علم مفاهیم شناسی در قرآن سری جدید جلد 59

مشخصات کتاب

نام کتاب: علم مفاهیم شناسی در قرآن جلد 59

تحقیق و تالیف : رسول ملکیان اصفهانی - 1400 ش

ناشر دیجیتالی: مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان

ص: 1

1- سرمایه

1- اهمیت سرمایه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 5 - 11

11 - ثروت باید برای رشد اقتصادی جامعه به کار گرفته شود .

اموالکم الّتی جعل اللّه لکم قیاماً

از اینکه خداوند مال را برای برپایی جامعه قرار داده و به همین جهت پرداخت آن را به سفیهان منع کرده، معلوم می شود که ثروتها باید در جهت رشد اقتصادی، که قوام جامعه به آن بستگی دارد، به کار گرفته شود.

2- تباهی سرمایه خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 20 - 10،11

10 - ایمان نیاوردن اهل کتاب به پیامبر(ص)، ناشی از تباه کردن جانهایشان است.

الذین ءاتینهم الکتب یعرفونه . .. الذین خسروا أنفسهم فهم لا یؤمنون

11 - آنان که سرمایه جان به خسارت از کف داده اند، رسالت پیامبر(ص) را انکار می کنند.

الذین خسروا أنفسهم فهم لا یؤمنون

3- تباهی سرمایه عمر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 12 - 17،18،19

17 - آنان که سرمایه جان را به خسارت از کف داده اند، منکر قیامت هستند.

لیجمعنکم إلی یوم القیمه . .. الذین خسروا أنفسهم فهم لا یؤمنون

متعلق <لا یؤمنون>، با توجه به جمله <لیجمعنکم إلی یوم القیامه> قیامت می تواند باشد.

18 - تباه کردن سرمایه وجودی خود زیانکاری و زمینه انکار معارف دین است.

لیجمعنکم إلی یوم القیمه . .. الذین خسروا أنفسهم فهم لا یؤمنون

ص: 1

19 - کافران به معاد و رسالت پیامبر(ص) ، زیانکار، تباه کننده خویش و محروم از رحمت الهی

و لقد استهزیء برسل . .. کتب علی نفسه الرحمه ... الذین خسروا أنفسهم فهم لا یؤمنون

با توجّه به اینکه رحمت الهی فراگیر است، ممکن است زیان کافران به جهت محروم ساختن خود از دریافت رحمت باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 31 - 14

14 - زندگی منهای دین و اعتقاد به قیامت زیانبار و تباهگر سرمایه عمر آدمی است.

قد خسر الذین کذبوا بلقاء اللّه . .. یحسرتنا علی ما فرطنا فیها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 53 - 9

9 - منکران قرآن با بی اعتنایی به معارف آن ، تباه کننده سرمایه عر خویش هستند .

قد خسروا أنفسهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 178 - 5،7

5 - گمراه شدگان به دست خدا ، زیانکار و تباه کننده سرمایه عمر خویشند .

من یضلل فأولئک هم الخسرون

7 - تکذیب آیات الهی موجب زیان و ضایع کردن سرمایه عمر است .

من یضلل فأولئک هم الخسرون

از مصادیق مورد نظر برای گمراهان، به قرینه آیه قبل، تکذیب کنندگان آیات الهی هستند.

4- سرمایه اخروی انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 89 - 1

1 - قلب سلیم ، تنها سرمایه ثمربخش برای انسان در قیامت

یوم لاینفع . .. إلاّ من أتی اللّه بقلب سلیم

5- سرمایه انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 86 - 1

1 - سرای آخرت و نعمت های آن ، سرمایه انسان ها در قبال ایمان و عمل به کتاب های آسمانی است .

أولئک الذین اشتروا الحیوه الدنیا بالأخره

ص: 2

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 22 - 6

6 - عمل نیک ، سرمایه و مددکار دنیوی و اُخروی انسان

حبطت اعمالهم فی الدّنیا و الاخره و ما لهم من ناصرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 116 - 7

7 - اموال و فرزندان ( پشتوانه مالی و نیروی انسانی ) ، مهمترین سرمایه مادی بشر

انّ الذین کفروا لن تغنی عنهم اموالهم و لا اولادهم

با وجود اینکه هیچ چیز توان کفایت از خدا را ندارد، نام بردن از مال و اولاد، دلالت بر ویژگی و اهمیت خاص آن دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 177 - 3

3 - ایمان به خداوند ، سرمایه سعادت بخشِ انسان

انّ الّذین اشتروا الکفر بالایمان . .. لهم عذاب الیم

زیرا می فرماید برخی کفر را به بهای ایمان خریدند و از دست دادن این بها، موجب گرفتاری به عذاب است. لذا ایمان، سرمایه ای فرض شده که از دست دادن آن موجب عذاب دردناکی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 180 - 4،5،23،25

4 - داده های الهی ( امکانات مادی و معنوی ) به انسان ها ، فضل خداوند و از ملک اوست .

و لا یحسبنّ الّذین یبخلون بما اتیهم اللّه من فضله

5 - توجّه به از جانب خدا بودن دارایی ها ، آسان کننده انفاق و بخشش و بیانگر زشتی و شناعت بخلورزی

و لا یحسبنّ الّذین یبخلون بما اتیهم اللّه من فضله

تذکّر خداوند به اینکه داراییهای شما، فضلی از جانب اوست (بما آتیهم اللّه من فضله)، برای این هدف است که انفاق را بر آدمی آسان کند و زشتی بخل را بر او آشکار سازد.

23 - دارایی های انسان از آن خداست و به او باز خواهد گشت .

بما اتیهم اللّه من فضله . .. و للّه میراث السّموات و الارض

25 - توجّه به خارج شدن تمام دارایی ها از دست انسان ، مایه شناخت زشتی بخل و ترک انفاق

و لا یحسبنّ الّذین یبخلون . .. و للّه میراث السّموات و الارض

جمله <و للّه میراث السّموات . .. >، بیانگر این نکته است که اموال از دست شما خارج و به خدا باز خواهد گشت. بنابراین چرا انفاق نمی کنید و خود را از ثواب و پاداش انفاق محروم می سازید؟

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 103 - 5

5- اَعمال آدمی ، در سرای دنیا ، دست مایه و سرمایه اصلی او است .

الأخسرین أعم-لاً

ص: 3

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 104 - 5

5- سعی و تلاش آدمی در دنیا ، سرمایه اصلی او است .

الأخسرین أعم-لاً . الذین ضلّ سعیهم فی الحیوه الدنیا

6- سرمایه بخیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 180 - 12،13

12 - دارایی های بخیلان در قیامت ، به صورت طوقی به گردنشان آویخته خواهد شد .

سیطوّقون ما بخلوا به یوم القیمه

13 - آویخته شدن دارایی های بخیلان در قیامت بر گردن آنان ، تبلور شرّ و زیان بخلورزی ایشان

بل هو شرّ لهم سیطوّقون ما بخلوا به یوم القیمه

جمله <سیطوّقون ما بخلوا . .. >، تفسیر کلمه <شرّ> است: یعنی به دوش کشی تمام داراییها در قیامت شرّی است که دامنگیر بخیلان خواهد شد. برداشت فوق بر این اساس است که معنای ظاهری <سیطوّقون ... > مراد باشد.

7- سرمایه عمر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 178 - 6

6 - هدایت یافتگان عمر خویش را تباه نکرده و از آن بهره مند بوده اند .

من یهد اللّه فهو المهتدی

از جمله <فأولئک هم الخسرون> - که درباره گمراهان بیان شد - می توان فهمید که جمله ای مانند <و أولئک هم الرابحون برای هدایت یافتگان در تقدیر است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 45 - 10

10 - از کف دادن سرمایه های وجودی ، بزرگ ترین زیان آدمی در زندگی است .

إنّ الخ-سرین الذین خسروا أنفسهم

8- ناپایداری سرمایه گذاری مادی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 42 - 7

ص: 4

7- سرمایه گذاری ها و هزینه های مادّی ، در معرض فنا و نابودی است .

و أُحیط بثمره فأصبح یقلّب کفّیه علی ما أنفق فیها

چنان چه داستان دو باغ، تمثیل و سمبلیک باشد، در این صورت، مرد ثروت مند مغرور، سمبل کسانی است که صِرفاً با اغراض مادّی و هدف دانستن دنیا و متاع های آن، به تلاش پرداخته، ولی در نهایت، بر زحمت و رنج خود تأسف می خورند; چرا که در فرجام کار، تمامی آن را بر باد رفته می یابند.

سرمایه گذاری

ص: 5

2- سرمستی

1- آثار سرمستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 72 - 9

9- سرمستی و غفلت ، مانع پذیرفتن نصیحت و خیراندیشی ناصحان

لعمرک إنهم لفی سکرتهم یعمهون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 73 - 5

5- سرمستی و غفلت ، از عوامل گرفتار شدن اقوام به عذاب الهی

إنهم لفی سکرتهم یعمهون . فأخذتهم الصیحه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 58 - 6

6 - سرمستی و غرور ناشی از نعمت و رفاه فراوان ، از عوامل هلاکت جوامع بشری است .

و کم أهلکنا من قریه بطرت معیشتها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 81 - 10

10 - طغیان ، سرمستی ، فسادانگیزی ، فخرفروشی و خودنمایی ، از عوامل هلاکت و نابودی

إنّ ق-رون . .. فبغی ... لاتفرح ... و لاتبغ الفساد ... فخرج علی قومه فی زینته ...

برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که خداوند پس از برشمردن تعدادی از اوصاف ناپسند قارون، مسأله نابودی وی را مطرح فرمود. این نکته می رساند که اوصاف یاد شده در نابودی وی مؤثر بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 75 - 3

3 - افراط در شادمانی و زندگی سرمستانه ، زمینه ساز غفلت از حقایق و معارف الهی و انکار و تکذیب آنها

الذین کذّبوا بالکت-ب . .. ذلکم بما کنتم تفرحون فی الأرض بغیر الحقّ و بما کنتم تم

برداشت یاد شده بر این اساس استوار است که مشار الیه <ذلکم> تکذیب کافران باشد.

ص: 6

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 76 - 7

7 - تکبر ، غرور و سرمستی ، عامل جای گرفتن دائمی در دوزخ

جهنّم خ-لدین فیها فبئس مثوَی المتکبّرین

توصیف کافران دوزخی به <متکبران>، بیانگر این حقیقت است که آنچه موجب دوزخی شدن آنان می شود، وجود صفت تکبر، غرور و سر مستی آنان در زندگی دنیایی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 45 - 2،3

2 - گذراندن زندگی دنیا همراه با بی پروایی ، سرمست شدن به ثروت و مکنت و بی رحمی و آدم کشی ، درپی دارنده قطعی عذاب هولناک دوزخ

فی سموم و حمیم . .. إنّهم کانوا قبل ذلک مترفین

3 - سرمستی ، خوش گذرانی و فرو رفتن در ناز و نعمت ، از عوامل مهم دوزخی شدن < اصحاب شمال >

و أصح-ب الشمال . .. إنّهم کانوا قبل ذلک مترفین

2- آثار سرمستی اقوام پیشین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 58 - 3

3 - سرمستی و غرور ، عامل هلاکت جوامع پیشین

و کم أهلکنا من قریه بطرت معیشتها

<بطر> (مصدر <بطرت>) به غرور و طغیان - که آدمی بر اثر فراوانی نعمت دچار آن شود - گفته می شود. بنابراین <بطرت معیشتها>; یعنی، <طغت فی معیشتها> (در زندگی اش طغیان کرد). گفتنی است که عبارت <بطرت معیشتها> وصف و مفید تعلیل است; یعنی، جوامع گذشته بدان جهت به هلاکت رسیدند که گرفتار سرمستی و غرور بودند.

3- آثار سرمستی قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 153 - 3

3 - سرمستی ، رفاه زدگی ، اسراف گری و فسادانگیزی ثمودیان ، مانع درک آنان از مفاهیم بلند و آسمانی پیام صالح ( ع )

قالواإنّما أنت من المسحّرین

بیان رفاه مندی، اسراف گری و فسادانگیزی ثمودیان، پیش از ذکر موضع گیری آنان در مقابل صالح(ع)، می تواند نشان دهنده این حقیقت باشد که آنچه سبب شد، ثمودیان مفاهیم مهم معرفتی صالح(ع) را، کلماتی جنون آمیز، بیهوده و گزاف به شمار آوردند و او را فردی افسون شده بخوانند; این بود که آنان گرفتار غرور، سرمستی، اسراف و فسادگری شده بودند.

ص: 7

4- آثار سرمستی قوم لوط

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 72 - 6

6- سرمستی ، تحیّر و بصیرت نداشتن قوم لوط ، مانع هدایت پذیری از رهنمود های حضرت لوط ( ع ) بود .

و اتقوا الله و لاتخزون . .. لعمرک إنهم لفی سکرتهم یعمهون

<سکره> به معنای از بین رفتن و از کار افتادن عقل است و <عمه> به معنای تردد ناشی از تحیر در امور است. بنابراین مقصود از جمله <لفی سکرتهم یعمهون> سرمستی و متحیر بودن و از دست دادن بصیرت در امور است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 73 - 4

4- سرمستی و غفلت ، از عوامل گرفتار شدن قوم لوط به عذاب الهی

إنهم لفی سکرتهم یعمهون . فأخذتهم الصیحه

5- آثار سرمستی کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 75 - 1

1 - شادمانی ناحق و سر مستی گسترده در جامعه از سوی کافران و مشرکان ، سبب گرفتار شدن آنان به انواع عذاب ها در قیامت

ذلکم بما کنتم تفرحون فی الأرض بغیر الحقّ و بما کنتم تمرحون

<با> در <بما کنتم> برای سببیت است. <فرح> (مصدر <تفرحون>) به معنای سرور و شادمانی است و <مرح> (مصدر <تمرحون>) به معنای سرور و شادمانی افراطی و بیش از حد است آن گونه که سبب غرور و سر مستی می گردد. گفتنی است در این برداشت ، مشار الیه <ذلکم> عذاب های یاد شده در آیات پیشین، دانسته شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - قمر - 54 - 8 - 6

6 - سرخوشی و هواپرستی کافران در دنیا ، درپی دارنده دشواری های دیرپای قیامت

و اتّبعوا أهواءهم . .. یقول الک-فرون ه-ذا یوم عسر

<عسر> (صفت مشبهه) دال بر ثبات و دوام وصف است.

6- آثار سرمستی مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 75 - 1

ص: 8

1 - شادمانی ناحق و سر مستی گسترده در جامعه از سوی کافران و مشرکان ، سبب گرفتار شدن آنان به انواع عذاب ها در قیامت

ذلکم بما کنتم تفرحون فی الأرض بغیر الحقّ و بما کنتم تمرحون

<با> در <بما کنتم> برای سببیت است. <فرح> (مصدر <تفرحون>) به معنای سرور و شادمانی است و <مرح> (مصدر <تمرحون>) به معنای سرور و شادمانی افراطی و بیش از حد است آن گونه که سبب غرور و سر مستی می گردد. گفتنی است در این برداشت ، مشار الیه <ذلکم> عذاب های یاد شده در آیات پیشین، دانسته شده است.

7- آثار سرمستی مشرکان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 58 - 5

5 - غرور و سرمستی ، ریشه بهانه جویی های مشرکان عصر بعثت

و کم أهلکنا من قریه بطرت معیشتها

با توجه به ارتباط این آیه با آیات پیشین - که درباره بهانه جویی های مشرکان مکه است - برداشت یاد شده استفاده می شود.

8- اجتناب از سرمستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 18 - 5،6

5 - لقمان به پسرش سفارش کرد که از سرمستی کردن در زمین ، پرهیز کند .

و لاتمش فی الأرض مرحًا

6 - انسان ، نباید حرکت خویش را براساس خوشی و سرمستی سامان دهد .

و لاتمش فی الأرض مرحًا

بنابراین احتمال که <مرح> مفعولٌ له برای فعل <تمش> باشد، معنای یاد شده را می رساند.

9- راه رفتن با سرمستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 18 - 4،14

4 - باید از راه رفتن به صورت سرمست و شادمانه افراطی ، پرهیز کرد .

و لاتمش فی الأرض مرحًا

<مرح> در لغت به معنای <شدت خوش حالی> است و نصب آن، به خاطر حال بودن اش است.

14 - < عن أبی جعفر ( ع ) فی قوله < و لاتمش فی الأرض مرحاً > أی بالعظمه ;

از امام باقر(ع) درباره آیه <و لاتمش فی الأرض مرحاً> روایت شده که: یعنی، با جلال و جبروت در زمین راه نرو>.

ص: 9

10- زمینه سرمستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 76 - 14

14 - برخورداری از مال و ثروت فراوان ، زمینه ساز غرور و سرمستی است .

و ءاتین-ه من الکنوز . .. إذ قال له قومه لاتفرح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 48 - 9

9 - غفلت از سرچشمه اصلی نعمت ها ( خداوند ) امری ناشایست و زمینه ساز غرور و سرمستی است .

و إنّا إذا أذقنا الإنس-ن منّا رحمه فرح بها

با توجه به تکرار ضمیر <نا>، می توان استفاده کرد که خداوند غفلت و فراموشی از مبدأ اصلی نعمت ها را، مورد سرزنش قرار داده است.

11- ساجدان و سرمستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 62 - 5

5 - اهل سجده و عبادت به درگاه خداوند ، مبرا از سرمستی ، غرور و لهو

و تضحکون و لاتبکون . و أنتم س-مدون . فاسجدوا للّه واعبدوا

از این که در آیات پایانی سوره، سرمستی و لغوگرایی، قطب مخالف سجده و عبادت معرفی شده است، مطلب بالا استفاده می شود.

12- سرمستی اصحاب شمال

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 45 - 1،3

1 - اصحاب شمال ، مجموعه ای از انسان های بی پروا ، متنعمان سرمست و جباران ( انسان های بی رحم و آدم کش )

إنّهم کانوا قبل ذلک مترفین

<مترف> (مفرد <مترفین>) در معانی زیر به کار می رود: الف) انسان یله و رهایی که بدون هیچ مانعی هرچه دلش بخواهد انجام می دهد (بی پروا); ب) کسی که تنعم و رفاه او را سرمست کرده باشد; ج) جبار و ستمگر (قاموس المحیط).

3 - سرمستی ، خوش گذرانی و فرو رفتن در ناز و نعمت ، از عوامل مهم دوزخی شدن < اصحاب شمال >

و أصح-ب الشمال . .. إنّهم کانوا قبل ذلک مترفین

ص: 10

13- سرمستی در رفاه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 50 - 7

7 - ناامیدی و منفی بافی مفرط در سختی ها و سرخوشی مستانه در آسایش ، دو خصلت ناشایست و همگن

و إن مسّه الشرّ فیئوس قنوط . و لئن أذقن-ه رحمه منّا من بعد ضرّاء مسّته لیقولنّ ه

14- سرمستی قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 149 - 3

3 - سرخوشی و سرمستی ثمودیان در خانه های کوهستانی خویش

و تنحتون من الجبال بیوتًا ف-رهین

<فارهین> می تواند از مصدر<فره> (نشاط و سرخوشی) مشتق شده باشد. گفتنی است که <فارهین> بنابراین احتمال، صفت برای <بیوتاً> و به تقدیر <فارهین فیها> است; یعنی، خانه هایی که در آن مست و سرخوشید.

15- سرمستی قوم لوط

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 72 - 1،3

1- سوگند مؤکد خداوند به جان پیامبر ( ص ) مبنی بر اینکه قوم لوط مردمانی سرمست و متحیر و به دور از هرگونه بصیرت و روشن بینی بودند .

لعمرک إنهم لفی سکرتهم یعمهون

برداشت فوق بنابراین مبناست که مخاطب جمله <لعمرک> - به قرینه آیات 49 وB51 پیش از شروع داستان ابراهیم(ع) و لوط(ع) (نبّیء عبادی . .. و نبّئهم ...) - پیامبراکرم(ص) باشد.

3- سوگند خداوند به جان لوط ( ع ) بر اینکه قوم او مردمی سرمست و متحیرند .

لعمرک إنهم لفی سکرتهم یعمهون

برداشت فوق بر اساس این احتمال است که جمله <لعمرک . ..> ادامه سخنان ملائکه خطاب به حضرت لوط(ع) باشد.

16- سرمستی کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 61 - 1

1 - کافران ، گرفتار غفلت ، تکبر و سرمستی

ص: 11

و أنتم س-مدون

<سُمود> در معانی <سهو> (غافل سازنده انسان از کارهای مهم و سرنوشت ساز) و بالا گرفتن سر از روی خودبزرگ بینی و غرور به کار می رود.

17- سرمستی گناهکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 202 - 3

3 - فرا رسیدن عذاب الهی بر مجرمان ، در حال سرمستی و غفلت آنان

فیأتیهم بغته و هم لایشعرون

18- عابدان و سرمستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 62 - 5

5 - اهل سجده و عبادت به درگاه خداوند ، مبرا از سرمستی ، غرور و لهو

و تضحکون و لاتبکون . و أنتم س-مدون . فاسجدوا للّه واعبدوا

از این که در آیات پایانی سوره، سرمستی و لغوگرایی، قطب مخالف سجده و عبادت معرفی شده است، مطلب بالا استفاده می شود.

19- عوامل رفع سرمستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 203 - 2

2 - کیفر دردناک الهی ، زداینده غفلت و سرمستی مجرمان

فیأتیهم بغته و هم لایشعرون . فیقولوا هل نحن منظرون

20- موانع سرمستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 60 - 2

2 - توجه به انذار های الهی و واقعیت قیامت ، مایه نگرانی انسان و پرهیز از سرخوشی ها

أفمن ه-ذا الحدیث تعجبون . و تضحکون و لاتبکون

لحن توبیخی آیه شریفه، می رساند که توجه به حقانیت معاد و مفاهیم وحی، مقتضی این است که آدمی، بر فرجام خویش

ص: 12

گریان و اندوهناک باشد; نه سرمست و خندان.

21- مؤمنان و سرمستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 60 - 3

3 - مؤمنان راستین ، دور از سرمستی ، و گریان و اندوهناک در برابر انذار های الهی

و تضحکون و لاتبکون

از توبیخ کافران به خاطر سرمستی و سرخوشی، استفاده می شود که مؤمنان - بر خلاف ایشان - از خوف انذارهای الهی، گریان و از سرمستی ها به دوراند.

22- ناپسندی سرمستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 50 - 7

7 - ناامیدی و منفی بافی مفرط در سختی ها و سرخوشی مستانه در آسایش ، دو خصلت ناشایست و همگن

و إن مسّه الشرّ فیئوس قنوط . و لئن أذقن-ه رحمه منّا من بعد ضرّاء مسّته لیقولنّ ه

سرمستان

23- عبرت ناپذیری سرمستان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 37 - 7

7 - نشانه های عبرت آموز الهی بر پهنه زمین ، بی تأثیر در مردمان غافل و سرمست *

ءایه للذین یخافون العذاب الألیم

اختصاص یافتن <آیه> به <للذین یخافون. ..>، بیانگر این حقیقت است که اگر مایه های ابتدایی معرفت، در درون فرد وجود نداشته باشد و او در غفلت و سرخوشی فرو رفته باشد، از آیات الهی ره به مقصد و مقصود نخواهد برد.

24- محرومیت سرمستان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 76 - 16

16 - انسان های مغرور و سرمست ، محروم از لطف و محبت خداوند

إنّ اللّه لایحبّ الفرحین

ص: 13

3- سرنوشت

1- آثار مطالعه سرنوشت اقوام پیشین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 44 - 3

3 - سیر در سرزمین ها و مطالعه در سرگذشت پیشینیان ، مایه عبرت و درس آموز است .

أوَلم یسیروا فی الأرض فینظروا کیف کان ع-قبه الذین من قبلهم

2- انبیا و سرنوشت انسانها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 36 - 4

4- وحی و اِخبار خداوند ، طریق آگاهی پیامبران به امور غیبی و سرنوشت انسانها

أُوحی إلی نوح أنه لن یؤمن من قومک إلاّ من قد ءامن

3- انذار از سرنوشت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 39 - 12

12- لزوم انذار و بیدارساختن مردم از غفلت درباره سرنوشت اخروی خویش

و أنذرهم . .. و هم فی غفله

4- اهمیت سرنوشت اقوام پیشین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 3 - 2

2- خداوند ، بیانگر سرگذشت پیشینیان برای پیامبر ( ص )

نحن نقصّ علیک أحسن القصص

ص: 14

<قصّ> (مصدر نقص) به معنای بیان کردن و بازگو کردن است. <قَصَص> به معنای بیان کردن و نیز به معنای داستان و چیزی است که بازگو می شود.

5- اهمیت سرنوشت فرزند

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 35 - 12

12- دعا برای فرزندان و توجه به سرنوشت اخروی و دیانت و سعادت آنان ، امری مهم و ارزشمند است .

و إذ قال إبرهیم ربّ . .. اجنبنی و بنیّ أن نعبد الأصنام

6- برادران یوسف و سرنوشت یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 15 - 4

4- برادران یوسف تا قبل از بردن او به صحرا ، نسبت به سرنوشت او به نظر قطعی نرسیده بودند . *

فلما ذهبوا به و أجمعوا

<اجماع> (مصدر أجمعوا) به معنای اتفاق نظر و عقیده و نیز به معنای تصمیم گرفتن و مهیّای انجام کاری شدن است. برداشت فوق ، ناظر به معنای نخست است.

7- تحقیق در سرنوشت اقوام پیشین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 92 - 10

10 - خداوند ، مردم را به تحقیق در سرگذشت عبرت انگیز اقوام و ملل پیشین ترغیب می کند .

لتکون لمن خلفک ءایه و إن کثیراً من الناس عن ءایتنا لغفلون

8- تذکر سرنوشت پیشینیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 74 - 5

5 - توجه دادن مردم به نعمت های الهی و سرنوشت پیشینیان ، از روش های تبلیغی صالح ( ع ) برای گرایش دادن آنان به پرستش خدای یگانه

و اذکروا إذ جعلکم خلفاء . .. فاذکروا ءالاء اللّه

ص: 15

9- تعیین سرنوشت در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 39 - 6

6- قیامت ، روز فیصله امور و تعیین سرنوشت قطعی انسان

إذ قضی الأمر

ممکن است مقصود از <الأمر> حکم قطعی و تعیین بهشتی و یا دوزخی بودن مردم باشد در این صورت <قضی الأمر> ناظر به صدور احکام قطعی و گذشتن از آن مرحله است.

10- تفکر در سرنوشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 176 - 19

19 - واداشتن آدمی به تفکر در فرجام و سرنوشت خویش ، از اهداف داستان های قرآن است .

فاقصص القصص لعلهم یتفکرون

11- تقدیر سرنوشت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 44 - 6

6 - انسان در تحقق سرنوشت خویش مؤثر است ; هر چند از سوی خداوند مقدّر شده باشد .

إذ یریکموهم إذالتقیتم . .. لیقضی اللّه أمرا کان مفعولا

تمهیداتی از قبیل رؤیای پیامبر(ص)، کم جلوه دادن هر یک از دو سپاه در نظر دیگری و مانند آنها، که به منظور ترغیب طرفین به رویارویی است، نشان می دهد که تحقق جنگ بدر از اختیار طرفین خارج نبوده و امکان تخلف داشته است. جمله <و لو أریکهم کثیرا ... > در آیه قبل نیز این معنا را تأیید می کند. و اگر آن امر مقدر، یعنی تحقق جنگ بدر، از اختیار طرفین جنگ خارج بود، نیازی به این تمهیدات ترغیب کننده نداشت.

12- حاکم سرنوشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 30 - 3

3 - لحظه مرگ ، لحظه بروز ناتوانی کامل انسان و حاکمیت تام خداوند بر سرنوشت او

إلی ربّک یومئذ المساق

از آن جایی که قیامت روز حساب و مجازات است، سوق دادن انسان به درگاه خداوند در آن روز، می تواند نشانگر این حقیقت

ص: 16

باشد که سرنوشت انسان ها (بهشتی یا جهنمی شدن آنان)، در آن تعیین خواهد شد.

13- ذکر سرنوشت کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 112 - 9

9- توجه به داستان پیامبران و سرنوشت اقوام مؤمن و کافر ایشان ، وادار کننده انسان به استقامت وپایداری بر توحید و پرستش خدا

فاستقم کما أُمرت

برداشت فوق ، بر این اساس است که جمله <فاستقم . ..> بر داستان اقوام گذشته - که در آیات پیشین از آن سخن رفته است - تفریع شده باشد.

14- ذکر سرنوشت مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 112 - 9

9- توجه به داستان پیامبران و سرنوشت اقوام مؤمن و کافر ایشان ، وادار کننده انسان به استقامت وپایداری بر توحید و پرستش خدا

فاستقم کما أُمرت

برداشت فوق ، بر این اساس است که جمله <فاستقم . ..> بر داستان اقوام گذشته - که در آیات پیشین از آن سخن رفته است - تفریع شده باشد.

15- سرنوشت اقوام پیشین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 98 - 1

1 - سرگذشت اقوام تکذیب کننده پیشین ، شاهد صدق این ادعاست که محکومان به عذاب استیصال ، توفیق ایمان آوردن را تا لحظه وقوع عذاب از دست خواهند داد .

إن الذین حقت علیهم کلمت ربک لایؤمنون . .. فلولا کانت قریه ءامنت فنفعها إیمنها

با توجه به ارتباط این آیه با آیه قبل، جمله <فلولا کانت قریه آمنت>، می تواند جواب برای شرط مقدر باشد و تقدیر آن چنین می شود: <إن کنت فی شک من هذا فلولا کانت . ..>; یعنی، اگر در این مطلب (کسانی که از سوی خداوند محکوم به عذاب استیصال شوند تا لحظه وقوع عذاب، ایمان نخواهند آورد) تردید دارید، پس بگویید: چرا و به چه دلیل، اقوام تکذیب کننده پیشین تا لحظه وقوع عذاب ایمان نیاوردند؟

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 17

17 - دخان - 44 - 37 - 1

1- سرنوشت قوم < تبّع > و اقوام قبل از آن ، پیامدار عبرت و هشدار برای مشرکان مکه

أهم خیر أم قوم تبّع و الذین من قبلهم

16- سرنوشت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 33 - 9

9 - توبه و استغفار دارای اهمیتی ویژه در نزد خداوند و دارای تأثیری بسزا در سرنوشت امتها

و ما کان اللّه معذبهم و هم یستغفرون

17- سرنوشت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 50 - 9

9 - عملکرد انسان دارای نقشی بسزا در چگونگی تدبیر امور او از سوی خداوند

یسومونکم سوء العذاب . .. و فی ذلکم بلاء من ربکم عظیم. و إذ فرقنا بکم البحر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 187 - 18

18 - انسان و انتخاب او دارای نقشی بسزا در تحقق مقدرات الهی است .

و ابتغوا ما کتب اللّه لکم

فرمان الهی به انسانها، مبنی بر اینکه در پی دست یافتن به مقدرات الهی باشند (و ابتغوا ما کتب اللّه لکم) گویای این است که: تحقق برخی از آنچه که خداوند برای انسان مقدر کرده، مشروط به انتخاب و عملکرد او نیز هست; یعنی، انسان در تحقق آنها نقش دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 189 - 16

16 - اعمال و رفتار آدمی سازنده حقیقت و ماهیت اوست .

و لکن البر من اتقی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 223 - 7

7 - تأثیر نحوه روابط زناشویی ، در سرنوشت نیک یا بد انسان

فاتوا حرثکم انی شئتم و قدّموا لانفسکم

به نظر می رسد جمله <و قدّموا لانفسکم> به منزله تقییدی باشد برای اختیار و آزادی آدمی در آمیزش ; یعنی زندگی

ص: 18

زناشویی در سرنوشت آدمی مؤثّر است; پس آن روشی را برگزینید که فرجامی نیک داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 112 - 13

13 - تأثیر گرایش های اعتقادی و رفتاری انسان ها ، در سرنوشت آنان

ضربت علیهم الذّلّه . .. ذلک بانّهم کانوا یکفرون ... ذلک بما عصوا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 173 - 18

18 - سرنوشت اخروی انسان در گرو موضعگیری فکری و عملی وی در دنیا

فاما الذین ءامنوا . .. و اما الذین استنکفوا و استکبروا فیعذبهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 16 - 4

4 - انسان ، زمینه ساز هدایت ( سرنوشت ) خویش

یهدی . .. من اتبع رضونه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 80 - 12

12 - انسان خود تعیین کننده سرنوشت و فرجام خویش

قدمت لهم انفسهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 30 - 3

3 - گمراهی، سرنوشت گروهی از انسانهاست.

و فریقا حق علیهم الضلله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 137 - 14

14 - عملکرد انسان ها در تعیین سرنوشت آنان به دست خدا دارای ارزشی بسزاست .

و تمت کلمت ربک الحسنی علی بنی إسرءیل بما صبروا

نکته فوق با توجه به بیان سبب یاری خدا، یعنی <بما صبروا>، برداشت شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 176 - 10

10 - انسان در عین حاکمیت مشیت خدا بر وی ، در تعیین سرنوشت خویش دخیل است .

و لو شئنا لرفعنه بها و لکنه أخلد إلی الأرض

ص: 19

جمله <و لو شئنا . .. > می رساند که سرنوشت انسان با مشیت الهی رقم می خورد. جمله <و لکنه ... > تعلیل برای مفهوم جمله قبل است و دلالت می کند که مشیت الهی در تعیین سرنوشت انسان، منوط به عملکرد خود آدمی می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 70 - 19

19 - اختیار انسان و نقش خود وی در رقم زدن سرنوشت خویش

فما کان اللّه لیظلمهم و لکن کانوا أنفسهم یظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 83 - 11

11 - نقش اساسی برخی مواضع و عملکرد های نخستین انسان ، در عملکرد و مواضع آینده وی

لن تخرجوا معی . .. إنکم رضیتم بالقعود أول مرّه

تصریح به <أول مرّه> نقش داشتن عملکرد نخستین را در حرکتهای آینده انسان می رساند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 27 - 10

10 - سرنوشت خوب و بد انسان در آخرت ، بستگی به عملکرد او دارد .

و الذین کسبوا السیئات . .. أولئک أصحب النار هم فیها خلدون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 11 - 6

6- خداوند در پی تحوّل و تغییر در گرایش ها و رفتار های جوامع بشری ، وضعیّت و سرنوشت آنان را تغییر می دهد .

إن الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بأنفسهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 13 - 6

6- < عن محمدبن مسلم عن أبی جعفر و أبی عبدالله ( علیهماالسلام ) عن قوله : < و کلّ إنسان ألزمناه طائره فی عنقه > قال : قدره الذی قدر علیه ;

محمدبن مسلم از امام باقر و امام صادق - علیهماالسلام - درباره سخن خدا <و کلّ إنسان ألزمناه طائره فی عنقه> روایت کرده است که فرمودند: کسی که می بایستی سرنوشت انسان را مقدر کند، تقدیر کرده است>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 59 - 8

8 - انسان ، خود تعیین کننده سرنوشت خویش است .

قد جاءتک ءای-تی فکذّبت بها و استکبرت و کنت من الک-فرین

ص: 20

18- سرنوشت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 39 - 9

9 - سنت خداوند بر تعیین سرنوشت انسان ها در پرتو عملکرد خودشان ، با وجود قدرت او بر تعیین قطعی همه امور

إلا تنفروا یعذبکم . .. و لا تضروه شیئاً و اللّه علی کل شیء قدیر

خداوند، از یک سو مؤمنان را به جهاد بر می انگیزد و از سوی دیگر بی نیازی خود را از عملکرد آنان اظهار می کند و این نشان دهنده سنت او بر نقش دادن به انسان در تعیین سرنوشت خویش است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 4 - 6

6 - معاد ( رستاخیز ) سرنوشت حتمی تمامی انسانهاست .

إنه یبدؤا الخلق ثم یعیده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 8 - 4

4 - سرنوشت انسان ( سعادت و شقاوت اخروی ) در گرو اعمال و کردار اوست .

أولئک مأویهم النار بما کانوا یکسبون

19- سرنوشت اهل بصیرت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 8 - 8

8 - انسان واقع بین ، خودشناس و بصیر ، با انسان فاقد بصیرت و واقع نگری ، از نظر سرنوشت و ارزشیابی برابر نیست .

أفمن زیّن له سوء عمله فرءاه حسنًا

<همزه> در <أفمن زیّن له. ..> استفهام انکاری و <من>، مبتدا است و خبر آن - به قرینه مقام <فإنّ اللّه یضلّ من یشاء> - جمله ای مقدر مانند <کمن لیس کذلک> یا <کمن هداه> می باشد; یعنی، آیا کسی که اعمالش برای وی زینت داده شود، مانند کسی است که چنین نیست و راه هدایت را پیموده است؟

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 19 - 1

1 - انسان جاهل و کوردل با انسان عالم و روشن بین ، از نظر شخصیت و سرنوشت ، برابر و هم سنگ نیستند .

و ما یستوی الأعمی و البصیر

واژه <أعمی> و <بصیر> در آیه شریفه، کنایه از کوردلی و روشن بینی است.

ص: 21

20- سرنوشت اهل کتاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 112 - 1،9

1 - ذلّتِ همیشگی اهل کتاب ( یهود ) ، سرنوشت محتوم آنان

ضُربت علیهم الذّلّه أین ما ثقفوا

9 - درماندگی و ناتوانی شدید اهل کتاب ( یهود ) ، سرنوشت محتوم آنان

و ضربت علیهم المسکنه

21- سرنوشت بنی نضیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حشر - 59 - 3 - 1

1 - تبعید یهود بنی نضیر از مدینه ، سرنوشتی تعیین شده از سوی خداوند برای آنان

و لولا أن کتب اللّه علیهم الجلاء لعذّبهم فی الدنیا

22- سرنوشت جاهلان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 19 - 1

1 - انسان جاهل و کوردل با انسان عالم و روشن بین ، از نظر شخصیت و سرنوشت ، برابر و هم سنگ نیستند .

و ما یستوی الأعمی و البصیر

واژه <أعمی> و <بصیر> در آیه شریفه، کنایه از کوردلی و روشن بینی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 9 - 12

12 - اهل دانش و معرفت با جاهلان و نادانان ، از نظر شخصیت و سرنوشت یکسان نیستند .

قل هل یستوی الذین یعلمون و الذین لایعلمون

23- سرنوشت خانواده ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 45 - 14

14 - تأثیر منفی و زیانبار گمراهان و ستمکاران ، بر سرنوشت خود و خانواده خویش

خسروا أنفسهم و أهلیهم

ص: 22

24- سرنوشت خانواده گمراهان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 45 - 14

14 - تأثیر منفی و زیانبار گمراهان و ستمکاران ، بر سرنوشت خود و خانواده خویش

خسروا أنفسهم و أهلیهم

25- سرنوشت شوم سنگدلان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 22 - 12

12 - سنگدلان غافل از خدا ، دچار سرنوشتی دردآور

فویل للق-سیه قلوبهم من ذکر اللّه

واژه <ویل> برای تفجیع و تحسّر است و در جایی به کار می رود که حادثه دردآوری پیش آمده و یا در شرف وقوع باشد.

26- سرنوشت شوم کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 57 - 6

6 - فرجام و سرنوشت کافران ، فرجام و سرنوشتی بد و ناخوشایند

الذین کفروا . .. مأویهم النار و لبئس المصیر

27- سرنوشت شوم مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 6 - 16

16 - مشرکان ، دارای سرنوشتی سخت و ناگوار

و ویل للمشرکین

28- سرنوشت ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 45 - 14

ص: 23

14 - تأثیر منفی و زیانبار گمراهان و ستمکاران ، بر سرنوشت خود و خانواده خویش

خسروا أنفسهم و أهلیهم

29- سرنوشت علما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 19 - 1

1 - انسان جاهل و کوردل با انسان عالم و روشن بین ، از نظر شخصیت و سرنوشت ، برابر و هم سنگ نیستند .

و ما یستوی الأعمی و البصیر

واژه <أعمی> و <بصیر> در آیه شریفه، کنایه از کوردلی و روشن بینی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 9 - 12

12 - اهل دانش و معرفت با جاهلان و نادانان ، از نظر شخصیت و سرنوشت یکسان نیستند .

قل هل یستوی الذین یعلمون و الذین لایعلمون

30- سرنوشت عیسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 33 - 9

9- عیسی ( ع ) به برخی از حوادث آینده خویش آگاه بود .

والسل-م علیّ . .. یوم أموت

31- سرنوشت غزوه بدر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 42 - 10

10 - وقوع جنگ بدر و پیروزی مسلمانان در آن نبرد ، امری از پیش رقم خورده و تعیین شده

و لکن لیقضی اللّه أمرا کان مفعولا

32- سرنوشت فاقدان بصیرت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 8 - 8

ص: 24

8 - انسان واقع بین ، خودشناس و بصیر ، با انسان فاقد بصیرت و واقع نگری ، از نظر سرنوشت و ارزشیابی برابر نیست .

أفمن زیّن له سوء عمله فرءاه حسنًا

<همزه> در <أفمن زیّن له. ..> استفهام انکاری و <من>، مبتدا است و خبر آن - به قرینه مقام <فإنّ اللّه یضلّ من یشاء> - جمله ای مقدر مانند <کمن لیس کذلک> یا <کمن هداه> می باشد; یعنی، آیا کسی که اعمالش برای وی زینت داده شود، مانند کسی است که چنین نیست و راه هدایت را پیموده است؟

33- سرنوشت فرزند

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 9 - 2

2 - مسؤولیت اولیا ، نسبت به سرنوشت فرزندان خویش

ولیخش الّذین لو ترکوا من خلفهم ذریّه ضعافاً

نگرانی از آینده فرزندان و احساس مسؤولیت نسبت به آنان حالتی طبیعی برای انسان است که خداوند آن را تأیید کرده و مبنای حکم خویش به لزوم رعایت تقوا (فلیتّقوا اللّه) قرار داده است.

34- سرنوشت قوم تبع

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 37 - 1،4

1- سرنوشت قوم < تبّع > و اقوام قبل از آن ، پیامدار عبرت و هشدار برای مشرکان مکه

أهم خیر أم قوم تبّع و الذین من قبلهم

4- آگاهی اهل مکه ، از سرگذشت هلاکت بار قوم تبّع

أهم خیر أم قوم تبّع

از این که قرآن، قبلاً سخنی از قوم <تبّع> به میان نیاورده و در این جا به ذکر نام آن برای عبرت آموزی مشرکان مکه اکتفا کرده است، مطلب بالا قابل استفاده است.

35- سرنوشت کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 108 - 2

2 - آیات روشنگرِ سرنوشت دو طایفه مؤمنان و کافران ، همراه حق و به دور از شائبه بطلان و انحراف

یوم تسودّ . .. تلک ایات اللّه نتلوها علیک بالحق

بنابراینکه <بالحق>، قید باشد برای آیات و <باء>، به معنای مصاحبت باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 25

3 - آل عمران - 3 - 129 - 5،10

5 - مالکیّت مطلق خداوند بر هستی ، دلیل نداشتن حقّ تصمیمگیری رسول خدا ( ص ) ، در مورد سرنوشت کفّار

لیس لک من الامر شیء او یتوب علیهم . .. و للّه ما فی السّموات و ما فی الارض

10 - مالکیّت و حاکمیّت خداوند بر سرنوشت مؤمنان و کافران ( پیروزی یا شکست )

لیقطع طرفاً من الّذین کفروا . .. لیس لک من الامر شیء ... و للّه ما فی السّموات و

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 20 - 3

3 - برابر و یکسان نبودن مؤمنان و کافران ، از نظر شخصیت و سرنوشت

و لا الظلم-ت و لا النور

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 21 - 2

2 - برابر و یکسان نبودن مؤمنان با کافران ، از نظر شخصیت و سرنوشت .

و لا الظلّ و لا الحرور

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 9 - 1

1 - وجود اختلاف اساسی میان دو انسان کافر و مؤمن ، از نظر شخصیت و سرنوشت

أمّن هو ق-نت ءاناء الّیل ساجدًا و قائمًا

<من> در آیه شریفه اسم موصول بوده و مبتدا و خبر آن جمله ای محذوف است. تقدیر کلام چنین می شود: <أم-ّن هو قانت ءاناء الّیل... کمن هو عاص أو کافر; آیاکسی که شب زنده دار (مؤمن) است، مانند کسی است که عاصی و یا کافر است>. بر این اساس می توان گفت: آیه شریفه، درصدد مقایسه میان شخصیت دو انسان مؤمن و کافر و سرنوشت آنان در آینده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 22 - 10

10 - وجود اختلاف اساسی انسان مؤمن حق پذیر و نرم دل با کافر حق ناپذیر و سنگدل ، از نظر شخصیت و سرنوشت

أفمن شرح اللّه صدره للإسل-م فهو علی نور من ربّه فویل للق-سیه قلوبهم

<من> در آیه شریفه، اسم موصول و مبتدا است و خبر آن - به قرینه جمله بعدی (فویل للقاسیه قلوبهم. ..) - جمله ای محذوف می باشد. تقدیر کلام چنین است: <أفمن شرح اللّه صدره للإسلام ... کمن قسا قلبه>. بنابراین می توان گفت: آیه شریفه درصدد مقایسه میان شخصیت دو انسان مؤمن و کافر و سرنوشت آنان در آینده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 24 - 3

3 - وجود اختلاف اساسی میان دو انسان مؤمن خداترس و کافر خداگریز ، از نظر شخصیت و سرنوشت

فویل للق-سیه قلوبهم من ذکر اللّه . .. أفمن یتّقی بوجهه سوء العذاب یوم القی-مه

<من> در آیه شریفه، اسم موصول بوده و مبتدا و خبر آن، جمله ای محذوف است و تقدیر کلام چنین می باشد: <أفمن

ص: 26

یت-ّقی بوجهه سوء العذاب. .. کمن آمن منه>. بنابراین می توان گفت آیه شریفه درصدد مقایسه میان شخصیت دو انسان مؤمن و کافر وسرنوشت آنان در آینده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 29 - 10

10 - وجود اختلاف های اساسی ، میان دو انسان مؤمن و کافر از نظر سرنوشت

ضرب اللّه مثلاً رجلاً . .. و رجلاً سلمًا لرجل هل یستویان مثلاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 58 - 9

9 - اعتراف کافران و گنه کاران به نقش خود در تعیین سرنوشت خویش

أن تقول نفس ی-حسرتی علی ما فرّطت . .. و إن کنت لمن الس-خرین ... لو أنّ لی کرّه ف

36- سرنوشت کوردلان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 19 - 1

1 - انسان جاهل و کوردل با انسان عالم و روشن بین ، از نظر شخصیت و سرنوشت ، برابر و هم سنگ نیستند .

و ما یستوی الأعمی و البصیر

واژه <أعمی> و <بصیر> در آیه شریفه، کنایه از کوردلی و روشن بینی است.

37- سرنوشت گمراهان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 45 - 14

14 - تأثیر منفی و زیانبار گمراهان و ستمکاران ، بر سرنوشت خود و خانواده خویش

خسروا أنفسهم و أهلیهم

38- سرنوشت گناهکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 58 - 9

9 - اعتراف کافران و گنه کاران به نقش خود در تعیین سرنوشت خویش

أن تقول نفس ی-حسرتی علی ما فرّطت . .. و إن کنت لمن الس-خرین ... لو أنّ لی کرّه ف

ص: 27

39- سرنوشت ماهی قصه موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 63 - 4،5،6

4- همسفر موسی از بازگویی سرگذشت ماهی ، برای موسی ( ع ) ، در مدّت استراحت شان در مجمع البحرین ، غفلت کرد .

قال أرءیت إذ أوینا إلی الصخره فإنّی نسیت الحوت

<صخره> به معنای <تخته سنگ بزرگ> است. <أوینا إلی الصخره> یعنی: <برای استراحت، در کنار آن صخره، جای گرفته بودیم.>.

5- همسفر موسی ، در پی درخواست تهیه چاشت از جانب موسی ( ع ) ، ماجرای رفتن ماهی به دریا را به یادآورد .

ءاتنا غداءنا . .. قال أرءیت ... فإنّی نسیت الحوت

6- خدمت کار موسی ، غفلت خود را از یادآوری ماجرای ماهی به موسی ( ع ) ، ناشی از نفوذ شیطان در خود دانست .

و ما أنسنیه إلاّ الشیطن أن أذکره

40- سرنوشت متقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 44 - 5

5 - تقواپیشگان ، از محسنان و دارای یک سرنوشت اند .

إنّ المتّقین فی ظل-ل و عیون . .. هنیئًا بما کنتم تعملون . إنّا کذلک نجزی المحسنی

41- سرنوشت مجادله گران در آیات خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 69 - 1،2

1 - توصیه خداوند به نگریستن و تأمل کردن در سرنوشت کسانی که درباره آیات الهی به جدال و ستیزه جویی برمی خیزند .

ألم تر إلی الذین یج-دلون فی ءای-ت اللّه أنّی یصرفون

2 - سرنوشت شوم مجادله گران و ستیزه جویان با آیات الهی ، درس آموز و عبرت انگیز است .

ألم تر إلی الذین یج-دلون فی ءای-ت اللّه أنّی یصرفون

42- سرنوشت محسنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 44 - 5

5 - تقواپیشگان ، از محسنان و دارای یک سرنوشت اند .

ص: 28

إنّ المتّقین فی ظل-ل و عیون . .. هنیئًا بما کنتم تعملون . إنّا کذلک نجزی المحسنی

43- سرنوشت مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 24 - 7

7 - پیامبر اکرم(ص) هم اکنون شاهد سرنوشت ذلتبار مشرکان در قیامت*

انظر کیف کذبوا علی أنفسهم و ضل عنهم ما کانوا یفترون

فعل <انظر> خطاب به پیامبر(ص) است. توجه به گزینش این مخاطب ویژه، این احتمال را که پیامبر(ص) در دنیا نیز با چشم ملکوتی خود شاهد صحنه های قیامت هستند، تقویت می کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 73 - 5

5 - منافقان و مشرکان ، دارای موضع واحد در قبال امانت الهی بودند و در نتیجه ، دارای سرنوشت یگانه اند .

إنّا عرضنا الأمانه . .. لیعذّب اللّه المن-فقین و المن-فق-ت و المشرکین و المشرک-ت

44- سرنوشت مکذّبان آیات خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 37 - 4

4 - همه مردم، حتی افترا زنندگان بر خدا و تکذیب کنندگان آیات او، تا فرا رسیدن مرگشان به بهره مقدر خویش در دنیا خواهند رسید.

فمن أظلم . .. أولئک ینالهم نصیبهم من الکتب حتی إذا جاءتهم رسلنا

<الکتاب> مصدر و به معنای اسم مفعول است، یعنی مکتوب و مقدر. <من> برای ابتدای غایت است. یعنی آنچه از مقدرات الهی سهم کافران است، به آنان خواهد رسید.

45- سرنوشت منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 73 - 5

5 - منافقان و مشرکان ، دارای موضع واحد در قبال امانت الهی بودند و در نتیجه ، دارای سرنوشت یگانه اند .

إنّا عرضنا الأمانه . .. لیعذّب اللّه المن-فقین و المن-فق-ت و المشرکین و المشرک-ت

ص: 29

46- سرنوشت موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 4 - 7

7 - معاد ( رستاخیز ) سرنوشت قطعی تمامی پدیده های جهان آفرینش

إنه یبدؤا الخلق ثم یعیده

47- سرنوشت مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 108 - 2

2 - آیات روشنگرِ سرنوشت دو طایفه مؤمنان و کافران ، همراه حق و به دور از شائبه بطلان و انحراف

یوم تسودّ . .. تلک ایات اللّه نتلوها علیک بالحق

بنابراینکه <بالحق>، قید باشد برای آیات و <باء>، به معنای مصاحبت باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 129 - 10

10 - مالکیّت و حاکمیّت خداوند بر سرنوشت مؤمنان و کافران ( پیروزی یا شکست )

لیقطع طرفاً من الّذین کفروا . .. لیس لک من الامر شیء ... و للّه ما فی السّموات و

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 89 - 18

18 - تنها خداوند آگاه به سرنوشت مؤمنان در پایداری آنان بر توحید و یا بازگشتشان به کفر و شرک است .

و ما یکون لنا أن نعود فیها إلا أن یشاء اللّه ربنا وسع ربنا کل شیء علماً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 20 - 3

3 - برابر و یکسان نبودن مؤمنان و کافران ، از نظر شخصیت و سرنوشت

و لا الظلم-ت و لا النور

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 21 - 2

2 - برابر و یکسان نبودن مؤمنان با کافران ، از نظر شخصیت و سرنوشت .

و لا الظلّ و لا الحرور

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 9 - 1

ص: 30

1 - وجود اختلاف اساسی میان دو انسان کافر و مؤمن ، از نظر شخصیت و سرنوشت

أمّن هو ق-نت ءاناء الّیل ساجدًا و قائمًا

<من> در آیه شریفه اسم موصول بوده و مبتدا و خبر آن جمله ای محذوف است. تقدیر کلام چنین می شود: <أم-ّن هو قانت ءاناء الّیل... کمن هو عاص أو کافر; آیاکسی که شب زنده دار (مؤمن) است، مانند کسی است که عاصی و یا کافر است>. بر این اساس می توان گفت: آیه شریفه، درصدد مقایسه میان شخصیت دو انسان مؤمن و کافر و سرنوشت آنان در آینده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 22 - 10

10 - وجود اختلاف اساسی انسان مؤمن حق پذیر و نرم دل با کافر حق ناپذیر و سنگدل ، از نظر شخصیت و سرنوشت

أفمن شرح اللّه صدره للإسل-م فهو علی نور من ربّه فویل للق-سیه قلوبهم

<من> در آیه شریفه، اسم موصول و مبتدا است و خبر آن - به قرینه جمله بعدی (فویل للقاسیه قلوبهم. ..) - جمله ای محذوف می باشد. تقدیر کلام چنین است: <أفمن شرح اللّه صدره للإسلام ... کمن قسا قلبه>. بنابراین می توان گفت: آیه شریفه درصدد مقایسه میان شخصیت دو انسان مؤمن و کافر و سرنوشت آنان در آینده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 24 - 3

3 - وجود اختلاف اساسی میان دو انسان مؤمن خداترس و کافر خداگریز ، از نظر شخصیت و سرنوشت

فویل للق-سیه قلوبهم من ذکر اللّه . .. أفمن یتّقی بوجهه سوء العذاب یوم القی-مه

<من> در آیه شریفه، اسم موصول بوده و مبتدا و خبر آن، جمله ای محذوف است و تقدیر کلام چنین می باشد: <أفمن یت-ّقی بوجهه سوء العذاب. .. کمن آمن منه>. بنابراین می توان گفت آیه شریفه درصدد مقایسه میان شخصیت دو انسان مؤمن و کافر وسرنوشت آنان در آینده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 29 - 10

10 - وجود اختلاف های اساسی ، میان دو انسان مؤمن و کافر از نظر سرنوشت

ضرب اللّه مثلاً رجلاً . .. و رجلاً سلمًا لرجل هل یستویان مثلاً

48- سرنوشت یهود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 112 - 1،9

1 - ذلّتِ همیشگی اهل کتاب ( یهود ) ، سرنوشت محتوم آنان

ضُربت علیهم الذّلّه أین ما ثقفوا

9 - درماندگی و ناتوانی شدید اهل کتاب ( یهود ) ، سرنوشت محتوم آنان

و ضربت علیهم المسکنه

ص: 31

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 167 - 1

1 - خداوند برای یهودیان متمرّد مقدّر ساخت تا در حیات دنیا در سلطه مردمی که همواره آنان را شکنجه کنند ، قرار گیرند .

و إذ تأذن ربک لیبعثن علیهم إلی یوم القیمه من یسومهم سوء العذاب

<تأذن> یعنی قسم یاد کرد و اعلام کرد. (قاموس المحیط). <بعث> (مصدر <لیبعثن>) به معنای فرستادن است و چون به <علی> متعدی شده، معنای مسلط ساختن در آن تضمین شده است. <سَوْم> (مصدر <یسومون>) به معنای تحمیل کردن است.

49- عبرت از سرنوشت اقوام پیشین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 92 - 8،10

8 - سرگذشت اقوام پیشین ، از آیات و نشانه های خداوند و مایه های عبرت مردم

لتکون لمن خلفک ءایه و إن کثیراً من الناس عن ءایتنا لغفلون

10 - خداوند ، مردم را به تحقیق در سرگذشت عبرت انگیز اقوام و ملل پیشین ترغیب می کند .

لتکون لمن خلفک ءایه و إن کثیراً من الناس عن ءایتنا لغفلون

50- عبرت از سرنوشت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 111 - 1

1- داستان پیامبران و امت های ایشان حاوی پند و مایه عبرت است .

لقد کان فی قصصهم عبره

<قصص> به معنای داستان است. ضمیر در <قصصهم> به <رسل> و نیز امتهای ایشان - که از <من نشاء> و <القوم المجرمین> در آیه قبل استفاده می شود - برمی گردد.

51- عبرت از سرنوشت پیشینیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 74 - 6

6 - مطالعه سرنوشت پیشینیان ، تأثیری بسزا در پندگیری انسان دارد .

إذ جعلکم خلفاء من بعد عاد

ص: 32

52- عبرت از سرنوشت ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 45 - 23

23 - سرنوشت شوم ستمگران در قیامت ، هشداری برای متجاوزان به حقوق مردم است .

ألا إنّ الظ-لمین فی عذاب مقیم

کلمه <ألا> - که برای هشدار است - رساننده مطلب بالا می باشد.

53- عبرت از سرنوشت گناهکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 69 - 1

1 - عبرت گرفتن از سرنوشت مجرمان گذشته تاریخ ، هشدار خداوند به منکران معاد

و قال الذین کفروا. .. إن ه-ذا إلاّ أس-طیر الأوّلین . قل سیروا فی الأرض فانظروا ک

54- عبرت از سرنوشت مکذبان انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 25 - 6

6 - سرنوشت شوم و هلاکت بار تکذیب کنندگان پیامبران در گذشته ، عبرت آموز برای دیگران

کذّب الذین من قبلهم فأتی-هم العذاب من حیث لایشعرون

55- عوامل تعیین سرنوشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 80 - 12

12 - انسان خود تعیین کننده سرنوشت و فرجام خویش

قدمت لهم انفسهم

56- عوامل موثر در سرنوشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 94 - 5

5- نقش سعی و تلاش خود انسان در دستیابی به پاداش الهی و سرنوشت خویش

فمن یعمل . .. فلاکفران لسعیه

ص: 33

57- عوامل مؤثر در سرنوشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 50 - 9

9 - عملکرد انسان دارای نقشی بسزا در چگونگی تدبیر امور او از سوی خداوند

یسومونکم سوء العذاب . .. و فی ذلکم بلاء من ربکم عظیم. و إذ فرقنا بکم البحر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 95 - 5

5 - اعمال و رفتار آدمیان ، تعیین کننده فرجام آنان در سرای آخرت است .

بما قدمت أیدیهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 187 - 18

18 - انسان و انتخاب او دارای نقشی بسزا در تحقق مقدرات الهی است .

و ابتغوا ما کتب اللّه لکم

فرمان الهی به انسانها، مبنی بر اینکه در پی دست یافتن به مقدرات الهی باشند (و ابتغوا ما کتب اللّه لکم) گویای این است که: تحقق برخی از آنچه که خداوند برای انسان مقدر کرده، مشروط به انتخاب و عملکرد او نیز هست; یعنی، انسان در تحقق آنها نقش دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 189 - 16

16 - اعمال و رفتار آدمی سازنده حقیقت و ماهیت اوست .

و لکن البر من اتقی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 129 - 10

10 - انسانها خود رقم زننده سرنوشت خویش هستند.

و کذلک نولی . .. بما کانوا یکسبون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 137 - 14

14 - عملکرد انسان ها در تعیین سرنوشت آنان به دست خدا دارای ارزشی بسزاست .

و تمت کلمت ربک الحسنی علی بنی إسرءیل بما صبروا

نکته فوق با توجه به بیان سبب یاری خدا، یعنی <بما صبروا>، برداشت شده است.

ص: 34

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 33 - 9

9 - توبه و استغفار دارای اهمیتی ویژه در نزد خداوند و دارای تأثیری بسزا در سرنوشت امتها

و ما کان اللّه معذبهم و هم یستغفرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 44 - 6

6 - انسان در تحقق سرنوشت خویش مؤثر است ; هر چند از سوی خداوند مقدّر شده باشد .

إذ یریکموهم إذالتقیتم . .. لیقضی اللّه أمرا کان مفعولا

تمهیداتی از قبیل رؤیای پیامبر(ص)، کم جلوه دادن هر یک از دو سپاه در نظر دیگری و مانند آنها، که به منظور ترغیب طرفین به رویارویی است، نشان می دهد که تحقق جنگ بدر از اختیار طرفین خارج نبوده و امکان تخلف داشته است. جمله <و لو أریکهم کثیرا ... > در آیه قبل نیز این معنا را تأیید می کند. و اگر آن امر مقدر، یعنی تحقق جنگ بدر، از اختیار طرفین جنگ خارج بود، نیازی به این تمهیدات ترغیب کننده نداشت.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 39 - 9

9 - سنت خداوند بر تعیین سرنوشت انسان ها در پرتو عملکرد خودشان ، با وجود قدرت او بر تعیین قطعی همه امور

إلا تنفروا یعذبکم . .. و لا تضروه شیئاً و اللّه علی کل شیء قدیر

خداوند، از یک سو مؤمنان را به جهاد بر می انگیزد و از سوی دیگر بی نیازی خود را از عملکرد آنان اظهار می کند و این نشان دهنده سنت او بر نقش دادن به انسان در تعیین سرنوشت خویش است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 70 - 19

19 - اختیار انسان و نقش خود وی در رقم زدن سرنوشت خویش

فما کان اللّه لیظلمهم و لکن کانوا أنفسهم یظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 83 - 11

11 - نقش اساسی برخی مواضع و عملکرد های نخستین انسان ، در عملکرد و مواضع آینده وی

لن تخرجوا معی . .. إنکم رضیتم بالقعود أول مرّه

تصریح به <أول مرّه> نقش داشتن عملکرد نخستین را در حرکتهای آینده انسان می رساند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 8 - 4

4 - سرنوشت انسان ( سعادت و شقاوت اخروی ) در گرو اعمال و کردار اوست .

أولئک مأویهم النار بما کانوا یکسبون

ص: 35

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 27 - 10

10 - سرنوشت خوب و بد انسان در آخرت ، بستگی به عملکرد او دارد .

و الذین کسبوا السیئات . .. أولئک أصحب النار هم فیها خلدون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 30 - 2

2 - فرجام نیک و بد هر کس در عرصه محشر ، در گرو اعمال اوست .

و یوم نحشر هم جمیعاً . .. هنالک تبلوا کل نفس ما أسلفت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 44 - 5

5 - انسان موجودی آزاد ، مختار و تعیین کننده سرنوشت خویش است .

و لکن الناس أنفسهم یظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 95 - 7

7 - نقش انسان در تعیین سرنوشت خویش

و لاتکونن من الذین کذبوا . .. فتکون من الخسرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 34 - 5،8،9

5- نقش دعا در رقم خوردن سرنوشت آدمی

إلاّ تصرف عنی کیدهنّ . .. فاستجاب له ربه فصرف عنه کیدهنّ

8- نقش خداوند در سلوک و رفتار انسان و سرنوشت او

إلاّ تصرف . .. فصرف عنه کیدهنّ

9- خواست خود آدمی ، در رقم خوردن سرنوشت او از ناحیه خداوند ، نقشی بسزا دارد .

قال رب السجن أحب . .. فصرف عنه کیدهنّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 11 - 6،8،10

6- خداوند در پی تحوّل و تغییر در گرایش ها و رفتار های جوامع بشری ، وضعیّت و سرنوشت آنان را تغییر می دهد .

إن الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بأنفسهم

8- انسان دارای نقشی بسزا در وضعیت اجتماعی و معیشتی و سرنوشت خویش

إن الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بأنفسهم

10- جوامع بشری در رقم زدن سرنوشت خویش نه مستقل از اراده خداوندند و نه مجبور از ناحیه او

ص: 36

إن الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بأنفسهم

جمله <إن الله لایغیر ما بقوم> تغییر دهنده و از میان برنده را خدا می داند و عبارت <حتی یغیروا ما بأنفسهم> انسانها را در رقم زدن سرنوشت خویش دخیل می شمرد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 44 - 7

7- عقیده و عمل انسان ، نقشی تعیین کننده در سرنوشت او دارد .

إلاّ من اتبعک من الغاوین . و إن جهنّم لموعدهم أجمعین . لها سبعه أبوب لکلّ باب من

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 60 - 4

4- انسان ، در برابر محیط اجتماعی و عوامل تأثیرگذار ، مجبور نیست و در تعیین سرنوشت خویش مختار است .

إلاّ امرأته قدّرنا إنها لمن الغ-برین

خداوند، همسر لوط(ع) را به خاطر اینکه همنشین قوم بدکار لوط بود، عذاب کرد. این می رساند که همسر لوط(ع) در همنشینی و یا ترک آن آزاد بود و می توانست خود را از آلوده شدن نجات دهد و گرنه عذاب وی غیر معقول و به دور از اقتضای حکمت خداوند حکیم بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 33 - 12

12- عقیده و عمل ، دارای نقشی تعیین کننده در سرنوشت انسان

هل ینظرون إلاّ أن تأتیهم المل-ئکه أو یأتی أمر ربّک کذلک فعل الذین من قبلهم و ما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 34 - 11

11- عمل انسان ها ، دارای نقش تعیین کننده در سرنوشت آنان

فأصابهم سیئات ما عملوا و حاق بهم ما کانوا به یستهزءون

از آن جایی که آیه، گرفتار شدن به عذاب را معلول عمل سوء و نیز استهزای انبیا معرفی کرده است، به دست می آید که عملکرد خود انسانها در رقم زدن سرنوشت آنها مؤثر بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 36 - 15

15- عمل انسان ، دارای نقشی تعیین کننده در سرنوشت اوست .

فانظروا کیف کان ع-قبه المکذّبین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 15 - 5

5- زمان ولادت ، لحظه مرگ و روز رستاخیز ، سه مرحله حساس و سرنوشت ساز برای انسان

ص: 37

و سل-م علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث حیًّا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 33 - 5

5- زمان ولادت ، مرگ و رستاخیز ، سه مرحله حساس و سرنوشت ساز برای انسان

والسل-م علیّ . .. یوم أُبعث حیًّا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 63 - 5

5- تقوا ، خصیصه ای ارزشمند و سرنوشت ساز

تلک الجنّه . .. من کان تقیًّا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 52 - 4

4 - سرنوشت هر ملتی با عقاید و کردار خود آنان رقم می خورد ; نه با افکار و اعمال نیاکانشان .

قال فما بال القرون الأُولی . قال علمها عند ربّی

پاسخ موسی و هارون(ع) این بود که اقوام پیشین، آنچه انجام داده اند، نزد خداوند محفوظ است و خود می داند با آنان چه کند، فرجام آنها هر چه باشد، تأثیری در سرنوشت تو ندارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 18 - 13

13 - رفتار و کردار خود انسان ها ، تعیین کننده سرنوشت آنان در قیامت

ءأنتم أضللتم . .. أم هم ضلّوا السبیل ... و ل-کن متّعتهم و ءاباءهم حتّی نسوا الذک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 23 - 3

3 - سرنوشت هر کسی به روز رستاخیز ، درگرو اعمال او خواهد بود .

و قدمنا إلی ما عملوا من عمل فجعلن-ه هباء منثورًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 28 - 2

2 - دوستی با افراد ناباب ، دارای تأثیر سوء بر عقیده و رفتار انسان و مؤثر در سرنوشت او

ی-ویلتی لیتنی لم أتّخذ فلانًا خلیلاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 29 - 5

5 - دوستی با افراد ناباب ، دارای تأثیر سوء در رفتار و عقیده انسان و مؤثر در سرنوشت او

ص: 38

ی-لیتنی لم أتّخذ فلانًا خلیلاً. لقد أضلّنی عن الذکر بعد إذ جاءنی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 74 - 11،12،19

11 - تأثیر مثبت و سازنده دعای همسران در حق یکدیگر و در سرنوشت و سعادتشان

و الذین یقولون ربّنا هب لنا من أزوجنا و ذرّی-ّتنا قرّه أعین

دعای عباد الرحمان در حق همسران و فرزندانشان، حاکی از تأثیر مثبت دعا در سرنوشت همسر و فرزند است; زیرا اگر دعا مؤثر نبود، خداوند به آن توصیه نمی فرمود.

12 - تأثیر مثبت و سازنده دعای پدر و مادر ، در حق فرزندان خود و در سرنوشت و سعادت آنان

و الذین یقولون ربّنا هب لنا من أزوجنا و ذرّی-ّتنا قرّه أعین

19 - نقش مثبت و سازنده صلاح و نیکی همسر و فرزندان ، در سرنوشت و سعادت انسان

ربّناهب لنا من أزوجنا و ذرّی-ّتنا قرّه أعین و اجعلنا للمتّقین إمامًا

دعا برای همسر و فرزندان و مقدم داشتن آنان بر خود به هنگام دعا کردن، می تواند گویای برداشت یاد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 170 - 3

3 - دعا و التجا به درگاه خدا ، دارای تأثیر در سرنوشت انسان

ربّ نجّنی . .. فنجّین-ه و أهله أجمعین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 9 - 4

4 - انسان ها ، در ساختن سرنوشت شان ، نقش تعیین کننده دارند .

و الذین ءامنوا و عملوا الص-لح-ت لندخلنّهم فی الص-لحین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 23 - 7

7 - انسان ها ، در ساختن فرجام شان ، نقش تعیین کننده دارند .

یعذّب من یشاء . .. و الذین کفروا بأی-ت ... أول-ئک لهم عذاب ألیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 37 - 7

7 - خود انسان ها ، در تعیین سرنوشتشان نقش آفرین اند .

فکذّبوه فأخذتهم الرجفه فأصبحوا فی دارهم ج-ثمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 38 - 7

7 - انسان ها ، در سرنوشت و فرجام خود نقش آفرین اند .

ص: 39

فکذّبوه فأخذتهم الرجفه . .. و عادًا و ثمودًا و قد تبیّن لکم من مس-کنهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 40 - 5

5 - خود انسان ها در سرنوشت شان ، نقش تعیین کننده دارند .

فکلاًّ أخذنا بذنبه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 55 - 7

7 - انسان ها ، در سرنوشت اخروی ، خود نقش اساسی دارند .

ذوقوا ما کنتم تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 9 - 27

27 - تصمیم و عمل انسان ها ، نقش تعیین کننده ای در سرنوشت آنان دارد .

أَوَلم یسیروا فی الأرض فینظروا کیف کان ع-قبه الذین من قبلهم . .. و ل-کن کانوا أن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 36 - 11

11 - گناهان ، در سرنوشت انسان ها ، تأثیر سوء دارند .

و إن تصبهم سیّئه بما قدّمت أیدیهم

بی شک، مراد از <ما قدّمت> به قرینه مقام، رفتار خوب و پسندیده نیست و بلکه گناهان اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 42 - 11

11 - عقیده و عمل انسان ، دارای نقش تعیین کننده در سرنوشت او است .

سیروا . .. فانظروا

از دعوت به سیر و مطالعه در آثار گذشتگان، به دست می آید که انسان، با سیر و مطالعه، می تواند آینده خود را رقم بزند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 22 - 5

5 - انسان ، دارای نقشی تعیین کننده در سرنوشت خویش است .

و من یسلم وجهه إلی اللّه و هو محسن فقد استمسک بالعروه الوثقی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 24 - 11

11 - انسان ، دارای نقشی اساسی در سرنوشت و فرجام خویش است .

ص: 40

و من کفر فلایحزنک کفره . .. ثمّ نضطرّهم إلی عذاب غلیظ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 14 - 7

7 - انسان ، در خوبی و یا بدی وضعیت اخروی خویش ، نقش اساسی دارد .

فذوقوا بما نسیتم . .. و ذوقوا ... بما کنتم تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 29 - 9

9 - انسان ها ، در تعیین سرنوشت خود و سعادت اخروی شان ، نقش دارند .

إن کنتنّ تردن اللّه و رسوله و الدار الأخره فإنّ اللّه أعدّ للمحسن-ت . .. أجرًا ع

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 66 - 10

10 - انسان ها خود ، در سرنوشت اخروی شان ، نقش تعیین کننده دارند .

یوم تقلّب وجوههم فی النار یقولون ی-لیتنا أطعنا اللّه و أطعنا الرسولا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 67 - 5

5 - انسان ها خود ، در سرنوشت اخروی شان ، نقش اساسی دارند .

یوم تقلّب وجوههم فی النار . .. و قالوا ربّنا إنّا أطعنا سادتنا و کبراءنا فأضلّون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 45 - 5

5 - انسان ، موجودی مختار بوده و رفتار او تعیین کننده سرنوشت او است .

و لو یؤاخذ اللّه الناس بما کسبوا

برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که <با> در <بماکسبوا> برای سببیت است; یعنی، اگر خدا آنان را به سبب رفتارشان مؤاخده کند. .. .

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 18 - 2

2 - مردم انطاکیه ، به تأثیر سوء وجود برخی از افراد در سرنوشت انسان ها اعتقاد داشتند .

قالوا إنّا تطیّرنا بکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 102 - 25

25 - صبر و شکیبایی در دوران نوجوانی ، امری بس ارزشمند و سرنوشت ساز برای نوجوانان

ص: 41

فبشّرن-ه بغل-م حلیم . .. ستجدنی إن شاء اللّه من الص-برین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 113 - 8،9

8 - تأثیر نسب و پیوند خویشاوندی در سرنوشت فرزندان و در هدایت و گمراهی آنان ، امری مطلق ، قطعی و جبری نیست .

و من ذرّیّتهما محسن و ظالم لنفسه مبین

دو گروه شدن نسل ابراهیم و اسحاق(علیهماالسلام) گویای این حقیقت است که تأثیر نسب و خویشاوندی، در سرنوشت انسان و در هدایت و گمراهی فرزندان، مطلق و جبری نیست; بلکه فرزندان از هر خانواده ای ممکن است خوب و یا بد باشند.

9 - بدی و نااهلی فرزندان ، تأثیری در سرنوشت پدران و مادران نداشته و از شخصیت و شرافت آنان نمی کاهد .

و ب-رکنا علیه و علی إسح-ق و من ذرّیّتهما محسن و ظالم لنفسه مبین

برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که برخی از فرزندان ابراهیم و اسحاق(علیهماالسلام) افرادی کافر و نااهل شدند; ولی در عین حال این دو پیامبر از الطاف و برکات الهی به طور کامل برخوردار بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 135 - 6

6 - مجموعه عقاید و رفتار خود انسان ، تعیین کننده سرنوشت او است .

إذ نجّین-ه و أهله أجمعین . إلاّ عجوزًا فی الغ-برین

از این که همسر لوط از عذاب الهی نجات نیافت، می توان حقیقت یادشده را به دست آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 158 - 7

7 - نسبت ها ، نزدیکی ها و پیوند های خویشاوندی ، هیچ تأثیری در سرنوشت بندگان و مجازات آنان ندارد .

و جعلوا بینه و بین الجنّه نسبًا و لقد علمت الجنّه إنّهم لمحضرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 28 - 10

10 - عمل ( نیک کرداری و تبه کاری ) ، عنصر تعیین کننده سرنوشت بشر

و عملوا الص-لح-ت کالمفسدین . .. المتّقین کالفجّار

تصریح به عمل صالح و نیز عنوان <مفسدین>، <متقین> و <فجّار>، گویای این حقیقت است که آنچه سرنوشت بشر را رقم می زند، عمل صالح، فسادگری، تقواپیشگی و تبه کاری است; که همگی از سنخ عمل می باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 51 - 4

4 - سرنوشت انسان ، در گرو چگونگی رفتار خود او است .

فأصابهم سیّئات ماکسبوا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 42

16 - زمر - 39 - 56 - 9

9 - انسان ، مسؤول و سازنده سرنوشت خویش است .

ی-حسرتی علی ما فرّطت . .. و إن کنت لمن الس-خرین

حرف <علی> در جمله <علی ما فرّطت> به معنای لام تعلیل است و معنای جمله چنین می باشد: وای به حال من به خاطر کوتاهی کردنم. .. . بنابراین همان گونه که از ظاهر آیه به دست می آید، انسان تفریط خود در حق خدا و تمسخر کردن تعالیم قرآن را، سبب بدبختی و ندامت خود می داند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 58 - 9

9 - اعتراف کافران و گنه کاران به نقش خود در تعیین سرنوشت خویش

أن تقول نفس ی-حسرتی علی ما فرّطت . .. و إن کنت لمن الس-خرین ... لو أنّ لی کرّه ف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 59 - 8

8 - انسان ، خود تعیین کننده سرنوشت خویش است .

قد جاءتک ءای-تی فکذّبت بها و استکبرت و کنت من الک-فرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 74 - 13

13 - عمل ، رقم زننده سرنوشت اخروی انسان

نتبوّأ من الجنّه حیث نشاء فنعم أجر الع-ملین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 21 - 13

13 - سرنوشت انسان ، در گرو رفتار و کردار خود او است .

فأخذهم اللّه بذنوبهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 17 - 12

12 - انسان ، دارای اختیار و آزادی در انتخاب هدایت و گمراهی و تعیین سرنوشت خویش

فاستحبّوا العمی . .. فأخذتهم ... بما کانوا یکسبون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 25 - 3

3 - معاشران و همدمان ، دارای نقشی اساسی در عقیده ، عمل و سرنوشت انسان

و قیّضنا لهم قرناء فزیّنوا لهم ما بین أیدیهم و ما خلفهم و حقّ علیهم القول

ص: 43

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 8 - 4

4 - انسان در انتخاب دین و تعیین سرنوشت خویش ، دارای اختیار است .

فریق فی الجنّه و فریق فی السعیر . و لو شاء اللّه ... یدخل من یشاء ... و الظ-لمون

از این که خداوند نخواسته همگان به اجبار آیین واحدی داشته باشند، می توان استفاده کرد که انتخاب آیین و سرنوشت، به اختیار انسان واگذار شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 45 - 14

14 - تأثیر منفی و زیانبار گمراهان و ستمکاران ، بر سرنوشت خود و خانواده خویش

خسروا أنفسهم و أهلیهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 11 - 11

11 - اراده الهی ، حاکم بر سرنوشت و مقدرات انسان

قل فمن یملک . .. إن أراد بکم ضرًّا أو أراد بکم نفعًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 14 - 4

4 - خواست و اراده خود انسان ، تعیین کننده سرنوشت او است .

یغفر لمن یشاء و یعذّب من یشاء

ضمیر فاعلی مستتر در <یشاء> در یک احتمال به <من> بازمی گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 32 - 4

4 - تأثیر ویرانگر و مخرب گناهان کبیره ، در فرجام و سرنوشت انسان

و یجزی الذین أحسنوا بالحسنی . الذین یجتنبون کب-ئر الإثم و الفوحش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 24 - 1

1 - اعمال و رفتار انسان ها ، تعیین کننده سرنوشت آنان است .

جزاء بما کانوا یعملون

تصریح به این که مقام بلند پیشتازان، پاداش اعمال خود آنان است، حاکی از مطلب یاد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حشر - 59 - 4 - 5

5 - حکم الهی و تعیین سرنوشت ملت ها ، براساس عملکرد خود آنان

ص: 44

هو الذی أخرج الذین کفروا . .. ذلک بأنّهم شاقّوا اللّه و رسوله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مدثر - 74 - 38 - 1

1 - سرنوشت خوب و بد و سعادت و نگون بختی انسان ها ، در گرو چگونگی رفتار و کردار خود آنان است .

کلّ نفس بما کسبت رهینه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 19 - 1،7

1 - انسان ها ، مرحله های گوناگونی پیش رو دارند که یکی پس از دیگری بر همه شؤون آنان ، اثر خواهد گذاشت .

لترکبنّ طبقًا عن طبق

<طبق> در موردی به کار می رود که چیزی مسطّح بر مثل خود، قرار داده شود و آن را بپوشاند و به حالت نیز <طبق> گفته می شود (مقاییس); زیرا انطباق آن بر صاحب حالت، مانند انطباق دو چیز بر یکدیگر است (التحریر). تعبیر <لترکبنّ> (حتماً سوار خواهید شد)، کنایه از این است که آن حالت ها همچون مرکب، انسان را به سمت و سوی مناسب خود خواهند برد.

7 - مراحل آینده انسان ، مراحلی سرنوشت ساز و هر یک برتر و مهم تر از مرحله قبل و سزاوار آمادگی بیشتر است .

لترکبنّ طبقًا عن طبق

خبر از پیدایش حالت های پیاپی و تأکید آن با سوگندهای مکرر، هشداری است به انسان ها که برای آن چاره اندیشی کنند.

58- عوامل مؤثر در سرنوشت آیندگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 28 - 10

10 - تأثیر عملکرد پدران ، در سرنوشت نسل های آینده آنان

و إذ قال إبرهیم . .. و جعلها کلمه باقیه فی عقبه

ذکر باقی ماندن توحید در نسل ابراهیم(ع) - پس از بیان اعلام شجاعانه برائت از شرک و روی آوردن آن حضرت به توحید - می تواند اشاره به نقش پدران در سرنوشت نسل های بعد داشته باشد.

59- عوامل مؤثر در سرنوشت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 93 - 5

5- اعمال و رفتار انسان ، معیار بازپرسی و محاسبه و تعیین کننده سرنوشت او در قیامت

لنسئلنّهم . .. عمّا کانوا یعملون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 45

9 - نحل - 16 - 111 - 8،9

8- عمل انسان ، تعیین کننده سرنوشت وی در قیامت است .

یوم . .. تج-دل عن نفسها و توفّی کلّ نفس ما عملت

9- دفاع انسان از کرده های خویش در قیامت ، هیچ تأثیری در سرنوشت او ندارد .

یوم تأتی کلّ نفس تج-دل عن نفسها و توفّی کلّ نفس ما عملت

خداوند، عمل انسان را میزان تعیین کیفر و پاداش و مؤثر در سرنوشت او دانسته است (و توفّی کلّ نفس ما عملت) و این قرینه است بر این که دفاع آدمی از خویشتن، با توجیه عملکرد خود، بی ثمر خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 63 - 7

7- کردار انسان ، تعیین کننده سرنوشت اخروی او است .

تلک الجنّه . .. من کان تقیًّا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 102 - 1

1 - سنگینی کفه ترازوی اعمال خود انسان ، تنها عامل مؤثر در سرنوشت وی در قیامت

فمن ثقلت موزینه فأُول-ئک هم المفلحون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 103 - 3

3 - نقش اساسی ایمان و عملکرد انسان ، در رقم خوردن سرنوشت ابدی اش

فمن ثقلت موزینه فأُول-ئک هم المفلحون . و من خفّت موزینه فأُول-ئک الذین خسروا أنف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 65 - 5

5 - پاسخ مثبت یا منفی آدمیان به دعوت پیامبران ، تعیین کننده سرنوشت آنان در قیامت

و یوم ینادیهم فیقول ماذا أجبتم المرسلین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 58 - 8

8 - عمل و عقیده انسان ، در سرنوشت اخروی ، نقش بسیار مهم و مؤثری دارد .

و الذین ءامنوا و عملوا الص-لح-ت لنبوّئنّهم من الجنّه غرفًا. ..خ-لدین فیها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 15 - 21

21 - اَعمال دنیوی انسان ها ، تعیین کننده سرنوشت اخروی آنها است .

ثمّ إلیّ مرجعکم فأُنبّئکم بما کنتم تعملون

ص: 46

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 18 - 6

6 - روابط فامیلی و عاطفی ، هیچ تأثیری در سرنوشت انسان در روز رستاخیز ندارد .

و إن تدع مثقله إلی حملها لایحمل منه شیء و لو کان ذاقربی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 37 - 5

5 - رفتار انسان ها در دنیا ، تعیین کننده سرنوشت آنان در آخرت است .

ربّنا أخرجنا نعمل ص-لحًا غیر الذی کنّا نعمل أوَلم نعمّرکم ما یتذکّر فیه من تذکّر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 12 - 11

11 - رفتار و آثار برجای مانده از انسان در دنیا ، تعیین کننده سرنوشت اخروی او است .

إنّا نحن نحی الموتی و نکتب ما قدّموا . .. أحصین-ه فی إمام مبین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 55 - 4

4 - رفتار و کردار انسان ها ، تعیین کننده سرنوشت اخروی آنان است .

و لاتجزون إلاّ ما کنتم تعملون . إنّ أصح-ب الجنّه الیوم فی شغل ف-کهون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 135 - 5

5 - انتساب به خوبان ( چونان پیامبران ) ، هیچ تأثیری در سرنوشت اخروی و کیفر و پاداش الهی ندارد .

إذ نجّین-ه و أهله أجمعین . إلاّ عجوزًا فی الغ-برین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 163 - 3

3 - نقش اختیار و انتخاب انسان ، در بدفرجامی و دوزخی شدن خود

إلاّ من هو صال الجحیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 24 - 12

12 - سرنوشت حیات اخروی انسان ، به دست خود او است .

و قیل للظ-لمین ذوقوا ما کنتم تکسبون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 47

16 - زمر - 39 - 48 - 6

6 - سرنوشت انسان در قیامت ، در گرو نوع تلاش و چگونگی رفتار او در دنیا است .

و بدا لهم سیّئات ما کسبوا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 7 - 25

25 - موضع گیری انسان ها در برابر وحی ، تعیین کننده سرنوشت آنان در قیامت

کذلک أوحینا . .. فریق فی الجنّه و فریق فی السعیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 22 - 6

6 - عملکرد انسان ها ، تعیین کننده سرنوشت آنان در آخرت

تری الظ-لمین مشفقین ممّا کسبوا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 46 - 4

4 - اتکا بر قدرت های غیر الهی ، نافرجام و بی ثمر در سرنوشت اخروی انسان است .

و ما کان لهم من أولیاء ینصرونهم من دون اللّه

آیه شریفه هشدار به کسانی است که ولایت غیر الهی را پذیرفته اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 76 - 5

5 - انسان ، خود تعیین کننده سرنوشت اخروی خویش است .

و ما ظلمن-هم و ل-کن کانوا هم الظ-لمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 41 - 2

2- سرنوشت انسان در قیامت ، تنها در گرو عملکرد خود او است .

یوم لایغنی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 10 - 11

11 - بی تأثیر بودن پیوند خویشاوندی با نیکان و صالحان ( همچون پیامبران الهی ) ، در سرنوشت اخروی انسان ها

قیل ادخلا النار مع الدخلین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 43 - 6

ص: 48

6 - سرنوشت اخروی بشر ، در گرو رفتار و کردار دنیوی او است .

إنّ المتّقین فی ظل-ل . .. هنیئًا بما کنتم تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 26 - 3

3 - سرنوشت انسان در آخرت ، براساس کردار او در دنیا است .

جزاء وفاقًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 9 - 2

2 - تأثیر نیت ها و حالات درونی انسان ، بر سرنوشت او در قیامت

یوم تبلی السرائر

اختبار و آزمودن سریره ها، دلالت بر تأثیر نیک و بد آنها در کیفر و پاداش اعمال دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 7 - 3

3 - سرنوشت هر کس در آخرت ، وابسته به کردار او در دنیا است .

فمن یعمل مثقال ذرّه خیرًا یره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 8 - 3

3 - سرنوشت هر کس در آخرت ، وابسته به کردار او در دنیا است .

و من یعمل مثقال ذرّه شرًّا یره

60- عوامل مؤثر در سرنوشت اقوام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 6 - 7

7- رشد اقتصادی و نیروی انسانی و توازن و همپایی آن دو ، دارای نقش تعیین کننده در سرنوشت ملتها

و أمددن-کم بأمول و بنین

در کنار هم یاد شدن <مال> و <فرزند> نشانگر آن است که قرین بودن این دو با یکدیگر، در غلبه ملتها بر دشمنان خویش نقش آفرین است.

61- عوامل مؤثر در سرنوشت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 49

10 - اسراء - 17 - 71 - 5

5- نقش مهم رهبران و پیشوایان در سرنوشت امتها

یوم ندعوا کلّ أُناس بإم-مهم

تشخص یافتن پیشوایان در میان مجموعه های بشری برای پاسخ گویی و ارزشیابی اعمال امتها، می تواند بیانگر معنای فوق باشد.

62- عوامل مؤثر در سرنوشت انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 134 - 13

13 - حاکمیت اراده خداوند بر تحولات تاریخ و سرنوشت امت ها

و لو أنّا أهلکن-هم

63- عوامل مؤثر در سرنوشت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 179 - 7

7 - انسان ها و جنیان دارای نقشی مؤثر در تعیین فرجام و سرنوشت خویش ( دوزخی شدن و یا رهایی از آن )

لهم قلوب لایفقهون بها . .. و لهم ءاذان لایسمعون بها

جمله <لایفقهون بها> و نظایر آن می رساند که گمراهان به دلیل بهره نجستن از ابزار شناخت، به وادی گمراهی گرفتار شده اند و بنابراین خود مقصر هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تغابن - 64 - 7 - 6

6 - رفتار انسان ها ، تعیین کننده سرنوشت اخروی آنان است .

ثمّ لتنبّؤنّ بما عملتم

64- عوامل مؤثر در سرنوشت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 109 - 12

12 - گفتار ها ، دارای نقشی بسیار مؤثر در سرنوشت انسان و کسب رضایت و یا سخط خداوند

لاتنفع الشف-عه . .. و رضی له قولاً

ص: 50

65- عوامل مؤثر در سرنوشت جنیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 179 - 7

7 - انسان ها و جنیان دارای نقشی مؤثر در تعیین فرجام و سرنوشت خویش ( دوزخی شدن و یا رهایی از آن )

لهم قلوب لایفقهون بها . .. و لهم ءاذان لایسمعون بها

جمله <لایفقهون بها> و نظایر آن می رساند که گمراهان به دلیل بهره نجستن از ابزار شناخت، به وادی گمراهی گرفتار شده اند و بنابراین خود مقصر هستند.

66- عوامل مؤثر در سرنوشت مشرکان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 4 - 8

8 - شکست و پیروزی روم ، امری سرنوشت ساز برای مؤمنان و مشرکان عصر بعثت بوده است .

و یومئذ یفرح المؤمنون

بیان شکست رومیان مسیحی در برابر ایرانیان و نیز پیشگویی شکست ایرانیان از رومیان و سرور و فرح مؤمنان از پیروزی رومیان، حکایت از این می کند که چنین تحولاتی برای گروه های یاد شده، مهم و سرنوشت ساز بوده است.

67- عوامل مؤثر در سرنوشت مؤمنان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 4 - 8

8 - شکست و پیروزی روم ، امری سرنوشت ساز برای مؤمنان و مشرکان عصر بعثت بوده است .

و یومئذ یفرح المؤمنون

بیان شکست رومیان مسیحی در برابر ایرانیان و نیز پیشگویی شکست ایرانیان از رومیان و سرور و فرح مؤمنان از پیروزی رومیان، حکایت از این می کند که چنین تحولاتی برای گروه های یاد شده، مهم و سرنوشت ساز بوده است.

68- غفلت از سرنوشت اقوام پیشین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 92 - 9

9 - همواره مردم بسیاری از آیات و نشانه های خداوند و سرگذشت پندآموز اقوام پیشین ، در غفلت هستند .

لتکون لمن خلفک ءایه و إن کثیراً من الناس عن ءایتنا لغفلون

ص: 51

69- قانونمندی سرنوشت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 129 - 2

2 - سرنوشت امت های کفرپیشه و هلاکت و بقای آنان ، دارای سنت ها و قوانین معین و زمان های مشخص

کم أهلکنا قبلهم . .. و لولا کلمه سبقت من ربّک لکان لزامًا

به قرینه آیه قبل که در باره هلاکت جوامع کفرپیشه است، مفاد <لولا کلمه. ..> این است که خداوند، زمان عذاب کافران و نیز دیگر معیارهای آن را مشخص ساخته و آنها را از پیش تعیین کرده است.

70- محمد(ص) و سرنوشت اقوام پیشین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 100 - 2

2- خداوند ، گوشه هایی از سرگذشت اقوام به هلاکت رسیده و آبادی های تخریب شده با عذاب را برای پیامبر ( ص ) گزارش می کرد .

ذلک من أنباء القری نقصه علیک

71- مطالعه در سرنوشت ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 39 - 13

13 - مطالعه در سرگذشت بیدادگران تاریخ و فرجام شوم آنان ، امری ضروری و مایه عبرت است .

فانظر کیف کان عقبه الظلمین

72- مطالعه سرنوشت اقوام پیشین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 89 - 10

10- لزوم دقت در سرنوشت پیشینیان و دریافت علل هلاکت آنان ، به منظور درس آموزی و عبرت گیری

مثل ما أصاب قوم نوح . .. و ما قوم لوط منکم ببعید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 109 - 12

12- لزوم مطالعه تاریخ پیشینیان و عبرت آموزی از فرجام آنان

أفلم یسیروا فی الأرض فینظروا کیف کان ع-قبه الذین من قبلهم

ص: 52

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 31 - 5

5 - لزوم مطالعه و کنکاش در سرنوشت اقوامِ عذاب شده و به هلاکت رسیده تاریخ

ألم یروا کم أهلکنا قبلهم من القرون أنّهم إلیهم لایرجعون

برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که آیه شریفه درصدد تشویق مردم به مطالعه و دقت در سرنوشت اقوام عذاب شده پیشین و عبرت گرفتن و درس آموختن از آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 82 - 1

1 - تشویق جهان گردی و سیر در زمین از سوی خدا ، به منظور تفکر و نظاره کردن در سرگذشت پیشینیان و آثار به جای مانده از تمدن و قدرت آنان

أفلم یسیروا فی الأرض فینظروا کیف کان ع-قبه الذین من قبلهم

73- مطالعه سرنوشت ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 46 - 3

3 - مطالعه در سرگذشت جوامع بی دادگر و کفرپیشه تاریخ و مشاهده شهر ها و سرزمین های ویران شده آنها ( شهرهایی که با عذاب قهر الهی زیرورو شدند ) بستری مناسب برای عبرت گرفتن و زمینه ای کارساز برای بیداری دل ها

أفلم یسیروا فی الأرض فتکون . ..و ل-کن تعمی القلوب التی فی الصدور

74- منشأ تعیین سرنوشت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 12 - 1

1 - سرنوشت انسان در قیامت و تعیین جایگاه وی ( بهشت یا دوزخ ) ، تنها در اختیار خداوند است .

إلی ربّک یومئذ المستقرّ

کلمه <مستقرّ> می تواند مصدر میمی باشد; یعنی، <استقرار الإنسان یوم القیامه ینتهی إلی حکم ربّک و مشیئته> و نیز می تواند به معنای مکان استقرار باشد; یعنی، تعیین قرارگاه انسان (بهشت یا جهنم) تنها به حکم و فرمان خدا بازمی گردد. گفتنی است تقدیم <إلی ربّک> (خبر) بر <مستقر> (مبتدا) افاده حصر می کند.

75- منشأ سرنوشت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 40 - 11

ص: 53

11 - سرنوشت اخروی هر کس ، به دست خود او رقم می خورد .

یوم ینظر المرء ما قدّمت یداه

76- منشأ سرنوشت اقوام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 6 - 5

5 - تحولات تاریخ بشر و سرنوشت اقوام و جوامع ، به دست خداوند است .

فعل ربّک

77- منشأ سرنوشت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 179 - 3

3 - خداوند رقم زننده سرنوشت و تعیین کننده فرجام انسان ها و جنیان

و لقد ذرأنا لجهنم کثیراً من الجن و الإنس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 14 - 3

3 - مشیت خداوند ، تعیین کننده سرنوشت نهایی انسان

یغفر لمن یشاء و یعذّب من یشاء

فاعل <یشاء> همان فاعل <یغفر> و <یعذّب> است و ضمیر فاعل به خداوند بازمی گردد.

78- منشأ سرنوشت جنیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 179 - 3

3 - خداوند رقم زننده سرنوشت و تعیین کننده فرجام انسان ها و جنیان

و لقد ذرأنا لجهنم کثیراً من الجن و الإنس

79- منشأ سرنوشت جوامع

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 6 - 5

ص: 54

5 - تحولات تاریخ بشر و سرنوشت اقوام و جوامع ، به دست خداوند است .

فعل ربّک

80- نقش سرنوشت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 7 - 7

7- سرگذشت انسانها ، شکل دهنده ماهیت و حقیقت آنهاست .

لقد کان فی یوسف و إخوته ءای-ت للسائلین

نیاوردن کلمه <قصه> در جمله <لقد کان فی یوسف . ..> - با اینکه مراد از آن <فی قصه یوسف ...> است - می تواند اشاره به این معنا باشد که سرگذشت انسانها ، شکل دهنده ماهیت آنان است ; یعنی ، انسان همان سرگذشت اوست.

81- نگرانی از سرنوشت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 111 - 2

2- همه انسان ها نسبت به سرنوشت خویش در قیامت ، نگرانند .

یوم تأتی کلّ نفس تج-دل عن نفسها

مجادله و دفاع کردن هر کسی از خویشتن، دلیل نگرانی افراد در روز قیامت است.

82- نگرانی از سرنوشت بنیامین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 64 - 4

4- احتمال گرفتاری بنیامین به سرنوشت یوسف ( ع ) ، مایه نگرانی یعقوب ( ع ) از همراه سازی او با فرزندان خویش

إلاّ کما أمنتکم علی أخیه من قبل

یعقوب(ع) با نام نبردن از یوسف(ع) و یاد کردن از او با عنوان برادر بنیامین ، اشاره ای لطیف به این معنا دارد که اخوّت آن دو با یکدیگر مرا نگران همسانی سرنوشتشان (فراق و جدایی از پدر) کرده است.

83- وقت تعیین سرنوشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 4 - 6

6- شب قدر ، شب سرنوشت

ص: 55

فیها یفرق کلّ أمر حکیم

با این که در معنای آیه شریفه، احتمال های مختلفی رخ می نماید; اما پیام مشترک همه آنها مطلب یاد شده است. به علاوه که ارتباط این آیه با وصف <مبارکه> در آیه قبل، مؤید آن است.

ص: 56

4- سرور

1- آثار افراط در سرور

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 75 - 1،3

1 - شادمانی ناحق و سر مستی گسترده در جامعه از سوی کافران و مشرکان ، سبب گرفتار شدن آنان به انواع عذاب ها در قیامت

ذلکم بما کنتم تفرحون فی الأرض بغیر الحقّ و بما کنتم تمرحون

<با> در <بما کنتم> برای سببیت است. <فرح> (مصدر <تفرحون>) به معنای سرور و شادمانی است و <مرح> (مصدر <تمرحون>) به معنای سرور و شادمانی افراطی و بیش از حد است آن گونه که سبب غرور و سر مستی می گردد. گفتنی است در این برداشت ، مشار الیه <ذلکم> عذاب های یاد شده در آیات پیشین، دانسته شده است.

3 - افراط در شادمانی و زندگی سرمستانه ، زمینه ساز غفلت از حقایق و معارف الهی و انکار و تکذیب آنها

الذین کذّبوا بالکت-ب . .. ذلکم بما کنتم تفرحون فی الأرض بغیر الحقّ و بما کنتم تم

برداشت یاد شده بر این اساس استوار است که مشار الیه <ذلکم> تکذیب کافران باشد.

2- آثار سرور

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 7 - 6

6- سرورآفرینی گیاهان در روح انسان ، زمینه اندیشیدن وی به پدیدآورنده آن

أفلم ینظروا . .. و أنبتنا فیها من کلّ زوج بهیج

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 43 - 3

3 - شادی و حزن ، دو رکن اصلی در مسیر تربیت انسان *

و أنّ إلی ربّک المنتهی . و أنّه هو أضحک و أبکی

برداشت یاد شده بدین احتمال است که ذکر <ربّ> و اسناد دادن شادی ها و غم های انسان به خداوند، بدان معنا باشد که انسان در شادی و غم، می تواند مسیر تربیت الهی را بپیماید.

ص: 57

3- آثار سرور اخروی اصحاب یمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 91 - 2

2 - وضع و حال خوش اصحاب الیمین در سرای آخرت ، مایه شادمانی پیامبراکرم ( ص )

فسل-م لک من أصح-ب الیمین

برداشت یاد شده بر این احتمال است که خطاب <سلام لک>، متوجه شخص پیامبر(ص) باشد.

4- آثار سرور بیجا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 14 - 4

4 - جاودانه پنداشتن دنیا و بعید شمردن معاد ، ریشه دل خوشی های نابجا و دلبستگی به خانواده و خاندان است .

إنّه کان فی أهله مسرورًا . إنّه ظنّ أن لن یحور

حرف <إنّ> در <إنّه ظنّ>، برای بیان علت سُروری است که در <کان فی أهله مسروراً> بیان شده است.

5- اجتناب از افراط در سرور

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 37 - 1،2

1- خداوند ، فراخوان مردمان به پرهیز از راه رفتن مغرورانه و برخاسته از خوشی و سرمستی فراوان

و لاتمش فی الأرض مرحًا

<مرح> به معنی شدت خوشحالی و بیش از اندازه است (مفردات راغب و لسان العرب).

2- پرهیز از هرگونه تکبر و خوشی و سرمستی افراطی ، امری لازم و واجب است .

و لاتمش فی الأرض مرحًا

برداشت یاد شده، بر این اساس است که مراد از <لاتمش> احتمال دارد رفتار باشد که شامل همه حالتهای انسان می شود و نه راه رفتن

6- ارزش سرور اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 13 - 4

4 - شادمانی از حضور بین خانواده و دودمان خویش در آخرت ، غیر قابل قیاس با دل خوشی به حضور بین آنان در دنیا است .

ص: 58

و ینقلب إلی أهله مسرورًا . .. إنّه کان فی أهله مسرورًا

آیه شریفه حضور فرح بخش بین خویشاوندان در آخرت را به عنوان پاداش یاد کرده و شادکامی بین خاندان در دنیا را ناپایدار و بی اثر در رفع مشکلات قیامت معرفی کرده است; تا تفاوت دو حالت نمودار گردد.

7- ارزش سرور دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 13 - 4

4 - شادمانی از حضور بین خانواده و دودمان خویش در آخرت ، غیر قابل قیاس با دل خوشی به حضور بین آنان در دنیا است .

و ینقلب إلی أهله مسرورًا . .. إنّه کان فی أهله مسرورًا

آیه شریفه حضور فرح بخش بین خویشاوندان در آخرت را به عنوان پاداش یاد کرده و شادکامی بین خاندان در دنیا را ناپایدار و بی اثر در رفع مشکلات قیامت معرفی کرده است; تا تفاوت دو حالت نمودار گردد.

8- اظهار سرور از شرح صدر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شرح - 94 - 1 - 3

3 - شرح صدر و تحمّل سختی ها ، نعمتی الهی و سزاوار بازگو کردن و اظهار خرسندی است .

و أمّا بنعمه ربّک فحدّث . بسم اللّه الرحمن الرحیم . ألم نشرح لک صدرک

به گفته بسیاری از فقهای امامیه، این سوره، دنباله سوره قبل و متّحد با آن است. بر این اساس مفاد آیه شریفه، اعتراف به یکی از نعمت هایی است که آخرین آیه سوره قبل، به بازگو کردن آنها توصیه داشت. در این دیدگاه، جمله <بسم اللّه الرحمن الرحیم> ارتباط را قطع نمی کند; بلکه برخی از فقها، ترک آن را در نماز مجاز می دانند.

9- اعتدال در سرور

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 75 - 2

2 - سرور و شادمانی به حق و به دور از افراط و سر مستی ، امری مقبول و مجاز

ذلکم بما کنتم تفرحون فی الأرض بغیر الحقّ

برداشت یاد شده از قید <بغیرالحقّ> برای فرح و سرور مذموم، به دست می آید.

ص: 59

10- افراط در سرور

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 10 - 6

6- حالات روحیو روانی انسان ( ناامیدی ، شادمانی مفرط ، تکبر و . . . ) حتی باکمترین سختیو رفاه تغییرپذیر است .

و ل-ئن أذقنا الإنس-ن . .. إنّه لیئوس کفور. و ل-ئن أذقنه نعماء ... إنّه لفرح فخور

11- انسان هنگام سرور

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 48 - 16

16 - انسان ، گرفتار تناقض در مواجهه با خوشی ها و ناخوشی ها

إذا أذقنا الإنس-ن منّا رحمه فرح بها و إن تصبهم سیّئه . ..فإنّ الإنس-ن کفور

از مضمون آیه شریفه چنین استفاده می شود که انسان، در حال رفاه و آسایش یادی از خدا نمی کند; گویی منشأ آن نعمت ها کسی غیر خداوند است; ولی زمانی که ناگواری به او رو می آورد، خدا را متهم کرده و ناسپاسی می کند.

12- اهمیت سرور

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 114 - 6

6 - برجای ماندن خاطره ای سرورانگیز در جامعه مسیحیت از انگیزه های عیسی ( ع ) برای درخواست مائده آسمانی

أنزل علینا مائده من السماء تکون لنا عیداً لاوّلنا و ءاخرنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 55 - 3

3 - غم ، شادی ، مرگ ، حیات و نیازمندی و غنا ، هر یک ضرورت و نعمتی در نظام زندگی انسان *

فبأیّ ءالاء ربّک تتماری

در صورتی که تعبیر <آلاء> در مورد مطالب آیات پیشین به کار رفته باشد، مطلب یاد شده را می توان به دست آورد.

13- بشارت سرور

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 32 - 10

10- فرشتگان ، به هنگام قبض روح تقواپیشگان ، حامل پیام سلامتی و خوشحالی برای آنانند .

المتّقین . الذین تتوفّ-هم المل-ئکه طیّبین یقولون سل-م علیکم ادخلوا الجنّه

ص: 60

بی ارزشی سرور دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 47 - 4

4 - ناچیز و بی ارزش بودن ثروت ها و خوشی های دنیا ، در مقابل رهایی از عذاب قیامت

و لو أنّ للذین ظلموا ما فی الأرض . .. لاَفتدوا به من سوء العذاب یوم القی-مه

14- جاودانگی سرور بهشتیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 34 - 5

5 - روزگار خوش بهشت ، روزگاری جاودان

ادخلوها بسل-م ذلک یوم الخلود

15- جایگاه سرور

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 10 - 7

7 - < دل > کانون عواطف و احساسات آدمی و مرکز بیم ، اندوه ، امید و شادمانی وی

و أصبح فؤاد أُمّ موسی ف-رغًا

16- زمینه سرور

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 6 - 1

1- بردن دام ها در صبحگاهان به چرا و باز گرداندن آنان در پایان روز ، دارای منظره ای زیبا و بهجت انگیز

و لکم فیها جمال حین تریحون و حین تسرحون

17- زمینه سرور اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 91 - 1

1 - پاداش الهی به اصحاب الیمین در جهان آخرت ، چنان چشمگیر است که هر شنونده ای را سخت شادمان می کند .

فسل-م لک من أصح-ب الیمین

ص: 61

در عبارت <سلام لک> چند احتمال وجود دارد: یکی از آنها این است که <سلام> معادل سلامت و تنکیر آن برای تفخیم باشد. <لام> در <لک> نیز برای اختصاص و خطاب <لک> به فرد معینی نباشد.

18- زمینه سرور اخروی محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 91 - 2

2 - وضع و حال خوش اصحاب الیمین در سرای آخرت ، مایه شادمانی پیامبراکرم ( ص )

فسل-م لک من أصح-ب الیمین

برداشت یاد شده بر این احتمال است که خطاب <سلام لک>، متوجه شخص پیامبر(ص) باشد.

19- زمینه سرور انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 48 - 8

8 - انسان ، گرفتار سرخوشی به هنگام برخورداری از کمترین رفاه و نعمت های دنیوی

و إنّا إذا أذقنا الإنس-ن منّا رحمه فرح بها

<إذاقه> (مصدر <أذقنا>) به معنای چشاندن است. این تعبیر در موردی به کار می رود که بهره کمی از چیزی گرفته شود.

20- زمینه سرور مریم(س)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 26 - 3

3- سخن گفتن عیسی ( ع ) با مادر خود و تأمین آب و غذا به صورت خارق العاده ، زمینه های مسّرت و چشم روشنی مریم ( س ) و رفع نگرانی او از آینده بود .

فنادی-ها . .. فکلی و اشربی و قرّی عینًا

<عیناً> تمییز و بیانگر مراد جدی از فاعل است و <قرّی> از ماده <قرار> (آرام گرفتن) و یا <قُرّ> (سرد شدن) است. در صورت اول جمله <قرّی عیناً>، یعنی <چشم آرمیده باش> و در صورت دوم، یعنی <خنک چشم باش> (چشمت از اشک سوزان به دور باشد) و در هر صورت، کنایه از خوش دلی و شادمانی است که چشم از نگرانی و اضطراب باز می ایستد و از سوزش اشک اندوه، مصون می ماند. ارتباط جمله <قرّی عیناً> با جملات قبل، گویای برداشت فوق است.

21- سرزنش افراط در سرور

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 62

8 - هود - 11 - 10 - 4

4- تکبر ، فخرفروشی و شادمانی مفرط بر اثر رسیدن به رفاه و آسایش ، رذایلی ناپسند و نکوهیده

و ل-ئن أذقنه نعماء بعد ضرّاء مسته . .. إنّه لفرح فخور

آیه بعد (إلاّ الذین . ..) گویای این است که هدف قرآن از بیان خصلتهای یاد شده برای انسان (یؤوس ،کفور و ...) مجرد اخبار از چنین صفاتی برای او نیست; بلکه در مقام مذمت و نکوهش از انسانی است که چنین حالاتی را داراست.

22- سرزنش سرور برای امکانات مادی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 23 - 2

2 - انسان ، در برابر برخورداری ها و بهره مندی ها ، نباید شادمانی کند .

و لاتفرحوا بما ءاتیکم

23- سرور اخروی ابرار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - انسان - 76 - 11 - 2،3

2 - ابرار ، دارای رخساری شاداب و قلبی پرسرور در قیامت

و لقّیهم نضره و سرورًا

<نضره>به معنای حسن و زیبایی است و چون ابرار در مقابل کافرانی قرار دارند که چهره آنان بر اثر مشکلات قیامت عبوس و در هم کشیده است; مقصود از <نضره> تابناکی چهره ابرار از نعمت های الهی خواهد بود; چنان که در آیه 22 سوره قبل (قیامت) چنین آمده است: <وجوه یومئذ ناضره>.

3 - مصونیت ابرار از شرور و گزند های قیامت و شادابی رخسار و سرور دل آنان ، به دلیل ایمان آنان به قیامت و خوف آنان از آن روز است .

إنّا نخاف من ربّنا یومًا . .. فوقیهم اللّه شرّ ذلک الیوم

<فا> در <فوقاهم> برای تفریع این آیه بر آیه قبل است; یعنی، مصونیت ابرار از شرور قیامت، به این دلیل است که آنان، از احوال آن روز در هراس بودند; روزی که چهره های کافران عبوس و دل های آنان محزون است.

24- سرور اخروی اصحاب یمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 31 - 3

3 - اصحاب الیمین ، شاد و سرخوش در کنار چشمه های همواره ریزان بهشت

و ماء مسکوب

عبارت <و ماء مسکوب> به تقدیر <هم فی ماء مسکوب> است; یعنی، ایشان در کنار آب های همیشه ریزان به سر می برند.

ص: 63

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 9 - 3

3 - دریافت کنندگان نامه عمل با دست راست ، با آسان گذراندن مرحله حسابرسی ، شادمان به نزد خویشاوندان خود بر خواهند گشت .

فأمّا من أُوتی کت-به بیمینه . .. و ینقلب إلی أهله مسرورًا

25- سرور اخروی پیروان ادیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 38 - 7

7 - سرای آخرت برای پیروان ادیان الهی ، سرایی به دور از عوامل ترس آور و نگران کننده و ایمن از حادثه های حزن آور و اندوهبار

فلاخوف علیهم و لاهم یحزنون

به دلیل آیه بعد - که جزای اخروی کفرپیشگان را بیان می دارد - می توان گفت: آیه مورد بحث نیز بیانگر پاداش اخروی هدایت یافتگان است. بنابراین <لاخوف ...> مربوط به سرای آخرت خواهد بود.

26- سرور اخروی خنده رویان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 39 - 2

2 - کسانی که درخشان چهره و خنده لب در صحنه قیامت حضور یافته اند ، غرق سرور بوده و چهره ای شکفته خواهند داشت .

مستبشره

<إستبشار>; یعنی، شادمان بودن (لسان العرب). <بشر و استبشر> به یک معنا است. در این موارد فایده باب استفعال، مبالغه افزون تر است. راغب می گوید: بشارت دادن، به معنای ابلاغ خبری است که بشره و پوست صورت را شکفته سازد.

27- سرور اخروی زیبارویان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 39 - 2

2 - کسانی که درخشان چهره و خنده لب در صحنه قیامت حضور یافته اند ، غرق سرور بوده و چهره ای شکفته خواهند داشت .

مستبشره

<إستبشار>; یعنی، شادمان بودن (لسان العرب). <بشر و استبشر> به یک معنا است. در این موارد فایده باب استفعال، مبالغه

ص: 64

افزون تر است. راغب می گوید: بشارت دادن، به معنای ابلاغ خبری است که بشره و پوست صورت را شکفته سازد.

28- سرور اخروی صالحان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 15 - 2

2 - مؤمنان نیک کردار ، در بهشت ، در سرور و شادمانی مستمر بسر می برند .

فهم فی روضه یحبرون

<حِبر> درلغت به معنای اثر تحسین برانگیز است (مفردات راغب) و <فی روضه یحبرون> یعنی در باغی شادمانند.

29- سرور اخروی متقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 70 - 8،9

8 - پرهیزگاران با چهره ای سرشار از شادی و سرور ، وارد بهشت می شوند .

ادخلوا الجنّه أنتم و أزوجکم تحبرون

<حبر> (مصدر <تحبرون>) به معنای شادمان شدن و سروری است که اثر آن در چهره نمایان گردد.

9 - راه یابی تقواپیشگان به بهشت ، همراه با همسران دنیایی خود ، مایه شادمانی عمیق آنان

ادخلوا الجنّه أنتم و أزوجکم تحبرون

بنابراین که شادمانی بهشتیان به واسطه آن باشد که در بهشت نیز با همسرشان همدم خواهند بود; برداشت بالا به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 34 - 1

1 - رهنمون شدن متقین در قیامت ، به سوی بهشت همراه با تکریم و درود و شادمانی

و أُزلفت الجنّه للمتّقین . .. ادخلوها بسل-م

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 18 - 1

1 - شادمانی تقواپیشگان در بهشت ، از عطایای پروردگار به آنان

ف-کهین بما ءاتیهم ربّهم

<فاکه> (از مصدر <فکاهه>) به معنای شادمان است.

ص: 65

30- سرور اخروی متنعمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - غاشیه - 88 - 9 - 1

1 - بهره مندان از ناز و نعمت آخرت ، از تلاش های خویش در دنیا ، به وجد آمده و نسبت به آن احساس رضایت خواهند کرد .

لسعیها راضیه

31- سرور اخروی محسنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 26 - 5

5 - نیکوکاران در سرای آخرت همواره شادمان ، بانشاط ، گرامی و عزیز خواهند بود .

للذین أحسنوا . .. و لا یرهق وجوههم قتر و لا ذله

<رهق> به معنای پوشاندن و <قتر> به معنای دود سیاه و <ذله> - مقابل <عزت> - به معنای خفت و خواری است ; یعنی، بر چهره نیکوکاران غبار غم و اندوهِ خواری نخواهد نشست و این کنایه است از اینکه، آنان همواره شاد و همه جا ارجمند خواهند بود.

32- سرور اخروی مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 15 - 2

2 - مؤمنان نیک کردار ، در بهشت ، در سرور و شادمانی مستمر بسر می برند .

فهم فی روضه یحبرون

<حِبر> درلغت به معنای اثر تحسین برانگیز است (مفردات راغب) و <فی روضه یحبرون> یعنی در باغی شادمانند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 5 - 7

7 - زنان و مردان مؤمن ، برخوردار از حیات جاودان و پرنشاط در باغ های بهشت

لیدخل المؤمنین و المؤمن-ت جنّ-ت تجری من تحتها الأنه-ر خ-لدین فیها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 22 - 1

1 - مؤمنان ، دارای چهره هایی شاداب و زیبا در عرصه قیامت

وجوه یومئذ ناضره

<نضره>در معانی زیبایی و نعمت به کار می رود (قاموس المحیط). <ناضره> (مؤنث <ناضر>) به معنای زیبا و برخوردار از نعمت است و مقصود از آن - به قرینه مقام - شادابی و درخشندگی چهره های مؤمنان در عرصه قیامت است.

ص: 66

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 39 - 4

4 - ایمان و دوری از گناه ، مایه بشّاش و خندان بودن چهره مؤمنان در قیامت

وجوه . .. ضاحکه مستبشره

به قرینه آخرین آیه این سوره (أول-ئک هم الکفره الفجره)، مراد از <وجوه> در این آیات، چهره های کسانی است که کافر نبوده و از فسق و فجور پاک و منزه اند.

33- سرور اخروی مهتدین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 38 - 6

6 - پیروی کنندگان از رهنمود ها و هدایت های الهی ، هیچ ترس و اندوهی در قیامت نخواهند داشت .

فمن تبع هدای فلاخوف علیهم و لاهم یحزنون

کلمه <خوف> (ترس و نگرانی) نکره است و چون پس از حرف نفی واقع شده، معنای شمول را می رساند; یعنی: هیچ خوف و ترسی بر آنان نیست. همچنین فعل، آن گاه که منفی شود، دلالت بر نبود همه مصداقها دارد. بنابراین <ولاهم یحزنون> یعنی هیچ حزن و اندوهی ندارند.

34- سرور از استماع قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 124 - 9

9 - احساس شادمانی و نشاط روحی پس از شنیدن آیات قرآن ، نشانه تکامل و ازدیاد ایمان

فزادتهم إیمناً و هم یستبشرون

35- سرور از رفاه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 44 - 7

7 - خدافراموشان، شادمان از فراوانی نعمت و رفاه و آسایش خویش و غافل از سنت استدراج

فلما نسوا ما ذکروا به فتحنا علیهم أبوب کل شیء حتی إذا فرحوا بما أوتوا

ص: 67

36- سرور از مخالفت با دین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 81 - 3

3 - خوشحال بودن از مخالفت با رسول خدا ( ص ) و دستورات دین ، خصلت منافقان و برخاسته از نفاق

فرح المخلفون بمقعدهم خلف رسول اللّه

37- سرور از مخالفت با محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 81 - 3

3 - خوشحال بودن از مخالفت با رسول خدا ( ص ) و دستورات دین ، خصلت منافقان و برخاسته از نفاق

فرح المخلفون بمقعدهم خلف رسول اللّه

38- سرور از وفور نعمت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 44 - 7

7 - خدافراموشان، شادمان از فراوانی نعمت و رفاه و آسایش خویش و غافل از سنت استدراج

فلما نسوا ما ذکروا به فتحنا علیهم أبوب کل شیء حتی إذا فرحوا بما أوتوا

39- سرور انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 51 - 5،10

5 - انسان ها ، به محض مشاهده باد های نوید بخش باران ، بدون توجّه به خدایی بودن آنها ، خوش حال می شوند ، ولی در برخورد با باد های مخرّب ، ناسپاس می گردند !

فإذا أصاب به من یشاء من عباده . .. یستبشرون ... و لئن أرسلنا ریحًا ... یکفرون

<یکفرون> به قرینه این که سخن از نعمت و قطع شدن آن است، کفر و ناسپاسی است.

10 - شادمانی ، در شرایط رفاه ، و کفر و ناسپاسی به هنگام سختی و حسرت ، حالات و صفات انسان ها است .

فإذا أصاب . .. إذا هم یستبشرون ... و لئن أرسلنا ریحًا ... من بعده یکفرون

40- سرور برادران یوسف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 68

8 - یوسف - 12 - 65 - 3

3- فرزندان یعقوب با مشاهده بهای باز گردانده شده ، شادمان شدند و آن را به یعقوب گزارش کردند .

قالوا ی-أبانا ما نبغی ه-ذه بض-عتنا ردّت إلینا

<ما> در <ما نبغی> استفهامیه و مفعول برای نبغی است. <بغی> به معنای خواستن و طلب کردن می باشد. جمله <ما نبغی> ; یعنی ، [بیش از این] چه می خواهیم؟

41- سرور برای امکانات مادی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 23 - 8

8 - غمگین شدن در ناملایمات و شادمانی کردن در برخورداری ها ، نشانه بی اعتقادی به تقدیر الهی است .

لکیلاتأسوا علی ما فاتکم و لاتفرحوا بما ءاتیکم

<أسی> (مصدر <تأسوا>) به معنای اندوهگین شدن و <فرح> (مصدر <لاتفرحوا>) به معنای شادمانی کردن است. بنابراین <لاتأسوا>; یعنی، غمگین نشوید و <لاتفرحوا>; یعنی، شادمانی نکنید; زیرا آنچه به شما می رسد - چه خوب و چه بد - قبلاً تعیین شده است.

42- سرور بهشتیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 55 - 1،2

1 - بهشتیان ، در ناز و نعمت و خوشی و شادمانی وصف ناپذیر غوطهور خواهند بود .

إنّ أصح-ب الجنّه الیوم فی شغل

<شغل> به معنای شأن و کار اصلی است که انسان را از دیگر کارها بازداشته و به خود مشغول کرده است. گفتنی است که تنکیر آن می تواند برای تعظیم باشد; یعنی، مشغله ای که کنه و عمق آن ناشناخته و وصف ناپذیر است.

2 - بهشتیان ، در فضایی سرشار از سرور و شادمانی به سر برده و به شوخی و صحبت لذت بخش باهم خواهند پرداخت .

إنّ أصح-ب الجنّه الیوم فی شغل ف-کهون

<فاکهون> از <فکاهه> گرفته شده که به معنای سخن با اهل انس و گفتوگوی مسرت آمیز است. گفتنی است در برداشت یاد شده، <فاکهون> خبر دوم برای <إنّ> گرفته شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 50 - 1

1 - برخی از بهشتیان ، در بزم عیش خود رو به بعضی دیگر کرده و به پرسوجو خواهند پرداخت .

فی جنّ-ت النعیم . علی سرر متق-بلین... و عندهم ق-صرت الطرف عین ... فأقبل بعضهم عل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 18 - 3

ص: 69

3 - شادمانی و عیشِ بهشتیان ، فضل الهی در قبال تعهد و تقوای ایشان

إنّ المتّقین . .. ف-کهین بما ءاتیهم ربّهم

43- سرور جایز

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 75 - 2

2 - سرور و شادمانی به حق و به دور از افراط و سر مستی ، امری مقبول و مجاز

ذلکم بما کنتم تفرحون فی الأرض بغیر الحقّ

برداشت یاد شده از قید <بغیرالحقّ> برای فرح و سرور مذموم، به دست می آید.

44- سرور حزب گرایان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 32 - 10

10 - هر حزب و دسته ای ، تنها به آنچه خود باور دارد ، دل خوش و مسرور است .

کلّ حزب بما لدیهم فرحون

45- سرور خوشنامی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شرح - 94 - 4 - 5

5 - خوش نامی ، نعمتی الهی و سزاوار بازگو کردن و اظهار خرسندی است .

وامّا بنعمه ربّک فحدّث. .. و رفعنا لک ذکرک

46- سرور در بهشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 15 - 2

2 - مؤمنان نیک کردار ، در بهشت ، در سرور و شادمانی مستمر بسر می برند .

فهم فی روضه یحبرون

<حِبر> درلغت به معنای اثر تحسین برانگیز است (مفردات راغب) و <فی روضه یحبرون> یعنی در باغی شادمانند.

ص: 70

47- سرور در رفاه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 51 - 10

10 - شادمانی ، در شرایط رفاه ، و کفر و ناسپاسی به هنگام سختی و حسرت ، حالات و صفات انسان ها است .

فإذا أصاب . .. إذا هم یستبشرون ... و لئن أرسلنا ریحًا ... من بعده یکفرون

48- سرور دنیوی جهنمیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 13 - 1

1 - جهنمیان ، که در آرزوی هلاکت ناله سر می دهند ، روزگاری در کنار خویشاوندان خود ، دنیایی شاد و زندگی خرّمی داشتند .

یدعوا ثبورًا . .. إنّه کان فی أهله مسرورًا

49- سرور ساقی کاروان یابنده یوسف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 19 - 4

4- آب آور کاروان ، از یافتن یوسف ( ع ) شادمان و شگفت زده شد و آن را به همسفران خویش بشارت داد .

قال ی-بشری هذا غل-م

50- سرور سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 19 - 4

4 - خشنودی سلیمان از آگاهی به زبان مورچگان و سپاس گزاری او به درگاه خدا

فتبسّم ضاحکًا من قولها و قال ربّ أوزعنی أن أشکر

51- سرور صابران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 30 - 8

8 - فرشتگان الهی ، پیامدار امن و سرور برای یکتاپرستان پایدار بر حق

تتنزّل علیهم المل-ئکه ألاّتخافوا و لاتحزنوا

ص: 71

52- سرور ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 23 - 7

7 - کامیابی خودکامگان و بیدادگران ، محدود به زندگی زودگذر دنیوی است .

إذا هم یبغون فی الأرض بغیر الحق . .. متع الحیوه الدنیا

53- سرور غافلان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 44 - 7،9

7 - خدافراموشان، شادمان از فراوانی نعمت و رفاه و آسایش خویش و غافل از سنت استدراج

فلما نسوا ما ذکروا به فتحنا علیهم أبوب کل شیء حتی إذا فرحوا بما أوتوا

9 - عذاب ناگهانی غافلان از خداوند و هشدارهای او، در اوج شادمانی و رفاه و آسایش

فلما نسوا ما ذکروا به . .. أخذنهم بغته

54- سرور قوم لوط

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 67 - 1

1- قوم لوط ، پس از اطلاع از ورود مهمانان به خانه لوط ( ع ) شادی کنان به سراغ آنان شتافتند .

و جاء أهل المدینه یستبشرون

55- سرور کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 104 - 9

9- انجام تلاش های بی فرجام و دل خوش بودن به آنها ، نشانی از زیانکاری عمیق کافران است .

الأخسرین أعم-لاً . الذین ضلّ سعیهم فی الحیوه الدنیا و هم یحسبون أنّهم یحسنون صنع

جمله حالیه <و هم یحسبون . ..> بیانِ علّت <أخسرین> بودن کافران است; زیرا، این گمان که انسان، آنچه را انجام داده، از نوع بهترین ها است، سبب می شود که هرگز به فکر جبران خسارت خویش برنیاید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 72

20 - مطففین - 83 - 31 - 1

1 - کافران ، از خاطره های دیدار خود با مؤمنان ، طنز ساخته و در جمع خانواده خویش به لطیفه گویی و خنداندن یکدیگر می پردازند .

و إذا انقلبوا إلی أهلهم انقلبوا فکهین

<فَکِه> (صفت مشبّه) به معنای خوش دل و خندان یا به معنای کسی است که با همراهان خود سخنی گوید که آنان را بخنداند (قاموس). در برداشت یاد شده، معنای دوم مورد نظر است.

56- سرور متخلفان از غزوه تبوک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 81 - 2

2 - خوشحالی و احساس موفقیت منافقان از شرکت نکردن در جنگ تبوک

فرح المخلفون بمقعدهم خلف رسول اللّه

57- سرور محسنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 37 - 12

12 - محسنان ( نیکوکاران ) ، دارای آینده ای درخشان و سرشار از شادی و شادکامی

کذلک سخّر لکم . .. و بشّر المحسنین

58- سرور مردان بهشتی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 56 - 1

1 - مردان بهشتی با همسرانشان - در حالی که به شوخی و گفت وگوی لذت بخش مشغولند - زیر سایه ها نشسته و بر تخت های مزیّن و مجلل ( چون حجله عروس ) تکیه خواهند زد .

إنّ أصح-ب الجنّه الیوم فی شغل ف-کهون . هم و أزوجهم فی ظل-ل علی الأرائک متّکئون

جمله <هم و أزواجهم. ..> استئناف بیانی برای آیه پیشین (إنّ أصحاب الجّنه...) است و موقعیت مکانی و جایگاه اهل بهشت را - که به شوخی و صحبت لذت بخش مشغولند - بیان می کند. <أریکه> (مفرد <أرائک>) نیز به معنای تخت مزین در حجله عروس است.

ص: 73

59- سرور مستبدان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 23 - 7

7 - کامیابی خودکامگان و بیدادگران ، محدود به زندگی زودگذر دنیوی است .

إذا هم یبغون فی الأرض بغیر الحق . .. متع الحیوه الدنیا

60- سرور مسلمانان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 89 - 19

19- علم ، مقدمه هدایت و هدایت ، زمینه ساز جلب رحمت الهی و رحمت ، موجب بشارت و سرور مسلمانان حقیقی است .

و نزّلنا علیک الکت-ب تبی-نًا لکلّ شیء و هدًی و رحمه و بشری للمسلمین

برداشت فوق، مبتنی بر این نکته است که ترتیب در آیه، ترتیب رتبی باشد; یعنی، هر یک از آنها مقدمه دیگری باشد.

61- سرور مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 32 - 9

9 - گروه های مختلف مشرکان ، به روش و آیین مخصوص خویش ، شادکام و مسرور بودند .

کلّ حزب بما لدیهم فرحون

مراد از <کلّ حزب> به قرینه <فرّقوا> و <شیعاً> ممکن است همان مشرکان باشند.

62- سرور منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 50 - 4

4 - مباهات و اظهار شادمانی منافقان به رأی صائب خویش مبنی بر ترک جهاد ، در صورت مواجه شدن مسلمانان با شکست و مشکلات جنگ

و إن تصبک مصیبه یقولوا قد أخذنا أمرنا من قبل و یتولوا و هم فرحون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 87 - 1

1 - رضا و شادمانی منافقان از نرفتن به جهاد و ماندن در کنار ناتوانان و خانه نشینان

رضوا بأن یکونوا مع الخوالف

ص: 74

63- سرور منافقان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 81 - 2

2 - خوشحالی و احساس موفقیت منافقان از شرکت نکردن در جنگ تبوک

فرح المخلفون بمقعدهم خلف رسول اللّه

64- سرور موحدان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 30 - 8

8 - فرشتگان الهی ، پیامدار امن و سرور برای یکتاپرستان پایدار بر حق

تتنزّل علیهم المل-ئکه ألاّتخافوا و لاتحزنوا

65- سرور مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 34 - 14

14 - مؤمنان راستین و مبرا از پندار های شرک آمیز ، دارای آینده ای سعادتمند و سرشار از خوشبختی و شادکامی

و بشّر المخبتین

66- سرور مؤمنان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 4 - 5،6

5 - قرآن از برانگیخته شدن احساسات شادمانه مؤمنان صدر اسلام در روز پیروزی رومیان بر ایرانیان ، خبر داده است .

و هم من بعد غلبهم سیغلبون . .. و یومئذ یفرح المؤمنون

6 - پیروزی رومیان بر ایرانیان ، عاملِ سرور و شادمانی مؤمنان عصر بعثت شد .

و یومئذ یفرح المؤمنون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 5 - 2

2 - برخورداری رومیان از امداد های الهی در نبردِ پیروزمندِ خویش با ایرانیان ، مایه سرور و شادمانی مؤمنان عصر بعثت شد .

و یومئذ یفرح المؤمنون بنصر اللّه

ص: 75

<بنصر اللّه> می تواند متعلق به <یفرح> در آیه قبل باشد; یعنی، مؤمنان به سبب این که پیروزی رومیان به امدادهای خداوند است، شادمان می شوند.

67- سرور ناپسند

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 36 - 9

9 - دل خوش شدن به مظاهر مادی دنیا ، به هنگام برخورداری از آنها ، و مأیوس شدن از رحمت خدا ، با از دست دادن امکانات ، ناپسند و مذموم است .

و إذا أذقنا الناس رحمه فرحوا بها و إن تصبهم سیّئه . .. إذا هم یقنطون

آیه، درصدد توبیخ و سرزنش چنین روحیه ای است و <إذا> که فجاییه است، می تواند مؤید این نکته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 37 - 5

5 - شادی و یأس بی جهت ، به هنگام برخورداری و تنگنا ، با توجّه به خدادادی بودن امکانات ، بی معنا است .

و إذا أذقنا الناس رحمه فرحوا بها . .. و إن تصبهم سیّئه ... إذا هم یقنطون . أَوَل

استفهام در <اَوَلم یروا> انکاری است; یعنی: <آنان، غفلت کردند و ندیدند. >. بنابراین، استفاده می شود که توجه به عامل اصلیِ بودن گشایش و تنگی اقتصادی، انسان را از حالت شادمانی و یأس بیجا، دور می کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 60 - 4

4 - زندگی آکنده از خنده و سرخوشی و به دور از اندوه معنوی ، مورد نکوهش الهی است .

و تضحکون و لاتبکون

68- سرور همسران بهشتی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 56 - 1

1 - مردان بهشتی با همسرانشان - در حالی که به شوخی و گفت وگوی لذت بخش مشغولند - زیر سایه ها نشسته و بر تخت های مزیّن و مجلل ( چون حجله عروس ) تکیه خواهند زد .

إنّ أصح-ب الجنّه الیوم فی شغل ف-کهون . هم و أزوجهم فی ظل-ل علی الأرائک متّکئون

جمله <هم و أزواجهم. ..> استئناف بیانی برای آیه پیشین (إنّ أصحاب الجّنه...) است و موقعیت مکانی و جایگاه اهل بهشت را - که به شوخی و صحبت لذت بخش مشغولند - بیان می کند. <أریکه> (مفرد <أرائک>) نیز به معنای تخت مزین در حجله عروس است.

ص: 76

69- شکر هنگام سرور

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 48 - 19

19 - لزوم شکر و سپاس خداوند ، در خوشی ها و ناملایمات زندگی

و إنّا إذا أذقنا . .. فإنّ الإنس-ن کفور

70- صابران و سرور

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 11 - 3

3- صابرانِ دارای اعمال صالح ، به هنگام رفاه و آسایش و برخورداری از موهبت های دنیا ، هرگز تکبر نکرده و فخرفروشی و شادمانی نمی کنند .

إنّه لفرح فخور. إلاّ الذین صبروا و عملوا الص-لح-ت

71- عوامل تعدیل سرور دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 82 - 7

7 - توجه به شدت حرارت آتش دوزخ ، عامل خشنودی اندک انسان و گریه طولانی وی در دنیا و بیم او بر فرجام خویش

قل نار جهنم أشد حراً . .. فلیضحکوا قلیلا و لیبکوا کثیراً

72- عوامل سرور

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 69 - 5

5 - گاوی که دارای رنگ زرد خالص باشد ، مایه جلب نظر بینندگان شده و مایه مسرت آنان خواهد شد . *

إنها بقره صفراء فاقع لونها تسرّ النظرین

برداشت فوق مبتنی بر این است که جمله <تسرّ الناظرین> قید توضیحی باشد نه احترازی.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 111 - 24

24 - ایثار جان و مال در راه خدا و دریافت پاداش بهشت ، شایسته سرور و شادمانی ، در بینش الهی

إن اللّه اشتری من المؤمنین . .. فاستبشروا ببیعکم الذی بایعتم به

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 77

8 - هود - 11 - 10 - 3

3- انسان ، پس از گذر از محنت ها و دستیابی به موهبت های دنیوی ، به شادمانی بسیار ، تکبر و فخرفروشی مبتلا خواهد شد .

و ل-ئن أذقنه نعماء بعد ضرّاء مسته . .. إنّه لفرح فخور

جمله <إنه لفرح فخور> جمله مستأنفه است و بیانگر بازتاب معنایی است که از <لیقولنّ . ..> استفاده می شود; یعنی ، انسان می پندارد که مشکلات بر او روی نخواهد آورد; در نتیجه بی اندازه شادمان می شود و فخرفروشی می کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 89 - 19

19- علم ، مقدمه هدایت و هدایت ، زمینه ساز جلب رحمت الهی و رحمت ، موجب بشارت و سرور مسلمانان حقیقی است .

و نزّلنا علیک الکت-ب تبی-نًا لکلّ شیء و هدًی و رحمه و بشری للمسلمین

برداشت فوق، مبتنی بر این نکته است که ترتیب در آیه، ترتیب رتبی باشد; یعنی، هر یک از آنها مقدمه دیگری باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 26 - 4

4- فرزنددار شدن ، مایه روشنایی چشم و قرار دل مادر است .

و قرّی عینًا

جمله <قرّی عیناً> می تواند مستقل از جملات قبل باشد; در این صورت - به قرینه سیاق - با اصل پیدایش فرزند، مرتبط خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 74 - 2،3،5

2 - همسران شایسته ، مایه سرور و روشنی چشمان یکدیگر

و الذین یقولون ربّنا هب لنا من أزوجنا . .. قرّه أعین

3 - فرزندان صالح ، مایه سرور و روشنی چشمان پدران و مادران

و الذین یقولون ربّنا هب لنا من . .. ذرّی-ّتنا قرّه أعین

5 - همسر و فرزند ، مایه سرور و روشنی چشمان انسان است .

و الذین یقولون ربّنا هب لنا من أزوجنا و ذرّی-ّتنا قرّه أعین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 36 - 1،9

1 - انسان ها ، به هنگام برخورداری از اندک رحمتی ، شادمان ، به هنگام مواجهه با کمی ناگواری ، مأیوس و ناامید می شوند .

و إذا أذقنا الناس رحمه . .. یقنطون

<قنوط> در لغت، به معنای <یأس از خیر> است (مفردات راغب). <ذوق> به معنای <چشیدن و خوردن بسیار کم> استعمال می شود. کاربرد <أذقنا> به جای هر واژه دیگر، می تواند به منظور یاد شده باشد. لازم به ذکر است که تنوین <رحمه> و< سیّئه> تنکیر و برای قِلّت است.

ص: 78

9 - دل خوش شدن به مظاهر مادی دنیا ، به هنگام برخورداری از آنها ، و مأیوس شدن از رحمت خدا ، با از دست دادن امکانات ، ناپسند و مذموم است .

و إذا أذقنا الناس رحمه فرحوا بها و إن تصبهم سیّئه . .. إذا هم یقنطون

آیه، درصدد توبیخ و سرزنش چنین روحیه ای است و <إذا> که فجاییه است، می تواند مؤید این نکته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 48 - 15

15 - بارش باران موجب شادمانی برخورداران از آن می شود .

فإذا أصاب به من یشاء من عباده إذا هم یستبشرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 49 - 2

2 - بارش باران پس از مدت ها انتظار و مأیوس شدن انسان ها از آن ، خوشحالی فوق العاده ای در پی دارد . *

إذا هم یستبشرون . و إن کانوا ... لمبلسین

احتمال دارد تکرار <من قبل> به منظور بیان طولانی بودن نباریدن باران و ناامیدی عمیق مردم باشد. در این صورت، کیفیت خوشحالی، تابع مقدار ناامیدی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 51 - 5

5 - انسان ها ، به محض مشاهده باد های نوید بخش باران ، بدون توجّه به خدایی بودن آنها ، خوش حال می شوند ، ولی در برخورد با باد های مخرّب ، ناسپاس می گردند !

فإذا أصاب به من یشاء من عباده . .. یستبشرون ... و لئن أرسلنا ریحًا ... یکفرون

<یکفرون> به قرینه این که سخن از نعمت و قطع شدن آن است، کفر و ناسپاسی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 21 - 1

1 - ایمان چون سایه ، آرام بخش و فرح زا است و کفر چون بادِ داغ ، آزاردهنده و ناراحت کنند .

و لا الظلّ و لا الحرور

<ظلّ> به معنای سایه و <حرور> به معنای باد داغ است. گفتنی است در این آیه، ایمان به سایه تشبیه شده است و کفر به باد داغ.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 59 - 3

3 - حیات جاودانه از خواسته ها و آرزو های انسان ها و دستیابی به آن ، مایه سرور و شادمانی آنان

أفما نحن بمیّتین . إلاّ موتتنا الأُولی و ما نحن بمعذّبین

شگفتی از نمردن و جاودانه زیستن و اظهار سرور و خوشحالی کردن از دستیازی به حیات جاودانه، می تواند حاکی از حقیقت یاد شده باشد. گفتنی است آیه بعد که در آن بهشتیان دستیابی به حیات ابدی را فوز بزرگ می شمرند (إنّ ه-ذا لهو الفوز

ص: 79

العظیم); مؤید همین برداشت است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 23 - 13

13 - یاد خدا ، آرام بخش جان ها و سرور قلب ها است .

ثمّ تلین جلودهم و قلوبهم إلی ذکر اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 7 - 4،7

4- رویش گیاهان بهجت آفرین در زمین ، به تدبیر الهی و آیتی خداوندی است .

و أنبتنا فیها من کلّ زوج بهیج

7- هدایت گری مظاهر هستی به سوی خداوند ، آمیخته با زیبایی و سرورآفرینی

بنین-ها و زیّنّ-ها . .. من کلّ زوج بهیج

خداوند در این آیه ها، نمودهای علم، قدرت و نشانه های وجود خویش را گاه به زینت و زیبایی توصیف کرده و گاه به بهجت و سرورآفرینی. این می نمایاند که کار هدایت، باید با جاذبه و شور و شوق انجام گیرد; نه تحمیل و خشونت.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 28 - 11

11 - داشتن فرزند دانا و دانشمند ، از نعمت های الهی و شایسته بشارت و شادمانی

و بشّروه بغل-م علیم

برداشت یاد شده، به خاطر این نکته است که واژه <بشارت> در جایی به کار می رود که خیر و نعمت باشد.

73- عوامل سرور آسیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 9 - 8

8 - از دیدگاه آسیه ، نگه داری موسی ( ع ) پرکننده خلأ بی فرزندی ، مایه روشنی دیدگان و ارمغان آور سرور و شادمانی برای وی و فرعون بود .

و قالت . .. قرّت عین لی و لک ... عسی أن ینفعنا أو نتّخذه ولدًا

74- عوامل سرور اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 22 - 2

2 - آخرت طلبی و دل نبستن به دنیا ، موجب سرور و تابناکی چهره ها در قیامت

وجوه یومئذ ناضره

ص: 80

برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که آیه شریفه، بیانگر جایگاه اخروی کسانی است که در قطب مخالف دلبستگان به دنیا قرار دارند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - انسان - 76 - 11 - 4،5

4 - ایمان به قیامت و خوف از احوال آن روز ، موجب مصونیت از شرور روز قیامت و خرّمی رخسار و شادمانی دل

إنّا نخاف من ربّنا یومًا . .. فوقیهم اللّه شرّ ذلک الیوم و لقّیهم نضره و سرورًا

5 - وفای به نذر ، ایثار و انفاق خالصانه به نیازمندان و بیم از روز قیامت ، موجب مصونیت از سختی های قیامت و شادمانی در آخرت است .

یوفون بالنذر و یخافون یومًا . .. إنّما نطعمکم لوجه اللّه ... فوقیهم اللّه ... و

برداشت یاد شده، مبتنی بر این احتمال است که آیه شریفه ناظر به مجموع آیات مربوط به ابرار و ویژگی های آنان باشد.

75- عوامل سرور اصحاب یمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 9 - 1

1 - اعطای نامه عمل به دست راست انسان در قیامت و حسابرسی آسان از او ، فرح بخش و شادی آفرین است .

و ینقلب إلی أهله مسرورًا

76- عوامل سرور بهشتیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 58 - 2

2 - بهشتیان ، در اوج سرور و شادمانی از نمردن و جاودانه بودن شان در حیات اخروی

أفما نحن بمیّتین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 59 - 2

2 - سرور و شادمانی بهشتیان ، از نمردن و جاودانه زیستنن و نیز رهایی از عذاب الهی در آخرت

إلاّ موتتنا الأُولی و ما نحن بمعذّبین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 18 - 7

7 - بهشتیان ، مسرور و شادمان از لطف پروردگار خویش ، به خاطر رهایی از دوزخ

ف-کهین بما ءاتیهم ربّهم و وقیهم ربّهم عذاب الجحیم

ص: 81

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 23 - 2

2 - سرخوشی بهشتیان در مجالس انس ، با ربودن جام های شراب از دست یکدیگر

یتن-زعون فیها کأسًا

77- عوامل سرور در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 55 - 3

3 - بهشت و نعمت ها و خوشی های آن ، نتیجه و پاداش کردار انسان ها در دنیا است .

و لاتجزون إلاّ ما کنتم تعملون . إنّ أصح-ب الجنّه الیوم فی شغل ف-کهون

از ارتباط میان این آیه - که سخن از بهشت و نعمت های آن است - و آیه پیش - که درباره پاداش مطابق رفتار و کردار بود - برداشت یاد شده به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 39 - 3

3 - پاکی ، تذکّرپذیری ، هدایت جویی و خداترسی ، چهره انسان را در قیامت خندان و شادمان خواهد ساخت .

لعلّه یزّکّی . أو یذّکّر ... جاءک یسعی . و هو یخشی ... ضاحکه مستبشره

78- عوامل سرور ساره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 71 - 4،5

4- همسر ابراهیم ، در پی اطلاع از مأموریت فرشتگان ( هلاک سازی قوم لوط ) شادان و خندان شد .

إنا أُرسلنا إلی قوم لوط. وامرأته قائمه فضحکت

برداشت فوق از تفریع جمله <ضحکت> به وسیله حرف <فاء> بر <إنا أُرسلنا. ..> در آیه قبل استفاده شده است; یعنی، آنچه مایه شادمانی همسر ابراهیم شد، این بود که دریافت قوم بزهکار لوط بر عذاب الهی گرفتار خواهند شد.

5- احساس امنیت ساره پس از ترس و وحشت از فرشتگان ، مایه شادی و خرسندی وی گردید .

قالوا لاتخف إنا أُرسلنا إلی قوم لوط. وامرأته قائمه فضحکت

برداشت فوق، بر این اساس است که جمله <فضحکت> تفریع بر <لاتخف إنا اُرسلنا إلی قوم لوط> باشد.

79- عوامل سرور فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 9 - 8

ص: 82

8 - از دیدگاه آسیه ، نگه داری موسی ( ع ) پرکننده خلأ بی فرزندی ، مایه روشنی دیدگان و ارمغان آور سرور و شادمانی برای وی و فرعون بود .

و قالت . .. قرّت عین لی و لک ... عسی أن ینفعنا أو نتّخذه ولدًا

80- عوامل سرور قارون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 76 - 9

9 - شادمانی مغرورانه قارون به خاطر ثروت افسانه ای خویش

و ءاتین-ه من الکنوز . .. إذ قال له قومه لاتفرح

81- عوامل سرور کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - مطففین - 83 - 31 - 2

2 - کافرانی که مؤمنان را مسخره کرده اند ، هنگام مراجعت نزد خانواده خویش ، از پوزخند ها و اشاره های طعنه آمیز خود ، غرق شادمانی می شوند .

یضحکون . .. یتغامزون . و إذا انقلبوا إلی أهلهم انقلبوا فکهین

در این برداشت، <فَکِه> به معنای <مرد خوش دل و خندان> دانسته شده است. تکرار <انقلبوا> در آیه شریفه، برای مجسم ساختن حالت بازگشت کافران به خانه خویش است.

82- عوامل سرور کشاورزان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 20 - 13

13 - بارش باران و سرسبز شدن مزارع ، برانگیزاننده شگفتی کشاورزان و مایه سرور و شادمانی آنان

کمثل غیث أعجب الکفّار نباته

<اعجاب> (مصدر <أعجب>) به معنای به شگفتی واداشتن است و <کافر> (مفرد <کفّار>) در این جا به معنای کشاورز می باشد.

83- عوامل سرور مادر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 13 - 8

ص: 83

8 - حضور کودک در کنار مادر ، مایه سرور و روشنی دیدگان و فراق او ، موجب اندوه و نگرانی مادر

فرددن-ه إلی أُمّه کی تقرّ عینها و لاتحزن

84- عوامل سرور مادر موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 13 - 7

7 - شادی کردن مادر موسی و زدایش غم از دل وی ، از هدف های خداوند در بازگرداندن موسی ( ع ) به دامان وی

فرددن-ه إلی أُمّه کی تقرّ عینها و لاتحزن

کلمه <کی> به اصطلاح، <تعلیلیه> و بیانگر هدف الهی در بازگرداندن موسی به دامان مادرش می باشد. در این آیه به دو هدف اشاره شده است: الف) شاد شدن مادر موسی و زدودن غم و اندوه ناشی از فراق فرزند. ب) عمل کردن خدا به وعده خود و یقین پیدا کردن مادر موسی به حقانیت وعده های الهی. برداشت یاد شده بیان مضمون هدف نخست است.

85- عوامل سرور مسیحیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 36 - 4

4- نزول قرآن بر پیامبر ( ص ) مایه سرور و شادمانی گروهی از یهود و نصارا بود .

والذین ءاتین-هم الکت-ب یفرحون بما أُنزل إلیک

جمله <و من الأحزاب . ..> (برخی از یهود و نصارا بخشی از قرآن را نمی پذیرند) حکایت از آن دارد که مراد از <الذین ... یفرحون> همه یهود و نصارا نیستند. از این رو در برداشت سرور و شادمانی به گروهی از آنان نسبت داده شد.

86- عوامل سرور مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 36 - 6

6 - مشرکان ، با برخورداری از امکانات اندک ، شادمان شده و با اندک گرفتاری ، ناامید می شوند .

و إذا أذقنا الناس رحمه فرحوا بها و إن تصبهم سیّئه. .. یقنطون

ممکن است به قرینه آیات پیش - که درباره مشرکان است - <ال> در <الناس> عهد و مراد از <الناس> مشرکان باشد. لازم به ذکر است که تنوین <سیّئه> تنکیر و برای قِلّت است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 45 - 5

5 - انبساط خاطر و شادمانی مشرکان به هنگام یاد شدن نام معبودهایی جز خداوند ( معبود های ادعایی آنان )

و إذا ذکر الذین من دونه إذا هم یستبشرون

ص: 84

87- عوامل سرور مشرکان جاهلیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 17 - 2

2 - پسر مایه سرور و مباهات و دختر موجب ننگ و عار ، در میان عرب جاهلی

و أصفیکم بالبنین . و إذا بشّر أحدهم بما ضرب للرحم-ن مثلاً ظلّ وجهه مسودًّا و هو

88- عوامل سرور مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 14 - 10

10- مشرکان مکه ، سرخوش از بیرون راندن پیامبر ( ص ) از سرزمین خویش

قریتک الّتی أخرجتک . .. زیّن له سوء عمله

مورد <سوء عمله> در آیه شریفه، همان اخراج پیامبر(ص) از سرزمین مکه است.

89- عوامل سرور مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 15 - 2

2 - مرگ و ذلت مشرکان متجاوز ، فرونشان شعله های خشم در سینه های مؤمنان صدر اسلام

قتلوهم یعذبهم اللّه . .. و یذهب غیظ قلوبهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 58 - 2

2 - تنها نعمتی که برخورداری از آن ، باید مایه خوشحالی و شادمانی مؤمنان باشد ، قرآن است .

قد جاءتکم موعظه من ربکم . .. قل بفضل اللّه و برحمته فبذلک فلیفرحوا

90- عوامل سرور مؤمنان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 124 - 10

10 - افزایش ایمان مؤمنان و بروز شادمانی در چهره آنان ، با نزول و شنیدن آیه های قرآن

فأما الذین ءامنوا فزادتهم إیمناً و هم یستبشرون

ص: 85

91- عوامل سرور والدین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 9 - 5

5 - فرزند ، مایه روشنی چشم والدین و سرور و شادمانی آنان

و قالت امرأت فرعون قرّت عین لی و لک

92- عوامل سرور یهود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 36 - 4

4- نزول قرآن بر پیامبر ( ص ) مایه سرور و شادمانی گروهی از یهود و نصارا بود .

والذین ءاتین-هم الکت-ب یفرحون بما أُنزل إلیک

جمله <و من الأحزاب . ..> (برخی از یهود و نصارا بخشی از قرآن را نمی پذیرند) حکایت از آن دارد که مراد از <الذین ... یفرحون> همه یهود و نصارا نیستند. از این رو در برداشت سرور و شادمانی به گروهی از آنان نسبت داده شد.

93- کمی سرور دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 82 - 5

5 - خوشی های دنیا در مقایسه با رنج های اخروی برای گناهکاران بسی ناچیز است .

فلیضحکوا قلیلا و لیبکوا کثیراً

94- کمی سرور گناهکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 82 - 5

5 - خوشی های دنیا در مقایسه با رنج های اخروی برای گناهکاران بسی ناچیز است .

فلیضحکوا قلیلا و لیبکوا کثیراً

ص: 86

95- کمی سرور منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 82 - 1،2

1 - خوشحالی و خنده منافقان متخلف از جهاد ، اندک و زودگذر در مقایسه با عذاب ها و گریه های اخروی آنان

فلیضحکوا قلیلا و لیبکوا کثیراً

برداشت فوق بر این اساس است که جمله <فلیضحکوا> در مورد دنیا و <و لیبکوا> در مورد آخرت باشد.

2 - شادی اندک و رنج طولانی منافقان در دنیا ، بازتاب عملکرد آنان و کیفر الهی برای ایشان

فلیضحکوا قلیلا و لیبکوا کثیراً جزاء بما کانوا یکسبون

برداشت فوق بدین احتمال است که خنده و گریه در <فلیضحکوا قلیلا و لیبکوا کثیراً> هر دو مربوط به دنیا باشد.

96- متخلفان از جهاد و سرور

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 82 - 4

4 - متخلفان از جهاد ، نباید از تخلف خویش مسرور گردند ; بلکه باید از پیامد ناگوار ترک این فریضه ، محزون و غمزده باشند .

فرح المخلفون . .. فلیضحکوا قلیلا و لیبکوا کثیراً

97- محرومیت از سرور اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 13 - 2

2 - دوزخیان در آخرت ، از حضور شادمانه نزد خویشاوندان خود محروم خواهند بود .

إنّه کان فی أهله مسرورًا

مقایسه دو تعبیر <ینقلب إلی أهله> (در آیات پیشین) و <کان فی أهله>، گویای این است که گرفتاران دوزخ، از لذت همنشینی با خویشاوندان خود بهره ای نمی برند.

98- منشأ سرور

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 60 - 5

5 - زیبایی ، طراوت و نشاط آفرینی گیاهان برای انسان ، امری مهم و براساس تقدیر و برنامه الهی

فأنبتنا به حدائق ذات بهجه

تذکر خداوند به بهجت آفرینی بوستان ها برای آدمیان، نشانگر اهمیت آن و تدبیر و تقدیر الهی است.

ص: 87

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 43 - 1

1 - اراده الهی ، حاکم بر حالات شادی و غم انسان

و أنّه هو أضحک و أبکی

99- ناپایداری سرور دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 15 - 4،5

4 - دنیا و شادی های آن ، جاودانه نیست و دگرگون خواهد شد .

إنّه کان فی أهله مسرورًا . إنّه ظنّ أن لن یحور . بلی

5 - خداوند ، آگاه به وجود نشیب و فراز در مراحل حیات دنیوی و اخروی انسان و ناپایدار ماندن محفل های خانوادگی و خوش گذرانی های دنیامداران

بلی إنّ ربّه کان به بصیرًا

هر چند ضمیر در <ربّه> و <به>، به منکر معاد برمی گردد; ولی محتوای آیه شریفه، به جنبه انسان بودن آنان مربوط است.

100- ناپایداری سرور دنیوی کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 13 - 3

3 - شادی های دنیایی کافران ، شایسته دل بستگی نبوده و پایدار نخواهد ماند .

إنّه کان فی أهله مسرورًا

101- نعمت سرور

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 55 - 3

3 - غم ، شادی ، مرگ ، حیات و نیازمندی و غنا ، هر یک ضرورت و نعمتی در نظام زندگی انسان *

فبأیّ ءالاء ربّک تتماری

در صورتی که تعبیر <آلاء> در مورد مطالب آیات پیشین به کار رفته باشد، مطلب یاد شده را می توان به دست آورد.

ص: 88

5- سرگرمی

1- اشتغال به سرگرمی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 98 - 1

1 - جوامع تکذیب کننده رسولان الهی همواره در خطر گرفتار شدن به عذاب الهی ، بویژه به هنگام اشتغال به سرگرمی ها و بازیچه های روزانه

أو أمن أهل القری أن یأتیهم بأسنا ضحی و هم یلعبون

2- دین سازی با سرگرمی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 70 - 1،25

1 - برخی مردم بازی و سرگرمیهای دنیا را به عنوان دین خود برگزیده اند.

و ذر الذین اتخذوا دینهم لعبا و لهوا

25 - کسانی که بازی و سرگرمی دنیا را دین خود قرار داده اند، کافرند.

و ذر الذین اتخذوا دینهم لعبا و لهوا . .. بما کانوا یکفرون

بنابراین که <اتخذوا دینهم لعبا>، به معنای <اتخذوا اللعب دینا> باشد.

3- سرگرمی با آفرینش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 17 - 3،4

3- توانایی بر آفریدن جهان کنونی برای بازیچه و سرگرمی خویش ، تنها در قلمرو قدرت خدا است و هیچ موجودی قادر بر انجام این کار نیست .

لو أردنا أن نتّخذ لهوًا لاَتّخذن-ه من لدنّا

برداشت یاد شده مبتنی بر این نکته است که <من لدنّا>، معنای <من جهه قدرتنا> را افاده کند (چنان که برخی از مفسران بزرگ بر این نظرند). و یا این که <من لدنّا> ظرف مختص - در قبال <من لدن غیرنا> باشد. براین اساس پیام آیه چنین می

ص: 89

شود: <اگر بنا بود جهان را سرگرمی خود قرار دهیم، باز این کار تنها در توان ما است نه خدایان ادعایی مشرکان و یا دیگر قدرت ها; پس قدرت و ربوبیت مطلقه در انحصار خدا است>. گفتنی است آمدن <لدنّا> - که برای ابتدای غایت است - به جای <عندنا> - که برای صرف حضور است - مؤید برداشت یاد شده است.

4- اگر خداوند - برفرض محال - به منظور سرگرمی خود جهانی می آفرید ، جهان طبیعت ، شایسته این منظور نبود ; بلکه جهانی برتر از آن را انتخاب می کرد .

لو أردنا أن نتّخذ لهوًا لاَتّخذن-ه من لدنّا إن کنّا ف-علین

برداشت یاد شده مبتنی براین احتمال است که <من لدنّا>به معنای <ممّا عندنا> باشد و یا معنای <ممّا یلیق بحضرتنا. ..> را افاده کند; یعنی، بر فرض انتخاب سرگرمی، از عوالم و موجوداتی که پیش خودمان است و مقرّب تر به ما و برتر از جهان طبیعت است (از قبیل مجردات و ...) برمی گزیدیم.

4- سرگرمی با موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 17 - 2

2- مخلوقات ، هرگز اسباب سرگرمی و لعب و لهو آفریدگار خویش نیستند .

لو أردنا أن نتّخذ لهوًا لاَتّخذن-ه من لدنّا إن کنّا ف-علین

5- سرگرمی به دنیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 26 - 8

8 - هلاکت امت های کافر پیشین ، در حال غفلت و سرگرمی آنان به دنیا ، بوده است .

أهلکنا . .. یمشون فی مس-کنهم

احتمال دارد که جمله <یمشون. ..> حال برای مفعول <أهلکنا> باشد.

6- سرگرمی بهشتیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 56 - 1

1 - مردان بهشتی با همسرانشان - در حالی که به شوخی و گفت وگوی لذت بخش مشغولند - زیر سایه ها نشسته و بر تخت های مزیّن و مجلل ( چون حجله عروس ) تکیه خواهند زد .

إنّ أصح-ب الجنّه الیوم فی شغل ف-کهون . هم و أزوجهم فی ظل-ل علی الأرائک متّکئون

جمله <هم و أزواجهم. ..> استئناف بیانی برای آیه پیشین (إنّ أصحاب الجّنه...) است و موقعیت مکانی و جایگاه اهل بهشت را - که به شوخی و صحبت لذت بخش مشغولند - بیان می کند. <أریکه> (مفرد <أرائک>) نیز به معنای تخت مزین در حجله عروس است.

ص: 90

7- سرگرمی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 70 - 1،2،5

1 - برخی مردم بازی و سرگرمیهای دنیا را به عنوان دین خود برگزیده اند.

و ذر الذین اتخذوا دینهم لعبا و لهوا

2 - گروهی از مردم نابخردانه دین خدا را بازیچه و سرگرمی برای خود قرار داده اند.

و ذر الذین اتخذوا دینهم لعبا و لهوا

مراد از <دینهم> می تواند آیین الهی باشد که برای آنان نازل گشته، ولی آنان به جای تمسک آن را بازیچه خویش قرار داده اند.

5 - مغالطه گرایان و خوض کنندگان در اسلام و قرآن و استهزاکنندگان آن، دین خدا را بازیچه و سرگرمی خود قرار داده اند.

الذین یخوضون فی ءایتنا . .. یخوضوا فی حدیث غیره ... و ذر الذین اتخذوا دینهم لعبا

مراد از <الذین . ... >، به قرینه آیات پیشین، همان خوض کنندگان در آیات هستند.

8- سرگرمی کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 99 - 2

2 - فراگیری عذاب بر کفرپیشگان بی تقوا به هنگام غفلت های شبانه و سرگرمی های روزانه ، از مکر ها و برنامه های پنهانی خداوند با آنان

أن یأتیهم بأسنا بیتا . .. ضحی و هم یلعبون. أفأمنوا مکر اللّه

9- سرگرمی کافران صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 3 - 9

9- کافرانِ هدایت ناپذیر صدراسلام ، سرگرم آرزو های واهی بودند .

ذرهم . .. و یلههم الأمل

10- سرگرمی متخلفان از مسافرت به حدیبیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 11 - 6

ص: 91

6 - ادعای سرگرمی به مال و خانواده ، بهانه تخلّف اعراب از همراهی باپیامبر ( ص )

سیقول لک المخلّفون من الأعراب شغلتنا أمولنا و أهلونا

ص: 92

6- سست ایمانان

1- آثار اذیت سست ایمانان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 10 - 3

3 - برخی از مدّعیان ایمان ، به قدری ایمان شان سطحی و سست است که با فتنه و آزارِ مردمان ، از دین ، دست می کشند .

و من الناس من یقول ءامنّا باللّه فإذا أوذی فی اللّه جعل فتنه الناس کعذاب اللّه

2- آثار عجز سست ایمانان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 20 - 13

13- ناتوانی منافقان و افراد سست ایمان ، از توجیه آیات جهاد ، تنگ کننده عرصه حیات بر آنان *

فإذا أنزلت سوره محکمه و . .. ینظرون إلیک نظر المغشیّ علیه من الموت

از ارتباط <سوره محکمه> با <ینظرون إلیک نظر المغشیّ علیه من الموت>، می توان استفاده کرد که انسان های سست ایمان یا منافق، در سایر تکالیف - که به گونه ای قابل توجیه است - با ترفندی، خویش را آسوده می کنند; اما در مورد جهاد چون آیاتش محکم، قاطع و توجیه ناپذیر است، خود را در بن بست دیده و شدیداً نگران می شوند.

3- ادعای سست ایمانان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 10 - 9

9 - عناصر سست ایمانِ عافیت طلب ، با مشاهده پیروزی مؤمنان ، مدعی همراهی دیرینه با مؤمنان اند .

و لئن جاء نصر من ربّک لیقولنّ إنّا کنّا معکم

4- اضطراب سست ایمانان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 93

17 - محمد - 47 - 20 - 11

11- انسانِ منافق و سست ایمان ، ناتوان از پنهان داشتن همیشگی تزلزل درونی خویش

ینظرون إلیک نظر المغشیّ علیه من الموت

از این که انسانِ بیماردل سست ایمان، از آیات جهاد به وحشت می افتد و این نگرانی در سیمایش ظاهر می شود، مطلب بالا به دست می آید.

5- بینش سست ایمانان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 20 - 9

9- جهاد ، به معنای مرگ و نابودی ، در بینش منافقان و انسان های سست ایمان

و ذکر فیها القتال رأیت الذین فی قلوبهم مرض ینظرون إلیک نظرالمغشیّ علیه من الموت

تعبیر <المغشیّ علیه من الموت> و کاربرد این تشبیه، می تواند بر این اساس باشد که انسانِ سست ایمان با فرمان جهاد، مرگ خویش را به چشم می بیند; چنان که محتضر نیز چنین است; در حالی که جهاد زمینه شهادت است و نه نابودی.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 22 - 6

6- جهاد ، در نگاه بیماردلانِ سست ایمان ، عامل فساد ، فتنه و برادرکشی *

الذین فی قلوبهم مرض . .. إن تولّیتم أن تفسدوا فی الأرض

برداشت بالا بدان اختمال است که مجموع آیه، پاسخی به بهانه جویی ها و دستاویزهای منافقان و عناصر سست ایمان باشد; زیرا از این پاسخ، استفاده می شود که بیماردلان برای توجیه فرار خویش از جهاد، آن را مایه فساد و برادرکشی می شمردند; ولی خداوند به ایشان یادآور شده که مفسد و برادرکش واقعی شمایید که به دنیا چسبیده و برای حفظ دنیایتان هر کاری خواهید کرد.

6- ذلت سست ایمانان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 20 - 13

13- ناتوانی منافقان و افراد سست ایمان ، از توجیه آیات جهاد ، تنگ کننده عرصه حیات بر آنان *

فإذا أنزلت سوره محکمه و . .. ینظرون إلیک نظر المغشیّ علیه من الموت

از ارتباط <سوره محکمه> با <ینظرون إلیک نظر المغشیّ علیه من الموت>، می توان استفاده کرد که انسان های سست ایمان یا منافق، در سایر تکالیف - که به گونه ای قابل توجیه است - با ترفندی، خویش را آسوده می کنند; اما در مورد جهاد چون آیاتش محکم، قاطع و توجیه ناپذیر است، خود را در بن بست دیده و شدیداً نگران می شوند.

ص: 94

7- زمینه تشخیص سست ایمانان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 20 - 10

10- آیات جهاد و تکالیف دشوار دین ، زمینه ساز شناسایی منافقان و سست ایمان ها

فإذا أنزلت سوره محکمه و ذکر فیها القتال رأیت الذین فی قلوبهم مرض ینظرون إلیک نظر

8- سختی مرگ سست ایمانان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 27 - 1

1- سست ایمان های همدل با کافران ، دارای وضعیتی بس دشوار به هنگام جان کندن

فکیف إذا توفّتهم المل-ئکه

9- سست ایمانان در جهاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 47 - 4

4 - شرکت بی ایمان ها و سست باوران در جنگ و جهاد ، جز فساد و فتنه انگیزی و تأثیر منفی بر دیگران ، نتیجه ای ندارد .

لو خرجوا فیکم ما زادوکم إلا خبالا و لأوضعوا خللکم یبغونکم الفتنه

جمله <یبغونکم الفتنه> حال برای ضمیر فاعل <أوضعوا> است; یعنی، اگر منافقان برای جنگ بیرون می آمدند، مطمئناً در حق شما فتنه جویی می کردند.

10- سست ایمانان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 11 - 1

1 - وجود برخی از عناصر مذبذب و هرهری مذهب در جمع مسلمانان صدراسلام

و من الناس من یعبد اللّه علی حرف فإن أصابه خیر اطمأنّ به و إن أصابته فتنه انقلب

<حرف> به معنای طرف و کنار است. <علی حرف> متعلق به عامل مقدر و حال از ضمیر مستتر در <یعبد> است.;یعنی، <و من الناس من یعبد اللّه حال کونه علی طرف من الدین>. آیه فوق، خبر از عناصری از اهل شرک می دهد که همراه با اضطراب، تشویش، دودلی و تردید وارد جبهه توحید و یکتاپرستی (اسلام) می شدند. آنان مانند کسی هستند که در کنار معرکه چشم به راه می نشیند; اگر دید جنگجویان دارند پیروز می شوند، وارد معرکه می شوند; اما اگر احساس کرد که آنها شکست می خورند، فرار می کند. عناصر فوق نیز اگر به مال و منالی دست می یافتند، شادمان می شدند و پا بر جا می ماندند; اما اگر اتفاقاً مواجه با ناملایمات و سختی ها می شدند، از جبهه توحیدی روی بر می تافتند و به آیین سابقشان (شرک) باز می گشتند.

ص: 95

11- عجز سست ایمانان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 20 - 11

11- انسانِ منافق و سست ایمان ، ناتوان از پنهان داشتن همیشگی تزلزل درونی خویش

ینظرون إلیک نظر المغشیّ علیه من الموت

از این که انسانِ بیماردل سست ایمان، از آیات جهاد به وحشت می افتد و این نگرانی در سیمایش ظاهر می شود، مطلب بالا به دست می آید.

12- محرومیت سست ایمانان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 20 - 7

7 - سست باوران در حقانیت وحی و معارف دینی ، محروم از هدایت و رحمت قرآن

و هدًی و رحمه لقوم یوقنون

در صورتی که <قوم یوقنون> نظر به کسانی داشته باشد که دارای یقین بالفعل هستند; از مفهوم آیه شریفه مطلب یاد شده استفاده می شود.

13- مشکلات زندگی سست ایمانان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 20 - 13

13- ناتوانی منافقان و افراد سست ایمان ، از توجیه آیات جهاد ، تنگ کننده عرصه حیات بر آنان *

فإذا أنزلت سوره محکمه و . .. ینظرون إلیک نظر المغشیّ علیه من الموت

از ارتباط <سوره محکمه> با <ینظرون إلیک نظر المغشیّ علیه من الموت>، می توان استفاده کرد که انسان های سست ایمان یا منافق، در سایر تکالیف - که به گونه ای قابل توجیه است - با ترفندی، خویش را آسوده می کنند; اما در مورد جهاد چون آیاتش محکم، قاطع و توجیه ناپذیر است، خود را در بن بست دیده و شدیداً نگران می شوند.

14- نفرین بر سست ایمانان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 20 - 14

14- منافقان و افراد سست ایمانِ بیزار از جهاد ، مورد نفرین الهی و سزاوار مرگ

ص: 96

فأولی لهم

<أولی لهم> ممکن است در مقام انشا و نفرین باشد.

15- هشدار به سست ایمانان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 10 - 18

18 - خداوند ، به مؤمنان عافیت طلب و دارندگان ایمان سطحی ، هشدار داده است .

و من الناس من یقول ءامنّا باللّه فإذا أوذی فی اللّه جعل فتنه الناس کعذاب اللّه .

ص: 97

7- سستی

1- آثار سستی در تبلیغ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 87 - 4

4 - کوتاهی در ابلاغ رسالت الهی و عقب نشینی از آرمان های دینی ، موجب تقویت جبهه کفر و نوعی پشتیبانی از مواضع کفرپیشگان است .

فلاتکوننّ ظهیرًا للک-فرین . و لایصدّنّک عن ءای-ت اللّه

توصیه خداوند به دست برنداشتن از ابلاغ آیات الهی، پس از هشدار از هرگونه پشتیبانی از کافران، می تواند به این حقیقت اشاره داشته باشد که ترک ابلاغ رسالت الهی، نوعی تقویت و پشتیبانی از آنان به شمار می رود.

2- آثار سستی در تکلیف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 63 - 10

10- پیامبران ، در صورت مسامحه در امر رسالت و ترک ابلاغ توحید ، گنه کارند .

فمن ینصرنی من الله إن عصیته

3- آثار سستی در جنگ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 46 - 5

5 - سستی اهل ایمان در پیکار با دشمنان دین ، موجب از میان رفتن ابهت و قوّت جامعه اسلامی

و لاتنزعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم

4- آثار سستی در جهاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 98

7 - توبه - 9 - 39 - 5

5 - ترک جهاد و سستی در امر پیکار با دشمن ، زمینه ساز نابودی جامعه و جایگزین شدن جامعه دیگری به جای آن

إلا تنفروا یعذبکم عذاباً ألیماً و یستبدل قوماً غیرکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 35 - 3

3- سستی در جهاد و نبرد با دشمن ، در پی دارنده سازشی خفّت بار *

فلاتهنوا و تدعوا إلی السلم و أنتم الأعلون

تقدم <لاتهنوا> بر <تدعوا إلی السلم> بیانگر این حقیقت است که سستی، پیش زمینه سازش است; سازشی که امت های برتر (و أنتم الأعلون) را به ذلّت می کشاند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - صف - 61 - 5 - 20

20 - ضعف و سستی برخی از مسلمانان صدراسلام در جنگ و جهاد ، موجب آزار دیدن پیامبر ( ص ) گردید .

ی-أیّها الذین ءامنوا لم تقولون . .. لم تؤذوننی و قد تعلمون أنّی رسول اللّه إلیکم

سخن در آیات پیشین، درباره کسانی است که شعار جهاد می دهند ولی از شرکت در صفوف مجاهدان سر باز می زنند و یا بر فرض شرکت، ضعف و سستی نشان می دهند. به نظر می رسد مطرح ساختن موضوع آزارهای یهود به موسی(ع)، برای بیان این نکته باشد که ضعف و سستی در جهاد و تخلف از فرمان های پیامبر(ص) در جهاد، موجبات آزار رسول خدا(ص) را فراهم کرده و همان عواقبی را در پی خواهد داشت که برای قوم موسی در پی داشت.

5- آثار سستی در نماز

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 9 - 5

5 - اهمیت ندادن به نماز و عدم مراقبت بر انجام به موقع آن ، نشانه ضعف ایمان

قد أفلح المؤمنون . .. و الذین هم علی صلوتهم یحافظون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - معارج - 70 - 34 - 4

4 - سهل انگاری در نماز ، نشانه ضعف ایمان

الذین هم علی صلاتهم دائمون . .. و الذین هم علی صلاتهم یحافظون

6- آثار سستی مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - صف - 61 - 5 - 20

ص: 99

20 - ضعف و سستی برخی از مسلمانان صدراسلام در جنگ و جهاد ، موجب آزار دیدن پیامبر ( ص ) گردید .

ی-أیّها الذین ءامنوا لم تقولون . .. لم تؤذوننی و قد تعلمون أنّی رسول اللّه إلیکم

سخن در آیات پیشین، درباره کسانی است که شعار جهاد می دهند ولی از شرکت در صفوف مجاهدان سر باز می زنند و یا بر فرض شرکت، ضعف و سستی نشان می دهند. به نظر می رسد مطرح ساختن موضوع آزارهای یهود به موسی(ع)، برای بیان این نکته باشد که ضعف و سستی در جهاد و تخلف از فرمان های پیامبر(ص) در جهاد، موجبات آزار رسول خدا(ص) را فراهم کرده و همان عواقبی را در پی خواهد داشت که برای قوم موسی در پی داشت.

7- آجتناب از سستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 104 - 1،4

1 - مجاهدان نباید در رویارویی و تعقیب دشمنان ، سستی نشان دهند .

و لاتهنوا فی ابتغاء القوم

4 - سختی ها و رنج های ناشی از رویارویی با دشمنان دین ، نباید موجب سستی در پیکار با آنان شود .

و لاتهنوا . .. ان تکونوا تألمون فانهم یألمون کما تألمون

8- ترک سستی در تبلیغ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 43 - 6

6 - لزوم برخوردی استوار و به دور از هرگونه ضعف و سستی ، در مقام تبلیغ معارف دینی

فاستمسک بالذی أُوحی إلیک

9- ترک سستی در جهاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - صف - 61 - 4 - 9

9 - لزوم پرهیز از ضعف و سستی ، در میدان مبارزه و جهاد

یق-تلون فی سبیله صفّ-ًا کأنّهم بنی-ن مرصوص

10- حرمت سستی در نماز

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 59 - 4

ص: 100

4- ضایع کردن نماز و سهل انگاری در آن ، حرام و از گناهان بزرگ است .

أضاعوا الصلوه . .. فسوف یلقون غیًّا

چنان که گفته شد معنای <یلقون غیّاً> - به قرینه <یدخلون الجنّه> (در آیه بعد) - <یلقون جزاء غیّهم> است; که وعده عذاب به شمار می آید. وعده عذاب نیز نوعاً در برابر گناهان بزرگ است.

11- زمینه سازی سستی در دینداری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 94 - 6

6- حرمت فراهم آوردن زمینه بی اعتقادی مردم نسبت به دین و ارزش های دینی

و لاتتخذوا أیم-نکم دخلاً بینکم فتزلّ قدم بعد ثبوتها و تذوقوا السوء

برداشت فوق، به خاطر این نکته است که نهی از <حنث قسم> از آن جهت صورت گرفته که سبب سست شدن عقیده دیگران می شود و در ذیل آیه شریفه، این عمل <صد عن سبیل الله> و دارای <عذاب عظیم> شناخته شده است.

12- زمینه سستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 43 - 13

13 - خداوند به دلیل آگاهیش بر عوامل اطمینان بخش قلب ها و علمش به زمینه های سستی آفرین ، مشرکان بدر را در رؤیای پیامبر ( ص ) اندک نمایان ساخت .

و لکن اللّه سلم إنه علیم بذات الصدور

13- زمینه سستی در ایمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 94 - 9

9- سست کردن ایمان مردم با سوء استفاده از مقدسات دین ، < صد عن سبیل الله > است .

و لاتتخذوا أیم-نکم دخلاً . .. و تذوقوا السوء بما صددتّم عن سبیل الله

از اینکه خداوند از حنث سوگند و فریب کاری، به سد راه خدا تعبیر کرد (بما صددتّم عن سبیل الله)، استفاده می شود که سست کردن ایمان مردم با حنث سوگند و فریب کاری، مصداق بارز سد راه خداست.

14- زمینه سستی در حقوق والدین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 101

17 - احقاف - 46 - 15 - 3

3- انسان در معرض لغزش نسبت به حقوق والدین و سهل انگاری در احسان به آنان

ووصّینا الإنس-ن بولدیه إحس-نًا

توصیه الهی به لزوم احسان به والدین - علی رغم طبیعی و فطری بودن چنین پیوند و تمایلی در وجود انسان - نشانگر اهمیت و حساسیت این تکلیف و امکان لغزش و سهل انگاری انسان در مقام عمل بدان است.

15- زمینه سستی در عمل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 11 - 21

21 - ضعف انسان در مرحله عمل ، ناشی از ضعف شناخت وی نسبت به خداوند

قل فمن یملک لکم من اللّه شیئًا إن أراد بکم ضرًّا أو أراد بکم نفعًا

اعراب متخلف، در مرحله عمل، گرفتار گناه شدند; ولی خداوند آنان را به نکته ای معرفتی، در زمینه شناخت حاکمیت مطلق اراده خویش تذکر داده است و این می نمایاند که مشکل اصلی، عدم معرفت بوده است.

16- زمینه سستی روابط عاطفی مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 29 - 13

13- انعطاف پذیری در برابر کافران و منکران دین ، سست کننده بنیان رحمت و مودّت میان مؤمنان

أشدّاء علی الکفّار رحماء بینهم

این برداشت، وجه دیگر برداشت قبل است.

17- زمینه سستی عقیده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 16 - 9

9 - تلاش برخی از اهل کتاب ، در ایجاد تزلزل اعتقادی در بین مسلمانان

و الذین یحاجّون فی اللّه

بنابراین که مراد از <الذین. ..> اهل کتاب و مقصود از <فی اللّه> دین خدا (اسلام) باشد، به دست می آید که برخی از اهل کتاب با ایجاد شبهه در باور مسلمانان، سعی در متزلزل ساختن اعتقاد آنان داشتند.

ص: 102

18- سرزنش سستی در جهاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - صف - 61 - 4 - 8

8 - کسانی که شعار جهاد سر می دهند ولی در عرصه پیکار یا شرکت نمی کنند و یا در صورت شرکت کردن از خود سستی نشان می دهند و استقامت نمی کنند ، مورد خشم شدید خداوند هستند .

لِمَ تقولون . .. کبر مقتًا عند اللّه ... إنّ اللّه یحبّ ... کأنّهم بنی-ن موصوص

آیات پیشین - که در مقام سرزنش مدعیان بدون عمل بود - تمهیدی برای بیان موضوع جهاد است; چرا که صحنه جنگ، محل لغزش قدم ها و آشکار شدن مدعیان از مؤمنان حقیقی است.

19- سرزنش سستی در حق طلبی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 89 - 8

8 - سستی و ناپایداری در مسیر حق طلبی و خداخواهی ، عملی جاهلانه و پیمودن راه جاهلان است .

فاستقیما و لاتتبعان سبیل الذین لایعلمون

20- سرزنش سستی در نماز

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 54 - 9

9 - مذمت خداوند از کسالت در نماز و انفاقِ بدون میل و رغبت

لایأتون الصلوه إلا و هم کسالی و لاینفقون إلا و هم کرهون

21- سستی آسمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - حاقه - 69 - 16 - 2

2 - آسمان پس از شکافته شدن در آستانه برپایی قیامت ، سست و نااستوار خواهد شد .

فهی یومئذ واهیه

<وهی> (ماده <واهیه>) به چیزی گفته می شود که رسته اش سست شده باشد.

22- سستی استحکامات بشری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 103

10 - کهف - 18 - 98 - 13

13- محکم ترین دژ های ساخته بشر ، در برابر اراده و قدرت الهی ، ناپایدارند .

فإذا جاء وعد ربّی جعله دکّاء

23- سستی استخوان زکریا(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 4 - 1،4

1- زکریا به هنگام پیری مفرط و سستی استخوان ها و سپیدی مو های سرش از خداوند خواهان فرزند شد .

قال ربّ إنّی وهن العظم منّی واشتعل الرأس شیبًا

<عظم> به معنای استخوان است. <وهن العظم منّی>; یعنی، استخوان هایم سست شد کلمه <شیباً> تمییز و به معنای سفیدی مو است و <اشتعال>، یعنی آتش گرفتن (لسان العرب). بنابراین جمله <اشتعل> از مادّه <شعل> سفیدی دم و پیشانی اسب) مشتق باشد; در این صورت جمله <اشتعل ...>، یعنی <موی سر سپید شد>.

4- استخوان زکریای پیغمبر در اثر پیری ، سست شده بود .

إنّی وهن العظم منّی

24- سستی اصحاب الجنه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 22 - 2

2 - پدیدار شدن سستی و کوتاهی در میان برخی از باغداران یمنی ، در عمل به سوگند خویش

أن اغدوا علی حرثکم إن کنتم ص-رمین

برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که شرط <إن کنتم صارمین> برای تعلیق حقیقی نیست; زیرا آنان از پیش بر انجام آن سوگند یاد کرده بودند; بلکه به منظور بیان پدیدار شدن سستی و کوتاهی در وفا به سوگند خویش است.

25- سستی خانه عنکبوت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 41 - 1،2،6

1 - دوست گیرندگان غیرخدا ، همانند عنکبوت اند که خانه ای بس سست و بی بنیاد ، برای خود ساخته است .

مثل الذین اتّخذوا من دون اللّه أولیاء کمثل العنکبوت اتّخذت بیتًا

2 - انتخاب کنندگان ولیّ و کارسازی غیر از خدا ، همانند عنکبوت اند که برای خود خانه ای بی بنیاد ، بنا کرده است .

مثل الذین اتّخذوا من دون اللّه أولیاء کمثل العنکبوت اتّخذت بیتًا

6 - خانه عنکبوت ، بی بنیاد و سست ترین خانه ها است .

و إنّ أوهن البیوت لبیت العنکبوت

ص: 104

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 42 - 3

3 - تشریح بی بنیادی شرک - همانند بی بنیادی خانه عنکبوت - برخاسته از علم خداوند است .

مثل الذین اتّخذوا من دون اللّه أولیاء کمثل العنکبوت اتّخذت بیتًا . .. إنّ اللّه

26- سستی خانه های قوم عاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 8 - 3

3 - ساختمان های مرتفع و مستحکم قوم عاد ، سست و بی مقاومت در برابر عذاب الهی

کیف فعل ربّک . .. الّتی لم یخلق مثلها فی البل-د

27- سستی در پیری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 68 - 3

3 - انسان ، در جلوگیری از تحلیل و سستی قوای خویش به هنگام پیری ، ناتوان است .

و من نعمّره ننکّسه فی الخلق

28- سستی در تسبیح خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نصر - 110 - 3 - 11

11 - پیامبر ( ص ) ، مأمور مغفرت خواهی و درخواست عفو خداوند ، از کوتاهی در تسبیح و حمد او و تقاضای توجّه و عنایت مجدّد او به آن حضرت

و استغفره

استغفاری که در این سوره به آن امر شده است - به قرینه تعلیق بر نصرت و فتح و عطف بر تسبیح و حمد - استغفار ویژه ای است. این استغفار، در ارتباط با حمد و تسبیح، به معنای درخواست عفو از کاستی های آن و در ارتباط با <توّاباً>، به معنای درخواست رجوع مجدّد و مکرر خداوند و تقاضای عنایت های تازه به تازه او است.

29- سستی در تکلیف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 105

5 - انعام - 6 - 31 - 16

16 - کوتاهی و تفریط در امور دینی و مسؤولیتها، گناه و باری شوم بر دوش انسان است.

قالوا یحسرتنا علی ما فرطنا فیها و هم یحملون أوزارهم علی ظهورهم ألا ساء ما یزرون

بنابراین که <ما در <ما فرطنا> موصوله و مرجع برای ضمیر <فیها> باشد.

30- سستی در حمد خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نصر - 110 - 3 - 11

11 - پیامبر ( ص ) ، مأمور مغفرت خواهی و درخواست عفو خداوند ، از کوتاهی در تسبیح و حمد او و تقاضای توجّه و عنایت مجدّد او به آن حضرت

و استغفره

استغفاری که در این سوره به آن امر شده است - به قرینه تعلیق بر نصرت و فتح و عطف بر تسبیح و حمد - استغفار ویژه ای است. این استغفار، در ارتباط با حمد و تسبیح، به معنای درخواست عفو از کاستی های آن و در ارتباط با <توّاباً>، به معنای درخواست رجوع مجدّد و مکرر خداوند و تقاضای عنایت های تازه به تازه او است.

31- سستی در دین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 31 - 16

16 - کوتاهی و تفریط در امور دینی و مسؤولیتها، گناه و باری شوم بر دوش انسان است.

قالوا یحسرتنا علی ما فرطنا فیها و هم یحملون أوزارهم علی ظهورهم ألا ساء ما یزرون

بنابراین که <ما در <ما فرطنا> موصوله و مرجع برای ضمیر <فیها> باشد.

32- سستی در عمل به تکلیف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 120 - 16

16 - تعلل در انجام وظایف دینی ، با توجه به مأجور بودن کمترین تلاش و رنج انسان در راه خدا ، شایسته نیست .

ذلک بأنهم لا یصیبهم ظمأ و . .. فی سبیل اللّه ... إلا کتب لهم به عمل صلح

33- سستی در مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 106

7 - توبه - 9 - 16 - 7

7 - وجود برخی افراد سست ایمان و مرتبط با بیگانگان ، در میان مسلمانان صدر اسلام

و لم یتخذوا من دون اللّه و لا رسوله و لا المؤمنین ولیجه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 38 - 4

4 - بروز نوعی سستی میان گروهی از مسلمانان صدر اسلام ، برای رفتن به جنگ تبوک

یأیها الذین ءامنوا ما لکم إذا قیل لکم انفروا . .. اثّاقلتم إلی الأرض

این بخش از آیات، چنانکه برخی از مفسران گفته اند، مربوط به جنگ تبوک است.

34- سستی در نماز

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 142 - 9،10

9 - سستی و نشاط نداشتن در نماز و مقدمات آن ، از صفات منافقان

و إذا قاموا إلی الصّلوه قاموا کسالی

<کسالی> جمع <کسلان> است ; و کسلان به کسی گفته می شود که با کندی و اکراه و بدون نشاط و میل، کاری را انجام دهد. قیام به سوی نماز که مفاد جمله <قاموا إلی الصّلوه> است، شامل مقدمات نماز نیز می شود.

10 - ضرورت برپایی نماز ، با میل و نشاط و پرهیز از کسالت و خمودی در انجام آن

و إذا قاموا إلی الصّلوه قاموا کسالی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 54 - 5

5 - کسالت و کاهلی در نماز ، از نشانه های نفاق و عدم ایمان واقعی به خدا و رسول اوست .

کفروا باللّه و برسوله و لایأتون الصلوه إلا و هم کسالی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - ماعون - 107 - 5 - 7

7 - < عن أبی اُسامه زید الشحّام قال : سألت أباعبداللّه ( ع ) عن قول اللّه < الذین هم عن صلاتهم ساهون > قال : هو الترک لها و التوانی عنها ;

زید شحّام گوید: از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند <الذین هم عن صلاتهم ساهون> سؤال کردم، فرمود: [مراد از] آن ترک نماز و کوتاهی و سستی در انجام دادن آن است>.

35- سستی درمؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 107

6 - انفال - 8 - 46 - 5

5 - سستی اهل ایمان در پیکار با دشمنان دین ، موجب از میان رفتن ابهت و قوّت جامعه اسلامی

و لاتنزعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم

36- سستی زمین در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 21 - 2

2 - زمین ، هنگام برپایی قیامت ، به شدت کوبیده و سست و نرم خواهد شد .

کلاّ إذا دکّت الأرض دکًّا دکًّا

<دکّ>; یعنی، منهدم ساختن کوه و دیوار و مانند آن (لسان العرب). تکرار دو مصدر <دکّاً دکّاً> بر کثرت آن دلالت دارد; یعنی، کوبیدن های مکرر، یکی پس از دیگری تحقق خواهد یافت.

37- سستی شرک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 43 - 8

8 - تمثیلِ بی بنیادیِ شرک به خانه عنکبوت ناشی از علم و برهان است .

مثل الذین اتّخذوا من دون اللّه أولیاء کمثل العنکبوت اتّخذت بیتًا . .. و تلک الأم

38- سستی عوامل دشمنی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 63 - 10

10 - عوامل دشمنی زا ، ناپایدار در مقابل اراده خداوند بر ایجاد محبت و دوستی میان انسانها

و لکن اللّه ألف بینهم إنه عزیز

جمله <لو أنفقت . .. > اشاره به این دارد که عوامل دشمنی زا در میان قبایل عرب بسیار شدید بوده است. و جمله استدراکیه <و لکن اللّه ... > اشاره به این دارد که آن عوامل در برابر اراده خدا نمی توانست اثری داشته باشد. یعنی اگر چه آنان دارای دشمنیهای دیرپای بودند و امکان الفت بین آنها نبود، ولی خداوند چنین خواست که آنان با یکدیگر الفت یابند.

39- سستی کفر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 256 - 18،19

ص: 108

18 - سُستی و تزلزلِ مبانیِ اعتقادی و رفتاریِ اهل کفر

فمن یکفربالطّاغوت و یؤمن باللّه فقد استمسک بالعروه الوثقی

چون ایمان به خداوند، توصیف به تمسّک به عروه الوثقی شده است، به قرینه مقابله فهمیده می شود که پیوند کافران با عقاید و رهبران خویش دارای بنیادی سُست و گسستنی است.

19 - سُستی و آسیب پذیری پیوند با کفر و رهبران طغیانگر آن

فمن یکفربالطّاغوت و یؤمن باللّه فقد استمسک بالعروه الوثقی لا انفصام لها

40- سستی مکر کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 18 - 4

4 - سنت الهی بر سست کردن حیله کافران است .

ذلکم و أن اللّه موهن کید الکفرین

<أن اللّه . .. > خبر برای مبتدایی محذوف است ; یعنی <و الأمر أن اللّه ... >.

41- سستی منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 88 - 4

4 - سستی و تخلف منافقان از جهاد ، در روحیه محکم و مصمم پیامبر ( ص ) و مؤمنان راستین تأثیری نداشت .

رضوا . .. لکن الرسول ... جهدوا

42- عوامل سستی ایمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 94 - 4

4- سوء استفاده از سوگند و ارزش های دینی ، از عوامل سست شدن عقیده و ایمان دیگران است .

و لاتتخذوا أیم-نکم دخلاً بینکم فتزلّ قدم بعد ثبوتها

برداشت فوق، بنابراین احتمال است که مراد از <قدم> ایمان و عقیده مردمی باشد که به دین گرایش یافته اند و با دیدن سوء استفاده برخی از دین، قدمهایشان سست گردد و از ایمان روی گردان شوند.

43- عوامل سستی در جنگ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 109

2 - بقره - 2 - 249 - 20

20 - ترس از هیبت سپاه دشمن ، از عوامل ایجاد تردید و سستی اراده در پیکار *

قالوا لا طاقه لنا الیوم بجالوت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 43 - 8

8 - پیامبر ( ص ) در صورتی که کافران بدر را در رؤیای خویش لشکری بزرگ می دید ، مسلمانان در تصمیم بر نبرد سست شده و بر سر آن اختلاف می کردند .

و لو أریکهم کثیرا لفشلتم و لتنزعتم فی الأمر

<فی الأمر> متعلق به <لتنزعتم> و نیز <فشلتم> است و <ال> در آن عهدیه و اشاره به جنگ بدر است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 8 - 1

1 - وجود ناخرسندی میان مسلمانان صدر اسلام ، نسبت به لغو اعتبار پیمان عدم تعرض و تردید و دودلی آنان در پیکار با مشرکان پیمان شکن

کیف و إن یظهروا علیکم

کلمه <کیف> - که برای استفهام انکاری است - مفید برداشت فوق است.

44- عوامل سستی در جهاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 38 - 6

6 - دلخوشی به زندگی دنیوی و ترجیح دادن آن بر حیات اخروی ، عامل سستی و روی گردانی از جهاد در راه خدا

ما لکم إذا قیل لکم انفروا فی سبیل اللّه اثّاقلتم إلی الأرض أرضیتم بالحیوه الدنیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 41 - 8

8 - ظاهر نگری و سست اندیشی ، مایه دلخوشی انسان به مظاهر زندگی دنیوی و بی توجهی به جهاد و مصالح نهفته در آن

و جهدوا بأمولکم و أنفسکم فی سبیل اللّه ذلکم خیر لکم إن کنتم تعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 13 - 13

13 - خانه و زندگی ، از جمله نگرانی انسان است و وابستگی به آنها ، باعث تزلزل در جهاد می شود .

یقولون إنّ بیوتنا عوره و ما هی بعوره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 110

14 - احزاب - 33 - 19 - 2

2 - کم شرکت کردن منافقان در جبهه جهاد مسلمانان ، به خاطر بخل آنان به مسلمانان بود .

لایأتون البأس . .. أشحّه علیکم

<أشحّه> جمع <شحیح> است. <شح> - ریشه أشحّه - در لغت، به معنای <بخل حریصانه> است (مفردات راغب). لازم به ذکر است که <أشحّه> حال برای ضمیر فاعلی فعل <یأتون > در آیه پیشین است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 36 - 4

4- سرگرمی ها و خوشی های پوچ دنیا ، از مهم ترین عوامل سستی در جهاد و تمایل به سازش با کافران

فلاتهنوا . .. إنّما الحیوه الدنیا لعب و لهو

خداوند، پس از نهی مؤمنان نسبت به سستی در جهاد و گرایش به سازش، به آنان لعب و لهو بودن دنیا را یادآوری کرده است. از مطلب استفاده می شود که سرگرمی های این دنیا، عاملی مهم در سستی و سازش با کفر است.

45- عوامل سستی در عقیده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 94 - 4

4- سوء استفاده از سوگند و ارزش های دینی ، از عوامل سست شدن عقیده و ایمان دیگران است .

و لاتتخذوا أیم-نکم دخلاً بینکم فتزلّ قدم بعد ثبوتها

برداشت فوق، بنابراین احتمال است که مراد از <قدم> ایمان و عقیده مردمی باشد که به دین گرایش یافته اند و با دیدن سوء استفاده برخی از دین، قدمهایشان سست گردد و از ایمان روی گردان شوند.

46- عوامل سستی در نماز

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - ماعون - 107 - 5 - 3

3 - باور نداشتن کیفر و پاداش الهی ، مایه سبک شمردن نماز

أرءیت الذی یکذّب بالدین . .. الذین هم عن صلاتهم ساهون

47- عوامل سستی عقیده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 16 - 4

4 - باور های ناسازگار با فطرت آدمی ، متزلزل و ناپایدار است .

من بعد ما استجیب له حجّتهم داحضه عند ربّهم

ص: 111

<دحض> (مصدر <داحضه>) به معنای لغزیدن و متزلزل بودن است و <داحضه> کنایه از بطلان و ناپایداری می باشد.

48- کیفر سستی در نماز

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - ماعون - 107 - 4 - 5

5 - < قال رسول اللّه ( ص ) الصلاه عماد الدین . . . من ترک أوقاتها یدخل الویل و الویل واد فی جهنّم کما قال اللّه تعالی . . . < فویل للمصلّین . الذین هم عن صلاتهم ساهون . . . > ;

رسول خدا(ص) فرمود: نماز ستون دین است . .. هر کس وقت های نماز را [اعتنا نکرده و نماز را در آنها] ترک کند، داخل ویل می گردد و <ویل> درّه ای است در جهنم. همان طوری که خداوند تعالی فرموده: فویل للمصلّین . الذین هم عن صلاتهم ساهون>.

49- گناه سستی در نماز

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 59 - 4

4- ضایع کردن نماز و سهل انگاری در آن ، حرام و از گناهان بزرگ است .

أضاعوا الصلوه . .. فسوف یلقون غیًّا

چنان که گفته شد معنای <یلقون غیّاً> - به قرینه <یدخلون الجنّه> (در آیه بعد) - <یلقون جزاء غیّهم> است; که وعده عذاب به شمار می آید. وعده عذاب نیز نوعاً در برابر گناهان بزرگ است.

50- ممنوعیت سستی در انفاق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 22 - 4

4 - کوتاهی در تأمین نیاز خویشاوندان ، بینوایان و مهاجران ، به خاطر لغزش های گذشته آنان ، ممنوع است .

و لایأتل أُوْلوا الفضل منکم و السعه أن یؤتوا أُوْلی القربی و المس-کین و المه-جری

51- موانع سستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 104 - 8

8 - امید مجاهدان به پاداش و نصرت الهی ، زمینه تقویت روحیه و سستی نکردن آنان در رویارویی با دشمنان دین

و لاتهنوا . .. و ترجون من اللّه ما لایرجون

ص: 112

52- موانع سستی در عبادت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 19 - 9

9- تأثیر دستیابی به مقام قرب الهی ، در خستگی نیافتن از عبادت و پرستش خداوند و تکبر نورزیدن

و من عنده لایستکبرون عن عبادته و لایستحسرون

از این که خداوند فرمود <آنها که پیش ما هستند و مقرب اند، از عبادت خسته نمی شوند و تکبر نمیورزند>، به دست می آید که دسنتیابی به قرب الهی، در خستگی ناپذیری و تکبرنورزیدن تأثیر دارد.

53- موجبات سستی در جنگ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 46 - 4

4 - نزاع و اختلاف اهل ایمان موجب سست شدن آنان در پیکار با دشمنان دین

و لاتنزعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم

54- نهی از سستی در اجرای حدود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 2 - 7

7- تأثیر پذیری از احساسات و عواطف در حدود و کیفر های الهی و تساهل در اجرای دقیق آن ، مورد نهی صریح خداوند

الزانیه و الزانی فاجلدوا. .. و لاتأخذکم بهما رأفه فی دین اللّه

55- نهی از سستی در مبارزه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 89 - 7

7 - خداوند ، موسی و هارون ( ع ) را از ترک استقامت در برابر فشار های فرعون و اطرافیانش و در پیش گرفتن راهی جز آن ، بر حذر داشت .

فاستقیما و لاتتبعان سبیل الذین لایعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 35 - 1

ص: 113

1- نهی الهی از سستی در مبارزه با دشمن و تن دادن به سازش

فلاتهنوا و تدعوا إلی السلم

ص: 114

8- سطحی نگری

1- آثار اجتناب از سطحی نگری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 28 - 7

7 - شناخت ربوبیت خدا در هستی ، نیازمند تعقل و پرهیز از غفلت و سطحی نگری

قال ربّ المشرق و المغرب . .. إن کنتم تعقلون

2- آثار سطحی نگری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 162 - 9

9 - جهل ، سطحی نگری و روحیه ناباوری در اکثریت یهود ، مایه کفر آنان به قرآن و دیگر کتب آسمانی

لکن الرسخون فی العلم منهم و المؤمنون یؤمنون بما أنزل إلیک و ما أنزل من قبلک

در برداشت فوق کلمه <لکن> استدراک از جمله <فلایؤمنون الا قلیلا> (155) گرفته شده است، یعنی اکثر یهودیان ایمان نمی آورند و لکن عالمان ژرفنگر ایشان و آنانکه اهل باور به حقیقت هستند به قرآن ایمان خواهند آورد. بنابراین جمله <لکن ...> می رساند که جهل و روحیه ناباوری در اکثریت یهود مانع ایمان آوردن آنان به قرآن شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 26 - 8

8- محدودیت شناخت انسان به ظواهر امور ، دلیل قابل اعتماد نبودن آرای وی در قبال رأی خداوند است .

اللّه أعلم . .. له غیب السم-وت و الأرض

خداوند، برای پایان بخشیدن به بحث ها و رد و ایرادهای بشری در زمینه مسائلی که خود، به صراحت، نظر خویش را بیان داشته، به این نکته اشاره کرده است که علم اش، قابل مقایسه با علم بشر نیست; زیرا، او مالک غیب است و بشر گرفتار ظاهر.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 82 - 4

4 - سطحی نگری و غفلت از قدرت بی انت های خداوند ، منشأ تردید و استبعاد کافران نسبت به مسأله رستاخیز

و هو الذی ذرأکم فی الأرض و إلیه تحشرون. و هو الذی یحی و یمیت... أفلاتعقلون ...قا

ص: 115

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 28 - 8

8 - انکار ربوبیت یگانه خدا ، نشان سطحی نگری و فقدان اندیشه صحیح

ربّ المشرق و المغرب و ما بینهما إن کنتم تعقلون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 49 - 3

3 - اعتقاد سطحی و تقلیدی به خدا ، بی تأثیر در صلاح و سازندگی انسان

یفسدون فی الأرض . .. قالوا تقاسموا باللّه

گروه های مزبور از یک سو به خدا سوگند می خورند و از سوی دیگر برای کشتن پیامبر خدا همدست می شوند و این نشانگر سطحی بودن ایمان آنان و بی ثمر بودن آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 7 - 3،7

3 - سطحی نگری و ظاهربینی نسبت به زندگی دنیا ، در غفلت از آخرت ، نقش دارد .

یعلمون ظ-هرًا من الحیوه الدنیا و هم عن الأخره هم غ-فلون

مرجع ضمیر <هم> واژه <الناس> با وصف سطحی نگری درباره دنیا است. آوردن وصفی دیگر (غفلت از آخرت) پس از صفت سطحی نگری، با تکرار ضمیر <هم> می تواند اشعاری به حقیقت یاد شده باشد.

7 - تردید در پیروزی رومیان پس از شکست آنان ، برخاسته از سطحی نگری و بی توجهی مردمان عصر بعثت به حقایق نهان زندگی دنیا است .

سیغلبون . .. یعلمون ظ-هرًا من الحیوه الدنیا

نکته یاد شده بر این اساس است که <ال> در <الناس> عهد باشد و مراد از آن، مردمی باشند که درباره وعده خداوند به پیروزی رومیان شکست خورده تردید داشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 8 - 4

4 - نگرش سطحی به حیات دنیا ، عامل بیهوده پنداری آن است .

یعلمون ظ-هرًا من الحیوه الدنیا . .. أَوَلم یتفکّروا ... ما خلق اللّه السم-وت و ا

در آیه قبل، سخن از سطحی نگری به میان آمده است و در این آیه، آنان توبیخ شده اند که <چرا در خلق عالم نمی اندیشند تا به حقانیّت آفرینش آن پی ببرند؟>، چنین توبیخی، اشعار به نکته یاد شده دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 33 - 7

7- بعید شمردن تجدید حیات مردگان ، ناشی از سطحی نگری انسان به هستی و خالق آن است .

أوَلم یروا أنّ اللّه خلق . .. بق-در علی أن یحیی الموتی

تعبیر <أوَلم یروا. ..> بیانگر نوعی سرزنش است; یعنی، منکران معاد، بدون تأمّل و اندیشه در نظام هستی، به انکار آن پرداخته

ص: 116

اند; در حالی که اگر به دقت می نگریستند، قدرت خداوند را بر حیات مردگان به وضوح درمی یافتند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 15 - 16،17

16 - تخلّف از دستور پیامبر ( ص ) و ناباوری نسبت به وحی ، ناشی از سطحی نگری است .

کذلکم قال اللّه من قبل فسیقولون بل تحسدوننا بل کانوا لایفقهون إلاّ قلیلاً

با توجّه به ارتباط صدر و ذیل آیه، مطلب بالا استفاده می شود.

17 - سطحی نگری و عدم درک عمیق واقعیت ها ، زمینه ساز ناهنجاری کردار و نادرستی مواضع انسان

فسیقولون بل تحسدوننا بل کانوا لایفقهون إلاّ قلیلاً

خداوند، پس از این که انحراف ها و کاستی های عمیق اعراب متخلف از حدیبیه را یادآور شده، در یک نتیجه گیری و تحلیل کلی، آنان را فاقد درک عمیق معرفی کرده است و راز رفتار نادرست آنان را برملا می سازد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 21 - 3

3 - روحیه ناباوری و سطحی نگری ، مانع رهجویی انسان به شناخت آیات الهی

ءای-ت للموقنین . ..أفلاتبصرون

تصریح به <موقنین> و توبیخ کافران با عبارت <أفلاتبصرون>، می رساند که مشکل اصلی آنان - که آیات الهی را در زمین و وجود انسان، نمی بینند و یا پیام آن را درک نمی کنند - سست اندیشی، ناباوری و سطحی نگری است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - صف - 61 - 11 - 12

12 - ظاهرنگری و سست اندیشی ، مایه دلخوشی انسان به مظاهر زندگی دنیایی و بی توجهی به جهاد و مصالح نهفته در آن

و تج-هدون فی سبیل . .. ذلکم خیر لکم إن کنتم تعلمون

3- آثار سطحی نگری کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 7 - 7

7 - استهزا و ریشخند کردن مسأله معاد از سوی کافران ، معلول سطحی نگری آنان به مظاهر با ارزش حیات

أنب-ؤا ما کانوا به یستهزءون . أَوَلم یرواإلی الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 9 - 1

1 - آگاهی اندک و سطحی کافران از قرآن ، دستمایه آنان برای تمسخر آیات الهی

و إذا علم من ءای-تنا شی-ًا اتّخذها هزوًا

کلمه <شیئاً>، اندک و ناچیز بودن اطلاعات کافران را افاده می کند.

ص: 117

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 44 - 2

2 - سطحی نگری و توجیه گری کافران ، نسبت به آیات هشداردهنده الهی ، مانع عبرت آموزی آنان است .

و إن یروا کسفًا من السّماء ساقطًا یقولوا سحاب مرکوم

از این که کافران، با وجود مشاهده نشانه های عینی عذاب، آن را پدیده ای طبیعی و بی خطر می انگارند; استفاده می شود که حتی نمایاندن نمودهای اعجازی، مایه عبرت آنان نخواهد بود.

4- آثار سطحی نگری منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حشر - 59 - 13 - 6

6 - هراس از مردم و خدا نترسی منافقان ، معلول سطحی نگری و سبک مغزی آنان است .

لأنتم أشدّ رهبه فی صدورهم من اللّه ذلک بأنّهم قوم لایفقهون

5- سرزنش سطحی نگری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 80 - 11

11 - سطحی نگری و بی تفاوتی انسان نسبت به مظاهر وجود و طبیعت ، مورد نکوهش خداوند

و هو الذی یحی . .. أفلاتعقلون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 21 - 4

4 - توبیخ حق ناباوران ، به خاطر نیندیشیدن به ژرفای مظاهر هستی و اکتفا به نگاهی سطحی

و فی الأرض ءای-ت . .. و فی أنفسکم أفلاتبصرون

توبیخ، از تعبیر <أفلاتبصرون> استفاده می شود و با توجه به این که ماده <تبصرون> به معنای نگاه همراه با تحقیق و تأمل است، استفاده می شود که مشکل کافران، سطحی نگری است.

6- سطحی نگری انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 88 - 10

10 - انسان ، موجودی سطحی نگر است ; ولی خداوند آگاه به حقایق نهان کردار او است آن گونه که به اسرار نهفته هستی آگاهی دارد .

ص: 118

و تری الجبال تحسبها جامده . .. إنّه خبیر بما تفعلون

در صورتی که <تری الجبال. ..> بیانگر اسرار نهفته جهان و سطحی نگری انسان نسبت به هستی باشد، آیه بالا نشان دهنده علم برتر خدا در قبال سطحی نگری انسان است و تعبیر <إنّه خبیر بما تفعلون> می رساند که خداوند آگاه به اسرار هستی، از پنهانی ترین کردار آدمیان آگاه است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 22 - 4

4- حقیقت ، قابل شهود در دنیا ; اما آدمی گرفتار غفلت و سطحی نگری

لقد کنت فی غفله من ه-ذا

<غفلت> در جایی صادق است که حقیقت قابل شهود باشد; ولی آدمی به دلایلی از مشاهده آن محروم بماند. تعبیر <کشفنا...> می رساند که آدمی در دنیا، گرفتار سطحی نگری است و چشمانش در حجاب دنیاگرایی قرار دارد.

7- سطحی نگری بادیه نشینان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 14 - 3

3 - شناخت سطحی و صوری برخی از بادیه نشینان صدر اسلام ، از ایمان و دین داری

قالت الأعراب ءامنّا قل لم تؤمنوا و ل-کن قولوا أسلمنا

احتمال می رود که ادعای بادیه نشینان، نه از آن جهت بوده که به امتیازی دست یابند; بلکه واقعاً قادر نبودند که فرق اسلام و ایمان را تشخیص دهند و گمان می کردند که صرف تسلیم در برابر نیروی مسلمانان، ایمان به شمار می رود.

8- سطحی نگری به زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 7 - 9

9 - محدود شدن آگاهی ، به ظاهر زندگی دنیا ، همپایه جهل و نادانی است .

أکثر الناس لا یعلمون . یعلمون ظ-هرًا من الحیوه الدنیا

توصیف کسانی که در آیه سابق، جاهل و نادان قلمداد شدند، به کسانی که اطلاعاتی از ظواهر حیات دنیوی دارند، دلیل برداشت بالا است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 8 - 4

4 - نگرش سطحی به حیات دنیا ، عامل بیهوده پنداری آن است .

یعلمون ظ-هرًا من الحیوه الدنیا . .. أَوَلم یتفکّروا ... ما خلق اللّه السم-وت و ا

در آیه قبل، سخن از سطحی نگری به میان آمده است و در این آیه، آنان توبیخ شده اند که <چرا در خلق عالم نمی اندیشند تا به حقانیّت آفرینش آن پی ببرند؟>، چنین توبیخی، اشعار به نکته یاد شده دارد.

ص: 119

9- سطحی نگری حق ناپذیران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 21 - 4

4 - توبیخ حق ناباوران ، به خاطر نیندیشیدن به ژرفای مظاهر هستی و اکتفا به نگاهی سطحی

و فی الأرض ءای-ت . .. و فی أنفسکم أفلاتبصرون

توبیخ، از تعبیر <أفلاتبصرون> استفاده می شود و با توجه به این که ماده <تبصرون> به معنای نگاه همراه با تحقیق و تأمل است، استفاده می شود که مشکل کافران، سطحی نگری است.

10- سطحی نگری فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 28 - 9،10

9 - تحقیر فرعون و فرعونیان از سوی موسی ( ع ) به خاطر نیندیشیدن در نظام هستی و انکار پروردگار جهان

قال ربّ المشرق و المغرب و ما بینهما إن کنتم تعقلون

برداشت یاد شده بدان احتمال است که تعبیر <إن کنتم تعقلون> تعریضی به عدم تعقل فرعون و فرعونیان و مقابله به مثل با اتهام جنون به موسی(ع) باشد.

10 - فرعون و فرعونیان ، مردمی سطحی نگر و فاقد اندیشه صحیح و ژرف در معارف الهی

قال ربّ المشرق و المغرب و ما بینهما إن کنتم تعقلون

11- سطحی نگری فرعونیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 28 - 9،10

9 - تحقیر فرعون و فرعونیان از سوی موسی ( ع ) به خاطر نیندیشیدن در نظام هستی و انکار پروردگار جهان

قال ربّ المشرق و المغرب و ما بینهما إن کنتم تعقلون

برداشت یاد شده بدان احتمال است که تعبیر <إن کنتم تعقلون> تعریضی به عدم تعقل فرعون و فرعونیان و مقابله به مثل با اتهام جنون به موسی(ع) باشد.

10 - فرعون و فرعونیان ، مردمی سطحی نگر و فاقد اندیشه صحیح و ژرف در معارف الهی

قال ربّ المشرق و المغرب و ما بینهما إن کنتم تعقلون

ص: 120

12- سطحی نگری قوم ابراهیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 67 - 5

5- قوم بت پرست ابراهیم ، مردمی سطحی نگر و کم خرد بودند .

أفتعبدون من دون اللّه ما لاینفعکم شیئًا و لایضرّکم . أُفّ لکم ... أفلاتعقلون

برداشت یاد شده از عبادت بی حاصل قوم ابراهیم و سرزنش شدن آنان از سوی آن حضرت بر تعقل نکردن و اندیشه نورزیدن به دست می آید. گفتنی است به کسی که عقل خود را به کار نیندازد و در حد قوّه نگه دارد، کم خرد اطلاق می شود; به عبارت دیگر بی خردی یا کم خردی نسبت به خرد بالفعل است نه بالقوّه.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 74 - 2

2 - قوم ابراهیم ، مردمی سطحی نگر و تنها مقلِّد پدران خویش

قالوا بل وجدنا ءاباءنا کذلک یفعلون

قوم ابراهیم، در برابر پرسش منطقی آن حضرت، تنها به تقلید کورکورانه خود از نیاکانشان اشاره کردند و این بیانگر شدت عقب ماندگی فکری و اوج سطحی نگری آنان است.

13- سطحی نگری کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 81 - 3

3 - سطحی نگری و عدم به کارگیری عقل و اندیشه ، وجه مشترک همه کافران و مستکبران تاریخ

بل قالوا مثل ما قال الأوّلون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 7 - 3

3 - سطحی نگری کافران در مظاهر شگفت انگیز طبیعت و نادیده گرفتن قدرت الهی در آن ، مورد سرزنش خداوند

فقد کذّبوا . .. أَوَلم یرواإلی الأرض کم أنبتنا فیها

استفهام در <أَوَلم یروا. ..> برای توبیخ است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 11 - 8

8- داوری کافران درباره دین ، براساس ملاک های سطحی و نه متکی بر اندیشه و دانش

و قال الذین کفروا . .. لو کان خیرًا ما سبقونا إلیه

کافران، گرایش و عدم گرایش طبقات خاصی را به ایمان، ملاک اصلی داوری خود قرار دادند; بی آن که در متن قرآن و پیام دین خردمندانه بیندیشند.

ص: 121

سطحی نگری متخلفان از مسافرت به حدیبیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 15 - 15

15 - متخلّفان از سفر حدیبیه ، مردمی سطحی نگر و ظاهربین بودند .

بل کانوا لایفقهون إلاّ قلیلاً

14- سطحی نگری مردم صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 7 - 7

7 - تردید در پیروزی رومیان پس از شکست آنان ، برخاسته از سطحی نگری و بی توجهی مردمان عصر بعثت به حقایق نهان زندگی دنیا است .

سیغلبون . .. یعلمون ظ-هرًا من الحیوه الدنیا

نکته یاد شده بر این اساس است که <ال> در <الناس> عهد باشد و مراد از آن، مردمی باشند که درباره وعده خداوند به پیروزی رومیان شکست خورده تردید داشتند.

15- سطحی نگری مستکبران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 81 - 3

3 - سطحی نگری و عدم به کارگیری عقل و اندیشه ، وجه مشترک همه کافران و مستکبران تاریخ

بل قالوا مثل ما قال الأوّلون

16- سطحی نگری مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 30 - 1

1 - افق دید و نگرش مشرکان خداگریز ، محصور در محدوده دنیا و مظاهر آن

و لم یرد إلاّ الحیوه الدنیا . ذلک مبلغهم من العلم

<ذلک> اشاره به دنیاگرایی مشرکان دارد; یعنی، دنیاگرایی منتهای دانش آنان است.

ص: 122

17- سطحی نگری مشرکان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - قمر - 54 - 44 - 3

3 - داوری مشرکان صدراسلام ، سطحی و براساس ملاک های مادی و غفلت آنان از معادلات فرا مادی بود .

أم یقولون نحن جمیع منتصر

اتکای مشرکان بر جمیعت خویش، نشانه سطحی نگری آنان در محاسبات است.

18- سطحی نگری منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - منافقون - 63 - 7 - 16

16 - نگرش ظاهری و مادی منافقان در تحلیل مسائل

هم الذین یقولون . .. و ل-کنّ المن-فقین لایفقهون

19- نشانه های سطحی نگری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 7 - 8

8 - ارزیابی حوادث ، صرفاً براساس معادلات مادی ، نمودی از سطحی نگری و ظاهربینی است .

سیغلبون . .. وعد اللّه ... و ل-کنّ أکثر الناس لایعلمون . یعلمون ظ-هرًا من الحیوه

از آیه قبل، چنین برمی آید که اکثر مردم زمان پیامبر(ص) پیروزی رومیان را از نظر معادلات مادی، ممکن نمی دانستند و حتی در وعده الهی تردید داشتند. در این آیه، خاستگاه این پندار، تبیین شده و گفته شده که سطحی نگری آنان درباره دنیا باعث چنین ارزیابی شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 9 - 1

1 - موضع گیری ناباورانه در برابر مسأله معاد و روز جزا ، نشان کم عقلی و سطحی نگری است .

إنّما توعدون لصادق . .. یؤفک عنه من أُفک

<افْک> (مصدر مجهول <یؤفک>) به معنای برگردانده شدن است. ضمیر در <عنه> به <ما توعدون> یا به <الدین> باز می گردد. <من اُفک> معادل <مأفوک> است و آن بر انسان کم خرد و ضعیف الرأی اطلاق می شود; یعنی، کسی که از نعمت عقل و خرد بهره چندانی ندارد، از وعده های قرآن یا روز جزا روی گردان می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 4 - 5

5 - نسبت دادن بی نظمی و ناهماهنگی به آفرینش جهان ، نشانه غفلت و سطحی نگری است .

هل تری من فطور . ثمّ ارجع البصر کرّتین ینقلب إلیک البصر خاسئًا و هو حسیر

ص: 123

از این که خداوند انسان ها را به تفکر و نگاه مکرر به جهان آفرینش فرا خوانده و بر نظم و اتقان آن تأکید فرموده است، می توان استفاده کرد که عقیده به وجود بی نظمی و نابسامانی در جهان، پنداری نابجا و نشانه غفلت بشر و سطحی نگری او است.

20- نهی از سطحی نگری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 11 - 10

10 - خداوند ، برحذر دارنده مسلمانان از تحلیل و برخورد سطحی با رخداد های سیاسی و توطئه های دشمنان

إنّ الذین جاءو بالإفک. .. عصبه منکم لاتحسبوه شرًّا لکم

سطحی نگرانی

21- آثار سطحی نگرانی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 54 - 3

3 - سرسپردگی و اطاعت کورکورانه ، دارای ریشه در کوته فکری و سطحی نگری انسان ها

و نادی فرعون . .. فاستخفّ قومه فأطاعوه

ص: 124

9- سعادت

1- سعادت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 170 - 6،9،13

6 - شادمانی و علاقه شهیدان نسبت به سعادتمندی دیگر مجاهدان و رسیدنشان به مقام کشته شدگان راه خدا

و یستبشرون بالّذین لم یلحقوا بهم من خلفهم

9 - لزوم توجّه و علاقمندی به سعادت مؤمنان

و یستبشرون بالّذین لم یلحقوا بهم من خلفهم الّا خوف علیهم

خداوند در مقام ستایش از شهیدان، حالت سرور و شادمانی آنان را نسبت به سعادت دیگر مؤمنان و همرزمانشان یاد کرده است ; بنابراین چنین صفت و حالتی، پسندیده و مورد ترغیب خداوند است.

13 - سعادت و امنیّت کامل شهدا و کشته شدگان در راه خدا

الّا خوف علیهم و لا هم یحزنون

کلمه <خوف> نکره است و پس از حرف نفی (لا)، دلالت بر نبودن هیچ گونه ترس و دلهره ای دارد ; یعنی امنیّت کامل.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 200 - 19

19 - پیروزی و سعادت جامعه ایمانی ، در گرو ایجاد پیوند و ارتباط با یکدیگر

و رابطوا . .. لعلّکم تفلحون

2- آثار اطمینان به سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 94 - 9

9 - آنان که به بهشتی بودن خویش اطمینان دارند ، از مرگ استقبال کرده و در تمنای آن هستند .

إن کانت لکم الدار الأخره . .. فتمنوا الموت

ص: 125

3- آثار سعادت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 185 - 12

12 - سعادتمندی رهایی یافتگان از آتش و ره یافتگان به بهشت

فمن زحزح عن النّار و ادخل الجنّه فقد فاز

<زحزح>، از مصدر <زحزحه>، به معنی دور شدن و کنایه از نجات یافتن است.

4- آثار سعادت دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 13 - 5

5 - خوش بختی های دنیایی و دل خوشی به پیوند های خانوادگی ، در قیامت کارساز نبوده و انسان را از آتش دوزخ رهایی نمی بخشد .

و یصلی سعیرًا . إنّه کان فی أهله مسرورًا

5- آرزوی سعادت انسانها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 84 - 4

4 - مردان الهی ، آرزومند هدایت و سعادت برای تمامی نسل های بشر

و اجعل لی لسان صدق فی الأخرین

6- اجتناب از موانع سعادت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 51 - 2

2 - ضرورت پرهیز از آلوده سازی دین خدا به امور باطل ، خرافی و بازدارنده از سعادت واقعی انسان

الذین اتخذوا دینهم لهواً و لعباً

7- ادعای سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 95 - 10

10 - ادعای بهشتی بودن ، علی رغم ارتکاب گناه ، ادعایی ظالمانه است .

ص: 126

قل إن کانت لکم الدار الأخره . .. و اللّه علیم بالظلمین

علت ستمگر خواندن یهود، علاوه بر گنهکار بودنشان، می تواند به خاطر ادعای ناروای آنان نیز باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 99 - 10

10 - هواپرستی ، حسد ، نژادپرستی ، خود بزرگ بینی و خویشتن را بدون هیچ دلیل اهل بهشت پنداشتن ، از مصادیق فسق است .

و ما یکفر بها إلا الفسقون

8- ارزش سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 60 - 7

7 - برگزیدن زندگی دنیوی به بهای از دست دادن سعادت اخروی ، عملی نابخردانه است .

و ما أوتیتم من شیء فمت-ع الحیوه الدنیا. .. أفلاتعقلون

9- ارزش سعادت خواهی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 128 - 7

7 - هم دردی با انسان ها و اشتیاق به سعادتمند شدن آنان و داشتن رأفت و محبت ، از خصلت های والا و ارزشمند

عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمؤمنین رءوف رحیم

10- امیدواری به سعادت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 48 - 16

16- ابراهیم ( ع ) ، در آستانه هجرت خود از دیار بت پرستان ، به رفع سختی ها و کسب سعادت خود امیدوار بود و دعا به درگاه خداوند را عامل آن می دانست .

عسی ألاّ أکون بدعاء ربّی شقیًّا

11- انتخاب سعادت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 127

4 - نساء - 4 - 170 - 11

11 - آزادی انسان در انتخاب راه سعادت و شقاوت

فامنوا خیراً لکم و إن تکفروا فان للّه ما فی السموت و الارض

12- اهمیت درخواست سعادت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 6 - 4

4- درخواست سعادت و نیکی و نه بدی و عذاب توصیه خداوند به بندگان

یستعجلونک بالسیئه قبل الحسنه

13- اهمیت سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 98 - 6

6- برنامه ها و قوانینی رشید و بالنده اند که مایه سعادت اخروی آدمیان و باعث نجات آنان از آتش دوزخ باشند .

و ما أمر فرعون برشید. یقدم قومه یوم القی-مه فأوردهم النار

14- اهمیت سعادت خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 26 - 4

4 - اهتمام تقواپیشگان به سعادت اخروی خانواده خویش و خیر خواهی شدید نسبت به آنان

قالوا إنّا کنّا قبل فی أهلنا مشفقین

15- اهمیت سعادت خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 26 - 5

5 - لزوم احساس مسؤولیت مؤمنان ، نسبت به سعادت و فرجام خویشاوندان خود

قالوا إنّا کنّا قبل فی أهلنا مشفقین

از این که احساس مسؤولیت نسبت به خانواده، عامل رهیابی به بهشت معرفی شده است; اهمیت و ضرورت آن استفاده می شود.

ص: 128

16- اهمیت سعادت طلبی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 21 - 1

1 - هدف و آرمان انسان ، باید دستیابی به سعادت و نیکبختی اخروی باشد ; نه مظاهر فریبنده دنیا .

و ما الحیوه الدنیا إلاّ مت-ع الغرور . سابقوا إلی مغفره من ربّکم و جنّه

17- بشارت سعادت مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 7 - 5

5 - بشارت خداوند به پیروزی و سعادتمندی مؤمنان و تهدید او نسبت به شکست و بدبختی کافران

إنّ ربّک هو أعلم بمن ضلّ عن سبیله و هو أعلم بالمهتدین

بنابر گفته مفسران، این آیه متضمن وعد و وعید است.

18- تبیین سعادت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 19 - 6

6 - تبیین و تشریح راه های سعادت و شقاوت ، از اهداف رسالت پیامبر ( ص )

قد جاءکم رسولنا یبین لکم

مفعول <یبین> می تواند مفهومی باشد که از <بشیر> و <نذیر> به دست می آید، یعنی سعادت و شقاوت.

19- تذکر سعادت متقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 32 - 20

20- ذکر فرجام شقاوت بار کافران و عاقبت سعادت آمیز تقواپیشگان در کنار یکدیگر ، از روش های تبلیغی قرآن

الک-فرین . الذین تتوفّ-هم المل-ئکه ظالمی أنفسهم ... فادخلوا أبوب جهنّم ... فلبئس

20- تلاش برای سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 129

18 - حدید - 57 - 21 - 4

4 - دنیا ، عرصه مسابقه و تلاش برای کسب سعادت اخروی ( بهشت پهناور ) است ; نه میدان بازی ، آرایش ، فخرفروشی و فزون خواهی .

سابقوا إلی مغفره من ربّکم و جنّه

21- توفیق سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 108 - 3

3- نیل به سعادت و خوشبختی در قیامت ، به توفیق الهی است .

و أما الذین سعدوا ففی الجنه

مجهول آوردن فعل <سُعدوا> و آمدن فعل <شقوا> به صورت معلوم ، بیانگر این نکته است که: تیره بختان به اختیار خویش اسباب شقاوت را بر خود فراهم می آورند و سعادتمندان در اختیار اسباب سعادت ، توفیق الهی را به همراه دارند.

22- حتمیت سعادت اخروی مهتدین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 61 - 4

4 - دستیابی ره یافتگان به سعادت اخروی ، امری قطعی و وعده ای تخلف ناپذیر از سوی خداوند

وعدن-ه وعدًا حسنًا فهو ل-قیه

قید <هو لاقیه> بیانگر آن است که خدا هرگز از وعده ای که به هدایت یافتگان داده است، تخلف نخواهد کرد.

23- حقیقت سعادت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 105 - 8

8- < عن علی ( ع ) انه قال : حقیقه السعاده أن یختم الرجل عمله بالسعاده و حقیقه الشقاء أن یختم المرء عمله بالشقاء ;

از امیرالمؤمنین(ع) روایت شده است: حقیقت سعادت این است که انسان عمل خود را به سعادت ختم کند (عاقبت به خیر شود) و حقیقت شقاوت این است که انسان عملش را به بدبختی ختم کند>.

24- درخواست سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 35 - 12

ص: 130

12- دعا برای فرزندان و توجه به سرنوشت اخروی و دیانت و سعادت آنان ، امری مهم و ارزشمند است .

و إذ قال إبرهیم ربّ . .. اجنبنی و بنیّ أن نعبد الأصنام

25- دشمنان سعادت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 9 - 4

4 - مستکبران ، دشمن سعادت و خوشبختی مردم و خواستار ضلالت و گمراهی آنان

و من الناس من یج-دل . ..لیضلّ عن سبیل اللّه

جمله <لیضل عن سبیل اللّه> به تقدیر <لیضل الناس عن سبیل اللّه> است; یعنی، جدال این گروه نادان و استکبارپیشه با توحید و یکتاپرستی و جلوگیری از گرایش مردم به آن، نه بدان جهت است که آنان خواستار سعادت مردم اند; بلکه بدان منظور است که مردم را از راه خدا - که راه خوشبختی است - بازدارند و آنان را به ضلالت و گمراهی سوق دهند.

26- دعوت به سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 6 - 3

3- پیامبر ( ص ) فراخوان مردم به ایمان و ترک کفر برای دستیابی به رحمت و سعادت دنیا و آخرت

یستعجلونک بالسیئه قبل الحسنه

<ال> در <الحسنه> عهد ذهنی است و اشاره به نویدهایی دارد که پیامبر(ص) به اهل ایمان ابلاغ می کرد و به قرینه مقابله آن با <السیئه> دوری از عذاب دنیا و آخرت و رسیدن به آسایش و سعادت در دنیا و آخرت است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 15 - 11

11 - تلاش برای سوق دادن انسان ها به بهشت و نجات آنان از ابتلای به آتش جهنم ، از هدف های پیامبران الهی

قل أذلک خیر أم جنّه الخلد التی وعد المتّقون

27- دعوت به سعادت دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 6 - 3

3- پیامبر ( ص ) فراخوان مردم به ایمان و ترک کفر برای دستیابی به رحمت و سعادت دنیا و آخرت

یستعجلونک بالسیئه قبل الحسنه

<ال> در <الحسنه> عهد ذهنی است و اشاره به نویدهایی دارد که پیامبر(ص) به اهل ایمان ابلاغ می کرد و به قرینه مقابله آن با <السیئه> دوری از عذاب دنیا و آخرت و رسیدن به آسایش و سعادت در دنیا و آخرت است.

ص: 131

28- راههای سعادت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 36 - 16

16- قانونمندی و یکسانی راه های کمال و سعادت آدمیان و نیز انحطاط آنها ، در طول تاریخ

فسیروا فی الأرض فانظروا کیف کان ع-قبه المکذّبین

از اینکه با فعلهای امر <سیروا> و <انظروا> مردم دعوت به سیر و مطالعه شده اند تا آنان به این وسیله عبرت بگیرند، حکایت از این دارد که قوانین یکسانی بر روند امور جاری است.

29- رهبری و سعادت مردم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 128 - 8

8 - لزوم برخورداری رهبران از احساس هم دردی نسبت به انسان ها و سعادت خواهی برای آنان و داشتن رأفت و رحمت عمیق

رسول من أنفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمؤمنین رءوف رحیم

برداشت فوق به دلیل این است که خداوند پیامبر(ص) را به عنوان یک رهبر الهی به داشتن این صفات تمجید کرده است.

30- زمینه سعادت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 200 - 18

18 - صبر در برابر مشکلات ، مقاومت در برابر دشمن ، حفاظت از مرز های جامعه اسلامی و تقواپیشگی ، زمینه پیروزی و سعادت

یا ایّها الّذین امنوا اصبروا و صابروا و رابطوا لعلّکم تفلحون

<فلاح>، به معنای نیل به نجات و پیروزی است (لسان العرب).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 25 - 32

32 - قوانین ازدواج در جهت خیر و سعادت انسانها

و ان تصبروا خیرٌ لکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 134 - 4

ص: 132

4 - استفاده از غریزه سودخواهی و پاداش طلبی انسان ها برای نیل آنان به سعادت ، از روش های تربیتی قرآن

من کان یرید ثواب الدنیا فعند اللّه ثواب الدنیا و الأخره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 171 - 27

27 - پرهیز از شرک ، زمینه خیر و سعادت انسان

و لاتقولوا ثلثه انتهوا خیراً لکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 37 - 5

5 - سعادت و نیک بختی ، تنها از آنِ پذیرندگان هدایت پیامبران است .

ربّی أعلم بمن جاء بالهدی من عنده و من تکون له ع-قبه الدار

تعبیر <عاقبه الدار> کنایه از سعادت و فرجام نیک است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 7 - 4

4 - سعادت و برخورداری از غفران و اجر بزرگ الهی ، در گرو توأم بودن ایمان و عمل صالح است .

و الذین ءامنوا و عملوا الص-لح-ت لهم مغفره و أجر کبیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 61 - 3

3 - سعادت و رستگاری بزرگ ( بهشت جاودانه ) ، در سایه عمل و کوشش میسر است .

إنّ ه-ذا لهو الفوز العظیم . لمثل ه-ذا فلیعمل الع-ملون

برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که خداوند برای نیل به فوز عظیم، تنها بر عمل انسان تکیه کرده و به آن توصیه فرموده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 39 - 2

2 - سعادتمندی و کمال انسان ، در گرو جدیت ، تلاش و پیگیری

و أن لیس للإنس-ن إلاّ ما سعی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 21 - 11

11 - ثروت و قدرت ، خود به خود ، ناپسند نیست ; بلکه می توان آن را در جهت سعادت و بهروزی انسان به کار برد .

و اتّبعوا من لم یزده ماله و ولده إلاّ خسارًا

برداشت یاد شده با توجه به آمدن تعبیر <خسارت> درباره مال و فرزندان بسیار است; زیرا خسارت در جایی به کار می رود که توقع سودهی از آنجا می رود (مانند خسارت تاجر و کاسب).

ص: 133

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - انسان - 76 - 12 - 4

4 - دین داری و نیل به کمالات معنوی و سعادت ابدی ، نیازمند به صبر و شکیبایی است .

جزیهم بما صبروا جنّه و حریرًا

31- زمینه سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 134 - 3

3 - سعادت دنیا و آخرت ، در گرو ایمان و تقواست .

وصینا . .. من کان یرید ثواب الدنیا فعند اللّه ثواب الدنیا و الأخره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 135 - 5

5 - سعادتمندی و یا تیره بختی اخروی انسان در گرو کردار دنیوی اوست.

اعملوا علی مکانتکم إنی عامل فسوف تعلمون من تکون له عقبه الدار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 156 - 4،6

4 - موسی ( ع ) به دلیل بازگشت خود و همراهانش به سوی خدا ، همگان را شایسته برخوردار شدن از حیات نیکوی دنیا و سعادت آخرت دانست .

و اکتب لنا فی هذه الدنیا حسنه و فی الاخره إنا هدنا إلیک

جمله <إنا هدنا إلیک> تعلیل برای <و اکتب لنا . .. > است. یعنی چون به سوی تو بازگشتیم، این تقاضا و انتظار - که زمینه و مقدمه آن را فراهم کرده ایم - گزاف نیست.

6 - آمرزش گناهان ، زمینه ساز نیل به سعادت دنیا و آخرت است .

و أنت خیر الغفرین. و اکتب لنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 16 - 2

2- سعادت اخروی ، در گرو دل نبستن به دنیا و جاذبه های آن است .

من کان یرید الحی-وه الدنیا . .. أُول-ئک الذین لیس لهم فی الأخره إلاّ النار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 109 - 14

14- رعایت تقوا و پرهیز از شرک و مخالفت با انبیا ، وسیله نیل به سعادت اخروی است .

ص: 134

و لدار الأخره خیر للذین اتقوا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 60 - 5

5 - سعادت اخروی ، در گرو پذیرش ایمان و پیروی از هدایت الهی

و قالوا إن نتّبع الهدی . .. و ما أوتیتم ... و ما عند اللّه خیر و أبقی

آیه بالا دربردارنده هشدار الهی به مشرکان است که از پیروی هدایت الهی سرباززده بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 67 - 2

2 - رستگاری و سعادت اخروی ، در گرو توبه ، ایمان و عمل صالح

فأمّا من تاب و ءامن و عمل ص-لحًا فعسی أن یکون من المفلحین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 77 - 3،16

3 - مال و ثروت ، وسیله دستیابی به سعادت اخروی است .

و ابتغ فیما ءاتیک اللّه الدار الأخره

16 - احسان و بخشش ، مظهر آخرت خواهی و بهترین وسیله برای دستیابی به سعادت اخروی است .

و ابتغ فیما ءاتیک اللّه الدار الأخره . .. و أحسن

توصیه شدن قارون به احسان - پس از سفارش شدنش به آخرت خواهی - گویای مطلب یاد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 80 - 14

14 - دستیابی به سعادت و پاداش های اخروی ، در گرو صبر و شکیبایی است .

ویلکم ثواب اللّه خیر . .. و لایلقّیها إلاّالص-برون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 83 - 4

4 - لزوم پرهیز از هر نوع برتری جویی و فسادگری برای نیل به سعادت اخروی

تلک الدار الأخره نجعلها للذین لایریدون علوًّا فی الأرض و لا فسادًا

واژه <علوًّا> و نیز <فساداً> در اصطلاح نکره در سیاق نفی و مفید عموم است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 15 - 9

9 - تشویق و ترغیب خداوند به بهره گرفتن درست تر و هر چه بیشتر از سرمایه عمر خود و خانواده ، در جهت کمالات معنوی و سعادت اخروی

الذین خسروا أنفسهم و أهلیهم یوم القی-مه ألا ذلک هو الخسران المبین

ص: 135

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 17 - 6

6 - سعادت و نیک بختی انسان در عرصه دنیا و آخرت ، در گرو اجتناب از عبادت طاغوت و اطاعت سردمداران ضلالت و توبه و روی کرد به خداوند است .

و الذین اجتنبوا الط-غوت . .. لهم البشری

مقصود از بشارت در آیه شریفه، بشارت به بهشت و سعادت بشری است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 21 - 4

4 - دنیا ، عرصه مسابقه و تلاش برای کسب سعادت اخروی ( بهشت پهناور ) است ; نه میدان بازی ، آرایش ، فخرفروشی و فزون خواهی .

سابقوا إلی مغفره من ربّکم و جنّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 11 - 17

17 - ضرورت توأم بودن ایمان و عمل صالح ، در به دست آوردن سعادت اخروی و بهشت جاودانه

و من یؤمن باللّه و یعمل ص-لحًا یدخله جنّ-ت. .. خ-لدین فیها أبدًا

32- زمینه سعادت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 89 - 12

12- نزول قرآن بر پیامبر ( ص ) ، در جهت تبیین همه حقایق مربوط به رشد و سعادت آدمی و نیاز های هدایتی او

و نزّلنا علیک الکت-ب تبی-نًا لکلّ شیء

هر چند <کلّ شیء> افاده عموم می کند و به ظاهر همه حقایق عالم هستی را می تواند شامل شود، ولی در این جا قرینه های عرفی وجود دارد که دایره آن را محدود می سازد; از جمله اینکه چون قرآن کتاب هدایت، سعادت و رشد است، حقایقی که بیان می کند در قلمرو همین سه موضوع خواهد بود.

33- زمینه سعادت دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 134 - 3

3 - سعادت دنیا و آخرت ، در گرو ایمان و تقواست .

وصینا . .. من کان یرید ثواب الدنیا فعند اللّه ثواب الدنیا و الأخره

ص: 136

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 156 - 5،6

5 - بازگشت به خدا و توبه به درگاه او ، زمینه ساز نایل شدن به خیر و سعادت دنیا و برخوردار شدن از حیات نیکوی آخرت است .

و اکتب لنا فی هذه الدنیا حسنه و فی الاخره إنا هدنا إلیک

6 - آمرزش گناهان ، زمینه ساز نیل به سعادت دنیا و آخرت است .

و أنت خیر الغفرین. و اکتب لنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 31 - 15

15- تنها زندگی دنیا ، ظرف عمل و بستر تأمین سعادت اخروی است .

یقیموا الصلوه و ینفقوا . .. من قبل أن یأتی یوم لابیع فیه و لاخل-ل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 17 - 6

6 - سعادت و نیک بختی انسان در عرصه دنیا و آخرت ، در گرو اجتناب از عبادت طاغوت و اطاعت سردمداران ضلالت و توبه و روی کرد به خداوند است .

و الذین اجتنبوا الط-غوت . .. لهم البشری

مقصود از بشارت در آیه شریفه، بشارت به بهشت و سعادت بشری است.

34- سرزنش اطمینان به سعادت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 54 - 8

8- مؤمنان ، نباید به ایمان خویش مغرور بوده و به سعادت ابدی خود مطمئن باشند .

ربّکم أعلم بکم إن یشأ یرحمکم أو إن یشأ یعذّبکم

بنابراینکه خطاب <ربّکم> مؤمنان باشند ممکن است تعریضی باشد به مؤمنان که مبادا تصور کنند با داشتن ایمان، سعادتشان قطعی است و بر این اساس با سایر بندگان خدا تندی کنند. صدر آیه <ربّکم أعلم بکم> (خداوند آگاهترین به وضعیت شماست) می تواند به این معنای از آیه کمک نماید.

35- سعادت ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 48 - 16

16- ابراهیم ( ع ) ، در آستانه هجرت خود از دیار بت پرستان ، به رفع سختی ها و کسب سعادت خود امیدوار بود و دعا به درگاه خداوند را عامل آن می دانست .

ص: 137

عسی ألاّ أکون بدعاء ربّی شقیًّا

36- سعادت اجابت کنندگان خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 18 - 1

1- نیک بختی و سعادت تنها از آنِ اجابت کنندگان دعوت خداوند است .

للذین استجابوا لربهم الحسنی

37- سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 142 - 1

1 - گمان دستیابی به سعادت اخروی و بهشت ، به صرف داشتن ایمان ، پنداری باطل است .

ام حسبتم ان تدخلوا الجنّه و لمّا یعلم اللّه الّذین جاهدوا منکم و یعلم الصّابرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 198 - 3

3 - تلاش برای دستیابی به ثروت و امکانات مادی با حفظ تقوا ، آسیبی به سعادت اخروی نمی رساند .

لا یغرّنک تقلّب الّذین کفروا فی البلاد . .. لکن الّذین اتّقوا

<لکن>، برای استدراک توهمی است که از آیات قبل به ذهن می رسد، و آن اینکه تلاش کافران برای به دست آوردن امکانات مادی، موجب جهنمی شدن آنهاست ; کلمه <لکن>، این توهم را از بین برده و بیان می دارد که در صورت تقوا، کسب و ثروت ضرری به سعادت انسان وارد نمی سازد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 59 - 29

29 - سعادت دنیا و آخرت ، در گرو اطاعت از خدا و رسول و مراجعه به آنها در حل کشمکشها *

اطیعوا اللّه . .. ذلک خیر و احسن تاویلا

بدان احتمال که جمله <ذلک خیر> مربوط به دنیا و جمله <احسن تاویلا> مربوط به آخرت باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 134 - 2،7

2 - سعادت دنیا و آخرت ، تنها در نزد خدا و به دست اوست .

من کان یرید ثواب الدنیا فعند اللّه ثواب الدنیا و الأخره

7 - جمع بین دنیا و آخرت و دستیابی به سعادت هر دو جهان امری ممکن در دیدگاه اسلام و قرآن

فعند اللّه ثواب الدنیا و الأخره

ص: 138

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 156 - 2

2 - پیامبران الهی در اندیشه رساندن امت خویش به حیاتی زیبنده و نیکو در دنیا و سعادت و نیکبختی در آخرت

و اکتب لنا فی هذه الدنیا حسنه و فی الاخره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 15 - 10

10 - قیامت ، صحنه بروز و ظهور سعادت واقعی و سودبخشی و یا خسارت آفرینی عمر آدمی

إنّ الخ-سرین الذین خسروا أنفسهم و أهلیهم یوم القی-مه ألا ذلک هو الخسران المبین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 33 - 5

5 - لذت های جنسی تقواپیشگان در بهشت ، گوشه ای از سعادتمندی آنها است .

مفازًا . .. و کواعب أترابًا

38- سعادت اخروی انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 134 - 5

5 - اسلام دینی جامع و خواهان سعادت آدمیان در دنیا و آخرت

من کان یرید ثواب الدنیا فعند اللّه ثواب الدنیا و الأخره

39- سعادت اخروی انفاقگران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بلد - 90 - 18 - 1

1 - آزادکنندگان برده و غذادهندگان به یتیمان و مستمندان ، در صورت ایمان آوردن و توصیه به صبر و رحمت ، در آخرت قرین نیک بختی و سرشار از خیر و برکت خواهند بود .

أُول-ئک أصح-ب المیمنه

<یُمْن> و <میمنه> به معنای برکت است (قاموس). مصاحبت با برکت، کنایه از سرشاری و تداوم آن است.

40- سعادت اخروی صالحان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 139

8 - رعد - 13 - 29 - 2

2- فرجام نیکو ( سعادت اخروی ) از آنِ مؤمنانِ دارای عمل صالح است .

الذین ءامنوا و عملوا الص-لح-ت طوبی لهم و حسن مئاب

<مئاب> مصدر میمی و به معنای بازگشت است و مراد از آن سرای آخرت می باشد. قابل ذکر است که <طوبی> مبتدا و <حسن مئاب> عطف بر آن و <لهم> خبر برای آن دو می باشد.

41- سعادت اخروی متقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 31 - 9

9- نیل به سعادت اخروی ، جای گرفتن در بهشت و برآورده شدن تمامی خواسته ها در آن ، پاداش خداوند به تقواپیشگان

و لنعم دار المتّقین . جنّ-ت عدن ... لهم فیها ما یشاءون کذلک یجزی الله المتّقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 31 - 1

1 - تقواپیشگان در آخرت ، اهل بهشت ، سعادتمند و رهیده از عذاب اند .

إنّ للمتّقین مفازًا

<مفاز> (مانند <فوز> و <مفازه>) مصدر و به معنای دستیابی به خیر و رهایی از شرّ است (لسان العرب). هم چنین ممکن است اسم مکان و کنایه از بهشت نیز باشد که مکان رستگاری و سعادت است. آیات بعد - که بیان <مفازاً> است و از بوستان ها و دیگر لذت های بهشتی سخن می گوید - این احتمال را تقویت می کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 32 - 3

3 - برخورداری تقواپیشگان از باغ ها و میوه جات بهشت و موهبت های مادی جهان آخرت نمونه ای از سعادتمندی آنها است .

مفازًا . حدائق و أعن-بًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 33 - 5

5 - لذت های جنسی تقواپیشگان در بهشت ، گوشه ای از سعادتمندی آنها است .

مفازًا . .. و کواعب أترابًا

42- سعادت اخروی موحدان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 105 - 6

ص: 140

6- موحدان و مؤمنانِ به رسالت پیامبران ، تشکیل دهنده گروه سعادتمندان قیامتند .

فمنهم شقی و سعید

43- سعادت اخروی مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 97 - 10

10 - قرآن ، بشارت دهنده اهل ایمان به سعادتمندی آنان در دنیا و آخرت

و بشری للمؤمنین

<بشری> به خبری گفته می شود که در آن سرور و فرح باشد و در آیه شریفه به معنای بشیر (بشارت دهنده)، است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 157 - 5

5 - تنها مؤمنان صابر ، به موفقیت دست یافته و به هدف های خویش ( سعادت دنیا و آخرت ) خواهند رسید . *

و أولئک هم المهتدون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 38 - 7

7 - جهاد در راه خدا ، عامل سعادت و نیک بختی مؤمنان در حیات اخروی

یأیها الذین ءامنوا ما لکم إذا قیل لکم انفروا فی سبیل اللّه . .. أرضیتم بالحیوه ا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 100 - 12

12 - مؤمنان ، دارای حیات جاودان و آکنده از سعادت و رستگاری در آخرت

خلدین فیها أبداً ذلک الفوز العظیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 105 - 6

6- موحدان و مؤمنانِ به رسالت پیامبران ، تشکیل دهنده گروه سعادتمندان قیامتند .

فمنهم شقی و سعید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 29 - 2

2- فرجام نیکو ( سعادت اخروی ) از آنِ مؤمنانِ دارای عمل صالح است .

الذین ءامنوا و عملوا الص-لح-ت طوبی لهم و حسن مئاب

<مئاب> مصدر میمی و به معنای بازگشت است و مراد از آن سرای آخرت می باشد. قابل ذکر است که <طوبی> مبتدا و

ص: 141

<حسن مئاب> عطف بر آن و <لهم> خبر برای آن دو می باشد.

44- سعادت اخروی مهتدین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 61 - 2

2 - هدایت یافتگان ، برخوردار از سعادت اخروی

أفمن وعدن-ه وعدًا حسنًا فهو ل-قیه

مقصود از وعده نیکو، پاداش های الهی در سرای آخرت است.

45- سعادت اخروی ولای عتق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بلد - 90 - 18 - 1

1 - آزادکنندگان برده و غذادهندگان به یتیمان و مستمندان ، در صورت ایمان آوردن و توصیه به صبر و رحمت ، در آخرت قرین نیک بختی و سرشار از خیر و برکت خواهند بود .

أُول-ئک أصح-ب المیمنه

<یُمْن> و <میمنه> به معنای برکت است (قاموس). مصاحبت با برکت، کنایه از سرشاری و تداوم آن است.

46- سعادت اصحاب یمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 71 - 12

12- در دست راست داشتن نامه عمل در قیامت ، نشانه سعادت و نیک فرجامی است .

فمن أوتی کت-به بیمینه فأُول-ئک یقرءون کت-بهم و لایظلمون فتیلاً

47- سعادت پاکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - اعلی - 87 - 14 - 1

1 - انسان های پاک ، درست کار و تلاش کننده در مسیر رشد و کمال ، اهل نجات اند و به هدف اصلی دست یافته ، همواره در خوبی خواهند ماند .

قد أفلح من تزکّی

<فلاح>; یعنی، ظفر یافتن و دستیابی به مقصود (مفردات راغب) و نیز به معنای <فوز>، <نجات> و <باقی ماندن در

ص: 142

خیرات> است (قاموس). فعل <تزکّی> از باب تفعل است و بر تکلّف (تلاش برای تزکیه) دلالت دارد. این فعل از مشتقات <زکاء> یا <زکاه> است. <زکاه>; یعنی، درستی و درستکاری (مصباح) و به دست آوردن چیزی که مایه پاکی شود (مفردات) و <زکاه>; یعنی، پاکی، رشد و نموّ، برکت و ممدوح بودن. (نهایه ابن اثیر)

48- سعادت جامعه دینی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 200 - 19

19 - پیروزی و سعادت جامعه ایمانی ، در گرو ایجاد پیوند و ارتباط با یکدیگر

و رابطوا . .. لعلّکم تفلحون

49- سعادت خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - اعلی - 87 - 11 - 5

5 - خداترسان و پندپذیران ، سعادتمنداند .

سیذّکّر من یخشی . و یتجنّبها الأشقی

این آیه با آیه قبل، دارای <احتباک> (از وجوه بلاغت) است; یکی از <خشیت> سخن گفته و دیگری از <شقاوت> و بیان نقطه مقابل هر یک را به قرینه بودن دیگری موکول کرده است; بدین معنا که اهل خشیت، نقطه مقابل <شقاوت>; یعنی، سعادت را دارند و اهل <شقاوت> گرفتار نقطه مقابل <خشیت>; یعنی، گستاخی هستند.

50- سعادت خواهی رهبری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 128 - 8

8 - لزوم برخورداری رهبران از احساس هم دردی نسبت به انسان ها و سعادت خواهی برای آنان و داشتن رأفت و رحمت عمیق

رسول من أنفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمؤمنین رءوف رحیم

برداشت فوق به دلیل این است که خداوند پیامبر(ص) را به عنوان یک رهبر الهی به داشتن این صفات تمجید کرده است.

51- سعادت در بهشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 31 - 3

ص: 143

3 - بهشت ، جایگاه خوشبختی و به دور از آزار و نوشیدنی های ناگوار و رنج گرما و تشنگی است .

لایذوقون فیها بردًا و لاشرابًا . إلاّ حمیمًا و غسّاقًا ... إنّ للمتّقین مفازًا

رهایی از شرّ - که جزئی از معنای <مفاز> است - ناظر به شروری است که دامنگیر دوزخیان است و آیات پیشین، گوشه هایی از آن را بیان کرده است.

52- سعادت در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 55 - 5

5 - قیامت ، محل اصلی تجلی خوب و بد سرنوشت و سعادت و شقاوت انسان ها

إنّ للمتّقین لحسن مئاب . .. ه-ذا و إنّ للط-غین لشرّ مئاب

از این که خدا نیک فرجامی و بدفرجامی را در رابطه با آخرت و معاد انسان ها مطرح ساخته است، می توان مطلب یاد شده را به دست آورد.

53- سعادت دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 185 - 20

20 - نیل به سعادت واقعی در دنیا میسّر نیست .

فمن زحزح . .. و ادخل الجنّه فقد فاز و ما الحیوه الدّنیآ الّا متاع الغرور

از جمله <فمن . .. ادخل الجنّه فقد فاز> (کسی که به بهشت درآید، به رستگاری رسیده است)، و توصیف حیات دنیا به بهره ای سراسر فریبا و فریبنده، معلوم می شود که سعادت واقعی انسان در دنیا تأمین نمی شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 59 - 29

29 - سعادت دنیا و آخرت ، در گرو اطاعت از خدا و رسول و مراجعه به آنها در حل کشمکشها *

اطیعوا اللّه . .. ذلک خیر و احسن تاویلا

بدان احتمال که جمله <ذلک خیر> مربوط به دنیا و جمله <احسن تاویلا> مربوط به آخرت باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 134 - 1،2،7

1 - نیل به سعادت دنیا با ترک ایمان و تقوا ، پندار باطل کفرپیشگان بی تقوا

من کان یرید . .. فعند اللّه ثواب الدنیا و الأخره

خداوند پس از سفارش به تقوا و ترک کفر (وصینا . .. ان اتقوا اللّه)، پاره ای از زیانهای کفرپیشگی و بی تقوایی را برشمرد و با این آیه به علتی از علل گرایش به کفر و بی تقوایی، یعنی توهم رسیدن به سعادت دنیا، اشاره می کند.

2 - سعادت دنیا و آخرت ، تنها در نزد خدا و به دست اوست .

ص: 144

من کان یرید ثواب الدنیا فعند اللّه ثواب الدنیا و الأخره

7 - جمع بین دنیا و آخرت و دستیابی به سعادت هر دو جهان امری ممکن در دیدگاه اسلام و قرآن

فعند اللّه ثواب الدنیا و الأخره

54- سعادت دنیوی انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 134 - 5

5 - اسلام دینی جامع و خواهان سعادت آدمیان در دنیا و آخرت

من کان یرید ثواب الدنیا فعند اللّه ثواب الدنیا و الأخره

55- سعادت دنیوی مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 97 - 10

10 - قرآن ، بشارت دهنده اهل ایمان به سعادتمندی آنان در دنیا و آخرت

و بشری للمؤمنین

<بشری> به خبری گفته می شود که در آن سرور و فرح باشد و در آیه شریفه به معنای بشیر (بشارت دهنده)، است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 157 - 5

5 - تنها مؤمنان صابر ، به موفقیت دست یافته و به هدف های خویش ( سعادت دنیا و آخرت ) خواهند رسید . *

و أولئک هم المهتدون

56- سعادت روز ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 16 - 9

9 - تفاوت روز های سال در سعد و نحس بودن *

فی أیّام نحسات

با توجه به این که در آیه شریفه قید <نحسات> قید احترازی است، استفاده می شود که ایام سال به دو قسم نحس و غیر نحس تقسیم می شود و این مطلب اعم از این است که نحوست در ذات ایام باشد یا در اثر حوادث. گفتنی است که مطلب بالا بنابر احتمال اول قابل برداشت است.

ص: 145

57- سعادت شهیدان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 170 - 13

13 - سعادت و امنیّت کامل شهدا و کشته شدگان در راه خدا

الّا خوف علیهم و لا هم یحزنون

کلمه <خوف> نکره است و پس از حرف نفی (لا)، دلالت بر نبودن هیچ گونه ترس و دلهره ای دارد ; یعنی امنیّت کامل.

58- سعادت طلبی انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 135 - 6،7

6 - انسان، جوینده فرجام نیک و پوینده مسیری است که آن را سعادت می پندارد.

اعملوا . .. فسوف تعلمون من تکون له عقبه الدار

7 - بهره برداری از تمایل انسان به فرجام نیک و حسن عاقبت، روشی در تبلیغ و دعوت مردم به دین است.

فسوف تعلمون من تکون له عقبه الدار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 42 - 7

7 - انسان ها خواهان سعادت همیشگی و عمری جاودانه اند .

هم فیها خلدون

وعده به پاداش در صورتی مؤثر و ترغیب کننده آدمی است که وی خواهان آن باشد.

59- سعادت طلبی اولیاء الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 37 - 11

11 - تلاش برای تأمین توشه و سعادت اخروی ، همراه با تأمین زندگی دنیایی ، از ویژگی مردان الهی است .

رجال لاتلهیهم تج-ره و لابیع عن ذکر اللّه . .. یخافون یومًا تتقلّب فیه القلوب و ا

60- سعادت طلبی بندگان خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 74 - 1

1 - بندگان خالص خدا ، از خداوند خواستار همسر و فرزندان شایسته ای اند که رفتار و سیر و سلوک آنان ، مایه چشم روشنی و سرفرازی آنان در زندگی باشد .

ص: 146

و الذین یقولون ربّنا هب لنا من أزوجنا و ذرّیّ-تنا قرّه أعین

درباره <من> در <من أزواجنا. ..> دو احتمال وجود دارد: 1- <من> ابتدائیه باشد. در این صورت معنای آیه چنین می شود: <به ما از ناحیه همسران و فرزندانمان، آن ده که مایه روشنی چشمانمان باشد>. 2- <من> بیانیه باشد. براساس این احتمال، معنای آیه چنین می شود: <به ما روشنی چشمان - که عبارت از همسر و فرزندان اند ببخش. برداشت یاد شده، مبتنی بر احتمال نخست است.

61- سعادت طلبی قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - قمر - 54 - 24 - 10

10 - قوم ثمود ، مدعی ارزش خواهی و سعادت جویی ، در تکذیب پیامبری صالح ( ع )

إنّا إذًا لفی ضل-ل و سعر

قوم ثمود با گفتن <إنّا إذًا. ..>، در حقیقت مدعی بودند که ما اکنون در گمراهی و شقاوت نیستیم و چنانچه از صالح(ع) پیروی کنیم، گمراه و تیره بخت خواهیم شد و ما گمراهی و تیره بختی را برای خویش نمی پسندیم.

62- سعادت طلبی متقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 26 - 4

4 - اهتمام تقواپیشگان به سعادت اخروی خانواده خویش و خیر خواهی شدید نسبت به آنان

قالوا إنّا کنّا قبل فی أهلنا مشفقین

63- سعادت طلبی مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 21 - 3

3 - انسان مؤمن ، در اندیشه سعادت نسل خویش در پرتو ایمان *

ألحقنا بهم ذرّیّتهم

نوید در جایی صورت می گیرد که آدمی در انتظار و اشتیاق امر مورد نوید باشد. این که خداوند ملحق شدن نسل مؤمنان را به آنان نوید داده، نشانگر آن است که اشخاص مؤمن در آرزوی سعادت نسل خویش اند و این آرزویی به جا است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 26 - 5

5 - لزوم احساس مسؤولیت مؤمنان ، نسبت به سعادت و فرجام خویشاوندان خود

قالوا إنّا کنّا قبل فی أهلنا مشفقین

ص: 147

از این که احساس مسؤولیت نسبت به خانواده، عامل رهیابی به بهشت معرفی شده است; اهمیت و ضرورت آن استفاده می شود.

64- سعادت عبرت پذیران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - اعلی - 87 - 11 - 5

5 - خداترسان و پندپذیران ، سعادتمنداند .

سیذّکّر من یخشی . و یتجنّبها الأشقی

این آیه با آیه قبل، دارای <احتباک> (از وجوه بلاغت) است; یکی از <خشیت> سخن گفته و دیگری از <شقاوت> و بیان نقطه مقابل هر یک را به قرینه بودن دیگری موکول کرده است; بدین معنا که اهل خشیت، نقطه مقابل <شقاوت>; یعنی، سعادت را دارند و اهل <شقاوت> گرفتار نقطه مقابل <خشیت>; یعنی، گستاخی هستند.

65- سعادت فرزند

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 21 - 3

3 - انسان مؤمن ، در اندیشه سعادت نسل خویش در پرتو ایمان *

ألحقنا بهم ذرّیّتهم

نوید در جایی صورت می گیرد که آدمی در انتظار و اشتیاق امر مورد نوید باشد. این که خداوند ملحق شدن نسل مؤمنان را به آنان نوید داده، نشانگر آن است که اشخاص مؤمن در آرزوی سعادت نسل خویش اند و این آرزویی به جا است.

66- سعادت متقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 169 - 22،27

22 - جهان آخرت ، جهانی سراسر خیر و سعادت برای تقواپیشگان است .

و الدار الأخره خیر للذین یتقون

27 - باور به پایداری نعمت های آخرت و سعادت آفرینی آن برای اهل تقوا ، باوری خردمندانه و اندیشه ای صحیح است .

و الدار الأخره خیر للذین یتقون أفلا تعقلون

67- سعادت مجاهدان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 148

3 - آل عمران - 3 - 170 - 6

6 - شادمانی و علاقه شهیدان نسبت به سعادتمندی دیگر مجاهدان و رسیدنشان به مقام کشته شدگان راه خدا

و یستبشرون بالّذین لم یلحقوا بهم من خلفهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 20 - 7

7 - سعادت و رستگاری حقیقی ، از آن مؤمنان مهاجر و مجاهد در راه خداست .

الذین ءامنوا و هاجروا و جهدوا . .. أولئک هم الفائزون

68- سعادت محسنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 37 - 12

12 - محسنان ( نیکوکاران ) ، دارای آینده ای درخشان و سرشار از شادی و شادکامی

کذلک سخّر لکم . .. و بشّر المحسنین

69- سعادت مسلمانان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 85 - 7

7 - توجه به بهره مندی مسلمانان در آخرت و زیان دیگران ، انگیزه ای برای پذیرش اسلام

و من یبتغ . .. و هو فی الاخره من الخاسرین

70- سعادت مسیحیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 171 - 26

26 - خیر و سعادت مسیحیان در گرو پرهیز از تثلیث و سه گانه پرستی

یاهل الکتب . .. و لاتقولوا ثلثه انتهوا خیراً لکم

در برداشت فوق کلمه <خیراً> خبر برای فعل محذوف (یکن) گرفته شده است و جمله با تقدیر آن چنین است: <انتهوا ان تنتهوا یکن خیراً لکم>.

ص: 149

71- سعادت مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 170 - 9

9 - لزوم توجّه و علاقمندی به سعادت مؤمنان

و یستبشرون بالّذین لم یلحقوا بهم من خلفهم الّا خوف علیهم

خداوند در مقام ستایش از شهیدان، حالت سرور و شادمانی آنان را نسبت به سعادت دیگر مؤمنان و همرزمانشان یاد کرده است ; بنابراین چنین صفت و حالتی، پسندیده و مورد ترغیب خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 45 - 4

4 - سعادت و رستگاری مؤمنان در گرو جهاد و کثرت یاد خداست .

إذا لقیتم فئه فاثبتوا و اذکروا اللّه کثیرا لعلکم تفلحون

در برداشت فوق <فلاح> به معنای سعادت و رستگاری گرفته شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 20 - 7

7 - سعادت و رستگاری حقیقی ، از آن مؤمنان مهاجر و مجاهد در راه خداست .

الذین ءامنوا و هاجروا و جهدوا . .. أولئک هم الفائزون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 34 - 14

14 - مؤمنان راستین و مبرا از پندار های شرک آمیز ، دارای آینده ای سعادتمند و سرشار از خوشبختی و شادکامی

و بشّر المخبتین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 1 - 1

1 - مؤمنان ، گروه رستگار و سعادت مندند .

قد أفلح المؤمنون

رسیدن به مراد و رستگار شدن را <فلاح> گویند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 37 - 5

5 - سعادت و نیک بختی ، تنها از آنِ پذیرندگان هدایت پیامبران است .

ربّی أعلم بمن جاء بالهدی من عنده و من تکون له ع-قبه الدار

تعبیر <عاقبه الدار> کنایه از سعادت و فرجام نیک است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 150

17 - محمد - 47 - 11 - 1

1- سعادت و نیک فرجامی مؤمنان ، معلول ولایت و سرپرستی خداوند بر ایشان

ینصرکم و یثبّت أقدامکم . .. ذلک بأنّ اللّه مولی الذین ءامنوا

72- سعادت مهاجران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 20 - 7

7 - سعادت و رستگاری حقیقی ، از آن مؤمنان مهاجر و مجاهد در راه خداست .

الذین ءامنوا و هاجروا و جهدوا . .. أولئک هم الفائزون

73- شرایط سعادت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 20 - 14

14 - عمل به مقتضای دین و اقتدا به پیامبران ، شرط دین داری و سعادتمندی است .

قال ی-قوم اتّبعوا المرسلین

تصریح به اقتدا و پیروی از پیامبران - به جای ایمان آوردن به آنان و. .. - می تواند حاکی از برداشت یاد شده باشد.

74- شرایط سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 156 - 15

15 - خداوند نویدبخش موسی ( ع ) به استجابت دعایش برای سعادت بنی اسرائیل در دنیا و آخرت ، به شرط رعایت تقوا ، پرداخت زکات و ایمان به همه آیات الهی

فسأکتبها للذین یتقون و یؤتون الزکوه و الذین هم بایتنا یؤمنون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بلد - 90 - 18 - 1

1 - آزادکنندگان برده و غذادهندگان به یتیمان و مستمندان ، در صورت ایمان آوردن و توصیه به صبر و رحمت ، در آخرت قرین نیک بختی و سرشار از خیر و برکت خواهند بود .

أُول-ئک أصح-ب المیمنه

<یُمْن> و <میمنه> به معنای برکت است (قاموس). مصاحبت با برکت، کنایه از سرشاری و تداوم آن است.

ص: 151

75- شرایط سعادت بنی اسرائیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 54 - 14

14 - موسی ( ع ) خیر و سعادت مرتدان قومش را در توبه و کشتن یکدیگر دانست .

فاقتلوا أنفسکم ذلکم خیر لکم عند بارئکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 156 - 15

15 - خداوند نویدبخش موسی ( ع ) به استجابت دعایش برای سعادت بنی اسرائیل در دنیا و آخرت ، به شرط رعایت تقوا ، پرداخت زکات و ایمان به همه آیات الهی

فسأکتبها للذین یتقون و یؤتون الزکوه و الذین هم بایتنا یؤمنون

76- شرایط سعادت دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 156 - 15

15 - خداوند نویدبخش موسی ( ع ) به استجابت دعایش برای سعادت بنی اسرائیل در دنیا و آخرت ، به شرط رعایت تقوا ، پرداخت زکات و ایمان به همه آیات الهی

فسأکتبها للذین یتقون و یؤتون الزکوه و الذین هم بایتنا یؤمنون

77- شرایط سعادت گناهکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 54 - 17

17 - اجرای قوانین و مقررات کیفری ادیان الهی - هر چند کیفری همانند کشته شدن باشد - تضمین کننده خیر و سعادت خطاکاران است .

فاقتلوا أنفسکم ذلکم خیر لکم عند بارئکم

78- عوامل سعادت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 38 - 5

5 - انسان برای نیل به سعادت ، نیازمند هدایت ها و رهنمود های الهی است .

فإما یأتینکم منی هدًی

ص: 152

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 54 - 14،17

14 - موسی ( ع ) خیر و سعادت مرتدان قومش را در توبه و کشتن یکدیگر دانست .

فاقتلوا أنفسکم ذلکم خیر لکم عند بارئکم

17 - اجرای قوانین و مقررات کیفری ادیان الهی - هر چند کیفری همانند کشته شدن باشد - تضمین کننده خیر و سعادت خطاکاران است .

فاقتلوا أنفسکم ذلکم خیر لکم عند بارئکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 62 - 3،10

3 - انتساب به ادیان الهی بدون ایمان واقعی و انجام اعمال نیک ، سعادت آفرین نیست .

إن الذین ءامنوا . .. من ءامن باللّه و الیوم الأخر و عمل صلحاً فلهم اجرهم

با توجه به اینکه در جمله <من آمن . ..> ضمیری نیست تا به <الذین ...> ارجاع شود و جمله <من آمن ...> را مخصوص مسلمانان، یهودیان و ... کند; معلوم می شود: هر کس از هر ملتی به خدا و قیامت ایمان راستین داشته باشد و عمل صالح انجام دهد، سعادتمند خواهد شد. بنابراین آوردن عنوانهای مذکور اشاره به نکاتی دارد، از جمله آنها اینکه: عنوان مسلمانی یا یهودی و یا ... داشتن کافی نیست; آنچه کارساز است ایمان واقعی و عمل صالح می باشد.

10 - ایمان بدون عمل صالح و عمل صالح بدون ایمان ، کارساز نبوده و مایه سعادت آدمی نخواهد شد .

من ءامن باللّه و الیوم الأخر و عمل صلحاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 106 - 8

8 - احکام الهی ، دارای مصلحت برای انسان و تضمین کننده خیر و سعادت او

نأت بخیر منها أو مثلها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 216 - 8

8 - خداوند ، خواهان خیر و سعادت انسان است .

کتب علیکم . .. و اللّه یعلم ... عسی ان تکرهوا شیئاً و هو خیر لکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 21 - 19

19 - تأمین سعادت جامعه در پرتو ایمان ، خدمات انبیا و تلاش عدالتخواهان است .

انّ الّذین یکفرون . .. فبشّرهم بعذاب الیم

نبود ایمان، انبیا و مصلحان در جوامع موجب رنج و بدبختی است، معلوم می شود وجود آنها زمینه ساز سعادت خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 36 - 15

ص: 153

15 - نقش دعای مادر و کمالات معنوی او ، در سعادت فرزند

ربّ انّی نذرت . .. و انّی اعیذها بک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 85 - 6،7

6 - مسلمانان ( کسانی که در برابر خدا تسلیم هستند ) ، بهره مند از سعادت و مصون از زیان در آخرت

و من یبتغ . .. و هو فی الاخره من الخاسرین

7 - توجه به بهره مندی مسلمانان در آخرت و زیان دیگران ، انگیزه ای برای پذیرش اسلام

و من یبتغ . .. و هو فی الاخره من الخاسرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 110 - 19

19 - اسلام ، برترین آیین در میان سایر ادیان ( دین یهود و نصارا ) برای سعادت بشر

و لو أمن من اهل الکتب لکان خیراً لهم

بنابر اینکه <خیر> برای تفضیل باشد و مُفضّل علیه، آیین خود اهل کتاب و مفضّل، اسلام.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 150 - 9

9 - پذیرش ولایت خداوند و اعتقاد به یاری حتمی او ، مانع واپسگرایی و زیانکاری جامعه ایمانی و باعث رشد و سعادت

یردّوکم علی اعقابکم فتنقلبوا خاسرین. بل اللّه مولیکم و هو خیر النّاصرین

پیامد پذیرش ولایت کافران، واپسگرایی و خسارت است. بنابراین پذیرش ولایت خداوند - به قرینه مقابله آن با پذیرش ولایت کافران - باعث رشد و سعادت خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 177 - 3

3 - ایمان به خداوند ، سرمایه سعادت بخشِ انسان

انّ الّذین اشتروا الکفر بالایمان . .. لهم عذاب الیم

زیرا می فرماید برخی کفر را به بهای ایمان خریدند و از دست دادن این بها، موجب گرفتاری به عذاب است. لذا ایمان، سرمایه ای فرض شده که از دست دادن آن موجب عذاب دردناکی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 25 - 33

33 - خویشتن داری در برابر گناه ، موجب خیر و سعادت

و ان تصبروا خیرٌ لکم

بنابر اینکه متعلق <ان تصبروا>، ارتکاب زنا باشد که از کلمه <عنت> به دست می آید. گفتنی است که در این صورت کلمه <خیر>، افعل تفضیل نخواهد بود.

ص: 154

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 46 - 17

17 - گوش سپردن به سخنان پیامبر ( ص ) و اطاعت از او ، مایه سعادت و قوام انسانها

و لو انهم قالوا سمعنا و اطعنا . .. لکان خیراً لهم و اقوم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 66 - 9،12،13

9 - خیر و سعادت انسان در گرو عمل به احکام الهی

و لو انّهم فعلوا ما یوعظون به لکان خیراً لهم

12 - ارجاع داوری به پیامبر ، خشنودی از حکم وی و تسلیم کامل در برابر ایشان ، سعادت و ثبات ایمان را در پی خواهد داشت .

فلا و ربّک . .. و لو انّهم فعلوا ما یوعظون به لکان خیراً لهم و اشدّ تثبیتاً

بنابر اینکه <ما یوعظون> مطالب بیان شده در آیه قبل باشد و نه قتل و هجرت.

13 - سعادت متخلفان از فرمان خدا و رسول و ثبات آنان در ایمان ، در گرو حضورشان نزد پیامبر ( ص ) و درخواست وساطت آن حضرت برای غفران الهی

و لو انّهم اذ ظلموا انفسهم . .. و لو انّهم فعلوا ما یوعظون به لکان خیراً لهم و ا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 170 - 7

7 - ایمان به پیامبر اکرم ( ص ) و قرآن موجب خیر و سعادت بشریت

یأیها الناس قد جاءکم الرسول بالحق . .. فامنوا خیراً لکم

برداشت فوق بر این اساس است که <خیراً> خبر برای فعل محذوف <یکن> باشد و تقدیر کلام چنین است <فامنوا ان تؤمنوا یکن خیراً لکم>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 171 - 26

26 - خیر و سعادت مسیحیان در گرو پرهیز از تثلیث و سه گانه پرستی

یاهل الکتب . .. و لاتقولوا ثلثه انتهوا خیراً لکم

در برداشت فوق کلمه <خیراً> خبر برای فعل محذوف (یکن) گرفته شده است و جمله با تقدیر آن چنین است: <انتهوا ان تنتهوا یکن خیراً لکم>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 35 - 15

15 - رشد ، رستگاری و سعادت انسان ، هدف برنامه ها و تکالیف الهی

اتقوا اللّه و ابتغوا إلیه الوسیله و جهدوا فی سبیله لعلکم تفلحون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 155

4 - مائده - 5 - 69 - 6،8،9

6 - لزوم همراهی ایمان با عمل صالح برای نیل به سعادت و آرامش

من ءامن . .. و عمل صلحاً فلاخوف علیهم و لا هم یحزنون

8 - تنها انتساب به ادیان الهی بدون ایمان واقعی به خدا و قیامت و انجام عمل صالح ، سعادت آفرین نخواهد بود .

إنّ الذین ءامنوا . .. من ءامن باللّه و الیوم الاخر و عمل صلحاً فلاخوف

با توجه به اینکه جمله <من ءامن . ..> خبر برای <الذین ءامنوا> است، تکرار ایمان در این دو فراز و نبود ضمیر در جمله خبری می رساند که سعادت، در گرو ایمان حقیقی به خدا و قیامت و انجام عمل صالح می باشد و در این جهت میان منتسبان به ادیان آسمانی و غیر آنان تفاوتی وجود ندارد.

9 - ایمان به خدا و قیامت و پیشه نمودن عمل صالح ، پایه های سعادت و رستگاری امتها

إنّ الذین ءامنوا . .. و الیوم الاخر و عمل صلحاً فلاخوف علیهم و لا هم یحزنون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 70 - 15

15 - کردار ناروای بنی اسرائیل علی رغم انتساب آنان به دین یهود ، دلیل کارساز نبودن انتساب ظاهری به ادیان الهی در سعادت انسان

إنّ الذین ءامنو و الذین هادوا . .. فریقاً کذبوا و فریقاً یقتلون

در آیه قبل بیان شد که <ان الذین . ..> اشاره دارد به این که مجرد انتساب به ادیان الهی در سعادت آدمی کارساز نمی باشد و این آیه به منزله برهانی بر آن حقیقت است، یعنی انتساب یهود و نصارا به یهودیت و نصرانیت چگونه می تواند مایه سعادت آنان باشد با اینکه پیامبران راتکذیب کردند و گروهی از آنان را کشتند؟

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 81 - 6

6 - سلامت و سعادت جوامع در گرو پیروی از رهبران الهی و عمل به قوانین دین

و لو کانوا یؤمنون باللّه و النبی و ما أنزل إلیه ما اتخذوهم أولیاء

با توجه به آیات گذشته که در آن جامعه ای منحط از بنی اسرائیل ترسیم گردیده بود، معلوم می شود آیه مورد بحث، رهنمودی است برای نجات جوامع از انحطاط، بنابراین <ما اتخذوهم أولیاء> تنها، بیان یکی از نتایج ترک پیروی از رهبران الهی و عمل به قوانین دینی است و نتایج دیگر که از آنها به سلامت و سعادت تعبیر شد با توجه به آیات گذشته به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 6 - 13

13 - اقتدار و تمکن مادی تأمین کننده سعادت نیست.

و مکنهم فی الأرض ما لم نمکن لکم

از اینکه می فرماید ما به آنها مکنت دادیم بیش از شما و هلاکشان کردیم، پس مکنت مادی دلیل قرب نزد خدا نیست.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 16 - 6

ص: 156

6 - رهایی از عذااب قیامت و دریافت رحمت الهی، رستگاری و سعادت آشکار است.

من یصرف عنه یومئذ فقد رحمه و ذلک الفوز المبین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 26 - 6

6 - تمسک به قرآن و پیامبر(ص)، موجب سعادت انسان می شود.

و هم ینهون عنه و ینئون عنه و إن یهلکون إلا أنفسهم و ما یشعرون

چون در آیه شریفه هلاکت آدمی را حاصل دوری از وحی و قرآن دانسته، در نتیجه سعادت آدمی در اتصال به وحی و قرآن خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 85 - 29،30،31

29 - پیام های انبیا سراسر خیر و موجب سعادت انسانهاست .

ذلکم خیر لکم

30 - تنها حق پذیران قادر به درک سعادت آفرینی پیام های الهی هستند .

ذلکم خیر لکم إن کنتم مؤمنین

چنانچه مشارالیه <ذلکم> تمام مسائلی باشد که در آیه مطرح شده، و از جمله اعتقاد به یگانگی خدا و لزوم پرستش او، باید گفت مراد از ایمان در <ان کنتم مؤمنین> داشتن روحیه حق پذیری و اهل باور بودن است، نه ایمان به یگانگی خدا. و چون خیر بودن یکتاپرستی و عدالت پیشگی منوط به حق پذیری نیست، یعنی چه انسانها حق پذیر باشند و چه نباشند مسائل مطرح شده دارای خیر است، معلوم می شود شرط <ان کنتم ... > ناظر به درک خیر بودن است. یعنی اگر حق پذیر باشید می فهمید که پیامهای مطرح شده به خیر و صلاح شماست.

31 - عدالت در امور اقتصادی و پرهیز از فسادگری ، تنها در صورت پرستش خدا و ایمان به یگانگی او سعادت آفرین است .

ذلکم خیر لکم إن کنتم مؤمنین

برداشت فوق مبتنی بر این است که مشارالیه <ذلکم>، معنایی باشد که از <اوفوا الکیل . .. و لاتفسدوا ... > استفاده می شود. در این صورت می توان گفت مراد از ایمان در <إن کنتم مؤمنین> ایمان به خدای یگانه و لزوم پرستش اوست. یعنی اگر به خدای یگانه ایمان داشته باشید و تنها او را بپرستید، عدالت در امور اقتصادی و پرهیز از فسادانگیزی متضمّن خیر و صلاح شماست و اگر موحد نباشید رعایت این مسائل سعادت آفرین نخواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 146 - 8

8 - دین و معارف الهی ارائه کننده راه رشد و هدایت و تأمین کننده سعادت انسانهاست .

سأصرف عن ءایتی الذین . .. و إن یروا سبیل الرشد لا یتخذوه سبیلا

مراد از <سبیل الرشد> (راه هدایت) همان آیات خدا، یعنی دین و معارف الهی، است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 179 - 7

7 - انسان ها و جنیان دارای نقشی مؤثر در تعیین فرجام و سرنوشت خویش ( دوزخی شدن و یا رهایی از آن )

ص: 157

لهم قلوب لایفقهون بها . .. و لهم ءاذان لایسمعون بها

جمله <لایفقهون بها> و نظایر آن می رساند که گمراهان به دلیل بهره نجستن از ابزار شناخت، به وادی گمراهی گرفتار شده اند و بنابراین خود مقصر هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 45 - 4

4 - سعادت و رستگاری مؤمنان در گرو جهاد و کثرت یاد خداست .

إذا لقیتم فئه فاثبتوا و اذکروا اللّه کثیرا لعلکم تفلحون

در برداشت فوق <فلاح> به معنای سعادت و رستگاری گرفته شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 3 - 9

9 - اسلام ، مایه خیر و سعادت انسانهاست .

فإن تبتم فهو خیر لکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 20 - 8

8 - ایمان ، هجرت و جهاد در راه خدا با مال و جان ، عوامل اصلی دستیابی انسان به سعادت و تضمین کننده آن

الذین ءامنوا و هاجروا و جهدوا . .. أولئک هم الفائزون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 55 - 1

1 - برخورداری انسان از مال و اولاد فراوان ، نشانه سعادتمندی و محبوبیت وی نزد خداوند نیست .

فلا تعجبک أمولهم و لا أولدهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 72 - 12،13

12 - رستگاری و سعادت حقیقی انسان ، تنها در پرتو دستیابی به رضا و خشنودی خداوند است .

و رضون من اللّه أکبر . .. ذلک هو الفوز العظیم

بنابر اینکه <ذلک> صرفاً اشاره به <رضوان من اللّه> باشد، این برداشت استفاده می گردد.

13 - برخورداری انسان از نعمت های مادی و معنوی بهشت جاودان ، همان رستگاری و سعادت عظیم و بی بدیل است .

جنت . .. مسکن طیبه ... و رضون من اللّه ... ذلک هو الفوز العظیم

با توجه به اینکه <ذلک> می تواند اشاره به تمام فرازهای پیشین باشد (جنات تجری . .. خالدین فیها ... مساکن طبیه ... جنات عدن و رضوان من اللّه)، برداشت فوق به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 9 - 6

ص: 158

6 - نقش اساسی و محوری ایمان ، در مقایسه با عمل و رفتار آدمی ، در هدایت و سعادت وی

یهدیهم ربهم بإیمنهم

خداوند فرمود: <کسانی را که دارای ایمان و عمل صالح هستند به سوی بهشت هدایت خواهد کرد. > آن گاه علت و سبب هدایت را ایمان آنان ذکر فرمود ; با آنکه اینان دو ویژگی ایمان و عمل صالح را با هم دارا هستند. این، حکایت از آن دارد که ایمان اصل و محور بوده و عمل در مرتبه دوم قرار دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 47 - 9

9- همگان ، حتی پیامبران الهی برای نیل به سعادت ، نیازمند مغفرت و رحمت الهی اند .

إلاّ تغفر لی و ترحمنی أکن من الخ-سرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 86 - 4،5

4- خیر بودن منافع حلال و تجارت های عادلانه و سعادت آفرینی معارف و احکام الهی ، از تعالیم شعیب ( ع ) به مردم خویش

ی-قوم . .. بقیّت الله خیر لکم

5- خیر و سعادت امتها ، در ایمان و باور به معارف الهی و عمل به احکام دین است .

بقیّت الله خیر لکم

برخی از مفسران مراد از <بقیّت الله> را اطاعت از خدا و برخی مقصود از آن را احکام و معارف دانسته اند. برداشت فوق، براساس این نظریه است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 18 - 9

9- انسان دارای نقشی تعیین کننده در سعادت و شقاوت خویش

لایقدرون ممّا کسبوا علی شیء

اینکه در آیه آمده است: کافران توان به دست آوردن چیزی از دستاوردهای خود را ندارند، حاکی است که دستاورد انسان در سرنوشت وی نقش دارد و مراد از <علی شیء>، به قرینه اینکه بحث از حبط عمل کافران است، می تواند سعادت باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 32 - 17

17- عقیده صحیح و عمل صالح انسان ها ، عامل تعیین کننده سعادت آنان

و قیل للذین اتّقوا ماذا أنزل ربّکم قالوا خیرًا . .. ادخلوا الجنّه بما کنتم تعملو

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 96 - 9

9- صبر و مقاومت ، دارای نقش اساسی در سعادت انسان و نیل به مقام والا در پیشگاه الهی

و لنجزینّ الذین صبروا أجرهم بأحسن ما کانوا یعملون

ص: 159

ذکر صفت صبر و مقاومت به صورت اختصاصی از میان دیگر اوصاف خوب و ارزشمند مؤمنان، جهت پاداش و نیل به مقام معنوی، گویای برداشت فوق است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 97 - 8

8- نقش اساسی و محوری عمل صالح ، در دستیابی به سعادت و پاداش اخروی

من عمل ص-لحًا . .. و هو مؤمن ... و لنجزینّهم أجرهم بأحسن ما کانوا یعملون

برداشت فوق، به خاطر این است که در آغاز آیه اثربخشی عمل، مشروط به ایمان شده است (من عمل صالحاً . .. و هو مؤمن) در عین حال در پایان آیه پاداش اخروی تنها منوط به عمل دانسته شده و از ایمان سخن به میان نیامده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 122 - 8

8- دین ، دربردارنده سعادت و حسنات دنیوی و اخروی است .

و ءاتین-ه فی الدنیا حسنه و إنه فی الأخره لمن الصلحین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 12 - 11

11- تبیین همه نیاز های انسان در سعادت و کمال خویش ، در قلمرو تعالیم دین و آموزه های وحی است .

إن ه-ذا القرءان یهدی . .. و کلّ شیء فصّلن-ه تفصیلاً

نوع مفسّران برآنند که چون قرآن، کتاب هدایت و در جهت تأمین سعادت و کمال آدمی است، بنابراین مقصود از <و کلّ شیء> همه امور مرتبط با سعادت و کمال و هدایت است، نه تمامی حقایق و پدیده های عالم.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 13 - 3

3- سعادت و شقاوت انسان نتیجه مستقیم اعمال خود او بوده و تحت تأثیر عوامل اتفاقی چون شانس و اقبال نیست .

و کلّ إنس-ن ألزمن-ه ط-ئره فی عنقه

استعمال واژه <طائر> برای عمل، ممکن است از آن جهت باشد که بینش غلط جاهلی درباره نقش طیره، شانس و اقبال در سرنوشت انسان نفی شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 4 - 1

1- زکریا به هنگام پیری مفرط و سستی استخوان ها و سپیدی مو های سرش از خداوند خواهان فرزند شد .

قال ربّ إنّی وهن العظم منّی واشتعل الرأس شیبًا

<عظم> به معنای استخوان است. <وهن العظم منّی>; یعنی، استخوان هایم سست شد کلمه <شیباً> تمییز و به معنای سفیدی مو است و <اشتعال>، یعنی آتش گرفتن (لسان العرب). بنابراین جمله <اشتعل> از مادّه <شعل> سفیدی دم و پیشانی اسب) مشتق باشد; در این صورت جمله <اشتعل ...>، یعنی <موی سر سپید شد>.

ص: 160

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 48 - 19

19- سعادت ، درگرو پرستش خداوند یگانه است .

و أدعوا ربّی عسی ألاّ أکون بدعاء ربّی شقیًّا

ابراهیم(ع)، رهایی از شقاوت را در گرو عبادت خداوند می دانست; بنابراین تحصیل سعادت، با عبادت خدای یگانه میسر است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 58 - 7

7- اصالت خانوادگی و نسبی ، در سعادت و کمال فرزندان نقش مؤثری دارد .

من ذرّیّه ءادم . .. من ذرّیّه إبرهیم و إسرءیل

مطرح شدن پیامبران الهی در طول یک سلسله و ذریّه های مشخص نشان از نقش نسب و خانواده در کمال فرزندان دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 81 - 4

4- عبادت و اطاعت خدای یگانه ، تنها راه عزّت و سعادت

واتّخذوا من دون اللّه . .. لهم عزًّا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 123 - 18

18 - انسان ، برای رهایی از خطا ها و رسیدن به خوشبختی ، نیازمند رهنمود های الهی است .

فمن اتبع هدای فلایضلّ و لایشقی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 30 - 3،4

3 - تعظیم و بزرگداشت حدود و مقرارت الهی و رعایت حریم آنها ، مایه خیر و سعادت و خوشبختی برای اهل ایمان

و من یعظّم حرم-ت اللّه فهو خیر له عند ربّه

ضمیر <هو>در <فهو خیر له> به <تعظیم> (مصدر <یعظّم>) بازمی گردد; یعنی، <فالتعظیم خیر له عند ربّه>.

4 - احکام و مقررات الهی ، در راستای خیر و سعادت انسان

و من یعظّم حرم-ت اللّه فهو خیر له عند ربّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 54 - 7

7 - اطاعت و فرمان بری از پیامبراسلام ( ص ) ، موجب هدایت و نیل به سعادت و کمال مطلوب است .

أطیعوا الرسول . .. فإن تولّوا فإنّما علیه ما حمّل

مقصود از هدایت در آیه شریفه، راه یابی و هدایت عمومی نیست; زیرا چنین هدایتی بدون اطاعت انسان ها نیز توسط پیامبران حاصل بود; بلکه مقصود، ایصال به مطلوب و دست یافتن به کمال و سعادت است که بدون عمل به مقتضیات دین حاصل نمی شود.

ص: 161

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 27 - 7

7 - پیامبران ، ارائه دهنده راه و روش زندگی سعادتمندانه

ی-لیتنی اتّخذت مع الرسول سبیلاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 74 - 19

19 - نقش مثبت و سازنده صلاح و نیکی همسر و فرزندان ، در سرنوشت و سعادت انسان

ربّناهب لنا من أزوجنا و ذرّی-ّتنا قرّه أعین و اجعلنا للمتّقین إمامًا

دعا برای همسر و فرزندان و مقدم داشتن آنان بر خود به هنگام دعا کردن، می تواند گویای برداشت یاد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 75 - 6

6 - صبر و شکیبایی ، رمز سعادت و دارای جایگاهی ویژه در میان مجموعه ارزش های الهی

الذین یمشون علی الأرض هونًا . .. و الذین لایشهدون الزور ... أُول-ئک یجزون الغرفه

برداشت فوق از آن جا است که خداوند پس از برشمردن بیش از ده صفت ارزشمند برای عبادالرحمان، هیچ کدام آنها را سبب برخوردار شدن ایشان از نعمت های بهشت جاودان نمی داند و بلکه صبر و شکیبایی را علت آن می داند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 83 - 3

3 - برخورداری از حکمت و معرفت و قرار گرفتن در زمره صالحان ، اوج کمال و سعادت انسان

ربّ هب لی حکمًا وألحقنی بالصلحین

با توجه به این که حضرت ابراهیم(ع)، به عنوان بزرگ ترین آرمان های ارزشی، این دو را از درگاه خدا تمنا کرده است، برداشت یاد شده استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 47 - 10

10 - سعادت انسان ها تنها در گرو ایمان به خدا و پیروی از آیات الهی است .

لولا أرسلت إلینا رسولاً فنتّبع ءای-تک و نکون من المؤمنین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 79 - 12،13

12 - قدرت و ثروت ، ملاک ارزش و معیار اصلی بهره مندی و خوشبختی در نگاه دنیاطلبان قوم قارون

قال الذین یریدون الحیوه الدنیا ی-لیت لنا مثل ما أُوتی ق-رون إنّه لذو حظّ عظیم

13 - قدرت و ثروت در نگاه مؤمنان آخرت جو ، ملاک ارزش و معیار اصلی بهره مندی و خوشبختی نیست .

قال الذین یریدون الحیوه الدنیا ی-لیت لنا مثل ما أُوتی ق-رون إنّه لذو حظّ عظیم

ص: 162

تعبیر <قال الذین یریدون الحیاه الدنیا> می رساند که این گفته، تنها مربوط به دنیاطلبان سست ایمان است; نه مؤمنان آخرت جو.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 9 - 29

29 - سعادت جوامع ، در گرو ایمان به انبیا و پیروی از آنها است و نه داشتن قدرت مادی

أَوَلم یسیروا فی الأرض فینظروا کیف کان ع-قبه الذین . .. و جاءتهم رسلهم بالبیّن-ت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 44 - 5

5 - عقیده و عمل آدمی ، در سعادت و شقاوت وی نقش اساسی دارد .

یومئذ یصّدّعون . من کفر فعلیه کفره و من عمل ص-لحًا فلأنفسهم یمهدون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 8 - 8

8 - انسان ها ، در سعادت و شقاوت نهایی خود ، نقش اساسی دارند .

لیسئل الص-دقین عن صدقهم و أعدّ للک-فرین عذابًا ألیمًا

از آن جایی که بازگشت پرسش از <صادقین>(مؤمنان) درباره صداقت شان، به پاداش دهی است، معلوم می شود که صداقت - که امری اکتسابی است - و نیز متصف شدن به کفر - که امری انتخابی است - در گرفتن پاداش و یا عذاب شدن، نقش دارد و این، همانا نقش انسان ها را در سعادت آفرینی و یا کسب شقاوت، بازگو می کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 10 - 18

18 - نقش ممتاز صبر و شکیبایی ، در سعادت و بهره مندی انسان از پاداش های الهی و مقامات معنوی

إنّما یوفّی الص-برون أجرهم بغیر حساب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 15 - 6

6 - سرمایه عمر و بهره از خانواده ، سرمایه کمال و سعادت آدمی است .

إنّ الخ-سرین الذین خسروا أنفسهم و أهلیهم یوم القی-مه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 39 - 6

6 - سعادتمندی و یا تیره بختی انسان ها در دنیا و آخرت ، در گرو اعمال و کردار خود آنان است .

اعملوا علی مکانتکم إنّی ع-مل فسوف تعلمون

با توجه به ارتباط این آیه با آیه بعد - که درباره سرنوشت هلاکت بار کافران در دنیا و آخرت سخن گفته است - برداشت یاد شده به دست می آید.

ص: 163

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 50 - 6

6 - نیاز بشر در سعادت خود ، به چیزهایی غیر از برخورداری مادی و دانش اقتصادی

ثمّ إذا خوّلن-ه نعمه . .. فما أغنی عنهم ما کانوا یکسبون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 57 - 6

6 - نیاز انسان به هدایت الهی در رسیدن به سعادت و خوشبختی

لو أنّ اللّه هدینی لکنت من المتّقین

از این که کافران رسیدن به مقام متقین (سعادتمندان) را منوط به هدایت الهی می دانند، مطلب یاد شده را می توان استفاده کرد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 58 - 10

10 - تقوا و احسان ، دو عنصر سعادت آفرین و رهایی بخش از عذاب الهی

من قبل أن یأتیکم العذاب . .. لکنت من المتّقین ... فأکون من المحسنین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 82 - 13

13 - صرف مکنت و پیشرفت اقتصادی و برخورداری از تمدن نیرومند ، ملاک رستگاری و عامل سعادت نیست .

کانوا أکثر منهم و أشدّ قوّه و ءاثارًا فی الأرض فما أغنی عنهم ما کانوا یکسبون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 37 - 8

8 - یاد خدا ، راهبر آدمی به سعادت و هدایت واقعی است .

و من یعش عن ذکر الرحم-ن . .. لیصدّونهم عن السبیل و یحسبون أنّهم مهتدون

ذکر <یحسبون أنّهم مهتدون> تعریضی به آن دارد که خداگریزان از هدایت به دورند. در نتیجه به قرینه مقابله استفاده می شود که یادکنندگان خدا به هدایت دست می یابند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 64 - 9

9 - عبودیت و بندگی انسان به درگاه پروردگارِ یگانه ، تنها راه مستقیم و طریق رستگاری است .

فاعبدوه ه-ذا صرط مستقیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 78 - 4،6

ص: 164

4 - حق پذیری ، تنها رمز سعادت و رهایی انسان از فرجام شوم اخروی

لقد جئن-کم بالحقّ و ل-کنّ أکثرکم للحقّ ک-رهون

تکرار لفظ <حقّ> و اکتفا نکردن به ضمیر، می تواند اشاره به این نکته داشته باشد که تنها حق پذیری، می تواند تعیین کننده سر نوشت انسان باشد.

6 - پذیرش پیام حق رسولان الهی ، مایه سعادت انسان و رهایی از عذاب دوزخ است ; نه التجا به فرشتگان در قیامت .

و نادوا ی-ملک لیقض علینا ربّک قال إنّکم م-کثون . لقد جئن-کم بالحقّ

این آیه شریفه در حقیقت مکمل آیه قبل و بیانگر فلسفه عدم پذیرش التجای مجرمان به فرشتگان خازن دوزخ است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 11 - 1

1- سعادت و نیک فرجامی مؤمنان ، معلول ولایت و سرپرستی خداوند بر ایشان

ینصرکم و یثبّت أقدامکم . .. ذلک بأنّ اللّه مولی الذین ءامنوا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 21 - 11

11 - عمل انسان ، تنها محور سعادت و شقاوت وی

کلّ امری بما کسب رهین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 35 - 4

4 - اعتقاد به فلاح و سعادت خویش به اتکال انجام بخش اندک از اعمال نیک ، باوری واهی *

و أعطی قلیلاً و أکدی . أعنده علم الغیب فهو یری

از ارتباط <أعنده. ..> با آیات پیشین می توان چنین بیان نمود که: دنیامداران با اعطای مالی اندک، خویش را فلاح یافته می انگاشتند و خداوند با نفی علم غیب از آنان، این اندیشه را تخطئه می کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - قمر - 54 - 24 - 10

10 - قوم ثمود ، مدعی ارزش خواهی و سعادت جویی ، در تکذیب پیامبری صالح ( ع )

إنّا إذًا لفی ضل-ل و سعر

قوم ثمود با گفتن <إنّا إذًا. ..>، در حقیقت مدعی بودند که ما اکنون در گمراهی و شقاوت نیستیم و چنانچه از صالح(ع) پیروی کنیم، گمراه و تیره بخت خواهیم شد و ما گمراهی و تیره بختی را برای خویش نمی پسندیم.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - قمر - 54 - 35 - 3

3 - صرف انتساب به خداوند و یا پیوند خویشاوندی با پیامبران ، موجب نجات و سعادت انسان نمی شود .

ءال لوط نجّین-هم . .. کذلک نجزی من شکر

ص: 165

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - منافقون - 63 - 9 - 3

3 - یاد همیشگی خدا ، تضمین کننده سعادت انسان

لاتلهکم أمولکم . .. عن ذکر اللّه و من یفعل ذلک فأُول-ئک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تغابن - 64 - 9 - 13

13 - سعادت و کامیابی انسان ، در گرو ایمان و عمل صالح است .

و من یؤمن باللّه و یعمل ص-لحًا یکفّر عنه سیّئاته . .. ذلک الفوز العظیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تغابن - 64 - 16 - 10،11

10 - انفاق ، موجب خیر و سعادت بشر

أنفقوا خیرًا لأنفسکم

برداشت یاد شده بر این اساس است که <خیراً> خبر برای فعل محذوف <یکن> باشد. در این صورت تقدیر کلام چنین می شود: <فأنفقوا إن تنفقوا یکن خیراً لأنفسکم>.

11 - توصیه خداوند ، به انجام کارهایی که موجب خیر و سعادت بشر است .

خیرًا لأنفسکم

طبق نظر برخی از مفسران و ادیبان (مانند زمخشری و سیبویه)، نصب <خیراً> به خاطر <مفعولٌ به> بودن آن برای فعل محذوف (مانند <اتوا> و یا <افعلوا>) است; یعنی، <و اتوا خیراً لأنفسکم و افعلوا ما هو خیر لها و انفع>.

79- عوامل سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 77 - 30

30 - سعادت اخروی ، مشروط به پرهیزگاری

و الاخره خیر لمن اتّقی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 32 - 5

5 - تقوا و در اندیشه معاد بودن، راه رسیدن به زندگی برتر و نیکو در آخرت

و للدار الأخره خیر للذین یتقون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 9 - 5

5 - نقش اعمال خود انسان در زیانکاری و سعادتمندی اخروی وی

ص: 166

الذین خسروا أنفسهم بما کانوا بأیتنا یظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 156 - 21

21 - آیین یهود شامل دستورهایی تأمین کننده سعادت دنیا و آخرت

و اکتب لنا فی هذه الدنیا حسنه و فی الأخره . .. للذین یتقون و یؤتون الزکوه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 169 - 24

24 - تقوا ، وسیله رسیدن به سعادت های اخروی است .

و الدار الأخره خیر للذین یتقون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 38 - 7

7 - جهاد در راه خدا ، عامل سعادت و نیک بختی مؤمنان در حیات اخروی

یأیها الذین ءامنوا ما لکم إذا قیل لکم انفروا فی سبیل اللّه . .. أرضیتم بالحیوه ا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 9 - 3

3 - دستیابی به سعادت اخروی ، در گرو دستگیری و هدایت مستمر و دایم خداوند است .

یهدیهم ربهم بإیمنهم تجری من تحتهم الأنهر فی جنت النعیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 98 - 5

5- رهبران جوامع بشری ، نقشی به سزا در سعادت و یا شقاوت اخروی آنان دارند .

فاتبعوا أمر فرعون . .. یقدم قومه یوم القی-مه فأوردهم النار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 111 - 11

11- قرآن هر آنچه را مردم برای رسیدن به سعادت دنیا و آخرت بدان نیازمندند ، به روشنی بیان کرده است .

و ل-کن . .. تفصیل کل شیء

توصیف قرآن به <هدًی> و <رحمه> پس از <و ل-کن . .. تفصیل کل شیء> می رساند که مراد از <هر چیز> مسائل هدایتی و هر آنچه رحمت آفرین و مایه سعادت بشر می باشد ، در آن بیان شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 29 - 3،4

3- تأثیر ایمان در سعادت دنیا و آخرت آدمی ، در گرو همراهی آن با اعمال صالح است .

ص: 167

الذین ءامنوا و عملوا الص-لح-ت طوبی لهم و حسن مئاب

4- اعمال صالح بدون ایمان ، تضمین کننده سعادت دنیا و آخرت نیست .

الذین ءامنوا و عملوا الص-لح-ت طوبی لهم و حسن مئاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 18 - 10

10- همراهی ایمان و عمل صالح ، تضمین کننده سعادت اخروی انسان است .

الذین کفروا بربّهم أعم-لهم . .. لایقدرون ممّا کسبوا علی شیء

خداوند در این آیه کفر را، که عقیده فاسدی است، موجب حبط عمل صالح دانسته و نتیجه اش شقاوت آلود بودن آخرت آدمی است. از این جا به دست می آید که عقیده درست، به اضافه عمل صالح، سعادت اخروی را تضمین می کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 51 - 5

5- سرنوشت انسان و سعادت و شقاوت وی در روز قیامت بسته به چگونگی رفتار او در دنیاست .

لیجزی الله کلّ نفس ما کسبت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 46 - 4

4- تقوا ، پیامددار فرجامی سعادتمند همراه با سلامتی و امنیت کامل در آخرت

إن المتقین فی جنّ-ت . .. ادخلوها بسل-م ءامنین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 30 - 13،16

13- عقیده و عمل انسان ، دارای نقشی تعیین کننده در سعادت دنیوی و اخروی او

و قیل للذین اتّقوا ماذا أنزل ربّکم قالوا خیرًا للذین أحسنوا فی ه-ذه الدنیا حسنه

<اتقوا> دلالت بر عمل خوب و پسندیده می کند و <اذعان به خیر محض بودن قرآن> مشعر به عقیده خوب دارد که مجموعاً موجب دریافت حسنه دنیوی و اخروی می شوند.

16- تقوا و احسان ، پیامددار سعادت دنیوی و اخروی

للذین أحسنوا فی ه-ذه الدنیا حسنه . .. و لنعم دار المتّقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 19 - 4

4- اراده و تلاش خود انسان در سعادت و شقاوت اخروی وی نقش تعیین کننده دارد .

من کان یرید العاجله . .. جعلنا له جهنّم ... و من أراد الأخره و سعی لها سعیها ...

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 60 - 4

ص: 168

4 - پرداخت زکات ، فقط باید برای جلب رضای خدا و دستیابی به سعادت اخروی باشد .

و الذین یؤتون . .. و قلوبهم وجله أنّهم إلی ربّهم رجعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 27 - 8

8 - رستگاری اخروی مردمان ، وامدار چگونگی سیر و سلوک آنها در دنیا

ی-لیتنی اتّخذت مع الرسول سبیلاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 15 - 3

3 - توأم بودن ایمان و عمل صالح ، از عوامل دستیابی به سعادت اخروی است .

فأمّا الذین ءامنوا و عملوا الص-لح-ت فهم فی روضه یحبرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 43 - 10

10 - رویکرد تمام عیار به دین اسلام و قبول آن ، عامل نجات و سعادت انسان در قیامت است .

فأقم وجهک للدین . .. من قبل أن یأتی یوم لا مردّ له من اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 44 - 3،7

3 - عمل صالح ، زمینه تأمین سعادت اخروی است .

و من عمل ص-لحًا فلأنفسهم یمهدون

7 - برای سعادت اخروی ، ایمانِ همراه با عمل صالح ، لازم است .

و من عمل ص-لحًا فلأنفسهم یمهدون

از مقابله <من کفر> با <و من عمل صالحاً> استفاده می شود که <من آمن> در آن تضمین شده است. و ذکر نشدن <من آمن> به خاطر تلازم قطعی آن با <عمل صالح> است و بدون آن، عمل صالح، اثری نخواهد داشت.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 8 - 3

3 - ایمان توأم با عمل صالح ، شرط ثمربخشی آن دو ، در سعادت اخروی انسان است .

ءامنوا و عملوا الص-لح-ت لهم جن-ّ-ت النعیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 14 - 7،8

7 - انسان ، در خوبی و یا بدی وضعیت اخروی خویش ، نقش اساسی دارد .

فذوقوا بما نسیتم . .. و ذوقوا ... بما کنتم تعملون

8 - عقیده و عمل ، سازنده آخرت انسان است .

ص: 169

فذوقوا بما نسیتم لقاء یومکم ه-ذا . .. و ذوقوا ... بما کنتم تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 17 - 8،9

8 - خود انسان در سعادت اخروی اش دارای نقشی تعیین کننده است .

فلاتعلم نفس ما أُخفی لهم من قرّه أعین جزاء بما کانوا یعملون

9 - خداوند ، انسان ها را به روی آوردن به انجام دادن عمل شایسته ، جهت نیل به سعادت اخروی تشویق کرده است .

فلاتعلم نفس ما أُخفی لهم . .. جزاء بما کانوا یعملون

اعلام مخفی بودن پاداش مؤمنان و وصف ناپذیر بودنش برانگیزاننده انسان ها، جهت دستیابی به آن پاداش است و یادآوری جزای عمل، مزید بر تشویق است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 19 - 9

9 - عقیده و عمل صالح ، در کسب سعادت اخروی نقشی تعیین کننده دارد .

أمّا الذین ءامنوا و عملوا الص-لح-ت فلهم جنّت المأوی . ..بما کانوا یعملون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 4 - 4

4 - انسان ها ، نقشی تعیین کننده در تأمین سعادت اخروی خود دارند .

لیجزی الذین ءامنوا و عملوا الص-لح-ت

<جزا>، پاداش در مقابل عمل است که به اضافه <مغفرت> و <رزق کریم> حکایت از سعادت می کند. گفتنی که نسبت ایمان و عمل صالح به انسان ها، حکایت از نقش آنها در حقیقت یاد شده دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 74 - 2

2 - بی اثر بودن عبادت غیرخدا ، برای سعادت انسان در آخرت

قالوا ضلّوا عنّا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 19 - 6

6 - عملکرد دنیوی آدمیان ، ملاک اصلی سعادت و شقاوت اخروی ایشان

إنّما تجزون ما کنتم تعملون . .. هنی-ًا بما کنتم تعملون

واژه <کنتم> (با فعل ماضی) اشاره به جهان گذشته (دنیا) دارد و تصریح به اعمال دنیوی، می رساند که تأثیر اصلی در سعادت و شقاوت عمل آدمی، در دنیا است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 26 - 6

ص: 170

6 - تأکید بهشتیان ، به نقش عملکرد دنیوی آنان در سعادت اخروی ایشان

قالوا إنّا کنّا قبل فی أهلنا مشفقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - منافقون - 63 - 11 - 9

9 - نیک بختی یا بدبختی انسان پس از مرگ ، در گرو اعمال خوب یا بد او است .

و لن یؤخّر اللّه . .. و اللّه خبیر بما تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تغابن - 64 - 9 - 14

14 - ضرورت توأم بودن ایمان و عمل صالح ، در به دست آوردن کامیابی اخروی و بهشت جاویدان

و من یؤمن باللّه و یعمل ص-لحًا یکفّر عنه سیّئاته . .. ذلک الفوز العظیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - حاقه - 69 - 28 - 2

2 - کارساز نبودن ثروت من های ایمان ، در سعادت اخروی بشر

ما أغنی عنّی مالیه

80- عوامل سعادت اخروی مهاجران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 42 - 3

3- صبرپیشگی و توکل بر خداوند ، از جمله شرایط و عوامل سعادت دنیوی و اخروی مهاجران راه خدا

و الذین هاجروا فی الله . .. لنبوّئنّهم فی الدنیا ... و لأجر الأخره أکبر ... الذی

81- عوامل سعادت خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 74 - 11

11 - تأثیر مثبت و سازنده دعای همسران در حق یکدیگر و در سرنوشت و سعادتشان

و الذین یقولون ربّنا هب لنا من أزوجنا و ذرّی-ّتنا قرّه أعین

دعای عباد الرحمان در حق همسران و فرزندانشان، حاکی از تأثیر مثبت دعا در سرنوشت همسر و فرزند است; زیرا اگر دعا مؤثر نبود، خداوند به آن توصیه نمی فرمود.

ص: 171

82- عوامل سعادت دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 156 - 21

21 - آیین یهود شامل دستورهایی تأمین کننده سعادت دنیا و آخرت

و اکتب لنا فی هذه الدنیا حسنه و فی الأخره . .. للذین یتقون و یؤتون الزکوه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 111 - 11

11- قرآن هر آنچه را مردم برای رسیدن به سعادت دنیا و آخرت بدان نیازمندند ، به روشنی بیان کرده است .

و ل-کن . .. تفصیل کل شیء

توصیف قرآن به <هدًی> و <رحمه> پس از <و ل-کن . .. تفصیل کل شیء> می رساند که مراد از <هر چیز> مسائل هدایتی و هر آنچه رحمت آفرین و مایه سعادت بشر می باشد ، در آن بیان شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 29 - 3

3- تأثیر ایمان در سعادت دنیا و آخرت آدمی ، در گرو همراهی آن با اعمال صالح است .

الذین ءامنوا و عملوا الص-لح-ت طوبی لهم و حسن مئاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 30 - 7،13،16

7- دین ، در پی سعادت دنیوی مردم

للذین أحسنوا فی ه-ذه الدنیا حسنه

13- عقیده و عمل انسان ، دارای نقشی تعیین کننده در سعادت دنیوی و اخروی او

و قیل للذین اتّقوا ماذا أنزل ربّکم قالوا خیرًا للذین أحسنوا فی ه-ذه الدنیا حسنه

<اتقوا> دلالت بر عمل خوب و پسندیده می کند و <اذعان به خیر محض بودن قرآن> مشعر به عقیده خوب دارد که مجموعاً موجب دریافت حسنه دنیوی و اخروی می شوند.

16- تقوا و احسان ، پیامددار سعادت دنیوی و اخروی

للذین أحسنوا فی ه-ذه الدنیا حسنه . .. و لنعم دار المتّقین

83- عوامل سعادت دنیوی مهاجران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 42 - 3

3- صبرپیشگی و توکل بر خداوند ، از جمله شرایط و عوامل سعادت دنیوی و اخروی مهاجران راه خدا

و الذین هاجروا فی الله . .. لنبوّئنّهم فی الدنیا ... و لأجر الأخره أکبر ... الذی

ص: 172

84- عوامل سعادت عابدان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 106 - 1

1- معارف قرآن ، برای هدایت و سعادت قوم عبادتگر خدا ، کافی و بسنده است .

إنّ فی ه-ذا لبل-غًا لقوم ع-بدین

برداشت یاد شده مبتنی بر این است که <ه-ذا> اشاره به قرآن و مجموعه مطالب این سوره باشد. و <بلاغ> به معنای کفایت باشد (لسان العرب).

85- عوامل سعادت فرزند

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 74 - 12

12 - تأثیر مثبت و سازنده دعای پدر و مادر ، در حق فرزندان خود و در سرنوشت و سعادت آنان

و الذین یقولون ربّنا هب لنا من أزوجنا و ذرّی-ّتنا قرّه أعین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 19 - 12

12 - تأثیر مثبت و سازنده برخورداری پدر و مادر از نعمت های الهی در سعادت و سرنوشت فرزندان

ربّ أوزعنی أن أشکر نعمتک . .. و علی ولدیّ

شکر و سپاس حضرت سلیمان(ع) به خاطر برخوردار بودن پدر و مادرش از نعمت های الهی، گویای این حقیقت است که این برخورداری در سعادت و سرنوشت او مؤثر بوده است.

86- عوامل سعادت مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 7 - 8

8 - صلاح و سعادت مؤمنان ، در پرتو پیروی از پیامبر ( ص ) ( رهبری الهی )

لو یطیعکم فی کثیر من الأمر لعنتّم

مفهوم آیه شریفه ایمن ماندن جامعه از مشقت ها و صدمات در صورت عدم تحمیل آرای شخصی بر پیامبر(ص) است و امنیت جامعه مایه صلاح و سعادت آن است.

ص: 173

87- عوامل محرومیت از سعادت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 95 - 3،5،6

3 - اقوام پیامبران گذشته ، با تکذیب آیات و نشانه های الهی ، سرمایه سعادت خویش را از کف دادند .

و لاتکونن من الذین کذبوا بأیت اللّه فتکون من الخسرین

5 - تکذیب آیات الهی ، در پی دارنده خسران و بر باد رفتن سرمایه سعادت انسان است .

و لاتکونن من الذین کذبوا بأیت اللّه فتکون من الخسرین

6 - تکذیب قرآن ، مایه خسران و از دست دادن سرمایه سعادت است .

و لاتکونن من الذین کذبوا بأیت اللّه فتکون من الخسرین

88- عوامل محرومیت از سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 5 - 4

4 - دست یازیدن به آلودگی های جنسی ، برخاسته از ضعف ایمان و مایه محروم شدن از سعادت اخروی است .

قد أفلح المؤمنون . .. و الذین هم لفروجهم ح-فظون

89- عوامل مؤثر در سعادت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 71 - 8

8 - انسان ها ، در سعادت خویش ، نقش اساسی دارند .

و من یطع اللّه و رسوله فقد فاز

90- عوامل مؤثر در سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 29 - 9

9 - انسان ها ، در تعیین سرنوشت خود و سعادت اخروی شان ، نقش دارند .

إن کنتنّ تردن اللّه و رسوله و الدار الأخره فإنّ اللّه أعدّ للمحسن-ت . .. أجرًا ع

91- عوامل مؤثر در سعادت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 174

15 - صافات - 37 - 148 - 6

6 - نقش تعیین کننده امت ها ، در سرنوشت و سعادت و شقاوت خویش

إذ أبق إلی الفلک . .. و أرسلن-ه ... ف--َامنوا فمتّعن-هم إلی حین

برداشت یاد شده از آن جا است که قوم یونس، به علت ایمان نیاوردن به یونس(ع) مستوجب عذاب الهی شدند; ولی آنان پس از مأموریت مجدد آن حضرت، به او ایمان آوردند و در سایه آن، به مواهب دنیای دست یافتند.

92- عوامل مؤثر در سعادت فرزند

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 82 - 9

9- صلاح و شایستگی پدر ، دارای نقش مؤثِّر در سعادت و نیک بختی فرزندان است .

کان أبوهما ص-لحًا فأراد ربّک أن یبلغا أشدّهما و یستخرجا کنزهما

93- قانونمندی سعادت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 11 - 10

10 - قانونمندی و یکسانی راههای کمال و سعادت یا انحطاط و شقاوت آدمیان، در گذشته و آینده تاریخ

قل سیروا فی الأرض ثم انظروا کیف کان عقبه المکذبین

از امر به تدبر در تاریخ گذشتگان و عبرت گرفتن از آن معلوم می شود که عوامل سعادت و شقاوت در طول تاریخ یکسان است.

94- قانونمندی سعادت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 36 - 16

16- قانونمندی و یکسانی راه های کمال و سعادت آدمیان و نیز انحطاط آنها ، در طول تاریخ

فسیروا فی الأرض فانظروا کیف کان ع-قبه المکذّبین

از اینکه با فعلهای امر <سیروا> و <انظروا> مردم دعوت به سیر و مطالعه شده اند تا آنان به این وسیله عبرت بگیرند، حکایت از این دارد که قوانین یکسانی بر روند امور جاری است.

95- گرایش به سعادت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 175

3 - آل عمران - 3 - 178 - 7

7 - آدمی ، همواره در پی خیر و سعادت خویش است .

و لا یحسبنّ الّذین کفروا انّما نملی لهم خیر لانفسهم

کافران از آن جهت عمر طولانی در دنیا را می پسندند که آن را برای خویش امری خیر و نیکو می پندارند. بنابراین در پی سعادت خویشند ; گر چه مصداق واقعی آن را تشخیص نداده اند.

96- محرومان از سعادت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 21 - 12

12 - ستمگران، از سعادت و رستگاری محروم هستند.

إنه لایفلح الظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 95 - 3

3 - اقوام پیامبران گذشته ، با تکذیب آیات و نشانه های الهی ، سرمایه سعادت خویش را از کف دادند .

و لاتکونن من الذین کذبوا بأیت اللّه فتکون من الخسرین

97- محرومان از سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 89 - 5

5 - محرومیت شرک پیشگان و منکران یگانگی خدا از سعادت اخروی

إلاّ من أتی اللّه بقلب سلیم

98- محرومیت از سعادت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 185 - 17

17 - فریب در برابر بهره های دنیوی ، موجب محرومیّت از سعادت و نجات اخروی

فمن زحزح عن النّار و ادخل الجنّه فقد فاز و ما الحیوه الدّنیآ الّا متاع الغرور

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 168 - 5

5 - تمامی راه های سعادت به روی کافران ظالم بسته است .

ص: 176

إنّ الذین کفروا و ظلموا . .. و لالیهدیهم طریقاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 21 - 8

8 - علمای اهل کتاب، تکذیب کنندگان آیات الهی و ستمگرانی محروم از سعادت و رستگاری

الذین ءاتینهم الکتب یعرفونه . .. و من أظلم ... إنه لایفلح الظلمون

مراد از ضمیر در <آتیناهم> به قرینه حکم و موضوع، عالمان اهل کتاب می تواند باشد که دریافت کنندگان کتب آسمانی هستند، نه مردم معمولی از یهود و نصارا.

99- مدعیان سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 94 - 1،7،9،13

1 - یهود ، سرای آخرت و نعمت های آن را ویژه خویش می پندارند .

قل إن کانت لکم الدار الأخره . .. خالصه

تقدیم <لکم> بر <الدار الأخره> مفید حصر و اختصاص است و <خالصه> - که حال برای <الدار> می باشد - بر این انحصار و اختصاص تأکید می کند; زیرا خالص بودن به معنای اختصاص داشتن است.

7 - ادعای یهودیان ( یقین به بهشتی بودن ) آن گاه صادقانه و برخاسته از باور آنان است که تمنای مرگ کرده و از آن استقبال کنند .

قل إن کانت لکم الدار الأخره . .. فتمنوا الموت

9 - آنان که به بهشتی بودن خویش اطمینان دارند ، از مرگ استقبال کرده و در تمنای آن هستند .

إن کانت لکم الدار الأخره . .. فتمنوا الموت

13 - اهل بهشت دانستن فرد یا طایفه ای خاص بدون داشتن برهان ، باوری است باطل .

فتمنوا الموت إن کنتم صدقین

100- ملاک سعادت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 105 - 7

7- < عن عبدالله بن سلام مولی رسول الله ( ص ) انه قال : سألت رسول الله ( ص ) فقلت : . . . فأولاد المشرکین فی الجنه أم فی النار ؟ فقال : . . . انه إذا کان یوم القیامه . . . فیأمرالله عزوجل ناراً . . . ثم یأمرالله تبارک و تعالی أطفال المشرکین أن یلقوا أنفسهم فی تلک النار فمن سبق له فی علم الله عزوجل أن یکون سعیداً ألقی نفسه فیها . . . و من سبق له فی علم الله عزوجل أن یکون شقیاً إمتنع فلم یلق نفسه فی النار . . . و ذلک قول الله عزوجل : < فمنهم شقیّ و سعید > . . . ;

از عبدالله بن سلام نقل شده است که گفت: از رسول خدا(ص) پرسیدم: . .. آیا فرزندان مشرکان [که در کودکی مرده اند] بهشتی هستند یا جهنمی؟ فرمود: ... هنگامی که قیامت فرا رسد ... خداوند به آتش فرمان حضور می دهد ... سپس به کودکان مشرکان دستور می دهد تا خود را در آن آتش درافکنند. پس هر کدام از آن کودکان که در علم خدای عزوجل سعادتمندیش

ص: 177

رقم خورده است خود را در آن آتش می افکند ... و آنان که در علم خدای عزوجل برایشان شقاوتمندی رقم خورده، از پذیرش فرمان خدا امتناع نموده و خود را در آتش نمی اندازند ... و این سخن خداوند عزوجل است که فرمود: فمنهم شقی و سعید >...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 24 - 9

9 - ملاک سعادت مندی و ارزشِ شخص ، در نزد خداوند ، بهره مند بودن از امکانات دنیوی نیست .

نمتّعهم قلیلاً ثمّ نضطرّهم إلی عذاب غلیظ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 21 - 15

15 - صرف مکنت و پیشرفت اقتصادی و برخورداری از تمدن نیرومند ، ملاک رستگاری و عامل سعادت نیست .

کانوا هم أشدّ منهم قوّه و ءاثارًا فی الأرض فأخذهم اللّه بذنوبهم و ما کان لهم من

101- ملاکهای سعادت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 32 - 8

8 - نزدیکی و دوری از قرآن ، معیاری برای تعیین ارزش انسان ها و سعادت مندی آنان

ثمّ أورثنا الکت-ب . .. فمنهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد و منهم سابق بالخیرت

102- منشأ سعادت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 79 - 7

7 - پیامبر ( ص ) رسولی در جهت خیر و سعادت مردم ، نه منشأ شرور

و ان تصبهم سیّئه یقولوا هذه من عندک . .. و ارسلناک للنّاس رسولا

جمله <و ارسلناک للناس> (تو پیامبری سودمند بری مردم هستی)، در رد پندار کسانی است که وی را منشأ شرور معرفی می کردند: <یقولوا هذه من عندک>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 134 - 2

2 - سعادت دنیا و آخرت ، تنها در نزد خدا و به دست اوست .

من کان یرید ثواب الدنیا فعند اللّه ثواب الدنیا و الأخره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 178

11 - حج - 22 - 30 - 7

7 - وضع قوانین و مقرارت سعادتبخش از سوی خداوند ، مقتضای ربوبیت و پروردگاری او است .

و من یعظّم حرم-ت اللّه فهو خیر له عند ربّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 43 - 2

2 - مؤمن آل فرعون قومش را از نقش نداشتن معبود های ادعایی در سعادت دنیوی و اخروی و نیز بی ثمر بودن عبادت آنها آگاه ساخت .

لاجرم أنّما تدعوننی إلیه لیس له دعوه فی الدنیا و لا فی الأخره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 57 - 4

4- سعادت واقعی ، تنها در پرتو رهایی از دوزخ و ره یابی به بهشت میسّر است .

و وق-هم عذاب الجحیم . .. ذلک هو الفوز العظیم

103- منشأ سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 96 - 10

10- عمل مستمر خود انسان ، منشأ برخورداری وی از فضل الهی و نیل به مقام معنوی و سعادت اخروی

و لنجزینّ الذین صبروا أجرهم بأحسن ما کانوا یعملون

104- منشأ سعادت عیسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 32 - 6

6- عنایات خداوند به عیسی ( ع ) ، او را فردی حق پذیر ، خوش بخت و نرم خو ساخته بود .

و لم یجعلنی جبّارًا شقیًّا

105- موارد سعادت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 100 - 17

17 - دستیابی انسان به رضایت الهی و زندگی جاودان بهشتی ، رستگاری بزرگ و سعادت حقیقی است .

رضی اللّه عنهم . .. جنت ... خلدین فیها أبداً ذلک الفوز العظیم

ص: 179

106- موانع سعادت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 36 - 18

18 - شیطان ، خطری در کمین انسان

و انّی اعیذها بک و ذریتها من الشیطان الرجیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 178 - 11

11 - مهلت خداوند به کافران ، زمینه ساز دوری آنان از خیر و سعادت با ارتکاب اعمال ناروا

و لا یحسبنّ الّذین کفروا انّما نملی لهم خیر لانفسهم انّما نملی لهم لیزدادوا اثما

<اثم>، در لغت به اعمالی گفته می شود که آدمی را از خیر و سعادت بازمی دارد. (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 21 - 7،9،10

7 - افترا به خداوند و تکذیب آیات الهی، مانع سعادت و رستگاری است.

و من أظلم ممن افتری علی اللّه کذبا أو کذب بایته إنه لایفلح الظلمون

9 - بدعت در دین، از بزرگترین ظلمها و مانع سعادت و رستگاری است.

و من أظلم ممن افتری علی اللّه کذبا أو کذب بایته إنه لایفلح الظلمون

10 - شرک به خدا، بزرگترین ظلم و مانع سعادت و رستگاری است.

و إننی بریء مما تشرکون . .. و من أظلم ممن افتری ... إنه لایفلح الظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 17 - 4

4 - ابلیس ناتوان از مسدود کردن تمامی راههای نجات و سعادت آدمیان *

ثم لأتینهم . .. و لاتجد أکثرهم شکرین

نام نبردن از تمامی جهات، همانند فوق و تحت، می تواند اشاره به این باشد که ابلیس نمی تواند بر تمامی راههای سعادت مسلط باشد و آنها را بر آدمیان سد کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 77 - 1

1 - بت و بت پرستی ، دشمن اندیشه ، سعادت و تکامل انسان در دیدگاه حضرت ابراهیم ( ع )

فإنّهم عدوٌّ لی

ضمیر <هم> در <فإنّهم> به <أصنام> بازمی گردد.

ص: 180

107- موانع سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 60 - 1

1 - انسان ، در معرض از دست دادن سعادت اخروی خویش به خاطر وابستگی به دنیا و متاع آن

و قالوا إن نتّبع الهدی معک نتخطّف من أرضنا . .. و ما أوتیتم من شیء فمت-ع الحیوه

آیه بالا در ادامه آیات پیشین و بیانگر پاسخی دیگر به مشرکان است; یعنی، همانانی که به خاطر دلبستگی زیاد به جان و مال و مرز و بوم خویش، به پیامبر(ص) می گفتند: اگر با تو همراه شویم و از هدایت الهی پیروی کنیم، مشرکان عرب ما را از سرزمین مان (مکه) خواهند ربود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 83 - 2

2 - برتری جویی و فسادانگیزی در زمین ، مانع دستیابی انسان به سرای آخرت

تلک الدار الأخره نجعلها للذین لایریدون علوًّا فی الأرض و لا فسادًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - حاقه - 69 - 29 - 2،5

2 - کارساز نبودن قدرت من های ایمان ، در سعادت اخروی بشر

هلک عنّی سلط-نیه

5 - قدرت و توانمندی بدون ایمان و مصرف آن در مسیر سعادت اخروی ، مایه حسرت و تأسف در قیامت

هلک عنّی سلط-نیه

108- موانع سعادت اخروی قارون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 77 - 4

4 - دلبستگی شدید قارون به اندوخته های خویش ، مانع از خرج کردن آنها در راه رضای خدا و تأمین سعادت اخروی خویش بود .

و ابتغ فیما ءاتیک اللّه الدار الأخره

109- موانع سعادت اصحاب کهف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 20 - 12

12- اصحاب کهف ، ارتداد و پذیرش دوباره شرک را ، گناهی بزرگ و مانع سعادت جاودان خود می دانستند .

ص: 181

أو یعیدوکم فی ملّتهم و لن تفلحوا إذًا أبدًا

110- نشانه های سعادت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 85 - 2

2 - برخورداری انسان از مال و اولاد فراوان ، نشانه سعادتمندی و محبوبیت وی نزد خدا نیست .

و لاتعجبک أمولهم و أولدهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 74 - 9

9- بهره مندی از دنیا و شُکوه آن ، نشانه سعادتمندی نیست .

أیّ الفریقین خیر مقامًا . .. و کم أهلکنا قبلهم من قرن

قرآن در پاسخ به کافرانی که مال و منال خود را به رخ مسلمانان کشیده و آن را نشانه برتری خود قلمداد می کردند; به نابود شدن جوامع و تمدن ها اشاره می کند، تا با بیان فناپذیری دنیا و امکانات آن، پندار سعادتمندی به صرف بهره مندی از دنیا را تخطئه کند.

111- نشانه های سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 71 - 12

12- در دست راست داشتن نامه عمل در قیامت ، نشانه سعادت و نیک فرجامی است .

فمن أوتی کت-به بیمینه فأُول-ئک یقرءون کت-بهم و لایظلمون فتیلاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 32 - 3

3 - برخورداری تقواپیشگان از باغ ها و میوه جات بهشت و موهبت های مادی جهان آخرت نمونه ای از سعادتمندی آنها است .

مفازًا . حدائق و أعن-بًا

112- نشانه های سعادت بهشتیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 34 - 2

2 - می گساری بهشتیان و استفاده آنان از جام های شراب آماده ، جلوه ای از خوشبختی آنان است .

ص: 182

إنّ للمتّقین مفازًا . .. و کأسًا دهاقًا

113- نشانه های محرومیت از سعادت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 22 - 6

6 - بازخواست ذلتبار مشرکان و ستمگران در روز قیامت، نشانگر محرومیت آنها از سعادت و رستگاری است.

إنه لایفلح الظلمون. و یوم نحشرهم جمیعا ثم نقول للذین أشرکواأین شرکاؤکم

114- یأس یهود از سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 95 - 1،4

1 - یهودیان ، هرگز - به خاطر یأس از سعادت اخروی - خواهان مرگ نبوده و هیچ گاه از آن استقبال نخواهند کرد .

و لن یتمنوه أبداً

4 - یهودیان ، به خاطر ارتکاب گناهان ، امیدی به بهره مند شدن از سرای آخرت ندارند .

لن یتمنوه أبداً بما قدمت أیدیهم

115- سعادت اخروی

آثار اطمینان به سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 94 - 9

9 - آنان که به بهشتی بودن خویش اطمینان دارند ، از مرگ استقبال کرده و در تمنای آن هستند .

إن کانت لکم الدار الأخره . .. فتمنوا الموت

116- ادعای سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 95 - 10

10 - ادعای بهشتی بودن ، علی رغم ارتکاب گناه ، ادعایی ظالمانه است .

قل إن کانت لکم الدار الأخره . .. و اللّه علیم بالظلمین

علت ستمگر خواندن یهود، علاوه بر گنهکار بودنشان، می تواند به خاطر ادعای ناروای آنان نیز باشد.

ص: 183

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 99 - 10

10 - هواپرستی ، حسد ، نژادپرستی ، خود بزرگ بینی و خویشتن را بدون هیچ دلیل اهل بهشت پنداشتن ، از مصادیق فسق است .

و ما یکفر بها إلا الفسقون

117- ارزش سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 60 - 7

7 - برگزیدن زندگی دنیوی به بهای از دست دادن سعادت اخروی ، عملی نابخردانه است .

و ما أوتیتم من شیء فمت-ع الحیوه الدنیا. .. أفلاتعقلون

118- اهمیت سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 98 - 6

6- برنامه ها و قوانینی رشید و بالنده اند که مایه سعادت اخروی آدمیان و باعث نجات آنان از آتش دوزخ باشند .

و ما أمر فرعون برشید. یقدم قومه یوم القی-مه فأوردهم النار

119- تلاش برای سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 21 - 4

4 - دنیا ، عرصه مسابقه و تلاش برای کسب سعادت اخروی ( بهشت پهناور ) است ; نه میدان بازی ، آرایش ، فخرفروشی و فزون خواهی .

سابقوا إلی مغفره من ربّکم و جنّه

120- توفیق سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 108 - 3

3- نیل به سعادت و خوشبختی در قیامت ، به توفیق الهی است .

و أما الذین سعدوا ففی الجنه

ص: 184

مجهول آوردن فعل <سُعدوا> و آمدن فعل <شقوا> به صورت معلوم ، بیانگر این نکته است که: تیره بختان به اختیار خویش اسباب شقاوت را بر خود فراهم می آورند و سعادتمندان در اختیار اسباب سعادت ، توفیق الهی را به همراه دارند.

121- حتمیت سعادت اخروی مهتدین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 61 - 4

4 - دستیابی ره یافتگان به سعادت اخروی ، امری قطعی و وعده ای تخلف ناپذیر از سوی خداوند

وعدن-ه وعدًا حسنًا فهو ل-قیه

قید <هو لاقیه> بیانگر آن است که خدا هرگز از وعده ای که به هدایت یافتگان داده است، تخلف نخواهد کرد.

122- درخواست سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 35 - 12

12- دعا برای فرزندان و توجه به سرنوشت اخروی و دیانت و سعادت آنان ، امری مهم و ارزشمند است .

و إذ قال إبرهیم ربّ . .. اجنبنی و بنیّ أن نعبد الأصنام

123- دعوت به سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 6 - 3

3- پیامبر ( ص ) فراخوان مردم به ایمان و ترک کفر برای دستیابی به رحمت و سعادت دنیا و آخرت

یستعجلونک بالسیئه قبل الحسنه

<ال> در <الحسنه> عهد ذهنی است و اشاره به نویدهایی دارد که پیامبر(ص) به اهل ایمان ابلاغ می کرد و به قرینه مقابله آن با <السیئه> دوری از عذاب دنیا و آخرت و رسیدن به آسایش و سعادت در دنیا و آخرت است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 15 - 11

11 - تلاش برای سوق دادن انسان ها به بهشت و نجات آنان از ابتلای به آتش جهنم ، از هدف های پیامبران الهی

قل أذلک خیر أم جنّه الخلد التی وعد المتّقون

ص: 185

124- زمینه سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 134 - 3

3 - سعادت دنیا و آخرت ، در گرو ایمان و تقواست .

وصینا . .. من کان یرید ثواب الدنیا فعند اللّه ثواب الدنیا و الأخره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 135 - 5

5 - سعادتمندی و یا تیره بختی اخروی انسان در گرو کردار دنیوی اوست.

اعملوا علی مکانتکم إنی عامل فسوف تعلمون من تکون له عقبه الدار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 156 - 4،6

4 - موسی ( ع ) به دلیل بازگشت خود و همراهانش به سوی خدا ، همگان را شایسته برخوردار شدن از حیات نیکوی دنیا و سعادت آخرت دانست .

و اکتب لنا فی هذه الدنیا حسنه و فی الاخره إنا هدنا إلیک

جمله <إنا هدنا إلیک> تعلیل برای <و اکتب لنا . .. > است. یعنی چون به سوی تو بازگشتیم، این تقاضا و انتظار - که زمینه و مقدمه آن را فراهم کرده ایم - گزاف نیست.

6 - آمرزش گناهان ، زمینه ساز نیل به سعادت دنیا و آخرت است .

و أنت خیر الغفرین. و اکتب لنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 16 - 2

2- سعادت اخروی ، در گرو دل نبستن به دنیا و جاذبه های آن است .

من کان یرید الحی-وه الدنیا . .. أُول-ئک الذین لیس لهم فی الأخره إلاّ النار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 109 - 14

14- رعایت تقوا و پرهیز از شرک و مخالفت با انبیا ، وسیله نیل به سعادت اخروی است .

و لدار الأخره خیر للذین اتقوا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 60 - 5

5 - سعادت اخروی ، در گرو پذیرش ایمان و پیروی از هدایت الهی

و قالوا إن نتّبع الهدی . .. و ما أوتیتم ... و ما عند اللّه خیر و أبقی

آیه بالا دربردارنده هشدار الهی به مشرکان است که از پیروی هدایت الهی سرباززده بودند.

ص: 186

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 67 - 2

2 - رستگاری و سعادت اخروی ، در گرو توبه ، ایمان و عمل صالح

فأمّا من تاب و ءامن و عمل ص-لحًا فعسی أن یکون من المفلحین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 77 - 3،16

3 - مال و ثروت ، وسیله دستیابی به سعادت اخروی است .

و ابتغ فیما ءاتیک اللّه الدار الأخره

16 - احسان و بخشش ، مظهر آخرت خواهی و بهترین وسیله برای دستیابی به سعادت اخروی است .

و ابتغ فیما ءاتیک اللّه الدار الأخره . .. و أحسن

توصیه شدن قارون به احسان - پس از سفارش شدنش به آخرت خواهی - گویای مطلب یاد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 80 - 14

14 - دستیابی به سعادت و پاداش های اخروی ، در گرو صبر و شکیبایی است .

ویلکم ثواب اللّه خیر . .. و لایلقّیها إلاّالص-برون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 83 - 4

4 - لزوم پرهیز از هر نوع برتری جویی و فسادگری برای نیل به سعادت اخروی

تلک الدار الأخره نجعلها للذین لایریدون علوًّا فی الأرض و لا فسادًا

واژه <علوًّا> و نیز <فساداً> در اصطلاح نکره در سیاق نفی و مفید عموم است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 15 - 9

9 - تشویق و ترغیب خداوند به بهره گرفتن درست تر و هر چه بیشتر از سرمایه عمر خود و خانواده ، در جهت کمالات معنوی و سعادت اخروی

الذین خسروا أنفسهم و أهلیهم یوم القی-مه ألا ذلک هو الخسران المبین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 17 - 6

6 - سعادت و نیک بختی انسان در عرصه دنیا و آخرت ، در گرو اجتناب از عبادت طاغوت و اطاعت سردمداران ضلالت و توبه و روی کرد به خداوند است .

و الذین اجتنبوا الط-غوت . .. لهم البشری

مقصود از بشارت در آیه شریفه، بشارت به بهشت و سعادت بشری است.

ص: 187

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 21 - 4

4 - دنیا ، عرصه مسابقه و تلاش برای کسب سعادت اخروی ( بهشت پهناور ) است ; نه میدان بازی ، آرایش ، فخرفروشی و فزون خواهی .

سابقوا إلی مغفره من ربّکم و جنّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 11 - 17

17 - ضرورت توأم بودن ایمان و عمل صالح ، در به دست آوردن سعادت اخروی و بهشت جاودانه

و من یؤمن باللّه و یعمل ص-لحًا یدخله جنّ-ت. .. خ-لدین فیها أبدًا

125- سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 142 - 1

1 - گمان دستیابی به سعادت اخروی و بهشت ، به صرف داشتن ایمان ، پنداری باطل است .

ام حسبتم ان تدخلوا الجنّه و لمّا یعلم اللّه الّذین جاهدوا منکم و یعلم الصّابرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 198 - 3

3 - تلاش برای دستیابی به ثروت و امکانات مادی با حفظ تقوا ، آسیبی به سعادت اخروی نمی رساند .

لا یغرّنک تقلّب الّذین کفروا فی البلاد . .. لکن الّذین اتّقوا

<لکن>، برای استدراک توهمی است که از آیات قبل به ذهن می رسد، و آن اینکه تلاش کافران برای به دست آوردن امکانات مادی، موجب جهنمی شدن آنهاست ; کلمه <لکن>، این توهم را از بین برده و بیان می دارد که در صورت تقوا، کسب و ثروت ضرری به سعادت انسان وارد نمی سازد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 59 - 29

29 - سعادت دنیا و آخرت ، در گرو اطاعت از خدا و رسول و مراجعه به آنها در حل کشمکشها *

اطیعوا اللّه . .. ذلک خیر و احسن تاویلا

بدان احتمال که جمله <ذلک خیر> مربوط به دنیا و جمله <احسن تاویلا> مربوط به آخرت باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 134 - 2،7

2 - سعادت دنیا و آخرت ، تنها در نزد خدا و به دست اوست .

من کان یرید ثواب الدنیا فعند اللّه ثواب الدنیا و الأخره

ص: 188

7 - جمع بین دنیا و آخرت و دستیابی به سعادت هر دو جهان امری ممکن در دیدگاه اسلام و قرآن

فعند اللّه ثواب الدنیا و الأخره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 156 - 2

2 - پیامبران الهی در اندیشه رساندن امت خویش به حیاتی زیبنده و نیکو در دنیا و سعادت و نیکبختی در آخرت

و اکتب لنا فی هذه الدنیا حسنه و فی الاخره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 15 - 10

10 - قیامت ، صحنه بروز و ظهور سعادت واقعی و سودبخشی و یا خسارت آفرینی عمر آدمی

إنّ الخ-سرین الذین خسروا أنفسهم و أهلیهم یوم القی-مه ألا ذلک هو الخسران المبین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 33 - 5

5 - لذت های جنسی تقواپیشگان در بهشت ، گوشه ای از سعادتمندی آنها است .

مفازًا . .. و کواعب أترابًا

126- سعادت اخروی انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 134 - 5

5 - اسلام دینی جامع و خواهان سعادت آدمیان در دنیا و آخرت

من کان یرید ثواب الدنیا فعند اللّه ثواب الدنیا و الأخره

127- سعادت اخروی انفاقگران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بلد - 90 - 18 - 1

1 - آزادکنندگان برده و غذادهندگان به یتیمان و مستمندان ، در صورت ایمان آوردن و توصیه به صبر و رحمت ، در آخرت قرین نیک بختی و سرشار از خیر و برکت خواهند بود .

أُول-ئک أصح-ب المیمنه

<یُمْن> و <میمنه> به معنای برکت است (قاموس). مصاحبت با برکت، کنایه از سرشاری و تداوم آن است.

ص: 189

128- سعادت اخروی صالحان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 29 - 2

2- فرجام نیکو ( سعادت اخروی ) از آنِ مؤمنانِ دارای عمل صالح است .

الذین ءامنوا و عملوا الص-لح-ت طوبی لهم و حسن مئاب

<مئاب> مصدر میمی و به معنای بازگشت است و مراد از آن سرای آخرت می باشد. قابل ذکر است که <طوبی> مبتدا و <حسن مئاب> عطف بر آن و <لهم> خبر برای آن دو می باشد.

129- سعادت اخروی متقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 31 - 9

9- نیل به سعادت اخروی ، جای گرفتن در بهشت و برآورده شدن تمامی خواسته ها در آن ، پاداش خداوند به تقواپیشگان

و لنعم دار المتّقین . جنّ-ت عدن ... لهم فیها ما یشاءون کذلک یجزی الله المتّقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 31 - 1

1 - تقواپیشگان در آخرت ، اهل بهشت ، سعادتمند و رهیده از عذاب اند .

إنّ للمتّقین مفازًا

<مفاز> (مانند <فوز> و <مفازه>) مصدر و به معنای دستیابی به خیر و رهایی از شرّ است (لسان العرب). هم چنین ممکن است اسم مکان و کنایه از بهشت نیز باشد که مکان رستگاری و سعادت است. آیات بعد - که بیان <مفازاً> است و از بوستان ها و دیگر لذت های بهشتی سخن می گوید - این احتمال را تقویت می کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 32 - 3

3 - برخورداری تقواپیشگان از باغ ها و میوه جات بهشت و موهبت های مادی جهان آخرت نمونه ای از سعادتمندی آنها است .

مفازًا . حدائق و أعن-بًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 33 - 5

5 - لذت های جنسی تقواپیشگان در بهشت ، گوشه ای از سعادتمندی آنها است .

مفازًا . .. و کواعب أترابًا

ص: 190

130- سعادت اخروی موحدان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 105 - 6

6- موحدان و مؤمنانِ به رسالت پیامبران ، تشکیل دهنده گروه سعادتمندان قیامتند .

فمنهم شقی و سعید

131- سعادت اخروی مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 97 - 10

10 - قرآن ، بشارت دهنده اهل ایمان به سعادتمندی آنان در دنیا و آخرت

و بشری للمؤمنین

<بشری> به خبری گفته می شود که در آن سرور و فرح باشد و در آیه شریفه به معنای بشیر (بشارت دهنده)، است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 157 - 5

5 - تنها مؤمنان صابر ، به موفقیت دست یافته و به هدف های خویش ( سعادت دنیا و آخرت ) خواهند رسید . *

و أولئک هم المهتدون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 38 - 7

7 - جهاد در راه خدا ، عامل سعادت و نیک بختی مؤمنان در حیات اخروی

یأیها الذین ءامنوا ما لکم إذا قیل لکم انفروا فی سبیل اللّه . .. أرضیتم بالحیوه ا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 100 - 12

12 - مؤمنان ، دارای حیات جاودان و آکنده از سعادت و رستگاری در آخرت

خلدین فیها أبداً ذلک الفوز العظیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 105 - 6

6- موحدان و مؤمنانِ به رسالت پیامبران ، تشکیل دهنده گروه سعادتمندان قیامتند .

فمنهم شقی و سعید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 29 - 2

ص: 191

2- فرجام نیکو ( سعادت اخروی ) از آنِ مؤمنانِ دارای عمل صالح است .

الذین ءامنوا و عملوا الص-لح-ت طوبی لهم و حسن مئاب

<مئاب> مصدر میمی و به معنای بازگشت است و مراد از آن سرای آخرت می باشد. قابل ذکر است که <طوبی> مبتدا و <حسن مئاب> عطف بر آن و <لهم> خبر برای آن دو می باشد.

132- سعادت اخروی مهتدین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 61 - 2

2 - هدایت یافتگان ، برخوردار از سعادت اخروی

أفمن وعدن-ه وعدًا حسنًا فهو ل-قیه

مقصود از وعده نیکو، پاداش های الهی در سرای آخرت است.

133- سعادت اخروی ولای عتق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بلد - 90 - 18 - 1

1 - آزادکنندگان برده و غذادهندگان به یتیمان و مستمندان ، در صورت ایمان آوردن و توصیه به صبر و رحمت ، در آخرت قرین نیک بختی و سرشار از خیر و برکت خواهند بود .

أُول-ئک أصح-ب المیمنه

<یُمْن> و <میمنه> به معنای برکت است (قاموس). مصاحبت با برکت، کنایه از سرشاری و تداوم آن است.

134- شرایط سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 156 - 15

15 - خداوند نویدبخش موسی ( ع ) به استجابت دعایش برای سعادت بنی اسرائیل در دنیا و آخرت ، به شرط رعایت تقوا ، پرداخت زکات و ایمان به همه آیات الهی

فسأکتبها للذین یتقون و یؤتون الزکوه و الذین هم بایتنا یؤمنون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بلد - 90 - 18 - 1

1 - آزادکنندگان برده و غذادهندگان به یتیمان و مستمندان ، در صورت ایمان آوردن و توصیه به صبر و رحمت ، در آخرت قرین نیک بختی و سرشار از خیر و برکت خواهند بود .

أُول-ئک أصح-ب المیمنه

ص: 192

<یُمْن> و <میمنه> به معنای برکت است (قاموس). مصاحبت با برکت، کنایه از سرشاری و تداوم آن است.

135- عوامل سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 77 - 30

30 - سعادت اخروی ، مشروط به پرهیزگاری

و الاخره خیر لمن اتّقی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 32 - 5

5 - تقوا و در اندیشه معاد بودن، راه رسیدن به زندگی برتر و نیکو در آخرت

و للدار الأخره خیر للذین یتقون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 9 - 5

5 - نقش اعمال خود انسان در زیانکاری و سعادتمندی اخروی وی

الذین خسروا أنفسهم بما کانوا بأیتنا یظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 156 - 21

21 - آیین یهود شامل دستورهایی تأمین کننده سعادت دنیا و آخرت

و اکتب لنا فی هذه الدنیا حسنه و فی الأخره . .. للذین یتقون و یؤتون الزکوه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 169 - 24

24 - تقوا ، وسیله رسیدن به سعادت های اخروی است .

و الدار الأخره خیر للذین یتقون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 38 - 7

7 - جهاد در راه خدا ، عامل سعادت و نیک بختی مؤمنان در حیات اخروی

یأیها الذین ءامنوا ما لکم إذا قیل لکم انفروا فی سبیل اللّه . .. أرضیتم بالحیوه ا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 9 - 3

ص: 193

3 - دستیابی به سعادت اخروی ، در گرو دستگیری و هدایت مستمر و دایم خداوند است .

یهدیهم ربهم بإیمنهم تجری من تحتهم الأنهر فی جنت النعیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 98 - 5

5- رهبران جوامع بشری ، نقشی به سزا در سعادت و یا شقاوت اخروی آنان دارند .

فاتبعوا أمر فرعون . .. یقدم قومه یوم القی-مه فأوردهم النار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 111 - 11

11- قرآن هر آنچه را مردم برای رسیدن به سعادت دنیا و آخرت بدان نیازمندند ، به روشنی بیان کرده است .

و ل-کن . .. تفصیل کل شیء

توصیف قرآن به <هدًی> و <رحمه> پس از <و ل-کن . .. تفصیل کل شیء> می رساند که مراد از <هر چیز> مسائل هدایتی و هر آنچه رحمت آفرین و مایه سعادت بشر می باشد ، در آن بیان شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 29 - 3،4

3- تأثیر ایمان در سعادت دنیا و آخرت آدمی ، در گرو همراهی آن با اعمال صالح است .

الذین ءامنوا و عملوا الص-لح-ت طوبی لهم و حسن مئاب

4- اعمال صالح بدون ایمان ، تضمین کننده سعادت دنیا و آخرت نیست .

الذین ءامنوا و عملوا الص-لح-ت طوبی لهم و حسن مئاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 18 - 10

10- همراهی ایمان و عمل صالح ، تضمین کننده سعادت اخروی انسان است .

الذین کفروا بربّهم أعم-لهم . .. لایقدرون ممّا کسبوا علی شیء

خداوند در این آیه کفر را، که عقیده فاسدی است، موجب حبط عمل صالح دانسته و نتیجه اش شقاوت آلود بودن آخرت آدمی است. از این جا به دست می آید که عقیده درست، به اضافه عمل صالح، سعادت اخروی را تضمین می کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 51 - 5

5- سرنوشت انسان و سعادت و شقاوت وی در روز قیامت بسته به چگونگی رفتار او در دنیاست .

لیجزی الله کلّ نفس ما کسبت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 46 - 4

4- تقوا ، پیامددار فرجامی سعادتمند همراه با سلامتی و امنیت کامل در آخرت

ص: 194

إن المتقین فی جنّ-ت . .. ادخلوها بسل-م ءامنین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 30 - 13،16

13- عقیده و عمل انسان ، دارای نقشی تعیین کننده در سعادت دنیوی و اخروی او

و قیل للذین اتّقوا ماذا أنزل ربّکم قالوا خیرًا للذین أحسنوا فی ه-ذه الدنیا حسنه

<اتقوا> دلالت بر عمل خوب و پسندیده می کند و <اذعان به خیر محض بودن قرآن> مشعر به عقیده خوب دارد که مجموعاً موجب دریافت حسنه دنیوی و اخروی می شوند.

16- تقوا و احسان ، پیامددار سعادت دنیوی و اخروی

للذین أحسنوا فی ه-ذه الدنیا حسنه . .. و لنعم دار المتّقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 19 - 4

4- اراده و تلاش خود انسان در سعادت و شقاوت اخروی وی نقش تعیین کننده دارد .

من کان یرید العاجله . .. جعلنا له جهنّم ... و من أراد الأخره و سعی لها سعیها ...

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 60 - 4

4 - پرداخت زکات ، فقط باید برای جلب رضای خدا و دستیابی به سعادت اخروی باشد .

و الذین یؤتون . .. و قلوبهم وجله أنّهم إلی ربّهم رجعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 27 - 8

8 - رستگاری اخروی مردمان ، وامدار چگونگی سیر و سلوک آنها در دنیا

ی-لیتنی اتّخذت مع الرسول سبیلاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 15 - 3

3 - توأم بودن ایمان و عمل صالح ، از عوامل دستیابی به سعادت اخروی است .

فأمّا الذین ءامنوا و عملوا الص-لح-ت فهم فی روضه یحبرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 43 - 10

10 - رویکرد تمام عیار به دین اسلام و قبول آن ، عامل نجات و سعادت انسان در قیامت است .

فأقم وجهک للدین . .. من قبل أن یأتی یوم لا مردّ له من اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 195

14 - روم - 30 - 44 - 3،7

3 - عمل صالح ، زمینه تأمین سعادت اخروی است .

و من عمل ص-لحًا فلأنفسهم یمهدون

7 - برای سعادت اخروی ، ایمانِ همراه با عمل صالح ، لازم است .

و من عمل ص-لحًا فلأنفسهم یمهدون

از مقابله <من کفر> با <و من عمل صالحاً> استفاده می شود که <من آمن> در آن تضمین شده است. و ذکر نشدن <من آمن> به خاطر تلازم قطعی آن با <عمل صالح> است و بدون آن، عمل صالح، اثری نخواهد داشت.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 8 - 3

3 - ایمان توأم با عمل صالح ، شرط ثمربخشی آن دو ، در سعادت اخروی انسان است .

ءامنوا و عملوا الص-لح-ت لهم جن-ّ-ت النعیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 14 - 7،8

7 - انسان ، در خوبی و یا بدی وضعیت اخروی خویش ، نقش اساسی دارد .

فذوقوا بما نسیتم . .. و ذوقوا ... بما کنتم تعملون

8 - عقیده و عمل ، سازنده آخرت انسان است .

فذوقوا بما نسیتم لقاء یومکم ه-ذا . .. و ذوقوا ... بما کنتم تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 17 - 8،9

8 - خود انسان در سعادت اخروی اش دارای نقشی تعیین کننده است .

فلاتعلم نفس ما أُخفی لهم من قرّه أعین جزاء بما کانوا یعملون

9 - خداوند ، انسان ها را به روی آوردن به انجام دادن عمل شایسته ، جهت نیل به سعادت اخروی تشویق کرده است .

فلاتعلم نفس ما أُخفی لهم . .. جزاء بما کانوا یعملون

اعلام مخفی بودن پاداش مؤمنان و وصف ناپذیر بودنش برانگیزاننده انسان ها، جهت دستیابی به آن پاداش است و یادآوری جزای عمل، مزید بر تشویق است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 19 - 9

9 - عقیده و عمل صالح ، در کسب سعادت اخروی نقشی تعیین کننده دارد .

أمّا الذین ءامنوا و عملوا الص-لح-ت فلهم جنّت المأوی . ..بما کانوا یعملون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 4 - 4

4 - انسان ها ، نقشی تعیین کننده در تأمین سعادت اخروی خود دارند .

ص: 196

لیجزی الذین ءامنوا و عملوا الص-لح-ت

<جزا>، پاداش در مقابل عمل است که به اضافه <مغفرت> و <رزق کریم> حکایت از سعادت می کند. گفتنی که نسبت ایمان و عمل صالح به انسان ها، حکایت از نقش آنها در حقیقت یاد شده دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 74 - 2

2 - بی اثر بودن عبادت غیرخدا ، برای سعادت انسان در آخرت

قالوا ضلّوا عنّا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 19 - 6

6 - عملکرد دنیوی آدمیان ، ملاک اصلی سعادت و شقاوت اخروی ایشان

إنّما تجزون ما کنتم تعملون . .. هنی-ًا بما کنتم تعملون

واژه <کنتم> (با فعل ماضی) اشاره به جهان گذشته (دنیا) دارد و تصریح به اعمال دنیوی، می رساند که تأثیر اصلی در سعادت و شقاوت عمل آدمی، در دنیا است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 26 - 6

6 - تأکید بهشتیان ، به نقش عملکرد دنیوی آنان در سعادت اخروی ایشان

قالوا إنّا کنّا قبل فی أهلنا مشفقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - منافقون - 63 - 11 - 9

9 - نیک بختی یا بدبختی انسان پس از مرگ ، در گرو اعمال خوب یا بد او است .

و لن یؤخّر اللّه . .. و اللّه خبیر بما تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تغابن - 64 - 9 - 14

14 - ضرورت توأم بودن ایمان و عمل صالح ، در به دست آوردن کامیابی اخروی و بهشت جاویدان

و من یؤمن باللّه و یعمل ص-لحًا یکفّر عنه سیّئاته . .. ذلک الفوز العظیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - حاقه - 69 - 28 - 2

2 - کارساز نبودن ثروت من های ایمان ، در سعادت اخروی بشر

ما أغنی عنّی مالیه

ص: 197

136- عوامل سعادت اخروی مهاجران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 42 - 3

3- صبرپیشگی و توکل بر خداوند ، از جمله شرایط و عوامل سعادت دنیوی و اخروی مهاجران راه خدا

و الذین هاجروا فی الله . .. لنبوّئنّهم فی الدنیا ... و لأجر الأخره أکبر ... الذی

137- عوامل محرومیت از سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 5 - 4

4 - دست یازیدن به آلودگی های جنسی ، برخاسته از ضعف ایمان و مایه محروم شدن از سعادت اخروی است .

قد أفلح المؤمنون . .. و الذین هم لفروجهم ح-فظون

138- عوامل مؤثر در سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 29 - 9

9 - انسان ها ، در تعیین سرنوشت خود و سعادت اخروی شان ، نقش دارند .

إن کنتنّ تردن اللّه و رسوله و الدار الأخره فإنّ اللّه أعدّ للمحسن-ت . .. أجرًا ع

139- محرومان از سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 89 - 5

5 - محرومیت شرک پیشگان و منکران یگانگی خدا از سعادت اخروی

إلاّ من أتی اللّه بقلب سلیم

140- مدعیان سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 94 - 1،7،9،13

1 - یهود ، سرای آخرت و نعمت های آن را ویژه خویش می پندارند .

قل إن کانت لکم الدار الأخره . .. خالصه

تقدیم <لکم> بر <الدار الأخره> مفید حصر و اختصاص است و <خالصه> - که حال برای <الدار> می باشد - بر این انحصار

ص: 198

و اختصاص تأکید می کند; زیرا خالص بودن به معنای اختصاص داشتن است.

7 - ادعای یهودیان ( یقین به بهشتی بودن ) آن گاه صادقانه و برخاسته از باور آنان است که تمنای مرگ کرده و از آن استقبال کنند .

قل إن کانت لکم الدار الأخره . .. فتمنوا الموت

9 - آنان که به بهشتی بودن خویش اطمینان دارند ، از مرگ استقبال کرده و در تمنای آن هستند .

إن کانت لکم الدار الأخره . .. فتمنوا الموت

13 - اهل بهشت دانستن فرد یا طایفه ای خاص بدون داشتن برهان ، باوری است باطل .

فتمنوا الموت إن کنتم صدقین

141- منشأ سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 96 - 10

10- عمل مستمر خود انسان ، منشأ برخورداری وی از فضل الهی و نیل به مقام معنوی و سعادت اخروی

و لنجزینّ الذین صبروا أجرهم بأحسن ما کانوا یعملون

142- موانع سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 60 - 1

1 - انسان ، در معرض از دست دادن سعادت اخروی خویش به خاطر وابستگی به دنیا و متاع آن

و قالوا إن نتّبع الهدی معک نتخطّف من أرضنا . .. و ما أوتیتم من شیء فمت-ع الحیوه

آیه بالا در ادامه آیات پیشین و بیانگر پاسخی دیگر به مشرکان است; یعنی، همانانی که به خاطر دلبستگی زیاد به جان و مال و مرز و بوم خویش، به پیامبر(ص) می گفتند: اگر با تو همراه شویم و از هدایت الهی پیروی کنیم، مشرکان عرب ما را از سرزمین مان (مکه) خواهند ربود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 83 - 2

2 - برتری جویی و فسادانگیزی در زمین ، مانع دستیابی انسان به سرای آخرت

تلک الدار الأخره نجعلها للذین لایریدون علوًّا فی الأرض و لا فسادًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - حاقه - 69 - 29 - 2،5

2 - کارساز نبودن قدرت من های ایمان ، در سعادت اخروی بشر

هلک عنّی سلط-نیه

5 - قدرت و توانمندی بدون ایمان و مصرف آن در مسیر سعادت اخروی ، مایه حسرت و تأسف در قیامت

ص: 199

هلک عنّی سلط-نیه

143- موانع سعادت اخروی قارون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 77 - 4

4 - دلبستگی شدید قارون به اندوخته های خویش ، مانع از خرج کردن آنها در راه رضای خدا و تأمین سعادت اخروی خویش بود .

و ابتغ فیما ءاتیک اللّه الدار الأخره

144- نشانه های سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 71 - 12

12- در دست راست داشتن نامه عمل در قیامت ، نشانه سعادت و نیک فرجامی است .

فمن أوتی کت-به بیمینه فأُول-ئک یقرءون کت-بهم و لایظلمون فتیلاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 32 - 3

3 - برخورداری تقواپیشگان از باغ ها و میوه جات بهشت و موهبت های مادی جهان آخرت نمونه ای از سعادتمندی آنها است .

مفازًا . حدائق و أعن-بًا

145- یأس یهود از سعادت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 95 - 1،4

1 - یهودیان ، هرگز - به خاطر یأس از سعادت اخروی - خواهان مرگ نبوده و هیچ گاه از آن استقبال نخواهند کرد .

و لن یتمنوه أبداً

4 - یهودیان ، به خاطر ارتکاب گناهان ، امیدی به بهره مند شدن از سرای آخرت ندارند .

لن یتمنوه أبداً بما قدمت أیدیهم

سعادت طلبی

ص: 200

146- اهمیت سعادت طلبی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 21 - 1

1 - هدف و آرمان انسان ، باید دستیابی به سعادت و نیکبختی اخروی باشد ; نه مظاهر فریبنده دنیا .

و ما الحیوه الدنیا إلاّ مت-ع الغرور . سابقوا إلی مغفره من ربّکم و جنّه

147- سعادت طلبی انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 135 - 6،7

6 - انسان، جوینده فرجام نیک و پوینده مسیری است که آن را سعادت می پندارد.

اعملوا . .. فسوف تعلمون من تکون له عقبه الدار

7 - بهره برداری از تمایل انسان به فرجام نیک و حسن عاقبت، روشی در تبلیغ و دعوت مردم به دین است.

فسوف تعلمون من تکون له عقبه الدار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 42 - 7

7 - انسان ها خواهان سعادت همیشگی و عمری جاودانه اند .

هم فیها خلدون

وعده به پاداش در صورتی مؤثر و ترغیب کننده آدمی است که وی خواهان آن باشد.

148- سعادت طلبی اولیاء الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 37 - 11

11 - تلاش برای تأمین توشه و سعادت اخروی ، همراه با تأمین زندگی دنیایی ، از ویژگی مردان الهی است .

رجال لاتلهیهم تج-ره و لابیع عن ذکر اللّه . .. یخافون یومًا تتقلّب فیه القلوب و ا

149- سعادت طلبی بندگان خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 74 - 1

1 - بندگان خالص خدا ، از خداوند خواستار همسر و فرزندان شایسته ای اند که رفتار و سیر و سلوک آنان ، مایه چشم روشنی و سرفرازی آنان در زندگی باشد .

و الذین یقولون ربّنا هب لنا من أزوجنا و ذرّیّ-تنا قرّه أعین

ص: 201

درباره <من> در <من أزواجنا. ..> دو احتمال وجود دارد: 1- <من> ابتدائیه باشد. در این صورت معنای آیه چنین می شود: <به ما از ناحیه همسران و فرزندانمان، آن ده که مایه روشنی چشمانمان باشد>. 2- <من> بیانیه باشد. براساس این احتمال، معنای آیه چنین می شود: <به ما روشنی چشمان - که عبارت از همسر و فرزندان اند ببخش. برداشت یاد شده، مبتنی بر احتمال نخست است.

150- سعادت طلبی قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - قمر - 54 - 24 - 10

10 - قوم ثمود ، مدعی ارزش خواهی و سعادت جویی ، در تکذیب پیامبری صالح ( ع )

إنّا إذًا لفی ضل-ل و سعر

قوم ثمود با گفتن <إنّا إذًا. ..>، در حقیقت مدعی بودند که ما اکنون در گمراهی و شقاوت نیستیم و چنانچه از صالح(ع) پیروی کنیم، گمراه و تیره بخت خواهیم شد و ما گمراهی و تیره بختی را برای خویش نمی پسندیم.

151- سعادت طلبی متقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 26 - 4

4 - اهتمام تقواپیشگان به سعادت اخروی خانواده خویش و خیر خواهی شدید نسبت به آنان

قالوا إنّا کنّا قبل فی أهلنا مشفقین

152- سعادت طلبی مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 21 - 3

3 - انسان مؤمن ، در اندیشه سعادت نسل خویش در پرتو ایمان *

ألحقنا بهم ذرّیّتهم

نوید در جایی صورت می گیرد که آدمی در انتظار و اشتیاق امر مورد نوید باشد. این که خداوند ملحق شدن نسل مؤمنان را به آنان نوید داده، نشانگر آن است که اشخاص مؤمن در آرزوی سعادت نسل خویش اند و این آرزویی به جا است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 26 - 5

5 - لزوم احساس مسؤولیت مؤمنان ، نسبت به سعادت و فرجام خویشاوندان خود

قالوا إنّا کنّا قبل فی أهلنا مشفقین

از این که احساس مسؤولیت نسبت به خانواده، عامل رهیابی به بهشت معرفی شده است; اهمیت و ضرورت آن استفاده می

ص: 202

شود.

سعادتمندان

153- {سعادتمندان}

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 157 - 5

5 - تنها مؤمنان صابر ، به موفقیت دست یافته و به هدف های خویش ( سعادت دنیا و آخرت ) خواهند رسید . *

و أولئک هم المهتدون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 48 - 3

3- خداوند ، نوح ( ع ) و همراهانش را ، به مصونیت از عذاب های دنیوی و اخروی و بهره مند شدن از نعمتهایی سعادت آفرین نوید داد .

اهبط بسل-م منا . .. و أمم سنمتعهم ثم یمسّهم منا عذاب ألیم

مقابله <سلام> با <عذاب ألیم> حکایت از آن دارد که مراد از <سلام> مصونیت از عذابهای دنیوی و اخروی است. تعبیرکردن از نعمت و موهبتهای دنیوی به <برکت> در جانب اهل ایمان و تبدیل آن به <متاع> در جانب کفر پیشگان، اشاره به این نکته دارد که: نعمتهای ارزانی شده به مؤمنان، برای آنان سعادت آفرین است و موهبتهای عطاشده به کفرپیشگان، فاقد این خصیصه است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 105 - 6

6- موحدان و مؤمنانِ به رسالت پیامبران ، تشکیل دهنده گروه سعادتمندان قیامتند .

فمنهم شقی و سعید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 18 - 1

1- نیک بختی و سعادت تنها از آنِ اجابت کنندگان دعوت خداوند است .

للذین استجابوا لربهم الحسنی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 29 - 2

2- فرجام نیکو ( سعادت اخروی ) از آنِ مؤمنانِ دارای عمل صالح است .

الذین ءامنوا و عملوا الص-لح-ت طوبی لهم و حسن مئاب

<مئاب> مصدر میمی و به معنای بازگشت است و مراد از آن سرای آخرت می باشد. قابل ذکر است که <طوبی> مبتدا و <حسن مئاب> عطف بر آن و <لهم> خبر برای آن دو می باشد.

ص: 203

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - اعلی - 87 - 11 - 5

5 - خداترسان و پندپذیران ، سعادتمنداند .

سیذّکّر من یخشی . و یتجنّبها الأشقی

این آیه با آیه قبل، دارای <احتباک> (از وجوه بلاغت) است; یکی از <خشیت> سخن گفته و دیگری از <شقاوت> و بیان نقطه مقابل هر یک را به قرینه بودن دیگری موکول کرده است; بدین معنا که اهل خشیت، نقطه مقابل <شقاوت>; یعنی، سعادت را دارند و اهل <شقاوت> گرفتار نقطه مقابل <خشیت>; یعنی، گستاخی هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - اعلی - 87 - 14 - 2

2 - مردمان تذکّرپذیر و اهل خشیت ، انسان هایی پاک ، و رستگارند .

سیذّکّر من یخشی . .. قد أفلح من تزکّی

مصداق مورد نظر از <من تزکی> - به قرینه آیات پیشین - همان مصادیق <من یخشی> است.

154- پاداش اخروی سعادتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 71 - 14

14- کمترین ظلم و بی عدالتی در محاسبه اعمال و نیز در پاداش اخروی سعادتمندان وجود ندارد .

فمن أوتی کت-به بیمینه . .. و لایظلمون فتیلاً

155- حسابرسی اخروی سعادتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 71 - 14

14- کمترین ظلم و بی عدالتی در محاسبه اعمال و نیز در پاداش اخروی سعادتمندان وجود ندارد .

فمن أوتی کت-به بیمینه . .. و لایظلمون فتیلاً

156- سعادتمندان در بهشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 185 - 12،13

12 - سعادتمندی رهایی یافتگان از آتش و ره یافتگان به بهشت

فمن زحزح عن النّار و ادخل الجنّه فقد فاز

ص: 204

<زحزح>، از مصدر <زحزحه>، به معنی دور شدن و کنایه از نجات یافتن است.

13 - بهشت ، جایگاه سعادتمندان

فمن زحزح . .. و ادخل الجنّه فقد فاز

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 108 - 1

1- بهشت ، جایگاه سعادتمندان صحنه قیامت است .

و أما الذین سعدوا ففی الجنه خ-لدین فیها

157- سعادتمندان در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 105 - 4

4- انسان ها در قیامت ، به دو گروه تیره بختان و سعادتمندان تقسیم خواهند شد .

فمنهم شقی و سعید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 71 - 13

13- سعادتمندان ، نامه اعمال خویش را در قیامت ، خود مورد مطالعه قرار می دهند .

فمن أوتی کت-به بیمینه فأُول-ئک یقرءون کت-بهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 7 - 1،2

1 - مردم در آخرت سه دسته اند : اصحاب المیمنه ( نیک بختان ) اصحاب المشئمه ( نگون بختان ) و سابقون ( پیشتازان )

و کنتم أزوجًا ثل-ثه

بیان <أزواجاً ثلاثه> محذوف و تقدیر آن چنین است: <و کنتم أزواجاً ثلاثه: اصحاب المیمنه و اصحاب المشئمه و السابقون>. در آیات بعد به تفصیل وضعیت این سه دسته تبیین شده است.

2 - حضور انسان ها در قیامت در سه دسته مختلف و دست یافتن آنها به سعادت و یا گرفتار شدن در شقاوت و بدبختی ، فرجامی قطعی و غیر قابل تردید

و کنتم أزوجًا ثل-ثه

تعبیر <کنتم> به صیغه ماضی، بیانگر آن است که حضور در رستاخیز، چنان حتمی و غیرقابل تردید است که گویا در گذشته محقق شده است.

158- فضایل سعادتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 205

3 - آل عمران - 3 - 185 - 12،13

12 - سعادتمندی رهایی یافتگان از آتش و ره یافتگان به بهشت

فمن زحزح عن النّار و ادخل الجنّه فقد فاز

<زحزح>، از مصدر <زحزحه>، به معنی دور شدن و کنایه از نجات یافتن است.

13 - بهشت ، جایگاه سعادتمندان

فمن زحزح . .. و ادخل الجنّه فقد فاز

159- کمی سعادتمندان امت های پیشین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 71 - 3

3 - وجود عده اندکی هدایت یافته و سعادتمند ، در میان امت های پیشین

و لقد ضلّ قبلهم أکثر الأوّلین

تعبیر گمراه شدن اکثریت مردم، می رساند که عده ای هرچند در اقلیت، از میان مردم به راه هدایت و سعادت دست یافته اند.

160- نامه عمل سعادتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 71 - 13

13- سعادتمندان ، نامه اعمال خویش را در قیامت ، خود مورد مطالعه قرار می دهند .

فمن أوتی کت-به بیمینه فأُول-ئک یقرءون کت-بهم

ص: 206

10- سعیر

1- سعیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 4 - 6

6- سعیر ، از نام های دوزخ است .

إلی عذاب السعیر

2- جایگاه سعیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 97 - 13

13- < علی بن الحسین ( ع ) قال : إن فی حهنّم وادیاً یقال له : سعیر ، إذا خبت حهنّم فتح سعیرها و هو قوله : < کلّما خبت زدناهم سعیراً > ;

امام سجاد فرمود: همانا در حهنّم وادیی وجود دارد که به آن <سعیر> گفته می شود و آن گاه که آتش حهنّم فروکش کند، سعیر حهنّم گشوده گردد و آن سخن خداوند است که می فرماید: کلّما خبت زدناهم سعیراً>.

3- سعیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 64 - 3

3 - < سعیر > ، از نام های جهنم است .

و أعدّ لهم سعیرًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 6 - 11

11 - سعیر ، از نام های دوزخ

أصح-ب السعیر

ص: 207

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 71 - 24

24 - < عن أمیرالمؤمنین ( ع ) إنّ جهنم لها سبعه أبواب ، أطباق بعضها فوق بعض . . . و وضع النیران بعضها فوق بعض فأسفلها جهنّم ، و فوقها لظی و فوقها الحطمه فوقها سقر ، و فوقها الجحیم و فوقها السعیر و فوقها الهاویه ;

از امیرالمؤمنین(ع) روایت شده است: جهنم هفت در ورودی دارد که آنها به صورت طبقاتی بر یکدیگر قرار گرفته اند. .. و آتش ها بعضی بر بالای بعضی دیگر قرار دارد که طبقه زیرین آن جهنم است و طبقات بالاتر آن [به ترتیب] لظی، حطمه، سقر، جحیم، سعیر و هاویه می باشد>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 7 - 26

26 - < سعیر > از نام های دوزخ

و فریق فی السعیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 5 - 15

15 - < سعیر > ، از نام های دوزخ

عذاب السعیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 10 - 8

8 - < سعیر > ، از نام های دوزخ

ما کنّا فی أصح-ب السعیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 11 - 4

4 - < سعیر > ، از نام های دوزخ

لأصح-ب السعیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 12 - 2

2 - < سعیر > ، از نام های جهنم است .

سعیرًا

ص: 208

11- سعی صفا و مروه

1- سعی صفا و مروه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 158 -

2،5،6،7،8،10،11،12،13،14،17

2 - طواف صفا و مروه ( سعی میان آن دو ) عبادت و از مناسک حج و عمره است .

إن الصفا و المروه . .. فمن حج البیت أو اعتمر فلاجناح علیه أن یطوف بهما

<اعتمار> (مصدر اعتمر) به معنای: زیارت کردن و نیز انجام دادن عمره است. تفریع <من حج البیت ...> بر معرفی صفا و مروه به عنوان علامتی بر جایگاه عبادت، گویای این است که: اولا، طواف صفا و مروه - که از آن به سعی میان صفا و مروه تعبیر می کنند - عبادت خداست و ثانیاً، این عبادت از اعمال و مناسک حج و عمره می باشد.

5 - سعی میان صفا و مروه ، از اعمال نیک حج و عمره است .

فمن حج البیت أو اعتمر فلاجناح علیه أن یطوف بهما و من تطوع خیراً

مصداق مورد نظر برای <خیراً>، به قرینه جمله قبل، سعی میان صفا و مروه است.

6 - برخی از مسلمانان صدر اسلام ، از انجام سعی میان صفا و مروه ، اکراه داشته و آن را از مناسک حج نمی پنداشتند .

فمن حج البیت أو اعتمر فلاجناح علیه أن یطوف بهما

نفی اشکال از سعی میان صفا و مروه با جمله <فلا جناح . ..> گویای این است که: مسلمانان از انجام آن عمل اکراه داشته و منشأ آن - چنانچه در شأن نزول آمده - وجود بتهایی بود که مشرکان در صفا و مروه بین آن دو نصب کرده بودند.

7 - خداوند به اعمال زائران خانه خدا ( به جا آوردن حج و عمره و سعی میان صفا و مروه ) آگاه است .

فمن حج البیت أو اعتمر . .. و من تطوع خیراً فإن اللّه شاکر علیم

8 - کسانی که اعمال نیک ( سعی میان صفا و مروه ) انجام دهند ، از پاداش های الهی برخوردار خواهند شد .

و من تطوع خیراً فإن اللّه شاکر علیم

سپاسگزاری خداوند از بندگان، کنایه از پاداش دهی به آنان می باشد.

10 - امام باقر ( ع ) فرمود : < . . . قال اللّه عز و جل : < ان الصفا و المروه من شعائراللّه فمن حج البیت أو اعتمر فلاجناح علیه ان یطوف بهما > الا ترون ان الطواف بهما واجب مفروض لان اللّه عز و جل ذکره فی کتابه و صنعه نبیه ( ع ) . . . ;

. .. خداوند عز و جل فرمود: <ان الصفا و المروه من شعائراللّه فمن حج البیت او اعتمر فلاجناح علیه ان یطوف بهما> آیا نمی بینید که طواف (سعی) در صفا و مروه واجب است; چون خدای عز و جل آن را در کتابش ]تشریع[ فرموده و این سعی را رسول خدا نیز انجام داده است ... >.

11 - عبید بن زراره گفت ، از امام صادق ( ع ) سؤال کردم : . . . حضرت فرمودند : < . . . السعی سنه من رسول اللّه قلت ألیس اللّه یقول : ان الصفا و المروه من شعائراللّه قال : بلی و لکن قد قال فیهما < و من تطوع خیراً فان اللّه شاکر علیم > فلو کان السعی فریضه لم یقل و من تطوع خیراً ;

ص: 209

. .. سعی ]بین صفا و مروه[ سنتی از رسول خداست ]راوی گوید[ گفتم: آیا خداوند نفرموده: <ان الصفا و المروه من شعائراللّه>؟ فرمودند: بله و لکن فرموده: <و من تطوع خیراً فإن اللّه شاکر علیم> پس اگر سعی بین صفا و مروه فریضه بود، نمی فرمود: <و من تطوع خیراً> (آن را داوطلبانه انجام دهد)>.

12 - بعضی از اصحاب گویند : از امام صادق ( ع ) از سعی بین صفا و مروه سؤال شد ، حضرت فرمود : < . . . کان ذلک فی عمره القضاء ان رسول اللّه ( ص ) شرط علیهم أن یرفعوا الاصنام من الصفاء و المروه . . . فقالوا یا رسول اللّه ان فلاناً لم یسع بین الصفاء و المروه و قد اعیدت الاصنام فأنزل اللّه عز و جل < فلاجناح علیه ان یطوف بهما > ای و علیهما الأصنام ;

]شأن نزول (لاجناح . ..)[ در عمره القضا بود که رسول خدا - صلی اللّه علیه و آله - با مشرکان شرط کرد که بتها را از صفا و مروه بردارند ... و گفتند: ای رسول خدا! فلان کس سعی بین صفا و مروه را انجام نداده است و الان بتها را به آن جا آورده اند; پس خداوند عز و جل فرمود: <فلاجناح علیه ان یطوف بهما>; یعنی، مانعی نیست در حالی که بتها در ]مطاف سعی [هستند، سعی بین صفا و مروه را انجام دهند>.

13 - از امام صادق ( ع ) روایت شده که فرمودند : < ان الصفا و المروه من شعائر اللّه > فأبده بما بدء اللّه تعالی به و ان المسلمین کانوا یظنون ان السعی بین الصفا و المروه شیء صنعه المشرکون فأنزل اللّه عز و جل < ان الصفا و المروه من شعائر اللّه . . . > .

صفا و مروه از شعائر الهی است پس ]سعی[ را شروع نما از جایی که خداوند ]در آیه شریفه[ در بیانش شروع نموده و مسلمانان گمان می کردند که سعی بین صفا و مروه چیزی است که مشرکان آن را بنا نهاده اند; پس خداوند عز و جل آیه فوق را نازل کرد: <ان الصفا و المروه من شعائر اللّه . ..>.

14 - رسول خدا ( ص ) فرمود : < انما جعل . . . السعی بین الصفا و المروه . . . اقامه لذکر اللّه لا لغیره ;

همانا . .. سعی بین صفا و مروه ... برای بر پا داشتن ذکر و یاد خداست، نه غیر آن>.

17 - < عن الحلبی قال : سألت اباعبداللّه ( ع ) عن المرأه تطوف بین الصفا و المروه و هی حائض قال : لا لان اللّه تعالی یقول < ان الصفا و المروه من شعائراللّه > ;

حلبی گوید از امام صادق(ع) سؤال کردم: آیا زن حائض می تواند سعی بین صفا و مروه را انجام دهد؟ امام فرمود: نه، خداوند فرموده: صفا و مروه از شعائر خداست>.

2- سعی صفا و مروه در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 158 - 6

6 - برخی از مسلمانان صدر اسلام ، از انجام سعی میان صفا و مروه ، اکراه داشته و آن را از مناسک حج نمی پنداشتند .

فمن حج البیت أو اعتمر فلاجناح علیه أن یطوف بهما

نفی اشکال از سعی میان صفا و مروه با جمله <فلا جناح . ..> گویای این است که: مسلمانان از انجام آن عمل اکراه داشته و منشأ آن - چنانچه در شأن نزول آمده - وجود بتهایی بود که مشرکان در صفا و مروه بین آن دو نصب کرده بودند.

3- عبادیت سعی صفا و مروه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 158 - 2

ص: 210

2 - طواف صفا و مروه ( سعی میان آن دو ) عبادت و از مناسک حج و عمره است .

إن الصفا و المروه . .. فمن حج البیت أو اعتمر فلاجناح علیه أن یطوف بهما

<اعتمار> (مصدر اعتمر) به معنای: زیارت کردن و نیز انجام دادن عمره است. تفریع <من حج البیت ...> بر معرفی صفا و مروه به عنوان علامتی بر جایگاه عبادت، گویای این است که: اولا، طواف صفا و مروه - که از آن به سعی میان صفا و مروه تعبیر می کنند - عبادت خداست و ثانیاً، این عبادت از اعمال و مناسک حج و عمره می باشد.

4- فلسفه سعی صفا و مروه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 158 - 15،16،18

15 - از امام صادق ( ع ) روایت شده که فرمود : < جعل السعی بین الصفا و المروه مذله للجبارین ;

خداوند، سعی صفا و مروه را برای مذلت و خواری گردنکشان قرار داده است>.

16 - از امام صادق ( ع ) ] درباره فلسفه هروله بین صفا و مروه [ روایت شده که فرمود : < صار السعی بین الصفا و المروه لان ابراهیم ( ع ) عرض له ابلیس فأمره جبرئیل فشد علیه فهرب منه فجرت به السنه ( یعنی بالهروله ) ;

ابلیس بر ابراهیم(ع) نمایان شد، جبرئیل به ابراهیم (ع) دستور داد که بر او حمله کند و او حمله کرد و ابلیس فرار نمود ]و ابراهیم (ع) در پی او دوید[ پس سنت ]هروله بین صفا و مروه[ قرار داده شد>.

18 - از امام صادق ( ع ) روایت شده است که فرمود : < ان ابراهیم ( ع ) لما خلف اسماعیل بمکه عطش الصبی . . . فخرجت امه حتی قامت علی الصفا . . . فمضت حتی انتهت الی المروه . . . ثم رجعت الی الصفا . . . حتی صنعت ذالک سبعاً فاجری اللّه ذالک سنه . . . ;

زمانی که ابراهیم(ع)، اسماعیل را در مکه باقی گذاشت، اسماعیل بشدت تشنه شد . .. پس مادرش ]هاجر در طلب آب[ بیرون رفت تا بر کوه صفا قرار گرفت ... و سپس به کوه مروه رفت ... و دوباره به کوه صفا بازگشت ... تا اینکه این عمل (رفت و برگشت) را هفت بار انجام داد; پس خدا این عمل را (سعی بین صفا و مروه) به عنوان سنت قرار داد ... >.

ص: 211

12- سفاهت

1- آثار سفاهت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 142 - 4

4 - نپذیرفتن احکام الهی و اعتراض به آنها ، برخاسته از سفاهت و کم خردی است .

سیقول السفهاء من الناس ما ولیهم عن قبلتهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 140 - 2،4

2 - قربانی کردن فرزندان، عملی برخاسته از سفاهت و جهل است.

قتلوا أولدهم سفها بغیر علم

4 - جهل و سفاهت، عامل انحراف و زیانکاری است.

قد خسر الذین قتلوا أولدهم سفها بغیر علم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 34 - 14

14- صغیر بودن و رشد و درک اقتصادی نداشتن ، دو عامل حجر و مانع حق تصرف فرد در مال خویش است .

حتی یبلغ أشدّه

بیان غایت زمان ممنوعیت حق تصرف یتیم، در واقع بیان کننده ملاک حق تصرف در مال است و آن، بلوغ و رشد اقتصادی است. بنابراین یتیم بودن، خصوصیت و موضوعیت ندارد.

2- انبیا و سفاهت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 67 - 4

4 - هود و دیگر پیامبران الهی ، مبرا از هر گونه سفاهت و کم خردی

قال یقوم لیس بی سفاهه

هود در بیان علت پیراستگی خود از سفاهت جمله <و لکنی رسول . .. > را به کار برد تا این نکته را گوشزد کند که ره یافتن

ص: 212

سفاهت در رسولان الهی امکان پذیر نیست.

3- تبرئه از سفاهت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 67 - 1،3،4

1 - هود با پاسخی رأفت آمیز به قوم خود ، خویشتن را از هر گونه سفاهت و دروغگویی مبرا دانست .

قال یقوم لیس بی سفاهه و لکنی رسول من رب العلمین

3 - هود با استناد به رسالت الهی خود ، خویشتن را از هر گونه سفاهت و کم خردی مبرا دانست .

قال یقوم لیس بی سفاهه و لکنی رسول من رب العلمین

4 - هود و دیگر پیامبران الهی ، مبرا از هر گونه سفاهت و کم خردی

قال یقوم لیس بی سفاهه

هود در بیان علت پیراستگی خود از سفاهت جمله <و لکنی رسول . .. > را به کار برد تا این نکته را گوشزد کند که ره یافتن سفاهت در رسولان الهی امکان پذیر نیست.

4- تهمت سفاهت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 66 - 2

2 - اشراف کفرپیشه قوم هود ، وی را به سفاهت و دروغگویی متهم کردند .

قال الملأ الذین کفروا . .. انا لنریک فی سفاهه و إنا لنظنک من الکذبین

5- تهمت سفاهت به مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 13 - 3،4،6

3 - مؤمنان راستین در دیدگاه منافقان ، مردمی سفیه و بی خردند .

قالوا أنؤمن کما ءامن السفهاء

4 - بیمار دلیِ اهل نفاق ، منشأ متهم ساختن اهل ایمان به بی خردی است .

فی قلوبهم مرض . .. قالوا أنؤمن کما ءامن السفهاء

6 - منافقان ، با متهم ساختن اهل ایمان به بی خردی ، دعوت به ایمان را پذیرا نبودند .

قالوا أنؤمن کما ءامن السفهاء

ص: 213

6- سفاهت جن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - جن - 72 - 4 - 4

4 - جن ، دارای عقل و در معرض سفاهت و کم خردی

و أنّه کان یقول سفیهنا علی اللّه شططًا

7- سفاهت جنیان مشرک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - جن - 72 - 4 - 1

1 - اعتراف ایمان آورندگان از جن ، به سفاهت و کم خردی مشرکانشان

و أنّه کان یقول سفیهنا علی اللّه شططًا

8- سفاهت شرابخوار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 5 - 15

15 - ممنوعیت سپردن اموال به شرابخوار ، به دلیل سفاهت وی

و لا تؤتوا السّفهاء اموالکم

امام صادق (ع) در مقام نهی از امین قرار دادن شرابخوار فرمود: <و لا تؤتوا السّفهاء اموالکم> فایُّ سفیه اسفه من شارب الخمر؟

_______________________________

کافی، ج 5، ص 299، ح 1 ; نورالثقلین، ج 1، ص 443، ح 52.

9- سفاهت کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مدثر - 74 - 50 - 2

2 - کافران لجوج و پندناپذیر ، مردمی ابله و نابخرداند .

کأنّهم حمر مستنفره

مطلب یاد شده، از تشبیه کافران به <گورخران رمیده>، استفاده می شود.

ص: 214

10- سفاهت مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 60 - 9

9 - نکوهش خداوند از مشرکان بهانه جو ، به خاطر انتخاب نابخردانه آنان ( انتخاب زندگی دنیوی به بهانه از دست دادن سعادت اخروی )

و قالوا إن نتّبع الهدی معک نتخطّف من أرضنا . .. و ما أوتیتم من شیء فمت-ع الحیوه

11- سفاهت مشرکان دوران جاهلیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 140 - 6

6 - مشرکان عصر جاهلی به سفاهت خویش در فرزندکشی ناآگاه بودند.

قد خسر الذین قتلوا أولدهم سفها بغیر علم

<باء> در <بغیر علم> به معنای ملابسه و وصف برای <سفها> است. لذا معنی آیه چنین می شود: سفاهتی خالی از علم.

12- سفاهت مکذبان محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مدثر - 74 - 52 - 3

3 - درخواست نامه های سرگشاده و جداگانه برای خود ، جلوه نابخردی و سبک مغزی کافران مخالف پیامبر ( ص )

فما لهم عن التذکره معرضین . .. بل یرید کلّ امریء منهم أن یوتی صحفًا منشّره

13- سفاهت منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 13 - 8،9

8 - منافقان ، خود مردمی سفیه و بی خردند .

ألا إنهم هم السفهاء

مقرون بودن خبر به <ال> و نیز وجود ضمیر فصل در جمله <ألا إنهم . ..> از حصر حکایت دارد و این حصر به اصطلاح <حصر> اضافی است. بنابراین معنای جمله چنین است: منافقان بی خردند، نه مؤمنان راستین.

9 - منافقان ، بی خبر از سفاهت و بی خردی خویش

ألا إنهم هم السفهاء و لکن لایعلمون

ص: 215

14- سفاهت هواپرستان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 33 - 21

21- اسیران دام هوس و تمایلات جنسی نامشروع ، از زمره سفیهان و بی خردانند .

أصب إلیهنّ و أکن من الج-هلین

15- علمای یهود و سفاهت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 76 - 8،12

8 - پیشوایان یهود ، بازگویی صفات پیامبر موعود و اعتراف به حقانیت او را ، نشانه بی خردی بازگو کننده می شمردند .

أتحدثونهم . .. أفلا تعقلون

12 - پیشوایان و عالمان یهود ، اعتراف به حقایق دینی و معارف الهی را ، در صورتی که مخدوش کننده منافع قومی آنان گردد ، ناروا و برخاسته از بی خردی می دانستند .

أتحدثونهم بما فتح اللّه علیکم . .. أفلا تعقلون

16- عوامل سفاهت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 33 - 22

22- ارتکاب گناه ، سفاهت و بی خردی است .

أصب إلیهنّ و أکن من الج-هلین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - جن - 72 - 6 - 7

7 - پناه بردن گروهی از مردان در مشکلات و اضطراب ها به برخی از مردان جن ، موجب فزونی سفاهت و سبک سری آن گروه می شد .

فزادوهم رهقًا

17- عوامل سفاهت جن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - جن - 72 - 6 - 4

4 - پناه بردن برخی از مردان در مشکلات و اضطراب ها به گروهی از مردان جن ، بر سفاهت و سبک سری جن می افزود .

فزادوهم رهقًا

ص: 216

<رَهَق> در معانی سفاهت، گناه و عمل زشت، کذب و ظلم به کار می رود; ولی به قرینه آیه 4 همین سوره (و أنّه کان یقول سفیهنا علی اللّه کذباً) معنای اول مراد است . گفتنی است درباره ضمیر فاعلی و ضمیر <هم> در <فزادوهم>، دو احتمال هست: 1- ضمیر فاعلی به رجال انس و ضمیر <هم> به رجال جن باز گردد; 2- عکس صورت اول. برداشت یاد شده، مبتنی بر احتمال نخست است.

18- قوم عاد و سفاهت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 69 - 3

3 - ادعای پیامبری از سوی هود ( ع ) ، نشانه سفاهت وی در پندار قوم عاد

إنا لنریک فی سفاهه . .. أو عجبتم أن جاءکم ذکر من ربکم علی رجل منکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 70 - 3،8

3 - یکتاپرستی و گرایش توحیدی ، در پندار قوم عاد ، سفاهت و نابخردی بود .

إنا لنریک فی سفاهه . .. أجئتنا لنعبد اللّه وحده

جمله <أجئتنا . .. > بیانگر ریشه سفیه پنداشتن هود از سوی قوم عاد است.

8 - مخالفت با سنن قومی ، در پندار قوم عاد ، سفاهت و نابخردی بود .

إنا لنریک فی سفاهه . .. و نذر ما کان یعبد ءاباؤنا

19- مؤمنان و سفاهت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 100 - 7

7 - اهل ایمان ، از عقل و خرد برخوردار و از نادانی و سفاهت مبرّا هستند .

و ما کان لنفس أن تؤمن . .. و یجعل الرجس علی الذین لایعقلون

20- نشانه های سفاهت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 130 - 7

7 - روی گردانی از اسلام ، نشانه سفاهت و معلول بی خردی است .

ربنا وابعث فیهم رسولا . .. و من یرغب عن مله إبرهیم إلا من سفه نفسه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 217

1 - بقره - 2 - 142 - 5

5 - نسخ احکام دین امری ممکن و ناروا شمردن آن ، نشانه سفاهت و کم خردی است .

سیقول السفهاء من الناس ما ولیهم عن قبلتهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - جن - 72 - 4 - 3

3 - سخن نسنجیده و نابجا درباره خداوند ، نشانه سفاهت و کم خردی است .

و أنّه کان یقول سفیهنا علی اللّه شططًا

<شطط>به سخن ظالمانه و به دور از حق گفته می شود. (مفردات راغب)

21- نشانه های سفاهت کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مدثر - 74 - 50 - 4

4 - روی گردانی کافران از کلام بیداربخش و پندآموز قرآن ، ناشی از نابخردی و کوته فکری آنان بود .

فما لهم عن التذکره معرضین . کأنّهم حمر مستنفره

22- یوسف(ع) و عوامل سفاهت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 33 - 18

18- یوسف ( ع ) پذیرش تقاضای نامشروع زلیخا و همپالگی های او را ، سقوط به ورطه سفاهت و بی خردی می دانست .

و إلاّ تصرف . .. أصب إلیهنّ و أکن من الج-هلین

جهل به معنای سفاهت در مقابل عقل ، و نیز به معنای نادانی در مقابل علم می باشد. برداشت فوق ، ناظر به معنای نخست است.

ص: 218

13- سفر

1- سفر با ارزش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 100 - 19

19 - سفر برای شناخت رهبر ، هجرت در راه خدا و مرگ در آن سفر ، در پی دارنده پاداش الهی است .

و من یخرج من بیته مهاجراً الی اللّه و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی اللّ

امام صادق (ع) درباره کسی که در سفر برای شناخت رهبر از دنیا برود فرمود: انّ اللّه عزّ و جل یقول: و من یخرج من بیته مهاجراً الی اللّه و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی اللّه. .. .

_______________________________

اصول کافی، ج 1، ص 378، ح 2 ; نورالثقلین، ج 1، ص 540، ح 522.

2- سفر با کشتی بادبانی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 22 - 8

8 - دریانوردی با کشتی های بادبانی ، سفری آمیخته با بیم و امید

حتی إذا کنتم فی الفلک . .. و فرحوا بها ... و ظنوا أنهم أحیط بهم

3- سفر های ترسناک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 22 - 8

8 - دریانوردی با کشتی های بادبانی ، سفری آمیخته با بیم و امید

حتی إذا کنتم فی الفلک . .. و فرحوا بها ... و ظنوا أنهم أحیط بهم

ص: 219

4- مدت سفر ملائکه حامل تدبیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 5 - 11

11 - مدت سفر فرشته حامل فرمان تدبیر خداوند برای آوردن پیام ، مدتی در حدود هزار سال به حساب دنیوی است .

یدبّر الأمر . .. ثمّ یعرج إلیه فی یوم کان مقداره ألف سنه ممّا تعدّون

5- نماز در سفر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 101 - 1

1 - کاستن از نماز در سفر ، به هنگام ترس از دشمن ، هیچ گناهی ندارد .

و إذا ضربتم . .. فلیس علیکم جناح ان تقصروا من الصلوه ان خفتم ان یفتنکم

جمله <فلیس . ..>، در حقیقت جواب برای <اذا ضربتم> و <ان خفتم> است. یعنی مسافرت و ترس از فتنه گری دشمن دو شرط لازم برای کاستن از نماز است.

6- وصیت در سفر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 106 - 3،5

3 - سهل انگاری در وصیت به هنگام مشاهده آثار مرگ - هر چند در سفر و دیار کافران - امری ناشایست برای اهل ایمان

إذا حضر احدکم الموت حین الوصیه

<حین الوصیه> بدل از <اذا> می باشد، یعنی هنگام مشاهده آثار مرگ هنگام پرداختن به وصیت است نه انجام کاری دیگر و این گویای تأکید الهی بر امر وصیت می باشد.

5 - شهادت دو مرد غیر مسلمان ، کافی برای اثبات وصیت و حدود آن ، در صورتی که وصیت کننده در مسافرت بمیرد و در آستانه مردن وصیت کند .

او ءاخران من غیرکم ان انتم ضربتم فی الارض فاصبتکم مصیبه الموت

ص: 220

14- سفیه

1- سفیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 5 - 10،15

10 - افرادی که اموال خویش را در غیر مصالح جامعه به کار می گیرند ، در تلقی دین ، سفیه هستند . *

اموالکم الّتی جعل اللّه لکم قیاماً

جمله <لا تؤتوا السّفهاء اموالکم التی . .. قیاماً>، می رساند که خداوند از آن جهت پرداخت اموال سفیهان را به آنان ممنوع کرده که آن را در غیر مصالح جامعه و قوام و برپایی آن مصرف می کنند. بنابراین، مصرف مال در غیر مصلحت جامعه، مصرفی سفیهانه و مصرف کننده آن، سفیه است.

15 - ممنوعیت سپردن اموال به شرابخوار ، به دلیل سفاهت وی

و لا تؤتوا السّفهاء اموالکم

امام صادق (ع) در مقام نهی از امین قرار دادن شرابخوار فرمود: <و لا تؤتوا السّفهاء اموالکم> فایُّ سفیه اسفه من شارب الخمر؟

_______________________________

کافی، ج 5، ص 299، ح 1 ; نورالثقلین، ج 1، ص 443، ح 52.

2- احکام سفیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 5 - 1،4،5،7،12،13،15،16

1 - ثروت ها ، نباید در اختیار سفیهان قرار گیرد .

و لا تؤتوا السّفهاء اموالکم

4 - جواز پرداخت اموال کم ارزش سفیهان به آنان

و لا تؤتوا السّفهاء اموالکم الّتی جعل اللّه لکم قیاماً

به آن احتمال که <الّتی جعل . .. >، قیدی احترازی باشد، بر این مبنا می توان اموالی که ارزش اقتصادی چندانی ندارد، در اختیار سفیه قرار داد.

5 - اموال سفیه ، باید در اختیار ولیّ او باشد .

و لا تؤتوا السّفهاء اموالکم

ص: 221

جمله <لا تؤتوا . .. > (اموال را به سفیهان نپردازید)، فرض را بر این قرار داده که اموال آنان باید در اختیار دیگری باشد، و چون مخاطبان آیه در مورد یکایک سفیهان نمی تواند همه مسلمانان باشد، به نظر می رسد خطاب متوجّه ولیّ سفیه است.

7 - امور اقتصادی جامعه ، نباید در دست سفیهان قرار گیرد .

و لا تؤتوا السّفهاء اموالکم

12 - تأمین خوراک و پوشاک ( مخارج زندگی ) سفیهان ، بر عهده جامعه است .

و ارزقوهم فیها و اکسوهم

13 - لزوم به جریان انداختن سرمایه سفیهان ، و تأمین آنان از سود آن

و ارزقوهم فیها و اکسوهم

خداوند مقرر داشته است که روزی سفیهان در اموال آنان باشد و نه از اموال آنان و لذا فرمود: <و ارزقوهم فیها> و نفرمود: <منها>. تنها راهی که می تواند این معنا را تأمین کند این است که سرمایه آنان در جریان افتد و از سود به دست آمده زندگی آنان تأمین گردد.

15 - ممنوعیت سپردن اموال به شرابخوار ، به دلیل سفاهت وی

و لا تؤتوا السّفهاء اموالکم

امام صادق (ع) در مقام نهی از امین قرار دادن شرابخوار فرمود: <و لا تؤتوا السّفهاء اموالکم> فایُّ سفیه اسفه من شارب الخمر؟

_______________________________

کافی، ج 5، ص 299، ح 1 ; نورالثقلین، ج 1، ص 443، ح 52.

16 - ضرورت پرهیز از سپردن اموال به سفیهان ، برای جلوگیری از اتلاف و تباه شدن آن

و لا تؤتوا السّفهاء اموالکم

امام باقر (ع): . .. انّ اللّه نهی عن ... و فساد المال ... انّ اللّه عز و جل یقول ... و لا تؤتوا السّفهاء اموالکم ... .

_______________________________

کافی، ج 5، ص 300، ح 2 ; نورالثقلین، ج 1، ص 442، ح 55.

3- انفاق به سفیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 5 - 3

3 - در انفاق به سفیهان ، نباید مال را در اختیار آنان قرار داد . *

و لا تؤتوا السّفهاء اموالکم

برخی برآنند که مراد از <ایتاء>، انفاق بر آنان است ; یعنی به هنگام انفاق بر آنان، اموالتان را در اختیار آنان قرار ندهید، بلکه در جهت منافع آنان به کار گیرید.

4- تأمین سفیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 5 - 12،13

ص: 222

12 - تأمین خوراک و پوشاک ( مخارج زندگی ) سفیهان ، بر عهده جامعه است .

و ارزقوهم فیها و اکسوهم

13 - لزوم به جریان انداختن سرمایه سفیهان ، و تأمین آنان از سود آن

و ارزقوهم فیها و اکسوهم

خداوند مقرر داشته است که روزی سفیهان در اموال آنان باشد و نه از اموال آنان و لذا فرمود: <و ارزقوهم فیها> و نفرمود: <منها>. تنها راهی که می تواند این معنا را تأمین کند این است که سرمایه آنان در جریان افتد و از سود به دست آمده زندگی آنان تأمین گردد.

5- حقوق سفیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 282 - 17

17 - تدوین قانون باید به گونه ای باشد که راه اجحاف بر سفیهان و ناتوانان را مسدود نماید .

فان کان الّذی علیه الحقّ . .. فلیملل ولیّه بالعدل

6- کفالت بر سفیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 282 - 18

18 - سفیهان و ناتوانان ، نیازمند ولیّ و سرپرست در مناسبات اجتماعی خویش هستند .

فان کان الّذی علیه الحقّ سفیهاً او ضعیفاً . .. فلیملل ولیّه بالعدل

7- کفالت سفیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 5 - 5

5 - اموال سفیه ، باید در اختیار ولیّ او باشد .

و لا تؤتوا السّفهاء اموالکم

جمله <لا تؤتوا . .. > (اموال را به سفیهان نپردازید)، فرض را بر این قرار داده که اموال آنان باید در اختیار دیگری باشد، و چون مخاطبان آیه در مورد یکایک سفیهان نمی تواند همه مسلمانان باشد، به نظر می رسد خطاب متوجّه ولیّ سفیه است.

8- کفیل سفیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 223

2 - بقره - 2 - 282 - 16

16 - وجوب املای اسناد دین و مبادلات نسیه ای با رعایت عدالت ، از سوی ولیّ مدیونِ سفیه یا ضعیف و یا ناتوان از املای اسناد

فان کان الّذی علیه الحقّ سفیهاً او ضعیفاً او لا یستطیع ان یملّ هو فلیملل ولیّه ب

9- مال سفیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 5 - 4،5،13

4 - جواز پرداخت اموال کم ارزش سفیهان به آنان

و لا تؤتوا السّفهاء اموالکم الّتی جعل اللّه لکم قیاماً

به آن احتمال که <الّتی جعل . .. >، قیدی احترازی باشد، بر این مبنا می توان اموالی که ارزش اقتصادی چندانی ندارد، در اختیار سفیه قرار داد.

5 - اموال سفیه ، باید در اختیار ولیّ او باشد .

و لا تؤتوا السّفهاء اموالکم

جمله <لا تؤتوا . .. > (اموال را به سفیهان نپردازید)، فرض را بر این قرار داده که اموال آنان باید در اختیار دیگری باشد، و چون مخاطبان آیه در مورد یکایک سفیهان نمی تواند همه مسلمانان باشد، به نظر می رسد خطاب متوجّه ولیّ سفیه است.

13 - لزوم به جریان انداختن سرمایه سفیهان ، و تأمین آنان از سود آن

و ارزقوهم فیها و اکسوهم

خداوند مقرر داشته است که روزی سفیهان در اموال آنان باشد و نه از اموال آنان و لذا فرمود: <و ارزقوهم فیها> و نفرمود: <منها>. تنها راهی که می تواند این معنا را تأمین کند این است که سرمایه آنان در جریان افتد و از سود به دست آمده زندگی آنان تأمین گردد.

10- محجوریت سفیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 5 - 2،3

2 - محجور بودن سفیه ، از تصرف در اموال

و لا تؤتوا السّفهاء اموالکم

3 - در انفاق به سفیهان ، نباید مال را در اختیار آنان قرار داد . *

و لا تؤتوا السّفهاء اموالکم

برخی برآنند که مراد از <ایتاء>، انفاق بر آنان است ; یعنی به هنگام انفاق بر آنان، اموالتان را در اختیار آنان قرار ندهید، بلکه در جهت منافع آنان به کار گیرید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 34 - 14

ص: 224

14- صغیر بودن و رشد و درک اقتصادی نداشتن ، دو عامل حجر و مانع حق تصرف فرد در مال خویش است .

حتی یبلغ أشدّه

بیان غایت زمان ممنوعیت حق تصرف یتیم، در واقع بیان کننده ملاک حق تصرف در مال است و آن، بلوغ و رشد اقتصادی است. بنابراین یتیم بودن، خصوصیت و موضوعیت ندارد.

11- معاشرت با سفیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 5 - 14

14 - لزوم برخورد شایسته و سازنده در گفتار و رفتار با سفیهان

و قولوا لهم قولا معروفاً

در برداشت فوق کلمه <قولاً> به معنای کنایی آن، یعنی مطلق معاشرت (سخن و رفتار)، گرفته شده است.

سفیهان

12- {سفیهان}

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 130 - 2

2 - تنها سفیهان و بی خردان از آیین ابراهیم روی گردان شده و آن را نمی پذیرند .

و من یرغب عن مله إبرهیم إلا من سفه نفسه

کلمه <رغبه> و مشتقات آن، چنانچه با حرف <عن> متعدی شود، به معنای اعراض و روی گردانی است. <مَن> در <مَن یرغب> اسم استفهام می باشد و استفهام در اینجا استفهام انکاری است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 140 - 6

6 - مشرکان عصر جاهلی به سفاهت خویش در فرزندکشی ناآگاه بودند.

قد خسر الذین قتلوا أولدهم سفها بغیر علم

<باء> در <بغیر علم> به معنای ملابسه و وصف برای <سفها> است. لذا معنی آیه چنین می شود: سفاهتی خالی از علم.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 33 - 21

21- اسیران دام هوس و تمایلات جنسی نامشروع ، از زمره سفیهان و بی خردانند .

أصب إلیهنّ و أکن من الج-هلین

ص: 225

13- سفیهان و تغییر قبله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 142 - 3

3 - سفیهان و بی خردان ، تغییر قبله را امری ناروا می شمرند و مورد اعتراض قرار می دهند .

سیقول السفهاء من الناس ما ولیهم عن قبلتهم التی کانوا علیها

ص: 226

15- سقایت

1- اهمیت سقایت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 32 - 33

33 - سیراب نمودن تشنه ای که به آب دسترسی ندارد ، به منزله احیای اوست .

و من احیاها فکانما احیا الناس جمیعاً

امام صادق(ع): . .. و من سقی الماء فی موضع لایوجد فیه الماء کان کمن احیا نفساً و <من احیاها فکانما احیا الناس جمیعاً>.

_______________________________

کافی، ج 4، ص 57، ح 3; تفسیر برهان، ج 1، ص 464، ح 9.

2- سقایت حاجیان در جاهلیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 19 - 3

3 - سرپرستی مسجدالحرام و آب دهی به زائران کعبه ، شغلی مهم و افتخارآمیز در میان عرب های جاهلی

أجعلتم سقایه الحاجّ و عماره المسجدالحرام کمن ءامن باللّه . .. و جهد فی سبیل اللّ

3- فضیلت سقایت حاجیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 19 - 10

10 - ابوبصیر از امام باقر یا امام صادق - علیهما السلام - درباره قول خدای عز و جل < أجعلتم سقایه الحاجّ و عماره المسجدالحرام کمن ءامن باللّه و الیوم الأخر > روایت کرده است : < نزلت فی حمزه و علی و جعفر و العباس و شیبه . . . و کان علی ( ع ) و حمزه و جعفر الذین آمنوا باللّه و الیوم الآخر و جاهدوا فی سبیل اللّه لایستوون عند اللّه ;

این آیه شریفه درباره حمزه، علی، جعفر، عباس و شیبه نازل شده که آنان (عباس و شیبه) به منصب آب رسانی به حاجیان و پرده داری کعبه افتخار می کردند، پس خداوند عز جل این آیه را نازل فرمود: آیا منصب آب رسانی به حاجیان و آباد کردن مسجدالحرام را با [عمل ]کسی که به خدا و روز قیامت ایمان آورد و در راه خدا جهاد کرد. همانند قرار داده اید؟ آنان نزد خدا مساوی نیستند!>.

ص: 227

4- قیاس سقایت حاجیان با جهاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 19 - 1

1 - سرزنش خداوند نسبت به مسلمانانی که شغل آب دهی به حاجیان و سرپرستی مسجدالحرام را با جهاد در راه خدا برابر انگاشته و خویشتن را همطراز با مؤمنان اهل پیکار در راه خدا می پنداشتند .

أجعلتم سقایه الحاجّ و عماره المسجدالحرام کمن ءامن باللّه و الیوم الأخر و جهد فی

ص: 228

16- سکوت

1- آثار سکوت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 29 - 4

4- جنیان ، همانند انسان نیازمند سکوت و آرامش برای درک مفاهیم

فلمّا حضروه قالوا أنصتوا

تعبیر <أنصتوا> و فراخواندن به سکوت برای فهم بهتر و دقیق تر سخن است; هرچند تلاش برای فهم بهتر، خود احترام نهادن بر سخن و گوینده نیز می باشد.

2- روزه سکوت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 41 - 9،15

9 - وجود روزه سکوت ( خودداری از سخن گفتن ) در ادیان گذشته *

قال ایتک الاّ تکلّم الناس

15 - سه روز روزه سکوت ( سخن نگفتن جز با رمز و اشاره ) ، کثرت ذکر خدا و تسبیح او ، دستورالعمل خدا به زکریا برای دستیابی به خواسته خویش ( فرزند صالح ) *

قال ایتک الاّ تکلّم . .. و اذکر ربّک کثیراً و سبّح

در برداشت فوق، فعل <الاّ تکلّم> که به صیغه نفی است، به معنای نهی گرفته شده است; به قرینه فعل امر <اذکر> که بر آن عطف شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 26 - 19،20

19- لزوم ترک سخن با انسان ها در طول روز ، از احکام روزه در آیین مریم ( س ) ( دین یهود )

إنّی نذرت للرحم-ن صومًا فلن أکلّم الیوم إنسیًّا

روزه ای که مریم(س) نذر کرد به دو صورت نقل گردیده است: 1- به صورت امساک از طعام و سخن، چون در شریعت آن زمان، روزه دار می بایست از سخن نیز اجتناب کند 2- به صورت روزه سکوت که روزه دار، فقط از سخن اجتناب می کرد. ظاهر آیه متناسب با صورت اول است، چرا که او نذر مطلق روزه کرده و سخن نگفتن را متفرع بر آن ساخته است.

ص: 229

20- در آیین مریم ( دین یهود ) روزه دار به سخن گفتن با غیر انسان ها و ذکر خداوند مجاز بود .

إنّی نذرت للرحم-ن صومًا فلن أکلّم الیوم إنسیًّا

<إنسیّ>; یعنی، یک انسان (قاموس). جمله <لن أکلّم الیوم إنسیّاً> تفریع بر <إنّی نذرت> می باشد; یعنی، چون نذر روزه کرده ام، با هیچ انسانی سخن نخواهم گفت. از این تفریع چنین بر می آید که در آیین یهود، روزه دار نباید با انسانی تکلم کند; ولی ذکر گفتن و با خداوند مناجات کردن منعی نداشته است.

3- روزه سکوت در ادیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 10 - 10

10- وجود روزه سکوت در ادیان گذشته *

قال ءایتک ألاّ تکلّم الناس ثل-ث لیال

<ألاّ تکلّم> فعل نفی است. برخی احتمال داده اند که نفی تکلم، خبر در مقام انشاء و ترک سخن، تکلیفی الهی و اختیاری برای زکریا و کنایه از روزه باشد و گفته اند در آن زمان، سکوت، شرط صحّت روزه بوده است.

4- روزه سکوت در یهودیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 26 - 18

18- رجحان روزه سکوت و تعلق نذر به آن ، از احکام آیین مریم ( دین یهود )

إنّی نذرت للرحم-ن صومًا

5- روزه سکوت زکریا(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 11 - 2،3،9

2- زکریا ( ع ) پس از سکوت سه روزه و ناتوانی از سخن گفتن با مردم ، از عبادتگاه بیرون آمد و نزد مردم حاضر شد .

فخرج علی قومه من المحراب

3- زکریا ( ع ) ، در مدت سکوت سه روزه ، دخول وقت عبادت را در صبح و عصر ، با اشاره به مردم اعلام می کرد .

فخرج علی قومه من المحراب فأوحی إلیهم أن سبّحوا بکره و عشیًّا

احتمال می رود جمله <فخرج . ..> در باره خروج زکریا(ع) در مدت سه روز باشد. در این صورت، <بکره و عشیّاً> ظرف برای فعل های <خرج> و <أوحی> خواهد بود و مفاد آیه چنین می شود: چون زکریا(ع) وظیفه اعلام دخول وقت عبادت را برعهده داشت، در صبح و عصر آن سه روز که نمی توانست با مردم سخن بگوید، دستور <سبّحوا> را با اشاره به آنان تفهیم می کرد.

9- زکریا ( ع ) پس از آغاز روزه سکوت ، برای تفهیم دستور العمل های عبادی به قوم خویش ، از اشاره و رمز استفاده می

ص: 230

کرد .

فأوحی إلیهم أن سبّحوا

فاعل <أوحی> زکریا و ضمیر <إلیهم> به <قوم>بازمی گردد. هرچیزی که به قصد آموختن به هر شکلی به دیگری القا شود، <وحی> نامیده می شود (مصباح) و در این آیه مراد <اشاره> است. آیه چهل و یکم آل عمران نیز شاهد این معنا است.

6- روزه سکوت مریم(س)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 26 - 10،11،12،31

10- عیسی ( ع ) ، مادرش مریم ( س ) را به نذر روزه سکوت ، هنگام مواجهه با مردم توصیه کرد .

فإمّا ترینّ من البشر أحدًا فقولی إنّی نذرت للرحم-ن صومًا

11- مریم ( س ) ، نذر روزه سکوت را پس از مواجهه با اولین نفر از افراد جامعه خویش منعقد ساخت .

فإمّاترینّ من البشر أحدًا فقولی إنّی نذرت

ظاهر <فقولی> آن است که مریم مفاد نذر خود را با زبان بیان کرده باشد; دراین صورت همان جمله <إنّی نذرت . ..> صیغه نذر بوده و نذر مریم با گفتن آن منعقد شده است.

12- روزه سکوت حضرت مریم ( س ) ، به مدت یک روز و هم زمان با هنگام بازگشت نزد قوم خود بوده است .

إنّی نذرت للرحم-ن صومًا فلن أکلّم الیوم إنسیًّا

الف و لام در <الیوم> برای عهد حضوری است; یعنی <امروز> و مراد از آن همان روزی است که همراه با نوزاد خود به میان قومش برگشت.

31- < عن أبی عبداللّه ( ع ) قال : إنّ الصیام لیس من الطعام والشراب وحده . . . قالت مریم : < إنّی نذرت للرحمان صوماً > أی صوماً صمتاً ;

از امام صادق(ع) روایت شده که فرمود: همانا روزه، تنها خودداری از خوردنی آشامیدنی نیست . .. مریم(س) گفت: <إنّی نذرت للرحمان صوماً>، یعنی روزه سکوت>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 29 - 2

2- حضرت مریم ( س ) ، هنگام مواجه شدن با اتهام های قوم خود ، در حال روزه بود و سخن نمی گفت .

فأشارت إلیه

7- سکوت اخروی مکذبان قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 35 - 1

1 - تکذیب گران روز جزا ، در آن روز از شدت ترس دم برنخواهند آورد .

ه-ذا یوم لاینطقون

ص: 231

8- سکوت بنی اسرائیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 79 - 1

1 - بی اعتنایی گروهی از بنی اسرائیل به وظیفه الهی نهی از منکر و بی تفاوتی آنان در برابر فساد جامعه خویش

کانوا لایتناهون عن منکر فعلوه

<لایتناهون> یعنی همدیگر را باز نمی داشتند و نهی نمی کردند.

9- سکوت در برابر گناه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 164 - 6،9

6 - اطمینان به هلاکت متجاوزان ایله و یا گرفتاری آنان به عذابی سخت ، بهانه تارکان نهی از منکر برای سکوت خویش در برابر آنان و مایه نابجا شمردن عمل موعظه گران ( نهی از منکر )

لم تعظون قوماً اللّه مهلکهم أو معذبهم عذاباً شدیداً

9 - اصلاحگران ایله سکوت در برابر گناه را ناروا شمرده و تارکان نهی از منکر را در پیشگاه خدا معذور نمی دانستند .

قالوا معذره إلی ربکم و لعلهم یتقون

ظاهر اقتضا می کرد که موعظه گران بگویند <ربنا> (پروردگارمان)، نه <ربکم> (پروردگار شما). این جا به جایی اشاره به این حقیقت دارد که خداوند پروردگار شما نیز هست و باید در برابر او عذری داشته باشید و بدانید که اگر نهی از منکر نکنید، معذور نیستید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 165 - 9

9 - ترک نهی از منکر و سکوت در برابر منحرفان و فسق و ستمگری ، دارای کیفری شدید است .

أنجینا الذین ینهون عن السوء و أخذنا الذین ظلموا بعذاب بئیس

10- سکوت در تلاوت قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 204 - 1،2،3

1 - وجوب گوش فرادادن به قرآن و رعایت سکوت به هنگام شنیدن آن

و إذا قری القرءان فاستمعوا له و أنصتوا

<استماع> (مصدر استمعوا) به معنای گوش سپردن و <انصات> (مصدر <أنصتوا>) به معنای سکوت کردن است.

2 - گوش فرادادن به قرآن و سکوت کردن به هنگام شنیدن آن ، زمینه ساز دستیابی به رحمت خداوند است .

فاستمعوا له و أنصتوا لعلکم ترحمون

ص: 232

3 - تلاوت کننده قرآن ، هر که باشد ، باید به هنگام قرائت او خاموش ماند و به قرآن گوش داد .

و إذا قری القرءان فاستمعوا له و أنصتوا لعلکم ترحمون

برداشت فوق از مجهول بودن فعل <قری> استفاده شده است.

11- سکوت درباره ذات خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 42 - 6

6 - < قال أبوعبداللّه ( ع ) إنّ اللّه عزّوجلّ یقول : < و أنّ إلی ربّک المنتهی > فإذا انتهی الکلام إلی اللّه فامسکوا ;

امام صادق(ع) فرمود: خداوند عزّوجلّ می فرماید: <و أن إلی ربّک المنتهی>; یعنی; تمام امور به پروردگار منتهی می شود. سپس هر وقت کلام به خدا رسید، خودداری کنید [و در ذات او بحث نکنید]>.

12- سکوت علما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 63 - 8

8 - بی تفاوتی عالمان و اندیشمندان در برابر گناهان ، زمینه ساز رواج و توسعه آنها

لولا ینهیهم الربنیون و الاحبار عن قولهم الاثم و اکلهم السحت

13- سکوت علمای اهل کتاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 63 - 3

3 - سکوت و بی تفاوتی عالمان اهل کتاب ، در برابر حرام خواری مردم خویش و گفتار ناروای آنان

لولا ینهیهم الربنیون و الاحبار عن قولهم الاثم و اکلهم السحت

14- سکوت علمای مسیحیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 63 - 4،10

4 - ربانیون و احبار ( عالمان یهود و نصارا ) مورد توبیخ خداوند به خاطر بی تفاوتی ایشان در برابر حرام خواری مردم خویش و گفتار ناروای آنان

لولا ینهیهم الربنیون و الاحبار عن قولهم الاثم و اکلهم السحت

مراد از <ربانیون> عالمان نصارا هستند و <احبار> به دانشمندان یهود، گفته می شود.

ص: 233

10 - سکوت عالمان یهود و نصارا در برابر منکرات جامعه خویش ، بسیار زشت و ناپسند

لبئس ما کانوا یصنعون

ظاهراً مراد از ضمیر در <کانوا> و <یصنعون>، <ربانیون> و <احبار> می باشد نه توده اهل کتاب ; قابل ذکر است که در برداشت فوق مراد از <ما>ی موصوله، سکوت عالمان اهل کتاب در برابر گناهان دانسته شده است.

15- سکوت علمای یهود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 63 - 4،10

4 - ربانیون و احبار ( عالمان یهود و نصارا ) مورد توبیخ خداوند به خاطر بی تفاوتی ایشان در برابر حرام خواری مردم خویش و گفتار ناروای آنان

لولا ینهیهم الربنیون و الاحبار عن قولهم الاثم و اکلهم السحت

مراد از <ربانیون> عالمان نصارا هستند و <احبار> به دانشمندان یهود، گفته می شود.

10 - سکوت عالمان یهود و نصارا در برابر منکرات جامعه خویش ، بسیار زشت و ناپسند

لبئس ما کانوا یصنعون

ظاهراً مراد از ضمیر در <کانوا> و <یصنعون>، <ربانیون> و <احبار> می باشد نه توده اهل کتاب ; قابل ذکر است که در برداشت فوق مراد از <ما>ی موصوله، سکوت عالمان اهل کتاب در برابر گناهان دانسته شده است.

16- سکوت هنگام دریافت وحی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 16 - 3

3 - رعایت سکوت کامل در هنگام دریافت وحی تا پایان یافتن آن ، توصیه الهی به پیامبر ( ص )

لاتحرّک به لسانک لتعجل به

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 18 - 1

1 - رعایت سکوت کامل در هنگام نزول و دریافت وحی تا پایان آن ، توصیه الهی به پیامبر ( ص )

فإذا قرأن-ه فاتّبع قرءانه

ص: 234

17- سگ

1- احترام سگ اصحاب کهف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 22 - 5

5- سگ اصحاب کهف ، به دلیل همراهی با آنان ، موجودی شایسته احترام شمرده شده است .

رابعهم . .. سادسهم ... و ثامنهم کلبهم

یاد کردن از سگ اصحاب کهف به شکلی که گویا، فردی از آنان به حساب آمده، حاکی از عنایتی ویژه به او است.

2- احکام سگ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 4 - 11

11 - جواز تعلیم سگ برای شکار

و ما علمتم من الجوارح مکلبین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 18 - 11

11- همراه داشتن سگ و نگه داری از آن در برخی از موارد ، جایز است .

و کلبهم ب-سط ذراعیه بالوصید

3- بلعم باعورا و سگ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 176 - 14

14 - حالت بلعم باعورا به سبب دنیاگرایی مانند حالت سگی شد که در هر حال ، چه بر او هجوم کنی و یا رهایش سازی ، زبان از کام بیرون آورَد و له له زند .

فمثله کمثل الکلب إن تحمل علیه یلهث او تترکه یلهث

ص: 235

<تحمل> از <حَمْلَه> گرفته شده و <حَمْلَه> به معنای هجوم کردن است. <مَثَل> در آیه شریفه به معنای حالت و صفت است.

4- تاریخ نگهداری سگ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 18 - 12

12- اهلی بودن سگ و بهره بردن انسان از آن ، سابقه ای طولانی در تاریخ بشر دارد .

و کلبهم ب-سط ذراعیه بالوصید

5- تشبیه به سگ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 176 - 14

14 - حالت بلعم باعورا به سبب دنیاگرایی مانند حالت سگی شد که در هر حال ، چه بر او هجوم کنی و یا رهایش سازی ، زبان از کام بیرون آورَد و له له زند .

فمثله کمثل الکلب إن تحمل علیه یلهث او تترکه یلهث

<تحمل> از <حَمْلَه> گرفته شده و <حَمْلَه> به معنای هجوم کردن است. <مَثَل> در آیه شریفه به معنای حالت و صفت است.

6- تعلیم سگ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 4 - 10،11،19،32

10 - سگ ، از حیوانات قابل تعلیم و فرمانبری

و ما علمتم من الجوارح مکلبین تعلمونهن

11 - جواز تعلیم سگ برای شکار

و ما علمتم من الجوارح مکلبین

19 - لزوم آموختن برخی از دستورات تذکیه ، به سگان و درندگان مخصوص شکار

تعلمونهن مما علمکم اللّه

مراد از <علمکم اللّه> به مناسبت مورد، دستورات ذبح و تذکیه حیوانات است، و <من> در <مما علمکم> برای تبعیض است. یعنی برخی از دستورات تذکیه را به درندگان شکاری یاد دهید.

32 - آموزش سگ ، بهنگام فرستادن برای شکار ، کافی در صدق شکاری بودن و حلیت صیدش

و ما علمتم من الجوارح مکلبین تعلمونهن مما علمکم اللّه

از امام صادق(ع) در مورد سگ شکاری روایت شده: . .. و ان کان غیر معلم یعلمه فی ساعته حین یرسله فیأکل منه فانه معلم

ص: 236

... .

_______________________________

کافی، ج 6، ص 205، ح 14; نورالثقلین، ج 1، ص 590، ح 36.

7- سگ اصحاب کهف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 18 - 6،7،9

6- اصحاب کهف ، به هنگام آرمیدن در غار ، سگی به همراه خود داشتند .

و کلبهم ب-سط ذراعیه بالوصید

7- سگ اصحاب کهف ، در مدّت خواب طولانی آنان ، ساق دستان خود را گشوده و بر دهانه غار خوابیده بود .

و کلبهم ب-سط ذراعیه بالوصید

<وصید> به آستانه دربّ گفته می شود.

9- جسم سگ اصحاب کهف ، در مدّت خواب طولانی آنان ، بی حرکت بود و به راست و چپ نمی گردید . *

و نقلّبهم ذات الیمین و ذات الشمال و کلبهم ب-سط ذراعیه بالوصید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 22 - 4

4- سگ اصحاب کهف ، چهارم یا ششم و یا هشتمین عضوگروه اصحاب کهف در نظر مردم بود .

سیقولون ثل-ثه رابعهم کلبهم و یقولون خمسه سادسهم کلبهم . .. و یقولون سبعه و ثامنه

8- سگ تشنه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 176 - 15

15 - حالت درونی تکذیب کنندگان آیات الهی مانند حالت سگ تشنه ای است که همواره له له می زند .

ذلک مثل القوم الذین کذبوا بایتنا

<ذلک> اشاره به حالتی است که جمله <فمثله . .. > آن را درباره سگ بیان داشت.

9- سگ شکاری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 4 - 11،32

11 - جواز تعلیم سگ برای شکار

و ما علمتم من الجوارح مکلبین

ص: 237

32 - آموزش سگ ، بهنگام فرستادن برای شکار ، کافی در صدق شکاری بودن و حلیت صیدش

و ما علمتم من الجوارح مکلبین تعلمونهن مما علمکم اللّه

از امام صادق(ع) در مورد سگ شکاری روایت شده: . .. و ان کان غیر معلم یعلمه فی ساعته حین یرسله فیأکل منه فانه معلم ... .

_______________________________

کافی، ج 6، ص 205، ح 14; نورالثقلین، ج 1، ص 590، ح 36.

10- سلامت سگ اصحاب کهف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 18 - 8

8- سگ اصحاب کهف نیز مانند خود آنان ، در سلامت کامل بود .

و نقلّبهم ذات الیمین و ذات الشمال و کلبهم ب-سط ذراعیه بالوصید

11- صید سگ شکاری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 4 -

12،13،15،17،18،23،24،25،35،36،37،38

12 - جواز شکار با سگ تعلیم دیده و فرمانبر

و ما علمتم من الجوارح مکلبین . .. فکلوا مما امسکن علیکم

گفته شده <مکلبین> که از مصدر تکلیب و به معنای تعلیم سگ برای شکار است، می تواند جوارح را مقید به خصوص سگان شکاری کند. برداشت فوق را فرمایش امیرالمؤمنین(ع) تأیید می کند که درباره آیه فوق فرمود: هی الکلاب.

_______________________________

کافی، ج 6، ص 204، ح 1; نورالثقلین، ج 1، ص 591، ح 41.

13 - خوردن شکاری که به وسیله سگ تعلیم دیده صید و کشته شده باشد ، حلال است .

فکلوا مما امسکن علیکم

بیان اوصافی برای سگان شکاری و شرایطی برای حلیت شکار آنها نشانه آن است که شکار آنها نیازی به تذکیه ندارد. برداشت فوق را فرمایش امام صادق(ع) تأیید می کند که در پاسخ از سؤال از حلیت شکاری که توسط سگ تعلیم دیده، صید و کشته شده باشد فرمود: لابأس قال اللّه عزوجل <فکلوا مما امسکن علیکم ... >.

_______________________________

کافی، ج 6، ص 202، ح 8; نورالثقلین، ج 1، ص 592، ح 43.

15 - خوردن شکاری که به وسیله حیوانات درنده تعلیم دیده ( از قبیل سگ ، شیر ، باز شکاری و . . . ) صید شود ، حلال است .

و ما علمتم من الجوارح مکلبین . .. فکلوا

کلمه <جوارح> جمع <جارحه> به هر حیوان درنده گفته می شود. گفتنی است که اگر <مکلبین> حالی باشد که تشبیه را افاده کند، نمی تواند <جوارح> را مقید به خصوص سگان شکاری کند. مضافاً اینکه تقیید کلی به یک مصداق خاص دور از

ص: 238

فصاحت است.

17 - صید درندگان شکاری در صورتی حلال است که همانند سگان شکاری تعلیم دیده ، عمل کنند .

و ما علمتم من الجوارح مکلبین . .. فکلوا مما امسکن

<مکلبین> جمع <مکلب> (تعلیم دهنده سگان)، حال برای فاعل <علمتم> است و معنای تشبیه را افاده می کند، بنابراین معنای آیه چنین می شود: شکار درندگانی که آنها را همانند سگان شکاری تعلیم داده اید، حلال است.

18 - صید سگ شکاری تعلیم دیده از طیبات است .

احل لکم الطیبت و ما علمتم من الجوارح

عطف <ما علمتم>، عطف خاص بر عام است.

23 - صید سگ شکاری و دیگر درندگان تعلیم دیده در صورتی حلال است که از جانب صیاد روانه شکار شود ، نه سرخود و بدون فرمان .

فکلوا مما امسکن علیکم

کلمه <علیکم> جواز استفاده را مشروط به این می کند که درنده شکاری، شکار را برای صیاد گرفته باشد نه برای خود. و این در صورتی است که حیوان شکاری به اشاره و فرمان صیاد به سوی شکار رود، نه سرخود و بدون فرمان.

24 - وجوب تسمیه ( بردن نام خدا ) به هنگام فرستادن سگ تعلیم دیده برای شکار

فکلوا مما امسکن علیکم و اذکروا اسم اللّه علیه

برداشت فوق مبتنی بر این است که ضمیر در <علیه> به <ما علمتم من الجوارح> برگردد بر این مبنا معنای آیه چنین می شود: بر حیوان شکاری تعلیم دیده نام خدا را ببرید و مقصود، بردن نام خدا به هنگام فرستادن آن به سوی شکار است.

25 - نبردن نام خدا به هنگام فرستادن سگ برای شکار ، موجب حرمت حیوان صید شده خواهد شد .

و اذکروا اسم اللّه علیه

بنابر اینکه دستور تسمیه (بردن نام خدا)، بیان شرط حلیت باشد نه یک حکم تکلیفی. برداشت فوق را روایت منقول از امام صادق(ع) تأیید می کند: ... اذا صاد و قد سمی فلیأکل و ان صاد و لم یسم فلایأکل و هذا <مما علمتم من الجوارح مکلبین>.

_______________________________

کافی، ج 6، ص 206، ح 16; نورالثقلین، ج 1، ص 592، ح 44; تهذیب، ج 9، ص 25، ح 100.

35 - حرمت صید سگی که خودسرانه شکار کرده است .

و ما علمتم من الجوارح مکلبین . .. فکلوا مما امسکن علیکم

از امام صادق(ع) روایت شده که در پاسخ سؤال از حلیت صید سگی که خودسرانه شکار کرده فرمود: لا.

_______________________________

کافی، ج 6، ص 205، ح 16; نورالثقلین، ج 1، ص 592، ح 44.

36 - خوردن سگ تعلیم دیده از شکار خویش ، به حلیت صید ضرری نمی رساند .

و ما علمتم من الجوارح مکلبین . .. فکلوا مما امسکن علیکم

امام باقر(ع) وامام صادق(ع) درباره حیوانی که سگ شکاری آن صید کند فرمودنند : ... وان ادرکته وقد قتاه واکل منه فکل ما بقی

دو روایت مدرک برداشت شماره 36 و 37 با یکدیگر معارض و حل تعارض بین آن دو موکول به اجتهاد است.

_______________________________

کافی، ج 6، ص 202، ح 2; استبصار، ج 4، ص 67، ح 1 تا 10.

37 - نخوردن سگ تعلیم دیده ، از شکار خویش ، شرط حلیت صید آن

فکلوا مما امسکن علیکم

امام صادق(ع) در پاسخ سؤال از معنای آیه فوق فرمود: لابأس ان تاکلوا مما امسک الکلب مما لم یأکل الکلب منه فاذا اکل

ص: 239

الکلب منه قبل ان تدرکه فلاتأکل منه.

_______________________________

تهذیب الاحکام، ج 9، ص 27، ح 110; نورالثقلین، ج 1، ص 591، ح 39.

38 - بردن نام خدا به هنگام صید به وسیله سگ شکاری ، شرط حلیت شکار وی

فکلوا مما امسکن علیکم و اذکروا اسم اللّه علیه

از امام صادق(ع) روایت شده: . .. اذا صاد و قد سمّی فلیأکل و ان صاد و لم یسم فلایأکل و هذا <ممّا علّمتم من الجوارح مکلبین>.

_______________________________

کافی، ج 6، ص 206، ح 16; نورالثقلین، ج 1، ص 592، ح 44.

12- فضیلت سگ اصحاب کهف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 18 - 10

10- سگ اصحاب کهف ، بر جامعه مشرک و گمراه ، شرافت داشت .

و کلبهم ب-سط ذراعیه بالوصید

یاد کردن از سگ اصحاب کهف و تصویر حالت اش، بلکه برشمردن آن در جمع اصحاب کهف، در آیات بعد (رابعهم کلبهم. ..)، تعریضی است به آنان که اصحاب کهف را یاری نکردند و با آنان همگام نشده و به پای سگ آنان نیز نرسیدند.

13- مکذبان آیات خدا و سگ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 176 - 15

15 - حالت درونی تکذیب کنندگان آیات الهی مانند حالت سگ تشنه ای است که همواره له له می زند .

ذلک مثل القوم الذین کذبوا بایتنا

<ذلک> اشاره به حالتی است که جمله <فمثله . .. > آن را درباره سگ بیان داشت.

14- نگهداری سگ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 18 - 11

11- همراه داشتن سگ و نگه داری از آن در برخی از موارد ، جایز است .

و کلبهم ب-سط ذراعیه بالوصید

ص: 240

18- سلاح

1- اهمیت تولید سلاح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 80 - 6

6- صنعت اسلحه سازی و تولید سلاح ، باید در اختیار افراد صالح و تحت نظارت رهبران جامعه دینی قرار گیرد .

داود . .. و علّمن-ه صنعه لبوس لکم لتحصنکم من بأسکم

از این که خداوند برای دفاع مردم از منافع خویش در برابر دشمن، صنعت اسلحه سازی را تنها به داوود(ع) آموخت، می توان برداشت یاد شده را به دست آورد.

2- اهمیت تولید سلاح های دفاعی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 80 - 9

9- تولید سلاح دفاعی و بازدارنده و استفاده از آن ، امری لازم و شایسته

و علّمن-ه صنعه لبوس لکم لتحصنکم من بأسکم

3- تولید سلاح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 80 - 16

16- ساختن اسلحه و زره ، معجزه داوود ( ع ) و دلیل نبوت او

داود . .. و علّمن-ه صنعه لبوس لکم ... فهل أنتم ش-کرون

نوع مفسران برآنند که این آیه و آیات پیشین، در مقام بیان معجزه های پیامبران گذشته و شواهد نبوت آنان است.

4- خلع سلاح دشمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 241

17 - محمد - 47 - 4 - 17

17- رزمندگان ، موظف به جنگیدن و اسیر گرفتن دشمن تا خلع سلاح آنان و فرونشستن جنگ *

فشدّوا الوثاق . .. حتّی تضع الحرب أوزارها

ممکن است <حتّی تضع. ..> غایت برای گرفتن اسیران باشد; که از مضمون <فشدّوا الوثاق> به تلازم استفاده می شود.

5- ملاک تولید سلاح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 80 - 8

8- حفظ منافع و خیر و صلاح مردم ، اصلی اساسی و معیاری تعیین کننده در نوع و مقدار تولید و گسترش سلاح و سیاست کلی جامعه دینی در صنعت اسلحه سازی است .

و علّمن-ه صنعه لبوس لکم لتحصنکم من بأسکم

برداشت یاد شده از <لام> انتفاع در <لکم> استفاده گردید، بدین معنا که آموزش صنعت اسلحه سازی به داوود(ع) در جهت حفظ منافع و خیر و صلاح مردم بود و همین مسأله، تعیین کننده سیاست کلی جامعه دینی در تولید و گسترش سلاح است.

6- نعمت سلاح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 80 - 13

13- خداوند ، مردم عصر داوود ( ع ) را به شکرگزاری در برابر اعطای نعمت اسلحه سازی به ایشان ، فرا خواند .

و علّمن-ه صنعه لبوس لکم . .. فهل أنتم ش-کرون

استفهام در جمله <فهل أنتم شاکرون>، متضمن معنای امر است.

ص: 242

19- سلام

1- آثار سلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 94 - 7

7 - سلام کردن ، علامت مسلمانی در صدر اسلام *

و لا تقولوا لمن القی الیکم السّلام لست مؤمنا

برخی برآنند که مراد از القای سلام، همان گفتن <سلام علیکم> می باشد. زیرا این گونه تحیّت، در آن زمان مخصوص جامعه اسلامی بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 31

31 - سلام کردن مؤمنان به یکدیگر ، مایه برکت و خیر فراوان و پاکیزگی است .

فسلّموا علی أنفسکم تحیّه من عند اللّه مب-رکه طیّبه

2- آداب جواب سلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 86 - 2

2 - پاسخ به تحیّت و درود دیگران ، باید بهتر از آن ، یا همانند آن باشد .

و اذا حیّیتم بتحیّه فحیّوا باحسن منها ااو ردّوها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 25 - 8

8 - پاسخ تحیت دیگران به تحیتی بهتر و افزون تر ، پیروی از پیامبران و تأدب به آداب آنان است .

فقالوا سل-مًا قال سل-م

ص: 243

3- آداب سلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 54 - 7،8

7 - <سلام علیکم>، هیئت سلام کردن پیامبر(ص) به مؤمنان هنگام روبرو شدن با آنان

و إذا جاءک الذین یؤمنون بأیتنا فقل سلم علیکم

8 - <سلام علیکم> روش تحیت و درود اسلامی به هنگام برخورد مسلمانان با یکدیگر

و إذا جاءک الذین یؤمنون بأیتنا فقل سلم علیکم

پیامبر اکرم(ص) در چنین موارد خصوصیتی ندارد و مقصود تمام مسلمانان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 69 - 6

6- جواب سلام به وجهی نیکوتر از سلامِ سلام کننده ، امری پسندیده و از سنت های پیامبران است .

قالوا سل-مًا قال سل-م

کلمه <سلاماً> مفعول برای فعلی مقدر همانند <نسلم> است و <سلام> مبتدا و خبر آن کلمه ای محذوف همانند <علیکم> می باشد. بر این اساس فرشتگان با جمله فعلیه <نسلم سلاماً> به ابراهیم(ع) سلام کردند و ابراهیم(ع) با جمله اسمیه <سلام علیکم> - که دلالت بر ثبات و دوام دارد - پاسخ داد و بدین جهت پاسخ او نیکوتر از سلام فرشتگان می باشد.

4- آرزوی سلام خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 58 - 2

2 - دریافت سلام و تحیت از جانب پروردگار ، آرزو و خواسته بهشتیان است .

و لهم ما یدّعون . سل-م قولاً من ربّ

برداشت یاد شده مبتنی بر این نکته است که <سلام> بدل از <ما یدّعون> باشد.

5- ابراهیم(ع) و سلام ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 69 - 4

4- ابراهیم ( ع ) ، سلام فرشتگان را پاسخ گفت و برای تدارک غذا از حضور آنان بیرون رفت .

قال سل-م فما لبث أن جاء بعجل حنیذ

6- احکام سلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 244

3 - نساء - 4 - 86 - 1،3

1 - وجوب پاسخگویی به تحیّت و درود دیگران

و اذا حیّیتم بتحیّه فحیّوا

<تحیّه> در اصل به معنای دعا و درخواست سلامتی و طول عمر است و سپس در مطلق دعا به کار رفته است و در عرف اسلامی به معنای سلام کردن و درود فرستادن است.

3 - سلام کردن ، امری پسندیده است و پاسخ به آن ، واجب .

و اذا حیّیتم بتحیّه فحیّوا باحسن منها ااو ردّوها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 56 - 10

10 - مؤمنان ، وظیفه قطعی دارند که به پیامبر ( ص ) سلام کنند .

سلّموا تسلیمًا

<تسلیم> مفعول مطلق تأکیدی است و دلالت می کند که سلام بر پیامبر(ص) حتماً باید انجام بگیرد. در این که <مراد از <سلام> در آیه چیست؟> دو احتمال هست: یکی، همان سلام اصطلاحی است و دیگری، به معنای تسلیم بودن است. برداشت بالا بنابر احتمال نخست است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 25 - 5

5 - لزوم پاسخ گفتن به سلام دیگران ، پیش از هر سخن دیگر

فقالوا سل-مًا قال سل-م

7- ارزش سلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 29

29 - مؤمنان ، دارای جایگاهی ویژه نزد پروردگاراند و سلام آنان به یکدیگر ، از ارزش خاصی برخوردار است .

فإذا دخلتم بیوتًا فسلّموا علی أنفسکم تحیّه من عند اللّه مب-رکه طیّبه

از این که خداوند درود مسلمانان به یکدیگر را، سلام خود دانسته است، می توان به برداشت فوق دست یافت.

8- ارزش سلام بر انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 109 - 4

4 - سلام و تحیت بر بندگان خدا ( چون پیامبران ) ، امری پسندیده و ارزشمند

سل-م علی إبرهیم

ص: 245

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 120 - 4

4 - سلام و تحیت بر بندگان خدا ( چون پیامبران ) ، امری پسندیده و ارزشمند

سل-م علی موسی و ه-رون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 130 - 4

4 - سلام و تحیت بر بندگان خدا ( چون پیامبران ) ، امری پسندیده و ارزشمند

سل-م علی إل یاسین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 181 - 2

2 - سلام و تحیت بر پیامبران الهی ، امری پسندیده و ارزشمند و سنتی الهی است .

و سل-م علی المرسلین

9- ارزش سلام بر بندگان خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 120 - 4

4 - سلام و تحیت بر بندگان خدا ( چون پیامبران ) ، امری پسندیده و ارزشمند

سل-م علی موسی و ه-رون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 130 - 4

4 - سلام و تحیت بر بندگان خدا ( چون پیامبران ) ، امری پسندیده و ارزشمند

سل-م علی إل یاسین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 181 - 3

3 - سلام و تحیت بر بندگان خدا ، امری ارزشمند و پسندیده

و سل-م علی المرسلین

10- الفاظ سلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 54 - 7،8

ص: 246

7 - <سلام علیکم>، هیئت سلام کردن پیامبر(ص) به مؤمنان هنگام روبرو شدن با آنان

و إذا جاءک الذین یؤمنون بأیتنا فقل سلم علیکم

8 - <سلام علیکم> روش تحیت و درود اسلامی به هنگام برخورد مسلمانان با یکدیگر

و إذا جاءک الذین یؤمنون بأیتنا فقل سلم علیکم

پیامبر اکرم(ص) در چنین موارد خصوصیتی ندارد و مقصود تمام مسلمانان است.

11- اهمیت جواب سلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 25 - 10

10 - لزوم پاسخ دادن به تحیت دیگران ، هرچند ناشناس باشند .

قال سل-م قوم منکرون

12- اهمیت سلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 69 - 5

5- سلام کردن ، از آداب معاشرت با مردم به هنگام وارد شدن بر آنان

و لقد جاءت رسلنا إبرهیم بالبشری قالوا سل-مًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 23 - 11

11- بهترین درود و تحیت < سلام > است .

تحیّتهم فیها سل-م

انتخاب واژه <سلام>، از میان سایر واژگانی که برای درود و تحیت به کار برده می شود، می تواند گویای نکته یاد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 52 - 2

2- سلام کردن به هنگام ملاقات و وارد شدن بر یکدیگر ، از آداب و اخلاق پسندیده

و نبّئهم عن ضیف إبرهیم . إذ دخلوا علیه فقالوا سل-مًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 25

25 - سلام کردن ، از آداب معاشرت و رفت و آمد و مهمانی میان مسلمانان

فإذا دخلتم بیوتًا فسلّموا علی أنفسکم

ص: 247

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 25 - 3

3 - سنت تحیت و سلام ، دارای دیرینه در تاریخ پیامبران

إذ دخلوا علیه فقالوا سل-مًا

13- برکت سلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 27

27 - سلام گفتن مسلمانان به یکدیگر ، در حقیقت درودی است مبارک و پاکیزه که از جانب خداوند ، مقرر شده است .

فإذا دخلتم بیوتًا فسلّموا علی أنفسکم تحیّه من عند اللّه مب-رکه طیّبه

<من عند اللّه> ظرف و متعلق به عامل مقدر (مانند <ثابته> یا <مشروعه>) است و در مجموع صفت برای <تحیّه> می باشد. <مبارکه طیّبه> نیز صفت دیگر آن است.

14- برکت سلام خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 30

30 - تحیت و درود خداوند ، مبارک ( برکت آفرین و دارای خیر فراوان ) و پاکیزه است .

تحیّه من عند اللّه مب-رکه طیّبه

<برکه> به معنای رشد و فزونی و <مبارک> به معنای چیزی است که از آن خیر و نعمت بسیار برمی خیزد (برگرفته از لسان العرب).

15- پاداش سلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 86 - 9

9 - تحیّت ها و درود های اهل ایمان به یکدیگر ، مورد محاسبه خداوند و در پی دارنده اجر و پاداش الهی

و اذا حیّیتم . .. انّ اللّه کان علی کل شیء حسیبا

محاسبه اعمال نیک کنایه از پاداش دهی خداوند بر آن اعمال می باشد.

16- تحیت با سلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 248

14 - احزاب - 33 - 44 - 3

3 - تحیّت گفتن با < سلام > ، بهترین و شایسته ترین تحیّت ها است .

تحیّتهم یوم یلقونه سل-م

از این که در وصف مؤمنان می فرماید:<به هنگام لقاءاللّه به آنان <سلام> می شود. >، به دست می آید که وقتی در چنان هنگام و حالتی برای تحیّت، سلام گفته می شود، بهترین واژه برای تحیّت، سلام است.

17- تشریع سلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 27

27 - سلام گفتن مسلمانان به یکدیگر ، در حقیقت درودی است مبارک و پاکیزه که از جانب خداوند ، مقرر شده است .

فإذا دخلتم بیوتًا فسلّموا علی أنفسکم تحیّه من عند اللّه مب-رکه طیّبه

<من عند اللّه> ظرف و متعلق به عامل مقدر (مانند <ثابته> یا <مشروعه>) است و در مجموع صفت برای <تحیّه> می باشد. <مبارکه طیّبه> نیز صفت دیگر آن است.

18- جواب سلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 69 - 6

6- جواب سلام به وجهی نیکوتر از سلامِ سلام کننده ، امری پسندیده و از سنت های پیامبران است .

قالوا سل-مًا قال سل-م

کلمه <سلاماً> مفعول برای فعلی مقدر همانند <نسلم> است و <سلام> مبتدا و خبر آن کلمه ای محذوف همانند <علیکم> می باشد. بر این اساس فرشتگان با جمله فعلیه <نسلم سلاماً> به ابراهیم(ع) سلام کردند و ابراهیم(ع) با جمله اسمیه <سلام علیکم> - که دلالت بر ثبات و دوام دارد - پاسخ داد و بدین جهت پاسخ او نیکوتر از سلام فرشتگان می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 25 - 5

5 - لزوم پاسخ گفتن به سلام دیگران ، پیش از هر سخن دیگر

فقالوا سل-مًا قال سل-م

19- جواب سلام ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 25 - 6

6 - پاسخ ابراهیم ( ع ) به سلام میهمانان خویش ، قبل از هر سخن دیگر

ص: 249

فقالوا سل-مًا قال سل-م

20- جواب سلام ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 69 - 4

4- ابراهیم ( ع ) ، سلام فرشتگان را پاسخ گفت و برای تدارک غذا از حضور آنان بیرون رفت .

قال سل-م فما لبث أن جاء بعجل حنیذ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 25 - 7

7 - تحیت و سلام ابراهیم ( ع ) ، بهتر و افزون تر از تحیت و سلام فرشتگان وارد بر آن حضرت

فقالوا سل-مًا قال سل-م

برداشت یاد شده با توجّه به این نکته است که تحیت فرشتگان، جمله فعلیه و مفید حدوث است; زیرا <سلام> به تقدیر <نسلّم سلاماً> می باشد. اما تحیت حضرت ابراهیم(ع)، جمله اسمیه و مفید ثبوت است; زیرا به تقدیر <سلام علیکم> است.

21- حقیقت سلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 27

27 - سلام گفتن مسلمانان به یکدیگر ، در حقیقت درودی است مبارک و پاکیزه که از جانب خداوند ، مقرر شده است .

فإذا دخلتم بیوتًا فسلّموا علی أنفسکم تحیّه من عند اللّه مب-رکه طیّبه

<من عند اللّه> ظرف و متعلق به عامل مقدر (مانند <ثابته> یا <مشروعه>) است و در مجموع صفت برای <تحیّه> می باشد. <مبارکه طیّبه> نیز صفت دیگر آن است.

22- خیریت سلام خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 30

30 - تحیت و درود خداوند ، مبارک ( برکت آفرین و دارای خیر فراوان ) و پاکیزه است .

تحیّه من عند اللّه مب-رکه طیّبه

<برکه> به معنای رشد و فزونی و <مبارک> به معنای چیزی است که از آن خیر و نعمت بسیار برمی خیزد (برگرفته از لسان العرب).

ص: 250

23- سبقت در سلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 54 - 1

1 - پیامبر(ص) وظیفه دار پیشی جستن در سلام بر مؤمنانی که به محضر او می آیند.

و إذا جاءک الذین یؤمنون بأیتنا فقل سلم علیکم

24- سلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حشر - 59 - 23 - 6،7

6 - حریم پاک خداوندگار جهان ، ایمن از هرگونه تأثّر و زیان پذیری

هو اللّه . .. السل-م

وصف <السلام>، می تواند نظر به امنیت ذات قدوس و پاک الهی، از هر گونه حادثه و آفت خارجی داشته باشد.

7 - خداوندگار جهان و فرمانروای مطلق هستی ، منزّه از هرگونه ستم و زیان رسانی به خلق

هو اللّه . .. الملک ... السل-م

وصف <السلام>، بیانگر ارتباط خدا با خلق است.

25- سلام اخروی بر متقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 34 - 1

1 - رهنمون شدن متقین در قیامت ، به سوی بهشت همراه با تکریم و درود و شادمانی

و أُزلفت الجنّه للمتّقین . .. ادخلوها بسل-م

26- سلام اخروی بر مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 44 - 1

1 - به هنگام لقاءاللّه ، بر مؤمنان ، با واژه < سلام > ، تحیت گفته می شود .

تحیّتهم یوم یلقونه سل-م

برداشت بالا، بنابراین احتمال است که اضافه <تحیّت> به ضمیر <هم>، اضافه مصدر به مفعول اش باشد.

ص: 251

27- سلام اصحاب اعراف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 46 - 7

7 - اصحاب اعراف با فریادی رسا بر مؤمنانی که در انتظار ورود به بهشتند ، درود می فرستند .

و نادوا اصحب الجنه أن سلم علیکم

جمله <سلم علیکم> می تواند جمله ای انشایی باشد و می تواند اخبار از وجود امنیت و سلامت برای مؤمنان گرفته شود. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است.

28- سلام اصحاب یمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 91 - 4

4 - اصحاب الیمین ، بر پیامبر ( ص ) درود و سلام می فرستند .

فسل-م لک من أصح-ب الیمین

برخی از مفسران <سلام> را به معنای تحیت و <لام> را به معنای <علی> گرفته اند; یعنی، <فسلام علیک من أصحاب الیمین>.

29- سلام بر ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 69 - 3

3- فرشتگان پیام آورِ بشارت ، به هنگام حضور در پیشگاه ابراهیم ( ع ) بر او سلام کردند .

قالوا سل-مًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 109 - 1،3

1 - سلام و تحیت بزرگ خداوند به ابراهیم ( ع )

سل-م علی إبرهیم

تنوین <سلامٌ> برای تعظیم است.

3 - برجای ماندن سنت سلام و تحیت بر ابراهیم ( ع ) در میان نسل های پس از او

و ترکنا علیه فی الأخرین . سل-م علی إبرهیم

برداشت یاد شده مبتنی بر این دیدگاه است که جمله <سلام علی ابراهیم> تفسیر برای جمله <و ترکنا علیه. ..> باشد; یعنی، آنچه برای ابراهیم(ع) بر جای گذاشتیم، عبارت است از سنت سلام و تحیت بر او.

ص: 252

30- سلام بر الیاس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 130 - 1،3

1 - سلام و تحیت بزرگ خداوند به الیاس پیامبر ( ع )

سل-م علی إل یاسین

تنوین <سلام> برای تعظیم است و <إل یاسین> در زبان عرب، لغت و تعبیر دیگری از <الیاس> می باشد.

3 - باقی ماندن سنت سلام و تحیت بر الیاس پیامبر ، در میان نسل های پس از او

سل-م علی إل یاسین

برداشت یاد شده، مبتنی بر این دیدگاه است که جمله <سلام علی إل یاسین> تفسیر برای جمله <و ترکنا علیه . ..> باشد; یعنی، آنچه برای الیاس(ع) به جای گذاشتیم، عبارت است از سنت سلام و تحیت بر او.

31- سلام بر انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 59 - 1،2

1 - به جا آوردن سپاس و ستایش خدا ، به خاطر بقای خط رسالت و اضمحلال جبهه کفر و فرستادن سلام و درود بر رسولان او ، رهنمود الهی به پیامبراسلام ( ص )

قل الحمد للّه و سل-م علی عباده الذین اصطفی

با توجه به این که در آیات پیشین نام چند تن از پیامبران (موسی، داوود، سلیمان، صالح و لوط) و یاد تلاش ها و مبارزات آنان و پیروزی نهایی حق و اضمحلال کافران به میان آمده است، آیه یاد شده می تواند ختامی بر آن مجموعه یادها باشد.

2 - هلاک شرک پیشگان مفسد و نجات مؤمنان به اراده الهی و در سایه تلاش های پیامبران ، شایان سپاس گزاری به درگاه خدا و فرستادن درود و سلام بر فرستادگان او

قل الحمد للّه و سل-م علی عباده الذین اصطفی

رهنمود الهی به حمد و ستایش برای او و فرستادن درود و سلام بر بندگان برگزیده اش (پیامبران)، در پی یادآوری مکرر نجات مؤمنان و هلاکت کافران، مطلب یاد شده را افاده می کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 79 - 5

5 - سلام و تحیت بر بندگان خدا چون پیامبران ، امری پسندیده و ارزشمند

سل-م علی نوح فی الع-لمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 181 - 1،4

1 - سلام و تحیت بزرگ خداوند بر همه رسولان الهی

و سل-م علی المرسلین

نکره آمدن <سلام>، بیانگر بزرگی آن است.

ص: 253

4 - رسولان الهی ، شایسته سلام و تحیت

و سل-م علی المرسلین

32- سلام بر بندگان خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 79 - 5

5 - سلام و تحیت بر بندگان خدا چون پیامبران ، امری پسندیده و ارزشمند

سل-م علی نوح فی الع-لمین

33- سلام بر بهشتیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 23 - 12

12- < عن أبی جعفر ( ع ) قال : سأل علی ( ع ) رسول الله ( ص ) : . . . فقال : لماذا بنیت ه-ذه الغرف ( فی الجنه ) یارسول الله ؟ فقال : یا علی تلک غرف بناها الله لأولیائه . . . فإذا دخل المؤمن إلی منازله فی الجنه . . . فإذا استقرت لولیّ الله منازله فی الجنه . . . یبعث الله ألف ملک یهنّونه بالجنه . . . فینتهون إلی أوّل باب من جنانه فیقولون للملک الموکل . . . إستأذن لنا علی ولیّ الله . . . فیأذن لهم فیدخلون علی ولیّ الله و هو فی الغرفه و ل ها ألف باب . . . فیدخل کل ملک من باب من أبواب الغرفه فیبلّغونه رساله الجبّار و ذلک قول الله : < و المل-ئکه یدخلون علیهم من کلّ باب > ; یعنی : من أبواب الغرفه < سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار > . . . ;

از امام باقر(ع) روایت شده است که فرمود: حضرت علی - علیه السلام - از رسول الله(ص) پرسید: ای رسول خدا! چرا این غرفه ها [دربهشت] ساخته شده است؟ فرمود: ای علی! اینها غرفه هایی اند که خداوند آنها را برای دوستانش بنا کرده است، هنگامی که مؤمن وارد منزلهای خود در بهشت شود و برای ولیّ خدا منزلهای او در بهشت تثبیت گردد، خداوند هزار فرشته می فرستد که بهشت را به او تهنیت گویند. آنها به اولین درب از بهشتهای او می رسند و به فرشته ای که گماشته آن جاست می گویند: برای ما اذن ورود بر ولیّ خدا بگیر. آن گاه [او] به ایشان اذن می دهد و بر ولیّ خدا وارد می شوند، در حالی که او در غرفه خویش است و برای آن غرفه هزار درب است. آن گاه هر فرشته ای از یکی از دربهای غرفه وارد می شود و پیام خدای غالب را می رساند و این است گفته خداوند: و الملائکه یدخلون علیهم من کلّ باب مقصود این است که از دربهای غرفه وارد می شوند [و می گویند:] سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 24 - 2،7

2- فرشتگان از هر سو بر بهشتیان وارد می شوند و بر آنان سلام می کنند .

والمل-ئکه یدخلون علیهم من کل باب. سل-م علیکم

7- < قال [ أبوعبدالله ( ع ) ] : إن طائفه من الملائکه عابوا ولد آدم فی اللّذات و الشهوات . . . فإذا کان یوم القیامه و صار أهل الجنه فی الجنه ، إستأذن أُولئک الملائکه علی أهل الجنه فیؤذن لهم فیدخلون علیهم فیسلّمون علیهم و یقولون لهم : < سلام علیکم بما صبرتم > فی الدنیا عن اللّذات والشهوات الحلال ;

ص: 254

از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: همانا عده ای از فرشتگان، آدمیان را به خاطر گرایش به لذات و شهوات، عیب جویی می کردند . .. پس آن گاه که روز قیامت برپا شود و بهشتیان در بهشت قرار گیرند، آن فرشتگان برای ورود بر بهشتیان اجازه می خواهند، پس به آنان اذن داده می شود و آن گاه فرشتگان با سلام بر آنان وارد می شوند و به ایشان می گویند: سلام بر شما باد به خاطر اینکه شکیبایی ورزیدید و از لذتها و شهوتهای حلال چشم پوشی کردید>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 58 - 1،5

1 - بهشتیان ، سلام و تحیتی با عظمت از جانب پروردگار بزرگ دریافت خواهند کرد .

سل-م قولاً من ربّ

برداشت یاد شده بر این اساس استوار است که <سلام> مبتدا و خبرِ آن، فعل محذوف باشد. و <قولاً> مفعول مطلق و نایبِ آن خبرِ محذوف باشد. در این صورت، تقدیرِ آن چنین می شود: <سلام یقال لهم قولاً من ربّ...>. گفتنی است تنکیرِ <سلام> و <ربّ> برای تعظیم است.

5 - سلام و تحیت خداوند به بهشتیان ، برخاسته از ربوبیت و مهربانی او به خلق است .

سل-م قولاً من ربّ رحیم

برداشت یاد شده، از بیان دو صفتِ <ربّ> و <رحیم> برای خداوند (در این آیه شریفه) به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 73 - 9

9 - سلام و خوش آمدگویی دربانان بهشت به تقواپیشگان ، هنگام ورود آنان

و قال لهم خزنتها سل-م علیکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 34 - 4

4 - استقبال فرشتگان از بهشتیان ، با تحیت و سلام

ادخلوها بسل-م

بنابراین که قائل <ادخلوها> فرشتگان باشند، برداشت بالا قابل استفاده است.

34- سلام بر متقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 73 - 9

9 - سلام و خوش آمدگویی دربانان بهشت به تقواپیشگان ، هنگام ورود آنان

و قال لهم خزنتها سل-م علیکم

ص: 255

35- سلام بر محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 56 - 9،10

9 - تشویق خداوند ، مؤمنان را به اهدای درود و سلام بر پیامبر ( ص )

إنّ اللّه و مل-ئکته یصلّون علی النبیّ ی-أیّها الذین ءامنوا صلّوا علیه و سلّموا

ذکر <إنّ اللّه و ملائکته یصلّون. ..> به عنوان پیش درامد فرمان <صلّوا> و <سلّموا> می تواند به منظور این حقیقت باشد که مؤمنان، توجه به این پیدا کنند که خدا و فرشتگان بر پیامبر(ص) درود می فرستند تا آنان، تشویق به آن بشوند.

10 - مؤمنان ، وظیفه قطعی دارند که به پیامبر ( ص ) سلام کنند .

سلّموا تسلیمًا

<تسلیم> مفعول مطلق تأکیدی است و دلالت می کند که سلام بر پیامبر(ص) حتماً باید انجام بگیرد. در این که <مراد از <سلام> در آیه چیست؟> دو احتمال هست: یکی، همان سلام اصطلاحی است و دیگری، به معنای تسلیم بودن است. برداشت بالا بنابر احتمال نخست است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 91 - 4

4 - اصحاب الیمین ، بر پیامبر ( ص ) درود و سلام می فرستند .

فسل-م لک من أصح-ب الیمین

برخی از مفسران <سلام> را به معنای تحیت و <لام> را به معنای <علی> گرفته اند; یعنی، <فسلام علیک من أصحاب الیمین>.

36- سلام بر موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 120 - 1،3

1 - سلام و تحیت بزرگ خداوند به موسی و هارون ( علیهماالسلام )

سل-م علی موسی و ه-رون

تنوین <سلام> برای تعظیم است.

3 - باقی ماندن سنت سلام و تحیت بر موسی و هارون ( علیهماالسلام ) در میان نسل های پس از ایشان

و ترکنا علیهما فی الأخرین . سل-م علی موسی و ه-رون

برداشت یاد شده مبتنی بر این اساس است که جمله <سلام علی موسی و هارون> تفسیر برای جمله <و ترکنا علیهما. ..> باشد; یعنی، آنچه برای موسی و هارون بر جای گذاشتیم، عبارت است از سنت سلام و تحیت بر ایشان.

37- سلام بر مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 54 - 1،6،7،12

ص: 256

1 - پیامبر(ص) وظیفه دار پیشی جستن در سلام بر مؤمنانی که به محضر او می آیند.

و إذا جاءک الذین یؤمنون بأیتنا فقل سلم علیکم

6 - پیامبر(ص) موظف به دلجویی از مؤمنان فقیر و ضعیف با ابلاغ سلام و رحمت الهی به آنان در برابر طعنه های کافران

أهؤلاء منّ اللّه علیهم من بیننا . .. و إذا جاءک الذین یؤمنون بأیتنا

در آیه قبل از طعنه های کافران به مؤمنان تهیدست اطراف پیامبر(ص) سخن به میان آمده، و در این آیه از آن مؤمنان با توصیف <الذین یؤمنون . .. > یاد شده است. محور ارتباط بین این دو آیه می تواند موضوع جبران تأثر مؤمنان باشد که در برداشت فوق به آن اشاره شده است.

7 - <سلام علیکم>، هیئت سلام کردن پیامبر(ص) به مؤمنان هنگام روبرو شدن با آنان

و إذا جاءک الذین یؤمنون بأیتنا فقل سلم علیکم

12 - ابلاغ سلام و رحمت خداوند به مؤمنان به آیات او، از وظایف پیامبر(ص)

و إذا جاءک الذین یؤمنون بأیتنا فقل سلم علیکم کتب ربکم علی نفسه الرحمه

جمله <فقل سلام علیکم> دارای دو احتمال است: یکی اینکه <به آنان سلام کن> و دوم اینکه <سلام خداوند را به آنان برسان>. برداشت فوق مبتنی بر احتمال دوم است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 46 - 7

7 - اصحاب اعراف با فریادی رسا بر مؤمنانی که در انتظار ورود به بهشتند ، درود می فرستند .

و نادوا اصحب الجنه أن سلم علیکم

جمله <سلم علیکم> می تواند جمله ای انشایی باشد و می تواند اخبار از وجود امنیت و سلامت برای مؤمنان گرفته شود. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است.

38- سلام بر نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 79 - 1،3

1 - سلام و تحیت بزرگ خداوند به نوح پیامبر برای همیشه تاریخ

سل-م علی نوح فی الع-لمین

تنوینِ <سلام> برای تعظیم است و مقصود از <العالمین> - که جمع محلی به <الف> و <لام> و مفید عموم است - تمامی امت ها، در همه اعصار و قرن ها است.

3 - باقی ماندن سنت سلام و تحیت بر نوح ( ع ) ، در میان نسل های پس از آن حضرت برای همیشه تاریخ

و ترکنا علیه فی الأخرین . سل-م علی نوح فی الع-لمین

برداشت یاد شده مبتنی بر این اساس است که جمله <سلام علی نوح. ..> تفسیر برای جمله <و ترکنا علیه...> باشد; یعنی، آنچه برای نوح(ع) برجای گذاشتیم، عبارت است از سنّت سلام و تحیت بر او در میان جهانیان.

ص: 257

39- سلام بر هارون(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 120 - 1،3

1 - سلام و تحیت بزرگ خداوند به موسی و هارون ( علیهماالسلام )

سل-م علی موسی و ه-رون

تنوین <سلام> برای تعظیم است.

3 - باقی ماندن سنت سلام و تحیت بر موسی و هارون ( علیهماالسلام ) در میان نسل های پس از ایشان

و ترکنا علیهما فی الأخرین . سل-م علی موسی و ه-رون

برداشت یاد شده مبتنی بر این اساس است که جمله <سلام علی موسی و هارون> تفسیر برای جمله <و ترکنا علیهما. ..> باشد; یعنی، آنچه برای موسی و هارون بر جای گذاشتیم، عبارت است از سنت سلام و تحیت بر ایشان.

40- سلام بر یحیی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 15 - 1،10

1- حضرت یحیی ( ع ) ، مشمول سلام ویژه خداوند به هنگام تولد ، مرگ و رستاخیز خود

و سل-م علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث حیّاً

10- < عن أبی الحسن الرضا ( ع ) : إنّ أوحش ما یکون ه-ذا الخلق فی ثلاثه مواطن یوم یولد . . . و یوم یموت . . . و یوم یبعث . . . و قد سلّم اللّه - عزّوجلّ- علی یحیی ( ع ) فی ه-ذه الثلاثه المواطن و آمن روعته فقال : < و سلام علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث حیّاً . . . > ;

از امام رضا(ع) روایت شده است: همانا وحشتناک ترین مواقع برای این خلق در سه موضع است: روزی که متولد می شود. .. و روزی که می میرد... و روزی که برانگیخته می شود... و خداوند سلام فرستاده است بر یحیی(ع) در این سه موضع و او را از وحشت آن مواضع ایمن ساخته و فرموده: <و سلام علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث حیّاً>...>.

41- سلام بندگان خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 75 - 10

10 - بندگان خالص خدا ، در بهشت با درود و سلام روبه رو خواهند شد .

و یلقّون فیها تحیّه و سل-مًا

42- سلام به ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 52 - 1،11

ص: 258

1- مهمانان حضرت ابراهیم ( فرشتگان ) به هنگام ورود بر وی ، به او سلام و درود گفتند .

و نبّئهم عن ضیف إبرهیم . إذ دخلوا علیه فقالوا سل-مًا

11- < . . . قال أبوجعفر ( ع ) : . . . بعث الله رسلاً إلی إبراهیم . . . فدخلوا علیه لیلاً ففزع منهم و خاف أن یکونوا سُرّاقاً ، قال : فلمّا أن رأته الرسل فزعاً وجلاً < قالوا سلاماً > . . . < قال إنا منکم وجلون قالوا لاتوجل . . . > . . . ;

از امام باقر(ع) روایت شده است که فرمود:. .. خداوند فرستادگانی را به سوی ابراهیم(ع) گسیل داشت ... پس شبانه بر او وارد شدند و او از آنان وحشت کرد و ترسید که دزد باشند. امام فرمود: پس چون فرستادگان آن حضرت را وحشت زده و هراسان دیدند، به او سلام کردند ... او [گفت]: قال إنا منکم وجلون...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 25 - 1

1 - ورود میهمانان گرامی ابراهیم ( ع ) ( فرشتگان ) بر آن حضرت ، با تحیت و سلام

إذ دخلوا علیه فقالوا سل-مًا

43- سلام به بهشتیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 23 - 9

9- بر مؤمنان دارای عمل صالح در بهشت ، درود و سلام فرستاده می شود .

تحیّتهم فیها سل-م

برداشت فوق مبتنی بر این است که اضافه <تحیت> به <هم> اضافه مصدر به مفعول باشد. طبق این احتمال معنای عبارت چنین می شود: تحیت گفتن به آنان در بهشت با <سلام> است.

44- سلام به متقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 32 - 8،10

8- ملائکه به هنگام قبض روح تقواپیشگان ، بر آنان درود و سلام می فرستند .

المتّقین . الذین تتوفّ-هم المل-ئکه طیّبین یقولون سل-م علیکم

10- فرشتگان ، به هنگام قبض روح تقواپیشگان ، حامل پیام سلامتی و خوشحالی برای آنانند .

المتّقین . الذین تتوفّ-هم المل-ئکه طیّبین یقولون سل-م علیکم ادخلوا الجنّه

45- سلام به متقین در بهشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 46 - 3

ص: 259

3- متقین با سلام و خوشامدگویی ، وارد بهشت می شوند .

ادخلوها بسل-م ءامنین

برداشت فوق، مبتنی بر این است که مقصود از <سلام> همان سلام و درود گفتن متعارف باشد که جزء فرهنگ مسلمانان است.

46- سلام بهشتیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 10 - 6

6 - ( سلام ) کلمه تحیت و درود بهشتیان به هنگام دیدار یکدیگر است .

و تحیتهم فیها سلم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 23 - 8

8- درود و تحیت بهشتیان به یکدیگر در بهشت ، با لفظ < سلام > است .

تحیّتهم فیها سل-م

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 75 - 11

11 - درود و سلام ، سخن اهل بهشت به هنگام روبه رو شدن با یکدیگر

و یلقّون فیها تحیّه و سل-مًا

برداشت فوق، بر این اساس استوار است که گوینده درود و سلام به یکدیگر خود خود اهل بهشت باشند.

47- سلام خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 54 - 12

12 - ابلاغ سلام و رحمت خداوند به مؤمنان به آیات او، از وظایف پیامبر(ص)

و إذا جاءک الذین یؤمنون بأیتنا فقل سلم علیکم کتب ربکم علی نفسه الرحمه

جمله <فقل سلام علیکم> دارای دو احتمال است: یکی اینکه <به آنان سلام کن> و دوم اینکه <سلام خداوند را به آنان برسان>. برداشت فوق مبتنی بر احتمال دوم است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 15 - 1

1- حضرت یحیی ( ع ) ، مشمول سلام ویژه خداوند به هنگام تولد ، مرگ و رستاخیز خود

و سل-م علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث حیّاً

ص: 260

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 58 - 1،5

1 - بهشتیان ، سلام و تحیتی با عظمت از جانب پروردگار بزرگ دریافت خواهند کرد .

سل-م قولاً من ربّ

برداشت یاد شده بر این اساس استوار است که <سلام> مبتدا و خبرِ آن، فعل محذوف باشد. و <قولاً> مفعول مطلق و نایبِ آن خبرِ محذوف باشد. در این صورت، تقدیرِ آن چنین می شود: <سلام یقال لهم قولاً من ربّ...>. گفتنی است تنکیرِ <سلام> و <ربّ> برای تعظیم است.

5 - سلام و تحیت خداوند به بهشتیان ، برخاسته از ربوبیت و مهربانی او به خلق است .

سل-م قولاً من ربّ رحیم

برداشت یاد شده، از بیان دو صفتِ <ربّ> و <رحیم> برای خداوند (در این آیه شریفه) به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 79 - 1

1 - سلام و تحیت بزرگ خداوند به نوح پیامبر برای همیشه تاریخ

سل-م علی نوح فی الع-لمین

تنوینِ <سلام> برای تعظیم است و مقصود از <العالمین> - که جمع محلی به <الف> و <لام> و مفید عموم است - تمامی امت ها، در همه اعصار و قرن ها است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 109 - 1

1 - سلام و تحیت بزرگ خداوند به ابراهیم ( ع )

سل-م علی إبرهیم

تنوین <سلامٌ> برای تعظیم است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 120 - 1

1 - سلام و تحیت بزرگ خداوند به موسی و هارون ( علیهماالسلام )

سل-م علی موسی و ه-رون

تنوین <سلام> برای تعظیم است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 130 - 1

1 - سلام و تحیت بزرگ خداوند به الیاس پیامبر ( ع )

سل-م علی إل یاسین

تنوین <سلام> برای تعظیم است و <إل یاسین> در زبان عرب، لغت و تعبیر دیگری از <الیاس> می باشد.

ص: 261

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 181 - 1

1 - سلام و تحیت بزرگ خداوند بر همه رسولان الهی

و سل-م علی المرسلین

نکره آمدن <سلام>، بیانگر بزرگی آن است.

48- سلام در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 94 - 7

7 - سلام کردن ، علامت مسلمانی در صدر اسلام *

و لا تقولوا لمن القی الیکم السّلام لست مؤمنا

برخی برآنند که مراد از القای سلام، همان گفتن <سلام علیکم> می باشد. زیرا این گونه تحیّت، در آن زمان مخصوص جامعه اسلامی بود.

49- سلام روح (اسم خاص) بر محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - قدر - 97 - 5 - 8

8 - < عن أبی عبداللّه ( ع ) قال : کان علی بن الحسین < صلوات اللّه علیه > یقول . . . قال اللّه عزّوجلّ < . . .سلام هی حتّی مطلع الفجر > یقول : تُسَلِّمُ علیک یا محمّد ملائکتی و روحی بسلامی من أوّل ما یهبطون إلی مطلع الفجر ;

از امام صادق(ع) روایت شده که امام سجاد(ع) می فرمود: . .. خداوند عزّوجلّ فرموده است: <...سلام هی حتّی مطلع الفجر>[ یعنی ]می فرماید: ای محمد! فرشتگانم و روحم، از اولین لحظات فرودشان تا سپیده صبح، با سلام من بر تو سلام می کنند>.

50- سلام محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 54 - 1،9

1 - پیامبر(ص) وظیفه دار پیشی جستن در سلام بر مؤمنانی که به محضر او می آیند.

و إذا جاءک الذین یؤمنون بأیتنا فقل سلم علیکم

9 - مؤمنان با درک محضر و زیارت پیامبر(ص) سلام آن حضرت و پیام و رحمت خداوند را دریافت خواهند نمود. *

و إذا جاءک الذین یؤمنون بأیتنا فقل سلم علیکم

آمدن نزد پیامبر(ص)، که مضمون جمله <إذا جاءک> است، ظاهراً اختصاصی به زمان حیات ظاهری آن حضرت ندارد و شامل پس از آن نیز می گردد. کلمه <زیارت> در برداشت فوق برای اشاره بدین نکته آورده شده است.

ص: 262

51- سلام ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 69 - 3

3- فرشتگان پیام آورِ بشارت ، به هنگام حضور در پیشگاه ابراهیم ( ع ) بر او سلام کردند .

قالوا سل-مًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 23 - 12

12- < عن أبی جعفر ( ع ) قال : سأل علی ( ع ) رسول الله ( ص ) : . . . فقال : لماذا بنیت ه-ذه الغرف ( فی الجنه ) یارسول الله ؟ فقال : یا علی تلک غرف بناها الله لأولیائه . . . فإذا دخل المؤمن إلی منازله فی الجنه . . . فإذا استقرت لولیّ الله منازله فی الجنه . . . یبعث الله ألف ملک یهنّونه بالجنه . . . فینتهون إلی أوّل باب من جنانه فیقولون للملک الموکل . . . إستأذن لنا علی ولیّ الله . . . فیأذن لهم فیدخلون علی ولیّ الله و هو فی الغرفه و ل ها ألف باب . . . فیدخل کل ملک من باب من أبواب الغرفه فیبلّغونه رساله الجبّار و ذلک قول الله : < و المل-ئکه یدخلون علیهم من کلّ باب > ; یعنی : من أبواب الغرفه < سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار > . . . ;

از امام باقر(ع) روایت شده است که فرمود: حضرت علی - علیه السلام - از رسول الله(ص) پرسید: ای رسول خدا! چرا این غرفه ها [دربهشت] ساخته شده است؟ فرمود: ای علی! اینها غرفه هایی اند که خداوند آنها را برای دوستانش بنا کرده است، هنگامی که مؤمن وارد منزلهای خود در بهشت شود و برای ولیّ خدا منزلهای او در بهشت تثبیت گردد، خداوند هزار فرشته می فرستد که بهشت را به او تهنیت گویند. آنها به اولین درب از بهشتهای او می رسند و به فرشته ای که گماشته آن جاست می گویند: برای ما اذن ورود بر ولیّ خدا بگیر. آن گاه [او] به ایشان اذن می دهد و بر ولیّ خدا وارد می شوند، در حالی که او در غرفه خویش است و برای آن غرفه هزار درب است. آن گاه هر فرشته ای از یکی از دربهای غرفه وارد می شود و پیام خدای غالب را می رساند و این است گفته خداوند: و الملائکه یدخلون علیهم من کلّ باب مقصود این است که از دربهای غرفه وارد می شوند [و می گویند:] سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 24 - 2،7

2- فرشتگان از هر سو بر بهشتیان وارد می شوند و بر آنان سلام می کنند .

والمل-ئکه یدخلون علیهم من کل باب. سل-م علیکم

7- < قال [ أبوعبدالله ( ع ) ] : إن طائفه من الملائکه عابوا ولد آدم فی اللّذات و الشهوات . . . فإذا کان یوم القیامه و صار أهل الجنه فی الجنه ، إستأذن أُولئک الملائکه علی أهل الجنه فیؤذن لهم فیدخلون علیهم فیسلّمون علیهم و یقولون لهم : < سلام علیکم بما صبرتم > فی الدنیا عن اللّذات والشهوات الحلال ;

از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: همانا عده ای از فرشتگان، آدمیان را به خاطر گرایش به لذات و شهوات، عیب جویی می کردند . .. پس آن گاه که روز قیامت برپا شود و بهشتیان در بهشت قرار گیرند، آن فرشتگان برای ورود بر بهشتیان اجازه می خواهند، پس به آنان اذن داده می شود و آن گاه فرشتگان با سلام بر آنان وارد می شوند و به ایشان می گویند: سلام بر شما باد به خاطر اینکه شکیبایی ورزیدید و از لذتها و شهوتهای حلال چشم پوشی کردید>.

ص: 263

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 52 - 1،11

1- مهمانان حضرت ابراهیم ( فرشتگان ) به هنگام ورود بر وی ، به او سلام و درود گفتند .

و نبّئهم عن ضیف إبرهیم . إذ دخلوا علیه فقالوا سل-مًا

11- < . . . قال أبوجعفر ( ع ) : . . . بعث الله رسلاً إلی إبراهیم . . . فدخلوا علیه لیلاً ففزع منهم و خاف أن یکونوا سُرّاقاً ، قال : فلمّا أن رأته الرسل فزعاً وجلاً < قالوا سلاماً > . . . < قال إنا منکم وجلون قالوا لاتوجل . . . > . . . ;

از امام باقر(ع) روایت شده است که فرمود:. .. خداوند فرستادگانی را به سوی ابراهیم(ع) گسیل داشت ... پس شبانه بر او وارد شدند و او از آنان وحشت کرد و ترسید که دزد باشند. امام فرمود: پس چون فرستادگان آن حضرت را وحشت زده و هراسان دیدند، به او سلام کردند ... او [گفت]: قال إنا منکم وجلون...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 32 - 8،10

8- ملائکه به هنگام قبض روح تقواپیشگان ، بر آنان درود و سلام می فرستند .

المتّقین . الذین تتوفّ-هم المل-ئکه طیّبین یقولون سل-م علیکم

10- فرشتگان ، به هنگام قبض روح تقواپیشگان ، حامل پیام سلامتی و خوشحالی برای آنانند .

المتّقین . الذین تتوفّ-هم المل-ئکه طیّبین یقولون سل-م علیکم ادخلوا الجنّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 34 - 4

4 - استقبال فرشتگان از بهشتیان ، با تحیت و سلام

ادخلوها بسل-م

بنابراین که قائل <ادخلوها> فرشتگان باشند، برداشت بالا قابل استفاده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 25 - 1،6

1 - ورود میهمانان گرامی ابراهیم ( ع ) ( فرشتگان ) بر آن حضرت ، با تحیت و سلام

إذ دخلوا علیه فقالوا سل-مًا

6 - پاسخ ابراهیم ( ع ) به سلام میهمانان خویش ، قبل از هر سخن دیگر

فقالوا سل-مًا قال سل-م

52- سلام ملائکه بر محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - قدر - 97 - 5 - 8

8 - < عن أبی عبداللّه ( ع ) قال : کان علی بن الحسین < صلوات اللّه علیه > یقول . . . قال اللّه عزّوجلّ < . . .سلام هی حتّی مطلع الفجر > یقول : تُسَلِّمُ علیک یا محمّد ملائکتی و روحی بسلامی من أوّل ما یهبطون إلی مطلع الفجر ;

ص: 264

از امام صادق(ع) روایت شده که امام سجاد(ع) می فرمود: . .. خداوند عزّوجلّ فرموده است: <...سلام هی حتّی مطلع الفجر>[ یعنی ]می فرماید: ای محمد! فرشتگانم و روحم، از اولین لحظات فرودشان تا سپیده صبح، با سلام من بر تو سلام می کنند>.

53- سلام موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 47 - 20

20 - سلام در پایان سخن ، شعار موسی و هارون ( ع ) *

والسل-م علی من اتبع الهدی

54- سلام مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 31

31 - سلام کردن مؤمنان به یکدیگر ، مایه برکت و خیر فراوان و پاکیزگی است .

فسلّموا علی أنفسکم تحیّه من عند اللّه مب-رکه طیّبه

55- سلام مؤمنان در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 44 - 4

4 - تحیّت مؤمنان به هم ، هنگام لقاءاللّه ، با واژه < سلام > است .

تحیّتهم یوم یلقونه سل-م

برداشت بالا، بنابراین است که اضافه <تحیّت> به ضمیر <هم>، اضافه مصدر به فاعل اش باشد.

56- سلام مهمانان ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 25 - 1،6

1 - ورود میهمانان گرامی ابراهیم ( ع ) ( فرشتگان ) بر آن حضرت ، با تحیت و سلام

إذ دخلوا علیه فقالوا سل-مًا

6 - پاسخ ابراهیم ( ع ) به سلام میهمانان خویش ، قبل از هر سخن دیگر

فقالوا سل-مًا قال سل-م

ص: 265

57- سلام نگهبانان بهشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 73 - 9

9 - سلام و خوش آمدگویی دربانان بهشت به تقواپیشگان ، هنگام ورود آنان

و قال لهم خزنتها سل-م علیکم

58- سلام هارون(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 47 - 20

20 - سلام در پایان سخن ، شعار موسی و هارون ( ع ) *

والسل-م علی من اتبع الهدی

59- سلام هنگام ورود به خانه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 24،37،40

24 - سلام کردن به یکدیگر به هنگام ورود به خانه ها ، توصیه خداوند به همه مسلمانان

فإذا دخلتم بیوتًا فسلّموا علی أنفسکم

37 - < عن أبی جعفر ( ع ) إذا دخل الرجل منکم بیته . . . إن لم یکن فیه أحد فلیقل : السلام علینا من عند ربّنا یقول اللّه < تحیّه من عنداللّه مبارکه طیّبه > ;

از امام باقر(ع) روایت شده است: هر گاه شخصی از شما وارد خانه خود شود. .. اگر کسی در آن خانه نبود، بگوید: <السلام علینا من عند ربّنا>. خدا می فرماید: تحیّه من عنداللّه مبارکه طیّبه>.

40 - < أبی الصباح قال : سألت أبا جعفر ( ع ) ، عن قول اللّه عزّوجلّ : فإذا دخلتم بیوتاً فسلّموا علی أنفسکم . . . > فقال : هو تسلیم الرجل علی أهل البیت حین یدخل ثمّ یردّون علیه ، فهو سلامکم علی أنفسکم ;

ابوالصباح از امام باقر(ع) پرسید: این که خداوند فرموده است: <فإذا دخلتم بیوتاً فسلّموا علی أنفسکم> مراد چیست؟ فرمود: مراد این است که شخص، هرگاه وارد خانه شود، بر اهل خانه سلام کند. پس آنان جواب سلام او را می دهند. پس آن سلام شما بر خودتان است>.

60- سلام هنگام ورود به خانه دیگران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 27 - 4،5

ص: 266

4 - ورود به محل سکونت و خانه دیگران پیش از سلام کردن به اهل آن ، ممنوع است .

لاتدخلوا بیوتًا غیر بیوتکم حتّی تستأنسوا و تسلّموا علی أهلها

5 - اذن خواستن و سلام کردن ، از شرایط و آداب ورود به محل سکونت و خانه دیگران

لاتدخلوا بیوتًا غیر بیوتکم حتّی تستأنسوا و تسلّموا

61- فضیلت پیشگامی در سلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 25 - 2

2 - ارزش مبادرت به سلام ، هنگام ورود بر دیگران

إذ دخلوا علیه فقالوا سل-مًا

مطلب بالا، با توجه به این نکته است که خداوند، ابتدا وصف <مکرم> را برای میهمانان ابراهیم(ع) آورده و سپس نخستین عمل آن میهمانان شریف (سلام به هنگام ورود) را یاد کرده است.

62- کیفیت سلام محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 54 - 7

7 - <سلام علیکم>، هیئت سلام کردن پیامبر(ص) به مؤمنان هنگام روبرو شدن با آنان

و إذا جاءک الذین یؤمنون بأیتنا فقل سلم علیکم

63- وجوب جواب سلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 86 - 1،3

1 - وجوب پاسخگویی به تحیّت و درود دیگران

و اذا حیّیتم بتحیّه فحیّوا

<تحیّه> در اصل به معنای دعا و درخواست سلامتی و طول عمر است و سپس در مطلق دعا به کار رفته است و در عرف اسلامی به معنای سلام کردن و درود فرستادن است.

3 - سلام کردن ، امری پسندیده است و پاسخ به آن ، واجب .

و اذا حیّیتم بتحیّه فحیّوا باحسن منها ااو ردّوها

ص: 267

64- ویژگیهای جواب سلام ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 25 - 7

7 - تحیت و سلام ابراهیم ( ع ) ، بهتر و افزون تر از تحیت و سلام فرشتگان وارد بر آن حضرت

فقالوا سل-مًا قال سل-م

برداشت یاد شده با توجّه به این نکته است که تحیت فرشتگان، جمله فعلیه و مفید حدوث است; زیرا <سلام> به تقدیر <نسلّم سلاماً> می باشد. اما تحیت حضرت ابراهیم(ع)، جمله اسمیه و مفید ثبوت است; زیرا به تقدیر <سلام علیکم> است.

65- ویژگیهای سلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 32 - 12

12- < سلام > بهترین درود و تحیت است .

یقولون سل-م علیکم

با توجه به اینکه ملائکه برای خوشامدگویی به متقین در هنگام قبض روح آنان، از واژه <سلام> استفاده می کنند، روشن می شود که برای تحیت گفتن <سلام> بهترین است.

66- ویژگیهای سلام خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 30

30 - تحیت و درود خداوند ، مبارک ( برکت آفرین و دارای خیر فراوان ) و پاکیزه است .

تحیّه من عند اللّه مب-رکه طیّبه

<برکه> به معنای رشد و فزونی و <مبارک> به معنای چیزی است که از آن خیر و نعمت بسیار برمی خیزد (برگرفته از لسان العرب).

ص: 268

20- سلامت

1- آثار سلامت اقتصادی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 85 - 31

31 - عدالت در امور اقتصادی و پرهیز از فسادگری ، تنها در صورت پرستش خدا و ایمان به یگانگی او سعادت آفرین است .

ذلکم خیر لکم إن کنتم مؤمنین

برداشت فوق مبتنی بر این است که مشارالیه <ذلکم>، معنایی باشد که از <اوفوا الکیل . .. و لاتفسدوا ... > استفاده می شود. در این صورت می توان گفت مراد از ایمان در <إن کنتم مؤمنین> ایمان به خدای یگانه و لزوم پرستش اوست. یعنی اگر به خدای یگانه ایمان داشته باشید و تنها او را بپرستید، عدالت در امور اقتصادی و پرهیز از فسادانگیزی متضمّن خیر و صلاح شماست و اگر موحد نباشید رعایت این مسائل سعادت آفرین نخواهد بود.

2- آثار سلامت روح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 40 - 6

6 - انسان ، در پرتو سلامت روح و اندیشه ، قادر به دریافت و پذیرش پیام وحی

و من یعش عن ذکر الرحم-ن . .. أفأنت تسمع الصمّ ... و من کان فی ضل-ل مبین

در آیه شریفه قابلیت نداشتن برای هدایت، گمراهی آشکار شمرده شده است. از این نکته می توان استفاده کرد که وجود قابلیت روحی و فکری برای هدایت، می تواند راه رسیدن به حق را هموار سازد.

3- آثار سلامت عقل محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 22 - 6

6 - سلامت عقلانی پیامبر ( ص ) ، ضامن دریافت صحیح قرآن از فرشته وحی و مصونیت مرحله دریافت از خطا و تحریف

و ما صاحبکم بمجنون

ص: 269

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 23 - 3

3 - عقل سالم پیامبر ( ص ) و مشهود بودن جبرئیل برای آن حضرت در فضایی روشن ، تضمین کننده دریافت صحیح قرآن از فرشته وحی

و ما صاحبکم بمجنون . و لقد رءاه بالأُفق المبین

4- آثار سلامت فکر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 40 - 6

6 - انسان ، در پرتو سلامت روح و اندیشه ، قادر به دریافت و پذیرش پیام وحی

و من یعش عن ذکر الرحم-ن . .. أفأنت تسمع الصمّ ... و من کان فی ضل-ل مبین

در آیه شریفه قابلیت نداشتن برای هدایت، گمراهی آشکار شمرده شده است. از این نکته می توان استفاده کرد که وجود قابلیت روحی و فکری برای هدایت، می تواند راه رسیدن به حق را هموار سازد.

5- اهمیت سلامت اخلاق جنسی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 33 - 31

31 - اهتمام اسلام به رواج اخلاق سالم جنسی و ایجاد روابط سالم زناشویی در جامعه و برچیده شدن زمینه فساد جنسی

و لیستعفف الذین لایجدون نکاحًا . .. و لاتکرهوا فتی-تکم علی البغاء إن أردن تحصّنً

6- اهمیت سلامت اقتصادی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 85 - 22

22 - دعوت مردم به سلامت اقتصادی و رعایت عدالت در خرید و فروش ، از مهمترین رسالت های شعیب برای قوم خویش پس از دعوت به توحید

یقوم اعبدوا اللّه . .. فأوفوا الکیل و المیزان و لاتبخسوا الناس أشیاءهم

7- اهمیت سلامت جامعه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 19 - 4

ص: 270

4 - سلامت و پاکی مردم در جامعه از فحشا و انحرافات جنسی ، مورد اهتمام دین اسلام است .

إنّ الذین یحبّون أن تشیع الف-حشه . .. لهم عذاب ألیم

تعیین کیفر سخت دنیوی و اخروی برای اشاعه دهندگان فحشا در جامعه حاکی از آن است که اسلام برای سلامت و پاکی جامعه اسلامی، بسیار اهمیت قائل است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 25 - 10

10 - هدف الهی از بعثت پیامبران ، ایجاد جوامع سالم ، رشید و بالنده است .

لقد أرسلنا رسلنا . .. لیقوم الناس

<قیام> (مصدر <یقوم>) به معنای ایستادن است. در این جا در معنای سلامت و صلاح به کار رفته است.

8- اهمیت سلامت روابط اجتماعی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 90 - 10

10- اهتمام اسلام به سالم سازی روابط اجتماعی انسان ها و تحکیم بخشیدن به آن و پاک سازی جامعه از فحشا ، بزهکاری ، ستم و سرکشی

إن الله یأمر بالعدل و الإحس-ن و . .. و ینهی عن الفحشاء و المنکر و البغی

9- دلایل سلامت عقل محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 70 - 5

5 - حقانیت سخنان پیامبر ( ص ) ( پیام ها و رهنمود های او ) ، گواه برخورداری آن حضرت از روح و اندیشه ای سالم

أم یقولون به جنّه بل جاءهم بالحقّ

10- زمینه سلامت جامعه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 25 - 12

12 - نقش بنیادین عدالت اقتصادی در قوام ، سلامت و بالندگی جامعه

و أنزلنا معهم . .. و المیزان لیقوم الناس بالقسط

<قسط> به معنای عدل است و مراد از آن - به قرینه <المیزان>- عدالت در روابط و مناسبات اقتصادی است.

ص: 271

11- زمینه سلامت روابط اجتماعی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 27 - 2

2 - روابط اجتماعی سالم ، در گرو زندگی معتدل و در حد نیاز است .

و لو بسط اللّه الرزق لعباده لبغوا فی الأرض

از این که بغی و طغیان، متفرع بر بسط و گسترش رزق شده و نه اصل رزق، مطلب یاد شده استفاده می شود.

12- زمینه سلامت قلب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 54 - 6

6 - علم ، مایه سلامت قلب و جان و جهل ، موجب قساوت و بیماردلی

لیجعل . .. فتنه للذین فی قلوبهم مرض ...و لیعلم الذین أُوتوا العلم أنّه الحقّ من

13- سلامت اقتصاد جامعه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 188 - 12

12 - نقش بسزای قاضیان در سلامت اقتصاد جامعه و حفظ حقوق مردم

و لاتأکلوا أمولکم بینکم بالبطل و تدلوا بها إلی الحکام . .. و أنتم تعلمون

14- سلامت بدن اصحاب کهف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 18 - 3،5

3- پیکر و اعضای بدن اصحاب کهف ، در تمام مدّتی که در خواب بودند ، آسیبی ندید و تغییر چشم گیری نیافت .

و تحسبهم أیقاظًا و هم رقود

مفاد جمله <تحسبهم. ..> این است که هر بیننده ای، اگر در دوران خوابِ اصحاب کهف، به آنان نظر می افکند، نه تنها آن ها را اجسادی از هم گسیخته نمی یافت، بلکه انسان هایی به خواب رفته نیز نمی دید; یعنی، آن ها، افرادی بیدار به نظر می آمدند که حیات عادی خود را می گذرانند.

5- گردیدن اصحاب کهف به چپ و راست ، از عوامل مصونیّت آنان در برابر آسیب های جسمی بود . *

و نقلّبهم ذات الیمین و ذات الشمال

اسناد <نقلّب> (گرداندن) به خداوند، در جمله <نقلّبهم. ..> گویای این است که این تغییر حالت، از الطاف الهی بوده است. بیان این نکته، پس از اشاره به خواب اصحاب کهف، می تواند ناظر به برخی از علل سالم ماندن بدن آنان باشد.

ص: 272

15- سلامت روانی رهبری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 3 - 6

6 - لزوم احراز سلامت عملی ، فکری و روحی رهبران ، در اعتماد به ایشان *

ما ضلّ صاحبکم و ما غوی . و ما ینطق عن الهوی

خداوند، برای جلب اعتماد مردم به پیامبر(ص) سه نکته را بیان فرموده است: 1- عدم گمراهی در زندگی (ما ضلّ) 2- عدم انحراف در فکر (ماغوی); 3- مغلوب نبودن در برابر هوای نفس (و ماینطق عن الهوی).

16- سلامت سگ اصحاب کهف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 18 - 8

8- سگ اصحاب کهف نیز مانند خود آنان ، در سلامت کامل بود .

و نقلّبهم ذات الیمین و ذات الشمال و کلبهم ب-سط ذراعیه بالوصید

17- سلامت عقل مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 9 - 21

21 - مؤمنان ، برخوردار از عقل سلیم و خردناب و کافران فاقد آن هستند .

إنّما یتذکّر أُولوا الألب-ب

این که خداوند فرمود: تنها صاحبان خردناب پندپذیراند، اشاره به گروه مؤمنان و کافران دارد; زیرا آیات یاد شده درصدد توصیف این دو گروه است.

18- سلامت فکری رهبری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 3 - 6

6 - لزوم احراز سلامت عملی ، فکری و روحی رهبران ، در اعتماد به ایشان *

ما ضلّ صاحبکم و ما غوی . و ما ینطق عن الهوی

خداوند، برای جلب اعتماد مردم به پیامبر(ص) سه نکته را بیان فرموده است: 1- عدم گمراهی در زندگی (ما ضلّ) 2- عدم انحراف در فکر (ماغوی); 3- مغلوب نبودن در برابر هوای نفس (و ماینطق عن الهوی).

ص: 273

19- سلامت متقین در بهشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 46 - 1

1- دعوت از تقواپیشگان برای ورود به بهشت ، همراه با سلامت و امنیت کامل و به دور از هرگونه رنج ، درد ، ناخوشی و ناامنی است .

إن المتقین فی جنّ-ت و عیون

<باء> در <بسلام> در معنای <مصاحبت> به کار رفته است.

20- عوامل سلامت جامعه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 32 - 8

8 - لزوم مبارزه با ریشه ها و علل گناه ، برای تأمین سلامت جامعه

لا تاکلوا اموالکم بینکم بالباطل . .. و لا تقتلوا انفسکم ... و لا تتمنّوا ما فضّل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 25 - 13

13 - دین و عدالت ، مایه قوام و سلامت جامعه است .

و أنزلنا معهم الکت-ب و المیزان لیقوم الناس بالقسط

21- عوامل سلامت زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 97 - 5

5- تأثیر ایمان و عمل ، در سلامت و دلپذیری زندگی دنیوی انسان

من عمل ص-لحًا . .. و هو مؤمن فلنحیینّه حیوه طیّبه

برداشت فوق، مبتنی بر این نکته است که مراد از <حیاه طیّبه> همین زندگی دنیوی باشد.

22- عوامل مؤثر در سلامت جامعه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 11 - 9

9 - زنان ، همچون مردان ، دارای نقش در سلامت معنوی یا بیماری اخلاقی جامعه

ص: 274

و لا نساء من نساء

از ارتباط این آیه با آیه قبل، استفاده می شود که برای حفظ برادری اجتماعی و حاکمیت رحمت بر کل جامعه، زنان و مردان سهمی همسان دارند. پس همچنان که مردان باید از استهزا بپرهیزند، زنان نیز مکلف اند.

23- منشأ سلامت اجتماعی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 71 - 4

4 - سلامت جامعه بشری و مصون ماندن آن از فساد و تباهی ، در گرو اجرای قوانین الهی و ایستادگی در برابر تمایلات حق ستیزان

و لو اتبع الحقّ أهواءهم لفسدت السم-وت و الأرض و من فیهنّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 32 - 13

13 - حفظ سلامت و تعادل اجتماعی ، در پرتو به کارگیری توانایی ها و استعداد های مختلف نیرو های انسانی

نحن قسمنا بینهم . .. لیتّخذ بعضهم بعضًا سخریًّا

از حکمت الهی و برتری خداوند در برنامه ریزی - که به طور غیر مستقیم از آیه استفاده می شود - می توان مطلب بالا را نتیجه گرفت.

ص: 275

21- سلامتی

1- آثار سلامتی قلب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 52 - 10

10 - سلامت دل و ایمان راسخ ، زمینه پرهیز از ستمگری و عصیان و موجب برخورداری از هدایت خاص الهی

إنّ اللّه لایهدی القوم الظلمین. فتری الذین فی قلوبهم مرض یسرعون فیهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 110 - 5

5 - ایمان به رسالت پیامبر(ص) و آیات خداوند منوط به برخورداری انسان از قلب وبینش سالم است.

و نقلب أفئدتهم . .. کما لم یؤمنوا به أول مره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 24 - 7

7- بهرهوری از مفاهیم عالی وحی ، منوط به داشتن قلب سلیم و زمینه ساز تدبر

أفلایتدبّرون . .. أم علی قلوب أقفالها

در صورتی که <أم> به معنای <بل> باشد، مفاد آیه چنین می شود: اگر در قرآن تدبر شود، حقیقت بر انسان آشکار می گردد; ولی حق گریزان در نتیجه اعمال خودشان، قلبی بسته و ناتوان از تدبر دارند. در حالی که تدبر در قرآن، برای قلب سلیم و تأثیرپذیر، میسر است.

2- اهمیت سلامتی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 46 - 5

5- سلامتی و امنیت ، اهمیت و ارزشی چشمگیر در نزد انسان ها دارد .

ادخلوها بسل-م ءامنین

از اینکه خداوند، سلامتی و امنیت را از نخستین پاداشهای تقواپیشگان در بهشت برشمرده و به انسانها، آنها را نوید داده است، مطلب فوق به دست می آید.

ص: 276

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 115 - 15

15- حفظ سلامتی و رفع نیاز های ضروری بدن ، دارای اهمیت و مورد توجه ویژه در تعالیم دین

إنما حرّم علیکم المیته . .. فمن اضطرّ غیر باغ و لاعاد فإن الله غفور رحیم

از آن جایی که خداوند خوردنیهای حرام را در صورت اضطرار (نیاز ضروری بدن و سلامتی جسم به تناول خوردنیهای حرام) حلال شمرده است، برداشت فوق استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مزمل - 73 - 20 - 19

19 - شب زنده داری ، نباید به مقداری باشد که به سلامت مؤمنان آسیب رساند و یا مانع از تلاش روزانه برای تأمین زندگی و یا پیکار در راه خدا شود .

فاقرءوا ما تیسّر من القرءان علم أن سیکون منکم مرضی . .. فاقرءوا ما تیسّر منه

3- اهمیت سلامتی فرزند

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 67 - 10

10- لزوم چاره اندیشی و تدبیر برای حفظ سلامت فرزندان

ی-بنیّ لاتدخلوا من باب وحد

4- اهمیت سلامتی قلب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 89 - 6

6 - تبلور تمامی ارزش های وجودی انسان ، در پاکی و سلامت قلب و روح او از شرک

إلاّ من أتی اللّه بقلب سلیم

از این که تنها راه نجات و سعادت اخروی، مسأله تقدیم قلب سلیم (قلب مبرّا از شرک) به پیشگاه خداوند مطرح شده است، برداشت بالا به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 84 - 4،5،6،7

4 - قلب سالم از امراض روحی و اخلاقی ، پایه و اساس خصلت های پسندیده و کمالات انسانی

إذ جاء ربّه بقلب سلیم

برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که از میان انواع اوصاف پسندیده ابراهیم(ع)، تنها به صفت <قلب سلیم> اشاره شده است که در واقع، شرط بار یافتن به درگاه الهی است. ضمن این که نوعاً تمامی خصلت ها و رفتارهای ناپسند، از قلب ناسالم

ص: 277

نشأت می گیرد.

5 - نقش قلب سالم و پاک ، در موفقیت رهبران و مبلغان دینی

إذ جاء ربّه بقلب سلیم

6 - پاک سازی قلب و دل ، از هرگونه امراض روحی و اخلاقی ، شرط تقرب به خدا و بار یافتن به درگاه او

إذ جاء ربّه بقلب سلیم

7 - برخوردار بودن از قلبی سالم و پاک ، نخستین و مهم ترین صفت از اوصاف شیعه و پیرو راستین خط پیامبران

و إنّ من شیعته لإبرهیم . إذ جاء ربّه بقلب سلیم

برداشت یاد شده با توجّه به این نکته است که خداوند، پس از معرفی ابراهیم(ع) به عنوان شیعه و پیرو نوح پیامبر، او را به داشتن قلب سلیم توصیف فرمود.

5- برادران یوسف و سلامتی یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 94 - 1

1- کاروان فرزندان یعقوب با سوغاتی ارزشمند و دلیلی روشن بر سلامت یوسف ( ع ) ، از مصر به سوی کنعان حرکت کردند .

اذهبوا بقمیصی هذا . .. و لما فصلت العیر

<فصلت> از مصدر <فصول> گرفته شده است و <فصول> به معنای خارج شدن و جدا گشتن می باشد.

_______________________________

تفسیرعیاشی، ج2، ص196، ح79; نورالثقلین، ج2، ص462، ح185.

6- بشارت سلامتی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 24 - 3

3- فرشتگان ، نوید دهنده سلامت به بهشتیان و دوری هر گزند از ایشان

سل-م علیکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 32 - 10

10- فرشتگان ، به هنگام قبض روح تقواپیشگان ، حامل پیام سلامتی و خوشحالی برای آنانند .

المتّقین . الذین تتوفّ-هم المل-ئکه طیّبین یقولون سل-م علیکم ادخلوا الجنّه

7- حتمیت سلامتی عیسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 278

10 - مریم - 19 - 33 - 3

3- سلامت و امنیت کامل برای عیسی ( ع ) در لحظه مرگ و هنگامه رستاخیز ، تضمین شده و تغییر ناپذیر است .

والسل-م علیّ . .. یوم أموت و یوم أُبعث حیًّا

8- روش سلامتی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 62 - 10

10- < شهاب بن عبد ربّه قال : شکوت إلی أبی عبداللّه ( ع ) ما ألقی من الأوجاع والتخم فقال : تغدّ و تعشّ و لاتأکل بینهما شیئاً فإنّ فیه فساد البدن أما سمعت اللّه عزّوجلّ یقول : < لهم رزقهم فیها بکره و عشیّاً > ;

شهاب بن عبد ربّه گفت: خدمت امام صادق(ع) از دردها و ترش کردن غذا در معده شکایت کردم، پس حضرت فرمود: صبح و پسین غذا بخور و بین آنها چیزی نخور; زیرا خوردن غذا بین این دو وعده، موجب فساد بدن است. نشنیدی که خداوند عزّوجلّ می فرماید: لهم رزقهم فیها بکره و عشیّاً>.

9- زمینه سلامتی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 15 - 7

7- تقوا ، احسان به پدر و مادر ، پرهیز از سلطه جویی و عصیان ، زمینه ساز فرجامی سرشار از سلامت و امنیت کامل است .

برًّا بولدیه و لم یکن جبّارًا عصیًّا . و سل-م علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث

10- زمینه سلامتی فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 47 - 17

17 - تضمین سلامت و امنیت کامل برای فرعون - در صورت پذیرش ایمان - از جمله پیام های الهی برای فرعون بود .

فقولا . .. والسل-م علی من اتبع الهدی

11- سلامتی آب جاری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 31 - 2

2 - آب های روان ، سالم و مرغوب تر از آب های راکد

و ماء مسکوب

ص: 279

12- سلامتی اخروی متقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 32 - 11

11- متقین ، پس از مرگ پیوسته در آسایش و سلامتی اند .

المتّقین . الذین تتوفّ-هم المل-ئکه طیّبین یقولون سل-م علیکم

13- سلامتی اخروی محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 91 - 3

3 - پیامبراکرم ( ص ) ، در خیر و سلامتی از ناحیه اصحاب الیمین در جهان آخرت

فسل-م لک من أصح-ب الیمین

14- سلامتی اخروی مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 44 - 2

2 - تحیّت بر مؤمنان ، به هنگام لقاءاللّه ، سلامتی و امنیت کامل داشتن است .

تحیّتهم یوم یلقونه سل-م

احتمال دارد که مراد از <سلام>، معنای اصطلاحی آن باشد که نوعی تحیّت گفتن است و احتمال دارد که معنای لغوی آن باشد. برداشت یاد شده بر اساس احتمال دوم است.

15- سلامتی اصحاب کهف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 19 - 2

2- بیداری اصحاب کهف ، همچون خواب شگفت و سلامت جسم شان در آن مدّت طولانی ، آیت و نشانه ای الهی بود .

و کذلک بعثن-هم

مشارالیه <ذلک> - که بعث و بیدارسازی اصحاب کهف به آن تشبیه شده است - خواب طولانی آنان و تدابیری است که در مدّت خواب برای سلامت آنان به کار برده شده بود. وجه شبه مورد نظر - آنگونه که از جمله <ذلک من آیات اللّه من یهد اللّه فهو المهتد> در آیه هفده به دست می آید - نشانه بودن و دلالت این حوادث بر امدادهای هدایت گرانه خداوند، به موحّدان است.

ص: 280

16- سلامتی برادران یوسف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 68 - 8

8- توصیه یعقوب ( ع ) به فرزندانش ( لزوم اختیار کردن دروازه های متعدد برای ورود به مصر ) جز تلاش برای سلامتی فرزندانش ، اثر دیگری نداشت .

ما کان یغنی عنهم من الله من شیء إلاّ حاجه فی نفس یعقوب قضی-ها

استثنا در عبارت <إلاّ حاجه . ..> استثنای منقطع است. ظاهر آن است که ضمیر فاعلی در <قضاها> به یعقوب(ع) باز گردد. بر این اساس معنای <ما کان یغنی ... إلاّ حاجه فی نفس یعقوب قضاها> چنین می شود: تدبیر یعقوب(ع) هرگز بازدارنده آنچه از ناحیه خداوند مقدر شده بود نشد ; لکن یعقوب(ع) خواسته ای داشت که با دستور خویش (ادخلوا من أبواب متفرقه) عملی ساخت. بر اساس این معنا مراد از خواسته او (حاجه) انجام وظیفه است و آن راهنمایی فرزندان به اسباب رهایی از خطرات احتمالی است.

17- سلامتی بهشتیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 10 - 7

7 - بهره مندی از سلامتی مطلق ، تحیت و عطیه خداوند به اهل بهشت

و تحیتهم فیها سلم

برداشت فوق بر این اساس است که ضمیر <هم> در <تحیتهم> مفعول و فاعل آن، ضمیر عاید به (اللّه) باشد ; یعنی، تحیت خدا به اهل بهشت، اعطای سلامتی مطلق به آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 62 - 4،9

4- گفتار بهشتیان با یکدیگر ، عاری از یاوه و بیهودگی و سرشار از سلامت خواهی و آرزوی امنیت خواهد بود .

لایسمعون فیها لغوًا إلاّ سل-مًا

استثنا در <إلاّ سلاماً> منقطع است; یعنی، <ل-کن یسمعون سلاماً> و یا <کلاماً سالماً>. برخی از مفسران آن را استثنای متصل دانسته و گفته اند: <سلام> - که دعای به سلامتی از آفات است - برای بهشتیان جز اکرام و گرامی داشت مفهومی ندارد; زیرا در بهشت آفتی نیست تا دعا به سلامتی از آن لغو نباشد.

9- امنیت و سلامت روح و جسم ، ره آورد ورود به بهشت

لایسمعون فیها لغوًا إلاّ سل-مًا و لهم رزقهم فیها

در این آیه، دو نوع تأمین برای بهشتیان مطرح شده است: 1- امنیت روحی به جهت آن که سخن ها، همه سلام و ایمنی بخش است; 2- امنیت جسمی که با تأمین نیازهای جسمی حاصل است.

ص: 281

18- سلامتی پیروان نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 48 - 2

2- خداوند ، نوح ( ع ) و همراهانش را ، به تأمین سلامتی و نزول نعمت های پرخیر و برکت نوید داد .

قیل ی-نوح اهبط بسل-م منا و برک-ت علیک

هر چند نوح(ع) مورد خطاب است و فرمان و اجازه فرود متوجه اوست، ولی به قرینه مقام می توان گفت: خطاب <اهبط . ..> متوجه همراهان آن حضرت نیز می باشد و <باء> در <بسلام> برای مصاحبت است. بنابراین آیه شریفه چنین معنا می شود: <یا نوح اهبط أنت و من معک ...; تو و پیروانت فرود آیید در حالی که همراه و قرین سلامت، امنیت و برکت خواهید بود>.

19- سلامتی در بهشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 46 - 8

8 - اصحاب اعراف با فریادی رسا سلامت و امنیت کامل را به مؤمنان راهی بهشت مژده می دهند .

و نادوا اصحب الجنه أن سلم علیکم

برداشت فوق مبتنی بر این است که جمله <سلم علیکم> جمله ای اخباری باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 25 - 1

1 - بهشت ، سرایی است سراسر سلامت ، امنیت و آرامش .

و اللّه یدعوا إلی دارالسلم

20- سلامتی در تکلیف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 43 - 7

7 - سلامت و توانایی ، از شرایط مکلف

یدعون إلی السجود و هم س-لمون

مطلب یاد شده، از قید <و هم سالمون> استفاده می شود.

21- سلامتی دنیویعیسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 33 - 1

1- حضرت عیسی ( ع ) در گهواره ، برخورداری خود را از سلامت و امنیت کامل ، در مراحل تولد ، مرگ و رستاخیز ، اعلام

ص: 282

کرد .

والسل-م علیّ یوم ولدت و یوم أموت و یوم أُبعث حیًّا

<ال> در <السلام> برای استغراق خصوصیات است، یعنی سلام کامل جامع و دارای همه خصوصیات، از همین جهت این سلام با سلام در مورد حضرت یحیی(ع) از نظر خصوصیات متفاوت است.

22- سلامتی روانی خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 5 - 18

18 - اهتمام اسلام به خانواده و سلامت اعتقادی و روانی آن

و المحصنت من المؤمنت و المحصنت من الذین اوتوا الکتب

23- سلامتی شب قدر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - قدر - 97 - 5 - 1،2،5

1 - شب قدر ، سراسر خیر و سلامتی است .

سل-م هی

<سلام>; یعنی، سلامتی و پاک بودن از هر عیب (صحاح). خبر بودن آن برای <هی> - با آن که مصدر است - مبالغه در بیان سلامتی است. علاوه بر این، <سلام>، نکره است و بر ناشناخته بودن مقدار عظمت آن دلالت دارد. تقدیم خبر بر مبتدا - که بر حصر دلالت دارد - بر مبالغه افزوده است. بیان سلامتی شب قدر از امور ناپسند، گویای آن است که در مقدرات الهی، <شرّ> اصالت ندارد.

2 - سلامتی کامل شب قدر از هر امر ناپسند ، نشان شرافت آن بر هزار ماه

خیر من ألف شهر . .. سل-م هی

5 - سرشار بودن شب قدر از سلامتی ، تا پایان سپیده دم ادامه دارد .

سل-م هی حتّی مطلع الفجر

حرف <حتّی> - که برای بیان انتهای غایت است - دلالت دارد که نکته قبل، شامل زمان طلوع فجر نیز می شود.

24- سلامتی عقل برگزیدگان بهترین سخن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 18 - 16

16 - تنها ، برگزیدگان و پیروی کنندگان بهترین سخن ، صاحبان عقل سلیم و خرداند .

الذین یستمعون القول فیتّبعون أحسنه . .. و أُول-ئک هم أُولوا الألب-ب

<لُبّ> (مفرد <ألباب>) به معنای عقل سلیم و خرد ناب است. گفتنی است تعریف دو جزء مبتدا (أُول-ئک) و خبر (هُم) مفید

ص: 283

حصر است.

سلامتی عیسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 33 - 2،4

2- حضرت عیسی ( ع ) در زمان تولد ، دارای جسم و روحی سالم و آماده رشد و کمال بود .

والسل-م علیّ یوم ولدت

4- عیسی ( ع ) با سالم خواندن مرحله ولادت خویش از هر عیب و ناپسندی ، بر مبرّابودن مادرش مریم ( س ) از اتهامات ناروای مردم تأکید کرد .

والسل-م علیّ یوم ولدت

25- سلامتی قلب ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 84 - 1،2،3

1 - ابراهیم ( ع ) ، با قلبی سلیم به پیشگاه پروردگار بار می یافت .

لإبرهیم . إذ جاء ربّه بقلب سلیم

2 - ابراهیم ( ع ) ، برخوردار از قلبی سالم و پاک از آفت ها و امراض روحی ، اخلاقی و شخصیتی

إذ جاء ربّه بقلب سلیم

<سلیم> صفت مشبهه و مشتق از <سلامت> (پاکی از امراض دردها و آفت ها) است. توصیف قلب به <سلیم> بودن، اشاره به انواع امراض و آفت های روحی، اخلاقی و شخصیتی دارد.

3 - برخورداری از قلب سلیم ، برجسته ترین صفت ابراهیم ( ع )

إذ جاء ربّه بقلب سلیم

26- سلامتی قلب پیروان انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 84 - 7

7 - برخوردار بودن از قلبی سالم و پاک ، نخستین و مهم ترین صفت از اوصاف شیعه و پیرو راستین خط پیامبران

و إنّ من شیعته لإبرهیم . إذ جاء ربّه بقلب سلیم

برداشت یاد شده با توجّه به این نکته است که خداوند، پس از معرفی ابراهیم(ع) به عنوان شیعه و پیرو نوح پیامبر، او را به داشتن قلب سلیم توصیف فرمود.

ص: 284

27- سلامتی مریم(س)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 20 - 6

6- مریم ( س ) ، هنگام دریافت بشارت تولد عیسی ( ع ) ، در شرایط سنّی مناسب و سلامت جسمی لازم برای بارداری بود .

و لم یمسسنی بشر و لم أک بغیًّا

آنچه در کلام مریم، مانع پیدایش عیسی(ع) قلمداد شده است، به نبود پدر مربوط می شود و سخنی از آمادگی جسمی نداشتن مریم مطرح نشده است. بنابراین او از این جهت مشکلی نداشته است.

28- سلامتی نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 48 - 2

2- خداوند ، نوح ( ع ) و همراهانش را ، به تأمین سلامتی و نزول نعمت های پرخیر و برکت نوید داد .

قیل ی-نوح اهبط بسل-م منا و برک-ت علیک

هر چند نوح(ع) مورد خطاب است و فرمان و اجازه فرود متوجه اوست، ولی به قرینه مقام می توان گفت: خطاب <اهبط . ..> متوجه همراهان آن حضرت نیز می باشد و <باء> در <بسلام> برای مصاحبت است. بنابراین آیه شریفه چنین معنا می شود: <یا نوح اهبط أنت و من معک ...; تو و پیروانت فرود آیید در حالی که همراه و قرین سلامت، امنیت و برکت خواهید بود>.

29- سلامتی هنگام قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 15 - 6

6- انسان در لحظه مرگ ( نظیر زمان ولادت و هنگامه رستاخیز ) نیازمند سلامت و امنیتی ویژه از جانب خداوند

و سل-م علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث حیًّا

نکره بودن <سلام> بیانگر برجستگی آن است و مراد از سلامت هنگام مرگ، در امان بودن از مواجه شدن با امری ناخوشایند، نظیر وحشت و اضطراب و نومیدی و . .. است.

30- سلامتی هنگام مرگ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 33 - 6

6- نیاز انسان به سلامت و امنیت الهی ، حتی در لحظه مرگ

والسل-م علیّ . .. یوم أموت

مراد از سلامت هنگام مرگ، دور ماندن از وحشت، نومیدی، اضطراب و نظایر آن است که منکران خدا و معاد به آن گرفتار می شوند.

ص: 285

31- سلامتی هنگام ولادت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 15 - 6

6- انسان در لحظه مرگ ( نظیر زمان ولادت و هنگامه رستاخیز ) نیازمند سلامت و امنیتی ویژه از جانب خداوند

و سل-م علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث حیًّا

نکره بودن <سلام> بیانگر برجستگی آن است و مراد از سلامت هنگام مرگ، در امان بودن از مواجه شدن با امری ناخوشایند، نظیر وحشت و اضطراب و نومیدی و . .. است.

سلامتی یحیی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 15 - 1،2،3

1- حضرت یحیی ( ع ) ، مشمول سلام ویژه خداوند به هنگام تولد ، مرگ و رستاخیز خود

و سل-م علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث حیّاً

2- حضرت یحیی ( ع ) به هنگام زاده شدن از هر گزند و کاستی در امان بود و همه زمینه ها و شرایط لازم برای رشد و کمال را داشت .

و سل-م علیه یوم ولد

<سلام> دارای چند معنا است، از جمله به معنای سلامتی از هر گزند و آفت است، البته سلام از جانب خداوند جنبه تکوینی دارد و خبر از متن حوادث می دهد; لذا <سلام علیه>; یعنی، از جانب خداوند عافیت یحیی از هر گزند جسمی و انحراف عقیدتی تضمین شده است.

3- یحیی ( ع ) به هنگام مرگ و در روز رستاخیز ، مصون از هرگونه رنج و عذاب

و سل-م علیه . .. یوم یموت و یوم یبعث حیًّا

<ولد> فعل ماضی و <یموت> مضارع است. این تغییر سیاق نشان می دهد که مفاد آیه، زمان حیات یحیی را منعکس می کند که خداوند در آن زمان از سلامتی او در میلاد خبر داده و سلامتی مرگ و رستاخیز او را تضمین کرده و نوید می دهد.

32- علاقه به سلامتی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 48 - 4

4- دور بودن از رنج و تعب ، زندگی توأم با سلامتی و امنیت و ماندگاری و جاودانگی ، از اموری که مورد علاقه شدید انسان است .

لایمسّهم فیها نصب و ما هم منها بمخرجین

ذکر وضعیت متقین در بهشت، به منظور تشویق انسانها جهت پیوستن به صفوف تقواپیشگان است. طبیعی است ذکر این وضعیت، باید به گونه ای باشد که مطلوب انسانها و مورد علاقه آنها باشد.

ص: 286

33- عوامل سلامتی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 47 - 16

16 - پیروی از هدایت الهی ، درپی دارنده سلامتی و امنیت است .

والسل-م علی من اتبع الهدی

<سلام> اسم مصدر از باب تفعیل است و به معنای سلامتی و عافیت از آفت ها می باشد (لسان العرب). مقصود از سلامت در این آیه - به قرینه آیه بعد - در امان بودن از عذاب دنیا و آخرت است.

34- عوامل سلامتی اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 46 - 4

4- تقوا ، پیامددار فرجامی سعادتمند همراه با سلامتی و امنیت کامل در آخرت

إن المتقین فی جنّ-ت . .. ادخلوها بسل-م ءامنین

35- عوامل سلامتی خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 56 - 5

5 - نقش عمیق سرپرست خانواده در مصون داشتن آنان از فساد فراگیر جامعه

قالوا أخرجوا ءال لوط من قریتکم

عبارت <أخرجوا آل لوط> (خانواده لوط را از شهرتان بیرون کنید) نشان می دهد که در جامعه فاسدی چون جامعه قوم لوط، تنها خانواده ای که از فساد ایمن مانده بود، خانواده تحت سرپرستی لوط(ع) بوده است.

36- عوامل مؤثر در سلامتی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 80 - 2

2 - تأثیر عوامل طبیعت در سلامتی انسان ، به تدبیر و هدایت تکوینی خداوند

و إذا مرضت فهو یشفین

انسان برای درمان بیماری خود، نیازمند مصرف دارو است. بنابراین نسبت داده شدن شفای مریض به خداوند، بیانگر آن است که نقش دارو در درمان انسان، به اراده و تدبیر خدا بستگی دارد.

ص: 287

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 42 - 6

6 - نقش آب سرد جوشیده از زمین ، در سلامتی انسان و برطرف کردن برخی از بیماری های جسمی

ه-ذا مغتسل بارد و شراب

37- عوامل مؤثر در سلامتی خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 57 - 6

6 - تأثیر جدّی جامعه فاسد و منحرف بر سلامت خانواده

فأنجین-ه و أهله إلاّامرأته

خانواده لوط با این که تحت اِشراف نیرومند وی، از هجوم فساد فراگیر جامعه درامان ماندند; اما جامعه فاسد سرانجام تأثیر مخرب خود را گذاشت و همسر وی را از او جدا ساخت.

38- مسؤول سلامتی فرزند

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 68 - 11

11- تلاش برای تأمین سلامت فرزندان از وظایف پدران

إلاّ حاجه فی نفس یعقوب قضی-ها

39- منشأ سلامتی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 78 - 16

16 - خداوند ، منشأ تمام نعمت ها ( مانند سلامتی ، امنیت و گشایش روزی ) و تمام بلا ها ( از قبیل بیماری ، ترس و گرسنگی )

و ان تصبهم حسنهٌ یقولوا هذه من عند اللّه و ان تصبهم سیّئه یقولوا هذه من عندک قل

از ائمه معصومین (ع) در معنای حسنات و سیئات در آیه فوق روایت شده است: . .. الصحه و السلامه و الامن و السعه فی الرزق و قد سمّاها اللّه حسنات ... یعنی بالسیّئه هاهنا المرض و الخوف و الجوع ... .

_______________________________

تفسیر قمی، ج 1، ص 144 ; نورالثقلین، ج 1، ص 519، ح 416.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 288

10 - مریم - 19 - 15 - 6

6- انسان در لحظه مرگ ( نظیر زمان ولادت و هنگامه رستاخیز ) نیازمند سلامت و امنیتی ویژه از جانب خداوند

و سل-م علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث حیًّا

نکره بودن <سلام> بیانگر برجستگی آن است و مراد از سلامت هنگام مرگ، در امان بودن از مواجه شدن با امری ناخوشایند، نظیر وحشت و اضطراب و نومیدی و . .. است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 10 - 9

9 - مقام قرب الهی ، مقام امن و سلامت

إنّی لایخاف لدیّ المرسلون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 34 - 2

2 - سلامت و نابودی انسان در پهنه طبیعت ، در گرو مشیت الهی است .

إن یشأ . .. یوبقهنّ

40- منشأ سلامتی عیسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 33 - 1

1- حضرت عیسی ( ع ) در گهواره ، برخورداری خود را از سلامت و امنیت کامل ، در مراحل تولد ، مرگ و رستاخیز ، اعلام کرد .

والسل-م علیّ یوم ولدت و یوم أموت و یوم أُبعث حیًّا

<ال> در <السلام> برای استغراق خصوصیات است، یعنی سلام کامل جامع و دارای همه خصوصیات، از همین جهت این سلام با سلام در مورد حضرت یحیی(ع) از نظر خصوصیات متفاوت است.

41- منشأ سلامتی نوزاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 189 - 12

12 - والدین در دوران جنینی کودک ، تنها خداوند را در اعطای فرزندی سالم مؤثر می دانند .

لئن ءاتیتنا صلحاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 190 - 3،7

3 - اعطای فرزند و تأمین سلامت او به دست خدا و در اختیار اوست .

ص: 289

فلما ءاتیهما صلحاً

7 - انسان ها پس از برخوردار شدن از فرزند سالم ، علی رغم اعتقادشان بر یگانگی خدا در آفرینش و تأمین سلامت جنین ، به شرک می گرایند و غیر او را در آفرینش و سلامت کودکشان مؤثر می پندارند .

لئن ءاتیتنا . .. فلما ءاتیهما صلحاً جعلا له شرکاء

42- نشانه های سلامتی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 80 - 4

4 - حق شنوی و حق پذیری ، نشانی از حیات جان و سلامت روان انسان در بینش الهی

إنّک لاتسمع الموتی . .. إذا ولّوا مدبرین

خداوند، کافران حق ناپذیر را هم مرده خوانده است و هم ناشنوا، این نشان می دهد کسانی که حق را به جان می پذیرند و سخن حق را به گوش دل می شنوند، نه مرده اند و نه ناشنوا.

43- نشانه های سلامتی ادراک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 39 - 10

10 - ایمان به آیات الهی، نشانه سلامت درک و اندیشه

و الذین کذبوا بأیتنا صم و بکم فی الظلمت . .. یجعله علی صرط مستقیم

44- نشانه های سلامتی قلب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 85 - 3

3 - دوری از شرک ، نشانه سلامت قلب و دل است .

إذ جاء ربّه بقلب سلیم . إذ قال لأبیه و قومه ماذا تعبدون

برداشت یاد شده از آن جا است که جمله <إذ قال لأبیه. ..>، بدل اشتمال از <إذ جاء ربه بقلب سلیم> است; یعنی، چون ابراهیم(ع) دارای قلب سلیم بود، این سخن ضد شرک از او صادر شده است.

45- نعمت سلامتی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکاثر - 102 - 7 - 8

ص: 290

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکاثر - 102 - 8 - 8

8 - < فی المجمع ، فی تفسیر قوله تعالی < ثمّ لتسئلنّ یومئذ عن النعیم > ] هو الأمن و الصحّه . . . روی ذلک عن أبی جعفر ( ع ) و أبی عبداللّه ( ع ) ;

در <مجمع البیان> درباره تفسیر سخن خداوند <. .. عن النعیم> آمده: <نعیم> امنیت و سلامتی است ... این مطلب از امام باقر و امام صادق(ع) روایت شده است>.

46- نقش سلامتی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 4 - 6

6 - شایستگی فرد برای ترجیح او بر دیگران در پند و اندرز ، به سلامتی کامل ، بینایی و فعال بودن تمام قوای جسمی وی وابسته نیست .

أن جاءه الأعمی . .. و ما یدریک لعلّه ... یذّکّر

47- نیاز به سلامتی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 15 - 6

6- انسان در لحظه مرگ ( نظیر زمان ولادت و هنگامه رستاخیز ) نیازمند سلامت و امنیتی ویژه از جانب خداوند

و سل-م علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث حیًّا

نکره بودن <سلام> بیانگر برجستگی آن است و مراد از سلامت هنگام مرگ، در امان بودن از مواجه شدن با امری ناخوشایند، نظیر وحشت و اضطراب و نومیدی و . .. است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 33 - 6

6- نیاز انسان به سلامت و امنیت الهی ، حتی در لحظه مرگ

والسل-م علیّ . .. یوم أموت

مراد از سلامت هنگام مرگ، دور ماندن از وحشت، نومیدی، اضطراب و نظایر آن است که منکران خدا و معاد به آن گرفتار می شوند.

48- یعقوب(ع) و سلامتی فرزندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 291

8 - یوسف - 12 - 68 - 10

10- یعقوب ( ع ) آنچه وظیفه او برای تأمین سلامت فرزندانش بوده ، به کار بست .

إلاّ حاجه فی نفس یعقوب قضی-ها

ص: 292

22- سلطه طلبی

1- آثار اجتناب از سلطه طلبی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 15 - 7

7- تقوا ، احسان به پدر و مادر ، پرهیز از سلطه جویی و عصیان ، زمینه ساز فرجامی سرشار از سلامت و امنیت کامل است .

برًّا بولدیه و لم یکن جبّارًا عصیًّا . و سل-م علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث

2- آثار سلطه طلبی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 83 - 11

11 - خودکامگی ، سلطه مداری و خوی اسراف گری ، زمینه ساز رویارویی با پیامبران الهی است .

علی خوف من فرعون . .. إن فرعون لعال فی الأرض و انّه لمن المسرفین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 14 - 9،10

9- استکبار ، سلطه جویی و سرکشی ، مانع رشد و تکامل انسان است .

و ءاتین-ه . .. زکوه و کان ... و لم یکن جبّارًا عصیًّا

جمله <لم یکن. ..> عطف است بر جمله <کان...> در آیه قبل و بیانگر علتی دیگر برای <آتیناه الحکم ... و زکاه>.

10- گردن فرازی و سلطه جویی ، زمینه ساز عصیان و گناه است .

و لم یکن جبّارًا عصیًّا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 32 - 8

8- استبداد ، حق ستیزی و سلطه گری از موجبات شقاوت و تیره بختی است .

و لم یجعلنی جبّارًا شقیًّا

<شقیّاً> می تواند صفت توضیحی برای <جبّاراً> باشد، یعنی اگر کسی جبار شد، شقی خواهد بود.

ص: 293

3- آثار سلطه طلبی اشراف فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 46 - 8

8 - روحیه خود بزرگ بینی و سلطه طلبی فرعون و اشراف دربار او ، مانع از پذیرش دعوت موسی و هارون

فاستکبروا و کانوا قومًا عالین

جمله <و کانوا قوماً عالین> تعلیل برای <فاستکبروا> است; یعنی، چون آنان مردمی متکبر بودند، از پذیرش دعوت حضرت موسی و هارون امتناع کردند.

4- آثار سلطه طلبی فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 83 - 10،12

10 - خودکامگی ، سلطه مداری و خوی اسراف گرانه فرعون ، عامل رویارویی وی با موسی ( ع ) و آزار و اذیت پیروانش بود .

فما ءامن لموسی إلا ذریه من قومه علی خوف من فرعون و ملإیهم أن یفتنهم و إن فرعون ل

12 - خودکامگی و سلطه مداری فرعون ، عامل ایجاد اختناق و خفقان در سرزمین مصر بود .

فما ءامن . .. إلا ذریه ... علی خوف من فرعون و ملإیهم أن یفتنهم و إن فرعون لعال ف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 46 - 8

8 - روحیه خود بزرگ بینی و سلطه طلبی فرعون و اشراف دربار او ، مانع از پذیرش دعوت موسی و هارون

فاستکبروا و کانوا قومًا عالین

جمله <و کانوا قوماً عالین> تعلیل برای <فاستکبروا> است; یعنی، چون آنان مردمی متکبر بودند، از پذیرش دعوت حضرت موسی و هارون امتناع کردند.

5- اجتناب از سلطه طلبی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 32 - 7

7- لزوم پرهیز از زورگویی ، سلطه گری و آنچه موجب تیره بختی است .

و لم یجعلنی جبّارًا شقیًّا

ص: 294

6- سلطه طلبی اشراف فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 46 - 7

7 - فرعون و اشراف حکومت او ، اشخاصی برتری جو و سلطه طلب بودند .

و کانوا قومًا عالین

7- سلطه طلبی فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 46 - 7

7 - فرعون و اشراف حکومت او ، اشخاصی برتری جو و سلطه طلب بودند .

و کانوا قومًا عالین

8- سلطه طلبی کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 2 - 5

5 - تلاش جبهه کفر برای سلطه بر مسلمانان ، از طریق روش های دقیق و آمیخته با مهارت *

إن یثقفوکم

برداشت یاد شده با توجه به معنای <ثقف> که در آن، مهارت در انجام کار نهفته است (مفردات راغب).

9- یحیی(ع) و سلطه طلبی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 14 - 5

5- حضرت یحیی ( ع ) ، شخصیتی مبرّا از گردن فرازی ، بزرگ نمایی ، سلطه جویی ناحق و اعراض از حاجات مردم

و لم یکن جبّارًا عصیًّا

<جبّار> صیغه مبالغه و به معنای گردن فرازی است که برای دیگران برخود حقی قائل نیست (لسان العرب) و به معنای <سلطه جو> و <کسی که به دروغ مدعی درجه ای از کمال باشد> نیز آمده است (مفردات راغب). <عصیّ> صیغه مبالغه است و به قرینه <برّاً> و <جبّاراً> که در رابطه با مردم است، مراد از <عصیّ> نیز سرپیچی از برآوردن حاجات مردم و تواضع نداشتن در برابر آنها است. به کاربردن صیغه مبالغه در کلامِ منفی، برای مبالغه در نفی است.

سلطه طلبان

ص: 295

10- امکانات مادی سلطه طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 36 - 11

11 - قدرت و امکانات مادی کافران و سلطه طلبان ، مایه نجات آنان از هلاکت و قهر الهی نخواهد بود .

و کم أهلکنا قبلهم من قرن هم أشدّ منهم بطشًا . .. هل من محیص

11- حتمیت هلاکت سلطه طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 36 - 11

11 - قدرت و امکانات مادی کافران و سلطه طلبان ، مایه نجات آنان از هلاکت و قهر الهی نخواهد بود .

و کم أهلکنا قبلهم من قرن هم أشدّ منهم بطشًا . .. هل من محیص

12- قدرت سلطه طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 36 - 11

11 - قدرت و امکانات مادی کافران و سلطه طلبان ، مایه نجات آنان از هلاکت و قهر الهی نخواهد بود .

و کم أهلکنا قبلهم من قرن هم أشدّ منهم بطشًا . .. هل من محیص

ص: 296

23- سلوک

1- آثار سلوک سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 7 - 20

20 - توبه و پیمودن راه خدا ( عمل به تعالیم الهی ) ، دو عنصر لازم برای نجات انسان از دوزخ است .

فاغفر للذین تابوا و اتّبعوا سبیلک و قهم عذاب الجحیم

2- آثار سلوک صراط مستقیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 28 - 2

2 - تنها آن کسانی از تعالیم قرآن بهره می برند که خواهان حرکت در راه راست باشند .

لمن شاء منکم أن یستقیم

3- تشویق به سلوک سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 7 - 21

21 - تشویق خطاکاران به توبه و پیمودن راه درست از سوی خداوند

فاغفر للذین تابوا و اتّبعوا سبیلک و قهم عذاب الجحیم

4- راههای سلوک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 25 - 2

2 - پرستش خدای یگانه ، راهی به سوی خدا و منتهی به لقای او است .

و یصدّون عن سبیل اللّه

ص: 297

<سبیل اللّه> یعنی راه خدا <راه خدا> می تواند به معنای راهی باشد که <خدا برای اهل ایمان ترسیم و تعیین کرد> و یا می تواند به معنای راهی باشد که <به سوی خدا و به او منتهی می شود>. برداشت فوق بر پایه معنای دوم است.

5- روش سلوک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 35 - 14

14 - فلاح و رستگاری در گرو تقواپیشگی ، پی جویی شیوه ها و ابزار های سیر و سلوک تا مقام قرب خداوند و پیکار در راه او

اتقوا اللّه و ابتغوا إلیه الوسیله و جهدوا فی سبیله لعلکم تفلحون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 7 - 17

17 - اسلام ، راهی است تعیین شده از سوی خداوند برای سیر و سلوک بشر .

و اتّبعوا سبیلک

مقصود از <سبیلک> (راه خدا)، اسلام و رهنمودهای آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 37 - 3

3 - قرآن ، راه حرکت انسان به سوی خداوند است .

و من یعش عن ذکر الرحم-ن . .. لیصدّونهم عن السبیل

با توجه به توضیح برداشت قبل و این که مراد از <ذکر الرحمان> قرآن باشد، مطلب یاد شده به دست می آید.

6- زمینه سلوک صراط مستقیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 118 - 3

3 - پیمودن صراط مستقیم ، نیازمند هدایت الهی است .

و هدین-هما الصرط المستقیم

از این که خداوند به عنوان امتنان بر موسی و هارون (علیهماالسلام) مسأله اعطای صراط مستقیم را مطرح فرمود، می توان برداشت بالا را به دست آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 20 - 17

17 - مؤمنان ، نیازمند امداد های مادی و معنوی خداوند ، برای حرکت مداوم در طریق دین و ارزش ها

لتکون ءایه للمؤمنین و یهدیکم صرطًا مستقیمًا

تعبیر <لتکون. ..> اخباری است که حکایت از واقعیت نیاز انسان به آیات و رهنمودهای خداوند دارد. تداوم این نیاز از

ص: 298

<یهدیکم> - که به صورت فعل مضارع آمده - استفاده می شود.

7- سلوک در صراط مستقیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 153 - 7،14

7 - وجوب پیروی از قوانین دین و حرکت در صراط مستقیم الهی

و أن هذا صرطی مستقیماً فاتبعوه

14 - سلوک در صراط مستقیم (عمل به قوانین دین) و پرهیز از حرکت در راههای غیر الهی، توصیه خدا به انسانهاست.

ذلکم وصیکم به

8- سلوک صراط مستقیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 61 - 3

3 - بودن در صراط مستقیم ، خواسته و آرمان انسان ها است .

و أن اعبدونی ه-ذا صرط مستقیم

برداشت یاد شده بر این اساس استوار است که جمله <ه-ذا صراط مستقیم>، تعلیل برای امر به عبادت (أن اعبدونی) باشد و چون تعلیل باید به امری مسلّم و روشن انجام گیرد. پس بودن در صراط مستقیم برای آدمی، امری مسلّم و پذیرفته شده است.

9- صبر در سلوک راه خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 17 - 9

9 - حرکت در مسیر خدا و احیای ارزش ها ، درپی دارنده دشواری ها و نیازمند شکیبایی است .

أقم الصلوه و أمر بالمعروف و انه عن المنکر . .. و اصبر علی ما أصابک

10- فرصت سلوک سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 21 - 3

3 - لحظه مرگ ، لحظه پایان فرصت برای حرکت در راه خدا است .

ثمّ السبیل یسّره . ثمّ أماته

ص: 299

حرف <ثمّ> برای ترتیب زمانی است و دلالت می کند که با فرا رسیدن مرگ، فرصت حرکت در راه خدا سپری شده است.

11- مراحل سیر و سلوک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 19 - 6

6 - در مسیر حرکت به سوی خداوند ، انسان از مراحلی گوناگون و مترتب بر یکدیگر خواهد گذشت .

إنّک کادح إلی ربّک کدحًا . .. لترکبنّ طبقًا عن طبق

12- مشکلات سلوک راه خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 17 - 9

9 - حرکت در مسیر خدا و احیای ارزش ها ، درپی دارنده دشواری ها و نیازمند شکیبایی است .

أقم الصلوه و أمر بالمعروف و انه عن المنکر . .. و اصبر علی ما أصابک

13- منشأ سلوک صراط مستقیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 29 - 1

1 - تصمیم انسان به آموختن و پیمودن راه راست ، در گرو اراده و خواست خداوند است .

و ما تشاءون إلاّ أن یشاء اللّه

مفعول محذوف <و ما تشاءون> - به قرینه آیه قبل - تعبیری نظیر <أن تستقیموا> است.

14- منشأ سهولت سلوک صراط مستقیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 20 - 1

1 - خداوند ، پیمودن راه طاعت و حرکت در راه راست را ، برای انسان ها آسان ساخته است .

ثمّ السبیل یسّره

<ال> در <السبیل> بیانگر ماهیت است. کلمه <السبیل> گرچه مطلق است، ولی به قرینه سیاق آیه - که در مقام بیان معذور نبودن کافران است - مراد راه طاعت خداوند است.

ص: 300

15- موانع سلوک سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 26 - 17

17 - پیروی از هوای نفس ، ناسازگار با حرکت در مسیر خدا و مانعی بزرگ و خطری جدی بر سر راه کمال آدمی

و لاتتّبع الهوی فیضلّک عن سبیل اللّه

16- نعمت سلوک سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 20 - 6

6 - فراهم بودن زمینه آشنایی با راه خدا و آسان بودن سلوک آن ، نعمتی سزاوار شکرگزاری است .

قتل الإنس-ن ما أکفره . .. ثمّ السبیل یسّره

چنانچه کفر در <ما أکفره> به معنای کفران نعمت باشد; آیات پس از آن - از جمله این آیه - درصدد بیان نعمت هایی خواهد بود که ناسپاسی آنها، موجب نفرین خداوند است.

ص: 301

24- سلوی

1- استفاده ز نعمت سلوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 160 - 22

22 - بهره گیری از < منّ > و < سلوی > و روزی های پاکیزه ، توصیه خداوند به بنی اسرائیل

کلوا من طیبت ما رزقنکم

برداشت فوق با توجه به فعل امر (کلوا)، استفاده شده است.

2- بنی اسرائیل و خوردنی سلوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 57 - 12

12 - قوم موسی با بهره گیری حرام از < منّ > و < سلوی > مرتکب گناه شده ، بر خود ستم کردند . *

کلوا من طیبت ما رزقنکم و ما ظلمونا و لکن کانوا أنفسهم یظلمون

جمله <و لکن کانوا . ..> دلالت بر آن دارد که قوم موسی مرتکب حرام خواری شدند. به نظر می رسد از مصداقهای حرام خواری آنان - به قرینه وقوع جمله مذکور پس از بیان نزول منّ و سلوی - بهره گیری حرام از منّ و سلوی، همانند تجاوز به سهم دیگران باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 61 - 1،18،19

1 - بنی اسرائیل ، از بسنده کردن به < منّ > و < سلوی > ناخشنود بوده ، و از اکتفا کردن به آن اظهار ناشکیبایی می کردند .

لن نصبر علی طعام وحد

مراد از <طعام واحد> به قرینه آیه 57 <من> و <سلوی> می باشد.

18 - بنی اسرائیل ، در صورت دستیابی به خوراکی های دلخواه ( سبزیجات و . . . ) از < منّ > و < سلوی > محروم می شدند .

قال أتستبدلون الذی هو أدنی بالذی هو خیر

با وجود اینکه در سخنان بنی اسرائیل این معنا نبود که <منّ> و <سلوی> نمی خواهیم، ولی خداوند یا موسی(ع) در پاسخ

ص: 302

آنان، جمله <أتستبدلون> (چرا معاوضه می کنید) را به کار برد تا به این نکته اشاره کند که: دستیابی به خوراکیهای یاد شده، موجب محرومیت شما از <منّ> و <سلوی> خواهد شد.

19 - بنی اسرائیل ، مردمی ناسپاس در برابر نعمت های ارزشمند الهی ( منّ و سلوی )

لن نصبر علی طعام وحد . .. قال أتستبدلون الذی هو أدنی

3- خوردنی سلوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 80 - 6

6 - خداوند ، بر بنی اسرائیل زمان موسی ( ع ) ، خوردنی های < منّ > ( ترنجبین ) و < سلوی > ( بلدرچین ) نازل کرد .

و نزّلنا علیکم المنّ والسلوی

<منّ> قطراتی است که از آسمان بر درخت ها و سنگ ها می نشیند و به صورت عسل در می آید. طعم آن شیرین است و مانند شیره درخت خشک می شود (قاموس). برخی از مفسران آن را ترنجبین معنا کرده اند. <سلوی>، پرنده ای است شبیه کبوتر با پا و گردنی درازتر که حرکتی سریع دارد و رنگ آن شبیه رنگ بلدرچین است (مصباح). برخی آن را همان بلدرچین می دانند.

4- زمینه نعمت سلوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 160 - 20

20 - پدیدار شدن ابر بر فراز قوم موسی ، زمینه فرود آمدن منّ و سلوی برای آنان *

و ظلّلنا علیهم الغمم و أنزلنا علیهم المن و السلوی

عطف شدن <أنزلنا . .. > بر جمله <ظلّلنا ... > می تواند حاکی از ارتباط میان آمدن ابر با نزول منّ و سلوی باشد.

5- نزول سلوی بر بنی اسرائیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 57 - 3،5،6

3 - خداوند ، برای تغذیه قوم موسی - به هنگام عبورشان از صحرا - برای آنان < منّ > ( ترنجبین ) و < سلوی > ( بلدرچین ) فرو فرستاد .

و أنزلنا علیکم المنّ و السلوی

کلمه <منّ> در لغت به ترنجبین و نیز به شربتی شیرین، همانند عسل معنا شده است و در معنای <سلوی> گفته شده که پرنده ای است سفید رنگ همانند بلدرچین و برخی نیز گفته اند <سلوی> همان بلدرچین است.

5 - نزول < منّ > و < سلوی > بر بنی اسرائیل و نجاتشان از حرارت شدید خورشید با ابر های سایه گستر ، پس از حادثه صاعقه زدگی و زنده شدن آنان بود .

ص: 303

ثم بعثنکم . .. و ظللنا علیکم الغمام

عطف جمله <ظللنا . ..> بر <بعثناکم ...> اقتضا می کند که گفته شود: داستان سایه گستر شدن ابرها و نزول <منّ> و <سلوی> پس از داستان صاعقه، تحقق یافته باشد.

6 - قرار دادن ابر های سایه گستر و نازل کردن < منّ > و < سلوی > از معجزات ارائه شده به قوم موسی

و ظللنا علیکم الغمام و أنزلنا علیکم المنّ و السلوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 80 - 6،7،8

6 - خداوند ، بر بنی اسرائیل زمان موسی ( ع ) ، خوردنی های < منّ > ( ترنجبین ) و < سلوی > ( بلدرچین ) نازل کرد .

و نزّلنا علیکم المنّ والسلوی

<منّ> قطراتی است که از آسمان بر درخت ها و سنگ ها می نشیند و به صورت عسل در می آید. طعم آن شیرین است و مانند شیره درخت خشک می شود (قاموس). برخی از مفسران آن را ترنجبین معنا کرده اند. <سلوی>، پرنده ای است شبیه کبوتر با پا و گردنی درازتر که حرکتی سریع دارد و رنگ آن شبیه رنگ بلدرچین است (مصباح). برخی آن را همان بلدرچین می دانند.

7 - نزول < منّ و سلوی > بر بنی اسرائیل ، پس از نجات آنان از چنگال فرعون و استقرار آنها در بیابان بوده است .

قد أنجین-کم . .. وعدن-کم ... و نزّلنا علیکم المنّ والسلوی

نزول <منّ و سلوی>، نشان عاری بودن منطقه از مواد غذایی متداول و بیابانی بودن محیط استقرار آنها است.

8 - نزول < منّ و سلوی > ، از معجزات ارائه شده به قوم موسی ( ع )

و نزّلنا

اختصاص یافتن <منّ و سلوی> از بین خوراکی ها و یادآوری نزول آن بر بنی اسرائیل، نشان از غیر عادی بودن نزول آن دو دارد.

6- نزول نعمت سلوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 80 - 9

9 - نجات بنی اسرائیل از فرعونیان و دعوت آنان به کوه طور برای مناجات و فرو فرستادن منّ و سلوی بر آنان ، از نعمت های خداوند بر بنی اسرائیل در زمان موسی ( ع )

ی-بنی اسرءیل قد أنجین-کم . .. و نزّلنا علیکم المنّ والسلوی

7- نعمت سلوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 160 - 18،19،26

18 - خداوند برای تغذیه قوم موسی به هنگام عبورشان از صحرای سوزان ، بر آنان منّ و سلوا فرو فرستاد .

و أنزلنا علیهم المن و السلوی

ص: 304

کلمه <منّ> در لغت به ترنجبین و نیز شربتی شیرین همانند عسل معنا شده است و در معنای <سلوی> گفته شده که پرنده ای است سفید رنگ همانند بلدرچین و برخی گفته اند <سلوی> همان بلدرچین است.

19 - < منّ > و < سلوی > خوراکی پاکیزه و از روزی های عطا شده به بنی اسرائیل

و أنزلنا علیهم المن و السلوی کلوا من طیبت ما رزقنکم

26 - ظهور معجزاتی متعدد ( پدید آمدن آب ، سایه ، نزول منّ و سلوی ) برای قوم موسی در پی عبورشان از دریا

فانبجست . .. ظلّلنا علیهم الغمم و أنزلنا علیهم المن و السلوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 81 - 1

1 - < منّ و سلوی > ، عطیه الهی به بنی اسرائیل و از روزی های پاکیزه و گوارا

و نزّلنا علیکم المنّ والسلوی . کلوا من طیّب-ت ما رزقن-کم

طیب، چیزی است که قوای حسی و نفس آدمی از آن لذت ببرد (مفردات راغب). <طاب>; یعنی، لذیذ و پاکیزه شد (قاموس). البته یکی از معانی <طیّب>، <حلال> است، ولی چون همه رزق های الهی حلال می باشد، معنایی که مفهوم آن تقسیم رزق به حلال و حرام است، معنای مناسبی نخواهد بود.

ص: 305

25- سلیمان(ع)

1- آبادانی در دوران سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 37 - 5

5 - شیاطین جنی ، در خدمت آبادانی قلمرو حکومت سلیمان ( ع ) بودند .

و الشی-طین کلّ بنّاء و غوّاص

2- آثار امتحان سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 35 - 1

1 - طلب آمرزش سلیمان ( ع ) از پروردگار ، در پی آزمایش الهی

و ألقینا علی کرسیّه جسدًا ثمّ أناب . قال ربّ اغفرلی

3- آثار تدبیر سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 43 - 5

5 - تأثیر عمیق تدبیر سلیمان ( ع ) در فاصله گرفتن بلقیس از آیین شرک آلود خویش

فلمّا جاءت . .. و کنّا مسلمین . و صدّها... إنّها کانت من قوم ک-فرین

از ارتباط آیه یاد شده با آیات پیش استفاده می شود که تدبیر سلیمان(ع) باعث شد که بلقیس از شرّ رفتار شرک آلود خود رهایی یابد و به دامن توحید و یکتاپرستی بازگردد; و گرنه بر اثر خو گرفتن به عادات قوم خود، همچنان در گمراهی می ماند.

4- آثار سان دیدن سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 32 - 5،10

ص: 306

5 - سان دیدن سلیمان ( ع ) از اسب ها و علاقه شدید او به آنها ، موجب غفلت او از یاد خدا گشت .

إنّی أحببت حبّ الخیر عن ذکر ربّی حتّی توارت بالحجاب

برداشت یاد شده مبتنی بر این دیدگاه است که <عن> در <عن ذکر ربّی> به معنای <علی> و <أحببت> به معنای <آثرت> (ترجیح دادم) باشد; یعنی، من آن چنان به دوستی با اسب ها سرگرم شدم که آن را بر یاد خدا ترجیح دادم و از او غافل ماندم; تا آن که آفتاب غروب کرد و یا این که اسب ها از نظرم پنهان شدند.

10 - اظهار پشیمانی کردن سلیمان ( ع ) و مورد سرزنش قرار دادن خود به خاطر غفلت کردن از یاد خدا ، در اثر سان دیدن طولانی از اسب ها

فقال إنّی أحببت حبّ الخیر عن ذکر ربّی حتّی توارت بالحجاب

در صورتی که معنای آیه شریفه، این باشد که سلیمان(ع) به خاطر علاقه به اسب ها از یاد خدا غفلت ورزید; قهراً سخن آن حضرت (فقال إنّی. ..) نوعی سرزنش خود و اظهار پشیمانی محسوب می شود.

5- آثار علم سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 17 - 6

6 - علم و دانش سلیمان ، زمینه ساز دستیابی او به قدرت و به خدمت گرفتن آن در مسیر اهداف الهی

و لقد ءاتینا داود و سلیم-ن علمًا. .. و أوتینا من کلّ شیء... جنوده من الجنّ و الإ

طرح علم گسترده سلیمان، پیش از بیان عظمت سپاه و قدرت برتر نظامی وی، می تواند اشاره به مطلب فوق داشته باشد.

6- آثار قدرت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 44 - 9

9 - پی بردن و اعتراف بلقیس به گذشته نادرست و کفرآمیز خویش پس از مشاهده یکی دیگر از جلوه های قدرت خارق العاده سلیمان ( ع )

فلمّا رأته . .. قالت ربّ إنّی ظلمت نفسی

مطلب یاد شده از آن جا است که ملکه سبا بی آنکه توضیحی اضافی برای او داده شود صرفاً با مشاهده امور شگفتی چون تخت و صحن شیشه ای، بی تأمل اظهار ایمان کرد.

7- آثار موضعگیری سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 38 - 3

3 - عزم ملکه سبا بر تسلیم شدن در برابر سلیمان ( ع ) ، پس از رد هدایای وی

قبل أن یأتونی مسلمین

ص: 307

از سخنان سلیمان و تعبیر <قبل أن یأتونی مسلمین> استفاده می شود که بلقیس مصمم بر تسلیم شده بود و سلیمان از قبل آن را می دانست.

8- آمادگی نظامی سپاه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 17 - 3

3 - وجود تمرین ، آموزش و آماده سازی مستمر در سپاه سلیمان

فهم یوزعون

<وَزْع> به معنای مرتب کردن، به صف کردن و آرایش دادن لشگر برای جنگ

9- آورنده نامه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 29 - 3

3 - عدم اطلاع بلقیس از مشخصات آورنده نامه سلیمان

إنّی أُلقی إلیّ

مجهول آمدن فعل <أُلقی> نشانگر آن است که هدهد، نامه سلیمان را طوری به سوی ملکه انداخت که کسی متوجه او نشد.

10- ابزار تبلیغ سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 44 - 17

17 - امکانات مادی و قدرت خارق العاده سلیمان ( ع ) در خدمت تبلیغ دین و هدایت مردم

قال إنّه صرح ممرّد . .. قالت ... و أسلمت مع سلیم-ن للّه ربّ الع-لمین

ماجرای اتفاق افتاده میان سلیمان(ع) و بلقیس، بیانگر مطلب فوق است.

11- ابزار کتابت در دوران سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 28 - 9

9 - ظرافت ابزار مورد استفاده برای کتابت ( کاغذ ، پوست و . . . ) در عهد سلیمان ( ع )

اذهب بکت-بی ه-ذا فألقه إلیهم

از آن جا که پیکی چون هدهد تنها می تواند حامل اشیایی سبک و کوچک باشد، مطلب یاد شده را می توان استفاده کرد.

ص: 308

12- اتقان قضاوت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 27 - 4

4 - قضاوت و تصمیم گیری های سلیمان ، براساس تحقیق و اطلاعات متقن بود .

قال سننظر أصدقت أم کنت من الک-ذبین

با این که گزارش های صریح و استدلال های عمیق توحیدی هدهد، نشانگر صداقت و حقانیت او بود، اما سلیمان بدان ها بسنده نکرد و درصدد تحقیق جدی برآمد.

13- اتکای سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 14 - 12

12 - سلیمان ( ع ) ، عصایی داشت که بر آن تکیه می کرد و پس از مرگش نیز مدتی بر آن تکیه داشت .

فلمّا قضینا علیه الموت ما دلّهم علی موته إلاّ دابّه الأرض تأکل منسأته فلمّا خرّ

14- اجابت دعای سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 36 - 1

1 - دعای سلیمان ( ع ) برای دستیابی به پادشاهی بی نظیر ، مورد استجابت خدا قرار گرفت .

و هب لی ملکًا . .. فسخّرنا له الریح

از فای تفریع <فسخّرنا. ..> استفاده می شود که خداوند، دعای سلیمان(ع) را مستجاب کرد و برای تقویت ملک او نیروی باد را در اختیارش گذاشت.

اختلاف داود(ع) و سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 78 - 5

5- داوود و سلیمان ( ع ) ، در تطبیق و چگونگی پیاده کردن حکم خدا در باره خسارت مزرعه تلف شده به وسیله گوسفندان ، اختلاف نظر داشتند .

و داود و سلیم-ن إذ یحکمان فی الحرث إذ نفشت فیه غنم القوم و کنّا لحکمهم ش-هدین

نوع مفسران برآنند که <ففهّمناها> می رساند که خداوند نظر سلیمان را تأیید کرد. از سوی دیگر، جمله های <کنّا لحکمهم شاهدین> و <و کلاًّ آتینا حکماً و علماً> می فهماند که نظر هر دو براساس نظارت، حکم و علم الهی بوده است. جمع میان

ص: 309

این دو سخن، به این است که بگوییم: اختلاف آن دو در حکم الهی نبود; بلکه در تطبیق و چگونگی پیاده کردن آن بود.

15- اختیارات سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 39 - 3،5

3 - باز بودن دست سلیمان ( ع ) ، در بخشش یا منع عطای الهی ( قدرت ، مکنت و ثروت خود ) به دیگران

ه-ذا عطاؤنا فامنن أو أمسک

5 - سلیمان ( ع ) در بخشش به هر کس و به هر مقدار آزاد بود و مورد محاسبه الهی قرار نداشت .

فامنن أو أمسک بغیر حساب

برداشت یاد شده مبتنی بر این دیدگاه است که <بغیر حساب> قید برای <فامنن أو أمسک> باشد.

16- اخلاص سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 40 - 11

11 - توجه دائمی سلیمان ( ع ) به خدایی بودن امکانات خویش

فلمّا رءاه مستقرًّا عنده قال ه-ذا من فضل ربّی

از آیه یاد شده و نیز آیات پیشین استفاده می شود که سلیمان در اوج قدرت و شوکت نیز، از یاد خدا غافل نبوده، او را یاد می کند و بر نعمت های او سپاس می گزارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 44 - 14

14 - توحید ناب و بی شائبه سلیمان ( ع ) و تسلیم بودن او در برابر خدای یگانه ، مورد اذعان و اعتراف بلقیس

و أسلمت مع سلیم-ن للّه ربّ الع-لمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 32 - 3

3 - سان دیدن طولانی سلیمان ( ع ) از اسب ها ، به خاطر خدا و یاد او بود .

فقال إنّی أحببت حبّ الخیر عن ذکر ربّی

برداشت یاد شده مبتنی بر این دیدگاه است که <عن> در <عن ذکر ربّی> برای تعلیل باشد; یعنی، دوستی من نسبت به اسب ها، به خاطر خدا و ناشی از فرمان او است; نه برخاسته از هوا و هوس و تفریح کردن من.

ص: 310

17- ارث سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 16 - 1

1 - سلیمان ، وارث مقام ، امکانات و دارایی های داوود

و ورث سلیم-ن داود

با توجه به آیه قبل (ما داوود و سلیمان را به نحو یکسان از علم ویژه برخوردار کردیم) باید اذعان کرد که مراد از <ورث سلیمان داود> چیزی از قبیل علم موهبتی نیست. علاوه بر این، علوم موهبتی همانند نبوت - برخلاف علوم اکتسابی - اصولاً قابل انتقال نیست.

18- اسبهای سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 31 - 1

1 - سان دیدن سلیمان ( ع ) ، از اسب های اصیل ، نفیس و تیزتک

إذ عرض علیه بالعشیّ الص-فن-ت الجیاد

<عشیّ> به معنای آخر روز و عصر است و <صافنات> (جمع <صافنه>) به اسب هایی گفته می شود که بر روی سه دست و پا ایستاده و دست راست خود را کمی بلند می کنند و تنها نوک جلوی سم را بر زمین می گذارند (این حالت مخصوص اسب های نجیب و اصیل است). <جیاد> نیز به دو معنا آمده است: 1- جمع <جیّد> - در مقابل <ردیّ> - و به معنای نفیس است. 2- جمع <جواد> است که وقتی در توصیف اسب به کار رود به معنای سریع خواهد بود. گفتنی است که در آیه شریفه، هر یک از دو معنا می تواند مراد باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 33 - 1،2

1 - دستور سلیمان ( ع ) مبنی بر بازگرداندن اسباب ها به نزد او ، پس از بازدید نخست و ناپدید شدن آنها از نظر ایشان

حتّی توارت بالحجاب . ردّوها علیّ

ضمیر مؤنث <ردّوها> - به قرینه جمله بعدی (فطفق مسحاً. ..) - به <صافنات> (اسب ها) بازمی گردد.

2 - سلیمان ( ع ) پس از بازگردانده شدن اسب ها ، آنها را نوازش کرد و به سودن پا ها و گردن آنها پرداخت .

فطفق مسحًا بالسوق و الأعناق

19- استغفار سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 35 - 1

1 - طلب آمرزش سلیمان ( ع ) از پروردگار ، در پی آزمایش الهی

و ألقینا علی کرسیّه جسدًا ثمّ أناب . قال ربّ اغفرلی

ص: 311

20- اشراف قوم سبأ و سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 30 - 2

2 - آشنایی بلقیس و درباریان وی با شخصیت و موقعیت ممتاز سلیمان ( ع )

إنّی أُلقی إلیّ کت-ب کریم . إنّه من سلیم-ن

جمله <إنّه من سلیمان> ظاهراً تعلیل برای <کتاب کریم> است; یعنی، این که می گویم <مکتوبی گران مایه> این بدان سبب است که آن را شخصیتی چون سلیمان برای ما فرستاده است.

21- اعلام شکرگزاری سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 16 - 8

8 - قدرشناسی عمیق سلیمان ( ع ) از الطاف الهی در حق خود و پدرش داوود و اعلام آن به مردم

علّمنا منطق الطیر و أوتینا من کلّ شیء إنّ ه-ذا لهو الفضل المبین

22- افکندن مرده بر تخت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 34 - 6

6 - افکنده شدن جسدی بی جان بر تخت سلیمان ( ع ) ، زمینه توجه ایشان به خدا و توبه و انابه به درگاه الهی شد .

و ألقینا علی کرسیّه جسدًا ثمّ أناب

از ارتباط میان افکنده شدن جسد بر تخت سلیمان و توبه و انابه او پس از آن، می توان برداشت یاد شده را به دست آورد.

23- اقرار سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 15 - 7

7 - اذعان داوود و سلیمان ( ع ) به وجود کسانی عالم تر و برتر از ایشان در میان بندگان مؤمن خدا

و قالا الحمد للّه الذی فضّلنا علی کثیر من عباده المؤمنین

ص: 312

24- الهام به سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 79 - 1

1- حکم و داوری سلیمان ( ع ) در باره خسارت مزرعه تلف شده به وسیله گوسفندان ، با الهام خداوند بود .

ففهّمن-ها سلیم-ن

<فا> در <ففهّمنا> برای تعقیب است و ضمیر <ها> به حکومت (قضاوت) بازمی گردد; یعنی، در مشاوره و داوری داوود و سلیمان(ع) حکم واقعی را به سلیمان فهماندیم.

25- امتحان سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 35 - 2

2 - هدف بلقیس از ارسال هدیه برای سلیمان ( ع ) ، آزمون وی و مشاهده بازتاب آن بود .

و إنّی مرسله إلیهم بهدیّه فناظره بِمَ یرجع المرسلون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 34 - 1،2،5

1 - سلیمان ( ع ) ، مورد آزمایش خداوند قرار گرفت .

و لقد فتّنا سلیم-ن

2 - افکندن جسم بی جان انسانی بر تخت سلیمان ، وسیله آزمایش ایشان از سوی خداوند بود .

و لقد فتّنا سلیم-ن و ألقینا علی کرسیّه جسدًا

<جسد> به جسم بی جان انسان گفته می شود و <کرسیّ> به معنای تخت و سریر است.

5 - توبه و انابه سلیمان ( ع ) به درگاه خدا پس از آزمایش الهی

و لقد فتّنا سلیم-ن . .. ثمّ أناب

26- امکانات سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 16 - 6

6 - داوود و سلیمان ، برخوردار از تمامی امکانات مورد نیاز

و أوتینا من کلّ شیء

27- امکانات مادی سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 313

13 - نمل - 27 - 17 - 5

5 - برخورداری سلیمان از امکانات وسیع مادی و نظامی در کنار علم گسترده خویش

و لقد ءاتینا داود و سلیم-ن علمًا . .. و أوتینا من کلّ شیء ... و حشر لسلیم-ن جنود

28- اوامر سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 81 - 3

3- حرکت تند باد به سوی سرزمین سرشار از برکات الهی به فرمان سلیمان ( ع )

تجری بأمره إلی الأرض التی ب-رکنا فیها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 37 - 1

1 - رد هدیه ملکه سبا از سوی سلیمان ( ع ) و فرمان وی مبنی بر بازگشت سفیر به سوی بلقیس با پیام جنگ

ارجع إلیهم فلنأتینّهم بجنود

سیاق آیات نشانگر این نکته است که سلیمان(ع) هدیه را نپذیرفت و به آنان برگرداند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 41 - 1

1 - فرمان سلیمان به دگرگون ساختن آرایش تخت بلقیس برای آزمودن هوش وی

قال نکّروا لها عرشها ننظر أتهتدی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 13 - 4

4 - جنّیان ، به فرمان سلیمان ( ع ) ، مجسمه و تمثال می ساختند .

یعملون له ما یشاء من . .. تم-ثیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 33 - 1

1 - دستور سلیمان ( ع ) مبنی بر بازگرداندن اسباب ها به نزد او ، پس از بازدید نخست و ناپدید شدن آنها از نظر ایشان

حتّی توارت بالحجاب . ردّوها علیّ

ضمیر مؤنث <ردّوها> - به قرینه جمله بعدی (فطفق مسحاً. ..) - به <صافنات> (اسب ها) بازمی گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 37 - 2

2 - شیاطین جنی ، به فرمان سلیمان ( ع ) به ساختمان سازی و غواصی می پرداختند .

ص: 314

و الشی-طین کلّ بنّاء و غوّاص

29- اوامر ملکه مورچگان قصه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 18 - 4

4 - دستور مورچه پیشوا به پنهان شدن مورچگان در لانه خود ، برای مصون ماندن از پایمال شدن توسط سلیمان و سپاهیانش

ادخلوا مس-کنکم لایحطمنّکم سلیم-ن و جنوده

<لا> در <لایحطمنّکم> ناهیه است. <حَطْم> (مصدر <یحطمنّ>) در اصل به معنای شکستن و در این جا معادل پایمال کردن است. تعبیرهای <ادخلوا> و <لایحطمنّکم> - که به صورت امر و نهی آمده - بیانگر نوعی ریاست است; به ویژه اگر تنکیر <نمله> برای تفخیم باشد.

30- اهداف سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 31 - 4

4 - سلیمان ( ع ) ، درصدد از میان بردن حاکمیت کفر و شرک از سرزمین سبا

بسم اللّه الرحم-ن الرحیم . ألاّ تعلوا علیّ و أتونی مسلمین

تسلیم سلیمان شدن، در حقیقت دست برداشتن از شرک و پذیرش منطق توحیدی او است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 36 - 7

7 - هدف سلیمان ( ع ) از نوشتن نامه به دربار سبا ، ایفای رسالت الهی و معنوی خود بود ، نه رسیدن به مال و حکومت بزرگ تر .

قال أتمدّونن بمال فما ءاتین اللّه خیر ممّا ءاتیکم

31- اهمیت سان دیدن سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 31 - 3

3 - ماجرای سان دیدن سلیمان ( ع ) از اسب های خود ، ماجرایی آموزنده و مهم

إذ عرض علیه بالعشیّ الص-فن-ت الجیاد

از توصیه خداوند به پیامبر(ص) مبنی بر یادآوری داستان سان دیدن سلیمان(ع) از اسبان خود، برداشت یاد شده به دست می آید.

ص: 315

32- اهمیت غواصی در دوران سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 82 - 3

3- اهمیت غواصی و دستاورد های آن در حکومت سلیمان ( ع )

و من الشی-طین من یغوصون له

برداشت یاد شده از تخصیص به ذکر یافتن <غواصی> در بین سایر کارها و نیز لام <له> - که برای انتفاع است - برداشت یاد شده به دست می آید.

33- اهمیت نامه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 29 - 2

2 - جلوه عظمت و گران سنگی نامه سلیمان و پیام آن در نظر ملکه سبا ( بلقیس )

قالت یأیّها الملؤا إنّی أُلقی إلیّ کت-ب کریم

<کریم>، صفت <کتاب> و به معنای گران مایه است. <کتاب کریم>; یعنی، نامه ای عظیم و گران سنگ.

34- ایمان به سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 42 - 5،7

5 - اطلاع بلقیس از مقام معنوی و قدرت سلیمان ( ع ) و تسلیم شدنش در برابر او ، قبل از رسیدن به دربار وی

و أُوتینا العلم من قبلها و کنّا مسلمین

ضمیر <من قبلها> به آیه و بینه برمی گردد که از عمل خارق العاده دربار سلیمان به دست می آید.

7 - اطلاع قبلی ملکه سبا از حقانیت و مقام سلیمان ( ع ) با گزارش سفیران خویش

و أُوتینا العلم من قبلها و کنّا مسلمین

<من قبلها> ظاهراً اشاره به زمانی دارد که سفیران ملکه سبا هدایا را بازگرداندند و ویژگی های سلیمان(ع) و دربار او را باز گفتند.

35- بازدید سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 20 - 1

ص: 316

1 - بازدید سلیمان ( ع ) از گروه پرندگان به منظور جویا شدن از احوال آنها

و تفقّد الطیر

<تَفَقُّد> (مصدر <تفقّد>) معادل <تعهد> (وارسی کردن) است. بنابراین <تفقد الطیر>; یعنی، از حال پرندگان جویا شد.

36- بخشندگی سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 39 - 5

5 - سلیمان ( ع ) در بخشش به هر کس و به هر مقدار آزاد بود و مورد محاسبه الهی قرار نداشت .

فامنن أو أمسک بغیر حساب

برداشت یاد شده مبتنی بر این دیدگاه است که <بغیر حساب> قید برای <فامنن أو أمسک> باشد.

37- بسمله نامه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 30 - 3،4،6

3 - < بسم اللّه الرحمن الرحیم > سرآغاز نامه سلیمان به ملکه سبا

و إنّه بسم اللّه الرحم-ن الرحیم

4 - آغاز نامه سلیمان با نام و یاد خدا ، سبب شکوه و عظمت آن نزد بلقیس

إنّی أُلقی إلیّ کت-ب کریم . .. و إنّه بسم اللّه الرحم-ن الرحیم

جمله <و إنّه بسم اللّه. ..> تعلیل دیگری برای بیان گرانمایه بودن مکتوب سلیمان است; یعنی، نامه ای که برای من آورده شده، از دو جهت کریم و گران سنگ است: یکی این که از شخصیتی مانند سلیمان است و دیگر آن که با نام خدای رحمان و رحیم آغاز شده است.

6 - اعلام موضع توحیدی و هدف الهی سلیمان ( ع ) ، با آغاز نامه خود به نام و یاد خدا

و إنّه بسم اللّه الرحم-ن الرحیم

38- بی اعتنایی سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 36 - 4

4 - بی اعتنایی سلیمان ( ع ) نسبت به هدایای ملکه سبا و اظهار بی نیازی از آن

قال أتمدّونن بمال

ص: 317

39- بی نظیری حکومت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 35 - 6

6 - سلیمان ( ع ) ، از خداوند خواستار حکومتی بی نظیر و نامیسر برای بشر در طول تاریخ

و هب لی ملکًا لاینبغی لأحد من بعدی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 39 - 1،2

1 - حکومت بزرگ و بی نظیر سلیمان ( ع ) ، عطیه بزرگ الهی بود .

و هب لی ملکًا . .. ه-ذا عطاؤنا

اضافه <عطا> به ضمیر جلاله (نا) بر تعظیم دلالت می کند.

2 - امتنان خداوند بر سلیمان ( ع ) ، به خاطر اعطای حکومت عظیم و بی نظیر به ایشان

ه-ذا عطاؤنا

40- بینش سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 19 - 6،19

6 - توجه سلیمان به خدایی بودن نعمت های عطا شده به او و پدر و مادرش

أن أشکر نعمتک التی أنعمت علیّ و علی ولدیّ

19 - عبودیت و بندگی خدا ، شرف و مقامی والا در بینش سلیمان ( ع )

و أدخلنی برحمتک فی عبادک الص-لحین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 27 - 6

6 - اهمیت سرزمین سبا و مسائل آن برای سلیمان ( ع )

قال سننظر أصدقت أم کنت من الک-ذبین

تحقیق و بررسی درباره سبا و مسائل آن، نشانگر اهمیت این موضوع در نظر سلیمان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 35 - 5

5 - هیأت نمایندگان سبا ، مأمور گزارش کردن نقطه نظر های جدید سلیمان ( ع ) به دربار

فناظره بِمَ یرجع المرسلون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 36 - 8،9

ص: 318

8 - ارجمندی عطایای الهی و بی ارزشی هر عطای غیر الهی در نظر سلیمان ( ع )

أتمدّونن بمال فما ءاتین اللّه خیر ممّا ءاتیکم

9 - افتخار سلیمان ( ع ) به مقام نبوت و رسالت الهی خود و نه مال و قدرت مادی

فما ءاتین اللّه خیر ممّا ءاتیکم

مراد از <ما آتان اللّه> حقیقتی متفاوت با امکانات مادی است; چرا که اولاً دربار سبا نیز از آن امکانات مادی برخوردار بود ثانیاً بجای <خیر> باید می فرمود <ما آتانی اللّه أکثر ممّا آتاکم>.

41- پدر سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 30 - 2

2 - سلیمان ( ع ) ، فرزند حضرت داوود ( ع )

و وهبنا لداود سلیم-ن

42- پرسش از درباریان سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 38 - 2

2 - پرسش سلیمان از قدرت درباریانش برای آوردن تخت بلقیس

قال ی-أیّها الملؤا أیّکم یأتینی بعرشها

43- پرسش سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 20 - 3

3 - پرسش سلیمان از علت ناپیدا بودن هدهد

فقال ما لی لاأری الهدهد أم کان من الغائبین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 38 - 2

2 - پرسش سلیمان از قدرت درباریانش برای آوردن تخت بلقیس

قال ی-أیّها الملؤا أیّکم یأتینی بعرشها

ص: 319

44- پرندگان سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 17 - 1

1 - سلیمان ( ع ) ، دارای سپاهی متشکل از نیرو های جن ، انسان و پرندگان

و حشر لسلیم-ن جنوده من الجنّ و الإنس و الطیر

45- پشیمانی سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 32 - 10

10 - اظهار پشیمانی کردن سلیمان ( ع ) و مورد سرزنش قرار دادن خود به خاطر غفلت کردن از یاد خدا ، در اثر سان دیدن طولانی از اسب ها

فقال إنّی أحببت حبّ الخیر عن ذکر ربّی حتّی توارت بالحجاب

در صورتی که معنای آیه شریفه، این باشد که سلیمان(ع) به خاطر علاقه به اسب ها از یاد خدا غفلت ورزید; قهراً سخن آن حضرت (فقال إنّی. ..) نوعی سرزنش خود و اظهار پشیمانی محسوب می شود.

46- پیروزی سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 34 - 6

6 - نگرانی بلقیس از قدرت و غلبه سلیمان ( ع ) ، علی رغم اظهار آمادگی فرماندهان وی برای هر نبرد

قالوا نحن أُولوا قوّه . .. قالت إنّ الملوک إذا دخلوا قریه أفسدوها

طرح مسأله تباهی جامعه در صورت بروز جنگ، بیانگر مطلب یاد شده است.

47- پیشگامی سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 90 - 14

14- پیامبران الهی ، موسی ، هارون ، ابراهیم ، لوط ، اسحاق ، یعقوب ، نوح ، داوود ، سلیمان ، ایوب ، اسماعیل ، ادریس ، ذاالکفل ، یونس ، زکریا و یحیی ( علیهم السلام ) ، پیشگامان در کار های خیر

و لقد ءاتینا موسی و ه-رون . .. یحیی ... إنّهم کانوا یس-رعون فی الخیرت

برداشت بالا مبتنی بر این است که ضمیرهای جمع در جمله <إنّهم کانوا یسارعون. ..> به پیامبرانی بازگردد که در سلسله آیات پیشین (48 - 90) از آنان یاد شده است.

ص: 320

48- تبسم سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 19 - 1

1 - تبسم سلیمان از سخنان مورچه

فتبسّم ضاحکًا من قولها

49- تجهیزات نظامی سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 17 - 5

5 - برخورداری سلیمان از امکانات وسیع مادی و نظامی در کنار علم گسترده خویش

و لقد ءاتینا داود و سلیم-ن علمًا . .. و أوتینا من کلّ شیء ... و حشر لسلیم-ن جنود

50- تخت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 34 - 2،4

2 - افکندن جسم بی جان انسانی بر تخت سلیمان ، وسیله آزمایش ایشان از سوی خداوند بود .

و لقد فتّنا سلیم-ن و ألقینا علی کرسیّه جسدًا

<جسد> به جسم بی جان انسان گفته می شود و <کرسیّ> به معنای تخت و سریر است.

4 - سلیمان ( ع ) ، دارای حکومت و تخت فرمانروایی

و لقد فتّنا سلیم-ن و ألقینا علی کرسیّه جسدًا

51- تدبیر سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 28 - 6

6 - تدبیر سلیمان در کشف صدق و کذب ادعای هدهد از طریق به کارگیری خود وی

قال سننظر أصدقت . .. اذهب بکت-بی ه-ذا

52- تسخیر باد برای سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 81 - 1،2،3،4،9

ص: 321

1- خداوند ، تند باد ها را برای سلیمان ( ع ) تسخیر و رام کرد .

و سخّرنا مع داود الجبال . .. و لسلیم-ن الریح عاصفه تجری بأمره

<لسلیمان. ..> عطف بر عبارت <مع داود...> است; یعنی، <سخّرنالسلیمان الریح>

2- حرکت تند باد ها ، با فرمان حرکت سلیمان ( ع ) انجام می گرفت .

و لسلیم-ن الریح عاصفه تجری بأمره

3- حرکت تند باد به سوی سرزمین سرشار از برکات الهی به فرمان سلیمان ( ع )

تجری بأمره إلی الأرض التی ب-رکنا فیها

4- مسخر و رام بودن تندباد ها در دست سلیمان ( ع ) و فرمان روایی ایشان بر آنها ، معجزه آن حضرت و دلیل پیامبری او

و لسلیم-ن الریح عاصفه

نوع مفسران برآنند که این آیه و آیات دیگر، در مقام بیان معجزه های پیامبران گذشته و دلایل نبوت آنان است.

9- رام کردن تندباد ها و به فرمان درآوردن آنها برای سلیمان ( ع ) ، کاری حکیمانه و عالمانه از سوی خداوند بود .

و لسلیم-ن الریح عاصفه . .. و کنّا بکلّ شیء ع-لمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 12 - 2،3،4

2 - مسخّر و رام شدن باد برای سلیمان ( ع ) از جانب خداوند

و لسلیم-ن الریح

<الریح> عطف به <الحدید> در آیه قبل است و منظور از آن - به تناسب مقام - مسخّر بودن باد برای سلیمان(ع) است.

3 - مسخّر بودن باد برای سلیمان ( ع ) ، فضیلتی اعطا شده از جانب خدا برای او

و لقد ءاتینا . .. فضلاً ... و لسلیم-ن الریح

4 - بادِ تحت امر سلیمان ( ع ) ، مسیر دو ماهه رفت و برگشت را در یک روز طی می کرد .

و لسلیم-ن الریح غدوها شهر و رواحها شهر

<غدوّ> در لغت به رفتن در طرف صبح آمده (المنجد) و <رواح> استعاره برای رفتن از ظهر به بعد است (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 36 - 3،4

3 - جریان ملایم باد تحت فرمان سلیمان بود و به هر سوی که او می خواست روان می گشت .

فسخّرنا له الریح تجری بأمره رخاءً حیث أصاب

<رخاء> به معنای آرامی و ملایمت است و ضمیر فاعل در <أصاب> به سلیمان بازمی گردد. <اصابه> (مصدر <أصاب>) معادل قصد و اراده است; یعنی، هر جا سلیمان اراده کند.

4 - مسخر بودن باد برای سلیمان ( ع ) از خصوصیات حکومت ممتاز آن حضرت بود .

هب لی ملکًا . .. فسخّرنا له الریح تجری بأمره رخاءً حیث أصاب

53- تسخیر جن برای سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 322

15 - سبأ - 34 - 12 - 9،11

9 - گروهی از جنیان ، مسخّر سلیمان ( ع ) و تحت اختیار او بودند .

و لسلیم-ن . .. و من الجنّ من یعمل بین یدیه بإذن ربّه

11 - مسخّر و رام بودن جنّیان برای سلیمان ( ع ) ، از عطایای خدا به آن حضرت

و لقد ءاتینا فضلاً . .. و لسلیم-ن ... و من الجنّ من یعمل بین یدیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 13 - 1،2،3

1 - جنّیان در خدمت سلیمان ( ع ) ، هر چه او می خواست انجام می دادند .

و من الجنّ من یعمل بین یدیه . .. یعملون له ما یشاء

2 - جنّیان برای سلیمان ( ع ) ، طبق خواست او قصرهایی می ساختند .

یعملون له ما یشاء من مح-ریب

<محاریب> جمع <محراب> (از ریشه <حرب>) است و آن به جایی گفته می شود که محل جنگ با دشمن است. این واژه، به قصرهایی اطلاق می شده که بر بالای آنها، جایگاه مخصوصی برای دفاع ساخته می شده است.

3 - جنّیان برای سلیمان ( ع ) طبق خواست او محل هایی برای عبادت بنا می کردند .

یعملون له ما یشاء من محاریب

<محراب> (جمع <محاریب>) به معنای مسجد آمده است (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 14 - 4

4 - گروهی از جنیان ، همواره در خدمت و پیشگاه سلیمان ( ع ) بودند .

فی العذاب المهین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 37 - 4

4 - تسخیر شیاطین جنی و به کارگیری آنها ، از خصوصیات حکومت ممتاز سلیمان ( ع )

هب لی ملکًا . .. فسخّرنا له ... الشی-طین کلّ بنّاء و غوّاص

54- تسخیر شیاطین برای سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 82 - 1،2،7

1- برخی از شیاطین ، در تسخیر و تحت فرمان سلیمان ( ع ) بودند .

و سخّرنا . .. و من الشی-طین من یغوصون له

2- برخی از شیاطین برای سلیمان ( ع ) ، به کار غواصی و غیر آن می پرداختند .

و من الشی-طین من یغوصون له و یعملون عملاً دون ذلک

ص: 323

7- کنترل و نظارت خداوند بر شیاطین ، در فرمان برداری آنان از سلیمان ( ع )

و من الشی-طین . .. و کنّا لهم ح-فظین

55- تعالیم نامه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 30 - 6

6 - اعلام موضع توحیدی و هدف الهی سلیمان ( ع ) ، با آغاز نامه خود به نام و یاد خدا

و إنّه بسم اللّه الرحم-ن الرحیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 31 - 3

3 - نامه سلیمان ، پیامدار رحمت و مهر و نشانگر قدرت و قهر

بسم اللّه الرحم-ن الرحیم . ألاّ تعلوا علیّ و أتونی مسلمین

آوردن اوصاف <رحمان> و <رحیم> در سرآغاز نامه، پیامدار رحمت و لحن قاطع و آمرانه متن آن، بیانگر قدرت است.

56- تعلیم سپاه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 17 - 3

3 - وجود تمرین ، آموزش و آماده سازی مستمر در سپاه سلیمان

فهم یوزعون

<وَزْع> به معنای مرتب کردن، به صف کردن و آرایش دادن لشگر برای جنگ

57- تقرب سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 40 - 1

1 - سلیمان ( ع ) ، دارای قرب و منزلت ویژه در پیشگاه خداوند

و إنّ له عندنا لزلفی

<الزلفی> به معنای قرب و منزلت است.

ص: 324

58- تقوای سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 49 - 7

7 - داوود ، سلیمان ، ایوب ، ابراهیم ، اسحاق ، یعقوب ، اسماعیل ، الیسع ، ذاالکفل ( علیهم السلام ) ، از تقواپیشگان و نیک فرجامان بودند .

و اذکر داود . .. إسم-عیل و الیسع و ذاالکفل ... ه-ذا ذکر و إنّ للمتقین لحسن مئاب

<مئاب> به معنای مرجع و بازگشت است و منظور از <حسن مئاب> حسن عاقبت و سرانجام نیک است. گفتنی است که برداشت یاد شده مبتنی بر این است که مقصود از <متقین> پیامبرانی باشد که در آیات گذشته از آنان سخن گفته شد.

59- تکلم ملکه مورچگان قصه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 19 - 24

24 - < عن جعفربن محمد ( ع ) قال : لما قالت النمله < یا أیّها النمل ادخلوا مساکنکم . . . > حملت الریح صوت النمله إلی سلیمان ( ع ) . . . ;

از امام باقر(ع) روایت شده که فرمود: هنگامی که آن مورچه [به سایر مورچگان] گفت: <یا أیّها النمل ادخلوا مساکنکم. ..> باد صدای آن مورچه را به سلیمان رسانید...>.

60- تکلیف سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 13 - 15

15 - سلیمان ( ع ) ، موظف به انجام عمل صالح به منظور شکرگزاری به درگاه خداوند

و لسلیم-ن الریح . .. اعملوا ءال داود شکرًا

این که پس از طرح قصه سلیمان(ع) و ذکر فضایلی که خداوند به او داده بود، خطاب <آل داود> آورده شده احتمال دارد به این منظور باشد که سلیمان(ع) را به عنوان عضوی از خاندان داوود(ع)، موظف به انجام عمل صالح کند.

61- تلاش سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 37 - 5

5 - سلیمان در تلاش مدام ، برای به تسلیم واداشتن دربار سبا ، قبل از وقوع جنگ

فلنأتینّهم بجنود . .. و هم ص-غرون

لحن شدید و تهدیدآمیز سلیمان(ع)، نشانگر آن است که وی تلاش می کرده تا کار به جنگ و خونریزی نینجامد; چه این که اگر او صرفاً مصمم بر جنگ بود، هشدارهای قبلی خلاف منطق جنگ به شمار می آمد.

ص: 325

62- تنزیه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 102 - 6

6 - حضرت سلیمان ( ع ) منزه از جادوگری و گرایش پیدا کردن به کفر

و ما کفر سلیمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 36 - 12

12 - مقام سلیمان ، مبرّا از پذیرش هدیه برای سکوت از حق و چشم پوشی از کفر و شرک

قال أتمدّونن بمال . .. بل أنتم بهدیّتکم تفرحون

63- توبه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 34 - 5

5 - توبه و انابه سلیمان ( ع ) به درگاه خدا پس از آزمایش الهی

و لقد فتّنا سلیم-ن . .. ثمّ أناب

64- توحید سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 44 - 14

14 - توحید ناب و بی شائبه سلیمان ( ع ) و تسلیم بودن او در برابر خدای یگانه ، مورد اذعان و اعتراف بلقیس

و أسلمت مع سلیم-ن للّه ربّ الع-لمین

65- توصیه های سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 31 - 1

1 - راه ندادن اندیشه سرکشی به خود و آمدن و تسلیم شدن ، فرمان سلیمان ( ع ) به ملکه سبا و درباریان وی

ألاّ تعلوا علیّ و أتونی مسلمین

<علو> (مصدر <تعلوا>) به معنای استکبار و برتری جویی است. <اتیان> (مصدر <ائتونی>) نیز به معنای حاضر شدن و

ص: 326

<اسلام> (مصدر <مسلمین>) معادل <تسلیم> و <انقیاد> است. آیه یاد شده حاوی سه فرمان است: الف) بر من برتری نجویید. ب) نزد من بیایید. ج) تسلیم دستورات من باشید.

66- تهدید جنیان سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 12 - 13

13 - تهدید شدن جنیانِ در خدمت سلیمان ( ع ) به عذاب با آتش از سوی خداوند ، در صورت سرپیچی از فرمان آن حضرت

و من الجنّ من یعمل بین یدیه . .. و من یزغ منهم عن أمرنا نذقه من عذاب السعیر

67- تهدیدهای سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 37 - 1،2،3

1 - رد هدیه ملکه سبا از سوی سلیمان ( ع ) و فرمان وی مبنی بر بازگشت سفیر به سوی بلقیس با پیام جنگ

ارجع إلیهم فلنأتینّهم بجنود

سیاق آیات نشانگر این نکته است که سلیمان(ع) هدیه را نپذیرفت و به آنان برگرداند.

2 - تهدید أکید سلیمان ( ع ) مبنی بر فرستادن سپاهی گران ، پرتوان و بی هماورد به سوی مشرکان سبا

فلنأتینّهم بجنود لاقبل لهم بها

جمله <لا قبل لهم بها> صفت <جنود> است; یعنی، سپاهی چنان عظیم که ایشان را توان رویارویی با آن نباشد.

3 - هشدار سلیمان ( ع ) به دربار سبا درباره پی آمد های ناگوار جنگ ( تبعید ، آوارگی ، ذلت و خواری )

و لنخرجنّهم منها أذلّه و هم ص-غرون

<أذله> جمع <ذلیل> و حال برای ضمیر <هم> است; یعنی، آنان را از آن سرزمین همراه با ذلت و خواری اخراج خواهیم کرد. عبارت <هم صاغرون> به تقدیر <هم صاغرون فیها> است; یعنی، و در آن سرزمین، بیگانه، حقیر و آواره خواهند بود.

68- تهمت جادوگری به سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 102 - 2

2 - شیاطین ، حضرت سلیمان را به جادوگری متهم می کردند .

و ما کفر سلیمن و لکن الشیطین کفروا

مراد از <ما کفر سلیمان> (سلیمان کافر نشد) نفی جادوگری از سلیمان (ع) است. جمله <و لکن الشیاطین ...> و نیز <ما تتلوا الشیاطین> حکایت از آن دارد که: اتهام سحر به حضرت سلیمان از سوی شیاطین عنوان شده و نشر پیدا کرده بود.

ص: 327

69- جادو در دوران سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 102 - 3،10

3 - شیاطین علومی از سحر را بر مردم عصر سلیمان تلاوت کرده و به آنها جادوگری می آموختند .

ما تتلوا الشیطین علی ملک سلیمن . .. یعلمون الناس السحر

فعل <تتلوا> از مصدر تلاوت (خواندن و قرائت کردن) است. مراد از <ما>ی موصوله - به قرینه فرازهای بعد - سحر و مانند آن می باشد. متعلق <تتلوا> به دلیل <یعلمون الناس> <علی الناس> می باشد. یعنی، یهود دنباله رو سحری بودند که شیاطین آن را برای مردم می خواندند.

10 - رواج سحر در زمان حضرت سلیمان ( ع )

ما تتلوا الشیطین علی ملک سلیمن . .. یعلمون الناس السحر

70- جن در حکومت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 39 - 2

2 - قدرت جنیان در خدمت حکومت سلیمان و قوای سرکش آنان تحت تسلّت وی

قال عفریت من الجنّ أنا ءاتیک به

واژه <عفریت> به معنای بد ذات و شرور است که مستلزم طغیان و سرکشی است. گاهی نیز به معنای قهرمان به کار می رود. برداشت یاد شده بر پایه معنای اول است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 37 - 5

5 - شیاطین جنی ، در خدمت آبادانی قلمرو حکومت سلیمان ( ع ) بودند .

و الشی-طین کلّ بنّاء و غوّاص

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 38 - 1،2

1 - اسارت و در بند بودن گروهی از شیاطین جنی در حکومت سلیمان

و ءاخرین مقرّنین فی الأصفاد

<مقرّنین> اسم مفعول از <قَرَنَه> (آن را قرین و نزدیک دیگری ساخت) و به معنای گروه به هم بسته شده است. <صَفَدَ> (مفرد <أصفاد>) نیز به معنای قید و بند است.

2 - اسارت و در بند بودن گروهی از شیاطینِ فسادانگیز و اخلال گر جنی ، جلوه ای از اقتدار حکومت ممتاز سلیمان ( ع )

و ءاخرین مقرّنین فی الأصفاد

اسارت و در بند بودن گروهی از شیاطین در حکومت سلیمان(ع) - در مقابل گروه دیگری که به خدمت گزاری مشغول بودند - می تواند گویای این حقیقت باشد که این دسته اگر آزاد گذاشته می شدند، در حکومت سلیمان(ع) اخلال و فساد ایجاد می کردند.

ص: 328

71- جنگ با سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 33 - 3

3 - اعلام آمادگی امیران و درباریان سبا برای درگیری نظامی با سلیمان ( ع )

أفتونی فی أمری . .. قالوا نحن أُولوا قوّه و أُولوا بأس شدید

تذکر قدرت و نیرومندی، اشاره به این دارد که آنان برای هر نبردی - ولو با سلیمان - آمادگی دارند.

72- جنیان سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 17 - 1

1 - سلیمان ( ع ) ، دارای سپاهی متشکل از نیرو های جن ، انسان و پرندگان

و حشر لسلیم-ن جنوده من الجنّ و الإنس و الطیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 14 - 1

1 - مرگ سلیمان ( ع ) ، آن گاه بر جنیان خدمت گزار وی آشکار شد که موریانه ها عصای او را خوردند و آن حضرت بر زمین افتاد .

فلمّا قضینا علیه الموت ما دلّهم علی موته إلاّ دابّه الأرض تأکل منسأته فلمّا خرّ

<منسأه> به معنای عصا است (مفردات راغب) و <دابّه الأرض> از باب اضافه شیء به فعلش می باشد. <أرض> نیز در این آیه - از باب <علم یعلم> - به معنای خوردن است و یا <ارضه> به معنای کرمی است که از زمین وارد چوب و تخته می شود (مفردات راغب).

73- جنیان سلیمان(ع) و ذلت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 14 - 11

11 - جنیان نیز از رنج ، سختی و خفت گریزان اند .

تبیّنت الجنّ أن لو کانوا یعلمون الغیب

ص: 329

74- جنیان سلیمان(ع) و سختی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 14 - 11

11 - جنیان نیز از رنج ، سختی و خفت گریزان اند .

تبیّنت الجنّ أن لو کانوا یعلمون الغیب

75- جنیان سلیمان(ع) و علم غیب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 14 - 6،10

6 - جنیان خدمت گزار در دستگاه سلیمان ( ع ) ، از علم غیب برخوردار نبودند .

فلمّا خرّ تبیّنت الجنّ أن لو کانوا یعلمون الغیب ما لبثوا فی العذاب المهین

10 - جنیان خدمت گزار در دستگاه سلیمان ( ع ) ، از معرفتی به نام علم غیب آگاهی داشتند .

تبیّنت الجنّ أن لو کانوا یعلمون الغیب

76- حرکت سپاه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 17 - 2

2 - فراخوانی سپاه سلیمان از سوی او ، برای حرکت به سوی مقصدی خاص

و حشر لسلیم-ن جنوده

واژه <حشر> (مصدر <حشر>) به معنای بیرون آوردن جماعت از قرارگاهشان و حرکت دادن آنان به سوی مقصدی چون آوردگاه و. .. می باشد.

77- حسابرسی از سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 39 - 5

5 - سلیمان ( ع ) در بخشش به هر کس و به هر مقدار آزاد بود و مورد محاسبه الهی قرار نداشت .

فامنن أو أمسک بغیر حساب

برداشت یاد شده مبتنی بر این دیدگاه است که <بغیر حساب> قید برای <فامنن أو أمسک> باشد.

ص: 330

78- حسن فرجام سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 40 - 2

2 - سلیمان ( ع ) ، برخوردار از حسن عاقبت و سرانجامی نیک

و حسن مئاب

<مئاب> به معنای مرجع و بازگشت است و منظور از <حسن مئاب> حسن عاقبت و سرانجام نیک است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 49 - 7

7 - داوود ، سلیمان ، ایوب ، ابراهیم ، اسحاق ، یعقوب ، اسماعیل ، الیسع ، ذاالکفل ( علیهم السلام ) ، از تقواپیشگان و نیک فرجامان بودند .

و اذکر داود . .. إسم-عیل و الیسع و ذاالکفل ... ه-ذا ذکر و إنّ للمتقین لحسن مئاب

<مئاب> به معنای مرجع و بازگشت است و منظور از <حسن مئاب> حسن عاقبت و سرانجام نیک است. گفتنی است که برداشت یاد شده مبتنی بر این است که مقصود از <متقین> پیامبرانی باشد که در آیات گذشته از آنان سخن گفته شد.

79- حق طلبی سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 36 - 12

12 - مقام سلیمان ، مبرّا از پذیرش هدیه برای سکوت از حق و چشم پوشی از کفر و شرک

قال أتمدّونن بمال . .. بل أنتم بهدیّتکم تفرحون

80- حکومت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 102 - 1،4،51

1 - حضرت سلیمان ، پیامبری دارای سلطنت و حکومت

علی ملک سلیمن

4 - شیاطین از دشمنان حضرت سلیمان و حکومت الهی او

ما تتلوا الشیطین علی ملک سلیمن

<علی ملک سلیمان> (بر ضد حکومت سلیمان) حال برای مفعول حذف شده از <تتلوا> است; یعنی، آن سحری را که برای مردم تلاوت می کردند، علیه سلطنت سلیمان بود.

51 - از امام باقر ( ع ) روایت شده که فرمود : < . . . فلما هلک سلیمان وضع ابلیس السحر و کتبه فی کتاب ثم طواه و کتب علی ظهره < هذا ما وضع آصف بن برخیا لملک سلیمان بن داود من ذخایر کنوز العلم من أراد کذا و کذا فلیفعل کذا و کذا > ثم دفنه تحت السریر ثم استثاره لهم فقرأه فقال الکافرون ما کان سلیمان ( ع ) یغلبنا إلا بهذا و قال المؤمنون بل هو عبداللّه و نبیّه فقال اللّه جلّ ذکره < واتبعوا ما تتلوا الشیاطین علی ملک سلیمان و ما کفر سلیمان و لکن الشیاطین کفروا یعلمون

ص: 331

الناس السحر . . . ;

آن هنگام که سلیمان (ع) وفات یافت ابلیس سحر را پایه گذاری کرد و در کتابی نوشت; سپس آن را پیچیده و بر روی آن چنین نوشت: این چیزی است که آصف بن برخیا ساخته است برای برپایی حکومت سلیمان بن داود(ع) که در آن ذخیره های علم انباشته شده است. هر کس چنین می خواهد چنان کند. سپس ابلیس آن را زیر تخت سلیمان(ع) پنهان نمود; سپس آن نامه را بیرون آورده برای آنان خواند. پس کافران در آن جلسه گفتند: سلیمان بر ما چیره نگشت و حکومت نیافت مگر از راه سحر و مؤمنانشان گفتند: هرگز این چنین نیست; بلکه او بنده و پیامبر خدا بود. خداوند می فرماید: واتبعوا ما تتلوا الشیاطین علی ملک سلیمان و ما کفر سلیمان و لکن الشیاطین کفروا یعلمون الناس السحر ...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 34 - 4

4 - سلیمان ( ع ) ، دارای حکومت و تخت فرمانروایی

و لقد فتّنا سلیم-ن و ألقینا علی کرسیّه جسدًا

81- حمد سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 15 - 2

2 - حمد و ستایش داوود و سلیمان به درگاه خدا به خاطر برخورداری از عنایت ویژه او

و لقد ءاتینا داود و سلیم-ن علمًا و قالا الحمد للّه

82- خط در دوران سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 28 - 7

7 - وجود خط و فن کتابت در عصر سلیمان ( ع )

اذهب بکت-بی ه-ذا

83- خواسته های سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 13 - 1،2،3،7

1 - جنّیان در خدمت سلیمان ( ع ) ، هر چه او می خواست انجام می دادند .

و من الجنّ من یعمل بین یدیه . .. یعملون له ما یشاء

2 - جنّیان برای سلیمان ( ع ) ، طبق خواست او قصرهایی می ساختند .

یعملون له ما یشاء من مح-ریب

ص: 332

<محاریب> جمع <محراب> (از ریشه <حرب>) است و آن به جایی گفته می شود که محل جنگ با دشمن است. این واژه، به قصرهایی اطلاق می شده که بر بالای آنها، جایگاه مخصوصی برای دفاع ساخته می شده است.

3 - جنّیان برای سلیمان ( ع ) طبق خواست او محل هایی برای عبادت بنا می کردند .

یعملون له ما یشاء من محاریب

<محراب> (جمع <محاریب>) به معنای مسجد آمده است (مفردات راغب).

7 - جنّیان ، طبق خواست سلیمان ( ع ) ، برای او کاسه های بزرگی به اندازه حوض می ساختند .

یعملون له ما یشاء من . .. و جفان کالجواب

<جفان> جمع <جفنه> است و آن به معنای ظرف غذا می باشد. <جواب> جمع <جابیه> و به معنای جمع کننده و دربردارنده است (مفردات راغب). گفتنی است که <جواب> به معنای حوض هم آمده است (لسان العرب).

84- خویشتنداری سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 20 - 6

6 - احتیاط و خویشتن داری سلیمان در برخورد با نیرو های تحت امر خویش

فقال ما لی لاأری الهدهد أم کان من الغائبین

سلیمان، بی درنگ هدهد را متهم به تخلّف نکرد; بلکه ابتدا ناپیدا بودن هدهد را مربوط به خطای دید خودش دانست. این در حالی است که قدرتمندان قبل از هر چیز خشم گرفته و نیروی تحت فرمان خود را متهم می کنند.

85- درباریان سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 38 - 1،6

1 - سلیمان ( ع ) ، دارای مجلسیانی سرشناس و ممتاز در میان نیرو های تحت امر خویش

قال ی-أیّها الملؤا

واژه <ملأ> به عناصر سرشناس و شخصیت های برجسته و ممتاز گفته می شود.

6 - وجود افرادی برخوردار از قدرت فوق طبیعی در میان درباریان سلیمان ( ع )

أیّکم یأتینی بعرشها قبل أن یأتونی مسلمین

پرسش سلیمان حاکی از اطلاع او نسبت به وجود چنین افرادی در میان درباریانش می باشد.

86- درباریان سلیمان(ع) و لوح محفوظ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 40 - 6

6 - حضور افرادی آگاه به علوم و دانش های لوح محفوظ در دربار سلیمان ( ع )

ص: 333

قال الذی عنده علم من الکت-ب

مفهوم عبارت <قال الذی عنده علم من الکت-ب> می تواند این باشد که در بارگاه سلیمان، اشخاص دیگری بوده اند که دانش های گسترده ای به آن کتاب داشته اند.

87- دشمنان سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 102 - 4

4 - شیاطین از دشمنان حضرت سلیمان و حکومت الهی او

ما تتلوا الشیطین علی ملک سلیمن

<علی ملک سلیمان> (بر ضد حکومت سلیمان) حال برای مفعول حذف شده از <تتلوا> است; یعنی، آن سحری را که برای مردم تلاوت می کردند، علیه سلطنت سلیمان بود.

88- دشمنی یهود با سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 102 - 12

12 - فعالیت یهودیان عصر سلیمان علیه حکومت وی ، با پیروی از افسون شیاطین *

واتبعوا ما تتلوا الشیطین علی ملک سلیمن

برداشت فوق بر این اساس است که فاعل <اتبعوا> یهودیان عصر سلیمان باشند.

89- دعای سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 19 - 5،13،18

5 - دعای سلیمان در طلب توفیق از پروردگار برای شکر نعمت هایش ( نعمت دانش و قدرت )

و لقد ءاتینا داود و سلیم-ن علمًا. .. و قال ربّ أوزعنی أن أشکر نعمتک

<إیزاع> (مصدر <أوزع>) مرادف <الهام> است; یعنی، پروردگارا در دلم افکن تا شکر نعمتت را به جا آورم.

13 - دعای سلیمان به درگاه الهی برای توفیق در انجام عمل صالح و جلب خشنودی خدا

و أن أعمل ص-لحًا ترض-ه

18 - دعای سلیمان به درگاه خدا ، برای قرار گرفتن در زمره بندگان صالح

و أدخلنی برحمتک فی عبادک الص-لحین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 35 - 6،7

ص: 334

6 - سلیمان ( ع ) ، از خداوند خواستار حکومتی بی نظیر و نامیسر برای بشر در طول تاریخ

و هب لی ملکًا لاینبغی لأحد من بعدی

7 - حکومت مقتدر و پهناور ، از خواسته های سلیمان ( ع ) از خداوند

و هب لی ملکًا لاینبغی لأحد من بعدی

جمعی از مفسران بر این باوراند که جمله <لاینبغی لأحد من بعدی> کنایه از وسعت و پهناوری حکومت عصر خود و بلامنازع بودن آن است. بر این اساس <من بعدی> به معنای <من غیری> خواهد بود; مثل <فمن یهدیه من بعد اللّه> که به معنای <غیر اللّه> است.

90- دعوتهای سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 17 - 2

2 - فراخوانی سپاه سلیمان از سوی او ، برای حرکت به سوی مقصدی خاص

و حشر لسلیم-ن جنوده

واژه <حشر> (مصدر <حشر>) به معنای بیرون آوردن جماعت از قرارگاهشان و حرکت دادن آنان به سوی مقصدی چون آوردگاه و. .. می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 31 - 5

5 - فراخوانی دربار سبا از سوی سلیمان برای تسلیم شدن در برابر خدای یگانه

بسم اللّه الحم-ن الرحیم . .. و أتونی مسلمین

برداشت یاد شده مبتنی بر این احتمال است که مراد از <مسلمین> (به قرینه <بسم اللّه. ..>) و نیز آیه 44 (أسلمت مع سلیمان للّه) تسلیم شدن در برابر خدا باشد; یعنی، <و أتونی مسلمین للّه>.

91- دلایل حقانیت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 35 - 15

15 - حکومت پهناور و بی نظیر سلیمان ( ع ) ، از معجزات الهی بر حقانیت رسالت او بود .

و هب لی ملکًا لاینبغی لأحد من بعدی

طبق نظر بیشتر مفسران، خواسته پادشاهی به گونه ای که برای هیچ کس میسر نباشد، در واقع برای اعجاز و نشان دادن الهی بودن این قدرت و اثبات ارتباط سلیمان با خداوند قادر و پیامبری او بود.

ص: 335

92- دلایل نبوت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 81 - 4

4- مسخر و رام بودن تندباد ها در دست سلیمان ( ع ) و فرمان روایی ایشان بر آنها ، معجزه آن حضرت و دلیل پیامبری او

و لسلیم-ن الریح عاصفه

نوع مفسران برآنند که این آیه و آیات دیگر، در مقام بیان معجزه های پیامبران گذشته و دلایل نبوت آنان است.

93- دیگهای سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 13 - 7،8

7 - جنّیان ، طبق خواست سلیمان ( ع ) ، برای او کاسه های بزرگی به اندازه حوض می ساختند .

یعملون له ما یشاء من . .. و جفان کالجواب

<جفان> جمع <جفنه> است و آن به معنای ظرف غذا می باشد. <جواب> جمع <جابیه> و به معنای جمع کننده و دربردارنده است (مفردات راغب). گفتنی است که <جواب> به معنای حوض هم آمده است (لسان العرب).

8 - ساخته شدن دیگ های بزرگ ثابت و غیرمنقول ، به وسیله جنّیان برای سلیمان ( ع )

یعملون له ما یشاء من . .. و قدور راسی-ت

94- ذکر سان دیدن سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 31 - 2

2 - توصیه خداوند به پیامبر ( ص ) ، مبنی بر یادآوری ماجرای سان دیدن سلیمان ( ع ) ازاسب های خود

إذ عرض علیه بالعشیّ الص-فن-ت الجیاد

برداشت یاد شده مبتنی بر این دیدگاه است که <إذ> متعلق به فعل محذوف (همچون <اُذکر>) بوده و مخاطب این فعل هم پیامبراسلام(ص) باشد.

95- ذکر قصه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 78 - 1

1- داستان داوود و سلیمان ، شایسته یاد و یادآوری است .

و داود و سلیم-ن إذ یحکمان فی الحرث

برداشت یاد شده مبتنی براین است که <داود> مفعولٌ به برای فعل مقدری، چون <اذکر> باشد (البته با حذف مضافی مانند <خبر>); یعنی، به یاد آور خبر داوود و سلیمان را.

ص: 336

96- ذلت جنیان سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 14 - 5

5 - خدمت جنیان در دستگاه سلیمان ( ع ) ، همراه با سختی ، رنج و خفت بود .

فلمّا خرّ تبیّنت الجنّ أن لو کانوا یعلمون الغیب ما لبثوا فی العذاب المهین

97- ذوب مس در دوران سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 12 - 8

8 - وجود صنعت مسگری در دوران سلیمان ( ع )

و أسلنا له عین القطر

<قطر> به معنای نوعی مس مذاب است (مفردات راغب و المنجد). گفتنی است که <اساله> (مصدر <أسلنا>) به معنای سیلان و جریان است و کاربر آن در اشیای جامد، معنای ذوب را افاده می کند.

98- رحمت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 31 - 3

3 - نامه سلیمان ، پیامدار رحمت و مهر و نشانگر قدرت و قهر

بسم اللّه الرحم-ن الرحیم . ألاّ تعلوا علیّ و أتونی مسلمین

آوردن اوصاف <رحمان> و <رحیم> در سرآغاز نامه، پیامدار رحمت و لحن قاطع و آمرانه متن آن، بیانگر قدرت است.

99- رنجهای جنیان سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 14 - 5،14

5 - خدمت جنیان در دستگاه سلیمان ( ع ) ، همراه با سختی ، رنج و خفت بود .

فلمّا خرّ تبیّنت الجنّ أن لو کانوا یعلمون الغیب ما لبثوا فی العذاب المهین

14 - < فی حدیث عن أبی عبداللّه ( ع ) ( فی قوله تعالی ) < . . .ما لبثوا فی العذاب المهین > معناه فی الأعمال الشاقه ;

در حدیثی از امام صادق(ع) [درباره قول خدای تعالی ]<. ..ما لبثوا فی العذاب المهین> روایت شده که معنای عذاب مهین، کارهای سخت و دشوار است>.

ص: 337

100- روش برخورد سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 20 - 6

6 - احتیاط و خویشتن داری سلیمان در برخورد با نیرو های تحت امر خویش

فقال ما لی لاأری الهدهد أم کان من الغائبین

سلیمان، بی درنگ هدهد را متهم به تخلّف نکرد; بلکه ابتدا ناپیدا بودن هدهد را مربوط به خطای دید خودش دانست. این در حالی است که قدرتمندان قبل از هر چیز خشم گرفته و نیروی تحت فرمان خود را متهم می کنند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 21 - 1،8

1 - تصمیم سلیمان ( ع ) به مجازات سخت هدهد در صورت عدم ارائه دلیلی قابل قبول بر غیبت خویش

لأُعذّبنّه عذابًا شدیدًا . .. أو لیأتینّی بسلط-ن مبین

<سلطان> به معنای حجت و برهان است و <سلطان مبین>; یعنی، دلیل روشن و قانع کننده.

8 - اعلام سلیمان ( ع ) به بخشودن هدهد ، در صورت آوردن دلیلی روشن و قابل قبول برای غیبت خود

لأُعذّبنّه . .. أو لیأتینّی بسلط-ن مبین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 31 - 2

2 - برخورد سلیمان ( ع ) با ملکه و درباریان سبا ، قاطع ، آمرانه و از موضع قدرت بود .

ألاّ تعلوا علیّ و أتونی مسلمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 37 - 5

5 - سلیمان در تلاش مدام ، برای به تسلیم واداشتن دربار سبا ، قبل از وقوع جنگ

فلنأتینّهم بجنود . .. و هم ص-غرون

لحن شدید و تهدیدآمیز سلیمان(ع)، نشانگر آن است که وی تلاش می کرده تا کار به جنگ و خونریزی نینجامد; چه این که اگر او صرفاً مصمم بر جنگ بود، هشدارهای قبلی خلاف منطق جنگ به شمار می آمد.

101- روش تبلیغ سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 36 - 10

10 - سلیمان ( ع ) ، درصدد استفاده از هر فرصت برای بیان عقیده توحیدی خود و تبلیغ آن

فما ءاتین اللّه خیر ممّا ءاتیکم

ص: 338

یادآوری سلیمان(ع) به نماینده سبا نسبت به این حقیقت که آنچه او و آنها در اختیار دارند، همگی عطایایی است که خداوند به آنان بخشیده است، بیانگر مطلب یاد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 41 - 4

4 - استفاده سلیمان ( ع ) از امکانات خود بلقیس ، برای ارائه معجزه به وی و هدایت او

قال نکّروا لها عرشها. .. من الذین لایهتدون

برخی برآنند که <أتهتدی. ..> به تقدیر <أتهتدی إلی الإیمان باللّه و رسوله> می باشد. برداشت یاد شده بر پایه این احتمال است.

102- زمینه توبه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 34 - 6

6 - افکنده شدن جسدی بی جان بر تخت سلیمان ( ع ) ، زمینه توجه ایشان به خدا و توبه و انابه به درگاه الهی شد .

و ألقینا علی کرسیّه جسدًا ثمّ أناب

از ارتباط میان افکنده شدن جسد بر تخت سلیمان و توبه و انابه او پس از آن، می توان برداشت یاد شده را به دست آورد.

103- زمینه غفلت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 32 - 5

5 - سان دیدن سلیمان ( ع ) از اسب ها و علاقه شدید او به آنها ، موجب غفلت او از یاد خدا گشت .

إنّی أحببت حبّ الخیر عن ذکر ربّی حتّی توارت بالحجاب

برداشت یاد شده مبتنی بر این دیدگاه است که <عن> در <عن ذکر ربّی> به معنای <علی> و <أحببت> به معنای <آثرت> (ترجیح دادم) باشد; یعنی، من آن چنان به دوستی با اسب ها سرگرم شدم که آن را بر یاد خدا ترجیح دادم و از او غافل ماندم; تا آن که آفتاب غروب کرد و یا این که اسب ها از نظرم پنهان شدند.

104- زمینه قدرت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 17 - 6

6 - علم و دانش سلیمان ، زمینه ساز دستیابی او به قدرت و به خدمت گرفتن آن در مسیر اهداف الهی

و لقد ءاتینا داود و سلیم-ن علمًا. .. و أوتینا من کلّ شیء... جنوده من الجنّ و الإ

طرح علم گسترده سلیمان، پیش از بیان عظمت سپاه و قدرت برتر نظامی وی، می تواند اشاره به مطلب فوق داشته باشد.

ص: 339

105- زهد سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 36 - 9،12

9 - افتخار سلیمان ( ع ) به مقام نبوت و رسالت الهی خود و نه مال و قدرت مادی

فما ءاتین اللّه خیر ممّا ءاتیکم

مراد از <ما آتان اللّه> حقیقتی متفاوت با امکانات مادی است; چرا که اولاً دربار سبا نیز از آن امکانات مادی برخوردار بود ثانیاً بجای <خیر> باید می فرمود <ما آتانی اللّه أکثر ممّا آتاکم>.

12 - مقام سلیمان ، مبرّا از پذیرش هدیه برای سکوت از حق و چشم پوشی از کفر و شرک

قال أتمدّونن بمال . .. بل أنتم بهدیّتکم تفرحون

106- زیان کشتزار قصه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 78 - 5

5- داوود و سلیمان ( ع ) ، در تطبیق و چگونگی پیاده کردن حکم خدا در باره خسارت مزرعه تلف شده به وسیله گوسفندان ، اختلاف نظر داشتند .

و داود و سلیم-ن إذ یحکمان فی الحرث إذ نفشت فیه غنم القوم و کنّا لحکمهم ش-هدین

نوع مفسران برآنند که <ففهّمناها> می رساند که خداوند نظر سلیمان را تأیید کرد. از سوی دیگر، جمله های <کنّا لحکمهم شاهدین> و <و کلاًّ آتینا حکماً و علماً> می فهماند که نظر هر دو براساس نظارت، حکم و علم الهی بوده است. جمع میان این دو سخن، به این است که بگوییم: اختلاف آن دو در حکم الهی نبود; بلکه در تطبیق و چگونگی پیاده کردن آن بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 79 - 1

1- حکم و داوری سلیمان ( ع ) در باره خسارت مزرعه تلف شده به وسیله گوسفندان ، با الهام خداوند بود .

ففهّمن-ها سلیم-ن

<فا> در <ففهّمنا> برای تعقیب است و ضمیر <ها> به حکومت (قضاوت) بازمی گردد; یعنی، در مشاوره و داوری داوود و سلیمان(ع) حکم واقعی را به سلیمان فهماندیم.

107- ساختمان سازی در دوران سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 37 - 6

6 - صنعت ساختمان سازی و استخراج منابع و ذخایر دریایی ، در خدمت حکومت سلیمان ( ع ) بود .

ص: 340

و الشی-طین کلّ بنّاء و غوّاص

108- سان دیدن سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 31 - 1،5

1 - سان دیدن سلیمان ( ع ) ، از اسب های اصیل ، نفیس و تیزتک

إذ عرض علیه بالعشیّ الص-فن-ت الجیاد

<عشیّ> به معنای آخر روز و عصر است و <صافنات> (جمع <صافنه>) به اسب هایی گفته می شود که بر روی سه دست و پا ایستاده و دست راست خود را کمی بلند می کنند و تنها نوک جلوی سم را بر زمین می گذارند (این حالت مخصوص اسب های نجیب و اصیل است). <جیاد> نیز به دو معنا آمده است: 1- جمع <جیّد> - در مقابل <ردیّ> - و به معنای نفیس است. 2- جمع <جواد> است که وقتی در توصیف اسب به کار رود به معنای سریع خواهد بود. گفتنی است که در آیه شریفه، هر یک از دو معنا می تواند مراد باشد.

5 - ماجرای سان دیدن سلیمان ( ع ) از اسب ها ، جلوه ای از بندگی و خداخواهی او

نعم العبد إنّه أوّاب . إذ عرض علیه بالعشیّ الص-فن-ت الجیاد

برداشت یاد شده مبتنی بر این دیدگاه است که <إذ> متعلق به <أوّاب> باشد که در این صورت، آیه شریفه درصدد بیان مصداق و نمونه ای از صفت <أوّاب> بودن سلیمان(ع) است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 32 - 3

3 - سان دیدن طولانی سلیمان ( ع ) از اسب ها ، به خاطر خدا و یاد او بود .

فقال إنّی أحببت حبّ الخیر عن ذکر ربّی

برداشت یاد شده مبتنی بر این دیدگاه است که <عن> در <عن ذکر ربّی> برای تعلیل باشد; یعنی، دوستی من نسبت به اسب ها، به خاطر خدا و ناشی از فرمان او است; نه برخاسته از هوا و هوس و تفریح کردن من.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 33 - 1

1 - دستور سلیمان ( ع ) مبنی بر بازگرداندن اسباب ها به نزد او ، پس از بازدید نخست و ناپدید شدن آنها از نظر ایشان

حتّی توارت بالحجاب . ردّوها علیّ

ضمیر مؤنث <ردّوها> - به قرینه جمله بعدی (فطفق مسحاً. ..) - به <صافنات> (اسب ها) بازمی گردد.

109- سپاه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 17 - 1

1 - سلیمان ( ع ) ، دارای سپاهی متشکل از نیرو های جن ، انسان و پرندگان

ص: 341

و حشر لسلیم-ن جنوده من الجنّ و الإنس و الطیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 20 - 4،6

4 - هدهد ، از اعضای سپاهیان سلیمان

و حشر لسلیمن جنوده. .. فقال ما لی لاأری الهدهد

6 - احتیاط و خویشتن داری سلیمان در برخورد با نیرو های تحت امر خویش

فقال ما لی لاأری الهدهد أم کان من الغائبین

سلیمان، بی درنگ هدهد را متهم به تخلّف نکرد; بلکه ابتدا ناپیدا بودن هدهد را مربوط به خطای دید خودش دانست. این در حالی است که قدرتمندان قبل از هر چیز خشم گرفته و نیروی تحت فرمان خود را متهم می کنند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 21 - 7

7 - مسؤولیت مهم هدهد در سپاه سلیمان ( ع )

أم کان من الغائبین . لاُعذّبنّه عذابًا شدیدًا أو لأاْذبحنّه

احتمال می رود در نظر گرفتن مجازات سخت برای تخلف هدهد، از آن جهت باشد که وی دارای مسؤولیتی مهم بود و نمی بایست پست خود را ترک می کرد.

110- سپاه سلیمان(ع) در سرزمین مورچگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 18 - 1،3

1 - رسیدن سلیمان ( ع ) و لشگریانش به سرزمین مورچگان ، در مسیر حرکت خود

حتّی إذا أتوا علی واد النمل

3 - اخطار مورچه ای به دیگر مورچگان نسبت به ورود سلیمان و لشگریانش به سرزمین آنها

قالت نمله ی-أیّها النمل ادخلوا مس-کنکم لایحطمنّکم سلیم-ن و جنوده

111- سرزمین سبأ در دوران سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 23 - 3

3 - شهر سبا ، دارای تمدن ، پادشاه و حکومتی مقتدر در عصر سلیمان

و جئتک من سبإ . .. و أُوتیت من کلّ شیء و لها عرش عظیم

در المیزان آمده است: <سبأ بلده بالیمن کانت عاصمته یومئذ; سبا شهری است در سرزمین یمن که در آن روزگار پایتخت بوده است.

ص: 342

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 33 - 2

2 - مملکت سبا در عهد سلیمان ، دارای نیروی دفاعی و امکانات جنگی قوی و نیز رزم آوران سلحشور و بی باک

قالوا نحن أُولوا قوّه و أُولوا بأس شدید

<قوه> به معنای نیرو و نکره آمدنش بیانگر عظمت و گستردگی آن است. بنابراین <نحن أُولوا قوّه>; یعنی، ما از نیرویی بسیار گسترده و عظیم برخورداریم. <بأس> به معنای شجاعت و دلاوری است. بنابراین <بأس شدید> برابر با سلحشوری و بی باکی است.

112- سرزمین مورچگان قصه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 18 - 2

2 - قرار داشتن سرزمین مورچگان ، در منطقه ای پایین تر از منطقه اطراف آن

أتوا علی واد النمل

واژه <علی> برای استعلا به کار می رود. بنابراین <علی واد النمل> بیانگر این نکته است که منطقه اطراف سرزمین مورچگان مشرف بر آن بود و سرزمین مورچگان پایین تر از آن قرار داشت.

113- سرزنش سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 32 - 10

10 - اظهار پشیمانی کردن سلیمان ( ع ) و مورد سرزنش قرار دادن خود به خاطر غفلت کردن از یاد خدا ، در اثر سان دیدن طولانی از اسب ها

فقال إنّی أحببت حبّ الخیر عن ذکر ربّی حتّی توارت بالحجاب

در صورتی که معنای آیه شریفه، این باشد که سلیمان(ع) به خاطر علاقه به اسب ها از یاد خدا غفلت ورزید; قهراً سخن آن حضرت (فقال إنّی. ..) نوعی سرزنش خود و اظهار پشیمانی محسوب می شود.

114- سرزنشهای سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 36 - 6

6 - توبیخ دربار سبا توسط سلیمان ( ع ) ، به خاطر تلقی مادی و نادرست آنان از نامه و دعوت وی

قال أتمدّونن بمال

استفهام در <أتمدّونن> برای توبیخ و سرزنش است.

ص: 343

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 32 - 10

10 - اظهار پشیمانی کردن سلیمان ( ع ) و مورد سرزنش قرار دادن خود به خاطر غفلت کردن از یاد خدا ، در اثر سان دیدن طولانی از اسب ها

فقال إنّی أحببت حبّ الخیر عن ذکر ربّی حتّی توارت بالحجاب

در صورتی که معنای آیه شریفه، این باشد که سلیمان(ع) به خاطر علاقه به اسب ها از یاد خدا غفلت ورزید; قهراً سخن آن حضرت (فقال إنّی. ..) نوعی سرزنش خود و اظهار پشیمانی محسوب می شود.

115- سرور سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 19 - 4

4 - خشنودی سلیمان از آگاهی به زبان مورچگان و سپاس گزاری او به درگاه خدا

فتبسّم ضاحکًا من قولها و قال ربّ أوزعنی أن أشکر

116- سلطنت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 34 - 7

7 - برداشت ملکه سبا از شخصیت سلیمان ( ع ) ، به عنوان پادشاهی از پادشاهان

قالت إنّ الملوک . .. و کذلک یفعلون

117- سلیمان(ع) از صالحان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 85 - 3

3 - ابراهیم، اسحاق، یعقوب، نوح، داوود، سلیمان، ایوب، یوسف، موسی، هارون، زکریا، یحیی، عیسی و الیاس(ع) از صالحان بودند.

و وهبنا له . .. کل من الصلحین

118- سلیمان(ع) از محسنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 84 - 8

ص: 344

8 - نوح، ابراهیم، اسحاق، یعقوب، داوود، سلیمان، ایوب، یوسف، موسی و هارون(ع) از نیکوکاران هستند.

و من ذریته . .. و کذلک نجزی المحسنین

مشارالیه <کذلک> هم می تواند هدایت باشد، که از <هدینا> استفاده می شود، و هم می تواند کثرت ذریه صالح باشد، که از <وهبنا> و <من ذریته> به دست می آید. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است.

119- سلیمان(ع) در سرزمین مورچگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 18 - 1،3

1 - رسیدن سلیمان ( ع ) و لشگریانش به سرزمین مورچگان ، در مسیر حرکت خود

حتّی إذا أتوا علی واد النمل

3 - اخطار مورچه ای به دیگر مورچگان نسبت به ورود سلیمان و لشگریانش به سرزمین آنها

قالت نمله ی-أیّها النمل ادخلوا مس-کنکم لایحطمنّکم سلیم-ن و جنوده

120- سلیمان(ع) و اشراف قوم سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 31 - 2

2 - برخورد سلیمان ( ع ) با ملکه و درباریان سبا ، قاطع ، آمرانه و از موضع قدرت بود .

ألاّ تعلوا علیّ و أتونی مسلمین

121- سلیمان(ع) و تملق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 22 - 6

6 - دستگاه حکومت سلیمان ، به دور از تملق و چاپلوسی

أحطت بما لم تحط به

گفتار صریح و بی تکلف هدهد، نشانگر مطلب یاد شده است.

122- سلیمان(ع) و جادو

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 102 - 6

6 - حضرت سلیمان ( ع ) منزه از جادوگری و گرایش پیدا کردن به کفر

ص: 345

و ما کفر سلیمن

123- سلیمان(ع) و کفر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 102 - 6

6 - حضرت سلیمان ( ع ) منزه از جادوگری و گرایش پیدا کردن به کفر

و ما کفر سلیمن

124- سلیمان(ع) و ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 31 - 2

2 - برخورد سلیمان ( ع ) با ملکه و درباریان سبا ، قاطع ، آمرانه و از موضع قدرت بود .

ألاّ تعلوا علیّ و أتونی مسلمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 44 - 5،6

5 - سلیمان ( ع ) ، ناظر عکس العمل بلقیس ، در مواجهه با آبگینه های آب نما

و کشفت عن ساقیها قال إنّه صرح

مراد از ضمیر فاعل در <قال> سلیمان(ع) می باشد.

6 - اقدام سلیمان ( ع ) به تصحیح خطای دید بلقیس در آب پنداشتن شیشه های مفروش

حسبته لجّه . .. قال إنّه صرح ممرّد من قواریر

125- سلیمان(ع) و هدهد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 27 - 1،2،3

1 - حضرت سلیمان ( ع ) ، قضاوت درباره هدهد را به آینده و پس از تحقیق پیرامون ادعا های وی موکول کرد .

فقال أحطت بما لم تحط به . .. قال سننظر أصدقت أم کنت من الک-ذبین

2 - سلیمان ( ع ) ، درصدد بررسی ادعا های هدهد درباره سرزمین سبا

قال سننظر أصدقت أم کنت من الک-ذبین

3 - ادعا های هدهد در رابطه با سرزمین سبا ، امری شگفت و دور از باور سلیمان ( ع )

قال سننظر أصدقت أم کنت من الک-ذبین

تعبیر <خواهیم دید که راست می گویی یا از دروغ گویانی> پس از بیان تفصیلی هدهد و درس های بلند توحیدی وی، می

ص: 346

تواند نشانگر شگفتی و ناباوری سلیمان باشد.

126- شخصیت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 18 - 6

6 - سلیمان شخصیتی مشهور ، حتی نزد مورچگان

لایحطمنّکم سلیم-ن و جنوده

127- شرک ستیزی سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 31 - 4

4 - سلیمان ( ع ) ، درصدد از میان بردن حاکمیت کفر و شرک از سرزمین سبا

بسم اللّه الرحم-ن الرحیم . ألاّ تعلوا علیّ و أتونی مسلمین

تسلیم سلیمان شدن، در حقیقت دست برداشتن از شرک و پذیرش منطق توحیدی او است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 36 - 12

12 - مقام سلیمان ، مبرّا از پذیرش هدیه برای سکوت از حق و چشم پوشی از کفر و شرک

قال أتمدّونن بمال . .. بل أنتم بهدیّتکم تفرحون

128- شکرگزاری سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 19 - 4

4 - خشنودی سلیمان از آگاهی به زبان مورچگان و سپاس گزاری او به درگاه خدا

فتبسّم ضاحکًا من قولها و قال ربّ أوزعنی أن أشکر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 40 - 9

9 - سپاس سلیمان ( ع ) به درگاه خدا ، پس از مشاهده تخت بلقیس در برابر خود

فلمّا رءاه مستقرًّا عنده قال ه-ذا من فضل ربّی

کلمه <ه-ذا> می تواند اشاره به حضور تخت داشته باشد. بر این مبنا عبارت <ه-ذا من فضل ربّی>; یعنی، این حضور تخت در کمتر از طرفه العین در نزد من، فضلی از جانب پروردگار است. هم چنین می تواند اشاره به قدرتی باشد که توانست آن را

ص: 347

در کمتر از طرفه العینی حاضر سازد. برداشت یاد شده مبتنی بر احتمال اول است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 13 - 15

15 - سلیمان ( ع ) ، موظف به انجام عمل صالح به منظور شکرگزاری به درگاه خداوند

و لسلیم-ن الریح . .. اعملوا ءال داود شکرًا

این که پس از طرح قصه سلیمان(ع) و ذکر فضایلی که خداوند به او داده بود، خطاب <آل داود> آورده شده احتمال دارد به این منظور باشد که سلیمان(ع) را به عنوان عضوی از خاندان داوود(ع)، موظف به انجام عمل صالح کند.

129- شگفتی سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 27 - 3

3 - ادعا های هدهد در رابطه با سرزمین سبا ، امری شگفت و دور از باور سلیمان ( ع )

قال سننظر أصدقت أم کنت من الک-ذبین

تعبیر <خواهیم دید که راست می گویی یا از دروغ گویانی> پس از بیان تفصیلی هدهد و درس های بلند توحیدی وی، می تواند نشانگر شگفتی و ناباوری سلیمان باشد.

130- شیاطین و سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 102 - 2،4،5

2 - شیاطین ، حضرت سلیمان را به جادوگری متهم می کردند .

و ما کفر سلیمن و لکن الشیطین کفروا

مراد از <ما کفر سلیمان> (سلیمان کافر نشد) نفی جادوگری از سلیمان (ع) است. جمله <و لکن الشیاطین ...> و نیز <ما تتلوا الشیاطین> حکایت از آن دارد که: اتهام سحر به حضرت سلیمان از سوی شیاطین عنوان شده و نشر پیدا کرده بود.

4 - شیاطین از دشمنان حضرت سلیمان و حکومت الهی او

ما تتلوا الشیطین علی ملک سلیمن

<علی ملک سلیمان> (بر ضد حکومت سلیمان) حال برای مفعول حذف شده از <تتلوا> است; یعنی، آن سحری را که برای مردم تلاوت می کردند، علیه سلطنت سلیمان بود.

5 - شیاطین ، دستیابی سلیمان رابه سلطنت ، دستاورد سحر و جادو قلمداد می کردند .

علی ملک سلیمن و ما کفر سلیمن

نفی جادوگری از سلیمان - پس از بیان اینکه شیاطین نوشته هایی از علم سحر را برای مردم، علیه سلطنت سلیمان می خواندند - رسای به این معناست که: شیاطین چنین وانمود می کردند که آنچه را تلاوت می کنند همان است که سلیمان را به سلطنت رساند و با این شیوه در صدد نفی پیامبری از او بودند.

ص: 348

131- شیشه های کاخ سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 44 - 3،4،6

3 - قصر سلیمان ، قصری مجلل و با شکوه ، با صحنی مفروش از آبگینه های آب نما

قال إنّه صرح ممرّد من قواریر

<ممرّد> معادل صاف و <قاروره> (مفرد <قواریر>) مرادف شیشه و آبگینه است; یعنی، این صحن از آبگینه صاف، مفروش شده است.

4 - بلقیس ، برای عبور از آبگینه های آب نما ، دامن برکشید و ساق های پایش نمایان شد .

فلمّا رأته حسبته لجّه و کشفت عن ساقیها

6 - اقدام سلیمان ( ع ) به تصحیح خطای دید بلقیس در آب پنداشتن شیشه های مفروش

حسبته لجّه . .. قال إنّه صرح ممرّد من قواریر

132- صنعت در دوران سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 44 - 7

7 - وجود تمدن ، هنر و صنعت پیشرفته در عهد سلیمان ( ع )

حسبته لجّه . .. قال إنّه صرح ممرّد من قواریر

ساختن صحنی از آبگینه ها به گونه ای طبیعی که آب جلوه کند و بیننده آن را آب بپندارد، نشانگر صنعت و هنر پیشرفته دستگاه سلیمانی است.

133- ظروف سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 13 - 7

7 - جنّیان ، طبق خواست سلیمان ( ع ) ، برای او کاسه های بزرگی به اندازه حوض می ساختند .

یعملون له ما یشاء من . .. و جفان کالجواب

<جفان> جمع <جفنه> است و آن به معنای ظرف غذا می باشد. <جواب> جمع <جابیه> و به معنای جمع کننده و دربردارنده است (مفردات راغب). گفتنی است که <جواب> به معنای حوض هم آمده است (لسان العرب).

134- عبرت از قصه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 349

15 - ص - 38 - 31 - 3

3 - ماجرای سان دیدن سلیمان ( ع ) از اسب های خود ، ماجرایی آموزنده و مهم

إذ عرض علیه بالعشیّ الص-فن-ت الجیاد

از توصیه خداوند به پیامبر(ص) مبنی بر یادآوری داستان سان دیدن سلیمان(ع) از اسبان خود، برداشت یاد شده به دست می آید.

135- عبودیت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 30 - 3،6

3 - سلیمان ( ع ) ، بنده شایسته خدا بود .

نعم العبد

6 - رجوع و توجه همواره سلیمان ( ع ) به خدا در زندگی ، موجب دستیابی او به مقام عبودیت الهی

نعم العبد إنّه أوّاب

برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که جمله <إنّه أوّاب> در مقام تعلیل برای <نعم العبد> است; یعنی، چون سلیمان بسیار متوجه خدا و پرمراجعه به او بود; بهترین عبد شناخته شد و به این مقام دست یافت.

136- عدالت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 18 - 7

7 - آگاهی مورچه به مقام معنوی و عدالت سلیمان

لایحطمنّکم سلیم-ن و جنوده و هم لایشعرون

تعبیر <و هم لایشعرون> بیانگر این نکته است که آن مورچه می دانست که سلیمان در صورت توجه، نخواهد گذاشت که مورچگان مورد ستم قرار گیرند و پایمال شوند.

137- عصای سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 14 - 3،12

3 - سلیمان ( ع ) مدتی پس از مرگش ، هم چنان بر عصای خود تکیه داشت و کسی از آن با خبر نبود .

فلمّا قضینا علیه الموت ما دلّهم علی موته إلاّ دابّه الأرض . .. لو کانوا یعلمون ا

12 - سلیمان ( ع ) ، عصایی داشت که بر آن تکیه می کرد و پس از مرگش نیز مدتی بر آن تکیه داشت .

فلمّا قضینا علیه الموت ما دلّهم علی موته إلاّ دابّه الأرض تأکل منسأته فلمّا خرّ

ص: 350

138- عظمت سپاه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 37 - 2

2 - تهدید أکید سلیمان ( ع ) مبنی بر فرستادن سپاهی گران ، پرتوان و بی هماورد به سوی مشرکان سبا

فلنأتینّهم بجنود لاقبل لهم بها

جمله <لا قبل لهم بها> صفت <جنود> است; یعنی، سپاهی چنان عظیم که ایشان را توان رویارویی با آن نباشد.

139- عظمت کاخ سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 44 - 3

3 - قصر سلیمان ، قصری مجلل و با شکوه ، با صحنی مفروش از آبگینه های آب نما

قال إنّه صرح ممرّد من قواریر

<ممرّد> معادل صاف و <قاروره> (مفرد <قواریر>) مرادف شیشه و آبگینه است; یعنی، این صحن از آبگینه صاف، مفروش شده است.

140- عظمت نامه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 30 - 4

4 - آغاز نامه سلیمان با نام و یاد خدا ، سبب شکوه و عظمت آن نزد بلقیس

إنّی أُلقی إلیّ کت-ب کریم . .. و إنّه بسم اللّه الرحم-ن الرحیم

جمله <و إنّه بسم اللّه. ..> تعلیل دیگری برای بیان گرانمایه بودن مکتوب سلیمان است; یعنی، نامه ای که برای من آورده شده، از دو جهت کریم و گران سنگ است: یکی این که از شخصیتی مانند سلیمان است و دیگر آن که با نام خدای رحمان و رحیم آغاز شده است.

141- عقیده سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 30 - 6

6 - اعلام موضع توحیدی و هدف الهی سلیمان ( ع ) ، با آغاز نامه خود به نام و یاد خدا

و إنّه بسم اللّه الرحم-ن الرحیم

ص: 351

142- علایق سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 32 - 5

5 - سان دیدن سلیمان ( ع ) از اسب ها و علاقه شدید او به آنها ، موجب غفلت او از یاد خدا گشت .

إنّی أحببت حبّ الخیر عن ذکر ربّی حتّی توارت بالحجاب

برداشت یاد شده مبتنی بر این دیدگاه است که <عن> در <عن ذکر ربّی> به معنای <علی> و <أحببت> به معنای <آثرت> (ترجیح دادم) باشد; یعنی، من آن چنان به دوستی با اسب ها سرگرم شدم که آن را بر یاد خدا ترجیح دادم و از او غافل ماندم; تا آن که آفتاب غروب کرد و یا این که اسب ها از نظرم پنهان شدند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 33 - 3

3 - شدت علاقه سلیمان ( ع ) به اسب های نجیب و تیزرو و سان دیدن از آنها

فطفق مسحًا بالسوق و الأعناق

درخواست بازگرداندن اسب ها، برای بازدید مجدد و نوازش آنها (با سودن پاها و گردن آنها)، بیانگر مطلب یاد شده است.

143- علم جنیان سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 14 - 10

10 - جنیان خدمت گزار در دستگاه سلیمان ( ع ) ، از معرفتی به نام علم غیب آگاهی داشتند .

تبیّنت الجنّ أن لو کانوا یعلمون الغیب

144- علم سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 16 - 3،7

3 - آگاهی داوود و سلیمان ( ع ) به زبان پرندگان

و قال ی-أیّها الناس علّمنا منطق الطیر

7 - آگاهی داوود و سلیمان ( ع ) به زبان پرندگان ، دارای اهمیتی ویژه برای آنان در مقایسه با سایر امکانات

علّمنا منطق الطیر و أوتینا من کلّ شیء

با این که <و أوتینا من کلّ شیء> شامل <منطق الطیر> هم می شود، اختصاص به ذکر یافتن و مقدم آوردن آن، نشانگر اهمیت ویژه آن در مقایسه با سایر موهبت های الهی نسبت به داوود و سلیمان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 352

13 - نمل - 27 - 19 - 3،4

3 - سلیمان ( ع ) ، قادر به شنیدن صدای مورچگان و فهم زبان آنها

فتبسّم ضاحکًا من قولها

4 - خشنودی سلیمان از آگاهی به زبان مورچگان و سپاس گزاری او به درگاه خدا

فتبسّم ضاحکًا من قولها و قال ربّ أوزعنی أن أشکر

145- علم سلیمان(ع) به تسلیم ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 38 - 4

4 - آگاهی یافتن سلیمان ( ع ) از تصمیم بلقیس مبنی بر تسلیم شدنش در برابر وی

قال ی-أیّها الملؤا . .. قبل أن یأتونی مسلمین

146- علم لدنی سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 79 - 4

4- داوود و سلیمان ( ع ) ، دارای مقام قضاوت و برخوردار از علم خدا دادی

و داود و سلیم-ن . .. و کلاًّ ءاتینا حکمًا و علمًا

147- علمای دربار سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 40 - 6

6 - حضور افرادی آگاه به علوم و دانش های لوح محفوظ در دربار سلیمان ( ع )

قال الذی عنده علم من الکت-ب

مفهوم عبارت <قال الذی عنده علم من الکت-ب> می تواند این باشد که در بارگاه سلیمان، اشخاص دیگری بوده اند که دانش های گسترده ای به آن کتاب داشته اند.

148- عمل به تکلیف سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 36 - 7

7 - هدف سلیمان ( ع ) از نوشتن نامه به دربار سبا ، ایفای رسالت الهی و معنوی خود بود ، نه رسیدن به مال و حکومت

ص: 353

بزرگ تر .

قال أتمدّونن بمال فما ءاتین اللّه خیر ممّا ءاتیکم

149- عمل خیر سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 90 - 15

15- انجام کار های خیر ، مورد علاقه و سیره مستمر پیامبران الهی ، موسی ، هارون ، ابراهیم ، لوط ، اسحاق ، یعقوب ، نوح ، داوود ، سلیمان ، ایوب ، اسماعیل ، ادریس ، ذوالکفل ، یونس ، زکریا ، و یحیی ( علیهم السلام ) بود .

و لقد ءاتینا موسی و ه-رون . .. یحیی ... إنّهم کانوا یس-رعون فی الخیرت

150- عمل صالح سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 13 - 15

15 - سلیمان ( ع ) ، موظف به انجام عمل صالح به منظور شکرگزاری به درگاه خداوند

و لسلیم-ن الریح . .. اعملوا ءال داود شکرًا

این که پس از طرح قصه سلیمان(ع) و ذکر فضایلی که خداوند به او داده بود، خطاب <آل داود> آورده شده احتمال دارد به این منظور باشد که سلیمان(ع) را به عنوان عضوی از خاندان داوود(ع)، موظف به انجام عمل صالح کند.

151- عوامل مؤثر در موضعگیری سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 41 - 3

3 - نقش تیزهوشی ملکه سبا ، در نحوه موضع گیری و تصمیم سلیمان ( ع ) در قبال وی

ننظر أتهتدی أم تکون من الذین لایهتدون

اهمیت پی بردن به میزان هوش بلقیس، می تواند از آن جهت باشد که نحوه موضع گیری سلیمان(ع) را در قبال وی مشخص سازد.

152- غفلت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 32 - 10

10 - اظهار پشیمانی کردن سلیمان ( ع ) و مورد سرزنش قرار دادن خود به خاطر غفلت کردن از یاد خدا ، در اثر سان دیدن

ص: 354

طولانی از اسب ها

فقال إنّی أحببت حبّ الخیر عن ذکر ربّی حتّی توارت بالحجاب

در صورتی که معنای آیه شریفه، این باشد که سلیمان(ع) به خاطر علاقه به اسب ها از یاد خدا غفلت ورزید; قهراً سخن آن حضرت (فقال إنّی. ..) نوعی سرزنش خود و اظهار پشیمانی محسوب می شود.

153- غواصی در دوران سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 37 - 6

6 - صنعت ساختمان سازی و استخراج منابع و ذخایر دریایی ، در خدمت حکومت سلیمان ( ع ) بود .

و الشی-طین کلّ بنّاء و غوّاص

154- فضایل سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 86 - 3

3 - ابراهیم، اسحاق، یعقوب، نوح، داوود، سلیمان، ایوب، یوسف، موسی و هارون(ع) پیامبرانی بودند که بر همه مردم عصر خویش برتری یافته بودند.

و وهبنا له إسحق و یعقوب . .. و کلا فضلنا علی العلمین

برتری یافتن هر یک از پیامبران بر همه مردم - که در اولین نظر از کلمه <العالمین> به ذهن می آید - مستلزم برتری یافتن هر یک از پیامبران بر دیگری است. لذا نمی توان عموم <العالمین> را حقیقی دانست، بلکه دارای عموم عرفی بوده و ناظر به همه جوامع عصر خود آنهاست.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 79 - 2،3،4

2- امتیاز سلیمان بر داوود ( ع ) ، در تشخیص حکم خسارت کشتزار تلف شده

و داود و سلیم-ن إذ یحکمان فی الحرث . .. ففهّمن-ها سلیم-ن

3- حضرت سلیمان ( ع ) ، مورد توجه و عنایت خداوند ، حتی در زمان داوود ( ع )

و داود و سلیم-ن إذ یحکمان فی الحرث . .. ففهّمن-ها سلیم-ن

4- داوود و سلیمان ( ع ) ، دارای مقام قضاوت و برخوردار از علم خدا دادی

و داود و سلیم-ن . .. و کلاًّ ءاتینا حکمًا و علمًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 81 - 1،2،3

1- خداوند ، تند باد ها را برای سلیمان ( ع ) تسخیر و رام کرد .

و سخّرنا مع داود الجبال . .. و لسلیم-ن الریح عاصفه تجری بأمره

ص: 355

<لسلیمان. ..> عطف بر عبارت <مع داود...> است; یعنی، <سخّرنالسلیمان الریح>

2- حرکت تند باد ها ، با فرمان حرکت سلیمان ( ع ) انجام می گرفت .

و لسلیم-ن الریح عاصفه تجری بأمره

3- حرکت تند باد به سوی سرزمین سرشار از برکات الهی به فرمان سلیمان ( ع )

تجری بأمره إلی الأرض التی ب-رکنا فیها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 82 - 1

1- برخی از شیاطین ، در تسخیر و تحت فرمان سلیمان ( ع ) بودند .

و سخّرنا . .. و من الشی-طین من یغوصون له

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 16 - 3،5،6،9

3 - آگاهی داوود و سلیمان ( ع ) به زبان پرندگان

و قال ی-أیّها الناس علّمنا منطق الطیر

5 - آگاهی به گفتار پرندگان ، موهبتی الهی به داوود و سلیمان

و لقد ءاتینا داود و سلیم-ن علمًا . .. و قال ی-أیّها الناس علّمنا منطق الطیر

6 - داوود و سلیمان ، برخوردار از تمامی امکانات مورد نیاز

و أوتینا من کلّ شیء

9 - الطاف الهی در حق داوود و سلیمان ( ع ) ، الطافی آشکار برای همگان

و قال ی-أیّها الناس . .. إنّ ه-ذا لهو الفضل المبین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 17 - 5

5 - برخورداری سلیمان از امکانات وسیع مادی و نظامی در کنار علم گسترده خویش

و لقد ءاتینا داود و سلیم-ن علمًا . .. و أوتینا من کلّ شیء ... و حشر لسلیم-ن جنود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 18 - 6

6 - سلیمان شخصیتی مشهور ، حتی نزد مورچگان

لایحطمنّکم سلیم-ن و جنوده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 12 - 3،7،11

3 - مسخّر بودن باد برای سلیمان ( ع ) ، فضیلتی اعطا شده از جانب خدا برای او

و لقد ءاتینا . .. فضلاً ... و لسلیم-ن الریح

7 - فراهم آمدن امکانات ذوب مس برای سلیمان ( ع ) ، از عطایای خدا به آن حضرت

ص: 356

و لقد ءاتینا . .. فضلاً ... و لسلیم-ن ... و أسلنا له عین القطر

11 - مسخّر و رام بودن جنّیان برای سلیمان ( ع ) ، از عطایای خدا به آن حضرت

و لقد ءاتینا فضلاً . .. و لسلیم-ن ... و من الجنّ من یعمل بین یدیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 30 - 1،3،5

1 - سلیمان ( ع ) ، عطیه الهی به داوود ( ع )

و وهبنا لداود سلیم-ن

3 - سلیمان ( ع ) ، بنده شایسته خدا بود .

نعم العبد

5 - سلیمان ( ع ) ، در همه امور زندگی به خدا روی آورده بود و همواره او را مرجع امور خود می دانست .

إنّه أوّاب

<أوّاب> صیغه مبالغه (از ماده <اَوْب>) و به معنای <رجوع> است; یعنی، سلیمان بسیار مراجعه کننده به خدا و همواره متوجه او بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 39 - 4

4 - عطیه الهی به سلیمان ( ع ) بی شمار و بسیار بود .

ه-ذا عطاؤنا . .. بغیر حساب

برداشت یاد شده براساس این نکته است که <بغیر حساب> قید برای <عطاؤنا> باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 40 - 2

2 - سلیمان ( ع ) ، برخوردار از حسن عاقبت و سرانجامی نیک

و حسن مئاب

<مئاب> به معنای مرجع و بازگشت است و منظور از <حسن مئاب> حسن عاقبت و سرانجام نیک است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 49 - 7

7 - داوود ، سلیمان ، ایوب ، ابراهیم ، اسحاق ، یعقوب ، اسماعیل ، الیسع ، ذاالکفل ( علیهم السلام ) ، از تقواپیشگان و نیک فرجامان بودند .

و اذکر داود . .. إسم-عیل و الیسع و ذاالکفل ... ه-ذا ذکر و إنّ للمتقین لحسن مئاب

<مئاب> به معنای مرجع و بازگشت است و منظور از <حسن مئاب> حسن عاقبت و سرانجام نیک است. گفتنی است که برداشت یاد شده مبتنی بر این است که مقصود از <متقین> پیامبرانی باشد که در آیات گذشته از آنان سخن گفته شد.

ص: 357

155- فلسفه پرسش سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 20 - 9

9 - در مجمع البیان آمده است : < و اختلف فی سبب تفقده الهدهد فقیل إنّه احتاج إلیه فی سفره لیدله علی الماء قال أبوحنیفه لأبی عبداللّه ( ع ) کیف تفقّد سلیمان الهدهد من بین الطیر ؟ قال : لأنّ الهدهد یری الماء فی بطن الأرض کمایری أحدکم الدهن فی القاروره ;

در انگیزه سؤال سلیمان از غیبت هدهد اختلاف شده است: بعضی گفته اند: سلیمان در سفرش نیاز به هدهد داشت تا وی را به وجود آب راهنمایی کند. [مجمع می افزاید ]که ابوحنیفه از امام صادق(ع) سؤال کرد: چرا سلیمان از میان پرندگان سراغ هدهد را گرفت؟ فرمود: برای این که هدهد آب را در دل زمین می بیند، همان گونه که فردی از شما روغن را در ظرف بلورین می بیند...>.

156- فلسفه قدرت نمایی سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 44 - 10

10 - توجه بلقیس به هدف الهی و توحیدی سلیمان ( ع ) ، از نمایاندن امور شگفت به وی

قیل لها ادخلی الصرح . .. قال إنّه صرح... قالت ربّ إنّی ظلمت نفسی

157- فلسفه نامه نگاری سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 36 - 7

7 - هدف سلیمان ( ع ) از نوشتن نامه به دربار سبا ، ایفای رسالت الهی و معنوی خود بود ، نه رسیدن به مال و حکومت بزرگ تر .

قال أتمدّونن بمال فما ءاتین اللّه خیر ممّا ءاتیکم

158- فواید قصه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 49 - 4

4 - سرگذشت داوود ، سلیمان ، ایوب ، ابراهیم ، اسحاق ، یعقوب ، اسماعیل ، الیسع و ذاالکفل ( علیهم السلام ) ، مایه یاد و یادآوری انسان ها

و اذکر داود . .. سلیم-ن ... أیّوب ... إبرهیم و إسح-ق و یعقوب... إسم-عیل و الیسع

برداشت یاد شده از آن جا است که <ه-ذا> می تواند اشاره به مجموعه آیاتی باشد که درباره سرگذشت پیامبران یاد شده، سخن گفته است.

ص: 358

159- قاطعیت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 31 - 2

2 - برخورد سلیمان ( ع ) با ملکه و درباریان سبا ، قاطع ، آمرانه و از موضع قدرت بود .

ألاّ تعلوا علیّ و أتونی مسلمین

160- قدرت سپاه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 37 - 4

4 - ارتش سلیمان ( ع ) ، بسیار توانمند و شکست ناپذیر

فلنأتینّهم بجنود لاقبل لهم بها

161- قدرت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 31 - 2،3

2 - برخورد سلیمان ( ع ) با ملکه و درباریان سبا ، قاطع ، آمرانه و از موضع قدرت بود .

ألاّ تعلوا علیّ و أتونی مسلمین

3 - نامه سلیمان ، پیامدار رحمت و مهر و نشانگر قدرت و قهر

بسم اللّه الرحم-ن الرحیم . ألاّ تعلوا علیّ و أتونی مسلمین

آوردن اوصاف <رحمان> و <رحیم> در سرآغاز نامه، پیامدار رحمت و لحن قاطع و آمرانه متن آن، بیانگر قدرت است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 34 - 6

6 - نگرانی بلقیس از قدرت و غلبه سلیمان ( ع ) ، علی رغم اظهار آمادگی فرماندهان وی برای هر نبرد

قالوا نحن أُولوا قوّه . .. قالت إنّ الملوک إذا دخلوا قریه أفسدوها

طرح مسأله تباهی جامعه در صورت بروز جنگ، بیانگر مطلب یاد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 38 - 5

5 - سلیمان ( ع ) ، مصمم بر نمایاندن قدرت فوق العاده خود به ملکه سبا ، با احضار تخت او

قال ی-أیّها الملؤا أیّکم یأتینی بعرشها قبل أن یأتونی

ص: 359

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 42 - 5

5 - اطلاع بلقیس از مقام معنوی و قدرت سلیمان ( ع ) و تسلیم شدنش در برابر او ، قبل از رسیدن به دربار وی

و أُوتینا العلم من قبلها و کنّا مسلمین

ضمیر <من قبلها> به آیه و بینه برمی گردد که از عمل خارق العاده دربار سلیمان به دست می آید.

162- قدرت نظامی سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 17 - 7

7 - قدرت و قوای نظامی گسترده سلیمان ، از ویژگی های بارز حکومت الهی وی

و حشر لسلیم-ن جنوده من الجنّ و الإنس و الطیر

163- قصه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 102 - 2،5

2 - شیاطین ، حضرت سلیمان را به جادوگری متهم می کردند .

و ما کفر سلیمن و لکن الشیطین کفروا

مراد از <ما کفر سلیمان> (سلیمان کافر نشد) نفی جادوگری از سلیمان (ع) است. جمله <و لکن الشیاطین ...> و نیز <ما تتلوا الشیاطین> حکایت از آن دارد که: اتهام سحر به حضرت سلیمان از سوی شیاطین عنوان شده و نشر پیدا کرده بود.

5 - شیاطین ، دستیابی سلیمان رابه سلطنت ، دستاورد سحر و جادو قلمداد می کردند .

علی ملک سلیمن و ما کفر سلیمن

نفی جادوگری از سلیمان - پس از بیان اینکه شیاطین نوشته هایی از علم سحر را برای مردم، علیه سلطنت سلیمان می خواندند - رسای به این معناست که: شیاطین چنین وانمود می کردند که آنچه را تلاوت می کنند همان است که سلیمان را به سلطنت رساند و با این شیوه در صدد نفی پیامبری از او بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 78 - 2،9،10،11

2- داوری داوود و سلیمان ( ع ) ، در باره کشتزار چراشده در شبان گاه به وسیله گوسفندان مردم

و داود و سلیم-ن إذ یحکمان فی الحرث إذ نفشت فیه غنم القوم

<نفش> به معنای چریدن حیوان در شب، بدون چوپان و یا بی اطلاع وی است.

9- < أحمدبن عمرالحلبی قال : سألت أباالحسن ( ع ) عن قول اللّه عزّوجلّ : < و داود و سلیمان إذ یحکمان فی الحرث > قال : کان حکم داوود ( ع ) رقاب الغنم ، و الذی فهّم اللّه عزّوجلّ سلیمان ( ع ) أن احکم لصاحب الحرث باللبن و الصوف ذلک العام کلّه ;

ص: 360

احمدبن عمر حلبی گوید: از امام ابی الحسن(ع) در باره سخن خداوند عزّوجلّ <و داود و سلیمان إذ یحکمان فی الحرث> سؤال کردم، فرمود: حکم داوود(ع) دادن گوسفندان به صاحب زراعت بود و چیزی را که خداوند به سلیمان فهماند، این بود که برای صاحب زراعت حکم کن تا شیر و پشم گوسفندان در کلّ آن سال برای او باشد>.

10- < عن أبی عبداللّه ( ع ) قال : کان فی بنی اسرائیل رجل له کرم و نفشت فیه غنم رجل آخر باللیل و قضمته و أفسدته فجاء صاحب الکرم إلی داود فاستعدی علی صاحب الغنم فقال داود ( ع ) : إذهبا إلی سلیمان ( ع ) لیحکم بینکما فذهبا إلیه فقال : سلیمان إن کانت الغنم أکلت الأصل و الفرع فعلی صاحب الغنم أن یدفع إلی صاحب الکرم الغنم و ما فی بطن ها و إن کانت ذهبت بالفرع و لم تذهب بالأصل فإنّه یدفع ولد ها إلی صاحب الکرم و کان ه-ذا حکم داود . . . ;

از امام صادق(ع) روایت شده: مردی از بنی اسرائیل دارای تاکستانی بود، گوسفندان فردی شبان گاه وارد آن شدند و آن را خوردند و تباه کردند . .. صاحب تاکستان از صاحب گوسفندان نزد داوود شکایت برد، او گفت: نزد سلیمان بروید تا میان شما داوری کند. پس نزد سلیمان رفتند، وی گفت: اگر گوسفند اصل و فرع تاک را خورده، پس بر صاحب گوسفند است که باید گوسفند و بچه در شکم او را به صاحب تاک بدهد و اگر فرع درخت را خورده و اصل درخت باقی است، بچه گوسفند را به صاحب تاکستان بدهد و نظر داوود هم همین بود...>.

11- < عن أبی عبداللّه ( ع ) ( فی ) قول اللّه عزّوجلّ : < و داود و سلیمان إذ یحکمان فی الحرث > . . . قال : إنّه کان أوحی اللّه عزّوجلّ إلی النبیین قبل داود إلی أن بعث اللّه داود ( ع ) أی غنم نفشت فی الحرث فلصاحب الحرث رقاب الغنم . . . فحکم داود ( ع ) بما حکمت به الأنبیاء ( ع ) من قبله و أوحی اللّه عزّوجلّ إلی سلیمان ( ع ) أی غنم نفشت فی الزرع فلیس لصاحب الزرع إلاّ ما خرج من بطون ها و کذلک جرت السنّه بعد سلیمان > ;

از امام صادق(ع) [در باره] قول خدای عزّوجلّ <و داود و سلیمان إذ یحکمان فی الحرث> روایت شده . .. که فرمود: همانا خدای عزّوجلّ به پیامبران قبل از داوود - تا زمانی که او را برانگیخت - وحی نموده بود که هر گوسفندی شبانه وارد زراعتی شود، برای صاحب زراعت است که آن گوسفند را به تملک خود درآورد ... پس داوود به همان حکم پیامبران پیش از خودحکم داد و خدای عزّوجلّ به سلیمان وحی نمود: هر گوسفندی که شبانه وارد زراعتی شود، صاحب زراعت حقی ندارد; مگر به چیزی (بچه ای) که از شکم آن بیرون می آید و بعد از سلیمان همین سنت جریان داشت...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 17 - 1،2،3،4

1 - سلیمان ( ع ) ، دارای سپاهی متشکل از نیرو های جن ، انسان و پرندگان

و حشر لسلیم-ن جنوده من الجنّ و الإنس و الطیر

2 - فراخوانی سپاه سلیمان از سوی او ، برای حرکت به سوی مقصدی خاص

و حشر لسلیم-ن جنوده

واژه <حشر> (مصدر <حشر>) به معنای بیرون آوردن جماعت از قرارگاهشان و حرکت دادن آنان به سوی مقصدی چون آوردگاه و. .. می باشد.

3 - وجود تمرین ، آموزش و آماده سازی مستمر در سپاه سلیمان

فهم یوزعون

<وَزْع> به معنای مرتب کردن، به صف کردن و آرایش دادن لشگر برای جنگ

4 - حاکمیت نظم و انضباط کامل در سپاه سلیمان

فهم یوزعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 361

13 - نمل - 27 - 18 - 1،3

1 - رسیدن سلیمان ( ع ) و لشگریانش به سرزمین مورچگان ، در مسیر حرکت خود

حتّی إذا أتوا علی واد النمل

3 - اخطار مورچه ای به دیگر مورچگان نسبت به ورود سلیمان و لشگریانش به سرزمین آنها

قالت نمله ی-أیّها النمل ادخلوا مس-کنکم لایحطمنّکم سلیم-ن و جنوده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 19 - 1،4،24

1 - تبسم سلیمان از سخنان مورچه

فتبسّم ضاحکًا من قولها

4 - خشنودی سلیمان از آگاهی به زبان مورچگان و سپاس گزاری او به درگاه خدا

فتبسّم ضاحکًا من قولها و قال ربّ أوزعنی أن أشکر

24 - < عن جعفربن محمد ( ع ) قال : لما قالت النمله < یا أیّها النمل ادخلوا مساکنکم . . . > حملت الریح صوت النمله إلی سلیمان ( ع ) . . . ;

از امام باقر(ع) روایت شده که فرمود: هنگامی که آن مورچه [به سایر مورچگان] گفت: <یا أیّها النمل ادخلوا مساکنکم. ..> باد صدای آن مورچه را به سلیمان رسانید...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 20 - 1،2،3،4،5،6،9

1 - بازدید سلیمان ( ع ) از گروه پرندگان به منظور جویا شدن از احوال آنها

و تفقّد الطیر

<تَفَقُّد> (مصدر <تفقّد>) معادل <تعهد> (وارسی کردن) است. بنابراین <تفقد الطیر>; یعنی، از حال پرندگان جویا شد.

2 - غایب یافتن سلیمان هدهد را در صف پرندگان

فقال ما لی لاأری الهدهد أم کان من الغائبین

3 - پرسش سلیمان از علت ناپیدا بودن هدهد

فقال ما لی لاأری الهدهد أم کان من الغائبین

4 - هدهد ، از اعضای سپاهیان سلیمان

و حشر لسلیمن جنوده. .. فقال ما لی لاأری الهدهد

5 - نظارت دقیق سلیمان بر سپاه و نیرو های تحت فرمان خویش

و تفقّد الطیر . .. أم کان من الغائبین

6 - احتیاط و خویشتن داری سلیمان در برخورد با نیرو های تحت امر خویش

فقال ما لی لاأری الهدهد أم کان من الغائبین

سلیمان، بی درنگ هدهد را متهم به تخلّف نکرد; بلکه ابتدا ناپیدا بودن هدهد را مربوط به خطای دید خودش دانست. این در حالی است که قدرتمندان قبل از هر چیز خشم گرفته و نیروی تحت فرمان خود را متهم می کنند.

9 - در مجمع البیان آمده است : < و اختلف فی سبب تفقده الهدهد فقیل إنّه احتاج إلیه فی سفره لیدله علی الماء قال أبوحنیفه لأبی عبداللّه ( ع ) کیف تفقّد سلیمان الهدهد من بین الطیر ؟ قال : لأنّ الهدهد یری الماء فی بطن الأرض کمایری أحدکم الدهن فی القاروره ;

ص: 362

در انگیزه سؤال سلیمان از غیبت هدهد اختلاف شده است: بعضی گفته اند: سلیمان در سفرش نیاز به هدهد داشت تا وی را به وجود آب راهنمایی کند. [مجمع می افزاید ]که ابوحنیفه از امام صادق(ع) سؤال کرد: چرا سلیمان از میان پرندگان سراغ هدهد را گرفت؟ فرمود: برای این که هدهد آب را در دل زمین می بیند، همان گونه که فردی از شما روغن را در ظرف بلورین می بیند...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 21 - 1،8

1 - تصمیم سلیمان ( ع ) به مجازات سخت هدهد در صورت عدم ارائه دلیلی قابل قبول بر غیبت خویش

لأُعذّبنّه عذابًا شدیدًا . .. أو لیأتینّی بسلط-ن مبین

<سلطان> به معنای حجت و برهان است و <سلطان مبین>; یعنی، دلیل روشن و قانع کننده.

8 - اعلام سلیمان ( ع ) به بخشودن هدهد ، در صورت آوردن دلیلی روشن و قابل قبول برای غیبت خود

لأُعذّبنّه . .. أو لیأتینّی بسلط-ن مبین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 22 - 1،2،3،5

1 - حاضر شدن هدهد در نزد سلیمان ، پس از درنگی نه چندان طولانی

فمکث غیر بعید فقال

2 - مبادرت هدهد به طرح دلیل غیبت خود و ارائه اطلاعات جدید به سلیمان ( ع )

فقال أحطت بما لم تحط به

3 - هدهد ، مدعی دستیابی به موضوعی خارج از قلمرو اطلاعات سلیمان

أحطت بما لم تحط به

<احاطه> در این جا کنایه از علم آمده است; یعنی، <علمت بما لم تعلم به; به چیزی دست یافتم که تو به آن دست نیافته ای>.

5 - هدهد ، پیامدار خبری بزرگ و قطعی از سرزمین < سبا > برای سلیمان ( ع )

و جئتک من سبإ بنبإ یقین

<نبأ> به خبر مهم و شنیدنی گفته می شود; یعنی، <برای تو از سبا خبری قطعی آورده ام که بسیار مهم و شنیدنی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 23 - 1

1 - اخبار هدهد از فرمانروایی یک زن بر مردم سرزمین سبا

إنّی وجدت امرأه تملکهم

<مُلْک> (مصدر <تملکهم>) به معنای حکومت و فرمانروایی است; یعنی، زنی را یافتم که بر آنان حکمرانی می کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 27 - 1،2،3

1 - حضرت سلیمان ( ع ) ، قضاوت درباره هدهد را به آینده و پس از تحقیق پیرامون ادعا های وی موکول کرد .

فقال أحطت بما لم تحط به . .. قال سننظر أصدقت أم کنت من الک-ذبین

ص: 363

2 - سلیمان ( ع ) ، درصدد بررسی ادعا های هدهد درباره سرزمین سبا

قال سننظر أصدقت أم کنت من الک-ذبین

3 - ادعا های هدهد در رابطه با سرزمین سبا ، امری شگفت و دور از باور سلیمان ( ع )

قال سننظر أصدقت أم کنت من الک-ذبین

تعبیر <خواهیم دید که راست می گویی یا از دروغ گویانی> پس از بیان تفصیلی هدهد و درس های بلند توحیدی وی، می تواند نشانگر شگفتی و ناباوری سلیمان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 28 - 1،2،4،5،6

1 - مأموریت هدهد از سوی سلیمان ، برای بردن نامه وی به جانب ملکه سبا

اذهب بکت-بی ه-ذا فألقه إلیهم

<کتاب> معادل <مکتوب> و به معنای نامه است; یعنی، این نامه مرا ببر، آن گاه. .. .

2 - افکندن نامه به محلّ تجمع ملکه و درباریان سبا ، مأموریت هدهد از جانب سلیمان ( ع )

اذهب بکت-بی ه-ذا فألقه إلیهم

<ها> ساکن در <ألقه> ها سکت و <إلقاء> (مصدر <ألق>) به معنای افکندن است; یعنی، آن گاه [نامه را] به سوی آنان بیفکن.

4 - هدهد ، موظف به روی برتافتن از درباریان سبا ( پس از افکندن نامه سلیمان ) نزد ایشان

ثمّ تولّ عنهم فانظر ماذا یرجعون

<تولّی> (مصدر <تولّ>) به معنای روی برتافتن است; یعنی، از آنان روی برتاب و سپس بنگر چه پاسخ می دهند.

5 - مأموریت هدهد برای مشاهده بازتاب نامه سلیمان در میان درباریان سبا و شنود کردن سخنان ایشان .

ثمّ تولّ عنهم فانظر ماذا یرجعون

6 - تدبیر سلیمان در کشف صدق و کذب ادعای هدهد از طریق به کارگیری خود وی

قال سننظر أصدقت . .. اذهب بکت-بی ه-ذا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 29 - 1،2،3،4

1 - قرار گرفتن نامه سلیمان در اختیار ملکه سبا ( بلقیس )

قالت یأیّها الملؤا إنّی أُلقی إلیّ کت-ب کریم

2 - جلوه عظمت و گران سنگی نامه سلیمان و پیام آن در نظر ملکه سبا ( بلقیس )

قالت یأیّها الملؤا إنّی أُلقی إلیّ کت-ب کریم

<کریم>، صفت <کتاب> و به معنای گران مایه است. <کتاب کریم>; یعنی، نامه ای عظیم و گران سنگ.

3 - عدم اطلاع بلقیس از مشخصات آورنده نامه سلیمان

إنّی أُلقی إلیّ

مجهول آمدن فعل <أُلقی> نشانگر آن است که هدهد، نامه سلیمان را طوری به سوی ملکه انداخت که کسی متوجه او نشد.

4 - اقدام بلقیس به در میان گذاشتن خبر نامه سلیمان با درباریان خود

قالت یأیّها الملؤا إنّی أُلقی إلیّ کت-ب کریم

ص: 364

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 30 - 1،2،4

1 - اقدام بلقیس به معرفی نویسنده نامه برای درباریان ، پیش از خواندن محتوای آن

إنّه من سلیم-ن

2 - آشنایی بلقیس و درباریان وی با شخصیت و موقعیت ممتاز سلیمان ( ع )

إنّی أُلقی إلیّ کت-ب کریم . إنّه من سلیم-ن

جمله <إنّه من سلیمان> ظاهراً تعلیل برای <کتاب کریم> است; یعنی، این که می گویم <مکتوبی گران مایه> این بدان سبب است که آن را شخصیتی چون سلیمان برای ما فرستاده است.

4 - آغاز نامه سلیمان با نام و یاد خدا ، سبب شکوه و عظمت آن نزد بلقیس

إنّی أُلقی إلیّ کت-ب کریم . .. و إنّه بسم اللّه الرحم-ن الرحیم

جمله <و إنّه بسم اللّه. ..> تعلیل دیگری برای بیان گرانمایه بودن مکتوب سلیمان است; یعنی، نامه ای که برای من آورده شده، از دو جهت کریم و گران سنگ است: یکی این که از شخصیتی مانند سلیمان است و دیگر آن که با نام خدای رحمان و رحیم آغاز شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 31 - 1،2،4

1 - راه ندادن اندیشه سرکشی به خود و آمدن و تسلیم شدن ، فرمان سلیمان ( ع ) به ملکه سبا و درباریان وی

ألاّ تعلوا علیّ و أتونی مسلمین

<علو> (مصدر <تعلوا>) به معنای استکبار و برتری جویی است. <اتیان> (مصدر <ائتونی>) نیز به معنای حاضر شدن و <اسلام> (مصدر <مسلمین>) معادل <تسلیم> و <انقیاد> است. آیه یاد شده حاوی سه فرمان است: الف) بر من برتری نجویید. ب) نزد من بیایید. ج) تسلیم دستورات من باشید.

2 - برخورد سلیمان ( ع ) با ملکه و درباریان سبا ، قاطع ، آمرانه و از موضع قدرت بود .

ألاّ تعلوا علیّ و أتونی مسلمین

4 - سلیمان ( ع ) ، درصدد از میان بردن حاکمیت کفر و شرک از سرزمین سبا

بسم اللّه الرحم-ن الرحیم . ألاّ تعلوا علیّ و أتونی مسلمین

تسلیم سلیمان شدن، در حقیقت دست برداشتن از شرک و پذیرش منطق توحیدی او است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 32 - 1،2،5

1 - نظرخواهی بلقیس از درباریان خود ، درباره چگونگی پاسخ به سلیمان ( ع )

قالت یأیّها الملؤا أفتونی فی أمری

<إفتاء> (مصدر <أفتونی>) به معنای اظهار نظر است. <أفتونی فی أمری>; یعنی، نظرتان را در این که باید چه کار انجام دهم، بیان کنید.

2 - برخورد جدی ملکه سبا با نامه سلیمان و عدم تردید وی در صحت آن

قالت یأیّها الملؤا أفتونی فی أمری

در عبارات بلقیس، کلامی که حاکی از تردید باشد مشاهده نمی شود; بلکه اقدام وی به مشاوره درباره محتوای نامه، نشانگر اطمینان او است.

ص: 365

5 - احساس خطر جدی ملکه سبا از نامه سلیمان و تلاش وی برای تحکیم روابط در درون دربار

أفتونی فی أمری ما کنت قاطعه أمرًا حتّی تشهدون

در صورتی که کار مشاوره برای بلقیس امری معمولی بود، وی نیازی نداشته تا در خصوص این موضوع، بر شیوه مشاوره خود تأکید کند. احتمال می رود این تأکید از آن جهت باشد که موضوع را بسیار جدی و خطرناک تلقی کرده و با این سخنان سعی داشته تا دل درباریان را به دست آورد و آنان را با خود همراه سازد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 35 - 1،2،4،5

1 - تدبیر ملکه سبا در فرستادن هدیه ای بزرگ برای سلیمان ( ع )

و إنّی مرسله إلیهم بهدیّه

بزرگی هدیه از نکره آمدن آن استفاده می شود.

2 - هدف بلقیس از ارسال هدیه برای سلیمان ( ع ) ، آزمون وی و مشاهده بازتاب آن بود .

و إنّی مرسله إلیهم بهدیّه فناظره بِمَ یرجع المرسلون

4 - همراهی هیأتی از فرستادگان بلقیس با هدیه او به سوی سلیمان ( ع )

فناظره بِمَ یرجع المرسلون

تعبیر <مرسلون> با صیغه جمع، نشان دهنده رفتن هیأتی از نمایندگان همراه هدیه او به سوی سلیمان(ع) است.

5 - هیأت نمایندگان سبا ، مأمور گزارش کردن نقطه نظر های جدید سلیمان ( ع ) به دربار

فناظره بِمَ یرجع المرسلون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 36 - 1،3،4،5،6،7

1 - حضور سفیر ملکه سبا همراه با هدایا در نزد سلیمان ( ع )

فلمّا جاء سلیم-ن

از تعبیر <جاء> به صورت مفرد، استفاده می شود که تنها یکی از نمایندگان بلقیس (با این که آنان متعدد بودند) برای تقدیم هدایا به دربار سلیمان(ع) باریافت. گفتنی است که جمله <ارجع إلیهم> - که خطاب به یک فرد است - مطلب فوق را تأیید می کند. بنابراین احتمال این که مراد از ضمیر <جاء> مال باشد - چنان که برخی از مفسران گفته اند - تضعیف می شود.

3 - ناخشنودی سلیمان ( ع ) از عکس العمل دربار سبا در قبال نامه وی

قال أتمدّونن بمال

4 - بی اعتنایی سلیمان ( ع ) نسبت به هدایای ملکه سبا و اظهار بی نیازی از آن

قال أتمدّونن بمال

5 - هدیه ملکه سبا ، هدیه ای چشمگیر و پرب ها بود .

قال أتمدّونن بمال

از تعبیر <أتمدّونن بمال> استفاده می شود که هدیه، فی نفسه دارای جاذبه کافی برای هر پادشاه مقتدری بوده است; اما در چشم سلیمان پیامبر(ع) جایی نداشته است.

6 - توبیخ دربار سبا توسط سلیمان ( ع ) ، به خاطر تلقی مادی و نادرست آنان از نامه و دعوت وی

قال أتمدّونن بمال

استفهام در <أتمدّونن> برای توبیخ و سرزنش است.

ص: 366

7 - هدف سلیمان ( ع ) از نوشتن نامه به دربار سبا ، ایفای رسالت الهی و معنوی خود بود ، نه رسیدن به مال و حکومت بزرگ تر .

قال أتمدّونن بمال فما ءاتین اللّه خیر ممّا ءاتیکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 37 - 1،2،5

1 - رد هدیه ملکه سبا از سوی سلیمان ( ع ) و فرمان وی مبنی بر بازگشت سفیر به سوی بلقیس با پیام جنگ

ارجع إلیهم فلنأتینّهم بجنود

سیاق آیات نشانگر این نکته است که سلیمان(ع) هدیه را نپذیرفت و به آنان برگرداند.

2 - تهدید أکید سلیمان ( ع ) مبنی بر فرستادن سپاهی گران ، پرتوان و بی هماورد به سوی مشرکان سبا

فلنأتینّهم بجنود لاقبل لهم بها

جمله <لا قبل لهم بها> صفت <جنود> است; یعنی، سپاهی چنان عظیم که ایشان را توان رویارویی با آن نباشد.

5 - سلیمان در تلاش مدام ، برای به تسلیم واداشتن دربار سبا ، قبل از وقوع جنگ

فلنأتینّهم بجنود . .. و هم ص-غرون

لحن شدید و تهدیدآمیز سلیمان(ع)، نشانگر آن است که وی تلاش می کرده تا کار به جنگ و خونریزی نینجامد; چه این که اگر او صرفاً مصمم بر جنگ بود، هشدارهای قبلی خلاف منطق جنگ به شمار می آمد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 38 - 1،2،3،4،5،6

1 - سلیمان ( ع ) ، دارای مجلسیانی سرشناس و ممتاز در میان نیرو های تحت امر خویش

قال ی-أیّها الملؤا

واژه <ملأ> به عناصر سرشناس و شخصیت های برجسته و ممتاز گفته می شود.

2 - پرسش سلیمان از قدرت درباریانش برای آوردن تخت بلقیس

قال ی-أیّها الملؤا أیّکم یأتینی بعرشها

3 - عزم ملکه سبا بر تسلیم شدن در برابر سلیمان ( ع ) ، پس از رد هدایای وی

قبل أن یأتونی مسلمین

از سخنان سلیمان و تعبیر <قبل أن یأتونی مسلمین> استفاده می شود که بلقیس مصمم بر تسلیم شده بود و سلیمان از قبل آن را می دانست.

4 - آگاهی یافتن سلیمان ( ع ) از تصمیم بلقیس مبنی بر تسلیم شدنش در برابر وی

قال ی-أیّها الملؤا . .. قبل أن یأتونی مسلمین

5 - سلیمان ( ع ) ، مصمم بر نمایاندن قدرت فوق العاده خود به ملکه سبا ، با احضار تخت او

قال ی-أیّها الملؤا أیّکم یأتینی بعرشها قبل أن یأتونی

6 - وجود افرادی برخوردار از قدرت فوق طبیعی در میان درباریان سلیمان ( ع )

أیّکم یأتینی بعرشها قبل أن یأتونی مسلمین

پرسش سلیمان حاکی از اطلاع او نسبت به وجود چنین افرادی در میان درباریانش می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 367

13 - نمل - 27 - 39 - 1،4

1 - اعلام آمادگی عفریتی از جنیان ، برای حاضر ساختن تخت بلقیس ، پیش از برخاستن سلیمان از مسند خویش

قال عفریت من الجنّ أنا ءاتیک به قبل أن تقوم من مقامک

<مقام> اسم مکان از <قام بالأمر> است; یعنی، <قبل أن تقوم من مجلسک الذی تجلس فیه لأمر الحکومه>. گفته شده که سلیمان هر روز صبح تا ظهر برای انجام کارها و اداره امور مملکت بر مسند می نشست.

4 - تأکید عفریت بر قدرت و امانت خود در آوردن تخت بلقیس

و إنّی علیه لقویّ أمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 40 - 1،8،9،10،13

1 - اعلام آمادگی فردی از درباریان سلیمان برای آوردن تخت بلقیس در کمتر از یک طرفه العین

قال الذی . .. أنا ءاتیک به قبل أن یرتدّ إلیک طرفک

8 - اقدام آصف بن برخیا به حاضر ساختن تخت بلقیس در برابر سلیمان ( ع )

فلمّا رءاه مستقرًّا عنده

از تعبیر <فلمّا رآه. ..> استفاده می شود که سلیمان(ع) به آصف بن برخیا اجازه اعمال قدرت داد و او تخت را همان گونه که ادعا کرده بود، حاضر ساخت.

9 - سپاس سلیمان ( ع ) به درگاه خدا ، پس از مشاهده تخت بلقیس در برابر خود

فلمّا رءاه مستقرًّا عنده قال ه-ذا من فضل ربّی

کلمه <ه-ذا> می تواند اشاره به حضور تخت داشته باشد. بر این مبنا عبارت <ه-ذا من فضل ربّی>; یعنی، این حضور تخت در کمتر از طرفه العین در نزد من، فضلی از جانب پروردگار است. هم چنین می تواند اشاره به قدرتی باشد که توانست آن را در کمتر از طرفه العینی حاضر سازد. برداشت یاد شده مبتنی بر احتمال اول است.

10 - وجود قدرت های فوق العاده در دربار سلیمان ، فضلی از جانب پروردگار برای او

فلمّا رءاه. .. قال ه-ذا من فضل ربّی

برداشت یاد شده مبتنی بر این است که <ه-ذا> اشاره به توان موجود در دستگاه حکومتی سلیمان باشد; یعنی، وجود چنین نیرویی در دستگاه من - که توانست تخت عظیم بلقیس را در کمتر از یک نگاه حاضر سازد - تفضل پروردگار به من است.

13 - قدرت و توان عفریت دربار سلیمان ، مقهور دانش و علم آصف بن برخیا

قال عفریت من الجنّ . .. قال الذی عنده علم من الکت-ب

در پاسخ پرسش سلیمان(ع)، نخست عفریت بود که قدرت خویش را مطرح ساخت; ولی دانش برتر دانشمند دربار سلیمان مجالی برای اعمال قدرت به وی نداد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 41 - 1،2،3،4

1 - فرمان سلیمان به دگرگون ساختن آرایش تخت بلقیس برای آزمودن هوش وی

قال نکّروا لها عرشها ننظر أتهتدی

2 - اهمیت پی بردن به میزان هوش و فراست ملکه سبا برای سلیمان ( ع )

قال نکّروا لها عرشها ننظر أتهتدی

ظاهراً اقدام سلیمان(ع) به آزمودن بلقیس، دانستن هوش وی بوده است. بنابراین تقدیر <ننظر أتهتدی...> چنین است: <ننظر

ص: 368

أتهتدی إلی معرفه عرشها...; بنگریم آیا می تواند به شناختن تختش پی ببرد یا از کسانی است که نمی توانند راه یابند>.

3 - نقش تیزهوشی ملکه سبا ، در نحوه موضع گیری و تصمیم سلیمان ( ع ) در قبال وی

ننظر أتهتدی أم تکون من الذین لایهتدون

اهمیت پی بردن به میزان هوش بلقیس، می تواند از آن جهت باشد که نحوه موضع گیری سلیمان(ع) را در قبال وی مشخص سازد.

4 - استفاده سلیمان ( ع ) از امکانات خود بلقیس ، برای ارائه معجزه به وی و هدایت او

قال نکّروا لها عرشها. .. من الذین لایهتدون

برخی برآنند که <أتهتدی. ..> به تقدیر <أتهتدی إلی الإیمان باللّه و رسوله> می باشد. برداشت یاد شده بر پایه این احتمال است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 42 - 1،2،3،4،5

1 - ورود ملکه سبا به بارگاه سلیمان

فلمّا جاءت

2 - آزموده شدن بلقیس در آغاز ورود به دربار سلیمان به وسیله تخت تغییریافته اش

فلمّا جاءت قیل أه-کذا عرشک

ظاهر آیه دلالت بر این دارد که پرسش از بلقیس، در آغاز و قبل از هر چیز دیگر صورت گرفته است.

3 - فراست بلقیس در بازشناسی تخت تغییریافته خویش

قالت کأنّه هو

نحوه پاسخ بلقیس، نشان دهنده فراست او است; زیرا نه تصریح کرد که آن اریکه، تخت او است و نه شباهت زیاد آن را با تخت خویش مخفی داشت.

4 - درک سریع بلقیس نسبت به هدف سلیمان ( ع ) در احضار اعجازگونه تخت وی

قالت کأنّه هو و أُوتینا العلم من قبلها

بلقیس پس از شناخت اریکه خویش، بدون تأمل گفت: آنچه را که سلیمان(ع) با این کار می خواهد به ما بفهماند، ما خود از قبل فهمیده ایم.

5 - اطلاع بلقیس از مقام معنوی و قدرت سلیمان ( ع ) و تسلیم شدنش در برابر او ، قبل از رسیدن به دربار وی

و أُوتینا العلم من قبلها و کنّا مسلمین

ضمیر <من قبلها> به آیه و بینه برمی گردد که از عمل خارق العاده دربار سلیمان به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 43 - 2

2 - تعلق بلقیس به جامعه شرک و کفر ، مانع پیوستن رسمی وی به آیین توحیدی سلیمان ( ع ) با وجود اذعان قلبی

و أُوتینا العلم من قبلها و کنّا مسلمین . و صدّها... إنّها کانت من قوم ک-فرین

برداشت یاد شده بدان احتمال است که آیه مذکور در مقام توضیح این نکته باشد که چرا بلقیس علی رغم علم و اذعان قلبی خود، پیش از این رسماً تسلیم سلیمان(ع) نشده و به یکتاپرستی نگرویده بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 369

13 - نمل - 27 - 44 - 1،2،4،5،6،8،9،10،12،13،14

1 - اذن یافتن ملکه سبا برای ورود به صحن و سرای قصر سلیمان

قیل لها ادخلی الصرح

<صرح> به معنای قصر و نیز به معنای صحن و ساحت می آید. در آیه یاد شده به قرینه جمله بعد (حسبته لجّه) معنای دوم (صحن) مراد است; زیرا اطلاق <لجّه> بر قصر درست نمی نماید.

2 - جلوه نمودن صحن بلورین قصر سلیمان به شکل آبگیری ژرف در نظر بلقیس

فلمّا رأته حسبته لجّه

<لجّه> معادل برکه، آبگیر و استخری است که آب زیادی در آن ایستاده باشد. بر این اساس معنای آیه چنین می شود: چون نگاه بلقیس به صحن افتاد، گمان کرد که آبگیری است پر از آب.

4 - بلقیس ، برای عبور از آبگینه های آب نما ، دامن برکشید و ساق های پایش نمایان شد .

فلمّا رأته حسبته لجّه و کشفت عن ساقیها

5 - سلیمان ( ع ) ، ناظر عکس العمل بلقیس ، در مواجهه با آبگینه های آب نما

و کشفت عن ساقیها قال إنّه صرح

مراد از ضمیر فاعل در <قال> سلیمان(ع) می باشد.

6 - اقدام سلیمان ( ع ) به تصحیح خطای دید بلقیس در آب پنداشتن شیشه های مفروش

حسبته لجّه . .. قال إنّه صرح ممرّد من قواریر

8 - صحن شیشه ای آب نما ، یکی دیگر از نشانه های شگفت سلیمان ( ع ) برای بلقیس

قیل لها ادخلی الصرح . .. و کشفت عن ساقیها قال إنّه صرح ممرّد من قواریر

9 - پی بردن و اعتراف بلقیس به گذشته نادرست و کفرآمیز خویش پس از مشاهده یکی دیگر از جلوه های قدرت خارق العاده سلیمان ( ع )

فلمّا رأته . .. قالت ربّ إنّی ظلمت نفسی

مطلب یاد شده از آن جا است که ملکه سبا بی آنکه توضیحی اضافی برای او داده شود صرفاً با مشاهده امور شگفتی چون تخت و صحن شیشه ای، بی تأمل اظهار ایمان کرد.

10 - توجه بلقیس به هدف الهی و توحیدی سلیمان ( ع ) ، از نمایاندن امور شگفت به وی

قیل لها ادخلی الصرح . .. قال إنّه صرح... قالت ربّ إنّی ظلمت نفسی

12 - التجای بلقیس به ربوبیت خدا برای جبران گذشته شرک آلود خویش

قالت ربّ إنّی ظلمت نفسی

13 - راه یافتن بلقیس به توحید و تسلیم در برابر خدای یگانه با راهنمایی و مدد سلیمان ( ع )

و أسلمت مع سلیم-ن للّه ربّ الع-لمین

تصریح بلقیس به <مع سلیمان> از یک سو به توحید خالص و بی شائبه همانند توحید سلیمان اشاره دارد و از سوی دیگر افاده می کند که سلیمان(ع) در راهیابی او به حق نقش داشته است.

14 - توحید ناب و بی شائبه سلیمان ( ع ) و تسلیم بودن او در برابر خدای یگانه ، مورد اذعان و اعتراف بلقیس

و أسلمت مع سلیم-ن للّه ربّ الع-لمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 12 - 4،5،13،14

4 - بادِ تحت امر سلیمان ( ع ) ، مسیر دو ماهه رفت و برگشت را در یک روز طی می کرد .

ص: 370

و لسلیم-ن الریح غدوها شهر و رواحها شهر

<غدوّ> در لغت به رفتن در طرف صبح آمده (المنجد) و <رواح> استعاره برای رفتن از ظهر به بعد است (مفردات راغب).

5 - دیگ های بزرگی برای ذوب مس جهت ساختن ابزار مسی ، در اختیار سلیمان ( ع ) قرار داشت .

و أسلنا له عین القطر

<عین> در آیه به معنای حقیقی آن (چشمه) نیست; بلکه معنای کنایی آن مورد نظر است; یعنی، ظرف های بزرگی که مذاب مس داخل آنها بوده و از آن تعبیر به <عین> شده است.

13 - تهدید شدن جنیانِ در خدمت سلیمان ( ع ) به عذاب با آتش از سوی خداوند ، در صورت سرپیچی از فرمان آن حضرت

و من الجنّ من یعمل بین یدیه . .. و من یزغ منهم عن أمرنا نذقه من عذاب السعیر

14 - در خدمت سلیمان ( ع ) بودن گروهی از جنّیان ، براساس تکلیف الهی بود .

و من الجنّ من یعمل بین یدیه . .. و من یزغ منهم عن أمرنا نذقه

از تهدید به عذاب جنّیان در خدمت سلیمان(ع)، استفاده می شود که آنان موظف به انجام چنین کاری بوده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 13 - 1،2،3،4،7،8

1 - جنّیان در خدمت سلیمان ( ع ) ، هر چه او می خواست انجام می دادند .

و من الجنّ من یعمل بین یدیه . .. یعملون له ما یشاء

2 - جنّیان برای سلیمان ( ع ) ، طبق خواست او قصرهایی می ساختند .

یعملون له ما یشاء من مح-ریب

<محاریب> جمع <محراب> (از ریشه <حرب>) است و آن به جایی گفته می شود که محل جنگ با دشمن است. این واژه، به قصرهایی اطلاق می شده که بر بالای آنها، جایگاه مخصوصی برای دفاع ساخته می شده است.

3 - جنّیان برای سلیمان ( ع ) طبق خواست او محل هایی برای عبادت بنا می کردند .

یعملون له ما یشاء من محاریب

<محراب> (جمع <محاریب>) به معنای مسجد آمده است (مفردات راغب).

4 - جنّیان ، به فرمان سلیمان ( ع ) ، مجسمه و تمثال می ساختند .

یعملون له ما یشاء من . .. تم-ثیل

7 - جنّیان ، طبق خواست سلیمان ( ع ) ، برای او کاسه های بزرگی به اندازه حوض می ساختند .

یعملون له ما یشاء من . .. و جفان کالجواب

<جفان> جمع <جفنه> است و آن به معنای ظرف غذا می باشد. <جواب> جمع <جابیه> و به معنای جمع کننده و دربردارنده است (مفردات راغب). گفتنی است که <جواب> به معنای حوض هم آمده است (لسان العرب).

8 - ساخته شدن دیگ های بزرگ ثابت و غیرمنقول ، به وسیله جنّیان برای سلیمان ( ع )

یعملون له ما یشاء من . .. و قدور راسی-ت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 14 -

1،3،4،5،6،7،10،12،13

1 - مرگ سلیمان ( ع ) ، آن گاه بر جنیان خدمت گزار وی آشکار شد که موریانه ها عصای او را خوردند و آن حضرت بر زمین افتاد .

فلمّا قضینا علیه الموت ما دلّهم علی موته إلاّ دابّه الأرض تأکل منسأته فلمّا خرّ

ص: 371

<منسأه> به معنای عصا است (مفردات راغب) و <دابّه الأرض> از باب اضافه شیء به فعلش می باشد. <أرض> نیز در این آیه - از باب <علم یعلم> - به معنای خوردن است و یا <ارضه> به معنای کرمی است که از زمین وارد چوب و تخته می شود (مفردات راغب).

3 - سلیمان ( ع ) مدتی پس از مرگش ، هم چنان بر عصای خود تکیه داشت و کسی از آن با خبر نبود .

فلمّا قضینا علیه الموت ما دلّهم علی موته إلاّ دابّه الأرض . .. لو کانوا یعلمون ا

4 - گروهی از جنیان ، همواره در خدمت و پیشگاه سلیمان ( ع ) بودند .

فی العذاب المهین

5 - خدمت جنیان در دستگاه سلیمان ( ع ) ، همراه با سختی ، رنج و خفت بود .

فلمّا خرّ تبیّنت الجنّ أن لو کانوا یعلمون الغیب ما لبثوا فی العذاب المهین

6 - جنیان خدمت گزار در دستگاه سلیمان ( ع ) ، از علم غیب برخوردار نبودند .

فلمّا خرّ تبیّنت الجنّ أن لو کانوا یعلمون الغیب ما لبثوا فی العذاب المهین

7 - خدمت در دستگاه سلیمان ( ع ) ، برای جنیان خوشایند نبود .

فلمّا خرّ تبیّنت الجنّ أن لو کانوا یعلمون الغیب ما لبثوا فی العذاب المهین

10 - جنیان خدمت گزار در دستگاه سلیمان ( ع ) ، از معرفتی به نام علم غیب آگاهی داشتند .

تبیّنت الجنّ أن لو کانوا یعلمون الغیب

12 - سلیمان ( ع ) ، عصایی داشت که بر آن تکیه می کرد و پس از مرگش نیز مدتی بر آن تکیه داشت .

فلمّا قضینا علیه الموت ما دلّهم علی موته إلاّ دابّه الأرض تأکل منسأته فلمّا خرّ

13 - < عن أبی عبداللّه ( ع ) قال : . . .ولّی سلیمان مدبراً إلی محرابه فقام فیه متّکئاً علی عصاه فقبض روحه من ساعته ، قال فجعلت الجن و الإنس یخدمونه و یسعون فی أمره بما کانوا و هم یظنّون أنّه حیّ . . . حتّی دبّت الأرضه من عصاه فأکلت منسأته فانکسرت و خرّ سلیمان إلی الأرض أفلاتسمع لقوله عزّوجلّ : فلمّا خرّ تبیّنت الجنّ أن لو کانوا یعلمون الغیب ما لبثوا فی العذاب المهین ;

از امام صادق(ع) روایت شده: . ..سلیمان(ع) به محل عبادت خود روی آورد و در آن جا تکیه زنان بر عصای خود ایستاد. در همان لحظه قبض روح شد و جن و انس همان گونه که موظف بودند، او را خدمت می کردند و در امور او می کوشیدند و گمان می کردند زنده است ... تا این که موریانه عصای او را خورد. آن عصا شکست و سلیمان(ع) بر زمین افتاد آیا نمی شنوی قول خدای عزّوجلّ را (فلمّا خرّ تبیّت الجنّ...)>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 31 - 1

1 - سان دیدن سلیمان ( ع ) ، از اسب های اصیل ، نفیس و تیزتک

إذ عرض علیه بالعشیّ الص-فن-ت الجیاد

<عشیّ> به معنای آخر روز و عصر است و <صافنات> (جمع <صافنه>) به اسب هایی گفته می شود که بر روی سه دست و پا ایستاده و دست راست خود را کمی بلند می کنند و تنها نوک جلوی سم را بر زمین می گذارند (این حالت مخصوص اسب های نجیب و اصیل است). <جیاد> نیز به دو معنا آمده است: 1- جمع <جیّد> - در مقابل <ردیّ> - و به معنای نفیس است. 2- جمع <جواد> است که وقتی در توصیف اسب به کار رود به معنای سریع خواهد بود. گفتنی است که در آیه شریفه، هر یک از دو معنا می تواند مراد باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 372

15 - ص - 38 - 32 - 1،2،3،5،10

1 - سان دیدن سلیمان ( ع ) ، از اسب ها تا غروب آفتاب به طول انجامید .

فقال إنّی أحببت حبّ الخیر . .. حتّی توارت بالحجاب

مقصود از <خیر> در آیه شریفه اسب ها است و <تواری> (مصدر <تورات>) به معنای اختفا و پنهان شدن است. گفتنی است فاعل <تورات> در برداشت بالا - به قرینه <العشیّ> - خورشید دانسته شده است; یعنی، تا وقتی که خورشید در حجاب افق پنهان شد.

2 - سان دیدن سلیمان ( ع ) از اسب ها ، آن چنان برای آن حضرت جذاب بود که تا پنهان و دور شدن کامل آنها از دیدگان وی ، ادامه داشت .

فقال إنّی أحببت حبّ الخیر . .. حتّی توارت بالحجاب

برداشت یاد شده مبتنی بر این دیدگاه است که ضمیر فاعلی <تورات> به <صافنات> بازگردد. بنابراین <حتّی توارت بالحجاب>; یعنی، تا وقتی که اسب ها از نظرش غایب و در حجاب دوری پنهان شدند.

3 - سان دیدن طولانی سلیمان ( ع ) از اسب ها ، به خاطر خدا و یاد او بود .

فقال إنّی أحببت حبّ الخیر عن ذکر ربّی

برداشت یاد شده مبتنی بر این دیدگاه است که <عن> در <عن ذکر ربّی> برای تعلیل باشد; یعنی، دوستی من نسبت به اسب ها، به خاطر خدا و ناشی از فرمان او است; نه برخاسته از هوا و هوس و تفریح کردن من.

5 - سان دیدن سلیمان ( ع ) از اسب ها و علاقه شدید او به آنها ، موجب غفلت او از یاد خدا گشت .

إنّی أحببت حبّ الخیر عن ذکر ربّی حتّی توارت بالحجاب

برداشت یاد شده مبتنی بر این دیدگاه است که <عن> در <عن ذکر ربّی> به معنای <علی> و <أحببت> به معنای <آثرت> (ترجیح دادم) باشد; یعنی، من آن چنان به دوستی با اسب ها سرگرم شدم که آن را بر یاد خدا ترجیح دادم و از او غافل ماندم; تا آن که آفتاب غروب کرد و یا این که اسب ها از نظرم پنهان شدند.

10 - اظهار پشیمانی کردن سلیمان ( ع ) و مورد سرزنش قرار دادن خود به خاطر غفلت کردن از یاد خدا ، در اثر سان دیدن طولانی از اسب ها

فقال إنّی أحببت حبّ الخیر عن ذکر ربّی حتّی توارت بالحجاب

در صورتی که معنای آیه شریفه، این باشد که سلیمان(ع) به خاطر علاقه به اسب ها از یاد خدا غفلت ورزید; قهراً سخن آن حضرت (فقال إنّی. ..) نوعی سرزنش خود و اظهار پشیمانی محسوب می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 33 - 1،2،3

1 - دستور سلیمان ( ع ) مبنی بر بازگرداندن اسباب ها به نزد او ، پس از بازدید نخست و ناپدید شدن آنها از نظر ایشان

حتّی توارت بالحجاب . ردّوها علیّ

ضمیر مؤنث <ردّوها> - به قرینه جمله بعدی (فطفق مسحاً. ..) - به <صافنات> (اسب ها) بازمی گردد.

2 - سلیمان ( ع ) پس از بازگردانده شدن اسب ها ، آنها را نوازش کرد و به سودن پا ها و گردن آنها پرداخت .

فطفق مسحًا بالسوق و الأعناق

3 - شدت علاقه سلیمان ( ع ) به اسب های نجیب و تیزرو و سان دیدن از آنها

فطفق مسحًا بالسوق و الأعناق

درخواست بازگرداندن اسب ها، برای بازدید مجدد و نوازش آنها (با سودن پاها و گردن آنها)، بیانگر مطلب یاد شده است.

ص: 373

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 34 - 2،5،6،7

2 - افکندن جسم بی جان انسانی بر تخت سلیمان ، وسیله آزمایش ایشان از سوی خداوند بود .

و لقد فتّنا سلیم-ن و ألقینا علی کرسیّه جسدًا

<جسد> به جسم بی جان انسان گفته می شود و <کرسیّ> به معنای تخت و سریر است.

5 - توبه و انابه سلیمان ( ع ) به درگاه خدا پس از آزمایش الهی

و لقد فتّنا سلیم-ن . .. ثمّ أناب

6 - افکنده شدن جسدی بی جان بر تخت سلیمان ( ع ) ، زمینه توجه ایشان به خدا و توبه و انابه به درگاه الهی شد .

و ألقینا علی کرسیّه جسدًا ثمّ أناب

از ارتباط میان افکنده شدن جسد بر تخت سلیمان و توبه و انابه او پس از آن، می توان برداشت یاد شده را به دست آورد.

7 - جسم بی جان افکنده شده بر تخت سلیمان ، پس از مدتی زنده شد و جان گرفت .

و ألقینا علی کرسیّه جسدًا ثمّ أناب

برداشت یاد شده مبتنی بر این دیدگاه است که <أناب> در معنای اصلی خود (<رجع>; یعنی، رجوع کرد و بازگشت) باشد. بر این اساس مقصود از رجوع و بازگشت در آیه شریفه، می تواند رجوع جسد بی روح به حالت قبلی و بازگشت جان به این جسد باشد که بدین وسیله سلیمان(ع) مورد آزمایش الهی قرار گرفت.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 36 - 1،3،4

1 - دعای سلیمان ( ع ) برای دستیابی به پادشاهی بی نظیر ، مورد استجابت خدا قرار گرفت .

و هب لی ملکًا . .. فسخّرنا له الریح

از فای تفریع <فسخّرنا. ..> استفاده می شود که خداوند، دعای سلیمان(ع) را مستجاب کرد و برای تقویت ملک او نیروی باد را در اختیارش گذاشت.

3 - جریان ملایم باد تحت فرمان سلیمان بود و به هر سوی که او می خواست روان می گشت .

فسخّرنا له الریح تجری بأمره رخاءً حیث أصاب

<رخاء> به معنای آرامی و ملایمت است و ضمیر فاعل در <أصاب> به سلیمان بازمی گردد. <اصابه> (مصدر <أصاب>) معادل قصد و اراده است; یعنی، هر جا سلیمان اراده کند.

4 - مسخر بودن باد برای سلیمان ( ع ) از خصوصیات حکومت ممتاز آن حضرت بود .

هب لی ملکًا . .. فسخّرنا له الریح تجری بأمره رخاءً حیث أصاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 37 - 1،2،4،5

1 - شیاطین جنی ، تحت تسخیر و فرمان سلیمان ( ع ) از جانب خداوند

فسخّرنا له . .. و الشی-طین

<شیاطین> (جمع <شیطان>) مجازاً درباره اشخاصی که دارای مهارت و زبردستی بالایی باشند، به کار می رود. تعبیر <کلّ بنّاء و غوّاص> می تواند مؤید همین معنا باشد. گفتنی است که با توجه به آیه 17 سوره <نمل> (و حشر لسلیمان جنوده من الجنّ...)، مقصود از <شیاطین> موجوداتی از جنس <جن> می باشد.

2 - شیاطین جنی ، به فرمان سلیمان ( ع ) به ساختمان سازی و غواصی می پرداختند .

ص: 374

و الشی-طین کلّ بنّاء و غوّاص

4 - تسخیر شیاطین جنی و به کارگیری آنها ، از خصوصیات حکومت ممتاز سلیمان ( ع )

هب لی ملکًا . .. فسخّرنا له ... الشی-طین کلّ بنّاء و غوّاص

5 - شیاطین جنی ، در خدمت آبادانی قلمرو حکومت سلیمان ( ع ) بودند .

و الشی-طین کلّ بنّاء و غوّاص

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 38 - 1،2

1 - اسارت و در بند بودن گروهی از شیاطین جنی در حکومت سلیمان

و ءاخرین مقرّنین فی الأصفاد

<مقرّنین> اسم مفعول از <قَرَنَه> (آن را قرین و نزدیک دیگری ساخت) و به معنای گروه به هم بسته شده است. <صَفَدَ> (مفرد <أصفاد>) نیز به معنای قید و بند است.

2 - اسارت و در بند بودن گروهی از شیاطینِ فسادانگیز و اخلال گر جنی ، جلوه ای از اقتدار حکومت ممتاز سلیمان ( ع )

و ءاخرین مقرّنین فی الأصفاد

اسارت و در بند بودن گروهی از شیاطین در حکومت سلیمان(ع) - در مقابل گروه دیگری که به خدمت گزاری مشغول بودند - می تواند گویای این حقیقت باشد که این دسته اگر آزاد گذاشته می شدند، در حکومت سلیمان(ع) اخلال و فساد ایجاد می کردند.

164- قضاوت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 78 - 2،5،7،8،9،10

2- داوری داوود و سلیمان ( ع ) ، در باره کشتزار چراشده در شبان گاه به وسیله گوسفندان مردم

و داود و سلیم-ن إذ یحکمان فی الحرث إذ نفشت فیه غنم القوم

<نفش> به معنای چریدن حیوان در شب، بدون چوپان و یا بی اطلاع وی است.

5- داوود و سلیمان ( ع ) ، در تطبیق و چگونگی پیاده کردن حکم خدا در باره خسارت مزرعه تلف شده به وسیله گوسفندان ، اختلاف نظر داشتند .

و داود و سلیم-ن إذ یحکمان فی الحرث إذ نفشت فیه غنم القوم و کنّا لحکمهم ش-هدین

نوع مفسران برآنند که <ففهّمناها> می رساند که خداوند نظر سلیمان را تأیید کرد. از سوی دیگر، جمله های <کنّا لحکمهم شاهدین> و <و کلاًّ آتینا حکماً و علماً> می فهماند که نظر هر دو براساس نظارت، حکم و علم الهی بوده است. جمع میان این دو سخن، به این است که بگوییم: اختلاف آن دو در حکم الهی نبود; بلکه در تطبیق و چگونگی پیاده کردن آن بود.

7- داوود و سلیمان ( ع ) ، از مقام قضاوت در میان مردم عصرخویش برخوردار بودند .

و داود و سلیم-ن إذ یحکمان فی الحرث

8- < عن أبی جعفر ( ع ) فی قول اللّه تبارک و تعالی : < داود و سلیمان إذ یحکمان فی الحرث . . . > قال لم یحکما إنّما کانا یتناظران ففهّمها سلیمان . . . ;

از امام باقر(ع) در باره قول خدای - تبارک و تعالی - <و داوود و سلیمان إذ یحکمان فی الحرث. ..> روایت شده که فرمود:

ص: 375

داوود و سلیمان(ع) داوری نکردند، تنها مشغول مناظره بودند که خدا حکم واقعه را به سلیمان تفهیم کرد>.

9- < أحمدبن عمرالحلبی قال : سألت أباالحسن ( ع ) عن قول اللّه عزّوجلّ : < و داود و سلیمان إذ یحکمان فی الحرث > قال : کان حکم داوود ( ع ) رقاب الغنم ، و الذی فهّم اللّه عزّوجلّ سلیمان ( ع ) أن احکم لصاحب الحرث باللبن و الصوف ذلک العام کلّه ;

احمدبن عمر حلبی گوید: از امام ابی الحسن(ع) در باره سخن خداوند عزّوجلّ <و داود و سلیمان إذ یحکمان فی الحرث> سؤال کردم، فرمود: حکم داوود(ع) دادن گوسفندان به صاحب زراعت بود و چیزی را که خداوند به سلیمان فهماند، این بود که برای صاحب زراعت حکم کن تا شیر و پشم گوسفندان در کلّ آن سال برای او باشد>.

10- < عن أبی عبداللّه ( ع ) قال : کان فی بنی اسرائیل رجل له کرم و نفشت فیه غنم رجل آخر باللیل و قضمته و أفسدته فجاء صاحب الکرم إلی داود فاستعدی علی صاحب الغنم فقال داود ( ع ) : إذهبا إلی سلیمان ( ع ) لیحکم بینکما فذهبا إلیه فقال : سلیمان إن کانت الغنم أکلت الأصل و الفرع فعلی صاحب الغنم أن یدفع إلی صاحب الکرم الغنم و ما فی بطن ها و إن کانت ذهبت بالفرع و لم تذهب بالأصل فإنّه یدفع ولد ها إلی صاحب الکرم و کان ه-ذا حکم داود . . . ;

از امام صادق(ع) روایت شده: مردی از بنی اسرائیل دارای تاکستانی بود، گوسفندان فردی شبان گاه وارد آن شدند و آن را خوردند و تباه کردند . .. صاحب تاکستان از صاحب گوسفندان نزد داوود شکایت برد، او گفت: نزد سلیمان بروید تا میان شما داوری کند. پس نزد سلیمان رفتند، وی گفت: اگر گوسفند اصل و فرع تاک را خورده، پس بر صاحب گوسفند است که باید گوسفند و بچه در شکم او را به صاحب تاک بدهد و اگر فرع درخت را خورده و اصل درخت باقی است، بچه گوسفند را به صاحب تاکستان بدهد و نظر داوود هم همین بود...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 79 - 2

2- امتیاز سلیمان بر داوود ( ع ) ، در تشخیص حکم خسارت کشتزار تلف شده

و داود و سلیم-ن إذ یحکمان فی الحرث . .. ففهّمن-ها سلیم-ن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 27 - 1

1 - حضرت سلیمان ( ع ) ، قضاوت درباره هدهد را به آینده و پس از تحقیق پیرامون ادعا های وی موکول کرد .

فقال أحطت بما لم تحط به . .. قال سننظر أصدقت أم کنت من الک-ذبین

165- کاخ بلورین سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 44 - 2،8

2 - جلوه نمودن صحن بلورین قصر سلیمان به شکل آبگیری ژرف در نظر بلقیس

فلمّا رأته حسبته لجّه

<لجّه> معادل برکه، آبگیر و استخری است که آب زیادی در آن ایستاده باشد. بر این اساس معنای آیه چنین می شود: چون نگاه بلقیس به صحن افتاد، گمان کرد که آبگیری است پر از آب.

8 - صحن شیشه ای آب نما ، یکی دیگر از نشانه های شگفت سلیمان ( ع ) برای بلقیس

ص: 376

قیل لها ادخلی الصرح . .. و کشفت عن ساقیها قال إنّه صرح ممرّد من قواریر

166- کاخهای سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 13 - 2

2 - جنّیان برای سلیمان ( ع ) ، طبق خواست او قصرهایی می ساختند .

یعملون له ما یشاء من مح-ریب

<محاریب> جمع <محراب> (از ریشه <حرب>) است و آن به جایی گفته می شود که محل جنگ با دشمن است. این واژه، به قصرهایی اطلاق می شده که بر بالای آنها، جایگاه مخصوصی برای دفاع ساخته می شده است.

167- کاغذ در دوران سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 28 - 9

9 - ظرافت ابزار مورد استفاده برای کتابت ( کاغذ ، پوست و . . . ) در عهد سلیمان ( ع )

اذهب بکت-بی ه-ذا فألقه إلیهم

از آن جا که پیکی چون هدهد تنها می تواند حامل اشیایی سبک و کوچک باشد، مطلب یاد شده را می توان استفاده کرد.

168- کشتزار قصه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 78 - 2،3

2- داوری داوود و سلیمان ( ع ) ، در باره کشتزار چراشده در شبان گاه به وسیله گوسفندان مردم

و داود و سلیم-ن إذ یحکمان فی الحرث إذ نفشت فیه غنم القوم

<نفش> به معنای چریدن حیوان در شب، بدون چوپان و یا بی اطلاع وی است.

3- داوود و سلیمان ( ع ) ، در باره خسارت مزرعه تلف شده به وسیله گوسفندان ، به مشورت پرداختند .

و داود و سلیم-ن إذ یحکمان فی الحرث إذ نفشت فیه غنم القوم

برداشت یاد شده بدین احتمال است که <یحکمان> با صیغه تثنیه، اشاره به مشورت داوود و سلیمان داشته باشد، چه این که حکم هر یک به صورت استقلالی در یک واقعه، بعید به نظر می رسد.

169- کفرستیزی سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 377

13 - نمل - 27 - 31 - 4

4 - سلیمان ( ع ) ، درصدد از میان بردن حاکمیت کفر و شرک از سرزمین سبا

بسم اللّه الرحم-ن الرحیم . ألاّ تعلوا علیّ و أتونی مسلمین

تسلیم سلیمان شدن، در حقیقت دست برداشتن از شرک و پذیرش منطق توحیدی او است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 36 - 12

12 - مقام سلیمان ، مبرّا از پذیرش هدیه برای سکوت از حق و چشم پوشی از کفر و شرک

قال أتمدّونن بمال . .. بل أنتم بهدیّتکم تفرحون

170- کیفر عصیان از سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 12 - 13

13 - تهدید شدن جنیانِ در خدمت سلیمان ( ع ) به عذاب با آتش از سوی خداوند ، در صورت سرپیچی از فرمان آن حضرت

و من الجنّ من یعمل بین یدیه . .. و من یزغ منهم عن أمرنا نذقه من عذاب السعیر

171- لشکرکشی سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 17 - 2

2 - فراخوانی سپاه سلیمان از سوی او ، برای حرکت به سوی مقصدی خاص

و حشر لسلیم-ن جنوده

واژه <حشر> (مصدر <حشر>) به معنای بیرون آوردن جماعت از قرارگاهشان و حرکت دادن آنان به سوی مقصدی چون آوردگاه و. .. می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 18 - 1

1 - رسیدن سلیمان ( ع ) و لشگریانش به سرزمین مورچگان ، در مسیر حرکت خود

حتّی إذا أتوا علی واد النمل

172- مبانی قضاوت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 78 - 11

ص: 378

11- < عن أبی عبداللّه ( ع ) ( فی ) قول اللّه عزّوجلّ : < و داود و سلیمان إذ یحکمان فی الحرث > . . . قال : إنّه کان أوحی اللّه عزّوجلّ إلی النبیین قبل داود إلی أن بعث اللّه داود ( ع ) أی غنم نفشت فی الحرث فلصاحب الحرث رقاب الغنم . . . فحکم داود ( ع ) بما حکمت به الأنبیاء ( ع ) من قبله و أوحی اللّه عزّوجلّ إلی سلیمان ( ع ) أی غنم نفشت فی الزرع فلیس لصاحب الزرع إلاّ ما خرج من بطون ها و کذلک جرت السنّه بعد سلیمان > ;

از امام صادق(ع) [در باره] قول خدای عزّوجلّ <و داود و سلیمان إذ یحکمان فی الحرث> روایت شده . .. که فرمود: همانا خدای عزّوجلّ به پیامبران قبل از داوود - تا زمانی که او را برانگیخت - وحی نموده بود که هر گوسفندی شبانه وارد زراعتی شود، برای صاحب زراعت است که آن گوسفند را به تملک خود درآورد ... پس داوود به همان حکم پیامبران پیش از خودحکم داد و خدای عزّوجلّ به سلیمان وحی نمود: هر گوسفندی که شبانه وارد زراعتی شود، صاحب زراعت حقی ندارد; مگر به چیزی (بچه ای) که از شکم آن بیرون می آید و بعد از سلیمان همین سنت جریان داشت...>.

173- مجسمه های سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 13 - 4،17

4 - جنّیان ، به فرمان سلیمان ( ع ) ، مجسمه و تمثال می ساختند .

یعملون له ما یشاء من . .. تم-ثیل

17 - < عن أبی عبداللّه ( ع ) فی قول اللّه عزّوجلّ : < یعملون له ما یشاء من محاریب و تماثیل > فقال و اللّه ما هی تماثیل الرجال و النساء و ل-کنّها الشجر وشبهه ;

از امام صادق(ع) روایت شده که درباره سخن خداوند عزّوجلّ <یعملون له ما یشاء من محاریب و تماثیل> فرمود: قسم به خدا این تمثال ها، تمثال مردان و زنان نبود، بلکه تمثال درخت و مانند آن بود>

174- محدوده حکومت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 23 - 4

4 - حکومت عظیم سلیمان در آغاز ، محدود به منطقه ای خاص بود ، نه گسترده در همه سرزمین ها .

إنّی وجدت امرأه تملکهم . .. و لها عرش عظیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 35 - 16

16 - < عن أبی جعفر ( ع ) قال : . . .و أمّا داود فملک ما بین الشامات إلی بلاد الإصطخر و کذلک کان ملک سلیمان . . . ;

از امام باقر(ع) روایت شده که فرمود: . ..محدوده پادشاهی داوود ما بین شامات تا بلاد اصطخر بوده است و همچنین پادشاهی سلیمان...>.

ص: 379

175- محدوده علم سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 20 - 7

7 - سلیمان ، برخوردار از دانشی محدود

ما لی لاأری الهدهد أم کان من الغائبین

برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که سلیمان در عین آگاهی از زبان پرندگان و در اختیار داشتن سپاهی عظیم (از جن و انس و پرندگان) از غیبت هدهد و راز آن آگاه نبود و علت آن را از دیگران پرسید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 22 - 4

4 - محدودیت علم سلیمان و عدم اطلاع او از برخی امور اطراف خویش

فقال أحطت بما لم تحط به

176- مدت سان دیدن سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 32 - 1،2

1 - سان دیدن سلیمان ( ع ) ، از اسب ها تا غروب آفتاب به طول انجامید .

فقال إنّی أحببت حبّ الخیر . .. حتّی توارت بالحجاب

مقصود از <خیر> در آیه شریفه اسب ها است و <تواری> (مصدر <تورات>) به معنای اختفا و پنهان شدن است. گفتنی است فاعل <تورات> در برداشت بالا - به قرینه <العشیّ> - خورشید دانسته شده است; یعنی، تا وقتی که خورشید در حجاب افق پنهان شد.

2 - سان دیدن سلیمان ( ع ) از اسب ها ، آن چنان برای آن حضرت جذاب بود که تا پنهان و دور شدن کامل آنها از دیدگان وی ، ادامه داشت .

فقال إنّی أحببت حبّ الخیر . .. حتّی توارت بالحجاب

برداشت یاد شده مبتنی بر این دیدگاه است که ضمیر فاعلی <تورات> به <صافنات> بازگردد. بنابراین <حتّی توارت بالحجاب>; یعنی، تا وقتی که اسب ها از نظرش غایب و در حجاب دوری پنهان شدند.

177- مرگ سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 14 - 1،2،13

1 - مرگ سلیمان ( ع ) ، آن گاه بر جنیان خدمت گزار وی آشکار شد که موریانه ها عصای او را خوردند و آن حضرت بر زمین افتاد .

فلمّا قضینا علیه الموت ما دلّهم علی موته إلاّ دابّه الأرض تأکل منسأته فلمّا خرّ

<منسأه> به معنای عصا است (مفردات راغب) و <دابّه الأرض> از باب اضافه شیء به فعلش می باشد. <أرض> نیز در این

ص: 380

آیه - از باب <علم یعلم> - به معنای خوردن است و یا <ارضه> به معنای کرمی است که از زمین وارد چوب و تخته می شود (مفردات راغب).

2 - مرگ سلیمان ( ع ) به قضای الهی بود .

فلمّا قضینا علیه الموت

13 - < عن أبی عبداللّه ( ع ) قال : . . .ولّی سلیمان مدبراً إلی محرابه فقام فیه متّکئاً علی عصاه فقبض روحه من ساعته ، قال فجعلت الجن و الإنس یخدمونه و یسعون فی أمره بما کانوا و هم یظنّون أنّه حیّ . . . حتّی دبّت الأرضه من عصاه فأکلت منسأته فانکسرت و خرّ سلیمان إلی الأرض أفلاتسمع لقوله عزّوجلّ : فلمّا خرّ تبیّنت الجنّ أن لو کانوا یعلمون الغیب ما لبثوا فی العذاب المهین ;

از امام صادق(ع) روایت شده: . ..سلیمان(ع) به محل عبادت خود روی آورد و در آن جا تکیه زنان بر عصای خود ایستاد. در همان لحظه قبض روح شد و جن و انس همان گونه که موظف بودند، او را خدمت می کردند و در امور او می کوشیدند و گمان می کردند زنده است ... تا این که موریانه عصای او را خورد. آن عصا شکست و سلیمان(ع) بر زمین افتاد آیا نمی شنوی قول خدای عزّوجلّ را (فلمّا خرّ تبیّت الجنّ...)>.

178- مسجدهای سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 13 - 3

3 - جنّیان برای سلیمان ( ع ) طبق خواست او محل هایی برای عبادت بنا می کردند .

یعملون له ما یشاء من محاریب

<محراب> (جمع <محاریب>) به معنای مسجد آمده است (مفردات راغب).

179- مشاوره درباره نامه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 29 - 4

4 - اقدام بلقیس به در میان گذاشتن خبر نامه سلیمان با درباریان خود

قالت یأیّها الملؤا إنّی أُلقی إلیّ کت-ب کریم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 32 - 1

1 - نظرخواهی بلقیس از درباریان خود ، درباره چگونگی پاسخ به سلیمان ( ع )

قالت یأیّها الملؤا أفتونی فی أمری

<إفتاء> (مصدر <أفتونی>) به معنای اظهار نظر است. <أفتونی فی أمری>; یعنی، نظرتان را در این که باید چه کار انجام دهم، بیان کنید.

ص: 381

180- مشورت سلیمان(ع) با داود(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 78 - 3

3- داوود و سلیمان ( ع ) ، در باره خسارت مزرعه تلف شده به وسیله گوسفندان ، به مشورت پرداختند .

و داود و سلیم-ن إذ یحکمان فی الحرث إذ نفشت فیه غنم القوم

برداشت یاد شده بدین احتمال است که <یحکمان> با صیغه تثنیه، اشاره به مشورت داوود و سلیمان داشته باشد، چه این که حکم هر یک به صورت استقلالی در یک واقعه، بعید به نظر می رسد.

181- مصونیت از پایمالی سپاه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 18 - 4

4 - دستور مورچه پیشوا به پنهان شدن مورچگان در لانه خود ، برای مصون ماندن از پایمال شدن توسط سلیمان و سپاهیانش

ادخلوا مس-کنکم لایحطمنّکم سلیم-ن و جنوده

<لا> در <لایحطمنّکم> ناهیه است. <حَطْم> (مصدر <یحطمنّ>) در اصل به معنای شکستن و در این جا معادل پایمال کردن است. تعبیرهای <ادخلوا> و <لایحطمنّکم> - که به صورت امر و نهی آمده - بیانگر نوعی ریاست است; به ویژه اگر تنکیر <نمله> برای تفخیم باشد.

182- مصونیت از پایمالی سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 18 - 4

4 - دستور مورچه پیشوا به پنهان شدن مورچگان در لانه خود ، برای مصون ماندن از پایمال شدن توسط سلیمان و سپاهیانش

ادخلوا مس-کنکم لایحطمنّکم سلیم-ن و جنوده

<لا> در <لایحطمنّکم> ناهیه است. <حَطْم> (مصدر <یحطمنّ>) در اصل به معنای شکستن و در این جا معادل پایمال کردن است. تعبیرهای <ادخلوا> و <لایحطمنّکم> - که به صورت امر و نهی آمده - بیانگر نوعی ریاست است; به ویژه اگر تنکیر <نمله> برای تفخیم باشد.

183- معجزه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 81 - 4

4- مسخر و رام بودن تندباد ها در دست سلیمان ( ع ) و فرمان روایی ایشان بر آنها ، معجزه آن حضرت و دلیل پیامبری او

ص: 382

و لسلیم-ن الریح عاصفه

نوع مفسران برآنند که این آیه و آیات دیگر، در مقام بیان معجزه های پیامبران گذشته و دلایل نبوت آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 41 - 4

4 - استفاده سلیمان ( ع ) از امکانات خود بلقیس ، برای ارائه معجزه به وی و هدایت او

قال نکّروا لها عرشها. .. من الذین لایهتدون

برخی برآنند که <أتهتدی. ..> به تقدیر <أتهتدی إلی الإیمان باللّه و رسوله> می باشد. برداشت یاد شده بر پایه این احتمال است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 42 - 4

4 - درک سریع بلقیس نسبت به هدف سلیمان ( ع ) در احضار اعجازگونه تخت وی

قالت کأنّه هو و أُوتینا العلم من قبلها

بلقیس پس از شناخت اریکه خویش، بدون تأمل گفت: آنچه را که سلیمان(ع) با این کار می خواهد به ما بفهماند، ما خود از قبل فهمیده ایم.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 35 - 15

15 - حکومت پهناور و بی نظیر سلیمان ( ع ) ، از معجزات الهی بر حقانیت رسالت او بود .

و هب لی ملکًا لاینبغی لأحد من بعدی

طبق نظر بیشتر مفسران، خواسته پادشاهی به گونه ای که برای هیچ کس میسر نباشد، در واقع برای اعجاز و نشان دادن الهی بودن این قدرت و اثبات ارتباط سلیمان با خداوند قادر و پیامبری او بود.

184- مقام قضاوت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 79 - 4

4- داوود و سلیمان ( ع ) ، دارای مقام قضاوت و برخوردار از علم خدا دادی

و داود و سلیم-ن . .. و کلاًّ ءاتینا حکمًا و علمًا

185- مقامات سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 78 - 7

7- داوود و سلیمان ( ع ) ، از مقام قضاوت در میان مردم عصرخویش برخوردار بودند .

ص: 383

و داود و سلیم-ن إذ یحکمان فی الحرث

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 79 - 4

4- داوود و سلیمان ( ع ) ، دارای مقام قضاوت و برخوردار از علم خدا دادی

و داود و سلیم-ن . .. و کلاًّ ءاتینا حکمًا و علمًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 36 - 9

9 - افتخار سلیمان ( ع ) به مقام نبوت و رسالت الهی خود و نه مال و قدرت مادی

فما ءاتین اللّه خیر ممّا ءاتیکم

مراد از <ما آتان اللّه> حقیقتی متفاوت با امکانات مادی است; چرا که اولاً دربار سبا نیز از آن امکانات مادی برخوردار بود ثانیاً بجای <خیر> باید می فرمود <ما آتانی اللّه أکثر ممّا آتاکم>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 30 - 6

6 - رجوع و توجه همواره سلیمان ( ع ) به خدا در زندگی ، موجب دستیابی او به مقام عبودیت الهی

نعم العبد إنّه أوّاب

برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که جمله <إنّه أوّاب> در مقام تعلیل برای <نعم العبد> است; یعنی، چون سلیمان بسیار متوجه خدا و پرمراجعه به او بود; بهترین عبد شناخته شد و به این مقام دست یافت.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 40 - 1

1 - سلیمان ( ع ) ، دارای قرب و منزلت ویژه در پیشگاه خداوند

و إنّ له عندنا لزلفی

<الزلفی> به معنای قرب و منزلت است.

186- مقامات معنوی سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 18 - 7

7 - آگاهی مورچه به مقام معنوی و عدالت سلیمان

لایحطمنّکم سلیم-ن و جنوده و هم لایشعرون

تعبیر <و هم لایشعرون> بیانگر این نکته است که آن مورچه می دانست که سلیمان در صورت توجه، نخواهد گذاشت که مورچگان مورد ستم قرار گیرند و پایمال شوند.

ص: 384

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 42 - 5

5 - اطلاع بلقیس از مقام معنوی و قدرت سلیمان ( ع ) و تسلیم شدنش در برابر او ، قبل از رسیدن به دربار وی

و أُوتینا العلم من قبلها و کنّا مسلمین

ضمیر <من قبلها> به آیه و بینه برمی گردد که از عمل خارق العاده دربار سلیمان به دست می آید.

187- ملکه سبأ در کاخ سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 42 - 1

1 - ورود ملکه سبا به بارگاه سلیمان

فلمّا جاءت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 44 - 1،2،4،5

1 - اذن یافتن ملکه سبا برای ورود به صحن و سرای قصر سلیمان

قیل لها ادخلی الصرح

<صرح> به معنای قصر و نیز به معنای صحن و ساحت می آید. در آیه یاد شده به قرینه جمله بعد (حسبته لجّه) معنای دوم (صحن) مراد است; زیرا اطلاق <لجّه> بر قصر درست نمی نماید.

2 - جلوه نمودن صحن بلورین قصر سلیمان به شکل آبگیری ژرف در نظر بلقیس

فلمّا رأته حسبته لجّه

<لجّه> معادل برکه، آبگیر و استخری است که آب زیادی در آن ایستاده باشد. بر این اساس معنای آیه چنین می شود: چون نگاه بلقیس به صحن افتاد، گمان کرد که آبگیری است پر از آب.

4 - بلقیس ، برای عبور از آبگینه های آب نما ، دامن برکشید و ساق های پایش نمایان شد .

فلمّا رأته حسبته لجّه و کشفت عن ساقیها

5 - سلیمان ( ع ) ، ناظر عکس العمل بلقیس ، در مواجهه با آبگینه های آب نما

و کشفت عن ساقیها قال إنّه صرح

مراد از ضمیر فاعل در <قال> سلیمان(ع) می باشد.

188- ملکه سبأ و سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 30 - 1،2

1 - اقدام بلقیس به معرفی نویسنده نامه برای درباریان ، پیش از خواندن محتوای آن

إنّه من سلیم-ن

2 - آشنایی بلقیس و درباریان وی با شخصیت و موقعیت ممتاز سلیمان ( ع )

ص: 385

إنّی أُلقی إلیّ کت-ب کریم . إنّه من سلیم-ن

جمله <إنّه من سلیمان> ظاهراً تعلیل برای <کتاب کریم> است; یعنی، این که می گویم <مکتوبی گران مایه> این بدان سبب است که آن را شخصیتی چون سلیمان برای ما فرستاده است.

189- ملکه سبأ و نامه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 32 - 2،5

2 - برخورد جدی ملکه سبا با نامه سلیمان و عدم تردید وی در صحت آن

قالت یأیّها الملؤا أفتونی فی أمری

در عبارات بلقیس، کلامی که حاکی از تردید باشد مشاهده نمی شود; بلکه اقدام وی به مشاوره درباره محتوای نامه، نشانگر اطمینان او است.

5 - احساس خطر جدی ملکه سبا از نامه سلیمان و تلاش وی برای تحکیم روابط در درون دربار

أفتونی فی أمری ما کنت قاطعه أمرًا حتّی تشهدون

در صورتی که کار مشاوره برای بلقیس امری معمولی بود، وی نیازی نداشته تا در خصوص این موضوع، بر شیوه مشاوره خود تأکید کند. احتمال می رود این تأکید از آن جهت باشد که موضوع را بسیار جدی و خطرناک تلقی کرده و با این سخنان سعی داشته تا دل درباریان را به دست آورد و آنان را با خود همراه سازد.

190- مناظره داود(ع) با سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 78 - 8

8- < عن أبی جعفر ( ع ) فی قول اللّه تبارک و تعالی : < داود و سلیمان إذ یحکمان فی الحرث . . . > قال لم یحکما إنّما کانا یتناظران ففهّمها سلیمان . . . ;

از امام باقر(ع) در باره قول خدای - تبارک و تعالی - <و داوود و سلیمان إذ یحکمان فی الحرث. ..> روایت شده که فرمود: داوود و سلیمان(ع) داوری نکردند، تنها مشغول مناظره بودند که خدا حکم واقعه را به سلیمان تفهیم کرد>.

191- منت بر سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 39 - 2

2 - امتنان خداوند بر سلیمان ( ع ) ، به خاطر اعطای حکومت عظیم و بی نظیر به ایشان

ه-ذا عطاؤنا

ص: 386

192- منشأ تسخیر باد برای سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 81 - 8

8- مسخر گشتن تندباد و به فرمان درآمدن آن برای سلیمان ( ع ) ، در پرتو اراده و علم گسترده الهی بود .

و لسلیم-ن الریح . .. و کنّا بکلّ شیء ع-لمین

عبارت <بکلّ شیء عالمین> می رساند که این کار، براساس قوانین علمی صورت گرفته و خداوند با علم گسترده خویش به آن قوانین، اراده کرده بود که تندباد تحت فرمان سلیمان قرار گیرد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 36 - 2

2 - نیروی باد ، تحت تسخیر سلیمان ( ع ) از ناحیه خداوند

فسخّرنا له الریح

193- منشأ تسخیر جن برای سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 12 - 10،12،14

10 - جنّیان تحت امر و اطاعت سلیمان ( ع ) ، با فرمان خدا به تسخیر او درآمده بودند .

و لسلیم-ن . .. و من الجنّ من یعمل بین یدیه بإذن ربّه

12 - ربوبیت خداوند ، مقتضی تحت اختیار درآوردن جنّیان برای سلیمان ( ع )

و من الجنّ من یعمل بین یدیه بإذن ربّه

14 - در خدمت سلیمان ( ع ) بودن گروهی از جنّیان ، براساس تکلیف الهی بود .

و من الجنّ من یعمل بین یدیه . .. و من یزغ منهم عن أمرنا نذقه

از تهدید به عذاب جنّیان در خدمت سلیمان(ع)، استفاده می شود که آنان موظف به انجام چنین کاری بوده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 37 - 1

1 - شیاطین جنی ، تحت تسخیر و فرمان سلیمان ( ع ) از جانب خداوند

فسخّرنا له . .. و الشی-طین

<شیاطین> (جمع <شیطان>) مجازاً درباره اشخاصی که دارای مهارت و زبردستی بالایی باشند، به کار می رود. تعبیر <کلّ بنّاء و غوّاص> می تواند مؤید همین معنا باشد. گفتنی است که با توجه به آیه 17 سوره <نمل> (و حشر لسلیمان جنوده من الجنّ...)، مقصود از <شیاطین> موجوداتی از جنس <جن> می باشد.

194- منشأ حکومت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 387

15 - ص - 38 - 35 - 8

8 - پادشاهی بی نظیر و پهناور سلیمان ( ع ) ، موهبتی الهی بود .

و هب لی ملکًا

195- منشأ علم سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 15 - 1

1 - اعطای علم و دانشی عظیم و ویژه از سوی خدا به داوود و سلیمان ( ع )

و لقد ءاتینا داود و سلیم-ن علمًا

آمدن تعبیر <علماً> به صورت نکره، بیانگر عظمت و ویژگی دانشی است که به داوود و سلیمان داده شده بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 16 - 5

5 - آگاهی به گفتار پرندگان ، موهبتی الهی به داوود و سلیمان

و لقد ءاتینا داود و سلیم-ن علمًا . .. و قال ی-أیّها الناس علّمنا منطق الطیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 40 - 12

12 - علم و قدرت ، دو نمود بارز فضل الهی برای سلیمان ( ع ) و در خدمت او

قال الذی عنده علم من الکت-ب. .. فلمّا رءاه مستقرًّا عنده قال ه-ذا من فضل ربّی

گرچه علم و قدرت مطرح شده در آیه مربوط به آصف بن برخیا است; ولی وی از اعضای دربار سلیمان بود و دانش ویژه و توان فوق العاده او در خدمت حکومت آن حضرت قرار داشت. بر این اساس است که سلیمان(ع) خدا را بر این علم و قدرت سپاس می گزارد. بعلاوه برخی از مفسران مراد از <الذی عنده...> را خود سلیمان(ع) دانسته اند.

196- منشأ فضایل سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 12 - 1

1 - خداوند ، عطاکننده فضیلت هایی برای سلیمان ( ع )

و لقد ءاتینا داود منّا فضلاً . .. و لسلیم-ن

<لسلیمان> عطف به <داود> در آیه قبل و متعلق به فعل محذوف <سخّرنا> است.

ص: 388

197- منشأ قدرت حکومت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 40 - 10

10 - وجود قدرت های فوق العاده در دربار سلیمان ، فضلی از جانب پروردگار برای او

فلمّا رءاه. .. قال ه-ذا من فضل ربّی

برداشت یاد شده مبتنی بر این است که <ه-ذا> اشاره به توان موجود در دستگاه حکومتی سلیمان باشد; یعنی، وجود چنین نیرویی در دستگاه من - که توانست تخت عظیم بلقیس را در کمتر از یک نگاه حاضر سازد - تفضل پروردگار به من است.

198- منشأ قدرت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 40 - 12

12 - علم و قدرت ، دو نمود بارز فضل الهی برای سلیمان ( ع ) و در خدمت او

قال الذی عنده علم من الکت-ب. .. فلمّا رءاه مستقرًّا عنده قال ه-ذا من فضل ربّی

گرچه علم و قدرت مطرح شده در آیه مربوط به آصف بن برخیا است; ولی وی از اعضای دربار سلیمان بود و دانش ویژه و توان فوق العاده او در خدمت حکومت آن حضرت قرار داشت. بر این اساس است که سلیمان(ع) خدا را بر این علم و قدرت سپاس می گزارد. بعلاوه برخی از مفسران مراد از <الذی عنده...> را خود سلیمان(ع) دانسته اند.

199- منشأ قضاوت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 79 - 1

1- حکم و داوری سلیمان ( ع ) در باره خسارت مزرعه تلف شده به وسیله گوسفندان ، با الهام خداوند بود .

ففهّمن-ها سلیم-ن

<فا> در <ففهّمنا> برای تعقیب است و ضمیر <ها> به حکومت (قضاوت) بازمی گردد; یعنی، در مشاوره و داوری داوود و سلیمان(ع) حکم واقعی را به سلیمان فهماندیم.

200- موانع ایمان به سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 43 - 2

2 - تعلق بلقیس به جامعه شرک و کفر ، مانع پیوستن رسمی وی به آیین توحیدی سلیمان ( ع ) با وجود اذعان قلبی

و أُوتینا العلم من قبلها و کنّا مسلمین . و صدّها... إنّها کانت من قوم ک-فرین

برداشت یاد شده بدان احتمال است که آیه مذکور در مقام توضیح این نکته باشد که چرا بلقیس علی رغم علم و اذعان قلبی خود، پیش از این رسماً تسلیم سلیمان(ع) نشده و به یکتاپرستی نگرویده بود.

ص: 389

201- موریانه و عصای سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 14 - 1

1 - مرگ سلیمان ( ع ) ، آن گاه بر جنیان خدمت گزار وی آشکار شد که موریانه ها عصای او را خوردند و آن حضرت بر زمین افتاد .

فلمّا قضینا علیه الموت ما دلّهم علی موته إلاّ دابّه الأرض تأکل منسأته فلمّا خرّ

<منسأه> به معنای عصا است (مفردات راغب) و <دابّه الأرض> از باب اضافه شیء به فعلش می باشد. <أرض> نیز در این آیه - از باب <علم یعلم> - به معنای خوردن است و یا <ارضه> به معنای کرمی است که از زمین وارد چوب و تخته می شود (مفردات راغب).

202- موقعیت شناسی سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 36 - 10

10 - سلیمان ( ع ) ، درصدد استفاده از هر فرصت برای بیان عقیده توحیدی خود و تبلیغ آن

فما ءاتین اللّه خیر ممّا ءاتیکم

یادآوری سلیمان(ع) به نماینده سبا نسبت به این حقیقت که آنچه او و آنها در اختیار دارند، همگی عطایایی است که خداوند به آنان بخشیده است، بیانگر مطلب یاد شده است.

203- ناخشنودی سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 36 - 3

3 - ناخشنودی سلیمان ( ع ) از عکس العمل دربار سبا در قبال نامه وی

قال أتمدّونن بمال

204- نارضایتی جنیان سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 14 - 7

7 - خدمت در دستگاه سلیمان ( ع ) ، برای جنیان خوشایند نبود .

فلمّا خرّ تبیّنت الجنّ أن لو کانوا یعلمون الغیب ما لبثوا فی العذاب المهین

ص: 390

205- ناظر قضاوت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 78 - 6

6- قضاوت داوود و سلیمان ( ع ) ، مورد نظارت و تأیید خداوند بود .

و کنّا لحکمهم ش-هدین

ضمیر <حکمهم> به داوود و سلیمان بازمی گردد. بنابراین ذکر شهادت خداوند نسبت به حکم این دو، اشاره به تأیید آن دارد.

206- نامه رسانی در دوران سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 28 - 3

3 - استفاده از پرنده پیک برای ارتباطات ، به عصر سلیمان بازمی گردد .

اذهب بکت-بی ه-ذا فألقه إلیهم

207- نامه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 28 - 1،2،5

1 - مأموریت هدهد از سوی سلیمان ، برای بردن نامه وی به جانب ملکه سبا

اذهب بکت-بی ه-ذا فألقه إلیهم

<کتاب> معادل <مکتوب> و به معنای نامه است; یعنی، این نامه مرا ببر، آن گاه. .. .

2 - افکندن نامه به محلّ تجمع ملکه و درباریان سبا ، مأموریت هدهد از جانب سلیمان ( ع )

اذهب بکت-بی ه-ذا فألقه إلیهم

<ها> ساکن در <ألقه> ها سکت و <إلقاء> (مصدر <ألق>) به معنای افکندن است; یعنی، آن گاه [نامه را] به سوی آنان بیفکن.

5 - مأموریت هدهد برای مشاهده بازتاب نامه سلیمان در میان درباریان سبا و شنود کردن سخنان ایشان .

ثمّ تولّ عنهم فانظر ماذا یرجعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 29 - 1

1 - قرار گرفتن نامه سلیمان در اختیار ملکه سبا ( بلقیس )

قالت یأیّها الملؤا إنّی أُلقی إلیّ کت-ب کریم

ص: 391

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 30 - 1

1 - اقدام بلقیس به معرفی نویسنده نامه برای درباریان ، پیش از خواندن محتوای آن

إنّه من سلیم-ن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 36 - 3،6

3 - ناخشنودی سلیمان ( ع ) از عکس العمل دربار سبا در قبال نامه وی

قال أتمدّونن بمال

6 - توبیخ دربار سبا توسط سلیمان ( ع ) ، به خاطر تلقی مادی و نادرست آنان از نامه و دعوت وی

قال أتمدّونن بمال

استفهام در <أتمدّونن> برای توبیخ و سرزنش است.

208- نبوت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 102 - 1

1 - حضرت سلیمان ، پیامبری دارای سلطنت و حکومت

علی ملک سلیمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 163 - 4

4 - ابراهیم ، اسماعیل ، اسحاق ، یعقوب ، عیسی ، ایوب ، یونس ، هارون و سلیمان علیهم السلام از پیامبران پس از نوح ( ع ) و مخاطب وحی

و أوحینا إلی إبرهیم . .. و سلیمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 36 - 9

9 - افتخار سلیمان ( ع ) به مقام نبوت و رسالت الهی خود و نه مال و قدرت مادی

فما ءاتین اللّه خیر ممّا ءاتیکم

مراد از <ما آتان اللّه> حقیقتی متفاوت با امکانات مادی است; چرا که اولاً دربار سبا نیز از آن امکانات مادی برخوردار بود ثانیاً بجای <خیر> باید می فرمود <ما آتانی اللّه أکثر ممّا آتاکم>.

209- نشانه های اقتدار حکومت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 392

15 - ص - 38 - 38 - 2

2 - اسارت و در بند بودن گروهی از شیاطینِ فسادانگیز و اخلال گر جنی ، جلوه ای از اقتدار حکومت ممتاز سلیمان ( ع )

و ءاخرین مقرّنین فی الأصفاد

اسارت و در بند بودن گروهی از شیاطین در حکومت سلیمان(ع) - در مقابل گروه دیگری که به خدمت گزاری مشغول بودند - می تواند گویای این حقیقت باشد که این دسته اگر آزاد گذاشته می شدند، در حکومت سلیمان(ع) اخلال و فساد ایجاد می کردند.

210- نشانه های عبودیت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 31 - 5

5 - ماجرای سان دیدن سلیمان ( ع ) از اسب ها ، جلوه ای از بندگی و خداخواهی او

نعم العبد إنّه أوّاب . إذ عرض علیه بالعشیّ الص-فن-ت الجیاد

برداشت یاد شده مبتنی بر این دیدگاه است که <إذ> متعلق به <أوّاب> باشد که در این صورت، آیه شریفه درصدد بیان مصداق و نمونه ای از صفت <أوّاب> بودن سلیمان(ع) است.

211- نظارت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 20 - 5

5 - نظارت دقیق سلیمان بر سپاه و نیرو های تحت فرمان خویش

و تفقّد الطیر . .. أم کان من الغائبین

212- نظام کیفری سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 21 - 2

2 - شکنجه یا مرگ ( بریدن سر ) ، مجازات تخلف بی دلیل از مقررات سپاه سلیمان

أم کان من الغائبین . لأُعذّبنّه عذابًا شدیدًا أو لأاْذبحنّه

213- نظم سپاه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 17 - 4

ص: 393

4 - حاکمیت نظم و انضباط کامل در سپاه سلیمان

فهم یوزعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 21 - 5

5 - اهتمام شدید سلیمان ( ع ) به برقراری نظم و انضباط کامل در سپاه خویش

أم کان من الغائبین . .. أو لأاْذبحنّه

214- نعمتهای سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 16 - 5،7

5 - آگاهی به گفتار پرندگان ، موهبتی الهی به داوود و سلیمان

و لقد ءاتینا داود و سلیم-ن علمًا . .. و قال ی-أیّها الناس علّمنا منطق الطیر

7 - آگاهی داوود و سلیمان ( ع ) به زبان پرندگان ، دارای اهمیتی ویژه برای آنان در مقایسه با سایر امکانات

علّمنا منطق الطیر و أوتینا من کلّ شیء

با این که <و أوتینا من کلّ شیء> شامل <منطق الطیر> هم می شود، اختصاص به ذکر یافتن و مقدم آوردن آن، نشانگر اهمیت ویژه آن در مقایسه با سایر موهبت های الهی نسبت به داوود و سلیمان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 19 - 6

6 - توجه سلیمان به خدایی بودن نعمت های عطا شده به او و پدر و مادرش

أن أشکر نعمتک التی أنعمت علیّ و علی ولدیّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 40 - 11

11 - توجه دائمی سلیمان ( ع ) به خدایی بودن امکانات خویش

فلمّا رءاه مستقرًّا عنده قال ه-ذا من فضل ربّی

از آیه یاد شده و نیز آیات پیشین استفاده می شود که سلیمان در اوج قدرت و شوکت نیز، از یاد خدا غافل نبوده، او را یاد می کند و بر نعمت های او سپاس می گزارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 12 - 3،7

3 - مسخّر بودن باد برای سلیمان ( ع ) ، فضیلتی اعطا شده از جانب خدا برای او

و لقد ءاتینا . .. فضلاً ... و لسلیم-ن الریح

7 - فراهم آمدن امکانات ذوب مس برای سلیمان ( ع ) ، از عطایای خدا به آن حضرت

ص: 394

و لقد ءاتینا . .. فضلاً ... و لسلیم-ن ... و أسلنا له عین القطر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 35 - 8

8 - پادشاهی بی نظیر و پهناور سلیمان ( ع ) ، موهبتی الهی بود .

و هب لی ملکًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 39 - 1

1 - حکومت بزرگ و بی نظیر سلیمان ( ع ) ، عطیه بزرگ الهی بود .

و هب لی ملکًا . .. ه-ذا عطاؤنا

اضافه <عطا> به ضمیر جلاله (نا) بر تعظیم دلالت می کند.

215- نعمتهای والدین سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 19 - 6،10

6 - توجه سلیمان به خدایی بودن نعمت های عطا شده به او و پدر و مادرش

أن أشکر نعمتک التی أنعمت علیّ و علی ولدیّ

10 - پدر و مادر سلیمان ، برخوردار از نعمت های ویژه الهی

نعمتک التی أنعمت علیّ و علی ولدیّ

216- نقش امکانات مادی سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 44 - 17

17 - امکانات مادی و قدرت خارق العاده سلیمان ( ع ) در خدمت تبلیغ دین و هدایت مردم

قال إنّه صرح ممرّد . .. قالت ... و أسلمت مع سلیم-ن للّه ربّ الع-لمین

ماجرای اتفاق افتاده میان سلیمان(ع) و بلقیس، بیانگر مطلب فوق است.

217- نقش سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 44 - 13

13 - راه یافتن بلقیس به توحید و تسلیم در برابر خدای یگانه با راهنمایی و مدد سلیمان ( ع )

ص: 395

و أسلمت مع سلیم-ن للّه ربّ الع-لمین

تصریح بلقیس به <مع سلیمان> از یک سو به توحید خالص و بی شائبه همانند توحید سلیمان اشاره دارد و از سوی دیگر افاده می کند که سلیمان(ع) در راهیابی او به حق نقش داشته است.

218- نقش قدرت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 44 - 17

17 - امکانات مادی و قدرت خارق العاده سلیمان ( ع ) در خدمت تبلیغ دین و هدایت مردم

قال إنّه صرح ممرّد . .. قالت ... و أسلمت مع سلیم-ن للّه ربّ الع-لمین

ماجرای اتفاق افتاده میان سلیمان(ع) و بلقیس، بیانگر مطلب فوق است.

219- نیاکان سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 84 - 6،7

6 - داوود، سلیمان، ایوب، یوسف(ع)، موسی و هارون(ع)، فرزندانی از نسل ابراهیم و هدایت یافته از جانب خداوند هستند.

و من ذریته داود و سلیمن و أیوب و یوسف و موسی و هرون

سیاق آیات پیشین، که درباره حضرت ابراهیم(ع) بود، این احتمال را پدید می آورد که ضمیر در <ذریته> به <ابراهیم> برگردد. در این صورت برخی اسامی که در آیات بعد آمده است (همچون الیاس و لوط) از باب تغلیب در شمار ذریه آن حضرت ذکر شده اند.

7 - داوود، سلیمان، ایوب، یوسف، موسی و هارون، فرزندانی از نسل نوح(ع) و هدایت یافته از جانب خداوند بودند.

نوحا . .. و من ذریته داود و سلیمن و أیوب و یوسف و موسی و هرون

با توجه به دو نکته می توان گفت <نوحا> مرجع ضمیر در <ذریته> است: <نوحا> نزدیکترین کلمه ای است که می تواند مرجع ضمیر باشد. در میان کسانی که به عنوان ذریه از آنان یاد شده، افرادی هستند که از ذریه ابراهیم(ع) نیستند، مانند حضرت لوط(ع) و الیاس(ع)

220- وسعت حکومت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 35 - 7

7 - حکومت مقتدر و پهناور ، از خواسته های سلیمان ( ع ) از خداوند

و هب لی ملکًا لاینبغی لأحد من بعدی

جمعی از مفسران بر این باوراند که جمله <لاینبغی لأحد من بعدی> کنایه از وسعت و پهناوری حکومت عصر خود و بلامنازع بودن آن است. بر این اساس <من بعدی> به معنای <من غیری> خواهد بود; مثل <فمن یهدیه من بعد اللّه> که به معنای

ص: 396

<غیر اللّه> است.

221- وفور نعمتهای سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 39 - 4

4 - عطیه الهی به سلیمان ( ع ) بی شمار و بسیار بود .

ه-ذا عطاؤنا . .. بغیر حساب

برداشت یاد شده براساس این نکته است که <بغیر حساب> قید برای <عطاؤنا> باشد.

222- ویژگیهای حکومت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 17 - 7

7 - قدرت و قوای نظامی گسترده سلیمان ، از ویژگی های بارز حکومت الهی وی

و حشر لسلیم-ن جنوده من الجنّ و الإنس و الطیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 22 - 6

6 - دستگاه حکومت سلیمان ، به دور از تملق و چاپلوسی

أحطت بما لم تحط به

گفتار صریح و بی تکلف هدهد، نشانگر مطلب یاد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 35 - 15

15 - حکومت پهناور و بی نظیر سلیمان ( ع ) ، از معجزات الهی بر حقانیت رسالت او بود .

و هب لی ملکًا لاینبغی لأحد من بعدی

طبق نظر بیشتر مفسران، خواسته پادشاهی به گونه ای که برای هیچ کس میسر نباشد، در واقع برای اعجاز و نشان دادن الهی بودن این قدرت و اثبات ارتباط سلیمان با خداوند قادر و پیامبری او بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 36 - 1،4

1 - دعای سلیمان ( ع ) برای دستیابی به پادشاهی بی نظیر ، مورد استجابت خدا قرار گرفت .

و هب لی ملکًا . .. فسخّرنا له الریح

از فای تفریع <فسخّرنا. ..> استفاده می شود که خداوند، دعای سلیمان(ع) را مستجاب کرد و برای تقویت ملک او نیروی باد را در اختیارش گذاشت.

ص: 397

4 - مسخر بودن باد برای سلیمان ( ع ) از خصوصیات حکومت ممتاز آن حضرت بود .

هب لی ملکًا . .. فسخّرنا له الریح تجری بأمره رخاءً حیث أصاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 37 - 4،6

4 - تسخیر شیاطین جنی و به کارگیری آنها ، از خصوصیات حکومت ممتاز سلیمان ( ع )

هب لی ملکًا . .. فسخّرنا له ... الشی-طین کلّ بنّاء و غوّاص

6 - صنعت ساختمان سازی و استخراج منابع و ذخایر دریایی ، در خدمت حکومت سلیمان ( ع ) بود .

و الشی-طین کلّ بنّاء و غوّاص

223- ویژگیهای سپاه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 17 - 4

4 - حاکمیت نظم و انضباط کامل در سپاه سلیمان

فهم یوزعون

224- ویژگیهای فرماندهی سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 20 - 5،6

5 - نظارت دقیق سلیمان بر سپاه و نیرو های تحت فرمان خویش

و تفقّد الطیر . .. أم کان من الغائبین

6 - احتیاط و خویشتن داری سلیمان در برخورد با نیرو های تحت امر خویش

فقال ما لی لاأری الهدهد أم کان من الغائبین

سلیمان، بی درنگ هدهد را متهم به تخلّف نکرد; بلکه ابتدا ناپیدا بودن هدهد را مربوط به خطای دید خودش دانست. این در حالی است که قدرتمندان قبل از هر چیز خشم گرفته و نیروی تحت فرمان خود را متهم می کنند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 21 - 5

5 - اهتمام شدید سلیمان ( ع ) به برقراری نظم و انضباط کامل در سپاه خویش

أم کان من الغائبین . .. أو لأاْذبحنّه

ص: 398

225- ویژگیهای قضاوت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 27 - 4

4 - قضاوت و تصمیم گیری های سلیمان ، براساس تحقیق و اطلاعات متقن بود .

قال سننظر أصدقت أم کنت من الک-ذبین

با این که گزارش های صریح و استدلال های عمیق توحیدی هدهد، نشانگر صداقت و حقانیت او بود، اما سلیمان بدان ها بسنده نکرد و درصدد تحقیق جدی برآمد.

226- ویژگیهای کاخ سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 44 - 3

3 - قصر سلیمان ، قصری مجلل و با شکوه ، با صحنی مفروش از آبگینه های آب نما

قال إنّه صرح ممرّد من قواریر

<ممرّد> معادل صاف و <قاروره> (مفرد <قواریر>) مرادف شیشه و آبگینه است; یعنی، این صحن از آبگینه صاف، مفروش شده است.

227- ویژگیهای مدیریت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 20 - 5،6

5 - نظارت دقیق سلیمان بر سپاه و نیرو های تحت فرمان خویش

و تفقّد الطیر . .. أم کان من الغائبین

6 - احتیاط و خویشتن داری سلیمان در برخورد با نیرو های تحت امر خویش

فقال ما لی لاأری الهدهد أم کان من الغائبین

سلیمان، بی درنگ هدهد را متهم به تخلّف نکرد; بلکه ابتدا ناپیدا بودن هدهد را مربوط به خطای دید خودش دانست. این در حالی است که قدرتمندان قبل از هر چیز خشم گرفته و نیروی تحت فرمان خود را متهم می کنند.

228- ویژگیهای مرگ سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 14 - 1،3،12

1 - مرگ سلیمان ( ع ) ، آن گاه بر جنیان خدمت گزار وی آشکار شد که موریانه ها عصای او را خوردند و آن حضرت بر زمین افتاد .

فلمّا قضینا علیه الموت ما دلّهم علی موته إلاّ دابّه الأرض تأکل منسأته فلمّا خرّ

ص: 399

<منسأه> به معنای عصا است (مفردات راغب) و <دابّه الأرض> از باب اضافه شیء به فعلش می باشد. <أرض> نیز در این آیه - از باب <علم یعلم> - به معنای خوردن است و یا <ارضه> به معنای کرمی است که از زمین وارد چوب و تخته می شود (مفردات راغب).

3 - سلیمان ( ع ) مدتی پس از مرگش ، هم چنان بر عصای خود تکیه داشت و کسی از آن با خبر نبود .

فلمّا قضینا علیه الموت ما دلّهم علی موته إلاّ دابّه الأرض . .. لو کانوا یعلمون ا

12 - سلیمان ( ع ) ، عصایی داشت که بر آن تکیه می کرد و پس از مرگش نیز مدتی بر آن تکیه داشت .

فلمّا قضینا علیه الموت ما دلّهم علی موته إلاّ دابّه الأرض تأکل منسأته فلمّا خرّ

229- هدایت سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 84 - 6،7

6 - داوود، سلیمان، ایوب، یوسف(ع)، موسی و هارون(ع)، فرزندانی از نسل ابراهیم و هدایت یافته از جانب خداوند هستند.

و من ذریته داود و سلیمن و أیوب و یوسف و موسی و هرون

سیاق آیات پیشین، که درباره حضرت ابراهیم(ع) بود، این احتمال را پدید می آورد که ضمیر در <ذریته> به <ابراهیم> برگردد. در این صورت برخی اسامی که در آیات بعد آمده است (همچون الیاس و لوط) از باب تغلیب در شمار ذریه آن حضرت ذکر شده اند.

7 - داوود، سلیمان، ایوب، یوسف، موسی و هارون، فرزندانی از نسل نوح(ع) و هدایت یافته از جانب خداوند بودند.

نوحا . .. و من ذریته داود و سلیمن و أیوب و یوسف و موسی و هرون

با توجه به دو نکته می توان گفت <نوحا> مرجع ضمیر در <ذریته> است: <نوحا> نزدیکترین کلمه ای است که می تواند مرجع ضمیر باشد. در میان کسانی که به عنوان ذریه از آنان یاد شده، افرادی هستند که از ذریه ابراهیم(ع) نیستند، مانند حضرت لوط(ع) و الیاس(ع)

230- هدایتگری سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 44 - 13

13 - راه یافتن بلقیس به توحید و تسلیم در برابر خدای یگانه با راهنمایی و مدد سلیمان ( ع )

و أسلمت مع سلیم-ن للّه ربّ الع-لمین

تصریح بلقیس به <مع سلیمان> از یک سو به توحید خالص و بی شائبه همانند توحید سلیمان اشاره دارد و از سوی دیگر افاده می کند که سلیمان(ع) در راهیابی او به حق نقش داشته است.

231- هدهد و سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 400

13 - نمل - 27 - 22 - 1،2،3،5

1 - حاضر شدن هدهد در نزد سلیمان ، پس از درنگی نه چندان طولانی

فمکث غیر بعید فقال

2 - مبادرت هدهد به طرح دلیل غیبت خود و ارائه اطلاعات جدید به سلیمان ( ع )

فقال أحطت بما لم تحط به

3 - هدهد ، مدعی دستیابی به موضوعی خارج از قلمرو اطلاعات سلیمان

أحطت بما لم تحط به

<احاطه> در این جا کنایه از علم آمده است; یعنی، <علمت بما لم تعلم به; به چیزی دست یافتم که تو به آن دست نیافته ای>.

5 - هدهد ، پیامدار خبری بزرگ و قطعی از سرزمین < سبا > برای سلیمان ( ع )

و جئتک من سبإ بنبإ یقین

<نبأ> به خبر مهم و شنیدنی گفته می شود; یعنی، <برای تو از سبا خبری قطعی آورده ام که بسیار مهم و شنیدنی است.

232- هدیه به سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 35 - 1،2،4

1 - تدبیر ملکه سبا در فرستادن هدیه ای بزرگ برای سلیمان ( ع )

و إنّی مرسله إلیهم بهدیّه

بزرگی هدیه از نکره آمدن آن استفاده می شود.

2 - هدف بلقیس از ارسال هدیه برای سلیمان ( ع ) ، آزمون وی و مشاهده بازتاب آن بود .

و إنّی مرسله إلیهم بهدیّه فناظره بِمَ یرجع المرسلون

4 - همراهی هیأتی از فرستادگان بلقیس با هدیه او به سوی سلیمان ( ع )

فناظره بِمَ یرجع المرسلون

تعبیر <مرسلون> با صیغه جمع، نشان دهنده رفتن هیأتی از نمایندگان همراه هدیه او به سوی سلیمان(ع) است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 36 - 1،4

1 - حضور سفیر ملکه سبا همراه با هدایا در نزد سلیمان ( ع )

فلمّا جاء سلیم-ن

از تعبیر <جاء> به صورت مفرد، استفاده می شود که تنها یکی از نمایندگان بلقیس (با این که آنان متعدد بودند) برای تقدیم هدایا به دربار سلیمان(ع) باریافت. گفتنی است که جمله <ارجع إلیهم> - که خطاب به یک فرد است - مطلب فوق را تأیید می کند. بنابراین احتمال این که مراد از ضمیر <جاء> مال باشد - چنان که برخی از مفسران گفته اند - تضعیف می شود.

4 - بی اعتنایی سلیمان ( ع ) نسبت به هدایای ملکه سبا و اظهار بی نیازی از آن

قال أتمدّونن بمال

ص: 401

233- هشدار ملکه مورچگان قصه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 18 - 3

3 - اخطار مورچه ای به دیگر مورچگان نسبت به ورود سلیمان و لشگریانش به سرزمین آنها

قالت نمله ی-أیّها النمل ادخلوا مس-کنکم لایحطمنّکم سلیم-ن و جنوده

234- هنر در دوران سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 44 - 7

7 - وجود تمدن ، هنر و صنعت پیشرفته در عهد سلیمان ( ع )

حسبته لجّه . .. قال إنّه صرح ممرّد من قواریر

ساختن صحنی از آبگینه ها به گونه ای طبیعی که آب جلوه کند و بیننده آن را آب بپندارد، نشانگر صنعت و هنر پیشرفته دستگاه سلیمانی است.

235- یهود دوران سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 102 - 12

12 - فعالیت یهودیان عصر سلیمان علیه حکومت وی ، با پیروی از افسون شیاطین *

واتبعوا ما تتلوا الشیطین علی ملک سلیمن

برداشت فوق بر این اساس است که فاعل <اتبعوا> یهودیان عصر سلیمان باشند.

236- یهود و سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 102 - 12

12 - فعالیت یهودیان عصر سلیمان علیه حکومت وی ، با پیروی از افسون شیاطین *

واتبعوا ما تتلوا الشیطین علی ملک سلیمن

برداشت فوق بر این اساس است که فاعل <اتبعوا> یهودیان عصر سلیمان باشند.

ص: 97

26- سنت

1- آثار سنت گرایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 74 - 5

5 - پایبندی مطلق و بی دلیل به سنت های ملّی و قومی ، مایه تخدیر جامعه و سدّ راه خردورزی و مانع شناخت

قالوا بل وجدنا ءاباءنا کذلک یفعلون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 137 - 7

7 - سنت گرایی از موانع پذیرش حق

سواء علینا أَوَعظت . .. إن ه-ذا إلاّ خلق الأوّلین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 21 - 5،12

5 - تعصّب خویشاوندی و سنّت گرایی ، از موانع حق پذیری است .

و إذا قیل لهم اتّبعوا ما أنزل اللّه قالوا بل نتّبع ما وجدنا علیه ءاباءنا

12 - تعصّب و وفاداری به آرای پیشینیان ، مانع بروز و رشد اندیشه های نو است .

و إذا قیل لهم اتّبعوا ما أنزل اللّه قالوا بل نتّبع ما وجدنا علیه ءاباءنا

2- آثار سنت گرایی قوم عاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 137 - 6

6 - تکیه و پافشاری قوم عاد بر سنت های نیاکانشان ، عامل رویارویی آنان با هود ( ع ) و رد کردن نصایح وی

إن ه-ذا إلاّ خلق الأوّلین

ص: 402

3- آثار سنت های باطل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 43 - 3

3 - عادات و رفتار رسوخ یافته در وجود روح انسان ، مانع گرایش وی به حق آشکار

و أُوتینا العلم من قبلها. .. و صدّها ما کانت تعبد من دون اللّه

عبارت <کانت تعبد> ماضی استمراری و بیانگر دوام و رسوخ است; یعنی، خو کردن بلقیس بر رفتار شرک آلود (پرستش خورشید) مانع از آن شده بود که وی علی رغم آگاهی یافتن به حقیقت، به آن بازگردد.

4- ارزش سنت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 115 - 13

13 - حجیت سیره عملی مؤمنان ، در صورتی که مخالفت سنت پیامبر ( ص ) نباشد .

و من یشاقق الرسول . .. و یتبع غیر سبیل المؤمنین

جمله <یتبع غیر سبیل المؤمنین>، بیانگر حجیت سیره مؤمنان است و جمله <من یشاقق الرسول>، حجیت سیره را مقید می کند به اینکه با سنت پیامبر(ص) و یا دلیل شرعی دیگر مخالفت نداشته باشد.

5- اطاعت از سنت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 104 - 14

14 - خیر ، پیروی نمودن از قرآن و سنّت پیامبر ( ص ) است .

و لتکن منکم امه یدعون الی الخیر

رسول خدا (ص) پس از تلاوت آیه فوق فرمود: الخیر اتباع القرآن و سنّتی.

_______________________________

الدر المنثور، ج 2، ص 289.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 59 - 27

27 - اطاعت از خدا و رسول و اولواالامر ( تبعیّت از قرآن و سنّت ) ، امری پسندیده و دارای بهترین فرجام

اطیعوا اللّه و اطیعوا الرّسول و اولی الامر . .. ذلک خیر و احسن تاویلا

بنابر اینکه <ذلک> اشاره به <اطیعوا اللّه . .. > نیز باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 115 - 13

13 - حجیت سیره عملی مؤمنان ، در صورتی که مخالفت سنت پیامبر ( ص ) نباشد .

ص: 403

و من یشاقق الرسول . .. و یتبع غیر سبیل المؤمنین

جمله <یتبع غیر سبیل المؤمنین>، بیانگر حجیت سیره مؤمنان است و جمله <من یشاقق الرسول>، حجیت سیره را مقید می کند به اینکه با سنت پیامبر(ص) و یا دلیل شرعی دیگر مخالفت نداشته باشد.

6- اعراض از سنت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 63 - 6

6 - نیات پلید و پنهان منافقان ، در مراجعه به طاغوت و اعراض از پیامبر ( سنّت )

ان یتحاکموا الی الطّاغوت . .. ان اردنا الّا احساناً و توفیقاً. اولئک الّذین یعلم

7- تبیین سنت استدراج

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 75 - 3

3- بیان سنت < استدراج > و < امهال > خداوند در باره فرورفتگان در ورطه گمراهی ، وظیفه ای که بر عهده پیامبر ( ص ) است .

قل من کان فی الضل-له

فعل <کان> - که برای دلالت بر استمرار است - حکایت از عمق ضلالت و دیرینه بودن آن دارد.

8- تبیین سنت مهلت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 75 - 3

3- بیان سنت < استدراج > و < امهال > خداوند در باره فرورفتگان در ورطه گمراهی ، وظیفه ای که بر عهده پیامبر ( ص ) است .

قل من کان فی الضل-له

فعل <کان> - که برای دلالت بر استمرار است - حکایت از عمق ضلالت و دیرینه بودن آن دارد.

9- تعلیم سنت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 105 - 13

13 - فراگیری قران و سنت ، شرط تصدی سمت قضاوت

ص: 404

إنّا انزلنا إلیک الکتب بالحق لتحکم بین الناس بما اریک اللّه

ظاهراً مراد از <ما اریک>، احکامی است که در قرآن به آنها تصریح نشده و خداوند آنها را به پیامبر(ص) آموخته است. در برداشت فوق از آنها به سنت پیامبر(ص) تعبیر شده است.

10- حجیت سنت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 32 - 11

11 - حجّیّت گفتار و رفتار پیامبر ( ص )

ان کنتم تحبّون اللّه فاتّبعونی . .. اطیعوا اللّه و الرسول

حجیّت فعل از <اتبعونی>، استنباط می شود. بنابراینکه مراد از اتباع، اتباع عملی باشد; به قرینه <اطیعوا> که اتباع از گفتار است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 21 - 3

3 - سنت پیامبر ( ص ) حجت بوده و عمل به آن ، امر شایسته ای است .

لقد کان لکم فی رسول اللّه أُسوه حسنه

از آن جایی که خطاب آیه، عام است و شامل دوران حیات و وفات پیامبر(ص) می شود و نیز آنچه پس از ارتحال آن حضرت مانده، سنت او است، آیه شامل سنت هم می شود.

11- سنت آمرزش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 14 - 8

8 - سنت اصیل و ازلی خداوند ، غفران و رحمتی گسترده و فراگیر

و کان اللّه غفورًا رحیمًا

12- سنت اتمام حجت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 59 - 2

2 - اتمام حجت با مردمان ، سنّت الهی در طول تاریخ بشر

و ما کان ربّک مهلک القری حتّی یبعث فی أُمّها رسولاً

ص: 405

13- سنت استدراج

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 182 - 1،2

1 - خداوند تکذیب کنندگان آیاتش را بتدریج به ورطه های سقوط می کشاند تا شایسته دوزخ شوند .

و الذین کذبوا بایتنا سنستدرجهم من حیث لایعلمون

<استدرجه إلی کذا> یعنی او را بتدریج و گام به گام به چیزی نزدیک کرد. متعلق <سنستدرجهم>، به دلیل آیه 179، جهنم است ; یعنی تکذیب کنندگان را بتدریج به جهنم نزدیک می کنیم.

2 - خداوند با عواملی خام کننده و خالی از هشدار ( رفاه ها و آسایش ها . . . ) تکذیب کنندگان آیات را به سیر در راه سقوط وامی دارد .

سنستدرجهم من حیث لایعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 183 - 4

4 - تأخیر در عذاب تکذیب کنندگان و کشاندن تدریجی آنان به ورطه های سقوط با عواملی خوشایند و خام کننده ، مکر خدا با ایشان است .

سنستدرجهم . .. و أملی لهم إن کیدی متین

مراد از <کید> همان استدراج و امهالی است که در آیه قبل مطرح شد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 44 - 4،10،13

4 - گشوده شدن درهای نعمت به روی کسانی که حتی در سختیها تضرع نمی کنند، جریان یافتن سنت استدراج الهی است.

فأخذنهم بالبأساء و الضراء . .. فلما نسوا ما ذکروا به فتحنا علیهم أبوب کل شیء

سنت استدراج اصطلاحی است برگرفته از آیه <سنستدرجهم من حیث لا یعلمون> (اعراف / 182). از مصادیق جریان استدراج همین آیه مورد بحث است که درهای نعمت الهی به سوی تکذیب کنندگان آیات گشوده می شود (فتحنا علیهم) تا آن زمان که عذاب الهی آنان را در بر گیرد.

10 - جریان یافتن سنت استدراج پس از اتمام حجت الهی

فلما نسوا ما ذکروا به . .. أخذنهم بغته

<ما ذکروا> شامل همه مواردی می شود که می بایست موجب تنبه و بیداری می شد و تعبیر دیگر آن <اتمام حجت> است.

13 - إن النبی(ص) قال: إذا رأیت اللّه یعطی العباد ما یسألون علی معاصیهم إیاه فإنما ذلک استدراج منه لهم ثم تلا: <فلما نسوا ما ذکروا به فتحنا علیهم أبواب کل شیء>.

رسول خدا(ص) فرمود: هر گاه دیدی خداوند علی رغم معاصی بندگان، آنچه را از او بخواهند به آنان می دهد، این استدراج (نزدیک شدن تدریجی عذاب) خداست بر آنان، سپس آن حضرت آیه <فلما نسوا . .. > را تلاوت کرد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 55 - 9،10

9 - اعطای امکانات دنیوی فراوان به منافقان از جانب خداوند ، تنها به منظور عذاب و گرفتاری آنان در این دنیاست .

إنما یرید اللّه لیعذبهم بها فی الحیوه الدنیا

ص: 406

10 - تحقق اراده الهی به عذاب دنیوی ، از طریق اعطای نعمت های ظاهری و اسباب طبیعی

إنما یرید اللّه لیعذبهم بها فی الحیوه الدنیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 75 - 14

14- ثروت ، مکنت ، خوش نمایی و آراستگی زندگی کافران ، استدراج است .

هم أحسن أث-ثًا و رءیًا . .. فلیمدد له الرحمن مدًّا حتّی إذا رأوا ما یوعدون

<استدراج>; یعنی، کسی را آهسته آهسته و به آرامی نزدیک چیزی بردن (لسان العرب) در این آیه <مدّاً> - که مفعول مطلق است - بیان نوعی خاصی از امهال است که مقصود از آن به قرینه <حتّی إذا. ..>، نزدیک ساختن کافران به عذاب موعود الهی است.

14- سنت اضلال

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 34 - 14

14 - گمراه شدن بر اثر پافشاری بر ضدیت با دین و نپذیرفتن آن - با وجود مشاهده دلایل روشن - سنت الهی است .

کذلک یضلّ اللّه من هو مسرف مرتاب

برداشت یاد شده از تعبیر <کذلک> (این گونه) به دست می آید.

15- سنت امتحان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 155 - 1

1 - آزمودن مؤمنان از سنت های حتمی خداوند است .

و لنبلونکم

<بلاء> به معنای آزمودن است. فعل <لنبلون> به همراه لام قسم و نون تأکید، گویای استمرار و حتمیت آزمون الهی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 16 - 2

2 - آزمون اهل ایمان از سنّت های قطعی خداوند

أم حسبتم أن تترکوا و لما یعلم اللّه الذین جهدوا منکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 126 - 2

2 - سنت الهی بر ابتلا و آزمایش منافقان ، یک یا دو مرتبه در هر سال

أو لا یرون أنهم یفتنون فی کل عام مره أو مرتین

ص: 407

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 30 - 6

6 - آزمایش آدمیان ، سنت الهی است .

و إن کنّا لمبتلین

<إبتلاء> (مصدر <مبتلین>) به معنای امتحان و آزمایش است. تکیه بر اسم فاعل - که بیانگر ثبوت صفت در موصوف - و ذکر آن بعد از <کنّا> - که مفید استمرار است - بیانگر برداشت فوق می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 2 - 7

7 - آزمودن مؤمنان ، سنتی الهی است .

أحسب الناس أن یترکوا أن یقولوا ءامنّا و هم لایفتنون

از این که خداوند، با استفهام انکاری، پندار عدم آزمون مؤمنان را رد می کند، استفاده می شود که امتحان مؤمنان، امری قطعی است. از چنین تعبیری، به <سنّت> یاد می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 3 - 3

3 - آزمودن مدعیان ایمان ، سنت دیرین الهی است .

أحسب الناس أن یترکوا أن یقولوا ءامنّا و هم لایفتنون. و لقد فتنّا الذین من قبلهم

رد پندار آزمون نشدن مؤمنان، در آیه پیش، و تأکید بر این نکته که پیشینیان نیز آزمون شدند، دلالت بر حقیقت یاد شده می کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 17 - 1

1- آزمون الهی از انسان ها ، سنتی مستمر و دارای پیشینه دور در تاریخ امت ها

و لقد فتنّا قبلهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 31 - 3

3- آزمایش انسان ها در صحنه عمل ، از سنت های الهی است .

و لنبلونّکم حتّی نعلم المج-هدین منکم و الص-برین

فعل مضارع، افاده استمرار می کند و تأکید آن سنتی تخلف ناپذیر را می رساند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - انسان - 76 - 2 - 5

5 - آزمون انسان ها ، سنت اجتناب ناپذیر خداوند

إنّا خلقنا الإنس-ن . .. نبتلیه

ص: 408

جمله <نبتلیه> حال برای فاعل <خلقنا> است; یعنی، ما انسان را آفریدیم، در حالی که اراده امتحان او را داشتیم. بنابراین امتحان انسان از آغاز خلقتش، مورد نظر خداوند حکیم بوده و برای همیشه خواهد بود.

16- سنت امداد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 67 - 2

2 - ماجرای میان موسی ( ع ) و فرعونیان ، نمودی از سنت مستمر الهی در یاری حق و سرکوب باطل

إنّ فی ذلک لأیه

چنان که گفته شد <آیه> به معنای عبرت است و عبرت بودن ماجرای موسی و فرعونیان، در صورتی است که تکرار نظایر آن همواره ممکن باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 121 - 2

2 - ماجرای میان نوح ( ع ) و قومش ، نمودی از سنت مستمر الهی در یاری حق و سرکوبی باطل

إنّ فی ذلک لأیه

آیه و عبرت آموز بودن، مستلزم امکان تحقق دوباره و استمرار یافتن چیزی است که باید از آن درس عبرت گرفت.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 139 - 6

6 - فرجام هلاکت بار عادیان ، نمودی از سنت مستمر الهی در یاری حق و سرکوب باطل

فأهلکن-هم إنّ فی ذلک لأیه

نشانه و مایه عبرت بودن ماجرای هلاکت قوم عاد، مستلزم استمرار داشتن مجازات اقوام در صورت کفرورزی و اصرار بر حق ناپذیری است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 158 - 4

4 - نزول عذاب مرگبار بر ثمودیان ، نمودی از سنت مستمر الهی در یاری رسانی به حق و سرکوب باطل

فأخذهم العذاب إنّ فی ذلک لأیه

نشانه و مایه عبرت بودن ماجرای هلاکت ثمودیان، مستلزم استمرار داشتن مجازات اقوام دیگر، در صورت کفرورزی و اصرار بر حق ناپذیری آنان می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 174 - 2

2 - هلاکت قوم فساد پیشه لوط و نجات وی و خاندانش - به جز همسر وی - نمودی از سنت مستمر الهی در یاری رسانی به حق و سرکوب باطل

ص: 409

إنّ فی ذلک لأیه

نشانه و مایه عبرت بودن سرگذشت قوم لوط، در صورتی است که درباره دیگر امت ها قابل تکرار باشد و به تعبیر دیگر، سنتی مستمر به شمار آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 171 - 1

1 - یاری شدن پیامبران ، سنت آغازین خداوند

و لقد سبقت کلمتنا لعبادنا المرسلین

<کلمه> به سخن و گفتار گفته می شود و مقصود از <کلمتنا> - به قرینه آیه بعد (إنّهم لهم المنصورون) - پیروزی پیامبران می باشد و مقصود از سِبقت این کلمه (سبقت کلمتنا) آغازین بودن آن است; یعنی، خداوند یاری شدن انبیا را از پیش مقرر فرموده بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 172 - 1

1 - پیروزی پیامبران ، سنت و قضای حتمی و غیر قابل تخلف خداوند

إنّهم لهم المنصورون

آمدن موضوع نصرت انبیا با دو حرف تأکید <إنّ> و لام در <لهم>، می رساند که این نصرت، حتمی و به صورت یک سنت و قضای تغییر ناپذیر است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 173 - 1،2

1 - پیروزی جبهه حق و لشکریان الهی ، سنت و قضای حتمی و غیر قابل تخلف خداوند

و لقد سبقت کلمتنا لعبادنا المرسلین . .. و إنّ جندنا لهم الغ-لبون

2 - پیروزی لشکریان الهی و مجاهدان راه خدا ، در تمامی صحنه های مبارزاتی ، سنت و وعده خداوند است .

و إنّ جندنا لهم الغ-لبون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 24 - 3

3 - مصون ماندن مؤمنان از گزند اهل مکّه در جریان حدیبیه ، نمودی از سنت الهی در یاری اهل ایمان

سنّه اللّه . .. و هو الذی کفّ أیدیهم عنکم و أیدیکم عنهم ببطن مکّه

17- سنت امداد به مظلوم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 33 - 15

15- سنت الهی بر حمایت ، نصرت و طرفداری از مظلوم است .

ص: 410

و من قتل مظلومًا . .. إنه کان منصورًا

برداشت فوق بر این اساس است که ضمیر <إنه> به مقتول مظلوم برگردد و اسمیه بودن جمله <إنه. ..> و نیز آمدن فعل <کان> در آن جمله - که برای استمرار و دیرینه بودن است - می تواند بیانگر این نکته باشد که حمایت از مقتول مظلوم، کار همیشگی و دیرینه خداوند است.

18- سنت امهال

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 61 - 1

1- خداوند ، به انسان های ظالم مهلت می دهد و آنها را در قبال کار خلافشان بلافاصله به هلاکت نمی رساند .

و لو یؤاخذ الله الناس بظلمهم ما ترک علیها من دابّه و ل-کن یؤخّرهم إلی أجل مسمًّی

مراد از <ظلم> با توجه به معنای آن - که قرار دادن اشیاء در غیر جایگاه مناسب خود است - هر عمل خطا و ناشایستی می باشد.

19- سنت انتقام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 41 - 7

7 - انتقام از مشرکان و کافران ، سنت تخلّف ناپذیر الهی است .

فإنّا منهم منتقمون

20- سنت انذار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 208 - 2

2 - سنت الهی ، بر انذار و بیم دهی مکرر حق ناپذیران پیش از عذاب

و ما أهلکنا من قریه إلاّ لها منذرون

21- سنت بقای حق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 24 - 10

10 - محو باطل و تثبیت حق ، سنت الهی است .

و یمح اللّه الب-طل و یحقّ الحقّ بکلم-ته

ص: 411

از فعل مضارع <یمح> و <یحقّ> - که دلالت بر استمرار دارد - سنت الهی استفاده می شود.

22- سنت بقای نسل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 72 - 6

6- ازدواج و همسرداری و برخوردار شدن از فرزند ، از سنت های الهی و نهفته در سرشت انسان

و الله جعل لکم من أنفسکم أزوجًا و جعل لکم من أزوجکم بنین و حفده

برداشت فوق با توجه به این نکته است که ماده <جعل> بیانگر سنت خداست و آنچه به عنوان سنت معرفی شود، روند طبیعی خواهد داشت.

23- سنت پاداش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 22 - 12

12- اعطای پاداش به نیکوکاران و بهره مند ساختن آنان از علم و حکمت ، سنت الهی است .

و کذلک نجزی المحسنین

فعل مضارع <نجزی> در عبارت <کذلک نجزی المحسنین> حاکی از استمرار است ، و در برداشت از آن به سنت تعبیر شد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 80 - 1

1 - پاداش به احسان گران و نیکوکاران ، سنت خداوند است .

إنّا کذلک نجزی المحسنین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 105 - 4

4 - تضمین پاداش محسنان و نیکوکاران ، از سنت های خداوند است .

إنّا کذلک نجزی المحسنین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 110 - 1

1 - پاداش به احسان گران و نیکوکاران ، سنت خداوند است .

کذلک نجزی المحسنین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 121 - 1

ص: 412

1 - پاداش به احسان کنندگان و نیکوکاران ، سنت خداوند است .

إنّا کذلک نجزی المحسنین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 131 - 1

1 - پاداش به احسان کنندگان و نیکوکاران ، سنت خدا است .

إنّا کذلک نجزی المحسنین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - قمر - 54 - 35 - 4

4 - سنت الهی بر اعطای پاداش عالی ، به شکرگزاران و نجات ایشان از عذاب های فراگیر

کذلک نجزی من شکر

24- سنت پیروزی مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 23 - 1،3

1 - پیروزی جبهه مؤمنان راستین و مقاوم و شکست دشمنان آنان ، سنت همیشگی خداوند

سنّه اللّه الّتی قد خلت من قبل

سنّت در این آیه، نظر به آیه قبل دارد که درباره پیروزمندی مؤمنان بر کافران است.

3 - سنت الهی در پیروز ساختن جبهه ایمان بر سپاه کفر ، دارای نمود های عینی در گذشته تاریخ

سنّه اللّه الّتی قد خلت من قبل

25- سنت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 151 - 8

8 - حالات روحی و روانیِ آدمی ، قانونمند و برخاسته از حاکمیّت اراده الهی است .

سنلقی فی قلوب الّذین کفروا الرّعب بما اشرکوا

از آنجا که رعب معلول شرک شمرده شده (بما اشرکوا)، معلوم می شود رعب که یک حالت روحی است، تابع قانون و علّت خویش است و از سویی چون خداوند القای رعب را به خود نسبت داده (سنلقی)، معلوم می شود که این قانون و علت تحت اراده الهی عمل می کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 160 - 2

2 - خداوند اگر جمعیّتی را به خواری و ذلّت کشاند ، هیچ کس را توان نصرت و یاری ایشان نیست .

ص: 413

و ان یخذلکم فمن ذا الّذی ینصرکم من بعده

<یخذلکم> از مصدر <خذلان>، به معنای یاری نکردن است که یاری نکردن خداوند، خواری و ذلّت را به دنبال دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 176 - 12،15

12 - شناخت سنن الهی و توجّه به تدبیر وی درباره مخالفان اسلام ، موجب رفع اندوه از عملکرد آنان

و لا یحزنک . .. یرید اللّه الّا یجعل لهم حظّا فی الاخره

جمله <یرید اللّه . .. >، دالّ بر سنّت الهی در محروم کردن کافران از بهره های اخروی است و خداوند با شناساندن این سنّت خویش، پیامبر (ص) را از غم و اندوه بازداشته است.

15 - مهلت دادن خداوند به شتابگران در کفر ، برای محروم ساختن آنان از بهره های اخروی است ( سنّت استدراج ) .

یرید اللّه الّا یجعل لهم حظّا فی الاخره و لهم عذاب عظیم

جمله <یرید اللّه . .. >، می تواند جواب این سؤال باشد که چرا با تلاش برخی از مردم در گسترش کفر، خداوند به آنان مهلت می دهد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 179 - 2،11،14

2 - جداسازی صفوف ناپاکان از پاکان در جامعه ایمانی ، سنّت تغییرناپذیر الهی

ما کان اللّه لیذر المؤمنین علی ما انتم علیه حتّی یمیز الخبیث من الطّیّب

11 - آگاه نکردن انسان ها بر اسرار نهانی ( غیب ) ، سنّت الهی است .

و ما کان اللّه لیطلعکم علی الغیب

برداشت فوق، بر این اساس است که الف و لام در <الغیب>، برای جنس باشد.

14 - سنّت الهی ، بر تفکیک صفوف پاکان از ناپاکان به وسیله آگاه ساختن مردم به غیب و اسرار دل ها ، نیست .

ما کان اللّه لیذر المؤمنین علی ما انتم علیه حتّی یمیز الخبیث من الطّیّب و ما کان

<و ما کان اللّه لیطلعکم . .. >، در صدد بیان این است که گر چه خداوند، ناپاکان را از پاکان مشخص خواهد کرد، ولی این تفکیک از طریق مشکلات و جنگها و مسائل دیگر از این قبیل است، نه از راه آشنا ساختن مردم به غیب و نهان.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 186 - 1

1 - آزمایش مستمر و مداوم مؤمنان ، از سنت های خداوند

لتبلونّ فی اموالکم و انفسکم

لام در <لتبلونّ>، برای تأکید و حاکی از قسم خداوند بر وقوع آزمایش است و نون تأکید نیز حتمیّت آن را مورد تأکید قرار می دهد. همچنین فعل مضارع <لتبلونّ>، دلالت بر استمرار آزمایش دارد.

26- سنت شکست دشمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 414

17 - فتح - 48 - 23 - 1

1 - پیروزی جبهه مؤمنان راستین و مقاوم و شکست دشمنان آنان ، سنت همیشگی خداوند

سنّه اللّه الّتی قد خلت من قبل

سنّت در این آیه، نظر به آیه قبل دارد که درباره پیروزمندی مؤمنان بر کافران است.

27- سنت عذاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 59 - 4

4- نابود ساختن جوامع ، در نتیجه گناه و ستم شان ، سنّت دیرینه الهی در کیفر ظالمان است .

و تلک القری أهلکن-هم لمّا ظلموا

28- سنت عذاب استیصال

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 47 - 7

7 - عذاب استیصال برای مردمی که رسول الهی خود را نپذیرند و با او مخالفت کنند ، از سنت های الهی است .

فإذا جاء رسولهم قضی بینهم بالقسط

برداشت فوق مبتنی بر این است که مراد از <بینهم> اختلاف موجود بین جمعی از امت و پیامبر و به تقدیر <بینهم و بینه> باشد. در این صورت مراد از <قضی بینهم> می تواند سرکوبی مخالفان پیامبر و نابود کردن آنان به عذاب استیصال باشد، نه داوری میان آنان.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 102 - 3

3 - عذاب استیصال ، سنتی است الهی که انتظار وقوع آن در هر زمان و مکانی ، بر مردمی که زمینه ایمان را از دست داده اند ، می رود .

و ما تغنی الأیت و النذر عن قوم لایؤمنون. فهل ینتظرون إلا مثل أیام الذین خلوا من

29- سنت فرزندخواندگی در صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 37 - 25

25 - سنّت پسرخواندگی ، در صدراسلام ، امری رایج بود .

زوّجن-کها لکی لایکون علی المؤمنین حرج فی أزوج أدعیائهم

ص: 415

30- سنت کیفر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 22 - 12

12- اعطای پاداش به نیکوکاران و بهره مند ساختن آنان از علم و حکمت ، سنت الهی است .

و کذلک نجزی المحسنین

فعل مضارع <نجزی> در عبارت <کذلک نجزی المحسنین> حاکی از استمرار است ، و در برداشت از آن به سنت تعبیر شد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 45 - 17

17- کیفر دادن به سبب کفر به خدا و پیروی نکردن از رسولان او از سنت های الهی است .

و أنذر الناس . .. نجب دعوتک و نتّبع الرسل ... کیف فعلنا بهم و ضربنا لکم الأمثال

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 8 - 9

9- مجازات و کیفر فسادانگیزان ، از سنت های تخلف ناپذیر الهی است .

و إن عدتم عدنا و جعلنا جهنّم للک-فرین حصیرًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 55 - 15

15- کیفر دادن حق ناپذیران ، سنت دیرپای الهی است .

و ما منع الناس أن یؤمنوا . .. إلاّ أن تأتیهم سنّه الأوّلین

اضافه <سنه> به <الأولین> اضافه مصدر به مفعول است و مراد، سنت خداوند درباره انسان های گذشته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 6 - 1

1 - عذاب شدن کافران در قیامت ، امری قطعی و سنت تغییرناپذیر الهی

و کذلک حقّت کلمت ربّک علی الذین کفروا

<حق>; یعنی، <ثَبَتَ> و <وَجَبَ> (ثابت و واجب شد) است. و مراد از کلمه در <کلمه ربّک> وعده فرمان عذاب است.

31- سنت کیفر ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 59 - 4

4 - کیفر کافران و ستم پیشگان ، سنت تغییرناپذیر الهی در طول تاریخ

فإنّ للذین ظلموا ذنوبًا مثل ذنوب أصح-بهم

ص: 416

از مجموع آیه شریفه، آیه استفاده می شود که مجازات امت های گذشته، منحصر به آنان نبوده است; بلکه قانونی کلی است که شامل تمام ستم پیشگان می شود.

32- سنت کیفر کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 59 - 4

4 - کیفر کافران و ستم پیشگان ، سنت تغییرناپذیر الهی در طول تاریخ

فإنّ للذین ظلموا ذنوبًا مثل ذنوب أصح-بهم

از مجموع آیه شریفه، آیه استفاده می شود که مجازات امت های گذشته، منحصر به آنان نبوده است; بلکه قانونی کلی است که شامل تمام ستم پیشگان می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - قمر - 54 - 51 - 5

5 - مجازات کافران و مجرمان ، سنت الهی در همیشه تاریخ

و لقد أهلکنا أشیاعکم فهل من مدّکر

تذکر و هشدار، بیانگر این است که هلاکت مخصوص گروه خاصی از کافران در بخشی از تاریخ نمی باشد; بلکه سنتی فراگیر است.

33- سنت کیفر گناهکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 25 - 8

8- هلاکت قوم عاد ، نمودی از سنت الهی در مجازات جوامع جرم پیشه

کذلک نجزی القوم المجرمین

از تعبیر <کذلک نجزی> - با توجه به فعل مضارع که مفید استمرار است - سنت استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - قمر - 54 - 51 - 5

5 - مجازات کافران و مجرمان ، سنت الهی در همیشه تاریخ

و لقد أهلکنا أشیاعکم فهل من مدّکر

تذکر و هشدار، بیانگر این است که هلاکت مخصوص گروه خاصی از کافران در بخشی از تاریخ نمی باشد; بلکه سنتی فراگیر است.

ص: 417

34- سنت کیفر مکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 43 - 7

7 - کیفر شدن مکاران تاریخ ، سنت الهی است .

فهل ینظرون إلاّ سنّت الأوّلین

35- سنت گرایی قوم عاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 70 - 7

7 - تقلید از نیاکان و حفظ سنت های پیشینیان ، از انگیزه های قوم عاد برای پرستش معبودان دروغین و رویارویی با دعوت هود

قالوا . .. و نذر ما کان یعبد ءاباؤنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 137 - 4،5

4 - عادیان شیوه زندگی خویش ( برج سازی ، کاخ نشینی و . . . ) را ، سنتی برجای مانده از پیشنیان خود اعلام کردند .

إن ه-ذا إلاّ خلق الأوّلین

برداشت یاد شده بدان احتمال است که کلمه <ه-ذا> اشاره به رفتار عادیان داشته باشد. بر این اساس مراد از <خلق الأوّلین>، شیوه نیاکان خود آنان است.

5 - تقدس و ارزش مندی سنت های کهن در نظر قوم عاد

سواء علینا أَوَعظت . .. إن ه-ذا إلاّ خلق الأوّلین

36- سنت گرایی مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 43 - 4،6

4 - مشرکان ، به بهانه حفظ سنت های دینی به یادگار مانده از پدرانشان ، در مقابل آیات روشن الهی موضع گیری کردند .

إذا تتلی علیهم ءای-تنا بیّن-ت قالوا ما ه-ذا إلاّ رجل یرید أن یصدّکم عمّا کان یعب

6 - مشرکان ، سنت های دیرپای دینی باقی مانده از پدرانشان را ، بسی ارزشمند می دانستند .

رجل یرید أن یصدّکم عمّا کان یعبد ءاباؤکم

37- سنت گرایی مشرکان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 418

11 - انبیاء - 21 - 2 - 6

6- مشرکان در عصر بعثت ، مردمی سنت گرا و کهنه پرست بودند .

ما یأتیهم من ذکر من ربّهم محدث

مخالفت مشرکان با پیام های جدید الهی، نشانگر سنت پرستی و کهنه گرایی آنان است.

38- سنت مهلت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 183 - 1

1 - سنت خداوند بر امهال کفرپیشگانِ تکذیب کننده و تأخیر در هلاکت و عذاب ایشان است .

و أملی لهم إن کیدی متین

املاء (مصدر اُملی از ماده ملاوه) به معنای مهلت دادن و تأخیر انداختن است. به مناسبت اینکه حقیقت بیان شده (مهلت دادن و تأخیر انداختن) درباره تکذیب کنندگان آیات الهی است، معلوم می شود مراد از تأخیر، تأخیر در عذاب است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 15 - 7

7 - مهلت دادن به منافقان ، گمراهان و طغیانگران از سنت های الهی است .

و یمدّهم فی طغینهم یعمهون

برداشت فوق مبتنی بر این است که: <مدّ> (مصدر یمدّ) به معنای مهلت دادن باشد. در لسان العرب آمده است: <مده فی غیه یعنی، امهله (او را مهلت داد).>

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 11 - 1،4

1 - امهال کفرمداران و منکران قیامت ( تأخیر انداختن مجازات آنان به جهان آخرت ) سنتی الهی است .

و لو یعجل اللّه للناس الشر . .. فنذر الذین لایرجون لقاءنا

4 - سنت خدا در رساندن خیر به مردم < تسریع > و در مجازات کردن آنان < امهال > است .

و لو یعجل اللّه للناس الشر استعجالهم بالخیر

برداشت فوق بر این اساس است که <هم> مفعول استعجال و فاعلش ضمیر عاید به <اللّه> و به تقدیر <مثل استعجاله لهم بالخیر> باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 19 - 6

6 - امهال جوامع شرک پیشه و تأخیر افتادن کیفر آنان به جهان آخرت ، قانون الهی حاکم برنشئه دنیا

و لو لا کلمه سبقت من ربک لقضی بینهم

خداوند هنگام هبوط آدم و حوا به زمین، فرمود: <و لکم فی الأرض مستقر و متاع إلی حین ; شما - خطاب به عموم انسانها و از جمله آدم و حواست - تا مدتی معین در زمین خواهید ماند و از نعمتهای آن بهره خواهید گرفت> (بقره / 36) ; یعنی،

ص: 419

قانون الهی حاکم بر نشئه دنیا این است که هر جامعه ای دارای مدت و زمانی معین است و پیش از فرارسیدن اجل، از میان نمی رود. جمله <و لو لا کلمه سبقت من ربک> اشاره به این قانون دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 110 - 11

11- مهلت دادن به متخلفان از حق ، از سنّت های خداوند است .

و لولا کلمه سبقت من ربک لقضی بینهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 110 - 5

5- مهلت دادن به امت های کفرپیشه و تکذیب گر و تأخیر در نزول عذاب بر ایشان ، از سنت های خداوند است .

حتّی إذا استیئس الرسل و ظنوا أنهم قد کذبوا

از آن جا که تأخیر عذاب برای همه امتها و تکذیب کنندگان تمامی پیامبران بوده - زیرا <رسل> جمع و دارای الف و لام می باشد و شامل همه رسولان است - استفاده می شود که: مهلت دادن به تکذیب گران و تعجیل نکردن در عذاب آنان، شیوه ای مستمر و از سنتهای خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 32 - 6

6- تأخیر عذاب کفرپیشگان از سنت های خداوند است .

و لقد استهزیء برسل من قبلک فأملیت للذین کفروا

چون تأخیر عذاب برای همه کفرپیشگان بوده ، از آن <سنّت الهی بودن> استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 42 - 5

5- تأخیر کیفر اصلی ظالمان به روز قیامت ، از سنت های خداوند است .

و لاتحسبنّ الله غ-فلاً عمّا یعمل الظ-لمون إنما یؤخّرهم لیوم تشخص فیه الأبص-ر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 75 - 2

2- مهلت به گمراهان و کافران ، سنت خداوند است .

من کان فی الضل-له فلیمدد له الرحمن مدًّا

به کارگیری فعل امر (فلیمدد) در مورد مهلت دهی به کافران، از حتمی بودن این امهال و سنت بودن آن حکایت می کند; چرا که خداوند آن را به صورت الزام بر خود بیان فرموده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 24 - 5

5 - خداوند ، کافران حق ناپذیر را ، به سرعت مجازات نمی کند و به آنها مدتی مهلت می دهد .

ص: 420

نمتّعهم قلیلاً ثمّ نضطرّهم

احتمال دارد <قلیلاً> صفت برای مفعول به <نمتّع > باشد که <زماناً> است. بنابراین، مفاد آیه چنین می شود: <به آنان، مدت کوتاهی مهلت می دهیم و سپس آنان را روانه عذاب جهنم می کنیم.>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 45 - 3

3 - مهلت خداوند به بندگان گنه کار و تأخیر مجازات آنان تا قیامت ، از سنّت های او است .

و لو یؤاخذ اللّه الناس بما کسبوا ما ترک علی ظهرها من دابّه و ل-کن یؤخّرهم إلی أج

مقصود از <أجل مسمّی>، زمان مرگ انسان ها و آغاز عالم پس از مرگ است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 45 - 8،13

8 - سنت امهال ، مانع از کیفر دنیوی کافران است .

و لولا کلمه سبقت من ربّک لقضی بینهم

13 - سنت امهال الهی ، موجب دچار نشدن قوم موسی به عذاب دنیوی

و لولا کلمه سبقت من ربّک لقضی بینهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 14 - 11،13،14

11 - مهلت خداوند ، به عوامل اختلاف و دسته بندی های دینی ، سنت الهی است .

و لولا کلمه سبقت من ربّک . .. لقضی بینهم

13 - سنت مهلت دادن خداوند به تفرقه افکنان در دین ، فلسفه تأخیر عذاب آنان

و لولا کلمه سبقت من ربّک إلی أجل مسمًّی لقضی بینهم

14 - سنت امهال به کافران ، جلوه ای از ربوبیت الهی است .

و لولا کلمه سبقت من ربّک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 21 - 7

7 - داوری درباره مشرکان و عذاب آنان ، براساس سنت امهال تا قیامت به تأخیر افتاده است .

و لولا کلمه الفصل لقضی بینهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 45 - 4

4 - سنت الهی ، بر عدم تعجیل ، در کیفر کافران

فذرهم حتّی یل-قوا یومهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 421

19 - قلم - 68 - 45 - 1

1 - مهلت دادن به کافران تکذیب گر و شتاب نکردن در کیفر آنان ، سنت الهی

سنستدرجهم . .. و أُملی لهم

39- سنت نابودی باطل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 24 - 10،14

10 - محو باطل و تثبیت حق ، سنت الهی است .

و یمح اللّه الب-طل و یحقّ الحقّ بکلم-ته

از فعل مضارع <یمح> و <یحقّ> - که دلالت بر استمرار دارد - سنت الهی استفاده می شود.

14 - استمرار و گسترش دعوت پیامبر ( ص ) و آموزه های قرآن ، با توجه به سنت خداوند بر محو باطل ، نشان دهنده حقانیت اسلام و قرآن است .

أم یقولون افتری علی اللّه . .. و یمح اللّه الب-طل و یحقّ الحقّ بکلم-ته

40- سنت نجات بخشی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 103 - 2

2 - نجات مؤمنان و آسیب ندیدن از عذاب استیصال ، سنتی است الهی و تخلف ناپذیر .

ثم ننجی رسلنا و الذین ءامنوا کذلک حقاً علینا ننج المؤمنین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 88 - 6،8

6- نجات و رهایی بخشیدن مؤمنان از غم و اندوه ، سنت خداوند است .

فاستجبنا له و نجّین-ه من الغمّ و کذلک ن-نجی المؤمنین

جمله <کذلک ننجی المؤمنین> پس از ذکر نجات یونس(ع) - می تواند بیانگر یک قانون و سنت الهی باشد.

8- رهایی یونس ( ع ) از غم و اندوه ، جلوه ای از سنت الهی در نجات مؤمنان

و نجّین-ه من الغمّ و کذلک ن-نجی المؤمنین

اسم اشاره <کذلک>، اشاره به نجات یونس(ع) از غم و اندوه است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - قمر - 54 - 35 - 4

4 - سنت الهی بر اعطای پاداش عالی ، به شکرگزاران و نجات ایشان از عذاب های فراگیر

کذلک نجزی من شکر

ص: 422

41- سنت های حسنه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 84 - 7

7 - مشروعیت و پسندیده بودن حضور بر مزار مؤمنان و دعا و استغفار برای آنان

و لاتصل . .. و لاتقم علی قبره

آنچه در آیه نهی شده در خصوص منافقان است و همین تخصیص می رساند که حضور یافتن بر مزار مؤمنان و دعا برای آنان امری جایز، بلکه پسندیده است.

42- سنت های صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 84 - 5

5 - وجود سنت نماز و دعا برای میت مسلمان و رفتن بر سر قبر وی در زمان پیامبر اکرم ( ص )

و لاتصل . .. و لاتقم علی قبره

43- سنت هدایت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 115 - 2

2 - سنت الهی ، بر استمرار هدایت و ادامه فیض و نعمت های خویش بر جوامع انسانی قرار گرفته است .

ما کان اللّه لیضل قوماً بعد إذ هدیهم

واژه <قوماً> ممکن است اشاره به این مطلب باشد که سنت یاد شده، مربوط به جامعه بشری است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 7 - 9

9- بهره مند ساختن امت ها از هدایت گر از سنت های خداوند است .

و لکل قوم هاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 66 - 5

5 - مشیت و سنت خداوند در هدایت انسان ها ، بر بهره جستن آنان از ابزار های متعارف شناخت ( مانند بینایی و . . . ) استوار است ; نه بر اعجاز و ارائه کار های خارج از توان بشر .

و لو نشاء لطمسنا علی أعینهم فاستبقوا الصرط فأنّی یبصرون

برداشت یاد شده مبتنی بر این نکته است که اگر خداوند چشم و بینایی مردم کافر را از بین می برد، آنان به قدرت خدا پی

ص: 423

برده و به او ایمان می آورند; ولی خدا چنین نکرده بلکه خواسته است که آنان از راه دیدن حقایق الهی و شنیدن آنها (راه متعارف راهنمایی بشر) هدایت گردند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 6 - 3

3 - هدایت بشر ، سنت همیشگی و تغییرناپذیر خداوند

أفنضرب عنکم الذکر . .. و کم أرسلنا من نبیّ فی الأوّلین

44- سنت هلاکت حق ناپذیران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 8 - 7

7 - نابودی تمدن ها و جوامع حق ناپذیر ، سنت الهی است .

و ما یأتیهم من نبیّ . .. فأهلکنا أشدّ منهم بطشًا

طرح بعثت پیامبران در طول تاریخ و مواجه شدن آنان با مخالفت و استهزا و یادآوری نابودی مخالفان، می تواند اشاره به سنت بودن این جریان داشته باشد.

45- سهولت فهم سنت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 54 - 12

12 - کلام و سنت پیامبراسلام ( ص ) رسا و قابل فهم برای همگان

و أطیعوا الرسول . .. و ما علی الرسول إلاّ البلغ المبین

46- عمل به سنت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 21 - 3

3 - سنت پیامبر ( ص ) حجت بوده و عمل به آن ، امر شایسته ای است .

لقد کان لکم فی رسول اللّه أُسوه حسنه

از آن جایی که خطاب آیه، عام است و شامل دوران حیات و وفات پیامبر(ص) می شود و نیز آنچه پس از ارتحال آن حضرت مانده، سنت او است، آیه شامل سنت هم می شود.

ص: 424

47- عوامل سنت استدراج

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 44 - 5

5 - استدراج نتیجه فراموش کردن خداوند، پس از توجه به او در سختیها و شداید

أغیر اللّه تدعون . .. فلما نسوا ما ذکروا به فتحنا علیهم أبوب کل شیء

48- عوامل سنت گرایی مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 25 - 15

15 - جهل و بی خبری مشرکان ، باعث قبول نکردن دین الهی و روی آوردن آنان به آیین و سنت های بی پایه پدران خود است .

و إذا قیل لهم اتّبعوا ما أنزل اللّه قالوا بل نتّبع ما وجدنا علیه ءاباءنا . .. و

برداشت بالا، براساس این احتمال است که <لایعلمون> مفعولٌ به و متعلق نداشته باشد و درصدد نفی علم از مشرکان باشد.

49- غفلت از سنت استدراج

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 44 - 7

7 - خدافراموشان، شادمان از فراوانی نعمت و رفاه و آسایش خویش و غافل از سنت استدراج

فلما نسوا ما ذکروا به فتحنا علیهم أبوب کل شیء حتی إذا فرحوا بما أوتوا

50- مبارزه با سنت گرایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 70 - 8

8 - مخالفت با سنن قومی ، در پندار قوم عاد ، سفاهت و نابخردی بود .

إنا لنریک فی سفاهه . .. و نذر ما کان یعبد ءاباؤنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 76 - 1

1 - اقدام ابراهیم ( ع ) به شکستن بتِ سنت گرایی و تقلید بی چون و چرا از نیاکان

أفرءیتم . .. أنتم و ءاباؤکم الأقدمون

ص: 425

51- محافظت از سنت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 34 - 2

2 - همسران پیامبر ، به توجه کامل و به یاد سپردن کلمات و گفتار های پیامبر ( ص ) موظف بودند .

و اذکرن ما یتلی فی بیوتکنّ من ءای-ت اللّه و الحکمه

مراد از <آیات اللّه> به قرینه <یُتلی> آیات قرآن است و <الحکمه> - چنان که مفسران نیز گفته اند - کلمات و سخنان پیامبر(ص) است.

52- ملاک سنت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 17 - 9

9 - ایمان ، دارای ارزش واقعی و شایان امتنان و نه صرف تسلیم در برابر قدرت دین *

یمنّون علیک أن أسلموا . .. بل اللّه یمنّ علیکم أن هدی-کم للإیم-ن

از این که خداوند در مورد هدایت به ایمان، امتنان فرموده است - و نه اسلام - می توان به مطلب بالا ره برد.

53- منشأ سنت گرایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 21 - 15

15 - سنّت گراییِ بی منطق و تقلید کور ، تلقینی شیطانی است .

أوَ لو کان الشیط-ن یدعوهم إلی عذاب

همزه <أوَ لو> استفهامی انکاری و تعجّبی است. آوردن چنین استفهامی، در پی کلام مجادله گران درباره خداوند (بل نتّبع...) حکایت از آن دارد که چنین تبعیّتی، شیطانی و از القائات شیطان است.

54- نقش سنت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 101 - 2،3

2 - قرآن و پیامبر ( ص ) ( سنّت ) ، زمینه ای کامل برای پاسداری از ایمان و عقیده

و کیف تکفرون و انتم تتلی علیکم ایات اللّه و فیکم رسوله

3 - قرآن و سنّت ، وسیله هدایت انسانها

و کیف تکفرون و انتم تتلی علیکم ایات اللّه و فیکم رسوله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 426

2 - آل عمران - 3 - 103 - 3،5

3 - تمسک به ریسمان الهی ( کتاب و سنّت ) ، وسیله و عامل وحدت صفوف اهل ایمان

و من یعتصم باللّه . .. و اعتصموا بحبل اللّه جمیعاً و لا تفرّقوا

<حبل اللّه> به قرینه آیه صد و یکم، کتاب و سنّت است.

5 - وحدت بر مبنای دین الهی ( کتاب و سنّت ) و اعتقاد به آن ، نجات دهنده انسان ها از آتش اختلاف

و اعتصموا بحبل اللّه جمیعاً و لا تفرّقوا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 59 - 10،12،16،17،18،19،33

10 - لزوم مراجعه به خدا و رسول ( کتاب و سنت ) ، برای حلّ اختلافات

فان تنازعتم فی شیء فردّوه الی اللّه و الرّسول

12 - لزوم مراجعه به خدا و رسول ( کتاب و سنّت ) ، در تعیین اولواالامر و اختلافات مربوط به آن *

فان تنازعتم فی شیء فردّوه الی اللّه و الرّسول

با توجّه به اینکه <اولی الامر> در آیه، مرجع حل اختلافات قرار نگرفته است به نظر می رسد از مصادیق مهم و مورد نظر از <تنازع>، اختلافات مربوط به مسأله اولواالامر باشد.

16 - قرآن و سنت ، حاوی قانون برای حلّ و فصل کلیّه اختلافات و کشمکشها

فان تنازعتم فی شیء فردّوه الی اللّه و الرّسول

لازمه مرجعیّت قرآن و سنّت در تمام امور مورد نزاع، که از کلمه <فی شیء> به دست می آید، این است که نسبت به همه چیز، راه حل و فصل و قانون مناسب داشته باشد.

17 - ارجاع اختلافات و کشمکش ها به خدا و پیامبر ( ص ) ( قرآن و سنت ) ، از نشانه های@ایمان به خدا و قیامت

فان تنازعتم . .. ان کنتم تؤمنون باللّه و الیوم الاخر

18 - ارجاع ننمودن داوری اختلافات به خدا و رسول ( قرآن و سنت ) ، حاکی از بی ایمانی به خدا و قیامت است .

فان تنازعتم فی شیء فردّوه الی اللّه و الرّسول ان کنتم تؤمنون باللّه و الیوم الاخ

19 - عدم صلاحیت دادگاههایی که در آن بر اساس قانونی غیر از قوانین اسلام ( قرآن و سنت ) حکم می شود .

فان تنازعتم فی شیء فردّوه الی اللّه و الرّسول ان کنتم تؤمنون باللّه و الیوم الاخ

33 - محکمات آیات قرآن و سنّت رسول خدا ( ص ) ، مرجع اصلی حلّ اختلافات

فان تنازعتم فی شیء فردّوه الی اللّه و الرّسول

علی (ع) در عهدنامه مالک اشتر، در توضیح آیه فوق فرمود: فالردّ الی اللّه الاخذ بمحکم کتابه و الردّ الی الرّسول الاخذ بسنّته الجامعه غیر المفرّقه.

_______________________________

نهج البلاغه، نامه 53 (عهدنامه مالک اشتر) ; نورالثقلین، ج 1، ص 506، ح 355 ; بحارالانوار، ج 2، ص 244، ح 48 ; نهج البلاغه، خطبه 125.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 105 - 13،19

13 - فراگیری قران و سنت ، شرط تصدی سمت قضاوت

إنّا انزلنا إلیک الکتب بالحق لتحکم بین الناس بما اریک اللّه

ص: 427

ظاهراً مراد از <ما اریک>، احکامی است که در قرآن به آنها تصریح نشده و خداوند آنها را به پیامبر(ص) آموخته است. در برداشت فوق از آنها به سنت پیامبر(ص) تعبیر شده است.

19 - قضاوت و داوری های به دور از معیار های تبیین شده در قرآن و سنت ، تحکیم بخش اغراض و منافع خیانتکاران

إنّا انزلنا إلیک الکتب بالحق . .. بما اریک اللّه و لاتکن للخائنین خصیماً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 101 - 10

10 - اهل ایمان نسبت به احکامی که پاسخ آنها در قرآن و سنت نیامده ، تکلیفی ندارند

لاتسئلوا عن اشیاء . .. عفا اللّه عنها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 104 - 3

3 - هدایت انسان ها ، در گرو حضور قرآن با سنت پیامبر ( ص ) در میان آنها

تعالوا إلی ما أنزل اللّه و إلی الرسول

چنانچه مراد از <تعالوا . .. الی الرسول> پذیرش معارفی باشد که به آن حضرت وحی می شد ضمیمه ساختن <الی الرسول> لزومی نداشت بنابراین آیه اشاره به این دارد که رسول خدا(ص) علاوه بر مسائل وحی شده به وی، دارای دستورات و معارفی است که از آنها به سنت پیامبر(ص) تعبیر می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 11 - 11

11 - سنت پیامبر ( ص ) ، همگام و همتراز قرآن ، در نجات مردم از ظلمت ها و هدایت آنان به سوی نور

لیخرج الذین ءامنوا و عملوا الص-لح-ت من الظلم-ت إلی النور

برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که خارج ساختن مردم از ظلمت کفر و هدایت آنان به نور ایمان، هدفی دائمی است. از سوی دیگر پیامبر(ص) همچون سایر انسان ها، از دنیا خواهد رفت. بنابراین تنها سنت آن حضرت، می تواند همواره چنین نقشی را ایفا کند.

55- وضوح سنت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 54 - 12

12 - کلام و سنت پیامبراسلام ( ص ) رسا و قابل فهم برای همگان

و أطیعوا الرسول . .. و ما علی الرسول إلاّ البلغ المبین

56- هدایتگری سنت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 428

9 - ابراهیم - 14 - 1 - 13

13- سنت پیامبر ( ص ) ، همگام و همتراز قرآن در نجات مردم از ظلمت ها و هدایت آنان به سوی نور *

لتخرج الناس من الظلم-ت إلی النور

فرمان خداوند به پیامبر(ص) مبنی بر خارج ساختن مردم از ظلمتها، امری دایمی است و از طرف دیگر پیامبر(ص) همچون سایر انسانها، محکوم به ارتحال است. بنابراین برای تحقق مأموریت واگذار شده، سنت پیامبر(ص) است که همواره چنین نقشی را عهده دار می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 11 - 11

11 - سنت پیامبر ( ص ) ، همگام و همتراز قرآن ، در نجات مردم از ظلمت ها و هدایت آنان به سوی نور

لیخرج الذین ءامنوا و عملوا الص-لح-ت من الظلم-ت إلی النور

برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که خارج ساختن مردم از ظلمت کفر و هدایت آنان به نور ایمان، هدفی دائمی است. از سوی دیگر پیامبر(ص) همچون سایر انسان ها، از دنیا خواهد رفت. بنابراین تنها سنت آن حضرت، می تواند همواره چنین نقشی را ایفا کند.

سنت گرایی

57- آثار سنت گرایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 74 - 5

5 - پایبندی مطلق و بی دلیل به سنت های ملّی و قومی ، مایه تخدیر جامعه و سدّ راه خردورزی و مانع شناخت

قالوا بل وجدنا ءاباءنا کذلک یفعلون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 137 - 7

7 - سنت گرایی از موانع پذیرش حق

سواء علینا أَوَعظت . .. إن ه-ذا إلاّ خلق الأوّلین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 21 - 5،12

5 - تعصّب خویشاوندی و سنّت گرایی ، از موانع حق پذیری است .

و إذا قیل لهم اتّبعوا ما أنزل اللّه قالوا بل نتّبع ما وجدنا علیه ءاباءنا

12 - تعصّب و وفاداری به آرای پیشینیان ، مانع بروز و رشد اندیشه های نو است .

و إذا قیل لهم اتّبعوا ما أنزل اللّه قالوا بل نتّبع ما وجدنا علیه ءاباءنا

ص: 429

58- آثار سنت گرایی قوم عاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 137 - 6

6 - تکیه و پافشاری قوم عاد بر سنت های نیاکانشان ، عامل رویارویی آنان با هود ( ع ) و رد کردن نصایح وی

إن ه-ذا إلاّ خلق الأوّلین

59- سنت گرایی قوم عاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 70 - 7

7 - تقلید از نیاکان و حفظ سنت های پیشینیان ، از انگیزه های قوم عاد برای پرستش معبودان دروغین و رویارویی با دعوت هود

قالوا . .. و نذر ما کان یعبد ءاباؤنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 137 - 4،5

4 - عادیان شیوه زندگی خویش ( برج سازی ، کاخ نشینی و . . . ) را ، سنتی برجای مانده از پیشنیان خود اعلام کردند .

إن ه-ذا إلاّ خلق الأوّلین

برداشت یاد شده بدان احتمال است که کلمه <ه-ذا> اشاره به رفتار عادیان داشته باشد. بر این اساس مراد از <خلق الأوّلین>، شیوه نیاکان خود آنان است.

5 - تقدس و ارزش مندی سنت های کهن در نظر قوم عاد

سواء علینا أَوَعظت . .. إن ه-ذا إلاّ خلق الأوّلین

60- سنت گرایی مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 43 - 4،6

4 - مشرکان ، به بهانه حفظ سنت های دینی به یادگار مانده از پدرانشان ، در مقابل آیات روشن الهی موضع گیری کردند .

إذا تتلی علیهم ءای-تنا بیّن-ت قالوا ما ه-ذا إلاّ رجل یرید أن یصدّکم عمّا کان یعب

6 - مشرکان ، سنت های دیرپای دینی باقی مانده از پدرانشان را ، بسی ارزشمند می دانستند .

رجل یرید أن یصدّکم عمّا کان یعبد ءاباؤکم

61- سنت گرایی مشرکان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 430

11 - انبیاء - 21 - 2 - 6

6- مشرکان در عصر بعثت ، مردمی سنت گرا و کهنه پرست بودند .

ما یأتیهم من ذکر من ربّهم محدث

مخالفت مشرکان با پیام های جدید الهی، نشانگر سنت پرستی و کهنه گرایی آنان است.

62- عوامل سنت گرایی مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 25 - 15

15 - جهل و بی خبری مشرکان ، باعث قبول نکردن دین الهی و روی آوردن آنان به آیین و سنت های بی پایه پدران خود است .

و إذا قیل لهم اتّبعوا ما أنزل اللّه قالوا بل نتّبع ما وجدنا علیه ءاباءنا . .. و

برداشت بالا، براساس این احتمال است که <لایعلمون> مفعولٌ به و متعلق نداشته باشد و درصدد نفی علم از مشرکان باشد.

63- مبارزه با سنت گرایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 70 - 8

8 - مخالفت با سنن قومی ، در پندار قوم عاد ، سفاهت و نابخردی بود .

إنا لنریک فی سفاهه . .. و نذر ما کان یعبد ءاباؤنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 76 - 1

1 - اقدام ابراهیم ( ع ) به شکستن بتِ سنت گرایی و تقلید بی چون و چرا از نیاکان

أفرءیتم . .. أنتم و ءاباؤکم الأقدمون

64- منشأ سنت گرایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 21 - 15

15 - سنّت گراییِ بی منطق و تقلید کور ، تلقینی شیطانی است .

أوَ لو کان الشیط-ن یدعوهم إلی عذاب

همزه <أوَ لو> استفهامی انکاری و تعجّبی است. آوردن چنین استفهامی، در پی کلام مجادله گران درباره خداوند (بل نتّبع...) حکایت از آن دارد که چنین تبعیّتی، شیطانی و از القائات شیطان است.

ص: 431

سنت مهلت

65- {سنت مهلت}

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 129 - 9

9 - سنت استمرار زندگی بشر بر روی زمین تا مدتی مشخص ، ناسازگار با نابود کردن فوری همه حق ستیزان

و لولا کلمه سبقت من ربّک لکان لزامًا و أجل مسمًّی

<أجل> به معنای تمام مدت و یا پایان آن است (لسان العرب) و <أجل مسمّی> عطف بر <کلمه> است; یعنی، لولا کلمه و أجل مسمّی. ... دراین که مراد از <کلمه> و <أجل> دو چیز مستقل است، یا دو تعبیر از یک حقیقت اند، صاحب نظران گفته هایی مطرح کرده اند: یکی از احتمالات این است که مراد از <کلمه>، سخن خداوند هنگام هبوط آدم است که فرمود: <لکم فی الأرض مستقر و متاع إلی حین> (بقره/ 36). مراد از <أجل> در این احتمال، پایان عمر دنیا است برداشت یاد شده بر اساس این احتمال است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 44 - 8

8 - مهلت دادن به کافران حق ستیز و سپس هلاک ساختن آنها ، سنت الهی در طول تاریخ

فقد کذّبت قبلهم . .. فأملیت للک-فرین ثمّ أخذتهم

66- تبیین سنت مهلت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 75 - 3

3- بیان سنت < استدراج > و < امهال > خداوند در باره فرورفتگان در ورطه گمراهی ، وظیفه ای که بر عهده پیامبر ( ص ) است .

قل من کان فی الضل-له

فعل <کان> - که برای دلالت بر استمرار است - حکایت از عمق ضلالت و دیرینه بودن آن دارد.

67- سنت مهلت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 183 - 1

1 - سنت خداوند بر امهال کفرپیشگانِ تکذیب کننده و تأخیر در هلاکت و عذاب ایشان است .

و أملی لهم إن کیدی متین

املاء (مصدر اُملی از ماده ملاوه) به معنای مهلت دادن و تأخیر انداختن است. به مناسبت اینکه حقیقت بیان شده (مهلت دادن و تأخیر انداختن) درباره تکذیب کنندگان آیات الهی است، معلوم می شود مراد از تأخیر، تأخیر در عذاب است.

ص: 432

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 15 - 7

7 - مهلت دادن به منافقان ، گمراهان و طغیانگران از سنت های الهی است .

و یمدّهم فی طغینهم یعمهون

برداشت فوق مبتنی بر این است که: <مدّ> (مصدر یمدّ) به معنای مهلت دادن باشد. در لسان العرب آمده است: <مده فی غیه یعنی، امهله (او را مهلت داد).>

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 11 - 1،4

1 - امهال کفرمداران و منکران قیامت ( تأخیر انداختن مجازات آنان به جهان آخرت ) سنتی الهی است .

و لو یعجل اللّه للناس الشر . .. فنذر الذین لایرجون لقاءنا

4 - سنت خدا در رساندن خیر به مردم < تسریع > و در مجازات کردن آنان < امهال > است .

و لو یعجل اللّه للناس الشر استعجالهم بالخیر

برداشت فوق بر این اساس است که <هم> مفعول استعجال و فاعلش ضمیر عاید به <اللّه> و به تقدیر <مثل استعجاله لهم بالخیر> باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 19 - 6

6 - امهال جوامع شرک پیشه و تأخیر افتادن کیفر آنان به جهان آخرت ، قانون الهی حاکم برنشئه دنیا

و لو لا کلمه سبقت من ربک لقضی بینهم

خداوند هنگام هبوط آدم و حوا به زمین، فرمود: <و لکم فی الأرض مستقر و متاع إلی حین ; شما - خطاب به عموم انسانها و از جمله آدم و حواست - تا مدتی معین در زمین خواهید ماند و از نعمتهای آن بهره خواهید گرفت> (بقره / 36) ; یعنی، قانون الهی حاکم بر نشئه دنیا این است که هر جامعه ای دارای مدت و زمانی معین است و پیش از فرارسیدن اجل، از میان نمی رود. جمله <و لو لا کلمه سبقت من ربک> اشاره به این قانون دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 110 - 11

11- مهلت دادن به متخلفان از حق ، از سنّت های خداوند است .

و لولا کلمه سبقت من ربک لقضی بینهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 110 - 5

5- مهلت دادن به امت های کفرپیشه و تکذیب گر و تأخیر در نزول عذاب بر ایشان ، از سنت های خداوند است .

حتّی إذا استیئس الرسل و ظنوا أنهم قد کذبوا

از آن جا که تأخیر عذاب برای همه امتها و تکذیب کنندگان تمامی پیامبران بوده - زیرا <رسل> جمع و دارای الف و لام می باشد و شامل همه رسولان است - استفاده می شود که: مهلت دادن به تکذیب گران و تعجیل نکردن در عذاب آنان، شیوه ای

ص: 433

مستمر و از سنتهای خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 32 - 6

6- تأخیر عذاب کفرپیشگان از سنت های خداوند است .

و لقد استهزیء برسل من قبلک فأملیت للذین کفروا

چون تأخیر عذاب برای همه کفرپیشگان بوده ، از آن <سنّت الهی بودن> استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 42 - 5

5- تأخیر کیفر اصلی ظالمان به روز قیامت ، از سنت های خداوند است .

و لاتحسبنّ الله غ-فلاً عمّا یعمل الظ-لمون إنما یؤخّرهم لیوم تشخص فیه الأبص-ر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 75 - 2

2- مهلت به گمراهان و کافران ، سنت خداوند است .

من کان فی الضل-له فلیمدد له الرحمن مدًّا

به کارگیری فعل امر (فلیمدد) در مورد مهلت دهی به کافران، از حتمی بودن این امهال و سنت بودن آن حکایت می کند; چرا که خداوند آن را به صورت الزام بر خود بیان فرموده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 24 - 5

5 - خداوند ، کافران حق ناپذیر را ، به سرعت مجازات نمی کند و به آنها مدتی مهلت می دهد .

نمتّعهم قلیلاً ثمّ نضطرّهم

احتمال دارد <قلیلاً> صفت برای مفعول به <نمتّع > باشد که <زماناً> است. بنابراین، مفاد آیه چنین می شود: <به آنان، مدت کوتاهی مهلت می دهیم و سپس آنان را روانه عذاب جهنم می کنیم.>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 45 - 3

3 - مهلت خداوند به بندگان گنه کار و تأخیر مجازات آنان تا قیامت ، از سنّت های او است .

و لو یؤاخذ اللّه الناس بما کسبوا ما ترک علی ظهرها من دابّه و ل-کن یؤخّرهم إلی أج

مقصود از <أجل مسمّی>، زمان مرگ انسان ها و آغاز عالم پس از مرگ است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 45 - 8،13

8 - سنت امهال ، مانع از کیفر دنیوی کافران است .

و لولا کلمه سبقت من ربّک لقضی بینهم

ص: 434

13 - سنت امهال الهی ، موجب دچار نشدن قوم موسی به عذاب دنیوی

و لولا کلمه سبقت من ربّک لقضی بینهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 14 - 11،13،14

11 - مهلت خداوند ، به عوامل اختلاف و دسته بندی های دینی ، سنت الهی است .

و لولا کلمه سبقت من ربّک . .. لقضی بینهم

13 - سنت مهلت دادن خداوند به تفرقه افکنان در دین ، فلسفه تأخیر عذاب آنان

و لولا کلمه سبقت من ربّک إلی أجل مسمًّی لقضی بینهم

14 - سنت امهال به کافران ، جلوه ای از ربوبیت الهی است .

و لولا کلمه سبقت من ربّک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 21 - 7

7 - داوری درباره مشرکان و عذاب آنان ، براساس سنت امهال تا قیامت به تأخیر افتاده است .

و لولا کلمه الفصل لقضی بینهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 45 - 4

4 - سنت الهی ، بر عدم تعجیل ، در کیفر کافران

فذرهم حتّی یل-قوا یومهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 45 - 1

1 - مهلت دادن به کافران تکذیب گر و شتاب نکردن در کیفر آنان ، سنت الهی

سنستدرجهم . .. و أُملی لهم

سنت ها

68- سنت های حسنه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 84 - 7

7 - مشروعیت و پسندیده بودن حضور بر مزار مؤمنان و دعا و استغفار برای آنان

و لاتصل . .. و لاتقم علی قبره

آنچه در آیه نهی شده در خصوص منافقان است و همین تخصیص می رساند که حضور یافتن بر مزار مؤمنان و دعا برای آنان امری جایز، بلکه پسندیده است.

ص: 435

69- سنت های صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 84 - 5

5 - وجود سنت نماز و دعا برای میت مسلمان و رفتن بر سر قبر وی در زمان پیامبر اکرم ( ص )

و لاتصل . .. و لاتقم علی قبره

سنت های باطل

70- آثار سنت های باطل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 43 - 3

3 - عادات و رفتار رسوخ یافته در وجود روح انسان ، مانع گرایش وی به حق آشکار

و أُوتینا العلم من قبلها. .. و صدّها ما کانت تعبد من دون اللّه

عبارت <کانت تعبد> ماضی استمراری و بیانگر دوام و رسوخ است; یعنی، خو کردن بلقیس بر رفتار شرک آلود (پرستش خورشید) مانع از آن شده بود که وی علی رغم آگاهی یافتن به حقیقت، به آن بازگردد.

سنت های خدا

71- {سنت های خدا}

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 44 - 8

72- تبیین سنت استدراج

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 75 - 3

3- بیان سنت < استدراج > و < امهال > خداوند در باره فرورفتگان در ورطه گمراهی ، وظیفه ای که بر عهده پیامبر ( ص ) است .

قل من کان فی الضل-له

فعل <کان> - که برای دلالت بر استمرار است - حکایت از عمق ضلالت و دیرینه بودن آن دارد.

ص: 436

73- تبیین سنت مهلت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 75 - 3

3- بیان سنت < استدراج > و < امهال > خداوند در باره فرورفتگان در ورطه گمراهی ، وظیفه ای که بر عهده پیامبر ( ص ) است .

قل من کان فی الضل-له

فعل <کان> - که برای دلالت بر استمرار است - حکایت از عمق ضلالت و دیرینه بودن آن دارد.

74- سنت آمرزش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 14 - 8

8 - سنت اصیل و ازلی خداوند ، غفران و رحمتی گسترده و فراگیر

و کان اللّه غفورًا رحیمًا

75- سنت اتمام حجت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 59 - 2

2 - اتمام حجت با مردمان ، سنّت الهی در طول تاریخ بشر

و ما کان ربّک مهلک القری حتّی یبعث فی أُمّها رسولاً

76- سنت استدراج

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 44 - 4،10،13

4 - گشوده شدن درهای نعمت به روی کسانی که حتی در سختیها تضرع نمی کنند، جریان یافتن سنت استدراج الهی است.

فأخذنهم بالبأساء و الضراء . .. فلما نسوا ما ذکروا به فتحنا علیهم أبوب کل شیء

سنت استدراج اصطلاحی است برگرفته از آیه <سنستدرجهم من حیث لا یعلمون> (اعراف / 182). از مصادیق جریان استدراج همین آیه مورد بحث است که درهای نعمت الهی به سوی تکذیب کنندگان آیات گشوده می شود (فتحنا علیهم) تا آن زمان که عذاب الهی آنان را در بر گیرد.

10 - جریان یافتن سنت استدراج پس از اتمام حجت الهی

فلما نسوا ما ذکروا به . .. أخذنهم بغته

<ما ذکروا> شامل همه مواردی می شود که می بایست موجب تنبه و بیداری می شد و تعبیر دیگر آن <اتمام حجت> است.

13 - إن النبی(ص) قال: إذا رأیت اللّه یعطی العباد ما یسألون علی معاصیهم إیاه فإنما ذلک استدراج منه لهم ثم تلا: <فلما

ص: 437

نسوا ما ذکروا به فتحنا علیهم أبواب کل شیء>.

رسول خدا(ص) فرمود: هر گاه دیدی خداوند علی رغم معاصی بندگان، آنچه را از او بخواهند به آنان می دهد، این استدراج (نزدیک شدن تدریجی عذاب) خداست بر آنان، سپس آن حضرت آیه <فلما نسوا . .. > را تلاوت کرد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 55 - 9،10

9 - اعطای امکانات دنیوی فراوان به منافقان از جانب خداوند ، تنها به منظور عذاب و گرفتاری آنان در این دنیاست .

إنما یرید اللّه لیعذبهم بها فی الحیوه الدنیا

10 - تحقق اراده الهی به عذاب دنیوی ، از طریق اعطای نعمت های ظاهری و اسباب طبیعی

إنما یرید اللّه لیعذبهم بها فی الحیوه الدنیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 75 - 14

14- ثروت ، مکنت ، خوش نمایی و آراستگی زندگی کافران ، استدراج است .

هم أحسن أث-ثًا و رءیًا . .. فلیمدد له الرحمن مدًّا حتّی إذا رأوا ما یوعدون

<استدراج>; یعنی، کسی را آهسته آهسته و به آرامی نزدیک چیزی بردن (لسان العرب) در این آیه <مدّاً> - که مفعول مطلق است - بیان نوعی خاصی از امهال است که مقصود از آن به قرینه <حتّی إذا. ..>، نزدیک ساختن کافران به عذاب موعود الهی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 182 - 1،2

1 - خداوند تکذیب کنندگان آیاتش را بتدریج به ورطه های سقوط می کشاند تا شایسته دوزخ شوند .

و الذین کذبوا بایتنا سنستدرجهم من حیث لایعلمون

<استدرجه إلی کذا> یعنی او را بتدریج و گام به گام به چیزی نزدیک کرد. متعلق <سنستدرجهم>، به دلیل آیه 179، جهنم است ; یعنی تکذیب کنندگان را بتدریج به جهنم نزدیک می کنیم.

2 - خداوند با عواملی خام کننده و خالی از هشدار ( رفاه ها و آسایش ها . . . ) تکذیب کنندگان آیات را به سیر در راه سقوط وامی دارد .

سنستدرجهم من حیث لایعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 183 - 4

4 - تأخیر در عذاب تکذیب کنندگان و کشاندن تدریجی آنان به ورطه های سقوط با عواملی خوشایند و خام کننده ، مکر خدا با ایشان است .

سنستدرجهم . .. و أملی لهم إن کیدی متین

مراد از <کید> همان استدراج و امهالی است که در آیه قبل مطرح شد.

ص: 438

77- سنت اضلال

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 34 - 14

14 - گمراه شدن بر اثر پافشاری بر ضدیت با دین و نپذیرفتن آن - با وجود مشاهده دلایل روشن - سنت الهی است .

کذلک یضلّ اللّه من هو مسرف مرتاب

برداشت یاد شده از تعبیر <کذلک> (این گونه) به دست می آید.

78- سنت امتحان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 155 - 1

1 - آزمودن مؤمنان از سنت های حتمی خداوند است .

و لنبلونکم

<بلاء> به معنای آزمودن است. فعل <لنبلون> به همراه لام قسم و نون تأکید، گویای استمرار و حتمیت آزمون الهی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 16 - 2

2 - آزمون اهل ایمان از سنّت های قطعی خداوند

أم حسبتم أن تترکوا و لما یعلم اللّه الذین جهدوا منکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 126 - 2

2 - سنت الهی بر ابتلا و آزمایش منافقان ، یک یا دو مرتبه در هر سال

أو لا یرون أنهم یفتنون فی کل عام مره أو مرتین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 30 - 6

6 - آزمایش آدمیان ، سنت الهی است .

و إن کنّا لمبتلین

<إبتلاء> (مصدر <مبتلین>) به معنای امتحان و آزمایش است. تکیه بر اسم فاعل - که بیانگر ثبوت صفت در موصوف - و ذکر آن بعد از <کنّا> - که مفید استمرار است - بیانگر برداشت فوق می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 2 - 7

7 - آزمودن مؤمنان ، سنتی الهی است .

أحسب الناس أن یترکوا أن یقولوا ءامنّا و هم لایفتنون

ص: 439

از این که خداوند، با استفهام انکاری، پندار عدم آزمون مؤمنان را رد می کند، استفاده می شود که امتحان مؤمنان، امری قطعی است. از چنین تعبیری، به <سنّت> یاد می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 3 - 3

3 - آزمودن مدعیان ایمان ، سنت دیرین الهی است .

أحسب الناس أن یترکوا أن یقولوا ءامنّا و هم لایفتنون. و لقد فتنّا الذین من قبلهم

رد پندار آزمون نشدن مؤمنان، در آیه پیش، و تأکید بر این نکته که پیشینیان نیز آزمون شدند، دلالت بر حقیقت یاد شده می کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 17 - 1

1- آزمون الهی از انسان ها ، سنتی مستمر و دارای پیشینه دور در تاریخ امت ها

و لقد فتنّا قبلهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 31 - 3

3- آزمایش انسان ها در صحنه عمل ، از سنت های الهی است .

و لنبلونّکم حتّی نعلم المج-هدین منکم و الص-برین

فعل مضارع، افاده استمرار می کند و تأکید آن سنتی تخلف ناپذیر را می رساند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - انسان - 76 - 2 - 5

5 - آزمون انسان ها ، سنت اجتناب ناپذیر خداوند

إنّا خلقنا الإنس-ن . .. نبتلیه

جمله <نبتلیه> حال برای فاعل <خلقنا> است; یعنی، ما انسان را آفریدیم، در حالی که اراده امتحان او را داشتیم. بنابراین امتحان انسان از آغاز خلقتش، مورد نظر خداوند حکیم بوده و برای همیشه خواهد بود.

79- سنت امداد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 67 - 2

2 - ماجرای میان موسی ( ع ) و فرعونیان ، نمودی از سنت مستمر الهی در یاری حق و سرکوب باطل

إنّ فی ذلک لأیه

چنان که گفته شد <آیه> به معنای عبرت است و عبرت بودن ماجرای موسی و فرعونیان، در صورتی است که تکرار نظایر آن همواره ممکن باشد.

ص: 440

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 121 - 2

2 - ماجرای میان نوح ( ع ) و قومش ، نمودی از سنت مستمر الهی در یاری حق و سرکوبی باطل

إنّ فی ذلک لأیه

آیه و عبرت آموز بودن، مستلزم امکان تحقق دوباره و استمرار یافتن چیزی است که باید از آن درس عبرت گرفت.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 139 - 6

6 - فرجام هلاکت بار عادیان ، نمودی از سنت مستمر الهی در یاری حق و سرکوب باطل

فأهلکن-هم إنّ فی ذلک لأیه

نشانه و مایه عبرت بودن ماجرای هلاکت قوم عاد، مستلزم استمرار داشتن مجازات اقوام در صورت کفرورزی و اصرار بر حق ناپذیری است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 158 - 4

4 - نزول عذاب مرگبار بر ثمودیان ، نمودی از سنت مستمر الهی در یاری رسانی به حق و سرکوب باطل

فأخذهم العذاب إنّ فی ذلک لأیه

نشانه و مایه عبرت بودن ماجرای هلاکت ثمودیان، مستلزم استمرار داشتن مجازات اقوام دیگر، در صورت کفرورزی و اصرار بر حق ناپذیری آنان می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 174 - 2

2 - هلاکت قوم فساد پیشه لوط و نجات وی و خاندانش - به جز همسر وی - نمودی از سنت مستمر الهی در یاری رسانی به حق و سرکوب باطل

إنّ فی ذلک لأیه

نشانه و مایه عبرت بودن سرگذشت قوم لوط، در صورتی است که درباره دیگر امت ها قابل تکرار باشد و به تعبیر دیگر، سنتی مستمر به شمار آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 171 - 1

1 - یاری شدن پیامبران ، سنت آغازین خداوند

و لقد سبقت کلمتنا لعبادنا المرسلین

<کلمه> به سخن و گفتار گفته می شود و مقصود از <کلمتنا> - به قرینه آیه بعد (إنّهم لهم المنصورون) - پیروزی پیامبران می باشد و مقصود از سِبقت این کلمه (سبقت کلمتنا) آغازین بودن آن است; یعنی، خداوند یاری شدن انبیا را از پیش مقرر فرموده بود.

ص: 441

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 172 - 1

1 - پیروزی پیامبران ، سنت و قضای حتمی و غیر قابل تخلف خداوند

إنّهم لهم المنصورون

آمدن موضوع نصرت انبیا با دو حرف تأکید <إنّ> و لام در <لهم>، می رساند که این نصرت، حتمی و به صورت یک سنت و قضای تغییر ناپذیر است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 173 - 1،2

1 - پیروزی جبهه حق و لشکریان الهی ، سنت و قضای حتمی و غیر قابل تخلف خداوند

و لقد سبقت کلمتنا لعبادنا المرسلین . .. و إنّ جندنا لهم الغ-لبون

2 - پیروزی لشکریان الهی و مجاهدان راه خدا ، در تمامی صحنه های مبارزاتی ، سنت و وعده خداوند است .

و إنّ جندنا لهم الغ-لبون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 24 - 3

3 - مصون ماندن مؤمنان از گزند اهل مکّه در جریان حدیبیه ، نمودی از سنت الهی در یاری اهل ایمان

سنّه اللّه . .. و هو الذی کفّ أیدیهم عنکم و أیدیکم عنهم ببطن مکّه

80- سنت امداد به مظلوم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 33 - 15

15- سنت الهی بر حمایت ، نصرت و طرفداری از مظلوم است .

و من قتل مظلومًا . .. إنه کان منصورًا

برداشت فوق بر این اساس است که ضمیر <إنه> به مقتول مظلوم برگردد و اسمیه بودن جمله <إنه. ..> و نیز آمدن فعل <کان> در آن جمله - که برای استمرار و دیرینه بودن است - می تواند بیانگر این نکته باشد که حمایت از مقتول مظلوم، کار همیشگی و دیرینه خداوند است.

81- سنت امهال

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 61 - 1

1- خداوند ، به انسان های ظالم مهلت می دهد و آنها را در قبال کار خلافشان بلافاصله به هلاکت نمی رساند .

و لو یؤاخذ الله الناس بظلمهم ما ترک علیها من دابّه و ل-کن یؤخّرهم إلی أجل مسمًّی

مراد از <ظلم> با توجه به معنای آن - که قرار دادن اشیاء در غیر جایگاه مناسب خود است - هر عمل خطا و ناشایستی می

ص: 442

باشد.

82- سنت انتقام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 41 - 7

7 - انتقام از مشرکان و کافران ، سنت تخلّف ناپذیر الهی است .

فإنّا منهم منتقمون

83- سنت انذار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 208 - 2

2 - سنت الهی ، بر انذار و بیم دهی مکرر حق ناپذیران پیش از عذاب

و ما أهلکنا من قریه إلاّ لها منذرون

84- سنت بقای حق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 24 - 10

10 - محو باطل و تثبیت حق ، سنت الهی است .

و یمح اللّه الب-طل و یحقّ الحقّ بکلم-ته

از فعل مضارع <یمح> و <یحقّ> - که دلالت بر استمرار دارد - سنت الهی استفاده می شود.

85- سنت بقای نسل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 72 - 6

6- ازدواج و همسرداری و برخوردار شدن از فرزند ، از سنت های الهی و نهفته در سرشت انسان

و الله جعل لکم من أنفسکم أزوجًا و جعل لکم من أزوجکم بنین و حفده

برداشت فوق با توجه به این نکته است که ماده <جعل> بیانگر سنت خداست و آنچه به عنوان سنت معرفی شود، روند طبیعی خواهد داشت.

ص: 443

86- سنت پاداش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 22 - 12

12- اعطای پاداش به نیکوکاران و بهره مند ساختن آنان از علم و حکمت ، سنت الهی است .

و کذلک نجزی المحسنین

فعل مضارع <نجزی> در عبارت <کذلک نجزی المحسنین> حاکی از استمرار است ، و در برداشت از آن به سنت تعبیر شد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 80 - 1

1 - پاداش به احسان گران و نیکوکاران ، سنت خداوند است .

إنّا کذلک نجزی المحسنین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 105 - 4

4 - تضمین پاداش محسنان و نیکوکاران ، از سنت های خداوند است .

إنّا کذلک نجزی المحسنین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 110 - 1

1 - پاداش به احسان گران و نیکوکاران ، سنت خداوند است .

کذلک نجزی المحسنین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 121 - 1

1 - پاداش به احسان کنندگان و نیکوکاران ، سنت خداوند است .

إنّا کذلک نجزی المحسنین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 131 - 1

1 - پاداش به احسان کنندگان و نیکوکاران ، سنت خدا است .

إنّا کذلک نجزی المحسنین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - قمر - 54 - 35 - 4

4 - سنت الهی بر اعطای پاداش عالی ، به شکرگزاران و نجات ایشان از عذاب های فراگیر

کذلک نجزی من شکر

ص: 444

87- سنت پیروزی مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 23 - 1،3

1 - پیروزی جبهه مؤمنان راستین و مقاوم و شکست دشمنان آنان ، سنت همیشگی خداوند

سنّه اللّه الّتی قد خلت من قبل

سنّت در این آیه، نظر به آیه قبل دارد که درباره پیروزمندی مؤمنان بر کافران است.

3 - سنت الهی در پیروز ساختن جبهه ایمان بر سپاه کفر ، دارای نمود های عینی در گذشته تاریخ

سنّه اللّه الّتی قد خلت من قبل

88- سنت شکست دشمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 23 - 1

1 - پیروزی جبهه مؤمنان راستین و مقاوم و شکست دشمنان آنان ، سنت همیشگی خداوند

سنّه اللّه الّتی قد خلت من قبل

سنّت در این آیه، نظر به آیه قبل دارد که درباره پیروزمندی مؤمنان بر کافران است.

89- سنت عذاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 59 - 4

4- نابود ساختن جوامع ، در نتیجه گناه و ستم شان ، سنّت دیرینه الهی در کیفر ظالمان است .

و تلک القری أهلکن-هم لمّا ظلموا

90- سنت عذاب استیصال

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 47 - 7

7 - عذاب استیصال برای مردمی که رسول الهی خود را نپذیرند و با او مخالفت کنند ، از سنت های الهی است .

فإذا جاء رسولهم قضی بینهم بالقسط

برداشت فوق مبتنی بر این است که مراد از <بینهم> اختلاف موجود بین جمعی از امت و پیامبر و به تقدیر <بینهم و بینه> باشد. در این صورت مراد از <قضی بینهم> می تواند سرکوبی مخالفان پیامبر و نابود کردن آنان به عذاب استیصال باشد، نه داوری میان آنان.

ص: 445

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 102 - 3

3 - عذاب استیصال ، سنتی است الهی که انتظار وقوع آن در هر زمان و مکانی ، بر مردمی که زمینه ایمان را از دست داده اند ، می رود .

و ما تغنی الأیت و النذر عن قوم لایؤمنون. فهل ینتظرون إلا مثل أیام الذین خلوا من

91- سنت کیفر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 22 - 12

12- اعطای پاداش به نیکوکاران و بهره مند ساختن آنان از علم و حکمت ، سنت الهی است .

و کذلک نجزی المحسنین

فعل مضارع <نجزی> در عبارت <کذلک نجزی المحسنین> حاکی از استمرار است ، و در برداشت از آن به سنت تعبیر شد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 45 - 17

17- کیفر دادن به سبب کفر به خدا و پیروی نکردن از رسولان او از سنت های الهی است .

و أنذر الناس . .. نجب دعوتک و نتّبع الرسل ... کیف فعلنا بهم و ضربنا لکم الأمثال

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 8 - 9

9- مجازات و کیفر فسادانگیزان ، از سنت های تخلف ناپذیر الهی است .

و إن عدتم عدنا و جعلنا جهنّم للک-فرین حصیرًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 55 - 15

15- کیفر دادن حق ناپذیران ، سنت دیرپای الهی است .

و ما منع الناس أن یؤمنوا . .. إلاّ أن تأتیهم سنّه الأوّلین

اضافه <سنه> به <الأولین> اضافه مصدر به مفعول است و مراد، سنت خداوند درباره انسان های گذشته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 6 - 1

1 - عذاب شدن کافران در قیامت ، امری قطعی و سنت تغییرناپذیر الهی

و کذلک حقّت کلمت ربّک علی الذین کفروا

<حق>; یعنی، <ثَبَتَ> و <وَجَبَ> (ثابت و واجب شد) است. و مراد از کلمه در <کلمه ربّک> وعده فرمان عذاب است.

ص: 446

92- سنت کیفر ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 59 - 4

4 - کیفر کافران و ستم پیشگان ، سنت تغییرناپذیر الهی در طول تاریخ

فإنّ للذین ظلموا ذنوبًا مثل ذنوب أصح-بهم

از مجموع آیه شریفه، آیه استفاده می شود که مجازات امت های گذشته، منحصر به آنان نبوده است; بلکه قانونی کلی است که شامل تمام ستم پیشگان می شود.

93- سنت کیفر کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 59 - 4

4 - کیفر کافران و ستم پیشگان ، سنت تغییرناپذیر الهی در طول تاریخ

فإنّ للذین ظلموا ذنوبًا مثل ذنوب أصح-بهم

از مجموع آیه شریفه، آیه استفاده می شود که مجازات امت های گذشته، منحصر به آنان نبوده است; بلکه قانونی کلی است که شامل تمام ستم پیشگان می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - قمر - 54 - 51 - 5

5 - مجازات کافران و مجرمان ، سنت الهی در همیشه تاریخ

و لقد أهلکنا أشیاعکم فهل من مدّکر

تذکر و هشدار، بیانگر این است که هلاکت مخصوص گروه خاصی از کافران در بخشی از تاریخ نمی باشد; بلکه سنتی فراگیر است.

94- سنت کیفر گناهکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 25 - 8

8- هلاکت قوم عاد ، نمودی از سنت الهی در مجازات جوامع جرم پیشه

کذلک نجزی القوم المجرمین

از تعبیر <کذلک نجزی> - با توجه به فعل مضارع که مفید استمرار است - سنت استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 447

18 - قمر - 54 - 51 - 5

5 - مجازات کافران و مجرمان ، سنت الهی در همیشه تاریخ

و لقد أهلکنا أشیاعکم فهل من مدّکر

تذکر و هشدار، بیانگر این است که هلاکت مخصوص گروه خاصی از کافران در بخشی از تاریخ نمی باشد; بلکه سنتی فراگیر است.

95- سنت کیفر مکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 43 - 7

7 - کیفر شدن مکاران تاریخ ، سنت الهی است .

فهل ینظرون إلاّ سنّت الأوّلین

96- سنت مهلت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 15 - 7

7 - مهلت دادن به منافقان ، گمراهان و طغیانگران از سنت های الهی است .

و یمدّهم فی طغینهم یعمهون

برداشت فوق مبتنی بر این است که: <مدّ> (مصدر یمدّ) به معنای مهلت دادن باشد. در لسان العرب آمده است: <مده فی غیه یعنی، امهله (او را مهلت داد).>

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 11 - 1،4

1 - امهال کفرمداران و منکران قیامت ( تأخیر انداختن مجازات آنان به جهان آخرت ) سنتی الهی است .

و لو یعجل اللّه للناس الشر . .. فنذر الذین لایرجون لقاءنا

4 - سنت خدا در رساندن خیر به مردم < تسریع > و در مجازات کردن آنان < امهال > است .

و لو یعجل اللّه للناس الشر استعجالهم بالخیر

برداشت فوق بر این اساس است که <هم> مفعول استعجال و فاعلش ضمیر عاید به <اللّه> و به تقدیر <مثل استعجاله لهم بالخیر> باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 19 - 6

6 - امهال جوامع شرک پیشه و تأخیر افتادن کیفر آنان به جهان آخرت ، قانون الهی حاکم برنشئه دنیا

و لو لا کلمه سبقت من ربک لقضی بینهم

خداوند هنگام هبوط آدم و حوا به زمین، فرمود: <و لکم فی الأرض مستقر و متاع إلی حین ; شما - خطاب به عموم انسانها و

ص: 448

از جمله آدم و حواست - تا مدتی معین در زمین خواهید ماند و از نعمتهای آن بهره خواهید گرفت> (بقره / 36) ; یعنی، قانون الهی حاکم بر نشئه دنیا این است که هر جامعه ای دارای مدت و زمانی معین است و پیش از فرارسیدن اجل، از میان نمی رود. جمله <و لو لا کلمه سبقت من ربک> اشاره به این قانون دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 110 - 11

11- مهلت دادن به متخلفان از حق ، از سنّت های خداوند است .

و لولا کلمه سبقت من ربک لقضی بینهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 110 - 5

5- مهلت دادن به امت های کفرپیشه و تکذیب گر و تأخیر در نزول عذاب بر ایشان ، از سنت های خداوند است .

حتّی إذا استیئس الرسل و ظنوا أنهم قد کذبوا

از آن جا که تأخیر عذاب برای همه امتها و تکذیب کنندگان تمامی پیامبران بوده - زیرا <رسل> جمع و دارای الف و لام می باشد و شامل همه رسولان است - استفاده می شود که: مهلت دادن به تکذیب گران و تعجیل نکردن در عذاب آنان، شیوه ای مستمر و از سنتهای خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 32 - 6

6- تأخیر عذاب کفرپیشگان از سنت های خداوند است .

و لقد استهزیء برسل من قبلک فأملیت للذین کفروا

چون تأخیر عذاب برای همه کفرپیشگان بوده ، از آن <سنّت الهی بودن> استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 42 - 5

5- تأخیر کیفر اصلی ظالمان به روز قیامت ، از سنت های خداوند است .

و لاتحسبنّ الله غ-فلاً عمّا یعمل الظ-لمون إنما یؤخّرهم لیوم تشخص فیه الأبص-ر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 75 - 2

2- مهلت به گمراهان و کافران ، سنت خداوند است .

من کان فی الضل-له فلیمدد له الرحمن مدًّا

به کارگیری فعل امر (فلیمدد) در مورد مهلت دهی به کافران، از حتمی بودن این امهال و سنت بودن آن حکایت می کند; چرا که خداوند آن را به صورت الزام بر خود بیان فرموده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 24 - 5

ص: 449

5 - خداوند ، کافران حق ناپذیر را ، به سرعت مجازات نمی کند و به آنها مدتی مهلت می دهد .

نمتّعهم قلیلاً ثمّ نضطرّهم

احتمال دارد <قلیلاً> صفت برای مفعول به <نمتّع > باشد که <زماناً> است. بنابراین، مفاد آیه چنین می شود: <به آنان، مدت کوتاهی مهلت می دهیم و سپس آنان را روانه عذاب جهنم می کنیم.>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 45 - 3

3 - مهلت خداوند به بندگان گنه کار و تأخیر مجازات آنان تا قیامت ، از سنّت های او است .

و لو یؤاخذ اللّه الناس بما کسبوا ما ترک علی ظهرها من دابّه و ل-کن یؤخّرهم إلی أج

مقصود از <أجل مسمّی>، زمان مرگ انسان ها و آغاز عالم پس از مرگ است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 45 - 8،13

8 - سنت امهال ، مانع از کیفر دنیوی کافران است .

و لولا کلمه سبقت من ربّک لقضی بینهم

13 - سنت امهال الهی ، موجب دچار نشدن قوم موسی به عذاب دنیوی

و لولا کلمه سبقت من ربّک لقضی بینهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 14 - 11،13،14

11 - مهلت خداوند ، به عوامل اختلاف و دسته بندی های دینی ، سنت الهی است .

و لولا کلمه سبقت من ربّک . .. لقضی بینهم

13 - سنت مهلت دادن خداوند به تفرقه افکنان در دین ، فلسفه تأخیر عذاب آنان

و لولا کلمه سبقت من ربّک إلی أجل مسمًّی لقضی بینهم

14 - سنت امهال به کافران ، جلوه ای از ربوبیت الهی است .

و لولا کلمه سبقت من ربّک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 21 - 7

7 - داوری درباره مشرکان و عذاب آنان ، براساس سنت امهال تا قیامت به تأخیر افتاده است .

و لولا کلمه الفصل لقضی بینهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 45 - 4

4 - سنت الهی ، بر عدم تعجیل ، در کیفر کافران

فذرهم حتّی یل-قوا یومهم

ص: 450

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 45 - 1

1 - مهلت دادن به کافران تکذیب گر و شتاب نکردن در کیفر آنان ، سنت الهی

سنستدرجهم . .. و أُملی لهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 183 - 1

1 - سنت خداوند بر امهال کفرپیشگانِ تکذیب کننده و تأخیر در هلاکت و عذاب ایشان است .

و أملی لهم إن کیدی متین

املاء (مصدر اُملی از ماده ملاوه) به معنای مهلت دادن و تأخیر انداختن است. به مناسبت اینکه حقیقت بیان شده (مهلت دادن و تأخیر انداختن) درباره تکذیب کنندگان آیات الهی است، معلوم می شود مراد از تأخیر، تأخیر در عذاب است.

97- سنت نابودی باطل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 24 - 10،14

10 - محو باطل و تثبیت حق ، سنت الهی است .

و یمح اللّه الب-طل و یحقّ الحقّ بکلم-ته

از فعل مضارع <یمح> و <یحقّ> - که دلالت بر استمرار دارد - سنت الهی استفاده می شود.

14 - استمرار و گسترش دعوت پیامبر ( ص ) و آموزه های قرآن ، با توجه به سنت خداوند بر محو باطل ، نشان دهنده حقانیت اسلام و قرآن است .

أم یقولون افتری علی اللّه . .. و یمح اللّه الب-طل و یحقّ الحقّ بکلم-ته

98- سنت نجات بخشی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 103 - 2

2 - نجات مؤمنان و آسیب ندیدن از عذاب استیصال ، سنتی است الهی و تخلف ناپذیر .

ثم ننجی رسلنا و الذین ءامنوا کذلک حقاً علینا ننج المؤمنین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 88 - 6،8

6- نجات و رهایی بخشیدن مؤمنان از غم و اندوه ، سنت خداوند است .

فاستجبنا له و نجّین-ه من الغمّ و کذلک ن-نجی المؤمنین

جمله <کذلک ننجی المؤمنین> پس از ذکر نجات یونس(ع) - می تواند بیانگر یک قانون و سنت الهی باشد.

8- رهایی یونس ( ع ) از غم و اندوه ، جلوه ای از سنت الهی در نجات مؤمنان

ص: 451

و نجّین-ه من الغمّ و کذلک ن-نجی المؤمنین

اسم اشاره <کذلک>، اشاره به نجات یونس(ع) از غم و اندوه است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - قمر - 54 - 35 - 4

4 - سنت الهی بر اعطای پاداش عالی ، به شکرگزاران و نجات ایشان از عذاب های فراگیر

کذلک نجزی من شکر

99- سنت هدایت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 115 - 2

2 - سنت الهی ، بر استمرار هدایت و ادامه فیض و نعمت های خویش بر جوامع انسانی قرار گرفته است .

ما کان اللّه لیضل قوماً بعد إذ هدیهم

واژه <قوماً> ممکن است اشاره به این مطلب باشد که سنت یاد شده، مربوط به جامعه بشری است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 7 - 9

9- بهره مند ساختن امت ها از هدایت گر از سنت های خداوند است .

و لکل قوم هاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 66 - 5

5 - مشیت و سنت خداوند در هدایت انسان ها ، بر بهره جستن آنان از ابزار های متعارف شناخت ( مانند بینایی و . . . ) استوار است ; نه بر اعجاز و ارائه کار های خارج از توان بشر .

و لو نشاء لطمسنا علی أعینهم فاستبقوا الصرط فأنّی یبصرون

برداشت یاد شده مبتنی بر این نکته است که اگر خداوند چشم و بینایی مردم کافر را از بین می برد، آنان به قدرت خدا پی برده و به او ایمان می آورند; ولی خدا چنین نکرده بلکه خواسته است که آنان از راه دیدن حقایق الهی و شنیدن آنها (راه متعارف راهنمایی بشر) هدایت گردند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 6 - 3

3 - هدایت بشر ، سنت همیشگی و تغییرناپذیر خداوند

أفنضرب عنکم الذکر . .. و کم أرسلنا من نبیّ فی الأوّلین

ص: 452

100- سنت هلاکت حق ناپذیران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 8 - 7

7 - نابودی تمدن ها و جوامع حق ناپذیر ، سنت الهی است .

و ما یأتیهم من نبیّ . .. فأهلکنا أشدّ منهم بطشًا

طرح بعثت پیامبران در طول تاریخ و مواجه شدن آنان با مخالفت و استهزا و یادآوری نابودی مخالفان، می تواند اشاره به سنت بودن این جریان داشته باشد.

101- عوامل سنت استدراج

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 44 - 5

5 - استدراج نتیجه فراموش کردن خداوند، پس از توجه به او در سختیها و شداید

أغیر اللّه تدعون . .. فلما نسوا ما ذکروا به فتحنا علیهم أبوب کل شیء

102- غفلت از سنت استدراج

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 44 - 7

7 - خدافراموشان، شادمان از فراوانی نعمت و رفاه و آسایش خویش و غافل از سنت استدراج

فلما نسوا ما ذکروا به فتحنا علیهم أبوب کل شیء حتی إذا فرحوا بما أوتوا

ص: 453

27- سند

1- اهمیت سند

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 282 - 7

7 - کسانی که توان نویسندگی دارند ، هرگز نباید از نوشتن اسناد دین امتناع کنند .

و لا یأب کاتب ان یکتب کما علّمه اللّه فلیکتب

جمله <فلیکتب> تأکید امری است که از <و لا یأبَ . .. > استفاده می شود. بنابراین لزوم نوشتن بر توانای به نویسندگی، امری مؤکّد است.

2- تنظیم سند

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 282 -

2،4،5،6،7،8،11،12،13،16،21،33،34،36،43

2 - وجوب تنظیم سند برای دین مدت دار بر طرفین

یا ایّها الذین امنوا اذا تداینتم بدین الی اجل مسمّی فاکتبوه

جمله <تداینتم بدین> شامل هر نوع طلبی می شود; چه در فروش کالایی به نسیه و یا خرید کالایی تحویل نشده به نقد (سلف) و یا قرض دادن به شخصی.

4 - وجوب مراعات عدالت در تنظیم اسناد دین و مطالبات

و لیکتب بینکم کاتب بالعدل

بنابراینکه کلمه <بالعدل> متعلق به جمله <ولیکتب> باشد.

5 - عدالت در نویسندگی ، شرط گزینش نویسنده برای ثبت اسناد دین و مطالبات

و لیکتب بینکم کاتب بالعدل

بنابراینکه کلمه <بالعدل> قیدی برای نویسنده سند باشد.

6 - تنظیم و ثبت اسناد دین ، باید در حضور طرفین قرارداد باشد . *

و لیکتب بینکم کاتب بالعدل

کلمه <بینکم> بیانگر مطلب فوق است. چون مراد از مخاطب، خریدار و فروشنده و وام دهنده و گیرنده آن است.

7 - کسانی که توان نویسندگی دارند ، هرگز نباید از نوشتن اسناد دین امتناع کنند .

و لا یأب کاتب ان یکتب کما علّمه اللّه فلیکتب

ص: 454

جمله <فلیکتب> تأکید امری است که از <و لا یأبَ . .. > استفاده می شود. بنابراین لزوم نوشتن بر توانای به نویسندگی، امری مؤکّد است.

8 - تنظیم و ثبت اسناد دیون ، باید به گونه ای باشد که خداوند تعلیم داده است . ( طبق موازین شرع )

و لا یأب کاتب ان یکتب کما علّمه اللّه

بنابراینکه <کما علّمه اللّه> متعلّق به <اَن یکتب> باشد.

11 - تنظیم و ثبت اسناد دین ، باید به املای مدیون باشد .

و لیملل الّذی علیه الحقّ

12 - وجوب رعایت تقوای الهی از سوی مدیون و کم و کاست نکردن چیزی در تنظیم اسناد مبادلاتی

و لیملل الّذی . .. و لیتّق اللّه ربّه و لا یبخس منه شیئاً

13 - وجوب رعایت تقوای الهی و کم و زیاد نکردن چیزی در تنظیم اسناد

و لیتّق اللّه ربّه و لا یبخس منه شیئاً

16 - وجوب املای اسناد دین و مبادلات نسیه ای با رعایت عدالت ، از سوی ولیّ مدیونِ سفیه یا ضعیف و یا ناتوان از املای اسناد

فان کان الّذی علیه الحقّ سفیهاً او ضعیفاً او لا یستطیع ان یملّ هو فلیملل ولیّه ب

21 - وجوب شاهد گرفتنِ دو مرد مسلمان و در صورت نبودن آنان ، یک مرد و دو زن مسلمان در ثبت و تنظیم اسناد دیون و مبادلات

و استشهدوا شهیدین من رجالکم فان لم یکونا رجلین فرجل و امراتان

33 - کمی و زیادی بده بستان های طرفین ، نباید موجب ملول شدن از وظیفه نوشتن و ثبت دیون و حقوق و مدّت آن گردد .

و لا تسئموا ان تکتبوه صغیراً او کبیراً الی اجله

34 - اهمیّت خاصّ ثبت و تنظیم اسناد مبادلاتی

و لا تسئموا ان تکتبوه صغیراً او کبیراً الی اجله

نهی از ملالت در نوشتن دیون - هر چند معامله ای کوچک باشد - حاکی از اهمیّت ثبت دیون و اسناد معاملاتی است.

36 - رعایت و اجرای احکام الهی در ثبت اسناد ، موجب تأمین عادلانه حقوق افراد

ذلکم اقسط عند اللّه

43 - حسن تنظیم سند و ثبت مبادلاتی که میان طرفین دست به دست گردد . *

فلیس علیکم جناح اَلاّ تکتبوها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 283 - 1

1 - در صورت نیافتن کاتب ، رهن ( وثیقه ) ، جایگزین تنظیم سند برای مطالبات و دیون

و ان کنتم علی سفر و لم تجدوا کاتباً فرهان مقبوضه

ظاهراً جمله <و لم تجدوا کاتباً> بیان <علی سفر> است. یعنی مسافر بودن، خصوصیّت و شرطیت ندارد; چون سفر بیان مورد غالب برای یافت نشدن کاتب است. بنابراین آنچه موضوعیّت دارد، همان نیافتن کاتب است، چه در سفر و چه در حضر.

ص: 455

3- سند در بدهی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 282 -

2،4،5،6،7،8،16،33،52

2 - وجوب تنظیم سند برای دین مدت دار بر طرفین

یا ایّها الذین امنوا اذا تداینتم بدین الی اجل مسمّی فاکتبوه

جمله <تداینتم بدین> شامل هر نوع طلبی می شود; چه در فروش کالایی به نسیه و یا خرید کالایی تحویل نشده به نقد (سلف) و یا قرض دادن به شخصی.

4 - وجوب مراعات عدالت در تنظیم اسناد دین و مطالبات

و لیکتب بینکم کاتب بالعدل

بنابراینکه کلمه <بالعدل> متعلق به جمله <ولیکتب> باشد.

5 - عدالت در نویسندگی ، شرط گزینش نویسنده برای ثبت اسناد دین و مطالبات

و لیکتب بینکم کاتب بالعدل

بنابراینکه کلمه <بالعدل> قیدی برای نویسنده سند باشد.

6 - تنظیم و ثبت اسناد دین ، باید در حضور طرفین قرارداد باشد . *

و لیکتب بینکم کاتب بالعدل

کلمه <بینکم> بیانگر مطلب فوق است. چون مراد از مخاطب، خریدار و فروشنده و وام دهنده و گیرنده آن است.

7 - کسانی که توان نویسندگی دارند ، هرگز نباید از نوشتن اسناد دین امتناع کنند .

و لا یأب کاتب ان یکتب کما علّمه اللّه فلیکتب

جمله <فلیکتب> تأکید امری است که از <و لا یأبَ . .. > استفاده می شود. بنابراین لزوم نوشتن بر توانای به نویسندگی، امری مؤکّد است.

8 - تنظیم و ثبت اسناد دیون ، باید به گونه ای باشد که خداوند تعلیم داده است . ( طبق موازین شرع )

و لا یأب کاتب ان یکتب کما علّمه اللّه

بنابراینکه <کما علّمه اللّه> متعلّق به <اَن یکتب> باشد.

16 - وجوب املای اسناد دین و مبادلات نسیه ای با رعایت عدالت ، از سوی ولیّ مدیونِ سفیه یا ضعیف و یا ناتوان از املای اسناد

فان کان الّذی علیه الحقّ سفیهاً او ضعیفاً او لا یستطیع ان یملّ هو فلیملل ولیّه ب

33 - کمی و زیادی بده بستان های طرفین ، نباید موجب ملول شدن از وظیفه نوشتن و ثبت دیون و حقوق و مدّت آن گردد .

و لا تسئموا ان تکتبوه صغیراً او کبیراً الی اجله

52 - نویسنده قرارداد دین ، باید شخص ثالثی غیر از متعاملین باشد . *

و لیکتب بینکم کاتب بالعدل . .. و لا یأب کاتب ... و لا یضارّ کاتب

4- سند معترض به عبدالله بن ام مکتوم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 4 - 9

ص: 456

9 - رفتار مسلمانی که از حضور ابن ام مکتوم در مجلس پیامبر ( ص ) ناخشنود بود - به دلیل ناآگاهی او از روحیات نیک و بد وی - رفتاری ناروا و توجیه ناپذیر بود .

عبس . .. و ما یدریک لعلّه یزّکّی ... أو یذّکّر

5- سند وعده های خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 111 - 21

21 - تورات ، انجیل و قرآن ، سند وعده های خدا به مجاهدان و شهیدان و مایه اطمینان آنان

وعداً علیه حقاً فی التوریه و الإنجیل و القرءان

6- شرایط سند

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 282 - 8،11

8 - تنظیم و ثبت اسناد دیون ، باید به گونه ای باشد که خداوند تعلیم داده است . ( طبق موازین شرع )

و لا یأب کاتب ان یکتب کما علّمه اللّه

بنابراینکه <کما علّمه اللّه> متعلّق به <اَن یکتب> باشد.

11 - تنظیم و ثبت اسناد دین ، باید به املای مدیون باشد .

و لیملل الّذی علیه الحقّ

ص: 457

28- سنگسار

1- تاریخ سنگسار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 46 - 8

8- مجازات روی گردانی از بت پرستی در عصر آزر سنگسار کردن بود .

لئن لم تنته لأرجمنّک

آزر به دو صورت ابراهیم(ع) را تحت فشار قرار داد 1- تهدید به سنگسارکردن 2- راندن و طرد او از خانمان; از این دو، آنچه که جنبه اجتماعی دارد همان سنگسارکردن است، زیرا چنین کاری با تصمیم فردی و بدون پایگاه و پشتوانه قانونی، قاعدتاً قابل اجرا نیست، برخلاف طرد از خانواده که امری فردی و داخلی است. بنابراین می توان گفت که مجازات رجم برای کسانی که علیه بت ها اقدامی انجام دهند در آن زمان وجود داشته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 116 - 3

3 - سنگسار کردن مخالفان ، شیوه ای رایج در جامعه عصر نوح

لتکوننّ من المرجومین

تعبیر <من المرجومین> به جای <لنرجنّک> می رساند که قبل از نوح(ع) اشخاص دیگری نیز سنگسار شده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 18 - 7

7 - وجود مجازات سنگسار و شکنجه ، در عصر مردم انطاکیه

لنرجمنّکم و لیمسّنّکم منّا عذاب ألیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 20 - 7

7 - شیوه فرعونیان ، سنگسار کردن مخالفان عقیدتی و سیاسی خود بوده است . *

و إنّی عذت بربّی و ربّکم أن ترجمون

از جمله معانی <رجم>، سنگسار کردن است. این که موسی(ع) مسأله <رجم> را به میان کشیده، یا از آن جهت است که زمزمه آن میان فرعونیان آغاز شده بود و یا این که در قوانین عمومی آنان، چنین رایج بوده است. برداشت بالا بنابر احتمال دوم است.

ص: 458

2- تهدید به سنگسار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 18 - 6

6 - مردم انطاکیه ، پیامبران شان را در صورت دنبال کردن رسالت خود ، به سنگسار شدن و شکنجه دردناک تهدید کردند .

لئن لم تنتهوا لنرجمنّکم و لیمسّنّکم منّا عذاب ألیم

3- زمینه سنگسار موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 20 - 6

6- فرعونیان ، در صدد سنگسار کردن موسی ( ع ) پس از شنیدن پیام های او

و إنّی عذت . .. أن ترجمون

برداشت بالا بنابراین نکته است که مراد از <ترجمون> سنگسار کردن باشد; نه تهمت زدن.

4- سنگسار ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 46 - 3،4

3- آزر ، ابراهیم ( ع ) را - در صورت دست نکشیدن از بت ستیزی - به سنگسارکردن تهدید کرد .

لئن لم تنته لأرجمنّک

<رجم> که در اصل به معنای کشتن به وسیله سنگسار بوده است، به هریک از انواع کشتن نیز اطلاق می گردد. این لغت، به معنای ناسزا گفتن نیز آمده است (لسان العرب). در آیه، همه این معانی محتمل است و برداشت یادشده براساس اصل معنای آن است.

4- آزر ، با سوگند بر سنگسارکردن ابراهیم ( ع ) ، در صورت ادامه مبارزه با بت پرستی ، او را برای مدتی طولانی از خانه اش بیرون کرد .

واهجرنی ملیًّا

<ملیّاً> به معنای مدت طولانی است (لسان العرب).

5- سنگسار در اهل انطاکیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 18 - 7

ص: 459

7 - وجود مجازات سنگسار و شکنجه ، در عصر مردم انطاکیه

لنرجمنّکم و لیمسّنّکم منّا عذاب ألیم

6- سنگسار در دوران ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 46 - 8

8- مجازات روی گردانی از بت پرستی در عصر آزر سنگسار کردن بود .

لئن لم تنته لأرجمنّک

آزر به دو صورت ابراهیم(ع) را تحت فشار قرار داد 1- تهدید به سنگسارکردن 2- راندن و طرد او از خانمان; از این دو، آنچه که جنبه اجتماعی دارد همان سنگسارکردن است، زیرا چنین کاری با تصمیم فردی و بدون پایگاه و پشتوانه قانونی، قاعدتاً قابل اجرا نیست، برخلاف طرد از خانواده که امری فردی و داخلی است. بنابراین می توان گفت که مجازات رجم برای کسانی که علیه بت ها اقدامی انجام دهند در آن زمان وجود داشته است.

7- سنگسار در دوران اصحاب کهف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 20 - 2

2- کیفر روی گردانی از آیین شرک در عصر اصحاب کهف ، سنگ سار شدن بود .

إنّهم إن یظهروا علیکم یرجموکم

از جمله معانی ذکر شده برای <رجم> سنگ سار کردن است.

8- سنگسار در دوران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 20 - 7

7 - شیوه فرعونیان ، سنگسار کردن مخالفان عقیدتی و سیاسی خود بوده است . *

و إنّی عذت بربّی و ربّکم أن ترجمون

از جمله معانی <رجم>، سنگسار کردن است. این که موسی(ع) مسأله <رجم> را به میان کشیده، یا از آن جهت است که زمزمه آن میان فرعونیان آغاز شده بود و یا این که در قوانین عمومی آنان، چنین رایج بوده است. برداشت بالا بنابر احتمال دوم است.

ص: 460

9- سنگسار در دوران نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 116 - 3

3 - سنگسار کردن مخالفان ، شیوه ای رایج در جامعه عصر نوح

لتکوننّ من المرجومین

تعبیر <من المرجومین> به جای <لنرجنّک> می رساند که قبل از نوح(ع) اشخاص دیگری نیز سنگسار شده اند.

10- سنگسار زناکار محصنه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 43 - 12

12 - سنگسار کردن ، مجازات زنای محصنه در تورات

و عندهم التوریه فیها حکم اللّه

در شأن نزول این آیات آمده است که پیامبر(ص) در زنای محصنه زن و مردی یهودی به سنگسار کردن آنان حکم فرمود و از <ابن صوریا>، که داناترین مردم به تورات بود، بر وجود این حکم در تورات اعتراف گرفت. (مجمع البیان)

11- سنگسار مخالفان فرعونیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 20 - 7

7 - شیوه فرعونیان ، سنگسار کردن مخالفان عقیدتی و سیاسی خود بوده است . *

و إنّی عذت بربّی و ربّکم أن ترجمون

از جمله معانی <رجم>، سنگسار کردن است. این که موسی(ع) مسأله <رجم> را به میان کشیده، یا از آن جهت است که زمزمه آن میان فرعونیان آغاز شده بود و یا این که در قوانین عمومی آنان، چنین رایج بوده است. برداشت بالا بنابر احتمال دوم است.

12- سنگسار نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 116 - 1

1 - تهدید جدی نوح ( ع ) از سوی اشراف و رفاه طلبان قومش ، مبنی بر سنگسار شدن در صورت دست برنداشتن از تبلیغ

قالوا لئن لم تنته ی-نوح لتکوننّ من المرجومین

ص: 461

13- شعیب(ع) و سنگسار شدن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 91 - 6

6- شعیب ( ع ) ، در دیدگاه مردم مدین مستحق کیفر و مجازات و سنگسار شدن بود .

و لولا رهطک لرجمن-ک

14- موانع سنگسار شعیب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 91 - 10

10- عزت و احترام قبیله شعیب در نزد مردم مدین ، مانع آنان از کیفر دادن و سنگسار کردن آن حضرت

و لولا رهطک لرجمن-ک

از آن جا که مردم مدین تصریح می کنند که شعیب(ع) در میان آنان ضعیف است، معلوم می شود مقصود آنان از <لولا رهطک> این معنا نیست که آنان توان مقابله با خاندان او را ندارند; بلکه - به قرینه <ما أنت علینا بعزیز> و <أرهطی أعز. ..> در آیه بعد - مراد از <لولا رهطک>، <لولا عزه قومک و کرامتهم عندنا ...> است.

ص: 462

29- سنگ

1- استسقای موسی(ع) از سنگ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 160 - 9،10،11،12

9 - موسی ( ع ) از جانب خداوند فرمان یافت تا برای دستیابی به آب عصای خویش را به سنگ زند .

و أوحینا إلی موسی . .. أن اضرب بعصاک الحجر

<ال> در <الحجر> هم می تواند تعریف جنس باشد، که در این صورت مراد از <الحجر>، سنگ در مقابل اشیای دیگر است، و هم می تواند <ال> برای عهد حضوری و یا ذهنی باشد، که در این صورت مراد از <الحجر> سنگی مخصوص بوده است.

10 - موسی ( ع ) در پی فرمان الهی بدون هیچ تأخیر عصای خویش را برای به دست آوردن آب بر سنگ زد .

أن اضرب بعصاک الحجر فانبجست منه اثنتا عشره عینا

حرف <فاء> در <فانبجست> فاء فصیحه است ; یعنی بیانگر معطوفٌ علیه مقدر می باشد. آن معطوفٌ علیه مقدر به قرینه فراز قبل، <فضرب بعصاه الحجر> است. گویا حذف این جمله برای رساندن این معناست که فرمان الهی (اضرب) همان و زدن همان.

11 - فرمان خدا به موسی ( زدن عصا بر سنگ برای تهیه آب ) فرمانی اعلام شده به او از طریق وحی

و أوحینا إلی موسی . .. أن اضرب بعصاک الحجر

12 - جوشش دوازده چشمه آب از سنگ در پی فرود آمدن عصای موسی بر آن

أن اضرب بعصاک الحجر فانبجست منه اثنتا عشره عینا

<انبجاس> مصدر <انبجست> به معنای جوشیدن و فوران زدن است.

2- بارش باران سنگ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 84 - 1

1 - خداوند با فرو ریختن بارانی بی نظیر ( بارشی از سنگ ) بر سر قوم لوط ، آنان را به هلاکت رساند .

و أمطرنا علیهم مطراً

<مَطَر> مفعول به برای <أمطرنا> است و نکره آمدنش حکایت از آن دارد که بارشی عجیب و بی نظیر بوده است و با توجه به آیه 82 از سوره هود (و أمطرنا علیها حجاره . .. ) معلوم می شود که عذاب قوم لوط سنگباران بوده است.

ص: 463

3- بارش سنگ بر سرزمین قوم لوط

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 40 - 3

3 - شهر قوم لوط ، به وسیله بارانی از سنگ گل ، به ویرانه ای تبدیل شد .

و لقد أتوا علی القریه التی أُمطرت مطر السوء

آنچه به صورت باران بر قوم لوط بارید - به قرینه آیات دیگر از جمله آیه 82 سوره <هود> (و أمطرنا علیها حجاره من سجیل منضود) - سنگ گل و کلوخ بود.

4- بارش سنگ بر ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 83 - 7

7- جوامع ستمگر ، در معرض گرفتار شدن به کیفر های دنیوی و در خطر هدف قرار گرفتن سنگ های عذاب

و ما هی من الظ-لمین ببعید

<هی> می تواند به قریه یا قریه هایی که از سیاق کلام برمی آید، باز گردد و می تواند به <حجاره> در آیه قبل ارجاع شود. معنای جمله <و ما هی ...> بنابر احتمال دوم چنین است: آن سنگهای کذایی دور از ستمگران نیست; یعنی، ستمگران در معرض چنین عذابهایی اند و آن گونه سنگها برای آنان مهیاست.

5- بارش سنگ بر قوم لوط

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 82 - 6

6- زیر و زبر کردن دیار قوم لوط و بارش سنگ بر آنان ، عذابی برخاسته از امر خداوند

فلما جاء أمرنا جعلنا ع-لیها سافلها و أمطرنا علیها حجاره

مراد از <أمرنا> عذاب الهی است. تعبیر کردن از <عذاب> به <أمر> برای رساندن این معناست که: عذاب نازل شده ، برخاسته از امر و فرمان خداوند بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 74 - 2،4

2- قوم لوط ، هم زمان با زیر و رو شدن شهرشان ، دچار بارش کلوخهایی از سنگ و گِل ( سجّیل ) شدند .

فجعلنا ع-لیها سافلها و أمطرنا علیهم حجاره من سجّیل

<سجیل> در لغت به معنای شیئی است که از سنگ و گِل مخلوط باشد و برخی از اهل لغت آن را <لفظی فارسی> و معرب <سنگ گِل> دانسته اند.

4- یکایک افراد قوم لوط ، هدف کلوخهایی از سنگ و گِل شدند .

ص: 464

و أمطرنا علیهم حجاره من سجّیل

برداشت فوق از تعبیر <أمطرنا> استفاده گردیده است; یعنی، همان گونه که قطره های باران از آسمان به صورت پیاپی و با فاصله کوتاه در نقاط مختلف فرو می ریزد، فرود <سجّیل> هم به همین ترتیب فراگیر تمامی نقاط شهر شده و همه افراد را دربرگرفت.

6- تاریخ سنگ تراشی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 82 - 3

3- وجود صنعت خانه سازی و سنگ تراشی در میان مردم حجر ( قوم ثمود )

و کانوا ینحتون من الجبال بیوتًا ءامنین

7- تبدیل بدن به سنگ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 50 - 4،5

4- خداوند ، قادر بر زنده ساختن مجدد انسان ها ، حتی اگر به سنگ و آهن مبدل شوند .

قل کونوا حجاره أو حدیدًا

5- امکان تبدیل شدن جسم انسان پس از مرگ به سنگ و آهن یا جسم سخت تر از آن *

قل کونوا حجاره أو حدیدًا

با این احتمال که <کونوا حجاره. ..> تحدی نباشد; بلکه بیانگر فرض محتمل و ممکن باشد، برداشت فوق استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 51 - 1

1- تبدیل انسان به سخت ترین اجسام و ماده بسیار دور از حیات ، پس از مرگ ، مانع رستاخیز و حیات دوباره او نیست .

قل کونوا حجاره أو حدیدًا. أو خلقًا ممّا یکبر فی صدورکم

8- تهدید به بارش سنگ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 83 - 6

6- خداوند ، مشرکان و کافران به پیامبر ( ص ) را به کیفر های دنیوی و فرو ریختن سنگ های عذاب تهدید کرد .

و ما هی من الظ-لمین ببعید

واقع شدن جمله <و ما هی . ..> پس از مخاطب قرار دادن پیامبر(ص) (عند ربک) می تواند قرینه بر این باشد که: از مصداقهای مورد نظر برای <الظالمین> مشرکان و کافران عصر بعثت است.

ص: 465

9- جوشش آب از سنگ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 60 - 6،8،15

6 - در پی فرود آمدن عصای موسی بر سنگ ، دوازده چشمه آب از آن جوشش کرد .

فانفجرت منه اثنتا عشره عیناً

8 - هر یک از دوازده چشمه جوشیده از سنگ ، مخصوص طایفه ای از طوایف بنی اسرائیل بود .

قد علم کل أناس مشربهم

<مشرب> به آب آشامیدنی و نیز به جایگاهی که از آن آب بر می دارند گفته می شود و مقصود از آن در آیه، چشمه های جوشیده از سنگ است.

15 - داستان استسقای موسی ( ع ) و جوشیدن چشمه های آب از سنگ ، داستانی آموزنده و خاطره ای شایسته و بایسته به یاد داشتن

و إذاستسقی موسی لقومه . .. قد علم کل أناس مشربهم

عبارت <إذاستسقی> عطف بر <نعمتی> در آیه 47 است; یعنی: <أذکروا إذاستسقی موسی لقومه>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 74 - 5،6

5 - بیرون زدن و جاری شدن نهر های آب از برخی صخره ها ، شاهدی بر سختی قلب های سخت تر از سنگ بنی اسرائیل

أو أشد قسوه و إن من الحجاره لما یتفجر منه الأنهر

<تفجّر> (مصدر یتفجر) به معنای بیرون آمدن و جاری شدن است (اقتباس از مجمع البیان). جمله <إن من الحجاره> به منزله دلیل برای <أشد قسوه> می باشد. <لما> مرکب از لام تأکید و <ما>ی موصوله است و مراد از آن، سنگ می باشد. بنابراین <إن من الحجاره لما ...>; یعنی، برخی از سنگها همانا سنگی است که ... .

6 - شکاف برداشتن برخی سنگ ها و بیرون آمدن آب از آن ، نشانه سخت تر بودن قلب های بنی اسرائیل از سنگها

و إن منها لما یشقق فیخرج منه الماء

<تَشَقُق> (مصدر یشقق = یتشقق) به معنای شکاف برداشتن است. برخی از اهل لغت برآنند که <شق> به شکاف ریز که به روشنی معلوم نباشد، گفته می شود.

10- سقوط سنگ از آسمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 44 - 1

1 - ناباوری کفرپیشگان به حقانیت وعده های الهی ، حتی با مشاهده نمود های عینی عذاب و سقوط سنگی از آسمان بر آنان

و إن یروا کسفًا . .. یقولوا سحاب مرکوم

ص: 466

11- سقوط سنگ ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 74 - 7

7 - سقوط سنگ ها بر اثر هراس و خشیت از خدا ، نشانه افزونتر بودن سختی دل های بنی اسرائیل از پاره سنگهاست .

و إن منها لما یهبط من خشیه اللّه

<من> در <من خشیه اللّه> تعلیلیه است. <هبوط> (مصدر یهبط) به معنای افتادن و سقوط کردن است. بنابراین جمله <إن منها ...>; یعنی، برخی سنگها همانا سنگی است که به علت ترس از خدا سقوط می کند.

12- سقوط شهاب سنگ ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 1 - 4

4 - سوگند خداوند به شهاب سنگ ها ، هنگامی که سقوط می کنند . *

و النجم إذا هوی

برخی از مفسران <نجم> را - به قرینه <إذا هوی> (آن گاه که سقوط کند) - به معنای شهاب گرفته اند.

13- سنگ تراشی قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 82 - 3

3- وجود صنعت خانه سازی و سنگ تراشی در میان مردم حجر ( قوم ثمود )

و کانوا ینحتون من الجبال بیوتًا ءامنین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 149 - 1

1 - ثمودیان ، استاد در ساختن خانه در دل کوه با تراشیدن ماهرانه سنگ ها

و تنحتون من الجبال بیوتًا ف-رهین

<نَحْت> (مصدر <تنحتون>) به معنای تراشیدن و<فراهه> (مصدر <فارهین>) به معنای مهارت و استادی است; یعنی، و با مهارت برای خود خانه هایی از کوه ها می تراشید؟

14- سنگ های نازله از بهشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 60 - 23

23 - از امام باقر ( ع ) روایت شده که فرمود : < نزلت ثلاثه احجار من الجنه . . . و حجر بنی اسرائیل . . . ;

ص: 467

سه سنگ از بهشت نازل گشته . .. یکی از آنها سنگی بود که در میان بنی اسرائیل بود ]و به هنگام نیاز از آن آب بر می گرفتند[ ...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 125 - 27

27 - از امام باقر ( ع ) روایت شده : < نزلت ثلاثه أحجار من الجنه . . . و مقام إبراهیم . . . ;

سه سنگ از بهشت فرود آمده . .. و از جمله آنها مقام ابراهیم است ... >.

15- شکافتن سنگ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 74 - 6

6 - شکاف برداشتن برخی سنگ ها و بیرون آمدن آب از آن ، نشانه سخت تر بودن قلب های بنی اسرائیل از سنگها

و إن منها لما یشقق فیخرج منه الماء

<تَشَقُق> (مصدر یشقق = یتشقق) به معنای شکاف برداشتن است. برخی از اهل لغت برآنند که <شق> به شکاف ریز که به روشنی معلوم نباشد، گفته می شود.

16- نقش شهاب سنگ ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - جن - 72 - 8 - 4

4 - نگهبانان و شهاب ها ، از هنگام نزول آیات قرآن ، مانع استراق سمع جن از آسمان شدند .

و أنّا لمسنا السماء فوجدن-ها ملئت حرسًا شدیدًا و شهبًا

آیه بعد (فمن یستمع الآن یجد له شهاباً رصداً)، قرینه است بر این که جنیان از استراق سمع از آسمان، از وقت نزول قرآن و استماع آن، منع شده بودند.

سنگ تراشی

17- تاریخ سنگ تراشی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 82 - 3

3- وجود صنعت خانه سازی و سنگ تراشی در میان مردم حجر ( قوم ثمود )

و کانوا ینحتون من الجبال بیوتًا ءامنین

ص: 468

18- سنگ تراشی قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 82 - 3

3- وجود صنعت خانه سازی و سنگ تراشی در میان مردم حجر ( قوم ثمود )

و کانوا ینحتون من الجبال بیوتًا ءامنین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 149 - 1

1 - ثمودیان ، استاد در ساختن خانه در دل کوه با تراشیدن ماهرانه سنگ ها

و تنحتون من الجبال بیوتًا ف-رهین

<نَحْت> (مصدر <تنحتون>) به معنای تراشیدن و<فراهه> (مصدر <فارهین>) به معنای مهارت و استادی است; یعنی، و با مهارت برای خود خانه هایی از کوه ها می تراشید؟

سنگباران

19- درخواست سنگباران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 32 - 1

1 - کافران مکه از خداوند خواستند چنانچه قرآن حقیقتی از جانب اوست ، آنان را سنگباران کند و یا عذاب دردناک دیگری بر آنان فروفرستد .

و إذ قالوا . .. فأمطر علینا حجاره

سنگدلان

20- سرنوشت شوم سنگدلان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 22 - 12

12 - سنگدلان غافل از خدا ، دچار سرنوشتی دردآور

فویل للق-سیه قلوبهم من ذکر اللّه

واژه <ویل> برای تفجیع و تحسّر است و در جایی به کار می رود که حادثه دردآوری پیش آمده و یا در شرف وقوع باشد.

21- غفلت سنگدلان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 22 - 12

ص: 469

12 - سنگدلان غافل از خدا ، دچار سرنوشتی دردآور

فویل للق-سیه قلوبهم من ذکر اللّه

واژه <ویل> برای تفجیع و تحسّر است و در جایی به کار می رود که حادثه دردآوری پیش آمده و یا در شرف وقوع باشد.

22- گمراهی سنگدلان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 22 - 16

16 - کسانی که قلبشان دچار قساوت بوده و دلشان سخت می باشد ، در گمراهی شدید و آشکاری به سر می برند .

فویل للق-سیه قلوبهم من ذکر اللّه أُول-ئک فی ضل-ل مبین

آشکار بودن ضلالت سنگدلان، می تواند به خاطر شدید و بسیار بودن آن باشد; به گونه ای که این حقیقت برای همگان محرز و انکارناپذیر است.

23- محرومیت سنگدلان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 23 - 19

19 - سنگدلان غافل از خدا ، محروم از هدایت اند .

فویل للق-سیه قلوبهم من ذکر اللّه . .. و من یضلل اللّه فما له من هاد

مقصود از <من یضلل اللّه. ..> همان سنگدلان از خدا غافل هستند که در آیه قبل، از آن سخن به میان آمد (فویل للقاسیه قلوبهم من ذکر اللّه...).

ص: 470

30- سوء استفاده

1- آثار سوء استفاده از جادو

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 102 - 40

40 - کسانی که علم سحر را برای سوء استفاده و ضرر رسانی فراگیرند ، از مواهب آخرت محروم خواهند شد .

و لقد علموا لمن اشتریه ماله فی الأخره من خلق

ضمیر مفعولی در <اشتراه> به <ما یضرهم و لاینفعهم> - که مراد آن سحرهای زیان آور است - بر می گردد.

2- زمینه سوء استفاده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 1 - 9

9 - انفال و غنایم جنگی ، زمینه لغزش و ابتلای مردم به سوء استفاده و بی تقوایی است .

قل الأنفال للّه و الرسول فاتقوا اللّه

هشدار خداوند با امر به تقوا پس از بیان حکم انفال، حاکی از برداشت فوق است.

3- زمینه سوء استفاده دیگران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 25 - 10،11

10- کسانی که قرآن را اسطوره می خواندند ، با استفاده از جهل مردم ، آنان را به قرآن بدبین کرده و گمراهشان می ساختند .

قالوا أس-طر الأولین . لیحملوا ... و من أوزار الذین یضلّونهم بغیر علم

این برداشت بر این اساس است که <بغیر علم> حال برای ضمیر مفعولی <یضلّونهم> باشد.

11- جهل و نادانی ، زمینه و بستری مناسب برای سوء استفاده دیگران

یضلّونهم بغیر علم

ص: 471

4- سوء استفاده از ارزش ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 62 - 3

3 - سوء استفاده منافقان از باور ها و اعتقادات مؤمنان و ارزش های مکتب اسلام

یحلفون باللّه لکم لیرضوکم

سوگند منافقان به خدا (یحلفون باللّه) - که در نزد مؤمنان دارای ارزش ویژه ای است - مفید برداشت فوق است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 74 - 2

2 - سوء استفاده منافقان از ارزش های مکتبی و باور های جامعه اسلامی

یحلفون باللّه ما قالوا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 95 - 3

3 - سوء استفاده منافقان از ارزش های معنوی ، به منظور پنهان کردن کردار زشت خویش

سیحلفون باللّه لکم إذا انقلبتم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 107 - 12

12 - سوء استفاده منافقان از ارزش ها و مقدسات مؤمنان در جهت اهداف خائنانه خویش

اتخذوا مسجداً . .. و لیحلفن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 94 - 3

3- وسیله قرار دادن ارزش ها در راه دستیابی به اهداف ناشایست ، ممنوع است .

و لاتتخذوا أیم-نکم دخلاً بینکم

برداشت فوق، با الغای خصوصیت از <أیمان> و تعمیم آن به همه ارزشها و مقدسات است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 95 - 5

5- انسان ، در معرض خطر دستاویز قرار دادن ارزش های معنوی برای دستیابی به مادیات

و لاتشتروا بعهد الله ثمنًا قلیلاً

ص: 472

5- سوء استفاده از تقیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 29 - 5

5 - توجه به علم الهی نسبت به آشکار و نهان و قدرت مطلق او ، مانع سوء استفاده از تقیه

الاّ ان تتقوا منهم تقیه . .. قل ... و اللّه علی کل شیء قدیر

6- سوء استفاده از تکلیف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 3 - 44

44 - ممنوعیت سوء استفاده از تسهیلات حالت اضطرار

فمن اضطر فی مخمصه غیر متجانف لاثم فإنّ اللّه غفور رحیم

7- سوء استفاده از جادو

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 102 - 19،20

19 - هاروت و ماروت ، پیش از تعلیم سحر به مردم ، ایشان را از به کارگیری نا به جای آن و سوء استفاده از آن ، بر حذر می داشتند .

و ما یعلمان من أحد حتی یقولا إنما نحن فتنه فلاتکفر

20 - به کارگیری سحر و سوء استفاده از آن آدمی را به ورطه کفر می کشاند .

إنما نحن فتنه فلاتکفر

8- سوء استفاده از دین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 231 - 11

11 - سوءاستفاده از مقررات دین ، استهزای دین و آیات الهی است .

و لا تمسکوهنّ ضراراً . .. و لا تتخذوا ایات اللّه هُزُواً

تمسّک به قانون حق رجوع - که به مصلحت انسانها وضع شده -، برای اضرار به همسران، استهزای آیات و مقررات الهی قلمداد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 7 - 9،11،39

9 - امکان دستاویز قرار دادن حق در جهت باطل

ص: 473

فیتّبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنه

11 - افراد منحرف ( کج اندیش ) ، دنبال کننده آیات متشابه ، به منظور ایجاد فتنه

فامّا الّذین فی قلوبهم زیغ فیتَّبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنه

39 - گسترش کفر ، هدف کج اندیشان از تمسک به آیات متشابه و دنبال کردن آن

فامّا الّذین فی قلوبهم زیغ فیتّبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنه

امام صادق(ع): المراد بالفتنه هاهنا الکفر.

_______________________________

مجمع البیان، ج 2، ص 700 ; نورالثقلین، ج 1، ص 313، ح 17.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 78 - 2،6،8

2 - به کار بستن فرهنگ و زبان دین ، ابزاری برای تحریف آن

و انّ منهم لفریقاً یلون السنتهم بالکتاب

6 - برخی از اهل کتاب ( عالمان آنان ) ، برای فریب مردم ، دست نوشته خود را همانند کتاب خدا تلاوت می کردند .

و انّ منهم لفریقاً یلون السنتهم بالکتاب لتحسبوه من الکتاب

8 - برخی اهل کتاب ( عالمان آنان ) نوشته های خود را به عنوان کتاب خدا به مردم ارائه می دادند .

و یقولون هو من عند اللّه و ما هو من عند اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 79 - 8،17

8 - پیامبران ، هیچگاه از مقام خود و دین خدا ، سوء استفاده نکردند .

ما کان لبشر . .. ثم یقول للناس کونوا عباداً لی من دون اللّه

17 - ممنوعیّت سوء استفاده از مقام و مناصب دینی ، برای دعوت مردم به خود

ما کان لبشر ان یؤتیه اللّه الکتاب . .. ثم یقول للناس کونوا عباداً لی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 119 - 14

14 - سوء استفاده دشمنان دین از شعائر دینی ، برای اغفال مؤمنان

ها انتم اولاء تحبونکم و لا یحبونکم . .. و اذا لقوکم قالوا امنا

بنابر اینکه محبت مؤمنان به کافران، معلول تظاهر آنان به ایمان (امنا) باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 183 - 5

5 - مبارزات یهود علیه اسلام و پیامبر ( ص ) ، به نام دین و دینداری

انّ اللّه عهد الینا الّا نؤمن لرسول حتّی یاتینا بقربان

چون یهود مدعی بودند با ایمان نیاوردن به پیامبر (ص)، به عهد الهی وفادار بوده و از دستورات خداوند پیروی کرده اند.

ص: 474

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 74 - 2

2 - سوء استفاده منافقان از ارزش های مکتبی و باور های جامعه اسلامی

یحلفون باللّه ما قالوا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 96 - 4

4 - سوء استفاده از دین و تعالیم آسمانی ، برای گمراه ساختن بنی اسرائیل و ترویج گوساله پرستی در بین آنان ، از جمله اعترافات سامری در نزد موسی ( ع )

فنبذتها

<نبذ> در <نبذتها>، ممکن است در معنای حقیقی آن; یعنی، دورافکندن آثار رسالت به کار رفته باشد و نیز ممکن است مجاز و به معنای سوء استفاده از تعالیم رسولان الهی باشد. براساس معنای دوم، سامری اعتراف می کند که با استفاده نابه جا از آموخته های خویش، آن را ضایع ساخته و نابود کرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - مجادله - 58 - 14 - 7

7 - استفاده ابزاری از دین علیه دیانت حق ، از ترفند های منافقان است .

ألم تر إلی الذین تولّوا قومًا غضب اللّه علیهم

برقراری روابط دوستانه با پیروان دین یهود از سوی منافقان، بی تردید برای ضربه زدن به دین اسلام و پیروان آن بوده است. بنابراین منافقان با اظهار علاقه به دین یهود، درصدد نفی دین حق و اصل دینداری بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - مجادله - 58 - 16 - 2

2 - استفاده ابزاری از ارزش های دینی علیه دین ، از شیوه های منافقان

اتّخذوا أیم-نهم جنّه

برداشت یاد شده به این خاطر است که منافقان از سوگند - که در میان همه پیروان ادیان از ارزش ها به شمار می رود - در جهت سد کردن پیشرفت اسلام، بهره می گرفتند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 23 - 4

4 - دفاع از عقاید مذهبی و شرک آمیز مردم ، از حیله ها و نیرنگ های صاحبان زر و زور ، برای مبارزه با دعوت توحیدی نوح ( ع )

و قالوا لاتذرنّ ءالهتکم و لاتذرنّ ودًّا . .. و نسرًا

ص: 475

9- سوء استفاده از رحمت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 75 - 6

6 - سوء استفاده کافران ، از لطف و رحمت الهی در برطرف کردن گرفتاری های ایشان

و لو رحمن-هم . .. للجّوا فی طغی-نهم یعمهون

10- سوء استفاده از ضعف مردم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 76 - 16

16 - سوء استفاده عالمان یهود ، از ضعف بینش های دینی و اعتقادی مردم خویش

أتحدثونهم بما فتح اللّه علیکم لیحاجوکم به عند ربکم

11- سوء استفاده از عقیده قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 23 - 3

3 - سوء استفاده صاحبان زر و زور و تزویر ، از عقاید مذهبی مردم در عصر حضرت نوح ( ع )

و قالوا لاتذرنّ ءالهتکم و لاتذرنّ ودًّا . .. و نسرًا

توصیه مؤکد صاحبان زر و زور به مردمِ عادی، درباره حفظ عقاید مذهبی خود - با آن که خود آنان جز به مال و منال خویش نمی اندیشند - بیانگر حقیقت یاد شده است.

12- سوء استفاده از علم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 44 - 11

11 - سوء استفاده علمای یهود و دانشمندان اهل کتاب از علم و مقام خویش برای گمراهی مسلمانان

الم تر الی الذین . .. ان تضلوا السبیل

13- سوء استفاده از علما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 113 - 4،5

4 - فرعون در تلاش برای بهره گیری از عالمان عصر خویش در مبارزه با موسی ( ع )

ص: 476

و جاء السحره فرعون

5 - بهره گیری حکومت های باطل از عالمان ، برای مقابله با حق

و جاء السحره فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 114 - 3

3 - تجلیل حاکمان ستمگر از عالمان ستیزه جو با حق تا حد مقرب ساختن آنان به درگاه خویش

قال نعم و إنکم لمن المقربین

14- سوء استفاده از علوم غریبه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 102 - 21

21 - تعلیم دهندگان علوم غریبه ، باید ضرر های آن علوم را به متعلمان گوشزد کرده و آنان را از سوء استفاده بر حذر دارند .

و ما یعلمان من أحد حتی یقولا إنما نحن فتنه فلاتکفر

15- سوء استفاده از عهد با خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 95 - 1

1- سوداگری با عهد و پیمان الهی و زیر پا نهادن آن در برابر بهای ناچیز دنیوی ، ممنوع و گناهی نابخشودنی است .

و لاتتخذوا أیم-نکم دخلاً . .. و لکم عذاب عظیم . و لاتشتروا بعهد الله ثمنًا قلیلا

ممنوعیت سوداگری با عهد و پیمان الهی، از نهی <لاتشتروا> و بزرگ بودن گناه آن، از ذیل آیه قبل (و لکم عذاب عظیم) - که به عذاب بزرگ تهدید شدند - استفاده می شود.

16- سوء استفاده از قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 7 - 13

13 - سوء استفاده منحرفین از قرآن ، در جهت ایجاد فتنه

فامّا الّذین فی قلوبهم زیغ فیتَّبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنه

ص: 477

17- سوء استفاده از کمبود ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 47 - 5

5 - سوء استفاده از کمبود ها ، کاستی ها و ناهماهنگی های جنگ ، شیوه منافقان بی ایمان سست باور

و لأوضعوا خللکم یبغونکم الفتنه

18- سوء استفاده از مقدسات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 204 - 9،10

9 - قَسَم و شاهد گرفتن خداوند ، دستاویز منافقان برای اثبات اظهاراتِ خود

و یُشهد اللّهَ علی ما فی قلبه

10 - بهره گیری منافقان از باور ها و مقدّسات مؤمنان ، برای رسیدن به اغراض خویش

و یُشهد اللّهَ علی ما فی قلبه

قسم به خداوند که از مقدّسات مسلمین است، دستاویز برخی از مردم برای قبولاندن عقاید بی پایه خویش.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 62 - 8

8 - سوء استفاده منافقان از مقدّسات

یحلفون باللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 148 - 15

15 - توجه به علم و آگاهی خداوند ، مانع سوء استفاده انسان ، از خصلت های الهی به مظلومان در بدگویی ظالمان

لایحب اللّه الجهر بالسوء من القول إلاّ من ظلم و کان اللّه سمیعاً علیماً

جمله <کان اللّه . ..>، می تواند هشداری به مظلومان باشد که مبادا از حکم الهی سوء استفاده کنند و در بدگویی و غیبت ظالم از حد تجاوز نمایند و یا هشدار به کسانی باشد که مظلوم نیستند و به بهانه این که مظلومند، علیه بی گناهی افشاگری کنند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 21 - 3

3 - سوگند دروغ، شیوه ای شیطانی در فریب دادن دیگران

و قاسمهما إنی لکما لمن النصحین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 169 - 8

ص: 478

8 - یهودیان دنیاگرا به بهانه مغفرتی تضمین شده از جانب خدا ، از فرمان های وی سرپیچی می کردند و مرتکب گناه می شدند .

یأخذون عرض هذا الأدنی و یقولون سیغفر لنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 107 - 12

12 - سوء استفاده منافقان از ارزش ها و مقدسات مؤمنان در جهت اهداف خائنانه خویش

اتخذوا مسجداً . .. و لیحلفن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - منافقون - 63 - 2 - 2

2 - استفاده ابزاری از ارزش ها و مقدسات ، شیوه منافقان است .

اتّخذوا أیم-نهم جنّه

19- سوء استفاده از موقعیّت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 44 - 11

11 - سوء استفاده علمای یهود و دانشمندان اهل کتاب از علم و مقام خویش برای گمراهی مسلمانان

الم تر الی الذین . .. ان تضلوا السبیل

20- سوء استفاده از مهربانی محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 61 - 4

4 - سوء استفاده منافقان از عطوفت و سعه صدر پیامبر ( ص ) ( گوش فرادادن آن حضرت به سخنان مردم )

الذین یؤذون النبی و یقولون هو أذن

21- سوء استفاده از هنر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 112 - 14

14 - شیاطین انس و جن از هنر و تبلیغات فریبنده برای فریب دادن مردم و مبارزه با انبیا بهره می برند.

یوحی بعضهم إلی بعض زخرف القول غرورا

<زخرف القول> به کلام آراسته شده می گویند که از مصادیق هنر است و می توان گفت که این مورد به عنوان نمونه ذکر

ص: 479

شده است. گفتنی است <غرورا> در برداشت فوق مفعول له واقع شده است.

22- سوء استفاده اشراف فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 88 - 5

5 - فرعون و اطرافیانش ، از ثروت و امکانات عظیم اقتصادی خود در جهت مبارزه با دین خدا و گمراه کردن مردم ، استفاده می کردند .

إنک ءاتیت فرعون و ملأه زینه و أمولا فی الحیوه الدنیا ربنا لیضلوا عن سبیلک

23- سوء استفاده اغواگران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 33 - 19،20

19 - رحمانیت خدا ، مورد سوء استفاده اغواکنندگان ، در غافل ساختن انسان از قیامت و کیفر اَعمال است .

و لایغرّنّکم باللّه الغرور

<باء> در <باللّه> سببی است و مراد از آن، این است که شیطان و یا هر موجود فریبنده ای، به وسیله ذکر خدا و برخی از اوصاف او، همانند رحمانیت و یا غفاریت، چه بسا انسان را مغرور کند.

20 - ممکن است که عوامل وسوسه کننده ، از ارزش های معنوی ، برای رسیدن به اهداف خویش ، استفاده کنند .

و لایغرّنّکم باللّه الغرور

24- سوء استفاده ثروتمندان قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 23 - 3

3 - سوء استفاده صاحبان زر و زور و تزویر ، از عقاید مذهبی مردم در عصر حضرت نوح ( ع )

و قالوا لاتذرنّ ءالهتکم و لاتذرنّ ودًّا . .. و نسرًا

توصیه مؤکد صاحبان زر و زور به مردمِ عادی، درباره حفظ عقاید مذهبی خود - با آن که خود آنان جز به مال و منال خویش نمی اندیشند - بیانگر حقیقت یاد شده است.

25- سوء استفاده دشمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 104 - 4

ص: 480

4 - ضرورت پرهیز از گفتار و اعمالی که سوء استفاده دشمنان را درپی داشته باشد .

لاتقولوا رعنا و قولوا انظرنا

26- سوء استفاده شیطان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 21 - 4

4 - سوء استفاده شیطان از خصیصه کمال طلبی و منفعت جویی انسان برای گمراه سازی ایشان

و قاسمهما إنی لکما لمن النصحین

27- سوء استفاده علمای یهود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 76 - 16

16 - سوء استفاده عالمان یهود ، از ضعف بینش های دینی و اعتقادی مردم خویش

أتحدثونهم بما فتح اللّه علیکم لیحاجوکم به عند ربکم

28- سوء استفاده فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 88 - 5

5 - فرعون و اطرافیانش ، از ثروت و امکانات عظیم اقتصادی خود در جهت مبارزه با دین خدا و گمراه کردن مردم ، استفاده می کردند .

إنک ءاتیت فرعون و ملأه زینه و أمولا فی الحیوه الدنیا ربنا لیضلوا عن سبیلک

29- سوء استفاده قدرتمندان قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 23 - 3

3 - سوء استفاده صاحبان زر و زور و تزویر ، از عقاید مذهبی مردم در عصر حضرت نوح ( ع )

و قالوا لاتذرنّ ءالهتکم و لاتذرنّ ودًّا . .. و نسرًا

توصیه مؤکد صاحبان زر و زور به مردمِ عادی، درباره حفظ عقاید مذهبی خود - با آن که خود آنان جز به مال و منال خویش نمی اندیشند - بیانگر حقیقت یاد شده است.

ص: 481

30- سوء استفاده منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 47 - 5

5 - سوء استفاده از کمبود ها ، کاستی ها و ناهماهنگی های جنگ ، شیوه منافقان بی ایمان سست باور

و لأوضعوا خللکم یبغونکم الفتنه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 61 - 4

4 - سوء استفاده منافقان از عطوفت و سعه صدر پیامبر ( ص ) ( گوش فرادادن آن حضرت به سخنان مردم )

الذین یؤذون النبی و یقولون هو أذن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 62 - 3

3 - سوء استفاده منافقان از باور ها و اعتقادات مؤمنان و ارزش های مکتب اسلام

یحلفون باللّه لکم لیرضوکم

سوگند منافقان به خدا (یحلفون باللّه) - که در نزد مؤمنان دارای ارزش ویژه ای است - مفید برداشت فوق است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 74 - 2

2 - سوء استفاده منافقان از ارزش های مکتبی و باور های جامعه اسلامی

یحلفون باللّه ما قالوا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 95 - 3

3 - سوء استفاده منافقان از ارزش های معنوی ، به منظور پنهان کردن کردار زشت خویش

سیحلفون باللّه لکم إذا انقلبتم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 107 - 12

12 - سوء استفاده منافقان از ارزش ها و مقدسات مؤمنان در جهت اهداف خائنانه خویش

اتخذوا مسجداً . .. و لیحلفن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - مجادله - 58 - 14 - 7

7 - استفاده ابزاری از دین علیه دیانت حق ، از ترفند های منافقان است .

ص: 482

ألم تر إلی الذین تولّوا قومًا غضب اللّه علیهم

برقراری روابط دوستانه با پیروان دین یهود از سوی منافقان، بی تردید برای ضربه زدن به دین اسلام و پیروان آن بوده است. بنابراین منافقان با اظهار علاقه به دین یهود، درصدد نفی دین حق و اصل دینداری بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - مجادله - 58 - 16 - 2

2 - استفاده ابزاری از ارزش های دینی علیه دین ، از شیوه های منافقان

اتّخذوا أیم-نهم جنّه

برداشت یاد شده به این خاطر است که منافقان از سوگند - که در میان همه پیروان ادیان از ارزش ها به شمار می رود - در جهت سد کردن پیشرفت اسلام، بهره می گرفتند.

سوء الحساب

31- مراد از سوء الحساب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 18 - 13

13- < فی مجمع البیان فی قوله : < أُول-ئک لهم سوء الحساب > . . . هو أن لایقبل لهم حسنه و لایغفر لهم سیئه . . . روی ذلک عن أبی عبدالله ( ع ) ;

در مجمع البیان درباره سخن خدا: <أُول-ئک لهم سوء الحساب>. .. از امام صادق(ع) روایت شده: مراد از <سوء الحساب> این است که هیچ حسنه ای از آنان پذیرفته نمی شود و هیچ گناهی از آنان آمرزیده نمی گردد>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 21 - 13

13- < عن أبی عبدالله ( ع ) فی قوله : < و یخافون سوء الحساب > قال : الإستقصاء والمداقه و قال : یحسب علیهم السیئات و لایحسب لهم الحسنات ;

از امام صادق(ع) درباره سخن خدا: <و یخافون سوء الحساب> روایت شده است که فرمود: [سوءالحساب ]حسابرسی دقیق و دقت در بررسی اعمال است و [همچنین] فرمود: کارهای بد آنان علیه ایشان محاسبه می شود و کارهای نیکشان به سود آنان به حساب نمی آید>.

سوء پیشینه

32- آثار سوء پیشینه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 77 - 6

6- تکذیب آیات الهی ، زشت کاری و سوء پیشینه ، زمینه های نزول عذاب الهی و هلاکت

الذین کذّبوا ب-ایتنا إنّهم کانوا قوم سوء فأغرقن-هم أجمعین

ص: 483

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 64 - 6

6- سوء سابقه افراد ، کافی در لزوم احتیاط و باور نکردن به قول و قرار ایشان

هل ءامنکم علیه إلاّ کما أمنتکم علی أخیه من قبل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 73 - 8

8- سوء پیشینه افراد ، مجوز بازداشت و بازجویی آنان به مجرد سوء ظن به ایشان

تالله لقد علمتم ما جئنا لنفسد فی الأرض و ما کنا س-رقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 112 - 2

2 - گذشته نادرست افراد ، مانع از گرایش آنان به صلاح و پذیرش ایمان نیست .

واتبعک الأرذلون . قال و ما علمی بما کانوا یعملون

مراد از <ما کانوا یعملون> - به قرینه <الأرذلون> و نیز آیه بعد - کردار ناصواب است; نه صرفاً مشاغل پایین اجتماعی; زیرا اگر مراد صرف مشاغل بود، گناهی متوجه آنان نبود که محاسبه آن برعهده خدا باشد.

33- سوء پیشینه قوم لوط

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 74 - 10

10- پیشینه جامعه لوط در فسق و انحراف ، زمینه ساز روی آوردن آنان به کردار پلید و ناشایست و نپذیرفتن دعوت حضرت لوط ( ع )

تعمل الخبئث إنّهم کانوا قوم سوء ف-سقین

جمله <إنّهم کانوا. ..> به منزله تعلیل برای جمله <تعمل الخبائث> می باشد. بنابراین فسق (عصیان و انحراف از مسیر حق) موجب رویکرد قوم لوط به خبائث و ناپاکی ها گردید. گفتنی است فعل <کانوا> - که مفید استقرار وصف است - بیانگر تداوم فساد در میان قوم لوط در گذشته است.

34- سوء پیشینه قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 77 - 4،5

4- سابقه زشت کاری قوم نوح ، زمینه ساز تکذیب آیات الهی از سوی آنان بود .

الذین کذّبوا ب-ایتنا إنّهم کانوا قوم سوء

برداشت یاد شده مبتنی براین است که جمله <إنّهم کانوا. ..> در مقام تعلیل برای جمله پیشین باشد. گفتنی است فعل

ص: 484

<کانوا> - که مفید استقرار وصف است - بیانگر دوام وصف سوء در میان قوم نوح است و از آن جایی که فعل ماضی است، از آن به سوء سابقه تعبیر شده است.

5- خداوند ، تمامی افراد قوم نوح را به خاطر تکذیب آیات الهی ، زشت کاری و سوء پیشینه غرق کرد .

الذین کذّبوا ب-ایتنا إنّهم کانوا قوم سوء فأغرقن-هم أجمعین

برداشت یاد شده مبتنی براین است که جمله <إنّهم کانوا. ..> ضمن این که تعلیل برای جمله پیشین است، مقدمه ای برای جمله <فأغرقناهم...> نیز باشد.

35- عفو از سوء پیشینه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 12 - 19

19 - پیامبر ( ص ) ، موظّف به پذیرش بیعت متعهدان به شرایط ایمان ، با وجود پیشینه ناشایست آنان

ی-أیّها النبیّ إذا جاءک . .. فبایعهنّ و استغفر لهنّ اللّه

از سیاق آیه و شرایط تاریخ نزول آن، استفاده می شود که برخی از زنان بیعت کننده، خطاهایی در گذشته داشته اند که چه بسا پذیرش بیعت آنان دشوار می نموده است; ولی خداوند به پیامبر(ص) فرمان داده تا بیعت ایشان را بپذیرد و برای آنان طلب آمرزش کند.

سوء ظن

36- آثار سوء ظن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 12 - 9،11،14

9 - رواج بدگمانی در جامعه مؤمنان ، تهدیدی برای اخوت ایمانی آنان

إنّما المؤمنون إخوه . .. ی-أیّها الذین ءامنوا اجتنبوا کثیرًا من الظنّ

با توجه به ارتباط این آیه با آیه <إنّما المؤمنون إخوه>، برداشت یاد شده قابل استفاده است.

11- بدگمانی به مؤمنان ، زمینه کشیده شدن انسان به تجسّس و کنجکاوی های ممنوع

اجتنبوا کثیرًا من الظنّ . .. و لاتجسّسوا

14 - بدگمانی و تجسّس ، زمینه کشیده شدن انسان به غیبت

اجتنبوا کثیرًا من الظنّ . .. و لاتجسّسوا و لایغتب بعضکم بعضًا

بنابراین که ترتیب لفظی بخش های آیه، بیانگر ترتیب حقیقی و رتبی آنها باشد، برداشت بالا به دست می آید.

37- اجتناب از سوء ظن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 12 - 2،7

ص: 485

2 - لزوم حاکمیت روح خوشبینی ، در زندگی اجتماعی مؤمنان و پرهیز از بدگمانی و شک

اجتنبوا کثیرًا من الظنّ

7 - مترتب شدن گناه بر بعضی از گمان ها ، مقتضی اجتناب هر چه بیشتر انسان از بدگمانی به مؤمنان

اجتنبوا کثیرًا من الظنّ إنّ بعض الظنّ إثم

با توجه به این که <إنّ بعض الظنّ. ..> در مقام تعلیل برای <اجتنبوا...> است، برداشت بالا به دست می آید.

38- توبه از سوء ظن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 12 - 21،24

21 - بدگمانی ، تجسّس و غیبت نسبت به مؤمنان ، بی تقوایی ، گناه و نیازمند توبه است .

اجتنبوا کثیرًا من الظنّ . .. و لاتجسّسوا و لایغتب بعضکم بعضًا ... و اتّقوا اللّه

24 - بدگمانی ، تجسّس و غیبت نسبت به مؤمنان ، قابل جبران با توبه به درگاه خداوند *

اجتنبوا کثیرًا من الظنّ . .. و لاتجسّسوا و لایغتب بعضکم بعضًا ... إنّ اللّه توّا

با توجه به این که در آیه شریفه، از مؤمنان خواسته شده تا به جبران خطاها اقدام کنند و به توبه روآورند. (إنّ اللّه توّاب رحیم)، برداشت بالا استفاده می شود.

39- سوء ظن به همسر محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 12 - 1

1 - خداوند ، مسلمانان را به خاطر بدگمانی به همسر پیامبر ( ص ) و موضع گیری تردیدآمیز نسبت به شایعه < افک > و رد نکردن صریح آن ، مورد سرزنش قرار داد .

إنّ الذین جاءو بالإفک . .. لولا إذ سمعتموه ظنّ المؤمنون و المؤمن-ت بأنفسهم خیرًا

40- سوء ظن قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 9 - 18

18- تردید قوم نوح ، عاد و ثمود به دعوت انبیای خویش ، توأم با بدبینی بود .

إنا لفی شکّ ممّا تدعوننا إلیه مریب

ذکر <مریب> پس از <شکّ> اگر چه برای تأکید آن است، اما بین آن دو تفاوتی وجود دارد و آن این است که: در <ریب> شک توأم با بدبینی است (فروق اللغویه).

ص: 486

41- سوء ظن منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 6 - 9

9 - رخداد صلح حدیبیه ، پاسخی قاطع به بدگمانی منافقان و مشرکان درباره موفقیت های اسلام *

إنّا فتحنا لک فتحًا مبینًا . لیغفر لک ... و یعذّب المن-فقین و ... الظانّین باللّ

چنانچه <و یعذّب. ..> عطف بر <لیغفر لک...> باشد; آیه شریفه می تواند بیانگراین مطلب باشد که منافقان و مشرکان، به سرنوشت اسلام بدگمان بودند و می پنداشتند که خداوند از مؤمنان حمایت نخواهد کرد; ولی صلح پیروزمند حدیبیه، نادرستی پندار آنان را اثبات کرد.

42- گناه سوء ظن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 12 - 5،21

5 - بعضی از گمان ها ، حتی در صورت منتهی نشدن به عمل ، گناه به شمار می آید . *

إنّ بعض الظنّ إثم

حصول گمان در ذهن انسان، معمولاً در اختیار وی نیست. بر این اساس مفسران نهی از ظن را، نهی از عمل بر طبق ظن دانسته اند که امری اختیاری است. با این حال احتمال می رود که در آیه شریفه چیزی مقدر نباشد و واقعاً بعضی از گمان های بد - حتی با منتهی نشدن به عمل - گناه به شمار آید.

21 - بدگمانی ، تجسّس و غیبت نسبت به مؤمنان ، بی تقوایی ، گناه و نیازمند توبه است .

اجتنبوا کثیرًا من الظنّ . .. و لاتجسّسوا و لایغتب بعضکم بعضًا ... و اتّقوا اللّه

43- موانع سوء ظن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 12 - 20

20 - تقوای الهی ، مستلزم پرهیز از بدگمانی و تجسّس و غیبت نسبت به مؤمنان

اجتنبوا کثیرًا من الظنّ . .. و لاتجسّسوا و لایغتب بعضکم ... و اتّقوا اللّه

44- نهی از سوء ظن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 12 - 1

1 - بسیاری از بدگمانی های مؤمنان نسبت به یکدیگر ، نادرست و مورد نهی الهی است .

ی-أیّها الذین ءامنوا اجتنبوا کثیرًا من الظنّ

واژه <الظنّ> مطلق گمان های نیک و بد را شامل می شود; اما نهی <اجتنبوا> می رساند که مراد از آن بدگمانی نسبت به مؤمنان است; زیرا این بدگمانی ها در بیشتر مواقع نادرست می باشد.

ص: 487

31- سوارکاری

1- آداب سوارکاری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 33 - 5

5 - نوازش اسب های نجیب و تیزرو ، پس از استفاده از آنها ، کاری پسندیده و شایسته است .

ردّوها علیّ فطفق مسحًا بالسوق و الأعناق

2- سوارکاری حرام در جاهلیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 138 - 4،7

4 - مشرکان عصر جاهلیت سوار شدن بر برخی از چهارپایان را حرام می دانستند.

و أنعم حرمت ظهورها

7 - وعده الهی به کیفر مشرکان به سبب افتراهای آنان به خدا (ممنوعیت خوردن برخی از چهارپایان و محصولات، سوار نشدن بر برخی از چهارپایان، نبردن نام خدا به هنگام ذبح)

سیجزیهم بما کانوا یفترون

ص: 488

32- سود

1- اهمیت تشخیص سود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 103 - 1

1- پیامبر ( ص ) مأمور توجّه دادن مردم به ضرورت شناخت سود و زیان واقعی شان بود .

قل هل ننبّئکم بالأخسرین أعم-لاً

2- سود تجارت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 2 - 20

20 - روزی و سود در تجارت ، به دست خداوند است . *

یبتغون فضلا من ربهم

<من> نشویه در <من ربهم> بیانگر آن است که روزیها از جانب خداوند است.

3- عالم به سود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 103 - 3

3- خداوند به دلیل حاکمیّت بر رستاخیز و نظام کیفری انسان ها ، تنها منبع آگاه از سود و زیان واقعی آنان است .

إنّا أعتدنا جهنّم . .. هل ننبّئکم بالأخسرین أعم-لاً

خداوند پس از این که موضع قیامت و کیفر کافران را در آیات قبل یادآور شده، در مقام اِخبار از سود و زیان واقعی انسان ها برآمده است. این نکته نشانه آن است که در شناخت سود و زیان، تنها، گفته های او ملاک است; چرا که فرجام انسان ها را، او رقم می زند.

ص: 489

4- منشأ سود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 76 - 4،5،6،8،11،13

4 - کسی جز خداوند قادر بر نفع و زیان رسانی نیست .

اتعبدون من دون اللّه ما لایملک لکم ضراً و لانفعاً

5 - مسیح ( ع ) و مادرش مریم ، مالک هیچ سود و زیانی برای مردم نیستند .

اتعبدون من دون اللّه ما لایملک لکم ضراً و لانفعاً

6 - تنها کسی شایسته پرستش است که زمام زیان و نفع مردم به دست اوست .

اتعبدون من دون اللّه ما لایملک لکم ضراً و لانفعاً

8 - شرک و پرستش غیر خدا ، برخاسته از ناآگاهی به مالک حقیقی سود و زیان و سرچشمه قدرت در هستی

اتعبدون من دون اللّه ما لایملک لکم ضراً و لانفعاً

11 - تنها خداوند ، شنوای درخواست ها و آگاه به سود و زیان انسانهاست .

ما لایملک لکم ضراً و لانفعاً و اللّه هو السمیع العلیم

13 - شنوایی و دانایی مطلق ، شرط توانایی بر سود و زیان رسانی به مردم

ما لایملک لکم ضراً و لانفعاً و اللّه هو السمیع العلیم

به نظر می رسد جمله <و اللّه . ..> برهانی است بر دو حقیقتی که در فراز قبل بیان شد، یکی توان خداوند به ضرر و نفع رسانی و دیگر، ناتوانی غیر خدا بر آن.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 66 - 3

3- نفع و ضرر آدمی ، در انحصار خداوند است .

أفتعبدون من دون اللّه ما لاینفعکم شیئًا و لایضرّکم

بیان این حقیقت که معبودها هیچ سود و زیانی به حال انسان ها ندارند، می تواند اشاره و تعریض به این نکته باشد که سود و زیان تنها در دست خدا است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 12 - 2

2 - سود و زیان آدمیان ، تنها در دست خداوند است .

یدعوا من دون اللّه ما لایضرّه و ما لاینفعه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 38 - 7،10

7 - قدرت گسترده و اراده مطلق خداوند ، در رساندن سود و زیان و رحمت و نعمت به انسان ها

قل أفرءیتم . .. إن أرادنی اللّه بضرّ هل هنّ ک-شف-ت ضرّه أو أرادنی برحمه هل هنّ م

10 - تنها حقیقتی که نفع و زیان انسان ها به دست او است ، شایسته حاجت خواهی و یاری جستن از او است .

و لئن سألتهم من خلق السم-وت و الأرض لیقولنّ اللّه . .. أو أرادنی برحمه هل هنّ مم

ذکر خالقیت خدا، پیش از طرح مسأله ناتوانی معبودها از سود رسانی و یا بر طرف کردن گزند از انسان ها، می تواند گویای

ص: 490

این حقیقت باشد که توانایی بر انجام چنین کاری، تنها از عهده خدا برمی آید و هر کس چنین باشد، شایسته حاجت بردن به درگاه او است; نه معبودهای ناتوان مشرکان.

سود و زیان

5- {سود و زیان}

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 219 - 5،10،12

5 - شراب و قمار ، دارای زیانی بزرگ و منافعی اندک

قل فیهما اثم کبیر و منافع للناس

کلمه <اثم>، به قرینه مقابل آن (منافع)، می تواند به معنای زیان باشد.

10 - سود و زیان واقعی مردم ، از ملاک های تشریع احکام

فیهما اثم کبیر و منافع للناس

12 - امکان وجود نفع ، در محرّمات الهی

عن الخمر و المیسر . .. و منافع للناس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 221 - 20

20 - اولویّت دفع مفسده بر جلب منفعت *

اولئک یدعون الی النار و اللّه یدعوا الی الجنّه و المغفره

در ازدواج مؤمن با مشرک اگر چه احتمال ایمان آوردن مشرک و به دست آوردن ثواب عظیم ارشاد و هدایت کافر هست (منفعت); امّا خطر ارتداد مؤمن نیز هست (مفسده). و خداوند با نهی از ازدواج با مشرک، دفع مفسده را بر جلب منفعت اولویّت داده است.

سودجویی

6- آثار سودجویی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 154 - 8

8 - دنیاطلبی و خودگزینی آدمی ، موجب محرومیّت وی از موهبت آرامش روحی

ثمّ انزل . .. یغشی طائفه منکم و طائفه قد اهمّتهم انفسهم

7- سودجویی انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 491

2 - بقره - 2 - 245 - 6

6 - بهره جستن از خصلت نفع طلبی انسان ها ، از روش های قرآن برای تشویق آنان به انفاق در راه خداوند و کار های خیر

من ذا الذی یقرض اللّه . .. فیضاعفه له اضعافاً کثیرهً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 77 - 32

32 - بهره برداری از سرشت سودجویی انسان ، از روش های قرآن برای ترغیب به انجام تکالیف

قل متاع الّدنیا قلیل و الاخره خیر لمن اتّقی

8- سودجویی جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 113 - 8

8 - سودجویی ، از انگیزه های ساحران برای مبارزه با موسی ( ع )

قالوا إن لنا لأجراً إن کنا نحن الغلبین

9- سودجویی در مسلمانان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 154 - 9،11

9 - مسلمانان در پیکار احد متشکّل از دو جناح ، خداجویانِ آخرت طلب و خودگزینانِ دنیاخواه بودند .

یغشی طائفه منکم و طائفه قد اهمّتهم انفسهم

11 - بینش جاهلی مسلمانان احد نسبت به خداوند ، برانگیزنده حسِّ خودگزینی و دنیاطلبی در وجود ایشان

و طائفه قد اهمّتهم . .. یظنّون باللّه غیر الحقّ ظنّ الجاهلیّه

به نظر می رسد جمله <یظنّون باللّه . .. >، به منزله علّتی باشد برای جمله <و طائفه قد اهمّتهم انفسهم>.

10- سودجویی منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 58 - 9

9 - منافقان ، انسانهایی سودجو ، خودبین و بی انصاف

و منهم من یلمزک فی الصدقت . .. و إن لم یعطوا منها إذا هم یسخطون

ص: 492

درباره مركز

بسمه تعالی
هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ
آیا کسانى که مى‏دانند و کسانى که نمى‏دانند یکسانند ؟
سوره زمر/ 9
آدرس دفتر مرکزی:

اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109