علم مفاهیم شناسی در قرآن سری جدید جلد 56

مشخصات کتاب

نام کتاب: علم مفاهیم شناسی در قرآن جلد 56

تحقیق و تالیف : رسول ملکیان اصفهانی - 1400 ش

ناشر دیجیتالی: مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان

ص: 1

1- زمین

1- زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 109 - 1

1 - مالکیّت انحصاری خداوند ، نسبت به آنچه در آسمان ها و زمین است .

و للّه ما فی السموات و ما فی الارض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 129 - 1

1 - مالکیت آسمان ها و زمین ( هستی ) و حاکمیت بر آنها ، در انحصار خداوند است .

و للّه ما فی السّموات و ما فی الارض

تقدیم <لِلّه> بیانگر انحصار است.

2- آثار آرامش زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 61 - 1

1 - آرامش زمین و آمادگی آن برای زندگی بشر ، جلوه ای دیگر از تدبیر خداوند

أمّن جعل الأرض قرارًا

<قرار> مصدر به معنای اسم فاعل است; یعنی، <جعل الأرض قاره مستقره; زمین را آرام و برقرار ساخته است تا انسان بتواند در آن زندگی کند نه مضطرب و لرزان>. گفتنی است که برخی از مفسران <قرار> را به معنای اسم مکان (یعنی قرارگاه) گرفته اند.

3- آثار تحولات درونی زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 1 - 4

ص: 1

4 - لرزش زمین در آستانه قیامت ، وابسته به عواملی زمینی و بازتاب تحولات درونی آن است .

إذا زلزلت الأرض زلزالها

مجهول بودن فعل <زلزلت>، بیانگر نقش عاملی در پیدایش زلزله است. اضافه شدن <زلزال> به ضمیری که به زمین برمی گردد، آن حوادث را به خود زمین مربوط می داند.

4- آثار ثبات زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 10 - 9،14

9 - گسترش نسل جنبندگان بر پهنه زمین ، در پرتوِ آمادگی محیط زیستی آن است .

خلق . .. و ألقی ... و بثّ فیها من کلّ دابّه

14 - ثبات و آرامش زمین ، آن را برای رویش گیاهان ، مساعد کرده است .

و ألقی فی الأرض روسی أن تمیدبکم . .. فأنبتنا فیهامن کلّ زوج کریم

5- آثار حاکمیت بر زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بروج - 85 - 9 - 3

3 - تنها کسی می تواند شکست ناپذیر و ستوده کردار باشد که بر تمامی آسمان ها و زمین ، سیطره داشته و حکمرانی کند .

العزیز الحمید . الذی له ملک السم-وت و الأرض

وصف <الذی له . ..>، می تواند توجیه گر دو وصف قبلی باشد. تغییر عبارت - که موصول و صله جایگزین صفت مشبهه شده است - مؤید برداشت بالا است.

6- آثار حیات زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 49 - 7

7 - زندگی بشر ، مرهون حیات زمین ( وجود گیاهان و نباتات ) و دام ها ( شتر ، گاو و گوسفند ) است .

و أنزلنا . .. لنحیی به بلده میتًا و نسقیه ممّا خلقنا أنع-مًا و أناسیّ

برداشت یاد شده، مبتنی بر این است که تقدم <بلده میتاً> و <أنعاماً> بر <أناسیّ> از نوع تقدم علت بر معلول و سبب بر مسبب باشد. گفتنی است برخی از مفسران (مانند زمخشری در کتاب الکشاف) نکته یاد شده را یادآور شده اند.

ص: 2

7- آثار خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 33 - 5

5- عارض نگشتن کم ترین ضعف و خستگی بر خداوند ، در نتیجه آفرینش آسمان ها و زمین

و لم یعی بخلقهنّ

مفاد جمله <لم یعی بخلقهنّ> راه نیافتن تعب و خستگی در ذات حق است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 36 - 2

2 - آفرینش آسمان ها و زمین ، نشانی از آفریدگار شایسته عبادت و اطاعت

أم خلقوا السم-وت و الأرض

خداوند با این پرسش، کافران را به خالقیت خویش توجه داده است; تا از این طریق آنان دست از لجاج بردارند و به اطاعت و عبادت او بگروند.

8- آثار ذکر خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 99 - 1

1- توجه به خلقت آسمان ها و زمین ، عاملی برای پی بردن به قدرت خداوند در آفرینش دوباره انسانها

أو لم یروا أن الله . .. قادر علی أن یخلق مثلهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 12 - 14

14 - توجه به آفرینش زمین و آسمان و مراحل آن ، عامل پی بردن انسان به قدرت و علم نامحدود خداوند

أئنّکم لتکفرون بالّذی خلق . .. ذلک تقدیر العزیز العلیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 6 - 4

4 - توجّه به آفرینش زمین و ویژگی های آن ، مایه پی بردن به قدرت خداوند و زمینه ساز پذیرش معاد است .

عن النبأ العظیم . .. ألم نجعل الأرض مه-دًا

9- آثار ذکر مراحل خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 30 - 3

3 - توجّه به مراحل پیدایش زمین و تحوّل آن به جایگاهی قابل استفاده جانداران ، مایه پی بردن انسان به قدرت خداوند و

ص: 3

زمینه باور داشتن معاد

ءأنتم أشدّ . .. و الأرض بعد ذلک دحیها

آثار ذکر ویژگیهای زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 6 - 4

4 - توجّه به آفرینش زمین و ویژگی های آن ، مایه پی بردن به قدرت خداوند و زمینه ساز پذیرش معاد است .

عن النبأ العظیم . .. ألم نجعل الأرض مه-دًا

10- آثار گسترش زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 31 - 1

1 - خداوند ، با گسترده ساختن زمین ، آب های زمینی را بر سطح آن جاری ساخت .

أخرج منها ماءها

فعل <أخرج> بدل از <دحاها> است و به همین جهت بدون حرف عطف آمده است. این فعل آنچه را لازمه بسط زمین است بیان می کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 4 - 2

2 - انبساط یافتن زمین در آستانه قیامت ، زمینه تخلیه کامل آن و اخراج بدن انسان ها از قبر و بیرون افکنده شدن اشیاء از درون زمین است .

و إذا الأرض مدّت . و ألقت ما فیها و تخلّت

تقدیم ذکری، ممکن است بر تقدم رتبی و زمانی دلالت کند. بنابراین انبساط زمین، زمینه <القاء> و <تخلیه> خواهد بود. به قرینه آیات بعد - که درباره قیامت انسان ها است - می توان گفت: از عبارت <ألقت ما فیها> بیرون انداختن بدن ها از قبرها نیز اراده شده است.

11- آثار مطالعه زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 48 - 3

3 - مطالعه در گستردگی سطح زمین و آرامش آن ، راهگشای انسان به تدبیر بهینه خدای جهان

و الأرض فرشن-ها فنعم الم-هدون

تعبیر <فنعم الماهدون>، انسان را به این حقیقت توجه می دهد که در تدبیر بهینه خداوند، بیندیشد و نمود این تدبیر عالی را در گستردگی سطح زمین و آرامش آن، مطالعه کند.

ص: 4

12- آثار مطالعه مراحل خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 9 - 6

6 - مطالعه در مراحل آفرینش زمین ، زمینه ساز توجه انسان به یگانگی آفریدگار آن

قل أئنّکم لتکفرون بالذی خلق الأرض فی یومین و تجعلون له أندادًا

13- آرامش در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 53 - 1

1 - قرار دادن زمین ، همانند گاهواره ای برای آرامش و آسایش انسان ، پرتویی از ربوبیت خداوند است .

الذی جعل لکم الأرض مهدًا

<مهد> جایگاهی است که برای طفل آماده می کنند (گهواره)، در آیه شریفه، زمین به گهواره ای که طفل در آن می آرمد، تشبیه شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 48 - 1،3

1 - گستردگی زمین و آمادگی آن برای آسایش بشر ، به تدبیر و اراده خداوند

و الأرض فرشن-ها

<فرش> (مصدر <فرشنا>) و <مهد> (مصدر <ماهدون>) در اصل به معنای پهن کردن و گستردن چیزی برای نشستن بر آن و یا خوابیدن است; یعنی، <و الأرض بسطناها وسطحناها لتستقروا علیها و تسکنوها فنعم الباسطون نحن>.

3 - مطالعه در گستردگی سطح زمین و آرامش آن ، راهگشای انسان به تدبیر بهینه خدای جهان

و الأرض فرشن-ها فنعم الم-هدون

تعبیر <فنعم الماهدون>، انسان را به این حقیقت توجه می دهد که در تدبیر بهینه خداوند، بیندیشد و نمود این تدبیر عالی را در گستردگی سطح زمین و آرامش آن، مطالعه کند.

14- آرامش زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 88 - 6

6 - آرامش زمین با وجود حرکت آن در فضا ، جلوه ای از صنع متقن و بهینه خداوند

و تری الجبال تحسبها جامده و هی تمرّ مرّ السحاب صنع اللّه الذی أتقن کلّ شیء

در صورتی که عبارت <تمرُّ. ..> اشاره به حرکت وضعی و انتقالی زمین داشته باشد، از ارتباط دو بخش آیه (<تری الجبال...>

ص: 5

با <صنع اللّه...>) مطلب یاد شده به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 6 - 1

1 - خداوند ، زمین را جایگاه مناسب و بستری آرام برای زندگانی بشر ، قرار داده است .

ألم نجعل الأرض مه-دًا

<مهاد> به هرگونه زیرانداز گفته می شود (مقاییس اللغه). زیرانداز بودن زمین، کنایه از مناسب بودن آن برای استقرار و زندگی است.

15- آرامش زمین از آیات خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 88 - 2

2 - آرامش سطح زمین و پیکر کوه ها ، با وجود حرکت های وضعی و انتقالی آنها ، آیتی از آیات الهی

ألم یروا أنّا جعلنا الّیل . .. و تری الجبال تحسبها جامده و هی تمرّ مرّ السحاب

آیه یاد شده مانند آیه 86، در مقام بیان نشانه های توحید است و <تمرُّ> اشاره به حرکت های وضعی و انتقالی زمین دارد که امروز، از نظر دانش بشر امری پذیرفته شده و قطعی است. ذکر <جبال> نیز شاید از آن جهت باشد که کوه ها در نظر آدمیان، مظهر صلابت و ایستایی است و نیز حرکت کوه ها مستلزم حرکت زمین است.

16- آسایش در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 53 - 1

1 - قرار دادن زمین ، همانند گاهواره ای برای آرامش و آسایش انسان ، پرتویی از ربوبیت خداوند است .

الذی جعل لکم الأرض مهدًا

<مهد> جایگاهی است که برای طفل آماده می کنند (گهواره)، در آیه شریفه، زمین به گهواره ای که طفل در آن می آرمد، تشبیه شده است.

17- آغاز خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 64 - 3

3 - زمین ، در آغاز پیدایشش قابل سکونت و زندگی انسان نبوده است .

اللّه الذی جعل لکم الأرض قرارًا

<جعل> در دو معنا استعمال شده است: خَلَقَ (آفرید) و صیََّرَ (تبدیل کرد و به گونه ای دیگر در آورد). برداشت یاد شده

ص: 6

مبتنی بر معنای دوم است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 30 - 4

4 - فراهم شدن شرایط زندگانی در زمین ، با آغاز آفرینش آن و پیدایش آسمان و شب و روز هم زمان نبوده است .

و الأرض بعد ذلک دحیها

فعل <دحاها> دلالت بر وجود زمین قبل از بسط آن دارد و قید <بعد ذلک>، نشانگر آن است که گسترش زمین و آمادگی آن برای زندگانی انسان، از دوران ایجاد آسمان و شب و روز مؤخر بوده است.

18- آفریده قبل از زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 7 - 4

4- پیش از آفرینش آسمان ها و زمین ، هستی منحصر به آب بود .

و کان عرشه علی الماء

<عرش> به معنای تخت پادشاه می باشد و در آیه، کنایه از سیطره و حکومت است و جمله <وکان عرشه علی الماء> به دلیل وجود <کان> به این معناست که: خداوند، آسمانها و زمین را آفرید در حالی که پیش از آن، بر آبها سیطره وحکومت داشت. این معنا می رساند که آب، پیش از آسمانها و زمین تشکیل دهنده هستی بوده است.

19- آفرینش زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 190 - 1،2،4

1 - خلقت آسمان ها و زمین و گردش شب و روز ، دربردارنده نشانه های فراوان بر قدرت مطلق خداوند

و اللّه علی کلّ شیء قدیر. انّ فی خلق السّموات و الارض و اختلاف الّیل و النّهار ل

جمله <انّ فی . .. > می تواند بیانگر دلیلی برای قدرت مطلق الهی (و اللّه علی کل شیء قدیر) باشد که در آیه قبل مطرح شد. بنابراین مراد از <لایات>، نشانه های قدرت مطلق الهی خواهد بود.

2 - آسمان ها و زمین ، آفریده هایی حادث و دارای نظم

انّ فی خلق السّموات و الارض و اختلاف الّیل و النّهار

4 - آفرینش آسمان ها و زمین و گردش شب و روز ، دربردارنده نشانه های فراوان بر یکتایی خدا در مالکیّت و فرمانروایی بر هستی

و للّه ملک السّموات . .. انّ فی خلق السّموات ... لایات

جمله <انّ فی . .. >، می تواند بیانگر دلیلی برای یکتایی خداوند در فرمانروایی و مالکیّت باشد که در آیه قبل (و للّه ملک السّموات ... ) مطرح شد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 7

3 - آل عمران - 3 - 191 - 1،4،5،6،7،9،10،14،18

1 - آنان که همواره و در هر حال به یاد خدا بوده و در آفرینش آسمان ها و زمین می اندیشند ، دارای خرد ناب هستند .

لایات لاولی الالباب. الّذین یذکرون اللّه قیاماً و قعوداً و علی جنوبهم و یتفکّرون

فعل مضارع <یذکرون>، دلالت بر استمرار و دوام ذکر دارد و <قیام>، جمع قائم (ایستاده) و <قعود>، جمع قاعد (نشسته) و <جنوب>، جمع جنب (پهلو)، کنایه از تمامی حالات آدمی است. چون غالباً آدمی از این سه حالت خارج نیست.

4 - ارزش اندیشیدن در آفرینش آسمان ها و زمین

الّذین . .. یتفکّرون فی خلق السّموات و الارض

5 - ارزش اندیشه در آفرینش آسمان ها و زمین ، در صورت توأم بودن آن با یاد خدا *

الّذین یذکرون اللّه . .. و یتفکّرون فی خلق السّموات و الارض

جمله <یتفکّرون> بدون تکرار <الّذین>، عطف بر <یذکرون> شده تا دلالت کند به اینکه هر دو صفت (ذکر و تفکّر) توأماً، وصف <اولی الالباب> است ; نه اینکه اولوا الالباب دو گروهند ; عدّه ای ذاکر و عدّه ای دیگر متفکّر.

6 - همواره به یاد خداوند بودن و اندیشیدن در آفرینش آسمان ها و زمین ، دو صفت برجسته خردمندان

لاولی الالباب. الّذین یذکرون اللّه قیاماً و قعوداً و علی جنوبهم و یتفکّرون فی خل

7 - ترغیب انسان ها به یاد همیشگی خدا و اندیشیدن در آفرینش آسمان ها و زمین

الّذین یذکرون اللّه قیاماً . .. و یتفکّرون فی خلق السّموات و الارض

ستایش خداوند از دارندگان صفات یاد شده و توصیف آنان به خردمندی، برای تشویق به تحصیل چنین ویژگیهایی است.

9 - آفرینش آسمان ها و زمین ، امری با عظمت و میدانی گسترده برای تفکّر مستمر

و یتفکّرون فی خلق السّموات و الارض

10 - کیفیّت آفرینش آسمان ها و زمین ، از منابع شناخت

و یتفکّرون فی خلق السّموات و الارض

<خلق> به معنای آفریدن و ایجاد کردن است ; ولی ظاهراً در آیه شریفه، مراد از آن چگونگی وجود آسمانها و زمین است.

14 - آنان که با اندیشیدن در خلقت آسمان ها و زمین به هدفداری جهان پی نبرند ، نه خردمندند و نه شناخت صحیحی از آفرینش دارند .

لایات لاولی الالباب. الّذین ... و یتفکّرون فی خلق السّموات و الارض ربّنا ما خلقت

18 - تفکّر در آفرینش آسمان و زمین ، موجب درک توحید ربوبی ( جهان بینی توحیدی ) و اعتراف به آن

یتفکّرون فی خلق السّموات و الارض ربّنا ما خلقت هذا باطلاً

چون پس از تفکّر، خداوند را با ربّنا (پروردگار همه ما) یاد می کنند، معلوم می شود که آدمی با اندیشه در آفرینش، می تواند به ربوبیت خداوند نسبت به همگان (توحیدی ربوبی) دست یابد.

20- آمادگی زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 48 - 4

4 - مهیّا گشتن سطح زمین برای زندگی ، پس از شکل گیری بنای آسمان ( نظام کرات ) *

و السّماء بنین-ها . .. و الأرض فرشن-ها

ترتب لفظی <و الأرض. ..> بر <و السّماء...>، می تواند بیانگر ترتیب حقیقی و تقدّم بنیان آسمان بر سامان زمین باشد.

ص: 8

21- آیات خدا در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 105 - 1،4

1- آسمان ها و زمین ، حاوی آیات و نشانه هایی بسیار بر توحید و یکتایی خداوند است .

و کأیّن من ءایه فی السموت و الأرض

<کأیّن> کنایه از عدد است و دلالت بر کثرت دارد. این کلمه مبتدا و عبارت <فی السموت و الأرض> خبر آن است و <من آیه> تمییز آن می باشد. مقصود از <آیه> به قرینه <و ما یؤمن أکثرهم بالله> در آیه بعد، آیت و نشان بر توحید است.

4- آنان که با مشاهده نشانه های موجود در آسمان ها و زمین ( هستی ) به توحید و یکتایی خداوند پی نبرند ، سزاوار سرزنش و نکوهشند .

و کأیّن من ءایه فی السموت و الأرض یمرون علیها و هم عنها معرضون

لحن آیه شریفه گویای مذمت و سرزنش است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 8 - 1

1- مظاهر وجود و عظمت آفریدگار در آسمان و زمین ، مایه بصیرت و تذکّر بندگان روی آورده به خداوند

أفلم ینظروا إلی السماء . .. و الأرض مددن-ها ... تبصره و ذکری لکلّ عبد منیب

<منیب>، به معنای بازگشت کننده و روی آورنده به خدا است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 20 - 1،2

1 - وجود نشانه های فراوان و مهم الهی در زمین برای اهل یقین

و فی الأرض ءای-ت للموقنین

جمع و نکره آمدن <آیات>، دلالت بر فراوانی و عظمت آن دارد.

2 - حق باوران اهل یقین ، توانا به درک پیام های بایسته آیات الهی در زمین

و فی الأرض ءای-ت للموقنین

22- ابداع زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 11 - 2

2 - خلقت آسمان ها و زمین ، بدون هیچ گونه سابقه و الگوی پیشین

فاطر السم-وت و الأرض

<فاطر> (از ماده <فطر>)به معنای ابداع و آفرینش بدون سابقه نیز آمده است.

ص: 9

23- اتقان خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 73 - 2

2 - آفرینش آسمانها و زمین، هدفدار و در نهایت استواری است.

و هو الذی خلق السموت و الأرض

<حق> کاربرد معنایی بسیاری دارد، از آن جمله که قرینه ترکیب با جمله <خلق السماوات>، به معنای هدفداری و حکیمانه بودن آفرینش است، راغب نیز در مفردات به کاربرد این معنی برای <حق> تصریح کرده است.

24- اجتماع در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 25 - 1

1 - زمین ، جایگاه و بستر مناسب برای اجتماع انسان ها

ألم نجعل الأرض کفاتًا

<کِفات> اسم برای محلی است که در آن، چیزی نهاده و گردآوری شده است (قاموس المحیط). در این آیه - به قرینه آیه بعد (أحیاءً و أمواتاً) - مقصود محل اجتماع انسان ها است.

25- اجل زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 3 - 6

6- آسمان ها و زمین و تمامی موجودات هستی ، دارای فرجام و پایانی معین و از پیش تعیین شده

ما خلقنا السم-وت و الأرض و ما بینهما إلاّ بالحقّ و أجل مسمًّی

26- احاطه آسمان بر زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 7 - 5

5 - < عن الحسین ابن خالد عن أبی الحسن الرضا ( ع ) قال قلت له أخبرنی عن قول اللّه < و السّماء ذات الحبک > فقال : هی محبوکه إلی الأرض و شبک بین أصابعه ، فقلت کیف تکون محبوکه إلی الأرض فقال . . . فبسط کفّه الیسری ثم وضع الیمنی فقال : ه-ذه أرض الدنیا و السّماء الدنیا علی ها فوق ها قبه . . . ;

حسین بن خالد از امام رضا(ع) از آیه <و السّماء ذات الحبک> سؤال نمود، امام(ع) دست چپ خود را باز کرد و دست راست را مانند گنبد بر روی آن قرار داد و فرمود: این زمین دنیا است و آسمان دنیا همچون گنبد بر بالای آن قرار گرفته است [و

ص: 10

همین گونه تا هفت زمین و هفت آسمان]>.

27- احاطه زمین بر انسانها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 9 - 11

11 - در احاطه آسمان و زمین بر انسان ها ، از آیه های خداوند برای هر بنده اهل انابه ای است .

إن فی ذلک لأیه لکلّ عبد منیب

مشارالیه <ذلک> <ما بین أیدیهم و ما خلفهم من السماء و الأرض> است. گفتنی است که <إنابه> (مصدر <منیب>) به معنای رجوع کننده است و <عبد منیب> کسی است که پیوسته رو به خدا دارد.

28- احیای زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 164 - 10

10 - فرو فرستادن آب از آسمان و زنده کردن زمین به وسیله آن ، از نشانه های توحید و رحمت گستری خداوند است .

إن فی . .. ما أنزل اللّه من السماء من ماء فأحیا به الأرض ... لأیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 57 - 6

6 - خداوند با ابر های گسیل داده شده ، سرزمین های خشک و مرده را از آب باران سیراب می کند .

سقنه لبلد میت فانزلنا به الماء

ضمیر در <به> به سحاب برمی گردد و حرف <باء> در آن سببیه است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 65 - 7

7- نزول باران از آسمان و حیات یافتن زمین موات با آن ، از آیات خداوند

و الله أنزل من السّماء ماء فأحیا به الأرض . .. إن فی ذلک لأیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 63 - 2

2 - مشرکان ، به این که حیات بخش زمین مرده ، با آب باران ، خداوند است ، اعتقاد داشتند .

و لئن سألتهم من نزّل . .. فأحیا به الأرض من بعد موتها لیقولنّ اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 19 - 3

ص: 11

3 - حیات بخشی خداوند به مرده و زمین ، از دلایل لزوم تسبیح خداوند است .

فسبح-ن اللّه . .. یخرج الحیّ من المیّت ... و یحیِ الأرض بعد موتها

<یخرج الحیّ> می تواند تعلیل برای <فسبحان اللّه> باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 50 - 5

5 - رویش گیاهان و آباد شدن زمین ، پرتویی از رحمت خداوند بر آدمیان است .

فانظر إلی ءاث-ر رحمت اللّه کیف یحی الأرض بعد موتها

مراد از <آثار>، می تواند هر چیزی باشد که بر اثر باران، به دست می آید که غالب آنها گیاهان اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 9 - 8

8 - احیای زمین مرده و فاقد حیات و پدید آوردن موجودات زنده در این کره ، دلیل قدرت خداوند بر احیای مجدد انسان ها در روز رستاخیز

واللّه الذی أرسل الری-ح . .. فأحیینا به الأرض بعد موتها کذلک النشور

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 33 - 3

3 - پدیده حیات و احیای زمین مرده ، نشانه راستی قیامت و دلیل توانایی خداوند بر احیای مردگان است .

و ءایه لهم الأرض المیته أحیین-ها و أخرجنا منها حبًّا

برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که آیه شریفه پس از طرح مسأله برانگیختن انسان ها - که کافران آن را انکار می کردند - آمده است. و در حقیقت، این آیه درصدد اثبات قیامت و نشان دادن جلوه ای از قدرت خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 35 - 11

11 - احیای زمین با رویاندن نباتات و درختان میوه ، به منظور تغذیه انسان ها از سوی خدا ، شایسته شکر و سپاس گزاری است .

و ءایه لهم الأرض المیته أحیین-ها و أخرجنا منها حبًّا. .. جنّ-ت من نخیل و أعن-ب..

29- احیای زمین از آیات خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 33 - 1

1 - پدیده حیات و احیای زمینِ مرده ، آیه و نشانه ای بزرگ از خداوند است .

و ءایه لهم الأرض المیته أحیین-ها . .. حبًّا

<حَبّ> به معنای انواع دانه ها (چون گندم، جو، برنج و. ..) است. گفتنی است که نکره آمدن <آیه> برای تفخیم می باشد.

ص: 12

30- احیای زمین موات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 19 - 6

6 - حیات بخشی به زمین های موات و مرده ، نمودی از پدید آوردن جان داران از دل طبیعت مرده و بی جان است .

و یخرج الحیّ من المیّت . .. و یحیِ الأرض بعد موتها

<و یحیِ الأرض> می تواند به منزله ذکر خاص بعد از عام، و در نتیجه <و یخرج المیّت من الحیّ> نمودی از آن باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 25 - 9

9 - احیای زمین موات با نزول باران ، دلیل قدرت خداوند بر احیای مجددانسان ها در قیامت است .

و من ءای-ته . .. و ینزّل من السماء ماء فیحیی به الأرض بعد موتها ... ثمّ إذا دعاک

31- اخبار زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 4 - 1،6

1 - زمین ، حافظ خبرهایی فراوان و دارای قابلیت بازگویی و ارائه آن

یومئذ تحدّث أخبارها

6 - < عن أبی هریره قال قرء رسول اللّه ( ص ) ه-ذه الآیه < یومئذ تحدث أخبارها > قال : أتدرون ما إخبارها ؟ قالوا : اللّه و رسوله أعلم ، قال : فانّ إخبارَها أن تشهد علی کلّ عبد أو أمه بما عمل علی ظهرها ;

از ابوهریره روایت شده که رسول خدا(ص) آیه <یومئذ تحدث أخبارها> را قرائت کرد و فرمود: آیا می دانید خبردادن زمین چیست؟ گفتند خدا و رسولش آگاه تراند; فرمود: إخبار زمین گواهی دادن آن است بر هر مرد و زنی به آنچه بر روی آن انجام داده است. >.

32- اخراج ذخایر زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 4 - 2

2 - زمین در قیامت ، پس از لرزش شدید و بیرون ریختن دفینه های خویش ، اطلاعات ذخیره شده خود را برملا خواهد ساخت .

یومئذ تحدّث أخبارها

ص: 13

33- اراده زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 11 - 5

5 - زمین و آسمان ( جهان هستی ) ، دارای نوعی شعور ، اراده و نطق

قالتا أتینا طائعین

از واژه <قالتا> استفاده می شود که آسمان و زمین دارای نوعی نطق اند; چنان که ازجمله <أتینا طائعین> فهمیده می شود که آن دو، از نوعی اراده و خواست نیز برخورداراند و از مجموع اراده و نطق نوعی شعور و ادراک استفاده می شود.

34- ارائه اخبار زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 5 - 1

1 - خداوند در قیامت ، زمین را به ارائه اطلاعات بایگانی شده در آن ، فرمان خواهد داد .

بأنّ ربّک أوحی لها

35- ارزش زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 33 - 2

2 - ارزش انسان ، برتر از آسمان و زمین و نعمت های موجود در آن

مت-عًا لکم

36- ارزش نعمتهای زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 33 - 2

2 - ارزش انسان ، برتر از آسمان و زمین و نعمت های موجود در آن

مت-عًا لکم

37- ارزشمندی خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 39 - 1

1- آفرینش آسمان ها و زمین ، آفرینشی بحق ، بایسته ، ارزشمند و هدفدار

ص: 14

و ما خلقنا السم-وت و الأرض و ما بینهما ل-عبین . ما خلقن-هما إلاّ بالحقّ

38- استفاده از زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 22 - 5

5 - همه انسان ها ، دارای حق تصرف در گسترده زمین هستند .

الذی جعل لکم الأرض فرشاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 61 - 9

9 - گرایش طبیعی انسان به بهره برداری از زمین

فادع لنا ربک یخرج لنا مما تنبت الأرض

بنی اسرائیل، از تنوع نداشتن غذا شکایت داشتند و در تقاضای خویش قید کردند که تنوع غذاها، از روییدنیهای زمین باشد. این نشان می دهد که آدمی به بهره برداری از زمین علاقه مند است و به آن گرایش دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 168 - 1،6

1 - خوردن و بهره برداری از فراورده های زمین ، جایز و مورد توصیه خداوند است .

کلوا مما فی الأرض حللا طیباً

<أکل> (مصدر کلوا) به معنای خوردن است و در بسیاری از موارد به صورت <مجاز شامل> استعمال می شود و به معنای: مطلق تصرف و بهره برداری که شامل خوردن نیز می گردد، به کار می رود.

6 - بهره برداری از زمین حق همه انسانهاست و اختصاص به گروه و یا امتی خاص ( مسلمان و یا . . . ) ندارد .

یأیها الناس کلوا مما فی الأرض حللا طیباً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 20 - 2

2- زمین و امکانات آن در خدمت بشر

و الأرض مددن-ها . .. و أنبتنا فیها من کلّ شیء موزون . و جعلنا لکم فیها مع-یش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 30 - 3

3 - توجّه به مراحل پیدایش زمین و تحوّل آن به جایگاهی قابل استفاده جانداران ، مایه پی بردن انسان به قدرت خداوند و زمینه باور داشتن معاد

ءأنتم أشدّ . .. و الأرض بعد ذلک دحیها

ص: 15

39- استفاده از نعمتهای زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 53 - 7

7 - فراهم آمدن زمینه های گوناگون و متنوع برای بهره برداری انسان در روی زمین ، پرتویی از ربوبیت خداوند

الذی . .. و سلک لکم فیها سبلاً

<سبل> جمع <سبیل> می باشد. محتمل است مراد از آن <راه> باشد و ممکن است به معنای طریقه هایی باشد که جهت امرار معاش و دیگر امور انسان بر روی زمین وجود دارد.

40- استقرار آدم(ع) در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 37 - 3

3 - توبه آدم ( ع ) و دریافت کلمات از ناحیه خداوند ، پس از استقرارش در زمین بود . *

و لکم فی الأرض مستقر . .. فتلقی ءادم من ربه کلمت

برداشت فوق با عنایت به حرف <فاء> در <فتلقی . ..> - که برای ترتیب است - استفاده می شود.

41- استقرار انسان ها در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 36 - 15،16،21

15 - زمین محل سکونت و قرارگاه موقت انسانها

و لکم فی الأرض مستقرّ و متع إلی حین

<إلی حین> (تا هنگامی) علاوه بر تعلقش به <متاع>، به <مستقر> نیز متعلق هست.

16 - مدت زمان استقرار و سکونت آدمیان در زمین ، نامعلوم برای آنان

و لکم فی الأرض مستقرّ و متع إلی حین

نکره آمدن کلمه <حین> رساننده این معناست که: مدت زمان سکونت انسانها در زمین، برای آنان نامعلوم خواهد ماند و بدان آگاهی نخواهند یافت.

21 - < عن الصادق ( ع ) . . . ( فی قوله تعالی ) < و لکم فی الأرض مستقر و متاع إلی حین > قال إلی یوم القیامه . . . ;

از امام صادق(ع) درباره آیه <و لکم فی الأرض مستقر و متاع إلی حین> روایت شده که فرمود: (استقرار در زمین و بهره مندی از آن) تا روز قیامت خواهد بود . ..>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 165 - 1،5

1 - استقرار انسانهای هر عصر در زمین به جانشینی نسلهای گذشته، در اختیار خدا و به دست اوست.

ص: 16

و هو الذی جعلکم خلئف الأرض

<خلائف> جمع خلیفه (جانشین) است. اگر مخاطبان آیه انسانهای موجود در هر عصر باشند، مراد از جانشینی، جانشینی مردم هر عصر از مردم عصر پیشین خواهد بود. و اگر مخاطبان همه انسانها باشند، مقصود از جانشینی انسانها، جانشینی آنان از انسانهای منقرض شده ای است که پیش از بنی آدم بوده اند. این احتمال نیز گفته شده که منظور جانشینی انسان از خداست.

5 - آزمون انسانها از جانب خدا هدف از مستقر ساختن آنان در زمین و برتری دادن برخی از ایشان بر برخی دیگر

هو الذی جعلکم خلئف الأرض و رفع بعضکم فوق بعض درجت لیبلوکم

به نظر می رسد <لیبلوکم علاوه بر این که متعلق به <رفع> است، متعلق به <جعلکم> نیز باشد.

42- استقرار زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 25 - 1

1 - تداوم بقا و ثبات آسمان و زمین ، از نشانه های خداوند است .

و من ءای-ته أن تقوم السماء و الأرض بأمره

43- استقرار کوه ها در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 10 - 4

4 - خداوند ، قرار دهنده کوه ها در زمین است .

و ألقی فی الأرض روسی

44- افساد در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 56 - 1،3،11

1 - حرمت فسادگری در زمین

و لاتفسدوا فی الأرض

3 - تخریب آبادانی های زمین و به هدر دادن امکانات طبیعی آن ، از مصادیق فسادگری در زمین

و لاتفسدوا فی الأرض بعد إصلحها

آیه بعد <و هو الذی . .. > که بیانگر جلوه ای از آبادانی زمین است می تواند قرینه ای باشد بر اینکه از مصادیق مورد نظر برای <لا تفسدوا ... > تخریب آبادانیهای زمین و ... است.

11 - پرهیز از فسادگری در زمین سیره و روش محسنان و زمینه ساز دستیابی به رحمت الهی است .

و لاتفسدوا فی الأرض . .. إن رحمت اللّه قریب من المحسنین

ص: 17

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 74 - 16،17

16 - صالح ( ع ) مردم خویش را از فسادگری در زمین بر حذر داشت .

و لاتعثوا فی الأرض مفسدین

<لا تعثوا> از <عثی یعثی عثوا> است، یعنی فساد نکنید.

17 - فسادانگیزی و فسادگری در زمین ، امری حرام و بسیار ناپسند

و لاتعثوا فی الأرض مفسدین

<لا تعثوا> خود به معنای <فساد نکنید> است. بنابراین <مفسدین> حال مؤکد خواهد بود و همان نهی را تأکید می کند. لذا جمله <لا تعثوا ... > دلالت بر شدت ناپسندی و حرمت فسادانگیزی دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 85 - 25،26

25 - کمفروشی و کم مقدار و کم ارزش جلوه دادن اجناس مردم ، حرام و از مصادیق فسادانگیزی در زمین است .

فأوفوا الکیل و المیزان و لا تبخسوا الناس أشیاءهم و لا تفسدوا فی الأرض

26 - قوم شعیب برخوردار از دلیلی روشن برای التزام به عدالت در امور اقتصادی و پرهیز از فسادگری در زمین بودند .

قد جاءتکم بینه من ربکم فأوفوا الکیل و المیزان . .. و لاتفسدوا فی الأرض

تفریع جمله <اوفوا الکیل> بر جمله <قد جاءتکم بینه> بیانگر این است که بینه ارائه شده به قوم شعیب به گونه ای بوده است که باور به آن در پی دارنده رعایت عدالت در امور اقتصادی و پرهیز از فسادگری در زمین بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 27 - 8،9

8 - آنان که در زمین فسادانگیز هستند ، فاسقند .

إلا الفسقین. الذین ... یفسدون فی الأرض

9 - قرآن کسانی را به گمراهی می کشاند که : عهد های الهی را نقض کنند ، پیوندهایی که خداوند به برقراری آنها فرمان داده بگسلند و در زمین به فسادگری بپردازند .

و ما یضل به إلا الفسقین. الذین ... یفسدون فی الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 60 - 18،22

18 - فسادگری در زمین از محرمات مؤکد است .

و لاتعثوا فی الأرض مفسدین

کلمه <مفسدین> حال برای فاعل <لاتعثوا> است و از آن جا که <لاتعثوا> حاکی از حرمت فسادگری است، <مفسدین> حال مؤکده خواهد بود و دلالت بر تأکید آن تکلیف دارد.

22 - اباحه بهره گیری از نعمت های الهی تا آن جاست که به فساد در زمین نینجامد .

کلوا و اشربوا من رزق اللّه و لاتعثوا فی الأرض مفسدین

نهی از فسادگری پس از توصیه به بهره گیری از خوراکیها و نوشیدنیها، به منزله قیدی است برای آن توصیه.

ص: 18

45- افشاگری زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 5 - 4

4 - الزام زمین به افشای اخبار انسان ها در قیامت ، برخاسته از مقام ربوبیت خداوند و در راستای تدبیر امور آنها است .

بأنّ ربّک أوحی لها

تعبیر <ربّک>، گرچه خطاب به شخص پیامبر(ص) است; ولی در این موارد مفاد آیه شریفه اختصاص به آن حضرت ندارد، بلکه خطاب به لحاظ جنبه های بشری او است.

46- افشای اخبار زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 4 - 2،3،4

2 - زمین در قیامت ، پس از لرزش شدید و بیرون ریختن دفینه های خویش ، اطلاعات ذخیره شده خود را برملا خواهد ساخت .

یومئذ تحدّث أخبارها

3 - زمین پس از تحوّلاتی در سه مرحله ( < لرزش ویرانگر در پایان عمر دنیا > ، < اخراج مردگان از درون خود در آغاز قیامت > و < اظهار اطلاعات بایگانی شده در خود > ) ، مکان حسابرسی اعمال انسان ها خواهد شد .

إذا زلزلت . .. و أخرجت ... تحدّث أخبارها

آیات این سوره می تواند بیانگر حوادث آخرت باشد که از پایان نظام موجود، شروع می شود. تعبیر <یومئذ> - در این احتمال - نشانگر وقوع تمام آن حوادث، در یک زمان گسترده است.

4 - زمین گزارش های فراوانی را درباره انسان ها در خود ، بایگانی کرده ، در قیامت آنها را بازگو خواهد کرد .

یومئذ تحدّث أخبارها

این آیه گرچه مصداق <أخبارها> را بیان نکرده است; ولی آیات بعد، می تواند قرینه باشد که مراد اخبار مربوط به انسان ها است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 5 - 4

4 - الزام زمین به افشای اخبار انسان ها در قیامت ، برخاسته از مقام ربوبیت خداوند و در راستای تدبیر امور آنها است .

بأنّ ربّک أوحی لها

تعبیر <ربّک>، گرچه خطاب به شخص پیامبر(ص) است; ولی در این موارد مفاد آیه شریفه اختصاص به آن حضرت ندارد، بلکه خطاب به لحاظ جنبه های بشری او است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 7 - 5

ص: 19

5 - زمین ، مشخّصات کردار هایِ ریز و درشت انسان را در خود محفوظ داشته ، در قیامت آن را گزارش خواهد کرد .

یومئذ تحدّث أخبارها . .. فمن یعمل مثقال ذرّه خیرًا یره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 8 - 5

5 - زمین ، مشخصات کردار های ریز و درشت انسان ، اطلاعاتی را در خود محفوظ داشته ، در قیامت آن را گزارش خواهد کرد .

و من یعمل مثقال ذرّه شرًّا یره

47- امانت عرضه شده به زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 72 - 14

14 - < و فی الحدیث : إنّ علیّاً ( ع ) إذا حضر وقت الصلاه یتململ و یتزلزل و یتلّون فقیل له : ما لک یا أمیرالمؤمنین ؟ فیقول جاء وقت الصلاه وقت أمانه عرضها اللّه علی السماوات و الأرض فأبین أن یحملنها و أشفقن منها ;

روایت شده که علی(ع) هنگامی که وقت نماز می رسید، ناآرام و لرزان و رنگ به رنگ می شد. پس به آن حضرت گفته شد: چه شده شما را ای امیرالمؤمنین؟ فرمود: وقت نماز رسیده است! وقت امانتی که بر آسمان ها و زمین عرضه شد و آنها از حمل آن سربرتافتند و از آن هراسیدند>.

48- امتناع زمین از تکلیف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 72 - 1

1 - خداوند ، تکالیف دین را ، به عنوان امانت به آسمان ها و زمین و کوه ها سپرد و آنان از قبول آن ، سر باز زدند .

إنّا عرضنا الأمانه علی السموت و الأرض و الجبال فأبین أن یحملنها

لام در <لیعذّب. ..> در آیه بعد، برای تعلیل عرضه امانت است. ذکر منافق مشرک و مؤمن در آن آیه، به دنبال تعلیل <لیعذّب> قرینه است که مراد از <الأمانه> در این آیه، چیزی است که افراد درباره آن، به سه گروه تقسیم می شوند و آن، همانا تکالیف دینی است. گفتنی است که آیه پیش که درباره اطاعت از خدا و رسول است، نیز می تواند قرینه بر برداشت بالا، باشد; چه این که اطاعت از خدا و پیامبر(ص)، وقتی میسّر است که به تکالیف ارائه شده از سوی آنان عمل شود.

49- امتناع زمین از قبول امانت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 72 - 4،5

4 - آسمان ها و زمین و کوه ها ، از قبول امانت الهی ، می ترسیدند .

ص: 20

إنّا عرضنا الأمانه علی السم-وت و الأرض و الجبال فأبین أن یحملنها و أشفقن منها

5 - خودداری آسمان ها و زمین و کوه ها از قبول امانت الهی ، همراه با شفقت و ترس بود .

إنّا عرضنا الأمانه علی السموت و الأرض و الجبال فأبین أن یحملنها و أشفقن منها

50- امکانات زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 10 - 1،2،3،5،7،12

1 - خداوند انسانها را برای بهره گیری از زمین و امکانات آن توانا ساخت.

و لقد مکنکم فی الأرض

2 - توانایی انسانها بر بهره گیری از امکانات زمین نعمتی بایسته شکرگزاری است.

و لقد مکنکم فی الأرض . .. قلیلا ما تشکرون

3 - زمین در بردارنده تمام نیازمندیهای انسان برای ادامه حیات است.

و جعلنا لکم فیها معیش قلیلا ما تشکرون

5 - حق بهره وری از زمین و امکانات آن برای همه انسانهاست، نه گروهی خاص.

و لقد مکنکم فی الأرض و جعلنا لکم فیها معیش

7 - وجود وسائل معیشت در زمین، نعمتی بزرگ برای انسانها و بایسته سپاسگزاری است.

و لقد مکنکم فی الأرض . .. قلیلا ما تشکرون

12 - باور به خدادادی بودن امکانات زمین و اسباب معیشت، زمینه ساز ایمان به آیات الهی و پیروی از انبیاست.

و لقد مکنکم فی الأرض و جعلنا لکم فیها معیش

چون بیان نعمتهای یاد شده و تذکر به خدادادی بودن آنها، پس از فرمان دادن به تبعیت از قرآن (اتبعوا . ..) و پیروی از رسولان الهی (فلنسئلن الذین أرسل الیهم) ایراد شده، اشاره به این حقیقت دارد که انسانها در صورت توجه به نعمتها و باور به خدادادی بودن آنها، از انبیا پیروی کرده و به آیات خدا ایمان می آورند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 20 - 2

2- زمین و امکانات آن در خدمت بشر

و الأرض مددن-ها . .. و أنبتنا فیها من کلّ شیء موزون . و جعلنا لکم فیها مع-یش

51- انذار از فروروی در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 45 - 1

1- خداوند ، توطئه گران علیه پیامبر ( ص ) را به فرو بردن در زمین ، تهدید کرد .

أفأمن الذین مکروا السیّئات أن یخسف الله بهم الأرض

مراد از <الذین مکروا> به قرینه آیات پیش - که درباره مشرکان و سنگ اندازیهای آنان علیه پیامبر(ص) و قرآن بود - کسانی

ص: 21

اند که سد راه پیامبر(ص) می شدند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 9 - 7

7 - تهدید شدن منکران معاد از سوی خداوند ، به فرو بردن در زمین

إن نشأ نخسف بهم الأرض

52- انسان از زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 61 - 14

14- عناصر زمینی ، خمیرمایه خلقت انسان است .

هو أنشأکم من الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 55 - 1

1 - ماده خلقت انسان ها ، فراهم آمده از زمین و عناصر آن

جعل لکم الأرض . .. منها خلقنکم

مرجع ضمیر در <منها> <الأرض> در آیات قبل است.

53- انسان در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 98 - 6

6 - آدمیان، در عین استقرار در زمین، ثبات نداشته و در آن به ودیعت هستند.

أنشأکم من نفس وحده فمستقر و مستودع

توصیف انسانها به <مستقر> و <مستودع> ظهور در آن دارد که هر کدام از آحاد انسان دارای این وصف هستند و بنابراین هر کدام هم <مستقر> و هم <مستودع> می باشند. برداشت فوق بر این مبناست.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 24 - 7

7 - زمین، محل سکونت و قرارگاه موقت انسانها و شیاطین است.

و لکم فی الأرض مستقر و متع إلی حین

قید <إلی حین> علاوه بر تقیید <متاع>، کلمه <مستقر> را نیز مقید می کند.

ص: 22

54- انشقاق زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 90 - 2

2- شکافته شدن آسمان ها ، قطعه قطعه شدن زمین و انهدام کوه ها ، امری بسزا ، در برابر ادعای باطل فرزند گزینی خداوند

تکاد السموت یتفطّرن منه و تنشقّ الأرض و تخرّ الجبال هدًّا

فعل <تکاد> - که بر <وقوع نزدیک> دلالت دارد - در معنای مجازی <سزاواربودن> به کار رفته و ممکن است مراد این باشد که برخورد این سخن با مقام قدس الهی، مانند برخورد چیزی با ارکان جهان هستی است; که همه چیز را متلاشی کند و از میان ببرد. و یا این که خشم خداوند از این سخن به حدی است که جای آن دارد، آسمان و زمینی باقی نگذارد و همه چیز را نابود کند و کوه ها را درهم بریزد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 30 - 11

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 44 - 1

1 - قیامت ، روز شکافتن زمین و خروج سریع آدمیان از دل خاک

یوم تشقّق الأرض عنهم سراعًا

مطلب بالا، بر این اساس است که <سراعاً> اشاره به خروج سریع داشته است.

55- انقیاد زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 44 - 1،4،5،9،11

1- خداوند ، درپی غرق شدن کافران قوم نوح ، به زمین فرمان داد تا آب های خود ( آب های زیرزمینی ) را فرو برد .

فکان من المغرقین. و قیل ی-أرض ابلعی ماءک

مراد از <ماءک> آبهایی است که تا پیش از طوفان در منابع زیرزمینی وجود داشت و به امر خداوند بر سطح زمین ظاهر شده بود. اضافه کلمه <ماء> به ضمیر <ک> گویای این معناست.

4- با فرمان الهی به آسمان و زمین ، آب ها کاسته شد ، جریان طوفان نوح تمام شد و کشتی نجات ، به سلامت بر کوه جودی مستقر گردید .

و غیض الماء و قضی الأمر واستوت علی الجودی

5- زمین ، آسمان و همه عوامل هستی ، در اختیار خدا و گوش به فرمان او هستند .

ی-أرض ابلعی ماءک و ی-سماء أقلعی و غیض الماء

9- < عن أبی عبدالله ( ع ) . . . أمر الله الأرض أن تبلع مائها و هو قوله < و قیل یا أرض ابلعی مائک . . . > . . . فبلعت الأرض ماءها فأراد ماء السماء أن یدخل فی الأرض فامتنعت الأرض من قبولها و قالت : إنما أمرنی الله عز و جل أن أبلع مائی فبقی ماء السماء علی وجه الأرض و استوت السفینه علی جبل الجودی و هو بالموصل جبل عظیم ، فبعث الله جبرئیل فساق الماء إلی البحار حول الدنیا . . . ;

ص: 23

[در مورد طوفان نوح] از امام صادق(ع) روایت شده است که: خداوند به زمین فرمان داد تا آب خود را فرو برد و این سخن خداست که فرمود: <. .. یا أرض ابلعی مائک ...>... پس زمین آب خود را فرو برد. آبی که از آسمان آمده بود خواست در زمین فرو رود، زمین از قبول آن امتناع کرد و گفت: خدای عزوجل مرا فرمان داده فقط آب خود را فرو ببرم، پس آب آسمان روی زمین باقی ماند و کشتی بر کوه جودی قرار گرفت و آن کوه بزرگی است در موصل. پس خداوند جبرئیل را برانگیخت و او آبها را به دریاهای اطراف دنیا سوق داد ...>.

11- < عن أبی عبدالله ( ع ) . . . قال الله تعالی للأرض : < ابلعی ماءک > فبلعت ماءها من مسجد الکوفه کما بدأ الماء منه و تفرّق الجمع الذی کان مع نوح فی السفینه . . . ;

از امام صادق(ع) روایت شده که خداوند [در طوفان نوح ]به زمین گفت: <آب خود را فرو ببر>. زمین آب خود را از مسجد کوفه فرو برد، همان گونه که از آن جا هم آغاز به بیرون آمدن کرده بود و گروهی که با نوح در کشتی بودند متفرق شدند...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 11 - 3،4

3 - خداوند ، به آسمان و زمین فرمان داد تا - خواه یا ناخواه - در مسیر تعیین شده به حرکت در آیند و فرمان ببرند .

فقال لها و للأرض ائتیا طوعًا أو کرهًا

<طوع> به معنای رغبت و میل و <کره> به معنای بی میلی و عدم رغبت است.

4 - آسمان و زمین فرمانبر اراده الهی ، از سر میل و رغبت

قالتا أتینا طائعین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 5 - 1،4

1 - زمین ، مطیع و گوش به فرمان خداوند است .

و أذنت لربّها

4 - زمین ، برای اطاعت از فرمان خداوند ، شایستگی و آمادگی لازم را دارد .

و حقّت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 5 - 2

2 - زمین ، دریافت کننده وحی و فرمان الهی و مطیع آن

بأنّ ربّک أوحی لها

انهدام زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 98 - 11،15

11- به هنگام برپایی قیامت ، تمامی استحکامات روی زمین با خاک یک سان خواهد شد .

فإذا جاء وعد ربّی جعله دکّاء

آنچه ذوالقرنین درباره فرجام سدّ، بازگو کرد، سرچشمه در آگاهی او از انهدام جهان هنگام برپایی قیامت دارد، گرچه ممکن

ص: 24

است در خصوص سد نیز از خداوند به او وعده خاصّی رسیده باشد.

15- موحّدان معتقد به معاد ، هیچ گاه به دستاورد های فنی و آثار تمدن بشری ، مغرور نشده و فرجام جهان را ویرانی و انهدام می بینند .

ه-ذا رحمه ربّی فإذا جاء وعد ربّی جعله دکّاء

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 25 - 10

10 - آسمان و زمین ( هستی ) ، قبل از برپایی قیامت ، فرو می ریزند .

تقوم السماء و الأرض بأمره ثمّ . .. إذا أنتم تخرجون

<ثمّ> برای تراخی است و آورده شدن آن بین دو جمله ای که یکی درباره ثبات عالم و دیگری احیای مردگان در قیامت است، نشان می دهد که باید حادثه ای پس از قوام و ثبات عالم رخ بدهد و آنگاه فرمان حیات صادر شود. آن حادثه، به تناسب مقام، می تواند فروپاشی عالم باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 4 - 2

2 - انهدام زمین در آستانه قیامت ، امری قطعی و غیرقابل تردید

إذا رجّت الأرض رجًّا

به کارگیری <إذا>ی شرطیه - که در امور قطعی به کار می رود - بیانگر مطلب بالا است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 6 - 2

2 - انهدام زمین و تبدیل کوه های آن به غبار پراکنده در فضا ، امری قطعی و تردیدناپذیر

فکانت هباء منبثًّا

به کارگیری فعل ماضی <فکانت> در مورد آینده، در صورتی است که آن، آینده ای قطعی و غیرقابل تردید باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - حاقه - 69 - 14 - 1،3

1 - زمین و کوه ها در آستانه برپایی قیامت ، از جایگاه و مدار خود خارج خواهند شد .

و حملت الأرض و الجبال

3 - نظم کنونی کره زمین و شکل استقرار کوه ها ، در آستانه برپایی قیامت از هم پاشیده می شود .

و حملت الأرض و الجبال فدکّتا دکّه وحده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - حاقه - 69 - 15 - 1

1 - به هنگام دمیده شدن در صور و متلاشی شدن نظم کنونی زمین و کوه ها ، واقعه قیامت رخ می دهد .

فإذا نفخ فی الصور . .. و حملت الأرض ... فیومئذ وقعت الواقعه

به گفته مفسران، واژه <واقعه> همانند واژه های <حاقه>، <قارعه>، <غاشیه> و. .. در قرآن - که بدون موصوف و یا به تقدیر

ص: 25

آن آمده است - عَلَم برای قیامت است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - معارج - 70 - 9 - 2

2 - متلاشی شدن نظم کنونی زمین ، در آستانه برپایی قیامت

و تکون الجبال کالعهن

برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که متلاشی شدن کوه ها، به معنای از بین رفت نقش آنها در زمین (ثبات و استقرار زمین) است و این به متلاشی شدن زمین اشاره دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 10 - 2

2 - دگرگونی اساسی در کره زمین ، در آستانه برپایی قیامت

فإذا النجوم طمست . و إذا السماء فرجت . و إذا الجبال نسفت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 3 - 2

2 - قیامت ، رخدادی بزرگ و همراه با به هم پاشیدن تمام زمین ، حتی سخت ترین نقطه های آن

و إذا الجبال سیّرت

خبر رانش کوه ها، در حقیقت خبر از متلاشی شدن زمین و بیانگر عظمت رخداد قیامت است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انفطار - 82 - 4 - 2

2 - دفن آخرین نسل انسان در زمین با به هم ریختن آسمان و ستارگان و زمین ، فاصله چندانی نخواهد داشت . *

و إذا القبور بعثرت

تعبیر <قبر> و زیر و رو شدن خاک آن، ممکن است حاکی از این باشد که هنگام پایان یافتن دنیا و آغاز آخرت، بقایای جسم برخی از انسان ها در قبرها باقی خواهد ماند. کلمه <القبور> - به دلیل داشتن <ال> استغراق - همه قبرهای موجود در آن زمان را شامل می شود. در نتیجه باید گفت این آیه، درباره سایر انسان ها - که چیزی از جسمشان باقی نمانده باشد - سخنی نگفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 23 - 10

10 - کوبیده و نرم شدن زمین ، احساس حضور در پیشگاه خداوند و صفوف فرشتگان و مشاهده جهنم ، برطرف سازنده غفلت های انسان و احیاگر حس پندپذیری در او است .

إذا دکّت الأرض . .. یومئذ یتذکّر الإنس-ن

<یومئذ>، بدل برای <إذا> در <إذا دکّت الأرض. ..> و جمله <یتذکّر الإنسان> جزا برای آن است.

ص: 26

انهدام زمین در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 21 - 2

2 - زمین ، هنگام برپایی قیامت ، به شدت کوبیده و سست و نرم خواهد شد .

کلاّ إذا دکّت الأرض دکًّا دکًّا

<دکّ>; یعنی، منهدم ساختن کوه و دیوار و مانند آن (لسان العرب). تکرار دو مصدر <دکّاً دکّاً> بر کثرت آن دلالت دارد; یعنی، کوبیدن های مکرر، یکی پس از دیگری تحقق خواهد یافت.

56- اولین نقطه زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 30 - 28

28 - رسول خدا ( ص ) فرمود : < دحیت الأرض من مکه . . . و هی الأرض التی قال اللّه < إنی جاعل فی الأرض خلیفه . . . > ;

گسترش زمین از مکه آغاز شده و مکه همان زمینی است که خداوند فرموده: من می خواهم در زمین خلیفه قرار دهم . ..>.

57- اهل زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 5 - 8،10،13،18،20

8 - استغفار و آمرزش خواهی همیشگی فرشتگان ، برای زمینیان

و یستغفرون لمن فی الأرض

10 - اهل زمین ، در طبیعت زمینی خود - بدون بهره گیری از وحی و شریعت الهی - مبتلا به لغزش و گمراهی اند .

کذلک یوحی . .. و یستغفرون لمن فی الأرض

13 - استغفار ملائکه برای زمینیان ، مورد پذیرش خداوند است .

و یستغفرون لمن فی الأرض ألا إنّ اللّه هوالغفور الرحیم

18 - استغفار فرشتگان برای آدمیان ، در پی مشاهده غفلت زمینیان از عظمت خداوندی

و هو العلیّ العظیم . .. و یستغفرون لمن فی الأرض

بنابراین که آیه درصدد بیان عظمت خداوند باشد و قهراً استغفار فرشتگان برای اهل زمین می تواند از این جهت باشد که مردم غافل از عظمت خدایند.

20 - استغفار فرشتگان برای زمینیان ، موجب بقای نظام هستی

تکاد السم-وت یتفطّرن . .. و المل-ئکه ... و یستغفرون لمن فی الأرض

چنانچه آیات در مقام توحید و نفی شرک باشد، از ارتباط فرازهای آیه می توان استفاده کرد که پیامد گناه شرک، چنان بزرگ و سنگین است که اگراستغفار ملائکه برای زمینیان نبود، نظام هستی فرو می پاشید.

ص: 27

58- اهمیت امانت عرضه شده بر زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 72 - 2

2 - امانت عرضه شده الهی بر آسمان ها ، زمین و کوه ها و انسان ها ، بس عظیم و سنگین است .

إنّا عرضنا الأمانه علی السموت و الأرض و الجبال فأبین أن یحملنها و أشفقن منها و ح

تعبیر <أبین أن یحملنها و أشفقن منها> و تعلیل قبول امانت از سوی انسان به <إنّه کان ظلوماً جهولاً> حکایت می کند که آن امانت، بس عظیم و سنگین است.

59- اهمیت تدبیر زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 31 - 2

2 - انسان ها ، ناتوان از سلطه همه جانبه بر زمین و به کنترل در آوردن همه عوامل طبیعت

و ما أنتم بمعجزین فی الأرض

به عجز درآوردن، ملازم با سلطه یافتن و کتنرل داشتن بر شیء است.

60- اهمیت تعقل در تسطیح زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - غاشیه - 88 - 20 - 1

1 - مسطّح شدن زمین ، شایان تحقیق و امعان نظر برای کشف علل و عوامل آن

و إلی الأرض کیف سطحت

61- اهمیت خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 99 - 3

3- خلقت آسمان ها و زمین ، به مراتب مهمتر از حیات دوباره انسان پس از مرگ است .

أو لم یروا أن الله الذی خلق السموت و الأرض قادر علی أن یخلق مثلهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 81 - 6

6 - آفرینش آسمان ها و زمین ، بسی مهم تر و با عظمت تر از آفرینش مجدد انسان ها است .

أوَلیس الذی خلق السم-وت و الأرض بق-در علی أن یخلق مثلهم

شگفت آور بودن انکار معاد از سوی کافران - علی رغم مشاهده قدرت خدا بر خلق جهان طبیعت - می تواند ناشی از این

ص: 28

حقیقت باشد که آفرینش جهان طبیعت، بسی مهم تر و با عظمت تر از خلق مجدد یکی از پدیده های طبیعت (یعنی انسان) است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 57 - 3

3 - آفرینش جهان پهناور ( آسمان ها و زمین ) ، دلیل توانایی خداوند بر آفرینش مجدد و رستاخیز انسان ها و جهان است .

لخلق السم-وت و الأرض أکبر من خلق الناس

برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که آیه شریفه در سلسله آیاتی قرار دارد که درباره اثبات معاد و رد دیدگاه مشرکان است; چنان که در دو آیه بعد از آن بحث به میان آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 64 - 21

21 - تمجید و تحسین خداوند از خویش به خاطر آفریدن آسمان ، زمین و انسان

اللّه الذی جعل لکم الأرض . .. و صوّرکم ... فتبارک اللّه ربّ الع-لمین

جمله <فتبارک اللّه ربّ العالمین> دارای آهنگ تمجید و تحسین است.

62- اهمیت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 7 - 3

3- آسمان ها و زمین و سراسر نظام هستی ، نمودار ربوبیت عالی و خدشه ناپذیر خداوند است .

ربّ السموت و الأرض و ما بینهما إن کنتم موقنین

63- اهمیت زمین گیری کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 4 - 4

4- لزوم کشتن کافران و امان ندادن به آنان ، در میدان جنگ تا مرحله زمین گیرشدن دشمن

فضرب الرقاب حتّی إذا أثخنتموهم

آیه شریفه در مجموع بیانگر یکی از قوانین کارآمد و حیاتی در میدان جنگ است. خداوند، به رزمندگان مسلمان رهنمود داده است تا قبل از غلبه یافتن بر دشمن و زمین گیر ساختن او، اقدام به گرفتن اسیر نکنند; بلکه بی درنگ هر دشمنی که در مقابلشان قرار گرفت، بکشند.

ص: 29

64- بازگشت انسان به زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 25 - 3

3 - انسانها پس از مرگ و مدفون شدن در زمین، دوباره زنده خواهند شد و از دل خاک به عرصه زمین بازخواهند گشت.

و فیها تموتون و منها تخرجون

اخراج از زمین (و منها تخرجون) می تواند به این معنا باشد که انسانها از درون زمین، که معمولاً در آن مدفون می شوند ; پس از زنده شدن به سطح زمین بازگردانده می شوند ; و می تواند به این معنا باشد که از کره زمین اخراج و به جایی دیگر منتقل خواهند شد. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است.

65- بازگشت به زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 55 - 2

2 - بازگشت به اندرون زمین ، سرنوشت همه انسان ها است .

و فیها نعیدکم

66- باغهای زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 4 - 2،3

2- زمین جایگاه باغهایی از درختان انگور و دربردارنده کشتزارهاست .

و فی الأرض . .. جن-ّت من أعن-ب و زرع

<جنه> (مفرد جنات) به معنای بوستان است که به اعتبار پوشش زمینش با درختان این نام بر آن اطلاق شده است و لذا کلمه درختان در برداشت آورده شد. <زرع> به معنای رویانیدن و نیز چیزی است که روییده شده باشد. در آیه شریفه معنای دوم مراد است.

3- زمین جایگاه درختان خرما ; درختانی که به یک ریشه روییده اند و درختانی که ریشه های جدا دارند .

و فی الأرض . .. نخیل صنوان و غیر صنوان

<نخیل> (جمع نخل) و به معنای درختان خرماست. <صنوان> (جمع صنو) به چند درخت خرما گفته می شود که دارای یک ریشه باشند و به هر یک از آن درختان <صنو> می گویند.

67- بذرپاشی در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 63 - 2

2 - نقش انسان تنها شخم زدن زمین و پاشیدن بذر در آن است ; و نه بیشتر از آن .

ص: 30

أفرءیتم ما تحرثون

در آیه شریفه، تنها <حرث> (عمل آماده کردن زمین و پاشیدن دانه ها در آن)، به انسان نسبت داده شده است.

68- برکات زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 96 - 3

3 - آسمان و زمین منبع انواع برکت ها و دربردارنده خیر های فراوان برای جوامع بشری است .

لفتحنا علیهم برکت من السماء و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 10 - 7

7 - کوه های استوار ، برکت سرشار زمین ، تغییر فصل ها و تأمین نیار های غذایی موجودات ، از نشانه های ربوبیت بی همتای خدا

ذلک ربّ الع-لمین . و جعل فیها روسی من فوقها و برک فیها و قدّر فیها أقوتها فی أرب

69- بستر بودن زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 22 - 1

1 - زمین همانند بستری گسترده ، شایسته برای زندگانی انسانهاست .

جعل لکم الأرض فرشاً

کلمه <جعل> می تواند به معنای <صیر> (تبدیل کرد) باشد و می تواند به معنای <خلق> (آفرید) هم باشد. کلمه <فراشاً> به معنای بستر گسترده است و اطلاق آن بر زمین از باب تشبیه می باشد; یعنی: جعل الأرض کالفراش.

70- بقای زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 25 - 1

1 - تداوم بقا و ثبات آسمان و زمین ، از نشانه های خداوند است .

و من ءای-ته أن تقوم السماء و الأرض بأمره

ص: 31

71- بقای نسل انسان در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 123 - 6

6 - هبوط آدم و حوا ( ع ) به زمین ، ملازم با ابقای تمامی نسل انسانی در آن است .

قال اهبطا . .. بعضکم لبعض عدوّ فإمّا یأتینّکم

ضمیر جمع در <بعضکم> و <یأتینّکم> گویای این نکته است که هنگام صدور فرمان هبوط، ادامه یافتن زندگی بشر در زمین، قطعی بوده است.

72- بی ارزشی زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 67 - 7

7 - ناچیز بودن جهان هستی ( آسمان ها و زمین ) ، در برابر عظمت و قدرت خداوند

و الأرض جمیعًا قبضته . .. و السم-وت مطویّ-ت بیمینه

<قبضه> - بر وزن فعله - دلالت بر <مرّه> می کند; یعنی، یک مشت. این تعبیر و نیز تعبیر پیچیده بودن آسمان ها در دست خدا، کنایه از ناچیز بودن آنها و نیز اشاره به عظمت خداوند است; زیرا به چیزی که کاملاً در اختیار کسی باشد، می گویند: در مشت او است.

73- پراکندگی مواد درونی زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 2 - 3

3 - زلزله زمین در آستانه قیامت ، انفجاری داخلی و پراکنده سازنده مواد درونی آن است .

و أخرجت الأرض أثقالها

زلزله به طور معمول، آنچه را که بر سطح زمین است، به کام آن فرو می برد; ولی در زلزله واپسین، عکس این صحنه اتفاق خواهد افتاد. عطف این آیه بر آیه قبل - به قرینه سیاق آیات - عطف مسبب بر سبب است.

74- پرسش از خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 59 - 10،12

10 - انسان ها ، وظیفه دار سؤال کردن از افراد خبیر و آگاه در باره مبدأ و چگونگی آفرینش جهان هستی ( آسمان ها ، زمین و . . . )

الذی خلق السم-وت . .. فسئل به خبیرًا

برداشت یاد شده، مبتنی بر این مطلب است که <فا> در <فسئل به خبیراً> جواب برای شرط مقدر و تقدیر آن چنین باشد:

ص: 32

<إن شئت تحقیق ما ذکر فسئل به خبیراً>. گفتنی است در برداشت فوق، مرجع ضمیر <به> خلق و استوا و <خبیراً> مفعول برای <فسئل> دانسته شد.

12 - لزوم رجوع به افراد خبیر و آگاه در مسائل مربوط به معارف الهی ، همچون مبدأ و چگونگی آفرینش آسمان ها و زمین

الحیّ الذی لایموت . .. الذی خلق السم-وت ... الرحم-ن فسئل به خبیرًا

75- پیدایش زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 34 - 4

4 - پیدایش آسمان ، زمین ، شب ، روز ، آب ، گیاه و کوه ، حوادثی نابرابر با حادثه بزرگ قیامت

الطامّه الکبری

<کبری> اسم تفضیل است و قیامت را - در برابر آنچه در آیات پیشین ذکر شد - برترین و بزرگ ترین حادثه معرفی می کند.

76- پیوستگی آسمان و زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 30 - 1

1- جهان طبیعت ( آسمان و زمین ) در ابتدای خلقت ، متراکم و به هم پیوسته بوده است .

أنّ السموت والأرض کانتا رتقًا

<رتق> به معنای ضمّ و پیوستن است و <فتق> به معنای فصل و جدا شدن است. مقصود از رتق پیوستگی و با هم بودن آسمان و زمین در آغاز خلقت و مراد از <فتق> جدا شدن و دورگشتن آن دو از هم در دوره بعد است. گفتنی است که مقصود از رؤیت در <أوَلم یر> رؤیت قلبی و علمی است.

77- تاریخ خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 3 - 24

24 - از امام باقر ( ع ) روایت شده که امیرالمؤمنین ( ع ) فرمود : < ان اللّه جلّ ذکره و تقدست اسمائه خلق الأرض قبل السماء . . . ;

خدای جل ذکره . .. زمین را قبل از آسمانها آفرید ... >.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 29 - 2

2 - آفرینش آسمان ها مقدم بر آفرینش زمین *

و من ءای-ته خلق السم-وت و الأرض

ص: 33

78- تاریخ زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 22 - 3

3 - زمین در ابتدای پیدایشش قابل سکونت و زندگانی انسان نبوده است .

الذی جعل لکم الأرض فرشاً

برداشت فوق بر این اساس است که: <جعل> به معنای <صیر> باشد; یعنی، خدا زمین را به گونه ای که قابل زندگانی باشد مبدل ساخت. این معنا حکایت از آن دارد که زمین در بدو پیدایش، چنین وضعیتی را دارا نبود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 30 - 28

28 - رسول خدا ( ص ) فرمود : < دحیت الأرض من مکه . . . و هی الأرض التی قال اللّه < إنی جاعل فی الأرض خلیفه . . . > ;

گسترش زمین از مکه آغاز شده و مکه همان زمینی است که خداوند فرموده: من می خواهم در زمین خلیفه قرار دهم . ..>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 96 - 13

13 - جایگاه بنای کعبه ، اولین نقطه آفریده شده از زمین

انّ اوّل بیت وضع للناس

امام صادق(ع) : ... لما اراد الله تعالی ان یخلق الارض ... فجمعه فی موضع البیت ثم جعل جبلاَ من زبد ثم دحی الارض من تحته وهو قول الله عزّ وجل :( ان اول بیت . .. >.

_______________________________

کافی، ج 4، ص 189، ح 7 ; نورالثقلین، ج 1، ص 365، ح 244 و 246.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 3 - 2

2- تغییر و تحول آسمان ها و زمین از شکل آغازین خود *

رفع السموت . .. مدّ الأرض

ظاهر جمله <رفع السم-وت> این است که برافراشته شدن صفتی می باشد که عارض بر آسمانها شده است ; یعنی، در ابتدای خلقتشان برافراشته نبودند، خداوند آنها را برافراشته کرد و نیز <مدّ الأرض> در این معنا ظهور دارد که زمین در آغاز گسترده نبود، خداوند آن را گسترانید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 19 - 2

2- کره زمین در بدو پیدایش ، دارای حجم گسترده ای نبوده است . *

و الأرض مددن-ها

ص: 34

<مدّ> در لغت به معنای <بسط> و <جرّ> است و مراد از آن در آیه فوق، می تواند توسعه حجمی زمین باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 10 - 5

5- آب های زمین در گذشته از آسمان فرود آمده است .

هو الذی أنزل . .. تسیمون . ینبت

<أنزل> به صورت ماضی تعبیر شده است; ولی <تسیمون> و <ینبت> به صورت مضارع بیان گردیده، در صورتی که اینها از نتایج باران است. از این رو می توان استفاده کرد که مقصود از <أنزل> در این جا، بارانهای معمولی که از ابرها فرو می ریزند نیست; بلکه اشاره به بارانهایی است که قبلاً بر زمین باریده است تا زمین سرد شده و آب در نقاط کم ارتفاع و نیز طبقات زمین ذخیره گشته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 65 - 5

5- زمین ، پیش از برخورداری از آب ، فاقد حیات بود .

فأحیا به الأرض بعد موتها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 53 - 3،5

3 - شرایط روی زمین ، در آغاز برای زندگی انسان مناسب نبوده است . *

الذی جعل لکم الأرض مهدًا

ممکن است <جعل> به معنای <صیّر> باشد که حاوی معنای تحول و دگرگونی است. دراین صورت باید گفت: زمین از آغاز برای زندگی انسان مناسب نبوده است; ولی خداوند آن را متحوّل ساخته تا این که شرایط ویژه برای حیات بشر بر روی آن فراهم آمده است.

5 - پدیدار شدن شرایط حیات انسان بر روی زمین و امکانات مختلف برای او ، کاری هدف دار و برنامه ریزی شده

لکم الأرض . .. سلک لکم

از تکرار <لکم> در آیه شریفه و از مضمون آیات بعد، این نکته استفاده می شود که آماده شدن زمین برای حیات انسان امری تصادفی نبوده، بلکه از قبل طراحی گردیده و برنامه ها، هدف دار اجرا شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 30 - 2

2- جهان طبیعت ، دارای آسمان های متعدد

السموت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 31 - 2

2- پیدایش کوه ها ، پس از آفرینش زمین بوده است . *

و جعلنا فی الأرض روسی أن تمید بهم

ص: 35

ظاهر آن است که قرار دادن شیء در ظرفی فرع وجود ظرف است; بنابراین قرار دادن کوه ها در زمین بیانگر تأخر پیدایش کوه ها از پیدایش خود زمین است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 64 - 3

3 - زمین ، در آغاز پیدایشش قابل سکونت و زندگی انسان نبوده است .

اللّه الذی جعل لکم الأرض قرارًا

<جعل> در دو معنا استعمال شده است: خَلَقَ (آفرید) و صیََّرَ (تبدیل کرد و به گونه ای دیگر در آورد). برداشت یاد شده مبتنی بر معنای دوم است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 10 - 2

2 - زمین ، در ابتدای خلقت قابل سکونت نبود . *

خلق السم-وت . .. الذی جعل لکم الأرض مهدًا

برداشت یاد شده بدین احتمال است که ذکر <جعل لکم> پس از بیان خلقت آسمان ها و زمین، اشاره به این نکته داشته باشد که زمین در ابتدا، غیر قابل سکونت بوده و سپس جایگاه مناسبی برای زندگی شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 19 - 5

5 - گستردگی و پهناوری کنونی زمین ، پس از گذشتن چندی از آفرینش نخستین آن بوده است .

و اللّه جعل لکم الأرض بساطًا

<جعل> در چند معنا به کار می رود; از جمله آنها، تغییر دادن از صورت و حالتی به صورت و حالتی دیگر است (مفردات راغب). برداشت یاد شده مبتنی بر این معنا است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 30 - 4

4 - فراهم شدن شرایط زندگانی در زمین ، با آغاز آفرینش آن و پیدایش آسمان و شب و روز هم زمان نبوده است .

و الأرض بعد ذلک دحیها

فعل <دحاها> دلالت بر وجود زمین قبل از بسط آن دارد و قید <بعد ذلک>، نشانگر آن است که گسترش زمین و آمادگی آن برای زندگانی انسان، از دوران ایجاد آسمان و شب و روز مؤخر بوده است.

79- تبدیل زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 48 - 1،2،5

1- انتقام خداوند از ستمگران و عذاب کردن آنان در روزی است که این آسمان و زمین ، به آسمان و زمین دیگری تبدیل

ص: 36

شوند .

و سکنتم فی مس-کن الذین ظلموا أنفسهم . .. إن الله عزیز ذو انتقام . یوم تبدّل الأر

برداشت فوق مبتنی بر این است که <یوم تبدل . ..> ظرف برای انتقام باشد.

2- دگرگونی اساسی آسمان و زمین و تبدیل نظام کنونی آنها به نظامی دیگر ، در آستانه برپایی قیامت

یوم تبدّل الأرض غیر الأرض و السموت و برزوا لله

5- تبدیل نظام کنونی جهان ( آسمان و زمین ) به نظامی متناسب با حیات جاودانه اخروی انسان در آستانه برپایی قیامت

یوم تبدل الأرض غیر الأرض و السموت

السموات) ممکن است پاسخ این سؤال باشد که: چگونه ممکن است انسان در آخرت حیات جاودانه ای داشته باشد و مواجه با مرگ نشود؟ قرآن پاسخ می دهد: نظام کنونی جهان متناسب با شرایط زندگی جاودانه دگرگون می شود و به نظامی کاملاً متفاوت تغییر می یابد.

80- تبدیل زمین به بیابان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 8 - 4

4- زمین ، در نهایت ، به کویری بی حاصل و خالی از گیاه ، تبدیل خواهد شد .

و إنّا لج-علون ما علیها صعیدًا جرزًا

81- تحقیق در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 137 - 11

11 - زمین و آثار گذشتگان ، منبعی برای شناخت و عبرت آموزی

فسیروا فی الارض فانظروا کیف کان عاقبه المکذّبین

82- تحیر موجودات زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 68 - 11

11 - نگاه متحیرانه و بهت آمیز موجودات آسمان ها و زمین ، پس از به پاخاستن با دومین نفخ صور در قیامت

ثمّ نفخ فیه أُخری فإذا هم قیام ینظرون

ص: 37

83- تخریب زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 56 - 3

3 - تخریب آبادانی های زمین و به هدر دادن امکانات طبیعی آن ، از مصادیق فسادگری در زمین

و لاتفسدوا فی الأرض بعد إصلحها

آیه بعد <و هو الذی . .. > که بیانگر جلوه ای از آبادانی زمین است می تواند قرینه ای باشد بر اینکه از مصادیق مورد نظر برای <لا تفسدوا ... > تخریب آبادانیهای زمین و ... است.

84- تخلیه زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 4 - 1

1 - زمین در آستانه قیامت ، تمام آن چه را در دل خود جای داده ، بیرون افکنده ، به کلی تخلیه خواهد شد .

و ألقت ما فیها و تخلّت

باب تفعل، بر تکلّف دلالت دارد; بنابراین <تخلّت>; یعنی، در تخلیه سخت کوشید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 5 - 3

3 - گسترش و افزایش مساحت زمین در آستانه قیامت و خالی شدن درون آن ، جلوه ای از ربوبیت خداوند و در راستای تکامل یافتن زمین است .

و أذنت لربّها

85- تداوم حیات در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 5 - 3

3 - شرایط حیات در کره زمین - حتی برای جانداران بیابانی - تا زمان پیدایش نشانه های قیامت ، همچنان باقی خواهد ماند .

و إذا الوحوش حشرت

86- تدبیر زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 3 - 1

1 - تدبیر و حاکمیت مطلقه و یکسان خداوند بر آسمانها و زمین

ص: 38

و هو اللّه فی السموت و فی الأرض

اهل ادب گفته اند که در مانند آیه مورد بحث، <فی السماوات . .. > نمی تواند متعلق به <اللّه> باشد، مگر اینکه معنی فعلی در آن منظور گردد و معنی مناسب در این مورد، به قرینه آیات قبل و بعد، مسأله تدبیر و نظارت خداوند بر تمامی موجودات است (مجمع البیان).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 3 - 11

11 - تدبیر امور آسمان ها و زمین در دست خداوند است .

الذی خلق السموت و الأرض . .. یدبر الأمر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 65 - 1

1- خداوند ، پروردگار آسمان ها و زمین و موجودات میان آن دو است .

ربّ السموت والأرض و ما بینهما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 5 - 3

3 - امور زمین ، از آسمان تدبیر می شود .

یدبّر الأمر من السماء إلی الأرض

<من> ابتدایی و <إلی> انتهایی است. <من السماء> متضمن معنای <تنزیل> است; یعنی، امور از آسمان (عالم بالا) اداره می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 5 - 1

1 - جهان طبیعت ( آسمان ها ، زمین و پدیده های میان آنها ) ، تحت ربوبیت خدای یگانه است .

إنّ إل-هکم لوحد . ربّ السم-وت و الأرض و ما بینهما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 5 - 10

10 - آفرینش و تدبیر آسمان ها و زمین و پیدایش شب و روز و تسخیر خورشید و ماه ، جلوه های عزت و قدرتمندی خداوند است .

خلق السم-وت و الأرض . .. کلّ یجری لأجل مسمًّی ألا هو العزیز

یادآوری عزت و قدرتمندی خداوند در پایان آیه شریفه و پس از یادآوری آفرینش آسمان، زمین و. ..، گویای برداشت یاد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 12 - 11

ص: 39

11 - آفرینش و تدبیر آسمان ها و زمین ، جلوه ای از علم و قدرت الهی است .

ذلک تقدیر العزیز العلیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 12 - 7،9،14

7 - آسمان ها و زمین ، تحت تدبیر و حکومت خداوند قرار دارند .

یتنزّل الأمر بینهنّ

9 - آفرینش آسمان ها و زمین و تدبیر امور آنها ، جلوه ای روشن و نشانه ای گویای از قدرت بی پایان خداوند

اللّه الذی خلق سبع سم-وت . .. لتعلموا أنّ اللّه علی کلّ شیء قدیر

14 - آفرینش آسمان ها و زمین و تدبیر امور آنها ، نشانه تحقّق وعده های خداوند به برپایی قیامت و وجود بهشت و جهنّم است .

أعدّ اللّه لهم عذابًا شدیدًا . .. جنّ-ت تجری من تحتها الأنه-ر ... اللّه الذی خلق

یادآوری خلقت آسمان ها و زمین و تدبیر امور آنها - پس از ذکر دو گروه دوزخیان و بهشتیان در آیات گذشته - می تواند اشاره به مطلب یاد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 37 - 9

9 - تدبیر امور آسمان ها و زمین و موجودات بین آنها از سوی خداوند ، بر پایه رحمت و عطوفت است .

لایملکون منه خطابًا

توصیف <ربّ> به <رحمان>، حاکی از نقش رحمت در تدبیر نظام هستی است.

87- ترس زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 72 - 4،5

4 - آسمان ها و زمین و کوه ها ، از قبول امانت الهی ، می ترسیدند .

إنّا عرضنا الأمانه علی السم-وت و الأرض و الجبال فأبین أن یحملنها و أشفقن منها

5 - خودداری آسمان ها و زمین و کوه ها از قبول امانت الهی ، همراه با شفقت و ترس بود .

إنّا عرضنا الأمانه علی السموت و الأرض و الجبال فأبین أن یحملنها و أشفقن منها

88- تسبیح زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 44 - 1

1- آسمان های هفتگانه و زمین و ساکنان آنها ، همواره در حال تسبیح و تنزیه خداوندند .

تسبّح له السموت السبع و الأرض و من فیهنّ

ص: 40

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تغابن - 64 - 1 - 1

1 - همه موجودات جهان ( آسمان ها ، زمین و . . . ) ، به تسبیح و تنزیه خداوند مشغول اند .

یسبّح للّه ما فی السم-وت و ما فی الأرض

<تسبیح>، به معنای تنزیه است.

89- تسبیح موجودات زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حشر - 59 - 24 - 9

9 - تمامی موجودات آسمان ها و زمین ، در حال تنزیه و تسبیح خدای یگانه اند .

یسبّح له ما فی السم-وت و الأرض

90- تسخیر زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 44 - 5

5- زمین ، آسمان و همه عوامل هستی ، در اختیار خدا و گوش به فرمان او هستند .

ی-أرض ابلعی ماءک و ی-سماء أقلعی و غیض الماء

91- تسطیح زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 19 - 1

1- خداوند ، زمین را گسترده و هموار قرار داده است .

و الأرض مددن-ها

<مدّ> در لغت به معنای <بسط> و <جرّ> است و مقصود از آن در این آیه، گستردن و هموار کردن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 47 - 2

2- در آستانه بروز قیامت ، کوه ها جابه جا شده و صفحه زمین مسطّح می شود .

و یوم نسیّر الجبال و تری الأرض بارزه

<نسیّر> (از ماده سیر) یعنی <حرکت می دهیم> و <بارزه> به معنای <ظاهر و آشکار> است. چون در قیامت، کوه ها، از جا کنده می شوند و ناهمواری های زمین از بین می رود، همه جای آن دیده شده و هیچ مانعی در برابر دید وجود ندارد.

ص: 41

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 107 - 1

1 - روز قیامت ، کمترین پستی و بلندی در سطح زمین مشاهده نخواهد شد .

لاتری فیها عوجًا و لاأمتًا

<عوج> نقطه مقابل اعتدال است (مصباح) و <أمْت> به معنای مکان مرتفع می باشد و به پستی و بلندی نیز اطلاق می گردد (قاموس). مفاد <لاتری...> آن است که به هنگام تحقق رستاخیز در زمین، هیچ ناهمواری و کجی به چشم نخواهند خورد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 108 - 1

1 - با متلاشی شدن کوه ها و مسطح شدن زمین در قیامت ، دعوت کننده ای ، آدمیان را به بیرون آمدن از قبر ها دعوت خواهد کرد .

یومئذ یتّبعون الداعی لاعوج له

ظاهراً مقصود از <داعی> - که تمامی مردم از او تبعیت خواهند کرد و به ندای او پاسخ مثبت خواهند داد - کسی است که آدمیان را از قبرها برای حشر فرا می خواند.

92- تشبیه به احیای زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 9 - 7،9

7 - تشبیه تجدید حیات انسان ها در قیامت ، به احیای زمین و پدید آمدن حیات در آن

أرسل الری-ح فتثیر سحابًا فسقن-ه إلی بلد میّت فأحیینا به الأرض بعد موتها کذلک الن

9 - احیای انسان ها در قیامت همچون احیای زمین از راه یک سلسله عوامل و زمینه های حیات آفرین خواهد بود .

فأحیینا به الأرض بعد موتها کذلک النشور

برداشت یاد شده از تشبیه به کار رفته در آیه شریفه به دست می آید.

93- تشبیه به زمین مرده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 17 - 2

2 - دل های غافل از یاد خداوند و بیگانه با کلام او ( قرآن ) ، چونان زمین مرده است .

أن تخشع قلوبهم لذکر اللّه . .. اعلموا أنّ اللّه یحیِ الأرض بعد موتها

ص: 42

94- تشبیه زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 53 - 1

1 - قرار دادن زمین ، همانند گاهواره ای برای آرامش و آسایش انسان ، پرتویی از ربوبیت خداوند است .

الذی جعل لکم الأرض مهدًا

<مهد> جایگاهی است که برای طفل آماده می کنند (گهواره)، در آیه شریفه، زمین به گهواره ای که طفل در آن می آرمد، تشبیه شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 12 - 4

4 - شباهت و همانندی کره زمین با آسمان ها ، در ترکیبات ، خصوصیات و قوانین حاکم بر آنها

اللّه الذی خلق سبع سم-وت و من الأرض مثلهنّ

مفسران درباره وجه شبه در این آیه (تشبیه زمین به آسمان)، دو احتمال داده اند: 1- شباهت و همانندی از نظر ترکیبات، خصوصیات و قوانین حاکم بر آنها (احتمال برگزیده در برداشت بالا); 2- شباهت از نظر عدد; یعنی، کره زمین مانند آسمان هفت تا است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 30 - 2

2 - زمین ، همچون گوی پرتاب شده در فضا است . *

دحیها

یکی از معانی <دحو>، بازی با پرتاب سنگ، گردو و . .. به سوی حفره ای است که از پیش به همین منظور حفر شده است. آن حفره را <اُدحیّه> و سنگ را <مِدحاه> می نامند (لسان العرب). بر این اساس جمله <دحاها>، حاکی از پرتاب شدن زمین در فضا است.

95- تشویق به مطالعه زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 25 - 2

2 - تشویق خداوند ، به مطالعه درباره زمین و چگونگی آفرینش آن برای انسان ها

ألم نجعل الأرض کفاتًا

96- تعداد زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 12 - 5

5 - جهان طبیعت ، دارای هفت زمین

ص: 43

خلق سبع سم-وت و من الأرض مثلهنّ

97- تغییر زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 3 - 2

2- تغییر و تحول آسمان ها و زمین از شکل آغازین خود *

رفع السموت . .. مدّ الأرض

ظاهر جمله <رفع السم-وت> این است که برافراشته شدن صفتی می باشد که عارض بر آسمانها شده است ; یعنی، در ابتدای خلقتشان برافراشته نبودند، خداوند آنها را برافراشته کرد و نیز <مدّ الأرض> در این معنا ظهور دارد که زمین در آغاز گسترده نبود، خداوند آن را گسترانید.

98- تفکر در ملکوت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 185 - 13،14

13 - دقت و تفکر در ملکوت آسمان ها و زمین و دیگر آفریده ها ، بهترین وسیله برای ایمان به خدای یگانه و روز قیامت

فبأی حدیث بعده یؤمنون

برداشت فوق بر این اساس است که ضمیر <بعده> به استدلالی که از <أو لم ینظروا> فهمیده می شود، برگردانده شود. بر این مبنا <باء> در <بأیّ> سببیه است. یعنی اگر جهان آفرینش از آن جهت که نیازمند آفریننده است نتواند آدمی را به خدای یگانه مؤمن کند، کدامین دلیل توان اثبات آن را دارد؟

14 - آنان که از طریق اندیشه در ملکوت آسمان ها و زمین ( نیاز جهان هستی به مالک و هستی بخش ) هدایت نشوند ، هیچ دلیلی دیگر نمی تواند آنان را هدایت کند .

فبأی حدیث بعده یؤمنون

توضیح برداشت پیش راهنمای این برداشت است.

99- تفکر در موجودات زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 12 - 4

4 - اندیشه در پدیده های زمین ، عامل راه یابی انسان به توحید و جلوه های رحمت حق

الرحم-ن . .. و الأرض وضعها للأنام . فیها ... و الحبّ ذوالعصف و الریحان

با توجه به این که این آیات با صفت رحمانیت خداوند آغاز گردیده و در هر بخش جلوه ای از رحمت حق به انسان یادآوری شده، می توان استفاده کرد که برشمردن این نمونه ها، برای این است که آدمی با تأمل در آنها، به توحید و رحمانیت خداوند پی ببرد.

ص: 44

100- تکامل زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 24 - 10

10 - جهان طبیعت ( آسمان ها ، زمین و . . . ) رو به رشد و کمال است .

قال ربّ السم-وت و الأرض و ما بینهما

<ربّ> به معنای تربیت کردن است و <تربیت> ایجاد حالتی در شیء پس از حالت قبل است تا آن گاه که به تمام و کمال برسد (مفردات راغب). این معنا حکایت از حرکت تکاملی و رو به رشد دارد. برداشت یاد شده نیز مبتنی بر این معنا است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 5 - 10

10 - جهان ( آسمان ها و زمین و . . . ) ، دارای روندی رو به رشد و کمال

ربّ السم-وت . .. و ربّ المش-رق

<رب> به معنای تربیت کردن است و تربیت ایجاد حالتی در شیء پس از حالت قبل است، تا آن گاه که به حد تمام و کمال برسد (مفردات راغب). این معنا حکایت از روند رو به رشد و تکامل دارد.

101- تیمم بر زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 6 - 18

18 - تیمم بر هر چه به آن زمین گفته می شود ، جایز است .

فتیمموا صعیداً طیباً

در برداشت فوق <صعید> به معنای زمین گرفته شده است، چه از جنس خاک باشد یا سنگ و یا چیز دیگر، چنانچه برخی از اهل لغت گفته اند.

102- ثبات زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 64 - 1،5

1 - خداوند ، کره زمین را با ثبات و آرام قرار داد .

اللّه الذی جعل لکم الأرض قرارًا

<قرار> می تواند مصدر <قَرَّ> (مرادف سَکَنَ و ثَبَتَ) باشد. در این صورت قرار، مقابل اضطراب و لرزیدن و از اوصاف زمین به شمار می رود. هم چنین می تواند به معنای مستقر و جایی باشد که در آن ثبات و آرامش است; یعنی، <جعلها مستقراً لکم>. در این صورت مقصود آن است که زمین را به گونه ای قرار دادیم که جایی برای سکونت شما انسان ها باشد. برداشت یاد شده

ص: 45

مبتنی بر معنای نخست است.

5 - ثبات زمین و قابل سکونت بودن آن برای بشر و برافراشته ساختن آسمان ، جلوه هایی از قدرت و ربوبیت بی همتای خداوند

ذلکم اللّه ربّکم . .. اللّه الذی جعل لکم الأرض قرارًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 15 - 1

1 - خداوند ، زمین را برای انسان رام و قابل بهره برداری قرار داد .

هو الذی جعل لکم الأرض ذلولاً

103- جن در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 32 - 3

3- زمین ، قرارگاه اصلی جن *

و من لایجب داعی اللّه فلیس بمعجز فی الأرض

تصریح به <فی الأرض> می تواند اشاره به مطلب بالا داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 10 - 3

3 - جنیان ، همانند انسان در زمین سکونت دارند .

و الأرض وضعها للأنام

در صورتی که <أنام> به معنای جن و انس باشد، برداشت بالا استفاده می شود.

104- جوشش آب از زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 42 - 1،2،4،5،6

1 - توصیه خداوند به ایوب ( ع ) ، مبنی بر کوبیدن پای خود بر زمین برای جوشیدن آب از آن

ارکض برجلک ه-ذا مغتسل بارد و شراب

<رکض> در اصل به معنای زدن با پا است و هرگاه به راکب نسبت داده شود، به معنای راندن مرکوب و هرگاه به رونده نسبت داده شود، به معنای گام نهادن بر زمین خواهد بود (مفردات راغب). در آیه شریفه به قرینه <ه-ذا مغتسل...>، به دست می آید که مقصود پای کوبیدن بر زمین برای جوشیدن چشمه و آب سرد از آن است.

2 - جوشیدن آب سرد برای شستوشوی و نوشیدن ، بلافاصله پس از این بود که ایوب ( ع ) پای خود را بر زمین کوبید .

ارکض برجلک ه-ذا مغتسل بارد و شراب

4 - آب خنک جوشیده از زمین ، وسیله شفای ایوب ( ع ) از بیماری و رنج

ص: 46

ارکض برجلک ه-ذا مغتسل بارد و شراب

5 - شفا یافتن ایوب ( ع ) از آب سرد جوشیده از زمین ، از معجزات خداوند و الطاف او به آن حضرت

ارکض برجلک ه-ذا مغتسل بارد و شراب

از ظاهر آیه شریفه استفاده می شود، که خداوند درصدد بیان معجزه و لطف خود به ایوب(ع) است.

6 - نقش آب سرد جوشیده از زمین ، در سلامتی انسان و برطرف کردن برخی از بیماری های جسمی

ه-ذا مغتسل بارد و شراب

105- چرخش زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 26 - 18

18 - سرگردانی بنی اسرائیل در پی سرپیچی از فرمان موسی ( ع ) با چرخیدن زمین به هنگام سفر شبانه آنان و بازگردانده شدن به محل سکونت اولیه خویش

قال فانها محرمه علیهم اربعین سنه یتیهون فی الارض

از امام صادق(ع) در بیان کیفیت سرگردانی بنی اسرائیل روایت شده: . .. اذا کان العشاء و اخذوا فی الرحیل ... اذا ارتحلوا و استوت بهم الارض قال اللّه للارض دیری بهم فلایزالوا کذلک ... فاذا اصبحوا اذا ابنیتهم و منازلهم التی کانوا فیها بالامس ... .

_______________________________

تفسیر عیاشی، ج 1، ص 305، ح 74; نورالثقلین، ج 1، ص 608، ح 116.

106- حافظ نظم زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 41 - 1

1 - تنها خداوند ، نگه دارنده نظم کنونی آسمان ها و زمین از زوال و پاشیدگی است و هیچ قدرت دیگری در آن نقش ندارد .

إنّ اللّه یمسک السم-وت و الأرض أن تزولا و لئن زالتا إن أمسکهما من أحد من بعده

107- حاکم زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 107 - 1

1 - سلطنت و حکومت بر آسمان ها و زمین ( جهان هستی ) تنها در اختیار خداوند است .

ألم تعلم أن اللّه له ملک السموت و الأرض

تقدیم خبر (له) بر مبتدا (ملک السماوات . ..) دلالت بر حصر دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 47

5 - انعام - 6 - 3 - 1

1 - تدبیر و حاکمیت مطلقه و یکسان خداوند بر آسمانها و زمین

و هو اللّه فی السموت و فی الأرض

اهل ادب گفته اند که در مانند آیه مورد بحث، <فی السماوات . .. > نمی تواند متعلق به <اللّه> باشد، مگر اینکه معنی فعلی در آن منظور گردد و معنی مناسب در این مورد، به قرینه آیات قبل و بعد، مسأله تدبیر و نظارت خداوند بر تمامی موجودات است (مجمع البیان).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 158 - 4

4 - فرمانروایی و حاکمیت بر آسمان ها و زمین در انحصار خداوند است .

الذی له ملک السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 116 - 9

9 - یگانه فرمانروای آسمان ها و زمین ، تنها قدرت قابل اتکا برای انسانها

إن اللّه له ملک السموت و الأرض . .. و ما لکم من دون اللّه من ولیّ و لانصیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 3 - 8

8 - خدا ، فرمانروای آسمان ها و زمین است .

الذی خلق السموت . .. ثم استوی علی العرش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 26 - 18

18- حاکمیت و فرمان روایی بر آسمان ها و زمین ، در انحصار خداوند است .

و لایشرک فی حکمه أحدًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 42 - 1

1 - فرمان روایی آسمان ها و زمین ، تنها از آنِ خداوند است .

و للّه ملک السم-وت و الأرض

تقدیم خبر (للّه) بر مبتدا (ملک السماوات. ..)، مفید حصر و اختصاص است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 2 - 1،3

1 - فرمان روایی جهان ( آسمان ها و زمین ) تنها از آن خدا است .

تبارک . .. الذی له ملک السم-وت و الأرض

ص: 48

3 - فرمان روایی و حکومت خداوند بر آسمان ها و زمین ، خاستگاه نزول کتابی که تبیین کننده حق از باطل برای انسان ها است .

تبارک الذی نزّل الفرقان علی عبده . .. الذی له ملک السم-وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 22 - 2

2 - آسمان و زمین ، تحت قدرت قاهر خداوندی است .

و ما أنتم بمعجزین فی الأرض و لا فی السماء

<ما أنتم بمعجزین> کنایه از این است که او، توان بیشتری دارد و شما، نمی توانید از قدرت او، فرار کنید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 10 - 1

1 - فرمانروایی جهان هستی ( آسمان ها ، زمین و موجودات میان آن دو ) تنها در اختیار خداوند است .

أم لهم ملک السم-وت و الأرض و ما بینهما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 44 - 4

4 - جهان آفرینش ( آسمان ها ، زمین و . . . ) تحت فرمانروایی خدا است .

له ملک السم-وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 85 - 1

1 - یگانه فرمانروای آسمان ها و زمین و مجموعه هستی ، شایان ستایش و تمجید است .

و تبارک الذی له ملک السم-وت و الأرض

واژه <تبارک> که در مقام ستایش به کار می رود، از ماده <برکت> به معنای خیر فراوان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 27 - 1

1 - خداوند ، یگانه فرمانروای آسمان ها و زمین

و للّه ملک السم-وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 14 - 1

1 - خداوند ، تنها مالک و فرمانروای آسمان ها و زمین

و للّه ملک السم-وت و الأرض

<ملک> به معنای پادشاهی و فرمانروایی و ملازم با مالکیت است.

ص: 49

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 2 - 1

1 - فرمانروایی آسمان ها و زمین ، تنها در اختیار خداوند است .

له ملک السم-وت و الأرض

تقدیم خبر (له) بر مبتدا (ملک) افاده حصر می کند و <ملک> به معنای سلطنت و فرمانروایی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 5 - 1

1 - فرمانروایی آسمان ها و زمین ، تنها در اختیار خداوند است .

له ملک السم-وت و الأرض

<ملک> به معنای سلطنت و فرمانروایی است و تقدیم خبر (له) بر مبتدا (ملک. ..) افاده حصر می کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 12 - 7

7 - آسمان ها و زمین ، تحت تدبیر و حکومت خداوند قرار دارند .

یتنزّل الأمر بینهنّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بروج - 85 - 9 - 1

1 - حاکمیت و مالکیت بر آسمان ها و زمین ، مخصوص خداوند است .

له ملک السم-وت و الأرض

<مُلک> اسم مصدر و به معنای بر عهده داشتن سلطنت است (مصباح). هر جا کلمه <مُلک> به کار رود، مستلزم <مِلک> (مالکیت) نیز خواهد بود. (مفردات راغب)

108- حاکمیت بر زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 128 - 10

10 - حاکمیت بر زمین ، سرانجام از آن تقواپیشگان است .

و العقبه للمتقین

<عاقبه> به معنای سرانجام است و <ال> در آن می تواند جانشین مضاف إلیه باشد که به قرینه <إن الأرض للّه یورثها . .. > آن مضاف إلیه <ارث الأرض> است. یعنی: عاقبه ارث الأرض للمتقین.

109- حدوث زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 50

5 - انعام - 6 - 1 - 4

4 - آسمانها و زمین، مخلوقاتی حادث و بدیع هستند.

الحمد للّه الذی خلق السموت و الأرض و جعل الظلمت و النور

خالق، پدیدآورنده ای را گویند که بدون نمونه قبلی چیزی را ابداع و ایجاد نماید. (الخلق ... إبداع الشیء علی مثال لم یسبق الیه. لسان العرب.)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 36 - 2

2 - آسمان ها و زمین ، پدیده ای حادث و نه قدیم

یوم خلق السموت و الأرض

110- حرکت در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 15 - 6

6 - آفرینش زمین و بستر مناسب بودن آن برای حرکت و روزی انسان ها ، جلوه علم و آگاهی خداوند بر احوال نهان و آشکار انسان ها

إنّه علیم بذات الصدور . .. هو الذی جعل لکم الأرض ذلولاً ... و کلوا من رزقه

برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که آیه شریفه، درصدد تبیین چگونگی علم خداوند بر احوال و ضمیر انسان ها است که در دو آیه قبل، از آن سخن به میان آمده است.

111- حرکت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 105 - 5

5- زمین در حرکت است و انسان ها را بر آیات آسمانی عبور می دهد .

کأیّن من ءایه فی السموت و الأرض یمرون علیها

چنان چه جمله <یمرون علیها> را به معنای حقیقی آن و نه معنای کنایی اش (مشاهده می کنند) حمل کنیم، حاکی از حرکت زمین خواهد بود ; زیرا مرور بر آیات آسمانی با این معنا سازگار می باشد که زمین حرکت کند و انسانها به واسطه حرکت آن بر آیات آسمانی عبور نمایند (برگرفته شده از تفسیرالمیزان).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 53 - 4

4 - کره زمین ، دارای حرکت و جنب و جوش است . *

الذی جعل لکم الأرض مهدًا

از وجوه تشبیه زمین به گهواره آن است که همان گونه که گهواره برای آرامش طفل حرکت داده می شود، زمین نیز دارای

ص: 51

حرکت است.

112- حرمت افساد در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 27 - 6

6 - فسادگری در زمین از محرمات الهی است .

و یفسدون فی الأرض

113- حق بهرهوری از زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 10 - 5

5 - حق بهره وری از زمین و امکانات آن برای همه انسانهاست، نه گروهی خاص.

و لقد مکنکم فی الأرض و جعلنا لکم فیها معیش

114- حقانیت خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 85 - 1

1- خداوند آسمان ها ، زمین و موجودات در فضا را بر اساس حق ( حکیمانه و با مقصودی صحیح ) آفرید .

و ما خلقنا السموت و الأرض و ما بینهما إلاّ بالحقّ

یکی از موارد کاربرد واژه <حق> جایی است که کاری به مقتضای حکمت و بر اساس مصلحت انجام پذیرفته باشد (مفردات راغب). برداشت فوق بر اساس این کاربرد است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 44 - 1،5

1 - خداوند ، آسمان ها و زمین را ، به حق ، آفریده است .

خلق اللّه السم-وت و الأرض بالحقّ

5 - خلقت هدف دار آسمان ها و زمین ، نشانه و آیه بزرگ خدا برای مؤمنان است .

خلق اللّه السم-وت و الأرض . .. إنّ فی ذلک لأیه للمؤمنین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 39 - 1،2

1- آفرینش آسمان ها و زمین ، آفرینشی بحق ، بایسته ، ارزشمند و هدفدار

ص: 52

و ما خلقنا السم-وت و الأرض و ما بینهما ل-عبین . ما خلقن-هما إلاّ بالحقّ

2- آفرینش آسمان ها و زمین ، به دور از هرگونه پوچی ، بیهودگی و بطلان

و ما خلقنا السم-وت و الأرض . .. ل-عبین ... إلاّ بالحقّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 22 - 1

1 - آفرینش آسمان ها و زمین از سوی خداوند ، آفرینشی به حق و هدفدار

و خلق اللّه السم-وت و الأرض

<حق> به چیزی گفته می شود که براساس حکمت و فلسفه ای بایسته پدید آمده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 3 - 1

1- آفرینش آسمان ها و زمین و موجودات هستی ، آفرینشی بایسته و بحق

ما خلقنا السم-وت و الأرض و ما بینهما إلاّ بالحقّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تغابن - 64 - 3 - 2

2 - آفرینش جهان ( آسمان ها ، زمین و . . . ) ، براساس حق و هدفدار و به دور از بیهوده کاری است .

خلق السم-وت و الأرض بالحقّ

<حقّ> در مقابل باطل قرار دارد. یکی از معانی <باطل> عبث و بیهوده کاری است; یعنی، کاری که در آن هدف معقولی لحاظ نشود.

115- حمد خدا در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 18 - 1

1 - هر آنچه حمد و ستایش در آسمان ها و زمین ( عالم ) است ، از آن خداوند است .

و له الحمد فی السم-وت و الأرض و عشیًّا و حین تظهرون

بنابراین که جمله <و له الحمد. ..> خبری باشد و <فی السماوات> متعلق به <الحمد> باشد، نکته بالا قابل استفاده است. گفتنی است که تقدیم <له> بر <الحمد> مفید حصر است و <ال> در <الحمد> برای جنس است.

116- حیات زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 24 - 3

3 - باران ، مایه حیات زمین و طبیعت است .

ص: 53

و ینزّل من السماء ماء فیحیی به الأرض بعد موتها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 33 - 4

4 - زمین ، دارای مرگ و حیات است .

و ءایه لهم الأرض المیته أحیین-ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 39 - 17

17 - حیات زمین در دنیا و رستاخیز مردگان در قیامت ، نمادی از قدرت بی بدیل خداوند است .

إنّ الذی أحیاها لمحی الموتی إنّه علی کلّ شیء قدیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 5 - 6

6 - زمین ، دارای مرگ و حیات

فأحیا به الأرض بعد موتها

117- خالق زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 164 - 1

1 - آسمان ها و زمین ( هستی ) آفریده های خداوند یکتاست .

إن فی خلق السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 1 - 1

1 - ستایش مخصوص خداوند آفریدگار آسمانها و زمین و پدیدآورنده تاریکیها و نور است.

الحمد للّه الذی خلق السموت و الأرض و جعل الظلمت و النور

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 2 - 1

1 - تنها خداوند پدیدآورنده آسمانها و زمین و برقرار کننده نور و ظلمت، آفریدگار آدمی است.

الحمد للّه الذی خلق . .. هو الذی خلقکم من طین

معرفه بودن مسندالیه <هو> و مسند <الذی> مفید حصر است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 54

5 - انعام - 6 - 14 - 1،5

1 - جز خداوند خالق آسمانها و زمین و روزی دهنده بی نیاز، کسی شایسته ولایت و سرپرستی نیست.

قل أغیر اللّه أتّخد ولیا فاطر السموت و الأرض و هو یطعم و لا یطعم

5 - خداوند ابداع کننده آسمانها و زمین، بدون الگو و نمونه قبلی

قل أغیر اللّه أتّخد ولیا فاطر السموت و الأرض

<فطر> به معنای ایجاد و اختراع است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 73 - 1

1 - یگانه آفریدگار آسمانها و زمین خداوند است.

و هو الذی خلق السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 79 - 3،4

3 - پدیدآورنده آسمانها و زمین شایسته ربوبیت و عبادت خالصانه است، نه پدیده های جهان.

لا أحب الأفلین . .. إنی وجهت وجهی للذی فطر السموت و الأرض

4 - خداوند یگانه، پدیدآورنده آسمانها و زمین است.

فطر السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 101 - 1،2

1 - خداوند پدیدآورنده آسمان و زمین بدون داشتن نمونه و الگویی از قبل

بدیع السموت و الأرض

<بدیع> یعنی خالق و مبدع. معنی بدیع بودن خداوند آن است که او خالق و مخترع عالم است، بدون الگو گرفتن از نمونه ای. (لسان العرب).

2 - خداوند ایجادکننده آسمانها و زمین از کتم عدم است.

بدیع السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 102 - 1

1 - تنها خدای مبدع آسمانها و زمین و آفریننده هستی و بی نیاز از شریک و فرزند، شایسته پروردگاری آدمیان است.

بدیع السموت . .. ذلکم الله ربکم لا إله إلا هو

در آیه گذشته، صفات متعددی برای خداوند ذکر گردید و <ذلکم> در این آیه اشاره به خداوند، با تمامی صفات مذکور در آیه پیشین، است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 3 - 4

ص: 55

4 - خدا ، آفریدگار آسمان ها و زمین است .

الذی خلق السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 7 - 1

1- خداوند ، آفریننده آسمان ها و زمین است .

هو الذی خلق السم-وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 101 - 12

12- خداوند پدید آورنده آسمان ها و زمین

فاطر السموت و الأرض

<فاطر> به معنای آفریننده و پدید آورنده است. این کلمه در آیه شریفه مناداست ; یعنی: <یافاطر السموت>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 10 - 7

7- خداوند ، پدید آورنده آسمان ها و زمین ( عالم آفرینش ) است .

أفی الله شکّ فاطر السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 32 - 1

1- تنها خداوند ، خالق و آفریننده آسمان ها و زمین و نازل کننده باران از آسمان است .

الله الذی خلق السموت و الأرض و أنزل من السّماء ماء

معرفه بودن مسندالیه و مسند، یعنی <الله> و <الذی خلق . ..>، دلالت بر حصر می کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 3 - 1،8

1- آفریننده آسمان ها و زمین ( جهان هستی ) ، خداوند است .

خلق السم-وت و الأرض

8- مشرکان صدراسلام ، خداوند را خالق آسمان ها و زمین می دانستند .

أتی أمر الله . .. سبح-نه و تع-لی عمّا یشرکون ... خلق السموت و الأرض بالحق تع-لی

<تعالی عمّا یشرکون> مربوط به <بالحق> است و نه <خلق السماوات و . ..> بنابراین، از آیه استفاده می شود که مشرکان درباره اصل خلقت عالم حرفی نداشته اند، بلکه درباره حقانیت و پوچی آن توهماتی داشته اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 4 - 1،2،4

1- قرآن ، پیامی فرود آمده از سوی آفریدگار زمین و آسمان ها است .

ص: 56

تنزیلاً ممّن خلق الأرض والسم-وت

<تنزیلاً> مصدر به معنای اسم مفعول و حال برای <القرآن> - در آیات قبل - است.

2- خداوند ، آفریدگار آسمان های مرتفع و زمین است .

خلق الأرض والسم-وت العلی

<علی> (جمع <علیاً>) اسم تفضیل است. توصیف آسمان ها به مرتفع تر از زمین، برای بیان عظمت رتبه ها و مقام هایی است که قرآن از آن مقام، به زمین نازل شده است.

4- توان مندی خداوند بر آفرینش زمین و آسمان های مرتفع ، نشان اقتدار او برفرستادن کتابی شایسته ، برای تذکر و اندرز انسان ها است .

تذکره. .. ممّن خلق الأرض والسم-وت العلی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 56 - 3

3- خداوند ، خالق جهان طبیعت ( آسمان ها ، زمین و انسان ) است .

ربّکم ربّ السموت والأرض الذی فطرهنّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 59 - 1

1 - خداوند ، آفریدگار آسمان ها و زمین و پدیده های میان آنها است .

الذی خلق السم-وت و الأرض و ما بینهما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 60 - 1

1 - خدا ، آفریدگار یگانه آسمان ها و زمین

أمّن خلق السم-وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 61 - 1،2

1 - مشرکان ، به خالقیت خدا برای آسمان ها و زمین و مسخِّر کننده خورشید و ماه ، باور داشتند .

و لئن سألتهم من خلق السم-وت و الأرض و سخّر الشمس و القمر لیقولنّ اللّه

2 - خداوند ، خالق آسمان ها و زمین است .

من خلق السم-وت و الأرض . .. لیقولنّ اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 8 - 2

2 - آفریننده آسمان ها و زمین و تمامی موجودات ، خداوند است .

ما خلق اللّه السم-وت و الأرض و ما بینهما إلاّ بالحقّ

ص: 57

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 25 - 1

1 - خالق آسمان ها و زمین ، در بینش کافران نیز خداوند است .

و لئن سألتهم من خلق السموت و الأرض لیقولنّ اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 4 - 1

1 - خداوند ، آفریننده آسمان ها و زمین و موجودات میان آن دو است .

اللّه الذی خلق السم-وت و الأرض و ما بینهما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 1 - 4

4 - خداوند ، خالق آسمان ها و زمین است .

فاطر السم-وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 81 - 1،5،7،8

1 - آسمان ها و زمین ، مخلوق خدا و جلوه ای از قدرت او است .

أوَلیس الذی خلق السم-وت و الأرض بق-در

5 - شگفت آور بودن انکار معاد و احیای مجدد انسان ها ، به قدرت خدای خالق آسمان ها و زمین

أوَلیس الذی خلق السم-وت و الأرض بق-در علی أن یخلق مثلهم

برداشت یاد شده از آن جا است که استفهام در <أوَلیس . ..> استفهام انکاری و تعجبی است.

7 - مشرکان و کافران در عصر بعثت - علی رغم انکار قیامت و تجدید حیات انسان ها - به آفرینش آسمان ها و زمین به وسیله خدا و نیز به عظمت این آفرینش اعتقاد داشتند .

أوَلیس الذی خلق السم-وت و الأرض بق-در علی أن یخلق مثلهم

برداشت یاد شده با توجه به این حقیقت است که استدلال خداوند بر اثبات معاد، از راه آفرینش نخستین جهان طبیعت، مبتنی بر این حقیقت است که کافران، جهان طبیعت را جلوه ای از خالقیت و قدرت خدا بدانند.

8 - خداوندِ خالق آسمان ها و زمین ، بر آفرینش مجدد انسان ها و نوسازی آدمی از ذرات پوسیده و پراکنده دنیایی او در قیامت ، توانا است .

قال من یحیِ العظ-م و هی رمیم . .. أوَلیس الذی خلق السم-وت و الأرض بق-در علی أن ی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 27 - 1

1 - خداوند ، خالق آسمان ، زمین و پدیده های میان آن دو است .

و ما خلقنا السماء و الأرض و ما بینهما ب-طلاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 58

16 - زمر - 39 - 5 - 1

1 - خدا ، آفریننده آسمان ها و زمین

خلق السم-وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 46 - 5

5 - خداوند ، خالق آسمان ها و زمین است .

اللهمّ فاطر السم-وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 9 - 10

10 - تنها آفریننده زمین ، پروردگار و مدبر عالم هستی است .

لتکفرون بالذی خلق الأرض . .. ذلک ربّ الع-لمین $<ذلک> به قرینه مقام خبر مقدم و <ر

<ذلک> به قرینه مقام خبر مقدم و <ربّ العالمین> مبتدای مؤخر است و تقدیم خبر بر مبتدا مفید حصر است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 11 - 1

1 - خداند ، آفریننده آسمان ها و زمین

فاطر السم-وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 4 - 1

1 - خداوند ، خالق و آفریدگار آسمان ها و زمین است .

هو الذی خلق السم-وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تغابن - 64 - 3 - 1

1 - خداوند ، آفریننده آسمان ها و زمین است .

خلق السم-وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 12 - 1

1 - خداوند ، خالق و آفریننده آسمان ها و زمین است .

اللّه الذی خلق سبع سم-وت و من الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 15 - 2

ص: 59

2 - خداوند ، زمین را به گونه ای آفرید که در جهت مصالح و منافع انسان ها باشد .

جعل لکم الأرض ذلولاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 30 - 1

1 - خداوند ، پس از آفرینش آسمان و ایجاد شب و روز ، زمین را گسترده ساخت .

و الأرض بعد ذلک دحیها

<دحو> به معنای بسط دادن و گستراندن است. <بعد ذلک> دلالت دارد که این مرحله از تغییرات زمین، پس از تعدیل آسمان و آفرینش تاریکی و روشنی بوده است. مراد از بسط زمین - به قرینه آیات بعد - آماده سازی و سامان دادن آن برای زندگانی جانداران است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 32 - 1

1 - آب ، زمین ، دانه ها ، انگور ، سبزیجات ، زیتون ، نخل ، بوستان ، میوه و چراگاه ، آفریده های خداوند و در خدمت منافع انسان و دام های آنان است .

مت-عًا لکم و لأنع-مکم

<متاعاً> اسم مصدر و جایگزین مصدر حقیقی <تمتیعاً>(بهره رساندن) است (لسان العرب). این کلمه، مفعول له و بیانگر علت پیدایش نعمت هایی است که در آیات پیشین ذکر شد.

118- خدا و آبادانی زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 61 - 15

15- خداوند ، توان و استعدادِ آباد کردن زمین را به آدمیان عطا کرده و ایشان را به سوی آبادانی گرایش داده است .

واستعمرکم فیها

استعمره فیه، یعنی: <جعله یعمره; وی را آبادکننده آن قرار داد> (لسان العرب). بر این اساس <استعمرکم فیها> چنین معنا می شود: خداوند شما را این گونه قرار داده و آفریده است که زمین را آباد سازید; یعنی، توان آبادسازی زمین را به شما عطا کرده و نیاز به آن را در شما ایجاد کرده است تا همواره به سمت آبادسازی زمین در حرکت باشید.

119- خدای زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 84 - 4

4 - اعتقاد مشرکان به تقسیم کار های آسمان و زمین ، میان خدا و فرزندی که برای او تصویر کرده اند . *

قل إن کان للرحم-ن ولد . .. و هو الذی فی السماء إل-ه و فی الأرض إل-ه

برداشت بالا بدان احتمال است که میان این آیه و آیه <إن کان للرحمان ولد> (آیه 81) بدین گونه ارتباط باشد که مشرکان

ص: 60

علاوه بر اعتقاد به فرزندداری خدا، بر این باور بوده اند که الوهیت آسمان و زمین میان او و فرزندش تقسیم شده است. گفتنی است که این آیات ردی بر هر دو دیدگاه است.

120- خزاین زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - منافقون - 63 - 7 - 9

9 - آسمان ها و زمین ، خزائن و منابع رزق موجودات

یقولون لاتنفقوا . .. و للّه خزائن السم-وت و الأرض

121- خلافت در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 165 - 1،2

1 - استقرار انسانهای هر عصر در زمین به جانشینی نسلهای گذشته، در اختیار خدا و به دست اوست.

و هو الذی جعلکم خلئف الأرض

<خلائف> جمع خلیفه (جانشین) است. اگر مخاطبان آیه انسانهای موجود در هر عصر باشند، مراد از جانشینی، جانشینی مردم هر عصر از مردم عصر پیشین خواهد بود. و اگر مخاطبان همه انسانها باشند، مقصود از جانشینی انسانها، جانشینی آنان از انسانهای منقرض شده ای است که پیش از بنی آدم بوده اند. این احتمال نیز گفته شده که منظور جانشینی انسان از خداست.

2 - آمدن هر نسلی به جای نسل پیشین، پرتوی از ربوبیت خدا بر انسانهاست.

و هو رب کل شیء . .. و هو الذی جعلکم خلئف الأرض

122- خلقت تدریجی زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 54 - 3

3 - آفرینش آسمان ها و زمین ، آفرینشی تدریجی ، در شش دوره و مرحله ، بوده است .

خلق السموت و الأرض فی سته أیام

مراد از <یوم> در آیه شریفه معنای متعارف آن (روز و یا شبانه روز) نیست، بلکه مقصود شش دوره و مرحله است. زیرا روز به معنای متعارف آن، پس از آفرینش آسمانها و زمین تحقق یافته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 7 - 2،14

2- آفرینش آسمان ها و زمین ، تدریجی بوده و در شش روز ( شش دوره ) به انجام رسیده است .

ص: 61

خلق السم-وت و الأرض فی سته أیام

مراد از <أیام> در آیه شریفه ، معنای متعارف آن (روزها یا شبانه روزها) نیست; بلکه مقصود ، دوره ها و مرحله هاست; زیرا روز به معنای متعارف آن ، پس از خلقت زمین قابل فرض است.

14- < عن الرضا ( ع ) قال : إن الله تبارک و تعالی . . . خلق السموات و الأرض فی سته أیام . . . لیظهر للملائکه ما یخلقه منها شیئاً بعد شیء فیستدل بحدوث ما یحدث علی الله تعالی مرّه بعد مرّه . . . و أما قوله عزوجل : < لیبلوکم أیّکم أحسن عملاً > فإنه خلقهم لیبلوهم بتکلیف طاعته و عبادته ، لا علی سبیل الإمتحان والتجربه لأنه لم یزل علیماً بکلّ شیء . . . ;

از امام رضا(ع) روایت شده است که فرمود: همانا خدای تبارک و تعالی . .. آسمانها و زمین را در شش روز آفرید ... تا آنچه را می آفریند برای ملائکه یکی پس از دیگری آشکار کند، که به وسیله حدوث پدیده ها تازه به تازه بر وجود خدا استدلال شود ... و اما قول خدای عزوجل <لیبلوکم أیّکم أحسن عملاً>; یعنی، خدا انسانها را آفرید تا آنان را به وسیله تکلیف به طاعت و عبادت خود آزمایش کند. البته نه برای امتحان و کشف مجهول; زیرا از ازل به همه چیز آگاه بوده و هست ...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 4 - 4

4 - آفرینش آسمان ها و زمین ، آفرینشی تدریجی بود و در شش مرحله انجام پذیرفت .

خلق السم-وت و الأرض فی ستّه أیّام

واژه <یوم> (مفرد <أیّام>) در معنای برهه ای از زمان (کوتاه یا بلند) نیز به کار می رود. بر این اساس <سته أیّام> (شش روز)، به معنای شش برهه بوده و بیانگر مطلب یاد شده است.

123- خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 22 - 2

2 - آفرینش زمین به گونه ای مناسب برای زندگانی ، پرتوی از ربوبیت خداوند است .

اعبدوا ربکم . .. الذی جعل لکم الأرض فرشاً

<الذی جعل . ..> صفت دوم برای <ربکم> در آیه قبل است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 164 - 3

3 - آفرینش آسمان ها و زمین ، حاوی نشانه هایی بر توحید و حاکی از رحمانیت و رحیمیت خداوند است .

لا إله إلا هو الرحمن الرحیم. إن فی خلق السموت و الأرض ... لأیت

آیه مورد بحث - به قرینه آیه قبل - در مقام استدلال بر توحید و رحمانیت و رحیمیت خداوند است و لذا مقصود از <آیات> در ذیل آیه، نشانه های توحید و رحمت گستری خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 1 - 2،8

2 - آفرینش آسمانها و زمین و پدیدآوردن نور و ظلمت به دست خداوند، دلیل اختصاص ستایش به اوست.

ص: 62

الحمد للّه الذی خلق

<الذی خلق>، صفت <اللّه> و بیان وجه اختصاص حمد به اوست و این تعلیق، که به گفته اهل ادب تعلیق حکم <الحمدللّه> بر وصف <الذی خلق> است، بیانگر انحصار شایستگی ستایش به آفریننده هستی است.

8 - پدیده ظلمت و نور در جهان، نظامی تابع آفرینش آسمانها و زمین

الحمد للّه الذی خلق السموت . .. و جعل الظلمت و النور

در این آیه آفرینش آسمان و زمین با فعل <خلق> بیان شده، ولی درباره ظلمت و نور از فعل <جعل> استفاده شده است. توجیه این تفاوت، به گفته برخی از مفسران، تبعی بودن آفرینش نور و ظلمت نسبت به مجموعه هستی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 54 - 1،4

1 - خداوند ، آفریدگار آسمان ها و زمین و پروردگار راستین انسانهاست .

إن ربکم اللّه الذی خلق السموت و الأرض فی سته أیام

4 - خداوند پس از آفرینش آسمان ها و زمین ( نظام هستی ) با استیلا بر عرش ، به تدبیر امور آنها پرداخت .

ثم استوی علی العرش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 7 - 16

16- < عن محمد بن مسلم قال : قال لی أبوجعفر ( ع ) : کان کل شیء ماءاً و کان عرشه علی الماء ، فأمر الله عز ذکره الماء فاضطرم ناراً ثم أمر النار فخمدت فارتفعت من خمودها دخان فخلق الله عزوجل السم-وات من ذلک الدخان و خلق الله عزوجل الأرض من الرّماد . . . ;

محمدبن مسلم گوید: امام باقر(ع) به من فرمود: همه چیز آب بود و عرش خدا بر آب قرار داشت; پس خدای عزّ ذکره به آب امر کرد، پس آن آب آتشی برافروخته شد، سپس آتش را امر کرد خاموش شود و خاموش شد، پس بر اثر خاموشی آتش دودی از آن برخاست; آن گاه خداوند آسمانها را از آن دود آفرید و زمین را از خاکستر آفرید . ..>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 19 - 13

13- آفرینش آسمان ها و زمین ( عالم آفرینش ) ، دلیل قدرتمندی خداوند بر تحقق وعده عذاب کافران و حبط عمل نیکشان

من ورائه جهنّم . .. مثل الذین کفروا بربّهم أعم-لهم کرماد اشتدّت به الریح ... ألم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 32 - 2

2- آفرینش آسمان ها و زمین دلیل و نشانه توحید خداوند است .

الله الذی خلق السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 19 - 2

2- کره زمین در بدو پیدایش ، دارای حجم گسترده ای نبوده است . *

ص: 63

و الأرض مددن-ها

<مدّ> در لغت به معنای <بسط> و <جرّ> است و مراد از آن در آیه فوق، می تواند توسعه حجمی زمین باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 3 - 4،7

4- آفرینش حق مدار آسمان ها و زمین ، گواه وحدانیت خدا و نبود شریک برای او

أن أنذروا أنه لا إل-ه إلاّ أنا فاتقون . خلق السم-وت و الأرض بالحق تع-لی عمّا یشر

جمله <خلق السماوات و الأرض> به منزله تعلیل برای مضمون <لا إل-ه إلاّ أنا> در آیه قبل است.

7- آفرینش آسمان ها و زمین ( جهان هستی ) دلیلی بر قدرت خداوند بر محقق ساختن وعده هایش

أتی أمر الله . .. خلق السموت و الأرض بالحق تع-لی عمّا یشرکون

جمله <خلق السماوات . ..> می تواند به منزله تعلیلی برای روشن نمودن قدرت خداوند بر محقق ساختن وعده هایش باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 51 - 1

1- شیاطین ، فاقد کمترین دخالت و نظارت در کار آفرینش آسمان ها و زمین و نیز خلقت خودشان اند .

ما أشهدتّهم خلق السم-وت والأرض و لاخلق أنفسهم

<إشهاد> یعنی، دیگری را به شهادت و حضور خواندن. نفی شاهد گرفته شدن شیاطین در آفرینش آسمان ها و زمین و خلقت خود آن ها، کنایه از آن است که آنان، هیچ نقشی در الوهیت و تدبیر جهان نداشته اند تا در موقع آفرینش، به حضور فراخوانده شده و شاهد خلقت باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 30 - 8

8- اندیشیدن در پدیده های جهان خلقت ، از راه های دستیابی انسان به توحید و یگانگی خداوند

أوَلم یر الذین کفروا أنّ السموت . .. أفلایؤمنون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 59 - 7،8

7 - آفرینش جهان هستی ( آسمان ها ، زمین و . . . ) جلوه ای از رحمانیت خداوند

الذی خلق السم-وت و الأرض . .. الرحم-ن

برداشت فوق، بر این اساس استوار است که <الذی خلق> مبتدا و <الرحمان> خبر آن باشد; یعنی، آن کسی که جهان را آفرید، رحمان است و قهراً جهان، جلوه ای از رحمانیتش می باشد.

8 - آفرینش جهان هستی ( آسمان ها ، زمین و . . . ) جلوه ای از حیات جاویدان خداوند

الحیّ الذی لایموت . .. الذی خلق السم-وت و الأرض

برداشت فوق، بر این اساس استوار است که <الذی خلق> صفت برای >الحیّ> باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 22 - 1،5

ص: 64

1 - آفرینش آسمان ها و زمین و گوناگونی زبان ها و رنگ های آدمیان ، از آیات الهی است .

و من ءای-ته خلق السم-وت و الأرض و اختل-ف ألسنتکم و ألونکم

5 - آیه بودن آفرینش آسمان ها و زمین و تفاوت زبان ها و رنگ های مردم ، برای دانشمندان قابل درک است .

و من ءای-ته خلق السم-وت و الأرض و اختل-ف ألسنتکم و ألونکم إنّ فی ذلک لأی-ت للع-ل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 41 - 2

2 - نظم کنونی آسمان ها و زمین در بقا ، همانند مرحله آغازین خود ، نیازمند به اراده و تدبیر خداوند است .

إنّ اللّه یمسک السم-وت و الأرض . .. إن أمسکهما من أحد من بعده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 81 - 3

3 - آفرینش آسمان ها و زمین ، دلیل و نشانه توانایی خداوند بر برپایی قیامت و آفرینش مجدد انسان ها

أوَلیس الذی خلق السم-وت و الأرض بق-در علی أن یخلق مثلهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 5 - 10

10 - آفرینش و تدبیر آسمان ها و زمین و پیدایش شب و روز و تسخیر خورشید و ماه ، جلوه های عزت و قدرتمندی خداوند است .

خلق السم-وت و الأرض . .. کلّ یجری لأجل مسمًّی ألا هو العزیز

یادآوری عزت و قدرتمندی خداوند در پایان آیه شریفه و پس از یادآوری آفرینش آسمان، زمین و. ..، گویای برداشت یاد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 6 - 16،20،23

16 - آفریدن جهان هستی ( آسمان ، زمین ، انسان و . . . ) ، از اوصاف و نشانه های خدای حقیقی ( اللّه )

خلق السم-وت و الأرض . .. خلقکم من نفس وحده ... ذلکم اللّه

<ذلکم> اشاره به کسی است که اشیای ذکر شده را آفریده و صاحب اوصاف خلق و جعل است.

20 - آفرینش آسمان ها ، زمین ، خورشید ، ماه و انسان ، جلوه فرمانروایی مطلق خدا بر جهان هستی است .

خلق السم-وت و الأرض . .. له الملک

23 - آفرینش جهان ( آسمان ، زمین و انسان ) ، دلیل یکتایی خدا و پوچی معبود های دیگر

خلق السم-وت و الأرض . .. خلقکم من نفس وحده ... لا إل-ه إلاّ هو

برداشت بالا مبتنی براین دیدگاه است که جمله <لا إل-ه إلاّ هو> - که پس از بحث از خلقت جهان آمده است - به منزله نتیجه و جمع بندی آن بحث باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 38 - 2

ص: 65

2 - جهان ( آسمان ها ، زمین و . . . ) ، مخلوق خدا و جلوه قدرت او است .

و لئن سألتهم من خلق السم-وت و الأرض لیقولنّ اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 64 - 13

13 - آفرینش زمین ، آسمان ، انسان و روزی های او ، از اوصاف معبود و ربّ حقیقی

اللّه الذی جعل لکم الأرض . .. و صوّرکم فأحسن صورکم و رزقکم من الطیّب-ت ذلکم اللّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 9 - 3

3 - زمین و چگونگی شکل گیری و آفرینش آن ، از نزدیک ترین و آشکارترین زمینه های توجه انسان به خالقیت خداوند

قل أئنّکم لتکفرون بالذی خلق الأرض

از این که خداوند از میان همه نشانه ها و دلایل، آفرینش زمین را به عنوان دلیل خالقیت و آفریدگاری خود یاد کرده است، می توان مطلب بالا را به دست آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 11 - 1،7

1 - خداوند ، پس از آفرینش زمین به سامان دادن آسمان پرداخت .

ثمّ استوی إلی السماء

<إستواء> (مصدر <إستوی>) آن گاه که با <إلی> متعدی شود، به معنای آهنگ کردن است. <ثمّ> (در <ثمّ استوی>) می تواند برای ترتیب خارجی و یا ترتیب ذکری باشد. برداشت بالا بر اساس احتمال اول است.

7 - شکل گیری نظام آسمان ها و زمین ، براساس جاذبه ها و قوانین طبیعت *

قالتا أتینا طائعین

برداشت یاد شده بدان احتمال است که <طوعاً> اشاره به حرکت طبیعی و <کرهاً> حکایت از حرکت قسری داشته باشد و آیه بیانگر حاکمیت حرکت طبیعی حلقه های تکوین در نظام آسمان ها و زمین باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 12 - 11

11 - آفرینش و تدبیر آسمان ها و زمین ، جلوه ای از علم و قدرت الهی است .

ذلک تقدیر العزیز العلیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 11 - 2،3

2 - خلقت آسمان ها و زمین ، بدون هیچ گونه سابقه و الگوی پیشین

فاطر السم-وت و الأرض

<فاطر> (از ماده <فطر>)به معنای ابداع و آفرینش بدون سابقه نیز آمده است.

3 - آسمان ها و زمین ، پیش از شکل یافتن به وضع موجود به صورت توده ای واحد و متراکم بود .

ص: 66

فاطر السم-وت و الأرض

<فطر> (مصدر <فاطر>) به معنای دریدن و جدا کردن است. به کارگیری این ماده می تواند به این مطلب اشاره داشته باشد که آسمان ها، پیش از این که به شکل فعلی در آید به صورت یک توده فشرده و متراکمی بود و سپس با انفجار عظیم از هم جدا و متفرق شد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 29 - 1،7

1 - آفرینش آسمان ها و زمین و جانداران ، از نشانه های روشن خدا و قدرت او است .

و من ءای-ته خلق السم-وت و الأرض و ما بثّ فیهما من دابّه

7 - آفرینش آسمان ها ، زمین و موجودات زنده ، تنها بخشی از آیات الهی است .

و من ءای-ته

با توجه به معنای <من> - که برای تبعیض است - به دست می آید که جهان هستی سرشار از آیات خداوند است و آفرینش آسمان ها و زمین تنها بخشی از آنها می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 3 - 5

5- آفرینش بهینه آسمان ها و زمین و سایر موجودات ، نمود عزت و حکمت الهی است .

من اللّه العزیز الحکیم . ما خلقنا السم-وت و الأرض و ما بینهما إلاّبالحقّ

از ارتباط این آیه با ذیل آیه قبل (من اللّه العزیز الحکیم)، مطلب یاد شده استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 33 - 4

4- آفرینش توانمندانه آسمان ها و زمین از سوی خداوند ، دلیل قدرت او بر تجدید حیات مردگان

اللّه الذی خلق . .. و لم یعی بخلقهنّ بق-در علی أن یحیی الموتی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 38 - 3،6

3 - آفرینش آسمان ها و زمین ، نمودی از قدرت عظیم الهی

و لقد خلقنا السم-وت و الأرض

به قرینه آیات پیشین - که بیان کننده قدرت قاهره الهی بود - و نیز به قرینه ذیل آیه (و ما مسّنا من لغوب) طرح مسأله آفرینش آسمان و زمین برای نمایاندن قدرت الهی است.

6 - خلقت آسمان ها و زمین بدون کم ترین زحمت و دشواری ، نشان قدرت خداوند بر معاد

و لقد خلقنا . .. و ما مسّنا من لغوب

با توجه به این که سیاق عمده آیات پیشین، در اثبات معاد بود; طرح خالقیت خدا و آسان بودن خلقت برای او، می تواند بیانگر امکان معاد و دشوار نبودن آن باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 67

19 - طلاق - 65 - 12 - 9،11،14

9 - آفرینش آسمان ها و زمین و تدبیر امور آنها ، جلوه ای روشن و نشانه ای گویای از قدرت بی پایان خداوند

اللّه الذی خلق سبع سم-وت . .. لتعلموا أنّ اللّه علی کلّ شیء قدیر

11 - آفرینش آسمان ها و زمین ، جلوه ای روشن و نشانه ای گویا از علم مطلق و همه جانبه خداوند است .

اللّه الذی خلق سبع سم-وت . .. لتعلموا ... أنّ اللّه قد أحاط بکلّ شیء علمًا

14 - آفرینش آسمان ها و زمین و تدبیر امور آنها ، نشانه تحقّق وعده های خداوند به برپایی قیامت و وجود بهشت و جهنّم است .

أعدّ اللّه لهم عذابًا شدیدًا . .. جنّ-ت تجری من تحتها الأنه-ر ... اللّه الذی خلق

یادآوری خلقت آسمان ها و زمین و تدبیر امور آنها - پس از ذکر دو گروه دوزخیان و بهشتیان در آیات گذشته - می تواند اشاره به مطلب یاد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 19 - 5

5 - گستردگی و پهناوری کنونی زمین ، پس از گذشتن چندی از آفرینش نخستین آن بوده است .

و اللّه جعل لکم الأرض بساطًا

<جعل> در چند معنا به کار می رود; از جمله آنها، تغییر دادن از صورت و حالتی به صورت و حالتی دیگر است (مفردات راغب). برداشت یاد شده مبتنی بر این معنا است.

124- درختان زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 27 - 2

2 - در صورت تبدیل شدن همه درختان زمین به قلم و مرکب شدن دریا های متعدد ( بیش از هفت دریا ) جهت کتابت کلمات الهی ، کلمات خداوند تمام نخواهد شد .

لو أنّما فی الأرض من شجره أقل-م و البحر یمدّه من بعده سبعه أبحر ما نفدت کلم-ت ال

<من> بیان برای <ما>ی موصول است و آوردن <شجره> با تای وحدت به جای <شجر> برای این است که افاده استغراق کند به گونه ای که یکایک درختان را در برگیرد. گفتنی است که <سبعه أبحر> دلالت بر کثرت می کند و <من بعده> به معنای <بعد از اتمام آن دریا> و یا غیر از آن است.

125- درک نیازمندی زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 84 - 4

4 - درک ماهیت تعلق و نیاز زمین و موجودات روی آن به خداوند ، تنها در توان اهل دانش و خرد است .

قل لمن الأرض و من فیها إن کنتم تعلمون

ص: 68

126- دشمنی در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 123 - 7

7 - زندگی انسان در زمین ، همواره قرین دشمنی و ستیز آدمیان با یکدیگر بوده است .

اهبطا منها جمیعًا بعضکم لبعض عدوّ

در باره مراد از <بعضکم لبعض عدوّ> دو دیدگاه وجود دارد: 1- مراد دشمنی شیاطین با انسان ها است. دراین نظر <اهبطا> خطاب به ابلیس و آدم خواهد بود. 2- مراد دشمنی انسان ها با یکدیگر است. مبنای این نظر، مخاطب بودن آدم(ع) و حوا است. در هر دو مبنا، خطاب به آدم و حوا(ع) و ابلیس به اعتبار ذریه آنان خواهد بود. در برداشت یاد شده، دومین دیدگاه پذیرفته شده است.

127- ذخایر زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 10 - 8

8 - منابع و ذخایر غذایی زمین ، برای تأمین نیاز های موجودات آن کافی است .

و قدّر فیها أقوتها . .. سواء للسائلین

<سواء> به معنای برابر و حال برای <أقواتها> است. <للسائلین> (نیازمندان) از ریشه <سؤل> است; یعنی، خداوند ذخایر غذایی را به گونه ای اندازه گیری کرد که بی کم و زیاد نیاز موجودات را تأمین می کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 31 - 4

4 - زمین ، جایگاه ذخیره آب

ماءها

128- ذخیره سازی آب در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 18 - 5

5 - ذخیره شدن آب باران در منابع پراکنده زمین ، نمودی از توجه دقیق خدا به مصالح خلق و عدم غفلت او از احوال آنان

و ما کنّا عن الخلق غ-فلین . .. فأسکنّ-ه فی الأرض

ص: 69

129- ذکر خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 9 - 5

5 - شگفت آور بودن انکار معاد و عالم آخرت ، با توجه به مخلوق خدا بودن آسمان و زمین

الذین لایؤمنون بالأخره . .. أفلم یروا إلی ما بین أیدیهم و ما خلفهم

استفهام در <أفلم> تعجیبی است و دلالت می کند بر این که کفر به آخرت و انکار معاد، با توجه به این که آسمان و زمین در احاطه خدا قرار دارند، امر شگفت آوری است.

130- ذوالقرنین در مغرب زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 86 - 1،2،4،6

1- ذوالقرنین ، با به کارگیری برخی از ابزار ها و نیروهایش ، به سمت غرب سرزمین خویش پیش رفت .

فأتبع سببًا . حتّی إذابلغ مغرب الشمس

2- ذوالقرنین ، با رسیدن به انت های خشکی های غرب ، آبی گل آلود و تیره رنگ را فراروی خویش دید .

حتّی إذا بلغ مغرب الشمس وجدها تغرب فی عین حمئه

<حمئه> یعنی دارای <حمأه> به <گل سیاه بدبو> گفته می شود. (کتاب العین)

4- پیشروی ذوالقرنین ، با رسیدن به ساحل دریایی گسترده ، متوقف شد .

وجدها تغرب فی عین حمئه

بدان احتمال که نمای غروب خورشید در آب، نشانه گستردگی پهنه دریا باشد; یعنی، در چشم اندازِ آن، چیزی مشاهده نمی شد، لذا تصوّر آن بود که خورشید در چشمه جوشانی در دریا فرو می رود و خشکی دیگری در ورای آن نیست.

6- ذوالقرنین ، در آخرین نقطه خشکی ، در غرب سرزمین خویش ، با مردمی دارای تشکّل و قومیّت مواجه شد .

وجدها تغرب فی عین حمئه و وجد عندها قومًا

131- زمان گسترش زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 6 - 6

6 - زمان شکافته شدن آسمان و گسترش زمین و تخلیه درون آن ، زمان حضور انسان ها در پیشگاه پروردگار است .

إذا السماء انشقّت . .. فمل-قیه

<إذا> در <إذا السماء انشقت> ظرف است و مظروف آن به قرینه <فملاقیه> محذوف می باشد; بنابراین مراد چنین خواهد بود: <إذا السماء انشقت . .. لاقی الإنسان ربّه>.

ص: 70

132- زمین آخرت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 107 - 3،4

3- سرای آخرت همچون دنیا ، دارای زمین و آسمان است .

مادامت السم-وت و الأرض

از آن جا که آسمانها و زمین موجود به هنگام برپایی قیامت در هم فرو می ریزد، معلوم می شود مراد از <السماوات و الأرض> در این آیه و آیه بعد، آسمانها و زمین سرای آخرت می باشد. براین اساس <ال> در آن دو جانشین مضاف الیه است; یعنی: سماوات الأخره و أرضها.

4- سرای آخرت ، دارای یک زمین است و آسمانهایی متعدد دارد .

مادامت السم-وت و الأرض

برداشت فوق ، از جمع آوردن <سماوات> و مفرد آوردن <أرض> استفاده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 108 - 4،5

4- سرای آخرت همچون دنیا ، دارای زمین و آسمان است .

مادامت السم-وت و الأرض

5- سرای آخرت ، دارای یک زمین است و آسمانهایی متعدد دارد .

مادامت السم-وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 48 - 4

4- وجود آسمان و زمین در آخرت ، در عین تبدیل شدن نظم کنونی آنها در آستانه برپایی قیامت

یوم تبدّل الأرض غیر الأرض و السموت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 33 - 4

4 - جهان آخرت ، متشکل از آسمان و زمین *

أن تنفذوا من أقطار السم-وت و الأرض

برداشت بالا با توجه به این است که آیه شریفه در مورد قیامت باشد.

133- زمین از آیات خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 44 - 5،6

5 - خلقت هدف دار آسمان ها و زمین ، نشانه و آیه بزرگ خدا برای مؤمنان است .

خلق اللّه السم-وت و الأرض . .. إنّ فی ذلک لأیه للمؤمنین

ص: 71

6 - برای درک آیه بودن آسمان ها و زمین ، داشتن ایمان و زمینه لازم شرط است .

خلق اللّه السم-وت و الأرض بالحقّ . .. لأیه للمؤمنین

تخصیص به ذکر مؤمنان از بین مردم برای بیان این که آسمان ها و زمین، آیه برای آنان است; از این جهت است که آنان، از آیه بهره می گیرند.

134- زمین با برکت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 96 - 10

10 - کعبه ، خانه ای مبارک ( دارای خیر و برکت فراوان )

وضع للناس للذی ببکّه مبارکاً

135- زمین بهشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 74 - 14

14 - < عن أبی جعفر ( ع ) < الحمد للّه الذی صدقنا وعده و أورثنا الأرض . . . > یعنی : أرض الجنّه ;

از امام باقر(ع) روایت شده که درباره <. ..و أورثنا الأرض...> فرمود: مقصود زمین بهشت است>.

136- زمین بی برکت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 58 - 4

4 - گیاهان نهفته در سرزمین های نامستعد ، هر چند باران رحمت بر آن ببارد ، تهی از خیر و برکتند و بازدهیشان اندک است .

و الذی خبث لایخرج إلا نکداً

<نکد> به معنای چیزی است که خیر در آن نباشد و بی خیر بودن گیاهان به این است که بازدهی آن اندک باشد.

137- زمین پاک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 43 - 40،41

40 - تیمم باید بر زمین پاکیزه باشد .

فتیمّموا صعیداً طیباً

ص: 72

امام صادق در باره (صعیداَ طیباَ) در آیه فوق فرمود: (صعیداَ) الموضع المرتفع و (الطیب) الموضع الذی ینحدر عنه الماء.

مرتفع بودن زمین و عبور آب از روی آن، که در حدیث آمده، کنایه از پاکیزه بودن زمین است ; چون اگر زمین گود باشد، جایگاه کثافات می شود و آب در آن می ماند و لجن می گردد.

_______________________________

معانی الاخبار، ص 283 ; نورالثقلین، ج 1، ص 485، ح 275 ; بحار الانوار، ج 76، ص 347، ح 12.

41 - زمین پاکیزه جایگزین آب ، برای تحصیل طهارت ، اگر چه فقدان آب به طول انجامد .

فتیمّموا صعیداً طیباً

رسول خدا(ص) فرمود: الصعید الطیب وضوء المسلم ولو الی عشر سنین ... .

<وضو>، به فتح <واو>، آبی است که با آن شستشو می نمایند.

_______________________________

الدر المنثور، ج 2، ص 552، ذیل آیه.

138- زمین در دوران لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 28 - 9

9 - در دوران لوط ( ع ) ، مناطق وسیعی از کره زمین ، منطقه زیستی انسان ها بود و لوط ( ع ) از آنها آگاهی داشت .

إنّکم لتأتون الف-حشه ما سبقکم بها من أحد من الع-لمین

139- زمین در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 48 - 13،14،16

13- < عن محمد بن مسلم قال : سمعت أباجعفر ( ع ) یقول : . . . لعلّکم ترون إنه إذا کان یوم القیامه . . . إن الله تبارک و تعالی لایعبد فی بلاده و لایخلق خلقاً یعبدونه . . . بلی و الله لیخلقنّ خلقاً من غیر فحوله و لا إناث . . . و یخلق لهم أرضاً تحملهم و سماء تظلّهم ألیس الله یقول : < یوم تبدّل الأرض غیر الأرض و السماوات > . . . ;

محمد بن مسلم گوید: از امام باقر(ع) شنیدم که می فرمود: . .. شاید شما گمان کنید هنگامی که روز قیامت فرا رسد ... خدای تبارک و تعالی در بلاد خود عبادت نمی شود و خلقی را که عبادت او ... کند، نمی آفریند؟ چنین نیست، به خدا سوگند! خدا خلقی را از غیر نر و ماده می آفریند و برای آنها زمینی که آنان را حمل کند و آسمانی که بر سر آنها سایه افکند، خلق می کند. آیا خدا نفرموده است: یوم تبدّل الأرض غیر الأرض و السماوات؟>.

14- < عن علی بن الحسین ( ع ) قال : < تبدّل الأرض غیر الأرض > یعنی بأرض لم تکتسب علیها الذنوب بارزه ، لیست علیها جبال و لانبات کما دحاها أوّل مرّه ;

از امام علی بن الحسین(ع) در باره سخن خداوند <تبدّل الأرض غیر الأرض> روایت شده است که فرمود: یعنی، به زمینی مبدل می شود که روی آن هیچ گناهی صورت نگرفته است. وسیع و باز است که روی آن کوه و گیاهی نیست، به آن سان که خداوند اولین بار این زمین را گسترده است>.

16- < قال رسول الله ( ص ) فی قول الله : < یوم تبدّل الأرض غیر الأرض > قال : أرض بیضاء کأنها فضه ، لم یسفک فیها دم

ص: 73

حرام و لم یعمل فیها خطیئه ;

از رسول خدا(ص) درباره سخن خداوند که می فرماید: <یوم تبدّل الأرض غیر الأرض> روایت شده است که فرمود :[زمین تبدیل می شود] به زمینی سفید مانند نقره که در آن خونی به حرام نمی ریزد و کار خطایی صورت نمی گیرد>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 67 - 4،12

4 - زمین ، در قیامت ، یکسره در قبضه قدرت خداوند است .

و الأرض جمیعًا قبضته یوم القی-مه

12 - < عن سلیمان بن مهران ، قال سألت أباعبداللّه ( ع ) عن قول اللّه عزّوجلّ < و الأرض جمیعاً قبضته یوم القیامه > فقال یعنی ملکه لایملکها معه أحد . . . < و السماوات مطویّات بیمینه > قال : الیمین الید ، و الید القدره و القوّه یقول عزّوجلّ و السماوات مطویّات بقدرته و قوته سبحانه و تعالی عمّا یشرکون ;

سلیمان بن مهران گوید: از امام صادق(ع) از سخن خداوند عزّوجلّ که می فرماید: <و الأرض جمیعاً قبضته یوم القیامه> سؤال نمودم، حضرت فرمود: یعنی زمین ملک او است [در قیامت] و هیچ کس غیر از او مالک زمین نیست. .. و درباره <و السماوات مطویّات بیمینه> فرمود: یمین همان ید است و مراد از آن قدرت و قوت است و خداوند عزّوجلّ فرمود: آسمان ها به قدرت و قوت خداوند به هم پیچیده می شوند و او منزّه و برتر است از هرگونه شرکی که به او نسبت می دهند>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 69 - 1،2،4

1 - سراسر زمین در عرصه قیامت به نور الهی روشن خواهد شد .

و أشرقت الأرض بنور ربّها

<إشراق> (مصدر <أشرقت>) به معنای اضائه (روشن شدن) است.

2 - زمین ، در قیامت عرصه روشن شدن حقایق الهی

و أشرقت الأرض بنور ربّها

برخی از مفسران بر این عقیده اند که چون خاصیت نور، روشن کردن هر چیزناپید است. بنابراین مقصود از روشن شدن زمین به نور پروردگار، روشن شدن حقایق در عرصه قیامت است و اضافه نور به خداوند اضافه تشریفی و از باب تعظیم می باشد.

4 - روشن شدن زمین و حقایق مربوط به اهل آن در قیامت ، جلوه ربوبیت الهی است .

و أشرقت الأرض بنور ربّها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 187 - 7

7 - لحظه برپایی قیامت ، لحظه ای دشوار و سنگین برای آسمان ها و زمین

ثقلت فی السموت و الأرض

متعدی شدن <ثقلت> با حرف <فی>، و نه حرف <علی>، گویای این است که آنچه در لحظه برپایی قیامت در آسمانها و زمین واقع می شود، حوادثی عظیم است که تحمل آن بر آسمانها و زمین دشوار است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 47 - 2،3

ص: 74

2- در آستانه بروز قیامت ، کوه ها جابه جا شده و صفحه زمین مسطّح می شود .

و یوم نسیّر الجبال و تری الأرض بارزه

<نسیّر> (از ماده سیر) یعنی <حرکت می دهیم> و <بارزه> به معنای <ظاهر و آشکار> است. چون در قیامت، کوه ها، از جا کنده می شوند و ناهمواری های زمین از بین می رود، همه جای آن دیده شده و هیچ مانعی در برابر دید وجود ندارد.

3- در آستانه قیامت و حشر آدمیان ، سیستم جغرافیایی و زیستی زمین ، تغییر می کند .

و یوم نسیّر الجبال و تری الأرض بارزه و حشرن-هم

روشن است که به حرکت درآمدن کوه ها و هم سطح شدن پوسته زمین، شرایط جدیدی را در زمین ایجاب خواهد کرد و شرایط کنونی از بین خواهد رفت.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 98 - 11

11- به هنگام برپایی قیامت ، تمامی استحکامات روی زمین با خاک یک سان خواهد شد .

فإذا جاء وعد ربّی جعله دکّاء

آنچه ذوالقرنین درباره فرجام سدّ، بازگو کرد، سرچشمه در آگاهی او از انهدام جهان هنگام برپایی قیامت دارد، گرچه ممکن است در خصوص سد نیز از خداوند به او وعده خاصّی رسیده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 107 - 1

1 - روز قیامت ، کمترین پستی و بلندی در سطح زمین مشاهده نخواهد شد .

لاتری فیها عوجًا و لاأمتًا

<عوج> نقطه مقابل اعتدال است (مصباح) و <أمْت> به معنای مکان مرتفع می باشد و به پستی و بلندی نیز اطلاق می گردد (قاموس). مفاد <لاتری...> آن است که به هنگام تحقق رستاخیز در زمین، هیچ ناهمواری و کجی به چشم نخواهند خورد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 108 - 1

1 - با متلاشی شدن کوه ها و مسطح شدن زمین در قیامت ، دعوت کننده ای ، آدمیان را به بیرون آمدن از قبر ها دعوت خواهد کرد .

یومئذ یتّبعون الداعی لاعوج له

ظاهراً مقصود از <داعی> - که تمامی مردم از او تبعیت خواهند کرد و به ندای او پاسخ مثبت خواهند داد - کسی است که آدمیان را از قبرها برای حشر فرا می خواند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 103 - 7

7- < عن النبی ( ص ) فی معنی < الفزع الأکبر > : ان الناس یصاح بهم صیحه واحده فلایبقی میّت إلاّ نشر و لا حیّ إلاّ مات إلاّ ما شاء اللّه ثمّ یصاح بهم صیحه أخری فینشر من مات و یصفون جمیعاً و تنشقّ السماء و تهدّ الأرض و تخرّ الجبال و تزفر النیران و ترمی بمثل الجبال شرراً فلایبقی ذو روح إلاّ إنخلع قلبه و ذکر ذنبه و شغل بنفسه إلاّ ما شاء اللّه ;

از رسول خدا(ص) روایت شده که در معنای <فزع أکبر> فرمود: به درستی که یک صیحه بر مردم زده می شود که مرده ای

ص: 75

نمی ماند، مگر این که زنده می شود وزنده ای نمی ماند، مگر این که می میرد، جز آنچه را که خدا بخواهد. سپس صیحه دیگری بر آنان زده می شود و آنان که مرده اند زنده گشته و همگی به صف کشیده خواهند شد. و آسمان شکافته و زمین در هم کوبیده و کوه ها فرو ریخته و آتش شعله هایی چون کوه برکشد، پس هیچ صاحب روحی نماند، مگر این که [از هراس] دل او کنده شود و گناهان خود را یادآورد و هر کس به فکر خویش باشد، مگر آنچه را خدا بخواهد>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 10 - 1

1 - زمین همچون آسمان ، دست خوش تحولات عظیم در آستانه قیامت

یوم تمور السّماء . .. و تسیر الجبال

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 4 - 2

2 - انهدام زمین در آستانه قیامت ، امری قطعی و غیرقابل تردید

إذا رجّت الأرض رجًّا

به کارگیری <إذا>ی شرطیه - که در امور قطعی به کار می رود - بیانگر مطلب بالا است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 10 - 2

2 - دگرگونی اساسی در کره زمین ، در آستانه برپایی قیامت

فإذا النجوم طمست . و إذا السماء فرجت . و إذا الجبال نسفت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 3 - 2

2 - قیامت ، رخدادی بزرگ و همراه با به هم پاشیدن تمام زمین ، حتی سخت ترین نقطه های آن

و إذا الجبال سیّرت

خبر رانش کوه ها، در حقیقت خبر از متلاشی شدن زمین و بیانگر عظمت رخداد قیامت است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انفطار - 82 - 3 - 2

2 - ساختار زمین نیز مانند آسمان و ستارگان ، در آستانه قیامت به هم خورده و رخنه های فراوانی در پیکره آن پدیدار خواهد شد .

إذا السماء . .. و إذا الکواکب ... و إذا البحار فجّرت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 3 - 1،2

1 - زمین در آستانه برپایی قیامت ، گسترده و مسطح شده و مساحت آن افزایش می یابد .

و إذا الأرض مدّت

ص: 76

<مدّ> به معنای بسط دادن (قاموس)، کشاندن (مفردات) و افزایش دادن است. (مصباح)

2 - انبساط زمین در آستانه قیامت ، تحت تأثیر عامل خارجی است .

و إذا الأرض مدّت

مجهول بودن فعل <مدّت>، نشان تأثیرپذیری زمین از عامل انبساط است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 4 - 1،2

1 - زمین در آستانه قیامت ، تمام آن چه را در دل خود جای داده ، بیرون افکنده ، به کلی تخلیه خواهد شد .

و ألقت ما فیها و تخلّت

باب تفعل، بر تکلّف دلالت دارد; بنابراین <تخلّت>; یعنی، در تخلیه سخت کوشید.

2 - انبساط یافتن زمین در آستانه قیامت ، زمینه تخلیه کامل آن و اخراج بدن انسان ها از قبر و بیرون افکنده شدن اشیاء از درون زمین است .

و إذا الأرض مدّت . و ألقت ما فیها و تخلّت

تقدیم ذکری، ممکن است بر تقدم رتبی و زمانی دلالت کند. بنابراین انبساط زمین، زمینه <القاء> و <تخلیه> خواهد بود. به قرینه آیات بعد - که درباره قیامت انسان ها است - می توان گفت: از عبارت <ألقت ما فیها> بیرون انداختن بدن ها از قبرها نیز اراده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 21 - 2

2 - زمین ، هنگام برپایی قیامت ، به شدت کوبیده و سست و نرم خواهد شد .

کلاّ إذا دکّت الأرض دکًّا دکًّا

<دکّ>; یعنی، منهدم ساختن کوه و دیوار و مانند آن (لسان العرب). تکرار دو مصدر <دکّاً دکّاً> بر کثرت آن دلالت دارد; یعنی، کوبیدن های مکرر، یکی پس از دیگری تحقق خواهد یافت.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 2 - 3

3 - زلزله زمین در آستانه قیامت ، انفجاری داخلی و پراکنده سازنده مواد درونی آن است .

و أخرجت الأرض أثقالها

زلزله به طور معمول، آنچه را که بر سطح زمین است، به کام آن فرو می برد; ولی در زلزله واپسین، عکس این صحنه اتفاق خواهد افتاد. عطف این آیه بر آیه قبل - به قرینه سیاق آیات - عطف مسبب بر سبب است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 3 - 1

1 - تحولات زمین هنگام برپایی قیامت ، برای انسان ها بی سابقه و شگفت آور است .

و قال الإنس-ن ما لها

استغراق - که از حرف <ال> در <الإنسان> استفاده می شود - استغراق عرفی است و اظهار شگفتی را به اکثریت قاطع انسان ها، نسبت می دهد.

ص: 77

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 4 - 2،4،5،6

2 - زمین در قیامت ، پس از لرزش شدید و بیرون ریختن دفینه های خویش ، اطلاعات ذخیره شده خود را برملا خواهد ساخت .

یومئذ تحدّث أخبارها

4 - زمین گزارش های فراوانی را درباره انسان ها در خود ، بایگانی کرده ، در قیامت آنها را بازگو خواهد کرد .

یومئذ تحدّث أخبارها

این آیه گرچه مصداق <أخبارها> را بیان نکرده است; ولی آیات بعد، می تواند قرینه باشد که مراد اخبار مربوط به انسان ها است.

5 - زمین در قیامت ، دارای شعور و کلام و گواه آنچه بر روی آن اتفاق افتاده است .

تحدّث

6 - < عن أبی هریره قال قرء رسول اللّه ( ص ) ه-ذه الآیه < یومئذ تحدث أخبارها > قال : أتدرون ما إخبارها ؟ قالوا : اللّه و رسوله أعلم ، قال : فانّ إخبارَها أن تشهد علی کلّ عبد أو أمه بما عمل علی ظهرها ;

از ابوهریره روایت شده که رسول خدا(ص) آیه <یومئذ تحدث أخبارها> را قرائت کرد و فرمود: آیا می دانید خبردادن زمین چیست؟ گفتند خدا و رسولش آگاه تراند; فرمود: إخبار زمین گواهی دادن آن است بر هر مرد و زنی به آنچه بر روی آن انجام داده است. >.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 5 - 1

1 - خداوند در قیامت ، زمین را به ارائه اطلاعات بایگانی شده در آن ، فرمان خواهد داد .

بأنّ ربّک أوحی لها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 6 - 2

2 - زلزله زمین ، از مقدّمات حشر مردم و حسابرسی اعمال آنان در قیامت است .

إذا زلزلت الأرض . .. یومئذ یصدر الناس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 7 - 5

5 - زمین ، مشخّصات کردار هایِ ریز و درشت انسان را در خود محفوظ داشته ، در قیامت آن را گزارش خواهد کرد .

یومئذ تحدّث أخبارها . .. فمن یعمل مثقال ذرّه خیرًا یره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 8 - 5

5 - زمین ، مشخصات کردار های ریز و درشت انسان ، اطلاعاتی را در خود محفوظ داشته ، در قیامت آن را گزارش خواهد کرد .

ص: 78

و من یعمل مثقال ذرّه شرًّا یره

140- زمین کشاورزی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 265 - 8

8 - زمین مرتفع ، دارای استعداد بیشتر برای ثمردهی است .

کمثل جنّه بربوه اصابها وابل فاتت اُکُلها ضعفین

141- زمین مستعد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 58 - 1

1 - گیاهان نهفته در سرزمین های مستعد ، بر اثر بارش باران ، به تمامی می روید و بازدهی آن فراوان است .

و البلد الطیب یخرج نباته بإذن ربه

با توجه به مقابله دو فراز <یخرج نباته باذن ربه> و <و الذی خبث . .. > معلوم می شود در جمله <یخرج نباته> ضد معنای <نکدا>، همانند <مبارکا>، لحاظ شده است.

142- زمین موات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 164 - 11

11 - زمین بی گیاه مرده است و حیات آن به رویش گیاهان است .

فأحیا به الأرض بعد موتها

مراد از <احیای ارض> (زنده کردن زمین) به وجود آوردن گیاهان و درختان در آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 49 - 3

3 - آب باران ، مناسب ترین آب برای کشاورزی و احیای زمین های مرده

و أنزلنا من السماء ماء طهورًا لنحیی به بلده میتًا

از این که خداوند از میان انواع آب ها، آب باران را عامل احیای زمین برشمرده و قید <طهور> (پاک و پاک کننده) را بر آن افزوده است، می توان برداشت فوق را به دست آورد.

ص: 79

143- زمین نامستعد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 58 - 4

4 - گیاهان نهفته در سرزمین های نامستعد ، هر چند باران رحمت بر آن ببارد ، تهی از خیر و برکتند و بازدهیشان اندک است .

و الذی خبث لایخرج إلا نکداً

<نکد> به معنای چیزی است که خیر در آن نباشد و بی خیر بودن گیاهان به این است که بازدهی آن اندک باشد.

144- زمین هنگام قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 105 - 1

1 - نظام زمین و جغرافیای آن در آستانه قیامت ، دچار دگرگونی عمیقی خواهد شد .

و یس--َلونک عن الجبال فقل ینسفها ربّی

پرسش مردم از پیامبر(ص) در باره سرنوشت کوه ها در قیامت، گواه آن است که برهم خوردن نظام فعلی جهان، به صورت ارتکازی و یا با استفاده از آیات دیگر در اذهان مردم، امری مسلّم فرض گردیده است; ولی عظمت کوه ها این سؤال را برای آنان پدید آورده که <سرنوشت آنها چگونه خواهد بود؟>

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 106 - 2،3،4

2 - جغرافیای زمین در آستانه قیامت ، دچار دگرگونی های بزرگی خواهد شد .

الجبال . .. ینسفها ... قاعًا صفصفًا

از بین رفتن پستی ها و بلندی ها، نشان از تحولِ عظیم در روی زمین در آستانه قیامت دارد.

3 - سطح زمین در آستانه قیامت ، خالی از هرگونه گیاه و روییدنی خواهد بود .

فیذرها قاعًا صفصفًا

4 - تبدیل کوه ها به زمینی مسطح و هموار در آستانه قیامت ، کار خداوند و به فرمان او است .

ینسفها ربّی . .. فیذرها قاعًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - معارج - 70 - 9 - 2

2 - متلاشی شدن نظم کنونی زمین ، در آستانه برپایی قیامت

و تکون الجبال کالعهن

برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که متلاشی شدن کوه ها، به معنای از بین رفت نقش آنها در زمین (ثبات و استقرار زمین) است و این به متلاشی شدن زمین اشاره دارد.

ص: 80

145- زمینه افساد در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 12 - 2،3

2 - تجاوز از حریم خویش و نقض حقوق دیگران ، زمینه ساز افزایش فساد در جوامع است .

الذین طغوا . .. فأکثروا فیها الفساد

حرف <فاء> در <فأکثروا. ..>، افزایش فساد را بر طغیان (مذکور در آیه قبل) تفریع کرده است.

3 - فراوانی قدرت و امکانات مادی ، زمینه افزایش فساد در جوامع انسانی است .

إرم ذات العماد . .. ذی الأوتاد ... فأکثروا فیها الفساد

146- زمینه تخلیه زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 4 - 2

2 - انبساط یافتن زمین در آستانه قیامت ، زمینه تخلیه کامل آن و اخراج بدن انسان ها از قبر و بیرون افکنده شدن اشیاء از درون زمین است .

و إذا الأرض مدّت . و ألقت ما فیها و تخلّت

تقدیم ذکری، ممکن است بر تقدم رتبی و زمانی دلالت کند. بنابراین انبساط زمین، زمینه <القاء> و <تخلیه> خواهد بود. به قرینه آیات بعد - که درباره قیامت انسان ها است - می توان گفت: از عبارت <ألقت ما فیها> بیرون انداختن بدن ها از قبرها نیز اراده شده است.

147- زندگی انسان ها در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 20 - 5

5 - پراکندگی انسان ها و سکنا گزیدن آنها در مناطق مختلف زمین ، از آیات الهی است .

و من ءای-ته . .. ثمّ إذا أنتم بشر تنتشرون

148- زندگی در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 53 - 3

3 - شرایط روی زمین ، در آغاز برای زندگی انسان مناسب نبوده است . *

الذی جعل لکم الأرض مهدًا

ممکن است <جعل> به معنای <صیّر> باشد که حاوی معنای تحول و دگرگونی است. دراین صورت باید گفت: زمین از آغاز برای زندگی انسان مناسب نبوده است; ولی خداوند آن را متحوّل ساخته تا این که شرایط ویژه برای حیات بشر بر روی آن

ص: 81

فراهم آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 54 - 6

6 - نظام زمین و تناسب آن برای حیات و تغذیه انسان ها و دام های آنان ، حاوی نشانه های فراوانی بر ربوبیت الهی است .

جعل لکم الأرض . .. کلوا ... فی ذلک لأی-ت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 64 - 2،3،5

2 - خداوند ، زمین را به گونه ای آفریده که قابل سکونت و زندگی برای بشر باشد .

اللّه الذی جعل لکم الأرض قرارًا

3 - زمین ، در آغاز پیدایشش قابل سکونت و زندگی انسان نبوده است .

اللّه الذی جعل لکم الأرض قرارًا

<جعل> در دو معنا استعمال شده است: خَلَقَ (آفرید) و صیََّرَ (تبدیل کرد و به گونه ای دیگر در آورد). برداشت یاد شده مبتنی بر معنای دوم است.

5 - ثبات زمین و قابل سکونت بودن آن برای بشر و برافراشته ساختن آسمان ، جلوه هایی از قدرت و ربوبیت بی همتای خداوند

ذلکم اللّه ربّکم . .. اللّه الذی جعل لکم الأرض قرارًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 48 - 4

4 - مهیّا گشتن سطح زمین برای زندگی ، پس از شکل گیری بنای آسمان ( نظام کرات ) *

و السّماء بنین-ها . .. و الأرض فرشن-ها

ترتب لفظی <و الأرض. ..> بر <و السّماء...>، می تواند بیانگر ترتیب حقیقی و تقدّم بنیان آسمان بر سامان زمین باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 26 - 1،3،4

1 - زمین ، محل و جایگاه مناسب برای زندگی و مرگ انسان های بسیار

کفاتًا . أحیاءً و أموتًا

تنوین <أحیاءً و أمواتاً>، برای تعظیم است و مراد از آن تکثیر می باشد.

3 - آفرینش زمین ، برای حیات و مرگ انسان ها ، جلوه قدرت و عظمت الهی است .

ألم نجعل الأرض کفاتًا . أحیاءً و أموتًا

4 - < حَمّاد بن عیسی عن أبی عبداللّه ( ع ) أنّه نظر إلی المقابر ، فقال : یا حمّاد ه-ذه کِفاتُ الأموات و نظر إلی البیوت فقال : ه-ذه کفاتُ الأحیاء ثمّ تلا [ ه-ذه الآیه ] < ألم نجعل الأرض کفاتاً . أحیاءً و أمواتاً > ;

حمّادبن عیسی از امام صادق(ع) روایت کرده که آن حضرت، نگاهی به قبرستان انداخت و فرمود: ای حمّاد! این کفاتِ مردگان است و نگاهی به خانه ها انداخت و فرمود: این کفاتِ زنده ها است. سپس این آیه را تلاوت فرمود: <ألم نجعل الأرض کفاتاً . أحیاءً و أمواتاً>.

ص: 82

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 30 - 4

4 - فراهم شدن شرایط زندگانی در زمین ، با آغاز آفرینش آن و پیدایش آسمان و شب و روز هم زمان نبوده است .

و الأرض بعد ذلک دحیها

فعل <دحاها> دلالت بر وجود زمین قبل از بسط آن دارد و قید <بعد ذلک>، نشانگر آن است که گسترش زمین و آمادگی آن برای زندگانی انسان، از دوران ایجاد آسمان و شب و روز مؤخر بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 36 - 17

17 - زمین در بردارنده وسیله زندگانی و معیشت انسان ها برای زمانی موقت و نامعلوم

و لکم فی الأرض مستقر و متع إلی حین

<متاع> به چیزی گفته می شود که مایه منفعت است.

149- زینت های زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 24 - 8

8 - گیاهان ، زینت بخش زمینند .

فاختلط به نبات الأرض . .. حتی إذا أخذت الأرض زخرفها و ازینت

150- زینتهای زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 7 - 1

1- پدیده های روی زمین و مظاهر طبیعت ، آفریده های خداوند و زینت بخش زمین است .

إنّا جعلنا ما علی الأرض زینه لها

151- ساختار زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 4 - 1

1- زمین متشکل از قطعه ها و سرزمین های گوناگون چیده شده کنار یکدیگر

و فی الأرض قطع متج-ورت

<قطع> (جمع قطعه) به معنای اجزا و قسمتهاست. <تجاور> (مصدر متجاورات) به معنای در جوار و نزدیک یکدیگر بودن

ص: 83

است. توصیف سرزمینها به قطعه ها و بخشها می تواند به اعتبار اختلاف و تفاوت آنها باشد. بنابراین مراد از <قطع متجاورات> این است که: مناطق زمین علی رغم نزدیک بودن و متصل بودن به یکدیگر، مختلف و گوناگونند.

152- سختی خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 57 - 1

1 - آفرینش مجموعه عالم ( آسمان ها و زمین ) ، در مقایسه با آفرینش انسان ها بزرگ تر و آفریدن آن سخت تر و مهم تر است .

لخلق السم-وت و الأرض أکبر من خلق الناس

مقصود از <أکبر>، با عظمت تر، سخت تر و مهم تر بودن است.

153- سختی زندگی آدم(ع) در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 117 - 6

6 - خداوند ، زندگی آدم ( ع ) را در بیرون بهشت ، زندگی سخت و رنج آوری توصیف کرد و او را از ابتلای به آن برحذر داشت .

فلایخرجنّکما من الجنّه فتشقی

<شقاوه> به معنای سختی و عسر است (قاموس). در آیات بعد، تلویحاً نمونه هایی از آن سختی ها، بازگو شده است.

154- سرسبزی زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 63 - 6

6 - نزول باران و نفوذ آن در دل خاک و سبز و خرم شدن زمین توسط آن ، آیتی از احاطه خدا بر ظاهر و باطن اشیا و نفوذ او در تار و پود پدید های هستی است .

ألم تر أنّ اللّه أنزل من السماء ماء . .. إنّ اللّه لطیف

<لطیف> از (مصدر <لطافه>) به معنای دقیق است و از مصدر <لطف> به معنای اهل رفق و مدارا می باشد. توصیف خداوند به <لطیف> بر پایه معنای اول، کنایه از آن است که خداوند در دل و جان اشیا نفوذ و حضور دارد; به گونه ای که کسی آن را احساس نمی کند. بنابراین ذکر این صفت پس از بیان نزول باران - که به صورت نامحسوس در دل زمین نفوذ می کند - بیانگر این حقیقت است که باران، یکی از نشانه های لطیف بودن خداوند است. برداشت فوق بر پایه همین معنا است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 11 - 6

ص: 84

6 - بهار طبیعت و سرسبزی زمین پس از مرگ و پژمردگی ، دلیلی محسوس و روشن بر امکان معاد

فأنشرنا به بلده میتًا کذلک تخرجون

155- سرعت انهدام زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - حاقه - 69 - 14 - 2

2 - زمین و کوه ها در آستانه برپایی قیامت ، به شدت و سرعت در هم کوبیده و ویران خواهند شد .

فدکّتا دکّه وحده

<دکّ> به معنای خرد کردن و ویران نمودن است (لسان العرب).

156- سستی زمین در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 21 - 2

2 - زمین ، هنگام برپایی قیامت ، به شدت کوبیده و سست و نرم خواهد شد .

کلاّ إذا دکّت الأرض دکًّا دکًّا

<دکّ>; یعنی، منهدم ساختن کوه و دیوار و مانند آن (لسان العرب). تکرار دو مصدر <دکّاً دکّاً> بر کثرت آن دلالت دارد; یعنی، کوبیدن های مکرر، یکی پس از دیگری تحقق خواهد یافت.

157- سکونت انسان در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 24 - 8

8 - مدت زمان استقرار و سکونت آدمیان در زمین، نامعلوم برای آنان

و لکم فی الأرض مستقر و متع إلی حین

نکره آمدن کلمه <حین> بیانگر این است که مدت زمان سکونت انسانها در زمین نامعلوم است و بدان آگاهی نخواهند یافت.

158- سکونت در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 22 - 3

3 - زمین در ابتدای پیدایشش قابل سکونت و زندگانی انسان نبوده است .

الذی جعل لکم الأرض فرشاً

ص: 85

برداشت فوق بر این اساس است که: <جعل> به معنای <صیر> باشد; یعنی، خدا زمین را به گونه ای که قابل زندگانی باشد مبدل ساخت. این معنا حکایت از آن دارد که زمین در بدو پیدایش، چنین وضعیتی را دارا نبود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 10 - 2

2 - زمین ، در ابتدای خلقت قابل سکونت نبود . *

خلق السم-وت . .. الذی جعل لکم الأرض مهدًا

برداشت یاد شده بدین احتمال است که ذکر <جعل لکم> پس از بیان خلقت آسمان ها و زمین، اشاره به این نکته داشته باشد که زمین در ابتدا، غیر قابل سکونت بوده و سپس جایگاه مناسبی برای زندگی شده است.

159- سوگند به زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 13 - 2

2 - خداوند ، با سوگند به آسمان و زمین ، بر فارق بودن قرآن بین حق و باطل ، تأکید ورزیده است .

و السماء . .. و الأرض ... إنّه لقول فصل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شمس - 91 - 6 - 1

1 - سوگند خداوند به زمین

و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شمس - 91 - 9 - 3

3 - خداوند ، در تأکید بر رستگاری اهل تزکیه ، به < خورشید و نور آن > ، < ماه > ، < روز و شب > ، < آسمان و زمین > ، < روح > و < ذات خویش > ، سوگند یاد کرده است .

و الشمس . .. قد أفلح من زکّیها

جمله <قد أفلح . ..> جواب قسم هایی است که از آغاز سوره مطرح شده بود. برخی آن را جمله معترضه دانسته، جواب قسم را جمله <کذّبت ثمود...> و یا محذوف دانسته اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شمس - 91 - 10 - 4

4 - خداوند ، در تأکید بر زیان کاری و تباهی گناه کاران ، به < خورشید و نور آن > ، < ماه > < روز و شب > ، < آسمان و زمین > ، < نفس انسان > و < ذات خویش > سوگند یاد کرده است .

و الشّمس . .. و قد خاب من دسّیها

تکرار <قد>، نشانگر آن است که جمله <قد خاب. ..>، جوابی مستقل برای قسم های پیشین است.

ص: 86

160- سوگند به شکافتن زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 12 - 3

3 - سوگند خداوند به زمین و شکاف پذیر بودن آن

و الأرض ذات الصدع

سوگند به موصوف، سوگند به وصف آن نیز می باشد.

161- سوگند به گستراننده زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شمس - 91 - 6 - 5

5 - سوگند خداوند ، به گستراننده زمین

و ما طحیها

چنانچه <ما> در <و ماطحاها> موصول باشد، مراد از آن خداوند خواهد بود. <طحو> (مصدر <طحاها>) مانند <دحو> است; یعنی، گستراندن هر چیز. (مفردات)

162- سوگند به گسترش زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شمس - 91 - 6 - 3

3 - سوگند خداوند ، به گستراندن زمین

و ما طحیها

<ما> در <ماطحاها> مصدری بوده و مفاد آیه شریفه، سوگند به گسترش دادن زمین است. برخی <ما> را موصول و کنایه از گستراننده زمین (خداوند) دانسته اند; ولی مصدری بودن آن، با سیاق آیات - که سوگند به مخلوقات است - سازگارتر است.

163- شخم زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 63 - 2

2 - نقش انسان تنها شخم زدن زمین و پاشیدن بذر در آن است ; و نه بیشتر از آن .

أفرءیتم ما تحرثون

در آیه شریفه، تنها <حرث> (عمل آماده کردن زمین و پاشیدن دانه ها در آن)، به انسان نسبت داده شده است.

ص: 87

164- شدت انهدام زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - حاقه - 69 - 14 - 2

2 - زمین و کوه ها در آستانه برپایی قیامت ، به شدت و سرعت در هم کوبیده و ویران خواهند شد .

فدکّتا دکّه وحده

<دکّ> به معنای خرد کردن و ویران نمودن است (لسان العرب).

165- شرایط استفاده از امکانات زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 168 - 3،4

3 - پاکیزه و موافق طبع بودن و حلیت ، دو شرط اساسی در توصیه خداوند به خوردن و بهره برداری از فراورده های زمین

کلوا مما فی الأرض حللا طیباً

در برداشت فوق <حلالا> و <طیباً> حال برای <ما> گرفته شده است. کلمه <طیب> - چنانچه از موارد استعمال به دست می آید - معادل کلمه <خوب> در فارسی است و لذا در هر جمله ای، مناسب حکمی که در آن جمله مطرح است، تفسیر می شود.

4 - ضرورت انتخاب شیوه حلال و نیکو در بهره برداری از امکانات و فراورده های زمین

کلوا مما فی الأرض حللا طیباً

در برداشت فوق کلمه <حلالا> و <طیباً> صفت برای مفعول مطلقی محذوف گرفته شده است; یعنی: کلوا . .. أکلا حلالا طیباً. بر این مبنا، این دو قید دلالت بر چگونه استفاده کردن دارند.

166- شعور زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 72 - 6

6 - آسمان ها و زمین و کوه ها دارای نوعی شعورند .

إنّا عرضنا الأمانه علی السموت و الأرض و الجبال فأبین أن یحملنها و أشفقن منها

خودداری از پذیرش امانت الهی، حکایت از نوعی شعور و ادراک می کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 11 - 5

5 - زمین و آسمان ( جهان هستی ) ، دارای نوعی شعور ، اراده و نطق

قالتا أتینا طائعین

ص: 88

از واژه <قالتا> استفاده می شود که آسمان و زمین دارای نوعی نطق اند; چنان که ازجمله <أتینا طائعین> فهمیده می شود که آن دو، از نوعی اراده و خواست نیز برخورداراند و از مجموع اراده و نطق نوعی شعور و ادراک استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 4 - 5

5 - زمین در قیامت ، دارای شعور و کلام و گواه آنچه بر روی آن اتفاق افتاده است .

تحدّث

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 5 - 3

3 - زمین ، دارای نوعی شعور و مقهور ربوبیت خداوند

بأنّ ربّک أوحی لها

167- شکافتن زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 10 - 8

8- شکافتن زمین و بیرون آمدن پدیده های زمینی از آن و نیز شکافتن آسمان و نزول پدیده های آسمانی از آن ، از نشانه های وجود خداوند

أفی الله شکّ فاطر السموت و الأرض

<فاطر> در لغت به معنای شکافتن است و احتمال دارد مراد از <فاطر السموات و الأرض> همان معنای لغوی آن باشد; یعنی، شکافتن آسمان و زمین برای بیرون آوردن پدیده های آسمانی و زمینی از آنها.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 37 - 3

3- انسان ها ، ناتوان تر از آنند که با غرور و گردن فرازی ، بتوانند رخنه ای در زمین ایجاد کنند و یا قامت خود را به کوه ها برسانند .

و لاتمش فی الأرض مرحًا إنک لن تخرق الأرض و لن تبلغ الجبال طولاً

<لن> برای نفی ابدی است و دلالت بر تعجیز دارد و در این آیه، حکایت از آن دارد که: انسان، از شکافتن زمین با گامهای سرمستانه خود و عاجز و ناتوان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انفطار - 82 - 3 - 2

2 - ساختار زمین نیز مانند آسمان و ستارگان ، در آستانه قیامت به هم خورده و رخنه های فراوانی در پیکره آن پدیدار خواهد شد .

إذا السماء . .. و إذا الکواکب ... و إذا البحار فجّرت

ص: 89

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 12 - 1

1 - زمین ، پدیده ای رخنه پذیر ، قابل شیار خوردن و در حال شکافته شدن

و الأرض ذات الصدع

<صدع>; یعنی، ایجاد شکاف در چیز مقاوم و سخت (قاموس)، وصف <ذات الصدع> وصف ثابتی است که دلالت دارد، زمین به طور مداوم در حال شکافته شدن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 2 - 3

3 - زلزله زمین در آستانه قیامت ، انفجاری داخلی و پراکنده سازنده مواد درونی آن است .

و أخرجت الأرض أثقالها

زلزله به طور معمول، آنچه را که بر سطح زمین است، به کام آن فرو می برد; ولی در زلزله واپسین، عکس این صحنه اتفاق خواهد افتاد. عطف این آیه بر آیه قبل - به قرینه سیاق آیات - عطف مسبب بر سبب است.

168- شکل زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 3 - 2

2- تغییر و تحول آسمان ها و زمین از شکل آغازین خود *

رفع السموت . .. مدّ الأرض

ظاهر جمله <رفع السم-وت> این است که برافراشته شدن صفتی می باشد که عارض بر آسمانها شده است ; یعنی، در ابتدای خلقتشان برافراشته نبودند، خداوند آنها را برافراشته کرد و نیز <مدّ الأرض> در این معنا ظهور دارد که زمین در آغاز گسترده نبود، خداوند آن را گسترانید.

169- شگفتی تحولات زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 3 - 1

1 - تحولات زمین هنگام برپایی قیامت ، برای انسان ها بی سابقه و شگفت آور است .

و قال الإنس-ن ما لها

استغراق - که از حرف <ال> در <الإنسان> استفاده می شود - استغراق عرفی است و اظهار شگفتی را به اکثریت قاطع انسان ها، نسبت می دهد.

ص: 90

170- شگفتی خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 12 - 4

4 - زمین آفریده ای شگفت است و پیدایش شیار و رخنه در آن ، بر شگفتی اش افزوده است .

و الأرض ذات الصدع

171- شگفتی شکافتن زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 12 - 4

4 - زمین آفریده ای شگفت است و پیدایش شیار و رخنه در آن ، بر شگفتی اش افزوده است .

و الأرض ذات الصدع

172- شیاطین در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 36 - 9

9 - زمین محل سکونت و قرارگاه شیاطین

اهبطوا . .. و لکم فی الأرض مستقر

برداشت فوق بر این مبناست که خطابها در جمله <اهبطوا> و . .. متوجه شیطان نیز باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 24 - 7

7 - زمین، محل سکونت و قرارگاه موقت انسانها و شیاطین است.

و لکم فی الأرض مستقر و متع إلی حین

قید <إلی حین> علاوه بر تقیید <متاع>، کلمه <مستقر> را نیز مقید می کند.

173- صعود موجودات زمینی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 2 - 4

4 - فرود آمدن موجوداتی از آسمان به سوی زمین و بالا رفتن موجوداتی از ناحیه زمین به سوی آسمان

و ما ینزل من السماء و ما یعرج فیها

ص: 91

174- ظهور ذخایر زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 2 - 2

2 - تمام ذخایر زمین ، در آستانه قیامت آشکار شده ، از اعماق آن بیرون خواهد ریخت .

و أخرجت الأرض أثقالها

175- عبادت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 44 - 3

3- آسمان ها و زمین و تمامی موجودات در آنها ، همواره در حال عبادت خداوندند .

تسبّح له السموت السبع و الأرض و من فیهنّ

اصل در لغت تسبیح <المرّ السریع فی عباده الله> است (مفردات راغب).

176- عبرت از تدبیر زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 23 - 3

3 - آسمان و زمین ، تحت ربوبیت الهی و تدبیر یگانه آن ، شایان تأمل و درس آموزی

فَوَربّ السّماء و الأرض

اهمیت ربوبیت الهی نسبت به آسمان و زمین، از آن جهت می باشد که مورد قسم قرار گرفته است.

177- عذاب با زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 45 - 6

6- زمین ، از جمله ابزار های عذاب الهی است .

أن یخسف الله بهم الأرض

178- عرضه امانت به زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 72 - 1

1 - خداوند ، تکالیف دین را ، به عنوان امانت به آسمان ها و زمین و کوه ها سپرد و آنان از قبول آن ، سر باز زدند .

ص: 92

إنّا عرضنا الأمانه علی السموت و الأرض و الجبال فأبین أن یحملنها

لام در <لیعذّب. ..> در آیه بعد، برای تعلیل عرضه امانت است. ذکر منافق مشرک و مؤمن در آن آیه، به دنبال تعلیل <لیعذّب> قرینه است که مراد از <الأمانه> در این آیه، چیزی است که افراد درباره آن، به سه گروه تقسیم می شوند و آن، همانا تکالیف دینی است. گفتنی است که آیه پیش که درباره اطاعت از خدا و رسول است، نیز می تواند قرینه بر برداشت بالا، باشد; چه این که اطاعت از خدا و پیامبر(ص)، وقتی میسّر است که به تکالیف ارائه شده از سوی آنان عمل شود.

179- عرضه تکلیف به زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 72 - 1

1 - خداوند ، تکالیف دین را ، به عنوان امانت به آسمان ها و زمین و کوه ها سپرد و آنان از قبول آن ، سر باز زدند .

إنّا عرضنا الأمانه علی السموت و الأرض و الجبال فأبین أن یحملنها

لام در <لیعذّب. ..> در آیه بعد، برای تعلیل عرضه امانت است. ذکر منافق مشرک و مؤمن در آن آیه، به دنبال تعلیل <لیعذّب> قرینه است که مراد از <الأمانه> در این آیه، چیزی است که افراد درباره آن، به سه گروه تقسیم می شوند و آن، همانا تکالیف دینی است. گفتنی است که آیه پیش که درباره اطاعت از خدا و رسول است، نیز می تواند قرینه بر برداشت بالا، باشد; چه این که اطاعت از خدا و پیامبر(ص)، وقتی میسّر است که به تکالیف ارائه شده از سوی آنان عمل شود.

180- عظمت خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 19 - 11

11- آفرینش آسمان ها و زمین دارای عظمتی بس فراتر از اعطای زندگی به انسان ها و میراندن آنان

ألم تر أن الله خلق السموت و الأرض بالحقّ إن یشأ یذهبکم و یأت بخلق جدید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 99 - 4

4- بی دقتی و جهل کافران به عظمت آفرینش آسمان ها و زمین ، زمینه ساز انکار حیات دوباره انسان از سوی آنان است .

أو لم یروا أن الله الذی خلق السموت و الأرض قادر علی أن یخلق مثلهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 11 - 3

3 - عظمت آفرینش آسمان ها ، زمین ، فرشتگان و دیگر موجودات آسمانی

أهم أشدّ خلقًا أم من خلقنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 57 - 1

ص: 93

1 - آفرینش مجموعه عالم ( آسمان ها و زمین ) ، در مقایسه با آفرینش انسان ها بزرگ تر و آفریدن آن سخت تر و مهم تر است .

لخلق السم-وت و الأرض أکبر من خلق الناس

مقصود از <أکبر>، با عظمت تر، سخت تر و مهم تر بودن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 33 - 9

9- عظمت آفرینش آسمان ها و زمین ، نمایانگر قدرت مطلقه خداوند بر هر چیز ; علاوه بر قدرت او بر احیای مردگان

خلق السم-وت و الأرض . .. بلی إنّه علی کلّ شیء قدیر

از ارتباط بخش های این آیه، مطلب بالا استفاده می شود; زیرا در مرحله نخست از آفرینش آسمان ها و زمین، قدرت خداوند بر احیای مردگان استفاده شده است; ولی در مرحله بعد، نتیجه ای کلی تر (قدرت مطلقه الهی) مطرح گردیده است.

181- عظمت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 82 - 2

2 - عظمت و هماهنگی تدبیر آسمان ها و زمین و عرش ، نشان دهنده حاکمیت خدای یگانه بر هستی است .

سبح-ن ربّ السم-وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 38 - 4

4- ساختار عظیم و پیچیده آسمان ها و زمین و مظاهر هستی ، خود گواه وجود اهداف ارزشمند در امر آفرینش *

و ما خلقنا السم-وت . .. ل-عبین

از این که خداوند، آسمان ها و زمین و سایر موجودات را به خصوص یاد کرده و به جای آن واژه جامعی چون <العالمین> را قرار نداده است نقش پیامدار هر یک را در نفی بازیچه بودن آفرینش می رساند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شمس - 91 - 6 - 2

2 - زمین ، موجودی با عظمت

و الأرض

182- عظمت گسترش زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شمس - 91 - 6 - 4

4 - گستراندن زمین ، کاری بزرگ و نشانه عظمت خداوند است .

ص: 94

و ما طحیها

183- عنصر خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 7 - 5

5- آب ماده اصلی برای آفرینش آسمان ها و زمین *

خلق السم-وت و الأرض فی سته أیام و کان عرشه علی الماء

برداشت فوق، مقتضای ارتباط میان دو جمله <خلق السموات . ..> و <کان عرشه علی الماء> است; یعنی، بیان این معنا که: پیش از آفرینش آسمانها و زمین، هستی منحصر به آب بود و خداوند بر آنها حاکمیت داشت، می تواند به این نکته اشاره داشته باشد که خداوند، آن آبهای پیشین یا قسمتی از آنها را به آسمان و زمین تبدیل کرد.

184- عوامل آرامش زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 15 - 1

1- خداوند ، کوه ها را ثابت و استوار در زمین قرار داده است تا آن را چونان بستری آرام برای انسان مهیا سازد .

و ألقی فی الأرض روسی أن تمیدبکم

<رواسی> (جمع راسیه) از ماده <رسو> بوده و به معنای ثبوت و استواری است و مراد از آن کوههاست که به خاطر وصف غالبشان به این نام، نام گذاری شده اند و <القاء> وقتی با <فی> همراه باشد به معنای قرار دادن است.

185- عوامل احیای زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 65 - 5

5- زمین ، پیش از برخورداری از آب ، فاقد حیات بود .

فأحیا به الأرض بعد موتها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 49 - 3،6

3 - آب باران ، مناسب ترین آب برای کشاورزی و احیای زمین های مرده

و أنزلنا من السماء ماء طهورًا لنحیی به بلده میتًا

از این که خداوند از میان انواع آب ها، آب باران را عامل احیای زمین برشمرده و قید <طهور> (پاک و پاک کننده) را بر آن افزوده است، می توان برداشت فوق را به دست آورد.

6 - پاکی و زلال بودن آب ، تأثیرگذار در احیای زمین ( رویش گیاهان و نباتات )

ص: 95

ماء طهورًا لنحیی به بلده میتًا

برداشت فوق، از قید <طهوراً> برای <ماء> به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 50 - 3،7،8

3 - باران ، دارای نقشی اساسی در حیات و آبادانی زمین است

فانظر إلی ءاث-ر رحمت اللّه کیف یحی الأرض بعد موتها

مراد از <آثار رحمت اللّه> در آیه، به قرینه <یحی الأرض> و نیز آیه چهل و هشت، باران است.

7 - زمین ، بدون بارش باران و رویش گیاهان ، مرده و موات است .

یحی الأرض بعد موتها

8 - احیای مجدد زمین مرده با باران ، نشانه ای گویا بر توان مندی خداوند در بازآفرینی انسان ها ، در قیامت است .

یحی الأرض بعد موتها إنّ ذلک لمحی الموتی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 17 - 5،10

5 - نقش باران ، در تبدیل شدن زمین های خشک و مرده به زمین های زنده ، سرسبز و خرّم

أنّ اللّه یحیِ الأرض بعد موتها

10 - < عن عبدالرحمن بن الحجاج عن أبی ابراهیم ( ع ) فی قول اللّه عزّوجلّ < یحیی الأرض بعد موتها > قال : لیس یحییها بالمطر و ل-کن یبعث اللّه رجالاً فیحیون العدل فتحیی الأرض لإحیاء العدل . . . ;

عبدالرحمان بن حجاج از امام کاظم(ع) درباره سخن خداوند عزّوجلّ <یحیی الأرض بعد موتها> روایت نموده است: این احیای زمین به بارش باران نیست; بلکه خداوند مردانی را مبعوث می کند که عدالت را در زمین احیا کنند. پس زمین به احیای عدالت احیا می شود...>.

186- عوامل انشقاق زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 30 - 2

2- جهان طبیعت ، دارای آسمان های متعدد

السموت

187- عوامل انهدام زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 5 - 15

15 - آسمان ها و زمین در معرض فروپاشی در برابر عظمت الهی

و هو العلیّ العظیم . تکاد السم-وت یتفطّرن

ص: 96

برداشت یاد شده بر این پایه است که آیه شریفه، مرتبط با ذیل آیه قبل (و هو العلیّ العظیم) بوده و درصدد ارائه عظمت خدا باشد.

188- عوامل بقای زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 41 - 2

2 - نظم کنونی آسمان ها و زمین در بقا ، همانند مرحله آغازین خود ، نیازمند به اراده و تدبیر خداوند است .

إنّ اللّه یمسک السم-وت و الأرض . .. إن أمسکهما من أحد من بعده

189- عوامل ثبات زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 19 - 9

9- وجود زمین های هموار و پدیداری کوه ها ، برای ثبات و استقرار زمین و رویش گیاهان و پدیده های معدنی ، از آیات الهی است .

و الأرض مددن-ها و ألقینا فیها روسی و أنبتنا فیها من کلّ شیء موزون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 10 - 5،6

5 - زمین ، بدون وجود کوه ها ، در معرض لرزش های مداوم بوده و مناسب زندگی نیست .

و ألقی فی الأرض روسی أن تمید بکم

6 - کوه ها ، از جنبش و لرزش زمین جلوگیری می کنند و برای آماده کردن آن برای زیستن بشر ، نقش دارند .

و ألقی فی الأرض روسی أن تمید بکم

<مید> در لغت، <اضطراب و لرزش چیزهای بزرگ> را گویند. چون آیه درصدد بیان نعمت های خداوند است و لرزش، نمی تواند نعمت باشد، معلوم می شود که <أن تمید>، <أن لاتمید> و یا <کراهیه تمید بکم> است.

190- عوامل حاصلخیزی زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 26 - 2

2 - بارش آب های آسمانی بر زمین ، به مرور زمان ، آن را نرم و حاصل خیز می کند .

صببنا الماء . .. ثمّ شققنا الأرض شقًّا

حرف <ثمّ>، دلالت بر مرور زمان دارد. عطف این آیه بر آیه قبل، اشاره دارد که بارش باران در نرم شدن و شکافته شدن زمین، تأثیر به سزایی دارد.

ص: 97

191- عوامل حیات زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 164 - 12

12 - باران ، منشأ حیات در زمین و موجب پیدایش جنبندگان در آن است .

فأحیا به الأرض بعد موتها و بث فیها من کل دابه

<بث> به معنای پراکنده ساختن است و مراد از آن در آیه شریفه ایجاد انواع جنبندگان و ازدیاد آنها با توالد و تناسل و پراکنده ساختنشان در زمین است. <بث فیها> می تواند عطف بر <أحیا ...> باشد که در این صورت متفرع بر <أنزل من السماء من ماء> خواهد بود و گویای این است که: منشأ به وجود آمدن حیوانات آبهای فرود آمده از آسمان می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 49 - 2

2 - زمین ، بدون نزول باران ، مرده و فاقد حیات نباتی خواهد بود .

لنحیی به بلده میتًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 63 - 6،7

6 - زمین ، بدون داشتن گیاه و نباتات ، مرده است .

نزّل . .. ماء فأحیا به الأرض من بعد موتها

7 - از جمله فوائد آب ، حیات بخشی به زمین است .

نزّل . .. ماء فأحیا به الأرض من بعد موتها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 9 - 5

5 - زمین ، بدون آب مرده است .

فسقن-ه إلی بلد میّت فأحیینا به الأرض بعد موتها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 39 - 3

3 - حیات و سرسبزی پهنه زمین ، در گرو نزول باران به اراده الهی

فإذا أنزلنا علیها الماء اهتزّت و ربت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 5 - 5،7،8

5 - باران ، مایه حیات زمین

ص: 98

و ما أنزل اللّه من السماء . .. فأحیا به الأرض

7 - نقش سازنده حرکت باد ها در شرایط زیستی زمین ، نشانه ای از خداوند برای اهل اندیشه

و تصریف الری-ح ءای-ت لقوم یعقلون

8 - اهمیت نور ، تاریکی ، آب و هوا در حیات زمین

و اختل-ف الّیل و النهار و ما أنزل اللّه . .. و تصریف الری-ح

192- عوامل سرسبزی زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 63 - 2

2 - باران ، عامل سرسبزی زمین ، رویش حبوبات و مایه گردش چرخه حیات

أنزل من السماء ماء فتصبح الأرض مخضرّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 17 - 5

5 - نقش باران ، در تبدیل شدن زمین های خشک و مرده به زمین های زنده ، سرسبز و خرّم

أنّ اللّه یحیِ الأرض بعد موتها

193- عوامل گسترش زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 3 - 2،3

2 - انبساط زمین در آستانه قیامت ، تحت تأثیر عامل خارجی است .

و إذا الأرض مدّت

مجهول بودن فعل <مدّت>، نشان تأثیرپذیری زمین از عامل انبساط است.

3 - زمین ، دارای اجزای متراکم و قابل انبساط و سطح آن قابل توسعه است .

و إذا الأرض مدّت

194- عوامل نرمی زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 26 - 2

2 - بارش آب های آسمانی بر زمین ، به مرور زمان ، آن را نرم و حاصل خیز می کند .

صببنا الماء . .. ثمّ شققنا الأرض شقًّا

حرف <ثمّ>، دلالت بر مرور زمان دارد. عطف این آیه بر آیه قبل، اشاره دارد که بارش باران در نرم شدن و شکافته شدن

ص: 99

زمین، تأثیر به سزایی دارد.

195- غیب زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 33 - 3،7،8

3 - فرشتگان در پی با خبر شدن از نام های حقایق هستی ، دانستند که آسمان ها و زمین دارای غیب و نهان است .

فلمّا أنبأهم . .. قال ألم أقل لکم إنی أعلم غیب السموت و الأرض

7 - آسمان ها و زمین ( هستی ) ، دارای غیب و نهانی که حتی بر فرشتگان هم مخفی بود .

إنی أعلم ما لاتعلمون . .. ألم أقل لکم إنی أعلم غیب السموت و الأرض

8 - خداوند ، آگاه به غیب و نهان آسمان ها و زمین ( هستی )

إنی أعلم غیب السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 123 - 1

1- آسمان ها و زمین ، دارای غیبی ورای آنچه احساس و مشاهده می شود .

و لله غیب السم-وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 77 - 1،2،6

1- امور غیبی و پنهانی آسمان ها و زمین ، در انحصار خداست .

و لله غیب السموت و الأرض

2- وجود رخدادهایی نهانی در آسمان ها و زمین ، غیر قابل کشف برای آدمیان

و لله غیب السموت و الأرض

غیب دانستن برخی از امور و رخدادهای موجود در آسمانها، دلیل آن است که آنها از قلمرو دانش بشر بیرون است.

6- برپایی قیامت ، از جمله امور غیبی آسمان ها و زمین است$ .

و لله غیب السموت و الأرض و ما أمر الساعه

.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 26 - 4

4- آسمان ها و زمین ، حاوی حقایقی نهفته و اسراری نهان از غیر خدا

له غیب السم-وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 65 - 1

ص: 100

1 - تنها خداوند یکتا ، آگاه به غیب آسمان ها و زمین

قل لایعلم من فی السم-وت و الأرض الغیب إلاّ اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 75 - 1

1 - آسمان و زمین ( جهان آفرینش ) ، دارای اسراری بس مخفی که تنها برای خداوند آشکار است .

و ما من غائبه فی السماء و الأرض إلاّ فی کت-ب مبین

<غائبه> به هر امر بسیار مخفی گفته می شود; زیرا <تاء> در آن برای مبالغه است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 38 - 1،2

1 - خداوند ، به حقایق پنهانی آسمان ها و زمین آگاه است .

إنّ اللّه ع-لم غیب السم-وت و الأرض

2 - وجود حقایقی پنهان از دید انسان ها در آسمان ها و زمین

إنّ اللّه ع-لم غیب السم-وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 18 - 1،7

1 - خداوند ، آگاه به اسرار نهفته ( غیب ) آسمان ها و زمین

إنّ اللّه یعلم غیب السم-وت و الأرض

7 - آسمان ها و زمین ، علاوه بر ابعاد مادی و مشهود ، دارای زوایایی پنهان و اسراری نامکشوف بر آدمیان

یعلم ما فی السم-وت و ما فی الأرض . .. یعلم غیب السم-وت و الأرض

در آیات پیشین سخن از علم خدا به مطلق موجودات هستی بود; ولی در این آیه بر زوایای پنهان و نامکشوف آن تأکید شده است. جمع دو آیه، بیانگر معنای بالا است.

196- فرجام اهل زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 26 - 1

1 - مرگ و فنا ، فرجام حتمی و نهایی همه زمینیان

کلّ من علیها فان

197- فرجام زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 8 - 4

ص: 101

4- زمین ، در نهایت ، به کویری بی حاصل و خالی از گیاه ، تبدیل خواهد شد .

و إنّا لج-علون ما علیها صعیدًا جرزًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 98 - 5

5- ربوبیّت الهی ، آمیخته به رحمت او است .

رحمه من ربّی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 3 - 6

6- آسمان ها و زمین و تمامی موجودات هستی ، دارای فرجام و پایانی معین و از پیش تعیین شده

ما خلقنا السم-وت و الأرض و ما بینهما إلاّ بالحقّ و أجل مسمًّی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 4 - 2

2 - انهدام زمین در آستانه قیامت ، امری قطعی و غیرقابل تردید

إذا رجّت الأرض رجًّا

به کارگیری <إذا>ی شرطیه - که در امور قطعی به کار می رود - بیانگر مطلب بالا است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 6 - 2

2 - انهدام زمین و تبدیل کوه های آن به غبار پراکنده در فضا ، امری قطعی و تردیدناپذیر

فکانت هباء منبثًّا

به کارگیری فعل ماضی <فکانت> در مورد آینده، در صورتی است که آن، آینده ای قطعی و غیرقابل تردید باشد.

198- فرجام موجودات زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 68 - 10

10 - تمامی موجودات آسمان ها و زمین ، پس از به پاخاستن با دومین نفخ صور ، در انتظار سرنوشت خود به سر خواهند برد .

ثمّ نفخ فیه أُخری فإذا هم قیام ینظرون

<نظر> (مصدر <ینظرون>) هم به معنای انتظار است و هم به معنای نظر متحیرانه و بهت آمیز. برداشت یاد شده مبتنی بر معنای نخست است.

ص: 102

199- فرو رفتن در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 65 - 16

16 - عن أبی جعفر(ع) فی قوله: <. .. عذابا من فوقکم> هو الدخان و الصیحه <او من تحت ارجلکم> و هو الخسف <او یلبسکم شیعا> و هو اختلاف فی الدین و طعن بعضکم علی بعض <و یذیق بعضکم بأس بعض> و هو ان یقتل بعضکم بعضا و کل هذا فی أهل القبله ... .

از امام باقر(ع) روایت شده است: مراد از <عذابا من فوقکم>، دود و صیحه آسمانی و مراد از <أو من تحت أرجلکم>، فرو رفتن در زمین و مراد از <یلبسکم شیعا>، اختلاف در دین و بدگویی بعضی از شما نسبت به بعض دیگر می باشد، و مراد از <و یذیق بعضکم بأس بعض> این است که گروهی از شما گروه دیگر را بکشد و تمام اینها مربوط به اهل قبله است . .. .

200- فروروی آبها در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 41 - 1

1- مرد مؤمن به ثروت مند مغرور در مورد امکان به زمین فرو رفتن آب های جاری در باغ و کشت زار او و خشکیدن آن با عذاب الهی هشدار داد .

أو یصبح ماؤها غورًا

<غور> مصدر و در معنای <غائر> (فرورونده) به کار رفته است، استعمال مصدر به معنای اسم فاعل در لغت عرب از شیوه های مبالغه است.

201- فروروی در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 45 - 16

16- < عن أبی عبدالله ( ع ) سئل عن قول الله : < أفأمن الذین مکروا السیّئات أن یخسف الله بهم الأرض > قال : هم أعداء الله و هم یمسخون و یقذفون و یسیخون فی الأرض ;

از امام صادق(ع) در باره سخن خداوند <أفأمن الذین مکروا السیّئات أن یخسف الله بهم الأرض> سؤال شد، حضرت در پاسخ فرمود: آنان دشمنان خداوندند. آنان مسخ شده و هدف قرار می گیرند و در زمین فرو می روند>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 68 - 3،4

3- با امکان فرو رفتن انسان در دل خاک و یا گرفتار طوفان های شن شدن ، احساس امنیت دایمی کردن بیجاست .

فلمّا نج-ّکم إلی البرّ أعرضتم . .. أفأمنتم أن یخسف بکم جانب البرّ أو یرسل علیکم

<خسف> مصدر فعل <یخسف> در لغت به معنای فرو بردن و <البرّ> به معنای بیابان و خشکی در مقابل <بحر> (دریا) است.

4- کفران کنندگان نعمت های الهی و حق ناسپاسان ، در معرض عذاب های دنیوی چون بلعیده شدن به وسیله زمین و

ص: 103

گرفتار شدن به طوفان شن

و کان الإنس-ن کفورًا. أفأمنتم أن یخسف بکم ... أو یرسل علیکم حاصبًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 40 - 8،10،11

8 - برخی از مکذِّبان انبیا ( قارون ) ، در کام زمین فرو رفتند و نابود گردیدند .

و ق-رون . .. فکلاًّ أخذنا بذنبه ... و منهم من خسفنا به الأرض

10 - رخداد های ناگوار طبیعی ، مانند طوفان شن و صدا های مهیب و فرورفتن در کام زمین و امواج دریا ، ممکن است عذاب الهی باشند .

فکلاًّ أخذنا بذنبه فمنهم من أرسلنا علیه حاصبًا و منهم من أخذته الصیحه و منهم من

11 - نابود کردن قوم عاد و ثمود با طوفان و صدای مهیب و نیز هلاکت قارون و فرعون و هامان با فرورفتن در کام زمین و امواج دریا ، نشانه پیشی داشتن قضای الهی بر هر قدرتی است .

و ق-رون و فرعون و ه-م-ن . .. و ما کانوا س-بقین . فکلاًّ أخذنا بذنبه فمنهم

202- فروروی قارون در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 81 - 1،5،6،7،8،9،11

1 - اقدام خداوند به از میان برداشتن قارون و فرو بردن وی و خانه اش در درون زمین

فخسفنا به و بداره الأرض

5 - حضور نداشتن مردم به هنگام واقعه فرورفتن خانه قارون در دل زمین

فما کان له من فئه ینصرونه

چنان که از آیه بعد استفاده می شود واقعه <فرو رفتن قارون> هنگام شب رخ داد; یعنی، زمانی که مردم در خانه هایشان آرمیده بودند. بنابراین در آن لحظه کسانی نبودند که بتوانند به یاری قارون بشتابند و قارون در اوج بی کسی در کام زمین فرو رفت. جمله <ما کان له من فئه...> بیانگر این معنا است.

6 - تنهایی قارون ( نبودن خدمه وی ) در لحظه فرو رفتن وی با خانه اش در کام زمین

فما کان له من فئه ینصرونه

7 - تنها خداوند ، شاهد فرورفتن قارون و خانه اش در کام زمین بود .

فما کان له من فئه . .. من دون اللّه

<من دون اللّه> استثنا از <من فئه> است; یعنی، در آن لحظه کسی جز خدا حضور نداشت.

8 - تلاش بی ثمر قارون ، برای نجات جان خویش از فرو رفتن در زمین

و ما کان من المنتصرین

مقصود این است که قارون در لحظه فرو رفتن نه کسی را داشت که به او کمک کند و نه خودش می توانست جان خویش را نجات دهد.

9 - خواری ، ذلت ، عجز و ناتوانی سخت قارون به هنگام فرورفتن در کام زمین

فما کان له من فئه ینصرونه من دون اللّه و ما کان من المنتصرین

11 - < عن النبی ( ص ) : . . . إنّ قارون أوّل من اختال فخسف اللّه به و بداره الأرض ;

ص: 104

از نبی اکرم(ص) روایت شده است:. .. قارون اولین کسی بود که تکبر ورزید; پس خدا او و خانه اش را در زمین فرو برد>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 82 - 16

16 - ناسپاسی در برابر نعمت های الهی ، عامل هلاکت قارون و فرورفتن با خانه اش در کام زمین

فخسفنا به و بداره الأرض . .. ویکأنّه لایفلح الک-فرون

203- فروروی کافران در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 16 - 2

2 - امکان نزول عذاب الهی ، با لرزش زمین و فرو رفتن کافران در درون آن

أن یخسف بکم الأرض فإذا هی تمور

<مور> (مصدر <تمور>) به معنای تحرک سریع است.

204- فروروی مکذبان خدا در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 9 - 8

8 - فرو کشیده شدن منکران معاد در زمین ، بسته به خواست و مشیت خداوند است .

إن نشأ نخسف بهم الأرض

205- فلسفه احیای زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 33 - 9

9 - فلسفه احیای زمین و رویاندن دانه ها از جانب خداوند ، بهره مندی انسان ها و تأمین زندگی آنان است .

و ءایه لهم الأرض المیته أحیین-ها و أخرجنا منها حبًّا فمنه یأکلون

برداشت یاد شده از آن جا است که آیه شریفه، پس از طرح مسأله احیای زمین و رویاندن دانه ها از آن، تنها مسأله تغذیه انسان ها را یادآور شده است. یادآوری این مسأله می تواند گویای حقیقت بالا باشد.

206- فلسفه استقرار انسان در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 105

7 - یونس - 10 - 14 - 2

2 - هدف از استقرار جوامع انسانی در زمین ، آزمون آنان از سوی خداوند

ثم جعلنکم خلئف فی الأرض من بعدهم لننظر کیف تعملون

207- فلسفه تبدیل زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 51 - 1

1- تغییر و تبدیل نظام کنونی آسمان ها و زمین به نظام دیگر در آستانه برپایی قیامت ، به منظور کیفر و پاداش انسانهاست .

یوم تبدّل الأرض غیر الأرض . .. و برزوا لله ... لیجزی الله کلّ نفس ما کسبت

برداشت فوق مبتنی بر این است که <لیجزی> متعلق به <برزوا> در آیه 48 باشد.

208- فلسفه خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 56 - 2

2 - خداوند زمین را بدون فساد آفرید و آن را برای زندگانی انسان ها جایگاهی شایسته قرار داد .

بعد إصلحها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 7 - 9

9- پدید آمدن نیکوکارترین انسان ها ( انسان های کامل ) از هدف های آفرینش آسمان ها و زمین است .

خلق السم-وت و الأرض . .. لیبلوکم أیّکم أحسن عملاً

<لیبلوکم> متعلق به <خلق السموات . ..> است و بیانگر هدف آفرینش می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 10 - 1

1 - زمین ، سامان یافته از سوی خدای رحمان ، در جهت منافع انسان

و الأرض وضعها للأنام

واژه <أنام> در یکی از این معانی استعمال شده است: انسان یا جن و انس و یا همه موجودات روی زمین. در برداشت یاد شده معنای اول انتخاب شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 12 - 12

12 - آگاه شدن بشر به قدرت و علم همه جانبه خداوند ، از حکمت های آفرینش آسمان ها و زمین

اللّه الذی خلق سبع سم-وت . .. لتعلموا أنّ اللّه علی کلّ شیء قدیر و أنّ اللّه قد

ص: 106

برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که <لام> در جمله <لتعلموا. ..> تعلیل برای عبارت <خلق سبع سماوات> است و این جمله بیانگر علت و فلسفه آفرینش آسمان ها و زمین است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 15 - 6

6 - آفرینش زمین و بستر مناسب بودن آن برای حرکت و روزی انسان ها ، جلوه علم و آگاهی خداوند بر احوال نهان و آشکار انسان ها

إنّه علیم بذات الصدور . .. هو الذی جعل لکم الأرض ذلولاً ... و کلوا من رزقه

برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که آیه شریفه، درصدد تبیین چگونگی علم خداوند بر احوال و ضمیر انسان ها است که در دو آیه قبل، از آن سخن به میان آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 20 - 3

3 - آفرینش زمین به صورت گسترده و پهناور ، به منظور میسّر شدن راه های گشاده و روشن برای بشر است .

و اللّه جعل لکم الأرض بساطًا . لتسلکوا منها سبلاً فجاجًا

برداشت یاد شده، از لام <لتسلکوا> - که برای غایت و یا تعلیل است - استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 26 - 3،4

3 - آفرینش زمین ، برای حیات و مرگ انسان ها ، جلوه قدرت و عظمت الهی است .

ألم نجعل الأرض کفاتًا . أحیاءً و أموتًا

4 - < حَمّاد بن عیسی عن أبی عبداللّه ( ع ) أنّه نظر إلی المقابر ، فقال : یا حمّاد ه-ذه کِفاتُ الأموات و نظر إلی البیوت فقال : ه-ذه کفاتُ الأحیاء ثمّ تلا [ ه-ذه الآیه ] < ألم نجعل الأرض کفاتاً . أحیاءً و أمواتاً > ;

حمّادبن عیسی از امام صادق(ع) روایت کرده که آن حضرت، نگاهی به قبرستان انداخت و فرمود: ای حمّاد! این کفاتِ مردگان است و نگاهی به خانه ها انداخت و فرمود: این کفاتِ زنده ها است. سپس این آیه را تلاوت فرمود: <ألم نجعل الأرض کفاتاً . أحیاءً و أمواتاً>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 6 - 5

5 - آفرینش زمین ، نعمتی الهی برای انسان ها و در جهت منافع حیاتی آنان است .

ألم نجعل الأرض مه-دًا

<مَهْد> و <مِهاد>، به معنای مکانی است که ممهّد و مهیّا باشد (مفردات راغب). بنابراین جمله <ألم نجعل...>، حاکی از این است که خداوند زمین را به گونه ای قرار داده است که برای ادامه حیات بشر آماده باشد.

ص: 107

209- فلسفه گسترش زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 19 - 3

3 - گستردگی و پهناوری زمین ، برای انسان و در جهت مصالح و منافع او است .

و اللّه جعل لکم الأرض بساطًا

مطلب یاد شده، از تعبیر <لکم> (برای شما) استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 20 - 3

3 - آفرینش زمین به صورت گسترده و پهناور ، به منظور میسّر شدن راه های گشاده و روشن برای بشر است .

و اللّه جعل لکم الأرض بساطًا . لتسلکوا منها سبلاً فجاجًا

برداشت یاد شده، از لام <لتسلکوا> - که برای غایت و یا تعلیل است - استفاده می شود.

210- فناپذیری اهل زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 26 - 1

1 - مرگ و فنا ، فرجام حتمی و نهایی همه زمینیان

کلّ من علیها فان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 27 - 2

2 - فنای زمینیان ، بی تأثیر در ساحت اقتدار ، شکوه ، کرامت و بزرگواری جاودان پروردگار

کلّ من علیها فان . و یبقی وجه ربّک ذو الجل-ل و الإکرام

گفتنی است که قدرت، اقتدار و شکوه فرمانروایان، به وجود رعیت و فرمانبران ایشان وابسته است; اما این آیه چنین وابستگی را از ذات پروردگار نفی می کند.

211- فواید زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 22 - 1،2

1 - زمین همانند بستری گسترده ، شایسته برای زندگانی انسانهاست .

جعل لکم الأرض فرشاً

کلمه <جعل> می تواند به معنای <صیر> (تبدیل کرد) باشد و می تواند به معنای <خلق> (آفرید) هم باشد. کلمه <فراشاً> به معنای بستر گسترده است و اطلاق آن بر زمین از باب تشبیه می باشد; یعنی: جعل الأرض کالفراش.

2 - آفرینش زمین به گونه ای مناسب برای زندگانی ، پرتوی از ربوبیت خداوند است .

ص: 108

اعبدوا ربکم . .. الذی جعل لکم الأرض فرشاً

<الذی جعل . ..> صفت دوم برای <ربکم> در آیه قبل است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 36 - 17

17 - زمین در بردارنده وسیله زندگانی و معیشت انسان ها برای زمانی موقت و نامعلوم

و لکم فی الأرض مستقر و متع إلی حین

<متاع> به چیزی گفته می شود که مایه منفعت است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 267 - 3

3 - خداوند برآورنده ثمرات و محصولات از زمین ، برای بهره گیری انسان از آن نعمتهاست .

و ممّا اخرجنا لکم من الارض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 10 - 3،7

3 - زمین در بردارنده تمام نیازمندیهای انسان برای ادامه حیات است.

و جعلنا لکم فیها معیش قلیلا ما تشکرون

7 - وجود وسائل معیشت در زمین، نعمتی بزرگ برای انسانها و بایسته سپاسگزاری است.

و لقد مکنکم فی الأرض . .. قلیلا ما تشکرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 24 - 9

9 - زمین در بر دارنده وسیله زندگانی و معیشت انسانها برای زمانی موقت و نامعلوم

و لکم فی الأرض مستقر و متع إلی حین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 31 - 2

2 - آسمان و زمین ، دو منبع روزی برای انسانها

قل من یرزقکم من السماء و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 20 - 2،5

2- زمین و امکانات آن در خدمت بشر

و الأرض مددن-ها . .. و أنبتنا فیها من کلّ شیء موزون . و جعلنا لکم فیها مع-یش

5- زمین ، مرکز تأمین امکانات و وسایل معیشت انسان

و الأرض مددنها . .. و جعلنا لکم فیها مع-یش و من لستم له برزقین

ص: 109

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 73 - 4

4- آسمان و زمین ، در تأمین روزی انسان نقش دارند .

ما لایملک لهم رزقًا من السموت و الأرض شیئًا

از اینکه خداوند فرمود: معبودها قادر به روزی رسانی به انسان از آسمان و زمین نیستند، استفاده می شود که زمینه روزی رسانی در آسمانها همچون زمین، وجود دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 55 - 1

1 - ماده خلقت انسان ها ، فراهم آمده از زمین و عناصر آن

جعل لکم الأرض . .. منها خلقنکم

مرجع ضمیر در <منها> <الأرض> در آیات قبل است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 35 - 8

8 - زمین ، منبع تغذیه انسان ها

و ءایه لهم الأرض المیته أحیین-ها . .. فمنه یأکلون ... و فجّرنا فیها من العیون .

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 12 - 3

3 - آسمان و زمین ، گنجینه های خیرات و روزی موجودات

له مقالید السم-وت و الأرض یبسط الرزق

از کلمه <مقالید> (کلیدها) و نیز جمله <یبسط الرزق>، مطلب یاد شده استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 12 - 1

1 - دانه های حبوبات نهفته در پوسته ها ، نمونه ای مهم از منافع زمین برای آدمیان

و الأرض وضعها للأنام فیها . .. و الحبّ ذوالعصف

<ال> در <الحبّ>، برای جنس است و افاده عموم می کند. بنابراین <الحبّ> مساوی با مطلق حبوبات است و <عصف> بر پوسته حبوبات - که دانه ها در آن رشد می کند - اطلاق می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 15 - 1،2،4،5،6

1 - خداوند ، زمین را برای انسان رام و قابل بهره برداری قرار داد .

هو الذی جعل لکم الأرض ذلولاً

2 - خداوند ، زمین را به گونه ای آفرید که در جهت مصالح و منافع انسان ها باشد .

ص: 110

جعل لکم الأرض ذلولاً

4 - زمین ، بستر و منبعی مناسب برای تغذیه و تأمین نیازمندی های بشر

و کلوا من رزقه

5 - وجود روزی و نیازمندی های بشر در زمین ، از نعمت های خداوند و جلوه لطف او است .

هو الذی جعل لکم الأرض ذلولاً . .. و کلوا من رزقه

6 - آفرینش زمین و بستر مناسب بودن آن برای حرکت و روزی انسان ها ، جلوه علم و آگاهی خداوند بر احوال نهان و آشکار انسان ها

إنّه علیم بذات الصدور . .. هو الذی جعل لکم الأرض ذلولاً ... و کلوا من رزقه

برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که آیه شریفه، درصدد تبیین چگونگی علم خداوند بر احوال و ضمیر انسان ها است که در دو آیه قبل، از آن سخن به میان آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 24 - 4

4 - انسان ، موجودی زمینی و زمین بستر مناسب و طبیعی برای تکثیر نسل او

ذرأکم فی الأرض

مطلب یاد شده، از قید <فی الأرض> استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 26 - 1،2

1 - زمین ، محل و جایگاه مناسب برای زندگی و مرگ انسان های بسیار

کفاتًا . أحیاءً و أموتًا

تنوین <أحیاءً و أمواتاً>، برای تعظیم است و مراد از آن تکثیر می باشد.

2 - گنجایش زمین ، برای تأمین نیاز های بشر در حال حیات و مرگ *

أحیاءً و أموتًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 6 - 1

1 - خداوند ، زمین را جایگاه مناسب و بستری آرام برای زندگانی بشر ، قرار داده است .

ألم نجعل الأرض مه-دًا

<مهاد> به هرگونه زیرانداز گفته می شود (مقاییس اللغه). زیرانداز بودن زمین، کنایه از مناسب بودن آن برای استقرار و زندگی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 33 - 1

1 - سودمندی آسمان ، شب ، روز ، زمین ، آب ، گیاه و کوه ها برای انسان و دام ، هدف خداوند از آفرینش و سامان بخشی آنها است .

مت-عًا لکم و لأنع-مکم

ص: 111

<متاعاً> مفعول له است. این کلمه گرچه اسم است برای هر چیزی که سودمند باشد (لسان العرب); ولی در این آیه جایگزین مصدر شده است; یعنی، <تمتیعاً لکم>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 26 - 4

4 - زمین ، از منابع غذایی انسان

طعامه . .. ثمّ شققنا الأرض شقًّا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 31 - 1

1 - خداوند ، باران و زمین مساعد را وسیله فراهم آمدن میوه مصرفی انسان و علوفه حیوانات قرار داده است .

صببنا الماء . .. شققنا الأرض ... و ف-کهه و أبًّا

<أبّ>; یعنی، علوفه چرندگان، چه برای آنها چیده شود و چه خود به چرا مشغول شوند. (لسان العرب)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 12 - 2

2 - آمادگی زمین ، برای رویش گیاهان و پیدایش چشمه ساران

و الأرض ذات الصدع

چنانچه <ذات الرجع> در آیه قبل به باران نظر داشته باشد; <ذات الصدع> در این آیه به نتایج باران در زمین اشاره خواهد داشت.

212- فواید ناهمواریهای زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 15 - 6

6- پستی و بلندی های زمین ، دارای منافعی حیاتی و در خدمت بشر

و ألقی فی الأرض روسی أن تمیدبکم و أنه-رًا و سبلاً لعلّکم تهتدون

213- قانونمندی حیات درزمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 53 - 5

5 - پدیدار شدن شرایط حیات انسان بر روی زمین و امکانات مختلف برای او ، کاری هدف دار و برنامه ریزی شده

لکم الأرض . .. سلک لکم

از تکرار <لکم> در آیه شریفه و از مضمون آیات بعد، این نکته استفاده می شود که آماده شدن زمین برای حیات انسان امری تصادفی نبوده، بلکه از قبل طراحی گردیده و برنامه ها، هدف دار اجرا شده است.

ص: 112

214- قانونمندی خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 16 - 1

1- آفرینش آسمان و زمین و موجودات فضا ( جهان هستی ) ، بیهوده و بازیچه نیست ; بلکه جهت دار و هدفمند است .

و ما خلقنا السماء والأرض و ما بینهما ل-عبین

<لعب> به معنای کاری است بی فایده که مقصود صحیح و مصلحتی در آن نباشد. <لاعبین> نیز حال برای ضمیر <خلقنا> است; یعنی، ما جهان را به قصد بازیچه و سرگرمی نیافریدیم.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 38 - 1

1- آفرینش آسمان ها و زمین و موجودات هستی ، به دور از بازیگری و اهداف پوچ

و ما خلقنا السم-وت و الأرض و ما بینهما ل-عبین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 6 - 2

2 - زمین ، آفریده ای هدف دار است .

ألم نجعل الأرض مه-دًا

سخن از آفرینش زمین و ویژگی های آن - پس از تهدید منکران معاد - گویای آن است که توجّه به آفرینش زمین، برای رفع شبهه از معاد کافی است; زیرا نمی شود برای این زمین غایت و هدفی مورد نظر نباشد.

215- کاستن از زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 41 - 12

12- < عن أبی عبدالله ( ع ) [ فی قوله : < أوَلم یروا أنّا نأتی الأرض ننقصها > ] : ننقص ها بذهاب علمائها و فقهائها و خیار أهلها ;

از امام صادق(ع) روایت شده است: [مراد از<ننقصها> در سخن خدا: <أو لم یروا أنَّا نأتی الأرض ننقصها . ..> این است که]: با رفتن علما، فقها و خوبان اهل زمین، از زمین می کاهیم>.

216- کرویت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 27 - 13

ص: 113

13 - اشاره قرآن به کروی بودن زمین و گرد بودن سطح آن

یأتین من کلّ فجّ عمیق

217- کشتزارهای زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 4 - 2

2- زمین جایگاه باغهایی از درختان انگور و دربردارنده کشتزارهاست .

و فی الأرض . .. جن-ّت من أعن-ب و زرع

<جنه> (مفرد جنات) به معنای بوستان است که به اعتبار پوشش زمینش با درختان این نام بر آن اطلاق شده است و لذا کلمه درختان در برداشت آورده شد. <زرع> به معنای رویانیدن و نیز چیزی است که روییده شده باشد. در آیه شریفه معنای دوم مراد است.

218- گرایش به آبادانی زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 61 - 15

15- خداوند ، توان و استعدادِ آباد کردن زمین را به آدمیان عطا کرده و ایشان را به سوی آبادانی گرایش داده است .

واستعمرکم فیها

استعمره فیه، یعنی: <جعله یعمره; وی را آبادکننده آن قرار داد> (لسان العرب). بر این اساس <استعمرکم فیها> چنین معنا می شود: خداوند شما را این گونه قرار داده و آفریده است که زمین را آباد سازید; یعنی، توان آبادسازی زمین را به شما عطا کرده و نیاز به آن را در شما ایجاد کرده است تا همواره به سمت آبادسازی زمین در حرکت باشید.

219- گردش انتقالی زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 88 - 2

2 - آرامش سطح زمین و پیکر کوه ها ، با وجود حرکت های وضعی و انتقالی آنها ، آیتی از آیات الهی

ألم یروا أنّا جعلنا الّیل . .. و تری الجبال تحسبها جامده و هی تمرّ مرّ السحاب

آیه یاد شده مانند آیه 86، در مقام بیان نشانه های توحید است و <تمرُّ> اشاره به حرکت های وضعی و انتقالی زمین دارد که امروز، از نظر دانش بشر امری پذیرفته شده و قطعی است. ذکر <جبال> نیز شاید از آن جهت باشد که کوه ها در نظر آدمیان، مظهر صلابت و ایستایی است و نیز حرکت کوه ها مستلزم حرکت زمین است.

ص: 114

220- گردش زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 88 - 6

6 - آرامش زمین با وجود حرکت آن در فضا ، جلوه ای از صنع متقن و بهینه خداوند

و تری الجبال تحسبها جامده و هی تمرّ مرّ السحاب صنع اللّه الذی أتقن کلّ شیء

در صورتی که عبارت <تمرُّ. ..> اشاره به حرکت وضعی و انتقالی زمین داشته باشد، از ارتباط دو بخش آیه (<تری الجبال...> با <صنع اللّه...>) مطلب یاد شده به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 11 - 3

3 - خداوند ، به آسمان و زمین فرمان داد تا - خواه یا ناخواه - در مسیر تعیین شده به حرکت در آیند و فرمان ببرند .

فقال لها و للأرض ائتیا طوعًا أو کرهًا

<طوع> به معنای رغبت و میل و <کره> به معنای بی میلی و عدم رغبت است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 10 - 1

1 - خداوند زمین را - علی رغم حرکت پیوسته آن - گاهواره ای آرام برای انسان قرار داده است .

الذی جعل لکم الأرض مهدًا و جعل لکم فیها سبلاً

به کارگیری عنوان <گاهواره> اشاره به حرکت زمین دارد.

221- گردش وضعی زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 88 - 2

2 - آرامش سطح زمین و پیکر کوه ها ، با وجود حرکت های وضعی و انتقالی آنها ، آیتی از آیات الهی

ألم یروا أنّا جعلنا الّیل . .. و تری الجبال تحسبها جامده و هی تمرّ مرّ السحاب

آیه یاد شده مانند آیه 86، در مقام بیان نشانه های توحید است و <تمرُّ> اشاره به حرکت های وضعی و انتقالی زمین دارد که امروز، از نظر دانش بشر امری پذیرفته شده و قطعی است. ذکر <جبال> نیز شاید از آن جهت باشد که کوه ها در نظر آدمیان، مظهر صلابت و ایستایی است و نیز حرکت کوه ها مستلزم حرکت زمین است.

222- گسترش زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 30 - 28

28 - رسول خدا ( ص ) فرمود : < دحیت الأرض من مکه . . . و هی الأرض التی قال اللّه < إنی جاعل فی الأرض خلیفه . . . > ;

ص: 115

گسترش زمین از مکه آغاز شده و مکه همان زمینی است که خداوند فرموده: من می خواهم در زمین خلیفه قرار دهم . ..>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 3 - 6

6- زمین و گسترش آن ، کوه های ثابت و استوار ، رودخانه ها ، گیاهان مزدوج و تداوم شب و روز ، از نشانه های خدا و از دلایل یکتایی او در تدبیر هستی است .

إن فی ذلک لأی-ت لقوم یتفکرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 19 - 1،2،9

1- خداوند ، زمین را گسترده و هموار قرار داده است .

و الأرض مددن-ها

<مدّ> در لغت به معنای <بسط> و <جرّ> است و مقصود از آن در این آیه، گستردن و هموار کردن است.

2- کره زمین در بدو پیدایش ، دارای حجم گسترده ای نبوده است . *

و الأرض مددن-ها

<مدّ> در لغت به معنای <بسط> و <جرّ> است و مراد از آن در آیه فوق، می تواند توسعه حجمی زمین باشد.

9- وجود زمین های هموار و پدیداری کوه ها ، برای ثبات و استقرار زمین و رویش گیاهان و پدیده های معدنی ، از آیات الهی است .

و الأرض مددن-ها و ألقینا فیها روسی و أنبتنا فیها من کلّ شیء موزون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 48 - 3

3 - مطالعه در گستردگی سطح زمین و آرامش آن ، راهگشای انسان به تدبیر بهینه خدای جهان

و الأرض فرشن-ها فنعم الم-هدون

تعبیر <فنعم الماهدون>، انسان را به این حقیقت توجه می دهد که در تدبیر بهینه خداوند، بیندیشد و نمود این تدبیر عالی را در گستردگی سطح زمین و آرامش آن، مطالعه کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 19 - 1،2،5

1 - خداوند ، زمین را گسترده و پهناور قرار داد .

و اللّه جعل لکم الأرض بساطًا

<بساط> (مانند <فراش> به معنای <مفروش>) به معنای <مبسوط> (گسترده و پهناور) است.

2 - زمین گسترده و پهناور ، جلوه قدرت و عظمت خداوند

و اللّه جعل لکم الأرض بساطًا

5 - گستردگی و پهناوری کنونی زمین ، پس از گذشتن چندی از آفرینش نخستین آن بوده است .

و اللّه جعل لکم الأرض بساطًا

<جعل> در چند معنا به کار می رود; از جمله آنها، تغییر دادن از صورت و حالتی به صورت و حالتی دیگر است (مفردات

ص: 116

راغب). برداشت یاد شده مبتنی بر این معنا است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 3 - 1،4،5

1 - زمین در آستانه برپایی قیامت ، گسترده و مسطح شده و مساحت آن افزایش می یابد .

و إذا الأرض مدّت

<مدّ> به معنای بسط دادن (قاموس)، کشاندن (مفردات) و افزایش دادن است. (مصباح)

4 - مرحله شکافته شدن آسمان - در مراحل مقدماتی قیامت - مقدم بر مرحله انبساط زمین و مؤثر در آن خواهد بود . *

إذا السماء انشقّت . .. و إذا الأرض مدّت

تقدیم <إذا السماء. ..> بر <إذا الأرض ...>، ممکن است ناظر به تقدم زمانی آن باشد. ذکر این دو رخداد در کنار یکدیگر، می تواند نشانگر ارتباط آن دو باشد.

5 - < عن جابر عن النبی ( ص ) قال : تمدّ الأرض یوم القیامه مدّ الأدیم ، ثمّ لایکون لإبن آدم منها إلاّ موضع قدمیه ;

از رسول خدا(ص) روایت شده که فرموده: زمین روز قیامت، مانند پوست دباغی شده پهن و گسترده می شود; در عین حال بر اثر کثرت جمعیت از این زمین پهناور، برای هر کدام از فرزندان آدم جز جای دو قدم نمی ماند>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 5 - 3

3 - گسترش و افزایش مساحت زمین در آستانه قیامت و خالی شدن درون آن ، جلوه ای از ربوبیت خداوند و در راستای تکامل یافتن زمین است .

و أذنت لربّها

223- گواهی زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 4 - 5،6

5 - زمین در قیامت ، دارای شعور و کلام و گواه آنچه بر روی آن اتفاق افتاده است .

تحدّث

6 - < عن أبی هریره قال قرء رسول اللّه ( ص ) ه-ذه الآیه < یومئذ تحدث أخبارها > قال : أتدرون ما إخبارها ؟ قالوا : اللّه و رسوله أعلم ، قال : فانّ إخبارَها أن تشهد علی کلّ عبد أو أمه بما عمل علی ظهرها ;

از ابوهریره روایت شده که رسول خدا(ص) آیه <یومئذ تحدث أخبارها> را قرائت کرد و فرمود: آیا می دانید خبردادن زمین چیست؟ گفتند خدا و رسولش آگاه تراند; فرمود: إخبار زمین گواهی دادن آن است بر هر مرد و زنی به آنچه بر روی آن انجام داده است. >.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 7 - 5

5 - زمین ، مشخّصات کردار هایِ ریز و درشت انسان را در خود محفوظ داشته ، در قیامت آن را گزارش خواهد کرد .

ص: 117

یومئذ تحدّث أخبارها . .. فمن یعمل مثقال ذرّه خیرًا یره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 8 - 5

5 - زمین ، مشخصات کردار های ریز و درشت انسان ، اطلاعاتی را در خود محفوظ داشته ، در قیامت آن را گزارش خواهد کرد .

و من یعمل مثقال ذرّه شرًّا یره

224- مالک خزاین زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - منافقون - 63 - 7 - 10

10 - خداوند ، مالک حقیقی منابع رزق آسمان ها و زمین است .

و للّه خزائن السم-وت و الأرض

225- مالک زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 284 - 1

1 - تنها خداوند مالک تمام موجودات آسمان ها و زمین است .

للّه ما فی السّموات و ما فی الارض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 180 - 21

21 - مالکیت اصلی و نهایی آسمان ها و زمین ( تمام هستی ) ، از آن خداوند است .

و للّه میراث السّموات و الارض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 189 - 1

1 - خداوند ، تنها مالک و فرمانروای آسمان ها و زمین

و للّه ملک السّموات و الارض

<مُلک> به معنای پادشاهی و فرمانروایی و ملازم با مالکیت است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 126 - 1

1 - خداوند ، تنها مالک آسمان ها و زمین و آنچه در آنهاست ( تمامی هستی )

ص: 118

و للّه ما فی السموت و ما فی الأرض

<ما فی السموات و ما فی الارض>، کنایه از تمامی هستی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 131 - 1

1 - خداوند ، مالک تمامی موجودات آسمان ها و زمین است .

و للّه ما فی السموت و ما فی الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 17 - 16

16 - سلطنت و مالکیت مطلق خداوند بر آسمان ها ، زمین و آنچه میان آن دو است . ( تمام هستی )

و للّه ملک السموت و الأرض و ما بینهما

تقدیم <للّه> دلالت بر حصر دارد. یعنی تنها او مالک آسمانها و ... است. لذا از این معنا به مالکیت مطلق تعبیر شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 18 - 18

18 - تنها خداوند ، مالک و فرمانروای آسمان ها و زمین و آنچه میان آن دو است . ( تمام هستی )

و للّه ملک السموت و الارض و ما بینهما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 40 - 1

1 - خداوند ، تنها مالک آسمان ها و زمین ( تمام هستی ) و حاکم بر آنها

الم تعلم إنّ اللّه له ملک السموت و الارض

آسمانها و زمین کنایه از تمامی هستی است. و ملک به معنای حاکمیت و در دست داشتن زمام امور است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 120 - 1،7

1 - تنها خداوند ، مالک و فرمانروای آسمان ها ، زمین و هر آنچه در آنهاست .

للّه ملک السموت و الارض و ما فیهن

7 - مالکیت خداوند بر آسمان ها و زمین و توانایی مطلق وی ، ضامن اعطای بهشت جاودانه به صادقان

ینفع الصدقین صدقهم لهم جنت . .. و ما فیهن و هو علی کل شیء قدیر

بیان مالکیت خداوند بر هستی و توانایی مطلق او پس از وعده بهشتی جاویدان به صدق پیشگان، می تواند اشاره به این باشد که تحقق بخشیدن به این وعده هرگز از توان خداوند خارج نیست.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 73 - 24،25

24 - زمین و روییدنیهایش از آن خداست .

ص: 119

فذروها تأکل فی أرض اللّه

اضافه کلمه <أرض> به <اللّه> می تواند به این معنا باشد که زمین از آن خداست. و نیز می تواند به معنای زمین خدا، در مقابل زمینی که مالک شخصی دارد، باشد. بنابر احتمال دوم معنای <فذروها ... > چنین می شود: ناقه را آزاد بگذارید. آن ناقه در زمین خدا می چرد و به زمینهای شخصی شما تعرضی نمی کند.

25 - مالکیت خدا بر زمین ، دلیل صالح ( ع ) بر لزوم آزادگذاری ناقه برای چریدن در هر کجای زمین

هذه ناقه اللّه . .. فذروها تأکل فی أرض اللّه

انتساب زمین به خداوند (أرض اللّه) پس از انتساب ناقه به او (ناقه اللّه) استدلالی است از سوی صالح بر لزوم آزادگذاری آن برای چریدن. یعنی چون ناقه از آن خداست و زمین نیز از آن اوست، روا نیست از چریدن بازداشته شود. تفریع جم---له <ذروها ... > به وسیله فاء بر جمله <هذه ناقه اللّه> نیز دلالت بر این معنا دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 128 - 3،5،7،15

3 - زمین از آن خداست و اختیار آن به دست اوست .

إن الأرض للّه یورثها من یشاء من عباده

5 - موسی ( ع ) در تعالیم خویش به بنی اسرائیل ، پندار مالکیت فرعون را بر زمین ، پنداری باطل و حاکمیت او را مقهور اراده خداوند خواند .

قال موسی لقومه . .. إن الأرض للّه یورثها من یشاء من عباده

7 - اذعان به مالکیت خدا بر زمین و نفوذ مشیت او ، زمینه ساز مقاومت در برابر دشمنان دین است .

استعینوا باللّه و اصبروا إن الأرض للّه یورثها من یشاء

15 - مالکیت خدا بر زمین ، نفوذ مشیت او بر حاکمان آن و سیر تحولات جوامع بشری به سوی حاکمیت تقواپیشگان ، از تعالیم موسی ( ع ) به قوم خویش

قال موسی . .. إن الأرض للّه یورثها من یشاء من عباده و العقبه للمتقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 185 - 1

1 - آسمان ها و زمین موجوداتی مملوک ، وابسته به هستی بخش و نیازمند آفریدگار

أو لم ینظروا فی ملکوت السموت و الأرض

<ملکوت> مصدر است و به نایب فاعلش (السموات و الأرض) اضافه شده است. یعنی <ملکوت> در آیه شریفه مصدر مجهول می باشد. بنابراین <ملکوت السموات>، یعنی مملوک بودن آسمانها. گفتنی است مراد از مملوکیت در اینجا مملوکیت حقیقی و تکوینی، یعنی وابستگی وجودی، است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 116 - 1

1 - خداوند ، تنها مالک و فرمانروای آسمان ها و زمین

إن اللّه له ملک السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 120

8 - هود - 11 - 64 - 7

7- زمین و روییدنی های آن ، ملک خداوند است .

فذروها تأکل فی أرض الله

برداشت فوق، از اضافه <أرض> به <الله> استفاده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 16 - 1

1- خداوند ، مالک و مدبر آسمان ها و زمین است .

قل من رب السموت و الأرض قل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 84 - 1

1 - زمین و هر آنچه در آن هست ، از آن خدا و متعلق به او است .

قل لمن الأرض و من فیها إن کنتم تعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 85 - 1

1 - اعتراف به مالکیت خدا بر زمین و موجودات روی آن ، امری ناگریز برای هر انسانِ اهل دانش و خرد

قل لمن الأرض . .. إن کنتم تعلمون . سیقولون للّه قل أفلاتذکّرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 56 - 8

8 - زمین ، از آن خدا است و بندگان خدا ، می توانند در هر نقطه مناسبی مسکن بگیرند .

إنّ أرضی وسعه فإیّ-ی فاعبدون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 1 - 3

3 - تمامی آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است ، از آنِ خدا است .

الحمد للّه الذی له ما فی السم-وت و ما فی الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 66 - 1

1 - خداوند ، مالک و مدبر جهان هستی ( آسمان ها ، زمین و . . . )

ربّ السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 10 - 12

ص: 121

12 - زمین ، از آنِ خدا و در مالکیت او است .

أرض اللّه وسعه

مقصود از <أرض اللّه> کره زمین است. این تعبیر گویای برداشت یاد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 67 - 12

12 - < عن سلیمان بن مهران ، قال سألت أباعبداللّه ( ع ) عن قول اللّه عزّوجلّ < و الأرض جمیعاً قبضته یوم القیامه > فقال یعنی ملکه لایملکها معه أحد . . . < و السماوات مطویّات بیمینه > قال : الیمین الید ، و الید القدره و القوّه یقول عزّوجلّ و السماوات مطویّات بقدرته و قوته سبحانه و تعالی عمّا یشرکون ;

سلیمان بن مهران گوید: از امام صادق(ع) از سخن خداوند عزّوجلّ که می فرماید: <و الأرض جمیعاً قبضته یوم القیامه> سؤال نمودم، حضرت فرمود: یعنی زمین ملک او است [در قیامت] و هیچ کس غیر از او مالک زمین نیست. .. و درباره <و السماوات مطویّات بیمینه> فرمود: یمین همان ید است و مراد از آن قدرت و قوت است و خداوند عزّوجلّ فرمود: آسمان ها به قدرت و قوت خداوند به هم پیچیده می شوند و او منزّه و برتر است از هرگونه شرکی که به او نسبت می دهند>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 49 - 2

2 - کفر و ناسپاسی انسان ها و روی گردانی آنان از پیام وحی ، بی تأثیر برای یگانه مالک آسمان ها و زمین

فإنّ الإنس-ن کفور . للّه ملک السم-وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 14 - 1

1 - خداوند ، تنها مالک و فرمانروای آسمان ها و زمین

و للّه ملک السم-وت و الأرض

<ملک> به معنای پادشاهی و فرمانروایی و ملازم با مالکیت است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 31 - 1

1 - گستره آفرینش ( آسمان ها ، زمین و . . . ) ، تحت مالکیت مطلقه الهی

و للّه ما فی السم-وت و ما فی الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 5 - 2

2 - خداوند ، مالک و مدبّر زمین است .

لربّها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بروج - 85 - 9 - 1

ص: 122

1 - حاکمیت و مالکیت بر آسمان ها و زمین ، مخصوص خداوند است .

له ملک السم-وت و الأرض

<مُلک> اسم مصدر و به معنای بر عهده داشتن سلطنت است (مصباح). هر جا کلمه <مُلک> به کار رود، مستلزم <مِلک> (مالکیت) نیز خواهد بود. (مفردات راغب)

226- مالک غیب زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 123 - 2

2- تنها خداوند مالک غیب آسمان ها و زمین است .

و لله غیب السم-وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 26 - 5

5- حقایق نهانی آسمان ها و زمین ، در انحصار مالکیت خداوند است .

له غیب السم-وت و الأرض

تقدیم <له> دلالت بر حصر می کند و حرف <لام> در آن، برای تملیک است.

227- مالک کلید زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 12 - 1

1 - کلید های آسمان و زمین ، تنها در اختیار خداوند است .

له مقالید السم-وت و الأرض

تقدیم <له> (خبر) بر <مقالید> (مبتدا) مفید حصر است.

228- مالک موجودات زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 116 - 6

6 - همه موجودات آسمان ها و زمین از آنِ خداوند است .

بل له ما فی السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 132 - 1

ص: 123

1 - خداوند ، یگانه مالک تمامی موجودات آسمان ها و زمین ( تمام هستی )

و للّه ما فی السموت و ما فی الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 2 - 2

2- تمامی موجودات آسمان ها و زمین فقط از آنِ خداوند است .

الله الذی له ما فی السموت و ما فی الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 6 - 1

1 - خداوند یگانه مالک آسمان ها و زمین است .

له ما فی السم-وت و ما فی الأرض

تقدیم <له> بر حصر دلالت می کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 53 - 3

3 - تمامی موجودات زمین و آسمان ، مملوک خداوند هستی اند .

له ما فی السم-وت و ما فی الأرض

229- مالک نیروهای زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 4 - 13

13 - نیرو ها و قوای آسمان ها و زمین ، تنها از آن خداوند و در اختیار او است .

و للّه جنود السم-وت و الأرض

<لام> در <للّه> مفید اختصاص و ملکیت است و می رساند که قوای هستی، مسخّر خدا و در خدمت تحقق اهداف او است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 7 - 1

1 - نیرو ها و قوای آسمان ها و زمین ، ملک خداوند و در خدمت تحقق اراده او

و للّه جنود السم-وت و الأرض

<لام> در <للّه> مفید اختصاص و ملکیت است و می رساند که نیروهای هستی، مسخّر خدا و در خدمت تحقق اهداف اویند; چه این که اطلاق <جند> بر قوای هستی ممکن است، به همین جهت صورت گرفته باشد; زیرا در این واژه، هدف داری و قرار داشتن تحت فرماندهی واحد نهفته است.

ص: 124

230- مالکیت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 97 - 13

13 - تمام زمین از آن خداوند است .

الم تکن ارض اللّه واسعه

231- مدبر زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 16 - 1

1- خداوند ، مالک و مدبر آسمان ها و زمین است .

قل من رب السموت و الأرض قل الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 24 - 2

2 - پروردگار جهان ، همان مربّی و مدبّر آسمان ها و زمین و موجودات میان آنها است .

قال فرعون و ما ربّ الع-لمین . قال ربّ السم-وت و الأرض و ما بینهما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 66 - 1

1 - خداوند ، مالک و مدبر جهان هستی ( آسمان ها ، زمین و . . . )

ربّ السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 23 - 3

3 - آسمان و زمین ، تحت ربوبیت الهی و تدبیر یگانه آن ، شایان تأمل و درس آموزی

فَوَربّ السّماء و الأرض

اهمیت ربوبیت الهی نسبت به آسمان و زمین، از آن جهت می باشد که مورد قسم قرار گرفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 37 - 1

1 - خداوند ، مالک و مدبّر آسمان ها و زمین و تمام موجودات بین آنها است .

ربّ السم-وت و الأرض و ما بینهما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 5 - 2

ص: 125

2 - خداوند ، مالک و مدبّر زمین است .

لربّها

232- مدت حیات در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 2 - 2

2- استمرار زندگی انسان در زمین ، تا آخرین لحظات عمر جهان طبیعت

یوم ترونها

<یوم ترونها> متعلق به <تذهل کلّ مرضعه> می باشد. در مرجع ضمیر <ها> در <ترونها> دو احتمال است: 1- اگر مراد از <الساعه> در آیه قبل لحظه حضور مردم در عرصه محشر باشد، مراد از <زلزله> اضطراب مردم خواهد بود. در این صورت آیه مورد بحث (یوم ترونها تذهل...)، برای بیان کیفیت و درجه هراس و اضطراب مردم در روز قیامت می باشد و ضمیر <ها> نیز به <الساعه> بازمی گردد. 2- اگر مراد از <الساعه> لحظه فروپاشی نظام طبیعت باشد، مقصود از <زلزل> لرزش شدیدی خواهد بود که پیکره عالم طبیعت (زمین) را فرا خواهد گرفت. در این صورت آیه مورد بحث، بیانگر حال مردم در لحظه وقوع آن زلزله می باشد و ضمیر <ها> در <ترونها> به <زلزله> بازمی گردد. برداشت یاد شده بر پایه احتمال دوم است.

233- مدت خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 3 - 6

6 - آفرینش آسمان ها و زمین در مدتی برابر شش روز

الذی خلق السموت و الأرض فی سته أیام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 7 - 2

2- آفرینش آسمان ها و زمین ، تدریجی بوده و در شش روز ( شش دوره ) به انجام رسیده است .

خلق السم-وت و الأرض فی سته أیام

مراد از <أیام> در آیه شریفه ، معنای متعارف آن (روزها یا شبانه روزها) نیست; بلکه مقصود ، دوره ها و مرحله هاست; زیرا روز به معنای متعارف آن ، پس از خلقت زمین قابل فرض است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 4 - 2

2 - آفرینش آسمان ها و زمین و موجودات میان آن دو ، در شش روز ( شش مرحله و دوره ) انجام گرفته است .

خلق . .. فی ستّه أیّام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 126

16 - فصلت - 41 - 9 - 4

4 - خداوند ، آفریننده زمین در دو روز

خلق الأرض فی یومین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 4 - 3،4

3 - خداوند ، آسمان ها و زمین را در شش روز آفرید

خلق السم-وت و الأرض فی ستّه أیّام

4 - آفرینش آسمان ها و زمین ، آفرینشی تدریجی بود و در شش مرحله انجام پذیرفت .

خلق السم-وت و الأرض فی ستّه أیّام

واژه <یوم> (مفرد <أیّام>) در معنای برهه ای از زمان (کوتاه یا بلند) نیز به کار می رود. بر این اساس <سته أیّام> (شش روز)، به معنای شش برهه بوده و بیانگر مطلب یاد شده است.

234- مراحل خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 54 - 3

3 - آفرینش آسمان ها و زمین ، آفرینشی تدریجی ، در شش دوره و مرحله ، بوده است .

خلق السموت و الأرض فی سته أیام

مراد از <یوم> در آیه شریفه معنای متعارف آن (روز و یا شبانه روز) نیست، بلکه مقصود شش دوره و مرحله است. زیرا روز به معنای متعارف آن، پس از آفرینش آسمانها و زمین تحقق یافته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 3 - 7

7 - آفرینش آسمان ها و زمین ، در شش مرحله

الذی خلق السموت و الأرض فی سته أیام

کلمه <یوم> به معنای مقداری از زمان به کار می رود - کوتاه باشد یا بلند - بنابراین می توان گفت: <سته أیام> به معنای شش دوره و مرحله است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 59 - 4

4 - آفرینش آسمان ها و زمین در شش دوره و مرحله بوده است .

الذی خلق السم-وت و الأرض و ما بینهما فی ستّه أیّام

کلمه <یوم>، در معنای مقداری از زمان به کار می رود (کوتاه باشد یا بلند). بنابراین می توان گفت: <ستّه أیّام> به معنای شش دوره و مرحله است.

ص: 127

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 9 - 5

5 - خدا ، زمین را در دو مرحله و دوره آفرید . *

بالذی خلق الأرض فی یومین

لفظ <یوم> می تواند کنایه از دوره و مرحله باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 12 - 14

14 - توجه به آفرینش زمین و آسمان و مراحل آن ، عامل پی بردن انسان به قدرت و علم نامحدود خداوند

أئنّکم لتکفرون بالّذی خلق . .. ذلک تقدیر العزیز العلیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 38 - 1

1 - آفرینش آسمان و زمین و موجودات هستی ، بهوسیله خداوند در شش مرحله

و لقد خلقنا السم-وت و الأرض و ما بینهما فی ستّه أیّام

مراد از <یوم> در آیه شریفه، معنای متعارف آن (روز یا شبانه روز) نیست; بلکه مقصود شش دوره و مرحله است; زیرا روز به معنای متعارف آن پس از آفرینش آسمان ها و زمین تحقق یافته است.

235- مراد از وارثان زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 105 - 14

14- < عن أبی جعفر ( ع ) قال : قوله عزّوجلّ : < أنّ الأرض یرثها عبادی الصالحون > هم أصحاب المهدی [ فی ] آخرالزمان ;

از امام باقر(ع) در باره سخن خداوند عزّوجلّ: <أنّ الأرض یرثها عبادی الصالحون> روایت شده که فرمود: آنان یاوران حضرت مهدی(عج) در آخرالزمان می باشند>.

236- مربی زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 102 - 4

4- آسمان ها و زمین ، تحت ربوبیت خداست .

ما أنزل ه-ؤلاء إلاّ ربّ السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 14 - 13

ص: 128

13- تدبیر امور آسمان ها و زمین ( جهان هستی ) ، به دست خداوند است .

ربّ السم-وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 56 - 1

1- جهان هستی ( آسمان ها ، زمین و انسان ها ) ، تحت ربوبیت خداوند است .

بل ربّکم ربّ السموت والأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 7 - 1

1- فرستنده قرآن و رسولان ، همان پروردگار یگانه آسمان ها و زمین و موجودات است .

إنّا أنزلنه . .. إنّا کنّا مرسلین ... ربّ السموت و الأرض و ما بینهما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 36 - 4

4 - خداوند ، یگانه پروردگار آسمان ها و زمین و تمامی جهانیان

ربّ السموت و ربّ الأرض ربّ الع-لمین

237- مرکز تدبیر زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 5 - 2

2 - عرش ، مرکز تدبیر و کنترل آسمان ها و زمین و تحت سیطره خداوند است .

خلق الأرض والسم-وت العلی . الرحم-ن علی العرش استوی

238- مرگ در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 26 - 1،3،4

1 - زمین ، محل و جایگاه مناسب برای زندگی و مرگ انسان های بسیار

کفاتًا . أحیاءً و أموتًا

تنوین <أحیاءً و أمواتاً>، برای تعظیم است و مراد از آن تکثیر می باشد.

3 - آفرینش زمین ، برای حیات و مرگ انسان ها ، جلوه قدرت و عظمت الهی است .

ألم نجعل الأرض کفاتًا . أحیاءً و أموتًا

4 - < حَمّاد بن عیسی عن أبی عبداللّه ( ع ) أنّه نظر إلی المقابر ، فقال : یا حمّاد ه-ذه کِفاتُ الأموات و نظر إلی البیوت فقال : ه-ذه کفاتُ الأحیاء ثمّ تلا [ ه-ذه الآیه ] < ألم نجعل الأرض کفاتاً . أحیاءً و أمواتاً > ;

ص: 129

حمّادبن عیسی از امام صادق(ع) روایت کرده که آن حضرت، نگاهی به قبرستان انداخت و فرمود: ای حمّاد! این کفاتِ مردگان است و نگاهی به خانه ها انداخت و فرمود: این کفاتِ زنده ها است. سپس این آیه را تلاوت فرمود: <ألم نجعل الأرض کفاتاً . أحیاءً و أمواتاً>.

239- مرگ زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 24 - 5

5 - زمین بدون آب ، مرده و موات است .

و ینزّل من السماء ماء فیحیی به الأرض بعد موتها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 33 - 4

4 - زمین ، دارای مرگ و حیات است .

و ءایه لهم الأرض المیته أحیین-ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 5 - 6

6 - زمین ، دارای مرگ و حیات

فأحیا به الأرض بعد موتها

240- مصونیت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 65 - 4،9،13

4 - توجه به تسخیر طبیعت برای انسان ، حرکت کشتی در دریا و امنیت زمین از برخورد با کرات و سنگ های آسمانی ، زمینه روشنی برای ره یابی به توحید ربوبی خداوند

ألم تر أنّ اللّه سخّر. .. أن تقع علی الأرض

9 - مصونیت زمین از تصادم کرات و اجرام آسمانی با آن ، به اراده خداوند

و یمسک السماء أن تقع علی الأرض

13 - رام بودن طبیعت برای انسان ، حرکت کشتی در دریا و امنیت زمین از برخورد کرات آسمانی با آن ، جلوه های رأفت و رحمت گسترده خدا به انسان

ألم تر أنّ اللّه سخّر . .. إنّ اللّه بالناس لرءوف رحیم

ص: 130

241- مطالعه خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 25 - 2

2 - تشویق خداوند ، به مطالعه درباره زمین و چگونگی آفرینش آن برای انسان ها

ألم نجعل الأرض کفاتًا

242- مطالعه در خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 99 - 2

2- تشویق و ترغیب آدمیان به تفکر درباره پیدایش آسمان ها و زمین ، جهت درک تحقق معاد

أو لم یروا أن الله الذی خلق السموت و الأرض قادر علی أن یخلق مثلهم

243- مطالعه موجودات زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 20 - 3

3 - مشرکان ، به خاطر ژرف ننگریستن درباره موجودات آسمان ها و زمین ، مورد سرزنش خداوندند .

ألم تروا أنّ اللّه سخّر لکم ما فی السموت و ما فی الأرض

احتمال دارد مخاطب <ألم تروا> مشرکانی باشد که در این سوره و قبل از پرداختن به قصه لقمان (فأرونی ماذا خلق. ..) از آنها سخن گفته شده است. در این صورت، استفهام <ألم...> توبیخی است.

244- معجزه شکافتن زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 31 - 1

1- نزول قرآنی که کوه ها را به حرکت درآورد ، زمین را قطعه قطعه کند ، مردگان را زنده سازد ، نمی تواند مایه هدایت کسانی شود که خدا هدایت آنان را نخواهد .

و لو أن قرءانًا سیّرت به الجبال أو قطّعت به الأرض أو کلّم به الموتی

<تسییر> (مصدر سیّرت) به معنای حرکت دادن است و <تقطیع> (مصدر قطّعت) به معنای شکافتن عمیق یا قطعه قطعه کردن می باشد و حرف باء در جمله های سه گانه فوق به معنای استعانت است. عبارت <بل لله الأمر> و نیز <أن لو یشاء الله لهدی الناس> گویای این است که جواب شرط <لو أنّ ...> جمله ای نظیر <لم یهتدوا إن لم یشأ الله> است.

ص: 131

245- مقهوریت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 5 - 3

3 - زمین ، دارای نوعی شعور و مقهور ربوبیت خداوند

بأنّ ربّک أوحی لها

246- ملاک حیات زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 164 - 11

11 - زمین بی گیاه مرده است و حیات آن به رویش گیاهان است .

فأحیا به الأرض بعد موتها

مراد از <احیای ارض> (زنده کردن زمین) به وجود آوردن گیاهان و درختان در آن است.

247- ملکوت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 75 - 3،4

3 - ابراهیم(ع) به دلیل مشاهده ملکوت آسمانها و زمین بت پرستی را گمراهی آشکاری می دید.

إنی أریک و قومک فی ضلل مبین. و کذلک نری إبرهیم

جمله <و کذلک نری> احتمالا در صدد بیان سبب و زمینه گفته های ابراهیم(ع) در آیه قبل است.

4 - ورود ابراهیم(ع) در زمره اهل یقین، برجسته ترین هدف نمایاندن ملکوت (سلطنت و مالکیت خداوند) آسمانها و زمین به او بوده است.

و کذلک نری إبرهیم ملکوت السموت و الأرض و لیکون من الموقنین

جمله <و لیکون . ..> عطف بر محذوف است. یعنی ارائه ملکوت به ابراهیم(ع) برای مقاصدی بوده و از آن جمله اینکه وی از اهل یقین باشد. بیان این هدف از میان اهداف دیگر، نشانه برجسته بودن و اهمیت آن است.

248- منافع تسطیح زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - غاشیه - 88 - 20 - 3

3 - آفرینش شتر ، برافراشتن آسمان ، استوارسازی کوه ها و هموار ساختن زمین ، دارای منافعی درخور توجه برای انسان ها است .

أفلاینظرون إلی . .. و إلی الأرض کیف سطحت

آیه شریفه، گرچه توجّه دادن انسان ها به مظاهر قدرت خداوند در زمین و آسمان است; ولی تکیه بر اوصاف یاد شده، نشانه

ص: 132

سودمند بودن آنها به حال آنان است.

249- منشأ آرامش زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 10 - 1

1 - خداوند زمین را - علی رغم حرکت پیوسته آن - گاهواره ای آرام برای انسان قرار داده است .

الذی جعل لکم الأرض مهدًا و جعل لکم فیها سبلاً

به کارگیری عنوان <گاهواره> اشاره به حرکت زمین دارد.

250- منشأ آمادگی زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 7 - 1

1- گستردگی زمین و آمادگی آن برای زندگی انسان ، به تدبیر و اراده الهی است .

و الأرض مددن-ها و ألقینا فیها روسی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 10 - 2

2 - آمادگی زمین ، برای زندگی آدمیان ، به تدبیر و قرار داد الهی است ; نه امری اتفاقی .

و الأرض وضعها للأنام

251- منشأ احیای زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 65 - 3

3- خداوند ، احیاگر زمین های موات به وسیله آب باران

و الله أنزل من السّماء ماء فأحیا به الأرض بعد موتها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 50 - 6،10،16

6 - خداوند ، زمین را حیات می بخشد و بر احیای مردگان ، توانا است .

کیف یحی الأرض بعد موتها إنّ ذلک لمحی الموتی

10 - رویش گیاهان و حیات یافتن زمین ، با باران ، به دست خداوند است .

کیف یحی الأرض

ص: 133

16 - قدرت مطلق خداوند ، منشأ ریزش باران ، و احیای زمین به وسیله آن است .

فتری الودق یخرج من خل-له . .. یحی الأرض بعد موتها ... و هو علی کل شیء قدیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 39 - 7،8،14

7 - آن کس که حیات دهنده زمین است ، حیات دهنده مردگان نیز خواهد بود .

إنّ الذی أحیاها لمحی الموتی

8 - قدرت خداوند در حیات بخشیدن به زمین ، نشانگر قدرت او در حیات بخشیدن به مردگان است .

إنّ الذی أحیاها لمحی الموتی

14 - احیای زمین خشکیده و افسرده به وسیله خداوند ، دلیل آشکار بر امکان رستاخیز مردگان و وقوع معاد است .

إنّ الذی أحیاها . .. علی کلّ شیء قدیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 11 - 6

6- اراده الهی ، حاکم بر نزول باران و رویش زندگی در سرزمین های مرده

و نزّلنا من السماء . .. و أحیینا به بلده میتًا

انتساب فعل <نزّلنا> و <أحیینا> به خداوند و عوامل تحت فرمان او، تأکیدی بر حاکمیت اراده او بر هستی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 17 - 4

4 - تبدیل زمین های مرده به زمین های زنده ، سرسبز و خرّم ، نمود اراده و قدرت خداوند

أنّ اللّه یحیِ الأرض بعد موتها

252- منشأ استقرار زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 25 - 2،4

2 - قوام و ثبات آسمان ها و زمین ، به فرمان خداوند است .

أن تقوم السماء و الأرض بأمره

4 - ثبات و استقرار آسمان و زمین ، به فرمان و قدرت خداوند و بدون اسباب و علل ظاهری است .

و من ءای-ته أن تقوم السماء و الأرض بأمره

این که خداوند، برپایی و استقرار و ثبات آسمان و زمین را بدون اسناد به علتی ظاهری، به امر و فرمان خود معرفی می کند، حاکی است که آسمان و زمین، بدون علت ظاهری برپا هستند.

ص: 134

253- منشأ بازگشت به زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 55 - 6

6 - آفرینش انسان از زمین و بازگشت دو باره او به آن و نیز رستاخیز و معاد او ، به اراده و خواست خداوند است .

خلقنکم . .. نعیدکم ... نخرجکم

254- منشأ برکت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 137 - 4

4 - برکت و حاصلخیزی زمین ها به دست خدا و در اختیار اوست .

مشرق الأرض و مغربها التی برکنا فیها

255- منشأ بی حاصلی زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 40 - 10

10- سرسبزی یا بی حاصلی زمین ، به خواست خدا و اراده او است .

فعسی ربّی أن . .. یرسل علیها حسبانًا

256- منشأ تحولات زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 26 - 3

3 - شخم زدن زمین و ایجاد شیار در دل خاک و آماده سازی آن برای کشت و ایجاد هرگونه دگرگونی در سطح زمین ، در حقیقت مستند به خداوند است .

ثمّ شققنا الأرض شقًّا

فعل <شققنا> اطلاق دارد و زیر و رو کردن خاک زمین را - به هر شکلی باشد - مستند به خداوند می کند; هر چند به دست انسان یا دیگر عوامل طبیعت انجام پذیرد.

257- منشأ تدبیر زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 10 - 5

ص: 135

5 - سامان زمین و نظام آسمان ، تحت ربوبیت یگانه خداوند

الرحم-ن . .. و السّماء رفعها ... و الأرض وضعها

آیه شریفه، همراه با همه پیام هایی که دارد، ممکن است ردّی بر این نظریه مشرکان باشد که قائل به وجود مدبرهایی غیر از خدا در آسمان و زمین هستند.

258- منشأ تسطیح زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 106 - 4

4 - تبدیل کوه ها به زمینی مسطح و هموار در آستانه قیامت ، کار خداوند و به فرمان او است .

ینسفها ربّی . .. فیذرها قاعًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - غاشیه - 88 - 20 - 1،2

1 - مسطّح شدن زمین ، شایان تحقیق و امعان نظر برای کشف علل و عوامل آن

و إلی الأرض کیف سطحت

2 - هموار بودن زمین ، نشانه ای آشکار بر قدرت خداوند و دلیل امکان معاد

و إلی الأرض کیف سطحت

259- منشأ ثبات زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 7 - 3

3- سطح زمین ، بدون وجود کوه ها فاقد ثبات و استقرار *

و ألقینا فیها روسی

خداوند، پس از مسأله امتداد و گسترش سطح زمین، از وجود کوه ها به عنوان عناصری استوار (رواسی) یاد کرده است. از این مطلب استفاده می شود که ثبات و استقرار سطح رویین زمین، مدیون استواری کوه ها است و بدون وجود کوه ها، فاقد ثبات و استواری است.

260- منشأ حیات زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 164 - 13

13 - خداوند احیاء کننده زمین ، ایجاد کننده موجودات زنده در آن و منتشر سازنده آنها در سراسر گیتی است .

فأحیا به الأرض . .. و بث فیها من کل دابه

ص: 136

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 63 - 3

3 - خداوند ، نازل کننده آب از آسمان ، و حیات بخش زمین مرده ، با باران است .

من نزّل من السماء ماء فأحیا به الأرض من بعد موتها لیقولنّ اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 39 - 1

1 - حیات و خرمی زمین پژمرده با نزول باران ، از آیات و نشانه های قدرت خداوند است .

و من ءای-ته أنّک تری الأرض خ-شعه فإذا أنزلنا علیها الماء اهتزّت و ربت

<خشوع> (مصدر <خاشعه>) در اصل به معنای تضرع و تواضع است و در مورد زمین کنایه از خشکی و فسردگی می باشد. <اهتزاز> (مصدر <اهتزّت>) به معنای تحرک و جنبش است که نشانه شادابی و خرمی می باشد. <ربو> (مصدر <ربت>) به معنای افزایش و نموّ است و در این جا مقصود رویش گیاهان می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 11 - 4

4 - خرّمی و حیات زمین ، وابسته به نزول باران است .

نزّل من السماء ماء بقدر فأنشرنا به بلده میتًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 5 - 2

2 - ریزش باران از سمت آسمان و تأمین روزی خلق و حیات زمین در پرتو آن ، آیتی خداوندی برای خردورزان

و ما أنزل اللّه من السماء . .. ءای-ت

261- منشأ خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 36 - 1

1 - آفرینش آسمان ها و زمین ، مخصوص خداوند و غیر او فاقد کمترین تأثیر درآن

أم خلقوا السم-وت و الأرض

262- منشأ روشنایی زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 69 - 1،4

1 - سراسر زمین در عرصه قیامت به نور الهی روشن خواهد شد .

ص: 137

و أشرقت الأرض بنور ربّها

<إشراق> (مصدر <أشرقت>) به معنای اضائه (روشن شدن) است.

4 - روشن شدن زمین و حقایق مربوط به اهل آن در قیامت ، جلوه ربوبیت الهی است .

و أشرقت الأرض بنور ربّها

263- منشأ زندگی در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 61 - 5

5 - آمادگی کره خاکی به اراده خداوند برای زندگی انسان ها دلیل شایستگی یگانه او برای پرستش

جعل الأرض قرارًا و جعل خل-لها أنه-رًا . .. أءل-ه مع اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 10 - 4

4 - قدرت و دانایی آفریدگار هستی ، پشتوانه پیدایش شرایط زیست در کره زمین

العزیز العلیم . الذی جعل لکم الأرض مهدًا و جعل لکم فیها سبلاً لعلّکم تهتدون

264- منشأ زیبایی زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 5 - 33

33 - گیاهان ، مایه زیبایی و خرمی زمین

من کلّ زوج بهیج

<بهجه و بهاجه> به معنای حسن و خرمی است. بنابراین <بهیج>; یعنی، نیکو و خرم.

265- منشأ سرسبزی زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 99 - 4

4 - سرسبزی زمین و رشد نباتات مرهون ریزش باران است.

أنزل من السماء ماء . .. فأخرجنا منه خضرا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 40 - 10

10- سرسبزی یا بی حاصلی زمین ، به خواست خدا و اراده او است .

ص: 138

فعسی ربّی أن . .. یرسل علیها حسبانًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 11 - 4

4 - خرّمی و حیات زمین ، وابسته به نزول باران است .

نزّل من السماء ماء بقدر فأنشرنا به بلده میتًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 17 - 4

4 - تبدیل زمین های مرده به زمین های زنده ، سرسبز و خرّم ، نمود اراده و قدرت خداوند

أنّ اللّه یحیِ الأرض بعد موتها

266- منشأ سلطه انسان بر زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 62 - 5

5 - تسلط انسان بر زمین و بهره گیری گسترده وی از نعمت های آن ، تدبیری الهی و نشان دهنده الطاف خداوند در حق وی

و یجعلکم خلفاء الأرض

اسناد <جعل> به خداوند، برای یادآوری این واقعیت است که اگر شما بر گرده زمین سوارید و از آن سود می جویید، امری اتفاقی نیست; بلکه در آن رموز و مناسبات زیادی به کار رفته که همه وابسته به تدبیر خداوند است و بر این اساس است که قادر به تصرف در زمین و تسلط بر آن هستید. تعبیر <خلفاء الأرض> اشاره به همین تصرف و تسلط دارد.

267- منشأ شادابی زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 5 - 33

33 - گیاهان ، مایه زیبایی و خرمی زمین

من کلّ زوج بهیج

<بهجه و بهاجه> به معنای حسن و خرمی است. بنابراین <بهیج>; یعنی، نیکو و خرم.

268- منشأ شخم زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 26 - 3

3 - شخم زدن زمین و ایجاد شیار در دل خاک و آماده سازی آن برای کشت و ایجاد هرگونه دگرگونی در سطح زمین ، در

ص: 139

حقیقت مستند به خداوند است .

ثمّ شققنا الأرض شقًّا

فعل <شققنا> اطلاق دارد و زیر و رو کردن خاک زمین را - به هر شکلی باشد - مستند به خداوند می کند; هر چند به دست انسان یا دیگر عوامل طبیعت انجام پذیرد.

269- منشأ شکافتن زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 26 - 1

1 - شکافتن زمین هنگام روییدن گیاه ، کار خداوند و تحولّی شگفت انگیز است .

ثمّ شققنا الأرض شقًّا

به قرینه آیات بعد، مراد از <شققنا الأرض> شکافتن زمین هنگام روییدن گیاه است. تأکیدی که کلمه <شقّاً> بر آن دلالت دارد، در این موارد بیانگر شگفت بودن است.

270- منشأ گسترش زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 3 - 1

1- خداوند ، گسترنده زمین و قرار دهنده کوه ها و رود ها در دل آن

و هو الذی مدّ الأرض و جعل فیها روسی و أنه-رًا

<مدّ> به معنای گسترانیدن و پهن کردن است. <رواسی> (جمع راسیه) به معنای کوههای استوار است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 7 - 1

1- گستردگی زمین و آمادگی آن برای زندگی انسان ، به تدبیر و اراده الهی است .

و الأرض مددن-ها و ألقینا فیها روسی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 48 - 1

1 - گستردگی زمین و آمادگی آن برای آسایش بشر ، به تدبیر و اراده خداوند

و الأرض فرشن-ها

<فرش> (مصدر <فرشنا>) و <مهد> (مصدر <ماهدون>) در اصل به معنای پهن کردن و گستردن چیزی برای نشستن بر آن و یا خوابیدن است; یعنی، <و الأرض بسطناها وسطحناها لتستقروا علیها و تسکنوها فنعم الباسطون نحن>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 30 - 1

ص: 140

1 - خداوند ، پس از آفرینش آسمان و ایجاد شب و روز ، زمین را گسترده ساخت .

و الأرض بعد ذلک دحیها

<دحو> به معنای بسط دادن و گستراندن است. <بعد ذلک> دلالت دارد که این مرحله از تغییرات زمین، پس از تعدیل آسمان و آفرینش تاریکی و روشنی بوده است. مراد از بسط زمین - به قرینه آیات بعد - آماده سازی و سامان دادن آن برای زندگانی جانداران است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 31 - 1

1 - خداوند ، با گسترده ساختن زمین ، آب های زمینی را بر سطح آن جاری ساخت .

أخرج منها ماءها

فعل <أخرج> بدل از <دحاها> است و به همین جهت بدون حرف عطف آمده است. این فعل آنچه را لازمه بسط زمین است بیان می کند.

271- منشأ نشاط زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 39 - 1

1 - حیات و خرمی زمین پژمرده با نزول باران ، از آیات و نشانه های قدرت خداوند است .

و من ءای-ته أنّک تری الأرض خ-شعه فإذا أنزلنا علیها الماء اهتزّت و ربت

<خشوع> (مصدر <خاشعه>) در اصل به معنای تضرع و تواضع است و در مورد زمین کنایه از خشکی و فسردگی می باشد. <اهتزاز> (مصدر <اهتزّت>) به معنای تحرک و جنبش است که نشانه شادابی و خرمی می باشد. <ربو> (مصدر <ربت>) به معنای افزایش و نموّ است و در این جا مقصود رویش گیاهان می باشد.

272- منشأ نظم زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 41 - 2

2 - نظم کنونی آسمان ها و زمین در بقا ، همانند مرحله آغازین خود ، نیازمند به اراده و تدبیر خداوند است .

إنّ اللّه یمسک السم-وت و الأرض . .. إن أمسکهما من أحد من بعده

273- منشأ نور زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 35 - 1

1 - خداوند ، نور آسمان ها و زمین است .

ص: 141

اللّه نور السم-وت و الأرض

274- موانع انهدام زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 41 - 1

1 - تنها خداوند ، نگه دارنده نظم کنونی آسمان ها و زمین از زوال و پاشیدگی است و هیچ قدرت دیگری در آن نقش ندارد .

إنّ اللّه یمسک السم-وت و الأرض أن تزولا و لئن زالتا إن أمسکهما من أحد من بعده

275- موانع ثمردهی زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 41 - 4

4 - گناه و معصیت انسان ها ، زمین ها و دریا ها را از بازدهی و سودبخشی ساقط می کند .

ظهر الفساد فی البرّ و البحر بما کسبت أیدی الناس

276- موانع لرزش زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 15 - 2،3

2- کوه ها ، از جنبش ها و لرزش های زمین جلوگیری می کند .

و ألقی فی الأرض روسی أن تمیدبکم

<مید> در لغت اضطراب و لغزش چیزهای بزرگ را گویند و چون این آیه در مقام بیان نعمتهای خداست و اضطراب و لرزش زمین نعمت نیست، معلوم می شود که <أن تمیدبکم> در اصل <لأن لاتمیدبکم> یا <کراهیه أن تمیدبکم> بوده است; یعنی، کوهها را در زمین قرار داد تا زمین شما را نلرزاند.

3- زمین بدون وجود کوه ها ، دارای جنبش و لرزش بوده و برای زندگی انسان مناسب نیست .

و ألقی فی الأرض روسی أن تمیدبکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 31 - 1

1- آفرینش کوه های استوار برای جلوگیری زمین از لرزاندن و جنباندن انسان ها است .

و جعلنا فی الأرض روسی أن تمید بهم

<رسا> به معنای <ثَبَت> و <رَسَخ> است و به کوه ها از آن جهت که خود راسخ و استواراند و مانع اضطراب و لرزش زمین می شوند، <رواسی> گفته می شود. <مید> (مصدر <تمید>) به معنای اضطراب و حرکت به سمت های گوناگون است.

ص: 142

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 10 - 5،6

5 - زمین ، بدون وجود کوه ها ، در معرض لرزش های مداوم بوده و مناسب زندگی نیست .

و ألقی فی الأرض روسی أن تمید بکم

6 - کوه ها ، از جنبش و لرزش زمین جلوگیری می کنند و برای آماده کردن آن برای زیستن بشر ، نقش دارند .

و ألقی فی الأرض روسی أن تمید بکم

<مید> در لغت، <اضطراب و لرزش چیزهای بزرگ> را گویند. چون آیه درصدد بیان نعمت های خداوند است و لرزش، نمی تواند نعمت باشد، معلوم می شود که <أن تمید>، <أن لاتمید> و یا <کراهیه تمید بکم> است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 7 - 1

1 - کوه ها مانند میخ های مستحکم ، با رسوخ در زمین مانع لرزش آن شده و اجزای$ آن را به هم پیوند داده است .

و الجبال أوتادًا

<أوتاد> (جمع <وتد>); یعنی، میخ ها. تشبیه کوه ها به <میخ>، به این لحاظ است که آرامش و استحکام زمین و از هم نپاشیدن آن، وابسته به وجود کوه ها است; زیرا بدون وجود کوه ها، حرکت لایه های زمین به روی یکدیگر و پیدایش زلزله های فراگیر، آرامش و استقرار آن را به هم می زد.

277- موجبات فروروی در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 45 - 11

11- برخی از گناهان ، کیفر فرو رفتن در زمین را در پی دارد .

أفأمن الذین مکروا السیّئات أن یخسف الله بهم الأرض

278- موجودات با شعور زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 68 - 2،3

2 - آسمان ها و زمین ، دربردارنده موجوداتی زنده ، شعورمند و با احساس

و نفخ فی الصور فصعق من فی السم-وت و من فی الأرض

<من> برای موجودات دارای شعور به کار می رود. آمدن این کلمه و نیز مسأله مردن و ایستادن و نگاه کردن موجودات آسمانی و زمینی در صحنه قیامت (إذا هم قیام ینظرون)، گویای برداشت یاد شده است.

3 - مرگ و رستاخیز ، حقیقتی عام و در برگیرنده تمامی موجودات شعورمند آسمان ها و زمین و نه مخصوص انسان ها

و نفخ فی الصور فصعق من فی السم-وت و من فی الأرض . .. ثمّ نفخ فیه أُخری فإذا هم ق

ص: 143

279- موجودات زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 191 - 12

12 - آسمان ها و زمین ، آفریده هایی حادث

فی خلق السّموات و الارض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 101 - 2

2 - پدیده های گوناگون در آسمان ها و زمین ، آیات و نشانه های توحید و ربوبیت مطلق خدا بر جهان هستی است .

قل انظروا ماذا فی السموت و الأرض و ما تغنی الأیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 10 - 8

8- شکافتن زمین و بیرون آمدن پدیده های زمینی از آن و نیز شکافتن آسمان و نزول پدیده های آسمانی از آن ، از نشانه های وجود خداوند

أفی الله شکّ فاطر السموت و الأرض

<فاطر> در لغت به معنای شکافتن است و احتمال دارد مراد از <فاطر السموات و الأرض> همان معنای لغوی آن باشد; یعنی، شکافتن آسمان و زمین برای بیرون آوردن پدیده های آسمانی و زمینی از آنها.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 20 - 6

6- کره زمین ، دارای موجودات با شعور - از نوع غیر انسان - که روزی آنها به دست خداوند است .

و جعلنا لکم فیها مع-یش و من لستم له برزقین

لفظ <من موصول> نوعاً بر موجوداتی اطلاق می شود که دارای شعور و ادراک باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 93 - 2

2- قائلان به فرزندگزینی خداوند ، فرزند خوانده او را از بین موجودات شعورمند آسمان ها و زمین می دانستند .

من فی السموت والأرض

کلمه <من> موصولی است که برای عاقلان به کار می رود. به کار بردن آن، ممکن است ناظر به پندار فرزندخواندگی فرشتگان، عیسی و عزیر(ع) برای خدا باشد در نتیجه تعبیر <موجودات آسمان ها> کنایه از ملائکه و <موجودات زمین> کنایه از عیسی و عزیر خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 52 - 7

7 - آسمان ها ، مانند زمین ، دارای موجوداتی است .

یعلم ما فی السم-وت

ص: 144

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 26 - 5

5 - آسمان ها ، چونان زمین ، دربردارنده موجوداتی قابل توجه اند .

للّه ما فی السموت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 68 - 5

5 - برخی از موجودات آسمان ها و زمین ، از مرگ ناشی از نفخ صور ایمن خواهند بود .

و نفخ فی الصور فصعق من فی السم-وت و من فی الأرض إلاّ من شاء اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 16 - 4

4 - آگاهی خداوند ، به تمامی موجودات آسمان ها و زمین

و اللّه یعلم ما فی السم-وت و ما فی الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 24 - 4

4 - انسان ، موجودی زمینی و زمین بستر مناسب و طبیعی برای تکثیر نسل او

ذرأکم فی الأرض

مطلب یاد شده، از قید <فی الأرض> استفاده می شود.

280- نشانه های حیات زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 33 - 5

5 - رویش دانه ها ، جلوه روشن حیات در زمین است .

و ءایه لهم الأرض المیته أحیین-ها و أخرجنا منها حبًّا

برداشت یاد شده از آن جا است که رویش دانه ها، به عنوان نخستین نمونه حیات در زمین یاد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 39 - 11

11 - پیدایش و رویش گیاهان ، مظهری از حیات زمین است .

اهتزّت و ربت إنّ الذی أحیاها

ص: 145

281- نشانه های زیبایی زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 12 - 2

2 - گیاهان و سبزی های خوشبو و معطر ، نمودی از آراستگی زمین برای انسان

و الأرض وضعها للأنام . فیها ... و الریحان

واژه <ریحان>، به هر گیاه خوشبو گفته می شود (قاموس المحیط).

282- نطق زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 11 - 5

5 - زمین و آسمان ( جهان هستی ) ، دارای نوعی شعور ، اراده و نطق

قالتا أتینا طائعین

از واژه <قالتا> استفاده می شود که آسمان و زمین دارای نوعی نطق اند; چنان که ازجمله <أتینا طائعین> فهمیده می شود که آن دو، از نوعی اراده و خواست نیز برخورداراند و از مجموع اراده و نطق نوعی شعور و ادراک استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 4 - 5

5 - زمین در قیامت ، دارای شعور و کلام و گواه آنچه بر روی آن اتفاق افتاده است .

تحدّث

283- نظام زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 97 - 14

14 - گزینش کعبه از میان تمامی نقاط زمین برای انجام مناسک حج ، نشان آگاهی خداوند به نظام آسمان ها و زمین *

جعل اللّه الکعبه . .. ذلک لتعلموا إنّ اللّه یعلم ما فی السموت و ما فی الارض

ارتباط عمیق بین جعل کعبه و خصوصیات آن با آگاهی خداوند بر آسمانها و زمین این احتمال را در ذهن ترسیم می کند که آیه ناظر به ویژگیهای منطقه ای و جغرافیایی کعبه باشد.

284- نعمت تسطیح زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 53 - 6

6 - وجود راه ها و امکان سیر و انتقال ، بر اثر همواربودن زمین ، از موهبت های الهی برای انسان و پرتویی از ربوبیت خداوند

ص: 146

الذی . .. سلک لکم فیها سبلاً

285- نعمت حرکت در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 15 - 3

3 - حرکت انسان ها ، بر روی زمین و اطراف و اکناف آن ، از نعمت های خداوند و جلوه لطف او است .

جعل لکم الأرض ذلولاً فامشوا فی مناکبها

مقصود از <مناکب> (شانه ها) در این آیه، روی زمین و اطراف و اکناف آن است. گفتنی است برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که آیه شریفه، در مقام برشمردن نعمت های الهی به بشر است.

286- نعمت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 6 - 5

5 - آفرینش زمین ، نعمتی الهی برای انسان ها و در جهت منافع حیاتی آنان است .

ألم نجعل الأرض مه-دًا

<مَهْد> و <مِهاد>، به معنای مکانی است که ممهّد و مهیّا باشد (مفردات راغب). بنابراین جمله <ألم نجعل...>، حاکی از این است که خداوند زمین را به گونه ای قرار داده است که برای ادامه حیات بشر آماده باشد.

287- نعمت گسترش زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 19 - 4

4 - گستردگی و پهناوری زمین برای بهرهوری ، از نعمت های الهی برای بشر

و اللّه جعل لکم الأرض بساطًا

288- نعمت همواری زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 53 - 2

2 - گستراندن و هموار ساختن زمین ، از نعمت های خداوند به انسان ها و در راستای تربیت و رشد آنان است .

الذی جعل لکم الأرض مهدًا

در برداشت بالا سه نکته ملحوظ است: 1- لام در <لکم> نعمت بودن را می فهماند. 2- <الذی> چه خبر باشد برای ضمیر

ص: 147

محذوفی که به <ربّ> در آیه قبل برمی گردد و چه صفت برای آن، بیانگر وصفی از اوصاف ربوبی خداوند است که در راستای تدبیر امور انسان ها است. 3- <مهداً> مصدر و به معنای ممهوده است; یعنی، مهیا و مسطح.

289- نعمتهای اهل زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 28 - 1

1 - مرگ در زندگی دنیا ، نعمتی برای زمینیان است .

کلّ من علیها فان . .. فبأیّ ءالآء ربّکما تکذّبان

اطلاق <ءالآء> بر فنای موجودات ذی شعور زمین، از آن جا که آن فنای مطلق نیست و مرحله ای است در سیر تکاملی خلق، بیانگر مطلب بالا است.

290- نفوذ آب در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 21 - 5

5 - وجود لایه های نفوذپذیر آب در بستر زمین

أنزل من السماء ماء فسلکه ین-بیع فی الأرض

291- نفوذ باران در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 21 - 2

2 - خداوند ، باران را به صورت چشمه سار ها در دل زمین راه داده و روان ساخته است .

أنّ اللّه أنزل من السماء ماء فسلکه ین-بیع فی الأرض

<سلوک> (مصدر <سلک>) به معنای داخل کردن و نفوذ دادن شیء است.

292- نقش احیای زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 39 - 14

14 - احیای زمین خشکیده و افسرده به وسیله خداوند ، دلیل آشکار بر امکان رستاخیز مردگان و وقوع معاد است .

إنّ الذی أحیاها . .. علی کلّ شیء قدیر

ص: 148

293- نقش زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 4 - 6

6- زمین و بخش های متفاوت آن و درختان و کشتزارها ، از نشانه های خدا و یکتایی او در تدبیر هستی

إن فی ذلک لأی-ت لقوم یعقلون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 20 - 1

1- خداوند ، انواع وسایل معیشت و زندگی آدمیان را ، در زمین قرار داده است .

و الأرض مددن-ها . .. و جعلنا لکم فیها مع-یش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 44 - 2

2- آسمان ها و زمین و موجودات مستقر در آنها ، خود گویاترین دلیل بر کمال آفریدگار و تنزیه او از شریک و هرگونه نقص و کاستی است .

تسبّح له السموت السبع و الأرض و من فیهنّ

<تسبیح> در لغت به معنای <تنزیه> است (مفردات راغب) و <تنزیه>; یعنی، دور دانستن خداوند از چیزهایی که بر او سزاوار نیست (مجمع البحرین). گفتنی است، تنزیه به دو صورت ممکن است: تنزیه به زبان گفتار و تنزیه به زبان حال. برداشت فوق مبتنی بر صورت دوم است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 68 - 5

5- زمین و سایر مظاهر طبیعت ، مجرای اراده خداوند

أفأمنتم أن یخسف بکم جانب البرّ أو یرسل علیکم حاصبًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 107 - 2

2 - زمین ، محل رخداد قیامت و حشر انسان ها *

فیذرها قاعًا صفصفًا . لاتری فیها عوجًا و لاأمتًا

مسطح شدن زمین ممکن است جهت آماده سازی آن برای برانگیختن مردم باشد. بنابراین قیامت و صحنه رعب انگیز آن، بر روی همین زمین اتفاق خواهد افتاد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 29 - 8

8 - زمین ، ضیافتگاه الهی برای انسان ها

ص: 149

و قل ربّ أنزلنی منزلاً مبارکًا

عبارت <منزلاً مبارکاً> کنایه از سرزمینی پر خیر و برکت است. به کارگیری <منزل> برای سرزمین ها، مفید برداشت فوق است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 8 - 12

12 - آسمان ها و زمین و موجودات عالم ، از منابع شناخت اند .

أَوَلم یتفکّروا . .. ما خلق اللّه السم-وت و الأرض و ما بینهما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 20 - 2

2 - قرار داشتن نظام آسمان ها و زمین در خدمت منافع انسان ، به اراده و تدبیر خدا است .

ألم تروا أنّ اللّه سخّر لکم ما فی السموت و ما فی الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 4 - 5

5 - آسمان ها و زمین و موجودات آنها ، نشانه و آیه خداوندند .

اللّه الذی خلق السم-وت و الأرض و ما بینهما

جمله <الذی خلق السماوات و. ..> وصف خداوند است. بدیهی است که صفت هر چیزی معرّف آن است و از این رو، می توان استفاده کرد که وجود زمین و آسمان ها و پدیده های موجود در آنها، دلیل وجود خدایند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 9 - 2

2 - وجود آسمان و زمین در مقابل دیدگان انسان ها ، نشانه قدرت الهی است .

أفلم یروا إلی ما بین أیدیهم و ما خلفهم من السماء و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 24 - 3،4

3 - روزی انسان ها ، از طریق آسمان ها و زمین تأمین می شود .

قل من یرزقکم من السم-وت و الأرض

4 - خداوند ، روزی دهنده انسان ها از طریق منابع آسمانی و زمینی

قل من یرزقکم من السم-وت و الأرض قل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 3 - 7

7 - آسمان و زمین ، از منابع ارتزاق انسان ها و تأثیر گذارد در حیات آنان

یرزقکم من السماء و الأرض

ص: 150

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 4 - 1

1- آگاهی خداوند ، از کاستی هایی که زمین ، پس از مرگ در جسم آدمیان ایجاد می کند .

قد علمنا ما تنقص الأرض منهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - منافقون - 63 - 7 - 9

9 - آسمان ها و زمین ، خزائن و منابع رزق موجودات

یقولون لاتنفقوا . .. و للّه خزائن السم-وت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 12 - 3

3 - آسمان ها و زمین ، نشانه قدرت خداوند و آیت یکتایی او است .

اللّه الذی خلق سبع سم-وت و من الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 17 - 2

2 - انسان ، از عناصر زمینی آفریده شده است .

و اللّه أنبتکم من الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 25 - 1

1 - زمین ، جایگاه و بستر مناسب برای اجتماع انسان ها

ألم نجعل الأرض کفاتًا

<کِفات> اسم برای محلی است که در آن، چیزی نهاده و گردآوری شده است (قاموس المحیط). در این آیه - به قرینه آیه بعد (أحیاءً و أمواتاً) - مقصود محل اجتماع انسان ها است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 29 - 4

4 - باران و زمین مناسب ، دو عنصر اصلی در رشد و باروری درختان زیتون و خرما است .

صببنا الماء . .. ثمّ شققنا ... و زیتونًا و نخلاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 4 - 1،3،4

1 - زمین ، حافظ خبرهایی فراوان و دارای قابلیت بازگویی و ارائه آن

یومئذ تحدّث أخبارها

ص: 151

3 - زمین پس از تحوّلاتی در سه مرحله ( < لرزش ویرانگر در پایان عمر دنیا > ، < اخراج مردگان از درون خود در آغاز قیامت > و < اظهار اطلاعات بایگانی شده در خود > ) ، مکان حسابرسی اعمال انسان ها خواهد شد .

إذا زلزلت . .. و أخرجت ... تحدّث أخبارها

آیات این سوره می تواند بیانگر حوادث آخرت باشد که از پایان نظام موجود، شروع می شود. تعبیر <یومئذ> - در این احتمال - نشانگر وقوع تمام آن حوادث، در یک زمان گسترده است.

4 - زمین گزارش های فراوانی را درباره انسان ها در خود ، بایگانی کرده ، در قیامت آنها را بازگو خواهد کرد .

یومئذ تحدّث أخبارها

این آیه گرچه مصداق <أخبارها> را بیان نکرده است; ولی آیات بعد، می تواند قرینه باشد که مراد اخبار مربوط به انسان ها است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 7 - 5

5 - زمین ، مشخّصات کردار هایِ ریز و درشت انسان را در خود محفوظ داشته ، در قیامت آن را گزارش خواهد کرد .

یومئذ تحدّث أخبارها . .. فمن یعمل مثقال ذرّه خیرًا یره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 8 - 5

5 - زمین ، مشخصات کردار های ریز و درشت انسان ، اطلاعاتی را در خود محفوظ داشته ، در قیامت آن را گزارش خواهد کرد .

و من یعمل مثقال ذرّه شرًّا یره

294- نیازهای زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 24 - 9

9 - نیاز آسمان ها و زمین و همه موجودات میان آن دو به مربّی و مدبّر

ربّ السم-وت و الأرض و ما بینهما إن کنتم موقنین

295- وابستگی زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 185 - 1

1 - آسمان ها و زمین موجوداتی مملوک ، وابسته به هستی بخش و نیازمند آفریدگار

أو لم ینظروا فی ملکوت السموت و الأرض

<ملکوت> مصدر است و به نایب فاعلش (السموات و الأرض) اضافه شده است. یعنی <ملکوت> در آیه شریفه مصدر مجهول می باشد. بنابراین <ملکوت السموات>، یعنی مملوک بودن آسمانها. گفتنی است مراد از مملوکیت در اینجا مملوکیت حقیقی

ص: 152

و تکوینی، یعنی وابستگی وجودی، است.

296- وارث زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 40 - 1

1- خداوند ، تنها وارث تمامی زمین و زمینیان است .

إنّا نحن نرث الأرض و من علیها

297- وارثان زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 105 - 1،8

1- به ارث بردن زمین و تسلط بر منافع آن به وسیله بندگان صالح ، امری ثبت شده در کتاب تورات و زبور

و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر أن الأرض یرثها عبادی الص-لحون

برداشت یاد شده مبتنی بر این است که: 1- الف و لام <الزبور> برای عهد و مقصود از آن کتاب آسمانی داوود(ع) باشد; چنان که در آیه 163، سوره <نساء> آمده است (و آتینا داوود زبوراً); 2- مقصود از <الذکر> تورات باشد; چنان که این نام در قرآن بر تورات اطلاق شده است (انبیا، آیه 48); 3- <من بعد الذکر> متعلق به <کتبنا> باشد.

8- وراثت زمین برای صالحان ، در پرتو عنایت خداوند به آنان

و لقد کتبنا . .. أنّ الأرض یرثها عبادی الص-لحون

298- وحی به زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 5 - 2

2 - زمین ، دریافت کننده وحی و فرمان الهی و مطیع آن

بأنّ ربّک أوحی لها

299- وسعت زلزله زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 1 - 3

3 - لرزش گسترده زمین ، از مقدّمات برپایی قیامت

إذا زلزلت الأرض زلزالها

ص: 153

به قرینه جمله <یومئذ یصدر الناس أشتاتاً> (در آیات بعد)، زلزله زمین در آستانه قیامت خواهد بود.

300- وسعت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 21 - 9

9 - وسعت بهشت ، به اندازه وسعت همه آسمان ها و زمین است .

و جنّه عرضها کعرض السّماء و الأرض

واژه <عرض> در آیه شریفه معادل <سعه> است - نه مقابل طول - و <ال> در <السماء> جنسیه می باشد. بنابراین <السماء>; یعنی، همه آسمان ها.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 26 - 2

2 - گنجایش زمین ، برای تأمین نیاز های بشر در حال حیات و مرگ *

أحیاءً و أموتًا

301- وضوح وابستگی زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 6 - 3

3 - وابستگی آفرینش زمین به خداوند ، روشن و غیر قابل انکار است .

ألم نجعل الأرض مه-دًا

استفهام در <ألم نجعل> برای تقریر و حاکی از مسلّم بودن مابعد خود است.

302- ویژگی زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 25 - 1،2

1 - زمین عرصه حیات و مرگ آدمیان

قال فیها تحبون و فیها تموتون

2 - زمین، عرصه حیات و مرگ شیاطین نیست.

قال فیها تحیون و فیها تموتون و منها تخرجون

تکرار کلمه <قال> (قال اهبطوا . .. قال فیها تحیون) می تواند اشاره به تغییر مخاطب در دو جمله <اهبطوا ... > و <فیها تحیون> داشته باشد. در آیه قبل انسانها و نیز شیطان مورد خطاب بودند و در این آیه تنها انسانها مخاطب هستند. و شیاطین مورد خطاب نیستند. بنابراین می توان گفت زمین عرصه حیات و مرگ شیاطین نیست.

ص: 154

303- ویژگیهای خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 64 - 1،2

1 - خداوند ، کره زمین را با ثبات و آرام قرار داد .

اللّه الذی جعل لکم الأرض قرارًا

<قرار> می تواند مصدر <قَرَّ> (مرادف سَکَنَ و ثَبَتَ) باشد. در این صورت قرار، مقابل اضطراب و لرزیدن و از اوصاف زمین به شمار می رود. هم چنین می تواند به معنای مستقر و جایی باشد که در آن ثبات و آرامش است; یعنی، <جعلها مستقراً لکم>. در این صورت مقصود آن است که زمین را به گونه ای قرار دادیم که جایی برای سکونت شما انسان ها باشد. برداشت یاد شده مبتنی بر معنای نخست است.

2 - خداوند ، زمین را به گونه ای آفریده که قابل سکونت و زندگی برای بشر باشد .

اللّه الذی جعل لکم الأرض قرارًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 15 - 1

1 - خداوند ، زمین را برای انسان رام و قابل بهره برداری قرار داد .

هو الذی جعل لکم الأرض ذلولاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 20 - 2

2 - خداوند ، زمین را به گونه ای آفرید که انسان بتواند در آن راه های وسیع برای خود بسازد .

لتسلکوا منها سبلاً فجاجًا

برخی از مفسران، بر آنند که چون فعل <سلک> با <من> متعدی شده است، متضمن معنای اتخاذ است; یعنی، <لتتخذوا لأنفسکم منها سبلاً. ..>.

304- ویژگیهای زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 4 - 1

1- زمین متشکل از قطعه ها و سرزمین های گوناگون چیده شده کنار یکدیگر

و فی الأرض قطع متج-ورت

<قطع> (جمع قطعه) به معنای اجزا و قسمتهاست. <تجاور> (مصدر متجاورات) به معنای در جوار و نزدیک یکدیگر بودن است. توصیف سرزمینها به قطعه ها و بخشها می تواند به اعتبار اختلاف و تفاوت آنها باشد. بنابراین مراد از <قطع متجاورات> این است که: مناطق زمین علی رغم نزدیک بودن و متصل بودن به یکدیگر، مختلف و گوناگونند.

ص: 155

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 21 - 5

5 - وجود لایه های نفوذپذیر آب در بستر زمین

أنزل من السماء ماء فسلکه ین-بیع فی الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 3 - 3

3 - زمین ، دارای اجزای متراکم و قابل انبساط و سطح آن قابل توسعه است .

و إذا الأرض مدّت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 12 - 1،2

1 - زمین ، پدیده ای رخنه پذیر ، قابل شیار خوردن و در حال شکافته شدن

و الأرض ذات الصدع

<صدع>; یعنی، ایجاد شکاف در چیز مقاوم و سخت (قاموس)، وصف <ذات الصدع> وصف ثابتی است که دلالت دارد، زمین به طور مداوم در حال شکافته شدن است.

2 - آمادگی زمین ، برای رویش گیاهان و پیدایش چشمه ساران

و الأرض ذات الصدع

چنانچه <ذات الرجع> در آیه قبل به باران نظر داشته باشد; <ذات الصدع> در این آیه به نتایج باران در زمین اشاره خواهد داشت.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - قارعه - 101 - 5 - 3

3 - کره زمین ، عرصه برپایی قیامت

یوم . .. و تکون الجبال

305- هدفداری خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 73 - 2

2 - آفرینش آسمانها و زمین، هدفدار و در نهایت استواری است.

و هو الذی خلق السموت و الأرض

<حق> کاربرد معنایی بسیاری دارد، از آن جمله که قرینه ترکیب با جمله <خلق السماوات>، به معنای هدفداری و حکیمانه بودن آفرینش است، راغب نیز در مفردات به کاربرد این معنی برای <حق> تصریح کرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 156

9 - ابراهیم - 14 - 19 - 1

1- خداوند ، آسمان ها و زمین را هدفمند و بر اساس حکمت آفرید .

ألم تر أن الله خلق السموت و الأرض بالحقّ

<حق> در برابر باطل (بیهوده) است و مراد از آن، این است که فاعل حق برای کارش هدفی پسندیده در نظر دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 8 - 3

3 - آسمان ها و زمین و تمامی موجودات هستی ، آفریده هایی هدف دار و پیراسته از هرگونه باطل اند .

ما خلق اللّه السم-وت و الأرض و ما بینهما إلاّ بالحقّ

<باء> در <بالحقّ> برای <ملابسه> است و دلالت می کند که حق بودن آفرینش، وصف انفکاک ناپذیر آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 38 - 2

2- وجود معاد و حیات اخروی ، معنادهنده به آفرینش آسمان ها و زمین و سایر پدیده های جهان

إنّ ه-ؤلاء لیقولون . .. و ما خلقنا السم-وت ... ل-عبین

خداوند، پس از بیان عقیده باطل کافران در زمینه نفی معاد و در جهت تبیین ضرورت معاد، به هدف مند بودن آفرینش اشاره کرده است; یعنی، اگر زندگی در حیات دنیا خلاصه شود، آفرنیش معنایی عالمانه و حکیمانه پیدا نخواهد کرد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 39 - 1

1- آفرینش آسمان ها و زمین ، آفرینشی بحق ، بایسته ، ارزشمند و هدفدار

و ما خلقنا السم-وت و الأرض و ما بینهما ل-عبین . ما خلقن-هما إلاّ بالحقّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 22 - 1

1 - آفرینش آسمان ها و زمین از سوی خداوند ، آفرینشی به حق و هدفدار

و خلق اللّه السم-وت و الأرض

<حق> به چیزی گفته می شود که براساس حکمت و فلسفه ای بایسته پدید آمده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 10 - 4

4 - آفرینش زمین و نظام هستی از سوی خدا ، هدفمند است .

و السّماء رفعها و . .. و الأرض وضعها للأنام

خداوند متعال در این آیه، نمایانده است که اصولاً سامان یافتن زمین و شکل گیری آن از آغاز، بدان هدف صورت گرفته که زیستگاه آدمیان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 157

19 - تغابن - 64 - 3 - 2

2 - آفرینش جهان ( آسمان ها ، زمین و . . . ) ، براساس حق و هدفدار و به دور از بیهوده کاری است .

خلق السم-وت و الأرض بالحقّ

<حقّ> در مقابل باطل قرار دارد. یکی از معانی <باطل> عبث و بیهوده کاری است; یعنی، کاری که در آن هدف معقولی لحاظ نشود.

306- هماهنگی تدبیر زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 82 - 2

2 - عظمت و هماهنگی تدبیر آسمان ها و زمین و عرش ، نشان دهنده حاکمیت خدای یگانه بر هستی است .

سبح-ن ربّ السم-وت و الأرض

ص: 158

2- زن

1- زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 39 - 1

1 - تقسیم شدن انسان ها به هنگام شکل گیری در رحم به دو صنف مرد و زن ، از نشانه های قدرت خداوند است .

فجعل منه الزوجین الذکر و الأُنثی

2- آثار اذیت زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 61 - 1،2،4،6،7

1 - تداوم تعرض به زنان مسلمان ، از سوی منافقان ، باعث اجرای حکمی سخت درباره آنان و آواره شدن شان همراه با لعن خدا می شد .

لئن لم ینته المن-فقون . .. لنغرینّک بهم ثمّ لایجاورونک فیها إلاّ قلیلاً. ملعونین

<ملعونین> حال برای ضمیر فاعلی <لایجاورون> است.

2 - تداوم آزار و اذیت زنان مسلمان ، از سوی بیماردلان ، موجب سخت گیری پیامبر ( ص ) بر آنان ، در حد آواره سازی همراه با لعن خدا می شد .

لئن لم ینته . .. و الذین فی قلوبهم مرض ... لنغرینّک بهم ثمّ لایجاورونک فیها إلاّ

4 - منافقان آزاردهنده زنان مسلمان ، در صورت تداوم کردار زشت خود ، مهدورالدم بوده و در هر کجا که یافته شوند ، باید به قتل برسند .

لئن لم ینته المن-فقون . .. لنغرینّک بهم ... أینما ثقفوا أُخذوا و قتّلوا تقتیلاً

<ثقف> (مصدر <ثقفوا>) به معنای <مهارت در درک و انجام دادن کار> است (مفردات راغب). در آیه، این واژه به معنای <به دست آوردن و دستیازی> استعمال شده است.

6 - بیماردلانی که اقدام به فساد و آزار زنان می کنند ، در صورت ادامه کار خود ، محکوم به قتل اند .

لئن لم ینته . .. و الذین فی قلوبهم مرض ... ملعونین أینما ثقفوا أُخذوا و قتّلوا ت

7 - ادامه دهندگان به فساد در جامعه ، با آزار و اذیت زنان مؤمن ، هیچ محل امنی ندارند و باید به قتل برسند .

لئن لم ینته المن-فقون و . .. لنغرینّک بهم ... ملعونین أینما ثقفوا أُخذوا و قتّلو

<أیْنَ> مفید عموم است و شامل همه جا می شود و از آن، جایی استثنا نشده است.

ص: 159

3- آثار ازدیاد زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 6 - 15

15- نظام اجتماعی ظالمانه ، همچون نظام استبدادی فرعون ، از ظلمتهاست .

أخرج قومک من الظلم-ت إلی النور . .. إذ أنج-کم من ءال فرعون یسومونکم سوء العذاب

4- آثار صدای طنّازانه زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 32 - 4

4 - صدای نرم و طنّازانه زنان ، موجب طمع قلب های بیمار در آنان است .

فلاتخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض

5- آثار عفت زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 12 - 5

5 - عفّت و پاکدامنی ، از برجسته ترین اوصاف زنان و از بهترین کمالات آنان

الّتی أحصنت فرجها

برداشت یاد شده، به سبب این نکته است که خداوند، در مقام توصیف و تمجید از مریم(س) - که به عنوان زنی مثال زدنی و الگو مطرح شد - صفت عفت و پاکدامنی او را بیان کرده است.

6- آزادی زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 234 - 8،11

8 - پس از عدّه وفات ، زن در گرفتن هر تصمیم شایسته برای خویش آزاد است .

فاذا بلغن اجلهنّ فلا جناح علیکم فیما فعلن فی انفسهن بالمعروف

11 - پس از عدّه وفات ، زن در انتخاب شوهری شایسته آزاد است .

فلا جناح علیکم فیما فعلن فی انفسهنّ

مراد از <فیما فعلن>، به قرینه جمله <یتربّصن> که ممنوعیت ازدواج در زمان عدّه است، انتخاب شوهر خواهد بود.

ص: 160

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 83 - 8

8 - زن از دیدگاه ادیان الهی دارای هویت مستقل فکری و عقیدتی و مسؤول در برابر اعمال خویش است .

إلا امرأته کانت من الغبرین

7- آزادی زن در صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - مجادله - 58 - 1 - 4

4 - آزادی زنان برای ملاقات با پیامبراکرم ( ص ) و نیز گفتوگو و در میان گذاشتن مشکلات خویش با آن حضرت

قد سمع اللّه قول الّتی تج-دلک فی زوجها

8- آشپزی زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 26 - 4

4 - نقش زنان در آماده ساختن و طبخ غذا ، در عصر ابراهیم ( ع ) *

فراغ إلی أهله فجاء بعجل سمین

از این که ابراهیم(ع) برای تهیه غذای میهمانان به همسرش مراجعه کرده، استفاده می شود که همسر آن حضرت آماده سازی غذا را برعهده داشته است.

9- آفرینش زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 195 - 17

17 - زنان و مردان ، آفریده شده از یکدیگر

من ذکر او انثی بعضکم من بعض

در برداشت فوق، <منْ>، نشویه گرفته شده است.

10- آمرزش زنان انفاقگر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 19

19 - مردان و زنان صدقه پرداز ، مورد مغفرت خداوندند .

ص: 161

و المتصدّقین و المتصدّق-ت . .. أعدّ اللّه لهم مغفره

11- آمرزش زنان اهل تسلیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 1،3

1 - مردان و زنانی که در برابر خداوند ، سر تسلیم فرود می آورند ، از آمرزش خداوند برخوردارند .

إنّ المسلمین و المسلم-ت . .. أعدّ اللّه لهم مغفره

بنابراین که <مسلمین> از ریشه لغوی آن (سلم) و به همان معنای لغوی اش باشد، نکته یاد شده قابل استفاده است.

3 - مردان و زنان مسلمان ، مشمول آمرزش و غفران الهی اند .

إنّ المسلمین و المسلم-ت . .. أعدّ اللّه لهم مغفره

بنابراین احتمال که مراد از <المسلمین> معنای اصطلاحی آن;یعنی، گرویدگان به دین اسلام باشد، نکته یاد شده، استفاده می شود.

12- آمرزش زنان خاشع

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 16

16 - مردان و زنان فروتن ، از آمرزش خداوند ، برخوردار خواهند بود .

و الخ-شعین و الخ-شع-ت . .. أعدّ اللّه لهم مغفره

13- آمرزش زنان خاضع

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 9

9 - مردان و زنان مطیع و خاضع ، از آمرزش خداوند برخوردارند .

و الق-نتین و الق-نت-ت . .. أعدّ اللّه لهم مغفره و أجرًا عظیمًا

<قانت> از مصدر <قنوت> است. <قنوت> در لغت، به معنای <اطاعت خاضعانه> است (مفردات راغب).

14- آمرزش زنان ذاکر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 27

27 - مردان و زنانی که زیاد به یاد خداوندند ، از آمرزش او ، بهره مند خواهند بود .

ص: 162

و الذکرین اللّه کثیرًا و الذکرت أعدّ اللّه لهم مغفره

15- آمرزش زنان روزه دار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 21

21 - مردان و زنان روزه گیر ، مشمول آمرزش خداوندند .

و الص-ئمین و الص-ئم-ت . .. أعدّ اللّه لهم مغفره

16- آمرزش زنان صابر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 14

14 - خداوند ، مردان و زنان شکیبا را از آمرزش خود ، برخوردار می کند .

و الص-برین و الص-برت . .. أعدّ اللّه لهم مغفره

17- آمرزش زنان صادق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 11

11 - مردان و زنان صداقت پیشه ، از آمرزش خداوند برخوردارند .

و الص-دقین و الص-دق-ت . .. أعدّ اللّه لهم مغفره

18- آمرزش زنان عفیف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 24

24 - مردان و زنان با عفت و پاکدامن ، مشمول آمرزش خداوندند .

و الح-فظین فروجهم و الح-فظ-ت . .. أعدّ اللّه لهم مغفره

19- آمرزش زنان متذکر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 163

14 - احزاب - 33 - 35 - 29

29 - مردان و زنانی که به فراوانی خداوند را برای دیگران یادآوری می کنند از آمرزش خداوند بهره مند خواهند بود .

و الذکرین اللّه کثیرًا و الذکرت أعدّ اللّه لهم مغفره

<ذکر> (مصدر <ذاکر>) به دو معنا آمده است: یکی، به خاطر سپردن، و دیگری، بر زبان آوردن (مفردات راغب). احتمال دارد که مراد از ذکر زبانی، یادآوری برای دیگران باشد.

20- آمرزش زنان مسلمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 3،5

3 - مردان و زنان مسلمان ، مشمول آمرزش و غفران الهی اند .

إنّ المسلمین و المسلم-ت . .. أعدّ اللّه لهم مغفره

بنابراین احتمال که مراد از <المسلمین> معنای اصطلاحی آن;یعنی، گرویدگان به دین اسلام باشد، نکته یاد شده، استفاده می شود.

5 - مردان و زنان مؤمن ، مشمول آمرزش خداوندند .

إنّ . .. و المؤمنین و المؤمن-ت ... أعدّ اللّه لهم مغفره

21- آمرزش زنان مطیع

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 9

9 - مردان و زنان مطیع و خاضع ، از آمرزش خداوند برخوردارند .

و الق-نتین و الق-نت-ت . .. أعدّ اللّه لهم مغفره و أجرًا عظیمًا

<قانت> از مصدر <قنوت> است. <قنوت> در لغت، به معنای <اطاعت خاضعانه> است (مفردات راغب).

22- اباحه غنیمت زنان کافر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 50 - 10

10 - به غنیمت گرفتن زنان کافر ، در شرایطی خاص ، مباح است .

إنّا أحللنا لک . .. ما ملکت یمینک ممّا أفاء اللّه علیک

مراد از <ملک یمین> کنیزانی بوده اند که از دشمن به اسارت درمی آمدند. این که خداوند آنان را برای پیامبر(ص) حلال دانسته، فرع بر جایز بودن اصل آن است.

ص: 164

23- احترام زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 25 - 16

16- زنان و مردان مؤمن ، دارای ارج و حرمتی همانند

و لولا رجال مؤمنون و نساء مؤمن-ت . .. أن تط-وهم

از این که خداوند، <مؤمنات> را در کنار <مؤمنون> یاد کرده و حفظ خون و حرمت آن دو را عامل بازداشتن مؤمنان از توسّل به قهر برای ورود به مکه معرفی کرده است; مطلب بالا استفاده می شود.

24- احسان به زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 229 - 9

9 - ر ها ساختن زن ( طلاق ) باید علاوه بر رعایت حقوق او ، آمیخته با احسان و نیکی و به دور از اضرار به وی باشد .

او تسریح باحسان

کلمه <احسان> گویای معنایی است فراتر از <معروف>; یعنی باید نسبت به زنان، افزون بر حقوق شناخته شده آنان، نیکی شود.

25- احکام اجتماعی زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 71 - 3

3- جواز حضور زنان در جلسه مردان و پذیرایی از ایشان

وامرأته قائمه فضحکت فبشّرن-ها

برخی برآنند که مراد از <قائمه> قیام برای پذیرایی از مهمانان است. برداشت فوق ناظر به این احتمال می باشد. گفتنی است که به قرینه آیه بعد، نمی توان گفت جواز حضور زنان به طور مطلق - چه جوان باشند و چه کهنسال - از آیه استنباط می شود اگرچه نفی آن نیز از آیه استفاده نمی گردد.

26- احکام زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 11 - 39

39 - معافیت زنان از جهاد ، پرداخت نفقه و خونب های قتل خطایی اقوامشان ، دلیل نصف بودن سهم ارث آنها

للذّکر مثل حظّ الانثیین

امام صادق (ع) درباره علت نصف بودن سهم ارث زن فرمود: انّ المرأه لیس علیها جهاد و لا نفقه و لا معقله و انما ذلک علی الرجال . .. .

ص: 165

_______________________________

کافی، ج 7، ص 85، ح 3 ; نورالثقلین، ج 1، ص 451، ح 96.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 127 - 6

6 - وعده خداوند به بیان و تلاوت آیاتی از قرآن ، درباره احکام زنان یتیم

قل اللّه یفتیکم فیهنّ و ما یتلی علیکم فی الکتب فی یتمی النساء

در برداشت فوق، <مایتلی>، بر ضمیر <فیهن> عطف شده است و اضافه <یتمی> به <النساء>، اضافه صفت به موصوف است، یعنی زنانی که یتیم هستند.

27- احکام زینت زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 60 - 3

3 - آرایش و خودآرایی زنان - حتی سالخوردگان نا امید از زناشویی - در برابر نامحرمان ممنوع است .

و القوعد من النساء الّ-تی لایرجون نکاحًا . .. غیر متبرّج-ت بزینه

28- اختیارات زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 4 - 8

8 - زن می تواند بخشی از مهریّه خویش را به همسرش ببخشد .

فان طبن لکم عن شیء منه نفساً

29- ارث زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 7 - 6

6 - تفاوت سهم مردان و زنان از میراث میّت

للرّجال نصیب . .. و للنّساء نصیب

تکرار کلمه <نصیب> برای هر یک از مردان و زنان، می تواند اشاره به تفاوت آنان در نصیب و سهمشان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 127 - 30

30 - نظر خواهی و استفتای مردم از پیامبر ( ص ) درباره مقدار ارث زنان

ص: 166

و یستفتونک فی النساء

امام باقر(ع) در مورد <و یستفتونک فی النساء> در آیه فوق فرمود: فان نبی اللّه(ص) سئل عن النساء ما لهن من المیراث؟. .. .

_______________________________

تفسیر قمی، ج 1، ص 154; نورالثقلین، ج 1، ص 556، ح 594.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 176 - 15

15 - ثبوت مالکیت و حق ارث برای زنان در نظام حقوقی اسلام

فلها نصف ما ترک و هو یرثها . .. فلهما الثلثان مماترک

30- ارث زن در جاهلیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 127 - 29

29 - محرومیت زنان یتیم ، از حق ارث خویش ، در عصر جاهلیت

لا تؤتونهن ما کتب لهن

امام باقر(ع) در مورد <ما کتب لهن> در آیه فوق فرمود: ای من المیراث.

_______________________________

مجمع البیان، ج 1، ص 181; نورالثقلین، ج 1، ص 557، ح 595.

31- ارزش تفکر زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 12 - 4

4 - ارجمندی تفکر ، عقیده و شخصیت زن ، در نگرش اسلام

ی-أیّها النبیّ إذا جاءک المؤمن-ت یبایعنک . .. فبایعهنّ

32- ارزش زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 223 - 1

1 - زن ، کشتزار بذر انسان است .

نساؤکم حرث لکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 167

13 - نمل - 27 - 33 - 7

7 - جایگاه ارجمند و والای زن در جامعه سبا ، علی رغم حقارت وی در طول تاریخ

و الأمر إلیک فانظری ماذا تأمرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 12 - 4

4 - ارجمندی تفکر ، عقیده و شخصیت زن ، در نگرش اسلام

ی-أیّها النبیّ إذا جاءک المؤمن-ت یبایعنک . .. فبایعهنّ

33- ارزش عفت زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 33 - 30

30 - عفت و پاکدامنی برای زنان ، صفتی بس ارزشمند و پسندیده

و لاتکرهوا فتی-تکم علی البغاء إن أردن تحصّنًا

34- ارزش عمل زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 40 - 9

9 - برابری ارزش کار ها و رفتار زنان و مردان

و من عمل ص-لحًا من ذکر أو أُنثی و هو مؤمن فأُول-ئک یدخلون الجنّه یرزقون فیها بغی

35- ارزش عمل زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 71 - 22

22 - ارزش و پاداش اعمال زنان و مردان مؤمن در پیشگاه خداوند ، همسان است .

و المؤمنون و المؤمنت . .. أولئک سیرحمهم اللّه

36- ازدواج با زن بابا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 33 - 18،19

ص: 168

18 - عن أبی الحسن(ع): . .. قول الله تبارک و تعالی: <قل إنما حرم ربی الفواحش ما ظهر منها و ما بطن و الأثم و البغی بغیر الحق ... > اما قوله: <و ما بطن> یعنی ما نکح من الآباء فإن الناس کانوا قبل أن یبعث النبی(ص) إذا کان للرجل زوجه و مات عنها تزوجها إبنه من بعده إذا لم تکن أمه فحرم الله ذلک و اما <الإثم> فإنها الخمره بعینها ... و اما قوله: <البغی> فهو الزنا سرّا ... .

از امام کاظم(ع) درباره <ما بطن> در آیه <قل إنما حرم ربی الفواحش . .. > روایت شده است: یعنی ازدواج با همسر پدر ; زیرا قبل از بعثت رسول خدا(ص) شخصی که از دنیا می رفت اگر همسری از او باقی می ماند، پسر متوفی او را اگر مادرش نبود به همسری برمی گزید خداوند، این ازدواج را تحریم فرمود. اما <اث--م> ه---مان شراب است ... و اما <بغی> همان زنای پنهانی است ... .

19 - سئل علی بن الحسین(ع) عن الفواحش ما ظهر منها و ما بطن قال: ما ظهر نکاح إمرأه الأب و ما بطن الزنا.

از امام سجاد(ع) درباره فواحش ظاهری و باطنی سؤال شد فرمود: فاحشه ظاهری، ازدواج با همسر پدر و فاحشه باطنی زناست.

37- ازدواج با زن زناکار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 3 - 1،3،4،5

1 - ازدواج مرد زناکار جز با زن زناکار و یا مشرک ، حرام است .

الزانی لاینکح إلاّ زانیه أو مشرکه

جمله <الزانی لاینکح . ..> به قرینه ذیل آیه (و حرّم ذلک علی المؤمنین)، در مقام نهی و اخبار در مقام انشا است.

3 - مردان زناکار ، شایستگی ازدواج جز با زنان زناکار و یا مشرک را ندارند .

الزانی لاینکح إلاّ زانیه أو مشرکه

برداشت یاد شده، مبتنی براین احتمال است که مقصود از <الزانی لاینکح . ..>، <لما یلیق به أن ینکح> باشد; یعنی، آیه شریفه حاکی از بی لیاقتی مرد معروف به زنا، برای گزینش همسر از میان زنان مؤمن باشد.

4 - حرمت ازدواج زنان زناکار ، جز با مردان زناکار و یا مردان مشرک

و الزانیه لاینکحها إلاّ زان أو مشرک

5 - حرمت ازدواج زنان معروف به زنا ، جز با مردان معروف به زنا و یا مردان مشرک

و الزانیه لاینکحها إلاّ زان أو مشرک

38- ازدواج با زن مشرک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 3 - 1،3

1 - ازدواج مرد زناکار جز با زن زناکار و یا مشرک ، حرام است .

الزانی لاینکح إلاّ زانیه أو مشرکه

جمله <الزانی لاینکح . ..> به قرینه ذیل آیه (و حرّم ذلک علی المؤمنین)، در مقام نهی و اخبار در مقام انشا است.

3 - مردان زناکار ، شایستگی ازدواج جز با زنان زناکار و یا مشرک را ندارند .

ص: 169

الزانی لاینکح إلاّ زانیه أو مشرکه

برداشت یاد شده، مبتنی براین احتمال است که مقصود از <الزانی لاینکح . ..>، <لما یلیق به أن ینکح> باشد; یعنی، آیه شریفه حاکی از بی لیاقتی مرد معروف به زنا، برای گزینش همسر از میان زنان مؤمن باشد.

39- ازدواج با زن مؤمنه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 49 - 7

7 - زنان مؤمن ، برای ازدواج شایسته تر از دیگران اند .

إذا نکحتم المؤمن-ت

ذکر <المؤمنات> به خاطر جریان غالب و حاکمی بوده که در صدراسلام وجود داشته است و به معنای این نیست که تنها، زنان مؤمن مشمول حکم آیه اند. در عین حال، ذکر <المؤمنات> خالی از این لطف نیست که شایسته است مردان مؤمن، با زنان مؤمن ازدواج کنند.

40- ازدواج زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 127 - 16

16 - اهتمام اسلام ، به ازدواج زنان و سامان بخشیدن به زندگی دختران یتیم

التی لا تؤتونهن ما کتب لهن و ترغبون ان تنکحوهن

<ما کتب لهن>، شامل حق ازدواج هم می شود. در عین حال، به نکاح نیز مستقلا اشاره شده که بیانگر اهمیت ویژه آن است.

41- ازدواج زن زناکار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 3 - 4،5،6

4 - حرمت ازدواج زنان زناکار ، جز با مردان زناکار و یا مردان مشرک

و الزانیه لاینکحها إلاّ زان أو مشرک

5 - حرمت ازدواج زنان معروف به زنا ، جز با مردان معروف به زنا و یا مردان مشرک

و الزانیه لاینکحها إلاّ زان أو مشرک

6 - زنان زناکار ، شایستگی ازدواج جز با مردان زناکار و یا مشرک را ندارند .

و الزانیه لاینکحها إلاّ زان أو مشرک

ص: 170

42- استخوانهای پشت زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 7 - 1،2

1 - محل پیدایش نطفه مرد ( منی ) ، بین تیره پشت و استخوان های قفسه سینه قرار دارد .

یخرج من بین الصلب و الترائب

<صلب>; استخوانی است که از قسمت بالای پشت، نزدیک گردن شروع شده و تا دنبالچه (که جای آن در انسان در جایگاه دم در حیوانات است) ادامه یافته است(قاموس). <تریبه> (مفرد <ترائب>); یعنی، بالاترین استخوان قفسه سینه که زیر چانه قرار گرفته است (نهایه ابن اثیر). تمام اهل لغت آن را جای گردن بند از قفسه سینه می دانند (لسان العرب). برخی آن را به تمام استخوان های قفسه سینه و گروهی به چهار استخوان از سمت راست و چهار استخوان از سمت چپ اطلاق می کنند (قاموس). خروج نطفه از آن محل، ممکن است به اعتبار تغذیه کیسه منی از آن جا باشد.

2 - بین استخوان های قفسه سینه و تیره پشت مردان و زنان ، جایگاه خروج عنصر تشکیل دهنده جسم انسان است . *

یخرج من بین الصلب و الترائب

چنانچه مراد از <ماء دافق> در آیه قبل، نطفه مرد و تخمک زن باشد، مفاد این آیه نیز مشترک خواهد بود.

43- استخوانهای سینه زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 7 - 2

2 - بین استخوان های قفسه سینه و تیره پشت مردان و زنان ، جایگاه خروج عنصر تشکیل دهنده جسم انسان است . *

یخرج من بین الصلب و الترائب

چنانچه مراد از <ماء دافق> در آیه قبل، نطفه مرد و تخمک زن باشد، مفاد این آیه نیز مشترک خواهد بود.

44- استعداد زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 75 - 12

12 - توانایی زن برای نیل به درجات والای کمال و ارزش های معنوی

و امه صدیقه

45- استعدادهای زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 12 - 8

8 - تساوی زنان و مردان ، از نظر استعداد و زمینه های لازم برای رسیدن به مراتب کمال و دست یافتن به ثواب ها و بهره های اخروی

ص: 171

یوم تری المؤمنین و المؤمن-ت . .. بشریکم الیوم جنّ-ت

برداشت یاد شده، از تصریح به نام های زنان و مردان در عرض هم، استفاده می شود.

46- استعدادهای معنوی زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 7 - 5

5 - زنان نیز همچون مردان ، زمینه دار دستیابی به مقامات بالای معنوی

و أوحینا إلی أُمّ موسی أن أرضعیه

47- استغفار برای زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 12 - 18

18 - توصیه خداوند به پیامبر ( ص ) ، در دعا برای زنان بیعت کننده با آن حضرت و آمرزش خواهی برای آنان

و استغفر لهنّ اللّه

48- استقلال زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 81 - 22

22- زن از دیدگاه ادیان الهی ، دارای هویت مستقل فکری و عقیدتی و مسؤول در برابر اعمال خویش است .

فأسر بأهلک بقطع من الّیل . .. إلاّ امرأتک إنه مصیبها ما أصابهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 73 - 6

6 - زنان ، مستقل از مردان ، دارای مسؤولیت اند و به آنان نیز مانند مردان ، امانت الهی عرضه شده است .

إنّا عرضنا الأمانه . .. لیعذّب اللّه المن-فقین و المن-فق-ت و المشرکین و المشرک-ت

49- استقلال فکری زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 32 - 11

11 - زن ، استقلال رأی دارد و خود مسؤول اعمال اش در پیش گاه خداوند است .

ص: 172

إلاّ امرأته کانت من الغ-برین

50- اضرار به زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 229 - 7،9

7 - رجوع مرد در ایّام عدّه ، نباید به قصد اضرار به زن باشد .

الطلاق مرّتان فامساک بمعروف او تسریح باحسان

9 - ر ها ساختن زن ( طلاق ) باید علاوه بر رعایت حقوق او ، آمیخته با احسان و نیکی و به دور از اضرار به وی باشد .

او تسریح باحسان

کلمه <احسان> گویای معنایی است فراتر از <معروف>; یعنی باید نسبت به زنان، افزون بر حقوق شناخته شده آنان، نیکی شود.

51- اولیای زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 4 - 16

16 - سرپرستِ زن ، ممنوع از گرفتن مهریه وی ، برای خویش

و اتوا النّساء صدقاتهنّ

امام باقر (ع) درباره آیه فوق فرمود: هذا خطاب للاولیاء لانّ الرّجل منهم کان اذا زوّج ایِّمه اخذ صداقها دونها فنهاهم اللّه عن ذلک.

_______________________________

تفسیر تبیان، ج 3، ص 110 ; مجمع البیان، ج 3، ص 12.

52- اهمیت حیای زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 25 - 3

3 - حیا ، از برجسته ترین کمالات برای زن در بینش الهی

فجاءته إحدیهما تمشی علی استحیاء

اختصاص به ذکر یافتن <حیا> برای دختر شعیب در این مقام، بیانگر مطلب یاد شده است.

ص: 173

53- اهمیت عفت زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 91 - 3

3- عفت و پاک دامنی ، از برجسته ترین اوصاف زنان و از بهترین کمالات آنان است .

والتی أحصنت فرجها

برداشت یاد شده به خاطر این است که خداوند در مقام توصیف و تمجید مریم(س) - که در این آیات نام او در ردیف پیامبران قرار گرفته - صفت عفت و پاک دامنی او را یادآور شده است.

54- ایمان زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 23 - 3

3 - عفت ، نجابت و ایمان ، سرآمد ارزش ها و صفات ستوده زنان

المحصن-ت الغ-فل-ت المؤمن-ت

55- بی ارزشی زن در جاهلیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 59 - 5

5- زنان و دختران در دوران جاهلیت ، بی ارزش بوده و مایه ننگ و عار به شمار می آمدند .

أیمسکه علی هون أم یدسّه فی التراب

56- بی اعتنایی به زن در قوم لوط

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 165 - 4

4 - بی توجهی مردان قوم لوط به جنس مخالف ( زنان )

أتأتون الذکران من الع-لمین

قید <من العالمین> می تواند مربوط به <ذکران> باشد; یعنی، از میان انسان ها- که اگر تعداد زنانشان از مردان بیشتر نباشد کمتر نیست - شما تنها با جنس مذکر درمی آمیزید؟

57- پاداش اخروی زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 174

7 - توبه - 9 - 72 - 3

3 - تساوی زن و مرد در پاداش های اخروی

وعد اللّه المؤمنین و المؤمنت جنت تجری من تحتها الأنهر

58- پاداش اخروی زنان صالح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 40 - 5

5 - پاداش ها و نعمت های زنان و مردان مؤمن نیک کردار در بهشت ، بیشتر از استحقاق و افزون تر از اقتضای رفتار آنان است .

و من عمل ص-لحًا . .. یرزقون فیها بغیر حساب

بدون حساب و بی اندازه بودن پاداش مؤمنان، در مقابل گناه کاران - که تنها به میزان گناهشان مجازات خواهند شد - گویای حقیقت یاد شده است.

59- پاداش اخروی زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 40 - 8

8 - برابری زن و مرد ، در بهره مند شدن از پاداش های اخروی و نعمت های بهشتی

و من عمل ص-لحًا من ذکر أو أُنثی و هو مؤمن فأُول-ئک یدخلون الجنّه یرزقون فیها بغی

60- پاداش زنان انفاقگر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 20

20 - مردان و زنان صدقه پرداز ، از پاداش عظیم الهی برخوردارند .

و المتصدّقین و المتصدّق-ت . .. أعدّ اللّه لهم ... أجرًا عظیمًا

61- پاداش زنان اهل تسلیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 2

2 - مردان و زنانی که در برابر فرمان خدا تسلیم اند ، از پاداش عظیم خداوند برخوردارند .

إنّ المسلمین و المسلم-ت . .. أعدّ اللّه لهم مغفره و أجرًا عظیمًا

ص: 175

62- پاداش زنان خاشع

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 17

17 - مردان و زنان فروتن ، از پاداشی عظیم برخوردارند .

و الخ-شعین و الخ-شع-ت . .. أعدّ اللّه لهم ... أجرًا عظیمًا

63- پاداش زنان خاضع

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 10

10 - مردان و زنان مطیع و خاضع ، از پاداش بزرگ خداوند برخوردارند .

و الق-نتین و الق-نت-ت . .. أعدّ اللّه لهم ... أجرًا عظیمًا

64- پاداش زنان ذاکر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 28

28 - مردان و زنانی که زیاد از خداوند یاد می کنند ، از پاداش بزرگ او برخوردارند .

و الذکرین اللّه کثیرًا و الذکرت أعدّ اللّه لهم . .. أجرًا عظیمًا

65- پاداش زنان روزه دار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 22

22 - مردان و زنان روزه گیر ، از پاداش عظیم خداوند برخوردارند .

و الص-ئمین و الص-ئم-ت . .. أعدّ اللّه لهم ... أجرًا عظیمًا

66- پاداش زنان صابر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 15

ص: 176

15 - مردان و زنان شکیبا ، از پاداشی با عظمت برخوردارند .

و الص-برین و الص-برت . .. أعدّ اللّه لهم ... أجرًا عظیمًا

67- پاداش زنان صادق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 12

12 - مردان و زنان صداقت پیشه ، از پاداش عظیم خداوند برخوردارند .

و الص-دقین و الص-دق-ت . .. أعدّ اللّه لهم ... أجرًا عظیمًا

68- پاداش زنان صالح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 40 - 3

3 - زنان و مردان مؤمن نیک کردار ، اهل بهشت اند .

من عمل ص-لحًا من ذکر أو أُنثی و هو مؤمن فأُول-ئک یدخلون الجنّه

69- پاداش زنان عفیف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 25

25 - مردان و زنان عفیف ، از پاداش عظیم خداوند برخوردارند .

و الح-فظین فروجهم و الح-فظ-ت . .. أعدّ اللّه لهم... أجرًا عظیمًا

70- پاداش زنان متذکر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 30

30 - مردان و زنانی که یاد خداوند را در دل ها زنده می کنند ، از پاداش بزرگ او برخوردارند .

و الذکرین اللّه کثیرًا و الذکرت أعدّ اللّه لهم . .. أجرًا عظیمًا

ص: 177

71- پاداش زنان مسلمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 4

4 - مردان و زنان مسلمان ، از پاداش بزرگ الهی برخوردارند .

إنّ المسلمین و المسلم-ت . .. أعدّ اللّه لهم ... أجرًا عظیمًا

72- پاداش زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 6

6 - مردان و زنان با ایمان ، از پاداش بزرگ خداوند برخوردارند .

إنّ . .. و المؤمنین و المؤمن-ت ... أعدّ اللّه لهم ... أجرًا عظیمًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 40 - 3

3 - زنان و مردان مؤمن نیک کردار ، اهل بهشت اند .

من عمل ص-لحًا من ذکر أو أُنثی و هو مؤمن فأُول-ئک یدخلون الجنّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 5 - 5

5 - همسانی زنان و مردان مؤمن ، در بهرهوری از ثمرات ایمان خود و پاداش های الهی

لیدخل المؤمنین و المؤمن-ت جنّ-ت

قرار گرفتن وصف <المؤمنات> در کنار <المؤمنین>، می رساند که زنان و مردان در ره یابی به بهشت جاودان همسان اند.

73- پاداش عمل زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 71 - 22

22 - ارزش و پاداش اعمال زنان و مردان مؤمن در پیشگاه خداوند ، همسان است .

و المؤمنون و المؤمنت . .. أولئک سیرحمهم اللّه

74- پوشاک زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 89 - 31

ص: 178

31 - بالاپوش و پایین پوش برای مرد و مقدار پوشش لازم ( پیراهن ، روسری و پایین پوش ) برای زن ، پوشاکی که در کفاره قسم داده می شود .

فکفّرته . .. او کسوتهم

از امام باقر یا امام صادق علیهما السلام در توضیح آیه فوق روایت شده: . .. و اما کسوتهم ... لکل مسکین ازار و رداء و للمراه ما یواری ما یحرم منها ازار و خمار و درع ... .

_______________________________

تفسیر عیاشی، ج 1، ص 337، ح 167; تفسیر برهان، ج 1، ص 496، ح 12.

پوشش زینت زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 31 - 9،12

9 - زنان مؤمن ، موظف به پوشاندن زینت های خویش و محل آنها ( بدن ) از دید نامحرمان اند ; جز آنچه که خود به خود آشکاراست ( مثل سرمه ، انگشتر ، حنا و . . . ) .

و قل للمؤمن-ت . .. و لایبدین زینتهنّ إلاّ ما ظهر منها

درباره مقصود از <زینتهنّ> (زینت زنان) دو دیدگاه وجود دارد: 1- مقصود محل زینت آلات است; زیرا آشکار کردن خود زینت آلات به تنهایی معنی ندارد. 2- مراد خود زینت آلات است، در حالی که بر روی بدن قرار دارد. در این صورت به طریق اولی آشکار کردن محل زیورآلات (بدن)، حرام خواهد بود. گفتنی است مقصود از استثنا در <إلاّ ماظهر منها>، زیورآلاتی است که، به طور متعارف آشکارا استفاده می شود; مثل: انگشتر، سرمه، حنا و... .

12 - پوشاندن زینت هایی که به طور متعارف و خودبه خود آشکار است ( مانند انگشتر ، سرمه ، حنا و . . . ) بر زنان ، واجب نیست .

و لا یبدین زینتهنّ إلاّ ما ظهر منها

75- پوشش محل زینت زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 31 - 9،39

9 - زنان مؤمن ، موظف به پوشاندن زینت های خویش و محل آنها ( بدن ) از دید نامحرمان اند ; جز آنچه که خود به خود آشکاراست ( مثل سرمه ، انگشتر ، حنا و . . . ) .

و قل للمؤمن-ت . .. و لایبدین زینتهنّ إلاّ ما ظهر منها

درباره مقصود از <زینتهنّ> (زینت زنان) دو دیدگاه وجود دارد: 1- مقصود محل زینت آلات است; زیرا آشکار کردن خود زینت آلات به تنهایی معنی ندارد. 2- مراد خود زینت آلات است، در حالی که بر روی بدن قرار دارد. در این صورت به طریق اولی آشکار کردن محل زیورآلات (بدن)، حرام خواهد بود. گفتنی است مقصود از استثنا در <إلاّ ماظهر منها>، زیورآلاتی است که، به طور متعارف آشکارا استفاده می شود; مثل: انگشتر، سرمه، حنا و... .

39 - < عن فضیل بن یسار قال : سألت أبا عبداللّه ( ع ) عن الذراعین من المرأه أهما من الزنیه التی قال اللّه تبارک و تعالی < و لایبدین زینتهنّ إلاّ لبعولتهنّ > قال : نعم و مادون الخمار من الزینه و ما دون السوارین ;

فضیل بن یسار گوید: از امام صادق(ع) پرسیدم: آیا زراعین زن از (آرنج تا مچ دستهای او) جزء زینتی است که خداوند فرموده

ص: 179

است: <و لایبدین زینتهنّ إلاّ لبعولتهنّ>؟ فرمود: آری و نیز آنچه [از سرو گردن ]زیر پوشش مقنعه و [از مچ دست ]زیر دست بند قرار دارد، از همان زینت است>.

76- تأمین نیاز زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 130 - 13

13 - گستردگی فضل خداوند و حکمت او ، مقتضی رفع نیاز های زن و شوهر پس از طلاق

و إن یتفرقا یغن اللّه کلا من سعته و کان اللّه وسعاً حکیماً

77- تجاوز به حقوق زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 34 - 38

38 - هشدار خداوند به مردان ستمکار و متجاوز به حقوق همسران خویش

فلا تبغوا علیهنّ سبیلاً انّ اللّه کان علیّاً کبیراً

جمله <انّ اللّه . .. > در مقام تهدید شوهران ستمکار است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 127 - 10

10 - تجاوز به حقوق زنان یتیم ، در عصر بعثت

فی یتمی النساء التی لا تؤتونهن ما کتب لهن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 81 - 7

7 - لواط ، تجاوز به حقوق زنان در جامعه است .

شهوه من دون النساء بل أنتم قوم مسرفون

78- تجمل گرایی زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 18 - 1،2

1 - زن ، در فرهنگ جاهلیت پرورش یافته در زینت و تجمل ، و فرودست در میدان جدال و درگیری های کلامی

أوَ من ینشّؤا فی الحلیه و هو فی الخصام غیر مبین

لحن آیه شریفه به گونه ای است که به اعتقاد و باور عرب جاهلی یا موقعیت زن در محیط و فرهنگ خاص آنان اشاره دارد.

ص: 180

2 - شیفتگی به تجمل و زینت ، علاقه طبیعی زنان

أوَ من ینشّؤا فی الحلیه

تعبیر <ینشّؤا فی الحلیه> که به معنای پرورش یافتن در زینت است، اشاره به علاقه طبیعی و وابستگی زنان به آرایش و زیور دارد.

79- تحقیر زنان کافر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - مسد - 111 - 4 - 7

7 - جواز تحقیر زنانِ کافر و مؤذی و به کار بردن کلمات ناهنجار درباره آنان

حمّاله الحطب

80- تساوی زن و مرد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 124 - 3،4

3 - زنان و مردان ، همسان در بهره مندی از پاداش ایمان و عمل صالح خویش

و من یعمل من الصلحت من ذکر او انثی و هو مؤمن فأولئک یدخلون الجنه

4 - ایمان و عمل صالح ، معیار ارزش انسانهاست ; نه جنسیت ایشان .

و من یعمل من الصلحت من ذکر او انثی و هو مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 67 - 3

3 - همگونی زنان و مردان منافق ، در مجازات و کیفر جرم نفاق

نعذب طائفه بأنهم کانوا مجرمین. المنفقون و المنفقت بعضهم من بعض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 71 - 22

22 - ارزش و پاداش اعمال زنان و مردان مؤمن در پیشگاه خداوند ، همسان است .

و المؤمنون و المؤمنت . .. أولئک سیرحمهم اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 72 - 3

3 - تساوی زن و مرد در پاداش های اخروی

وعد اللّه المؤمنین و المؤمنت جنت تجری من تحتها الأنهر

ص: 181

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 72 - 3

3- زن و مرد ، دارای نفس و حقیقت واحد انسانی و فاقد کمترین تمایز در انسانیت

و الله جعل لکم من أنفسکم أزوجًا

این برداشت به خاطر این است که همه انسانها - اعم از مرد و زن - مخاطب <أنفسکم> قرار گرفته اند و همه آنها دارای جان و روح واحدی شمرده شده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 97 - 2

2- تساوی زن و مرد در برخورداری از پاداش های الهی و بهره مندی از حیات پاکیزه و دلپذیر

من عمل ص-لحًا من ذکر أو أُنثی و هو مؤمن فلنحیینّه حیوه طیّبه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 2 - 4

4- تساوی زن و مرد در حدود و کیفر زنا ( صد تازیانه )

الزانیه و الزانی فاجلدوا کلّ وحد منهما ماْئه جلده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 9 - 4

4 - تساوی شرایط ، آداب و آثار گواهی و سوگند مرد و زن در اثبات و یا رد لعان

والخ-مسه أنّ لعنت اللّه علیه . .. والخ-مسه أنّ غضب اللّه علیها إن کان من الص-دقی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 7 - 5

5 - زنان نیز همچون مردان ، زمینه دار دستیابی به مقامات بالای معنوی

و أوحینا إلی أُمّ موسی أن أرضعیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 21 - 2،3

2 - زنان ، همسان با مردان ، خلق شده اند .

أن خلق لکم من أنفسکم أزوجًا

از قید <من أنفسکم> استفاده می شود که خلق زنان، همسان مردان است.

3 - زنان و مردان ، از یک جنس آفریده شده اند .

أن خلقکم من تراب . .. خلق لکم من أنفسکم أزوجًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 7

ص: 182

7 - جنسیت زن و مرد ، در برخورداری از آمرزش و پاداش الهی ، دخالتی ندارد .

إنّ المسلمین و المسلم-ت و المؤمنین و المؤمن-ت . .. أعدّ اللّه لهم مغفره و أجرًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 73 - 6

6 - زنان ، مستقل از مردان ، دارای مسؤولیت اند و به آنان نیز مانند مردان ، امانت الهی عرضه شده است .

إنّا عرضنا الأمانه . .. لیعذّب اللّه المن-فقین و المن-فق-ت و المشرکین و المشرک-ت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 22 - 4

4 - همانندی و یک سانی مجازات و کیفر زنان و مردان مشرک و کافر در قیامت

احشروا الذین ظلموا و أزوجهم

برداشت یاد شده از آن جا است که اختصاص به ذکر یافتن <ازواج> (همسران)، می تواند برای از بین بردن این توهم باشد که زنان مشرک و کافر از کیفر الهی معاف اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 153 - 2

2 - فرزند پسر و دختر برابرند و هیچ یک بر دیگری برتری ندارند .

أصطفی البنات علی البنین

همزه در <أصطفی> برای استفهام انکاری است و انکار برگزیدن دختر به جای پسر، انکار اصل برتری پسر بر دختر و دختر بر پسر نیز می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 6 - 4

4 - زنان چونان مردان ، بی هیچ امتیاز و تبعیضی ، دارای نفس و حقیقت واحد انسانی اند .

خلقکم من نفس وحده ثمّ جعل منها زوجها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 40 - 8،9

8 - برابری زن و مرد ، در بهره مند شدن از پاداش های اخروی و نعمت های بهشتی

و من عمل ص-لحًا من ذکر أو أُنثی و هو مؤمن فأُول-ئک یدخلون الجنّه یرزقون فیها بغی

9 - برابری ارزش کار ها و رفتار زنان و مردان

و من عمل ص-لحًا من ذکر أو أُنثی و هو مؤمن فأُول-ئک یدخلون الجنّه یرزقون فیها بغی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 11 - 6

6 - همسانی مرد و زن در حقیقت انسانیت

ص: 183

جعل لکم من أنفسکم أزوجًا

ذکر <من أنفسکم> بیانگر آن است که زن و مرد از یک حقیقت هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 49 - 7،9

7 - دختر و پسر ، هر دو هدیه الهی به انسان ها

یهب لمن یشاء إن-ثًا و یهب لمن یشاء الذکور

9 - تمایز میان دختر و پسر ، مخالف اندیشه دینی است .

یهب لمن یشاء إن-ثًا و یهب لمن یشاء الذکور

تقدیم <إناثاً> بر <الذکور> علاوه بر رعایت فاصله و سجع، می تواند به منظور نفی اندیشه جاهلیت در مورد دختران باشد (که پسران را بر دختران ترجیح می دادند).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 19 - 12

12- ایمان ، ملاک ارزش و ارجمندی انسان ، بی هیچ تفاوت میان مردان و زنان

و استغفر . .. و للمؤمنین و المؤمن-ت

قرار گرفتن <مؤمنات> در کنار <مؤمنین> و یاد کردن از آن دو با وصف ایمان، می رساند که تمام ارزش و ارجمندی آنان، بر محور ایمان است و در این راستا هر دو مشمول دعای پیامبر(ص) هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 5 - 5

5 - همسانی زنان و مردان مؤمن ، در بهرهوری از ثمرات ایمان خود و پاداش های الهی

لیدخل المؤمنین و المؤمن-ت جنّ-ت

قرار گرفتن وصف <المؤمنات> در کنار <المؤمنین>، می رساند که زنان و مردان در ره یابی به بهشت جاودان همسان اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 6 - 4

4 - تساوی مردان و زنان ، در ابتلا به نتایج نفاق و شرک خویش

و یعذّب المن-فقین و المن-فق-ت و المشرکین و المشرک-ت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 25 - 16

16- زنان و مردان مؤمن ، دارای ارج و حرمتی همانند

و لولا رجال مؤمنون و نساء مؤمن-ت . .. أن تط-وهم

از این که خداوند، <مؤمنات> را در کنار <مؤمنون> یاد کرده و حفظ خون و حرمت آن دو را عامل بازداشتن مؤمنان از توسّل به قهر برای ورود به مکه معرفی کرده است; مطلب بالا استفاده می شود.

ص: 184

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 11 - 7

7 - ارزش ها و ضوابط اخلاقی ، عام و فراگیر نسبت به زنان و مردان

لایسخر قوم من قوم . .. و لا نساء من نساء

واژه <قوم>، نزد برخی اهل لغت تنها شامل مردان است و برخی دیگر آن را شامل مرد و زن می دانند. در دیدگاه دوم، مجزّا آمدن <و لا نساء>، در واقع تأکیدی است بر این که زنان نیز چون مردان، در ارزش ها و تکالیف اخلاقی سهیم اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 12 - 8

8 - تساوی زنان و مردان ، از نظر استعداد و زمینه های لازم برای رسیدن به مراتب کمال و دست یافتن به ثواب ها و بهره های اخروی

یوم تری المؤمنین و المؤمن-ت . .. بشریکم الیوم جنّ-ت

برداشت یاد شده، از تصریح به نام های زنان و مردان در عرض هم، استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 13 - 6

6 - تساوی مردان و زنان در عرصه قیامت ، از نظر کیفر و عذاب و محرومیت از ثواب ها و بهره های اخروی

یوم یقول المن-فقون و المن-فق-ت للذین ءامنوا انظرونا نقتبس من نورکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 11 - 14

14 - زنان همانند مردان ، دارای استعداد و شایستگی های لازم برای الگو شدن و دستیابی به اوج قلّه کمال

ضرب اللّه مثلاً للذین ءامنوا امرأت فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 39 - 3

3 - تساوی زن و مرد ، از جهت مبدأ پیدایش و مراحل تکوین *

أیحسب الإنس-ن . .. ألم یک نطفه من منیّ یمنی ... فجعل منه الزوجین الذکر و الأُنثی

تذکّر به این حقیقت که انسان از منی آفریده شده و از آن ماده، زوجین (مرد و زن) پدید آمده است، می تواند بیانگر مطلب یاد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بروج - 85 - 10 - 9

9 - گناه شکنجه دادن و سوزاندن مرد و زن مؤمن ، برابر و عذاب اخروی آن یکسان است .

الذین فتنوا المؤمنین و المؤمن-ت . .. فلهم عذاب جهنّم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 185

14 - احزاب - 33 - 58 - 4

4 - زنان مؤمن ، دارای موقعیتی همسان مردان مؤمن اند .

و الذین یؤذون المؤمنین و المؤمن-ت . .. فقد احتملوا بهت-نًا

81- تکالیف زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 68 - 3

3 - تساوی زن و مرد در برابر تکالیف الهی

وعد اللّه المنفقین و المنفقت . .. نار جهنم خلدین فیها

82- تکامل زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 17 - 12

12- زن ، موجودی توان مند بر عروج به درجات بالای معنویت و ملاقات و گفتوگو با فرشتگان

فأرسلنا إلیها روحنا فتمثّل لها بشرًا سویًّا

83- تکلیف زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 35 - 16

16 - زن و مرد هر دو شایسته بر عهده گرفتن تکلیف های الهی و مسؤول در پیشگاه خداوند

و لاتقربا هذه الشجره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 31 - 1،3،6،9،15،23،26،28

1 - زنان مؤمن ، وظیفه دار پرهیز از نظر دوختن و خیره شدن به مردان نامحرم

و قل للمؤمن-ت یغضضن من أبص-رهنّ

3 - زنان مؤمن ، وظیفه دار پرهیز از چشم دوختن به عورت و شرمگاه دیگران

و قل للمؤمن-ت یغضضن من أبص-رهنّ

6 - زنان مؤمن ، وظیفه دار اجتناب از آلودگی به زنا و فحشا هستند .

و قل للمؤمن-ت . .. و یحفظن فروجهنّ

9 - زنان مؤمن ، موظف به پوشاندن زینت های خویش و محل آنها ( بدن ) از دید نامحرمان اند ; جز آنچه که خود به خود آشکاراست ( مثل سرمه ، انگشتر ، حنا و . . . ) .

ص: 186

و قل للمؤمن-ت . .. و لایبدین زینتهنّ إلاّ ما ظهر منها

درباره مقصود از <زینتهنّ> (زینت زنان) دو دیدگاه وجود دارد: 1- مقصود محل زینت آلات است; زیرا آشکار کردن خود زینت آلات به تنهایی معنی ندارد. 2- مراد خود زینت آلات است، در حالی که بر روی بدن قرار دارد. در این صورت به طریق اولی آشکار کردن محل زیورآلات (بدن)، حرام خواهد بود. گفتنی است مقصود از استثنا در <إلاّ ماظهر منها>، زیورآلاتی است که، به طور متعارف آشکارا استفاده می شود; مثل: انگشتر، سرمه، حنا و... .

15 - زنان مؤمن ، موظف به پوشاندن سر ، گلو ، و سینه خود از نگاه نامحرمان

و لیضربن بخمرهنّ علی جیوبهنّ

<خمار> نام پوششی (روسری) است که زنان به وسیله آن، سر خود را می پوشانند (مفردات راغب) و <جیب> به آن قسمت از پیراهن گفته می شود که گلو و قفسه سینه را بپوشاند (مصباح المنیر).

23 - زنان مؤمن ، موظف به پوشاندن زینت های خویش و مواضع آنها از خدمت کاران نیازمند به زن و راغب به زناشویی و نیز از کودکان آگاه و با خبر از مسائل جنسی

و لایبدین زینتهنّ إلاّ. .. أو الت-بعین غیر أُوْلی الإربه من الرجال أو الطفل الذی

26 - زنان مؤمن ، موظف اند به هنگام راه رفتن ، به گونه ای گام بردارند که زیت هایشان ( چون خلخال ) بر نامحرمان آشکار نشود .

و لایضربن بأرجلهنّ لیعلم ما یخفین من زینتهنّ

28 - زنان مؤمن ، وظیفه دار پرهیز از هر گونه رفتار تحریک آمیز و جلب کننده توجه نامحرمان به سوی خویش

و لایضربن بأرجلهنّ لیعلم ما یخفین من زینتهنّ

لام در <لیعلم> برای تعلیل و بیان علت حرمت پای کوبیدن بر زمین است و در چنین مواردی، تعلیل موجب تعمیم حکم می شود. از این رو می توان استفاده کرد که هر آنچه موجب آشکار شدن زینت زنان شود، همین حکم را دارد و حرام خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 33 - 4

4 - شایسته است که زنان ، خود را از معرض نگاه نامحرمان ، دور نگاه داشته و از خودآرایی ، به منظور در معرض نمایش گذاشتن زیبایی هایشان ، خودداری کنند .

و قرن فی بیوتکنّ و لاتبرّجن تبرّج الج-هلیّه الأُولی

84- تمایلات زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 21 - 10

10 - زن و مرد ، به هم تمایل و گرایش دارند .

أزوجًا لتسکنوا إلیها

متعدی شدن فعل <لتسکنوا> با <إلی> با این که حق این بود که <لتسکنوا عندها> گفته شود برای تضمین معنای تمایل است.

ص: 187

85- تنبیه زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 34 - 26،27،30،35،41

26 - زدن ، آخرین اقدام برای جلوگیری از نشوز زن

و الّتی تخافون نشوزهنّ . .. و اضربوهنّ

27 - بروز علائم نشوز زن ، مجوز تدابیر لازم ( ترک همخوابگی ، زدن و . . . ) برای جلوگیری از آن

و الّتی تخافون نشوزهنّ . .. و اضربوهنّ

چون موضوع حکم را خوفِ نشوز (تخافون) قرار داده است و نه تحقق نشوز. و خوف نشوز، همان بروز علائم آن است.

30 - لزوم مراعات ترتیب در کاربرد موعظه ، ترک همخوابگی و تنبیه بدنی در مورد زنان ناشزه

و الّتی تخافون نشوزهنّ فعظوهنّ و اهجروهنّ فی المضاجع و اضربوهنّ

35 - امید به اصلاح نشوز زن ، شرط ترک همخوابگی و تنبیه بدنی او *

و الّتی تخافون نشوزهنّ . .. فان اطعنکم فلا تبغوا علیهنّ سبیلاً

چون جمله <فان اطعنکم> بر جمله های گذشته تفریع شده، بیانگر این است که هدف از روشهای پیشنهاد شده، وادار کردن زن به اطاعت است، نه اینکه تنبیه موضوعیت داشته باشد.

41 - لزوم پرهیز از به کارگیری شدّت در تنبیه بدنی زن ، جهت جلوگیری از ناسازگاری وی

و الّتی تخافون نشوزهنّ . .. و اضربوهنّ

رسول خدا (ص) درباره آیه فوق فرمود: . .. و اضربوهنّ ضرباً غیر مبرّح.

_______________________________

تفسیر طبری، جزء 5، ص 67، 68 ; الدر المنثور، ج 2، ص 522.

86- توبه زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 5 - 6

6 - تسلیم در برابر خداوند ، ایمان به او ، فرمانبری از او ، توبه ، عبادت و روزه داری ، از اوصاف زنان شایسته در نگاه وحی

أزوجًا خیرًا منکنّ مسلم-ت مؤمن-ت ق-نت-ت ت-ئب-ت ع-بدت س-ئح-ت

<قنوت> (مصدر <قانتات>) به معنای اطاعت همراه با خضوع است (مفردات راغب). <سیاحت> (ماده <سائحات>) به معنای سیر در زمین به منظور عبادت است. اهل لغت و مفسران گفته اند: از آن جا که روزه داران، تمام روز را بدون غذا سپری می کنند، به آنان <سائح> می گویند (برگرفته از لسان العرب).

87- جذابیت چشم زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 72 - 4

4 - زیبایی و جذابیت چشم ، از کمالات زن

حور مقصورت فی الخیام

ص: 188

88- جذابیت زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 58 - 2

2 - زیبایی و جذابیت ، از کمالات زن

کأنّهنّ الیاقوت و المرجان

89- جنس زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 1 - 8

8 - زن و مرد ، از یک جنس هستند .

و خلق منها زوجها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 11 - 8

8 - آفرینش زن و مرد از جنس واحد ، لطف الهی نسبت به آدمیان

جعل لکم من أنفسکم أزوجًا

آیه شریفه در مقام امتنان و ذکر نعمت های الهی است.

90- جنیان زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - جن - 72 - 1 - 7

7 - جن ، متشکل از مردان و زنان

استمع نفر من الجنّ

برداشت یاد شده، با توجه به معنای <نفر> (گروهی از مردان متشکل از سه تا ده نفر) می باشد; زیرا لازمه وجود مردان در هر دسته و نوعی از موجودات، وجود زنان در میان آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - جن - 72 - 6 - 8

8 - جن ، موجودی متشکل از دو جنس مرد و زن

کان رجال من الإنس یعوذون برجال من الجنّ

ص: 189

91- حرمت اظهار زینت زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 31 - 10،27

10 - حرمت آشکار ساختن زینت ها و محل های آنها ( بدن ) بر زنان ، جز آنچه که ثخود به خود آشکار است ( مانند انگشتر ، سرمه ، حنا و . . . ) .

لایبدین زینتهنّ إلاّ ما ظهر منها

27 - هر گونه حرکت و رفتاری که موجب آگاهی نامحرمان از زینت های زنان مؤمن شود ، بر آنان حرام است .

و لایضربن بأرجلهنّ لیعلم ما یخفین من زینتهنّ

92- حقوق اجتماعی زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 12 - 5

5- زن ، برخوردار از حق مشارکت در مسائل سیاسی ، اجتماعی و دینی

ی-أیّها النبیّ إذا جاءک المؤمن-ت یبایعنک . .. فبایعهنّ

از آن جا که بیعت خود نوعی مشارکت است، مطلب بالا استفاده می شود.

93- حقوق اقتصادی زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 5 - 24

24 - اهتمام اسلام به رعایت حقوق اقتصادی زنان

إذا ءاتیتموهن اجورهن

94- حقوق زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 226 - 13

13 - دفاع اسلام از حقوق زنان

للذین یؤلون من نسائهم تربص اربعه اشهر فان فاءو فان اللّه غفور رحیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 228 - 14،17،21

ص: 190

14 - رجوع شوهر آنگاه که به قصد آزار و اذیت زن مطلّقه اش باشد ، بی اثر و فاقد اعتبار است .

و بعولتهن احق بردّهن فی ذلک ان ارادوا اصلاحاً

حق رجوع در آیه مشروط به اصلاح است; بنابر مفهوم شرط، آن رجوعی که به قصد اصلاح نباشد و به طریق اولی اگر به قصد اضرار باشد، حقانیّت و اعتبار آن سلب می شود.

17 - دفاع اسلام از حقوق زنان

و بعولتهنّ احق بردّهنّ ان ارادوا اصلاحاً و لهنّ مثل الذی علیهن بالمعروف

بی اعتباری رجوع مرد بدون قصد اصلاح زندگی و نیز شناسایی حقوق زنان همانند حقوق مردان، خاصّه با در نظر گرفتن محیط جاهلی، نشانگر دفاع اسلام از حقوق زنان است.

21 - تصمیم به رعایت حقوق متعارف زن مُطلّقه ، شرط حق رجوع شوهر به او

ان ارادوا اصلاحاً و لهنّ مثل الذی علیهنّ بالمعروف

بیان حقوق زنان بر مردان پس از مقیّد کردن حق رجوع به اصلاح، این نتیجه را در بردارد که از مصادیق اراده اصلاح (ارادوا اصلاحاً)، تصمیم مرد بر رعایت حقوق زن مُطلّقه خویش است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 229 - 2،4،6،7،9،12،14،24

2 - نامحدود بودن دفعات طلاق رجعی در جاهلیّت و محدود شدن آن در اسلام

الطّلاق مرّتان

با توجّه به شأن نزول: کان الرجل فی الجاهلیّه اذا طلّق امرأته ثم راجعها قبل ان تنقضی عِدّتها . .. و إن طلقها الف مرّه ... فذکرت ذلک لرسول اللّه (ص) فنزلت: <الطلاق مرّتان ... >. (مجمع البیان، ذیل آیه.)

4 - لزوم تعهّد شوهر به رعایت حقوق شناخته شده همسر خویش

فامساک بمعروف

مراد از <معروف> (شناخته شده) حقوقی است که بر اساس عقل، فطرت و شرع در بین مردم متدین و سلیم الفطره، مورد شناسایی قرار گرفته است. اگر چه آیه درباره زن مطلّقه ای است که شوهرش به او رجوع کرده بود; ولی به طور کلی بیانگر حقوق تمامی زنان است.

6 - رفتار مرد با زن خود پس از رجوع در طلاق ، باید بر اساس موازین شناخته شده عقل و شرع باشد .

الطلاق مرّتان فامساک بمعروف

7 - رجوع مرد در ایّام عدّه ، نباید به قصد اضرار به زن باشد .

الطلاق مرّتان فامساک بمعروف او تسریح باحسان

9 - ر ها ساختن زن ( طلاق ) باید علاوه بر رعایت حقوق او ، آمیخته با احسان و نیکی و به دور از اضرار به وی باشد .

او تسریح باحسان

کلمه <احسان> گویای معنایی است فراتر از <معروف>; یعنی باید نسبت به زنان، افزون بر حقوق شناخته شده آنان، نیکی شود.

12 - هنگام طلاق ، حرام است مالی را که شوهر به زن داده ( مهریّه و . . . ) بازپس گیرد .

و لا یحل لکم أن تأخذوا مما اتیتموهنّ شیئاً

14 - چشمپوشی زن از مال خود ( مَهریّه ) و گرفتن طلاق ، بهتر از زندگی زناشویی بدون رعایت حدود الهی است .

و لا یحل لکم ان تأخذوا مما اتیتموهنّ شیئاً الاّ ان یخافا الاّ یقیما حدود اللّه

24 - حمایت و دفاع اسلام از حقوق زنان

ص: 191

الطلاق مرّتان فامساک بمعروف او تسریح باحسان و لا یحل لکم . .. فاولئک هم الظالمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 231 - 2

2 - لزوم رعایت موازین شناخته شده شرعی و عرفی در طلاق و یا ادامه زندگی از سوی مردان

فامسکوهنّ بمعروف او سرِحوهن بمعروف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 232 - 5

5 - شوهر ، حقّ جلوگیری از ازدواج زن مطلّقه خویش را پس از انقضای عِدّه ندارد .

و اذا طلّقتم النّساء فبلغن اجلهنّ فلا تعضلوهنّ

بنابراینکه <فلا تعضلوهنّ> خطاب به شوهر سابق باشد، بر این مبنا مراد از <ازواجهن> نیز مردی غیر از شوهر سابق خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 233 - 9،12

9 - تأمین مخارجِ متعارف زنان مُطلّقه در زمان شیردهی به نوزاد ، بر عهده پدر است .

و علی المولود له زرقهنّ

بنابراینکه مراد از <والدات> به قرینه آیات قبل و بعد، زنان مطلّقه باشند.

12 - میزان متعارف نفقه و مخارج واجب بر شوهران ، باید به اندازه توانایی مالی آنان باشد .

و علی المولود له زرقهنّ و کسوتهنّ بالمعروف لا تُکلف نفس الا وسعها

به نظر می رسد جمله <لا تُکلّف . .. > تبیین کلمه <معروف> باشد; یعنی نباید حدّ متعارف، بدون در نظر گرفتن توانایی مالی شوهر تعیین شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 234 - 8،9،10،11

8 - پس از عدّه وفات ، زن در گرفتن هر تصمیم شایسته برای خویش آزاد است .

فاذا بلغن اجلهنّ فلا جناح علیکم فیما فعلن فی انفسهن بالمعروف

9 - عدم لزومِ نظارت بر زنان شوهر مُرده ، پس از انقضای عدّه وفات شوهر

فلا جناح علیکم فیما فعلنَ

10 - جلوگیری از حقوق متعارف زنان شوهر مُرده - مانند ازدواج - پس از انقضای عدّه وفات ، جایز نیست .

فلا جناح علیکم فیما فعلن فی انفسهنّ بالمعروف

11 - پس از عدّه وفات ، زن در انتخاب شوهری شایسته آزاد است .

فلا جناح علیکم فیما فعلن فی انفسهنّ

مراد از <فیما فعلن>، به قرینه جمله <یتربّصن> که ممنوعیت ازدواج در زمان عدّه است، انتخاب شوهر خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 192

2 - بقره - 2 - 236 - 6،7،14،15

6 - لزوم پرداخت متاعی مناسب و پسندیده از سوی شوهران ، به زنان مُطلّقه ای که برای آنان مهریّه تعیین نشده است .

و متّعوهنّ . .. متاعاً بالمعروف

ظاهر این است که ضمیر در <متّعوهنّ>، به طایفه دوّم از زنان مُطلّقه برگردد; یعنی زنانی که مهر برای آنان تعیین نشده است.

7 - لزوم پرداخت متاعی مناسب و پسندیده از سوی شوهران ، به زنانی که قبل از آمیزش با آنان ، طلاق داده شوند .

ان طلّقتم النساء . .. و متّعوهنّ ... بالمعروف

بنابراین احتمال که ضمیر در <متّعوهنّ>، علاوه بر اینکه به طایفه دوّم ارجاع شود، شامل طایفه اوّل (یعنی زنانی که با آنان آمیزش نشده) نیز شود.

14 - پرداخت کالای مناسب به زنان مُطلّقه ، حقّی ثابت بر عهده نیکوکاران

حقّاً علی المحسنین

15 - پرداخت کالای مناسب به زنان مطلّقه ، نشانه احسان و نیکوکاری مرد

حقّاً علی المحسنین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 237 - 1،3،4،7،10،11

1 - وجوب پرداخت نصف مهریّه تعیین شده به زن مُطلّقه از سوی شوهر ، در صورت عدم آمیزش جنسی با او

و ان طلّقتموهنّ من قبل ان تمسّوهنّ و قد فرضتم لهنّ فریضه فنصف ما فرضتم

مفسّران برآنند که جمله <اَن تمسّوهنّ>، کنایه از آمیزش جنسی است ; نه مُجرّد لمس.

3 - سقوط وظیفه شوهران از پرداخت مهر به همسرانی که قبل از آمیزش طلاق داده می شوند ، در صورت عفو و گذشت زنان از آن

و ان طلّقتموهنّ من قبل . .. إلاّ ان یعفونَ

4 - عدم وجوب پرداخت نصف مَهر تعیین شده از سوی شوهر ، در صورت گذشتن ولیّ زن از حقّ وی

او یعفوا الّذی بیده عقده النکاح

چون آیه در مقام بیان وظیفه ضروری شوهران در قبال زنان مُطلقه است، ظاهر این است که <الاّ>، بیانگر موارد استثناء و سقوط این وظیفه است و این معنا در آن صورت است که <الذی . .. > حمل بر ولیّ زن شود; نه شوهر.

7 - چشمپوشی زن ، شوهر و ولیّ زن از حقوق خویش ( مهریّه ) ، به تقوا نزدیکتر است .

و ان تعفوا اقرب للتقوی

در صورتی که خطاب <اَن تعفوا> به کلیّه افراد - اعم از زن و مرد و ولیّ - باشد.

10 - استحباب پرداخت تمامی مهریّه معین شده به زنی که قبل از آمیزش طلاق داده شود .

و ان طلّقتموهنّ . .. و ان تعفوا اقرب للتقوی

11 - ولیّ زن مطلّقه می تواند از حقّ وی ( نصف مَهر ) ، صرفنظر کند .

او یعفوا الذی بیده عقده النکاح

برخی مفسران برآنند که مراد از <اَلذی . .. > ولیّ زن است ; البته این حکم در صورتی است که زن، ولیّ شرعی داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 240 - 3،4،6،7،8

ص: 193

3 - لزوم وصیّت مردان برای پرداخت هزینه یکسال به همسران خویش

و الذین یتوفّون منکم و یذرون ازواجاً وصیهً لازواجهم متاعاً الی الحول

4 - حق سکونت در خانه شوهر و نیز بهره گیری از اموال او به مدّت یکسال ، از جمله حقوق زنان شوهر مُرده است .

وصیهً لازواجهم متاعاً الی الحول غیر اخراج

ظهور کلمه <غیر اخراج> در این است که نباید زن شوهر مرده را از خانه شوهر بیرون کرد و لازمه این معنا حق سکونت برای اوست.

6 - باقی ماندن زن در خانه شوهر ، شرط پرداخت هزینه زندگی وی تا یکسال

متاعاً الی الحول غیر اخراج

بنابراینکه <غیر اخراج> علاوه بر بیان حق سکونت برای زن، قیدی باشد بر حکم سابق (لزوم پرداخت متاع. ) یعنی آنگاه زن شوهر مرده می تواند از مال شوهر بهره گیرد که از خانه وی خارج نشده باشد.

7 - جواز خروج زن از خانه شوهر وفات یافته ، پیش از اتمام سال

غیر اخراج فان خرجن فلا جناح علیکم

8 - جواز هر گونه اقدام مشروع و شایسته ( ازدواج ) از سوی زنان شوهر مرده پس از خروج از خانه وی

فان خرجن فلا جناح علیکم فی ما فعلن فی انفسهنّ من معروف

برخی برآنند که مراد از <من معروف> ازدواج است ; بر این اساس، جامعه ایمانی و یا ورثه میّت می توانند از ازدواج زن به مدّت یکسال بر فرض سکونت در منزل شوهر متوفّی، ممانعت کنند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 241 - 1،2،4،6،7

1 - لزوم پرداخت کالای شایسته و مناسب به زنان مُطلّقه

و للمطلّقات متاع بالمعروف

2 - شؤون اجتماعی زن و مرد ، تعیین کننده مقدار و خصوصیّات متاعی که باید به زن مُطلّقه پرداخت شود . *

متاع بالمعروف

به نظر می رسد بدون در نظر داشتن شؤون اجتماعی زن و مرد، نمی توان مقدار و یا خصوصیّات کالای معروف و شایسته را تعیین کرد.

4 - پرداخت کالای مناسب و شایسته به زنان مطلّقه ، وظیفه تقواپیشگان و نشانه تقواست .

و للمطلّقات . .. حقّاً علی المتّقین

6 - تقواپیشگان ، رعایت کنندگان حقوق زنان مُطلّقه در میان افراد جامعه

حقّاً علی المتّقین

با توجه به اینکه اصل حکم مربوط به تمام افراد است ; ولی حکم را بر متّقین بار نموده است.

7 - ارزش والای توجّه به مسائل حقوقی زنان مطلّقه

حقّاً علی المحسنین . .. و ان تعفوا اقرب للتقوی ... حقّاً علی المتّقین

از مجموع آیات درباره زنان مطلّقه، خاصه اینکه با الفاظ گوناگونی از قبیل <حقّاً علی المتّقین>، <حقّاً علی المحسنین>، <و ان تعفوا اقرب للتقوی> و . .. بیان شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 195 - 15،18

ص: 194

15 - ناروایی تبعیض بین مرد و زن ، در اجرت کاری یکسان *

انّی لا اضیع عمل عامل منکم من ذکر او انثی بعضکم من بعض

18 - یکسانی زن و مرد در ماهیّت و حقیقت انسانی ، فلسفه تساوی آنان در برخورداری از اجر و پاداش اعمال نیک

انّی لا اضیع عمل عامل منکم من ذکر او انثی بعضکم من بعض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 4 - 1،2،3،4،6،9،15

1 - وجوب پرداخت مهریّه زنان

و اتوا النّساء صدقاتهنّ

کلمه <صدقات> جمع <صدقه>، به معنای مهریّه است.

2 - زنان ، مالک مهریه خویش هستند .

و اتوا النّساء صدقاتهنّ

3 - استقلال مالی زن در نظام خانواده

و اتوا النّساء صدقاتهنّ

4 - لزوم پرداخت مهریّه به خود زنان ، نه به فردی دیگر

و اتوا النّساء صدقاتهنّ

از اینکه فرمود: <و اتوا النساء صدقاتهن> و نفرمود: <اتوا صدقات النساء>، معلوم می شود که مهریّه زنان را باید به خود آنان پرداخت نه به پدر یا برادر و . .. ، بر خلاف آنچه در جاهلیت مرسوم بوده است.

6 - مهریّه ، دینی است برای زنان بر عهده مردان

و اتوا النّساء صدقاتهنّ نحله

<نحله> بنابر گفته برخی از مفسران به معنای فریضه است که در برداشت فوق از آن تعبیر به دین شده است ; زیرا فریضه مالی در حقیقت دَین است.

9 - حرمت تصرف شوهران در مهریّه زنان ، بدون جلب رضایت کامل آنان

و اتوا النّساء . .. فان طبن لکم عن شیء منه نفساً فکلوه

از مفهوم جمله <فان طبن لکم . .. > (اگر رضایت داشتند از مهریّه بخورید و در آن تصرف کنید)، حرمت تصرف بدون رضایت به دست می آید.

15 - شوهر ، مجاز به استفاده از دارایی زن ، در صورت رضایت خاطر وی

فان طبن لکم عن شیء منه

امام صادق یا امام کاظم (ع) در پاسخ سؤال از آیه فوق فرمود: یعنی بذلک اموالهنّ التی فی ایدیهنّ مما ملکن.

_______________________________

تفسیر عیاشی، ج 1، ص 219، ح 16 ; نورالثقلین، ج 1، ص 441، ح 46.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 19 - 3،4،5،6،8،18

3 - لزوم طلاق همسر در صورتی که وی از زندگی کردن با شوهر خویش ناخشنود است و شوهر نیز هیچ نیازی به زندگی کردن با وی ندارد . *

لا یحلّ لکم ان ترثوا النّساء کرهاً

ص: 195

2 - <کرهاً> به معنای <کارهات>، حال برای <النساء> باشد. گفتنی است که <ان ترثوا> می رساند که هدف شوهر از زندگی با زن ارث بردن از اوست. یعنی نیاز دیگری به وی ندارد.

4 - به ارث بردن زنان ، حرام و امری ناخوشایند است . *

لا یحلّ لکم ان ترثوا النّساء کرهاً

در برداشت فوق <النّساء> به معنای زنان، نه همسران، و <کرهاً>، مفعول مطلق برای فعلی مقدّر گرفته شده است ; مثل <اکرهوه کرها>. یعنی چنین کاری (به ارث بردن زنان) را ناپسند بشمارید.

5 - حرمت به ارث بردن زنان ، به دلیل کراهت آنان

لا یحلّ لکم ان ترثوا النّساء کرهاً

بنابر اینکه <کرهاً> به معنای <کارهات> و حالِ برای <النساء> باشد. یعنی زنان را به ارث نبرید در حالی که آنان از این کار کراهت دارند. لازم به ذکر است که بر این مبنا، <کرهاً> قید توضیحی غالبی است. یعنی زنان غالباً از این کار کراهت دارند.

6 - حرمت منع کردن زنان از ازدواج به طمع ارث بردن از آنان *

لا یحلّ لکم ان ترثوا النّساء کرهاً

این برداشت بر این اساس است که مراد از <النّساء>، مطلق زنان باشد. (مانند دختر و خواهر و ... ) نه همسران. و مقصود از <اَنْ ترثوا> به ارث بردن اموال ایشان باشد. بنابراین معنای آیه، حرمت بازداشتن زنان از ازدواج به طمع ارث بردن از اموال ایشان است. زیرا در صورت ازدواج، اکثر اموال زن با مرگ او، به فرزندان و شوهرش منتقل می شود.

8 - حرمت سختگیری مرد بر همسر خویش به انگیزه پس گیری حتی بخشی از مهریه

و لا تعضلوهنّ لتذهبوا ببعض ما اتیتموهنّ

<لا تعضلوهنّ> از <عضل> به معنای سختگیری است. مراد از <ما اتیتموهنّ>، مهریه ای است که مردان به همسران خویش می دهند.

18 - حرمتِ نگهداشتن و آزار رساندن به همسری که برای ادامه زندگی مورد نیاز مرد نیست ، به منظور گرفتن بخشی از اموال وی .

و لا تعضلوهنّ لتذهبوا ببعض ما اتیتموهنّ

امام صادق (ع) درباره آیه فوق فرمود: انّه الزّوج امره اللّه بتخلیه سبیلها اذا لم یکن له فیها حاجه و ان لا یُمسکها اضراراً بها حتی تفتدی ببعض ما لها.

_______________________________

مجمع البیان، ج 3، ص 40 ; نورالثقلین، ج 1، ص 459، ح 139.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 20 - 5

5 - کراهت مرد از همسر خویش و علاقه به ازدواجی دیگر ، مجوّز پس گیری حتّی اندکی از مهریّه به هنگام طلاق نمی شود .

فان کرهتموهنّ . .. و ان اردتم استبدال ... فلا تأخذوا منه شیئاً

جمله <ان اردتم> پس از جمله <فان کرهتموهنّ>، اشاره به این دارد که هر چند دلیل <استبدال> ناخوشایندی از همسر موجود و علاقه به ازدواجی دیگر باشد، این امر، مجوّز پس گیری مهریه نمی تواند باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 21 - 1،2،11

1 - بازپس گیری مهریّه زنان ، دور از انسانیّت و خلاف انصاف است .

ص: 196

و کیف تأخذونه و قد افضی بعضکم الی بعض

در آیه قبل، بازپس گیری مهریه، ظلم و گناه شمرده شد و این آیه با طرح سؤال، وجدان انسانی را به قضاوت برمی انگیزاند.

2 - حرمت بازپس گیری حتی اندکی از مهریّه زنان ، پس از آمیزش

و کیف تأخذونه و قد افضی بعضکم الی بعض

بنابر اینکه <و قد افضی>، کنایه از آمیزش باشد.

11 - مهریّه ، حقی برای زن در قبال آمیزش و پیمان زناشویی

و کیف تأخذونه و قد افضی

جمله <و قد افضی>، که کنایه از آمیزش است، و جمله <اخذن منکم>، که دلالت بر عقد زناشویی می کند، بیانگر این است که زن در قبال آن دو، مالک مهریه است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 24 - 15

15 - حمایت اسلام از حقوق اقتصادی زنان

ان تبتغوا باموالکم . .. فاتوهُنَّ اجورهنّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 32 - 9،13

9 - حق مساوی زن و مرد در مالکیّت و بهرهوری از کار و تلاش خویش

للرّجال نصیب مما اکتسبوا و للنساء نصیب مما اکتسبن

13 - زن و مرد ، دارای حق کسب و کار

للرّجال نصیب . .. و للنساء نصیب مما اکتسبن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 34 - 20،25،34

20 - خداوند ، حافظ حقوق زنان ، با جعل قوانین خانواده

بما حفظ اللّه

مراد از <ما>، حقوق زنان است که خداوند با جعل قوانین، مانند الزام به تأمین زندگی و . .. آن را حفظ کرده است.

25 - همخوابگی ، از حقوق زنان بر همسران خویش

و اهجروهنّ فی المضاجع

گویا لزوم همخوابگی با همسران را بر عهده شوهران فرض کرده است و در حال نشوز، ترک آن را مجاز شمرده است. جمله <فلا تبغوا ... >، پس از فرض اطاعت زنان، لزوم همخوابگی را تأیید می کند.

34 - مرد ، هیچ حقی در آزار دادن همسر صالح و مطیع خویش ندارد .

و اضربوهنّ فان اطعنکم فلا تبغوا علیهنّ سبیلاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 127 - 2،5،8،9،12،14،15،21،23،24

2 - حقوق زن ، مورد بحث و گفتگوی مسلمانان صدر اسلام

ص: 197

و یستفتونک فی النساء قل اللّه یفتیکم فیهنّ

از سؤال مکرر، که فعل مضارع دلالت بر آن دارد و صیغه جمع، که دلالت بر تعدد سؤال کنندگان دارد، می توان فهمید که حقوق زنان مورد بحث و گفتگوی مسلمانان بوده است.

5 - وعده خداوند به مردم ، مبنی بر پاسخ استفتای آنها درباره حقوق زنان

قل اللّه یفتیکم فیهنّ

8 - اهمیت حقوق زن در اسلام و اهتمام خداوند نسبت به آن

و یستفتونک فی النساء قل اللّه یفتیکم فیهنّ . .. ما کتب لهن

تصریح به تبیین احکامی درباره زنان از سوی خداوند، دلالت بر اهمیت آن دارد.

9 - زن ، دارای حقوقی ویژه در اسلام

ما کتب لهن

12 - مذمت ازدواج با دختران یتیم ، به قصد پایمال ساختن حقوق آنان

فی یتمی النساء التی لا تؤتونهن ما کتب لهن و ترغبون ان تنکحوهن

لحن آیه دلالت بر مذمت و محکومیت چنین عملی دارد.

14 - نکوهش خداوند از نادیده گرفتن حق ازدواج دختران یتیم

لا تؤتونهن ما کتب لهن و ترغبون ان تنکحوهن

بنابر اینکه <رغبت> به معنای اعراض باشد، جمله <و ترغبون . ..> در حقیقت بیان مصداقی است از جمله < لا تؤتونهن ما کتب لهن>.

15 - لزوم حمایت از دختران یتیم و حقوق آنان

فی یتمی النساء . .. و إن تقوموا للیتمی بالقسط

با توجه به اینکه <و ان تقوموا . ..>، عطف به <فیهن> است; یعنی <للّه یفتیکم ان تقوموا ...> بنابراین قیام برای قسط درباره یتیمان، فتوا و حکم الهی است و از جمله آنان، زنان یتیم هستند.

21 - خداوند ، خواستار احیای حقوق زنان ، یتیمان و مستضعفان

قل اللّه یفتیکم فیهنّ . .. و إن تقوموا للیتمی بالقسط

23 - رعایت حقوق زنان ، یتیمان ، مستضعفان و اقامه قسط ، از مصادیق بارز خیرات و نیکیها

و ما تفعلوا من خیر فإنّ اللّه کان به علیماً

<من خیر> می تواند اشاره به تکالیفی باشد که در آیه آمده است.

24 - اعتقاد انسان به علم الهی ، زمینه ساز رعایت حقوق زنان ، یتیمان و مستضعفان

و المستضعفین من الولدن . .. و ما تفعلوا من خیر فإنّ اللّه کان به علیماً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 128 - 5،6،20

5 - جواز صرفنظر کردن زن از بعض حقوق خود ، برای جلب نظر شوهر و جلوگیری از نشوز وی

و إن امراه خافت من بعلها نشوزاً . .. ان یصلحا بینهما صلحاً و الصلح خیر

جمله <و احضرت الانفس الشح> حکایت از آن دارد که مصالحه عنوان شده در آیه، منوط به گذشت از حقوق شخصی است.

6 - اهمیت حفظ آرامش و امنیت در خانواده و تقدم آن بر حقوق شخصی زن و شوهر

و إن امراه خافت . .. ان یصلحا بینهما صلحاً و الصلح خیر

20 - جواز گذشت زن از برخی حقوق خویش ، به انگیزه جلوگیری از ناسازگاری شوهر و رخ ندادن طلاق

ص: 198

و إن امراه خافت من بعلها نشوزاً او اعراضاً

امام صادق(ع) در پاسخ سؤال از معنای آیه فوق فرمود: هذا تکون عنده المراه لاتعجبه فیرید طلاقها فتقول له: امسکنی و لاتطلقنی و ادع لک ما علی ظهرک و اعطیک من مالی و احللک من یومی و لیلتی فقد طاب ذلک له کله .

_______________________________

کافی، ج 6، ص 145، ح 3; نورالثقلین، ج 1، ص 558، ح 600.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 129 - 5،18

5 - بلاتکلیف ر ها ساختن زن ( نه زندگی کردن و نه طلاق دادن وی ) ، کاری ممنوع و حرام بر شوهران

فلاتمیلوا کل المیل فتذروها کالمعلقه

18 - حرمت بلاتکلیف گذاشتن زن بگونه ای که نه از مزایای شوهرداری بهره مند باشد و نه از مزایای بی همسری

فلاتمیلوا کل المیل فتذروها کالمعلقه

از امام باقر و امام صادق علیهما السلام درباره معنای <کالمعلقه> در آیه فوق روایت شده که فرمودند: التی هی لا ذات زوج و لا ایم.

_______________________________

تفسیر تبیان، ج 3، ص 349; نورالثقلین، ج 1، ص 559، ح 603.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 176 - 15

15 - ثبوت مالکیت و حق ارث برای زنان در نظام حقوقی اسلام

فلها نصف ما ترک و هو یرثها . .. فلهما الثلثان مماترک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 5 - 20،22،23

20 - حلیت ازدواج با زنان ، در صورت پرداخت مهریه آنان

الیوم احل . .. و المحصنت من الذین اوتوا الکتب من قبلکم إذا ءاتیتموهن اجورهن

22 - مهریه از آنِ خود زن و اجرتی در قبال ازدواج با اوست .

ءاتیتموهن اجورهن

23 - لزوم مراعات حقوق زنان اهل کتاب

و المحصنت من الذین اوتوا الکتب من قبلکم إذا ءاتیتموهن اجورهن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 139 - 13

13 - ضرورت پرهیز از تبعیضهای ناروا و جاهلانه در قوانین مربوط به زن و مرد

و قالوا ما فی بطون هذه الأنعم خالصه لذکورنا و محرم علی أزوجنا . .. سیجزیهم وصفهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 59 - 13

ص: 199

13- دفاع اسلام از شخصیت و حقوق زنان و دختران

ألا ساء ما یحکمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 8 - 1

1 - زن متهم به زنا ، پس از تحقق لعان از سوی شوهرش ، متقابلاً حق لعان دارد .

و یدرؤا عنها العذاب أن تشهد أربع شه-دت باللّه

95- حقوق سیاسی زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 12 - 5

5- زن ، برخوردار از حق مشارکت در مسائل سیاسی ، اجتماعی و دینی

ی-أیّها النبیّ إذا جاءک المؤمن-ت یبایعنک . .. فبایعهنّ

از آن جا که بیعت خود نوعی مشارکت است، مطلب بالا استفاده می شود.

96- حقوق مالی زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 49 - 8

8 - زنان با عقد ازدواج ، حقّ مالی به عهده شوهر پیدا می کنند ، و لو با آنان آمیزشی صورت نگیرد .

إذا نکحتم المؤمن-ت ثمّ طلّقتموهنّ من قبل أن تمسّوهنّ . .. فمتّعوهنّ

97- حقیقت زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 72 - 3

3- زن و مرد ، دارای نفس و حقیقت واحد انسانی و فاقد کمترین تمایز در انسانیت

و الله جعل لکم من أنفسکم أزوجًا

این برداشت به خاطر این است که همه انسانها - اعم از مرد و زن - مخاطب <أنفسکم> قرار گرفته اند و همه آنها دارای جان و روح واحدی شمرده شده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 18 - 1

1 - زن ، در فرهنگ جاهلیت پرورش یافته در زینت و تجمل ، و فرودست در میدان جدال و درگیری های کلامی

ص: 200

أوَ من ینشّؤا فی الحلیه و هو فی الخصام غیر مبین

لحن آیه شریفه به گونه ای است که به اعتقاد و باور عرب جاهلی یا موقعیت زن در محیط و فرهنگ خاص آنان اشاره دارد.

98- حلیت زن موهوبه برای محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 50 - 19،20،21،22،23

19 - هبه کردن زنان مؤمن ، خودشان را بر پیامبر ( ص ) مباح و جایز است .

إنّا أحللنا لک . .. و امرأه مؤمنه إن وهبت نفسها للنبیّ

20 - در صورتی که زنی مؤمن ، خود را ، بدون صداق بر پیامبر ( ص ) هبه می کرد ، او برای آن حضرت حلال و مباح بود .

إنّا أحللنا لک . .. و امرأه مؤمنه إن وهبت نفسها للنبیّ

21 - هبه کردن زنی ، خود را برای همسری پیامبر ( ص ) ، حکمی ویژه آن حضرت است و هیچ مؤمنی ، مشمول آن نمی شود .

و امرأه مؤمنه إن وهبت نفسها للنبیّ . .. خالصه لک من دون المؤمنین

22 - مباح و حلال شدن زنی که خود را بر پیامبر ( ص ) هبه کرده ، در صورتی است که آن حضرت ، او را بپذیرد .

و امرأه مؤمنه إن وهبت نفسها للنبیّ إن أراد النبیّ أن یستنکحها

23 - تنها زنان مؤمن می توانند خود را بر پیامبر ( ص ) هبه کنند .

و امرأه مؤمنه إن وهبت نفسها للنبیّ إن أراد النبیّ أن یستنکحها

99- خدا و زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 40 - 2

2- مشرکان بر این باور بودند که خداوند ، به دختر و جنس زن ، بیش از پسر و جنس مرد ، علاقه داشته و ارزش می نهد .

أفأصف-کم ربّکم بالبنین و اتّخذ من المل-ئکه إن-ثًا

از اینکه مشرکان گفته اند: <خداوند برای خود دخترانی از جنس ملائکه انتخاب کرد> می تواند به این معنا اشاره داشته باشد که آنان، می پنداشتند خداوند، به خاطر تمایل و علاقه به جنس زن، چنین گزینشی کرده است.

100- خطر انحراف زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 6 - 4

4 - زنان و مردان مؤمن ، همواره در معرض خطر انحراف و افتادن در ورطه گناه آتش افروز

ی-أیّها الذین ءامنوا قوا أنفسکم و أهلیکم نارًا

مطلب یاد شده، از خطاب به مؤمنان (یا أیّها الذین آمنوا) استفاده می شود.

ص: 201

101- خطر گناه زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 6 - 4

4 - زنان و مردان مؤمن ، همواره در معرض خطر انحراف و افتادن در ورطه گناه آتش افروز

ی-أیّها الذین ءامنوا قوا أنفسکم و أهلیکم نارًا

مطلب یاد شده، از خطاب به مؤمنان (یا أیّها الذین آمنوا) استفاده می شود.

102- خلقت زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 21 - 2

2 - زنان ، همسان با مردان ، خلق شده اند .

أن خلق لکم من أنفسکم أزوجًا

از قید <من أنفسکم> استفاده می شود که خلق زنان، همسان مردان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 6 - 4

4 - زنان چونان مردان ، بی هیچ امتیاز و تبعیضی ، دارای نفس و حقیقت واحد انسانی اند .

خلقکم من نفس وحده ثمّ جعل منها زوجها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 11 - 8

8 - آفرینش زن و مرد از جنس واحد ، لطف الهی نسبت به آدمیان

جعل لکم من أنفسکم أزوجًا

آیه شریفه در مقام امتنان و ذکر نعمت های الهی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 46 - 6

6 - همگونی مرد و زن در اصل خلقت ( نطفه )

و أنّه خلق الزوجین الذکر و الأُنثی . من نطفه إذا تمنی

ص: 202

103- خوش اخلاقی زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 70 - 3

3 - نیک سیرتی و نیک رویی ، از اوصاف پسندیده و کمالات زن

فیهنّ خیرت حسان

104- خوشایندی از زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 32 - 11

11 - رفتار جنسی خارج از اعتدال ، مثل طمعورزی در زنان نامحرم ، نوعی بیماری است .

فلاتخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض

105- دعا برای زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 12 - 18

18 - توصیه خداوند به پیامبر ( ص ) ، در دعا برای زنان بیعت کننده با آن حضرت و آمرزش خواهی برای آنان

و استغفر لهنّ اللّه

106- دوستی با زن شوهردار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 23 - 13

13- حرمت رفاقت و آمیزش جنسی با زنان شوهردار

قالت هیت لک قال معاذ الله

استعاذه و پناه آوردن به خدا ، در موردی است که متعلق آن، گناه و امری شرّآفرین باشد.

107- روزه داری زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 5 - 6

6 - تسلیم در برابر خداوند ، ایمان به او ، فرمانبری از او ، توبه ، عبادت و روزه داری ، از اوصاف زنان شایسته در نگاه وحی

أزوجًا خیرًا منکنّ مسلم-ت مؤمن-ت ق-نت-ت ت-ئب-ت ع-بدت س-ئح-ت

ص: 203

<قنوت> (مصدر <قانتات>) به معنای اطاعت همراه با خضوع است (مفردات راغب). <سیاحت> (ماده <سائحات>) به معنای سیر در زمین به منظور عبادت است. اهل لغت و مفسران گفته اند: از آن جا که روزه داران، تمام روز را بدون غذا سپری می کنند، به آنان <سائح> می گویند (برگرفته از لسان العرب).

108- روزه زن باردار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 184 - 26

26 - < عن أبی عبداللّه ( ع ) فی قوله : < و علی الذین یطیقونه فدیه طعام مسکین > قال : المرأه تخاف علی ولدها . . . ;

از امام صادق (ع) درباره سخن خداوند که می فرماید: <کسانی که طاقت روزه گرفتن ندارند به عنوان کفاره، طعامی به تهیدست بدهند> روایت شده است: مراد زنی است که بر بچه خود ]جنین یا کودک شیرخوار خود [می ترسد . .. >.

109- روزی اخروی زنان صالح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 40 - 4

4 - زنان و مردان مؤمن نیک کردار ، برخوردار از روزی ها و نعمت های بی اندازه و بسیار در بهشت

و من عمل ص-لحًا . .. فأُول-ئک یدخلون الجنّه یرزقون فیها بغیر حساب

110- روش برخورد با زنان کافر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - مسد - 111 - 4 - 7

7 - جواز تحقیر زنانِ کافر و مؤذی و به کار بردن کلمات ناهنجار درباره آنان

حمّاله الحطب

111- زمینه اذیت زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 6 - 15

15- نظام اجتماعی ظالمانه ، همچون نظام استبدادی فرعون ، از ظلمتهاست .

أخرج قومک من الظلم-ت إلی النور . .. إذ أنج-کم من ءال فرعون یسومونکم سوء العذاب

ص: 204

112- زمینه استهزاگری زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 11 - 8

8 - زنان بیش از مردان ، در معرض ابتلا به خودبینی و استهزای دیگران *

و لا نساء من نساء

برداشت بالا بدان احتمال است که مجزا آمدن <و لا نساء. ..> در قبال <قوم من قوم>، از باب ذکر خاص بعد از عام باشد.

113- زمینه اغواپذیری زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 117 - 14

14 - زنان و مردان ، هر دو در خطر فریفته شدن به وسوسه های شیطانی اند .

فلایخرجنّکما

114- زمینه الگو بودن زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 11 - 14

14 - زنان همانند مردان ، دارای استعداد و شایستگی های لازم برای الگو شدن و دستیابی به اوج قلّه کمال

ضرب اللّه مثلاً للذین ءامنوا امرأت فرعون

115- زمینه انحراف زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 10 - 14

14 - زنان همانند مردان ، در معرض انحراف و حق ناپذیری شدید و مثال زدنی

ضرب اللّه مثلاً للذین کفروا امرأت نوح و امرأت لوط . ..قیل ادخلا النار مع الدخلین

116- زمینه بی احترامی زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 25 - 17

17- پایمال شدن حرمت مردان و زنان مؤمن در صورت جنگ در حدیبیه ، مایه ننگ برای مسلمانان

و لولا رجال مؤمنون و نساء مؤمن-ت . .. فتصیبکم منهم معرّه

ص: 205

117- زمینه تکامل زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 12 - 10

10 - عفّت و پاکدامنی ، راه تکامل و تعالی زن و زمینه ساز برخورداری او از الطاف و عنایات الهی

الّتی أحصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنا

برداشت یاد شده، به سبب این نکته است که عفّت و پاکدامنی مریم(س)، موجب شد که او رشد کرده و به حدی برسد که از الطاف ویژه الهی برخوردار باشد و روح بلند مسیح(ع) با عنایت الهی در او دمیده شود.

118- زمینه تکامل زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 11 - 14

14 - زنان همانند مردان ، دارای استعداد و شایستگی های لازم برای الگو شدن و دستیابی به اوج قلّه کمال

ضرب اللّه مثلاً للذین ءامنوا امرأت فرعون

119- زمینه تکبر زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 11 - 8

8 - زنان بیش از مردان ، در معرض ابتلا به خودبینی و استهزای دیگران *

و لا نساء من نساء

برداشت بالا بدان احتمال است که مجزا آمدن <و لا نساء. ..> در قبال <قوم من قوم>، از باب ذکر خاص بعد از عام باشد.

120- زمینه حق ناپذیری زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 10 - 14

14 - زنان همانند مردان ، در معرض انحراف و حق ناپذیری شدید و مثال زدنی

ضرب اللّه مثلاً للذین کفروا امرأت نوح و امرأت لوط . ..قیل ادخلا النار مع الدخلین

ص: 206

121- زمینه کمال زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 12 - 8

8 - تساوی زنان و مردان ، از نظر استعداد و زمینه های لازم برای رسیدن به مراتب کمال و دست یافتن به ثواب ها و بهره های اخروی

یوم تری المؤمنین و المؤمن-ت . .. بشریکم الیوم جنّ-ت

برداشت یاد شده، از تصریح به نام های زنان و مردان در عرض هم، استفاده می شود.

122- زمینه مشکلات اجتماعی زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 6 - 15

15- نظام اجتماعی ظالمانه ، همچون نظام استبدادی فرعون ، از ظلمتهاست .

أخرج قومک من الظلم-ت إلی النور . .. إذ أنج-کم من ءال فرعون یسومونکم سوء العذاب

123- زن بیوه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 232 - 1،4،5،8،9،11،19

1 - هیچکس - حتی خویشاوندان و اولیا - ، حق جلوگیری از ازدواج زن با شوهر سابق یا دیگری را پس ازانقضای عِدّه ندارد .

و اذا طلّقتم النساء فبلغن اجلهنّ فلا تعضلوهنّ ان ینکحن ازواجهنّ

<فبلغن اجلهنّ> در این آیه به معنای پایان مدّت عدّه است; به قرینه <ان ینکحن>. چون پس از انقضای عدّه، زن می تواند ازدواج کند; نه قبل از آن.

4 - زنان مطلّقه پس از انقضای عدّه ، احتیاج به اذن ولیّ در ازدواج ندارند .

فلا تعضلوهنّ ان ینکحن ازواجهنّ

بعید به نظر می رسد علی رغم پذیرش ولایت ولیّ، وی را از مداخله در امر ازدواج نهی کند; بنابراین حرمت جلوگیری از ازدواج مطلّقه، حاکی از عدم ولایتِ ولیّ بر ازدواج اوست.

5 - شوهر ، حقّ جلوگیری از ازدواج زن مطلّقه خویش را پس از انقضای عِدّه ندارد .

و اذا طلّقتم النّساء فبلغن اجلهنّ فلا تعضلوهنّ

بنابراینکه <فلا تعضلوهنّ> خطاب به شوهر سابق باشد، بر این مبنا مراد از <ازواجهن> نیز مردی غیر از شوهر سابق خواهد بود.

8 - جلوگیری از ازدواج مجدّد زنان مُطلّقه ، از سُنّت های جاهلیّت

و اذا طلّقتم النّساء فبلغن اجلهنّ فلا تعضلوهنّ

9 - مؤمنان به خدا و قیامت از ازدواج زن مُطلّقه ، ممانعت نمی کنند .

فلا تعضلوهنّ ان ینکحن . .. ذلک یوعظ به من کان منکم یؤمن باللّه و الیوم الاخر

11 - جلوگیری نکردن از ازدواج زنان مُطلّقه ، موجبِ رشد و طهارت فزونتر برای جامعه

ص: 207

و اذا طلّقتم النّساء . .. فلا تعضلوهنّ ... ذلکم ازکی لکم و اطهر

19 - لزوم رفع موانع ازدواج زنان بی شوهر

فلا تعضلوهنّ ان ینکحن . .. ذلکم ازکی لکم و اطهر

حکمت ممنوعیّت جلوگیری از ازدواج زنان مُطلّقه که رشد و طهارت جامعه است این اقتضا را دارد که اگر موانعی نیز بر سر این راه باشد، برطرف گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 234 - 2،8،9،10،11،14

2 - ازدواج مجدّد زنان شوهر مُرده ، مشروط به گذشتن عدّه وفات ( چهار ماه و ده شبانه روز )

و الذین یتوفّون منکم . .. یتربّصن بانفسهنّ اربعه اشهر و عشراً

8 - پس از عدّه وفات ، زن در گرفتن هر تصمیم شایسته برای خویش آزاد است .

فاذا بلغن اجلهنّ فلا جناح علیکم فیما فعلن فی انفسهن بالمعروف

9 - عدم لزومِ نظارت بر زنان شوهر مُرده ، پس از انقضای عدّه وفات شوهر

فلا جناح علیکم فیما فعلنَ

10 - جلوگیری از حقوق متعارف زنان شوهر مُرده - مانند ازدواج - پس از انقضای عدّه وفات ، جایز نیست .

فلا جناح علیکم فیما فعلن فی انفسهنّ بالمعروف

11 - پس از عدّه وفات ، زن در انتخاب شوهری شایسته آزاد است .

فلا جناح علیکم فیما فعلن فی انفسهنّ

مراد از <فیما فعلن>، به قرینه جمله <یتربّصن> که ممنوعیت ازدواج در زمان عدّه است، انتخاب شوهر خواهد بود.

14 - خداوند بر کردار زنان در زمان عدّه وفات و پس از آن ، و عمل مسلمین در نظارت بر حفظ حدود الهی آگاه است .

و الذین یتوفّون . .. و اللّه بما تعملون خبیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 235 - 5،7،8

5 - بی صبری مردان در اظهار تمایل به ازدواج با زنان بی شوهر

علم اللّه انّکم ستذکرونهنّ

7 - حرمت وعده و قرار پنهانی با زنانی که در حال عدّه هستند .

و لکن لا تواعدوهنّ سرّاً

8 - جواز گفتگوی مردان با زنان در عدّه ، به گونه ای متعارف و شایسته ( دور از گستاخی و فریب )

لا تواعدوهنّ سرّاً الاّ ان تقولوا قولا معروف اً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 240 - 4،5،6،7،8،9

4 - حق سکونت در خانه شوهر و نیز بهره گیری از اموال او به مدّت یکسال ، از جمله حقوق زنان شوهر مُرده است .

وصیهً لازواجهم متاعاً الی الحول غیر اخراج

ظهور کلمه <غیر اخراج> در این است که نباید زن شوهر مرده را از خانه شوهر بیرون کرد و لازمه این معنا حق سکونت برای اوست.

ص: 208

5 - زنان شوهر مرده نباید تا مدّت یکسال در غیر از خانه شوهر سکونت گزینند . *

متاعاً الی الحول غیر اخراج

برخی برآنند که کلمه <غیر اخراج>، بیان وظیفه زنان است ; بنابراینکه فاعل <اخراج>، ازواج باشد; یعنی زنان نباید خود را از خانه شوهر خارج سازند. قابل ذکر است که مراد از ترک اخراج و یا خروج، سکونت گزیدن است، نه محبوس شدن در منزل.

6 - باقی ماندن زن در خانه شوهر ، شرط پرداخت هزینه زندگی وی تا یکسال

متاعاً الی الحول غیر اخراج

بنابراینکه <غیر اخراج> علاوه بر بیان حق سکونت برای زن، قیدی باشد بر حکم سابق (لزوم پرداخت متاع. ) یعنی آنگاه زن شوهر مرده می تواند از مال شوهر بهره گیرد که از خانه وی خارج نشده باشد.

7 - جواز خروج زن از خانه شوهر وفات یافته ، پیش از اتمام سال

غیر اخراج فان خرجن فلا جناح علیکم

8 - جواز هر گونه اقدام مشروع و شایسته ( ازدواج ) از سوی زنان شوهر مرده پس از خروج از خانه وی

فان خرجن فلا جناح علیکم فی ما فعلن فی انفسهنّ من معروف

برخی برآنند که مراد از <من معروف> ازدواج است ; بر این اساس، جامعه ایمانی و یا ورثه میّت می توانند از ازدواج زن به مدّت یکسال بر فرض سکونت در منزل شوهر متوفّی، ممانعت کنند.

9 - جامعه اسلامی مسؤول نظارت بر رفتار زنان بیوه و بی سرپرست

فان خرجن فلا جناح علیکم . .. من معروف

اگر چه آیه درباره زنان شوهر مُرده است; ولی بنابراینکه خطاب به جامعه ایمانی باشد، نه خصوص اولیاء، معلوم می شود که تنها زن شوهر مرده مراد نیست; چون از نظر اجتماعی تفاوتی بین زن شوهر مرده و غیر او نخواهد بود; بلکه ملاک لزوم نظارت، بی سرپرست بودن زن است.

124- زن در ادیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 83 - 8

8 - زن از دیدگاه ادیان الهی دارای هویت مستقل فکری و عقیدتی و مسؤول در برابر اعمال خویش است .

إلا امرأته کانت من الغبرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 81 - 22

22- زن از دیدگاه ادیان الهی ، دارای هویت مستقل فکری و عقیدتی و مسؤول در برابر اعمال خویش است .

فأسر بأهلک بقطع من الّیل . .. إلاّ امرأتک إنه مصیبها ما أصابهم

125- زن در جامعه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 36 - 5

ص: 209

5 - تفاوت صلاحیت زن و مرد در عصر تولد مریم ، برای احراز مشاغل و مسؤولیت های اجتماعی

ربّ انّی وضعتها اُنثی . .. و لیس الذکر کالاُنثی

بنابراینکه <لیس الذّکر کالاُنثی>، کلام مادر مریم باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 61 - 15

15 - جواز حضور زنان همراه مردان ، در مسائل مهم اجتماعی

و نساءنا و نساءکم

126- زن در جاهلیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 228 - 22

22 - جامعه جاهلی عصر بعثت ، هیچ حقی را برای زنان معتبر نمی شمرد .

و لهنّ مثل الذی علیهنّ بالمعروف

با توجّه به اینکه حقوق مردان بر زنان (علیهنّ) را مُسلّم گرفته و در صدد اثبات حقوق زنان بر مردان (لهنّ) است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 19 - 7

7 - به ارث بردن زنان ، از سنن جاهلی

لا یحلّ لکم ان ترثوا النّساء کرهاً

با توجّه به شأن نزول در مجمع البیان، ذیل آیه.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 139 - 1،5

1 - مشرکان عصر جاهلی خوردن جنین دامهای وقف شده برای خدا و یا بتها را در صورت زنده بر آمدن بر مردان مجاز و بر زنان حرام می شمردند.

و قالوا ما فی بطون هذه الأنعم خالصه لذکورنا و محرم علی أزوجنا

مراد از <ازواج> به قرینه تقابل آن با <ذکور> مطلق <زن> است نه خصوص همسران

5 - مشرکان عصر جاهلی زن را موجودی پست و مرد را دارای برتری و شرافت بر آنها می دانستند. *

خالصه لذکورنا و محرم علی أزوجنا و إن یکن میته فهم فیه شرکاء

حلیت جنین زنده برای مردان و حلیت جنین مرده برای زنان از دیدگاه مشرکان عصر جاهلیت، حکایت از نگرش آنان به زن دارد. زیرا تنها در صورت مرده به دنیا آمدن جنین خوردن آن را برای زنان مجاز می شمردند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 33 - 5

ص: 210

5 - زنان ، در دوران هایی پیش از اسلام ، خودآرایی نموده و در معرض نگاه نامحرمان قرار می گرفتند .

و لاتبرّجن تبرّج الج-هلیّه الأُولی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 17 - 3

3 - زن ، موجودی بی مقدار در دیدگاه عرب جاهلی

و إذا بشّر أحدهم . .. و هو کظیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 18 - 1

1 - زن ، در فرهنگ جاهلیت پرورش یافته در زینت و تجمل ، و فرودست در میدان جدال و درگیری های کلامی

أوَ من ینشّؤا فی الحلیه و هو فی الخصام غیر مبین

لحن آیه شریفه به گونه ای است که به اعتقاد و باور عرب جاهلی یا موقعیت زن در محیط و فرهنگ خاص آنان اشاره دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 39 - 3

3 - اعتقاد عرب جاهلی ، به امتیاز و برتری مردان بر زنان

أم له البن-ت و لکم البنون

از این که خداوند، مشرکان را مدعی اختصاص پسران به خویش شمرده است; استفاده می شود که آنان، از داشتن دختر احساس ننگ می کرده اند.

127- زن در دوران ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 26 - 4

4 - نقش زنان در آماده ساختن و طبخ غذا ، در عصر ابراهیم ( ع ) *

فراغ إلی أهله فجاء بعجل سمین

از این که ابراهیم(ع) برای تهیه غذای میهمانان به همسرش مراجعه کرده، استفاده می شود که همسر آن حضرت آماده سازی غذا را برعهده داشته است.

128- زن در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 127 - 1،2،3،10

1 - پرسش و استفتای مکرر مردم از پیامبر ( ص ) در مورد مسائلی مربوط به زنان

و یستفتونک فی النساء

ص: 211

فعل مضارع <یستفتونک>، دلالت بر استمرار پرسش دارد.

2 - حقوق زن ، مورد بحث و گفتگوی مسلمانان صدر اسلام

و یستفتونک فی النساء قل اللّه یفتیکم فیهنّ

از سؤال مکرر، که فعل مضارع دلالت بر آن دارد و صیغه جمع، که دلالت بر تعدد سؤال کنندگان دارد، می توان فهمید که حقوق زنان مورد بحث و گفتگوی مسلمانان بوده است.

3 - تشریع احکامی در مورد زنان ، زمینه مطرح شدن سؤالهایی از سوی مسلمانان صدر اسلام در مورد آنان *

و یستفتونک فی النساء . .. و ما یتلی علیکم فی الکتب فی یتمی النساء

10 - تجاوز به حقوق زنان یتیم ، در عصر بعثت

فی یتمی النساء التی لا تؤتونهن ما کتب لهن

129- زن در قوم سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 33 - 7

7 - جایگاه ارجمند و والای زن در جامعه سبا ، علی رغم حقارت وی در طول تاریخ

و الأمر إلیک فانظری ماذا تأمرین

130- زن در مباهله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 61 - 9

9 - پیامبر ( ص ) ، مأمور دعوت نصارا به مباهله ، با شرکت دادن زنان و فرزندان طرفین در آن

فمن حاجّک . .. فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءکم و نساءنا و نساءکم

131- زن دزد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 38 - 2

2 - برابری زنان و مردان در حد سرقت

و السارق و السارقه فاقطعوا ایدیهما

132- زن شایسته

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 212

2 - بقره - 2 - 223 - 2

2 - عقیم نبودن ، از ویژگی های زن شایسته و کامل

نساؤکم حرث لکم

از خصوصیات مهم زن، قابلیّت بارور شدن او برای بقای نسل است; بنابراین چنانچه زن نازا باشد، از این ویژگی مهم عاری است و طبعاً چنین زنی از جهت طبیعی کامل نخواهد بود.

133- زن شایسته در دوران محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 5 - 2،3

2 - جایگزینی همسرانی شایسته تر برای پیامبر ( ص ) ، در صورت عزم آن حضرت به طلاق زنان خطاکار خویش

عسی ربّه إن طلّقکنّ أن یبدّله أزوجًا خیرًا منکنّ

3 - وجود زنانی شایسته تر از همسران خطاکار پیامبر ( ص ) ، برای همسری آن حضرت

أن یبدّله أزوجًا خیرًا منکنّ

تهدید به جایگزینی زنان بهتر، نشان دهنده وجود چنین اشخاصی در جامعه آن زمان است.

134- زن مسکین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 89 - 30

30 - لزوم رعایت تناسب کیفیت پوشاکی که در کفاره قسم داده می شود با فصل سال ( تابستان و زمستان ) و مرد یا زن بودن فقیر

فکفّرته . .. او کسوتهم

از امام باقر یا امام صادق علیهما السلام در توضیح آیه فوق روایت شده: . .. و اما کسوتهم فان وافقت به التشاء فکسوته، و ان وافقت به الصیف فکسوته، لکل مسکین ازار و رداء و للمراه ما یواری ما یحرم منها ازار و خمار و درع ... .

_______________________________

تفسیر عیاشی، ج 1، ص 337، ح 167; تفسیر برهان، ج 1، ص 496، ح 12.

135- زن مطلقه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 130 - 4

4 - خداوند فراهم کننده زمینه ازدواج مجدد زن و مرد ، پس از طلاق

و إن یتفرقا یغن اللّه کلا من سعته

از مصادیق مورد نظر برای <یغن اللّه>، فراهم آوردن ازدواج مجدد است. چون ازدواج از مهمترین مسائلی است که زن و

ص: 213

شوهر پس از جدایی به آن نیازمند هستند.

136- زن مظلوم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 75 - 5

5 - مردان ، زنان و کودکان مانده در ستم ، از مصادیق مستضعفان

و المستضعفین من الرّجال و النّساء و الولدان الّذین یقولون ربّنا اخرجنا من هذه ال

137- زن و جهاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 83 - 16

16 - معاف بودن برخی از مردم ( زنان ، کهنسالان ، معلولان و . . . ) از شرکت در جنگ

فاقعدوامع الخلفین

مراد از <خالفین> می تواند کسانی باشند که به صورت مجاز و به دلیل عجز از شرکت در جنگ معاف شده اند.

138- زن و خشونت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 18 - 3

3 - زن ، اساساً برای کار های دشوار و خشن و جدال و درگیری آفریده نشده است .

و هو فی الخصام غیر مبین

برداشت یاد شده بنابراین نکته است که آیه شریفه به جهت مماشات و بازگویی باور مشرکان، این مطالب را مطرح نکرده باشد; بلکه به عنوان یک واقعیت بدان پرداخته باشد.

139- زن و کارهای سخت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 18 - 3

3 - زن ، اساساً برای کار های دشوار و خشن و جدال و درگیری آفریده نشده است .

و هو فی الخصام غیر مبین

برداشت یاد شده بنابراین نکته است که آیه شریفه به جهت مماشات و بازگویی باور مشرکان، این مطالب را مطرح نکرده باشد; بلکه به عنوان یک واقعیت بدان پرداخته باشد.

ص: 214

140- زن و مجلس مردان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 71 - 3

3- جواز حضور زنان در جلسه مردان و پذیرایی از ایشان

وامرأته قائمه فضحکت فبشّرن-ها

برخی برآنند که مراد از <قائمه> قیام برای پذیرایی از مهمانان است. برداشت فوق ناظر به این احتمال می باشد. گفتنی است که به قرینه آیه بعد، نمی توان گفت جواز حضور زنان به طور مطلق - چه جوان باشند و چه کهنسال - از آیه استنباط می شود اگرچه نفی آن نیز از آیه استفاده نمی گردد.

141- زنا با زن شوهردار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 23 - 13

13- حرمت رفاقت و آمیزش جنسی با زنان شوهردار

قالت هیت لک قال معاذ الله

استعاذه و پناه آوردن به خدا ، در موردی است که متعلق آن، گناه و امری شرّآفرین باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 24 - 9

9- نزدیکی با زنان شوهردار و ارتکاب زنا ، از گناهان بسیار زشت و پلید است .

لنصرف عنه السوء و الفحشاء

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 33 - 5

5- حرمت روابط جنسی با زنان شوهردار

قال رب السجن أحب إلیّ مما یدعوننی إلیه

142- زنان جادوگر در صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فلق - 113 - 4 - 1

1 - زنانی ، در عصر بعثت با گره زدن و افشاندن ترشحات دهان بر گره ها ، مردم را جادو می کردند .

النفّ-ث-ت فی العقد

ص: 215

فعل <نَفَثَ>، زمانی گفته می شود که شخص ترشحاتی از دهان بیرون افکند (مصباح) و <نَفْث> شبیه دمیدن و کمتر از آب دهان افکندن است (صحاح). حرف <ال> در <النفّاثات>، گرچه برای تعریف جنس است; ولی در مقایسه با <غاسق> و <حاسد> - که نکره آورده شده است - ممکن است به معروف بودن کسانی که <نفّاثه> (افسون گر) بودند، نظر داشته باشد.

143- زنان عفیف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 5 - 11،12،15،25

11 - جواز ازدواج با زنان پاکدامن و مؤمن

الیوم احل لکم . .. و المحصنت من المؤمنت

احصان (مصدر محصنه) به معنای عفیف بودن، آزاده بودن، همسر داشتن و مسلمان بودن است. در آیه مورد بحث تنها معنای اول و دوم می تواند مراد باشد و برداشت فوق بر اساس معنای اول است.

12 - جواز ازدواج با زنان پاکدامن اهل کتاب

الیوم احل لکم . .. و المحصنت من الذین اوتوا الکتب من قبلکم

بنابر اینکه مراد از <محصنات>، زنان پاکدامن باشد. برداشت فوق را فرمایش منقول از امام صادق(ع) تأیید می کند که درباره آیه فوق فرمود: هن العفائف.

_______________________________

تفسیر عیاشی، ج 1، ص 296، ح 39; تفسیر برهان، ج 1، ص 449، ح 13.

15 - حلیت طیبات و غذا های اهل کتاب و جواز ازدواج با زنان پاکدامن آنان ، امتنان خداوند بر مسلمانان

الیوم احل لکم

علاوه بر سیاق و لحن آیه، از <لام انتفاع> در <لکم>، امتنان استفاده می شود.

25 - پاکدامنی و عفت مردان ، از شرایط حلیت ازدواج آنان با زنان عفیف و پاکدامن

محصنین غیر مسفحین و لا متخذی اخدان

<اخدان> جمع <خدن> به معنای رفیقان است که به مناسبت مورد، مراد از رفاقتهای جنسی نامشروع است و <مسفحین> از <سفاح> به معنای زناست. گفتنی است برداشت فوق بر این مبناست که <محصنین> حال برای <کم> در <لکم> و عامل آن <احل> باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 156 - 5

5 - قداست و پاکدامنی حضرت مریم ( ع )

و بکفرهم و قولهم علی مریم بهتناً عظیماً

144- زنان مشرک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 73 - 4

ص: 216

4 - مردان و زنان مشرک ، در قبال امانت الهی ، به وظیفه خود عمل نمی کنند .

إنّا عرضنا الأمانه . .. لیعذّب اللّه ... و المشرکین و المشرک-ت

145- زنان منافق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 73 - 3

3 - مردان و زنان منافق ، در قبال امانت الهی ، به وظیفه خود عمل نمی کنند .

إنّا عرضنا الأمانه . .. لیعذّب اللّه المن-فقین و المن-فق-ت

146- زنان منافق در جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 68 - 1

1 - خلود در آتش دوزخ ، وعده خداوند به زنان و مردان منافق و عموم کفرپیشگان

وعد اللّه المنفقین و المنفقت و الکفار نار جهنم خلدین فیها

147- زنان منافق در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 67 - 1،2

1 - وجود زنان منافق ، در میان منافقان عصر پیامبر ( ص )

المنفقون و المنفقت

2 - همگونی زنان و مردان منافق صدر اسلام ، در مواضع ضد اسلامی و برخورد با مسلمانان

المنفقون و المنفقت بعضهم من بعض یأمرون بالمنکر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 68 - 5

5 - وجود زنان منافق در میان منافقان عصر پیامبر ( ص )

وعد اللّه المنفقین و المنفقت

148- زنان منافق در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 217

18 - حدید - 57 - 13 - 7

7 - زنان منافق چونان مردان نفاق پیشه ، فاقد نور و روشنایی در ظلمت قیامت

یوم . .. و المن-فق-ت ... انظرونا نقتبس من نورکم

149- زنان منافق صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 13 - 4

4 - وجود نیرومند جریان نفاق ، در میان زنان و مردان مسلمان ، در عصر نزول قرآن و بعثت پیامبراکرم ( ص )

یوم یقول المن-فقون و المن-فق-ت . .. انظرونا نقتبس من نورکم

تصریح قرآن به نام مردان و زنان منافق، نشان دهنده وجود آنان در میان مسلمانان صدراسلام است. تعبیر <ألم نکن معکم> در آیه بعد، بیانگر نفوذ آنان در میان صفوف مسلمین به صورت یک جریان گسترده است.

150- زنان مؤمن در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 12 - 9

9 - قیامت ، روز دریافت بشارت بهشت برای مردان و زنان مؤمن

یوم تری المؤمنین و المؤمن-ت . .. بشریکم الیوم جنّ-ت

151- زندگی پاکیزه زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 97 - 2

2- تساوی زن و مرد در برخورداری از پاداش های الهی و بهره مندی از حیات پاکیزه و دلپذیر

من عمل ص-لحًا من ذکر أو أُنثی و هو مؤمن فلنحیینّه حیوه طیّبه

152- زندگی زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 21 - 5

5 - پیدایش همزیستی مسالمت آمیز میان زن و مرد ، پس از ازدواج و بر انگیخته شدن عواطف ظریف دوستانه میان آنان ، از آیات الهی است .

خلق لکم من أنفسکم أزوجًا لتسکنوا إلیها و جعل بینکم مودّه و رحمه

ص: 218

برداشت بالا بنابراین است که عبارت <و جعل بینکم . ..> ارائه کلام سابق باشد. در این صورت <و جعل بینکم...> درصدد بیان این مهم است که زن و مرد ناآشنا، چگونه پس از ازدواج، الفت و انس و زندگی محبت آمیزی پیدا می کنند.

153- زیبایی چشم زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 48 - 6

6 - علاقه به همسر و برگرفتن چشم از غیر او و زیبایی چشم ، از کمالات و اوصاف پسندیده زنان

و عندهم ق-صرت الطرف عین

برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که آیه شریفه، در مقام برشمردن کمالات و اوصاف خوب زنان بهشتی و تشویق انسان ها به دستیابی به آنان در سایه کردار خداپسندانه است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 52 - 5

5 - علاقه به همسر و برگرفتن چشم از غیر او و زیبایی چشم ، از کمالات و اوصاف پسندیده زنان

و عندهم ق-صرت الطرف

برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که آیه شریفه، در مقام برشمردن کمالات و اوصاف خوب زنان بهشتی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 72 - 4

4 - زیبایی و جذابیت چشم ، از کمالات زن

حور مقصورت فی الخیام

154- زیبایی زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 58 - 2

2 - زیبایی و جذابیت ، از کمالات زن

کأنّهنّ الیاقوت و المرجان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 70 - 3

3 - نیک سیرتی و نیک رویی ، از اوصاف پسندیده و کمالات زن

فیهنّ خیرت حسان

ص: 219

155- زینت زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 31 - 13

13 - زینت کردن برای زنان ، کاری مشروع و جایز است .

و لایبدین زینتهنّ إلاّ ما ظهر منها

156- سهم ارث زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 11 - 38،39

38 - دو برابری سهم ارث مردان نسبت به زنان به دلیل آن است که مهریّه و خرج زنان بر عهده مردان است .

للذّکر مثل حظّ الانثیین

امام رضا (ع) درباره علت نصف بودن سهم ارث زنان نسبت به مردان فرمود: . .. لانّ المرأه اذا تزوّجت اخذت و الرّجل یعطی ... لانّ الانثی من عیال الذّکر ان احتاجت ... و علیه نفقتها.

_______________________________

عیون اخبار الرضا (ع)، ج 2، ص 98، ح 1، ب 33 ; تفسیر برهان، ج 1، ص 348، ح 2.

39 - معافیت زنان از جهاد ، پرداخت نفقه و خونب های قتل خطایی اقوامشان ، دلیل نصف بودن سهم ارث آنها

للذّکر مثل حظّ الانثیین

امام صادق (ع) درباره علت نصف بودن سهم ارث زن فرمود: انّ المرأه لیس علیها جهاد و لا نفقه و لا معقله و انما ذلک علی الرجال . .. .

_______________________________

کافی، ج 7، ص 85، ح 3 ; نورالثقلین، ج 1، ص 451، ح 96.

157- شخصیت زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 195 - 14،16

14 - در پیشگاه خداوند ، بین زن و مرد در برخورداری از نتایج اعمال ، تفاوتی نیست .

انّی لا اضیع عمل عامل منکم من ذکر او انثی

16 - همه انسان ها ، چه زن و چه مرد ، دارای حقیقت و ماهیّتی واحد

من ذکر او انثی بعضکم من بعض

تذکّر این نکته که شما انسانها چه زن و چه مرد از یکدیگر هستید، بیان یکسانی و عدم برتری جنسی نسبت به جنس دیگر است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 59 - 13

ص: 220

13- دفاع اسلام از شخصیت و حقوق زنان و دختران

ألا ساء ما یحکمون

158- شکنجه زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بروج - 85 - 10 - 9

9 - گناه شکنجه دادن و سوزاندن مرد و زن مؤمن ، برابر و عذاب اخروی آن یکسان است .

الذین فتنوا المؤمنین و المؤمن-ت . .. فلهم عذاب جهنّم

159- شوهردوستی زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 48 - 6

6 - علاقه به همسر و برگرفتن چشم از غیر او و زیبایی چشم ، از کمالات و اوصاف پسندیده زنان

و عندهم ق-صرت الطرف عین

برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که آیه شریفه، در مقام برشمردن کمالات و اوصاف خوب زنان بهشتی و تشویق انسان ها به دستیابی به آنان در سایه کردار خداپسندانه است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 52 - 5

5 - علاقه به همسر و برگرفتن چشم از غیر او و زیبایی چشم ، از کمالات و اوصاف پسندیده زنان

و عندهم ق-صرت الطرف

برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که آیه شریفه، در مقام برشمردن کمالات و اوصاف خوب زنان بهشتی است.

160- صفات پسندیده زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 48 - 6

6 - علاقه به همسر و برگرفتن چشم از غیر او و زیبایی چشم ، از کمالات و اوصاف پسندیده زنان

و عندهم ق-صرت الطرف عین

برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که آیه شریفه، در مقام برشمردن کمالات و اوصاف خوب زنان بهشتی و تشویق انسان ها به دستیابی به آنان در سایه کردار خداپسندانه است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 221

15 - ص - 38 - 52 - 5

5 - علاقه به همسر و برگرفتن چشم از غیر او و زیبایی چشم ، از کمالات و اوصاف پسندیده زنان

و عندهم ق-صرت الطرف

برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که آیه شریفه، در مقام برشمردن کمالات و اوصاف خوب زنان بهشتی است.

161- صفات پسندیده زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 12 - 5

5 - عفّت و پاکدامنی ، از برجسته ترین اوصاف زنان و از بهترین کمالات آنان

الّتی أحصنت فرجها

برداشت یاد شده، به سبب این نکته است که خداوند، در مقام توصیف و تمجید از مریم(س) - که به عنوان زنی مثال زدنی و الگو مطرح شد - صفت عفت و پاکدامنی او را بیان کرده است.

162- صفات جسمی زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 18 - 3

3 - زن ، اساساً برای کار های دشوار و خشن و جدال و درگیری آفریده نشده است .

و هو فی الخصام غیر مبین

برداشت یاد شده بنابراین نکته است که آیه شریفه به جهت مماشات و بازگویی باور مشرکان، این مطالب را مطرح نکرده باشد; بلکه به عنوان یک واقعیت بدان پرداخته باشد.

163- صفات زنان شایسته

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 5 - 6

6 - تسلیم در برابر خداوند ، ایمان به او ، فرمانبری از او ، توبه ، عبادت و روزه داری ، از اوصاف زنان شایسته در نگاه وحی

أزوجًا خیرًا منکنّ مسلم-ت مؤمن-ت ق-نت-ت ت-ئب-ت ع-بدت س-ئح-ت

<قنوت> (مصدر <قانتات>) به معنای اطاعت همراه با خضوع است (مفردات راغب). <سیاحت> (ماده <سائحات>) به معنای سیر در زمین به منظور عبادت است. اهل لغت و مفسران گفته اند: از آن جا که روزه داران، تمام روز را بدون غذا سپری می کنند، به آنان <سائح> می گویند (برگرفته از لسان العرب).

ص: 222

164- صفات زنان صالح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 5 - 8

8 - هجرت در راه خداوند ، از اوصاف زنان شایسته و از ارزش های والا و ملاک های برتری *

خیرًا منکنّ . .. س-ئح-ت

مقصود از <سائحات> می تواند هجرت کنندگان باشد; زیرا مهاجران، همان کسانی اند که برای حفظ دین خود و انجام تکالیف الهی، به سرزمینی دیگر سفر می کنند و بیشتر زنان مسلمان و همه همسران پیامبر(ص)، از مهاجران بودند و این خود از افتخارات هر مسلمانی به شمار می آمد.

165- ظلم به زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 34 - 39

39 - توجه به علوّ و عظمت خداوند ، زمینه پرهیز مردان از ستم بر همسران خویش

فلا تبغوا . .. انّ اللّه کان علیّاً کبیراً

ظلم به زنان مؤمن صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بروج - 85 - 10 - 11

11 - کافران صدراسلام ، مردمی سنگدل بودند که حتی بر زنان مؤمن نیز رحم نکردند .

فتنوا المؤمنین و المؤمن-ت

166- عبادت زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 5 - 6

6 - تسلیم در برابر خداوند ، ایمان به او ، فرمانبری از او ، توبه ، عبادت و روزه داری ، از اوصاف زنان شایسته در نگاه وحی

أزوجًا خیرًا منکنّ مسلم-ت مؤمن-ت ق-نت-ت ت-ئب-ت ع-بدت س-ئح-ت

<قنوت> (مصدر <قانتات>) به معنای اطاعت همراه با خضوع است (مفردات راغب). <سیاحت> (ماده <سائحات>) به معنای سیر در زمین به منظور عبادت است. اهل لغت و مفسران گفته اند: از آن جا که روزه داران، تمام روز را بدون غذا سپری می کنند، به آنان <سائح> می گویند (برگرفته از لسان العرب).

ص: 223

167- عدالت در حقوق زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 127 - 28

28 - تشویق خداوند به نیکی درباره زنان ، یتیمان و مستضعفان ، افزون بر رعایت قسط نسبت به آنان

و ما تفعلوا من خیر فإنّ اللّه کان به علیماً

168- عذاب زنان منافق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 6 - 1

1 - عذاب و کیفر الهی ، متوجّه مردان و زنان منافق و مشرک

و یعذّب المن-فقین و المن-فق-ت و المشرکین و المشرک-ت

169- عظمت خلقت زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - لیل - 92 - 3 - 4

4 - آفرینش مرد و زن و جنس نر و ماده در دیگر مخلوقات ، کاری بزرگ و نشانه عظمت خداوند است .

و ما خلق الذکر و الأُنثی

تعبیر <و ما خلق> - چه سوگند به خالق باشد و چه خلقت - بیانگر عظمت هر دو است; زیرا عظمت هر یک، حاکی از عظمت دیگری است.

170- عفت زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 42 - 14

14 - طهارت و پاکدامنی ، ملاکی برای ارزیابی مقام زن

طهرک و اصطفیک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 25 - 21

21 - پاکدامنی زن ، معیاری در انتخاب وی برای همسری

فانکحوهنّ . .. محصنات غیر مسافحات و لا متّخذات اخدان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 224

12 - نور - 24 - 23 - 3

3 - عفت ، نجابت و ایمان ، سرآمد ارزش ها و صفات ستوده زنان

المحصن-ت الغ-فل-ت المؤمن-ت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 48 - 6

6 - علاقه به همسر و برگرفتن چشم از غیر او و زیبایی چشم ، از کمالات و اوصاف پسندیده زنان

و عندهم ق-صرت الطرف عین

برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که آیه شریفه، در مقام برشمردن کمالات و اوصاف خوب زنان بهشتی و تشویق انسان ها به دستیابی به آنان در سایه کردار خداپسندانه است.

171- علاقه به زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 40 - 2

2- مشرکان بر این باور بودند که خداوند ، به دختر و جنس زن ، بیش از پسر و جنس مرد ، علاقه داشته و ارزش می نهد .

أفأصف-کم ربّکم بالبنین و اتّخذ من المل-ئکه إن-ثًا

از اینکه مشرکان گفته اند: <خداوند برای خود دخترانی از جنس ملائکه انتخاب کرد> می تواند به این معنا اشاره داشته باشد که آنان، می پنداشتند خداوند، به خاطر تمایل و علاقه به جنس زن، چنین گزینشی کرده است.

172- علایق زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 18 - 2

2 - شیفتگی به تجمل و زینت ، علاقه طبیعی زنان

أوَ من ینشّؤا فی الحلیه

تعبیر <ینشّؤا فی الحلیه> که به معنای پرورش یافتن در زینت است، اشاره به علاقه طبیعی و وابستگی زنان به آرایش و زیور دارد.

173- عمل زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 195 - 14،15،18

14 - در پیشگاه خداوند ، بین زن و مرد در برخورداری از نتایج اعمال ، تفاوتی نیست .

انّی لا اضیع عمل عامل منکم من ذکر او انثی

ص: 225

15 - ناروایی تبعیض بین مرد و زن ، در اجرت کاری یکسان *

انّی لا اضیع عمل عامل منکم من ذکر او انثی بعضکم من بعض

18 - یکسانی زن و مرد در ماهیّت و حقیقت انسانی ، فلسفه تساوی آنان در برخورداری از اجر و پاداش اعمال نیک

انّی لا اضیع عمل عامل منکم من ذکر او انثی بعضکم من بعض

174- عمل صالح زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 124 - 3

3 - زنان و مردان ، همسان در بهره مندی از پاداش ایمان و عمل صالح خویش

و من یعمل من الصلحت من ذکر او انثی و هو مؤمن فأولئک یدخلون الجنه

175- عنصر خلقت زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 21 - 3

3 - زنان و مردان ، از یک جنس آفریده شده اند .

أن خلقکم من تراب . .. خلق لکم من أنفسکم أزوجًا

176- عواطف زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 34 - 33

33 - استفاده از عواطف زن ، زمینه ای مناسب برای اصلاح رفتار های ناهنجار وی

و اهجروهنّ فی المضاجع

ترک همخوابگی، یک مسأله عاطفی است که در مورد اصلاح زنان سفارش شده است.

177- عوامل آسیب پذیری زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 18 - 4

4 - لطافت طبیعی زن و فرودستی او در میدان جدال و درگیری ، دو عامل آسیب پذیری و دو نقیصه برای زن در فرهنگ خشن جاهلی

و هو فی الخصام غیر مبین

ص: 226

در آیه قبل (و إذا بشّر أحدهم. ..) ناراحتی عرب جاهلی از داشتن دختر بیان شده است. این آیه می تواند اشاره به علت آن ناراحتی داشته باشد; یعنی، این دو ویژگی از نظر عرب جاهلی، نقص زن به حساب می آمد.

178- عوامل تکامل زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 91 - 8

8 - عفت و پاک دامنی ، راه تکامل و تعالی زن و زمینه ساز برخورداری او از الطاف و عنایات الهی

والتی أحصنت فرجها فنفخنا فیها من روحنا

برداشت یاد شده به خاطر این است که عفت و پاک دامنی مریم(س) موجب شد که او رشد پیدا کند و به حدی برسد که از الطاف ویژه الهی برخوردار گشته و روح بلند حضرت مسیح(ع) با عنایت الهی در او دمیده شود.

179- فرجام زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 72 - 1

1 - حیات جاودان در باغ های بهشت با نهر های روان ، وعده الهی به زنان و مردان مؤمن

وعد اللّه المؤمنین . .. تحتها الأنهر

180- فضایل اخروی زنان صالح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 40 - 5

5 - پاداش ها و نعمت های زنان و مردان مؤمن نیک کردار در بهشت ، بیشتر از استحقاق و افزون تر از اقتضای رفتار آنان است .

و من عمل ص-لحًا . .. یرزقون فیها بغیر حساب

بدون حساب و بی اندازه بودن پاداش مؤمنان، در مقابل گناه کاران - که تنها به میزان گناهشان مجازات خواهند شد - گویای حقیقت یاد شده است.

181- فضایل زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 228 - 18،19

18 - برتری مردان بر همسران خویش

ص: 227

و للرجال علیهنّ درجه

19 - مردان ، دارای امتیاز حقوقی بر همسران خویش هستند . *

و للرجال علیهنّ درجه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 34 - 5

5 - زنان و مردان ، دارای برتریهایی بر یکدیگر *

بما فضّل اللّه بعضهم علی بعض

برخی برآنند که مراد از <هم> در <بعضهم> همه انسانها، اعم از زن و مرد، می باشد، نه خصوص مردان; و گر نه می فرمود: <بما فضلهم اللّه علیهن>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 25 - 3

3 - حیا ، از برجسته ترین کمالات برای زن در بینش الهی

فجاءته إحدیهما تمشی علی استحیاء

اختصاص به ذکر یافتن <حیا> برای دختر شعیب در این مقام، بیانگر مطلب یاد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 11 - 7

7 - ارزش ها و ضوابط اخلاقی ، عام و فراگیر نسبت به زنان و مردان

لایسخر قوم من قوم . .. و لا نساء من نساء

واژه <قوم>، نزد برخی اهل لغت تنها شامل مردان است و برخی دیگر آن را شامل مرد و زن می دانند. در دیدگاه دوم، مجزّا آمدن <و لا نساء>، در واقع تأکیدی است بر این که زنان نیز چون مردان، در ارزش ها و تکالیف اخلاقی سهیم اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 70 - 3

3 - نیک سیرتی و نیک رویی ، از اوصاف پسندیده و کمالات زن

فیهنّ خیرت حسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 36 - 2

2 - دوشیزگی ، از اوصاف پسندیده و از کمالات زن

فجعلن-هنّ أبکارًا

ص: 228

182- فضایل زنان صالح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 70 - 4

4 - < عن الحلبی قال : سألت أباعبداللّه ( ع ) عن قول اللّه عزّوجلّ < فیهنّ خیرات حسان > قال : هنّ صوالح المؤمنات العارفات . . . ;

از حلبی روایت شده که گفت: درباره قول خدای عزّوجلّ <. .. خیرات حسان> از امام صادق(ع) سؤال کردم، فرمود: آنان زنان صالحه و عارفه از زنان مؤمنه [دنیا] هستند>.

183- فضایل زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 70 - 4

4 - < عن الحلبی قال : سألت أباعبداللّه ( ع ) عن قول اللّه عزّوجلّ < فیهنّ خیرات حسان > قال : هنّ صوالح المؤمنات العارفات . . . ;

از حلبی روایت شده که گفت: درباره قول خدای عزّوجلّ <. .. خیرات حسان> از امام صادق(ع) سؤال کردم، فرمود: آنان زنان صالحه و عارفه از زنان مؤمنه [دنیا] هستند>.

184- قصاص زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 178 - 6،7

6 - زن در مقابل کشتن زن قصاص می شود .

و الأنثی بالأنثی

7 - عدم تساوی انسان آزاد با برده و زن با مرد در قانون قصاص

کتب علیکم القصاص فی القتلی الحر بالحر و العبد بالعبد و الأنثی بالأنثی

185- کمال زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 75 - 12

12 - توانایی زن برای نیل به درجات والای کمال و ارزش های معنوی

و امه صدیقه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 91 - 3

ص: 229

3- عفت و پاک دامنی ، از برجسته ترین اوصاف زنان و از بهترین کمالات آنان است .

والتی أحصنت فرجها

برداشت یاد شده به خاطر این است که خداوند در مقام توصیف و تمجید مریم(س) - که در این آیات نام او در ردیف پیامبران قرار گرفته - صفت عفت و پاک دامنی او را یادآور شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 56 - 8

8 - چشم پاکی و دوشیزگی ، از کمالات زن است .

فیهنّ ق-صرت الطرف لم یطمثهنّ إنس قبلهم و لاجانّ

برداشت یاد شده، مبتنی بر این است که <قاصرات الطرف> اشاره به چشم پاکی زنان و <لم یطمثهنّ. ..> اشاره به دوشیزگی آنان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 58 - 2

2 - زیبایی و جذابیت ، از کمالات زن

کأنّهنّ الیاقوت و المرجان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 70 - 3

3 - نیک سیرتی و نیک رویی ، از اوصاف پسندیده و کمالات زن

فیهنّ خیرت حسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 72 - 4

4 - زیبایی و جذابیت چشم ، از کمالات زن

حور مقصورت فی الخیام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 36 - 2

2 - دوشیزگی ، از اوصاف پسندیده و از کمالات زن

فجعلن-هنّ أبکارًا

186- کمال زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 12 - 5

ص: 230

5 - عفّت و پاکدامنی ، از برجسته ترین اوصاف زنان و از بهترین کمالات آنان

الّتی أحصنت فرجها

برداشت یاد شده، به سبب این نکته است که خداوند، در مقام توصیف و تمجید از مریم(س) - که به عنوان زنی مثال زدنی و الگو مطرح شد - صفت عفت و پاکدامنی او را بیان کرده است.

187- کیفر زنان منافق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 67 - 3

3 - همگونی زنان و مردان منافق ، در مجازات و کیفر جرم نفاق

نعذب طائفه بأنهم کانوا مجرمین. المنفقون و المنفقت بعضهم من بعض

188- کیفیت راه رفتن زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 31 - 26

26 - زنان مؤمن ، موظف اند به هنگام راه رفتن ، به گونه ای گام بردارند که زیت هایشان ( چون خلخال ) بر نامحرمان آشکار نشود .

و لایضربن بأرجلهنّ لیعلم ما یخفین من زینتهنّ

189- کیفیت لعان زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 9 - 2

2 - < لعنت خدا بر من باد اگر شوهرم راست گو باشد > ، متن پنجمین سوگند زنی است که منکر راست گویی شوهرش در ادعای زناکاری وی می باشد .

والخ-مسه أنّ غضب اللّه علیها إن کان من الص-دقین

190- گواهی زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 282 - 23،26

23 - تقدّم و اولویّت مردان نسبت به زنان ، در تحمّل شهادات

فان لم یکونا رجلین فرجل و امراتان

ص: 231

26 - جایگزینی دو زن به جای یک مرد در شهادت ، به منظور تذکّر یکی از آنها به دیگری در صورت فراموشی و لغزش آن دیگری است .

فرجل و امراتان . .. ان تضلّ احدیهما فتذکّر احدیهما الاخری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 2 - 16

16 - < محمدبن أبی نصر قال : سألت أبا الحسن ( ع ) . . . فقلت له : فإن طلّق علی طهر من غیر جماع بشاهد و امرأتین ؟ فقال : لاتجوز شهاده النساء فی الطلاق . . . ;

محمدبن ابی نصر گوید: از امام رضا(ع) سؤال نمودم. .. اگر زنی را در پاکی - بدون این که در آن پاکی آمیزشی شده باشد - یک شاهد [مرد] و دو شاهد زن طلاق دهد؟ حضرت فرمود: شهادت زنان در طلاق نافذ و کارساز نیست...>.

191- لطافت زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 18 - 4

4 - لطافت طبیعی زن و فرودستی او در میدان جدال و درگیری ، دو عامل آسیب پذیری و دو نقیصه برای زن در فرهنگ خشن جاهلی

و هو فی الخصام غیر مبین

در آیه قبل (و إذا بشّر أحدهم. ..) ناراحتی عرب جاهلی از داشتن دختر بیان شده است. این آیه می تواند اشاره به علت آن ناراحتی داشته باشد; یعنی، این دو ویژگی از نظر عرب جاهلی، نقص زن به حساب می آمد.

192- لغزش زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 282 - 25

25 - احتمال بیشتر لغزش و فراموشی زنان نسبت به مردان

ان تضلّ احدیهما فتذکّر احدیهما الاخری

جمله <ان تضلّ> در مقام تعلیل برای جایگزینی دو زن به جای یک مرد است.

193- مال زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 4 - 15

15 - شوهر ، مجاز به استفاده از دارایی زن ، در صورت رضایت خاطر وی

فان طبن لکم عن شیء منه

ص: 232

امام صادق یا امام کاظم (ع) در پاسخ سؤال از آیه فوق فرمود: یعنی بذلک اموالهنّ التی فی ایدیهنّ مما ملکن.

_______________________________

تفسیر عیاشی، ج 1، ص 219، ح 16 ; نورالثقلین، ج 1، ص 441، ح 46.

194- مالکیت زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 4 - 2،3

2 - زنان ، مالک مهریه خویش هستند .

و اتوا النّساء صدقاتهنّ

3 - استقلال مالی زن در نظام خانواده

و اتوا النّساء صدقاتهنّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 32 - 9،13

9 - حق مساوی زن و مرد در مالکیّت و بهرهوری از کار و تلاش خویش

للرّجال نصیب مما اکتسبوا و للنساء نصیب مما اکتسبن

13 - زن و مرد ، دارای حق کسب و کار

للرّجال نصیب . .. و للنساء نصیب مما اکتسبن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 176 - 15

15 - ثبوت مالکیت و حق ارث برای زنان در نظام حقوقی اسلام

فلها نصف ما ترک و هو یرثها . .. فلهما الثلثان مماترک

195- مبدأ خلقت زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 39 - 3

3 - تساوی زن و مرد ، از جهت مبدأ پیدایش و مراحل تکوین *

أیحسب الإنس-ن . .. ألم یک نطفه من منیّ یمنی ... فجعل منه الزوجین الذکر و الأُنثی

تذکّر به این حقیقت که انسان از منی آفریده شده و از آن ماده، زوجین (مرد و زن) پدید آمده است، می تواند بیانگر مطلب یاد شده باشد.

ص: 233

196- مجادله زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 18 - 1،3،4

1 - زن ، در فرهنگ جاهلیت پرورش یافته در زینت و تجمل ، و فرودست در میدان جدال و درگیری های کلامی

أوَ من ینشّؤا فی الحلیه و هو فی الخصام غیر مبین

لحن آیه شریفه به گونه ای است که به اعتقاد و باور عرب جاهلی یا موقعیت زن در محیط و فرهنگ خاص آنان اشاره دارد.

3 - زن ، اساساً برای کار های دشوار و خشن و جدال و درگیری آفریده نشده است .

و هو فی الخصام غیر مبین

برداشت یاد شده بنابراین نکته است که آیه شریفه به جهت مماشات و بازگویی باور مشرکان، این مطالب را مطرح نکرده باشد; بلکه به عنوان یک واقعیت بدان پرداخته باشد.

4 - لطافت طبیعی زن و فرودستی او در میدان جدال و درگیری ، دو عامل آسیب پذیری و دو نقیصه برای زن در فرهنگ خشن جاهلی

و هو فی الخصام غیر مبین

در آیه قبل (و إذا بشّر أحدهم. ..) ناراحتی عرب جاهلی از داشتن دختر بیان شده است. این آیه می تواند اشاره به علت آن ناراحتی داشته باشد; یعنی، این دو ویژگی از نظر عرب جاهلی، نقص زن به حساب می آمد.

197- محدوده اختیارات زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 34 - 42

42 - ممنوعیت واگذاری همه امور زن به خودش توسط همسر

الرّجال قوّامون علی النساء

امام باقر (ع) در پاسخ سؤال درباره کسی که به زنش بگوید <امرک بیدک> فرمود: انّی یکون هذا و اللّه یقول <الرجال قوامون علی النساء> لیس هذا بشیء. مقصود از <امور زن> در برداشت فوق، اختیاراتی است که مرد در زندگی مشترک نسبت به همسرش دارد.

_______________________________

تهذیب شیخ طوسی، ج 8، ص 88، ح 221، ب 3 ; تفسیر برهان، ج 1، ص 367، ح 1.

198- محدوده جلب رضایت زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 1 - 7

7 - جلب رضایت زنان ، نباید منجر به محرومیت همسران از مباحات و حلال های الهی شود .

لِمَ تحرّم ما أحلّ اللّه لک تبتغی مرضات أزوجک

ص: 234

199- محدوده مسؤولیت زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 26 - 11

11 - ضرورت اجتناب از واگذاشتن کار های سخت بیرون خانه به زنان و دختران ، در صورت امکان استخدام مردی شایسته و امین

قالت إحدیهما ی-أبت است-ئجره . .. القویّ الأمین

200- مدیریّت زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 128 - 1

1 - لزوم پیشگیری از به هم خوردن سلامت خانواده ، در صورت ناسازگاری شوهر وظیفه ای بر عهده زنان

و إن امراه خافت من بعلها . .. فلاجناح علیهما ان یصلحا بینهما صلحاً

کلمه <خافت>، بیانگر ترس از وقوع است، نه خود وقوع.

201- مراحل خلقت زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 39 - 2،3

2 - تحوّل نطفه به علقه و تکامل علقه به موجودی معتدل و هماهنگ از دو صنف زن و مرد ، روند آفرینش انسان

ألم یک نطفه من منیّ یمنی . ثمّ کان علقه فخلق فسوّی . فجعل منه الذکر و الأُنثی

3 - تساوی زن و مرد ، از جهت مبدأ پیدایش و مراحل تکوین *

أیحسب الإنس-ن . .. ألم یک نطفه من منیّ یمنی ... فجعل منه الزوجین الذکر و الأُنثی

تذکّر به این حقیقت که انسان از منی آفریده شده و از آن ماده، زوجین (مرد و زن) پدید آمده است، می تواند بیانگر مطلب یاد شده باشد.

202- مربی زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 13 - 2

2 - هر یک از نعمت های زمین ، جلوه ای از ربوبیت انکارناپذیر الهی به < جن و انس > و < مرد و زن >

فبأیّ ءالآء ربّکما تکذّبان

به کار گرفتن وصف <ربّ>، اشاره به مطلب بالا دارد و تثنیه آمدن <کما> و <تکذّبان>، ممکن است به خاطر توجه خطاب به جن و انس و یا مرد و زن از انسان ها باشد.

ص: 235

203- مسؤولیت زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 35 - 16

16 - زن و مرد هر دو شایسته بر عهده گرفتن تکلیف های الهی و مسؤول در پیشگاه خداوند

و لاتقربا هذه الشجره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 34 - 16،17،18،19،21،36

16 - لزوم اطاعت زنان از شوهر خویش و حفظ حقوق آنان

فالصّالحات قانتات حافظات للغیب

17 - لزوم اطاعت زن از شوهر و حفظ حقوق وی ، مشروط به تأمین زندگی او از سوی مرد

و بما انفقوا من اموالهم فالصّالحات قانتات حافظات

ظاهراً <فالصّالحات . .. > نتیجه ای است مترتب بر جمله <الرجال ... بما انفقوا>. بنابراین اطاعت زن از شوهر در موردی است که شوهر، زندگی او را تأمین کند.

18 - سلامت خانواده در گرو مدیریت مرد ، تأمین زندگی از سوی او ، و اطاعت و حفظ حقوق شوهر از سوی زن است .

الرجال قوّامون علی النساء . .. و بما انفقوا ... فالصّالحات قانتات حافظات للغیب

چون در ذیل آیه و آیات بعد به مسأله اختلافات خانوادگی پرداخته است، معلوم می شود که توصیه ها و قوانین مطرح شده برای جلوگیری از اختلافات و به خطر افتادن سلامت خانواده است.

19 - اطاعت از شوهر و حفظ حقوق وی ، وظیفه زن در برابر حق سرپرستی و تأمین زندگی وی از سوی مرد است .

الرجال قوّامون . .. و بما انفقوا ... فالصّالحات قانتات حافظات للغیب بما حفظ اللّ

مراد از <بما حفظ اللّه>، حقوقی است که خداوند برای زنان مقرر کرده و آنها را بر عهده مردان قرار داده است. و <باء> مقابله در <بما حفظ> می رساند که لزوم اطاعت و حفظ حقوق شوهران در مقابل تعهداتی است که خداوند بر عهده شوهران قرار داده است.

21 - مسؤولیت زن در حفظ حقوق شوهر و اطاعت از او ، در چهارچوب قوانین الهی است . *

قانتات حافظات للغیب بما حفظ اللّه

بر این مبنا که مراد از <ما حفظ اللّه> قوانین الهی و <باء> در <بما حفظ اللّه> برای مصاحبت باشد، معنای آیه چنین می شود: زنان باید با رعایت قوانین الهی، از شوهران خویش اطاعت و حقوق آنان را حفظ کنند.

36 - زن در صورت اطاعت نکردن از شوهر خویش ، ناشزه است .

و الّتی تخافون نشوزهنّ . .. فان اطعنکم فلا تبغوا علیهنّ سبیلاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 128 - 1،3

1 - لزوم پیشگیری از به هم خوردن سلامت خانواده ، در صورت ناسازگاری شوهر وظیفه ای بر عهده زنان

و إن امراه خافت من بعلها . .. فلاجناح علیهما ان یصلحا بینهما صلحاً

کلمه <خافت>، بیانگر ترس از وقوع است، نه خود وقوع.

ص: 236

3 - لزوم کوشش زن و شوهر در حفظ کانون خانواده

و إن امراه خافت . .. فلاجناح علیهما ان یصلحا بینهما صلحاً و الصلح خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 19 - 6

6 - زن و مرد، هر دو، مکلف و مسؤول در پیشگاه خداوند هستند.

و لا تقربا هذه الشجره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 83 - 8

8 - زن از دیدگاه ادیان الهی دارای هویت مستقل فکری و عقیدتی و مسؤول در برابر اعمال خویش است .

إلا امرأته کانت من الغبرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 81 - 22

22- زن از دیدگاه ادیان الهی ، دارای هویت مستقل فکری و عقیدتی و مسؤول در برابر اعمال خویش است .

فأسر بأهلک بقطع من الّیل . .. إلاّ امرأتک إنه مصیبها ما أصابهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 32 - 11

11 - زن ، استقلال رأی دارد و خود مسؤول اعمال اش در پیش گاه خداوند است .

إلاّ امرأته کانت من الغ-برین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 32 - 9

9 - باید زنان ، در سخن و نیز صدا ، عفت داشته باشند .

فلاتخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 73 - 6

6 - زنان ، مستقل از مردان ، دارای مسؤولیت اند و به آنان نیز مانند مردان ، امانت الهی عرضه شده است .

إنّا عرضنا الأمانه . .. لیعذّب اللّه المن-فقین و المن-فق-ت و المشرکین و المشرک-ت

204- مسؤولیت زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 237

7 - توبه - 9 - 71 - 8

8 - امر به معروف و نهی از منکر ، از وظایف اجتماعی همگانی و مشترک میان زنان و مردان

و المؤمنون و المؤمنت بعضهم أولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر

205- مقام زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 42 - 14

14 - طهارت و پاکدامنی ، ملاکی برای ارزیابی مقام زن

طهرک و اصطفیک

206- مقامات زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 17 - 12

12- زن ، موجودی توان مند بر عروج به درجات بالای معنویت و ملاقات و گفتوگو با فرشتگان

فأرسلنا إلیها روحنا فتمثّل لها بشرًا سویًّا

207- ملاک برتری زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 5 - 8،11

8 - هجرت در راه خداوند ، از اوصاف زنان شایسته و از ارزش های والا و ملاک های برتری *

خیرًا منکنّ . .. س-ئح-ت

مقصود از <سائحات> می تواند هجرت کنندگان باشد; زیرا مهاجران، همان کسانی اند که برای حفظ دین خود و انجام تکالیف الهی، به سرزمینی دیگر سفر می کنند و بیشتر زنان مسلمان و همه همسران پیامبر(ص)، از مهاجران بودند و این خود از افتخارات هر مسلمانی به شمار می آمد.

11 - دوشیزگی در مقایسه با ارزش های والای زنان ( همچون اسلام ، ایمان ، فرمانبری ، توبه و روزه داری زنان ) دارای نقش درجه دوم در زندگی مشترک میان زنان و مردان

ثیّب-ت و أبکارًا

یادآوری دو وصف <دوشیزگی> و <بیوه بودن زنان>، می تواند اشاره به نکته یاد شده باشد; زیرا مفاد آیه شریفه این است که زنان بهتری با چنین اوصافی، جایگزین شما خواهند شد; چه بیوه باشند و چه دوشیزه.

ص: 238

208- منشأ عقیمی زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 50 - 2

2 - عقیم بودن مرد یا زن ، تابع مشیت و قوانین خدا در آفرینش است .

و إن تصبهم سیّئه بما قدّمت أیدیهم . .. و یجعل من یشاء عقیمًا

209- موارد جواز اظهار زینت زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 31 - 18،19،20،24

18 - زنان مؤمن ، مجاز به آشکار ساختن زینت های خویش ( گوشواره ، النگو گردنبند و . . . ) و مواضع آنها ( بدن ) بر شوهر ، پدر ، پدر شوهر و پسران خود هستند .

و لایبدین زینتهنّ إلاّ لبعولتهنّ أو ءابائهنّ أو ءاباءِ بعولتهنّ أو أبنائهنّ

19 - زنان مؤمن ، مجاز به آشکار ساختن زینت های خویش و مواضع آنها ( بدن ) بر پسران شوهر ، برادران ، پسران برادر و پسران خواهر خود هستند .

و لایبدین زینتهنّ إلاّ. .. ؤو أبناء بعولتهنّ أو أخونهنّ أو بنی إخونهنّ أو بنی أخ

20 - بر زنان مؤمن ، پوشاندن زینت های خویش و مواضع آنها ( بدن ) ، بر دیگر زنان مؤمن و بردگان خود لازم نیست .

و لایبدین زینتهنّ إلاّ. .. أو نسائهنّ أو ما ملکت أیم-نهنّ

24 - پوشاندن زینت و مواضع آنها ( بدن ) از خدمت کارانی که ساده لوح اند و از بصیرت و عقل کامل برخوردار نیستند ، بر زنان مؤمن واجب نیست .

و لایبدین زینتهنّ إلاّ. .. أو الت-بعین غیر أُوْلی الإربه

یکی از معانی و موارد کاربرد واژه <إربه> بصیرت در امور و عقل است (لسان العرب و قاموس المحیط). بنابراین <غیر أُوْلی الإربه>; یعنی، کسانی که ساده لوح اند و از عقل و بصیرت کافی، از جمله در امور جنسی، برخوردار نیستند و از چنین اموری کاملاً بی خبراند.

210- موضعگیری زنان منافق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 67 - 4

4 - مواضع و عملکرد سیاسی ، اجتماعی و دینی زنان منافق ، دارای اهمیتی همانند مواضع و عملکرد مردان منافق

المنفقون و المنفقت بعضهم من بعض یأمرون بالمنکر

مطرح شدن زنان منافق، در کنار مردان منافق و هم سطح شمرده شدن با آنان، بیانگر برداشت فوق است.

ص: 239

211- مهریه زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 5 - 20،22

20 - حلیت ازدواج با زنان ، در صورت پرداخت مهریه آنان

الیوم احل . .. و المحصنت من الذین اوتوا الکتب من قبلکم إذا ءاتیتموهن اجورهن

22 - مهریه از آنِ خود زن و اجرتی در قبال ازدواج با اوست .

ءاتیتموهن اجورهن

212- نذر زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 26 - 23

23- زنی که شوهر ندارد ، در نذرکردن آزاد است .

فقولی إنّی نذرت

213- نشوز زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 34 - 35

35 - امید به اصلاح نشوز زن ، شرط ترک همخوابگی و تنبیه بدنی او *

و الّتی تخافون نشوزهنّ . .. فان اطعنکم فلا تبغوا علیهنّ سبیلاً

چون جمله <فان اطعنکم> بر جمله های گذشته تفریع شده، بیانگر این است که هدف از روشهای پیشنهاد شده، وادار کردن زن به اطاعت است، نه اینکه تنبیه موضوعیت داشته باشد.

214- نطفه زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - انسان - 76 - 2 - 12

12 - < عن أبی جعفر ( ع ) فی قوله < أمشاج نبتلیه > قال : ماء الرجل و ماء المرأه اختلطا جمیعاً ;

از امام باقر(ع) درباره قول خدا <أمشاج نبتلیه> روایت شده که فرمود: نطفه مرد و زن با هم مخلوط شده [و انسان آفریده شده ]است>.

ص: 240

215- نعمت زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 43 - 5

5 - خانواده ( زن و فرزند ) ، نعمت و موهبت الهی

و وهبنا له أهله و مثلهم معهم

216- نعمتهای اخروی زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 40 - 8

8 - برابری زن و مرد ، در بهره مند شدن از پاداش های اخروی و نعمت های بهشتی

و من عمل ص-لحًا من ذکر أو أُنثی و هو مؤمن فأُول-ئک یدخلون الجنّه یرزقون فیها بغی

217- نفقه زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 34 - 10

10 - مخارج زنان بر عهده همسرانشان است .

و بما انفقوا من اموالهم

218- نقش اجتماعی زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 11 - 9

9 - زنان ، همچون مردان ، دارای نقش در سلامت معنوی یا بیماری اخلاقی جامعه

و لا نساء من نساء

از ارتباط این آیه با آیه قبل، استفاده می شود که برای حفظ برادری اجتماعی و حاکمیت رحمت بر کل جامعه، زنان و مردان سهمی همسان دارند. پس همچنان که مردان باید از استهزا بپرهیزند، زنان نیز مکلف اند.

219- نقش زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 187 - 3

3 - زن و شوهر ، لباس عفاف یکدیگرند و هر کدام مایه پرهیز دیگری از گناهان جنسی است .

ص: 241

هن لباس لکم و أنتم لباس لهن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 128 - 8

8 - حسن حل و فصل مسایل خانوادگی ، توسط خودِ زن و شوهر

فلاجناح علیهما ان یصلحا بینهما صلحاً و الصلح خیر

در آیه فوق، صلح به خود خانواده واگذار شده و نه به افراد خارج آن. کلمه <بینهما>، بیانگر این مسأله است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 26 - 4

4 - نقش زنان در آماده ساختن و طبخ غذا ، در عصر ابراهیم ( ع ) *

فراغ إلی أهله فجاء بعجل سمین

از این که ابراهیم(ع) برای تهیه غذای میهمانان به همسرش مراجعه کرده، استفاده می شود که همسر آن حضرت آماده سازی غذا را برعهده داشته است.

220- نقش نطفه زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - انسان - 76 - 2 - 4

4 - مبدأ پیدایش انسان ، آمیزه ای از نطفه مرد و زن است . *

من نطفه أمشاج

به گفته برخی از مفسران، مقصود از <أمشاج>، ممکن است اختلاط نطفه مرد و زن باشد.

221- نورانیت اخروی زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 12 - 2،6

2 - حضور مردان و زنان مؤمن ، با چهره هایی تابان در عرصه قیامت

یوم تری المؤمنین و المؤمن-ت یسعی نورهم

6 - منظره حرکت شتابان زنان و مردان مؤمن در قیامت ، به سوی بهشت با چهره هایی چونان چراغ فروزان ، بس زیبا و چشم نواز برای بینندگان

یوم تری المؤمنین و المؤمن-ت یسعی نورهم بین أیدیهم و بأیم-نهم

در صورتی که مراد <تری> هر فرد بیننده باشد، به نظر می رسد آیه شریفه در مقام تصویر صحنه ای است که نظر هر بیننده ای را در آن روز به خود جلب می کند.

ص: 242

222- نیاز زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 130 - 3

3 - وعده خداوند به رفع نیاز مرد و زن ، در صورت وقوع طلاق از روی ناچاری

و إن یتفرقا یغن اللّه کلا من سعته

223- نیکی به زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 127 - 28

28 - تشویق خداوند به نیکی درباره زنان ، یتیمان و مستضعفان ، افزون بر رعایت قسط نسبت به آنان

و ما تفعلوا من خیر فإنّ اللّه کان به علیماً

224- وعده به زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 12 - 7

7 - خداوند ، تحقق بخش وعده های خود به مردان و زنان مؤمن در قیامت ، در مشهد و منظر پیامبراکرم ( ص )

فیض-عفه له و له أجر کریم . یوم تری المؤمنین و المؤمن-ت

برداشت یاد شده بدان احتمال است که واژه <تری>، خطاب به خصوص پیامبراکرم(ص) باشد.

225- ولایت بر زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 237 - 4،5،7،11

4 - عدم وجوب پرداخت نصف مَهر تعیین شده از سوی شوهر ، در صورت گذشتن ولیّ زن از حقّ وی

او یعفوا الّذی بیده عقده النکاح

چون آیه در مقام بیان وظیفه ضروری شوهران در قبال زنان مُطلقه است، ظاهر این است که <الاّ>، بیانگر موارد استثناء و سقوط این وظیفه است و این معنا در آن صورت است که <الذی . .. > حمل بر ولیّ زن شود; نه شوهر.

5 - اختیار ازدواج زن - در صورتی که شرعاً دارای ولیّ باشد - با ولیّ اوست .

الّذی بیده عقده النکاح

بنابراینکه مراد از کلمه <الذی>، ولیّ زن باشد و این ولیّ، توصیف شده به اینکه نکاح به دست اوست.

7 - چشمپوشی زن ، شوهر و ولیّ زن از حقوق خویش ( مهریّه ) ، به تقوا نزدیکتر است .

و ان تعفوا اقرب للتقوی

در صورتی که خطاب <اَن تعفوا> به کلیّه افراد - اعم از زن و مرد و ولیّ - باشد.

ص: 243

11 - ولیّ زن مطلّقه می تواند از حقّ وی ( نصف مَهر ) ، صرفنظر کند .

او یعفوا الذی بیده عقده النکاح

برخی مفسران برآنند که مراد از <اَلذی . .. > ولیّ زن است ; البته این حکم در صورتی است که زن، ولیّ شرعی داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 34 - 1،2،6،11،19

1 - مدیریّت و سرپرستی زنان هر جامعه بر عهده مردان است .

الرجال قوّامون علی النّساء

در برداشت فوق، کلمه <الرجال> و <النساء>، مطلق مردان و زنان گرفته شده، نه خصوص شوهران و همسران آنان. قوّام به کسی گفته می شود که تدبیر و اصلاح دیگری را بر عهده دارد.

2 - شوهران ، وظیفه دار سرپرستی و مدیریت همسران خویش

الرجال قوّامون علی النّساء

به قرینه <بما انفقوا>، مراد از <الرجال> شوهران و <النساء> همسران آنان خواهد بود ; زیرا هزینه زندگی زنان بر عهده شوهران خویش است و نفقه مطلق زنان بر عهده مردان نیست.

6 - برتری مردان بر زنان ، فلسفه تشریع حق سرپرستی و مدیریت آنان بر همسران خویش

الرّجال قوّامون علی النساء بما فضّل اللّه بعضهم علی بعض

11 - تأمین هزینه های زندگی از سوی مردان ، فلسفه تشریع حق مدیریت و سرپرستی آنان بر همسران خویش

الرّجال قوّامون علی النساء . .. و بما انفقوا من اموالهم

19 - اطاعت از شوهر و حفظ حقوق وی ، وظیفه زن در برابر حق سرپرستی و تأمین زندگی وی از سوی مرد است .

الرجال قوّامون . .. و بما انفقوا ... فالصّالحات قانتات حافظات للغیب بما حفظ اللّ

مراد از <بما حفظ اللّه>، حقوقی است که خداوند برای زنان مقرر کرده و آنها را بر عهده مردان قرار داده است. و <باء> مقابله در <بما حفظ> می رساند که لزوم اطاعت و حفظ حقوق شوهران در مقابل تعهداتی است که خداوند بر عهده شوهران قرار داده است.

226- ویژگیهای جسمی زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 18 - 4

4 - لطافت طبیعی زن و فرودستی او در میدان جدال و درگیری ، دو عامل آسیب پذیری و دو نقیصه برای زن در فرهنگ خشن جاهلی

و هو فی الخصام غیر مبین

در آیه قبل (و إذا بشّر أحدهم. ..) ناراحتی عرب جاهلی از داشتن دختر بیان شده است. این آیه می تواند اشاره به علت آن ناراحتی داشته باشد; یعنی، این دو ویژگی از نظر عرب جاهلی، نقص زن به حساب می آمد.

ص: 244

227- زن و مرد

{زن و مرد}

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 14 - 17

17 - بالاترین لذت های مردم در دنیا و آخرت ، لذت بردن از زنان است .

زیّن للنّاس حبّ الشّهوات من النّساء . .. ذلک متاع الحیوه الدّنیا و اللّه عنده حس

امام صادق (ع): ما تلذّذ فی الدنیا و الاخره بلذّه اکثر لهم من لذه النساء و هو قول اللّه عز و جل: زیّن للنّاس . .. .

_______________________________

کافی، ج 5، ص 321، ح 10 ; تفسیر عیاشی، ج 1، ص 164، ح 10.

228- تساوی زن و مرد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 124 - 3،4

3 - زنان و مردان ، همسان در بهره مندی از پاداش ایمان و عمل صالح خویش

و من یعمل من الصلحت من ذکر او انثی و هو مؤمن فأولئک یدخلون الجنه

4 - ایمان و عمل صالح ، معیار ارزش انسانهاست ; نه جنسیت ایشان .

و من یعمل من الصلحت من ذکر او انثی و هو مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 67 - 3

3 - همگونی زنان و مردان منافق ، در مجازات و کیفر جرم نفاق

نعذب طائفه بأنهم کانوا مجرمین. المنفقون و المنفقت بعضهم من بعض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 71 - 22

22 - ارزش و پاداش اعمال زنان و مردان مؤمن در پیشگاه خداوند ، همسان است .

و المؤمنون و المؤمنت . .. أولئک سیرحمهم اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 72 - 3

3 - تساوی زن و مرد در پاداش های اخروی

وعد اللّه المؤمنین و المؤمنت جنت تجری من تحتها الأنهر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 72 - 3

3- زن و مرد ، دارای نفس و حقیقت واحد انسانی و فاقد کمترین تمایز در انسانیت

ص: 245

و الله جعل لکم من أنفسکم أزوجًا

این برداشت به خاطر این است که همه انسانها - اعم از مرد و زن - مخاطب <أنفسکم> قرار گرفته اند و همه آنها دارای جان و روح واحدی شمرده شده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 97 - 2

2- تساوی زن و مرد در برخورداری از پاداش های الهی و بهره مندی از حیات پاکیزه و دلپذیر

من عمل ص-لحًا من ذکر أو أُنثی و هو مؤمن فلنحیینّه حیوه طیّبه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 2 - 4

4- تساوی زن و مرد در حدود و کیفر زنا ( صد تازیانه )

الزانیه و الزانی فاجلدوا کلّ وحد منهما ماْئه جلده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 9 - 4

4 - تساوی شرایط ، آداب و آثار گواهی و سوگند مرد و زن در اثبات و یا رد لعان

والخ-مسه أنّ لعنت اللّه علیه . .. والخ-مسه أنّ غضب اللّه علیها إن کان من الص-دقی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 7 - 5

5 - زنان نیز همچون مردان ، زمینه دار دستیابی به مقامات بالای معنوی

و أوحینا إلی أُمّ موسی أن أرضعیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 21 - 2،3

2 - زنان ، همسان با مردان ، خلق شده اند .

أن خلق لکم من أنفسکم أزوجًا

از قید <من أنفسکم> استفاده می شود که خلق زنان، همسان مردان است.

3 - زنان و مردان ، از یک جنس آفریده شده اند .

أن خلقکم من تراب . .. خلق لکم من أنفسکم أزوجًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 7

7 - جنسیت زن و مرد ، در برخورداری از آمرزش و پاداش الهی ، دخالتی ندارد .

إنّ المسلمین و المسلم-ت و المؤمنین و المؤمن-ت . .. أعدّ اللّه لهم مغفره و أجرًا

ص: 246

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 73 - 6

6 - زنان ، مستقل از مردان ، دارای مسؤولیت اند و به آنان نیز مانند مردان ، امانت الهی عرضه شده است .

إنّا عرضنا الأمانه . .. لیعذّب اللّه المن-فقین و المن-فق-ت و المشرکین و المشرک-ت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 22 - 4

4 - همانندی و یک سانی مجازات و کیفر زنان و مردان مشرک و کافر در قیامت

احشروا الذین ظلموا و أزوجهم

برداشت یاد شده از آن جا است که اختصاص به ذکر یافتن <ازواج> (همسران)، می تواند برای از بین بردن این توهم باشد که زنان مشرک و کافر از کیفر الهی معاف اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 153 - 2

2 - فرزند پسر و دختر برابرند و هیچ یک بر دیگری برتری ندارند .

أصطفی البنات علی البنین

همزه در <أصطفی> برای استفهام انکاری است و انکار برگزیدن دختر به جای پسر، انکار اصل برتری پسر بر دختر و دختر بر پسر نیز می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 6 - 4

4 - زنان چونان مردان ، بی هیچ امتیاز و تبعیضی ، دارای نفس و حقیقت واحد انسانی اند .

خلقکم من نفس وحده ثمّ جعل منها زوجها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 40 - 8،9

8 - برابری زن و مرد ، در بهره مند شدن از پاداش های اخروی و نعمت های بهشتی

و من عمل ص-لحًا من ذکر أو أُنثی و هو مؤمن فأُول-ئک یدخلون الجنّه یرزقون فیها بغی

9 - برابری ارزش کار ها و رفتار زنان و مردان

و من عمل ص-لحًا من ذکر أو أُنثی و هو مؤمن فأُول-ئک یدخلون الجنّه یرزقون فیها بغی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 11 - 6

6 - همسانی مرد و زن در حقیقت انسانیت

جعل لکم من أنفسکم أزوجًا

ذکر <من أنفسکم> بیانگر آن است که زن و مرد از یک حقیقت هستند.

ص: 247

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 49 - 7،9

7 - دختر و پسر ، هر دو هدیه الهی به انسان ها

یهب لمن یشاء إن-ثًا و یهب لمن یشاء الذکور

9 - تمایز میان دختر و پسر ، مخالف اندیشه دینی است .

یهب لمن یشاء إن-ثًا و یهب لمن یشاء الذکور

تقدیم <إناثاً> بر <الذکور> علاوه بر رعایت فاصله و سجع، می تواند به منظور نفی اندیشه جاهلیت در مورد دختران باشد (که پسران را بر دختران ترجیح می دادند).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 19 - 12

12- ایمان ، ملاک ارزش و ارجمندی انسان ، بی هیچ تفاوت میان مردان و زنان

و استغفر . .. و للمؤمنین و المؤمن-ت

قرار گرفتن <مؤمنات> در کنار <مؤمنین> و یاد کردن از آن دو با وصف ایمان، می رساند که تمام ارزش و ارجمندی آنان، بر محور ایمان است و در این راستا هر دو مشمول دعای پیامبر(ص) هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 5 - 5

5 - همسانی زنان و مردان مؤمن ، در بهرهوری از ثمرات ایمان خود و پاداش های الهی

لیدخل المؤمنین و المؤمن-ت جنّ-ت

قرار گرفتن وصف <المؤمنات> در کنار <المؤمنین>، می رساند که زنان و مردان در ره یابی به بهشت جاودان همسان اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 6 - 4

4 - تساوی مردان و زنان ، در ابتلا به نتایج نفاق و شرک خویش

و یعذّب المن-فقین و المن-فق-ت و المشرکین و المشرک-ت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 25 - 16

16- زنان و مردان مؤمن ، دارای ارج و حرمتی همانند

و لولا رجال مؤمنون و نساء مؤمن-ت . .. أن تط-وهم

از این که خداوند، <مؤمنات> را در کنار <مؤمنون> یاد کرده و حفظ خون و حرمت آن دو را عامل بازداشتن مؤمنان از توسّل به قهر برای ورود به مکه معرفی کرده است; مطلب بالا استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 11 - 7

7 - ارزش ها و ضوابط اخلاقی ، عام و فراگیر نسبت به زنان و مردان

ص: 248

لایسخر قوم من قوم . .. و لا نساء من نساء

واژه <قوم>، نزد برخی اهل لغت تنها شامل مردان است و برخی دیگر آن را شامل مرد و زن می دانند. در دیدگاه دوم، مجزّا آمدن <و لا نساء>، در واقع تأکیدی است بر این که زنان نیز چون مردان، در ارزش ها و تکالیف اخلاقی سهیم اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 12 - 8

8 - تساوی زنان و مردان ، از نظر استعداد و زمینه های لازم برای رسیدن به مراتب کمال و دست یافتن به ثواب ها و بهره های اخروی

یوم تری المؤمنین و المؤمن-ت . .. بشریکم الیوم جنّ-ت

برداشت یاد شده، از تصریح به نام های زنان و مردان در عرض هم، استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 13 - 6

6 - تساوی مردان و زنان در عرصه قیامت ، از نظر کیفر و عذاب و محرومیت از ثواب ها و بهره های اخروی

یوم یقول المن-فقون و المن-فق-ت للذین ءامنوا انظرونا نقتبس من نورکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 11 - 14

14 - زنان همانند مردان ، دارای استعداد و شایستگی های لازم برای الگو شدن و دستیابی به اوج قلّه کمال

ضرب اللّه مثلاً للذین ءامنوا امرأت فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 39 - 3

3 - تساوی زن و مرد ، از جهت مبدأ پیدایش و مراحل تکوین *

أیحسب الإنس-ن . .. ألم یک نطفه من منیّ یمنی ... فجعل منه الزوجین الذکر و الأُنثی

تذکّر به این حقیقت که انسان از منی آفریده شده و از آن ماده، زوجین (مرد و زن) پدید آمده است، می تواند بیانگر مطلب یاد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بروج - 85 - 10 - 9

9 - گناه شکنجه دادن و سوزاندن مرد و زن مؤمن ، برابر و عذاب اخروی آن یکسان است .

الذین فتنوا المؤمنین و المؤمن-ت . .. فلهم عذاب جهنّم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 58 - 4

4 - زنان مؤمن ، دارای موقعیتی همسان مردان مؤمن اند .

و الذین یؤذون المؤمنین و المؤمن-ت . .. فقد احتملوا بهت-نًا

ص: 249

3- زنا

1- آثار اجتماعی زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 10 - 7

7 - جامعه های گرفتار بی بند و باری جنسی ( بی عفتی و زناکاری ) ، در معرض زوال و نابودی است .

و لولا فضل اللّه علیکم و رحمته و أنّ اللّه توّاب حکیم

برداشت فوق بر اساس این احتمال است که جمله <و لولا فضل اللّه علیکم. ..> به تقدیر <و لولا فضل اللّه علیکم... لاختل نظام حیاتکم و لهلکتم> باشد; یعنی، <اگر فضل و رحمت خدا نبود ... نظام زندگی شما - با وجود همه فساد و بی بند و باری - از هم می پاشید و شما نابود می شدید>.

2- آثار اجتناب از زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 75 - 4

4 - صبر و شکیبایی بندگان خالص خدا در ترک محرمات الهی چون اسراف و یا تنگ گیری ، شرک ، زنا ، آدم کشی و سخن باطل ، عامل برخوردار شدن آنان از نعمت ها و درجات عالی بهشت

و الذین إذا أنفقوا لم یسرفوا . .. و لایزنون ... و الذین لایشهدون الزور ... أُول-

3- آثار اشتهار به زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 3 - 2،5

2 - حرمت ازدواج مردان معروف به زنا ، جز با زنان مشهور به زنا و یا زنان مشرک

الزانی لاینکح إلاّ زانیه أو مشرکه

بسیاری از مفسران بر آنند که <الزانی> حالت وصفی دارد و به کسی <زانی> گفته می شود که عمل زنا را مکرراً انجام داده و به آن معروف شده باشد و شخصی که یک بار مرتکب زنا شده باشد، واژه <الزانی> (زناکار) بر آن شخص اطلاق نمی شود.

5 - حرمت ازدواج زنان معروف به زنا ، جز با مردان معروف به زنا و یا مردان مشرک

ص: 250

و الزانیه لاینکحها إلاّ زان أو مشرک

4- آثار زشتی زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 32 - 9

9- زشتی و قباحت زنا و بیراهه بودن آن در ارضای طبیعی غریزه جنسی ، ملاک حرمت آن است .

و لاتقربوا الزنی إنه کان ف-حشه و ساء سبیلاً

جمله <إنه کان فاحشه و ساء سبیلاً> به منزله تعلیل برای نهی است و می تواند مفید معنای یاد شده باشد.

5- آثار زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 19 - 9

9 - ارتکاب زن به فحشای آشکار ( زنا و . . . ) ، مجوّز سختگیری شوهرش برای پس گیری برخی از مهریّه او به هنگام طلاق

و لا تعضلوهنّ . .. الّا ان یأتین بفاحشه مبیّنه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 26 - 3

3 - آلودگی به فحشا و زنا ، نشان خباثت ( بدسرشتی و بد کرداری ) انسان است .

الخبیث-ت للخبیثین و الخبیثون للخبیث-ت

6- اجتناب از زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 30 - 6

6 - مردان مؤمن ، وظیفه دار پرهیز از آلودگی به فحشا و زنا

قل للمؤمنین . .. یحفظوا فروجهم

مقصود از جمله <و یحفظوا فروجهم> (مردان شرمگاه خود را حفظ کنند) - به قرینه آیات قبل که درباره حکم فحشا و قذف بود - می تواند خودداری از ارتکاب فحشا و زنا باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 31 - 6

6 - زنان مؤمن ، وظیفه دار اجتناب از آلودگی به زنا و فحشا هستند .

و قل للمؤمن-ت . .. و یحفظن فروجهنّ

ص: 251

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 12 - 8

8 - پرهیز از دزدی ، زنا و فرزندکشی ( سقط جنین و . . . ) ، از جمله مواد مورد بیعت زنان مؤمن با پیامبر ( ص )

و لایسرقن و لایزنین و لایقتلن أول-دهنّ

7- اجتناب از مقدّمات زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 32 - 2

2- پرهیز از هرگونه زمینه ای که موجب کشیده شدن انسان به زنا شود ، لازم و واجب است .

و لاتقربوا الزنی

اینکه خداوند، به جای <لاتزنوا> <(زنا نکنید) فرمود: <لاتقربوا الزنی> (به زنا نزدیک نشوید)، می تواند برای توجه دادن به این نکته باشد که نه تنها عمل زنا ممنوع است; بلکه باید از عملی که در نهایت منجر به ارتکاب آن می شود و از زمینه های گرایش به فحشاست، نیز پرهیز کرد.

8- احکام زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 15 -

1،3،4،6،7،9،11،12،19

1 - کیفر زن در صورت ارتکاب زنا ، حبس ابد است .

و الّتی یأتین الفاحشه من نسائکم . .. فامسکوهنَّ فی البیوت

<الفاحشه> به معنای کار زشت است و الف و لام آن اشاره به عمل خاصی است که به مناسبت مورد، مراد از آن زناست و می تواند مساحقه را نیز شامل شود.

3 - زن زناکار و همجنس باز در صورتی که مسلمان باشد ، به حبس ابد محکوم می شود .

و الّتی یأتین الفاحشه من نسائکم

چنانچه <کُم> خطاب به جامعه اسلامی باشد، مراد از <نساء> زنان مسلمان خواهد بود.

4 - لزوم شهادت چهار مرد مسلمان برای اثبات فحشای زنان ( زنا و مساحقه )

و الّتی یأتین الفاحشه من نسائکم فاستشهدوا علیهنّ اربعه منکم

مؤنّث آوردن کلمه <اربعه> دلالت می کند که معدود آن، رجال (مردان) هستند ; و <منکم> دلالت بر مسلمان بودن آن مردان دارد.

6 - کیفر فحشا ( زنا ، مساحقه ) ، مشروط به انجام آن از روی اختیار است .

و الّتی یأتین الفاحشه من نسائکم

7 - حبس ابد ، کیفر فحشای زنان شوهرداری که شوهرشان مسلمان باشد .

و الّتی یأتین الفاحشه من نسائکم . .. فامسکوهنَّ فی البیوت حتّی یتوفیهنّ الموت

چنانچه مراد از <کُم>، مردان مسلمان باشند ; ظاهراً مقصود از <نساء> همسران آنان خواهد بود. بنابراین، حکم مذکور،

ص: 252

شامل زنان بی شوهر نخواهد شد.

9 - لزوم دعوت کردن از چهار مرد مسلمان ، برای تحمّل شهادت به هنگام اطلاع از وقوع فحشا ( زنا و همجنس بازی ) *

و الّتی یأتین الفاحشه . .. فاستشهدوا علیهنّ اربعه منکم

جمله <فاستشهدوا>، می تواند به معنای دعوت برای تحمّل شهادت باشد.

11 - کیفر حبس ابد برای زنا و همجنس بازی زنان ، مشروط به شهادت چهار مرد مسلمان است .

و الّتی یأتین الفاحشه . .. فاستشهدوا علیهنّ اربعه منکم فان شهدوا

چون مخاطبان <منکم> مسلمان هستند، معلوم می شود که شاهد در مورد فحشا، باید مسلمان باشد و چون ضمیر مذکّر به کار رفته، معلوم می شود که گواهان بر زنا و همجنس بازی باید مرد باشند.

12 - حاکم نمی تواند به استناد علم خویش زن زناکار و همجنس باز را کیفر دهد . *

و الّتی یأتین الفاحشه . .. فان شهدوا

مفهوم جمله <فان شهدوا> این است که در صورت نبودن چهار شاهد، کیفری (حبس ابد) نخواهد بود ; هر چند حاکم به آن علم پیدا کند ; زیرا غالباً حاکم با شهادت دو یا سه نفر شاهد عادل هم علم پیدا می کند.

19 - صد تازیانه و یک سال تبعید ، کیفر فحشای زنان باکره و صد تازیانه و رجم ، کیفر فحشای زنان غیر باکره

او یجعل اللّه لهُنّ سبیلا

رسول خدا (ص) فرمود: قد جعل اللّه لهن السبیل البکر بالبکر جلد مأه و تغریب عام و الثیب بالثیب جلد مأه و الرجم.

_______________________________

مجمع البیان، ج 3، ص 34 ; نورالثقلین، ج 1، ص 456، ح 122.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 16 - 4،6

4 - کیفر فحشا ( لواط و زنا ) ، مشروط به انجام آن از روی اختیار است .

و الّذان یأتیانها منکم فاذوهما

6 - زنان و مردان مرتکب فحشا ( زنا و لواط ) ، در صورت توبه و اصلاح نباید کیفر داده شوند . *

فاذوهما فان تابا و اصلحا فاعرضوا عنهما

بنابر اینکه جمله <فان تابا . .. > عطف بر جمله ای محذوف باشد ; یعنی <فاذوهما ان لم یتوبا فان تابا و اصلحا فاعرضوا عنهما>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 23 - 13

13- حرمت رفاقت و آمیزش جنسی با زنان شوهردار

قالت هیت لک قال معاذ الله

استعاذه و پناه آوردن به خدا ، در موردی است که متعلق آن، گناه و امری شرّآفرین باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 33 - 5

5- حرمت روابط جنسی با زنان شوهردار

قال رب السجن أحب إلیّ مما یدعوننی إلیه

ص: 253

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 32 - 1،2

1- زنا ، ممنوع و حرام است .

و لاتقربوا الزنی

2- پرهیز از هرگونه زمینه ای که موجب کشیده شدن انسان به زنا شود ، لازم و واجب است .

و لاتقربوا الزنی

اینکه خداوند، به جای <لاتزنوا> <(زنا نکنید) فرمود: <لاتقربوا الزنی> (به زنا نزدیک نشوید)، می تواند برای توجه دادن به این نکته باشد که نه تنها عمل زنا ممنوع است; بلکه باید از عملی که در نهایت منجر به ارتکاب آن می شود و از زمینه های گرایش به فحشاست، نیز پرهیز کرد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 2 - 1،2،3،4،12،13

1- صد ضربه شلاق با تازیانه چرمی ، کیفر هر یک از زن و مرد زناکار

الزانیه والزانی فاجلدوا کلّ وحد منهما ماْئه جلده

<جلد> (مصدر <اجلدوا>) گاهی به معنای <زدن با تازیانه چرمی> و گاهی به معنای <بر پوست بدن کسی با تازیانه زدن> می آید. برداشت یاد شده براساس کاربرد اول است.

2- صد ضربه تازیانه بر پوست بدن هر کدام از زن و مرد زناکار ، کیفر کردار ناپسند آنان

الزانیه والزانی فاجلدوا کلّ وحد منهما ماْئه جلده

3- برهنه بودن زن و مرد زناکار به هنگام زدن تازیانه ، واجب است .

الزانیه و الزانی فاجلدوا کلّ وحد منهما ماْئه جلده

4- تساوی زن و مرد در حدود و کیفر زنا ( صد تازیانه )

الزانیه و الزانی فاجلدوا کلّ وحد منهما ماْئه جلده

12- لزوم اجرای حد زنا ، در ملأ عام و اماکنی که مشاهده آن برای مردم بلامانع است .

الزانیه و الزانی فاجلدوا. .. و لیشهد عذابهما طائفه من المؤمنین

واژه <شهود> و <شهادت> به معنای حضور همراه با مشاهده است (مفردات راغب) و لازمه حضور و مشاهده، آگاهی می باشد. گفتنی است که <لزوم> در برداشت فوق، از فعل امر <لیشهد> استفاده گردیده است.

13- وجوب کفایی حضور جمعی از مؤمنان و گواهی آنان به وقت اجرای حد زنا

الزانیه و الزانی فاجلدوا. .. و لیشهد عذابهما طائفه من المؤمنین

کفایی بودن وجوب حضور در صحنه اجرای حد از کلمه <طائفه> - که به معنای گروه است - استفاده می شود; زیرا اگر واجب عینی می بود، می بایست آیه شریفه چنین می آمد: <و لیشهد عذابهما المؤمنون>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 3 - 10

10 - < عن أبی جعفر ( ع ) . . . و أنزل بالمدینه < الزانی لاینکح إلاّ زانیه أو مشرکه الزانیه لاینکحها إلاّ زان أو مشرک و حرّم ذالک علی المؤمنین > فلم یسم اللّه الزانی مؤمناً و لا الزانیه مؤمنه . . . ;

از امام باقر(ع) روایت شده که این آیه در مدینه نازل شده است: <الزانی لاینکح إلاّ زانیه أو مشرکه و الزانیه لاینکحها إلاّ زان

ص: 254

أو مشرک و حرّم ذالک علی المؤمنین>. پس خدا مرد زناکار و زن زناکار را مؤمن ننامیده است>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 4 - 5

5 - اثبات زنا ، در گرو شهادت چهار مرد ناظر بر آن کردار ناپسند است .

والذین یرمون المحصن-ت ثمّ لم یأتوا بأربعه شهداء فاجلدوهم

برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که محکومیت به کیفر <قذف>، در صورتی است که چهار شاهد مرد ارائه نشود. بنابراین اگر چهار مرد شهادت بدهد، زنا ثابت خواهد شد.

9- اکراه به زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 33 - 22،39

22 - سود و درآمد به دست آمده از راه واداشتن کنیزان به فحشا و خودفروشی ، حرام است .

ولاتکرهوا فتی-تکم علی البغاء إن أردن تحصّنًا لتبتغوا عرض الحیوه الدنیا

نهی از واداشتن کنیزان به فحشا برای به دست آوردن سود و متاع دنیوی، دلیل حرمت چنین سودی است.

39 - < عن علی ابن أبی طالب ( ع ) فی قوله : < و لاتکرهوا فتیاتکم علی البغاء > قال : کان أهل الجاهلیه یبغین إمائهم فنهوا عن ذلک فی الإسلام ;

حضرت علی بن ابی طالب(ع) درباره سخن خدا <و لاتکرهوا فتیاتکم علی البغاء> فرمود: اهل جاهلیت کنیزان خود را به زنا وادار می کردند. سپس در اسلام از این کار نهی شدند>.

10- بندگان خدا و زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 68 - 7

7 - بندگان خالص خدا ، هرگز به گناه زنا و روابط ناسالم جنس دست نمی آلایند .

و لایزنون

11- پاداش اجتناب از زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 76 - 2

2 - فروتنی ، شب زنده داری ، حلم ، ترس از قیامت ، توبه ، عفو کریمانه ، پذیرش حق ، دعا ، دوری از اسراف ، تنگ گیری ، شرک ، زنا ، آدم کشی و سخن باطل ، موجب ورود به بهشت جاودان و برخورداری از قرارگاه و اقامت نیکوی آن

الذین یمشون علی الأرض هونًا. .. و الذین لایشهدون الزور ... أُول-ئک یجزون الغرفه

ص: 255

12- پلیدی زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 24 - 9

9- نزدیکی با زنان شوهردار و ارتکاب زنا ، از گناهان بسیار زشت و پلید است .

لنصرف عنه السوء و الفحشاء

13- پلیدی زنا در ادیان آسمانی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 20 - 7

7- زنا ، عملی نامشروع و منفور در تمام ادیان الهی است .

و لم أک بغیًّا

14- تشریع حد زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 10 - 1

1- تحریم أکید بی عفتی و زنا ، ممانعت سخت از قذف های بی دلیل نسبت به زنان پاکدامن ، وضع کیفر های سنگین برای متخلفان ( صد ضربه شلاق در زنا و هشتاد ضربه برای قذف ) وتشریع < لعان > ، جلوه هایی از فضل و رحمت خدا نسبت به جامعه ایمانی است .

الزانیه و الزانی فاجلدوا. .. والذین یرمون المحصن-ت ...فاجلدوهم ... و لولا فضل ال

یادآوری فضل و رحمت خدا در آیه شریفه - که در مقام امتنان است - پس از ذکر احکام مربوط به زناکاری و لعان، می تواند برای بیان جلوه های فضل و رحمت الهی باشد.

15- توبه از زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 3 - 10

10 - < عن أبی جعفر ( ع ) . . . و أنزل بالمدینه < الزانی لاینکح إلاّ زانیه أو مشرکه الزانیه لاینکحها إلاّ زان أو مشرک و حرّم ذالک علی المؤمنین > فلم یسم اللّه الزانی مؤمناً و لا الزانیه مؤمنه . . . ;

از امام باقر(ع) روایت شده که این آیه در مدینه نازل شده است: <الزانی لاینکح إلاّ زانیه أو مشرکه و الزانیه لاینکحها إلاّ زان أو مشرک و حرّم ذالک علی المؤمنین>. پس خدا مرد زناکار و زن زناکار را مؤمن ننامیده است>.

ص: 256

16- تهمت زنا به مریم(س)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 20 - 2

2- مریم ( س ) از متهم شدن به زنا ، درپی دریافت بشارت به عیسی ( ع ) نگران بود .

أنّی یکون . .. و لم أک بغیًّا

با این که <لم یمسسنی بشر> برای نفی اسباب عادی حامله شدن کافی بود، ولی جمله <و لم أک بغیّاً> نیز از مریم(س) صادر گردید. برخی آن را قرینه براین قرار داده اند که <لم یمسسنی...> تنها به نکاح مشروع نظر دارد و <لم أک بغیّاً> نوع نامشروع آن را نفی می کند; و محتمل است مراد از <لم یمسسنی...> مطلق هم بستری باشد و اضافه شدن <لم أک بغیّاً> به این خاطر است که مریم(س) دریافت که در صورت حامله شدن، به زنا متهم خواهد شد. و با این سخن، اظهار کرد که تحمل آن اتهام، بر من سنگین خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 27 - 3،6

3- مردم با دیدن مریم ( س ) همراه کودک خویش ، بدون پرس و جو او را به زنا متهم کردند .

فأتت به قومها تحمله قالوا ی-مریم لقد جئت شیئًا فریًّا

<فریّاً> صفت مشبهه به معانی <سنگین و بزرگ> و <شگفت> و <کار بی سابقه> آمده و از ریشه <فری> به معنای قطع گرفته شده است; به این تناسب که چنین عملی قطع روند گذشته است. در هر صورت مرادِ کسانی که این سخن را به مریم(س) گفتند، اتهام زنا و خلاف بوده است.

6- < عن أبی جعفر ( ع ) قال : لمّا قالت العواتق . . . لمریم ( ع ) : < لقد جئت شیئاً فریّاً > أنطق اللّه تعالی عیسی ( ع ) عند ذلک ;

از امام باقر(ع) روایت شده که فرمود: چون دختران نورس به مریم گفتند: <لقد جئت شیئاً فریّاً> خداوند در آن هنگام زبان عیسی(ع) را به سخن گفتن گشود>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 28 - 6

6- مردم بیت المقدس ، مریم ( س ) را به زنا متهم کردند .

و ما کانت أُمّک بغیًّا

<بغیّ>، یعنی زن بدکاره (قاموس). مردم گرچه مریم(س) را صریحاً به زنا متهم نکردند، ولی با کنایه این کار را انجام دادند. جمله <و ما کانت ...> (مادرت بدکاره نبود)، یعنی تو این چنین هستی.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 29 - 1،7

1- مریم ( س ) با اشاره به نوزادش ( عیسی ( ع ) ) کار پاسخ گویی به اتهامات وارده را به او واگذار کرد .

و ما کانت أُمّک بغیًّا . فأشارت إلیه

ص: 257

7- مریم ( س ) از سوی افرادی متعدد به زنا متهم شده بود .

قالوا ی-مریم . .. قالوا کیف نکلّم

17- حد زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 2 - 1،4

1- صد ضربه شلاق با تازیانه چرمی ، کیفر هر یک از زن و مرد زناکار

الزانیه والزانی فاجلدوا کلّ وحد منهما ماْئه جلده

<جلد> (مصدر <اجلدوا>) گاهی به معنای <زدن با تازیانه چرمی> و گاهی به معنای <بر پوست بدن کسی با تازیانه زدن> می آید. برداشت یاد شده براساس کاربرد اول است.

4- تساوی زن و مرد در حدود و کیفر زنا ( صد تازیانه )

الزانیه و الزانی فاجلدوا کلّ وحد منهما ماْئه جلده

18- حد زنای محصنه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 43 - 12

12 - سنگسار کردن ، مجازات زنای محصنه در تورات

و عندهم التوریه فیها حکم اللّه

در شأن نزول این آیات آمده است که پیامبر(ص) در زنای محصنه زن و مردی یهودی به سنگسار کردن آنان حکم فرمود و از <ابن صوریا>، که داناترین مردم به تورات بود، بر وجود این حکم در تورات اعتراف گرفت. (مجمع البیان)

19- حرمت زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 32 - 1

1- زنا ، ممنوع و حرام است .

و لاتقربوا الزنی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 10 - 1

1- تحریم أکید بی عفتی و زنا ، ممانعت سخت از قذف های بی دلیل نسبت به زنان پاکدامن ، وضع کیفر های سنگین برای متخلفان ( صد ضربه شلاق در زنا و هشتاد ضربه برای قذف ) وتشریع < لعان > ، جلوه هایی از فضل و رحمت خدا نسبت به جامعه ایمانی است .

ص: 258

الزانیه و الزانی فاجلدوا. .. والذین یرمون المحصن-ت ...فاجلدوهم ... و لولا فضل ال

یادآوری فضل و رحمت خدا در آیه شریفه - که در مقام امتنان است - پس از ذکر احکام مربوط به زناکاری و لعان، می تواند برای بیان جلوه های فضل و رحمت الهی باشد.

20- روش اثبات زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 4 - 5

5 - اثبات زنا ، در گرو شهادت چهار مرد ناظر بر آن کردار ناپسند است .

والذین یرمون المحصن-ت ثمّ لم یأتوا بأربعه شهداء فاجلدوهم

برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که محکومیت به کیفر <قذف>، در صورتی است که چهار شاهد مرد ارائه نشود. بنابراین اگر چهار مرد شهادت بدهد، زنا ثابت خواهد شد.

21- زشتی زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 33 - 19

19 - سئل علی بن الحسین(ع) عن الفواحش ما ظهر منها و ما بطن قال: ما ظهر نکاح إمرأه الأب و ما بطن الزنا.

از امام سجاد(ع) درباره فواحش ظاهری و باطنی سؤال شد فرمود: فاحشه ظاهری، ازدواج با همسر پدر و فاحشه باطنی زناست.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 32 - 4

4- زنا ، عملی بس زشت و پلید و راهی بس ناشایست در ارضای غریزه جنسی

إنه کان ف-حشه و ساء سبیلاً

<فاحشه> به سخن و رفتاری می گویند که زشتی آن بسیار است (مفردات راغب).

22- زشتی زنا در تاریخ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 32 - 6

6- زشتی و پلیدی زنا ، امری نهفته در وجدان همه انسان های طول تاریخ

إنه کان ف-حشه و ساء سبیلاً

جمله اسمیه <إنه کان فاحشه و ساء سبیلاً> دلالت بر ثبوت و استمرار دارد و در ضمن تعلیلی است برای نهی <لاتقربوا الزنی>. افزودن این تعلیل، برای برانگیختن مردم و مخاطبان جهت عمل به <لاتقربوا> است. چنین امری هم، وقتی

ص: 259

تأثیربخش خواهد بود که خود مردم بدی آن را بفهمند و اطلاق تعلیل، بد بودن آن را در نزد مردم می رساند.

23- زمینه زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 68 - 9

9 - شرک ، زمینه ساز آدم کشی ، زنا و روابط ناسالم جنسی در جامعه

و الذین لایدعون مع اللّه إل-هًا . .. و لایزنون

عطف جمله <لایقتلون . .. و لایزنون> بر جمله قبل - بدون تکرار اسم موصول (الذین) - نشانگر وجود وحدت و ارتباط نزدیک میان گناه آدم کشی و زنا با شرک است و طرح مسأله شرک در آغاز آیه شریفه، حاکی از آن است که شرک مبدأ پیدایش و زمینه ساز آدم کشی و زنا در جامعه است.

24- زنا با زن شوهردار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 23 - 13

13- حرمت رفاقت و آمیزش جنسی با زنان شوهردار

قالت هیت لک قال معاذ الله

استعاذه و پناه آوردن به خدا ، در موردی است که متعلق آن، گناه و امری شرّآفرین باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 24 - 9

9- نزدیکی با زنان شوهردار و ارتکاب زنا ، از گناهان بسیار زشت و پلید است .

لنصرف عنه السوء و الفحشاء

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 33 - 5

5- حرمت روابط جنسی با زنان شوهردار

قال رب السجن أحب إلیّ مما یدعوننی إلیه

25- زنا پنهانی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 33 - 18

18 - عن أبی الحسن(ع): . .. قول الله تبارک و تعالی: <قل إنما حرم ربی الفواحش ما ظهر منها و ما بطن و الأثم و البغی بغیر

ص: 260

الحق ... > اما قوله: <و ما بطن> یعنی ما نکح من الآباء فإن الناس کانوا قبل أن یبعث النبی(ص) إذا کان للرجل زوجه و مات عنها تزوجها إبنه من بعده إذا لم تکن أمه فحرم الله ذلک و اما <الإثم> فإنها الخمره بعینها ... و اما قوله: <البغی> فهو الزنا سرّا ... .

از امام کاظم(ع) درباره <ما بطن> در آیه <قل إنما حرم ربی الفواحش . .. > روایت شده است: یعنی ازدواج با همسر پدر ; زیرا قبل از بعثت رسول خدا(ص) شخصی که از دنیا می رفت اگر همسری از او باقی می ماند، پسر متوفی او را اگر مادرش نبود به همسری برمی گزید خداوند، این ازدواج را تحریم فرمود. اما <اث--م> ه---مان شراب است ... و اما <بغی> همان زنای پنهانی است ... .

26- زنا در جاهلیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 32 - 5

5- زنا ، عملی شایع و رایج در میان اعراب جاهلی [ پیش از اسلام ]

و لاتقربوا الزنی إنه کان ف-حشه و ساء سبیلاً

27- زنای محصنه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 15 - 7

7 - حبس ابد ، کیفر فحشای زنان شوهرداری که شوهرشان مسلمان باشد .

و الّتی یأتین الفاحشه من نسائکم . .. فامسکوهنَّ فی البیوت حتّی یتوفیهنّ الموت

چنانچه مراد از <کُم>، مردان مسلمان باشند ; ظاهراً مقصود از <نساء> همسران آنان خواهد بود. بنابراین، حکم مذکور، شامل زنان بی شوهر نخواهد شد.

28- زیان اجتماعی زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 32 - 7

7- عمل ناشایست زنا ، دارای فرجامی بد و ناگوار برای فرد و جامعه

و ساء سبیلاً

از جمله <راههای بد> راهی است که منتهی الیه و فرجام آن، ناشایست باشد. بنابراین <ساء سبیلاً> می تواند مشعر به این معنا باشد که: زنا نه تنها خود فاحشه است; بلکه راهی است بد که فرجام و پیامد آن برای فرد و جامعه نیز، بد و ناپسند است.

ص: 261

29- زیان فردی زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 32 - 7

7- عمل ناشایست زنا ، دارای فرجامی بد و ناگوار برای فرد و جامعه

و ساء سبیلاً

از جمله <راههای بد> راهی است که منتهی الیه و فرجام آن، ناشایست باشد. بنابراین <ساء سبیلاً> می تواند مشعر به این معنا باشد که: زنا نه تنها خود فاحشه است; بلکه راهی است بد که فرجام و پیامد آن برای فرد و جامعه نیز، بد و ناپسند است.

30- سرزنش زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 15 - 5

5 - زنا و مساحقه ، عملی بسیار زشت

و الّتی یأتین الفاحشه من نسائکم

فاحشه در لغت به معنی عمل بسیار زشت است و در آیه فوق از زنا و مساحقه به فاحشه تعبیر شده است.

31- شرایط گواهان حد زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 2 - 14

14- تنها مسلمانان دارای حق حضور و گواهی بر اجرای حد زنا

الزانیه و الزانی فاجلدوا . .. و لیشهد عذابهما طائفه من المؤمنین

ازاین که خداوند حضور مؤمنان را لازم دانسته است (من المؤمنین) نه عموم مردم را (من الناس)، به دست می آید که گواهان و حاضران صحنه اجرای حدود، باید از مسلمانان باشند نه از غیر آنان.

32- صبر در اجتناب از زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 75 - 8

8 - فروتنی ، شب زنده داری ، حلم ، توبه ، عفو کریمانه ، پذیرش حق ، دوری از اسراف ، تنگ گیری ، شرک ، زنا ، آدم کشی و سخن باطل ، امری دشوار و مقتضی صبر و شکیبایی

و عباد الرحم-ن الذین یمشون علی الأرض هونًا . .. و الذین لایشهدون الزور ... أُول-

ص: 262

33- ظلم زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 23 - 29

29- ارتکاب زنا و شکستن حریم عفاف ، ستم کاری است .

قال معاذ الله . .. إنه لایفلح الظ-لمون

مفاد <معاذ الله> این است که ارتکاب فحشا گناه است و مفهوم <إنه ربی . ..> این است که ارتکاب گناه و فحشا، ناسپاسی در برابر خدا و قدرناشناسی اوست. از آن رو که <إنه لایفلح الظالمون> تعلیل برای این مفاهیم است، معلوم می شود ارتکاب فحشا و نیز ناسپاسی خدا با ارتکاب گناه، از مصداقهای ظلم می باشد.

34- عوامل سقوط حد زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 8 - 2

2 - زن متهم به زنا از سوی شوی خویش ، در صورتی که برای تکذیب این اتهام چهار بار سوگند یاد کند ، حد زنا از وی برداشته می شود .

و یدرؤا عنها العذاب أن تشهد أربع شه-دت باللّه إنّه لمن الک-ذبین

الف ولام <العذاب> ذکری و اشاره به <ماْئه جلده> است که در آیه دوم آمده بود.

35- فرجام شوم زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 32 - 7

7- عمل ناشایست زنا ، دارای فرجامی بد و ناگوار برای فرد و جامعه

و ساء سبیلاً

از جمله <راههای بد> راهی است که منتهی الیه و فرجام آن، ناشایست باشد. بنابراین <ساء سبیلاً> می تواند مشعر به این معنا باشد که: زنا نه تنها خود فاحشه است; بلکه راهی است بد که فرجام و پیامد آن برای فرد و جامعه نیز، بد و ناپسند است.

36- فطریّت زشتی زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 32 - 6

6- زشتی و پلیدی زنا ، امری نهفته در وجدان همه انسان های طول تاریخ

إنه کان ف-حشه و ساء سبیلاً

جمله اسمیه <إنه کان فاحشه و ساء سبیلاً> دلالت بر ثبوت و استمرار دارد و در ضمن تعلیلی است برای نهی <لاتقربوا الزنی>. افزودن این تعلیل، برای برانگیختن مردم و مخاطبان جهت عمل به <لاتقربوا> است. چنین امری هم، وقتی

ص: 263

تأثیربخش خواهد بود که خود مردم بدی آن را بفهمند و اطلاق تعلیل، بد بودن آن را در نزد مردم می رساند.

37- فلسفه حد زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 2 - 15

15- پیشگیری از ارتکاب فحشا و عبرت آموزی ، فلسفه تشریع کیفر زنا و اجرای آن در ملأ عام

الزانیه و الزانی فاجلدوا. .. و لیشهد عذابهما طائفه من المؤمنین

برداشت یاد شده، به خاطر این است که مشاهده کیفر زنا، بی تردید باعث عبرت گیری و موجب پیشگیری از ارتکاب به آن خواهد شد.

38- فلسفه حرمت زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 32 - 9

9- زشتی و قباحت زنا و بیراهه بودن آن در ارضای طبیعی غریزه جنسی ، ملاک حرمت آن است .

و لاتقربوا الزنی إنه کان ف-حشه و ساء سبیلاً

جمله <إنه کان فاحشه و ساء سبیلاً> به منزله تعلیل برای نهی است و می تواند مفید معنای یاد شده باشد.

39- کسب با زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 33 - 23

23 - سود و درآمد به دست آمده از راه اشاعه فحشا و خودفروشی ، حرام است .

و لاتکرهوا فتی-تکم علی البغاء إن أردن تحصّنًا لتبتغوا عرض الحیوه الدنیا

برداشت یاد شده از انتزاع از مورد آیه (کنیزان) به دست می آید; زیرا از ظاهر آیه شریفه چنین به دست می آید که مورد آن خصوصیتی ندارد.

40- کیفر اخروی زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 68 - 10

10 - مشرکان ، آدم کشان و زناکاران ، به روز رستاخیز با کیفر اعمالشان روبه رو خواهند شد .

والذین لایدعون مع اللّه إل-هًا . .. و لایزنون و من یفعل ذلک یلق أثامًا

ص: 264

<ذلک> اشاره است به سه گناهی که در جمله های قبل یاد شده است و <اثام> به معنای جزا و کیفر گناه می باشد (لسان العرب).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 69 - 4،7

4 - گناه شرک ، آدم کشی و زنا در پی دارنده اشد مجازات در قیامت

یض-عف له العذاب یوم القی-مه

7 - گناه شرک ، آدم کشی و زنا ، در پی دارنده عذاب طولانی و خوارکننده در قیامت

و یخلد فیه مهانًا

41- کیفر زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 15 - 6،7،11،14،15،17،18

6 - کیفر فحشا ( زنا ، مساحقه ) ، مشروط به انجام آن از روی اختیار است .

و الّتی یأتین الفاحشه من نسائکم

7 - حبس ابد ، کیفر فحشای زنان شوهرداری که شوهرشان مسلمان باشد .

و الّتی یأتین الفاحشه من نسائکم . .. فامسکوهنَّ فی البیوت حتّی یتوفیهنّ الموت

چنانچه مراد از <کُم>، مردان مسلمان باشند ; ظاهراً مقصود از <نساء> همسران آنان خواهد بود. بنابراین، حکم مذکور، شامل زنان بی شوهر نخواهد شد.

11 - کیفر حبس ابد برای زنا و همجنس بازی زنان ، مشروط به شهادت چهار مرد مسلمان است .

و الّتی یأتین الفاحشه . .. فاستشهدوا علیهنّ اربعه منکم فان شهدوا

چون مخاطبان <منکم> مسلمان هستند، معلوم می شود که شاهد در مورد فحشا، باید مسلمان باشد و چون ضمیر مذکّر به کار رفته، معلوم می شود که گواهان بر زنا و همجنس بازی باید مرد باشند.

14 - نوید خداوند به نسخ کیفر زنا ( حبس ابد )

و الّتی یأتین الفاحشه . .. فامسکوهنّ ... او یجعل اللّه لهنّ سبیلاً

15 - وعده خداوند به جعل کیفری خفیفتر از حبس ابد برای زنانی که مرتکب زنا و یا مساحقه شوند .

حتّی یتوفّیهنّ الموت او یجعل اللّه لهُنّ سبیلا

جمله <او یجعل اللّه . .. >، حاکی است که کیفر دیگر برای زن زناکار جعل خواهد شد ; و لام در <لهنّ>، مشعر به این است که آن کیفر خفیفتر از حبس ابد می باشد.

17 - حکم خدا ( شلاق ) در مورد فحشای زنان ، ناسخ حکم حبس ابد در مورد آنان

والّتی یأتین الفاحشه من نسائکم . .. فامسکوهنّ فی البیوت حتی یتوفیهنّ الموت او یج

امام صادق (ع) درباره <سبیل> در آیه فوق فرمود: منسوخه و السبیل هو الحدود.

_______________________________

تفسیر عیاشی، ج 1، ص 227، ح 60 ; تفسیر برهان، ج 1، ص 353، ح 2.

18 - حبس ابد و محرومیت از گفتگو و همنشینی ، کیفر منسوخ شده فحشای زنان

فامسکوهنّ فی البیوت

ص: 265

امام صادق (ع) درباره آیه فوق فرمود: هذه منسوخه . .. کانت المرأه ... ادخلت بیتاً و لم تحدث و لم تکلّم و لم تجالس و اوتیت فیه بطعامها و شرابها حتی تموت ... .

_______________________________

تفسیر عیاشی، ج 1، ص 227، ح 61 ; نورالثقلین، ج 1، ص 456، ح 124.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 16 - 3،4

3 - تفاوتِ کیفر فحشای زنان شوهردار و بی شوهر

و الّتی یأتینَ الفاحشه من نسائکم . .. فامسکوهنّ فی البیوت ... و الّذان یأتیانها

با توجّه به برداشت قبل و توضیح آن.

4 - کیفر فحشا ( لواط و زنا ) ، مشروط به انجام آن از روی اختیار است .

و الّذان یأتیانها منکم فاذوهما

42- کیفر زنای باکره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 15 - 19

19 - صد تازیانه و یک سال تبعید ، کیفر فحشای زنان باکره و صد تازیانه و رجم ، کیفر فحشای زنان غیر باکره

او یجعل اللّه لهُنّ سبیلا

رسول خدا (ص) فرمود: قد جعل اللّه لهن السبیل البکر بالبکر جلد مأه و تغریب عام و الثیب بالثیب جلد مأه و الرجم.

_______________________________

مجمع البیان، ج 3، ص 34 ; نورالثقلین، ج 1، ص 456، ح 122.

43- کیفر زنای محصنه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 16 - 3

3 - تفاوتِ کیفر فحشای زنان شوهردار و بی شوهر

و الّتی یأتینَ الفاحشه من نسائکم . .. فامسکوهنّ فی البیوت ... و الّذان یأتیانها

با توجّه به برداشت قبل و توضیح آن.

44- کیفیت اثبات زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 6 - 6

ص: 266

6 - شوهر اگر در ادعای زنای همسرش ، مدعی مشاهده نباشد ; ولی چهار شاهد مرد ارائه کند ، زنای همسرش ثابت می شود .

والذین یرمون أزوجهم و لم یکن لهم شهداء إلاّ أنفسهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 7 - 4

4 - با سوگند پنجم شوهر ، زنای همسر ثابت گشته و حد زنا بر او جاری می شود .

والخ-مسه أنّ لعنت اللّه علیه إن کان من الک-ذبین

با سوگند پنجم شوهر - که در آن پذیرای لعنت خدا می شود - دو چیز به اثبات می رسد: 1- زنای همسر و در نتیجه محکومیت او به حد زنا. 2- صدق و راستگویی شوهر و در نتیجه سقوط حد قذف از وی.

45- کیفیت اجرای حد زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 2 - 12

12- لزوم اجرای حد زنا ، در ملأ عام و اماکنی که مشاهده آن برای مردم بلامانع است .

الزانیه و الزانی فاجلدوا. .. و لیشهد عذابهما طائفه من المؤمنین

واژه <شهود> و <شهادت> به معنای حضور همراه با مشاهده است (مفردات راغب) و لازمه حضور و مشاهده، آگاهی می باشد. گفتنی است که <لزوم> در برداشت فوق، از فعل امر <لیشهد> استفاده گردیده است.

46- کیفیت حد زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 2 - 2،3

2- صد ضربه تازیانه بر پوست بدن هر کدام از زن و مرد زناکار ، کیفر کردار ناپسند آنان

الزانیه والزانی فاجلدوا کلّ وحد منهما ماْئه جلده

3- برهنه بودن زن و مرد زناکار به هنگام زدن تازیانه ، واجب است .

الزانیه و الزانی فاجلدوا کلّ وحد منهما ماْئه جلده

47- گناه زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 137 - 10

10 - ارتکاب گناهانی همچون شرابخواری ، زنا و نپرداختن زکات ، با اعتقاد به گناه بودن آنها ، کفر است .

إنّ الذین ءامنوا ثم کفروا

ص: 267

ابو بصیر از معصوم(ع) روایت کرده است که پس از تلاوت <ان الذین ءامنوا ثم کفروا ثم ءامنوا ثم ازدادوا کفراً> امام فرمود: من زعم ان الخمر حرام ثم شربها، و من زعم ان الزنا حرام ثم زنی، و من زعم ان الزکوه حق و لم یؤدها.

_______________________________

تفسیر عیاشی، ج 1، ص 281، ح 288; نورالثقلین، ج 1، ص 563، ح 623.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 24 - 9

9- نزدیکی با زنان شوهردار و ارتکاب زنا ، از گناهان بسیار زشت و پلید است .

لنصرف عنه السوء و الفحشاء

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 32 - 12

12- < عن أبی جعفر ( ع ) فی قوله : < و لاتقربوا الزنا إنه کان فاحشه > یقول : معصیه و مقتاً فإن الله یمقته و یبغضه قال : < و ساء سبیلاً > و هو أشد الناس عذاباً و الزنا من أکبر الکبائر ;

از امام باقر(ع) در باره یخن خدا < و لاتقربوا الزنا إنه کان فاحشه> روایت شده است که فرمود: خدا می گوید:[زنا ]گناه و نفرت انگیز است; زیرا به شدت مورد تنفر و غضب الهی است [و درباره] <و ساء سبیلاً> فرمود: و زناکار عذابش از همه شدیدتر است و زنا از بزرگ ترین گناهان کبیره است>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 68 - 8

8 - گناه شرک ، بزرگ تر از گناه آدم کشی و آدم کشی بزرگ تر از گناه زنا است .

و الذین لایدعون مع اللّه إل-هًا . .. و لایزنون

ترتیب ذکری جمله های <و الذین لایدعون. ..> <لایقتلون...> و <لایزنون> می تواند بیانگر ترتیب رتبی و حاکی از مطلب یاد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 69 - 9

9 - شرک ، آدم کشی و زنا ، از گناهان بزرگ و خطیر

یض-عف له العذاب یوم القی-مه و یخلد فیه مهانًا

برداشت فوق، از وعده عذاب دو چندان، دائمی و ذلت بار برای گناهان یاد شده، استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 37 - 8

8 - ارتکاب فحشا ( زنا و لواط ) ، از بدترین گناهان کبیره است .

الذین یجتنبون کب-ئر الإثم و الفوحش

ذکر <الفواحش> پس از ذکر <کبائر الإثم> - با این که <کبائر الإثم> شامل فواحش نیز می شود - نشانگر شدت زشتی و قبح آن در پیشگاه خداوند است. گفتنی است که تعبیر <فاحشه> از زنا و لواط در مواضع دیگر قرآن، قرینه بر این است که از

ص: 268

مصادیق مورد نظر <الفواحش> زنا و لواط می باشد.

48- گواهان بر زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 15 - 4،9،10،11

4 - لزوم شهادت چهار مرد مسلمان برای اثبات فحشای زنان ( زنا و مساحقه )

و الّتی یأتین الفاحشه من نسائکم فاستشهدوا علیهنّ اربعه منکم

مؤنّث آوردن کلمه <اربعه> دلالت می کند که معدود آن، رجال (مردان) هستند ; و <منکم> دلالت بر مسلمان بودن آن مردان دارد.

9 - لزوم دعوت کردن از چهار مرد مسلمان ، برای تحمّل شهادت به هنگام اطلاع از وقوع فحشا ( زنا و همجنس بازی ) *

و الّتی یأتین الفاحشه . .. فاستشهدوا علیهنّ اربعه منکم

جمله <فاستشهدوا>، می تواند به معنای دعوت برای تحمّل شهادت باشد.

10 - شاهد فحشای زنان ، می تواند از ادای شهادت استنکاف کند .

و الّتی یأتین الفاحشه . .. فان شهدوا

جمله <فان شهدوا>، ظهور در این معنا دارد که شاهد، در ادایِ شهادت و یا استنکاف از آن مختار است و شرعاً الزامی برای ادای شهادت ندارد.

11 - کیفر حبس ابد برای زنا و همجنس بازی زنان ، مشروط به شهادت چهار مرد مسلمان است .

و الّتی یأتین الفاحشه . .. فاستشهدوا علیهنّ اربعه منکم فان شهدوا

چون مخاطبان <منکم> مسلمان هستند، معلوم می شود که شاهد در مورد فحشا، باید مسلمان باشد و چون ضمیر مذکّر به کار رفته، معلوم می شود که گواهان بر زنا و همجنس بازی باید مرد باشند.

49- گواهان حد زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 2 - 16

16- < عن أمیرالمؤمنین ( ع ) فی قول اللّه عزّوجلّ : < و لاتأخذکم بهما رأفه فی دین اللّه > قال فی إقامه الحدود و فی قوله تعالی : < ولیشهد عذابهما طائفه من المؤمنین قال الطائفه واحد . . . ;

از امیرالمؤمنین(ع) روایت شده است که درباره سخن خداوند - عزّوجل - <و لاتأخذکم بهما رأفه فی دین اللّه> فرمود: در مورد اجرای حدود[رأفت نشان ندهید ]و درباره سخن خدای - تعالی - <ولیشهد عذابهما طائفه من المؤمنین> فرمود: طایفه یک نفر است (یعنی، یک نفر را هم شامل می شود)>.

50- گواهی بر زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 269

12 - نور - 24 - 4 - 4،5

4 - پذیرش نسبت زنا به زنان پاکدامن در گرو ارائه چهار شاهد مرد از سوی شخص نسبت دهنده است .

و الذین یرمون المحصن-ت ثمّ لم یأتوا بأربعه شهداء فاجلدوهم

<شهداء> جمع <شاهد> است و <شاهد> مفرد مذکر می باشد. بنابراین <أربعه شهداء> به معنای چهار مرد ناظر می باشد. گفتنی است ذکر <أربعه> با تای تأنیث نیز شاهد بر مطلب فوق است; زیرا اعداد از سه تا ده در زبان عرب، در مذکر با تای تأنیث و در مؤنث بدون <تاء> به کار می رود.

5 - اثبات زنا ، در گرو شهادت چهار مرد ناظر بر آن کردار ناپسند است .

والذین یرمون المحصن-ت ثمّ لم یأتوا بأربعه شهداء فاجلدوهم

برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که محکومیت به کیفر <قذف>، در صورتی است که چهار شاهد مرد ارائه نشود. بنابراین اگر چهار مرد شهادت بدهد، زنا ثابت خواهد شد.

51- موارد زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 22 - 9

9 - ازدواج با همسر پدر ، زناست . *

و لا تنکحوا ما نکح اباءُوکم . .. انّه کان فاحشهً

با توجّه به اینکه <فاحشه> در موارد بسیاری در قرآن، کنایه از زناست.

52- موانع زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 32 - 8

8 - ازدواج ، از راه های پیشگیری از فحشا ، زنا و روابط ناسالم جنسی

و أنکحوا الأی-می منکم و الص-لحین من عبادکم و إمائکم

برداشت یاد شده از ارتباط این آیه با آیات قبل - که درباره پرهیز از چشم چرانی و فحشا و تشویق به عفاف بود - استفاده می شود; چرا که بهترین روش برای پیشگیری از ارتکاب به گناه و فساد جنسی ازدواج است.

53- موجبات حد زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 7 - 4

4 - با سوگند پنجم شوهر ، زنای همسر ثابت گشته و حد زنا بر او جاری می شود .

والخ-مسه أنّ لعنت اللّه علیه إن کان من الک-ذبین

با سوگند پنجم شوهر - که در آن پذیرای لعنت خدا می شود - دو چیز به اثبات می رسد: 1- زنای همسر و در نتیجه

ص: 270

محکومیت او به حد زنا. 2- صدق و راستگویی شوهر و در نتیجه سقوط حد قذف از وی.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 8 - 3

3 - صد تازیانه ، حد زنانی که با لعان ( سوگند ) همسران شان ، زنای آنان ثابت شده است .

و یدرؤا عنها العذاب أن تشهد أربع شه-دت باللّه

مفهوم جمله <و یدرؤا عنها العذاب; عذاب و کیفر از زنان برداشته می شود> این است که با سوگند مردان علیه همسران شان، گناه آنان ثابت می شود; ولی اگر زنان هم متقابلاً بر بی گناهی خود سوگند یاد کنند، کیفر داده نمی شوند.

54- ناپسندی زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 38 - 2

2- شرک به خدا ، پرخاش به والدین ، تبذیر ، فرزندکشی ، زنا ، قتل ناحق ، خوردن مال یتیم ، پیروی از راهی که پشتوانه علمی ندارد و مغرورانه راه رفتن ، اعمال ناپسند و منفور خداوند

کلّ ذلک کان سیّئه عند ربّک مکروهًا

55- نهی از زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 32 - 11

11- < عن أبی جعفر ( ع ) قال : . . . بعث الله محمداً و . . . أنزل علیه فی سوره بنی اسرائیل بمکه . . . و أنزل نهیاً عن أشیاء حذر علیها و لم یغلظ فیها و لم یتواعد علیها و قال : . . . < و لاتقربوا الزنا إنه کان فاحشه و ساء سبیلاً > . . . . ;

از امام باقر(ع) روایت شده است که فرمود:. .. خداوند حضرت محمد(ص) را برانگیخت و ... بر او آیاتی از سوره بنی اسرائیل را در مکه نازل فرمود ...[که در آن آیات]از چیزهایی که پرهیز از آنها لازم است; ولی در آن نهیها غلظت و شدت نشان نداده و بر ارتکاب موارد نهی وعید عذاب نداده است و فرمود: ... <و لاتقربوا الزنا إنه کان فاحشه و ساء سبیلاً>...>.

56- واجبات حد زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 2 - 13

13- وجوب کفایی حضور جمعی از مؤمنان و گواهی آنان به وقت اجرای حد زنا

الزانیه و الزانی فاجلدوا. .. و لیشهد عذابهما طائفه من المؤمنین

کفایی بودن وجوب حضور در صحنه اجرای حد از کلمه <طائفه> - که به معنای گروه است - استفاده می شود; زیرا اگر واجب عینی می بود، می بایست آیه شریفه چنین می آمد: <و لیشهد عذابهما المؤمنون>.

ص: 271

57- وجوب گواهی در حد زنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 2 - 13

13- وجوب کفایی حضور جمعی از مؤمنان و گواهی آنان به وقت اجرای حد زنا

الزانیه و الزانی فاجلدوا. .. و لیشهد عذابهما طائفه من المؤمنین

کفایی بودن وجوب حضور در صحنه اجرای حد از کلمه <طائفه> - که به معنای گروه است - استفاده می شود; زیرا اگر واجب عینی می بود، می بایست آیه شریفه چنین می آمد: <و لیشهد عذابهما المؤمنون>.

زنازادگی

58- آثار زنازادگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 13 - 7،9

7 - بی تباری و نداشتن ریشه خانوادگی ، از ویژگی های منفی و ناپسند برای انسان

و لاتطع کلّ . .. زنیم

9 - بی تباری و بی اصل و ریشه بودن ، منشأ رذایل اخلاقی و اوصاف ناپسند و زشت است .

بعد ذلک زنیم

برداشت یاد شده، مبتنی بر این نکته است که <بعد ذلک> متعلق به <زنیم> باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 16 - 3

3 - تکذیب عمدی دین و رذایل اخلاقی ( همچون سوگند دروغ ، پستی ، عیب جویی ، سخن چینی ، مانع خیر شدن ، گناه پیشگی ، درشت خویی و بی تباری ) ، از زمینه های ابتلا به عذاب خفّت بار الهی

فلاتطع المکذّبین . .. کلّ حلاّف مهین ... عتلّ بعد ذلک زنیم ... سنسمه علی الخرطوم

59- زنازادگی ولید بن مغیره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مدثر - 74 - 11 - 6

6 - < عن أبی عبداللّه و أبی جعفر ( علیهماالسلام ) أنّ الوحیدَ ولدُ الزّنا ;

از امام صادق و امام باقر(ع) روایت شده که مقصود از <وحید>، زنازاده است (کسی که برای او پدری شناخته نشده)>.

ص: 272

60- سرزنش زنازادگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 13 - 8،12

8 - درشت خویی و بی تباری ، صفتی بس زشت و بسیار ناپسند ، در مقایسه با دیگر اوصاف زشت و ناخوشایند

و لاتطع کلّ حلاّف مهین . .. عتلّ بعد ذلک زنیم

بعدیت در این آیه (بعد ذلک) رتبی است و بیانگر این نکته است که اوصاف <عتلّ> و <زنیم> از اوصاف پیشین (همچون حلاّف، مهین، همّاز و. ..) زشت تر و ناپسندتر است. گفتنی است در برداشت بالا، عبارت <بعد ذلک> متعلق به <عتلّ> دانسته شده است.

12 - < عن علیّ ( ع ) : هو الذی لا أصل له ;

از علی(ع) روایت شده که او (زنیم) کسی است که اصل و ریشه (نسب) ندارد>.

61- زنازاده

اجتناب از الحاق زنازاده به شوهر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 12 - 9

9 - پرهیز از نسبت دادن فرزند زنا به همسر ، از جمله مواد مورد بیعت زنان مؤمن با پیامبر ( ص )

و لایأتین ببهت-ن یفترینه بین أیدیهنّ و أرجلهنّ

62- الحاق زنازاده به شوهر در جاهلیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 12 - 10

10 - شرک ، سرقت ، زنا ، فرزندکشی ، انتساب فرزند زنا به شوهران از جمله ناهنجاری های اعتقادی - اخلاقی زنان عرب پیش از اسلام

أن لایشرکن . .. لایسرقن ... لایزنین ... و لایقتلن أول-دهنّ و لایأتین ببهت-ن

تصریح پیامبر(ص) و قرآن، به لزوم پرهیز زنان عرب از موارد یاد شده; بیانگر وجود چنین زمینه هایی در میان زنان عرب جاهلی است.

63- حرمت اطاعت از زنازاده ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 13 - 6

6 - اطاعت و اجابت خواسته های افراد بی تبار و بی ریشه و اصل ، ممنوع و حرام است .

و لاتطع کلّ . .. زنیم

ص: 273

64- دشمنی زنازاده ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 13 - 5

5 - برخی از عناصر زنازاده ( ولیدبن مغیره ) ، سردمدار دشمنی و مخالفت با پیامبر ( ص )

و لاتطع کلّ . .. زنیم

65- رد خواسته های زنازاده ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 13 - 4

4 - پیامبر ( ص ) ، مأمور پرهیز از اجابت خواسته های افراد بی ریشه و تبار

و لاتطع کلّ . .. زنیم

<زنیم> به زنازاده و کسی که خود را به قومی می چسباند - ولی از آنان نیست - گفته می شود (لسان العرب). بنابه نوشته مفسران، آیات این بخش درباره ولیدبن مغیره نازل شده است.

66- ممنوعیت اطاعت از زنازاده ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 13 - 6

6 - اطاعت و اجابت خواسته های افراد بی تبار و بی ریشه و اصل ، ممنوع و حرام است .

و لاتطع کلّ . .. زنیم

زنازاده ها

67- حرمت اطاعت از زنازاده ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 13 - 6

6 - اطاعت و اجابت خواسته های افراد بی تبار و بی ریشه و اصل ، ممنوع و حرام است .

و لاتطع کلّ . .. زنیم

ص: 274

68- دشمنی زنازاده ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 13 - 5

5 - برخی از عناصر زنازاده ( ولیدبن مغیره ) ، سردمدار دشمنی و مخالفت با پیامبر ( ص )

و لاتطع کلّ . .. زنیم

69- رد خواسته های زنازاده ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 13 - 4

4 - پیامبر ( ص ) ، مأمور پرهیز از اجابت خواسته های افراد بی ریشه و تبار

و لاتطع کلّ . .. زنیم

<زنیم> به زنازاده و کسی که خود را به قومی می چسباند - ولی از آنان نیست - گفته می شود (لسان العرب). بنابه نوشته مفسران، آیات این بخش درباره ولیدبن مغیره نازل شده است.

70- ممنوعیت اطاعت از زنازاده ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 13 - 6

6 - اطاعت و اجابت خواسته های افراد بی تبار و بی ریشه و اصل ، ممنوع و حرام است .

و لاتطع کلّ . .. زنیم

زنازاده ها

71- حرمت اطاعت از زنازاده ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 13 - 6

6 - اطاعت و اجابت خواسته های افراد بی تبار و بی ریشه و اصل ، ممنوع و حرام است .

و لاتطع کلّ . .. زنیم

72- دشمنی زنازاده ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 13 - 5

ص: 275

5 - برخی از عناصر زنازاده ( ولیدبن مغیره ) ، سردمدار دشمنی و مخالفت با پیامبر ( ص )

و لاتطع کلّ . .. زنیم

73- رد خواسته های زنازاده ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 13 - 4

4 - پیامبر ( ص ) ، مأمور پرهیز از اجابت خواسته های افراد بی ریشه و تبار

و لاتطع کلّ . .. زنیم

<زنیم> به زنازاده و کسی که خود را به قومی می چسباند - ولی از آنان نیست - گفته می شود (لسان العرب). بنابه نوشته مفسران، آیات این بخش درباره ولیدبن مغیره نازل شده است.

74- ممنوعیت اطاعت از زنازاده ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 13 - 6

6 - اطاعت و اجابت خواسته های افراد بی تبار و بی ریشه و اصل ، ممنوع و حرام است .

و لاتطع کلّ . .. زنیم

زناکار

75- آمرزش زناکار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 16 - 11

11 - خداوند ، آمرزنده گناه زناکار و لواط کننده ، به شرط توبه و اصلاح

و الّذان یأتیانها منکم . .. فان تابا و اصلحا ... اِنّ اللّه کان توّاباً رحیماً

76- احکام زناکار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 16 - 2

2 - آزار و تعزیر ، کیفر مرد و زن بی شوهری که مرتکب زنا شوند . *

و الّذان یأتیانها منکم فاذوهما

چون مراد از <و الّتی> در آیه قبل بنابر یک احتمال زنان شوهردار بودند، آیه مورد بحث می تواند درباره زنان بی شوهر باشد.

ص: 276

بنابراین مراد از <الّذان>، مرد و زن بی شوهر است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 2 - 6

6- رأفت و ترحم بر زناکاران به هنگام اجرای کیفر الهی بر آنان ، اکیداً ممنوع است .

الزانیه و الزانی فاجلدوا. .. و لاتأخذکم بهما رأفه فی دین اللّه

جمله <لاتأخذکم بهما رأفه. ..> می تواند به این معنا باشد که به هنگام اجرای کیفر، نباید تحت تأثیر عواطف و احساسات شخصی قرار گیریم و در کیفر زناکاران تخفیف قائل شویم. هم چنین می تواند به این معنا باشد که نباید تحت تأثیر عواطف و احساسات، از کیفر آنان صرف نظر کنیم; هرچند آن عواطف و احساسات، برخاسته از تعلقات و وابستگی های فرد، به شخص مجرم نباشد. برداشت یاد شده، مبتنی بر احتمال اول است.

77- اذیّت به زناکار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 16 - 2،5

2 - آزار و تعزیر ، کیفر مرد و زن بی شوهری که مرتکب زنا شوند . *

و الّذان یأتیانها منکم فاذوهما

چون مراد از <و الّتی> در آیه قبل بنابر یک احتمال زنان شوهردار بودند، آیه مورد بحث می تواند درباره زنان بی شوهر باشد. بنابراین مراد از <الّذان>، مرد و زن بی شوهر است.

5 - لزوم تداوم ایذای مرتکبین فحشا ( لواط و زنا ) تا احراز توبه و اصلاح آنان *

فاذوهما فان تابا و اصلحا فاعرضوا عنهما

در برداشت فوق، جمله <فان تابا . .. فاعرضوا> عطف بر <فاذوهما> و متفرع بر آن شده است و می رساند که پایان آزار، توبه آنان است. بنابراین آزار آنان باید همچنان ادامه داشته باشد تا توبه کنند.

78- ازدواج با زن زناکار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 3 - 1،3،4،5

1 - ازدواج مرد زناکار جز با زن زناکار و یا مشرک ، حرام است .

الزانی لاینکح إلاّ زانیه أو مشرکه

جمله <الزانی لاینکح . ..> به قرینه ذیل آیه (و حرّم ذلک علی المؤمنین)، در مقام نهی و اخبار در مقام انشا است.

3 - مردان زناکار ، شایستگی ازدواج جز با زنان زناکار و یا مشرک را ندارند .

الزانی لاینکح إلاّ زانیه أو مشرکه

برداشت یاد شده، مبتنی براین احتمال است که مقصود از <الزانی لاینکح . ..>، <لما یلیق به أن ینکح> باشد; یعنی، آیه شریفه حاکی از بی لیاقتی مرد معروف به زنا، برای گزینش همسر از میان زنان مؤمن باشد.

4 - حرمت ازدواج زنان زناکار ، جز با مردان زناکار و یا مردان مشرک

ص: 277

و الزانیه لاینکحها إلاّ زان أو مشرک

5 - حرمت ازدواج زنان معروف به زنا ، جز با مردان معروف به زنا و یا مردان مشرک

و الزانیه لاینکحها إلاّ زان أو مشرک

79- ازدواج با زناکار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 5 - 13

13 - حرمت ازدواج با زنان غیر عفیف ( زناکار و . . . ) ، چه مسلمان باشند و چه از اهل کتاب .

و المحصنت من المؤمنت و المحصنت من الذین اوتوا الکتب من قبلکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 25 - 19

19 - ازدواج با کنیزان زناکار جایز نیست .

فانکحوهنّ . .. غیر مسافحات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 3 - 4،5،6،8

4 - حرمت ازدواج زنان زناکار ، جز با مردان زناکار و یا مردان مشرک

و الزانیه لاینکحها إلاّ زان أو مشرک

5 - حرمت ازدواج زنان معروف به زنا ، جز با مردان معروف به زنا و یا مردان مشرک

و الزانیه لاینکحها إلاّ زان أو مشرک

6 - زنان زناکار ، شایستگی ازدواج جز با مردان زناکار و یا مشرک را ندارند .

و الزانیه لاینکحها إلاّ زان أو مشرک

8 - ازدواج مؤمنان با زناکاران ، حرام است .

و حرّم ذلک علی المؤمنین

80- ازدواج زن زناکار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 3 - 4،5،6

4 - حرمت ازدواج زنان زناکار ، جز با مردان زناکار و یا مردان مشرک

و الزانیه لاینکحها إلاّ زان أو مشرک

5 - حرمت ازدواج زنان معروف به زنا ، جز با مردان معروف به زنا و یا مردان مشرک

و الزانیه لاینکحها إلاّ زان أو مشرک

6 - زنان زناکار ، شایستگی ازدواج جز با مردان زناکار و یا مشرک را ندارند .

ص: 278

و الزانیه لاینکحها إلاّ زان أو مشرک

81- ازدواج زناکار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 3 - 1،2،3،7،9

1 - ازدواج مرد زناکار جز با زن زناکار و یا مشرک ، حرام است .

الزانی لاینکح إلاّ زانیه أو مشرکه

جمله <الزانی لاینکح . ..> به قرینه ذیل آیه (و حرّم ذلک علی المؤمنین)، در مقام نهی و اخبار در مقام انشا است.

2 - حرمت ازدواج مردان معروف به زنا ، جز با زنان مشهور به زنا و یا زنان مشرک

الزانی لاینکح إلاّ زانیه أو مشرکه

بسیاری از مفسران بر آنند که <الزانی> حالت وصفی دارد و به کسی <زانی> گفته می شود که عمل زنا را مکرراً انجام داده و به آن معروف شده باشد و شخصی که یک بار مرتکب زنا شده باشد، واژه <الزانی> (زناکار) بر آن شخص اطلاق نمی شود.

3 - مردان زناکار ، شایستگی ازدواج جز با زنان زناکار و یا مشرک را ندارند .

الزانی لاینکح إلاّ زانیه أو مشرکه

برداشت یاد شده، مبتنی براین احتمال است که مقصود از <الزانی لاینکح . ..>، <لما یلیق به أن ینکح> باشد; یعنی، آیه شریفه حاکی از بی لیاقتی مرد معروف به زنا، برای گزینش همسر از میان زنان مؤمن باشد.

7 - ممنوعیت ازدواج زناکاران با مؤمنان ، یکی دیگر از کیفر های الهی درباره آنان

الزانی لاینکح إلاّ زانیه أو مشرکه و الزانیه لاینکحها إلاّ زان أو مشرک

برداشت یاد شده، به خاطر این است که آیه فوق و آیه پیشین، در مقام بیان کیفر گناه زنا است و در واقع بیانگر این نکته است که گناه زنا، دارای دو کیفر دنیوی است: 1- صد ضربه شلاق، 2- محرومیت از ازدواج با مؤمنان.

9 - مردان و زنان زناکار ، مردمی بی ارزش و از نظر شایستگی و هم کفوی برای ازدواج ، در ردیف مشرکان اند .

الزانی لاینکح إلاّ زانیه أو مشرکه و الزانیه لاینکحها إلاّ زان أو مشرک و حرّم ذلک

از آن جا که زنان و مردان زناکار، تنها با مردان و زنان زناکار و یا مشرک می توانند ازدواج کنند; نه با مردان و زنان عفیف و با ارزش (مؤمن)، برداشت یاد شده به دست می آید.

82- ایمان زناکار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 3 - 11

11 - < عن زراره قال سألت أبا عبداللّه ( ع ) عن قول اللّه عزّوجلّ < الزانی لاینکح إلاّ زانیه أو مشرکه > قال : هنّ نساء مشهورات بالزنا ، و رجال مشهورون بالزنا ، شهروا به و عرفوا ، والناس الیوم بذالک المنزله فمن أقیم علیه حدّ الزنا أو متهم بالزنا لم ینبغ لأحد أن یناکحه حتّی یعرف منه التوبه ;

زراره گوید: از امام صادق(ع) در باره سخن خدای - عزّوجل - <الزانی لاینکح إلاّ زانیه أو مشرکه <سؤال کردم؟ حضرت در پاسخ فرمود: آنان زنان و مردانی اند که به زناکاری (در میان مردم) مشهور و معروف شده اند. این حکم برای مردم این زمان هم باقی است و برای احدی، سزاوار نیست با کسی ازدواج کند که حد زنا بر او جاری شده یا متهم به زنا شده است; مگر آن

ص: 279

که توبه او محرز شود>.

83- بی ارزشی زناکار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 3 - 9

9 - مردان و زنان زناکار ، مردمی بی ارزش و از نظر شایستگی و هم کفوی برای ازدواج ، در ردیف مشرکان اند .

الزانی لاینکح إلاّ زانیه أو مشرکه و الزانیه لاینکحها إلاّ زان أو مشرک و حرّم ذلک

از آن جا که زنان و مردان زناکار، تنها با مردان و زنان زناکار و یا مشرک می توانند ازدواج کنند; نه با مردان و زنان عفیف و با ارزش (مؤمن)، برداشت یاد شده به دست می آید.

84- تعزیر زناکار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 15 - 17

17 - حکم خدا ( شلاق ) در مورد فحشای زنان ، ناسخ حکم حبس ابد در مورد آنان

والّتی یأتین الفاحشه من نسائکم . .. فامسکوهنّ فی البیوت حتی یتوفیهنّ الموت او یج

امام صادق (ع) درباره <سبیل> در آیه فوق فرمود: منسوخه و السبیل هو الحدود.

_______________________________

تفسیر عیاشی، ج 1، ص 227، ح 60 ; تفسیر برهان، ج 1، ص 353، ح 2.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 16 - 2

2 - آزار و تعزیر ، کیفر مرد و زن بی شوهری که مرتکب زنا شوند . *

و الّذان یأتیانها منکم فاذوهما

چون مراد از <و الّتی> در آیه قبل بنابر یک احتمال زنان شوهردار بودند، آیه مورد بحث می تواند درباره زنان بی شوهر باشد. بنابراین مراد از <الّذان>، مرد و زن بی شوهر است.

85- توبه زناکار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 16 - 6

6 - زنان و مردان مرتکب فحشا ( زنا و لواط ) ، در صورت توبه و اصلاح نباید کیفر داده شوند . *

فاذوهما فان تابا و اصلحا فاعرضوا عنهما

بنابر اینکه جمله <فان تابا . .. > عطف بر جمله ای محذوف باشد ; یعنی <فاذوهما ان لم یتوبا فان تابا و اصلحا فاعرضوا

ص: 280

عنهما>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 70 - 1،4،5

1 - کسانی که مرتکب گناه شرک ، آدم کشی و زنا شده اند ، در صورتی که به توبه ، ایمان و عمل صالح روی آورند ، از عذاب و کیفر دوچندان و خوار کننده آن گناهان در امان خواهند بود .

و من یفعل ذلک . .. یض-عف له العذاب ... إلاّ من تاب و ءامن و عمل عملاًص-لحًا

جمله <إلاّ من تاب. ..> استثنا از عموم مستفاد از <من> در <من یفعل...> است.

4 - کسانی که مرتکب گناه شرک ، آدم کشی و زنا شده اند ، در صورتی که به توبه ، ایمان و عمل صالح روی آورند ، خداوند کردار بد آنان را از نامه عملشان محو کرده و به جای آنها کردار نیک قرار می دهد .

و من یفعل ذلک . .. یض-عف له العذاب ... إلاّ من تاب ... فأُول-ئک یبدّل اللّه سیّئ

در این که مقصود از تبدیل <سیئات> به <حسنات> چیست؟ میان مفسران دو دیدگاه عمده وجود دارد: 1- تبدیل خود اعمال بد به اعمال نیک; به گونه ای که در پرونده اعمال مؤمنان به جای <سیئه>، <حسنه> نوشته شود. 2- تبدیل آثار و پیامدهای <سیئات> - که عقاب است - به آثار و پیامدهای <حسنات> - که ثواب است - . گفتنی است برداشت فوق مبتنی بر دیدگاه نخست است.

5 - کسانی که مرتکب گناه شرک ، آدم کشی و زنا شده اند ، در صورتی که به توبه ، ایمان و عمل صالح روی آورند ، خداوند آثار بدی های آنان ( عقاب ) را محو و به جای آنها ، آثار خوبی ها ( ثواب ) قرار می دهد .

و من یفعل ذلک . .. یض-عف له العذاب ... إلاّ من تاب ... فأُول-ئک یبدّل اللّه سیّئ

86- حبس زناکار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 15 - 1،2،7،11،17،18

1 - کیفر زن در صورت ارتکاب زنا ، حبس ابد است .

و الّتی یأتین الفاحشه من نسائکم . .. فامسکوهنَّ فی البیوت

<الفاحشه> به معنای کار زشت است و الف و لام آن اشاره به عمل خاصی است که به مناسبت مورد، مراد از آن زناست و می تواند مساحقه را نیز شامل شود.

2 - کیفر زن در صورت مساحقه ( همجنس بازی ) حبس ابد است . *

و الّتی یأتین الفاحشه من نسائکم . .. فامسکوهنَّ فی البیوت

7 - حبس ابد ، کیفر فحشای زنان شوهرداری که شوهرشان مسلمان باشد .

و الّتی یأتین الفاحشه من نسائکم . .. فامسکوهنَّ فی البیوت حتّی یتوفیهنّ الموت

چنانچه مراد از <کُم>، مردان مسلمان باشند ; ظاهراً مقصود از <نساء> همسران آنان خواهد بود. بنابراین، حکم مذکور، شامل زنان بی شوهر نخواهد شد.

11 - کیفر حبس ابد برای زنا و همجنس بازی زنان ، مشروط به شهادت چهار مرد مسلمان است .

و الّتی یأتین الفاحشه . .. فاستشهدوا علیهنّ اربعه منکم فان شهدوا

چون مخاطبان <منکم> مسلمان هستند، معلوم می شود که شاهد در مورد فحشا، باید مسلمان باشد و چون ضمیر مذکّر به

ص: 281

کار رفته، معلوم می شود که گواهان بر زنا و همجنس بازی باید مرد باشند.

17 - حکم خدا ( شلاق ) در مورد فحشای زنان ، ناسخ حکم حبس ابد در مورد آنان

والّتی یأتین الفاحشه من نسائکم . .. فامسکوهنّ فی البیوت حتی یتوفیهنّ الموت او یج

امام صادق (ع) درباره <سبیل> در آیه فوق فرمود: منسوخه و السبیل هو الحدود.

_______________________________

تفسیر عیاشی، ج 1، ص 227، ح 60 ; تفسیر برهان، ج 1، ص 353، ح 2.

18 - حبس ابد و محرومیت از گفتگو و همنشینی ، کیفر منسوخ شده فحشای زنان

فامسکوهنّ فی البیوت

امام صادق (ع) درباره آیه فوق فرمود: هذه منسوخه . .. کانت المرأه ... ادخلت بیتاً و لم تحدث و لم تکلّم و لم تجالس و اوتیت فیه بطعامها و شرابها حتی تموت ... .

_______________________________

تفسیر عیاشی، ج 1، ص 227، ح 61 ; نورالثقلین، ج 1، ص 456، ح 124.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 16 - 14

14 - حبس ، کیفر فحشای دوشیزگان

و الّذان یأتیانها منکم فاذوهما

امام صادق (ع) درباره آیه فوق فرمود: یعنی البکر اذا اتت الفاحشه التی اتتها هذه الثیّب، و درباره <اذوهما> فرمود: تحبس.

_______________________________

تفسیر عیاشی، ج 1، ص 227، ح 61 ; نورالثقلین، ج 1، ص 456، ح 124.

87- حد زناکار مسیحی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 84 - 5

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 85 - 7

7 - < قُدِّمَ إلی المتوکّل رجلٌ نصرانیّ فجر بإمرأه مسلمه فأراد أن یقیم علیه الحد فأسلم . . . فأمر المتوکّل بالکتاب إلی أبی الحسن الثالث ( ع ) و سؤاله عن ذالک فلمّا قرء الکتاب کَتَبَ : یُضْرب حتّی یموت . . . فکتب إلیه : أنّ فقهاء المسلمین قد أنکروا هذا و قالوا : لم یجیء به سنه و لم ینطق به کتاب فبیّن لنا . . . فکتب بسم اللّه الرحمن الرحیم < فلمّا رأوا بأسنا قالوا آمنّا باللّه وحده و کفرنا بما کنّا به مشرکین . فلم یک ینفعهم إیمانهم لمّا رأوا بأسنا سنّت اللّه التی قد خلت فی عباده و خسر هنالک الکافرون > قال : فأمر به المتوکل فضرب حتّی مات ;

یک مرد مسیحی را - که با زنی مسلمان زنا کرده بود - به نزد متوکل عباسی آوردند. پس آن گاه که خواست بر او حد جاری کند، آن مرد مسلمان شد ... متوکل دستور داد نامه ای به امام هادی(ع) نوشته شود و از ایشان درباره حکم این مسأله پرسش گردد. و آن گاه که امام(ع) نامه را خواند در جواب نوشت: او را بزنند تا بمیرد. سپس متوکل برای امام(ع) نوشت: فقهای مسلمانان این حکم را انکار می کنند و می گویند: این حکم نه در سنت آمده و نه کتاب الهی از آن سخن گفته است، پس

ص: 282

بیان کن برای ما... آن گاه امام هادی(ع) [درباره منبع این حکم ]نوشت: <بسم اللّه الرحمن الرحیم فلمّا رأوا بأسنا قالوا آمنّا بالله وحده و کفرنا بما کنّا به مشرکین. فلم یک ینفعهم إیمانهم لمّا رأوا بأسنا سنت اللّه التی قد خلت فی عباده و قد خسر هنالک الکافرون>. پس متوکل دستور داد تا او را زدند تا مرد.>.

88- ذلت اخروی زناکار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 69 - 7

7 - گناه شرک ، آدم کشی و زنا ، در پی دارنده عذاب طولانی و خوارکننده در قیامت

و یخلد فیه مهانًا

89- ذلت زناکار مشرک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 69 - 6

6 - کسانی که رو به سوی شرک آرند و دست به آدم کشی و زنا بیالایند ، در حال خواری و برای همیشه در عذاب الهی گرفتار خواهند شد .

و یخلد فیه مهانًا

فوق مبتنی بر همین نظریه است. و چنان چه <ذلک> اشاره به یکایک گناهان یاد شده به صورت مستقل باشد، در این صورت چون اتفاق همه علما و مفسران بر آن است که زناکار به عذاب ابدی در قیامت گرفتار نمی شود، از این رو مقصود از <یخلد> طولانی بودن عذاب است نه جاودانگی آن.

90- رجم زناکار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 15 - 19

19 - صد تازیانه و یک سال تبعید ، کیفر فحشای زنان باکره و صد تازیانه و رجم ، کیفر فحشای زنان غیر باکره

او یجعل اللّه لهُنّ سبیلا

رسول خدا (ص) فرمود: قد جعل اللّه لهن السبیل البکر بالبکر جلد مأه و تغریب عام و الثیب بالثیب جلد مأه و الرجم.

_______________________________

مجمع البیان، ج 3، ص 34 ; نورالثقلین، ج 1، ص 456، ح 122.

ص: 283

91- زناکار باکره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 16 - 14

14 - حبس ، کیفر فحشای دوشیزگان

و الّذان یأتیانها منکم فاذوهما

امام صادق (ع) درباره آیه فوق فرمود: یعنی البکر اذا اتت الفاحشه التی اتتها هذه الثیّب، و درباره <اذوهما> فرمود: تحبس.

_______________________________

تفسیر عیاشی، ج 1، ص 227، ح 61 ; نورالثقلین، ج 1، ص 456، ح 124.

92- زناکار در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 68 - 10

10 - مشرکان ، آدم کشان و زناکاران ، به روز رستاخیز با کیفر اعمالشان روبه رو خواهند شد .

والذین لایدعون مع اللّه إل-هًا . .. و لایزنون و من یفعل ذلک یلق أثامًا

<ذلک> اشاره است به سه گناهی که در جمله های قبل یاد شده است و <اثام> به معنای جزا و کیفر گناه می باشد (لسان العرب).

93- سنگسار زناکار محصنه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 43 - 12

12 - سنگسار کردن ، مجازات زنای محصنه در تورات

و عندهم التوریه فیها حکم اللّه

در شأن نزول این آیات آمده است که پیامبر(ص) در زنای محصنه زن و مردی یهودی به سنگسار کردن آنان حکم فرمود و از <ابن صوریا>، که داناترین مردم به تورات بود، بر وجود این حکم در تورات اعتراف گرفت. (مجمع البیان)

94- شرایط ازدواج با زناکار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 3 - 10

10 - < عن أبی جعفر ( ع ) . . . و أنزل بالمدینه < الزانی لاینکح إلاّ زانیه أو مشرکه الزانیه لاینکحها إلاّ زان أو مشرک و حرّم ذالک علی المؤمنین > فلم یسم اللّه الزانی مؤمناً و لا الزانیه مؤمنه . . . ;

از امام باقر(ع) روایت شده که این آیه در مدینه نازل شده است: <الزانی لاینکح إلاّ زانیه أو مشرکه و الزانیه لاینکحها إلاّ زان أو مشرک و حرّم ذالک علی المؤمنین>. پس خدا مرد زناکار و زن زناکار را مؤمن ننامیده است>.

ص: 284

95- عبرت از کیفر زناکار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 2 - 15

15- پیشگیری از ارتکاب فحشا و عبرت آموزی ، فلسفه تشریع کیفر زنا و اجرای آن در ملأ عام

الزانیه و الزانی فاجلدوا. .. و لیشهد عذابهما طائفه من المؤمنین

برداشت یاد شده، به خاطر این است که مشاهده کیفر زنا، بی تردید باعث عبرت گیری و موجب پیشگیری از ارتکاب به آن خواهد شد.

96- عذاب اخروی زناکار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 69 - 8

8 - کسانی که به گناه شرک ، آدم کشی و زنا دست بیالایند ، در قیامت به دو عذاب جسمی و روحی گرفتار خواهند شد .

یض-عف له العذاب یوم القی-مه و یخلد فیه مهانًا

97- عذاب جسمانی زناکار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 69 - 8

8 - کسانی که به گناه شرک ، آدم کشی و زنا دست بیالایند ، در قیامت به دو عذاب جسمی و روحی گرفتار خواهند شد .

یض-عف له العذاب یوم القی-مه و یخلد فیه مهانًا

98- عذاب روحی زناکار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 69 - 8

8 - کسانی که به گناه شرک ، آدم کشی و زنا دست بیالایند ، در قیامت به دو عذاب جسمی و روحی گرفتار خواهند شد .

یض-عف له العذاب یوم القی-مه و یخلد فیه مهانًا

ص: 285

99- کیفر اخروی زناکار مشرک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 69 - 1،2

1 - کسانی که رو به سوی شرک آرند و دست به آدم کشی و زنا بیالایند ، در قیامت دو چندان عذاب و کیفر خواهند شد .

یض-عف له العذاب یوم القی-مه

در این که چرا افراد یاد شده، دو چندان مجازات خواهند شد، میان مفسران دو دیدگاه وجود دارد: 1- مقصود از <یضاعف. ..> دو چندان شدن مجازات کسانی است که هر سه گناه شرک، آدم کشی و زنا را با هم مرتکب شوند; زیرا شرک موجب دو چندان شدن مجازات بزه کاری می شود. برداشت یاد شده و برداشت بعدی مبتنی بر این نظریه است. 2- مقصود، تشدید مجازات افراد یاد شده است نه دو چندان شدن آن.

2 - شرک ، موجب دو چندان شدن کیفر بزه کاری ( آدمکشی ، زنا و . . . ) در قیامت

یض-عف له العذاب یوم القی-مه

100- کیفر زناکار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 15 - 1،3

1 - کیفر زن در صورت ارتکاب زنا ، حبس ابد است .

و الّتی یأتین الفاحشه من نسائکم . .. فامسکوهنَّ فی البیوت

<الفاحشه> به معنای کار زشت است و الف و لام آن اشاره به عمل خاصی است که به مناسبت مورد، مراد از آن زناست و می تواند مساحقه را نیز شامل شود.

3 - زن زناکار و همجنس باز در صورتی که مسلمان باشد ، به حبس ابد محکوم می شود .

و الّتی یأتین الفاحشه من نسائکم

چنانچه <کُم> خطاب به جامعه اسلامی باشد، مراد از <نساء> زنان مسلمان خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 16 - 5

5 - لزوم تداوم ایذای مرتکبین فحشا ( لواط و زنا ) تا احراز توبه و اصلاح آنان *

فاذوهما فان تابا و اصلحا فاعرضوا عنهما

در برداشت فوق، جمله <فان تابا . .. فاعرضوا> عطف بر <فاذوهما> و متفرع بر آن شده است و می رساند که پایان آزار، توبه آنان است. بنابراین آزار آنان باید همچنان ادامه داشته باشد تا توبه کنند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 2 - 1،2،4

1- صد ضربه شلاق با تازیانه چرمی ، کیفر هر یک از زن و مرد زناکار

الزانیه والزانی فاجلدوا کلّ وحد منهما ماْئه جلده

<جلد> (مصدر <اجلدوا>) گاهی به معنای <زدن با تازیانه چرمی> و گاهی به معنای <بر پوست بدن کسی با تازیانه زدن>

ص: 286

می آید. برداشت یاد شده براساس کاربرد اول است.

2- صد ضربه تازیانه بر پوست بدن هر کدام از زن و مرد زناکار ، کیفر کردار ناپسند آنان

الزانیه والزانی فاجلدوا کلّ وحد منهما ماْئه جلده

4- تساوی زن و مرد در حدود و کیفر زنا ( صد تازیانه )

الزانیه و الزانی فاجلدوا کلّ وحد منهما ماْئه جلده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 3 - 7

7 - ممنوعیت ازدواج زناکاران با مؤمنان ، یکی دیگر از کیفر های الهی درباره آنان

الزانی لاینکح إلاّ زانیه أو مشرکه و الزانیه لاینکحها إلاّ زان أو مشرک

برداشت یاد شده، به خاطر این است که آیه فوق و آیه پیشین، در مقام بیان کیفر گناه زنا است و در واقع بیانگر این نکته است که گناه زنا، دارای دو کیفر دنیوی است: 1- صد ضربه شلاق، 2- محرومیت از ازدواج با مؤمنان.

101- ممنوعیت ترحم بر زناکار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 2 - 6

6- رأفت و ترحم بر زناکاران به هنگام اجرای کیفر الهی بر آنان ، اکیداً ممنوع است .

الزانیه و الزانی فاجلدوا. .. و لاتأخذکم بهما رأفه فی دین اللّه

جمله <لاتأخذکم بهما رأفه. ..> می تواند به این معنا باشد که به هنگام اجرای کیفر، نباید تحت تأثیر عواطف و احساسات شخصی قرار گیریم و در کیفر زناکاران تخفیف قائل شویم. هم چنین می تواند به این معنا باشد که نباید تحت تأثیر عواطف و احساسات، از کیفر آنان صرف نظر کنیم; هرچند آن عواطف و احساسات، برخاسته از تعلقات و وابستگی های فرد، به شخص مجرم نباشد. برداشت یاد شده، مبتنی بر احتمال اول است.

ص: 287

4- زنان

1- زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 42 -

10،11،12،15،16،18

10 - مریم ، برگزیده الهی و سرآمد زنان جهان

یا مریم انّ اللّه . .. و اصطفیک علی نساء العالمین

کلمه <اصطفاء> آنگاه که با <علی> متعدّی شود به معنای مقدم بودن و سرآمد شدن است. و آنگاه که مطلق ذکر شود به معنای انتخاب است. بنابراین <اصطفیک > در جمله <انّ اللّه اصطفیک > به معنای انتخاب و گزینش مریم است و در <اصطفیک علی نساء العالمین>، به معنای مقدم داشتن او بر دیگران است.

11 - خلوص و پاکی مریم و برگزیدگی او ، زمینه سرآمد شدن او بر زنان جهان

انّ اللّه اصطفیک و طهّرک و اصطفیک علی نساء العالمین

به نظر می رسد تقدیم جمله <اصطفیک و طهّرک> بر <اصطفیک علی نساء العالمین>، دلالت داشته باشد بر دخالت برگزیدگی و طهارت مریم برای سرآمد شدن او.

12 - مریم ، نمونه و الگویی برای تمامی زنان عالم

اصطفیک و طهّرک و اصطفیک علی نساء العالمین

15 - مریم ، برگزیده خداون از نسل انبیای الهی

یا مریم انّ اللّه اصطفیک

امام باقر (ع) در معنی آیه فوق فرمود: . .. اصطفیک من ذریّه الانبیاء.

_______________________________

مجمع البیان، ج 2، ص 746، نورالثقلین، ج 1، ص 336، ح 130.

16 - مریم ، زنی که از میان زنان جهان ، برای زادن عیسی بدون پدر برگزیده شد .

و اصفیک علی نساء العالمین

امام باقر (ع) در معنی آیه فوق فرمود: . .. اصطفیک لولاده عیسی من غیر فحل.

_______________________________

مجمع البیان، ج 2، ص 746 ; نورالثقلین، ج 1، ص 336، ح 130.

18 - مریم برگزیده و سرآمد زنان عصر خویش

و اصطفیک علی نساء العالمین

امام صادق (ع) فرمود: فرشتگان به حضرت فاطمه زهرا (س) گفتند: . .. انّ مریم کانت سیّده نساء عالمها ... .

_______________________________

علل الشرایع، ص 182، ح 1، باب 146. و ص 337، ح 131 ; نورالثقلین، ج 1، ص 336، ح 129.

ص: 288

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 43 - 12

12 - مریم ، مأمور نمازگزاردن همراه با نمازگزاران ( نماز جماعت ) *

و ارکعی مع الرّاکعین

بنابراینکه مراد از رکوع، نماز باشد; از باب نامگذاری کل به نام جزء.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 44 - 7،8،9،10،12،13

7 - نزاع میان سران کنیسه در سرپرستی مریم ، و روی آوردن آنان به قرعه برای تعیین سرپرست

اذ یلقون اقلامهم ایّهم یکفل مریم . .. اذ یختصمون

8 - شگفتی سرگذشت نزاع میان سران کنیسه ، در مورد سرپرستی مریم و توسل آنان به قرعه *

و ما کنت لدیهم اذ یلقون اقلامهم ایّهم یکفل مریم و ما کنت لدیهم اذ یختصمون

به نظر می رسد تکرار <ما کنت لدیهم>، اشاره به شگفتی جریان نزاع باشد.

9 - شخصیّت والای معنوی مریم ، مایه رقابت سران کنیسه در سرپرستی او *

و ما کنت لدیهم اذ یلقون اقلامهم ایّهم یکفل مریم . .. اذ یختصمون

ظاهراً نزاع افراد برای به دست آوردن سرپرستی حضرت مریم بوده است و نه به عهده دیگری گذاشتن

10 - شناخته بودن شخصیّت معنوی مریم ( س ) ، در عصر خویش *

ایّهم یکفل مریم . .. اذ یختصمون

چون هر یک از سران کنیسه خواهان سرپرستی مریم بودند و در این باره با یکدیگر نزاع می کردند، معلوم می شود که عظمت شخصیّت آن حضرت برای همگان روشن و آشکار بوده است.

12 - انجام قرعه کشی بین شش نفر ، برای تعیین سرپرست مریم ( س )

وما کنت لدیهم اذ یلقون اقلامهم ایّهم یکفل مریم

امام باقر (ع): اول من سوهم علیه مریم بنت عمران و هو قول اللّه عزّ و جل <و ما کنت لدیهم اذ یلقون اقلامهم ایهم یکفل مریم> و السهام سته.

_______________________________

من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 51، ح 1، ب 38 ; خصال صدوق، ص 156، ح 198، باب الثلاثه.

13 - قرعه کشی برای تعیین سرپرست مریم ، به هنگام درگذشت پدر وی

اذ یلقون اقلامهم ایّهم یکفل مریم

امام باقر (ع): . .. <اذ یلقون اقلامهم ایّهم یکفل مریم> حین أیتمت من ابیها.

_______________________________

تفسیر عیاشی، ج 1، ص 173، ح 47 ; بحار الانوار، ج 14، ص 192، ح 2.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 45 - 15

15 - خداوند مریم را آگاه ساخت که فرزندی بدون پدر خواهد آورد .

انّ اللّه یبشّرک بکلمه منه . .. عیسی ابن مریم

چون معمولاً فرزند را به پدر نسبت می دهند، خداوند با نسبت دادن عیسی (ع) به مادر (عیسی ابن مریم)، به مریم تفهیم

ص: 289

کرد که فرزندش بدون پدر زاده خواهد شد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 46 - 2

2 - بشارت خدا به مریم ، در مورد زنده ماندن عیسی ( ع ) تا میانسالی

یبشرک . .. و یکلم الناس ... و کهلا

<کهل> به معنای میانسالی است. (مجمع البیان)

2- آثار اجتماعی ازدیاد زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 4 - 12،13

12 - افزایش نامتعادل تعداد زنان بر مردان در یک جامعه ، درپی دارنده ضعف و زبونی آن

یستضعف طائفه منهم . .. و یستحیی نساءهم

برداشت یاد شده از آن جا است که خداوند، زنده گذاشته شدن دختران بنی اسرائیل را، یکی دیگر از نمودهای زبون سازی فرعون به شمار آورده است.

13 - تفرقه میان مردم و افزایش بسیار و نامتعادل زنان بر مردان در یک جامعه ، از عوامل فساد و تباهی آن جامعه و مردم

جعل أهلها شیعًا یستضعف طائفه منهم یذبّح أبناءهم و یستحیی نساءهم إنّه کان من المف

3- آثار اذیت زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 61 - 1،2،4،6،7

1 - تداوم تعرض به زنان مسلمان ، از سوی منافقان ، باعث اجرای حکمی سخت درباره آنان و آواره شدن شان همراه با لعن خدا می شد .

لئن لم ینته المن-فقون . .. لنغرینّک بهم ثمّ لایجاورونک فیها إلاّ قلیلاً. ملعونین

<ملعونین> حال برای ضمیر فاعلی <لایجاورون> است.

2 - تداوم آزار و اذیت زنان مسلمان ، از سوی بیماردلان ، موجب سخت گیری پیامبر ( ص ) بر آنان ، در حد آواره سازی همراه با لعن خدا می شد .

لئن لم ینته . .. و الذین فی قلوبهم مرض ... لنغرینّک بهم ثمّ لایجاورونک فیها إلاّ

4 - منافقان آزاردهنده زنان مسلمان ، در صورت تداوم کردار زشت خود ، مهدورالدم بوده و در هر کجا که یافته شوند ، باید به قتل برسند .

لئن لم ینته المن-فقون . .. لنغرینّک بهم ... أینما ثقفوا أُخذوا و قتّلوا تقتیلاً

<ثقف> (مصدر <ثقفوا>) به معنای <مهارت در درک و انجام دادن کار> است (مفردات راغب). در آیه، این واژه به معنای <به دست آوردن و دستیازی> استعمال شده است.

6 - بیماردلانی که اقدام به فساد و آزار زنان می کنند ، در صورت ادامه کار خود ، محکوم به قتل اند .

ص: 290

لئن لم ینته . .. و الذین فی قلوبهم مرض ... ملعونین أینما ثقفوا أُخذوا و قتّلوا ت

7 - ادامه دهندگان به فساد در جامعه ، با آزار و اذیت زنان مؤمن ، هیچ محل امنی ندارند و باید به قتل برسند .

لئن لم ینته المن-فقون و . .. لنغرینّک بهم ... ملعونین أینما ثقفوا أُخذوا و قتّلو

<أیْنَ> مفید عموم است و شامل همه جا می شود و از آن، جایی استثنا نشده است.

4- آثار ازدیاد زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 6 - 15

15- نظام اجتماعی ظالمانه ، همچون نظام استبدادی فرعون ، از ظلمتهاست .

أخرج قومک من الظلم-ت إلی النور . .. إذ أنج-کم من ءال فرعون یسومونکم سوء العذاب

5- آثار ایمان زنان بنی اسرائیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 25 - 10

10 - خطر آفرین نبودن ایمان دختران بنی اسرائیل به آیین موسی ، برای حکومت و اقتدار فرعونیان

و استحیوا نساءهم

فرمان زنده نگه داشتن دختران مؤمنان به موسی(ع) - علی رغم فرمان عمومی کشتار فرزندان آنان - می تواند گویای مطلب یاد شده باشد.

6- آثار بیعت زنان با محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 12 - 18

18 - توصیه خداوند به پیامبر ( ص ) ، در دعا برای زنان بیعت کننده با آن حضرت و آمرزش خواهی برای آنان

و استغفر لهنّ اللّه

7- آثار عفت زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 12 - 5

5 - عفّت و پاکدامنی ، از برجسته ترین اوصاف زنان و از بهترین کمالات آنان

الّتی أحصنت فرجها

ص: 291

برداشت یاد شده، به سبب این نکته است که خداوند، در مقام توصیف و تمجید از مریم(س) - که به عنوان زنی مثال زدنی و الگو مطرح شد - صفت عفت و پاکدامنی او را بیان کرده است.

8- آثار مکر زنان اشراف مصر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 50 - 14

14- یوسف ( ع ) با ابلاغ بی گناهی خویش به پادشاه ، بر این نکته تأکید کرد که زندانی شدنش نتیجه مکر و کید زنان اشراف بوده است .

إن ربی بکیدهنّ علیم

9- آمرزش زنان انفاقگر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 19

19 - مردان و زنان صدقه پرداز ، مورد مغفرت خداوندند .

و المتصدّقین و المتصدّق-ت . .. أعدّ اللّه لهم مغفره

10- آمرزش زنان اهل تسلیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 1،3

1 - مردان و زنانی که در برابر خداوند ، سر تسلیم فرود می آورند ، از آمرزش خداوند برخوردارند .

إنّ المسلمین و المسلم-ت . .. أعدّ اللّه لهم مغفره

بنابراین که <مسلمین> از ریشه لغوی آن (سلم) و به همان معنای لغوی اش باشد، نکته یاد شده قابل استفاده است.

3 - مردان و زنان مسلمان ، مشمول آمرزش و غفران الهی اند .

إنّ المسلمین و المسلم-ت . .. أعدّ اللّه لهم مغفره

بنابراین احتمال که مراد از <المسلمین> معنای اصطلاحی آن;یعنی، گرویدگان به دین اسلام باشد، نکته یاد شده، استفاده می شود.

11- آمرزش زنان خاشع

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 16

ص: 292

16 - مردان و زنان فروتن ، از آمرزش خداوند ، برخوردار خواهند بود .

و الخ-شعین و الخ-شع-ت . .. أعدّ اللّه لهم مغفره

12- آمرزش زنان خاضع

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 9

9 - مردان و زنان مطیع و خاضع ، از آمرزش خداوند برخوردارند .

و الق-نتین و الق-نت-ت . .. أعدّ اللّه لهم مغفره و أجرًا عظیمًا

<قانت> از مصدر <قنوت> است. <قنوت> در لغت، به معنای <اطاعت خاضعانه> است (مفردات راغب).

13- آمرزش زنان ذاکر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 27

27 - مردان و زنانی که زیاد به یاد خداوندند ، از آمرزش او ، بهره مند خواهند بود .

و الذکرین اللّه کثیرًا و الذکرت أعدّ اللّه لهم مغفره

14- آمرزش زنان روزه دار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 21

21 - مردان و زنان روزه گیر ، مشمول آمرزش خداوندند .

و الص-ئمین و الص-ئم-ت . .. أعدّ اللّه لهم مغفره

15- آمرزش زنان صابر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 14

14 - خداوند ، مردان و زنان شکیبا را از آمرزش خود ، برخوردار می کند .

و الص-برین و الص-برت . .. أعدّ اللّه لهم مغفره

ص: 293

16- آمرزش زنان صادق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 11

11 - مردان و زنان صداقت پیشه ، از آمرزش خداوند برخوردارند .

و الص-دقین و الص-دق-ت . .. أعدّ اللّه لهم مغفره

17- آمرزش زنان عفیف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 24

24 - مردان و زنان با عفت و پاکدامن ، مشمول آمرزش خداوندند .

و الح-فظین فروجهم و الح-فظ-ت . .. أعدّ اللّه لهم مغفره

18- آمرزش زنان متذکر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 29

29 - مردان و زنانی که به فراوانی خداوند را برای دیگران یادآوری می کنند از آمرزش خداوند بهره مند خواهند بود .

و الذکرین اللّه کثیرًا و الذکرت أعدّ اللّه لهم مغفره

<ذکر> (مصدر <ذاکر>) به دو معنا آمده است: یکی، به خاطر سپردن، و دیگری، بر زبان آوردن (مفردات راغب). احتمال دارد که مراد از ذکر زبانی، یادآوری برای دیگران باشد.

19- آمرزش زنان مسلمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 3،5

3 - مردان و زنان مسلمان ، مشمول آمرزش و غفران الهی اند .

إنّ المسلمین و المسلم-ت . .. أعدّ اللّه لهم مغفره

بنابراین احتمال که مراد از <المسلمین> معنای اصطلاحی آن;یعنی، گرویدگان به دین اسلام باشد، نکته یاد شده، استفاده می شود.

5 - مردان و زنان مؤمن ، مشمول آمرزش خداوندند .

إنّ . .. و المؤمنین و المؤمن-ت ... أعدّ اللّه لهم مغفره

ص: 294

20- آمرزش زنان مطیع

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 9

9 - مردان و زنان مطیع و خاضع ، از آمرزش خداوند برخوردارند .

و الق-نتین و الق-نت-ت . .. أعدّ اللّه لهم مغفره و أجرًا عظیمًا

<قانت> از مصدر <قنوت> است. <قنوت> در لغت، به معنای <اطاعت خاضعانه> است (مفردات راغب).

21- اباحه غنیمت زنان کافر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 50 - 10

10 - به غنیمت گرفتن زنان کافر ، در شرایطی خاص ، مباح است .

إنّا أحللنا لک . .. ما ملکت یمینک ممّا أفاء اللّه علیک

مراد از <ملک یمین> کنیزانی بوده اند که از دشمن به اسارت درمی آمدند. این که خداوند آنان را برای پیامبر(ص) حلال دانسته، فرع بر جایز بودن اصل آن است.

22- احترام زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 59 - 9

9 - حجاب و پوشش مناسب ، دژ مستحکمی برای حفظ زنان مؤمن است .

قل . .. یدنین علیهنّ من جل-بیبهنّ ذلک أدنی أن یعرفن فلایؤذین

23- احکام زنان کافر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 10 - 26

26 - احکام مربوط به زنان مهاجر و زنان کافر ، احکامی الهی و لازم الاجرا است .

ذلکم حکم اللّه یحکم بینکم

مشارالیه <ذلک>، مجموع احکام مطرح شده در آیه شریفه است که مربوط به زنان مهاجر و کافر می باشد.

24- احکام زنان مهاجر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 295

18 - ممتحنه - 60 - 10 - 26

26 - احکام مربوط به زنان مهاجر و زنان کافر ، احکامی الهی و لازم الاجرا است .

ذلکم حکم اللّه یحکم بینکم

مشارالیه <ذلک>، مجموع احکام مطرح شده در آیه شریفه است که مربوط به زنان مهاجر و کافر می باشد.

25- اذیت زنان گناهکار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 58 - 5

5 - آزار و اذیت مردان و زنان مؤمن ، در قبال گناه شان ، منعی ندارد .

و الذین یؤذون المؤمنین . .. بغیر ما اکتسبوا

قید <بغیر ما اکتسبوا> احترازی است و مفهوم اش این است که در صورت ارتکاب جرم و گناه، آزار و اذیت - با رعایت شرایط - جایز است.

26- اذیت زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 58 - 3،10

3 - آزار و اذیت مردان و زنان مؤمن بی گناه ، گناه بوده و باید از آن اجتناب کرد .

و الذین یؤذون المؤمنین و المؤمن-ت . .. فقد احتملوا ...إثمًا مبینًا

10 - آزاردهندگان مردان و زنان مؤمن ، مورد تهدید خداوندند .

و الذین یؤذون المؤمنین . .. فقد احتملوا ... إثمًا مبینًا

گناه معرفی کردن آزار و اذیت مؤمنان، هشدار به افراد اذیت کننده است تا مواظب کار خود باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 60 - 1،2،3

1 - هشدار شدید خداوند ، به منافقان مدینه ، برای پرهیز از آزار و اذیت زنان مسلمان

لئن لم ینته المن-فقون . .. لنغرینّک بهم

مفعول فعل <ینته> ذکر نشده و به قرینه آیه پیش; می تواند آزار و اذیتی باشد که درباره زنان مسلمان روا داشته می شد. لازم به ذکر است که مصدر ثلاثی <نغرینّ>، <غراء> است و <غری به> در لغت به معنای <الصاق و چسباندن> است (مفردات راغب). این واژه در آیه، کنایه از تسلط همه جانبه و سخت و گریزناپذیر است.

2 - منافقان ، در مدینه ، فعال بودند و زنان مسلمان را مورد تعرض و مزاحمت قرار می دادند .

لئن لم ینته المن-فقون . .. لنغرینّک

3 - افرادی ضعیف الایمان و بیماردل ، در مدینه بودند که متعرض زنان مؤمن می شدند .

لئن لم ینته . .. و الذین فی قلوبهم مرض ... لنغرینّک بهم

ص: 296

27- اذیت زنان مؤمن در مدینه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 59 - 11

11 - در عصر پیامبر افرادی بودند که مزاحم زنان مسلمان مدینه می شدند .

ذلک أدنی أن یعرفن فلایؤذین

28- اذیتهای منافقان به زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 61 - 1،4

1 - تداوم تعرض به زنان مسلمان ، از سوی منافقان ، باعث اجرای حکمی سخت درباره آنان و آواره شدن شان همراه با لعن خدا می شد .

لئن لم ینته المن-فقون . .. لنغرینّک بهم ثمّ لایجاورونک فیها إلاّ قلیلاً. ملعونین

<ملعونین> حال برای ضمیر فاعلی <لایجاورون> است.

4 - منافقان آزاردهنده زنان مسلمان ، در صورت تداوم کردار زشت خود ، مهدورالدم بوده و در هر کجا که یافته شوند ، باید به قتل برسند .

لئن لم ینته المن-فقون . .. لنغرینّک بهم ... أینما ثقفوا أُخذوا و قتّلوا تقتیلاً

<ثقف> (مصدر <ثقفوا>) به معنای <مهارت در درک و انجام دادن کار> است (مفردات راغب). در آیه، این واژه به معنای <به دست آوردن و دستیازی> استعمال شده است.

29- ارزش عمل زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 71 - 22

22 - ارزش و پاداش اعمال زنان و مردان مؤمن در پیشگاه خداوند ، همسان است .

و المؤمنون و المؤمنت . .. أولئک سیرحمهم اللّه

30- ازدواج با زنان پلید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 26 - 2

2 - زنان ناپاک و آلوده به فحشا ، تنها با مردان ناپاک و آلوده به فحشا و مردان ناپاک و آلوده ، تنها با زنان ناپاک و آلوده حق ازدواج دارند و ازدواج آنان با مردان و زنان پاک و عفیف ، ممنوع است .

ص: 297

الخبیث-ت للخبیثین و الخبیثون للخبیث-ت

برداشت یاد شده مبتنی بر دو نکته است: 1- مقصود از <الخبیثات> و <الخبیثین> - با توجه به این که این آیه به دنبال آیات مربوط به احکام زنا و فحشا آمده است - زنان و مردان زناکار و آلوده به فحشا باشد. 2- آیه شریفه همانند آیه <الزانی لاینکح إلاّ زانیه ...> در صدد بیان یک حکم شرعی در امر ازدواج باشد، چنان که روایت منسوب به امام باقر(ع) و امام صادق(ع) این همانندی را تأیید می کند (مجمع البیان، ذیل آیه).

31- ازدواج با زنان عفیف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 26 - 2،5،6

2 - زنان ناپاک و آلوده به فحشا ، تنها با مردان ناپاک و آلوده به فحشا و مردان ناپاک و آلوده ، تنها با زنان ناپاک و آلوده حق ازدواج دارند و ازدواج آنان با مردان و زنان پاک و عفیف ، ممنوع است .

الخبیث-ت للخبیثین و الخبیثون للخبیث-ت

برداشت یاد شده مبتنی بر دو نکته است: 1- مقصود از <الخبیثات> و <الخبیثین> - با توجه به این که این آیه به دنبال آیات مربوط به احکام زنا و فحشا آمده است - زنان و مردان زناکار و آلوده به فحشا باشد. 2- آیه شریفه همانند آیه <الزانی لاینکح إلاّ زانیه ...> در صدد بیان یک حکم شرعی در امر ازدواج باشد، چنان که روایت منسوب به امام باقر(ع) و امام صادق(ع) این همانندی را تأیید می کند (مجمع البیان، ذیل آیه).

5 - زنان نیک ( نیک سرشت و نیک کردار ) ، تنها شایسته مردان نیک ، و مردان نیک ، تنها شایسته زنان نیک اند .

و الطیّب-ت للطیّبین و الطیّبون للطّیب-ت

6 - زنان پاکدامن و منزه از فحشا ، تنها با مردان پاکدامن ، و مردان پاکدامن و منزه از فحشا ، تنها با زنان پاکدامن حق ازدواج دارند و ازدواج آنان با مردان و زنان ناپاک و آلوده به فحشا ، ممنوع است .

و الطیّب-ت للطیّبین و الطیّبون للطّیب-ت

32- ازدواج با زنان مهاجر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 50 - 15،16،17،18

15 - ازدواج پیامبر ( ص ) با دختر عمو های خود که مهاجرت کرده بودند ، جایز و روا بود .

إنّا أحللنا لک . .. و بنات عمّک ... الّ-تی هاجرن معک

قید <اللاتی هاجرن معک> قید احترازی است و غیر مهاجرها را از حکم بیرون می کند.

16 - ازدواج پیامبر ( ص ) با دخترعمه هایش که مهاجرت کرده بودند روا بود .

إنّا أحللنا لک . .. و بنات عمّ-ک

17 - ازدواج حضرت رسول ( ص ) با دختر دایی هایش که مهاجرت کرده بودند ، روا بود .

إنّا أحللنا لک . .. و بنات خالک

18 - ازدواج حضرت رسول ( ص ) با دختر خاله هایش که مهاجرت کرده بودند ، روا بود .

إنّا أحللنا لک . .. بنات خ-ل-تک

ص: 298

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 10 - 18

18 - جواز همسری مؤمنان ، با زنان مؤمن مهاجر گریخته از همسران کافر خویش

و لاجناح علیکم أن تنکحوهنّ

33- استثمار زنان بنی اسرائیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 49 - 8

8 - استثمار زنان بنی اسرائیل ، هدف فرعونیان از زنده نگاه داشتن ایشان *

یسومونکم سوءالعذاب . .. و یستحیون نساءکم

استثمار زنان، توجیه دیگری است بر اینکه، چرا زنده گذاشتن زنان به عنوان یک عذاب مطرح شده است؟

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 141 - 9

9 - استثمار زنان بنی اسرائیل هدف فرعونیان از زنده نگاه داشتن ایشان *

یسومونکم سوء العذاب . .. یستحیون نساءکم

استثمار زنان، توجیه و احتمال دیگری است بر اینکه چرا زنده گذاشتن زنان به عنوان یک عذاب مطرح شده است.

34- استحیای زنان بنی اسرائیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 49 - 4،5،8

4 - فرعونیان ، پسران بنی اسرائیل را سر می بریدند و زنانشان را زنده باقی می گذاشتند .

یذبحون ابناءکم و یستحیون نساءکم

<ذبح> به معنای سربریدن است و <تذبیح> (مصدر یذبحون از باب تفعیل) از کثرت سربریدن حکایت دارد. <إستحیاء> (مصدر یستحیون) به معنای باقی گذاردن بر حیات و زندگانی است.

5 - کشتار گسترده پسران و زنده نگه داشتن زنان ، سخت ترین شکنجه فرعونیان بر بنی اسرائیل

یسومونکم سوءالعذاب یذبحون ابناءکم و یستحیون نساءکم

جمله <یذبحون . .. > می تواند تفسیر جمله قبل باشد; یعنی، منظور از <سوء العذاب> همان سربریدن پسران و باقی گذاشتن زنان است و نیز می تواند بیان مصداق بارزی از آن باشد; یعنی، فرعونیان عذابهایی بر بنی اسرائیل تحمیل می کردند که از آن جمله سربریدن فرزندان و ... می باشد. بر این مبنا ذکر به خصوص عذاب یاد شده، به خاطر شدت آن بوده است.

8 - استثمار زنان بنی اسرائیل ، هدف فرعونیان از زنده نگاه داشتن ایشان *

یسومونکم سوءالعذاب . .. و یستحیون نساءکم

استثمار زنان، توجیه دیگری است بر اینکه، چرا زنده گذاشتن زنان به عنوان یک عذاب مطرح شده است؟

ص: 299

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 127 - 11

11 - فرعون با پذیرش پیشنهاد اشرافیان ( سرکوبی موسی ( ع ) و قوم او ) بر کشتار وسیع پسران بنی اسرائیل و زنده نگاه داشتن زنانشان مصمم شد .

قال سنقتّل أبناءهم و نستحی نساءهم

تقتیل (مصدر تقتّل) به معنای کشتار وسیع است. <استحیاء> از ماده <حیات> به معنای زنده نگاه داشتن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 141 - 6،7،9

6 - فرعونیان ، پسران بنی اسرائیل را می کشتند و زنانشان را زنده باقی می گذاشتند .

یقتلون أبناءکم و یستحیون نساءکم

<تقتیل> (مصدر یقتلون) به معنای کثرت کشتار است و <استحیاء> به معنای باقی گذاردن بر زندگانی است.

7 - کشتار گسترده پسران و زنده نگه داشتن زنان ، سخت ترین شکنجه فرعونیان بر بنی اسرائیل

یسومونکم سوء العذاب یقتلون أبناءکم و یستحیون نساءکم

جمله <یقتلون أبناءکم و یستحیون نساءکم> می تواند تفسیر جمله قبل باشد ; یعنی منظور از <سوء العذاب> همان کشتار فرزندان و باقی گذاشتن زنان است. همچنین می تواند بیان مصداقی از آن باشد ; یعنی فرعونیان عذابهایی بر شما تحمیل کردند ; از جمله کشتار فرزندان و زنده گذاشتن زنان. بر این مبنا ذکر ویژه دو عذاب یاد شده، به سبب شدت بیشتر آن بوده است.

9 - استثمار زنان بنی اسرائیل هدف فرعونیان از زنده نگاه داشتن ایشان *

یسومونکم سوء العذاب . .. یستحیون نساءکم

استثمار زنان، توجیه و احتمال دیگری است بر اینکه چرا زنده گذاشتن زنان به عنوان یک عذاب مطرح شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 6 - 13،14،17

13- سر بریدن پسران و زنده نگه داشتن زنان بنی اسرائیل ، بدترین نوع تحمیل شکنجه و آزار از سوی فرعونیان به آنان

یسومونکم سوء العذاب و یذبّحون أبناءکم و یستحیون نساءکم

آوردن <یذبّحون أبناءکم و یستحیون نساءکم> پس از <یسومونکم> می تواند جمله تفسیری برای آن باشد. در این صورت، این دو مورد، شرح شکنجه ها و رفتارهای ظالمانه آل فرعون است.

14- فزونی چشمگیر زنان بر مردان در جامعه و بر هم خوردن اعتدال جمعیتی ، مایه پدید آمدن مشکلات اجتماعی آزار دهنده برای زنان

یستحیون نساءکم

اینکه خداوند برای شکنجه های آل فرعون، کشتن پسران و زنده نگه داشتن زنان را برشمرده است، امکان دارد بدین علت باشد که چنین عملی، تعادل جمعیت را بر هم می زند و در نتیجه جمعیت زنان افزونی پیدا می کند و این خود شکنجه ای آزار دهنده برای مردم است.

17- نجات بنی اسرائیل از شکنجه و کشتار فرعونیان ، آزمایش بزرگ الهی از آنان بود .

إذ أنج-کم من ءال فرعون . .. و فی ذلکم بلاء من ربّکم عظیم

ص: 300

برداشت فوق مبتنی بر این است که مشارالیه <ذلکم> نجات بنی اسرائیل به وسیله خداوند از اعمال ظالمانه فرعونیان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 25 - 9

9 - زنده گذاشتن دختران مؤمنان - علی رغم کشتار پسران آنان - اقدام بی رحمانه دیگر فرعون ، هامان و قارون علیه موسی ( ع ) و بنی اسرائیل بود .

و استحیوا نساءهم

35- استخوانهای پشت زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 7 - 1،2

1 - محل پیدایش نطفه مرد ( منی ) ، بین تیره پشت و استخوان های قفسه سینه قرار دارد .

یخرج من بین الصلب و الترائب

<صلب>; استخوانی است که از قسمت بالای پشت، نزدیک گردن شروع شده و تا دنبالچه (که جای آن در انسان در جایگاه دم در حیوانات است) ادامه یافته است(قاموس). <تریبه> (مفرد <ترائب>); یعنی، بالاترین استخوان قفسه سینه که زیر چانه قرار گرفته است (نهایه ابن اثیر). تمام اهل لغت آن را جای گردن بند از قفسه سینه می دانند (لسان العرب). برخی آن را به تمام استخوان های قفسه سینه و گروهی به چهار استخوان از سمت راست و چهار استخوان از سمت چپ اطلاق می کنند (قاموس). خروج نطفه از آن محل، ممکن است به اعتبار تغذیه کیسه منی از آن جا باشد.

2 - بین استخوان های قفسه سینه و تیره پشت مردان و زنان ، جایگاه خروج عنصر تشکیل دهنده جسم انسان است . *

یخرج من بین الصلب و الترائب

چنانچه مراد از <ماء دافق> در آیه قبل، نطفه مرد و تخمک زن باشد، مفاد این آیه نیز مشترک خواهد بود.

36- استخوانهای سینه زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 7 - 2

2 - بین استخوان های قفسه سینه و تیره پشت مردان و زنان ، جایگاه خروج عنصر تشکیل دهنده جسم انسان است . *

یخرج من بین الصلب و الترائب

چنانچه مراد از <ماء دافق> در آیه قبل، نطفه مرد و تخمک زن باشد، مفاد این آیه نیز مشترک خواهد بود.

37- استرداد زنان مهاجر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 10 - 2

ص: 301

2 - عدم شمول < عهدنامه حدیبیه > نسبت به بازگرداندن زنان مؤمن مهاجر ، به اهل مکه

ی-أیّها الذین ءامنوا إذا جاءکم المؤمن-ت

از شأن نزول استفاده می شود که آیه شریفه، به مضمون پیمان حدیبیه نظر دارد. طبق این پیمان مؤمنان مدینه ملزم بودند تا کسانی که پس از آن تاریخ، از مکه به مدینه هجرت می کنند، به مکیان عودت دهند.

38- استقامت زنان مؤمن دوران اصحاب اخدود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بروج - 85 - 10 - 8

8 - پایداری برخی از زنان مؤمن تا نیل به شهادت ، در عهد اصحاب اخدود

فتنوا المؤمنین و المؤمن-ت

39- افساد زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 28 - 6،11

6- زنان در پیدایش روابط نامشروع جنسی و انحرافات اخلاقی ، نقشی عمده و بسزا دارند .

إنه من کیدکنّ

برداشت فوق ، با توجه به این احتمال است که ضمیر در <إنه> به مراوده وصال - که از <هی رودتنی . ..> به دست می آید - باز گردد.

11- حیله و مکر ، از ابزار های زنان برای ایجاد فساد و انحراف

إنه من کیدکنّ

40- اقرار زنان اشراف مصر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 31 - 19

19- اعتراف یک پارچه زنان اشراف به زیبایی پرجاذبه یوسف ( ع ) و عظمت جمال او

فلما رأینه . .. و قلن ح-ش لله ما هذا بشرًا

41- امتحان زنان مهاجر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 10 - 1

ص: 302

1 - رهنمود الهی به مؤمنان عصر پیامبر ، در آزمودن ایمان زنان مهاجر ، قبل از پناه دادن به ایشان

ی-أیّها الذین ءامنوا إذا جاءکم المؤمن-ت مه-جرت فامتحنوهنّ

شأن نزول آیه شریفه، راجع به هجرت زنان از مکه به مدینه است.

42- انحرافات اخلاقی زنان در جاهلیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 12 - 10

10 - شرک ، سرقت ، زنا ، فرزندکشی ، انتساب فرزند زنا به شوهران از جمله ناهنجاری های اعتقادی - اخلاقی زنان عرب پیش از اسلام

أن لایشرکن . .. لایسرقن ... لایزنین ... و لایقتلن أول-دهنّ و لایأتین ببهت-ن

تصریح پیامبر(ص) و قرآن، به لزوم پرهیز زنان عرب از موارد یاد شده; بیانگر وجود چنین زمینه هایی در میان زنان عرب جاهلی است.

43- انحرافات اعتقادی زنان در جاهلیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 12 - 10

10 - شرک ، سرقت ، زنا ، فرزندکشی ، انتساب فرزند زنا به شوهران از جمله ناهنجاری های اعتقادی - اخلاقی زنان عرب پیش از اسلام

أن لایشرکن . .. لایسرقن ... لایزنین ... و لایقتلن أول-دهنّ و لایأتین ببهت-ن

تصریح پیامبر(ص) و قرآن، به لزوم پرهیز زنان عرب از موارد یاد شده; بیانگر وجود چنین زمینه هایی در میان زنان عرب جاهلی است.

44- بارداری زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 11 - 9

9 - احاطه علمی خداوند بر باردار شدن زنان و نیز بر نوزادان آنها

و ما تحمل من أُنثی و لاتضع إلاّبعلمه

45- بازجویی از زنان اشراف مصر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 303

8 - یوسف - 12 - 51 - 1،2،3

1- پادشاه مصر به منظور بازجویی از زنان اشراف درباره ماجرایشان با یوسف ( ع ) آنان را احضار کرد .

قال ما خطبکنّ

2- پادشاه مصر داستان یوسف و زنان اشراف را ، ماجرایی بزرگ ارزیابی کرد و خود عهده دار بازجویی از زنان اشراف شد .

قال ما خطبکنّ إذ رودتنّ یوسف عن نفسه

<خطب> به معنای کار و امر بزرگ است. و مراد از آن در این جا داستان و ماجراست.

3- بازجویی پادشاه از زنان اشراف ، پاسخی به پیام و تقاضای یوسف ( ع ) بود .

فسئله ما بال النسوه . .. قال ما خطبکنّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 52 - 3

3- یوسف ( ع ) با تقاضای دادرسی و درخواست بازجویی از زنان ، درصدد بود تا به پادشاه اثبات کند که هرگز با همسر وی رابطه نامشروع نداشته و به او خیانت نکرده است .

ذلک لیعلم أنی لم أخنه بالغیب

برداشت فوق ، بر این اساس است که ضمیر در <یعلم> و <لم أخنه> به <ملک> باز گردد.

46- بیعت زنان با محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 12 - 1،27

1 - فرمان خداوند به پیامبر ( ص ) ، در پذیرش بیعت زنان گرویده به ایمان و پایبند به لوازم آن

ی-أیّها النبیّ إذا جاءک . .. فبایعهنّ

27 - < عن أبی عبداللّه ( ع ) قال : لمّا فتح رسول اللّه مکه بایع الرجال ثمّ جاء النساء یبایعنه فأنزل اللّه عزّوجلّ < یا أیّها النبیّ إذا جائک المؤمنات یبایعنک . . . فبایعهنّ > . . . فقالت اُمّ حکیم : . . . یا رسول اللّه کیف نبایعک ؟ قال : إنّی لا اُصافح النساء فدعا بقدح من ماء فأدخل یده ثمّ أخرج ها فقال اُدخلن أیدیکنّ فی ه-ذه الماء فهی البیعه ;

از امام صادق(ع) روایت شده است: هنگامی که رسول خدا(ص) مکه را فتح کرد، مردان با آن حضرت بیعت کردند. سپس زنان آمدند تا بیعت کنند. خدای عزّوجلّ این آیه را نازل فرمود (یا أیّها النبیّ إذا جائک المؤمنات... فبایعهنّ) ... زنی به نام اُمّ حکیم گفت: ...ای رسول خدا! چگونه بیعت کنیم؟ حضرت فرمود: من با زنان مصافحه نمی کنم و قدحی از آب خواست و دست خود را در آب فرو برد و بیرون آورد و فرمود: دست های خود را در این آب فرو برید و همین بیعت است>.

47- بینش زنان اشراف مصر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 30 - 8

8- شیفته غلام زرخرید شدن و تقاضای کام روایی از او ، خطا و لغزشی روشن از دیدگاه زنان اشراف و همپالگی های زلیخا

قد شغفها حبًّا إنا لنری-ها فی ضل-ل مبین

ص: 304

هدف زنان اشراف از یاد کردن یوسف(ع) به عنوان <برده و جوانک زلیخا>، خرده گرفتن بر اوست که چرا به غلام زرخرید عشق میورزد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 31 - 23،24

23- زنان اشراف ، یوسف ( ع ) را بسان فرشته ای گرامی و بلند مرتبه یافتند .

إن ه-ذا إلاّ ملک کریم

24- زنان ملامت کننده زلیخا ، با مشاهده یوسف ( ع ) ، زلیخا را در عشقش محق دانستند .

فلما رأینه أکبرنه . .. إن ه-ذا إلاّ ملک کریم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 51 - 7

7- یوسف ( ع ) به دلیل پاکدامنی شگفت انگیزش ، از آفریده های بی نظیر خداوند در دیدگاه زنان اشراف مصر

قلن ح-ش لله

48- پاداش اخروی زنان صالح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 40 - 5

5 - پاداش ها و نعمت های زنان و مردان مؤمن نیک کردار در بهشت ، بیشتر از استحقاق و افزون تر از اقتضای رفتار آنان است .

و من عمل ص-لحًا . .. یرزقون فیها بغیر حساب

بدون حساب و بی اندازه بودن پاداش مؤمنان، در مقابل گناه کاران - که تنها به میزان گناهشان مجازات خواهند شد - گویای حقیقت یاد شده است.

49- پاداش اخروی زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 40 - 8

8 - برابری زن و مرد ، در بهره مند شدن از پاداش های اخروی و نعمت های بهشتی

و من عمل ص-لحًا من ذکر أو أُنثی و هو مؤمن فأُول-ئک یدخلون الجنّه یرزقون فیها بغی

50- پاداش زنان انفاقگر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 305

14 - احزاب - 33 - 35 - 20

20 - مردان و زنان صدقه پرداز ، از پاداش عظیم الهی برخوردارند .

و المتصدّقین و المتصدّق-ت . .. أعدّ اللّه لهم ... أجرًا عظیمًا

51- پاداش زنان اهل تسلیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 2

2 - مردان و زنانی که در برابر فرمان خدا تسلیم اند ، از پاداش عظیم خداوند برخوردارند .

إنّ المسلمین و المسلم-ت . .. أعدّ اللّه لهم مغفره و أجرًا عظیمًا

52- پاداش زنان خاشع

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 17

17 - مردان و زنان فروتن ، از پاداشی عظیم برخوردارند .

و الخ-شعین و الخ-شع-ت . .. أعدّ اللّه لهم ... أجرًا عظیمًا

53- پاداش زنان خاضع

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 10

10 - مردان و زنان مطیع و خاضع ، از پاداش بزرگ خداوند برخوردارند .

و الق-نتین و الق-نت-ت . .. أعدّ اللّه لهم ... أجرًا عظیمًا

54- پاداش زنان ذاکر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 28

28 - مردان و زنانی که زیاد از خداوند یاد می کنند ، از پاداش بزرگ او برخوردارند .

و الذکرین اللّه کثیرًا و الذکرت أعدّ اللّه لهم . .. أجرًا عظیمًا

ص: 306

55- پاداش زنان روزه دار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 22

22 - مردان و زنان روزه گیر ، از پاداش عظیم خداوند برخوردارند .

و الص-ئمین و الص-ئم-ت . .. أعدّ اللّه لهم ... أجرًا عظیمًا

56- پاداش زنان صابر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 15

15 - مردان و زنان شکیبا ، از پاداشی با عظمت برخوردارند .

و الص-برین و الص-برت . .. أعدّ اللّه لهم ... أجرًا عظیمًا

57- پاداش زنان صادق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 12

12 - مردان و زنان صداقت پیشه ، از پاداش عظیم خداوند برخوردارند .

و الص-دقین و الص-دق-ت . .. أعدّ اللّه لهم ... أجرًا عظیمًا

58- پاداش زنان صالح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 40 - 3

3 - زنان و مردان مؤمن نیک کردار ، اهل بهشت اند .

من عمل ص-لحًا من ذکر أو أُنثی و هو مؤمن فأُول-ئک یدخلون الجنّه

59- پاداش زنان عفیف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 25

25 - مردان و زنان عفیف ، از پاداش عظیم خداوند برخوردارند .

و الح-فظین فروجهم و الح-فظ-ت . .. أعدّ اللّه لهم... أجرًا عظیمًا

ص: 307

60- پاداش زنان متذکر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 30

30 - مردان و زنانی که یاد خداوند را در دل ها زنده می کنند ، از پاداش بزرگ او برخوردارند .

و الذکرین اللّه کثیرًا و الذکرت أعدّ اللّه لهم . .. أجرًا عظیمًا

61- پاداش زنان مسلمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 4

4 - مردان و زنان مسلمان ، از پاداش بزرگ الهی برخوردارند .

إنّ المسلمین و المسلم-ت . .. أعدّ اللّه لهم ... أجرًا عظیمًا

62- پاداش زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 6

6 - مردان و زنان با ایمان ، از پاداش بزرگ خداوند برخوردارند .

إنّ . .. و المؤمنین و المؤمن-ت ... أعدّ اللّه لهم ... أجرًا عظیمًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 40 - 3

3 - زنان و مردان مؤمن نیک کردار ، اهل بهشت اند .

من عمل ص-لحًا من ذکر أو أُنثی و هو مؤمن فأُول-ئک یدخلون الجنّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 5 - 5

5 - همسانی زنان و مردان مؤمن ، در بهرهوری از ثمرات ایمان خود و پاداش های الهی

لیدخل المؤمنین و المؤمن-ت جنّ-ت

قرار گرفتن وصف <المؤمنات> در کنار <المؤمنین>، می رساند که زنان و مردان در ره یابی به بهشت جاودان همسان اند.

ص: 308

63- پاداش عمل زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 71 - 22

22 - ارزش و پاداش اعمال زنان و مردان مؤمن در پیشگاه خداوند ، همسان است .

و المؤمنون و المؤمنت . .. أولئک سیرحمهم اللّه

64- پادشاه مصر و زنان اشراف مصر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 51 - 1،2،4

1- پادشاه مصر به منظور بازجویی از زنان اشراف درباره ماجرایشان با یوسف ( ع ) آنان را احضار کرد .

قال ما خطبکنّ

2- پادشاه مصر داستان یوسف و زنان اشراف را ، ماجرایی بزرگ ارزیابی کرد و خود عهده دار بازجویی از زنان اشراف شد .

قال ما خطبکنّ إذ رودتنّ یوسف عن نفسه

<خطب> به معنای کار و امر بزرگ است. و مراد از آن در این جا داستان و ماجراست.

4- پادشاه مصر پیش از بازجویی از زنان اشراف ، به تقاضای آنان ( درخواست کام روایی ) از یوسف ( ع ) و بی گناهی او آگاه شده بود .

قال ما خطبکنّ إذ رودتنّ یوسف عن نفسه

<إذ> بدل اشتمال برای <خطبکنّ> است و بیانگر مقصود پادشاه از ماجرایی است که درباره آن بازجویی می کرد. بنابراین <ما خطبکنّ ...> ; یعنی، داستان شما چیست؟ منظورم آن داستانی است که تقاضای کام روایی از یوسف می کردید. تصریح شاه به اینکه شما زنان از یوسف(ع) تقاضا کردید، می رساندکه وی به مراوده آنان و بی گناهی یوسف(ع) آگاهی یافته بود.

65- پذیرایی از زنان اشراف مصر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 31 - 6،7

6- زلیخا به هر یک از زنان دعوت شده ، کاردی برای استفاده از خوردنی ها داد .

و ءاتت کل وحده منهنّ سکّینًا

7- زلیخا خود ، آرایش دهنده مجلس ضیافت و پذیرایی کننده از زنان اشراف بود .

و أعتدت لهنّ متّکئًا و ءاتت کل وحده منهنّ سکّینًا

ضمیر در <أعتدت> و <آتت> به <امرأت العزیز> برمی گردد. بنابراین ظاهر این است که او خود به انجام آن کارها پرداخته بود و گرنه فعلهای مذکور به صورت مجهول (اُعتِد) و (اوتیت) آورده می شد.

ص: 309

66- تحقیر زنان کافر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - مسد - 111 - 4 - 7

7 - جواز تحقیر زنانِ کافر و مؤذی و به کار بردن کلمات ناهنجار درباره آنان

حمّاله الحطب

67- تساوی زن و مرد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 58 - 4

4 - زنان مؤمن ، دارای موقعیتی همسان مردان مؤمن اند .

و الذین یؤذون المؤمنین و المؤمن-ت . .. فقد احتملوا بهت-نًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 124 - 3،4

3 - زنان و مردان ، همسان در بهره مندی از پاداش ایمان و عمل صالح خویش

و من یعمل من الصلحت من ذکر او انثی و هو مؤمن فأولئک یدخلون الجنه

4 - ایمان و عمل صالح ، معیار ارزش انسانهاست ; نه جنسیت ایشان .

و من یعمل من الصلحت من ذکر او انثی و هو مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 67 - 3

3 - همگونی زنان و مردان منافق ، در مجازات و کیفر جرم نفاق

نعذب طائفه بأنهم کانوا مجرمین. المنفقون و المنفقت بعضهم من بعض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 71 - 22

22 - ارزش و پاداش اعمال زنان و مردان مؤمن در پیشگاه خداوند ، همسان است .

و المؤمنون و المؤمنت . .. أولئک سیرحمهم اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 72 - 3

3 - تساوی زن و مرد در پاداش های اخروی

وعد اللّه المؤمنین و المؤمنت جنت تجری من تحتها الأنهر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 310

9 - نحل - 16 - 72 - 3

3- زن و مرد ، دارای نفس و حقیقت واحد انسانی و فاقد کمترین تمایز در انسانیت

و الله جعل لکم من أنفسکم أزوجًا

این برداشت به خاطر این است که همه انسانها - اعم از مرد و زن - مخاطب <أنفسکم> قرار گرفته اند و همه آنها دارای جان و روح واحدی شمرده شده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 97 - 2

2- تساوی زن و مرد در برخورداری از پاداش های الهی و بهره مندی از حیات پاکیزه و دلپذیر

من عمل ص-لحًا من ذکر أو أُنثی و هو مؤمن فلنحیینّه حیوه طیّبه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 2 - 4

4- تساوی زن و مرد در حدود و کیفر زنا ( صد تازیانه )

الزانیه و الزانی فاجلدوا کلّ وحد منهما ماْئه جلده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 9 - 4

4 - تساوی شرایط ، آداب و آثار گواهی و سوگند مرد و زن در اثبات و یا رد لعان

والخ-مسه أنّ لعنت اللّه علیه . .. والخ-مسه أنّ غضب اللّه علیها إن کان من الص-دقی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 7 - 5

5 - زنان نیز همچون مردان ، زمینه دار دستیابی به مقامات بالای معنوی

و أوحینا إلی أُمّ موسی أن أرضعیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 21 - 2،3

2 - زنان ، همسان با مردان ، خلق شده اند .

أن خلق لکم من أنفسکم أزوجًا

از قید <من أنفسکم> استفاده می شود که خلق زنان، همسان مردان است.

3 - زنان و مردان ، از یک جنس آفریده شده اند .

أن خلقکم من تراب . .. خلق لکم من أنفسکم أزوجًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 35 - 7

7 - جنسیت زن و مرد ، در برخورداری از آمرزش و پاداش الهی ، دخالتی ندارد .

ص: 311

إنّ المسلمین و المسلم-ت و المؤمنین و المؤمن-ت . .. أعدّ اللّه لهم مغفره و أجرًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 73 - 6

6 - زنان ، مستقل از مردان ، دارای مسؤولیت اند و به آنان نیز مانند مردان ، امانت الهی عرضه شده است .

إنّا عرضنا الأمانه . .. لیعذّب اللّه المن-فقین و المن-فق-ت و المشرکین و المشرک-ت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 22 - 4

4 - همانندی و یک سانی مجازات و کیفر زنان و مردان مشرک و کافر در قیامت

احشروا الذین ظلموا و أزوجهم

برداشت یاد شده از آن جا است که اختصاص به ذکر یافتن <ازواج> (همسران)، می تواند برای از بین بردن این توهم باشد که زنان مشرک و کافر از کیفر الهی معاف اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 153 - 2

2 - فرزند پسر و دختر برابرند و هیچ یک بر دیگری برتری ندارند .

أصطفی البنات علی البنین

همزه در <أصطفی> برای استفهام انکاری است و انکار برگزیدن دختر به جای پسر، انکار اصل برتری پسر بر دختر و دختر بر پسر نیز می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 6 - 4

4 - زنان چونان مردان ، بی هیچ امتیاز و تبعیضی ، دارای نفس و حقیقت واحد انسانی اند .

خلقکم من نفس وحده ثمّ جعل منها زوجها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 40 - 8،9

8 - برابری زن و مرد ، در بهره مند شدن از پاداش های اخروی و نعمت های بهشتی

و من عمل ص-لحًا من ذکر أو أُنثی و هو مؤمن فأُول-ئک یدخلون الجنّه یرزقون فیها بغی

9 - برابری ارزش کار ها و رفتار زنان و مردان

و من عمل ص-لحًا من ذکر أو أُنثی و هو مؤمن فأُول-ئک یدخلون الجنّه یرزقون فیها بغی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 11 - 6

6 - همسانی مرد و زن در حقیقت انسانیت

جعل لکم من أنفسکم أزوجًا

ص: 312

ذکر <من أنفسکم> بیانگر آن است که زن و مرد از یک حقیقت هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 49 - 7،9

7 - دختر و پسر ، هر دو هدیه الهی به انسان ها

یهب لمن یشاء إن-ثًا و یهب لمن یشاء الذکور

9 - تمایز میان دختر و پسر ، مخالف اندیشه دینی است .

یهب لمن یشاء إن-ثًا و یهب لمن یشاء الذکور

تقدیم <إناثاً> بر <الذکور> علاوه بر رعایت فاصله و سجع، می تواند به منظور نفی اندیشه جاهلیت در مورد دختران باشد (که پسران را بر دختران ترجیح می دادند).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 19 - 12

12- ایمان ، ملاک ارزش و ارجمندی انسان ، بی هیچ تفاوت میان مردان و زنان

و استغفر . .. و للمؤمنین و المؤمن-ت

قرار گرفتن <مؤمنات> در کنار <مؤمنین> و یاد کردن از آن دو با وصف ایمان، می رساند که تمام ارزش و ارجمندی آنان، بر محور ایمان است و در این راستا هر دو مشمول دعای پیامبر(ص) هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 5 - 5

5 - همسانی زنان و مردان مؤمن ، در بهرهوری از ثمرات ایمان خود و پاداش های الهی

لیدخل المؤمنین و المؤمن-ت جنّ-ت

قرار گرفتن وصف <المؤمنات> در کنار <المؤمنین>، می رساند که زنان و مردان در ره یابی به بهشت جاودان همسان اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 6 - 4

4 - تساوی مردان و زنان ، در ابتلا به نتایج نفاق و شرک خویش

و یعذّب المن-فقین و المن-فق-ت و المشرکین و المشرک-ت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 25 - 16

16- زنان و مردان مؤمن ، دارای ارج و حرمتی همانند

و لولا رجال مؤمنون و نساء مؤمن-ت . .. أن تط-وهم

از این که خداوند، <مؤمنات> را در کنار <مؤمنون> یاد کرده و حفظ خون و حرمت آن دو را عامل بازداشتن مؤمنان از توسّل به قهر برای ورود به مکه معرفی کرده است; مطلب بالا استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 313

17 - حجرات - 49 - 11 - 7

7 - ارزش ها و ضوابط اخلاقی ، عام و فراگیر نسبت به زنان و مردان

لایسخر قوم من قوم . .. و لا نساء من نساء

واژه <قوم>، نزد برخی اهل لغت تنها شامل مردان است و برخی دیگر آن را شامل مرد و زن می دانند. در دیدگاه دوم، مجزّا آمدن <و لا نساء>، در واقع تأکیدی است بر این که زنان نیز چون مردان، در ارزش ها و تکالیف اخلاقی سهیم اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 12 - 8

8 - تساوی زنان و مردان ، از نظر استعداد و زمینه های لازم برای رسیدن به مراتب کمال و دست یافتن به ثواب ها و بهره های اخروی

یوم تری المؤمنین و المؤمن-ت . .. بشریکم الیوم جنّ-ت

برداشت یاد شده، از تصریح به نام های زنان و مردان در عرض هم، استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 13 - 6

6 - تساوی مردان و زنان در عرصه قیامت ، از نظر کیفر و عذاب و محرومیت از ثواب ها و بهره های اخروی

یوم یقول المن-فقون و المن-فق-ت للذین ءامنوا انظرونا نقتبس من نورکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 11 - 14

14 - زنان همانند مردان ، دارای استعداد و شایستگی های لازم برای الگو شدن و دستیابی به اوج قلّه کمال

ضرب اللّه مثلاً للذین ءامنوا امرأت فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 39 - 3

3 - تساوی زن و مرد ، از جهت مبدأ پیدایش و مراحل تکوین *

أیحسب الإنس-ن . .. ألم یک نطفه من منیّ یمنی ... فجعل منه الزوجین الذکر و الأُنثی

تذکّر به این حقیقت که انسان از منی آفریده شده و از آن ماده، زوجین (مرد و زن) پدید آمده است، می تواند بیانگر مطلب یاد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بروج - 85 - 10 - 9

9 - گناه شکنجه دادن و سوزاندن مرد و زن مؤمن ، برابر و عذاب اخروی آن یکسان است .

الذین فتنوا المؤمنین و المؤمن-ت . .. فلهم عذاب جهنّم

ص: 314

68- تعجب زنان اشراف مصر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 30 - 9

9- عشق زلیخا به یوسف ( ع ) ، علی رغم همسری او برای عزیز مصر ، مایه شگفتی فراوان زنان اشراف و موجب مزید ملامت گویی از وی شد .

امرأت العزیز ترود فتی-ها عن نفسه

هدف زنان اشراف از یاد کردن زلیخا به عنوان <همسر عزیز مصر>، رساندن زشتی هر چه افزون تر ماجرای اوست ; یعنی، مراوده با بردگان زشت است و از همسر عزیز مصر ناپسندتر.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 31 - 15،17

15- زنان اشراف مصر با مشاهده یوسف ( ع ) ، حیرت زده و مدهوش شدند .

فلما رأینه أکبرنه و قطّعن أیدیهنّ

<إکبار> (مصدر أکبرن) به معنای بزرگ دیدن و با عظمت شمردن است.

17- زنان اشراف با دیدن جمال حیرت انگیز یوسف ( ع ) ، به جای خوردنیها ، کارد بر دست های خویش نهاده ، آن را چاک چاک کردند .

فلما رأینه أکبرنه و قطّعن أیدیهنّ

استفاده از ماده <قطع> - که به معنای بریدن و جدا ساختن است - در مورد مجروح کردن، دلالت بر شدت بریدگی و جراحت دارد. بردن آن ماده به باب تفعیل (قطّعن) برای رساندن این نکته است که زنان اشراف، مواضع متعددی از دستهای خویش را بریدند ; زیرا تقطیع به معنای قطعه قطعه کردن است.

69- تنزیه زنان عفیف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 26 - 11

11 - زنان و مردان نیک سرشت و نیک کردار ، از نسبت های ناروای افراد خبیث و بدخواه در باره آنان ، منزه و پیراسته اند .

للخبیثین . .. للطیّبین ... أُول-ئک مبرّءون ممّا یقولون

مشارالیه <أُول-ئک> <طیّبین> (مردان و زنان نیک و پاکدامن) است و مرجع ضمیر <یقولون>، <خبیثین> (مردان و زنان خبیث) می باشد.

70- تهمت به زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 58 - 1،2

1 - کسانی که با مردان و زنان مؤمن بی گناه ، نسبتی ناروا بدهند ، زیر بار بهتان رفته اند .

و الذین یؤذون المؤمنین و المؤمن-ت بغیر ما اکتسبوا فقد احتملوا بهت-نًا

ص: 315

2 - نسبت ناروا به مردان و زنان مؤمن بی گناه ، آزار و اذیت آنان و گناه است .

و الذین یؤذون المؤمنین و المؤمن-ت بغیر ما اکتسبوا فقد احتملوا . .. إثمًا مبینًا

به قرینه <فقد احتملوا بهتاناً> مراد از آزار و اذیت مؤمنان، تهمت زدن و نسبت ناروا دادن به آنها است.

71- جبران مهریه زنان کافر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 11 - 8

8 - < عن یونس عن أصحابه عن أبی جعفر ( ع ) و أبی عبداللّه ( ع ) قال : قلت : . . . و قد قال اللّه عزّوجلّ فی کتابه < و إن فاتکم شیء من أزواجکم إلی الکفّار فعاقبتم . . . > ما معنی العقوبه هاهنا ؟ قال : إنّ الذی ذهبت إمرأه فعاقب علی إمرأه اُخری غیرها یعنی تزوّجها [ بعقب ] . . . فعلی الإمام أن یعطیه مهر إمرأه الذاهبه ;

از یونس از اصحابش از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) روایت شده که گفت: به امام(ع) عرض کردم: . .. خداوند عزّوجلّ فرموده است: <و إن فاتکم شیء من أزواجکم إلی الکفّار فعاقبتم> مراد از این عقوبت در این جا چیست؟ امام فرمود: مردی که همسرش از دست او رفته [و به کفّار ملحق شده ]و در پی آن همسر دیگری اختیار کرده ... برعهده امام است که مهر زنی را که رفته به آن مرد بپردازد [و معنای ]<عاقبتم> یعنی پس از رفتن آن زن، همسر دیگری گرفته باشد>.

72- حجاب زنان مقارن بعثت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 31 - 16

16 - استفاده از روسری ، بدون پوشاندن گلو و سینه ، از پوشش های زنان جزیره العرب پیش از تشریع حکم حجاب از جانب اسلام

و لیضربن بخمرهنّ علی جیوبهنّ

73- حجاب زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 59 - 3،12

3 - بر زنان آزاده مؤمن ، لازم است که تمام اندام خود را ، از سر تا پا ، از نامحرمان بپوشانند .

قل لأزوجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهنّ من جل-بیبهنّ

تعبیر <علیهنّ> شامل تمامی اندام می شود و نکته یاد شده را می رساند.

12 - بر زنان مؤمن آزاده ، لازم است با پوشش مناسب ، خود را از بردگان کنیز متمایز سازند .

یدنین علیهنّ من جل-بیبهنّ ذلک أدنی أن یعرفن فلایؤذین

متعلق <یعرفن> می تواند <من الإماء> باشد و می تواند چیزی شبیه <إنّهنّ حرائر> باشد. برداشت بالا، بنابر احتمال نخست است.

ص: 316

74- حفظ حرمت زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 59 - 10

10 - خداوند ، برای پاسداشت حریم زنان مؤمن از تعرّض مزاحمان ، عنایت ویژه ای دارد .

قل لأزوجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهنّ من جل-بیبهنّ ذلک أدنی أن یعرفن فل

75- خطر انحراف زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 6 - 4

4 - زنان و مردان مؤمن ، همواره در معرض خطر انحراف و افتادن در ورطه گناه آتش افروز

ی-أیّها الذین ءامنوا قوا أنفسکم و أهلیکم نارًا

مطلب یاد شده، از خطاب به مؤمنان (یا أیّها الذین آمنوا) استفاده می شود.

76- خطر گناه زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 6 - 4

4 - زنان و مردان مؤمن ، همواره در معرض خطر انحراف و افتادن در ورطه گناه آتش افروز

ی-أیّها الذین ءامنوا قوا أنفسکم و أهلیکم نارًا

مطلب یاد شده، از خطاب به مؤمنان (یا أیّها الذین آمنوا) استفاده می شود.

77- خیانت زنان اشراف مصر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 52 - 10

10- زنان اشراف مصر و متهم کنندگان یوسف ( ع ) به خیانت ، از زمره خائنان بودند .

أن الله لایهدی کید الخائنین

مصداق مورد نظر برای <الخائنین> زلیخا و زنان اشراف و نیز درباریانی می باشند که تصمیم به زندانی کردن یوسف(ع) گرفتند (ثم بدا لهم من بعد ما رأوا الأیات لیسجننه) آیه 35.

ص: 317

78- دست بریدن زنان اشراف مصر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 31 - 17

17- زنان اشراف با دیدن جمال حیرت انگیز یوسف ( ع ) ، به جای خوردنیها ، کارد بر دست های خویش نهاده ، آن را چاک چاک کردند .

فلما رأینه أکبرنه و قطّعن أیدیهنّ

استفاده از ماده <قطع> - که به معنای بریدن و جدا ساختن است - در مورد مجروح کردن، دلالت بر شدت بریدگی و جراحت دارد. بردن آن ماده به باب تفعیل (قطّعن) برای رساندن این نکته است که زنان اشراف، مواضع متعددی از دستهای خویش را بریدند ; زیرا تقطیع به معنای قطعه قطعه کردن است.

79- دعوت از زنان اشراف مصر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 31 - 29

29- < عن علی بن الحسین ( ع ) : . . . فأرسلت إلیهنّ و هیأت لهنّ طعاماً و مجلساً ثم أتتهنّ باترج و < آتت کل واحده منهنّ سکّیناً . . . > ;

از امام سجاد(ع) روایت شده است: . .. پس همسر عزیز [پیکی] به سوی بانوان فرستاد و از آنان دعوت کرد و برایشان طعامی آماده کرد و مجلسی آراست و آن گاه برای بانوان ترنج آورد و به هر یک کاردی داد ...>.

80- دعوت زلیخا از زنان مصر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 31 - 3،4

3- زلیخا ، پس از آگاهی به توطئه زنان و ملامت گری های ایشان ، آنان را به منزل خویش دعوت کرد .

فلما سمعت بمکرهنّ أرسلت إلیهنّ

مراد از <به سوی آنان فرستاد> - که مفاد <أرسلت إلیهنّ> است - به قرینه جمله <و أعتدت لهنّ متّکئاً و . ..> این است که آنان را به مهمانی دعوت کرد.

4- زلیخا برای پاسخ گویی به زنان ملامت کننده ، ضیافتی ترتیب داد و مجلس ویژه ای آراست .

أرسلت إلیهنّ و أعتدت لهنّ متّکئًا

81- دعوتهای زنان اشراف مصر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 33 - 6

6- زنان اشراف مصر ( میهمانان زلیخا ) ، جملگی یوسف ( ع ) را به وصال خویش فرا می خواندند .

ص: 318

مما یدعوننی إلیه

<یدعون> در جمله فوق ، جمع مؤنث است و فاعل آن زنانی هستند که میهمان زلیخا بودند - آنان نیز به قرینه <أصب إلیهنّ> - یوسف(ع) را به خویش دعوت می کردند و - به دلیل مضارع بودن <یدعون> - بر آن اصرار میورزیدند.

82- دفع مکر زنان اشراف مصر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 52 - 11

11- خداوند ، خنثی کننده مکر و حیله زنان اشراف و نجات بخش یوسف ( ع ) از زندان

أن الله لایهدی کید الخائنین

83- رد مهریه زنان مهاجر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 10 - 13

13 - جامعه ایمانی ، پس از پناه دادن به زنان مهاجر ، موظف به پرداخت مهریه آنان به همسرشان

و ءاتوهم ما أنفقوا

آیه شریفه بیانگر این نکته است که پس از آزمون ایمان زنان مهاجر، باید به ایشان پناه داد; ولی از سوی دیگر خرج هایی را که مرد کافر پیش از این برای آن زن متحمل شده است (مهریه)، باید به وی بازگرداند.

84- رنج زنان بنی اسرائیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 141 - 8

8 - زنان بنی اسرائیل به سبب کشتار وسیع فرزندانشان به دست فرعونیان ، لذت حیات و زنده ماندن از آنان سلب شده بود .

یسومونکم سوء العذاب یقتلون أبناءکم و یستحیون نساءکم

<زنده گذاشتن زنان> به عنوان یک عذاب برای قوم بنی اسرائیل است که از جمله آن قوم، خود زنان هستند. و چون مجرد زنده گذاشتن عذاب تلقی نمی شود، با توجه به اینکه <یستحیون> پس از <یقتلون> آمده، می توان گفت کشتن فرزندان به گونه ای بوده که زنان، یعنی مادران جامعه، از زنده ماندن خودشان و دیدن قتل فجیع فرزندانشان در رنج و عذاب بودند. آوردن <نساء> در مقابل <أبناء> می تواند این احتمال را تأیید کند.

85- روزی اخروی زنان صالح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 319

16 - غافر - 40 - 40 - 4

4 - زنان و مردان مؤمن نیک کردار ، برخوردار از روزی ها و نعمت های بی اندازه و بسیار در بهشت

و من عمل ص-لحًا . .. فأُول-ئک یدخلون الجنّه یرزقون فیها بغیر حساب

86- روش برخورد با زنان کافر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - مسد - 111 - 4 - 7

7 - جواز تحقیر زنانِ کافر و مؤذی و به کار بردن کلمات ناهنجار درباره آنان

حمّاله الحطب

87- زایمان زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 11 - 14

14 - آفرینش انسان در قالب مرد و زن و آگاهی از بارداری و زایمان زنان و مقدار عمر آدمی ، کاری آسان برای خداوند

و اللّه خلقکم من تراب ثمّ من نطفه . .. و ما یعمّر من معمّر و لاینقص من عمره إلاّ

88- زلیخا و زنان اشراف مصر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 31 - 11،29

11- زلیخا ، هنگامی که زنان بر جایگاه های خود تکیه زده و آماده استفاده از خوراکی ها شدند ، از یوسف ( ع ) خواست بر آنان گذر کند .

و قالت اخرج علیهنّ

29- < عن علی بن الحسین ( ع ) : . . . فأرسلت إلیهنّ و هیأت لهنّ طعاماً و مجلساً ثم أتتهنّ باترج و < آتت کل واحده منهنّ سکّیناً . . . > ;

از امام سجاد(ع) روایت شده است: . .. پس همسر عزیز [پیکی] به سوی بانوان فرستاد و از آنان دعوت کرد و برایشان طعامی آماده کرد و مجلسی آراست و آن گاه برای بانوان ترنج آورد و به هر یک کاردی داد ...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 32 - 1،2

1- زلیخا ، با ارائه یوسف ( ع ) به زنان اشراف ، به ایشان فهماند که نباید وی را در عشقش به یوسف ( ع ) ملامت کنند .

قالت فذلکنّ الذی لمتننی فیه

2- زلیخا ، نزد زنان اشراف به تقاضای کام روایی از یوسف ( ع ) ، اقرار و اعتراف کرد .

ص: 320

لقد رودته عن نفسه

89- زلیخا و سرزنشهای زنان مصر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 31 - 1،3

1- زلیخا سرزنش زنان مصر را به خاطر عشقش به یوسف ( ع ) ، شنید و به آن آگاهی یافت .

فلما سمعت بمکرهنّ

فعل <سمع> متعدی است و نیازی به حرف <باء> برای تعدیه ندارد. بنابراین در <سمعت بمکرهنّ> معنای <علمت> اشراب شده است. ازاین رو مفاد آن چنین می شود: زلیخا به مکر زنان آگاه شد و این آگاهی از طریق خبرهایی بود که برای او نقل می شد.

3- زلیخا ، پس از آگاهی به توطئه زنان و ملامت گری های ایشان ، آنان را به منزل خویش دعوت کرد .

فلما سمعت بمکرهنّ أرسلت إلیهنّ

مراد از <به سوی آنان فرستاد> - که مفاد <أرسلت إلیهنّ> است - به قرینه جمله <و أعتدت لهنّ متّکئاً و . ..> این است که آنان را به مهمانی دعوت کرد.

90- زلیخا و گواهی زنان اشراف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 51 - 13

13- زلیخا شهادت زنان اشراف بر پاکدامنی یوسف ( ع ) را تصدیق کرد و سخن آنان را مایه روشن شدن حقیقت دانست .

قالت امرأت العزیز الئ-ن حصحص الحق

<حصحصه> (مصدر حصحص) به معنای روشن شدن چیزی پس از کتمان آن است. برخی نیز گفته اند به معنای ثبوت و استقرار است.

91- زلیخا و محاکمه زنان اشراف مصر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 51 - 10

10- زلیخا نیز در جلسه محاکمه ای که برای کشف حقیقت ماجرای زنان با یوسف ( ع ) تشکیل شده بود ، حضور داشت .

قالت امرأت العزیز الئ-ن حصحص الحق

ص: 321

92- زمینه اذیت زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 6 - 15

15- نظام اجتماعی ظالمانه ، همچون نظام استبدادی فرعون ، از ظلمتهاست .

أخرج قومک من الظلم-ت إلی النور . .. إذ أنج-کم من ءال فرعون یسومونکم سوء العذاب

93- زمینه الگو بودن زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 11 - 14

14 - زنان همانند مردان ، دارای استعداد و شایستگی های لازم برای الگو شدن و دستیابی به اوج قلّه کمال

ضرب اللّه مثلاً للذین ءامنوا امرأت فرعون

94- زمینه انحراف زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 10 - 14

14 - زنان همانند مردان ، در معرض انحراف و حق ناپذیری شدید و مثال زدنی

ضرب اللّه مثلاً للذین کفروا امرأت نوح و امرأت لوط . ..قیل ادخلا النار مع الدخلین

95- زمینه بی احترامی زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 25 - 17

17- پایمال شدن حرمت مردان و زنان مؤمن در صورت جنگ در حدیبیه ، مایه ننگ برای مسلمانان

و لولا رجال مؤمنون و نساء مؤمن-ت . .. فتصیبکم منهم معرّه

96- زمینه تکامل زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 11 - 14

14 - زنان همانند مردان ، دارای استعداد و شایستگی های لازم برای الگو شدن و دستیابی به اوج قلّه کمال

ضرب اللّه مثلاً للذین ءامنوا امرأت فرعون

ص: 322

97- زمینه حق ناپذیری زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 10 - 14

14 - زنان همانند مردان ، در معرض انحراف و حق ناپذیری شدید و مثال زدنی

ضرب اللّه مثلاً للذین کفروا امرأت نوح و امرأت لوط . ..قیل ادخلا النار مع الدخلین

98- زمینه مشکلات اجتماعی زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 6 - 15

15- نظام اجتماعی ظالمانه ، همچون نظام استبدادی فرعون ، از ظلمتهاست .

أخرج قومک من الظلم-ت إلی النور . .. إذ أنج-کم من ءال فرعون یسومونکم سوء العذاب

99- زنان اشراف مصر در مجلس زلیخا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 50 - 11

11- ماجرای میهمانی زلیخا از زنان اشراف و بریدن آنان دست های خویش را ، گویاترین صحنه برای اثبات منزلت والا و عفت و پاکدامنی یوسف ( ع )

فسئله ما بال النسوه الّ-تی قطعن أیدیهنّ

یوسف(ع) برای رسیدگی به پرونده خویش با عبارت <الّ-تی قطعن أیدیهنّ> داستان میهمانی زلیخا از زنان اشراف و اینکه آنان دستهای خویش را بریدند را مطرح می کند و از آن جا که یوسف(ع) درصدد اثبات بی گناهی خویش است، می توان گفت: داستان مذکور و مسائل پیرامون آن برای اثبات عفت، پاکدامنی و بی گناهی یوسف(ع) بهترین شاهد بوده است.

100- زنان اشراف مصر و دعای یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 34 - 3

3- زلیخا و زنان اشراف ، در اثر توسل یوسف ( ع ) به درگاه خدا ، از او مأیوس گشته و از مکر و تزویر ، علیه او منصرف شدند .

101- فصرف عنه کیدهنّ

مراد از کید زنان، تقاضای مکرر آنان با عشوه ها و اظهار شیفتگی است. بنابراین عبارت <صرف عنه کیدهنّ> دلالت می کند

ص: 323

که پس از دعای یوسف(ع)، دیگر آن مراوده ها و تقاضاها از یوسف(ع) نشد. گفتنی است که <ثم> در آیه بعد، مؤید این نکته است که یأس زنان و انصرافشان از وی، پیش از زندانی شدن او بوده است، نه اینکه زندانی شدنش، عامل قطع مراوده شده باشد.

102- زنان اشراف مصر و زلیخا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 30 - 7،9

7- زنان اشراف ، تقاضای کام جویی زلیخا از برده خویش را ، امری نکوهیده دانسته و او را ملامت می کردند .

و قال نسوه فی المدینه امرأت العزیز ترود فتی-ها عن نفسه قد شغفها حبًّا

<فتا> به معنای برده و عبد ، و نیز به معنای جوان است. به نظر می رسد هر دو معنای <فتا> در <تراود فتاها> لحاظ شده باشد.

9- عشق زلیخا به یوسف ( ع ) ، علی رغم همسری او برای عزیز مصر ، مایه شگفتی فراوان زنان اشراف و موجب مزید ملامت گویی از وی شد .

امرأت العزیز ترود فتی-ها عن نفسه

هدف زنان اشراف از یاد کردن زلیخا به عنوان <همسر عزیز مصر>، رساندن زشتی هر چه افزون تر ماجرای اوست ; یعنی، مراوده با بردگان زشت است و از همسر عزیز مصر ناپسندتر.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 31 - 2،24

2- عشق زلیخا به یوسف ( ع ) حربه زنان اشراف مصر ، برای جنجال و توطئه علیه او

قال نسوه فی المدینه . .. فلما سمعت بمکرهنّ

مراد از <مکر> نقل کردن و مطرح ساختن ماجرای زلیخاست. اطلاق <مکر> به نقل آن ماجرا ، گویای این است که زنان اشراف با مطرح کردن آن قصه ، درصدد ضربه زدن به شخصیت زلیخا و توطئه علیه وی بودند.

24- زنان ملامت کننده زلیخا ، با مشاهده یوسف ( ع ) ، زلیخا را در عشقش محق دانستند .

فلما رأینه أکبرنه . .. إن ه-ذا إلاّ ملک کریم

103- زنان اشراف مصر و یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 31 -

14،15،16،17،19،22،23،24

14- زنان اشراف مصر در مجلس ضیافت زلیخا ، برای اولین بار یوسف ( ع ) را مشاهده کردند .

فلما رأینه أکبرنه . .. و قلن ح-ش لله ما هذا بشرًا

15- زنان اشراف مصر با مشاهده یوسف ( ع ) ، حیرت زده و مدهوش شدند .

فلما رأینه أکبرنه و قطّعن أیدیهنّ

<إکبار> (مصدر أکبرن) به معنای بزرگ دیدن و با عظمت شمردن است.

ص: 324

16- زنان اشراف با دیدن یوسف ( ع ) ، از خود بی خود شده و از ادراک هر چیز جز جمال او ناتوان گشتند .

فلما رأینه أکبرنه و قطّعن أیدیهنّ

17- زنان اشراف با دیدن جمال حیرت انگیز یوسف ( ع ) ، به جای خوردنیها ، کارد بر دست های خویش نهاده ، آن را چاک چاک کردند .

فلما رأینه أکبرنه و قطّعن أیدیهنّ

استفاده از ماده <قطع> - که به معنای بریدن و جدا ساختن است - در مورد مجروح کردن، دلالت بر شدت بریدگی و جراحت دارد. بردن آن ماده به باب تفعیل (قطّعن) برای رساندن این نکته است که زنان اشراف، مواضع متعددی از دستهای خویش را بریدند ; زیرا تقطیع به معنای قطعه قطعه کردن است.

19- اعتراف یک پارچه زنان اشراف به زیبایی پرجاذبه یوسف ( ع ) و عظمت جمال او

فلما رأینه . .. و قلن ح-ش لله ما هذا بشرًا

22- جمال بی مانند یوسف ( ع ) ، موجب اظهار تردید زنان مصر در بشر بودن او شد .

ح-ش لله ما هذا بشرًا

23- زنان اشراف ، یوسف ( ع ) را بسان فرشته ای گرامی و بلند مرتبه یافتند .

إن ه-ذا إلاّ ملک کریم

24- زنان ملامت کننده زلیخا ، با مشاهده یوسف ( ع ) ، زلیخا را در عشقش محق دانستند .

فلما رأینه أکبرنه . .. إن ه-ذا إلاّ ملک کریم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 33 - 6

6- زنان اشراف مصر ( میهمانان زلیخا ) ، جملگی یوسف ( ع ) را به وصال خویش فرا می خواندند .

مما یدعوننی إلیه

<یدعون> در جمله فوق ، جمع مؤنث است و فاعل آن زنانی هستند که میهمان زلیخا بودند - آنان نیز به قرینه <أصب إلیهنّ> - یوسف(ع) را به خویش دعوت می کردند و - به دلیل مضارع بودن <یدعون> - بر آن اصرار میورزیدند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 51 - 5،6،7

5- زنان اشراف ، درخواست کام روایی از یوسف ( ع ) را انکار نکردند .

ما خطبکنّ إذ رودتنّ یوسف عن نفسه قلن ح-ش لله ما علمنا علیه من سوء

6- زنان اشراف در حضور پادشاه مصر ، بر پاکدامنی یوسف ( ع ) و مبرّا بودنش از هرگونه آلودگی شهادت دادند .

قلن ح-ش لله ما علمنا علیه من سوء

کلمه (بدی و آلودگی) پس از نفی واقع شده است و از این رو شامل هرگونه سوء و بدی می شود و <من> زایده نیز این معنا را تأکید می کند.

7- یوسف ( ع ) به دلیل پاکدامنی شگفت انگیزش ، از آفریده های بی نظیر خداوند در دیدگاه زنان اشراف مصر

قلن ح-ش لله

ص: 325

104- زنان اشراف مصر وکامجویی زلیخا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 30 - 2،3

2- زنان اشراف ، عامل شیوع خبر ماجرای یوسف ( ع ) و زلیخا در پایتخت مصر

و قال نسوه فی المدینه

برداشت فوق، بر این اساس است که <فی المدینه> متعلق به <قال> باشد. بر این مبنا <قال نسوه فی المدینه ...> ; یعنی: زنان مراوده زلیخا با یوسف(ع) را در آن شهر (پایتخت مصر) نشر دادند.

3- عشق زلیخا به یوسف ( ع ) و تقاضای مکرر او برای کام روایی از وی ، زبانزد زنان اشراف شده بود .

و قال نسوه فی المدینه امرأت العزیز ترود فتی-ها عن نفسه

<فی المدینه> می تواند متعلق به <قال> باشد و نیز محتمل است صفت برای <نسوه> باشد. براساس احتمال دوم، مراد از <قال نسوه فی المدینه...> این است که: زنان شهر ، داستان زلیخا را برای یک دیگر بازگو می کردند.

105- زنان اهل کتاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 5 - 23

23 - لزوم مراعات حقوق زنان اهل کتاب

و المحصنت من الذین اوتوا الکتب من قبلکم إذا ءاتیتموهن اجورهن

106- زنان بهشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 15 - 20

20 - زنان بهشتی از حیض و حدث پاک هستند .

و ازواج مطهّره

امام صادق (ع) در تفسیر آیه فوق فرمود: لا یحضن و لا یحدثن.

_______________________________

تفسیر عیاشی، ج 1، ص 164، ح 11 ; نورالثقلین، ج 1، ص 321، ح 57، 58.

107- زنان جادوگر در صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فلق - 113 - 4 - 1

1 - زنانی ، در عصر بعثت با گره زدن و افشاندن ترشحات دهان بر گره ها ، مردم را جادو می کردند .

النفّ-ث-ت فی العقد

ص: 326

فعل <نَفَثَ>، زمانی گفته می شود که شخص ترشحاتی از دهان بیرون افکند (مصباح) و <نَفْث> شبیه دمیدن و کمتر از آب دهان افکندن است (صحاح). حرف <ال> در <النفّاثات>، گرچه برای تعریف جنس است; ولی در مقایسه با <غاسق> و <حاسد> - که نکره آورده شده است - ممکن است به معروف بودن کسانی که <نفّاثه> (افسون گر) بودند، نظر داشته باشد.

108- زنان در حکومت فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 25 - 11

11 - زنان بنی اسرائیل ، فاقد هر گونه قدرت در جامعه فرعونی و نقش تأثیرگذار در سرنوشت سیاسی و اجتماعی

و استحیوا نساءهم

از این که فرعونیان دستور قتل دختران ایمان آورندگان به موسی(ع) را صادر نکردند، می توان مطلب یاد شده را به دست آورد; زیرا اگر زنان برای آنان خطرآفرین بودند و خود آنان و یا ایمان آوردنشان، نقشی در جامعه می داشت; قهراً در مجازات قتل با مردان شریک می شدند.

109- زنان عفیف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 156 - 5

5 - قداست و پاکدامنی حضرت مریم ( ع )

و بکفرهم و قولهم علی مریم بهتناً عظیماً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 5 - 11،12،15،25

11 - جواز ازدواج با زنان پاکدامن و مؤمن

الیوم احل لکم . .. و المحصنت من المؤمنت

احصان (مصدر محصنه) به معنای عفیف بودن، آزاده بودن، همسر داشتن و مسلمان بودن است. در آیه مورد بحث تنها معنای اول و دوم می تواند مراد باشد و برداشت فوق بر اساس معنای اول است.

12 - جواز ازدواج با زنان پاکدامن اهل کتاب

الیوم احل لکم . .. و المحصنت من الذین اوتوا الکتب من قبلکم

بنابر اینکه مراد از <محصنات>، زنان پاکدامن باشد. برداشت فوق را فرمایش منقول از امام صادق(ع) تأیید می کند که درباره آیه فوق فرمود: هن العفائف.

_______________________________

تفسیر عیاشی، ج 1، ص 296، ح 39; تفسیر برهان، ج 1، ص 449، ح 13.

15 - حلیت طیبات و غذا های اهل کتاب و جواز ازدواج با زنان پاکدامن آنان ، امتنان خداوند بر مسلمانان

الیوم احل لکم

علاوه بر سیاق و لحن آیه، از <لام انتفاع> در <لکم>، امتنان استفاده می شود.

ص: 327

25 - پاکدامنی و عفت مردان ، از شرایط حلیت ازدواج آنان با زنان عفیف و پاکدامن

محصنین غیر مسفحین و لا متخذی اخدان

<اخدان> جمع <خدن> به معنای رفیقان است که به مناسبت مورد، مراد از رفاقتهای جنسی نامشروع است و <مسفحین> از <سفاح> به معنای زناست. گفتنی است برداشت فوق بر این مبناست که <محصنین> حال برای <کم> در <لکم> و عامل آن <احل> باشد.

110- زنان مشرک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 73 - 4

4 - مردان و زنان مشرک ، در قبال امانت الهی ، به وظیفه خود عمل نمی کنند .

إنّا عرضنا الأمانه . .. لیعذّب اللّه ... و المشرکین و المشرک-ت

111- زنان منافق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 73 - 3

3 - مردان و زنان منافق ، در قبال امانت الهی ، به وظیفه خود عمل نمی کنند .

إنّا عرضنا الأمانه . .. لیعذّب اللّه المن-فقین و المن-فق-ت

112- زنان منافق در جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 68 - 1

1 - خلود در آتش دوزخ ، وعده خداوند به زنان و مردان منافق و عموم کفرپیشگان

وعد اللّه المنفقین و المنفقت و الکفار نار جهنم خلدین فیها

113- زنان منافق در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 67 - 1،2

1 - وجود زنان منافق ، در میان منافقان عصر پیامبر ( ص )

المنفقون و المنفقت

2 - همگونی زنان و مردان منافق صدر اسلام ، در مواضع ضد اسلامی و برخورد با مسلمانان

ص: 328

المنفقون و المنفقت بعضهم من بعض یأمرون بالمنکر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 68 - 5

5 - وجود زنان منافق در میان منافقان عصر پیامبر ( ص )

وعد اللّه المنفقین و المنفقت

114- زنان منافق در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 13 - 7

7 - زنان منافق چونان مردان نفاق پیشه ، فاقد نور و روشنایی در ظلمت قیامت

یوم . .. و المن-فق-ت ... انظرونا نقتبس من نورکم

115- زنان منافق صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 13 - 4

4 - وجود نیرومند جریان نفاق ، در میان زنان و مردان مسلمان ، در عصر نزول قرآن و بعثت پیامبراکرم ( ص )

یوم یقول المن-فقون و المن-فق-ت . .. انظرونا نقتبس من نورکم

تصریح قرآن به نام مردان و زنان منافق، نشان دهنده وجود آنان در میان مسلمانان صدراسلام است. تعبیر <ألم نکن معکم> در آیه بعد، بیانگر نفوذ آنان در میان صفوف مسلمین به صورت یک جریان گسترده است.

116- زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 58 - 4

4 - زنان مؤمن ، دارای موقعیتی همسان مردان مؤمن اند .

و الذین یؤذون المؤمنین و المؤمن-ت . .. فقد احتملوا بهت-نًا

117- زنان مؤمن در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 12 - 9

ص: 329

9 - قیامت ، روز دریافت بشارت بهشت برای مردان و زنان مؤمن

یوم تری المؤمنین و المؤمن-ت . .. بشریکم الیوم جنّ-ت

118- زنان مؤمن مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 25 - 8،9

8- وجود زنان و مردانی مؤمن - اما ناشناخته - در میان کافران مکه ، قبل از حدیبیه

و لولا رجال مؤمنون و نساء مؤمن-ت لم تعلموهم

9- بی اطلاعی مهاجران و انصار ، از وجود مردان و زنانی مؤمن در میان مکیان ; قبل از صلح حدیبیه

و لولا رجال مؤمنون و نساء مؤمن-ت لم تعلموهم

119- زندگی با زنان پلید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 26 - 1

1 - زنان خبیث ( بد سرشت و بد کردار ) ، شایسته زندگی با مردان خبیث و مردان خبیث ، شایسته زندگی با زنان خبیث اند .

الخبیث-ت للخبیثین و الخبیثون للخبیث-ت

برداشت یاد شده، بر مبنای سه نکته است: 1- <خبیث> (ضد <طیّب> و مفرد <خبیثات> و <خبیثون>) به معنای شیء پست و ناپسند است و انسان خبیث; یعنی، کسی که دارای اوصاف و رفتار پست و ناپسند است می باشد. <طیب> (مفرد <طیّبات> و <طیّبون>) به معنای شیء پسندیده و دل پذیر است و انسان طیّب; یعنی، کسی که به اوصاف و رفتار خوب و پسندیده آراسته و از هر زشتی و پلیدی منزه و پاک است. 2- کلمات <الخبیثات>، <الخبیثین> <الطیّبات> و <الطیّبون> اوصافی برای موصوف های محذوف مثل <النساء> و <الرجال> است; یعنی، <الخبیثات من النساء و الخبیثون من الرجال و...>. 3- لام در <للخبیثین>، <للخبیثات> <للطیّبین> و <للطیّبات> برای اختصاص است. با توجه به نکات یاد شده می توان گفت که آیه شریفه در صدد بیان شایستگی ها و ملاک های لازم برای ازدواج می باشد.

120- زندگی با زنان عفیف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 26 - 5

5 - زنان نیک ( نیک سرشت و نیک کردار ) ، تنها شایسته مردان نیک ، و مردان نیک ، تنها شایسته زنان نیک اند .

و الطیّب-ت للطیّبین و الطیّبون للطّیب-ت

ص: 330

121- سخن پسندیده زنان عفیف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 26 - 7

7 - گفتار و سخن پسندیده و نیک ، تنها شایسته مردان و زنان نیک است و از آنان سر می زند .

و الطیّب-ت للطیّبین و الطیّبون للطّیب-ت

122- سخن ناپسند زنان پلید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 26 - 4

4 - گفتار و سخن ناپسند و خباثت آلود ، تنها شایسته مردان و زنان خبیث ( بدسرشت و بدکردار ) است و از آنان سر می زند .

الخبیث-ت للخبیثین و الخبیثون للخبیث-ت

برداشت یاد شده، مبتنی بر این نکته است که <الخبیثات> و <الطیّبات> صفت برای موصوف محذوف <الکلم> باشد; یعنی، <الخبیثات من الکلم للخبیثین من الرجال و. ..>. گفتنی است سه آیه اخیر که در باره تهمت زنا و فحشا به زنان پاکدامن است (إنّ الذین یرمون المحصنات ...) و نیز ذیل آیه (أُول-ئک مبرّءون ممّا یقولون لهم) مؤید همین برداشت است.

123- سوزاندن زنان مؤمن در دوران اصحاب اخدود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بروج - 85 - 10 - 7

7 - اصحاب اخدود ، حتی زنان مؤمن را نیز در آتش سوزاندند .

فتنوا المؤمنین و المؤمن-ت

124- شخصیت زنان پلید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 26 - 1،2،4،15

1 - زنان خبیث ( بد سرشت و بد کردار ) ، شایسته زندگی با مردان خبیث و مردان خبیث ، شایسته زندگی با زنان خبیث اند .

الخبیث-ت للخبیثین و الخبیثون للخبیث-ت

برداشت یاد شده، بر مبنای سه نکته است: 1- <خبیث> (ضد <طیّب> و مفرد <خبیثات> و <خبیثون>) به معنای شیء پست و ناپسند است و انسان خبیث; یعنی، کسی که دارای اوصاف و رفتار پست و ناپسند است می باشد. <طیب> (مفرد <طیّبات> و <طیّبون>) به معنای شیء پسندیده و دل پذیر است و انسان طیّب; یعنی، کسی که به اوصاف و رفتار خوب و پسندیده آراسته و از هر زشتی و پلیدی منزه و پاک است. 2- کلمات <الخبیثات>، <الخبیثین> <الطیّبات> و <الطیّبون>

ص: 331

اوصافی برای موصوف های محذوف مثل <النساء> و <الرجال> است; یعنی، <الخبیثات من النساء و الخبیثون من الرجال و...>. 3- لام در <للخبیثین>، <للخبیثات> <للطیّبین> و <للطیّبات> برای اختصاص است. با توجه به نکات یاد شده می توان گفت که آیه شریفه در صدد بیان شایستگی ها و ملاک های لازم برای ازدواج می باشد.

2 - زنان ناپاک و آلوده به فحشا ، تنها با مردان ناپاک و آلوده به فحشا و مردان ناپاک و آلوده ، تنها با زنان ناپاک و آلوده حق ازدواج دارند و ازدواج آنان با مردان و زنان پاک و عفیف ، ممنوع است .

الخبیث-ت للخبیثین و الخبیثون للخبیث-ت

برداشت یاد شده مبتنی بر دو نکته است: 1- مقصود از <الخبیثات> و <الخبیثین> - با توجه به این که این آیه به دنبال آیات مربوط به احکام زنا و فحشا آمده است - زنان و مردان زناکار و آلوده به فحشا باشد. 2- آیه شریفه همانند آیه <الزانی لاینکح إلاّ زانیه ...> در صدد بیان یک حکم شرعی در امر ازدواج باشد، چنان که روایت منسوب به امام باقر(ع) و امام صادق(ع) این همانندی را تأیید می کند (مجمع البیان، ذیل آیه).

4 - گفتار و سخن ناپسند و خباثت آلود ، تنها شایسته مردان و زنان خبیث ( بدسرشت و بدکردار ) است و از آنان سر می زند .

الخبیث-ت للخبیثین و الخبیثون للخبیث-ت

برداشت یاد شده، مبتنی بر این نکته است که <الخبیثات> و <الطیّبات> صفت برای موصوف محذوف <الکلم> باشد; یعنی، <الخبیثات من الکلم للخبیثین من الرجال و. ..>. گفتنی است سه آیه اخیر که در باره تهمت زنا و فحشا به زنان پاکدامن است (إنّ الذین یرمون المحصنات ...) و نیز ذیل آیه (أُول-ئک مبرّءون ممّا یقولون لهم) مؤید همین برداشت است.

15 - < فی مجمع البیان قال : سبحانه < الخبیثات للخبیثین و الخبیثون للخبیثات > قیل فی معناه أقوال : . . . والثالث الخبیثات من النساء للخبیثین من الرجال و الخبیثون من الرجال للخبیثات من النساء والطیّبات من النساء للطیّبین من الرجال و الطیّبون من الرجال للطیّبات من النساء . . . و هو المروی عن أبی جعفر و أبی عبداللّه . . . ;

در <مجمع البیان> از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) درباره سخن خدا <الخبیثات للخبیثین . ..> روایت شده است که فرمود: زنان خبیث برای مردان خبیث و مردان خبیث برای زنان خبیث هستند و زنان پاکدامن برای مردان پاکدامن و مردان پاکدامن برای زنان پاکدامن اند...>.

125- شخصیت زنان عفیف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 26 - 2،5،6،7،15

2 - زنان ناپاک و آلوده به فحشا ، تنها با مردان ناپاک و آلوده به فحشا و مردان ناپاک و آلوده ، تنها با زنان ناپاک و آلوده حق ازدواج دارند و ازدواج آنان با مردان و زنان پاک و عفیف ، ممنوع است .

الخبیث-ت للخبیثین و الخبیثون للخبیث-ت

برداشت یاد شده مبتنی بر دو نکته است: 1- مقصود از <الخبیثات> و <الخبیثین> - با توجه به این که این آیه به دنبال آیات مربوط به احکام زنا و فحشا آمده است - زنان و مردان زناکار و آلوده به فحشا باشد. 2- آیه شریفه همانند آیه <الزانی لاینکح إلاّ زانیه ...> در صدد بیان یک حکم شرعی در امر ازدواج باشد، چنان که روایت منسوب به امام باقر(ع) و امام صادق(ع) این همانندی را تأیید می کند (مجمع البیان، ذیل آیه).

5 - زنان نیک ( نیک سرشت و نیک کردار ) ، تنها شایسته مردان نیک ، و مردان نیک ، تنها شایسته زنان نیک اند .

و الطیّب-ت للطیّبین و الطیّبون للطّیب-ت

ص: 332

6 - زنان پاکدامن و منزه از فحشا ، تنها با مردان پاکدامن ، و مردان پاکدامن و منزه از فحشا ، تنها با زنان پاکدامن حق ازدواج دارند و ازدواج آنان با مردان و زنان ناپاک و آلوده به فحشا ، ممنوع است .

و الطیّب-ت للطیّبین و الطیّبون للطّیب-ت

7 - گفتار و سخن پسندیده و نیک ، تنها شایسته مردان و زنان نیک است و از آنان سر می زند .

و الطیّب-ت للطیّبین و الطیّبون للطّیب-ت

15 - < فی مجمع البیان قال : سبحانه < الخبیثات للخبیثین و الخبیثون للخبیثات > قیل فی معناه أقوال : . . . والثالث الخبیثات من النساء للخبیثین من الرجال و الخبیثون من الرجال للخبیثات من النساء والطیّبات من النساء للطیّبین من الرجال و الطیّبون من الرجال للطیّبات من النساء . . . و هو المروی عن أبی جعفر و أبی عبداللّه . . . ;

در <مجمع البیان> از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) درباره سخن خدا <الخبیثات للخبیثین . ..> روایت شده است که فرمود: زنان خبیث برای مردان خبیث و مردان خبیث برای زنان خبیث هستند و زنان پاکدامن برای مردان پاکدامن و مردان پاکدامن برای زنان پاکدامن اند...>.

126- شخصیت زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 59 - 16

16 - زنان مؤمن ، باید هویتی مستقل و شناخته داشته باشند .

ذلک أدنی أن یعرفن فلایؤذین

127- شرایط ازدواج با زنان مهاجر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 10 - 19

19 - ازدواج با زنان مؤمن مهاجر ، مشروط به قرار دادن مهریه برای ایشان

و لاجناح علیکم أن تنکحوهنّ إذا ءاتیتموهنّ أجورهنّ

جمله <إذا آتیتموهنّ أجورهنّ> در صدد بیان این نکته است که بازگرداندن مهریه زنان مهاجر به شوهران کافرشان، کافی برای ازدواج با آنان نیست; بلکه نیازمند مهر مجدد است.

128- شرایط اشتغال زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 23 - 18

18 - اشتغال زنان به کار در بیرون از خانه جهت تأمین نیاز زندگی ، در صورت نبود مردی در خانواده ، کاری روا و پسندیده است .

قالتا لانسقی . .. و أبونا شیخ کبیر

ص: 333

129- شکنجه زنان بنی اسرائیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 49 - 6،7

6 - زنان بنی اسرائیل در نهایت سختی و شکنجه و هم آغوش مرگ ، در سیطره فرعونیان

یسومونکم سوءالعذاب یذبحون ابناءکم و یستحیون نساءکم

7 - زنان بنی اسرائیل به خاطر کشتار وسیع فرزندانشان به دست فرعونیان ، لذت حیات از آنان سلب شده بود و از زنده ماندن خود در عذاب بودند .

یسومونکم سوءالعذاب یذبحون ابناءکم و یستحیون نساءکم

زنده گذاشتن زنان، به عنوان یک عذاب برای بنی اسرائیل مطرح شده است; در حالی که مجرد نکشتن، عذاب و شکنجه تلقی نمی شود. بنابراین با توجه به اینکه جمله <یستحیون نساءکم> پس از <یذبحون ابناءکم> آمده، می توان گفت: همان کشتن فرزندان موجب می شده که زنان از زنده ماندن خویش و دیدن قتل فجیع فرزندانشان، در رنج و عذاب باشند. آوردن زنان و نه دختران در مقابل پسران این معنا را تأیید می کند.

130- شکنجه زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بروج - 85 - 10 - 9

9 - گناه شکنجه دادن و سوزاندن مرد و زن مؤمن ، برابر و عذاب اخروی آن یکسان است .

الذین فتنوا المؤمنین و المؤمن-ت . .. فلهم عذاب جهنّم

131- شهادت طلبی زنان مؤمن دوران اصحاب اخدود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بروج - 85 - 10 - 8

8 - پایداری برخی از زنان مؤمن تا نیل به شهادت ، در عهد اصحاب اخدود

فتنوا المؤمنین و المؤمن-ت

132- صفات پسندیده زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 12 - 5

5 - عفّت و پاکدامنی ، از برجسته ترین اوصاف زنان و از بهترین کمالات آنان

ص: 334

الّتی أحصنت فرجها

برداشت یاد شده، به سبب این نکته است که خداوند، در مقام توصیف و تمجید از مریم(س) - که به عنوان زنی مثال زدنی و الگو مطرح شد - صفت عفت و پاکدامنی او را بیان کرده است.

133- صفات زنان شایسته

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 5 - 6

6 - تسلیم در برابر خداوند ، ایمان به او ، فرمانبری از او ، توبه ، عبادت و روزه داری ، از اوصاف زنان شایسته در نگاه وحی

أزوجًا خیرًا منکنّ مسلم-ت مؤمن-ت ق-نت-ت ت-ئب-ت ع-بدت س-ئح-ت

<قنوت> (مصدر <قانتات>) به معنای اطاعت همراه با خضوع است (مفردات راغب). <سیاحت> (ماده <سائحات>) به معنای سیر در زمین به منظور عبادت است. اهل لغت و مفسران گفته اند: از آن جا که روزه داران، تمام روز را بدون غذا سپری می کنند، به آنان <سائح> می گویند (برگرفته از لسان العرب).

134- صفات زنان صالح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 5 - 8

8 - هجرت در راه خداوند ، از اوصاف زنان شایسته و از ارزش های والا و ملاک های برتری *

خیرًا منکنّ . .. س-ئح-ت

مقصود از <سائحات> می تواند هجرت کنندگان باشد; زیرا مهاجران، همان کسانی اند که برای حفظ دین خود و انجام تکالیف الهی، به سرزمینی دیگر سفر می کنند و بیشتر زنان مسلمان و همه همسران پیامبر(ص)، از مهاجران بودند و این خود از افتخارات هر مسلمانی به شمار می آمد.

135- ظلم به زنان مؤمن صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بروج - 85 - 10 - 11

11 - کافران صدراسلام ، مردمی سنگدل بودند که حتی بر زنان مؤمن نیز رحم نکردند .

فتنوا المؤمنین و المؤمن-ت

136- عجز زنان اشراف مصر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 335

8 - یوسف - 12 - 31 - 16

16- زنان اشراف با دیدن یوسف ( ع ) ، از خود بی خود شده و از ادراک هر چیز جز جمال او ناتوان گشتند .

فلما رأینه أکبرنه و قطّعن أیدیهنّ

137- عذاب زنان منافق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 6 - 1

1 - عذاب و کیفر الهی ، متوجّه مردان و زنان منافق و مشرک

و یعذّب المن-فقین و المن-فق-ت و المشرکین و المشرک-ت

138- عزیز مصر و مکر زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 28 - 9

9- شناخت عزیز مصر از روحیه زنان و آگاهی او به ترفندهایشان

إن کیدکنّ عظیم

139- عزیز مصر هنگام محاکمه زنان اشراف مصر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 51 - 11

11- شوهر زلیخا به هنگام محاکمه زنان اشراف زنده بود و هم چنان عهده دار منصب عزیزی در حکومت مصر بود .

قالت امرأت العزیز

توصیف زلیخا با وصف <همسر عزیز> می رساند که شوهرش در هنگام محاکمه زنده بود و به سمت عزیزی اشتغال داشت.

140- عشق زنان اشراف مصر به یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 35 - 1

1- داستان عشق زنان اشراف مصر به یوسف ( ع ) ، موجب بروز بحران در حکومت و خانه های اشراف شد .

ثم بدا لهم من بعد ما رأوا الأیت

ص: 336

141- فرجام زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 72 - 1

1 - حیات جاودان در باغ های بهشت با نهر های روان ، وعده الهی به زنان و مردان مؤمن

وعد اللّه المؤمنین . .. تحتها الأنهر

142- فرعونیان و زنان بنی اسرائیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 49 - 6

6 - زنان بنی اسرائیل در نهایت سختی و شکنجه و هم آغوش مرگ ، در سیطره فرعونیان

یسومونکم سوءالعذاب یذبحون ابناءکم و یستحیون نساءکم

143- فضایل اخروی زنان صالح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 40 - 5

5 - پاداش ها و نعمت های زنان و مردان مؤمن نیک کردار در بهشت ، بیشتر از استحقاق و افزون تر از اقتضای رفتار آنان است .

و من عمل ص-لحًا . .. یرزقون فیها بغیر حساب

بدون حساب و بی اندازه بودن پاداش مؤمنان، در مقابل گناه کاران - که تنها به میزان گناهشان مجازات خواهند شد - گویای حقیقت یاد شده است.

144- فضایل زنان صالح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 70 - 4

4 - < عن الحلبی قال : سألت أباعبداللّه ( ع ) عن قول اللّه عزّوجلّ < فیهنّ خیرات حسان > قال : هنّ صوالح المؤمنات العارفات . . . ;

از حلبی روایت شده که گفت: درباره قول خدای عزّوجلّ <. .. خیرات حسان> از امام صادق(ع) سؤال کردم، فرمود: آنان زنان صالحه و عارفه از زنان مؤمنه [دنیا] هستند>.

ص: 337

145- فضایل زنان عفیف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 26 - 13

13 - مردان و زنان نیک و پاکدامن ، از غفران خداوند و روزی نفیس و ارزشمند او بهره منداند .

و الطیّبون للطّیب-ت أُول-ئک مبرّءون ممّا یقولون لهم مغفره و رزق کریم

واژه <کریم> در هر چیزی که در جنس و نوع خودش، شریف و ارزشمند باشد، به کار می رود. (مفردات راغب).

146- فضایل زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 70 - 4

4 - < عن الحلبی قال : سألت أباعبداللّه ( ع ) عن قول اللّه عزّوجلّ < فیهنّ خیرات حسان > قال : هنّ صوالح المؤمنات العارفات . . . ;

از حلبی روایت شده که گفت: درباره قول خدای عزّوجلّ <. .. خیرات حسان> از امام صادق(ع) سؤال کردم، فرمود: آنان زنان صالحه و عارفه از زنان مؤمنه [دنیا] هستند>.

147- فلسفه امان به زنان مهاجر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 10 - 16

16 - پناه دادن مؤمنان مدینه به زنان مؤمن مهاجر ، صرفاً دارای اهداف دینی بود ; نه مادی . *

و ءاتوهم ما أنفقوا

فرمان <آتوهم ما أنفقوا. ..> ممکن است از آن جهت باشد که جامعه اسلامی برای پناه دادن به زنان مؤمن مهاجر، مورد کمترین اتهام قرار نگیرد و شائبه انگیزه های مادی در کار ایشان از بین برود.

148- کامجویی زنان اشراف مصر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 51 - 4،5

4- پادشاه مصر پیش از بازجویی از زنان اشراف ، به تقاضای آنان ( درخواست کام روایی ) از یوسف ( ع ) و بی گناهی او آگاه شده بود .

قال ما خطبکنّ إذ رودتنّ یوسف عن نفسه

<إذ> بدل اشتمال برای <خطبکنّ> است و بیانگر مقصود پادشاه از ماجرایی است که درباره آن بازجویی می کرد. بنابراین <ما خطبکنّ ...> ; یعنی، داستان شما چیست؟ منظورم آن داستانی است که تقاضای کام روایی از یوسف می کردید. تصریح شاه به اینکه شما زنان از یوسف(ع) تقاضا کردید، می رساندکه وی به مراوده آنان و بی گناهی یوسف(ع) آگاهی یافته بود.

ص: 338

5- زنان اشراف ، درخواست کام روایی از یوسف ( ع ) را انکار نکردند .

ما خطبکنّ إذ رودتنّ یوسف عن نفسه قلن ح-ش لله ما علمنا علیه من سوء

149- کمال زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 12 - 5

5 - عفّت و پاکدامنی ، از برجسته ترین اوصاف زنان و از بهترین کمالات آنان

الّتی أحصنت فرجها

برداشت یاد شده، به سبب این نکته است که خداوند، در مقام توصیف و تمجید از مریم(س) - که به عنوان زنی مثال زدنی و الگو مطرح شد - صفت عفت و پاکدامنی او را بیان کرده است.

150- کیفر اذیت زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 60 - 15

15 - آزار و اذیت زنان مؤمنان ، کیفری سخت دارد .

لئن لم ینته المن-فقون . .. لنغرینّک بهم

151- کیفر زنان منافق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 67 - 3

3 - همگونی زنان و مردان منافق ، در مجازات و کیفر جرم نفاق

نعذب طائفه بأنهم کانوا مجرمین. المنفقون و المنفقت بعضهم من بعض

152- گرایش به زنان پلید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 26 - 9

9 - گرایش و همسویی زنان و مردان خبیث ( بدکردار و ناپاک ) به همدیگر و مردان و زنان نیک و پاکدامن به یکدیگر

الخبیث-ت للخبیثین . .. و الطیّبون للطّیب-ت

برخی از مفسران برآنند که آیه شریفه، در صدد بیان یک واقعیت خارجی در جامعه است، نه حکم شرعی; به این معنا که زنان و مردان خبیث و آلوده به همدیگر و زنان و مردان پاکدامن به یکدیگر گرایش و تمایل دارند و نهایتاً به همدیگر می پیوندند.

ص: 339

153- گرایش به زنان عفیف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 26 - 9

9 - گرایش و همسویی زنان و مردان خبیث ( بدکردار و ناپاک ) به همدیگر و مردان و زنان نیک و پاکدامن به یکدیگر

الخبیث-ت للخبیثین . .. و الطیّبون للطّیب-ت

برخی از مفسران برآنند که آیه شریفه، در صدد بیان یک واقعیت خارجی در جامعه است، نه حکم شرعی; به این معنا که زنان و مردان خبیث و آلوده به همدیگر و زنان و مردان پاکدامن به یکدیگر گرایش و تمایل دارند و نهایتاً به همدیگر می پیوندند.

154- گرایشهای زنان پلید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 26 - 9

9 - گرایش و همسویی زنان و مردان خبیث ( بدکردار و ناپاک ) به همدیگر و مردان و زنان نیک و پاکدامن به یکدیگر

الخبیث-ت للخبیثین . .. و الطیّبون للطّیب-ت

برخی از مفسران برآنند که آیه شریفه، در صدد بیان یک واقعیت خارجی در جامعه است، نه حکم شرعی; به این معنا که زنان و مردان خبیث و آلوده به همدیگر و زنان و مردان پاکدامن به یکدیگر گرایش و تمایل دارند و نهایتاً به همدیگر می پیوندند.

155- گرایشهای زنان عفیف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 26 - 9

9 - گرایش و همسویی زنان و مردان خبیث ( بدکردار و ناپاک ) به همدیگر و مردان و زنان نیک و پاکدامن به یکدیگر

الخبیث-ت للخبیثین . .. و الطیّبون للطّیب-ت

برخی از مفسران برآنند که آیه شریفه، در صدد بیان یک واقعیت خارجی در جامعه است، نه حکم شرعی; به این معنا که زنان و مردان خبیث و آلوده به همدیگر و زنان و مردان پاکدامن به یکدیگر گرایش و تمایل دارند و نهایتاً به همدیگر می پیوندند.

156- گفتگوی زنان با محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - مجادله - 58 - 1 - 4

4 - آزادی زنان برای ملاقات با پیامبراکرم ( ص ) و نیز گفتوگو و در میان گذاشتن مشکلات خویش با آن حضرت

قد سمع اللّه قول الّتی تج-دلک فی زوجها

ص: 340

157- گفتگوی زنان با همسران محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 55 - 2،3،4

2 - زنان مؤمن ، مجازند که با همسران پیامبر ، به صورت رو در رو سخن بگویند .

و إذا سألتموهنّ مت-عًا فسئلوهنّ من وراء حجاب . .. لاجناح علیهنّ فی ... و لانسائه

اضافه <نساء> به ضمیر <هنّ> - که مرجع آن، نساءالنبیّ - است اشعار به این نکته دارد که زنان منسوب به آنان، یا اقوام شان اند و یا زنانی اند که نسبت دینی با آنها دارند. برداشت بالا، بنابر احتمال دوم است.

3 - همسران پیامبر ، مجاز نیستند که با زن های کافر ، بدون پوشش و حجاب به گفتوگو بپردازند .

و إذا سألتموهنّ مت-عًا فسئلوهنّ من وراء حجاب . .. لاجناح علیهنّ فی ءابائهنّ ...

4 - بر همسران پیامبر ، روا و جایز است که با زنان خویشان خود ، بدون داشتن حجاب روبه رو شوند .

و إذا سألتموهنّ مت-عًا فسئلوهنّ من وراء حجاب. .. لاجناح علیهنّ فی ءابائهنّ ... و

بنابر این احتمال که مراد از <نسائهنّ> زنان خویشان همسران پیامبر باشد، نکته بالا قابل استفاده است.

158- گواهی زنان اشراف مصر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 51 - 6

6- زنان اشراف در حضور پادشاه مصر ، بر پاکدامنی یوسف ( ع ) و مبرّا بودنش از هرگونه آلودگی شهادت دادند .

قلن ح-ش لله ما علمنا علیه من سوء

کلمه (بدی و آلودگی) پس از نفی واقع شده است و از این رو شامل هرگونه سوء و بدی می شود و <من> زایده نیز این معنا را تأکید می کند.

159- محدوده جلب رضایت زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 1 - 7

7 - جلب رضایت زنان ، نباید منجر به محرومیت همسران از مباحات و حلال های الهی شود .

لِمَ تحرّم ما أحلّ اللّه لک تبتغی مرضات أزوجک

160- مسؤولیت زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 341

7 - توبه - 9 - 71 - 8

8 - امر به معروف و نهی از منکر ، از وظایف اجتماعی همگانی و مشترک میان زنان و مردان

و المؤمنون و المؤمنت بعضهم أولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر

161- مفاد بیعت زنان با محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 12 - 6،8،9،13

6 - پرهیز از کمترین شرک به خداوند ، نخستین موضوع بیعت زنان مؤمن با پیامبر ( ص )

علی أن لایشرکن باللّه شیئًا

8 - پرهیز از دزدی ، زنا و فرزندکشی ( سقط جنین و . . . ) ، از جمله مواد مورد بیعت زنان مؤمن با پیامبر ( ص )

و لایسرقن و لایزنین و لایقتلن أول-دهنّ

9 - پرهیز از نسبت دادن فرزند زنا به همسر ، از جمله مواد مورد بیعت زنان مؤمن با پیامبر ( ص )

و لایأتین ببهت-ن یفترینه بین أیدیهنّ و أرجلهنّ

13 - عدم مخالفت با رهنمود های ارزشی پیامبر ( ص ) ، از جمله مواد بیعت زنان با آن حضرت

و لایعصینک فی معروف

162- مکر زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 28 - 5،7،8،10،11

5- عزیز مصر پس از پی بردن به حقانیت یوسف ( ع ) ، زنان را انسانهایی پر مکر و حیله خواند .

إنه من کیدکنّ

7- عزیز مصر ، به دام انداختن یوسف ( ع ) را برای کام جویی ، از مکر های زنانه زلیخا شمرد .

إنه من کیدکنّ

محتمل است ضمیر در <إنه> به حقیقتی که از جمله <غلّقت الأبواب . ..> استفاده می شود ، ارجاع داده شود. برداشت فوق ، بر اساس این احتمال است.

8- عزیز مصر ، پیشدستی زلیخا در متهم ساختن یوسف ( ع ) و تعیین کیفر برای او را ، از مکر های زلیخا شمرد .

قالت ما جزاء من أراد بأهلک سوءًا . .. إنه من کیدکنّ

برداشت فوق، ناظر به این احتمال است که ضمیر در <إنه . ..> به معنایی که از <قالت ما جزاء ...> در آیه 25 استفاده می شود ، برگردد و آن معنا ، پیشدستی کردن زلیخا برای محقّ جلوه دادن خویش و گنه کار نشان دادن طرف مقابل است.

10- مکر و حیله زنان ، مکر و حیله ای بزرگ است .

إن کیدکنّ عظیم

هر چند جمله <إن کیدکنّ عظیم> سخن عزیز مصر است ، ولی مفسران برآنند که هرگاه خداوند سخنی را در قرآن نقل کرده و آن را رد نکند ، معلوم می گردد که آن سخن حق است.

11- حیله و مکر ، از ابزار های زنان برای ایجاد فساد و انحراف

ص: 342

إنه من کیدکنّ

163- مکر زنان اشراف مصر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 31 - 2

2- عشق زلیخا به یوسف ( ع ) حربه زنان اشراف مصر ، برای جنجال و توطئه علیه او

قال نسوه فی المدینه . .. فلما سمعت بمکرهنّ

مراد از <مکر> نقل کردن و مطرح ساختن ماجرای زلیخاست. اطلاق <مکر> به نقل آن ماجرا ، گویای این است که زنان اشراف با مطرح کردن آن قصه ، درصدد ضربه زدن به شخصیت زلیخا و توطئه علیه وی بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 33 - 23

23- < عن علی بن الحسین ( ع ) : . . . و خرجن النسوه من عندها ( إمرأه العزیز ) فأرسلت کل واحده منهنّ إلی یوسف سرّاً من صاحبتها تسأله الزیاره فأبی علیهنّ و قال : < إلاّ تصرف عنّی کیدهنّ أصب إلیهنّ و أکن من الجاهلین ;

از امام سجاد(ع) روایت شده است: . .. و بانوان از نزد همسر عزیز بیرون رفته و هر کدام پنهان از رفیق خویش (=زلیخا) به نزد یوسف [پیام] فرستاد و از او درخواست دیدار کرد و یوسف نپذیرفت و گفت: [پروردگار] اگر نیرنگ زنان را از من نگردانی به آنان تمایل پیدا می کنم و از جاهلان خواهم بود...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 50 - 15

15- تأکید یوسف ( ع ) بر آگاهی کامل خداوند به کید زنان اشراف درباره او

إن ربی بکیدهنّ علیم

164- ملاقات محمد(ص) با زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 12 - 3

3 - ملاقات های مستقیم و بیواسطه زنان صدراسلام ، با شخص پیامبر ( ص )

إذا جاءک المؤمن-ت یبایعنک

165- ملاک برتری زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 5 - 8،11

ص: 343

8 - هجرت در راه خداوند ، از اوصاف زنان شایسته و از ارزش های والا و ملاک های برتری *

خیرًا منکنّ . .. س-ئح-ت

مقصود از <سائحات> می تواند هجرت کنندگان باشد; زیرا مهاجران، همان کسانی اند که برای حفظ دین خود و انجام تکالیف الهی، به سرزمینی دیگر سفر می کنند و بیشتر زنان مسلمان و همه همسران پیامبر(ص)، از مهاجران بودند و این خود از افتخارات هر مسلمانی به شمار می آمد.

11 - دوشیزگی در مقایسه با ارزش های والای زنان ( همچون اسلام ، ایمان ، فرمانبری ، توبه و روزه داری زنان ) دارای نقش درجه دوم در زندگی مشترک میان زنان و مردان

ثیّب-ت و أبکارًا

یادآوری دو وصف <دوشیزگی> و <بیوه بودن زنان>، می تواند اشاره به نکته یاد شده باشد; زیرا مفاد آیه شریفه این است که زنان بهتری با چنین اوصافی، جایگزین شما خواهند شد; چه بیوه باشند و چه دوشیزه.

166- ممنوعیت استرداد زنان مهاجر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 10 - 11

11 - ممنوعیت بازگرداندن زن مؤمن ، به همسر کافر وی

فلاترجعوهنّ إلی الکفّار لا هنّ حلّ لهم و لا هم یحلّون لهنّ

167- موضعگیری زنان منافق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 67 - 4

4 - مواضع و عملکرد سیاسی ، اجتماعی و دینی زنان منافق ، دارای اهمیتی همانند مواضع و عملکرد مردان منافق

المنفقون و المنفقت بعضهم من بعض یأمرون بالمنکر

مطرح شدن زنان منافق، در کنار مردان منافق و هم سطح شمرده شدن با آنان، بیانگر برداشت فوق است.

168- مهریه زنان کافر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 11 - 7

7 - < عن أبی جعفر ( ع ) فی قوله : < و إن فاتکم شیء من أزواجکم . . . > فلحق بالکفّار من أهل عهدکم فاسألوهم صداق ها و إن لحقن بکم من نسائهم شیء فأعطوهم صداقها ;

از امام باقر(ع) در توضیح قول خدا<وإن فاتکم شیء من أزواجکم. ..> روایت شده: هرگاه [برخی از] زنان شما به کفّاری که با آنها معاهده دارید ملحق شدند، مهر او را از آنان مطالبه کنید و اگر زنانی از آن کفار به شما ملحق شدند، مهر او را به آنان بپردازید>.

ص: 344

169- مهریه زنان مهاجر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 10 - 19

19 - ازدواج با زنان مؤمن مهاجر ، مشروط به قرار دادن مهریه برای ایشان

و لاجناح علیکم أن تنکحوهنّ إذا ءاتیتموهنّ أجورهنّ

جمله <إذا آتیتموهنّ أجورهنّ> در صدد بیان این نکته است که بازگرداندن مهریه زنان مهاجر به شوهران کافرشان، کافی برای ازدواج با آنان نیست; بلکه نیازمند مهر مجدد است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 11 - 7

7 - < عن أبی جعفر ( ع ) فی قوله : < و إن فاتکم شیء من أزواجکم . . . > فلحق بالکفّار من أهل عهدکم فاسألوهم صداق ها و إن لحقن بکم من نسائهم شیء فأعطوهم صداقها ;

از امام باقر(ع) در توضیح قول خدا<وإن فاتکم شیء من أزواجکم. ..> روایت شده: هرگاه [برخی از] زنان شما به کفّاری که با آنها معاهده دارید ملحق شدند، مهر او را از آنان مطالبه کنید و اگر زنانی از آن کفار به شما ملحق شدند، مهر او را به آنان بپردازید>.

170- مهمانی از زنان اشراف مصر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 31 - 5،8،10

5- زلیخا برای لمیدن زنانی که به مهمانی دعوت کرده بود ، تکیه گاهی ویژه فراهم ساخت .

و أعتدت لهنّ متّکئًا

<اعتاد> (مصدر أعتدت) به معنای مهیّا ساختن و آماده کردن است. <متّکئاً> به چیزی گفته می شود که به آن تکیه می دهند و نکره آوردن آن دلالت بر ویژگی آن دارد. قابل ذکر است که <متّکئاً> به معنای طعام نیز آمده است. مفرد بودن آن و نیز آوردن جمله <آتت ...> (به هر یک کاردی [برای استفاده از خوراکیها] داد) می تواند مؤید این احتمال باشد که مراد از <متّکئاً> در آیه <طعام> است.

8- تعداد زنانی که زلیخا آنان را برای دیدار یوسف ( ع ) دعوت کرد ، بیش از ده نفر نبودند .

و قال نسوه فی المدینه . .. فلما سمعت بمکرهنّ أرسلت إلیهنّ

ضمیر در <مکرهنّ . ..> و <إلیهنّ> به <نسوه> در آیه قبل برمی گردد و از آن جا که <نسوه> از صیغه های جمع قلّه است ، معلوم می شود تعداد زنان دعوت شده بیش از ده نفر نبود.

10- زلیخا به منظور برخورد نکردن زنان دعوت شده با یوسف ( ع ) ، از او خواسته بود در اتاق های اندرونی ساختمان بماند .

و قالت اخرج علیهنّ

کلمه <خروج> به معنای از داخل به بیرون آمدن است. بنابراین <اخرج علیهنّ> می رساند که یوسف(ع) هنگامی که زنان در مجلس ضیافت حاضر شدند، در مکانی بود که نسبت به مجلس آنان داخل حساب می شد ; یعنی، اگر مجلس پذیرایی در

ص: 345

اتاق بیرونی بود زلیخا، یوسف(ع) را در اتاق اندرونی نگه داشته بود.

171- نجات از مکر زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 33 - 13

13- رهایی از دام تمایلات جنسی و مکر زنان ، بدون امداد الهی حتی برای پیامبران و بندگان خالص خدا نیز میسور نیست .

و إلاّ تصرف عنی کیدهنّ أصب إلیهنّ

172- نجات از مکر زنان اشراف مصر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 34 - 2،6

2- امداد خداوند ، مایه رهایی یوسف ( ع ) از گناه و مکر و افسون زلیخا و زنان اشراف شد .

فاستجاب له ربه فصرف عنه کیدهنّ

6- نجات یوسف ( ع ) از کید زلیخا و دیگر زنان ، جلوه ای از ربوبیت الهی بر آن حضرت

فاستجاب له ربه فصرف عنه کیدهنّ

173- نعمتهای اخروی زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 40 - 8

8 - برابری زن و مرد ، در بهره مند شدن از پاداش های اخروی و نعمت های بهشتی

و من عمل ص-لحًا من ذکر أو أُنثی و هو مؤمن فأُول-ئک یدخلون الجنّه یرزقون فیها بغی

174- نقش اجتماعی زنان بنی اسرائیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 25 - 11

11 - زنان بنی اسرائیل ، فاقد هر گونه قدرت در جامعه فرعونی و نقش تأثیرگذار در سرنوشت سیاسی و اجتماعی

و استحیوا نساءهم

از این که فرعونیان دستور قتل دختران ایمان آورندگان به موسی(ع) را صادر نکردند، می توان مطلب یاد شده را به دست آورد; زیرا اگر زنان برای آنان خطرآفرین بودند و خود آنان و یا ایمان آوردنشان، نقشی در جامعه می داشت; قهراً در مجازات قتل با مردان شریک می شدند.

ص: 346

175- نماز جماعت زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 43 - 13،20،21

13 - مطلوبیّت شرکت زنان در عبادت دستجمعی ( نماز جماعت )

و ارکعی مع الرّاکعین

20 - جواز حضور زن در نماز جماعت همراه مردان

و ارکعی مع الرّاکعین

در آیه فوق، به حضرت مریم امر نشده است که رکوع کن با زنان رکوع کننده ; بلکه فرموده: رکوع کن با رکوع کنندگان. (اعم از زن و مرد).

21 - تشریع اجتماع مردان و زنان برای عبادت ، در ادیان گذشته

و ارکعی مع الرّاکعین

176- نورانیت اخروی زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 12 - 2،6

2 - حضور مردان و زنان مؤمن ، با چهره هایی تابان در عرصه قیامت

یوم تری المؤمنین و المؤمن-ت یسعی نورهم

6 - منظره حرکت شتابان زنان و مردان مؤمن در قیامت ، به سوی بهشت با چهره هایی چونان چراغ فروزان ، بس زیبا و چشم نواز برای بینندگان

یوم تری المؤمنین و المؤمن-ت یسعی نورهم بین أیدیهم و بأیم-نهم

در صورتی که مراد <تری> هر فرد بیننده باشد، به نظر می رسد آیه شریفه در مقام تصویر صحنه ای است که نظر هر بیننده ای را در آن روز به خود جلب می کند.

177- نهی از استرداد زنان مهاجر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 10 - 8

8 - نهی خداوند ، از بازگرداندن زنان مؤمن مهاجر ، به مکیان

فإن علمتموهنّ مؤمن-ت فلاترجعوهنّ إلی الکفّار

با توجه به پیمان نامه صلح حدیبیه - که در آن بازگرداندن مهاجرانی که پس از آن تاریخ، مکه را ترک می کنند و به مدینه می آیند قید شده بود - آیه شریفه موضوع زنان را استثنا کرده و پیمان را شامل آنان ندانسته است.

ص: 347

178- وعده به زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 12 - 7

7 - خداوند ، تحقق بخش وعده های خود به مردان و زنان مؤمن در قیامت ، در مشهد و منظر پیامبراکرم ( ص )

فیض-عفه له و له أجر کریم . یوم تری المؤمنین و المؤمن-ت

برداشت یاد شده بدان احتمال است که واژه <تری>، خطاب به خصوص پیامبراکرم(ص) باشد.

179- هجرت زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 10 - 4

4 - اقدام برخی از زنان مؤمن ، به هجرت از مکه به سوی مدینه ، پس از پیمان حدیبیه

ی-أیّها الذین ءامنوا

آیه شریفه - بر اساس شأن نزول - پس از هجرت برخی از زنان مکه به مدینه، نازل شده است.

180- هوشیاری بر مکر زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 28 - 12

12- ضرورت هوشیاری در برابر مکر ها و حیله های زنان

إنه من کیدکنّ إن کیدکنّ عظیم

181- یأس زنان اشراف مصر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 34 - 3

3- زلیخا و زنان اشراف ، در اثر توسل یوسف ( ع ) به درگاه خدا ، از او مأیوس گشته و از مکر و تزویر ، علیه او منصرف شدند .

فصرف عنه کیدهنّ

مراد از کید زنان، تقاضای مکرر آنان با عشوه ها و اظهار شیفتگی است. بنابراین عبارت <صرف عنه کیدهنّ> دلالت می کند که پس از دعای یوسف(ع)، دیگر آن مراوده ها و تقاضاها از یوسف(ع) نشد. گفتنی است که <ثم> در آیه بعد، مؤید این نکته است که یأس زنان و انصرافشان از وی، پیش از زندانی شدن او بوده است، نه اینکه زندانی شدنش، عامل قطع مراوده شده باشد.

ص: 348

182- یوسف(ع) و مکر زنان اشراف مصر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 33 - 7،11

7- یوسف ( ع ) نگران تأثیر مکر و حیله زلیخا و زنان اشراف در خود و واداشتنش بر گناه و معصیت

و إلاّ تصرف عنی کیدهنّ أصب إلیهنّ

11- یوسف ( ع ) ، برای رهایی از مکر زلیخا و زنان اشراف و نجات از دام شهوت ، به نیایش با خدا و استمداد از او پرداخت .

رب . .. و إلاّ تصرف عنی کیدهنّ أصب إلیهنّ

<صبو> (مصدر أصب) به معنای میل کردن و گرایش پیدا کردن است. جمله <و إلاّ تصرف ...> (اگر مکر آن زنان را از من باز نگردانی ، به آنان گرایش پیدا می کنم) به قرینه آیه بعد (فاستجاب) خبری است در مقام دعا و درخواست.

ص: 349

5- زنبورعسل

1- آثار مطالعه زندگی زنبورعسل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 69 - 18

18- در زندگی زنبور های عسل ، نشانه ای مهم بر خداشناسی برای اهل تفکر و اندیشه وجود دارد .

و أوحی ربّک إلی النحل . .. إن فی ذلک لأیه لقوم یتفکّرون

2- استعداد زنبورعسل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 68 - 3

3- وجود نوعی شعور و استعداد تلقی وحی و الهام الهی در زنبور های عسل

و أوحی ربّک إلی النحل

3- استفاده از زنبورعسل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 69 - 15

15- طبیعت ( کوه و صحرا ) و زنبور عسل ، در خدمت انسان قرار دارند .

و أوحی ربّک إلی النحل أن اتخذی من الجبال بیوتًا . .. ثمّ کلی من کلّ الثمرت ... ف

4- الهام به زنبورعسل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 68 - 1،2،3،6

1- سکنی گزینی زنبور های عسل در کوه ها ، درختان ، بنا ها و سایبان ها با الهام الهی است .

و أوحی ربّک إلی النحل أن اتخذی من الجبال بیوتًا و من الشجر و ممّا یعرشون

ص: 350

2- الهام خداوند به زنبور های عسل و هدایت آنها به ساختن خانه هایی مناسب برای خود ، به مقتضای ربوبیت اوست .

و أوحی ربّک إلی النحل . .. و ممّا یعرشون

3- وجود نوعی شعور و استعداد تلقی وحی و الهام الهی در زنبور های عسل

و أوحی ربّک إلی النحل

6- < محمدبن یوسف عن أبیه قال : سألت أباجعفر ( ع ) عن قول الله : < و أوحی ربک إلی النحل > قال : إلهام ;

محمدبن یوسف از پدرش نقل کرده است که گفت: از امام باقر(ع) درباره قول خدا <و أوحی ربک إلی النحل> سؤال کردم، حضرت فرمود: [وحی در این آیه] به معنای الهام است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 69 - 1،4،5

1- خداوند ، پس از الهام به زنبور های عسل در امر خانه سازی ، آنها را به تغذیه از گل و غنچه های میوه ها ، درختان و محصولات کوهستانی راهنمایی کرده است .

و أوحی ربّک إلی النحل أن اتخذی من الجبال بیوتًا . .. ثمّ کلی من کلّ الثمرت

4- خداوند ، به زنبور های عسل برای حرکت منقادانه و خاشعانه در راههایی که پروردگارشان تقدیر فرموده ، الهام کرده است .

فاسلکی سبل ربّک ذللاً

برداشت فوق بر اساس این نظریه است که <ذللاً> حال برای فاعل فعل <فاسلکی> - که ضمیر <أنت> است - باشد.

5- زنبور های عسل در برابر الهام های خداوند به آنها ، خاشع و منقاد بوده و در مسیر تعیین شده در طبیعت ، گام برمی دارند .

فاسلکی سبل ربّک ذللاً

5- انقیاد زنبورعسل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 69 - 4،5

4- خداوند ، به زنبور های عسل برای حرکت منقادانه و خاشعانه در راههایی که پروردگارشان تقدیر فرموده ، الهام کرده است .

فاسلکی سبل ربّک ذللاً

برداشت فوق بر اساس این نظریه است که <ذللاً> حال برای فاعل فعل <فاسلکی> - که ضمیر <أنت> است - باشد.

5- زنبور های عسل در برابر الهام های خداوند به آنها ، خاشع و منقاد بوده و در مسیر تعیین شده در طبیعت ، گام برمی دارند .

فاسلکی سبل ربّک ذللاً

6- تغذیه زنبورعسل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 351

9 - نحل - 16 - 69 - 1،2،12

1- خداوند ، پس از الهام به زنبور های عسل در امر خانه سازی ، آنها را به تغذیه از گل و غنچه های میوه ها ، درختان و محصولات کوهستانی راهنمایی کرده است .

و أوحی ربّک إلی النحل أن اتخذی من الجبال بیوتًا . .. ثمّ کلی من کلّ الثمرت

2- زنبور عسل ، موجودی که از میوه ها و شکوفه های درختان و گیاهان تغذیه می کند .

ثمّ کلی من کلّ الثمرت

12- گوناگونی رنگ عسل ، نتیجه استفاده زنبور های عسل از گیاهان گوناگون است .

ثمّ کلی من کلّ الثمرت . .. یخرج من بطونها شراب مختلف ألونه

ذکر گوناگونی عسل پس از بیان تغذیه زنبورهای عسل از میوه ها و گیاهان مختلف، می تواند به منظور نکته یاد شده باشد.

7- روش زندگی زنبورعسل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 69 - 3،6

3- خداوند برای زنبور های عسل ، راه های مناسب با زیست آنها را هموار ساخت .

فاسلکی سبل ربّک ذللاً

برداشت فوق، مبتنی بر این نکته است که <ذللاً> حال برای <سبل> باشد.

6- راه زندگی زنبور های عسل در طبیعت ، متعدد و گوناگون است .

فاسلکی سبل ربّک ذللاً

برداشت فوق، از جمع آمدن <سبل> استفاده می شود.

8- زمان استراحت زنبورعسل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 68 - 5

5- زنبور های عسل در شب هنگام در دامنه کوه ها ، بالای درختان و بنا ها و سایبان ها ، به استراحت پرداخته و مأوای می گیرند . *

و أوحی ربّک إلی النحل أن اتخذی من الجبال بیوتًا و من الشجر و ممّا یعرشون

واژه <بیت> در اصل به معنای مأوای انسان در شب است (مفردات راغب). نام گذاری خانه زنبور عسل به <بیت>، می تواند مفید مطلب یاد شده باشد.

9- زنبورعسل در شب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 68 - 5

ص: 352

5- زنبور های عسل در شب هنگام در دامنه کوه ها ، بالای درختان و بنا ها و سایبان ها ، به استراحت پرداخته و مأوای می گیرند . *

و أوحی ربّک إلی النحل أن اتخذی من الجبال بیوتًا و من الشجر و ممّا یعرشون

واژه <بیت> در اصل به معنای مأوای انسان در شب است (مفردات راغب). نام گذاری خانه زنبور عسل به <بیت>، می تواند مفید مطلب یاد شده باشد.

10- شعور زنبورعسل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 68 - 3

3- وجود نوعی شعور و استعداد تلقی وحی و الهام الهی در زنبور های عسل

و أوحی ربّک إلی النحل

11- فواید زنبورعسل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 69 - 22

22- < عن أمیرالمؤمنین ( ع ) قال : . . . لعق العسل شفاء من کلّ داء قال الله تبارک و تعالی : < یخرج من بطونها شراب مختلف ألوانه فیه شفاء للناس > و هو مع قراءه القرآن . . . ;

از امیرالمؤمنین(ع) روایت شده است که فرمود:. ..یک انگشت عسل، شفای همه دردهاست. خداوند تبارک و تعالی فرموده است: <یخرج من بطونها شراب مختلف ألوانه فیه شفاء للناس> و این در صورتی است که همراه با قراءت قرآن باشد...>.

12- متفکران و زندگی زنبورعسل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 69 - 18

18- در زندگی زنبور های عسل ، نشانه ای مهم بر خداشناسی برای اهل تفکر و اندیشه وجود دارد .

و أوحی ربّک إلی النحل . .. إن فی ذلک لأیه لقوم یتفکّرون

13- مکان زندگی زنبورعسل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 68 - 4

4- دامنه کوه ها ، بالای درختان و بنا ها و سایبان ها ، مکانی طبیعی و مناسب برای زندگی زنبور های عسل

ص: 353

و أوحی ربّک إلی النحل أن اتخذی من الجبال بیوتًا و من الشجر و ممّا یعرشون

14- منشأ تغذیه زنبورعسل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 69 - 7

7- نشان دادن راه زندگی طبیعی ( حرکات غریزی برای خانه سازی ، تغذیه از گیاهان و تولید عسل ) به زنبور های عسل ، به مقتضای ربوبیت پروردگار است .

فاسلکی سبل ربّک ذللاً

15- منشأ حرکت زنبورعسل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 69 - 4،7

4- خداوند ، به زنبور های عسل برای حرکت منقادانه و خاشعانه در راههایی که پروردگارشان تقدیر فرموده ، الهام کرده است .

فاسلکی سبل ربّک ذللاً

برداشت فوق بر اساس این نظریه است که <ذللاً> حال برای فاعل فعل <فاسلکی> - که ضمیر <أنت> است - باشد.

7- نشان دادن راه زندگی طبیعی ( حرکات غریزی برای خانه سازی ، تغذیه از گیاهان و تولید عسل ) به زنبور های عسل ، به مقتضای ربوبیت پروردگار است .

فاسلکی سبل ربّک ذللاً

16- منشأ زندگی زنبورعسل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 69 - 7

7- نشان دادن راه زندگی طبیعی ( حرکات غریزی برای خانه سازی ، تغذیه از گیاهان و تولید عسل ) به زنبور های عسل ، به مقتضای ربوبیت پروردگار است .

فاسلکی سبل ربّک ذللاً

17- منشأ لانه سازی زنبورعسل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 68 - 1،2

ص: 354

1- سکنی گزینی زنبور های عسل در کوه ها ، درختان ، بنا ها و سایبان ها با الهام الهی است .

و أوحی ربّک إلی النحل أن اتخذی من الجبال بیوتًا و من الشجر و ممّا یعرشون

2- الهام خداوند به زنبور های عسل و هدایت آنها به ساختن خانه هایی مناسب برای خود ، به مقتضای ربوبیت اوست .

و أوحی ربّک إلی النحل . .. و ممّا یعرشون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 69 - 7

7- نشان دادن راه زندگی طبیعی ( حرکات غریزی برای خانه سازی ، تغذیه از گیاهان و تولید عسل ) به زنبور های عسل ، به مقتضای ربوبیت پروردگار است .

فاسلکی سبل ربّک ذللاً

18- ویژگیهای زنبورعسل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 68 - 3

3- وجود نوعی شعور و استعداد تلقی وحی و الهام الهی در زنبور های عسل

و أوحی ربّک إلی النحل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 69 - 10

10- شکم زنبور های عسل ، محل تبدیل میوه ها و شهد گیاهان به عسل

ثمّ کلی من کلّ الثمرت . .. یخرج من بطونها شراب

ص: 355

6- زندان

1- ارزش نجات از زندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 50 - 10

10- ارزش اعاده حیثیت و شرف بیش از ارزش رهایی از زندان و نجات از دشواری ها و مشکلات ، در بینش یوسف ( ع )

فلما جاءه الرسول قال ارجع إلی ربک فسئله ما بال النسوه

2- تاریخ زندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 25 - 17،18

17- وجود زندان در مصر باستان و در عصر حضرت یوسف ( ع )

إلا أن یسجن

18- زندانی کردن مجرمان و شکنجه و آزار آنان در مصر باستان و عصر یوسف ( ع ) ، امری معمول و متداول بود .

إلا أن یسجن أو عذاب ألیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 32 - 7

7- وجود زندان در مصر باستان

لیسجنن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 29 - 7

7 - وجود زندان و زندانیان بسیار سیاسی ، در دوران حاکمیت فرعون بر سرزمین مصر

لأجعلنّک من المسجونین

برداشت فوق از این تعبیر <تو را از زندانیان گردانم> استفاده می شود.

ص: 356

3- تهدید به زندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 29 - 6

6 - موسی ( ع ) ، مورد تهدید فرعون به زندانی شدن ، در صورت پذیرش الوهیت غیر او

قال لئن اتّخذت إل-هًا غیری لأجعلنّک من المسجونین

4- درخواست زندان یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 35 - 11

11- < عن أبی جعفر ( ع ) فی قوله : < ثم بدا لهم من بعد ما رأوا الأیات لیسجننه حتی حین > فالأیات شهاده الصبی و القمیص المخرّق من دبر و استباقهما الباب حتی سمع مجاذبت ها إیّاه علی الباب فلما عصاها فلم تزل ملحّه بزوجها حتی حبسه . . . ;

از امام باقر(ع) درباره سخن خدا که فرمود: <ثم بدا لهم . ..> روایت شده است: آن نشانه ها گواهی کودک و پیراهن پاره شده از پشت و سبقت آن دو به طرف در بود، به گونه ای که شنیده شد آن زن پشت در، یوسف را به طرف خود می کشد ; پس چون یوسف درخواست بانو را نپذیرفت به طور پیگیر به شوهرش اصرار نمود تا [شوهرش] او را زندانی کرد>.

5- زندان بودن جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 8 - 10

10- جهنّم ، زندانی برای کافران است و هیچ راه گریزی از آن وجود ندارد .

و جعلنا جهنّم للک-فرین حصیرًا

<الحصر> در اصل به معنای تنگ گرفتن و حبس کردن آمده و در این آیه کنایه از زندانی کردن است.

6- زندان در دوران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 29 - 7

7 - وجود زندان و زندانیان بسیار سیاسی ، در دوران حاکمیت فرعون بر سرزمین مصر

لأجعلنّک من المسجونین

برداشت فوق از این تعبیر <تو را از زندانیان گردانم> استفاده می شود.

ص: 357

7- زندان در دوران یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 25 - 17

17- وجود زندان در مصر باستان و در عصر حضرت یوسف ( ع )

إلا أن یسجن

8- زندان در مصرباستان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 25 - 17

17- وجود زندان در مصر باستان و در عصر حضرت یوسف ( ع )

إلا أن یسجن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 32 - 7

7- وجود زندان در مصر باستان

لیسجنن

9- سختیهای زندان فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 29 - 8

8 - زندان فرعون ، زندانی سخت و مشقت بار

لأجعلنّک من المسجونین

<ال> در <المسجونین> - به قرینه مقام - اشاره به زندانی دارد که شرایط سخت آن می تواند افراد را از مخالفت با فرعون باز دارد.

10- سنّ یوسف(ع) در زندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 35 - 12

12- < عن الصادق ( ع ) : انه قال : دخل یوسف السجن و هو إبن إثنتی عشر سنه و مکث فیه ثمان عشر سنه . . . ;

از امام صادق(ع) روایت شده: که فرمود: یوسف در سن دوازده سالگی وارد زندان شد و هیجده سال در زندان ماند . ..>.

ص: 358

صفات زندان یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 32 - 8

8- زندانی که یوسف ( ع ) به محبوس شدن در آن تهدید شد ، موجب خوار گشتن و حقیر پنداشتن او می شد .

لیسجنن و لیکونًا من الص-غرین

جمله خوار و بی مقدار خواهد شد (لیکوناً من الصاغرین) به منزله نتیجه ای برای عبارت <زندانی خواهد شد> (لیسجنن) است ; زیرا یوسف(ع) هنگام ترجیح زندان بر خواسته زنان - در آیه بعد - سخنی از ترجیح حقیر شدن نگفت.

11- فلسفه استمرار زندان یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 42 - 15

15- < عن أبی عبدالله ( ع ) : . . . [ فی قول الله ] < قال للذی ظنّ أنه ناج منهما اذکرنی عند ربک > قال : و لم یفزع یوسف فی حاله إلی الله فیدعوه فلذالک قال الله < فأنساه الشیطان ذکر ربه فلبث فی السجن بضع سنین > . . . ;

از امام صادق(ع): . .. [درباره سخن خدا ]<قال للذی ...اذکرنی عند ربک> روایت شده است که فرمود: یوسف در آن حال به خداوند پناه نبرد که او را بخواند. برای همین است که خدا فرمود: فأنساه الشیطان ذکر ربه ...>.

12- فلسفه زندان یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 50 - 14

14- یوسف ( ع ) با ابلاغ بی گناهی خویش به پادشاه ، بر این نکته تأکید کرد که زندانی شدنش نتیجه مکر و کید زنان اشراف بوده است .

إن ربی بکیدهنّ علیم

13- مدت زندان یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 35 - 9،10،12

9- یوسف ( ع ) ، برای زمانی محدود و نامعلوم محکوم به زندان شد .

لیسجننه حتی حین

10- محکومیت یوسف ( ع ) به زندان تا زمان فرو نشستن غائله زلیخا و دیگر زنان *

لیسجننه حتی حین

12- < عن الصادق ( ع ) : انه قال : دخل یوسف السجن و هو إبن إثنتی عشر سنه و مکث فیه ثمان عشر سنه . . . ;

از امام صادق(ع) روایت شده: که فرمود: یوسف در سن دوازده سالگی وارد زندان شد و هیجده سال در زندان ماند . ..>.

ص: 359

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 42 - 13،16

13- یوسف ( ع ) پس از آزادی ساقی پادشاه ، سالیانی دیگر ، گرفتار زندان بود .

فلبث فی السجن بضع سنین

<بضع> به معنای <چند> و کنایه از عددی مبهم بین 3 تا 10 می باشد.

16- < عن أبی عبدالله ( ع ) فی قول الله تعالی : < فلبث فی السجن بضع سنین > قال : سبع سنین ;

از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند که می فرماید: <فلبث فی السجن بضع سنین> روایت شده که فرمود: [مراد از بضع سنین] هفت سال است>.

14- نجات یوسف(ع) از زندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 42 - 12،14

12- خروج یوسف ( ع ) از زندان و رفع اتهام از او ، ناسازگار با اهداف شیطان

فأنسی-ه الشیط-ن ذکر ربه فلبث فی السجن بضع سنین

14- پادشاه مصر در صورت آگاهی از وضعیت یوسف ( ع ) ، او را از زندان آزاد می کرد .

فأنسی-ه الشیط-ن ذکر ربه فلبث فی السجن بضع سنین

<لبث> به معنای اقامت کردن (ماندگار شدن) است. برداشت فوق ، از تفریع جمله <لبث ...> بر جمله قبل معلوم می شود ; یعنی ، شیطان ساقی پادشاه را به فراموشی انداخت و در نتیجه ، یوسف(ع) چند سال دیگر در زندان ماندگار شد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 50 - 3،4،5

3- پادشاه مصر پس از دریافت تعبیر رؤیایش ، خواهان حضور یوسف ( ع ) در نزد خویش شد .

و قال الملک ائتونی به

4- پادشاه مصر پس از دریافت تعبیر رؤیایش ، به آزادی یوسف ( ع ) از زندان و بار یافتن او به دربار فرمان داد .

و قال الملک ائتونی به . .. قال ارجع

از اینکه یوسف(ع) با فرستاده پادشاه از زندان خارج نمی شود و به دربار نمی آید ، معلوم می شود فرمان پادشاه مبنی بر احضار او (ائتونی به) احضار اجباری نبوده است ; بلکه دستور به آزادی آن حضرت از زندان و بار یافتن به دربار بوده است.

5- ساقی پادشاه از طرف دربار برای آزادسازی یوسف ( ع ) و حاضر کردن او نزد پادشاه ، به سوی زندان روانه شد .

فلما جاءه الرسول

<ال> در <الرسول> عهد ذکری است و به قرینه (فأرسلون) در آیه 45 معلوم می شود که این فرستاده ، همان ساقی پادشاه بود که برای دریافت تعبیر خواب به سوی یوسف(ع) فرستاده شده بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 52 - 11

ص: 360

11- خداوند ، خنثی کننده مکر و حیله زنان اشراف و نجات بخش یوسف ( ع ) از زندان

أن الله لایهدی کید الخائنین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 100 - 16

16- آزاد ساختن یوسف ( ع ) از زندان و کوچ دادن خاندان یعقوب از کنعان به مصر ، از جمله احسان های خداوند در حق یوسف ( ع ) .

و قد أحسن بی إذ أخرجنی من السجن و جاء بکم من البدو

15- ویژگیهای زندان یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 37 - 8

8- زندان یوسف ( ع ) و هم بندان او ، فاقد هرگونه برنامه غذایی از پیش تعیین شده

لایأتیکما طعام ترزقانه

چنان چه برنامه غذایی زندان مشخص بود ، پیشگویی نوع و خصوصیات آن امری دشوار نبود و به عنوان یک ویژگی برای کسی که از آن خبر می داد ، محسوب نمی شد.

16- یوسف(ع) پس از زندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 54 - 3،4

3- یوسف ( ع ) پس از آشکار شدن بی گناهیش بر پادشاه و درباریان ، دعوت او را پذیرفت و بی درنگ از زندان به دربار رفت .

قال الملک ائتونی به . .. فلما کلّمه

اتصال جمله <فلما کلّمه> به <ائتونی به> و نیاوردن مطالبی نظیر رساندن فرمان پادشاه به یوسف(ع) ، اعلام نتیجه محاکمه زنان به وی و. .. برای رساندن این معناست که میان فرمان پادشاه و گفت و گو با یوسف(ع) فاصله ای نبود.

4- یوسف ( ع ) و پادشاه در نخستین ملاقاتشان با یکدیگر ، درباره رؤیای پادشاه ، تعبیر یوسف ( ع ) و گزینش او به سمت مشاور ، به گفت و گو پرداختند .

و قال الملک ائتونی به أستخلصه لنفسی فلما کلّمه

اگرچه در آیه شریفه تصریح نشده که پادشاه و یوسف(ع) درباره چه موضوعی گفت و گو کردند ; ولی قراین حالیه و مقالیه حاکی است که موضوع سخن درباره رؤیای پادشاه و تعبیر یوسف(ع) و نیز دعوت از یوسف(ع) به همکاری و مشاوره و. .. بوده است.

ص: 361

17- یوسف(ع) در زندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 37 - 23

23- < عن أبی عبدالله ( ع ) قال : لما أمر الملک بحبس یوسف فی السجن ألهمه الله علم تأویل الرؤیا . . . ;

از امام صادق(ع) روایت شده که فرمود: هنگامی که شاه فرمان زندانی شدن یوسف را صادر کرد ، خدا علم تعبیر خواب را به او الهام کرد>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 38 - 2،3

2- یوسف ( ع ) در زندان مصر ، پیروی خویش از آیین ابراهیم ، اسحاق و یعقوب ( ع ) را فاش ساخت .

واتبعت ملّه ءاباءِی إبرهیم و إسح-ق و یعقوب

3- یوسف ( ع ) در زندان مصر ، حسب و نسب خویش را برای زندانیان بیان کرد .

واتبعت ملّه ءاباءِی إبرهیم و إسح-ق و یعقوب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 42 - 11

11- شیطان ، برای باقی ماندن یوسف ( ع ) در زندان ، به دسیسه و شیطنت پرداخت .

فأنسی-ه الشیط-ن ذکر ربه فلبث فی السجن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 45 - 6

6- ساقی پادشاه مصر ، با بیان دانش یوسف ( ع ) ، خاطر نشان ساخت که او در زندان به سر می برد .

أنا أُنبئکم بتأویله فأرسلون

تفریع جمله <أرسلون> به وسیله حرف <فاء> بر جمله <أنا أُنبّئکم بتأویله> می رساند که: ساقی دربار ، ماجرای یوسف(ع) و زندانی بودن او را در حد ضرورت بیان کرده بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 52 - 1

1- یوسف ( ع ) در زندان مصر ، علت های نپذیرفتن دعوت پادشاه و حاضر نشدن در نزد او و تقاضای دادرسی را بیان کرد .

قال ارجع إلی ربک . .. ذلک لیعلم

در اینکه جمله <ذلک لیعلم . ..> تا آخر آیه بعد کلام یوسف(ع) است یا سخن زلیخا، دو نظر ابراز شده است. دلایل متعددی مؤید نظر نخست است که به برخی از آنها اشاره می شود: 1- ظاهر این است که <أن الله ...> عطف بر <أنی لم أخنه ...> باشد ; یعنی: <ذلک لیعلم... أن الله لایهدی ...>. این معنا محتمل نیست که سخن زلیخا باشد. 2- آنچه در آیه بعد آمده، حقایق و معارفی بلند است که اعتقاد و باور به آنها از زنی چون زلیخا - که در سلک مشرکان است - برنمی آید.

ص: 362

18- زندانی

زندانی در دوران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 29 - 7

7 - وجود زندان و زندانیان بسیار سیاسی ، در دوران حاکمیت فرعون بر سرزمین مصر

لأجعلنّک من المسجونین

برداشت فوق از این تعبیر <تو را از زندانیان گردانم> استفاده می شود.

19- زندانی در دوران یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 25 - 18

18- زندانی کردن مجرمان و شکنجه و آزار آنان در مصر باستان و عصر یوسف ( ع ) ، امری معمول و متداول بود .

إلا أن یسجن أو عذاب ألیم

20- زندانی در مصرباستان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 25 - 18

18- زندانی کردن مجرمان و شکنجه و آزار آنان در مصر باستان و عصر یوسف ( ع ) ، امری معمول و متداول بود .

إلا أن یسجن أو عذاب ألیم

21- زندانی کردن یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 25 - 16

16- زندانی کردن یوسف ( ع ) و یا شکنجه او ، مجازات پیشنهادی زلیخا به عزیز مصر

ما جزاء من أراد بأهلک سوءًا إلا أن یسجن أو عذاب ألیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 35 - 4،7

4- زندانی شدن یوسف ( ع ) ، به تحریک و درخواست زلیخا نبود . *

ل-ئن لم یفعل ما ءامره لیسجنن . .. ثم بدا لهم ... لیسجننه

تعبیر <ثم بدا لهم> (پس از مدتی این رأی برای آنان هویدا شد و به ذهنشان خطور کرد که زندانیش کنند) حاکی است که این رأی و نظر به پیشنهاد زلیخا نبوده است علاوه بر این آیه قبل گویای آن است که خداوند، زلیخا و دیگر زنان را از یوسف

ص: 363

منصرف کرد و داستان مراوده متروک شد لذا زلیخا دیگر درصدد نبود که با زندانی کردن یوسف وی را رام سازد.

7- حاکمان مصر علی رغم آگاهی به پاکدامنی یوسف ( ع ) ، او را به زندان افکندند .

ثم بدا لهم من بعد ما رأوا الأیت لیسجننه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 36 - 1

1- رجال مصر تصمیم خویش را عملی ساختند و یوسف ( ع ) را به زندان افکندند .

بدا لهم . .. لیسجننه حتی حین. و دخل معه السجن فتیان

22- فلسفه زندانی کردن یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 35 - 2،3

2- تصمیم قاطع دولت مردان مصر بر زندانی ساختن یوسف ( ع ) ، جهت رهایی از بحران و حفظ حیثیت دربار

ثم بدا لهم . .. لیسجننه

3- گناهکار وانمود کردن یوسف ( ع ) ، از اهداف زندانی ساختن او *

ثم بدا لهم من بعد ما رأوا الأیت لیسجننه

زندانیان

23- اهمیت نجات زندانیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بلد - 90 - 13 - 7

7 - پرداخت وجه مورد نیاز اسیران و زندانیان برای آزادسازی آنان ، گامی بلند و انفاق سنگین است .

ما العقبه . فکّ رقبه

آزاد سازی بردگان، مصداق آشکار <فکّ رقبه> است; ولی تنها مصداق آن نیست. بنابراین رها سازی هر شخص در بندی، می تواند مراد آیه باشد.

ص: 364

7- زندگی

1- آثار پوچی زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - معارج - 70 - 44 - 4

4 - کفر و باطل گرایی و پوچی در زندگی ، موجب ذلّت و خواری شدید در روز قیامت

فذرهم یخوضوا و یلعبوا . .. ترهقهم ذلّه ذلک الیوم الذی کانوا یوعدون

2- آثار تکذیب زندگی اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 40 - 8

8 - ناباوری و ناامیدی مشرکان به حیات اخروی ، عامل عبرت نگرفتن آنان از سرگذشت شوم اقوام پیشین چون قوم لوط

أفلم یکونوا یرونها بل کانوا لایرجون نشورًا

برداشت فوق، با توجه به این نکته است که <بل> برای اضراب انتقالی است; یعنی، این طور نیست که آنان به خاطر ندیدن آثار به جا مانده از قوم هلاک شده قوم لوط، از آن عبرت نگرفته اند بلکه چون آنان اعتقاد و امیدی به روز رستاخیز ندارند از چنین حادثه ای عبرت نیاموخته اند.

3- آثار ذکر زندگی اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 40 - 9

9 - توجه و اعتقاد به حیات اخروی ، برانگیزاننده آدمی به عبرت گرفتن از سرگذشت هلاکت بار اقوام پیشین و تصحیح رفتار خویش

أفلم یکونوا یرونها بل کانوا لایرجون نشورًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 85 - 10

ص: 365

10 - توجه به الوهیت و فرمانروایی جاویدان خداوند و نیز تداوم زندگی انسان در آخرت ، زمینه ساز گرایش انسان به حق

و هو الذی فی السماء إل-ه و . .. و عنده علم الساعه و إلیه ترجعون

با توجه به این که آیات پیشین در رد منکران توحید بود، استفاده می شود که طرح فرمانروایی خدا بر هستی در دنیا و آخرت، هشداری به حق ستیزان است.

4- آثار زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 8 - 4

4- زندگی و مرگ ، هر دو در جهت تکامل انسان و دارای روندی همسو و نه متعارض

ربّ السم-وت و . .. لا إل-ه إلاّ هو یحیی و یمیت

از ارتباط <هو یحیی و یمیت> با <ربّ> - که قبل و بعد از آن یاد شده است - استفاده می شود که حیات و مرگ، هر دو در جهت تکامل انسان بوده و برخلاف تصور برخی مذاهب، مرگ امری شرّ نیست و خاستگاهی جز اراده خداوند حیات آفرین ندارد.

5- آثار زندگی با والدین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 23 - 12

12- حضور پدر و مادر نزد فرزند ، در پی دارنده مسؤولیت فزون تر برای فرزند

إمّا یبلغنّ عندک الکبر

<عندک الکبر> ممکن است إشعار به این حقیقت داشته باشد که اگر پدر و مادر پیش فرزندان زندگی کنند، مسؤولیت نگه داری آنان بیشتر شده و از هرگونه حرمت شکنی - هر چند به گفتن <أُفّ> - باید پرهیز شود.

6- آثار زندگی در جامعه فاسد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 74 - 7

7- زندگی در جامعه آلوده و فاسد ، مایه رنج و محنت مؤمنان و غیر قابل تحمل برای آنان است .

و نجّین-ه من القریه التی کانت تعمل الخبئث

7- آثار زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 366

15 - ص - 38 - 60 - 6

6 - چگونگی زندگی انسان در دنیا ، تعیین کننده سرنوشت وی و سازنده حیات اخروی او است .

بل . .. أنتم قدّمتموه لنا

از تعبیر <قدّمتموه لنا> (شما آن عذاب را پیش فرستادید)، برداشت یاد شده به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 12 - 17

17- زندگی اخروی انسان ها ، بازتاب شیوه زندگی آنان در دنیا

الذین ءامنوا . .. جنّ-ت ... و الذین کفروا ... النار مثوًی لهم

خداوند، برای مؤمنان و کافران دو نوع زندگی دنیوی ترسیم کرده و به تناسب هر یک، فرجامی در آخرت برای آنان، مشخص فرموده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 15 - 8

8 - زندگی دنیوی ، گذرگاهی است برای عبور به عالم آخرت .

و إلیه النشور

یادآوری نشر و رستاخیز انسان ها - پس از بیان آفرینش زمین و تأمین نیازمندی های بشر در آن - می تواند اشاره به مطلب یاد شده باشد.

8- آثار عقیده به زندگی اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 40 - 9

9 - توجه و اعتقاد به حیات اخروی ، برانگیزاننده آدمی به عبرت گرفتن از سرگذشت هلاکت بار اقوام پیشین و تصحیح رفتار خویش

أفلم یکونوا یرونها بل کانوا لایرجون نشورًا

9- آثار مشکلات زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 67 - 2

2- تنگنا های زندگی و لحظه های خطرآفرین که هیچ امیدی به رهایی از آنها نیست ، بیدارگر فطرت خداجویی در نهاد انسان

و إذا مسّکم الضرّ . .. ضلّ من تدعون إلاّ إیّاه

ذکر گرفتاری در دریا در میان ابتلاهای فراوانی که ممکن است انسانها را گرفتار کند، به این جهت است که در تلاطم دریا امیدی برای نجات و رهایی نیست.

ص: 367

10- آثار مطالعه زندگی زنبورعسل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 69 - 18

18- در زندگی زنبور های عسل ، نشانه ای مهم بر خداشناسی برای اهل تفکر و اندیشه وجود دارد .

و أوحی ربّک إلی النحل . .. إن فی ذلک لأیه لقوم یتفکّرون

11- آداب زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 35 - 12

12 - خداوند ، همواره باید محور حرکت ها و برنامه های مؤمنان باشد .

اتقوا اللّه و ابتغوا إلیه الوسیله و جهدوا فی سبیله

12- آفات زندگی انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 70 - 3

3 - زندگی انسان ها بدون تعالیم قرآن و رهنمود های پیامبراسلام ، با خطر ها و آفت های گریزناپذیر رو به رو خواهد بود .

و ما علّمن-ه الشعر . .. إن هو إلاّ ذکر و قرءان مبین . لینذر

برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که انذار و اخطارِ مردم به وسیله قرآن و پیامبراسلام، حاکی از این حقیقت است که بر سر راه انسان ها خطرها و آسیب های بسیار وجود دارد که به وسیله قرآن و پیامبر(ص) شناخته می شود و اگر انسان ها به این امور توجه نکنند، با آنها روبه رو خواهند شد. گفتنی است معنای لغوی <انذار> (اعلام به امری خطرناک و شایسته بر حذر بودن) مؤید همین برداشت است.

13- احترام به آداب زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 52 - 2

2 - احترام به آیین زندگی ترسیم شده از سوی خدا و پرهیز از ایجاد هر گونه تغییر و تبدیل در آن ، توصیه خداوند به یکایک پیامبران

ی-أیّها الرسل کلوا من الطّیّب-ت . .. و ان هذه أُمّتکم أُمّه وحده و أنا ربّکم

آیه فوق، ادامه آیه قبل و جزء توصیه ای است که خداوند به یکایک پیامبران فرموده بود. بنابراین، با توجه به تأکیدهای متعدد

ص: 368

که در آن است (حرف تأکید <إنّ>، اسم اشاره نزدیک <ه-ذه>، جمل-ه اسمیه و قید <أُمّه واحده>) معنای آن چنین می شود: ما به پیامبران یادآوری کردیم که این روش، تنها روشی است که باید در زندگی رعایت کنند و هرگونه ایجاد تغییر در آن، یا اتخاذ روشی غیر از آن، أکیداً ممنوع است و عذاب سختی در پی خواهد داشت (فاتقون).

14- اختیار همسران محمد(ص) در زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 28 - 2،7

2 - پیامبر ( ص ) طبق فرمان خداوند ، همسران خود را مخیر کرد که یا دنیا و امکانات اش را انتخاب کنند و از پیامبر جدا شوند و یا آن حضرت را برگزینند و چنین خواسته هایی نداشته باشند .

قل لأزوجک إن کنتنّ تردن الحیوه الدنیا و زینتها فتعالین أمتّعکنّ و أسرّحکنّ سراحً

7 - صرف انتخاب دنیا از سوی همسران پیامبر ( ص ) - با مخیر بودن آنان به انتخاب یکی از دو امرِ دنیا و پیامبر ( ص ) - برای طلاق کافی نبود ، بلکه آن حضرت ، باید درباره آنان تصمیمی هم اتخاذ می کرد .

قل لأزوجک إن کنتنّ تردن الحیوه الدنیا. .. فتعالین أمتّعکنّ و أسرّحکنّ سراحًا جمی

تصریح به <تسریح> نشان می دهد که صرف انتخاب دنیا از سوی همسران پیامبر برای طلاق کافی نبوده است.

15- ارزش امنیت در زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 104 - 3

3- دستیابی انسان ها به زندگی آرام و امن و به دور از سلطه جبّاران ، امری بس مهم و ارزشمند

فأغرقن-ه و من معه . .. اسکنوا الأرض

16- ارزش زندگی اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 60 - 4

4 - حیات اخروی ، بهتر و پایدارتر از حیات دنیوی

و ما عند اللّه خیر و أبقی

<ما> در <ما عند اللّه> - به قرینه <الحیاه الدنیا> - کنایه از حیات اخروی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 64 - 7،8

7 - مشرکان ، از بازیچه بودن حیات دنیوی و حیات راستین بودن عالم آخرت ، بی خبرند .

و لئن سألتهم من . .. و ما ه-ذه الحیوه الدنیا ... لو کانوا یعلمون

ص: 369

بنابراین که ضمیر فاعلی <یعلمون> - به قرینه سیاق - مشرکانی باشد که در آیات پیشین، از آنها سخن گفته شده است، نکته بالا، قابل استفاده است.

8 - انسان ها ، در صورت آگاهی و اطلاع از سرگرمی و بازی بودن دنیا و حیات واقعی بودن عالم آخرت ، از دنیا دست می کشیدند و به آخرت روی می آوردند .

و ما ه-ذه الحیوه الدنیا إلاّ لهو . .. و إنّ الدار الأخره لهی الحیوان لو کانوا یع

برداشت بالا بنابر محذوف بودن جواب <لو> است و آن، چیزی مانند این فراز است: <لرغبوا فی الأخره و زهدوا فی الدنیا>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 39 - 1

1 - زندگی دنیایی و بهره های آن ، در مقایسه با زندگی اخروی ، اندک و زودگذر است .

ی-قوم إنّما ه-ذه الحیوه الدنیا مت-ع و إنّ الأخره هی دار القرار

<متاع> به چیزی گویند که از آن بهره کم برده می شود. گفتنی است چون دنیا در برابر آخرت قرار گرفته که دار قرار و پایدار است; زودگذر بودن آن فهمیده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 35 - 3

3 - حیات اخروی ، در پیشگاه خداوند ، امری بس ارزشمند و مخصوص تقواپیشگان است .

و الأخره عند ربّک للمتّقین

17- ارزش زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 179 - 7

7 - ارزش حیات و زندگی دنیوی انسان ها ، در گرو رسیدن آنان به تقواپیشگی است .

و لکم فی القصاص حیوه . .. لعلکم تتقون

برداشت فوق مبتنی بر این نکته است که <لعلکم . ..> بیان غایت برای <حیاه> باشد; یعنی، قانون قصاص تشریع شد تا حیات جامعه را تضمین کند و حیات و زندگی به خودی خود ارزشی ندارد مگر اینکه زمینه ای برای تحصیل تقوا باشد.

18- اصلاح زندگی صالحان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 2 - 13

13- آمرزش گناهان و سامان یافتن شؤون حیات ، پاداش الهی به مؤمنان صالح پیرو قرآن

و الذین ءامنوا . .. کفّر عنهم سیّئاتهم و أصلح بالهم

<أصلح بالهم> یا به معنای اصلاح مطلق شؤون زندگی و یا اصلاح قلب و دل مؤمنان است، برداشت یاد شده براساس معنای اول است.

ص: 370

19- اصلاح زندگی مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 2 - 13

13- آمرزش گناهان و سامان یافتن شؤون حیات ، پاداش الهی به مؤمنان صالح پیرو قرآن

و الذین ءامنوا . .. کفّر عنهم سیّئاتهم و أصلح بالهم

<أصلح بالهم> یا به معنای اصلاح مطلق شؤون زندگی و یا اصلاح قلب و دل مؤمنان است، برداشت یاد شده براساس معنای اول است.

20- اعتدال در زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 66 - 19

19 - لزوم پیشه ساختن روش متعادل و بدور از افراط و تفریط در زندگی

منهم امه مقتصده

اگر چه مراد از اقتصاد عمل به احکام الهی است ولی انتخاب واژه <مقتصد> برای رساندن این معناست که اعتدال در امور، خود امری پسندیده و مورد ترغیب خداوند است.

21- اقرار به کوتاهی زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 113 - 1

1 - اعتراف دوزخیان به کوتاه بودن مدت حیات دنیوی خویش در مقایسه با حیات اخروی

قالوا لبثنا أو بعض یوم

برداشت فوق با توجه به این نکته است که مراد از <فی الأرض> در آیه قبل، زندگی دنیوی باشد. در این صورت تعبیر <یوماً أو بعض یوم> بدان جهت است که دوزخیان زندگی چند دهه ای دنیا را، در مقایسه با حیات طولانی اخروی، بسیار ناچیز می بینند.

22- اهتمام به زندگی شخصی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 62 - 9

9 - ترک حضور در محضر رهبری جامعه اسلامی برای حل و فصل امور مهم اجتماعی ، به منظور پرداختن به امور زندگی

ص: 371

شخصی ، بدون اذن خواستن ، حرام و ممنوع است .

و إذا کانوا معه علی أمر جامع لم یذهبوا حتّی یستئذنوه . .. فإذا استئذنوک لبعض شأن

23- اهمیت اجتناب از سختگیری در زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 67 - 1،4

1 - بندگان خالص خدا در هزینه کردن اموالشان ، نه اسراف می کنند و نه به خود و خانواده خویش تنگ می گیرند .

و عباد الرحم-ن . .. و الذین إذا أنفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا

آنچه از ظاهر آیه شریفه و لغت به دست می آید، این است که واژه <انفاق> به معنای هزینه کردن و کاستن از اموال است; چه آن که این اموال برای زندگی شخصی و خانواده به مصرف برسد و چه به دیگران بخشش شود. گفتنی است <اسراف> (مصدر <یسرفوا>) به معنای زیاده روی در مصرف اموال و <قتر> (مصدر <یقتروا>) به معنای سخت گیری در مصرف است.

4 - تشویق خداوند به رعایت اعتدال و میانه روی و پرهیز از اسراف و سخت گیری در مصرف اموال برای زندگی شخصی و یا بخشش به دیگران

و الذین إذا أنفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قوامًا

24- اهمیت اعتدال در زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 67 - 4

4 - تشویق خداوند به رعایت اعتدال و میانه روی و پرهیز از اسراف و سخت گیری در مصرف اموال برای زندگی شخصی و یا بخشش به دیگران

و الذین إذا أنفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قوامًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 27 - 2

2 - روابط اجتماعی سالم ، در گرو زندگی معتدل و در حد نیاز است .

و لو بسط اللّه الرزق لعباده لبغوا فی الأرض

از این که بغی و طغیان، متفرع بر بسط و گسترش رزق شده و نه اصل رزق، مطلب یاد شده استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 8 - 5

5 - توصیه به دور نشدن از قوانین و موازین عادلانه در زندگی ، برخوردار از جایگاهی ویژه در بین توصیه ها و آموزه های الهی و قرآنی

ألاّتطغوا فی المیزان

مطلب یاد شده با توجه به این نکته است که سفارش به دور نشدن از قوانین و موازین عادلانه، نخستین توصیه الهی در این

ص: 372

سوره قرار گرفته است.

25- اهمیت امنیت در زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 104 - 3

3- دستیابی انسان ها به زندگی آرام و امن و به دور از سلطه جبّاران ، امری بس مهم و ارزشمند

فأغرقن-ه و من معه . .. اسکنوا الأرض

26- اهمیت برنامه ریزی در زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 18 - 3

3 - اهمیت تقدیر و حساب گری در تنظیم بهینه حیات

و أنزلنا من السماء ماء بقدر

27- اهمیت تأمین نیازهای زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 107 - 6

6- ترجیح دنیا بر آخرت - و نه صرف تأمین نیاز های زندگی - امری نکوهیده است .

فعلیهم غضب من الله . .. ذلک بأنهم استحبّوا الحیوه الدنیا علی الأخره

28- اهمیت تحولات زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 20 - 5

5 - خودداری از ایمان ، پس از مشاهده حالت های گوناگون طبیعت و تحولات زندگی بشر ، غیر قابل توجیه و شگفت آور است .

لا أقسم بالشفق . و الّیل و ما وسق . و القمر إذا اتّسق . لترکبنّ طبقًا عن طبق . ف

برداشت یاد شده، ناظر به این احتمال است که حرف <فاء>، این آیه را بر محتوای قسم و مقسمٌ به (در آیات پیشین) تفریع کرده باشد.

ص: 373

29- اهمیت تدبیر در زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 29 - 11

11- آینده نگری و تدبیر ، اصلی مهم در تنظیم صحیح خط مشی زندگی انسان

و لاتجعل یدک مغلوله . .. و لاتبسطها ... فتقعد ملومًا محسورًا

خداوند بر اساس اصل آینده نگری - که از جمله <فتقعد ملوماً محسوراً> استفاده می شود - (چرا که <فاء> در <فتقعد> برای بیان نتیجه و پایان و آینده کار است) انسان را از افراط و تفریط در انفاق و . .. منع کرده است.

30- اهمیت ذکر زندگی اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 20 - 10

10- لزوم توجه انسان به حیات اخروی و ذخیره سازی امکانات خود برای آن

أذهبتم طیّب-تکم . .. و استمتعتم بها ... تجزون عذاب الهون

تذکر خداوند به فرجام کافران و سرّ بدفرجامی آنان، در حقیقت رهنمودی است به آنان که چگونه بیندیشند و چگونه زندگی کنند; تا به فرجام شوم کافران مبتلا نشوند.

31- اهمیت زندگی اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 115 - 5

5 - زندگی دنیوی ، در پرتو وجود معاد و حیات اخروی ، ارزشمند و هدفدار می شود .

أفحسبتم أنّما خلقن-کم عبثًا و أنّکم إلینا لاترجعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 46 - 6

6 - حیات آخرت ، حیات اصلی و هدف نهایی برای بشر است .

إنّا أخلصن-هم بخالصه ذکری الدار

از ستایش شدن پیامبران به آخرت اندیشی و دنیاگریزی، می توان مطلب یاد شده را به دست آورد.

32- اهمیت زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 115 - 5

5 - زندگی دنیوی ، در پرتو وجود معاد و حیات اخروی ، ارزشمند و هدفدار می شود .

ص: 374

أفحسبتم أنّما خلقن-کم عبثًا و أنّکم إلینا لاترجعون

33- اهمیت قانونمندی زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 8 - 3

3 - زندگی انسان ها ، چونان نظام طبیعت ، وابسته به رعایت موازین و معیارها

و وضع المیزان . ألاّتطغوا فی المیزان

از ارتباط این آیه با آیات پیشین استفاده می شود: چنانچه وجود موازین در نظام جهان، عامل ثبات و پایداری آن است و بی حسابی و بی قانونی به انهدام آن منتهی می شود، زندگی انسان نیز متکی به رعایت معیارها است.

34- اهمیت هدفداری در زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 12 - 14

14- سود جستن از امکانات زندگی ، بدون هدفی متعالی و احساس مسؤولیت ، عملی حیوانی *

یتمتّعون و یأکلون کما تأکل الأنع-م

برداشت بالا بدان احتمال است که تشبیه کافر به حیوان، از آن جهت باشد که حیوان در خوردن و لذّت جویی، جز ارضای غریزه به هدفی دیگر نیندیشیده و خود را مسؤول نمی داند.

35- ایمان در زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 97 - 6

6- زندگی واقعی و ارزشمند ، حیات همراه با ایمان و عمل صالح است .

من عمل ص-لحًا . .. و هو مؤمن فلنحیینّه حیوه طیّبه

برداشت فوق مبتنی بر دو نکته است: الف) بنابر اینکه <حیاه طیّبه> زندگی دنیوی باشد. ب) زنده شدن انسان مؤمن و نیک کردار در زندگی دنیا، اشاره به این معنا دارد که زندگی بدون ایمان، در حقیقت زندگی شایسته و درخور شأن انسان نیست و حیات واقعی به ایمان و عمل صالح است.

36- بازگشت به زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 10 - 1

ص: 375

1 - معاد ، بازگشت دوباره انسان به زندگی است .

لمردودون فی الحافره

<حافره> به معنای خلقت نخستین است (لسان العرب). هم چنین در بیان حالت کسانی که به همان راهی بازگردانده شوند که از آن آمده اند، <مردودون فی الحافره> گویند (مفردات راغب). در این معنا، <حافره> به معنای <ذات حفر> یا <محفوره> و منطبق بر اثر پای رونده است.

37- باطن زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 7 - 4

4 - زندگی دنیوی دارای ظاهر و باطن است .

یعلمون ظ-هرًا من الحیوه الدنیا

ظاهر، در برابر باطن است و دلالت می کند که دنیا، علاوه بر ظاهر، باطن هم دارد.

38- برتری زندگی اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - اعلی - 87 - 18 - 1

1 - جاودانگی جهان آخرت و برتری آن بر زندگانی دنیا ، در تمام کتاب های آسمانی مطرح شده است .

و الأخره خیر و أبقی . إنّ ه-ذا لفی الصحف الأُولی

<الصحف>، جمع محلی به <ال> و مفید عموم است. تصریح به بعضی از صحف در آیه بعد، تنها بر اهمیت آنها دلالت دارد و عموم را از بین نمی برد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - اعلی - 87 - 19 - 3

3 - برتری آخرت بر زندگانی دنیا و توقف رستگاری بر تزکیه ، یاد نام خدا و ادای نماز ، از معارف یاد شده در کتاب های آسمانی ابراهیم و موسی ( ع )

قد أفلح . .. بل تؤثرون ... صحف إبرهیم و موسی

39- برتری زندگی اخروی محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - ضحی - 93 - 5 - 5

5 - عطا های رضایت بخش خداوند در آخرت ، دلیل برتری زندگی اخروی پیامبر ( ص ) بر دنیای آن حضرت است .

و للأخره خیر لک من الأُولی . و لسوف یعطیک ربّک فترضی

ص: 376

40- بهترین برنامه زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 89 - 14،16

14- پیامبر ( ص ) ، شایسته ترین انسان و قرآن کامل ترین برنامه برای رشد و هدایت آدمیان است .

و جئنابک شهیدًا علی ه-ؤلاء و نزّلنا علیک الکت-ب تبی-نًا لکلّ شیء و هدًی

با توجه به ارتباط دو بخش آیه; یعنی، <و جئنا بک شهیدا . ..> با <و نزّلنا علیک ...> و نیز بنابر اینکه <شهیداً> را به معنای الگو بدانیم و شهادت را شهادت عملی به شمار آوریم، برداشت فوق را می توان به دست آورد.

16- ارائه بهترین برنامه به انسان ( قرآن ) ، اتمام حجت خداوند بر آدمیان

و یوم نبعث فی کلّ أُمّه شهیدًا . .. و نزّلنا علیک الکت-ب تبی-نًا لکلّ شیء و هدًی

41- بهترین زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 15 - 7

7 - زندگی در بهشت جاودان ، بهترین و برترین زندگی و سرانجام برای انسان

قل أذلک خیر أم جنّه الخلد . .. جزاء و مصیرًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - حاقه - 69 - 22 - 2

2 - زندگی در بهشت ، برترین زندگی است .

فی عیشه راضیه . فی جنّه عالیه

42- بی ارزش زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 60 - 3،4،7

3 - لزوم برگزیدن ایمان و هدایت الهی ; ولو به بهای از دست دادن زندگی دنیوی و متاع آن

و قالوا إن نتّبع الهدی معک نتخطّف من أرضنا . .. و ما أوتیتم من شیء فمت-ع الحیوه

4 - حیات اخروی ، بهتر و پایدارتر از حیات دنیوی

و ما عند اللّه خیر و أبقی

<ما> در <ما عند اللّه> - به قرینه <الحیاه الدنیا> - کنایه از حیات اخروی است.

7 - برگزیدن زندگی دنیوی به بهای از دست دادن سعادت اخروی ، عملی نابخردانه است .

و ما أوتیتم من شیء فمت-ع الحیوه الدنیا. .. أفلاتعقلون

ص: 377

43- بی ارزشی زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 46 - 5

5- ارزش مال و فرزند و زندگی ناپایدار دنیا ، در قبال عملِ صالحِ جاودان ارزشی فرومایه و محدود است .

المال و البنون زینه الحیوه الدنیا و الب-قی-ت الص-لح-ت خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 64 - 3،7،8

3 - حیات دنیوی ، حیاتی ناچیز و پست است .

و ما ه-ذه الحیوه الدنیا

آوردن اسم اشاره <ه-ذه> قبل از مشارٌالیه آن، با توجه به این که بدون اسم اشاره هم معنا کامل و رسا بود، برای تحقیر مشارٌالیه است.

7 - مشرکان ، از بازیچه بودن حیات دنیوی و حیات راستین بودن عالم آخرت ، بی خبرند .

و لئن سألتهم من . .. و ما ه-ذه الحیوه الدنیا ... لو کانوا یعلمون

بنابراین که ضمیر فاعلی <یعلمون> - به قرینه سیاق - مشرکانی باشد که در آیات پیشین، از آنها سخن گفته شده است، نکته بالا، قابل استفاده است.

8 - انسان ها ، در صورت آگاهی و اطلاع از سرگرمی و بازی بودن دنیا و حیات واقعی بودن عالم آخرت ، از دنیا دست می کشیدند و به آخرت روی می آوردند .

و ما ه-ذه الحیوه الدنیا إلاّ لهو . .. و إنّ الدار الأخره لهی الحیوان لو کانوا یع

برداشت بالا بنابر محذوف بودن جواب <لو> است و آن، چیزی مانند این فراز است: <لرغبوا فی الأخره و زهدوا فی الدنیا>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 39 - 1

1 - زندگی دنیایی و بهره های آن ، در مقایسه با زندگی اخروی ، اندک و زودگذر است .

ی-قوم إنّما ه-ذه الحیوه الدنیا مت-ع و إنّ الأخره هی دار القرار

<متاع> به چیزی گویند که از آن بهره کم برده می شود. گفتنی است چون دنیا در برابر آخرت قرار گرفته که دار قرار و پایدار است; زودگذر بودن آن فهمیده می شود.

44- بی منطقی زندگی مکذبان وحی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 9 - 6

6- زندگی ، تلاش و استدلال های منکران وحی ، حرکتی بازیگرانه و فاقد بنیاد های متقن

فی شکّ یلعبون

ص: 378

45- پایداری زندگی اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 60 - 4

4 - حیات اخروی ، بهتر و پایدارتر از حیات دنیوی

و ما عند اللّه خیر و أبقی

<ما> در <ما عند اللّه> - به قرینه <الحیاه الدنیا> - کنایه از حیات اخروی است.

46- پرسش از مدت زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 112 - 1

1 - پرسش خداوند از دوزخیان ، نسبت به مدت زندگی آنان در دنیا

ق-ل کم لبثتم فی الأرض عدد سنین

ضمیر فاعل در <قال> با توجه به آیات قبل، به خداوند باز می گردد. <کم> برای استفهام از مقدار و <لبث> (مصدر <لبثم>) به معنای درنگ کردن است.

47- پوچی زندگی کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 106 - 2

2- واقعیّت زندگی کافران ، چیزی جز پوچی و بی فرجامی و زیانکاری نیست .

ذلک

<ذلک> ممکن است که خبر مبتدای محذوف و تأکید بر محتوای آیات قبل باشد; یعنی، واقعیت این است و جز این نیست. (الأمر ذلک و لا غیر) و می تواند مبتدا باشد و <جزاؤهم> خبر آن و <جهنم> عطف بیان برای مبتدا یا خبر. برداشت یاد شده براساس احتمال نخست است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - معارج - 70 - 42 - 4

4 - پوچی و بی هدفی در زندگی ، از ویژگی های کافران

فذرهم یخوضوا و یلعبوا

ص: 379

48- پوچی زندگی مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 3 - 1

1- مشرکان ، مردمی غافل از مسائل جدی و اصلی زندگی و دل مشغول به امور واهی و بی ارزش

و هم یلعبون . لاهیه قلوبهم

<لهو> به معنای چیزی است که انسان را از کارهای مهم و سودمند باز دارد (مفردات راغب). توصیف مشرکان به این که قلبشان به لهو و امور غیر مهم مبتلا شده، بیانگر برداشت یاد شده است.

49- پوچی زندگی منکران انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 98 - 5

5 - زندگی و تلاش منکران رسالت ، سراسر بازیچه و بی ثمر در سعادت آنان است .

أن یأتیهم بأسنا ضحی و هم یلعبون

می توان گفت مراد از <لَعْب> در <یلعبون> اشتغال به امور دنیوی و تلاش برای رفع نیازهای مادی است که چون در مسیر حق و هدف تعیین شده برای انسان نمی باشد، از آن به <بازی کردن> تعبیر شده است.

50- تاریخ زندگی اجتماعی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 19 - 2

2 - زندگی انسان ها از آغاز تاریخ ، زندگی اجتماعی بود .

و ما کان الناس إلا أمه وحده

<امت> به هر جمعیتی گفته می شود که امر واحدی آنان را گرد هم آورده باشد.

51- تبیین حقیقت زندگی اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 39 - 5

5 - ارائه تصویری درست از حقیقت زندگی در دنیا و آخرت ، از نخستین کار های هدایتی مؤمن آل فرعون

ی-قوم إنّما ه-ذه الحیوه الدنیا مت-ع و إنّ الأخره هی دار القرار

ص: 380

52- تبیین حقیقت زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 39 - 5

5 - ارائه تصویری درست از حقیقت زندگی در دنیا و آخرت ، از نخستین کار های هدایتی مؤمن آل فرعون

ی-قوم إنّما ه-ذه الحیوه الدنیا مت-ع و إنّ الأخره هی دار القرار

53- تحولات زندگی اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 19 - 4

4 - پیدایش مراحل گوناگون در طبیعت ( شفق ، تاریکی شب و نور ماه ) ، نشانی از امکان تغییر و تحول در نظام حیات بشر در دنیا و آخرت

فلا أقسم . .. لترکبنّ طبقًا عن طبق

در قسم های قرآن، تناسب بین محتوای قسم و غرض از آن رعایت شده است و در این مجموعه آیات نیز برای تأکید بر تغییر حالات انسان، به تغییرات تکوینی سوگند یاد شده است.

54- تحولات زندگی انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 99 - 3

3 - مرگ ، سرآغاز تحولی عمیق در سیر حیات و فرایند زندگی بشر

حتّی إذا جاء أحدهم الموت قال ربّ ارجعون

55- تحولات زندگی انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 53 - 6

6- زندگی دنیوی انسان ها ، آمیزه ای از برخورداری از نعمت و محرومیت

و ما بکم من نعمه فمن الله ثمّ إذا مسّکم الضرّ

56- تحولات زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 19 - 4

ص: 381

4 - پیدایش مراحل گوناگون در طبیعت ( شفق ، تاریکی شب و نور ماه ) ، نشانی از امکان تغییر و تحول در نظام حیات بشر در دنیا و آخرت

فلا أقسم . .. لترکبنّ طبقًا عن طبق

در قسم های قرآن، تناسب بین محتوای قسم و غرض از آن رعایت شده است و در این مجموعه آیات نیز برای تأکید بر تغییر حالات انسان، به تغییرات تکوینی سوگند یاد شده است.

57- تداوم زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 6 - 19

19 - پابرجایی زندگی انسانها در زمین، در عین انقراض امتهای متمدن کافر

فأهلکنهم بذنوبهم و أنشأنا من بعدهم قرنا ءاخرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 20 - 3

3- پایان نیافتن زندگی انسان با < مرگ > و تداوم آن در قیامت با < نفخ صور >

و جاءت سکره الموت بالحقّ . .. و نفخ فی الصور

تذکر به <نفخ در صور> و برپایی روز جزا - در پی تذکر به مرگ - پیامدار معنای یاد شده است.

58- تداوم زندگی قریش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - قریش - 106 - 1 - 9

9 - استوار ماندن قریش بر نظام معیشتی دیرپای خویش ، نعمتی الهی و سزاوار سپاس

لإیل-ف قریش

چنانچه سوره <قریش> سوره ای مستقل باشد و با سوره <فیل> یک سوره تلقی نگردد; حرف <لام> در <لایلاف> متعلق به <فلیعبدوا> در آیه سوم خواهد بود. در آن صورت مفاد آیه این می شود که چون خداوند، نعمت ایلاف را به قریش عطا کرده است، باید او را بندگی کنند. گفتنی است که بندگی به پاس نعمت، شکرگزاری آن است.

59- تدبیر زندگی انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 37 - 2

2 - مدیریت خداوند در تدبیر معیشت انسان ها ، امری روشن و قابل درک است .

أَوَلم یروا أنّ اللّه یبسط الرزق لمن یشاء و یقدر

ص: 382

60- تشبیه زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 20 - 11

11 - حیات دنیا ، همچون رستنی های کشتزار ، فریبا و ناپایدار است .

اعلموا أنّما الحیوه الدنیا . .. کمثل غیث أعجب الکفّار نباته ... ثمّ یکون حط-مًا

61- تعداد زندگی انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 11 - 2

2 - انسان ، از آغاز آفرینش خود تا روز قیامت ، برخوردار از دو مرگ و دو حیات

قالوا ربّنا أمتّنا اثنتین و أحییتنا اثنتین

62- تعقل در امکانات زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 80 - 10

10- لزوم اندیشیدن آدمیان ، در طبیعی ترین امکانات زندگی خویش و توجه یافتن به نقش خداوند در آنها

و الله جعل لکم من بیوتکم سکنًا . .. أث-ثًا و مت-عًا

63- تفاخر در زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 20 - 3

3 - حقیقت حیات دنیوی ، پنج چیز بیش نیست : بازی ، لهو و سرگرمی ، زینت و آرایش ، تفاخر و فخرفروشی ، و فزون طلبی .

أنّما الحیوه الدنیا . .. و تکاثر فی الأمول و الأول-د

واژه <أنّما> (به فتح همزه) نظیر <إنّما> (به کسر همزه) برای افاده حصر است. بنابراین <أنّما الحیوه الدنیا...> معادل <ما الحیاه الدنیا إلاّ لهو و لعب...> است; یعنی، حقیقت زندگی دنیایی، به غیر از <لعب>، <لهو>، <زینت>، <تفاخر> و <تکاثر> نمی باشد.

ص: 383

64- تفاوت زندگی انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 21 - 7

7 - زندگی و مرگ مؤمنان نیک کردار ، غیرقابل قیاس با زندگی و مرگ گناه پیشگان

أم حسب الذین اجترحوا السیّئات أن نجعلهم کالذین ءامنوا و عملواالص-لح-ت سواء محیاه

65- تقدیر زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 2 - 2

2 - تقدیر مرگ و حیات برای بشر ، جلوه فرمانروایی و قدرت مطلق و بی پایان خداوند است .

بیده الملک و هو علی کلّ شیء قدیر . الذی خلق الموت و الحیوه

برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که جمله <الذی خلق الموت. ..>، درصدد توضیح و تبیین آثار و جلوه های ملک و قدرت خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - قدر - 97 - 1 - 9

9 - < عن الرضا ( ع ) لیله القدر یقدّر اللّه عزّوجلّ فیها ما یکون من السنه إلی السنه من حیاه أو موت أو خیر أو شرّ أو رزق فما قدّره فی تلک اللیله فهو من المحتوم ;

از امام رضا(ع) روایت شده است: خداوند در شب قدر، آنچه را که از این سال تا سال بعد پیش خواهد آمد مقدر می فرماید; از زندگی یا مرگ; از خوب یا بد، یا روزی. پس آنچه را خداوند در این شب مقدر فرمود، آن حتمی خواهد بود>.

66- تکاثر در زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 20 - 3

3 - حقیقت حیات دنیوی ، پنج چیز بیش نیست : بازی ، لهو و سرگرمی ، زینت و آرایش ، تفاخر و فخرفروشی ، و فزون طلبی .

أنّما الحیوه الدنیا . .. و تکاثر فی الأمول و الأول-د

واژه <أنّما> (به فتح همزه) نظیر <إنّما> (به کسر همزه) برای افاده حصر است. بنابراین <أنّما الحیوه الدنیا...> معادل <ما الحیاه الدنیا إلاّ لهو و لعب...> است; یعنی، حقیقت زندگی دنیایی، به غیر از <لعب>، <لهو>، <زینت>، <تفاخر> و <تکاثر> نمی باشد.

ص: 384

67- تلاش برای زندگی اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 61 - 2

2 - رهایی از عذاب الهی و دستیابی به حیات جاودانه بهشتی ( رستگاری بزرگ ) ، تنها هدف شایسته برای هرگونه سعی و تلاش در زندگی آدمی

لمثل ه-ذا فلیعمل الع-ملون

از تقدم جار و مجرور (لمثل) بر عامل خود (فلیعمل) - که مفید حصر است - برداشت یاد شده به دست می آید.

68- توسعه زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 100 - 2

2 - رهایی از تنگنا ها و دستیابی به توسعه در ابعاد مختلف زندگی ، ثمره ای برای هجرت در راه خدا

و من یهاجر فی سبیل اللّه یجد فی الارض مراغماً کثیراً وسعه

69- جاذبه های زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 46 - 2

2- مال و فرزند ، قوی ترین جاذبه های زندگی دنیایند . *

المال و البنون زینه الحیوه الدنیا

70- جاودانگی زندگی اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 58 - 3

3 - حیات آخرت ، حیاتی است جاودانه و به دور از مرگ و نیستی .

أفما نحن بمیّتین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 31 - 1

1 - برپا شدن قیامت پس از مرگ انسان و استمرار حیات بشر و جاودانگی او در عالم هستی

إنّهم میّتون . ثمّ إنّکم یوم القی-مه عند ربّکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 385

16 - غافر - 40 - 39 - 3،4

3 - پایداری و پایندگی زندگی اخروی ، دلیل برتری آن بر زندگی دنیایی است .

إنّما ه-ذه الحیوه الدنیا مت-ع و إنّ الأخره هی دار القرار

برداشت یاد شده به این خاطر است که آیه شریفه با مقایسه کردن زندگی دنیایی و حیات اخروی; درصدد بیان برتری زندگی در آخرت می باشد.

4 - دنیا ، گذرگاه و مقدمه برای حیات جاودانه آخرت است .

إنّما ه-ذه الحیوه الدنیا مت-ع و إنّ الأخره هی دار القرار

واژه <متاع> در برخی از موارد به چیزی گفته می شود که بهره انسان از آن کم و ناپایدار باشد. بنابراین توصیف زندگی دنیایی به <متاع> و زندگی اخروی به <دار القرار> (سرای پایدار)، می تواند گویای مطلب یاد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - مجادله - 58 - 22 - 20

20 - زندگی در آخرت ، جاودان و بی انت ها است .

خ-لدین فیها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - اعلی - 87 - 18 - 1

1 - جاودانگی جهان آخرت و برتری آن بر زندگانی دنیا ، در تمام کتاب های آسمانی مطرح شده است .

و الأخره خیر و أبقی . إنّ ه-ذا لفی الصحف الأُولی

<الصحف>، جمع محلی به <ال> و مفید عموم است. تصریح به بعضی از صحف در آیه بعد، تنها بر اهمیت آنها دلالت دارد و عموم را از بین نمی برد.

71- جایگاه زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 26 - 1،4

1 - زمین ، محل و جایگاه مناسب برای زندگی و مرگ انسان های بسیار

کفاتًا . أحیاءً و أموتًا

تنوین <أحیاءً و أمواتاً>، برای تعظیم است و مراد از آن تکثیر می باشد.

4 - < حَمّاد بن عیسی عن أبی عبداللّه ( ع ) أنّه نظر إلی المقابر ، فقال : یا حمّاد ه-ذه کِفاتُ الأموات و نظر إلی البیوت فقال : ه-ذه کفاتُ الأحیاء ثمّ تلا [ ه-ذه الآیه ] < ألم نجعل الأرض کفاتاً . أحیاءً و أمواتاً > ;

حمّادبن عیسی از امام صادق(ع) روایت کرده که آن حضرت، نگاهی به قبرستان انداخت و فرمود: ای حمّاد! این کفاتِ مردگان است و نگاهی به خانه ها انداخت و فرمود: این کفاتِ زنده ها است. سپس این آیه را تلاوت فرمود: <ألم نجعل الأرض کفاتاً . أحیاءً و أمواتاً>.

ص: 386

72- جایگاه زندگی انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 56 - 2

2 - خداوند زمین را بدون فساد آفرید و آن را برای زندگانی انسان ها جایگاهی شایسته قرار داد .

بعد إصلحها

73- جذابیت زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 15 - 9

9- جان و مال ، پرجاذبه ترین امور در زندگی انسان

و ج-هدوا بأمولهم و أنفسهم

خداوند، از میان جاذبه های زندگی، فقط به جان و مال اشاره کرده است و چشم پوشی از آن را نشانه ایمان استوار دانسته است.

74- جهل به کوتاهی زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 114 - 3

3 - دلبستگی انسان به دنیا ، معلول جهل او به ناچیز بودن عمرش

ق-ل إن لبثتم إلاّ قلیلاً لو أنّکم کنتم تعلمون

75- حرص به زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 96 - 10

10 - مشرکان ، به زندگی دنیا حریص و دل بسته اند .

لتجدنهم أحرص الناس . .. و من الذین أشرکوا

76- حرص مشرکان به زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 96 - 10

10 - مشرکان ، به زندگی دنیا حریص و دل بسته اند .

ص: 387

لتجدنهم أحرص الناس . .. و من الذین أشرکوا

77- حرص یهود به زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 96 - 1،2،3،4،5،13

1 - یهود ، حریص ترین مردمان بر زنده ماندن و برخوردار شدن از عمری طولانی هستند .

و لتجدنهم أحرص الناس علی حیوه

2 - یهود ، به هر نوع زندگی دنیوی - هر چند پست باشد - حریص و دل بسته اند .

و لتجدنهم أحرص الناس علی حیوه

نکره آوردن <حیاه> اشاره به این نکته دارد که: یهودیان بر صرف زنده ماندن با هر ویژگی - هر چند که پست و حقیر هم باشد - حریصند.

3 - روش و منش یهود ، نمایانگر حرص شدید آنان بر زندگانی دنیا و ترس از مرگ است .

و لتجدنهم أحرص الناس علی حیوه

<لتجدن> مرکب از فعل تجد (می یابی)، لام قسم و نون تأکید است; یعنی، البته و بدون هیچ تردید می یابی که یهود حریص ترین مردمند. تأکید بر اینکه مخاطب، دلبستگی یهود را بر زندگی دنیا می یابد، گویای این معناست که عملکرد یهود نمایانگر علاقه شدید آنان به حیات دنیاست.

4 - نمایان بودن علاقه یهود به زندگی دنیا ، مانع آنان از اظهار اشتیاق به حیات اخروی و تظاهر به نهراسیدن از مرگ

و لتجدنهم أحرص الناس علی حیوه

جمله <لتجدنهم . ..> استشهادی است برای جمله <لن یتمنوه>; یعنی، این حقیقت که یهود تمنای مرگ و رسیدن به آخرت را ندارند، از زندگی آنان به خوبی معلوم می شود; به گونه ای که حتی خود آنان نیز نمی توانند آن را انکار کنند.

5 - اشتیاق یهود به زندگی دنیا ، حتی از مشرکان فزونتر است .

و لتجدنهم أحرص الناس . .. و من الذین أشرکوا

<من الذین> عطف بر <الناس> می باشد; یعنی: <و لتجدنهم أحرص من الذین اشرکوا; می یابی آنها را که از مشرکان به زندگی در دنیا دلبسته ترند>.

13 - یأس یهود از سرای آخرت ، زمینه ساز حرصشان بر حیات دنیا و آرزوی عمر طولانی است . *

یود أحدهم لو یعمر الف سنه و ما هو بمزحزحه من العذاب أن یعمر

78- حقیقت زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 24 - 3،7

3 - هواپرستان ، معتقد به منحصر بودن زندگی انسان در دنیا و پایان یافتن آن با مرگ *

من اتّخذ إل-هه هویه . .. و قالوا ما هی إلاّ حیاتنا الدنیا نموت و نحیا

برداشت بالا بدان احتمال است که فاعل <قالوا> هواپرستان باشد که در آیه قبل مطرح بود.

7 - زندگی و مرگ در نگاه مشرکان ، پدیده ای طبیعی و بی ارتباط با اراده الهی و وجود خداوند

ص: 388

و ما یهلکنا إلاّ الدهر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 43 - 7

7 - مرگ ، همانند حیات ، مرحله ای از تحوّل و شدن انسان به سوی خداوند است .

إنّا نحن نحیی و نمیت و إلینا المصیر

از این که خداوند پس از <نمیت>، سخن از حرکت و شدن انسان به سوی خویش به میان آورده; استفاده می شود که مرگ فنا و پایان کار نیست; بلکه مرحله ای از مراحل حرکت هستی، به سوی اهداف الهی است.

79- حقیقت زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 7 - 7

7 - تردید در پیروزی رومیان پس از شکست آنان ، برخاسته از سطحی نگری و بی توجهی مردمان عصر بعثت به حقایق نهان زندگی دنیا است .

سیغلبون . .. یعلمون ظ-هرًا من الحیوه الدنیا

نکته یاد شده بر این اساس است که <ال> در <الناس> عهد باشد و مراد از آن، مردمی باشند که درباره وعده خداوند به پیروزی رومیان شکست خورده تردید داشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 20 - 3

3 - حقیقت حیات دنیوی ، پنج چیز بیش نیست : بازی ، لهو و سرگرمی ، زینت و آرایش ، تفاخر و فخرفروشی ، و فزون طلبی .

أنّما الحیوه الدنیا . .. و تکاثر فی الأمول و الأول-د

واژه <أنّما> (به فتح همزه) نظیر <إنّما> (به کسر همزه) برای افاده حصر است. بنابراین <أنّما الحیوه الدنیا...> معادل <ما الحیاه الدنیا إلاّ لهو و لعب...> است; یعنی، حقیقت زندگی دنیایی، به غیر از <لعب>، <لهو>، <زینت>، <تفاخر> و <تکاثر> نمی باشد.

80- حیات زندگی اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 64 - 5

5 - آخرت ، سراسر حیات و زندگی است و مرگ و نیستی ، در آن راه ندارد .

و إنّ الدار الأخره لهی الحیوان

تعبیر <الحیوان> (عین حیات) نشان می دهد که آخرت، حیات محض است.

ص: 389

81- خالق زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 43 - 6

6 - معاد ، حضور موجودات در پیشگاه آفریننده مرگ و زندگی است .

إنّا نحن نحیی و نمیت و إلینا المصیر

82- خلقت زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 45 - 14

14- پدیدار شدن حیات بر روی زمین ، جلوه ای از قدرت لایزال خداوند است .

واضرب لهم مثل الحیوه الدنیا . .. و کان اللّه علی کلّ شیء مقتدرًا

83- درخواست زندگی پسندیده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 156 - 1

1 - تقدیر زندگانی نیکو در دنیا و آخرت ، درخواست موسی ( ع ) از خداوند برای خود و همراهانش در میعادگاه مناجات

و اکتب لنا فی هذه الدنیا حسنه و فی الاخره

با توجه به آیه قبل معلوم می شود مراد از <نا> در <لنا>، موسی(ع) و همراهان او در میعادگاه مناجات است. کتابت در آیه شریفه به معنای مقدّر کردن است.

84- درخواست زندگی جاودان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 120 - 8

8 - انسان ، خواهان زندگی جاوید و ملک و مالکیت فنا ناپذیر است .

هل أدّلک علی شجره الخلد و ملک لایبلی

شیطان برای کارگر ساختن وسوسه خویش در آدم، از زمینه هایی بهره برد که در آدم وجود داشت. آن زمینه ها، میل به جاودانگی و مالکیت فنا ناپذیر است.

ص: 390

85- دلایل برتری زندگی اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 39 - 3

3 - پایداری و پایندگی زندگی اخروی ، دلیل برتری آن بر زندگی دنیایی است .

إنّما ه-ذه الحیوه الدنیا مت-ع و إنّ الأخره هی دار القرار

برداشت یاد شده به این خاطر است که آیه شریفه با مقایسه کردن زندگی دنیایی و حیات اخروی; درصدد بیان برتری زندگی در آخرت می باشد.

86- ذکر فناپذیری زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 26 - 3

3 - توجه به ناپایداری زندگی دنیایی ، هشداری به انسان ها در فریفته نشدن به آن

کلّ من علیها فان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 28 - 3

3 - خداوند ، خواهان توجه انسان به ناپایداری زندگی دنیایی و اقتدار و کرامت جاودان پروردگار هستی

کلّ من علیها فان . و یبقی وجه ربّک ... فبأیّ ءالآء ربّکما تکذّبان

پرسش سرزنش آمیز آیه شریفه، در مورد نعمت های انکارناپذیر، درصدد توجه دادن انسان به نعمت هایی است که در آیات پیشین مطرح شده است (از جمله ناپایداری دنیا و بقای اقتدار خداوند).

87- ذکر کوتاهی زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 114 - 5

5 - توجه انسان در دنیا به ناپایداری عمر خویش ، دارای نقشی اساسی در گرایش او به دین الهی

ق-ل إن لبثتم إلاّ قلیلاً لو أنّکم کنتم تعلمون

تعبیر <لو أنّکم کنتم تعلمون> می رساند که اگر انسان در زندگی دنیوی، به ناپایداری آن توجه داشته باشد، راهی را انتخاب خواهد کرد که به دوزخ و پشیمانی منتهی نشود. آن راه، همان گردن نهادن به شریعت و آیین الهی است.

88- ذکر ناپایداری زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 45 - 8

ص: 391

8- توجه به سرعت زوال زندگی دنیا ، مایه هشدار و عبرت رفاه مندان و دنیاطلبان است .

واضرب لهم مثل الحیوه الدنیا کماء أنزلن-ه . .. تذروه الری-ح

با توجه به ارتباط آیه با آیات قبل که در زمینه نشان دادن اندیشه های رفاه مندان مغرور و فرجام آنان بود، نکته بالا فهمیده می شود.

89- رضایت بخشی زندگی در بهشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - حاقه - 69 - 21 - 2

2 - زندگی در بهشت ، زندگی کاملاً رضایت بخش و دل پسند

فی عیشه راضیه

به قرینه آیه بعد (فی جنّه عالیه) زندگی رضایت بخش، در بهشت خواهد بود.

90- رفاه در زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 44 - 6،8

6 - دشواریهای زندگی و رفاه و گشایش در آن، در اختیار خداوند است.

فأخذنهم بالبأساء و الضراء . .. فتحنا علیهم أبوب کل شیء

چون گشایش در زندگی و معیشت (فتحنا) و سختی و تنگنا (فأخذناهم)، هر دو با ضمیر <نا> به خداوند نسبت داده شده است، معلوم می شود که هر دو حالت با اراده خداوند صورت می پذیرد.

8 - فراوانی و رفاه و آسایش همواره نشانه لطف و عنایت الهی نیست.

فلما نسوا ما ذکروا به فتحنا علیهم أبوب کل شیء حتی إذا فرحوا

91- رفاه در زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 34 - 12

12 - زندگی دنیوی انسان ها ، آمیزه ای از ناملایمات و برخورداری از نعمت ها است .

إذا مسّ الناس ضرّ . .. ثمّ إذا أذاقهم منه رحمه ... فتمتّعوا

92- روش زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 392

12 - مؤمنون - 23 - 51 - 13

13 - استفاده از نعمت های الهی ، سپاس گزاری از خدا و انجام اعمال شایسته ، رسم و راه زندگی ترسیم شده از سوی خدا برای یکایک پیامبران و همه مؤمنان

ی-أیّها الرسل کلوا من الطّیّب-ت و اعملوا ص-لحًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 27 - 6،7

6 - راه و روش پیامبر ( ص ) ، تنها راه و روش صحیح برای بشر و جز آن ، بیراهه خواهد بود .

یقول ی-لیتنی اتّخذت مع الرسول سبیلاً

ندامت و تأسف شدید ظالمان از نپیمودن راه پیامبر(ص)، حکایت می کند که تنها راه پیامبر(ص) راهی است صحیح که در آن پشیمانی و تأسف نیست و همه راه ها جز راه او، بیراهه است.

7 - پیامبران ، ارائه دهنده راه و روش زندگی سعادتمندانه

ی-لیتنی اتّخذت مع الرسول سبیلاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 22 - 10

10 - نزاع کنندگان و شاکیان ، از داوود ( ع ) خواستار نمایاندن راه درست زندگی به آنان

و اهدنا إلی سواء الصرط

<سواء> در اصل به معنای وسط و میانه است. مقصود از آن در آیه شریفه، راه درست و میانه و به دور از افراط و تفریط در زندگی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مزمل - 73 - 8 - 7

7 - دین داری ، در عین زندگی خواهی و معنویت توأم با توسعه زندگی مادی ، از توصیه های قرآن

إنّ لک فی النهار سبحًا طویلاً . و اذکر اسم ربّک و تبتّل إلیه تبتیلاً

93- روش زندگی انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 52 - 3

3 - راه و رسم زندگی تعیین شده از سوی خدا برای پیامبران ، راه و رسمی روشن و به دور از هر گونه ، ابهام

و إنّ ه-ذه أُمّتکم أُمّه وحده

به کارگیری اسم اشاره نزدیک (ه-ذه)، می تواند بیانگر مطلب یاد شده باشد.

ص: 393

94- روش زندگی بندگان خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 67 - 1،2

1 - بندگان خالص خدا در هزینه کردن اموالشان ، نه اسراف می کنند و نه به خود و خانواده خویش تنگ می گیرند .

و عباد الرحم-ن . .. و الذین إذا أنفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا

آنچه از ظاهر آیه شریفه و لغت به دست می آید، این است که واژه <انفاق> به معنای هزینه کردن و کاستن از اموال است; چه آن که این اموال برای زندگی شخصی و خانواده به مصرف برسد و چه به دیگران بخشش شود. گفتنی است <اسراف> (مصدر <یسرفوا>) به معنای زیاده روی در مصرف اموال و <قتر> (مصدر <یقتروا>) به معنای سخت گیری در مصرف است.

2 - رعایت اعتدال و میانه روی در معیشت و زندگی اقتصادی ، از اوصاف بندگان خالص خدا

و الذین إذا أنفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قوامًا

<ذلک> اشاره است به آنچه که در آغاز آیه شریفه ذکر شد (یعنی، اسراف و اقتار) و <قوام> به معنای عدل و راه میانه و وسط است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 72 - 9

9 - زندگی بر مبنای هدفی معقول و مفید ، از اوصاف بندگان خالص خدا

و الذین لایشهدون الزور و إذا مرّوا باللغو مرّوا کرامًا

اجتناب کردن بندگان خالص خدا از مجالس باطل (لایشهدون الزور) و نیز پرهیز از لغو و بیهودگی، حاکی است که از آن است که آنان در زندگی، دارای هدفی معقول و مفیداند.

95- روش زندگی پیروان ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 4 - 2

2 - آشنایی مسلمانان ، با ارزش های زندگی ابراهیم ( ع ) و همگامانش *

قد کانت لکم أسوه حسنه. .. والذین معه

تعبیر <کانت لکم اُسوه>، می تواند نظر به آشنایی مسلمانان با برنامه های ارزشی ابراهیم(ع) داشته باشد.

96- روش زندگی زنبورعسل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 69 - 3،6

3- خداوند برای زنبور های عسل ، راه های مناسب با زیست آنها را هموار ساخت .

فاسلکی سبل ربّک ذللاً

برداشت فوق، مبتنی بر این نکته است که <ذللاً> حال برای <سبل> باشد.

6- راه زندگی زنبور های عسل در طبیعت ، متعدد و گوناگون است .

ص: 394

فاسلکی سبل ربّک ذللاً

برداشت فوق، از جمع آمدن <سبل> استفاده می شود.

97- روش زندگی ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 13 - 4

4- غوطهوری در زندگی مادی و خوش گذرانی ، شیوه زندگی در جوامع ستمگر

قریه کانت ظالمه . .. وارجعوا إلی ما أُترفتم فیه

98- روش زندگی کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 20 - 4

4- لذّت جویی گسترده از امکانات حیات ، شیوه کافران

أذهبتم طیّب-تکم فی حیاتکم الدنیا و استمتعتم بها

99- روش زندگی مرفهان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 34 - 4

4 - تعالیم پیامبران ، ناسازگار با ایده و زندگی مترفان و خوشگذرانان

و ما أرسلنا فی قریه من نذیر إلاّ قال مترفوها إنّا بما أُرسلتم به ک-فرون

ایستادگی همواره مترفان در مقابل تعالیم پیامبران و نپذیرفتن آنها، نشان می دهد که آن تعالیم، با ایده و رفتار آنان سازگار نبوده است.

100- زمان زندگی برزخی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 45 - 4،5

4 - مردم در قیامت ، زمان درنگ خود در برزخ را بسیار کوتاه احساس می کنند .

و یوم یحشرهم کأن لم یلبثوا إلا ساعه من النهار

برداشت فوق مبتنی بر این است که ظرف متعلق به <لم یلبثوا>، زمان پس از مرگ باشد.

5 - مردم در قیامت ، زمان درنگ خود در دو عالم ( دنیا و برزخ ) را بسیار کوتاه احساس می کنند .

ص: 395

و یوم یحشرهم کأن لم یلبثوا إلا ساعه من النهار

برداشت فوق مبتنی بر این است که ظرف متعلق به <لم یلبثوا>، دنیا و زمان پس از مرگ باشد; یعنی: <کأن لم یلبثوا فی الدنیا و بعد الموت>.

101- زمان زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 45 - 3،5

3 - مردم در قیامت ، زمان درنگ خود در دنیا را بسیار کوتاه و به اندازه لحظاتی که چند تن همدیگر را ببینند و بشناسند ، احساس می کنند .

و یوم یحشرهم کأن لم یلبثوا إلا ساعه من النهار یتعارفون بینهم

<ساعه> در لغت به معنای جزیی از اجزای زمان، است (کوتاه باشد یا بلند). برداشت فوق مبتنی بر این است که ظرف متعلق به <لم یلبثوا>، دنیا باشد; یعنی: <کأن لم یلبثوا فی الدنیا ...>.

5 - مردم در قیامت ، زمان درنگ خود در دو عالم ( دنیا و برزخ ) را بسیار کوتاه احساس می کنند .

و یوم یحشرهم کأن لم یلبثوا إلا ساعه من النهار

برداشت فوق مبتنی بر این است که ظرف متعلق به <لم یلبثوا>، دنیا و زمان پس از مرگ باشد; یعنی: <کأن لم یلبثوا فی الدنیا و بعد الموت>.

102- زمینه پوچی زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - معارج - 70 - 42 - 5

5 - زندگی من های دین و ایمان به خدا و قیامت ، پوچ و بی هدف و سرگرمی صرف است .

فذرهم یخوضوا و یلعبوا

103- زمینه زندگی اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 39 - 4

4 - دنیا ، گذرگاه و مقدمه برای حیات جاودانه آخرت است .

إنّما ه-ذه الحیوه الدنیا مت-ع و إنّ الأخره هی دار القرار

واژه <متاع> در برخی از موارد به چیزی گفته می شود که بهره انسان از آن کم و ناپایدار باشد. بنابراین توصیف زندگی دنیایی به <متاع> و زندگی اخروی به <دار القرار> (سرای پایدار)، می تواند گویای مطلب یاد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 396

19 - ملک - 67 - 2 - 9

9 - دنیا برای انسان ، گذرگاه و مقدمه برای زندگی دیگر ( حیات اخروی ) است ; نه مقصد و مقصود او .

الذی خلق الموت و الحیوه لیبلوکم أیّکم أحسن عملاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 15 - 8

8 - زندگی دنیوی ، گذرگاهی است برای عبور به عالم آخرت .

و إلیه النشور

یادآوری نشر و رستاخیز انسان ها - پس از بیان آفرینش زمین و تأمین نیازمندی های بشر در آن - می تواند اشاره به مطلب یاد شده باشد.

104- زمینه زندگی پاکیزه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 97 - 3

3- دستیابی انسان به زندگی پاکیزه و خوشایند ، در گرو عمل صالح ناشی از ایمان است .

من عمل ص-لحًا . .. و هو مؤمن فلنحیینّه حیوه طیّبه

105- زمینه زندگی صحیح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 39 - 6

6 - یافتن راه درست زندگی ، در گرو درک صحیح از حقیقت زندگی و آخرت

ی-قوم اتّبعون أهدکم سبیل الرشاد . .. إنّما ه-ذه الحیوه الدنیا مت-ع و إنّ الأخره

برداشت یاد شده از آن جا است که مؤمن آل فرعون در نخستین برنامه هدایتی خود (نشان دادن راه درست زندگی)، به مسأله حقیقت زندگی دنیایی و اخروی پرداخته است.

106- زمینه علم به زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 8 - 1

1 - ژرف نگری درباره عالَم آفرینش ، زمینه توجّه انسان به آخرت و نگرش واقع بینانه به زندگی دنیا است .

یعلمون ظ-هرًا . .. أَوَلم یتفکّروا فی أنفسهم ما خلق اللّه السم-وت و الأرض و ما ب

<فی أنفسهم> ظرف برای <أَوَلم یتفکّروا> است; یعنی: <تعجب است که با خود نمی اندیشند. > گفتنی است، از آن جایی که جایگاهی برای اندیشیدن، جز نفس آدمی نیست، قید <فی أنفسهم> اشاره به تفکر عمیق و ژرف دارد. همزه، برای تعجب

ص: 397

است و دلالت می کند بر این که <غافلانِ از عالم آخرت و سطحی نگران به دنیا چرا چنین هستند؟> اگر آنان، درباره عالم آخرت، به اندیشه بنشینند، حقانیت آن را درخواهند یافت و با دریافت حقانیت آن به عالم آخرت توجه پیدا خواهند کرد.

107- زمینه هدفداری زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 36 - 5

5- عنصر ایمان و تقوا ، تغییر دهنده ماهیت پوچ زندگی دنیایی به ماهیتی ارزشی و با فرجام

إنّما الحیوه الدنیالعب و لهو و إن تؤمنوا و تتّقوا یؤتکم أجورکم

از ارتباط <إنّما الحیاه الدنیا. ..> با <إن تؤمنوا و...>، استفاده می شود که همین زندگی لعب و لهو، اگر به عنصر ایمان و تقوا آمیخته شد; در نزد خدا ارزش می یابد و دارای پاداش خواهد بود.

108- زندگی اجتماعی انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 17 - 6

6- دوران پس از نوح ( ع ) ، سرآغاز فصل جدید زندگی اجتماعی و گروهی بشر

من القرون من بعد نوح

خداوند د رآیه قبل فرمود:< بسیاری از جوامع بشری را به خاطر فسق و فساد مترفان هلاک کردیم> و در این آیه سخن از هلاکت اقوام پس از نوح به میانن آورده است. از مجموع این دو آیه استفاده می شود که وضعیت اجتماعی پیش از نوح(ع) به گونه ای نبود که طبقه مترف وجود و یا نفوذ داشته باشد و گرنه دچار عذاب می شدند. پس عذاب شدن اقوام پس از نوح(ع) نشان می دهد که زندگی اجتماعی آنان به گونه ای دیگر - که دچار عذاب شدند - بود و فصل جدیدی را آغاز کرد.

109- زندگی اجتماعی انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 19 - 2

2 - زندگی انسان ها از آغاز تاریخ ، زندگی اجتماعی بود .

و ما کان الناس إلا أمه وحده

<امت> به هر جمعیتی گفته می شود که امر واحدی آنان را گرد هم آورده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 53 - 5

5 - مؤمنان و کافران ، دارای روحیات و عملکرد متمایز و جدا از یکدیگر علی رغم زندگی مشترک آنان در یک جامعه

و هو الذی مرج البحرین ه-ذا عذب فرات و ه-ذا ملح أُجاج . .. و حجرًا محجورًا

ص: 398

برداشت یاد شده، بر این اساس استوار است که تشبیه و تمثیل به کار رفته در آیه شریفه، ناظر به افراد یک جامعه باشد که برخی مؤمن اند و برخی دیگر کافر; ولی در عین حال این دو گروه، از نظر روحیات و رفتار، از هم جدا و متمایزاند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 32 - 14

14 - نیاز متقابل و ارتباط ناگسستنی انسان ها با یکدیگر در زندگی اجتماعی

و رفعنا بعضهم فوق بعض درج-ت لیتّخذ بعضهم بعضًا سخریًّا

110- زندگی اجتماعی انسان های نخستین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 19 - 1

1 - انسان ها در جامعه نخستین به صورت امت واحد می زیستند .

و ما کان الناس إلا أمه وحده

111- زندگی اجتماعی بنی اسرائیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 160 - 5

5 - زندگانی قبیله ای ، شیوه زندگی بنی اسرائیل در عصر موسی

و قطّعنهم اثنتی عشره أسباطا أمما

112- زندگی اجتماعی جن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 25 - 13

13 - جنیان نیز همانند آدمیان ، دارای زندگی اجتماعی اند .

فی أمم قد خلت من قبلهم من الجنّ و الإنس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 18 - 7

7- جنیان ، موجوداتی دارای زندگی اجتماعی و گروهی

فی أُمم قد خلت من قبلهم من الجنّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 399

17 - احقاف - 46 - 29 - 8

8- جنیان ، دارای زندگی اجتماعی و روابط جمعی

نفرًا من الجنّ . .. ولّوا إلی قومهم منذرین

تعبیر <قومهم> بیانگر مطلب بالا است.

113- زندگی اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 48 - 3

3- شرایط زندگی و حیات انسان در قیامت متفاوت با دنیاست .

یوم تبدّل الأرض غیر الأرض و السموت

روشن است که با تبدیل و دگرگونی نظام جهان زندگی انسان هم متناسب با آن تغییر می یابد; چون بین زندگی انسان و نظام موجود جهان، پیوندی ناگسستنی است.

114- زندگی اخروی ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 27 - 10

10- ستم پیشگان ، بی بهره از ثبات آرامش و فاقد اصول ثابت و سخن استوار در زندگی دنیا و آخرتند .

یثبّت الله الذین ءامنوا بالقول الثابت فی الحیوه الدنیا و فی الأخره و یضلّ الله ا

از مقایسه صدر و ذیل آیه و مقابله ظالمان با مؤمنان مطلب فوق استفاده می شود.

115- زندگی اخروی مجرمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 59 - 2

2 - مجرمان ، در روز رستاخیز از یکدیگر جدا شده و به درد فراق مبتلا خواهند بود .

و امت-زوا الیوم أیّها المجرمون

برداشت یاد شده بر این اساس قرار دارد که مقصود از جدایی مجرمان، جدایی آنان از یکدیگر و ابتلا به درد فراق باشد که این خود عذاب و درد بزرگ روحی و روانی برای آنان خواهد بود.

116- زندگی اخروی مهتدین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 400

13 - قصص - 28 - 60 - 6

6 - زندگی هدایت یافتگان در جهان آخرت ، زندگی در جوار لطف و رحمت بیکران خداوند است .

و ما عند اللّه خیر و أبقی

با توجه به قید <عنداللّه> (نزد خدا) - که می تواند کنایه از لطف و رحمت واسعه او باشد - برداشت یاد شده به دست می آید.

117- زندگی ارزشمند

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 97 - 6

6- زندگی واقعی و ارزشمند ، حیات همراه با ایمان و عمل صالح است .

من عمل ص-لحًا . .. و هو مؤمن فلنحیینّه حیوه طیّبه

برداشت فوق مبتنی بر دو نکته است: الف) بنابر اینکه <حیاه طیّبه> زندگی دنیوی باشد. ب) زنده شدن انسان مؤمن و نیک کردار در زندگی دنیا، اشاره به این معنا دارد که زندگی بدون ایمان، در حقیقت زندگی شایسته و درخور شأن انسان نیست و حیات واقعی به ایمان و عمل صالح است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 16 - 7

7- زندگی مشقّت بار همراه با ایمان و توحید ، بر زندگی آسوده شرک آلود ترجیح دارد .

و إذ اعتزلتموهم و ما یعبدون إلاّ اللّه فأوُواْ إلی الکهف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 2 - 8

8- زندگی بدون ایمان به وحی و معاد ، بازیچه و بی هدف است .

ما یأتیهم من ذکر . .. و هم یلعبون

برداشت یاد شده مبتنی براین احتمال است که <یلعبون> ناظر به زندگی طبیعی و روز مرّه مشرکان باشد; یعنی، آنان به وقت نزول وحی به همان زندگی بی هدف و بازیچه مشغولند. بنابراین کسانی که مبدأ و معاد را انکار کنند (مانند مشرکان) به لعب و بازیچه در زندگی گرفتار می شوند.

118- زندگی انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 64 - 6

6 - سراسر زندگی انسان از آغاز تا فرجام ، تحت تدبیر خدای یگانه

أمّن یبدؤا الخلق ثمّ یعیده و من یرزقکم من السماء و الأرض

واژه <یبدأ> اشاره به آغاز و <یعید> اشاره به فرجام و <یرزقکم> یادآوری به نیاز مداوم انسان در طول زندگی به الطاف و

ص: 401

حمایت های الهی است.

119- زندگی انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 12 - 12

12 - تنظیم معیشت انسان ها ، در پرتو علم و آگاهی خداوند به مصالح نظام هستی

یبسط الرزق . .. إنّه بکلّ شیء علیم

120- زندگی انسان ها در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 20 - 5

5 - پراکندگی انسان ها و سکنا گزیدن آنها در مناطق مختلف زمین ، از آیات الهی است .

و من ءای-ته . .. ثمّ إذا أنتم بشر تنتشرون

121- زندگی با ذلّت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 14 - 18

18 - مسیحیان بر اثر نقض پیمان الهی و اختلافات داخلی ، زندگی فلاکت باری را برای خویش خواهند ساخت .

فاغرینا . .. و سوف ینبئهم اللّه بما کانوا یصنعون

بر اساس این احتمال که <سوف ینبئهم>، بیان کیفر دنیوی مسیحیان باشد. بر این مبنا، <ما کانوا یصنعون>، اشاره به گرفتاریهایی است که آنان به خاطر کینه و دشمنی با یکدیگر برای خویش به وجود می آورند.

122- زندگی با زنان پلید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 26 - 1

1 - زنان خبیث ( بد سرشت و بد کردار ) ، شایسته زندگی با مردان خبیث و مردان خبیث ، شایسته زندگی با زنان خبیث اند .

الخبیث-ت للخبیثین و الخبیثون للخبیث-ت

برداشت یاد شده، بر مبنای سه نکته است: 1- <خبیث> (ضد <طیّب> و مفرد <خبیثات> و <خبیثون>) به معنای شیء پست و ناپسند است و انسان خبیث; یعنی، کسی که دارای اوصاف و رفتار پست و ناپسند است می باشد. <طیب> (مفرد

ص: 402

<طیّبات> و <طیّبون>) به معنای شیء پسندیده و دل پذیر است و انسان طیّب; یعنی، کسی که به اوصاف و رفتار خوب و پسندیده آراسته و از هر زشتی و پلیدی منزه و پاک است. 2- کلمات <الخبیثات>، <الخبیثین> <الطیّبات> و <الطیّبون> اوصافی برای موصوف های محذوف مثل <النساء> و <الرجال> است; یعنی، <الخبیثات من النساء و الخبیثون من الرجال و...>. 3- لام در <للخبیثین>، <للخبیثات> <للطیّبین> و <للطیّبات> برای اختصاص است. با توجه به نکات یاد شده می توان گفت که آیه شریفه در صدد بیان شایستگی ها و ملاک های لازم برای ازدواج می باشد.

123- زندگی با زنان عفیف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 26 - 5

5 - زنان نیک ( نیک سرشت و نیک کردار ) ، تنها شایسته مردان نیک ، و مردان نیک ، تنها شایسته زنان نیک اند .

و الطیّب-ت للطیّبین و الطیّبون للطّیب-ت

124- زندگی با فاسقان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 25 - 8

8 - زندگی با فاسقان ، دشوار و ناخوشایند بر بندگان شایسته خداوند

فافرق بیننا و بین القوم الفسقین

125- زندگی با مردان پلید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 26 - 1

1 - زنان خبیث ( بد سرشت و بد کردار ) ، شایسته زندگی با مردان خبیث و مردان خبیث ، شایسته زندگی با زنان خبیث اند .

الخبیث-ت للخبیثین و الخبیثون للخبیث-ت

برداشت یاد شده، بر مبنای سه نکته است: 1- <خبیث> (ضد <طیّب> و مفرد <خبیثات> و <خبیثون>) به معنای شیء پست و ناپسند است و انسان خبیث; یعنی، کسی که دارای اوصاف و رفتار پست و ناپسند است می باشد. <طیب> (مفرد <طیّبات> و <طیّبون>) به معنای شیء پسندیده و دل پذیر است و انسان طیّب; یعنی، کسی که به اوصاف و رفتار خوب و پسندیده آراسته و از هر زشتی و پلیدی منزه و پاک است. 2- کلمات <الخبیثات>، <الخبیثین> <الطیّبات> و <الطیّبون> اوصافی برای موصوف های محذوف مثل <النساء> و <الرجال> است; یعنی، <الخبیثات من النساء و الخبیثون من الرجال و...>. 3- لام در <للخبیثین>، <للخبیثات> <للطیّبین> و <للطیّبات> برای اختصاص است. با توجه به نکات یاد شده می توان گفت که آیه شریفه در صدد بیان شایستگی ها و ملاک های لازم برای ازدواج می باشد.

ص: 403

126- زندگی با مردان عفیف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 26 - 5

5 - زنان نیک ( نیک سرشت و نیک کردار ) ، تنها شایسته مردان نیک ، و مردان نیک ، تنها شایسته زنان نیک اند .

و الطیّب-ت للطیّبین و الطیّبون للطّیب-ت

127- زندگی با مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 48 - 1

1- ابراهیم ( ع ) ، زندگی در میان هم کیشان آزر را هم سان زندگی در خانه او ، مانعی در راه خداپرستی خویش دیده و از همه آنها کناره گیری کرد .

و أعتزلکم و ما تدعون من دون اللّه

128- زندگی برزخی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 26 - 7

7 - وجود زندگی بهشتی در عالم برزخ

قیل ادخل الجنّه

129- زندگی برزخی شهیدان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 26 - 8

8 - شهیدان ، برخوردار از زندگی بهشتی در عالم برزخ

قیل ادخل الجنّه

130- زندگی بنی اسرائیل بعد از فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 93 - 2

ص: 404

2 - بنی اسرائیل ، پس از نابودی فرعون ، در سرزمینی با اراضی حاصل خیز که در آن ، از انواع نعمت ها و روزی های پاکیزه و مناسب طبع برخوردار بودند ، روزگار خوشی می گذراندند .

و لقد بوّأنا بنی إسرءیل مبوّأ صدق و رزقنهم من الطیبت

131- زندگی بنی اسرائیل در دوران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 93 - 3

3 - وضعیت مسکن و معیشت بنی اسرائیل در دوران حکومت فرعون ، وضعیتی نابسامان و نامناسب بود .

و لقد بوّأنا بنی إسرءیل مبوّأ صدق و رزقنهم من الطیبت

132- زندگی بنی اسرائیل دوران موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 160 - 5

5 - زندگانی قبیله ای ، شیوه زندگی بنی اسرائیل در عصر موسی

و قطّعنهم اثنتی عشره أسباطا أمما

133- زندگی بهشتیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 43 - 2

2 - زندگی بهشتیان آکنده از صلح و سلامت و به دور از کشمکشهایی مانند جدال دوزخیان است .

و نزعنا ما فی صدورهم من غل

هدف از بیان پاکیزگی دل های بهشتیان از کینه و عداوت پس از گوشزد کردن نزاع دوزخیان، مقایسه دو جایگاه از جهت صفا و صمیمیت و عداوت و کینه توزی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 58 - 1،2

1 - شگفتی بهشتیان ، از جاودانه زیستن و نمردن خود در حیات اخروی

أفما نحن بمیّتین

استفهام در <أفما. ..> از نوع استفهام تقریری و متضمن معنای تعجب است. گفتنی است که این تعجب از فرط سرور و خوشحالی می باشد.

2 - بهشتیان ، در اوج سرور و شادمانی از نمردن و جاودانه بودن شان در حیات اخروی

أفما نحن بمیّتین

ص: 405

134- زندگی بی ارزش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 70 - 9

9- زندگی بدون علم و آگاهی ، پست و بی ارزش است .

من یردّ إلی أرذل العمر لکی لایعلم بعد علم شیئًا

برداشت فوق، به خاطر این نکته است که خداوند مرحله ای را که انسان چیزی نمی داند و فاقد آگاهی است، پست ترین مرحله دانسته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 16 - 7

7- زندگی مشقّت بار همراه با ایمان و توحید ، بر زندگی آسوده شرک آلود ترجیح دارد .

و إذ اعتزلتموهم و ما یعبدون إلاّ اللّه فأوُواْ إلی الکهف

135- زندگی پاکیزه زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 97 - 2

2- تساوی زن و مرد در برخورداری از پاداش های الهی و بهره مندی از حیات پاکیزه و دلپذیر

من عمل ص-لحًا من ذکر أو أُنثی و هو مؤمن فلنحیینّه حیوه طیّبه

136- زندگی پاکیزه مرد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 97 - 2

2- تساوی زن و مرد در برخورداری از پاداش های الهی و بهره مندی از حیات پاکیزه و دلپذیر

من عمل ص-لحًا من ذکر أو أُنثی و هو مؤمن فلنحیینّه حیوه طیّبه

137- زندگی پس از مرگ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 35 - 7

ص: 406

138- زندگی پسندیده اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 156 - 2،4

2 - پیامبران الهی در اندیشه رساندن امت خویش به حیاتی زیبنده و نیکو در دنیا و سعادت و نیکبختی در آخرت

و اکتب لنا فی هذه الدنیا حسنه و فی الاخره

4 - موسی ( ع ) به دلیل بازگشت خود و همراهانش به سوی خدا ، همگان را شایسته برخوردار شدن از حیات نیکوی دنیا و سعادت آخرت دانست .

و اکتب لنا فی هذه الدنیا حسنه و فی الاخره إنا هدنا إلیک

جمله <إنا هدنا إلیک> تعلیل برای <و اکتب لنا . .. > است. یعنی چون به سوی تو بازگشتیم، این تقاضا و انتظار - که زمینه و مقدمه آن را فراهم کرده ایم - گزاف نیست.

139- زندگی پسندیده اصحاب یمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - حاقه - 69 - 21 - 1

1 - کسانی که نامه اعمالشان به دست راست آنان داده می شود ، از زندگی پسندیده و رضایت مندی در آخرت برخوردار خواهند بود .

فأمّا من أُوتی کت-به بیمینه . .. فهو فی عیشه راضیه

140- زندگی تلخ کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 53 - 4

4 - جامعه اسلامی ، برخوردار از زندگی گوارا و شیرین و جامعه شرک و کفر ، گرفتار ناکامی ها و تلخی ها

و هو الذی مرج البحرین ه-ذا عذب فرات و ه-ذا ملح أُجاج

برداشت یاد شده، بر این اساس استوار است که آیه شریفه، متضمن تثمیل باشد; به این معنا که ایمان به آب گوارا و شیرین و کفر و شرک به آب شور و تلخ تشبیه شده باشد و مؤمنان و جامعه ایمانی و کافران و جامعه کفر و الحاد به دریا تشبیه شده باشند.

141- زندگی تلخ مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 53 - 4

ص: 407

4 - جامعه اسلامی ، برخوردار از زندگی گوارا و شیرین و جامعه شرک و کفر ، گرفتار ناکامی ها و تلخی ها

و هو الذی مرج البحرین ه-ذا عذب فرات و ه-ذا ملح أُجاج

برداشت یاد شده، بر این اساس استوار است که آیه شریفه، متضمن تثمیل باشد; به این معنا که ایمان به آب گوارا و شیرین و کفر و شرک به آب شور و تلخ تشبیه شده باشد و مؤمنان و جامعه ایمانی و کافران و جامعه کفر و الحاد به دریا تشبیه شده باشند.

142- زندگی جمعی پرندگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 38 - 1

1 - تمامی جنبدگان زمینی و پرندگان آسمان، مانند آدمیان، به صورت امت زندگی می کنند.

و ما من دابه فی الأرض و لا طئر یطیر بجناحیه إلا أمم أمثالکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 19 - 1

1 - پرندگان با زندگی دسته جمعی خود ، مسخر و رام خدا هستند .

إنّا سخّرنا الجبال . .. و الطیر محشوره

<و الطیر> عطف بر <الجبال> و عامل آن فعل <سخّرنا> است. <محشوره> نیز به معنای <مجتمعه> (دسته جمعی) و حال برای <طیر> است.

143- زندگی جمعی جنبندگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 38 - 1

1 - تمامی جنبدگان زمینی و پرندگان آسمان، مانند آدمیان، به صورت امت زندگی می کنند.

و ما من دابه فی الأرض و لا طئر یطیر بجناحیه إلا أمم أمثالکم

144- زندگی جهنمیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 14 - 4

4 - تکذیب کنند قیامت ، در آتش دوزخ همواره در حال مرگ و زندگی بوده و به دفعات بی شمار می میرند و زنده می شوند .

لاتدعوا الیوم ثبورًا وحدًا و ادعوا ثبورًا کثیرًا

از دیدگاه مفسران، این که به کافران گفته می شود: <درخواست هلاکت بار خود را بسیار تکرار کنند> یا به خاطر این است

ص: 408

که آنان به دفعات زنده می شوند، و باز می میرند. پس باید برای هر بار زنده شدن و عذاب شدن، درخواست مرگ کنند و یا به این سبب است که عذاب الهی کافران متعدد و گوناگون است. پس باید آنان برای هر یک از آنها، درخواست مرگ کنند. برداشت یاد شده مبتنی بر دیدگاه اول است.

145- زندگی خانوادگی زکریا(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 5 - 7

7- زکریا ( ع ) ، به رغم ناامیدی از داشتن فرزند از همسر نازایش ، سالیانی دراز به زندگی مشترک خود با وی ادامه داد .

و کانت امرأتی عاقرًا

146- زندگی دختران یتیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 127 - 16

16 - اهتمام اسلام ، به ازدواج زنان و سامان بخشیدن به زندگی دختران یتیم

التی لا تؤتونهن ما کتب لهن و ترغبون ان تنکحوهن

<ما کتب لهن>، شامل حق ازدواج هم می شود. در عین حال، به نکاح نیز مستقلا اشاره شده که بیانگر اهمیت ویژه آن است.

147- زندگی در بهشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 49 - 5

5 - اصحاب اعراف در صحنه قیامت بشارت دهنده راهیان بهشت به زندگانی آکنده از امنیت و به دور از حزن

ادخلوا الجنه لا خوف علیکم و لا أنتم تحزنون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 15 - 7

7 - زندگی در بهشت جاودان ، بهترین و برترین زندگی و سرانجام برای انسان

قل أذلک خیر أم جنّه الخلد . .. جزاء و مصیرًا

148- زندگی در دار الکفر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 409

3 - نساء - 4 - 75 - 8

8 - ناروایی زندگی در محیط ظلم

یقولون ربّنا اخرجنا من هذه القریه الظّالم اهلها

ظاهر جمله <الظّالم اهلها> می رساند که علّت اصلی خواست مستضعفان برای خروج از قریه، ستمگر بودن اهل آن است ; نه اینکه علت این باشد که آنان مورد ستم هستند ; اگر چه از مجموع آیه به دست می آید که آنان نیز مورد ستم واقع می شدند.

149- زندگی در روز

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 11 - 1

1 - روز ، زمان زندگی و حیاتی مجدد برای انسان ، پس از فرو نشستن آثار حیات او در خواب

و جعلنا النهار معاشًا

<معاش> مصدر میمی و به معنای حیات و زندگی است (لسان العرب). اطلاق حیات بر روز، به این اعتبار است که انسان از خواب شب - که به قرینه تقارن این آیه با دو آیه قبل به مرگ تشبیه شده است - برمی خیزد و حیاتی دوباره آغاز می کند. کسانی که این کلمه را اسم زمان و به معنای زمان عیش (زمان زندگی) دانسته اند، همین مفاد را در نظر گرفته اند.

150- زندگی در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 36 - 17

17 - زمین در بردارنده وسیله زندگانی و معیشت انسان ها برای زمانی موقت و نامعلوم

و لکم فی الأرض مستقر و متع إلی حین

<متاع> به چیزی گفته می شود که مایه منفعت است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 53 - 3

3 - شرایط روی زمین ، در آغاز برای زندگی انسان مناسب نبوده است . *

الذی جعل لکم الأرض مهدًا

ممکن است <جعل> به معنای <صیّر> باشد که حاوی معنای تحول و دگرگونی است. دراین صورت باید گفت: زمین از آغاز برای زندگی انسان مناسب نبوده است; ولی خداوند آن را متحوّل ساخته تا این که شرایط ویژه برای حیات بشر بر روی آن فراهم آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 54 - 6

6 - نظام زمین و تناسب آن برای حیات و تغذیه انسان ها و دام های آنان ، حاوی نشانه های فراوانی بر ربوبیت الهی است .

ص: 410

جعل لکم الأرض . .. کلوا ... فی ذلک لأی-ت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 64 - 2،3،5

2 - خداوند ، زمین را به گونه ای آفریده که قابل سکونت و زندگی برای بشر باشد .

اللّه الذی جعل لکم الأرض قرارًا

3 - زمین ، در آغاز پیدایشش قابل سکونت و زندگی انسان نبوده است .

اللّه الذی جعل لکم الأرض قرارًا

<جعل> در دو معنا استعمال شده است: خَلَقَ (آفرید) و صیََّرَ (تبدیل کرد و به گونه ای دیگر در آورد). برداشت یاد شده مبتنی بر معنای دوم است.

5 - ثبات زمین و قابل سکونت بودن آن برای بشر و برافراشته ساختن آسمان ، جلوه هایی از قدرت و ربوبیت بی همتای خداوند

ذلکم اللّه ربّکم . .. اللّه الذی جعل لکم الأرض قرارًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 48 - 4

4 - مهیّا گشتن سطح زمین برای زندگی ، پس از شکل گیری بنای آسمان ( نظام کرات ) *

و السّماء بنین-ها . .. و الأرض فرشن-ها

ترتب لفظی <و الأرض. ..> بر <و السّماء...>، می تواند بیانگر ترتیب حقیقی و تقدّم بنیان آسمان بر سامان زمین باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 26 - 1،3،4

1 - زمین ، محل و جایگاه مناسب برای زندگی و مرگ انسان های بسیار

کفاتًا . أحیاءً و أموتًا

تنوین <أحیاءً و أمواتاً>، برای تعظیم است و مراد از آن تکثیر می باشد.

3 - آفرینش زمین ، برای حیات و مرگ انسان ها ، جلوه قدرت و عظمت الهی است .

ألم نجعل الأرض کفاتًا . أحیاءً و أموتًا

4 - < حَمّاد بن عیسی عن أبی عبداللّه ( ع ) أنّه نظر إلی المقابر ، فقال : یا حمّاد ه-ذه کِفاتُ الأموات و نظر إلی البیوت فقال : ه-ذه کفاتُ الأحیاء ثمّ تلا [ ه-ذه الآیه ] < ألم نجعل الأرض کفاتاً . أحیاءً و أمواتاً > ;

حمّادبن عیسی از امام صادق(ع) روایت کرده که آن حضرت، نگاهی به قبرستان انداخت و فرمود: ای حمّاد! این کفاتِ مردگان است و نگاهی به خانه ها انداخت و فرمود: این کفاتِ زنده ها است. سپس این آیه را تلاوت فرمود: <ألم نجعل الأرض کفاتاً . أحیاءً و أمواتاً>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 30 - 4

4 - فراهم شدن شرایط زندگانی در زمین ، با آغاز آفرینش آن و پیدایش آسمان و شب و روز هم زمان نبوده است .

و الأرض بعد ذلک دحیها

ص: 411

فعل <دحاها> دلالت بر وجود زمین قبل از بسط آن دارد و قید <بعد ذلک>، نشانگر آن است که گسترش زمین و آمادگی آن برای زندگانی انسان، از دوران ایجاد آسمان و شب و روز مؤخر بوده است.

151- زندگی در سرزمین های خوش آب و هوا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 50 - 8

8 - مطلوبیت زندگی در سرزمین های خوش آب و هوا

و ءاوین-هما إلی ربوه ذات قرار و معین

152- زندگی در سرزمین های کوهستانی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 50 - 6

6 - مناطق مرتفع زمین ، دارای ارزش برتر برای زیست

و ءاوین-هما إلی ربوه

برداشت فوق، بدان احتمال است که <ربوه> به ارزش مناطق مرتفع اشاره داشته باشد، نه صرف یک گزارش تاریخی.

153- زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 48 - 3

3- شرایط زندگی و حیات انسان در قیامت متفاوت با دنیاست .

یوم تبدّل الأرض غیر الأرض و السموت

روشن است که با تبدیل و دگرگونی نظام جهان زندگی انسان هم متناسب با آن تغییر می یابد; چون بین زندگی انسان و نظام موجود جهان، پیوندی ناگسستنی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 185 - 15،18

15 - هشدار الهی به اینکه زندگی دنیا ، جز بهره ای فریبنده نیست .

و ما الحیوه الدّنیآ الّا متاع الغرور

<الغرور>، یا مصدر است و به معنای فریب دادن و گول زدن; و یا اسم فاعل است و جمع <غارّ> به معنای فریب دهنده.

18 - لزوم هشیاری در قبال زندگانی دنیا

و ما الحیوه الدّنیآ الّا متاع الغرور

خداوند حیات دنیا را به فریبندگی توصیف کرد تا به انسانها بفهماند که مبادا ظاهر فریبنده حیات دنیا، شما را از بهشت که

ص: 412

فوز و سعادت است، غافل سازد.

154- زندگی دنیوی اولیاء الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 37 - 11

11 - تلاش برای تأمین توشه و سعادت اخروی ، همراه با تأمین زندگی دنیایی ، از ویژگی مردان الهی است .

رجال لاتلهیهم تج-ره و لابیع عن ذکر اللّه . .. یخافون یومًا تتقلّب فیه القلوب و ا

155- زندگی دنیوی جهنمیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 113 - 2

2 - ناتوانی دوزخیان از برآورد دقیق مدت زندگی دنیوی خود ، در مقایسه با حیات اخروی

قالوا لبثنا یومًا أو بعض یوم فسئل العادّین

<عَدّ و تعداد> (مصدر <عادّین>) به معنای حساب نمودن و شماره کردن است.

156- زندگی دنیوی صالحان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 29 - 1

1- مؤمنان به خدای یکتا ، پیامبر ( ص ) و قرآن که دارای عمل صالح باشند ، از بهترین و پاک ترین زندگی های دنیوی بهره مندند .

الذین ءامنوا و عملوا الص-لح-ت طوبی لهم

متعلق <ءامنوا> به قرینه آیات گذشته توحید ، پیامبر(ص) و قرآن است. <طوبی> اسم تفضیل مؤنث اطیب و به معنای بهترین و پاک ترین می باشد و مراد از آن به قرینه مقابله آن با <مئاب> حیات و زندگانی برتر و پاک تر دنیوی است.

157- زندگی دنیوی ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 27 - 10

10- ستم پیشگان ، بی بهره از ثبات آرامش و فاقد اصول ثابت و سخن استوار در زندگی دنیا و آخرتند .

یثبّت الله الذین ءامنوا بالقول الثابت فی الحیوه الدنیا و فی الأخره و یضلّ الله ا

از مقایسه صدر و ذیل آیه و مقابله ظالمان با مؤمنان مطلب فوق استفاده می شود.

ص: 413

158- زندگی دنیوی محسنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 57 - 2

2- نیکوکاران علاوه بر بهره مند شدن از پاداش در حیات دنیا ، از پاداش های برتر اخروی نیز برخوردار خواهند شد .

لانضیع أجر المحسنین. و لأجر الأخره خیر

159- زندگی دنیوی مکذبان آخرت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 5 - 3

3 - سرگردانی و تحیّر در زندگی دنیایی ، عذابی جانکاه و رنجی طاقت فرسا برای منکران آخرت

فهم یعمهون . أُولئک الذین لهم سوء العذاب

جمله <أُول-ئک الذین. ..> می تواند تفسیر برای <عَمَه> در <فهم یعمهون> باشد.

160- زندگی دنیوی مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 49 - 7

7 - زندگانی مؤمنان نیک کردار در دنیا ، همراه با ایجاد ناامنی از سوی مستکبران و اندوهبار از سرزنش آنان *

أهؤلاء الذین أقسمتم لاینالهم اللّه برحمه ادخلوا الجنه لا خوف علیکم

مطرح ساختن تحقیر مؤمنان از سوی کافران و سپس بیان دو موهبت از میان تمامی مواهب بهشتی اشاره به این دارد که اولاً زندگانی مؤمنان در دنیا آمیخته به ناامنی و حزن است و ثانیاً این حزن عمدتاً از سوی کافران مستکبر ایجاد می شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 29 - 1

1- مؤمنان به خدای یکتا ، پیامبر ( ص ) و قرآن که دارای عمل صالح باشند ، از بهترین و پاک ترین زندگی های دنیوی بهره مندند .

الذین ءامنوا و عملوا الص-لح-ت طوبی لهم

متعلق <ءامنوا> به قرینه آیات گذشته توحید ، پیامبر(ص) و قرآن است. <طوبی> اسم تفضیل مؤنث اطیب و به معنای بهترین و پاک ترین می باشد و مراد از آن به قرینه مقابله آن با <مئاب> حیات و زندگانی برتر و پاک تر دنیوی است.

ص: 414

161- زندگی دنیوی یهود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 96 - 14

14 - زندگانی در دنیا و داشتن عمری طولانی ، نجاتبخش یهود از عذاب اخروی نیست .

و ما هو بمزحزحه من العذاب أن یعمر

<أن یعمر> بدل برای <هو> و یا فاعل برای <مزحزح> است. مآل هر دو به یک معناست; معنای جمله <ما هو ...> چنین است: یهودیان ]بر فرض اینکه عمری هزار ساله داده شوند [آن عمر طولانی، ایشان را از عذاب رها نخواهد ساخت.

162- زندگی رنج آور

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 94 - 11

11- زندگانی عالمان در میان نادانان رنج آور و مشکل است .

إنی لأجد ریح یوسف لولا أن تفنّدون

163- زندگی زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 21 - 5

5 - پیدایش همزیستی مسالمت آمیز میان زن و مرد ، پس از ازدواج و بر انگیخته شدن عواطف ظریف دوستانه میان آنان ، از آیات الهی است .

خلق لکم من أنفسکم أزوجًا لتسکنوا إلیها و جعل بینکم مودّه و رحمه

برداشت بالا بنابراین است که عبارت <و جعل بینکم . ..> ارائه کلام سابق باشد. در این صورت <و جعل بینکم...> درصدد بیان این مهم است که زن و مرد ناآشنا، چگونه پس از ازدواج، الفت و انس و زندگی محبت آمیزی پیدا می کنند.

164- زندگی سخت یهود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 167 - 1،2،6

1 - خداوند برای یهودیان متمرّد مقدّر ساخت تا در حیات دنیا در سلطه مردمی که همواره آنان را شکنجه کنند ، قرار گیرند .

و إذ تأذن ربک لیبعثن علیهم إلی یوم القیمه من یسومهم سوء العذاب

<تأذن> یعنی قسم یاد کرد و اعلام کرد. (قاموس المحیط). <بعث> (مصدر <لیبعثن>) به معنای فرستادن است و چون به <علی> متعدی شده، معنای مسلط ساختن در آن تضمین شده است. <سَوْم> (مصدر <یسومون>) به معنای تحمیل کردن است.

2 - خداوند تعلق اراده خویش را بر گرفتار ساختن یهودیان متمرد به زندگی زجرآور و تحت شکنجه دیگران ، به همگان اعلام

ص: 415

کرد .

و إذ تأذن ربک لیبعثن علیهم إلی یوم القیمه من یسومهم سوء العذاب

6 - مسلط ساختن مردمی شکنجه گر بر یهود ، نمودی از کیفر سریع خداوند برای متمردان و فاسقان ستم پیشه

لیبعثن علیهم . .. إن ربک لسریع العقاب

165- زندگی شخصی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 62 - 10

10 - مسلمانان ، تنها برای مسائل مهم زندگی شخصی ، می توانند محضر رهبری را در حل و فصل امور اجتماعی ترک کنند .

فإذا استئذنوک لبعض شأنهم فأذن

از این که خداوند اذن خواستن را مقید و محدود کرد که برای کارهای مهم باشد، می توان برداشت فوق را به دست آورد.

166- زندگی شیرین مسلمانان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 53 - 4

4 - جامعه اسلامی ، برخوردار از زندگی گوارا و شیرین و جامعه شرک و کفر ، گرفتار ناکامی ها و تلخی ها

و هو الذی مرج البحرین ه-ذا عذب فرات و ه-ذا ملح أُجاج

برداشت یاد شده، بر این اساس استوار است که آیه شریفه، متضمن تثمیل باشد; به این معنا که ایمان به آب گوارا و شیرین و کفر و شرک به آب شور و تلخ تشبیه شده باشد و مؤمنان و جامعه ایمانی و کافران و جامعه کفر و الحاد به دریا تشبیه شده باشند.

167- زندگی گناهکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 21 - 7

7 - زندگی و مرگ مؤمنان نیک کردار ، غیرقابل قیاس با زندگی و مرگ گناه پیشگان

أم حسب الذین اجترحوا السیّئات أن نجعلهم کالذین ءامنوا و عملواالص-لح-ت سواء محیاه

168- زندگی مادی اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 416

19 - صف - 61 - 12 - 7

7 - حیات انسان در آخرت ، حیات مادی و جسمانی است ; و نه صرفاً معنوی و روحانی .

و یدخلکم جنّ-ت تجری . .. و مس-کن طیّبه

بهره گیری از لذّت های مادی (چون باغ های پوشیده از درختان و خانه های دلپذیر در سرای آخرت) مستلزم وجود مادی و جسمانی انسان نیز می باشد.

169- زندگی محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 188 - 15

15 - زندگانی پیامبر ( ص ) ، مانند دیگر انسان ها ، آمیخته با رنج و سختی بود .

و ما مسنی السوء

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 28 - 9

9 - پیامبر ( ص ) با وجود داشتن شخصیتی مطرح و صاحب نفوذ در مدینه ، زندگی ساده و بی پیرایه داشته است .

قل لأزوجک إن کنتنّ تردن الحیوه الدنیا و زینتها فتعالین أمتّعکنّ و أسرّحکنّ سراحً

170- زندگی مرد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 21 - 5

5 - پیدایش همزیستی مسالمت آمیز میان زن و مرد ، پس از ازدواج و بر انگیخته شدن عواطف ظریف دوستانه میان آنان ، از آیات الهی است .

خلق لکم من أنفسکم أزوجًا لتسکنوا إلیها و جعل بینکم مودّه و رحمه

برداشت بالا بنابراین است که عبارت <و جعل بینکم . ..> ارائه کلام سابق باشد. در این صورت <و جعل بینکم...> درصدد بیان این مهم است که زن و مرد ناآشنا، چگونه پس از ازدواج، الفت و انس و زندگی محبت آمیزی پیدا می کنند.

171- زندگی مسالمت آمیز

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 61 - 3

3 - مسلمانان نباید در پذیرش صلح مطرح شده از سوی کافران هدفی جز دستیابی بهزندگی مسالمت آمیز با کافران داشته باشند . *

و إن جنحوا للسلم فاجنح لها

ص: 417

برداشت فوق با توجه به توضیح برداشت قبل به دست می آید. مقصود این است که مسلمانان نباید صلح را به خاطر تجدید قوا و مانند آن بپذیرند.

172- زندگی مسالمت آمیز با اهل کتاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 15 - 32

32 - تلاش پیامبر ( ص ) ، در راه ایجاد زندگی مسالمت آمیز میان مسلمانان و اهل کتاب *

قل ءامنت . .. لا حجّه بیننا و بینکم

بنابراین که مخاطب پیامبر(ص) اهل کتاب بوده و <لاحجّه بیننا و بینکم> کنایه از نفی خصومت و دشمنی باشد، مطلب بالا قابل برداشت است.

173- زندگی مسالمت آمیز با جاهلان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 63 - 10

10 - بندگان خالص خداوند ، به هنگام رو به رو شدن با گفتار جاهلانه و بدور از ادب و منطق جاهلان ، از آنان خواستار سلامت و امنیت و همزیستی مسالمت آمیز می شوند .

و إذا خاطبهم الج-هلون قالوا سلمًا

برداشت فوق، بر این اساس استوار است که <سلاماً> مفعولٌ به برای فعل مقدر باشد; یعنی، <نتسلم منکم تسلیماً>. در این صورت <سلام> به جای <تسلیم> نشسته است.

174- زندگی مسالمت آمیز با مسلمانان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 8 - 6

6 - اسلام ، طرفدار روابط مسالمت آمیز و عادلانه میان امت اسلام و سایر ملّت ها

لاینهیکم اللّه عن الذین لم یق-تلوکم

175- زندگی مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 29 - 11

11 - برابر نبودن زندگی و سرنوشت مشرکان با مؤمنان ، امری روشن در عقل و فطرت آدمی

ص: 418

ضرب اللّه مثلاً رجلاً . .. و رجلاً سلمًا لرجل هل یستویان مثلاً

از آمدن <هل> استفهامیه - که برای طلب تصدیق وضع شده و بیشتر در مواردی به کار می رود که مورد تصدیق مخاطب قرار دارد - برداشت یاد شده به دست می آید.

176- زندگی موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 38 - 13

13 - تمامی جنبندگان زمین و چگونگی زندگی آنها، آیات قدرت خداوند است.

إن اللّه قادر علی أن ینزل . .. و ما من دابه فی الأرض

177- زندگی مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 29 - 11

11 - برابر نبودن زندگی و سرنوشت مشرکان با مؤمنان ، امری روشن در عقل و فطرت آدمی

ضرب اللّه مثلاً رجلاً . .. و رجلاً سلمًا لرجل هل یستویان مثلاً

از آمدن <هل> استفهامیه - که برای طلب تصدیق وضع شده و بیشتر در مواردی به کار می رود که مورد تصدیق مخاطب قرار دارد - برداشت یاد شده به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 21 - 7

7 - زندگی و مرگ مؤمنان نیک کردار ، غیرقابل قیاس با زندگی و مرگ گناه پیشگان

أم حسب الذین اجترحوا السیّئات أن نجعلهم کالذین ءامنوا و عملواالص-لح-ت سواء محیاه

178- زندگی ناپسند

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 98 - 6

6 - زندگانی دنیا بدون پایگذاری آن بر مبنای ایمان و تقوا ، بازیچه ای بیش نیست .

أن یأتیهم بأسنا ضحی و هم یلعبون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 3 - 7

7- زندگی بدون تن دادن به تعالیم دین ، سرگرمی و تباهی عمر است .

ص: 419

ذرهم . .. و یلههم الأمل

<لهو> در لغت به معنای چیزی است که انسان را مشغول می کند و از مراد و مقصودش باز می دارد. بنابراین کسی که از هدفش باز بماند، عمر خود را تباه کرده است.

179- زندگی و معاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 15 - 6

6 - حیات بشر ، غیر قابل انفکاک از معاد است .

بلی إنّ ربّه کان به بصیرًا

در آیه شریفه، بصیر بودن خداوند به انسان، دلیل معاد گرفته شده است; یعنی، هر کس با ویژگی های این مخلوق آشنا باشد، معاد را برای او ضروری خواهد دید.

180- زندگی همسران محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 29 - 3

3 - برای همسران پیامبر ، دنیاطلبی و در کنار پیامبر ( ص ) بودن ، قابل جمع نبود .

قل لأزوجک إن کنتنّ تردن الحیوه الدنیا و زینتها فتعالین . .. إن کنتنّ تردن اللّه

181- زیبایی زندگی کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 75 - 14

14- ثروت ، مکنت ، خوش نمایی و آراستگی زندگی کافران ، استدراج است .

هم أحسن أث-ثًا و رءیًا . .. فلیمدد له الرحمن مدًّا حتّی إذا رأوا ما یوعدون

<استدراج>; یعنی، کسی را آهسته آهسته و به آرامی نزدیک چیزی بردن (لسان العرب) در این آیه <مدّاً> - که مفعول مطلق است - بیان نوعی خاصی از امهال است که مقصود از آن به قرینه <حتّی إذا. ..>، نزدیک ساختن کافران به عذاب موعود الهی است.

182- زینت زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 20 - 3

ص: 420

3 - حقیقت حیات دنیوی ، پنج چیز بیش نیست : بازی ، لهو و سرگرمی ، زینت و آرایش ، تفاخر و فخرفروشی ، و فزون طلبی .

أنّما الحیوه الدنیا . .. و تکاثر فی الأمول و الأول-د

واژه <أنّما> (به فتح همزه) نظیر <إنّما> (به کسر همزه) برای افاده حصر است. بنابراین <أنّما الحیوه الدنیا...> معادل <ما الحیاه الدنیا إلاّ لهو و لعب...> است; یعنی، حقیقت زندگی دنیایی، به غیر از <لعب>، <لهو>، <زینت>، <تفاخر> و <تکاثر> نمی باشد.

183- زینتهای زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 46 - 1

1- مال و فرزند ، جلوه ها و زینت های زندگی ناپایدار دنیایند .

المال و البنون زینه الحیوه الدنیا

<بنون> گرچه جمع <ابن> است، ولی تغلیباً می تواند شامل هر دو جنس مذکر و مؤنث شود، همانگونه که در <بنی آدم> و امثال آن، مقصود، تنها فرزندانِ ذکور آدم نیست، بلکه مطلق فرزند است.

184- سختی در زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 34 - 12

12 - زندگی دنیوی انسان ها ، آمیزه ای از ناملایمات و برخورداری از نعمت ها است .

إذا مسّ الناس ضرّ . .. ثمّ إذا أذاقهم منه رحمه ... فتمتّعوا

185- سختی زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 124 - 11

11 - زندگانی پر دردسر در دنیا و محشور شدن با چشمانی نابینا در قیامت ، ازجلوه های گمراهی و شقاوت آدمی است .

فمن اتبع هدای فلایضلّ و لایشقی . و من أعرض عن ذکری فإنّ له معیشه ضنکًا و نحشره ی

برداشت یاد شده، لازمه تقابل بین گروه هدایت یافتگان و غافلان است که مجموع دو آیه، بیانگر آن است.

186- سختی زندگی آدم(ع) در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 421

11 - طه - 20 - 117 - 6

6 - خداوند ، زندگی آدم ( ع ) را در بیرون بهشت ، زندگی سخت و رنج آوری توصیف کرد و او را از ابتلای به آن برحذر داشت .

فلایخرجنّکما من الجنّه فتشقی

<شقاوه> به معنای سختی و عسر است (قاموس). در آیات بعد، تلویحاً نمونه هایی از آن سختی ها، بازگو شده است.

187- سختی زندگی جهنمیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 62 - 1

1 - زندگی انسان های بهشتی با انواع نعمت ها ( همچون نهر ها ، تخت ها ، شراب و همسران زیبا ) قابل مقایسه با زندگی پردرد و رنج دوزخیان نیست .

أذلک خیر نزلاً أم شجره الزقّوم

خوب بودن زندگی بهشتیان و بدی زندگی دوزخیان امری روشن و آشکار است. بر این اساس سؤال از بهتر بودن زندگی بهشتیان نسبت به دوزخیان می تواند برای بیان شدت تفاوت این دو زندگی و قابل قیاس نبودن آنها می باشد.

188- سختی زندگی مسرفان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 127 - 1

1 - زندگانی سخت و تنگ در دنیا و کوری و گرفتار بی مهری خداوند شدن در قیامت ، کیفر اسرافکاران است .

معیشه ضنکًا و نحشر یوم القی-مه أعمی . .. و کذلک نجزی من أسرف

اسراف; یعنی، از حد اعتدال فراتر رفتن (مصباح). در این آیه، مراد از آن به قرینه <من اتبع هدای> تجاوز از رهنمودهای الهی است. <ذلک> در <کذلک> اشاره به کیفرهایی است که در آیات پیشین برای اعراض کنندگان از یاد، خدا بیان شده است.

189- سطح زندگی کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 131 - 3

3 - سطح زندگی پیامبر ( ص ) و مسلمانان ، با کافران مکه ، تفاوت قابل ملاحظه ای داشت .

و لاتمدّنّ عینیک إلی ما متّعنا به أزوجًا منهم

ص: 422

190- سطح زندگی محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 131 - 3

3 - سطح زندگی پیامبر ( ص ) و مسلمانان ، با کافران مکه ، تفاوت قابل ملاحظه ای داشت .

و لاتمدّنّ عینیک إلی ما متّعنا به أزوجًا منهم

191- سطح زندگی مسلمانان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 131 - 3

3 - سطح زندگی پیامبر ( ص ) و مسلمانان ، با کافران مکه ، تفاوت قابل ملاحظه ای داشت .

و لاتمدّنّ عینیک إلی ما متّعنا به أزوجًا منهم

192- سطحی نگری به زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 7 - 9

9 - محدود شدن آگاهی ، به ظاهر زندگی دنیا ، همپایه جهل و نادانی است .

أکثر الناس لا یعلمون . یعلمون ظ-هرًا من الحیوه الدنیا

توصیف کسانی که در آیه سابق، جاهل و نادان قلمداد شدند، به کسانی که اطلاعاتی از ظواهر حیات دنیوی دارند، دلیل برداشت بالا است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 8 - 4

4 - نگرش سطحی به حیات دنیا ، عامل بیهوده پنداری آن است .

یعلمون ظ-هرًا من الحیوه الدنیا . .. أَوَلم یتفکّروا ... ما خلق اللّه السم-وت و ا

در آیه قبل، سخن از سطحی نگری به میان آمده است و در این آیه، آنان توبیخ شده اند که <چرا در خلق عالم نمی اندیشند تا به حقانیّت آفرینش آن پی ببرند؟>، چنین توبیخی، اشعار به نکته یاد شده دارد.

193- سهولت تصرف در زندگی انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 22 - 7

7 - دخالت در شؤون زندگی همه انسان ها ، به رغم وسعت و گستردگی آن ، برای خداوند بسی سهل و آسان است .

ما أصاب من مصیبه . .. إنّ ذلک علی اللّه یسیر

ص: 423

194- سهولت زندگی در روز

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 11 - 5

5 - توجّه به آسان سازی امور زندگانی انسان با آفرینش روز و ویژگی های آن ، زمینه ساز پی بردن به قدرت خداوند و پذیرش معاد است .

عمّ یتساءلون . .. ألم نجعل ... و جعلنا النهار معاشًا

195- شرایط زندگی اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 64 - 2

2 - تغایر اصول و شرایط زیستی میان زندگی دنیوی و حیات اخروی *

إنّها شجره تخرج فی أصل الجحیم

رویش درخت زقّوم در قعر آتش جهنم، گویای این نکته است که شرایط و اصول زیست محیطی زندگی انسان ها در آخرت، با دنیا تفاوت و تغایر اساسی خواهد داشت; زیرا چنین پدیده ای در دنیا - به جز از راه معجزه - ممکن نیست.

196- شرایط زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 64 - 2

2 - تغایر اصول و شرایط زیستی میان زندگی دنیوی و حیات اخروی *

إنّها شجره تخرج فی أصل الجحیم

رویش درخت زقّوم در قعر آتش جهنم، گویای این نکته است که شرایط و اصول زیست محیطی زندگی انسان ها در آخرت، با دنیا تفاوت و تغایر اساسی خواهد داشت; زیرا چنین پدیده ای در دنیا - به جز از راه معجزه - ممکن نیست.

197- ظاهر زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 7 - 4

4 - زندگی دنیوی دارای ظاهر و باطن است .

یعلمون ظ-هرًا من الحیوه الدنیا

ظاهر، در برابر باطن است و دلالت می کند که دنیا، علاوه بر ظاهر، باطن هم دارد.

ص: 424

198- عبرت از زندگی ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 35 - 1

1- زندگی حضرت ابراهیم ( ع ) و کیفیت و نوع دعایش ، درس آموز و شایسته یادآوری است .

و إذ قال إبرهیم ربّ اجعل ه-ذا البلد ءامنًا

<و إذ قال> متعلق به <اذکر> و یا <اذکروا> در تقدیر است. روشن است که تذکر به یادآوری داستان حضرت ابراهیم(ع) نشانگر اهمیت و درس آموزی آن است.

199- عبرت از زندگی موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 39 - 5

5 - کسانی که نتوانند از جنبندگان و شکل زندگی آنها به توانمندی خداوند پی ببرند، مانند کر و لالهایی فرو رفته در تاریکی هستند.

و ما من دابه فی الأرض . .. إلی ربهم یحشرون. و الذین کذبوا بأیتنا صم و بکم فی الظ

مقتضای ارتباط بین آیه مورد بحث با آیه قبل می تواند این مضمون باشد که همین آیات موجود در طبیعت برای هدایت کافی است و کسانی که نتوانند از همین آیات توانمندی خداوند را (إن اللّه قادر علی ان ینزل) دریابند، کر و لالهایی ظلمت زده هستند.

200- عدالت در زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 135 - 3

3 - اسلام ، خواهان اجرای عدالت در تمام ابعاد زندگی است .

یأیها الذین ءامنوا کونوا قومین بالقسط

حذف متعلق قسط، دلالت بر تعمیم و شمول دارد، یعنی باید در تمامی صحنه ها عدالت رعایت شود.

201- عطر زندگی اخروی پیشگامان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 89 - 3

3 - فضای زندگی مقربان ( پیشتازان ) در آخرت ، معطر به وسیله انواع گیاهان خوشبو

ص: 425

فأمّا إن کان من المقرّبین . .. و ریحان

<ریحان> اسم جنس و دربرگیرنده انواع گیاهان خوشبو و معطر است.

202- عطر زندگی اخروی مقربان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 89 - 3

3 - فضای زندگی مقربان ( پیشتازان ) در آخرت ، معطر به وسیله انواع گیاهان خوشبو

فأمّا إن کان من المقرّبین . .. و ریحان

<ریحان> اسم جنس و دربرگیرنده انواع گیاهان خوشبو و معطر است.

203- علم به زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 7 - 10

10 - < و سئل أبوعبداللّه ( ع ) عن قوله : < یعلمون ظاهراً من الحیاه الدنیا > ؟ فقال : منه الزجر و النجوم ;

در مجمع البیان آمده است که از امام صادق(ع) درباره معنای این سخن خداوند <یعلمون ظاهراً من الحیاه الدنیا> سؤال شد. فرمود: از جمله آنها (یعنی از جمله دانش های ظاهری حیات دنیا) نوعی کهانت و استفاده از علم نجوم است.>.

204- علم به کوتاهی زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 114 - 4

4 - پی بردن دوزخیان در قیامت به ناچیزی زندگی دنیوی ، امری بی ثمر به حال آنان

إن لبثتم إلاّ قلیلاً لو أنّکم کنتم تعلمون

<لو> در عبارت <لو أنّکم کنتم تعلمون> برای تمنی است; یعنی، ای کاش! این حقیقت را از پیش می دانستید تا کارتان به دوزخ نمی کشید; اما اکنون که در دوزخ هستید، این اعتراف ثمری برای شما ندارد.

205- عمل صالح در زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 97 - 6

6- زندگی واقعی و ارزشمند ، حیات همراه با ایمان و عمل صالح است .

من عمل ص-لحًا . .. و هو مؤمن فلنحیینّه حیوه طیّبه

ص: 426

برداشت فوق مبتنی بر دو نکته است: الف) بنابر اینکه <حیاه طیّبه> زندگی دنیوی باشد. ب) زنده شدن انسان مؤمن و نیک کردار در زندگی دنیا، اشاره به این معنا دارد که زندگی بدون ایمان، در حقیقت زندگی شایسته و درخور شأن انسان نیست و حیات واقعی به ایمان و عمل صالح است.

206- عوامل آسانی زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 4 - 9

9 - خداترسی و تقواپیشگی ، موجب گشایش مشکلات و آسان شدن زندگی

من یتّق اللّه یجعل له من أمره یسرًا

207- عوامل بهبود زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 10 - 6

6 - کوه ها ، از جنبش و لرزش زمین جلوگیری می کنند و برای آماده کردن آن برای زیستن بشر ، نقش دارند .

و ألقی فی الأرض روسی أن تمید بکم

<مید> در لغت، <اضطراب و لرزش چیزهای بزرگ> را گویند. چون آیه درصدد بیان نعمت های خداوند است و لرزش، نمی تواند نعمت باشد، معلوم می شود که <أن تمید>، <أن لاتمید> و یا <کراهیه تمید بکم> است.

208- عوامل پوچی زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 2 - 8

8- زندگی بدون ایمان به وحی و معاد ، بازیچه و بی هدف است .

ما یأتیهم من ذکر . .. و هم یلعبون

برداشت یاد شده مبتنی براین احتمال است که <یلعبون> ناظر به زندگی طبیعی و روز مرّه مشرکان باشد; یعنی، آنان به وقت نزول وحی به همان زندگی بی هدف و بازیچه مشغولند. بنابراین کسانی که مبدأ و معاد را انکار کنند (مانند مشرکان) به لعب و بازیچه در زندگی گرفتار می شوند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 36 - 3

3- زندگی بدون ایمان و تقوا ، دارای انگیزه هایی غیرمنطقی و یا فاقد انگیزه

إنّما الحیوه الدنیا لعب و لهو و إن تؤمنوا و تتّقوا

<لعب> به معنای کارهایی است که باانگیزه های واهی صورت می گیرد و <لهو> اعمالی است که انگیزه ای را دنبال نمی

ص: 427

کند; بلکه انسان را از اهداف ارزشی باز می دارد. از این که خداوند زندگی بدون ایمان و تقوا را <لعب و لهو> بر شمرده، مطلب بالا استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 20 - 10

10 - اشتغال به دنیا ( بازی ، لهو و سرگرمی و . . . ) ، ره آوردی جز پوچی و بی حاصلی ندارد .

اعلموا أنّما الحیوه الدنیا لعب . .. کمثل غیث ... ثمّ یکون حط-مًا

ویژگی های پنجگانه ای که در آیه شریفه برای دنیا بیان شده، تماماً مصداق کاری است که هیچ ثمره ای بر آن مترتب نمی شود.

209- عوامل تسهیل زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 124 - 2

2 - پیروی از هدایت های الهی و به یاد خدابودن ، موجب تسهیل زندگی وبرطرف شدن تنگنا های آن است .

من اتبع هدای . .. لایشقی . و من أعرض عن ذکری فإنّ له معیشه ضنکًا

210- عوامل سختی زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 124 - 1،3،10

1 - روی گردانی از هدایت های الهی و یاد او ، موجب گرفتاری انسان به زندگی سخت و پر از تنگناها

من اتبع هدای . .. و من أعرض عن ذکری فإنّ له معیشه ضنکًا

<معیشه> یا مصدر میمی است و یا به معنای <ما یعاش به> است; یعنی، آنچه که گذران زندگی با آن صورت می گیرد. <ضنک> به معنای تنگی و سختی است (لسان العرب).

3 - زندگی دنیوی ، بدون درنظر داشتن هدایت های الهی و بینش های آن ، معیشتی تنگ و محدود است .

و من أعرض عن ذکری فإنّ له معیشه ضنکًا

همان طور که در آیات دیگر، خداوند زندگی دنیا را <متاع قلیل> دانسته، ممکن است در این آیه نیز زندگی بدون هدایت را <معیشت تنگ> معرفی کرده باشد; یعنی، دنیا در هر حد و اندازه و به هر مقدار، اگر خالی از هدایت باشد، چیزی جز <معیشت تنگ> نخواهد بود; چرا که زندگی بی هدف و بدون اعتقاد به آخرت تکراری، خسته کننده و زحمتی به هدر رفته است.

10 - زندگانی دشوار ، اثر طبیعی روی گردانی از یاد خدا و نابینایی در قیامت ، مجازات و کیفر الهی آن است .

فإنّ له معیشه ضنکًا و نحشره یوم القی-مه أعمی

تفاوت در تعبیر <فإنّ له. ..> و <نحشره ...> - که دومی به خداوند نسبت داده شده است و اولی بر نفسِ عمل متفرع گردیده- ممکن است به مطلب یاد شده اشاره داشته باشد.

ص: 428

211- عوامل سلامت زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 97 - 5

5- تأثیر ایمان و عمل ، در سلامت و دلپذیری زندگی دنیوی انسان

من عمل ص-لحًا . .. و هو مؤمن فلنحیینّه حیوه طیّبه

برداشت فوق، مبتنی بر این نکته است که مراد از <حیاه طیّبه> همین زندگی دنیوی باشد.

212- عوامل قوام زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 97 - 1،4

1 - کعبه دارای نقشی مهم در قیام و قوام زندگی انسانها

جعل اللّه الکعبه البیت الحرام قیماً للناس

برداشت فوق را فرمایش امام صادق(ع) تأیید می کند که درمورد آیه فوق فرمودند: جعلها اللّه لدینهم و معیشهم.

_______________________________

تفسیر عیاشی، ج 1، ص 346، ح 211; تفسیر برهان، ج 1، ص 505، ح 1.

4 - مرکزیت کعبه برای قوام مردمان ، لطف الهی به ایشان

جعل اللّه الکعبه البیت الحرام قیماً للناس

لحن آیه حکایت از امتنان خداوند بر بندگان دارد.

213- عوامل محرومیت از زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 24 - 9

9 - محرومیت از توشه های اخروی ، مایه ناکامی از زندگی حقیقی ; حتی در آخرت

لحیاتی

لام در <لحیاتی> برای تحلیل است و <حیاه> ممکن است مصدر و به معنای <زنده شدن> باشد. بنابراین مفاد آیه شریفه این می شود که: ای کاش! برای زنده شدن خود، از پیش توشه ای تهیه دیده بودم. این گفته نشان می دهد که در آخرت، خطاکاران آرزوی زنده شدن داشته و خود را از حیات واقعی محروم می بینند.

214- عوامل مؤثر در زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 429

9 - ابراهیم - 14 - 14 - 9

9- امور معنوی و حالات درونی ، دارای تأثیر در زندگی انسان ها و تحولات تاریخی

لنهلکنّ الظ-لمین . و لنسکننّکم الأرض ... ذلک لمن خاف مقامی و خاف وعید

<ذلک> تعلیل برای إسکان انبیا به جای اقوام ستمگر پس از هلاکت آنان است که در آن تحول مهم، ترس از حسابرسی و وعید خداوند دارای نقش معرفی شده که امری معنوی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 53 - 14

14 - باران و گیاه ، دارای نقشی بسزا در زندگی انسان ها

و أنزل من السماء ما فأخرجنا به أزوجًا من کلّ نبات

مخاطب قرار گرفتن انسان ها در صدر آیه، نشان می دهد که نعمت های یاد شده در آیه، در جهت منافع آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 71 - 6

6 - نقش تعیین کننده روشنایی روز در زندگی بشر

من إل-ه غیر اللّه یأتیکم بضیاء

از اهداف مورد نظر در این آیه، بیان اهمیت روشنایی روز و وابستگی زندگی بشر به آن می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 82 - 8

8 - حاکمیت اراده خدا در زندگی روزمره مردم

اللّه یبسط الرزق لمن یشاء من عباده و یقدر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 18 - 17

17 - رضا و خشنودی الهی ، دارای بازتاب های عینی و مهم در زندگی انسان

لقد رضی اللّه . .. فأنزل السکینه علیهم و أث-بهم فتحًا قریبًا

<فأنزل السکینه. ..> نتیجه <رضی اللّه> به شمار می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 7 - 1

1- گستردگی زمین و آمادگی آن برای زندگی انسان ، به تدبیر و اراده الهی است .

و الأرض مددن-ها و ألقینا فیها روسی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 1 - 2

2 - نقش مهم باد ها و جابه جا شدن ذرات ، در نظام حیات و زندگی

ص: 430

و الذری-ت ذروًا

سوگند الهی به پدیده پراکنش و جا به جایی ذرات به وسیله بادها، نشان از اهمیت آن در نظام طبیعت و حیات دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 27 - 2

2 - وجود کوه های استوار و بلند ، از نعمت های الهی برای بشر و تأثیرگذار در زندگی انسان ها

و جعلنا فیها روسی ش-مخ-ت

برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که این دسته از آیات، ضمن آن که در بیان نشانه های قدرت عظیم خداوند است; می تواند درصدد بیان نعمت های الهی برای بشر نیز باشد.

215- عوامل مؤثر در زندگی اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 60 - 6

6 - چگونگی زندگی انسان در دنیا ، تعیین کننده سرنوشت وی و سازنده حیات اخروی او است .

بل . .. أنتم قدّمتموه لنا

از تعبیر <قدّمتموه لنا> (شما آن عذاب را پیش فرستادید)، برداشت یاد شده به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 12 - 17

17- زندگی اخروی انسان ها ، بازتاب شیوه زندگی آنان در دنیا

الذین ءامنوا . .. جنّ-ت ... و الذین کفروا ... النار مثوًی لهم

خداوند، برای مؤمنان و کافران دو نوع زندگی دنیوی ترسیم کرده و به تناسب هر یک، فرجامی در آخرت برای آنان، مشخص فرموده است.

216- عوامل مؤثر در زندگی انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 3 - 8

8- نقش مهم دعا و التجا به درگاه خدا ، در تحولات زندگی انسان و تأمین نیاز های وی

ذکر رحمت ربّک عبده زکریّا . إذ نادی ربّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 3 - 7

7 - آسمان و زمین ، از منابع ارتزاق انسان ها و تأثیر گذارد در حیات آنان

یرزقکم من السماء و الأرض

ص: 431

217- عوامل مؤثر در زندگی خانوادگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 5 - 10

10 - نقش مثبت و سازنده اسلام ، ایمان ، فرمانبری ، توبه و روزه داری در زندگی مشترک میان زنان و مردان

أن یبدّله أزوجًا خیرًا منکنّ مسلم-ت . .. س-ئح-ت

یادآوری اوصاف یاد شده برای زنان شایسته، در خلال نقل ماجرای نزاع میان پیامبر(ص) و همسرانش، می تواند بیانگر مطلب یاد شده باشد.

218- عوامل مؤثر درزندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 21 - 10

10 - بازتاب ایمان و عمل صالح ، در زندگی و مرگ انسان

أن نجعلهم کالذین ءامنوا . .. محیاهم و مماتهم

219- عوامل هدفمندی زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بینه - 98 - 5 - 10

10 - عبادت خداوند ، عقاید توحیدی ، ادای نماز و پرداخت زکات ، سامان دهنده امور انسان ها است .

لیعبدوا اللّه مخلصین له الدین حنفاء و یقیموا الصلوه و یؤتوا الزکوه و ذلک دین الق

220- غفلت از فناپذیری زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 28 - 4

4 - غفلت از زوال پذیری زندگی دنیایی ، زمینه ساز گرایش انسان به کفر و ناسپاسی

کلّ من علیها فان . و یبقی وجه ربّک ... فبأیّ ءالآء ربّکما تکذّبان

خداوند متعال، نخست فناپذیری زندگی دنیایی را به انسان تذکر داده و در پی آن از آنان خواسته است تا دست از تکذیب نعمت های حق بردارند. از این دو استفاده می شود که یکی از عوامل تکذیب حق، دلبستگی به دنیا و غفلت از ناپایداری آن است.

ص: 432

221- فرجام زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 48 - 13

13- زندگی دنیا ، دارای فرجام و هدفی است که در آخرت ، تحقّق می پذیرد . است .

بل زعمتم ألّن نجعل لکم موعدًا

222- فضیلت زندگی اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 24 - 4

4 - جهان آخرت ، زندگی حقیقی انسان است و دنیا در مقایسه با آن ، فاقد ویژگی های زندگانی است .

لحیاتی

تعبیر <حیاتی>، بیانگر آن است که گوینده آن، حیات را به آخرت اختصاص داده، آن گونه که گویا حیات او در دنیا، حیات نبوده است.

223- فطریت زندگی اجتماعی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 13 - 8

8 - گرایش انسان به جمع و اجتماع ، امری فطری و تکوینی است . *

و جعلن-کم شعوبًا و قبائل

تعبیر <جعلنا>، بیانگر قانون تکوینی است و چون در مورد انسان و قرار گرفتن او در میان قوم و قبیله است، فطری بودن گرایش به جمع را می توان استفاده کرد.

224- فلسفه زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 2 - 4،13

4 - تقدیر مرگ و حیات ، برای آزمودن انسان ها است .

الذی خلق الموت و الحیوه لیبلوکم

13 - آگاهی بشر از فلسفه و هدف زندگی خویش ، امری مهم و برخوردار از جایگاهی ویژه در جهان بینی الهی - اسلامی

لیبلوکم أیّکم أحسن عملاً

یادکرد فلسفه و هدف خلقت انسان در آغاز سوره و قرار گرفتن آن در سلسله مباحث مربوط به خدا و جهان، بیانگر اهمیت و

ص: 433

جایگاه ویژه این موضوع در میان موضوعات قرآنی و دینی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 39 - 6

6 - مطالعه در مبدأ و مراحل پیدایش انسان ، موجب راه یابی به هدف آفرینش آدمی و فلسفه زندگی او

أیحسب الإنس-ن أن یترک سدًی . ألم یک نطفه ... فخلق فسوّی . فجعل منه الزوجین الذکر

بیان سیر تکوین انسان - پس از طرح موضوع بی هدف نبودن زندگی بشر - می تواند گویای حقیقت یاد شده باشد.

225- فلسفه زندگی کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 46 - 2

2 - خورد و خوراک و بهره ناچیز از لذت های مادی ، هدف زندگی کافران و منکران قیامت

کلوا و تمتّعوا قلیلاً

از این که به کافران گفته می شود: بخورید و بهره گیرید، می توان به این حقیقت دست یافت که آنان جز همین کار، هدف دیگری در زندگی ندارند و گرنه به آن فراخوانده می شدند.

226- فلسفه زندگی مکذبان قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 46 - 2

2 - خورد و خوراک و بهره ناچیز از لذت های مادی ، هدف زندگی کافران و منکران قیامت

کلوا و تمتّعوا قلیلاً

از این که به کافران گفته می شود: بخورید و بهره گیرید، می توان به این حقیقت دست یافت که آنان جز همین کار، هدف دیگری در زندگی ندارند و گرنه به آن فراخوانده می شدند.

227- فلسفه فناپذیری زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 38 - 6

6 - پایان پذیری عمر زندگی دنیا ، در راستای ربوبیت الهی برای خلق است ; نه زوال همیشگی آنان .

فإذا انشقّت السّماء . .. فبأیّ ءالآء ربّکما تکذّبان

با توجه به این که <انشقاق آسمان> زمینه ساز برپایی قیامت است، خداوند با تذکر ربوبیت خویش به خلق، یادآور شده است که این فروپاشی به معنای نابودی ابدی نیست; بلکه کاری در راستای ربوبیت همیشگی خدا نسبت به آنان است.

ص: 434

228- فناپذیری زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 26 - 2

2 - گذرا بودن فرصت های زندگی ، تذکری به انسان در استفاده صحیح و بهینه از آن

کلّ من علیها فان

تذکر خداوند به فنای زمینیان، هشداری به آنها است که از فرصت حیات بیشترین بهره برداری کنند و امکانات خویش را در مسیر فانی دنیا هدر ندهند.

229- کمی زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 35 - 13

13- مجال زندگی دنیا و عالم برزخ ، درنگی کوتاه در نظر کافران حضور یافته در صحنه قیامت

کأنّهم یوم یرون ما یوعدون لم یلبثوا إلاّ ساعه من نهار

با توجه به این که آنچه کافران در قیامت پشت سر خود می بینند زندگی دنیا و عالم برزخ است; <لم یلبثوا> می تواند ناظر به هر دو باشد.

230- کوتاهی زندگی برزخی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 113 - 5

5 - حیات برزخی ، دورانی بسیار کوتاه و گذرا در نظر انسان در پی سپری شدن آن

قالوا لبثنا یومًا أو بعض یوم

برداشت فوق، بدان احتمال که پرسش در آیه قبل، مربوط به حیات برزخی باشد، به دست می آید.

231- کوتاهی زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 114 - 1،2

1 - زندگی دنیوی انسان ، به حق کوتاه و گذرا است .

ق-ل إن لبثتم إلاّ قلیلاً

ضمیر فاعل در <قال> به خداوند بازمی گردد.

2 - انسان ، غافل از کوتاهی و ناپایداری زندگی دنیوی

ص: 435

ق-ل إن لبثتم إلاّ قلیلاً لو أنّکم کنتم تعلمون

232- کیفیت زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 21 - 4

4 - چگونگی مرگ و زندگی انسان ، در گرو چگونگی اعمال او است .

اجترحوا السیّئات أن نجعلهم کالذین ءامنوا و عملوا الص-لح-ت سواء محیاهم و مماتهم

233- لعب در زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 20 - 3

3 - حقیقت حیات دنیوی ، پنج چیز بیش نیست : بازی ، لهو و سرگرمی ، زینت و آرایش ، تفاخر و فخرفروشی ، و فزون طلبی .

أنّما الحیوه الدنیا . .. و تکاثر فی الأمول و الأول-د

واژه <أنّما> (به فتح همزه) نظیر <إنّما> (به کسر همزه) برای افاده حصر است. بنابراین <أنّما الحیوه الدنیا...> معادل <ما الحیاه الدنیا إلاّ لهو و لعب...> است; یعنی، حقیقت زندگی دنیایی، به غیر از <لعب>، <لهو>، <زینت>، <تفاخر> و <تکاثر> نمی باشد.

234- لهویت زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 20 - 3

3 - حقیقت حیات دنیوی ، پنج چیز بیش نیست : بازی ، لهو و سرگرمی ، زینت و آرایش ، تفاخر و فخرفروشی ، و فزون طلبی .

أنّما الحیوه الدنیا . .. و تکاثر فی الأمول و الأول-د

واژه <أنّما> (به فتح همزه) نظیر <إنّما> (به کسر همزه) برای افاده حصر است. بنابراین <أنّما الحیوه الدنیا...> معادل <ما الحیاه الدنیا إلاّ لهو و لعب...> است; یعنی، حقیقت زندگی دنیایی، به غیر از <لعب>، <لهو>، <زینت>، <تفاخر> و <تکاثر> نمی باشد.

235- متفکران و زندگی زنبورعسل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 436

9 - نحل - 16 - 69 - 18

18- در زندگی زنبور های عسل ، نشانه ای مهم بر خداشناسی برای اهل تفکر و اندیشه وجود دارد .

و أوحی ربّک إلی النحل . .. إن فی ذلک لأیه لقوم یتفکّرون

236- مثل زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 24 - 1

1 - زندگی دنیوی مانند کشتزار سرسبزی است که در معرض انواع رخداد ها و آفت های بنیان کن می باشد .

إنما مثل الحیوه الدنیا کماء . .. حتی إذا أخذت الأرض زخرفها و ازینت ... أتیها أمر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 45 - 1،6،9

1- پیامبر ، وظیفه دار استفاده از تمثیل برای بیان حقیقت زندگی دنیا و ناپایداری آن است .

و اضرب لهم مثل الحیوه الدنیا

6- زندگانی دنیا ، مانند بارانی است که موجب رویش انبوه گیاهان زمین شده ، ولی به زودی خُرد و خاشاک گشته و با هر نسیم ، پراکنده می گردد .

واضرب لهم مثل الحیوه الدنیا کماء أنزلن-ه من السماء . .. هشیمًا تذوره الری-ح

<هشیم> یعنی، گیاه خشکی که خرد شده است و <ذروه> مصدر <تذروه> یعنی، پراکنده و متفرق ساختن، همراه با برانگیختن. <تذروه> یعنی، بادها، آن را پراکنده و متفرق می سازند. جمله <فاختلط به نبات الأرض> - در صورتی که <باء> برای استعانت باشد - یعنی، به سبب باران، گیاهان، درهم فرو رفته و انبوهی از ریشه ها و ساقه ها و شاخه های تودر تو را تشکیل می دهند.

9- حیات دنیا و مادیات زندگی ، مانند خاشاکی در مسیر باد است .

مثل الحیوه الدنیا . .. فأصبح هشیمًا تذروه الری-ح

237- محدوده زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 24 - 2

2 - محدود شمردن زندگی به مجال دنیا ، نمودی از ناشنوایی ، نابینایی و حق ناپذیر بودن دهریون

و أضلّه اللّه علی علم و ختم علی سمعه . .. و قالوا ما هی إلاّ حیاتنا الدنیا

238- محدوده زندگی انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 437

12 - مؤمنون - 23 - 79 - 5

5 - زندگی بشر ، محدود به توقف ناپایدار وی در دنیا نیست .

و هو الذی ذرأکم فی الأرض و إلیه تحشرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 64 - 4

4 - هدف آفرینش انسان ، محدود به زندگی دنیوی وی نیست .

یبدؤا الخلق ثمّ یعیده

اعاده حیات می رساند که هدف از آفرینش، در همین زندگی زودگذر دنیایی تکمیل نمی شود و گرنه نیازی به اعاده آن نبوده است.

239- محدودیت زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 3 - 9

9- زندگی انسان در دنیا ، دارای مدتی محدود و معین

یمتعکم مت-عًا حسنًا إلی أجل مسمًّی

<مسمّی> به معنای معین و مشخص است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 57 - 3

3- تنگنای حیات دنیا و گنجایش محدود آن ، نمی تواند ظرفی مناسب برای تأمین پاداش نیکوکاران باشد .

و لانضیع أجر المحسنین. و لأجر الأخره خیر للذین ... و کانوا یتقون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 80 - 12

12- زندگی انسان در دنیا ، محدود و بهرهوری او از نعمت های دنیوی ، اندک و تا زمان معیّن است .

أث-ثًا و مت-عًا إلی حین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 19 - 8

8- مجال زندگی دنیا ، ناکافی برای برخورداری انسان از نتایج کامل همه اعمال خویش و نفی هرگونه ظلم

و لیوفّیهم أعم-لهم و هم لایظلمون

از این که خداوند، استیفای همه اعمال و نفی هرگونه ظلم را به مجال آخرت محوّل ساخته است; مطلب بالا استفاده می شود.

ص: 438

240- محرومان از لذت زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - اعلی - 87 - 13 - 3

3 - اهل دوزخ ، هرگز لذت زندگی را نخواهند چشید .

و لایحیی

مراد از نفی حیات - به قرینه <لایموت> - نفی حیات مطلوب است.

241- محرومیت در زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 53 - 6

6- زندگی دنیوی انسان ها ، آمیزه ای از برخورداری از نعمت و محرومیت

و ما بکم من نعمه فمن الله ثمّ إذا مسّکم الضرّ

242- مدت زندگی دنیوی بهشتیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 112 - 4

4 - < قال رسول اللّه ( ص ) إنّ اللّه إذا أدخل أهل الجنّه الجنّه و أهل النار النار قال لأهل الجنه : < کم لبثتم فی الأرض عدد سنین ؟ قالوا : لبثنا یوماً أو بعض یوم قال لنعم ما اتجرتم فی یوم أو بعض یوم رحمتی و رضوانی و جنتی اُسکنوا فی ها خالدین مخلدین ثمّ یقول : یا أهل النار < کم لبثتم فی الأرض عدد سنین قالوا لبثنا یوماً أو بعض یوم > فیقول : بئس ما اتجرتم فی یوم أو بعض یوم ناری و سخطی اُمکثوا فیها خالدین ;

رسول خدا(ص) فرمود: همانا خدا وقتی که اهل بهشت را در بهشت و اهل آتش را در آتش داخل می کند، به بهشتیان می گوید <کم لبثتم فی الأرض عدد سنین؟> و آنان جواب می هند: <لبثنا یوماً أو بعض یوم>. خدا می فرماید: چه خوب تجارتی کردید در یک روز یا قسمتی از آن! اینک [این] رحمت، رضوان و بهشت من است، در آن ساکن شوید همیشه و جاویدان. سپس می فرماید: ای اهل آتش <کم لبثتم فی الأرض عدد سنین؟> و آنان جواب می هند: <لبثنا یوماً أو بعض یوم>. پس خدا می فرماید: چه بد تجارتی کردید در یک روز یا قسمتی از یک روز. اینک، [این] آتش و خشم من است، در آن همیشه بمانید>.

243- مدت زندگی دنیوی جهنمیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 112 - 4

4 - < قال رسول اللّه ( ص ) إنّ اللّه إذا أدخل أهل الجنّه الجنّه و أهل النار النار قال لأهل الجنه : < کم لبثتم فی الأرض عدد سنین ؟ قالوا : لبثنا یوماً أو بعض یوم قال لنعم ما اتجرتم فی یوم أو بعض یوم رحمتی و رضوانی و جنتی اُسکنوا فی ها

ص: 439

خالدین مخلدین ثمّ یقول : یا أهل النار < کم لبثتم فی الأرض عدد سنین قالوا لبثنا یوماً أو بعض یوم > فیقول : بئس ما اتجرتم فی یوم أو بعض یوم ناری و سخطی اُمکثوا فیها خالدین ;

رسول خدا(ص) فرمود: همانا خدا وقتی که اهل بهشت را در بهشت و اهل آتش را در آتش داخل می کند، به بهشتیان می گوید <کم لبثتم فی الأرض عدد سنین؟> و آنان جواب می هند: <لبثنا یوماً أو بعض یوم>. خدا می فرماید: چه خوب تجارتی کردید در یک روز یا قسمتی از آن! اینک [این] رحمت، رضوان و بهشت من است، در آن ساکن شوید همیشه و جاویدان. سپس می فرماید: ای اهل آتش <کم لبثتم فی الأرض عدد سنین؟> و آنان جواب می هند: <لبثنا یوماً أو بعض یوم>. پس خدا می فرماید: چه بد تجارتی کردید در یک روز یا قسمتی از یک روز. اینک، [این] آتش و خشم من است، در آن همیشه بمانید>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 113 - 3

3 - دوزخیان تعیین دقیق مدت درنگ در دنیا را ، به فرشتگان حسابگر ارجاع خواهند داد .

قالوا لبثنا . .. فسئل العادّین

244- مراد از اعتدال در زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 67 - 5

5 - < محمدبن سنان عن أبی الحسن ( ع ) فی قول اللّه عزّوجلّ < و کان بین ذلک قواماً > قال القوام هو المعروف < علی الموسع قدره و علی المقتر قدره متاعاً بالمعروف حقّاً علی المحسنین > علی قدر عیاله و مؤونتهم التی هی صلاح له و لهم . . . ;

محمدبن سنان از امام رضا(ع) در باره قول خدای - عزّوجل - <و کان بین ذلک قواماً> روایت نموده است که فرمود: <قوام> همان <معروف> است که در این آیه آمده است: <علی الموسع قدره و علی المقتر قدره متاعاً بالمعرف. ..> [;یعنی، خرج کردن] باید به میزان عائله و مخارج آنها باشد، که در جهت صلاح خرج کننده و عائله او است>.

245- مراد از زندگی سخت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 124 - 12

12 - < عن أمیرالمؤمن ین ( ع ) : و إنّ المعشیه الضنک التی حذر اللّه منها عدوّه عذاب القبر انّه یسلّط علی الکافر فی قبره تسعه و تسعین تنّیناً فینهشن لحمه و یکسرن عظمه و یترددن علیه کذلک إلی یوم یبعث ;

از امیرالمؤمن ین(ع) روایت شده: همانا <معیشت ضنک> - که خداوند دشمنان خود را از آن برحذر داشته - عذاب قبر است. خدا بر کافر در قبرش 99 مار بزرگ مسلط می کند که گوشت او را می گزند و استخوان وی را می شکنند و همین طور بر روی او رفت و آمد می کنند تا روزی که برانگیخته شود>.

ص: 440

246- مشرکان و زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 24 - 7

7 - زندگی و مرگ در نگاه مشرکان ، پدیده ای طبیعی و بی ارتباط با اراده الهی و وجود خداوند

و ما یهلکنا إلاّ الدهر

247- مشرکان و زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 96 - 5

5 - اشتیاق یهود به زندگی دنیا ، حتی از مشرکان فزونتر است .

و لتجدنهم أحرص الناس . .. و من الذین أشرکوا

<من الذین> عطف بر <الناس> می باشد; یعنی: <و لتجدنهم أحرص من الذین اشرکوا; می یابی آنها را که از مشرکان به زندگی در دنیا دلبسته ترند>.

248- مشکلات زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 44 - 6

6 - دشواریهای زندگی و رفاه و گشایش در آن، در اختیار خداوند است.

فأخذنهم بالبأساء و الضراء . .. فتحنا علیهم أبوب کل شیء

چون گشایش در زندگی و معیشت (فتحنا) و سختی و تنگنا (فأخذناهم)، هر دو با ضمیر <نا> به خداوند نسبت داده شده است، معلوم می شود که هر دو حالت با اراده خداوند صورت می پذیرد.

249- مشکلات زندگی سست ایمانان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 20 - 13

13- ناتوانی منافقان و افراد سست ایمان ، از توجیه آیات جهاد ، تنگ کننده عرصه حیات بر آنان *

فإذا أنزلت سوره محکمه و . .. ینظرون إلیک نظر المغشیّ علیه من الموت

از ارتباط <سوره محکمه> با <ینظرون إلیک نظر المغشیّ علیه من الموت>، می توان استفاده کرد که انسان های سست ایمان یا منافق، در سایر تکالیف - که به گونه ای قابل توجیه است - با ترفندی، خویش را آسوده می کنند; اما در مورد جهاد چون آیاتش محکم، قاطع و توجیه ناپذیر است، خود را در بن بست دیده و شدیداً نگران می شوند.

ص: 441

250- مشکلات زندگی منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 20 - 13

13- ناتوانی منافقان و افراد سست ایمان ، از توجیه آیات جهاد ، تنگ کننده عرصه حیات بر آنان *

فإذا أنزلت سوره محکمه و . .. ینظرون إلیک نظر المغشیّ علیه من الموت

از ارتباط <سوره محکمه> با <ینظرون إلیک نظر المغشیّ علیه من الموت>، می توان استفاده کرد که انسان های سست ایمان یا منافق، در سایر تکالیف - که به گونه ای قابل توجیه است - با ترفندی، خویش را آسوده می کنند; اما در مورد جهاد چون آیاتش محکم، قاطع و توجیه ناپذیر است، خود را در بن بست دیده و شدیداً نگران می شوند.

251- معرضان از زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 10 - 17

17- اصحاب کهف ، از جلوه های ناپایدار زندگی گریختند و در میدان آزمون الهی پیروز شدند .

إنّا جعلنا ما علی الأرض زینه لها . .. إذ أوی الفتیه إلی الکهف فقالوا ... و هیّیء

از نکاتی که می توان درباره ارتباط این آیه با آیات قبل مطرح کرد، سرفرازی اصحاب کهف در امتحان به وسیله زینت های دنیا (زینه لها) و حرکت آنان برای تحقّق دادن عمل نیکو (أحسن عملاً) است.

252- مکان زندگی انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 25 - 1

1 - زمین عرصه حیات و مرگ آدمیان

قال فیها تحبون و فیها تموتون

253- مکان زندگی برادران یوسف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 65 - 6

6- فرزندان یعقوب در کنار پدر و پیرامون او زندگی می کردند .

و لما فتحوا مت-عهم . .. قالوا ی-أبانا ما نبغی ه-ذه بض-عتنا ردّت إلینا

ص: 442

254- مکان زندگی زنبورعسل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 68 - 4

4- دامنه کوه ها ، بالای درختان و بنا ها و سایبان ها ، مکانی طبیعی و مناسب برای زندگی زنبور های عسل

و أوحی ربّک إلی النحل أن اتخذی من الجبال بیوتًا و من الشجر و ممّا یعرشون

255- مکان زندگی شیطان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 25 - 2

2 - زمین، عرصه حیات و مرگ شیاطین نیست.

قال فیها تحیون و فیها تموتون و منها تخرجون

تکرار کلمه <قال> (قال اهبطوا . .. قال فیها تحیون) می تواند اشاره به تغییر مخاطب در دو جمله <اهبطوا ... > و <فیها تحیون> داشته باشد. در آیه قبل انسانها و نیز شیطان مورد خطاب بودند و در این آیه تنها انسانها مخاطب هستند. و شیاطین مورد خطاب نیستند. بنابراین می توان گفت زمین عرصه حیات و مرگ شیاطین نیست.

256- ملاک ارزش زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 36 - 1

1- زندگی دنیایی ، بدون ایمان و تقوا ، چیزی جز بازی و سرگرمی نیست .

إنّما الحیوه الدنیا لعب و لهو و إن تؤمنوا و تتّقوا

از این که خداوند، پس از توصیف زندگی دنیوی، سخن از ارزش ایمان و تقوابه میان آورده; استفاده می شود که اوصاف یاد شده برای حیات دنیا، در صورتی است که ایمان و تقوا در آن مطرح نباشد.

257- منشأ زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 42 - 13

13 - < زندگی و مرگ > و < خواب و بیداری > انسان ها ، تحت تدبیر خداوند قرار دارد .

اللّه یتوفّی الأنفس حین موتها و الّتی لم تمت فی منامها . .. و یرسل الأُخری إلی أ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 8 - 3

3- زندگی و مرگ ، تنها در قلمرو اراده خداوند یکتا است .

ص: 443

یحیی و یمیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 43 - 1،2،3

1 - حیات و مرگ آدمیان ، تنها به دست خداوند است .

إنّا نحن نحیی و نمیت

2 - عوامل و وسایط الهی ، دارای نقش در شکل گیری مرگ و حیات موجودات *

إنّا نحن نحیی و نمیت

برداشت بالا بدان احتمال است که ضمیر جمع در <إنّا>، از جهت تعظیم نباشد; بلکه از آن جهت باشد که نقش عوامل و اسباب را در تحقق اراده الهی بنمایاند.

3 - قدرت و مشیت خداوند ، حاکم بر تمام عوامل و وسایط مؤثّر در مرگ و حیات موجودات

إنّا نحن نحیی و نمیت

خداوند از یک سو مرگ موجودات را تنها به خود نسبت می دهد و از سوی دیگر انسان شاهد دخالت عوامل متعدد طبیعی در مرگ و حیات است. جمع میان این دو مستلزم نکته یاد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 2 - 4،6

4 - مرگ و حیات ، در اختیار خداوند بوده و او است که می میراند و زنده می گرداند .

یحیی و یمیت

6 - در دست داشتن حیات و مرگ موجودات ، جلوه فرمانروایی انحصاری خداوند بر عالم است .

یحیی و یمیت و هو علی کلّ شیء قدیر

<احیاء> و <إماته>، از مظاهر فرمانروایی مطلق خداوند است. اختصاص به ذکر یافتن آن به خدا، می تواند برای بیان دو مصداق و جلوه از فرمانروایی او باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 2 - 1

1 - خداوند ، تقدیرکننده مرگ و حیات انسان ها

الذی خلق الموت و الحیوه

<خلق> در اصل به معنای <تقدیر> است (قاموس المحیط و مفردات راغب) و در آیه 60 سوره <واقعه> به همین معنا به کار رفته است <نحن قدّرنا بینکم الموت و ما نحن بمسبوقین>.

258- منشأ زندگی در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 61 - 5

5 - آمادگی کره خاکی به اراده خداوند برای زندگی انسان ها دلیل شایستگی یگانه او برای پرستش

ص: 444

جعل الأرض قرارًا و جعل خل-لها أنه-رًا . .. أءل-ه مع اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 10 - 4

4 - قدرت و دانایی آفریدگار هستی ، پشتوانه پیدایش شرایط زیست در کره زمین

العزیز العلیم . الذی جعل لکم الأرض مهدًا و جعل لکم فیها سبلاً لعلّکم تهتدون

259- منشأ زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 44 - 2

2 - رحمت خدا و تقدیر زندگی محدود و موقت دنیا ، فلسفه استمرار حیات بشر و نجات او از عوامل مرگ و نابودی است .

و لا هم ینقذون . إلاّ رحمه منّا و مت-عًا إلی حین

260- منشأ زندگی زنبورعسل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 69 - 7

7- نشان دادن راه زندگی طبیعی ( حرکات غریزی برای خانه سازی ، تغذیه از گیاهان و تولید عسل ) به زنبور های عسل ، به مقتضای ربوبیت پروردگار است .

فاسلکی سبل ربّک ذللاً

261- ناپایداری زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 45 - 7،8،12،15

7- رشد انبوه گیاهان با نزول باران و زوال سریع آن با خزان ، نمودی از سرخوشی های ناپایدار زندگی دنیا است .

الحیوه الدنیا کما أنزلن-ه من السماء فاختلط به نبات الأرض فأصبح هشیمًا تذروه الری

8- توجه به سرعت زوال زندگی دنیا ، مایه هشدار و عبرت رفاه مندان و دنیاطلبان است .

واضرب لهم مثل الحیوه الدنیا کماء أنزلن-ه . .. تذروه الری-ح

با توجه به ارتباط آیه با آیات قبل که در زمینه نشان دادن اندیشه های رفاه مندان مغرور و فرجام آنان بود، نکته بالا فهمیده می شود.

12- زندگی دنیا ، غیرقابل اتّکا و همواره در معرض حوادث است .

کماء أنزلن-ه من السماء . .. فأصبح هشیمًا تذروه الری-ح

15- تحوّلات هستی و زوال حیات دنیا ، جلوه ای از قدرت مطلقه خداوند است .

ص: 445

مثل الحیوه الدنیا کماء أنزلن-ه . .. تذروه الری-ح و کان اللّه علی کلّ شیء مقتدرًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 46 - 1

1- مال و فرزند ، جلوه ها و زینت های زندگی ناپایدار دنیایند .

المال و البنون زینه الحیوه الدنیا

<بنون> گرچه جمع <ابن> است، ولی تغلیباً می تواند شامل هر دو جنس مذکر و مؤنث شود، همانگونه که در <بنی آدم> و امثال آن، مقصود، تنها فرزندانِ ذکور آدم نیست، بلکه مطلق فرزند است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 34 - 1

1- خداوند ، حیات جاویدان در دنیا را ، برای هیچ انسانی مقرر نکرده است .

و ما جعلنا لبشر من قبلک الخلد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 15 - 2

2 - زندگی دنیوی ، موقت و ناپایدار است .

ثمّ إنّکم بعد ذلک لمیّتون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 33 - 28

28 - زندگی دنیایی ، بی ثبات و ناپایدار است .

عرض الحیوه الدنیا

<عرض> به هر شیء ناپایدار و بی ثبات، گفته می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 146 - 1

1 - هشدار صالح ( ع ) به ثمودیان ، درباره پایدار نبودن زندگی دنیوی و نعمت ها و آسایش آن

أتترکون فی ما ه-هنا ءامنین

استفهام در آیه بالا، انکاری و مفاد آن نفی است; یعنی، <أتترکون فی ما ه-هنا آمنین; شما در نعمتهای این جا آسوده رها نخواهید شد>. مقصود این است که این برخورداری ها شما را نفریبد و از مرگ غافل نکند; زیرا روزی پنجه های مرگ گریبان تان را خواهد گرفت و شما را از آنها جدا خواهد کرد. همچنین بر فرض که مرگ در نرسد، خود رفاه و امنیت این جا، پایدار نیست و ممکن است ناگهان اوضاع دگرگون شود و همه آنچه که از آن برخوردار هستید، از دستتان برود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 60 - 4

4 - حیات اخروی ، بهتر و پایدارتر از حیات دنیوی

ص: 446

و ما عند اللّه خیر و أبقی

<ما> در <ما عند اللّه> - به قرینه <الحیاه الدنیا> - کنایه از حیات اخروی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 44 - 3

3 - زندگی انسان و بهرهوری او از دنیا ، موقت و ناپایدار است .

و مت-عًا إلی حین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - منافقون - 63 - 11 - 2

2 - زندگی دنیایی ، انسان ناپایدار است .

و لن یؤخّر اللّه نفسًاإذا جاء أجلها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 2 - 5

5 - زندگی دنیایی ، ناپایدار است .

الذی خلق الموت و الحیوه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 15 - 8

8 - زندگی دنیوی ، گذرگاهی است برای عبور به عالم آخرت .

و إلیه النشور

یادآوری نشر و رستاخیز انسان ها - پس از بیان آفرینش زمین و تأمین نیازمندی های بشر در آن - می تواند اشاره به مطلب یاد شده باشد.

262- ناپایداری زندگی دنیوی هدایت ناپذیران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 61 - 7

7 - بهره مندی انسان های هدایت ناپذیر از متاع دنیا ، هم چون خود زندگی دنیوی ناپایدار و فانی است .

کمن متّعن-ه مت-ع الحی-وه الدنیا

263- ناپسندی زندگی با کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 86 - 5

ص: 447

5 - زندگی در جوار کافران ، امری نامطلوب و هجرت از بلاد کفر ، امری پسندیده است .

و نجنا برحمتک من القوم الکفرین

264- ناپسندی زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - حاقه - 69 - 21 - 3

3 - زندگی دنیایی ، توأم با ناخوشایندی و ناپسندی است .

فی عیشه راضیه

این که در آیه شریفه، زندگی اخروی با رضایت مندی توصیف شده است; می تواند اشاره به عیب و کاستی زندگی دنیوی داشته باشد.

265- نارضایتی زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - حاقه - 69 - 21 - 3

3 - زندگی دنیایی ، توأم با ناخوشایندی و ناپسندی است .

فی عیشه راضیه

این که در آیه شریفه، زندگی اخروی با رضایت مندی توصیف شده است; می تواند اشاره به عیب و کاستی زندگی دنیوی داشته باشد.

266- ناملایمات در زندگی انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 66 - 6

6 - زندگانی انسان ها در دنیا ، آمیزه ای از ناملایمات و برخورداری از نعمت ها است .

فإذا رکبوا فی الفلک دعوا اللّه . .. فلمّا نجّی-هم إلی البرّ ... لیکفروا بما ءاتی

267- نجات از زندگی ذلت بار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 30 - 1

1- نجات بنی اسرائیل از زندگی سخت و خفّت بار به اراده الهی

و لقد نجّینا بنی إسرءیل من العذاب المهین

ص: 448

268- نجات از زندگی سخت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 30 - 1

1- نجات بنی اسرائیل از زندگی سخت و خفّت بار به اراده الهی

و لقد نجّینا بنی إسرءیل من العذاب المهین

269- نظم زندگی قریش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - قریش - 106 - 1 - 2

2 - قریش ، به برنامه ای منظم در اداره زندگانی خود خو گرفته بودند .

لإیل-ف قریش

برای <ایلاف> معانی گوناگونی ذکر شده است; از جمله: الفت یافتن، الفت دادن (قاموس); مهیا و مجهز ساختن (تاج العروس); عهد بستن و امان گرفتن (نهایه ابن کثیر). برداشت یاد شده ناظر به معنای نخست (الفت یافتن) است. چیزی که قریش با آن الفت یافته بودند - به قرینه آیه بعد - کوچ تابستانی و زمستانی بوده است. این برداشت، با معنای <الفت دادن> نیز سازگار است. در آن صورت <اللّه> (فاعل <ایلاف>) در کلام ذکر نشده است و <قریش> و <رحله> مفعول اول و دوم می باشد.

270- نعمت در زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 53 - 6

6- زندگی دنیوی انسان ها ، آمیزه ای از برخورداری از نعمت و محرومیت

و ما بکم من نعمه فمن الله ثمّ إذا مسّکم الضرّ

271- نعمت زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 74 - 11

11 - آمادگی زمین برای سکونت انسان ها و آگاهی آنان به خانه سازی ، از مواهب و نعمت های بزرگ الهی

و بوأکم فی الأرض تتخذون من سهولها قصوراً و تنحتون الجبال بیوتاً

ص: 449

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 93 - 4

4 - برخورداری مؤمنان از مسکن مناسب و کیفیت خوب زندگی ، در دیدگاه ادیان الهی ، امری پسندیده و نعمت خدادادی است .

و لقد بوّأنا بنی إسرءیل مبوّأ صدق و رزقنهم من الطیبت

272- نعمت زندگی با خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 100 - 20

20- زندگی خویشاوندان و بستگان در کنار یکدیگر بدون کدورت و تباهی ، از نعمت های خداوند است .

قد أحسن بی إذ . .. جاء بکم من البدو

چنان چه منظور یوسف(ع) در <جاء بکم من البدو> تنها رها شدن خاندانش از صحرانشینی بود و به حضور آنان در کنار خویش نظر نداشت، فعل <جاءبکم> را به کار نمی برد ; بلکه مثلاً می گفت: <إذ أنجاکم من البدو> قید <من بعد أن نزغ . ..> گویای این است که حسن زندگانی جمعی بستگان منوط به نبود فساد و تباهی در میان آنان است.

273- نعمت زندگی با فرزندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مدثر - 74 - 13 - 4

4 - حضور فرزندان نزد پدر و مادر و زندگی در جوار آنان ، از نعمت های الهی است .

و بنین شهودًا

<شهود> به معنای حضور است. این قید می رساند که حضور فرزندان در نزد پدر و مادر، نعمتی افزون بر وجود آنان برای والدین است.

274- نعمتها در زندگی انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 66 - 6

6 - زندگانی انسان ها در دنیا ، آمیزه ای از ناملایمات و برخورداری از نعمت ها است .

فإذا رکبوا فی الفلک دعوا اللّه . .. فلمّا نجّی-هم إلی البرّ ... لیکفروا بما ءاتی

ص: 450

275- نقش زندگی اجتماعی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 16 - 12

12 - زندگی و سیر و سلوک فردی و اجتماعی پیشین افراد ، وسیله ای برای شناخت شخصیت آنان

فقد لبثت فیکم عمراً من قبله أفلا تعقلون

276- نقش زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 100 - 5

5 - زندگی دنیوی ، تنها فرصت عمل و کسب ارزش ها

قال ربّ ارجعون . لعلّی أعمل ص-لحًا فیما ترکت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 27 - 8

8 - رستگاری اخروی مردمان ، وامدار چگونگی سیر و سلوک آنها در دنیا

ی-لیتنی اتّخذت مع الرسول سبیلاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 40 - 13

13 - زندگی دنیوی ، مجال عمل و انتخاب است ; اما همراه با مسؤولیت و دریافت نتایج .

اعملوا ما شئتم

از تقابل <یلقی فی النار> و <اعملوا ما شئتم> استفاده می شود که تحریف گران آیات الهی، تنها در مجال دنیا حق انتخاب دارند و در آخرت مجبور به ورود در آتش اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 47 - 3

3 - زندگانی محدود دنیا ، تنها فرصت انسان برای هدایت و اجابت دعوت الهی است .

استجیبوا لربّکم من قبل أن یأتی یوم لا مردّ له من اللّه

277- نقش زندگی فردی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 16 - 12

12 - زندگی و سیر و سلوک فردی و اجتماعی پیشین افراد ، وسیله ای برای شناخت شخصیت آنان

فقد لبثت فیکم عمراً من قبله أفلا تعقلون

ص: 451

278- ویژگیهای زندگی اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 58 - 3

3 - حیات آخرت ، حیاتی است جاودانه و به دور از مرگ و نیستی .

أفما نحن بمیّتین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - صف - 61 - 12 - 7

7 - حیات انسان در آخرت ، حیات مادی و جسمانی است ; و نه صرفاً معنوی و روحانی .

و یدخلکم جنّ-ت تجری . .. و مس-کن طیّبه

بهره گیری از لذّت های مادی (چون باغ های پوشیده از درختان و خانه های دلپذیر در سرای آخرت) مستلزم وجود مادی و جسمانی انسان نیز می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 24 - 4

4 - جهان آخرت ، زندگی حقیقی انسان است و دنیا در مقایسه با آن ، فاقد ویژگی های زندگانی است .

لحیاتی

تعبیر <حیاتی>، بیانگر آن است که گوینده آن، حیات را به آخرت اختصاص داده، آن گونه که گویا حیات او در دنیا، حیات نبوده است.

279- ویژگیهای زندگی اخروی پیشگامان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 15 - 2

2 - زندگی پیشتازان راه خدا ( سابقون ) در بهشت ، در اوج شکوه و جلال

علی سرر موضونه

وجود تخت های جواهرنشان در قصرهای پیشتازان، نشان از زندگی بسیار با شکوه آنان در سرای بهشت دارد.

280- ویژگیهای زندگی اشراف فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 88 - 2

2 - فرعون و اطرافیانش ، از زندگی اشرافی و زینت های خیره کننده و امکانات اقتصادی عظیمی برخوردار بودند .

ص: 452

إنک ءاتیت فرعون و ملأه زینه و أمولا فی الحیوه الدنیا

نکره بودن <زینه و أموالا> دلالت بر <تفخیم> و <تعظیم> می کند و چون فخامت و بزرگی در هر چیزی متناسب با آن چیز می باشد; در تفخیم زینت، خیره کنندگی و در تفخیم اموال، فراوانی و عظمت آورده شده است.

281- ویژگیهای زندگی بهشتیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 62 - 7

7- در زندگی بهشتیان ، تنوع زمان ( بامداد و پسین ) وجود دارد .

لهم رزقهم فیها بکره و عشیًّا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 62 - 1

1 - زندگی انسان های بهشتی با انواع نعمت ها ( همچون نهر ها ، تخت ها ، شراب و همسران زیبا ) قابل مقایسه با زندگی پردرد و رنج دوزخیان نیست .

أذلک خیر نزلاً أم شجره الزقّوم

خوب بودن زندگی بهشتیان و بدی زندگی دوزخیان امری روشن و آشکار است. بر این اساس سؤال از بهتر بودن زندگی بهشتیان نسبت به دوزخیان می تواند برای بیان شدت تفاوت این دو زندگی و قابل قیاس نبودن آنها می باشد.

282- ویژگیهای زندگی در بهشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - حاقه - 69 - 21 - 2

2 - زندگی در بهشت ، زندگی کاملاً رضایت بخش و دل پسند

فی عیشه راضیه

به قرینه آیه بعد (فی جنّه عالیه) زندگی رضایت بخش، در بهشت خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - حاقه - 69 - 22 - 2

2 - زندگی در بهشت ، برترین زندگی است .

فی عیشه راضیه . فی جنّه عالیه

283- ویژگیهای زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 453

9 - نحل - 16 - 92 - 15

15- درگیری و اختلاف مستمر آدمیان ، در زندگی دنیوی

و لیبیّننّ لکم یوم القی-مه ما کنتم فیه تختلفون

آمدن فعل <کنتم> و نظایر آن بر سر فعل دیگر، بیانگر استمرار مضمون آن فعل است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 45 - 7

7- رشد انبوه گیاهان با نزول باران و زوال سریع آن با خزان ، نمودی از سرخوشی های ناپایدار زندگی دنیا است .

الحیوه الدنیا کما أنزلن-ه من السماء فاختلط به نبات الأرض فأصبح هشیمًا تذروه الری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 40 - 13

13 - زندگی دنیوی ، مجال عمل و انتخاب است ; اما همراه با مسؤولیت و دریافت نتایج .

اعملوا ما شئتم

از تقابل <یلقی فی النار> و <اعملوا ما شئتم> استفاده می شود که تحریف گران آیات الهی، تنها در مجال دنیا حق انتخاب دارند و در آخرت مجبور به ورود در آتش اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - حاقه - 69 - 21 - 3

3 - زندگی دنیایی ، توأم با ناخوشایندی و ناپسندی است .

فی عیشه راضیه

این که در آیه شریفه، زندگی اخروی با رضایت مندی توصیف شده است; می تواند اشاره به عیب و کاستی زندگی دنیوی داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 24 - 4

4 - جهان آخرت ، زندگی حقیقی انسان است و دنیا در مقایسه با آن ، فاقد ویژگی های زندگانی است .

لحیاتی

تعبیر <حیاتی>، بیانگر آن است که گوینده آن، حیات را به آخرت اختصاص داده، آن گونه که گویا حیات او در دنیا، حیات نبوده است.

284- هدافداری زندگی انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مدثر - 74 - 45 - 4

4 - هدفمند و جدی بودن زندگی آدمی

ص: 454

و کنّا نخوض مع الخائضین

285- هدفداری زندگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - انسان - 76 - 3 - 10

10 - زندگی انسان ها ، هدفمند و دارای غایت و مقصد نهایی است .

إنّا هدین-ه السبیل

برداشت یاد شده با توجه به این حقیقت است که هر راهی، مقصود و غایتی دارد و نشان دادن راه، بدون نشان دادن غایت و مقصود نهایی ممکن نیست.

286- هدفداری زندگی اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 36 - 14

14- زندگی اخروی ، به دور از بیهودگی و پوچی *

إنّما الحیوه الدنیا لعب و لهو

مقید شدن <الحیاه> به وصف <الدنیا> - در صورتی که احترازی به شمار آید - می رساند که <لعب و لهو> مخصوص زندگی دنیایی است و در جهان آخرت راه ندارد.

287- هدفداری زندگی انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 36 - 3،4،5

3 - زندگی انسان ، دارای فلسفه و هدفمند است .

أیحسب الإنس-ن أن یترک سدًی

4 - ترغیب خداوند ، به مطالعه درباره آفرینش انسان و هدف و فلسفه زندگی او

أیحسب الإنس-ن أن یترک سدًی

5 - آفرینش انسان و هدفمندی زندگی او ، نشانه برپایی قیامت

و تذرون الأخره . وجوه یومئذ ناضره ... أیحسب الإنس-ن أن یترک سدًی

برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که این آیه، در سلسله آیاتی قرار دارد که درباره معاد و اثبات برپایی قیامت برای کیفر و پاداش است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 40 - 3

ص: 455

3 - هدف داری آفرینش و زندگی انسان ، دلیل وجود قیامت

أحسب الإنس-ن أن یترک سدًی . .. ألیس ذلک بق-در علی أن یحیی الموتی

یادآوری توانایی خداوند بر احیای مردگان - پس از طرح مسأله بی هدف نبودن زندگی انسان - می تواند بیانگر این حقیقت باشد که هدفدار بودن آفرینش و زندگی بشر، اقتضا دارد که انسان ها دوباره زنده شوند و به کردار آنان رسیدگی شود; زیرا جز این، آفرینش و زندگی بشر، پوچ و بی هدف خواهد بود.

زندگان

288- زندگان واقعی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 36 - 4

4 - اجابت کنندگان دعوت پیامبر(ص) و مؤمنان به او، زندگانند.

إنما یستجیب الذین یسمعون و الموتی یبعثهم اللّه

ص: 456

8- زنده

1- اخراج زنده از مرده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 31 - 10،11

10 - پیدایش مستمر و بیوقفه موجودات جاندار از پدیده های بی جان و موجودات بی جان از پدیده های جاندار ، از نشانه های ربوبیت خدا

و من یخرج الحی من المیت و یخرج المیت من الحی . .. فسیقولون اللّه

11 - خداست که پیوسته موجود زنده را از جسم مرده و مرده را از جسم زنده پدید می آورد .

و من یخرج الحی من المیت و یخرج المیت من الحی . .. فسیقولون اللّه

به کارگیری فعل مضارع در <یخرج الحی> و <یخرج المیت> بیانگر استمرار پیدایش مرگ و حیات است.

2- اخراج مرده از زنده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 31 - 10،11

10 - پیدایش مستمر و بیوقفه موجودات جاندار از پدیده های بی جان و موجودات بی جان از پدیده های جاندار ، از نشانه های ربوبیت خدا

و من یخرج الحی من المیت و یخرج المیت من الحی . .. فسیقولون اللّه

11 - خداست که پیوسته موجود زنده را از جسم مرده و مرده را از جسم زنده پدید می آورد .

و من یخرج الحی من المیت و یخرج المیت من الحی . .. فسیقولون اللّه

به کارگیری فعل مضارع در <یخرج الحی> و <یخرج المیت> بیانگر استمرار پیدایش مرگ و حیات است.

3- پیدایش زنده از مرده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 19 - 1،2،6،10

1 - پدید آورنده موجود زنده از مرده و میراننده موجود زنده ، خداوند است .

ص: 457

یخرج الحیّ من المیّت و یخرج المیّت من الحیّ

2 - پدید آمدن موجود زنده از موجود بی جان و موجود مرده از زنده ، مستمر و همیشگی است .

یخرج الحیّ من المیّت و یخرج المیّت من الحیّ

جمله های فعلی <یخرج الحیّ . .. و یخرج المیّت ...> با فعل مضارع آمده است و می تواند بر استمرار و دوام دلالت کند.

6 - حیات بخشی به زمین های موات و مرده ، نمودی از پدید آوردن جان داران از دل طبیعت مرده و بی جان است .

و یخرج الحیّ من المیّت . .. و یحیِ الأرض بعد موتها

<و یحیِ الأرض> می تواند به منزله ذکر خاص بعد از عام، و در نتیجه <و یخرج المیّت من الحیّ> نمودی از آن باشد.

10 - پدید آوردن موجود جان دار از موجود بی جان و موجود بی جان از جان دار ، نشانه قدرت مندی خداوند بر احیای مجدّد انسان ها است .

یخرج الحیّ من المیّت . .. و کذلک تخرجون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 20 - 4،6،9

4 - پدیدآمدن انسان های زنده از دل خاک مرده ، نمودی از پدید آوردن موجود جان دار از موجود بی جان به دست خداوند است .

یخرج الحیّ من المیّت . .. و من ءای-ته أن خلقکم من تراب

6 - پدید آوردن موجودی زنده مانند انسان از دل خاک مرده ، از نشانه های توان مندی خداوند بر احیای مجدد انسان ها است .

و کذلک تخرجون . و من ءای-ته أن خلقکم من تراب

از این آیه به بعد، چندین آیه، در صدد شمارش آیات الهی است. از میان آن آیات، ذکر مناسب ترین آیه با <و کذالک تخرجون> پس از آن، می تواند در ضمن بیان آیات الهی، اشاره به نکته فوق باشد.

9 - پدید آمدن موجودی زنده به نام انسان از خاک مرده ، امری غیر منتظره و سزاوار تأمل است .

أن خلقکم من تراب ثمّ إذا أنتم بشر تنتشرون

<إذا>ی فجاییه در آیه، می تواند حکایت از این حقیقت باشد.

4- پیدایش مرده از زنده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 19 - 1،2،10

1 - پدید آورنده موجود زنده از مرده و میراننده موجود زنده ، خداوند است .

یخرج الحیّ من المیّت و یخرج المیّت من الحیّ

2 - پدید آمدن موجود زنده از موجود بی جان و موجود مرده از زنده ، مستمر و همیشگی است .

یخرج الحیّ من المیّت و یخرج المیّت من الحیّ

جمله های فعلی <یخرج الحیّ . .. و یخرج المیّت ...> با فعل مضارع آمده است و می تواند بر استمرار و دوام دلالت کند.

10 - پدید آوردن موجود جان دار از موجود بی جان و موجود بی جان از جان دار ، نشانه قدرت مندی خداوند بر احیای مجدّد انسان ها است .

ص: 458

یخرج الحیّ من المیّت . .. و کذلک تخرجون

5- تاریخ پیدایش موجودات زنده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 30 - 5

5- جهان طبیعت ، دارای مراحل و دوره هایی در آفرینش

أنّ السموت والأرض کانتا رتقًا ففتقن-هما و جعلنا من الماء کلّ شیء حیّ

6- جامعه زنده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 36 - 5

5 - جامعه ای از حیات واقعی برخوردار است که به دعوت پیامبران پاسخ مثبت دهد.

إنما یستجیب الذین یسمعون و الموتی یبعثهم اللّه

7- حقیقت زنده بگوری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 9 - 4

4 - زنده به گور کردن ، فجیع ترین نوع قتل کودکان

و إذا الموءوده سئلت . بأیّ ذنب قتلت

فعل <قتلت>، بیانگر این است که مؤاخذه به جهت قتل است. بنابراین کلمه <موءوده> - که نوع خاصی از قتل را مطرح کرده - حاکی از منفورتر بودن آن است.

8- زنده بگوری دختر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 59 - 4

4- دودلی و تحیر مشرکان در نگهداری از نوزادان دختر به حالت ذلت و یا در گور کردن آنان

أیمسکه علی هون أم یدسّه فی التراب

مرجع ضمیر در <یمسکه>، مبشّربه است و منظور از آن نوزاد دختر می باشد و <علی هون> حال برای ضمیر مفعولی <یمسکه> است. <هون> به معنای خواری و ذلت است و <یدسّ> (از مصدر دسّ) به معنای پنهان کردن آمده است.

ص: 459

9- زنده بگوری دختران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 8 - 2

2 - زنده به گور کردن دختران ، از رفتار های ناپسند برخی از اعراب جاهلی

و إذا الموءوده سئلت

ظاهر آیه شریفه این است که بین مردم دوران بعثت، نمونه هایی از دفن دختران زنده پدیدار شده بود و این آیه در صدد بازداشتن مردم از ارتکاب آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 9 - 1

1 - برخی از اعراب جاهلی ، دختران خود را بی هیچ گناه و جرمی زنده به گور می کردند .

بأیّ ذنب قتلت

استفهام تقریری در آیه شریفه، متوجّه مقتول شده است; با آن که مراد از آن مؤاخذه قاتل است. این گونه بیان، تأکید بر نبود عذر و بهانه برای قاتل است.

10- قوای ادراکی موجودات زنده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 4 - 3

3 - اندیشه در چگونگی پیدایش حیات و نیروی حس و ادراک در موجودات زنده ، زمینه ره یابی به نشانه های متقن الهی

و فی خلقکم و ما . .. ءای-ت لقوم یوقنون

طرح خلقت انسان و جنبندگان، به عنوان زمینه ره یابی به یقین، می تواند نظر به جنبه زنده بودن و حس و شعور داشتن آنها داشته باشد; چه این که پیدایش این امور، در متن نظام مادی طبیعت، آیتی بزرگ است.

11- قیاس زنده به مرده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 22 - 1

1 - زندگان با مردگان برابر نیستند .

و ما یستوی الأحیاء و لا الأموت

ص: 460

12- موجودات زنده آسمان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 29 - 4،5

4 - آسمان ها ، دربردارنده موجودات زنده و جاندار

و ما بثّ فیهما من دابّه

برداشت یاد شده با توجه به معنای <دابّه> است که به موجود زنده و دارای حرکت، اطلاق می شود.

5 - جانداران موجود در آسمان ها ، فراوان و گسترده اند ; نه اندک و استثنایی

و ما بثّ فیهما من دابّه

با توجه به واژه <بثّ> - که به معنای پراکندگی است - فراوانی موجودات زنده در آسمان هارا می توان استفاده کرد; زیرا با توجه به فراخنای آسمان ها، اگر موجودات زنده اندک باشند، تعبیر <بثّ> مناسب نمی باشد.

13- مؤاخذه اخروی زنده بگوری دختران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 8 - 1

1 - در قیامت ، کسانی که دختران را زنده به گور کرده اند ، مؤاخذه خواهند شد .

و إذا الموءوده سئلت

<موءوده>; یعنی، دختری که زنده به گور شود. (لسان العرب) مسؤول بودن دختر - با آن که باید قاتل او مسؤول باشد - یا به خاطر زمینه سازی است، تا او از خداوند درخواست انتقام کند و یا مجاز عقلی است; یعنی، از قاتل، درباره او مؤاخذه خواهد شد.

14- مؤاخذه اخروی زنده بگوری فرزندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 9 - 3

3 - قیامت روز مؤاخذه و محکومیت کسانی که فرزندان خود را کشته اند .

بأیّ ذنب قتلت

فعل <قتلت>، گویای این است که کشتن فرزند - گرچه دختر نباشد و یا او را زنده به گور نکرده باشند - مؤاخذه اخروی را در پی دارد.

15- ناپسندی زنده بگوری دختر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 59 - 11

11- تصمیم مشرکان به نگهداری ذلیلانه نوزادان دختر و یا در گور کردن آنان ، تصمیمی بس ناروا و زشت

ص: 461

أیمسکه علی هون أم یدسّه فی التراب ألا ساء ما یحکمون

زنده بگوری

16- حقیقت زنده بگوری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 9 - 4

4 - زنده به گور کردن ، فجیع ترین نوع قتل کودکان

و إذا الموءوده سئلت . بأیّ ذنب قتلت

فعل <قتلت>، بیانگر این است که مؤاخذه به جهت قتل است. بنابراین کلمه <موءوده> - که نوع خاصی از قتل را مطرح کرده - حاکی از منفورتر بودن آن است.

17- زنده بگوری دختر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 59 - 4

4- دودلی و تحیر مشرکان در نگهداری از نوزادان دختر به حالت ذلت و یا در گور کردن آنان

أیمسکه علی هون أم یدسّه فی التراب

مرجع ضمیر در <یمسکه>، مبشّربه است و منظور از آن نوزاد دختر می باشد و <علی هون> حال برای ضمیر مفعولی <یمسکه> است. <هون> به معنای خواری و ذلت است و <یدسّ> (از مصدر دسّ) به معنای پنهان کردن آمده است.

18- زنده بگوری دختران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 8 - 2

2 - زنده به گور کردن دختران ، از رفتار های ناپسند برخی از اعراب جاهلی

و إذا الموءوده سئلت

ظاهر آیه شریفه این است که بین مردم دوران بعثت، نمونه هایی از دفن دختران زنده پدیدار شده بود و این آیه در صدد بازداشتن مردم از ارتکاب آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 9 - 1

1 - برخی از اعراب جاهلی ، دختران خود را بی هیچ گناه و جرمی زنده به گور می کردند .

بأیّ ذنب قتلت

استفهام تقریری در آیه شریفه، متوجّه مقتول شده است; با آن که مراد از آن مؤاخذه قاتل است. این گونه بیان، تأکید بر نبود

ص: 462

عذر و بهانه برای قاتل است.

19- مؤاخذه اخروی زنده بگوری دختران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 8 - 1

1 - در قیامت ، کسانی که دختران را زنده به گور کرده اند ، مؤاخذه خواهند شد .

و إذا الموءوده سئلت

<موءوده>; یعنی، دختری که زنده به گور شود. (لسان العرب) مسؤول بودن دختر - با آن که باید قاتل او مسؤول باشد - یا به خاطر زمینه سازی است، تا او از خداوند درخواست انتقام کند و یا مجاز عقلی است; یعنی، از قاتل، درباره او مؤاخذه خواهد شد.

20- مؤاخذه اخروی زنده بگوری فرزندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 9 - 3

3 - قیامت روز مؤاخذه و محکومیت کسانی که فرزندان خود را کشته اند .

بأیّ ذنب قتلت

فعل <قتلت>، گویای این است که کشتن فرزند - گرچه دختر نباشد و یا او را زنده به گور نکرده باشند - مؤاخذه اخروی را در پی دارد.

21- ناپسندی زنده بگوری دختر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 59 - 11

11- تصمیم مشرکان به نگهداری ذلیلانه نوزادان دختر و یا در گور کردن آنان ، تصمیمی بس ناروا و زشت

أیمسکه علی هون أم یدسّه فی التراب ألا ساء ما یحکمون

ص: 463

9- زوجیت

1- آثار زوجیت جانداران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 36 - 5

5 - حاکمیت قانونِ زوجیت بر پدیده های شناخته شده و ناشناخته جان دارِ جهان ، دلیل کمال خدا و مبرّا بودن او از هر نقص و کاستی

سبح-ن الذی خلق الأزوج کلّها . .. و ممّا لایعلمون

از ارتباط میان تنزیه خدا از هر نقصی به توصیف او به آفریدن پدیده های جان دارِ جهان به صورت زوج (نر و ماده)، برداشت یاد شده به دست می آید.

2- الوهیت و زوجیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 11 - 14

14 - مقام الوهیت ، مبرّا و پیراسته از زوجیت و داشتن همانند

جعل لکم من أنفسکم أزوجًا . .. لیس کمثله شیء

ذکر <لیس کمثله شیء> پس از طرح مسأله زوجیت برخی موجودات، می تواند اشعار به نفی همسر داشتن خدا داشته باشد.

3- اهمیت نظام زوجیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 49 - 4

4 - اهمیت نظام زوجیت ، در جهان

و من کلّ شیء خلقنا زوجین

از این که خداوند، مسأله زوجیت را به رخ بشر کشیده است، اهمیت آن استفاده می شود; زیرا چه بسا اصولاً زایندگی و حیات متوالی بر پهنه زمین، معلول نظام زوجیت باشد.

ص: 464

4- حاکمیت نظام زوجیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 49 - 2

2 - زوجیت ، قانونی حاکم بر نظام جهان و همه مظاهر آن

و من کلّ شیء خلقنا زوجین

5- زوجیت از آیات خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 36 - 8

8 - نوع حیات و حاکمیت قانون زوجیت ( نر و ماده بودن ) ، از آیات خداوند و از نشانه های قدرت او است .

و ءایه لهم الأرض . .. سبح-ن الذی خلق الأزوج کلّها... و ممّا لایعلمون

برداشت یاد شده، از آن جا است که آیه شریفه، در ضمن سلسله آیاتی قرار دارد که درصدد بیان نشانه های قدرت خداوند است.

6- زوجیت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 46 - 2

2 - پیدایش زوجین ( نر و ماده ) ، از آبی اندک ( نطفه ) ، شایان تأمل و درس آموزی

و أنّه خلق الزوجین الذکر و الأُنثی . من نطفه

<نطفه> در اصل به آب اندکی گفته می شود که ته ظرف باقی مانده باشد (قاموس المحیط).

7- زوجیت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 166 - 5

5 - همسری و زوجیت مرد با زن ، به تدبیر الهی و جلوه ای از ربوبیت او است .

خلق لکم ربّکم من أزوجکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 11 - 6،14،15

6 - خداوند ، انسان ها را زوج زوج ( زن و مرد ) آفرید .

ص: 465

ثمّ جعلکم أزوجًا

14 - آفرینش انسان در قالب مرد و زن و آگاهی از بارداری و زایمان زنان و مقدار عمر آدمی ، کاری آسان برای خداوند

و اللّه خلقکم من تراب ثمّ من نطفه . .. و ما یعمّر من معمّر و لاینقص من عمره إلاّ

15 - آفرینش انسان در قالب زن و مرد و آگاهی از بارداری و زایمان زنان و مقدار عمر آدمی ، نشانه توانایی خداوند بر برپایی قیامت و احیای مجدد انسان ها

و اللّه خلقکم من تراب ثمّ من نطفه . .. إنّ ذلک علی اللّه یسیر

برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که این آیه، در سلسله آیاتی قرار دارد که در صدد اثبات قدرت مطلق خدا و نیز توانایی او بر احیای مردگان می باشد; مانند آیه <و اللّه الذی أرسل الریاح. .. فأحیینا به الأرض بعد موتها کذلک النشور>

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 11 - 7

7 - زوجیت و همسری ، امری الهی و در راستای منافع انسان

جعل لکم من أنفسکم أزوجًا

8- زوجیت بز

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 143 - 1

1 - خداوند، آفریننده هشت نر و ماده از گوسفند و بز و شتر و گاو برای بهره برداری آدمیان

ثمنیه ازوج من الضأن اثنین

<ثمانیه أزواج> می تواند بدل برای <حموله و فرشا> باشد که خود مفعول <أنشأ> می باشند. در این صورت معنای آیه چنین می شود: <أنشأ من الأنعام ثمانیه أزواج>.

9- زوجیت جانداران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 36 - 4،7

4 - حاکمیت قانونِ زوجیت ( نر و ماده بودن ) بر تمامی موجوداتِ دارای حیات ( گیاهان ، حیوانات و . . . )

سبح-ن الذی خلق الأزوج کلّها . .. و ممّا لایعلمون

7 - جهان ، دارای پدیده های جان داری است که چگونگی حاکمیت قانون زوجیت بر آنها ، برای بشر ناشناخته است .

سبح-ن الذی خلق الأزوج کلّها . .. و ممّا لایعلمون

متعلق علم در <لایعلمون> ذکر نشده است; ولی به تناسب این که آیه شریفه درصدد بیان حاکمیتِ قانونِ زوجیت بر پدیده های جان دار جهان است، می تواند حاکمیت همین قانون باشد.

ص: 466

10- زوجیت چهارپایان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 11 - 9

9 - آفرینش چهارپایان و جفت قرار دادن آنها ، در خدمت منافع آدمی

جعل لکم . .. و من الأنع-م أزوجًا

11- زوجیت حیوانات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 40 - 7

7- نوح ( ع ) ، موظف بود از هر نوع حیوان تنها یک جفت ( نر و ماده ) را به کشتی سوار کند .

قلنا احمل فیها من کل زوجین اثنین

مضاف الیه <کل> کلمه ای همانند <حیوان> است; یعنی: من کل حیوان . ... کلمه <اثنین> تأکید برای زوجین است و اشاره به این معنا دارد که از هر حیوان ، بیشتر از یک جفت نباید به کشتی برده شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 36 - 4

4 - حاکمیت قانونِ زوجیت ( نر و ماده بودن ) بر تمامی موجوداتِ دارای حیات ( گیاهان ، حیوانات و . . . )

سبح-ن الذی خلق الأزوج کلّها . .. و ممّا لایعلمون

12- زوجیت حیوانات کشتی نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 27 - 9،11

9 - نوح ( ع ) ، طبق دستور الهی می بایست از هر حیوان ، تنها یک نر و یک ماده را وارد کشتی کند .

فاسلک فیها من کلِّ زوجین اثنین

11 - کشتی نوح ، ظرفیت بیش از یک جفت ( یک نر و یک ماده ) از هر حیوان مورد نیاز را نداشت .

فاسلک فیها من کلِّ زوجین اثنین

تأکید خداوند بر این که از هر حیوان تنها یک نر و یک ماده - و نه بیشتر - را در کشتی جای دهند (من کلِّ زوجین اثنین)، بیانگر مطلب فوق است.

13- زوجیت در گیاهان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 53 - 12

ص: 467

12 - حاکمیت قانون زوجیت در گیاهان

فأخرجنا به أزوجًا من نبات شتّی

14- زوجیت درختان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 22 - 3

3- درختان و گیاهان محصول دهنده ، مشمول قانون زوجیت هستند و نر و ماده دارند . *

و أرسلنا الری-ح لوقح

15- زوجیت شتر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 143 - 1

1 - خداوند، آفریننده هشت نر و ماده از گوسفند و بز و شتر و گاو برای بهره برداری آدمیان

ثمنیه ازوج من الضأن اثنین

<ثمانیه أزواج> می تواند بدل برای <حموله و فرشا> باشد که خود مفعول <أنشأ> می باشند. در این صورت معنای آیه چنین می شود: <أنشأ من الأنعام ثمانیه أزواج>.

16- زوجیت گاو

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 143 - 1

1 - خداوند، آفریننده هشت نر و ماده از گوسفند و بز و شتر و گاو برای بهره برداری آدمیان

ثمنیه ازوج من الضأن اثنین

<ثمانیه أزواج> می تواند بدل برای <حموله و فرشا> باشد که خود مفعول <أنشأ> می باشند. در این صورت معنای آیه چنین می شود: <أنشأ من الأنعام ثمانیه أزواج>.

17- زوجیت گوسفند

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 143 - 1

1 - خداوند، آفریننده هشت نر و ماده از گوسفند و بز و شتر و گاو برای بهره برداری آدمیان

ثمنیه ازوج من الضأن اثنین

ص: 468

<ثمانیه أزواج> می تواند بدل برای <حموله و فرشا> باشد که خود مفعول <أنشأ> می باشند. در این صورت معنای آیه چنین می شود: <أنشأ من الأنعام ثمانیه أزواج>.

18- زوجیت گیاهان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 3 - 4،6

4- گیاهان و میوه جات هر یک دارای دو نوع نر و ماده

و من کل الثمرت جعل فیها زوجین اثنین

<زوج> در لغت به معنای یک جفت و نیز به معنای یک تای از یک جفت است. تثنیه آن (زوجین) به اعتبار معنای دوم است. بنابراین <زوجین> ; یعنی ، دو چیز که هر یک زوج و همتای دیگری است و <اثنین> تأکید برای زوجین است.

6- زمین و گسترش آن ، کوه های ثابت و استوار ، رودخانه ها ، گیاهان مزدوج و تداوم شب و روز ، از نشانه های خدا و از دلایل یکتایی او در تدبیر هستی است .

إن فی ذلک لأی-ت لقوم یتفکرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 22 - 3

3- درختان و گیاهان محصول دهنده ، مشمول قانون زوجیت هستند و نر و ماده دارند . *

و أرسلنا الری-ح لوقح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 7 - 4

4 - قانون زوجیت ، حاکم بر نظام نباتات

من کلّ زوج کریم

از معانی <زوج>، جفت است. برخی از مفسران واژه <زوج> را در آیه یاد شده به همین معنا گرفته اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 10 - 18

18 - وجود قانون زوجیت ، در گیاهان

فأنبتنا فیها من کلّ زوج کریم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 36 - 4

4 - حاکمیت قانونِ زوجیت ( نر و ماده بودن ) بر تمامی موجوداتِ دارای حیات ( گیاهان ، حیوانات و . . . )

سبح-ن الذی خلق الأزوج کلّها . .. و ممّا لایعلمون

ص: 469

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 7 - 5

5- وجود زوجیّت ، در نباتات و گیاهان

و أنبتنا فیها من کلّ زوج بهیج

19- زوجیت موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 11 - 15

15 - آفرینش جهان و ایجاد نظام زوجیت ، تجلی ربوبیت بی همتای خداوند

ذلکم اللّه ربّی . .. جعل لکم من أنفسکم أزوجًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 49 - 1

1 - خداوند ، اشیا را جفت ( نر و ماده ) آفریده است .

و من کلّ شیء خلقنا زوجین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 45 - 2

2 - نظام < زوجیت > در حیات بشر ، نمودی از ربوبیت یگانه خداوند

و أنّ إلی ربّک المنتهی . .. و أنّه خلق الزوجین الذکر و الأُنثی

از ارتباط بین این آیه و آیه <و أنّ إلی ربّک . ..>، مطلب بالا استفاده می شود.

20- زوجیت میوه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 3 - 4

4- گیاهان و میوه جات هر یک دارای دو نوع نر و ماده

و من کل الثمرت جعل فیها زوجین اثنین

<زوج> در لغت به معنای یک جفت و نیز به معنای یک تای از یک جفت است. تثنیه آن (زوجین) به اعتبار معنای دوم است. بنابراین <زوجین> ; یعنی ، دو چیز که هر یک زوج و همتای دیگری است و <اثنین> تأکید برای زوجین است.

21- عبرت از زوجیت موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 470

18 - ذاریات - 51 - 49 - 3

3 - حاکمیت قانون زوجیت بر موجودات جهان ، به تدبیر الهی و شایان تأمل و درس آموزی

و من کلّ شیء خلقنا زوجین لعلّکم تذکّرون

22- فواید زوجیت گیاهان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 10 - 15

15 - خداوند ، از هر گیاهی ، زوج سودمند و دارای فایده آفریده است .

فأنبتنا فیها من کلّ زوج کریم

صفت <کریم>، درباره اشیا و مفاهیم به معنای <سودمندی و دارای نفع بودن> است (مفردات راغب).

23- منشأ زوجیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 11 - 7

7 - زوجیت و همسری ، امری الهی و در راستای منافع انسان

جعل لکم من أنفسکم أزوجًا

24- منشأ زوجیت آفرینش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 12 - 1

1 - خداوند ، تمامی جهان هستی را زوج و دارای جفت آفریده است .

و الذی خلق الأزوج کلّها

برداشت یاد شده بدین احتمال است که مراد از <أزواج>، تمامی مخلوقات الهی باشد. ذکر <أزواج> اشاره به این است که پدیده های جهان، دارای جفت می باشند.

25- منشأ زوجیت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 36 - 2

2 - خداوند تمامی روییدنی های زمین ، انسان و پدیده های ناشناخته در نزد بشر را به صورت زوج ( نر و ماده ) آفریده است .

ص: 471

سبح-ن الذی خلق الأزوج کلّها ممّا تنبت الأرض و من أنفسهم و ممّا لایعلمون

<زوج> (مفرد <أزواج>) برای دو معنا به کار می رود: 1- مقابل طاق و مرادف جفت; 2- به معنای نوع و صنف گفتنی است برداشت یاد شده مبتنی بر معنای نخست است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 8 - 2

2 - پیدایش دو جنس مرد و زن در نوع انسان ، کار خداوند و نشان قدرت او است .

أزوجًا

<أزواجاً> حال برای ضمیر <کم> در <خلقناکم> است. در این صورت مفاد آیه چنین می شود: خداوند شما را با حالت زوجیت و دو جنس بودن آفرید.

26- منشأ زوجیت جانداران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 36 - 2

2 - خداوند تمامی روییدنی های زمین ، انسان و پدیده های ناشناخته در نزد بشر را به صورت زوج ( نر و ماده ) آفریده است .

سبح-ن الذی خلق الأزوج کلّها ممّا تنبت الأرض و من أنفسهم و ممّا لایعلمون

<زوج> (مفرد <أزواج>) برای دو معنا به کار می رود: 1- مقابل طاق و مرادف جفت; 2- به معنای نوع و صنف گفتنی است برداشت یاد شده مبتنی بر معنای نخست است.

27- منشأ زوجیت گیاهان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 36 - 2

2 - خداوند تمامی روییدنی های زمین ، انسان و پدیده های ناشناخته در نزد بشر را به صورت زوج ( نر و ماده ) آفریده است .

سبح-ن الذی خلق الأزوج کلّها ممّا تنبت الأرض و من أنفسهم و ممّا لایعلمون

<زوج> (مفرد <أزواج>) برای دو معنا به کار می رود: 1- مقابل طاق و مرادف جفت; 2- به معنای نوع و صنف گفتنی است برداشت یاد شده مبتنی بر معنای نخست است.

28- منشأ زوجیت موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 49 - 3

ص: 472

3 - حاکمیت قانون زوجیت بر موجودات جهان ، به تدبیر الهی و شایان تأمل و درس آموزی

و من کلّ شیء خلقنا زوجین لعلّکم تذکّرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 45 - 1

1 - قانون < زوجیت > در نظام طبیعت ، پدید آمده به اراده یگانه خداوند

و أنّه خلق الزوجین

29- نعمت زوجیت انسانها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 72 - 2

2- زوجیت در نظام زندگی انسان ها ، نعمتی است در جهت منافع و مصالح آنان .

و الله جعل لکم من أنفسکم أزوجًا

برداشت فوق با استفاده از <لام> در <لکم> است که برای انتفاع می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 6 - 12

12 - بقای نسل انسان از طریق زوجیت و همسرداری ، نشانه قدرت خدا و از نعمت های الهی

خلقکم من نفس وحده ثمّ جعل منها زوجها . .. یخلقکم فی بطون أُمّه-تکم خلقًا من بعد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 8 - 3

3 - وجود دو جنس مرد و زن در نوع انسان ، از نعمت های خداوند به او است .

و خلقن-کم أزوجًا

30- نعمت زوجیت بز

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 6 - 7

7 - آفرینش انعام ( شتر ، گاو ، گوسفند و بز ) به صورت نر و ماده ، جلوه قدرت خدا و از نعمت های الهی

و أنزل لکم من الأنع-م ثم-نیه أزوج

<أنعام> در اصل به شتر، گاو و گوسفند گفته می شود و گاهی شامل بز هم می شود; چنان که در این آیه چنین است. <أزواج> به معنای انواع و صنف ها است و اطلاق هشت صنف بر چهار نوع از حیوان، به اعتبار نر و ماده بودن هر یک از آنها است.

ص: 473

31- نعمت زوجیت چهارپایان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 6 - 7

7 - آفرینش انعام ( شتر ، گاو ، گوسفند و بز ) به صورت نر و ماده ، جلوه قدرت خدا و از نعمت های الهی

و أنزل لکم من الأنع-م ثم-نیه أزوج

<أنعام> در اصل به شتر، گاو و گوسفند گفته می شود و گاهی شامل بز هم می شود; چنان که در این آیه چنین است. <أزواج> به معنای انواع و صنف ها است و اطلاق هشت صنف بر چهار نوع از حیوان، به اعتبار نر و ماده بودن هر یک از آنها است.

32- نعمت زوجیت شتر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 6 - 7

7 - آفرینش انعام ( شتر ، گاو ، گوسفند و بز ) به صورت نر و ماده ، جلوه قدرت خدا و از نعمت های الهی

و أنزل لکم من الأنع-م ثم-نیه أزوج

<أنعام> در اصل به شتر، گاو و گوسفند گفته می شود و گاهی شامل بز هم می شود; چنان که در این آیه چنین است. <أزواج> به معنای انواع و صنف ها است و اطلاق هشت صنف بر چهار نوع از حیوان، به اعتبار نر و ماده بودن هر یک از آنها است.

33- نعمت زوجیت گاو

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 6 - 7

7 - آفرینش انعام ( شتر ، گاو ، گوسفند و بز ) به صورت نر و ماده ، جلوه قدرت خدا و از نعمت های الهی

و أنزل لکم من الأنع-م ثم-نیه أزوج

<أنعام> در اصل به شتر، گاو و گوسفند گفته می شود و گاهی شامل بز هم می شود; چنان که در این آیه چنین است. <أزواج> به معنای انواع و صنف ها است و اطلاق هشت صنف بر چهار نوع از حیوان، به اعتبار نر و ماده بودن هر یک از آنها است.

34- نعمت زوجیت گوسفند

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 6 - 7

ص: 474

7 - آفرینش انعام ( شتر ، گاو ، گوسفند و بز ) به صورت نر و ماده ، جلوه قدرت خدا و از نعمت های الهی

و أنزل لکم من الأنع-م ثم-نیه أزوج

<أنعام> در اصل به شتر، گاو و گوسفند گفته می شود و گاهی شامل بز هم می شود; چنان که در این آیه چنین است. <أزواج> به معنای انواع و صنف ها است و اطلاق هشت صنف بر چهار نوع از حیوان، به اعتبار نر و ماده بودن هر یک از آنها است.

35- نقش زوجیت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 45 - 3

3 - زوجیت ( مردی و زنی ) در میان بشر ، دارای اهمیت و زمینه ساز پی بردن به خالقیت یگانه خداوند

و أنّه خلق الزوجین الذکر و الأُنثی

از این که خداوند، مسأله زوجیت را به انسان تذکر داده و وحدت خالق رادر این زمینه یادآوری نموده است; مطلب بالا استفاده می شود.

ص: 475

10- زهد

1- آثار زهد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 16 - 2

2- سعادت اخروی ، در گرو دل نبستن به دنیا و جاذبه های آن است .

من کان یرید الحی-وه الدنیا . .. أُول-ئک الذین لیس لهم فی الأخره إلاّ النار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 46 - 8

8 - آخرت اندیشی و دنیاگریزی ، موجب قدرت و توانایی و کمال بصیرت و روشن بینی است .

أُولی الأیدی و الأبص-ر . إنّا أخلصن-هم بخالصه ذکری الدار

برداشت یاد شده بر این اساس مبتنی است که جمله <إنّا أخلصناهم. ..> تعلیل برای اوصافی باشد که برای پیامبران ذکر شده است (أُولی الأیدی و الأبصار).

2- آثار زهد بیجا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 52 - 8

8 - رهبانیت و زهدورزی های بی جا ، ارتکاب اعمال ناشایست و شرک ورزی در عبادت ، انحراف از طریقه پیامبران

ی-أیّها الرسل کلوا من الطّیّب-ت . .. و إنّ ه-ذه أُمّتکم أُمّه وحده و أنا ربّکم

3- ارزش زهد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 46 - 5

5 - آخرت اندیشی و دوری از دنیاطلبی ، از ارزش های بس والا و مهم

إنّا أخلصن-هم بخالصه ذکری الدار

ص: 476

4- اهمیت زهد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 169 - 25

25 - وابسته نبودن به مظاهر دنیا و دوری از کسب مال از راه های نامشروع ، نشانه تقواپیشگی است .

یأخذون عرض هذا الأدنی و یقولون سیغفر لنا . .. للذین یتقون أفلا تعقلون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 55 - 20

20 - از امام صادق ( ع ) روایت شده است : < إیاک أن تطمح نفسک إلی من فوقک و کفی بما قال اللّه عز و جل لرسوله ( ص ) < فلا تعجبک اموالهم و لا اولادهم > . . . ;

مبادا دلباخته کسانی شوی که از نظر دنیایی برتر از تو هستند و مال و منال آنان را آرزو کنی! در این مورد سخن خدای عز و جل کافی است که به رسول خود می فرماید: مبادا اموال و اولاد آنان تو را مجذوب کند . .. >.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 88 - 7

7- چشم ندوختن به اموال و مکنت های افراد ثروتمند و مرفّه ، از وظایف رهبران اسلامی

لاتمدّنّ عینیک إلی ما متّعنا به أزوجًا منهم و لاتحزن علیهم واخفض جناحک للمؤمنین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 77 - 8

8 - لزوم بسنده کردن انسان به سهم خویش از امکانات دنیوی و خرج کردن ما زاد آن در راه خدا

و لاتنس نصیبک من الدنیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 40 - 13،15

13 - دل نبستن به دنیا ، آخرت خواهی ، ترک رفتار زشت و نیک کرداری ، بخشی از اهداف ادیان الهی

إنّما ه-ذه الحیوه الدنیا مت-ع . .. من عمل سیّئه ... و من عمل ص-لحًا ... یرزقون ف

15 - رهایی از وابستگی به دنیا ، آخرت خواهی ، ترک رفتار زشت و انجام عمل صالح ، از نشانه های دستیابی به راه درست در زندگی

اتّبعون أهدکم سبیل الرشاد . .. إنّما ه-ذه الحیوه الدنیا مت-ع ... من عمل سیّئه ..

برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که یادشدن مسأله زندگانی دنیا و آخرت، ترک رفتار زشت و انجام عمل صالح - پس از طرح مسأله هدایت به راه درست زندگی - می تواند به عنوان مصداق و مظهر این هدایت باشد.

ص: 477

5- تشویق به زهد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 23 - 8

8- تشویق به دل نبستن به امکانات دنیوی ، در عین خلق شدن آنها برای انسانها

و أرسلنا الری-ح لوقح فأنزلنا من السّماء ماء فأسقین-کموه و ما أنتم له بخ-زنین . و

ذکر <نحن الوارثون>، پس از آیاتی که در آنها امکانات خدادادی برای انسان مطرح شده است، می تواند به خاطر نکته یاد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 40 - 12

12 - مؤمن آل فرعون ، مردم را به دل نبستن به دنیا ، آخرت خواهی ، ترک رفتار زشت و انجام عمل صالح توأم با ایمان ، ترغیب می کرد .

ی-قوم إنّما ه-ذه الحیوه الدنیا مت-ع . .. من عمل سیّئه ... و من عمل ص-لحًا ... یر

گفته های مؤمن آل فرعون با مردم و فرعونیان، در مقام دعوت و تبلیغ بود; چنان که آیه بعد (مالی أدعوکم إلی النجاه . ..) تأییدکننده همین مطلب است.

6- ذکر زهد ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 46 - 7

7 - صفت آخرت اندیشی و دنیاگریزی ابراهیم ، اسحاق و یعقوب ( علیهم السلام ) شایان یاد و یادآوری است .

و اذکر عبدنا . .. إنّا أخلصن-هم بخالصه ذکری الدار

برداشت یاد شده بر این اساس مبتنی است که جمله <إنّا أخلصناهم. ..> تعلیل برای <اُذکر...> باشد; یعنی، سرگذشت ابراهیم(ع) و... را یاد کن; چون آنان را به آخرت اندیشی خالص گردانیدیم.

7- ذکر زهد اسحاق(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 46 - 7

7 - صفت آخرت اندیشی و دنیاگریزی ابراهیم ، اسحاق و یعقوب ( علیهم السلام ) شایان یاد و یادآوری است .

و اذکر عبدنا . .. إنّا أخلصن-هم بخالصه ذکری الدار

برداشت یاد شده بر این اساس مبتنی است که جمله <إنّا أخلصناهم. ..> تعلیل برای <اُذکر...> باشد; یعنی، سرگذشت ابراهیم(ع) و... را یاد کن; چون آنان را به آخرت اندیشی خالص گردانیدیم.

ص: 478

8- ذکر زهد یعقوب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 46 - 7

7 - صفت آخرت اندیشی و دنیاگریزی ابراهیم ، اسحاق و یعقوب ( علیهم السلام ) شایان یاد و یادآوری است .

و اذکر عبدنا . .. إنّا أخلصن-هم بخالصه ذکری الدار

برداشت یاد شده بر این اساس مبتنی است که جمله <إنّا أخلصناهم. ..> تعلیل برای <اُذکر...> باشد; یعنی، سرگذشت ابراهیم(ع) و... را یاد کن; چون آنان را به آخرت اندیشی خالص گردانیدیم.

9- زمینه زهد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 7 - 4

4 - ایمان به روز رستاخیز و امید دیدار با خدا ، مایه پیراستگی از دلخوش بودن به مظاهر فریبنده دنیا و آرامش یافتن به آن

إن الذین لا یرجون لقاءنا و رضوا بالحیوه الدنیا و اطمأنوا بها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 107 - 3

3- لازمه پایبندی به ایمان ، عدم دلبستگی به دنیا و منافع مادی است .

ذلک بأنهم استحبّوا الحیوه الدنیا علی الأخره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تغابن - 64 - 16 - 4

4 - تقوا ، عامل رهایی انسان ها از دلبستگی به مادیات ( همچون اموال ، اولاد و . . . ) است .

إنّما أمولکم و أول-دکم فتنه . .. فاتّقوا اللّه

توصیه به رعایت تقوای الهی - پس از هشدار درباره وابستگی به اموال و اولاد - می تواند بیانگر مطلب یاد شده باشد.

10- زهد ابوذر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 87 - 22

22 - تصمیم و عزم برخی از اصحاب پیامبر ( ص ) ( علی ( ع ) ، ابوذر ، ابوبکر ، سلمان ، معقل بن مقرن و عثمان بن مظعون و . . . ) برای دوری جستن از برخی مواهب دنیوی

یایها الذین ءامنوا لاتحرموا طیبت ما احل اللّه لکم

برداشت فوق بر اساس شأن نزولی است که در برخی تفاسیر همانند مجمع البیان و درّالمنثور آمده است.

ص: 479

11- زهد امام علی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 87 - 22

22 - تصمیم و عزم برخی از اصحاب پیامبر ( ص ) ( علی ( ع ) ، ابوذر ، ابوبکر ، سلمان ، معقل بن مقرن و عثمان بن مظعون و . . . ) برای دوری جستن از برخی مواهب دنیوی

یایها الذین ءامنوا لاتحرموا طیبت ما احل اللّه لکم

برداشت فوق بر اساس شأن نزولی است که در برخی تفاسیر همانند مجمع البیان و درّالمنثور آمده است.

12- زهد انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 51 - 8

8 - گرایش باطنی پیامبران به ترک دنیا و پرهیز از لذت های آن

ی-أیّها الرسل کلوا من الطّیّب-ت

این که خدا، به پیامبران توصیه می کند که از غذاهای لذیذ استفاده کنید، نشان می دهد که در بین آن بزرگواران، نوعی گرایش به ترک دنیا و اجتناب از لذات آن وجود داشته است; که ممکن بود در صورت نبود این توصیه الهی، به نوعی رهبانیت کشیده شوند.

13- زهد جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 73 - 12

12 - ساحران در پاسخ فرعون ، خداوند را برتر از او و وصول به خدا را ، ارجمندتر از آسایش دنیوی و پاینده تر از زندگانی در دنیا معرفی کردند .

إنّما تقضی هذه الحیوه الدنیا . .. واللّه خیر و أبقی

14- زهد حرام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 103 - 11

11 - محروم نمودن خویش و یا دیگران از حلال های الهی به نام دین و دینداری ، حرام و ناپسند است .

ما جعل اللّه من بحیره . .. و لکن الذین کفروا یفترون علی اللّه الکذب

ص: 480

15- زهد رهبران دینی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 88 - 7

7- چشم ندوختن به اموال و مکنت های افراد ثروتمند و مرفّه ، از وظایف رهبران اسلامی

لاتمدّنّ عینیک إلی ما متّعنا به أزوجًا منهم و لاتحزن علیهم واخفض جناحک للمؤمنین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 131 - 6

6 - لزوم پرهیزِ رهبران الهی ، از دنیاطلبی و توجه به دنیاگرایان

لاتمدّنّ عینیک إلی ما متّعنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 127 - 2

2 - تلاش رهبران الهی برای هدایت خلق ، تنها برای خدا و به دور از مطامع مادی

و ما أسئلکم علیه من أجر إن أجری إلاّ علی ربّ الع-لمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 145 - 2

2 - تلاش رهبران الهی برای هدایت خلق ، تنها برای خدا و به دور از مطامع مادی است .

و ما أسئلکم علیه من أجر إن أجری إلاّ علی ربّ الع-لمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 164 - 2

2 - تلاش رهبران الهی برای هدایت خلق ، تنها برای خدا و به دور از مطامع مادی است .

و ما أسئلکم علیه من أجر . .. إلاّ علی ربّ الع-لمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 180 - 2

2 - تلاش رهبران الهی برای هدایت خلق ، تنها برای خدا و به دور از مطامع مادی

و ما أسئلکم علیه من أجر . .. إلاّ علی ربّ الع-لمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 46 - 4

4 - آخرت اندیشی و دوری از دنیاطلبی ، از خصوصیات رهبران الهی

إنّا أخلصن-هم بخالصه ذکری الدار

ص: 481

16- زهد سلمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 87 - 22

22 - تصمیم و عزم برخی از اصحاب پیامبر ( ص ) ( علی ( ع ) ، ابوذر ، ابوبکر ، سلمان ، معقل بن مقرن و عثمان بن مظعون و . . . ) برای دوری جستن از برخی مواهب دنیوی

یایها الذین ءامنوا لاتحرموا طیبت ما احل اللّه لکم

برداشت فوق بر اساس شأن نزولی است که در برخی تفاسیر همانند مجمع البیان و درّالمنثور آمده است.

17- زهد سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 36 - 9،12

9 - افتخار سلیمان ( ع ) به مقام نبوت و رسالت الهی خود و نه مال و قدرت مادی

فما ءاتین اللّه خیر ممّا ءاتیکم

مراد از <ما آتان اللّه> حقیقتی متفاوت با امکانات مادی است; چرا که اولاً دربار سبا نیز از آن امکانات مادی برخوردار بود ثانیاً بجای <خیر> باید می فرمود <ما آتانی اللّه أکثر ممّا آتاکم>.

12 - مقام سلیمان ، مبرّا از پذیرش هدیه برای سکوت از حق و چشم پوشی از کفر و شرک

قال أتمدّونن بمال . .. بل أنتم بهدیّتکم تفرحون

18- زهد عثمان بن مظعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 87 - 22

22 - تصمیم و عزم برخی از اصحاب پیامبر ( ص ) ( علی ( ع ) ، ابوذر ، ابوبکر ، سلمان ، معقل بن مقرن و عثمان بن مظعون و . . . ) برای دوری جستن از برخی مواهب دنیوی

یایها الذین ءامنوا لاتحرموا طیبت ما احل اللّه لکم

برداشت فوق بر اساس شأن نزولی است که در برخی تفاسیر همانند مجمع البیان و درّالمنثور آمده است.

19- زهد علمای بنی اسرائیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 80 - 4،7

4 - بی اعتنایی فرزانگان بنی اسرائیل به کوکبه قارون و جلوه نداشتن ثروت افسانه ای وی در چشم و دل ایشان

فخرج علی قومه فی زینته . .. و قال الذین أُوتوا العلم ویلکم ثواب اللّه خیر

7 - ثروت افسانه ای قارون ، بسی کم ارزش تر از پاداش های الهی در دیدگاه فرزانگان بنی اسرائیل

ص: 482

و قال الذین أُوتوا العلم ویلکم ثواب اللّه خیر

20- زهد علمای دین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 169 - 5

5 - وارثان کتاب های آسمانی باید از دلبستگی به مظاهر ناپایدار دنیا پیراسته باشند و از چنگ اندازی به مال و منال دنیا از راه های ناصواب بپرهیزند .

ورثوا الکتب یأخذون عرض هذا الأدنی

21- زهد علمای ربانی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 44 - 31

31 - احبار و ربانیون ، عالمانی خداترس ، بی طمع و دل بریده از دنیا

الربنیون و الاحبار . .. فلاتخشوا الناس و اخشون

22- زهد علمای یهود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 44 - 31

31 - احبار و ربانیون ، عالمانی خداترس ، بی طمع و دل بریده از دنیا

الربنیون و الاحبار . .. فلاتخشوا الناس و اخشون

23- زهد مبلغان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 29 - 6

6- چشم ندوختن به مال و دارایی مردم ، از نشانه های صداقت مصلحان جامعه و مبلغان راستین دین است .

و ی-قوم لا أسئلکم علیه مالاً إن أجری إلاّ علی الله

ص: 483

24- زهد مجاهدان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 74 - 3

3 - آخرت اندیشی و وارستگی از دل بستن به دنیا ، ویژگی مجاهدان در راه خدا

فلیقاتل فی سبیل اللّه الّذین یشرون الحیوه الدّنیا بالاخره

25- زهد مصلحان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 29 - 6

6- چشم ندوختن به مال و دارایی مردم ، از نشانه های صداقت مصلحان جامعه و مبلغان راستین دین است .

و ی-قوم لا أسئلکم علیه مالاً إن أجری إلاّ علی الله

26- زهد معقل بن مقرن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 87 - 22

22 - تصمیم و عزم برخی از اصحاب پیامبر ( ص ) ( علی ( ع ) ، ابوذر ، ابوبکر ، سلمان ، معقل بن مقرن و عثمان بن مظعون و . . . ) برای دوری جستن از برخی مواهب دنیوی

یایها الذین ءامنوا لاتحرموا طیبت ما احل اللّه لکم

برداشت فوق بر اساس شأن نزولی است که در برخی تفاسیر همانند مجمع البیان و درّالمنثور آمده است.

27- زهد منفی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 140 - 8

8 - تحریم خودسرانه روزیهای الهی (زهد نامشروع) حرام و افترا به خداوند است.

قد خسر الذین . .. و حرموا ما رزقهم الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 142 - 6

6 - امساک بی بدیل از خوردن گوشت چهارپایان (زهد بیجا) پیروی از راه شیطان است.

و من الأنعم . .. کلوا ... و لا تتبعوا خطوت الشیطن

ص: 484

28- زهد ناپسند

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 168 - 7

7 - انسان ها نباید خویشتن را به بهانه های واهی از قبیل : زهدگرایی ، آداب و رسوم قومی و . . . از امکانات و نعمت های زمین محروم سازند .

کلوا مما فی الأرض حللا طیباً

هر چند مقصود از امر (کلوا) - چنانچه مفسران برآنند - بیان اباحه است نه وجوب; ولی آوردن صیغه امر برای بیان اباحه می تواند اشاره به این نکته باشد که: متکلم در صدد ترغیب است و خودداری از آن مباح را شایسته نمی شمرد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 172 - 13

13 - زهد گرایی با تحریم طیبات و مواهب الهی بر خویش ، امری نابجا و ناشایست .

یأیها الذین ءامنوا کلوا من طیبت . .. إن کنتم إیاه تعبدون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 72 - 11

11- اعراض از تشکیل خانواده ، فرزندداری ، تعاون اجتماعی و بهرهوری از روزی های حلال الهی ، شیوه ای باطل و نادرست است . *

و الله جعل لکم من أنفسکم أزوجًا . .. أفبالب-طل یؤمنون

بدان احتمال که "و الله جعل لکم. .." در مقام بیان ارزش دادن به موضوع همسری و ... باشد و در پایان بیان اعتراض آمیز "أفبالباطل یؤمنون" در ردّ کسانی باشد که از پذیرش این ارزشها روی گردانند، این برداشت به دست می آید.

29- زهد یحیی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 39 - 13

13 - حضرت یحیی ، بزرگوار و شریف و دوری گزین از زنان ، به جهت پاکدامنی و عفت ، و پیامبری از تبار صالحان

انّ اللّه یبشرک بیحیی . .. و سیداً و حصورا و نبیاً من الصالحین

<حصور> به کسی گفته می شود که از زنان دوری گزیند، یا بجهت ناتوانی جنسی و یا بجهت عفت و کنترل تمایلات جنسی. (مفردات راغب) و چون آیه در مقام ستایش از یحیی (ع) است دوری وی از زنان بجهت پاکدامنی بوده و نه ناتوانی. برداشت فوق را روایت امام باقر (ع) تأیید می کند که فرمود: <وسیداً و حصوراً> و الحصور الذی یأبی النساء ... .

_______________________________

تفسیر عیاشی، ج 1، ص 172، ح 45 ; مجمع البیان، ج 2، ص 742.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 12 - 16

16- < قال رسول اللّه ( ص ) : . . . قال اللّه تعالی : < و آتیناه الحکم صبیّاً > یعنی الزهد فی الدنیا . . . ;

ص: 485

از رسول خدا(ص) روایت شده: . .. خدای تعالی فرموده است: <و آتیناه الحکم صبیّاً>; یعنی زهد در دنیا را (به او دادیم)...>.

30- سرزنش زهد بیجا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 70 - 11

11- روزی های پاکیزه ، برای بهره برداری انسان آفریده شده است نه زهدورزی های بی مورد

و رزقن-هم من الطیّب-ت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 51 - 3

3 - رهبانیت ( ترک دنیا و زهدورزی های بی جا ) ، انحراف از سیره پیامبران الهی است .

ی-أیّها الرسل کلوا من الطّیّب-ت

با توجه به این که جمله <کلوا من الطّیّبات> بعد از یاد عیسی و مادرش، مطرح شده است، می تواند به اندیشه نادرست رهبانیت در مسیحیت، اشاره داشته باشد.

31- گرایش به زهد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 51 - 8

8 - گرایش باطنی پیامبران به ترک دنیا و پرهیز از لذت های آن

ی-أیّها الرسل کلوا من الطّیّب-ت

این که خدا، به پیامبران توصیه می کند که از غذاهای لذیذ استفاده کنید، نشان می دهد که در بین آن بزرگواران، نوعی گرایش به ترک دنیا و اجتناب از لذات آن وجود داشته است; که ممکن بود در صورت نبود این توصیه الهی، به نوعی رهبانیت کشیده شوند.

32- محدوده زهد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 23 - 9

9 - < حفص بن غیاث عن أبی عبداللّه ( ع ) قال : قلت : جعلت فداک فما حدّ الزهد فی الدنیا ؟ قال : فقال : قد حدّ اللّه فی کتابه فقال عزّوجلّ : < لکیلاتأسوا علی ما فاتکم و لاتفرحوا بما آتاکم > ;

حفص بن غیاث می گوید: به امام صادق(ع) گفتم: فدای شما گردم، حدّ زهد در دنیا کدام است؟ امام(ع) فرمود: خداوند حدّ آن را در قرآن بیان نموده و فرموده: لکیلاتأسوا علی ما فاتکم و لاتفرحوا بما أتاکم>.

ص: 486

33- ناپسندی زهد افراطی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 81 - 7

7 - تحریم نعمت ها و موهبت های الهی بر خویش ، عملی ناروا و پرهیزی نابه جا است .

کلوا من طیّب-ت ما رزقن-کم

توصیه به استفاده کردن از طیبات، برتری این کار را در برابر ریاضت های افراطی نشان می دهد.

ص: 487

11- زیاده طلبی

1- زیاده طلبی انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مدثر - 74 - 15 - 2

2 - انسان ، موجودی بی نهایت طلب و افزون خواه ، در به چنگ آوردن ثروت و قدرت

ثمّ یطمع أن أزید

2- زیاده طلبی جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 30 - 1،2،3،6

1 - جهنم ، در برگیرنده انبوه مجرمان و دارای اشتهایی سیری ناپذیر

یوم نقول لجهنّم هل امتلأت و تقول هل من مزید

2 - جهنم ، تقاضامند دریافت مجرمان هر چه بیشتر

و تقول هل من مزید

3 - گنجایش و سیری ناپذیری دوزخ ، تهدیدی برای کافران با همه انبوهی و کثرت آنان

یوم نقول لجهنّم هل امتلأت و تقول هل من مزید

از این که خداوند، اشتهای سیری ناپذیر دوزخ را تذکر داده است; استفاده می شود که نباید کافران، کثرت وانبوهی خویش را مانعی در راه اجرای احکام و کیفرهای الهی بدانند; بلکه جهنم بیش از آنچه آنان تصور کنند، گنجایش و پذیرش دارد.

6 - طبع دوزخ ، همچون طبع دنیاطلبان ، فزون طلب و زیاده خواه *

یوم نقول . .. و تقول هل من مزید

با توجه به این که دوزخ و بهشت، مقام ظهور و تجلّی حقایقی است که آدمی در عالم <ناسوت> تدارک دیده است، آیه می تواند کنایه از فزون طلبی دنیاداران دوزخی باشد.

3- زیاده طلبی دنیاطلبان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 488

17 - ق - 50 - 30 - 6

6 - طبع دوزخ ، همچون طبع دنیاطلبان ، فزون طلب و زیاده خواه *

یوم نقول . .. و تقول هل من مزید

با توجه به این که دوزخ و بهشت، مقام ظهور و تجلّی حقایقی است که آدمی در عالم <ناسوت> تدارک دیده است، آیه می تواند کنایه از فزون طلبی دنیاداران دوزخی باشد.

4- زیاده طلبی مخالفان قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مدثر - 74 - 15 - 4

4 - مخالفان قرآن و رسالت پیامبر ( ص ) ، از قشر مرفّه ، قدرتمند و افزون خواه بودند .

و جعلت له مالاً ممدودًا . و بنین شهودًا . و مهّدت له تمهیدًا . ثمّ یطمع أن أزید

5- زیاده طلبی مخالفان محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مدثر - 74 - 15 - 4

4 - مخالفان قرآن و رسالت پیامبر ( ص ) ، از قشر مرفّه ، قدرتمند و افزون خواه بودند .

و جعلت له مالاً ممدودًا . و بنین شهودًا . و مهّدت له تمهیدًا . ثمّ یطمع أن أزید

6- زیاده طلبی ولید بن مغیره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مدثر - 74 - 15 - 1

1 - ولیدبن مغیره ، فردی طمع کار و افزون خواه

و جعلت له مالاً ممدودًا . .. ثمّ یطمع أن أزید

7- منشأ زیاده طلبی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکاثر - 102 - 3 - 5

5 - جهالت ، ریشه برترنمایی و مسابقه رقیبان در کسب مال و مقام

کلاّ سوف تعلمون

مفعول محذوف <تعلمون> - چه عام (پوچی افتخارات مادی) باشد و چه خاص (پوچی افتخار به عدد افراد قبیله) - بی ارزشی تکاثر را شامل می شود.

ص: 489

12- زید بن حارثه

1- آمیزش زید بن حارثه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 37 - 17

17 - زیدبن حارثه ، پس از کام گیری از همسرش ، او را طلاق داد و از وی جدا شد .

فلمّا قضی زید منها وطرًا زوّجن-کها

<وطر> در لغت <نیاز مهم> را گویند (مفردات راغب). در آیه، <قضی ... وطراً> کنایه از به پایان رسیدن حاجت زید از نکاح با زینب و به اتمام رسیدن زمان مجاز زناشویی آن دو است.

2- احسان به زید بن حارثه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 37 - 3

3 - پیامبراکرم ( ص ) به زیدبن حارثه ، انعام و احسان کرده بود .

و إذ تقول للذی . .. و أنعمت علیه

3- اسلام زید بن حارثه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 37 - 5

5 - اسلام آوردن زیدبن حارثه ، نعمتی اعطایی از جانب خداوند برای وی بود .

و إذ تقول للذی أنعم اللّه علیه

در این که <مراد از <أنعم اللّه> چه چیزی است؟>، اختلاف است. مفسران، از مصداق های بارز آن، اسلام آوردن زید را شمرده اند.

ص: 490

4- بردگی زید بن حارثه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 37 - 4

4 - زیدبن حارثه ، برده آزاد شده پیامبر ( ص ) بود .

و إذ تقول للذی . .. و أنعمت علیه

این که <مراد از <أنعمت علیه> چیست؟>، نوع مفسران برآن اند که مراد، آزاد شدن زید از سوی پیامبر(ص) است.

5- توصیه به زید بن حارثه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 37 - 1،8،9،32

1 - پیامبر ( ص ) به زیدبن حارثه ، برای ادامه زندگی با همسرش و طلاق ندادن وی ، سفارش کرد .

و إذ تقول للذی أنعم اللّه علیه . .. أمسک علیک زوجک

طبق شأن نزول، این آیه درباره زید بن حارثه و تصمیم اش برای طلاق همسر خود، زینب است. لازم به ذکر است که تعدیه فعل <أمسک> با <علی> متضمن معنای حبس و نگهداری است.

8 - دعوت پیامبر ( ص ) از زید بن حارثه ، برای رعایت تقوای الهی درباره همسرش زینب

و إذ تقول للذی أنعم اللّه علیه . .. و اتّق اللّه

9 - سفارش پیامبر ( ص ) به زید ، برای نگهداری همسرش و نیز رعایت تقوای الهی ، امری شایسته یاد و یادآوری است .

و إذ تقول للذی أنعم اللّه علیه . .. و اتّق اللّه

<إذ> متعلق به <اُذکر> مقدر است و در نتیجه، نکته یاد شده، از آن فهمیده می شود.

32 - < عن أبی جعفر ( ع ) . . .انّ رسول اللّه خطب علی زیدبن حارثه ، زینب بنت جحش . . . فزوّجها إیّاه فمکثت عند زید ماشاء اللّه ، ثمّ إنّهما تشاجرا فی شیء إلی رسول اللّه . . . فقال زید : یا رسول اللّه ! تأذن لی فی طلاقها فإنّ فیها کبراً و إنّها لتؤذینی بلسانها ، فقال رسول اللّه ( ص ) : اتّق اللّه و أمسک علیک زوجک . . . ;

از امام باقر(ع) روایت شده که رسول خدا(ص)، زینب دختر جحش را برای زید خواستگاری کرد . .. و او را به عقد وی در آورد. سپس مدتی را که خدا مقدر کرده بود، زینب، پیش زید بود. آن گاه میان زید و زینب، مشاجره ای رخ داد و هر دو پیش رسول خدا، شکوه بردند. زید گفت: ای رسول خدا! آیا اجازه می دهی او را طلاق بدهم. به خاطر این که او متکبر است و با زبانش مرا اذیت می کند؟ رسول خدا فرمود: از خدا بترس و همسرت را نگه دار...>.

6- زید بن حارثه و زینب بنت جحش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 37 - 8،9

8 - دعوت پیامبر ( ص ) از زید بن حارثه ، برای رعایت تقوای الهی درباره همسرش زینب

و إذ تقول للذی أنعم اللّه علیه . .. و اتّق اللّه

9 - سفارش پیامبر ( ص ) به زید ، برای نگهداری همسرش و نیز رعایت تقوای الهی ، امری شایسته یاد و یادآوری است .

و إذ تقول للذی أنعم اللّه علیه . .. و اتّق اللّه

ص: 491

<إذ> متعلق به <اُذکر> مقدر است و در نتیجه، نکته یاد شده، از آن فهمیده می شود.

7- طلاق همسر زید بن حارثه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 37 - 6

6 - همسر زیدبن حارثه ، با وی ناسازگار بود و زید ، تصمیم گرفت از او جدا شود .

و إذ تقول للذی أنعم اللّه علیه . .. أمسک علیک زوجک

در شأن نزول آیه آورده اند که زینب، همسر زید، به خاطر این که زید، برده ای آزاد شده است، با او ناسازگاری می کرد و این، بر زید ناگوار بود و از این رو تصمیم گرفت زینب را طلاق دهد. امر <أمسک>، به این مطلب اشاره دارد و نیز فرمانی است به زید از عملی ساختن تصمیم اش.

8- عتق زید بن حارثه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 37 - 4

4 - زیدبن حارثه ، برده آزاد شده پیامبر ( ص ) بود .

و إذ تقول للذی . .. و أنعمت علیه

این که <مراد از <أنعمت علیه> چیست؟>، نوع مفسران برآن اند که مراد، آزاد شدن زید از سوی پیامبر(ص) است.

9- فرزند خواندگی زید بن حارثه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 37 - 24

24 - زیدبن حارثه ، پسر خوانده پیامبر ( ص ) بود .

لکی لایکون علی المؤمنین حرج فی أزوج أدعیائهم

10- ناسازگاری همسر زید بن حارثه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 37 - 6

6 - همسر زیدبن حارثه ، با وی ناسازگار بود و زید ، تصمیم گرفت از او جدا شود .

و إذ تقول للذی أنعم اللّه علیه . .. أمسک علیک زوجک

در شأن نزول آیه آورده اند که زینب، همسر زید، به خاطر این که زید، برده ای آزاد شده است، با او ناسازگاری می کرد و این،

ص: 492

بر زید ناگوار بود و از این رو تصمیم گرفت زینب را طلاق دهد. امر <أمسک>، به این مطلب اشاره دارد و نیز فرمانی است به زید از عملی ساختن تصمیم اش.

11- نعمتهای زید بن حارثه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 37 - 2،5

2 - زیدبن حارثه ، از نعمت های الهی برخوردار بود .

و إذ تقول للذی أنعم اللّه علیه

5 - اسلام آوردن زیدبن حارثه ، نعمتی اعطایی از جانب خداوند برای وی بود .

و إذ تقول للذی أنعم اللّه علیه

در این که <مراد از <أنعم اللّه> چه چیزی است؟>، اختلاف است. مفسران، از مصداق های بارز آن، اسلام آوردن زید را شمرده اند.

12- همسر زید بن حارثه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 37 - 17،18،19

17 - زیدبن حارثه ، پس از کام گیری از همسرش ، او را طلاق داد و از وی جدا شد .

فلمّا قضی زید منها وطرًا زوّجن-کها

<وطر> در لغت <نیاز مهم> را گویند (مفردات راغب). در آیه، <قضی ... وطراً> کنایه از به پایان رسیدن حاجت زید از نکاح با زینب و به اتمام رسیدن زمان مجاز زناشویی آن دو است.

18 - پیامبر ( ص ) با زینب ، مطلَّقه زید ، پس از جدا شدن او از زید ازدواج کرد .

فلمّا قضی زید منها وطرًا زوّجن-کها

19 - ازدواج پیامبر ( ص ) با زینب ، مطلَّقه زید به امر خداوند بود .

فلمّا قضی زید منها وطرًا زوّجن-کها

ص: 493

درباره مركز

بسمه تعالی
هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ
آیا کسانى که مى‏دانند و کسانى که نمى‏دانند یکسانند ؟
سوره زمر/ 9
آدرس دفتر مرکزی:

اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109