سستی و تنبلی آفت پیشرفت

مشخصات کتاب

سرشناسه:رحیمیان، قاسم، 1344 -، گردآورنده

عنوان و نام پديدآور:سستی و تنبلی آفت پیشرفت/ نویسنده قاسم رحیمیان.

مشخصات نشر:قم: انتشارات ورع: امام همام، 1390.

مشخصات ظاهری:49 ص.

شابک:15000ریال: 978-600-5930-12-2

وضعیت فهرست نویسی:فیپا

موضوع:تنبلی

رده بندی کنگره:BF485/ر3س5 1390

رده بندی دیویی:158/1

شماره کتابشناسی ملی:2535506

ص: 1

اشاره

تقديم به ساحت مقدس 14 نور واحد به ويژه امام زمان (عج) و نائب بر حقش حضرت آيت ا... خامنه اي (مدظله العالي) و تمامي شهيدان راه حق و حقيقت كه با اهداي خون خود ما را از گمراهي و ضلالت نجات دادند و به تمامي معلمين و اساتيد و مادرم كه زحمات طاقت فرسايي را براي تربيت و تحصيل حقير تحمل كردند. اميد است اين اثر ناقابل مورد قبولشان قرار گيرد.

ص: 2

فهرست مطالب

عنوان صفحه

مقدمه. 3

تنبلي، آفت زندگي انسان. 5

تنبلي چيست؟. 7

نشانه های تنبلی.. 9

1. توجيه كردن كارهاي خود. 9

2. از دست دادن تحمل.. 9

3. بي ارزش دانستن كارها 10

شروع تنبلي.. 10

علل تنبلي و اهمال كاري.. 11

دلايل ادامه اهمال كاري و تنبلي.. 13

روانشناسي تنبلي.. 14

ابعاد تنبلي(فردي و اجتماعي) 15

ويژگي هاي فرد تنبل.. 17

1. احساس خودكم بيني.. 17

2. پايين بودن سطح تحمل (سرخوردگي) 18

3. خشم و عصبانيت... 19

راه هاي جلوگيري از تنبلي.. 20

تنبلي و ارتباط آن با هدف خلقت... 29

تنبلي و عدم شناخت خود. 30

تنبلي و ارتباط آن با بي نظمي و عدم برنامه ريزي.. 31

نداشتن عزم و اراده، عامل تنبلي.. 31

ص: 3

ضعف ايمان و تنبلي.. 32

تنبلي و ارتباط آن با پرخوري و پرخوابي.. 34

تنبلي و دنيازدگي.. 35

تنبلي، عامل فقر و بديختي.. 36

تنبلي، عامل شقاوت دنيا و آخرت... 38

تنبلي و ضايع كردن حقوق خود و ديگران. 39

تنبلي، عامل بي تحركي (ورزش نكردن) 40

تنبلي و انتظاركشيدن. 41

تنبلي و تصور سختي كار. 42

تنبلی و ارتباط آن با ژنتیک (وراثت) 43

تنبلی و ارتباط آن با تغذیه. 45

تنبلی ایرانیان بالاتر از متوسط جهانی.. 45

تالاسمی خفیف در تنبلی مؤثر است... 47

تنبلي اجتماعي.. 47

طراوت دختران 14 ساله ایرانی برابر زنان 40 ساله اروپایی.. 49

تنبلي اجتماعي محصول زندگي شهري.. 49

ویژگی اقتصاد دولتی تنبلی است... 51

تنبلي از ديدگاه قرآن و روايات اهل بيت ..... 52

راز و رمز موفقيت انسان هاي فعال و پرکار. 55

نكته هاي ناب در باره دوري از تنبلي و كسالت... 56

منابع و مآخذ. 58

ص: 4

مقدمه

تنبلي و كسالت و خمودگي، از مشكلات مهم اخلاقي و روحي و رواني جامعه بشري است كه خود منشأ بسياري از گرفتاري هاست. البته نمی توان به طور قاطع اين معضل را بيماري دانست، بلكه نوعي عادت و خصلت بد اخلاقي است كه زمينه ساز بيماري هاي روحي و رواني گردد. در حقيقت همه ما انسان ها با اين مشكل با توجه به درجات شدّت و ضعف دست و پنجه نرم كرده و با آن روبه روئيم. از اين رو اگر از خواب غفلت بيدار نشده و با آن مبارزه نكنيم، تمام امور زندگي مان را فرا مي گيرد و ما را دچار خسراني جبران ناپذير مي كند.

بنابراين زندگي در دنياي امروز و پيشرفت در همه زمينه ها(دنيوي و اخروي)، جز در سايه همّت و تلاش عالي مقدور نيست. بي شك با تنبلي و كسالت و كار امروز را به فردا افكندن - كه يكي از شگردهاي شيطان است- نه تنها انسان از مقصد اصلي خلقت كه همان بندگي است، باز مي ماند، بلكه در امور دنيوي نيز متضّرر مي گردد. امروزه با توجه به زندگي صنعتی، انسان ها به ويژه نوجوانان و جوانان كمتر از عزم و اراده خدادادي خود استفاده كرده و به نوعي دچار تنبلي شده اند كه اين خود، مصيبت بزرگي است كه آدمي را به خودفراموشي و نهايتاً خدافراموشي مي كشاند. به همين دليل قرآن و اهل بيتو بزرگان دين به شدت ما را از اين امر برحذر داشته و در مقابل ما را به فعاليت و تلاش دعوت نموده اند تا با به كار بستن دستورهاي حيات بخش اسلام به زندگي سعادتمند دو عالم دست يابيم؛ امري كه جز با همت عالي به دست نمي آيد. نگارنده با كوله باري از تجربه كار فرهنگي در ارتباط مستقيم با جوانان به اين نتيجه رسيده است كه يكي از عوامل اصلي شكوفا نشدن استعدادهاي ناب جوانان ايراني معضل تنبلي و سستي است كه ريشه تمام بدبختي هاست.

از اين رو برآن شدم تا با تحقيقي نسبتاً جامع و مفيد و هرچند اندك، در بيداري جوانان اين مرز و بوم نقشي ناچيز داشته باشم. اميد آن دارم اين اثر ناقابل مورد رضاي حضرت حق و ائمه معصومين قرار بگيرد.

ص: 5

در پايان از راهنمايي هاي دلسوزانه حجت الاسلام دكتر موحدي، حاج آقاي دهشيري، زنده یاد حاج آقاي روح بخش و آقاي دكتر دولتي صميمانه سپاسگزارم و از خوانندگان عزيز نيز انتظار دارم با پيشنهادها و انتقادات سازنده خود ما را در هر چه بهترشدن اين اثر ياري نمايند.

و عليه التكلان و اليه المنيب

شعبان المعظم 1432

كاشان

ارتباط با نویسنده: rahimian4911@gmail.com

ص: 6

ز نيرو بود مرد را راستي

ز سستي كژي آيد و كاستي

«فردوسي»

تنبلي، آفت زندگي انسان

بعضي از منش هاي انساني نه تنها به فرد ضرر مي رساند، بلكه جامعه را نيز با خسارت هاي جبران ناپذيري مواجه مي سازد. از جمله اين خصلت ها مي توان به صفت زشت تنبلي اشاره كرد كه در آيات و روايات اسلامي از آن به عنوان رذيلت و عادت زشت اخلاقي و ناهنجاري رفتاري ياد شده است؛ زيرا اسلام بنياد انسان را بر پايه كار و تلاش قرار داده و به همين دليل هرگونه كوتاهي و كسالت و تنبلي را حركت در مسير ضدكمال مي شمارد. ازاين رو با عناوين و اشكال گوناگون، آدمي را از آن باز مي دارد.

قرآن در بيان فلسفه وجودي انسان و خلقت او به اين نكته نظر دارد كه انسان موجودي است كه همه صفات و اسماي كمال الهي را در خود داراست، از اين رو مي تواند در زندگي كوتاه مدت خويش با كار و تلاش و دوري از تنبلي، در جايگاه كمال به عنوان جانشين و خليفه خدا قرار گيرد. از همين روي، درآيات قرآن از تلاش و كوشش انسان به «كدح»(1) (رنج و سختي) ياد شده تا بيانگر اين نكته باشد كه انسان تنها از اين طريق به كمال رسد و از نواقص وجودي رهايي يابد.

اينكه در آيه فوق از تلاش و كَدحِ انسان تا زمان لقاي الهي سخن به ميان آمده، به اين معناست كه انسان تنها زماني مي تواند به لقاءالله برسد كه أسماي سرشته در ذات خويش را به صورت تلاش و كوشش فعليت بخشد و اين گونه مفهوم تقرّب الي الله را معنا و تحقق وجودي مي دهد.

همچنین در آیه مذکور، همه انسان ها مخاطب اند، بي آنكه ميان زن و مرد يا كافر و مؤمن تفاوت گذاشته شود. اين تلاش و كوشش براي همه انسان ها امري طبيعي تلقي شده؛ چرا كه آنها به حكم دايره وجودي «انّا لله و انّا اليه راجعون»، از سوي خداوند آمده و به سوي او باز مي گردند. بي ترديد تنها تفاوت در اين باره،

ص: 7


1- . يا ايّهاالانسان انّكَ كادحٌ الي ربّكَ کدحاً فملاقيه(انشقاق/6)

چگونگي بازگشت و لقاي الهي است؛ به اين معنا كه مؤمنان به سوي رضوان الهي رهسپار مي گردند و از جنّت صفات و ذات خداوند بهره مند مي شوند؛ اما كافران به سوي دوزخ و أسماي جلاله الهي مي روند.

از دیدگاه قرآن يكي از مأموريت ها و مسئوليت هاي انسان آبادسازي زمين دانسته شده است.(1) اين بدين معناست كه انسان برخلاف ديگر موجودات نه تنها بايد با تلاش و فعاليت خود را به كمال برساند، بلكه وظيفه دارد موجودات ديگر را نيز به كمال شايسته و بايسته خودشان رهنمون شود. براين اساس هرگونه مخالفت با مسئوليت و يا كوتاهي در حركت طبيعي به سوي كمال و تقرب الهي، امري ناپسند بوده و حركت ضدكمالي به شمار مي رود. بنابراين بايد با تلاش و فعالیت دائمي و دوري از هرگونه كاهلي و تن پروري، خود و ديگران را در مسير كمال قرار داده تا به سرچشمه لايزال الهي دست يابيم.

تنبلي چيست؟

اينكه تنبلي به چه رفتاري اطلاق مي شود، شايد براي همگان امري روشن باشد، اما براي اينكه با ابعاد اين مساله به خوبي آشنا شويم و راهكارهاي درستي براي تغيير حالت و يا صفت ارائه كنيم، ناچاريم در آغاز به چيستي و مفهوم آن نگاهي گذرا بيفكنيم. در فرهنگ فارسي تنبلي به معناي تن پروري، بيكارگي، كاهلي، اهمال و سستي است.(2) در فرهنگ قرآن واژگاني چون كسالي(3) و قاعد(4) در اين معنا به كار رفته است. شايد هر یک از ما بارها تصميم جدي براي انجام كاري گرفته ايم، ولي آن را نيمه كاره رها كرده و با خود گفته ايم كه «من بي اراده و تنبل هستم». در حقیقت، تنبلي را نوعي سستي و تكاسل و عدم اهتمام به كار تعريف كرده ايم. اينكه كاري را اساساًً شروع نمي كنيم، يا آن را به وقت ديگري وامي نهيم و يا در نيمه راه آن را رها كرده و به كار ديگري مي پردازيم، همه اينها نشانه هايي از وجود تنبلي است. در اين حالت، هرکس به دنبال توجيه تنبلي خود برآمده و با خود و يا در برابر اعتراض ديگران عبارت هايي از اين دست را همواره

ص: 8


1- . ...هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَكُمْ فِيها...(هود/61).
2- . فرهنگ جامع فارسی، مشیری، ج1، ص1147.
3- . ...وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا كُسالى...(نساء/142).
4- . لا يَسْتَوِي الْقاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُولِي الضَّرَرِ وَ الْمُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ...(همان/95).

تكرار مي كند: «اين امر ناخوشايند است؛ زير فشار بهتر كار مي كنم؛ خيلي زود است؛ امروز كه خيلي دير شده است؛ ديرتر هم انجام بدهم اتفاقي نمي افتد؛ ممكن است خجالت بكشم؛ شايد مؤثر واقع نشود؛ وقت بيشتري مي خواهد؛ تا شروع مي كنم، مزاحمي از راه مي رسد». در واقع همه اينها شعارهايي است كه اغلب ما در توجيه تنبلي و دفع الوقت به كار مي بريم و به جاي اقدام عملي و عملگرايي، به ذهن گرايي متوسل مي شويم و بدين سان خود را مي فريبيم. تعبير قرآن از تنبلي به قعود و نشستن، از آن روست كه شخص در چنين حالتي از تلاش دست برمي دارد و دور شدن از كار را بر عمل ترجيح مي دهد. بر همين اساس، خداوند در قرآن كريم واژه مجاهد را در برابر قاعدين به كار مي برد تا نشان دهد كه تنبل و قاعد در حقيقت از مجاهدت دست مي شويد و از عمل مي گريزد. او در مقام توجيه و فريب خود برمي آيد و گاه از گرماي تابستان يا سرماي زمستان و يا از نبود امكانات مي نالد، چنانكه آيات قرآني در توجيه برخي از تنبلي هاي اهل قاعدين به آن اشاره دارد.(1)

عواملي مانند عدم تمايل به قبول زحمت و يا نارحتي، ترس از شكست، ترس از موفقيت، كمبود عزت نفس، ملالت، خجالت، موانع شناختي همچون اطلاعات ناكافي، مشخص نبودن اولويت ها، ترديد، ناتواني در درك اقدام به جا و به موقع، شرايط محيطي مانند سردرگمي، سروصدا و فشار كاري بيش از اندازه و همچنين موانع جسماني همچون خستگي و استرس و اضطراب، بي ترديد در بروز تنبلي مؤثر است.

نشانه های تنبلی

1. توجيه كردن كارهاي خود

تنبل ها و افراد منفعل همواره برای انجام ندادن کارهای خود چنین توجیه می کنند: حال و حوصله ندارم؛ صبر می کنم تا حال و حوصله پیدا کنم؛ هیچ چیز برایم جالب نیست و... در این جا یک سؤالي مطرح است: انگیزه و اقدام، کدام بر یکدیگر مقدم اند؟

ص: 9


1- .همان

اگر پاسخ شما انگیزه است، بدانید که جواب تنبل ها را داده اید. بسياري با نظر شما موافق اند، ولی با این حال، اين پاسخ درست نیست. آنها که موفق اند، به خوبي می دانند که اقدام، بر انگیزه مقدم است. مهم نیست که این کار را دوست دارید، یا ندارید؛ هم اكنون دست به کار شوید، وقتی شروع کردید، برداشتن قدم های بعدی ساده تر می شود. و به انجام آن راغب می شوید.

2. از دست دادن تحمّل

تنبل ها بیشتر در برخورد با مانع های پیش روی، رفته رفته تحمل شان را از دست می دهند و آثار ناکامی در چهره شان پدیدار می گردد، اما پرکارها می دانند که زندگی پر از سختی است و در راه رسیدن به هدف، ممکن است سنگلاخ ها و شکست های متعددی در انتظارشان باشد. در نتیجه آنها هنگام برخورد با موانع به سادگي آن ها را می پذیرند.

جوانی را در نظر آورید که به درس فیزیک بی علاقه است. او گاه کتاب فیزیک را باز می کند، ناراحت و عصبی می شود؛ زیرا بسیاری از مطلب ها را نمی فهمد. در نتیجه، کتاب را تا شب امتحان کنار می گذارد. او گمان می کند كه دروس حتماً باید ساده باشند تا بتواند آنها را بخواند و بفهمد؛ اما باید به خود جرئت بخشید و به موفقیت خود اعتقاد داشت. شاید در ابتدا، پیشرفت بسیار کند و آهسته باشد، ولي باید خواندن را شروع کرد تا انگیزة لازم برای مطالعه بیش تر شود.

3. بي ارزش دانستن كارها

بی ارزش دانستن هرکاری، یکی از نشانه های تنبلی و مسامحه کاری است. اشخاص موفق اغلب به خاطر کاری که می کنند، به خود امتیاز می دهند و احساس هیجان دارند.

شروع تنبلي

روانشناسان معتقدند تنبلي وقتي به وجود مي آيد كه امكان برنامه ريزي براي آينده وجود داشته باشد. بي ترديد آنچه موجب مي شود به انجام كار ادامه دهيم، آينده نگري است. انسان هاي آينده نگر غالباً با انگيزه

ص: 10

زيادي كار مي كنند. ما گاه براي رسيدن به اهداف بلندمان مجبور مي شويم از لذت هاي ساده روزانه مان بگذريم. در آن هنگام احساس مي كنيم مورد ظلم واقع شده ايم؛ چرا كه ذهن ما به انگيزه هاي آني پاسخ مي دهد. خوابيدن، كارنكردن، نشستن و تماشاي برنامه هاي تلويزيوني براي ما خوشايندتر از كارهايي است كه قرار است چند ماه ديگر يا چند سال ديگر نتيجه اش را ببينم. تنبلي آسيب نيست، بلكه حس عدم تمايل به مصرف انرژي است. اما؛ در دوره اي كه در آن زندگي مي كنيم، مي بايد كارآيي مان بالا باشد تا از قافله كار و تلاش و پيشرفت عقب نمانيم.(1)

كساني كه در زندگي برنامه مشخصي دارند، از تنبلي كردن و به تعويق انداختن كارهايشان مي پرهيزند؛ زيرا اگر تنبلي كند و از برنامه تعيين شده خود عقب بماند، جبران آن بسيار سخت است. متأسفانه امروز بيشتر بخش هاي جامعه دچار بي نظمي و بي برنامگي است؛ تا جايي كه حتي برخي از مديران در سطح كلان كشور با اين مشكل روبه رويند، بي آنكه خود خبر داشته باشند. بنابراين همگي بايد با تلاش و برنامه ريزي دقيق در جهت ترقّي و آباداني هرچه بيشتر كشور عزيزمان گام برداريم.

علل تنبلي و اهمال كاري

آيا شما اهل اهمال و دفع الوقت هستيد؟ اين احتمال هست كه شما بخواهيد با اضطرابات حاصل از زندگي اهمال كارانه سركنيد. ممكن است بيشتر كارها را در حالي كه به انجامشان مايليد، به تعويق اندازيد و به دلايلي به طفره رفتن و تعلل ادامه دهيد. اين مسامحه كاري از موارد بسيار خسته كننده زندگي است. اگر شما به سختي گرفتار اين حالت باشيد، كمتر مي شود كه نگوييد «مي دانم بايد آن كار را سامان دهم اما باشد براي بعد». گناه اين نقطه ضعف را به سادگي نمي توان متوجه عوامل بيروني دانست. تعلل ورزيدن و ناراحتي هاي حاصل از آن تماماً به خود شما بستگی دارد. حال به چند نمونه از تنبلي هاي متداول اشاره مي كنيم كه در آنها انتخاب «تعلّل ورزي» بسيار سهل تر از انتخاب «عمل» است:

1. ادامه دادن به شغلي كه امكاني براي رشد و پيشرفت ندارد.

ص: 11


1- . قهرمانی، مقاله تنبلی آفت زندگی.

2. اصرار بر حفظ روابطي كه نابسامان شده است. مثلاً متأهل يا مجردماندن فقط به اميد اين كه اوضاع بهتر خواهد شد.

3. امتناع از كوشش در حل مشكلاتي كه در روابط مختلف پيش مي آيد؛ از قبيل: مشكلات جنسي، خجالت و يا ترس. در اين حال به جاي اقدامي سازنده، فقط منتظر مي مانيد تا اوضاع خود به خود بهبود يابد.

4. بي توجهي به اعتيادهايي از قبيل الكليسم و مصرف مواد مخدر، قرص هاي آرامبخش يا سيگار؛ به خود مي گوييد: «هر وقت آمادگي داشتم، ترك مي كنم» در حالي كه مي دانيد به تعويض انداختن اين كار به سبب ترديدي است كه نسبت به توانايي خود داريد.

5. به تأخيرانداختن كارهاي دشوار و يا كم اهميت نظير نظافت منزل.

6. طفره رفتن از مواجهه با ديگران، كه اين خود موجب مي شود كم كم به اين نتيجه برسيد كه اساساً چنين برخوردي لازم نيست؛ در حالي كه ممكن است اين مواجهه روابط شما يا كيفيت خدمات را بهبود بخشد.

7. تصميم گرفتن براي شروع رژيم غذايي مناسب از فرد يا هفته بعد. البته چون تأخير در اين كار از رژيم گرفتن آسان تر است، مي گوييد: «فردا رژيم مي گيرم»؛ فردايي كه هيچ گاه نخواهد آمد.

8. به تعويق انداختن كارها به بهانه خواب يا خستگي.

دلايل ادامه اهمال كاري و تنبلي

ريشه تنبلي را مي توان در خودفريبي و فرار از قبول مسئوليت دانست. در اينجا مهم ترين بازده هاي مسامحه كاري را ذكر مي كنيم:

1. تعويق هر امر به شما امكان مي دهد تا از فعاليت هاي ناخوشايند فرار كنيد.

2. از راه خودفريبي مي توانيد احساس آرامش كنيد.

3. تا زماني كه به تعلل ورزي خويش ادامه مي دهيد، مي توانيد پيوسته همان گونه كه هستيد، باقي بمانيد.

ص: 12

4. با احساس ملال و خستگی، كسي يا چيزي را موجب اندوه خود مي دانيد و سرزنش مي كنيد تا خود را بي تقصير جلوه دهيد.

5. با انتظار بهترشدن اوضاع مي توانيد بنشينيد و دنيا را به خاطر اندوه خود سرزنش كنيد، اما اوضاع هيچگاه به نفع شما تغيير نمي كند. اين يك شيوه مرسوم براي اجتناب از كاركردن است.

6. با دوري گزيدن از فعاليت هايي كه مخاطره آميز است، براي هميشه از احتمال شكست دوري مي كنيد.

7. آرزو مي كنيد كه خواسته هايتان خود به خود برآورده شود.

8. ابراز همدردي ديگران و دلسوزي شخص خودتان را جلب مي كنيد تا به خاطر احساس اضطراب شما كه ناشي از انجام ندادن كارهايي است كه نتواسته ايد بكنيد، همواره دلسوزتان باشند.

9. با اجتناب از كار مي توانيد از موفقيت فرار كنيد. در نتيجه از احساس شايستگي و پذيرش مسئوليت هايي كه موفقيت به همراه دارد نيز دوري خواهيد كرد.(1)

روانشناسي تنبلي

خواجه عبداله انصاري مي گويد: « شما هماني مي شويد كه به آن فكر مي كنيد». از نظر روانشناسي، اهمال كاري يا تنبلي، يعني كاري كه تصميم گرفته ايم انجام دهيم، به آينده محول كنيم. به طور كلي دفع الوقت بودن و به تعويق انداختن كار رفتاري ناپسند است كه پيامدهاي ناخوشايندي دارد. هرگز نمي توان از تأخير در انجام كارها به تصور بهتر ارائه كردن آنها دفاع كرد و گفت كه مي خواهم آن را بهتر از اين انجام بدهم. اهمال كاري به هر شكلي كه باشد، رفتاري نكوهيده است كه به تدريج در وجود انسان به صورت عادت در مي آيد، از اين رو بايد با آن مبارزه كرد؛ چرا كه پيامدهاي تأخير در انجام كار و تنبلي كردن براي خود شخص رنج آور است و احساسي كه از اين تاخير در او ايجاد مي شود، موجب شرمساري و بيزاري از خويشتن نيز مي گردد. از نظر آماري، اين عادت نزد بيشتر مردم شايع است و بسيار نادرند كساني كه دچار اين بيماري نباشد. عادت به تعويق انداختن كار در انسان نظير بسياري از عادت هاي ديگر همچون

ص: 13


1- . صادق پور، محمد، سایت تابناک.

پرخوري، سيگاركشيدن و پرخوابي جنبه فراگير دارد و مردم با اينكه از زيان آنها آگاه اند، بدان بي اعتنايند. ما انسان ها عادت داريم براي خطاهاي خود از جمله تأخير در كارها، به عذر و بهانه و منطقي جلوه دادن آن، روي آوريم. بدين ترتيب، اين خطاها تقويت شده و عواقبش را از ياد مي بريم. از همين رو بايد مَثل معروفِ «كار امروز را به فرد نينداز» عملياتي شود تا هم در برنامه هاي زندگي خللي وارد نگردد و هم از انجام كار به موقع احساس لذت كنيم و با علاقه فعاليت هاي زندگي را ادامه دهيم و اين سخن بيهقي بايد همواره آويزه گوشمان باشد: «كار امروز را به فردا انداختن، از كاهلي تن است».(1)

ابعاد تنبلي (فردي و اجتماعي)

تنبلي فردي حالتي است كه فردي ميان دو انتخاب مخيّر مي شود: يكي لذت آني و ديگري نفع شخصي در آينده كه براي كسب آن بايد از اين لذت گذشت. درس در ایام نوجواتی و جوانی برای فراگیری علم و دانش، قبولي در كنكور و كسب تخصص، نمونه هايي از نفع هايي است كه براي آن بايد از رفيق بازي و گفت و شنودهاي دوستانه، خواب شبانه، تفريحات، تماشاي تلويزيون و مانند آن صرف نظر كرد. بنابراين لازم است با گذشتن از لذت هاي آني و موقتي و تحمل سختي ها و تلاش شبانه روزي، از اين نوع تنبلي رهايي يافت و با عزمي راسخ به كمال رسيد.

تنبلي اجتماعي نيز گاهي محصول تنبلي افراد جامعه و برآيند تنبلي آنهاست؛ يعني وقتي بسياري از افراد بي عمل و لذت طلب هستند، در سطح جامعه نيز اين فرآيند مشاهده مي شود. پایین بودن سطح بهره ورى ادارى، عدم اقبال به کار طولانی مدت و سخت و... و همچنین پدیده نوظهورى به نام بین التعطیلین، از این نمونه است. بین التعطیلین وقتى است که تمام افراد جامعه تمایل به تنبلى دارند و نظام ادارى هم از آن تبعیت مى کند، یا تعطیلى روزنامه ها و ادارات(به صورت غیررسمى)، در پانزده روز اول فروردین و در بین التعطیلین.(2)

ص: 14


1- . سایت تاپ ایران، مقاله علل تنبلی.
2- . جوادی یگانه؛ فولادیان، تنبلی اجتماعی، ص3.

اما بُعدِ ديگر تنبلي اجتماعي، حالتي است كه "ريمون بودون" در كتاب منطق اجتماعي، آن را حاصل نظام هاي وابستگي متقابل مي داند؛ بدين معنا كه افراد در سطح فردي رفتار نسبتاَ مطلوبي دارند، اما اين رفتار در سطح جمعي نتيجه مطلوبي ندارد و دليل آن هم ناهماهنگي در سطح نهادهاي اجتماعي است. مثلاً وقتي تلويزيون برنامه هاي جذاب و آگهي هاي طولاني مدت خوش ساخت پخش مي كند، هدف آن كسب درآمدو جذب مخاطب است، ولي در عوض مخاطب خردسال و نوجوان به جاي انجام تكاليف به سمت تلويزيون جذب مي شود كه محصول آن عدم موفقیت نظام آموزشي است. همچنين زيادبودن تعطيلات در كشورمان يكي از بهترين مثال هاي تنبلي اجتماعي است. البته تعطيلات در ايران پديده اي است كه دلايل عمدتاً مذهبي دارد، اما حاصل آن وقفه هاي زيان آور در فرايند كار و تلاش و پيشرفت و پايين آمدن بهره وري و عادت كردن به كار نامنظم است.(1)

بنابراين هر يك از انسان ها بايد به اين باور فردي برسند كه هر عمل و فعاليتي علاوه بر تأثير فردي(منفي يا مثبت)، در جامعه نيز اثر خواهد گذاشت. از اين رو هر فردي بايد به گونه اي عمل كند كه ابتدا براي خود و خانواده اش و سپس براي افراد جامعه و بلكه براي تمامي انسان ها مفيد واقع شود و حتي بتواند دنيا را تغيير دهد؛ امري كه تنها با تلاش و همت بلند دست يافتني است. ما اگر خواهان داشتن جامعه اي پويا و با نشاط و مولّد در همه زمينه ها هستيم و به فتح تمامي قله هاي علم و دانش و كمال مي انديشيم، بايد از هر نوع تنبلي(فردي و اجتماعي) و سستي كردن و كم كاري دوري كنيم و با اعتماد به نفس بالا و اراده اي قوي و همّتي متعالي و با تعهد و مسئوليت پذيري و تلاش خستگي ناپذير حركت كنيم.

ويژگي هاي فرد تنبل

اشاره

اين دسته از افراد از به تأخيرافتادن كارهايشان ناراحت و پشيمان هستند و همچنين احساس پوچي و بي ارزشي مي كنند. در بيشتر تحقیقات آمده است كه افراد يادشده از نداشتن اعتماد به نفس و اراده اي محكم

ص: 15


1- . همان، ص4.

شكايت دارند. وجود نشانه هايي چون افسردگي، خستگي، سردردهاي شديد، بي خوابي، فشار خون و زخم معده، گواه بر آن است كه او مي خواهد خود را از رنج و عذاب تنبلي نجات دهد.

اين افراد در كارهايشان احساس مسئوليت نمي كنند و در زندگي به تدريج دوستانشان را از دست داده، گوشه گير مي شوند. همين احساس مسئوليت نكردن باعث مي شود كه افراد تنبل به نصايح دوستان، استادان،معلمان و دلسوزان خود اعتنا نكنند و در نتيجه آنها را يكي پس از ديگري از دست بدهند و به طور كلي به تأخيرانداختن كارها از سه بيماري رواني سرچشمه مي گيرد كه به آنها مي پردازيم:

1. احساس خودكم بيني

به طور نسبي هر فرد در مواقعي احساس خودكم بيني مي كند؛ يعني شخصيت خود را در جايگاهي پايين تر از آنچه هست، مي بيند. او از اين نظر دچار ناراحتي مي شود و يا اينكه اعتماد به نفس خود را از دست داده، احساس بي ارزشي مي كند؛ زيرا شخص تنبل ارزش و مقام انساني خود را نشناخته، در مرحله عمل كوتاهي مي كند و به همين دليل دچار اين بيماري روحي و رواني مي گردد.

2. پايين بودن سطح تحمل(سرخوردگي)

يكي از علل سرخوردگي يا پايين بودن سطح تحمل، افراط در توجه به خويش است. مثلاً افراط در خوردن، خوابيدن، تفريح و خوشي و زياده روي در مصرف مواد مخدر به تنهايي موجب سرخوردگي نمي شود، بلكه به تدريج زمينه را براي آن فراهم مي كند. اين ويژگي ها به طور نسبي در رفتار هر فرد ديده مي شود.

از كاركردن نهراسيد و تنها به خوب انجام دادن آن توجه نكنيد؛ زيرا قضاوت درباره كار انجام نشده، بي حاصل است. اگر شما به ايده آل بودن مي انديشيد و بخواهيد هر كاري را به بهترين شكل آن انجام دهيد، ولي نمي توانيد، اين طبعاً موجب ناراحتي شما مي شود. اين نارضايتي عاملي است كه شما را از فعاليت هاي بعدي باز مي دارد؛ به گونه اي كه ديگر حاضر نخواهيد بود آن كار را انجام دهيد. اين وضع ابتدا به صورت بهانه جوئي و سرانجام به شكل عادت بروز خواهد كرد. هر كار خوب، ظاهراً بدون ايراد و خالي از نقص

ص: 16

نخواهد بود. بنابراين سخت گير نباشيد و به خود اعتماد داشته باشيد؛ زيرا يكي از دلايل بي علاقگي، عدم اعتماد به نفس است. از اين رو، خود را باور كنيد كه اين، سرآغاز خودشناسي است.پرتوقّعي در حقيقت عامل مستقيم سرخوردگي است. مثلاً شما دوست داريد در آزمون زبان انگليسي نمره 20 بگيريد، در غير اين صورت ترجيح مي دهيد به تحصيل ادامه ندهيد. اين همان پرتوقّعي است كه آدمي را به سوي تنبلي سوق مي دهد، چرا كه مي ترسيد توقّع شما در حد انتظارتان نباشد. به همين دليل به حد لازم نمي كوشيد و در نتيجه به كار بي علاقه مي شويد.

هرگاه در كاري به نتيجه بالاتر از ميزان استعداد و توانايي خود بنيديشيد، بايد بدانيد به جاي اينكه به ادامه آن كار تشويق شويد، به انزجار از آن كشيده خواهيد شد، زيرا توانايي و استعداد شما بيش از حد كارايي تان نيست و نمي توانيد بدون آنكه از نتيجه كار واهمه داشته باشيد، به فعاليت هاي خود بپردازيد. تنها اشتغال به كار و فعاليت و دوري كردن از تنبلي است كه شما را از انديشه هاي مزاحم مي رهاند. به تدريج در مي يابيد كه بسوي قله هاي موفقيت گام بر مي داريد و در كارتان نيز احساس رضايت مي كنيد.

همچنين شما در هر كاري بايد از قبل، خود را براي روبه روشدن با برخي مشكلات آماده كنيد. از اين رو نبايد به خود بگوييد: «به دليل مشكلاتي كه در اين كار وجود دارد، آن را دوست ندارم». بنابراين در برخورد با سختي ها بايد شكيبا بود و به خود تلقين نمود كه مي توان آن را به شكلي دلخواه انجام داد. اين فكر، انرژي و نيرويي مثبت به شما مي دهد تا در جهت مقصود پيش برويد.

3. خشم و عصبانيت

بسياري از تنبلي ها نتيجه خشم و پرتوقعي است؛ مانند شاگردي كه از ترس مردودشدن، انجام تكاليف درسي خود را به تأخير مي اندازد و از آن نظر كه نمي تواند آن را به خوبي انجام دهد، از روي خشم بهانه تراشي مي كند. مثلاً او هم اتاقي خود را مقصر مي داند و يا معلم و استادش را كه تكليف دشواري براي او تعيين كرده و يا حتي والدينش را گنه كار مي شمرد كه او را به مدرسه فرستاده اند. بدين ترتيب، او نسبت به

ص: 17

معلمان و والدين خود احساس دشمني مي كند و به جاي اينكه از دست خود عصباني باشد، همه تقصيرها را به گردن ديگران مي اندازد.انسان پرتلاش اگر هم در كاري دچار مشكل شود و يا شكست بخورد، هيچ گاه نااميد و عصباني نمي گردد و ديگران را نيز مقصر نمي داند. او از آن رو كه خود را مسئول تمام كارهايش مي داند، دوباره با اراده اي قوي و همتي عالي به تلاش خود ادامه مي دهد تا به هدفش برسد. بر پايه بررسي آماري كه در اين خصوص به عمل آمده، علت عمده تنبلي در افراد، پرتوقعي و پايين بودن سطح تحمل آنهاست كه به خصومت و تنفر از اشخاص مي انجامد.

از سوي ديگر، دلایل عصبانيت، كم ظرفيتي و احساساتي بودن جامعه جوان ماست و همين عامل تنبلي است كه افراد مي خواهند با شتاب و بدون هيچ برنامه قبلي كارهاي عقب افتاده خود را به سامان رسانند كه اين خود بر روي اعصاب و روان انسان تأثير منفي بسيار دارد.

راه هاي جلوگيري از تنبلي

1- به خود پاداش دهيد:

بزرگ ترين عامل انگيزه بخش در جهان، شور و هيجان و رضايت از كاري است كه انجام مي دهيد. اگر احساس كنيد پاداش تلاش خود را مي گيريد، براي كار بيشتر انگيزه مي يابيد، ولي اگر كاري كه مي كنيد چندان سودمند نباشد، زندگي تان كسل كننده و بي نشاط مي شود و به تدريج از فعاليت هاي خود دست مي كشيد و در آخر نيز دچار سرخوردگي و شكست روحي مي شويد.

افراد موفّق به خاطر كاري كه مي كنند، به خود امتياز و پاداش مي دهند و به همين دليل شور و هيجان و نشاط دارند؛ درست برخلاف كساني كه در زندگي به دلايل مختلف از جمله تنبلي دچار شكست و حقارت شده و خود را فراموش كرده اند، بي آنكه از زندگي خود لذت برند. بنابراين مي توان با امتيازدادن و تشويق خود گامي مؤثّر در جهت جلوگيري از اين عادت زشت اخلاقي برداشت.

ص: 18

2- قاطعيت نشان دهيد:بسياري به دليل نداشتن قاطعيت(شجاعت در نه گفتن) و يا به سبب تعارف داشتن و يا كم رويي، به انجام كارهايي كه قلباً به آن علاقه اي ندارند، تن مي دهند و بدين ترتيب خود را به رنج مي افكنند. گاه حس نوع دوستي، كمك به ديگران، وقتي از حد گذشت ما را از مديريت و قاطع بودن در امور ديگر زندگي باز مي دارد. در واقع لزومي ندارد كه آدمي همه را از خود راضي نگاه دارد و به تمام خواسته هاي ديگران پاسخ مثبت دهد. بي شك كمتر انساني را مي توان يافت كه همه از او احساس رضايت كنند. بنابراين مي توان با برنامه ريزي و قاطعيت و صداقت، از مسامحه كاري دست برداشت و در مسير درست زندگي قرار گرفت.

3- از كلمه «بايد» استفاده نكنيد:

عبارت هاي «بايد دار» معمولاً مؤثر نيستند؛ زيرا احساس گناه و ندامت ايجاد مي كنند و در نتيجه شرايطي فراهم مي شود كه فرد از انجام كار خودداري ورزد. در همان لحظه اي كه به خود مي گوييد «بايد اين كار را انجام دهم» احتمالاً اين انديشه را در سر داريد. اما «حالا به انجام آن مجبور نيستم و دير نمي شود و سر فرصت كافي آن را انجام مي دهم و تا فرصتي ديگر صبر مي كنم» و گاه هرچه بيشتر به خود بگوييد كه بايد كاري صورت دهيد، به همان اندازه انجامش دشوار مي شود.

4- مثبت انديش باشيد:

وقتي به كاري كه از انجامش طفره رفته ايد، مي انديشيد، احتمالاً ناراحت مي شويد و ترجيح مي دهيد كار ديگري انجام دهيد؛ زيرا به خود پيام هاي منفي مي دهيد و بر اثر آن خود را گنه كار و شكست خورده مي دانيد. اين امر شما را به سوي تنبلي و بي تحركي سوق مي دهد. از اين رو مي توانيد برخورد صحيح با افكار منفي را بياموزيد تا تحت تأثير آن قرار نگيريد. بهترين راه براي مبارزه با افكار منفي اين است كه آنها را يادداشت كنيد تا نقاط ضعف خود را بشناسيد، اما مشروط بر اينكه بعد از شناخت اين افكار وارد عمل شويد و فعاليت خود را دوباره از سر گيريد.

ص: 19

هنگامي كه شما از كاري اجتناب مي كنيد، هميشه درباره چيزي خود را فريب مي دهيد. اين خودفريبي جز هجوم افكار منفي نتيجه اي ندارد و در آخر نيز به تنبلي مي انجامد. همچنين ذهن انسان هنگامي دچار افكار منفي مي شود كه فرد فعاليتي نداشته باشد. به بياني ديگر، انجام فعاليت هايي چون ورزش، مطالعه و مسافرت عامل بسيار مهمي در توليد افكار مثبت است. براي مثال، اگر قرار است چند نامه به دوستان خود بنويسيد، در اين حالت ممكن است به خود بگوييد: «آه، اين همه نامه را بايد بنويسيم؛ اصلاً حوصله اش را ندارم؛ بهتر است اين كار را به وقتي ديگر موكول نمايم؛ كار خسته كننده اي است و ....» تمام اين جملات، پيام هايي منفي است كه شخص به خود القا مي كند. شخص براي مبارزه با منفي نگري در امور زندگي بايد اين فكرها را يادداشت كند تا بتواند طرز فكر و احساسات خود را تغيير دهد. پس از نوشتن فكرهاي منفي، مي تواند با فكرهاي مثبت، انديشه هاي خود را اصلاح كند. مثلاً به جاي اينكه بگويد: «بايد اين همه نامه را بنويسيم» مي تواند بگويد: «مجبور نيستم همه را امشب بنويسيم، اما اگر دست كم يكي از آن ها را بنويسم، احساس بهتري پيدا مي كنم». شايان ذكر است كه فرد بايد به خود القا كند كه «براي شروع، نيازي به روحيه خوب نيست؛ وقتي شروع كنم، احتمالاً حال و حوصله پيدا خواهم كرد.»

5- وقت مشخصي را تعيين كنيد:

يكي ديگر از عوامل اصلي تنبلي، بي نظمي و بي برنامگي در انجام امور است. به طوري كه هر كسي مي خواهد كاري را كه بايد قبلاً در زمان مشخصي انجام مي داد ولي آن را با كوتاهي كردن و سستي به عقب انداخته در كوتاه ترين زمان و به بهترين شكل انجام دهد كه اين مهم ممكن نيست؛ چرا كه ما را از انجام كارهاي جديد و روزانه مان عقب خواهد انداخت، مگر اينكه با برنامه ريزي دقيق و منسجم آن را جبران كنيم. مثلاً جمعه از ساعت 9- 8 را فقط به كاري اختصاص دهيد كه به تعويق انداخته ايد. در اين صورت خواهيد ديد كه همين يك ساعت تلاش مشكل تعلّل ورزي و كوتاهي كردن شما را از بين خواهد برد.

6- در پذيرفتن كاري كه از آن پرهيز داريد شجاع باشيد:

ص: 20

يك عمل شجاعانه و جدي مي تواند ترس ها و نگراني هاي شما را از بين ببرد. بي ترديد يكي از عوامل به تأخيرانداختن كارها، ترس و وحشت از انجام آن است كه در ذهن و افكار آدمي تأثير منفي دارد. به خاطر داشته باشيد كه نفس عمل كردن بسيار ارزشمندتر از خود عمل است. بنابراين با اراده اي قوي و شجاعانه و فعاليتي مستمر مي توان تمام سختي ها، نگراني ها و ترس ها را از بين برد.

7- واژگان «اميدوارم، آرزو مي كنم و شايد» را از ذهن خود حذف كنيد:

هرگاه اين كلمات به ذهن شما آمد، واژگان ديگري را جايگزين آنها كنيد. مثلاً جمله «اميدوارم كارها روبه راه شود» را به جمله «كارها را عملي خواهم كرد»، يا جمله «شايد فردا زودتر از خواب بيدار شوم» را به جمله «فردا زودتر از خواب بيدار خواهم شد» و يا جمله «آرزو دارم در كنكور قبول شوم» را به جمله «در كنكور قبول مي شوم»، تبديل كنيد و اين ها را به زبان آوريد؛ چرا كه به زبان آوردن هر كاري خود نقش مهمي در عملي كردن آن دارد، مشروط به اينكه شما اهل تعهد و مسئوليت و اجراي گفته هاي خود باشيد.

8- به زندگي خود به دقت بنگريد:

با نگاهي موشكافانه به زندگي مي توان به نقاط ضعف و قوت خود پي برد. يكي از نقاط ضعف زندگي بيشتر انسان ها همين عادت بد اخلاقي، يعني تنبلي و سستي است. معمولاً انسان ها تا با مشكلي مواجه نشوند، چاره جويي نمي كنند. مثلاً اگر شما بفهميد فقط شش ماه ديگر زنده خواهيد بود، آيا مانند گذشته زندگي خواهيد كرد، بي آنكه در خود و شيوه زندگي تان تغييري دهيد؟ اگر ابديت زمان را در نظر بگيريد، سي سال با شش ماه تفاوتي ندارد؛ زيرا زندگي شما لحظه اي بيش نبوده و تأخير در هر كار به هيچ رو پذيرفته نيست.

بنابراين با نگاهي دقيق به زندگي خود مي توان از بسياري از ناهنجاري ها و انحرافات فكري جلوگيري كرد. بدين ترتيب، زندگي خشك و بي روح و يكنواخت، به زندگي بانشاط و پويا بدل خواهد شد كه اين خود توفيقي بزرگ به شمار مي آيد.

9- زمان حال را با دقت بررسي كنيد:

ص: 21

امروزه بسياري از انسان ها در زمان حال زندگي نمي كنند؛ بدين معنا كه يا تأسف زمان از دست رفته را مي خورند يا اينكه نگران زمان آينده اند. اين افراد هيچ گاه از زندگي لذت نمي برند، بلكه بيشتر اوقات نگران و مضطرب اند. اينان غالباً در معرض بيماري هاي جسمي و روحي قرار دارند؛ تا جايي كه حتي به خودكشي روي مي آورند، يا در دام قتل و دزدي و اعتياد مي افتند.

بي ترديد به تعويق انداختن موجب نگراني نسبت به امري در آينده مي شود و سپس اين نگراني جانشين زمان حال شما مي گردد. اگر آن امر به صورت «اكنون» درآيد، نگراني شما نسبت به آينده از بين مي رود و شما مي توانيد در زمان حال زندگي كنيد. شايد بگوييد «تصور اين امر آسان است، ولي در مقام عمل، كار دشواري است»؛ در حالي كه اصلاً چنين نيست، بلكه با مقداري تمرين و تلاش مي توان به اين خواسته رسيد.

10- اگر مي خواهيد دنيا را تغيير دهيد، شكوه و شكايت نكنيد:

گلايه كردن از هر چيزي و در هر موردي موجب توليد انرژي منفي مي شود و از سويي فرد را به انواع بيماري هاي جسمي و روحي دچار مي كند. چنان كه امروزه در جامعه جوان كشور خودمان شاهد آنيم. انسان ها معمولاً ايرادگير و منتقدند تا اهل تشكر و قدرداني؛ يعني به جاي اينكه به نعمت هاي الهي نگاهي مثبت و اميدواركننده داشته باشيم، بيشتر به آنچه اكنون نداريم، مي انديشيم و تأسف مي خوريم.

از اين رو با تلاش و فعاليت و راضي بودن به آنچه خداوند براي ما رقم زده و همچنين با قناعت به آنچه داريم و تشكر عملي از نعمت هاي خداوند، مي توان دنياي درون خود را تغيير داد و به بلنداي ايمان رسيد.

11- براي رسيدن به هدف بايد در زندگي صادق باشيد:

انسان ها در زندگي براي رسيدن به اهداف خود از تمام امكانات و توانايي خود استفاده نمي كنند كه اين به دليل نشناختن خود و استعدادهاي نهفته در درون آدمي است. از اين رو مي توان با اندكي تأمل و تفكر، استعدادها و نيروهاي خفته را كشف نمود و سپس براي بروز آن تلاش كرد.

ص: 22

يكي از عواملي كه ما را در رسيدن به اين هدف كمك مي كند، صادق بودن با خود و ديگران است. شما نبايد فكر كنيد با فريب دادن خود و ديگران و كوتاهي كردن در انجام كارها و متوسل شدن به بهانه هاي پوچ و واهي و حتي دروغ مي توانيد سريع تر و بهتر به اهداف خود برسيد، بلكه بالعكس هر اندازه از صداقت و پاكي درون خود فاصله بگيريد، به همان مقدار از مسير و هدف اصلي دور شده و چه بسا سقوط خواهيد كرد.

12- به سلامت روح و روان خود اهميت دهيد:

خود را مهم تر از آن بدانيد كه با اضطراب كاري را به انجام رسانيد. اگر بار ديگر اضطراب ناشي از تعويق كاري شما را ناراحت كرد، به ياد بياوريد مردمي كه خويشتن را دوست دارند، اين گونه خود را آزار نمي دهند. انسان هايي كه از خود احساس رضايت دارند، با جنب و جوش و ارزش نهادن به مقام خود، از سستي و تنبلي دوري مي كنند و به سلامت و آرامش روحي مي رسند.

13- با اراده قوي به سراغ كارهاي سخت برويد:

اگر هم اكنون اراده كنيد، مي توانيد بر مشكلات فايق آييد. اگر تاكنون نتوانسته ايد، به اين دليل بوده كه قدرت خود را باور نداشته ايد. ايمان به نيروي اراده شما را در برابر مشكلات و بيماري هاي جسمي و روحي ياري مي رساند.

14-کار را باید ساده کرد:

اگر به جای هدف های بسیاربزرگ، هدف های واقعی و نسبتاً ساده را انتخاب کنیم، کار دشوار، آسان می شود. یک کتاب سیصد صفحه ای در مقابل فردي قرار دارد و باید آن را برای امتحان بخواند، اين کار واقعاً دشوار به نظر می رسد، از اين رو، فرد می تواند زماني کوتاه(مثلاًَ یک ربع ساعت) یا یک فصل از کتاب را برای شروع در نظر بگیرد. احتمال اینکه او پس از ربع ساعت یا مطالعة يك فصل، اشتیاق به خواندن داشته باشد، بسیار زیاد است. همین روش باعث می شود که انگیزه کافی در شخص به وجود آید تا بتواند در همین زمان های کوتاه، کتاب را به راحتی به اتمام رساند.

ص: 23

15- شروع كردن كاري كه از انجام آن طفره رفته ايد:

سعي كنيد به جای بی ارزش جلوه دادن کار، از خود به خاطر کاری که کرده ايد تشکر کنيد و از آن کار تعریف نماييد و هرگز کار خود را بیهوده نشماريد.

آیا شما هم جزو آن دسته از دانش آموزان كنكوری هستید كه زمان های مطالعه تان را به تأخیر می اندازید و گاه از خواندن حتی یك صفحه از كتاب درسی تان فرار می كنید؟ اگر پاسخ تان مثبت است، باید بدانید شما دچار تنبلی شده اید. كارشناسان آموزشی معتقدند تنبلی در دانش آموزان دبیرستانی به ویژه دانش آموزانی كه در آستانه كنكور قرار دارند، امری طبیعی است، اما تنبلی مفرط می تواند موجب بروز مشكلات درسی و شكل گیری احساس گناه در دانش آموز كنكوری شود. اما اینكه چرا دانش آموزان در ماه های آمادگی برای كنكور كوتاهي مي كنند، مي توان به اين دلايل اشاره كرد:

الف) شاید دانش آموز كنكوری از استاندارد زمان مطالعه فاصله گرفته است. او بايد برنامه ریزی های درسی خود را با توانایی های ذهنی اش مطابقت دهد و اگر فقط مي تواند دو ساعت در روز مطالعه كند، همین قدر درس بخواند، نه بیشتر؛ چرا كه اين خود منجر به بروز خستگي و تنبلی مي شود. از طرف دیگر نبايد از دو ساعت كمتر درس بخواند؛ زيرا سبب مي شود كه فرد از درس خواندن طفره رود.

ب) گاهی ترس از شكست نيز یكی از دلایل بروز تنبلی و از دست رفتن انگيزه در دانش آموزان كنكوری است. ممكن است دانش آموز دچار كمبود اعتماد به نفس شود و به خود بگويد هرچه تلاش كند، باز هم موفّق نمی شود.

ج) گیج شدن دانش آموزان در روزهای كنكور موجب مي شود كه آنها به جای سختكوشی و مطالعه زیاد، به تنبلی روی آورند. این دانش آموزان مهارت و توانایی لازم برای شركت در كنكور را دارند، اما به دلیل گیج شدن نمی توانند به نتیجه خوبی رسند. اگر با موارد گفته شده روبه روئید، می توانید پنج راهكار زیر را در برنامه ریزی خود در اولويّت قرار دهید.

ص: 24

1. در آغاز به خود بگویید كه می توانید به كارهای غیرممكن و سخت بپردازيد(مثلاً به صورت پيوسته دو ساعت درس خواندن). نگذارید ذهن شما از انجام كوچك ترین فعالیت درسی كه دشوار به نظر می رسد، بترسد و آن را به تأخیر اندازد.

2. در برنامه ریزی درسی خود زمان مطالعه كتاب هايی را كه خوانده نشده، در یك روز قرار ندهید. با این كار شما ترس را به ضمیر ناخودآگاه خود راه داده و روحیّه شما طفره رفتن را آغاز و پس از مدتی به این عمل عادت می كند.

3. سعی كنید كتاب هایی را كه دوست ندارید، هم زمان با كتاب هایی مطالعه كنید كه مطالب درسی شان مورد علاقه شماست. در این صورت شما به خود فرصت می دهید تا درس خواندن را به فعالیتی مورد پسند بدل كنید.

4. اگر عادت دارید كتاب درسی را نخوانده كنار بگذارید و به سراغ كتاب دیگری بروید، بكوشيد همان كتابی را كه كنار نهاده ايد دوباره بردارید و مطالعه كنید. با این كار، ذهن شما یاد می گیرد از خواندن مطلبی طفره نرود.

5. مهم ترین مشكل دانش آموزان كنكوری كه از درس خواندن مي گريزند، این است كه تصور می كنند اگر از خواندن نكته اي درسی چشم پوشی كنند، در روزهای آینده آن مطلب را در دیگر مباحث درسی می آموزند. اگر شما نيز با این مشكل رو به روييد، بايد روحیّه مسؤولیّت پذیری را تقویت كنید و كتابي را بخوانيد كه آسان تر است؛ ضمن آنكه در اين خصوص، فكر مثبت، محكم و استوار نیز مؤثر است.(1)

تنبلي و ارتباط آن با هدف خلقت

اساساً هدف از خلقت ما در اين جهان چيزي جز تقرب الي الله نيست؛ هدفي كه تنها در سايه فعاليت دائمي بدست مي آيد. به نظر نگارنده، تنبلي مي تواند در ديدگاه و طرز تفكر ما از جهان خلقت و خودمان ريشه داشته باشد؛ يعني ايمان داشتن به اينكه ما براي هدفي خلق شده ايم و براي رسيدن به آن بايد از تمام

ص: 25


1- . برگرفته از سایت جام جم آنلاین، نوشته صابر محمدی.

ناملايمت هايي كه مانع رسيدن ماست، دوري كنيم. حتي با نگاه كردن به طبيعت و ديگر مخلوقات خداوند مي توان آموخت كه آنها نيز از اين معضل به دور بوده و يا كمتر دچار آن اند.

معمولاً انسان ها از كارهاي سخت و دشوار گريزان اند. به همين دليل، ابتدا بايد طرز تفكر و تلقّي خود را درباره كارهاي دشوار تغيير دهيم و با قاطعيّت به خود بگوييم: «اگر بخواهيم، مي توانيم اين شرايط را تغيير دهيم». تغيير اين نگرش، گام مهمي در جهت رفع تنبلي و رسيدن به هدف است.

همچنين منفي نگري و عدم شناخت خود(خودشناسی)، و اينكه توانايي ها و استعدادهاي دروني خود را دست كم بگيريم، عاملي ديگر بروز تنبلي است.

از سويي ديگر، تنبلي خود نوعي گناه و معصيت است. از اين رو با انجام به موقع كارها مي توان رستگار شد و به زندگي سعادتمندتري رسيد. تنبلي، نوعي خودفريبي و فريب شيطان و افكار و القائات اوست؛ چرا كه با به كاربردن كلمات اگر، به محض اينكه، وقتي كه، زماني كه و .... خود را اسير هوی و هوس ها و افكار شيطاني كرده و از انجام كار به موقع مي گريزيم.

تنبلي يك نوع بازي احمقانه است؛ زيرا بازنده اصلي خود ما هستيم و انسان هاي عاقل و صاحب فهم و درك هرگز دچار معضل تنبلي و سستي نمي شوند و انسان هاي موفق كساني هستند كه با تلاش و كار شبانه روزي و استفاده بهينه از تمام لحظات زندگي شان استعدادهاي دروني و خدادادي خود را شكوفا مي كنند و ما نيز با دست كشيدن از بازيهاي بيهوده و صداقت داشتن با خود مي توانيم در مسیر انسان هاي موفق و سعادتمند قدم بگذاريم.

تنبلي و عدم شناخت خود

ريشه تنبلي در وجود انسان ها به طرز تفكر و جهان بيني آنها بازمي گردد؛ يعني اعتقاد داشتن به نيرويي غيبي و مافوق طبيعي در جهان خلقت كه همان خداست و اينكه تمام موجودات عالم براي ادامه حيات خود مشغول فعاليت و تلاش اند. از اين رو انسان با كسب معرفت و اصلاح بينش خود و اينكه جهان كنوني را

ص: 26

پاياني است و هدف از اين خلقت(انسان)، چيزي جز تقرّب به خدا نيست که بايد از هرگونه تفكر و القائات انحرافي دوري گزيد. بنابراين لازم است اين معضل اخلاقي را با قوي كردن پايه هاي اعتقادي از ميان برد، و مي توان با خودشناسي گامي بلند در مسير دوري از تنبلي برداشت.

تنبلي و ارتباط آن با بي نظمي و عدم برنامه ريزي

يكي ديگر از عوامل تنبلي، عدم برنامه ريزي و نظم نداشتن در زندگي است. انساني كه براي خود ارزش قائل است و خود را شناخته، براي تمام لحظات عمر خود برنامه ريزي مي كند تا بتواند به بهترين شكل از ساعات زندگي اش استفاده كند. اين مثل معروف قديمي كه «جوش نزن، هر اتفاقي كه بايد بيفتد، مي افتد»، اگرچه ظاهرش سخن زيبايي است، ولي با اين طرز تفكر هيچ كس تاكنون به جايي نرسيده؛ چرا كه اين گفته، بيانگر بي نظمي و بي برنامگي است. اين مثل معروف «كه هرچه پيش آيد، خوش آيد» نيز به همين گونه، كاملاً تمثيلي جاهلانه است. بنابراين می توان با داشتن برنامه اي مدوّن و نظمي دقيق و مهم تر از همه عملياتي كردن آن، گامي مهم در جهت غلبه بر تنبلي برداشت.

نداشتن عزم و اراده، عاملِ تنبلي

يكي از ويژگي هاي برجسته انسان كه او را از ساير موجودات متمايز مي كند، نيروي عزم و اراده است كه متأسفانه در درون بسياري از انسان ها به دلايل مختلف از جمله سستي ايمان مخفي مانده و به عبارتي مرده است. انسان با داشتن ويژگي خليفه اللهي مي تواند با بهره گيري درست از نيروي عزم و اراده تحولي شگرف در خود و جهان بيافريند. اما افسوس كه برخي نه تنها با استفاده نكردن از اين نيروي فوق العاده در مسير كمال و انسانيت قرار نگرفته اند، بلكه با نشناختن ارزش خود دچار ضعف اراده شده و چه بسا از مقام حيوانات نيز پايين تر رفته اند. اما با اين همه مي توان با تقويت اراده و عزمي راسخ گامي مؤثر در زدودن اين معضل بزرگ فردي و اجتماعي برداشت.

ص: 27

بكاربردن جملات «بلد نيستم، نمي توانم، از من بر نمي آيد، در حد من نيست و...»، از نشانه هاي ضعف اراده بوده و ناشي از نفوذ تفكرات شيطان در درون آدمي است. شيطان هميشه و در هر لحظه انسان را از تلاش براي رسيدن به هدف نهايي باز مي دارد، ولي او مي تواند با توكل بر خدا و همت و تلاش شبانه روزي به كمال رسد.

ضعف ايمان و تنبلي

عامل مهم ديگر در باروري تنبلي، نداشتن ايمان و يا ضعف آن است. معمولاً كساني كه ايمان ضعيف دارند و يا كساني كه به وجود خدا و جهان آخرت هيچ اعتقادي ندارند و يا باورشان ضعيف است، به راحتي به تنبلي مي گرايند. از آن رو كه ما معتقديم اين دنيا مقدمه آخرت است، اگر مي خواهيم آخرتي آباد داشته باشيم، بايد دنيايمان را با فعاليتي مضاعف رنگي ديگر بخشيم كه اين مهم جز با داشتن همت عالي و اراده قوي ميسر نمي شود. البته منظور از فعاليت، تنها فعاليت دنيايي نيست، بلكه بايد در كنار آن تلاش معنوي(ارتباط با خدا و بندگي) نيز داشت.

داشتن نيروي عظيم ايمان و تقوا، مرتفع كننده بسياري از معضلات و بيماري هاي روحي و رواني جامعه بشري است. امروزه دنياي كنوني به دليل ضعف اراده و ايمان، دچار انواع بيماري هاي شناخته و ناشناخته روحي و رواني شده كه مهم ترين آنها نااميدي، بي هويّتي، افسردگي، خمودگي و بي انگيزگي و... است. اين ویروس به سرعت در دنيا رو به فزوني است كه بي شك دليل اصلي آن دوري از معنويات و قرآن است.

متأسفانه امروزه آدميان به جاي ريشه يابي و بازگشت به اصل خويش، به سراغ عوامل فرعي و موقتي مي روند تا شايد مقداري از اين دردها را التيام ببخشند؛ حال آنكه تمامي اينها ريشه در تنبلي و سستي دارد. اما اين بشر ظلوم با علم به اين موضوع به لجبازي و تكبّرش ادامه مي دهد و بيش از پيش از خدا و معنويات دور مي گردد كه اين خود عذابي بزرگ است. انسان هاي تنبل و سست اراده، هم در دنيا و هم در آخرت دچار عذاب و شكنجه روحي مي گردند. بنابراين عقل سليم حكم مي كند كه ما براي رسيدن به

ص: 28

تمامي لذات مادي و معنوي(دنيوي و اخروي)، بايد دست از تكبر و غرور برداشته و با خداي مهربان آشتي كنيم و با اراده اي استوار و ايمانی مستقّر در راه رسيدن به او گام برداريم.

بي ايماني و يا كمبود ايمان موجب مي شود آدمي نسبت به تكاليف دشوار واكنش مثبتي نشان ندهد و با برخوردي سرد آن را كنار نهد؛ ولی كساني كه به خدا و آخرت ايمان دارند، همواره مي كوشند به دستورهاي الهي عمل كنند، بي آنكه از كارها بگريزند.

پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) عوامل نافرماني خدا را شش خصلت از جمله تنبلي مي داند و می فرمایند:«إِنَّ أَوَّلَ مَا عُصِيَ اللَّهُ بِهِ سِتَّةٌ حُبُّ الدُّنْيَا وَ حُبُّ الرِّئَاسَةِ وَ حُبُّ الطَّعَامِ وَ حُبُّ النَّوْمِ وَ حُبُّ الرَّاحَةِ وَ حُبُّ النِّسَاءِ؛ دوست داشتن دنيا، رياست، غذا، زن، خواب، آسايش و رفاه طلبي».(1) اين حديث به ما مي آموزد كه انسان تنبل با نشناختن قدر و منزلت خود و همچنين با عدم وظيفه شناسي، در مسير نافرماني خداوند گام برمي دارد و از كمال حقيقي دور مي گردد.

تنبلي و ارتباط آن با پرخوري و پرخوابي

بي ترديد يكي ديگر از عوامل مهم در ايجاد و تقويت تنبلي، پرخوري و پرخوابي است. افراط در تمام امور به ويژه در خوردن و خوابيدن، مشكلي است كه جامعه امروز ما به خصوص قشر جوان با آن روبه روست. اين امر، آدمي را از بارورشدن استعدادهاي دروني اش بازمي دارد و او را به خمودگي، نااميدي، بي هويتي و چندشخصيتي دچار مي كند. پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) در این باره فرمودند: «إِيَّاكُمْ وَ فُضُولَ المَطْعَمِ فَإِنَّهُ يَسُمُّ الْقَلْبَ بِالْقَسْوَةِ وَ يُبْطِئُ بِالْجَوَارِحِ عَنِ الطَّاعَةِ...؛ از خوردن بيش از حد بپرهيزيد كه آن دل را سخت می گرداند و اعضاى بدن را در اطاعت خدا تنبل می سازد... ».(2)

پرخوري، هم از نظر جسمي و هم از نظر روحي به ما آسيب مي رساند؛ بدين معنا كه به جز بيماري هاي جسمي، دل را نيز سخت و حال عبادت و بندگي را از ما مي گيرد. به گونه اي كه در انجام امور ديني به ويژه

ص: 29


1- . وسائل الشیعه، حر عاملی، ج15، ص339.
2- . دیلمی، اعلام الدین، ص339.

نماز كسل شده و هيچ لذتي از آن نمي بريم و در اين ميان پرخوابي نيز موجب تنبلي مي گردد. اگر شما بيشتر از حد معمول در طول روز استراحت كنيد، اعضاي بدنتان سنگين شده و دوباره به استراحت رغبت مي يابيد. بدين ترتيب با عادت به خواب، دچار تنبلي شده و از انجام كارهاي روزمره بازمي مانيم. مهم تر اينكه پرخوابي آن چنان در روح و جان شما اثر منفي مي گذارد كه ديگر به عبادت اشتياقي نخواهيد داشت که اين خود زياني افزون است.

روانشناسان و پزشكان با تحقيق و مطالعه دريافته اند كه پرخوري و پرخوابي تأثير بسيار زيانباري بر جسم و روح انسان مي گذارد؛ آن گونه كه مي توان ريشه تمام بيماري ها را اين دو عامل دانست، چنان كه امامان بزرگوار ما نيز بدان اشاره داشته اند.

تنبلي و دنياطلبی

عامل ديگر تنبلي از منظر قرآن و روایات ثروت و دنياطلبي است. بسياري از خانواده ها درباره كودكانشان دچار اشتباه فاحشي مي شوند و آنان را در رفاه و آسايش زياد قرار مي دهند كه اين خود موجب تنبلي آنها مي گردد. برخورداري از ثروت و امكانات مادي سبب مي شود انسان از كارهاي دشوار بگريزد؛ به ويژه آنكه اگر ارتباط تنگاتنگي با جان و مال داشته باشد و او را در سختي جانكاهي قرار دهد. گرفتار محبت دنياشدن نيز موجب مي گردد كه شخص حاضر نشود به كارهاي سختي پردازد و از جان و مال خود نيز مايه بگذارد.

از منظر قرآن، كساني كه به دين اسلام ايمان كامل نداشته و يا منافق اند، در نمازگزاردن و جهاد در راه خداوند و امور دشوار تنبلي مي كنند. قرآن به مؤمنان و منافقان و ديگراني كه در حوزه دين تنبلي مي كنند، هشدار مي دهد كه اين گونه رفتارها دير يا زود موجب حسرت و ندامت مي شود، بي آن كه راه گريزي داشته باشند. و زود هنگام آن، اين خواهد بود كه دشمنان بر ايشان پيروز شده و يا از بهره هاي مادي و معنوي، دستورها و عمل به آموزه هاي قرآني بي بهره مانده و در آخرت دچار خشم و عذاب الهي مي گردند.(1)

ص: 30


1- . الذين يبخلون و يامرون الناس بالبخل و يكتمون ما ءاتهُم اللهُ من فضله ......؛ آنها كسانى هستند كه بخل مى ورزند و مردم را نيز به بخل دعوت مى كنند و آنچه را كه خداوند از فضل (و رحمت) خود به آنها داده كتمان مى نمايند(اين عمل آنها در حقيقت از كفرشان سرچشمه گرفته...) ( نساء/37).

بنابراين لازم است با به كاربستن تعاليم قرآن و اهل بيتو با كار و تلاش و دوري گزيدن از تنبلي، مورد لطف و رضايت پروردگار قرار گيريم.

تنبلي، عامل فقر و بديختي

همان گونه كه كار و تلاش عامل اصلي دارايي و ثروت در دنيا و آخرت است، تنبلي نيز سبب فقر و نداري در همه حوزه هاست. بي ترديد كسي كه راه تنبلي و تكاسل را در پيش گرفته، جز فقر چيزي را درو نمي كند و در خرمنگاه خويش جز حسرت، گرد نمي آورد. حضرت علي(علیه السلام) در این باره مي فرمايند: «إِنَّ الْأَشْيَاءَ لَمَّا ازْدَوَجَتْ ازْدَوَجَ الْكَسَلُ وَ الْعَجْزُ فَنُتِجَا بَيْنَهُمَا الْفَقْر؛ هنگامي كه موجودات جفت شدند، تنبلي با ناتواني نيز جفت و زوج گشتند كه فرزند آنها فقر است».(1) اگر كسي به جايي رسيد و چيزي از کمالات دنيا و آخرت را بدست آورد تنها از راه تلاش و مجاهدت و ترك تنبلي و راحت جويي بوده است.

در روايت است كه يكي از اصحاب رسول اكرم(صلی الله علیه و آله) زندگي اش بسيار سخت شده و به فقر گرفتار شده بود. همسرش به او گفت: اي كاش به حضور پيامبر مي رفتي و از او چيزي مي خواستي. آن شخص نزد پيامبر رفت، ولي هنوز سخني بر زبان نرانده بود كه حضرت فرمود: «هر كسي از ما چيزي بخواهد، به او مي دهيم، ولي اگر بي نيازي جويد، خداوند او را بي نياز سازد. صحابي با خود گفت: مقصود از اين سخن، جز من كسي نيست. پس بدون آنكه درخواستي كند به خانه اش بازگشت و سخن پيامبر را به همسرش گفت. زن گفت: پيامبر نيز بشري مثل ماست. نزد او برو و وضعيت خود را بيان كن. صحابي دوباره به سوي پيامبر رفت و هنوز سخني نگفته بود كه آن حضرت دوباره همان جمله را تكرار كرد. صحابي بازگشت و سخن پيامبر را نقل كرد، ولي زن دوباره او را وادار كرد تا نزد آن حضرت برود و درخواست خود را بگويد. اما چون بار سوم بازگشت، بي آنكه سخني بگويد، همان سخن را از پيامبر شنيد. صحابي تصميم گرفت دست از بيكاري و تنبلي بشويد و كاري انجام دهد. از اين رو به نزد همسايه رفت و تيشه اي را امانت

ص: 31


1- . كليني، كافي، ج 5، ص 86.

گرفت و به سوي دشت رفت و مقداري خاك و خاشاك گردآورد و به شهر برد و فروخت. سپس از پول آن غذايي خريد و به خانه برد و روزهاي ديگر نيز چنين كرد، تا آنكه براي خود تيشه و دو شتر و غلامي خريد و اين گونه ثروتمند شد. روزي خدمت پيامبر آمد و ماجراي كار و درآمد خود را به عرض ايشان رسانيد. پيامبر فرمود: به تو گفته بودم كه هر كسي از ما چيزي بخواهد، به او مي دهيم، ولي اگر از خلق بي نيازي جويد، خداوند او را بي نياز سازد.(1)

همچنین خداوند در قرآن مي فرمايد: «و اینکه براي انسان بهره ای جز سعي و کوشش او نيست و هر چه انسان دارد، همان كار و فعاليتش است(2)، و در آن روز انسان به ياد كوشش هايش مي افتد»(3)، و به قول سعدی شیرین سخن:

نابرده رنج، گنج ميسر نمي شود

مزد آن گرفت، جان برادر كه كار كرد

تنبلي، عامل شقاوت دنيا و آخرت

در رسيدن به سعادت و خوشبختي عوامل مختلفي مؤثر است كه در احاديث اهل بيت و آيات قرآن به آنها اشاره شده؛ مانند ايمان، تقوا، عمل صالح، صبر و .....

همه انسان ها دوستدار سعادت اند، ولي اگر انسان به عوامل يادشده بي اعتنا باشد، دچار شقاوت شده و از مسير انسانيت خارج مي شود. يكي از اعمالي كه ما را به سوي بدبختي سوق مي دهد، تنبلي و تن پروري است كه اگر شخص به آن عادت كند و به دنبال درمان آن نرود، در زمره زيانكاران قرار مي گيرد. اين موضوع به حدي مهّم است كه امام سجاد (علیه السلام) در دعاي ابوحمزه ثمالي از تنبلي و كسالت به خداوند پناه

ص: 32


1- . کلینی، کافی، ج3، ص208.
2- . و أن ليس للانسان الاّ ما سعي( نجم/ 39).
3- . يَوْمَ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسانُ ما سَعى(ناؤعات/35).

مي برد.(1) در حديث ديگري نيز امام باقر(علیه السلام) مي فرمايند: « الْكَسَلُ يَضُرُّ بِالدِّينِ وَ الدُّنْيَا؛ تنبلي به دين و دنياي انسان زيان مي رساند».(2) بي ترديد اين ضرر، همان شقاوت آدمي است.

تنبلي و ضايع كردن حقوق خود و ديگران

انسان تنبل نه تنها حق و حقوق خود را تباه مي سازد، بلكه حقوقي كه ديگران بر گردن او دارند نيز ناديده مي گيرد؛ زیرا هر كس در جامعه مسئوليتي دارد كه انجام آن جز با تلاش و دوري از تنبلي مقدور نيست مانند حقوق والدين و خانواده كه در صورت سستي كردن و تنبلي، حق آنها تباه مي گردد. همچنين تمام كارهاي انسان تنبل علاوه بر آثار فردي، داراي آثار اجتماعي نيز هست. فرد در صورت كوتاهي كردن در انجام وظايف فردي، از انجام امور اجتماعي نيز باز مي ماند؛ چنان كه امام علي(علیه السلام) فرمودند: «آن كه زمام خود را به دست سستى سپارد، حقوق را خوار دارد(تباه مي سازد)».(3)

در ميان تمام حقوق، حق خداوند و پيامبران و اهل بيت و به ويژه امام زمان(عج) از همه مهّم تر است كه بايد در شناخت آنها دقت نمود؛ چرا كه كوتاهي كردن در اين باره خسارت جبران ناپذيري به دنبال دارد.

شايان ذكر است كه لازمه شناخت اين حقوق، شناخت خويشتن است؛ يعني كسي كه خود را بشناسد، در پي آن خداي خود را شناخته و سپس در جهت اداي حقوق الهي گام بر مي دارد تا بتواند در مسير كمال قرار گيرد و به سرمنزل مقصود برسد.

در اين دنيا اگر كسي حقي را از كسي ضايع كند، طبق احكام اسلامي بايد مجازات شود و حق را به صاحبش برگرداند. به همين گونه، اگر در اداي حقوقي كه بر گردنمان نهاده شده، بخواهيم با تنبلي و غفلت شانه خالي كنيم، هم در دنيا و هم در آخرت بايد پاسخگو باشيم. از سويي هر كسي در هر مقام و مرتبه اي كه قرار دارد، بايد با كسب معرفت و بصيرت و دوري از راحت طلبي، دِين خود را در برآوردن حقوقي كه خداوند بر عهده او گذارده، ادا كند. پيامبر عزیز اسلام فرموددند: همه مردم مسئول اند و در مقابل آنچه

ص: 33


1- . مفاتیح الجنان، قمی، ص346.
2- . تحف العقول، حرّانی، ص300.
3- . نهج البلاغه، شریف رضی، حکمت239، ص401.

مسئوليت دارند، نگهبان اند؛ بدين معنا كه احدي نمي تواند ادّعا كند كه هيچ حقي بر گردن من نيست و در كمال آسايش(بي خيالي) و راحت طلبي نيز زندگي كند، بي آنكه به تكاليف الهي و انساني خود توجه داشته باشد. از اين رو بايد با تلاش و اراده و همّتي پولادين حقوق مادي و معنوي را شناخته و در راستاي اداي آنها گام برداريم.

تنبلي، عامل بي تحرّكي(ورزش نكردن)

امروزه تحرّك داشتن و به عبارتي ورزش كردن منظّم بايد يكي از برنامه هاي اصلي زندگي ما باشد؛ چرا كه امروزه تمامي پزشكان و كارشناسان به تأثير شگرف ورزش در جسم و روح اعتراف كرده اند و اينكه ورزش يكي از بهترين دارو ها براي بيماري هاي جسماني و روحي است. به همين دليل از عوامل اصلي تنبلي بي گمان بي تحركي و ورزش نكردن است.

شما اگر به طور متوسط روزانه 30 دقيقه ورزش كنيد، متوجه خواهيد شد كه بسياري از بيماري هاي قبلي شما به شكل معجزه آسا از جسم و جان شما رخت بربسته و شما داراي روحيه اي بسيار شاداب و اراده اي قوي شده ايد. در اين حالت، شما به طور طبيعي از تنبلي و كسالت متنفر خواهيد شد. بي ترديد ريشه بسياري از بيماري هاي جسمي و روحي نداشتن برنامه منظم ورزشي در زندگي است. اگر آدمي ورزش را در رأس برنامه هاي روزانه زندگي قرار دهد، آن گاه است كه از زندگي خود لذت مي برد. دين ما نيز به اين امر بسيار سفارش كرده و در زمان خودمان نيز رهبر بزرگوارمان بر اين امر به ويژه براي جوانان تأكيد نموده كه اين خود نشان دهنده اهميت و آثار سازنده آن است.(1)

بسياري از جوانان عزيز ما به دليل بي توجّهي به امر ورزش و مشغول شدن به سرگرمي هاي بيهوده و مخرّب به انواع بيماري هاي جسمي و رواني مبتلا شده و بعضاً مرتكب خلاف هايي مي شوند كه جبران آن بسيار

ص: 34


1- . اگر در يك جمله كوتاه از من بپرسند از يك جوان چه مي خواهيد، خواهم گفت: ورزش، تهذيب و تحصيل.

سخت است. بنابراين مي توان با اندكي ورزش و فعاليت، هم به درستي زمان را سپري كرد و هم از بروز بسياري از بيماري ها جلوگيري نمود.

تنبلي و انتظاركشيدن

هر كدام از ما در زندگي خود با واژه انتظار سروكار داشته ايم. اگر فردي از اعضاي خانواده يا يكي از دوستانمان به مسافرت برود، بي صبرانه منتظريم تا او بازگردد و هر لحظه كه ديدار او نزديك تر مي شود، شور و هيجان و فعاليت و اشتياق ما بيشتر مي گردد. اينك كه ما نيز منتظرآمدن موعود جهان (حضرت مهدي «عج») هستيم بايد تمام تلاش و توان و نيروي خود رادر فراهم كردن شرايط لازم براي آمدن آن عزیز سفرکرده به كار بريم و اگر با دست روي دست گذاشتن و تنبلي و عدم شناخت وظيفه و عمل نكردن به آن و تنها با دعاكردن خود را در زمره منتظران آن حضرت بدانيم، دچار تفكّر كاملاً شيطاني شده ايم؛ زيرا شخص منتظر تمام امكانات خود را براي رسيدن به مقصودش به كار مي برد و اثر انتظار اين است كه فرد از همين حالا به فكر اصلاح و تزكيه نفس و سامان بخشيدن به امور خود و جامعه مي افتد و براي رسيدن به آن هدف بزرگ از هيچ كوشش و تلاشي فروگذار نخواهد كرد. همچنان كه رهبر بزرگوار انقلاب فرمودند: انتظار فرج داشته باشيد و بدانيد كه اين فرج محقق خواهد شد مشروط به اينكه شما انتظارتان واقعي باشد يعني همراه با عمل، تلاش و انگيزه و حركت.

پس اگر مي خواهيم جزء منتظرين حقيقي امام زمان(عج) باشيم، بايد لحظه اي آرام ننشسته و با تلاش شبانه روزي و خستگي ناپذير و همتي عالي خود و جامعه را براي ظهور آن حضرت آماده كنيم كه با تشريف فرمايي آن حضرت ديگر تنبلي و كم كاري معنايي نخواهد داشت و سراسر حكومت جهاني آن حضرت تلاش و فعاليت و كار است.

ص: 35

تنبلي و تصور سختي كار

طفره رفتن از كار، وقتي پيش مي آيد كه تصور كنيم كارها بسيار دشوار است. در اين هنگام با خود مي گوييم بهتر است اين كار را فردا انجام دهيم. برخي از روانشناسان مي گويند كه اين مشكل پس از انقلاب صنعتي كه برنامه ريزي بيشتري نياز بود، به وجود آمد. كارشناسان علوم رفتاري مي گويند كه ما كارهايي را كه زودتر به نتيجه مي رسند، ترجيح مي دهيم. مثلاً درس خواندن براي امتحاني كه ماه ها بعد برگزار خواهد شد، به اندازه بازي شطرنج براي ما لذتبخش نيست. ما نمي توانيم در باره آينده بازخورد آني داشته باشيم، زيرا ممكن است اطمينان خود را نسبت به توانايي انجام كار از دست بدهيم و احساس كنيم تلاش براي رسيدن به اهداف بلندمدت كاري سخت و توان فرساست و بعد هم فكر كنيم كه بد نيست زندگي عادي مان را ادامه دهيم.

در واقع همين تمايل به سكون موجب مي شود تصور كنيم كه اين كار، دشوار است و نمي توانيم از عهده آن برآييم. در حقيقت تنبل كسي است كه از مسئوليت هاي واقعي و نقش هاي اجتماعي و فردي خود مي گريزد و مي كوشد تا با عدم فعالّیت و تلاش، به لذّت هايي زودگذر برسد. مثلاً دانش آموزي كه درس نمي خواند و به فوتبال و بازي رايانه اي علاقه دارد، در حقيقت از فلسفه زندگي و يا دست كم از هدف دانش آموزي تصور روشني ندارد؛ زيرا به نظر وي اهدافي چون دكتر و مهندس شدن، اهدافي واهي و خيال پردازانه است كه نمي تواند جايگزين لذت هاي آني او شود.

بنابراين ريشه تنبلي از لحاظ روانشناسي اين است كه تصور ذهني درستي براي كاري كه به شخص محوّل شده، وجود ندارد و او به همين سبب نمي تواند آن را هدف خود قرار دهد. از همين رو مي بايد براي هر كاري تصويري ذهني با اهداف و كاركردها و كمالات آن وجود داشته باشد تا انگيزه، اراده، اشتياق و عزمي جدي براي انجام آن كار پديد آيد.

طفره رفتن دانش آموز از درس خواندن و به جاي آن اشتياق به ديدن فيلم و بازي كردن، به سبب آن است كه فرد تصوير درستي از آنها را در ذهن دارد(مثلاً لذت بخش بودن بازي). بنابراين بايد چنين تصوير ذهني را

ص: 36

در ذهن دانش آموز پديد آورد تا وي مشتاق به درس خواندن شود و بتواند با تحمّل اندكي سختي، از تنبلي فاصله گيرد.

تنبلی و ارتباط آن با ژنتیک (وراثت)

چندی است که ارتباط رفتاری انسانی با زمینه ژنتیکی فرد به اثبات رسیده است. با انجام آزمایشاتی که بر روی حیوانات آزمایشگاهی مثل موش و خرگوش صورت گرفته و دستکاریهای ژنتیکی ایجاد شده در این حیوانات بروز تغییرات رفتاری در آنها بررسی شده است و مطالعات مختلف بر روی جوامع گوناگون انسانی نیز نتایج این آزمایشات را تأیید کرده است. بنابراین همان طور که عملکرد ژن های یک فرد منجر به بروز علایم حیاتی و فیزیولوژیکی منحصربه فرد در آن شخص می شود باعث بروز رفتارهای ژنتیکی آن فرد نیز خواهد شد برای مثال افزایش سطح بعضی از هورمون ها مثل تستوسترون (هورمون مردانه) باعث رفتار پرخاشگرانه در مردان می شود یا افزایش سطح بعضی از مواد مثل سراتونین(1) که با کاهش سرعت انتقال پیام های عصبی، منجر به بروز رخوت و سستی در فرد و خواب آلودگی او می شود.

بیماری های ژنتیکی مثل تالاسمی خفیف که منجر به کم خونی در فرد می شود و یا بیماری های تیروئیدی که منجر به کم کاری تیروئید می گردد باعث می شود فرد به سمت بی حالی و تنبلی سوق داده شود، در نتيجه درمان این بیماری ها رفتار فرد را تغيير خواهد داد. بنابراین زمینه ژنتیکی در هر فردی باعث بروز رفتارهای انحصاری در او می شود. تحقیقات اخیر ژن هایی را برای تنبلی پیشنهاد کرده اند و تنبلی بیش از حد فرد را به اختلال در عملکرد آن ژن ها مربوط دانسته اند؛ اما این تحقیقات به طور کامل اثبات نشده است ولی به نظر می رسد در آینده کشف های تازه ای که بر روی تأثیر متقابل ژن ها و رفتارهای انسان صورت می گیرد افق دید را نسبت به مسائل مختلف و راهکارهای درمانی و مقابله با بروز رفتارهای غیرعادی گسترده تر نماید.

ص: 37


1- . ماده ای است که بعنوان یک رابط بین رشته های عصبی عمل می کند.

تنبلی و ارتباط آن با تغذیه

نقش تغذیه در بروز رفتارهای انسان از گذشته دور اثبات شده است مصرف بعضی از غذاها می تواند منجر به افزایش یا کاهش یکسری از مواد در بدن شده و می تواند اثرات مختلفی بوجود آورد برای مثال کمبود ید در مواد غذایی منجر به بروز کم کاری تیروئید و بی حالی و تنبلی فرد می گردد و اصلاح ید در نمک مصرفی یک راهکار برای از بین بردن کمبود ید مواد غذایی و برطرف کردن بیماری تیروئید محسوب می شود. همچنین مصرف بعضی از مواد مثلاً ماست و دوغ به علت داشتن سراتونین زیاد می تواند منجر به افزایش مقدار سراتونین در پایانه های عصبی شده و ایجاد خواب آلودگی و رخوت نماید. مواد غذایی که فاقد ریز مغذی ها باشند به طور کلی اختلالات آنزیمی و عملکرد متفاوتی در بدن بوجود خواهند آورد که باعث بروز بیماریهای مختلف از جمله بیماری های خلقی و رفتاری خواهد شد؛ البتّه باید توجه داشت که کاهش این ریز مغذی ها در دراز مدت می تواند اثرات بیماری زایی خود را بوجود آورد.

تنبلی ایرانیان بالاتر از متوسط جهانی

اتلاف وقت و فرار کردن از کار و زحمت و تلقی آن به زرنگی، در فرهنگ ما به موضوعی عادی تبدیل شده است به طوری که بر اساس آمارهای جهانی ایرانیان بعد از اعراب و آفریقاییان جایگاه سوم تنبلی را در جهان به خود اختصاص داده اند.

درست سرساعت پشت میز می نشینیم و بساط صبحانه را راه می اندازیم. یک ساعتی بعد روزنامه صبح مان را هم خوانده ایم. نم نمک کار را آغاز کرده ایم که تلفن زنگ می زند و یک ساعتی هم گزارش میهمانی شب گذشته را به یکی از غایبان مراسم می دهیم. دوباره سرمان را به کار گرم می کنیم تا یکی از همکاران مان که با یکی دیگر حرفش شده به سراغمان می آید و تا ظهر به بررسی ابعاد این حادثه می پردازیم. روز به نیمه رسید. وقت نماز و ناهار و استراحت نیز تمام می شود و بعد از آن دوباره درگیر کار می شویم. هنوز درصدی از کار پیش نرفته است که سرویس اداره منتظر است تا ما را به خانه بازگرداند.

ص: 38

این داستان هر روز با ماجرایی تازه تکرار می شود تا آنجا که ما را از نظرتنبلی اجتماعی به رده سوم جهان برساند. مردمانی که روزمرگی هایشان را تکرار می کنند تا سوت پایان برایشان به صدا درآید.

امان الله قرایی مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه نیز در این زمینه می گوید: فراگیر بودن تنبلی در ایران ریشه فرهنگی دارد. ایرانیان معتقدند کار کردن، در خُورِ شایستگان نیست که از فلسفه ارسطو به ما رسیده است. مردم ایران به دلیل وجود نعمت های خدادادی و وفور نعمت سرزمینشان، کارکردن را برای مردم عادی می دانستند و تن پروری را نوعی اشرافیت تلقی می کردند. متأسفانه این تلقی هنوز هم وجود دارد که افرادی که کار نمی کنند از طبقه اجتماعی بالاتری برخوردار هستند.(1)

تالاسمی خفیف در تنبلی مؤثر است

عباس محمدی اصل جامعه شناس در این رابطه می گوید: تنبلی در ایرانیان تنها به عوامل اجتماعی برنمی گردد، بلکه مشکلاتی جسمی نیز در این تنبلی تاثیر گذاشته است. براساس تحقیقات علمی بیشتر ایرانیان به تالاسمی خفیف دچار هستند که این به دلیل نوع اقلیم و کمبود آب است. در طول تاریخ نیز دستوردادن و کار خواستن در رفتار ایرانیان ریشه تاریخی دارد.(2)

تنبلي اجتماعي

دلیل دیگری که سبب تشدید این رفتار می شود، وجود نفت خام و نعمت های الهی است؛ ما به دلیل برخورداری از این منابع مالی بی نهایت کمتر به سوی کارهای تولیدی رفته ایم. عباس محمدي اصل معتقد است: این بی برنامگی و تنبلی نیز در سطح کلان جامعه نیز به چشم می خورد. ابتدا تعطیلی مدارس ابتدایی در پنجشنبه ها مطرح شده و در ادامه مدارس راهنمایی و دبیرستان نیز تعطيل مي شود. تعطیلی سه ماه تابستان به اضافه تعطیلات های فراوانی که در طول سال وجود دارد سبب رِخوت در سیستم آموزشی کشور شده است.

ص: 39


1- . سایت تابناک.
2- . همان.

همچنین عدم تمایل به سرمایه گذاری خلّاق و گرایش به کارهای تولیدی و خلّاقانه نیز سبب می شود گرایش به شبکه های هرمی افزوده شود و بیشتر به فکر سود هنگفت با کارِ کم باشند. محمدی اصل با بیان اینکه ناامیدی از آینده انگیزه سخت کوشی را در نسل جدید از بین برده است. جوانی که نمی داند چه زماني قرار است ازدواج کند، چه زماني به شغل می رسد و آیا با وجود داشتن توانایی و لیاقت های لازم می تواند به جایگاه واقعی خود برسد بنابراين به سمت تنبلی پیش می رود.

این جامعه شناس یادآوری می کند: کمتر دیده می شود که در فعالیت های کلان از مردم کمک گرفته شود و این عدم مشارکت سبب منزوی شدن فرد و نهايتاً تنبلی می شود. او رسانه هایی مانند تلویزیون و بازی های رايانه ای و فضای مجازی را در تنبل ترشدن ایرانی ها مؤثر می داند و می گوید: مردم دیگر مانند گذشته برای تفریح به پارک و باشگاه ورزشی و ... نمی روند بلکه منفعلانه ساعت ها جلوی تلویزیون می نشینند. سیستم آموزشی مدارس نیز تنها بر مطالب نظری تاکید می کند و از مهارت های عملی کمتر استفاده می شود.

این جامعه شناس معتقد است که اگر اشعار قدیمی را نیز مرور کنیم متوجه می شویم این تنبلی در ایرانیان ریشه تاریخی دارد. باید برنامه های اجتماعی، مردمی و جامعه نگر باشد تا روحیه مشارکت پذیری مردم تقویت شود. استاد کتاب 500 صفحه ای را در جزوه ای 20 صفحه ای خلاصه کرده است،10 سوال نیز انتخاب کرده و قرار است هفت سوال را برای امتحان آخر ترم انتخاب کند. روز امتحان بیشتر دانشجویان پاسخ ها را مرتب و ریز در برگه به مساحت 25 سانتیمتر جای داده اند.

محمدی اصل این نوع تنبلی در دانشجویان را به دلیل بی رغبتی و تحمیلی بودن رشته تحصیلی شان می داند و می گوید: کنکور، یک عاملی است که سبب می شود در برخی از افراد خلّاقیت و علاقه به کار از بین رود. نباید همه را از سوراخ یک سوزن رد کرد. ممکن است یکی سفال گری دوست داشته باشد؛ اما در کنکور روانشناسی قبول شود و زندگی اش تغییر کند و به دلیل عدم علاقه به حرفه همیشه دچار رخوت باشد.(1)

ص: 40


1- . همان.

طراوت دختران 14 ساله ایرانی برابر زنان 40 ساله اروپایی

محمدی اصل در توجیه تنبلی اجتماعی ایرانیان می گوید: آماری دراین رابطه وجود دارد که نشان می دهد دختران 14 ساله ما طراوت و شادابی شان برابر با زن های40 ساله فرانسوی است. این ها به عنوان مادران فردا چگونه می توانند نسلی پویا و خلاق را تربیت کنند.

تنبلي اجتماعي، محصول زندگي شهري

زیر این لایه پر جنب و جوش شهری، رخوت تنبلی نهفته است و کمتر احساس رضایت مندی وجود دارد. هر روز صبح مردم از شهر خوابگاهی مانند کرج به تهران می آیند و با خستگی و خواب آلودگي به سرکارهایشان می روند و هر روز همین اتفاقات تکرار می شود. این چرخه را نمی توان زندگی نامید. جان دادن تدریجی است و نمی توان روزمرگی را زندگی دانست.

او محیط شهرها را هم در ایجاد این بی تحرکی و تنبلی موثر می داند و می گوید: استوانه هایی پر از دوچرخه در برخی از مناطق وجود دارد اما هميشه قفل هستند و شهروندان نمی دانند چگونه از این وسایل استفاده کنند. همچنین میزان پیاده روهای پایتخت محدود است. با وجود پستی و بلندی هایی که در این مسیرها وجود دارد ممکن است دچار آسیب های جسمی شویم.

«تنبلی اجتماعی» درد تازه ای نیست؛ روزهای پایانی اردیبهشت ماه سال 86 نیز رئیس مجلس شورای اسلامی در نُطقِ پیش از دستور مجلس می گوید: عده ای شب و روز درس می خوانند که بعداً مجبور نشوند کار کنند. ما از حیث فرهنگِ کار در کشور مشکل داریم. در کشور ما فرهنگ یقه سفیدی پذیرفته شده است. اینکه آدم درس می خواند تا کار نکند و هر کسی درس نخواند کار کند... اتلاف وقت در فرهنگ ما یک امر عادی شده است و فرارکردن از کار و زحمت یک نوع زرنگی است، قبلاً به کسی زرنگ می گفتند که بیشتر کار کند، ولی الآن کسی که از زیر کار در برود، زرنگ است.

اهمیت مسئله تنبلی اجتماعی و نیز فقدان تحقیقات قبلی در این باره سبب شد تا کمیسیون اجتماعی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی پژوهشی با این موضوع انجام دهد. محققان در این پژوهش به دنبال

ص: 41

آن بودند که میزان و نوع تنبلی اجتماعی را بدست آورند، تا معین شود که در ایران با چه نوعی از تنبلی روبرو هستیم: تنبلی در سطح فردی و بر پایه دلایل شخصیتی، یا تنبلی در سطح فردی و بر پایه دلایل اجتماعی و یا اینکه مسئله اساساً در سطح ساختاری و کلان است و تنبلی بیش از آنکه فردی باشد بايد اجتماعی قلمداد شود.

برای سنجش میزان تنبلی در تهران در پیمایش از هزار و 328 نفر از شهروندان تهرانی با روش نمونه گیری pps استفاده شد و نتایج تحقیق، وجود حداقل 20 درصد تنبلی در سطح شهروندان (در سطح زیاد و خیلی زیاد) را تایید کرد.(1)

ویژگی اقتصاد دولتی، تنبلی است

امان الله قرایی مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه نیز در این خصوص می گوید: ویژگی اقتصاد دولتی، تنبلی است. بر اساس تحقیقات انجام شده ما در سال 156 روز کار می کنیم و بیشتر اوقات نیز به گپ زدن و خوردن چای می پردازیم. بر اساس آخرین آمار میزان ساعت کار مفید در ادارات دولتی یک ساعت و25 دقیقه است که به نظر می رسد عدد 25 دقیقه صحیح تر باشد. اما در این میان بی انگیزه گیهایی که از سوی جامعه به فرد تحمیل می شود هم دلیلی بر این تنبلی است.

شادی خلیلی دانشجوی سال آخر عمران است. به اعتقاد او دلیلی برای تلاش وجود ندارد؛ زيرا تمام تلاش ها وقتی به نتیجه می رسد که یک پشتیبان در سایه همیشه مراقبت باشد. او از یکی از همکلاسی هایش می گوید که هنوز درسش به اتمام نرسیده؛ اما در پروژه های بزرگ حضور دارد.

به اعتقاد خلیلی جوان های این دوره بیشتر خیال بافی می کنند تا کار. آنها با خیال پولدارشدن، کارکردن، درس خواندن و... خوش هستند تا این که تلاشی برای رسیدن به خواسته هایشان کنند.

ص: 42


1- . همان.

تعریف زرنگی و سخت کوشی این روزها کمی جابجا شده است. حالا اگر بتوانی با کمترین تلاش بهترین موقعیت را به دست بیاوری زرنگ هستی و اگر انگیزه ای برایت مانده باشد و خوب کار کنی در نگاه دیگران هنوز راه و روش زندگی کردنت را یاد نگرفته ای.(1)

تنبلي از ديدگاه قرآن و روايات اهل بيت علیهم السلام

اسلام، مكتبي است كه همگان را به تلاش و فعاليت و دوري از تنبلي و سستي در امور زندگي فراخوانده است، اما مشروط بر اينكه تلاش دنيايي در راستاي امور آخرتي باشد؛ چنان كه پيامبر عزیزمان فرمودند: « الدُّنْيَا مَزْرَعَةُ الْآخِرَة؛ دنيا، کشتزارآخرت است».(2) با نگاهي كوتاه به زندگي ائمه نيز درمي يابيم كه اين بزرگواران نه تنها تنبلي نكرده اند، بلكه تمام تلاش و توان خود را براي ايجاد زندگي سالم و پرنشاط به كار گرفته اند.

قرآن كريم در آيات مختلف انسان ها را به تلاش و دوري از سستي و كوتاهي دعوت كرده است(3) و به ویژه مؤمنان را به داشتن ثبات قدم و پايداري و تحمّل سختي ها سفارش نموده است.(4) البتّه در روايات نيز در اين باره سخناني آمده كه بجاست در پايان این کتاب به برخي از آنها اشاره كنيم.

حديث اول: تنبلي و عدم شناخت حق

رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) فرمودند: «إيّاكَ و خَصلَتَينِ: الضَّجَرُ و الكَسَلُ ؛ فإنّكَ إن ضَجِرتَ لم تَصبِرْ على حَقٍّ، و إن كَسِلتَ لم تُؤَدِّ حقّا؛ از دو خصلت بپرهيز: بي تابي كردن و تنبلي؛ زيرا اگر بي تابي كني، حق را تحمل نخواهي كرد و اگر تنبلي كني، حق را آن گونه كه هست، ادا نمي كني».(5)

حديث دوم: كار و تنبلي

ص: 43


1- . همان.
2- . عوالی اللئالی، ابن ابی جمهور، ج 1، ص 267.
3- . نجم/39؛ نازعات35.
4- . ولاتهنوا و لاتحزنوا و انتم الاعلون انْ كنتم مؤمنين؛ سست نشويد و غمگين نگرديد؛ شما برترید اگر ايمان داشته باشيد(آل عمران/139).
5- . بحار الانوار، مجلسی، ج70، ص159.

اگر جامعه اي خواهان پيشرفت و اصلاح امور است، بايد روحيه صبر و تحمّل و پذيرش حق را تقويت كند وگرنه به هيچ مرتبه اي از شناخت حق نخواهد رسيد. بي ترديد انسان كم صبر و بي تاب تحمّل شنيدن و پذيرش حق را ندارد و از سويي انسان تنبل نيز با كوتاهي كردن در انجام وظايفش و عدم شناخت حق، آن را به درستي ادا نخواهد كرد؛ چرا كه در شناخت حق از باطل، قوّه تشخيص و بصيرت ندارد. رئیس مذهب شیعه امام جعفرصادق(علیه السلام) فرمودند: « عَدُوُّ الْعَمَلِ الْكَسَلُ؛ دشمن كار، تنبلي است».(1) بي ترديد تنها عاملي كه مي تواند تنبلي را از پا درآورد، كار و تلاش است كه هم بر جسم آدمي اثرگذار است و هم بر روح و روان او. يكي از دلايلي كه امروزه بسياري از مردم به انواع بيماري هاي جسمي و رواني دچار شده اند، اين است كه آنها با وجود پیشرفت تکنولوژی، كمتر به فعاليت بدني مي پردازند.

حديث سوم: تنبلي مانع موفقيت

با نگاهي به زندگي بزرگان و حتي اطرافيان خودمان در مي يابيم كه عامل اساسي موفقيت آنها در زندگي چيزي جز تلاش و فعاليت مستمر نيست؛ چنان كه مقام معظم رهبري در ديدار با جوانان فرمودند: «انسان هاي بزرگ اهداف بزرگ دارند؛ زود به پايان نمي رسند و تمام نمي شوند».

امام علي(علیه السلام) که خود نمونه بارزی از فعّالان و دشمنان تنبلی بود، در این خصوص مي فرمايند: «آفَةُ النُّجْحِ الْكَسَل؛ آفت موفقيت، تنبلي است».(2)

آري، حقيقت اين است كه با كم كاري و عدم احساس مسئوليت نمي توان به قله هاي موفّقيت دست يافت. بي ترديد تنها عاملي كه ما را در مسير پيروزي قرار مي دهد، كار و تلاش و دوري از هر نوع تنبلي است و به قول فردوسی:

كسي را كه كاهل بُوَد، گنج نيست كِاندر جهان، سودِ بي رنج نيست

حديث چهارم: تنبلي دنيا و آخرت

ص: 44


1- . كليني، كافي، ج 5، ص 85.
2- . نوری، مستدرك الوسائل ج 12، ص 67.

بي شك تمام امور و فعاليت هاي دنيوي ما با امور آخرت ارتباط مستقيمي دارد؛ بدين بيان كه هر كس در زندگي دنيايي به جاي كار و فعاليت به خوشگذارني و امور باطل و بيهوده بپردازد و عمرش را در راه غير خدا بگذراند، در آخرت نيز هيچ بهره اي نخواهد داشت و بلكه از زيانكاران خواهد بود(خسرالدنيا و الاخره). امام باقر(علیه السلام) فرمودند: «مَنْ كَسِلَ عَنْ أَمْرِ دُنْيَاهُ فَهُوَ عَنْ أَمْرِ آخِرَتِهِ أَكْسَلُ؛ هركه در كار دنيا تنبل باشد، در كار آخرتش نيز تنبل تر است».(1)

حديث پنجم: تنبلي و عدم تدبير(آينده نگر نبودن)

انسان عاقل و فعّال، اهل دورانديشي و تدبير و برنامه ريزي است و سعي مي كند امور زندگي خود را بر اين پايه تنظيم كند. معمولاً انسان هاي موفق براي تمام لحظات عمر خود برنامه مشخصي دارند. از اين رو، انسان هاي نادان كه اهل تنبلي و سستي اند، نه تنها به فكر آينده خود نيستند، بلكه در زمان حال نيز با بدبختي زندگي مي كنند و به انواع ناراحتي هاي روحي و جسمي مبتلايند. بنابراين با آينده نگري مي توان تنبلي را از ساحت زندگي زدود. مولای متقّیان حضرت علي(علیه السلام) که خود نمونه بارز آینده نگری بود، فرمودند: «ضادّوا التّفريط بالحزم؛ با دورانديشي و آينده نگربودن، با تنبلي بستيزيد و مبارزه كنيد».(2)

راز و رمز موفقيت انسان هاي فعّال و پرکار

به طور كلي عوامل موفّقيت انسان به دو دسته تقسيم مي شود: عوامل مادي و معنوي.

عوامل مادي عبارتند از:

1. داشتن كار متناسب با ذوق و استعداد و علاقه 2. اعتماد به نفس بالا 3. ايمان به هدف مورد نظر 4. استقامت و پشتكار 5. تمركز انديشه و توجه داشتن به موضوع 6. نظم و انضباط 7. شروع كار از مقدار كم 8. دوري كردن از راه هاي ناشناخته و ناسنجيده 9. مشورت 10. عبرت گيري از گذشتگان و همچنين درس گرفتن از شكست ها 11. استفاده از فرصت ها و....

عوامل معنوي نيز عبارتند است از:

ص: 45


1- . كليني، كافي، ج 5، ص 85
2- . تمیمی آمدی، غرر الحکم، ص427.

1. تقوا و پرهيزكاري 2. توكّل به خدا 3. توسّل به اهل بيت 4. اخلاص در عمل 5. اداي تكليف و احساس مسئوليت 6. پرهيز از هواي نفس 7. دوري از گناه 8. سحرخيزي و اهل دعا و نيايش بودن 9. انس با قرآن و....

نكته هاي ناب درباره دوري از تنبلي و كسالت

* بايد با كوشش و تلاش و پرهيز از كسالت و تنبلي، در رقابتي سالم به قوّت و كثرت و استقلال رسيد و اجازه استثمار و استعمار به ديگران نداد.

* زيان بي تحركي و ركود، به خودمان مي رسد، نه به خدا.

* سستي و تنبلي، سبب جايگزين شدن ديگران به جاي ما مي شود.

* رسيدن به لطف الهي، با تنبلي سازگار نيست.

* بيكاري مايه خستگي، تنبلي، فرسودگي، فرصتي براي نفوذ شيطان، ايجاد فتنه و گسترش گناه مي باشد.

* در نصيحت لقمان به فرزندش آمده كه: از كسالت و تنبلي بپرهيز، بخشي از عمرت را براي آموزش قرار بده و با افراد لجوج، گفتگو و جدل نكن.

* اعتقاد و يقين به آگاهي خداوند، رمز نشاط و اميد در انجام وظايف و دوري از كسالت و تنبلي است.

* هر فكر و توهّمي كه براي شما تنگ نظري، تنبلي و يأس و اثر منفي بياورد، شيطاني است و هر فكر و الهامي كه براي شما حركت، نشاط و سعه صدر آورد، الهي است.

* افراد صالح كساني هستند كه با نشاط و شتاب، به سراغ هر كار خيري مي روند، نه فقط بعضي از كارها.

* فرماندهان بايد به روحيه، نشاط، ايمان و تصميم سپاه اسلام توجه داشته باشند.

* تنبلي و ضعف اراده، گاهي توان رزمي و روحي ده برابر را به دو برابر كاهش مي دهد.

* توجه به حضور خداوند، به انسان نشاط و دلگرمي مي دهد و او را در برابر ناگواري ها مقاوم مي كند.

ص: 46

* نشاط، مايه ارزشمندي عبادت است.

* اسلام، براي برطرف كردن خستگي و ايجاد نشاط، راه هاي مناسب و سالمي را به ما ارائه كرده است و ما را به سير و سفر، ورزش، كارهاي متنوع و مفيد، ديد و بازديد، گفتگوهاي علمي و انتقال تجربه، رابطه با فرهيختگان و مهم تر از همه ارتباط با آفريدگار هستي و ياد او كه تنها آرام بخش دل هاست، سفارش كرده است.(1)

* تحرك، جنب و جوش و پويايي است كه به هدف هاي بلند واقعيت مي بخشد و كام انسان را شيرين مي كند.

* ملتي كه به دنبال سربلندي است بايد عمران و آباداني را يكي از اهداف بزرگ خود قرار دهد و با تن دادن به سختي ها بهره خود را از نعمت هاي الهي به دست آورد.

* پيشوايان ما از بيكارگي و تنبلي و سربار ديگران بودن متنفر بودند و بيزاري خود را به صورت هاي مختلفي نشان مي دادند.

در پایان از خداوند سبحان و حضرات معصومین علیهم السلام عاجزانه میخواهیم که همه ما را از تنبلی و اهمال کاری در همه امور زندگی به ویژه بندگی خالصانه، مدد نماید.

و الحمدلله رب العالمین

ص: 47


1- . گنجينه معارف، رحمتي شهررضا، ج2، ص208.

منابع و مآخذ

قرآن ، ترجمه مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الإسلامية، چاپ دهم، تهران: 1371 ه.ش.

نهج البلاغة، شريف الرضي، محمد بن حسين، ترجمه شهيدى، تهران: شركت انتشارات علمى و فرهنگى، چاپ چهاردهم، 1378 ش.

1. ابن أبي جمهور، محمد بن زين الدين، عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية، قم: دار سيد الشهداء للنشر، چاپ اول، 1405 ق.

2. ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول، قم: جامعه مدرسین، چاپ دوم، 1404ق.

3. تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، غرر الحكم و درر الكلم، قم: دار الکتاب الاسلامی، چاپ دوم، 1410 ق.

4. جوادي يگانه، محمدرضا؛ فولادیان، مجید، مقاله تنبلی اجتماعی و عوامل مؤثّر برآن، 1391ش.

5. حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشيعة، قم: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، چاپ اول، 1409 ق.

6. ديلمى، حسن بن محمد، أعلام الدين في صفات المؤمنين، قم: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، چاپ اول، 1408ق.

7. رحمتي شهررضا، محمد، گنجینه معارف، انتشارات صبح پیروزی، چاپ چهارم 1389ش.

8. صادق پور، محمد، سایت تابناک.

9. قمی، شیخ عباس، مفاتيح الجنان، قم: انشارات نبوغ، چاپ چهارم، 1386ش.

10. قهرماني، مقاله تنبلي، آفت زندگي، نشريه کیهان، آبان 1388.

11. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافی، تهران: دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1407 ق.

ص: 48

12. كلينى، محمد بن يعقوب، أصول الكافي/ ترجمه مصطفوى، تهران: كتاب فروشى علميه اسلاميه، چاپ اول، 1369 ش.13. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار، بيروت: دار إحياء التراث العربي، چاپ دوم، 1403ق.

14. مشیری، مهشید، فرهنگ جامع فارسی، تهران: بنیاد دانش نامه بزرگ فارسی، 1378ش.

15. نورى، حسين بن محمد تقى، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، قم: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، چاپ اول، 1408ق.

ص: 49

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109