هدايت زنانى كه حجاب را رعايت نمى كنند (بى حجاب يا شبه برهنه)، بدون ايجاد حساسيت عليه امر به معروف و نهى از منكر، بدون ايجاد تنفر يا متشنج كردن فضا، و با آرامش و خيال آسوده; چيست ؟

باسمه جلت اسمائه:

نصيحتى زيباتر از اين كه مضامين سخن خداوند متعال به زن بى حجاب معرفى شود، نيست. خداوند در قرآن كريم مى فرمايد: «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ

ص:88

وَ كانَ اللّهُ غَفُوراً رَحِيماً» ) (1).

اين آيه شريفه نشان از مودت و رحمت خالق نسبت به زنان مؤمن دارد، زيرا نشان مى دهد كه خداى عزوجل حجاب را واجب نكرده است مگر بخاطر ترس از اين كه زنان مؤمن مورد آزار و اذيت قرار بگيرند. بنابراين حجاب مصونيت براى ايشان است و به همين دليل خدا حجاب را تشريع فرموده است. اگر حق مطلب اين آيه براى زن بى حجاب ادا شود، انشاء الله او هم با علاقه و رغبت حجاب را انتخاب خواهد كرد.

ص:89


1- (1) . اى پيامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوشش هاى خود را بر خود فروتر گيرند. اين براى آنكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند به احتياط نزديك تر است و خدا آمرزنده مهربان است; احزاب، آيه 59. [1]

ص:90

فصل چهارم:مسائل تربيتى

اشاره

ص:91

ص:92

ويژگى هاى نظام تربيتى اسلام

س89: ويژگى هاى نظام تربيتى اسلام چيست ؟

باسمه جلت اسمائه:

پاسخ به اين سؤال در اين مختصر نمى گنجد، و به ذكر اين مطلب اكتفا مى شود كه نظام تربيتى اسلام با ساير نظام هاى قراردادى ديگر متفاوت است; چنان كه چشم انداز كليه نظام ها، بحث تربيتى كودك در مراحل پس از تولد است، و كانون توجه اكثر آن ها اگر همه شان اين طور نباشند جوانب مادى و حسى، بدون لحاظ جوانب معنوى و روحى آن است، بر خلاف نظام تربيتى اسلام كه اولويت را متعلق به جوانب معنوى و روحى دانسته و پيش از تكوين جنين بدان اهتمام ورزيده است، و به انتخاب صفات معينى از ابوين كه در آينده مادى و معنوى كودك شان به نحو اقتضاء تأثيرگذار است، اهتمام خاص نموده است; چنان كه اولين مراحل تكوين جنين و مرحله بعد از تولد را داراى اهميتى ويژه مى داند و براى آن دو نظامى متكامل قرار مى دهد كه زندگى كودك را از آغاز به جريان مى اندازد، نه فقط با

ص:93

در نظر داشتن سال ها، بلكه حتى روزها و ساعات زندگى او; و اين موضوعى است كه هيچ كدام از نظام هاى قراردادى قادر به انجام آن نيستند.

ويژگى هاى نظام خانوادگى در اسلام

س90: ويژگى هاى نظام خانوادگى در اسلام چيست ؟

باسمه جلت اسمائه:

نظام خانوادگى در اسلام، ويژگى هاى عديده و بى نظيرى دارد، و از آن جا كه فرصت پرداخت تفصيلى به اين موضوع در اينجا وجود ندارد، تنها به برخى از اين ويژگى ها اشاره مى كنيم:

اول: اسلام، هسته هاى اوليه تشكيل خانواده، و چگونگى تأسيس آن را مدنظر قرار داده و به لزوم وجود صفاتى معين در والدين كه هسته اوليه خانواده را تشكيل مى دهند مانند دين، حسن خلق، پاكى اصالت، و لزوم دورى از برخى صفات ديگر، مانند شرب خمر در مرد، و تبرج و خودآرايى در زن تأكيد فراوان دارد.

دوم: شارع مقدس زندگى خانوادگى را بر پايه نظام حقوقى دوطرفه بنا نهاده و به همين منظور، براى زوج و زوجه حقوقى نسبت به همسر قرار داده است، علاوه بر آن، فرزندان و والدين نيز حقوقى بر يكديگر دارند كه با رعايت اين حقوق، خانواده يكى از قوى ترين ساختارهايى است كه جامعه اى دين دار بر آن بنا مى شود.

ص:94

سوم: شارع شريف در تأسيس نظام خانواده نگاهى يك جانبه به موضوع نداشته، بلكه تمام جوانبى كه عهده دار سعادت خانواده و بقاى آن است را مدنظر داشته است، و به همين منظور قوانين مربوط به زندگى اجتماعى، اقتصادى، دينى، معنوى و...، را تشريع كرده است و نظامى، دقيق و متكامل را ايجاد نموده است. اين موضوعى است كه جاى خالى آن را در نظام هاى ديگر شاهد هستيم.

سوره مباركه نور، سوره خانواده طاهر

س91: آيا مى توان سوره مباركه نور را سوره خانواده طاهر و اساس تعيين ويژگى هاى آن ناميد؟

باسمه جلت اسمائه:

از امام صادق (عليه السلام) نقل شده است كه فرمود: «بهوسيله تلاوت سوره نور اموال خود را از تلف و دامان خود را از ننگ بى عفتى حفظ كنيد، و زنانتان را در پرتو دستوراتش از انحرافات مصون داريد كه هر كس قرائت اين سوره را در هر شبانه روز ادامه دهد احدى از خانواده او هرگز تا پايان عمر گرفتار عمل منافى عفت نخواهد شد») (1).

هم چنين نقل شده كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: «به زنان،

ص:95


1- (1) . حَصِّنُوا أَمْوَالَكُمْ وَفُرُوجَكُمْ بِتِلَاوَةِ سُورَةِ النُّورِ، وَحَصِّنُوا بِهَا نِسَاءَكُمْ ، فَإِنَّ مَنْ أَدْمَنَ قِرَاءَتَهَا فِى كُلِّ يَوْم أَوْ فِى كُلِّ لَيْلَة لَمْ يَزْنِ أَحَدٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ أَبَداً حَتَّى يَمُوتَ ، فَإِذَا هُوَ مَاتَ شَيَّعَهُ إِلَى قَبْرِهِ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَك كُلُّهُمْ يَدْعُونَ وَ يَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَهُ حَتَّى يُدْخَلَ إِلَى قَبْرِهِ ; وسائل الشيعه، ج6، ص 252; [1]ثواب الاعمال، ص 109. [2]

ريسندگى و سوره نور را بياموزيد») (1).

و از امام على (عليه السلام) نقل شده كه فرمود: «سوره نور را به زنان بياموزيد چرا كه در آن پندهاست») (2).

از اين نصوص شريف استفاده مى شود كه سوره نور يكى از سوره هايى است كه در بناى خانواده دينى و اخلاقى نيكو و بازداشتن آن از انحراف و رذايل تأثير به سزايى دارد و چه بسا راز آن اين باشد كه سوره نور، حاوى مطالبى درباره نهى از نزديك شدن به فواحش، اشاعه فحشا، هشدار از تهمت زدن به زنان پاكدامن، دعوت به رعايت آداب ورود به خانه ديگران، ترغيب به فروانداختن ديدگان، حفظ فروج، ترغيب به امر ازدواج، عفاف ورزيدن در صورت قدرت نداشتن بر آن، تأكيد بر رعايت حجاب، توجه به تربيت فرزندان در مساله آداب ورود به اتاق خواب پدران و مادران شان و تعاليم ديگرى از اين قبيل است، كه در بناى خانواده متكامل سهيم مى باشد.

نام گذارى فرزندان به نام هاى غربى

س92: اين روزها، برخى مسلمانان در پى تأثير از فرهنگ غربى، فرزندان شان را با نام هاى عجيب و اروپايى نامگذارى مى كنند، و نه با انگيزه تمدن بلكه طبق يك قاعده جامعه شناسى كه مى گويد: «مغلوب، علاقمند به تقليد از غالب است»، از غربى ها تقليد مى كنند. اين روزها،

ص:96


1- (1) . عَلِّمُوهُنَّ المَغزَل وَ سُورَة النُّور; اصول كافى، ج 5، ص 516.
2- (2) . عَلِّمُوهُنَّ سُورَةَ النُّورِ فَإِنَّ فِيهَا الْمَوَاعِظَ ; اصول كافى، ج 5، ص 516. [1]

فرزندان پسر و دختر به نامهاى هنرپيشه ها و خواننده هاى غربى، نام گذارى مى شوند. آيا نام گذارى جايز است ؟ بهترين نام هاى اسلامى كدام است ؟

باسمه جلت اسمائه:

شارع اقدس به مسأله نام گذارى و اسامى توجه بسيارى مبذول داشته، و بر رجحان نام گذارى فرزندان به نام هاى نيكو، مانند نام هاى انبياء و ائمه(عليهم السلام)، و بر كراهت نام گذارى به نام هاى دشمنان خدا و معصومين(عليهم السلام) تأكيد نموده است. اگر آگاه باشيم كه خدا نام هاى محمد(صلى الله عليه وآله وسلم) و آل محمد(عليهم السلام) را به خاطر شدت محبتش به آنها، انتخاب كرده است، درخواهيم يافت كه اين اسامى، بهترين نام ها هستند; زيرا اگر بهتر از آنها وجود داشت خدا آن را براى آنها برمى گزيد. لذا وقتى اين نام ها، بهترين نام ها هستند، شخص مؤمن آن را بر غير آن ترجيح نمى دهد.

ص:97

ص:98

فصل پنجم:اذكار و اوراد و ختم ها

اشاره

ص:99

ص:100

اسرار ارقام و جدول هاى دعا

س93: در برخى كتب ادعيه حروف و كلمات و ارقام يا جدول ها و شكل هايى را مى بينيم، كه اسرار و آثارى دارند كه ما قادر به تفسير يا شناخت كنه آن نيستيم، مشروعيت ورود به آن ها و تعليم، تعلم يا بكارگيرى آنها از طريق اشخاص آشنا به آن، يا نقل از برخى كتب ادعيه چيست ؟

باسمه جلت اسمائه:

طريقه صحيح بندگى، از طريق استفاده از ادعيه و اورادى كه از معصوم (عليهم السلام) وارد شده، مى باشد، اگر چه دعا كننده مقصود برخى قسمت هاى آن را متوجه نشود.

اوراد و ختم هاى روزانه

س94: آيا اوراد و ختم هاى روزانه واقعا مفيد است ؟

باسمه جلت اسمائه:

برخى اوراد و ختم ها قطعا مفيد است، و اين دسته از اوراد، آن هايى است كه از اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) وارد شده است، اما آن هايى كه از طريق برخى متصوفه و افراد متظاهر وارد شده است هيچ ارزشى ندارد.

ص:101

فوايد ذكر يونسيه

س95: فوايد ذكر يونسيه و آثار آن چيست ؟

باسمه جلت اسمائه:

براى شناخت برخى فوايد و آثار ذكر يونسيه، ذكر حديثى از پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) كفايت مى كند: « من به كلمه اى آگاهم كه هر گرفتارى آن را بخواند نجات مى يابد، و هر مسلمانى دعا كند مستجاب مى شود و آن كلمه برادرم يونس (عليه السلام) است كه خداوند در كتابش از آن حكايت كرده و فرموده: «لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظّالِمِينَ ) 1» ) (1).

نزد اهل معنا معروف است كه اين ذكر - كه به آن ذكر يونسيه مى گويند - آخرين حد سير اوليا در راه شناخت خدا و نفس بوده، و اهميتش از بسيارى اذكار بيش تر است.

اوراد روزانه به منظور رسيدن به كمال

س96: آيا خواندن اوراد يوميه با هدف دستيابى به كمالات روحى، بدون اجازه صاحب ورد جايز است ؟

باسمه جلت اسمائه:

اگر ورد از معصوم (عليه السلام) روايت شده باشد نياز به اجازه ندارد، و اگر از اوراد خاصه باشد كه خداوند متعال برخى اوليا و خواص بندگانش را به آن آگاه كرده است، تأثير آن متوقف بر اجازه آنهاست.

ص:102


1- (2) . المصباح، ص 298.

برترين اذكار

س97: برترين اذكار چيست ؟

باسمه جلت اسمائه:

از برترين اذكار سه چيز است: «لا اله الا الله»، و «اللهم صل على محمد و آل محمد»، و «اللهم العن اعداء آل محمد».

تأثير يك دعا براى چند حاجت

س98: آيا وقتى قرآن يا دعا را به اميد برآورده شدن چند حاجت مى خوانم، تأثير آن كمتر از وقتى است كه براى برآورده شدن تنها يك حاجت بخوانم ؟

باسمه جلت اسمائه:

ترتب قضاى حوائج بر قرائت قرآن و دعا، از باب تأثير و تأثر، و علت و معلول نيست، بلكه از باب تفضل و كرامت است; بنابراين وقتى حاجت ها متعدد باشد، تأثير اجابت كمتر نمى شود.

ثواب تسبيح خدا در بازار

س99: آيا درست است كه هر تسبيح گفتن خداى متعال در بازار، هزار حسنه محسوب مى شود؟ راز عظمت ذكر خدا در بازارها چيست ؟

باسمه جلت اسمائه:

روايتى كه ما به آن دست پيدا كرديم، روايتى است كه مجلسى از پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) نقل كرده كه فرمود: «هركس خداوند متعال را خالصانه در بازار ]محل كار[ ياد كند در حالى كه مردم در غفلت و سرگرمى و مشغول كارهاى خود هستند، خداوند براى

ص:103

او هزار حسنه مى نويسد و در روز قيامت او را چنان مغفرت ورحمتى عطا مى كند كه به قلب و دل هيچ انسانى خطور نكرده است») (1).

و از اميرالمؤمنين (عليه السلام) نقل شده كه فرمود: «هرگاه به بازار مى رويد و مردم سرگرم كار و تجارت اند، خداى بزرگ را بسيار ياد كنيد; زيرا اين كار، گناهان را پاك و برحسنات مى افزايد; و در زمره غافلين نوشته نمى شويد») (2).

شايد دليل اين امر، چنان چه روايت دوم اشاره اى به آن دارد، اين است كه; كسى كه به بازار مى رود طبيعتا بخاطر خريد و فروش غرق در امور مادى مى شود، و شايد برخى امور، او را از پروردگارش دور كند. به همين خاطر به ذكر خداوند سبحان دعوت، و به اعطاى ثواب بسيار براى اين عمل تشويق شده است.

اوقات استجابت دعا

س100: اوقاتى كه دعا در آن مستجاب مى شود كدام است ؟ و درهاى آسمان چه زمانى باز مى شود؟

باسمه جلت اسمائه:

اوقاتى كه دعا مستجاب مى شود بسيار است; از جمله:

ص:104


1- (1) . مَنْ ذَكَرَ اللَّهَ فِى السُّوقِ مُخْلِصاً عِنْدَ غَفْلَةِ النَّاسِ وَ شُغُلِهِمْ بِمَا فِيهِ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ أَلْفَ حَسَنَة وَ يَغْفِرُ اللَّهُ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَغْفِرَةً لَمْ تَخْطُرْ عَلَى قَلْبِ بَشَر;عدة الداعى، ص 242. [1]
2- (2) . أَكْثِرُوا ذِكْرَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا دَخَلْتُمُ الاَْسْوَاقَ وَ عِنْدَ اشْتِغَالِ النَّاسِ فَإِنَّهُ كَفَّارَةٌ لِلذُّنُوبِ وَ زِيَادَةٌ فِى الْحَسَنَاتِ وَ لَا تُكْتَبُوا فِى الْغَافِلِينَ ;بحارالانوار، ج 100، ص 96. [2]

شب هاى قدر، شب جمعه، وقت سحر، بعد از نمازهاى واجب، هم چنين بعد از نمازهاى مستحب خاصى مانند نماز استغاثه به حضرت زهرا(س) و نماز استغاثه به باب الحوائج ابالفضل العباس (عليه السلام).

طريقه توسل به امام رضا(عليه السلام)

س101: طريقه توسل به امام رضا (عليه السلام) چيست ؟

باسمه جلت اسمائه:

بهترين راه توسل به امام رضا (عليه السلام) طريقه اى است كه از خود ايشان وارد شده است: «هرگاه اتفاق مهمى براى تو رخ داد، دو ركعت نماز بخوان، در يك ركعت فاتحه و آية الكرسى و در ركعت دوم حمد و سوره قدر را بخوان، سپس قرآن را بردار و آن را بالاى سرت بگير و بگو: «اللّهُمَّ بِحَقِّ ما أَرْسَلْتَهُ إِلى خَلْقِكَ ، وَبِحَقِّ كُلّ آيَة فِيه، وَبِحَقِّ كُلّ مَنْ مَدَحْتَهُ فيهِ عَلَيْكَ ، وَبِحَقِّكَ عَلَيْهِ ، وَلانَعْرِفُ أَحَداً أَعْرَفُ بِحَقِّكَ مِنْكَ ».

سپس ده بار مى گويى: «يا سَيّدى يا اللّه»، و ده بار «بِحَقِّ مُحَمَّد»،و ده بار «بِحَقِّ عَلىّ »، و ده بار «بِحَقِّ فاطِمَةِ »، و به همين شكل ده بار اسم هر كدام از ائمه را يكى بعد از ديگرى مى گويى. امام رضا(عليه السلام) مى فرمايد: «تا اين كه به امام زمانت مى رسى. به راستى كه از جاى خود برنمى خيزى مگر اين كه خداوند حاجت تو را برآورده مى سازد») (1).

ص:105


1- (1) . صحيفة الرضا، ص 130.

دفع نحوست

س102: بسيارى از خانواده ها از كثرت مشكلات و مصائب خانواده شكايت مى كنند، آيا راه كار اسلامى يا دعا يا نمازى براى رفع نحوست ازخانه و خانواده و براى كاهش مشكلات و مصائب و طرد آنها وجوددارد؟

باسمه جلت اسمائه:

قرائت زيارت عاشوراى كامل چهل صبح از موارد مجربى است كه تأثير بسيار آشكارى دارد. نحوه خواندن زيارت عاشورا كامل به اين شكل مى باشد:

ابتدا يكى از زيارت نامه هاى امام على(عليه السلام) را بخوانيد و بعد دو ركعت نماز بگذاريد. سپس يكصد مرتبه تكبير بگوييد، آن گاه زيارت عاشورا بخوانيد، بعد از آن يكصد بار ستمكاران را لعن نماييد و يكصد بار سلام و درود بفرستيد، آن گاه دعاى وارد در اين زمينه را بخوانيد. سپس در سجده دعا نماييد و بعد از آن دو ركعت نماز بخوانيد و سپس دعاى علقمه را بخوانيد.

ص:106

فصل ششم:ازدواج

اشاره

ص:107

ص:108

دعا براى تعجيل امر ازدواج

س103: آيا دعايى براى تعجيل ازدواج وجود دارد؟

باسمه جلت اسمائه:

از موارد مجرب; نماز جعفر طيار، نماز حضرت على (عليه السلام)، ختم زيارت عاشورا چهل روز، و اهداى آن به روح حضرت زينب(س)، و ختم يا على چهارده هزار بار در شب جمعه اواسط شب و در جايى كه كسى نباشد است. و همه اينها براى برآورده شدن حوائج مفيد است. هم چنين نذر چيزى از مال براى هفت نفر از سادات موسوى است. اين امر تجربه شده است، ان شاءالله تأثير سريع آن را ببينيد.

دعا براى گشايش بخت دختر

س104: آيا ادعيه و صلواتى براى گشايش قسمت و ازدواج دختر وجوددارد؟

باسمه جلت اسمائه:

از جمله مواردى كه جمعى از مشايخ تصريح نموده اند براى برخى دخترانى كه ازدواج شان به تاخير افتاده مجرب باشد; نماز استغاثه به حضرت فاطمه (عليه السلام) است. اين نماز دو ركعت

ص:109

است، و طريقه خواندن آن به اين شكل است كه: پس از سلام نماز سه بار تكبير بگويد و پس از تسبيح حضرت فاطمه(عليها السلام) به سجده برود، يكصد مرتبه بگويد: «يا مولاتى يا فاطمة اغيثينى»; سپس جانب راست صورت را بر زمين بگذارد و همان ذكر را صد مرتبه بگويد، سپس جانب چپ صورت را بر زمين بگذارد و صد مرتبه بگويد، باز هم به سجده رفته و صد مرتبه بگويد.

سپس حاجت را ياد كند و از خدا تقاضا كند آن را برآورده نمايد. ان شاء الله برآورده مى شود، و اگر در مرتبه اول تأثير نگذاشت، در مرتبه دوم يا سوم تأثير مى گذارد.

علت مستجاب نشدن دعا در ازدواج

س105: من به مذهب آل محمد گرويده ام و احساس مى كنم عنايت ائمه(عليهم السلام)هر جا هستم شامل حال من است، اما مسأله اى هست كه جوابى براى آن نمى يابم، و آن اين كه بيش از شش سال است كه از خدا همسرى صالح خواسته ام، و تا امروز دعايم مستجاب نشده است، به ائمه(عليهم السلام) نيز متوسل شده ام; علت مستجاب نشدن دعاى من چيست ؟

باسمه جلت اسمائه:

«أَبَى اللّهُ أَنْ تَجرى الأُمور الاّ بِأَسْبابِها» ) (1)، دعا، اگر چه به خودى خود عبادت است، اما تنها با مهيا بودن اسباب آن مستجاب مى شود و مستجاب نشدن دعا نيز موجب مى شود

ص:110


1- (1) . خداوند امتناع دارد از اين كه امور عالم را به غير از مسير اسبابش به جريان بيندازد; بحارالأنوار، ج 2، ص 90، باب 14، حديث 14 و 15; و همان، ص 168، باب 22، حديث 1.

خدا به عوض آن چندين برابر در آخرت به او پاداش عطا نمايد.

دعا براى همسر باتقوا نصيب انسان شدن

س106: آيا دعا يا نمازى وجود دارد تا خدا به واسطه آن همسرى باتقوا نصيب انسان كند؟

باسمه جلت اسمائه:

در كافى روايتى از امام صادق (عليه السلام) نقل مى نمايد كه حضرت اين دعا را تعليم فرمودند:

«اللَّهُمَ ّ إِنِّى أُرِيدُ أَنْ أَتَزَوَّجَ اللَّهُمَ ّ فَقَدِّرْ لِى مِنَ النِّسَاءِ أَحْسَنَهُنَ ّ خُلُقاً وَ خَلْقاً وَ أَعَفَّهُنَ ّ فَرْجاً وَ أَحْفَظَهُنَ ّ لِى فِى نَفْسِهَا وَ مَالِيوَ أَوْسَعَهُنَ ّ رِزْقاً وَ أَعْظَمَهُنَ ّ بَرَكَةً وَ اقْضِ لِى مِنْهَا وَلَداً طَيِّباً تَجْعَلُهُ لِى خَلَفاً صَالِحاً فِى حَيَاتِى وَ بَعْدَ مَوْتِى» ) (1);

همچنين خود پيغمبر(صلى الله عليه وآله وسلم) به حضرت اميرالمؤمنين(عليه السلام)فرمودند كه قرائت سوره يس نيز مؤثر است.

دعا براى طلب ذريه

س107: آيا دعاى خاصى براى درخواست ذريه از خداوند وجود دارد؟

باسمه جلت اسمائه:

شيخ طوسى در امالى از على بن محمد صيمرى نقل كرده كه گفت: من با دختر جعفر بن محمود كاتب ازدواج كردم، و او را چنان دوست داشتم كه هيچ كسى را مانند او دوست نمى داشتم، و فرزنددار نمى شدم، نزد امام هادى(عليه السلام) رفتم و اين

ص:111


1- (1) . مكارم الاخلاق، ص 205; [1] اصول كافى، ج 3، ص 482; بحارالانوار، ج 100، ص268. [2]

مطلب را به ايشان گفتم، آن حضرت تبسم كرد و فرمود: انگشترى فيروزه بگير و بر نگين آن بنويس: «رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوارِثِينَ » (1). او مى گويد چنين كردم و يك سال نگذشته بود كه از آن زن پسردار شدم.

اثر سازنده ختم «أللّهُمَّ صَلِّ عَلى فاطِمَة(عليها السلام)...» بر جنين

س108: چه دعا و يا ختمى مراحل مختلف تربيت كودك و نوجوان، در فرزندان انسان اثر نيك مى گذارد و آنان را به راه هدايت و ايمان و پيروى از مذهب اهل بيت(عليهم السلام) راهنمايى مى كند؟ چه اذكارى مفيد است براى اين كه جنين در آينده انسانى دانشمند و حافظ قرآن و خدمتگزار امام حسين(عليه السلام)تربيت شود؟

باسمه جلت اسمائه:

در اين مورد خواندن با اخلاص دعاى عهد و زيارت عاشورا در هر روز، اثر دارد; و از ختم هاى مؤثر نيز آن است كه با طهارت و اخلاص و در جايى دور از چشم ديگران، 530 مرتبه اين دعا را زمزمه كنيد:

«أللّهُمَّ صَلِّ عَلى فاطِمَة وَ أَبِيْها وَ بَعْلِها وَ بَنِيْها وَ السِّرِ الْمُسْتِوْدِعِ فِيْها بِعَدَد ما أَحاطَ بِهِ عِلْمُك»; بارخدايا! درود و سلام بفرست بر وجود گرامى حضرت فاطمه و بر پدر گران قدر او و همسر ارجمند او و دو فرزندش و بر راز به امانت سپرده شده در وجود نازنين او، به شمار آن چه علم و دانش بى كران تو آن را فراگرفته است.

ص:112


1- (1) . انبياء، آيه 89. [1]

نصيحت در مورد همسران و جوانان

س109: در موارد زير چه نصيحتى مى فرماييد؟

الف: دختران و پسران جوان در جهت تحكيم ازدواجشان;

ب: اوصاف مرد صالح براى ازدواج;

ج: اوصاف زن و دختر صالح براى ازدواج;

د: سن مناسب براى ازدواج براى هر كدام از پسر و دختر؟

باسمه جلت اسمائه:

نصيحت خود درباره اين امور را نيز با سخنان ائمه(عليهم السلام)بيان مى نمائيم:

الف: امام صادق (عليه السلام) فرمود: «گروهى نزد رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم)آمدند و گفتند: مردمانى ديديم كه براى يكديگر سجده مى كردند. رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: اگر كسى را فرمان دهم كه براى ديگرى سجده كند، به زن دستور مى دهم كه براى شوهرش به سجده افتد») (1).

و از ايشان نقل شده كه فرمود: «جبرئيل(عليه السلام) آن قدر درباره زن به من سفارش كرد چنان كه دريافتم سزاوار نيست طلاق دادن او مگر به سبب گناه زشت آشكار») (2).

ص:113


1- (1) . إنّ قَوماً أتوا رَسُول الله(صلى الله عليه وآله وسلم) فَقالوا: يا رَسُولَ اللّه، إِنّا رَأَيْنا اناساً يَسْجُدِ بَعْضهم لِبَعْض. فَقال رَسُول اللّه(صلى الله عليه وآله وسلم): لَو أَمرْت أَحَداً أَن يَسْجُد لاَِحَد لَأَمَرْتُ الْمَرْأَةَ [1]أَنْ تَسْجُدَ لِزَوْجِها;اصول كافى، ج 5، ص 508. [2]
2- (2) . قالَ رَسُول اللّهِ (صلى الله عليه وآله وسلم): أَوْصانِي جَبْرَئيل(عليه السلام) بِالمَرأَةِ حَتّى ظَنَنْتُ أَنَّه لايَنْبَغي طَلاقها إلاّ مِن فاحِشَة مُبَيِّنَة; اصول كافى، ج 5، ص 512.

ب: رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: «هرگاه كسى كه از دين و اخلاق او راضى بوديد، براى خواستگارى پيش شما آمد، دختر خود را به او بدهيد كه اگر اجابت نكنيد فتنه و فساد بزرگى در زمين واقع مى شود») (1).

ج: پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: «بهترين زنانتان، زن زايا، بسيار مهربان و پاكدامن است كه نزد خويشاوندان خود عزيز باشد و در برابر شوهرش فروتن و مطيع، خود را براى شوهرش بيارايد و از غير او بپوشاند، سخن شوهرش را بشنود و فرمان او را اطاعت نمايد) (2).

د: پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: «هر جوانى كه در سن كم ازدواج كند، شيطان فرياد بر مى آورد كه: واى برمن! واى بر من! دو سوم دينش را از دستبرد من مصون نگه داشت. پس بنده بايد براى حفظ يك سومِ باقى مانده دينش، تقواى الهى پيشه سازد») (3).

نصيحت در مورد همسران

س110: نصيحت شما درباره موارد زير چيست ؟

الف: وظيفه كسانى كه تازه ازدواج كرده اند،براى مقابله با سختى هاى زندگى;

ص:114


1- (1) . إِذَا جَاءَكُمْ مَنْ تَرْضَوْنَ دِينَهُ وَخُلُقَهُ فَأَنْكِحُوهُ إِلَّا تَفْعَلُوا تَكُنْ فِتْنَةٌ فِى الاَْرْضِ وَفَسَادٌ; تهذيب الاحكام، ج 7، ص 394.
2- (2) . إنَّ خَيْرَ نِسَائِكُمُ الْوَلُودُ الْوَدُودُ الْعَفِيفَةُ ، الْعَزِيزَةُ فِى أَهْلِهَا، الذَّلِيلَةُ مَعَ بَعْلِهَا، الْمُتَبَرِّجَةُ مَعَ زَوْجِهَا، الْحَصَانُ عَلَى غَيْرِهِ ، الَّتِى تَسْمَعُ قَوْلَهُ وَ تُطِيعُ أَمْرَهُ ; وسائل الشيعه، ج 20، ص 29. [1]
3- (3) . ما مِن شاب تَزَوَّجَ فى حَداثَةِ سِنِّهِ الاّ عَجَّ شَيطانُهُ : يا وَيلَهُ ، يا وَيلَهُ عَصَم مِنّي ثلثَي دينِهِ ، فَلْيَتّقِ اللّه العَبْدُ في الثُّلثِ الباقي; الوسائل، ج 14، ص 150; دعائم الاسلام، ج 2، ص 190. [2]

ب: كسانى كه ازدواج كرده اند اما يكى از آنها با بى توجهى و كارهاى كم اهميت، ديگرى را ناراحت مى كند;

ج: زن و شوهرانى كه دائما مشكل دارند و گاهى به طلاق منجر مى شود؟

باسمه جلت اسمائه:

با استفاده از سخنان ائمه معصومين(عليهم السلام) نصيحت خود را بيان مى نمائيم.

الف و ب: امام صادق (عليه السلام) فرمود: « شوهر نسبت به زن خويش از سه چيز بى نياز نيست: اوّل: سازگارى با زن تا بتواند سازگارى، محبّت و عشق او را به خود جلب كند; دوّم: خوش خلقى با او و دلبرى از او با آراستن خود براى وى; و سوّم: فراهم آوردن امكانات رفاهى او.

نيز زن نسبت به شوهر سازگار خويش به سه چيز نياز دارد: اوّل: حفظ كردن خود از هر گناه و آلودگى تا شوهرش در هر حال - خوشايند يا ناخوشايند - در دل به او اطمينان داشته باشد; دوم: مراقبت از او و زندگى اش تا شوهرش در صورتى كه لغزشى از او سر زد با او مهربانى كند; سوّم: اظهار عشق به او و ظاهر مناسب و خوشايند در مقابل مرد») (1).

ص:115


1- (1) . لاغِنى بِالزَّوجِ عَن ثَلاثَةِ أشياءَ فيما بَينَهُ و بَينَ زوجَتِهِ و هِى : المُوافَقَةُ لِيَجتَلِبَ بِها مُوافَقَتَها و مَحَبَّتَها و هَواها و حُسنُ خُلقِهِ مَعَها وَ استِعمالُهُ استِمالَةَ قَلبِها بِالهَيئَةِ الحَسَنَةِ فى عَينِها و تَوسِعَتِهِ عَلَيها. لاغِنى بِالزَّوجَةِ فيما بَينَها و بَينَ زَوجِها المُرافِقِ لَها عَن ثَلاثِ خِصال و هُنَّ : صِيانَةُ نَفسِها عَن كُلِّ دَنَس حَتّى يَطمَئِنَّ قَلبُهُ إلَى الثِّقَةِ بِها فى حالِ المَحبوبِ والمَكروهِ و حِياطَتُهُ لِتَكِونَ ذلِكَ عاطِفا عَلَيها عِندَ زَلَّة تَكونُ مِنها و إظهارُ العِشقِ لَهُ بِالخَلابَةِ و الهَيئَةِ الحَسَنَةِ لَها فى عَينِهِ ; بحارالانوار، ج 75، ص 237; [1] تحف العقول، ص 323.

ج: امام صادق (عليه السلام) فرمود: «مرد براى اداره منزل و خانواده خود به سه خصلت نياز دارد كه اگر در طبيعت او نباشد ، بايد خود را با تكلّف به آنها وادارد: خوش رفتارى، گشاده دستى سنجيده، و غيرت براى حفاظت از آنها») (1).

ازدواج در محرم و صفر

س111: شخصى مى گويد براى ازدواج در روزهاى پايانى دهه اول محرم تا پايان صفر مانعى وجود ندارد، و هيچ روايتى در اين زمينه نيست. نظر شما درباره اين حرف چيست ؟

باسمه جلت اسمائه:

من حكم به حرمت نمى كنم، مگر اين كه اهانت به سيدالشهداء(عليه السلام) يا هتك حرمت شعائر مبارك ايشان بر آن مترتب باشد. با اين وجود مى گويم روايات شريف دلالت بر اين مطلب دارند كه:

«شيعَتُنا خُلِقُوا مِن فاضِلِ طينَتِنا») (2)، «يَفْرَحُونَ لِفَرَحِنا، وَيَحْزَنُونَ لِحُزْنِنا» ) (3); بنابراين ازدواج در ايام حزن مذكور، بر خلاف خواسته اهل بيت(عليهم السلام) مى باشد.

ص:116


1- (1) . إنَّ المَرءَ يَحتاجُ فى مَنزِلِهِ و عيالِهِ إلى ثَلاثِ خِلال يَتَكَلَّفُها و إن لَم يَكُن فى طَبعِهِ ذلِكَ : مُعاشَرَة جَميلَة وسَعَة بِتَقدير و غَيرَة بِتَحَصُّن; بحارالانوار، ج 75، ص 236. [1]
2- (2) . شيعيان ما از بازمانده گل ما خلق شدند; بحارالانوار، ج 53، ص 303. [2]
3- (3) . در سرور و شادى ما مسرورند و در غم ما اندوهگين; بحارالانوار، ج 10، ص 114; و ج 44، ص 290.

طلب فرزند با وجود مشكل جسمى

س112: دوازده سال است ازدواج كرده ام، و به دليل مشكل جسمى، هنوز خداوند فرزندى به من نداده است. آيا عمل معينى براى حل اين مشكل وجود دارد؟

باسمه جلت اسمائه:

توسل به امام زمان (عليه السلام) نماييد به اين صورت: به صحرا مى رويد و هفتاد مرتبه مى گوييد: « يا فارِس الحِجاز أَدرِكْني، يا أَبا صالِح المَهْدي أَدْرِكْني، يا أَبَاالقاسِم أَدْرِكْني أَدْرِكْني، وَلا تَدْعَني فَإِنّي عاجِزٌ ذَليلٌ ».

صحت و سقم حديث درباره ممنوعيت خوردن برخى خوراكى هاى زنان باردار

س113: در بسيارى از روايات زنان باردار به خوردن برخى خوراكى ها تشويق و از برخى ديگر نهى شده اند; آيا اين روايات از نظر سندى معتبراست ؟

باسمه جلت اسمائه:

اغلب روايات مذكور رواياتى ارشادى) (1) و درباره مصالح و مفاسد است، و متضمن احكام مولوى) (2) استحباب يا كراهت

ص:117


1- (1) . واجب شرعى به «واجب مولوى» و «واجب ارشادى» تقسيم مى شود. واجب مولوى، آن واجبى است كه بر امتثال و موافقتش ثواب، و بر مخالفتش عقاب مترتب است; اما در «واجب ارشادى» مسأله ثواب و عقاب مطرح نيست.
2- (2) . همان.

نيست كه نياز به بحث از سند آن ها باشد، بلكه حتى اگر قائل به مولوى بودن اوامر آن احاديث شويم، با پذيرش قاعده تسامح در ادله سنن باز هم نيازى به سند نيست.

ص:118

فصل هفتم: برآورده شدن حوائج و افزايش رزق

اشاره

ص:119

ص:120

دعا براى برآورده شدن حوائج

س114: من حاجتى دارم كه براى برآورده شدن آن اصرار دارم و پيوسته دعا مى كنم و به محمد (صلى الله عليه وآله وسلم) و آل محمد (صلى الله عليه وآله وسلم) توسل مى جويم. اين مطلب، كار و سلامتى مرا تحت تأثير قرار داده است. آيا كارى معين را به من توصيه مى كنيد؟

باسمه جلت اسمائه:

در كتب ادعيه براى برآورده شدن حوائج ختم هاى زيادى ذكر شده است، از جمله نماز جعفر طيار و نماز استغاثه به حضرت زهرا(عليها السلام); هم چنين: روز پنجشنبه غسل كند و بر پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) و خاندان او صد بار صلوات بفرستد، سپس دو ركعت نماز حاجت بخواند، در ركعت اول پنج بار «آيت الكرسى»، و بيست و پنج بار «قل هو الله احد» را بخواند و بعد از سلام نماز بلافاصله صد مرتبه بگويد: «يا وهاب».

و ازجمله كارهاى ديگر ختم صلوات مى باشد كه به اين شكل است: چهارده هزار بار بر پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) و آل او صلوات مى فرستد. براى هر معصوم هزار مرتبه.

ص:121

دعاى مؤثر براى برآورده شدن حوائج

س115: آيا دعاى مؤثرى براى برآورده شدن حوائج وجود دارد؟

باسمه جلت اسمائه:

ازجمله ادعيه واقعا مؤثر براى برآورده شدن حوائج آن است كه عبارت «اللّهمّ صلِّ على فاطمة وأبيها، وبعلها وبنيها، والسرّ المستودع فيها، بعدد ما أحاط به علمك» يك جا و 530 مرتبه، تكرار نمايد.

دعايى براى برآورده شدن حاجات

س116: يك دعاى خاص براى برآورده شدن حاجات از شما درخواست دارم ؟

باسمه جلت اسمائه:

دعا براى برآورده شدن حاجت زياد است و كتب ادعيه از آنها پر است و من برخى از آنها را ذكر مى كنم:

1. ذكر يونسيه: «لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظّالِمِينَ » (1). و برخى از بزرگان گفته اند كه تكرار اين ذكر در سجده تاثيرى عجيب در برآورده شدن حاجت دارد.

2. در يك سوم آخر شب، وضو بگيرد و در جايى كه كسى نباشد بنشيند و هزار مرتبه بگويد: «فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللّهُ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ » (2).

ص:122


1- (1) . انبياء، آيه 87. [1]
2- (2) . بقره، آية 137. [2]

3. سه شب متوالى، در خلوت مى نشيند و هر شب هزار مرتبه مى گويد: «إلهي إلهي قَد انْقَطَعَ رَجائي عَن الخَلْق وَأَنْتَ رَجائي».

4. چهارده هزار مرتبه مى گويد: «يا علي»;

5. نماز جعفر طيار;

6. نماز أمير المؤمنين(عليه السلام);

7. نماز امام زمان (عج).

دستورالعمل جهت اداى قرض

س117: جهت اداى قرض چه دستورالعملى را توصيه مى فرماييد؟

باسمه جلت اسمائه:

كسى از پيغمبر خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) سؤال كرد كه مديونم، دعايى بفرماييد بخوانم كه قرضم را ادا نمايم و سعه رزق پيدا كنم. حضرت فرمود: وضوء بگير و دو ركعت نماز با ركوع و سجود كامل و نيكو بخوان و بعد اين دعا را بخوان :«يَا مَاجِدُ يَا وَاحِدُ يَا كَرِيمُ يَا دَائِمُ أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِمُحَمَّد نَبِيِّكَ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ ص يَا مُحَمَّدُ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّي أَتَوَجَّهُ بِكَ إِلَى اللَّهِ رَبِّكَ وَ رَبِّي وَ رَبِّ كُلِّ شَيْ ء أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّد وَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ أَسْأَلُكَ نَفْحَةً كَرِيمَةً مِنْ نَفَحَاتِكَ وَ فَتْحاً يَسِيراً وَ رِزْقاً وَاسِعاً أَلُمُّ بِهِ شَعْثِي وَ أَقْضِي بِهِ دَيْنِى وَ أَسْتَعِينُ بِهِ عَلَى عِيَالِى» ) (1).

دعا براى بحران هاى مادى

س118: آيا دعايى براى حل بحران هاى مادى يا افزايش رزق وجود دارد؟

ص:123


1- (1) . اصول كافى، ج 6، ص 250، ح 6. [1]

باسمه جلت اسمائه:

بهترين كار در اين مورد، خواندن چهل روز زيارت عاشورا با تمام خصوصياتش و اهداى ثواب آن به روح صديقه صغرى، زينب كبرى(س) مى باشد. بعد از آن، نماز جعفر طيار) (1) و توسل به امام و مولايمان امام دوازدهم، حضرت مهدى(عليه السلام) است.

ادعيه جلب روزى

س119: ادعيه و آياتى كه جلب روزى مى نمايد كدام است ؟

باسمه جلت اسمائه:

ختم ها بسيار است و ازجمله آن ها ختم «اذا وقعة») (2) است. از علامه مجلسى(ره) از امام سجاد (عليه السلام) روايت شده است:

اگر اول ماه (قمرى) روز دوشنبه بود، از روز اول تا چهاردهم، سوره واقعه خوانده شود، و مقدار خواندن هر روز به تعداد شماره روزهاست، به اين شكل كه در روز اول مثلا يك مرتبه، و در روز چهاردهم چهارده مرتبه خوانده مى شود.

ص:124


1- (1) . طريقه خواندن نماز جعفر طيار: چهار ركعت است به دو تشهد و دو سلام; در ركعت اول بعد از سوره حمد إذا زلزلت مى خواند، و در ركعت دوم سوره والعاديات، و در ركعت سوم إذا جاء نصر الله، و در ركعت چهارم قل هو الله أحد; و در هر ركعت بعد از فراغ از قرائت پانزده مرتبه مى گويد : «سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ»; و در ركوع همين تسبيحات را ده مرتبه مى گويد و چون سر از ركوع بر مى دارد ده مرتبه، و در سجده اول ده مرتبه، و بعد از سر برداشتن ده مرتبه، و در سجده دوم ده مرتبه، و بعد از سر برداشتن پيش از آنكه برخيزد ده مرتبه; در هر چهار ركعت چنين مى كند كه مجموع سيصد مرتبه شود. مفاتيح الجنان. [1]
2- (2) . سوره واقعه.

بعد از اتمام خواندن سوره مباركه واقعه در هر روز،اين دعا نيز خوانده شود:

«اَللّهُمَ ّ انْ كانَ رِزْقى فِى السَّماءِ فَأنْزِلْهُ وَ انْ كانَ فِى الْاَرْضِ فَأخْرِجْهُ وَ انْ كانَ بَعيداً فَقَرِّبْهُ وَ انْ كانَ قَريباً فَيسِّرْهُ وُ انْ كانَ قَليلا فَكَثِّرْهُ وَ انْ كانَ كَثيراً فَبارِكْ لى فيهِ وَ أرْسِلْهُ عَلى ايدى خِيارِ خَلْقِكَ وَ لا تُحْوِجْنى الى شِرارِ خَلْقك. وَ انْ لَمْ يكُنْ فَكَوِّنْهُ بكِينُونِيتِكَ وَ وَحْدانِيتِكَ ، اللّهُمَ ّ انْقُلْهُ الَى حَيثُ اكُونُ وَ لا تَنْقُلْنى الَيهِ يكُونُ ، انَّكَ عَلى كُلِّ شَِىء قَديرٌ. يا حَى يا قَيومُ ، يا واحِدُ يا مَجيد، يا بَرُّ يا رَحيمُ يا غَنى، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَ تَمِّمْ عَلَينا نِعْمَتَكَ ، وَ هَنِّئْنا كَرامَتَكَ ، وَ الْبسْنا عافيتَكَ ».

و در هر پنج شنبه اى كه در اين ميان اول تا چهاردهم قرار دارد اين دعا خوانده شود: «يا ماجِدُ، يا واحِدُ، يا جَوادُ، يا حليمُ ، يا حَنّانُ ، يا مَنّانُ ، يا كَريمُ اسْألُك تُحْفَةً مِنْ تحَفِكَ تَلُمُ ّ بها شَعْثى وَ تَقْضى بها دَينى وَ تُصْلِحُ بها شَأنى برَحْمْتِكَ يا سَيدى».

اين كار و اين ختم، بارها جهت توسعه رزق و تسهيل امور مشكل و اداى دين تجربه شده و مؤثر بوده است.

هم چنين، يكى از ادعيه اى كه در برآورده شدن حوائج و امور مهم تجربه شده است، دعايى است كه برخى از اولياى بزرگ خدا از آن نام برده و براى آن اسرارى عجيب و باورنكردنى ذكر كرده اند; كيفيت دعا به اين شكل است:

در يك سوم آخر شب با حضور قلب، وضو گرفته شود، و كسى انسان را نبيند، سپس رو به قبله نشسته و هزار مرتبه

ص:125

مى گويد: «فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللّهُ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ » (1)، و بعد از هر صدبار، مى گويد: «اَللهمَّ اكْفني حاجَتي» و حاجتش را ذكر مى كند، و بعد مى گويد: «إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْ ءٍ قَدِيرٌ»، و اين كار را سه شب پشت سر هم تكرار مى كند.

زمان خواندن سوره واقعه براى توسعه رزق

س120: مى گويند براى توسعه رزق، خواندن سوره واقعه مستحب است. آيا هر شب خوانده شود؟ يا در نماز نافله عشا يا هر شب جمعه ؟

باسمه جلت اسمائه:

روايتى كه ما يافته ايم روايتى است كه از ابى بصير از اباعبدالله(عليه السلام)نقل مى كند: «هر كس در هر شب جمعه سوره واقعه را بخواند، خدا او را دوست دارد و همه مردم دوست دار او مى شوند. و در اين دنيا سختيو فقر و ندارى و هيچ آفتى از آفات دنيا را نخواهد ديد») (2).

ص:126


1- (1) . بقره، آيه 137. [1]
2- (2) . بحارالانوار، ج 86، ص 310.

فصل هشتم:حرز، تعويذات، سنگ ها

اشاره

ص:127

ص:128

دوام عافيت سلامتى

س121: ادعيه طلب سلامتى و عافيت از خداى سبحان چيست ؟

باسمه جلت اسمائه:

دعاى عهد خوب است و نماز استغاثه به حضرت فاطمه(عليها السلام)مجرب است، و نماز استغاثه به مولا ابالفضل العباس(عليه السلام) (1) نيز مجرب است.

دفع چشم زخم

س122: آيا چشم زخم در انسان مؤثر است ؟ چگونه مى توان آثار بد آن را از بين برد؟

باسمه جلت اسمائه:

از رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) روايت شده كه فرمود: «چشم زخم مرد را در قبر و شتر را در ديگ قرار مى دهد») (2).

كتب ادعيه مملو از حرزورقيه) (3) سودمند براى دفع آثار بد آن

ص:129


1- (1) . دو ركعت نماز به نيت توسل به حضرت ابوالفضل(عليه السلام) مى خوانيم و بعد از نماز 133 مرتبه دعاى زير را قرائت مى كنيم «يا كاشِف الكَرب عَنْ وَجه الحُسين(عليه السلام) إكْشِف كَربى بِحقِّ أخيكَ الحُسَين(عليه السلام)». بهتر است اين نماز در عصر روز جمعه خوانده شود.
2- (2) . بحارالانوار، ج 60، ص 20; مكارم الاخلاق، ص 386. [1]
3- (3) . رقيه عبارت است از مجموعه اى از آيات قرآن يا كلمات معصومين(عليهم السلام) كه موجب حفاظت از همراه دارنده يا خواننده يا شنونده آن از برخى خطرات احتمالى يا واقعى است.

است. و از موارد سودمند اينها است:

1- خواندن آيه «وَ إِنْ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ * وَ ما هُوَ إِلاّ ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ ») 1 ;

2- سه بار خواندن: «ما شاء الله، لاحول ولاقوّة إلاّ بالله العليّ العظيم»;

3- خواندن معوذتين (سوره ناس و فلق) هنگام خروج از خانه، و با اين دو سوره به اذن خدا چيزى به او ضرر نمى رساند;

4- زياد گفتن: «اللّهمّ ذا السلطان العظيم، والمنّ القديم، والوجه الكريم، ذا الكلمات التامّات، والدعوات المستجابات، عافنى من أنفس الجنّ وأعين الإنس».

به ملحقات كتاب مفاتيح الجنان، بخش باقيات صالحات مراجعه كنيد و در آن موارد سودمند بسيار مى يابيد.

رهايى از شر حاسدان

س123: آيا در روايات اهل بيت (عليهم السلام) مطلبى براى حفظ انسان از شر حاسدان وارد شده است ؟

باسمه جلت اسمائه:

روايت شده كه پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) براى تعويذ حسنين(عليهما السلام) چنين مى فرمود

:«اُعيذكما بكلمات الله التامّات من كلّ شيطان وهامّة، ومن كلّ عين لامّة».

و در روايت ديگرى آمده است: «هنگامى كه از اين امر ترسيدى

ص:130

سه بار بگو :ما شاء الله، لاقوّة إلاّ بالله العليّ العظيم»، هم چنين آمده است: «هرگاه به صورت زيبا و هيئت جالب درآمديد (يعنى لباس نو و زيبا پوشيده و خود را آرايش و آراسته كرديد)، هنگامى كه مى خواهيد از منزل خارج شويد معوّذّتين (سوره ناس و فلق) را بخوانيد. به راستى كه اگر چنين كنيد و بر خود بدميد به حكم خداوند چيزى به شما ضرر نمى رساند») (1).

رفع چشم زخم

س124: من چشم خورده ام و چندين نفر نيز اين مطلب را تأييد كرده اند، بايد چه كنم ؟

باسمه جلت اسمائه:

از جمله اذكار سودمند كه از بزرگان نقل شده است; 544 مرتبه گفتن: «يا رئوف يا رحيم» مى باشد، نه كم تر و نه زيادتر; اين ذكر بارها در مشكلاتى از اين قبيل تجربه شده است.

دفع وسوسه

س125: بهترين اعمالى كه وسوسه شيطان را از قلب انسان دور مى كند چيست ؟

باسمه جلت اسمائه:

نماز شب بخواند، و بعد از نماز وتر سجده مى كند و پنج بار مى گويد: «سُبُوحٌ قُدُوسٌ رَبُّ المَلائِكَةِ وَالرُّوح»، سپس مى نشيند

ص:131


1- (1) . بحار الانوار، ج 95، ص 128، ح 9، باب 96; مكارم الاخلاق، ص 386.

و آية الكرسى را تا «هُم فيها خالِدوُن») (1) مى خواند، سپس سجده مى كند و باز پنج بار مى گويد: «سُبُوحٌ قُدُوسٌ رَبُّ المَلائِكَةِ وَالرُّوح».

از شهيد روايت شده كه شيطان دو نوع است: انس و جن; انس با صلوات بر محمد (صلى الله عليه وآله وسلم) و آل محمد (عليهم السلام) و جن با گفتن: «لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ بِاللّه العَليّ العَظيم» دفع مي شود. در روايتي آمده است كه اين اذكار را بعد از نماز مغرب هفت بار بگويد.

عقيق و از بين بردن فقر و نفاق

س126: آيا درست است كه عقيق، فقر و نفاق را از بين مى برد؟

باسمه جلت اسمائه:

روايات وارده درباره استحباب استفاده از عقيق فراوان است، و در برخى از آنها آمده كه فقر را از بين مى برد; اما اين قضايا از قبيل بيان مقتضى است و شرايط و موانعى دارد. بنابراين، اگر عقيق، فقر كسى كه آن را بر دست دارد از بين نبرد، منافات با آن روايات ندارد.

حكم استفاده از مهره

س127: حكم استفاده از مهره ها چيست ؟ قوى ترين مهره مخصوص رزق چيست ؟

باسمه جلت اسمائه:

اگر مراد از مهره، سنگ هاى گرانقيمت است، از طرق

ص:132


1- (1) . بقره، آيه 255 تا 257. [1]

معتبراستحباب استفاده از آن براى ما ثابت نشده است مگر به شكل انگشتر. و به طريق معتبر از ائمه (عليهم السلام) وارد شده است كه: «انگشتر ياقوت دست نماييد زيرا ياقوت فقر را از بين مى برد») (1). و از امام صادق (عليه السلام) نقل شده كه فرمود: «فقيرنمى شود دستى كه انگشتر فيروزه در آن باشد») (2)، يا درروايت ديگرى وارد شده است: «مگر اين كه خداوند بدون تاخير رزق او را عطا مى كند»، هم چنين درباره عقيق ازامام صادق (عليه السلام)نقل شده است: «به راستى كه عقيق موجب امان از هر بلا است») (3)، و روايات در اين باب بسيار است.

خبر از امور غيب بهواسطه قرآن

س128: زنى بهوسيله قرآن از امور غيب خبر مى دهد، و بدون اين كه فرد را ببيند مشخصات او را توصيف مى كند; آيا انسان مى تواند همه اين امور غيبى را به وسيله قرآن كشف كند؟

باسمه جلت اسمائه:

اصل خبر دادن از برخى امور غيبى، امرى ممكن است، اما اين مطلب، ضرورتا نشان از صلاحيت خبردهنده ندارد; زيرابرخى از اين كارها از طريق رياضت هاى غيرشرعى صورت

ص:133


1- (1) . اصول كافى، ج 6، ص 471. [1]
2- (2) . ثواب الاعمال، ص 175. [2]
3- (3) . وسائل الشيعه، ج 5، ص 92.

مى گيرد، مثل كارى كه مرتاض هاى غير مسلمان هندى انجام مى دهند. برخى نيز از راه تسخير جن صورت مى گيرد. اماخبردادن از طريق قرآن، تنها براى كسانى ممكن است كه خداوند آنها را به اسرار قرآن و امور دقيق و اشارات آن آگاه كرده است.

رواج سحر و جادو در ميان مردم

س129: امروزه، كمك گرفتن از شياطين و جن و سحر در ميان مردم رواج پيدا كرده است. اين افراد ميان زن و شوهر جدايى مى اندازند، يا آنها را از نظر روحى و جسمى آزار مى دهند، و حتى برخى از اين كارها به مرگ منجر مى شود. آيا انجام چنين كارهايى جايز است ؟ و آيا مقابله با اين افراد و جلوگيرى از كارهايشان جايز است ؟ آيا قتل چنين اشخاصى به دليل آزار مردم و اين كه روى زندگى مردم تأثير مى گذارند و آنها را مى كشند چه با استفاده از سلاح خودشان (سحر) و چه با ريختن خون هايشان جايز است ؟

باسمه جلت اسمائه:

تمام فقها فتوا به حرمت سحر داده اند، و اين مسأله، جزء مسائلى است كه هيچ اختلافى درباره آن وجود ندارد، و اجماع مسلمانان بر آن است.

اما دفع ضرر سحر با سحر جايز است مخصوصا در صورتى كه راه حلى جز آن نباشد. و جواز يادگيرى سحر براى دفع ضرر آن

ص:134

بر اين مساله مترتب است.

در برخى روايات آمده است كه ساحر مهدور الدم و قتل او جايز است اما من در اين مسأله تأمل مى كنم، و صحيح آن است كه كار او به حاكم شرع سپرده شود تا او را متناسب با مقدار جرمى كه مرتكب شده، تعزير نمايد.

اقسام سحر

س130: اقسام هشتگانه سحر چيست ؟ و حرام و حلال آنها كدام است ؟

باسمه جلت اسمائه:

براى سحر هشت نوع ذكر كرده اند:

نوع اول: سحر كذابين; اين گروه ستارگان را عبادت مى كردند و تمام خير وشر را از وجود آنها مى دانستند و به عبارت ديگر كواكب را خالق و مدير مى دانستند. و سه فرقه دارند;

نوع دوم: سحر اصحاب اوهام و نفوس قويه;

نوع سوم: سحر استعانت به ارواح ارضيه (جن);

نوع چهارم: سحر تخيلات، چشم بندى و شعبده;

نوع پنجم: سحر اعمال عجيبى كه ظاهر مى شود و حاصل تركيب آلات مركّبه هندسى مى باشد;

نوع ششم: سحر كمك گرفتن از خواص ادويه;

نوع هفتم: سحر جلب قلوب به سوى خويش;

ص:135

نوع هشتم: سحر نمّامى و سخن چينى. و جزييات هر كدام اين اقسام، در كتاب فقه الصادق) (1)(2) آورده شده است.

ص:136


1- (1) . فقه الصادق، ج 14، ص 304.
2- (2) . دايرة المعارف كم نظير فقه الصادق تأليف آيت الله العظمى روحانى(مدظله) است كه در 41 جلد و 20 هزار صفحه منتشر شده است. در اين مجموعه به تمامى مسائل و فروعات فقهى، از ابتداى بحث طهارت تا پايان بحث ديات پرداخته شده است.

فصل نهم:موارد ديگر

اشاره

ص:137

ص:138

تقويت ديد

س131: آيا عملى براى تقويت ديد وجود دارد؟

باسمه جلت اسمائه:

بعد از نماز دست خود را بر چشم بگذار و آية الكرسى بخوان، سپس تربت حسينى را بر چشمانت قرار بده و بگو: «اللّهُمَّ بِحَقِّ هذِهِ التُّرْبَةِ وَبِحَقِّ مَنْ حَلَّ بِها وَثَوى فيها وَبِحَقِّ أَبيهِ وَأُمِّهِ وَأَخيهِ وَالاَْئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ وَبِحَقِّ الْمَلاَئِكَةِ الْحافّينَ بِهِ ، إِلاَّ جَعَلْتَها شفاءً مِنْ كُلِّ داء وَبُرْءاً مِنْ كُلِّ مَرَض وَنَجاةً مِنْ كُلِّ آفَة وَحِرْزاً مِمّا أَخافُ وَأَحْذَرُ» (1).

برترين اعمال در آخرين ساعت روز جمعه

س132: ما را به انجام كدام يك از نمازها و دعاها در آخرين ساعت عصر جمعه - كه برترين ساعت دعا و مناجات است - راهنمايى مى كنيد؟

باسمه جلت اسمائه:

به دعاى سمات و دعاى ندبه و نماز جعفر طيّار و استغاثه به حضرت فاطمه زهرا(عليها السلام).

برترى تسبيح حضرت فاطمه زهرا(عليها السلام) بر نافله

س133: كدام يك از اين دو كار بزرگ عبادى و معنوى، از نظر ثواب و

ص:139


1- (1) . امالى طوسى، ج 1، ص 326; [1]مصباح الزائر، ص 259; [2]وسائل الشيعه، ج 14، ص 522، ح 5; [3]بحارالانوار، ج 98، ص 119، ح 4 و 5. [4]

پاداش برتر است، انجام نماز نافله مغرب و عشاء يا پرداختن به تسبيح حضرت فاطمه زهرا(عليها السلام)؟

باسمه جلت اسمائه:

تسبيح حضرت فاطمه زهرا (عليه السلام) از نظر ثواب و پاداش برتر است; چراكه در حديثى معتبر از امام باقر(عليه السلام) آورده اند كه فرمود:

«ما عُبِدَاللهُ بِشَىء مِنَ الَّتمْجِيْدِ أَفْضَل مِنْ تَسْبِيْحِ فاطِمَة، وَلَوْ كانَ شَىءٌ أَفْضَل مِنْهُ لَنَحِلَهُ رَسولُ اللهِ فاطِمَةَ »; خداى فرزانه به وسيله چيزى برتر از تسبيحات حضرت فاطمه(عليه السلام) پرستش نشده است. اگر شيوه اى براى پرستش خدا برتر از اين بود، پيامبر آن را به دخت گرانمايه اش ارمغان مى داد.) (1)

و در روايتى ديگر از امام صادق (عليه السلام) آورده اند كه فرمود: تسبيح حضرت فاطمه زهرا(عليها السلام) هر روز پس از نماز، از هزار ركعت نماز برايم محبوب تر است.

و نيز فرمود: هر كس باتسبيح حضرت فاطمه(عليها السلام)، خدا را خالصانه ستايش نمايد، به راستى او را فراوان ياد كرده است.

گفتنى است كه روايات بيانگر برترى ثواب و پاداش تسبيح حضرت فاطمه(عليها السلام) بسيار است.

همچنين در حديثى معتبر از امام صادق (عليه السلام)آورده اندكه فرمود: نمازگزار آگاه و بامعنويت پس از سلام نماز،مطلقا تسبيح حضرت زهرا (عليه السلام) را بر هر كارى،

ص:140


1- (1) . بحارالانوار، ج 43، ص 64; سفينة البحار، ج 1، ص 593.

حتى بر فرستادن صلوات برمحمّد وآل محمّد(عليهم السلام)مقدم مى دارد.

نظر در مورد مسجد جمكران

س134: نظر شما در مورد مسجد جمكران چيست، آيا واقعا فضيلت زيادى دارد؟

باسمه جلت اسمائه:

من معتقدم كه حضرت ولى(عصر ارواحنا فداه) دستور ساختن آن مسجد و خواندن نماز در آنجا را داده اند و بزرگان از علماء هم معتقد بوده و كراماتى را ديده اند از هر كجا هستيد، مسافرت به آن مكان بنماييد كه بسيار خوب است.

راه نزديك شدن به حضرت مهدى (عج)

س135: چگونه مى توانيم به حضرت مهدى (عج) نزديك باشيم ؟

باسمه جلت اسمائه:

زيارت هر روزه امام حجت، خواندن دعاى فرج در قنوت نمازها و در غير نماز، صدقه به نيت دور شدن بلا از ايشان و هديه نمودن اعمال عبادى به صورت مستمر به محضر مباركشان، سبب نزديك شدن به ايشان و احساس كردن وجودشان در اكثر اوقات مى گردد.

والسلام على من اتبع الهدى

ص:141

ص:142

1- آشنايى با آثار حضرت آيت الله العظمى روحانى (دام ظله) 2- معرفى سايت هاى دفتر آيت الله العظمى روحانى (دام ظله)

ص:143

ص:144

آشنايى با آثارحضرت آيت الله العظمى روحانى (دام ظله)

معظم له از ابتداى زندگى علمى خويش در راستاى نشرمعارف اهل بيت(عليهم السلام) و گسترش دانش اسلام، هرگز آرام نگرفتند. زمانى بر مسند تدريس مى نشينند و به تربيت وپرورش هزاران دانشمند فاضل و فرزانه مى پردازند و زمانى ديگر دست به قلم مى شوند و به تأليف كتب ماندگار اسلامى مى پردازند.

ايشان به محض ورود به حوزه علميه قم و احساس نياز جامعه حوزوى و اسلامى، همزمان با تدريس درس خارج فقه و اصول در سنين جوانى، دست به تأليف دايرة المعارف فقه اسلامى مى زنند. كتابى ماندگار كه بزرگان و اساتيد نام آورِ خبره حوزه، مراجع بزرگ تقليد و مدرسين، سر تعظيم و تمجيد در برابرش فرومى آورند.

حضرت آيت الله العظمى بروجردى (ره) دوبار كتاب «فقه الصادق» را همراه خود به جلسه تدريس شان مى برند و به عنوان سند از آن نقل قول و به آن استناد مى كنند.

حضرت آيت الله العظمى خويى (ره) طى نامه ايى مرقوم فرمودند كه: من كتاب «فقه الصادق» را شخصاً براى آيت الله كاشف الغطاء بردم و گفتم: ببيند من چه خدمت بزرگى به عالم اسلام و فقاهت نموده ام و چنين عالم محققى را تربيت كرده ام.

ص:145

رييس دانشگاه الازهر (مهمترين و عالى ترين مركز علمى اهل تسنن) نيز طى نامه اى كتاب عظيم «فقه الصادق» رامى ستايد.

اين كتاب ساليان سال است كه يكى از رساترين، معتبرترين و مهمترين منبع تدريس فقه و اصول تشيع است. يكى از دلايل مرجعيت و اعلميت ايشان، ناشى از اين تأليفات بخصوص كتاب گرانسنگ «فقه الصادق» است.

تاليفات

1- فقه الصادق (به زبان عربى): دايرة المعارف كامل فقه تشيع. اين كتاب عظيم و بزرگ كه به عنوان يك منبع مرجع شناخته شده است در 26 جلد بارها در داخل و خارج كشور به چاپ رسيده است. چاپ جديد آن هم اكنون در 41 جلد (با ذكر منابع و مصادر) منتشر شده است.

آيت الله العظمى روحانى تاليف اين مجموعه فقهى را از سال 1370 قمرى (60 سال پيش) آغاز كرده و در سال 1398 هجرى قمرى و در اوج مبارزات بر عليه رژيم ستمشاهى و در حالى كه در تبعيد به سر مى بردند، نگارش آخرين جلد آن را به پايان رسانده اند.

يكى از امتيازات اين مجموعه فقهى آن است كه طلاب و محققين را از مراجعه به كتب فقهى جهت اطلاع از آراى ديگر فقيهان بى نياز مى كند; چه آنان كه در قرن هاى گذشته مى زيسته اند و چه آن دسته از فقيهان معاصر مانند آيت الله خوئى، ميرزاى نائينى، محقق اصفهانى و آيت الله

ص:146

حكيم كه پيش از نگارش اين مجموعه آراى فقهى خود را عرضه كرده اند و حتى فراتر از اين، آراى آن دسته از فقيهانى را گرد آورده است كه مراجعه به آثارشان چندان رواج ندارد; مانند برخى از آراى آيت الله كاظم شيرازى و آيت الله عبد الكريم حائرى.

از نكات قابل اشاره آنكه حضرت آيت الله العظمى بروجردى(ره) دو بار از كتاب فقه الصادق در منبر تدريس خود مطالبى نقل فرمودند و حضرت آيت اللَّه العظمى خويى(ره) در وصف اين كتاب طى نامه اى مرقوم فرمودند كه: «من كتاب فقه الصادق را شخصا براى آيت اللَّه كاشف الغطاء بردم و گفتم: ببينيد من چه خدمت بزرگى به عالم اسلام و فقاهت نموده ام و چنين عالم محققى را تربيت كرده ام».

مهم ترين ويژگى و نقاط تمايز موسوعه «فقه الصادق» را مى توان در موارد زير خلاصه كرد: تماميت، جامعيت، تتبع و كاوشگرى، پژوهشگرى و تحقيق، توجه به فقه پويا، جديد و به روز بودن، روانى و راحتى متن.

2- «زبدة الاصول» (به زبان عربى): دوره كامل علم اصول فقه كه به صورت بحث استدلالى ارائه گرديده است. اين كتاب در 6 جلدمى باشد.

3- «منهاج الفقاهه» (به زبان عربى): در 6 جلد مى باشد كه حاشيه اى است بر «مكاسب» شيخ انصارى (ره) كه به شيوه اى نو و ابتكارى تمامى موارد ارائه شده را بحث و بررسى كرده اند.

4- «المسائل المستحدثه» (به زبان عربى): حضرت آيت الله

ص:147

مبتكرمسائل مستحدثه و ارائه مسائل جديد با ذكر مسايل فقهى،روايى هستند. اين كتاب كه بارها وبارها در خارج و داخل كشور به چاپ رسيده است شامل ارائه مسائل جديد، نو و مورد ابتلاى جامعه با ذكر دلايل و مستندات فقهى، روايى و قرآنى مى باشد.

5- تعليق بر «منهاج الصالحين» در 3 جلد (به زبان عربى)

6- تعليق بر «عروة الوثقى» در 2 جلد (به زبان عربى)

7- تعليق بر «وسيلة النجاة» (به زبان عربى)

8- رساله در لباس مشكوك (به زبان عربى)

9- رساله در قاعده لاضرر (به زبان عربى)

10- الجبر و الاختيار (به زبان عربى)

11- رساله در قرعه (به زبان عربى)

12- مناسك الحج (به زبان عربى)

13- المسائل المنتخبه (به زبان عربى)

14- رساله در «فروع العلم الاجمالى» (به زبان عربى)

15- الاجتهاد و التقليد (به زبان عربى)

16- القواعد الثلاثه (به زبان عربى)

17- اللقاء الخاص (به زبان عربى) استفتائات

18- «شرح مناسك الحج والعمرة» (به زبان عربى)

19- «اجوبة المسائل الاعتقادية» (به زبان عربى) استفتائات

20- «السيدة الزهرا(س) بين الفضائل والظلامات» (به زبان عربى)

ص:148

21- رساله «توضيح المسائل» (به زبان فارسى و اردو)

22- جبر و اختيار (به زبان فارسى)

23- «نظام حكومت در اسلام» (به زبان فارسى و تركى واردو)

24- مناسك حج (به زبان فارسى)

25- منتخب احكام (به زبان فارسى)

26- «استفتائات قوه قضائيه و مؤسسه حقوقى وكلاى بين الملل» (به زبان فارسى)

27- احكام فقهى مسائل روز (به زبان فارسى)

28- استفتائات (پرسش و پاسخ هاى مسائل شرعى) (به زبان فارسى): كه تاكنون در 6 جلد به صورت سؤال و جواب ارائه شده است.

29- «سلسله فتاوى و استفتائات» (به زبان عربى): شامل استفتائات و پاسخ هاى مسائل شرعى مى باشد كه در 18 جلد تهيه شده و هر جلد شامل 1000 سؤال و جواب است. كه تاكنون 2 جلد (التقليد والعقائد - الطهارة) آن به چاپ رسيده است.

30- فضائل و مصائب حضرت زهرا(عليها السلام)

31 - اجوبة المسائل (فى الفكر والعقيدة والتاريخ والاخلاق)

32 - عاشورا و قيام امام حسين(عليه السلام)از نگاه آيت الله العظمى روحانى

ص:149

معرفى سايت هاى دفتر

حضرت آيت الله العظمى روحانى(مد ظله العالى)

1. سايت فارسى معظم له:

نسخه جديد سايت فارسى با ارائه اسناد و دستخطهاى منحصر به فردى كه براى اولين بار است منتشر مى شود - توسط بخش فرهنگى دفتر ايشان راه اندازى شده است. براى مشاهده سايت ايشان مى توانيد به آدرس www.rohani.ir مراجعه نماييد.

در اين سايت بر زندگى نامه علمى و مبارزات سياسى ايشان به طور جداگانه پرداخته شده و تعدادى از بيانيه ها و سخنرانى هاى معظم له در دوران مبارزات ضد رژيم ستم شاهى نيز براى اطلاع محققان و جلوگيرى از تحريف تاريخ! قرار داده شده است.

در بخش ديگرى از سايت نيز تعدادى از نامه هاى تاريخى همچون نامه هاى آيت الله العظمى خوئى(ره) به ايشان، همراه با تصاوير آنها كه حاوى نكات بسيار مهمى هست، آورده شده; از جمله اين نامه ها مى توان به تأييد مقام علمى آيت الله العظمى روحانى(دام ظلّه) توسط آيت الله العظمى خوئى(ره) آن هم در حالى كه سن ايشان تنها 14 سال

ص:150

بوده است، اشاره كرد.

لازم به ذكر است امكان خريد مجموعه آثار عربى و فارسى معظم له - كه تاكنون 73 عنوان آن منتشر شده است - نيز در بخش انتشارات سايت، فراهم گشته است.

2. پايگاه اطلاع رسانى مجموعه آثار (كتابخانه ديجيتال):

پايگاه اطلاع رسانى مجموعه آثار حضرت آيت الله العظمى روحانى(ره) (در قالب كتابخانه ديجيتال) و به آدرس www.rohanibooks.com راه اندازى شد. در اولين اقدام متن كامل مجموعه فقهى كم نظير «فقه الصادق» با امكان جستجوى قوى و پيشرفته در سايت قرار داده شده و به تدريج ساير كتب فقهى و اصولى ايشان نيز در اين سايت آورده خواهد شد. در طراحى اين پايگاه از قابليت هاى مفيد و منحصر به فرد موجود در نرم افزارها، و نيز قابليت هاى مفيد موجود در شبكه كه حتى در نرم افزارها قابل دستيابى نبوده، استفاده شده است.

3. سايت هاى دفتر استفتائات به زبانهاى عربى و فارسى:

نسخه جديد سايت هاى دفتر استفتائات حضرت آيت الله العظمى روحانى(ره) براى پاسخ گويى سريع تر و ارتباط نزديك تر با مقلدين ايشان و همچنين پاسخ گويى به سؤالات اعتقادى هموطنان راه اندازى شده است. از جمله نكات مهم لحاظ شده در سايت، بخش سؤالات مرتبط هست كه در انتهاى هر سؤال شرعى و اعتقادى قرار داده

ص:151

شده است تا مخاطب امكان دسترسى آسان ترى نسبت به سؤالات مورد نياز خود داشته باشد. لازم به ذكر است كه در حال حاضر در هر كدام از اين دو سايت بيش از 4 هزار استفتاء موجود مى باشد و به طور هفتگى بر استفتائات موجود در آن اضافه مى شود. آدرس سايت فارسى دفتر استفتائات www.istefta.net آدرس سايت عربى دفتر: www.istefta.com مى باشد.

ص:152

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109