علم مفاهیم شناسی در قرآن سری جدید جلد 57

مشخصات کتاب

نام کتاب: علم مفاهیم شناسی در قرآن جلد 57

تحقیق و تالیف : رسول ملکیان اصفهانی - 1400 ش

ناشر دیجیتالی: مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان

ص: 1

1- زیان

1- آثار زیان به مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 25 - 18

18- آسیب رساندن به مؤمنان ، حتی از روی ناآگاهی ، دارای مسؤولیت است .

و لولا رجال . .. لم تعلموهم أن تط-وهم فتصیبکم منهم معرّه بغیر علم

2- آثار زیان تجاوز

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 23 - 9

9 - زیان بیدادگری و خودکامگی ، گریبانگیر خودکامگان و بیدادگران در جهان پس از مرگ

إنما بغیکم علی أنفسکم . .. ثم إلینا مرجعکم

3- آثار زیان گناه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 54 - 4

4 - ضرر و زیان گناه و نافرمانی مردم از اطاعت خدا و رسول او ، به خود آنان بازمی گردد نه به پیامبر ( ص )

قل أطیعوا اللّه و أطیعوا الرسول فإن تولّوا فإنّما علیه ما حمّل و علیکم ما حملتم

4- آرزوی زیان برای دشمنان دین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - مسد - 111 - 1 - 7

7 - آرزوی مرگ و زیان کاری برای دشمن دین و نفرین بر او ، کاری پسندیده است .

تبّت یدا أبی لهب و تبّ

ص: 1

5- ابتلا به زیان جانی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 155 - 4

4 - مبتلا شدن به پیکار با دشمنان و پیامد های آن ( ترس ، گرسنگی ، زیان های مالی و جانی و کم محصولی ) از مشکلات راه ایمان است .

لاتقولوا لمن یقتل . .. و لنبلونکم بشیء من الخوف

بیان کردن آزمون با ترس، گرسنگی و . .. پس از مطرح کردن جهاد و کشته شدن در راه خدا، گویای این است که: مقصود از <الخوف و ...> ترسها و گرسنگیهایی است که از مبتلا شدن به دشمنان دین به وجود می آید; یعنی، ایمان به رسالت مستلزم پیکار با دشمنان دین است و پیامد پیکار ترس، گرسنگی و ... می باشد.

6- ابتلا به زیان مالی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 155 - 4

4 - مبتلا شدن به پیکار با دشمنان و پیامد های آن ( ترس ، گرسنگی ، زیان های مالی و جانی و کم محصولی ) از مشکلات راه ایمان است .

لاتقولوا لمن یقتل . .. و لنبلونکم بشیء من الخوف

بیان کردن آزمون با ترس، گرسنگی و . .. پس از مطرح کردن جهاد و کشته شدن در راه خدا، گویای این است که: مقصود از <الخوف و ...> ترسها و گرسنگیهایی است که از مبتلا شدن به دشمنان دین به وجود می آید; یعنی، ایمان به رسالت مستلزم پیکار با دشمنان دین است و پیامد پیکار ترس، گرسنگی و ... می باشد.

7- اعلان زیان بی دینی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 66 - 5

5- آگاه کردن مردم به سودمندیِ دین داری و یا زیان بی دینی ، روشی پسندیده و مفید در تبلیغ دین و هدایت انسان ها

قال أفتعبدون من دون اللّه ما لاینفعکم شیئًا و لایضرّکم

8- امتحان با زیان جانی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 155 - 3

ص: 2

3 - خداوند با گرفتار ساختن مؤمنان به چیزهایی که زیان مالی و جانی و کمبود محصول را در پی داشته باشد ، آنان را می آزماید .

و لنبلونکم بشیء من . .. نقص من الأمول و الأنفس و الثمرت

9- امتحان با زیان مالی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 155 - 3

3 - خداوند با گرفتار ساختن مؤمنان به چیزهایی که زیان مالی و جانی و کمبود محصول را در پی داشته باشد ، آنان را می آزماید .

و لنبلونکم بشیء من . .. نقص من الأمول و الأنفس و الثمرت

10- اهمیت تشخیص زیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 103 - 1

1- پیامبر ( ص ) مأمور توجّه دادن مردم به ضرورت شناخت سود و زیان واقعی شان بود .

قل هل ننبّئکم بالأخسرین أعم-لاً

11- اهمیت جبران زیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 9 - 10

10 - گروهی باغی و متجاوز ، موظّف به جبران خسارت های وارد شده بر گروه دیگر

فأصلحوا بینهما بالعدل

از این که پس از تسلیم شدن گروه باغی، دستور به صلح عادلانه میان آنان داده شده است; استفاده می شود که تنها تسلیم گروه باغی کافی نیست; بلکه باید خسارت های ناشی از تجاوزگریش را نیز بپردازد تا صلح عادلانه تحقق یابد.

12- اهمیت زیان اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 45 - 18

18 - تنها آنچه به خسران انسان در آخرت می انجامد ضرر و زیان واقعی است .

إنّ الخ-سرین الذین خسروا أنفسهم و أهلیهم یوم القی-مه

ص: 3

با توجه به این که الف و لام در <الخاسرین> دلالت بر کمال می کند، مطلب بالا استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 27 - 7

7 - زیان های دنیوی ، امری ناچیز در قبال ضرر اخروی انسان

یومئذ یخسر المبطلون

تقدیم ظرف <یوم تقوم> بر <یخسر>، افاده حصر می کند و مفاد آیه این است که <هر زیانی در مقاسیه با زیان آخرت، گویی زیان نیست>.

13- بدترین زیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 70 - 6

6- بت پرستی و موضع گیری در مقابل حق و رهبران الهی ، از زیان بارترین کار ها است .

و أرادوا به کیدًا فجعلن-هم الأخسرین

14- بزرگترین زیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 45 - 10

10 - از کف دادن سرمایه های وجودی ، بزرگ ترین زیان آدمی در زندگی است .

إنّ الخ-سرین الذین خسروا أنفسهم

15- بشارت تجارت بی زیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 29 - 12

12 - بشارت به عالمان خداترس ، تلاوتگر قرآن ، برپادارنده نماز و انفاق کننده در نهان و آشکار ، مبنی بر تجارتی از بین نرفتنی ( بهشت برین ) از ناحیه خداوند

إنّما یخشی اللّه من عباده العلم-ؤا . .. إنّ الذین یتلون کت-ب اللّه و أقاموا الصل

<بوار> (ریشه <لن تبور>) به معنای شدت کسادی است و از آن جا که کسادی شدید موجب فساد و نابودی می شود، این واژه در معنای <هلاک> به کار می رود (برگرفته از مفردات راغب).

ص: 4

16- پیشگیری از زیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 31 - 6

6- صرف ترس از وقوع ضرر و زیان ، مجوز گناه و خلاف کاری برای پیشگیری از آن نمی شود .

و لاتقتلوا أول-دکم خشیه إمل-ق

17- ترس از زیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 31 - 6

6- صرف ترس از وقوع ضرر و زیان ، مجوز گناه و خلاف کاری برای پیشگیری از آن نمی شود .

و لاتقتلوا أول-دکم خشیه إمل-ق

18- جبران زیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 39 - 4

4 - تأمین خسارت های ناشی از دزدی ، شرط پذیرش توبه سارق *

فمن تاب من بعد ظلمه و اصلح فإنّ اللّه یتوب علیه

مصداق مورد نظر از اصلاح و درستکاری، به مناسبت مورد، تأمین خسارتهایی است که دزد به صاحبان کالا وارد ساخته است.

19- جبران زیان مالی مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 11 - 6

6 - جامعه اسلامی ، موظف به جبران خسارت های مالی وارد شده بر مؤمنان ، در طریق ایمان *

و إن فاتکم شیء من أزوجکم . .. ف-اتوا الذین ذهبت

20- حرمت زیان به مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 108 - 2

2 - حرمت انجام هر گونه عملی که مایه تأیید کفر و نفاق و تقویت کافران و منافقان محارب و زمینه زیان و تفرقه مؤمنان باشد .

ص: 5

و الذین اتخذوا مسجداً . .. لا تقم فیه أبداً

21- خدا و زیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 54 - 4

4 - شرک ورزی و پرستش غیر خدا ، ضرر و زیانی را متوجه خداوند نخواهد کرد .

إنکم ظلمتم أنفسکم باتخاذکم العجل

22- دفع زیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 76 - 9

9 - دفع زیان و جلب منفعت ، انگیزه ای برای پرستش

اتعبدون من دون اللّه ما لایملک لکم ضراً و لانفعاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 106 - 3

3 - جلب منفعت و دفع ضرر ، از انگیزه های عبادت و پرستش است .

و لاتدع من دون اللّه ما لاینفعک و لایضرک

23- دفع زیان از مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 55 - 5

5 - مشرکان به امید جلب منفعت و دفع ضرر از خویش ، به بت پرستی روی آورده بودند .

و یعبدون من دون اللّه ما لاینفعهم و لایضرّهم

یادآوری بی تأثیر بودن معبودها از سودرسانی و دفع ضرر از پرستندگانشان، می تواند گویای این حقیقت باشد که مشرکان، به همین انگیزه به بت پرستی و شرک روی آورده بودند.

24- دفع زیان در الوهیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 99 - 2

ص: 6

2- قدرت و توانایی دفع هرگونه ضرر از خویش ، لازمه الوهیت است .

لو کان ه-ؤلاء ءالهه ما وردوها

برداشت یاد شده به خاطر این است که خداوند برای عدم الوهیت معبودهای مشرکان، ناتوانی آنان از دفع آتش دوزخ از خویش را دلیل قرار داد.

25- دفع زیان معبود راستین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 3 - 6

6 - مخلوق نبودن ، قدرت بر آفرینندگی ، جلب منفعت ، دفع ضرر ، میراندن ، حیات بخشیدن و احیای مردگان ، از نشانه های معبود واقعی و شایسته پرستش ( اللّه )

و اتّخذوا من دونه ءالهه لایخلقون شیئًا و هم یخلقون . .. و لانشورًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 55 - 6

6 - توانایی بر رساندن سود و دور ساختن زیان ، از نشانه های معبود حقیقی و راستین

و یعبدون من دون اللّه ما لاینفعهم و لایضرّهم

برداشت فوق، به خاطر دو نکته است: 1- آیه شریفه در مقام بیان ناتوانی معبودهایی جز خدا است. 2- این آیه به دنبال سلسله آیاتی آمده که بیانگر قدرت بی انتهای خدا است.

26- دلایل زیان ناپذیری خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 8 - 7

7- بی نیازی و ستودگی خداوند ، دلیل زیان ندیدن او از کفر مردم

إن تکفروا أنتم و من فی الأرض جمیعًا فإن الله لغنی حمید

<فإن الله لغنی حمید> در مقام تعلیل جزای شرط محذوف است . در این صورت، معنا چنین می شود: چون خداوند بی نیاز است، کفران شما به او ضرری نمی رساند.

27- روشنترین زیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 11 - 10

10 - خسران اخروی همراه با تباهی دنیوی ، از بارزترین انواع خسران ها

خسر الدنیا و الأخره ذلک هو الخسران المبین

ص: 7

28- زمینه زیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 178 - 9

9 - دنیادوستی و هواپرستی ، زمینه ساز گمراهی و زیانکاری است .

و لکنه أخلد إلی الأرض . .. و من یضلل فأولئک هم الخسرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 188 - 12

12 - جهل ، زمینه ساز روی آوری زیان ها و مشکلات در زندگانی آدمی است .

لو کنت أعلم الغیب . .. ما مسنی السوء

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 65 - 3

3 - انسان ، من های ایمان ، با خطر ها ، آسیب ها و دشواری های علاج ناپذیر روبه رو خواهد شد .

قل إنّما أنا منذر

از این که خداوند پیامبر(ص) را منذر و اخطارگر معرفی کرد، روشن می شود که بر سر راه انسان ها، خطرها و آسیب های بسیاری وجود دارد و اگر انسان ها از رهنمودهای آن حضرت بهره نگیرند و به ایشان ایمان نیاورند، گرفتار آنها خواهند شد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 70 - 4

4 - انسان ، من های ایمان ، با خطر ها ، آسیب ها و دشواری های علاج ناپذیر رو به رو خواهد شد .

إنّما أنا نذیر

از این که خداوند پیامبراسلام(ص) را منذر و اخطارگر معرفی کرد، روشن می شود که بر سر راه انسان ها، خطرها و آسیب های بسیاری وجود دارد که اگر انسان ها از رهنمودهای آن حضرت بهره نگیرند و به ایشان ایمان نیاورند، گرفتار آنها خواهند شد.

29- زمینه زیان به مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - مجادله - 58 - 10 - 7

7 - شیطان بدون اذن خداوند ، نمی تواند کمترین آسیبی به مؤمنان برساند .

و لیس بضارّهم شیئًا إلاّ بإذن اللّه

ص: 8

30- زمینه مصونیت از زیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 32 - 11

11 - اندیشه و تعقل درباره دنیا و آخرت و ارزش و جایگاه هر یک، زمینه مصون ماندن از زیان و حسرت در قیامت

قد خسر الذین کذبوا . .. و ما الحیوه الدنیا إلا ... أفلا تعقلون

31- زیان آخرت فروشی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 102 - 47

47 - دستیابی به منافع دنیا در مقابل از دست دادن آخرت ، سودایی زیانبار است .

لبئس ماشروا به أنفسهم

32- زیان اجتماعی زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 32 - 7

7- عمل ناشایست زنا ، دارای فرجامی بد و ناگوار برای فرد و جامعه

و ساء سبیلاً

از جمله <راههای بد> راهی است که منتهی الیه و فرجام آن، ناشایست باشد. بنابراین <ساء سبیلاً> می تواند مشعر به این معنا باشد که: زنا نه تنها خود فاحشه است; بلکه راهی است بد که فرجام و پیامد آن برای فرد و جامعه نیز، بد و ناپسند است.

33- زیان اجتماعی کفر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 39 - 9

9 - کفر ، موجب خسارت جامعه بشری بوده و حاصلی جز آن ندارد .

و لایزید الک-فرین کفرهم إلاّ خسارًا

34- زیان احیای مردگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 12 - 2

2 - منکران معاد ، حیات دوباره انسان ها را پس از مرگ ، حیاتی بی ثمر و سراسر زیان وانمود می کنند .

ص: 9

قالوا تلک إذًا کرّه خاسره

<کرّه>; یعنی، رجوع. نسبت دادن زیان کاری به رجوع - نه رجوع کنندگان - مبالغه در ترسیم زیان کاری است.

35- زیان اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 11 - 10

10 - خسران اخروی همراه با تباهی دنیوی ، از بارزترین انواع خسران ها

خسر الدنیا و الأخره ذلک هو الخسران المبین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 15 - 10

10 - قیامت ، صحنه بروز و ظهور سعادت واقعی و سودبخشی و یا خسارت آفرینی عمر آدمی

إنّ الخ-سرین الذین خسروا أنفسهم و أهلیهم یوم القی-مه ألا ذلک هو الخسران المبین

36- زیان اخروی دوستی با بی تقوایان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 67 - 4

4 - آشکار شدن آثار زیانبار دوستی و مودّت بی تقوایان در روز قیامت

الأخلاّء یومئذ بعضهم لبعض عدوّ إلاّ المتّقین

دوستانی که دوستی خویش را بر غیر تقوا بنا نهاده اند، در قیامت خواهند فهمید که چه اثرات شومی را به واسطه آن متحمل شده اند و در نتیجه با یکدیگر دشمن خواهند شد.

37- زیان اخروی مکذبان معاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 45 - 6

6 - مردمی که بر انکار معاد پای فشردند و از این گمراهی دست برنداشتند ، در قیامت مردمی زیانکار و ورشکسته خواهند بود .

و یوم یحشرهم . .. قد خسر الذین کذبوا بلقاء اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 12 - 3

3 - منکران معاد در قیامت ، زیان کاری خود را مشاهده کرده و به یکدیگر بازگو خواهند کرد .

ص: 10

قالوا تلک إذًا کرّه خاسره

برداشت یاد شده، ناظر به احتمال صدور سخن منکران معاد در قیامت است.

38- زیان استمداد از معبودان باطل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 101 - 15

15- استمداد از خدایان دروغین نه تنها سودی برای استمداد کنندگان ندارد ; بلکه بر خسارت و تباهی آنان نیز می افزاید .

و ما زادوهم غیر تتبیب

در جمله <و ما زادوهم . ..> نسبت افزودن خسارت به بتها داده شده است; ولی از آن جا که بتها بر خسارت زدن ناتوانند، مراد از <ما زادوهم ...> به قرینه <التی یدعون ...> این است که: اعتقاد به بتها مایه خسارت است و خواندن آنها و استمداد از آنها به هنگام نزول عذاب الهی، موجب افزایش خسارت استمداد کنندگان خواهد شد.

39- زیان اعراض از دین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 57 - 9

9- اعراض مردم از دین و معارف الهی ، هیچ ضرری متوجه خداوند نخواهد کرد .

فإن تولّوا . .. و لاتضرونه شیئًا

برداشت فوق ، مبتنی براین است که <لاتضرونه> نیز جواب شرط (فإن تولّوا) باشد. قابل ذکر است که مجزوم نشدن <تضرون> به خاطر عطف شدن آن بر فعل ماضی <قد أبلغتکم> می باشد.

40- زیان اقتصادی دنیاطلبان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 66 - 2

2 - واکنش کافران دنیاگرا در برابر فشار های ناگهانی اقتصادی ، واکنشی ذلیلانه و حسرت بار است .

لو نشاء . .. فظلتم تفکّهون . إنّا لمغرمون

41- زیان اقتصادی کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 66 - 2

2 - واکنش کافران دنیاگرا در برابر فشار های ناگهانی اقتصادی ، واکنشی ذلیلانه و حسرت بار است .

ص: 11

لو نشاء . .. فظلتم تفکّهون . إنّا لمغرمون

42- زیان انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 65 - 7

7 - شرک ، بی تردید به زیان انسان ها است .

لئن أشرکت . .. و لتکوننّ من الخ-سرین

<نون> در <لتکوننّ> برای تأکید و رفع تردید است.

43- زیان ایثار در غیر سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 111 - 7

7 - ایثار مال و جان در راه غیر خدا و در قبال بهایی جز بهشت ، زیان و خسران است .

إن اللّه اشتری . .. بأن لهم الجنه

خداوند، با پیشنهاد بهای بزرگی چون بهشت در قبال جان و مال مؤمنان، در حقیقت بیان داشته است که فروختن جان و مال به چیزی جز بهشت، مایه خسران است.

44- زیان با خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 95 - 2

2- متاع دنیا ، هر چند به ظاهر بزرگ و بسیار باشد ، در قبال ضرر و زیان نقض عهد و پیمان الهی ، ناچیز و بی ارزش است .

و لاتشتروا بعهد الله ثمنًا قلیلاً

45- زیان بت پرستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 70 - 6

6- بت پرستی و موضع گیری در مقابل حق و رهبران الهی ، از زیان بارترین کار ها است .

و أرادوا به کیدًا فجعلن-هم الأخسرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 12

11 - حج - 22 - 13 - 2

2 - بت پرستی ، پیش از آن که برای اهل شرک سودمند باشد ، برای آنان زیان آور است .

یدعوا لمن ضرّه أقرب من نفعه

46- زیان بخل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 180 - 13

13 - آویخته شدن دارایی های بخیلان در قیامت بر گردن آنان ، تبلور شرّ و زیان بخلورزی ایشان

بل هو شرّ لهم سیطوّقون ما بخلوا به یوم القیمه

جمله <سیطوّقون ما بخلوا . .. >، تفسیر کلمه <شرّ> است: یعنی به دوش کشی تمام داراییها در قیامت شرّی است که دامنگیر بخیلان خواهد شد. برداشت فوق بر این اساس است که معنای ظاهری <سیطوّقون ... > مراد باشد.

47- زیان بدعت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 117 - 1

1- سود به دست آمده از راه بدعت گذاری در دین ، در مقایسه با زیان های آن ، بسیار ناچیز است .

و لاتقولوا . .. ه-ذا حل-ل و ه-ذا حرام لتفتروا علی الله الکذب ... لایفلحون . مت-ع

آیه شریفه ممکن است پاسخ به سؤالی مقدر باشد بدین صورت که: چرا کافران و بدعت گذاران در دین، از متاعهای دنیوی برخوردارند و چرا دنیا از آنان ستانده نمی شود.

48- زیان بزرگ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عصر - 103 - 2 - 3

3 - بی ایمانی و ترک عمل صالح و تبلیغ نکردن از حق و صبر ، زیان بزرگی است .

لفی خسر

نکره آمدن کلمه <خسر>، برای بیان عظمت آن است. استثنایی که در آیه بعد آمده، زیان را به غیر افراد مستثنی، اختصاص داده است.

49- زیان به خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 13

16 - شوری - 42 - 45 - 16

16 - ستمکاران ، عامل خسران و بدبختی خود و محرومیت از خانواده خویش

إنّ الخ-سرین الذین خسروا أنفسهم و أهلیهم یوم القی-مه

برداشت یاد شده بدان احتمال است که <خسروا. .. أهلیهم> به معنای از دست دادن خانواده باشد.

50- زیان به خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 131 - 13،14،15

13 - بی تقوایی و کافر شدن مردم ، هیچ ضرری را متوجه خداوند نخواهد کرد .

و إن تکفروا فان للّه ما فی السموت و ما فی الأرض و کان اللّه غنیاً حمیداً

14 - مالکیت انحصاری خداوند بر تمامی هستی و غنای وی ، دلیل مصونیت او از هرگونه خسارت و آسیب از کفر کافران

و إن تکفروا فان للّه . .. و کان اللّه غنیاً حمیداً

15 - بازگشت زیان کفر و بی تقوایی ، به خود انسان نه به خداوند

و إن تکفروا فان للّه ما فی السموت و ما فی الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 78 - 11

11 - ناتوانی کافران از زیان رساندن به خدا و مقهور ساختن او با کفرورزی و حق ستیزی خویش

إنّ ربّک یقضی بینهم بحکمه و هو العزیز العلیم

طرح عزت و قاهریت شکست ناپذیر الهی، تعریضی است به آنان که با حق ستیزی به مبارزه با خدا برخاستند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 32 - 1

1- کافران ، با کفر و حق ستیزی و مخالفتشان با پیامبر ( ص ) ، ناتوان از رسانیدن کمترین زیان به خداوند

إنّ الذین کفروا و . .. لن یضرّوا اللّه شیئًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حشر - 59 - 23 - 6

6 - حریم پاک خداوندگار جهان ، ایمن از هرگونه تأثّر و زیان پذیری

هو اللّه . .. السل-م

وصف <السلام>، می تواند نظر به امنیت ذات قدوس و پاک الهی، از هر گونه حادثه و آفت خارجی داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 6 - 7

7 - روی گردانان از شیوه برائت و عبادت ابراهیمی ، ناتوان از آسیب رسانی به خدای بی نیاز و ستوده

ص: 14

و من یتولّ فإنّ اللّه هو الغنیّ الحمید

51- زیان به خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 21 - 1،2،4

1- دروغ بستن به خدا وبازداری مردم از راه او ، موجب خسارت و تباه کردن سرمایه عمر است .

و من أظلم ممن افتری علی الله کذبًا . .. أُول-ئک الذین خسروا أنفسهم

2- تلاش برای منحرف نشان دادن راه خدا و انکار سرای آخرت ، موجب خسارت و تباهی سرمایه عمر است .

الذین . .. یبغونها عوجًا و هم بالأخره هم ک-فرون ... أُول-ئک الذین خسروا أنفسهم

4- باور به معبودهایی غیر از خدای یکتا ، باوری واهی و مایه خسران و تباهی است .

أُول-ئک الذین خسروا أنفسهم و ضلّ عنهم ما کانوا یفترون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 8 - 5

5- فایده شکر نعمت و ضرر و زیان کفران آن به خود انسان باز می گردد .

لئن شکرتم لأزیدنّکم و . .. إن تکفروا أنتم و من فی الأرض جمیعًا فإن الله لغنی حمی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 94 - 7

7- ضرر و زیان نقض سوگند و فریب دادن مردمان ، دامنگیر خود نقض کنندگان سوگند و فریب دهندگان خواهد شد .

و لاتتخذوا أیم-نکم دخلاً بینکم فتزلّ قدم بعد ثبوتها و تذوقوا السوء

از اینکه خداوند، ضرر و زیان حنث سوگند و فریب را به خود کسانی که سوگند خود نقض می کنند داده و آنان را مخاطب قرار داده است (و تذوقوا السوء) مطلب فوق استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 15 - 1

1- نفع هدایت و ضررِ گمراهی هر کسی متوجه خود اوست .

من اهتدی فإنما یهتدی لنفسه و من ضلّ فإنما یضلّ علیها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 35 - 5

5- آسیب و زیان ناسپاسی توانگران در برابر نعمت های الهی ، دامنگیر خود ایشان است .

فقال . .. أنا أکثر منک مالاً و أعزّ نفرًا ... و هو ظالم لنفسه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 15

12 - نور - 24 - 11 - 15

15 - پیامد گناه هر کسی ، گریبان گیر خود او است .

لکلّ امری منهم ما اکتسب من الإثم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 54 - 4

4 - ضرر و زیان گناه و نافرمانی مردم از اطاعت خدا و رسول او ، به خود آنان بازمی گردد نه به پیامبر ( ص )

قل أطیعوا اللّه و أطیعوا الرسول فإن تولّوا فإنّما علیه ما حمّل و علیکم ما حملتم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 44 - 1،4

1 - کفر ، امری خسارت بار است و بازتاب خسارت آن ، برای خود کافر است .

من کفر فعلیه کفره

<علیه> جار و مجرور و متعلق به <کفره> است. مقدم شدن آن، برای بیان این نکته است که پیامدهای ناگوار کفر، به خود کافران اختصاص دارد.

4 - بازتاب خسارت کفر ، از آنِ کافر ، و پیامد فواید ایمان و عمل صالح ، فراگیر است . *

من کفر فعلیه کفره و من عمل ص-لحًا فلأنفسهم یمهدون

احتمال دارد این که در جواب شرط جمله نخست، ضمیر مفرد آورده شده و در جواب شرط جمله دوم، به رغم مفرد بودن اسم شرط، ضمیر جمع آورده شده است، اشاره به نکته یاد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 12 - 14

14 - خسارت کفران نعمت الهی ، به خود کفران کننده بازمی گردد .

و من کفر فإنّ اللّه غنیّ

به قرینه مقابله، <و من یشکر. ..> جواب شرط <من کفر> حذف شده است و <إنّ اللّه...> تعلیل برای جواب مقدر است; یعنی، هرکس کفران نعمت کند ضررش به خودش برمی گردد; چون خداوند نیازی ندارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 50 - 3

3 - گمراهی ، دارای ضرر و خسارت برای خود گمراه است .

قل إن ضللت فإنّما أضلّ علی نفسی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 39 - 5

5 - پی آمد زیان بار کفر ، متوجه خود انسان ها است .

فمن کفر فعلیه کفره

ص: 16

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 43 - 4،5،6

4 - خسارت و پی آمد سوء مکر ها و حیله ها ، تنها دامنگیر صاحبان آن خواهد شد .

و لایحیق المکر السّیّیِ إلاّ بأهله

5 - خسارت و پی آمد سوء مکر و حیله مخالفان دین اسلام ، دامنگیر خود آنان خواهد گشت .

فلمّا جاءهم نذیر ما زادهم إلاّ نفورًا. .. و مکر السّیّیِ و لایحیق المکر السّیّیِ

6 - برگشت مکر مکاران مخالف با ادیان الهی به خود آنان ، سنت الهی است .

فهل ینظرون إلاّ سنّت الأوّلین

جمله <فهل ینظرون. ..> هم می تواند ناظر به بازگشت مکر مکاران علیه خود آنان باشد و هم می تواند اشاره به کیفر الهی درباره مکاران گذشته داشته باشد. برداشت یاد شده براساس احتمال نخست است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 41 - 11

11 - ضرر و زیان گمراهی ، تنها متوجه خود گمراهان است .

و من ضلّ فإنّما یضلّ علیها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 53 - 6

6 - ضرر و زیان گناه و اسراف ، متوجه خود انسان است .

الذین أسرفوا علی أنفسهم

برداشت یاد شده از آمدن لفظ <علی> به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 63 - 5

5 - کفر و انکار آیات الهی ، بی تردید به زیان انسان ها است .

و الذین کفروا بأی-ت اللّه أُول-ئک هم الخ-سرون

<خسارت> - ضد ربح (سود) - به معنای ضرر و زیان است و آمدن ضمیر فصل (هم)، دلالت بر حصر و تأکید می کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 28 - 16

16 - زیان دروغ ، بیشتر از همه ، به خود دروغ گو باز می گردد .

وإن یک ک-ذبًا فعلیه کذبه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 37 - 14

14 - توطئه ها و نیرنگ های فرعون علیه موسی ( ع ) ، سرانجام به زیان و نابودی او انجامید .

و ما کید فرعون إلاّ فی تباب

ص: 17

<تباب> به معنای خسارت و هلاکت است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 45 - 16

16 - ستمکاران ، عامل خسران و بدبختی خود و محرومیت از خانواده خویش

إنّ الخ-سرین الذین خسروا أنفسهم و أهلیهم یوم القی-مه

برداشت یاد شده بدان احتمال است که <خسروا. .. أهلیهم> به معنای از دست دادن خانواده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 38 - 7

7- بخل از انفاق در راه خدا ، مایه خسارت خود انسان

و من یبخل فإنّما یبخل عن نفسه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 10 - 8

8 - نتایج ناگوار پیمان شکنی با پیامبر ( ص ) و رهبری الهی ، تنها متوجه خود انسان است .

فمن نکث فإنّما ینکث علی نفسه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 24 - 8

8 - کسانی که از انفاق کردن روی برمی گردانند ، به خود ضرر وارد می کنند ; نه به خداوند .

و من یتولّ فإنّ اللّه هو الغنیّ الحمید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 1 - 17

17 - ضرر و زیان عمل نکردن به احکام الهی و شکستن مرز های دینی ، به خود متجاوزان بازمی گردد .

و من یتعدّ حدود اللّه فقد ظلم نفسه

52- زیان به خویش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 87 - 14

14 - محروم نمودن خویش از مواهب پاکیزه و حلال الهی ، زیان رسانی به خود آدمی است .

و لاتحرموا طیبت ما احل اللّه لکم و لاتعتدوا

چنانچه تحریم طیبات به معنای محروم ساختن خویش از مواهب الهی گرفته شود جمله <لاتعتدوا> می تواند بیانگر فلسفه ای برای جمله <لاتحرموا . ..> باشد یعنی مبادا طیبات را از خود دریغ دارید چرا که این کار تعدی به خود و پایمال کردن

ص: 18

حقوق خویش است.

53- زیان به خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 135 - 8

8 - لزوم ادای شهادت به حق ، گر چه به ضرر خود یا پدر و مادر و نزدیکان باشد .

کونوا قومین بالقسط شهداء للّه و لو علی أنفسکم او الولدین و الاقربین

<شهداء>، خبر دوم برای <کونوا> است. بنابراین شهادت به حق تکلیفی لازم الاجرا است. گفتنی است که متعلق شهادت در برداشت فوق - به قرینه <و لو علی انفسکم> - کلمه <بالحق> گرفته شده است.

54- زیان به دشمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 25 - 17

17 - وارد گشتن خسارت سنگین ( مانند قتل ، جرح و . . . ) به دشمن از ره آورد های جهاد

فیه بأس شدید

<بأس> عبارت از عذاب و آسیب های جدی است که در میدان نبرد، برطرف وارد می شود.

55- زیان به دیگران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 79 - 11

11- زیان رساندن به مال غیر ، به منظور دفع زیان حتمی و بزرگ تر ، جایز است .

فأردت أن أعیبها و کان وراءهم ملک یأخذ کلّ سفینه غصبًا

56- زیان به شتر صالح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 43 - 4

4 - قطعی شدن عذاب بر ثمودیان ، پس از آسیب رساندن به ناقه صالح

و فی ثمود إذ قیل لهم تمتّعوا حتّی حین

ص: 19

57- زیان به گمراهان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 11 - 14،15

14- بازگشتی برای تقدیر الهی بر آسیب دیدن گمراهان و تبه کاران نیست .

و إذا أراد الله بقوم سوءًا فلامردّ له

مراد از <قوم> در آیه شریفه به مناسبت حکم و موضوع ، قوم گنه کار می باشد. <مردّ> مصدر میمی و به معنای بازگرداندن است.

15- هیچ کس و هیچ چیز حتی فرشتگان محافظ نمی تواند گمراهان و گنه کاران را در برابر گزندی که خداوند برای آنان تقدیر کرده ، یاری رساند و آنان را مصون دارد .

و ما لهم من دونه من وال

جمله <فلامردّ له> می رساند که تقدیر الهی بر گزندرسانی بازگشتنی نیست و جمله <و ما لهم . ..> بیانگر آن است که پس از آمدن ، هیچ کس نمی تواند مشمولان آن را یاری دهد و ایشان را نجات بخشد.

58- زیان به گناهکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 11 - 14،15

14- بازگشتی برای تقدیر الهی بر آسیب دیدن گمراهان و تبه کاران نیست .

و إذا أراد الله بقوم سوءًا فلامردّ له

مراد از <قوم> در آیه شریفه به مناسبت حکم و موضوع ، قوم گنه کار می باشد. <مردّ> مصدر میمی و به معنای بازگرداندن است.

15- هیچ کس و هیچ چیز حتی فرشتگان محافظ نمی تواند گمراهان و گنه کاران را در برابر گزندی که خداوند برای آنان تقدیر کرده ، یاری رساند و آنان را مصون دارد .

و ما لهم من دونه من وال

جمله <فلامردّ له> می رساند که تقدیر الهی بر گزندرسانی بازگشتنی نیست و جمله <و ما لهم . ..> بیانگر آن است که پس از آمدن ، هیچ کس نمی تواند مشمولان آن را یاری دهد و ایشان را نجات بخشد.

59- زیان به محصولات کشاورزی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 67 - 1

1 - آسیب دیدن محصولات کشاورزی ، یأس آور برای انسان ها و باعث احساس حرمان برای آنان

لو نشاء . .. فظلتم تفکّهون ... بل نحن محرومون

ص: 20

60- زیان به محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فلق - 113 - 5 - 7

7 - تلاش شدید فردی حسود ، برای رساندن شرّ به پیامبر ( ص )

و من شرّ حاسد إذا حسد

چنانچه آمدن <حاسد>، برای بیان شدت حسدی باشد که از فرد حسود سر زده بود، ناشناخته بودن او از آیه استفاده نمی شود; مؤید این احتمال شأن نزول آیه شریفه است که در آن آمده: آن فرد <لَبید بن اَعْصَم> نام داشته است.

61- زیان به مسلمانان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 2 - 6

6 - استفاده جبهه کفر از تمامی روش های عملی و تبلیغی ، برای زیان رساندن به مسلمانان

إن یثقفوکم یکونوا لکم أعداء و یبسطوا إلیکم أیدیهم و ألسنتهم بالسوء

تعبیر <أیدیهم و ألسنتهم. ..>، بیانگر به کارگیری تمامی امکانات از سوی کافران است.

62- زیان به مسلمانان ناشناخته مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 25 - 14

14- آسیب دیدن مؤمنان ناشناخته شهر مکه ، در صورت وقوع جنگ میان مسلمانان و مکیان در حدیبیه

و لولا رجال مؤمنون . .. أن تط-وهم

63- زیان به مطلقه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 6 - 17

17 - < عن أبی عبداللّه ( ع ) قال : لایضارّ الرجل امرأته إذا طلّقها فیضیّق علیها حتّی تنتقل قبل أن تنقضی عدّتها ، فإنّ اللّه عزّوجلّ قد نهی عن ذلک فقال : < و لاتضارّوهنّ لتضیّقوا علیهنّ > ;

از امام صادق(ع) روایت شده که فرمود: مرد نباید به همسر مطلّقه خود ضرر برساند و او را[از نظر مسکن و نفقه] در مضیقه قرار دهد تا [مجبور شود] قبل از تمام شدن عدّه، از خانه شوهر به جای دیگر انتقال یابد; زیرا خداوند از این کار نهی کرده و فرموده است: و لاتضارّوهنّ لتضیّقوا علیهنّ>.

ص: 21

64- زیان به معبود راستین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حشر - 59 - 23 - 8

8 - تنها موجود ایمن از زیان پذیری و زیان رسانی ، شایسته مقام خداوندی است .

هو اللّه الذی . .. السل-م

وصف <السلام>، اشعار به علیت برای انحصار الوهیت در <اللّه> دارد.

65- زیان به منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - منافقون - 63 - 4 - 9

9 - منافقان ، هر فریادی را علیه خود و هر حرکتی را به ضرر خویش می پندارند .

یحسبون کلّ صیحه علیهم

66- زیان به والدین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 135 - 8

8 - لزوم ادای شهادت به حق ، گر چه به ضرر خود یا پدر و مادر و نزدیکان باشد .

کونوا قومین بالقسط شهداء للّه و لو علی أنفسکم او الولدین و الاقربین

<شهداء>، خبر دوم برای <کونوا> است. بنابراین شهادت به حق تکلیفی لازم الاجرا است. گفتنی است که متعلق شهادت در برداشت فوق - به قرینه <و لو علی انفسکم> - کلمه <بالحق> گرفته شده است.

67- زیان بی تقوایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 131 - 15

15 - بازگشت زیان کفر و بی تقوایی ، به خود انسان نه به خداوند

و إن تکفروا فان للّه ما فی السموت و ما فی الأرض

68- زیان ترک تبلیغ حق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عصر - 103 - 2 - 3

ص: 22

3 - بی ایمانی و ترک عمل صالح و تبلیغ نکردن از حق و صبر ، زیان بزرگی است .

لفی خسر

نکره آمدن کلمه <خسر>، برای بیان عظمت آن است. استثنایی که در آیه بعد آمده، زیان را به غیر افراد مستثنی، اختصاص داده است.

69- زیان ترک تبلیغ صبر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عصر - 103 - 2 - 3

3 - بی ایمانی و ترک عمل صالح و تبلیغ نکردن از حق و صبر ، زیان بزرگی است .

لفی خسر

نکره آمدن کلمه <خسر>، برای بیان عظمت آن است. استثنایی که در آیه بعد آمده، زیان را به غیر افراد مستثنی، اختصاص داده است.

70- زیان ترک جهاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 39 - 4

4 - فرمان جهاد و شرکت همگان در آن ، در جهت منافع مؤمنان و زیان تخلف از جهاد ، تنها متوجه خود آنان است ; نه خداوند .

إلا تنفروا یعذبکم عذاباً ألیماً . .. و لا تضروه شیئاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 49 - 8

8 - زیان ناشی از شرکت نکردن در جهاد ، بسی افزون تر از خطرات شرکت در آن است .

و منهم من یقول ائذن لی و لاتفتنی ألا فی الفتنه سقطوا

71- زیان ترک عمل صالح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عصر - 103 - 2 - 3

3 - بی ایمانی و ترک عمل صالح و تبلیغ نکردن از حق و صبر ، زیان بزرگی است .

لفی خسر

نکره آمدن کلمه <خسر>، برای بیان عظمت آن است. استثنایی که در آیه بعد آمده، زیان را به غیر افراد مستثنی، اختصاص داده است.

ص: 23

72- زیان تعدد معبود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 42 - 4

4- وجود خدایان متعدد ، مستلزم رقابت و درگیری حتمی برای تصاحب قدرت و حاکمیت جهان

قل لو کان . .. إذًا لاَبتغوا إلی ذی العرش سبیلاً

خدایی، مظهر قدرت و حاکمیت بر جهان است و وجود چند خدا، به معنای وجود چند قدرت و حاکمیت می باشد و این مستلزم رقابت و برخورد بر سر تصاحب قدرت و حاکمیت بر جهان (عرش) است.

73- زیان تکبر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 104 - 8

8- عجب و غرور و فریفتگی در برابر اَعمال خویش ، امری نکوهیده و زیانبار است .

الأخسرین أعم-لاً. .. و هم یحسبون أنّهم یحسنون صنعًا

74- زیان توطئه فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 37 - 14

14 - توطئه ها و نیرنگ های فرعون علیه موسی ( ع ) ، سرانجام به زیان و نابودی او انجامید .

و ما کید فرعون إلاّ فی تباب

<تباب> به معنای خسارت و هلاکت است.

75- زیان جادو

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 102 - 26

26 - تأثیر سحر و زیان رسانی آن ، به اذن خدا و خواست اوست .

و ما هم بضارین به من أحد إلا بإذن اللّه

ص: 24

76- زیان جاودانگی در جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 45 - 24

24 - گرفتار شدن به آتش و عذاب ابدی ، خسران واقعی است .

إنّ الخ-سرین الذین . .. فی عذاب مقیم

77- زیان جدایی از همسر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 102 - 30

30 - جدایی زن و شوهر در بر دارنده زیان برای ایشان است .

ما یفرقون به بین المرء و زوجه و ما هم بضارین . .. إلا بإذن اللّه

78- زیان حق ناپذیری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 70 - 6

6- بت پرستی و موضع گیری در مقابل حق و رهبران الهی ، از زیان بارترین کار ها است .

و أرادوا به کیدًا فجعلن-هم الأخسرین

79- زیان حنث سوگند

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 94 - 7

7- ضرر و زیان نقض سوگند و فریب دادن مردمان ، دامنگیر خود نقض کنندگان سوگند و فریب دهندگان خواهد شد .

و لاتتخذوا أیم-نکم دخلاً بینکم فتزلّ قدم بعد ثبوتها و تذوقوا السوء

از اینکه خداوند، ضرر و زیان حنث سوگند و فریب را به خود کسانی که سوگند خود نقض می کنند داده و آنان را مخاطب قرار داده است (و تذوقوا السوء) مطلب فوق استفاده می شود.

80- زیان خبر فاسق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 6 - 8،10

8 - نقش ویرانگر منابع خبری فاسد ، در مناسبات و امنیت جوامع

ص: 25

إن جاءکم فاسق بنبإ . .. أن تصیبوا قومًا بجه-له

از تعلیل <أن تصیبوا قوماً بجهاله> و متفرع شدن آن بر فسق مخبر، مطلب بالا نتیجه گیری می شود.

10 - جامعه صدر اسلام در معرض خطر ، از ناحیه گزارش های برخی از افراد فاسق

إن جاءکم فاسق . .. أن تصیبوا قومًا بجه-له

با توجه به شأن نزول هایی که مفسران ذکر کرده اند، هشدار خداوند در آیه شریفه، هنگامی صورت گرفت که نشانه های خطر یاد شده در جامعه به نوعی رخ نموده بود.

81- زیان خمر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 47 - 3

3 - شراب ، مایه ضرر و زیان و آسیب رسان به عقل و هوش آدمی

لا فیها غول و لا هم عنها ینزفون

برداشت یاد شده از مفهوم آیه شریفه به دست می آید.

82- زیان خیانت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 111 - 3

3 - آثار زیانبار خیانت به دیگران ، دامنگیر خود خیانتکار خواهد شد .

إنّ اللّه لایحب من کان خواناً . .. و من یکسب اثماً فانما یکسبه علی نفسه

به مقتضای آیات گذشته، مصداق مورد نظر از <اثماً>، همان خیانتکاری است.

83- زیان در بینش مکذبان معاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بلد - 90 - 6 - 3

3 - مصرف ثروت برای رفع نیازمندی های مردم ، در دیدگاه منکران معاد ، خسارتی سنگین و جبران ناپذیر است .

أهلکت مالاً لبدًا

انتخاب تعبیر <أهلکت> و پرهیز از گفتن <أنفقت> و نظایر آن، بیانگر این است که گوینده، مال های مصرف شده را <هلاک شده> می پندارد. این بینش ممکن است برخاسته از انکار پاداش انفاق، بر اثر انکار معاد باشد.

ص: 26

84- زیان دروغ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 28 - 14،16

14 - اطمینان دادن مؤمن آل فرعون به فرعونیان ، از آسیب دیدن موسی ( ع ) در صورت دروغ گو بودن ایشان در ادعا های خود

و إن یک ک-ذبًا فعلیه کذبه

16 - زیان دروغ ، بیشتر از همه ، به خود دروغ گو باز می گردد .

وإن یک ک-ذبًا فعلیه کذبه

85- زیان دزدی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 39 - 4

4 - تأمین خسارت های ناشی از دزدی ، شرط پذیرش توبه سارق *

فمن تاب من بعد ظلمه و اصلح فإنّ اللّه یتوب علیه

مصداق مورد نظر از اصلاح و درستکاری، به مناسبت مورد، تأمین خسارتهایی است که دزد به صاحبان کالا وارد ساخته است.

86- زیان دشمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 104 - 5

5 - بیان خسارت های دشمن در جنگ ، زمینه ای برای تقویت روحیه مجاهدان در رویارویی با آنان

ان تکونوا تألمون فانهم یألمون کما تألمون

87- زیان دشمنان ادیان آسمانی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 43 - 6

6 - برگشت مکر مکاران مخالف با ادیان الهی به خود آنان ، سنت الهی است .

فهل ینظرون إلاّ سنّت الأوّلین

جمله <فهل ینظرون. ..> هم می تواند ناظر به بازگشت مکر مکاران علیه خود آنان باشد و هم می تواند اشاره به کیفر الهی درباره مکاران گذشته داشته باشد. برداشت یاد شده براساس احتمال نخست است.

ص: 27

88- زیان دشمنان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 43 - 5

5 - خسارت و پی آمد سوء مکر و حیله مخالفان دین اسلام ، دامنگیر خود آنان خواهد گشت .

فلمّا جاءهم نذیر ما زادهم إلاّ نفورًا. .. و مکر السّیّیِ و لایحیق المکر السّیّیِ

89- زیان دنیاطلبی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 102 - 47

47 - دستیابی به منافع دنیا در مقابل از دست دادن آخرت ، سودایی زیانبار است .

لبئس ماشروا به أنفسهم

90- زیان دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 11 - 10

10 - خسران اخروی همراه با تباهی دنیوی ، از بارزترین انواع خسران ها

خسر الدنیا و الأخره ذلک هو الخسران المبین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 27 - 7

7 - زیان های دنیوی ، امری ناچیز در قبال ضرر اخروی انسان

یومئذ یخسر المبطلون

تقدیم ظرف <یوم تقوم> بر <یخسر>، افاده حصر می کند و مفاد آیه این است که <هر زیانی در مقاسیه با زیان آخرت، گویی زیان نیست>.

91- زیان دنیوی ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 15 - 5

5- هر جبّار منحرفی دچار خسارت دنیوی است .

و خاب کلّ جبّار عنید

<خاب> در لغت به معنای <خسر> و <عنید> به معنای عدول کننده از درستی آمده است.

ص: 28

92- زیان دنیوی منحرفان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 15 - 5

5- هر جبّار منحرفی دچار خسارت دنیوی است .

و خاب کلّ جبّار عنید

<خاب> در لغت به معنای <خسر> و <عنید> به معنای عدول کننده از درستی آمده است.

93- زیان دوستی با کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 53 - 17

17 - ناکامی و زیانکاری ، فرجام شوم و پذیرش محبت و ولایت کافران

حبطت اعملهم فاصبحوا خسرین

94- زیان دین فروشی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 199 - 13

13 - هر بهایی که در قبال سوداگری با آیات الهی قرار گیرد ، اندک و ناچیز است .

لا یشترون بایات اللّه ثمناً قلیلا

معمولاً افرادی که بر سر آیات الهی سوداگری می کنند به قصد رسیدن به بهره های فراوان دنیوی است، ولی خداوند آنها را در مقابل از دست دادن دین و محرومیّت از مواهب اخروی اندک می شمارد.

95- زیان رسانی بت ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 73 - 1

1 - یادآوری ابراهیم ( ع ) به قوم خویش ، مبنی بر ناتوانی بت ها در رساندن سود یا زیان به انسان ها

أو ینفعونکم أو یضرّون

ص: 29

96- زیان رسانی خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 38 - 7

7 - قدرت گسترده و اراده مطلق خداوند ، در رساندن سود و زیان و رحمت و نعمت به انسان ها

قل أفرءیتم . .. إن أرادنی اللّه بضرّ هل هنّ ک-شف-ت ضرّه أو أرادنی برحمه هل هنّ م

97- زیان رسانی معبود راستین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 89 - 4

4 - قدرت بر پاسخ گویی و اجابت خواسته ها و توان نفع و ضرر رسانی ، از جمله ویژگی های لازم برای معبود حقیقی است .

أفلایرون ألاّیرجع إلیهم قولاً و لایملک لهم ضرًّا و لانفعًا

<برگرداندن قول>، مفهومی است که شامل اجابت دعا نیز می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 73 - 3

3 - لازمه معبود راستین ، در دست داشتن عوامل و اسباب سود و زیان انسان

أو ینفعونکم أو یضرّون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حشر - 59 - 23 - 8

8 - تنها موجود ایمن از زیان پذیری و زیان رسانی ، شایسته مقام خداوندی است .

هو اللّه الذی . .. السل-م

وصف <السلام>، اشعار به علیت برای انحصار الوهیت در <اللّه> دارد.

98- زیان رسانی معبودان باطل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 55 - 1،4

1 - مشرکان ، در عصر بعثت ، موجوداتی را می پرستیدند که از رساندن نفع و یا دفع ضرر ، ناتوان بودند .

و یعبدون من دون اللّه ما لاینفعهم و لایضرّهم

4 - معبود های مشرکان ، ناتوان از سودرساندن و یا دور کردن زیان از عبادت کنندگان خویش

و یعبدون من دون اللّه ما لاینفعهم و لایضرّهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 42 - 1

ص: 30

1 - در روز قیامت معبود های مشرکان ، نمی توانند هیچ سود و زیانی را برای کسی عهده دار شوند .

فالیوم لایملک بعضکم لبعض نفعًا و لا ضرًّا

99- زیان رهبران کفر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 27 - 9

9 - خطرساز بودن رهبران متکبر و منکر قیامت و روز حساب برای جامعه

کلّ متکبّر لایؤمن بیوم الحساب

پناه بردن موسی(ع) از شر متکبران منکر قیامت (چون فرعونیان)، گویای مطلب یاد شده است.

100- زیان رهبران متکبر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 27 - 9

9 - خطرساز بودن رهبران متکبر و منکر قیامت و روز حساب برای جامعه

کلّ متکبّر لایؤمن بیوم الحساب

پناه بردن موسی(ع) از شر متکبران منکر قیامت (چون فرعونیان)، گویای مطلب یاد شده است.

101- زیان شرک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 54 - 4

4 - شرک ورزی و پرستش غیر خدا ، ضرر و زیانی را متوجه خداوند نخواهد کرد .

إنکم ظلمتم أنفسکم باتخاذکم العجل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 29 - 17

17 - ناآگاهی بیشتر مردم از شایستگی انحصاری خداوند به عبادت و پرستش و ضرر و زیان شرک

ضرب اللّه مثلاً رجلاً . .. بل أکثرهم لایعلمون

برداشت یاد شده مبتنی بر این دیدگاه است که متعلق جهل، مسأله برابر نبودن دو مثل مربوط به مؤمن و مشرک و سرنوشت ایمان و شرک باشد; یعنی،<بل أکثرهم لایعلمون أنّهما لایستویان>

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 65 - 7

ص: 31

7 - شرک ، بی تردید به زیان انسان ها است .

لئن أشرکت . .. و لتکوننّ من الخ-سرین

<نون> در <لتکوننّ> برای تأکید و رفع تردید است.

102- زیان عُجب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 104 - 8

8- عجب و غرور و فریفتگی در برابر اَعمال خویش ، امری نکوهیده و زیانبار است .

الأخسرین أعم-لاً. .. و هم یحسبون أنّهم یحسنون صنعًا

103- زیان عصیان از خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 54 - 4

4 - ضرر و زیان گناه و نافرمانی مردم از اطاعت خدا و رسول او ، به خود آنان بازمی گردد نه به پیامبر ( ص )

قل أطیعوا اللّه و أطیعوا الرسول فإن تولّوا فإنّما علیه ما حمّل و علیکم ما حملتم

104- زیان عصیان از محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 54 - 4

4 - ضرر و زیان گناه و نافرمانی مردم از اطاعت خدا و رسول او ، به خود آنان بازمی گردد نه به پیامبر ( ص )

قل أطیعوا اللّه و أطیعوا الرسول فإن تولّوا فإنّما علیه ما حمّل و علیکم ما حملتم

105- زیان عصیانگران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شمس - 91 - 10 - 5

5 - < عن أبی جعفر و عن أبی عبداللّه ( ع ) . . . فی قوله : < و قد خاب من دسّاها > قال : قد خاب من عصی ;

از امام باقر و امام صادق(ع) . .. درباره سخن خداوند <وقد خاب من دسّاها> روایت شده که فرمود:[یعنی] به تحقیق زیان دید کسی که نافرمانی کرد>.

ص: 32

106- زیان علوم غریبه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 102 - 21

21 - تعلیم دهندگان علوم غریبه ، باید ضرر های آن علوم را به متعلمان گوشزد کرده و آنان را از سوء استفاده بر حذر دارند .

و ما یعلمان من أحد حتی یقولا إنما نحن فتنه فلاتکفر

107- زیان عمل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 55 - 8

8 - سود و زیان عمل هر کس ، تنها به خود وی بازمی گردد .

لنا أعم-لنا و لکم أعم-لکم

108- زیان عمل ناپسند

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 32 - 10

10- تبیین پیامد های سوء اعمال ناپسند ، و جدایی نهی از آنها از روش های هدایتی - تبلیغی قرآن

و لاتقربوا الزنی إنه کان ف-حشه و ساء سبیلاً

109- زیان فردی زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 32 - 7

7- عمل ناشایست زنا ، دارای فرجامی بد و ناگوار برای فرد و جامعه

و ساء سبیلاً

از جمله <راههای بد> راهی است که منتهی الیه و فرجام آن، ناشایست باشد. بنابراین <ساء سبیلاً> می تواند مشعر به این معنا باشد که: زنا نه تنها خود فاحشه است; بلکه راهی است بد که فرجام و پیامد آن برای فرد و جامعه نیز، بد و ناپسند است.

110- زیان فرزند کشی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 140 - 3

3 - کشتن فرزند (به عنوان قربانی) و تحریم روزیهای الهی، نشانه بارز زیانکاری است.

ص: 33

قد خسر الذین . .. و حرموا ما رزقهم الله

111- زیان قطع صله رحم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 27 - 12

12 - از امام باقر ( ع ) روایت شده که فرمود : < قال لی أبی علی بن الحسین . . . إیاک و مصاحبه القاطع لرحمه . . . قال اللّه عز و جل < الذین . . . یقطعون ما امر اللّه به أن یوصل . . . أولئک هم الخاسرون > ;

پدرم، امام سجاد (ع)، به من فرمود: . .. از همنشینی با کسی که قطع رحم می کند بپرهیز ... خدای عز و جل فرمود: <آنان که ... قطع می کنند آنچه را که خدا امر به وصل آن نموده ... اینانند زیانکاران>.

112- زیان کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 104 - 3

3 - آسیب ها و صدمات متقابل مجاهدان و کافران در نبرد احد

ان تکونوا تألمون فانهم یألمون

بنابر آنچه در شأن نزول آیه آمده، مراد از آسیبهای متقابل، مسائلی است که در جنگ احد پیش آمد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 9 - 7

7 - خطر و زیان منافقان برای جامعه اسلامی ، همانند خطر و زیان کافران است .

ج-هد الکفّار و المن-فقین و اغلظ علیهم

113- زیان کشتزار قصه داود(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 78 - 5

5- داوود و سلیمان ( ع ) ، در تطبیق و چگونگی پیاده کردن حکم خدا در باره خسارت مزرعه تلف شده به وسیله گوسفندان ، اختلاف نظر داشتند .

و داود و سلیم-ن إذ یحکمان فی الحرث إذ نفشت فیه غنم القوم و کنّا لحکمهم ش-هدین

نوع مفسران برآنند که <ففهّمناها> می رساند که خداوند نظر سلیمان را تأیید کرد. از سوی دیگر، جمله های <کنّا لحکمهم شاهدین> و <و کلاًّ آتینا حکماً و علماً> می فهماند که نظر هر دو براساس نظارت، حکم و علم الهی بوده است. جمع میان این دو سخن، به این است که بگوییم: اختلاف آن دو در حکم الهی نبود; بلکه در تطبیق و چگونگی پیاده کردن آن بود.

ص: 34

114- زیان کشتزار قصه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 78 - 5

5- داوود و سلیمان ( ع ) ، در تطبیق و چگونگی پیاده کردن حکم خدا در باره خسارت مزرعه تلف شده به وسیله گوسفندان ، اختلاف نظر داشتند .

و داود و سلیم-ن إذ یحکمان فی الحرث إذ نفشت فیه غنم القوم و کنّا لحکمهم ش-هدین

نوع مفسران برآنند که <ففهّمناها> می رساند که خداوند نظر سلیمان را تأیید کرد. از سوی دیگر، جمله های <کنّا لحکمهم شاهدین> و <و کلاًّ آتینا حکماً و علماً> می فهماند که نظر هر دو براساس نظارت، حکم و علم الهی بوده است. جمع میان این دو سخن، به این است که بگوییم: اختلاف آن دو در حکم الهی نبود; بلکه در تطبیق و چگونگی پیاده کردن آن بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 79 - 1

1- حکم و داوری سلیمان ( ع ) در باره خسارت مزرعه تلف شده به وسیله گوسفندان ، با الهام خداوند بود .

ففهّمن-ها سلیم-ن

<فا> در <ففهّمنا> برای تعقیب است و ضمیر <ها> به حکومت (قضاوت) بازمی گردد; یعنی، در مشاوره و داوری داوود و سلیمان(ع) حکم واقعی را به سلیمان فهماندیم.

115- زیان کفر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 131 - 15

15 - بازگشت زیان کفر و بی تقوایی ، به خود انسان نه به خداوند

و إن تکفروا فان للّه ما فی السموت و ما فی الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 170 - 9

9 - بازگشت سود و زیان ایمان به خود انسان نه خداوند

فامنوا خیراً لکم و إن تکفروا فان للّه ما فی السموت و الارض

جواب شرط <ان تکفروا> به قرینه <خیراً لکم> و نیز جمله <فان للّه . ..> می تواند به این گونه باشد <یکن شراً لکم و لایضر اللّه شیئاً>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 39 - 5

5 - پی آمد زیان بار کفر ، متوجه خود انسان ها است .

فمن کفر فعلیه کفره

ص: 35

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 7 - 7

7 - نفع و ضرر < ایمان و کفر > و < شکر و ناسپاسی > ، دامنگیر خود انسان ها است ; نه خداوند .

إن تکفروا فإنّ اللّه غنیّ عنکم . .. و إن تشکروا یرضه لکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 18 - 11

11- هدر دادن امکانات زندگی در مسیر کفر و گمراهی ، زیان و زمینه ساز عذاب الهی است .

أُول-ئک الذین حقّ علیهم القول . .. إنّهم کانوا خ-سرین

تعبیر <إنّ> در صورتی که علیت را برساند، نشان می دهد که نفس همین خسران، باعث شده تا عده ای گرفتار عذاب حتمی شوند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عصر - 103 - 2 - 3

3 - بی ایمانی و ترک عمل صالح و تبلیغ نکردن از حق و صبر ، زیان بزرگی است .

لفی خسر

نکره آمدن کلمه <خسر>، برای بیان عظمت آن است. استثنایی که در آیه بعد آمده، زیان را به غیر افراد مستثنی، اختصاص داده است.

116- زیان کفران نعمت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 8 - 5

5- فایده شکر نعمت و ضرر و زیان کفران آن به خود انسان باز می گردد .

لئن شکرتم لأزیدنّکم و . .. إن تکفروا أنتم و من فی الأرض جمیعًا فإن الله لغنی حمی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 35 - 5

5- آسیب و زیان ناسپاسی توانگران در برابر نعمت های الهی ، دامنگیر خود ایشان است .

فقال . .. أنا أکثر منک مالاً و أعزّ نفرًا ... و هو ظالم لنفسه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 12 - 14

14 - خسارت کفران نعمت الهی ، به خود کفران کننده بازمی گردد .

و من کفر فإنّ اللّه غنیّ

ص: 36

به قرینه مقابله، <و من یشکر. ..> جواب شرط <من کفر> حذف شده است و <إنّ اللّه...> تعلیل برای جواب مقدر است; یعنی، هرکس کفران نعمت کند ضررش به خودش برمی گردد; چون خداوند نیازی ندارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 7 - 7

7 - نفع و ضرر < ایمان و کفر > و < شکر و ناسپاسی > ، دامنگیر خود انسان ها است ; نه خداوند .

إن تکفروا فإنّ اللّه غنیّ عنکم . .. و إن تشکروا یرضه لکم

117- زیان کم فروشی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 35 - 5

5- کم فروشی و خیانت اقتصادی ، به گمان جلب منافع بیشتر ، بد فرجام و عملی زیان آور و نامیمون است .

و أوفوا الکیل . .. وزنوا بالقسطاس المستقیم ذلک خیر و أحسن تأویلاً

118- زیان گمراهی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 16 - 6

6 - زیان واقعی انسان ، در ضلالت و از دست دادن هدایت است .

اشتروا الضلله بالهدی فما ربحت تجرتهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 108 - 9

9 - ضرر و زیان گمراهی ، تنها متوجه خودِ گمراهان است .

و من ضل فإنما یضل علیها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 15 - 1،2

1- نفع هدایت و ضررِ گمراهی هر کسی متوجه خود اوست .

من اهتدی فإنما یهتدی لنفسه و من ضلّ فإنما یضلّ علیها

2- هدایت ، دربردارنده سود و منافع و گمراهی در پی دارنده زیان و ضرر

من اهتدی فإنما یهتدی لنفسه و من ضلّ فإنما یضلّ علیها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 50 - 3

ص: 37

3 - گمراهی ، دارای ضرر و خسارت برای خود گمراه است .

قل إن ضللت فإنّما أضلّ علی نفسی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 41 - 11

11 - ضرر و زیان گمراهی ، تنها متوجه خود گمراهان است .

و من ضلّ فإنّما یضلّ علیها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 18 - 11

11- هدر دادن امکانات زندگی در مسیر کفر و گمراهی ، زیان و زمینه ساز عذاب الهی است .

أُول-ئک الذین حقّ علیهم القول . .. إنّهم کانوا خ-سرین

تعبیر <إنّ> در صورتی که علیت را برساند، نشان می دهد که نفس همین خسران، باعث شده تا عده ای گرفتار عذاب حتمی شوند.

119- زیان گناه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 57 - 18

18 - بازگشت زیان معصیت به گنهکار است نه متوجه ساحت قدس خداوند

و ما ظلمونا و لکن کانوا أنفسهم یظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 111 - 1،2،4،5،6

1 - آثار زیانبار گناه ، دامنگیر خود انسان

و من یکسب اثماً فانما یکسبه علی نفسه

2 - توجه آدمی به بازگشت آثار زیانبار گناه به خود ، زمینه گرایش به توبه و استغفار

ثم یستغفر اللّه یجد اللّه . .. و من یکسب اثماً فانما یکسبه علی نفسه

خداوند پس از ارائه راه آمرزش، این حقیقت را بیان کرده که آثار گناه و خیانت، دامنگیر خود گناهکار خواهد شد، تا او را از خیانت و گناه باز دارد و در صورت ارتکاب، به توبه و استغفار روی آورد.

4 - خداوند بازگرداننده آثار زیانبار گناه به گنهکاران

فانما یکسبه علی نفسه و کان اللّه علیماً حکیماً

جمله <کان اللّه علیما حکیما> می رساند که تحمیل آثار سوء آدمی به دست خداوند است.

5 - خداوند ، آثار سوء گناه آدمی را بر اساس علم خویش و بدور از هرگونه خطا به وی باز می گرداند .

و من یکسب اثماً فانما یکسبه علی نفسه و کان اللّه علیماً حکیماً

توصیف خداوند به <علیما> برای رساندن این معناست که در بازگرداندن آثار سوء گناه، هیچ خطایی رخ نخواهد داد.

ص: 38

6 - بازگرداندن آثار زیانبار گناه به گنهکاران ، کاری حکیمانه

فانما یکسبه علی نفسه و کان اللّه علیماً حکیماً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 23 - 10

10 - مغفرت و رحمت الهی تنها امید و وسیله رهایی گنهکاران از خسران گناه است.

و إن لم تغفر لنا و ترحمنا لنکونن من الخسرین

120- زیان گناهکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 111 - 4

4 - خداوند بازگرداننده آثار زیانبار گناه به گنهکاران

فانما یکسبه علی نفسه و کان اللّه علیماً حکیماً

جمله <کان اللّه علیما حکیما> می رساند که تحمیل آثار سوء آدمی به دست خداوند است.

121- زیان مبارزه با رهبران دینی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 70 - 6

6- بت پرستی و موضع گیری در مقابل حق و رهبران الهی ، از زیان بارترین کار ها است .

و أرادوا به کیدًا فجعلن-هم الأخسرین

122- زیان مجاهدان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 104 - 3

3 - آسیب ها و صدمات متقابل مجاهدان و کافران در نبرد احد

ان تکونوا تألمون فانهم یألمون

بنابر آنچه در شأن نزول آیه آمده، مراد از آسیبهای متقابل، مسائلی است که در جنگ احد پیش آمد.

123- زیان محرومیت از حمایتهای خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 39

16 - شوری - 42 - 45 - 17

17 - از دست دادن پشتیبانی و حمایت خدا ، خسران واقعی برای انسان است .

و من یضلل اللّه فما له من ولیّ من بعده . .. إنّ الخ-سرین الذین خسروا أنفسهم و أه

124- زیان مکذّبان آیات خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 9 - 1

1 - قیامت روز ظهور و بروز خسارت و زیانکاری تکذیب کنندگان آیات خداوند است.

و من خفت موزینه فأولئک الذین خسروا أنفسهم بما کانوا بأیتنا یظلمون

125- زیان مکذبان انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 99 - 4،5

4 - کسانی که علی رغم تکذیب انبیا ، خویشتن را از عذاب الهی مصون می پندراند ، زیانکار هستند .

و لکن کذبوا . .. فلا یأمن مکر اللّه إلا القوم الخسرون

5 - تکذیب کنندگان انبیا ، زیانکار هستند .

و لکن کذبوا . .. فلا یأمن مکر اللّه إلا القوم الخسرون

126- زیان مکذبان قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 27 - 9

9 - خطرساز بودن رهبران متکبر و منکر قیامت و روز حساب برای جامعه

کلّ متکبّر لایؤمن بیوم الحساب

پناه بردن موسی(ع) از شر متکبران منکر قیامت (چون فرعونیان)، گویای مطلب یاد شده است.

127- زیان مکر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 43 - 4

4 - خسارت و پی آمد سوء مکر ها و حیله ها ، تنها دامنگیر صاحبان آن خواهد شد .

و لایحیق المکر السّیّیِ إلاّ بأهله

ص: 40

128- زیان منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 16 - 4

4 - منافقان ، به سود و زیان واقعی خویش آگاهی ندارند .

و ما کانوا مهتدین

متعلق <مهتدین> به دلیل جمله های قبل، سود و زیان واقعی است; یعنی: و ما کانوا مهتدین الی منافعهم و مضارهم.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 9 - 7

7 - خطر و زیان منافقان برای جامعه اسلامی ، همانند خطر و زیان کافران است .

ج-هد الکفّار و المن-فقین و اغلظ علیهم

129- زیان ناپذیری خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 8 - 1،3

1- موسی ( ع ) در راستای رسالت خویش به بنی اسرائیل اعلام کرد که کفر آنان و تمامی ساکنان زمین$ زیانی به خداوند نمی رساند .

و قال موسی إن تکفروا أنتم و من فی الأرض جمیعًا فإن الله لغنی حمید

<إن> در <إن تکفروا> شرطیه است و جواب آن <لم یتضرر هو> می باشد که محذوف است و <فإن الله لغنی> تعلیل جزای شرط محذوف می باشد.

3- کفران نعمت های خداوند هیچگونه زیانی به او نمی رساند .

إن تکفروا أنتم و من فی الأرض جمیعًا

مراد از <إن تکفروا> به قرینه <و لئن کفرتم>که به معنای کفران بود، می تواند ناسپاسی در برابر نعمتهای خدا باشد.

130- زیان واقعی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 45 - 17،18،24

17 - از دست دادن پشتیبانی و حمایت خدا ، خسران واقعی برای انسان است .

و من یضلل اللّه فما له من ولیّ من بعده . .. إنّ الخ-سرین الذین خسروا أنفسهم و أه

18 - تنها آنچه به خسران انسان در آخرت می انجامد ضرر و زیان واقعی است .

إنّ الخ-سرین الذین خسروا أنفسهم و أهلیهم یوم القی-مه

ص: 41

با توجه به این که الف و لام در <الخاسرین> دلالت بر کمال می کند، مطلب بالا استفاده می شود.

24 - گرفتار شدن به آتش و عذاب ابدی ، خسران واقعی است .

إنّ الخ-سرین الذین . .. فی عذاب مقیم

131- شدت زیان اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 22 - 2

2- تباهی و زیان کاری کفرپیشگان در سرای آخرت ، افزونتر از خسارت و تباهی آنان در دنیاست .

لاجرم أنّهم فی الأخره هم الأخسرون

<أخسَر> (زیانکارتر) اسم تفضیل است و می طلبد که زیان کاری کافران در آخرت، با خسارت دیگری سنجیده شده باشد. می توان گفت: آن خسارت، خسارت کافران در دنیاست. براین اساس جمله <لاجرم أنّهم ...> دلالت می کند که کافران در دنیا و نیز در آخرت، زیانکارند و خسارت اخروی آنان در مقایسه با خسارت دنیوی، زیادتر و سنگین تر است.

132- عالم به زیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 103 - 3

3- خداوند به دلیل حاکمیّت بر رستاخیز و نظام کیفری انسان ها ، تنها منبع آگاه از سود و زیان واقعی آنان است .

إنّا أعتدنا جهنّم . .. هل ننبّئکم بالأخسرین أعم-لاً

خداوند پس از این که موضع قیامت و کیفر کافران را در آیات قبل یادآور شده، در مقام اِخبار از سود و زیان واقعی انسان ها برآمده است. این نکته نشانه آن است که در شناخت سود و زیان، تنها، گفته های او ملاک است; چرا که فرجام انسان ها را، او رقم می زند.

133- عوامل زیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 16 - 6

6 - زیان واقعی انسان ، در ضلالت و از دست دادن هدایت است .

اشتروا الضلله بالهدی فما ربحت تجرتهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 27 - 11

11 - شکستن پیمان های الهی ، گسستن روابطی که خداوند به برقراری آنها فرمان داده و فسادگری در زمین ، زیان واقعی انسان را در پی دارد .

ص: 42

الذین ینقضون عهد اللّه . .. أولئک هم الخسرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 64 - 6،8،9

6 - بنی اسرائیل بر اثر شکستن پیمان الهی ، در آستانه زیانکاری و تباه کردن هستی خویش ، قرار گرفتند .

فلولا فضل اللّه علیکم و رحمته لکنتم من الخسرین

8 - شکستن پیمان های الهی ، مایه زیانکار شدن آدمی و تباه کردن هستی خویش است .

ثم تولیتم من بعد ذلک فلولا فضل اللّه . .. لکنتم من الخسرین

<ذلک> اشاره به پیمان و التزام به پذیرش کتاب آسمانی و تنظیم کردن عقاید و معارف بر اساس آن است.

9 - اعراض از معارف و احکام کتاب های آسمانی ، مایه خسارت و تباه کردن هستی خویش

خذوا ما أتینکم بقوه . .. ثم تولیتم من بعد ذلک فلولا ... لکنتم من الخسرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 121 - 12

12 - ترک دستورات قرآن و پیامبر ( ص ) ، موجب تباهی و خسران است .

و من یکفر به فأولئک هم الخسرون

چنانچه مراد از تلاوت در جمله <یتلونه> پیروی کردن باشد، می توان گفت: مراد از کفر در <و من یکفر>، به قرینه مقابله، ترک دستورات قرآن - که از آن به <کفر عملی> تعبیر می کنیم - باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 111 - 1

1 - آثار زیانبار گناه ، دامنگیر خود انسان

و من یکسب اثماً فانما یکسبه علی نفسه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 119 - 19

19 - پذیرندگان ولایت شیطان ، مردمی زیانکار با خسارتی آشکار

و من یتخذ الشیطن ولیاً من دون اللّه فقد خسر خسراناً مبیناً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 120 - 5

5 - دلخوشی به وعده ها و آرزو های شیطانی ، زیانی آشکار

فقد خسر خسراناً مبیناً. یعدهم و یمنیهم و ما یعدهم الشیطن الا غروراً

جمله <یعدهم و یمنیهم> دلیل برای جمله <فقد خسر خسراناً مبیناً> است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 30 - 13،14،15

ص: 43

13 - زیانکاری قابیل ، پیامد کشتن برادرش هابیل

فقتله فاصبح من الخسرین

14 - آدمکشی ، در پی دارنده زیان و تباهی

فقتله فاصبح من الخسرین

15 - پیروان هوای نفس ، در معرض خسارت و زیان

فطوعت له نفسه قتل اخیه فقتله فاصبح من الخسرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 53 - 14

14 - محرومان از هدایت الهی ، در خطر تباهی اعمال نیک و زیان دیدن از کردار خویش

إنّ اللّه لایهدی القوم الظلمین . .. حبطت اعملهم فاصبحوا خسرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 101 - 3

3 - شناخت برخی مجهولات آثار ناخوشایند و زیانباری دارد .

لاتسئلوا عن اشیاء ان تبدلکم تسؤکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 140 - 4،5

4 - جهل و سفاهت، عامل انحراف و زیانکاری است.

قد خسر الذین قتلوا أولدهم سفها بغیر علم

5 - قوانین و مقررات غیر متکی بر علم، زیان آور خواهد بود.

قد خسر الذین قتلوا أولدهم سفها بغیر علم

وصف <بغیر> بیان ریشه و سبب اصلی کارهای جاهلانه مشرکان است و به همین جهت که سبب بیان گردید، قابل تعمیم است. یعنی هر قانون و رسمی که مبتنی بر علم نباشد، زیان در پی خواهد داشت.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 9 - 4

4 - استمرار انکار و تکذیب آیات الهی عامل خسارت و از دست دادن سرمایه جان

و من خفت موزینه . .. بما کانوا بأیتنا یظلمون

<بایاتنا> متعلق به <یظلمون> است و چون <یظلمون> به وسیله حرف <باء> متعدی شده، متضمن معنای تکذیب است یعنی: یکذبون بایاتنا حالکونهم ظالمین.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 23 - 7

7 - آدم و حوا خویشتن را به سبب خطا و لغزش از زیانکاران شمردند.

إن لم تغفر لنا و ترحمنا لنکونن من الخسرین

ص: 44

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 90 - 3،4،7

3 - اشراف کفرپیشه مدین با یاد کردن سوگند ، پذیرش رسالت شعیب و پیروی از دستورات او را ، امری زیان آور معرفی می کردند .

لئن اتبعتم شعیباً إنکم إذاً لخسرون

4 - گرایش به توحید و رعایت عدل در خرید و فروش و امور اقتصادی ، مایه خسارت در دیدگاه اشراف کفرپیشه قوم مدین

لئن اتبعتم شعیباً إنکم إذاً لخسرون

برداشت فوق با توجه به آیه 85، که بیانگر پیامهای شعیب است، به دست می آید.

7 - اشراف کفرپیشه مدین با تأکید بر خسارتبار بودن همراهی شعیب ( ع ) ، در تلاش برای بازداشتن مؤمنان از متابعت او و خارج شدن از شهر مدین

و قال الملأ . .. لئن اتبعتم شعیباً إنکم إذاً لخسرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 92 - 4

4 - هلاکت به عذاب های الهی موجب خسارت انسان

کأن لم یغنوا فیها . .. کانوا هم لخسرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 95 - 5،6

5 - تکذیب آیات الهی ، در پی دارنده خسران و بر باد رفتن سرمایه سعادت انسان است .

و لاتکونن من الذین کذبوا بأیت اللّه فتکون من الخسرین

6 - تکذیب قرآن ، مایه خسران و از دست دادن سرمایه سعادت است .

و لاتکونن من الذین کذبوا بأیت اللّه فتکون من الخسرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 21 - 1،2،4

1- دروغ بستن به خدا وبازداری مردم از راه او ، موجب خسارت و تباه کردن سرمایه عمر است .

و من أظلم ممن افتری علی الله کذبًا . .. أُول-ئک الذین خسروا أنفسهم

2- تلاش برای منحرف نشان دادن راه خدا و انکار سرای آخرت ، موجب خسارت و تباهی سرمایه عمر است .

الذین . .. یبغونها عوجًا و هم بالأخره هم ک-فرون ... أُول-ئک الذین خسروا أنفسهم

4- باور به معبودهایی غیر از خدای یکتا ، باوری واهی و مایه خسران و تباهی است .

أُول-ئک الذین خسروا أنفسهم و ضلّ عنهم ما کانوا یفترون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 63 - 15،16

15- صالح ( ع ) ، توجه کردن به درخواست کافران قومش ( ترک ابلاغ توحید ) را ، مایه خسارت و تباهی خویش دانست .

ص: 45

فما تزیدوننی غیر تخسیر

<تخسیر> به معنای خسارت زدن می باشد و فاعل آن قوم ثمود است.

16- ترک وظایف الهی به خاطر خوشایند کافران ، مایه خسارت و تباهی است .

فما تزیدوننی غیر تخسیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 35 - 5

5- کم فروشی و خیانت اقتصادی ، به گمان جلب منافع بیشتر ، بد فرجام و عملی زیان آور و نامیمون است .

و أوفوا الکیل . .. وزنوا بالقسطاس المستقیم ذلک خیر و أحسن تأویلاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 103 - 4

4- کفرپیشگی ، عامل زیان آدمی به رغم کار و تلاش بسیار است .

للک-فرین نزلاً . قل هل ننبّئکم بالأخسرین أعم-لاً

<أعمالاً> تمیز برای <أخسرین> است. به گفته اهل ادب، اصل در تمیز، مفرد بودن است، ولی در این آیه، جمع آمده است. جمع آمدن <أعمالاً> می تواند برای اشاره به تنوع اَعمال کافران باشد; یعنی، کافران، اگر چه عمل های متنوع و بسیار داشته باشند، ولی - برخلاف تصوّرشان - سودی نخواهند برد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 70 - 2

2- توطئه و نیرنگ بت پرستان علیه ابراهیم ( ع ) ، عامل خسران و زیان کاری کامل آنان شد .

و أرادوا به کیدًا فجعلن-هم الأخسرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 103 - 2

2 - عقاید باطل و کردار های بد ، مایه وارد شدن زیان به سرمایه های وجودی انسان

و من خفّت موزینه فأُول-ئک الذین خسروا أنفسهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 52 - 10

10 - ایمان به باطل و کفر به خدا ، خسارتبار است .

و الذین ءامنوا بالب-طل . .. أُول-ئک هم الخ-سرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 44 - 1

1 - کفر ، امری خسارت بار است و بازتاب خسارت آن ، برای خود کافر است .

من کفر فعلیه کفره

ص: 46

<علیه> جار و مجرور و متعلق به <کفره> است. مقدم شدن آن، برای بیان این نکته است که پیامدهای ناگوار کفر، به خود کافران اختصاص دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 18 - 21

21 - گوش نسپردن به سخنان و پیروی نکردن از بهترین آنها ، موجب خسران و تباهی عمر و خانواده است .

إنّ الخ-سرین الذین خسروا أنفسهم و أهلیهم . .. الذین یستمعون القول فیتّبعون أحسنه

آیات گذشته در توصیف خاسران بود و آیه مورد بحث، درباره کسانی است که در قطب مخالف زیان کنندگان قرار داشته و در سایه گوش فرا دادن به سخنان و گزینش بهترین آنها، به سعادت نایل شده اند. بنابراین از ارتباط میان آیات یاد شده، به دست می آید که استماع سخنان و گزینش بهترین آنها موجب سعادت و ترک آن سبب خسران و بدبختی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 63 - 5

5 - کفر و انکار آیات الهی ، بی تردید به زیان انسان ها است .

و الذین کفروا بأی-ت اللّه أُول-ئک هم الخ-سرون

<خسارت> - ضد ربح (سود) - به معنای ضرر و زیان است و آمدن ضمیر فصل (هم)، دلالت بر حصر و تأکید می کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 85 - 5

5 - کفر و شرک به خدا ، مایه خسارت و از کف دادن سرمایه ها ، توانمندی ها و تمدن ها است .

کانوا أکثر منهم و أشدّ قوّه و ءاثارًا فی الأرض . .. کنّا به مشرکین ... و خسر هنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 23 - 6،7

6 - گمان های بی جا و ناروا نسبت به خداوند ، عامل هلاکت و خسران آدمی

ذلکم ظنّکم . .. بربّکم أردیکم فأصبحتم من الخ-سرین

7 - تکیه بر گمان و پندار ، در زمینه مسائل اعتقادی ، مایه زیان و خسران آدمی

و ذلکم ظنّکم . .. فأصبحتم من الخ-سرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 27 - 10

10 - انکار معاد ، عامل خسران و زیان انسان

قالوا ائتوا ب-ابائنا إن کنتم ص-دقین . .. یومئذ یخسر المبطلون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 38 - 7

7- بخل از انفاق در راه خدا ، مایه خسارت خود انسان

ص: 47

و من یبخل فإنّما یبخل عن نفسه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 7 - 7

7 - تحمیل آرا و تمایلات سطحی مردم ، به رهبری الهی ( پیامبر ( ص ) ) ، مایه مشقت و زیان حتمی خود آنان

لو یطیعکم فی کثیر من الأمر لعنتّم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - مجادله - 58 - 19 - 8

8 - غفلت از یاد خدا و بیگانگی با آن در زندگی ، از عوامل خسران انسان ها

فأنس-هم ذکر اللّه . .. إنّ حزب الشیط-ن هم الخ-سرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - منافقون - 63 - 9 - 7

7 - دلبستگی به مال و اولاد و غفلت از یاد خدا ، موجب خسران برای انسان

و من یفعل ذلک فأُول-ئک هم الخ-سرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 9 - 4

4 - دوری از تعالیم دین و سرپیچی از فرمان های خدا و پیامبران ، پیامددار سرنوشتی شوم و خسارت بار

عتت عن أمر ربّها . .. فذاقت وبال أمرها و کان ع-قبه أمرها خسرًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 21 - 10

10 - ثروت و قدرت بدون ایمان ، سعادت بخش و سودمند به حال بشر نیست ; بلکه موجب خسارت و بدبختی است .

و اتّبعوا من لم یزده ماله و ولده إلاّ خسارًا

134- عوامل زیان اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 9 - 5

5 - نقش اعمال خود انسان در زیانکاری و سعادتمندی اخروی وی

الذین خسروا أنفسهم بما کانوا بأیتنا یظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 109 - 2،4،5

ص: 48

2- ورشکستگی و زیان اخروی انسان ، نتیجه قهری و اجتناب ناپذیر دنیاگرایی و غفلت زدگی اوست .

استحبّوا الحیوه الدنیا . .. القوم الک-فرین ... و أُول-ئک هم الغ-فلون . لاجرم أنه

4- بهره نگرفتن از ابزار شناخت در جهت فهم حقایق معنوی ، مایه زیان واقعی انسان در آخرت است .

طبع الله علی قلوبهم و سمعهم و أبص-رهم . .. لاجرم أنهم فی الأخره هم الخ-سرون

5- ترجیح زندگی دنیا بر آخرت ، موجب زیان و ورشکستگی واقعی انسان در آخرت است .

ذلک بأنهم استحبّوا الحیوه الدنیا علی الأخره . .. لاجرم أنهم فی الأخره هم الخ-سرو

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 111 - 8

8 - ظلم ، موجب زیان کاری و محرومیت انسان ، در قیامت خواهد شد .

و قد خاب من حمل ظلمًا

<خیبه>; یعنی، از کف دادن مطلوب (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 11 - 9

9 - پایبندی به دین به خاطر سود مادی و ر ها کردن آن ( ارتداد ) به وقت دشواری ها و محرومیت ها ، مایه خسران و تباهی دنیا و آخرت

و إن أصابته فتنه انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الأخره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 5 - 4

4 - بی اعتقادی به آخرت ، مایه از دست رفتن گران بهاترین سرمایه ها و زیان شدید انسان در روز جزا

و هم فی الأخره هم الأخسرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 15 - 4

4 - آیین شرک و عبادت غیرخدا ، مایه خسارت و از کف دادن سرمایه عمر آدمی و محرومیت از بهره های بایسته از خانواده در عرصه قیامت

فاعبدوا ما شئتم من دونه قل إنّ الخ-سرین الذین خسروا أنفسهم و أهلیهم یوم القی-مه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 45 - 13

13 - فراهم کردن زمینه های گمراهی خود و خانواده خویش ، مایه خسران و سرزنش در صحنه قیامت

و قال الذین ءامنوا إنّ الخ-سرین الذین خسروا أنفسهم و أهلیهم

ص: 49

135- عوامل زیان به جامعه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - مطففین - 83 - 2 - 1

1 - برخورد دوگانه تاجران ، هنگام فروش کالا و خرید آن و به کار بردن سنجش دقیق با پیمانه کامل تنها به هنگام خرید ، مایه زیان جامعه و زمینه ساز عذاب الهی است .

ویل للمطفّفین . الذین إذا اکتالوا علی الناس یستوفون

<اکتالوا>; یعنی، با پیمانه کالا را دریافت کردند. حرف <علی> در آیه شریفه جایگزین حرف <من> شده است تا نشانگر متضرر شدن مردم از این گونه تجارت باشد.

136- عوامل زیان به عقل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 47 - 3

3 - شراب ، مایه ضرر و زیان و آسیب رسان به عقل و هوش آدمی

لا فیها غول و لا هم عنها ینزفون

برداشت یاد شده از مفهوم آیه شریفه به دست می آید.

137- عوامل زیان حق ناپذیران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 82 - 11

11- کافران حق ناپذیر ، ظالمند و از موهبت رحمت و شفابخشی قرآن ، تنها خسارت و زیان به ارمغان می برند .

شفاء و رحمه للمؤمنین و لایزید الظ-لمین إلاّ خسارًا

برداشت فوق، مبتنی بر این نکته است که مراد از <ظالمین> - به قرینه مقابله با <مؤمنین> - کافران باشند.

138- عوامل زیان دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 11 - 9

9 - پایبندی به دین به خاطر سود مادی و ر ها کردن آن ( ارتداد ) به وقت دشواری ها و محرومیت ها ، مایه خسران و تباهی دنیا و آخرت

و إن أصابته فتنه انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الأخره

ص: 50

139- عوامل زیان ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 82 - 10

10- ظالمان نه تنها از رحمت و شفای قرآن بهره ای نمی گیرند ; بلکه تنها ، مایه خسران و زیان آنان می شود .

و لایزید الظ-لمین إلاّ خسارًا

140- عوامل زیان کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 82 - 11

11- کافران حق ناپذیر ، ظالمند و از موهبت رحمت و شفابخشی قرآن ، تنها خسارت و زیان به ارمغان می برند .

شفاء و رحمه للمؤمنین و لایزید الظ-لمین إلاّ خسارًا

برداشت فوق، مبتنی بر این نکته است که مراد از <ظالمین> - به قرینه مقابله با <مؤمنین> - کافران باشند.

141- عوامل نجات از زیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 23 - 9،10

9 - آدم و حوا آمرزش خدا و رحمت وی را تنها عامل نجات خویش از زیانکاری دانستند.

و إن لم تغفر لنا و ترحمنا لنکونن من الخسرین

10 - مغفرت و رحمت الهی تنها امید و وسیله رهایی گنهکاران از خسران گناه است.

و إن لم تغفر لنا و ترحمنا لنکونن من الخسرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 47 - 8

8- نوح ( ع ) ، رهایی خویش از زیان کاری را در گرو مغفرت و رحمت الهی می دانست .

إلاّ تغفر لی و ترحمنی أکن من الخ-سرین

142- مراتب زیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 22 - 2

2- تباهی و زیان کاری کفرپیشگان در سرای آخرت ، افزونتر از خسارت و تباهی آنان در دنیاست .

لاجرم أنّهم فی الأخره هم الأخسرون

<أخسَر> (زیانکارتر) اسم تفضیل است و می طلبد که زیان کاری کافران در آخرت، با خسارت دیگری سنجیده شده باشد.

ص: 51

می توان گفت: آن خسارت، خسارت کافران در دنیاست. براین اساس جمله <لاجرم أنّهم ...> دلالت می کند که کافران در دنیا و نیز در آخرت، زیانکارند و خسارت اخروی آنان در مقایسه با خسارت دنیوی، زیادتر و سنگین تر است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 70 - 6

6- بت پرستی و موضع گیری در مقابل حق و رهبران الهی ، از زیان بارترین کار ها است .

و أرادوا به کیدًا فجعلن-هم الأخسرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 5 - 6

6 - تفاوت میزان زیان کاری خطاکاران در قیامت

و هم فی الأخره هم الأخسرون

تعبیر <الأخسرون> (زیانکارترین ها) می رساند که گناه کاران به طور یکسان در آخرت زیان نمی بینند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 45 - 18،24

18 - تنها آنچه به خسران انسان در آخرت می انجامد ضرر و زیان واقعی است .

إنّ الخ-سرین الذین خسروا أنفسهم و أهلیهم یوم القی-مه

با توجه به این که الف و لام در <الخاسرین> دلالت بر کمال می کند، مطلب بالا استفاده می شود.

24 - گرفتار شدن به آتش و عذاب ابدی ، خسران واقعی است .

إنّ الخ-سرین الذین . .. فی عذاب مقیم

143- مصونیت از زیان اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 32 - 11

11 - اندیشه و تعقل درباره دنیا و آخرت و ارزش و جایگاه هر یک، زمینه مصون ماندن از زیان و حسرت در قیامت

قد خسر الذین کذبوا . .. و ما الحیوه الدنیا إلا ... أفلا تعقلون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 23 - 6

6- مؤمنان دارای اعمال شایسته ، تنها انسانهایی که سرمایه عمر خویش را تباه نساخته و از زیان کاری در دنیا و آخرت مصونند .

أُول-ئک الذین خسروا أنفسهم . .. إن الذین ءامنوا ... أُول-ئک أصح-ب الجنه

ص: 52

144- مصونیت از زیان دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 23 - 6

6- مؤمنان دارای اعمال شایسته ، تنها انسانهایی که سرمایه عمر خویش را تباه نساخته و از زیان کاری در دنیا و آخرت مصونند .

أُول-ئک الذین خسروا أنفسهم . .. إن الذین ءامنوا ... أُول-ئک أصح-ب الجنه

145- معبود راستین و دفع زیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 38 - 11

11 - موجود ناتوان از رساندن سود به انسان ها و برطرف کردن گزند از وی ، شایسته پرستش نیست .

قل أفرءیتم ما تدعون من دون اللّه . .. هل هنّ ک-شف-ت ضرّه ... برحمه هل هنّ ممسک-ت

146- معبودان باطل و تبدیل زیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 56 - 9

9- خدایان و معبود های مشرکان ، از دفع ضرر و نیز متوجه ساختن آن از فردی به فرد دیگر و یا تبدیل وضعیت محنت زا به حالت دیگر ، ناتوانند .

قل ادعوا الذین زعمتم من دونه فلایملکون کشف الضرّ عنکم و لاتحویلاً

مراد از <تحویلاً> می تواند رفع گرفتاری از کسی و متوجه ساختن آن به دیگری و یا تبدیل وضعیت ناگوار به وضعیت خوب باشد.

147- معبودان باطل و دفع زیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 56 - 9

9- خدایان و معبود های مشرکان ، از دفع ضرر و نیز متوجه ساختن آن از فردی به فرد دیگر و یا تبدیل وضعیت محنت زا به حالت دیگر ، ناتوانند .

قل ادعوا الذین زعمتم من دونه فلایملکون کشف الضرّ عنکم و لاتحویلاً

مراد از <تحویلاً> می تواند رفع گرفتاری از کسی و متوجه ساختن آن به دیگری و یا تبدیل وضعیت ناگوار به وضعیت خوب باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 53

12 - فرقان - 25 - 3 - 4

4 - معبود های مشرکان ، ناتوان از جلب هرگونه سود و نفعی برای خویش و دفع ضرر و زیان از خود

ءالهه. .. لایملکون لأنفسهم ضرًّا و لانفعًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 38 - 4،6،9

4 - معبود های مورد پرستش مشرکان ، ناتوان از برطرف کردن هر گونه گزندی از انسان

قل أفرءیتم ما تدعون من دون اللّه إن أرادنی اللّه بضرّ هل هنّ ک-شف-ت ضرّه أو أراد

6 - ناتوانی معبود های ادعایی مشرکان ، از رساندن سود به انسان ها و یا دفع گزند از آنان و نیز مقهور بودنشان در برابر اراده و قدرت خداوند ، با اندک تأمل و دقت نظر روشن می شود .

قل أفرءیتم ما تدعون من دون اللّه إن أرادنی اللّه . .. برحمه هل هنّ ممسک-ت رحمته

طرح مسأله ناتوانی معبودها در قالب استفهام و سؤال، می تواند گویای حقیقت یاد شده باشد.

9 - مشرکان ، معتقد به حاجت دادن معبودهایشان و رساندن سود به انسان ها و برطرف کردن گزند از آنان

أفرءیتم ما تدعون من دون اللّه إن أرادنی اللّه بضرّ . .. برحمه هل هنّ ممسک-ت رحمت

مقصود از <دعاء> در <ماتدعون>، حاجت بردن و استعانت جستن است.

148- ملاک تشخیص زیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 92 - 5

5 - فرجام هر قوم و ملتی تعیین کننده زیانکاری و یا رستگاری آنان است .

کأن لم یغنوا فیها الذین کذبوا شعیباً کانوا هم لخسرین

خداوند، زیانکار بودن کفرپیشگان قوم شعیب را پس از تبیین فرجام شومشان بیان داشت تا به این نکته اشاره کند که فرجام هر قوم و ملتی تعیین کننده زیانکاری و یا رستگاری آن است.

149- ملاک زیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 34 - 2

2 - پیروی از پیامبر ، کاری زیانبار در بینش اشراف و عناصر رفاه زده

و لئن أطعتم . .. إنّکم إذًا لخ-سرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 50 - 3

3 - اعتقاد ساحران مؤمن به زیان نکردن انسان از تحمل دشواری ها در راه خدا

قالوا لاضیر إنّا إلی ربّنا منقلبون

ص: 54

جمله <إنّا إلی ربّنا. ..> تعلیل برای <لاضیر> و بیانگر مطلب یاد شده است.

150- ملاکهای زیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 52 - 15

15 - خداوند حضور مسلمانان فقیر و ضعیف را در اطراف پیامبر اکرم(ص) برای پیامبر(ص) و اسلام زیانبار نمی داند.

ما علیک من حسابهم من شیء

مرجع ضمیر در <حسابهم> می تواند معنوی باشد ; یعنی کسانی که خواهان طرد مؤمنان فقیر از اطراف پیامبر(ص) بودند. و مقصود از <ما علیک> یعنی چیزی به ضرر تو از ناحیه محاسبات کافران اتفاق نخواهد افتاد.

151- منشأ زیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 76 - 4،5،6،8،11،13

4 - کسی جز خداوند قادر بر نفع و زیان رسانی نیست .

اتعبدون من دون اللّه ما لایملک لکم ضراً و لانفعاً

5 - مسیح ( ع ) و مادرش مریم ، مالک هیچ سود و زیانی برای مردم نیستند .

اتعبدون من دون اللّه ما لایملک لکم ضراً و لانفعاً

6 - تنها کسی شایسته پرستش است که زمام زیان و نفع مردم به دست اوست .

اتعبدون من دون اللّه ما لایملک لکم ضراً و لانفعاً

8 - شرک و پرستش غیر خدا ، برخاسته از ناآگاهی به مالک حقیقی سود و زیان و سرچشمه قدرت در هستی

اتعبدون من دون اللّه ما لایملک لکم ضراً و لانفعاً

11 - تنها خداوند ، شنوای درخواست ها و آگاه به سود و زیان انسانهاست .

ما لایملک لکم ضراً و لانفعاً و اللّه هو السمیع العلیم

13 - شنوایی و دانایی مطلق ، شرط توانایی بر سود و زیان رسانی به مردم

ما لایملک لکم ضراً و لانفعاً و اللّه هو السمیع العلیم

به نظر می رسد جمله <و اللّه . ..> برهانی است بر دو حقیقتی که در فراز قبل بیان شد، یکی توان خداوند به ضرر و نفع رسانی و دیگر، ناتوانی غیر خدا بر آن.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 71 - 5

5 - خداوند یگانه، توانا بر رساندن نفع و ضرر به آدمیان، شایسته پرستش است.

قل أندعوا من دون الله ما لا ینفعنا و لا یضرنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 55

7 - یونس - 10 - 18 - 6

6 - سود و زیان آدمیان ، تنها در دست خداوند است .

و یعبدون من دون اللّه ما لا یضرهم و لا ینفعهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 106 - 2،4

2 - هیچ معبودی به جز خداوند ، قادر بر رساندن سود و زیان به آدمیان نیست .

و لاتدع من دون اللّه ما لاینفعک و لایضرک

4 - سود و زیان آدمیان ، تنها به دست خداوند است .

و لاتدع من دون اللّه ما لاینفعک و لایضرک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 66 - 3

3- نفع و ضرر آدمی ، در انحصار خداوند است .

أفتعبدون من دون اللّه ما لاینفعکم شیئًا و لایضرّکم

بیان این حقیقت که معبودها هیچ سود و زیانی به حال انسان ها ندارند، می تواند اشاره و تعریض به این نکته باشد که سود و زیان تنها در دست خدا است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 12 - 2

2 - سود و زیان آدمیان ، تنها در دست خداوند است .

یدعوا من دون اللّه ما لایضرّه و ما لاینفعه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 38 - 7،10

7 - قدرت گسترده و اراده مطلق خداوند ، در رساندن سود و زیان و رحمت و نعمت به انسان ها

قل أفرءیتم . .. إن أرادنی اللّه بضرّ هل هنّ ک-شف-ت ضرّه أو أرادنی برحمه هل هنّ م

10 - تنها حقیقتی که نفع و زیان انسان ها به دست او است ، شایسته حاجت خواهی و یاری جستن از او است .

و لئن سألتهم من خلق السم-وت و الأرض لیقولنّ اللّه . .. أو أرادنی برحمه هل هنّ مم

ذکر خالقیت خدا، پیش از طرح مسأله ناتوانی معبودها از سود رسانی و یا بر طرف کردن گزند از انسان ها، می تواند گویای این حقیقت باشد که توانایی بر انجام چنین کاری، تنها از عهده خدا برمی آید و هر کس چنین باشد، شایسته حاجت بردن به درگاه او است; نه معبودهای ناتوان مشرکان.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 11 - 10

10 - تحقّق حتمی اراده الهی ، در صورت تعلّق اراده او به سود و زیان آدمی

قل فمن یملک لکم من اللّه شیئًا إن أراد بکم ضرًّا أو أراد بکم نفعًا

ص: 56

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - جن - 72 - 21 - 3،4

3 - پیامبر ( ص ) ، مالک نفع و ضرر و سود و زیان مردمان نیست .

قل إنّی لا أملک لکم ضرًّا و لا رشدًا

4 - سود و زیان و هدایت شدن و یا گمراه گشتن انسان ها ، تنها به دست خداوند است .

قل انّی لا أملک لکم ضرًّا و لا رشدًا

آیه بعد - که در آن از ناتوانی پیامبر(ص) در برابر خداوند مطرح شده است - قرینه است بر این که اعلام مالک نبودن پیامبر(ص) نسبت به سود و زیان و هدایت شدن و گمراه گشتن انسان ها، بیانگر انحصار این مالکیت برای خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عصر - 103 - 3 - 4

4 - کفرورزی ، ترک عمل صالح و بی اعتنایی به ترویج حق و صبر ، زیان کاری است .

لفی خسر . إلاّ الذین ءامنوا و عملوا الص-لح-ت و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر

152- موارد زیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 119 - 15،19

15 - وانهادن ولایت خداوند و پذیرش ولایت شیطان ، زیان آشکار

و من یتخذ الشیطن ولیاً من دون اللّه فقد خسر خسراناً مبیناً

19 - پذیرندگان ولایت شیطان ، مردمی زیانکار با خسارتی آشکار

و من یتخذ الشیطن ولیاً من دون اللّه فقد خسر خسراناً مبیناً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 121 - 3

3 - ورود به جهنم ، زیانی آشکار است .

فقد خسر خسراناً مبیناً . .. أولئک ماویهم جهنم

جمله <أولئک . ..> می تواند بیان خسارتی باشد که در جمله <فقد خسر ...> به آن تصریح شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 21 - 10

10 - هشدار موسی ( ع ) به زیانکاری قوم خویش در صورت فرار و عقب نشینی به هنگام رویارویی با جباران سرزمین مقدس

و لاترتدوا علی ادبارکم فتنقلبوا خسرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 57

4 - مائده - 5 - 53 - 15

15 - تباهی کردار نیک آدمی ، خسران و زیانکاری است .

حبطت اعملهم فاصبحوا خسرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 20 - 11

11 - آنان که سرمایه جان به خسارت از کف داده اند، رسالت پیامبر(ص) را انکار می کنند.

الذین خسروا أنفسهم فهم لا یؤمنون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 31 - 14

14 - زندگی منهای دین و اعتقاد به قیامت زیانبار و تباهگر سرمایه عمر آدمی است.

قد خسر الذین کذبوا بلقاء اللّه . .. یحسرتنا علی ما فرطنا فیها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 37 - 8

8 - زیان حقیقی انسان به دوزخی شدن اوست .

فیجعله فی جهنم أولئک هم الخسرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 111 - 7

7 - ایثار مال و جان در راه غیر خدا و در قبال بهایی جز بهشت ، زیان و خسران است .

إن اللّه اشتری . .. بأن لهم الجنه

خداوند، با پیشنهاد بهای بزرگی چون بهشت در قبال جان و مال مؤمنان، در حقیقت بیان داشته است که فروختن جان و مال به چیزی جز بهشت، مایه خسران است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 47 - 10

10- زیان کاری و خسارت واقعی انسان ، در عدم آمرزش گناهان و شامل نشدن رحمت خداوند بر اوست .

و إلاّ تغفر لی و ترحمنی أکن من الخ-سرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 55 - 3

3 - کاری که نه سودآور باشد و نه دور کننده زیان ، عملی ناپسند و ناشایست است .

و یعبدون من دون اللّه ما لاینفعهم و لایضرّهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 58

16 - زمر - 39 - 65 - 7

7 - شرک ، بی تردید به زیان انسان ها است .

لئن أشرکت . .. و لتکوننّ من الخ-سرین

<نون> در <لتکوننّ> برای تأکید و رفع تردید است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 45 - 10

10 - از کف دادن سرمایه های وجودی ، بزرگ ترین زیان آدمی در زندگی است .

إنّ الخ-سرین الذین خسروا أنفسهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 66 - 1

1 - از بین رفتن محصولات کشاورزی ، خسارتی سنگین و تکان دهنده برای انسان ها

لو نشاء . .. فظلتم تفکّهون . إنّا لمغرمون

153- موانع تشخیص زیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 11 - 6

6- شتابزدگی انسان ، عامل اشتباه وی در شناخت سود و زیان واقعی خود

و یدع الإنس-ن بالشرّ دعاءه بالخیر و کان الإنس-ن عجولاً

جمله <و کان الإنسان عجولاً> در مقام تعلیل برای <و یدع الإنسان. ..> است; یعنی، چون انسان عجول است، شر و خیر و سود و زیان خویش را یکسان می بیند و به دنبال هر دو می شتابد.

154- موانع زیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 104 - 4

4- زیانکار نبودن انسان ، منوط به انجام اَعمالی ماندگار و ثمربخش تا ابدیت هستی است .

الأخسرین أعم-لاً الذین ضلّ سعیهم فی الحیوه الدنیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 52 - 13

13 - پیروی از دستورات وحی و رهنمود های پیامبر ( ص ) ، هیچگاه به خسران و گمراهی انسان نخواهد انجامید .

و إنّک لتهدی إلی صرط مستقیم

از تأکید خداوند بر نقش هدایت گری پیامبر(ص)، این نکته استفاده می شود که تعالیم وحی هیچ گاه به خسران و گمراهی

ص: 59

انسان منتهی نخواهد شد.

155- موانع زیان به مسلمانان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 20 - 12

12 - نقش بارز صلح حدیبیه ، در کوتاه شدن دست دشمنان از ضربه زدن به مسلمانان

فعجّل لکم ه-ذه و کفّ أیدی الناس عنکم

ممکن است <ه-ذه> اشاره به صلح حدیبیه داشته باشد و <کفّ. ..> مترتب بر آن بوده و نتیجه آن به شمار آید.

156- موجبات زیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 21 - 11

11 - فرار از جنگ و جهاد ، ممنوع و زیانبار است .

و لاترتدوا علی ادبارکم فتنقلبوا خسرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 23 - 8

8 - عصیان پروردگار، موجب زیان و خسران آدمی است.

ظلمنا انفسنا . .. لنکونن من الخسرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 178 - 7

7 - تکذیب آیات الهی موجب زیان و ضایع کردن سرمایه عمر است .

من یضلل فأولئک هم الخسرون

از مصادیق مورد نظر برای گمراهان، به قرینه آیه قبل، تکذیب کنندگان آیات الهی هستند.

157- موجبات زیان اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 5 - 30،33،37

30 - کفر به احکام الهی ، موجب حبط عمل و زیان اخروی است .

و من یکفر بالایمن فقد حبط عمله و هو فی الأخره من الخسرین

منظور از <ایمان> می تواند به معنای مصدری آن (باورها) باشد و نیز می تواند معارف و مسائلی باشد که ایمان به آنها لازم

ص: 60

است، مراد از آن معارف، به قرینه فرازهای پیشین آیه، احکام دینی است.

33 - ارتداد ، موجب حبط عمل و زیان اخروی است .

و من یکفر بالایمن فقد حبط عمله و هو فی الأخره من الخسرین

ظاهر جمله <من یکفر بالإیمن> این است که ایمان تحقق یابد و آنگاه به آن کفر ورزیده شود و مورد انکار قرار گیرد، چنین کفری را ارتداد می گویند.

37 - حبط اعمال ، موجب زیان در آخرت خواهد شد .

فقد حبط عمله و هو فی الأخره من الخسرین

158- مؤمنان و زیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عصر - 103 - 3 - 1

1 - تنها مؤمنانی که کار های شایسته انجام داده و یکدیگر را به پذیرش حق و شکیبایی توصیه می کنند ، گرفتار خسارت نخواهند شد .

إنّ الإنس-ن لفی خسر . إلاّ الذین ءامنوا و عملوا الص-لح-ت و تواصوا بالحقّ و تواصو

159- ناپسندی زیان رسانی به مردم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 71 - 9

9- آسیب رساندن به جان مردم ، امری بس نکوهیده و ناروا است .

أخرقتها لتغرق أهلها لقد جئت شیئًا إمرًا

160- نجات از زیان شرک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 149 - 10

10 - شمول رحمت خدا و آمرزش او تنها راه نجات از زیان گناه و گرایش های شرک آلود است .

لئن لم یرحمنا ربنا و یغفر لنا لنکونن من الخسرین

161- نجات از زیان گناه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 149 - 10

ص: 61

10 - شمول رحمت خدا و آمرزش او تنها راه نجات از زیان گناه و گرایش های شرک آلود است .

لئن لم یرحمنا ربنا و یغفر لنا لنکونن من الخسرین

162- نشانه های زیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 140 - 3

3 - کشتن فرزند (به عنوان قربانی) و تحریم روزیهای الهی، نشانه بارز زیانکاری است.

قد خسر الذین . .. و حرموا ما رزقهم الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 9 - 2

2 - سبکی و بیوزنی اعمال آدمی در قیامت نشانه زیانکاری است.

و من خفت موزینه فأولئک الذین خسروا أنفسهم

163- نشانه های زیان اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 103 - 1

1 - سبکی کفّه ترازوی عمل ، نشان خسران و زیان کاری واقعی انسان در قیامت

و من خفّت موزینه فأُول-ئک الذین خسروا أنفسهم

164- نوح(ع) و نجات از زیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 47 - 8

8- نوح ( ع ) ، رهایی خویش از زیان کاری را در گرو مغفرت و رحمت الهی می دانست .

إلاّ تغفر لی و ترحمنی أکن من الخ-سرین

165- نهی از زیان به دیگران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 181 - 4

4 - ممنوعیت ضرر زدن به دیگران ، در بینش ادیان آسمانی

ص: 62

و لاتکونوا من المخسرین

166- وضوح زیان شرک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 113 - 6

6 - ضرر و زیان کفر و شرک ، امری روشن و شناخته شده

و ظالم لنفسه مبین

167- وضوح زیان کفر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 113 - 6

6 - ضرر و زیان کفر و شرک ، امری روشن و شناخته شده

و ظالم لنفسه مبین

زیانکاران

168- {زیانکاران}

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 27 - 10،12

10 - فاسقان ، مردمی زیانکارند .

أولئک هم الخسرون

12 - از امام باقر ( ع ) روایت شده که فرمود : < قال لی أبی علی بن الحسین . . . إیاک و مصاحبه القاطع لرحمه . . . قال اللّه عز و جل < الذین . . . یقطعون ما امر اللّه به أن یوصل . . . أولئک هم الخاسرون > ;

پدرم، امام سجاد (ع)، به من فرمود: . .. از همنشینی با کسی که قطع رحم می کند بپرهیز ... خدای عز و جل فرمود: <آنان که ... قطع می کنند آنچه را که خدا امر به وصل آن نموده ... اینانند زیانکاران>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 65 - 6

6 - بوزینه شدگان بنی اسرائیل از زمره خاسران و زیانکاران

لکنتم من الخسرین. و لقد علمتم الذین اعتدوا منکم فی السبت

آیه مورد بحث اشاره به نوع خسارت و زیانی دارد که در ذیل آیه قبل مطرح شد; یعنی، خسارتی که آدمی بر اثر گناه و تجاوز در خطر آن است، از قبیل خسارت اصحاب سبت می باشد.

ص: 63

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 121 - 10

10 - کافران به قرآن و پیامبر ( ص ) خسارت دیدگان واقعی و تباه کنندگان خویش هستند .

و من یکفر به فأولئک هم الخسرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 85 - 7

7 - توجه به بهره مندی مسلمانان در آخرت و زیان دیگران ، انگیزه ای برای پذیرش اسلام

و من یبتغ . .. و هو فی الاخره من الخاسرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 30 - 12

12 - قابیل ، از زمره زیانکاران

فاصبح من الخسرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 12 - 19

19 - کافران به معاد و رسالت پیامبر(ص) ، زیانکار، تباه کننده خویش و محروم از رحمت الهی

و لقد استهزیء برسل . .. کتب علی نفسه الرحمه ... الذین خسروا أنفسهم فهم لا یؤمنون

با توجّه به اینکه رحمت الهی فراگیر است، ممکن است زیان کافران به جهت محروم ساختن خود از دریافت رحمت باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 31 - 1،5

1 - تکذیب کنندگان معاد و حضور در پیشگاه خداوند بی تردید زیانکارند.

قد خسر الذین کذبوا بلقاء اللّه

5 - کسانی که تا قبل از مرگ منکر ملاقات خدا و معاد هستند، بدون تردید زیانکارند.

قد خسر الذین کذبوا بلقاء اللّه حتی إذا جاءتهم الساعه بغته

مراد از <الساعه> می تواند مرگ و یا قیامت باشد. در برداشت فوق <الساعه> به معنی مرگ گرفته شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 23 - 7

7 - آدم و حوا خویشتن را به سبب خطا و لغزش از زیانکاران شمردند.

إن لم تغفر لنا و ترحمنا لنکونن من الخسرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 99 - 4،5

4 - کسانی که علی رغم تکذیب انبیا ، خویشتن را از عذاب الهی مصون می پندراند ، زیانکار هستند .

ص: 64

و لکن کذبوا . .. فلا یأمن مکر اللّه إلا القوم الخسرون

5 - تکذیب کنندگان انبیا ، زیانکار هستند .

و لکن کذبوا . .. فلا یأمن مکر اللّه إلا القوم الخسرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 37 - 4،7

4 - آنانکه دارایی های خویش را برای مبارزه علیه اسلام هزینه کنند ، از ناپاکان و زیانکاران هستند .

فسینفقونها . .. و الذین کفروا إلی جهنم یحشرون. لیمیز اللّه الخبیث من الطیب

7 - کافران حق ستیز ، زیانکاران واقعی هستند .

أولئک هم الخسرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 69 - 14

14 - منافقان و کافران ، زیانکاران واقعی تاریخند .

وعد اللّه المنفقین . .. أولئک هم الخسرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 22 - 1،2،3

1- کفرپیشگان ، مردمی تباه شده و زیانکار ، در عرصه دنیا و صحنه آخرت

لاجرم أنّهم فی الأخره هم الأخسرون

2- تباهی و زیان کاری کفرپیشگان در سرای آخرت ، افزونتر از خسارت و تباهی آنان در دنیاست .

لاجرم أنّهم فی الأخره هم الأخسرون

<أخسَر> (زیانکارتر) اسم تفضیل است و می طلبد که زیان کاری کافران در آخرت، با خسارت دیگری سنجیده شده باشد. می توان گفت: آن خسارت، خسارت کافران در دنیاست. براین اساس جمله <لاجرم أنّهم ...> دلالت می کند که کافران در دنیا و نیز در آخرت، زیانکارند و خسارت اخروی آنان در مقایسه با خسارت دنیوی، زیادتر و سنگین تر است.

3- کفرپیشگانی که بر خدا دروغ می بندند و مردم را از راه خدا باز می دارند و قیامت را انکار می کنند ، در سرای آخرت از دیگر کافران و گنهکاران ، تباه تر و زیانکارترند .

و من أظلم . .. الذین یصدون ... لاجرم أنّهم فی الأخره هم الأخسرون

برداشت فوق بر اساس این احتمال است که مقیاس سنجش و تعیین زیانکار و زیانکارتر مراتب کفر باشد. براین مبنا آیه شریفه دلالت دارد براینکه: همه کافران در آخرت زیانکارند; ولی آنان که بر خدا دروغ بستند و ... از دیگر کافران و گنهکاران، زیانکارتر می باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 63 - 17

17- افزایش اطمینان صالح ( ع ) به زیان کاری کافران ثمود ، تنها دستاورد اصرار آنان بر انصراف او از دعوت به توحید

فما تزیدوننی غیر تخسیر

برداشت فوق، بر اساس این احتمال است که <تخسیر> به معنای نسبت دادن خسارت و تباهی باشد، همانند تکفیر و تفسیق

ص: 65

که به معنای نسبت دادن کفر و فسق می باشد. بر این مبنا، فاعل <تخسیر> حضرت صالح(ع) است و مفاد جمله <فما تزیدوننی ...> چنین خواهد شد: آنچه اصرار شما بر ترک دعوت به توحید، بر من می افزاید این است که شما را در خسارت و تباهی ببینم.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 101 - 14

14- پرستش کنندگانِ خدایان دروغین ، مردمانی تباه شده و خسارت دیده اند .

و ما زادوهم غیر تتبیب

<تتبیب> در لغت به معانی خسارت دیدن ، خسارت زدن ، هلاکت ساختن و نیز نفرین و درخواست هلاکت و خسارت ، آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 15 - 5

5- هر جبّار منحرفی دچار خسارت دنیوی است .

و خاب کلّ جبّار عنید

<خاب> در لغت به معنای <خسر> و <عنید> به معنای عدول کننده از درستی آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 52 - 9

9 - باطل باوران و کافران به خدا ، قطعاً ، زیان کارند .

و الذین ءامنوا بالب-طل و کفروا باللّه أُول-ئک هم الخ-سرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 63 - 4

4 - کافران و منکران آیات الهی ، مردمی زیانکار و خسارت دیده اند .

و الذین کفروا بأی-ت اللّه أُول-ئک هم الخ-سرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 65 - 6

6 - مشرکان ، از زیانکاران و خسارت دیدگان اند .

لئن أشرکت . .. و لتکوننّ من الخ-سرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 25 - 15

15 - مخالفان پیامبران ، مردمانی زیان کاراند .

إنّهم کانوا خ-سرین

ص: 66

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - منافقون - 63 - 9 - 8

8 - دلبستگان به مال و اولاد ، غافل از یاد خدا و دارای فرجامی خسارت بار

و من یفعل ذلک فأُول-ئک هم الخ-سرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شمس - 91 - 10 - 1

1 - کسانی که نفس خود را در گناه مدفون ساخته ، آن را به سقوط و تباهی می کشانند ، محروم و زیانکاراند .

و قد خاب من دسّیها

<خاب>; یعنی، محروم شد، خسارت دید و به آنچه خواست، نرسید (قاموس). <دسّاها>; یعنی، آن را ساقط کرد و از بهره آن کاست. <دسَّیْتُ>; یعنی، گمراه و فاسد کردم (لسان العرب). این فعل که <دَسَّسَ> بوده و حرف <سین> در آن به <یاء> تبدیل شده است، مبالغه در <دَسَّ> (دفن کرد) است. مراد از <دسّاها> - به قرینه <ألهمها فجورها> - مدفون ساختن نفس در معصیت ها و کشاندن آن به سقوط و گمراهی و فساد است.

169- زیانکاران اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 109 - 1،3

1- کافران دنیاگرای غافل ( مرتدان ) ، بی تردید در آخرت ورشکسته و زیانکارند .

استحبّوا الحیوه الدنیا . .. القوم الک-فرین ... هم الغ-فلون . لاجرم أنهم فی الأخر

3- محرومان از هدایت الهی در دنیا ، زیانکاران و سرمایه باختگان واقعی در آخرتند .

و أن الله لایهدی القوم الک-فرین . .. لاجرم أنهم فی الأخره هم الخ-سرون

170- زیانکاران بنی اسرائیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 65 - 6

6 - بوزینه شدگان بنی اسرائیل از زمره خاسران و زیانکاران

لکنتم من الخسرین. و لقد علمتم الذین اعتدوا منکم فی السبت

آیه مورد بحث اشاره به نوع خسارت و زیانی دارد که در ذیل آیه قبل مطرح شد; یعنی، خسارتی که آدمی بر اثر گناه و تجاوز در خطر آن است، از قبیل خسارت اصحاب سبت می باشد.

171- زیانکاران در جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 67

12 - مؤمنون - 23 - 104 - 1

1 - صورت زیان کاران دوزخی ، مواجه با هجوم مداوم شعله های آتش دوزخ

تلفح وجوههم النار

<لَفْح> (مصدر <تلفح>) به معنای سوزاندن است; یعنی، <آتش، چهره های آنها را می سوزاند>. گفتنی است که به کارگیری فعل مضارع (تلفح)، بیانگر هجوم پی در پی شعله های آتش دوزخ می باشد.

172- زیانکاران در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 31 - 6

6 - قیامت، هنگامه ظهور زیانکاری منکران معاد و ملاقات پروردگار است.

حتی إذا جاءتهم الساعه بغته قالوا یحسرتنا علی ما فرطنا فیها

منادا قرار گرفتن حسرت، گویای مشهود و عیان بودن آن در صحنه قیامت است. به گونه ای که مورد <نداء> قرار می گیرد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 9 - 1

1 - قیامت روز ظهور و بروز خسارت و زیانکاری تکذیب کنندگان آیات خداوند است.

و من خفت موزینه فأولئک الذین خسروا أنفسهم بما کانوا بأیتنا یظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 45 - 6

6 - مردمی که بر انکار معاد پای فشردند و از این گمراهی دست برنداشتند ، در قیامت مردمی زیانکار و ورشکسته خواهند بود .

و یوم یحشرهم . .. قد خسر الذین کذبوا بلقاء اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 27 - 5

5 - روز قیامت ، هنگامه خسران و زیان دیدن باطل گرایان و منکران معاد

و یوم تقوم الساعه یومئذ یخسر المبطلون

<مبطلون>، به معنای واردشوندگان در باطل است.

173- فرجام زیانکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 103 - 4

4 - جاودانگی در عذاب دوزخ ، فرجام زیان کاران فاقد عمل صالح و گران وزن

ص: 68

و من خفّت موزینه . .. فی جهنّم خ-لدون

174- کیفر اخروی زیانکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 16 - 5

5 - آتش ، وسیله اصلی عذاب و کیفر زیانکاران در قیامت

لهم من فوقهم ظلل من النار و من تحتهم ظلل

175- محرومیت زیانکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 96 - 4

4 - زیانکاران ، محرومان از ایمان به آیات الهی

الخسرین. إن الذین حقت علیهم کلمت ربک لایؤمنون

176- ملاک تشخیص زیانکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 92 - 6

6 - بیان فرجام شوم کفرپیشگان و تکذیب کنندگان رسولان الهی ، روشی برای مبلغان دین برای شناساندن زیانکاران واقعی

الذین کذبوا شعیباً کانوا هم لخسرین

خداوند با بیان فرجام شوم کفرپیشگان، زیانکاران واقعی را به مردم معرفی کرد. بنابراین از راههای معرفی کردن زیانکاران واقعی بیان فرجام شوم آنان است.

زیانکاری

177- زمینه زیانکاری قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 21 - 13

13 - قدرت اقتصادی و سیاسی صاحبان زر و زور در عصر نوح ( ع ) ، نتیجه ای جز خسارت و بدبختی برای آنان در برنداشت .

من لم یزده ماله و ولده إلاّ خسارًا

ص: 69

178- زیانکاری آدم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 23 - 7

7 - آدم و حوا خویشتن را به سبب خطا و لغزش از زیانکاران شمردند.

إن لم تغفر لنا و ترحمنا لنکونن من الخسرین

179- زیانکاری اخروی دنیاطلبان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 109 - 1

1- کافران دنیاگرای غافل ( مرتدان ) ، بی تردید در آخرت ورشکسته و زیانکارند .

استحبّوا الحیوه الدنیا . .. القوم الک-فرین ... هم الغ-فلون . لاجرم أنهم فی الأخر

180- زیانکاری اخروی ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 45 - 12

12 - قیامت ، روز ظهور خسران و زیان کاری عمیق ستم پیشگان و گمراهان

إنّ الخ-سرین الذین خسروا أنفسهم و أهلیهم یوم القی-مه

181- زیانکاری اخروی غافلان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 109 - 1

1- کافران دنیاگرای غافل ( مرتدان ) ، بی تردید در آخرت ورشکسته و زیانکارند .

استحبّوا الحیوه الدنیا . .. القوم الک-فرین ... هم الغ-فلون . لاجرم أنهم فی الأخر

182- زیانکاری اخروی کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 22 - 1،2،3

1- کفرپیشگان ، مردمی تباه شده و زیانکار ، در عرصه دنیا و صحنه آخرت

ص: 70

لاجرم أنّهم فی الأخره هم الأخسرون

2- تباهی و زیان کاری کفرپیشگان در سرای آخرت ، افزونتر از خسارت و تباهی آنان در دنیاست .

لاجرم أنّهم فی الأخره هم الأخسرون

<أخسَر> (زیانکارتر) اسم تفضیل است و می طلبد که زیان کاری کافران در آخرت، با خسارت دیگری سنجیده شده باشد. می توان گفت: آن خسارت، خسارت کافران در دنیاست. براین اساس جمله <لاجرم أنّهم ...> دلالت می کند که کافران در دنیا و نیز در آخرت، زیانکارند و خسارت اخروی آنان در مقایسه با خسارت دنیوی، زیادتر و سنگین تر است.

3- کفرپیشگانی که بر خدا دروغ می بندند و مردم را از راه خدا باز می دارند و قیامت را انکار می کنند ، در سرای آخرت از دیگر کافران و گنهکاران ، تباه تر و زیانکارترند .

و من أظلم . .. الذین یصدون ... لاجرم أنّهم فی الأخره هم الأخسرون

برداشت فوق بر اساس این احتمال است که مقیاس سنجش و تعیین زیانکار و زیانکارتر مراتب کفر باشد. براین مبنا آیه شریفه دلالت دارد براینکه: همه کافران در آخرت زیانکارند; ولی آنان که بر خدا دروغ بستند و ... از دیگر کافران و گنهکاران، زیانکارتر می باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 109 - 1

1- کافران دنیاگرای غافل ( مرتدان ) ، بی تردید در آخرت ورشکسته و زیانکارند .

استحبّوا الحیوه الدنیا . .. القوم الک-فرین ... هم الغ-فلون . لاجرم أنهم فی الأخر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تغابن - 64 - 9 - 5

5 - قیامت ، روز ظهور و بروز غبن و خسارت کافران

ذلک یوم التغابن

183- زیانکاری اخروی گمراهان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 45 - 12

12 - قیامت ، روز ظهور خسران و زیان کاری عمیق ستم پیشگان و گمراهان

إنّ الخ-سرین الذین خسروا أنفسهم و أهلیهم یوم القی-مه

184- زیانکاری اخروی گناهکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 5 - 6

6 - تفاوت میزان زیان کاری خطاکاران در قیامت

و هم فی الأخره هم الأخسرون

ص: 71

تعبیر <الأخسرون> (زیانکارترین ها) می رساند که گناه کاران به طور یکسان در آخرت زیان نمی بینند.

185- زیانکاری اخروی مانعان از سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 22 - 3

3- کفرپیشگانی که بر خدا دروغ می بندند و مردم را از راه خدا باز می دارند و قیامت را انکار می کنند ، در سرای آخرت از دیگر کافران و گنهکاران ، تباه تر و زیانکارترند .

و من أظلم . .. الذین یصدون ... لاجرم أنّهم فی الأخره هم الأخسرون

برداشت فوق بر اساس این احتمال است که مقیاس سنجش و تعیین زیانکار و زیانکارتر مراتب کفر باشد. براین مبنا آیه شریفه دلالت دارد براینکه: همه کافران در آخرت زیانکارند; ولی آنان که بر خدا دروغ بستند و ... از دیگر کافران و گنهکاران، زیانکارتر می باشند.

186- زیانکاری اخروی مرتدان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 109 - 1

1- کافران دنیاگرای غافل ( مرتدان ) ، بی تردید در آخرت ورشکسته و زیانکارند .

استحبّوا الحیوه الدنیا . .. القوم الک-فرین ... هم الغ-فلون . لاجرم أنهم فی الأخر

187- زیانکاری اخروی مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 5 - 7

7 - مشرکان و منکران قیامت ، زیان کارترین مردم در قیامت

و هم فی الأخره هم الأخسرون

188- زیانکاری اخروی مفتریان بر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 22 - 3

3- کفرپیشگانی که بر خدا دروغ می بندند و مردم را از راه خدا باز می دارند و قیامت را انکار می کنند ، در سرای آخرت از دیگر کافران و گنهکاران ، تباه تر و زیانکارترند .

و من أظلم . .. الذین یصدون ... لاجرم أنّهم فی الأخره هم الأخسرون

ص: 72

برداشت فوق بر اساس این احتمال است که مقیاس سنجش و تعیین زیانکار و زیانکارتر مراتب کفر باشد. براین مبنا آیه شریفه دلالت دارد براینکه: همه کافران در آخرت زیانکارند; ولی آنان که بر خدا دروغ بستند و ... از دیگر کافران و گنهکاران، زیانکارتر می باشند.

189- زیانکاری اخروی مکذبان آخرت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 22 - 3

3- کفرپیشگانی که بر خدا دروغ می بندند و مردم را از راه خدا باز می دارند و قیامت را انکار می کنند ، در سرای آخرت از دیگر کافران و گنهکاران ، تباه تر و زیانکارترند .

و من أظلم . .. الذین یصدون ... لاجرم أنّهم فی الأخره هم الأخسرون

برداشت فوق بر اساس این احتمال است که مقیاس سنجش و تعیین زیانکار و زیانکارتر مراتب کفر باشد. براین مبنا آیه شریفه دلالت دارد براینکه: همه کافران در آخرت زیانکارند; ولی آنان که بر خدا دروغ بستند و ... از دیگر کافران و گنهکاران، زیانکارتر می باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 5 - 7

7 - مشرکان و منکران قیامت ، زیان کارترین مردم در قیامت

و هم فی الأخره هم الأخسرون

190- زیانکاری اخروی مکذبان معاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 27 - 5

5 - روز قیامت ، هنگامه خسران و زیان دیدن باطل گرایان و منکران معاد

و یوم تقوم الساعه یومئذ یخسر المبطلون

<مبطلون>، به معنای واردشوندگان در باطل است.

191- زیانکاری انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عصر - 103 - 2 - 1،2

1 - عموم انسان ها ، سرمایه خویش را از کف داده ، در زیان بزرگی فرورفته اند .

إنّ الإنس-ن لفی خسر

<انسان> اسم جنس و حرف <ال> در آن، برای استغراق افراد است. تعمیم خسارت بر تمامی انسان ها و آنگاه استثنای

ص: 73

مؤمنان (در آیه بعد)، بیانگر آن است که اکثریت چشمگیری از انسان ها، دچار خسارت اند.

2 - خداوند ، در تأکید بر خسارت بار بودن وضع انسان ها ، به عصر پیامبر ( ص ) سوگند یاد کرده است .

و العصر . إنّ الإنس-ن لفی خسر

192- زیانکاری اهل باطل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 78 - 12،13

12 - قیامت ، روز کشف زیان کاری اهل باطل

و خسر هنالک المبطلون

13 - خسارت و زیان باری اهل باطل ، به هنگام نزول عذاب استیصال

و خسر هنالک المبطلون

193- زیانکاری اهل عذاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 18 - 8

8- امت های محکوم به کیفر حتمی الهی ، مردمی سرمایه باخته و زیانکار

حقّ علیهم القول . .. إنّهم کانوا خ-سرین

194- زیانکاری برادران یوسف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 14 - 5

5- برادران یوسف در حضور پدر نابودی یوسف ( ع ) را برای خود ، امری خسارت بار و تباه کننده قلمداد کردند .

إنا إذًا لخ-سرون

195- زیانکاری بنی اسرائیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 64 - 6،7

6 - بنی اسرائیل بر اثر شکستن پیمان الهی ، در آستانه زیانکاری و تباه کردن هستی خویش ، قرار گرفتند .

فلولا فضل اللّه علیکم و رحمته لکنتم من الخسرین

7 - فضل و رحمت الهی بر بنی اسرائیل ، نجات دهنده آنان از زیان و خسران شد .

ص: 74

فلولا فضل اللّه علیکم و رحمته لکنتم من الخسرین

196- زیانکاری ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 35 - 5

5- آسیب و زیان ناسپاسی توانگران در برابر نعمت های الهی ، دامنگیر خود ایشان است .

فقال . .. أنا أکثر منک مالاً و أعزّ نفرًا ... و هو ظالم لنفسه

197- زیانکاری ثروتمندان قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 21 - 13

13 - قدرت اقتصادی و سیاسی صاحبان زر و زور در عصر نوح ( ع ) ، نتیجه ای جز خسارت و بدبختی برای آنان در برنداشت .

من لم یزده ماله و ولده إلاّ خسارًا

198- زیانکاری جوامع عصیانگر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 9 - 2،3

2 - جوامعی که از فرمان های خدا و پیامبران سرباز زدند ، به فرجامی خسارت بار گرفتار شدند .

و کان ع-قبه أمرها خسرًا

3 - جوامع عصیانگر و متمرد از فرمان های خدا و پیامبران ، در معرض روبه رو شدن با پیامد های سنگین کردار خویش و دچار شدن به فرجامی خسارت بار

فذاقت وبال أمرها و کان ع-قبه أمرها خسرًا

199- زیانکاری جهنمیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 37 - 8

8 - زیان حقیقی انسان به دوزخی شدن اوست .

فیجعله فی جهنم أولئک هم الخسرون

ص: 75

200- زیانکاری حزب شیطان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - مجادله - 58 - 19 - 6

6 - حزب و دار و دسته شیطان ، فرجامی جز خسران و زیان ندارند .

ألا إنّ حزب الشیط-ن هم الخ-سرون

201- زیانکاری حق ناپذیران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 85 - 4

4 - آشکار شدن خسارت و زیان کاری مشرکان و کافران قدرتمند و حق ناپذیر ، به وقت نزول عذاب الهی بر ایشان در دنیا

لمّا رأوا بأسنا . .. و خسر هنالک الک-فرون

202- زیانکاری حوا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 23 - 7

7 - آدم و حوا خویشتن را به سبب خطا و لغزش از زیانکاران شمردند.

إن لم تغفر لنا و ترحمنا لنکونن من الخسرین

203- زیانکاری دنیوی کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 22 - 1،2

1- کفرپیشگان ، مردمی تباه شده و زیانکار ، در عرصه دنیا و صحنه آخرت

لاجرم أنّهم فی الأخره هم الأخسرون

2- تباهی و زیان کاری کفرپیشگان در سرای آخرت ، افزونتر از خسارت و تباهی آنان در دنیاست .

لاجرم أنّهم فی الأخره هم الأخسرون

<أخسَر> (زیانکارتر) اسم تفضیل است و می طلبد که زیان کاری کافران در آخرت، با خسارت دیگری سنجیده شده باشد. می توان گفت: آن خسارت، خسارت کافران در دنیاست. براین اساس جمله <لاجرم أنّهم ...> دلالت می کند که کافران در دنیا و نیز در آخرت، زیانکارند و خسارت اخروی آنان در مقایسه با خسارت دنیوی، زیادتر و سنگین تر است.

ص: 76

204- زیانکاری فاسقان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 27 - 10

10 - فاسقان ، مردمی زیانکارند .

أولئک هم الخسرون

205- زیانکاری قابیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 30 - 12،13

12 - قابیل ، از زمره زیانکاران

فاصبح من الخسرین

13 - زیانکاری قابیل ، پیامد کشتن برادرش هابیل

فقتله فاصبح من الخسرین

206- زیانکاری قدرتمندان قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 21 - 13

13 - قدرت اقتصادی و سیاسی صاحبان زر و زور در عصر نوح ( ع ) ، نتیجه ای جز خسارت و بدبختی برای آنان در برنداشت .

من لم یزده ماله و ولده إلاّ خسارًا

207- زیانکاری قوم ابراهیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 70 - 2،4

2- توطئه و نیرنگ بت پرستان علیه ابراهیم ( ع ) ، عامل خسران و زیان کاری کامل آنان شد .

و أرادوا به کیدًا فجعلن-هم الأخسرین

4- قوم بت پرست ابراهیم ، از زیان کارترین مردم جهان بودند .

فجعلن-هم الأخسرین

ص: 77

208- زیانکاری قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 63 - 17

17- افزایش اطمینان صالح ( ع ) به زیان کاری کافران ثمود ، تنها دستاورد اصرار آنان بر انصراف او از دعوت به توحید

فما تزیدوننی غیر تخسیر

برداشت فوق، بر اساس این احتمال است که <تخسیر> به معنای نسبت دادن خسارت و تباهی باشد، همانند تکفیر و تفسیق که به معنای نسبت دادن کفر و فسق می باشد. بر این مبنا، فاعل <تخسیر> حضرت صالح(ع) است و مفاد جمله <فما تزیدوننی ...> چنین خواهد شد: آنچه اصرار شما بر ترک دعوت به توحید، بر من می افزاید این است که شما را در خسارت و تباهی ببینم.

209- زیانکاری کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 121 - 10

10 - کافران به قرآن و پیامبر ( ص ) خسارت دیدگان واقعی و تباه کنندگان خویش هستند .

و من یکفر به فأولئک هم الخسرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 12 - 19

19 - کافران به معاد و رسالت پیامبر(ص) ، زیانکار، تباه کننده خویش و محروم از رحمت الهی

و لقد استهزیء برسل . .. کتب علی نفسه الرحمه ... الذین خسروا أنفسهم فهم لا یؤمنون

با توجّه به اینکه رحمت الهی فراگیر است، ممکن است زیان کافران به جهت محروم ساختن خود از دریافت رحمت باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 37 - 7

7 - کافران حق ستیز ، زیانکاران واقعی هستند .

أولئک هم الخسرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 69 - 14

14 - منافقان و کافران ، زیانکاران واقعی تاریخند .

وعد اللّه المنفقین . .. أولئک هم الخسرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 106 - 2

2- واقعیّت زندگی کافران ، چیزی جز پوچی و بی فرجامی و زیانکاری نیست .

ص: 78

ذلک

<ذلک> ممکن است که خبر مبتدای محذوف و تأکید بر محتوای آیات قبل باشد; یعنی، واقعیت این است و جز این نیست. (الأمر ذلک و لا غیر) و می تواند مبتدا باشد و <جزاؤهم> خبر آن و <جهنم> عطف بیان برای مبتدا یا خبر. برداشت یاد شده براساس احتمال نخست است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 52 - 9،10

9 - باطل باوران و کافران به خدا ، قطعاً ، زیان کارند .

و الذین ءامنوا بالب-طل و کفروا باللّه أُول-ئک هم الخ-سرون

10 - ایمان به باطل و کفر به خدا ، خسارتبار است .

و الذین ءامنوا بالب-طل . .. أُول-ئک هم الخ-سرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 44 - 1،4

1 - کفر ، امری خسارت بار است و بازتاب خسارت آن ، برای خود کافر است .

من کفر فعلیه کفره

<علیه> جار و مجرور و متعلق به <کفره> است. مقدم شدن آن، برای بیان این نکته است که پیامدهای ناگوار کفر، به خود کافران اختصاص دارد.

4 - بازتاب خسارت کفر ، از آنِ کافر ، و پیامد فواید ایمان و عمل صالح ، فراگیر است . *

من کفر فعلیه کفره و من عمل ص-لحًا فلأنفسهم یمهدون

احتمال دارد این که در جواب شرط جمله نخست، ضمیر مفرد آورده شده و در جواب شرط جمله دوم، به رغم مفرد بودن اسم شرط، ضمیر جمع آورده شده است، اشاره به نکته یاد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 63 - 4

4 - کافران و منکران آیات الهی ، مردمی زیانکار و خسارت دیده اند .

و الذین کفروا بأی-ت اللّه أُول-ئک هم الخ-سرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 85 - 4

4 - آشکار شدن خسارت و زیان کاری مشرکان و کافران قدرتمند و حق ناپذیر ، به وقت نزول عذاب الهی بر ایشان در دنیا

لمّا رأوا بأسنا . .. و خسر هنالک الک-فرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - حاقه - 69 - 50 - 3

3 - احساس خسارت و زیانباری کافران در قیامت ، به سبب بهره نگرفتن از تعالیم قرآن در زندگی

و إنّه لحسره علی الک-فرین

ص: 79

برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که <حسرت> به معنای اندوه برای آنچه از دست رفته است، می باشد (لسان العرب). این در جایی است که انسان از آن چیز، بهره لازم نبرده و نسبت به آن احساس خسارت کرده باشد.

210- زیانکاری گمراهان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 178 - 5

5 - گمراه شدگان به دست خدا ، زیانکار و تباه کننده سرمایه عمر خویشند .

من یضلل فأولئک هم الخسرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 108 - 9

9 - ضرر و زیان گمراهی ، تنها متوجه خودِ گمراهان است .

و من ضل فإنما یضل علیها

211- زیانکاری گناهکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 160 - 32

32 - بازگشت زیان گناه به گنهکار است ، نه متوجه ساحت قدس خداوند

و ما ظلمونا و لکن کانوا أنفسهم یظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شمس - 91 - 10 - 1،4

1 - کسانی که نفس خود را در گناه مدفون ساخته ، آن را به سقوط و تباهی می کشانند ، محروم و زیانکاراند .

و قد خاب من دسّیها

<خاب>; یعنی، محروم شد، خسارت دید و به آنچه خواست، نرسید (قاموس). <دسّاها>; یعنی، آن را ساقط کرد و از بهره آن کاست. <دسَّیْتُ>; یعنی، گمراه و فاسد کردم (لسان العرب). این فعل که <دَسَّسَ> بوده و حرف <سین> در آن به <یاء> تبدیل شده است، مبالغه در <دَسَّ> (دفن کرد) است. مراد از <دسّاها> - به قرینه <ألهمها فجورها> - مدفون ساختن نفس در معصیت ها و کشاندن آن به سقوط و گمراهی و فساد است.

4 - خداوند ، در تأکید بر زیان کاری و تباهی گناه کاران ، به < خورشید و نور آن > ، < ماه > < روز و شب > ، < آسمان و زمین > ، < نفس انسان > و < ذات خویش > سوگند یاد کرده است .

و الشّمس . .. و قد خاب من دسّیها

تکرار <قد>، نشانگر آن است که جمله <قد خاب. ..>، جوابی مستقل برای قسم های پیشین است.

ص: 80

212- زیانکاری مخالفان انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 25 - 15

15 - مخالفان پیامبران ، مردمانی زیان کاراند .

إنّهم کانوا خ-سرین

213- زیانکاری مرتدان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 149 - 7

7 - زیانکاری ، فرجام حتمی مشرکان و مرتدان

لنکونن من الخسرین

214- زیانکاری مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 149 - 7

7 - زیانکاری ، فرجام حتمی مشرکان و مرتدان

لنکونن من الخسرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 101 - 14

14- پرستش کنندگانِ خدایان دروغین ، مردمانی تباه شده و خسارت دیده اند .

و ما زادوهم غیر تتبیب

<تتبیب> در لغت به معانی خسارت دیدن ، خسارت زدن ، هلاکت ساختن و نیز نفرین و درخواست هلاکت و خسارت ، آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 109 - 5

5- معبود های اهل شرک ، ارمغانی جز خسارت و تباهی برای پرستشگران خویش ندارند .

فلاتک فی مریه مما یعبد ه-ؤلاء ما یعبدون إلاّ کما یعبد ءاباؤُهم

چنان چه <کما> در آیه شریفه برای تشبیه باشد، جمله <فلاتک . ..> به ضمیمه <إنا لموفُّوهم ...> می رساند که: روا نبودن شک و تردید به این جهت است که همان طور که معبودهای مشرکان پیشین، دستاوردی جز خسارت و تباهی برای پرستش کنندگان خود نداشتند (و ما زادوهم غیر تتبیب، آیه 101) معبودهای اهل شرک در زمان تو نیز این چنینند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 81

11 - حج - 22 - 13 - 2

2 - بت پرستی ، پیش از آن که برای اهل شرک سودمند باشد ، برای آنان زیان آور است .

یدعوا لمن ضرّه أقرب من نفعه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 65 - 6

6 - مشرکان ، از زیانکاران و خسارت دیدگان اند .

لئن أشرکت . .. و لتکوننّ من الخ-سرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 85 - 4

4 - آشکار شدن خسارت و زیان کاری مشرکان و کافران قدرتمند و حق ناپذیر ، به وقت نزول عذاب الهی بر ایشان در دنیا

لمّا رأوا بأسنا . .. و خسر هنالک الک-فرون

215- زیانکاری مکذبان آیات خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 179 - 9

9 - گرفتار شدن به دوزخ نمود زیانکاری تکذیب کنندگان آیات الهی است .

فأولئک هم الخسرون. و لقد ذرأنا لجهنم کثیراً من الجن و الإنس

آیه مورد بحث می تواند توضیح زیانی باشد که در ذیل آیه قبل برای گمراهان بیان شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 105 - 1

1- کافرانِ به آیات پروردگار و منکرانِ قیامت ، زیانکارترین مردم اند .

الأخسرین أعم-لاً . .. أُول-ئک الذین کفروا بأی-ت ربّهم و لقائه

کفر به لقای پروردگار، تعبیری دیگر از کفر به قیامت است، از آن جهت که ملاقات با پروردگار (با حساب و جزا و پاداش او) در قیامت صورت می گیرد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 63 - 4

4 - کافران و منکران آیات الهی ، مردمی زیانکار و خسارت دیده اند .

و الذین کفروا بأی-ت اللّه أُول-ئک هم الخ-سرون

ص: 82

216- زیانکاری مکذبان قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 53 - 12

12 - منکران قرآن ، در قیامت ، با پی بردن به زیانکاری خویش و واهی بودن افکار و عقاید خود ، از اعمال و رفتار گذشته خویش پشیمان خواهند شد .

نرد فنعمل غیر الذی کنا نعمل قد خسروا أنفسهم و ضل عنهم ما کانوا یفترون

جمله <قد خسروا . .. > و <ضل عنهم ... > به منزله تعلیلی است برای <نرد فنعمل ... > یعنی آرزوی بازگشت به دنیا و تدارک گذشته ها بدان علت است که کفرپیشگان خود را زیانکار می بینند و باورهای خویش را بر باد رفته می یابند.

217- زیانکاری مکذبان قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 105 - 1

1- کافرانِ به آیات پروردگار و منکرانِ قیامت ، زیانکارترین مردم اند .

الأخسرین أعم-لاً . .. أُول-ئک الذین کفروا بأی-ت ربّهم و لقائه

کفر به لقای پروردگار، تعبیری دیگر از کفر به قیامت است، از آن جهت که ملاقات با پروردگار (با حساب و جزا و پاداش او) در قیامت صورت می گیرد.

218- زیانکاری مکذّبان لقاءالله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 31 - 1،5

1 - تکذیب کنندگان معاد و حضور در پیشگاه خداوند بی تردید زیانکارند.

قد خسر الذین کذبوا بلقاء اللّه

5 - کسانی که تا قبل از مرگ منکر ملاقات خدا و معاد هستند، بدون تردید زیانکارند.

قد خسر الذین کذبوا بلقاء اللّه حتی إذا جاءتهم الساعه بغته

مراد از <الساعه> می تواند مرگ و یا قیامت باشد. در برداشت فوق <الساعه> به معنی مرگ گرفته شده است.

219- زیانکاری مکذبان معاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 31 - 1،5

1 - تکذیب کنندگان معاد و حضور در پیشگاه خداوند بی تردید زیانکارند.

قد خسر الذین کذبوا بلقاء اللّه

5 - کسانی که تا قبل از مرگ منکر ملاقات خدا و معاد هستند، بدون تردید زیانکارند.

ص: 83

قد خسر الذین کذبوا بلقاء اللّه حتی إذا جاءتهم الساعه بغته

مراد از <الساعه> می تواند مرگ و یا قیامت باشد. در برداشت فوق <الساعه> به معنی مرگ گرفته شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 18 - 10

10- زندگی منکران معاد ، سراسر زیان کاری است .

إنّهم کانوا خ-سرین

تعبیر <کانوا خاسرین>، دال بر استمرار و فراگیری خسران نسبت به سراسر زندگی منکران معاد است.

220- زیانکاری منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 69 - 14

14 - منافقان و کافران ، زیانکاران واقعی تاریخند .

وعد اللّه المنفقین . .. أولئک هم الخسرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - مجادله - 58 - 19 - 7

7 - منافقان ، محکوم به فرجامی شوم و عاقبتی خسارت بار

أُول-ئک حزب الشیط-ن ألا إنّ حزب الشیط-ن هم الخ-سرون

221- زیانکاری مؤمنان به باطل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 52 - 9،10

9 - باطل باوران و کافران به خدا ، قطعاً ، زیان کارند .

و الذین ءامنوا بالب-طل و کفروا باللّه أُول-ئک هم الخ-سرون

10 - ایمان به باطل و کفر به خدا ، خسارتبار است .

و الذین ءامنوا بالب-طل . .. أُول-ئک هم الخ-سرون

222- زیانکاری یهود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 102 - 46

46 - یهودیان ، ناآگاه به سودای زیانبار خویش ( از دست دادن آخرت و دستیابی به منافع سحر )

ص: 84

لبئس ماشروا به أنفسهم لو کانوا یعلمون

مفعول <یعلمون> - به دلیل قبل - زیانباری فروختن مواهب آخرت در مقابل منافع دنیوی است; یعنی، ای کاش! می دانستند که این داد و ستد برای آنان زیانبار است.

223- عوامل زیانکاری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 85 - 9،10

9 - پذیرش آیینی غیر از اسلام ، موجب زیان و خسران در آخرت

و من یبتغ غیر الاسلام دیناً . .. و هو فی الاخره من الخاسرین

10 - تسلیم نبودن در برابر خداوند ، موجب زیان و خسران در آخرت

و من یبتغ غیر الاسلام دیناً . .. و هو فی الاخره من الخاسرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 97 - 14

14 - زیان ترک حجّ ، متوجّه خود انسان

و من کفر فانّ اللّه غنیّ عن العالمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 122 - 7

7 - نبرد احد ، نمونه ای از بی صبری و بی تقوایی دو گروه از مسلمانان و زیان دیدن از توطئه های دشمنان

و ان تصبروا و تتقوا لا یضرّکم کیدهم شیئاً . .. اذ همّت طائفتان منکم ان تفشلا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 149 - 7

7 - ارتداد و واپسگرایی جامعه ایمانی و پیروی آنان از کفرپیشگان ، حرکتی زیانبار و خسارت آفرین

ان تطیعوا الّذین کفروا یردّوکم علی اعقابکم فتنقلبوا خاسرین

224- عوامل زیانکاری خانواده ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 45 - 16

16 - ستمکاران ، عامل خسران و بدبختی خود و محرومیت از خانواده خویش

إنّ الخ-سرین الذین خسروا أنفسهم و أهلیهم یوم القی-مه

برداشت یاد شده بدان احتمال است که <خسروا. .. أهلیهم> به معنای از دست دادن خانواده باشد.

ص: 85

225- عوامل زیانکاری ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 45 - 16

16 - ستمکاران ، عامل خسران و بدبختی خود و محرومیت از خانواده خویش

إنّ الخ-سرین الذین خسروا أنفسهم و أهلیهم یوم القی-مه

برداشت یاد شده بدان احتمال است که <خسروا. .. أهلیهم> به معنای از دست دادن خانواده باشد.

226- عوامل زیانکاری مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 23 - 5

5 - خسارت و زیان کاری مشرکان ، نتیجه پندار های ناروای آنان درباره خداوند

ذلکم ظنّکم . .. فأصبحتم من الخ-سرین

227- موارد زیانکاری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 15 - 6

6- شخصیت آرایی با دروغ و نادرستی زیانکاری است .

خاب کلّ جبّار عنید

راغب می نویسد: کاربرد صفت <جبّار> در انسان، درباره کسی است که دارای نقیصه ای می باشد و می خواهد با ادعا، منزلت و جایگاهی را که شایسته آن نیست به دست آورد. این صفت درباره انسان فقط برای مذمت به کار می رود.

228- موانع زیانکاری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 150 - 9

9 - پذیرش ولایت خداوند و اعتقاد به یاری حتمی او ، مانع واپسگرایی و زیانکاری جامعه ایمانی و باعث رشد و سعادت

یردّوکم علی اعقابکم فتنقلبوا خاسرین. بل اللّه مولیکم و هو خیر النّاصرین

پیامد پذیرش ولایت کافران، واپسگرایی و خسارت است. بنابراین پذیرش ولایت خداوند - به قرینه مقابله آن با پذیرش ولایت کافران - باعث رشد و سعادت خواهد بود.

ص: 86

229- مؤمنان و زیانکاری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 23 - 6

6- مؤمنان دارای اعمال شایسته ، تنها انسانهایی که سرمایه عمر خویش را تباه نساخته و از زیان کاری در دنیا و آخرت مصونند .

أُول-ئک الذین خسروا أنفسهم . .. إن الذین ءامنوا ... أُول-ئک أصح-ب الجنه

230- نشانه های زیانکاری کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 104 - 9

9- انجام تلاش های بی فرجام و دل خوش بودن به آنها ، نشانی از زیانکاری عمیق کافران است .

الأخسرین أعم-لاً . الذین ضلّ سعیهم فی الحیوه الدنیا و هم یحسبون أنّهم یحسنون صنع

جمله حالیه <و هم یحسبون . ..> بیانِ علّت <أخسرین> بودن کافران است; زیرا، این گمان که انسان، آنچه را انجام داده، از نوع بهترین ها است، سبب می شود که هرگز به فکر جبران خسارت خویش برنیاید.

231- نشانه های زیانکاری مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 25 - 16

16 - هلاکت و نابودی جوامع شرک پیشه ، نمودی از زیانباری و خسران آنان

و حقّ علیهم القول . ..إنّهم کانوا خ-سرین

ص: 87

2- زیتون

1- آثار ذکر رویش درخت زیتون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 29 - 3

3 - توجّه به روییدن درختان زیتون و خرما و تأثیر آنها در تغذیه انسان ، زمینه ساز شناخت خدا و مانع کفر به او است .

ما أکفره . .. و زیتونًا و نخلاً

2- ارزش زیتون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 11 - 5

5- زیتون ، خرما و انگور دارای ارزشی ویژه

ینبت . .. و الزیتون و النخیل و الأعن-ب و من کلّ الثمرت

نامبردن از این سه میوه در بین انبوه میوه ها، می تواند به جهت ارزش ویژه این میوه ها از نظر خواص نسبت به میوه های دیگر باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تین - 95 - 1 - 2

2 - انجیر و زیتون ، دو نعمت شایسته برای انسان و دارای ارزشی درخور سوگند خداوند

و التین و الزیتون

3- اهمیت زیتون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 20 - 4

4 - خرما ، انگور و زیتون ، اهمیت ویژه ای در تغذیه انسان دارند .

فأنشأنا لکم . .. من نخیل و أعن-ب ... و شجره ... صبغ للأکلین

ص: 88

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تین - 95 - 1 - 4

4 - اهمیت غذایی انجیر ، بیش از زیتون است . *

و التین و الزیتون

تقدم ذکری، ممکن است نشانگر تقدم رتبی باشد.

4- باغ زیتون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 99 - 8

8 - خداوند با آب باران تاکستانهای انگور و باغهای زیتون و انار را پدیدار می سازد.

و جنت من أعناب و الزیتون و الرمان

5- برکت درخت زیتون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 35 - 9

9 - زیتون ، از درختان پر برکت است .

شجره مب-رکه زیتونه

6- پیدایش درخت زیتون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 141 - 6

6 - خداوند، پدید آورنده درختان همگون و ناهمگون زیتون و انار است.

و هو الذی أنشأ . .. و الزیتون و الرمان متشبها و غیر متشبه

7- تعقل در درخت زیتون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 99 - 13

13 - دوران ثمردهی تا رسیدن میوه اصله نخل و تاک انگور و درخت زیتون و انار، شایان مطالعه و تأمل و راهی برای خداشناسی است.

ص: 89

و من النخل . .. من أعناب و الزیتون و الرمان ... أنظروا إلی ثمره إذا أثمر و ینعه

مرجع ضمیر <ثمره> می تواند <الرمان> باشد و نیز می تواند <النخل> <اعناب> <الزیتون> به صورت بدل باشد. برداشت فوق بر این مبنا صورت گرفته است. لذا فرمان <انظروا> شامل تمامی موارد مذکور در آیه است.

8- خالق زیتون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 29 - 1

1 - خداوند ، آفریننده زیتون و درخت خرما و رویاننده آن از زمین است .

فأنبتنا فیها . .. زیتونًا و نخلاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 32 - 1

1 - آب ، زمین ، دانه ها ، انگور ، سبزیجات ، زیتون ، نخل ، بوستان ، میوه و چراگاه ، آفریده های خداوند و در خدمت منافع انسان و دام های آنان است .

مت-عًا لکم و لأنع-مکم

<متاعاً> اسم مصدر و جایگزین مصدر حقیقی <تمتیعاً>(بهره رساندن) است (لسان العرب). این کلمه، مفعول له و بیانگر علت پیدایش نعمت هایی است که در آیات پیشین ذکر شد.

9- خورشت زیتون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 20 - 3

3 - درختان زیتون ، با میوه های روغنی و نان خورش سفره آدمیان ، نمودی دیگر از تدبیر الهی

تنبت بالدهن و صبغ للأکلین

<صبغ> به معنای خورشت عطف بر <الدهن> و تنوین آن برای تنویع است یعنی <درختی که میوه آمیخته به روغن و نوعی خورشت برای خورندگان می رویاند>

10- درختان زیتون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 20 - 3

3 - درختان زیتون ، با میوه های روغنی و نان خورش سفره آدمیان ، نمودی دیگر از تدبیر الهی

تنبت بالدهن و صبغ للأکلین

<صبغ> به معنای خورشت عطف بر <الدهن> و تنوین آن برای تنویع است یعنی <درختی که میوه آمیخته به روغن و نوعی

ص: 90

خورشت برای خورندگان می رویاند>

11- رویاننده درخت زیتون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 11 - 1

1- خداوند ، رویاننده کشتزار ها و درختان زیتون ، خرما و انگور و تمامی محصولات کشاورزی است .

ینبت لکم به الزرع و الزیتون و النخیل و الأعن-ب و من کلّ الثمرت

12- رویش درخت زیتون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 11 - 7

7- رویش گیاهان و درختان زیتون ، نخل و تاک به وسیله آب ، زمینه ای برای اندیشیدن و راهی برای خداشناسی است .

ینبت لکم به . .. إن فی ذلک لأیه لقوم یتفکّرون

13- رویش درختان زیتون در کوه طور

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 20 - 1،2

1 - رویش درختان زیتون در ارتفاعات کوه سینا به وسیله باران ، کاری خدایی است .

و شجره تخرج من طور سیناء

<شجره> عطف بر <جنّات> است. <طور> به معنای کوه و <سیناء> شبه جزیره ای در مصر است. اضافه <طور> به <سیناء> اضافه ظرفیه و به تقدیر <طور فی سیناء> می باشد; یعنی:[با آن آب باران] درختی که از طور سینا برمی آید[پدید آوردیم].

2 - طور سینا ، مرکز رویش درختان زیتون

و شجره تخرج من طور سیناء

14- زمینه رشد درخت زیتون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 29 - 4

4 - باران و زمین مناسب ، دو عنصر اصلی در رشد و باروری درختان زیتون و خرما است .

صببنا الماء . .. ثمّ شققنا ... و زیتونًا و نخلاً

ص: 91

15- سوگند به زیتون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تین - 95 - 1 - 1،2

1 - سوگند خداوند ، به انجیر و زیتون

و التین و الزیتون

2 - انجیر و زیتون ، دو نعمت شایسته برای انسان و دارای ارزشی درخور سوگند خداوند

و التین و الزیتون

16- عوامل ثمردهی درخت زیتون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 35 - 10

10 - درخت زیتون ، در صورت تابش مستقیم نور خورشید بر آن در طول روز ، پربارتر و مرغوب تر خواهد شد .

من شجره مب-رکه زیتونه لاشرقیّه و لاغربیّه یکاد زیتها یضیء و لو لم تمسسه نار

برداشت یاد شده بر این اساس است که عبارت <لا شرقیّه و لا غربیّه> این گونه تفسیر شود که: درخت زیتون نه فقط در ناحیه شرق است - که تنها به وقت عصر از شعاع خورشید بهره گیرد - و نه فقط در ناحیه غرب است - که تنها در صبح از شعاع خورشید بهره مند باشد; بلکه از مزایای هر دو جهت و از تابش نور مستقیم خورشید از صبح تا به غروب استفاده می کند و روشن است که چنین درختی، از ثمره ای فراوان تر و مرغوب تر برخوردار خواهد بود.

17- فلسفه سوگند به زیتون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تین - 95 - 4 - 4

4 - برخورداری انسان از خلقت برتر ، حقیقتی است که خداوند آن را با سوگند به انجیر ، زیتون ، طور سینا و شهر مکه ، بیان داشته و بر آن تأکید کرده است .

و التین . .. لقد خلقنا الإنس-ن فی أحسن تقویم

18- فواید زیتون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 20 - 3

3 - درختان زیتون ، با میوه های روغنی و نان خورش سفره آدمیان ، نمودی دیگر از تدبیر الهی

ص: 92

تنبت بالدهن و صبغ للأکلین

<صبغ> به معنای خورشت عطف بر <الدهن> و تنوین آن برای تنویع است یعنی <درختی که میوه آمیخته به روغن و نوعی خورشت برای خورندگان می رویاند>

19- مراد از زیتون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تین - 95 - 1 - 5

5 - < عن أبی الحسن الاوّل قال : قال رسول اللّه ( ص ) : إنّ اللّه تبارک و تعالی . . . اختار من البلدان أربعه فقال عزّوجلّ : < و التین و الزیتون . و طور سینین . و ه-ذا البلد الأمین > فالتین المدینه ، و الزیتون بیت المقدّس ، و طور سینین الکوفه و ه-ذا البلد الأمین مکّه ;

از امام موسی بن جعفر(ع) روایت شده است که فرمود: رسول خدا(ص) فرمود: خداوند تبارک و تعالی . .. از بین شهرها، چهار شهر را انتخاب کرد. او - که عزیز و جلیل است - فرمود: < والتین و الزیتون . و طور سینین . و ه-ذا البلد الأمین>. پس <تین> مدینه و <زیتون> بیت المقدس و <طور سینین> کوفه و <ه-ذا البلد الأمین> مکه است.>

20- منشأ رویش درخت زیتون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 29 - 1

1 - خداوند ، آفریننده زیتون و درخت خرما و رویاننده آن از زمین است .

فأنبتنا فیها . .. زیتونًا و نخلاً

21- نعمت زیتون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 29 - 2

2 - بهره مندی انسان از زیتون و از منافع گوناگون درخت خرما ، نعمتی الهی و سزاوار سپاس گزاری است .

ما أکفره . .. و زیتونًا و نخلاً

<زیتون>، میوه ای معروف (مصباح) و درختی معروف است و می تواند جمع <زیتونه> باشد که گاه بر درخت و گاه بر میوه آن اطلاق می گردد (لسان العرب). تعبیر <نخل> - به جای نام میوه آن - ممکن است ناظر به این باشد که انسان علاوه بر خرما، از اجزای دیگر نخل (از قبیل شاخ، برگ، تنه و لیف آن) نیز بهره می برد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تین - 95 - 1 - 2

2 - انجیر و زیتون ، دو نعمت شایسته برای انسان و دارای ارزشی درخور سوگند خداوند

و التین و الزیتون

ص: 93

3- زیرکی

1- آثار زیرکی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 102 - 25

25 - شکست زبونانه کافران ، در گرو کوشش مجاهدان برای فراهم سازی تجهیزات و هوشیاری آنان در برابر هجوم غافلگیرانه دشمن

و لیأخذوا حذرهم . .. و خذوا حذرکم إنّ اللّه اعد للکفرین عذاباً مهیناً

جمله <ان اللّه . ..> می تواند تعلیل برای فرمان خداوند به گرفتن اسلحه و حفظ هوشیاری باشد، بر این مبنا مراد از عذاب مهین، شکست زبوبانه دشمنان خواهد بود.

2- اهمیت زیرکی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 185 - 18

18 - لزوم هشیاری در قبال زندگانی دنیا

و ما الحیوه الدّنیآ الّا متاع الغرور

خداوند حیات دنیا را به فریبندگی توصیف کرد تا به انسانها بفهماند که مبادا ظاهر فریبنده حیات دنیا، شما را از بهشت که فوز و سعادت است، غافل سازد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 44 - 12

12 - لزوم هشیاری جامعه ایمانی در مقابل تلاش برای گمراه ساختن مسلمانان

الم تر الی الذین . .. ان تضلوا السبیل

هدف از بیان تصمیم عالمان یهود، هشیار ساختن مسلمانان نسبت به تلاش پیگیر آن عالمان برای گمراه ساختن جامعه ایمانی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 63 - 12

ص: 94

12 - لزوم هشیاری پیامبر و رهبران الهی ، در برخورد با شگرد های منافقان

ان اردنا الّا احساناً و توفیقاً. اولئک الّذین یعلم اللّه ما فی قلوبهم فاعرض عنهم

خداوند قبل از دستور به گذشت و موعظه، به پیامبر (ص) می آموزد که عذر منافقان دروغ و بی پایه است تا به این وسیله وی را متوجّه شگردهای آنان سازد و موعظه را بر این اساس، پایه ریزی نماید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 91 - 4

4 - لزوم هشیاری در برابر ادعا های صلحجویانه بیگانگان

ستجدون اخرین یریدون ان یَامنوکم و یَامنوا قومهم کلّما ردّوا الی الفتنه ارکسوا فی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 101 - 8

8 - لزوم هوشیاری مسلمانان در برابر فتنه های دشمنان

ان خفتم ان یفتنکم الذین کفروا ان الکفرین کانوا لکم عدواً مبیناً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 102 - 11،12

11 - لزوم بستن راه بهره برداری دشمن از فرصت ها ، با هوشیاری و احتی اط بیشتر

و لیأخذوا اسلحتهم . .. و لیأخذوا حذرهم و اسلحتهم

12 - برابری نقش هوشیاری و آمادگی های لازم نظامی در جنگ ، با سلاح و تجهیزات

و لیأخذوا حذرهم و اسلحتهم

مراد از <حذر> احتراز از دشمن است که از آن به هوشیاری نظامی تعبیر شده است. و چون هوشیاری در برابر دشمن را در کنار آمادگی تسلیحاتی آورده و هر دو را با کلمه <اخذ> (گرفتن) تعبیر کرده، دلالت بر کارسازی یکسان آنها دارد; بلکه تقدم <حذر> می تواند حاکی از اهمیت بیشتر آن باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 141 - 5

5 - لزوم هشیاری مسلمان در قبال ترفند ها و شگرد های منافقان

الذین یتربّصون بکم فإن کان لکم فتح من اللّه . .. و نمنعکم من المؤمنین

از اهداف افشای منافقان و بر شمردن ویژگیهای آنان، آگاه کردن مؤمنان به حیله ها و مکرهای آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 61 - 6

6 - ضرورت هشیاری مؤمنان در برابر اهل کتاب به هنگام تظاهر آنان به اسلام

و إذا جاءوکم قالوا ءامنا . .. و اللّه اعلم بما کانوا یکتمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 95

4 - مائده - 5 - 105 - 10

10 - جامعه ایمانی وظیفه دار هشیاری در برابر موضعگیری های گمراه کننده کافران

یایها الذین ءامنوا علیکم انفسکم لایضرکم من ضل إذا اهتدیتم

<لا> در لایضرکم می تواند نافیه باشد بر این مبنا مراد از جمله <لایضرکم . ..> این است که چنانچه از ایمان خود مراقبت کنید از دام گمراهان می رهید و می تواند <لا> ناهیه باشد، یعنی ای مؤمنان مبادا گمراهان شما را از راه بدر برده و ایمان شما را بربایند برداشت فوق بر اساس احتمال دوم است. گفتنی است که مراد از <من ضل> به قرینه <ءامنوا> کفرپیشگان می باشد.

3- اهمیت زیرکی رهبری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 49 - 9،29

9 - ضرورت هشیاری حاکمان و قاضیان نسبت به تزویر دسیسه گران ، برای منحرف ساختن آنان از حکم و داوری بر پایه تعالیم قرآن

و احذرهم ان یفتنوک عن بعض ما أنزل اللّه إلیک

29 - ضرورت هشیاری ، آمادگی و پایداری رهبران الهی در برابر انبوه فاسقان و شکنندگان حریم دین

و إن احکم بینهم بما أنزل اللّه و لاتتبع اهواءهم . .. و إن کثیراً من الناس لفسقون

یادآوری فسق بسیاری از مردم در پی نهی از پیروی هواپرستان، می تواند به منظور هشدار به قاضیان و رهبران الهی ایراد شده باشد ; یعنی باید متوجه باشند که فاسقان بسیاری برای بازداشتن آنان از اجرای احکام الهی در تلاش هستند.

4- اهمیت زیرکی قاضی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 49 - 9

9 - ضرورت هشیاری حاکمان و قاضیان نسبت به تزویر دسیسه گران ، برای منحرف ساختن آنان از حکم و داوری بر پایه تعالیم قرآن

و احذرهم ان یفتنوک عن بعض ما أنزل اللّه إلیک

5- زیرکی جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 122 - 2

2 - ساحران مؤمن به موسی ( ع ) ، مردمی هوشیار و به ترفند ها و سیاست بازی های فرعون و اشرافیان دربار وی آگاه بودند .

رب موسی و هرون

ص: 96

به نظر می رسد از اهداف ساحران در تفسیر <رب العلمین> به <رب موسی و هرون> این باشد که مبادا فرعونیان پس از خاتمه ماجرا چنین وانمود کنند که ساحران به فرعون سجده کردند و او را <رب العلمین> خواندند. و این معنا حکایت از هوشیاری ساحران و آگاهی آنان به ترفندهای فرعون دارد.

6- زیرکی در جنگ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 102 - 9،10،12،24

9 - وجوب همراه داشتن سلاح و حفظ هوشیاری و احتی اط ، به هنگام ادای نماز خوف

و لیأخذوا اسلحتهم . .. و لیأخذوا حذرهم و اسلحتهم

ظاهراً مراد از ضمیر در <لیأخذوا> همان کسانی هستند که به نماز ایستاده اند، نه آن گروهی که مشغول پاسداری هستند.

10 - لزوم احتی اط و هوشیاری بیشتر مجاهدان ، به هنگام تعویض و جابجایی در نماز خوف *

و لیأخذوا حذرهم و اسلحتهم

تصریح به لزوم هوشیاری در مورد دسته دوم (و لیأخذوا حذرهم)، بیانگر ضرورت احتی اط بیشتر در تعویض و جابجایی دارد.

12 - برابری نقش هوشیاری و آمادگی های لازم نظامی در جنگ ، با سلاح و تجهیزات

و لیأخذوا حذرهم و اسلحتهم

مراد از <حذر> احتراز از دشمن است که از آن به هوشیاری نظامی تعبیر شده است. و چون هوشیاری در برابر دشمن را در کنار آمادگی تسلیحاتی آورده و هر دو را با کلمه <اخذ> (گرفتن) تعبیر کرده، دلالت بر کارسازی یکسان آنها دارد; بلکه تقدم <حذر> می تواند حاکی از اهمیت بیشتر آن باشد.

24 - کسانی که در نماز خوف مجاز به زمین گذاشتن سلاح خویش هستند ، باید همچنان هوشیار و مراقب باشند .

و لاجناح علیکم . .. ان تضعوا اسلحتکم و خذوا حذرکم

7- زیرکی رهبری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 63 - 12

12 - لزوم هشیاری پیامبر و رهبران الهی ، در برخورد با شگرد های منافقان

ان اردنا الّا احساناً و توفیقاً. اولئک الّذین یعلم اللّه ما فی قلوبهم فاعرض عنهم

خداوند قبل از دستور به گذشت و موعظه، به پیامبر (ص) می آموزد که عذر منافقان دروغ و بی پایه است تا به این وسیله وی را متوجّه شگردهای آنان سازد و موعظه را بر این اساس، پایه ریزی نماید.

8- زیرکی زلیخا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 31 - 18

ص: 97

18- زلیخا ، زنی زیرک ، طرّاح و هوشیار بود .

فلما سمعت بمکرهنّ أرسلت إلیهنّ . .. و ءاتت کل وحده منهنّ سکّینًا ... فلما رأینه

9- زیرکی قاضی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 107 - 6

6 - ضرورت هوشیاری قاضی در برابر نیرنگ ها و صحنه سازیها

لتحکم بین الناس . .. و لاتجدل عن الذین یختانون انفسهم

10- زیرکی مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 61 - 6

6 - ضرورت هشیاری مؤمنان در برابر اهل کتاب به هنگام تظاهر آنان به اسلام

و إذا جاءوکم قالوا ءامنا . .. و اللّه اعلم بما کانوا یکتمون

11- زیرکی و تقوا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 100 - 13

13 - تقوا و پرهیزگاری همسو و هماهنگ با تیزهوشی و خردمندی

فاتقوا اللّه یاولی الالبب

12- منافقان و زیرکی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 50 - 6

6 - کنار کشیدن از مسؤولیت و مشکلات جامعه در بینش منافقان ، تیزهوشی و کیاست است .

و إن تصبک مصیبه یقولوا قد أخذنا أمرنا من قبل و یتولوا و هم فرحون

ص: 98

4- زینت

1- آثار زینت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 84 - 8

8 - خوبی هرکار ، علاوه بر صدور آن به نیت خیر ، در گرو هماهنگی آن با سایر خواسته ها و دستورات خداوند است .

و ما أعجلک . .. و عجلت إلیک ربّ لترضی

با وجود آن که موسی(ع) در تعجیل خود، نیت خیر داشته است; ولی بازخواست شدن او دال براین مطلب است که صرف داشتن نیت خیر، برای برتری یافتن عمل کافی نیست; بلکه باید با ادله دیگر آن عمل را سنجید. اگر در تعارض نبود، آن گاه بدان اقدام کرد.

2- آثار زینت با طلا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 53 - 3

3 - زینت و تجمل مردان به طلا ، ارزشی فرعونی *

قال . .. فلولا أُلقی علیه أسوره من ذهب

3- آثار زینت طلبی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 20 - 23

23 - بازی ، سرگرمی ، آرایش ، فخرفروشی و فزون خواهی ، از مظاهر و جلوه های فریبندگی دنیا

أنّما الحیوه الدنیا لعب . .. و تکاثر ... و ما الحیوه الدنیا إلاّ مت-ع الغرور

معرفی دنیا به متاع فریبنده، در پایان آیه شریفه - پس از آن که در آغاز آن با پنج ویژگی شناسانده شده است - می تواند اشاره به مطلب یاد شده باشد.

ص: 99

4- ابزار زینت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 12 - 6

6 - ستارگان ، زینت بخش آسمان دنیا ( نزدیک ترین آسمان به زمین )

و زیّنا السّماء الدّنیا بمص-بیح

5- اجتناب از زینت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 60 - 2

2 - اجتناب از آرایش و خودآرایی ، شرط جواز حجاب نداشتن زنان سالخورده و نا امید از زناشویی است .

و القوعد من النساء الّ-تی لایرجون نکاحًا فلیس علیهنّ جناح أن یضعن ثیابهنّ غیر مت

6- اجتناب از زینت طلبی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 21 - 4

4 - دنیا ، عرصه مسابقه و تلاش برای کسب سعادت اخروی ( بهشت پهناور ) است ; نه میدان بازی ، آرایش ، فخرفروشی و فزون خواهی .

سابقوا إلی مغفره من ربّکم و جنّه

7- احکام زینت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 31 - 13،27

13 - زینت کردن برای زنان ، کاری مشروع و جایز است .

و لایبدین زینتهنّ إلاّ ما ظهر منها

27 - هر گونه حرکت و رفتاری که موجب آگاهی نامحرمان از زینت های زنان مؤمن شود ، بر آنان حرام است .

و لایضربن بأرجلهنّ لیعلم ما یخفین من زینتهنّ

8- احکام زینت زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 60 - 3

ص: 100

3 - آرایش و خودآرایی زنان - حتی سالخوردگان نا امید از زناشویی - در برابر نامحرمان ممنوع است .

و القوعد من النساء الّ-تی لایرجون نکاحًا . .. غیر متبرّج-ت بزینه

9- استخراج زینت های دریایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 14 - 5

5- جواز غواصی و استخراج اشیای قیمتی و زینتی دریا

و تستخرجوا منه حلیه

10- استفاده از زینت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 14 - 4

4- استفاده از مظاهر طبیعت ، برای خوراک ، پوشاک و زیورآلات مباح است .

لتأکلوا منه لحمًا طریًّا و تستخرجوا منه حلیه تلبسونها

11- استفاده از زینت ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 32 - 3،9،10،12

3 - هدف از آفرینش زینتها و روزیها، استفاده بندگان خداوند از آنهاست.

زینه الله التی أخرج لعباده

9 - جواز استفاده مؤمن و کافر از زیباییها و روزیهای پاکیزه خدا در دنیا

قل هی للذین ءامنوا فی الحیوه الدنیا خالصه یوم القیمه

کلمه <خالصه> حال است برای <هی> و <یوم القیامه> متعلق به آن می باشد. ذکر نشدن این کلمه در مورد <الحیاه الدنیا> حاکی از انحصاری نبودن مواهب دنیا برای مؤمنان است. یعنی: قل هی للذین آمنوا و لغیر هم فی الحیاه الدنیا و لهم خالصه یوم القیامه.

10 - استفاده مؤمنان از زینتها و نعمتها، مقصود اصلی از آفرینش آنهاست.

قل هی للذین ءامنوا فی الحیوه الدنیا

ذکر نکردن <لغیرهم> پس از <للذین ءامنوا>، علی رغم مقصود بودن آن، برای رساندن این معناست که زینتها و طیبات بالإصاله برای مؤمنان آفریده شده است.

12 - استفاده از زینتها و روزیها در دنیا، همواره آمیخته با رنجها و کدورتهاست.

قل هی للذین . .. خالصه یوم القیمه

برخی برآنند که <خالصه> در آیه مورد بحث به معنای خلوص از ناملایمات و کدورتها است. بر این مبنا چون این قید برای

ص: 101

قیامت ذکر نشده، مفهومش این است که در دنیا مواهب خدادادی آمیخته با رنجها و ناملایمات است.

12- استفاده از زینت های دریایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 14 - 3

3- تغذیه با گوشت های تازه ، استفاده از زیور های دریایی و کشتیرانی ، از فواید دریاست .

سخ-ّر البحر لتأکلوا منه لحمًا طریًّا و تستخرجوا منه حلیه تلبسونها و تری الفلک

<طری> به معنای جدید و تازه و <حلیه> به معنای زیور است.

13- اسراف در زینت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 31 - 6،8

6 - حرمت اسراف در بهره گیری از زینتها

خذوا زینتکم . .. و لاتسرفوا

برداشت فوق مبتنی بر این است که <و لاتسرفوا>، علاوه بر <کلوا و اشربوا>، ناظر به جمله <خذوا زینتکم> نیز باشد. ذیل آیه (إنه ...) این احتمال را تأیید می کند.

8 - زیاده روی در زینت دادن خویش، و اسراف در خوردن و آشامیدن، موجب محرومیت از محبت خداوند است.

خذوا زینتکم . .. و لاتسرفوا إنه لایحب المسرفین

14- اهمیت زینت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 26 - 5

5 - آراسته ساختن خویش با پوشاکهای زیبا، مطلوب و محبوب خداوند است.

قد أنزلنا علیکم . .. و ریشا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 6 - 7

7 - زینت و زیبایی ، امری مطلوب و پسندیده در نگاه دین

إنّا زیّنّا السماء الدنیا بزینه الکواکب

ص: 102

15- بهترین زینت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 138 - 5

5 - یکتاپرستی ، بهترین و زیباترین زینت و صبغه برای انسانهاست .

و من أحسن من اللّه صبغه و نحن له عبدون

16- بی رغبتی به زینت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 18 - 6

6 - بی رغبتی به زیورآلات ، توان مندی و فرادستی در میدان بحث و درگیری ، خصلت های دیرینه مردان

أو من ینشّؤا فی الحلیه

با توجه به قرینه مقابله، استفاده می شود که مردان نوعاً دارای ویژگی های ذکر شده در آیه نسیتند.

17- پوشش زینت زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 31 - 9،12

9 - زنان مؤمن ، موظف به پوشاندن زینت های خویش و محل آنها ( بدن ) از دید نامحرمان اند ; جز آنچه که خود به خود آشکاراست ( مثل سرمه ، انگشتر ، حنا و . . . ) .

و قل للمؤمن-ت . .. و لایبدین زینتهنّ إلاّ ما ظهر منها

درباره مقصود از <زینتهنّ> (زینت زنان) دو دیدگاه وجود دارد: 1- مقصود محل زینت آلات است; زیرا آشکار کردن خود زینت آلات به تنهایی معنی ندارد. 2- مراد خود زینت آلات است، در حالی که بر روی بدن قرار دارد. در این صورت به طریق اولی آشکار کردن محل زیورآلات (بدن)، حرام خواهد بود. گفتنی است مقصود از استثنا در <إلاّ ماظهر منها>، زیورآلاتی است که، به طور متعارف آشکارا استفاده می شود; مثل: انگشتر، سرمه، حنا و... .

12 - پوشاندن زینت هایی که به طور متعارف و خودبه خود آشکار است ( مانند انگشتر ، سرمه ، حنا و . . . ) بر زنان ، واجب نیست .

و لا یبدین زینتهنّ إلاّ ما ظهر منها

18- پوشش محل زینت زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 31 - 9،39

9 - زنان مؤمن ، موظف به پوشاندن زینت های خویش و محل آنها ( بدن ) از دید نامحرمان اند ; جز آنچه که خود به خود آشکاراست ( مثل سرمه ، انگشتر ، حنا و . . . ) .

ص: 103

و قل للمؤمن-ت . .. و لایبدین زینتهنّ إلاّ ما ظهر منها

درباره مقصود از <زینتهنّ> (زینت زنان) دو دیدگاه وجود دارد: 1- مقصود محل زینت آلات است; زیرا آشکار کردن خود زینت آلات به تنهایی معنی ندارد. 2- مراد خود زینت آلات است، در حالی که بر روی بدن قرار دارد. در این صورت به طریق اولی آشکار کردن محل زیورآلات (بدن)، حرام خواهد بود. گفتنی است مقصود از استثنا در <إلاّ ماظهر منها>، زیورآلاتی است که، به طور متعارف آشکارا استفاده می شود; مثل: انگشتر، سرمه، حنا و... .

39 - < عن فضیل بن یسار قال : سألت أبا عبداللّه ( ع ) عن الذراعین من المرأه أهما من الزنیه التی قال اللّه تبارک و تعالی < و لایبدین زینتهنّ إلاّ لبعولتهنّ > قال : نعم و مادون الخمار من الزینه و ما دون السوارین ;

فضیل بن یسار گوید: از امام صادق(ع) پرسیدم: آیا زراعین زن از (آرنج تا مچ دستهای او) جزء زینتی است که خداوند فرموده است: <و لایبدین زینتهنّ إلاّ لبعولتهنّ>؟ فرمود: آری و نیز آنچه [از سرو گردن ]زیر پوشش مقنعه و [از مچ دست ]زیر دست بند قرار دارد، از همان زینت است>.

19- تبیین احکام زینت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 32 - 16

16 - بیان احکام خوراکیها، نوشیدنیها، زینتها و تعیین حد و مرز حلیت آنها، نمونه ای از تبیین احکام و آیات الهی از سوی خداوند است.

خذوا زینتکم عند کل مسجد و کلوا و اشربوا و لاتسرفوا . .. کذلک نفصل الأیت

20- تحریم زینت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 32 - 2

2 - تحریم کنندگان زیباییها و زینتهای خدادادی و روزیهای پاکیزه، مورد نکوهش و توبیخ خداوند هستند.

قل من حرم . .. والطیبت من الرزق

استفهام در جمله <من حرم . ..> استفهام انکار توبیخی است. یعنی خداوند علاوه بر این که تحریم طیبات را صحیح نمی داند، تحریم کننده را نیز سرزنش می کند.

21- تحریم زینت دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 33 - 17

17 - حرام شمردن زینتها و روزیهای حلال و پاکیزه، افترا بر خداوند است.

قل من حرم زینه الله . .. أن تقولوا علی الله ما لا تعلمون

از مصادیق مورد نظر برای افترا، به قرینه آیه قبل، تحریم زینتها و روزیهای پاکیزه است.

ص: 104

22- حرمت اظهار زینت زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 31 - 10،27

10 - حرمت آشکار ساختن زینت ها و محل های آنها ( بدن ) بر زنان ، جز آنچه که ثخود به خود آشکار است ( مانند انگشتر ، سرمه ، حنا و . . . ) .

لایبدین زینتهنّ إلاّ ما ظهر منها

27 - هر گونه حرکت و رفتاری که موجب آگاهی نامحرمان از زینت های زنان مؤمن شود ، بر آنان حرام است .

و لایضربن بأرجلهنّ لیعلم ما یخفین من زینتهنّ

23- حلیت زینت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 32 - 6

6 - حلیت، قانون اولی و اصل کلی در بهره گیری از زینتها، خوراکیها و نوشیدنیهاست.

قل من حرم زینه الله التی أخرج لعباده

استفهام انکاری در <من حرم . ..> دلالت می کند بر این که اگر دلیلی برای حرمت اشیای ذکر شده یافت نشد، باید آنها را حلال دانست و منتظر دلیل خاص نبود، و این معنای اصل کلی و قانون اولی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 33 - 11

11 - زینتها و روزیهای پاکیزه بیرون از دایره محرومات الهی (کردار زشت و . .. )

قل من حرم زینه الله . .. قل إنما حرم ربی الفوحش

24- زینت آسمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 6 - 4

4 - ستارگان ، زینت بخش آسمان

إنّا زیّنّا السماء الدنیا بزینه الکواکب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 5 - 4

4 - ستارگان ، زینت بخش آسمان

ص: 105

إنّا زیّنّا السماء الدنیا بمص-بیح

25- زینت آسمان اول

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 5 - 7

7 - از میان مجموعه آسمان ها ، تنها نزدیک ترین آسمان ها به اهل زمین ، مزیّن به ستارگان است . *

إنّا زیّنّا السماء الدنیا بمص-بیح

<الدنیا>، صفت برای <السماء>است. این وصف می تواند قید احترازی و گویای این حقیقت باشد که نزدیک ترین آسمان - نه همه آسمان ها - به زیور ستارگان آراسته شده است.

26- زینت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 32 - 13

13 - استفاده از زینتها و روزیهای پاکیزه در حیات آخرت در انحصار اهل ایمان خواهد بود.

قل هی للذین ءامنوا . .. خالصه یوم القیمه

27- زینت بودن اسب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 8 - 2

2- اسب ، استر و الاغ به منظور سوار شدن ، زینت بودن و تجمل آفریده شده است .

و الخیل و البغال و الحمیر لترکبوها و زینه

28- زینت بودن استر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 8 - 2

2- اسب ، استر و الاغ به منظور سوار شدن ، زینت بودن و تجمل آفریده شده است .

و الخیل و البغال و الحمیر لترکبوها و زینه

ص: 106

29- زینت بودن الاغ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 8 - 2

2- اسب ، استر و الاغ به منظور سوار شدن ، زینت بودن و تجمل آفریده شده است .

و الخیل و البغال و الحمیر لترکبوها و زینه

30- زینت پیرزن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 60 - 3

3 - آرایش و خودآرایی زنان - حتی سالخوردگان نا امید از زناشویی - در برابر نامحرمان ممنوع است .

و القوعد من النساء الّ-تی لایرجون نکاحًا . .. غیر متبرّج-ت بزینه

31- زینت خدمتکاران بهشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 17 - 3

3 - خدمت گذاران پیشتازان راه خدا ( سابقون ) ، در بهشت جوانانی آراسته و گوشواره بر گوش

یطوف علیهم ولدن مخلّدون

برخی احتمال داده اند که <مخلّدون> مشتق از <خُلْد> به معنای گوشواره باشد. بنابراین عبارت <ولدان مخلّدون>; یعنی، جوانانی که بر گوش آنها، گوشواره آویخته شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - انسان - 76 - 19 - 4

4 - خدمت گزاران ابرار در بهشت ، جوانانی آراسته و گوشواره بر گوش

و یطوف علیهم ولدن مخلّدون

برخی احتمال داده اند که <مخلّدون>، مشتق از <خُلُد> به معنای گوشواره باشد. بنابراین <ولدان مخلّدون>; یعنی، جوانانی که گوشواره، بر گوششان آویخته شده است.

32- زینت در برابر نامحرم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 60 - 5

5 - آرایش و خودآرایی زنان در برابر نامحرمان ، امری مهم و غیر قابل اغماض در نظام اسلامی

و القوعد من النساء الّ-تی لایرجون نکاحًا . .. غیر متبرّج-ت بزینه

ص: 107

ممنوعیت زنان سالخورده و بی میل به امور جنسی از خودآرایی، می تواند گویای مطلب یاد شده باشد.

33- زینت در عبادت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 31 - 2،10

2 - جمال و آراستگی ظاهر به هنگام نماز و عبادت، محبوب خداوند است.

خذوا زینتکم عند کل مسجد

برداشت فوق بر این اساس است که کلمه <مسجد> اسم زمان و یا اسم مکان، و نه خصوص مساجد رسمی، باشد. در این صورت مراد از سجده، پرستش خدا و خضوع در برابر اوست که نماز و پیشانی بر خاک ساییدن مصداق تام و جلوه کامل آن است.

10 - عن خیثمه قال: کان الحسن بن علی(ع) إذا قام إلی الصلوه لبس اجود ثیابه فقیل له: یابن رسول الله لم تلبس اجود ثیابک؟ قال: ان الله تعالی جمیل یحب الجمال فاتجمل لربی و هو یقول: < خذوا زینتکم عند کل مسجد> . .. .

از خثیمه نقل شده که امام مجتبی(ع) به هنگام نماز، بهترین لباس خود را می پوشید. پرسیدند چرا بهترین لباس را می پوشی؟ فرمود: خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد، من برای خدا خود را به زیبایی آراسته می کنم، زیرا او فرمود: <زینت خود را هنگام هر عبادتی بر گیرید ...>.

34- زینت در مسجد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 31 - 1

1 - ضرورت آراسته ساختن خویش با زینتها، هنگام حضور در مساجد

یبنی ءادم خذوا زینتکم عند کل مسجد

35- زینت در نماز

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 31 - 2

2 - جمال و آراستگی ظاهر به هنگام نماز و عبادت، محبوب خداوند است.

خذوا زینتکم عند کل مسجد

برداشت فوق بر این اساس است که کلمه <مسجد> اسم زمان و یا اسم مکان، و نه خصوص مساجد رسمی، باشد. در این صورت مراد از سجده، پرستش خدا و خضوع در برابر اوست که نماز و پیشانی بر خاک ساییدن مصداق تام و جلوه کامل آن است.

ص: 108

36- زینت دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 212 - 1،2

1 - آراستگی زندگانی دنیا ، در دیدگاه کافران

زین للذین کفروا الحیوه الدنیا

2 - زینت زندگانی دنیا در نظر کافران ، واقعیّت آن را پوشانده است .

زین للذین کفروا الحیوه الدنیا

37- زینت زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 31 - 13

13 - زینت کردن برای زنان ، کاری مشروع و جایز است .

و لایبدین زینتهنّ إلاّ ما ظهر منها

38- زینت زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 20 - 3

3 - حقیقت حیات دنیوی ، پنج چیز بیش نیست : بازی ، لهو و سرگرمی ، زینت و آرایش ، تفاخر و فخرفروشی ، و فزون طلبی .

أنّما الحیوه الدنیا . .. و تکاثر فی الأمول و الأول-د

واژه <أنّما> (به فتح همزه) نظیر <إنّما> (به کسر همزه) برای افاده حصر است. بنابراین <أنّما الحیوه الدنیا...> معادل <ما الحیاه الدنیا إلاّ لهو و لعب...> است; یعنی، حقیقت زندگی دنیایی، به غیر از <لعب>، <لهو>، <زینت>، <تفاخر> و <تکاثر> نمی باشد.

39- زینت طلبی در جوانی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 20 - 7

7 - انسان در دوران جوانی ، طالب زینت و آرایش دادن خویش است .

أنّما الحیوه الدنیا . .. و زینه

ص: 109

40- زینت فرزند

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 46 - 1

1- مال و فرزند ، جلوه ها و زینت های زندگی ناپایدار دنیایند .

المال و البنون زینه الحیوه الدنیا

<بنون> گرچه جمع <ابن> است، ولی تغلیباً می تواند شامل هر دو جنس مذکر و مؤنث شود، همانگونه که در <بنی آدم> و امثال آن، مقصود، تنها فرزندانِ ذکور آدم نیست، بلکه مطلق فرزند است.

41- زینت مال

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 46 - 1

1- مال و فرزند ، جلوه ها و زینت های زندگی ناپایدار دنیایند .

المال و البنون زینه الحیوه الدنیا

<بنون> گرچه جمع <ابن> است، ولی تغلیباً می تواند شامل هر دو جنس مذکر و مؤنث شود، همانگونه که در <بنی آدم> و امثال آن، مقصود، تنها فرزندانِ ذکور آدم نیست، بلکه مطلق فرزند است.

42- زینت مرد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 53 - 3

3 - زینت و تجمل مردان به طلا ، ارزشی فرعونی *

قال . .. فلولا أُلقی علیه أسوره من ذهب

43- زینت مصریان باستان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 59 - 1

1 - مردم مصر در عصر فرعون دارای سنت تزیین و تجمل در روزی مخصوص ( عید ) و اجتماع در مکانی معین

موعدکم یوم الزینه و أن یحشرالناس ضحًی

فرعون در سخن خود با موسی(ع) دو درخواست را مطرح کرد: 1- تعیین زمان مقابله، 2- تعیین مکان مقابله. آن حضرت نیز <یوم الزینه> را به عنوان زمان موعود مطرح کرد. به نطر می رسد به خاطر معین بودن مکان اجتماع روز عید، دیگر نیازی به ذکر خصوص مکان نبوده است.

ص: 110

44- زینت مطلقه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 1 - 28

28 - < عن أبی عبداللّه ( ع ) قال : المطلّقه تکتحل و تختضب و تطیب و تلبس ما شاءت من الثیاب لأنّ اللّه عزّوجلّ یقول : < لعلّ اللّه یحدث بعد ذلک أمراً > لعلّها أن تقع فی نفسه فیراجعها ;

از امام صادق(ع) روایت شده: زن مطلّقه [رجعی ]خوب است سرمه کشد و خضاب کند و خود را خوشبو نماید و آنچه دوست دارد، از لباس ها بپوشد; چون خدای عزّوجلّ فرمود است: <لعلّ اللّه یحدث بعد ذلک أمراً>. شاید آن زن در دل شوهرش [محبوب] واقع شود و شوهر به او رجوع کند>.

45- زینت های دریایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 14 - 8

8- گوشت های تازه دریایی و اشیای تزیینی آن و سهولت کشتیرانی ، از نعمت های خداوند است .

و هو الذی سخ-ّر البحر لتأکلوا منه لحمًا طریًّا و تستخرجوا منه حلیه تلبسونها و تر

46- زینت های دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 15 - 1

1- تلاش برای رسیدن به موهبت های دنیا و زینت های آن ، در همین دنیا نتیجه بخش بوده و ثمره آن بدون هیچ کاستی ، نصیب انسان می شود .

من کان یرید الحی-وه الدنیا و زینتها نوفّ إلیهم أعم-لهم فیها و هم فیها لایبخسون

توفیه (مصدر نوفّ) به معنای به تمام و کمال پرداختن و ادا کردن است. مراد از <اعمال> نتیجه و ثمره اعمال می باشد. <بخس> به معنای نقص است و <لایبخسون>; یعنی ، در ادای حقشان ، کمی و کاستی رخ نخواهد داد.

47- زینت های زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 24 - 8

8 - گیاهان ، زینت بخش زمینند .

فاختلط به نبات الأرض . .. حتی إذا أخذت الأرض زخرفها و ازینت

ص: 111

48- علاقه به زینت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 18 - 2

2 - شیفتگی به تجمل و زینت ، علاقه طبیعی زنان

أوَ من ینشّؤا فی الحلیه

تعبیر <ینشّؤا فی الحلیه> که به معنای پرورش یافتن در زینت است، اشاره به علاقه طبیعی و وابستگی زنان به آرایش و زیور دارد.

49- فلسفه خلقت زینت ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 32 - 3،10

3 - هدف از آفرینش زینتها و روزیها، استفاده بندگان خداوند از آنهاست.

زینه الله التی أخرج لعباده

10 - استفاده مؤمنان از زینتها و نعمتها، مقصود اصلی از آفرینش آنهاست.

قل هی للذین ءامنوا فی الحیوه الدنیا

ذکر نکردن <لغیرهم> پس از <للذین ءامنوا>، علی رغم مقصود بودن آن، برای رساندن این معناست که زینتها و طیبات بالإصاله برای مؤمنان آفریده شده است.

50- مبدأ زینت ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 32 - 1

1 - خداوند، پدیدآورنده زینتها و روزیهای پاکیزه

زینه الله التی أخرج لعباده

51- محرومیت از زینت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 32 - 14

14 - کافران در قیامت از زینتهای خدادادی و روزیهای پاکیزه محروم خواهند بود.

قل هی للذین ءامنوا . .. خالصه یوم القیمه

ص: 112

52- مراد از زینت ظاهری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 31 - 36

36 - < عن أبی جعفر ( ع ) فی قوله : < و لایبدین زینتهنّ إلاّ ما ظهر منها > فهی الثیاب و الکحل و الخاتم و خضاب الکف والسوار ;

از امام باقر(ع) درباره سخن خدا <و لاییدین زینتهنّ إلاّ ما ظهر منها> روایت شده است که فرمود: [زینت ظاهر ]جامه، سرمه[چشم]، انگشتر، خضاب دست و دستبند است>.

53- موارد جواز اظهار زینت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 31 - 22

22 - پوشاندن زینت ها و مواضع آنها ( بدن ) از خدمت کاران بی نیاز به زن و بی رغبت به زناشویی و کودکان بی خبر از مسائل جنسی ، بر زنان مؤمن لازم نیست .

و لایبدین زینتهنّ إلاّ. .. أو الت-بعین غیر أُوْلی الإربه من الرجال أو الطفل الذی

واژه <الإربه> به معنای حاجت است و در آیه شریفه - به مناسبت این که در بیان مسائل محرم و نامحرم است - مقصود، نیاز به زن و تمایل جنسی به زنان است.

54- موارد جواز اظهار زینت زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 31 - 18،19،20،24

18 - زنان مؤمن ، مجاز به آشکار ساختن زینت های خویش ( گوشواره ، النگو گردنبند و . . . ) و مواضع آنها ( بدن ) بر شوهر ، پدر ، پدر شوهر و پسران خود هستند .

و لایبدین زینتهنّ إلاّ لبعولتهنّ أو ءابائهنّ أو ءاباءِ بعولتهنّ أو أبنائهنّ

19 - زنان مؤمن ، مجاز به آشکار ساختن زینت های خویش و مواضع آنها ( بدن ) بر پسران شوهر ، برادران ، پسران برادر و پسران خواهر خود هستند .

و لایبدین زینتهنّ إلاّ. .. ؤو أبناء بعولتهنّ أو أخونهنّ أو بنی إخونهنّ أو بنی أخ

20 - بر زنان مؤمن ، پوشاندن زینت های خویش و مواضع آنها ( بدن ) ، بر دیگر زنان مؤمن و بردگان خود لازم نیست .

و لایبدین زینتهنّ إلاّ. .. أو نسائهنّ أو ما ملکت أیم-نهنّ

24 - پوشاندن زینت و مواضع آنها ( بدن ) از خدمت کارانی که ساده لوح اند و از بصیرت و عقل کامل برخوردار نیستند ، بر زنان مؤمن واجب نیست .

و لایبدین زینتهنّ إلاّ. .. أو الت-بعین غیر أُوْلی الإربه

یکی از معانی و موارد کاربرد واژه <إربه> بصیرت در امور و عقل است (لسان العرب و قاموس المحیط). بنابراین <غیر أُوْلی الإربه>; یعنی، کسانی که ساده لوح اند و از عقل و بصیرت کافی، از جمله در امور جنسی، برخوردار نیستند و از چنین اموری کاملاً بی خبراند.

ص: 113

55- ناپایداری زینت های دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 60 - 2

2 - متاع دنیا و زینت های آن ، چونان خود دنیا ناپایدار و زوال پذیر است .

و ما أوتیتم من شیء فمت-ع الحیوه الدنیا و زینتها

56- نیاز به زینت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 32 - 5

5 - زینت و زیبایی، همچون غذای پاکیزه، بخشی از نیازهای آدمیان می باشد.

قل من حرم زینه الله التی أخرج لعباده و الطیبت من الرزق

ذکر کردن خوراکیها و زینتها در یک جمله و برخورد مساوی در بیان حلیت آنها، حاکی از نیاز همسان آدمی به آنهاست.

زینت طلبی

57- آثار زینت طلبی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 20 - 23

23 - بازی ، سرگرمی ، آرایش ، فخرفروشی و فزون خواهی ، از مظاهر و جلوه های فریبندگی دنیا

أنّما الحیوه الدنیا لعب . .. و تکاثر ... و ما الحیوه الدنیا إلاّ مت-ع الغرور

معرفی دنیا به متاع فریبنده، در پایان آیه شریفه - پس از آن که در آغاز آن با پنج ویژگی شناسانده شده است - می تواند اشاره به مطلب یاد شده باشد.

58- اجتناب از زینت طلبی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 21 - 4

4 - دنیا ، عرصه مسابقه و تلاش برای کسب سعادت اخروی ( بهشت پهناور ) است ; نه میدان بازی ، آرایش ، فخرفروشی و فزون خواهی .

سابقوا إلی مغفره من ربّکم و جنّه

ص: 114

59- زینت طلبی در جوانی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 20 - 7

7 - انسان در دوران جوانی ، طالب زینت و آرایش دادن خویش است .

أنّما الحیوه الدنیا . .. و زینه

زینت ها

60- استفاده از زینت ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 32 - 3،9،10،12

3 - هدف از آفرینش زینتها و روزیها، استفاده بندگان خداوند از آنهاست.

زینه الله التی أخرج لعباده

9 - جواز استفاده مؤمن و کافر از زیباییها و روزیهای پاکیزه خدا در دنیا

قل هی للذین ءامنوا فی الحیوه الدنیا خالصه یوم القیمه

کلمه <خالصه> حال است برای <هی> و <یوم القیامه> متعلق به آن می باشد. ذکر نشدن این کلمه در مورد <الحیاه الدنیا> حاکی از انحصاری نبودن مواهب دنیا برای مؤمنان است. یعنی: قل هی للذین آمنوا و لغیر هم فی الحیاه الدنیا و لهم خالصه یوم القیامه.

10 - استفاده مؤمنان از زینتها و نعمتها، مقصود اصلی از آفرینش آنهاست.

قل هی للذین ءامنوا فی الحیوه الدنیا

ذکر نکردن <لغیرهم> پس از <للذین ءامنوا>، علی رغم مقصود بودن آن، برای رساندن این معناست که زینتها و طیبات بالإصاله برای مؤمنان آفریده شده است.

12 - استفاده از زینتها و روزیها در دنیا، همواره آمیخته با رنجها و کدورتهاست.

قل هی للذین . .. خالصه یوم القیمه

برخی برآنند که <خالصه> در آیه مورد بحث به معنای خلوص از ناملایمات و کدورتها است. بر این مبنا چون این قید برای قیامت ذکر نشده، مفهومش این است که در دنیا مواهب خدادادی آمیخته با رنجها و ناملایمات است.

61- فلسفه خلقت زینت ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 32 - 3،10

3 - هدف از آفرینش زینتها و روزیها، استفاده بندگان خداوند از آنهاست.

زینه الله التی أخرج لعباده

10 - استفاده مؤمنان از زینتها و نعمتها، مقصود اصلی از آفرینش آنهاست.

ص: 115

قل هی للذین ءامنوا فی الحیوه الدنیا

ذکر نکردن <لغیرهم> پس از <للذین ءامنوا>، علی رغم مقصود بودن آن، برای رساندن این معناست که زینتها و طیبات بالإصاله برای مؤمنان آفریده شده است.

62- مبدأ زینت ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 32 - 1

1 - خداوند، پدیدآورنده زینتها و روزیهای پاکیزه

زینه الله التی أخرج لعباده

63- زیورآلات

استخراج زیورآلات دریایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 12 - 5،6

5 - وجود جواهر و زیور آلات قابل استخراج در دریاها

و تستخرجون حلیه تلبسونها

<حلیه> به معنای زیور است.

6 - جواز غواصی و استخراج اشیای قیمتی و زینتی دریاها

و تستخرجون حلیه تلبسونها

64- استفاده از زیورآلات دریایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 12 - 10

10 - تغذیه با گوشت های تازه و استفاده از زیور های دریایی و کشتیرانی ، از فواید دریا ها است .

و من کلٍّ تأکلون لحمًا طریًّا . .. و تری الفلک فیه مواخر

65- دوراندازی زیورآلات بنی اسرائیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 87 - 7،8،9،10

7 - بنی اسرائیل ، در زمان غیبت موسی ( ع ) و رفتن او به میقات ، زیورآلات غنیمتی خود را دور انداختند .

ص: 116

حمّلنا أوزارًا من زینه القوم فقذفن-ها

<قذف> به معنای پرتاب کردن و دور انداختن است. با توجه به جمله <حمّلنا أوزاراً> به نظر می رسد، بنی اسرائیل زیورآلات به غنیمت گرفته شده را به این خاطر که گناه و آلودگی است، به دور انداختند. و یا به جهت بی قدر و قیمت شدن آنها در شرایط صحرا و زندگی بیابانی، تصمیم به دور انداختن آنها گرفتند.

8 - سامری ، سردمدار جریان به دورافکندن زیورآلات به وسیله بنی اسرائیل

فقذفن-ها فکذلک ألقی السامریّ

مشخص کردن سامری در بین مجموعه ای که زیورآلات را به دور افکندند، نشان دهنده جلودار بودن او در این قضیه است.

9 - بنی اسرائیل ، شاهد دست زدن سامری به اقدامی مشابه با حرکت عمومی بنی اسرائیل در به دور افکندن غنیمت های به جا مانده از فرعونیان

فقذفنها فکذلک ألقی السامریّ

<کذلک>; یعنی، مانند آنچه ما انجام دادیم. این توصیف گویای آن است که سامری در حضور بنی اسرائیل و همانند آنان، عمل کرده و چیزهایی را دور انداخته بود.

10 - اقدام سامری در دور افکندن اشیای خویش ، پس از آن بود که بنی اسرائیل غنیمت های همراه خویش را دور ریخته بودند .

فکذلک ألقی السامریّ

66- دوراندازی زیورآلات سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 87 - 9،10

9 - بنی اسرائیل ، شاهد دست زدن سامری به اقدامی مشابه با حرکت عمومی بنی اسرائیل در به دور افکندن غنیمت های به جا مانده از فرعونیان

فقذفنها فکذلک ألقی السامریّ

<کذلک>; یعنی، مانند آنچه ما انجام دادیم. این توصیف گویای آن است که سامری در حضور بنی اسرائیل و همانند آنان، عمل کرده و چیزهایی را دور انداخته بود.

10 - اقدام سامری در دور افکندن اشیای خویش ، پس از آن بود که بنی اسرائیل غنیمت های همراه خویش را دور ریخته بودند .

فکذلک ألقی السامریّ

67- روش ساخت زیورآلات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 17 - 5

5- تهیه زیورآلات و وسایل زندگی از اهداف گداختن فلزات در کوره های آتش است .

و مما یوقدون علیه فی النار ابتغاء حلیه أو مت-ع

<ابتغاء> به معنای طلب کردن است و این کلمه مفعول له برای <یوقدون> می باشد. <حلیه> چیزی است که وسیله زینت

ص: 117

قرار می گیرد و <متاع> به چیزی گفته می شود که در زندگی مورد بهره برداری است.

68- زیورآلات بنی اسرائیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 87 - 4،5،6

4 - بنی اسرائیل بخشِ قابل توجهی از زیور آلات فرعونیان را با خود به همراه آورده بودند .

و ل-کنّا حمّلنا أوزارًا من زینه القوم

مراد از <القوم> بر حسب ظاهر فرعونیان هستند. و <وزر> به معنای <ثقل> است. از همین رو به گناه نیز <وزر و ثقل> اطلاق می گردد; چرا که بر دوش گنه کار سنگینی می کند. استعمال این واژه احتمالاً اشاره به آن است که بنی اسرائیل، همراه داشتن زیور آلات فرعونیان را بر خود جایز نمی شمردند.

5 - بنی اسرائیل در به همراه آوردن زینت آلات فرعونیان نیز خود را بی اختیار قلمداد می کردند .

و ل-کنّا حمّلنا أوزارًا من زینه القوم

آمدن <حُمّلنا> به صیغه مجهول، در ادامه توجیه بنی اسرائیل از عملکرد خویش است; یعنی، ما در حمل زینت های فرعونیان نیز ناخواسته آن را انجام دادیم و به ما تحمیل شد.

6 - اقدام بنی اسرائیل در به همراه آوردن زینت آلات فرعونیان و مصادره آنها ، بدون صدور دستوری از جانب موسی ( ع ) صورت گرفته بود .

و ل-کنّا حمّلنا أوزارًا من زینه القوم

تعبیر <حمّلنا> و کلمه <وزر>، حکایت از آن دارد که موسی(ع) در این زمینه دستوری صادر نکرده بوده، و بنی اسرائیل، خودسرانه این کار را انجام داده بودند.

69- زیورآلات دریایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 12 - 11

11 - گوشت های تازه دریایی و اشیای تزیینی آن و سهولت کشتیرانی ، از نعمت های الهی برای بشر

من کلٍّ تأکلون لحمًا طریًّا و تستخرجون حلیه تلبسونها و تری الفلک فیه مواخر

70- زیورآلات فرعونیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 87 - 4،5،6،9،11

4 - بنی اسرائیل بخشِ قابل توجهی از زیور آلات فرعونیان را با خود به همراه آورده بودند .

و ل-کنّا حمّلنا أوزارًا من زینه القوم

مراد از <القوم> بر حسب ظاهر فرعونیان هستند. و <وزر> به معنای <ثقل> است. از همین رو به گناه نیز <وزر و ثقل>

ص: 118

اطلاق می گردد; چرا که بر دوش گنه کار سنگینی می کند. استعمال این واژه احتمالاً اشاره به آن است که بنی اسرائیل، همراه داشتن زیور آلات فرعونیان را بر خود جایز نمی شمردند.

5 - بنی اسرائیل در به همراه آوردن زینت آلات فرعونیان نیز خود را بی اختیار قلمداد می کردند .

و ل-کنّا حمّلنا أوزارًا من زینه القوم

آمدن <حُمّلنا> به صیغه مجهول، در ادامه توجیه بنی اسرائیل از عملکرد خویش است; یعنی، ما در حمل زینت های فرعونیان نیز ناخواسته آن را انجام دادیم و به ما تحمیل شد.

6 - اقدام بنی اسرائیل در به همراه آوردن زینت آلات فرعونیان و مصادره آنها ، بدون صدور دستوری از جانب موسی ( ع ) صورت گرفته بود .

و ل-کنّا حمّلنا أوزارًا من زینه القوم

تعبیر <حمّلنا> و کلمه <وزر>، حکایت از آن دارد که موسی(ع) در این زمینه دستوری صادر نکرده بوده، و بنی اسرائیل، خودسرانه این کار را انجام داده بودند.

9 - بنی اسرائیل ، شاهد دست زدن سامری به اقدامی مشابه با حرکت عمومی بنی اسرائیل در به دور افکندن غنیمت های به جا مانده از فرعونیان

فقذفنها فکذلک ألقی السامریّ

<کذلک>; یعنی، مانند آنچه ما انجام دادیم. این توصیف گویای آن است که سامری در حضور بنی اسرائیل و همانند آنان، عمل کرده و چیزهایی را دور انداخته بود.

11 - بنی اسرائیل ، غنیمت های به جا مانده از فرعونیان را ، تأمین کننده هزینه ساخت گوساله خوانده و خود را از هرگونه کمک مالی به آن تبرئه کردند .

ما أخلفنا موعدک بملکنا و ل-کنّا حمّلنا أوزارًا

یکی از معانی ذکر شده برای <ملک>، <مملوک> است (قاموس). مفاد آیه با توجه به این معنا چنین می شود: ما به وسیله اموال خودمان، خود را در این انحراف سهیم نساختیم; بلکه سامری از اموالی که ما به دور ریخته بودیم، این فتنه را به بار آورد.

71- زیورآلات مباح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 12 - 9

9 - استفاده از مظاهر طبیعت ، برای خوراک ، پوشاک و زیور آلات ، مجاز و روا است .

و من کلٍّ تأکلون لحمًا طریًّا و تستخرجون حلیه تلبسونها

72- علاقه به زیورآلات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 23 - 8

8 - علاقه و تمایل طبیعی همه انسان ها ، به زیور آلات و پوشیدن لباس های ابریشمین

یحلّون فیها من اساور من ذهب و لؤلؤًا و لباسهم فیها حریر

ص: 119

73- گرایش به زیورآلات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 14 - 6

6- گرایش انسان ها به زیبایی و تزیین با زیورآلات

تستخرجوا منه حلیه تلبسونها

فعل مضارع <تلبسونها> حکایت از واقعیت خارجی می کند و آن استفاده از زیورآلات است. از طرفی، تزیین جزء نیازهای ضروری انسان نیست و در عین حال در کنار آن نیازها ذکر شده است و این حکایت از حقیقت یاد شده دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 12 - 7

7 - گرایش انسان ها به زیبایی و تزیین با زیورآلات

و تستخرجون حلیه تلبسونها

آیه شریفه در صدد گزارش از یک واقعیت خارجی است و آن استفاده مدام انسان ها از زیورآلات دریایی است. این کار حکایت از تمایل و گرایشی است که در درون انسان ها وجود دارد.

ص: 120

5- زیبایی

1- آثار زیبایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - منافقون - 63 - 4 - 5

5 - تأثیر شگرف قیافه زیبا و کلام شیوا ، در جذب و جلب افراد

و إذا رأیتهم تعجبک أجسامهم و إن یقولوا تسمع لقولهم

2- آثار زیبایی آفرینش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 7 - 7

7- هدایت گری مظاهر هستی به سوی خداوند ، آمیخته با زیبایی و سرورآفرینی

بنین-ها و زیّنّ-ها . .. من کلّ زوج بهیج

خداوند در این آیه ها، نمودهای علم، قدرت و نشانه های وجود خویش را گاه به زینت و زیبایی توصیف کرده و گاه به بهجت و سرورآفرینی. این می نمایاند که کار هدایت، باید با جاذبه و شور و شوق انجام گیرد; نه تحمیل و خشونت.

3- آثار زیبایی ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 37 - 10

10 - خوب و زیبا دیدن ، از عوامل برانگیزنده انسان به اقدام هر کاری

و کذلک زیّن لفرعون سوء عمله

برداشت یاد شده از آن جا است که فرعون، پس از زیبا جلوه گر شدن عمل زشتش، به آن اقدام کرده بود.

4- آثار مطالعه زیبایی آسمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 121

17 - ق - 50 - 6 - 2

2- تأمل و اندیشه در کیفیت آفرینش ، زیبایی و اتقان بنای آسمان ، زمینه ره جویی به حق

بل کذّبوا بالحقّ . .. أفلم ینظروا إلی السماء ... و ما لها من فروج

واژه <ینظر>، به معنای تأمل و نگاه از روی دقت و تحقیق است.

5- ابزار زیبایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 12 - 7

7 - ستارگان ، چراغ های آسمان اول و زیبایی بخش آن

و زیّنا السّماء الدّنیا بمص-بیح

<مصباح> (مفرد <مصابیح>) به معنای چراغ است و مراد از آن ستاره می باشد.

6- ارزش زیبایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 221 - 5،12

5 - برتری ارزش ایمان ، نسبت به ظواهر دنیوی ( زیبایی ، ثروت و . . . )

و لامه مؤمنه خیر من مشرکه و لو اعجبتکم

12 - لزوم مقدم داشتن ارزش های الهی ، در برابر جاذبه های مادی و ظواهر دنیوی ( زیبایی ، ثروت و . . . )

و لا تنکحوا المشرکات حتی یؤمنَّ و لامه مؤمنه خیر من مشرکه و لو اعجبتکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 16 - 4

4- زیبایی و آراستگی ، امری مطلوب و پسندیده

و زین-ها للن-ظرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 5 - 6

6 - زینت و زیبایی ، امری مطلوب و پسندیده در نگاه دین

إنّا زیّنّا السماء الدنیا بمص-بیح

7- ارزش زیبایی همسر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 122

18 - رحمن - 55 - 58 - 3

3 - ارزش زیبایی و جذابیت همسر ، در پرتو عفت و پاکدامنی او است . *

لم یطمثهنّ إنس قبلهم و لاجانّ . ..کأنّهنّ الیاقوت و المرجان

برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که خداوند نخستین وصف حوریان را مصونیت آنان از بیگانگان بیان داشته و پس از آن به زیبایی و جذابیت آنان اشاره کرده است.

8- استفاده از زیبایی های آفرینش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 6 - 5

5- جواز بهره بردن انسان از زیبایی های طبیعت و ارضای غریزه زیبایی خواهی خویش

و لکم فیها جمال حین تریحون و حین تسرحون

9- امتحان با زیبایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 71 - 14

14 - خوردن ، آشامیدن ، تجمل ، زیبایی ، داشتن همدم و همراهانی موافق ، از مهم ترین جاذبه و دلبستگی های انسان و وسیله آزمون او

یطاف علیهم بصحاف . .. و فیها ما تشتهیه الأنفس

برداشت یاد شده با توجه به دو نکته است: الف) موارد بالا در این آیات بیان شده و تخصیص به ذکر یافته است. ب) خداوند به اهل تقوا نوید داده است که اگر در این زمینه ها کنترل و تقوا داشته باشند و از حدود الهی نگذرند، در بهشت به همه آنها دست خواهند یافت.

10- اهمیت ذکر زیبایی آفرینش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 23 - 3

3 - خداوند ، خواهان توجه جن و انس به مظاهر جمال و زیبایی در هستی و آموختن درس توحید از آن

یخرج منهما اللؤلؤ و المرجان . فبأیّ ءالآء ربّکما تکذّبان

برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که آیات شریفه، در مقام توجه دادن جن و انس به مبدأ ربوبی است. تثنیه آمدن <کما> و <تکذّبان>، ممکن است به خاطر توجه خطاب به جن و انس یا مرد و زن باشد.

ص: 123

11- اهمیت زیبایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 31 - 10

10 - عن خیثمه قال: کان الحسن بن علی(ع) إذا قام إلی الصلوه لبس اجود ثیابه فقیل له: یابن رسول الله لم تلبس اجود ثیابک؟ قال: ان الله تعالی جمیل یحب الجمال فاتجمل لربی و هو یقول: < خذوا زینتکم عند کل مسجد> . .. .

از خثیمه نقل شده که امام مجتبی(ع) به هنگام نماز، بهترین لباس خود را می پوشید. پرسیدند چرا بهترین لباس را می پوشی؟ فرمود: خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد، من برای خدا خود را به زیبایی آراسته می کنم، زیرا او فرمود: <زینت خود را هنگام هر عبادتی بر گیرید ...>.

12- اهمیت زیبایی طلبی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 6 - 4

4- غذا و پوشاک ، نیازی مقدم بر زیبایی خواص و جمال طلبی است . *

لکم فیها دفءٌ و من-فع و منها تأکلون . و لکم فیها جمال حین تریحون و حین تسرحون

با توجه به اینکه حیوانات هم باعث جمال و هم تأمین کننده غذا و پوشاکند، تقدّم ذکری لباس و غذا در مقام امتنان، ممکن است اشاره به مطلب فوق داشته باشد.

13- تحلیل زیبایی عمل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 137 - 4

4 - نقش جهانبینی در توجیه و تعیین زشتی و زیبایی عمل *

و کذلک زین لکثیر من المشرکین قتل أولدهم شرکاؤهم

14- جایگاه درک زیبایی ایمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 7 - 19

19 - قلب ، جایگاه ادراک و اساس زیبایی ایمان و زشتی کفر

و زیّنه فی قلوبکم و کرّه إلیکم الکفر

ص: 124

15- زیبایی آسمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 6 - 1

1 - جلوه زیبای آسمان ، نشان دیگری از ربوبیت یگانه خدا

إنّ إل-هکم لوحد . ربّ السم-وت ... إنّا زیّنّا السماء الدنیا بزینه الکواکب

برداشت یاد شده از آن جا است که جمله <إنا زیَّنّا السماء. ..> به منزله تعلیل برای جملات پیشین است که در آنها از معبود واحد و توحید ربوبیِ خداوند، سخن به میان آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 12 - 12

12 - زیبایی و ایمنی آسمان ، نشانی از عزت و علم الهی است .

و زیّنا السّماء . .. و حفظًا ذلک تقدیر العزیز العلیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 6 - 3

3- آفرینش شگفت ، زیبا و متقن آسمان ، نشانی از قدرت خداوند بر احیای مجدد مردگان

ذلک رجع بعید . .. أفلم ینظروا إلی السماء فوقهم کیف بنین-ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 5 - 2

2 - جلوه زیبای آسمان ، نشان دیگری از ربوبیت یگانه خداوند

تب-رک الذی بیده الملک . .. و لقد زیّنّا السماء الدنیا بمص-بیح

برداشت یاد شده، از آن جا است که این آیه، در توضیح و تبیین آیات گذشته است. گفتنی است که در آن آیات درباره فرمان روایی و قدرت بی همتای خداوند سخن به میان آمده است.

16- زیبایی آفرینش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - حمد - 1 - 2 - 6

6 - جهان هستی سراسر زیبا و تدبیر آن تدبیری نیکو و جمیل است .

الحمد للّه رب العلمین

<رب العالمین> به منزله دلیل برای <الحمد للّه> است; یعنی، چون خداوند مدبر هستی است همه ستایشها از آن اوست و از آنجا که حمد و ستایش، همواره برای کمال و زیباییهاست، نتیجه می گیریم که: همه هستی زیبا و برخوردار از تدبیری نیکوست.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 125

15 - صافات - 37 - 182 - 6

6 - جهان هستی ، سراسر زیبا و تدبیر آن تدبیری نیکو و زیبا است .

الحمد للّه ربّ الع-لمین

<ربّ العالمین> به منزله دلیل برای <الحمد للّه> است; یعنی، چون خداوند مدبر هستی است، همه ستایش ها از آن او است و از آن جا که حمد و ستایش همواره برای کمال و زیبایی ها است، نتیجه می گیریم که همه هستی، زیبا و برخوردار از تدبیری نیکو است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 75 - 17

17 - جهان هستی ، سراسر زیبا و تدبیر آن تدبیری نیکو و جمیل است .

و قالوا الحمد للّه . .. و قیل الحمد للّه ربّ الع-لمین

<ربّ العالمین> به منزله دلیل برای <الحمد للّه> است ; یعنی، چون خداوند مدبر و مالک هستی است، پس همه ستایش هااز آن او است و از آن جا که حمد و ستایش، همواره برای کمال و زیبایی ها است، نتیجه می گیریم که همه هستی، زیبا و برخوردار از تدبیری نیکو است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 65 - 15

15 - جهان هستی ، سراسر زیبا و تدبیر آن تدبیری نیکو و جمیل است .

الحمد للّه ربّ الع-لمین

<ربّ العالمین> به منزله دلیل برای <الحمد للّه> است; یعنی، از آن جایی که خداوند مدبر و مالک هستی است، همه ستایش ها از آنِ او است و از آن جا که حمد و ستایش، همواره برای کمال و زیبایی ها است، نتیجه می گیریم که: همه هستی زیبا و برخوردار از تدبیری نیکو است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 11 - 3

3- زیبایی ، شگفتی و ثمربخشی ، آمیخته به هم در مظاهر طبیعت و آفریده های خدا *

زوج بهیج . تبصره و ذکری ... ماء مب-رکًا ...و النخل باسق-ت لها طلع نضید . رزقًا ل

خداوند در این آیات، با یادآوری هر یک از نعمت هاو مظاهر طبیعت وصفی حاکی از زیبایی و شگفتی علمی نیز برای آن آورده است و در پایان به ثمر بخشی عینی آنها - که تغذیه خلق باشد - اشاره کرده است; یعنی، رزق های آفریده خداوند یک بُعدی نیست و خداوند به وسیله آنها تنها تغذیه نمی کند; بلکه این روزی را با هنر و اسرار در می آمیزد.

17- زیبایی انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 64 - 6،8

6 - انسان ، برخوردار از بهترین شکل و شمایل و اندامی موزون

ص: 126

و صوّرکم فأحسن صورکم

8 - آفرینش انسان خوش اندام و سرشار از استعداد ها و کمالات ، جلوه ای از قدرت و ربوبیت بی همتای خداوند .

و صوّرکم فأحسن صورکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تغابن - 64 - 3 - 6،8

6 - انسان ، در مقایسه با دیگر موجودات ، موجودی زیباتر ، برتر و کامل تر است .

خلق السم-وت و الأرض بالحقّ و صوّرکم فأحسن صورکم

اختصاص به ذکر یافتن انسان با وصف <فأحسن صورکم> - پس از یادآوری آفرینش آسمان ها و زمین - می تواند اشاره به مطلب یاد شده باشد.

8 - زیبایی و کمال ، از ویژگی های انسان و از نعمت های الهی برای او است .

خلق السم-وت . .. فأحسن صورکم

برداشت یاد شده از آنجا که آیه شریفه در مقام امتنان و برشمردن نعمت های اعطایی به انسان ها است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تین - 95 - 4 - 2

2 - ساختار وجودی انسان ، استوارترین و زیباترین ساختار و در اوج اعتدال است .

لقد خلقنا الإنس-ن فی أحسن تقویم

<قَوام> (به فتح قاف); یعنی، <عدل> و به کسر قاف; یعنی، نظام و رکن و آنچه مایه قیام چیزی باشد (صحاح). <تقویم>، یا از اوّلی گرفته شده و به معنای تعدیل است و یا از دوّمی مشتق شده و به معنای <قوام دادن> و <عنصرهای چیزی را سامان بخشیدن> است. در این صورت مفاد آیه این می شود که نظام خلقتِ انسان، در اوج حُسن و نیکویی است. حُسن هر چیز در عرف مردم، به زیبایی حسّی آن است; ولی بیشتر موارد آن در قرآن، ناظر به نوعی از زیبایی است که با بصیرت درک می شود.

18- زیبایی بازگشت چهارپایان از چراگاه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 6 - 1،3

1- بردن دام ها در صبحگاهان به چرا و باز گرداندن آنان در پایان روز ، دارای منظره ای زیبا و بهجت انگیز

و لکم فیها جمال حین تریحون و حین تسرحون

3- زیبایی و جمال دام ها ( شتر ، گاو و گوسفند ) در شبانگاه به هنگام بازگشت از چراگاه ، بیشتر از صبحگاهان به هنگام رفتن به آن جاست .

و لکم فیها جمال حین تریحون و حین تسرحون

روشن است که حیوانات، صبحگاهان خارج می شوند و شامگاهان برمی گردند و ترتیب ذکری معمولاً مناسب با ترتیب خارجی است; ولی در این جا ترتیب ذکری برخلاف ترتیب خارجی است و شاید نکته اش همان برداشت فوق باشد; خصوصاً که کلمه <حین> تکرار شده و آهنگ لفظ <تریحون> و <تسرحون> با آیات قبل و بعد سازگار است.

ص: 127

19- زیبایی باغ ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 33 - 2

2- جریان نهر آب از میان باغ و کشتزار ها ، صحنه ای دل انگیز و تماشایی است .

کلتا الجنّتین ءاتت أکلها ولم تظلم منه شیئًا و فجّرنا خل-لهما نهرًا

20- زیبایی بهشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 17 - 8

8 - اهمیت نقش نهر های بهشت ، در زیبایی و جذابیت آن

جنّ-ت تجری من تحتها الأنه-ر

از این که خداوند، تنها وصفی را که برای باغ های بهشت یاد کرده وصف <تجری. ..> است; مطلب یاد شده استفاده می شود.

21- زیبایی پاداشهای خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - لیل - 92 - 9 - 2

2 - پاداش های موعود الهی ، نیکو و تکذیب آن ناروا است .

و کذّب بالحسنی

معنای کلمه <الحسنی> (زیباتر)، در خود تمجید و مطلوبیت را گنجانده است. بنابراین وصفی است که خود بیانگر نامطلوب بودن تکذیب آن است و تهدید به فرجام دشوار (در آیه بعد) نیز بر ناروا بودن آن تأکید کرده است.

22- زیبایی پشتی های بهشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 76 - 1

1 - بهشتیان ، در بزم با شکوه خویش ، تکیه زده بر پشتی های سبز و فرش های بی نظیر در جنس و زیبایی

متّک-ین علی رفرف خضر و عبقریّ حسان

ص: 128

23- زیبایی تاکستان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 32 - 3

3- در اختیار داشتن باغ هایی از انواع انگور ، محصور شده در میان نخل ها و کشت زارهایی در پیرامون آن ، از دلرباترین صحنه ها برای آدمی است .

24- زیبایی تدبیر آفرینش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 182 - 6

6 - جهان هستی ، سراسر زیبا و تدبیر آن تدبیری نیکو و زیبا است .

الحمد للّه ربّ الع-لمین

<ربّ العالمین> به منزله دلیل برای <الحمد للّه> است; یعنی، چون خداوند مدبر هستی است، همه ستایش ها از آن او است و از آن جا که حمد و ستایش همواره برای کمال و زیبایی ها است، نتیجه می گیریم که همه هستی، زیبا و برخوردار از تدبیری نیکو است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 65 - 15

15 - جهان هستی ، سراسر زیبا و تدبیر آن تدبیری نیکو و جمیل است .

الحمد للّه ربّ الع-لمین

<ربّ العالمین> به منزله دلیل برای <الحمد للّه> است; یعنی، از آن جایی که خداوند مدبر و مالک هستی است، همه ستایش ها از آنِ او است و از آن جا که حمد و ستایش، همواره برای کمال و زیبایی ها است، نتیجه می گیریم که: همه هستی زیبا و برخوردار از تدبیری نیکو است.

25- زیبایی جامهای بهشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - انسان - 76 - 16 - 2

2 - قدح ها و کوزه های بهشتیان ( ابرار و . . . ) ، در صفا و شفافیت ، مانند شیشه و بلور و در سفیدی و زیبایی ، همچون نقره است .

کانت قواریرَا . قواریرَا من فضّه

برخی از مفسران، این آیه را از باب تشبیه بلیغ دانسته اند; نه این که ظرف های مورد استفاده بهشتیان، حقیقتاً از جنس شیشه و در عین حال نقره است.

ص: 129

26- زیبایی جوشش چشمه های بهشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 66 - 2

2 - زیبایی فزاینده مناظر بهشت ، با فوران آب چشمه ها

فیهما عینان نضّاختان

27- زیبایی چشم زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 48 - 6

6 - علاقه به همسر و برگرفتن چشم از غیر او و زیبایی چشم ، از کمالات و اوصاف پسندیده زنان

و عندهم ق-صرت الطرف عین

برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که آیه شریفه، در مقام برشمردن کمالات و اوصاف خوب زنان بهشتی و تشویق انسان ها به دستیابی به آنان در سایه کردار خداپسندانه است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 52 - 5

5 - علاقه به همسر و برگرفتن چشم از غیر او و زیبایی چشم ، از کمالات و اوصاف پسندیده زنان

و عندهم ق-صرت الطرف

برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که آیه شریفه، در مقام برشمردن کمالات و اوصاف خوب زنان بهشتی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 72 - 4

4 - زیبایی و جذابیت چشم ، از کمالات زن

حور مقصورت فی الخیام

28- زیبایی حورالعین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 57 - 1

1 - حوریان زیبا ، جذاب و پاکدامن بهشت ، نعمتی غیرقابل انکار و تکذیب ناپذیر

فیهنّ ق-صرت الطرف . .. فبأیّ ءالآء ربّکما تکذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 58 - 1

1 - حوریان بهشتی ، موجوداتی زیبا و جذاب همچون یاقوت و مرجان

ص: 130

کأنّهنّ الیاقوت و المرجان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 59 - 1

1 - زیبایی و جذابیت حوریان ، نعمتی انکارناپذیر و غیر قابل تکذیب

کأنّهنّ الیاقوت و المرجان . فبأیّ ءالآء ربّکما تکذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 70 - 1،5

1 - حوریان بهشتی ، علاوه بر صورت زیبا ، برخوردار از اخلاق و سیرتی بس نیک

فیهنّ خیرت حسان

<خیرات> وصف حوریان بهشتی و بیانگر ارزش های اخلاقی و معنوی است. <حسان> نیز وصف دیگر و بیانگر ارزش های صوری و ظاهری است.

5 - < قال رسول اللّه ( ص ) : . . . < فیهنّ خیرات حسان > یعنی خیرات الأخلاق حسان الوجوه . . . ;

از رسول خدا(ص) روایت شده که فرمود: . ..<...خیرات حسان>; یعنی، نیک خویان و زیباصورتان...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 71 - 1،2

1 - حوریان نیک سیرت و زیباصورت بهشت ، از نعمت های انکارناپذیر و غیرقابل تکذیب

فیهنّ خیرت حسان . فبأیّ ءالآء ربّکما تکذّبان

2 - خلق حوریان نیک سیرت و زیباصورت بهشتی ، جلوه ای از ربوبیت پروردگار نسبت به جن و انس

فیهنّ خیرت حسان . فبأیّ ءالآء ربّکما تکذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 72 - 1

1 - حوریان بهشتی ، دارای چشمانی سیاه و بسیار جذاب

حور مقصورت فی الخیام

<حوراء> (جمع <حور>) در وصف چشم آورده می شود; چشمی که سفیدی آن در نهایت سفیدی و سیاهی آن در نهایت سیاهی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 35 - 1

1 - حوران بهشتی ، در اوج زیبایی و کمال

إنّا أنشأن-هنّ إنشاءً

نسبت دادن <إنشاء> به ضمیر متکلم مع الغیر - که برای بیان عظمت است - و نیز نکره آوردن <إنشاءً> - که آن نیز دلالت بر عظمت دارد - حاکی از آن است که خداوند، با قدرت بی مانند خود در زیبایی و کمال حوران بهشتی از چیزی فروگذاری نکرده است.

ص: 131

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 33 - 2

2 - حوریان بهشتی ، در زیبایی بر یکدیگر برتری ندارند .

أترابًا

<أتراب>، جمع <ترب> بر وزن <مصر> است. کسانی که تولد هم زمان داشته باشند، <ترب> یکدیگرند و چون حوریان بهشتی تولد ندارند، مراد از <ترب> در مورد آنان، همسانی در شمایل و صفات جذاب است. (اقتباس از لسان العرب)

29- زیبایی خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 63 - 11

11 - خداوند ، دارنده کمال ها و زیبایی است .

الحمد للّه

حمد، در برابر کمال و زیبایی صورت می گیرد. جمله <الحمد للّه> دلالت می کند که خداوند، واجد صفات یاد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 15 - 7

7 - خداوند ، واجد کمال ها و زیبایی ها است .

بحمد ربّهم

حمد در برابر کمال و زیبایی است و این نشان دهنده این است که خداوند کمال و زیبایی دارد.

30- زیبایی خدمتکاران بهشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 24 - 1،4

1 - خدمت کاران جوان و زیبارو ، در طواف متقین بهشتی برای پذیرایی از آنان

و یطوف علیهم غلمان لهم

<غلام> (مفرد <غلمان>) به نوجوانی گفته می شود که تازه پشت لبش سبز شده باشد.

4 - خدمت نوجوانان زیباروی بهشتی ، برای تقواپیشگان از سرشوق و پروانهوار

و یطوف علیهم غلمان لهم

تعبیر <یطوف>، حرکت پروانهوار و مشتقانه را افاده می کند.

ص: 132

31- زیبایی خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تغابن - 64 - 3 - 5

5 - انسان ها ، از نظر ظاهر و باطن و صورت و سیرت ، زیبا و نیکو آفریده شده اند .

فأحسن صورکم

<صورت> عبارت است از هیئت هر شیئی که با آن، از دیگر اشیا جدا و ممتاز می گردد و شامل شکل ظاهری و هویت باطنی آن می شود (اقتباس از مفردات راغب).

32- زیبایی درختان انار بهشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 68 - 3

3 - زیبایی ویژه منظره درختان نخل و انار در میان دیگر درختان بهشت

فیهما ف-کهه و نخل و رمّان

اختصاص به ذکر یافتن نخل و انار، می تواند به منظور نکته یاد شده باشد.

33- زیبایی رفتن چهارپایان به چراگاه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 6 - 1،3

1- بردن دام ها در صبحگاهان به چرا و باز گرداندن آنان در پایان روز ، دارای منظره ای زیبا و بهجت انگیز

و لکم فیها جمال حین تریحون و حین تسرحون

3- زیبایی و جمال دام ها ( شتر ، گاو و گوسفند ) در شبانگاه به هنگام بازگشت از چراگاه ، بیشتر از صبحگاهان به هنگام رفتن به آن جاست .

و لکم فیها جمال حین تریحون و حین تسرحون

روشن است که حیوانات، صبحگاهان خارج می شوند و شامگاهان برمی گردند و ترتیب ذکری معمولاً مناسب با ترتیب خارجی است; ولی در این جا ترتیب ذکری برخلاف ترتیب خارجی است و شاید نکته اش همان برداشت فوق باشد; خصوصاً که کلمه <حین> تکرار شده و آهنگ لفظ <تریحون> و <تسرحون> با آیات قبل و بعد سازگار است.

34- زیبایی رنگ سبز

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 76 - 3

3 - رنگ سبز ، از رنگ های زینت بخش امکانات تجملی بهشت

متّک-ین علی رفرف خضر

ص: 133

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - انسان - 76 - 21 - 3

3 - تأثیر رنگ سبز ، در زیبایی و نشاط آوری

ع-لیهم ثیاب سندس خضر و إستبرق

این آیه، درصدد بیان لباس هایی است که مطلوب انسان ها و فاخر و زیبا است; از این رو می تواند به عنوان پاداش آدمیان و مشوق آنان به دینداری به شمار آید. بر این اساس تصریح به رنگ سبز، می تواند بیانگر براشت یاد شده باشد.

35- زیبایی زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 58 - 2

2 - زیبایی و جذابیت ، از کمالات زن

کأنّهنّ الیاقوت و المرجان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 70 - 3

3 - نیک سیرتی و نیک رویی ، از اوصاف پسندیده و کمالات زن

فیهنّ خیرت حسان

36- زیبایی زندگی کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 75 - 14

14- ثروت ، مکنت ، خوش نمایی و آراستگی زندگی کافران ، استدراج است .

هم أحسن أث-ثًا و رءیًا . .. فلیمدد له الرحمن مدًّا حتّی إذا رأوا ما یوعدون

<استدراج>; یعنی، کسی را آهسته آهسته و به آرامی نزدیک چیزی بردن (لسان العرب) در این آیه <مدّاً> - که مفعول مطلق است - بیان نوعی خاصی از امهال است که مقصود از آن به قرینه <حتّی إذا. ..>، نزدیک ساختن کافران به عذاب موعود الهی است.

37- زیبایی ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 5 - 8

8 - ستارگان پرفروغ و زیبا ، از نعمت های الهی برای بشر

ص: 134

إنّا زیّنّا السماء الدنیا بمص-بیح

38- زیبایی صبح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 18 - 3

3 - هنگام دمیدن صبح ، لحظه ای جالب و رضایت بخش

و الصبح إذا تنفّس

سوگند خداوند، حاکی از عظمت چیزی است که به آن یاد می شود. عظمت صبحدم در رابطه با انسان ها، فرحناک و به کام بودن آن است.

39- زیبایی صورت ابرار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - مطففین - 83 - 24 - 2

2 - تلألؤ نور و زیبایی در رخسار نیکوکاران بر اثر نعمت های آخرت ، بر هر بیننده ای آشکار و مشهود است .

تعرف فی وجوههم نضره النعیم

<تعرف>، خطاب به نوع است و هر مخاطبی را شامل می شود.

40- زیبایی طبیعت اقوام پیشین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 74 - 14

14- < عن أبی جعفر ( ع ) قال : الأثاث المتاع و أمّا رئیاً فالجمال والمنظر الحسن ;

از امام باقر(ع) روایت شده که فرمود: <أثاث> به معنای متاع و <رئیاً> به معنای نیکویی و منظره زیبا است>.

41- زیبایی طلبی انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 108 - 14

14 - انسان فطرتاً به زیباییها گرایش دارد.

کذلک زینا لکل أمه عملهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 135

9 - نحل - 16 - 14 - 6

6- گرایش انسان ها به زیبایی و تزیین با زیورآلات

تستخرجوا منه حلیه تلبسونها

فعل مضارع <تلبسونها> حکایت از واقعیت خارجی می کند و آن استفاده از زیورآلات است. از طرفی، تزیین جزء نیازهای ضروری انسان نیست و در عین حال در کنار آن نیازها ذکر شده است و این حکایت از حقیقت یاد شده دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 63 - 5

5- گرایش و تمایل انسان به زیبایی و گریز از زشتی

فزیّن لهم الشیط-ن أعم-لهم

از اینکه شیطان اعمال زشت مردم را تزیین کرد و آنان را به وسیله همان عمل گمراه ساخت، نشان دهنده نکته فوق است.

42- زیبایی طلبی در آخرت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 5 - 6

6 - لذّت جویی ها و زیبایی طلبی های انسان ، همراه با وی در جهان آخرت

لیدخل . .. جنّ-ت تجری من تحتها الأنه-ر خ-لدین فیها

نوید بودن <جنّات تجری. ..>، متوقف بر وجود حسّ زیبایی پسندی و لذّت جویی در انسان اخروی است.

43- زیبایی طلوع ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 5 - 9

9 - جلوه زیبای طلوع پیوسته ستارگان در شب ، نشان ربوبیت یگانه خداوند است .

ربّ المش-رق

برداشت یاد شده مبتنی بر این دیدگاه است که مقصود از <مشارق> طلوع خورشید و نیز طلوع ستارگان در شب باشد; نه خصوص طلوع خورشید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - معارج - 70 - 40 - 6

6 - جلوه زیبای طلوع ستارگان در شب و غروب آنها ، نشانه ربوبیت یگانه خداوند

بربّ المش-رق و المغ-رب

برداشت یاد شده، مبتنی بر این دیدگاه است که مقصود از <مشارق> و <مغارب>، اعم از طلوع و غروب خورشید و همه ستارگان باشد; نه خصوص خورشید.

ص: 136

44- زیبایی عجله اخروی مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 12 - 6

6 - منظره حرکت شتابان زنان و مردان مؤمن در قیامت ، به سوی بهشت با چهره هایی چونان چراغ فروزان ، بس زیبا و چشم نواز برای بینندگان

یوم تری المؤمنین و المؤمن-ت یسعی نورهم بین أیدیهم و بأیم-نهم

در صورتی که مراد <تری> هر فرد بیننده باشد، به نظر می رسد آیه شریفه در مقام تصویر صحنه ای است که نظر هر بیننده ای را در آن روز به خود جلب می کند.

45- زیبایی غروب ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - معارج - 70 - 40 - 6

6 - جلوه زیبای طلوع ستارگان در شب و غروب آنها ، نشانه ربوبیت یگانه خداوند

بربّ المش-رق و المغ-رب

برداشت یاد شده، مبتنی بر این دیدگاه است که مقصود از <مشارق> و <مغارب>، اعم از طلوع و غروب خورشید و همه ستارگان باشد; نه خصوص خورشید.

46- زیبایی فرشهای بهشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 76 - 1

1 - بهشتیان ، در بزم با شکوه خویش ، تکیه زده بر پشتی های سبز و فرش های بی نظیر در جنس و زیبایی

متّک-ین علی رفرف خضر و عبقریّ حسان

47- زیبایی قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 1 - 5

5- قرآن ، کتابی با عظمت و در اوج زیبایی و کمال است .

الحمد للّه الذی أنزل علی عبده الکت-ب

<ال> در <الکتاب> برای استغراق صفات است; یعنی، تمام اوصافی که یک کتاب، در حد کامل می تواند داشته باشد، در این کتاب متبلور است و این، حاکی از عظمت قرآن است. و چون حمد در برابر زیبایی و کمال است و در آیه بالا خداوند، به سبب

ص: 137

نزول قرآن، تمام حمدها و ستایش ها را از آن خویش دانسته، استفاده می شود که قرآن، در نهایت کمال و زیبایی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 5 - 5

5- زیبایی و گیرایی قرآن ، پذیرفته شده و مسلّم در نظر مشرکان مکه

بل هو شاعر

از آن جایی که شعر از زیبایی و گیرایی خاصی برخودار است; بدین سبب مشرکان، پیامبر(ص) را شاعر می دانستند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - مطففین - 83 - 13 - 4

4 - قرآن ، حتی در دیدگاه کافران ، ظاهری زیبا و آراسته دارد .

أس-طیر الأوّلین

در صورتی نوشته افسانه ای را <اسطوره> می گویند که زیبا باشد.

48- زیبایی قصه یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 3 - 4،5

4- داستان یوسف ( ع ) بهترین و زیباترین داستان

نحن نقصّ علیک أحسن القصص

5- خداوند ، داستان یوسف را با بهترین و زیباترین بیان نقل کرده و گزارش داده است .

نحن نقصّ علیک أحسن القصص

49- زیبایی کشتزار ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 33 - 2

2- جریان نهر آب از میان باغ و کشتزار ها ، صحنه ای دل انگیز و تماشایی است .

کلتا الجنّتین ءاتت أکلها ولم تظلم منه شیئًا و فجّرنا خل-لهما نهرًا

50- زیبایی گیاهان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 8 - 1

1 - رویش گیاهان و تنوع و زیبایی آنها ، نشانی از قدرت خدا برای ایجاد رستاخیز و احیای مجدد مردگان .

ص: 138

أَوَلم یروا إلی الأرض کم أنبتنا . .. إن فی ذلک لاَیه

واژه <ذلک> اشاره به رویش گیاهان و انواع متنوع آن دارد. چنان که در آیه پیش گفته شد، این آیات درصدد ارائه نشانه های امکان معاد و برطرف کردن استبعاد کافران است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 9 - 2

2 - رویش گیاهان و تنوع و زیبایی آنها ، نشانی از عزّت و شکست ناپذیری خداوند

أَوَلم یروا کم أنبتنا. .. إنّ فی ذلک لأیه... و إنّ ربّک لهو العزیز

51- زیبایی لباس بهشتیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 31 - 7

7- بهشتیان ، به هنگام تکیه زدن بر تخت های خود ، لباس های فاخر دیبا بر تن دارند .

و یلبسون ثیابًا خضرًا من سندس و إستبرق متّکئین فیها علی الأرائک

52- زیبایی لباس حریر بهشتیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 31 - 4

4- پوشاک هایی به رنگ سبز ، فراهم آمده از حریر و در کمال ظرافت و لطافت ، لباس رسمی بهشتیان است .

یلبسون ثیابًا خضرًا من سندس

<سندس> به <پارچه دیبای نازک> گفته می شود نکره بودن واژهای <ثیاباً> و <خضراً> و <سندس> دال بر تفخیم است، از همین رو، در برداشت، قید <کمال ظرافت و لطافت> آمده است. و نیز بدان جهت که اهل بهشت، هرگونه لباس که بخواهند، فراهم است، از این لباس، به عنوان لباس ویژه و رسمی یاد گردیده است.

53- زیبایی مرجان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 23 - 1

1 - جلوه های زیبایی در موجودات دریایی ( چون مروارید و مرجان ) ، نعمت انکارناپذیر الهی برای آدمیان و غیر قابل تکذیب

یخرج منهما اللؤلؤ و المرجان . فبأیّ ءالآء ربّکما تکذّبان

ص: 139

54- زیبایی مروارید ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 23 - 1

1 - جلوه های زیبایی در موجودات دریایی ( چون مروارید و مرجان ) ، نعمت انکارناپذیر الهی برای آدمیان و غیر قابل تکذیب

یخرج منهما اللؤلؤ و المرجان . فبأیّ ءالآء ربّکما تکذّبان

55- زیبایی معجزه موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 12 - 3

3 - تجهیز موسی ( ع ) از سوی خدا به معجزه ای بیم آفرین و معجزه ای زیبا و پرجاذبه

و ألق عصاک . .. ولّی مدبرًا ... و أدخل یدک... بیضاء من غیر سوء

56- زیبایی ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 31 - 27

27- مصریان عصر یوسف ( ع ) ، معتقد به وجود فرشتگان و زیبایی آنها

إن ه-ذا إلاّ ملک کریم

57- زیبایی منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - منافقون - 63 - 4 - 1،6

1 - منافقان ، دارای ظاهری فریبنده و قیافه ای زیبا

و إذا رأیتهم تعجبک أجسامهم

6 - منافقان ، به رغم ظاهر فریبنده و سخنان زیبایشان ، چونان چوب های تکیه شده بر دیوار ، خشک و بی روح اند .

کأنّهم خشب مسنّده

58- زیبایی موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 125 - 6

6 - آفریده های خداوند ، زیباترین و نیکوترین آفریده های ممکن

ص: 140

أحسن الخ-لقین

برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که وقتی خداوند نیکوترین خالق باشد، قهراً مخلوقات او نیز نیکوترین مخلوق خواهند بود و چون خالقی جز او در جهان هستی وجود ندارد، طبیعتاً آنچه آفریده است، نیکوترین مخلوقاتی است که ممکن بود در عالم هستی پدید آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تین - 95 - 4 - 5

5 - تمام آفریده های الهی ، نیکو و دارای ساختاری منظم اند . *

أحسن تقویم

<أحسن>، اسم تفضیل است و اثبات برترین قوام برای انسان، نیکو بودن قوام دیگر موجودات را در مفهوم خود گنجانیده است.

59- زیبایی مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 22 - 1

1 - مؤمنان ، دارای چهره هایی شاداب و زیبا در عرصه قیامت

وجوه یومئذ ناضره

<نضره>در معانی زیبایی و نعمت به کار می رود (قاموس المحیط). <ناضره> (مؤنث <ناضر>) به معنای زیبا و برخوردار از نعمت است و مقصود از آن - به قرینه مقام - شادابی و درخشندگی چهره های مؤمنان در عرصه قیامت است.

60- زیبایی نخلستان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 32 - 3

3- در اختیار داشتن باغ هایی از انواع انگور ، محصور شده در میان نخل ها و کشت زارهایی در پیرامون آن ، از دلرباترین صحنه ها برای آدمی است .

61- زیبایی نخلستانهای بهشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 68 - 3

3 - زیبایی ویژه منظره درختان نخل و انار در میان دیگر درختان بهشت

فیهما ف-کهه و نخل و رمّان

اختصاص به ذکر یافتن نخل و انار، می تواند به منظور نکته یاد شده باشد.

ص: 141

62- زیبایی نعمت های اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - مطففین - 83 - 23 - 2،3

2 - چشم نیکوکاران در آخرت ، بی نیاز از خواب است و حتی به هنگام آرمیدن بر تختخواب ، نظاره گر زیبایی نعمت ها است . *

علی الأرائک ینظرون

<أرائک> (تخت خواب ها)، به معنای محل خوابیدن است که در آیه شریفه محل نظاره گری معرفی شده است. شاید این تعبیر، به نبود خواب در بهشت اشاره داشته باشد.

3 - نعمت های آخرت ، زیبا و تماشایی است .

لفی نعیم . .. ینظرون

63- زیبایی نورانیت اخروی مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 12 - 6

6 - منظره حرکت شتابان زنان و مردان مؤمن در قیامت ، به سوی بهشت با چهره هایی چونان چراغ فروزان ، بس زیبا و چشم نواز برای بینندگان

یوم تری المؤمنین و المؤمن-ت یسعی نورهم بین أیدیهم و بأیم-نهم

در صورتی که مراد <تری> هر فرد بیننده باشد، به نظر می رسد آیه شریفه در مقام تصویر صحنه ای است که نظر هر بیننده ای را در آن روز به خود جلب می کند.

64- زیبایی نهر های آب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 33 - 2

2- جریان نهر آب از میان باغ و کشتزار ها ، صحنه ای دل انگیز و تماشایی است .

کلتا الجنّتین ءاتت أکلها ولم تظلم منه شیئًا و فجّرنا خل-لهما نهرًا

65- زیبایی همسران بهشتی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 48 - 2،4

ص: 142

2 - بندگان مخلَص خدا ، برخوردار از زنان چشم فروهشته

و عندهم ق-صرت الطرف

برداشت یاد شده مبتنی بر این نکته است که مراد از <قاصرات الطرف> کوتاه کردن از نگاه و فروهشتن اندک چشم از نظر ظاهری باشد. گفتنی است که این نوع نگاه کردن و فروهشتن چشم، خود بر زیبایی و جذابیت زنان می افزاید.

4 - زنان بهشتی ، زنانی بس زیبا و جذاب اند .

و عندهم ق-صرت الطرف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 52 - 2،4

2 - تقواپیشگان در بهشت ، برخوردار از زنان چشم فروهشته

و عندهم ق-صرت الطرف

برداشت یاد شده مبتنی بر این فرض است که مراد از <قاصرات الطرف>، کوتاه کردن از نگاه و فروهشتن اندک چشم از نظر ظاهری باشد. گفتنی است که این نوع نگاه کردن و فروهشتن چشم، خود بر زیبایی و جذابیت زنان می افزاید.

4 - زنان بهشتی ، زنانی بس زیبا و جذاب اند .

و عندهم ق-صرت الطرف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 20 - 2،3

2 - بهشتیان ، دارای همسرانی نیکو ، با چشمانی سیاه و زیبا

و زوّجن-هم بحور عین

<حور> (جمع <حوراء<) به معنای سیاه چشمان و <عین> جمع <عیناء>) و به معنای زیبا چشمان است.

3 - همسران زیبا ، نمود لطف الهی به بهشتیان

و زوّجن-هم بحور عین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 70 - 6

6 - < قال الصادق ( ع ) الخیرات الحسان من نساء أهل الدنیا و هنّ أجمل من الحورالعین ;

امام صادق(ع) فرمود: <خیرات حسان> (زنان نیک خو و زیباصورت بهشت) از زنان اهل دنیا هستند و آنان از <حورالعین> زیباتراند>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 22 - 2

2 - پیشتازان در بهشت ، دارای همسرانی با چشم های سیاه و زیبا

و حور عین

<حور> جمع <حوراء> است و <حوراء> به چشمی گفته می شود که سیاهی آن بسیار سیاه و سفیدی آن بسیار سفید باشد. <عین> جمع <عیناء> است و <عیناء> در وصف چشم زیبا آورده می شود.

ص: 143

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 34 - 3

3 - همخوابگان اصحاب الیمین در بهشت ، زنانی در اوج شکوه و جلال مادی و معنوی ( عقل ، کمال و جمال )

و فرش مرفوعه

برخی از مفسران بر آنند که مراد از <فرش> در آیه شریفه - به قرینه آیه بعد (إنّا أنشأناهنّ إنشاء) - همسران و همخوابگان می باشد. بر این اساس وصف <مرفوعه> اشاره به مطلبی دارد که در برداشت بالا آمده است.

66- زیبایی یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 31 - 15،16،17،19،20،22

15- زنان اشراف مصر با مشاهده یوسف ( ع ) ، حیرت زده و مدهوش شدند .

فلما رأینه أکبرنه و قطّعن أیدیهنّ

<إکبار> (مصدر أکبرن) به معنای بزرگ دیدن و با عظمت شمردن است.

16- زنان اشراف با دیدن یوسف ( ع ) ، از خود بی خود شده و از ادراک هر چیز جز جمال او ناتوان گشتند .

فلما رأینه أکبرنه و قطّعن أیدیهنّ

17- زنان اشراف با دیدن جمال حیرت انگیز یوسف ( ع ) ، به جای خوردنیها ، کارد بر دست های خویش نهاده ، آن را چاک چاک کردند .

فلما رأینه أکبرنه و قطّعن أیدیهنّ

استفاده از ماده <قطع> - که به معنای بریدن و جدا ساختن است - در مورد مجروح کردن، دلالت بر شدت بریدگی و جراحت دارد. بردن آن ماده به باب تفعیل (قطّعن) برای رساندن این نکته است که زنان اشراف، مواضع متعددی از دستهای خویش را بریدند ; زیرا تقطیع به معنای قطعه قطعه کردن است.

19- اعتراف یک پارچه زنان اشراف به زیبایی پرجاذبه یوسف ( ع ) و عظمت جمال او

فلما رأینه . .. و قلن ح-ش لله ما هذا بشرًا

20- جمال یوسف ( ع ) ، جمالی بی نظیر ، دلربا و در اوج زیبایی و ملاحت بود .

فلما رأینه أکبرنه و قطّعن أیدیهنّ و قلن ح-ش لله ما هذا بشرًا

نقل این قسمت از داستان یوسف (فلما رأینه . ..) برای بیان اوج زیبایی و دلربایی یوسف(ع) است. علاوه بر این، محتمل است اشاره به معذور بودن زلیخا در عشقش به یوسف(ع) باشد. مؤید این احتمال، این است که قرآن از او مذمت نکرده و یوسف(ع) نیز او را در مراحل مراوده، به عذابهای الهی هشدار نداده است.

22- جمال بی مانند یوسف ( ع ) ، موجب اظهار تردید زنان مصر در بشر بودن او شد .

ح-ش لله ما هذا بشرًا

67- علاقه به زیبایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 71 - 14

ص: 144

14 - خوردن ، آشامیدن ، تجمل ، زیبایی ، داشتن همدم و همراهانی موافق ، از مهم ترین جاذبه و دلبستگی های انسان و وسیله آزمون او

یطاف علیهم بصحاف . .. و فیها ما تشتهیه الأنفس

برداشت یاد شده با توجه به دو نکته است: الف) موارد بالا در این آیات بیان شده و تخصیص به ذکر یافته است. ب) خداوند به اهل تقوا نوید داده است که اگر در این زمینه ها کنترل و تقوا داشته باشند و از حدود الهی نگذرند، در بهشت به همه آنها دست خواهند یافت.

68- فلسفه زیبایی آسمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 6 - 4

4- زینت و زیبایی آسمان ، به تدبیر الهی و در جهت ره یابی انسان به حق

أفلم ینظروا . .. و زیّنّ-ها

69- گرایش به زیبایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 43 - 9

9 - انسان دارای گرایش فطری به سوی نیکیها و زیباییهاست.

و زین لهم الشیطن ما کانوا یعملون

حرکت انسان به دنبال شیطان، پس از زینت و زیبا جلوه دادن اعمال، بیانگر این نکته است که آدمی زیباییها را می طلبد و خواهان حرکت به دنبال آن است. از این روست که شیطان همان زشتیها را زیبا جلوه می دهد و آدمی را می فریبد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 122 - 10

10 - زیبا پنداشتن اعمال و افکار از مهمترین عوامل انگیزش آدمی است.

کذلک زین للکفرین ما کانوا یعملون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 89 - 5

5 - بهره گیری از گرایش انسان به زیبایی و جاودانگی ، در جهت هدایت وی به ایمان و جهاد ، امری است شایسته و بایسته .

جهدوا بأمولهم . .. أعد اللّه لهم جنت تجری من تحتها الأنهر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 33 - 13

13- گرایش انسان به زیباییها

ص: 145

بل زیّن للذین کفروا مکرهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 39 - 8

8- گرایش به زیبایی ها ، از جمله گرایش های انسانهاست .

لأزیننّ لهم

از اینکه ابلیس، از طریق تزیین اعمال به گمراهی انسانها می پردازد، به دست می آید که انسانها به زیبایی و زینت علاقه مند هستند و این علاقه مندی باعث و انگیزه آنها در رفتارشان می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 6 - 2

2- انسان ، موجودی زیباپسند است .

و لکم فیها جمال

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 14 - 6

6- گرایش انسان ها به زیبایی و تزیین با زیورآلات

تستخرجوا منه حلیه تلبسونها

فعل مضارع <تلبسونها> حکایت از واقعیت خارجی می کند و آن استفاده از زیورآلات است. از طرفی، تزیین جزء نیازهای ضروری انسان نیست و در عین حال در کنار آن نیازها ذکر شده است و این حکایت از حقیقت یاد شده دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 63 - 5

5- گرایش و تمایل انسان به زیبایی و گریز از زشتی

فزیّن لهم الشیط-ن أعم-لهم

از اینکه شیطان اعمال زشت مردم را تزیین کرد و آنان را به وسیله همان عمل گمراه ساخت، نشان دهنده نکته فوق است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 7 - 13

13- گرایش به زیبایی ها ، در سرشت انسان نهفته است .

جعلنا ما علی الأرض زینه لها لنبلوهم

آفرینش زیبایی ها به منظور آزمایش انسان، در صورتی معنا خواهد داشت که گرایش به زیبایی در وجود انسان نهفته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 38 - 12

12 - انسان ها ، طبعاً ، به زیبایی و خوبی گرایش دارند .

و زیّن لهم الشیط-ن أعم-لهم

ص: 146

این که شیطان، کارهای ناروا را خوب جلوه می دهد، تا مردم را از راه خدا باز دارد، حکایت از این حقیقت می کند که مردم، به زیبایی و خوبی گرایش دارند و شیطان از این گرایش، استفاده می کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 25 - 6

6 - گرایش درونی انسان به زیبایی ها

فزیّنوا لهم . .. و حقّ علیهم القول

از این که اعمال ناشایست انسان ها را برایشان خوب و نیک جلوه می دادند، می توان استفاده کرد که طبیعت انسان از بدی گریزان است و به خوبی تمایل دارد.

70- مطالعه زیبایی آسمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 6 - 1

1- نکوهش کافران از سوی خداوند ، به خاطر نیندیشیدن در عظمت ، زیبایی و اتقان نظام آسمان

أفلم ینظروا إلی السماء فوقهم . .. و ما لها من فروج

71- منشأ زیبایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - حمد - 1 - 2 - 2

2 - خداوند ، سرچشمه و منشأ همه کمال ها و زیباییهاست .

الحمد للّه

حمد در برابر زیباییها و کمالهاست و به مقتضای جمله <الحمد للّه>، هر ستایشی از آن خداست. بنابراین هر کمال و زیبایی از او نشأت گرفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 45 - 12

12 - خداوند سرچشمه همه کمالها و زیباییهاست.

و الحمد للّه رب العلمین

چون تمامی ستایشها مخصوص خداوند است و ستایش همواره در برابر کمال و زیبایی است، پس همه کمالها و زیباییها از آن خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 75 - 15

15- هر ارزش و زیبایی در نظام هستی ، نشأت یافته از جانب خداوند است .

ص: 147

الحمد لله

انحصار ستایش به خداوند از آن جهت است که زیبایی و منشأ هر ستایش در انحصار اوست و مؤید این مطلب جمله <ضرب الله مثلاً عبداً. ..> است که در صدد مقایسه میان خدا و مخلوقات می باشد; یعنی، تمامی آنچه که مخلوقات دارند از خداست.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 1 - 2

2- خداوند ، سرچشمه و منشأ همه کمال ها و زیبایی ها است .

الحمد للّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 28 - 9

9 - خدا ، سرچشمه همه کمال ها و زیبایی ها است .

فقل الحمد للّه

ستایش در برابر کمال ها و زیبایی ها انجام می گیرد و به مقتضای <الحمد للّه> (همه ستایش ها از آن خدا است)، نتیجه می گیریم که خدا، منشأ همه کمالات و زیبایی ها می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 15 - 5

5 - خدا ، سرچشمه همه خوبی ها و زیبایی ها است .

و قالا الحمد للّه

ستایش، همواره در برابر کمال ها و زیبایی ها واقع می شود و به مقتضای <الحمد للّه> که هر ستایشی را مخصوص خدا قرار داده، استفاده می شود که هر خوبی و حسن از آن او و او سرچشمه همه آنها است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 59 - 4

4 - خدا ، سرچشمه کمالات و زیبایی ها است .

الحمد للّه

ستایش در برابر کمال و زیبایی انجام می شود و به مقتضای <الحمد للّه> هر ستایشی در حقیقت، ستایش خدا است. بنابراین تمام کمال ها و زیبایی ها از او نشأت گرفته و او منشأ و سرچشمه آنها است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 60 - 5

5 - زیبایی ، طراوت و نشاط آفرینی گیاهان برای انسان ، امری مهم و براساس تقدیر و برنامه الهی

فأنبتنا به حدائق ذات بهجه

تذکر خداوند به بهجت آفرینی بوستان ها برای آدمیان، نشانگر اهمیت آن و تدبیر و تقدیر الهی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 148

13 - نمل - 27 - 93 - 2

2 - خدا ، سرچشمه هر کمال و زیبایی است .

و قل الحمدللّه

ستایش، در برابر کمال و زیبایی است و مقتضای <الحمدللّه> - که در آن هر ستایشی از آنِ خداوند شمرده شده - این است که هر کمال و زیبایی از او نشأت گرفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 70 - 4

4 - خداوند ، سرچشمه همه کمال ها و زیبایی ها است .

له الحمد

حمد و ستایش همواره در برابر کمال و زیبایی صورت می گیرد و به مقتضای جمله <له الحمد> - که همه ستایش ها از آنِ خداوند شمرده شده است - به دست می آید که همه کمال ها و زیبایی ها از آن ذات مقدس سرچشمه می گیرد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 1 - 2

2 - خداوند ، سرچشمه و منشأ همه کمال ها و زیبایی ها است .

الحمد للّه

حمد در برابر زیبایی ها و کمال ها است و به مقتضای جمله <الحمد للّه> هر ستایشی از آنِ خدا است. بنابراین هر کمالی و زیبایی، از او نشأت می گیرد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 34 - 6

6 - خداوند ، سرچشمه و منشأ همه کمال ها و زیبایی ها است .

الحمد للّه

حمد در برابر زیبایی ها و کمال ها است و به مقتضای جمله <الحمد للّه> هر ستایشی از آن خدا است. بنابراین هر کمال و زیبایی، از او نشأت گرفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 182 - 2

2 - خداوند ، سرچشمه و منشأ همه کمال ها و زیبایی ها است .

الحمد للّه

<حمد> در برابر زیبایی ها و کمال ها است و به مقتضای جمله <الحمد للّه>، هر ستایشی از آن خداوند است. بنابراین هر کمال و زیبایی، از او نشأت گرفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 29 - 14

14 - خداوند ، سرچشمه و منشأ همه کمال ها و زیبایی ها است .

ص: 149

الحمد للّه

حمد، در برابر زیبایی ها و کمال ها است و به مقتضای جمله <الحمد للّه>، هرستایشی از آن خداوند است. بنابراین هر کمال و زیبایی از او نشأت گرفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 75 - 13

13 - خداوند ، سرچشمه و منشأ همه کمال ها و زیبایی ها است .

و قالوا الحمد للّه . .. و قیل الحمد للّه

حمد در برابر زیبایی ها و کمال ها است و به مقتضای جمله <الحمد للّه>، هر ستایشی از آن خداوند است. بنابراین هر کمال و زیبایی از او نشأت گرفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 65 - 11

11 - خداوند ، سرچشمه و منشأ همه کمال ها و زیبایی ها است .

الحمد للّه

<حمد> در برابر زیبایی ها و کمال ها است و به مقتضای جمله <الحمد للّه> ثابت می شود که هر ستایشی از آنِ خداوند است. بنابراین کمال و زیبایی از او نشأت گرفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تغابن - 64 - 1 - 9

9 - خداوند ، سرچشمه و منشأ همه کمال ها و زیبایی ها است .

له الحمد

<حمد> در برابر زیبایی ها و کمال ها است و به مقتضای جمله <له الحمد> هر ستایشی، به خداوند اختصاص دارد. بنابراین هر زیبایی و کمالی، از او نشأت گرفته است.

72- منشأ زیبایی آسمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 12 - 7

7 - ستارگان ، چراغ های آسمان اول و زیبایی بخش آن

و زیّنا السّماء الدّنیا بمص-بیح

<مصباح> (مفرد <مصابیح>) به معنای چراغ است و مراد از آن ستاره می باشد.

73- منشأ زیبایی آفرینش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 150

12 - نور - 24 - 35 - 4

4 - وجود جلوه گری جهان آفرینش ، پرتوی از نور خداوند است .

اللّه نور السم-وت و الأرض

74- منشأ زیبایی انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تغابن - 64 - 3 - 7

7 - آفرینش انسانِ زیبا صورت و نیکو سیرت ، مظهر و مصداق روشن آفرینش بحق خدا است .

خلق السم-وت و الأرض بالحقّ و صوّرکم فأحسن صورکم

75- منشأ زیبایی زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 5 - 33

33 - گیاهان ، مایه زیبایی و خرمی زمین

من کلّ زوج بهیج

<بهجه و بهاجه> به معنای حسن و خرمی است. بنابراین <بهیج>; یعنی، نیکو و خرم.

76- منشأ زیبایی گیاهان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 7 - 6

6 - زیبایی موجود در انواع گیاهان جلوه هنرنمایی خداوند

من کلّ زوج کریم

قید <کریم> بیانگر برداشت یاد شده است.

77- نشانه های زیبایی آفرینش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 36 - 10

10 - مدیریت یگانه خداوند بر جهان ، جلوه ای از جمال هستی و شایسته حمد و ستایش

فللّه الحمد ربّ السموت و ربّ الأرض ربّ الع-لمین

ذکر وصف <ربّ السماوات و. ..> در پی تأکید بر ربوبیت عام، فراگیر و یگانه خداوند، می تواند بیانگر این نکته باشد که گردش

ص: 151

نظام هستی با مدیریت واحد، خود جمال و زیبایی دیگری برای هستی است و در نتیجه خالق و مدیر هستی، شایسته حمد و سپاس است.

78- نشانه های زیبایی زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 12 - 2

2 - گیاهان و سبزی های خوشبو و معطر ، نمودی از آراستگی زمین برای انسان

و الأرض وضعها للأنام . فیها ... و الریحان

واژه <ریحان>، به هر گیاه خوشبو گفته می شود (قاموس المحیط).

79- نقش زیبایی ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 31 - 21

21- قوای ادراکی بشر ، تحت تأثیر مشاهده اوج زیبایی و جلوه های جمال ، کارآیی خود را از دست می دهد .

و قطّعن أیدیهنّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 8 - 6

6 - خوب و زیبا دیدن ، از عوامل برانگیزنده انسان به اقدام به هر کاری

أفمن زیّن له سوء عمله فرءاه حسنًا

زیباطلبی

80- جاودانگی زیباطلبی انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 5 - 6

6 - لذّت جویی ها و زیبایی طلبی های انسان ، همراه با وی در جهان آخرت

لیدخل . .. جنّ-ت تجری من تحتها الأنه-ر خ-لدین فیها

نوید بودن <جنّات تجری. ..>، متوقف بر وجود حسّ زیبایی پسندی و لذّت جویی در انسان اخروی است.

ص: 152

81- زیباطلبی انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 7 - 13

13- گرایش به زیبایی ها ، در سرشت انسان نهفته است .

جعلنا ما علی الأرض زینه لها لنبلوهم

آفرینش زیبایی ها به منظور آزمایش انسان، در صورتی معنا خواهد داشت که گرایش به زیبایی در وجود انسان نهفته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 38 - 12

12 - انسان ها ، طبعاً ، به زیبایی و خوبی گرایش دارند .

و زیّن لهم الشیط-ن أعم-لهم

این که شیطان، کارهای ناروا را خوب جلوه می دهد، تا مردم را از راه خدا باز دارد، حکایت از این حقیقت می کند که مردم، به زیبایی و خوبی گرایش دارند و شیطان از این گرایش، استفاده می کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 8 - 5

5 - گرایش و تمایل انسان به زیبایی و گریز وی از زشتی

أفمن زیّن له سوء عمله فرءاه حسنًا

از این که شیطان برای گمراه کردن مردم، از راه زیبا جلوه دادن اعمال زشت آنان وارد می شود، می توان مطلب یاد شده را استنباط کرد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 12 - 7

7 - گرایش انسان ها به زیبایی و تزیین با زیورآلات

و تستخرجون حلیه تلبسونها

آیه شریفه در صدد گزارش از یک واقعیت خارجی است و آن استفاده مدام انسان ها از زیورآلات دریایی است. این کار حکایت از تمایل و گرایشی است که در درون انسان ها وجود دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 6 - 6

6 - انسان ، موجودی زیباشناس و زیبایی خواه

إنّا زیّنّا السماء الدنیا بزینه الکواکب

برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که خداوند در آیه شریفه، درصدد بیان جلوه های ربوبیتِ بی همتای خود در طبیعت است و اگر زیبایی آسمانِ پرستاره برای بشر محسوس و مطلوب نباشد، این بیان بیهوده خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 25 - 6

ص: 153

6 - گرایش درونی انسان به زیبایی ها

فزیّنوا لهم . .. و حقّ علیهم القول

از این که اعمال ناشایست انسان ها را برایشان خوب و نیک جلوه می دادند، می توان استفاده کرد که طبیعت انسان از بدی گریزان است و به خوبی تمایل دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 22 - 2

2 - تزیین و تجمل ، امری طبیعی و ارزشی در زندگی انسان

یخرج منهما اللؤلؤ و المرجان

برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که یکی از کاربردهای عمده مروارید و مرجان، تزیین و تجمل با آن دو است و خداوند به خاطر اعطای آنها به انسان ها، بر ایشان منت نهاده و آن را منفعتی برای آنان شمرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 58 - 4

4 - علاقه و گرایش به زنان زیبا ، امری فطری و اصیل در نهاد بشر و جن

فیهنّ ق-صرت الطرف . .. کأنّهنّ الیاقوت و المرجان

از این که خداوند، به عنوان نویدی بزرگ به خلق، بشارت همسران زیبا و جذاب را می دهد، استفاده می شود که تمایل به آنان، امری طبیعی و اصیل در نهاد انسان و جن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 70 - 2

2 - انسان ، فطرتاً مجذوب زیبایی صورت و سیرت

فیهنّ خیرت حسان

از این که خداوند به عنوان نویدی بزرگ به خلق، بشارت به زیبایی صورت و سیرت حوریان بهشتی می دهد، استفاده می شود که تمایل به زیبایی ظاهری و باطنی، خواسته ای اصیل و نهاده شده در فطرت بشر است; نه گرایشی تلقینی و زاییده فرهنگ و محیط.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 5 - 5

5 - انسان ، موجودی زیباشناس و زیبایی خواه

إنّا زیّنّا السماء الدنیا بمص-بیح

برداشت یاد شده، به خاطر این نکته است که آیه شریفه، درصدد بیان جلوه های فرمان روایی و قدرت بی همتای خداوند در طبیعت است و اگر زیبایی آسمان پرستاره برای بشر محسوس و مطلوب نباشد، بیان این مطلب بیهوده خواهد بود.

ص: 154

82- زیباطلبی جن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 58 - 4

4 - علاقه و گرایش به زنان زیبا ، امری فطری و اصیل در نهاد بشر و جن

فیهنّ ق-صرت الطرف . .. کأنّهنّ الیاقوت و المرجان

از این که خداوند، به عنوان نویدی بزرگ به خلق، بشارت همسران زیبا و جذاب را می دهد، استفاده می شود که تمایل به آنان، امری طبیعی و اصیل در نهاد انسان و جن است.

83- فطریت زیباطلبی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 58 - 4

4 - علاقه و گرایش به زنان زیبا ، امری فطری و اصیل در نهاد بشر و جن

فیهنّ ق-صرت الطرف . .. کأنّهنّ الیاقوت و المرجان

از این که خداوند، به عنوان نویدی بزرگ به خلق، بشارت همسران زیبا و جذاب را می دهد، استفاده می شود که تمایل به آنان، امری طبیعی و اصیل در نهاد انسان و جن است.

زیبارویان

84- زیبارویان در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 38 - 1

1 - در قیامت ، چهره گروهی از مردم زیبا و درخشان خواهد بود .

وجوه یومئذ مسفره

<وجه مسفر> چهره ای است که به جهت شادمانی، درخشان شده باشد (مقاییس اللغه) و یا زیبایی آن را فرا گرفته باشد. (مصباح)

85- سرور اخروی زیبارویان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 39 - 2

2 - کسانی که درخشان چهره و خنده لب در صحنه قیامت حضور یافته اند ، غرق سرور بوده و چهره ای شکفته خواهند داشت .

مستبشره

<إستبشار>; یعنی، شادمان بودن (لسان العرب). <بشر و استبشر> به یک معنا است. در این موارد فایده باب استفعال، مبالغه

ص: 155

افزون تر است. راغب می گوید: بشارت دادن، به معنای ابلاغ خبری است که بشره و پوست صورت را شکفته سازد.

86- نشاط اخروی زیبارویان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 39 - 2

2 - کسانی که درخشان چهره و خنده لب در صحنه قیامت حضور یافته اند ، غرق سرور بوده و چهره ای شکفته خواهند داشت .

مستبشره

<إستبشار>; یعنی، شادمان بودن (لسان العرب). <بشر و استبشر> به یک معنا است. در این موارد فایده باب استفعال، مبالغه افزون تر است. راغب می گوید: بشارت دادن، به معنای ابلاغ خبری است که بشره و پوست صورت را شکفته سازد.

زیبایی طلبی

87- اهمیت زیبایی طلبی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 6 - 4

4- غذا و پوشاک ، نیازی مقدم بر زیبایی خواص و جمال طلبی است . *

لکم فیها دفءٌ و من-فع و منها تأکلون . و لکم فیها جمال حین تریحون و حین تسرحون

با توجه به اینکه حیوانات هم باعث جمال و هم تأمین کننده غذا و پوشاکند، تقدّم ذکری لباس و غذا در مقام امتنان، ممکن است اشاره به مطلب فوق داشته باشد.

88- زیبایی طلبی انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 108 - 14

14 - انسان فطرتاً به زیباییها گرایش دارد.

کذلک زینا لکل أمه عملهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 14 - 6

6- گرایش انسان ها به زیبایی و تزیین با زیورآلات

تستخرجوا منه حلیه تلبسونها

فعل مضارع <تلبسونها> حکایت از واقعیت خارجی می کند و آن استفاده از زیورآلات است. از طرفی، تزیین جزء نیازهای ضروری انسان نیست و در عین حال در کنار آن نیازها ذکر شده است و این حکایت از حقیقت یاد شده دارد.

ص: 156

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 63 - 5

5- گرایش و تمایل انسان به زیبایی و گریز از زشتی

فزیّن لهم الشیط-ن أعم-لهم

از اینکه شیطان اعمال زشت مردم را تزیین کرد و آنان را به وسیله همان عمل گمراه ساخت، نشان دهنده نکته فوق است.

89- زیبایی طلبی در آخرت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 5 - 6

6 - لذّت جویی ها و زیبایی طلبی های انسان ، همراه با وی در جهان آخرت

لیدخل . .. جنّ-ت تجری من تحتها الأنه-ر خ-لدین فیها

نوید بودن <جنّات تجری. ..>، متوقف بر وجود حسّ زیبایی پسندی و لذّت جویی در انسان اخروی است.

زیبایی ها

90- آثار زیبایی ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 37 - 10

10 - خوب و زیبا دیدن ، از عوامل برانگیزنده انسان به اقدام هر کاری

و کذلک زیّن لفرعون سوء عمله

برداشت یاد شده از آن جا است که فرعون، پس از زیبا جلوه گر شدن عمل زشتش، به آن اقدام کرده بود.

91- نقش زیبایی ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 31 - 21

21- قوای ادراکی بشر ، تحت تأثیر مشاهده اوج زیبایی و جلوه های جمال ، کارآیی خود را از دست می دهد .

و قطّعن أیدیهنّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 8 - 6

6 - خوب و زیبا دیدن ، از عوامل برانگیزنده انسان به اقدام به هر کاری

أفمن زیّن له سوء عمله فرءاه حسنًا

ص: 157

6- زینب بنت جحش

1- ازدواج زینب بنت جحش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 37 - 18،19،20،27،31

18 - پیامبر ( ص ) با زینب ، مطلَّقه زید ، پس از جدا شدن او از زید ازدواج کرد .

فلمّا قضی زید منها وطرًا زوّجن-کها

19 - ازدواج پیامبر ( ص ) با زینب ، مطلَّقه زید به امر خداوند بود .

فلمّا قضی زید منها وطرًا زوّجن-کها

20 - پیامبر ( ص ) ، تصمیم و رغبت برای ازدواج با زینب ، مطلَّقه زید ، نداشت و آن ازدواج ، تنها برای اجرای فرمان خداوند بود .

و إذ تقول للذی أنعم اللّه علیه . .. أمسک علیک زوجک ...فلمّا قضی زید منها وطرًا ز

توصیه پیامبر(ص) به زید، مبنی بر ادامه زندگی با زینب، حاکی از این است که پیامبر(ص)، در تلاش بود تا آن دو، به زندگی خود ادامه دهند و پس از طلاق هم، نگران پیامدهای احتمالی ازدواج اش با زینب بوده است. از فعل <زوّجناکها> استفاده می شود که چنین امری، به خواست و فرمان خداوند بوده است.

27 - فلسفه ازدواج پیامبر ( ص ) با مطلَّقه پسرخوانده خویش ، شکستن سنّتی جاهلی و هموار کردن راه برای دیگران بود .

زوّجن-کها لکی لایکون علی المؤمنین حرج فی أزوج أدعیائهم

31 - رخداد مطلَّقه شدن زینب و ازدواج اش با پیامبر ( ص ) از جمله حوادثی است که براساس خواست خداوند ، تحقق پیدا کرده است .

فلمّا قضی زید منها وطرًا زوّجنکها . .. و کان أمر اللّه مفعولاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 38 - 9،10

9 - صدور فرمان ازدواج پیامبر ( ص ) با زینب ، مطلَّقه پسرخوانده اش ، امری حساب شده بوده است .

زوّجنکها . .. ما کان علی النبیّ من حرج فیما فرض اللّه له ... و کان أمر اللّه قدر

10 - < عن الرضا ( ع ) ( فی قصّه زیدبن حارثه مع إمرأته ) : إنّ زیدبن حارثه طلّقها و اعتدت منه فزوّجها اللّه تعالی من نبیّه ( ص ) و أنزل بذلک قرآناً فقال عزّوجلّ : < فلمّا قضی زید منها وطراً زوّجناکها . . . > ثمّ علم عزّوجلّ أنّ المنافقین سیعیّبونه بتزویجها فأنزل < ما کان علی النبیّ من حرج فیما فرض اللّه له . . . > ;

از امام رضا(ع) (در داستان زیدبن حارثه با همسرش) روایت شده که زیدبن حارثه، همسرش را طلاق داد. پس از این که عدّه او تمام شد، خدا، او را به ازدواج پیامبر درآورد و در این باره، آیه ای نازل کرد و فرمود: <فلمّا قضی زید...>. خدا می دانست

ص: 158

که منافقان، به خاطر ازدواج او با همسر مطلّقه زید، به عیب گویی از او خواهند پرداخت، از این رو، این آیه را نازل کرد: ما کان علی النبیّ من حرج...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 40 - 4

4 - جواز ازدواج پیامبر ( ص ) با زینب ، مطلّقه زید ، به دلیل نبود رابطه نسبی میان پیامبر ( ص ) و زید است .

فلمّا قضی زید منها وطرًا زوّجن-کها . .. ما کان محمّد أبا أحد من رجالکم

احتمال دارد که <ما کان محمّد أبا أحد من رجالکم> اشاره به نفی خویشاوندی پیامبر(ص) با زید و در نتیجه، اثبات جایز بودن ازدواج آن حضرت با مطلّقه زید باشد.

2- زید بن حارثه و زینب بنت جحش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 37 - 8،9

8 - دعوت پیامبر ( ص ) از زید بن حارثه ، برای رعایت تقوای الهی درباره همسرش زینب

و إذ تقول للذی أنعم اللّه علیه . .. و اتّق اللّه

9 - سفارش پیامبر ( ص ) به زید ، برای نگهداری همسرش و نیز رعایت تقوای الهی ، امری شایسته یاد و یادآوری است .

و إذ تقول للذی أنعم اللّه علیه . .. و اتّق اللّه

<إذ> متعلق به <اُذکر> مقدر است و در نتیجه، نکته یاد شده، از آن فهمیده می شود.

3- طلاق زینب بنت جحش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 37 - 17،31

17 - زیدبن حارثه ، پس از کام گیری از همسرش ، او را طلاق داد و از وی جدا شد .

فلمّا قضی زید منها وطرًا زوّجن-کها

<وطر> در لغت <نیاز مهم> را گویند (مفردات راغب). در آیه، <قضی ... وطراً> کنایه از به پایان رسیدن حاجت زید از نکاح با زینب و به اتمام رسیدن زمان مجاز زناشویی آن دو است.

31 - رخداد مطلَّقه شدن زینب و ازدواج اش با پیامبر ( ص ) از جمله حوادثی است که براساس خواست خداوند ، تحقق پیدا کرده است .

فلمّا قضی زید منها وطرًا زوّجنکها . .. و کان أمر اللّه مفعولاً

4- محمد(ص) و زینب بنت جحش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 159

14 - احزاب - 33 - 37 - 12

12 - خداوند ، پنهان کاری پیامبر ( ص ) را درباره فرمان الهی به ازدواج آن حضرت با همسر مطلَّقه زید ، بر ملا ساخت .

و تخفی فی نفسک ما اللّه مبدیه

ص: 160

7- ساجدان

1- ساجدان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 29 - 28

28- اصحاب پیامبر ( ص ) ، اهل نماز و سجده های بسیار

و الذین معه . .. سیماهم فی وجوههم من أثر السجود

2- تنزیه ساجدان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 62 - 5

5 - اهل سجده و عبادت به درگاه خداوند ، مبرا از سرمستی ، غرور و لهو

و تضحکون و لاتبکون . و أنتم س-مدون . فاسجدوا للّه واعبدوا

از این که در آیات پایانی سوره، سرمستی و لغوگرایی، قطب مخالف سجده و عبادت معرفی شده است، مطلب بالا استفاده می شود.

3- ساجدان و تکبر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 62 - 5

5 - اهل سجده و عبادت به درگاه خداوند ، مبرا از سرمستی ، غرور و لهو

و تضحکون و لاتبکون . و أنتم س-مدون . فاسجدوا للّه واعبدوا

از این که در آیات پایانی سوره، سرمستی و لغوگرایی، قطب مخالف سجده و عبادت معرفی شده است، مطلب بالا استفاده می شود.

ص: 161

4- ساجدان و سرمستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 62 - 5

5 - اهل سجده و عبادت به درگاه خداوند ، مبرا از سرمستی ، غرور و لهو

و تضحکون و لاتبکون . و أنتم س-مدون . فاسجدوا للّه واعبدوا

از این که در آیات پایانی سوره، سرمستی و لغوگرایی، قطب مخالف سجده و عبادت معرفی شده است، مطلب بالا استفاده می شود.

5- ساجدان و لهو

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 62 - 5

5 - اهل سجده و عبادت به درگاه خداوند ، مبرا از سرمستی ، غرور و لهو

و تضحکون و لاتبکون . و أنتم س-مدون . فاسجدوا للّه واعبدوا

از این که در آیات پایانی سوره، سرمستی و لغوگرایی، قطب مخالف سجده و عبادت معرفی شده است، مطلب بالا استفاده می شود.

6- فضایل ساجدان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 62 - 5

5 - اهل سجده و عبادت به درگاه خداوند ، مبرا از سرمستی ، غرور و لهو

و تضحکون و لاتبکون . و أنتم س-مدون . فاسجدوا للّه واعبدوا

از این که در آیات پایانی سوره، سرمستی و لغوگرایی، قطب مخالف سجده و عبادت معرفی شده است، مطلب بالا استفاده می شود.

7- مراد از ساجدان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 112 - 21

21 - از رسول خدا ( ص ) روایت شده که فرمود : < التائبون > من الذنوب < العابدون > الذین لا یعبدون إلا اللّه و الا یشرکون به شیئاً < الحامدون > الذین یحمدون اللّه علی کل حال فی الشده و الرخاء < السائحون > و هم الصائمون < الراکعون الساجدون > الذین یواظبون علی الصلوات الخمس الحافظون ل ها المحافظون علی ها برکوع ها و سجود ها و فی الخشوع فی ها و فی اوقات ها . . . ;

<تائبان> توبه کنندگان از گناه[اند] و <عابدان> کسانی هستند که غیر خدا را عبادت نمی کنند و چیزی را شریک او نمی

ص: 162

گیرند. <حامدان> آنانند که در هر حال - چه سختی و چه در راحتی - خدا را ستایش می کنند و <سائحان> روزه دارانند. <راکعان> و <ساجدان> کسانی هستند که مواظب نمازهای پنجگانه باشند. رکوع، سجود و خشوع را در نمازها رعایت می کنند و محافظ وقتهای نماز هستند>.

ص: 163

8- ساختمان سازی

1- ساختمان سازی جن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 37 - 2،3

2 - شیاطین جنی ، به فرمان سلیمان ( ع ) به ساختمان سازی و غواصی می پرداختند .

و الشی-طین کلّ بنّاء و غوّاص

3 - وجود تخصص ساختمان سازی و غواصی در میان شیاطین جنی

و الشی-طین کلّ بنّاء و غوّاص

آمدن صیغه های <بنّاء> و <غوّاص> بر وزن صیغه مبالغه - که بر حرفه و صنعت بودن بنّایی و غوّاصی دلالت می کند - گویای این نکته است که این دو کار، به صورت فن و تخصص میان شیاطین رواج داشت.

2- ساختمان سازی در دوران ذوالقرنین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 90 - 4،8

4- زمان ذوالقرنین ، در دورترین نقطه شرق سرزمین او ، از صنعت لباس و ساختمان ، خبری نبوده است .

بلغ مطلع الشمس . .. لم نجعل لهم من دونها سترًا

8- < عن أبی جعفر ( ع ) فی قول اللّه < لم نجعل لهم من دونها ستراً . کذلک > قال : لم یعلموا صنعه البیوت ;

از امام باقر(ع) درباره این سخن خدا: <لم نجعل لهم من دونها ستراً. کذلک> روایت شده: آن قوم صنعت خانه سازی را نمی دانستند>.

3- ساختمان سازی در دوران سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 37 - 6

6 - صنعت ساختمان سازی و استخراج منابع و ذخایر دریایی ، در خدمت حکومت سلیمان ( ع ) بود .

و الشی-طین کلّ بنّاء و غوّاص

ص: 164

9- ساره

1- اطمینان ساره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 30 - 1

1 - اطمینان بخشی فرشتگان به همسر ابراهیم ( ع ) ، در مورد خدایی بودن پیام و بشارتشان ( فرزنددار شدن او )

قالوا کذلک قال ربّک

2- بارداری ساره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 73 - 1

1- فرشتگان ، به همسر ابراهیم گوشزد کردند که فرزنددار شدنش ، خواسته خداوند است .

ءألد و أنا عجوز . .. قالوا أتعجبین من أمر الله

<أمر الله>; یعنی، کاری که خداوند به تحقق آن فرمان داده است و مراد از آن، فرزنددار شدن ساره و ابراهیم(ع) در سن پیری است.

3- بشارت به ساره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 71 - 7،9،11

7- خداوند ، همسر ابراهیم را به دارا شدن فرزند پسری بشارت داد .

فبشّرن-ها بإسح-ق

9- خداوند ، به ساره بشارت داد که اسحاق ، دارای فرزند پسری خواهد شد .

فبشّرن-ها بإسح-ق و من ورآء إسح-ق یعقوب

کلمه <یعقوب> عطف بر <اسحاق> است و عبارت <من وراء إسحاق> توصیفی برای <یعقوب> می باشد; یعنی: فبشرناها بیعقوب کائناً من وراء اسحاق.

11- نوید تولد اسحاق و یعقوب به ابراهیم ( ع ) و همسرش ساره ، در جلسه پذیرایی ابراهیم از فرشتگان بیان شد .

ص: 165

فبشّرن-ها بإسح-ق و من ورآء إسح-ق یعقوب

4- پسر ساره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 71 - 7،8

7- خداوند ، همسر ابراهیم را به دارا شدن فرزند پسری بشارت داد .

فبشّرن-ها بإسح-ق

8- خداوند ، فرزند ابراهیم و همسرش ساره را - پیش از تولدش - اسحاق نامید . *

فبشّرن-ها بإسح-ق

ظاهر جمله <فبشرناها بإسحاق . .. یعقوب> این است که فرشتگان، نام اسحاق و یعقوب را نیز در بشارت آورده باشند.

5- پیری ساره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 72 - 1،2

1- ابراهیم ( ع ) و همسرش ساره ، هنگام بشارت فرشتگان به تولد اسحاق و یعقوب ، پیر و کهنسال بودند .

قالت ی-ویلتی ءألد و أنا عجوز و ه-ذا بعلی شیخًا

2- ساره با توصیف خود و شویش به پیری ، دارا شدن فرزند را امری بس شگفت تلقی کرد .

قالت ی-ویلتی ءألد و أنا عجوز و ه-ذا بعلی شیخًا إن ه-ذا لشیء عجیب

<یاویلتی> (ایوای بر من) عبارتی است که معمولاً به هنگام تعجب ایراد می شود. همزه در <ءألد ...> نیز برای تعجب است و جمله <إن ه-ذا ...> نیز تصریح به شگفتی است. این همه حکایت از تعجب بیش از حد همسر ابراهیم دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 29 - 4

4 - همسر ابراهیم ، فردی کهنسال و نازا به هنگام بشارت فرزنددار شدنش

فأقبلت امرأته . .. و قالت عجوز عقیم

6- تعجب ساره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 71 - 15

15- < عن أبی جعفر ( ع ) [ فی قوله تعالی ] : < وامرأته قائمه > قال : إنما عنی ساره قائمه . . . < فضحکت > یعنی فعجبت من قولهم . . . ;

از امام باقر(ع) درباره قول خدای تعالی: <وامرأته قائمه> روایت شده است: مقصود ساره همسر ابراهیم(ع) است که ایستاده

ص: 166

بود . .. و درباره <فضحکت> [روایت شده است]: یعنی ساره از سخن فرشتگان شگفت زده شد ...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 72 - 2

2- ساره با توصیف خود و شویش به پیری ، دارا شدن فرزند را امری بس شگفت تلقی کرد .

قالت ی-ویلتی ءألد و أنا عجوز و ه-ذا بعلی شیخًا إن ه-ذا لشیء عجیب

<یاویلتی> (ایوای بر من) عبارتی است که معمولاً به هنگام تعجب ایراد می شود. همزه در <ءألد ...> نیز برای تعجب است و جمله <إن ه-ذا ...> نیز تصریح به شگفتی است. این همه حکایت از تعجب بیش از حد همسر ابراهیم دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 29 - 3

3 - هیجان ، تعجب و ناباوری شدید همسر ابراهیم ، از باروری پس از پیری و عمری نازایی

فأقبلت امرأته فی صرّه فصکّت وجهها و قالت عجوز عقیم

7- حیض ساره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 71 - 6،16

6- ساره همسر ابراهیم ( ع ) ، پس از آگاهی به ماهیت مهمانان ابراهیم ( ع ) و مأموریت ایشان ( نابودسازی قوم لوط ) حایض شد . *

وامرأته قائمه فضحکت

برداشت فوق، بر اساس این احتمال است که <ضحکت> از مصدر <ضَحک> (حایض شدن) باشد. مفسرانی که این معنا را یادآور شده اند تفریع <فبشرناها> را بر <ضحکت> مؤید آن دانسته اند.

16- < عن أبی عبدالله ( ع ) فی قول الله عزوجل : < فضحکت فبشّرناها باسحاق > قال : حاضت ;

از امام صادق(ع) درباره <فضحکت فبشّرناها بإسحاق> روایت شده است که فرمود: عادت زنانگی در ساره ظاهر شد>.

8- رفع ترس ساره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 71 - 5

5- احساس امنیت ساره پس از ترس و وحشت از فرشتگان ، مایه شادی و خرسندی وی گردید .

قالوا لاتخف إنا أُرسلنا إلی قوم لوط. وامرأته قائمه فضحکت

برداشت فوق، بر این اساس است که جمله <فضحکت> تفریع بر <لاتخف إنا اُرسلنا إلی قوم لوط> باشد.

ص: 167

9- ساره در مجلس ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 71 - 1،2

1- همسر ابراهیم ( ساره ) در مجلس فرشتگان پیام آورِ بشارت حضور داشت .

و لقد جاءت رسلنا إبرهیم بالبشری . .. وامرأته قائمه فضحکت

2- ابراهیم ( ع ) و فرشتگان حاضر در نزد او ، همگی نشسته بودند و ساره ایستاده بود .

وامرأته قائمه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 29 - 1

1 - حضور همسر ابراهیم ( ع ) ، در جمع آن حضرت و میهمانان ایشان

و بشّروه بغل-م علیم . فأقبلت امرأته فی صرّه ... و قالت عجوز عقیم

10- ساره و تحقق مشیت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 73 - 3

3- فرشتگان ، همسر ابراهیم را از اینکه در تحقق خواست خداوند تردید کند و از آن شگفت زده باشد ، نهی کردند .

قالوا أتعجبین من أمر الله

11- ساره و ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 71 - 5،6،15

5- احساس امنیت ساره پس از ترس و وحشت از فرشتگان ، مایه شادی و خرسندی وی گردید .

قالوا لاتخف إنا أُرسلنا إلی قوم لوط. وامرأته قائمه فضحکت

برداشت فوق، بر این اساس است که جمله <فضحکت> تفریع بر <لاتخف إنا اُرسلنا إلی قوم لوط> باشد.

6- ساره همسر ابراهیم ( ع ) ، پس از آگاهی به ماهیت مهمانان ابراهیم ( ع ) و مأموریت ایشان ( نابودسازی قوم لوط ) حایض شد . *

وامرأته قائمه فضحکت

برداشت فوق، بر اساس این احتمال است که <ضحکت> از مصدر <ضَحک> (حایض شدن) باشد. مفسرانی که این معنا را یادآور شده اند تفریع <فبشرناها> را بر <ضحکت> مؤید آن دانسته اند.

15- < عن أبی جعفر ( ع ) [ فی قوله تعالی ] : < وامرأته قائمه > قال : إنما عنی ساره قائمه . . . < فضحکت > یعنی فعجبت من قولهم . . . ;

از امام باقر(ع) درباره قول خدای تعالی: <وامرأته قائمه> روایت شده است: مقصود ساره همسر ابراهیم(ع) است که ایستاده بود . .. و درباره <فضحکت> [روایت شده است]: یعنی ساره از سخن فرشتگان شگفت زده شد ...>.

ص: 168

12- ساره و هلاکت قوم لوط

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 71 - 4

4- همسر ابراهیم ، در پی اطلاع از مأموریت فرشتگان ( هلاک سازی قوم لوط ) شادان و خندان شد .

إنا أُرسلنا إلی قوم لوط. وامرأته قائمه فضحکت

برداشت فوق از تفریع جمله <ضحکت> به وسیله حرف <فاء> بر <إنا أُرسلنا. ..> در آیه قبل استفاده شده است; یعنی، آنچه مایه شادمانی همسر ابراهیم شد، این بود که دریافت قوم بزهکار لوط بر عذاب الهی گرفتار خواهند شد.

13- ساره هنگام بشارت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 72 - 1

1- ابراهیم ( ع ) و همسرش ساره ، هنگام بشارت فرشتگان به تولد اسحاق و یعقوب ، پیر و کهنسال بودند .

قالت ی-ویلتی ءألد و أنا عجوز و ه-ذا بعلی شیخًا

14- ساره هنگام تولد یعقوب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 71 - 13

13- ساره همسر ابراهیم ( ع ) ، تا به دنیا آمدن نوه اش یعقوب ، زنده بود .

فبشّرن-ها بإسح-ق و من ورآء إسح-ق یعقوب

بشارت دادن به همسر ابراهیم که از پسرت اسحاق فرزندی به نام یعقوب به دنیا خواهد آمد، این سؤال را به ذهن می آورد که چرا به او بشارت داده نشد که مثلاً از یعقوب نیز فرزندی به نام یوسف به دنیا خواهد آمد؟ در پاسخ این پرسش می توان گفت: یاد کردن از خصوص یعقوب اشاره به این معنا دارد که ساره او را درک می کند و جمال او را خواهد دید; یعنی، تا آن زمان زنده است.

15- سخاوت ساره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 26 - 8

8 - سخاوت و میهمان نوازی ابراهیم ( ع ) و همسرش

فراغ إلی أهله فجاء بعجل سمین

ص: 169

16- سیلی ساره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 29 - 2

2 - فریاد همسر ابراهیم ( ع ) و سیلی زدن وی به صورت خویش ، با شنیدن بشارت اعطای فرزند به ایشان

فأقبلت امرأته فی صرّه

<صرّه> به معنای فریاد و <صکّ> به معنای ضربه شدید است. <صکّت وجهها>; یعنی، سیلی سختی به صورت خویش نواخت.

17- شک ساره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 73 - 3

3- فرشتگان ، همسر ابراهیم را از اینکه در تحقق خواست خداوند تردید کند و از آن شگفت زده باشد ، نهی کردند .

قالوا أتعجبین من أمر الله

18- عقیمی ساره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 29 - 3،4

3 - هیجان ، تعجب و ناباوری شدید همسر ابراهیم ، از باروری پس از پیری و عمری نازایی

فأقبلت امرأته فی صرّه فصکّت وجهها و قالت عجوز عقیم

4 - همسر ابراهیم ، فردی کهنسال و نازا به هنگام بشارت فرزنددار شدنش

فأقبلت امرأته . .. و قالت عجوز عقیم

19- عوامل سرور ساره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 71 - 4،5

4- همسر ابراهیم ، در پی اطلاع از مأموریت فرشتگان ( هلاک سازی قوم لوط ) شادان و خندان شد .

إنا أُرسلنا إلی قوم لوط. وامرأته قائمه فضحکت

برداشت فوق از تفریع جمله <ضحکت> به وسیله حرف <فاء> بر <إنا أُرسلنا. ..> در آیه قبل استفاده شده است; یعنی، آنچه مایه شادمانی همسر ابراهیم شد، این بود که دریافت قوم بزهکار لوط بر عذاب الهی گرفتار خواهند شد.

ص: 170

5- احساس امنیت ساره پس از ترس و وحشت از فرشتگان ، مایه شادی و خرسندی وی گردید .

قالوا لاتخف إنا أُرسلنا إلی قوم لوط. وامرأته قائمه فضحکت

برداشت فوق، بر این اساس است که جمله <فضحکت> تفریع بر <لاتخف إنا اُرسلنا إلی قوم لوط> باشد.

20- فریاد ساره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 29 - 2،5

2 - فریاد همسر ابراهیم ( ع ) و سیلی زدن وی به صورت خویش ، با شنیدن بشارت اعطای فرزند به ایشان

فأقبلت امرأته فی صرّه

<صرّه> به معنای فریاد و <صکّ> به معنای ضربه شدید است. <صکّت وجهها>; یعنی، سیلی سختی به صورت خویش نواخت.

5 - < و فی المجمع ، فی تفسیر قوله تعالی ، < فأقبلت امرأته فی صرّه > . . . و قیل فی جماعه عن الصادق ( ع ) ;

در مجمع البیان، در تفسیر سخن خداوند <فأقبلت امرأته فی صرّه> آمده است. .. و گفته شده که معنای <فی صرّه> فی جماعه است [یعنی زن او در بین جماعتی جلو آمد ]و این معنا از امام صادق(ع) روایت شده است>.

21- فضایل ساره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 26 - 8

8 - سخاوت و میهمان نوازی ابراهیم ( ع ) و همسرش

فراغ إلی أهله فجاء بعجل سمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 30 - 8

8 - همسر ابراهیم ( ع ) ، دارای شخصیتی والا و ارجمند در پیشگاه خداوند

قالت عجوز عقیم . قالوا کذلک قال ربّک

برداشت یاد شده، به خاطر این نکته است که همسر ابراهیم(ع)، با فرشتگان هم سخن شده و نیز درباره او تعبیر <ربّک> (پروردگار تو) به کار رفته است.

22- گفتگوی ساره با ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 72 - 5

5- گفتوگوی ساره ( همسر ابراهیم ) با فرشتگان

ص: 171

فبشّرن-ها بإسح-ق . .. قالت ی-ویلتی ءألد و أنا عجوز و ه-ذا بعلی شیخًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 30 - 2

2 - هم سخن شدن همسر ابراهیم ( ع ) با فرشتگان بشارت دهنده

قالت عجوز عقیم . قالوا کذلک قال ربّک

23- مدت عمر ساره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 71 - 13

13- ساره همسر ابراهیم ( ع ) ، تا به دنیا آمدن نوه اش یعقوب ، زنده بود .

فبشّرن-ها بإسح-ق و من ورآء إسح-ق یعقوب

بشارت دادن به همسر ابراهیم که از پسرت اسحاق فرزندی به نام یعقوب به دنیا خواهد آمد، این سؤال را به ذهن می آورد که چرا به او بشارت داده نشد که مثلاً از یعقوب نیز فرزندی به نام یوسف به دنیا خواهد آمد؟ در پاسخ این پرسش می توان گفت: یاد کردن از خصوص یعقوب اشاره به این معنا دارد که ساره او را درک می کند و جمال او را خواهد دید; یعنی، تا آن زمان زنده است.

24- مکان سکونت ساره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 26 - 5

5 - محل سکونت همسر ابراهیم ( ع ) مجزا از محیط پذیرایی میهمانان *

فراغ إلی أهله

حرکت مخفیانه ابراهیم(ع) به سوی اهل، در جایی فرض می شود که محیط خانواده آن حضرت در معرض دید میهمانان نبود.

25- ملائکه و ساره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 73 - 1،3

1- فرشتگان ، به همسر ابراهیم گوشزد کردند که فرزنددار شدنش ، خواسته خداوند است .

ءألد و أنا عجوز . .. قالوا أتعجبین من أمر الله

<أمر الله>; یعنی، کاری که خداوند به تحقق آن فرمان داده است و مراد از آن، فرزنددار شدن ساره و ابراهیم(ع) در سن پیری است.

3- فرشتگان ، همسر ابراهیم را از اینکه در تحقق خواست خداوند تردید کند و از آن شگفت زده باشد ، نهی کردند .

ص: 172

قالوا أتعجبین من أمر الله

26- منشأ فرزندداری ساره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 30 - 1،6

1 - اطمینان بخشی فرشتگان به همسر ابراهیم ( ع ) ، در مورد خدایی بودن پیام و بشارتشان ( فرزنددار شدن او )

قالوا کذلک قال ربّک

6 - اعطای فرزند به همسر پیر و عقیم ابراهیم ( ع ) ، متکی بر حکمت و علم الهی بود .

و قالت عجوز عقیم قالوا کذلک . .. إنّه هو الحکیم العلیم

تصریح به علم و حکمت الهی، در پی نوید به اعطای فرزند، بیانگر مطلب بالا است.

27- مهمان نوازی ساره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 26 - 8

8 - سخاوت و میهمان نوازی ابراهیم ( ع ) و همسرش

فراغ إلی أهله فجاء بعجل سمین

28- نوه ساره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 71 - 9

9- خداوند ، به ساره بشارت داد که اسحاق ، دارای فرزند پسری خواهد شد .

فبشّرن-ها بإسح-ق و من ورآء إسح-ق یعقوب

کلمه <یعقوب> عطف بر <اسحاق> است و عبارت <من وراء إسحاق> توصیفی برای <یعقوب> می باشد; یعنی: فبشرناها بیعقوب کائناً من وراء اسحاق.

ص: 173

10- سازش

1- آثار سازش با کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 26 - 1،2

1- همدلی و سازش نهانی با کافران ، دلیل ارتداد بیماردلان منافق

إنّ الذین ارتدّوا . .. ذلک بأنّهم قالوا للذین ... سنطیعکم فی بعض الأمر

برداشت بالا بنابراین نکته است که <ذلک> اشاره به ارتداد باشد - که از آیه قبل (إنّ الذین ارتدّوا) استفاده می شود - و با توجه به این که مراد از <الذین کرهوا. ..> کافران معانداند.

2- سازش با کافران و همکاری با آنان علیه دین ، مایه ارتداد است .

إنّ الذین ارتدّوا . .. ذلک بأنّهم قالوا ... سنطیعکم فی بعض الأمر

2- آثار سازش محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 9 - 2

2 - اعلام آمادگی کافران تکذیب گر ، به سازش کردن و نرمش نشان دادن با پیامبر ( ص ) ، در صورت سازش و نرمش نمودن آن حضرت با آنان

ودّوا لوتدهن فیدهنون

3- اجتناب از سازش با کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 14 - 1،2

1 - هشدار خداوند به پیامبر ( ص ) ، نسبت به اجابت خواسته های کافران تکذیب گر و سازش و مسامحه با آنان ، به صرف ثروت و نیروی انسانی بسیار آنان

و لاتطع کلّ حلاّف . .. أن کان ذا مال و بنین

برداشت یاد شده، مبتنی بر این نکته است که جمله <أن کان ذا مال . ..> متعلق به <لاتطع> باشد. گفتنی است در آغاز

ص: 174

<أن> لام تعلیل در تقدیر است.

2 - در اختیار گرفتن ثروت و نیروی انسانی کافران حق ناپذیر ، نمی تواند مجوز عدول مبلغان و رهبران جامعه اسلامی از مواضع عقیدتی خویش و سازش و مسامحه با آنان باشد .

و لاتطع . ..أن کان ذا مال و بنین

تردیدی نیست که اجابت خواسته های کافران و یا سازش با آنان از سوی رهبران جامعه اسلامی، به جهت طمع شخصی نیست; بلکه برای در اختیار گرفتن ثروت و نیروی انسانی کافران و صرف آنها در جهت مصالح و منافع مسلمین است; ولی چون این کار به قیمت عدول از مواضع اعتقادی و یا سازش با کافران است، جایز نمی باشد.

4- درخواست سازش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 8 - 3

3 - سازش و دست برداشتن از مواضع عقیدتی ، درخواست کافران تکذیب گر از پیامبر ( ص ) بود .

فلاتطع المکذّبین

آیه بعد، قرینه است که مورد اطاعت، سازش بر سر مواضع عقیدتی است.

5- زمینه ترک سازش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 35 - 2

2- توجه به نافرجامی خط کفر ، مقتضی مصمم بودن مؤمنان در نبرد با کافران بدون هیچ سستی و سازش

فلن یغفر اللّه لهم . فلاتهنوا و تدعوا إلی السلم

<فا> در <فلاتهنوا> ترتّب و تفریع را می رساند و از ترتّب این آیه بر مفاد آیه قبل، مطلب بالا استفاده می شود.

6- زمینه سازش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 35 - 3

3- سستی در جهاد و نبرد با دشمن ، در پی دارنده سازشی خفّت بار *

فلاتهنوا و تدعوا إلی السلم و أنتم الأعلون

تقدم <لاتهنوا> بر <تدعوا إلی السلم> بیانگر این حقیقت است که سستی، پیش زمینه سازش است; سازشی که امت های برتر (و أنتم الأعلون) را به ذلّت می کشاند.

ص: 175

7- زمینه سازش با کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - انسان - 76 - 24 - 10

10 - ضعف روح صبر و شکیبایی ، از موجبات عدول از مواضع دینی و تسلیم و سازش در برابر خواسته های گناه پیشگان و بیگانگان کافر

فاصبر لحکم ربّک و لاتطع منهم ءاثمًا أو کفورًا

از توصیف شدن پیامبر(ص) به صبر و شکیبایی در امر رسالت - پیش از دریافت هشدار نسبت به اطاعت از گروه های گناه کار و ناسپاس - مطلب یاد شده به دست می آید.

8- زمینه سازش با گناهکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - انسان - 76 - 24 - 10

10 - ضعف روح صبر و شکیبایی ، از موجبات عدول از مواضع دینی و تسلیم و سازش در برابر خواسته های گناه پیشگان و بیگانگان کافر

فاصبر لحکم ربّک و لاتطع منهم ءاثمًا أو کفورًا

از توصیف شدن پیامبر(ص) به صبر و شکیبایی در امر رسالت - پیش از دریافت هشدار نسبت به اطاعت از گروه های گناه کار و ناسپاس - مطلب یاد شده به دست می آید.

9- زمینه سازش کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 9 - 2

2 - اعلام آمادگی کافران تکذیب گر ، به سازش کردن و نرمش نشان دادن با پیامبر ( ص ) ، در صورت سازش و نرمش نمودن آن حضرت با آنان

ودّوا لوتدهن فیدهنون

10- سازش با کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 51 - 12

12 - نکوهش اهل کتاب ( علمای یهود ) ، به جهت قضاوت ظالمانه درباره مؤمنان و سازش با کافران

الم تر الی الّذین اوتوا نصیباً من الکتب یؤمنون

جمله <الم تر . .. > دارای لحن مذمت گونه و اعتراض آمیز است.

ص: 176

11- سازش با هواپرستان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 15 - 10

10 - سازش با هواپرستان و تمایلات نامشروع آنان ، موجب انحراف رهبران دینی

فادع و استقم کما أمرت و لاتتّبع أهواءهم

استقامت (مصدر <استقم>) به معنای ادامه حرکت در راه راست است و تقابل <استقم> با <لاتتّبع أهوائهم> مطلب بالا را می رساند.

12- سازش در عقیده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 56 - 1،2

1 - پرستش بتها و سازش در اصول اعتقادی، خواسته نابجای مشرکان صدر اسلام از پیامبر(ص)

قل لا أتبع أهواءکم قل إنی نهیت أن أعبد الذین تدعون من دون اللّه

2 - مسامحه و سازش در اصل اساسی توحید، روا و مجاز نیست.

قل إنی نهیت أن أعبد الذین تدعون من دون اللّه

در این گونه موارد پیامبر اکرم(ص) خصوصیتی ندارد.

13- سازش رهبران دینی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 145 - 19

19 - پیشوایان دین اسلام در صورت سازش کردن با پیروان دیگر ادیان بر سر مسائل دینی ، از زمره ستگرانند .

و لئن اتبعت اهواءهم . .. إنک إذاً لمن الظلمین

14- سازش کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 36 - 4

4- سرگرمی ها و خوشی های پوچ دنیا ، از مهم ترین عوامل سستی در جهاد و تمایل به سازش با کافران

فلاتهنوا . .. إنّما الحیوه الدنیا لعب و لهو

خداوند، پس از نهی مؤمنان نسبت به سستی در جهاد و گرایش به سازش، به آنان لعب و لهو بودن دنیا را یادآوری کرده است. از مطلب استفاده می شود که سرگرمی های این دنیا، عاملی مهم در سستی و سازش با کفر است.

ص: 177

15- سازش ممنوع

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 56 - 2

2 - مسامحه و سازش در اصل اساسی توحید، روا و مجاز نیست.

قل إنی نهیت أن أعبد الذین تدعون من دون اللّه

در این گونه موارد پیامبر اکرم(ص) خصوصیتی ندارد.

16- سازش منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 26 - 1

1- همدلی و سازش نهانی با کافران ، دلیل ارتداد بیماردلان منافق

إنّ الذین ارتدّوا . .. ذلک بأنّهم قالوا للذین ... سنطیعکم فی بعض الأمر

برداشت بالا بنابراین نکته است که <ذلک> اشاره به ارتداد باشد - که از آیه قبل (إنّ الذین ارتدّوا) استفاده می شود - و با توجه به این که مراد از <الذین کرهوا. ..> کافران معانداند.

17- سازش ناپذیری رهبران دینی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 74 - 8

8- رهبران دینی ، باید همواره بر مواضع اصولی خویش ثابت و استوار بوده و در برابر کافران و دشمنان ، سازش ناپذیر باشند .

و لولا أن ثبّتنک لقد کدتّ ترکن إلیهم شیئًا قلیلاً

18- سازش ناپذیری رهبری دینی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 19 - 26

26 - لزوم پایبندی و اهتمام رهبران الهی به مبانی اصولی و سازش ناپذیری در آن

قل لا أشهد قل إنما هو إله وحد و إننی بریء مما تشرکون

گرچه محتوای آیه خطاب به پیامبر(ص) است، ولی مسلماً اختصاصی به شخص آن حضرت ندارد و قابل تعمیم به همه رهبران در تمامی عصرهاست.

ص: 178

19- سازش ناپذیری محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 39 - 8

8 - پیامبراسلام ( ص ) موضع قاطع و سازش ناپذیری خود را - حتی در صورت تنها ماندن - به دشنان اعلام کرد و آنان را از امید بستن به سازش و تسلیم مأیوس ساخت .

قل ی-قوم اعملوا علی مکانتکم إنّی ع-مل فسوف تعلمون

20- سرزنش سازش با کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 29 - 4

4- هر گونه سازش با خط کفر ، بیگانه با خط و راه پیامبراسلام ( ص )

محمّد . .. و الذین معه أشدّاء علی الکفّار

با استفاده از مفهوم آیه، برداشت بالا به دست می آید.

21- سرزنش سازش با متجاوزان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 39 - 6

6 - برخورداری مؤمنان از روحیه عفو و گذشت ، نباید به مداهنه و سکوت در برابر متجاوزان منتهی شود .

و إذا ما غضبوا هم یغفرون . .. إذا أصابهم البغی هم ینتصرون

از ارتباط دو آیه، استفاده می شود که عفو و مغفرت مؤمنان، در غیر مورد ظلم و تجاوز است.

22- ظلم سازش در دین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 145 - 19

19 - پیشوایان دین اسلام در صورت سازش کردن با پیروان دیگر ادیان بر سر مسائل دینی ، از زمره ستگرانند .

و لئن اتبعت اهواءهم . .. إنک إذاً لمن الظلمین

ص: 179

23- علاقه به سازش محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 9 - 1

1 - علاقه شدید کافران تکذیب گر ، به سازش کردن و نرمش نشان دادن پیامبر ( ص ) با آنان و تلاش آنان در این راستا

ودّوا لو تدهن فیدهنون

<إدهان> (مصدر <تدهن و یدهنون>) به معنای مدارا و نرمش نشان دادن است. مقصود از آن در این آیه، سازش کردن پیامبر(ص) در مواضع عقیدتی خویش و سستی کردن آن حضرت در برخورد با کافران است. گفتنی است سازش کردن و سستی نمودن پیامبر(ص) در امر رسالت، تنها یک علاقه و تمایل برای کافران نبود; بلکه همراه با تلاش و اقدامات گسترده بوده است.

24- عوامل سازش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 36 - 4

4- سرگرمی ها و خوشی های پوچ دنیا ، از مهم ترین عوامل سستی در جهاد و تمایل به سازش با کافران

فلاتهنوا . .. إنّما الحیوه الدنیا لعب و لهو

خداوند، پس از نهی مؤمنان نسبت به سستی در جهاد و گرایش به سازش، به آنان لعب و لهو بودن دنیا را یادآوری کرده است. از مطلب استفاده می شود که سرگرمی های این دنیا، عاملی مهم در سستی و سازش با کفر است.

25- ممنوعیت سازش با کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 9 - 3،4

3 - فرمان خداوند به پیامبر ( ص ) ، مبنی بر سازش نکردن با کافران تکذیب گر و نپذیرفتن هرگونه پیشنهاد سازش

فلاتطع المکذّبین . ودّوا لوتدهن فیدهنون

4 - سازش و نرمش نشان دادن با کافران ، بر سر مسائل عقیدتی و مواضع اصولی ، ممنوع است .

فلاتطع المکذّبین . ودّوا لوتدهن فیدهنون

26- ممنوعیت سازش در عقیده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 9 - 4

4 - سازش و نرمش نشان دادن با کافران ، بر سر مسائل عقیدتی و مواضع اصولی ، ممنوع است .

فلاتطع المکذّبین . ودّوا لوتدهن فیدهنون

ص: 180

27- نهی از سازش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 35 - 1

1- نهی الهی از سستی در مبارزه با دشمن و تن دادن به سازش

فلاتهنوا و تدعوا إلی السلم

ص: 181

11- سازماندهی

1- سازماندهی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 52 - 9

9 - تلاش عیسی ( ع ) برای تشکّل بخشیدن و سازماندهی به جبهه مؤمنان ، علیه جبهه کفر

فلمّا احسّ . .. قال من انصاری الی اللّه

2- اهمیت سازماندهی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 52 - 10،11

10 - نقش سازماندهی و تشکّل در پیشبرد اهداف

فلمّا احسّ . .. قال من انصاری الی اللّه

جمله <قال من انصاری>، بیانگر تلاش عیسی (ع) برای سازماندهی است و طبعاً در پیشبرد هدف نقش داشته است.

11 - لزوم تشکّل و جبهه گیری مؤمنان ، در قبال جبهه کفر

من انصاری الی اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 104 - 5

5 - ضرورت ایجاد تشکّل در میان گروه های امرکننده به معروف و نهی کننده از منکر

و لتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر

<امّه> به جماعتی گفته می شود که دارای هدفی واحد باشند و لازمه این معنی، تشکل آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 56 - 7

7 - رهبری و تشکیلات ، دارای نقشی عمده در دستیابی به پیروزی

و من یتول اللّه و رسوله و الذین ءامنوا فان حزب اللّه هم الغلبون

ص: 182

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 75 - 6

6 - تمرکز یافتن و تشکل داشتن ، وظیفه ای ضروری بر عهده اهل ایمان

و الذین ءامنوا من بعد و هاجروا

به نظر می رسد از اهداف اساسی قرآن در الزام مسلمانان صدر اسلام به هجرت، با توجه به شرایط آن دوران، تمرکز بخشیدن به اهل ایمان و تشکل دادن به نیروهای پراکنده بود.

3- سازماندهی اطلاعات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 83 - 9

9 - ایجاد تشکیلات خبری برای جمع آوری و ارزیابی خبر های سرنوشت ساز و عرضه آن ، از شؤون رهبری است .

و لو ردّوه . .. لعلمه الّذین یستنبطونه منهم

4- سازماندهی در جنگ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 172 - 3

3 - بازسازی مجدد سپاه اسلام توسط پیامبر ( ص ) ، پس از پراکندگی و شکست در جنگ احد

الّذین استجابوا لِلّه و الرسول من بعد ما اصابهم القرح

5- سازماندهی عیسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 52 - 9

9 - تلاش عیسی ( ع ) برای تشکّل بخشیدن و سازماندهی به جبهه مؤمنان ، علیه جبهه کفر

فلمّا احسّ . .. قال من انصاری الی اللّه

6- سازماندهی مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 173 - 3

3 - تجمع دوباره مشرکان علیه مسلمانان ، پس از جنگ احد

انّ النّاس قد جمعوا لکم

ص: 183

وقوع این آیه پس از بیان جنگ احد و نیز برخی از شأن نزولها مؤیّد این نظر است که آیه مورد بحث درباره وقایع پس از احد می باشد.

ص: 184

12- سال

1- آثار تغییر فصل های سال

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 10 - 6

6 - نقش مهم تغییر فصل ها ، در تأمین روزی موجودات زمین

و قدّر فیها أقوتها فی أربعه أیّام

برداشت یاد شده بدین احتمال است که <أربعه أیّام> اشاره به فصل های چهارگانه داشته باشد.

2- اول ماه صفر سال دهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 5 - 1

1 - هلال ماه صفر سال دهم هجرت ، آغاز اجرای فرمان کشتن و منع عبور و مرور مشرکان و سلب آزادی سیر و سیاحت از آنان

فإذا انسلخ الأشهر الحرم فاقتلوا المشرکین

توصیف <الأشهر> به <الحرم> حاکی از این است که: منظور از <أربعه أشهر> در آیه دوّم (فسیحوا فی الأرض أربعه أشهر) ماههای حرام سال ; یعنی، رجب، ذیقعده، ذیحجه و محرّم است. بر این مبنا <ال> در <الأشهر> برای عهد حضوری می باشد ; یعنی هنگامی که این سه ماه حرام - که اکنون با اعلام پیام برائت در روز حج اکبر مصادف شده است - پایان یافت، مشرکان را بکشید. گفتنی است که پایان آن سه ماه، مساوی با آغاز ماه صفر سال دهم هجرت بود.

3- پیدایش سال شمسی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 29 - 17

17 - خورشید و ماه ، در مدار سالانه معینی است که با آن ، سال شمسی و قمری به وجود می آید . *

و سخّر الشمس و القمر کلّ یجری إلی أجل مسمًّی

احتمال دارد مراد از <أجل مسمّی> به قرینه <ألم تر> آخر سال شمسی و قمری باشد که خورشید، از نقطه فلکی برج

ص: 185

فرضی، در آغاز سال شروع می کند و در پایان یک سال، به آن نقطه می رسد و ماه نیز از نقطه ای شروع می کند و به همان مدار در طول یک سال می رسد.

4- پیدایش سال قمری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 29 - 17

17 - خورشید و ماه ، در مدار سالانه معینی است که با آن ، سال شمسی و قمری به وجود می آید . *

و سخّر الشمس و القمر کلّ یجری إلی أجل مسمًّی

احتمال دارد مراد از <أجل مسمّی> به قرینه <ألم تر> آخر سال شمسی و قمری باشد که خورشید، از نقطه فلکی برج فرضی، در آغاز سال شروع می کند و در پایان یک سال، به آن نقطه می رسد و ماه نیز از نقطه ای شروع می کند و به همان مدار در طول یک سال می رسد.

5- تعداد امتحان در سال

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 126 - 3

3 - وجود یک یا دو آزمایش و ابتلای عمده برای هر انسان در هر سال ، جهت به خود آمدن و بازگشت از انحراف

أو لا یرون أنهم یفتنون فی کل عام مره أو مرتین

برداشت فوق مبتنی بر این است که اصل امتحان عمومی باشد، نه مخصوص به افرادی معین و ذکر منافقان به جهت عبرت نگرفتن از این برنامه عمومی می باشد.

6- تعداد ماههای سال

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 36 - 1،4،17

1 - از آغاز خلقت آسمان ها و زمین ، شمار ماه ها دوازده ماه است .

إن عده الشهور عند اللّه اثنا عشر شهراً . .. یوم خلق السموت و الأرض

4 - وجود ماه های دوازده گانه در یک سال ، امری ثابت از آغاز پیدایش آسمان ها و زمین و نه نظمی که تدریجاً شکل گرفته باشد .

إن عده الشهور . .. یوم خلق السموت و الأرض

17 - از امام صادق ( ع ) درباره قول خدای عز و جل که می فرماید : < ان عده الشهور عند اللّه اثنا عشر شهراً . . . > روایت شده است : < المحرم و الصفر و ربیع الأول و ربیع الأخر و جمادی الأولی و جمادی الآخره و رجب و شعبان و شهر رمضان و شوال و ذوالقعده و ذوالحجه . من ها أربعه حرم ، عشرون من ذی الحجه و المحرم و صفر و شهر ربیع الأول و عشر من شهر ربیع الأخر ;

ص: 186

این ماهها عبارتند از: محرم، صفر، ربیع الاول، ربیع الاخر، جمادی الاولی، جمادی الآخر، رجب، شعبان، ماه رمضان، شوال، ذی قعده و ذی حجه. از این دوازده ماه چهار ماه حرام است و آنها عبارتند از: بیست روز آخر ذی حجه و تمام محرم و صفر و ماه ربیع الاول و ده روز از اول ربیع الآخر>.

7- تغییر فصل های سال

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - معارج - 70 - 40 - 4

4 - تغییر فصل های سال ، جلوه ای دیگر از ربوبیت یگانه خداوند

بربّ المش-رق و المغ-رب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 10 - 7

7 - کوه های استوار ، برکت سرشار زمین ، تغییر فصل ها و تأمین نیار های غذایی موجودات ، از نشانه های ربوبیت بی همتای خدا

ذلک ربّ الع-لمین . و جعل فیها روسی من فوقها و برک فیها و قدّر فیها أقوتها فی أرب

8- تغییر فصلهای سال

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 6 - 2

2 - اختلاف شب و روز ( کوتاه و بلند شدن هر یک از آن دو در طول سال ) و تغییر فصل ها ، حاوی دلیلهایی روشن بر تدبیر و ربوبیت خدا نسبت به اهل زمین است .

إن فی اختلف الّیل و النهار . .. لأیت

9- مبدأ سال در دوران شعیب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 27 - 5

5 - موسم حج ، مبدأ سال در خانواده شعیب

علی أن تأجرنی ثمنی حجج

ص: 187

10- مسلمانان در سال نهم هجری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 28 - 5

5 - سال نهم هجری ، سال قدرت مسلمانان و استیلای آنان بر اداره مسجدالحرام

فلا یقربوا المسجدالحرام بعد عامهم هذا

اینکه مسلمانان در سال نهم هجری مکلف به این تکلیف الهی شدند - با اینکه اصل پلیدی مشرکان در گذشته نیز بوده است - نشان می دهد که در گذشته، اجرای آن میسر نبوده است.

11- منشأ پیدایش فصل های سال

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 17 - 2

2 - نقش اساسی نقطه طلوع و غروب خورشید ، در پیدایش فصول و تأمین نیاز های بشر *

ربّ المشرقین و ربّ المغربین

با توجه به این که پیدایش فصول هم زمان با تغییر میل خورشید در طلوع و غروب صورت می گیرد احتمال می رود یاد کرد <مشرقین و مغربین>، اشاره به پیامدهای مهم آن (پیدایش فصول) داشته باشد که بشر از این رهگذر، به امکانات زندگی دست می یابد.

12- منشأ تغییر فصل های سال

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 6 - 1

1 - نظام تغییر فصول و کم و زیاد شدن ساعات شب و روز در طول سال ، تحت حاکمیت اراده خداوند

یولج الّیل فی النهار و یولج النهار فی الّیل

<إیلاج> (مصدر <یولج>) به معنای داخل کردن است. برداشت یاد شده بدان احتمال است که مقصود از <یولج اللیل فی النهار> (شب را در روز داخل می کند)، این باشد که او از مقدار شب می کاهد و بر مقدار روز می افزاید و مقصود از <یولج النهار فی اللیل> (روز را در شب داخل می کند) این باشد که او از مقدار روز می کاهد و بر مقدار شب می افزاید.

13- نقش سال و ماه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 5 - 6

6 - سال و ماه قمری ، معیار محاسبات امور شرعی

و القمر نوراً و قدره منازل لتعلموا عدد السنین و الحساب

ص: 188

14- وقایع سال نهم هجری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 28 - 4

4 - اعلان ممنوعیت ورود مشرکان به مسجدالحرام در سال نهم هجرت

فلا یقربوا المسجدالحرام بعد عامهم هذا

آیات سوره برائت - بنابر گفته مفسران - در مراسم حج سال نهم هجرت بر مشرکان خوانده شد.

سال و ماه

15- تعداد ماههای سال

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 36 - 1،4،17

1 - از آغاز خلقت آسمان ها و زمین ، شمار ماه ها دوازده ماه است .

إن عده الشهور عند اللّه اثنا عشر شهراً . .. یوم خلق السموت و الأرض

4 - وجود ماه های دوازده گانه در یک سال ، امری ثابت از آغاز پیدایش آسمان ها و زمین و نه نظمی که تدریجاً شکل گرفته باشد .

إن عده الشهور . .. یوم خلق السموت و الأرض

17 - از امام صادق ( ع ) درباره قول خدای عز و جل که می فرماید : < ان عده الشهور عند اللّه اثنا عشر شهراً . . . > روایت شده است : < المحرم و الصفر و ربیع الأول و ربیع الأخر و جمادی الأولی و جمادی الآخره و رجب و شعبان و شهر رمضان و شوال و ذوالقعده و ذوالحجه . من ها أربعه حرم ، عشرون من ذی الحجه و المحرم و صفر و شهر ربیع الأول و عشر من شهر ربیع الأخر ;

این ماهها عبارتند از: محرم، صفر، ربیع الاول، ربیع الاخر، جمادی الاولی، جمادی الآخر، رجب، شعبان، ماه رمضان، شوال، ذی قعده و ذی حجه. از این دوازده ماه چهار ماه حرام است و آنها عبارتند از: بیست روز آخر ذی حجه و تمام محرم و صفر و ماه ربیع الاول و ده روز از اول ربیع الآخر>.

16- تغییر فصلهای سال

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 6 - 2

2 - اختلاف شب و روز ( کوتاه و بلند شدن هر یک از آن دو در طول سال ) و تغییر فصل ها ، حاوی دلیلهایی روشن بر تدبیر و ربوبیت خدا نسبت به اهل زمین است .

إن فی اختلف الّیل و النهار . .. لأیت

ص: 189

17- قدمت ماههای دوازده گانه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 36 - 1،4

1 - از آغاز خلقت آسمان ها و زمین ، شمار ماه ها دوازده ماه است .

إن عده الشهور عند اللّه اثنا عشر شهراً . .. یوم خلق السموت و الأرض

4 - وجود ماه های دوازده گانه در یک سال ، امری ثابت از آغاز پیدایش آسمان ها و زمین و نه نظمی که تدریجاً شکل گرفته باشد .

إن عده الشهور . .. یوم خلق السموت و الأرض

18- نقش سال و ماه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 5 - 6

6 - سال و ماه قمری ، معیار محاسبات امور شرعی

و القمر نوراً و قدره منازل لتعلموا عدد السنین و الحساب

سالشماری

19- ابزار سالشماری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 96 - 3

3 - خداوند خورشید و ماه را وسیله ای برای محاسبه زمان و اندازه گیری آن قرار داده است.

و الشمس و القمر حسبانا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 5 - 5

5 - حرکت منظم ماه در مدار خود و منازل آن ( هلال ، تربیع ، بدر و . . . ) وسیله ای مطمئن برای شمارش ماه و سال و محاسبه امور زندگی انسانهاست .

و القمر نوراً و قدره منازل لتعلموا عدد السنین و الحساب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 12 - 9

9- از فواید گردش شب و روز ، محاسبه زمان و سال شماری و آشنایی انسان با تاریخ است .

جعلنا ءایه النهار . .. لتعلموا عدد السنین و الحساب

ص: 190

13- سالکان

1- استهزای سالکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 38 - 6

6- سالکان راه خدا و پیروان انبیا ، در معرض تمسخر و استهزای کافران و دشمنان دین

کلما مرّ علیه ملأمن قومه سخروا منه

2- اطاعت از سالکان راه خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 15 - 10،13،17

10 - باید از کسانی پیروی کرد که به سوی خدا حرکت می کنند .

ج-هداک علی أن تشرک بی . .. فلاتطعهما ... و اتّبع سبیل من أناب إلیّ

13 - انسان های خداجو ، الگویی شایسته برای تبعیت اند .

و اتّبع سبیل من أناب إلیّ

17 - توجه دادن انسان به محاسبه اعمال اش در نزد خداوند ، زمینه ساز پابندی وی به توحید و پیروی کردن از انسان های خداجو است .

و إن ج-هداک علی أن تشرک بی . .. فلاتطعهما ... و اتّبع سبیل من أناب إلیّ ثمّ إلیّ

3- تقرب سالکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 90 - 9

9- آمرزش گناه استغفارکنندگان و باریافتن سالکان به درگاه الهی ، پرتوی از رحمت ، مهربانی و محبت خداوند به بندگان است .

واستغفروا ربکم ثم توبوا إلیه إن ربی رحیم ودود

ص: 191

4- رستگاری سالکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شمس - 91 - 9 - 1

1 - پاک سازندگان و رشد دهندگان روح خویش ، اهل نجات اند و به هدف اصلی دست یافته و همواره در خوبی خواهند ماند .

قد أفلح من زکّیها

<زکاه> در لغت عرب، در اصل به معنای <طهارت>، <نمو>، <برکت> و <ستودن> است (نهایه ابن اثیر) معنای اول و دوم، با آیه شریفه تناسب بیشتری دارد. <فلاح>; یعنی، پیروزمندی و رسیدن به مقصود (مفردات) و به معنای نجات و باقی ماندن در خوبی (قاموس) نیز آمده است.

5- سالکان صراط مستقیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 16 - 10

10 - انسانها بر اساس طینت اولی خویش سالکان صراط مستقیم الهی هستند.

لأقعدن لهم صرطک المستقیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 17 - 11

11 - شکرگزاران، رهپویان صراط مستقیم الهی هستند.

لأقعدن لهم صرطک المستقیم . .. لاتجد أکثرهم شکرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 32 - 9

9 - برخی انسان ها ، پس از رهایی از مشکلات و سختی های شدید ، در صراط مستقیم الهی باقی می مانند .

و إذا غشیهم موج . .. دعوا اللّه ... فلمّا نجّیهم إلی البرّ فمنهم مقتصد

<قصد> ریشه <مقتصد> به معنای <راه راست و میانه> است (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 118 - 1،2،4

1 - موسی و هارون ( علیهماالسلام ) بر صراط مستقیم در پرتو هدایت خداوند

و هدین-هما الصرط المستقیم

2 - هدایت به صراط مستقیم ، از نعمت های بزرگ خداوند به موسی و هارون ( علیهماالسلام )

و لقد مننّا علی موسی و ه-رون . .. و هدین-هما الصرط المستقیم

4 - در صراط مستقیم بودن ، از ویژگی های رسولان الهی

ص: 192

و هدین-هما الصرط المستقیم

6- کینه با سالکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 86 - 11

11 - از یاد بردن نعمت های خداوند ، زمینه ساز کینه توزی با پیامبران و سالکان راه خداست .

و لاتقعدوا . .. و اذکروا إذ کنتم قلیلا فکثرکم

7- ویژگیهای سالکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 84 - 10

10 - راه یافتگان از مرحله ایمان به مقام تسلیم ، بر توکل به خدا توانمندند .

إن کنتم ءامنتم باللّه فعلیه توکلوا إن کنتم مسلمین

ص: 193

14- سامری

1- آثار ارتداد سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 96 - 6

6 - ارتداد سامری ، سبب انحراف بنی اسرائیل بود .

فنبذتها

2- آثار پیروی از سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 86 - 9

9 - پیروی بنی اسرائیل از سامری و بی توجهی آنان به وعده الهی ، زمینه سازگرفتاری آنان به غضب خداوند بود .

و أضلّهم السامریّ . .. أم أردتم أن یحلّ علیکم غضب من ربّکم

<أم> در این آیه منقطعه است و مفاد عبارت <أم أردتم> این است که دلیل گوساله پرستی شما، تأخیر وعده نبود; بلکه شما به گونه ای عمل کردید که علاقه مندان به غضب الهی عمل می کنند. بنابراین، جمله <أردتم...> استعاره است و نمای کار آنان را نشان می دهد.

3- آثار هواپرستی سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 96 - 8

8 - فریب کاری های نفس و جلوه پردازی های نفسانی ، وادار کننده سامری به ایجاد انحراف گوساله پرستی در بنی اسرائیل بود .

و کذلک سوّلت لی نفسی

<کذلک> در این موارد برای تشبیه چیزی به خود آن است. بنابراین مراد سامری از این تشبیه، این است که برای تسویلات نفسانی من، مثالی بهتر از همین تسویل - که دعوت مردم به گوساله پرستی است - وجود ندارد.

ص: 194

4- ابزار اضلال سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 96 - 4

4 - سوء استفاده از دین و تعالیم آسمانی ، برای گمراه ساختن بنی اسرائیل و ترویج گوساله پرستی در بین آنان ، از جمله اعترافات سامری در نزد موسی ( ع )

فنبذتها

<نبذ> در <نبذتها>، ممکن است در معنای حقیقی آن; یعنی، دورافکندن آثار رسالت به کار رفته باشد و نیز ممکن است مجاز و به معنای سوء استفاده از تعالیم رسولان الهی باشد. براساس معنای دوم، سامری اعتراف می کند که با استفاده نابه جا از آموخته های خویش، آن را ضایع ساخته و نابود کرده است.

5- ادعاهای سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 96 - 1

1 - سامری ، مدعی داشتن دیدی ممتاز و درک حقایق و دانستنی هایی که دیگران بر آن آگاهی نداشتند .

قال بصرت بما لم یبصروا به

فعل <بصر> زمانی در مورد دیدن با چشم می رود که درک قلبی نیز ضمیمه آن شده باشد و استعمال آن در مواردی که فاقد درک قلبی است، بسیار کم است (مفردات راغب). دراین که مراد سامری از این سخن چه بوده، احتمالاتی ذکر شده است; از جمله این که من به فنون و حقایقی آگاهی یافتم که زمینه ساز استفاده بیشتر من از آثار رسالت شده بود و دیگران از آن زمینه محروم بودند.

6- اضلال سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 85 - 4

4 - سامری ، موجب گمراهی بنی اسرائیل در غیاب موسی ( ع ) شد .

و أضلّهم السامریّ

<سامریّ> نام شخصی است که از قوم بنی اسرائیل بود و موجب گمراهی آنان گردید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 95 - 2

2 - پرسش از انگیزه و هدف سامری در ساختن گوساله زرّین و گمراه ساختن مردم ، از موارد بازخواست موسی ( ع ) از سامری

فما خطبک ی-س-مریّ

ص: 195

<خطب> - نزد برخی لغت دانان - به معنای <سبب الأمر> است (لسان العرب). زمخشری آن را به معنای <طلب> دانسته است. در نتیجه <ماخطبک>; یعنی، سبب کار تو یا مطلوب و خواسته تو چه بوده است؟ معانی <شأن> و <أمر> نیز از جمله معانی ذکر شده برای این کلمه است (قاموس).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 96 - 5،7،8

5 - سامری ، با بی اعتنایی به آموخته های ویژه و الهی خود و دورافکندن آنها ، به ساختن گوساله و گمراه سازی مردم پرداخت .

فنبذتها و کذلک سوّلت لی نفسی

از جمله معانی محتمل در آیه بالا، این است که مراد از <نبذتها> بی اعتنایی به آموخته ها (بصرت. .. قبضت) باشد; یعنی، اعتراف سامری چنین بوده است که من دانش و آموخته های الهی خود را - که از رسولان فراگرفته بودم - به دور افکندم و درپی آن مفتون نفس خویش شده انجام دادم آنچه کردم.

7 - خطاکاری و تسویل نفس ( تزیین داده شدن عمل از سوی نفس ) ، از جمله اعترافات سامری در هنگام محاکمه

قال بصرت . .. و کذلک سوّلت لی نفسی

<تسویل> به معنای نیکو و زیبا جلوه دادن و محبوب ساختن چیزی در دیدگاه دیگری است، تا او وادار به گفتن سخنی مخصوص و یا انجام کاری خاص شود (لسان العرب). برخی نیز آن را از <سول> به معنای استرخا (نرمی و آسانی) مشتق دانسته و به معنای آسان ساختن گرفته اند.

8 - فریب کاری های نفس و جلوه پردازی های نفسانی ، وادار کننده سامری به ایجاد انحراف گوساله پرستی در بنی اسرائیل بود .

و کذلک سوّلت لی نفسی

<کذلک> در این موارد برای تشبیه چیزی به خود آن است. بنابراین مراد سامری از این تشبیه، این است که برای تسویلات نفسانی من، مثالی بهتر از همین تسویل - که دعوت مردم به گوساله پرستی است - وجود ندارد.

7- اعراض از سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 90 - 15

15 - هارون در غیاب موسی ( ع ) ، بنی اسرائیل را به ترک تبعیت سامری ، و پیروی و اطاعت از خود فرا خواند .

لقد قال لهم هرون من قبل . .. فاتّبعونی و أطیعوا أمری

8- اقرار سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 96 - 4،7

4 - سوء استفاده از دین و تعالیم آسمانی ، برای گمراه ساختن بنی اسرائیل و ترویج گوساله پرستی در بین آنان ، از جمله اعترافات سامری در نزد موسی ( ع )

ص: 196

فنبذتها

<نبذ> در <نبذتها>، ممکن است در معنای حقیقی آن; یعنی، دورافکندن آثار رسالت به کار رفته باشد و نیز ممکن است مجاز و به معنای سوء استفاده از تعالیم رسولان الهی باشد. براساس معنای دوم، سامری اعتراف می کند که با استفاده نابه جا از آموخته های خویش، آن را ضایع ساخته و نابود کرده است.

7 - خطاکاری و تسویل نفس ( تزیین داده شدن عمل از سوی نفس ) ، از جمله اعترافات سامری در هنگام محاکمه

قال بصرت . .. و کذلک سوّلت لی نفسی

<تسویل> به معنای نیکو و زیبا جلوه دادن و محبوب ساختن چیزی در دیدگاه دیگری است، تا او وادار به گفتن سخنی مخصوص و یا انجام کاری خاص شود (لسان العرب). برخی نیز آن را از <سول> به معنای استرخا (نرمی و آسانی) مشتق دانسته و به معنای آسان ساختن گرفته اند.

9- القای گوساله سامری در دریا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 97 - 11،12

11 - سوزاندن گوساله سامری به طور کامل و محو اثر آن و افشاندن سوخته آن به دریا ، تصمیم قطعی و مؤکد موسی ( ع ) در باره گوساله زرّین سامری

وانظر إلی إل-هک . .. لنحرّقنّه ثمّ لننسفنّه فی الیمّ نسفًا

<تحریق> (مصدر <لنحرّقنّه>) به معنای زیاد سوزاندن است (مصباح). <نسف> به معنای از ریشه برکندن و منهدم ساختن و به هوا افشاندن است (قاموس). گفتنی است که معنای اخیر در آیه مناسب تر به نظر می رسد، بنابراین <ثمّ لننسفنّه...> ; یعنی، پس از سوزاندن گوساله (ذوب کردن و تبدیل آن به قطعات ریز) سوخته آن را به دریا خواهیم پاشید.

12 - سوزاندن گوساله سامری و ریختن سوخته آن به دریا ، در برابر دیدگان سامری و دیگر مردم انجام گرفت .

وانظر . .. لنحرّقنّه ثمّ لننسفنّه فی الیمّ

<انظر> فرمان موسی(ع) به سامری است و ظاهر آن است که مقصود، مشاهده مراسم سوزاندن و به دریا ریختن باشد. ضمیرهای جمع در <لنحرّقنّه> و <لننسفنّه>، گویای حضور مردم در آن صحنه است.

10- امتحان با گوساله سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 90 - 3

3 - فتنه و امتحان بودن گوساله زرین سامری ، از جمله هشدارهایی که هارون به بنی اسرائیل داده بود .

و لقد قال لهم هرون . .. إنّما فتنتم به

11- انگیزه مجسمه سازی سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 197

11 - طه - 20 - 95 - 2

2 - پرسش از انگیزه و هدف سامری در ساختن گوساله زرّین و گمراه ساختن مردم ، از موارد بازخواست موسی ( ع ) از سامری

فما خطبک ی-س-مریّ

<خطب> - نزد برخی لغت دانان - به معنای <سبب الأمر> است (لسان العرب). زمخشری آن را به معنای <طلب> دانسته است. در نتیجه <ماخطبک>; یعنی، سبب کار تو یا مطلوب و خواسته تو چه بوده است؟ معانی <شأن> و <أمر> نیز از جمله معانی ذکر شده برای این کلمه است (قاموس).

12- بینش پیروان سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 88 - 13

13 - موسی ( ع ) در دیدگاه و تبلغات سامریان ، رهبری فراموش کار حتی در اصولی ترین مسائل اعتقادی

فقالوا ه-ذا إل-هکم و إل-ه موسی فنسی

13- بینش سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 88 - 13

13 - موسی ( ع ) در دیدگاه و تبلغات سامریان ، رهبری فراموش کار حتی در اصولی ترین مسائل اعتقادی

فقالوا ه-ذا إل-هکم و إل-ه موسی فنسی

14- پیروان سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 88 - 7

7 - گروهی از بنی اسرائیل در معرفی کردن گوساله زرین به عنوان معبود ، با سامری همراهی و هم کاری داشتند .

عجلاً . .. فقالوا ه-ذا إل-هکم و إل-ه موسی

فعل جمع <قالوا> می رساند که عده ای در اطراف سامری مجتمع گشته و مرام او را ترویج می کردند. یا این که از گذشته با او هم کاری و هم فکری داشتند و در زمان نمایش دادن گوساله، به ترویج عقیده باطل خود پرداختند.

15- تبعید سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 198

11 - طه - 20 - 97 - 1

1 - موسی ( ع ) درپی محاکمه سامری ، وی را به خروج فوری از جامعه و انزوا و قطع رابطه با مردم در طول زندگی محکوم کرد .

قال فاذهب فإنّ لک فی الحیوه أن تقول لامساس

فا در <فاذهب> علاوه بر ترتب فرمان رفتن بر محکومیت سامری، بر فوریت آن نیز دلالت دارد. <مساس> مصدر باب مفاعله است و <لامساس> به معنای نفی هرگونه تماس و برخورد است; یعنی، تو در زندگانی خود، سزاوار سرنوشتی هستی که سخن اول و آخر تو خبر دادن از بی کسی خود و نبود هرگونه تماس گیرنده ای با تو باشد.

16- تهمتهای پیروان سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 88 - 9،10

9 - سامری و پیروان او ، به دروغ مدعی فراموش شدن معرفی گوساله به عنوان معبود ، از جانب موسی ( ع ) شدند .

ه-ذا إل-هکم و إل-ه موسی فنسی

در باره مرجع ضمیر فاعلی <نسی> دو احتمال وجود دارد: 1- مرجع موسی(ع) باشد. 2- مرجع سامری باشد. برداشت یاد شده براساس احتمال اول است.

10 - سامری و طرفداران و مبلغان او ، پرستش گوساله را از جمله عقاید موسی ( ع ) وانمود کردند .

فقالوا ه-ذا إل-هکم و إل-ه موسی فنسی

17- تهمتهای سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 88 - 9،10

9 - سامری و پیروان او ، به دروغ مدعی فراموش شدن معرفی گوساله به عنوان معبود ، از جانب موسی ( ع ) شدند .

ه-ذا إل-هکم و إل-ه موسی فنسی

در باره مرجع ضمیر فاعلی <نسی> دو احتمال وجود دارد: 1- مرجع موسی(ع) باشد. 2- مرجع سامری باشد. برداشت یاد شده براساس احتمال اول است.

10 - سامری و طرفداران و مبلغان او ، پرستش گوساله را از جمله عقاید موسی ( ع ) وانمود کردند .

فقالوا ه-ذا إل-هکم و إل-ه موسی فنسی

18- جنس گوساله سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 88 - 1

1 - سامری ، از زیورآلات به دور ریخته شده بنی اسرائیل ، تندیسی به شکل گوساله نر ساخت و آن ارائه کرد .

ص: 199

فأخرج لهم عجلاً جسدًا

<عجل>; یعنی، گوساله نر. توصیف <عجلاً> به <جسداً> بیانگر این نکته است که گوساله به شکل تندیس بود; نه این که گوساله واقعی باشد. جمله <فأخرج لهم...> ممکن است کلام خداوند باشد و احتمال می رود ادامه سخن بنی اسرائیل باشد. در صورت دوم، مراد گویندگان - به قرینه گفتن <لهم> نه <لنا> - تبرئه خود از پرستش گوساله است.

19- جنسیت گوساله سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 88 - 1

1 - سامری ، از زیورآلات به دور ریخته شده بنی اسرائیل ، تندیسی به شکل گوساله نر ساخت و آن ارائه کرد .

فأخرج لهم عجلاً جسدًا

<عجل>; یعنی، گوساله نر. توصیف <عجلاً> به <جسداً> بیانگر این نکته است که گوساله به شکل تندیس بود; نه این که گوساله واقعی باشد. جمله <فأخرج لهم...> ممکن است کلام خداوند باشد و احتمال می رود ادامه سخن بنی اسرائیل باشد. در صورت دوم، مراد گویندگان - به قرینه گفتن <لهم> نه <لنا> - تبرئه خود از پرستش گوساله است.

20- حتمیت کیفر اخروی سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 97 - 6

6 - سامری علاوه بر کیفر دنیوی ، مجازاتی حتمی و تخلف ناپذیر نیز در آخرت خواهد داشت .

لک فی الحیوه . .. و إنّ لک موعدًا لن تخلفه

<موعد> در معانی <وعده>، <زمان وعده> و <مکان وعده> استعمال می شود و مقصود از آن برحسب ظاهر، عذاب موعود در قیامت است.

21- دروغگویی پیروان سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 88 - 9

9 - سامری و پیروان او ، به دروغ مدعی فراموش شدن معرفی گوساله به عنوان معبود ، از جانب موسی ( ع ) شدند .

ه-ذا إل-هکم و إل-ه موسی فنسی

در باره مرجع ضمیر فاعلی <نسی> دو احتمال وجود دارد: 1- مرجع موسی(ع) باشد. 2- مرجع سامری باشد. برداشت یاد شده براساس احتمال اول است.

ص: 200

22- دروغگویی سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 88 - 9

9 - سامری و پیروان او ، به دروغ مدعی فراموش شدن معرفی گوساله به عنوان معبود ، از جانب موسی ( ع ) شدند .

ه-ذا إل-هکم و إل-ه موسی فنسی

در باره مرجع ضمیر فاعلی <نسی> دو احتمال وجود دارد: 1- مرجع موسی(ع) باشد. 2- مرجع سامری باشد. برداشت یاد شده براساس احتمال اول است.

23- دوراندازی زیورآلات سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 87 - 9،10

9 - بنی اسرائیل ، شاهد دست زدن سامری به اقدامی مشابه با حرکت عمومی بنی اسرائیل در به دور افکندن غنیمت های به جا مانده از فرعونیان

فقذفنها فکذلک ألقی السامریّ

<کذلک>; یعنی، مانند آنچه ما انجام دادیم. این توصیف گویای آن است که سامری در حضور بنی اسرائیل و همانند آنان، عمل کرده و چیزهایی را دور انداخته بود.

10 - اقدام سامری در دور افکندن اشیای خویش ، پس از آن بود که بنی اسرائیل غنیمت های همراه خویش را دور ریخته بودند .

فکذلک ألقی السامریّ

24- روانشناسی سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 88 - 4

4 - سامری ، فردی ماهر در فن مجسمه سازی و آشنا به نقاط ضعف فکری بنی اسرائیل بود .

فأخرج لهم عجلاً جسدًا له خوار

تعبیر <گوساله ای درآورد> حاکی از شدت شباهت مجسمه گوساله، به شکل حقیقی آن است.

25- روش تبلیغ سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 96 - 4

4 - سوء استفاده از دین و تعالیم آسمانی ، برای گمراه ساختن بنی اسرائیل و ترویج گوساله پرستی در بین آنان ، از جمله اعترافات سامری در نزد موسی ( ع )

ص: 201

فنبذتها

<نبذ> در <نبذتها>، ممکن است در معنای حقیقی آن; یعنی، دورافکندن آثار رسالت به کار رفته باشد و نیز ممکن است مجاز و به معنای سوء استفاده از تعالیم رسولان الهی باشد. براساس معنای دوم، سامری اعتراف می کند که با استفاده نابه جا از آموخته های خویش، آن را ضایع ساخته و نابود کرده است.

26- روش نابودی گوساله سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 97 - 14

14 - تراشیدن و تبدیل گوساله سامری به براده ها و خرده فلزهایی بی مصرف و پراکنده ساختن آن در آب دریا ، برنامه موسی ( ع ) در ریشه کن ساختن انحراف گوساله پرستی بنی اسرائیل

لنحرّقنّه

از معانی ذکر شده برای <حرق> و <تحریق>، سوهان کاری کردن و ساییدن است و <تحریق> بر متوالی بودن و شدت بیشتر آن دلالت دارد (لسان العرب). برداشت یاد شده بر مبنای این معنا استفاده شده است.

27- سوءاستفاده سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 96 - 4

4 - سوء استفاده از دین و تعالیم آسمانی ، برای گمراه ساختن بنی اسرائیل و ترویج گوساله پرستی در بین آنان ، از جمله اعترافات سامری در نزد موسی ( ع )

فنبذتها

<نبذ> در <نبذتها>، ممکن است در معنای حقیقی آن; یعنی، دورافکندن آثار رسالت به کار رفته باشد و نیز ممکن است مجاز و به معنای سوء استفاده از تعالیم رسولان الهی باشد. براساس معنای دوم، سامری اعتراف می کند که با استفاده نابه جا از آموخته های خویش، آن را ضایع ساخته و نابود کرده است.

28- سوزاندن گوساله سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 97 - 11،12

11 - سوزاندن گوساله سامری به طور کامل و محو اثر آن و افشاندن سوخته آن به دریا ، تصمیم قطعی و مؤکد موسی ( ع ) در باره گوساله زرّین سامری

وانظر إلی إل-هک . .. لنحرّقنّه ثمّ لننسفنّه فی الیمّ نسفًا

<تحریق> (مصدر <لنحرّقنّه>) به معنای زیاد سوزاندن است (مصباح). <نسف> به معنای از ریشه برکندن و منهدم ساختن و به هوا افشاندن است (قاموس). گفتنی است که معنای اخیر در آیه مناسب تر به نظر می رسد، بنابراین <ثمّ لننسفنّه...> ;

ص: 202

یعنی، پس از سوزاندن گوساله (ذوب کردن و تبدیل آن به قطعات ریز) سوخته آن را به دریا خواهیم پاشید.

12 - سوزاندن گوساله سامری و ریختن سوخته آن به دریا ، در برابر دیدگان سامری و دیگر مردم انجام گرفت .

وانظر . .. لنحرّقنّه ثمّ لننسفنّه فی الیمّ

<انظر> فرمان موسی(ع) به سامری است و ظاهر آن است که مقصود، مشاهده مراسم سوزاندن و به دریا ریختن باشد. ضمیرهای جمع در <لنحرّقنّه> و <لننسفنّه>، گویای حضور مردم در آن صحنه است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 93 - 22

22 - از امام باقر ( ع ) درباره سخن خداوند که فرموده : < و اشربوا فی قلوبهم العجل بکفرهم > روایت شده که فرموده است : < فعمد موسی ( ع ) فبرد العجل من أنفه الی طرف ذنبه ثم احرقه بالنار فذرّه فی الیمّ قال : فکانت احدهم لیقع فی الماء و ما به إلیه من حاجه فیتعرض بذالک للرماد فیشربه و هو قول اللّه : و اشربوا فی قلوبهم العجل بکفرهم ;

موسی(ع) قصد ]نابودی[ گوساله ]سامری[ را نمود; پس او را با سوهان از بینی تا دم برید. سپس او را در آتش سوزاند و خاکسترش را به دریا ریخت. در این هنگام بعضی از گوساله پرستان وارد آب شده در حالی که نیازی به آب هم نداشتند و قصد آنان خاکستر گوساله بود. پس خاکستر ]مخلوط با آب را [می نوشیدند و این سخن خداست که می فرماید: و اشربوا فی قلوبهم العجل بکفرهم>.

29- شخصیت سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 88 - 4

4 - سامری ، فردی ماهر در فن مجسمه سازی و آشنا به نقاط ضعف فکری بنی اسرائیل بود .

فأخرج لهم عجلاً جسدًا له خوار

تعبیر <گوساله ای درآورد> حاکی از شدت شباهت مجسمه گوساله، به شکل حقیقی آن است.

30- صدای گوساله سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 88 - 3

3 - تندیس گوساله زرین سامری ، نعره ای همانند بانگ گوساله داشت .

فأخرج لهم عجلاً جسدًا له خوار

<خوار>; یعنی، صدای بلند گاو و گوساله (لسان العرب). از آن جا که تندیس ساخته شده سامری به شکل گوساله بود، پیدا است که صدای آن نیز همانند صدای گوساله بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 89 - 6

6 - صدای خارج شده از گوساله سامری ، خالی ار هرگونه مفهوم لفظی بود .

ص: 203

له خوار . .. أفلایرون ألاّیرجع إلیهم قولاً

31- طرد سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 97 - 3،4،6

3 - ابتلای سامری به مردم گریزی و گریز مردم از وی ، پی آمد نفرین موسی ( ع ) در حق او بود .

إنّ لک فی الحیوه أن تقول لامساس

محتمل است <فإنّ لک فی الحیاه. ..> نفرین موسی(ع) در حق سامری باشد; یعنی، آن که سامری به بیماری روحی و یا جسمی خاصی مبتلا گردد، که از مردم بگریزد و مردم نیز از او گریز داشته باشند.

4 - قطع رابطه با مردم و منزوی و مطرود جامعه شدن ، کیفری سزاوار برای سامری

قال فاذهب فإنّ لک . .. لامساس

لام در <لک> بر استحقاق سامری دلالت دارد و با توجه به <نبذتها> (در آیه قبل) می توان گفت: رانده شدن از جامعه، کیفری مناسب برای گناه دور انداختن آثار رسالت از سوی سامری است.

6 - سامری علاوه بر کیفر دنیوی ، مجازاتی حتمی و تخلف ناپذیر نیز در آخرت خواهد داشت .

لک فی الحیوه . .. و إنّ لک موعدًا لن تخلفه

<موعد> در معانی <وعده>، <زمان وعده> و <مکان وعده> استعمال می شود و مقصود از آن برحسب ظاهر، عذاب موعود در قیامت است.

32- عجز گوساله سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 89 - 1

1 - گوساله سامری ، پیکره ای عاجز از پاسخ گویی و ناتوان از نفع و ضرر رسانی

أفلایرون ألاّیرجع إلیهم قولاً و لایملک لهم ضرًّا و لانفعًا

<رجوع> در کلام فصیح عرب به صورت متعدی نیز استعمال می شود (مصباح) و <لایرجع. ..>; یعنی گوساله، گفته ای را به آنان بازنمی گرداند و به آنان پاسخی نمی دهد و <لایملک...>; یعنی، گوساله، مالک نفع و ضرر آنان نیست.

33- علم سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 96 - 1،2

1 - سامری ، مدعی داشتن دیدی ممتاز و درک حقایق و دانستنی هایی که دیگران بر آن آگاهی نداشتند .

قال بصرت بما لم یبصروا به

فعل <بصر> زمانی در مورد دیدن با چشم می رود که درک قلبی نیز ضمیمه آن شده باشد و استعمال آن در مواردی که فاقد

ص: 204

درک قلبی است، بسیار کم است (مفردات راغب). دراین که مراد سامری از این سخن چه بوده، احتمالاتی ذکر شده است; از جمله این که من به فنون و حقایقی آگاهی یافتم که زمینه ساز استفاده بیشتر من از آثار رسالت شده بود و دیگران از آن زمینه محروم بودند.

2 - سامری ، از دانش و مزیتی علمی بر بنی اسرائیل برخوردار بود .

قال بصرت بما لم یبصروا به

34- غفلت سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 88 - 14

14 - سامری ، فردی ناسپاس در برابر نعمت های خداوند و بی توجه به الطاف و کمک های ویژه او

فنسی

چنانچه ضمیر فاعلی <نسی> به سامری برگردد، مراد از فراموشی سامری، بی توجهی او به عنایات الهی در نجات از فرعونیان و نزول <منّ و سلوی> و نظایر آن خواهد بود.

35- فضایل سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 96 - 2

2 - سامری ، از دانش و مزیتی علمی بر بنی اسرائیل برخوردار بود .

قال بصرت بما لم یبصروا به

36- فلسفه نابودی گوساله سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 98 - 1

1 - متذکر ساختن مردم به توحید در پرستش ، هدف موسی ( ع ) از منهدم ساختن و خرد کردن گوساله سامری

لنحرّقنّه . .. إنّما إل-هکم اللّه

برحسب ظاهر، این آیه ادامه سخن موسی(ع) با قوم خویش است. ارائه این بیانات، پس از محاکمه سامری و محکومیت وی و نیز تصمیم به نابود ساختن گوساله او، نتیجه گیری از مجموع واقعه و حاکی از این نکته است که موسی(ع) برای اخذ این نتیجه (ابطال شرک و اثبات توحید)، آن مقدمات را به کار گرفته بود.

ص: 205

37- قصه سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 95 - 1،2

1 - موسی ( ع ) ، پس از توبیخ بنی اسرائیل و برخورد شدید با هارون ( ع ) با مشاهده دخالت مستقیم سامری در گوساله پرستی بنی اسرائیل ، به بازخواست و محاکمه او پرداخت .

قال فما خطبک ی-س-مریّ

2 - پرسش از انگیزه و هدف سامری در ساختن گوساله زرّین و گمراه ساختن مردم ، از موارد بازخواست موسی ( ع ) از سامری

فما خطبک ی-س-مریّ

<خطب> - نزد برخی لغت دانان - به معنای <سبب الأمر> است (لسان العرب). زمخشری آن را به معنای <طلب> دانسته است. در نتیجه <ماخطبک>; یعنی، سبب کار تو یا مطلوب و خواسته تو چه بوده است؟ معانی <شأن> و <أمر> نیز از جمله معانی ذکر شده برای این کلمه است (قاموس).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 96 - 3،4،5،6،7

3 - سامری ، به کمک علم و آگاهی خود ، به اندکی از آثار و تعالیم یکی از رسولان الهی دست یافت و بخشی از آن را در اختیار گرفت .

بصرت . .. فقضیت قبضه من أثر الرسول

محتمل است مراد از <أثرالرسول> دانش و اسراری باشد که در دست موسی و هارون(ع) و یا پیامبران پیش از آن دو بوده است; که گوشه ای از آن به دست سامری افتاده بود و وی با تسویلات نفسانی، آن را در راه گمراه ساختن مردم به کار گرفته بود. <ال> در <الرسول> دلالت دارد که فرد مورد نظر سامری، برای حضرت موسی(ع) نیز شناخته شده بود; ولی گویا سامری به منظور پی نبردن دیگران به حقیقت ماجرا، نام رسول و اثر او را برای عموم بنی اسرائیل مشخص نساخت.

4 - سوء استفاده از دین و تعالیم آسمانی ، برای گمراه ساختن بنی اسرائیل و ترویج گوساله پرستی در بین آنان ، از جمله اعترافات سامری در نزد موسی ( ع )

فنبذتها

<نبذ> در <نبذتها>، ممکن است در معنای حقیقی آن; یعنی، دورافکندن آثار رسالت به کار رفته باشد و نیز ممکن است مجاز و به معنای سوء استفاده از تعالیم رسولان الهی باشد. براساس معنای دوم، سامری اعتراف می کند که با استفاده نابه جا از آموخته های خویش، آن را ضایع ساخته و نابود کرده است.

5 - سامری ، با بی اعتنایی به آموخته های ویژه و الهی خود و دورافکندن آنها ، به ساختن گوساله و گمراه سازی مردم پرداخت .

فنبذتها و کذلک سوّلت لی نفسی

از جمله معانی محتمل در آیه بالا، این است که مراد از <نبذتها> بی اعتنایی به آموخته ها (بصرت. .. قبضت) باشد; یعنی، اعتراف سامری چنین بوده است که من دانش و آموخته های الهی خود را - که از رسولان فراگرفته بودم - به دور افکندم و درپی آن مفتون نفس خویش شده انجام دادم آنچه کردم.

6 - ارتداد سامری ، سبب انحراف بنی اسرائیل بود .

فنبذتها

7 - خطاکاری و تسویل نفس ( تزیین داده شدن عمل از سوی نفس ) ، از جمله اعترافات سامری در هنگام محاکمه

ص: 206

قال بصرت . .. و کذلک سوّلت لی نفسی

<تسویل> به معنای نیکو و زیبا جلوه دادن و محبوب ساختن چیزی در دیدگاه دیگری است، تا او وادار به گفتن سخنی مخصوص و یا انجام کاری خاص شود (لسان العرب). برخی نیز آن را از <سول> به معنای استرخا (نرمی و آسانی) مشتق دانسته و به معنای آسان ساختن گرفته اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 97 - 1،3،9،10

1 - موسی ( ع ) درپی محاکمه سامری ، وی را به خروج فوری از جامعه و انزوا و قطع رابطه با مردم در طول زندگی محکوم کرد .

قال فاذهب فإنّ لک فی الحیوه أن تقول لامساس

فا در <فاذهب> علاوه بر ترتب فرمان رفتن بر محکومیت سامری، بر فوریت آن نیز دلالت دارد. <مساس> مصدر باب مفاعله است و <لامساس> به معنای نفی هرگونه تماس و برخورد است; یعنی، تو در زندگانی خود، سزاوار سرنوشتی هستی که سخن اول و آخر تو خبر دادن از بی کسی خود و نبود هرگونه تماس گیرنده ای با تو باشد.

3 - ابتلای سامری به مردم گریزی و گریز مردم از وی ، پی آمد نفرین موسی ( ع ) در حق او بود .

إنّ لک فی الحیوه أن تقول لامساس

محتمل است <فإنّ لک فی الحیاه. ..> نفرین موسی(ع) در حق سامری باشد; یعنی، آن که سامری به بیماری روحی و یا جسمی خاصی مبتلا گردد، که از مردم بگریزد و مردم نیز از او گریز داشته باشند.

9 - سامری ، خود نیز گوساله دست ساز خود را می پرستید .

وانظر إلی إل-هک الذی ظلت علیه عاکفًا

<إل-هک> علاوه بر تحقیر معبود سامری، دلالت بر آن دارد که او خود نیز آن را به عنوان <إل-ه> پذیرفته بود.

10 - سامری ، خود را به مواظبت کامل از گوساله دست ساز خود ، ملزم ساخته بود و همواره در کنار آن به سر می برد .

ظلت علیه عاکفًا

<ظلت>، تخفیف یافته <ظللت> (مداومت داشتی) است. <عکوف> به معنای ملازم چیزی بودن و سرکشی دائم از آن است (مصباح) و <ظلت علیه عاکفاً>; یعنی، به آن توجه فراوان داشتی و مدام دیدار خود را با آن تازه می کردی.

38- قطع رابطه با سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 97 - 1

1 - موسی ( ع ) درپی محاکمه سامری ، وی را به خروج فوری از جامعه و انزوا و قطع رابطه با مردم در طول زندگی محکوم کرد .

قال فاذهب فإنّ لک فی الحیوه أن تقول لامساس

فا در <فاذهب> علاوه بر ترتب فرمان رفتن بر محکومیت سامری، بر فوریت آن نیز دلالت دارد. <مساس> مصدر باب مفاعله است و <لامساس> به معنای نفی هرگونه تماس و برخورد است; یعنی، تو در زندگانی خود، سزاوار سرنوشتی هستی که سخن اول و آخر تو خبر دادن از بی کسی خود و نبود هرگونه تماس گیرنده ای با تو باشد.

ص: 207

39- کفران سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 88 - 14

14 - سامری ، فردی ناسپاس در برابر نعمت های خداوند و بی توجه به الطاف و کمک های ویژه او

فنسی

چنانچه ضمیر فاعلی <نسی> به سامری برگردد، مراد از فراموشی سامری، بی توجهی او به عنایات الهی در نجات از فرعونیان و نزول <منّ و سلوی> و نظایر آن خواهد بود.

40- کیفر دنیوی سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 97 - 6

6 - سامری علاوه بر کیفر دنیوی ، مجازاتی حتمی و تخلف ناپذیر نیز در آخرت خواهد داشت .

لک فی الحیوه . .. و إنّ لک موعدًا لن تخلفه

<موعد> در معانی <وعده>، <زمان وعده> و <مکان وعده> استعمال می شود و مقصود از آن برحسب ظاهر، عذاب موعود در قیامت است.

41- کیفر سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 97 - 4

4 - قطع رابطه با مردم و منزوی و مطرود جامعه شدن ، کیفری سزاوار برای سامری

قال فاذهب فإنّ لک . .. لامساس

لام در <لک> بر استحقاق سامری دلالت دارد و با توجه به <نبذتها> (در آیه قبل) می توان گفت: رانده شدن از جامعه، کیفری مناسب برای گناه دور انداختن آثار رسالت از سوی سامری است.

42- گوساله پرستی سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 97 - 9

9 - سامری ، خود نیز گوساله دست ساز خود را می پرستید .

وانظر إلی إل-هک الذی ظلت علیه عاکفًا

<إل-هک> علاوه بر تحقیر معبود سامری، دلالت بر آن دارد که او خود نیز آن را به عنوان <إل-ه> پذیرفته بود.

ص: 208

43- گوساله سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 88 - 6

6 - سامری ، تندیس گوساله زرین را به عنوان < اله > بنی اسرائیل و موسی ( ع ) معرفی کرد .

فأخرج . .. فقالوا ه-ذا إل-هکم و إل-ه موسی

44- مجسمه سازی سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 88 - 1،4

1 - سامری ، از زیورآلات به دور ریخته شده بنی اسرائیل ، تندیسی به شکل گوساله نر ساخت و آن ارائه کرد .

فأخرج لهم عجلاً جسدًا

<عجل>; یعنی، گوساله نر. توصیف <عجلاً> به <جسداً> بیانگر این نکته است که گوساله به شکل تندیس بود; نه این که گوساله واقعی باشد. جمله <فأخرج لهم...> ممکن است کلام خداوند باشد و احتمال می رود ادامه سخن بنی اسرائیل باشد. در صورت دوم، مراد گویندگان - به قرینه گفتن <لهم> نه <لنا> - تبرئه خود از پرستش گوساله است.

4 - سامری ، فردی ماهر در فن مجسمه سازی و آشنا به نقاط ضعف فکری بنی اسرائیل بود .

فأخرج لهم عجلاً جسدًا له خوار

تعبیر <گوساله ای درآورد> حاکی از شدت شباهت مجسمه گوساله، به شکل حقیقی آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 96 - 5

5 - سامری ، با بی اعتنایی به آموخته های ویژه و الهی خود و دورافکندن آنها ، به ساختن گوساله و گمراه سازی مردم پرداخت .

فنبذتها و کذلک سوّلت لی نفسی

از جمله معانی محتمل در آیه بالا، این است که مراد از <نبذتها> بی اعتنایی به آموخته ها (بصرت. .. قبضت) باشد; یعنی، اعتراف سامری چنین بوده است که من دانش و آموخته های الهی خود را - که از رسولان فراگرفته بودم - به دور افکندم و درپی آن مفتون نفس خویش شده انجام دادم آنچه کردم.

45- محافظت از گوساله سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 97 - 10

10 - سامری ، خود را به مواظبت کامل از گوساله دست ساز خود ، ملزم ساخته بود و همواره در کنار آن به سر می برد .

ص: 209

ظلت علیه عاکفًا

<ظلت>، تخفیف یافته <ظللت> (مداومت داشتی) است. <عکوف> به معنای ملازم چیزی بودن و سرکشی دائم از آن است (مصباح) و <ظلت علیه عاکفاً>; یعنی، به آن توجه فراوان داشتی و مدام دیدار خود را با آن تازه می کردی.

46- محاکمه سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 97 - 1

1 - موسی ( ع ) درپی محاکمه سامری ، وی را به خروج فوری از جامعه و انزوا و قطع رابطه با مردم در طول زندگی محکوم کرد .

قال فاذهب فإنّ لک فی الحیوه أن تقول لامساس

فا در <فاذهب> علاوه بر ترتب فرمان رفتن بر محکومیت سامری، بر فوریت آن نیز دلالت دارد. <مساس> مصدر باب مفاعله است و <لامساس> به معنای نفی هرگونه تماس و برخورد است; یعنی، تو در زندگانی خود، سزاوار سرنوشتی هستی که سخن اول و آخر تو خبر دادن از بی کسی خود و نبود هرگونه تماس گیرنده ای با تو باشد.

47- منشأ علم سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 96 - 3

3 - سامری ، به کمک علم و آگاهی خود ، به اندکی از آثار و تعالیم یکی از رسولان الهی دست یافت و بخشی از آن را در اختیار گرفت .

بصرت . .. فقضیت قبضه من أثر الرسول

محتمل است مراد از <أثرالرسول> دانش و اسراری باشد که در دست موسی و هارون(ع) و یا پیامبران پیش از آن دو بوده است; که گوشه ای از آن به دست سامری افتاده بود و وی با تسویلات نفسانی، آن را در راه گمراه ساختن مردم به کار گرفته بود. <ال> در <الرسول> دلالت دارد که فرد مورد نظر سامری، برای حضرت موسی(ع) نیز شناخته شده بود; ولی گویا سامری به منظور پی نبردن دیگران به حقیقت ماجرا، نام رسول و اثر او را برای عموم بنی اسرائیل مشخص نساخت.

48- مواخذه سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 95 - 1،2

1 - موسی ( ع ) ، پس از توبیخ بنی اسرائیل و برخورد شدید با هارون ( ع ) با مشاهده دخالت مستقیم سامری در گوساله پرستی بنی اسرائیل ، به بازخواست و محاکمه او پرداخت .

قال فما خطبک ی-س-مریّ

2 - پرسش از انگیزه و هدف سامری در ساختن گوساله زرّین و گمراه ساختن مردم ، از موارد بازخواست موسی ( ع ) از

ص: 210

سامری

فما خطبک ی-س-مریّ

<خطب> - نزد برخی لغت دانان - به معنای <سبب الأمر> است (لسان العرب). زمخشری آن را به معنای <طلب> دانسته است. در نتیجه <ماخطبک>; یعنی، سبب کار تو یا مطلوب و خواسته تو چه بوده است؟ معانی <شأن> و <أمر> نیز از جمله معانی ذکر شده برای این کلمه است (قاموس).

49- موسی(ع) و گوساله سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 97 - 11

11 - سوزاندن گوساله سامری به طور کامل و محو اثر آن و افشاندن سوخته آن به دریا ، تصمیم قطعی و مؤکد موسی ( ع ) در باره گوساله زرّین سامری

وانظر إلی إل-هک . .. لنحرّقنّه ثمّ لننسفنّه فی الیمّ نسفًا

<تحریق> (مصدر <لنحرّقنّه>) به معنای زیاد سوزاندن است (مصباح). <نسف> به معنای از ریشه برکندن و منهدم ساختن و به هوا افشاندن است (قاموس). گفتنی است که معنای اخیر در آیه مناسب تر به نظر می رسد، بنابراین <ثمّ لننسفنّه...> ; یعنی، پس از سوزاندن گوساله (ذوب کردن و تبدیل آن به قطعات ریز) سوخته آن را به دریا خواهیم پاشید.

50- مهارت سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 148 - 4

4 - سازنده مجسمه گوساله بنی اسرائیل ، ماهر در فن مجسمه سازی ، صنعتکار و هنرمند بود .

عجلا جسداً له خوار

اطلاق گوساله بر مجسمه آن - که بیانگر این نکته است که مجسمه ساخته شده کاملاً شبیه گوساله بوده - و نیز ساختن آن به گونه ای که صدای گاو از آن برآید، بیانگر این است که سازنده آن مجسمه هنرمند بوده و در صنعت مجسمه سازی مهارت کامل داشته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 88 - 4

4 - سامری ، فردی ماهر در فن مجسمه سازی و آشنا به نقاط ضعف فکری بنی اسرائیل بود .

فأخرج لهم عجلاً جسدًا له خوار

تعبیر <گوساله ای درآورد> حاکی از شدت شباهت مجسمه گوساله، به شکل حقیقی آن است.

ص: 211

51- نابودی گوساله سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 97 - 13

13 - موسی ( ع ) ، برای نابود ساختن گوساله سامری ، همکاری و هم یاری بنی اسرائیل را تدارک دیده و بر شرکت دادن آنان دراین اقدام مصمم بود .

لنحرّقنّه ثمّ لننسفنّه

ضمیرهای جمع در افعال <لنحرّقنّه> و <لننسفنّه> گویای نکته یاد شده است.

52- نفرین بر سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 97 - 3

3 - ابتلای سامری به مردم گریزی و گریز مردم از وی ، پی آمد نفرین موسی ( ع ) در حق او بود .

إنّ لک فی الحیوه أن تقول لامساس

محتمل است <فإنّ لک فی الحیاه. ..> نفرین موسی(ع) در حق سامری باشد; یعنی، آن که سامری به بیماری روحی و یا جسمی خاصی مبتلا گردد، که از مردم بگریزد و مردم نیز از او گریز داشته باشند.

53- نقش سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 87 - 8

8 - سامری ، سردمدار جریان به دورافکندن زیورآلات به وسیله بنی اسرائیل

فقذفن-ها فکذلک ألقی السامریّ

مشخص کردن سامری در بین مجموعه ای که زیورآلات را به دور افکندند، نشان دهنده جلودار بودن او در این قضیه است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 95 - 1

1 - موسی ( ع ) ، پس از توبیخ بنی اسرائیل و برخورد شدید با هارون ( ع ) با مشاهده دخالت مستقیم سامری در گوساله پرستی بنی اسرائیل ، به بازخواست و محاکمه او پرداخت .

قال فما خطبک ی-س-مریّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 97 - 10

10 - سامری ، خود را به مواظبت کامل از گوساله دست ساز خود ، ملزم ساخته بود و همواره در کنار آن به سر می برد .

ظلت علیه عاکفًا

<ظلت>، تخفیف یافته <ظللت> (مداومت داشتی) است. <عکوف> به معنای ملازم چیزی بودن و سرکشی دائم از آن است

ص: 212

(مصباح) و <ظلت علیه عاکفاً>; یعنی، به آن توجه فراوان داشتی و مدام دیدار خود را با آن تازه می کردی.

54- نقش صدای گوساله سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 88 - 5

5 - شنیده شدن صدای گوساله از تندیسِ دست ساز سامری ، مایه فریفتگی بنی اسرائیل و باور به معبود بودن آن شد .

له خوار

ذکر هر یک از اوصاف گوساله، نشانگر دخالت آن در گرایش بنی اسرائیل است.

55- نقش گوساله سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 90 - 2

2 - گوساله سامری ، وسیله فتنه و آزمون بنی اسرائیل بود .

إنّما فتنتم به

56- هزینه گوساله سامری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 87 - 11

11 - بنی اسرائیل ، غنیمت های به جا مانده از فرعونیان را ، تأمین کننده هزینه ساخت گوساله خوانده و خود را از هرگونه کمک مالی به آن تبرئه کردند .

ما أخلفنا موعدک بملکنا و ل-کنّا حمّلنا أوزارًا

یکی از معانی ذکر شده برای <ملک>، <مملوک> است (قاموس). مفاد آیه با توجه به این معنا چنین می شود: ما به وسیله اموال خودمان، خود را در این انحراف سهیم نساختیم; بلکه سامری از اموالی که ما به دور ریخته بودیم، این فتنه را به بار آورد.

ص: 213

15- سایه

1- آثار انقیاد سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 48 - 12

12- انقیاد و خضوع کامل سایه ها در برابر خداوند ، ارزشی والا به آنها بخشیده است .

من شیء یتفیّؤا ظل-له . .. سجّدًا لله و هم دخرون

ضمیر <هم> برای ذوی العقول به کار می رود و استعمال آن درباره <ظلال> می تواند مشعر به نکته فوق باشد.

2- آثار خضوع سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 48 - 12

12- انقیاد و خضوع کامل سایه ها در برابر خداوند ، ارزشی والا به آنها بخشیده است .

من شیء یتفیّؤا ظل-له . .. سجّدًا لله و هم دخرون

ضمیر <هم> برای ذوی العقول به کار می رود و استعمال آن درباره <ظلال> می تواند مشعر به نکته فوق باشد.

3- ارزش سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 48 - 12

12- انقیاد و خضوع کامل سایه ها در برابر خداوند ، ارزشی والا به آنها بخشیده است .

من شیء یتفیّؤا ظل-له . .. سجّدًا لله و هم دخرون

ضمیر <هم> برای ذوی العقول به کار می رود و استعمال آن درباره <ظلال> می تواند مشعر به نکته فوق باشد.

4- استراحت در سایه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 214

13 - قصص - 28 - 24 - 4

4 - بازگشتن موسی ( ع ) به سایه جهت استراحت ، پس از آب دادن گوسفندان دختران شعیب

ثمّ تولّی إلی الظلّ

5- استراحت در سایه درختان سدر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 28 - 3

3 - استراحت اصحاب الیمین ، در سایه درختان سدر در بهشت

فی سدر مخضود

6- انقیاد سایه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 15 - 6

6- سایه های موجودات عالم ، به خدا سجده می برند و مطیع و فرمانبردار اویند .

و لله یسجد من فی السموت . .. و ظل-لهم

<ظلال> (جمع ظل) به معنای سایه هاست.

7- انقیاد سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 48 - 8

8- گردش سایه های اجسام ، نشانگر سجده ، انقیاد و تذلل آنها در برابر خداوند است .

أو لم یروا إلی ما خلق الله من شیء یتفیّؤا ظل-له عن الیمین و الشمائل سجّدًا لله و

8- بی تأثیری سایه های جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 44 - 2

2 - پناه بردن اصحاب الشمال از گرمای دوزخ به سایه ، بی تأثیر برای آنان

فی سموم . .. و ظلّ ... لابارد و لاکریم

ص: 215

9- تشبیه به سایه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 21 - 1

1 - ایمان چون سایه ، آرام بخش و فرح زا است و کفر چون بادِ داغ ، آزاردهنده و ناراحت کنند .

و لا الظلّ و لا الحرور

<ظلّ> به معنای سایه و <حرور> به معنای باد داغ است. گفتنی است در این آیه، ایمان به سایه تشبیه شده است و کفر به باد داغ.

10- تعقل در سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 81 - 3

3- اندیشیدن در اهمیت سایه و عوامل سایه افکن و رهایی از تابش مداوم آفتاب ، از راه های خداشناسی است .

و الله جعل لکم ممّا خلق ظل-لاً

11- جاودانگی سایه های بهشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 30 - 1

1 - بهشت اصحاب الیمین ، دارای سایه ای پایدار و زایل نشدنی

و ظلّ ممدود

<ممدود>; یعنی، کشیده شده. مفسران عبارت <ظلّ ممدود> را به سایه دائم و همیشگی تفسیر کرده اند.

12- حرارت سایه های جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 44 - 1

1 - سایه در دوزخ ، نه خنک است و نه گوارا

و ظل من یحموم. لابارد و لاکریم

<لابارد. ..> صفت برای <ظلّ> است.

13- خضوع سایه در صبح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 216

8 - رعد - 13 - 15 - 7

7- خضوع سایه ها در برابر خدا و فرمانبری آنها به هنگام صبح و عصر ، نمود بیشتر و روشن تری دارد .

و ظل-لهم بالغدو و الأصال

<غدو> (جمع غداه) به معنای صبحگاهها و <آصال> (جمع اصیل) به معنای عصرهاست. سجده سایه ها که به معنای پیروی آنها از قوانین الهی در تکوین است، در همه زمانهاست نه خصوص صبح و یا عصر. از این رو به نظر می رسد آوردن آن دو قید به خاطر وضوح و روشنی این دو هنگام برای فرمانبری سایه هااز قوانین الهی است.

14- خضوع سایه در عصر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 15 - 7

7- خضوع سایه ها در برابر خدا و فرمانبری آنها به هنگام صبح و عصر ، نمود بیشتر و روشن تری دارد .

و ظل-لهم بالغدو و الأصال

<غدو> (جمع غداه) به معنای صبحگاهها و <آصال> (جمع اصیل) به معنای عصرهاست. سجده سایه ها که به معنای پیروی آنها از قوانین الهی در تکوین است، در همه زمانهاست نه خصوص صبح و یا عصر. از این رو به نظر می رسد آوردن آن دو قید به خاطر وضوح و روشنی این دو هنگام برای فرمانبری سایه هااز قوانین الهی است.

15- خضوع سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 48 - 8

8- گردش سایه های اجسام ، نشانگر سجده ، انقیاد و تذلل آنها در برابر خداوند است .

أو لم یروا إلی ما خلق الله من شیء یتفیّؤا ظل-له عن الیمین و الشمائل سجّدًا لله و

16- خلقت سایه دار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 81 - 1

1- آفرینش موجوداتی که خاصیت سایبانی برای انسان داشته باشد ، به قدرت خداست .

و الله جعل لکم ممّا خلق ظل-لاً

17- خلقت موجودات سایه دار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 217

9 - نحل - 16 - 48 - 7

7- پدید آمدن اجسام سایه دار و گردش آن سایه ها ، به دست خداوند است .

أو لم یروا إلی ما خلق الله من شیء یتفیّؤا ظل-له عن الیمین و الشمائل

18- دعوت به مطالعه گردش سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 48 - 1،2

1- دعوت خداوند از انسان ها برای مطالعه و دقت در پدیده های مادی و گردش سایه های آنها

أو لم یروا إلی ما خلق الله من شیء یتفیّؤا ظل-له عن الیمین و الشمائل

برداشت فوق مبتنی بر نکات زیر است :B1. فعل <رأی> هرگاه به <إلی> وصل شود، متضمن معنای <نظر> است و <نظر> در لغت به معنای تأمل در چیزی با نگاه است. 2- مرجع ضمیر <یروا> در آیه، احتمال دارد <ناس> باشد. 3- همزه استفهام، انکاری توبیخی است و نتیجه آن دعوت به مطالعه است.

2- دعوت خداوند از مشرکان ، برای مطالعه و دقت در پدیده های مادی و گردش سایه های آنها

أو لم یروا إلی ما خلق الله من شیء یتفیّؤا ظل-له

مرجع ضمیر <یروا> در این برداشت <مشرکان> می باشد که در آیات قبل از آنان سخن به میان آمده است.

19- سایه ابر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 57 - 2

2 - خداوند ، با سایه گستر ساختن ابر ها بر قوم موسی آنان را از تابش سوزان خورشید رهایی بخشید .

و ظللنا علیکم الغمام

غمامه به معنای ابر و جمع آن غمام است (لسان العرب). برخی از اهل لغت بر آنند که غمامه به معنای ابر سفید می باشد.

20- سایه ابر بر بنی اسرائیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 160 - 17،20،26

17 - خداوند با سایه گستر ساختن ابر ها بر قوم موسی آنان را از تابش سوزان خورشید رهایی بخشید .

و ظلّلنا علیهم الغمم

<غمامه> به معنای ابر و جمع آن غمام است. (لسان العرب). برخی از اهل لغت برآنند که غمام به معنای ابر سفید است. <تظلیل> (مصدر ظلّلنا) به معنای سایه قرار دادن است.

20 - پدیدار شدن ابر بر فراز قوم موسی ، زمینه فرود آمدن منّ و سلوی برای آنان *

و ظلّلنا علیهم الغمم و أنزلنا علیهم المن و السلوی

ص: 218

عطف شدن <أنزلنا . .. > بر جمله <ظلّلنا ... > می تواند حاکی از ارتباط میان آمدن ابر با نزول منّ و سلوی باشد.

26 - ظهور معجزاتی متعدد ( پدید آمدن آب ، سایه ، نزول منّ و سلوی ) برای قوم موسی در پی عبورشان از دریا

فانبجست . .. ظلّلنا علیهم الغمم و أنزلنا علیهم المن و السلوی

21- سایه بانهای اصحاب ایکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 189 - 2

2 - نزول عذاب الهی بر مردم ایکه ، در روزی بسیار گرم و نفس گیر بود که آنان از شدت گرما به داخل سایه بان ها خزیده بودند .

فأخذهم عذاب یوم الظلّه

ضمیر <هم>در <أخذهم> به <اصحاب الأیکه> باز می گردد. <أَخْذ> (مصدر <أخذ>) به معنای فرو گرفتن و <ظلّه> به معنای سایه بان است. اضافه <عذاب> به <یوم> به تقدیر <فی> می باشد; یعنی، <فأخذهم عذاب یوم الظلّه; عذابی سخت آنان را در روز سایه بان فروگرفت>. نامیده شدن آن روز به <روز سایه بان> بدان جهت است که مردم ایکه از شدت گرما، به زیر سایه بان ها پناه برده بودند.

22- سایه بر بنی اسرائیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 57 - 2،5،6

2 - خداوند ، با سایه گستر ساختن ابر ها بر قوم موسی آنان را از تابش سوزان خورشید رهایی بخشید .

و ظللنا علیکم الغمام

غمامه به معنای ابر و جمع آن غمام است (لسان العرب). برخی از اهل لغت بر آنند که غمامه به معنای ابر سفید می باشد.

5 - نزول < منّ > و < سلوی > بر بنی اسرائیل و نجاتشان از حرارت شدید خورشید با ابر های سایه گستر ، پس از حادثه صاعقه زدگی و زنده شدن آنان بود .

ثم بعثنکم . .. و ظللنا علیکم الغمام

عطف جمله <ظللنا . ..> بر <بعثناکم ...> اقتضا می کند که گفته شود: داستان سایه گستر شدن ابرها و نزول <منّ> و <سلوی> پس از داستان صاعقه، تحقق یافته باشد.

6 - قرار دادن ابر های سایه گستر و نازل کردن < منّ > و < سلوی > از معجزات ارائه شده به قوم موسی

و ظللنا علیکم الغمام و أنزلنا علیکم المنّ و السلوی

23- سایه در بهشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 56 - 3

ص: 219

3 - وجود نوعی سایه دلپذیر و نور خورشیدمانند در بهشت

هم و أزوجهم فی ظل-ل

وجود سایه ها (ظلال) در بهشت، دلیل وجود نوعی نور است.

24- سایه های بهشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 57 - 5،8

5 - بهشت مؤمنانِ دارای اعمال صالح ، جاودانه ، دارای نهر های جاری و سایه های پیوسته ( هوای مطبوع و ملایم )

انّ الّذین امنوا و عملوا الصّالحات . .. و ندخلهم ظلا ظلیلا

<ظلّ> به معنای سایه و <ظلیلا> تأکید آن و ظاهراً کنایه از مطبوعیت هوای بهشت است.

8 - سایه آرام و دلپذیر ، جایگاهی ویژه در بهشت

و ندخلهم ظلا ظلیلا

تکرار <ندخلهم> حکایت از ویژگی ظلّ (سایه) در بهشت دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - انسان - 76 - 14 - 1،2

1 - ابرار در بهشت ، از سایه های دل انگیز و دامن کشیده بر فراز آنان برخوردار بوده و در کمال آسایش به سر می برند .

و دانیه علیهم ظل-لها

2 - بهشت ، دارای درختان پرسایه و نزدیک بر سر بهشتیان

و دانیه علیهم ظل-لها

<دانیه> از ریشه <دُنُوّ> (قرب و نزدیکی) است و <دانیه علیهم ظلالها>; یعنی، سایه های درختان بهشت، مانند چتر بر سر بهشتیان سایه افکنده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 41 - 1،2

1 - جایگاه تقواپیشگان ، در سایه ها و چشمه سار های بهشت است .

إنّ المتّقین فی ظل-ل و عیون

2 - بهشت ، داری سایه هایی از درختان انبوه و چشمه سارها

فی ظل-ل و عیون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 44 - 1

1 - محسنان ، بهره مند از سایه ها ، چشمه سار ها ، میوه های دل خواه و انواع خوردنی ها و نوشیدنی های گوارا در بهشت

فی ظل-ل و عیون . .. کلوا و اشربوا هنیئًا ... إنّا کذلک نجزی المحسنین

ص: 220

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 34 - 4

4 - آرمیدن متقین در سایه بوستان ها و می گساری آنان ، در برابر محرومیت جهنمیان از خنکی و نوشیدنی ، انعکاسی از تقابل آثار طغیان گری و تقوا است .

لایذوقون فیها بردًا و لا شرابًا . .. حدائق و أعن-بًا ... و کأسًا دهاقًا

25- سایه های جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 43 - 1

1 - زندگی در سایه ای از دود سیاه ، فرجام اخروی اصحاب الشمال

و ظلّ من یحموم

مفسران <یحموم> را به دود سیاه معنا کرده اند.

26- سجده سایه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 15 - 6

6- سایه های موجودات عالم ، به خدا سجده می برند و مطیع و فرمانبردار اویند .

و لله یسجد من فی السموت . .. و ظل-لهم

<ظلال> (جمع ظل) به معنای سایه هاست.

27- سجده سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 48 - 8

8- گردش سایه های اجسام ، نشانگر سجده ، انقیاد و تذلل آنها در برابر خداوند است .

أو لم یروا إلی ما خلق الله من شیء یتفیّؤا ظل-له عن الیمین و الشمائل سجّدًا لله و

28- گردش سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 48 - 5،8

5- پدیده های مادی و پیدایش و گردش سایه های آنها از راست و چپ ، از آیات خداوند است .

ص: 221

أو لم یروا إلی ما خلق الله من شیء یتفیّؤا ظل-له عن الیمین و الشمائل

مورد سرزنش قرار دادن کسانی که به اشیاء و گردش سایه های آنان نظر عمیق نمی کنند، قطعاً به خاطر خود آنان نیست; بلکه از این جهت است که با نظر به آنها می توان به خداوند پی برد.

8- گردش سایه های اجسام ، نشانگر سجده ، انقیاد و تذلل آنها در برابر خداوند است .

أو لم یروا إلی ما خلق الله من شیء یتفیّؤا ظل-له عن الیمین و الشمائل سجّدًا لله و

29- مراد از سایه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 45 - 7

7 - < عن أبی جعفر ( ع ) فی قوله < ألم تر إلی ربّک کیف مدّ الظلّ > فقال الظلّ ما بین طلوع الفجر إلی طلوع الشمس ;

از امام باقر(ع) درباره قول خدا <. ..مدّ الظلّ> فرمود: مراد سایه بین طلوع فجر تا طلوع خورشید است>.

30- منشأ امتداد سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 45 - 3،5

3 - پی نبردن انسان به ربوبیت خداوند از راه امتداد و گسترانیدن سایه ها ، از جانب او ، جای شگفتی دارد .

ألم تر إلی ربّک کیف مدّ الظلّ

برداشت فوق، بر این احتمال استوار است که استفهام در <ألم تر. ..> از نوع استفهام تعجبی باشد; چنان که نظر بسیاری از مفسران و ادبا (مانند ابن هشام در کتاب <مغنی اللبیب>) مطابق همین احتمال است.

5 - حرکت سایه ها و کم و زیاد شدن آنها ، برخاسته از مشیت خداوند است .

و لو شاء لجعله ساکنًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 46 - 1

1 - جریان مستمر کوتاه و بلند شدن سایه ها در طول روز ، برخاسته از قدرت و مشیت خداوند

مدّ الظلّ . .. ثمّ قبضن-ه إلینا قبضًا یسیرًا

31- منشأ توقف سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 45 - 4

4 - خداوند ، توانا بر متوقف کردن حرکت سایه ها و بازایستاندن آنها از کم و زیاد شدن

الظلّ و لو شاء لجعله ساکنًا

ص: 222

32- منشأ حرکت سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 45 - 4،5

4 - خداوند ، توانا بر متوقف کردن حرکت سایه ها و بازایستاندن آنها از کم و زیاد شدن

الظلّ و لو شاء لجعله ساکنًا

5 - حرکت سایه ها و کم و زیاد شدن آنها ، برخاسته از مشیت خداوند است .

و لو شاء لجعله ساکنًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 46 - 1

1 - جریان مستمر کوتاه و بلند شدن سایه ها در طول روز ، برخاسته از قدرت و مشیت خداوند

مدّ الظلّ . .. ثمّ قبضن-ه إلینا قبضًا یسیرًا

33- منشأ کاهش سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 45 - 5

5 - حرکت سایه ها و کم و زیاد شدن آنها ، برخاسته از مشیت خداوند است .

و لو شاء لجعله ساکنًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 46 - 1،2

1 - جریان مستمر کوتاه و بلند شدن سایه ها در طول روز ، برخاسته از قدرت و مشیت خداوند

مدّ الظلّ . .. ثمّ قبضن-ه إلینا قبضًا یسیرًا

2 - کاهش اندک اندک امتداد سایه ها ، با مشیت و قدرت خدا است .

مدّ الظلّ . .. ثمّ قبضن-ه إلینا قبضًا یسیرًا

34- منشأ گردش سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 48 - 7

7- پدید آمدن اجسام سایه دار و گردش آن سایه ها ، به دست خداوند است .

أو لم یروا إلی ما خلق الله من شیء یتفیّؤا ظل-له عن الیمین و الشمائل

ص: 223

35- موجودات بی سایه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 81 - 6

6- برخی موجودات و مخلوقات الهی ، فاقد سایه اند . *

و الله جعل لکم ممّا خلق ظل-لاً

برداشت فوق، بدان احتمال است که <من> در <ممّا خلق> برای جدا ساختن مخلوقات بی سایه از موجودات سایه دار باشد.

36- نشانه امتداد سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 45 - 6

6 - خورشید ، دلیل و راهنمای انسان ها بر حرکت سایه ها و مقدار امتداد و گسترده شدن آنها

کیف مدّ الظلّ . .. ثمّ جعلنا الشمس علیه دلیلاً

37- نشانه حرکت سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 45 - 6

6 - خورشید ، دلیل و راهنمای انسان ها بر حرکت سایه ها و مقدار امتداد و گسترده شدن آنها

کیف مدّ الظلّ . .. ثمّ جعلنا الشمس علیه دلیلاً

38- نعمت امتداد سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 46 - 4

4 - حرکت سایه ها و بلند و کوتاه شدن آنها ، از نعمت های الهی برای انسان ها

ألم تر إلی ربّک کیف مدّ الظلّ . .. ثمّ قبضن-ه إلینا قبضًا یسیرًا

آیه شریفه، هر چند در صدد بیان قدرت و ربوبیت خداوند نسبت به پدیده های جهان است; ولی در عین حال می تواند بازگو کننده نعمتی از نعمت های خداوند برای بشر نیز باشد.

ص: 224

39- نعمت حرکت سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 46 - 4

4 - حرکت سایه ها و بلند و کوتاه شدن آنها ، از نعمت های الهی برای انسان ها

ألم تر إلی ربّک کیف مدّ الظلّ . .. ثمّ قبضن-ه إلینا قبضًا یسیرًا

آیه شریفه، هر چند در صدد بیان قدرت و ربوبیت خداوند نسبت به پدیده های جهان است; ولی در عین حال می تواند بازگو کننده نعمتی از نعمت های خداوند برای بشر نیز باشد.

40- نعمت سایه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 81 - 2

2- بهرهوری انسان از سایبان و سرپناه به وسیله اشیای مختلف ، از نعمت های الهی است .

و الله جعل لکم ممّا خلق ظل-لاً

41- نعمت کاهش سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 46 - 4

4 - حرکت سایه ها و بلند و کوتاه شدن آنها ، از نعمت های الهی برای انسان ها

ألم تر إلی ربّک کیف مدّ الظلّ . .. ثمّ قبضن-ه إلینا قبضًا یسیرًا

آیه شریفه، هر چند در صدد بیان قدرت و ربوبیت خداوند نسبت به پدیده های جهان است; ولی در عین حال می تواند بازگو کننده نعمتی از نعمت های خداوند برای بشر نیز باشد.

42- نقش امتداد سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 45 - 1،3

1 - امتداد و گسترانیدن سایه ها ، نمودی روشن از ربوبیت خداوند

ألم تر إلی ربّک کیف مدّ الظلّ

3 - پی نبردن انسان به ربوبیت خداوند از راه امتداد و گسترانیدن سایه ها ، از جانب او ، جای شگفتی دارد .

ألم تر إلی ربّک کیف مدّ الظلّ

برداشت فوق، بر این احتمال استوار است که استفهام در <ألم تر. ..> از نوع استفهام تعجبی باشد; چنان که نظر بسیاری از مفسران و ادبا (مانند ابن هشام در کتاب <مغنی اللبیب>) مطابق همین احتمال است.

ص: 225

43- ویژگیهای سایه های جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 44 - 1

1 - سایه در دوزخ ، نه خنک است و نه گوارا

و ظل من یحموم. لابارد و لاکریم

<لابارد. ..> صفت برای <ظلّ> است.

سایه ها

44- آثار انقیاد سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 48 - 12

12- انقیاد و خضوع کامل سایه ها در برابر خداوند ، ارزشی والا به آنها بخشیده است .

من شیء یتفیّؤا ظل-له . .. سجّدًا لله و هم دخرون

ضمیر <هم> برای ذوی العقول به کار می رود و استعمال آن درباره <ظلال> می تواند مشعر به نکته فوق باشد.

45- آثار خضوع سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 48 - 12

12- انقیاد و خضوع کامل سایه ها در برابر خداوند ، ارزشی والا به آنها بخشیده است .

من شیء یتفیّؤا ظل-له . .. سجّدًا لله و هم دخرون

ضمیر <هم> برای ذوی العقول به کار می رود و استعمال آن درباره <ظلال> می تواند مشعر به نکته فوق باشد.

46- ارزش سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 48 - 12

12- انقیاد و خضوع کامل سایه ها در برابر خداوند ، ارزشی والا به آنها بخشیده است .

من شیء یتفیّؤا ظل-له . .. سجّدًا لله و هم دخرون

ضمیر <هم> برای ذوی العقول به کار می رود و استعمال آن درباره <ظلال> می تواند مشعر به نکته فوق باشد.

ص: 226

47- انقیاد سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 48 - 8

8- گردش سایه های اجسام ، نشانگر سجده ، انقیاد و تذلل آنها در برابر خداوند است .

أو لم یروا إلی ما خلق الله من شیء یتفیّؤا ظل-له عن الیمین و الشمائل سجّدًا لله و

48- تعقل در سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 81 - 3

3- اندیشیدن در اهمیت سایه و عوامل سایه افکن و رهایی از تابش مداوم آفتاب ، از راه های خداشناسی است .

و الله جعل لکم ممّا خلق ظل-لاً

49- خضوع سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 48 - 8

8- گردش سایه های اجسام ، نشانگر سجده ، انقیاد و تذلل آنها در برابر خداوند است .

أو لم یروا إلی ما خلق الله من شیء یتفیّؤا ظل-له عن الیمین و الشمائل سجّدًا لله و

50- دعوت به مطالعه گردش سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 48 - 1،2

1- دعوت خداوند از انسان ها برای مطالعه و دقت در پدیده های مادی و گردش سایه های آنها

أو لم یروا إلی ما خلق الله من شیء یتفیّؤا ظل-له عن الیمین و الشمائل

برداشت فوق مبتنی بر نکات زیر است :B1. فعل <رأی> هرگاه به <إلی> وصل شود، متضمن معنای <نظر> است و <نظر> در لغت به معنای تأمل در چیزی با نگاه است. 2- مرجع ضمیر <یروا> در آیه، احتمال دارد <ناس> باشد. 3- همزه استفهام، انکاری توبیخی است و نتیجه آن دعوت به مطالعه است.

2- دعوت خداوند از مشرکان ، برای مطالعه و دقت در پدیده های مادی و گردش سایه های آنها

أو لم یروا إلی ما خلق الله من شیء یتفیّؤا ظل-له

مرجع ضمیر <یروا> در این برداشت <مشرکان> می باشد که در آیات قبل از آنان سخن به میان آمده است.

ص: 227

51- سجده سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 48 - 8

8- گردش سایه های اجسام ، نشانگر سجده ، انقیاد و تذلل آنها در برابر خداوند است .

أو لم یروا إلی ما خلق الله من شیء یتفیّؤا ظل-له عن الیمین و الشمائل سجّدًا لله و

52- گردش سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 48 - 5،8

5- پدیده های مادی و پیدایش و گردش سایه های آنها از راست و چپ ، از آیات خداوند است .

أو لم یروا إلی ما خلق الله من شیء یتفیّؤا ظل-له عن الیمین و الشمائل

مورد سرزنش قرار دادن کسانی که به اشیاء و گردش سایه های آنان نظر عمیق نمی کنند، قطعاً به خاطر خود آنان نیست; بلکه از این جهت است که با نظر به آنها می توان به خداوند پی برد.

8- گردش سایه های اجسام ، نشانگر سجده ، انقیاد و تذلل آنها در برابر خداوند است .

أو لم یروا إلی ما خلق الله من شیء یتفیّؤا ظل-له عن الیمین و الشمائل سجّدًا لله و

53- منشأ امتداد سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 45 - 3،5

3 - پی نبردن انسان به ربوبیت خداوند از راه امتداد و گسترانیدن سایه ها ، از جانب او ، جای شگفتی دارد .

ألم تر إلی ربّک کیف مدّ الظلّ

برداشت فوق، بر این احتمال استوار است که استفهام در <ألم تر. ..> از نوع استفهام تعجبی باشد; چنان که نظر بسیاری از مفسران و ادبا (مانند ابن هشام در کتاب <مغنی اللبیب>) مطابق همین احتمال است.

5 - حرکت سایه ها و کم و زیاد شدن آنها ، برخاسته از مشیت خداوند است .

و لو شاء لجعله ساکنًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 46 - 1

1 - جریان مستمر کوتاه و بلند شدن سایه ها در طول روز ، برخاسته از قدرت و مشیت خداوند

مدّ الظلّ . .. ثمّ قبضن-ه إلینا قبضًا یسیرًا

ص: 228

54- منشأ توقف سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 45 - 4

4 - خداوند ، توانا بر متوقف کردن حرکت سایه ها و بازایستاندن آنها از کم و زیاد شدن

الظلّ و لو شاء لجعله ساکنًا

55- منشأ حرکت سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 45 - 4،5

4 - خداوند ، توانا بر متوقف کردن حرکت سایه ها و بازایستاندن آنها از کم و زیاد شدن

الظلّ و لو شاء لجعله ساکنًا

5 - حرکت سایه ها و کم و زیاد شدن آنها ، برخاسته از مشیت خداوند است .

و لو شاء لجعله ساکنًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 46 - 1

1 - جریان مستمر کوتاه و بلند شدن سایه ها در طول روز ، برخاسته از قدرت و مشیت خداوند

مدّ الظلّ . .. ثمّ قبضن-ه إلینا قبضًا یسیرًا

56- منشأ کاهش سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 45 - 5

5 - حرکت سایه ها و کم و زیاد شدن آنها ، برخاسته از مشیت خداوند است .

و لو شاء لجعله ساکنًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 46 - 1،2

1 - جریان مستمر کوتاه و بلند شدن سایه ها در طول روز ، برخاسته از قدرت و مشیت خداوند

مدّ الظلّ . .. ثمّ قبضن-ه إلینا قبضًا یسیرًا

2 - کاهش اندک اندک امتداد سایه ها ، با مشیت و قدرت خدا است .

مدّ الظلّ . .. ثمّ قبضن-ه إلینا قبضًا یسیرًا

ص: 229

57- منشأ گردش سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 48 - 7

7- پدید آمدن اجسام سایه دار و گردش آن سایه ها ، به دست خداوند است .

أو لم یروا إلی ما خلق الله من شیء یتفیّؤا ظل-له عن الیمین و الشمائل

58- نشانه امتداد سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 45 - 6

6 - خورشید ، دلیل و راهنمای انسان ها بر حرکت سایه ها و مقدار امتداد و گسترده شدن آنها

کیف مدّ الظلّ . .. ثمّ جعلنا الشمس علیه دلیلاً

59- نشانه حرکت سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 45 - 6

6 - خورشید ، دلیل و راهنمای انسان ها بر حرکت سایه ها و مقدار امتداد و گسترده شدن آنها

کیف مدّ الظلّ . .. ثمّ جعلنا الشمس علیه دلیلاً

60- نعمت امتداد سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 46 - 4

4 - حرکت سایه ها و بلند و کوتاه شدن آنها ، از نعمت های الهی برای انسان ها

ألم تر إلی ربّک کیف مدّ الظلّ . .. ثمّ قبضن-ه إلینا قبضًا یسیرًا

آیه شریفه، هر چند در صدد بیان قدرت و ربوبیت خداوند نسبت به پدیده های جهان است; ولی در عین حال می تواند بازگو کننده نعمتی از نعمت های خداوند برای بشر نیز باشد.

61- نعمت حرکت سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 46 - 4

4 - حرکت سایه ها و بلند و کوتاه شدن آنها ، از نعمت های الهی برای انسان ها

ص: 230

ألم تر إلی ربّک کیف مدّ الظلّ . .. ثمّ قبضن-ه إلینا قبضًا یسیرًا

آیه شریفه، هر چند در صدد بیان قدرت و ربوبیت خداوند نسبت به پدیده های جهان است; ولی در عین حال می تواند بازگو کننده نعمتی از نعمت های خداوند برای بشر نیز باشد.

62- نعمت کاهش سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 46 - 4

4 - حرکت سایه ها و بلند و کوتاه شدن آنها ، از نعمت های الهی برای انسان ها

ألم تر إلی ربّک کیف مدّ الظلّ . .. ثمّ قبضن-ه إلینا قبضًا یسیرًا

آیه شریفه، هر چند در صدد بیان قدرت و ربوبیت خداوند نسبت به پدیده های جهان است; ولی در عین حال می تواند بازگو کننده نعمتی از نعمت های خداوند برای بشر نیز باشد.

63- نقش امتداد سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 45 - 1،3

1 - امتداد و گسترانیدن سایه ها ، نمودی روشن از ربوبیت خداوند

ألم تر إلی ربّک کیف مدّ الظلّ

3 - پی نبردن انسان به ربوبیت خداوند از راه امتداد و گسترانیدن سایه ها ، از جانب او ، جای شگفتی دارد .

ألم تر إلی ربّک کیف مدّ الظلّ

برداشت فوق، بر این احتمال استوار است که استفهام در <ألم تر. ..> از نوع استفهام تعجبی باشد; چنان که نظر بسیاری از مفسران و ادبا (مانند ابن هشام در کتاب <مغنی اللبیب>) مطابق همین احتمال است.

ص: 231

16- سائبه

1- احکام سائبه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 103 - 1،2،5،12،13

1 - خداوند هیچ حکم ویژه ای برای بحیره ، سائبه ، وصیله و حامی قرار نداده است .

ما جعل اللّه من بحیره و لاسائبه و لاوصیله و لاحام

مراد از عدم جعل بحیره و . .. به قرینه <قالوا حسبنا ما وجدنا ...> در آیه بعد، نفی تشریع احکامی خاص درباره حیوانات ذکر شده است زیرا آنچه در بین کافران عصر بعثت و پدرانشان معروف بود، احکامی ویژه درباره بحیره و ... بوده است.

2 - کافران عصر جاهلی جعل احکامی را درباره بحیره ، سائبه ، وصیله و حامی به خداوند نسبت می دادند .

ما جعل اللّه . .. و لکن الذین کفروا یفترون علی اللّه الکذب

5 - لزوم آزاد سازی سائبه ( شتری که ده ماده شتر زاییده باشد ) از اندیشه های خرافی و افترا های کافران عصر جاهلی بر خداوند

ما جعل اللّه من بحیره و لاسائبه . .. و لکن الذین کفروا یفترون

معنای ذکر شده برای سائبه در قاموس المحیط آمده و حکم آن از نظر مردم جاهلی همانند احکام بحیره بوده است. امام صادق(ع) در توضیح معنای <سائبه> در آیه فوق فرمود: ان اهل الجاهلیه کانوا ... اذا ولدت (الناقه) عشراً جعلوها سائبه و لایستحلون ظهرها و لااکلها ... .

_______________________________

معانی الاخبار، ص 148، ح 1; نورالثقلین، ج 1، ص 683، ح 410.

12 - بیشتر کفرپیشگان عصر بعثت احکام رایج درباره بحیره ، سائبه ، وصیله و حام ، را احکامی الهی می پنداشتند .

ما جعل اللّه من بحیره . .. یفترون علی اللّه الکذب و اکثرهم لایعقلون

13 - تنها اندکی از کفرپیشگان عصر بعثت - علی رغم طرفداری از احکام رایج درباره بحیره ، سائبه ، وصیله و حامی - آگاه به بدعت بودن آن احکام و نبود آنها در ادیان الهی

و لکن الذین کفروا یفترون علی اللّه الکذب و اکثرهم لایعقلون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 104 - 13

13 - احکام ویژه بحیره ، سائبه ، وصیله و حامی بدعتهایی دیرینه و میراثی به جا مانده از مردمانی نادان و گمراه .

ما جعل اللّه من بحیره . .. قالوا حسبنا ما وجدناعلیه ءاباءنا

ص: 232

17- سائحان

1- مراد از سائحان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 112 - 21

21 - از رسول خدا ( ص ) روایت شده که فرمود : < التائبون > من الذنوب < العابدون > الذین لا یعبدون إلا اللّه و الا یشرکون به شیئاً < الحامدون > الذین یحمدون اللّه علی کل حال فی الشده و الرخاء < السائحون > و هم الصائمون < الراکعون الساجدون > الذین یواظبون علی الصلوات الخمس الحافظون ل ها المحافظون علی ها برکوع ها و سجود ها و فی الخشوع فی ها و فی اوقات ها . . . ;

<تائبان> توبه کنندگان از گناه[اند] و <عابدان> کسانی هستند که غیر خدا را عبادت نمی کنند و چیزی را شریک او نمی گیرند. <حامدان> آنانند که در هر حال - چه سختی و چه در راحتی - خدا را ستایش می کنند و <سائحان> روزه دارانند. <راکعان> و <ساجدان> کسانی هستند که مواظب نمازهای پنجگانه باشند. رکوع، سجود و خشوع را در نمازها رعایت می کنند و محافظ وقتهای نماز هستند>.

ص: 233

18- سائلان

1- اطعام به سائلان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 83 - 27

27 - سدیر صیرفی گوید : < قلت لأبی عبداللّه ( ع ) اطعم سائلا لااعرفه مسلماً ؟ فقال : نعم اعط من لاتعرفه بولایه و لاعداوه للحق ان اللّه عز و جل یقول : و قولوا للناس حسناً و لاتطعم من نصب لشیء من الحق او دعا الی شیء من الباطل ;

به امام صادق(ع) گفتم: آیا سائلی را که نمی دانم مسلمان است یا نه طعام دهم؟ امام فرمود: بله، طعام بده به کسی که نمی شناسی اهل ولایت است یا دشمن حق. خداوند عز و جل می فرماید: <و قولوا للناس حسناً> ولی اطعام نکن کسی را که بنای دشمنی با حق گذاشته و یا دعوت به باطل می نماید>.

2- تأمین سائلان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 177 - 10،20

10 - ضرورت دستگیری از یتیمان ، درماندگان ، در راه ماندگان و فقیرانی که تقاضای کمک دارند .

و ءاتی المال علی حبه . .. الیتمی و المسکین و ابن السبیل و السائلین

20 - پرداخت مال برای رفع نیازمندی خویشان ، یتیمان ، مساکین ، در راه ماندگان و فقیران مشخصه نیکوکاران است .

و لکن البر من . .. و ءاتی المال علی حبه ذوی القربی و السائلین

ص: 234

19- سبزیجات

1- آثار ذکر رویش سبزیجات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 28 - 4

4 - توجّه به رویش گیاهان و سبزیجات ، زمینه ساز شناخت خدا و مانع کفر به او است .

ما أکفره . .. فأنبتنا فیها ... عنبًا و قضبًا

2- بنی اسرائیل و در خواست سبزیجات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 61 - 14

14 - سبزیجات ، خیار ، گندم ، عدس و پیاز از خوراکیهایی که قوم موسی خواهان آن بودند .

یخرج لنا مما تنبت الأرض من بقلها و . .. بصلها

<فوم> به معنای گندم است. برخی از اهل لغت گفته اند که به معنای سیر نیز به کار می رود و نیز گفته شده که <فوم> به گندم و دیگر حبوباتی که با آن نان پخته شود اطلاق می گردد.

3- خالق سبزیجات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 32 - 1

1 - آب ، زمین ، دانه ها ، انگور ، سبزیجات ، زیتون ، نخل ، بوستان ، میوه و چراگاه ، آفریده های خداوند و در خدمت منافع انسان و دام های آنان است .

مت-عًا لکم و لأنع-مکم

<متاعاً> اسم مصدر و جایگزین مصدر حقیقی <تمتیعاً>(بهره رساندن) است (لسان العرب). این کلمه، مفعول له و بیانگر علت پیدایش نعمت هایی است که در آیات پیشین ذکر شد.

ص: 235

4- منشأ رویش سبزیجات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 28 - 2

2 - تولید سبزی های دست چین و ساقه های خوراکی ، در حقیقت مستند به خداوند است .

فأنبتنا فیها . .. قضبًا

<اقتضاب>; یعنی، چیدن و <قضب> گیاهی است که تر و تازه، چیده و خورده شود. (لسان العرب)

5- نعمت رویش سبزیجات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 28 - 5

5 - رویاندن تاک و سبزیجات ، با فرستادن باران و قابل کشت ساختن زمین ، از نعمت های خداوند و مقتضی شکرگزاری انسان از او است .

ما أکفره . .. فأنبتنا فیها ... عنبًا و قضبًا

برداشت یاد شده، با توجّه به این احتمال است که <کفر> در <ما أکفره> به معنای کفران نعمت باشد.

6- نقش سبزیجات خوشبو

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 12 - 2،3

2 - گیاهان و سبزی های خوشبو و معطر ، نمودی از آراستگی زمین برای انسان

و الأرض وضعها للأنام . فیها ... و الریحان

واژه <ریحان>، به هر گیاه خوشبو گفته می شود (قاموس المحیط).

3 - همه مظاهر طبیعت ، از ریاحین تا پوسته حبوبات ، نشانی از طراح حسابگر هستی ( خداوند ) است .

الرحم-ن . .. و الحبّ ذوالعصف و الریحان

با توجه به این که در آیات پیشین سخن از حاکمیت سنجش بر نظام هستی بود، ممکن است بیان این دقایق در این آیات، به منظور نمایاند آن حساب گری باشد.

7- نیاز به تنوع سبزیجات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 12 - 5

5 - وجود آدمی ، نیازمند خواص متنوع نهفته در انواع میوه ها ، حبوبات و سبزی ها *

و الأرض وضعها للأنام . فیها ف-کهه و النخل ... و الحبّ ... الریحان

از این که خداوند، پس از یادآوری آمادگی زمین برای زندگی انسان، میوه های مختلف، حبوبات و سبزی ها را مورد اشاره قرار

ص: 236

داده است; می توان استفاده کرد که انسان در زندگی خویش، به همه این نعمت ها و خواص نهفته در آنها نیازمند است و کمبود هر یک، می تواند انسان را با مشکل مواجه سازد.

ص: 237

20- سبیل الله

1- سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 13 - 3،4،16

3 - نبرد مجاهدان بدر در راه خدا و مورد ستایش او

فئه . .. تقاتل فی سبیل اللّه

از تأیید خداوند به اینکه جنگشان فی سبیل اللّه بوده، ستایش خداوند استفاده گردیده است.

4 - رویارویی مجاهدان در راه خدا و کافران ، در بدر

فئه تقاتل فی سبیل اللّه و اخری کافره

16 - جهاد و مبارزه در راه خدا ، زمینه جلب امداد های الهی

فئه تقاتل فی سبیل اللّه . .. و اللّه یؤیّد بنصره من یشاء

از اینکه خداوند، مؤمنان مؤیّد و پیروز را توصیف کرد که جهادشان <فی سبیل اللّه> بود، معلوم می شود که <فی سبیل اللّه> بودن، زمینه جلب تأیید خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 99 - 3

3 - دین اسلام ، < سبیل اللّه > است .

لم تصدّون عن سبیل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 74 - 1،2،3،4،8،10،12

1 - دنیامداران و خودمحوران ، لیاقت و توانایی نبرد در راه خدا را ندارند .

و انّ منکم لمن لیبطّئنّ . .. فلیقاتل فی سبیل اللّه الّذین

اینکه خداوند تنها از مسلمانان آخرت طلب خواسته در راه او جهاد کنند، با وجود اینکه جهاد بر تمامی مسلمانان واجب است، اشاره به این است که دنیاطلبان نه لیاقت جهاد در راه خدا را دارند و نه توان آن را. کلمه <فاء> در <فلیقاتل>، دلالت روشن بر این معنا دارد.

2 - تنها آخرت طلبان وارسته از دنیا ، توان و لیاقت نبرد در راه خدا را دارند .

فلیقاتل فی سبیل اللّه الّذین یشرون الیوه الدّنیا بالاخره

3 - آخرت اندیشی و وارستگی از دل بستن به دنیا ، ویژگی مجاهدان در راه خدا

ص: 238

فلیقاتل فی سبیل اللّه الّذین یشرون الحیوه الدّنیا بالاخره

4 - تضاد جهاد در راه خدا با دنیاپرستی

فلیقاتل فی سبیل اللّه الّذین یشرون الحیوه الدّنیا بالاخره

8 - دستیابی به مواهب آخرت ، پیامد جهاد و مبارزه در راه خدا

فلیقاتل فی سبیل اللّه الّذین یشرون الحیوه الدّنیا بالاخره

10 - مجاهدان در راه خدا ، بهره مند از پاداش بزرگ الهی ، چه کشته شوند و چه پیروز .

و من یقاتل فی سبیل اللّه فیقتل او یغلب فسوف نؤتیه اجراً عظیماً

12 - مجاهدان راه خدا هرگز مغلوب نیستند ، هر چند کشته شوند . *

فیقتل او یغلب

به کارگیری کلمه <یُقتل> به جای <یُغْلَب> (مغلوب شود) می تواند اشاره به برداشت فوق داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 75 - 1،3،4،18

1 - وجوب جهاد در راه خدا

و ما لکم لا تقاتلون فی سبیل اللّه

3 - متخلفان از جهاد در راه خدا و رهایی مستضعفان ، مورد سرزنش و توبیخ خداوند

و ما لکم لا تقاتلون فی سبیل اللّه و المستضعفین

4 - جنگ برای رهایی مستضعفان موحد ، از مصادیق جهاد در راه خداست .

و ما لکم لا تقاتلون فی سبیل اللّه و المستضعفین

مراد از راه مستضعفین، رهایی آنان است. بنابراین <المستضعفین> عطف است بر <سبیل اللّه>; و این عطف، عطف خاص بر عام می باشد. زیرا آنچه به امر خدا انجام می گیرد، نمی تواند خارج از <سبیل اللّه> باشد.

18 - استجابت دعای مستضعفان مکّه ، با صدور فرمان جهاد از سوی خدا برای رهایی آنان

و ما لکم لا تقاتلون . .. الّذین یقولون ربّنا اخرجنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 94 - 15،18

15 - ناسازگاری دنیاطلبی با حرکت در راه خدا

اذا ضربتم فی سبیل اللّه فتبیّنوا . .. تبتغون عرض الحیوه الدّنیا

18 - غنائم فراوان خداوند از آن مجاهدانی است که در راه او می جنگند و از دنیاطلبی می پرهیزند .

اذا ضربتم فی سبیل اللّه . .. و لا تقولوا ... فعند اللّه مغانم کثیره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 95 - 1،4،16

1 - نابرابری مرتبه و درجه مجاهدان در راه خدا با کسانی که علی رغم توانمندی در جهاد شرکت نمی کنند .

لا یستوی القاعدون من المؤمنین غیر اولی الضرر و المجاهدون فی سبیل اللّه

4 - تأمین هزینه های مالی پیکار در راه خدا ، جهاد مالی در راه خداست .

و المجاهدون فی سبیل اللّه باموالهم و انفسهم

ص: 239

16 - ترغیب مؤمنان به جهاد و بذل مال و جان در راه خدا

لایستوی القاعدون . .. و المجاهدون ... فضّل اللّه المجاهدین علی القاعدین اجراً عظ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 100 - 2،5،8،13

2 - رهایی از تنگنا ها و دستیابی به توسعه در ابعاد مختلف زندگی ، ثمره ای برای هجرت در راه خدا

و من یهاجر فی سبیل اللّه یجد فی الارض مراغماً کثیراً وسعه

5 - وابستگی به خانه و سرزمین ، از موانع هجرت در راه خدا

و من یخرج من بیته مهاجراً الی اللّه و رسوله

تکیه بر خروج از خانه (یخرج من بیته)، اشاره به این دارد که وابستگی آدمیان به خانه و کاشانه، عامل ترک هجرت است.

8 - مهاجرت به سوی پیامبر ( ص ) ، هجرت در راه خداست .

و من یهاجر فی سبیل اللّه . .. و من یخرج من بیته مهاجراً الی اللّه و رسوله

13 - ایجاد روحیه امید به آینده و زندگی برتر معنوی و مادی ، از روش های قرآن در ایجاد انگیزه برای عمل

و من یهاجر . .. یجد مراغماً کثیراً وسعه ... فقد وقع اجره علی اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 160 - 7

7 - یهودیان مردمانی بسیار منحرف و رویگردان از راه خدا

و بصدّهم عن سبیل اللّه کثیراً

کلمه <صداً> می تواند به معنای بازداری و نیز به معنای اعراض باشد. برداشت فوق بر اساس احتمال دوم است، چنانچه برداشت پیش بر مبنای احتمال اول بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 167 - 6

6 - ایمان به پیامبر ( ص ) و قرآن ، راه خداست .

إنّ الذین کفروا و صدوا عن سبیل اللّه

با توجه به اینکه متعلق <کفروا> قرآن و پیامبر(ص) است، می توان گفت مراد از <سبیل اللّه> ایمان به پیامبر(ص) و قرآن می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 16 - 11

11 - تعدد راه های گمراهی و باطل ، و یکتایی راه هدایت و حق

و یخرجهم من الظلمت إلی النور

برداشت فوق با توجه به جمع بودن <ظلمات> و مفرد بودن <نور> استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 35 - 10،14

ص: 240

10 - جهاد و مبارزه در راه خدا ، از وظایف مؤمنان

یأیها الذین ءامنوا . . و جهدوا فی سبیله

14 - فلاح و رستگاری در گرو تقواپیشگی ، پی جویی شیوه ها و ابزار های سیر و سلوک تا مقام قرب خداوند و پیکار در راه او

اتقوا اللّه و ابتغوا إلیه الوسیله و جهدوا فی سبیله لعلکم تفلحون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 54 - 20،21

20 - لزوم مبارزه در راه خدا و بی اعتنایی به سرزنش دشمنان ، در انجام وظایف و مسؤولیت های الهی

یجهدون فی سبیل اللّه و لایخافون لومه لائم

21 - راه خدا ، جهت و محور تلاش پیگیر مؤمنان

یجهدون فی سبیل اللّه

در برداشت فوق جهاد به معنای لغوی آن (تلاش و کوشش) گرفته شده است. نه خصوص نبرد. فعل مضارع (یجهدون) حکایت از تلاش مستمر و پیگیر دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 19 - 8

8- دستیابی به رحمت خداوند در آخرت ، در گرو گام نهادن در راه خدا و پیروی از دین او و ایمان به آخرت است .

ألا لعنه الله علی الظ-لمین. الذین یصدون عن سبیل الله ... و هم بالأخره هم ک-فرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 53 - 2

2 - < صراط مستقیم > همان راه خداوند است .

صرط مستقیم . صرط اللّه

2- آثار اعراض از سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 26 - 19

19 - بیرون رفتن از مسیر خدا ، درپی دارنده عذاب شدید الهی

إنّ الذین یضلّون عن سبیل اللّه لهم عذاب شدید

3- آثار بدنمایانی سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 21 - 2

2- تلاش برای منحرف نشان دادن راه خدا و انکار سرای آخرت ، موجب خسارت و تباهی سرمایه عمر است .

ص: 241

الذین . .. یبغونها عوجًا و هم بالأخره هم ک-فرون ... أُول-ئک الذین خسروا أنفسهم

4- آثار سلوک سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 7 - 20

20 - توبه و پیمودن راه خدا ( عمل به تعالیم الهی ) ، دو عنصر لازم برای نجات انسان از دوزخ است .

فاغفر للذین تابوا و اتّبعوا سبیلک و قهم عذاب الجحیم

5- آثار صدر از سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 160 - 11

11 - ظلم و جلوگیری از راه خدا ، موجب عقوبت و کیفر الهی

فبظلم من الذین هادوا حرّمنا علیهم طیبت . .. و بصدّهم عن سبیل اللّه کثیراً

6- آثار ممانعت از سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 21 - 1

1- دروغ بستن به خدا وبازداری مردم از راه او ، موجب خسارت و تباه کردن سرمایه عمر است .

و من أظلم ممن افتری علی الله کذبًا . .. أُول-ئک الذین خسروا أنفسهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 3 - 10

10- ترجیح دادن همواره دنیا بر آخرت ، سد مدام راه خدا و کج جلوه دادن تعالیم الهی ، از نشانه های کفرپیشگی است .

ویل للک-فرین . .. الذین یستحبّون الحیوه الدنیا علی الأخره و یصدّون عن سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 94 - 11

11- ایجاد مانع بر سر راه خدا ( دین الهی ) ، موجب مشکلات دنیوی و عذاب بزرگ اخروی است .

و تذوقوا السوء بما صددتّم عن سبیل الله و لکم عذاب عظیم

مقصود از <سبیل الله> دین خداست که در آیات بسیاری از قرآن به همین عنوان آمده است.

ص: 242

7- ارزش سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 154 - 4

4 - در راه خدا بودن ، معیار ارزش اعمال است .

و لاتقولوا لمن یقتل فی سبیل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 74 - 5

5 - در راه خدا بودن ، امتیاز جهاد اسلامی بر دیگر نبردها

فلیقاتل فی سبیل اللّه . .. و من یقاتل فی سبیل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 72 - 6

6 - در راه خدا بودن ، ملاک ارزش هجرت و جهاد در پیشگاه خداوند

هاجروا و جهدوا بأمولهم و أنفسهم فی سبیل اللّه

برداشت فوق با توجه به کلمه <فی سبیل اللّه> استفاده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 74 - 5

5 - در راه خدا بودن ، ملاک ارزش اعمال انسان ها در پیشگاه اوست .

جهدوا فی سبیل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 19 - 7

7 - ارزش جهاد ، منوط به این است که در راه خدا باشد .

و جهد فی سبیل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 20 - 4

4 - ارزش والای هجرت و جهاد منوط به این است که در راه خدا باشد .

الذین ءامنوا و هاجروا و جهدوا فی سبیل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 24 - 9

9 - ارزش جهاد منوط به این است که در راه خدا باشد .

و جهاد فی سبیله

ص: 243

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 34 - 13

13 - در راه خدا بودن ، ملاک ارزش انفاق

و لا ینفقونها فی سبیل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 38 - 5

5 - ارزش جهاد ، به در راه خدا بودن آن است .

ما لکم إذا قیل لکم انفروا فی سبیل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 41 - 5،6

5 - در راه خدا بودن ، ملاک ارزش جهاد با مال و جان

جهدوا بأمولکم و أنفسکم فی سبیل اللّه

6 - راه خدا و دین الهی ، ارزشمندتر از جان و مال انسانهاست .

و جهدوا بأمولکم و أنفسکم فی سبیل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 81 - 7

7 - در راه خدا و برای خدا بودن ، ملاک ارزش جهاد

أن یجهدوا بأمولهم و أنفسهم فی سبیل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 120 - 12

12 - ارزشمندی تحمل رنج و سختی ، منوط به در راه خدا بودن آن است .

لا یصیبهم ظمأ و لا نصب و لا مخمصه فی سبیل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 22 - 11

11 - در راه خدا بودن ، شرط ارزشمندی هجرت

و المه-جرین فی سبیل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 10 - 2

2 - در راه خدا بودن ، شرط باروری و ارزشمندی انفاق است .

و ما لکم ألاّتنفقوا فی سبیل اللّه

مطلب یاد شده، از قید <فی سبیل اللّه> استفاده می شود.

ص: 244

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - صف - 61 - 11 - 10

10 - راه خدا و دین الهی ، ارزشمندتر از جان و مال انسان ها است .

و تج-هدون فی سبیل اللّه بأمولکم و أنفسکم

8- استهزای سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 6 - 12

12 - از اهداف رواج دهندگان افسانه های باطل و خرافی در میان مردم ، به تمسخر گرفتن راه خدا است .

یشتری لهو الحدیث لیضلّ . .. و یتّخذها هزوًا

9- اعتدال سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 28 - 7

7 - راه خدا ، راه راست و معتدل و به دور از افراط و تفریط و اعوجاج است .

لمن شاء منکم أن یستقیم

<استقامه> به معنای اعتدال و استواء است. (لسان العرب)

10- اعراض از سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 45 - 1

1 - اعراض کنندگان از راه خدا ( دین و معارف الهی ) از زمره ستمکارانند .

أن لعنه اللّه علی الظالمین. الذین یصدون عن سبیل اللّه

<صدّ> مصدر <یصدّون> می تواند به معنای اعراض کردن باشد و می تواند به معنای مانع شدن و باز داشتن به کار رود. در صورت اول <یصدّون> فعلی لازم است و در صورت دوم فعلی است متعدی. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است.

11- افساد مانعان از سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 88 - 3

ص: 245

3- جلوگیری از رواج دین الهی ، فسادانگیزی است و سد کنندگان راه خدا مفسدند .

الذین کفروا و صدّوا عن سبیل الله . .. بما کانوا یفسدون

12- اهمیت تقویت سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 60 - 2،16

2 - وجوب صرف صدقات بر تألیف قلوب ، آزادی بردگان ، بدهکاران ، راه خدا و در راه ماندگان

إنما الصدقت . .. و المؤلفه قلوبهم و فی الرقاب و الغرمین و فی سبیل اللّه و ابن ال

16 - صرف صدقات در مورد بردگان ، بدهکاران ، راه و در راه ماندگان ، فقط برای تأمین نیاز های آنان است ، نه تملیک به ایشان .

و فی الرقاب . .. و ابن السبیل

با توجه به اینکه برای چهار مورد اخیر، به جای لام ملکیت، حرف <فی> - که بیانگر جهت صرف صدقات است - به کار گرفته شده، برداشت فوق استفاده می شود.

13- اهمیت سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 116 - 4

4 - لزوم حرکت در مسیر خدا، هر چند خلاف رأی اکثریت مردم باشد.

و إن تطع أکثر . .. عن سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 111 - 12

12 - ارزش جهاد ، به در راه خدا بودن آن است .

یقتلون فی سبیل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 112 - 12

12 - ستایش خداوند و حرکت در مسیر او و رکوع و سجود و امر به معروف و نهی از منکر ، از جلوه های بارز عبادت پروردگار *

التّئبون العبدون . .. و الناهون عن المنکر

برداشت فوق بدان احتمال است که <الحامدون السائحون . .. > از باب ذکر خاص بعد از عام (العابدون) و بیانگر اهمیت و ویژگی این صفات باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 246

17 - محمد - 47 - 4 - 31

31- ارزش هر ایثار و مبارزه ای ، به این است که در راه خدا و برای خدا باشد .

و الذین قتلوا فی سبیل اللّه

قید <فی سبیل اللّه>، بیانگر معنای بالا است.

14- بد نمایاندن سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 45 - 3،4،7

3 - آنانکه در پی کج و ناهنجار جلوه دادن راه خدا هستند ، از گروه ظالمانند .

أن لعنه اللّه علی الظالمین. الذین ... یبغونها عوجاً

بغی به معنای خواستن و جستجو کردن است. <ها> در <یبغونها> به تقدیر لام می باشد و عوجا (کجی و انحراف)، مفعول به است بنابراین <الذین یبغونها عوجاً> یعنی: آنانکه در جستجوی کجی برای دین الهی هستند حال یا در لابلای معارف دینی در جستجوی مواردی هستند که آنها را نکاتی انحرافی بنمایانند و یا اینکه با تحریف حقایق دین، آنها را به مسائلی انحرافی تبدیل می کنند. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است.

4 - آنانکه در پی ناهنجار کردن و منحرف ساختن راه خدایند ، از زمره ستمکارانند و در قیامت مورد لعنت خدا قرار خواهند گرفت .

أن لعنه اللّه علی الظالمین. الذین ... یبغونها عوجاً

برداشت فوق بر اساس دومین مصداقی است که در توضیح برداشت قبل برای پی جویی اعوجاج در دین بیان شده است.

7 - اعراض کنندگان از راه خدا ، بازدارندگان مردم از پیوستن به آیین الهی و آنان که راه خدا را منحرف جلوه می دهند ، از رحمت الهی در قیامت بدور خواهند بود .

أن لعنه اللّه علی الظالمین. الذین یصدون عن سبیل اللّه و یبغونها عوجاً

15- بدنمایانی سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 3 - 3

3- کافران ، همواره در پی کج جلوه دادن راه و تعالیم الهی هستند .

للک-فرین . .. الذین ... و یصدّون عن سبیل الله و یبغونها عوجًا

16- تحسین ممانعت از سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 48 - 7

7 - سرمستی ، ریاکاری و بازداشتن مردم از راه خدا ، رفتاری نیکو در نظر شیطان زده کافران عصر بعثت *

ص: 247

إذ زین لهم الشیطن أعملهم

از مصادیق <أعملهم> به قرینه آیه قبل، سرمستی و ریاکاری . .. است.

17- ترک سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 9 - 7

7 - پیمودن هر راهی به جز راه خدا ، گمراهی است .

لیضلّ عن سبیل اللّه

18- تشویق به سلوک سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 7 - 21

21 - تشویق خطاکاران به توبه و پیمودن راه درست از سوی خداوند

فاغفر للذین تابوا و اتّبعوا سبیلک و قهم عذاب الجحیم

19- تنزیه سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 19 - 5

5- راه خدا ( احکام و معارف الهی ) از هرگونه کجی ، ناهنجاری و انحراف منزه است .

و یبغونها عوجًا

20- حرکت در سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 244 - 4

4 - در راه خدا بودنِ عمل ، ملاک ارزش آن

و قاتلوا فی سبیل اللّه

ص: 248

21- حُسن فرجام سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 1 - 18

18- راه خداوند ، راهی است روشن و دارای فرجامی مشخص و بدون سردرگمی

لتخرج الناس من الظلم-ت إلی النور . .. إلی صرط العزیز الحمید

عبارت <إلی صراط العزیز> بدل از <إلی النور> است. تسمیه راه خدا به <نور> و راه غیر آن به <ظلمات> نشان می دهد که راه خداوند روشن و مشخص است; در حالی که راههای غیر آن، آمیخته با سردرگمی است.

22- حقانیت سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 26 - 18

18 - راه خدا ، راهی است برپایه حق .

فاحکم بین الناس بالحقّ و لاتتّبع الهوی فیضلّک عن سبیل اللّه

فرمان حق مداری به داوود(ع) در داوری و سپس توصیه به پرهیز از پیروی هوای نفس، به خاطر ضرر گمراه شدن از راه خدا، حاکی از این نکته است که راه خدا راهی است برپایه حق.

23- دعوت به سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 125 - 1،2،3،9

1- پیامبر ( ص ) مأمور دعوت مردم به راه پروردگار در پرتو حکمت ( برهان های عقلی و علمی ) و موعظه نیک

ادع إلی سبیل ربّک بالحکمه و الموعظه الحسنه

<حکمت> به معنای دستیابی به حق در پرتو علم و عقل است (مفردات راغب). بنابراین <بالحکمه>; یعنی، به وسیله براهین عقلی و علمی به حق رسیدن.

2- رشد و کمال پیامبر ( ص ) در پرتو ربوبیت الهی ، مقتضی دعوت دیگران به راه خداست .

ادع إلی سبیل ربّک

واژه <ربّ> - که در لغت به معنای تربیت است (مفردات راغب) - می تواند اشاره به این جهت داشته باشد که: بهرهوری پیامبر(ص) از ربوبیت خدا، مقتضی آن است که آن حضرت دیگران را نیز از ربوبیت خدا بهره مند سازد.

3- تبلیغ دین و دعوت دیگران به راه خدا ، تکلیفی الهی بر همگان

ادع إلی سبیل ربّک

برداشت فوق، با الغای خصوصیت از مخاطب اصلی آیه; یعنی، پیامبراکرم(ص) است.

9- انسان برای گرایش به راه خدا ، نیازمند موعظه نیک در کنار دلایل متقن عقلی

ادع إلی سبیل ربّک بالحکمه و الموعظه الحسنه

برداشت فوق، با توجه به این نکته است که <الموعظه> عطف بر <بالحکمه> است و با یک سیاق ذکر شده، در حالی که <و جادلهم> با بیان دیگر و امری مجزّا آمده است.

ص: 249

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 39 - 3

3 - انتخاب راه خدا و هدف قرار دادن قرب او ، دعوت الهی از تمام مردم

فمن شاء اتّخذ إلی ربّه م-ابًا

تعبیر <إلی ربّه مأباً> - به قرینه <للطاغین مأباً> در آیات پیشین - دعوت به اعراض از فرجام طغیانگران (جهنم) و برگزیدن قرب خداوند به عنوان مقصد نهایی است. حرف <إلی> در <إلی ربّه> دلالت می کند که مقصد نهایی، راهی است که سمت و جهت آن به سوی خداوند باشد. این تعبیر کنایه از قرب به خداوند است; نه وصول به آن ذات اقدس; زیرا در آن صورت به حرف <إلی> نیازی نبود.

24- رد عذر معرضان از سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 40 - 2

2 - اخطار های الهی درباره عذاب ، از میان برنده هرگونه عذر در ترک راه خدا

إنّا أنذرن-کم عذابًا قریبًا

جملاتی نظیر <إنّا أنذرناکم> - که پس از هشدار به عذاب گفته شود - خبر از تحقق انذار نیست; زیرا مخاطب به آن آگاه است; بلکه در مقام اظهار برائت و قطع عذر مخاطب است. ذکر این جمله پس از <من شاء اتّخذ...> - در آیه قبل - گویای معذور نبودن کسی است که سیر زندگانی خود را، به سوی خدا قرار نمی دهد.

25- زمینه گرایش به سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 125 - 9

9- انسان برای گرایش به راه خدا ، نیازمند موعظه نیک در کنار دلایل متقن عقلی

ادع إلی سبیل ربّک بالحکمه و الموعظه الحسنه

برداشت فوق، با توجه به این نکته است که <الموعظه> عطف بر <بالحکمه> است و با یک سیاق ذکر شده، در حالی که <و جادلهم> با بیان دیگر و امری مجزّا آمده است.

26- زمینه ممانعت از سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 9 - 2

2 - دنیاطلبی ، زمینه ساز مبارزه با دین الهی و بازداشتن مردم از راه خداست .

اشتروا بأیت اللّه ثمناً قلیلا فصدوا عن سبیله

ص: 250

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - منافقون - 63 - 3 - 2

2 - دروغ گویی ، استفاده ابزاری از سوگند ها ، انحراف و بازداشتن مردم از راه خدا ، زاییده کفر و بی ایمانی منافقان

ذلک بأنّهم ءامنوا ثمّ کفروا

<ذلک> می تواند به تمامی آنچه در دو آیه پیش در رابطه با منافقان، مطرح شده اشاره داشته باشد.

27- زیان ایثار در غیر سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 111 - 7

7 - ایثار مال و جان در راه غیر خدا و در قبال بهایی جز بهشت ، زیان و خسران است .

إن اللّه اشتری . .. بأن لهم الجنه

خداوند، با پیشنهاد بهای بزرگی چون بهشت در قبال جان و مال مؤمنان، در حقیقت بیان داشته است که فروختن جان و مال به چیزی جز بهشت، مایه خسران است.

28- زیانکاری اخروی مانعان از سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 22 - 3

3- کفرپیشگانی که بر خدا دروغ می بندند و مردم را از راه خدا باز می دارند و قیامت را انکار می کنند ، در سرای آخرت از دیگر کافران و گنهکاران ، تباه تر و زیانکارترند .

و من أظلم . .. الذین یصدون ... لاجرم أنّهم فی الأخره هم الأخسرون

برداشت فوق بر اساس این احتمال است که مقیاس سنجش و تعیین زیانکار و زیانکارتر مراتب کفر باشد. براین مبنا آیه شریفه دلالت دارد براینکه: همه کافران در آخرت زیانکارند; ولی آنان که بر خدا دروغ بستند و ... از دیگر کافران و گنهکاران، زیانکارتر می باشند.

29- سبیل الله و شیطان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 76 - 8

8 - تضاد راه خدا با راه طاغوت و شیطان

الّذین امنوا یقاتلون فی سبیل اللّه و الّذین کفروا یقاتلون فی سبیل الطّاغوت فقاتل

ص: 251

30- سبیل الله و طاغوت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 76 - 8

8 - تضاد راه خدا با راه طاغوت و شیطان

الّذین امنوا یقاتلون فی سبیل اللّه و الّذین کفروا یقاتلون فی سبیل الطّاغوت فقاتل

31- سختی سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 120 - 18

18 - پیروی از پیامبر ( ص ) و حرکت در راه خدا ، به دنبال دارنده سختی ها و مرارتها

ما کان . .. أن یتخلفوا عن رسول اللّه ... ذلک بأنهم لا یصیبهم ظمأ و لا نصب و لا م

شمرده شدن سختیها و رنجها در آیه و ترغیب مؤمنان به تحمل آنها، بیانگر این حقیقت است که حرکت در راه دین دربردارنده رنج و زحمت می باشد و ایمان واقعی، مستلزم تحمل آن است.

32- سدّ از سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 99 - 1،4،11

1 - توبیخ اهل کتاب ، به لحاظ ممانعت مؤمنان از راه خدا

قل یا اهل الکتاب لم تصدّون عن سبیل اللّه

4 - ضرورت اعتراض و برخورد با کسانی که مانع راه خدا گشته و مؤمنان را ازآن بازمی دارند .

قل یا اهل الکتاب لم تصدّون عن سبیل اللّه

11 - آگاهی عالمان اهل کتاب ، به زشتی عمل خود ( بازداشتن مؤمنان از راه خدا )

و انتم شهداء

برخی برآنند که مورد شهادت همان بازداشتن از راه خداست.

33- شرک و سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 8 - 18

18 - ناسازگاری راه شرک با راه خدا

و جعل للّه أندادًا لیضلّ عن سبیله

ص: 252

34- شیطنت مانعان از سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 37 - 7

7 - بازدارندگان انسان از راه حق و سدکنندگان مسیر هدایت ، شیطان اند .

نقیّض له شیط-نًا . .. و إنّهم لیصدّونهم

35- صد از سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 217 - 9،17،25

9 - در نظر خداوند ، جلوگیری از راه خدا و کفر به او ، گناهی بزرگتر از جنگیدن در ماه های حرام است .

عن الشهر الحرام قتال فیه قل قتال فیه کبیر و صدّ عن سبیل اللّه و کفر به . .. اکبر

بنابراینکه <صد عن سبیل اللّه>، مبتدا و <اکبر>، خبر آن باشد.

17 - مشرکان مکه ، مردمانی کفرپیشه و بازدارندگان از راه خداوند و مسجدالحرام

و صدّ عن سبیل اللّه و کفر به و المسجدالحرام و اخراج اهله

25 - کفر به خداوند و جلوگیری از راه او و مسجدالحرام و بیرون راندن اهل آن ، از مصادیق فتنه

و صدّ عن سبیل اللّه و کفر به و المسجدالحرام و اخراج اهله منه اکبر عنداللّه و الف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 160 - 6،8،9

6 - تلاش مداوم و پیگیری یهود در جهت بازداری انسان ها از راه خدا

و بصدّهم عن سبیل اللّه کثیراً

برداشت فوق بر این اساس است که <کثیراً> صفت برای مفعول مطلق (صدّاً) محذوف باشد ; بر این مبنا مفعول به کلمه ای همانند <الناس> در تقدیر است، یعنی <و بصدّهم الناس عن سبیل اللّه صدّاً کثیراً>.

8 - یهود عامل انحراف بسیاری از مردمان و مانع آنان از پیوستن به راه خدا

و بصدّهم عن سبیل اللّه کثیراً

بدان احتمال که <کثیراً>، مفعول به به <صدهم> باشد، یعنی <بصدهم کثیراً من الناس عن سبیل اللّه>، گفتنی است که در این صورت کلمه <صدّ> متعدی و به معنای بازداشتن خواهد بود.

9 - انحراف عمیق یهود از راه خدا و بازداری مردمان از پیوستن به آن ، موجب تحریم نعمت های پاکیزه و حلال بر آنان

حرّمنا علیهم طیبت أحلت لهم و بصدّهم عن سبیل اللّه کثیراً

ظاهراً کلمه <بصدهم> عطف بر <بظلم> است، یعنی <بظلم من الذین هادوا و بصدهم حرمنا علیهم>. گفتنی است که تکرار باء در <بصدهم> اشاره به این دارد که بازداری آنان از راه خدا نیز می توانست نقش مستقلی در تحریم داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 167 - 1،2،3،4

1 - کافران بازدارنده از راه خدا ، منحرفانی سخت گمراه

ص: 253

إنّ الذین کفروا و صدوا عن سبیل اللّه قد ضلوا ضللا بعیداً

عطف جمله <صدوا . ..> بر جمله <کفروا> بدون تکرار <الذین> دلالت بر این دارد که مجموع دو صفت کفر و بازداری از راه خدا، ضلالت بعید است.

2 - اهل کتاب به دلیل کفرشان به قرآن و انکار رسالت پیامبر ( ص ) و بازداری مردمان از پیوستن به اسلام ، منحرفانی سخت گمراه

إنّ الذین کفروا و صدوا عن سبیل اللّه قد ضلوا ضللا بعیداً

از مصادیق مورد نظر برای <الذین کفروا . ..> به قرینه آیات پیشین (153 به بعد) آن گروه از اهل کتاب هستند که رسالت پیامبر(ص) را نپذیرفتند و قرآن را وحی الهی ندانستند ; و مراد از <سبیل اللّه> به دلیل آیات گذشته دین اسلام است.

3 - انکار رسالت پیامبر ( ص ) و کفر به قرآن و بازداشتن دیگران از راه خدا ، گمراهی عمیق است .

إنّ الذین کفروا و صدوا عن سبیل اللّه قد ضلوا ضللا بعیداً

متعلق <کفروا> - به قرینه آیات قبل - قرآن و پیامبر(ص) است.

4 - بازداشتن مردم از پیوستن به راه خدا نشانه کفر است . *

إنّ الذین کفروا و صدوا عن سبیل اللّه

در برداشت فوق جمله <و صدوا> به منزله تفسیر و تبیین جمله <کفروا> گرفته شده است ; یعنی بازداری از راه خدا کفرپیشگی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 168 - 2،3

2 - انکار رسالت پیامبر ( ص ) و کفر به قرآن و بازداشتن دیگران از راه خدا ، موجب محرومیت از هدایت و آمرزش الهی

إنّ الذین کفروا و ظلموا لم یکن اللّه لیغفر لهم و لالیهدیهم طریقاً

با توجه به آیات قبل مراد از <کفر>، کفر به پیامبر(ص) و قرآن است و مراد از ظلم، بازداشتن دیگران از راه خداست.

3 - کافران ستم پیشه و مانعان راه خدا ، موفق به ایمان و توبه نخواهند شد .

إنّ الذین کفروا و ظلموا لم یکن اللّه لیغفر لهم

بدیهی است که کفرپیشگان در هر مرتبه ای از کفر باشند چنانچه اهل ایمان گردند سزاوار آمرزش و هدایت الهی هستند ; بنابراین مراد از جمله <لم یکن . ..> این است که آنان موفق به ایمان نخواهند شد و در نتیجه آنان را نخواهد آمرزید.

36- ظلم بدنمایانی سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 19 - 4

4- آنان که در پی ناهنجار نشان دادن راه خدا هستند ، ستمکارند .

ألا لعنه الله علی الظ-لمین. الذین ... یبغونها عوجًا

<یبغونها عوجاً>; یعنی ، در جست و جوی انحراف برای راه خدا هستند. جست و جوی انحراف برای راه خدا ، گاهی به ایجاد انحراف در آن است و گاهی منحرف جلوه دادن آن می باشد. برداشت یاد شده ناظر به دومین شیوه است.

ص: 254

37- ظلم صدّ از سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 161 - 18

18 - ظلم ، جلوگیری از راه خدا ، رباخواری و به ناحق خوردن مال مردم ، موجب گرایش آدمی به کفر

فبظلم من الذین هادوا حرمنا . .. و أعتدنا للکفرین منهم عذاباً ألیماً

مراد از <للکفرین منهم> همان یهودیانی هستند که مرتکب گناهان ذکر شده در این آیه و آیه قبل بودند، بنابراین صفات یاد شده کفر است و یا موجب کفر خواهد شد. برداشت فوق بر اساس احتمال دوم است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 168 - 4

4 - بازداشتن مردم از پیوستن به راه خدا ظلم است .

إنّ الذین کفروا و صدوا عن سبیل اللّه . .. إنّ الذین کفروا و ظلموا

مراد از ظلم - به قرینه آیه قبل - بازداشتن دیگران از راه خداست.

38- ظلم مانعان از سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 19 - 1

1- کسانی که مردم را از پیوستن به راه خدا ( دین و معارف الهی ) بازدارند ، از زمره ستمکارانند .

ألا لعنه الله علی الظ-لمین. الذین یصدون عن سبیل الله

فعل <یصدون> به معنای باز می دارند و نیز به معنای اعراض می کنند، آمده است. برداشت فوق براساس معنای اول است.

39- ظلم معرضان از سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 19 - 2

2- اعراض کنندگان از راه خدا ، از ستمکارانند .

ألا لعنه الله علی الظ-لمین. الذین یصدون عن سبیل الله

40- عذاب اخروی ممانعت از سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 94 - 11

11- ایجاد مانع بر سر راه خدا ( دین الهی ) ، موجب مشکلات دنیوی و عذاب بزرگ اخروی است .

و تذوقوا السوء بما صددتّم عن سبیل الله و لکم عذاب عظیم

ص: 255

مقصود از <سبیل الله> دین خداست که در آیات بسیاری از قرآن به همین عنوان آمده است.

41- عذاب دنیوی مانعان از سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 20 - 5

5- مانعان راه خدا و آنان که به خدا دروغ می بندند ، در خطر گرفتار شدن به عذاب های دنیوی اند .

و من أظلم ممن افتری علی الله کذبًا . .. أُول-ئک لم یکونوا معجزین فی الأرض

جمله <أُول-ئک لم یکونوا . ..> کنایه از تهدید به عذاب است و <فی الأرض> می تواند دلیل بر دنیوی بودن آن عذاب باشد.

42- عذاب دنیوی منحرف کنندگان سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 20 - 4

4- کافران به قیامت و آنان که برای منحرف نشان دادن راه خدا تلاش می کنند ، در خطر گرفتارشدن به عذاب های دنیوی اند .

الذین . .. یبغونها عوجًا و هم بالأخره هم ک-فرون. أُول-ئک لم یکونوا معجزین فی الأ

43- عذاب مانعان از سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 88 - 1

1- کافران سد کننده راه خدا ، دارای عذابی بس فزون تر از دیگر کافران

الذین کفروا و صدّوا عن سبیل الله زدن-هم عذابًا فوق العذاب

44- عذاب مضاعف مانعان از سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 20 - 10

10- کفرپیشگانی که مردم را از پیوستن به راه خدا باز می دارند ، به عذابی دو چندان گرفتار خواهند شد .

الذین یصدون . .. یض-عف لهم العذاب

ص: 256

45- عوامل دوری از سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 153 - 10،12

10 - پیروی از قوانین غیر الهی موجب دور ماندن از راه خدا و نرسیدن به مقام قرب او می شود.

و أن هذا صرطی مستقیماً فاتبعوه و لا تتبعوا السبل فتفرق بکم عن سبیله

12 - تفرقه جوامع موجب دور شدن و فاصله گرفتن آنان از راه خداست.

و لا تتبعوا السبل فتفرق بکم عن سبیله

<عن> برای مجاوزه است و مقتضای آن در جمله های مانند <فتفرق بکم عن سبیله>، این است که مفعول <کم> به سبب فعل <تفرق> از مجرور <سبیله> فاصله گرفته و دور شده است.

46- عوامل ممانعت از سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 38 - 11

11 - زیبا جلوه دادن بدکاری ها ، از جمله عوامل بازدارنده از راه خدا است .

و زیّن لهم الشیط-ن أعم-لهم فصدّهم عن السبیل

47- فرصت سلوک سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 21 - 3

3 - لحظه مرگ ، لحظه پایان فرصت برای حرکت در راه خدا است .

ثمّ السبیل یسّره . ثمّ أماته

حرف <ثمّ> برای ترتیب زمانی است و دلالت می کند که با فرا رسیدن مرگ، فرصت حرکت در راه خدا سپری شده است.

48- کیفر استهزاگران سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 6 - 14

14 - کیفر مسخره کنندگان راه خدا ، عذابی ذلت بار است .

یتّخذها هزوًا أُول-ئک لهم عذاب مهین

ص: 257

49- کیفر صدّ از سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 161 - 21

21 - ظلم ، جلوگیری از راه خدا ، به ناحق خوردن مال مردم ، موجب عقوبت های دنیوی و عذاب اخروی

فبظلم من الذین هادوا حرمنا . .. و أعتدنا للکفرین منهم عذاباً ألیماً

50- گمراهی از سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 26 - 16

16 - هواپرستی ، موجب گمراهی و دوری از راه خدا است .

و لاتتّبع الهوی فیضلّک عن سبیل اللّه

51- گمراهی مانعان سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 3 - 6

6- ترجیح دهندگان دنیا بر آخرت و سد کنندگان راه خدا و کج جلوه دهندگان آن در نهایت گمراهی هستند .

الذین یستحبّون الحیوه الدنیا علی الأخره و یصدّون عن سبیل الله و یبغونها عوجًا أُ

52- مانعان از سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 45 - 7

7 - اعراض کنندگان از راه خدا ، بازدارندگان مردم از پیوستن به آیین الهی و آنان که راه خدا را منحرف جلوه می دهند ، از رحمت الهی در قیامت بدور خواهند بود .

أن لعنه اللّه علی الظالمین. الذین یصدون عن سبیل اللّه و یبغونها عوجاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 3 - 2

2- کافران ، همواره درصدد جلوگیری از راه خدا و در پی ممانعت از گسترش تعالیم الهی هستند .

للک-فرین . .. الذین ... و یصدّون عن سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 94 - 8

ص: 258

8- نقض کنندگان سوگند ، بازدارندگان مردم از راه خدایند .

و لاتتخذوا أیم-نکم دخلاً . ..بما صددتّم عن سبیل الله و لکم عذاب عظیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 38 - 10

10 - شیطان ، قوم عاد و ثمود را ، از راه خدا بازداشت .

و زیّن لهم الشیط-ن أعم-لهم فصدّهم عن السبیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - مجادله - 58 - 16 - 4

4 - تلاش منافقان ، برای بازداشتن مردم از راه خدا

فصدّوا عن سبیل اللّه

<صدّ> در صورتی که متعدی استعمال شود، به معنای منع و بازداشتن خواهد بود. بنابراین <فصدّوا عن سبیل اللّه>; یعنی، <منعوا الناس عن سبیل اللّه>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - منافقون - 63 - 2 - 5،7

5 - تلاش منافقان ، برای ممانعت و بازداشتن مردم از گرویدن به راه خدا و آیین او

فصدّوا عن سبیل اللّه

<صدّ> در صورتی که متعدی استعمال شود، به معنای <منع کردن> خواهد بود. برداشت یاد شده بر این احتمال استوار است.

7 - هدف منافقان از تمسک به سوگند های دروغ ، اغفال کردن مردم و بازداشتن آنان از راه خداوند

اتّخذوا أیم-نهم جنّه فصدّوا عن سبیل اللّه

53- مراد از سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 125 - 19

19- < عن أبی عبدالله ( ع ) قال : و الله نحن السبیل الذی أمرکم الله باتّباعه ، قوله < و جادلهم بالتی هی أحسن > یعنی بالقرآن ;

از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: به خدا سوگند! آن راهی که خدا شما را به پیروی از آن امر فرموده ما هستیم و مقصود از سخن خدا <و جادلهم بالتی هی أحسن> قرآن است>.

54- معرضان از سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 259

6 - اعراف - 7 - 45 - 7

7 - اعراض کنندگان از راه خدا ، بازدارندگان مردم از پیوستن به آیین الهی و آنان که راه خدا را منحرف جلوه می دهند ، از رحمت الهی در قیامت بدور خواهند بود .

أن لعنه اللّه علی الظالمین. الذین یصدون عن سبیل اللّه و یبغونها عوجاً

55- ممانعت از سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 45 - 2،4

2 - کسانی که مردم را از پیوستن به راه خدا باز دارند ، ستمکارند .

أن لعنه اللّه علی الظالمین. الذین یصدون عن سبیل اللّه

برداشت فوق بر این اساس است که <یصدون> از <صدّ> به معنای بازداشتن باشد. قابل ذکر است که بر این مبنا کلمه ای همانند <الناس> مفعول آن خواهد بود که به خاطر وضوحش در کلام نیامده است.

4 - آنانکه در پی ناهنجار کردن و منحرف ساختن راه خدایند ، از زمره ستمکارانند و در قیامت مورد لعنت خدا قرار خواهند گرفت .

أن لعنه اللّه علی الظالمین. الذین ... یبغونها عوجاً

برداشت فوق بر اساس دومین مصداقی است که در توضیح برداشت قبل برای پی جویی اعوجاج در دین بیان شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 86 - 2،3،4،5،14

2 - کافران قوم شعیب بر سر هر کوی و برزن مؤمنان به خدا را مورد تهدید قرار می دادند و آنان را از سلوک راه خدا بازمی داشتند .

و لا تقعدوا بکل صرط توعدون و تصدون عن سبیل اللّه من ءامن به

<ایعاد> مصدر <توعدون> به معنای تهدید کردن و به شکنجه و أمثال آن ترساندن است. <من ءامن> مربوط به فعل <توعدون> و <تصدون> است و به اصطلاح اهل ادب مفعولی است <متنازع فیه>. گفتنی است که در برداشت فوق ضمیر در <به> به <اللّه> برگردانده شده است.

3 - شعیب از مردم خویش خواست تا دست از تهدید اهل ایمان بردارند و آنان را از پیمودن راه خدا بازندارند .

و لا تقعدوا بکل صرط توعدون و تصدون عن سبیل اللّه من ءامن به

4 - کافران قوم شعیب در تلاش مستمر برای بد جلوه دادن راه خدا

و تصدون عن سبیل اللّه من ءامن به و تبغونها عوجاً

5 - تهدید اهل ایمان و ساختن چهره ای ناپسند از راه خدا ، از روش های دشمنان دین برای مبارزه با پیامبران و ادیان الهی

و تصدون عن سبیل اللّه من ءامن به و تبغونها عوجاً

14 - سد کنندگان راه خدا و ترسیم کنندگان چهره ای ناپسند از دین ، مردمی فسادگر و در خطر گرفتاری به سرنوشتی شوم هستند .

تصدون عن سبیل اللّه من ءامن به و تبغونها عوجاً . .. و أنظروا کیف کان عقبه المفسد

ص: 260

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 47 - 5،6،7

5 - کفرپیشگان مکه در عصر بعثت ، همواره در تلاش برای بازداشتن مردم از پیوستن به راه خدا

و یصدون عن سبیل اللّه

6 - خروج کافران مکه به سوی بدر ، در راستای تلاششان برای بازداری مردم از راه خدا

و لاتکونوا کالذین خرجوا من دیرهم . .. و یصدون عن سبیل اللّه

7 - خداوند ، کفرپیشگان را به سبب رفتار ناپسندشان ( سرمستی ها ، ریاکاری ها ، بازداری مردم از راه خدا ) ، مجازات خواهد کرد .

و لاتکونوا کالذین . .. و اللّه بمایعملون محیط

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 9 - 6

6 - شرک پیشگان صدر اسلام ، به خاطر تأمین و حفظ منافعِ مادی خود ، مردم را از گرویدن به اسلام و سلوک راه خدا باز می داشتند .

اشتروا بأیت اللّه ثمناً قلیلا فصدوا عن سبیله

آیه فوق - به قرینه آیات قبل درباره مشرکان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 34 - 7،8

7 - بسیاری از احبار و راهبان ( پیشوایان دینی یهود و نصارا ) عوامل انحراف مردم و بازدارنده آنان از راه خدا بودند .

إن کثیراً من الأحبار و الرهبان . .. و یصدون عن سبیل اللّه

8 - تلاش احبار و راهبان ، در بازداشتن مردم از راه خدا ، در راستای دستیابی به مطامع دنیوی خویش

لیأکلون أمول الناس بالبطل و یصدون عن سبیل اللّه

با توجه به ارتباط و پیوستگی <یصدون> با <یأکلون> برداشت فوق استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 20 - 2

2- کفرورزی کافران و اعمال ایشان ( افترا بر خداوند ، بازداری از راه خدا و . . . ) خارج از حاکمیت خداوند نیست .

و من أظلم ممن افتری علی الله کذبًا . .. أُولئک لم یکونوا معجزین

ماضی بودن معنای جمله <أُول-ئک لم یکونوا . ..> (آنان هیچ گاه ازحاکمیت خدا خارج نبوده اند) می رساند که: گرایش کافران به کفر نیز تحت حاکمیت خدا صورت گرفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 94 - 9

9- سست کردن ایمان مردم با سوء استفاده از مقدسات دین ، < صد عن سبیل الله > است .

و لاتتخذوا أیم-نکم دخلاً . .. و تذوقوا السوء بما صددتّم عن سبیل الله

از اینکه خداوند از حنث سوگند و فریب کاری، به سد راه خدا تعبیر کرد (بما صددتّم عن سبیل الله)، استفاده می شود که

ص: 261

سست کردن ایمان مردم با حنث سوگند و فریب کاری، مصداق بارز سد راه خداست.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 25 - 5

5 - جلوگیری از ورود حاجیان به مسجدالحرام ، نمونه آشکار بازداشتن مردم از راه خدا

و یصدّون عن سبیل اللّه و المسجد الحرام

مراد از <سبیل اللّه> - همان طور که گفته شد - عبادت و پرستش خدای یگانه است. بنابراین و با توجه به این که زیارت مسجدالحرام از سوی مؤمنان و انجام مراسم ویژه آن (طواف، سعی و...) از مصداق های عبادت خدا محسوب می شود، ذکر آن بعد از <سبیل اللّه>، می تواند بدان معنا باشد که جلوگیری از ورود زائران به مسجدالحرام، از مصادیق بارز ممانعت از راه خدا است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 1 - 1

1- تلاش های کافران ، در منحرف ساختن جامعه بشری از راه خدا ، محکوم به شکست حتمی و نهایی است .

الذین کفروا و صدّوا عن سبیل اللّه أضلّ أعم-لهم

<أعمالهم> نظر به تلاش های کفرآمیز و انحراف انگیز کافران دارد که از واژه <صدّوا> استفاده می شود. شکست حتمی و نهایی از آن جهت برداشت می شود که گوینده <أضلّ> خداوند است و اگر کافران در ظاهر پیشرفت هایی هم داشته باشند، در نهایت محکوم به شکست اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 32 - 3

3- عداوت و مبارزه با پیامبراکرم ( ص ) ، مصداق کفر و پیشگیری از راه خداوند

کفروا و صدّوا عن سبیل اللّه و شاقّوا الرسول

عطف <شاقّوا الرسول> بر <الذین کفروا و صدّوا. ..> ممکن است عطف تفسیری باشد.

56- ممانعت قوم ثمود از سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 38 - 10

10 - شیطان ، قوم عاد و ثمود را ، از راه خدا بازداشت .

و زیّن لهم الشیط-ن أعم-لهم فصدّهم عن السبیل

57- ممانعت قوم عاد از سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 38 - 10

ص: 262

10 - شیطان ، قوم عاد و ثمود را ، از راه خدا بازداشت .

و زیّن لهم الشیط-ن أعم-لهم فصدّهم عن السبیل

58- موارد سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 190 - 2

2 - ارزش جهاد و نبرد با دشمنان ، به < در راه خدا بودن > آن است .

و قتلوا فی سبیل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 195 - 3

3 - ارزش انفاق و تأمین هزینه های جهاد ، به < در راه خدا بودن > آن است .

و أنفقوا فی سبیل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 118 - 5

5 - احکام خداوند، سبیل الله است.

هو أعلم من یضل عن سبیله . .. فکلوا مما ذکر اسم الله علیه

جمله <فکلوا . ..> جواب شرط محذوف است. یعنی إن انتهیتم عن اتباع المضلین ... فکلوا. و چون در آیه شریفه سخن از <إضلال عن سبیل الله> بود، اقتضای تفریع آن است که مضمون آن سبیل الله باشد، و چون سبیل الله اختصاصی به احکام ذبیحه ندارد، به همه احکام تعمیم یافته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 60 - 16

16 - نبرد با دشمنان دین ، از مصادیق < سبیل اللّه > است .

و ما تنفقوا من شیء فی سبیل اللّه یوف إلیکم

سیاق آیه حکایت از آن دارد که از مصادیق <سبیل اللّه> جهاد با دشمنان دین است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 88 - 2

2- معارف و قوانین ادیان آسمانی ، مظهر < سبیل الله > است .

الذین کفروا و صدّوا عن سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 9 - 6

ص: 263

6 - توحید و یکتاپرستی ، راه خدا و اسلام ، فراخوان مردم به پیمودن این راه و ترک آیین های شرک

و من الناس من یج-دل فی اللّه . .. لیضلّ عن سبیل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 24 - 5

5 - پرستش خدای یگانه ، راه خداوند

و هدوا إلی صرط الحمید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 4 - 30

30- جنگ با کافران محارب ، حرکت در مسیر خداوند است .

و الذین قتلوا فی سبیل اللّه

آنچه در صدر آیه شریفه مطرح شده است مبارزه بی امان با کافران در جبهه های نبرد است و خداوند، چنین مبارزه ای را <سبیل اللّه> نامیده است.

59- موانع سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 88 - 12

12 - درخواست از خداوند برای نابودی ثروت ها و امکاناتی که سد راه خدا می باشد ، امری پسندیده است .

لیضلوا عن سبیلک ربنا اطمس علی أمولهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 19 - 9

9- دروغ بستن به خدا ، موجب بازداری مردم از پیوستن به راه او و منحرف ساختن دین الهی و نشانه کفر به آخرت است .

و من أظلم ممن افتری . .. و هم بالأخره هم ک-فرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 11 - 16

16 - دلبستگی به مال و خانواده ، بازدارنده انسان از راه خدا و تکالیف دین

سیقول لک المخلّفون من الأعراب شغلتنا أمولنا و أهلونا . .. یقولون بألسنتهم

برداشت بالا بر این اساس است که اعراب در بیان <شغلتنا أموالنا و أهلونا> صادق به شمار آیند; ولی در گفتن <فاستغفرلنا> - که حاکی از ندامت درونی آنان است - کاذب باشند.

ص: 264

60- موانع سلوک سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 26 - 17

17 - پیروی از هوای نفس ، ناسازگار با حرکت در مسیر خدا و مانعی بزرگ و خطری جدی بر سر راه کمال آدمی

و لاتتّبع الهوی فیضلّک عن سبیل اللّه

61- موانع ممانعت از سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 47 - 10

10 - توجه به احاطه علمی خداوند بر کردار آدمی ، عامل اجتناب وی از سرمستی و ریاکاری و جلوگیری از راه خدا

و لاتکونوا . .. و اللّه بمایعملون محیط

62- نعمت سلوک سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 20 - 6

6 - فراهم بودن زمینه آشنایی با راه خدا و آسان بودن سلوک آن ، نعمتی سزاوار شکرگزاری است .

قتل الإنس-ن ما أکفره . .. ثمّ السبیل یسّره

چنانچه کفر در <ما أکفره> به معنای کفران نعمت باشد; آیات پس از آن - از جمله این آیه - درصدد بیان نعمت هایی خواهد بود که ناسپاسی آنها، موجب نفرین خداوند است.

63- نقش سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 1 - 16

16 - ارزش هجرت و جهاد ، به انجام گرفتن آن در راه خدا و برای خشنودی او است .

إن کنتم خرجتم جه-دًا فی سبیلی و ابتغاء مرضاتی

تعبیر <خرجتم>، چنانچه بیانگر هجرت مسلمانان از مکه به مدینه باشد، عنوان <جهاد> نیز بر آن انطباق می یابد.

64- نورانیت سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 1 - 9

ص: 265

9- کفر ، ظلمت و راه خدا ، نور است .

لتخرج الناس من الظلم-ت إلی النور

به قرینه آیات بعد، که درباره کافران و سدّ کنندگان راه خداست، مراد از <ظلمات>، کفر و مراد از <نور>، راه خداست.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 5 - 5

5- کفر ، ظلمت و راه خدا ، نور است .

أخرج قومک من الظلم-ت إلی النور

از آن جایی که هدف پیامبران و از جمله موسی(ع) هدایت مردم بوده است; احتمالاً، مراد از خارج کردن مردم از ظلمت، نجات از کفر و بردن آنان به سوی نور، هدایت آنان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 11 - 7

7 - کفر ، ظلمت و راه خدا ، نور است .

من الظلم-ت إلی النور

از این قرینه که مقصود از نور قرآن و راه خدا است; استفاده می شود که مراد از ظلمات، راه های کفر است.

65- وحدت سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 1 - 10

10- راه خدا ، واحد و یگانه و راه کفر و ضلالت ، متعدد و گوناگون است .

لتخرج الناس من الظلم-ت إلی النور

برداشت فوق با توجه به استعمال <ظلمات> به صورت جمع و <نور> به صورت مفرد استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 11 - 7

7 - کفر ، ظلمت و راه خدا ، نور است .

من الظلم-ت إلی النور

از این قرینه که مقصود از نور قرآن و راه خدا است; استفاده می شود که مراد از ظلمات، راه های کفر است.

66- وضوح سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 1 - 18

18- راه خداوند ، راهی است روشن و دارای فرجامی مشخص و بدون سردرگمی

ص: 266

لتخرج الناس من الظلم-ت إلی النور . .. إلی صرط العزیز الحمید

عبارت <إلی صراط العزیز> بدل از <إلی النور> است. تسمیه راه خدا به <نور> و راه غیر آن به <ظلمات> نشان می دهد که راه خداوند روشن و مشخص است; در حالی که راههای غیر آن، آمیخته با سردرگمی است.

67- ویژگی سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 45 - 5

5 - راه خدا ( دین و معارف الهی ) بدور از هر گونه انحراف و ناهنجاری

أن لعنه اللّه علی الظالمین. الذین ... یبغونها عوجاً

68- ویژگیهای سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 125 - 11

11- راه خدا و اسلام ، سازگار با عقل ، علم و عواطف انسانی

ادع إلی سبیل ربّک بالحکمه و الموعظه الحسنه

69- هدایت به سبیل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 53 - 1

1 - پیامبراکرم ( ص ) ، هادی و رهنمای انسان ها به راه خداوند است .

و إنّک لتهدی إلی صرط مستقیم . صرط اللّه

<صراط اللّه> بدل از <صراط مستقیم> در آیه قبل است; یعنی، <و إنّک لتهدی إلی صراط اللّه>.

70- هماهنگی سبیل الله با عقل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 125 - 11

11- راه خدا و اسلام ، سازگار با عقل ، علم و عواطف انسانی

ادع إلی سبیل ربّک بالحکمه و الموعظه الحسنه

ص: 267

71- هماهنگی سبیل الله با علم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 125 - 11

11- راه خدا و اسلام ، سازگار با عقل ، علم و عواطف انسانی

ادع إلی سبیل ربّک بالحکمه و الموعظه الحسنه

ص: 268

21- سپاه

1- آمادگی نظامی سپاه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 17 - 3

3 - وجود تمرین ، آموزش و آماده سازی مستمر در سپاه سلیمان

فهم یوزعون

<وَزْع> به معنای مرتب کردن، به صف کردن و آرایش دادن لشگر برای جنگ

2- آمادگی نظامی سپاه فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 56 - 1

1 - آماده باش کامل سپاه فرعون پیش از پیوستن مردم شهر ها به آنان برای تعقیب بنی اسرائیل

و إنّا لجمیع ح-ذرون

<حِذْر> در قرآن به معنای ابزار جنگ (شمشیر، زره و. ..) آمده است; مانند<خذوا حذرکم>. بنابراین <حاذرون> به کسانی گفته می شود که دارای سلاح کافی و در حال آماده باش کامل باشند.

3- اظهار محبت به سپاه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 33 - 6

6 - اظهار محبت و تشویق نیرو های مسلح ، پس از رژه رفتن آنها ، از سوی فرماندهان و رهبران ، امری پسندیده و شایسته است .

ردّوها علیّ فطفق مسحًا بالسوق و الأعناق

ص: 269

4- اغواگری سپاه ابلیس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 95 - 3

3 - نقش ابلیس و سپاهیانش ، در گمراهی و شرکورزی آدمیان

فکبکبوا فیها هم و الغاون . و جنود إبلیس أجمعون

به دوزخ افکنده شدن ابلیس و سپاهیانش به همراه مشرکان و معبودهایشان، بیانگر مطلب یاد شده است.

5- اهمیت نظم در سپاه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 21 - 5،6

5 - اهتمام شدید سلیمان ( ع ) به برقراری نظم و انضباط کامل در سپاه خویش

أم کان من الغائبین . .. أو لأاْذبحنّه

6 - اهمیت نظم و انضباط در نیرو های نظامی

أم کان من الغائبین . لأعذّبنّه عذابًا شدیدًا أو لأاْذبحنّه

6- بی شماری سپاه خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مدثر - 74 - 31 - 20

20 - خداوند ، دارای لشکریان و کارگزارانی بی شمار

و ما یعلم جنود ربّک إلاّ هو

برداشت یاد شده، با توجه به این احتمال است که ندانستن لشکریان خداوند، به تعداد بی شمار آنان اشاره داشته باشد; یعنی، بر اثر کثرت تعداد آنان، قابل شناخت برای کسی نیست.

7- پیروزی سپاه خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 173 - 1،2

1 - پیروزی جبهه حق و لشکریان الهی ، سنت و قضای حتمی و غیر قابل تخلف خداوند

و لقد سبقت کلمتنا لعبادنا المرسلین . .. و إنّ جندنا لهم الغ-لبون

2 - پیروزی لشکریان الهی و مجاهدان راه خدا ، در تمامی صحنه های مبارزاتی ، سنت و وعده خداوند است .

و إنّ جندنا لهم الغ-لبون

ص: 270

8- پیروزی سپاه طالوت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 251 - 4،5،24

4 - هزیمت و شکست سپاهیان جالوت به اذن الهی ، در برابر نیروی اندک طالوتیان

فهزموهم باذن اللّه

5 - اجابت دعا و نیایش طالوتیان ، با هزیمت و شکست سپاه جالوت

قالوا ربّنا . .. و انصرنا علی القوم الکافرین. فهزموهم باذن اللّه

24 - چیرگی سپاه طالوت بر جالوتیان ، پرتویی از تفضّلِ جهانشمولِ الهی

فهزموهم باذن اللّه . .. و لکنّ اللّه ذو فضل علی العالمین

9- تشبیه به سپاه آماده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 75 - 2

2 - مشرکان چونان سپاهی آماده به خدمت ، پشتیبانِ معبود های خویشند .

و هم لهم جند محضرون

برداشت یاد شده مبتنی بر این نکته است که ضمیر <هم> به مشرکان و ضمیر <لهم> به معبودها باز گردد.

10- تشویق سپاه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 33 - 6

6 - اظهار محبت و تشویق نیرو های مسلح ، پس از رژه رفتن آنها ، از سوی فرماندهان و رهبران ، امری پسندیده و شایسته است .

ردّوها علیّ فطفق مسحًا بالسوق و الأعناق

11- تعداد سپاه خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مدثر - 74 - 31 - 19

19 - شمار لشکریان و کارگزاران پروردگار و ویژگی های آنان را ، کسی جز خدا نمی داند .

و ما یعلم جنود ربّک إلاّ هو

مقصود از <جنود> - مطابق نظر مفسران - فرشتگان اند که نقش کارگزاری و امر بری نسبت به خدا را دارند.

ص: 271

12- تعلیم سپاه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 17 - 3

3 - وجود تمرین ، آموزش و آماده سازی مستمر در سپاه سلیمان

فهم یوزعون

<وَزْع> به معنای مرتب کردن، به صف کردن و آرایش دادن لشگر برای جنگ

13- تنوع سپاه ابلیس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 64 - 8

8- ابلیس ، دارای لشکریانی سواره و پیاده و همکارانی فراوان و گوناگون

و أجلب علیهم بخیلک و رجلک

<خیل> اسم جمع اسب است و مراد از آن، لشکر سواره نظام می باشد و <رجل> اسم جمع رجال است و مراد از آن پیاده نظام می باشد.

14- حرکت سپاه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 17 - 2

2 - فراخوانی سپاه سلیمان از سوی او ، برای حرکت به سوی مقصدی خاص

و حشر لسلیم-ن جنوده

واژه <حشر> (مصدر <حشر>) به معنای بیرون آوردن جماعت از قرارگاهشان و حرکت دادن آنان به سوی مقصدی چون آوردگاه و. .. می باشد.

15- حرکت سریع سپاه در شب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عادیات - 100 - 3 - 2

2 - هجوم غافلگیرانه بر دشمن در صبحگاه ، پس از حرکت سریع سپاهیان در شب ، شیوه ای کارساز در جهاد

فالمغیرت صبحًا

ص: 272

16- خطای سپاه فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 8 - 4

4 - فرعون ، هامان و سپاهیانشان مردمی خطاپیشه

إنّ فرعون و ه-م-ن و جنودهما کانوا خطئین

17- دعای سپاه طالوت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 250 - 1

1 - صبر ، استواری قدم و نصرت بر کافران ، درخواست پیکارگران برگزیده طالوت از خداوند ، به هنگام رویارویی با جالوت

و لمّا برزوا . .. و انصرنا علی القوم الکافرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 251 - 5

5 - اجابت دعا و نیایش طالوتیان ، با هزیمت و شکست سپاه جالوت

قالوا ربّنا . .. و انصرنا علی القوم الکافرین. فهزموهم باذن اللّه

18- سان دیدن از سپاه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 31 - 4

4 - سان دیدن از نیرو های مسلح ، امری پسندیده و شایسته برای فرماندهان و رهبران

إذ عرض علیه بالعشیّ الص-فن-ت الجیاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 33 - 4

4 - رژه رفتن نیرو های مسلح و سان دیدن فرماندهان و رهبران از آنها ، امری پسندیده و شایسته است .

ردّوها علیّ فطفق مسحًا بالسوق و الأعناق

19- سپاه ابلیس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 95 - 2،5

2 - ابلیس ، دارای سپاهی گسترده است .

ص: 273

و جنود إبلیس أجمعون

5 - < عن أبی جعفر ( ع ) قال : [ فی حدیث طویل ] جنود إبلیس ذریته من الشیاطین ;

از امام باقر(ع) روایت شده که [ضمن یک حدیث طولانی ]فرمود: <جنود> ابلیس فرزندان او از شیطان ها هستند>.

20- سپاه اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 26 - 7

7 - سپاه اسلام ، همواره مستظهر و پشتگرم به نصرت و امداد های الهی

لقد نصرکم اللّه فی مواطن کثیره . .. و أنزل جنوداً لم تروها

21- سپاه جالوت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 250 - 5

5 - جالوت و سپاهیان وی از زُمره کافران

و لمّا بروزا الجالوت و جنوده . .. و انصرنا علی القوم الکافرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 251 - 4

4 - هزیمت و شکست سپاهیان جالوت به اذن الهی ، در برابر نیروی اندک طالوتیان

فهزموهم باذن اللّه

22- سپاه خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 173 - 3،4

3 - پیامبران و پیروان آنان ، لشکریان خدا هستند .

لعبادنا المرسلین . .. و إنّ جندنا لهم الغ-لبون

4 - لشکریان الهی و مجاهدان راه خدا ، برخوردار از جایگاه بلند در پیشگاه خداوند

و إنّ جندنا لهم الغ-لبون

برداشت یاد شده از اضافه <جند> (لشکر) به <نا> (خدا) استفاده می شود.

ص: 274

23- سپاه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 17 - 1

1 - سلیمان ( ع ) ، دارای سپاهی متشکل از نیرو های جن ، انسان و پرندگان

و حشر لسلیم-ن جنوده من الجنّ و الإنس و الطیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 20 - 4،6

4 - هدهد ، از اعضای سپاهیان سلیمان

و حشر لسلیمن جنوده. .. فقال ما لی لاأری الهدهد

6 - احتیاط و خویشتن داری سلیمان در برخورد با نیرو های تحت امر خویش

فقال ما لی لاأری الهدهد أم کان من الغائبین

سلیمان، بی درنگ هدهد را متهم به تخلّف نکرد; بلکه ابتدا ناپیدا بودن هدهد را مربوط به خطای دید خودش دانست. این در حالی است که قدرتمندان قبل از هر چیز خشم گرفته و نیروی تحت فرمان خود را متهم می کنند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 21 - 7

7 - مسؤولیت مهم هدهد در سپاه سلیمان ( ع )

أم کان من الغائبین . لاُعذّبنّه عذابًا شدیدًا أو لأاْذبحنّه

احتمال می رود در نظر گرفتن مجازات سخت برای تخلف هدهد، از آن جهت باشد که وی دارای مسؤولیتی مهم بود و نمی بایست پست خود را ترک می کرد.

24- سپاه سلیمان(ع) در سرزمین مورچگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 18 - 1،3

1 - رسیدن سلیمان ( ع ) و لشگریانش به سرزمین مورچگان ، در مسیر حرکت خود

حتّی إذا أتوا علی واد النمل

3 - اخطار مورچه ای به دیگر مورچگان نسبت به ورود سلیمان و لشگریانش به سرزمین آنها

قالت نمله ی-أیّها النمل ادخلوا مس-کنکم لایحطمنّکم سلیم-ن و جنوده

25- سپاه شیطان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 97 - 7

7 - شیطان ، مظهر وسوسه گری و انحراف و دارای افراد و نیرو های متعدد

ص: 275

أعوذ بک من همزت الشی-طین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - مجادله - 58 - 10 - 2،5

2 - منافقان ، ابراز دست شیطان و تحت تأثیر القائات او

ألم تر إلی الذین نهوا عن النجوی . .. إنّما النجوی من الشیط-ن

5 - شیطان ، از راه نجوا های منافقان ، درصدد اندوهگین کردن مؤمنان بود .

إنّما النجوی من الشیط-ن لیحزن الذین ءامنوا

26- سپاه طالوت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 249 -

6،9،10،11،12،14،15،17،18،21،32،33،34

6 - طالوت ، لشکریان بسیج شده را تا قبل از موفقیّت آنان در آزمایش ، به خود نسبت نمی داد .

فلمّا فصل طالوت بالجنود

آنگاه که طالوت، لشکریان را نیازموده بود، از آنان تعبیر به <الجنود> شد، نه <جنوده> یعنی نه آنان را به خود منتسب می دانست و نه از خود نفی می کرد. و آنگاه که سخن از آزمایش به میان آمد، نسبت به آنان که در آزمایش موفق می شوند، گفت: <فانّه منّی>.

9 - اعلام طالوت به لشکریان ، در مورد عدم انتساب آنان به وی و جدایی آنان از او ، در صورتی که از نهر بیاشامند .

فمن شرب منه فلیس منّی

10 - اعلام طالوت به لشکریان ، در مورد انتساب آنان به وی ، اگر از نوشیدن آب نهر چشم پوشند .

و من لم یطعمه فانّه منّی

11 - کسانی که فقط یک کف از آب نهر نوشیدند ، از لشکر طرد نشدند ; گر چه منسوب به طالوت نیز نبودند .

فمن شرب منه فلیس منّی و من لم یطعمه فانّه منّی ألاّ من اغترف غرفهً بیده

کلمه <الاّ> استثنای از <فمن شرب> است; بنابراین لشکر طالوت به سه گروه تقسیم می شوند: نوشندگان، آنانکه نچشیدند و کسانی که تنها مُشتی از آب برگرفتند. حکم گروه اوّل و دوّم روشن است ; ولی گروه سوّم چون آب را چشیده اند، <منّی> صدق نمی کند و به دلیل اینکه سیراب نشده اند، <لیس منی> نیز صدق نمی کند.

12 - طالوت با آزمایش الهی ، برخی سپاهیان خود را تصفیه نمود و از لشکر طرد کرد .

فمن شرب منه فلیس منّی

14 - بیشتر لشکریان طالوت علی رغم منع وی ، از آب نهر نوشیدند و در امتحان الهی موفق نشدند .

فشربوا منه الاّ قلیلا

15 - عدم تغییر عزم طالوت در پیکار با متجاوزان ، علی رغم نافرمانی بیشتر لشکریان و طرد آنان از سوی وی

فشربوا منه الاّ قلیلا منهم فلمّا جاوَزَه

17 - اظهار عجز برخی همراهان طالوت از پیکار با دشمن ، پس از عبور از نهر و دیدن سپاه عظیم جالوت

فلمّا جاوزه هو و الّذین امنوا معه قالوا لا طاقه لنا الیوم بجالوت و جنوده

18 - تنها اقلیّتی که در آزمایش تشنگی موفّق شدند ، همراه طالوت از نهر گذشتند .

ص: 276

فشربوا منه الاّ قلیلا منهم فلمّا جاوزه هو و الذین امنوا معه

21 - معتقدان به لقای خداوند ( روز رستاخیز ) در لشکر طالوت ، امیدوارکنندگان دل های نگران

قال الّذین یظنّون انّهم ملاقوا اللّه کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیرهً

32 - ناتوانان از همراهی با طالوت پس از گذشتن از نهر ، همانهایی بودند که یک کف ، آب نوشیدند .

الاّ من اغترف غرفه بیده . .. قالوا لا طاقه لنا

امام باقر (ع) درباره آیه مزبور فرمود: . .. قال الذین اغترفوا: <لا طاقه لنا الیوم بجالوت> ... .

_______________________________

کافی، ج 8، ص 316، ح 498; نورالثقلین، ج 1، ص 251، ح 996.

33 - همراهان طالوت تا آخرین مرحله پیکار ، همانهایی بودند که حتّی یک کف از آب ننوشیدند .

فشربوا منه الاّ قلیلا . .. قال الذین یظنون

امام باقر (ع) درباره آیه مزبور فرمود: . .. قال الّذین لم یغترفوا: <کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیره باذن اللّه>.

_______________________________

کافی، ج 8، ص 316، ح 498; نورالثقلین، ج 1، ص 251، ح 996.

34 - عده ای از یاران طالوت که از آب نهر ننوشیدند ، سیصد و سیزده نفر بودند .

فشربوا منه الاّ قلیلا

امام باقر (ع): . .. فشربوا منه الاّ ثلاثمأه و ثلاثه عشر رجلا ...

_______________________________

کافی، ج 8، ص 316، ح 498 ; نورالثقلین، ج 1، ص 251، ح 996.

27- سپاه غیبی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 26 - 5،9

5 - امداد الهی به مؤمنان در جنگ حنین به وسیله دسته هایی از نیرو های غیبی

و أنزل جنوداً لم تروها

9 - جبهه کفر در کارزار حنین ، در پی فرود آمدن نیرو های غیبی و نزول آرامش روحی بر مؤمنان از سوی خداوند ، گرفتار شکستی سخت و عذاب آور گردید .

ثم أنزل اللّه سکینته . .. و أنزل جنوداً لم تروها و عذّب الذین کفروا

28- سپاه فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 90 - 1،2،3

1 - خداوند ، بنی اسرائیل را در حالی که در معرض هجوم فرعون و سپاهیانش قرار داشتند ، از دریا عبور داد .

و جوزنا ببنی إسرءیل البحر فأتبعهم فرعون و جنوده بغیاً و عدواً

2 - فرعون و سپاهیانش ، با خارج شدن بنی اسرائیل از دریا ، با کبر و نخوت و با سرعت به سوی آن گذرگاه تاختند .

ص: 277

و جوزنا ببنی إسرءیل البحر فأتبعهم فرعون و جنوده بغیاً و عدواً

جمله <فأتبعهم . .. > عطف بر جمله <جاوزنا> است و <فای عاطفه> برای ترتیب بدون تراخی است. عرب به کسی که راه رفتنش همراه با کبر و نخوت باشد می گوید: <بغی فی مشیته> و <عدو> نیز به معنای دویدن است.

3 - فرعون و سپاهیانش ، از سرِ ستم و کینه توزی ، بنی اسرائیل را تعقیب کردند .

فأتبعهم فرعون و جنوده بغیاً و عدواً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 56 - 2

2 - تشویق مردم از سوی مأموران فرعون ، به تسریع در پیوستن به سپاه وی

و إنّا لجمیع ح-ذرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 63 - 1

1 - قرار گرفتن بنی اسرائیل در میان سپاه فرعون و دریا

فلمّا ترءا الجمعان . .. فأوحینا إلی موسی أن اضرب بعصاک البحر

از عبارت <أن اضرب بعصاک البحر> معلوم می شود که بنی اسرائیل به هنگام مشاهده سپاه فرعون، نه راه پیش داشتند و نه راه پس; زیرا در یک طرف آنان دریا قرار داشت و در سوی دیگر سپاه فرعون.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 24 - 6

6- لشگر فرعون ، در تعقیب بنی اسرائیل پس از عبور آنان از نیل

و اترک البحر رهوًا إنّهم جند مغرقون

تعقیب، از واژه <جند> استفاده شده است.

29- سپاه فرعون در دریا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 64 - 1،2

1 - اقدام فرعون و سپاهیانش ، مبنی بر تعقیب بنی اسرائیل در بستر دریا

و أزلفنا ثَمّ الأخرین

<ازلاف> (مصدر <أزلفنا>); یعنی، به پیشروی وادار کردن و <ثَمّ> ظرف مکان و معادل <آن جا> و <الأخرین> مفعول برای <أزلفنا> است; یعنی، دیگران (فرعونیان) را وادار کردیم تا به آن جا پیشروی کنند. گفتنی است که <ثَمّ> اشاره به بستر دریا دارد که بنی اسرائیل از آن عبور کردند.

2 - دخالت اراده الهی در وادار کردن فرعونیان به پیشروی در بستر دریا

و أزلفنا ثَمّ الأخرین

ص: 278

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 66 - 2

2 - تعقیب بنی اسرائیل از سوی فرعونیان در مسیر باز شده در دریا به وسیله موسی ( ع )

و أنجینا موسی و من معه أجمعین . ثمّ أغرقنا الأخرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 40 - 4

4 - افکنده شدن فرعون و لشکریانش در دریا ، با حقارت و ذلت و به اراده الهی

فنبذن-هم فی الیمّ

واژه <فنبذناهم> اشعار به فروافکندن همراه با ذلت و حقارت دارد; زیرا <نبذ> اختصاصاً در دور ریختن اشیایی به کار می رود که فاقد ارزش است. در این جا گفته می شود: <نبذته نبذ النعل الخَلِق> (آن را چون کفش کهنه دور انداختم).

30- سپاه مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 20 - 3

3 - مشرکان ، معتقد به بهره مند بودن از سپاهی قدرت مند و نیرویی شکست ناپذیر معنوی همچون معبودان ادعایی در برابر دیگر قدرت ها

أمّن ه-ذا الذی هو جند لکم ینصرکم من دون الرحمن

31- سپاه مشرکان قریش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 7 - 3

3 - سپاه مشرکان مکه مجهز به سلاح های جنگی و دارای برتری نظامی نسبت به مسلمانان

و تودون أن غیر ذات الشوکه تکون لکم

عدم تمایل مسلمانان به رویارویی با سپاه شرک و نیز جمله <کانما یساقون إلی الموت> در آیه قبل دلالت بر این دارد که مشرکان در جنگ بدر از نیروی نظامی برتری برخوردار بودند.

32- سلطه سپاه فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 39 - 2

2 - سرزمین مصر تحت سلطه نفس گیر سپاهیان سرکش فرعون

و استکبر هو و جنوده فی الأرض

ص: 279

33- شکست سپاه جالوت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 251 - 5،8،24

5 - اجابت دعا و نیایش طالوتیان ، با هزیمت و شکست سپاه جالوت

قالوا ربّنا . .. و انصرنا علی القوم الکافرین. فهزموهم باذن اللّه

8 - هزیمت و شکست سپاه جالوت ، پس از کشته شدن وی *

فهزموهم باذن اللّه و قتل داودُ جالوت

بنابر اینکه <واو> در <و قَتَل . .. > حالیّه باشد; به تقدیر <قد>.

24 - چیرگی سپاه طالوت بر جالوتیان ، پرتویی از تفضّلِ جهانشمولِ الهی

فهزموهم باذن اللّه . .. و لکنّ اللّه ذو فضل علی العالمین

34- عجز سپاه فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 24 - 8

8- قوای نظام فرعونی ، محکوم به نابودی و ناتوان از پایداری در برابر اراده الهی

و اترک البحر رهوًا إنّهم جند مغرقون

35- عظمت سپاه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 37 - 2

2 - تهدید أکید سلیمان ( ع ) مبنی بر فرستادن سپاهی گران ، پرتوان و بی هماورد به سوی مشرکان سبا

فلنأتینّهم بجنود لاقبل لهم بها

جمله <لا قبل لهم بها> صفت <جنود> است; یعنی، سپاهی چنان عظیم که ایشان را توان رویارویی با آن نباشد.

36- فراوانی سپاه احزاب صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 10 - 2

2 - احزاب متّحد ، در جنگ علیه مسلمانان ، جمعیتی فراوان داشتند .

إذ جاءتکم جنود . .. إذ جاءوکم من فوقکم و من أسفل منکم

ص: 280

<جنود> جمع <جند> است و دلالت بر چندین سپاه می کند. آمدن نیروها از بالا دست مدینه و پایین دست آن نیز مؤید این نکته است; زیرا آنان دارای جمعیتی چشمگیر بوده اند که توانسته اند نیروهایشان را در اطراف مدینه مستقر کنند.

37- فرمانده سپاه فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 78 - 3

3 - در تعقیب بنی اسرائیل ، فرعون خود رهبری سپاهیانش را به عهده داشت .

فأتبعهم فرعون بجنوده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 6 - 6

6 - قرار داشتن سپاهیان حکومت فرعون ، تحت فرماندهی وی و هامان

فرعون و ه-م-ن و جنودهما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 8 - 6

6 - قرار داشتن سپاهیان حکومت فرعون ، تحت فرماندهی وی و هامان

إنّ فرعون و ه-م-ن و جنودهما

38- قدرت سپاه احزاب صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 22 - 9

9 - مسلمانان مدینه ، در غزوه احزاب ، به رغم قدرت و شوکت دشمن و کارشکنی های منافقان ، تسلیم امر پیامبر ( ص ) برای جهاد بودند .

و لمّا رءا المؤمنون الأحزاب . .. و ما زادهم إلاّ إیم-نًا و تسلیمًا

ممکن است <تسلیماً> به قرینه مقام (بحث جهاد و هجوم دشمن و نیز الگو بودن پیامبر(ص)) تسلیم بودن به امر پیامبر(ص) برای جهاد باشد.

39- قدرت سپاه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 37 - 4

4 - ارتش سلیمان ( ع ) ، بسیار توانمند و شکست ناپذیر

ص: 281

فلنأتینّهم بجنود لاقبل لهم بها

40- قدرت سپاه فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 61 - 4

4 - ناتوانی مشهود بنی اسرائیل از مقابله با سپاه فرعون

قال أصح-ب موسی إنّا لمدرکون

41- قلت سپاه دشمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 43 - 1،2،3،4،10

1 - پیامبر ( ص ) پیش از جنگ بدر سپاه دشمن را در رؤیاهایی متعدد ، اندک دید .

إذ یریکهم اللّه فی منامک قلیلا

فعل مضارع <یُری> دلالت بر تکرار رؤیای پیامبر(ص) در مورد اندک دیدن سپاه دشمن دارد.

2 - رؤیا های پیامبر ( ص ) درباره تعداد اندک نفرات دشمن ، رؤیایی القا شده از سوی خداوند

إذ یریکهم اللّه فی منامک قلیلا

3 - پیامبر ( ص ) رؤیای خویش ( کمی نفرات دشمن در جنگ بدر ) را برای مسلمانان بیان کرد .

إذ یریکهم اللّه فی منامک قلیلا و لو أریکهم کثیرا لفشلتم

4 - ضعف و ناتوانی سپاه کفر در جنگ بدر ، تأویل و تعبیر رؤیای پیامبر ( ص ) ( کم دیدن نفرات دشمن )

إذ یریکهم اللّه فی منامک قلیلا

از منابع تاریخی مربوط به جنگ بدر و نیز اینکه هر فرماندهی پیش از اقدام به جنگ همواره در تلاش برای آگاهی به کم و کیف لشکر مقابل است، به دست می آید که پیامبر(ص) و دیگر مسلمانان از تعداد تقریبی نفرات دشمن آگاه بودند. بنابراین رؤیای پیامبر(ص) حاکی از سستی و ضعف نیروی دشمن بوده است، نه بیانگر تعداد آنان.

10 - رؤیای پیامبر ( ص ) ( اندک دیدن نفرات سپاه کفر ) عامل وحدت کلمه مسلمانان در ضرورت پیکار با سپاه کفر و حضور رشیدانه آنان در جنگ بدر

إذ یریکهم اللّه فی منامک قلیلا و لو أریکهم کثیرا لفشلتم و لتنزعتم

42- محمد(ص) و سپاه احزاب صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 22 - 5

5 - پیامبراکرم ( ص ) ، مسلمانان مدینه را ، از وقوع غزوه احزاب و تشکیل احزاب متّحد خبر داده بود .

و لمّا رءا المؤمنون الأحزاب قالوا ه-ذا ما وعدنا اللّه و رسوله و صدق اللّه و رسول

ص: 282

43- مسلمانان مدینه و سپاه احزاب صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 22 - 1،2،6،9،10

1 - مسلمانان مدینه ، با دیدن سپاهیان احزاب متّحد ، اذعان داشتند ، آنچه دیده اند ، همان چیزی است که خدا و پیامبرش وعده داده اند .

و لمّا رءا المؤمنون الأحزاب قالوا ه-ذا ما وعدنا اللّه و رسوله

2 - مسلمانان مدینه ، پیشاپیش ، از رویارویی شان با احزاب متّحد ، با خبر بودند .

و لمّا رءا المؤمنون الأحزاب قالوا ه-ذا ما وعدنا اللّه و رسوله

6 - آنچه مسلمانان مدینه ، در رویارویی با احزاب متّحد مشاهده کردند ، بر ایمان شان به راه خود و تسلیم بودن شان افزود .

و لمّا رءا المؤمنون الأحزاب . .. و ما زادهم الاّ إیم-نًا و تسلیمًا

فاعل <زاد> مصدر فعل <رأی> است. بنابراین، استفاده می شود که مشاهده دشمنان، بر ایمان مسلمانان افزوده است.

9 - مسلمانان مدینه ، در غزوه احزاب ، به رغم قدرت و شوکت دشمن و کارشکنی های منافقان ، تسلیم امر پیامبر ( ص ) برای جهاد بودند .

و لمّا رءا المؤمنون الأحزاب . .. و ما زادهم إلاّ إیم-نًا و تسلیمًا

ممکن است <تسلیماً> به قرینه مقام (بحث جهاد و هجوم دشمن و نیز الگو بودن پیامبر(ص)) تسلیم بودن به امر پیامبر(ص) برای جهاد باشد.

10 - توجه مسلمانان مدینه به تحقق وعده های خدا و پیامبرش ، در غزوه احزاب ، باعث شد که آنان ، با دیدن سپاه دشمن بر ایمان شان افزوده شود .

و لمّا رءا المؤمنون الأحزاب قالوا ه-ذا ما وعدنا اللّه و رسوله . .. و ما زادهم إل

44- مسؤولیت سپاه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 40 - 6

6 - ارتشیان و نظامیان ، چون دیگر اقشار جامعه ، مسؤول رفتار خویش اند و نمی توانند خود را چشم بسته در اختیار رهبران سیاسی خود - هرچند کافر و باطل- قرار دهند .

فأخذن-ه و جنوده فنبذن-هم فی الیمّ

تصریح به نابودی نظامیان فرعون در کنار وی - با آن که آنان در تحت فرمان او بودند - می تواند بیانگر مطلب یاد شده باشد.

45- مصونیت از پایمالی سپاه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 18 - 4

ص: 283

4 - دستور مورچه پیشوا به پنهان شدن مورچگان در لانه خود ، برای مصون ماندن از پایمال شدن توسط سلیمان و سپاهیانش

ادخلوا مس-کنکم لایحطمنّکم سلیم-ن و جنوده

<لا> در <لایحطمنّکم> ناهیه است. <حَطْم> (مصدر <یحطمنّ>) در اصل به معنای شکستن و در این جا معادل پایمال کردن است. تعبیرهای <ادخلوا> و <لایحطمنّکم> - که به صورت امر و نهی آمده - بیانگر نوعی ریاست است; به ویژه اگر تنکیر <نمله> برای تفخیم باشد.

46- نظم سپاه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 17 - 4

4 - حاکمیت نظم و انضباط کامل در سپاه سلیمان

فهم یوزعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 21 - 5

5 - اهتمام شدید سلیمان ( ع ) به برقراری نظم و انضباط کامل در سپاه خویش

أم کان من الغائبین . .. أو لأاْذبحنّه

47- نظم سپاه مسلمانان مدینه در غزوه احزاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 13 - 10

10 - در سپاه مسلمانان ، به هنگام غزوه احزاب ، نظمی استوار ، حاکم بود . به گونه ای که منافقان نیز خود را ملزم به رعایت آن می دانستند .

و یستئذن فریق منهم النبیّ

48- وقت برخورد سپاه فرعون با بنی اسرائیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 60 - 1

1 - نزدیک شدن سپاه فرعون به بنی اسرائیل ، به هنگام طلوع آفتاب

فأتبعوهم مشرقین

واژه <مشرقین> از مصدر <اشراق> (داخل شدن در وقت طلوع خورشید) مشتق شده است و حال از ضمیر فاعل <أتبعوهم> می باشد; یعنی، <فلحقوا بهم حالکونهم داخلین فی وقت طلوع الشمس>. گفتنی است که <إتباع> (مصدر <أتبعوا>) در این

ص: 284

جا به معنای ملحق شدن است.

49- ویژگیهای سپاه ابلیس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 64 - 9

9- ابلیس ، دارای نیروهایی سریع عمل کننده و عاملهایی کند و خزنده

و أجلب علیهم بخیلک و رجلک

50- ویژگیهای سپاه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 17 - 4

4 - حاکمیت نظم و انضباط کامل در سپاه سلیمان

فهم یوزعون

51- ویژگیهای سپاه فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 40 - 3

3 - ارتش و سپاه فرعون ، متشکل از چند لشکر

و جنوده

برداشت یاد شده، از جمع آمدن واژه <جنود> (لشکریان) به دست می آید.

52- هجوم به وسط سپاه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عادیات - 100 - 5 - 1،2

1 - سوگند خداوند ، به اسبانی که هنگام جهاد ، خود را به قلب سپاه دشمن زده ، رزمندگان را برای نبرد همه جانبه یاری می دادند .

فوسطن به جمعًا

<جمع>، به معنای جماعت و گروه است. این کلمه مصدری است که به صورت اسم به کار می رود (مصباح). ضمیر <به> به <عَدْو> (دویدن) - که از <عادیات> انتزاع شده است - بازمی گردد.

2 - آسیب زدن به قلب سپاه دشمن و از کار انداختن مرکزیت آن ، رزمی در خور تمجید و سوگند خداوند

ص: 285

فوسطن به جمعًا

53- هلاکت سپاه فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 24 - 8

8- قوای نظام فرعونی ، محکوم به نابودی و ناتوان از پایداری در برابر اراده الهی

و اترک البحر رهوًا إنّهم جند مغرقون

سپاه اسلام

54- {سپاه اسلام}

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 75 - 19

19 - ارتش آزادیبخش اسلام ، مددی الهی برای رهایی مستضعفان موحّد

و ما لکم لا تقاتلون . .. و اجعل لنا من لدنک نصیراً

55- سپاه اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 26 - 7

7 - سپاه اسلام ، همواره مستظهر و پشتگرم به نصرت و امداد های الهی

لقد نصرکم اللّه فی مواطن کثیره . .. و أنزل جنوداً لم تروها

سپاه غیبی

56- {سپاه غیبی}

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 40 - 12

12 - نصرت خداوند به پیامبر ( ص ) ، به وسیله آرامش بخشیدن به آن حضرت ( در غار ) و نیز تأیید او با سپاه غیبی ( فرشتگان )

فقد نصره اللّه . .. فأنزل اللّه سکینته علیه و أیّده بجنود لم تروها

ص: 286

57- سپاه غیبی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 26 - 5،9

5 - امداد الهی به مؤمنان در جنگ حنین به وسیله دسته هایی از نیرو های غیبی

و أنزل جنوداً لم تروها

9 - جبهه کفر در کارزار حنین ، در پی فرود آمدن نیرو های غیبی و نزول آرامش روحی بر مؤمنان از سوی خداوند ، گرفتار شکستی سخت و عذاب آور گردید .

ثم أنزل اللّه سکینته . .. و أنزل جنوداً لم تروها و عذّب الذین کفروا

ص: 287

22- ستارگان

1- ابراهیم(ع) و ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 88 - 2

2 - حضرت ابراهیم ( ع ) ، به هنگام فراخوانده شدن برای خروج از شهر ، به منظور تصمیم گیری در این باره به ستارگان نگریست .

فنظر نظره فی النجوم

برداشت یاد شده، بر این اساس مبتنی است که نگاه حضرت ابراهیم(ع) به ستارگان به معنای حقیقی آن باشد; نه کنایه از به تفکر فرورفتن.

2- ابزار شناخت ستاره طارق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 2 - 2

2 - ابزار شناخت حقیقتِ ستاره < طارق > و ویژگی های آن ، در اختیار همگان نیست .

و ما أدریک ما الطارق

خطاب در <ما أدراک> در این موارد، مخصوص شخص پیامبر(ص) نیست; بلکه روی سخن با هر مخاطبی است که این سخن را دریافت کند.

3- اختفای ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 15 - 1

1 - سوگند مؤکّد خداوند به ستارگانی که در مسیر حرکت خود ، بر اثر نور خورشید از نظر ها ناپدید می گردند .

فلاأُقسم بالخنّس

حرف <لا> در <لااُقسم> زاید است و سوگند را تأکید می کند. برخی گفته اند: <لااُقسم> با همین ترکیب، کلمه قسم است و برای سوگند مؤکد به کار می رود. <خنّس> جمع <خانس> است و مصدر آن <خنوس>; یعنی، منقبض شدن و پنهان

ص: 288

گشتن و فعل <خَنَس>; یعنی، متواری و غائب شد (لسان العرب). به قرینه ذکر شب و صبح در آیات بعد، مراد از آن ستارگان است و توصیف آنها به این وصف، به اعتبار نامرئی بودن آنها در روز است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 16 - 2

2 - سوگند خداوند ، به ستارگان متحرک که مسیر خود را طی کرده و مانند رفتن حیوانات غیر اهلی به مخفیگاه خود ، از نظر ها محو می گردند .

الجوار الکنّس

<کُنّس> جمع <کانِس> است و آن چیزی است که پنهان می شود. این کلمه از ریشه <کَنَسَ الظبی> گرفته شده است; یعنی، آهو خود را در <کِناس> (پناهگاه) خود پنهان ساخت و استتار کرد. (نهایه ابن اثیر)

4- استفاده از ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 12 - 6

6- بهره بردن آدمی از شب ، روز ، ماه و خورشید متفاوت با بهره بردن او از ستارگان است .

سخ-ّر لکم . .. الشمس ... و النجوم مسخّرت بأمره

با توجه به اینکه خداوند در رابطه با تسخیر شب، روز، ماه و خورشید لفظ <سخّر لکم> را به کار برد، ولی برای تسخیر ستارگان لفظ <مسخّرات بأمره> را بدون لفظ <لکم> آورد، مطلب فوق به دست می آید.

5- افول ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 76 - 6

6 - ابراهیم(ع) در برابر ستاره پرستان، با توجه به پنهان شدن ستارگان، پذیرفتن ربوبیت برای آنها را نامعقول اعلام کرد.

قال هذا ربی فلما أفل قال لا أحب الأفلین

<افول> به معنی پنهان شدن است.

6- انقیاد ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 18 - 1

1 - سجده ( خضوع و انقیاد ) اهل آسمان و زمین و نیز خورشید ، ماه ، ستارگان ، کوه ها ، درختان و جنبندگان برای خدا

ألم تر أنّ اللّه یسجد له من فی السم-وت و من فی الأرض . .. و الشجر و الدواب

<سجود> (مصدر <یسجد>) به معنای اظهار خضوع و انقیاد است.

ص: 289

7- انهدام ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انفطار - 82 - 2 - 1،3

1 - تمامی ستارگان در آستانه قیامت ، افشانده و پراکنده خواهند شد .

و إذا الکواکب انتثرت

<انتثار> به معنای تفرق یا پاشیده شدن است. (تاج العروس)

3 - متلاشی شدن نظم حاکم بر ستارگان در آستانه قیامت

و إذا الکواکب انتثرت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انفطار - 82 - 4 - 2

2 - دفن آخرین نسل انسان در زمین با به هم ریختن آسمان و ستارگان و زمین ، فاصله چندانی نخواهد داشت . *

و إذا القبور بعثرت

تعبیر <قبر> و زیر و رو شدن خاک آن، ممکن است حاکی از این باشد که هنگام پایان یافتن دنیا و آغاز آخرت، بقایای جسم برخی از انسان ها در قبرها باقی خواهد ماند. کلمه <القبور> - به دلیل داشتن <ال> استغراق - همه قبرهای موجود در آن زمان را شامل می شود. در نتیجه باید گفت این آیه، درباره سایر انسان ها - که چیزی از جسمشان باقی نمانده باشد - سخنی نگفته است.

8- اهمیت ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 76 - 7

7 - < روی أنّ هارون الرشید أنفذ إلی موسی بن جعفر ( ع ) فأحضره . . . فقال له الکاظم . . . واللّه تبارک و تعالی قد مدح النجوم . . . و . . . قد أقسم بموقع النجوم و إنّه لقسم لو تعلمون عظیم . . . ;

روایت شده که هارون الرشید، امام کاظم(ع) را احضار نمود [و از ایشان درباره علم نجوم سؤالاتی کرد]، آن حضرت به وی فرمود: . .. خدای تبارک و تعالی <نجوم> (ستارگان) را مدح فرموده و به <مواقع النجوم> قسم یاد کرده است...>.

9- اهمیت ستاره شناسی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 76 - 3

3 - درک عظمت سوگند به نظام ستارگان ، در گرو داشتن علم نجوم ( کیهان شناسی )

و إنّه لقسم لو تعلمون عظیم

ص: 290

برداشت یاد شده بر این اساس است که متعلق <لو تعلمون> حذف شده و تقدیر آن چنین است: <لو تعلمون احوال مواقع النجوم>.

10- اهمیت نظم ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 76 - 2

2 - ستارگان و نظام حاکم بر آنها ، پدیده ای عظیم و شایان مطالعه و اندیشه

و إنّه لقسم لو تعلمون عظیم

سوگند مؤکد خداوند به ستارگان و تصریح بر عظمت این سوگند، بیانگر مطلب یاد شده است.

11- اهمیت وضوح ستارگان در شب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 1 - 3

3 - آشکار شدن ستارگان در آسمان به هنگام شب ، امری مهم و اعجاب آور است .

و السماء و الطارق

سوگند خداوند; بیانگر اهمیت اموری است که بر آن سوگند یاد شده است. ارتباط دو سوگند با هم، به ارتباط ستاره و آسمان نظر دارد.

12- بازگشت ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 15 - 2

2 - سوگند خداوند به ستارگانی که در طی مسیر ، به نقطه هایی که از آن گذشته اند ، بازمی گردند .

فلاأُقسم بالخنّس

برخی از اهل لغت و تفسیر <خُنّس> را به معنای رجوع کنندگان می دانند (لسان العرب و کشاف). بر این اساس مراد از آن، بازگشت ستارگان در حرکت انتقالی به مدار حرکت قبلی خود است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 16 - 1

1 - سوگند خداوند ، به ستارگانی که به مسیر قبلی خود بازگشته و در آن جریان می یابند .

بالخنّس . الجوار

<جواری> (جمع <جاریه>) به معنای چیزهایی است که سیلان داشته و روان باشند. توصیف سیّارات به این وصف، ممکن است از آن جهت باشد که آنها را نوری روان می بینیم. و یا مراد، اخترانی است که جرم سیال دارند.

ص: 291

13- پراکندگی ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انفطار - 82 - 2 - 1

1 - تمامی ستارگان در آستانه قیامت ، افشانده و پراکنده خواهند شد .

و إذا الکواکب انتثرت

<انتثار> به معنای تفرق یا پاشیده شدن است. (تاج العروس)

14- تأثیرپذیری ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 2 - 2

2 - درخشندگی ستارگان ، قابل زوال و در معرض بروز موانع و تأثیرپذیری از عواملی تیرگی آفرین

و إذا النجوم انکدرت

15- تاریخ ستاره شناسی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 76 - 4

4 - مردم صدراسلام ، بی بهره از دانش کیهان شناسی

و إنّه لقسم لو تعلمون عظیم

به کارگیری <لو> شرطیه - که برای انتفای شرط و جزا است - بیانگر مطلب بالا است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 36 - 4

4 - وجود علم ستاره شناسی و وسایل آن ( همچون رصدخانه ) در عصر فرعون و موسی ( ع )

و قال فرعون ی-ه-م-ن ابن لی صرحًا

16- تاریکی ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 2 - 1،4

1 - در آستانه قیامت ، تمام ستارگان تیره و بی فروغ خواهند شد .

ص: 292

و إذا النجوم انکدرت

کدورت هر چیز، به معنای از بین رفتن صافی و شفافیت آن است (مصباح) و نتیجه ایجاد <کدوره> را <انکدار> می گویند. بنابراین ستارگان تحت تأثیر عواملی کدرکننده، قرار گرفته و صفا و جلای خود را از دست داده، تاریک خواهند شد.

4 - < عن أبی مریم انّ النبی ( ص ) قال : فی قوله < و إذا النجوم انکدرت > قال : انکدرت فی جهنم ;

از ابی مریم روایت شده که پیامبر(ص) درباره سخن خداوند <و إذا النجوم انکدرت> فرمود: ستارگان در جهنم بی فروغ و تاریک خواهند شد>.

17- تسخیر ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 12 - 3،5،7

3- ستارگان ( ثوابت و سیارات ) به فرمان خداوند رام و مسخر شده اند .

و النجوم مسخّرت بأمره

<نجم> به معنای ستاره است. لازم به ذکر است که <نجم> به کلیه اجرام درخشنده آسمان گفته می شود چه ثابت باشند چه سیار; و چه از خود نور داشته باشند و یا نور آنها اکتسابی باشد.

5- مسخر شدن ستارگان به فرمان و تدبیر خداوند ، نمونه ای از قدرت عظیم او بر تحقق بخشیدن به فرمان های خود است .

أتی أمر الله فلاتستعجلوه . .. و النجوم مسخّرت بأمره

در آیه <أتی أمر الله> خبر از آمدن امر الهی و تحقق وعده های او داده شده و در این جا تسخیر ستارگان به عنوان نمونه ای از آن امر یادآوری گردیده است تا نشان دهد خداوندی که ستارگان را رام خویش قرار داده است، قدرت بر تحقق وعده های خود را دارد.

7- رام و مسخر بودن شب ، روز ، خورشید ، ماه و ستارگان نشانه هایی از خدا و نمونه هایی از قدرت اوست .

و سخ-ّر لکم الّیل و النهار و الشمس و القمر . .. إن فی ذلک لأی-ت لقوم یعقلون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 6 - 3

3 - سراسر هستی ، از اوج ستارگان تا درختان روییده بر زمین ، مقهور اراده و قوانین الهی

و النجم و الشجر یسجدان

در صورتی که مراد از <النجم> ستارگان باشد - نه گیاهان بی ساقه - مطلب بالا استفاده می شود.

18- تشبیه ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 16 - 2

2 - سوگند خداوند ، به ستارگان متحرک که مسیر خود را طی کرده و مانند رفتن حیوانات غیر اهلی به مخفیگاه خود ، از نظر ها محو می گردند .

الجوار الکنّس

ص: 293

<کُنّس> جمع <کانِس> است و آن چیزی است که پنهان می شود. این کلمه از ریشه <کَنَسَ الظبی> گرفته شده است; یعنی، آهو خود را در <کِناس> (پناهگاه) خود پنهان ساخت و استتار کرد. (نهایه ابن اثیر)

19- تشبیه طلوع ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 16 - 3

3 - بعضی از اختران در طلوع ، حرکت و غروب خود ، شبیه آهوان پنهانی هستند که ظاهر شده و با حرکت به سمت مخفیگاه خود ، ناپدید شوند .

بالخنّس . الجوار الکنّس

توصیف ستارگان با وصف <کُنّس> - که از اوصاف آهوان است - تشبیه بدیع و استعاره است.

20- تشبیه غروب ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 16 - 3

3 - بعضی از اختران در طلوع ، حرکت و غروب خود ، شبیه آهوان پنهانی هستند که ظاهر شده و با حرکت به سمت مخفیگاه خود ، ناپدید شوند .

بالخنّس . الجوار الکنّس

توصیف ستارگان با وصف <کُنّس> - که از اوصاف آهوان است - تشبیه بدیع و استعاره است.

21- تعبیر رؤیای سجده ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 6 - 9

9- خضوع و سجود ستارگان ، ماه و خورشید برای انسان در رؤیا ، نشان برگزیده شدن و دستیابی او به علم و دانش است .

إنی رأیت أحد عشر کوکبًا . .. کذلک یجتبیک ربک و یعلمک

22- تعقل در ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 97 - 3

3 - مطالعه در کیهان و مدارا و موقعیت ستارگان، راهی برای درک توحید و خداشناسی است.

و هو الذی جعل لکم النجوم لتهتدوا بها

ص: 294

23- تفکر در ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 88 - 1

1 - حضرت ابراهیم ( ع ) - پس از دعوت شدن از سوی قومش برای خروج از شهر- به تفکر عمیق در این باره پرداخت .

فنظر نظره فی النجوم

برداشت یاد شده براساس دو نکته است: 1- <فاء> در <فنظر> عاطفه و جمله <فنظر. ..> عطف بر جمله مقدر است و تقدیر آن چنین است: <قال قومه اُخرج معنا فنظر...>. 2- جمله <فنظر نظره فی النجوم>، ضرب المثلی است برای کسی که می خواهد به تفکر بپردازد. ازاین رو به آسمان می نگرد تا اشیا و موجودات پیرامونش، او را از تفکر درست باز ندارد (لسان العرب).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 76 - 2

2 - ستارگان و نظام حاکم بر آنها ، پدیده ای عظیم و شایان مطالعه و اندیشه

و إنّه لقسم لو تعلمون عظیم

سوگند مؤکد خداوند به ستارگان و تصریح بر عظمت این سوگند، بیانگر مطلب یاد شده است.

24- تکامل ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - معارج - 70 - 40 - 7

7 - جهان طبیعت ( ستارگان و . . . ) دارای روندی رو به رشد و کمال

بربّ المش-رق و المغ-رب

<ربّ> به معنای تربیت کردن است و <تربیت> ایجاد حالتی در شیء پس از حالت قبل است تا آن گاه که به حد تمام و کمال برسد (مفردات راغب). این معنا بیانگر روند رو به رشد و تکامل است.

25- جایگاه ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 6 - 8

8 - از میان مجموعه آسمان ها ، تنها نزدیک ترین آسمان به اهل زمین ، با ستارگان آراسته شده است . *

إنّا زیّنّا السماء الدنیا بزینه الکواکب

<الدنیا> صفت برای <السماء> است. این وصف می تواند قید احترازی و گویای این حقیقت باشد که تنها نزدیک ترین آسمان، به زیور ستارگان آراسته شده است; نه همه آسمان ها.

ص: 295

26- حاکم ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انفطار - 82 - 2 - 2

2 - استقرار ستارگان در جایگاه خود ، سامان یافته و محکوم نظمی حاکم بر همه آنها است .

و إذا الکواکب انتثرت

27- حرکت ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 16 - 2

2- ستارگان ، در مدار و قرارگاههایی معین در حال حرکتند .

و لقد جعلنا فی السّماء بروجًا و زین-ّها للن-ظرین

<برج> به منزلگاه و قرارگاه معنا شده است و منزلگاه به جایی اطلاق می شود که وارد شونده ای بر آن وجود داشته باشد و مراد از آن در این آیه، می تواند ستارگان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 33 - 3

3- هر یک از سیارات و ستارگان ، در مسیر و مدار معین در حال حرکت اند .

أنّ السموت والأرض . .. والشمس والقمر کلّ فی فلک یسبحون

لفظ <کلّ> مضاف به مضاف الیه محذوف مانند (<ها> و. ..) است. و مرجع ضمیر، مجموعه آسمان ها و زمین می باشد که در سه آیه قبل از آن یاد شده است.

28- خاموشی ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 8 - 1

1 - بی فروغ شدن ستارگان ، در آستانه برپایی قیامت

فإذا النجوم طمست

<طمس> به معنای از بین رفتن اثر شیء است و هرگاه این واژه در مورد ستارگان، ماه و چشم به کار رود، به معنای از بین رفتن نور آنها خواهد بود (تاج العروس).

ص: 296

29- خلقت ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 54 - 10

10 - خورشید و ماه و ستارگان ، آفریده های خداوند و مقهور امر و اراده او

خلق السموت . .. و الشمس و القمر و النجوم مسخرت بأمره

کلمه <الشمس> و ما بعد آن، عطف به <السموت> است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 61 - 4،9،10

4 - خداوند در آسمان ها ، ستارگانی را آفرید .

الذی جعل فی السماء بروجًا

9 - آفرینش ستارگان ، خورشید و ماه تابان ، جلوه ای از برکات و خیرات خداوند .

تبارک الذی جعل فی السماء بروجًا . .. و قمرًا منیرًا

10 - آفرینش ستارگان ، خورشید و ماه تابان ، از نشانه های قدرت خدا و یکتایی او

تبارک الذی جعل فی السماء بروجًا . .. و قمرًا منیرًا

برداشت فوق، از آن جا است که آیه شریفه در ردیف سلسله آیاتی قرار دارد که در مقام محکومیت شرک و اثبات توحید و یگانگی خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 63 - 7

7 - ناتوانی غیرخدا از پدید آوردن علایم راهنما ( چون ستارگان ) و عوامل نویدبخش و رحمت آفرین ( چون باد و باران ) به گستردگی پهنه زمین

أمّن یهدیکم فی ظلم-ت البرّ و البحر . .. أءل-ه مع اللّه

از ارتباط <من یهدی> با <أءل-ه مع اللّه> استفاده می شود که تنها خداوند، قادر به ایجاد عواملی است که انسان را در ظلمت های شب در سراسر زمین (خشکی و دریا) هدایت کند و باران رحمت را در پی بادهای مژده دهنده به دورترین نقاط برساند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 12 - 17

17 - سامان دادن آسمان های هفتگانه ، تدبیر امور آنها و آفرینش ستارگان و نگهبانی از آسمان ها ، جلوه ای از ربوبیت خدا و نشانه یکتایی او در تدبیر هستی است .

ذلک ربّ الع-لمین . .. فقض-هنّ سبع سم-وت

30- راهیابی با ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 16 - 2،3

ص: 297

2- ستارگان ، دارای نقشی بسیار مهم در راهیابی مسافران

و عل-م-ت و بالنجم هم یهتدون

ذکر خاص <نجم> پس از عام (علامات) با اینکه نجم بی شک از جمله آنهاست، می تواند گویای نکته یاد شده باشد.

3- < قال رسول الله ( ص ) : < و بالنجم هم یهتدون > قال : هو الجدی لأنه نجم لاتزول و علیه بناء القبله و به یهتدی أهل البر و البحر ;

از رسول خدا(ص) در باره سخن خدا <و بالنجم هم یهتدون> فرمود: آن ستاره جُدی است; زیرا آن ستاره ای است که از بین نمی رود و قبله [شناسی]بر آن بنا شده و به وسیله آن اهل خشکی و دریا راهنمایی می شوند. ..>.

31- رد ربوبیت ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 76 - 6

6 - ابراهیم(ع) در برابر ستاره پرستان، با توجه به پنهان شدن ستارگان، پذیرفتن ربوبیت برای آنها را نامعقول اعلام کرد.

قال هذا ربی فلما أفل قال لا أحب الأفلین

<افول> به معنی پنهان شدن است.

32- زمینه انهدام ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انفطار - 82 - 2 - 4

4 - فروپاشی ساختار آسمان ، زمینه به هم ریختن نظم ستارگان *

إذا السماء انفطرت . و إذا الکواکب انتثرت

ترتیب ذکری دو حادثه، ممکن است ناظر به ترتیب حقیقی آنها باشد.

33- زوال درخشندگی ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 2 - 2

2 - درخشندگی ستارگان ، قابل زوال و در معرض بروز موانع و تأثیرپذیری از عواملی تیرگی آفرین

و إذا النجوم انکدرت

34- زیبایی ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 298

19 - ملک - 67 - 5 - 8

8 - ستارگان پرفروغ و زیبا ، از نعمت های الهی برای بشر

إنّا زیّنّا السماء الدنیا بمص-بیح

35- زیبایی طلوع ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 5 - 9

9 - جلوه زیبای طلوع پیوسته ستارگان در شب ، نشان ربوبیت یگانه خداوند است .

ربّ المش-رق

برداشت یاد شده مبتنی بر این دیدگاه است که مقصود از <مشارق> طلوع خورشید و نیز طلوع ستارگان در شب باشد; نه خصوص طلوع خورشید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - معارج - 70 - 40 - 6

6 - جلوه زیبای طلوع ستارگان در شب و غروب آنها ، نشانه ربوبیت یگانه خداوند

بربّ المش-رق و المغ-رب

برداشت یاد شده، مبتنی بر این دیدگاه است که مقصود از <مشارق> و <مغارب>، اعم از طلوع و غروب خورشید و همه ستارگان باشد; نه خصوص خورشید.

36- زیبایی غروب ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - معارج - 70 - 40 - 6

6 - جلوه زیبای طلوع ستارگان در شب و غروب آنها ، نشانه ربوبیت یگانه خداوند

بربّ المش-رق و المغ-رب

برداشت یاد شده، مبتنی بر این دیدگاه است که مقصود از <مشارق> و <مغارب>، اعم از طلوع و غروب خورشید و همه ستارگان باشد; نه خصوص خورشید.

37- ستارگان در جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 2 - 4

4 - < عن أبی مریم انّ النبی ( ص ) قال : فی قوله < و إذا النجوم انکدرت > قال : انکدرت فی جهنم ;

از ابی مریم روایت شده که پیامبر(ص) درباره سخن خداوند <و إذا النجوم انکدرت> فرمود: ستارگان در جهنم بی فروغ و

ص: 299

تاریک خواهند شد>.

38- ستارگان در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 8 - 1

1 - بی فروغ شدن ستارگان ، در آستانه برپایی قیامت

فإذا النجوم طمست

<طمس> به معنای از بین رفتن اثر شیء است و هرگاه این واژه در مورد ستارگان، ماه و چشم به کار رود، به معنای از بین رفتن نور آنها خواهد بود (تاج العروس).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 2 - 1،3

1 - در آستانه قیامت ، تمام ستارگان تیره و بی فروغ خواهند شد .

و إذا النجوم انکدرت

کدورت هر چیز، به معنای از بین رفتن صافی و شفافیت آن است (مصباح) و نتیجه ایجاد <کدوره> را <انکدار> می گویند. بنابراین ستارگان تحت تأثیر عواملی کدرکننده، قرار گرفته و صفا و جلای خود را از دست داده، تاریک خواهند شد.

3 - ستارگان ، در آستانه قیامت به سرعت فرود آمده و ساقط خواهند شد .

و إذا النجوم انکدرت

از معانی <انکدار>، سرعت گرفتن و فرودآمدن است. (قاموس)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انفطار - 82 - 2 - 1،3

1 - تمامی ستارگان در آستانه قیامت ، افشانده و پراکنده خواهند شد .

و إذا الکواکب انتثرت

<انتثار> به معنای تفرق یا پاشیده شدن است. (تاج العروس)

3 - متلاشی شدن نظم حاکم بر ستارگان در آستانه قیامت

و إذا الکواکب انتثرت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انفطار - 82 - 3 - 2

2 - ساختار زمین نیز مانند آسمان و ستارگان ، در آستانه قیامت به هم خورده و رخنه های فراوانی در پیکره آن پدیدار خواهد شد .

إذا السماء . .. و إذا الکواکب ... و إذا البحار فجّرت

ص: 300

39- ستارگان و نیازهای انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 49 - 5

5 - بی تأثیری ستارگان ، در نیازمندی و بی نیازی انسان *

و أنّه هو أغنی و أقنی . و أنّه هو ربّ الشعری

ارتباط این آیه با آیه قبل، می تواند بیانگر این معنا باشد که در میان عرب جاهلی، این اعتقاد وجود داشت که ستاره <شعری>، دارای تأثیر در فقر و غنای انسان ها است و قرآن درصدد نفی این اعتقاد می باشد.

40- ستاره پروین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فلق - 113 - 3 - 5

5 - < عن أبی هریره عن النبیّ ( ص ) فی قوله < و من شرّ غاسق إذا وقب > قال : النجم هو الغاسق و هو الثریا ;

ابوهریره از پیامبر(ص)، درباره سخن خداوند <و من شرّ غاسق إذا وقب> روایت کرده که فرمود: ستاره <نجم> (پروین)، همان چیزی است که <غاسق> است [یعنی، هنگام تاریکی شدید شب، رؤیت می شود] و [نام دیگر] آن ثریا است>.

41- ستاره جدی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 16 - 3

3- < قال رسول الله ( ص ) : < و بالنجم هم یهتدون > قال : هو الجدی لأنه نجم لاتزول و علیه بناء القبله و به یهتدی أهل البر و البحر ;

از رسول خدا(ص) در باره سخن خدا <و بالنجم هم یهتدون> فرمود: آن ستاره جُدی است; زیرا آن ستاره ای است که از بین نمی رود و قبله [شناسی]بر آن بنا شده و به وسیله آن اهل خشکی و دریا راهنمایی می شوند. ..>.

42- ستاره زحل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 15 - 6

6 - < عن الأصْبَغ بن نُباته عن علی ( ع ) فی قوله < فلاأُقسم بالخنّس > قال : خمسه أنجم زحل و عطارد و المشتری و بهرام و الزهره . . . ;

از اصبغ بن نباته از علی(ع) درباره <فلااُقسم بالخنّس> روایت شده که[ خُنّس] پنج ستاره است: زحل، عطارد، مشتری، بهرام و زهره>.

ص: 301

43- ستاره زهره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 15 - 6

6 - < عن الأصْبَغ بن نُباته عن علی ( ع ) فی قوله < فلاأُقسم بالخنّس > قال : خمسه أنجم زحل و عطارد و المشتری و بهرام و الزهره . . . ;

از اصبغ بن نباته از علی(ع) درباره <فلااُقسم بالخنّس> روایت شده که[ خُنّس] پنج ستاره است: زحل، عطارد، مشتری، بهرام و زهره>.

44- ستاره شناسی در صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 76 - 4

4 - مردم صدراسلام ، بی بهره از دانش کیهان شناسی

و إنّه لقسم لو تعلمون عظیم

به کارگیری <لو> شرطیه - که برای انتفای شرط و جزا است - بیانگر مطلب بالا است.

45- ستاره عطارد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 15 - 6

6 - < عن الأصْبَغ بن نُباته عن علی ( ع ) فی قوله < فلاأُقسم بالخنّس > قال : خمسه أنجم زحل و عطارد و المشتری و بهرام و الزهره . . . ;

از اصبغ بن نباته از علی(ع) درباره <فلااُقسم بالخنّس> روایت شده که[ خُنّس] پنج ستاره است: زحل، عطارد، مشتری، بهرام و زهره>.

46- ستاره مریخ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 15 - 6

6 - < عن الأصْبَغ بن نُباته عن علی ( ع ) فی قوله < فلاأُقسم بالخنّس > قال : خمسه أنجم زحل و عطارد و المشتری و بهرام و الزهره . . . ;

از اصبغ بن نباته از علی(ع) درباره <فلااُقسم بالخنّس> روایت شده که[ خُنّس] پنج ستاره است: زحل، عطارد، مشتری، بهرام و زهره>.

ص: 302

47- ستاره مشتری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 15 - 6

6 - < عن الأصْبَغ بن نُباته عن علی ( ع ) فی قوله < فلاأُقسم بالخنّس > قال : خمسه أنجم زحل و عطارد و المشتری و بهرام و الزهره . . . ;

از اصبغ بن نباته از علی(ع) درباره <فلااُقسم بالخنّس> روایت شده که[ خُنّس] پنج ستاره است: زحل، عطارد، مشتری، بهرام و زهره>.

48- سجده ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 18 - 1

1 - سجده ( خضوع و انقیاد ) اهل آسمان و زمین و نیز خورشید ، ماه ، ستارگان ، کوه ها ، درختان و جنبندگان برای خدا

ألم تر أنّ اللّه یسجد له من فی السم-وت و من فی الأرض . .. و الشجر و الدواب

<سجود> (مصدر <یسجد>) به معنای اظهار خضوع و انقیاد است.

49- سجده ستارگان بر یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 4 - 1،2،4

1- یوسف ( ع ) در رؤیایی دید که یازده ستاره به همراه ماه و خورشید بر او سجده می کنند .

إنی رأیت أحد عشر کوکبًا والشمس والقمر رأیتهم لی س-جدین

2- یوسف ( ع ) در رؤیای خویش دریافت که سجده ماه ، خورشید و ستارگان بر او ، سجده ای از سر شعور و آگاهی است .

رأیتهم لی س-جدین

ضمیر <هم> و نیز جمعهای مذکر سالم نظیر ساجدین، مخصوص دارندگان عقل و شعور است. به کارگیری آن ضمیر و آن گونه جمع در بیان سجده ستارگان، ماه و خورشید می رساند که یوسف(ع) چنان می دید که آنها از سر عقل و شعور بر او سجده می کنند و در مقابل او خاضعند.

4- ستارگان ، ماه و خورشید در رؤیای یوسف ، همگی یک جا و دسته جمعی بر او سجده کردند . *

إنی رأیت أحد عشر کوکبًا . .. رأیتهم لی س-جدین

برداشت فوق ، احتمالی است که می توان آن را از تکرار فعل <رأیت> به دست آورد.

50- سجده ستارگان در رؤیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 4 - 4

ص: 303

4- ستارگان ، ماه و خورشید در رؤیای یوسف ، همگی یک جا و دسته جمعی بر او سجده کردند . *

إنی رأیت أحد عشر کوکبًا . .. رأیتهم لی س-جدین

برداشت فوق ، احتمالی است که می توان آن را از تکرار فعل <رأیت> به دست آورد.

51- سقوط ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 2 - 3

3 - ستارگان ، در آستانه قیامت به سرعت فرود آمده و ساقط خواهند شد .

و إذا النجوم انکدرت

از معانی <انکدار>، سرعت گرفتن و فرودآمدن است. (قاموس)

52- سوگند به ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 1 - 1

1 - سوگند الهی ، به هر ستاره آن گاه که غروب می کند .

و النجم إذا هوی

<نجم> به معنای ستاره است و <الف و لام> آن جنس و مفید عموم است; یعنی، <اقسم بکلّ نجم إذا هوی>. <هُوِیّ> (مصدر <هوی>) به معنای فرو افتادن است و در آیه شریفه بر غروب کردن اطلاق شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 76 - 7

7 - < روی أنّ هارون الرشید أنفذ إلی موسی بن جعفر ( ع ) فأحضره . . . فقال له الکاظم . . . واللّه تبارک و تعالی قد مدح النجوم . . . و . . . قد أقسم بموقع النجوم و إنّه لقسم لو تعلمون عظیم . . . ;

روایت شده که هارون الرشید، امام کاظم(ع) را احضار نمود [و از ایشان درباره علم نجوم سؤالاتی کرد]، آن حضرت به وی فرمود: . .. خدای تبارک و تعالی <نجوم> (ستارگان) را مدح فرموده و به <مواقع النجوم> قسم یاد کرده است...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 15 - 1،2

1 - سوگند مؤکّد خداوند به ستارگانی که در مسیر حرکت خود ، بر اثر نور خورشید از نظر ها ناپدید می گردند .

فلاأُقسم بالخنّس

حرف <لا> در <لااُقسم> زاید است و سوگند را تأکید می کند. برخی گفته اند: <لااُقسم> با همین ترکیب، کلمه قسم است و برای سوگند مؤکد به کار می رود. <خنّس> جمع <خانس> است و مصدر آن <خنوس>; یعنی، منقبض شدن و پنهان گشتن و فعل <خَنَس>; یعنی، متواری و غائب شد (لسان العرب). به قرینه ذکر شب و صبح در آیات بعد، مراد از آن ستارگان است و توصیف آنها به این وصف، به اعتبار نامرئی بودن آنها در روز است.

ص: 304

2 - سوگند خداوند به ستارگانی که در طی مسیر ، به نقطه هایی که از آن گذشته اند ، بازمی گردند .

فلاأُقسم بالخنّس

برخی از اهل لغت و تفسیر <خُنّس> را به معنای رجوع کنندگان می دانند (لسان العرب و کشاف). بر این اساس مراد از آن، بازگشت ستارگان در حرکت انتقالی به مدار حرکت قبلی خود است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 16 - 1،2

1 - سوگند خداوند ، به ستارگانی که به مسیر قبلی خود بازگشته و در آن جریان می یابند .

بالخنّس . الجوار

<جواری> (جمع <جاریه>) به معنای چیزهایی است که سیلان داشته و روان باشند. توصیف سیّارات به این وصف، ممکن است از آن جهت باشد که آنها را نوری روان می بینیم. و یا مراد، اخترانی است که جرم سیال دارند.

2 - سوگند خداوند ، به ستارگان متحرک که مسیر خود را طی کرده و مانند رفتن حیوانات غیر اهلی به مخفیگاه خود ، از نظر ها محو می گردند .

الجوار الکنّس

<کُنّس> جمع <کانِس> است و آن چیزی است که پنهان می شود. این کلمه از ریشه <کَنَسَ الظبی> گرفته شده است; یعنی، آهو خود را در <کِناس> (پناهگاه) خود پنهان ساخت و استتار کرد. (نهایه ابن اثیر)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 19 - 5

5 - خداوند ، در تأکید بر مأموریت جبرئیل در ابلاغ قرآن به پیامبر ( ص ) ، به ستارگان و شب و سپیده دم سوگند یاد کرده است .

فلاأُقسم بالخنّس . .. و الّیل ... و الصبح ... إنّه لقول رسول کریم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بروج - 85 - 1 - 3

3 - سوگند خداوند ، به ستارگان که مرتفع و نمایان اند .

و السماء ذات البروج

تطبیق <برج> بر ستاره، به لحاظ ارتفاع و ظهور آنها است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 1 - 2

2 - سوگند خداوند به ستاره پدیدار شده در شب ( زهره یا زحل یا ثریا و یا . . . )

و الطارق

<طارق>; یعنی، کسی که شب هنگام وارد شود. برخی ریشه اصلی آن را <طَرْق> (کوبیدن در) دانسته و گفته اند: کسی که شب وارد می شود، چون به کوبیدن در نیاز پیدا می کند، <طارق> نامیده می شود (نهایه ابن اثیر). آیات بعد صراحت دارد که مراد از آن ستاره است. صاحب <قاموس> آن را بر <ستاره صبح> (زهره) تطبیق داده است; گرچه به نقل <لسان العرب>، برخی از اهل لغت این نام را نامعروف خوانده و برخی دیگر آن را بر زحل (کیوان) و ثریا (پروین) منطبق دانسته اند.

ص: 305

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 4 - 3

3 - خداوند ، با سوگند به آسمان و ستارگان ، بر مراقبت از انسان و افکار و کردار او ، تأکید ورزیده است .

و السماء و الطارق . .. إن کلّ نفس لمّا علیها حافظ

53- سوگند به مغرب ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 75 - 1

1 - سوگند مؤکد خداوند به محل افول و غروب ستارگان

فلاأُقسم بموقع النجوم

<موقع> (مفرد <مواقع>) می تواند اسم مکان و به دو معنا آمده است: محل استقرار و محل سقوط، برداشت بالا بر پایه معنای دوم است.

54- سوگند به مکان ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 75 - 3،5

3 - سوگند الهی ، به نظام ستارگان آسمان

فلاأُقسم بموقع النجوم

برداشت یاد شده بر این اساس است که <مواقع> به معنای مکان های استقرار ستارگان باشد.

5 - < عن بعض أصحابنا : قال : سألته عن قول اللّه عزّوجلّ : < فلااُقسم بمواقع النجوم > قال : أعظم إثم من یحلف بها ;

برخی از اصحاب از [امام] درباره سخن خداوند عزّوجلّ <فلااُقسم بمواقع النجوم> سؤال کردند، حضرت فرمود: بزرگ است گناه کسانی که به آن (مواقع نجوم) قسم می خورند>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 76 - 1،3

1 - سوگند به نظام ستارگان ، سوگندی بزرگ و قابل توجه

فلاأُقسم بموقع النجوم . و إنّه لقسم لو تعلمون عظیم

3 - درک عظمت سوگند به نظام ستارگان ، در گرو داشتن علم نجوم ( کیهان شناسی )

و إنّه لقسم لو تعلمون عظیم

برداشت یاد شده بر این اساس است که متعلق <لو تعلمون> حذف شده و تقدیر آن چنین است: <لو تعلمون احوال مواقع النجوم>.

ص: 306

55- شعور ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 4 - 2

2- یوسف ( ع ) در رؤیای خویش دریافت که سجده ماه ، خورشید و ستارگان بر او ، سجده ای از سر شعور و آگاهی است .

رأیتهم لی س-جدین

ضمیر <هم> و نیز جمعهای مذکر سالم نظیر ساجدین، مخصوص دارندگان عقل و شعور است. به کارگیری آن ضمیر و آن گونه جمع در بیان سجده ستارگان، ماه و خورشید می رساند که یوسف(ع) چنان می دید که آنها از سر عقل و شعور بر او سجده می کنند و در مقابل او خاضعند.

56- شکافتن ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انفطار - 82 - 3 - 2

2 - ساختار زمین نیز مانند آسمان و ستارگان ، در آستانه قیامت به هم خورده و رخنه های فراوانی در پیکره آن پدیدار خواهد شد .

إذا السماء . .. و إذا الکواکب ... و إذا البحار فجّرت

57- شگفتی وضوح ستارگان در شب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 1 - 3

3 - آشکار شدن ستارگان در آسمان به هنگام شب ، امری مهم و اعجاب آور است .

و السماء و الطارق

سوگند خداوند; بیانگر اهمیت اموری است که بر آن سوگند یاد شده است. ارتباط دو سوگند با هم، به ارتباط ستاره و آسمان نظر دارد.

58- طلوع ستاره زحل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 3 - 4

4 - < عن أبان بن تغلب قال : کنت عند أبی عبداللّه ( ع ) إذ دخل علیه رجل من أهل الیمن . . . فقال له أبوعبداللّه ( ع ) : . . .فما زحل عندکم فی النجوم ؟ فقال الیمانی : نجم نحس ، فقال له أبوعبداللّه ( ع ) : مه لاتقولنّ ه-ذا فإنّه نجم أمیرالمؤمنین ( ع ) و هو نجم الأوصیاء ( ع ) و هو النجم الثاقب الذی قال اللّه عزّوجلّ فی کتابه فقال له الیمانی : فما یعنی بالثاقب قال : إنّ مطلعه فی السماء السابعه و إنّه ثقب بضوئه حتّی أضاء فی السماء الدنیا فمن ثَمّ سمّاه اللّه عزّوجلّ النجم الثاقب ;

از ابان بن تغلب روایت شده است: خدمت امام صادق(ع) بودم که مردی از اهل یمن خدمت ایشان رسید . .. امام صادق(ع) به

ص: 307

او فرمود: مقام زحل در بین ستارگان نزد شما چگونه است؟ آن مرد یمنی گفت: ستاره نحسی است. امام صادق(ع) فرمود: بس کن و این را مگو; زیرا زحل ستاره امیرالمؤمنین و ستاره اوصیا است و آن همان <نجم ثاقب> است که خدای عزّوجلّ در کتابش ذکر کرده است. آن مرد یمنی گفت: مراد از ثاقب چیست؟ حضرت فرمود: طلوع آن در آسمان هفتم است. آن با نورش [آسمان ها را ]می شکافد تا به نزدیک ترین آسمان برسد و از آن جهت است که خدای عزّوجلّ آن را <نجم ثاقب> (ستاره شکافنده) نامیده است>.

59- عظمت ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 15 - 4

4 - ستارگان ، آفریده هایی با عظمت

فلاأُقسم بالخنّس

سوگند خداوند، حاکی از عظمت چیزی است که به آن سوگند یاد شده است.

60- عظمت ستاره زحل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 3 - 4

4 - < عن أبان بن تغلب قال : کنت عند أبی عبداللّه ( ع ) إذ دخل علیه رجل من أهل الیمن . . . فقال له أبوعبداللّه ( ع ) : . . .فما زحل عندکم فی النجوم ؟ فقال الیمانی : نجم نحس ، فقال له أبوعبداللّه ( ع ) : مه لاتقولنّ ه-ذا فإنّه نجم أمیرالمؤمنین ( ع ) و هو نجم الأوصیاء ( ع ) و هو النجم الثاقب الذی قال اللّه عزّوجلّ فی کتابه فقال له الیمانی : فما یعنی بالثاقب قال : إنّ مطلعه فی السماء السابعه و إنّه ثقب بضوئه حتّی أضاء فی السماء الدنیا فمن ثَمّ سمّاه اللّه عزّوجلّ النجم الثاقب ;

از ابان بن تغلب روایت شده است: خدمت امام صادق(ع) بودم که مردی از اهل یمن خدمت ایشان رسید . .. امام صادق(ع) به او فرمود: مقام زحل در بین ستارگان نزد شما چگونه است؟ آن مرد یمنی گفت: ستاره نحسی است. امام صادق(ع) فرمود: بس کن و این را مگو; زیرا زحل ستاره امیرالمؤمنین و ستاره اوصیا است و آن همان <نجم ثاقب> است که خدای عزّوجلّ در کتابش ذکر کرده است. آن مرد یمنی گفت: مراد از ثاقب چیست؟ حضرت فرمود: طلوع آن در آسمان هفتم است. آن با نورش [آسمان ها را ]می شکافد تا به نزدیک ترین آسمان برسد و از آن جهت است که خدای عزّوجلّ آن را <نجم ثاقب> (ستاره شکافنده) نامیده است>.

61- عظمت ستاره طارق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 2 - 1

1 - عظمت ستاره < طارق > ، فراتر از حد بیان است .

و ما أدریک ما الطارق

ص: 308

62- علم خدا به تابش ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 4 - 9

9 - آگاهی خداوند ، به هر آنچه از آسمان به زمین نازل می شود ( باران ، فرشتگان ، تابش خورشید ، ماه ، ستارگان و . . . ) و هر آنچه از زمین به آسمان بالا می رود ( بخار آب ، فرشتگان ، اعمال مردمان و . . . )

یعلم . .. و ما ینزّل من السّماء و ما یعرج فیها

63- غروب ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 1 - 1،2

1 - سوگند الهی ، به هر ستاره آن گاه که غروب می کند .

و النجم إذا هوی

<نجم> به معنای ستاره است و <الف و لام> آن جنس و مفید عموم است; یعنی، <اقسم بکلّ نجم إذا هوی>. <هُوِیّ> (مصدر <هوی>) به معنای فرو افتادن است و در آیه شریفه بر غروب کردن اطلاق شده است.

2 - غروب ستارگان ، نمودی از قدرت و تدبیر آفریدگار جهان

و النجم إذا هوی

از آن جا که سوگند، به چیزی یاد می شود که دارای اهمیت و پیامدار معنایی باشد می توان گفت که سوگند الهی به غروب ستارگان، برای توجه دادن بشر به تنظیم گر نظام آنها است.

64- فلسفه خلقت ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 97 - 1

1 - خداوند ستارگان را برای راهیابی انسان در ظلمتهای دشت و دریا قرار داده است.

و هو الذی جعل لکم النجوم لتهتدوا بها فی ظلمت البر و البحر

65- فلک ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 40 - 4

4 - تمامی ستارگان به سرعت در مداری در حرکت اند .

ص: 309

و کلّ فی فلک یسبحون

مضاف الیه <کلّ> در تقدیر است و تنوین آن عوض از آن شیء مقدر می باشد. جمع آمدن <یسبحون> قرینه است بر این که مقصود، خورشید و ماه نیست; بلکه <کواکب> (ستارگان) می باشد.

66- فواصل ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 75 - 2

2 - ستارگان آسمان ، دارای مکانی معین و فاصله های ثابت و تغییرناپذیر

فلاأُقسم بموقع النجوم

در صورتی که <موقع> (مفرد <مواقع>) اسم مکان (محل استقرار) باشد، برداشت بالا استفاده می شود.

67- فواید ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 16 - 6

6- < فی المجمع فی قوله : < زینّاها للناظرین > بالکواکب النیره عن أبی عبدالله ( ع ) ;

در مجمع البیان درباره آیه: <زینّاها للناظرین> از امام صادق(ع) چنین روایت شده است: به وسیله ستارگان نورانی [زینت می دهیم]>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 16 - 2،3

2- ستارگان ، دارای نقشی بسیار مهم در راهیابی مسافران

و عل-م-ت و بالنجم هم یهتدون

ذکر خاص <نجم> پس از عام (علامات) با اینکه نجم بی شک از جمله آنهاست، می تواند گویای نکته یاد شده باشد.

3- < قال رسول الله ( ص ) : < و بالنجم هم یهتدون > قال : هو الجدی لأنه نجم لاتزول و علیه بناء القبله و به یهتدی أهل البر و البحر ;

از رسول خدا(ص) در باره سخن خدا <و بالنجم هم یهتدون> فرمود: آن ستاره جُدی است; زیرا آن ستاره ای است که از بین نمی رود و قبله [شناسی]بر آن بنا شده و به وسیله آن اهل خشکی و دریا راهنمایی می شوند. ..>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 7 - 1

1 - سوگند خداوند ، به آسمان تزیین یافته با ستارگان

و السّماء ذات الحبک

<حبیکه> و <حباک> (مفردهای <حُبُک>) در معانی استحکام، راه و زیبایی به کار می رود. برداشت یاد شده براساس معنای اخیر است.

ص: 310

68- گردش ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 40 - 4

4 - تمامی ستارگان به سرعت در مداری در حرکت اند .

و کلّ فی فلک یسبحون

مضاف الیه <کلّ> در تقدیر است و تنوین آن عوض از آن شیء مقدر می باشد. جمع آمدن <یسبحون> قرینه است بر این که مقصود، خورشید و ماه نیست; بلکه <کواکب> (ستارگان) می باشد.

69- محمد(ص) و ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 2 - 3

3 - پیامبر ( ص ) در شناخت ستارگان ، نیازمند تعلیم الهی است .

و ما أدریک ما الطارق

70- مدارهای ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 97 - 2،3

2 - ستارگان و موقعیت و مدارهای آنها، دارای نظم و حساب و برنامه مشخص است.

جعل لکم النجوم لتهتدوا بها فی ظلمت البر و البحر

راهیابی به وسیله ستارگان زمانی میسر است که مدارات و موقعیت آنها دارای نظمی مشخص باشد ; زیرا در غیر این صورت راهیابی به وسیله آنها ممکن نبود.

3 - مطالعه در کیهان و مدارا و موقعیت ستارگان، راهی برای درک توحید و خداشناسی است.

و هو الذی جعل لکم النجوم لتهتدوا بها

71- مراد از ستاره زحل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 3 - 4

4 - < عن أبان بن تغلب قال : کنت عند أبی عبداللّه ( ع ) إذ دخل علیه رجل من أهل الیمن . . . فقال له أبوعبداللّه ( ع ) : . . .فما زحل عندکم فی النجوم ؟ فقال الیمانی : نجم نحس ، فقال له أبوعبداللّه ( ع ) : مه لاتقولنّ ه-ذا فإنّه نجم أمیرالمؤمنین (

ص: 311

ع ) و هو نجم الأوصیاء ( ع ) و هو النجم الثاقب الذی قال اللّه عزّوجلّ فی کتابه فقال له الیمانی : فما یعنی بالثاقب قال : إنّ مطلعه فی السماء السابعه و إنّه ثقب بضوئه حتّی أضاء فی السماء الدنیا فمن ثَمّ سمّاه اللّه عزّوجلّ النجم الثاقب ;

از ابان بن تغلب روایت شده است: خدمت امام صادق(ع) بودم که مردی از اهل یمن خدمت ایشان رسید . .. امام صادق(ع) به او فرمود: مقام زحل در بین ستارگان نزد شما چگونه است؟ آن مرد یمنی گفت: ستاره نحسی است. امام صادق(ع) فرمود: بس کن و این را مگو; زیرا زحل ستاره امیرالمؤمنین و ستاره اوصیا است و آن همان <نجم ثاقب> است که خدای عزّوجلّ در کتابش ذکر کرده است. آن مرد یمنی گفت: مراد از ثاقب چیست؟ حضرت فرمود: طلوع آن در آسمان هفتم است. آن با نورش [آسمان ها را ]می شکافد تا به نزدیک ترین آسمان برسد و از آن جهت است که خدای عزّوجلّ آن را <نجم ثاقب> (ستاره شکافنده) نامیده است>.

72- مراد از نجم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 1 - 8

8 - < عن أبی الحسن الرضا ( ع ) . . . قال : النجم رسول اللّه ( ص ) و قد سمّاه اللّه فی غیر موضع ، فقال : < و النجم إذا هوی > . . . .

از امام رضا(ع) روایت شده. .. که فرمود: مراد از <نجم> رسول خدا(ص) است و خداوند رسول خود را در مواردی [از قرآن] نجم نامیده و فرموده است: و النجم إذا هوی>... .

73- مکان ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 61 - 3

3 - خداوند ، در آسمان ها برج ها و منزلگاه هایی برای ستارگان قرار داد .

الذی جعل فی السماء بروجًا

<بروج> (جمع <برج>) به معنای قصرها است; ولی مقصود از آن در آیه شریفه - مطابق دیدگاه بیشتر مفسران و اهل لغت - می تواند دو چیز باشد: 1- منازل و قرارگاه های معین برای ستارگان و کواکب. 2- خود کواکب و ستارگان. برداشت یاد شده مبتنی بر دیدگاه نخست است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 75 - 2

2 - ستارگان آسمان ، دارای مکانی معین و فاصله های ثابت و تغییرناپذیر

فلاأُقسم بموقع النجوم

در صورتی که <موقع> (مفرد <مواقع>) اسم مکان (محل استقرار) باشد، برداشت بالا استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 11 - 1

ص: 312

1 - آسمان ، دارای باران های پیاپی و فائده های مداوم و جایگاه ظهور مکرر ستارگان

و السماء ذات الرجع

<رَجْع> به معنای بازگرداندن و <رجوع> به معنای بازگشتن است (مفردات راغب). <ذات الرجع> وصفی است که بر ثبوت و تداوم دلالت دارد و مراد از آن می تواند بازگشت دادن بخارهای متصاعد به صورت باران باشد. گفته <مقاییس اللغه> - که <رَجْع> را به معنای <باران> دانسته است - این احتمال را تأیید می کند. برخی از مفسران، آن را بر تمام فایده های آسمانی، ظهور مکرر ستارگان در شب ها، تأثیر حوادث آسمانی در پیدایش مکرر فصول سال، تطبیق داده اند.

74- موجبات تسخیر ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 12 - 4

4- امر خداوند ، موجب مسخر و رام شدن ستارگان است .

و النجوم مسخّرت بأمره

<باء> در <بأمره> سببیه است و نشان می دهد که علت رام و مسخر بودن ستارگان امر الهی است.

75- نظم ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 97 - 2

2 - ستارگان و موقعیت و مدارهای آنها، دارای نظم و حساب و برنامه مشخص است.

جعل لکم النجوم لتهتدوا بها فی ظلمت البر و البحر

راهیابی به وسیله ستارگان زمانی میسر است که مدارات و موقعیت آنها دارای نظمی مشخص باشد ; زیرا در غیر این صورت راهیابی به وسیله آنها ممکن نبود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انفطار - 82 - 2 - 2

2 - استقرار ستارگان در جایگاه خود ، سامان یافته و محکوم نظمی حاکم بر همه آنها است .

و إذا الکواکب انتثرت

76- نعمت ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 61 - 11

11 - ستارگان ، خورشید و ماه تابان ، از نعمت های الهی برای انسان ها است .

تبارک الذی جعل فی السماء بروجًا . .. قمرًا منیرًا

ص: 313

برداشت فوق، به خاطر این است که آیه شریفه، ضمن آن که بیانگر قدرت خدا است، می تواند در صدد امتنان و برشمردن نعمت های الهی برای انسان ها نیز باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 6 - 9

9 - ستارگان پرفروغ و زیبا ، از نعمت های الهی برای بشر

إنّا زیّنّا السماء الدنیا بزینه الکواکب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 5 - 8

8 - ستارگان پرفروغ و زیبا ، از نعمت های الهی برای بشر

إنّا زیّنّا السماء الدنیا بمص-بیح

77- نقش ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 97 - 1

1 - خداوند ستارگان را برای راهیابی انسان در ظلمتهای دشت و دریا قرار داده است.

و هو الذی جعل لکم النجوم لتهتدوا بها فی ظلمت البر و البحر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 61 - 12

12 - < عن أبی جعفر ( ع ) فی قوله تبارک و تعالی : < تبارک الذی جعل فی السماء بروجاً فالبروج الکواکب ;

امام باقر(ع) در باره سخن خدا <. ..جعل فی السماء بروجاً> فرمود: برج های آسمان، ستارگان است>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 63 - 6

6 - ستارگان راهنما ، باد های بشارت بخش و باران های رحمت آفرین ، نشانه های روشن توحید و پوچی و بطلان شرک

أمّن یهدیکم . .. أءل-ه مع اللّه

مفاد جمله <أءل-ه مع اللّه> با توجه به صدر آیه این است که: با وجود این نشانه ها - که بیانگر نقش اراده خدا در حیات بشر است - مجالی برای روی آوردن به غیرخدا نمی ماند; زیرا اصولاً کسی جز او نقشی در تدبیر نظام هستی ندارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 6 - 4،5

4 - ستارگان ، زینت بخش آسمان

إنّا زیّنّا السماء الدنیا بزینه الکواکب

ص: 314

5 - هنرنمایی شگفت انگیز خدا در زیباسازی آسمان به وسیله ستارگان

إنّا زیّنّا السماء الدنیا بزینه الکواکب

برداشت یاد شده از تنکیرِ <زینه> - که بر تفخیم و تعجیب دلالت دارد - استفاده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 7 - 2

2 - ستارگان ، حافظان آسمان نزدیک از نفوذ شیطان ها

بزینه الکواکب . و حفظًا من کلّ شیط-ن

برداشت یاد شده مبتنی بر این دیدگاه است که نصبِ <حفظا> به سبب عطف بر <بزینه> باشد (از نوع عطف بر معنا که در کلام عرب بسیار است). بر این اساس، تقدیر آیه چنین می شود: <إنا خلقنا الکواکب زینه للسماء و حفظا لها> (ما ستارگان را برای زینت آسمان و نیز برای محفوظ ماندن آن از نفوذ شیطان آفریدیم). بنابراین پیام آیه شریفه مانند آیه پنجم سوره ملک خواهد بود: <و لقد زینا السماء الدنیا بمصابیح و جعلناها رجوما للشیاطین>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 12 - 6،7

6 - ستارگان ، زینت بخش آسمان دنیا ( نزدیک ترین آسمان به زمین )

و زیّنا السّماء الدّنیا بمص-بیح

7 - ستارگان ، چراغ های آسمان اول و زیبایی بخش آن

و زیّنا السّماء الدّنیا بمص-بیح

<مصباح> (مفرد <مصابیح>) به معنای چراغ است و مراد از آن ستاره می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 49 - 5

5 - بی تأثیری ستارگان ، در نیازمندی و بی نیازی انسان *

و أنّه هو أغنی و أقنی . و أنّه هو ربّ الشعری

ارتباط این آیه با آیه قبل، می تواند بیانگر این معنا باشد که در میان عرب جاهلی، این اعتقاد وجود داشت که ستاره <شعری>، دارای تأثیر در فقر و غنای انسان ها است و قرآن درصدد نفی این اعتقاد می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 75 - 4

4 - < روی عن أبی جعفر و أبی عبداللّه علیهما السلام أنّ مواقع النجوم رجومها للشیاطین فکان المشرکون یقسمون بها . . . ;

از امام باقر و صادق(علیهماالسلام) روایت شده که <مواقع نجوم> رجم شیاطین است که به وسیله ستارگان انجام می شود و مشرکان به آن قسم یاد می کردند>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 5 - 4،7،9

4 - ستارگان ، زینت بخش آسمان

ص: 315

إنّا زیّنّا السماء الدنیا بمص-بیح

7 - از میان مجموعه آسمان ها ، تنها نزدیک ترین آسمان ها به اهل زمین ، مزیّن به ستارگان است . *

إنّا زیّنّا السماء الدنیا بمص-بیح

<الدنیا>، صفت برای <السماء>است. این وصف می تواند قید احترازی و گویای این حقیقت باشد که نزدیک ترین آسمان - نه همه آسمان ها - به زیور ستارگان آراسته شده است.

9 - ستارگان پرفروغ ، مایه طرد شیطان ها و حفظ آسمان نزدیک از نفوذ آنها است .

و جعلن-ها رجومًا للشی-طین

78- نورانیت ستاره پروین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 3 - 3

3 - کیوان یا پروین ، اختری تابان که نور آن تاریکی فضا را می شکافد . *

و الطارق . .. النجم الثاقب

از ستارگانی که <النجم الثاقب> توصیفگر آن است، ستاره زحل (کیوان) می باشد (قاموس). برخی دیگر آن را بر <ثریا> (پروین) تطبیق داده و گفته اند: چون <النجم> هرگاه به صورت مطلق آورده شود، مراد از آن ستاره پروین است; پس در آیه نیز همان ستاره مورد نظر است.

79- نورانیت ستاره زحل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 3 - 4

4 - < عن أبان بن تغلب قال : کنت عند أبی عبداللّه ( ع ) إذ دخل علیه رجل من أهل الیمن . . . فقال له أبوعبداللّه ( ع ) : . . .فما زحل عندکم فی النجوم ؟ فقال الیمانی : نجم نحس ، فقال له أبوعبداللّه ( ع ) : مه لاتقولنّ ه-ذا فإنّه نجم أمیرالمؤمنین ( ع ) و هو نجم الأوصیاء ( ع ) و هو النجم الثاقب الذی قال اللّه عزّوجلّ فی کتابه فقال له الیمانی : فما یعنی بالثاقب قال : إنّ مطلعه فی السماء السابعه و إنّه ثقب بضوئه حتّی أضاء فی السماء الدنیا فمن ثَمّ سمّاه اللّه عزّوجلّ النجم الثاقب ;

از ابان بن تغلب روایت شده است: خدمت امام صادق(ع) بودم که مردی از اهل یمن خدمت ایشان رسید . .. امام صادق(ع) به او فرمود: مقام زحل در بین ستارگان نزد شما چگونه است؟ آن مرد یمنی گفت: ستاره نحسی است. امام صادق(ع) فرمود: بس کن و این را مگو; زیرا زحل ستاره امیرالمؤمنین و ستاره اوصیا است و آن همان <نجم ثاقب> است که خدای عزّوجلّ در کتابش ذکر کرده است. آن مرد یمنی گفت: مراد از ثاقب چیست؟ حضرت فرمود: طلوع آن در آسمان هفتم است. آن با نورش [آسمان ها را ]می شکافد تا به نزدیک ترین آسمان برسد و از آن جهت است که خدای عزّوجلّ آن را <نجم ثاقب> (ستاره شکافنده) نامیده است>.

ص: 316

80- نورانیت ستاره طارق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 3 - 1

1 - < طارق > ، ستاره ای است دارای پرتوی نافذ و شکافنده تاریکی ها در صحنه آسمان .

النجم الثاقب

<ثَقْب>; یعنی، دریدگی کم عمق (مصباح) و چون نور ستاره نفوذ می کند، آن را <ثاقب> گویند. (مقاییس اللغه) استفهام از شناخت <طارق> - در آیه قبل - و توصیف آن به <نجم ثاقب> - در این آیه - بیانگر آن است ستاره ای خاص مورد نظر است.

81- نورانیت ستاره کیوان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 3 - 3

3 - کیوان یا پروین ، اختری تابان که نور آن تاریکی فضا را می شکافد . *

و الطارق . .. النجم الثاقب

از ستارگانی که <النجم الثاقب> توصیفگر آن است، ستاره زحل (کیوان) می باشد (قاموس). برخی دیگر آن را بر <ثریا> (پروین) تطبیق داده و گفته اند: چون <النجم> هرگاه به صورت مطلق آورده شود، مراد از آن ستاره پروین است; پس در آیه نیز همان ستاره مورد نظر است.

82- ویژگیهای ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انفطار - 82 - 2 - 1،2

1 - تمامی ستارگان در آستانه قیامت ، افشانده و پراکنده خواهند شد .

و إذا الکواکب انتثرت

<انتثار> به معنای تفرق یا پاشیده شدن است. (تاج العروس)

2 - استقرار ستارگان در جایگاه خود ، سامان یافته و محکوم نظمی حاکم بر همه آنها است .

و إذا الکواکب انتثرت

83- ویژگیهای ستاره طارق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 2 - 2

2 - ابزار شناخت حقیقتِ ستاره < طارق > و ویژگی های آن ، در اختیار همگان نیست .

و ما أدریک ما الطارق

ص: 317

خطاب در <ما أدراک> در این موارد، مخصوص شخص پیامبر(ص) نیست; بلکه روی سخن با هر مخاطبی است که این سخن را دریافت کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 3 - 1

1 - < طارق > ، ستاره ای است دارای پرتوی نافذ و شکافنده تاریکی ها در صحنه آسمان .

النجم الثاقب

<ثَقْب>; یعنی، دریدگی کم عمق (مصباح) و چون نور ستاره نفوذ می کند، آن را <ثاقب> گویند. (مقاییس اللغه) استفهام از شناخت <طارق> - در آیه قبل - و توصیف آن به <نجم ثاقب> - در این آیه - بیانگر آن است ستاره ای خاص مورد نظر است.

ص: 318

23- ستاره

1- آثار تعقل در مدار ستاره شعری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 49 - 3

3 - تفکر در ساختار و مدار ستاره < شعری > ، زمینه ساز راهیابی به قدرت و ربوبیت عالی خداوند *

و أنّه هو ربّ الشعری

به میان آوردن نام <شعری> احتمالاً نه از آن جهت است که عرب جاهلی عقیده شرک آلود درباره آن داشته اند; بلکه از آن جهت است که خداوند بشر را به اهمیت این ستاره و همانند آن توجه داده و انسان را به مطالعه فضا فراخواند.

2- ابراهیم(ع) و ستاره پرستان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 76 - 6

6 - ابراهیم(ع) در برابر ستاره پرستان، با توجه به پنهان شدن ستارگان، پذیرفتن ربوبیت برای آنها را نامعقول اعلام کرد.

قال هذا ربی فلما أفل قال لا أحب الأفلین

<افول> به معنی پنهان شدن است.

3- ابزار شناخت ستاره طارق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 2 - 2

2 - ابزار شناخت حقیقتِ ستاره < طارق > و ویژگی های آن ، در اختیار همگان نیست .

و ما أدریک ما الطارق

خطاب در <ما أدراک> در این موارد، مخصوص شخص پیامبر(ص) نیست; بلکه روی سخن با هر مخاطبی است که این سخن را دریافت کند.

ص: 319

4- اهمیت ستاره شعری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 49 - 2

2 - اهمیت ستاره < شعری > ، در فرهنگ عرب عصر نزول قرآن

و أنّه هو ربّ الشعری

با توجه به این که خداوند، از میان همه ستارگان، به <شعری> اشاره کرده است، می توان نتیجه گرفت که عرب عصر نزول قرآن، نسبت به این ستاره آگاهی و اعتقاد خاصی داشته اند.

5- اهمیت ستاره شناسی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 76 - 3

3 - درک عظمت سوگند به نظام ستارگان ، در گرو داشتن علم نجوم ( کیهان شناسی )

و إنّه لقسم لو تعلمون عظیم

برداشت یاد شده بر این اساس است که متعلق <لو تعلمون> حذف شده و تقدیر آن چنین است: <لو تعلمون احوال مواقع النجوم>.

6- تاریخ ستاره پرستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 76 - 1

1 - ستاره پرستی از آیینهای رایج در بین مردم زمان ابراهیم

رءا کوکبا قال هذا ربی

7- تاریخ ستاره شناسی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 76 - 4

4 - مردم صدراسلام ، بی بهره از دانش کیهان شناسی

و إنّه لقسم لو تعلمون عظیم

به کارگیری <لو> شرطیه - که برای انتفای شرط و جزا است - بیانگر مطلب بالا است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 36 - 4

4 - وجود علم ستاره شناسی و وسایل آن ( همچون رصدخانه ) در عصر فرعون و موسی ( ع )

ص: 320

و قال فرعون ی-ه-م-ن ابن لی صرحًا

8- تظاهر ابراهیم(ع) به ستاره پرستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 76 - 2

2 - ابراهیم(ع) با تظاهر به ستاره پرستی و استدلال جدلی به ابطال عقیده شرک قوم خود پرداخت.

فلما جن علیه الّیل رءا کوکبا قال هذا ربی

جمله <فلما جن> تصریح بر <کذلک نری . .. > است. یعنی نتیجه ارائه ملکوت به ابراهیم(ع) آن شد که او بدین صورت به مبارزه با شرک بپردازد. بنابراین سخن ابراهیم(ع) تنها از سر مجادله و به برای ابطال باطل بوده است.

9- زیباترین ستاره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 2 - 4

4 - < عن ضحاک بن مزاحم قال سئل علی ( ع ) عن الطارق قال : هو أحسن نجم فی السماء و لیس تعرفه الناس و انما سمّی الطارق لأنّه یطرق نوره سماءً سماءً إلی سبع سماوات ثمّ یطرق راجعاً حتّی یرجع إلی مکانه ;

از ضحاک بن مزاحم روایت شده است: از امام علی(ع) از معنای <طارق> سؤال شد، حضرت فرمود: نیکوترین ستاره ای است که در آسمان است و مردم آن را نمی شناسند و همانا <طارق> نامیده شده; چون نور آن در آسمان ها، یکی پس از دیگری تا هفت آسمان نفوذ می کند. سپس در بازگشت نیز هم چنان نفوذ می کند تا به محل اول برسد>.

10- ستاره امام علی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 3 - 4

4 - < عن أبان بن تغلب قال : کنت عند أبی عبداللّه ( ع ) إذ دخل علیه رجل من أهل الیمن . . . فقال له أبوعبداللّه ( ع ) : . . .فما زحل عندکم فی النجوم ؟ فقال الیمانی : نجم نحس ، فقال له أبوعبداللّه ( ع ) : مه لاتقولنّ ه-ذا فإنّه نجم أمیرالمؤمنین ( ع ) و هو نجم الأوصیاء ( ع ) و هو النجم الثاقب الذی قال اللّه عزّوجلّ فی کتابه فقال له الیمانی : فما یعنی بالثاقب قال : إنّ مطلعه فی السماء السابعه و إنّه ثقب بضوئه حتّی أضاء فی السماء الدنیا فمن ثَمّ سمّاه اللّه عزّوجلّ النجم الثاقب ;

از ابان بن تغلب روایت شده است: خدمت امام صادق(ع) بودم که مردی از اهل یمن خدمت ایشان رسید . .. امام صادق(ع) به او فرمود: مقام زحل در بین ستارگان نزد شما چگونه است؟ آن مرد یمنی گفت: ستاره نحسی است. امام صادق(ع) فرمود: بس کن و این را مگو; زیرا زحل ستاره امیرالمؤمنین و ستاره اوصیا است و آن همان <نجم ثاقب> است که خدای عزّوجلّ در کتابش ذکر کرده است. آن مرد یمنی گفت: مراد از ثاقب چیست؟ حضرت فرمود: طلوع آن در آسمان هفتم است. آن با نورش [آسمان ها را ]می شکافد تا به نزدیک ترین آسمان برسد و از آن جهت است که خدای عزّوجلّ آن را <نجم ثاقب> (ستاره شکافنده) نامیده است>.

ص: 321

11- ستاره اوصیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 3 - 4

4 - < عن أبان بن تغلب قال : کنت عند أبی عبداللّه ( ع ) إذ دخل علیه رجل من أهل الیمن . . . فقال له أبوعبداللّه ( ع ) : . . .فما زحل عندکم فی النجوم ؟ فقال الیمانی : نجم نحس ، فقال له أبوعبداللّه ( ع ) : مه لاتقولنّ ه-ذا فإنّه نجم أمیرالمؤمنین ( ع ) و هو نجم الأوصیاء ( ع ) و هو النجم الثاقب الذی قال اللّه عزّوجلّ فی کتابه فقال له الیمانی : فما یعنی بالثاقب قال : إنّ مطلعه فی السماء السابعه و إنّه ثقب بضوئه حتّی أضاء فی السماء الدنیا فمن ثَمّ سمّاه اللّه عزّوجلّ النجم الثاقب ;

از ابان بن تغلب روایت شده است: خدمت امام صادق(ع) بودم که مردی از اهل یمن خدمت ایشان رسید . .. امام صادق(ع) به او فرمود: مقام زحل در بین ستارگان نزد شما چگونه است؟ آن مرد یمنی گفت: ستاره نحسی است. امام صادق(ع) فرمود: بس کن و این را مگو; زیرا زحل ستاره امیرالمؤمنین و ستاره اوصیا است و آن همان <نجم ثاقب> است که خدای عزّوجلّ در کتابش ذکر کرده است. آن مرد یمنی گفت: مراد از ثاقب چیست؟ حضرت فرمود: طلوع آن در آسمان هفتم است. آن با نورش [آسمان ها را ]می شکافد تا به نزدیک ترین آسمان برسد و از آن جهت است که خدای عزّوجلّ آن را <نجم ثاقب> (ستاره شکافنده) نامیده است>.

12- ستاره پرستی در دوران ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 76 - 1

1 - ستاره پرستی از آیینهای رایج در بین مردم زمان ابراهیم

رءا کوکبا قال هذا ربی

13- ستاره پرستی قوم ابراهیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 76 - 2،3

2 - ابراهیم(ع) با تظاهر به ستاره پرستی و استدلال جدلی به ابطال عقیده شرک قوم خود پرداخت.

فلما جن علیه الّیل رءا کوکبا قال هذا ربی

جمله <فلما جن> تصریح بر <کذلک نری . .. > است. یعنی نتیجه ارائه ملکوت به ابراهیم(ع) آن شد که او بدین صورت به مبارزه با شرک بپردازد. بنابراین سخن ابراهیم(ع) تنها از سر مجادله و به برای ابطال باطل بوده است.

3 - قوم ابراهیم ستارگان را <رب> و مؤثر در تدبیر هستی می پنداشتند.

رءا کوکبا قال هذا ربی

ص: 322

14- ستاره پروین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فلق - 113 - 3 - 5

5 - < عن أبی هریره عن النبیّ ( ص ) فی قوله < و من شرّ غاسق إذا وقب > قال : النجم هو الغاسق و هو الثریا ;

ابوهریره از پیامبر(ص)، درباره سخن خداوند <و من شرّ غاسق إذا وقب> روایت کرده که فرمود: ستاره <نجم> (پروین)، همان چیزی است که <غاسق> است [یعنی، هنگام تاریکی شدید شب، رؤیت می شود] و [نام دیگر] آن ثریا است>.

15- ستاره جدی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 16 - 3

3- < قال رسول الله ( ص ) : < و بالنجم هم یهتدون > قال : هو الجدی لأنه نجم لاتزول و علیه بناء القبله و به یهتدی أهل البر و البحر ;

از رسول خدا(ص) در باره سخن خدا <و بالنجم هم یهتدون> فرمود: آن ستاره جُدی است; زیرا آن ستاره ای است که از بین نمی رود و قبله [شناسی]بر آن بنا شده و به وسیله آن اهل خشکی و دریا راهنمایی می شوند. ..>.

16- ستاره زحل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 15 - 6

6 - < عن الأصْبَغ بن نُباته عن علی ( ع ) فی قوله < فلاأُقسم بالخنّس > قال : خمسه أنجم زحل و عطارد و المشتری و بهرام و الزهره . . . ;

از اصبغ بن نباته از علی(ع) درباره <فلااُقسم بالخنّس> روایت شده که[ خُنّس] پنج ستاره است: زحل، عطارد، مشتری، بهرام و زهره>.

17- ستاره زهره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 15 - 6

6 - < عن الأصْبَغ بن نُباته عن علی ( ع ) فی قوله < فلاأُقسم بالخنّس > قال : خمسه أنجم زحل و عطارد و المشتری و بهرام و الزهره . . . ;

از اصبغ بن نباته از علی(ع) درباره <فلااُقسم بالخنّس> روایت شده که[ خُنّس] پنج ستاره است: زحل، عطارد، مشتری، بهرام و زهره>.

ص: 323

18- ستاره شناسی ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 88 - 4

4 - < عن الکاظم ( ع ) . . .قد قال اللّه تعالی فی حق ابراهیم ( ع ) : . . . < فنظر نظره فی النجوم . فقال إنّی سقیم > فلو لم یکن عالماً بعلم النجوم ما نظر فیها و ما قال : < إنّی سقیم > . . . ;

از امام کاظم(ع) روایت شده . ..که خداوند متعال در حق ابراهیم(ع) فرموده: ...<فنظر نظره فی النجوم . فقال إنّی سقیم> اگر ابراهیم عالم به علم نجوم نبود در ستارگان نظر نمی افکند و نمی گفت: <إنّی سقیم>...>.

19- ستاره شناسی در دوران موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 36 - 4

4 - وجود علم ستاره شناسی و وسایل آن ( همچون رصدخانه ) در عصر فرعون و موسی ( ع )

و قال فرعون ی-ه-م-ن ابن لی صرحًا

20- ستاره شناسی در صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 76 - 4

4 - مردم صدراسلام ، بی بهره از دانش کیهان شناسی

و إنّه لقسم لو تعلمون عظیم

به کارگیری <لو> شرطیه - که برای انتفای شرط و جزا است - بیانگر مطلب بالا است.

21- ستاره عطارد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 15 - 6

6 - < عن الأصْبَغ بن نُباته عن علی ( ع ) فی قوله < فلاأُقسم بالخنّس > قال : خمسه أنجم زحل و عطارد و المشتری و بهرام و الزهره . . . ;

از اصبغ بن نباته از علی(ع) درباره <فلااُقسم بالخنّس> روایت شده که[ خُنّس] پنج ستاره است: زحل، عطارد، مشتری، بهرام و زهره>.

ص: 324

22- ستاره مریخ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 15 - 6

6 - < عن الأصْبَغ بن نُباته عن علی ( ع ) فی قوله < فلاأُقسم بالخنّس > قال : خمسه أنجم زحل و عطارد و المشتری و بهرام و الزهره . . . ;

از اصبغ بن نباته از علی(ع) درباره <فلااُقسم بالخنّس> روایت شده که[ خُنّس] پنج ستاره است: زحل، عطارد، مشتری، بهرام و زهره>.

23- ستاره مشتری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 15 - 6

6 - < عن الأصْبَغ بن نُباته عن علی ( ع ) فی قوله < فلاأُقسم بالخنّس > قال : خمسه أنجم زحل و عطارد و المشتری و بهرام و الزهره . . . ;

از اصبغ بن نباته از علی(ع) درباره <فلااُقسم بالخنّس> روایت شده که[ خُنّس] پنج ستاره است: زحل، عطارد، مشتری، بهرام و زهره>.

24- سوگند به بلندترین ستاره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 3 - 2

2 - سوگند خداوند ، به مرتفع ترین ستاره ها *

و الطارق . .. النجم الثاقب

<نجم ثاقب>; یعنی، ستاره ای که جایگاه آن رفیع تر از دیگر ستارگان است (قاموس).

25- سوگند به ستاره ثریا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 1 - 7

7 - سوگند الهی به ستاره ثریا هنگامی که غروب کند .

و النجم إذا هوی

<نجم> بر ستاره ثریا نیز اطلاق می شود (قاموس المحیط). گفتنی است <ال> در <النجم> بنابراین اطلاق، برای عهد است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 1 - 2

ص: 325

2 - سوگند خداوند به ستاره پدیدار شده در شب ( زهره یا زحل یا ثریا و یا . . . )

و الطارق

<طارق>; یعنی، کسی که شب هنگام وارد شود. برخی ریشه اصلی آن را <طَرْق> (کوبیدن در) دانسته و گفته اند: کسی که شب وارد می شود، چون به کوبیدن در نیاز پیدا می کند، <طارق> نامیده می شود (نهایه ابن اثیر). آیات بعد صراحت دارد که مراد از آن ستاره است. صاحب <قاموس> آن را بر <ستاره صبح> (زهره) تطبیق داده است; گرچه به نقل <لسان العرب>، برخی از اهل لغت این نام را نامعروف خوانده و برخی دیگر آن را بر زحل (کیوان) و ثریا (پروین) منطبق دانسته اند.

26- سوگند به ستاره زحل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 15 - 3

3 - سوگند خداوند به سیاره های زحل ، مشتری ، مرّیخ ، زهره و عطارد

فلاأُقسم بالخنّس

بسیاری از اهل لغت و تفسیر، <خنّس> را عنوان ستارگان یاد شده می دانند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 1 - 2

2 - سوگند خداوند به ستاره پدیدار شده در شب ( زهره یا زحل یا ثریا و یا . . . )

و الطارق

<طارق>; یعنی، کسی که شب هنگام وارد شود. برخی ریشه اصلی آن را <طَرْق> (کوبیدن در) دانسته و گفته اند: کسی که شب وارد می شود، چون به کوبیدن در نیاز پیدا می کند، <طارق> نامیده می شود (نهایه ابن اثیر). آیات بعد صراحت دارد که مراد از آن ستاره است. صاحب <قاموس> آن را بر <ستاره صبح> (زهره) تطبیق داده است; گرچه به نقل <لسان العرب>، برخی از اهل لغت این نام را نامعروف خوانده و برخی دیگر آن را بر زحل (کیوان) و ثریا (پروین) منطبق دانسته اند.

27- سوگند به ستاره زهره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 15 - 3

3 - سوگند خداوند به سیاره های زحل ، مشتری ، مرّیخ ، زهره و عطارد

فلاأُقسم بالخنّس

بسیاری از اهل لغت و تفسیر، <خنّس> را عنوان ستارگان یاد شده می دانند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 1 - 2

2 - سوگند خداوند به ستاره پدیدار شده در شب ( زهره یا زحل یا ثریا و یا . . . )

و الطارق

ص: 326

<طارق>; یعنی، کسی که شب هنگام وارد شود. برخی ریشه اصلی آن را <طَرْق> (کوبیدن در) دانسته و گفته اند: کسی که شب وارد می شود، چون به کوبیدن در نیاز پیدا می کند، <طارق> نامیده می شود (نهایه ابن اثیر). آیات بعد صراحت دارد که مراد از آن ستاره است. صاحب <قاموس> آن را بر <ستاره صبح> (زهره) تطبیق داده است; گرچه به نقل <لسان العرب>، برخی از اهل لغت این نام را نامعروف خوانده و برخی دیگر آن را بر زحل (کیوان) و ثریا (پروین) منطبق دانسته اند.

28- سوگند به ستاره طارق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 1 - 2

2 - سوگند خداوند به ستاره پدیدار شده در شب ( زهره یا زحل یا ثریا و یا . . . )

و الطارق

<طارق>; یعنی، کسی که شب هنگام وارد شود. برخی ریشه اصلی آن را <طَرْق> (کوبیدن در) دانسته و گفته اند: کسی که شب وارد می شود، چون به کوبیدن در نیاز پیدا می کند، <طارق> نامیده می شود (نهایه ابن اثیر). آیات بعد صراحت دارد که مراد از آن ستاره است. صاحب <قاموس> آن را بر <ستاره صبح> (زهره) تطبیق داده است; گرچه به نقل <لسان العرب>، برخی از اهل لغت این نام را نامعروف خوانده و برخی دیگر آن را بر زحل (کیوان) و ثریا (پروین) منطبق دانسته اند.

29- سوگند به ستاره عطارد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 15 - 3

3 - سوگند خداوند به سیاره های زحل ، مشتری ، مرّیخ ، زهره و عطارد

فلاأُقسم بالخنّس

بسیاری از اهل لغت و تفسیر، <خنّس> را عنوان ستارگان یاد شده می دانند.

30- سوگند به ستاره مریخ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 15 - 3

3 - سوگند خداوند به سیاره های زحل ، مشتری ، مرّیخ ، زهره و عطارد

فلاأُقسم بالخنّس

بسیاری از اهل لغت و تفسیر، <خنّس> را عنوان ستارگان یاد شده می دانند.

ص: 327

31- سوگند به ستاره مشتری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 15 - 3

3 - سوگند خداوند به سیاره های زحل ، مشتری ، مرّیخ ، زهره و عطارد

فلاأُقسم بالخنّس

بسیاری از اهل لغت و تفسیر، <خنّس> را عنوان ستارگان یاد شده می دانند.

32- طلوع ستاره زحل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 3 - 4

4 - < عن أبان بن تغلب قال : کنت عند أبی عبداللّه ( ع ) إذ دخل علیه رجل من أهل الیمن . . . فقال له أبوعبداللّه ( ع ) : . . .فما زحل عندکم فی النجوم ؟ فقال الیمانی : نجم نحس ، فقال له أبوعبداللّه ( ع ) : مه لاتقولنّ ه-ذا فإنّه نجم أمیرالمؤمنین ( ع ) و هو نجم الأوصیاء ( ع ) و هو النجم الثاقب الذی قال اللّه عزّوجلّ فی کتابه فقال له الیمانی : فما یعنی بالثاقب قال : إنّ مطلعه فی السماء السابعه و إنّه ثقب بضوئه حتّی أضاء فی السماء الدنیا فمن ثَمّ سمّاه اللّه عزّوجلّ النجم الثاقب ;

از ابان بن تغلب روایت شده است: خدمت امام صادق(ع) بودم که مردی از اهل یمن خدمت ایشان رسید . .. امام صادق(ع) به او فرمود: مقام زحل در بین ستارگان نزد شما چگونه است؟ آن مرد یمنی گفت: ستاره نحسی است. امام صادق(ع) فرمود: بس کن و این را مگو; زیرا زحل ستاره امیرالمؤمنین و ستاره اوصیا است و آن همان <نجم ثاقب> است که خدای عزّوجلّ در کتابش ذکر کرده است. آن مرد یمنی گفت: مراد از ثاقب چیست؟ حضرت فرمود: طلوع آن در آسمان هفتم است. آن با نورش [آسمان ها را ]می شکافد تا به نزدیک ترین آسمان برسد و از آن جهت است که خدای عزّوجلّ آن را <نجم ثاقب> (ستاره شکافنده) نامیده است>.

33- عظمت ستاره زحل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 3 - 4

4 - < عن أبان بن تغلب قال : کنت عند أبی عبداللّه ( ع ) إذ دخل علیه رجل من أهل الیمن . . . فقال له أبوعبداللّه ( ع ) : . . .فما زحل عندکم فی النجوم ؟ فقال الیمانی : نجم نحس ، فقال له أبوعبداللّه ( ع ) : مه لاتقولنّ ه-ذا فإنّه نجم أمیرالمؤمنین ( ع ) و هو نجم الأوصیاء ( ع ) و هو النجم الثاقب الذی قال اللّه عزّوجلّ فی کتابه فقال له الیمانی : فما یعنی بالثاقب قال : إنّ مطلعه فی السماء السابعه و إنّه ثقب بضوئه حتّی أضاء فی السماء الدنیا فمن ثَمّ سمّاه اللّه عزّوجلّ النجم الثاقب ;

از ابان بن تغلب روایت شده است: خدمت امام صادق(ع) بودم که مردی از اهل یمن خدمت ایشان رسید . .. امام صادق(ع) به او فرمود: مقام زحل در بین ستارگان نزد شما چگونه است؟ آن مرد یمنی گفت: ستاره نحسی است. امام صادق(ع) فرمود: بس کن و این را مگو; زیرا زحل ستاره امیرالمؤمنین و ستاره اوصیا است و آن همان <نجم ثاقب> است که خدای عزّوجلّ در کتابش ذکر کرده است. آن مرد یمنی گفت: مراد از ثاقب چیست؟ حضرت فرمود: طلوع آن در آسمان هفتم است. آن با نورش [آسمان ها را ]می شکافد تا به نزدیک ترین آسمان برسد و از آن جهت است که خدای عزّوجلّ آن را <نجم ثاقب> (ستاره شکافنده) نامیده است>.

ص: 328

34- عظمت ستاره طارق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 2 - 1

1 - عظمت ستاره < طارق > ، فراتر از حد بیان است .

و ما أدریک ما الطارق

35- غروب ستاره ثریا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 1 - 7

7 - سوگند الهی به ستاره ثریا هنگامی که غروب کند .

و النجم إذا هوی

<نجم> بر ستاره ثریا نیز اطلاق می شود (قاموس المحیط). گفتنی است <ال> در <النجم> بنابراین اطلاق، برای عهد است.

36- مراد از ستاره زحل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 3 - 4

4 - < عن أبان بن تغلب قال : کنت عند أبی عبداللّه ( ع ) إذ دخل علیه رجل من أهل الیمن . . . فقال له أبوعبداللّه ( ع ) : . . .فما زحل عندکم فی النجوم ؟ فقال الیمانی : نجم نحس ، فقال له أبوعبداللّه ( ع ) : مه لاتقولنّ ه-ذا فإنّه نجم أمیرالمؤمنین ( ع ) و هو نجم الأوصیاء ( ع ) و هو النجم الثاقب الذی قال اللّه عزّوجلّ فی کتابه فقال له الیمانی : فما یعنی بالثاقب قال : إنّ مطلعه فی السماء السابعه و إنّه ثقب بضوئه حتّی أضاء فی السماء الدنیا فمن ثَمّ سمّاه اللّه عزّوجلّ النجم الثاقب ;

از ابان بن تغلب روایت شده است: خدمت امام صادق(ع) بودم که مردی از اهل یمن خدمت ایشان رسید . .. امام صادق(ع) به او فرمود: مقام زحل در بین ستارگان نزد شما چگونه است؟ آن مرد یمنی گفت: ستاره نحسی است. امام صادق(ع) فرمود: بس کن و این را مگو; زیرا زحل ستاره امیرالمؤمنین و ستاره اوصیا است و آن همان <نجم ثاقب> است که خدای عزّوجلّ در کتابش ذکر کرده است. آن مرد یمنی گفت: مراد از ثاقب چیست؟ حضرت فرمود: طلوع آن در آسمان هفتم است. آن با نورش [آسمان ها را ]می شکافد تا به نزدیک ترین آسمان برسد و از آن جهت است که خدای عزّوجلّ آن را <نجم ثاقب> (ستاره شکافنده) نامیده است>.

37- نورانیت ستاره پروین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 329

20 - طارق - 86 - 3 - 3

3 - کیوان یا پروین ، اختری تابان که نور آن تاریکی فضا را می شکافد . *

و الطارق . .. النجم الثاقب

از ستارگانی که <النجم الثاقب> توصیفگر آن است، ستاره زحل (کیوان) می باشد (قاموس). برخی دیگر آن را بر <ثریا> (پروین) تطبیق داده و گفته اند: چون <النجم> هرگاه به صورت مطلق آورده شود، مراد از آن ستاره پروین است; پس در آیه نیز همان ستاره مورد نظر است.

38- نورانیت ستاره زحل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 3 - 4

4 - < عن أبان بن تغلب قال : کنت عند أبی عبداللّه ( ع ) إذ دخل علیه رجل من أهل الیمن . . . فقال له أبوعبداللّه ( ع ) : . . .فما زحل عندکم فی النجوم ؟ فقال الیمانی : نجم نحس ، فقال له أبوعبداللّه ( ع ) : مه لاتقولنّ ه-ذا فإنّه نجم أمیرالمؤمنین ( ع ) و هو نجم الأوصیاء ( ع ) و هو النجم الثاقب الذی قال اللّه عزّوجلّ فی کتابه فقال له الیمانی : فما یعنی بالثاقب قال : إنّ مطلعه فی السماء السابعه و إنّه ثقب بضوئه حتّی أضاء فی السماء الدنیا فمن ثَمّ سمّاه اللّه عزّوجلّ النجم الثاقب ;

از ابان بن تغلب روایت شده است: خدمت امام صادق(ع) بودم که مردی از اهل یمن خدمت ایشان رسید . .. امام صادق(ع) به او فرمود: مقام زحل در بین ستارگان نزد شما چگونه است؟ آن مرد یمنی گفت: ستاره نحسی است. امام صادق(ع) فرمود: بس کن و این را مگو; زیرا زحل ستاره امیرالمؤمنین و ستاره اوصیا است و آن همان <نجم ثاقب> است که خدای عزّوجلّ در کتابش ذکر کرده است. آن مرد یمنی گفت: مراد از ثاقب چیست؟ حضرت فرمود: طلوع آن در آسمان هفتم است. آن با نورش [آسمان ها را ]می شکافد تا به نزدیک ترین آسمان برسد و از آن جهت است که خدای عزّوجلّ آن را <نجم ثاقب> (ستاره شکافنده) نامیده است>.

39- نورانیت ستاره طارق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 3 - 1

1 - < طارق > ، ستاره ای است دارای پرتوی نافذ و شکافنده تاریکی ها در صحنه آسمان .

النجم الثاقب

<ثَقْب>; یعنی، دریدگی کم عمق (مصباح) و چون نور ستاره نفوذ می کند، آن را <ثاقب> گویند. (مقاییس اللغه) استفهام از شناخت <طارق> - در آیه قبل - و توصیف آن به <نجم ثاقب> - در این آیه - بیانگر آن است ستاره ای خاص مورد نظر است.

40- نورانیت ستاره کیوان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 330

20 - طارق - 86 - 3 - 3

3 - کیوان یا پروین ، اختری تابان که نور آن تاریکی فضا را می شکافد . *

و الطارق . .. النجم الثاقب

از ستارگانی که <النجم الثاقب> توصیفگر آن است، ستاره زحل (کیوان) می باشد (قاموس). برخی دیگر آن را بر <ثریا> (پروین) تطبیق داده و گفته اند: چون <النجم> هرگاه به صورت مطلق آورده شود، مراد از آن ستاره پروین است; پس در آیه نیز همان ستاره مورد نظر است.

41- ویژگیهای ستاره طارق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 2 - 2

2 - ابزار شناخت حقیقتِ ستاره < طارق > و ویژگی های آن ، در اختیار همگان نیست .

و ما أدریک ما الطارق

خطاب در <ما أدراک> در این موارد، مخصوص شخص پیامبر(ص) نیست; بلکه روی سخن با هر مخاطبی است که این سخن را دریافت کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 3 - 1

1 - < طارق > ، ستاره ای است دارای پرتوی نافذ و شکافنده تاریکی ها در صحنه آسمان .

النجم الثاقب

<ثَقْب>; یعنی، دریدگی کم عمق (مصباح) و چون نور ستاره نفوذ می کند، آن را <ثاقب> گویند. (مقاییس اللغه) استفهام از شناخت <طارق> - در آیه قبل - و توصیف آن به <نجم ثاقب> - در این آیه - بیانگر آن است ستاره ای خاص مورد نظر است.

ستاره پرستی

42- تاریخ ستاره پرستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 76 - 1

1 - ستاره پرستی از آیینهای رایج در بین مردم زمان ابراهیم

رءا کوکبا قال هذا ربی

43- تظاهر ابراهیم(ع) به ستاره پرستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 331

5 - انعام - 6 - 76 - 2

2 - ابراهیم(ع) با تظاهر به ستاره پرستی و استدلال جدلی به ابطال عقیده شرک قوم خود پرداخت.

فلما جن علیه الّیل رءا کوکبا قال هذا ربی

جمله <فلما جن> تصریح بر <کذلک نری . .. > است. یعنی نتیجه ارائه ملکوت به ابراهیم(ع) آن شد که او بدین صورت به مبارزه با شرک بپردازد. بنابراین سخن ابراهیم(ع) تنها از سر مجادله و به برای ابطال باطل بوده است.

44- ستاره پرستی در دوران ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 76 - 1

1 - ستاره پرستی از آیینهای رایج در بین مردم زمان ابراهیم

رءا کوکبا قال هذا ربی

45- ستاره پرستی قوم ابراهیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 76 - 2،3

2 - ابراهیم(ع) با تظاهر به ستاره پرستی و استدلال جدلی به ابطال عقیده شرک قوم خود پرداخت.

فلما جن علیه الّیل رءا کوکبا قال هذا ربی

جمله <فلما جن> تصریح بر <کذلک نری . .. > است. یعنی نتیجه ارائه ملکوت به ابراهیم(ع) آن شد که او بدین صورت به مبارزه با شرک بپردازد. بنابراین سخن ابراهیم(ع) تنها از سر مجادله و به برای ابطال باطل بوده است.

3 - قوم ابراهیم ستارگان را <رب> و مؤثر در تدبیر هستی می پنداشتند.

رءا کوکبا قال هذا ربی

ستاره ثریا

46- سوگند به ستاره ثریا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 1 - 7

7 - سوگند الهی به ستاره ثریا هنگامی که غروب کند .

و النجم إذا هوی

<نجم> بر ستاره ثریا نیز اطلاق می شود (قاموس المحیط). گفتنی است <ال> در <النجم> بنابراین اطلاق، برای عهد است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 1 - 2

ص: 332

2 - سوگند خداوند به ستاره پدیدار شده در شب ( زهره یا زحل یا ثریا و یا . . . )

و الطارق

<طارق>; یعنی، کسی که شب هنگام وارد شود. برخی ریشه اصلی آن را <طَرْق> (کوبیدن در) دانسته و گفته اند: کسی که شب وارد می شود، چون به کوبیدن در نیاز پیدا می کند، <طارق> نامیده می شود (نهایه ابن اثیر). آیات بعد صراحت دارد که مراد از آن ستاره است. صاحب <قاموس> آن را بر <ستاره صبح> (زهره) تطبیق داده است; گرچه به نقل <لسان العرب>، برخی از اهل لغت این نام را نامعروف خوانده و برخی دیگر آن را بر زحل (کیوان) و ثریا (پروین) منطبق دانسته اند.

47- غروب ستاره ثریا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 1 - 7

7 - سوگند الهی به ستاره ثریا هنگامی که غروب کند .

و النجم إذا هوی

<نجم> بر ستاره ثریا نیز اطلاق می شود (قاموس المحیط). گفتنی است <ال> در <النجم> بنابراین اطلاق، برای عهد است.

ستاره شعری

48- آثار تعقل در مدار ستاره شعری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 49 - 3

3 - تفکر در ساختار و مدار ستاره < شعری > ، زمینه ساز راهیابی به قدرت و ربوبیت عالی خداوند *

و أنّه هو ربّ الشعری

به میان آوردن نام <شعری> احتمالاً نه از آن جهت است که عرب جاهلی عقیده شرک آلود درباره آن داشته اند; بلکه از آن جهت است که خداوند بشر را به اهمیت این ستاره و همانند آن توجه داده و انسان را به مطالعه فضا فراخواند.

49- اهمیت ستاره شعری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 49 - 2

2 - اهمیت ستاره < شعری > ، در فرهنگ عرب عصر نزول قرآن

و أنّه هو ربّ الشعری

با توجه به این که خداوند، از میان همه ستارگان، به <شعری> اشاره کرده است، می توان نتیجه گرفت که عرب عصر نزول قرآن، نسبت به این ستاره آگاهی و اعتقاد خاصی داشته اند.

ص: 333

ستاره شناسی

50- اهمیت ستاره شناسی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 76 - 3

3 - درک عظمت سوگند به نظام ستارگان ، در گرو داشتن علم نجوم ( کیهان شناسی )

و إنّه لقسم لو تعلمون عظیم

برداشت یاد شده بر این اساس است که متعلق <لو تعلمون> حذف شده و تقدیر آن چنین است: <لو تعلمون احوال مواقع النجوم>.

51- تاریخ ستاره شناسی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 36 - 4

4 - وجود علم ستاره شناسی و وسایل آن ( همچون رصدخانه ) در عصر فرعون و موسی ( ع )

و قال فرعون ی-ه-م-ن ابن لی صرحًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 76 - 4

4 - مردم صدراسلام ، بی بهره از دانش کیهان شناسی

و إنّه لقسم لو تعلمون عظیم

به کارگیری <لو> شرطیه - که برای انتفای شرط و جزا است - بیانگر مطلب بالا است.

52- ستاره شناسی ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 88 - 4

4 - < عن الکاظم ( ع ) . . .قد قال اللّه تعالی فی حق ابراهیم ( ع ) : . . . < فنظر نظره فی النجوم . فقال إنّی سقیم > فلو لم یکن عالماً بعلم النجوم ما نظر فیها و ما قال : < إنّی سقیم > . . . ;

از امام کاظم(ع) روایت شده . ..که خداوند متعال در حق ابراهیم(ع) فرموده: ...<فنظر نظره فی النجوم . فقال إنّی سقیم> اگر ابراهیم عالم به علم نجوم نبود در ستارگان نظر نمی افکند و نمی گفت: <إنّی سقیم>...>.

53- ستاره شناسی در دوران موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 334

16 - غافر - 40 - 36 - 4

4 - وجود علم ستاره شناسی و وسایل آن ( همچون رصدخانه ) در عصر فرعون و موسی ( ع )

و قال فرعون ی-ه-م-ن ابن لی صرحًا

54- ستاره شناسی در صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 76 - 4

4 - مردم صدراسلام ، بی بهره از دانش کیهان شناسی

و إنّه لقسم لو تعلمون عظیم

به کارگیری <لو> شرطیه - که برای انتفای شرط و جزا است - بیانگر مطلب بالا است.

ص: 335

24- ستایش

1- ستایش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 188 - 9

9 - انتظار ستایش و تشویق در برابر انجام اعمال نیک ، ناپسند نیست . *

لا تحسبنّ الّذین . .. و یحبّون ان یحمدوا بما لم یفعلوا

با توجّه به مفهوم جمله <یحبّون . .. > (در برابر آنچه انجام نداده اند، خواهان ستایش هستند)، می توان به دست آورد که در صورت انجام کار نیک، توقع ستایش و تشویق ناپسند نباشد.

2- ستایش ناپسند

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 188 - 11،13

11 - عذاب دردناک الهی در انتظار خودپسندان و علاقه مندان به ستایش بیجا و چاپلوسی

لا تحسبنّ الّذین یفرحون . .. و یحبّون ... بمفازه ... و لهم عذاب الیم

13 - عذابی دردناک در انتظار عالمان اهل کتاب به جهت کتمان حقایق و انتظار چاپلوسی و ستایش بیجا

لا تحسبنّ الّذین . .. بمفازه من العذاب

3- ستایش نیکی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 188 - 9

9 - انتظار ستایش و تشویق در برابر انجام اعمال نیک ، ناپسند نیست . *

لا تحسبنّ الّذین . .. و یحبّون ان یحمدوا بما لم یفعلوا

با توجّه به مفهوم جمله <یحبّون . .. > (در برابر آنچه انجام نداده اند، خواهان ستایش هستند)، می توان به دست آورد که در صورت انجام کار نیک، توقع ستایش و تشویق ناپسند نباشد.

ص: 336

ستایش کنندگان خدا

4- ستایش کنندگان خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 13 - 1،2،7

1- غرش آسمان تسبیح گوی خداوند و ستایش کننده اوست .

و یسبّح الرعد بحمده

<رعد> به صدایی که از ابرها شنیده می شود اطلاق می گردد که در فارسی به آن تندر و یا غرش آسمان می گویند.

2- فرشتگان تسبیح گوی خداوند و ستایش کننده اویند .

و یسبّح . .. و المل-ئکه

<الملائکه> عطف بر <الرعد> است ; یعنی: <یسبح الملائکه بحمده من خیفته>.

7- فرشتگان و رعد های آسمانی به وسیله حمد و ستایش خدا اورا تسبیح می کنند .

و یسبّح الرعد بحمده

<باء> در <بحمده> می تواند برای مصاحبت باشد و ممکن است برای استعانت باشد. برداشت یاد شده بر اساس احتمال دوم است.

ص: 337

25- ستر عورت

1- احکام ستر عورت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 30 - 5

5 - پوشاندن عورت و شرمگاه خویش از دید دیگران ، بر مردان واجب و کشف آن حرام است .

قل للمؤمنین . .. یحفظوا فروجهم

<فرج> و <فرجه> در اصل به معنای شکاف میان دو شیء است; ولی در اصطلاح متعارف به معنای عورت و شرمگاه می باشد (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 31 - 5

5 - پوشاندن عورت و شرمگاه خویش از دید دیگران ، بر زنان واجب و کشف آن ، حرام است .

و قل للمؤمن-ت یغضضن من أبص-رهنّ

2- اهمیت ستر عورت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 22 - 9

9 - آدمی ذاتاً برخوردار از حیا و شرمسار از مکشوف بودن شرمگاه خویش

بدت لهما سوءتهما و طفقا یخصفان علیهما

3- ستر عورت آدم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 27 - 8

8 - آدم و حوا دارای پوشش عورت، قبل از فریفته شدن به وسوسه های شیطان

ینزع عنهما لباسهما

ص: 338

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 121 - 8،13،23

8 - عورت و شرمگاه آدم و حوا ، پیش از تناول از درخت ممنوع بر آنان پوشیده بود .

فأکلا منها فبدت لهما سوءتهما

<سوأه> به معنای عورت و شرم گاه است (لسان العرب) و <بدت لهما> ممکن است به این معنا باشد که عورت هر یک برای دیگری آشکار شد و ممکن است مراد این باشد که عورت آنان برای خودشان آشکار شد. بر مبنای دومین احتمال، عورت آدم و حوا قبل از خوردن میوه ممنوع، بر خود آنان نیز پوشیده بود.

13 - آدم و حوا ( ع ) ، به طور غریزی یا از روی عادت به پوشاندن عورت - حتی از همسر خویش - ملتزم بودند .

و طفقا یخصفان علیهما من ورق الجنّه

23 - < عن أبی عبداللّه ( ع ) فی قوله : < بدت لهما سوأتهما > قال : کانت سوأتهما لاتبدو لهما ; یعنی ، کانت داخله ;

از امام صادق(ع) در باره سخن خدا <بدت لهما سوأتهما> روایت شده: عورت آن دو (آدم و همسرش) قبلاً برای آنان آشکار نبود، چون عورت آنان در داخل [پوست بدنشان ]بود>.

4- ستر عورت با برگ درختان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 121 - 12

12 - آدم و حوا درپی مکشوف شدن عورت هایشان ، سعی در پوشاندن آن با برگ درختان داشتند .

فبدت لهما سوءتهما و طفقا یخصفان علیهما من ورق الجنّه

<طفقا>; یعنی، آغاز کردند و <خصف> هرگاه با <علی> متعدی شود، به معنای به هم دوختن چیزهایی و نهادن آن بر جایی خواهد بود; یعنی، آدم و حوا، برگ ها را به یکدیگر متصل کرده و آن را بر خود گرفتند.

5- ستر عورت حوا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 27 - 8

8 - آدم و حوا دارای پوشش عورت، قبل از فریفته شدن به وسوسه های شیطان

ینزع عنهما لباسهما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 121 - 8،13،23

8 - عورت و شرمگاه آدم و حوا ، پیش از تناول از درخت ممنوع بر آنان پوشیده بود .

فأکلا منها فبدت لهما سوءتهما

<سوأه> به معنای عورت و شرم گاه است (لسان العرب) و <بدت لهما> ممکن است به این معنا باشد که عورت هر یک برای دیگری آشکار شد و ممکن است مراد این باشد که عورت آنان برای خودشان آشکار شد. بر مبنای دومین احتمال، عورت آدم

ص: 339

و حوا قبل از خوردن میوه ممنوع، بر خود آنان نیز پوشیده بود.

13 - آدم و حوا ( ع ) ، به طور غریزی یا از روی عادت به پوشاندن عورت - حتی از همسر خویش - ملتزم بودند .

و طفقا یخصفان علیهما من ورق الجنّه

23 - < عن أبی عبداللّه ( ع ) فی قوله : < بدت لهما سوأتهما > قال : کانت سوأتهما لاتبدو لهما ; یعنی ، کانت داخله ;

از امام صادق(ع) در باره سخن خدا <بدت لهما سوأتهما> روایت شده: عورت آن دو (آدم و همسرش) قبلاً برای آنان آشکار نبود، چون عورت آنان در داخل [پوست بدنشان ]بود>.

6- وجوب ستر عورت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 31 - 5

5 - پوشاندن عورت و شرمگاه خویش از دید دیگران ، بر زنان واجب و کشف آن ، حرام است .

و قل للمؤمن-ت یغضضن من أبص-رهنّ

ص: 340

26- سجده

1- آثار ترک سجده ابلیس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 34 - 1،2،4

1- فرمان خداوند به ابلیس برای خروج از آسمان ، در پی تمرد وی از دستور سجده بر آدم ( ع )

قال فاخرج منها

برداشت فوق، مبتنی بر دو احتمال است:B1. مرجع ضمیر <منها> <سماوات> باشد، اگرچه در کلام ذکر نشده است. 2. به قرینه اینکه ابلیس از زمره ملائکه بوده و جایگاه آنان هم در آسمانهاست.

2- خداوند ، در پی تمرد ابلیس از فرمان خدا ، او را از زمره فرشتگان بیرون راند .

قال فاخرج منها

این برداشت، مبتنی بر این احتمال است که مرجع ضمیر <منها> - همان گونه که مفسران احتمال داده اند - <زمره الملائکه> باشد.

4- تکبر ابلیس و تمرد وی از فرمان سجده بر آدم ( ع ) ، عامل سقوط او از درگاه الهی

فقعوا له س-جدین . فسجد ... إلاّ إبلیس أبی ... قال لم أکن لأسجد لبشر ... قال فاخر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 35 - 1

1- ابلیس ، به دلیل تمرد از فرمان سجده بر آدم ( ع ) ، مورد لعن ابدی خداوند قرار گرفت .

و إن علیک اللعنه إلی یوم الدین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 39 - 4

4- ابلیس گمراه شدن خود را ، نتیجه فرمان خداوند به سجده بر آدم ( ع ) می دانست .

فسجد الملئکه کلّهم . .. إلاّ إبلیس أبی ... قال فاخرج منها فإنک رجیم ... قال ربّ

در اینکه مقصود ابلیس از اغوا شدنش توسط خداوند چیست؟ چند نظریه وجود دارد: یکی از آنها این است که چون خداوند، ابلیس را با فرمان سجده بر آدم(ع) مورد آزمایش قرار داد، او در این امتحان مردود شد و این مردود شدن نیز موجب لعن و طرد وی شد; لذا همین طرد و لعن - در نظر ابلیس - نوعی گمراهی تلقی گردید.

ص: 341

2- آثار ترک سجده بر آدم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 35 - 1

1- ابلیس ، به دلیل تمرد از فرمان سجده بر آدم ( ع ) ، مورد لعن ابدی خداوند قرار گرفت .

و إن علیک اللعنه إلی یوم الدین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 39 - 4

4- ابلیس گمراه شدن خود را ، نتیجه فرمان خداوند به سجده بر آدم ( ع ) می دانست .

فسجد الملئکه کلّهم . .. إلاّ إبلیس أبی ... قال فاخرج منها فإنک رجیم ... قال ربّ

در اینکه مقصود ابلیس از اغوا شدنش توسط خداوند چیست؟ چند نظریه وجود دارد: یکی از آنها این است که چون خداوند، ابلیس را با فرمان سجده بر آدم(ع) مورد آزمایش قرار داد، او در این امتحان مردود شد و این مردود شدن نیز موجب لعن و طرد وی شد; لذا همین طرد و لعن - در نظر ابلیس - نوعی گمراهی تلقی گردید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 77 - 1،2

1 - فرمان خداوند به خروج ابلیس از صف ملائکه ، در پی تمرد او از فرمان سجده بر آدم ( ع )

قال فاخرج منها

در این که مرجع ضمیر <منها> چیست و مقصود از آن چه می باشد; میان مفسران بحث و گفت وگو درگرفته است. برخی آن را صف فرشتگان دانسته اند; چون ابلیس پیش از آن با فرشتگان بود و به همراه آنان مکلف به سجده بر آدم شده بود. برخی دیگر آن را منزلت و مقامی دانسته اند که ابلیس و فرشتگان در آن قرار داشتند; یعنی، منزلت و مقام مقربان درگاه الهی. گفتنی است که در این باره تعبیر <هبوط> در سوره دیگری (قال فاهبط منها) به کار رفته و مؤید همین دیدگاه است.

2 - ابلیس ، در پی سرپیچی از فرمان سجده بر آدم ( ع ) از جایگاه مقربان و منزلت والای خویش رانده شد و سقوط کرد .

قال فاخرج منها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 78 - 1

1 - ابلیس به خاطر سرپیچی از فرمان سجده بر آدم ، مورد لعن و نفرین ابدی خداوند قرار گرفت .

و إنّ علیک لعنتی إلی یوم الدین

3- آثار سجده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 43 - 8

8 - رابطه سجده با طهارت از آلودگی ها *

و طهّرک . .. و اسجدی

ص: 342

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 114 - 11

11 - صالح شدن انسان ها ، در گرو استواری در اطاعت خدا ، تلاوت آیات الهی به هنگام شب و سجده به درگاه او

امه قائمه . .. و هم یسجدون ... و اولئک من الصالحین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 206 - 8

8 - تقرب به خدا در گرو پرستش او و منزه دانستن وی از هر عیب و نقص و سجده خالصانه به درگاه اوست .

و لاتکن من الغفلین. إن الذین عند ربک ... و له یسجدون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 15 - 6

6 - سجده کردن و به رو درافتادن در خاک ، نمود بارز ایمان مؤمنان است .

إنّما یؤمن بأی-تنا الذین إذا ذکّروا بها خرّوا سجّدًا

<خَرَّ> در لغت به معنای <افتادن همراه با صدا> است. (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 25 - 3

3 - استغفار ، سجده ، توبه و انابه ، از زمینه های آمرزش الهی

فاستغفر ربّه و خرّ راکعًا و أناب . فغفرنا له ذلک

برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که نوید خداوند به آمرزش داوود(ع) پس از استغفار، سجده، انابه و توبه او بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 37 - 14

14 - سجده ، اصلی ترین نماد و نمود عبودیت

لاتسجدوا . .. واسجدوا ... إن کنتم إیّاه تعبدون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 29 - 16،19

16- رکوع و سجود ( نماز ) ، عالی ترین جلوه نیایش و عبودیت خلق در برابر خدا

تریهم رکّعًا سجّدًا

از این که رکوع و سجود به عنوان ارکان نماز، از میان همه عبادات، اختصاص به ذکر یافته است; ویژگی و اهمیّت آن استفاده می شود.

19- نقش اساسی رکوع و سجود ( نماز ) ، در جلب فضل و خشنودی خداوند

تریهم رکّعًا سجّدًا یبتغون فضلاً من اللّه و رضونًا

ص: 343

<یبتغون. ..> مترتب بر <رکعّاً سجداً> است; یعنی، مؤمنان با رکوع و سجود خویش، جویای فضل و خشنودی خدایند.

4- آثار سجده بر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - علق - 96 - 19 - 11،14،19

11 - سجده به پیشگاه خداوند ، نشان سرپیچی از فرمان غیر او است .

لاتطعه و اسجد

دستور سجده، بر نهی از اطاعت عطف گرفته شده است تا جلوه مطیع نبودن را بیان کرده باشد.

14 - سجده ، کارآمدترین وسیله برای تقرب به پیشگاه خداوند

و اسجد و اقترب

19 - < عن الوَشّاء قال سمعت الرضا ( ع ) یقول : أقرب ما یکون العبد من اللّه عزّوجلّ و هو ساجد و ذلک قوله عزّوجلّ < واسجد و اقترب > ;

از وشاء روایت شده که گفت: از امام رضا(ع) شنیدم که می فرمود: نزدیک ترین حالت بنده به خداوند عزّوجلّ، حالت سجده او است و این سخن خداوند عزّوجلّ است که فرمود: <واسجد و اقترب>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 18 - 10

10 - کرامت انسانی ، در گرو گرایش به توحید ربوبی و سجود و انقیاد در برابر خدا

و کثیر حقّ علیه العذاب و من یهن اللّه فما له من مکرم

5- آثار سجده در نماز

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - علق - 96 - 19 - 10

10 - سجده های نماز ، محرک اصلی مخالفان به جلوگیری از اقامه آن

ینهی . عبدًا إذا صلّی ... لاتطعه و اسجد

6- آثار سجده ملائکه بر آدم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 62 - 3

3- سجده ملائکه بر آدم ( ع ) ، پیام دار کرامت و فضیلت او بر آنان بود .

اسجدوا لأدم فسجدوا . .. قال أرءیتک ه-ذا الذی کرّمت علیّ

ص: 344

7- آداب سجده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 70 - 17

17 - لزوم اعتراف به ربوبیت خداوند به هنگام سجده

فأُلقی السحره سجّدًا قالوا ءامنّا بربّ هرون و موسی

8- ابلیس و سجده بر آدم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 34 - 3،4،9

3 - ابلیس نیز همانند فرشتگان ، مأمور به سجده بر آدم ( ع ) بود .

فسجدوا إلا إبلیس أبی

4 - ابلیس از فرمان خدا سرپیچی کرد و بر آدم سجده ننمود .

و إذ قلنا للملئکه اسجدوا لأدم فسجدوا إلا إبلیس أبی

<اِبا> (مصدر اَبی) به معنای امتناع کردن است.

9 - تکبر و خود بزرگ بینی ابلیس ، مایه امتناع او از سجده بر آدم ( ع ) شد .

فسجدوا إلا إبلیس أبی و استکبر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 31 - 1،3

1- ابلیس ، از فرمان خداوند برای سجده بر آدم ( ع ) سرپیچی کرد و حاضر نشد در ردیف دیگر سجده کنندگان بر او قرار گیرد .

إلاّ إبلیس أبی أن یکون مع الس-جدین

3- ابلیس چونان فرشتگان ، مأمور به سجده بر آدم ( ع ) بود .

فسجد الملئکه کلّهم أجمعون . إلاّ إبلیس أبی أن یکون مع الس-جدین

9- اجتناب از سجده بر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 60 - 2،7

2 - مشرکان صدراسلام ، از سجده در برابر خدای رحمان ، امتناع می کردند .

و إذا قیل لهم اسجدوا للرحم-ن قالوا و ما الرحم-ن

7 - مشرکان صدراسلام ، به دلیل این که پیامبر ( ص ) آنان را به سجده در برابر خدای رحمان فرمان داد ، از سجده امتناع کردند .

ص: 345

قالوا و ما الرحم-ن أنسجد لما تأمرنا

برداشت فوق، مبتنی بر این نکته است که <ما> در <لما تأمرنا> مصدریه و <لام> تعلیلیه باشد; یعنی، آیا به خاطر فرمان تو ما سجده کنیم؟ هرگز چنین نخواهیم کرد! گفتنی است همزه در <أنسجد> استفهامیه و برای انکار و امتناع است.

10- احکام سجده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 100 - 12

12- جواز سجده بر غیر خدا ، به قصد احترام و تواضع و نه به منظور عبادت و پرستش در ادیان پیشین

و خرّوا له سجّدًا

منزّه بودن یعقوب و یوسف(ع) از شرک و پرستش غیر خدا و مبارزه آنان با چنین عقیده و مرامی - که آیات بسیاری گویای آن است - می رساند که سجده خاندان یوسف بر او به قصد عبادت و پرستش نبوده ; بلکه مجرد احترام و تواضع بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 29 - 14

14- جواز سجده و خضوع در برابر غیر خدا با اذن الهی

فقعوا له س-جدین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 61 - 5

5- سجده برای غیر خدا ، به منظور تکریم و بزرگداشت با اذن و اجازه او جایز است . *

قلنا . .. اسجدوا لأدم فسجدوا

از فرمان خداوند به فرشتگان برای سجده بر آدم(ع)، استفاده می شود: چنین عملی وقتی با اجازه او باشد، مانعی ندارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 107 - 15

15- < علی بن محمد . . . قال : سئل أبوعبدالله ( ع ) عمّن بجبهته عله لایقدر علی السجود علیها قال : یضع ذقنه علی الأرض ان الله عزّوجلّ یقول : < و یخرّون للأذقان سجداً > ;

علی بن محمد . .. گفت: از امام صادق(ع) درباره کسی که بر پیشانی او علتی است (زخم، یا دمل و یا...) که نمی تواند سجده کند سؤال شد، حضرت فرمود: چانه اش را روی زمین بگذارد; زیرا خداوند می فرماید: و یخرّون للأذقان سجّداً>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 116 - 7

7 - آفرینش ملائکه و ابلیس ، بر آفرینش انسان ها مقدم بود .

للمل-ئکه اسجدوا . .. إلاّإبلیس أبی

ص: 346

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 77 - 12

12 - < عن سماعه قال : سألته عن الرکوع و السجود هل نزل فی القرآن فقال : نعم قول اللّه عزّوجلّ < یاأیّها الذین آمنوا ارکعوا و اسجدوا > فقلت : فکیف حدّ الرکوع و السجود ؟ فقال : أمّا ما یجزیک من الرکوع فثلاث تسبیحات تقول : سبحان اللّه سبحان اللّه ثلاثاً . . . ;

سماعه می گوید: از امام(ع) پرسیدم: آیا در باره رکوع و سجود در قرآن چیزی نازل شده است؟ فرمود: آری! خداوند عزّوجلّ می فرماید: <یاأیّها الذین آمنوا ارکعوا و اسجدوا> به آن حضرت گفتم: حدّ رکوع و سجود چیست؟ فرمود: آن مقدار ذکری که در رکوع برای تو کافی است، سه دفعه تسبیحات است. می گویی: سبحان اللّه سبحان اللّه تا سه دفعه>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 72 - 12

12 - جواز سجده و خضوع در برابر غیر خدا ، با اذن الهی

فإذا سوّیته . .. فقعوا له س-جدین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 37 - 7

7 - سجده برای غیر خدا ، ممنوع و مورد نهی صریح خداوند است .

لاتسجدوا للشمس و لا للقمر

11- اذکار سجده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 77 - 12

12 - < عن سماعه قال : سألته عن الرکوع و السجود هل نزل فی القرآن فقال : نعم قول اللّه عزّوجلّ < یاأیّها الذین آمنوا ارکعوا و اسجدوا > فقلت : فکیف حدّ الرکوع و السجود ؟ فقال : أمّا ما یجزیک من الرکوع فثلاث تسبیحات تقول : سبحان اللّه سبحان اللّه ثلاثاً . . . ;

سماعه می گوید: از امام(ع) پرسیدم: آیا در باره رکوع و سجود در قرآن چیزی نازل شده است؟ فرمود: آری! خداوند عزّوجلّ می فرماید: <یاأیّها الذین آمنوا ارکعوا و اسجدوا> به آن حضرت گفتم: حدّ رکوع و سجود چیست؟ فرمود: آن مقدار ذکری که در رکوع برای تو کافی است، سه دفعه تسبیحات است. می گویی: سبحان اللّه سبحان اللّه تا سه دفعه>.

12- ارزش سجده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 113 - 6،7

6 - اطاعت خداوند ، خواندن آیات الهی به هنگام شب و در حال سجده ، ملاک ارزشمندی انسانها

لیسوا سوآءً من اهل الکتب امّه قائمه . .. و هم یسجدون

ص: 347

7 - ارزش والای اطاعت و بندگی خدا ، تلاوت آیات الهی ( قرآن و . . . ) به هنگام شب و در حال سجده به درگاه وی

یتلون ءایت اللّه ءاناء الّیل و هم یسجدون

بنابر اینکه جمله <و هم یسجدون>، حال باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 9 - 5

5 - اهمیت و ارزش ویژه سجده و اظهار خضوع و تذلل در برابر خداوند ، در مقایسه با دیگر اجزا و ارکان عبادت

أمّن هو ق-نت ءاناء الّیل ساجدًا و قائمًا

<سجده> در اصل به معنای خضوع و تذلل است. تقدم آن در آیه شریفه، می تواند گویای برداشت یاد شده باشد.

13- اعضای سجده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - جن - 72 - 18 - 7

7 - < عن حَمّاد بن عیسی قال : قال لی أبوعبداللّه ( ع ) . . . سبعهٌ منها فرضٌ یسجد علیها و هی الّتی ذکرها اللّه فی کتابه فقال : < و أنّ المساجد للّه فلاتدعوا مع اللّه أحداً > و هی الجَبْهَه و الکَفّان و الرُّکْبَتان و الإبْهامان ;

از حماد بن عیسی روایت شده که گفت: امام صادق(ع) به من فرمود: هفت موضع [از بدن] است که فرض شده که سجده بر آنها قرار گیرد و آن همان مواضعی است که خداوند در کتاب خود ذکر کرده و فرموده است: <و أنّ المساجد للّه فلاتدعوا مع اللّه أحداً> و آن مواضع پیشانی، کف دستان، سر زانوها، و انگشتِ شست [پاها ]است>.

14- انگیزه ترک سجده ابلیس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 32 - 2

2- خداوند ، در پی سرپیچی ابلیس از فرمان سجده بر آدم ( ع ) ، از انگیزه نافرمانی او جویا شد و وی را مورد بازخواست قرار داد .

قال یإبلیس ما لک ألاّ تکون مع الس-جدین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 33 - 1،3،4

1- ابلیس ، در پی جویا شدن خداوند از انگیزه تمردش ، جواب داد : هرگز بر انسانی که از گِلی خشکیده ، بد بو و متغیر خلق شده است ، سجده نخواهد کرد .

قال لم أکن لأسجد لبشر خلقته من صلص-ل من حمإ مسنون

3- ابلیس ، در تمرد خود از فرمان خداوند برای سجده بر آدم ( ع ) ، تنها ماده جسمانی او را ملاک قرار داد و وجود روح الهی را در او نادیده گرفت .

قال لم أکن لأسجد لبشر خلقته من صلص-ل من حمإ مسنون

ص: 348

4- ابلیس ، با توجه به ماده اوّلیه خلقت انسان ، او را شایسته مسجود شدن موجودی چون خود نمی دید .

قال لم أکن لأسجد لبشر خلقته من صلص-ل من حمإ مسنون

تعبیر <لم أکن لأسجد> به جای <لا أسجد> یا <لست أسجد>، می تواند بیانگر این نکته باشد که شیطان، مقام خود را برتر از آدم(ع) می دید.

15- اهمیت سجده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 125 - 14

14 - مهیّا کردن و آماده ساختن خانه خدا برای طواف ، عبادت ، رکوع و سجود ، فرمان خدا به ابراهیم و اسماعیل ( ع )

أن طهرا بیتی للطائفین و العکفین و الرکع السجود

در برداشت فوق <تطهیر> - چنانچه بعضی از مفسران گفته اند - کنایه از مهیّا ساختن و اختصاص دادن، گرفته شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 113 - 10

10 - تلاوت آیات خدا و سجده به درگاه او ، قیام به امر خداوند است .

امه قائمه یتلون . .. و هم یسجدون

بنابر اینکه <یتلون . .. >، تفسیر <قائمه> باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 114 - 8،13

8 - قیام به امر دین ( اطاعت خدا ) تلاوت آیات خدا ، سجده به درگاه او ، ایمان به خدا و معاد ، امر به معروف و نهی از منکر و شتاب در امور خیر ، ویژگی امّت شایسته و صالح

امه قائمه . .. و اولئک من الصالحین

13 - قیام به طاعت خدا ، تلاوت آیات او ، سجده به درگاه او ، ایمان به خدا و معاد ، امر به معروف و نهی از منکر و شتاب در نیکی ها ، حبل الهی است . *

ضربت علیهم الذّلّه . .. الّا بحبل من اللّه ... لیسوا سواءً من اهل الکتب ... یؤمن

به نظر می رسد صفات مذکور، بیانگر <حبل اللّه> است; چون دارندگان این صفات، قطعاً از ذلت به دور هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 115 - 4

4 - قیام به طاعت خدا ، تلاوت آیات وی در شب هنگام در حال سجده ، ایمان به خدا و معاد ، امر به معروف ، نهی از منکر و شتاب در نیکی ها ، از اعمال خیر

من اهل الکتب امّه قائمه . .. و ما یفعلوا من خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 349

6 - اعراف - 7 - 206 - 6

6 - پرستش خدا ، به زبان آوردن اسما و صفاتی که حاکی از تنزیه او باشد و نیز سجده کردن به آستان او ، از مصادیق ذکر و یاد خداوند است .

و اذکر ربک . .. إن الذین عند ربک ... و له یسجدون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 112 - 12

12 - ستایش خداوند و حرکت در مسیر او و رکوع و سجود و امر به معروف و نهی از منکر ، از جلوه های بارز عبادت پروردگار *

التّئبون العبدون . .. و الناهون عن المنکر

برداشت فوق بدان احتمال است که <الحامدون السائحون . .. > از باب ذکر خاص بعد از عام (العابدون) و بیانگر اهمیت و ویژگی این صفات باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 9 - 5

5 - اهمیت و ارزش ویژه سجده و اظهار خضوع و تذلل در برابر خداوند ، در مقایسه با دیگر اجزا و ارکان عبادت

أمّن هو ق-نت ءاناء الّیل ساجدًا و قائمًا

<سجده> در اصل به معنای خضوع و تذلل است. تقدم آن در آیه شریفه، می تواند گویای برداشت یاد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - انسان - 76 - 26 - 1

1 - فرمان خداوند به پیامبر ( ص ) ، مبنی بر سجده برای او در پاسی از شب

و من الّیل فاسجد له

<من> در <من اللیل>، برای تبعیض است; یعنی، بخشی از شب.

16- اهمیت سجده بر آدم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 74 - 8

8 - تکلیف سجده کردن فرشتگان بر آدم ، تکلیفی بس مهم و بزرگ در پیشگاه خداوند

فقعوا له س-جدین . فسجد المل-ئکه ... إلاّ إبلیس استکبر و کان من الک-فرین

از این که ابلیس، به خاطر سرپیچی از سجده بر آدم، از سوی خداوند کافر شمرده شد، برداشت یاد شده به دست می آید.

17- اهمیت سجده بر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 350

12 - فرقان - 25 - 60 - 9،12

9 - سجده در برابر خدای رحمان ، تکلیفی مهم و دارای جایگاه ویژه در میان دیگر تکالیف الهی

و إذا قیل لهم اسجدوا للرحم-ن قالوا و ما الرحم-ن أنسجد لما تأمرنا

اختصاص به ذکر یافتن صفت رحمان از میان دیگر اوصاف خداوند، به هنگام فرمان سجده در برابر او، می تواند گویای برداشت یاد شده باشد.

12 - سجده در برابر خدای رحمان ، مظهر یگانه پرستی و روح ادیان توحیدی است .

اسجدوا للرحم-ن قالوا و ما الرحم-ن . .. و زادهم نفورًا

قرار گرفتن فرمان سجده بر خدای رحمان در ردیف سلسله آیات مربوط به محکومیت شرک و اثبات توحید و یگانگی خداوند، می تواند مطلب یاد شده را برساند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - علق - 96 - 19 - 18

18 - لزوم سجده به پیشگاه خداوند و تلاش برای تقرّب به درگاه او

و اسجد و اقترب

آیه شریفه گرچه خطاب به پیامبر(ص) است; ولی از کاربرد تعبیر <عبداً> (در آیه قبل) به جای نام مخصوص آن حضرت، تعمیم مفاد آن به همه مردم استفاده می شود.

18- اهمیت سجده در نماز

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 98 - 8

8- سجده و خضوع ، رکن اصلی و روح نماز و دارای جایگاه ویژه در میان سایر عبادات

فسبّح بحمد ربّک و کن من الس-جدین

مقصود از <سجده> می تواند نماز باشد و علت اینکه به جای نماز به سجده امر شده، می تواند گویای این حقیقت باشد که سجده رکن مهم و روح نماز است. گفتنی است دستور خداوند به سجده، پس از توصیه به تسبیح و حمد - که هر دو نوعی عبادت به شمار می آیند - نشان دهنده اهمیت و جایگاه ویژه آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 64 - 4

4 - سجده ، رکن اصلی و روح نماز است .

و الذین یبیتون لربّهم سجّدًا و قی-مًا

تقدیم سجده بر قیام - در حالی که در نماز قیام بر سجده مقدم است - می تواند برای بیان اهمیت سجده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 219 - 4

4 - سجده و خضوع در برابر خداوند ، مهم ترین رکن نماز و روح عبادت

ص: 351

و تقلّبک فی الس-جدین

از اختصاص به ذکر یافتن موضوع سجده، در میان مجموعه ارکان نماز و مصادیق عبادت، برداشت یاد شده به دست می آید.

19- پاداش سجده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 17 - 5

5 - پاداش سجده و تسبیح همراه با حمد خداوند و عبادت های شبانه و انفاق های مؤمنان ، فوق حد شمارش است .

إنّما یؤمن . .. سجّدًا و سبّحوا بحمد ربّهم ... تتجافی جنوبهم ... و ممّا رزقن-هم

<فاء> در <فلاتعلم نفس> تفریع بر آیات پیش است که در آنها صفات نیکوی مؤمنان شمرده شده است. بنابراین، معنا، چنین می شود: <مؤمنانی که دارای صفات یاد شده اند، پاداشی مخفی دارند>. با توجه به تفریع احتمال دارد که اختفای پاداش، کنایه از فوق شمارش بودن باشد.

20- تاریخ سجده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 120 - 5

5 - به خاک افتادن و سجده کردن ، از دیرباز جلوه بارز بندگی ، پرستش و تسلیم بوده است .

و ألقی السحره سجدین

ظاهراً مراد از <سجده> پیشانی بر خاک ساییدن است. بنابراین کلمه <سجدین> بیانگر این است که اظهار خضوع با پیشانی بر خاک نهادن (سجده) سابقه طولانی داشته و آیه بعد <ءامنا برب العلمین> دلالت می کند که این عمل برای اظهار بندگی بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 70 - 15

15 - پیشانی بر خاک نهادن ، از دیرباز نشانه خضوع و فروتنی دربرابر خداوند و جلوه بارز بندگی او بوده است .

فأُلقی السحره سجّدًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 46 - 3

3 - سجده ، جلوه بارز بندگی ، پرستش و تسلیم در میان ملت ها در طول تاریخ

فأُلقی السحره س-جدین

ص: 352

21- ترک سجده ابلیس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 32 - 3

3- گفت و گوی مستقیم و بدون واسطه خداوند با ابلیس ، در پی تمرد وی از فرمان سجده بر آدم ( ع )

قال یإبلیس ما لک ألاّ تکون مع الس-جدین

22- ترک سجده بر آدم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 11 - 9،10

9 - ابلیس از سجده کردن بر آدم(ع) سرباز زد و از فرمان خدا تمرد کرد.

فسجدوا إلا إبلیس

10 - روحیه ابلیس ناسازگار با سجده کردن بر آدم(ع) و خاضع شدن در برابر او

إلا إبلیس لم یکن من السجدین

جمله <فسجدوا إلا إبلیس> به روشنی می رساند که ابلیس بر آدم(ع) سجده نکرد بنابراین جمله <لم یکن . ..> اشاره به حقیقتی دیگر دارد و آن اینکه سجده نکردن وی مقطعی و به خاطر شرایط خاصی نبود بلکه نهاد وی از این عمل گریزان بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 12 - 6

6 - تکبّر و خود برتربینی ابلیس، عامل تمرد وی از اطاعت فرمان خداوند (سجده بر آدم(ع))

قال أنا خیر منه خلقتنی من نار و خلقته من طین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 18 - 6

6 - محاوره و گفتگوی مستقیم خداوند با ابلیس، در داستان تمرد وی از سجده بر آدم(ع)

قال ما منعک . .. قال أخرج منها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 32 - 1

1- خداوند ، به خاطر تمرد ابلیس از سجده بر آدم ( ع ) ، او را مورد سرزنش قرار داد .

قال یإبلیس ما لک ألاّ تکون مع الس-جدین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 33 - 1،3

1- ابلیس ، در پی جویا شدن خداوند از انگیزه تمردش ، جواب داد : هرگز بر انسانی که از گِلی خشکیده ، بد بو و متغیر خلق

ص: 353

شده است ، سجده نخواهد کرد .

قال لم أکن لأسجد لبشر خلقته من صلص-ل من حمإ مسنون

3- ابلیس ، در تمرد خود از فرمان خداوند برای سجده بر آدم ( ع ) ، تنها ماده جسمانی او را ملاک قرار داد و وجود روح الهی را در او نادیده گرفت .

قال لم أکن لأسجد لبشر خلقته من صلص-ل من حمإ مسنون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 61 - 3،11

3- همه فرشتگان جز ابلیس ، از امر الهی به سجده بر آدم ( ع ) اطاعت کردند .

قلنا للمل-ئکه اسجدوا لأدم فسجدوا إلاّ إبلیس

11- خودبرتربینی ابلیس و پست تر و کم ارزش تر دیدن جنس آدم ( ع ) ، ریشه عصیان و نافرمانی وی از فرمان خداوند بر سجده بر آدم ( ع )

و إذ قلنا للمل-ئکه اسجدوا لأدم فسجدوا إلاّ إبلیس قال ءأسجد لمن خلقت طینًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 50 - 9،23

9- ابلیس ، از اطاعت خدا در سجده برای آدم ، سرپیچی کرد .

فسجدوا إلاّ إبلیس . .. فقسق عن أمر ربّه

<فسق> به معنای خروج از محدوده شریعت است (مفردات راغب).

23- تمرد شیطان از سجده بر آدم ، نمایانگر عداوت او با آدمیان است .

فسجدوا إلاّ إبلیس . .. و هم لکم عدوٌّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 116 - 4

4 - ابلیس ، همچون فرشتگان ، مأمور به سجده در برابر آدم ( ع ) بود .

للمل-ئکه اسجدوا لأدم فسجدوا إلاّإبلیس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 117 - 4

4 - امتناع ابلیس از سجده در برابر آدم ، نشانگر دشمنی او با آدم و دیگرانسان ها است .

إلاّإبلیس أبی . فقلنا ی--َادم إنّ ه-ذا عدوّ لک و لزوجک

معرفی ابلیس پس از امتناع از سجده، به عنوان دشمن <آدم و حوا> نشانگر آن است که ترک سجده، علامت این دشمنی بوده است و دشمن شدن او با حوا، گویای این است که ابلیس پس از ماجرای سجده بر آدم، با جنس انسان، خصومت یافته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 74 - 2

ص: 354

2 - سرپیچی ابلیس ، از فرمان خداوند به سجده برای آدم ( ع )

فسجد المل-ئکه . .. إلاّإبلیس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 75 - 1

1 - سرزنش ابلیس از سوی خداوند ، به خاطر نافرمانی از سجده بر آدم ( ع )

قال ی-إبلیس ما منعک أن تسجد

برداشت یاد شده از آن جا است که آیه شریفه، در مقام توبیخ ابلیس و محکومیت عمل او است.

23- تشویق به سجده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 6 - 4

4 - تشویق انسان ها از سوی خداوند ، به سجده و فرمانبری از قوانین الهی ، همچون دیگر موجودات طبیعت

و النجم و الشجر یسجدان

ذکر سجده و فرمانبری ستارگان و گیاهان برای خداوند، می تواند به منظور تشویق و برانگیختن بشر به پیروی از قوانین الهی و خضوع در برابر آن، ادا شده باشد.

24- تعبیر رؤیای سجده خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 6 - 9

9- خضوع و سجود ستارگان ، ماه و خورشید برای انسان در رؤیا ، نشان برگزیده شدن و دستیابی او به علم و دانش است .

إنی رأیت أحد عشر کوکبًا . .. کذلک یجتبیک ربک و یعلمک

25- تعبیر رؤیای سجده ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 6 - 9

9- خضوع و سجود ستارگان ، ماه و خورشید برای انسان در رؤیا ، نشان برگزیده شدن و دستیابی او به علم و دانش است .

إنی رأیت أحد عشر کوکبًا . .. کذلک یجتبیک ربک و یعلمک

ص: 355

26- تعبیر رؤیای سجده ماه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 6 - 9

9- خضوع و سجود ستارگان ، ماه و خورشید برای انسان در رؤیا ، نشان برگزیده شدن و دستیابی او به علم و دانش است .

إنی رأیت أحد عشر کوکبًا . .. کذلک یجتبیک ربک و یعلمک

27- جایز

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 29 - 14

14- جواز سجده و خضوع در برابر غیر خدا با اذن الهی

فقعوا له س-جدین

28- جواز سجده بر غیر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 116 - 7

7 - آفرینش ملائکه و ابلیس ، بر آفرینش انسان ها مقدم بود .

للمل-ئکه اسجدوا . .. إلاّإبلیس أبی

29- حرمت سجده بر غیر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - جن - 72 - 18 - 5

5 - سجده و عبادت برای غیر خدا ، شرک و حرام است .

و أنّ المس-جد للّه فلاتدعوا مع اللّه أحدًا

30- حقیقت سجده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 34 - 14

14 - سجده به خودی خود و فی نفسه ، حاکی از پرستش مسجود نیست .

و إذ قلنا للملئکه اسجدوا لأدم

در نتیجه سجده کردن فی نفسه عبادت و پرستش محسوب نمی شود; بلکه سجده ای عبادت و پرستش محسوب می شود که

ص: 356

سجده کننده مسجود را رب خویش بداند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 29 - 15

15- سجده ، مظهر بزرگداشت و تعظیم

فقعوا له س-جدین

از اینکه خداوند، برای بزرگداشت انسان و تبیین موقعیت برتر او در میان سایر موجودات، به فرشتگان فرمان داد تا در برابر او به سجده بیفتند - با اینکه امکان تکریم به صورت دیگری وجود داشت - حکایت از این نکته می کند که سجده، رمز و مظهر تعظیم است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 46 - 4

4 - سجده ، مظهر حق پرستی و خضوع در برابر خداوند

فأُلقی السحره س-جدین

برداشت یاد شده از آن جا است که نخستین واکنش مثبت ساحران پس از پی بردن به آیت الهی و معجزه موسی، سجده بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 72 - 13

13 - سجده ، نماد و مظهر بزرگداشت و تکریم

فقعوا له س-جدین

از این که خداوند برای بزرگداشت انسان و تبیین جایگاه برتر او در میان سایر موجودات، به فرشتگان فرمان داد تا در برابر او به سجده بیفتند - با آن که امکان تکریم به صورت دیگر وجود داشت - می رساند که سجده، رمز و مظهر تعظیم و بزرگداشت است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 29 - 27

27- سجده ، مظهر بندگی و خضوع به درگاه خداوند

سیماهم فی وجوههم من أثر السجود

از میان همه عبادات و مظاهر عبادی، <سجده> اختصاص به ذکر یافته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 62 - 3

3 - سجده ، نمود بارز کرنش در برابر خداوند و اظهار عبودیت و بندگی در پیشگاه او

فاسجدوا للّه و اعبدوا

با توجه به این که سجده، خود نوعی عبادت است، اختصاص به ذکر یافتن آن نشانگر مطلب بالا است.

ص: 357

31- درک سجده موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 18 - 6

6 - سجود و خضوع تمامی پدیده های جهان در برابر خدا ، امری قابل درک برای انسان ها

ألم تر أنّ اللّه یسجد له من فی السم-وت و من فی الأرض

همزه در <ألم تر> برای استفهام توبیخی است: <رؤیت> (مصدر <تری>) به معنای دانستن و به اصطلاح از افعال قلوب است; یعنی، <آیا ندانستی که. ..>. توبیخ خداوند بیانگر مطلب یاد شده است; چه این که سجود و خضوع موجودات اگر قابل درک نبود، خداوند انسان ها را توبیخ نمی کرد.

32- دعوت به سجده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 42 - 3

3 - کافران و مشرکان در عرصه قیامت به سجده فرا خوانده می شوند ; ولی آنان از این کار ناتوان اند .

و یدعون إلی السجود فلایستطیعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 43 - 3

3 - فراخوانده شدن کافران و مشرکان به سجده و خضوع در برابر خداوند در دنیا و امتناع آنان از این کار

و قد کانوا یدعون إلی السجود و هم س-لمون

33- رکنیت سجده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - انسان - 76 - 26 - 3

3 - سجده ، رکن مهم نماز

و من الّیل فاسجد له

اطلاق <سجده> بر <نماز> ، از باب اطلاق جز بر کل است و این می رساند که این جزء، از اجزای مهم نماز است.

34- زمان سجده ملائکه بر آدم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 30 - 4

4- < عن الصادق ( ع ) . . . قال : . . . فأوّل من بادر بالسجود جبرائیل و میکائیل ثمّ عزرائیل ثمّ إسرافیل ثمّ الملائکه المقربون و کان السجود لأدم یوم الجمعه عند الزوال فبقیت الملائکه فی سجودها إلی العصر . . . ;

ص: 358

از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: . .. اولین کسانی که در سجده پیشی گرفتند، جبرئیل و میکائیل بودند; سپس عزرائیل و بعد اسرافیل; سپس فرشتگان مقرب الهی و سجده برای آدم روز جمعه هنگام ظهر بود، پس ملائکه تا عصر در حال سجده بودند>.

35- زمینه سجده بر آدم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 34 - 6

6 - هدف از طرح خلافت آدم ( ع ) برای فرشتگان و اثبات فضیلت و برتری او ، ایجاد رغبت در فرشتگان برای اجرای فرمان الهی ( سجده بر آدم ( ع ) ) بود .

و إذ قال ربک للملئکه إنی جاعل فی الأرض خلیفه . .. و إذ قلنا للملئکه اسجدوا لأدم

36- زمینه سجده بر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 62 - 4

4 - توجه به تدبیر و قدرت الهی در نظام هستی ، مقتضی خضوع و سجود انسان در برابر آفریدگار آن

و أنّ إلی ربّک المنتهی . .. فاسجدوا للّه و اعبدوا

37- سجده آفرینش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 15 - 1

1- همه کسانی که در آسمان ها و زمینند در برابر خداوند خاضعند و بر او سجده می کنند .

و لله یسجد من فی السموت و الأرض

38- سجده آل یعقوب(ع) بر یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 100 - 7،9

7- برادران یوسف و خانواده های ایشان و نیز پدر و مادر او ، همگی بر او سجده بردند .

و رفع أبویه علی العرش و خرّوا له سجّدًا

<خرور> (مصدر خرّوا) به معنای سقوط کردن و بر زمین افتادن است و <سجّدًا> جمع ساجد می باشد. مراد از ضمیر در <خرّوا> همانند <دخلوا علی یوسف> و <ادخلوا> در آیه قبل برادران یوسف و خانواده های ایشان و نیز پدر و مادر اوست.

ص: 359

9- سجده پدر و مادر و بستگان یوسف بر او ، تعبیر و تأویل رؤیای کودکی وی ( سجده یازده ستاره و ماه و خورشید بر او ) بود .

قال ی-أبت هذا تأویل رءی-ی من قبل قد جعلها ربی حقًا

تأویل رؤیا ; یعنی ، آن واقعیت خارجی که در خواب به نحوی جلوه گر شده و خواب گویای آن است.

39- سجده ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 125 - 13

13 - سجده های بسیار ابراهیم ( ع ) ، موجب برگزیده شدن وی ، از سوی خداوند ، به عنوان خلیل

و اتخذ اللّه إبرهیم خلیلا

امام صادق(ع) در مورد علت برگزیده شدن حضرت ابراهیم(ع) به عنوان خلیل، از سوی خداوند فرمود: لکثره سجوده علی الارض.

_______________________________

علل الشرایع، ص 34، ح 1، ب 32; نورالثقلین، ج 1، ص 554، ح 584.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 58 - 16

16- زکریا ، یحیی ، مریم ( س ) ، عیسی ، ابراهیم ، اسحق ، یعقوب ، موسی ، هارون ، اسماعیل ، و ادریس ( ع ) ، هنگام شنیدن آیات الهی به سجده می افتادند و در حال سجود اشک می ریختند .

أُول-ئک . .. إذا تتلی علیهم ءای-ت الرحمن خرّوا سجّدًا و بکیًّا

40- سجده ادریس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 58 - 16

16- زکریا ، یحیی ، مریم ( س ) ، عیسی ، ابراهیم ، اسحق ، یعقوب ، موسی ، هارون ، اسماعیل ، و ادریس ( ع ) ، هنگام شنیدن آیات الهی به سجده می افتادند و در حال سجود اشک می ریختند .

أُول-ئک . .. إذا تتلی علیهم ءای-ت الرحمن خرّوا سجّدًا و بکیًّا

41- سجده اسحاق(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 58 - 16

16- زکریا ، یحیی ، مریم ( س ) ، عیسی ، ابراهیم ، اسحق ، یعقوب ، موسی ، هارون ، اسماعیل ، و ادریس ( ع ) ، هنگام

ص: 360

شنیدن آیات الهی به سجده می افتادند و در حال سجود اشک می ریختند .

أُول-ئک . .. إذا تتلی علیهم ءای-ت الرحمن خرّوا سجّدًا و بکیًّا

42- سجده اکراهی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 15 - 2،9

2- گروهی از موجودات از سر طاعت و به دلخواه بر خدا سجده می کنند و گروهی ناخواسته و برخلاف تمایل خویش .

و لله یسجد من فی السموت و الأرض طوعًا و کرهًا

<طوع> و <کره> مصدرند و در آیه شریفه به معنای اسم فاعل (طائعین) و (کارهین) می باشد. <طائع> به کسی یا چیزی گفته می شود که کاری را از روی تمایل انجام دهد و <کاره> به کسی و یا چیزی می گویند که عملی را بدون تمایل و از روی کراهت به ثمر رساند.

9- < عن أبی جعفر ( ع ) فی قوله : < و لله یسجد من فی السم-وات و الأرض طوعاً و کرهاً . . . > أما من یسجد من أهل السم-وات طوعاً فالملائکه . . . و من یسجد من أهل الأرض طوعاً فمن ولد فی الإسلام . . . و أما من یسجد کرهاً فمن أجبر علی الإسلام . . . ;

از امام باقر(ع) درباره سخن خدا: <و لله یسجد من فی السم-وات و الأرض طوعاً و کرهاً . ..> روایت شده: اما کسانی از اهل آسمانها که از روی رغبت سجده می کنند فرشتگان هستند ... و اما کسانی که از اهل زمین با میل و رغبت سجده می کنند، آنانند که در اسلام (محیطوخانواده اسلامی) متولد شده اند ... و اما آنان که از روی اجبار سجده می کنند، کسانی اند که به پذیرش اسلام مجبور شده اند ...>.

43- سجده انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 58 - 15

15- پیامبران و هدایت یافتگان برگزیده ، به هنگام شنیدن آیات الهی به سجده می افتند و می گریند .

من النبیّن . .. و ممّن هدینا واجتبینا إذا تتلی علیهم ءای-ت الرحمن خرّوا سجّدًا و

44- سجده بر آدم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 11 - 4،6

4 - خداوند پس از خلقت آدم(ع)، از فرشتگان خواست تا بر او سجده کنند.

ثم قلنا للملئکه اسجدوا لأدم

6 - وجود فاصله زمانی میان صورت دهی به منشأ انسانها و فرمان سجده بر آدم(ع)

ثم صورنکم ثم قلنا للملئکه اسجدوا لأدم

ص: 361

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 12 - 1،2

1 - ابلیس، مورد سرزنش و بازپرسی خداوند به سبب تمرد از سجده بر آدم

قال ما منعک ألا تسجد

در توجیه وجود کلمه <لا> در <ألاتسجد> چند نظر وجود دارد: برخی گفته اند <لا> زایده و برای تأکید است. و برخی دیگر گفته اند <منعک> متضمن معنای <دعاک> است که در این صورت لا نافیه خواهد بود. یعنی چه چیز تو را واداشت که سجده نکنی.

2 - ابلیس، همچون فرشتگان، مورد خطاب خداوند در فرمان سجده بر آدم بود.

ثم قلنا للملئکه اسجدوا لأدم . .. ما منعک ألا تسجد إذ أمرتک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 61 - 6

6- شگفتی انکارآمیز ابلیس از فرمان الهی به سجده وی بر موجودی آفریده از گِل

قال ءأسجد لمن خلقت طینًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 50 - 2،8

2- خداوند ، به همه فرشتگان فرمان داد تاآدم را سجده کنند .

و إذ قلنا للمل-ئکه اسجدوا لأدم

<ال> در <الملائکه> برای استغراق است; یعنی: <همه ملائکه>.

8- ابلیس نیز مانند فرشتگان ، مأمور سجده برای آدم بود .

فسجدوا إلاّ إبلیس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 116 - 2،3،8

2 - فرشتگان ، به فرمان خداوند ، موظف به سجده برای آدم و خضوع در برابراو شدند .

و إذ قلنا للمل-ئکه اسجدوا لأدم

3 - تمامی فرشتگان ، فرمان سجده برای آدم را گردن نهادند و بی درنگ در برابر او به سجده افتادند .

فسجدوا

حرف <فا> بر نبودن فاصله بین فرمان سجده و انجام آن دلالت دارد.

8 - آدم ( ع ) ، دارای مقام و جایگاهی برتر از ملائکه

و إذ قلنا للمل-ئکه اسجدوا لأدم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 72 - 7

7 - فرمان خداوند به فرشتگان برای سجده بر آدم ( ع ) پس از آفرینش او

ص: 362

فإذا سوّیته و نفخت فیه من روحی فقعوا له س-جدین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 73 - 1،2

1 - با صدور فرمان خداوند به فرشتگان برای سجده بر آدم ( ع ) ، بی درنگ همه آنها ، در برابر او به سجده درافتادند .

فقعوا له س-جدین . فسجد المل-ئکه کلّهم

2 - هم زمان و دسته جمعی بودن سجده ملائکه در برابر آدم ( ع )

فسجد المل-ئکه کلّهم أجمعون

مقصود از <أجمعون> - به خاطر آمدن <کلّهم> - دفعی و دسته جمعی بودن عمل سجده است; یعنی، <کلّهم> ناظر به سجده همگانی و بدون استثنای فرشتگان و <أجمعون> اشاره به دسته جمعی و دفعی بودن آن سجده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 74 - 1

1 - ابلیس چونان فرشتگان ، مکلف و موظف به سجده برای آدم ( ع )

فقعوا له س-جدین . فسجد المل-ئکه ... إلاّ إبلیس

45- سجده بر انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 72 - 8

8 - دمیده شدن روح الهی در انسان ، موجب شایستگی وی برای مسجود فرشتگان بودن

خ-لق بشرًا من طین . فإذا سوّیته و نفخت فیه من روحی فقعوا له س-جدین

برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که فرمان خداوند به سجده بر آدم(ع)، پس از دمیده شدن روح الهی در او صادر گردید و این می رساند که آنچه موجب شایستگی آدم برای سجده شد، روح الهی وی بود; نه جسم و کالبدش.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 73 - 3

3 - تجلی بزرگداشت انسان ، در سجده فرشتگان بر آدم ( ع )

فسجد المل-ئکه کلّهم أجمعون

46- سجده بر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 154 - 7

7 - ورود به بیت المقدس و سجده به درگاه الهی در آن هنگام ، فرمان خداوند به یهودیان عصر موسی ( ع )

و قلنا لهم ادخلوا الباب سجداً

ص: 363

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 15 - 1،2،6،9

1- همه کسانی که در آسمان ها و زمینند در برابر خداوند خاضعند و بر او سجده می کنند .

و لله یسجد من فی السموت و الأرض

2- گروهی از موجودات از سر طاعت و به دلخواه بر خدا سجده می کنند و گروهی ناخواسته و برخلاف تمایل خویش .

و لله یسجد من فی السموت و الأرض طوعًا و کرهًا

<طوع> و <کره> مصدرند و در آیه شریفه به معنای اسم فاعل (طائعین) و (کارهین) می باشد. <طائع> به کسی یا چیزی گفته می شود که کاری را از روی تمایل انجام دهد و <کاره> به کسی و یا چیزی می گویند که عملی را بدون تمایل و از روی کراهت به ثمر رساند.

6- سایه های موجودات عالم ، به خدا سجده می برند و مطیع و فرمانبردار اویند .

و لله یسجد من فی السموت . .. و ظل-لهم

<ظلال> (جمع ظل) به معنای سایه هاست.

9- < عن أبی جعفر ( ع ) فی قوله : < و لله یسجد من فی السم-وات و الأرض طوعاً و کرهاً . . . > أما من یسجد من أهل السم-وات طوعاً فالملائکه . . . و من یسجد من أهل الأرض طوعاً فمن ولد فی الإسلام . . . و أما من یسجد کرهاً فمن أجبر علی الإسلام . . . ;

از امام باقر(ع) درباره سخن خدا: <و لله یسجد من فی السم-وات و الأرض طوعاً و کرهاً . ..> روایت شده: اما کسانی از اهل آسمانها که از روی رغبت سجده می کنند فرشتگان هستند ... و اما کسانی که از اهل زمین با میل و رغبت سجده می کنند، آنانند که در اسلام (محیطوخانواده اسلامی) متولد شده اند ... و اما آنان که از روی اجبار سجده می کنند، کسانی اند که به پذیرش اسلام مجبور شده اند ...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 108 - 3

3- مطلوبیت تسبیح پروردگار همراه با خضوع و سجده برای او ، با مشاهده آیات بحقّ او

إذا یتلی علیهم یخرّون للأذقان سجّدًا . و یقولون سبح-ن ربّنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 18 - 1

1 - سجده ( خضوع و انقیاد ) اهل آسمان و زمین و نیز خورشید ، ماه ، ستارگان ، کوه ها ، درختان و جنبندگان برای خدا

ألم تر أنّ اللّه یسجد له من فی السم-وت و من فی الأرض . .. و الشجر و الدواب

<سجود> (مصدر <یسجد>) به معنای اظهار خضوع و انقیاد است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 60 - 1،10

1 - مشرکان صدراسلام ، به سجده در برابر خدای رحمان ، مأمور شده بودند .

و إذا قیل لهم اسجدوا للرحم-ن

10 - فرمان پیامبر ( ص ) به سجده کردن مشرکان صدراسلام برای خدای رحمان ، موجب نفرت فزون تر آنان از سجده و

ص: 364

دوری آنها از راه حق و حقیقت گردید .

اسجدوا للرحم-ن قالوا و ما الرحم-ن أنسجد لما تأمرنا و زادهم نفورًا

در برداشت فوق، فاعل <زاد> امر به سجده دانسته شد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 37 - 8

8 - سجده و کرنش ، تنها در برابر آفریدگار هستی روا است .

واسجدوا للّه الذی خلقهنّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 38 - 3

3 - سرپیچی از سجده و عبادت آفریدگار جهان ، نمونه بارز استکبار است .

و اسجدوا للّه . .. فإن استکبروا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 62 - 1،2

1 - فرمان الهی ، به سجده و سرنهادن خلق ، به درگاه بندگی و عبادت او

فاسجدوا للّه و اعبدوا

2 - گرایش به عبادت و سجده در برابر خداوند ، نتیجه ضروری ایمان به وحی و قیامت

أزفت الأزفه . .. أفمن ه-ذا الحدیث تعجبون ... فاسجدوا للّه و اعبدوا

<فای تفریع> در آیه شریفه می رساند که سجده و عبادت برای خداوند، در پی باور داشتن قیامت و مفاهیم وحی، امری ضروری و اجتناب ناپذیر است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - جن - 72 - 18 - 4

4 - عبادت و سجده ، اختصاص به خدا دارد و تنها او شایسته آن است .

و أنّ المس-جد للّه فلاتدعوا مع اللّه أحدًا

اختصاص یافتن محل های سجده و عبادت به خداوند، بیانگر آن است که خود سجده و عبادت، به او اختصاص دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - انسان - 76 - 26 - 1

1 - فرمان خداوند به پیامبر ( ص ) ، مبنی بر سجده برای او در پاسی از شب

و من الّیل فاسجد له

<من> در <من اللیل>، برای تبعیض است; یعنی، بخشی از شب.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - علق - 96 - 19 - 8

ص: 365

8 - سجده به درگاه خداوند ، وظیفه ای الهی برعهده پیامبر ( ص )

و اسجد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 48 - 8،11

8- گردش سایه های اجسام ، نشانگر سجده ، انقیاد و تذلل آنها در برابر خداوند است .

أو لم یروا إلی ما خلق الله من شیء یتفیّؤا ظل-له عن الیمین و الشمائل سجّدًا لله و

11- همه پدیده های مادی با خضوع تمام ، خداوند را سجده می کنند .

أو لم یروا . .. من شیء ... سجّدًا لله و هم دخرون

<داخر> در لغت به معنای ذلیل است و جمله <و هم داخرون> حال برای <ظلال> می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 49 - 1،4

1- تمامی جنبندگان عالم در برابر خداوند ، همواره منقاد و ساجدند .

و لله یسجد ما فی السموت و ما فی الأرض من دابّه و المل-ئکه

4- تمامی موجودات جنبنده و فرشتگان ، تنها در برابر خداوند سجده می کنند .

و لله یسجد ما فی السموت و ما فی الأرض من دابّه و المل-ئکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 77 - 13

13 - < عن أبی عبد اللّه ( ع ) . . . و فرض علی الوجه السجود له باللیل والنهار فی مواقیت الصلاه فقال : < یاأیها الذین آمنوا ارکعوا و اسجدوا . . . > ;

از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: . .. خداوند، سجده برای خود را در شب و روز به هنگام اوقات نماز، بر صورت واجب گردانید و فرمود: <یاأیّها الذین آمنوا ارکعوا و اسجدوا...>».

47- سجده بر خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 24 - 2

2 - سجده در برابر خورشید ، شیوه پرستش مردم سبا

یسجدون للشمس

48- سجده بر غیر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 100 - 7،12

ص: 366

7- برادران یوسف و خانواده های ایشان و نیز پدر و مادر او ، همگی بر او سجده بردند .

و رفع أبویه علی العرش و خرّوا له سجّدًا

<خرور> (مصدر خرّوا) به معنای سقوط کردن و بر زمین افتادن است و <سجّدًا> جمع ساجد می باشد. مراد از ضمیر در <خرّوا> همانند <دخلوا علی یوسف> و <ادخلوا> در آیه قبل برادران یوسف و خانواده های ایشان و نیز پدر و مادر اوست.

12- جواز سجده بر غیر خدا ، به قصد احترام و تواضع و نه به منظور عبادت و پرستش در ادیان پیشین

و خرّوا له سجّدًا

منزّه بودن یعقوب و یوسف(ع) از شرک و پرستش غیر خدا و مبارزه آنان با چنین عقیده و مرامی - که آیات بسیاری گویای آن است - می رساند که سجده خاندان یوسف بر او به قصد عبادت و پرستش نبوده ; بلکه مجرد احترام و تواضع بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 29 - 14

14- جواز سجده و خضوع در برابر غیر خدا با اذن الهی

فقعوا له س-جدین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 61 - 5

5- سجده برای غیر خدا ، به منظور تکریم و بزرگداشت با اذن و اجازه او جایز است . *

قلنا . .. اسجدوا لأدم فسجدوا

از فرمان خداوند به فرشتگان برای سجده بر آدم(ع)، استفاده می شود: چنین عملی وقتی با اجازه او باشد، مانعی ندارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 72 - 12

12 - جواز سجده و خضوع در برابر غیر خدا ، با اذن الهی

فإذا سوّیته . .. فقعوا له س-جدین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 37 - 7

7 - سجده برای غیر خدا ، ممنوع و مورد نهی صریح خداوند است .

لاتسجدوا للشمس و لا للقمر

49- سجده برگزیدگان خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 58 - 15،19

15- پیامبران و هدایت یافتگان برگزیده ، به هنگام شنیدن آیات الهی به سجده می افتند و می گریند .

من النبیّن . .. و ممّن هدینا واجتبینا إذا تتلی علیهم ءای-ت الرحمن خرّوا سجّدًا و

ص: 367

19- گریه در حال سجده و خضوع در مقابل آیات الهی ، از آثار نعمت هدایت و برگزیدگی در پیشگاه خداوند است .

و ممّن هدینا واجتبینا إذا تتلی علیهم ءای-ت الرحمن خرّوا سجّدًا و بکیًّا

50- سجده به خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 113 - 11

11 - اطاعت خداوند ، تلاوت آیات الهی و سجده به درگاه او ، از اصول رفتاری مشترک بین ادیان الهی

من اهل الکتب امه قائمه یتلون . .. و هم یسجدون

51- سجده بیمار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 107 - 15

15- < علی بن محمد . . . قال : سئل أبوعبدالله ( ع ) عمّن بجبهته عله لایقدر علی السجود علیها قال : یضع ذقنه علی الأرض ان الله عزّوجلّ یقول : < و یخرّون للأذقان سجداً > ;

علی بن محمد . .. گفت: از امام صادق(ع) درباره کسی که بر پیشانی او علتی است (زخم، یا دمل و یا...) که نمی تواند سجده کند سؤال شد، حضرت فرمود: چانه اش را روی زمین بگذارد; زیرا خداوند می فرماید: و یخرّون للأذقان سجّداً>.

52- سجده جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 120 - 1

1 - ساحران با مشاهده معجزه موسی ( ع ) و بطلان سحر خویش ، به خاک افتادند و به درگاه خداوند سجده کردند .

و ألقی السحره سجدین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 121 - 3

3 - ساحران به هنگام سجده به درگاه خداوند ، ایمانشان را به ربوبیت وی اعلام داشتند .

و ألقی السحره سجدین. قالوا ءامنا برب العلمین

برداشت فوق بر این اساس است که جمله <قالوا ءامنا . .. > حال برای <السحره> و یا بدل اشتمال برای <القی السحره ... > باشد. بر این دو مبنا آیه مورد بحث دلالت می کند که ساحران به هنگام سجده به درگاه خدا برای اینکه توهم نشود به فرعون سجده می کنند، ایمان خویش را به خداوند اظهار کردند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 368

11 - طه - 20 - 70 - 2

2 - ساحران با مشاهده معجزه موسی و بلعیده شدن سِحرشان با اعجاز او ، در برابر خداوند به سجده افتادند .

فأُلقی السحره سجّدًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 46 - 2

2 - به سجده در افتادن بی درنگ ساحران ، با مشاهده معجزه پیروز موسی

فأُلقی السحره س-جدین

به کارگیری <فاء> تعقیب و فعل مجهول <أُلقی> بیانگر آن است که ساحران با مشاهده آن منظره عجیب، اختیار از کف دادند و بلافاصله به سجده درافتادند.

53- سجده جایز

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 100 - 12

12- جواز سجده بر غیر خدا ، به قصد احترام و تواضع و نه به منظور عبادت و پرستش در ادیان پیشین

و خرّوا له سجّدًا

منزّه بودن یعقوب و یوسف(ع) از شرک و پرستش غیر خدا و مبارزه آنان با چنین عقیده و مرامی - که آیات بسیاری گویای آن است - می رساند که سجده خاندان یوسف بر او به قصد عبادت و پرستش نبوده ; بلکه مجرد احترام و تواضع بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 61 - 5

5- سجده برای غیر خدا ، به منظور تکریم و بزرگداشت با اذن و اجازه او جایز است . *

قلنا . .. اسجدوا لأدم فسجدوا

از فرمان خداوند به فرشتگان برای سجده بر آدم(ع)، استفاده می شود: چنین عملی وقتی با اجازه او باشد، مانعی ندارد.

54- سجده جنبندگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 49 - 1،4

1- تمامی جنبندگان عالم در برابر خداوند ، همواره منقاد و ساجدند .

و لله یسجد ما فی السموت و ما فی الأرض من دابّه و المل-ئکه

4- تمامی موجودات جنبنده و فرشتگان ، تنها در برابر خداوند سجده می کنند .

و لله یسجد ما فی السموت و ما فی الأرض من دابّه و المل-ئکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 369

11 - حج - 22 - 18 - 1

1 - سجده ( خضوع و انقیاد ) اهل آسمان و زمین و نیز خورشید ، ماه ، ستارگان ، کوه ها ، درختان و جنبندگان برای خدا

ألم تر أنّ اللّه یسجد له من فی السم-وت و من فی الأرض . .. و الشجر و الدواب

<سجود> (مصدر <یسجد>) به معنای اظهار خضوع و انقیاد است.

55- سجده خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 18 - 1

1 - سجده ( خضوع و انقیاد ) اهل آسمان و زمین و نیز خورشید ، ماه ، ستارگان ، کوه ها ، درختان و جنبندگان برای خدا

ألم تر أنّ اللّه یسجد له من فی السم-وت و من فی الأرض . .. و الشجر و الدواب

<سجود> (مصدر <یسجد>) به معنای اظهار خضوع و انقیاد است.

56- سجده خورشید بر یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 4 - 1،2،4

1- یوسف ( ع ) در رؤیایی دید که یازده ستاره به همراه ماه و خورشید بر او سجده می کنند .

إنی رأیت أحد عشر کوکبًا والشمس والقمر رأیتهم لی س-جدین

2- یوسف ( ع ) در رؤیای خویش دریافت که سجده ماه ، خورشید و ستارگان بر او ، سجده ای از سر شعور و آگاهی است .

رأیتهم لی س-جدین

ضمیر <هم> و نیز جمعهای مذکر سالم نظیر ساجدین، مخصوص دارندگان عقل و شعور است. به کارگیری آن ضمیر و آن گونه جمع در بیان سجده ستارگان، ماه و خورشید می رساند که یوسف(ع) چنان می دید که آنها از سر عقل و شعور بر او سجده می کنند و در مقابل او خاضعند.

4- ستارگان ، ماه و خورشید در رؤیای یوسف ، همگی یک جا و دسته جمعی بر او سجده کردند . *

إنی رأیت أحد عشر کوکبًا . .. رأیتهم لی س-جدین

برداشت فوق ، احتمالی است که می توان آن را از تکرار فعل <رأیت> به دست آورد.

57- سجده خورشید در رؤیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 4 - 4

4- ستارگان ، ماه و خورشید در رؤیای یوسف ، همگی یک جا و دسته جمعی بر او سجده کردند . *

إنی رأیت أحد عشر کوکبًا . .. رأیتهم لی س-جدین

برداشت فوق ، احتمالی است که می توان آن را از تکرار فعل <رأیت> به دست آورد.

ص: 370

58- سجده داود(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 24 - 21

21 - به سجده افتادن داوود ( ع ) به درگاه خداوند پس از گمان خطا کردنش در داوری میان برادران متخاصم

و خرّ راکعًا

مقصود از <خرّ راکعاً> - مطابق نظر بیشتر مفسران - سجده است.

59- سجده در ادیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 43 - 10

10 - وجود سجده و رکوع ( نماز ) در ادیان گذشته

و اسجدی و ارکعی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 100 - 12

12- جواز سجده بر غیر خدا ، به قصد احترام و تواضع و نه به منظور عبادت و پرستش در ادیان پیشین

و خرّوا له سجّدًا

منزّه بودن یعقوب و یوسف(ع) از شرک و پرستش غیر خدا و مبارزه آنان با چنین عقیده و مرامی - که آیات بسیاری گویای آن است - می رساند که سجده خاندان یوسف بر او به قصد عبادت و پرستش نبوده ; بلکه مجرد احترام و تواضع بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 113 - 11

11 - اطاعت خداوند ، تلاوت آیات الهی و سجده به درگاه او ، از اصول رفتاری مشترک بین ادیان الهی

من اهل الکتب امه قائمه یتلون . .. و هم یسجدون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 60 - 12

12 - سجده در برابر خدای رحمان ، مظهر یگانه پرستی و روح ادیان توحیدی است .

اسجدوا للرحم-ن قالوا و ما الرحم-ن . .. و زادهم نفورًا

قرار گرفتن فرمان سجده بر خدای رحمان در ردیف سلسله آیات مربوط به محکومیت شرک و اثبات توحید و یگانگی خداوند، می تواند مطلب یاد شده را برساند.

ص: 371

60- سجده در برابر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 29 - 47

47- قاطعیت با کافران و رأفت با مؤمنان و رکوع و سجود در برابر خداوند ، نمود های آشکار عمل صالح

أشدّاء علی الکفّار رحماء بینهم تریهم رکّعًا سجّدًا . .. وعد اللّه الذین ءامنوا و

61- سجده در برابر قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 107 - 13

13- خضوع و سجود آگاهان در برابر قرآن ، گواه بی نیازی آن از ایمان دیگران و بی تأثیری بی ایمانی آنان *

ءامنوا به أو لاتؤمنوا إن الذین أُوتوا العلم من قبله إذا یتلی علیهم یخرّون

برداشت فوق بر این اساس است که <إن> تعلیل باشد برای جمله <آمنوا به أو. ..>; یعنی، چون اهل دانش به قرآن ایمان می آورند، ایمان و عدم ایمان دیگران مساوی بوده و نیازی به ایمان آنان نیست.

62- سجده در دین ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 125 - 22

22 - رکوع و سجده کردن به درگاه خدا ( نماز ) ، از برنامه های عبادی در آیین ابراهیم

و الرکع السجود

63- سجده در عبادت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 9 - 4

4 - سجده و قیام ، دو رکن عبادت

أمّن هو ق-نت ءاناء الّیل ساجدًا و قائمًا

اختصاص به ذکر یافتن سجده و قیام از میان دیگر اجزا و ارکان عبادت، برداشت بالا به دست می آید.

64- سجده در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 42 - 5،6

ص: 372

5 - < عن أبی الحسن ( ع ) فی قوله عزّوجلّ : < یوم یکشف عن ساق > قال : حجابٌ من نور یُکْشَف ، فیقع المؤمنون سُجَّداً و تُدمَج أصلابُ المنافقین فلایستطیعون السجود ;

از امام رضا(ع) درباره سخن خدای عزّوجلّ: <یوم یکشف عن ساق> روایت شده که فرمود: [در آن روز ]پرده ای از نور برداشته می شود و مؤمنان به حالت سجده می افتند و استخوان های پشت منافقان سخت و بی انعطاف می گردد و قدرت سجده ندارند>.

6 - < عن أبی عبداللّه ( ع ) فی قوله عزّوجلّ : . . . < و یدعون إلی السجود فلایستطیعون > قال : أُفحِم القومُ و دخلتْهم الهیبهُ و شَخَصَتِ الأبصار ، و بلغتِ القلوبِ الحَناجِر ;

از امام صادق(ع) روایت شده که درباره سخن خداوند عزّوجلّ <و یدعون إلی السجود فلایستطیعون> فرمود: مهر سکوت بر دهان آنان زده می شود، ترس تمام وجودشان را فرامی گیرد، چشمانشان خیره می گردد، جان ها به حنجره ها می رسد>.

65- سجده در مسجد الحرام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 26 - 14

14 - طواف ، قیام ، رکوع و سجود ( نماز ) از آداب زیارت مسجدالحرام

و طهّر بیتی للطّائفین و القائمین و الرکّع السجود

ظاهر این است که مراد از <القائمین و الرکع السجود> نمازگزاران است; یعنی، <خانه مرا برای طواف کنندگان و نمازگزاران آماده کن>.

66- سجده در نماز

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 43 - 11

11 - رکوع و سجود ، از اجزای مهم نماز *

و اسجدی و ارکعی

بنابراینکه مراد از رکوع و سجود، نماز باشد; و تعبیر از نماز به رکوع و سجود، دلالت بر اهمیّت این دو جزء دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 112 - 9

9 - رکوع و سجود ، از ارکان مهم نماز

الرکعون السجدون

نوع مفسران برآنند که مقصود از رکوع کنندگان و سجده کنندگان، نمازگزاران هستند ; بنابراین ذکر رکوع و سجده از میان دیگر واجبات نماز می تواند به خاطر اهمیت ویژه این دو فریضه باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 26 - 16

ص: 373

16 - قیام ، رکوع و سجود ، از ارکان نماز

و القائمین و الرکّع السجود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 64 - 3

3 - سجده و قیام ، دو رکن اساسی نماز است .

و الذین یبیتون لربّهم سجّدًا و قی-مًا

برداشت یاد شده، از اختصاص به ذکر یافتن سجده و قیام از میان دیگر ارکان و اجزای نماز، استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - علق - 96 - 19 - 9

9 - سجده ، تجلّی گاه عبودیت انسان و نمای برجسته نماز

عبدًا إذا صلّی . .. و اسجد

67- سجده درختان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 18 - 1

1 - سجده ( خضوع و انقیاد ) اهل آسمان و زمین و نیز خورشید ، ماه ، ستارگان ، کوه ها ، درختان و جنبندگان برای خدا

ألم تر أنّ اللّه یسجد له من فی السم-وت و من فی الأرض . .. و الشجر و الدواب

<سجود> (مصدر <یسجد>) به معنای اظهار خضوع و انقیاد است.

68- سجده زکریا(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 58 - 16

16- زکریا ، یحیی ، مریم ( س ) ، عیسی ، ابراهیم ، اسحق ، یعقوب ، موسی ، هارون ، اسماعیل ، و ادریس ( ع ) ، هنگام شنیدن آیات الهی به سجده می افتادند و در حال سجود اشک می ریختند .

أُول-ئک . .. إذا تتلی علیهم ءای-ت الرحمن خرّوا سجّدًا و بکیًّا

69- سجده سایه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 15 - 6

6- سایه های موجودات عالم ، به خدا سجده می برند و مطیع و فرمانبردار اویند .

ص: 374

و لله یسجد من فی السموت . .. و ظل-لهم

<ظلال> (جمع ظل) به معنای سایه هاست.

70- سجده سایه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 48 - 8

8- گردش سایه های اجسام ، نشانگر سجده ، انقیاد و تذلل آنها در برابر خداوند است .

أو لم یروا إلی ما خلق الله من شیء یتفیّؤا ظل-له عن الیمین و الشمائل سجّدًا لله و

71- سجده ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 18 - 1

1 - سجده ( خضوع و انقیاد ) اهل آسمان و زمین و نیز خورشید ، ماه ، ستارگان ، کوه ها ، درختان و جنبندگان برای خدا

ألم تر أنّ اللّه یسجد له من فی السم-وت و من فی الأرض . .. و الشجر و الدواب

<سجود> (مصدر <یسجد>) به معنای اظهار خضوع و انقیاد است.

72- سجده ستارگان بر یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 4 - 1،2،4

1- یوسف ( ع ) در رؤیایی دید که یازده ستاره به همراه ماه و خورشید بر او سجده می کنند .

إنی رأیت أحد عشر کوکبًا والشمس والقمر رأیتهم لی س-جدین

2- یوسف ( ع ) در رؤیای خویش دریافت که سجده ماه ، خورشید و ستارگان بر او ، سجده ای از سر شعور و آگاهی است .

رأیتهم لی س-جدین

ضمیر <هم> و نیز جمعهای مذکر سالم نظیر ساجدین، مخصوص دارندگان عقل و شعور است. به کارگیری آن ضمیر و آن گونه جمع در بیان سجده ستارگان، ماه و خورشید می رساند که یوسف(ع) چنان می دید که آنها از سر عقل و شعور بر او سجده می کنند و در مقابل او خاضعند.

4- ستارگان ، ماه و خورشید در رؤیای یوسف ، همگی یک جا و دسته جمعی بر او سجده کردند . *

إنی رأیت أحد عشر کوکبًا . .. رأیتهم لی س-جدین

برداشت فوق ، احتمالی است که می توان آن را از تکرار فعل <رأیت> به دست آورد.

ص: 375

73- سجده ستارگان در رؤیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 4 - 4

4- ستارگان ، ماه و خورشید در رؤیای یوسف ، همگی یک جا و دسته جمعی بر او سجده کردند . *

إنی رأیت أحد عشر کوکبًا . .. رأیتهم لی س-جدین

برداشت فوق ، احتمالی است که می توان آن را از تکرار فعل <رأیت> به دست آورد.

74- سجده صحابه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 29 - 25،28

25- آثار سجده و عبادت ، آشکار در چهره یاران پیامبر ( ص )

سیماهم فی وجوههم من أثر السجود

28- اصحاب پیامبر ( ص ) ، اهل نماز و سجده های بسیار

و الذین معه . .. سیماهم فی وجوههم من أثر السجود

75- سجده علمای اهل کتاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 107 - 12

12- با تمام وجود سر بر آستان خداوند ساییدن و حریصانه به سجده افتادن جمعی از علمای اهل کتاب به هنگام آشنایی با قرآن

إن الذین أُوتوا العلم من قبله . .. یخرّون للأذقان سجّدًا

برداشت فوق، مبتنی بر این نکته است که مراد از <أُوتوا العلم من قبله> اهل کتاب باشد و تعبیر از سجده به <خرّ> - که به معنای سقوط و به رو افتادن است - می تواند اشاره به حقیقت یاد شده داشته باشد.

76- سجده عیسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 58 - 16

16- زکریا ، یحیی ، مریم ( س ) ، عیسی ، ابراهیم ، اسحق ، یعقوب ، موسی ، هارون ، اسماعیل ، و ادریس ( ع ) ، هنگام شنیدن آیات الهی به سجده می افتادند و در حال سجود اشک می ریختند .

أُول-ئک . .. إذا تتلی علیهم ءای-ت الرحمن خرّوا سجّدًا و بکیًّا

ص: 376

77- سجده کوه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 18 - 1

1 - سجده ( خضوع و انقیاد ) اهل آسمان و زمین و نیز خورشید ، ماه ، ستارگان ، کوه ها ، درختان و جنبندگان برای خدا

ألم تر أنّ اللّه یسجد له من فی السم-وت و من فی الأرض . .. و الشجر و الدواب

<سجود> (مصدر <یسجد>) به معنای اظهار خضوع و انقیاد است.

78- سجده مادر یوسف بر یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 100 - 7،9

7- برادران یوسف و خانواده های ایشان و نیز پدر و مادر او ، همگی بر او سجده بردند .

و رفع أبویه علی العرش و خرّوا له سجّدًا

<خرور> (مصدر خرّوا) به معنای سقوط کردن و بر زمین افتادن است و <سجّدًا> جمع ساجد می باشد. مراد از ضمیر در <خرّوا> همانند <دخلوا علی یوسف> و <ادخلوا> در آیه قبل برادران یوسف و خانواده های ایشان و نیز پدر و مادر اوست.

9- سجده پدر و مادر و بستگان یوسف بر او ، تعبیر و تأویل رؤیای کودکی وی ( سجده یازده ستاره و ماه و خورشید بر او ) بود .

قال ی-أبت هذا تأویل رءی-ی من قبل قد جعلها ربی حقًا

تأویل رؤیا ; یعنی ، آن واقعیت خارجی که در خواب به نحوی جلوه گر شده و خواب گویای آن است.

79- سجده ماه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 18 - 1

1 - سجده ( خضوع و انقیاد ) اهل آسمان و زمین و نیز خورشید ، ماه ، ستارگان ، کوه ها ، درختان و جنبندگان برای خدا

ألم تر أنّ اللّه یسجد له من فی السم-وت و من فی الأرض . .. و الشجر و الدواب

<سجود> (مصدر <یسجد>) به معنای اظهار خضوع و انقیاد است.

80- سجده ماه بر یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 4 - 1،2،4

1- یوسف ( ع ) در رؤیایی دید که یازده ستاره به همراه ماه و خورشید بر او سجده می کنند .

إنی رأیت أحد عشر کوکبًا والشمس والقمر رأیتهم لی س-جدین

2- یوسف ( ع ) در رؤیای خویش دریافت که سجده ماه ، خورشید و ستارگان بر او ، سجده ای از سر شعور و آگاهی است .

ص: 377

رأیتهم لی س-جدین

ضمیر <هم> و نیز جمعهای مذکر سالم نظیر ساجدین، مخصوص دارندگان عقل و شعور است. به کارگیری آن ضمیر و آن گونه جمع در بیان سجده ستارگان، ماه و خورشید می رساند که یوسف(ع) چنان می دید که آنها از سر عقل و شعور بر او سجده می کنند و در مقابل او خاضعند.

4- ستارگان ، ماه و خورشید در رؤیای یوسف ، همگی یک جا و دسته جمعی بر او سجده کردند . *

إنی رأیت أحد عشر کوکبًا . .. رأیتهم لی س-جدین

برداشت فوق ، احتمالی است که می توان آن را از تکرار فعل <رأیت> به دست آورد.

81- سجده ماه در رؤیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 4 - 4

4- ستارگان ، ماه و خورشید در رؤیای یوسف ، همگی یک جا و دسته جمعی بر او سجده کردند . *

إنی رأیت أحد عشر کوکبًا . .. رأیتهم لی س-جدین

برداشت فوق ، احتمالی است که می توان آن را از تکرار فعل <رأیت> به دست آورد.

82- سجده مجاهدان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 112 - 2

2 - توبه ، عبادت ، حمد ، تلاش در راه بندگی ، رکوع ، سجود ، امر به معروف و نهی از منکر و حفظ حدود الهی ، از صفات مجاهدان راه خدا

إن اللّه اشتری من المؤمنین . .. التّئبون ... و الحفظون لحدود اللّه

83- سجده محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 40 - 4

4 - پیامبر ( ص ) ، موظّف به ادامه تسبیح پروردگار در پی هر سجده ( نماز )

فسبّحه و أدب-ر السجود

84- سجده مریم(س)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 378

2 - آل عمران - 3 - 43 - 1

1 - مریم ، مأمور به اطاعت خاضعانه ، سجده و رکوع ( نماز ) ، در برابر پروردگارش

یا مریم اقنتی لربّک و اسجدی و ارکعی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 58 - 16

16- زکریا ، یحیی ، مریم ( س ) ، عیسی ، ابراهیم ، اسحق ، یعقوب ، موسی ، هارون ، اسماعیل ، و ادریس ( ع ) ، هنگام شنیدن آیات الهی به سجده می افتادند و در حال سجود اشک می ریختند .

أُول-ئک . .. إذا تتلی علیهم ءای-ت الرحمن خرّوا سجّدًا و بکیًّا

85- سجده مشمولان نعمت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 58 - 19

19- گریه در حال سجده و خضوع در مقابل آیات الهی ، از آثار نعمت هدایت و برگزیدگی در پیشگاه خداوند است .

و ممّن هدینا واجتبینا إذا تتلی علیهم ءای-ت الرحمن خرّوا سجّدًا و بکیًّا

86- سجده مقربان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 206 - 5

5 - مقربان درگاه خداوند همواره و خالصانه بر آستان او سجده می برند .

إن الذین عند ربک . .. له یسجدون

تقدیم <له> بر <یسجدون> دلالت بر حصر و حکایت از خلوص دارد.

87- سجده ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 206 - 9

9 - فرشتگان همواره با تواضع در برابر خدا وی را عبادت می کنند و او را منزه می دانند و تنها بر درگاه او سجده می برند .

إن الذین عند ربک . .. و له یسجدون

بسیاری از مفسران برآنند که مراد از <الذین عند ربک> فرشتگان هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 15 - 9

ص: 379

9- < عن أبی جعفر ( ع ) فی قوله : < و لله یسجد من فی السم-وات و الأرض طوعاً و کرهاً . . . > أما من یسجد من أهل السم-وات طوعاً فالملائکه . . . و من یسجد من أهل الأرض طوعاً فمن ولد فی الإسلام . . . و أما من یسجد کرهاً فمن أجبر علی الإسلام . . . ;

از امام باقر(ع) درباره سخن خدا: <و لله یسجد من فی السم-وات و الأرض طوعاً و کرهاً . ..> روایت شده: اما کسانی از اهل آسمانها که از روی رغبت سجده می کنند فرشتگان هستند ... و اما کسانی که از اهل زمین با میل و رغبت سجده می کنند، آنانند که در اسلام (محیطوخانواده اسلامی) متولد شده اند ... و اما آنان که از روی اجبار سجده می کنند، کسانی اند که به پذیرش اسلام مجبور شده اند ...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 49 - 4

4- تمامی موجودات جنبنده و فرشتگان ، تنها در برابر خداوند سجده می کنند .

و لله یسجد ما فی السموت و ما فی الأرض من دابّه و المل-ئکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 116 - 3

3 - تمامی فرشتگان ، فرمان سجده برای آدم را گردن نهادند و بی درنگ در برابر او به سجده افتادند .

فسجدوا

حرف <فا> بر نبودن فاصله بین فرمان سجده و انجام آن دلالت دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 72 - 8

8 - دمیده شدن روح الهی در انسان ، موجب شایستگی وی برای مسجود فرشتگان بودن

خ-لق بشرًا من طین . فإذا سوّیته و نفخت فیه من روحی فقعوا له س-جدین

برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که فرمان خداوند به سجده بر آدم(ع)، پس از دمیده شدن روح الهی در او صادر گردید و این می رساند که آنچه موجب شایستگی آدم برای سجده شد، روح الهی وی بود; نه جسم و کالبدش.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 73 - 1،3

1 - با صدور فرمان خداوند به فرشتگان برای سجده بر آدم ( ع ) ، بی درنگ همه آنها ، در برابر او به سجده درافتادند .

فقعوا له س-جدین . فسجد المل-ئکه کلّهم

3 - تجلی بزرگداشت انسان ، در سجده فرشتگان بر آدم ( ع )

فسجد المل-ئکه کلّهم أجمعون

88- سجده ملائکه بر آدم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 380

1 - بقره - 2 - 34 - 1،2،6،16،20،21،22

1 - خداوند پس از تعلیم حقایق هستی به آدم ( ع ) و اثبات لیاقت وی برای خلافت ، از فرشتگان خواست تا بر او سجده کنند .

و علّم ءادم الأسماء کلها . .. و إذ قلنا للملئکه اسجدوا لأدم

2 - همه فرشتگان پس از فرمان خدا ، بر آدم ( ع ) سجده کردند .

و إذ قلنا للملئکه اسجدوا لأدم فسجدوا

6 - هدف از طرح خلافت آدم ( ع ) برای فرشتگان و اثبات فضیلت و برتری او ، ایجاد رغبت در فرشتگان برای اجرای فرمان الهی ( سجده بر آدم ( ع ) ) بود .

و إذ قال ربک للملئکه إنی جاعل فی الأرض خلیفه . .. و إذ قلنا للملئکه اسجدوا لأدم

16 - داستان سجده فرشتگان بر آدم ( ع ) و امتناع ابلیس از آن کار ، داستانی آموزنده و شایسته و بایسته همیشه به خاطر داشتن

و إذ قلنا للملئکه . .. و کان من الکفرین

<اذ> مفعول برای <اذکر> (فراگیر و همواره به خاطر داشته باش) است.

20 - < عن علی بن الحسین ( ع ) فی قوله : < اسجدوا لآدم فسجدوا > . . . إنها کانت عصابه من الملائکه و هم الذین کانوا حول العرش . . . و هم الذین أمروا بالسجود . . . ;

از امام سجاد (ع) درباره سخن خداوند <اسجدوا لآدم فسجدوا> روایت شده که فرمود: آنان (مأموران به سجده) گروهی از ملائکه بودند که در اطراف عرش الهی بودند . .. و همانها بودند که مأمور به سجده شدند ...>.

21 - أمیر المؤمنین ( ع ) فرموده اند : < أول بقعه عبداللّه علی ها ظهر الکوفه لما أمر اللّه أن یسجدوا لآدم ، سجدوا علی ظهر الکوفه ;

اولین مکان مقدسی که در آن عبادت خداوند واقع شد سرزمین کوفه بود، آن هنگام که خداوند ملائکه را مأمور سجده بر آدم کرد آنها بر آدم(ع) در سرزمین کوفه سجده کردند>.

22 - پیامبر خدا ( ص ) فرموده اند : < . . . ان اللّه تبارک و تعالی خلق آدم فأودعنا صلبه ، و أمر الملائکه بالسجود له تعظیماً لنا و اکراماً ، و کان سجودهم للّه عز و جل عبودیه و لآدم اکراماً و طاعه لکوننا فی صلبه . . . ;

خداوند تبارک و تعالی آدم را آفرید پس ما را در صلب او قرار داد و امر نمود به ملائکه که به خاطر بزرگداشت و کرامت ما به آدم سجده کنند و سجود ملائکه عبادت بود برای خداوند و احترام و اطاعت بود نسبت به آدم(ع); زیرا، ما در صلب او بودیم . ..>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 35 - 2

2 - سکونت آدم ( ع ) و همسرش در بهشت پس از سجده فرشتگان بر آدم ( ع ) بوده است .

و إذ قلنا للملئکه اسجدوا لأدم . .. و قلنا یأدم اسکن أنت و زوجک الجنه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 29 - 11

11- دستور خداوند به فرشتگان برای سجده بر آدم ( ع ) پس از آفرینش او

و إذ قال ربّک للمل-ئکه . .. فإذا سوّیته و نفخت فیه من روحی فقعوا له س-جدین

ص: 381

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 30 - 1،2

1- در پی فرمان خداوند به فرشتگان برای سجده بر آدم ( ع ) ، همه آنان بی استثنا در برابر او به سجده افتادند .

فقعوا له س-جدین . فسجد الملئکه کلّهم أجمعون

2- فرشتگان در برابر فرمان الهیِ سجده بر آدم ( ع ) ، بی چون و چرا آن را اجرا کردند .

فقعوا له س-جدین . فسجد الملئکه کلّهم أجمعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 61 - 1،2،3،14

1- ماجرای سجده ملائکه در برابر آدم و نافرمانی ابلیس ، شایسته یاد و یادآوری است

و إذ قلنا للمل-ئکه اسجدوا لأدم فسجدوا إلاّ إبلیس

برداشت فوق، مبتنی بر این نکته است که <إذ> متعلق به <اذکر> و یا <اذکروا> مقدّر باشد.

2- فرمان خداوند به سجده همه فرشتگان بر آدم ( ع )

قلنا للمل-ئکه اسجدوا لأدم

3- همه فرشتگان جز ابلیس ، از امر الهی به سجده بر آدم ( ع ) اطاعت کردند .

قلنا للمل-ئکه اسجدوا لأدم فسجدوا إلاّ إبلیس

14- همه فرشتگان به جز ابلیس ، به فرمان الهی در برابر آدم ( ع ) خضوع کرده و او را مورد تکریم خویش قرار دادند .

و إذ قلنا للمل-ئکه اسجدوا لأدم فسجدوا إلاّ إبلیس

برداشت فوق، با توجه به ریشه لغوی <سجده> است که به معنای <خضوع> و <تذلل> می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 50 - 1،7

1- سرگذشت سجده ملائکه در برابر آدم و تمرّد ابلیس ، عبرت آموز و شایان توجه است .

و إذ قلنا للمل-ئکه اسجدوا لأدم

<إذ> ظرف برای فعل مقدر مانند <اُذکر> است; یعنی: <یاد کن زمانی را که . ..>. فرمان خداوند به پیامبر(ص) و یا آحاد مردم در مورد یاد کردن داستان سجده برای آدم، گویای سازنده بودن این یادآوری و عبرت آموزی آن است.

7- همه فرشتگان ، بی چون و چرا و بی درنگ ، از فرمان الهی به سجده در برابر آدم ، اطاعت کردند .

و إذ قلنا للمل-ئکه اسجدوا لأدم فسجدوا

حرف فاء در <فسجدوا> بر تعقیب بدون مهلت دلالت دارد; یعنی، فرمان سجده به دون تأخیر انجام پذیرفت.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 11 - 4،7،12

4 - خداوند پس از خلقت آدم(ع)، از فرشتگان خواست تا بر او سجده کنند.

ثم قلنا للملئکه اسجدوا لأدم

7 - همه فرشتگان پس از فرمان خدا، بر آدم(ع) سجده کردند.

قلنا للملئکه اسجدوا لأدم فسجدوا

12 - سجده فرشتگان بر آدم(ع) به منزله سجده آنان بر همه انسانها نبود.

ص: 382

و لقد خلقنکم . .. ثم قلنا للملئکه اسجدوا لأدم

سیر طبیعی آیه اقتضا می کرد که پس از <ثم صورناکم> گفته شود <ثم أمرنا الملائکه بالسجود لکم> این تغییر سیاق یعنی تبدیل عام (کم) به خاص (آدم) می تواند اشاره به این داشته باشد که آفرینش مبدأ انسانها به منزله آفرینش همگان بود ولی سجده ملائکه به منشأ و مبدأ انسانها سجده به همگان نبوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 116 - 1

1 - داستان سجده فرشتگان بر آدم و امتناع ابلیس ، سرگذشتی درخور توجه و درس آموزی

و إذ قلنا للمل-ئکه اسجدوا

<إذ> مفعول فعل محذوف است و به قرینه آیات مشابه، آن فعل <اذکر> (فراگیر و به خاطر داشته باش) می باشد.

89- سجده ملائکه بر انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 29 - 12

12- دمیده شدنِ روحی الهی در انسان ، موجب شایستگی او برای مسجود فرشتگان شدن

و نفخت فیه من روحی فقعوا له س-جدین

دستور خداوند به سجده ملائکه در برابر آدم(ع)، پس از خلقت کامل با دمیده شدن روح در او، می تواند حاکی از نکته یاد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 50 - 6

6- انسان ها دارای زمینه های دستیابی به منزلتی فراتر از فرشتگان و شایستگی برای سجده ملائکه بر ایشان هستند .

و إذ قلنا للمل-ئکه اسجدوا لأدم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 11 - 13

13 - انسانها دارای زمینه های دستیابی به منزلتی فراتر از فرشتگان و شایسته شدن برای سجده ملائکه بر ایشان.

لقد مکنکم فی الأرض . .. و لقد خلقنکم ... ثم قلنا للملئکه اسجدوا لأدم

آیه قبل دلالت می کند که مطالب عنوان شده در آیه مورد بحث - که از جمله آنها سجده فرشتگان بر آدم(ع) است - از نعمتهای الهی برای همه انسانهاست. در حالی که نه سجده بر آدم به منزله سجده بر همگان است و نه سجده بر او نعمت برای دیگران، بنابراین، می توان گفت جمله <قلنا للملائکه ...> پس از <خلقناکم> اشاره به این دارد که خداوند در همه انسانها این زمینه را ایجاد کرده است که بتوانند مسجود ملائکه بشوند.

ص: 383

90- سجده موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 15 - 1،2،3،9

1- همه کسانی که در آسمان ها و زمینند در برابر خداوند خاضعند و بر او سجده می کنند .

و لله یسجد من فی السموت و الأرض

2- گروهی از موجودات از سر طاعت و به دلخواه بر خدا سجده می کنند و گروهی ناخواسته و برخلاف تمایل خویش .

و لله یسجد من فی السموت و الأرض طوعًا و کرهًا

<طوع> و <کره> مصدرند و در آیه شریفه به معنای اسم فاعل (طائعین) و (کارهین) می باشد. <طائع> به کسی یا چیزی گفته می شود که کاری را از روی تمایل انجام دهد و <کاره> به کسی و یا چیزی می گویند که عملی را بدون تمایل و از روی کراهت به ثمر رساند.

3- موجودات آسمان ها و زمین برای غیر خدا خاضع نبوده و به غیر او سجده نمی کنند .

و لله یسجد من فی السموت و الأرض

تقدیم <لله> بر <یسجد> حاکی از حصر است. بنابراین <لله یسجد ...> ; یعنی ، برای خداوند سجده می کنند و به غیر او سجده نمی برند.

9- < عن أبی جعفر ( ع ) فی قوله : < و لله یسجد من فی السم-وات و الأرض طوعاً و کرهاً . . . > أما من یسجد من أهل السم-وات طوعاً فالملائکه . . . و من یسجد من أهل الأرض طوعاً فمن ولد فی الإسلام . . . و أما من یسجد کرهاً فمن أجبر علی الإسلام . . . ;

از امام باقر(ع) درباره سخن خدا: <و لله یسجد من فی السم-وات و الأرض طوعاً و کرهاً . ..> روایت شده: اما کسانی از اهل آسمانها که از روی رغبت سجده می کنند فرشتگان هستند ... و اما کسانی که از اهل زمین با میل و رغبت سجده می کنند، آنانند که در اسلام (محیطوخانواده اسلامی) متولد شده اند ... و اما آنان که از روی اجبار سجده می کنند، کسانی اند که به پذیرش اسلام مجبور شده اند ...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 48 - 11

11- همه پدیده های مادی با خضوع تمام ، خداوند را سجده می کنند .

أو لم یروا . .. من شیء ... سجّدًا لله و هم دخرون

<داخر> در لغت به معنای ذلیل است و جمله <و هم داخرون> حال برای <ظلال> می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 18 - 1

1 - سجده ( خضوع و انقیاد ) اهل آسمان و زمین و نیز خورشید ، ماه ، ستارگان ، کوه ها ، درختان و جنبندگان برای خدا

ألم تر أنّ اللّه یسجد له من فی السم-وت و من فی الأرض . .. و الشجر و الدواب

<سجود> (مصدر <یسجد>) به معنای اظهار خضوع و انقیاد است.

ص: 384

91- سجده موجودات آسمان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 15 - 9

9- < عن أبی جعفر ( ع ) فی قوله : < و لله یسجد من فی السم-وات و الأرض طوعاً و کرهاً . . . > أما من یسجد من أهل السم-وات طوعاً فالملائکه . . . و من یسجد من أهل الأرض طوعاً فمن ولد فی الإسلام . . . و أما من یسجد کرهاً فمن أجبر علی الإسلام . . . ;

از امام باقر(ع) درباره سخن خدا: <و لله یسجد من فی السم-وات و الأرض طوعاً و کرهاً . ..> روایت شده: اما کسانی از اهل آسمانها که از روی رغبت سجده می کنند فرشتگان هستند ... و اما کسانی که از اهل زمین با میل و رغبت سجده می کنند، آنانند که در اسلام (محیطوخانواده اسلامی) متولد شده اند ... و اما آنان که از روی اجبار سجده می کنند، کسانی اند که به پذیرش اسلام مجبور شده اند ...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 18 - 1

1 - سجده ( خضوع و انقیاد ) اهل آسمان و زمین و نیز خورشید ، ماه ، ستارگان ، کوه ها ، درختان و جنبندگان برای خدا

ألم تر أنّ اللّه یسجد له من فی السم-وت و من فی الأرض . .. و الشجر و الدواب

<سجود> (مصدر <یسجد>) به معنای اظهار خضوع و انقیاد است.

92- سجده موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 58 - 16

16- زکریا ، یحیی ، مریم ( س ) ، عیسی ، ابراهیم ، اسحق ، یعقوب ، موسی ، هارون ، اسماعیل ، و ادریس ( ع ) ، هنگام شنیدن آیات الهی به سجده می افتادند و در حال سجود اشک می ریختند .

أُول-ئک . .. إذا تتلی علیهم ءای-ت الرحمن خرّوا سجّدًا و بکیًّا

93- سجده مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 112 - 8

8 - پایداری بر رکوع و سجده و امر به معروف و نهی از منکر ، از ویژگی های مؤمنان راستین

الرکعون السجدون الأمرون بالمعروف و الناهون عن المنکر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 9 - 2

2 - عبادت شبانه با سجده و قیام ، دغدغه خاطر داشتن از روز قیامت و امید به رحمت الهی ، از اوصاف و نشانه های مؤمنان راستین

ص: 385

أمّن هو ق-نت ءاناء الّیل ساجدًا و قائمًا یحذر الأخره و یرجوا رحمه ربّه

آیه شریفه به قرینه مقابله با آیه قبل - که درباره انسان های کافر بود - درصدد بیان اوصاف و نشانه های مؤمنان راستین است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 29 - 14

14- روحیه نیایش و حالت رکوع و سجود ، متجلی و مشهود در زندگی مؤمنان واقعی

تریهم رکّعًا سجّدًا

94- سجده مهتدین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 58 - 15،19

15- پیامبران و هدایت یافتگان برگزیده ، به هنگام شنیدن آیات الهی به سجده می افتند و می گریند .

من النبیّن . .. و ممّن هدینا واجتبینا إذا تتلی علیهم ءای-ت الرحمن خرّوا سجّدًا و

19- گریه در حال سجده و خضوع در مقابل آیات الهی ، از آثار نعمت هدایت و برگزیدگی در پیشگاه خداوند است .

و ممّن هدینا واجتبینا إذا تتلی علیهم ءای-ت الرحمن خرّوا سجّدًا و بکیًّا

95- سجده نماز

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 43 - 5

5 - سجده و خضوع ، رکن اصلی و روح نماز است .

یدعون إلی السجود

از این که به جای نماز، سجود و خضوع مطرح شده است، می توان مطلب یاد شده را به دست آورد.

96- سجده هارون(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 58 - 16

16- زکریا ، یحیی ، مریم ( س ) ، عیسی ، ابراهیم ، اسحق ، یعقوب ، موسی ، هارون ، اسماعیل ، و ادریس ( ع ) ، هنگام شنیدن آیات الهی به سجده می افتادند و در حال سجود اشک می ریختند .

أُول-ئک . .. إذا تتلی علیهم ءای-ت الرحمن خرّوا سجّدًا و بکیًّا

ص: 386

97- سجده هنگام استماع آیات خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 58 - 18

18- خضوع و خشوع و سجده و گریه به هنگام استماع آیات الهی ، نشانه برخورداری از نعمت ویژه خداوند است .

أُول-ئک الذین أنعم اللّه علیهم . .. إذا تتلی علیهم ءای-ت الرحمن خرّوا سجّدًا و ب

<إذا تتلی> خبر اول و یا خبر بعد از خبر برای <أُولئک> است; یعنی آنان این چنین هستند که هنگام استماع آیات به سجده افتاده و گریه می کنند.

98- سجده هنگام استماع قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 21 - 7

7 - سجود و به خاک افتادن هنگام شنیدن آیات قرآن ، رفتاری شایسته و مطلوب است . *

و إذا قریء علیهم القرءان لایسجدون

کلمه <سجود> در برداشت یاد شده، به معنای اصطلاحی آن گرفته شده است. این آیه هر چند از آیاتی نیست که سجده واجب دارند; ولی مفاد آن مندوب بودن سجده به هنگام شنیدن هر یک از آیات قرآن و یا خصوص آیاتی است که در آن فرمان سجود آمده است.

99- سجده یحیی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 58 - 16

16- زکریا ، یحیی ، مریم ( س ) ، عیسی ، ابراهیم ، اسحق ، یعقوب ، موسی ، هارون ، اسماعیل ، و ادریس ( ع ) ، هنگام شنیدن آیات الهی به سجده می افتادند و در حال سجود اشک می ریختند .

أُول-ئک . .. إذا تتلی علیهم ءای-ت الرحمن خرّوا سجّدًا و بکیًّا

100- سجده یعقوب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 58 - 16

16- زکریا ، یحیی ، مریم ( س ) ، عیسی ، ابراهیم ، اسحق ، یعقوب ، موسی ، هارون ، اسماعیل ، و ادریس ( ع ) ، هنگام شنیدن آیات الهی به سجده می افتادند و در حال سجود اشک می ریختند .

أُول-ئک . .. إذا تتلی علیهم ءای-ت الرحمن خرّوا سجّدًا و بکیًّا

ص: 387

101- سجده یعقوب(ع) بر یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 100 - 7،9

7- برادران یوسف و خانواده های ایشان و نیز پدر و مادر او ، همگی بر او سجده بردند .

و رفع أبویه علی العرش و خرّوا له سجّدًا

<خرور> (مصدر خرّوا) به معنای سقوط کردن و بر زمین افتادن است و <سجّدًا> جمع ساجد می باشد. مراد از ضمیر در <خرّوا> همانند <دخلوا علی یوسف> و <ادخلوا> در آیه قبل برادران یوسف و خانواده های ایشان و نیز پدر و مادر اوست.

9- سجده پدر و مادر و بستگان یوسف بر او ، تعبیر و تأویل رؤیای کودکی وی ( سجده یازده ستاره و ماه و خورشید بر او ) بود .

قال ی-أبت هذا تأویل رءی-ی من قبل قد جعلها ربی حقًا

تأویل رؤیا ; یعنی ، آن واقعیت خارجی که در خواب به نحوی جلوه گر شده و خواب گویای آن است.

102- عوامل ترک سجده ابلیس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 33 - 6

6- تکبر ناشی از احساس برتری نژادی ، عامل اصلی تمرد ابلیس از سجده بر آدم ( ع )

قال لم أکن لأسجد لبشر خلقته من صلص-ل من حمإ مسنون

103- عوامل سجده بر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 98 - 9

9- ربوبیت خداوند ، شایسته تسبیح ، حمد ، سجده و فروتنی انسان به پیشگاه او

فسبّح بحمد ربّک و کن من الس-جدین

104- فضیلت سجده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 58 - 20

20- سجده و گریه در حال سجود ، حالتی مطلوب و دارای فضیلت است .

إذا تتلی علیهم . .. خرّوا سجّدًا و بکیًّا

<بکیّاً> جمع است و مانند <سجّداً> حال مقدّره است; یعنی افراد یاد شده با شنیدن آیات الهی، خود را برای سجود و گریه به زمین می افکنند.

ص: 388

105- فضیلت طول سجده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مزمل - 73 - 20 - 47

47 - < عن بُرَید العجلیّ قال : قلت لأبی جعفر ( ع ) أیّهما أفضل فی الصلاه کثرهُ القراءه أو طول اللَّبث فی الرّکوع و السجود ؟ قال : فقال : کثرهُ اللَّبث فی الرّکوع و السجود فی الصلاه أفضل أما تسمع لقول اللّه تعالی : < فاقرءوا ما تیسّر منه و أقیموا الصلاه > إنّما عنی بإقامه الصلاه طول اللَّبث فی الرّکوع و السّجود . . . ;

بُرَید عجلی گوید: به امام باقر(ع) گفتم: آیا کثرت قرائت (قرآن) در نماز برتر است یا کثرت درنگ در رکوع و سجود؟ فرمود: طولانی کردن رکوع و سجود در نماز، برتر است. آیا سخن خدای تعالی را نشینده ای که می فرماید: <فاقرءوا ما تیسّر منه و أقیموا الصلاه>؟ همانا خدا از اقامه نماز، طولانی کردن رکوع و سجود آن را قصد کرده است>.

106- فضیلت گریه در سجده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 58 - 20

20- سجده و گریه در حال سجود ، حالتی مطلوب و دارای فضیلت است .

إذا تتلی علیهم . .. خرّوا سجّدًا و بکیًّا

<بکیّاً> جمع است و مانند <سجّداً> حال مقدّره است; یعنی افراد یاد شده با شنیدن آیات الهی، خود را برای سجود و گریه به زمین می افکنند.

107- فلسفه سجده برادران یوسف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 100 - 32

32- < از امام هادی ( ع ) درباره سخن خداوند < وخرّوا سجّداً > سؤال شد آن حضرت پاسخ دادند : < أما سجود یعقوب و ولده لیوسف فإنه لم یکن لیوسف و إنما کان ذلک من یعقوب و ولده طاعه لله و تحیه لیوسف ;

سجده یعقوب و پسرانش برای یوسف نبود ; بلکه این سجده ها برای اطاعت از خدا و احترام به یوسف بود>.

108- فلسفه سجده یعقوب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 100 - 32

32- < از امام هادی ( ع ) درباره سخن خداوند < وخرّوا سجّداً > سؤال شد آن حضرت پاسخ دادند : < أما سجود یعقوب و ولده لیوسف فإنه لم یکن لیوسف و إنما کان ذلک من یعقوب و ولده طاعه لله و تحیه لیوسف ;

ص: 389

سجده یعقوب و پسرانش برای یوسف نبود ; بلکه این سجده ها برای اطاعت از خدا و احترام به یوسف بود>.

109- کیفیت سجده ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 73 - 2

2 - هم زمان و دسته جمعی بودن سجده ملائکه در برابر آدم ( ع )

فسجد المل-ئکه کلّهم أجمعون

مقصود از <أجمعون> - به خاطر آمدن <کلّهم> - دفعی و دسته جمعی بودن عمل سجده است; یعنی، <کلّهم> ناظر به سجده همگانی و بدون استثنای فرشتگان و <أجمعون> اشاره به دسته جمعی و دفعی بودن آن سجده است.

110- گریه در سجده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 58 - 19

19- گریه در حال سجده و خضوع در مقابل آیات الهی ، از آثار نعمت هدایت و برگزیدگی در پیشگاه خداوند است .

و ممّن هدینا واجتبینا إذا تتلی علیهم ءای-ت الرحمن خرّوا سجّدًا و بکیًّا

111- مدت سجده ملائکه بر آدم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 30 - 4

4- < عن الصادق ( ع ) . . . قال : . . . فأوّل من بادر بالسجود جبرائیل و میکائیل ثمّ عزرائیل ثمّ إسرافیل ثمّ الملائکه المقربون و کان السجود لأدم یوم الجمعه عند الزوال فبقیت الملائکه فی سجودها إلی العصر . . . ;

از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: . .. اولین کسانی که در سجده پیشی گرفتند، جبرئیل و میکائیل بودند; سپس عزرائیل و بعد اسرافیل; سپس فرشتگان مقرب الهی و سجده برای آدم روز جمعه هنگام ظهر بود، پس ملائکه تا عصر در حال سجده بودند>.

112- معرضان از سجده بر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - علق - 96 - 19 - 12

12 - طغیان گران ، از سجده برای خداوند ، پرهیز داشته و دیگران را از آن نهی می کنند .

لیطغی . .. ینهی . عبدًا إذا صلّی ... و اسجد

ص: 390

113- مکان سجده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 114 - 25

25 - از علی ( ع ) روایت شده که : < انه اراد جمیع الارض لقول النبی ( ص ) جعلت لی الارض مسجداً . . . ;

مراد از مساجد اللّه در آیه فوق، تمامی زمین است; به خاطر سخن پیامبر که فرمود: زمین برای من جایگاه سجده قرار داده شد . .. >.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 125 - 18

18 - خانه خدا جایگاه طواف ، اعتکاف ، عبادت ، رکوع و سجود ( نماز ) است .

أن طهرا بیتی للطائفین و العکفین و الرکع السجود

عکوف مصدر (عاکفین) به معنای ماندن و اقامت کردن در مکانی است و مراد از آن در آیه شریفه - به قرینه طواف، رکوع و سجود - یا مطلق عبادت و پرستش خداست و یا مقصود از آن، اعتکاف - که عبادتی خاص با شرایطی ویژه از قبیل روزه گرفتن و . .. است - می باشد.

114- موانع سجده بر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 25 - 1

1 - انحراف آفرینی و اغواگری شیطان ، به منظور بازداشتن انسان ها از سجده به درگاه خدای یگانه

و زیّن لهم الشیط-ن . .. ألاّیسجدوا للّه

<ألاّیسجدوا> می تواند به تأویل مصدر و عطف بیان یا بدل برای <أعمالهم> در آیه پیش باشد. و هم چنین می تواند به تقدیر لام تعلیل و مفعولٌ له برای <زیّن> باشد. برداشت یاد شده بر پایه احتمال دوم است; یعنی، <زیّن لهم الشیطان ضلالتهم لئلایسجدوا للّه; شیطان گمراهی و انحراف را در دیدگاه آنان زیبا جلوه داد، بدان منظور که آنان برای خدا سجده نکنند>.

115- ناهیان از سجده بر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - علق - 96 - 19 - 12

12 - طغیان گران ، از سجده برای خداوند ، پرهیز داشته و دیگران را از آن نهی می کنند .

لیطغی . .. ینهی . عبدًا إذا صلّی ... و اسجد

ص: 391

116- نقش سجده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 70 - 15

15 - پیشانی بر خاک نهادن ، از دیرباز نشانه خضوع و فروتنی دربرابر خداوند و جلوه بارز بندگی او بوده است .

فأُلقی السحره سجّدًا

ص: 392

27- سحرگاه

1- آثار استغفار در سحرگاه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 18 - 4

4 - استغفار در سحرگاهان ، از عوامل رهیابی به بهشت

إنّ المتقین فی جنّ-ت . .. و بالأسحار هم یستغفرون

2- ارزش سحرگاه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - قمر - 54 - 34 - 5

5 - سحرگاهان ، لحظاتی مبارک ، برای صالحان *

نجّین-هم بسحر

تصریح به <سحر> و تعیین زمان نجات خاندان لوط، ممکن است بیانگر مطلب یاد شده باشد.

3- استغفار در سحرگاه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 18 - 1،2،6

1 - طلب آمرزش از خداوند در سحرگاهان ، شیوه محسنان تقواپیشه

کانوا قلیلاً من الیل ما یهجعون . و بالأسحار هم یستغفرون

2 - سحرگاهان ، بهترین و مناسب ترین زمان برای راز و نیاز با خداوند و طلب آمرزش از او

و بالأسحار هم یستغفرون

6 - < قال أبوعبداللّه ( ع ) کانوا یستغفرون اللّه فی الوتر سبعین مرّه فی السحر ;

امام صادق(ع) درباره <و بالأسحار هم یستغفرون> فرمودند: آنان در نماز وتر به هنگام سحر، هفتاد بار استغفار می کنند.

ص: 393

4- اهمیت سحرگاه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مدثر - 74 - 33 - 2

2 - پدیده سحر ، از پدیده های عظیم و بااهمیت برای زندگی بشر

و الّیل إذ أدبر

5- تسبیح در سحرگاه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 49 - 1،3

1 - پیامبر ( ص ) ، موظف به تسبیح پروردگار ، در بخشی از شب ( سحرگاهان )

و من الّیل فسبّحه

<من> در <من الّیل> تبعیضیه است; یعنی، بخشی از شب (سحرگاهان).

3 - تسبیح و حمد پروردگار ، در تکاپوی روزانه و آرامش شب و سحرگاهان ، شکیبایی آفرین برای مؤمنان *

و اصبر . .. و سبّح بحمد ربّک حین تقوم . و من الّیل فسبّحه و إدب-ر النجوم

برداشت یاد شده با توجه به نکات زیر است: 1- <حین تقوم> اشاره به تلاش های روزانه <و من الّیل. ..> نظر به لحظه های آرام شب داشته باشد. 2- آیه شریفه را با <واصبر...> - که در آیه قبل آمده - ملاحظه کنیم.

6- حمد در سحرگاه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 49 - 3

3 - تسبیح و حمد پروردگار ، در تکاپوی روزانه و آرامش شب و سحرگاهان ، شکیبایی آفرین برای مؤمنان *

و اصبر . .. و سبّح بحمد ربّک حین تقوم . و من الّیل فسبّحه و إدب-ر النجوم

برداشت یاد شده با توجه به نکات زیر است: 1- <حین تقوم> اشاره به تلاش های روزانه <و من الّیل. ..> نظر به لحظه های آرام شب داشته باشد. 2- آیه شریفه را با <واصبر...> - که در آیه قبل آمده - ملاحظه کنیم.

7- سوگند به سحرگاه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مدثر - 74 - 33 - 1

1 - سوگند خداوند به سحرگاهان

و الّیل إذ أدبر

<إدبار> (مصدر <أدبر>) به معنای پشت کردن است و مقصود در این آیه، پایان یافتن شب و آغازِ سحر است.

ص: 394

8- عظمت سحرگاه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مدثر - 74 - 33 - 2

2 - پدیده سحر ، از پدیده های عظیم و بااهمیت برای زندگی بشر

و الّیل إذ أدبر

9- نجات در سحرگاه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - قمر - 54 - 34 - 4

4 - نجات یافتن خاندان لوط ، از سرنوشت هلاکت بار قومشان به هنگام سحر

نجّین-هم بسحر

ص: 395

28- سخاوت

1- آثار سخاوت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 15 - 10

10 - غنا و ثروت همراه با جود و بخشش ، شایسته ستایش و مدح است .

و اللّه هو الغنیّ الحمید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - لیل - 92 - 5 - 4

4 - انفاق ، پرهیز از ثروت اندوزی ، تزکیه خواهی ، سخاوت مندی و اخلاص ، از نشانه های تقواپیشگی است .

أعطی و اتّقی

فعل <اتّقی> در مقابل فعل <استغنی> (در آیات بعد)، قرار گرفته و نقطه مقابل استغنا (ثروت اندوزی) را <تقوا> نامیده است. از طرف دیگر عطف <اتّقی> بر <أعطی> - که با عطف تفسیری یا سبب بر مسبب و یا عکس آن سازگار است - انفاق را نشانه تقوا قرار داده است. آیات آخر سوره - که از عنوان <من أعطی و اتّقی> با نامی دیگر (الأتقی . الذی یؤتی ماله یتزکّی ...) یاد کرده - مصادیق دیگر تقوا را بر شمرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - لیل - 92 - 6 - 3

3 - سخاوت مندی ، انفاق و تقواپیشگی ، نشانه پذیرش وعده های خداوند و باور داشتن پاداش های الهی است .

فأمّا من أعطی و اتّقی . و صدّق بالحسنی

عطف این آیه بر آیه قبل، عطف سبب بر مسبب و یا عکس آن است و در هر صورت، برداشت بالا استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - لیل - 92 - 7 - 6

6 - سخاوت مندی ، انفاق ، تقواپیشگی و تصدیق وعده های الهی ، زمینه ساز امداد های ویژه خداوند و مایه نشاط انسان در انجام دادن تکالیف دینی است .

فأمّا من أعطی . .. فسنیسّره للیسری

ص: 396

2- آثار سخاوت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 15 - 9

9 - خداوند ، دارای جود و بخشش ستایش آفرین

و اللّه هو الغنّی الحمید

برداشت یاد شده، به خاطر این نکته است که فرد غنی آن گاه ستایش می شود که جود و بخشش داشته باشد; و گرنه شایسته ستایش نخواهد بود و خداوند این چنین است.

3- آثار وسعت سخاوت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بروج - 85 - 15 - 7

7 - جود و فیض گسترده خداوند ، مایه آمرزش گناه مؤمنان و دوست داشتن آنان است .

هو الغفور الودود . .. المجید

4- تداوم سخاوت متقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - لیل - 92 - 18 - 3

3 - سخاوت مندی و انفاق گری مداوم ، از ویژگی های با تقواترین افراد است .

الأتقی . الذی یؤتی ماله یتزکّی

تداوم، از مضارع بودن فعل <یؤتی> استفاده شده است.

5- توصیه به سخاوت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - لیل - 92 - 5 - 2

2 - سخاوت مندی ، انفاق و تقواپیشگی ، توصیه خداوند به تمام مردم

فأمّا من أعطی و اتّقی

ذکر پاداش نیک برای این گروه (در آیات بعد)، ترغیب مردم به اعطای مال و تقوا است.

6- سخاوت ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 397

18 - ذاریات - 51 - 26 - 8

8 - سخاوت و میهمان نوازی ابراهیم ( ع ) و همسرش

فراغ إلی أهله فجاء بعجل سمین

7- سخاوت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بروج - 85 - 15 - 5

5 - خداوند ، دارای مقامی رفیع ، کرداری شریف ، جود و بخششی گسترده است .

المجید

<مجید>; یعنی، <رفیع>، و <کریم> و <دارای کارهای شرافتمندانه> (قاموس) توصیف خداوند به آن به خاطر گسترده بودن فیض و فراوان بودن بخشش او است. (مفردات)

8- سخاوت ساره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 26 - 8

8 - سخاوت و میهمان نوازی ابراهیم ( ع ) و همسرش

فراغ إلی أهله فجاء بعجل سمین

9- سخاوت لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 77 - 7

7- < عن أبی جعفر ( ع ) : . . . و کان لوط إبن خاله ابراهیم و کانت إمرأه ابراهیم ساره اُخت لوط و کان لوط و ابراهیم نبیین مرسلین منذرین و کان لوط رجلاً سخیاً کریماً یقری الضیف إذا نزل به و یحذّرهم قومه . . . ;

از امام باقر(ع) روایت شده است: . .. لوط پسر خاله ابراهیم و ساره همسر ابراهیم خواهر لوط بود. لوط و ابراهیم هر دو پیغمبر مرسل و انذارکننده بودند و لوط مردی سخاوتمند و کریم بود و از میهمانی که بر او وارد می شد پذیرایی می کرد و میهمانان را از قوم خود برحذر می داشت>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 70 - 8

8- < قال أبوجعفر ( ع ) : . . . و کان لوط رجلاً سخیاًکریماً یقری الضیف إذا نزل به و یحذرهم قومه ، قال : فلمّا رأی قوم لوط ذلک منه قالوا له : إنا ننهاک عن العالمین لاتقری ضیفاً ینزّل بک ، إن فعلت فضحنا ضیفک الذی ینزل بک و أخزیناک . . . ;

امام باقر(ع) فرمود:. .. لوط(ع) مردی سخاوتمند و بزرگوار بود از مهمانانی که بر او وارد می شدند، پذیرایی می کرد و آنان را از

ص: 398

قوم خود برحذر می داشت.[امام باقر(ع)] فرمود: هنگامی که قوم لوط این میهمان پذیری را دیدند، به آن حضرت گفتند: ما تو را از پذیرش هر مهمانی برحذر داشتیم و گفتیم: هیچ یک از میهمانانی را که بر تو وارد می شوند، نپذیر که اگر پذیرفتی، مهمانانت را مفتضح و تو را خوار خواهیم کرد...>.

10- سخاوت محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 4 - 9

9 - < عن أبی عبداللّه ( ع ) : . . .کان فیما خاطب اللّه تعالی به نبیَّه ( ص ) أن قال له : یامحمّد < إنّک لعلی خلق عظیم > . قال : السخاء و حُسن الخُلق ;

از امام صادق(ع) روایت شده است: . .. از جمله مطالب موجود که در ضمن خطابات خدای تعالی با پیامبر خود، این است که به آن حضرت فرمود: ای محمّد (إنّک لعلی خلق عظیم) امام فرمود: [خلق عظیم ]سخاوتمندی و خوش خلقی است>.

11- سخاوت یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 88 - 11،18

11- یوسف ( ع ) دارای اختیاراتی ویژه در دخل و تصرف بیت المال و بذل و بخشش آذوقه های ذخیره شده

و جئنا ببض-عه مزجیه فأوف لنا الکیل و تصدق علینا

18- عزیز مصر ( یوسف ) در دیده فرزندان یعقوب حاکمی خداشناس ، خیرخواه و اهل جود و کرم بود .

فأوف لنا الکیل و تصدق علینا إن الله یجزی المتصدقین

سخاوتمندان

12- {سخاوتمندان}

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - لیل - 92 - 5 - 1

1 - دسته ای از مردم ، انفاقگر و اهل جود و تقوایند .

فأمّا من أعطی و اتّقی

مراد از <إعطاء> - به قرینه مقابله با <بخل> (در آیات بعد) - انفاق مال و جود و کرم است.

13- پاداش سخاوتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 399

20 - لیل - 92 - 6 - 4

4 - وجود زمینه بهره مندی از پاداش های نیکوی الهی ، برای سخاوتمندان و تقواپیشگان

من أعطی و اتّقی . و صدّق بالحسنی

14- تزکیه سخاوتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - لیل - 92 - 18 - 1

1 - اهل سخاوت و انفاق که با گذشت از ثروت خویش ، به تزکیه نفس می پردازند ، با تقواترین مردم اند .

الأتقی . الذی یؤتی ماله یتزکّی

جمله <یتزکّی> حال است و فعل <زکا>; یعنی، نمو کرد و صالح شد و نیز به خالص هر چیز و آنچه به منظور پاک کردن ثروت پرداخته می شود، زکات گفته می شود (قاموس). بنابراین باب تفعّل آن - که بر تکلّف دلالت دارد، یا به معنای با زحمت خود را رشد دادن و شایسته ساختن است و یا مراد از آن پرداختن زکات مال با جدیّت تمام است. برداشت یاد شده، ناظر به معنای اول است.

15- تقوای سخاوتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - لیل - 92 - 18 - 1

1 - اهل سخاوت و انفاق که با گذشت از ثروت خویش ، به تزکیه نفس می پردازند ، با تقواترین مردم اند .

الأتقی . الذی یؤتی ماله یتزکّی

جمله <یتزکّی> حال است و فعل <زکا>; یعنی، نمو کرد و صالح شد و نیز به خالص هر چیز و آنچه به منظور پاک کردن ثروت پرداخته می شود، زکات گفته می شود (قاموس). بنابراین باب تفعّل آن - که بر تکلّف دلالت دارد، یا به معنای با زحمت خود را رشد دادن و شایسته ساختن است و یا مراد از آن پرداختن زکات مال با جدیّت تمام است. برداشت یاد شده، ناظر به معنای اول است.

16- زمینه عمل صالح سخاوتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - لیل - 92 - 7 - 1

1 - خداوند ، اهل سخاوت و تقوا و تصدیق کنندگان پاداش های موعود را ، برای انجام دادن کار های خیر ، آماده و توانا می سازد .

فسنیسّره للیسری

فعل <یسّر>; یعنی، آسان ساخت (قاموس) و توفیق داد (صحاح). <یسری> وصف برای موصوف محذوفی از قبیل <الطریقه>، <الشریعه> و یا نظایر آن و به معنای سهل تر و آسان تر است. تغییر عبارت از <سنیسّر له الیسری> به

ص: 400

<سنیسّره للیسری> بیانگر آن است که خداوند، وعده ایجاد تحولاتی را در درون شخص می دهد تا با سهولت، پذیرای آسان ترین شریعت ها گردد.

ص: 401

29- سختدلان

1- اغواپذیری سختدلان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 53 - 1

1 - حکمت آزاد گذاشته شدن شیطان از سوی خداوند ، برای القای شبهات پیرامون آیات الهی ، این بود که افراد بیمار دل و قسی القلب گمراه شوند و گرفتار دام فتنه های شیطان گردند .

و ما أرسلنا من قبلک . .. ألقی الشیط-ن فی أُمنیّته ... لیجعل ... و القاسیه قلوبهم

<فتنه> برای بیان چند معنا به کار می رود: یکی از معانی آن - که در آیه فوق به همان معنا به کار رفته است - اضلال و گمراه کردن است. بنابراین معنای جمله فوق چنین می شود: <تا خدا آنچه را که شیطان القا می کند، برای کسانی که در دل هایشان بیماری است و نیز برای کسانی که سنگدل اند، مایه گمراهی قرار دهد>. گفتنی است که از آیهء پیش دو مطلب استفاده می شود: 1- خداوند اجازه می داد تا شیطان درآیات وحی - که توسط پیامبران تلاوت می شد - القای شبهه کند. 2- خداوند شبه های شیطان را محو می کرد و از چهره آیاتش می زدود. آیه مورد، بحث تعلیل برای مطلب اول است; یعنی، خداوند بدان جهت اذن می داد که شیطان در تلاوت آیات شبهه آفرینی کند تا آنها را مایه ضلالت و گمراهی بیماردلان و سنگ دلان قرار دهد.

2- زمینه گمراهی سختدلان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 53 - 1

1 - حکمت آزاد گذاشته شدن شیطان از سوی خداوند ، برای القای شبهات پیرامون آیات الهی ، این بود که افراد بیمار دل و قسی القلب گمراه شوند و گرفتار دام فتنه های شیطان گردند .

و ما أرسلنا من قبلک . .. ألقی الشیط-ن فی أُمنیّته ... لیجعل ... و القاسیه قلوبهم

<فتنه> برای بیان چند معنا به کار می رود: یکی از معانی آن - که در آیه فوق به همان معنا به کار رفته است - اضلال و گمراه کردن است. بنابراین معنای جمله فوق چنین می شود: <تا خدا آنچه را که شیطان القا می کند، برای کسانی که در دل هایشان بیماری است و نیز برای کسانی که سنگدل اند، مایه گمراهی قرار دهد>. گفتنی است که از آیهء پیش دو مطلب استفاده می شود: 1- خداوند اجازه می داد تا شیطان درآیات وحی - که توسط پیامبران تلاوت می شد - القای شبهه کند. 2- خداوند شبه های شیطان را محو می کرد و از چهره آیاتش می زدود. آیه مورد، بحث تعلیل برای مطلب اول است; یعنی، خداوند بدان جهت اذن می داد که شیطان در تلاوت آیات شبهه آفرینی کند تا آنها را مایه ضلالت و گمراهی بیماردلان و

ص: 402

سنگ دلان قرار دهد.

3- ظلم سختدلان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 53 - 4

4 - بیمار دلان و افراد سنگ دل ، مردمانی ظالم و بی دادگر

للذین فی قلوبهم مرض و القاسیه قلوبهم و إنّ الظ-لمین لفی شقاق بعید

مراد از <ستمگران> افراد بیمار دل و قسی القلب است و <شقاق> به معنای مخالفت و ستیزه جویی می باشد. <بعید> صفت <شقاق> و به معنای دور و دراز است; یعنی، این گروه ستمگر، در ستیزجویی دور و درازی با حق هستند; مقصود این که فاصله میان آنها و حق، چنان زیاد است که نباید هیچ گونه امیدی به دست برداشتن آنها از مخالفت و ستیزه جویی با آن داشت. در واقع، این توصیه ای است به پیامبر(ص) که از آنها قطع امید کند و به ایمان آوردن آنان دل نبندد.

4- یأس از ایمان سختدلان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 53 - 7

7 - توصیه خداوند به پیامبر ( ص ) ، مبنی بر این که از حق ستیزان بیماردل و قسی القلب قطع امید کند و به ایمان آوردن آنان دل نبندد .

و إنّ الظ-لمین لفی شقاق بعید

ص: 403

30- سختگیری

1- آثار اجتناب از سختگیری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 75 - 4

4 - صبر و شکیبایی بندگان خالص خدا در ترک محرمات الهی چون اسراف و یا تنگ گیری ، شرک ، زنا ، آدم کشی و سخن باطل ، عامل برخوردار شدن آنان از نعمت ها و درجات عالی بهشت

و الذین إذا أنفقوا لم یسرفوا . .. و لایزنون ... و الذین لایشهدون الزور ... أُول-

2- اهمیت اجتناب از سختگیری در زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 67 - 1،4

1 - بندگان خالص خدا در هزینه کردن اموالشان ، نه اسراف می کنند و نه به خود و خانواده خویش تنگ می گیرند .

و عباد الرحم-ن . .. و الذین إذا أنفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا

آنچه از ظاهر آیه شریفه و لغت به دست می آید، این است که واژه <انفاق> به معنای هزینه کردن و کاستن از اموال است; چه آن که این اموال برای زندگی شخصی و خانواده به مصرف برسد و چه به دیگران بخشش شود. گفتنی است <اسراف> (مصدر <یسرفوا>) به معنای زیاده روی در مصرف اموال و <قتر> (مصدر <یقتروا>) به معنای سخت گیری در مصرف است.

4 - تشویق خداوند به رعایت اعتدال و میانه روی و پرهیز از اسراف و سخت گیری در مصرف اموال برای زندگی شخصی و یا بخشش به دیگران

و الذین إذا أنفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قوامًا

3- اهمیت سختگیری بر کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 123 - 7

7 - نرمش نشان ندادن به کافران و قطع طمع آنان از تعرض و سلطه بر مؤمنان ، امری لازم و ضروری است .

قتلوا الذین یلونکم من الکفار و لیجدوا فیکم غلظه

ص: 404

4- پاداش اجتناب از سختگیری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 76 - 2

2 - فروتنی ، شب زنده داری ، حلم ، ترس از قیامت ، توبه ، عفو کریمانه ، پذیرش حق ، دعا ، دوری از اسراف ، تنگ گیری ، شرک ، زنا ، آدم کشی و سخن باطل ، موجب ورود به بهشت جاودان و برخورداری از قرارگاه و اقامت نیکوی آن

الذین یمشون علی الأرض هونًا. .. و الذین لایشهدون الزور ... أُول-ئک یجزون الغرفه

5- سختگیری با مرتد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 74 - 26

26 - لزوم برخورد شدید با مرتد و گوینده کلمات کفرآمیز

و إن یتولوا یعذبهم اللّه عذاباً ألیماً فی الدنیا

6- سختگیری بر دشمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 123 - 6

6 - لزوم به کارگیری شدت و خشم ، در جنگ با دشمنان کفرپیشه

قتلوا الذین یلونکم من الکفار و لیجدوا فیکم غلظه

7- سختگیری بر ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 88 - 8

8- برخورد شدید با ظالمان متجاوز و نرمش در برابر مؤمنان صالح ، روشی نیکو در نظام حکومتی و شیوه برگزیده ذوالقرنین در حکومت خویش بود .

أمّا من ظلم فسوف نعذّبه . .. و أمّا من ءامن و عمل ص-لحًا

ذوالقرنین، پس از شنیدن وحی الهی که در برخورد با ساحل نشینان غرب، دو راه پیش روی او قرار داد: یکی تعذیب، و دیگری روش نیکو، شقّ دوم را انتخاب کرد و آن را چنین ترسیم کرد که ظالمان را عقوبت و مؤمنان را پاداش نیک خواهد داد.

ص: 405

8- سختگیری بر کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 73 - 1،2،4

1 - نبرد بی امان با کافران و منافقان ، و سخت گیری و عدم ترحم به آنان ، فرمان خدا به پیامبر ( ص )

یأیها النبی جهد الکفار و المنفقین و اغلظ علیهم

2 - لزوم جهاد با کافران و منافقان و عدم مماشات با آنان

جهد الکفار . .. و اغلظ علیهم

4 - لزوم برخورد شدید و بدون ترحم ، با کافران و منافقان حق ستیز

و اغلظ علیهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 74 - 26

26 - لزوم برخورد شدید با مرتد و گوینده کلمات کفرآمیز

و إن یتولوا یعذبهم اللّه عذاباً ألیماً فی الدنیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 123 - 6،10

6 - لزوم به کارگیری شدت و خشم ، در جنگ با دشمنان کفرپیشه

قتلوا الذین یلونکم من الکفار و لیجدوا فیکم غلظه

10 - جهاد با کافران و نرمش نداشتن در برابر آنان از جلوه های تقوا

قتلوا . .. و لیجدوا فیکم غلظه و اعلموا أن اللّه مع المتقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 9 - 2

2 - پیامبر ( ص ) ، در نیمه دوم بعثت و به هنگام استقرار نظام اسلامی در مدینه ، مأمور سختگیری و برخورد بدون مسامحه و گذشت با کافران و منافقان

ج-هد الکفّار و المن-فقین و اغلظ علیهم

برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که نزول این دسته از آیات، در دورانی بوده است که نیمی از بعثت رسول خدا(ص) سپری شده و نظام اجتماعی اسلام در مدینه تشکیل یافته بود.

9- سختگیری بر مشرکان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 5 - 5

5 - کشتن ، اسیر گرفتن ، محاصره نمودن و کمین زدن ، شیوه های بیان شده از سوی خداوند برای ایجاد فشار بر مشرکان

ص: 406

صدر اسلام ، در سراسر جزیره العرب

فإذا انسلخ الأشهر الحرم فاقتلوا المشرکین حیث وجدتموهم . .. و اقعدوا لهم کل مرصد

10- سختگیری بر مطلقه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 6 - 17

17 - < عن أبی عبداللّه ( ع ) قال : لایضارّ الرجل امرأته إذا طلّقها فیضیّق علیها حتّی تنتقل قبل أن تنقضی عدّتها ، فإنّ اللّه عزّوجلّ قد نهی عن ذلک فقال : < و لاتضارّوهنّ لتضیّقوا علیهنّ > ;

از امام صادق(ع) روایت شده که فرمود: مرد نباید به همسر مطلّقه خود ضرر برساند و او را[از نظر مسکن و نفقه] در مضیقه قرار دهد تا [مجبور شود] قبل از تمام شدن عدّه، از خانه شوهر به جای دیگر انتقال یابد; زیرا خداوند از این کار نهی کرده و فرموده است: و لاتضارّوهنّ لتضیّقوا علیهنّ>.

11- سختگیری بر منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 73 - 1،2،4

1 - نبرد بی امان با کافران و منافقان ، و سخت گیری و عدم ترحم به آنان ، فرمان خدا به پیامبر ( ص )

یأیها النبی جهد الکفار و المنفقین و اغلظ علیهم

2 - لزوم جهاد با کافران و منافقان و عدم مماشات با آنان

جهد الکفار . .. و اغلظ علیهم

4 - لزوم برخورد شدید و بدون ترحم ، با کافران و منافقان حق ستیز

و اغلظ علیهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 9 - 2

2 - پیامبر ( ص ) ، در نیمه دوم بعثت و به هنگام استقرار نظام اسلامی در مدینه ، مأمور سختگیری و برخورد بدون مسامحه و گذشت با کافران و منافقان

ج-هد الکفّار و المن-فقین و اغلظ علیهم

برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که نزول این دسته از آیات، در دورانی بوده است که نیمی از بعثت رسول خدا(ص) سپری شده و نظام اجتماعی اسلام در مدینه تشکیل یافته بود.

12- سختگیری برکافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 407

20 - بروج - 85 - 12 - 7

7 - گرفتار ساختن کافران به عذاب جهنم و عذاب های سوزان تر از آن ، جلوه سخت گرفتن خداوند و هجوم ضربتی او است .

فلهم عذاب جهنّم و لهم عذاب الحریق . .. إنّ بطش ربّک لشدید

حرف <إنّ>، برای بیان علت است و دلیل دچار کردن کافران به عذاب را بیان می کند.

13- سختگیری فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 113 - 9

9 - فرعون دارای طبعی خسیس و سختگیر در اعطای مال و منال به خدمتگزاران خویش

قالوا إن لنا لأجراً إن کنا نحن الغلبین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 41 - 2

2 - فرعون ، دارای طبعی خسیس و سخت گیر در اعطای مال و منال به خدمتگذاران و حامیان خود

قالوا لفرعون أئنّ لنا لأجرًا إن کنّا نحن الغ-لبین

شرط ساحران مبنی بر دریافت مزد و پاداش از فرعون، در مقابل دفاع از او، می تواند به خاطر مشاهده روح خسّت و تنگ نظری در وجود وی باشد.

14- سختگیری نگهبانان جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 6 - 11،13

11 - فرشتگانِ نگهبان و گماشته بر دوزخ ، درشتخوی و سختگیراند .

علیها مل-ئکه غلاظ شداد

13 - برخورد خشن و سختگیرانه نگهبانان دوزخ ، به فرمان الهی بوده و هرگز از آن نمی کاهند و یا متوقف نمی شوند .

علیها مل-ئکه غلاظ شداد لایعصون اللّه ما أمرهم و یفعلون ما یؤمرون

یادآوری عصمت و فرمانبری فرشتگان - پس از ذکر برخورد خشن و سختگیرانه آنان با دوزخیان - می تواند اشاره به مطلب یاد شده باشد.

15- فلسفه سختگیری بر کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بروج - 85 - 12 - 5

5 - سخت گیری بر کافران ، مقتضای ربوبیت خداوند و در جهت پیشبرد اهداف رسالت پیامبر ( ص ) است .

ربّک

ص: 408

درباره مركز

بسمه تعالی
هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ
آیا کسانى که مى‏دانند و کسانى که نمى‏دانند یکسانند ؟
سوره زمر/ 9
آدرس دفتر مرکزی:

اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109