علم مفاهیم شناسی در قرآن سری جدید جلد 46

مشخصات کتاب

نام کتاب: علم مفاهیم شناسی در قرآن جلد 46

تحقیق و تالیف : رسول ملکیان اصفهانی - 1400 ش

ناشر دیجیتالی: مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان

ص: 1

1- خمر

1- آثار خمر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 219 - 6

6 - شراب و قمار ، موجب کُندی و بازماندن انسان از ثواب و خیر

قل فیهما اثم کبیر

<الاثم>: اسم للافعال المُبطئه عن الثواب (مفردات راغب. )

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 91 - 2،9

2 - شراب و قمار ، ابزار شیطان برای ایجاد کینه و عداوت

انما یرید الشیطن . .. فی الخمر و المیسر

9 - قماربازی و میگساری ابزار شیطان برای بازداشتن مردم از یاد خدا و برپایی نماز

انما یرید الشیطن . .. فی الخمر و المیسر و یصدکم عن ذکراللّه و عن الصلوه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 47 - 3

3 - شراب ، مایه ضرر و زیان و آسیب رسان به عقل و هوش آدمی

لا فیها غول و لا هم عنها ینزفون

برداشت یاد شده از مفهوم آیه شریفه به دست می آید.

ص: 1

2- اجتناب از خمر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 90 - 5،11

5 - اهل ایمان وظیفه دار اجتناب از شرابخواری ، قماربازی و مظاهر شرک

یایها الذین ءامنوا انما الخمر و المیسر . .. فاجتنبوه

11 - پرهیز از شراب خواری ، قماربازی و مظاهر شرک ، زمینه ساز نیل به فلاح و رستگاری *

انما الخمر و المیسر و الانصاب و الازلم . .. فاجتنبوه لعلکم تفلحون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 91 - 18

18 - بیان احکام و مفاسد شراب و قمار ، بیانی رسا در تحریم میگساری و قماربازی و از میان برنده هرگونه تردیدی در ضرورت پرهیز از آنها

انما الخمر و المیسر . .. و یصدکم عن ذکراللّه و عن الصلوه فهل انتم منتهون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 92 - 6

6 - دوری جستن از پلیدی ها ( شراب ، قمار ، مظاهر شرک ) نشانگر اطاعت از خدا و رسول ( ص )

انما الخمر و المیسر و الانصاب و الازلم . .. و اطیعوا اللّه و اطیعوا الرسول

3- احکام خمر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 219 - 4

4 - حرمت شرابخواری و قمار بازی

یسئلونک عن الخمر و المیسر قل فیهما اثم کبیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 90 - 14

14 - هر نوشیدنی مستی آور ، خمر است و حرام

انما الخمر . .. من عمل الشیطن فاجتنبوه

از امام باقر(ع) درباره <خمر> در آیه فوق روایت شده: فکل مسکر من الشراب خمر اذا اخمر فهو حرام . .. .

_______________________________

تفسیر قمی، ج 1، ص 180; نورالثقلین، ج 1، ص 668، ح 342.

ص: 2

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 91 - 18

18 - بیان احکام و مفاسد شراب و قمار ، بیانی رسا در تحریم میگساری و قماربازی و از میان برنده هرگونه تردیدی در ضرورت پرهیز از آنها

انما الخمر و المیسر . .. و یصدکم عن ذکراللّه و عن الصلوه فهل انتم منتهون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 67 - 12

12- < عن أبی عبدالله ( ع ) قال : . . . قد أنزل الله . . . < و من ثمرات النخیل و الأعناب تتّخذون منه سکراً و رزقاً حسناً > فکان المسلمون بذلک ثمّ أنزل الله آیه التحریم ه-ذه الأیه : < إنما الخمر و المیسر و الأنصاب . . . فاجتنبوه . . . > فه-ذه آیه التحریم ، و هی نسخت الأیه الأخری

از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود:. .. به تخقیق خداوند نازل فرمود:... <و من ثمرات النخیل و الأعناب تتّخذون منه سکراً و رزقاً حسناً> پس مسلمان هم به همین گونه ( گرفتن شراب و خوردن آن ) عمل می کردند; سپس خداوند آیه تحریم شراب را که این آیه باشد <إنما الخمر و المیسر و الأنصاب ... فاجتنبوه ...> نازل فرمود ... پس این آیه تحریم است و این آیه، آیه دیگر را نسخ کرده است>.

4- پرسش از خمر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 219 - 1

1 - پرسش مردم از پیامبر ( ص ) ، درباره شراب و قمار

یسئلونک عن الخمر و المیسر

5- پلیدی خمر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 90 - 1

1 - شراب ، قمار ، بت ها و چوب های مخصوص برد و باخت ، به تمامی پلید و ناپاک اند .

انما الخمر و المیسر و الانصاب و الازلم رجس

<انصاب> جمع کلمه نصب است، برخی آن را به معنای بت گرفته اند و برخی گفته اند <انصاب> سنگهایی بوده که بر آستان بتها نصب می شده و جایگاه ذبح قربانی برای بتها بوده است و بدان جهت مشرکان آنها را مایه تبرک می پنداشتند و محترم می شمردند. <ازلام> جمع زلم (تیر قمار) از انواع وسائل قمار و بردو باخت به شمار می رفته است.

ص: 3

6- تاریخ تهیه خمر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 67 - 4

4- تهیه شراب از خرما و انگور ، در صدر اسلام رواج داشت .

و من ثمرت النخیل و الأعن-ب تتّخذون منه سکرًا

7- تاریخ شرب خمر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 36 - 10

10- شراب خواری در میان حاکمان مصر باستان ، امری رایج بوده است .

إنی أری-نی أعصر خمرًا

8- تحریم خمر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 91 - 18

18 - بیان احکام و مفاسد شراب و قمار ، بیانی رسا در تحریم میگساری و قماربازی و از میان برنده هرگونه تردیدی در ضرورت پرهیز از آنها

انما الخمر و المیسر . .. و یصدکم عن ذکراللّه و عن الصلوه فهل انتم منتهون

9- ترک خمر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 93 - 3

3 - تبرئه مؤمنان از گناه شراب خواری و قماربازی ، مشروط به دست کشیدن از آن پس از نهی خداوند

لیس علی الذین ءامنوا و عملوا الصلحت جناح فیما طعموا إذا ما اتقوا

ص: 4

10- تشریع حرمت خمر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 67 - 12

12- < عن أبی عبدالله ( ع ) قال : . . . قد أنزل الله . . . < و من ثمرات النخیل و الأعناب تتّخذون منه سکراً و رزقاً حسناً > فکان المسلمون بذلک ثمّ أنزل الله آیه التحریم ه-ذه الأیه : < إنما الخمر و المیسر و الأنصاب . . . فاجتنبوه . . . > فه-ذه آیه التحریم ، و هی نسخت الأیه الأخری

از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود:. .. به تخقیق خداوند نازل فرمود:... <و من ثمرات النخیل و الأعناب تتّخذون منه سکراً و رزقاً حسناً> پس مسلمان هم به همین گونه ( گرفتن شراب و خوردن آن ) عمل می کردند; سپس خداوند آیه تحریم شراب را که این آیه باشد <إنما الخمر و المیسر و الأنصاب ... فاجتنبوه ...> نازل فرمود ... پس این آیه تحریم است و این آیه، آیه دیگر را نسخ کرده است>.

11- تهیه خمر از انگور

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 67 - 4

4- تهیه شراب از خرما و انگور ، در صدر اسلام رواج داشت .

و من ثمرت النخیل و الأعن-ب تتّخذون منه سکرًا

12- تهیه خمر از خرما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 67 - 4

4- تهیه شراب از خرما و انگور ، در صدر اسلام رواج داشت .

و من ثمرت النخیل و الأعن-ب تتّخذون منه سکرًا

13- حرمت خمر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 90 - 14

14 - هر نوشیدنی مستی آور ، خمر است و حرام

انما الخمر . .. من عمل الشیطن فاجتنبوه

از امام باقر(ع) درباره <خمر> در آیه فوق روایت شده: فکل مسکر من الشراب خمر اذا اخمر فهو حرام . .. .

ص: 5

_______________________________

تفسیر قمی، ج 1، ص 180; نورالثقلین، ج 1، ص 668، ح 342.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 33 - 18

18 - عن أبی الحسن(ع): . .. قول الله تبارک و تعالی: <قل إنما حرم ربی الفواحش ما ظهر منها و ما بطن و الأثم و البغی بغیر الحق ... > اما قوله: <و ما بطن> یعنی ما نکح من الآباء فإن الناس کانوا قبل أن یبعث النبی(ص) إذا کان للرجل زوجه و مات عنها تزوجها إبنه من بعده إذا لم تکن أمه فحرم الله ذلک و اما <الإثم> فإنها الخمره بعینها ... و اما قوله: <البغی> فهو الزنا سرّا ... .

از امام کاظم(ع) درباره <ما بطن> در آیه <قل إنما حرم ربی الفواحش . .. > روایت شده است: یعنی ازدواج با همسر پدر ; زیرا قبل از بعثت رسول خدا(ص) شخصی که از دنیا می رفت اگر همسری از او باقی می ماند، پسر متوفی او را اگر مادرش نبود به همسری برمی گزید خداوند، این ازدواج را تحریم فرمود. اما <اث--م> ه---مان شراب است ... و اما <بغی> همان زنای پنهانی است ... .

14- خمر در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 219 - 13

13 - رواج شرابخوارگی و قماربازی در عصر بعثت

یسئلونک عن الخمر و المیسر قل فیهما اثم کبیر و منافع للناس

فعل مضارع <یسئلونک>، دلالت بر تکرار سؤال دارد و تکرار سؤال، بیانگر رواج مورد سؤال است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 90 - 10

10 - رواج شراب خورای ، قمار بازی و گرایش به مظاهر شرک در عصر بعثت

یایها الذین ءامنوا انما الخمر . .. رجس من عمل الشیطن فاجتنبوه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 67 - 4

4- تهیه شراب از خرما و انگور ، در صدر اسلام رواج داشت .

و من ثمرت النخیل و الأعن-ب تتّخذون منه سکرًا

15- خمر قبل از تحریم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 93 - 2،5

ص: 6

2 - استفاده مؤمنان نیک کردار از شراب و قمار پیش از حکم خداوند به حرمت آنها ، خالی از سرزنش و گناه

لیس علی الذین ءامنوا و عملوا الصلحت جناح فیما طعموا

مراد از <ما> در <ما طعموا> شراب و درآمدهای حاصل از قمار بازی است بنابراین اراده شراب خواری و مصرف آن درآمدهای قمار از <طعام> - که تنها در مورد خوراکیها به کار برده می شود - میتواند از باب تغلیب باشد.

5 - مؤمنان دارای عمل صالح که شراب نوشیدند و از درآمد های قمار بهره جستند و زمان تحریم آن را درک نکردند - بر خلاف توهم گروهی از مسلمانان - اهل نجات و رستگاری هستند .

لیس علی الذین ءامنوا و عملوا الصلحت جناح فیما طعموا

در برخی از شأن نزولهای آمده که آیه <لیس علی الذین . ..> رد پندار آن گروه از مسلمانان است که پس از تصریح به حرمت قمار و شراب و پلید شمردن آنها، نسبت به فرجام مؤمنان صالح حتی شهیدان راه خدا که شرابی نوشیدند و از عوائد قمار بهره جسستند، تشکیک می کردند و آنان را از زمره رستگاران نمی شمردند.

16- زیان خمر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 47 - 3

3 - شراب ، مایه ضرر و زیان و آسیب رسان به عقل و هوش آدمی

لا فیها غول و لا هم عنها ینزفون

برداشت یاد شده از مفهوم آیه شریفه به دست می آید.

17- شرب خمر حاکمان مصرباستان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 36 - 10

10- شراب خواری در میان حاکمان مصر باستان ، امری رایج بوده است .

إنی أری-نی أعصر خمرًا

18- شرب خمر در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 93 - 1

1 - برخی از مسلمانان عصر بعثت - تا پیش از نزول آیه < انما الخمر . . . > - به شرابخواری و قماربازی مبتلا بودند .

لیس علی الذین ءامنوا و عملوا الصلحت جناح فیما طعموا

ص: 7

فعل ماضی <طعموا> دلالت بر این دارد که برخی از مسلمانان پیش از نزول این بخش از آیات، از شراب خواری و قماربازی پرهیز نداشتند.

19- شرب خمر در مسلمانان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 91 - 17

17 - شراب خواری و قماربازی برخی مسلمانان صدر اسلام حتی پس از تحریم آن

فهل انتم منتهون

بیان رسای آیات مورد بحث در تحریم شراب و قمار و تذییل آن با جمله ای مذمت آمیز همراه با تردید نسبت به پرهیز مسلمانان از آن (آیا دست از قمار بازی و شرابخواری می کشید)، می رساند که تحریم قمار و شراب قبلا اعلام شده ولی برخی از مسلمانان شاید به توهم تصریح نداشتن آن آیات در تحریم، همچنان به شرابخواری و قماربازی ادامه می دادند گفتنی است که شأن نزول های نقل شده درباره این آیات برداشت فوق را تأیید می کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 93 - 1،2

1 - برخی از مسلمانان عصر بعثت - تا پیش از نزول آیه < انما الخمر . . . > - به شرابخواری و قماربازی مبتلا بودند .

لیس علی الذین ءامنوا و عملوا الصلحت جناح فیما طعموا

فعل ماضی <طعموا> دلالت بر این دارد که برخی از مسلمانان پیش از نزول این بخش از آیات، از شراب خواری و قماربازی پرهیز نداشتند.

2 - استفاده مؤمنان نیک کردار از شراب و قمار پیش از حکم خداوند به حرمت آنها ، خالی از سرزنش و گناه

لیس علی الذین ءامنوا و عملوا الصلحت جناح فیما طعموا

مراد از <ما> در <ما طعموا> شراب و درآمدهای حاصل از قمار بازی است بنابراین اراده شراب خواری و مصرف آن درآمدهای قمار از <طعام> - که تنها در مورد خوراکیها به کار برده می شود - میتواند از باب تغلیب باشد.

20- ضرر خمر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 219 - 5

5 - شراب و قمار ، دارای زیانی بزرگ و منافعی اندک

قل فیهما اثم کبیر و منافع للناس

کلمه <اثم>، به قرینه مقابل آن (منافع)، می تواند به معنای زیان باشد.

ص: 8

21- فلسفه تحریم خمر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 91 - 4،10

4 - حراست از وحدت جامعه ایمانی و دور نگاهداشتن آن از کینه و دشمنی فلسفه تحریم شراب خواری و قماربازی

انما یرید الشیطن ان یوقع بینکم العدوه و البغضاء

10 - باز نماندن از نماز و یاد خدا از حکمت های تحریم میگساری و قماربازی

انما یرید الشیطن . .. فی الخمر و المیسر و یصدکم عن ذکراللّه و عن الصلوه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 19 - 2

2 - فلسفه ممنوعیت باده نوشی در دنیا ، وجود عوارض بد آن ( سر درد و از دست دادن عقل ) است .

لایصدّعون عنها و لاینزفون

جمله <لایصدّعون . ..> می تواند پاسخ سؤال مقدر باشد و آن این که: اگر شراب نوشی در آخرت پسندیده است، چرا در دنیا نباشد؟ پاسخ این است که شراب آخرت، عوارض ناگوار ندارد (برعکس شراب های دنیا).

22- فلسفه حرمت خمر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 173 - 23

23 - < محمد بن عذافر عن بعض رجاله عن ابی جعفر ( ع ) قال قلت له لم حرم اللّه عزو جل الخمر و المیته و الدم و لحم الخنزیر ؟ فقال : ان اللّه تبارک و تعالی . . . خلق الخلق . . . و علم ما یضرهم فنهاهم عنه و حرمه علیهم ثم احله للمضطر فی الوقت الذی لایقوم بدنه إلا به فأمره أن ینال منه بقدر البلغه لاغیر ذلک . . . ;

امام باقر(ع) در پاسخ از علت حرمت خمر، مردار، خون و گوشت خوک فرمودند: خداوند انسانها را آفرید . .. و می دانست چه چیزی موجب ضرر و زیان آنان است و آنان را از آن نهی نموده و برایشان حرام کرده است، سپس برای مضطر در وقتی که بدن او به آن نیاز پیدا کرده، حلال شمرده است که به اندازه کفاف بخورد نه بیشتر از آن ... >.

23- فواید خمر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 219 - 5،8

5 - شراب و قمار ، دارای زیانی بزرگ و منافعی اندک

ص: 9

قل فیهما اثم کبیر و منافع للناس

کلمه <اثم>، به قرینه مقابل آن (منافع)، می تواند به معنای زیان باشد.

8 - گناه شرابخواری و قماربازی ، از منفعت آنها بیشتر است .

یسئلونک عن الخمر و المیسر . .. اثمهما اکبر من نفعهما

24- گناه خمر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 219 - 7،8

7 - میگساری و قماربازی از گناهان بزرگ

یسئلونک عن الخمر و المیسر قل فیهما اثم کبیر . .. و اثمهما اکبر

<اثم> به معنای گناه و کاری است که انجام آن حرام است. (القاموس المحیط)

8 - گناه شرابخواری و قماربازی ، از منفعت آنها بیشتر است .

یسئلونک عن الخمر و المیسر . .. اثمهما اکبر من نفعهما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 90 - 3

3 - شرابخواری و قماربازی از گناهان کبیره

انما الخمر و المیسر . .. رجس من عمل الشیطن فاجتنبوه

چون خداوند شراب و قمار را پلید و کار شیطانی شمرد و رستگاری را در گرو ترک آن دانست و در آیه بعد آنها را عامل دشمنی و کینه توزی و مایه فراموشی یاد خدا و نماز معرفی کرد معلوم می شود شراب خواری و قماربازی نمی تواند گناه کوچکی محسوب شود.

25- گناه شرب خمر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 137 - 10

10 - ارتکاب گناهانی همچون شرابخواری ، زنا و نپرداختن زکات ، با اعتقاد به گناه بودن آنها ، کفر است .

إنّ الذین ءامنوا ثم کفروا

ابو بصیر از معصوم(ع) روایت کرده است که پس از تلاوت <ان الذین ءامنوا ثم کفروا ثم ءامنوا ثم ازدادوا کفراً> امام فرمود: من زعم ان الخمر حرام ثم شربها، و من زعم ان الزنا حرام ثم زنی، و من زعم ان الزکوه حق و لم یؤدها.

_______________________________

تفسیر عیاشی، ج 1، ص 281، ح 288; نورالثقلین، ج 1، ص 563، ح 623.

ص: 10

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 93 - 3

3 - تبرئه مؤمنان از گناه شراب خواری و قماربازی ، مشروط به دست کشیدن از آن پس از نهی خداوند

لیس علی الذین ءامنوا و عملوا الصلحت جناح فیما طعموا إذا ما اتقوا

26- مفاسد خمر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 91 - 18

18 - بیان احکام و مفاسد شراب و قمار ، بیانی رسا در تحریم میگساری و قماربازی و از میان برنده هرگونه تردیدی در ضرورت پرهیز از آنها

انما الخمر و المیسر . .. و یصدکم عن ذکراللّه و عن الصلوه فهل انتم منتهون

27- موارد خمر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 90 - 14

14 - هر نوشیدنی مستی آور ، خمر است و حرام

انما الخمر . .. من عمل الشیطن فاجتنبوه

از امام باقر(ع) درباره <خمر> در آیه فوق روایت شده: فکل مسکر من الشراب خمر اذا اخمر فهو حرام . .. .

_______________________________

تفسیر قمی، ج 1، ص 180; نورالثقلین، ج 1، ص 668، ح 342.

28- ناپسندی شرب خمر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 90 - 2

2 - شراب خواری ، قمار بازی ، گرایش به مظاهر شرک و تفأل های مرسوم در جاهلیت ، کرداری شیطانی است

انما الخمر . .. من عمل الشیطن

ص: 11

2- خمس

1- اجتناب از ادای خمس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 41 - 12

12 - مسلمانان دارای زمینه هایی برای تخلف از دستور خمس و رساندنش به صاحبان آن

و اعلموا أنما غنمتم من شیء . .. إن کنتم ءامنتم

از اینکه پرداخت خمس نشانه ایمان به خدا و آیات او دانسته شده و به این وسیله مورد تأکید قرار گرفته، برداشت فوق به دست می آید.

2- احکام خمس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 41 - 1،2،3،4،5،6،7

1 - پیکارگران مسلمان باید خمس غنایم جنگی به دست آمده را بپردازند .

أنما غنمتم من شیء فأن للّه خمسه

از مصادیق مورد نظر برای <ما غنمتم> به دلیل وقوع آن در بین آیات جنگ، چیزهایی است که از دشمن گرفته می شود که به آن غنایم جنگی اطلاق می گردد.

2 - باید خمس ( یک پنجم ) استفاده های مالی ، هر چند اندک باشد ، پرداخت شود .

و اعلموا أنما غنمتم من شیء فأن للّه خمسه

<غُنم> مصدر <غنمتم> به معنای به دست آوردن فایده است. راغب در مفردات می گوید: غنم به معنای به دست آوردن گوسفندان بوده و سپس در مورد هر چیزی که بدان دست یافته شود، استعمال شده است ; چه در جنگ از دشمنان به دست آید و یا از طریقی دیگر. <من شیء> بیان و توضیحی است برای <ما>ی موصوله و دلالت می کند بر اینکه باید خمس آن فایده به

ص: 12

دست آمده، هر چند اندک باشد، پرداخت شود.

3 - ضرورت توجه به حکمِ شرعی غنایم در کنار مسایل جنگ و جهاد

و اعلموا أنما غنمتم من شیء

4 - غنیمت های جنگ و دیگر استفاده های مالی ، بجز خمس آن ، از آنِ غنیمت گیرنده و استفاده برنده است .

و اعلموا أنما غنمتم من شیء فأن للّه خمسه

5 - خمس غنایم جنگ و دیگر درآمد ها از آنِ خدا و پیامبر ( ص ) و خویشان اوست .

فأن للّه خمسه و للرسول و لذی القربی

<ذی القربی> به معنای خویش است و چون خویشی یک معنای اضافی است با قراین کلامی روشن می شود که خویشان چه کسی مراد است. در اینجا مراد از <ذی القربی> به دلیل کلمه <الرسول>، خویشان پیامبر(ص) هستند. در حقیقت <ال> در <القربی> جانشین مضاف إلیه است ; یعنی: للرسول و لذی قرباه.

6 - یتیمان ، مساکین و در راه ماندگان ، باید از خمس غنایم و دیگر درآمد ها بهره مند شوند .

و الیتمی و المسکین و ابن السبیل

7 - یتیمان ، مساکین و در راه ماندگان در صورتی می توانند از خمس استفاده کنند که از وابستگان پیامبر ( ص ) باشند . *

و الیتمی و المسکین و ابن السبیل

برداشت فوق مبتنی بر این است که <ال> در <الیتامی> و . .. جانشین مضاف إلیه باشد ; یعنی یتامی الرسول و ... .

3- ادای خمس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 41 - 10

10 - پرداخت خمس غنیمت ها و دیگر استفاده های مالی ، نشان ایمان به خدا و ایمان به پیروزی آفرینی خدا در جنگ بدر است .

فأن للّه خمسه و للرسول . .. إن کنتم ءامنتم باللّه و ما أنزلنا علی عبدنا

مراد از <ما أنزلنا . .. > می تواند همان امدادهای غیبی الهی باشد که مسلمانان در پرتو آن به پیروزی در جنگ بدر دست یافتند.

4- اهمیت خمس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - معارج - 70 - 25 - 4

4 - لزوم انفاق و کمک به سائلان و محرومان جامعه ، افزون بر پرداخت زکات و خمس

للسائل و المحروم

انفاق به سائلان و محرومان جامعه - همان گونه که مفسران یادآور شده اند - پیش از واجب شدن زکات و خمس مقرر شده است. از آن جایی که دلیل قاطعی بر نفی این فریضه و یا تبدیل آن به زکات و خمس به دست نیامده است; می توان مطلب یاد شده را استفاده کرد.

ص: 13

5- خمس غنایم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 41 - 1،5،10

1 - پیکارگران مسلمان باید خمس غنایم جنگی به دست آمده را بپردازند .

أنما غنمتم من شیء فأن للّه خمسه

از مصادیق مورد نظر برای <ما غنمتم> به دلیل وقوع آن در بین آیات جنگ، چیزهایی است که از دشمن گرفته می شود که به آن غنایم جنگی اطلاق می گردد.

5 - خمس غنایم جنگ و دیگر درآمد ها از آنِ خدا و پیامبر ( ص ) و خویشان اوست .

فأن للّه خمسه و للرسول و لذی القربی

<ذی القربی> به معنای خویش است و چون خویشی یک معنای اضافی است با قراین کلامی روشن می شود که خویشان چه کسی مراد است. در اینجا مراد از <ذی القربی> به دلیل کلمه <الرسول>، خویشان پیامبر(ص) هستند. در حقیقت <ال> در <القربی> جانشین مضاف إلیه است ; یعنی: للرسول و لذی قرباه.

10 - پرداخت خمس غنیمت ها و دیگر استفاده های مالی ، نشان ایمان به خدا و ایمان به پیروزی آفرینی خدا در جنگ بدر است .

فأن للّه خمسه و للرسول . .. إن کنتم ءامنتم باللّه و ما أنزلنا علی عبدنا

مراد از <ما أنزلنا . .. > می تواند همان امدادهای غیبی الهی باشد که مسلمانان در پرتو آن به پیروزی در جنگ بدر دست یافتند.

6- شرایط استفاده از خمس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 41 - 7

7 - یتیمان ، مساکین و در راه ماندگان در صورتی می توانند از خمس استفاده کنند که از وابستگان پیامبر ( ص ) باشند . *

و الیتمی و المسکین و ابن السبیل

برداشت فوق مبتنی بر این است که <ال> در <الیتامی> و . .. جانشین مضاف إلیه باشد ; یعنی یتامی الرسول و ... .

7- فلسفه خمس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 41 - 11،19

11 - آزمودن مسلمانان در ادعای ایمانشان به خدا و آیات او منشایی برای تشریع دستور خمس

و اعلموا أنما غنمتم

ص: 14

برداشت فوق ناظر بر این اساس است که جمله <و اللّه علی کل شیء قدیر> ناظر به لزوم پرداخت خمس باشد. یعنی این فرمان نه از آن روست که خداوند نیازمند اموال شماست و بر رفع نیاز بینوایان توانا نیست، بلکه هدف از این فرمان اولا تمایز مؤمنان راستین از غیر ایشان است و ثانیا این است که نیاز نیازمندان هر جامعه توسط همان جامعه تأمین شود.

19 - رفع نیاز های جامعه ایمانی از سوی خود مسلمانان ، منشأ تشریع خمس ، نه ناتوانی خداوند بر تأمین آن نیازها

و اعلموا أنما غنمتم من شیء . .. و اللّه علی کل شیء قدیر

8- مالک خمس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 41 - 5

5 - خمس غنایم جنگ و دیگر درآمد ها از آنِ خدا و پیامبر ( ص ) و خویشان اوست .

فأن للّه خمسه و للرسول و لذی القربی

<ذی القربی> به معنای خویش است و چون خویشی یک معنای اضافی است با قراین کلامی روشن می شود که خویشان چه کسی مراد است. در اینجا مراد از <ذی القربی> به دلیل کلمه <الرسول>، خویشان پیامبر(ص) هستند. در حقیقت <ال> در <القربی> جانشین مضاف إلیه است ; یعنی: للرسول و لذی قرباه.

9- مسلمانان و خمس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 41 - 12

12 - مسلمانان دارای زمینه هایی برای تخلف از دستور خمس و رساندنش به صاحبان آن

و اعلموا أنما غنمتم من شیء . .. إن کنتم ءامنتم

از اینکه پرداخت خمس نشانه ایمان به خدا و آیات او دانسته شده و به این وسیله مورد تأکید قرار گرفته، برداشت فوق به دست می آید.

10- مصارف خمس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 41 - 6،7

6 - یتیمان ، مساکین و در راه ماندگان ، باید از خمس غنایم و دیگر درآمد ها بهره مند شوند .

و الیتمی و المسکین و ابن السبیل

7 - یتیمان ، مساکین و در راه ماندگان در صورتی می توانند از خمس استفاده کنند که از وابستگان پیامبر ( ص ) باشند . *

ص: 15

و الیتمی و المسکین و ابن السبیل

برداشت فوق مبتنی بر این است که <ال> در <الیتامی> و . .. جانشین مضاف إلیه باشد ; یعنی یتامی الرسول و ... .

ص: 16

3- خنده

1- اهمیت خنده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 43 - 4

4 - خنده و گریه ، از بارزترین نمود ها و ویژگی های طبیعت انسان

و أنّه هو أضحک و أبکی

از اختصاص به ذکر یافتن خنده و گریه در میان سایر افعال انسان، مطلب بالا استفاده می شود.

2- خنده در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 43 - 5

5 - قیامت ، روز خنده و گریه خلایق *

ثمّ یجزیه الجزاء الأوفی . .. و أنّه هو أضحک و أبکی

برداشت یاد شده بدین احتمال است که این آیه - به قرینه آیات پیشین - در ارتباط با قیامت باشد.

3- خنده رویان در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 39 - 1

1 - گروهی از مردم ، با چهره های خندان در صحنه قیامت حضور خواهند داشت .

ص: 17

ضاحکه

4- خنده منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 82 - 1

1 - خوشحالی و خنده منافقان متخلف از جهاد ، اندک و زودگذر در مقایسه با عذاب ها و گریه های اخروی آنان

فلیضحکوا قلیلا و لیبکوا کثیراً

برداشت فوق بر این اساس است که جمله <فلیضحکوا> در مورد دنیا و <و لیبکوا> در مورد آخرت باشد.

5- خنده ناپسند

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 60 - 4

4 - زندگی آکنده از خنده و سرخوشی و به دور از اندوه معنوی ، مورد نکوهش الهی است .

و تضحکون و لاتبکون

6- روش خنده انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 19 - 2

2 - تبسم ، خنده پیامبران

فتبسّم ضاحکًا من قولها

<ضاحکاً> حال برای ضمیر فاعل در <تبسّم> و <من قولها> متعلق به <ضاحکاً> است; یعنی، تبسم کرد در حالی که از سخن مورچه خنده اش گرفته بود. مقصود این است که سلیمان با این که از سخن مورچه خنده اش گرفته بود، با صدای بلند خنده نکرد; بلکه تنها تبسم نمود.

7- سرور اخروی خنده رویان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 39 - 2

2 - کسانی که درخشان چهره و خنده لب در صحنه قیامت حضور یافته اند ، غرق سرور بوده و چهره ای شکفته خواهند داشت .

ص: 18

مستبشره

<إستبشار>; یعنی، شادمان بودن (لسان العرب). <بشر و استبشر> به یک معنا است. در این موارد فایده باب استفعال، مبالغه افزون تر است. راغب می گوید: بشارت دادن، به معنای ابلاغ خبری است که بشره و پوست صورت را شکفته سازد.

8- عوامل خنده رویی در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 39 - 3،4

3 - پاکی ، تذکّرپذیری ، هدایت جویی و خداترسی ، چهره انسان را در قیامت خندان و شادمان خواهد ساخت .

لعلّه یزّکّی . أو یذّکّر ... جاءک یسعی . و هو یخشی ... ضاحکه مستبشره

4 - ایمان و دوری از گناه ، مایه بشّاش و خندان بودن چهره مؤمنان در قیامت

وجوه . .. ضاحکه مستبشره

به قرینه آخرین آیه این سوره (أول-ئک هم الکفره الفجره)، مراد از <وجوه> در این آیات، چهره های کسانی است که کافر نبوده و از فسق و فجور پاک و منزه اند.

9- منشأ خنده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 43 - 2

2 - بازگشت تمامی افعال انسان - حتی خنده و گریه او - به خداوند ، نمودی از تدبیر مطلقه الهی

و أنّ إلی ربّک المنتهی . و أنّه هو أضحک و أبکی

از ارتباط این آیه با آیه قبل، مطلب بالا استفاده می شود.

10- نشاط اخروی خنده رویان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 39 - 2

2 - کسانی که درخشان چهره و خنده لب در صحنه قیامت حضور یافته اند ، غرق سرور بوده و چهره ای شکفته خواهند داشت .

مستبشره

<إستبشار>; یعنی، شادمان بودن (لسان العرب). <بشر و استبشر> به یک معنا است. در این موارد فایده باب استفعال، مبالغه افزون تر است. راغب می گوید: بشارت دادن، به معنای ابلاغ خبری است که بشره و پوست صورت را شکفته سازد.

ص: 19

خنده رویان

11- خنده رویان در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 39 - 1

1 - گروهی از مردم ، با چهره های خندان در صحنه قیامت حضور خواهند داشت .

ضاحکه

12- سرور اخروی خنده رویان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 39 - 2

2 - کسانی که درخشان چهره و خنده لب در صحنه قیامت حضور یافته اند ، غرق سرور بوده و چهره ای شکفته خواهند داشت .

مستبشره

<إستبشار>; یعنی، شادمان بودن (لسان العرب). <بشر و استبشر> به یک معنا است. در این موارد فایده باب استفعال، مبالغه افزون تر است. راغب می گوید: بشارت دادن، به معنای ابلاغ خبری است که بشره و پوست صورت را شکفته سازد.

13- نشاط اخروی خنده رویان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 39 - 2

2 - کسانی که درخشان چهره و خنده لب در صحنه قیامت حضور یافته اند ، غرق سرور بوده و چهره ای شکفته خواهند داشت .

مستبشره

<إستبشار>; یعنی، شادمان بودن (لسان العرب). <بشر و استبشر> به یک معنا است. در این موارد فایده باب استفعال، مبالغه افزون تر است. راغب می گوید: بشارت دادن، به معنای ابلاغ خبری است که بشره و پوست صورت را شکفته سازد.

ص: 20

4- خواب

1- آثار خواب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 154 - 1،2،3

1 - فروفرستادن خوابی آرام بخش از سوی خداوند بر پیکارگران احد ، به دنبال اندوههایی که در آن کارزار بر ایشان گذشت .

ثمّ انزل علیکم من بعد الغمّ امنه نعاساً

<امنه> (آرامش خاطر)، مفعول برای <انزل> است و <نعاساً> به معنای خواب، عطف بیان و یا بدل از <امنه> است.

2 - خواب آرامش بخش به دنبال هجوم پی در پی اندوه ها ، موهبتی الهی به بندگان

ثمّ انزل علیکم من بعد الغمّ امنه نعاساً

3 - خواب از عوامل آرام بخش انسان های اندوهگین و حاضر در کوران مشکلات

ثمّ انزل علیکم من بعد الغمّ امنه نعاساً

بنابر اینکه <امنهً> مفعول له برای <نعاساً> باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 42 - 6

6 - جدا شدن روح از بدن به هنگام خواب

و الّتی لم تمت فی منامها

در برداشت یاد شده <و الّتی> عطف بر <الأنفس> دانسته شده است; یعنی، <یتوفّی نفس الّتی لم تمت فی منامها; خدا دریافت می کند روح کسی که نمرده و در حال خواب است>.

ص: 21

2- ابرار و خواب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - مطففین - 83 - 23 - 2

2 - چشم نیکوکاران در آخرت ، بی نیاز از خواب است و حتی به هنگام آرمیدن بر تختخواب ، نظاره گر زیبایی نعمت ها است . *

علی الأرائک ینظرون

<أرائک> (تخت خواب ها)، به معنای محل خوابیدن است که در آیه شریفه محل نظاره گری معرفی شده است. شاید این تعبیر، به نبود خواب در بهشت اشاره داشته باشد.

3- اختلاف در مدت خواب اصحاب کهف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 26 - 1

1- مدّت درنگ اصحاب کهف در غار ، میان مردم عصر پیامبر ( ص ) مورد اختلاف بود .

قل اللّه أعلم

جمله <قل اللّه. ..> نشانه آن است که برخی از مردم، در باره مدّت بیان شده در آیه قبل، تشکیک کرده و نظری غیر آن را مطرح ساخته بودند. پیامبر(ص) در پاسخ آنان، با بیان علم برتر الهی به زمان بندی یاد شده، تأکید کرده و تردید در آن را مردود دانسته است.

4- الهام در خواب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 4 - 10

10- < عن أبی جعفر ( ع ) قال : الأنبیاء علی خمسه أنواع . . . . و منهم من ینبّأ فی منامه مثل یوسف ;

از امام باقر(ع) روایت شده: پیامبران بر پنج دسته هستند . .. بعضی از آنان در خوابشان آگاه می شوند مانند یوسف>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 49 - 6

6- رؤیا ها می تواند دربردارنده الهامات و رموزی راهگشا برای انسان ها باشد .

یوسف أیّها الصدیق أفتنا . .. قال تزرعون ... ثم یأتی من بعد ذلک

ص: 22

5- بیداری از خواب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 60 - 4،6،11

4 - خداوند بیدارکننده و برانگیزنده آدمی از خواب شبانگاه

هو الذی یتوفکم بالّیل و یعلم ما جرحتم بالنهار ثم یبعثکم فیه

6 - خداوند در عین آگاهی به اعمال روز گذشته آدمیان (اعمال ناروا)، آنان را از خواب شب بیدار می کند و روح را به آنان بازمی گرداند.

هو الذی یتوفکم بالّیل و یعلم ما جرحتم بالنهار ثم یبعثکم فیه

11 - تا زمانی که اجل آدمی فرا نرسیده باشد، خداوند وی را از خواب شبانگاهی برانگیخته و بیدار می کند.

ثم یبعثکم فیه لیقضی أجل مسمی

6- تحولات جامعه هنگام خواب اصحاب کهف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 21 - 20

20- جوامع پدید آمده در طول خواب چندین ساله اصحاب کهف ، در عقاید خویش ، دستخوش تحوّلات مهمّی شده بودند .

إذ یتن-زعون بینهم أمرهم

در جامعه ای که اصحاب کهف از آن کناره گیری کردند، طبقه حاکم مشرکانی بودند که در صدد نابود ساختن موحدان برآمده بودند; ولی در عصر بیداری آنها اعتقاد به معاد و بحث و مناظره درباره آن، در میان مردم رواج کامل داشت و جوّ حاکم به سود مؤمنان بود.

7- ترک خواب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 16 - 2

2 - ایمان حقیقی ، مستلزم چشم پوشی از آسایش و ترک خواب است .

إنّما یؤمن بأی-تنا . .. تتجافی جنوبهم عن المضاجع

8- تشبیه به خواب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 21 - 11

ص: 23

11- مرگ و رستاخیز ، پدیده ای مانند خواب و بیداری است .

لیعلموا. .. أنّ الساعه لاریب فیها

به خواب رفتن اصحاب کهف و بیداری آنان پس از چند قرن و استشهاد قرآن به این واقعه برای بیان حقانیّت معاد، گواه این مدعا است که مرگ، مانند خواب، و رستاخیز قیامت، بسانِ بیداری از خواب است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 9 - 6

6 - مرگ و معاد انسان ، شبیه خواب و بیداری است .

و جعلنا نومکم سباتًا

یاد کردن از خواب در میان آیاتی که به منظور رفع استبعاد از معاد مطرح شده; ممکن است به جهت تشابهی باشد که بین خواب و مرگ و نیز بیداری و معاد وجود دارد.

9- تشبیه خواب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 42 - 7

7 - خواب ، پدیده ای شبیه به مرگ

اللّه یتوفّی الأنفس حین موتها و الّتی لم تمت فی منامها

کاربرد <توفّی> در مورد خواب انسان، به مانند کاربرد آن در مورد مرگ او، ناظر به شباهت مرگ و خواب می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 9 - 4

4 - خواب برای انسان ، نوعی مرگ است .

و جعلنا نومکم سباتًا

فعل <سُبِتَ> علاوه بر معنای <بی هوش شد>، به معنای <مُرد> نیز استعمال می شود (مصباح). بنابراین، احتمال می رود که <سبات> به معنای مرگ باشد.

10- تعقل درباره خواب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 60 - 8

8 - دقت و تأمل در خوابیدن و بیدار شدن آدمی، راهی برای خداشناسی و توحید

هو الذی یتوفکم بالّیل و یعلم ما جرحتم بالنهار ثم یبعثکم فیه

ص: 24

11- توفّی در خواب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 60 - 1،3،18

1 - تنها خداوند است که با قبض روح آدمی وی را در شب به خواب می برد.

هو الذی یتوفکم بالّیل

<توفی> در آیه به معنای قبض روح است و چون در خواب نیز روح آدمی گرفته می شود، از آن به <توفی> تعبیر شده است.

3 - خواب، پدیده ای شبیه به مرگ

هو الذی یتوفکم بالّیل

<توفی> به معنای قبض روح است. کاربرد این کلمه در مورد <خوابیدن> ناظر به شباهت مرگ و خواب است.

18 - قال رسول الله(ص): مع کل انسان ملک إذا نام یأخذ نفسه، فإن إذن الله فی قبض روحه قبضه و إلا رد إلیه فذلک قوله: <یتوفاکم باللیل>.

رسول خدا(ص) فرمود: همراه هر انسانی فرشته ای است که هنگام خواب، روح او را می گیرد ; پس اگر خداوند اذن در قبض روح آن شخص بدهد، او را قبض روح می کند و گر نه به او برمی گرداند و این است، معنای سخن خداوند: <یتوفاکم باللیل>.

12- حس شنوایی و خواب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 11 - 5

5- حسِّ شنوایی ، رابطه نزدیکی با خواب انسان دارد . *

فضربنا علی ءاذانهم فی الکهف سنین عددًا

به خواب بردن را با <زدن حجاب و مانع بر گوش ها> بیان کردن - که مفاد <ضربنا. ..> است - می رساند که ارتباط تنگاتنگی میان خواب و حسِّ شنوایی وجود دارد.

13- حقیقت خواب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 60 - 1،3

1 - تنها خداوند است که با قبض روح آدمی وی را در شب به خواب می برد.

هو الذی یتوفکم بالّیل

<توفی> در آیه به معنای قبض روح است و چون در خواب نیز روح آدمی گرفته می شود، از آن به <توفی> تعبیر شده است.

ص: 25

3 - خواب، پدیده ای شبیه به مرگ

هو الذی یتوفکم بالّیل

<توفی> به معنای قبض روح است. کاربرد این کلمه در مورد <خوابیدن> ناظر به شباهت مرگ و خواب است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 42 - 7،14،18

7 - خواب ، پدیده ای شبیه به مرگ

اللّه یتوفّی الأنفس حین موتها و الّتی لم تمت فی منامها

کاربرد <توفّی> در مورد خواب انسان، به مانند کاربرد آن در مورد مرگ او، ناظر به شباهت مرگ و خواب می باشد.

14 - حقیقت خواب ، خروج روح از بدن و حقیقت بیداری بازگشت آن به بدن است .

اللّه یتوفّی الأنفس حین موتها و الّتی لم تمت فی منامها . .. و یرسل الأُخری إلی أ

برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که خداوند می فرماید: جان انسان ها را در حال خواب دریافت می کنم و کسانی که مرگشان در آن حال مقدر شده باشد در همین حال می میرند و آن دسته که برایشان مقدر نشده باشد آن جان رها و آزاد می گردد تا اجلشان فرا رسد. پس روح انسان در حال خواب قبض می شود و این همان حقیقت خواب است و وقتی در حال بیداری به بدن بازمی گردد تا اجل فرا رسد، این همان حقیقت بیداری می باشد.

18 - < عن أبی جعفر ( ع ) قال : ما من أحد ینام إلاّ عرجت نفسه إلی السماء و بقیت روحه فی بدنه و صار بینهما سبب کشعاع الشمس فإن أذن اللّه فی قبض الأرواح اجابت روح النفس و إذا اذن اللّه فی رد الروح أجابت النفس الروح و هو قوله سبحانه : < اللّه یتوفّی الأنفس حین موت ها و الّتی لم تمت فی منام ها > ;

امام باقر(ع) فرمود: هیچ کس نیست که به خواب رود مگر این که نفس او به آسمان می رود و روح او در بدنش می ماند و ارتباطی مشابه خورشید و شعاعش بین نفس و روح باقی می ماند. پس اگر خداوند اجازه در قبض روح ها دهد، روح نفس را اجابت می کند [و مرگ حاصل می شود] و اگر خداوند اجازه دهد روح برگردد و (قبض نشود) نفس آن را پذیرفته و به او ملحق می شود و این سخن خداوند سبحان است که می فرماید: اللّه یتوفّی الأنفس حین موتها>.

14- خدا و خواب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 255 - 7

7 - هیچگاه خواب سبک ( چُرت ) و سنگین ، خداوند را فرانمی گیرد .

لا تأخذه سنه و لا نَوم

15- خواب از آیات خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 26

16 - زمر - 39 - 42 - 15

15 - < حیات و مرگ > و < خواب و بیداری > ، در بردارنده آیات متعدد خداوند و جلوه های گوناگون قدرت او

اللّه یتوفّی الأنفس حین موتها . .. فیمسک ... و یرسل الأُخری ... إنّ فی ذلک لأی-ت

جمع آمدن <آیات> می رساند که آیه و نشانه بودن <حیات و مرگ> و <خواب و بیداری>، از جهات مختلف و گوناگون است.

16- خواب اصحاب الجنه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 19 - 2

2 - در خواب بودن باغداران یمنی ، به هنگام نزول بلای ویرانگر بر بوستان آنان

فطاف . .. و هم نائمون

17- خواب اصحاب کهف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 11 - 1،3

1- خداوند ، با مسلّط کردن خواب بر اصحاب کهف ، دعای آنان را مستجاب کرد .

فقالوا ربّنا ءاتنا . .. فضربنا علی ءاذانهم

عبارت <ضربنا علی اذانهم> کنایه از آن است که خداوند، خواب را بر آنان مسلّط کرد، به گونه ای که گوش آنان نمی شنید. و عطف جملهه <ضربنا> با حرف تفریع بر جملات قبل - که متضمن دعای اصحاب کهف بود - گویای آن است که تسلّط خواب بر ایشان، در مسیر اجابت دعای آنان صورت گرفته است.

3- حیات طولانی اصحاب کهف در خواب ، از آیات الهی است .

کانوا من ءای-تنا عجبًا . .. فضربنا علی ءاذانهم فی الکهف سنین عددًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 18 - 1،3،4،5

1- اصحاب کهف ، با احساس امنیت از خطر دشمن ، در غار به خواب رفتند .

و هم رقود

3- پیکر و اعضای بدن اصحاب کهف ، در تمام مدّتی که در خواب بودند ، آسیبی ندید و تغییر چشم گیری نیافت .

و تحسبهم أیقاظًا و هم رقود

مفاد جمله <تحسبهم. ..> این است که هر بیننده ای، اگر در دوران خوابِ اصحاب کهف، به آنان نظر می افکند، نه تنها آن ها را اجسادی از هم گسیخته نمی یافت، بلکه انسان هایی به خواب رفته نیز نمی دید; یعنی، آن ها، افرادی بیدار به نظر می آمدند که حیات عادی خود را می گذرانند.

ص: 27

4- خداوند ، پیکر های اصحاب کهف را در زمان چیرگی خواب بر آنان ، به راست و چپ گردش می داد .

و نقلّبهم ذات الیمین و ذات الشمال

5- گردیدن اصحاب کهف به چپ و راست ، از عوامل مصونیّت آنان در برابر آسیب های جسمی بود . *

و نقلّبهم ذات الیمین و ذات الشمال

اسناد <نقلّب> (گرداندن) به خداوند، در جمله <نقلّبهم. ..> گویای این است که این تغییر حالت، از الطاف الهی بوده است. بیان این نکته، پس از اشاره به خواب اصحاب کهف، می تواند ناظر به برخی از علل سالم ماندن بدن آنان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 19 - 3،18

3- بیدارسازی اصحاب کهف ، فراهم آورنده فرصتی مناسب برای پرسوجوی آنان از همدیگر درباره خواب خویش بود .

بعثن-هم لیتساءلوا

<ل> در <لیتساءلوا> بیانگر علّت بیدارسازی است. هدف از به خواب بردن و بیدار ساختن اصحاب کهف - چنان چه از تفریع آیات یازدهم و دوازدهم بر آیه دهم به دست آمد - اعطای رحمت و رشدی بود که اصحاب کهف درخواست کرده بودند. بنابراین، باید به خداوند، آنان را از خواب بیدار می کرد تا از راه پرسش و غیر آن، به حوادثی که بر آنان گذشته بود، پی ببرند و در مسیر خداشناسی رشد یابند.

18- اصحاب کهف ، به عادی نبودن خواب خویش پی نبردند و احتمال آن نیز به فکر آنان خطور نکرد .

فابعثوا أحدکم بورقکم

18- خواب انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 60 - 1

1 - تنها خداوند است که با قبض روح آدمی وی را در شب به خواب می برد.

هو الذی یتوفکم بالّیل

<توفی> در آیه به معنای قبض روح است و چون در خواب نیز روح آدمی گرفته می شود، از آن به <توفی> تعبیر شده است.

19- خواب در روز

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 23 - 2

2 - فراهم بودن امکان خواب در شب و روز برای انسان ها از آیات الهی است .

و من ءای-ته منامکم بالیل و النهار

بنابر این که <و النهار> عطف به <اللیل> باشد، استفاده می شود که شب و روز، هر دو ظرفی مناسب برای خواب هستند.

ص: 28

20- خواب در شب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 60 - 1،9

1 - تنها خداوند است که با قبض روح آدمی وی را در شب به خواب می برد.

هو الذی یتوفکم بالّیل

<توفی> در آیه به معنای قبض روح است و چون در خواب نیز روح آدمی گرفته می شود، از آن به <توفی> تعبیر شده است.

9 - خداوند شب را زمان مناسب برای خواب و آرامش و روز را برای تلاش و کار قرار داده است.

هو الذی یتوفکم بالّیل و یعلم ما جرحتم بالنهار ثم یبعثکم فیه

اگر چه خواب و بیداری اختصاصی به شب و روز ندارد، ولی اینکه ظرف <توفی> شب است و ظرف <جرحتم> روز است، برداشت فوق به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 10 - 5

5 - شب ، بهترین زمان استراحت و خواب

و جعلنا نومکم سباتًا . و جعلنا الّیل لباسًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 67 - 3،5

3 - خداوند ، شب را به منظور آرمیدن و روز را با هدف تلاش و تأمین معاش انسان ، برقرار کرده است .

هو الذی جعل لکم الّیل لتسکنوا فیه و النهار مبصراً

به قرینه <مبصراً> لفظ <مظلماً>، بعد از <الّیل> ; و به قرینه <لتسکنوا فیه> جمله <لتعملوا فیه>، بعد از لفظ <مبصراً> مقدر است ; یعنی: هو الذی جعل لکم الّیل مظلماً، لتسکنوا فیه و النهار مبصراً لتعملوا فیه.

5 - شب ، ظرفی مناسب برای آرمیدن و روز فرصتی شایسته برای تلاش است .

هو الذی جعل لکم الّیل لتسکنوا فیه و النهار مبصراً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 23 - 2،3،11

2 - فراهم بودن امکان خواب در شب و روز برای انسان ها از آیات الهی است .

و من ءای-ته منامکم بالیل و النهار

بنابر این که <و النهار> عطف به <اللیل> باشد، استفاده می شود که شب و روز، هر دو ظرفی مناسب برای خواب هستند.

3 - شب ، وقتی مناسب و طبیعی برای خواب است .

و من ءای-ته منامکم بالیل و النهار

ص: 29

بنابراین که تقدیم و تأخیری در آیه باشد و <النهار> مجرور به حرف جر محذوف و متعلق به <إبتغاء> و <بالّیل> متعلق به <منامکم> باشد، نکته فوق استفاده می شود.

11 - آیه بودن خواب در شب و تلاش در روز برای کسب روزی ، برای دارندگان گوش شنوا ، قابل درک است .

إنّ فی ذلک لأی-ت لقوم یسمعون

21- خواب مجاهدان غزوه بدر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 11 - 1،5

1 - آرامش روحی مجاهدان پیش از جنگ بدر ، موجب فراگیری خوابی سبک بر تمامی آنان

إذ تستغیثون . .. إذ یغشیکم النعاس أمنه منه

<غشاوه> به معنای احاطه است و فعل <یغشیکم>، از باب تفعیل، دلالت بر کثرت احاطه دارد. می توان گفت نمود آن کثرت، فراگیری خواب بر تمامی افراد بوده است. کلمه <أمنه>، که به معنای نبودن ترس است، مفعولٌ له حصولی برای <یغشیکم> است. یعنی به علت اینکه آرامش یافتید، خواب شما را فراگرفت

5 - استراحت و آرامش روحی مجاهدان و فراگیری خواب بر آنان در آستانه جنگ بدر ، نعمتی الهی بر ایشان و شایسته به یاد داشتن

إذ یغشیکم النعاس أمنه منه

22- شگفتی خواب اصحاب کهف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 19 - 2

2- بیداری اصحاب کهف ، همچون خواب شگفت و سلامت جسم شان در آن مدّت طولانی ، آیت و نشانه ای الهی بود .

و کذلک بعثن-هم

مشارالیه <ذلک> - که بعث و بیدارسازی اصحاب کهف به آن تشبیه شده است - خواب طولانی آنان و تدابیری است که در مدّت خواب برای سلامت آنان به کار برده شده بود. وجه شبه مورد نظر - آنگونه که از جمله <ذلک من آیات اللّه من یهد اللّه فهو المهتد> در آیه هفده به دست می آید - نشانه بودن و دلالت این حوادث بر امدادهای هدایت گرانه خداوند، به موحّدان است.

23- عذاب در خواب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 4 - 3

ص: 30

3 - گروهی از امتهای متخلف پیشین شب هنگام و گروهی دیگر در حال خواب نیمروز، گرفتار عذاب الهی شدند.

فجاءها بأسنا بیتا أو هم قائلون

<أو> در جمله <أو هم قائلون> برای تنویع است. <قائله> به معنای نیمروز است و <قائل> به کسی گفته می شود که آن هنگام در خواب باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 97 - 1

1 - امت های تکذیب کننده انبیا در معرض گرفتار آمدن به عذاب الهی به هر هنگام ، بویژه شبانگاهان در حال خواب و بی خبری

أفأمن أهل القری أن یأتیهم بأسنا بیتا و هم نائمون

تفریع جمله <أفأمن . .. > بر <و لکن کذبوا فأخذنهم ... > می رساند که مراد از <أهل القری> امتهای تکذیب کننده انبیاست.

24- فواید خواب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 47 - 3

3 - خواب ، مایه آرامش جسم و جان و تعادل یافتن روان آدمی است .

و النوم سباتًا

برخی از اهل لغت <سبت> (ریشه <سباتاً>) را به معنای <راحت> دانسته اند (لسان العرب). برخی نیز آن را به معنای <قطع> گرفته اند (مفردات راغب). و بر مبنای معنای دوم، شب به این خاطر به قطع توصیف شد که چون در شب هنگام، تمامی فعالیت ها و تلاش های روزانه قطع می شود و در نتیجه جسم و جان آدمی آرامش می یابد.

25- مدت خواب اصحاب کهف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 11 - 2،8

2- فرو رفتن اصحاب کهف در خوابی عمیق و چندین ساله ، به اراده خدا بود .

فضربنا علی ءاذانهم فی الکهف سنین عددًا

<عدداً> مصدر و به معنای <معدوده> و یا <ذات عدد> است. توصیف <سنین> به این که دارای عدد و شمارش است - در نظر برخی از مفسران - به کثرت آن سال ها اشاره دارد; زیرا تعداد سال ها، اگر اندک باشد، نیاز به شمارش ندارد.

8- غار ، محلِّ به خواب رفتن چند ساله اصحاب کهف

فضربنا علی ءاذانهم فی الکهف سنین عددًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 31

10 - کهف - 18 - 12 - 2،3

2- هدف از بیدار ساختن اصحاب کهف ، نمایاندن ارزیابی آنان درباره مدّت زمان خواب خویش بود .

ثمّ بعثن-هم لنعلم أیّ الحزبین أحصی لما لبثوا أمدًا

با توجه به این که <لنعلم> - (تا بدانیم) - در مورد خداوند به معنای کسب علم نیست، بلکه محقّق ساختن معلوم است، در برداشت فوق از دانستن خدا به <نمایاندن> تعبیر شده. <أمد> به معنای <وقت ممتدّ> و نیز <پایان مدّت> است. در این آیه، به قرینه <أحصی>، معنای نخست مراد است. کلمه <أحصی> محتمل است که فعل ماضی باشد و <أمداً> مفعول آن، که در نتیجه، <لما لبثوا> به <أمداً> تعلّق خواهد داشت. و ممکن است که <أحصی> اسم تفضیل و <أمداً> تمییز آن باشد.

3-میان اصحاب کهف ، در برآورد مدّت خواب خویش ، دو دستگی به وجود آمد . *

أیّ الحزبین أحصی لما لبثوا

با توجه به آیات بعد - که گفت و گوی اصحاب کهف را با هم نقل کرده است (قالوا لبثنا) - چنین برمی آید که آنان، خود، به دو گروه (الحزبین) تقسیم شده بودند و درباره مدّت زمان خواب خویش اختلاف نظر داشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 19 - 5،8،9

5- خواب اصحاب کهف ، در نظر گروهی از آنان ، درنگی یک روزه ، یا کمتر از آن بود .

قالوا لبثنا یومًا أو بعض یوم

حرف <أو> برای تردید است و منشأ تردید در <یوماً أو بعض یوم> این بود که گویندگان این سخن، با نگاه به جایگاه خورشید، مردّد ماندند که: <آیا شبی بر آن ها گذشته و در نتیجه یک شبانه روز در خواب بودند، یا هنوز در همان روزی به سر می برند که در آن به خواب رفتند؟>. براساس این تقریب، کلمه <یوماً> به معنای یک شبانه روز خواهد بود و به جز ساعات نزدیک غروب، هر لحظه ای از روز را می توان لحظه آغاز خواب آنان تصوّر کرد.

8- اصحاب کهف از براورد دقیق مدّت زمان خواب خویش ناتوان بودند .

قالوا لبثنا یومًا أو بعض یوم قالوا ربّکم أعلم بما لبثتم

9- گروهی از اصحاب کهف ، با اعتراف به ناتوانی خود از تشخیص مدّت خواب اندک بودن آن را احتمالی ناصحیح دانسته و گفتوگو درباره خواب را بی ثمر خواندند و تنها خداوند را به زمان دقیق آن آگاه دانستند .

قالوا ربّکم أعلم بما لبثتم

کلمه <ربّکم> قرینه بر این است که گویندگان جمله <ربّکم أعلم> افرادی غیر آن دسته بودند که گفتند: <لبثا یوماً. ..> زیرا، در غیر این صورت، گفتن <ربّنا> مناسب می نمود. آن ها، با بیان آگاهی خداوند، در حقیقت، همراهان خود را در حدس شان (لبثنا یوماً أو بعض یوم) تخطئه کردند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 20 - 13

13- اصحاب کهف ، از مدّت زمان خواب خویش ، کاملاً بی اطلاع بودند .

إنّهم إن یظهروا . .. و لن تفلحوا إذًا أبدًا

بدیهی است اگر اصحاب کهف، احتمال گذشت چندین قرن از زمان خوابیدن خویش را می دادند، هرگونه تغییر و تحوّلی را محتمل می دیدند و وضعیت سیاسی و اجتماعی جامعه را، همان وضعیت دوران خویش فرض نمی کردند.

ص: 32

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 25 - 1،2،3،4

1- درنگ اصحاب کهف در غار ، سیصد و نُه سال بوده است .

و لبثوا فی کهفهم ثل-ث ماْئه سنین وازدادوا تسعًا

<سنین> بدل است برای <ثلاثمئه>. این کلمه علاوه بر مشخص ساختن مراد از <سیصد> نشانه این است که گذشت سالیانی چند بر خواب اصحاب کهف، امری شگفت است.

2- اصحاب کهف ، در تمام مدّت سیصد و نُه سال ، در همان غاری بودند که به آن پناهنده شده بودند .

و لبثوا فی کهفهم

3- اصحاب کهف ، براساس سال های شمسی ، سیصد سال و براساس سال های قمری ، سیصد و نُه سال در غار ماندند .

و لبثوا فی کهفهم ثل-ث ماْئه سنین وازدادوا تسعًا

ضمیر در <ازدادوا> به اصحاب کهف مربوط است و تفکیک نُه سال از سیصد سال، شاید ناظر به این باشد که آن ها، به حساب سال های شمسی، سیصد سال آرمیده بودند و شمار این سال ها، موافق سال های قمری، از سیصد و نُه سال اندکی (کمتر از سه ماه) بیشتر می شود که معمولاً، این مقدار را در زمان بندی حوادث نادیده می گیرند.

4- < روی أنّ یهودیاً سأل علی بن أبی طالب عن مدّه لبثهم ( أی لبث أصحاب الکهف ) فأخبر بما فی القرآن فقال : < إنّا نجد فی کتابنا ثلاثمئه ! > . فقال : ذک بسنی الشمس و ه-ذا بسنی القمر . > ;

روایت شده که یهودی ای از علی(ع) از مدّت درنگ اصحاب کهف در غار سؤال کرد. امام، او را به آنچه در قرآن است، خبر داد. یهودی گفت: <ما در کتاب مان، درنگ آنان را سیصد سال می یابیم.>. امام(ع) فرمود: <آن نقل، براساس سال شمسی است و این نقل، به سال قمری است>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 26 - 2

2- اِخبار خداوند از مدّت خواب اصحاب کهف ، متکی بر علم برترش است و قابل قیاس با دیگر نظریه ها نیست .

قل اللّه أعلم بما لبثوا

26- مکان خواب اصحاب کهف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 11 - 8

8- غار ، محلِّ به خواب رفتن چند ساله اصحاب کهف

فضربنا علی ءاذانهم فی الکهف سنین عددًا

ص: 33

27- منشأ خواب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 61 - 2

2 - خوابانیدن و بیدار کردن تا زمان اجل و سپس بازگشت به خداوند و محاسبه اعمال، نشانه تسلط خداوند بر امور بندگان است.

هو الذی یتوفکم بالّیل . .. و هو القاهر فوق عباده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 42 - 13

13 - < زندگی و مرگ > و < خواب و بیداری > انسان ها ، تحت تدبیر خداوند قرار دارد .

اللّه یتوفّی الأنفس حین موتها و الّتی لم تمت فی منامها . .. و یرسل الأُخری إلی أ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 9 - 5

5 - قدرت خداوند بر ایجاد حالت خواب در انسان ، دلیل امکان معاد است .

عمّ یتساءلون . .. و جعلنا نومکم سباتًا

28- منشأ خواب اصحاب کهف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 11 - 2،4

2- فرو رفتن اصحاب کهف در خوابی عمیق و چندین ساله ، به اراده خدا بود .

فضربنا علی ءاذانهم فی الکهف سنین عددًا

<عدداً> مصدر و به معنای <معدوده> و یا <ذات عدد> است. توصیف <سنین> به این که دارای عدد و شمارش است - در نظر برخی از مفسران - به کثرت آن سال ها اشاره دارد; زیرا تعداد سال ها، اگر اندک باشد، نیاز به شمارش ندارد.

4- خداوند ، با تصرّف در حسِّ شنوایی اصحاب کهف ، آنان را در خوابی چندین ساله ، در غار نگاه داشت .

فضربنا علی ءاذانهم فی الکهف سنین عددًا

29- نعمت خواب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 11 - 5

5 - استراحت و آرامش روحی مجاهدان و فراگیری خواب بر آنان در آستانه جنگ بدر ، نعمتی الهی بر ایشان و شایسته به یاد داشتن

ص: 34

إذ یغشیکم النعاس أمنه منه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 47 - 7

7 - آفرینش شب همچون لباس برای انسان ، خواب آرامش بخش و روز پرتلاش ، از نعمت های الهی

و هو الذی جعل لکم الّیل لباسًا و النوم سباتًا و جعل النهار نشورًا

برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که آیه شریفه در مقام امتنان و برشمردن نعمت های الهی برای انسان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 9 - 2

2 - خواب ، از نعمت های خداوند برای انسان ها است .

و جعلنا نومکم سباتًا

30- نقش خواب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 11 - 7

7- سیستم بدن انسان ، برای زندگی طولانی و بدون تغذیه در خواب ، قابلیت دارد . *

فضربنا علی ءاذانهم فی الکهف سنین عددًا

از ظاهر آیات سوره کهف، برمی آید که اصحاب کهف، در آن سال های متمادی، زنده، ولی در خواب بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 23 - 1

1 - پدیده خواب ، از آیات الهی است .

و من ءای-ته منامکم بالیل و النهار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 42 - 15

15 - < حیات و مرگ > و < خواب و بیداری > ، در بردارنده آیات متعدد خداوند و جلوه های گوناگون قدرت او

اللّه یتوفّی الأنفس حین موتها . .. فیمسک ... و یرسل الأُخری ... إنّ فی ذلک لأی-ت

جمع آمدن <آیات> می رساند که آیه و نشانه بودن <حیات و مرگ> و <خواب و بیداری>، از جهات مختلف و گوناگون است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 9 - 1

ص: 35

1 - خواب ، پایان دهنده کار و تلاش روزمرّه انسان و زمینه آرامش و راحتی او است .

و جعلنا نومکم سباتًا

<سباتاً> ; یعنی، از حرکت باز ایستادن (لسان العرب از زجاج) و معنای اصلی آن، راحت است. (مصباح)

31- وقت خواب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 67 - 3،5

3 - خداوند ، شب را به منظور آرمیدن و روز را با هدف تلاش و تأمین معاش انسان ، برقرار کرده است .

هو الذی جعل لکم الّیل لتسکنوا فیه و النهار مبصراً

به قرینه <مبصراً> لفظ <مظلماً>، بعد از <الّیل> ; و به قرینه <لتسکنوا فیه> جمله <لتعملوا فیه>، بعد از لفظ <مبصراً> مقدر است ; یعنی: هو الذی جعل لکم الّیل مظلماً، لتسکنوا فیه و النهار مبصراً لتعملوا فیه.

5 - شب ، ظرفی مناسب برای آرمیدن و روز فرصتی شایسته برای تلاش است .

هو الذی جعل لکم الّیل لتسکنوا فیه و النهار مبصراً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 23 - 3

3 - شب ، وقتی مناسب و طبیعی برای خواب است .

و من ءای-ته منامکم بالیل و النهار

بنابراین که تقدیم و تأخیری در آیه باشد و <النهار> مجرور به حرف جر محذوف و متعلق به <إبتغاء> و <بالّیل> متعلق به <منامکم> باشد، نکته فوق استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 10 - 5

5 - شب ، بهترین زمان استراحت و خواب

و جعلنا نومکم سباتًا . و جعلنا الّیل لباسًا

32- وقت خواب محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مزمل - 73 - 7 - 5

5 - < عن أبی جعفر ( ع ) فی قوله : < إنّ لک فی النهار سبحاً طویلاً > یقول : فراغاً طویلاً لنومک و لحاجتک ;

از امام باقر(ع) درباره سخن خداوند: <إنّ لک فی النهار سبحاً طویلاً> روایت شده که خدا [به رسول خود ]می فرماید: تو در روز

ص: 36

برای خواب و رفع نیازهایت، فراغت طولانی خواهی داشت>.

33- ویژگیهای خواب اصحاب کهف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 18 - 2،13،15،16،20

2- خواب اصحاب کهف ، به گونه ای بود که هر بیننده ای آنان را بیدار می پنداشت .

و تحسبهم أیقاظًا و هم رقود

<یَقِظ> به شخص بیدار گفته می شود و <أیقاظ> جمع آن است. <رقود> جمع <راقد> است و <راقد>; یعنی، شخصی که به خواب رفته است.

13- آرمیدن اصحاب کهف در غار ، به گونه ای بود که اگر کسی به جایگاه آنان دست می یافت ، از ناحیه آنان احساس خطر می کرد و می گریخت .

لو اطلعت علیهم لولّیت منهم فرارًا

به قرینه جمله <لبثنا یوماً أو بعض یوم> - در آیه بعد - که گویای پیدا نشدن تغییر عمده ای در جسم اصحاب کهف است، می توان دریافت که چهره آنان هول ناک نگردیده، بلکه کیفیت قرار گرفتن آنان در غار، منظره آنان را رعب انگیز ساخته بود.

15- بیدارنمایی اصحاب کهف ، دارای نقشی به سزا در هول انگیز ساختن منظره آنان

و تحسبهم أیقاظًا . .. لملئت منهم رعبًا

16- منظره هراس انگیز اصحاب کهف ، در حالت خواب ، وسیله ای الهی برای حفاظت آنان

و نقلّبهم . .. لو اطلعت علیهم لولّیت منهم فرارًا و لملئت منهم رعبًا

ضمیر فاعلی در <نقلّبهم. ..> قرینه است بر این که تمام ویژگی های یاد شده برای اصحاب کهف، عنایت و لطف خداوند بر آنان بوده است و به تناسب مورد می توان فهمید که هدف مورد نظر از آن الطاف، حفاظت آنان از خطرها و آسیب ها بوده است.

20- < [ عن الصادق ( ع ) فی قصّه أصحاب الکهف أنّه قال ] : . . . لهم فی کلّ سنه نقلتان ینامون سته أشهر علی جنوبهم الیمنی و سته أشهر علی جنوبهم الیسری . . . ;

[از امام صادق(ع) در قصّه اصحاب کهف، روایت شده که فرمود]: . .. برای آنان، در هر سال، دو گردیدن بود: شش ماه بر پهلوی راست شان و شش ماه بر پهلوی چپ شان می خوابیدند...>.

ص: 37

5- خواسته

1- آثار اجابت خواسته های کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 8 - 5

5- در صورت تحقق درخواست کافران برای نزول ملائکه ، تمامی آنان هلاک می شوند و مهلتی برای ایمان نخواهند داشت .

ما ننزّل الملئکه إلاّ بالحقّ و ما کانوا إذًا منظرین

انظار مصدر <منظر> به معنای تأخیر انداختن است و حصر در آیه، نشان می دهد که با آمدن ملائکه، اجل هیچ کدام از کفار به تأخیر نخواهد افتاد و به هلاکت خواهند رسید.

2- آثار رد خواسته های یتیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - ماعون - 107 - 2 - 4

4 - ترش رویی در برابر یتیمان و رد خواسته های آنان ، دورسازنده انسان از قرب به خداوند است .

فذلک

<ذلک>، اسم اشاره ای است که برای دور به کار می رود و در آیه شریفه یا برای تحقیر به کار رفته و یا نشانگر دوری از خداوند است.

ص: 38

3- اجابت خواسته های انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 31 - 6

6- جایگاه خوب ، جایی است که تمامی خواسته های انسان در آن برآورده شود .

و لنعم دار المتّقین . جنّ-ت عدن ... لهم فیها ما یشاءون

4- اجابت خواسته های بهشتیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 31 - 4

4- تمامی خواسته های تقواپیشگان در بهشت ، برآورده می شود .

دار المتّقین . جنّ-ت عدن یدخلونها ... لهم فیها ما یشاءون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 35 - 1،3،5

1 - بهشت ، در بردارنده همه آرزو ها و برآورنده همه خواسته های بهشتیان

لهم ما یشاءون فیها

3 - بازدارندگان خویش از هوس ها ، برخوردار از هر آرزو در بهشت

و أُزلفت الجنّه للمتّقین . .. أوّاب حفیظ ... لهم ما یشاءون فیها

با توجه به این که <تقوا> و خودداری از گناه و هوای نفس، به عنوان بارزترین صفت اهل بهشت یاد شده است، نوید <لهم ما یشاءون فیها> می تواند بیانگر معنای بالا باشد.

5 - اعطای خواسته های بهشتیان به ایشان ، فراتر از حد انتظارشان *

لهم ما یشاءون فیها و لدینا مزید

برداشت یاد شده بدان احتمال است که <مزید> در مقایسه با خواسته بهشتیان (ما یشاءون) مطرح شده باشد; یعنی، آنچه آنان بخواهند، فزون ترش را داریم و در اختیار آنان قرار می دهیم.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 22 - 4

4 - نبود محدودیت برای بهشتیان ، در رسیدن به مشتهیات و خواسته های خویش

و أمددن-هم بف-کهه و لحم ممّا یشتهون

ص: 39

5- اجابت خواسته های کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 8 - 8

8- در صورت تحقق خواسته کافران مکه ، مبنی بر نزول ملائکه ، آنان گرفتار عذابی مرگبار می شدند .

ما ننزّل الملئکه إلاّ بالحقّ و ما کانوا إذًا منظرین

یکی از احتمالاتی که برای آیه داده شده، این است که ملائکه، در صورتی که بخواهند برای کافران نازل شوند، برایشان عذاب به ارمغان خواهند آورد; عذابی که هیچ کدام از آنان را زنده نخواهد گذاشت.

6- اجابت خواسته های متقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 31 - 4،7،9

4- تمامی خواسته های تقواپیشگان در بهشت ، برآورده می شود .

دار المتّقین . جنّ-ت عدن یدخلونها ... لهم فیها ما یشاءون

7- ورود به بهشت جاودان و رسیدن به تمامی خواسته ها در آن ، پاداش خداوند به تقواپیشگان است .

دار المتّقین . جنّ-ت عدن ... لهم فیها ما یشاءون

9- نیل به سعادت اخروی ، جای گرفتن در بهشت و برآورده شدن تمامی خواسته ها در آن ، پاداش خداوند به تقواپیشگان

و لنعم دار المتّقین . جنّ-ت عدن ... لهم فیها ما یشاءون کذلک یجزی الله المتّقین

7- ارزش خواسته های مادی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 35 - 11

11 - برتری درخواست ها و نیاز های معنوی و اخروی ، بر درخواست ها و نیاز های مادی و دنیایی در دعا و عرض حاجت به درگاه الهی

قال ربّ اغفر لی و هب لی ملکًا

8- ارزش خواسته های معنوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 35 - 11

11 - برتری درخواست ها و نیاز های معنوی و اخروی ، بر درخواست ها و نیاز های مادی و دنیایی در دعا و عرض حاجت به درگاه

ص: 40

الهی

قال ربّ اغفر لی و هب لی ملکًا

9- اهمیت رد خواسته های کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 14 - 1

1 - هشدار خداوند به پیامبر ( ص ) ، نسبت به اجابت خواسته های کافران تکذیب گر و سازش و مسامحه با آنان ، به صرف ثروت و نیروی انسانی بسیار آنان

و لاتطع کلّ حلاّف . .. أن کان ذا مال و بنین

برداشت یاد شده، مبتنی بر این نکته است که جمله <أن کان ذا مال . ..> متعلق به <لاتطع> باشد. گفتنی است در آغاز <أن> لام تعلیل در تقدیر است.

10- پادشاه مصر و خواسته های یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 56 - 1

1- پادشاه مصر ، پیشنهاد یوسف ( ع ) را پذیرفت و مدیریت کشت و برداشت محصولات و ذخیره سازی و توزیع آنها را به او سپرد .

اجعلنی علی خزائن الأرض . .. و کذلک مکّنّا لیوسف فی الأرض

11- تأخیر در قبول خواسته یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 55 - 15

15- < عن رسول الله ( ص ) : رحم الله أخی یوسف لو لم یقل : اجعلنی علی خزائن الأرض لولاّه من ساعته و ل-کنّه أخّر ذلک سنه ;

از رسول خدا(ص) روایت شده است: خدا رحمت کند برادرم یوسف را اگر نمی گفت: مرا سرپرست خزاین زمین قرار بده، همان وقت این مقام را به او می داد ; ولی [این تقاضا سبب شد] که سرپرستی او بر خزاین زمین یک سال به تأخیر افتد>.

12- تأمین خواسته ها در بهشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 102 - 4

ص: 41

4- بهشت ، سرایی جاودان و دل خواه و نعمت های آن ارضا کننده تمامی امیال و خواسته های آدمی است .

و هم فی مااشتهت أنفسهم خ-لدون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 16 - 3،6

3 - تأمین تمامی خواسته های متقین در بهشت جاویدان ، وعده تخلف ناپذیر و متعهدانه خداوند به آنان

لهم فیها ما یشاءون خ-لدین کان علی ربّک وعدًا مسئولاً

6 - بهشت جاویدان ، تنها جایی است که تمامی خواسته ها و تمایلات بشر در آن تأمین و ارضا خواهد شد .

لهم فیها ما یشاءون خ-لدین

این که خداوند وعده داد که: <تمامی خواسته های متقین در بهشت تأمین می شود (نه در دنیا)> می توان به برداشت یاد شده دست یافت.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 31 - 8

8 - آدمی ، در بهشت به تمامی آنچه می خواهد و طلب می کند ، خواهد رسید .

و لکم فیها ما تشتهی أنفسکم و لکم فیها ما تدّعون

تقدیم <فیها> بر <تشتهی> گویای حصر است; یعنی، آنچه می خواهید و آرزو می کنید تنها در بهشت بدان دست می یابید و در غیر بهشت این گونه نیست که آدمی هر آنچه بخواهد، بتواند آن را به دست آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 71 - 9

9 - تنها بهشت ، محل تأمین تمامی خواسته ها و لذت های انسان

و فیها ما تشتهیه الأنفس

تقدیم <فیها> اشعار به این نکته دارد که تمایلات وجودی انسان، به طور کامل تنها در بهشت تأمین می شود.

13- تأمین خواسته ها در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 34 - 12

12 - قیامت ، تنها عرصه شایسته برای برآورده شدن تمامی خواسته های بشر

لهم ما یشاءون عند ربّهم

<عند ربّهم> به منزله قید برای <لهم ما یشاءون> است. این قید می رساند که برآورده شدن خواسته های بشر در قیامت و در پیشگاه خداوند میسر است نه در دنیا; چنان که خداوند در جای دیگر از قرآن می فرماید: <...و فیها ما تشتهیه الأنفس و تلذّ الأعین...; در آن جا (بهشت) هرچه دل ها خواهش و آرزو کند و چشم ها از دیدن آن لذت برد، وجود دارد. زخرف (43)، آیه (71).

ص: 42

14- تأمین خواسته های اخروی متقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 16 - 1،3،7

1 - متقین ، در جایگاه ابدی خویش در بهشت ، هر آنچه را که بخواهند آماده است .

لهم فیها ما یشاءون خ-لدین

3 - تأمین تمامی خواسته های متقین در بهشت جاویدان ، وعده تخلف ناپذیر و متعهدانه خداوند به آنان

لهم فیها ما یشاءون خ-لدین کان علی ربّک وعدًا مسئولاً

7 - تحقق وعده الهی بر تأمین تمامی خواسته ها در بهشت جاویدان ، انتظار و توقع متقین از خداوند

لهم فیها ما یشاءون خ-لدین کان علی ربّک وعدًا مسئولاً

<مسؤول>; یعنی، کسی که مورد سؤال و مطالبه مستحقان و حق داران است و در آیه شریفه - به قرینه مقام - مقصود این است که متقین، می توانند توقع و انتظار داشته باشند که خداوند به وعده خود عمل کند.

15- تأمین خواسته های انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 34 - 4

4 - تمامی خواسته های پیامبران و پیروان آنان در قیامت ، از پیش آماده شده و به آنان داده خواهد شد .

و الذی جاء بالصدق و صدّق به . .. لهم ما یشاءون عند ربّهم

16- تأمین خواسته های بهشتیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 31 - 4

4 - تمامی تمایلات و خواسته های مؤمنان قابل دستیابی برای آنان در بهشت

و لکم فیها ما تشتهی أنفسکم و لکم فیها ما تدّعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 22 - 13،14،19

13 - تمامی خواسته های مادی و معنوی مؤمنان نیک کردار ، در بهشت فراهم است .

لهم ما یشاءون عند ربّهم

ص: 43

14 - اراده و خواست مؤمنان بهشتی ، مؤثر در پدید آمدن نعمت ها و خواسته های آنان

لهم ما یشاءون عند ربّهم

19 - تحقق همه خواسته های انسان در بهشت ، نمود فضل بزرگ خداوند است .

لهم ما یشاءون . .. ذلک هو الفضل الکبیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 36 - 7

7 - نعمت های اعطایی خداوند به بهشتیان ، تأمین کننده تمام خواسته های ایشان است .

حسابًا

<حساباً> اسم مصدر برای <إحساب> است و <أحسب>; یعنی، عطا را افزایش داد تا حدی که دریافت کننده گفت: <حسبی> ;یعنی، مرا کافی است (تاج العروس) و ممکن است <حساباً> مصدر و به معنای محاسبه کردن باشد. در هر صورت به دلیل صفت بودن آن برای <عطاء>، معنای مصدری ندارد; بلکه به معنای <مُحْسَب> (کافی) و یا <محسوب> (شمرده شده) است. در برداشت یاد شده، معنای اول مورد نظر است.

17- تأمین خواسته های پیروان انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 34 - 4

4 - تمامی خواسته های پیامبران و پیروان آنان در قیامت ، از پیش آماده شده و به آنان داده خواهد شد .

و الذی جاء بالصدق و صدّق به . .. لهم ما یشاءون عند ربّهم

18- تأمین خواسته های صالحان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 22 - 13

13 - تمامی خواسته های مادی و معنوی مؤمنان نیک کردار ، در بهشت فراهم است .

لهم ما یشاءون عند ربّهم

19- تأمین خواسته های متقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 34 - 1،2،3،5

ص: 44

1 - تمامی خواسته های تقواپیشگان ، در پیشگاه الهی برآورده می شود .

هم المتّقون . لهم ما یشاءون عند ربّهم

2 - برآورده شدن تمامی خواسته های تقواپیشگان ، وعده خداوند به آنان

لهم ما یشاءون عند ربّهم

کلمه <عند> برای التزام و وعده به کار می رود; مثل <لک عندی. ..> (برای تو پیش من چنین و چنان است).

3 - تمامی خواسته های تقواپیشگان به صرف اراده کردن و بدون اظهار کردن آنها ، از پیش آماده شده است .

لهم ما یشاءون عند ربّهم

برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که <مشیّت> به معنای خواستن و اراده کردن است و خداوند در وعده خود به بهشتیان، تنها به همین مشیت و اراده کردن آنان اکتفا کرده و فرموده است که هر آنچه آنان بخواهند و اراده کنند، بدون هیچ اظهاری به آنان اعطا خواهد کرد.

5 - تأمین تمامی خواسته های تقواپیشگان در آخرت ، مقتضای ربوبیت پروردگار است .

هم المتّقون . لهم ما یشاءون عند ربّهم

20- تأمین خواسته های محسنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 34 - 6

6 - برآورده شدن تمامی خواسته های احسان کنندگان در قیامت ، به صرف اراده کردن آنان

لهم ما یشاءون عند ربّهم ذلک جزاء المحسنین

<احسان> هم شامل نیکی به خود می باشد - که در این صورت مقصود نیک کرداری است - و هم شامل نیکی به دیگران می شود (لسان العرب). این واژه در آیه شریفه، ممکن است در هر دو معنابه کار رفته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 35 - 4،9،10

4 - برآورده شدن تمامی خواسته های محسنان از سوی خداوند ، به خاطر نادیده گرفتن بدترین اعمال احتمالی گذشته آنان است .

لهم ما یشاءون عند ربّهم . .. لیکفّر اللّه عنهم أسوأ الذی عملوا

برداشت یاد شده مبتنی بر این فرض است که لام <لیکفّر>، برای تعلیل و متعلق به فعل محذوفی است که جمله <لهم ما یشاءون. ..> بر آن دلالت می کند; بر این اساس تقدیر چنین می شود: <وعدهم اللّه بذلک و یسر لهم لیکفّر...>.

9 - برآورده شدن تمامی خواسته های محسنان از سوی خداوند ، به خاطر اعطای پاداش بهترین عمل ها به آنان

لهم ما یشاءون عند ربّهم . .. و یجزیهم أجرهم بأحسن الذی کانوا یعملون

10 - فراهم شدن تمامی خواسته های محسنان در قیامت ، پاداشی است بر مبنای بهترین عمل آنان .

لهم ما یشاءون عند ربّهم . .. و یجزیهم أجرهم بأحسن الذی کانوا یعملون

برداشت یاد شده از آن جا است که جمله <یجزیهم. ..> می تواند توضیح و بیان برای جمله <لهم ما یشاءون...> باشد; یعنی، برآورده شدن خواسته های محسنان در قیامت، همان پاداش مطابق با بهترین عمل ها است که خداوند برای آنان مقرر داشته است.

ص: 45

21- تأمین خواسته های مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 32 - 2

2 - تأمین نیاز ها و ارضای همه تمنیات اهل ایمان ، پیش پذیرایی خداوند از آنان هنگام ورود به بهشت

نزلاً من غفور رحیم

با توجه به معنای <نُزُل> (غذای هنگام نزول و پیش درآمد پذیرایی از میهمان) مطلب بالا استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 22 - 13،14

13 - تمامی خواسته های مادی و معنوی مؤمنان نیک کردار ، در بهشت فراهم است .

لهم ما یشاءون عند ربّهم

14 - اراده و خواست مؤمنان بهشتی ، مؤثر در پدید آمدن نعمت ها و خواسته های آنان

لهم ما یشاءون عند ربّهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 26 - 1،3

1 - خداوند ، دعا ها و خواسته های مؤمنان نیک کردار را اجابت می کند .

و یستجیب الذین ءامنوا و عملوا الص-لح-ت

3 - خداوند ، بیش از خواسته ها و دعا های مؤمنان نیک کردار ، به آنان عطا خواهد کرد .

و یزیدهم من فضله

22- تذکر اجابت خواسته ها در بهشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 48 - 6

6- یادآوری برآورده شدن خواسته های انسان در بهشت ، از روش های هدایت و جذب انسان ها به دین *

إن المتقین فی جنّ-ت و عیون . ادخلوها بسل-م ءامنین . و نزعنا ما فی صدورهم من غلّ

ص: 46

23- خواسته بیجا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 112 - 15

15 - درخواست های نابجا از پیامبران الهی ، نشانه بی تقوایی

ان ینزل علینا مائده . .. اتقوا اللّه ان کنتم مؤمنین

24- خواسته پسندیده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 32 - 28

28 - درخواست روزی افزونتر از روزی مقدّر از درگاه خداوند ، خواسته ای پسندیده و سزاوار

و سئلوا اللّه من فضله

امام صادق (ع): انّ اللّه قسّم الارزاق بین عباده و افضل فضلا کثیراً لم یقسّمه بین احد قال اللّه عز و جل: <و سئلوا اللّه من فضله>.

_______________________________

تفسیر عیاشی، ج 1، ص 239، ح 117 ; نورالثقلین، ج 1، ص 475، ح 220 ; تفسیر برهان، ج 1، ص 366، ح 4 ; بحارالانوار، ج 5، ص 145، ح 5.

25- خواسته حواریون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 111 - 8،9

8 - حواریون پس از اظهار ایمان خالصانه ، از خداوند خواستند تا بر نیلشان به مقام تسلیم گواه باشد .

و اذ اوحیت . .. و اشهد باننا مسلمون

9 - حواریون عیسی ( ع ) از وی خواستند تا به تسلیمشان در برابر خدا و رسولش گواه باشد .

قالوا ءامنا و اشهد باننا مسلمون

برداشت فوق بر این اساس است که مخاطب فعل <اشهد> حضرت عیسی(ع) باشد. نیاوردن ربنا و مانند آن در مقام درخواست از خداوند می تواند مؤید این احتمال باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 112 - 1،2،4،7،9،14

1 - میهمانی بر سفره غذایی آسمانی و نازل شده از جانب خداوند ، درخواست حواریون از عیسی ( ع )

اذ قال الحواریون . .. هل یستطیع ربک ان ینزل علینا مائده من السماء

کلمه <مائده> به معنای غذا و سفره ای است که بر آن غذا نهاده شده باشد.

ص: 47

2 - حواریون ، در صدد پی بردن به قدرت الهی ، با درخواست مائده آسمانی

هل یستطیع ربک ان ینزل علینا مائده من السماء

4 - حواریون ، خواستار معجزه ای اختصاصی برای خویش افزون بر سایر معجزات عیسی ( ع )

ان ینزل علینا مائده

کلمه <علینا> به قرینه <نأکل> و <قلوبنا> و <نعلم> و <نکون> در آیه بعد نشانگر این است که حواریون خواستار معجزه ای بودند که تنها خودشان از آن بهره مند گردند.

7 - حواریون عیسی خواهان معجزه ای ویژه ( نزول مائده آسمانی ) علی رغم ادعای ایمان به رسالت مسیح ( ع )

هل یستطیع ربک ان ینزل علینا مائده من السماء قال اتقوا اللّه ان کنتم مؤمنین

9 - حضرت مسیح ( ع ) با بیان ناسازگاری درخواست حواریون با ایمان و تقوا در صدد بازداشتن آنان از درخواست نزول مائده

قال اتقوا اللّه ان کنتم مؤمنین

14 - حواریون عیسی مورد سرزنش وی به خاطر پیشنهاد معجزه ویژه و نزول مائده آسمانی ، علی رغم مشاهده معجزات فراوان

قال اتقوا اللّه ان کنتم مؤمنین

آیات پیشین دلالت می کند که عیسی حتی در کودکی و قبل از دعوت مردمان به ایمان، معجزاتی را به مردمان ارائه می کرد. بنابراین می توان گفت انتقاد و اعتراض حضرت مسیح(ع) بدین جهت بوده که چرا با وجود معجزات فراوان باز هم از وی درخواست معجزه دارند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 113 - 1،2،3

1 - تناول از غذای آسمانی و اطمینان به توانایی خداوند از انگیزه های حواریون برای درخواست مائده آسمانی

قالوا نرید ان نأکل منها و تطمئن قلوبنا و نعلم ان قد صدقتنا

2 - یقین به رسالت عیسی ( ع ) و تبلیغ آن با گواه بودن بر نزول مائده از انگیزه های حواریون برای درخواست مائده آسمانی

و نکون علیها من الشهدین

3 - انگیزه های چهارگانه حواریون ( تغذیه ، اطمینان و . . . ) توجیه آنان برای درخواست نابجای نزول مائده آسمانی *

قال اتقوا اللّه ان کنتم مؤمنین. قالوا نرید ان نأکل منها ... من الشهدین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 114 - 1

1 - حضرت مسیح ( ع ) با پذیرش تقاضای حواریون ، از خداوند خواست سفره غذایی از آسمان فرو فرستد .

قال عیسی ابن مریم اللّهم ربنا أنزل علینا مائده من السماء

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 115 - 2

2 - مائده درخواستی حواریون به صورت تدریجی بر آنان فرو فرستاده شد .

قال اللّه انی منزلها علیکم

به کارگیری <منزّل> از مصدر تنزیل می تواند حاکی از آن باشد که اجزاء مائده آسمانی یکجا نازل نشده است.

ص: 48

26- خواسته شیطان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 60 - 12

12 - ارجاع داوری ها به طاغوت ( کسانی که بر خلاف احکام خداوند ، حکم می کنند ) ، خواسته شیطان است .

و یرید الشّیطان ان یضلّهم

27- خواسته عاقلان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 193 - 17

17 - خردمندان ، خواستار همراهی و همگامی با ابرار تا به هنگام مرگ

و توفّنا مع الابرار

<مع الابرار> حال برای <نا>، در <توفّنا> است. یعنی ما را بمیران، در حالی که همراه و همگام با ابرار باشیم.

28- خواسته علمای یهود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 162 - 7

7 - عالمان ژرفنگر یهود ، خواسته نابجا از پیامبر اسلام ( ص ) نداشته و از صفات زشت و اعمال ناروای یهودیان ( پیمان شکنی ، انکار آیات الهی و . . . ) بر حذر بودند .

یسئلک أهل الکتب . .. لکن الرسخون فی العلم منهم و المؤمنون یؤمنون

خداوند در آیه 153 تا آیه مورد بحث بهانه گیریها و صفات زشت اهل کتاب و به خصوص یهودیان را بیان نموده و آیه مورد بحث با کلمه <لکن> مؤمنان واقعی و عالمان ژرفنگر را، استثنا کرده است.

29- خواسته عیسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 114 - 1،6،7،9

1 - حضرت مسیح ( ع ) با پذیرش تقاضای حواریون ، از خداوند خواست سفره غذایی از آسمان فرو فرستد .

قال عیسی ابن مریم اللّهم ربنا أنزل علینا مائده من السماء

ص: 49

6 - برجای ماندن خاطره ای سرورانگیز در جامعه مسیحیت از انگیزه های عیسی ( ع ) برای درخواست مائده آسمانی

أنزل علینا مائده من السماء تکون لنا عیداً لاوّلنا و ءاخرنا

7 - مسیح ( ع ) خواهان عید قرار گرفتن روز نزول مائده آسمانی در جامعه مسیحیت

أنزل علینا مائده من السماء تکون لنا عیداً لاوّلنا و ءاخرنا

9 - برجای ماندن نشانه و آیتی الهی در جامعه مسیحیت با نزول مائده آسمانی ، از انگیزه های مسیح برای درخواست آن از خداوند

أنزل علینا مائده من السماء تکون . .. ءایه منک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 115 - 9

9 - نزول نان و گوشت ( مائده آسمانی ) بر حواریین از سوی خداوند پس از درخواست حضرت عیسی ( ع )

قال اللّه انی منزلها علیکم

رسول خدا(ص) در توصیف مائده ای که بر حواریین نازل شد فرمود: نزلت المائده خبزاً و لحماً . .. .

_______________________________

مجمع البیان، ج 3، ص 410; نورالثقلین، ج 1، ص 691، ح 437.

30- خواسته قابیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 30 - 16

16 - نفس قابیل ، دام خواسته وی و پذیرای تصمیم او بر قتل برادرش هابیل

فطوعت له نفسه قتل اخیه

<طوعت> می تواند به معنای <تابعت> باشد، یعنی نفس قابیل در قتل برادرش هابیل پیرو او گردید. بر اساس این احتمال، قابیل نفس خو را فریب داده و آن را رام خود ساخته بود، نه اینکه فریفته وسوسه های خویش شده باشد.

31- خواسته کافران کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 32 - 1،2،5

1 - کافران مکه از خداوند خواستند چنانچه قرآن حقیقتی از جانب اوست ، آنان را سنگباران کند و یا عذاب دردناک دیگری بر آنان فروفرستد .

و إذ قالوا . .. فأمطر علینا حجاره

2 - نابحق جلوه دادن قرآن با درخواست عذاب از درگاه خدا ، از حیله های کافران مکه در مبارزه با قرآن و رسالت پیامبر ( ص )

و یمکرون . .. و إذ قالوا اللّهم ... فأمطر علینا حجاره من السماء

برخی در توجیه عذاب خواهی کافران (فامطر علینا . .. ) چنین گفته اند که آنان برای فریب دیگران و یا اقناع خویش این نفرین را

ص: 50

در حق خود روا داشتند تا با اجابت نشدن آن، خویشتن را در انکار قرآن و حقانیت رسالت پیامبر(ص) محق بشمارند. آیه قبل که سخن از مکر کافران داشت، می تواند تأییدی برای این نظریه باشد.

5 - کافران مکه معتقد به تأثیر دعا به درگاه خدا برای تحقق بخشی به درخواست های آنان

اللّهم إن کان هذا هو الحق من عندک فأمطر علینا حجاره

32- خواسته مردم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 67 - 13

13 - ضرورت بی اعتنایی مبلغان دین به خواسته های انحرافی مردمان به هنگام اجرای فرمان های الهی و تبلیغ احکام دین

بلغ . .. و اللّه یعصمک من الناس

33- خواسته مسلمانان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 77 - 25

25 - مسلمانان هراسناک از نبرد ، خواهان لغو حکم جهاد شدند .

و قالوا ربّنا لم کتبت علینا القتال لو لا اخّرتنا الی اجل قریب

برخی برآنند که مراد از <اجل قریب> زمان مرگ است. و تأخیر حکم جهاد تا زمان مرگ به معنای لغو آن است.

34- خواسته مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 77 - 2،3

2 - برخی از مسلمانان صدر اسلام خواستار نبرد با کفّار ، قبل از تشریع جهاد و مبارزه مسلّحانه

الم تر الی الّذین قیل لهم کفّوا ایدیکم . .. فلمّا کتب علیهم القتال

از جمله <فلمّا کتب> به دست می آید که مراد از <کفّوا>، خودداری از نبرد و جنگ مسلحانه است.

3 - برخی از مسلمانان صدر اسلام خواهان نبرد با کافران ، پیش از فراهم آمدن زمینه های آن

الم تر الی الّذین قیل لهم کفّوا ایدیکم

جمله <فلما کتب . .. >، چنانچه گذشت، می تواند به معنای تشریع جهاد باشد، و می تواند به معنی فراهم آمدن زمینه جهاد و پیش آمدن شرایط آن باشد ; یعنی آنگاه که پیامبر (ص) مسلمانان را به سوی جهاد فراخواند ... .

ص: 51

35- خواسته مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 179 - 28

28 - برخی مؤمنان خواستار آگاهی از غیب و نهان انسان ها بودند تا افراد مؤمن را از غیر مؤمن ( طیّب و خبیث ) ، تمییز دهند .

و ما کان اللّه لیطلعکم علی الغیب

در شأن نزول آیه آمده است که برخی مؤمنان، خواهان علامتی بودند تا با آنان منافقان را از مؤمنان بازشناسند. آنگاه خداوند آیه فوق را نازل فرمود.

36- خواسته های آدم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 189 - 10

10 - آدم ( ع ) و حوا با نیایش به درگاه خدا از وی خواستند تا فرزندی سالم و شایسته بقا به آنان عنایت کند .

دعوا اللّه ربهما لئن ءاتیتنا صلحاً لنکونن من الشکرین

صالح در لغت به کسی یا چیزی گفته می شود که فساد در آن نباشد. و مراد از آن به مناسبت مورد، فرزند سالم و مبرا از عیب و نقص است به گونه ای که استعداد زنده ماندن را دارا باشد. گفتنی است که جمله <فلما ءاتیهما صلحا ... > دلالت بر آن دارد که مراد از صالح، معنای متعارف در شرع (نیکوکار و پاکدامن) نیست.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 190 - 1

1 - خداوند با پذیرش درخواست آدم ( ع ) و حوا ، فرزندی سالم و شایسته به آنان عطا کرد .

دعوا اللّه ربهما لئن . .. فلما ءاتیهما صلحاً

37- خواسته های آسیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 9 - 9،11

9 - زنده گذاشتن موسی ( ع ) و چشم پوشی از قتل وی ، درخواست آسیه از فرعون

و قالت امرأت فرعون . .. لاتقتلوه

11 - همسر فرعون ، خواستار نگه داری موسی ( ع ) با امید به منتفع شدن از خدمات وی ، یا برگزیدن او به فرزندی خویش

عسی أن ینفعنا أو نتّخذه ولدًا

ص: 52

38- خواسته های ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 124 - 15

15 - علاقه ابراهیم ( ع ) به ذریه خود و تمنای او برای رسیدن آنان به مقامات معنوی

و من ذرّیتی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 126 - 1،3،5

1 - تبدیل زمین های اطراف کعبه به شهری دارای امنیت ، درخواست ابراهیم ( ع ) از درگاه خداوند

و إذ قال إبرهیم رب اجعل هذا بلداً ءامناً

ظاهر آن است که مشارالیه <هذا> زمینهای اطراف کعبه باشد. بر این مبنا جمله <اجعل ...> حاکی از دو درخواست است: 1- شهر شدن زمینهای اطراف کعبه; 2- برقرار بودن امنیت در آن شهر. قابل ذکر است که کلمه <بلد> به معنای سرزمینِ دارای حدود و مشخصات و نیز به معنای شهر است. برداشت فوق بر اساس دومین احتمال می باشد.

3 - رونق اقتصادی شهر مکه و بهره مند شدن شهروندان مؤمن آن از انواع ثمرات و میوه ها ، دعای ابراهیم ( ع ) به درگاه خداوند

و ارزق أهله من الثمرت من ءامن منهم

5 - ابراهیم ( ع ) از خداوند خواست تا کافران مکه را از روزی های خویش بهره مند نسازد .

و ارزق . .. من ءامن منهم باللّه و الیوم الأخر

<من ءامن> به عنوان بدل برای <أهله> بیانگر مقصود ابراهیم(ع) از کلمه <أهله> است. آن حضرت با آوردن <من ءامن> اشاره به این معنا دارد که: خواهان اعطای ثمرات به کافران مکه نیست.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 128 - 7،8،10

7 - تشریح و تبیین طریقه عبادت خدا و چگونگی آداب آن ، از درخواست های ابراهیم و اسماعیل ( ع ) از خداوند

و أرنا مناسکنا

مَنسَک (مفرد مناسک) به معنای طریقه عبادت است (لسان العرب). بنابراین <أرنا مناسکنا>; یعنی، خدایا! شیوه عبادت کردنت را به ما ارائه کن.

8 - ابراهیم و اسماعیل ( ع ) به هنگام ساختن کعبه ، از خداوند خواستند تا چگونگی اعمال حج را به آنان بیاموزد .

ربنا . .. أرنا مناسکنا

برداشت فوق، مبتنی بر این است که مناسک - چنانچه برخی از اهل لغت و نیز برخی از مفسران گفته اند - به معنای اعمال حج باشد.

10 - ابراهیم و اسماعیل ( ع ) ، از خداوند خواستند تا توبه خود و فرزندانشان را بپذیرد .

و تب علینا

ص: 53

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 129 - 1،2،3

1 - بعثت پیامبری از نسل اسماعیل ، از دعا ها و درخواست های ابراهیم و اسماعیل ( ع ) به هنگام بنای کعبه

و من ذریتنا أمه مسلمه لک . .. ربنا وابعث فیهم رسولا منهم

ضمیر در <فیهم> و <منهم> محتمل است به <أمه مسلمه> در آیه قبل برگردد و نیز محتمل است به <أهله> در آیه 126 بازگردانده شود. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است; یعنی، <ربنا وابعث فی ذریتنا المسلمه رسولا منهم>. دعای مشترک ابراهیم و اسماعیل گویای این است که: پیامبر مورد نظر ابراهیم نیز فردی از نسل اسماعیل است نه از نسل دیگر فرزندانش.

2 - تلاوت آیات الهی ، تعلیم کتاب آسمانی ، آموزش حکمت ( معارف و احکام دین و . . . ) و پاکسازی نسل ابراهیم و اسماعیل ( ع ) از آلودگی ها و ناخالصی ها ، از ویژگی های پیامبری که ابراهیم و اسماعیل ( ع ) خواستار بعثت او بودند .

ربنا وابعث فیهم رسولا منهم یتلوا علیهم ءایتک و یعلمهم الکتب و الحکمه و یزکّیهم

3 - محمد ( ص ) پیامبری که ابراهیم و اسماعیل ( ع ) خواستار بعثت آن حضرت از میان نسلشان بودند .

ربنا وابعث فیهم رسولا منهم . .. یزکّیهم

به گفته همه مفسران، مراد از <رسولا> پیامبر عظیم الشأن اسلام، حضرت محمد(ص) است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 132 - 10

10 - ابراهیم و یعقوب ( ع ) ، از پسرانشان خواستند تا همواره تسلیم خدا بوده و مطیع فرمان او باشند .

فلاتموتن إلا و أنتم مسلمون

جمله <فلاتموتن . ..> کنایه از لزوم تسلیم همیشگی در برابر خدا و همواره مطیع او بودن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 54 - 4

4- ابراهیم ( ع ) پس از دریافت خبر فرزنددار شدنش از فرشتگان ، خواستار توضیح و اطلاعات بیشتری از آنان شد .

فبم تبشّرون

برداشت فوق بر این اساس است که <با> در <فبم> برای ملابست باشد و استفهام در جمله <فبم تبشّرون> سؤال از چگونگی تحقق چنین بشارتی (فرزنددار شدن) باشد و نه تردید و سؤال از اصل فرزنددار شدن.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 27 - 1

1 - تقاضای حضرت ابراهیم ( ع ) از میهمانان ، برای خوردن غذا همراه با نهادن آن در دسترس آنان

فقربّه إلیهم

ص: 54

39- خواسته های ابلیس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 14 - 1

1 - ابلیس، خواستار مهلت و زنده ماندن خویش تا روز رستاخیز آدمیان (قیامت) گردید.

قال أنظرنی إلی یوم یبعثون

انظار (مصدر <انظر>) به معنای تأخیر و مهلت دادن است و مراد از آن تأخیر زمان مرگ می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 62 - 2

2- ابلیس ، از خداوند خواستار با خبر شدن از فلسفه بزرگداشت آدم ( ع ) و برتر دانستن او بر خود شد .

قال أرءیتک ه-ذا الذی کرّمت علیّ

عبارت <أرأیت> معمولاً در آغاز جمله و برای سؤال می آید و به معنای <أخبرنی> است; بنابراین مراد از آن این است که: خداوندا! به من اطلاع بده که چرا آدم را بر من برتری دادی؟

40- خواسته های اخروی کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 68 - 1

1 - درخواست کافرانِ پیرو در قیامت ، از خداوند برای دو برابر کردن عذاب رهبران گمراهگرشان .

یوم تقلّب وجوههم . .. و قالوا ربّنا إنّا أطعنا سادتنا ... ربّنا ءاتهم ضعفین من ا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 29 - 1،8،9

1 - کافران در قیامت ، خواهان شناسایی عاملان گمراهی خویش به منظور انتقام جویی از آنان

و قال الذین کفروا ربّنا أرنا الذین أضلاّنا . .. نجعلهما تحت أقدامنا

8 - کفرپیشگان ، در قیامت خواستار ذلت و خواری بیشتر و عذاب شدیدتر برای رهبران اغواگر خویش خواهندبود .

نجعلهما تحت أقدامنا لیکونا من الأسفلین

9 - ( فی المجمع ) < و قال الذین کفروا فی النار أرنا الذین أضلاّنا من الجن و الإنس > یعنون إبلیس الأبالسه و قابیل بن آدم أوّل من أبدع المعصیه . روی ذلک عن علی ( ع ) ;

در مجمع البیان راجع به قول خداوند که می فرماید: <و قال الذین کفروا فی النار أرنا الذین . ..> آمده است که: مقصود آنان رئیس أبلیس ها و قابیل فرزند آدم است که گناه و نافرمانی را پایه گذاری نمود و این مطلب از علی(ع) روایت شده است.>.

ص: 55

41- خواسته های اخروی کافران پیرو

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 68 - 6

6 - کافران پیرو ، از خداوند ، خواهانِ مورد لعن فراوان قرار دادن رهبران گمراه سازشان ، خواهند بود .

و قالوا . .. ربّنا ... و العنهم لعنًا کبیرًا

<کبیر> صفت مفعول مطلق <إلْعَن> است. در آیه، این واژه به معنای <شدت> و مراد از آن، کثرت و زیادت است.

42- خواسته های اخروی گناهکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 12 - 9،13،19

9 - مجرمان در قیامت ، برای بازگشت به دنیا ، به ربوبیت الهی متمسک می شوند .

ربّنا أبصرنا و سمعنا فارجعنا

13 - مجرمان در قیامت ، برای بازگشت به دنیا و یافتن فرصت انجام اعمال نیک ، تمنا می کنند .

فارجعنا نعمل ص-لحًا

19 - به یقین رسیدن مجرمان درباره معاد ، در قیامت دلیل درخواست شان از خدا جهت بازگشت به دنیا است .

فارجعنا نعمل ص-لحًا إنّا موقنون

<إنّا موقنون> به منزله تعلیل برای درخواست است.

43- خواسته های اخروی متقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 51 - 3

3 - تقواپیشگان در باغ های بهشتی ، خواستار میوه ها و نوشیدنی های بسیار عالی ، متنوع و گوناگون

یدعون فیها بف-کهه کثیره و شراب

مقصود از کثرت میوه ها و نوشیدنی ها، تنوع آنها است و تنکیر <فاکهه> و <شراب> برای تفخیم می باشد; یعنی، میوه های عالی و نفیس.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 55 - 1

1- تقواپیشگان بهشتی ، برخوردار از هرگونه میوه مورد تمایل خویش

یدعون فیها بکلّ ف-کهه

ص: 56

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 22 - 1

1 - بهره مندی تقواپیشگان ، از میوه ها و گوشت های مورد تمایل خویش در بهشت ، علاوه بر نعمت های سرشار دیگر

فی جنّ-ت و نعیم . .. و أمددن-هم بف-کهه و لحم ممّا یشتهون

44- خواسته های اخروی مکذبان قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 13 - 3

3 - تکذیب کنندگان قیامت ، به هنگام گرفتاری در تنگنای آتشین دوزخ ، مرگ و نابودی خویش را خواهند خواست .

و إذا أُلقوا منها مکانًا ضیّقًا مقرّنین دعوا هنالک ثبورًا

<ثبوراً> به معنای هلاکت است و <دعا> (ریشه <دعوا>) به معنای خواندن با صدای بلند است و مقصود از <دعوا> این است که تکذیب کنندگان قیامت، فریاد می کشند و مرگ را آرزو و طلب می کنند.

45- خواسته های اخروی مکذبان معاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 22 - 5

5 - منکران معاد ، با مشاهده ملائکه در قیامت ، از آنان درخواست خواهند کرد که متعرض ایشان نشده و اقدامی علیه آنان انجام ندهند .

یوم یرون المل-ئکه لابشری . .. و یقولون حجرًا محجورًا

<حجراً محجوراً> سخنی است که عرب به هنگام روبه رو شدن با دشمن و یا هجوم بلا و حوادث هولناک می گوید و مقصود اصلی در این کلام، امان خواستن و پناه بردن است.

46- خواسته های اخروی مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 8 - 13،15

13 - مؤمنان در عرصه قیامت ، از خداوند خواستار اتمام و ازدیاد نور خویش اند .

یقولون ربّنا أتمم لنا نورنا

15 - مؤمنان در عرصه قیامت ، خواستار آمرزش الهی اند .

و اغفرلنا

ص: 57

47- خواسته های اسماعیل(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 128 - 7،8،10

7 - تشریح و تبیین طریقه عبادت خدا و چگونگی آداب آن ، از درخواست های ابراهیم و اسماعیل ( ع ) از خداوند

و أرنا مناسکنا

مَنسَک (مفرد مناسک) به معنای طریقه عبادت است (لسان العرب). بنابراین <أرنا مناسکنا>; یعنی، خدایا! شیوه عبادت کردنت را به ما ارائه کن.

8 - ابراهیم و اسماعیل ( ع ) به هنگام ساختن کعبه ، از خداوند خواستند تا چگونگی اعمال حج را به آنان بیاموزد .

ربنا . .. أرنا مناسکنا

برداشت فوق، مبتنی بر این است که مناسک - چنانچه برخی از اهل لغت و نیز برخی از مفسران گفته اند - به معنای اعمال حج باشد.

10 - ابراهیم و اسماعیل ( ع ) ، از خداوند خواستند تا توبه خود و فرزندانشان را بپذیرد .

و تب علینا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 129 - 1،2،3

1 - بعثت پیامبری از نسل اسماعیل ، از دعا ها و درخواست های ابراهیم و اسماعیل ( ع ) به هنگام بنای کعبه

و من ذریتنا أمه مسلمه لک . .. ربنا وابعث فیهم رسولا منهم

ضمیر در <فیهم> و <منهم> محتمل است به <أمه مسلمه> در آیه قبل برگردد و نیز محتمل است به <أهله> در آیه 126 بازگردانده شود. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است; یعنی، <ربنا وابعث فی ذریتنا المسلمه رسولا منهم>. دعای مشترک ابراهیم و اسماعیل گویای این است که: پیامبر مورد نظر ابراهیم نیز فردی از نسل اسماعیل است نه از نسل دیگر فرزندانش.

2 - تلاوت آیات الهی ، تعلیم کتاب آسمانی ، آموزش حکمت ( معارف و احکام دین و . . . ) و پاکسازی نسل ابراهیم و اسماعیل ( ع ) از آلودگی ها و ناخالصی ها ، از ویژگی های پیامبری که ابراهیم و اسماعیل ( ع ) خواستار بعثت او بودند .

ربنا وابعث فیهم رسولا منهم یتلوا علیهم ءایتک و یعلمهم الکتب و الحکمه و یزکّیهم

3 - محمد ( ص ) پیامبری که ابراهیم و اسماعیل ( ع ) خواستار بعثت آن حضرت از میان نسلشان بودند .

ربنا وابعث فیهم رسولا منهم . .. یزکّیهم

به گفته همه مفسران، مراد از <رسولا> پیامبر عظیم الشأن اسلام، حضرت محمد(ص) است.

48- خواسته های اشراف قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 58

8 - هود - 11 - 29 - 8

8- مطرود شدن مؤمنان تهی دست از پیرامون نوح ( ع ) ، از شرایط سران و اشراف قوم نوح برای ایمان آوردن به آن حضرت

و ما أنا بطارد الذین ءامنوا

49- خواسته های اصحاب ایکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 187 - 1

1 - مردم اَیکه ، خواهان فرو ریختن قطعات آسمانی بر سرشان توسط شعیب ( ع )

فأسقط علینا کسفًا من السماء إن کنت من الص-دقین

<کِسْفه> (مفرد <کِسَف>) مرادف <قطعه> است.

50- خواسته های اصحاب کهف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 19 - 28،30

28- بازدید اغذیه فروشی های متعدّد و انتخاب پاک ترین و شایسته ترین خوراک ها ، خواسته اصحاب کهف از فرستاده ویژه خویش بود .

فلینظر أیّها أزکی طعامًا

<زکاه> (مصدر <أزکی>) به معنای <طهارت> و نیز <صلاح> آمده است (لسان العرب). ضمیر در <أیّها> به <المدینه> برمی گردد و مراد از آن - به طریقه استخدام - مکان های مدینه است.

30- اصحاب کهف ، از فرستاده خویش خواستند در خرید غذا ، به مقدار تغذیه و ارتزاق آنان اکتفا کند .

فلیأتکم برزق منه

<رزق> طعامی است که با آن تغذیه کنند (مفردات راغب). <من> در <منه> برای ابتدا یا تبعیض است و مفاد <فلیأتکم برزق منه> این است که از طعام مورد نظر، مقداری خریداری شود که رزق افراد قرار گیرد و به مقدار مصرف شان باشد.

51- خواسته های اقوام پیشین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 10 - 28

28- اقوام کافر پیشین ، ضمن طرح شبهاتی در مقابل دعوت روشن انبیا ، از آنان خواستار دلیلی قاطع و روشن ( معجزه ) بودند .

إن أنتم إلاّ بشر مثلنا . .. فأتونا بسلط-ن مبین

ص: 59

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 15 - 3،4

3- انبیا و اقوام کافر مخالف آنان ، هر یک خواستار پیروزی بر یکدیگر شدند .

و استفتحوا

بنابر اینکه مرجع ضمیر <استفتحوا> هر دو گروه انبیا و اقوام کافر باشد، قرینه <و خاب کل جبّار عنید> حاکی است که هر کدام از آنان، در پی پیروزی بر دیگری بوده اند; اما اقوام کافر از پیروزی محروم شدند.

4- درخواست اقوام کافر و انبیا برای غلبه بر یکدیگر ، نه تنها ثمری برای کفار نداشت ، بلکه هلاکت دنیوی آنان را نیز به همراه داشت .

و استفتحوا و خاب کلّ جبّار عنید

<خاب> در لغت به معنای <هلک> آمده است و به قرینه <استفتحوا> مراد از <خیبه> می تواند هلاکت باشد.

52- خواسته های امت های پیشین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 59 - 2،7،8

2- برخی از معجزات درخواستی امت های پیشین ، از سوی خداوند به آنان اعطا گردید .

و ما منعنا أن نرسل . .. إلاّ أن کذّب بها الأوّلون

معجزه از کلمه <الأیات> - به قرینه ذکر <ناقه> پس از آن - استفاده می شود و از اینکه خداوند فرمود: <تکذیب پیشینیان مانع ارسال معجزه از سوی ما شد> حکایت از این دارد که خداوند، به خواست آنان برای معجزه جواب مثبت داده است.

7- امت های مشرک و کافر پیشین ، پس از مشاهده معجزات درخواستیشان ، آنها را مورد انکار و تکذیب قرار دادند .

و ما منعنا أن نرسل بالأی-ت إلاّ أن کذّب بها الأوّلون

8- تکذیب معجزات درخواستی از سوی امت های پیشین ، دلیل بهانه جویی و بی صداقتی تقاضا کنندگان معجزات متعدد است .

و ما منعنا أن نرسل بالأی-ت إلاّ أن کذّب بها الأوّلون

از اینکه تکذیب معجزات درخواستی (اقتراحی) از سوی پیشینیان، دلیل امتناع خداوند از ارائه معجزات برای امتهای بعدی مطرح شده است می تواند نشان از بی صداقتی و بهانه جویی این امتها باشد و خداوند به همین دلیل به معجزات درخواستی اینها، پاسخ منفی داده است.

53- خواسته های انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 15 - 3،4

3- انبیا و اقوام کافر مخالف آنان ، هر یک خواستار پیروزی بر یکدیگر شدند .

ص: 60

و استفتحوا

بنابر اینکه مرجع ضمیر <استفتحوا> هر دو گروه انبیا و اقوام کافر باشد، قرینه <و خاب کل جبّار عنید> حاکی است که هر کدام از آنان، در پی پیروزی بر دیگری بوده اند; اما اقوام کافر از پیروزی محروم شدند.

4- درخواست اقوام کافر و انبیا برای غلبه بر یکدیگر ، نه تنها ثمری برای کفار نداشت ، بلکه هلاکت دنیوی آنان را نیز به همراه داشت .

و استفتحوا و خاب کلّ جبّار عنید

<خاب> در لغت به معنای <هلک> آمده است و به قرینه <استفتحوا> مراد از <خیبه> می تواند هلاکت باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 32 - 2

2 - پیامبران ( ع ) ، حق درخواست شریک و معاون برای خویش از خداوند را دارند .

واجعل لی وزیرًا . .. و أشرکه فی أمری

54- خواسته های انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - حمد - 1 - 5 - 19

19 - خداوند ، توانا بر انجام تمامی خواسته های بندگان است .

و إیاک نستعین

برداشت فوق لازمه این معناست که مراد از استعانت، استعانت در همه امور باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 42 - 7

7 - انسان ها خواهان سعادت همیشگی و عمری جاودانه اند .

هم فیها خلدون

وعده به پاداش در صورتی مؤثر و ترغیب کننده آدمی است که وی خواهان آن باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 120 - 8،10

8 - انسان ، خواهان زندگی جاوید و ملک و مالکیت فنا ناپذیر است .

هل أدّلک علی شجره الخلد و ملک لایبلی

شیطان برای کارگر ساختن وسوسه خویش در آدم، از زمینه هایی بهره برد که در آدم وجود داشت. آن زمینه ها، میل به جاودانگی و مالکیت فنا ناپذیر است.

10 - شیطان ، به خواسته ها و آرزو های انسان ، آگاه است .

ص: 61

هل أدّلک علی شجره الخلد و ملک لایبلی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 89 - 6

6- حفظ دستاورد های زندگی پس از مرگ در پرتو داشتن فرزند ، خواسته طبیعی انسان است .

و زکریّا إذ نادی ربّه ربّ لاتذرنی فردًا و أنت خیر الورثین

از این که پیامبری چون زکریا(ع)، خواستار حفظ دستاوردهای خود در پرتو فرزنددار شدن بود، می توان استفاده کرد که همه انسان ها چنین خواسته ای دارند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 38 - 6

6 - راه یافتن به راه درست زندگی ، از آرمان ها و خواسته های همه انسان ها است .

قال فرعون . .. و ما أهدیکم إلاّ سبیل الرشاد ... و قال الذی ءامن ی-قوم اتّبعون أه

این که فرعون و مؤمن آل فرعون، هر دو مدعی نشان دادن راه صواب به مردم اند، می رساند که همه مردم خواستار چنین راهی می باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 39 - 10

10 - حیات جاویدان و سرای پایدار ، خواسته طبیعی انسان ها است .

و إنّ الأخره هی دار القرار

تذکر به ناپایداری زندگی دنیوی و جاودانگی حیات اخروی، خود گویای مطلب یاد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 29 - 10

10 - انسان در خواسته ها و کار های خود ، نه فاقد اراده است و نه دارای استقلال مطلق .

و ما تشاءون إلاّ أن یشاء اللّه

55- خواسته های انسان و اراده خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 34 - 10

10- خواست انسان ها و تلاش آنان در برابر اراده خداوند ، شکست خورده و بی ثمر است .

فصرف عنه کیدهنّ

ص: 62

56- خواسته های اهل ایله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 163 - 7

7 - ماهیانی که روز شنبه بر ساحل دریای ایله ظاهر می شدند ، ماهیان دلخواه مردم آن سامان بودند .

إذ تأتیهم حیتانهم

اسناد ماهیان به مردم ایله با اضافه <حیتان> به <هم> (حیتانهم، یعنی ماهیان آنان)، می تواند اشاره به برداشت فوق باشد. یعنی علت اینکه آن ماهیان، ماهیان قوم ایله گفته شده، علاقه وافرشان به آن ماهیهای خاص بوده است.

57- خواسته های اهل کتاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 153 - 1،3،4

1 - نزول کتاب و نوشته ای از آسمان بر اهل کتاب ، خواسته گزاف و بی جای آنان از پیامبر ( ص )

یسئلک أهل الکتب أن تنزل علیهم کتباً من السماء

3 - عناد ، لجاجت و بهانه جویی ، ریشه درخواست های بی جای اهل کتاب از حضرت محمد ( ص ) و موسی ( ع )

فقد سألوا موسی أکبر من ذلک . .. فأخذتهم الصعقه بظلمهم

لحن مذمت آمیز آیه در بیان خواستهای اهل کتاب، می رساند که آنان نه به خاطر حق جویی بلکه از سر بهانه جویی و عنادورزی چنین تقاضاهایی را مطرح می کرده اند.

4 - درخواست معجزه های بی مورد ، شیوه اهل کتاب در برابر دعوت پیامبران

یسئلک أهل الکتب . .. فقد سألوا موسی أکبر من ذلک

58- خواسته های برادران یوسف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 12 - 11

11- < عن أبی جعفر ( ع ) : . . .فقالوا کما حکی الله عزوجل < . . . أرسله معنا غداً یرتع و یلعب > أی یرعی الغنم و یلعب ;

از امام باقر(ع) روایت شده است: . .. برادران یوسف همان گونه که خداوند حکایت فرموده، گفتند: <...أرسله معنا غداً یرتع و یلعب> ; یعنی، او را با ما بفرست تا گوسفندها را بچراند و بازی کند>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 63 - 3

ص: 63

3- فرزندان یعقوب با اظهار محبت به بنیامین از پدرشان خواستند او را به همراه آنان روانه مصر کند .

فأرسل معنا أخانا

هدف فرزندان یعقوب از نام نبردن بنیامین و یاد کردن از او به عنوان <أخانا> (برادرمان) اظهار محبت به اوست.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 78 - 11

11- مشاهده نیکوکار بودن یوسف ، مایه تشجیع فرزندان یعقوب به تقاضای آزادی بنیامین و بازداشت یکی از آنان به جای وی

فخذ أحدنا مکانه إنا نری-ک من المحسنین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 82 - 4

4- لاوی به برادرانش سفارش کرد از یعقوب بخواهند که وی از اهالی مصر و نیز از همسفران ایشان ، داستان سرقت بنیامین را جویا شود .

فقولوا ی-أبانا . .. وسئل القریه ... والعیر التی أقبلنا فیها

<اقبال> (مصدر أقبلنا) به معنای روی آوردن است و متعلق آن <إلیک> و مانند آن است که به خاطر وضوحش در کلام نیامده و <فیها> حال برای ضمیر <أقبلنا> می باشد. بنابراین <وسئل ... العیر التی ...> ; یعنی، از کاروانی بپرس که ما در میان آنها به سوی شما آمدیم. قابل ذکر است که آیه مورد بحث نیز مانند آیه سابق، از سفارشهای لاوی به برادرانش می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 85 - 5

5- فرزندان یعقوب از وی تقاضا کردند یوسف ( ع ) را فراموش کرده و یاد او را از خاطر بزداید .

قالوا تالله تفتؤا تذکر یوسف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 88 - 8،12،14

8- فرزندان یعقوب با بیان تنگدستی و نداشتن بهای لازم برای خرید سهمیه خویش ، از یوسف ( ع ) خواستند جیره آنان را به طور کامل پرداخت کند .

مسّنا و أهلنا الضر و جئنا ببض-عه مزجیه فأوف لنا الکیل

12- فرزندان یعقوب از یوسف ( ع ) تقاضا کردند برادرشان بنیامین را به آنان باز گرداند .

و تصدق علینا

در اینکه مقصود فرزندان یعقوب از عطیه درخواستی چیست سه نظر ایراد شده است: 1-منظور بنیامین است که به ظاهر ملک یوسف(ع) می باشد. 2- مقصود آنان مقداری بیش از سهمیه و جیره ایشان است. 3-مراد همان سهمیه است بدون دریافت همه بهای آن. برداشت فوق، ناظر به اولین احتمال است.

14- برادران یوسف به دلیل سخت شدن معیشت بر خاندان یعقوب ( ع ) از او تقاضا کردند بیش از سهمیه سرانه ، آذوقه و غلات به آنان ببخشد .

ص: 64

مسّنا و أهلنا الضر . .. فأوف لنا الکیل و تصدق علینا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 97 - 4،8

4- فرزندان یعقوب با لحنی ملتمسانه از وی خواستند برای آمرزش گناهانشان از خداوند ، طلب آمرزش کند .

ی-أبانا استغفر لنا ذنوبنا

تصریح فرزندان یعقوب به <یا أبانا> (ای پدر ما) برای جلب مهر و محبت و برانگیختن عواطف اوست که از آن به <لحنی ملتمسانه> تعبیر شد.

8- فرزندان یعقوب از او خواستند تا از آنان نزد یوسف ( ع ) شفاعت کند و گذشت از خطاهایشان را از وی بخواهد . *

ی-أبانا استغفر لنا ذنوبنا

نبودن <ربنا> در سخن فرزندان یعقوب (استغفر لنا ذنوبنا) در مقابل تصریح یعقوب(ع) به <ربی> در پاسخ آنان (سوف أستغفر لکم ربی) مبنای برداشت فوق است. تصریح یعقوب(ع) به اینکه تنها خداوند آمرزنده و مهربان است، می تواند مؤید این احتمال باشد.

59- خواسته های بندگان خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 63 - 10

10 - بندگان خالص خداوند ، به هنگام رو به رو شدن با گفتار جاهلانه و بدور از ادب و منطق جاهلان ، از آنان خواستار سلامت و امنیت و همزیستی مسالمت آمیز می شوند .

و إذا خاطبهم الج-هلون قالوا سلمًا

برداشت فوق، بر این اساس استوار است که <سلاماً> مفعولٌ به برای فعل مقدر باشد; یعنی، <نتسلم منکم تسلیماً>. در این صورت <سلام> به جای <تسلیم> نشسته است.

60- خواسته های بنی اسرائیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 55 - 2،3،5،13

2 - بنی اسرائیل عصر موسی ، خواهان مشاهده خداوند شدند .

لن نؤمن لک حتی نری اللّه جهره

3 - بنی اسرائیل ، تصدیق رسالت موسی را منوط به آشکارا دیدن خداوند کردند .

لن نؤمن لک حتی نری اللّه جهره

5 - قوم موسی در پی کفر به او و تقاضای ناروایشان ( دیدن خداوند ) ، به هلاکت رسیدند .

لن نؤمن لک . .. فأخذتکم الصعقه

ص: 65

<اخذ> (مصدر اخذت) به معنای گرفتن است و به قرینه آیه بعد کنایه از کشتن می باشد.

13 - قوم موسی ، در پی تقاضای رؤیت خدا ، شاهد فرود آمدن صاعقه بر خود بودند .

فأخذتکم الصعقه و أنتم تنظرون

مفعول <تنظرون> (نگاه می کردید) فرود آمدن صاعقه است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 61 - 4،5،6،14،15،21

4 - بنی اسرائیل ، از موسی ( ع ) خواستند تا رفع یکنواختی طعامشان را از درگاه خدا مسألت کند و آنان را به غذا های متنوع برساند .

لن نصبر علی طعام وحد فادع لنا ربک

به قرینه <لن نصبر . ..> مورد دعا بر طرف شدن یکنواختی خوراکیهاست و به دلیل <یخرج لنا ...> مورد دعا دستیابی به خوراکیهای گیاهی نیز هست. بنابراین بنی اسرائیل دو تقاضا داشتند: 1- بر طرف شدن یکنواختی غذا; 2- دستیابی به خوراکیهای گیاهی.

5 - بنی اسرائیل ، از موسی ( ع ) خواستند تا برای رسیدن به خوراکی های گیاهی به درگاه خدا دعا کند .

فادع لنا ربک یخرج لنا مما تنبت الأرض

6 - قوم موسی ، خواهان خوراکی های گیاهی و روییده شده از زمین بودند .

فادع لنا ربک یخرج لنا مما تنبت الأرض من بقلها و . .. بصلها

عبارت <مما تنبت الأرض> (آنچه از زمین برویاندش) دلالت بر این دارد که: قوم موسی، خوراکیهایی را طلب می کردند که گیاهی بوده و محصول زمین باشد. اضافه شدن کلمات <بقل> و <بصل> به ضمیر <ها> - که به <الأرض> بر می گردد - (سبزیجات زمین و ... پیاز زمین)، بیانگر تأکید آنان بر زمینی بودن خوراکیهای درخواستی است.

14 - سبزیجات ، خیار ، گندم ، عدس و پیاز از خوراکیهایی که قوم موسی خواهان آن بودند .

یخرج لنا مما تنبت الأرض من بقلها و . .. بصلها

<فوم> به معنای گندم است. برخی از اهل لغت گفته اند که به معنای سیر نیز به کار می رود و نیز گفته شده که <فوم> به گندم و دیگر حبوباتی که با آن نان پخته شود اطلاق می گردد.

15 - < منّ > و < سلوی > خوراکی بهتر در مقابل آنچه که قوم موسی در پی دستیابی به آن بودند .

قال أتستبدلون الذی هو أدنی بالذی هو خیر

<أدنی> از <دنو> و به معنای نزدیکتر است که به قرینه <خیر> مراد از آن پست تر می باشد. قابل ذکر است که برخی <أدنی> را از <دنائه> (پست) دانسته اند. بر این مبنا معنای حقیقی <أدنی> پست تر خواهد بود.

21 - موسی ( ع ) در پی تقاضای قومش ( درخواست خوراکی های زمینی ) از آنان خواست تا به یکی از شهر ها در آیند و شهرنشینی را انتخاب کنند .

قال أتستبدلون . .. اهبطوا مصراً فان لکم ما سألتم

چنانچه ضمیر در <قال> به <ربک> برگردد، جمله <اهبطوا . ..> سخن خداوند است و اگر به موسی (ع) ارجاع شود، آن جمله گفته موسی(ع) خواهد بود. برداشت فوق به لحاظ احتمال دوم است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 66

1 - بقره - 2 - 68 - 3

3 - قوم موسی ، از وی خواستند تا مشخصه های گاوی را که باید ذبح شود از خداوند بخواهد و برای ایشان بیان کند .

قالوا ادع لنا ربک یبین لنا ما هی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 69 - 2

2 - قوم موسی ، از وی تقاضا کردند تا رنگ گاوی را که باید ذبح شود ، از خداوند سؤال کند و برای ایشان بیان دارد .

قالوا ادع لنا ربّک یبین لنا ما لونها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 70 - 1

1 - قوم موسی ، بیان رنگ و سن گاو مورد نظر را مشخص کننده ندانسته و خواهان توضیح بیشتری درباره ویژگی های آن شدند .

قالوا ادع لنا ربّک یبین لنا ما لونها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 108 - 6،8،10

6 - بنی اسرائیل ، پرسش ها و درخواستهایی نابه جا از موسی ( ع ) داشتند .

کما سئل موسی من قبل

8 - قوم موسی ، نمونه ای بارز از اقوام بهانه جو در برخورد با پیامبران و دارای توقعات و خواسته های بی جا از آنان

أم تریدون أن تسئلوا رسولکم کما سئل موسی من قبل

چون بعید به نظر می رسد که در میان امتهای گذشته، تنها قوم موسی پرسشها و درخواستهای نا به جا از پیامبرشان داشتتند، می توان به این نتیجه رسید که: یاد کردن از قوم موسی، به خاطر رواج بیشتر این خصیصه در میان آنان بوده است.

10 - درخواست ها و پرسش های نابه جای قوم موسی از وی ، آنان را به کفر ورزی کشانید و از ایمان به دور ساخت .

و من یتبدل الکفر بالأیمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 22 - 3،5

3 - خروج جباران از سرزمین مقدس ، شرط اعلام شده از سوی قوم موسی ( ع ) برای ورود به آن سرزمین

و إنّا لن ندخلها حتّی یخرجوا منها

5 - فتح سرزمین مقدس بدون مبارزه و درگیری ، انتظار نابجای قوم موسی ( ع )

إنّا لن ندخلها حتّی یخرجوا منها فان یخرجوا منها فانا دخلون

آیه و سیاق آن، حکایت از تخطئه اندیشه قوم موسی(ع) (فتح سرزمین قدس بدون مبارزه) دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 24 - 4،5،8،11

ص: 67

4 - خروج جباران از سرزمین مقدس ، شرط اعلام شده از سوی بنی اسرائیل برای ورود به آن سرزمین

إنّا لن ندخلها ابداً ما داموا فیها

5 - فتح سرزمین مقدس بدون مبارزه ، انتظار نابجای قوم موسی ( ع )

إنّا لن ندخلها ابداً ما داموا فیها

8 - بنی اسرائیل ، گستاخانه خواهان رهسپاری موسی ( ع ) و خدایش به نبرد با زورگویان سرزمین مقدس

قالوا . .. فاذهب انت و ربک فقتلا

11 - بنی اسرائیل ، با اعلام کناره گیری از نبرد ، خواستار معجزه موسی ( ع ) و امداد خاص الهی برای فتح سرزمین مقدس

فاذهب انت و ربک فقتلا

امدادهای الهی و معجزات موسی(ع) برای نابودی فرعونیان در حضور بنی اسرائیل، می تواند مؤید این احتمال باشد که مراد از <اذهب . ..>، توقع و درخواست امداد خداوند و معجزه موسی(ع) برای نابودی جباران است، به گونه ای که نیاز به جهاد و مبارزه نباشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 138 - 9،10

9 - بنی اسرائیل از موسی خواستند تا خدایی مانند خدایان بت پرستان برای آنان قرار دهد .

اجعل لنا إلهاً کما لهم ءالهه

10 - بنی اسرائیل با مشاهده بت پرستان و کرنش آنان در برابر معبودهایی محسوس ، خواستار معبودی ملموس و محسوس شدند .

فأتوا علی قوم یعکفون علی أصنام لهم قالوا یموسی اجعل لنا إلهاً کما لهم ءالهه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 160 - 7

7 - بنی اسرائیل با توسل به موسی ( ع ) خواستار برطرف شدن مشکل کمبود آب شدند .

إذ استسقه قومه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 86 - 6،7

6 - بنی اسرائیل ، خواهان هجرت از سرزمین مصر به سرزمین دیگر بودند .

و نجنا برحمتک من القوم الکفرین

7 - بنی اسرائیل ، در دعای خویش از خداوند خواستند : زمینه هجرتشان از سرزمین مصر به سرزمینی دیگر را فراهم کند .

و نجنا برحمتک من القوم الکفرین

جمله <و نجنا برحمتک من القوم الکافرین> به معنای (ما را از کافران خلاص نما) است و مقصود از آن می تواند درخواست هجرت به سرزمین دیگر باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 77 - 11

ص: 68

11 - قوم خیرخواه قارون ، خواهان بسنده کردن وی به سهم خویش و صرف کردن مازاد آن در راه خدا

و لاتنس نصیبک من الدنیا

61- خواسته های بهشتیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 10 - 14

14 - از امام باقر ( ع ) روایت شده است : < . . . و إذا اراد المؤمن شیئاً او اشتهی انما دعواه فی ها إذا أراد ، أن یقول : < سبحانک اللّهم > فاذا قال ها تبادرت إلیه الخدم بما اشتهی من غیر ان یکون طلبه منهم أو أمر به و ذلک قول اللّه عز و جل : < دعواهم فی ها سبحانک اللّهم و تحیتهم فی ها سلام > یعنی الخدام قال : < و آخر دعواهم أن الحمد للّه رب العالمین > یعنی بذالک عند ما یقضون من لذاتهم من الجماع و الطعام و الشراب یحمدون اللّه عز و جل عند فراغتهم . . . ;

. .. هر گاه مؤمن [در بهشت] چیزی را اراده کرد یا بدان میل پیدا کرد، دعا [و گفتار] او در آن جا این است که می گوید: <سبحانک اللّهم>. پس وقتی این ذکر را گفت، خادمان آنچه را او خواسته برایش حاضر می کنند بدون اینکه آن را طلبیده یا دستور داده باشد و این است معنای قول خدا <دعواهم فیها سبحانک اللهم>. [و اینکه خدا می فرماید] <تحیتهم فیها سلام>; یعنی، تحیت مؤمنان در بهشت، سلام خادمان بهشتی است. امام فرمود: <و آخر دعواهم أن الحمد لله رب العالمین>; یعنی، مؤمنان هنگامی که از لذت آمیزش و خوردنیها و آشامیدنیها، بهره مند شدند، با گفتن <الحمدللّه رب العالمین> خدای عزوجل را حمد می گویند ... .

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 102 - 3

3- بهشتیان ، غرق و جاودان در نعمت های دل خواه خویش خواهند بود .

و هم فی مااشتهت أنفسهم خ-لدون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - حاقه - 69 - 19 - 4

4 - مؤمنان بهشتی ، خواستار مشاهده و قرائت شدن نامه اعمالشان در عرصه قیامت

فیقول هآؤُم اقرءوا کت-بیه

<هآؤُم> اسم فعل امر و به معنای <خذوا> (بیایید بگیرید) است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - انسان - 76 - 16 - 5

5 - اندازه گیری و هندسه ظرف ها و جام های بهشتی و مقدار محتوای آنها ، به سفارش و خواسته خود بهشتیان است .

قدّروها تقدیرًا

برداشت یاد شده، مبتنی بر این نکته است که فاعل <قدّروا> خود ابرار باشد.

ص: 69

62- خواسته های بیجای مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 114 - 4

4 - با نزول قرآن جایی برای نزول معجزات درخواستی مشرکان متصور نیست.

و لو أننا نزّلنا إلیهم . .. أفغیر الله أبتغی حکما و هو الذی أنزل إلیکم الکتب

به نظر می رسد جمله استفهامی توبیخی <أفغیر الله أبتغی . ..> به قرینه آیات قبل، تعریض به کسانی باشد که دلیل و معجزه ای غیر از قرآن طلب می کردند و جمله <و هو الذی أنزل ...> تتمیمی بر این تعریض است. یعنی با وجود قرآن جایی برای درخواستهای دیگر نمی ماند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 50 - 5

5 - درخواست تسریع عذاب استیصال از سوی مشرکان ، خواسته ای نابخردانه و مایه شگفتی است .

إن أتیکم عذابه . .. ماذا یستعجل منه المجرمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 12 - 1،8،9

1- تکذیب پیامبر از سوی مشرکان به خاطر مطرح کردن قیامت و نیز پیشنهاد های نابه جای ایشان ، آن حضرت را در خطر ترک و عدم ابلاغ برخی از آیات قرار داده بود .

فلعلّک تارک بعض ما یوحی إلیک و ضائق به صدرک أن یقولوا لولا أُنزل علیه کنز

روشن است که خوف و شکی که <لعلّ> دلالت بر آن می کند به لحاظ متکلم (خداوند) نیست; بلکه حاکی از خوف و تردید مخاطب (پیامبر) و یا موقعیت خاصی است که هر انسانی احتمال ترک برخی از آیات را دور از انتظار نمی بیند. بنابراین <لعلک تارک ...> می رساند که پیامبر در شرایطی بود که این خوف و احتمال وجود داشت که در ابلاغ برخی از آیات به تردید بیفتد و مصلحت ببیند که آنها را موقتاً ابلاغ نکند تا شرایط و جو پیشامده تغییر کند. <أن یقولوا ...> به تقدیر <لام> و <لا> ی نافیه (لأن لایقولوا...) بیانگر علت و ریشه پدید آمدن زمینه و شرایط آن خوف و احتمال است. تفریع <لعلّک تارک...> بر آیه هفتم می رساند که تکذیب قیامت نیز می توانست در پدید آمدن آن شرایط مؤثر باشد.

8- نزول فرشته ای همراه و همگام با پیامبر ( ص ) ، از پیشنهاد های مشرکان برای اطمینان به حقانیت آن حضرت

أن یقولوا لولا . .. جاء معه ملک

9- پیشنهاد های نابه جای مشرکان و معجزه های درخواستی آنان ، موجب دلتنگی و ناراحتی پیامبر ( ص ) می شد .

و ضائق به صدرک أن یقولوا لولا أُنزل علیه کنز أو جاء معه ملک

برداشت فوق ، بر این اساس است که: ضمیر در <به> به <أن یقولوا . ..> برگردد و به تعبیری دیگر <أن یقولوا ...> بدل برای ضمیر در <به> باشد; یعنی: و ضائق صدرک بأن یقولوا ....

ص: 70

63- خواسته های بیگانگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 118 - 7

7 - بیگانگان ، خواهان گرفتاری جامعه ایمانی به رنج ، مشقّت و ضرر

ودّوا ما عنتّم

<ما> در <ما عنتّم>، مصدریّه است و <عنت> به معنای شدت گرفتاری و رنج است.

64- خواسته های پادشاه مصر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 43 - 6

6- پادشاه مصر ، از معبّران و بزرگان دربار خواست تا رؤیای شگفتش را تعبیر کنند .

و قال الملک إنی أری . .. ی-أیها الملأ أفتونی

<ملأ> به معنای بزرگان است ، که به مناسبت مورد می توان گفت: مراد از آن در آیه شریفه ، خواب گزاران دربار است که از موقعیتی خاص برخوردار بودند و از بزرگان و دانشمندان محسوب می شدند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 50 - 3

3- پادشاه مصر پس از دریافت تعبیر رؤیایش ، خواهان حضور یوسف ( ع ) در نزد خویش شد .

و قال الملک ائتونی به

65- خواسته های پیروان طغیانگران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 61 - 1

1 - پیروان طاغیان ، از خداوند می خواهند عذاب طغیان گران را در دوزخ دوچندان کند .

قالوا ربّنا من قدّم لنا ه-ذا فزده عذابًا ضعفًا فی النار

<ضعف> به معنای دوچندان است.

ص: 71

66- خواسته های جادوگران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 113 - 7

7 - ساحران پس از اعلام آمادگی برای مبارزه با موسی ( ع ) از فرعون خواستند تا در صورت پیروزی از پاداشی گران برخوردار شوند .

قالوا إن لنا لأجراً إن کنا نحن الغلبین

جمله <إن لنا . .. > استفهامی است و حرف استفهام مقدر می باشد. یعنی: إن لنا ... . نکره آمدن کلمه <أجراً> دلالت بر بزرگی و گرانسنگی پاداش دارد.

67- خواسته های جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 114 - 1

1 - فرعون به خواسته ساحران ( اعطای پاداش در صورت پیروزی ) ، پاسخ مثبت داد .

ان لنا لأجراً . .. قال نعم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 126 - 9

9 - صبر در برابر تحمل شکنجه های فرعون و تسلیم خدا بودن تا آخرین لحظه حیات ، درخواست ساحران مؤمن در دعا به درگاه خداوند

ربنا أفرغ علینا صبراً و توفنا مسلمین

68- خواسته های جاهلان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 18 - 9

9 - پیامبراکرم ( ص ) ، تحت فشار از سوی عناصر نابخرد برای پذیرش طرح ها و پیشنهاد های جاهلانه آنان

و لاتتّبع أهواء الذین لایعلمون

با توجه به تبعیت بی چون و چرای پیامبر(ص) از وحی، نهی <لاتتّبع> تعبیری کنایی برای بازداشتن دیگر مؤمنان خواهد بود و یا این که فشارهای ناآگاهان جدی بوده و خداوند به پیامبر در این باره هشدار داده است برداشت یاد شده ناظر به دومین احتمال است.

ص: 72

69- خواسته های جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 30 - 2

2 - جهنم ، تقاضامند دریافت مجرمان هر چه بیشتر

و تقول هل من مزید

70- خواسته های جهنمیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 50 - 1،7

1 - دوزخیان با فریادی بلند از بهشتیان تقاضا می کنند که از آب های بهشت یا دیگر مواهب آن بر ایشان فروریزند .

و نادی اصحب النار . .. أن أفیضوا علینا من الماء او مما زرقکم اللّه

7 - تحریم روزی های بهشت بر اهل دوزخ ، دلیل خودداری بهشتیان از اهدای آب و دیگر مواهب درخواستی دوزخیان به ایشان

أن أفیضوا علینا . .. قالوا إن اللّه حرمهما علی الکفرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 29 - 17

17- آب های غلیظ و گداخته ، بسان گدازه مس ، پاسخی برای استغاثه و آب طلبی کافران در دوزخ است .

و إن یستغیثوا یغاثوا بماء کالمهل

<مهل> به معنای <درده روغن> و نیز <مس گداخته> است (مقاییس اللغه) و نیز به <خونابه ای که از لاشه مردار بیرون آید> گفته می شود. (قاموس) وصف آنان با عبارت <یشوی الوجوه> با معنای <مس گداخته> سازگارتر است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 107 - 4،6

4 - دوزخیان ، خواستار مجازات خویش در صورت بازگشت دوباره به گناه و عصیان ، بعد از فرصت داده شده

ربّنا أخرجنا منها فإن عدنا فإنّا ظ-لمون

6 - < و فی الحدیث أنّ أهل النار إذا دخلوها . . . < فقالوا ربّنا غلبت علینا شقوتنا و کنّا قومًا ضالّین ، ربّنا أخرجنا منها فإن عدنا فإنّا ظالمون > فیقفون أربعین سنه - ذلّ الهوان لایجابون . . . ، ثم یجیبهم اللّه جلّ جلاله < اخسئوا فیها و لاتکلّمون > قال : فعند ذالک ییأسون من کلّ فرج و راحه و یغلق أبواب جهنّم علیهم . . . ;

در حدیث آمده است که جهنمیان آن گاه که وارد آتش می شوند [می گویند:]. ..<فقالوا ربّنا غلبت علینا شقوتنا و کنّا قومًا ضالّین...> پس چهل سال با ذلت و خواری توقف می کنند، در حالی که پاسخ داده نمی شوند... سپس خداوند - جلّ جلاله - جواب آنان را چنین می دهد: <اخسئوا فیها و لاتکلّمون>. امام(ع) فرمود: در این هنگام است که آنان از هر گونه گشایش و راحتی، مأیوس می گردند و درب های جهنم به روی آنها بسته می شود...>.

ص: 73

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 13 - 3

3 - تکذیب کنندگان قیامت ، به هنگام گرفتاری در تنگنای آتشین دوزخ ، مرگ و نابودی خویش را خواهند خواست .

و إذا أُلقوا منها مکانًا ضیّقًا مقرّنین دعوا هنالک ثبورًا

<ثبوراً> به معنای هلاکت است و <دعا> (ریشه <دعوا>) به معنای خواندن با صدای بلند است و مقصود از <دعوا> این است که تکذیب کنندگان قیامت، فریاد می کشند و مرگ را آرزو و طلب می کنند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 38 - 7

7 - درخواست نجات از سوی دوزخیان ، به منظور انجام اعمال صالح ، صادقانه نبوده و آنان باز به رفتار زشت خود ادامه خواهند داد .

فما للظ-لمین من نصیر . إنّ اللّه ع-لم غیب السم-وت و الأرض إنّه علیم بذات الصدور

یادآوری علم همه جانبه خداوند - پس از نفی وجود یاور برای کافران - می تواند پاسخی به این سؤال باشد که چرا و کجا آنان بی ناصراند؟ پاسخ این است که: چون خداوند به راز دل ها آشنا است، می داند که آنان هرگز ایمان نمی آورند و در نتیجه از نصرت و یاری کسی بهره مند نخواهند شد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 32 - 7

7 - < عن أبی عبداللّه ( ع ) قال : . . . < یوم التناد > یوم ینادی أهل النار أهل الجنّه أن أفیضوا علینا من الماء أو ممّا رزقکم اللّه . . . ;

از امام صادق(ع) روایت شده فرمود: <یوم التناد> روزی است که دوزخیان بهشتیان را صدامی زنند که از فیض آب ها یا آنچه را خدا به شما عطافرموده ما را مستفیض کنید. ..>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 49 - 1

1 - درخواست دوزخیان از نگهبانان جهنم ، مبنی بر شفاعت کردن نزد خداوند جهت تخفیف اندکی از عذابشان حتّی به مقدار یک روز

و قال الذین فی النار لخزنه جهنّم ادعوا ربّکم یخفّف عنّا یومًا من العذاب

71- خواسته های حوا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 189 - 10

10 - آدم ( ع ) و حوا با نیایش به درگاه خدا از وی خواستند تا فرزندی سالم و شایسته بقا به آنان عنایت کند .

ص: 74

دعوا اللّه ربهما لئن ءاتیتنا صلحاً لنکونن من الشکرین

صالح در لغت به کسی یا چیزی گفته می شود که فساد در آن نباشد. و مراد از آن به مناسبت مورد، فرزند سالم و مبرا از عیب و نقص است به گونه ای که استعداد زنده ماندن را دارا باشد. گفتنی است که جمله <فلما ءاتیهما صلحا ... > دلالت بر آن دارد که مراد از صالح، معنای متعارف در شرع (نیکوکار و پاکدامن) نیست.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 190 - 1

1 - خداوند با پذیرش درخواست آدم ( ع ) و حوا ، فرزندی سالم و شایسته به آنان عطا کرد .

دعوا اللّه ربهما لئن . .. فلما ءاتیهما صلحاً

72- خواسته های خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 84 - 3

3 - خداوند ، خواهان رسوایی و خواری منافقان در جامعه اسلامی ، حتی پس از مرگشان

و لاتصل علی أحد منهم مات أبداً و لاتقم علی قبره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 102 - 4

4 - خداوند ، خواهان خارج نشدن انسان از حالت خوف و رجا

عسی اللّه یتوب علیهم

خداوند، به طور قطع نفرموده است که توبه آنان پذیرفته می شود; بلکه فرموده: امید است که پذیرفته شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 118 - 14

14 - خداوند ، خواهان توبه انسان های خطاکار و فراهم کننده زمینه توبه برای آنان

ثم تاب علیهم لیتوبوا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 126 - 6

6 - خداوند ، خواهان هدایت و توبه همه انسان ها حتی منافقان

أو لا یرون أنهم یفتنون . .. ثم لا یتوبون و لا هم یذّکّرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 75

9 - نحل - 16 - 41 - 14

14- آگاه شدن از فواید دنیوی هجرت در راه خدا و پاداش اخروی آن ، مورد تمنی خداوند

و الذین هاجروا . .. لو کانوا یعلمون

از جمله معناها و استعمالهای <لو> تمنی است و برداشت فوق بر این اساس است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 53 - 4

4- خداوند ، خواهان موضع گیری شایسته و سخن نیک انسان ، در قبال گفتار و برخورد های ناشایست دیگران

قل لعبادی یقولوا التی هی أحسن

در آیات قبل، سخن ناروای کافران در مسحور خواندن پیامبر(ص) ذکر شده است و در این آیه می فرماید: <شما بهترین را بگویید>. از مجموع این فرازها برداشت فوق استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - ضحی - 93 - 10 - 7

7 - نعمت های خداوند ، فراتر از خواسته های او از انسان است .

ف-اوی . .. فأغنی ... فلاتقهر ... فلاتنهر

خداوند، در بیان نعمت هایش بر پیامبر(ص)، از پناه دادن و ثروتمند ساختن آن حضرت سخن می گوید; ولی در مقابل او را تنها به مقهور نساختن یتیم و جواب رد ندادن به سائل مکلف می سازد. مقایسه این دو روش، و جنبه اثباتی و سلبی در آنها، بیانگر نکته یاد شده است.

73- خواسته های خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 70 - 3

3- خضر ، خواهان تعجیل نکردن موسی در فهم اسرار بود و او را بر متابعت بی چون و چرا از خود ، الزام نکرد .

حتّی أُحدث لک منه ذکرًا

74- خواسته های داود(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 251 - 11

11 - خداوند علومی را که مشیّت او اقتضا می کرد به داود آموخت .

و علّمه ممّا یشاء

ص: 76

75- خواسته های دشمنان انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 15 - 3

3- انبیا و اقوام کافر مخالف آنان ، هر یک خواستار پیروزی بر یکدیگر شدند .

و استفتحوا

بنابر اینکه مرجع ضمیر <استفتحوا> هر دو گروه انبیا و اقوام کافر باشد، قرینه <و خاب کل جبّار عنید> حاکی است که هر کدام از آنان، در پی پیروزی بر دیگری بوده اند; اما اقوام کافر از پیروزی محروم شدند.

76- خواسته های دنیاطلبان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 38 - 11

11 - دنیاطلبان ، مردمانی دون همت

أرضیتم بالحیوه الدنیا من الأخره فما متع الحیوه الدنیا فی الأخره إلا قلیل

77- خواسته های رهبران ظالم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 124 - 2

2 - درخواست رسالت و دریافت وحی، شرط بی جای سردمداران مجرم برای ایمان آوردن به پیامبر(ص)

و إذا جاءتهم ءایه قالوا لن نؤمن حتی نؤتی مثل ما أوتی رسل الله

78- خواسته های زکریا(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 5 - 8

8- زکریا ( ع ) ، خواستار فرزندی صالح و جانشینی از نسل خود

فهب لی من لدنک ولیًّا

مراد زکریا از <ولیّاً> - به قرینه <هب لی> و نیز <یرثنی. ..> در آیه بعد - فرزند بود.

ص: 77

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 8 - 2

2- زکریا ( ع ) ، مایل بود بداند چگونه علی رغم مساعد نبودن شرایط طبیعی ، دارای فرزند خواهد شد .

أنّی یکون لی غل-م . .. و قد بلغت من الکبر عتیًّا

تعبیر <أنّی یکون لی غلام> بیانگر اشتیاق زکریا به اطلاع یافتن بر چگونگی تحقق وعده الهی است، نه این که قدرت خداوند بر آن بعید شمرده باشد، او با توجه به موانع موجود، درخواست خود را مطرح کرده بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 10 - 1،2

1- زکریا ( ع ) خواستار نشانه ای از خداوند ، برای شناخت زمان آمادگی او و همسرش برای برخورداری از فرزند

قال ربّ اجعل لی ءایه

هدف زکریا از خواستن آیه و علامت، یا رفع تردید در صحت بشارت بوده و یا آمادگی برای رعایت آداب هم بستری و یا پرداختن به شکرگزاری و امثال آن. برای احتمال سوم در آیه شاهدی وجود ندارد. برخی احتمال اول را نیز به دلیل نسبت دادن تردید به پیامبران، نپذیرفته و احتمال دوم را صحیح دانسته اند. برداشت یاد شده براین اساس است.

2- زکریا ( ع ) ، خواهان علامت و نشانه ای بر الهی بودن بشارت تولد یحیی به وی *

قال ربّ اجعل لی ءایه

علامت خواهی زکریا ممکن است از آن جهت باشد که وی اطمینان یابد آنچه او دریافت داشته، وحی الهی بوده است و نه القاآت شیطانی; امکان تردید در این امور برای پیامبران با توجه به این نکته است که آنان تنها با امدادهای خداوند از آزار شیاطین و القاآت آنها مصون می ماندند و خداوند گاه با ارائه نشانه و گاه با وسیله دیگر آنان را مطمئن می ساخت.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 14 - 11

11- حضرت یحیی ( ع ) ، فرزند دلخواه زکریا ( ع ) و دارای اخلاق و رفتاری رضایت بخش

و کان تقیًّا . و برًّا بولدیه و لم یکن جبّارًا عصیًّا

برشمردن ویژگی های یحیی پس از بیان دعاهای زکریا که در آن آمده بود: <واجعله ربّ رضیّاً>، می تواند گویای مطابقت اوصاف یحیی، با خواسته زکریا باشد.

79- خواسته های زلیخا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 23 - 21،32

21- یوسف ( ع ) در پاسخ به دعوت و فرمان زلیخا ، خداوند را سزاوارتر برای اطاعت ، قدرشناسی و سپاس دانست .

قال معاذ الله إنه ربی أحسن مثوای

32- < عن علی بن الحسین ( ع ) : . . . فلما راهق یوسف راودته إمرأه الملک عن نفسه . . . ;

ص: 78

از امام سجاد(ع) روایت شده است: . .. چون حضرت یوسف در آستانه بلوغ جنسی قرار گرفت ، همسر پادشاه از او درخواست کرد که تا با او درآمیزد ...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 31 - 10

10- زلیخا به منظور برخورد نکردن زنان دعوت شده با یوسف ( ع ) ، از او خواسته بود در اتاق های اندرونی ساختمان بماند .

و قالت اخرج علیهنّ

کلمه <خروج> به معنای از داخل به بیرون آمدن است. بنابراین <اخرج علیهنّ> می رساند که یوسف(ع) هنگامی که زنان در مجلس ضیافت حاضر شدند، در مکانی بود که نسبت به مجلس آنان داخل حساب می شد ; یعنی، اگر مجلس پذیرایی در اتاق بیرونی بود زلیخا، یوسف(ع) را در اتاق اندرونی نگه داشته بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 35 - 11

11- < عن أبی جعفر ( ع ) فی قوله : < ثم بدا لهم من بعد ما رأوا الأیات لیسجننه حتی حین > فالأیات شهاده الصبی و القمیص المخرّق من دبر و استباقهما الباب حتی سمع مجاذبت ها إیّاه علی الباب فلما عصاها فلم تزل ملحّه بزوجها حتی حبسه . . . ;

از امام باقر(ع) درباره سخن خدا که فرمود: <ثم بدا لهم . ..> روایت شده است: آن نشانه ها گواهی کودک و پیراهن پاره شده از پشت و سبقت آن دو به طرف در بود، به گونه ای که شنیده شد آن زن پشت در، یوسف را به طرف خود می کشد ; پس چون یوسف درخواست بانو را نپذیرفت به طور پیگیر به شوهرش اصرار نمود تا [شوهرش] او را زندانی کرد>.

80- خواسته های ساقی پادشاه مصر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 45 - 7

7- ساقی دربار ، از پادشاه و بزرگان دربار خواست وی را به زندان نزد یوسف ( ع ) بفرستند تا تعبیر خواب را از او جویا شود .

أنا أُنبّئکم بتأویله فأرسلون

حرف <ن> در <فأرسلون> نون وقایه و کسره آن، حاکی از <یاء> متکلم محذوف است. متعلق آن (إلی یوسف فی السجن) نیز به خاطر وضوحش، در کلام آورده نشده است. بنابر این <فأرسلون> ; یعنی: پس مرا به سوی یوسف(ع) - که در زندان است - بفرستید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 46 - 5

5- ساقی دربار ، از یوسف ( ع ) خواست تا رؤیایی را که در آن هفت گاو لاغر دیده شده که هفت گاو چاق را می خورند و هفت خوشه سبز و خوشه هایی خشک دیده شده ، تعبیر کند .

أفتنا فی سبع بقرت سمان یأکلهنّ سبع عجاف و سبع سنبل-ت خضر و أُخر یابس-ت

ص: 79

81- خواسته های سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 13 - 1،2،3،7

1 - جنّیان در خدمت سلیمان ( ع ) ، هر چه او می خواست انجام می دادند .

و من الجنّ من یعمل بین یدیه . .. یعملون له ما یشاء

2 - جنّیان برای سلیمان ( ع ) ، طبق خواست او قصرهایی می ساختند .

یعملون له ما یشاء من مح-ریب

<محاریب> جمع <محراب> (از ریشه <حرب>) است و آن به جایی گفته می شود که محل جنگ با دشمن است. این واژه، به قصرهایی اطلاق می شده که بر بالای آنها، جایگاه مخصوصی برای دفاع ساخته می شده است.

3 - جنّیان برای سلیمان ( ع ) طبق خواست او محل هایی برای عبادت بنا می کردند .

یعملون له ما یشاء من محاریب

<محراب> (جمع <محاریب>) به معنای مسجد آمده است (مفردات راغب).

7 - جنّیان ، طبق خواست سلیمان ( ع ) ، برای او کاسه های بزرگی به اندازه حوض می ساختند .

یعملون له ما یشاء من . .. و جفان کالجواب

<جفان> جمع <جفنه> است و آن به معنای ظرف غذا می باشد. <جواب> جمع <جابیه> و به معنای جمع کننده و دربردارنده است (مفردات راغب). گفتنی است که <جواب> به معنای حوض هم آمده است (لسان العرب).

82- خواسته های شعیب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 89 - 25،26

25 - شعیب ( ع ) پس از یأس از ایمان مردم کفرپیشه با دعا به درگاه خداوند از وی خواست تا بین او و کفرپیشگان قضاوت کند .

ربنا افتح بیننا و بین قومنا بالحق و أنت خیر الفتحین

از معانی کلمه <فتح> داوری کردن و قضاوت نمودن است.

26 - شعیب ( ع ) در دعای خویش خواستار امداد های غیبی خداوند شد .

ربنا افتح بیننا و بین قومنا بالحق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 93 - 1

1- شعیب ( ع ) از سر تهدید و هشدار ، از کفرپیشگان لجوج خواست تا همچنان بر مواضع نادرستشان پافشاری کنند .

و ی-قوم اعملوا علی مکانتکم

ص: 80

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 179 - 2

2 - شعیب ( ع ) ، خواهان اطاعت اصحاب ایکه از او ، به دلیل آشکار بودن صداقت و امانت داری اش

إنّی لکم رسول أمین . فاتّقوا اللّه و أطیعون

برداشت یاد شده از تفریع <اتّقوا. ..> بر <إنّی لکم رسول> به دست می آید.

83- خواسته های شیطانی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 119 - 14

14 - آمال و آرزو ها ، زمینه اجرای خواسته های شیطان است .

و لامنینهم و لامرنهم فلیبتکن . .. فلیغیرن خلق اللّه

تقدیم جمله <و لامنیهم> (آنان را به خیال گرائی وا می دارم) بر جمله <لامرنهم> بیانگر آن است که شیطان ابتدا انسان را به آرزوهای توخالی وا می دارد و سپس اوامر خویش را به او القا می کند.

84- خواسته های صالح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 73 - 20

20 - صالح از قوم خویش خواست تا ناقه را برای چریدن آزاد بگذراند .

فذروها تأکل فی أرض اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 74 - 3

3 - صالح ( ع ) از قوم خویش خواست تا نعمت خلافت و سکونت گزیدن در سرزمین حجر را نعمتی از جانب خدا بدانند و آن را همواره به خاطر داشته باشند .

و اذکروا إذ جعلکم خلفاء من بعد عاد و بوأکم فی الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 64 - 4

4- صالح ( ع ) از قوم خویش خواست تا ناقه را برای چریدن آزاد بگذارند .

فذروها تأکل فی أرض الله

ص: 81

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 144 - 2

2 - صالح ( ع ) ، خواهان اطاعت ثمودیان از او به دلیل آشکار بودن صداقت و امانت داری وی

إنّی لکم رسول أمین . فاتّقوا اللّه و أطیعون

تفریع <اتّقوا اللّه> بر<إنّی لکم رسول أمین> می تواند مفید این مطلب باشد.

85- خواسته های ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 44 - 6

6 - ستمکاران ، خواهان بازگشت به دنیا و جبران گناهان گذشته خود به هنگام مشاهده عذاب

و تری الظ-لمین لمّا رأوا العذاب یقولون هل إلی مردّ من سبیل

86- خواسته های عبدالله بن ام مکتوم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 12 - 3

3 - ابن ام مکتوم ، خواهان فراگیری معارف قرآن بود .

فمن شاء ذکره

آیه شریفه تلویحاً حاضران مجلس پیامبر(ص) را به دو دسته تقسیم می کند و - به قرینه آیات پیشین - عبارت <من شاء> به ابن ام مکتوم نظر دارد.

87- خواسته های عزیز مصر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 21 - 8

8- عزیز مصر ، اداره امور یوسف ( ع ) را به همسرش زلیخا واگذار کرد ، و از او خواست تا یوسف ( ع ) را گرامی داشته و منزلتش را پاس دارد .

لامرأته أکرمی مثوی-ه

<مثوی> اسم مکان و به معنای منزل و اقامتگاه است. عبارت <أکرمی مثواه> ; یعنی ، منزل و مقامش را گرامی دار. اکرام منزل و اقامتگاه ، تأکید بر بزرگداشت شخصی است که در آن منزل اقامت دارد.

ص: 82

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 29 - 1،3

1- عزیز مصر از یوسف ( ع ) خواست تا ماجرای زلیخا را نادیده انگاشته و آن را مخفی سازد .

یوسف أعرض عن هذا

اعراض کردن از ماجرای زلیخا - که مفاد عبارت <أعرض عن هذا> است - در حقیقت توصیه به مخفی نگه داشتن و نادیده گرفتن است ، نه لب به شکایت نگشودن ; زیرا اقدام علیه زلیخا با ملاحظه موقعیت یوسف(ع) - که برده ای زرخرید بوده - ناسازگار است.

3- عزیز مصر ، پس از روشن شدن خطای زلیخا ، از وی خواست استغفار کند و از گناه خویش پوزش بطلبد .

واستغفری لذنبک إنک کنت من الخاطئین

در جمله <استغفری لذنبک> (برای گناهت طلب آمرزش کن) بیان نشده که زلیخا باید از چه کسی آمرزش بخواهد. برخی از مفسران گفته اند: مراد ، استغفار به درگاه خداوند است و برخی برآنند که مقصود ، پوزش خواستن از عزیز مصر می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 30 - 10

10- < عن علی بن الحسین ( ع ) : . . . فلما سمع الملک کلام الصبی . . . قال لیوسف : < أعرض عن هذا . . . > و اکتمه قال : فلم یکتمه یوسف و أذاعه فی المدینه حتی قلن نسوه منهنّ إمرأه العزیز تراود فتاها عن نفسه . . . ;

از امام سجاد(ع) نقل شده است: . .. همین که پادشاه سخن کودک را شنید ... به یوسف گفت: از این ماجرا درگذر ... و آن را پوشیده بدار. [امام فرمود:] یوسف ماجرا را پوشیده نداشت و آن را در شهر منتشر کرد تا اینکه عده ای اززنان شهر گفتند: همسر عزیز غلام خود را به خویش دعوت کرده است ...>.

88- خواسته های فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 106 - 2

2 - فرعون از موسی خواست چنانچه قادر به ارائه معجزه است ، آن را ارائه کند .

قال إن کنت جئت بئایه فأت بها

روشن است که در جمله های شرطیه نباید شرط و جزا از نظر مفهوم همانند باشد و نمی توان گفت: اگر آورده ای بیاور. بنابراین جمله <إن کنت جئت بایه> (اگر آیت و معجزه ای آورده ای) به این معناست: اگر قادر به ارائه معجزه هستی.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 107 - 1

1 - موسی ( ع ) در پاسخ فرعون ( درخواست آیت رسالت ) عصای خویش را ر ها ساخت .

فألقی عصاه

ص: 83

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 108 - 1

1 - موسی ( ع ) در پی درخواست فرعون ( آوردن معجزه ) دومین آیت رسالت خویش را ارائه کرد .

إن کنت جئت بئایه فأت بها . .. و نزع یده فإذا هی بیضاء للنظرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 58 - 8،10

8 - فرعون از موسی ( ع ) خواست به وی اطمینان دهد که او نیز در میعادگاه حاضر خواهد شد .

و لا أنت

10 - فرعون ، برای مقابله با معجزات موسی ( ع ) از او خواست مکانی مناسب و هموار را در نظر گیرد .

فاجعل . .. مکانًا سوًی

<مکاناً> بدل است برای <موعداً> و <سوی> به معنای مستوی است. <مکاناً سوی>; یعنی، زمینی که مسطح باشد. این وصف، آگاهی طرفین را بر آنچه انجام می گیرد، ممکن می سازد.

89- خواسته های فرعونیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 134 - 2،6،10

2 - فرعونیان پس از گرفتار شدن به عذاب شدید ، رو به موسی ( ع ) آورده از وی خواستند تا برای برطرف شدن آن دعا کند .

و لما وقع علیهم الرجز قالوا یموسی ادع لنا ربک

6 - فرعونیان ، موسی ( ع ) را به منزلتش نزد خدا ( مستجاب الدعوه بودنش ) قسم دادند تا زوال عذاب را از خداوند درخواست کند .

ادع لنا ربک بما عهد عندک

<باء> در <بما عهد> در برداشت فوق، باء قسم گرفته شده است.

10 - فرعونیان با موسی ( ع ) پیمان بستند و سوگند یاد کردند که در صورت برطرف ساختن عذاب شدید از آنان ، به وی ایمان آورند و بنی اسرائیل را آزاد سازند .

لئن کشفت عنا الرجز لنؤمنن لک و لنرسلن معک بنی إسراءیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 135 - 1

1 - موسی ( ع ) با پذیرش تقاضای فرعونیان ( دعا برای رفع عذاب ) ، برطرف شدن عذاب را از خداوند درخواست کرد .

فلما کشفنا عنهم الرجز

سیاق آیه نشان می دهد که جمله ای همانند <فدعا موسی فکشفنا عنهم الرجز> در تقدیر است که به سبب وضوحش در کلام آورده نشده است.

ص: 84

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 64 - 4،8

4 - حضور با تمام قوا و با آرایش منظم و با هیبت ، طرح پیشنهادی فرعونیان برای قدرت نمایی در صحنه مقابله با موسی ( ع )

فأجمعوا کیدکم ثمّ ائتوا صفًّا

8 - فرعونیان ، پذیرش دعوت های موسی ( ع ) را ، به توان مندی او در آوردن سِحری بی نظیر مشروط کرده بودند .

و قد أفلح الیوم من استعلی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 49 - 6

6 - درخواست عاجزانه فرعونیان از موسی ( ع ) ، در رفع عذاب از آنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 50 - 1

1 - پاسخ مثبت موسی ( ع ) به تقاضای فرعونیان و دعای او برای رفع عذاب از ایشان

ادع لنا ربّک . .. فلمّا کشفنا عنهم العذاب

از ارتباط این آیه با آیه قبل، استفاده می شود که در آیه شریفه ایجاز و حذفی صورت گرفته است. بدین صورت که آنان از حضرت موسی(ع) درخواست دعا کردند و او خواسته آنها را اجابت نمود.

90- خواسته های قریش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 66 - 4

4 - قریش و مشرکان از سر استهزا، خواهان عملی شدن عذاب موعود بر خود به دست پیامبر(ص) بودند.

و کذّب به قومک . .. قل لست علیکم بوکیل

چنانچه مرجع ضمیر <به> در <کذب به> عذاب باشد، جمله <قل . .. > گویا پاسخی است به سؤال ضمنی مشرکان مبنی بر این که اگر عذاب واقع شدنی است باید پیامبر(ص) آن را عملی سازد. بنابراین جمله <قل لست ... > قرینه ای است بر مطرح شدن سؤال از ناحیه مشرکان.

91- خواسته های قوم ابراهیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 61 - 1

ص: 85

1- بت پرستان ، خواهان احضار ابراهیم ( ع ) و بازجویی علنی از وی برای کشف شکننده بت ها

قالوا فأتوا به علی أعین الناس

92- خواسته های قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 63 - 14

14- کفرپیشگان قوم ثمود از صالح ( ع ) می خواستند که از ادعای خویش دست بردارد و از فراخوانی مردم به توحید منصرف شود .

فمن ینصرنی من الله إن عصیته فما تزیدوننی غیر تخسیر

<فاء> در <فما تزیدوننی . ..> فای فصیحه است و حاکی از جمله ای مقدر می باشد و - به قرینه <أتنه-نا ...> در آیه قبل - مفاد آیه چنین است: بنابراین اگر به خواسته شما (ترک ابلاغ توحید) گردن نهم، شما جز خسارت زدن چیزی بر من نخواهید افزود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 59 - 11

11- تقاضای قوم ثمود در اعطای معجزه مورد نظرشان ( ناقه = شتر ماده ) از سوی خداوند اجابت شد .

و ءاتینا ثمود الناقه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 154 - 5

5 - ثمودیان ، خواستار نشانه و معجزه ای از صالح ( ع ) برای پی بردن به صدق ادعای وی

فأت بئایه إن کنت من الص-دقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - قمر - 54 - 27 - 2

2 - قوم ثمود ، تقاضامند معجزه ای ( ناقه ) از صالح پیامبر ( ع )

إنّا مرسلوا الناقه

جمله <إنّا مرسلوا الناقه> در مقام وعده و اخبار از آینده است. <الف و لام> در <الناقه> برای عهد بوده و اشاره به همان معجزه مورد درخواست قوم ثمود دارد.

93- خواسته های قوم عاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 86

6 - اعراف - 7 - 70 - 11

11 - قوم عاد با ناباوری به صداقت و راستگویی هود ، از وی خواستند تا تهدید های خویش را تحقق بخشد .

فأتنا بما تعدنا إن کنت من الصدقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 24 - 5

5- قوم عاد ، گرفتار کم آبی و چشم انتظار نزول باران قبل از گرفتار شدن به عذاب *

قالوا ه-ذا عارض ممطرنا

از تعبیر <ه-ذا عارض ممطرنا>، استفاده می شود که آنان در انتظار باران بودند; چه این که اگر انتظار آن را نداشتند، بی تفاوت بدان می نگریستند.

94- خواسته های قوم لوط

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 29 - 11

11 - تنها پاسخ قوم لوط به لوط ( ع ) در برابر سرزنش و وعده عذاب ، درخواست نزول عذاب بود .

فما کان جواب قومه إلاّ أن قالوا ائتنا بعذاب اللّه

95- خواسته های قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 32 - 4

4- کفرپیشگان قوم نوح ، از او خواستند که به بحث و مناظره با آنان پایان دهد و تهدید های خویش را تحقق بخشد .

قالوا ی-نوح قد ج-دلتنا فأکثرت جدلنا فأتنا بما تعدنا

جمله <فأکثرت جدالنا> (با ما بسیار مناظره کردی) - به قرینه تفریع جمله <فأتنا بما تعدنا> بر آن - کنایه از این است که دلیل و برهان آوردن کافی است ، به این امر پایان ده.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 33 - 3،9

3- نوح ( ع ) در پاسخ به عذاب طلبی کفرپیشگان ، نزول عذاب را در گرو مشیت الهی دانست و گریز از عذاب های الهی را غیرممکن شمرد .

قال إنما یأتیکم به الله إن شاء و ما أنتم بمعجزین

9- پاسخ نوح ( ع ) به عذاب طلبی کفرپیشگان ، پاسخی آمیخته با درس توحید و خداشناسی بود .

ص: 87

فأتنا بما تعدنا . .. قال إنما یأتیکم به الله إن شاء و ما أنتم بمعجزین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 34 - 1

1- نوح ( ع ) ، در پی درخواست قومش ( تحقق بخشیدن به عذاب های موعود ) از ایمان آوردن آنان سخت به تردید افتاد .

فأتنا بما تعدنا . .. قال ... لاینفعکم نصحی إن أردت أن أنصح لکم

96- خواسته های کارگزاران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 111 - 5

5 - سران دربار فرعون از وی خواستند با تأخیر مجازات موسی و هارون موافقت کرده و ساحران زبردست و کاردان را از اطراف و اکناف احضار کند .

و أرسل فی المدائن حشرین

<حشرین> به معنای جمع کنندگان و کوچ دهندگان است و مفعول آن به قرینه آیه قبل و بعد <ساحرین> می باشد و خود <حشرین> مفعول برای <أرسل> است. بنابراین جمله <أرسل ... > یعنی: نیروهایی را برای جمع آوری و گسیل ساحران بسیج کن.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 112 - 3

3 - احضار همه ساحران زبردست برای مبارزه با موسی ( ع ) ، درخواست اشرافیان دربار فرعون از فرعون

یأتوک بکل سحر علیم

97- خواسته های کارگزاران یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 74 - 2

2- کارگزاران یوسف از متهمان ( فرزندان یعقوب ) خواستند ، تا خودشان کیفر سارق جام پادشاه را تعیین کنند .

قالوا فما جزؤه إن کنتم ک-ذبین

ضمیر در <جزاؤه> به سارق جامی شاهی ، که از جمله های قبل استفاده می شود ، برمی گردد.

ص: 88

98- خواسته های کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 8 - 1،4،6

1 - مشاهده نزول فرشتگان بر پیامبر(ص)، درخواست نابجا و بهانه جویانه کافران

و قالوا لو لا أنزل علیه ملک و لو أنزلنا ملکا لقضی الأمر

4 - کفرپیشگان حتی با نزول کتابی ملموس بر پیامبر(ص)، ایمان نمی آورند و خواهان نزول فرشتگان می شوند.

و لو نزلنا علیک کتبا فی قرطاس فلمسوه بأیدیهم لقال . .. و قالوا لو لا أنزل علیه م

بر اساس این احتمال که <قالوا> بر جواب <لو> در آیه قبل عطف شده باشد.

6 - ناآگاهی کافران از عواقب هلاکتبار درخواست نزول آشکار ملائکه

و لو أنزلنا ملکا لقضی الأمر ثم لا ینظرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 9 - 2

2 - درخواست نزول فرشته به عنوان پیامبر، از بهانه های کفرپیشگان

و لو جعلنه ملکا

جمله <و لو جعلناه ملکا . .. >، می تواند منقطع از آیه قبل بوده و جواب از درخواست دیگر کفار، که فرستادن فرشته به عنوان پیامبر است، باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 10 - 5

5 - استهزای کفار نسبت به پیامبر اکرم(ص)، با درخواست نزول کتاب ملموس و مشاهده فرشتگان

و لو نزلنا علیک کتبا فی قرطاس فلمسوه . .. و لقد استهزیء برسل من قبلک

یادآوری استهزا شدن انبیای گذشته برای تسلی پیامبر(ص)، پس از بیان بهانه جوییها و توقّعات بیجای کافران چنین می نماید که همین بهانه جوییها، از مصادیق استهزاگری کافران در مورد رسولان الهی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 84 - 1

1- پافشاری مشرکان بر شرک خود ، پیامبر ( ص ) را آماده درخواست عذابی سریع برای آنان کرده بود .

فلاتعجل علیهم إنّما نعدّ لهم عدًّا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 8 - 1،2،3

1 - فرود آمدن گنجی از آسمان برای پیامبر ( ص ) جهت تأمین زندگی او ، انتظار بی جای مشرکان و کافران

و قالوا . .. أو یلقی إلیه کنز

انتظار کافران و مشرکان به فرود آمدن گنجی برای پیامبر(ص) - به قرینه سخن قبلی آنان که کار و داد و ستد در بازار را خلاف

ص: 89

شأن پیامبری می دانستند - به منظور تأمین معاش آن حضرت بوده است.

2 - داشتن باغی پوشیده از درختان با ثمر برای تأمین نیاز های غذایی و معیشتی خویش ، توقع بی جای مشرکان در باره پیامبر ( ص )

و قالوا. .. أو تکون له جنّه یأکل منها

3 - ارائه معجزه ای محسوس و قابل رؤیت ، توقع مشرکان از پیامبر ( ص ) جهت اثبات درستی ادعای نبوت خویش *

أو یلقی إلیه کنز أو تکون له جنّه یأکل منها

درخواست و انتظار فرود آمدن گنجی برای پیامبر(ص) و یا داشتن باغ های پرثمر - که امری محسوس و مملوس است - می تواند به این خاطر باشد که کافران، به دنبال معجزه ای محسوس و قابل رؤیت از پیامبر(ص) بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 10 - 3

3 - خداوند ، تونا بر مهیّا ساختن باغ هایی با نهر های روان برای پیامبر ( ص ) به مراتب بهتر از آنچه که مشرکان توقع آن را برای پیامبر ( ص ) داشتند .

أو تکون له جنّه یأکل منها . .. تبارک الذی إن شاء جعل لک خیرًا من ذلک جنّ-ت تجری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 52 - 2

2 - کافران ، متوقف کردن دعوت به اسلام و محدود ساختن آن را ، از پیامبر ( ص ) خواستار شدند .

و لو شئنا لبعثنا فی کلّ قریه نذیرًا . فلاتطع الک-فرین

با توجه به معنای لغوی <طاعت> (عمل کردن به آنچه که از انسان خواسته شده است) می توان برداشت یاد شده را به دست آورد; زیرا آنچه که کافران از پیامبر(ص) خواسته بودند - با توجه به آیه قبل که سخن از جهانی بودن رسالت پیامبراسلام(ص) بود و آیه شریفه متفرع بر آن شده (فلاتطع الکافرین) - می تواند توقف و محدود شدن رسالت باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 53 - 1،3

1 - کافرانِ منکرِ آیات الهی ، از پیامبر ( ص ) خواهانِ تعجیل در عذاب خود بودند .

و یستعجلونک بالعذاب

3 - کافران منکر آیات الهی ، بر عذاب خواهی خود از پیامبر ( ص ) ، مصرّ بودند و بر آن پافشاری می کردند .

و یستعجلونک بالعذاب

فعل مضارع <یستعجلون> دلالت بر استمرار و پافشاری دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 54 - 1،3

1 - کافران منکر آیات الهی ، از پیامبر ( ص ) خواستار تعجیل در عذاب خود بودند .

یستعجلونک بالعذاب

ص: 90

3 - کافران منکر آیات الهی ، بر عذاب خواهی خود از پیامبر ( ص ) پافشاری می کردند .

یستعجلونک بالعذاب

فعل مضارع <یستعجلون> بر استمرار و اصرار، دلالت دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 14 - 3

3 - کافران ، از روی ناباوری خواستار تعجیل در برپایی قیامت

یسئلون أیّان یوم الدین . .. ه-ذا الذی کنتم به تستعجلون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 59 - 8

8 - تعجیل کافران در نزول عذاب ، ناشی از بی توجهی آنان به نابودی یاران گذشته خویش

فإنّ للذین ظلموا ذنوبًا مثل ذنوب أصح-بهم فلایستعجلون

از <فلایستعجلون> استفاده می شود که کافران، ناباورانه تقاضای عذاب می کردند و آنها اگر آنان به راستی در سرنوشت یاران گذشته خویش تأمل می کردند، هرگز چنین ناباورانه مجازات الهی را به استهزا نمی گرفتند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 27 - 4

4 - کافران و منکران معاد ، خواستار تحقق سریع وعده برپایی قیامت

و یقولون متی ه-ذا الوعد . .. و قیل ه-ذا الذی کنتم به تدّعون

<تدّعون> می تواند از ماده <دعا> باشد. در این صورت به معنای <تطلبون> (درخواست می کردید) خواهد بود. برداشت یاد شده مبتنی بر این معنا است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 8 - 3

3 - سازش و دست برداشتن از مواضع عقیدتی ، درخواست کافران تکذیب گر از پیامبر ( ص ) بود .

فلاتطع المکذّبین

آیه بعد، قرینه است که مورد اطاعت، سازش بر سر مواضع عقیدتی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مدثر - 74 - 52 - 5

5 - < عن أبی جعفر ( ع ) فی قوله < بل یرید کلّ امریء منهم أن یؤتی صحفاً منشّره > و ذلک أنّهم قالوا : یا محمد قد بلغنا أنّ الرجل من بنی اسرائیل کان یذنب الذنب فیصبح و ذنبه مکتوب عند رأسه و کفّارته ، فنزل جبرئیل علی النبیّ ( ص ) و قال : یسألک قومک سنّه بنی إسرائیل فی الذنوب فإن شاؤوا فعلنا ذلک بهم و أخذناهم بما کنّا نأخذ به بنی إسرائیل . . . ;

از امام باقر(ع) درباره سخن خداوند <بل یرید کلّ امریء منهم أن یؤتی صحفاً منشّره> روایت شده که آنان [به رسول خدا ]گفتند:

ص: 91

ای محمد! به ما خبر رسیده که مردی از بنی اسرائیل، گناهی مرتکب می شد و از خواب برمی خاست، در حالی که گناهش در بالای سرش همراه با کفّاره آن نوشته شده بود. سپس جبرئیل بر رسول خدا(ص) نازل شد و فرمود: قومت از تو می خواهند، همان سنّت بنی اسرائیل در مورد گناهان درباره آنان جاری شود، اگر آنان بخواهند ما درباره آنان انجام می دهیم و آنان را گرفتار می کنیم; به همان عذابی که بنی اسرائیل را گرفتار می کردیم...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مدثر - 74 - 53 - 2

2 - نازل شدن نامه ای سرگشاده از سوی خداوند ، برای یکایک انسان ها در اثبات رسالت پیامبر ( ص ) ، درخواستی نابجا و غیرمنطقی

بل یرید کلّ امریء منهم . .. کلاّ

99- خواسته های کافران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 8 - 1

1 - مشاهده نزول فرشتگان بر پیامبر(ص)، درخواست نابجا و بهانه جویانه کافران

و قالوا لو لا أنزل علیه ملک و لو أنزلنا ملکا لقضی الأمر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 20 - 3

3 - کفرپیشگان عصر بعثت - علی رغم نزول پی در پی آیات و سوره های قرآن - خواستار نزول معجزه ای دیگر بودند .

و یقولون لو لا أنزل علیه ءایه من ربه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 7 - 2،7

2- کافران هماره خواستار معجزه ای جز قرآن برای باور به حقانیّت رسالت پیامبر ( ص )

یقول الذین کفروا لولا أُنزل علیه ءایه من ربه

به کارگیری فعل مضارع (یقول) به جای فعل ماضی (قال) برای رساندن این معناست که کافران سخن مذکور را نه تنها در گذشته مدعی شده اند که در آینده نیز خواهند گفت و بر آن اصرار خواهند ورزید.

7- ارائه معجزه درخواستی کفرپیشگان خارج از مسؤولیت پیامبر ( ص ) بود .

لولا أُنزل علیه ءایه من ربه إنما أنت منذر

جمله <إنما أنت منذر> حاکی از حصر است و حصر در آن اضافی و در قیاس با ارائه معجزه است. بنابراین آن جمله حاوی دو معناست: 1- تو انذار دهنده ای ; 2- ارائه معجزه کار تو نیست.

ص: 92

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 27 - 2

2- کافران خواستار معجزه ای - جز قرآن - برای باور به حقانیّت رسالت پیامبر ( ص ) و پذیرش توحید

و یقول الذین کفروا لولا أُنزل علیه ءایه من ربه

جمله <إن الله یضل من یشاء و یهدی . ..> قرینه بر این است که کافران مشاهده معجزه از پیامبر(ص) را برای هدایت شدن و پذیرش رسالت پیامبر(ص) - که سرلوحه آن توحید است - می خواستند ; یعنی، می گفتند: اگر معجزه ای ارائه کنی، رسالت تو را می پذیریم و به توحید می گرویم.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 59 - 3

3- مشرکان و کفار ، معجزات متعددی را از پیامبراکرم ( ص ) درخواست کردند .

و ما منعنا . .. إلاّ أن کذّب بها الأوّلون

از اینکه خداوند با صراحت تمام به مشرکان می گوید: <ما هر چه معجزه برای پیشینیان فرستادیم، آنها را تکذیب کردند و این مانع ارسال معجزه شد> نشان می دهد که مشرکان صدراسلام، درخواستهای متعدد و مکرری برای معجزه داشته اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 176 - 1

1 - مشرکان و کافران صدراسلام ، خواهان مشاهده عذاب الهی بودند .

أفبعذابنا یستعجلون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 59 - 7

7 - کافران عصر بعثت ، درخواست کننده عذاب الهی ، از سر استهزا و ناباوری

للذین ظلموا ذنوبًا . .. فلایستعجلون

نهی الهی (فلایستعجلون) می رساند که کافران، ناباورانه تقاضاکننده نزول عذاب بوده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - معارج - 70 - 1 - 1

1 - گروهی از کافران عصر بعثت ، خواستار شتاب در نزول عذاب الهی در دنیا

سأل سائل بعذاب واقع

به گفته مفسران، سؤال در این آیه، به معنای طلب و دعا است; ازاین رو بهوسیله <با> متعدی شده است; یعنی، <دعا داع بعذاب واقع>.

ص: 93

100- خواسته های کافران ظالم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 85 - 4

4- کافران ظالم ، پس از مشاهده عذاب الهی و قطعیت کیفر ، خواهان تخفیف و تأخیر مجازات خویشند .

فلایخفّف عنهم العذاب و لا هم ینظرون

تذکر الهی به عدم تخفیف عذاب و دادن مهلت به ظالمان، اشاره ای به تخفیف و مهلت خواهی آنان دارد.

101- خواسته های کافران قبل از اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 33 - 6

6- کافران عصر های پیش از اسلام ، در انتظار آمدن فرشتگان و یا نزول امر ویژه ای از سوی خداوند جهت تأیید حقانیت کتاب آسمانی خود بودند .

و إذا قیل لهم ماذا أنزل ربّکم قالوا أس-طر الأولین . .. قد مکر الذین من قبلهم ...

102- خواسته های کافران قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 77 - 4

4 - کفرپیشگان قوم ثمود پس از کشتن ناقه صالح ، از وی خواستند تا تهدیدش ( نزول عذاب دردناک ) را به اجرا گذارد .

قالوا یصلح ائتنا بما تعدنا إن کنت من المرسلین

مراد از <ما تعدنا> عذابی است که در آیه 73 (فیأخذکم عذاب ألیم) بیان شده است.

103- خواسته های کافران مدین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 89 - 6

6 - شعیب ( ع ) در آخرین پاسخ خویش به خواسته کافران مدین ، بازگشت خود و همگامانش را به آیین شرک امری ناممکن دانست .

و ما یکون لنا أن نعود فیها إلا أن یشاء اللّه ربنا

جمله <ما یکون لنا . .. > که حکایت از عدم امکان بازگشت به آیین شرک دارد، هم می تواند به معنای عدم امکان تکوینی باشد و هم می تواند مراد از آن عدم امکان تشریعی (ناشایست بودن و جایز نبودن) باشد. برداشت فوق براساس احتمال اول است. گفتنی

ص: 94

است که بر مبنای اول، مشیت الهی (إلا أن یشاء اللّه) مشیت تکوینی است و بر اساس احتمال دوم، مشیت الهی، مشیت تشریعی است.

104- خواسته های کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 7 - 1،3

1- کافران مکه ، از پیامبر ( ص ) خواستار آوردن فرشتگان برای تصدیق نبوت آن حضرت بودند .

قالوا . .. لو ما تأتینا بالملئکه إن کنت من الصدقین

<لو ما> مانند <هلا> و <لولا> برای تحضیض است.

3- کافران مکه ، از پیامبر ( ص ) خواستار آوردن ملائکه به عنوان معجزه بودند .

لو ما تأتینا بالملئکه إن کنت من الصدقین

آوردن ملائکه توسط پیامبر(ص) - که مورد درخواست کفار بود - احتمال دارد برای تصدیق نبوت پیامبر(ص) باشد و احتمال دارد معجزه درخواستی باشد. برداشت فوق مبتنی بر احتمال دوم است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 8 - 3،4

3- درخواست کافران مکه ، برای آوردن ملائکه توسط پیامبر ( ص ) ، درخواستی نابه جا و باطل بود .

لو ما تأتینا بالملئکه . .. ما ننزّل الملئکه إلاّ بالحقّ

جمله <ما ننزل الملائکه إلاّ بالحق> حصری و احترازی است و کنایه از این است که درخواست کفار نابه جاست.

4- درخواست نزول ملائکه ، جهت اثبات حقانیت ادعای پیامبر ( ص ) از سوی کافران مکه ، بهانه ای بیش نبود .

لو ما تأتینا بالملئکه . .. ما ننزّل الملئکه إلاّ بالحقّ

قید <إلاّبالحق> می تواند احترازی باشد; یعنی، نزول فرشتگان تنها در صورت وجود مصلحت و حکمت تحقق پذیر است، در حالی که در تقاضای کفار چنین مصلحتی نیست. مضافاً به اینکه <إذاً منظرین> نیز دلالت می کند بر اینکه آنان، حتی پس از آمدن ملائکه هم حقانیت پیامبر(ص) را نمی پذیرفتند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 33 - 2

2- کافران حق ناپذیر مکه ، در انتظار معجزه آمدن فرشتگان و یا امر ویژه ای از جانب خداوند برای تأیید حقانیت قرآن بودند

و إذا قیل لهم ماذا أنزل ربّکم قالوا أس-طر الأولین . .. هل ینظرون إلاّ أن تأتیهم

برداشت فوق، مبتنی بر این احتمال است که عبارت <تأتیهم الملائکه أو یأتی أمر ربک> (ملائکه برای آنان بیاید و یا امر پروردگارت بیاید) - به قرینه آیات سابق که درباره قرآن کریم بود - بر آمدن ملائکه یا امر خداوند جهت تأیید قرآن دلالت داشته باشد.

ص: 95

105- خواسته های لاوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 81 - 3،4،5،7

3- لاوی از برادرانش خواست ، به پدرشان تفهیم کنند که به دزدی بنیامین اطمینان پیدا کردند و گزارش و شهادت آنان عالمانه است .

إن ابنک سرق و ما شهدنا إلاّ بما علمنا

در اینکه مراد از شهادت در <ما شهدنا> چیست، چند نظر ابراز شده است. از جمله آنهاست همین شهادت برادران یوسف نزد یعقوب به دزدی کردن فرزندش بنیامین (إن ابنک سرق). بر این اساس مفاد جمله <ما شهدنا ...> چنین می شود: آنچه هم اکنون در نزد تو می گوییم (إن ابنک سرق) شهادتی است از روی علم و ما بدان اطمینان و یقین داریم.

4- لاوی به برادرانش سفارش کرد ، دسته جمعی به حضور پدر برسند و همگان بر دزدی بنیامین شهادت دهند .

ارجعوا إلی أبیکم فقولوا . .. ما شهدنا إلاّ بما علمنا

تصریح لاوی به صیغه های جمع <قولوا> و <ما شهدنا> و <علمنا> گویای برداشت فوق است.

5- لاوی از برادرانش خواست ، گزارش سفر و دزدی بنیامین را با لحنی مشفقانه ، به پدر بیان کنند .

ی-أبانا

تصریح لاوی به اینکه در ابتدای سخن پدر را با جمله <ی-أبانا> مخاطب قرار دهید ، رساننده این است که به گونه ای سخن بگویید که شفقت او را بر خویش جلب کنید.

7- لاوی از برادرانش خواست برای پدرشان بیان کنند که بنیامین در نهان و به دور از چشم آنان دزدی کرد .

و ما کنا للغیب ح-فظین

در معنای جمله <و ما کنا . ..> چند نظر ابراز شده است. با توجه به اطمینان برادران یوسف به دزدی بنیامین که جمله <إن ابنک سرق> گویای آن است، این معنا به نظر روشن تر می رسد که: ما نمی توانستیم آنچه را در غیاب و به دور از چشم انجام می گیرد، نگهبان باشیم ; یعنی، دزدی بنیامین در نهان انجام گرفت. از این رو نتوانستیم او را باز داریم.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 82 - 6

6- لاوی از برادرانش خواست نزد پدر بر راستگویی خویش در سرقت بنیامین تأکید کنند .

و إنا لص-دقون

106- خواسته های لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 78 - 7،17

7- لوط ( ع ) ، با پیشنهاد ازدواج مهاجمان با دخترانش ، از آنان خواست تا از کردار ناشایست لواط و تعرض به مهمانانش برحذر

ص: 96

باشند .

ی-قوم ه-ؤلاء بناتی هنّ أطهر لکم

17- لوط ( ع ) از مهاجمان تبه کار خواست تا متعرض مهمانانش نشده و او را خوار و بی مقدار نسازند .

و لاتخزون فی ضیفی

اخزاء (مصدر لاتخزون) به معنای خوار ساختن و رسوا کردن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 81 - 25

25- لوط ( ع ) از فرشتگان خواست تا در عذاب قومش تعجیل کنند . *

إن موعدهم الصبح ألیس الصبح بقریب

استفهام در <ألیس . ..> تقریری است و هدف از آن، اقرار و اعتراف مخاطب به مضمون جمله ای است که پس از آن واقع می شود. اقرار و اعتراف گرفتن از لوط(ع) بر اینکه هنگام فرا رسیدن عذاب قومش نزدیک است، می رساند که وی خواهان تعجیل در عذاب آن قوم بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 62 - 2

2- حضرت لوط ( ع ) پس از ورود فرشتگان به محضر ایشان ، از آنان خواستار معرفی خود گردید .

قال إنکم قوم منکرون

عبارت فوق اگرچه اخباری است، ولی کنایه از درخواست معرفی است و جواب ملائکه - که در آیه بعد آمده است - مؤید نکته فوق است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 70 - 4

4- قوم لوط در پاسخ به درخواست حضرت لوط ( ع ) مبنی بر اجتناب از هتک آبروی وی ، خود او را مقصر اصلی آن معرفی کردند .

فلاتفضحون . .. و لاتخزون. قالوا أو لم ننهک عن الع-لمین

اینکه قوم لوط در جواب درخواست او برای اجتناب از ایجاد فضاحت و آبروریزی گفتند: تو را از پیش از پذیرش هرگونه مهمان بیگانه منع کرده بودیم، حکایت از این نکته می کند که آنان با این بیان، می خواستند مقصر اصلی چنین عملی را خود او معرفی کنند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 163 - 4

4 - لوط ( ع ) ، خواهان اطاعت قومش از او به دلیل آشکار بودن صداقت و امانت داری وی

فاتّقوا اللّه و أطیعون

تفریع <اتّقواللّه> بر <إنّی لکم رسول أمین> بیانگر مطلب یاد شده است.

ص: 97

107- خواسته های مادی مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 100 - 6

6- مشرکان ، حتی در صورت برآورده شدن خواسته های مادی شان و دارای امکانات فراوان بودن ، از انفاق آن إبا می کردند . *

لن نؤمن لک حتی تفجر لنا . .. قل لو أنتم تملکون خزائن رحمه ربّی إذًا لأمسکتم

اینکه خداوند در آیات قبل، خواسته های مادی مشرکان (برخورداری از چشمه و . ..) را از پیامبر(ص) مطرح کرد و در این آیه، از بخل آنان در صورت برخورداری از امکانات فراوان سخن می گوید، می تواند به خاطر نکته یاد شده باشد.

108- خواسته های متخلفان از مسافرت به حدیبیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 11 - 9

9 - متخلفان از سفر حدیبیه ، معترف به گناه خویش و متقاضی عفو و استغفار پیامبر ( ص )

سیقول لک المخلّفون من الأعراب . .. فاستغفر لنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 15 - 2

2 - تمایل متخلّفان از سفر حدیبیه ، به شرکت در جنگ خیبر برای دستیابی به غنایم و یا پوشاندن گذشته خود

سیقول المخلّفون إذا انطلقتم إلی مغانم . .. ذرونا نتّبعکم

هدف متخلّفان از شرکت در جنگ خیبر، یا رسیدن به غنایم و یا توجیه گذشته تاریک خود بود. تعبیر <إلی مغانم>، بیانگر نکته اول و <یریدون أن یبدلّوا...> حاکی از نکته دوم است.

109- خواسته های محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 121 - 1

1- پیامبر ( ص ) از سر تهدید و هشدار از کفرپیشگان لجوج خواست تا همچنان بر مواضع ناصوابشان پافشاری کنند .

و قل للذین لایؤمنون اعملوا علی مکانتکم إنا ع-ملون

<اعملوا> امری است که به داعی تهدید و هشدار ایراد شده است و <مکانه> به معنای توان و قدرت و نیز به معنای مکان و جهت آمده است. بر اساس معنای نخست <اعملوا ...>; یعنی، هر اندازه توان دارید عمل کنید و کوتاهی نکنید و بر اساس دومین معنا;

ص: 98

یعنی، بر همان جهت و موضعی که اتخاذ کرده اید عمل کنید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 114 - 9

9 - نزول سریع تر تمامی قرآن و تکمیل زودرس مجموعه آیات آن ، خواسته قلبی پیامبر ( ص ) بود .

و لاتعجل بالقرءان من قبل أن یقضی إلیک وحیه

در وجه نزول این آیه، دیدگاههایی وجود دارد: 1- پیامبر(ص)، همراه قرائت جبرئیل، آیات را قرائت می کرد تا به دریافت کامل آن اطمینان یابد. 2- پیامبر(ص) پیش از روشن شدن معنای آیات، آن را بر اصحاب املا می فرمود. 3-پیامبر(ص) خواستار نزول تمامی قرآن درزمانی کوتاه تر بود. و چون تعبیر <القرآن> با اراده مجموعه قرآن سازگارتر است، می توان سومین احتمال را ترجیح داد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 27 - 3

3 - درخواست پیامبر ( ص ) از مشرکان ، برای نمایاندن هویت و جایگاه خدایانشان به او ، جهت ارزیابی حقانیت آنان

قل أرونی الذین ألحقتم به شرکاء

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 40 - 2

2 - پیامبر ( ص ) ، در بحث و گفت وگو با مشرکان ، از آنان خواستار ارائه دلیل عقلی و نقلی روشن بر اثبات درستی عقاید خویش

قل أرءیتم شرکاءکم الذین تدعون من دون اللّه أرونی ماذا خلقوا من الأرض . .. أم ءات

<أرءیتم> به معنای <أخبرونی> (به من خبر دهید) است و <ماذا> اسم استفهام می باشد و این سؤال عقلی درباره نقش معبودها در جهان است <أم> نیز برای استفهام بوده و در آن از مشرکان خواسته شده که نوشته ای از سوی خداوند - که حاکی از حقانیت عقاید آنان باشد - ارائه دهند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 39 - 1

1 - پیامبر ( ص ) از سر تهدید و هشدار ، از کفرپیشگان لجوج خواست تا همچنان بر مواضع نادرستشان پافشاری کنند .

قل ی-قوم اعملوا علی مکانتکم

آهنگ آیه شریفه، آهنگی تهدیدآمیز و هشدار دهنده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - کوثر - 108 - 1 - 7

7 - پیامبر ( ص ) ، خواهان تداوم نسل خویش و در آرزوی داشتن ذریّه بود .

إنّا أعطین-ک الکوثر

لحن بشارت آمیز آیه شریفه، بیانگر اشتیاق پیامبر(ص) به داشتن فرزند است.

ص: 99

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - کافرون - 109 - 6 - 6

6 - پیامبر ( ص ) پس از ناامیدی از ایمان کافران ، از آنان خواست برای پایبندی او به دین خود ، مشکل آفرین نباشند .

و لی دین

110- خواسته های مردم صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 50 - 1

1 - بسیاری از مردمان عصر بعثت ، خواستار داوری پیامبر ( ص ) بر اساس قوانین جاهلی

افحکم الجهلیه یبغون

111- خواسته های مریم(س)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 20 - 3

3- حضرت مریم ( س ) از جبرئیل خواست او را از چگونگی پیدایش فرزندی بدون پدر آگاه سازد .

قالت أنّی یکون لی غل-م و لم یمسسنی بشر و لم أک بغیًّا

112- خواسته های مستکبران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 9 - 4

4 - مستکبران ، دشمن سعادت و خوشبختی مردم و خواستار ضلالت و گمراهی آنان

و من الناس من یج-دل . ..لیضلّ عن سبیل اللّه

جمله <لیضل عن سبیل اللّه> به تقدیر <لیضل الناس عن سبیل اللّه> است; یعنی، جدال این گروه نادان و استکبارپیشه با توحید و یکتاپرستی و جلوگیری از گرایش مردم به آن، نه بدان جهت است که آنان خواستار سعادت مردم اند; بلکه بدان منظور است که مردم را از راه خدا - که راه خوشبختی است - بازدارند و آنان را به ضلالت و گمراهی سوق دهند.

113- خواسته های مسلمانان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 100

1 - بقره - 2 - 108 - 1،4

1 - برخی از مسلمانان صدر اسلام در صدد درخواست تغییر و تبدیل بعضی از احکام اسلام بودند .

أم تریدون أن تسئلوا رسولکم

کلمه <سؤال> و مشتقات آن، هرگاه با واسطه حرف جر ]همانند <عن>[ به مفعول دوم متعدی گردد، به معنای پرسش کردن و در غیر این صورت به معنای درخواست کردن می باشد. از آن جا که در آیه شریفه مفعول دوم ذکر نشده، هر دو معنا محتمل است; بر این احتمال که <أن تسئلوا> به معنای درخواست باشد، مورد تقاضا به قرینه آیه قبل، نسخ برخی احکام است.

4 - مسلمانانی که در صدد درخواست نسخ و تبدیل برخی از احکام بودند ، مورد نکوهش شدید خداوند قرار گرفتند .

أم تریدون أن تسئلوا رسولکم

در اینکه مخاطب <أن تسئلوا> مسلمانان هستند یا اهل کتاب، دو نظر ابراز شده است. <کما سئل موسی> تأیید کننده این نظر است که مخاطب مسلمانان هستند و گرنه در عبارت بعد گفته می شد: <کما سألتم موسی>. جمله <أم تریدون> (آیا می خواهید) دلالت می کند که درخواست یا پرسش، انجام نشده بود و لذا در برداشت گفته شد: <در صدد درخواست ...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 109 - 13

13 - یهود و نصارا ترغیب کننده مسلمانان به پرسش ها و درخواست های نابه جا از پیامبر ( ص )

أم تریدون أن تسئلوا . .. ودّ کثیر من أهل الکتب لو یردونکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 31 - 8

8- مؤمنان عصر بعثت ، خواهان ظهور معجزه ای برای گرایش پیدا کردن کافران به اسلام و قرآن بودند .

أفلم یاْیئس الذین ءامنوا أن لو یشاء الله لهدی الناس جمیعًا

اعتراض خداوند به مؤمنان با جمله <أفلم یاْیئس الذین ءامنوا> و بیان این حقیقت که امر هدایت و ضلالت به دست خداوند است نه وابسته به ارائه معجزه، می رساند که مؤمنان خواهان آن بودند که معجزات درخواستی کافران تحقق یابد، شاید که آنان هدایت شوند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 1 - 2

2- مسلمانان صدراسلام ، خواهان تحقق زودرس وعده خدا در مورد غلبه اسلام و توحید بودند .

أتی أمر الله فلاتستعجلوه

در مورد مخاطب <لاتستعجلوه> دو احتمال وجود دارد: اول آنکه تعجیل از جانب مسلمانان صورت می گرفته و دیگر آنکه مشرکان خواهان شتاب در تحقق وعده های الهی (عذاب، یا غلبه توحید، یا قیامت) بودند. برداشت فوق بر مبنای اول است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 20 - 1

1- مؤمنان عصر پیامبر ( ص ) ، در اشتیاق نزول سوره ای که تعیین کننده تکلیف آنان در قبال دشمنان باشد .

ص: 101

و یقول الذین ءامنوا لولا نزّلت سوره

محتوای <فإذا أنزلت سوره محکمه و ذکر فیها القتال> قرینه ای است بر این که سوره مورد انتظار مؤمنان، در زمینه تعیین تکلیف آنان با کافران بوده است.

114- خواسته های مسیحیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 118 - 9

9 - یهود و نصارا نیز همانند مشرکان ، خواهان سخن گفتن خدا با آنان درباره راستی و درستی رسالت پیامبران بودند .

کذلک قال الذین من قبلهم مثل قولهم

در آیه 113 مشرکان با تعبیر <الذین لایعلمون> در قبال یهود و نصارا مطرح شده اند و در آیه مورد بحث مشرکان با همان تعبیر در قبال <الذین من قبلهم> قرار گرفته اند. از این مقایسه معلوم می شود: مقصود از <الذین من قبلهم> یهود و نصارا است.

115- خواسته های مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 96 - 11

11 - گروهی از مشرکان ، خواهان عمری طولانی هزار ساله هستند .

و من الذین أشرکوا یود أحدهم لو یعمر الف سنه

برداشت فوق مبتنی بر این است که <و من الذین أشرکوا> خبر برای مبتدایی محذوف باشد نه عطف بر <الناس>; یعنی: <و من الذین أشرکوا طائفه یود أحدهم>. بر این مبنا، جمله <و من الذین...> جمله حالیه است و <یود أحدهم> توصیف همین دسته از مشرکان خواهد بود. بر این اساس مفاد آیه چنین است: یهودیان از همه مردم به دنیا دلبسته ترند و این در حالی است که گروهی از مشرکان خواهان عمری هزار ساله هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 118 - 1،2،3،9

1 - مشرکان ، خواهان گفتگوی مستقیم خداوند با آنان درباره حقانیت رسالت پیامبر ( ص )

و قال الذین لایعلمون لولا یکلمنا اللّه

آیه بعد (انا ارسلنا بالحق . ..) دلالت بر آن دارد که پیشنهاد اعتراض آمیز مشرکان (لولا یکلمنا اللّه; چرا خدا با ما سخن نمی گوید) درباره حقانیت رسالت پیامبر(ص) است.

2 - مشرکان ، برای پذیرش رسالت پیامبر ( ص ) خواهان نشانه و معجزه ای بر حقانیت او بودند .

و قال الذین لایعلمون لولا . .. أو تأتینا ءایه

3 - مشرکان خواهان تحقق معجزه ای بودند که خود آن را پیشنهاد می کردند . *

ص: 102

و قال الذین لایعلمون لولا . .. أو تأتینا ءایه

9 - یهود و نصارا نیز همانند مشرکان ، خواهان سخن گفتن خدا با آنان درباره راستی و درستی رسالت پیامبران بودند .

کذلک قال الذین من قبلهم مثل قولهم

در آیه 113 مشرکان با تعبیر <الذین لایعلمون> در قبال یهود و نصارا مطرح شده اند و در آیه مورد بحث مشرکان با همان تعبیر در قبال <الذین من قبلهم> قرار گرفته اند. از این مقایسه معلوم می شود: مقصود از <الذین من قبلهم> یهود و نصارا است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 58 - 5

5 - تحقق معجزات ویژه، بدان صورت که مشرکان می خواستند، در اختیار پیامبر(ص) نبود.

قل لو أن عندی ما تستعجلون به

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 66 - 4

4 - قریش و مشرکان از سر استهزا، خواهان عملی شدن عذاب موعود بر خود به دست پیامبر(ص) بودند.

و کذّب به قومک . .. قل لست علیکم بوکیل

چنانچه مرجع ضمیر <به> در <کذب به> عذاب باشد، جمله <قل . .. > گویا پاسخی است به سؤال ضمنی مشرکان مبنی بر این که اگر عذاب واقع شدنی است باید پیامبر(ص) آن را عملی سازد. بنابراین جمله <قل لست ... > قرینه ای است بر مطرح شدن سؤال از ناحیه مشرکان.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 111 - 1

1 - نزول ملائکه بر مشرکان و سخن گفتن مردگان با ایشان، از معجزات درخواستی آنان بوده است.

لئن جاءتهم ءایه . .. و لو أننا نزّلنا ... ما کانوا لیؤمنوا

ذکر نزول ملائکه و سخن گفتن با مردگان در آیه حکایت از آن دارد که این قبیل معجزات مورد درخواست مشرکان بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 115 - 15

15 - خداوند شنوای گفته ها و خواسته های مشرکان و آگاه به همه جوانب آن است.

و أقسموا بالله . .. زخرف القول غرورا ... و تمت کلمت ربک ... و هو السمیع العلیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 158 - 1،2

1 - آمدن فرشتگان و یا آشکار شدن خداوند، از شرایط مشرکان تکذیب کننده قرآن برای ایمان به آن

هل ینظرون إلا أن تأتیهم الملئکه أو یأتی ربک

<نظر>، مصدر <ینظرون>، در اینجا به معنای انتظار و توقع است. استفهام به دلیل <إلا> استفهام انکاری می باشد و بنابراین

ص: 103

<هل ینظرون> یعنی <ما ینتظرون>. انتظارهایی که در آیه شریفه مطرح شده هم می تواند توقعاتی باشد که از سوی مشرکان مطرح شده و هم می تواند بیان حالت آنان باشد. یعنی اگر کسی قرآن را، که دلیلی روشن است، نپذیرد، تنها در صورتی که فرشتگان بر او حاضر شوند و یا ... ایمان می آورد. برداشت فوق ناظر به احتمال اول است.

2 - تحقق برخی از آیات الهی (برخی از حقایق مطرح شده در قرآن، مانند قیامت) از شرایط مشرکان تکذیب کننده قرآن برای ایمان به آن

هل ینظرون إلا أن . .. یأتی بعض ءایت ربک

مراد از <بعض آیات ربک>، به دلیل <لا ینفع نفساً إیمانها>، آیتی است که مشاهده آن، حتی منکران قرآن را به ایمان وامی دارد. بنابراین می توان گفت مقصود، قیامت و مانند آن است. گفتنی است تکرار فعل <إتیان> (تأتیهم، یأتی ربک و یأتی بعض آیات) در آیه شریفه حکایت از تفاوت معنای اراده شده از هر یک دارد. <إتیان> در <یأتی بعض آیات> به معنای تحقق یافتن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 194 - 8

8 - ناتوانی معبودان از اجابت خواسته های پرستشگران خویش ، افشاگر پندار باطل و دروغین مشرکان ( پندار شریک برای خداوند )

فادعوهم فلیستجیبوا لکم إن کنتم صدقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 22 - 3

3 - خدایان مشرکان ، قادر به پاسخ گویی به خواسته های آنان نیستند .

قل ادعوا الذین زعمتم من دون اللّه لایملکون مثقال ذرّه

<لایملکون> در مقام جواب واقع شده است. گویا عبارت این معنا را القا می کند که آنان پس از درخواست چه جوابی می دهند؟ پاسخ این است که جوابی نمی دهند، به دلیل عدم مالکیتشان.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 16 - 6

6 - < عن علی ( ع ) فی قول اللّه عزّوجلّ < و قالوا ربّنا عجلّ لنا قطّنا قبل یوم الحساب > قال : نصیبهم من العذاب ;

از امام علی(ع) روایت شده که درباره سخن خداوند عزّوجلّ <و قالوا ربّنا عجّل لنا قطّنا قبل یوم الحساب> فرمود: [مراد مشرکان از کلمه <قطّنا>] نصیب آنها از عذاب بود [که از روی تمسخر درخواست می کردند زودتر به آنان برسد]>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 9 - 7

7- مشرکان ، خوستار اخبار و پیشگویی پیامبر ( ص ) از آینده و سرنوشت افراد

و ما أدری ما یفعل بی و لا بکم

از پاسخ آیه شریفه، انتظار مذکور دانسته می شود.

ص: 104

خواسته های مشرکان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 56 - 1

1 - پرستش بتها و سازش در اصول اعتقادی، خواسته نابجای مشرکان صدر اسلام از پیامبر(ص)

قل لا أتبع أهواءکم قل إنی نهیت أن أعبد الذین تدعون من دون اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 57 - 7

7 - مشرکان و منکران رسالت پیامبر(ص)، خواهان تحقق زودرس وعده های آن حضرت در مورد نزول عذاب بودند.

و کذبتم به به ما عندی ما تستعجلون به

در آیات متعددی، مانند آیه 6، 9 و 11 سوره انعام، به کافران وعده عذاب و کیفر دنیوی داده شده است. لذا ممکن است مراد از <ما تستعجلون> نزول عذاب باشد که کافران از سر انکار و تمسخر خواهان نزول سریع آن بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 109 - 3

3 - مشرکان خواهان دریافت معجزه ای، جز آنچه پیامبر(ص) ارائه می نمود، بودند.

و أقسموا بالله جهد أیمنهم لئن جاءتهم ءایه

بدیهی است که پیامبر(ص) قطعاً معجزاتی را به آنان نمایانده است و با این وصف آنان از سر بهانه جویی معجزات دیگری را طلب می کردند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 15 - 7،9

7 - مشرکان ، در راستای مخالفت با قرآن ، به پیامبر ( ص ) پیشنهاد می کردند : برای آنان به جای قرآن ، کتاب دیگری را - که موافق خواسته ها و تمایلاتشان باشد - بخواند .

و إذا تتلی علیهم ءایاتنا . .. قال الذین لا یرجون لقاءنا ائت بقرءان غیر هذا

9 - تبدیل و برگرداندن محتوای قرآن به موضوعاتی باب طبع - با حفظ نظام و ساختار ظاهری آن - یکی دیگر از پیشنهاد های مشرکان به پیامبر ( ص ) در راستای مخالفت با قرآن

و إذا تتلی علیهم ءایاتنا بینت قال الذین لا یرجون لقاءنا . .. أو بدّله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 48 - 4

4 - مشرکان ، با تمسخر و استهزا ، از پیامبر ( ص ) و مؤمنان خواستار تعیین زمان وقوع عذاب استیصال و تسریع در آن بودند .

و یقولون متی هذا الوعد إن کنتم صدقین

ص: 105

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 50 - 4

4 - مشرکان ، خواستار تسریع نزول عذاب استیصال بودند .

إن أتیکم عذابه . .. ماذا یستعجل منه المجرمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 51 - 6،7

6 - مشرکان ، پیش از نزول عذاب ، بطور مستمر خواستار تسریع آن بودند .

أثم إذا ما وقع . .. و قد کنتم به تستعجلون

7 - مشرکان ، به هنگام وقوع عذاب استیصال ، از خداوند خواستار رفع آن خواهند شد .

أثم إذا ما وقع ءامنتم به ءالئن و قد کنتم به تستعجلون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 1 - 4

4- مشرکان صدراسلام از سر عناد و از روی استهزا ، خواهان تحقق زودرس وعده های الهی ( عذاب ، غلبه اسلام و قیامت ) بودند .

أتی أمر الله فلاتستعجلوه

محتمل است مخاطب <لاتستعجلوه> مشرکانی باشد که خواهان تحقق وعده های الهی بودند، و از آن جایی که معمولاً کسی خواهان پیروزی دشمن و شکست و خذلان خویش نیست، می توان گفت: تعجیل مشرکان برای آمدن عذاب، از سر عناد و تمسخر بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 59 - 3،4

3- مشرکان و کفار ، معجزات متعددی را از پیامبراکرم ( ص ) درخواست کردند .

و ما منعنا . .. إلاّ أن کذّب بها الأوّلون

از اینکه خداوند با صراحت تمام به مشرکان می گوید: <ما هر چه معجزه برای پیشینیان فرستادیم، آنها را تکذیب کردند و این مانع ارسال معجزه شد> نشان می دهد که مشرکان صدراسلام، درخواستهای متعدد و مکرری برای معجزه داشته اند.

4- خداوند ، به درخواست های متعدد معجزه از سوی مشرکان بهانه جوی عصر پیامبر ( ص ) پاسخ منفی داد .

و ما منعنا أن نرسل بالأی-ت إلاّ أن کذّب بها الأوّلون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 5 - 7

7- مشرکان ، از پیامبر ( ص ) خواهان معجزه ای همانند معجزات پیامبران پیشین بودند .

فلیأتنا ب-ایه کما أُرسل الأوّلون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 106

12 - فرقان - 25 - 21 - 1

1 - منکران ملاقات با خدا ( معاد ) ، در صدراسلام ، معترضانه خواستار نزول ملائکه بر خویش و رؤیت آنها بودند .

و قال الذین لایرجون لقاءنا لولا أُنزل علینا المل-ئکه

<رجاء> در لغت به معنای امید است; ولی در جمله <لایرجون لقاءنا> کنایه از انکار قیامت و روبه رو شدن با جزای الهی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 176 - 1

1 - مشرکان و کافران صدراسلام ، خواهان مشاهده عذاب الهی بودند .

أفبعذابنا یستعجلون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 18 - 1

1 - درخواست تمسخرآمیز مشرکان عصر بعثت ، نسبت به برپایی هر چه زودتر قیامت

یستعجل بها الذین لایؤمنون بها

درخواست برپایی قیامت از سوی کسانی که مؤمن به آن نیستند، نشانگر استهزاآمیز بودن خواسته آنان است.

116- خواسته های مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 58 - 3

3 - مشرکان مکه خواهان تحقق سریع عذاب موعود پیامبر(ص) بر خویش بودند.

قل لو أن عندی ما تستعجلون به

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 110 - 6

6 - مشرکان مکه با وجود ایمان نیاوردن به پیامبر(ص) با معجزات ارائه شده، مجدداً خواهان معجزات دیگری از پیامبر(ص) بودند.

و أقسموا . .. لئن جاءتهم ءایه ... إذا جاءت لایؤمنون ... کما لم یؤمنوا به أول مره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 90 - 1،2،4

1- ایجاد چشمه ای پر آب و جوشان در مکه توسط پیامبر ( ص ) برای مشرکان ، پیش شرط آنان در ایمان به پیامبر ( ص )

و قالوا لن نؤمن لک حتی تفجر لنا من الأرض ینبوعًا

2- ایجاد چشمه ای جوشان برای مشرکان مکه ، معجزه درخواستی ( اقتراحی ) آنان از پیامبر ( ص )

و قالوا لن نؤمن لک حتی تفجر لنا من الأرض ینبوعًا

ص: 107

4- مشرکان مکه ، علی رغم مشاهده آیات گوناگون الهی ، از پیامبر ( ص ) درخواست معجزه حسی کردند .

و لقد صرّفنا . .. من کلّ مثل فأبی ... و قالوا لن نؤمن لک حتی تفجر لنا من الأرض ی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 91 - 3،4

3- مشرکان مکه ، علی رغم مشاهده آیات گوناگون الهی ، از پیامبر ( ص ) درخواست معجزه حسی کردند .

و لقد صرّفنا . .. من کلّ مثل فأبی ... و قالوا لن نؤمن لک حتی ... تکون لک جنّه من

نکته یاد شده با این احتمال در آیه قابل استفاده است که: آنان ایجاد باغی با صفات یاد شده را به وسیله معجزه درخواست کرده باشند.

4- ایجاد باغ بزرگ خرما و انگور با نهر های آب جاری ، معجزه درخواستی ( اقتراحی ) مشرکان مکه از پیامبر ( ص )

لن نؤمن لک حتی . .. تکون لک جنّه من نخیل و عنب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 92 - 1،6،8

1- فرود آوردن قطعاتی از آسمان ، از معجزات اقتراحی و مورد درخواست مشرکان مکه از پیامبر ( ص )

أو تسقط السّماء . .. علینا کسفًا

<کِسَف> جمع <کَسْف> به معنای قطعه است (لسان العرب).

6- مشرکان مکه ، خواهان حضور یافتن خدا و ملائکه نزد آنان ، برای گواهی دادن به حقانیت پیامبر ( ص )

أو تأتی بالله و المل-ئکه قبیلاً

<قبیلاً> به معنای <مقابله> (رو در رو شدن) آمده است و در این آیه، می تواند به منظور افاده مطلب فوق باشد.

8- آوردن خداوند و ملائکه به صورت دسته دسته در نزد مشرکان مکه ، معجزه درخواستی ( اقتراحی ) آنان از پیامبر ( ص )

لن نؤمن لک حتی . .. أو تأتی بالله و المل-ئکه قبیلاً

برداشت فوق، مبتنی بر این است که <قبیلاً> جمع <قبیله> باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 93 - 1،4،5،10،15

1- ایجاد خانه ای از طلا برای خود ، معجزه مورد درخواست ( معجزه اقتراحی ) مشرکان مکه ، از پیامبر ( ص )

أو یکون لک بیت من زخرف

به قرینه سیاق آیات که در آنها معجزه های درخواستی مشرکان مطرح شده است مراد از <أو یکون لک بیت من زخرف> ایجاد خانه ای طلایی از طریق معجزه است.

4- مشرکان مکه ، علی رغم مشاهده آیات گوناگون الهی ، از پیامبر ( ص ) درخواست معجزه حسی کردند .

و لقد صرّفنا . .. من کلّ مثل فأبی ... و قالوا لن نؤمن لک حتی ... یکون لک بیت من

5- صعود پیامبر ( ص ) به آسمان و آوردن دستخطی قابل خواندن و گواه بر صعود واقعی خویش ، معجزه درخواستی مشرکان مکه از آن حضرت

أو ترقی فی السّماء و لن نؤمن لرقیّک حتی تنزّل علینا کت-بًا نقرؤه

ص: 108

10- پیامبر ( ص ) ، مأمور پاسخ گویی به معجزه های درخواستی بیجای مشرکان مکه و تنزیه خداوند از برآوردن چنین خواسته هایی

و قالوا لن نؤمن لک حتی تفجر لنا . .. قل سبحان ربّی

15- پیامبر ( ص ) ، موظف به اعلام محدوده مسؤولیت خویش و بیان ناتوانی خود از ارائه معجزات درخواستی مشرکان

قالوا . .. قل ... هل کنت إلاّ بشرًا رسولاً

پاسخ <هل کنت. ..> در قبال درخواستهای مشرکان، می تواند گویای این معنا باشد که: درخواستهای آنان، ربطی به رسالت و مسؤولیتهای پیامبر(ص) نداشته و یا در توان او نبوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 50 - 1،2

1 - مشرکان مکه ، خواستار تحقق معجزاتی چند به دست پیامبر اکرم ( ص ) بودند .

و قالوا لولا أنزل علیه ءای-ت من ربّه

2 - مشرکان مکه ، نزول وحی را ، به عنوان آیه ای از جانب خدا قبول نکرده و خواستار معجزه حسّی شدند .

و کذلک أنزلنا إلیک الکت-ب . .. و ما یجحد بأی-تنا ... و قالوا لولا أنزل علیه ءای-

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 36 - 1،3

1- مشرکان برای پذیرش درستی معاد ، زنده شدن نیاکانشان را از پیامبر ( ص ) خواستار شدند .

فأتوا ب-ابائنا إن کنتم ص-دقین

3- مشرکان مکه ، خواهان شهود حسی برای ایمان به حقایق غیبی

فأتوا ب-ابائنا إن کنتم ص-دقین

با این که معاد اخروی از امور غیبی به حساب می آید، مشرکان با پیشنهاد زنده شدن پدرانشان، خواهان محسوس شدن آن بودند.

117- خواسته های معنوی انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 128 - 14

14 - دعا به درگاه خداوند ، مؤثر در برآورده شدن خواسته های معنوی انسان است .

ربنا واجعلنا مسلمین لک . .. و تب علینا

118- خواسته های مکذبان آیات خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 109

14 - عنکبوت - 29 - 53 - 1،3

1 - کافرانِ منکرِ آیات الهی ، از پیامبر ( ص ) خواهانِ تعجیل در عذاب خود بودند .

و یستعجلونک بالعذاب

3 - کافران منکر آیات الهی ، بر عذاب خواهی خود از پیامبر ( ص ) ، مصرّ بودند و بر آن پافشاری می کردند .

و یستعجلونک بالعذاب

فعل مضارع <یستعجلون> دلالت بر استمرار و پافشاری دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 54 - 1،3

1 - کافران منکر آیات الهی ، از پیامبر ( ص ) خواستار تعجیل در عذاب خود بودند .

یستعجلونک بالعذاب

3 - کافران منکر آیات الهی ، بر عذاب خواهی خود از پیامبر ( ص ) پافشاری می کردند .

یستعجلونک بالعذاب

فعل مضارع <یستعجلون> بر استمرار و اصرار، دلالت دارد.

119- خواسته های مکذبان ربوبیت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 6 - 2

2- منکران ربوبیت خدا و کافران به قیامت از سر استهزا و ناباوری ، خواهان تعجیل در فرا رسیدن عذاب های موعود

یستعجلونک بالسیئه

<استعجال> (مصدر یستعجلون) به معنای درخواست عجله است. حرف <باء> در <بالسیئه> برای تعدیه و <ال> در آن عهد ذهنی است ; یعنی، آن بدی و مراد از آن به قرینه <قد خلت من قبلهم المثلات> عذاب است. بنابراین <یستعجلونک بالسیئه> ; یعنی، از تو می خواهند در آوردن آن عذاب وعده داده شده تعجیل کنی.

120- خواسته های مکذبان قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 158 - 1،2

1 - آمدن فرشتگان و یا آشکار شدن خداوند، از شرایط مشرکان تکذیب کننده قرآن برای ایمان به آن

هل ینظرون إلا أن تأتیهم الملئکه أو یأتی ربک

<نظر>، مصدر <ینظرون>، در اینجا به معنای انتظار و توقع است. استفهام به دلیل <إلا> استفهام انکاری می باشد و بنابراین <هل ینظرون> یعنی <ما ینتظرون>. انتظارهایی که در آیه شریفه مطرح شده هم می تواند توقعاتی باشد که از سوی مشرکان

ص: 110

مطرح شده و هم می تواند بیان حالت آنان باشد. یعنی اگر کسی قرآن را، که دلیلی روشن است، نپذیرد، تنها در صورتی که فرشتگان بر او حاضر شوند و یا ... ایمان می آورد. برداشت فوق ناظر به احتمال اول است.

2 - تحقق برخی از آیات الهی (برخی از حقایق مطرح شده در قرآن، مانند قیامت) از شرایط مشرکان تکذیب کننده قرآن برای ایمان به آن

هل ینظرون إلا أن . .. یأتی بعض ءایت ربک

مراد از <بعض آیات ربک>، به دلیل <لا ینفع نفساً إیمانها>، آیتی است که مشاهده آن، حتی منکران قرآن را به ایمان وامی دارد. بنابراین می توان گفت مقصود، قیامت و مانند آن است. گفتنی است تکرار فعل <إتیان> (تأتیهم، یأتی ربک و یأتی بعض آیات) در آیه شریفه حکایت از تفاوت معنای اراده شده از هر یک دارد. <إتیان> در <یأتی بعض آیات> به معنای تحقق یافتن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 133 - 1

1- منکران اعجاز قرآن ، پیامبر ( ص ) را به خاطر ارائه نکردن معجزات اقتراحی و پیشنهادی آنان ، مورد انتقاد قرار می دادند .

و قالوا لولا یأتینا ب--َایه من ربّه

121- خواسته های مکذبان قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 6 - 2

2- منکران ربوبیت خدا و کافران به قیامت از سر استهزا و ناباوری ، خواهان تعجیل در فرا رسیدن عذاب های موعود

یستعجلونک بالسیئه

<استعجال> (مصدر یستعجلون) به معنای درخواست عجله است. حرف <باء> در <بالسیئه> برای تعدیه و <ال> در آن عهد ذهنی است ; یعنی، آن بدی و مراد از آن به قرینه <قد خلت من قبلهم المثلات> عذاب است. بنابراین <یستعجلونک بالسیئه> ; یعنی، از تو می خواهند در آوردن آن عذاب وعده داده شده تعجیل کنی.

122- خواسته های مکذبان لقاءالله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 21 - 1

1 - منکران ملاقات با خدا ( معاد ) ، در صدراسلام ، معترضانه خواستار نزول ملائکه بر خویش و رؤیت آنها بودند .

و قال الذین لایرجون لقاءنا لولا أُنزل علینا المل-ئکه

<رجاء> در لغت به معنای امید است; ولی در جمله <لایرجون لقاءنا> کنایه از انکار قیامت و روبه رو شدن با جزای الهی است.

ص: 111

123- خواسته های مکذبان محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 57 - 9

9 - منکران رسالت پیامبر(ص) اصرار داشتند که آن حضرت معجزه دلخواه آنان را سریعاً ارائه کند.

ما عندی ما تستعجلون به

همان گونه که در آیات همین سوره، مانند آیه 8، 37 مطرح شده، از خواسته های منکران، نزول معجزاتی ویژه بوده است. لذا ممکن است مراد از <ما تستعجلون> همین گونه درخواستها باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 47 - 3

3 - تکذیب کنندگان پیامبر ( ص ) ، خواستار نزول سریع و بدون تأخیر عذاب بودند .

و یستعجلونک بالعذاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 8 - 3

3 - سازش و دست برداشتن از مواضع عقیدتی ، درخواست کافران تکذیب گر از پیامبر ( ص ) بود .

فلاتطع المکذّبین

آیه بعد، قرینه است که مورد اطاعت، سازش بر سر مواضع عقیدتی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مدثر - 74 - 52 - 3

3 - درخواست نامه های سرگشاده و جداگانه برای خود ، جلوه نابخردی و سبک مغزی کافران مخالف پیامبر ( ص )

فما لهم عن التذکره معرضین . .. بل یرید کلّ امریء منهم أن یوتی صحفًا منشّره

124- خواسته های مکذبان معاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 21 - 1

1 - منکران ملاقات با خدا ( معاد ) ، در صدراسلام ، معترضانه خواستار نزول ملائکه بر خویش و رؤیت آنها بودند .

و قال الذین لایرجون لقاءنا لولا أُنزل علینا المل-ئکه

<رجاء> در لغت به معنای امید است; ولی در جمله <لایرجون لقاءنا> کنایه از انکار قیامت و روبه رو شدن با جزای الهی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 27 - 4

ص: 112

4 - کافران و منکران معاد ، خواستار تحقق سریع وعده برپایی قیامت

و یقولون متی ه-ذا الوعد . .. و قیل ه-ذا الذی کنتم به تدّعون

<تدّعون> می تواند از ماده <دعا> باشد. در این صورت به معنای <تطلبون> (درخواست می کردید) خواهد بود. برداشت یاد شده مبتنی بر این معنا است.

125- خواسته های ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 76 - 2

2- فرشتگان از ابراهیم ( ع ) خواستند تا از شفاعت درباره قوم لوط صرف نظر کند و بر آن اصرار نورزد .

ی-إبرهیم أعرض عن ه-ذا

<ه-ذا> اشاره به <جدالی> است که از <یجادلنا> در آیه قبل استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 53 - 1

1- مهمانان حضرت ابراهیم ( فرشتگان ) به او دلداری داده و از وی خواستند که از حضورشان مضطرب و هراسناک نشود .

قالوا لاتوجل إنا نبشّرک بغل-م علیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 65 - 1

1- فرشتگان ، از حضرت لوط ( ع ) خواستار خارج ساختن خاندانش از شهر در پاسی از شب ، جهت نجات از عذاب الهی شدند .

فأسر بأهلک بقطع من الّیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 5 - 9

9 - فرشتگان ، خواهان نزول وحی بر اهل زمین *

و یستغفرون لمن فی الأرض

برداشت یاد شده با توجّه به دو مطلب زیر است: الف) مغفرت بدون سبب تحقق پیدا نمی کند. ب) مراد از سبب مغفرت، نزول وحی و تشریع دین باشد که اهل زمین بدین وسیله مشمول مغفرت الهی شوند.

126- خواسته های منازعان قصه داود(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 113

15 - ص - 38 - 22 - 6،10،11

6 - نزاع کنندگان و شاکیان ، از داوود خواستند که براساس حق و به دور از هرگونه افراط و ستمی درباره شان داوری کند .

فاحکم بیننا بالحقّ و لاتشطط

<شطط> در اصل به معنای تجاوز از حد و اندازه است و بیشترین کاربرد آن در معنای افراط، زیاده روی و ستم می باشد.

10 - نزاع کنندگان و شاکیان ، از داوود ( ع ) خواستار نمایاندن راه درست زندگی به آنان

و اهدنا إلی سواء الصرط

<سواء> در اصل به معنای وسط و میانه است. مقصود از آن در آیه شریفه، راه درست و میانه و به دور از افراط و تفریط در زندگی است.

11 - نزاع کنندگان و شاکیان ، از داوود ( ع ) خواستند که برای حل مشکلات و اختلافات اقتصادی آنها ، راه درست و میانه را به آنان بیاموزد .

و اهدنا إلی سواء الصرط

برداشت یاد شده براساس این دیدگاه است که درخواست هدایت به راه درست، ممکن است به موضوع مورد اختلافشان مربوط باشد که از موضوعات اقتصادی است.

127- خواسته های موحدان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - حمد - 1 - 6 - 1

1 - درخواست هدایت به صراط مستقیم ، مهمترین خواسته انسان عارف به مقام الهی است .

الحمد للّه . .. إیاک نستعین. إهدنا الصرط المستقیم

چنانچه <اهدنا الصراط المستقیم> در ارتباط با <الحمد للّه رب العالمین . ..> ملاحظه شود، حاوی این پیام است که انسان پس از شناخت خدا هدفش سلوک در صراط مستقیم خواهد بود; یعنی، همان راهی که خداوند منتهی الیه آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - حمد - 1 - 7 - 6

6 - خداشناسان موحد ، خواهان هدایت به راه ثابت قدمان بر هدایت هستند .

الحمد للّه . .. إهدنا الصرط المستقیم. صرط الذین انعمت علیهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 6 - 16

16- مردان الهی ، حتی در آرمان های مادی خویش ، به ارزش های معنوی ، توجه دارند .

فهب لی من لدنک ولیًّا یرثنی . .. واجعله ربّ رضیًّا

ص: 114

128- خواسته های موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 128 - 13

13 - موسی ( ع ) خواهان حاکمیت یافتن تقواپیشگان شد .

استعینوا . .. و العقبه للمتقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 134 - 12

12 - ایمان به رسالت موسی و آزادی بنی اسرائیل ، از مهمترین خواسته های موسی ( ع ) از فرعونیان

لنؤمنن لک و لنرسلن معک بنی إسراءیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 142 - 14

14 - خداوند از موسی ( ع ) خواست تا مناجات و عبادت ویژه او در مکانی به دور از بنی اسرائیل باشد .

و وعدنا موسی . .. اخلفنی فی قومی

از اینکه موسی برای آمدن به میقات، هارون را به جانشینی خویش معرفی کرد، معلوم می شود وی در مدت میقات در میان بنی اسرائیل نبوده و از آنان فاصله داشته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 143 - 5،6،7،11

5 - رؤیت خداوند ، درخواست موسی ( ع ) به هنگام سخن گفتن خدا با وی در میعادگاه مناجات

قال رب أرنی أنظر إلیک

6 - تکلم خدا با موسی ( ع ) وادارکننده وی برای تقاضای رؤیت خدا

و کلمه ربه قال رب أرنی أنظر إلیک

از اینکه تقاضای رؤیت از سوی موسی(ع) در پی سخن گفتن خدا با وی مطرح شد (و لما . .. کلمه ربه قال ... )، می توان گفت حضرت موسی(ع) بر اثر شنیدن سخن خدا و شیوایی گفتار باری تعالی، مشتاق دیدار جمال زیبای او شد.

7 - ناممکن بودن رؤیت خدا ، پاسخ خداوند به درخواست موسی ( ع ) ( تقاضای مشاهده او )

قال لن ترنی

11 - خداوند در پاسخ به درخواست موسی ( ع ) ( رؤیت خدا ) از وی خواست تا به کوه مقابل خویش نظر افکند و اثر تجلی خداوند را بر آن مشاهده کند .

قال لن ترنی و لکن انظر إلی الجبل

<ال> در <الجبل> عهد حضوری است ; یعنی: انظر إلی هذا الجبل.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 144 - 4

ص: 115

4 - دلجویی خداوند از موسی ( ع ) ، به سبب پاسخ منفی او در تقاضای رؤیت وی

قال لن ترنی . .. قال یموسی إنی اصطفیتک علی الناس

به نظر می رسد بیان نعمتهای ویژه خداوند به موسی(ع) پس از رد تقاضای وی (رؤیت خدا) به هدف دلجویی از او باشد. یعنی اگر رؤیت برای تو ممکن نشد، ولی خدا نعمتهایی ارزانی تو داشت که به دیگران عطا نکرد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 151 - 7،9

7 - فراگیری رحمت الهی بر موسی ( ع ) و هارون ، از دعا ها و درخواست های موسی ( ع ) از خداوند .

و أدخلنا فی رحمتک

9 - موسی ( ع ) با توجه به ربوبیت خدا و توصیف او به < أرحم الراحمین > ، خواسته های خویش را از وی تقاضا کرد .

و أنت أرحم الرحمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 155 - 21

21 - موسی ( ع ) در مناجات خویش با خداوند ، در پی هلاکت همراهانش در میعادگاه مناجات ، از خداوند خواست تا وی و همراهانش را ببخشاید و بر آنان ترحم کند .

فاغفرلنا و ارحمنا و أنت خیر الغفرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 156 - 1

1 - تقدیر زندگانی نیکو در دنیا و آخرت ، درخواست موسی ( ع ) از خداوند برای خود و همراهانش در میعادگاه مناجات

و اکتب لنا فی هذه الدنیا حسنه و فی الاخره

با توجه به آیه قبل معلوم می شود مراد از <نا> در <لنا>، موسی(ع) و همراهان او در میعادگاه مناجات است. کتابت در آیه شریفه به معنای مقدّر کردن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 80 - 2

2 - حضرت موسی ( ع ) ، پس از رویارویی با انبوه ساحران ، از آنان خواست تا با به کار گرفتن تمام توان خود آنچه را که به قصد میدان انداختن آورده اند ، به زمین بیندازند .

فلما جاء السحره قال لهم موسی ألقوا ما أنتم ملقون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 6 - 3،6

3- موسی ( ع ) از قوم خویش خواستار آن شد تا یادآور نعمت های اعطایی خداوند بر خود باشند .

و إذ قال موسی لقومه اذکروا نعمه الله علیکم

ص: 116

6- نجات بنی اسرائیل از شکنجه و کشتار فرعونیان ، نعمت چشمگیر و به یاد ماندنی خداوند بر آنان بود .

إذ قال موسی لقومه اذکروا نعمه الله علیکم إذ أنج-کم من ءال فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 7 - 2

2- موسی ( ع ) از قوم خود خواست تا به یاد فرمان و توصیه خداوند باشند که هر کس شکرگزاری نماید خداوند نعمتش را افزون می کند و هر کس کفران نماید دچار عذاب شدید خواهد شد .

اذکروا نعمه الله علیکم . .. و إذ تأذّن ربّکم لئن شکرتم لأزیدنّکم و لئن کفرتم إن

این برداشت مبتنی بر این نکته است که <إذ تأذّن> مقول قول موسی(ع) و عطف به <اذکروا نعمه الله> باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 62 - 5

5- موسی ( ع ) پس از گذر از مجمع البحرین ، در آغاز روز ، از همسفر خویش درخواست تهیه چاشت کرد .

ءاتنا غداءنا لقد لقینا من سفرنا ه-ذا نصبًا

<غداء> به معنای طعامی است که در ساعات آغازین روز خورده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 63 - 5

5- همسفر موسی ، در پی درخواست تهیه چاشت از جانب موسی ( ع ) ، ماجرای رفتن ماهی به دریا را به یادآورد .

ءاتنا غداءنا . .. قال أرءیت ... فإنّی نسیت الحوت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 70 - 1

1- خضر ، با درخواست موسی ( ع ) در مورد همراهی با او ، به صورت مشروط ، موافقت کرد .

قال فإن اتبعتنی فلاتسئلنی عن شیء

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 73 - 9

9- موسی بر همراهی با خضر ( ع ) مصرّ بود .

لاتؤاخذنی . .. و لاترهقنی من أمری عسرًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 78 - 7

7- علمی که موسی ( ع ) در پی آموختن آن از خضر ( ع ) بود ، علم تأویل و تحلیل حوادث و شناخت حقایق پشت پرده رخداد ها بود .

ص: 117

هل أتّبعک علی أن تعلّمن ممّا علّمت . .. سأنبّئک بتأویل ما لم تستطع علیه صبرًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 35 - 2

2 - موسی ( ع ) در عین ارائه پیشنهاد در باره امور رسالت خویش ، در محضر خداوند ، به آگاهی کامل او اعتراف کرد و تصمیمات او را دقیق و صحیح دانست .

و أشرکه فی أمری . .. إنّک کنت بنا بصیرًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 47 - 3

3 - آزادی بنی اسرائیل و گسیل داشتن آنان با موسی و هارون ( ع ) ، نخستین خواسته آن دو از فرعون بود .

فقولا . .. فأرسل معنا بنی إسرءیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 18 - 5

5 - ادعای رسالت الهی و درخواست آزاد گذاشتن بنی اسرائیل برای خروج از سرزمین مصر از سوی موسی ( ع ) ، دور از انتظار فرعون و عملی جسورانه در نظر وی بود .

فقولا إنّا رسول ربّ الع-لمین . أن أرسل معنا بنی إسرءیل . قال ألم نربّک ... و لبث

برداشت یاد شده از به رخ کشیدن دوران کودکی و بخشی از عمر موسی(ع) پس از اظهاراتش درباره رسالت الهی و آزاد سازی بنی اسرائیل، به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 29 - 8

8 - موسی ( ع ) از خانواده اش خواست که تا بازگشت وی از وادی طور درنگ کنند .

قال لأهله امکثوا . .. لعلّی ءاتیکم منها بخبر أو جذوه من النار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 34 - 8

8 - موسی ( ع ) خواسته خویش ( همراهی هارون با وی ) را با خداوند در میان گذاشت .

قال ربّ . .. و أخی ه-رون ... إنّی أخاف أن یکذّبون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 37 - 2

2 - موسی ( ع ) ، داوری میان خود و فرعونیان را به خداوند حواله کرد .

و قال موسی ربّی أعلم

ص: 118

وقتی موسی(ع) با ارائه معجزات روشن و غیر قابل انکار، با تکذیب فرعونیان روبه رو شد; چاره ای ندید جز این که خدا را به داوری میان خود و آنان بخواند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 18 - 1،5

1- رهایی بنی اسرائیل از نظام فرعونی ، یکی از مهم ترین خواسته های موسی ( ع ) از فرعونیان

أن أدّوا إلیّ عباد اللّه

چنانچه مراد از <عباداللّه> بنی اسرائیل باشد از این که خداوند در رأس همه سخنان موسی درخواست آزادی بنی اسرائیل را مطرح ساخته اهمیت آن استفاده می شود.

5- تذکر موسی ( ع ) به فرعونیان ، نسبت به خیراندیشی خود در پیشنهاد رهایی بنی اسرائیل

أن أدّوا . .. إنّی لکم رسول أمین

لام در <لکم> برای منفعت و <رسول أمین> تأکیدی بر رعایت امانت در نصیحت است; یعنی، بنی اسرائیل را رها کنید و بدانید که در این پیشنهاد، منفعت واقعی شما نهفته است و من در این سخن صداقت دارم.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 21 - 1

1- درخواست آزادی بیان ، پیشنهاد موسی ( ع ) به فرعونیان پس از یأس از ایمان آوردن آنان

و إن لم تؤمنوا لی فاعتزلون

<فاعتزلون>، کنایه از این است که اگر خود اهل ایمان نیستید، لااقل متعرض من نباشید تا آزادانه پیامم را به مردم برسانم.

129- خواسته های موسی(ع) از فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 105 - 9

9 - موسی ( ع ) در راستای رهاسازی بنی اسرائیل از فرعون خواست تا از مهاجرت آنان با وی جلوگیری نکند .

فأرسل معی بنی إسراءیل

130- خواسته های مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - حاقه - 69 - 19 - 4

4 - مؤمنان بهشتی ، خواستار مشاهده و قرائت شدن نامه اعمالشان در عرصه قیامت

فیقول هآؤُم اقرءوا کت-بیه

ص: 119

<هآؤُم> اسم فعل امر و به معنای <خذوا> (بیایید بگیرید) است.

131- خواسته های نعمان بن حارث

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - معارج - 70 - 1 - 5

5 - < عن جعفربن محمد ( ع ) عن آبائه ( ع ) قال : لمّا نصب رسولُ اللّه علیّاً یوم غدیر خم . . . فقَدِمَ علی رسول اللّه النُّعمان بن الحرث الفِهْری فقال : أمرتَنا عن اللّه أن نشهدَ أن لا إل-ه إلاّ اللّه و أنّک رسولُ اللّه . . . فقَبِلْناها ثمّ لم تَرْضَ حتّی نصبتَ ه-ذا الغلام . . . فه-ذا شیء منک أو أمرٌ من عند اللّه . . . فولّی النعمان الحرث و هو یقول : < اللّهم إن کان ه-ذا هو الحقّ من عندک فأمطر علینا حجاره من السماء > . . . و أنزل اللّه تعالی : < سأل سائل بعذاب واقع . . . > ;

امام صادق(ع) از پدرانش روایت نموده است: چون رسول خدا(ص) در غدیرخم علی(ع) را به امامت منصوب کرد . .. نعمان بن حرث فهری، جلوی آن حضرت ایستاد و با [اعتراض] گفت: از جانب خدا به ما امر کردی که شهادت به یگانگی خدا و رسالت تو دهیم، و ما پذیرفتیم. سپس راضی نگشتی تا این جوان را بر ما منصوب کردی ... حال این (نصب علی(ع)) از طرف خودت می باشد یا دستوری از جانب خداوند است ... نعمان در حالی که به رسول خدا(ص) پشت کرده بود، می گفت: <اللّهم إن کان ه-ذا هو الحقّ من عندک فأمطر علینا حجاره من السماء> ... پس خداوند متعال آیه <سأل سائل بعذاب واقع...> را نازل نمود>.

132- خواسته های نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 108 - 5

5 - نوح ( ع ) ، خواهان اطاعت قومش از او به خاطر صداقت و امانت داری وی

إنّی لکم رسول أمین . فاتّقوا اللّه و أطیعون

133- خواسته های هارون(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 150 - 22،26

22 - هارون با بیان موضع خویش در برابر منحرفان بنی اسرائیل از موسی ( ع ) خواست تا با مؤاخذه وی دشمنان دین را شاد نسازد .

و کادوا یقتلوننی فلا تشمت بی الأعداء

<ال> در <الأعداء> برای جنس است و مراد از آن، به قرینه <القوم الظلمین>، دشمنان دین و توحید، یعنی همان گوساله پرستان، است. <اشمات> (مصدر <لا تشمت>) به معنای خشنود ساختن و <باء> در <بی> سببیه است. بنابراین <لا تشمت بی

ص: 120

الأعداء> یعنی دشمنان دین را با مؤاخذه من شاد نکن.

26 - هارون با بیان مبارزه خویش علیه شرکورزی بنی اسرائیل ، از موسی ( ع ) خواست تا وی را همسنگ ستمکاران شرک پیشه قرار ندهد .

إن القوم استضعفونی و کادوا یقتلوننی . .. و لاتجعلنی مع القوم الظلمین

روشن است که موسی(ع) هرگز گمان نمی کرد که هارون از ستمکاران باشد. بنابراین <مع> در جمله <لا تجعلنی مع> معیت حکمی است ; یعنی مرا در حکم ستمکاران قرار مده.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 47 - 3

3 - آزادی بنی اسرائیل و گسیل داشتن آنان با موسی و هارون ( ع ) ، نخستین خواسته آن دو از فرعون بود .

فقولا . .. فأرسل معنا بنی إسرءیل

134- خواسته های همبندان یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 36 - 7

7- هم بندان یوسف ( ع ) ، از او خواستند رؤیایشان را تعبیر کرده و تأویل آن را بیان کند .

نبّئنا بتأویله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 37 - 1

1- یوسف ( ع ) ، تقاضای هم بندان خویش را پذیرفت و آنان را به تعبیر کردن رؤیایشان پیش از رسیدن غذای آنان مطمئن ساخت .

نبّئنا بتأویله . .. قال لایأتیکما طعام ترزقانه إلاّ نبّأتکما بتأویله

برداشت فوق بر این اساس است که مراد از ضمیر در <تأویله> رؤیای هر یک از هم بندان یوسف باشد. بر این مبنا جمله <قال لایأتیکما...> چنین معنا می شود: غذایی که به شما اعطا می شود، برایتان حاضر نمی گردد مگر آنکه تعبیر رؤیا را به شما گزارش کرده ام.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 41 - 7

7- هم بندان زندانی یوسف ( ع ) ، با اصرار و تقاضای مکرر از او خواستند رؤیاهایشان را تعبیر کند و تأویل آنها را بیان دارد .

قضی الأمر الذی فیه تستفتیان

آوردن فعل مضارع <تستفتیان> (پرسش می کنید) به جای فعل ماضی <استفتیا> (پرسش کردید) دلالت بر استمرار دارد و گویای اصرار و تقاضای مکرر هم بندان یوسف(ع) است.

ص: 121

135- خواسته های همسر فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 11 - 3

3 - درخواست همسر فرعون از خداوند ، مبنی بر زیستن در جوار رحمت او و بنا کردن خانه ای در بهشت برای وی

إذ قالت ربّ ابن لی عندک بیتًا فی الجنّه

136- خواسته های همسران محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 28 - 1

1 - همسران پیامبر ( ص ) ، از آن حضرت ، خواستار امکانات و نفقه های زیاد و زیورآلات بودند .

قل لأزوجک إن کنتنّ تردن الحیوه الدنیا و زینتها

طبق شأن نزولی که مفسران نقل کرده اند، آیه ناظر به خواسته هایی است که همسران پیامبر(ص) از آن حضرت داشته اند و خداوند، به آن حضرت رهنمود می دهد که با آنان چه رفتاری پیشه کند. (مجمع البیان، ذیل همین آیه)

137- خواسته های هود(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 126 - 2

2 - هود ( ع ) ، خواهان اطاعت قومش از او ، به دلیل آشکار بودن صداقت وامانت داری وی

إنّی لکم رسول أمین . فاتّقوا اللّه و أطیعون

تفریع <اتقوا اللّه وأطیعون> بر <إنّی لکم رسول أمین> مفید مطلب یاد شده است.

138- خواسته های یعقوب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 132 - 10

10 - ابراهیم و یعقوب ( ع ) ، از پسرانشان خواستند تا همواره تسلیم خدا بوده و مطیع فرمان او باشند .

فلاتموتن إلا و أنتم مسلمون

جمله <فلاتموتن . ..> کنایه از لزوم تسلیم همیشگی در برابر خدا و همواره مطیع او بودن است.

ص: 122

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 66 - 6

6- یعقوب ( ع ) از فرزندانش خواست صورت ناتوانی و عذر را ، در سوگندشان بر محافظت از بنیامین و باز گرداندن او استثنا کنند .

لتأتنّنی به إلاّ أن یحاط بکم

ظاهر این است که عبارت <إلاّ أن یحاط بکم> استثنا از قسم - که مفاد <لتأتنّنی به> است - می باشد. بر این اساس یعقوب(ع) به فرزندانش توصیه کرد که در اجرای صیغه سوگند مورد عذر و ناتوانی را استثنا کنند و چنین بگویند: <والله لنأتینک به إلاّ أن یحاط بنا> (به خدا سوگند بنیامین را به تو باز می گردانیم مگر مغلوب شویم و همه راهها و چاره ها بر ما بسته شود).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 87 - 4

4- یعقوب ( ع ) از فرزندانش خواست برای یافتن یوسف ( ع ) و بنیامین تلاشی پی گیر داشته و از یافتن آنها هرگز مأیوس نشوند .

و لاتاْیئسوا من روح الله

139- خواسته های یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 39 - 7

7- یوسف ( ع ) از هم بندان خویش خواست تا با مقایسه و سنجش عقیده توحیدی با عقیده به خدایان متعدد ، عقیده درست را برگزینند .

ءأرباب متفرقون خیر أم الله الوحد القهار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 42 - 1،8

1- یوسف ( ع ) از هم بند خویش ، ساقی پادشاه ، خواست تا پس از رهایی ، داستان او را برای پادشاه بیان کند .

وقال للذی ظنّ أنه ناج منهما اذکرنی عند ربک

8- ساقی پادشاه پس از رهایی از زندان ، درخواست یوسف ( ع ) ( یادآوری وضعیت او ) را فراموش کرد .

فأنسی-ه الشیط-ن ذکر ربه

<انساء> (مصدر أنساه) یعنی به فراموشی انداختن. ضمیر در <أنساه> و <ربه> به <الذی> - که مراد از آن ساقی پادشاه است - برمی گردد. بر این اساس، جمله <فأنساه ...> چنین معنا می شود: شیطان از خاطر ساقی زدود که داستان یوسف(ع) را نزد پادشاه یادآور شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 50 - 6،7،8

ص: 123

6- یوسف ( ع ) پیک دربار را باز گرداند تا از پادشاه بخواهد درباره ماجرای مهمانان زلیخا تحقیق کند .

قال ارجع إلی ربک فسئله ما بال النسوه

<بال> به معنای شأن و کار مهم است و مراد از آن در آیه شریفه ، ماجرا و داستان می باشد.

7- بازجویی از زنانی که در ماجرای میهمانی زلیخا دست های خویش را بریدند ، شرط یوسف ( ع ) برای بیرون آمدن از زندان و حاضر شدن در نزد پادشاه

قال ارجع إلی ربک فسئله ما بال النسوه الّ-تی قطعن أیدیهنّ

8- رفع اتهام و اثبات بی گناهی ، هدف یوسف ( ع ) از تقاضای تحقیق در ماجرای زنانی که دست های خویش را با مشاهده یوسف ( ع ) بریدند .

قال ارجع إلی ربک فسئله ما بال النسوه الّ-تی قطعن أیدیهنّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 51 - 3

3- بازجویی پادشاه از زنان اشراف ، پاسخی به پیام و تقاضای یوسف ( ع ) بود .

فسئله ما بال النسوه . .. قال ما خطبکنّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 55 - 1،16،18

1- یوسف ( ع ) از پادشاه خواست وی را به وزارت کشاورزی مصر و تصدی انبار های غله ، منصوب کند .

قال اجعلنی علی خزائن الأرض

از آن جا که یوسف(ع) در تعبیر رؤیای پادشاه بیان داشت که باید هفت سال با جدیّت به امر کاشت و برداشت و ذخیره سازی ارزاق بپردازند، چنین برمی آید که مقصود وی از <مرا بر گنجینه های زمین بگمار> این است که امور یاد شده را به من بسپار ; یعنی، امر کشت و برداشت (وزارت کشاورزی) و نیز انبارهای غلّه در اختیار من باشد.

16- < عن علی بن موسی الرضا ( ع ) : . . . ان یوسف ( ع ) . . . لما دفعته الضروره إلی تولی خزائن العزیز قال : اجعلنی علی خزائن الأرض . . . ;

از امام رضا(ع) روایت شده است: . .. هنگامی که ضرورت ایجاب کرد ، یوسف سرپرستی خزاین عزیز مصر را بپذیرد گفت: <اجعلنی علی خزائن الأرض ...>.

18- < عن أبی عبدالله ( ع ) أنه قال لقوم ممّن یظهرون الزّهد و یدعون الناس أن یکونوا معهم علی مثل الذی هم علیه من التقشّف . . . أخبرونی أین أنتم عن . . .یوسف النبی ( ع ) حیث قال لملک مصر : < اجعلنی علی خزائن الأرض . . . > فکان من أمره الذی کان أن اختار مملکه الملک و ما حول ها إلی الیمن . . . فلم نجد أحداً عاب ذلک علیه . . . ;

از امام صادق(ع) روایت شده خطاب به گروهی که اظهار زهد می کردند و مردم را دعوت می نمودند که همانند آنان زندگی را بر خود سخت گیرند . .. فرمود: مرا خبر دهید شما درباره یوسف پیغمبر(ع) چگونه می اندیشید که او به پادشاه مصر گفت: <اجعلنی علی خزائن الأرض ...>؟ پس کار یوسف به آن جا رسید که همه کشور پادشاه و اطراف آن تا یمن را در اختیار گرفت ... در عین حال نیافتیم کسی را که این را بر او عیب گرفته باشد ...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 124

8 - یوسف - 12 - 69 - 7

7- یوسف ( ع ) از برادرش بنیامین خواست گذشته برادرانش را نادیده انگارد و از رفتار ناروای پیشین آنان اندوهی به خود راه ندهد .

فلاتبتئس بما کانوا یعملون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 93 - 2،4،9

2- یوسف ( ع ) از برادرانش خواست پیراهن او را به صورت یعقوب ( ع ) بیفکنند تا بینا شود .

فألقوه علی وجه أبی یأت بصیرًا

<یأت> در آیه شریفه به معنای یصیر (می گردد و مبدل می شود) است. جمله <فارتد بصیراً> در آیه 96 مؤید این معناست. قابل ذکر است که برخی برآنند که <یأت> به معنای <می آید> است و <بصیراً> حال می باشد; یعنی، او به مصر می آید در حالی که بیناست.

4- یوسف ( ع ) از برادرانش خواست در افکندن پیراهنش به چهره یعقوب ( ع ) تعجیل کرده و آن را به تأخیر نیندازند .

اذهبوا . .. فألقوه علی وجه أبی

برداشت فوق از حرف <فاء> در <فألقوه> استفاده شده است. <فألقوه> ; یعنی ، به مجرد رسیدن به کنعان و قبل از هر کار دیگری چنین کنید.

9- یوسف ( ع ) از برادران خویش خواست تمام اهل و عیالشان ( خاندان یعقوب ) را به مصر کوچ دهند .

وأتونی بأهلکم أجمعین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 99 - 10

10- یوسف ( ع ) پس از انجام مراسم استقبال ، از پدر و مادر و خویشانش خواست به مصر وارد شوند و در آن دیار سکنی گزینند .

قال ادخلوا مصر إن شاء الله ءامنین

امنیت خاندان یعقوب از ناحیه حکومت و دوران قحطی - که <آمنین> بدان اشاره دارد - با این معنا سازگار است که مقصود یوسف(ع) از <ادخلوا . ..> سکنی گزینی و اقامت خاندان یعقوب در مصر باشد.

140- خواسته های یوشع(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 64 - 3

3- همسفر موسی ، با وجود ناآگاهی از علائم جایگاه ملاقات او با خضر ، همگام موسی ( ع ) وخواهان به مقصد رسیدن او بود .

ذلک ما کنّا نبغ

ص: 125

141- خواسته های یهود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 96 - 8

8 - فرد فرد یهود ، خواهان عمر طولانیِ هزار ساله هستند .

یود أحدهم لو یعمر الف سنه

<یعمّر> از تعمیر و به معنای عمر داده شود، است. آوردن <أحدهم> به عنوان فاعل <یود> و استفاده نکردن از ضمیر جمع (یودون) تصریح به این معنا دارد که: عمر طولانی هزار ساله، خواسته فرد فرد آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 118 - 9

9 - یهود و نصارا نیز همانند مشرکان ، خواهان سخن گفتن خدا با آنان درباره راستی و درستی رسالت پیامبران بودند .

کذلک قال الذین من قبلهم مثل قولهم

در آیه 113 مشرکان با تعبیر <الذین لایعلمون> در قبال یهود و نصارا مطرح شده اند و در آیه مورد بحث مشرکان با همان تعبیر در قبال <الذین من قبلهم> قرار گرفته اند. از این مقایسه معلوم می شود: مقصود از <الذین من قبلهم> یهود و نصارا است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 183 - 2

2 - در آتش سوختن قربانی پیامبر ( ص ) ، شرط یهود برای ایمان به آن حضرت

الّذین قالوا انّ اللّه . .. حتّی یاتینا بقربان تاکله النّار

<قربان> به معنای هر چیزی است که انسان به وسیله آن به خداوند تقرب جوید و قربانِ امّتهای گذشته، گاو، گوسفند و شتری بود که برای تقرّب به خدا ذبح می شد (تاج العروس).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 153 - 2،5،9

2 - آشکارا دیدن خداوند ، تقاضای نابجای یهودیان از موسی ( ع )

فقد سألوا موسی أکبر من ذلک فقالوا أرنا اللّه جهره

5 - درخواست دیدن خداوند از سوی یهود ، درخواستی ظالمانه و موجب گرفتار شدن آنان به صاعقه

فقالوا أرنا اللّه جهره فأخذتهم الصعقه بظلمهم

9 - درخواست یهود از موسی ( ع ) ( دیدن خدا ) ، نابجاتر از درخواست آنان از پیامبر ( ص ) ( نزول کتاب آسمانی بر آنان )

یسئلک أهل الکتب . .. فقد سألوا موسی أکبر من ذلک

142- درخواست از غیر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 126

8 - رعد - 13 - 14 - 8

8- خواندن غیر خدا و درخواست حاجت کردن از غیر او کفر است .

له دعوه الحق . .. و ما دعاء الک-فرین إلاّ فی ضل-ل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 5 - 1

1- عبادت گران غیر خدا و حاجت طلبان از درگاه غیر او ، گمراه ترین وسرگشته ترین انسان ها

و من أضلّ ممّن یدعوا من دون اللّه من لایستجیب له

143- رد خواسته های اشراف قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 114 - 1

1 - پاسخ منفی نوح ( ع ) به درخواست اشراف مبنی بر طرد محرومان از پیرامون خویش

أنؤمن لک و اتبعک الأرذلون . .. و ما أنا بطارد المؤمنین

144- رد خواسته های بخیلان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 12 - 2

2 - پیامبر ( ص ) ، مأمور پرهیز از اجابت خواسته های افراد بخیل و خسیس

و لاتطع کلّ . .. منّاع للخیر

برخی از مفسران، احتمال داده اند که <خیر> در این آیه، به معنای مال است و مقصود از <منّاع للخیر> کسانی اند که از دادن مال خود به دیگران خودداری می کنند; یعنی، بخیل و خسیس اند.

145- رد خواسته های بداخلاقان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 13 - 1

1 - پیامبر ( ص ) ، مأمور پرهیز از اجابت خواسته های افراد درشت خوی و بدخلق

و لاتطع کلّ . .. عتلّ

<عتّل> مرادف با <فظ و غلیظ> (درشت خوی و خشن) است (لسان العرب).

ص: 127

146- رد خواسته های خسیسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 12 - 2

2 - پیامبر ( ص ) ، مأمور پرهیز از اجابت خواسته های افراد بخیل و خسیس

و لاتطع کلّ . .. منّاع للخیر

برخی از مفسران، احتمال داده اند که <خیر> در این آیه، به معنای مال است و مقصود از <منّاع للخیر> کسانی اند که از دادن مال خود به دیگران خودداری می کنند; یعنی، بخیل و خسیس اند.

147- رد خواسته های دنیاطلبان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 29 - 3

3- خداوند ، پیامبر ( ص ) را در شیوه برخورد با دنیاگرایان و رد پیشنهاد های نادرست آنان تعلیم داد .

و لاتطع من . .. و قل الحقّ من ربّکم

148- رد خواسته های زنازاده ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 13 - 4

4 - پیامبر ( ص ) ، مأمور پرهیز از اجابت خواسته های افراد بی ریشه و تبار

و لاتطع کلّ . .. زنیم

<زنیم> به زنازاده و کسی که خود را به قومی می چسباند - ولی از آنان نیست - گفته می شود (لسان العرب). بنابه نوشته مفسران، آیات این بخش درباره ولیدبن مغیره نازل شده است.

149- رد خواسته های سخن چینان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 11 - 4

4 - پیامبر ( ص ) ، مأمور پرهیز از اجابت خواسته های سخن چینان

و لاتطع کلّ . .. مشّاء بنمیم

ص: 128

150- رد خواسته های سوگند خورندگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 10 - 1

1 - پیامبر ( ص ) ، مأمور پرهیز از اجابت خواسته های سوگند خورندگان بی مبالات

و لاتطع کلّ حلاّف

<حلاّف> صیغه مبالغه است. ازاین رو می رساند که حلاّف کسی است که بسیار سوگند یاد می کند و بر این کار عادت کرده است; چه آن که راست و بجا باشد و چه دروغ و بی جا. بدین جهت در برداشت یاد شده، تعبیر بی مبالاتی آمده است.

151- رد خواسته های عیب جویان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 11 - 1

1 - پیامبر ( ص ) ، مأمور پرهیز از اجابت خواسته های افراد عیب جو

و لاتطع کلّ . .. همّاز

<همّاز>، مرادف <عیّاب> و به معنای عیب جو است.

152- رد خواسته های فرومایگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 10 - 4

4 - پیامبر ( ص ) ، مأمور پرهیز از اجابت خواسته های فرومایگان

و لاتطع کلّ. .. مهین

<مهانت> (از ماده <مهین>) به معنای حقارت و قلّت تدبیر است.

153- رد خواسته های گناهکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 14 - 1

1 - درخواست مجرمان در قیامت برای بازگشت به دنیا ، از سوی خداوند شدیداً رد می شود .

فارجعنا نعمل ص-لحًا . .. فذوقوا بما نسیتم لقاء یومکم ه-ذا

ص: 129

احتمال دارد امر <ذوقوا> جواب درخواست مشرکان باشد که در آیه پیش (12) مطرح شد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 12 - 8

8 - پیامبر ( ص ) ، مأمور پرهیز از اجابت خواسته های گناه پیشگان

و لاتطع کلّ . .. أثیم

154- رد خواسته های مانعان خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 12 - 1

1 - پیامبر ( ص ) ، مأمور پرهیز از اجابت خواست کسانی که مانع خیر در جامعه اند .

و لاتطع کلّ . .. منّاع للخیر

155- رد خواسته های متجاوزان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 12 - 5

5 - پیامبر ( ص ) ، مأمور پرهیز از اجابت خواسته های تجاوزگران

و لاتطع کلّ . .. معتد

156- رد خواسته های مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 101 - 5

5- عدم اعطای معجزات اقتراحی مشرکان از سوی خداوند ، به دلیل علم خدا به حق ناپذیری آنان

و لقد ءاتینا موسی . .. فقال له فرعون إنی لأظنّک ی-موسی مسحورًا

یادآوری کفر فرعون، علی رغم ارائه معجزات فراوان از سوی موسی(ع) در پی رد درخواستهای مشرکان، می رساند که دلیل عدم اجابت خواسته های مشرکان، تصمیم آنان بر عدم ایمان است.

ص: 130

157- ردّ خواسته های مکذبان قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 14 - 1،2

1 - استغاثه و درخواست تکذیب کنندگان قیامت برای رهایی از آتش جهنم نتیجه بخش نبوده و عذابشان ادامه خواهد یافت .

لاتدعوا الیوم ثبورًا وحدًا و ادعوا ثبورًا کثیرًا

برداشت یاد شده مبتنی بر این نکته است که مقصود از درخواست هلاکت، در حقیقت کنایه از نجات از وضع بسیار سخت دوزخ است; نه مرگ و نابودی واقعی.

2 - درخواست تکذیب کنندگان قیامت برای مرگ و هلاکت خویش ، بی نتیجه بوده و آنان برای همیشه در آتش خشمگین جهنم خواهند سوخت .

بل کذّبوا بالساعه . .. لاتدعوا الیوم ثبورًا وحدًا و ادعوا ثبورًا کثیرًا

برداشت فوق، مبتنی بر این است که مقصود از <و ادعوا ثبوراً کثیراً> کنایه از این باشد که چون درخواست کافران برای مرگ و یا نجات، پذیرفته نمی شود و باید تا ابد در آتش بسوزند. از این رو از روی استهزا به آنان گفته می شود: بسیار درخواست هلاکت[و یا نجات] کنید.

158- روش تحصیل خواسته ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 32 - 5

5 - کافران مکه معتقد به تأثیر دعا به درگاه خدا برای تحقق بخشی به درخواست های آنان

اللّهم إن کان هذا هو الحق من عندک فأمطر علینا حجاره

159- زمینه اجابت خواسته ها در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - لیل - 92 - 21 - 2

2 - انفاق همراه باتقوا و اخلاص ، مایه رسیدن به تمام خواسته ها و آرزو ها در قیامت است .

و لسوف یرضی

رسیدن به مرحله رضایت، به معنای دست یافتن به تمام اموری است که شخص به آن رغبت دارد.

160- زمینه تأمین خواسته ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 131

16 - زمر - 39 - 34 - 11

11 - تقوا و احسان ، موجب دستیابی انسان به تمامی خواسته های خود در قیامت

أُول-ئک هم المتّقون . لهم ما یشاءون عند ربّهم ذلک جزاء المحسنین

161- زمینه تأمین خواسته های انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 16 - 4

4 - برآورده شدن تمامی خواسته ها و ارضای همه تمایلات انسان ، تنها در سایه تقواپیشگی میسّر است .

جنّه الخلد التی وعد المتّقون . .. لهم فیها ما یشاءون خ-لدین

162- زمینه تحصیل خواسته ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 83 - 18

18- لزوم اتکا به خداوند و امید داشتن به او ، برای دستیابی به خواسته ها و رهایی از دشواریها

عسی الله أن یأتینی بهم جمیعًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 37 - 28

28 - عنایت خداوند ، به مؤمنان ، در هموار کردن و رفع دشواری های فرهنگی ، برای رسیدن به خواسته هایشان

زوّجن-کها لکی لایکون علی المؤمنین حرج فی أزوج أدعیائهم

163- صالح(ع) و خواسته های قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 63 - 9،15

9- صالح ( ع ) به مردم خویش اعلام کرد : در صورت پذیرش خواسته آنان ( ترک دعوت به توحید ) گنه کار و مستحق عذاب الهی خواهد بود .

فمن ینصرنی من الله إن عصیته

15- صالح ( ع ) ، توجه کردن به درخواست کافران قومش ( ترک ابلاغ توحید ) را ، مایه خسارت و تباهی خویش دانست .

فما تزیدوننی غیر تخسیر

ص: 132

<تخسیر> به معنای خسارت زدن می باشد و فاعل آن قوم ثمود است.

164- عوامل تحصیل خواسته ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 36 - 4

4 - دعا و درخواست از خداوند ، در برآورده شدن خواسته ها و رسیدن به آن ، مؤثر است .

قال ربّ اشرح . .. قال قد أُتیت سؤلک

برآورده شدن خواسته های موسی(ع) پس از دعا و تقاضای ملتمسانه او به درگاه خداوند بود و این نشان دهنده نقش دعا در اجابت خواسته ها است.

165- عوامل تحقق خواسته های اهل کتاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بینه - 98 - 3 - 6

6 - بعثت پیامبر ( ص ) همراه با قرآن ، تحقّق بخش پیش شرط اهل کتاب و مشرکان برای ترک آیین خویش

لم یکن . .. منفکّین حتّی تأتیهم البیّنه . رسول ... فیها کتب قیّمه

برداشت یاد شده، براساس یکی از احتمالاتی است که درباره نخستین آیه بیان شد. در آن احتمال، آیه شریفه، بیانگر ادّعای کافران دانسته شده بود.

166- عوامل تحقق خواسته های مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بینه - 98 - 3 - 6

6 - بعثت پیامبر ( ص ) همراه با قرآن ، تحقّق بخش پیش شرط اهل کتاب و مشرکان برای ترک آیین خویش

لم یکن . .. منفکّین حتّی تأتیهم البیّنه . رسول ... فیها کتب قیّمه

برداشت یاد شده، براساس یکی از احتمالاتی است که درباره نخستین آیه بیان شد. در آن احتمال، آیه شریفه، بیانگر ادّعای کافران دانسته شده بود.

167- فرعون و خواسته فرعونیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 133

6 - اعراف - 7 - 127 - 11

11 - فرعون با پذیرش پیشنهاد اشرافیان ( سرکوبی موسی ( ع ) و قوم او ) بر کشتار وسیع پسران بنی اسرائیل و زنده نگاه داشتن زنانشان مصمم شد .

قال سنقتّل أبناءهم و نستحی نساءهم

تقتیل (مصدر تقتّل) به معنای کشتار وسیع است. <استحیاء> از ماده <حیات> به معنای زنده نگاه داشتن است.

168- فلسفه خواسته های قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 157 - 4

4 - معجزه خواهی ثمودیان ، پیشنهادی بهانه جویانه بود ; نه درخواستی صادقانه .

فأت بئایه إن کنت من الص-دقین . .. فعقروها

169- فلسفه خواسته های مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 6 - 8

8- درخواست معجزه از سوی مشرکان ستم پیشه مکه ، در جهت بهانه جویی بود ; نه حقیقت طلبی .

فلیأتنا. .. أفهم یؤمنون

خداوند، درخواست معجزه از طرف مشرکان را به این دلیل ردّ فرمود که آنان مانند مشرکان اقوام گذشته، قصد ایمان آوردن نداشتند. بنابراین چنین درخواستی بهانه و دست آویزی بیش نبود.

170- فلسفه خواسته های موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 34 - 1

1 - هدف موسی ( ع ) از تقاضای نبوت و رسالت برای هارون ( ع ) ، به دست آوردن فرصت بسیار برای ذکر خداوند و حمد و ثنای مکرر او بود .

و أشرکه فی أمری . .. و نذکرک کثیرًا

فاعل <نذکرک> موسی و هارون(ع) است و مراد از کثرت ذکر خدا، افزایش تبلیغات توحیدی - براثر همراهی آن دو - است که متضمن مدح و ثنای خداوند می باشد.

ص: 134

171- فلسفه خواسته های یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 55 - 2

2- پیشگیری از بروز فاجعه برای مردم مصر به سبب قحطی و خشکسالی ، از هدف های یوسف ( ع ) در تقاضای منصب حکومتی

اجعلنی علی خزائن الأرض

172- فلسفه ردّ خواسته های کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 8 - 6

6- فلسفه عدم تحقق درخواست کافران مکه ، مبنی بر نزول ملائکه ، مهلت دادن به آنان و جلو نینداختن اجلشان است .

ما تسبق من أمه أجلها . .. ما ننزّل الملئکه إلاّ بالحقّ و ما کانوا إذًا منظرین

173- فلسفه رد خواسته های مسلمانان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 59 - 22

22- < عن أبی جعفر ( ع ) فی قوله : < و ما منعنا أن نرسل بالأیات > و ذلک أن محمداً ( ص ) سأله قومه أن یأتیهم بآیه فنزل جبرئیل قال : إن الله یقول : < و ما منعنا أن نرسل بالأیات إلی قومک إلاّ أن کذب بها الأوّلون > و کنّاإذا أرسلنا إلی قریه آیه فلم یؤمنوا بها أهلکناهم فلذلک أخّرنا عن قومک الأیات ;

از امام باقر(ع) در باره سخن خداوند <و ما نرسل بالأیات> روایت شده است که فرمود: داستان این بود که: قوم محمد از آن حضرت درخواست کردند که معجزه ای برای آنان بیاورد، پس جبرئیل نازل شد و گفت: خدا می فرماید: <و ما منعنا أن نرسل بالأیات . ..> و سنت ما چنین بوده است که هرگاه معجزه ای را به سوی قریه ای فرستادیم و آنان به آن ایمان نیاوردند، آنان را هلاک کردیم. پس به خاطر همین، فرستادن معجزات را برای قومت به تأخیر انداختیم>.

174- قبول خواسته های آسیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 9 - 13

13 - پذیرفته شدن خواسته آسیه ( نگه داری موسی ( ع ) ) از سوی فرعون

و قالت امرأت فرعون . .. لاتقتلوه

ص: 135

سکوت فرعون در برابر خواسته آسیه، نشان از پذیرفته شدن آن از سوی فرعون دارد.

175- قبول خواسته های جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 42 - 1

1 - پاسخ مثبت فرعون ، به امتیازطلبی ساحران برای غلبه بر موسی ( ع )

قالوا لفرعون أئنّ لنا لأجرًا . .. قال نعم

176- قبول خواسته های خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 71 - 1

1- موسی ( ع ) با پذیرش شروط خضر ، همراه او حرکت کرد .

فانطلقا حتّی إذا رکبا فی السفینه

<انطلاق> به معنای <روانه شدن و حرکت کردن> است. <فاء> در <فانطلقا> دلالت دارد که موسی(ع) شرایط خضر را پذیرفت و خضر(ع) به همراهی وی رخصت داد.

177- قبول خواسته های قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 155 - 1

1 - پاسخ مثبت صالح ( ع ) ، به معجزه خواهی ثمودیان

فأت ب-ایه . .. قال ه-ذه ناقه ... شرب یوم معلوم

178- منشأ تأمین خواسته ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 12 - 2

2 - انسان هر چه بخواهد و طلب کند ، کلید دستیابی به آن تنها نزد خداوند است .

له مقالید السم-وت

تقدیم <له> بر <مقالید السموت> می تواند برای افاده حصر باشد.

ص: 136

179- منشأ تأمین خواسته های اخروی متقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 16 - 5

5 - تأمین خواسته های متقین در بهشت ، برخاسته از ربوبیت خداوند

لهم فیها ما یشاءون خ-لدین کان علی ربّک وعدًا مسئولاً

180- منشأ خواسته های انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 29 - 3،4،7

3 - هر یک از خواسته های انسان ، مسبوق به خواست الهی است .

و ما تشاءون إلاّ أن یشاء اللّه

آیه شریفه با توجّه به مضارع بودن فعل های <تشاءون> و <یشاء>، بر دو چیز دلالت دارد: 1. <خواستن> و <مشیّت> در انسان ها، عطای خداوند و براساس خواست او است; 2. هر یک از خواسته های روز مرّه انسان، وابسته به خواست خداوند در همان مورد است. برداشت یاد شده گویای نکته دوم است.

4 - انسان ، بدون خواست خداوند ، حتی از خواستن و تصمیم گرفتن نیز عاجز است .

و ما تشاءون إلاّ أن یشاء اللّه

7 - ربوبیت خداوند بر انسان ها و سلطه او بر تمام امور آنان ، علت مشروط بودن خواسته های آنان به خواست خداوند است .

و ما تشاءون إلاّ أن یشاء اللّه ربّ الع-لمین

توصیف <اللّه> به وصف <ربّ العالمین>، به منزله بیان علّت برای نکته مطرح شده در آیه شریفه است.

181- منشأ خواسته های موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 18 - 6

6- درخواست رهایی بنی اسرائیل از سوی موسی ( ع ) ، نشأت یافته از رسالت آن حضرت و نه انگیزه های قومی و طبقاتی

أن أدّوا . .. إنّی لکم رسول أمین

از تأکید موسی(ع) بر <إنّی لکم رسول أمین> استفاده می شود که آنچه آن حضرت به فرعونیان پیشنهاد کرده، نه از آن جهت است که با بنی اسرائیل پیوند نژادی و طبقاتی دارد; بلکه صرفاً در این سخن، پیامداری امین از جانب خداوند است.

ص: 137

182- منشأ قبول خواسته های کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 188 - 5

5 - اجابت درخواست های کافران از سوی پیامبران ، منوط به اذن الهی

فأسقط علینا کسفًا . .. قال ربّی أعلم بما تعملون

برداشت یاد شده از آن جا است که شعیب(ع)، پاسخ گویی به درخواست مردم <ایکه> را، به خدا و علم او محول کرد.

183- نقش خواسته های انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 34 - 9

9- خواست خود آدمی ، در رقم خوردن سرنوشت او از ناحیه خداوند ، نقشی بسزا دارد .

قال رب السجن أحب . .. فصرف عنه کیدهنّ

184- نوح(ع) و خواسته های اشراف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 29 - 9

9- مخالفت شدید و قاطعانه نوح ( ع ) با درخواست نابه جای سران و اشراف ( طرد مؤمنان تهی دست )

و ما أنا بطارد الذین ءامنوا

آوردن جمله اسمیه و <با> ی زایده ، حکایت از تأکید فراوان دارد.

185- نوح(ع) و خواسته های قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 33 - 9

9- پاسخ نوح ( ع ) به عذاب طلبی کفرپیشگان ، پاسخی آمیخته با درس توحید و خداشناسی بود .

فأتنا بما تعدنا . .. قال إنما یأتیکم به الله إن شاء و ما أنتم بمعجزین

ص: 138

186- وابستگی خواسته های انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - انسان - 76 - 30 - 1

1 - مشیّت و خواست انسان ، در طول مشیّت و خواست خدا و وابسته به آن است .

و ما تشاءون إلاّ أن یشاء اللّه

مقصود آیه شریفه، این است که خواست بشر، وابسته به خواست خداوند است و تا او اذن ندهد، بشر نمی تواند چیزی را مستقلاً بخواهد و یا آن را تحقق بخشد.

187- یعقوب(ع) و خواسته های برادران یوسف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 13 - 1،5

1- یعقوب ( ع ) با فرستادن یوسف ( ع ) به همراه فرزندانش ، موافق نبود و از آن اعتذار می جست .

قال إنی لیحزننی أن تذهبوا به

5- ترسیدن بر جان یوسف ( ع ) از حمله گرگها ، از دلایل مخالفت یعقوب ( ع ) با فرستادن یوسف به همراه فرزندانش

قال إنی . .. أخاف أن یأکله الذئب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 66 - 1

1- یعقوب ( ع ) سرانجام با مسافرت بنیامین به مصر همراه دیگر فرزندانش ، موافقت نمود .

قال لن أُرسله معکم حتی تؤتون موثقًا

188- یوسف(ع) و خواسته های زلیخا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 23 - 9،10،28

9- یوسف ( ع ) علی رغم فراهم بودن همه شرایط و سلطه ظاهری زلیخا بر او ، تمنّای وی را نپذیرفت و به خواسته اش تن در نداد .

رودته . .. و قالت هیت لک قال معاذ الله

<معاذ> مصدر و مفعول مطلق برای فعل مقدر <أعوذ> است ; یعنی ، <أعوذ بالله معاذاً>.

10- یوسف ( ع ) در برابر صحنه های پر جاذبه شهوانی ( تمنّای زلیخا ، ابراز اشتیاق او ، خلوت بودن قصر و بسته بودن درب ها ) به خدا پناه برد .

قال معاذ الله

ص: 139

28- یوسف ( ع ) ، تسلیم شدن در برابر تمنای نامشروع زلیخا را ، مصداقی از ستم کاری می دانست .

إنه لایفلح الظ-لمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 33 - 18،19

18- یوسف ( ع ) پذیرش تقاضای نامشروع زلیخا و همپالگی های او را ، سقوط به ورطه سفاهت و بی خردی می دانست .

و إلاّ تصرف . .. أصب إلیهنّ و أکن من الج-هلین

جهل به معنای سفاهت در مقابل عقل ، و نیز به معنای نادانی در مقابل علم می باشد. برداشت فوق ، ناظر به معنای نخست است.

19- یوسف ( ع ) ، ارتکاب گناه و پذیرش تقاضای زلیخا و همپالگی های او را ، موجب از دست دادن علم و حکمت خدادادی خویش می دانست .

ءاتین-ه حکمًا و علمًا . .. و إلاّ تصرف عنی کیدهنّ أصب إلیهنّ و أکن من الج-هلین

برداشت فوق ، بر این مبناست که مراد از جهل نادانی باشد. بر این مبنا می توان گفت: مقصود یوسف(ع) از جاهل شدن ، سلب گشتن علم و حکمتی است که خداوند به او عطا کرده بود (ءاتیناه حکماً و علماً) <آیه 22>.

خواسته ها

189- تأمین خواسته ها در بهشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 102 - 4

4- بهشت ، سرایی جاودان و دل خواه و نعمت های آن ارضا کننده تمامی امیال و خواسته های آدمی است .

و هم فی مااشتهت أنفسهم خ-لدون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 16 - 3،6

3 - تأمین تمامی خواسته های متقین در بهشت جاویدان ، وعده تخلف ناپذیر و متعهدانه خداوند به آنان

لهم فیها ما یشاءون خ-لدین کان علی ربّک وعدًا مسئولاً

6 - بهشت جاویدان ، تنها جایی است که تمامی خواسته ها و تمایلات بشر در آن تأمین و ارضا خواهد شد .

لهم فیها ما یشاءون خ-لدین

این که خداوند وعده داد که: <تمامی خواسته های متقین در بهشت تأمین می شود (نه در دنیا)> می توان به برداشت یاد شده دست یافت.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 31 - 8

8 - آدمی ، در بهشت به تمامی آنچه می خواهد و طلب می کند ، خواهد رسید .

ص: 140

و لکم فیها ما تشتهی أنفسکم و لکم فیها ما تدّعون

تقدیم <فیها> بر <تشتهی> گویای حصر است; یعنی، آنچه می خواهید و آرزو می کنید تنها در بهشت بدان دست می یابید و در غیر بهشت این گونه نیست که آدمی هر آنچه بخواهد، بتواند آن را به دست آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 71 - 9

9 - تنها بهشت ، محل تأمین تمامی خواسته ها و لذت های انسان

و فیها ما تشتهیه الأنفس

تقدیم <فیها> اشعار به این نکته دارد که تمایلات وجودی انسان، به طور کامل تنها در بهشت تأمین می شود.

190- تأمین خواسته ها در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 34 - 12

12 - قیامت ، تنها عرصه شایسته برای برآورده شدن تمامی خواسته های بشر

لهم ما یشاءون عند ربّهم

<عند ربّهم> به منزله قید برای <لهم ما یشاءون> است. این قید می رساند که برآورده شدن خواسته های بشر در قیامت و در پیشگاه خداوند میسر است نه در دنیا; چنان که خداوند در جای دیگر از قرآن می فرماید: <...و فیها ما تشتهیه الأنفس و تلذّ الأعین...; در آن جا (بهشت) هرچه دل ها خواهش و آرزو کند و چشم ها از دیدن آن لذت برد، وجود دارد. زخرف (43)، آیه (71).

191- تذکر اجابت خواسته ها در بهشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 48 - 6

6- یادآوری برآورده شدن خواسته های انسان در بهشت ، از روش های هدایت و جذب انسان ها به دین *

إن المتقین فی جنّ-ت و عیون . ادخلوها بسل-م ءامنین . و نزعنا ما فی صدورهم من غلّ

192- روش تحصیل خواسته ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 32 - 5

5 - کافران مکه معتقد به تأثیر دعا به درگاه خدا برای تحقق بخشی به درخواست های آنان

ص: 141

اللّهم إن کان هذا هو الحق من عندک فأمطر علینا حجاره

193- زمینه اجابت خواسته ها در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - لیل - 92 - 21 - 2

2 - انفاق همراه باتقوا و اخلاص ، مایه رسیدن به تمام خواسته ها و آرزو ها در قیامت است .

و لسوف یرضی

رسیدن به مرحله رضایت، به معنای دست یافتن به تمام اموری است که شخص به آن رغبت دارد.

194- زمینه تأمین خواسته ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 34 - 11

11 - تقوا و احسان ، موجب دستیابی انسان به تمامی خواسته های خود در قیامت

أُول-ئک هم المتّقون . لهم ما یشاءون عند ربّهم ذلک جزاء المحسنین

195- زمینه تحصیل خواسته ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 83 - 18

18- لزوم اتکا به خداوند و امید داشتن به او ، برای دستیابی به خواسته ها و رهایی از دشواریها

عسی الله أن یأتینی بهم جمیعًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 37 - 28

28 - عنایت خداوند ، به مؤمنان ، در هموار کردن و رفع دشواری های فرهنگی ، برای رسیدن به خواسته هایشان

زوّجن-کها لکی لایکون علی المؤمنین حرج فی أزوج أدعیائهم

196- عوامل تحصیل خواسته ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 142

11 - طه - 20 - 36 - 4

4 - دعا و درخواست از خداوند ، در برآورده شدن خواسته ها و رسیدن به آن ، مؤثر است .

قال ربّ اشرح . .. قال قد أُتیت سؤلک

برآورده شدن خواسته های موسی(ع) پس از دعا و تقاضای ملتمسانه او به درگاه خداوند بود و این نشان دهنده نقش دعا در اجابت خواسته ها است.

197- منشأ تأمین خواسته ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 12 - 2

2 - انسان هر چه بخواهد و طلب کند ، کلید دستیابی به آن تنها نزد خداوند است .

له مقالید السم-وت

تقدیم <له> بر <مقالید السموت> می تواند برای افاده حصر باشد.

ص: 143

6- خواهر

1- آثار تلاش خواهر موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 13 - 1

1 - به ثمر رسیدن تلاش خواهر موسی ، در بازگرداندن برادر خویش به آغوش مادر

قالت هل أدلّکم علی أهل بیت . .. فرددن-ه إلی أُمّه

خواهر موسی با دنبال کردن برادر، ورود به کاخ فرعون و بالاخره استفاده از فرصت به دست آمده، توانست موسی را به مادرش بازگرداند.

2- ارث خواهر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 176 - 4

4 - برادر و خواهر میت در صورتی از وی ارث خواهند برد که وی پدر و یا فرزند - چه دختر و چه پسر - نداشته باشد .

قل اللّه یفتیکم فی الکلله ان امرؤا هلک لیس له ولد و له اخت . .. و هو

جمله <لیس له ولد> بیان شرطی برای اصل ارث بری خواهر از برادر است نه شرط برای مقدار سهم او (نصف) ; زیرا در این صورت باید سهم خواهر را با وجود فرزند میت نیز ذکر می کرد و با توجه به موضوع آیه یعنی کلاله به دست می آید که نبود پدر نیز شرط است. چون کلاله در لغت به کسی گفته می شود که نه پدر دارد نه فرزند.

ص: 144

3- ازدواج با دو خواهر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 23 - 9،10،11،12،13،15،18،25

9 - حرمت جمع بین دو خواهر در ازدواج

حرّمت . .. و ان تجمعوا بین الاختین

10 - جواز ازدواج با خواهر همسر ، در صورت جدایی از آن همسر ( به طلاق یا مرگ و یا . . . )

حرّمت . .. و ان تجمعوا بین الاختین

چون متعلق حرمت، جمع بین دو خواهر در ازدواج است، معلوم می شود در صورت جدا شدن از یک خواهر می توان با خواهر دیگر ازدواج نمود.

11 - حرمت جمع بین دو خواهر در ازدواج ، شامل ازدواجهایی که قبل از نزول آیه انجام گرفته است ، نمی شود .

حرّمت . .. و ان تجمعوا بین الاختین الّا ما قد سلف

12 - بطلان ازدواج های انجام شده با دو خواهر با نزول آیه < حرمّت . . . الّا ما قد سلف > و صحت آنها تا قبل از نزول آن

و ان تجمعوا بین الاختین الّا ما قد سلف

چون حرمت ازدواج با دو خواهر و دیگر محارم ناظر به بطلان آنها نیز می باشد، می توان گفت مراد از استثناء <الّا ما قد سلف> این معناست که آنچه در گذشته (قبل از نزول آیه) انجام شده، محکوم به صحت است، ولی از این به بعد حکم به بطلان آن می شود.

13 - جواز تداوم زندگی زناشویی با دو خواهر ، در صورتی که ازدواج با آنان قبل از نزول آیه < ان تجمعوا . . . > صورت گرفته باشد . *

الّا ما قد سلف

تحریم در <حرّمت . .. ان تجمعوا> ناظر به حال و آینده است ; چون افعال گذشته را نمی توان تحریم کرد. بنابراین استثناء، یعنی <الّا ما قد سلف>، بیان حلیّت جمع بین دو خواهر در زمان حال و آینده می باشد به شرط اینکه ازدواج با آنها قبل از نزول آیه صورت گرفته باشد.

15 - ازدواج با محارم و جمع بین دو خواهر در ازدواج ، از سنن جاهلی

حرّمت . .. و ان تجمعوا بین الاختین الّا ما قد سلف

18 - حکم خداوند به صحت ازدواج با دو خواهر و نیز با محارم تا پیش از بیان حرمت آن ، جلوه ای از رحمت او نسبت به بندگان

و ان تجمعوا بین الاختین الّا ما قد سلف انّ اللّه کان غفوراً رحیماً

25 - مرد مسلمانی که پیش از اسلام آوردن ، همسر دو خواهر بوده ، موظّف به طلاق یکی از آن دو ، بسته به انتخاب خویش ، می باشد .

و ان تجمعوا بین الاختین الّا ما قد سلف

رسول خدا (ص) به کسی که قبل از مسلمان شدن جمع بین دو خواهر در ازدواج کرده بود فرمود: طلّق ایّتهما شئت.

_______________________________

الدّر المنثور، ج 2، ص 475.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 24 - 4

4 - حرمت ازدواج با محارم و زنان شوهردار و جمع بین دو خواهر ، از احکام ثابت و قطعی الهی است .

ص: 145

حرّمت . .. کتاب اللّه علیکم

4- اعتماد به خواهر موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 11 - 6

6 - خواهر موسی ، مورد اعتماد مادر و شریک او در مسائل با اهمیت

و قالت لأُخته قصّیه

5- پیشنهاد خواهر موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 12 - 8

8 - اعلام آمادگی خواهر موسی ، برای راهنمایی کسان فرعون به خانواده ای مناسب جهت سرپرستی وی

قالت هل أدلّکم علی أهل بیت یکفلونه لکم و هم له نصحون

6- تلاش خواهر موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 11 - 9

9 - تلاش خواهر موسی برای اطلاع نیافتن دیگران ، از پی جویی سرنوشت آن کودک به وسیله او

فبصرت به عن جُنُب

7- خواهر رضاعی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 23 - 2

2 - حرمت ازدواج با مادر و خواهر رضاعی و مادر همسران

حرّمت علیکم . .. و امّهاتکم التی ارضعنکم و اخواتکم من الرّضاعه و امّهات نسائکم

ص: 146

8- خواهر موسی(ع) در دربار فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 12 - 6

6 - حاضر شدن خواهر موسی در جمع خاندان فرعون و دایگان

و حرّمنا علیه المراضع من قبل فقالت هل أدلّکم

9- خواهر موسی(ع) و فرعونیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 40 - 7

7 - خواهر موسی ، آمادگی خود را برای معرفی دایه به فرعونیان ، مکرر به آنان گوشزد می کرد .

فتقول هل أدلّکم

فعل مضارع <تقول> بر استمرار کار در گذشته دلالت دارد.

10- خواهر میت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 176 - 3،4

3 - برادران و خواهران میت از جمله وارثان وی

قل اللّه یفتیکم فی الکلله . .. و إن کانوا اخوه و رجالا و نساءً

مراد از برادران و خواهران در این آیه - بنا به گفته تمامی مفسران - خواهر و برادر پدر و مادری و خواهر و برادر پدری است، و سهام خواهر و برادر مادری در آیه 21 از همین سوره تبیین شده است.

4 - برادر و خواهر میت در صورتی از وی ارث خواهند برد که وی پدر و یا فرزند - چه دختر و چه پسر - نداشته باشد .

قل اللّه یفتیکم فی الکلله ان امرؤا هلک لیس له ولد و له اخت . .. و هو

جمله <لیس له ولد> بیان شرطی برای اصل ارث بری خواهر از برادر است نه شرط برای مقدار سهم او (نصف) ; زیرا در این صورت باید سهم خواهر را با وجود فرزند میت نیز ذکر می کرد و با توجه به موضوع آیه یعنی کلاله به دست می آید که نبود پدر نیز شرط است. چون کلاله در لغت به کسی گفته می شود که نه پدر دارد نه فرزند.

11- خوردن از خانه خواهر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 3،10

ص: 147

3 - نابینایان ، لنگ ها و مریضان ، در استفاده از خوراکی های منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دایی و خاله خود ، بدون هیچ اذنی ، مجازاند .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من ... بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم

10 - استفاده از خوراکی های منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دایی و خاله خود ، بدون اذن خواستن ، جایز است .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم .

12- رازداری خواهر موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 40 - 9

9 - خواهر موسی ، دختری زیرک و راز نگه دار بود .

هل أدلّکم علی من یکفله

13- سهم ارث خواهر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 12 - 22

22 - تنها برادر و خواهر مادری میت ، وارث یک ششم یا شریک در یک سوم میراث می باشند .

و ان کان رجل یورث کلاله او امراه و له اخ او اخت فلکل واحد منهما السّدس . .. فهم

امام صادق (ع) در مورد کلاله در آیه فوق فرمود: . .. انما عنی بذلک الاخوه و الاخوات من الامّ خاصه.

_______________________________

کافی، ج 7، ص 101، ح 3 ; نورالثقلین، ج 1، ص 455، ح 120.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 176 - 5،6،11،12،13،14،24

5 - میت در صورتی که مرد باشد و وارث او تنها یک خواهر باشد ، سهم الارث آن خواهر نصف ماترک است .

ان امرؤا هلک لیس له ولد و له اخت فلها نصف ما ترک

6 - میت در صورتی که زن باشد و وارث او تنها یک خواهر باشد ، سهم الارث آن خواهر نصف ماترک است . *

ان امرؤا هلک لیس له ولد و له اخت فلها نصف ما ترک

با توجه به اینکه آیه در صدد بیان ارث کلاله است و قطعا این عنوان شامل ارث بری خواهر از خواهر و برادر از برادر و مانند آن می شود، به نظر می رسد اگر سهم الارث خواهر از خواهر خویش تفاوتی با سهم الارث او از برادرش می داشت، خداوند آن را ذکر می کرد. مؤید این معنا این است که در مسایلی که تصریح به آن شده در هیچ موردی سهم الارث با مرد بودن و زن بودن میت تفاوتی نکرده است.

11 - در صورتی که میت - چه مرد و چه زن - ، وارثانش دو خواهر باشند ، سهم الارث آنان دو سوم ماترک است .

ص: 148

فان کانتا اثنتین فلهما الثلثان مما ترک

وقوع جلمه <فان کانتا . ..> پس از بیان ارث بری خواهر از برادر و برادر از خواهر، می رساند که موضوع مسأله ارث بری دو خواهر، مرگ برادر و یا خواهر ایشان است ; بنابراین مرجع ضمیر در <مماترک>، <احدهما> خواهد بود که از جمله <ان امرؤا هلک> و <هو یرثها> استفاده می شود.

12 - وارثان میت در صورتی که دو خواهر باشند ، سهم الارث آنان ( دو سوم ) را باید به طور مساوی تقسیم کنند .

فان کانتا اثنتین فلهما الثلثان مما ترک

چنانچه بین دو خواهر در سهم الارث، تفاوتی بود آن را بیان می کرد.

13 - در صورتی که میت - چه زن و چه مرد - وارثانش برادران و خواهران وی باشند ، سهم ارث آنان تمام ماترک است .

و إن کانوا اخوه و رجالا و نساءً فللذکر مثل حظ الانثیین

تعیین نکردن سهم الارث برای مجموعه خواهران و برادران، رسای این است که آنان تمام ماترک را به ارث خواهند برد.

14 - وارثان میت در صورتی که برادران و خواهران وی باشند ، سهم الارث هر برادر ، دو چندان سهم الارث هر خواهر می باشد .

و إن کانوا اخوه و رجالا و نساءً فللذکر مثل حظ الانثیین

مراد از <اخوهً>، می تواند یک خواهر و یک برادر، یک خواهر و چند برادر، چند برادر و چند خواهر و یک برادر و چند خواهر باشد.

24 - اگر میتی که پدر و مادر و فرزند ندارد تنها یک خواهر داشته باشد ، در صورتی که خواهر پدر و مادری یا پدری او باشد ، نصف ارث را می برد .

ان امرؤا هلک لیس له ولد و له اخت فلها نصف ما ترک

امام صادق(ع) درباره <اخت> در آیه فوق فرمود: انما عنی اللّه الاخت من الاب و الام او اخت لاب فلها النصف مما ترک و هو یرثها ان لم یکن لها ولد و . .. .

_______________________________

کافی، ج 7، ص 101، ح 3; تفسیر برهان، ج 1، ص 429، ح 5.

14- شجاعت خواهر موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 12 - 10

10 - خواهر موسی ، شجاع ، زیرک و کاردان بود .

بصرت به عن جُنُب . .. قالت هل أدلّکم علی أهل بیت یکفلونه لکم و هم له ن-صحون

15- صفات خواهر موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 40 - 9

9 - خواهر موسی ، دختری زیرک و راز نگه دار بود .

هل أدلّکم علی من یکفله

ص: 149

16- علم خواهر موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 40 - 2

2 - خواهر موسی ، از افکنده شدن برادر کوچکش به نیل مطلع و نگران بود و گام به گام به تعقیب جعبه حامل وی پرداخت .

إذ تمشی أختک فتقول

حرکت کردن خواهر موسی در پی او، نشانگر آن است که وی از جریان موسی(ع) و به آب افکنده شدن او و نیز اجمال حوادثی که در پیش است، مطلع بوده است.

17- فضایل خواهر موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 12 - 10

10 - خواهر موسی ، شجاع ، زیرک و کاردان بود .

بصرت به عن جُنُب . .. قالت هل أدلّکم علی أهل بیت یکفلونه لکم و هم له ن-صحون

18- قبول پیشنهاد خواهر موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 40 - 8

8 - دایه پیشنهادی خواهر موسی ، از سوی درباریان فرعون پذیرفته و از وی استقبال شد .

هل أدلّکم علی من یکفله فرجعن-ک إلی أُمّک

<فاء> در <فرجعناک> فصیحه است; یعنی، از جملاتی محذوف خبر می دهد که از پذیرش پیشنهاد خواهر موسی حکایت دارد.

19- محدوده حجاب خواهر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 31 - 19

19 - زنان مؤمن ، مجاز به آشکار ساختن زینت های خویش و مواضع آنها ( بدن ) بر پسران شوهر ، برادران ، پسران برادر و پسران خواهر خود هستند .

و لایبدین زینتهنّ إلاّ. .. ؤو أبناء بعولتهنّ أو أخونهنّ أو بنی إخونهنّ أو بنی أخ

ص: 150

20- محرمیت خواهر زاده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 31 - 19،25

19 - زنان مؤمن ، مجاز به آشکار ساختن زینت های خویش و مواضع آنها ( بدن ) بر پسران شوهر ، برادران ، پسران برادر و پسران خواهر خود هستند .

و لایبدین زینتهنّ إلاّ. .. ؤو أبناء بعولتهنّ أو أخونهنّ أو بنی إخونهنّ أو بنی أخ

25 - پدر شوهر ، پسرهمسر ، پسر برادر ، پسر خواهر ، زنان مؤمن ، بردگان ، خدمت کاران بی میل به زن و زناشویی و کودکان بی خبر از مسائل جنسی ، از محارم زنان اند .

و لایبدین زینتهنّ إلاّ لبعولتهنّ . .. أو الطفل الذین لم یظهروا علی عورت النساء

21- مسؤولیت خواهر موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 11 - 4

4 - مأموریت خواهر موسی از سوی مادر برای دنبال کردن موسی در پی افکنده شدنش در آب نیل

و قالت لأُخته قصّیه

22- نظارت خواهر موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 11 - 7،8

7 - خواهر موسی ، از دور نظاره گر سرنوشت برادر خود بر روی آب نیل

فبصرت به عن جُنُب

<جُنُب> معادل دور است; یعنی، او موسی را از دور زیر نظر گرفت.

8 - خواهر موسی ، شاهد برگرفته شدن برادرش از آب به وسیله کسان فرعون

فبصرت به عن جُنُب

برداشت یاد شده برپایه این احتمال است که <بصرت به. ..> به این معنا باشد که خواهر موسی، از دور دید که فرعونیان او را از آب گرفتند.

ص: 151

23- نقش خواهر موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 40 - 12

12 - خواهر موسی ، تلاش و نقشی مؤثر در بازگرداندن او به مادرش داشت .

إذ تمشی أُختک . .. فرجعن-ک إلی أُمّک

یادکردن از خواهر موسی(ع) و تلاش او، نشان از نقش مؤثر و کارساز او در بازگرداندن وی به مادر دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 11 - 5،6

5 - حضور خواهر موسی در کنار مادر ، هنگام افکندن موسی در رود نیل

و قالت لأُخته قصّیه

6 - خواهر موسی ، مورد اعتماد مادر و شریک او در مسائل با اهمیت

و قالت لأُخته قصّیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 12 - 5،7

5 - درماندگی خاندان فرعون از یافتن دایه ای مناسب و مورد پذیرش موسی ( ع ) و اقدام خواهر وی برای بهره گیری از آن فرصت

حرّمنا علیه المراضع من قبل فقالت هل أدلّکم

7 - اقدام به موقع خواهر موسی ، برای بازگرداندن وی به آغوش مادر

و حرّمنا علیه المراضع . .. قالت هل أدلّکم علی أهل بیت یکفلونه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 13 - 1

1 - به ثمر رسیدن تلاش خواهر موسی ، در بازگرداندن برادر خویش به آغوش مادر

قالت هل أدلّکم علی أهل بیت . .. فرددن-ه إلی أُمّه

خواهر موسی با دنبال کردن برادر، ورود به کاخ فرعون و بالاخره استفاده از فرصت به دست آمده، توانست موسی را به مادرش بازگرداند.

24- نگرانی خواهر موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 40 - 2،3

2 - خواهر موسی ، از افکنده شدن برادر کوچکش به نیل مطلع و نگران بود و گام به گام به تعقیب جعبه حامل وی پرداخت .

إذ تمشی أختک فتقول

ص: 152

حرکت کردن خواهر موسی در پی او، نشانگر آن است که وی از جریان موسی(ع) و به آب افکنده شدن او و نیز اجمال حوادثی که در پیش است، مطلع بوده است.

3 - خواهر موسی ، تا زمان نجات او از آب و مشاهده تلاش درباریان فرعون برای یافتن دایه ، به تعقیب وی ادامه داد .

إذ تمشی أُختک فتقول هل أدلّکم

ظاهر <هل أدلّکم> آن است که خواهر موسی، تصاحب او را از سوی فرعونیان دیده و با رساندن خود به درباریان، پیشنهاد خود را بدون واسطه با مقامات دربار و کسانی که در طلب دایه بودند، مطرح کرده بود.

25- هوشیاری خواهر موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 40 - 9

9 - خواهر موسی ، دختری زیرک و راز نگه دار بود .

هل أدلّکم علی من یکفله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 12 - 10

10 - خواهر موسی ، شجاع ، زیرک و کاردان بود .

بصرت به عن جُنُب . .. قالت هل أدلّکم علی أهل بیت یکفلونه لکم و هم له ن-صحون

ص: 153

7- خوبان

1- اهمیت معرفی خوبان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 159 - 7

7 - بیان چهره های خوب هر قوم به همراه انتقاد از چهره های نامطلوب ، از شیوه های قرآن در ترسیم رفتار امت ها و جوامع بشری است .

و من قوم موسی امه یهدون

2- خوبان در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 21 - 1

1 - قیامت ، روز جدایی خوبان و بدان و حق مداران و باطل گرایان و داوری میان آنان است .

ه-ذا یوم الفصل

<فصل> به معنای فاصله و جدایی میان دو شیء است و مقصود از آن در آیه شریفه، جدایی میان خوبان و بدان و حق پویان و باطل گرایان و داوری میان آنان است.

3- فضایل خوبان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 41 - 12

ص: 154

12- < عن أبی عبدالله ( ع ) [ فی قوله : < أوَلم یروا أنّا نأتی الأرض ننقصها > ] : ننقص ها بذهاب علمائها و فقهائها و خیار أهلها ;

از امام صادق(ع) روایت شده است: [مراد از<ننقصها> در سخن خدا: <أو لم یروا أنَّا نأتی الأرض ننقصها . ..> این است که]: با رفتن علما، فقها و خوبان اهل زمین، از زمین می کاهیم>.

خوبی

4- اهمیت درخواست خوبی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 6 - 4

4- درخواست سعادت و نیکی و نه بدی و عذاب توصیه خداوند به بندگان

یستعجلونک بالسیئه قبل الحسنه

5- خوبی در مقابل بدی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 22 - 14

14- خوبی کردن در پاسخ به بدی ها و ستم های دیگران ، خصلتی ارزشمند و از ویژگی های خردمندان است .

إنما یتذکّر أُولُوا الألب-ب . .. الذین ... یدرءون بالحسنه السیئه

برداشت فوق بر اساس دومین احتمال است که در توضیح برداشت شماره 12 آورده شد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 54 - 7،13

7 - دفع بدی دیگران با خوبی کردن به آنان ، رفتاری ارزشمند و توصیه خداوند به اهل ایمان

و یدروءن بالحسنه السیّئه

<درء> (مصدر <یدرءون>) به معنای دفع کردن است.

13 - در پاسخ بدی ، خوبی کردن و انفاق بخشی از دارایی ها ، باید برنامه همیشگی اهل ایمان باشد و نه مقطعی .

و یدروءن بالحسنه . .. و ممّا رزقن-هم ینفقون

برداشت یاد شده با توجه به فعل های <یدرءون> و <ینفقون> - که حکایت از تجدد و استمرار دارد - استفاده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 40 - 6

6 - عفو و اغماض از خطای دیگران و اصلاح بدی آنان با نیکی و گذشت ، موجب اجر و پاداش ویژه خداوند است .

و جزؤا سیّئه سیّئه مثلها فمن عفا و أصلح فأجره علی اللّه

ص: 155

6- دعوت به خوبی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 46 - 3

3 - انجام نیکی ها و پرهیز از بدی ها ، یکی دیگر از محور های تبلیغی صالح پیامبر ( ع )

یقوم لم تستعجلون بالسیّئه قبل الحسنه

7- قیاس خوبی با بدی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 34 - 1

1 - مساوی نبودن خوبی و بدی ، امری روشن و آشکار

و لا تستوی الحسنه و لا السیّئه

8- وضوح تفاوت خوبی و بدی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 34 - 1

1 - مساوی نبودن خوبی و بدی ، امری روشن و آشکار

و لا تستوی الحسنه و لا السیّئه

ص: 156

8- خود

1- آثار اضرار به خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 20 - 9،10،11

9 - زیانکاری و تباه کردن خویشتن، مانع ایمان است.

الذین خسروا أنفسهم فهم لا یؤمنون

10 - ایمان نیاوردن اهل کتاب به پیامبر(ص)، ناشی از تباه کردن جانهایشان است.

الذین ءاتینهم الکتب یعرفونه . .. الذین خسروا أنفسهم فهم لا یؤمنون

11 - آنان که سرمایه جان به خسارت از کف داده اند، رسالت پیامبر(ص) را انکار می کنند.

الذین خسروا أنفسهم فهم لا یؤمنون

2- آثار خود باوری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 64 - 9

9- خودیابی و مراجعه به وجدان ، زمینه ساز اعتراف به حقایق

فرجعوا إلی أنفسهم فقالوا إنّکم أنتم الظ-لمون

از این که بت پرستان پس از به خود آمدن و رجوع به وجدان و ضمیر خویش، به بطلان شرک و راستی توحید پی بردند، مطلب یاد شده را می توان استفاده کرد.

ص: 157

3- آثار خود فراموشی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حشر - 59 - 19 - 7،8

7 - غافلان از خدا و خویش ، همان فاسقان واقعی و پرده دران حریم ارزش هایند .

و لاتکونوا کالذین نسوا اللّه فأنسیهم أنفسهم أُول-ئک هم الف-سقون

8 - فسق و گناه پیشگی ، دارای پیوندی عمیق با غفلت از خدا و خویش

و لاتکونوا کالذین نسوا اللّه فأنسیهم أنفسهم أُول-ئک هم الف-سقون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حشر - 59 - 20 - 2

2 - دوزخ ، فرجام نهایی فاسقان و غافلان از یاد خدا و خویش

و لاتکونوا کالذین نسوا اللّه . .. أُول-ئک هم الف-سقون. لایستوی أصح-ب النار

4- آثار ظلم به خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 44 - 3

3 - حق ستیزی و هدایت ناپذیری کافران ، پیامد ظلمی است که آنان بر خودشان کرده اند .

و منهم من یستمعون إلیک . .. و منهم من ینظر إلیک ... و لکن الناس أنفسهم یظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 45 - 7

7- ظلم به نفس در پی دارنده هلاکت و کیفر الهی در دنیا

و سکنتم فی مس-کن الذین ظلموا أنفسهم . .. و ضربنا لکم الأمثال

برداشت فوق، مبتنی بر این است که: مقصود از <ظلموا أنفسهم> ظلم به نفس باشد نه ظلم به دیگران چنان که از ظاهر آن به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 88 - 5،9

5- ظلم به خویش ، دارای پی آمد های اندوه بار و رهایی از آن نیازمند امداد الهی است .

إنّی کنت من الظ-لمین . فاستجبنا له و نجّین-ه من الغمّ

9- ظلم به نفس ، موجب گرفتاری انسان به غم و اندوه است .

فظنّ أن لن نقدر علیه . .. إنّی کنت من الظ-لمین ... و نجّین-ه من الغمّ

ص: 158

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 9 - 24

24 - عذاب و کیفر جوامع تکذیب کننده ، نتیجه ظلم و ستم آنان به خودشان بود .

فما کان اللّه لیظلمهم و ل-کن کانوا أنفسهم یظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 19 - 9

9 - سباییان با ظلم به خویش ، باعث از هم فروپاشی کامل خود شدند .

و ظلموا أنفسهم فجعلن-هم أحادیث و مزّقن-هم کلّ ممزّق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 113 - 4

4 - ظلم به خویشتن ، نشانه کفر و مصداق بارز بی دینی است .

و من ذرّیّتهما محسن و ظالم لنفسه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 39 - 4

4 - ظلم آدمی بر خویشتن ، مایه ابتلای او به عذاب اخروی و نبود راه رهایی برای وی

و لن ینفعکم الیوم إذ ظلمتم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 76 - 1

1 - جاودانگی مجرمان در دوزخ ، نتیجه ظلم آنان به خودشان

و ما ظلمن-هم

5- آثار مکر با خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 33 - 15،19

15- خودفریبی مشرکان و آراسته دیدن پندار شرک ، آنان را از گرایش به توحید باز داشت .

و صدّوا عن السبیل

<صدّ> (مصدر صدّوا) به معنای بازگرداندن است. به نظر می رسد فاعل محذوف از <صدّوا> مکر و حیله که مایه شرکورزی مشرکان شده است، باشد.

19- مکر ها و خودفریبی های مشرکان در اتخاذ خدایان دروغین ، زمینه ساز تعلق اراده الهی به گمراهی آنان

ص: 159

بل زیّن للذین کفروا مکرهم . .. و من یضلل الله فما له من هاد

قرآن از یک سو حیله و مکرها را مایه گمراهی مشرکان می داند و از سویی دیگر خداوند را گمراه کننده ایشان می شمرد. این دو حقیقت اشاره به نکاتی دارد، از جمله اینکه هر چند که خداوند گمراه کننده است ; ولی آدمی خود زمینه آن را فراهم می سازد و در حقیقت گمراه سازی آنان، کیفر مرام خود آنهاست.

6- آگاهی از عقیده باطل خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 21 - 5

5- کافران ، به پوچی و بی اساس بودن بافته های دروغین و عقاید واهی خویش ، پی خواهند برد .

و ضلّ عنهم ما کانوا یفترون

7- احسان به خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 113 - 2

2 - از نسل ابراهیم و اسحاق ( علیهماالسلام ) ، برخی نیکوکار و برخی ظالم به خویشتن گشتند .

و من ذرّیّتهما محسن و ظالم لنفسه

8- اظهار فضایل خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 43 - 18

18- بیان فضایل و کمالات خود ، به منظور راهنمایی و هدایت دیگران جایز و نیکو است .

إنّی قد جاءنی من العلم ما لم یأتک فاتّبعنی أهدک صرطًا سویًّا

9- اعتماد به خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 39 - 9

9 - توکل و اتکال پیامبراسلام ( ص ) بر خداوند ، سبب اعتماد به نفس و پشت گرمی آن حضرت در مبارزه با دشمنان و نیل به اهداف رسالت

ص: 160

قل حسبی اللّه علیه یتوکّل المتوکّلون . قل ی-قوم اعملوا علی مکانتکم إنّی ع-مل فسو

یادآوری توکل و اتکال بر خداوند (در آیه قبل) پیش از اعلام موضع قاطع خود به دشمنان، می تواند گویای برداشت بالا باشد.

10- اقرار علیه خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 75 - 6

6 - اقرار منافقان صدر اسلام به ناخالصی و صالح نبودن خویش

و منهم من عهد اللّه . .. لنکوننّ من الصلحین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 51 - 19

19- اعتراف زلیخا به دروغگویی خویش در متهم ساختن یوسف ( ع ) به درخواست کام جویی

أنا رودته عن نفسه و إنه لمن الص-دقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 91 - 8،9

8- تأکید و اقرار برادران یوسف به ارتکاب خطا در حق برادرشان یوسف ( ع )

و إن کنّا لخ-طئین

<إن> در جمله فوق به اصطلاح مخفّفه از مثقّله (إنّ) است. دلیل آن حرف <لام> در <لخاطئین> می باشد.

9- برادران یوسف در حضور او به گناه و خطای خویش اعتراف نموده و از رفتار گذشته خود اظهار ندامت کردند .

و إن کنّا لخ-طئین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 97 - 1

1- فرزندان یعقوب در حضور وی خویشتن را گنهکار دانسته و به گناه خویش اقرار و اعتراف کردند .

قالوا ی-أبانا استغفر لنا ذنوبنا إنا کنّا خ-طئین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 49 - 14

14- مجرمان ، در قیامت ، خود به بدکاری و استحقاق عقوبت خویش ، معترف خواهند بود .

ی-ویلتنا مال ه-ذا الکت-ب . .. و وجدوا ما عملوا حاضرًا و لایظلم ربّک أحدًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 161

13 - قصص - 28 - 63 - 5

5 - اقرار پیشوایان شرک در قیامت ، به نقش اغواگرانه خویش در گرویدن مردم به شرک

قال الذین حقّ علیهم القول ربّنا ه-ؤلاء الذین أغوینا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 31 - 4

4 - پیشوایان شرک در عرصه قیامت ، به دوزخی بودن خویش و این که مستحق کیفر الهی اند ، اعتراف خواهند کرد .

فحقّ علینا قول ربّنا إنّا لذائقون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 32 - 1،4

1 - اعتراف سران شرک به دست داشتن خود در گمراهی توده های مشرک

فأغوین-کم

4 - اعتراف سردمداران شرک در عرصه قیامت به گمراهی خود

إنّا کنّا غ-وین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 58 - 9

9 - اعتراف کافران و گنه کاران به نقش خود در تعیین سرنوشت خویش

أن تقول نفس ی-حسرتی علی ما فرّطت . .. و إن کنت لمن الس-خرین ... لو أنّ لی کرّه ف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 11 - 7

7 - اعتراف کافران حق ناپذیر در قیامت ، به گناهان خود پس از مشاهده قدرت الهی در آخرت

فاعترفنا بذنوبنا فهل إلی خروج من سبیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 48 - 1

1 - اعتراف مستکبران به مشترک بودنشان با مستضعفان پیرو خود ، در کیفر و عذاب الهی

قال الذین استکبروا إنّا کلّ فیها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 47 - 13

13 - اعتراف مشرکان در قیامت ، به بطلان باورهایشان نسبت به معبود های خویش

و یوم ینادیهم أین شرکاءی قالوا ءاذنّ-ک ما منّا من شهید

ص: 162

11- اقرار علیه خود در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 130 - 9

9 - کافران جن و انس در قیامت با اعتراف به آمدن رسولان الهی، علیه خود شهادت خواهند داد.

ألم یأتکم رسل منکم . .. قالوا شهدنا علی أنفسنا

12- انبیا در سرزمین خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 14 - 1

1- وعده خداوند به اسکان انبیا در سرزمین خویش ، در پی تهدید به اخراج شدن آنان از سوی اقوام کافر

و قال الذین کفروا لرسلهم لنخرجنّکم من أرضنا. .. فأوحی إلیهم ... و لنسکننّکم الأر

13- انتقاد از خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 76 - 6

6- انتقاد از خود و انصاف در قضاوت نسبت به خویشتن و پذیرش مسؤولیت عملکرد خود ، از صفات ارزشمند و شایسته است .

إن سألتک عن شیء بعدها فلاتصحبنی قد بلغت من لدنّی عذرًا

موسی(ع) با وجود آن که در مرحله قبل، عذر نسیان را مطرح کرد، ولی در این مرحله، اولاً، مسؤولیت عمل خود را بر عهده گرفت و ثانیاً، در مورد خود، رأیی منصفانه صادر کرد و خضر(ع) را در جدا شدن از او، محق دانست.

14- اهمیت حسابرسی خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 57 - 6

6- توجه همیشگی انسان به اَعمال گذشته خویش و نقد و بررسی آنها ، لازم است .

و من أظلم ممّن . .. نسی ما قدّمت یداه

ص: 163

15- اهمیت خود دوستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 54 - 4

4 - حب نفس ، قوی ترین غریزه در انسان است .

و لو أن لکل نفس ظلمت ما فی الأرض لافتدت به

اینکه شخص معذب، حاضر است تمامی آنچه را که در زمین است - اگر در اختیارش می بود - جهت نجات خود، نثار کند، می تواند بیانگر مطلب فوق باشد.

16- اهمیت دفاع از خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 26 - 3،5

3- لزوم دفاع از خویش در برابر اتهام های ناروا

قالت ما جزاء . .. قال هی رودتنی عن نفسی

5- یوسف ( ع ) مراوده زلیخا و وصال خواهی او را تا زمان دفاع از خویش ، پنهان کرده و فاش نساخته بود .

قالت . .. قال هی رودتنی عن نفسی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 52 - 5

5- لزوم تلاش برای رفع اتهام ناروا از خویش

ذلک لیعلم أنی لم أخنه بالغیب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 69 - 9

9- دفاع از آبرو و حرمت خود و حفظ عزت و شرافت خویشتن ، امری لازم و بایسته

قال . .. فلاتفضحون ... و لاتخزون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 21 - 9

9 - لزوم اعطای فرصت به متخلف برای دفاع از خود

لأُعذّبنّه . .. أو لیأتینّی بسلط-ن مبین

ص: 164

17- اهمیت محافظت از خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 21 - 3

3 - هجرت به منظور حفظ جان ، کاری حکیمانه است .

ءاتین-ه حکمًا و علمًا . .. فخرج منها خائفًا یترقّب

18- بازگشت آثار انفاق به خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تغابن - 64 - 16 - 9

9 - انفاق کردن مال ، به نفع خود انسان است .

و أنفقوا خیرًا لأنفسکم

19- بازگشت آثار عمل به خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 55 - 8

8 - سود و زیان عمل هر کس ، تنها به خود وی بازمی گردد .

لنا أعم-لنا و لکم أعم-لکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 6 - 1،5

1 - دستاورد تلاش و کوشش هرکسی در راه خدا ، از آن خود او است .

و من ج-هد فإنّما یج-هد لنفسه

<إنّ اللّه لغنیّ. ..> قرینه است بر این که مراد از تلاش، در آیه، مطلق تلاش نیست و بلکه تلاش در راه خدا است.

5 - بی نیازی مطلق خداوند از همه ، دلیل بازگشت دستاورد تلاش هرکسی به خود او است .

و من ج-هد فإنّما یج-هد لنفسه إنّ اللّه لغنیّ عن الع-ملین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 16 - 5،6،7،8

5 - عبادت و تقوا ، دارای خیری است که سودش به عبادت کننده و متقی ، بازمی گردد .

اعبدوا اللّه و اتّقوه ذلکم خیر لکم

6 - توجه دادن مردم به بازگشت خیر و منفعت اعمال دینی به خودشان ، از شیوه های تبلیغی ابراهیم ( ع ) بود .

ص: 165

اعبدوا اللّه و اتّقوه ذلکم خیر لکم

7 - جهل و ناآگاهی ، ریشه بی اطّلاعی انسان از بازگشت خیر و منفعت اعمال دینی به خودش است .

اعبدوا اللّه و اتّقوه ذلکم خیر لکم إن کنتم تعلمون

8 - تحریص و تشویق خداوند مردم را به کسب معرفت درباره خیر بودن اعمال دینی و بازگشت منفعت آن به خود انسان

اعبدوا اللّه و اتّقوه ذلکم خیر لکم إن کنتم تعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 48 - 2

2 - عذاب سخت و فوق تصور ستمگران در قیامت ، بازتاب کردار و رفتار خود آنان است .

و بدا لهم سیّئات ما کسبوا

آمدن ماده <کسب> به جای ماده <فعل>، می تواند بیانگر مطلب یاد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 46 - 1،2

1 - پیامد عمل نیک انسان ، به خود وی بازمی گردد .

من عمل ص-لحًا فلنفسه

2 - بدکاران ، گرفتار پیامد اعمال ناشایست خویش اند .

من أساء فعلیها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 15 - 26،27

26 - پیامد های عملکرد نیک و بد انسان ، متوجه خود او است .

لنا أعم-لنا و لکم أعم-لکم

27 - خصومت و ستیز پیروان ادیان توحیدی با توجه به وحدت پروردگار و بازگشت عمل هر انسان به خودش ، فاقد منطق و توجیه

اللّه ربّنا و ربّکم لنا أعم-لنا و لکم أعم-لکم لا حجّه بیننا و بینکم

بنابراین که مراد از <لاحجّه>، نفی خصومت و نزاع باشد، برداشت بالا به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 31 - 11

11 - بازتاب گناهان انسان به صورت مشکلات دنیایی ، تدبیری الهی در جهت بازداشتن انسان از سرکشی و تجاوز است .

و ما أص-بکم من مصیبه فبما کسبت أیدیکم . .. و ما أنتم بمعجزین فی الأرض و ما لکم م

سیاق آیات، نشانگر بیان گونه های مختلف از یک حقیقت است; چه این که باران، غفران، ولایت و نصرت گونه هایی از روزی خداوند برای انسان ها است که از پس خشکسالی، گناه و مصیبت به انسان ارزانی می شود.

ص: 166

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 15 - 1

1 - بازتاب نتایج اعمال نیک و بد آدمی ، تنها متوجه خود او است .

من عمل ص-لحًا فلنفسه و من أساء فعلیها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 22 - 9

9 - بازگشت نتیجه کردار و اندوخته های انسان ، به خود وی در دنیا و آخرت

محیاهم و مماتهم . .. و لتجزی کلّ نفس بما کسبت

آیه شریفه پاسخ و ردی است بر کسانی که صالح و ناصالح را در زندگی و مرگ مساوی می پنداشتند از این مطلب، استفاده می شود که دنیا و آخرت هر دو میدان جزا و پاداش است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 32 - 13

13- بازتاب نهایی اعمال آدمیان ، تنها متوجه خود آنان است .

إنّ الذین کفروا و . .. و سیحبط أعم-لهم

از ارتباط <إنّ الذین کفروا. ..> با <سیحبط أعمالهم> و تأکید بر <لن یضرّوا اللّه شیئاً> - با توجه به الغای خصوصیت - استفاده می شود که اعمال انسان ها، در نهایت به خودشان باز خواهد گشت.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 16 - 5

5 - کیفر دوزخ برای تکذیب کنندگان دین ، بازتاب قهری عملکرد مستمر خود آنان

إنّما تجزون ما کنتم تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 24 - 7

7 - ثمره و منفعت انفاق به خود انفاقگران برمی گردد .

و من یتولّ فإنّ اللّه هو الغنیّ الحمید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - مجادله - 58 - 12 - 5

5 - صدقه دادن ، بهترین عمل است و نفع آن به خود صدقه دهنده بازمی گردد .

ذلک خیر لکم

کلمه <ذلک> اشاره به اعطای صدقه دارد. واژه <خیر> می تواند به معنای خوب (در مقابل) بد و یا اسم تفضیل و به معنای بهتر باشد. برداشت یاد شده بر پایه احتمال دوم است.

ص: 167

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - مطففین - 83 - 9 - 2

2 - کردار هر کس ، تنها گریبان گیر شخص او بوده و نامه عمل او با دیگر نامه های اعمال ، مشتبه نخواهد شد .

ما سجّین . کت-ب مرقوم

20- بغض علیه خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 10 - 2،3،5

2 - بغض و دشمنی شدید کافران حق ناپذیر با خویشتن در قیامت

من مقتکم أنفسکم

3 - بغض و دشمنی خداوند با کافران حق ناپذیر ، بیشتر و شدیدتر از بغض و دشمنی کافران نسبت به خویشتن است .

لمقت اللّه أکبر من مقتکم أنفسکم

5 - پشیمانی و بغض شدید کافران نسبت به خویشتن ، بر اثر رد دعوت به ایمان و کفرورزی آنان است .

مقتکم أنفسکم إذ تدعون إلی الإیم-ن فتکفرون

تردیدی نیست که بغض شدید کافران نسبت به خویشتن در قیامت، ناشی از رد ایمان و کفرشان است. این بغض نشانه پشیمانی شدید آنان از عمل خود می باشد.

21- تباهی سرمایه خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 20 - 10،11

10 - ایمان نیاوردن اهل کتاب به پیامبر(ص)، ناشی از تباه کردن جانهایشان است.

الذین ءاتینهم الکتب یعرفونه . .. الذین خسروا أنفسهم فهم لا یؤمنون

11 - آنان که سرمایه جان به خسارت از کف داده اند، رسالت پیامبر(ص) را انکار می کنند.

الذین خسروا أنفسهم فهم لا یؤمنون

22- تبرئه خود از تهمت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 67 - 13

ص: 168

13 - تلاش برای تبرئه کردن خویش از اتهامات ناروا ، امری نیکو و شایسته

قالوا أتتخذنا هزواً قال أعوذ باللّه أن أکون من الجهلین

23- تحقیر خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 11 - 12

12 - لطمه زدن به شخصیت دیگر مؤمنان ، در حقیقت لطمه زدن به خویشتن است .

و لا تلمزوا أنفسکم

با توجه به این که در آیه قبل، خداوند همه مؤمنان را برادر یکدیگر و عضو یک خانواده معرفی کرده است; دراین آیه از یک سو به مؤمنان تذکر داده است که برای دیگرمؤمنان عیب نجویید و از سوی دیگر به آنان یادآور شده که در نظام واحد این خانواده، عیب گرفتن برای دیگری، در حقیقت معیوب ساختن خویشتن است.

24- تحمیل دروغ بر خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 24 - 2

2 - شرک، باطل و اعتقاد به آن تحمیل دروغ بر خویشتن است.

انظر کیف کذبوا علی أنفسهم

جمله <کذبوا . ..> بیان حال مشرکان در دنیا می تواند باشد. یعنی مشرکان در دنیا با عقیده شرک بر خود نیز دروغ بستند. زیرا فطرت و جان آدمی گواه بر توحید است.

25- حسابرسی از خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 8 - 5

5 - در قیامت ، انسان خود ، محاسبه و ارزشیابی خواهد شد .

فسوف یحاسب

فعل <یحاسب> به شخص استناد یافته است; نه به عمل; بنابراین حسابرسی قیامت در مورد خود اشخاص خواهد بود. می توان گفت: اعمال و نیت های انسان برای او، رتبه وجودی خاصی می بخشد; زیرا ملکه او شده و ابعاد وجودی او را شکل می دهد و در نتیجه سنجش آن انسان، در حقیقت محاسبه اعمال او است.

ص: 169

26- حق دفاع از خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 94 - 9

9 - لزوم فرصت دادن به متهمان برای دفاع از خود

لاتأخذ بلحیتی و لابرأسی إنّی خشیت

27- خود برتربینی مسیحیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 18 - 13

13 - یهودیان و مسیحیان خود را انسانهایی ممتاز و برتر می پندارند .

و قالت الیهود و النصری نحن ابنؤا اللّه . .. بل انتم بشر ممن خلق

از اینکه خداوند در رد پندار یهود و نصارا فرموده است که شما مانند دیگر انسانها هستید، معلوم می شود آنها برای خود امتیازی ویژه می پندارند و خود را برتر از دیگران می شمارند.

28- خود برتربینی یهود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 18 - 13

13 - یهودیان و مسیحیان خود را انسانهایی ممتاز و برتر می پندارند .

و قالت الیهود و النصری نحن ابنؤا اللّه . .. بل انتم بشر ممن خلق

از اینکه خداوند در رد پندار یهود و نصارا فرموده است که شما مانند دیگر انسانها هستید، معلوم می شود آنها برای خود امتیازی ویژه می پندارند و خود را برتر از دیگران می شمارند.

29- خیانت به خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 187 - 9

9 - نافرمانی از دستورات خدا و نادیده گرفتن احکام دین ، خیانت به خویشتن است .

کنتم تختانون أنفسکم

ص: 170

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 27 - 4

4 - خیانت آدمی به امانت های مسلمانان ، خیانت به خویشتن است .

و تخونوا أمنتکم

معمولا انسان امانتدار دیگران است نه امانتدار خویش. بنابراین اسناد امانتهای دیگران به امانتدار، با اضافه کلمه <امانات> به <کم> بیانگر این است که امانت دیگران به منزله امانت خود اوست و خیانت در آن، خیانت به امانت خویش است.

30- دشمنی با خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 10 - 2،3

2 - بغض و دشمنی شدید کافران حق ناپذیر با خویشتن در قیامت

من مقتکم أنفسکم

3 - بغض و دشمنی خداوند با کافران حق ناپذیر ، بیشتر و شدیدتر از بغض و دشمنی کافران نسبت به خویشتن است .

لمقت اللّه أکبر من مقتکم أنفسکم

31- دفاع از خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 61 - 1،3،7

1 - نوح با پاسخی رأفت آمیز به قوم خود ، خویشتن را از هر گونه گمراهی مبرا دانست .

قال یقوم لیس بی ضلله

مخاطب قرار دادن مردم با <یا قوم> (ای مردم من) دلالت بر اظهار مهربانی نوح نسبت به قوم خود دارد. نکره بودن کلمه <ضلله> پس از نفی دلالت بر عموم دارد. بنابراین <لیس بی ضلله> یعنی حتی اندکی گمراهی در من نیست.

3 - نوح ( ع ) با اعلان دریافت سخنان خویش از خداوند ، خود را پیراسته از هر گونه گمراهی خواند .

لیس بی ضلله و لکنی رسول من رب العلمین

7 - مبلغان دین باید در برابر اتهام های ناروا از خویشتن دفاع کنند .

إنا لنریک فی ضلل مبین. قال یقوم لیس بی ضلله و لکنی رسول

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 67 - 1،3،6

1 - هود با پاسخی رأفت آمیز به قوم خود ، خویشتن را از هر گونه سفاهت و دروغگویی مبرا دانست .

قال یقوم لیس بی سفاهه و لکنی رسول من رب العلمین

ص: 171

3 - هود با استناد به رسالت الهی خود ، خویشتن را از هر گونه سفاهت و کم خردی مبرا دانست .

قال یقوم لیس بی سفاهه و لکنی رسول من رب العلمین

6 - مبلغان دین باید در برابر اتهام های ناروا از خویشتن دفاع کنند .

قال یقوم لیس بی سفاهه و لکنی رسول من رب العلمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 26 - 1،4،6

1- دفاع یوسف ( ع ) از خویش ، در برابر اتهام زلیخا

قال هی رودتنی عن نفسی

4- افشای گناه دیگران در محدوده دفاع از خویش جایز است .

قال هی رودتنی عن نفسی

6- طمأنینه و آرامش یوسف ( ع ) به هنگام دفاع از خویش

قال هی رودتنی عن نفسی

یوسف(ع) در بیان رفع اتهام از خویش ، در سخن خود (هی رودتنی عن نفسی) نه از ادات تأکید استفاده کرد و نه جمله خویش را با قسم و مانند آن بیان داشت. این کار نشان دهنده آرامش و اطمینان یوسف(ع) در آن عرصه سخت است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 39 - 3

3 - پیکار با دشمن مهاجم و ستم پیشه ، حق مشروع ستمدیدگان

أُذن للذین یق-تلون بأنّهم ظلموا

32- دفاع از خود در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 111 - 1،3

1- قیامت ، روز دفاع سرسختانه هر انسانی از خویش ( عقاید ، رفتار و انگیزه ها )

یوم تأتی کلّ نفس تج-دل عن نفسها

3- تلاش و توجه هر فردی در قیامت ، تنها معطوف به دفاع از شخص خویش است .

یوم تأتی کلّ نفس تج-دل عن نفسها

33- رفع تهمت از خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 172

8 - یوسف - 12 - 26 - 3

3- لزوم دفاع از خویش در برابر اتهام های ناروا

قالت ما جزاء . .. قال هی رودتنی عن نفسی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 52 - 5

5- لزوم تلاش برای رفع اتهام ناروا از خویش

ذلک لیعلم أنی لم أخنه بالغیب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 33 - 10

10- برشمردن امتیازات و ویژگی ها ، به منظور رفع اتهام از خود یا دیگران ناپسند نیست .

قال إنّی عبد اللّه . .. و یوم أُبعث حیًّا

34- زمینه ظلم به خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 1 - 16

16 - تجاوز از حدود الهی و مرز های دینی ، ظلم به نفس است .

و من یتعدّ حدود اللّه فقد ظلم نفسه

35- زمینه نگرانی از فرجام خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 57 - 1

1 - اعتقاد راستین به ربوبیت یگانه خداوند ، مستلزم بیم داشتن از عذاب او و نگران بودن از فرجام کار خویش

إنّ الذین هم من خشیه ربّهم مشفقون

<خشیه> به معنای ترس، بیم و هراس است. عبارت <من خشیه ربّهم>، به تقدیر <من خشیه عذاب ربّهم> می باشد. <إشفاق> (مصدر <مشفقون>) نیز به معنای نگرانی، پریشانی، تشویش خاطر، اضطراب و در بیم و امید بودن است.

ص: 173

36- زیان به خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 21 - 1،2،4

1- دروغ بستن به خدا وبازداری مردم از راه او ، موجب خسارت و تباه کردن سرمایه عمر است .

و من أظلم ممن افتری علی الله کذبًا . .. أُول-ئک الذین خسروا أنفسهم

2- تلاش برای منحرف نشان دادن راه خدا و انکار سرای آخرت ، موجب خسارت و تباهی سرمایه عمر است .

الذین . .. یبغونها عوجًا و هم بالأخره هم ک-فرون ... أُول-ئک الذین خسروا أنفسهم

4- باور به معبودهایی غیر از خدای یکتا ، باوری واهی و مایه خسران و تباهی است .

أُول-ئک الذین خسروا أنفسهم و ضلّ عنهم ما کانوا یفترون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 8 - 5

5- فایده شکر نعمت و ضرر و زیان کفران آن به خود انسان باز می گردد .

لئن شکرتم لأزیدنّکم و . .. إن تکفروا أنتم و من فی الأرض جمیعًا فإن الله لغنی حمی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 94 - 7

7- ضرر و زیان نقض سوگند و فریب دادن مردمان ، دامنگیر خود نقض کنندگان سوگند و فریب دهندگان خواهد شد .

و لاتتخذوا أیم-نکم دخلاً بینکم فتزلّ قدم بعد ثبوتها و تذوقوا السوء

از اینکه خداوند، ضرر و زیان حنث سوگند و فریب را به خود کسانی که سوگند خود نقض می کنند داده و آنان را مخاطب قرار داده است (و تذوقوا السوء) مطلب فوق استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 15 - 1

1- نفع هدایت و ضررِ گمراهی هر کسی متوجه خود اوست .

من اهتدی فإنما یهتدی لنفسه و من ضلّ فإنما یضلّ علیها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 35 - 5

5- آسیب و زیان ناسپاسی توانگران در برابر نعمت های الهی ، دامنگیر خود ایشان است .

فقال . .. أنا أکثر منک مالاً و أعزّ نفرًا ... و هو ظالم لنفسه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 11 - 15

15 - پیامد گناه هر کسی ، گریبان گیر خود او است .

ص: 174

لکلّ امری منهم ما اکتسب من الإثم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 54 - 4

4 - ضرر و زیان گناه و نافرمانی مردم از اطاعت خدا و رسول او ، به خود آنان بازمی گردد نه به پیامبر ( ص )

قل أطیعوا اللّه و أطیعوا الرسول فإن تولّوا فإنّما علیه ما حمّل و علیکم ما حملتم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 44 - 1،4

1 - کفر ، امری خسارت بار است و بازتاب خسارت آن ، برای خود کافر است .

من کفر فعلیه کفره

<علیه> جار و مجرور و متعلق به <کفره> است. مقدم شدن آن، برای بیان این نکته است که پیامدهای ناگوار کفر، به خود کافران اختصاص دارد.

4 - بازتاب خسارت کفر ، از آنِ کافر ، و پیامد فواید ایمان و عمل صالح ، فراگیر است . *

من کفر فعلیه کفره و من عمل ص-لحًا فلأنفسهم یمهدون

احتمال دارد این که در جواب شرط جمله نخست، ضمیر مفرد آورده شده و در جواب شرط جمله دوم، به رغم مفرد بودن اسم شرط، ضمیر جمع آورده شده است، اشاره به نکته یاد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 12 - 14

14 - خسارت کفران نعمت الهی ، به خود کفران کننده بازمی گردد .

و من کفر فإنّ اللّه غنیّ

به قرینه مقابله، <و من یشکر. ..> جواب شرط <من کفر> حذف شده است و <إنّ اللّه...> تعلیل برای جواب مقدر است; یعنی، هرکس کفران نعمت کند ضررش به خودش برمی گردد; چون خداوند نیازی ندارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 50 - 3

3 - گمراهی ، دارای ضرر و خسارت برای خود گمراه است .

قل إن ضللت فإنّما أضلّ علی نفسی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 39 - 5

5 - پی آمد زیان بار کفر ، متوجه خود انسان ها است .

فمن کفر فعلیه کفره

ص: 175

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 43 - 4،5،6

4 - خسارت و پی آمد سوء مکر ها و حیله ها ، تنها دامنگیر صاحبان آن خواهد شد .

و لایحیق المکر السّیّیِ إلاّ بأهله

5 - خسارت و پی آمد سوء مکر و حیله مخالفان دین اسلام ، دامنگیر خود آنان خواهد گشت .

فلمّا جاءهم نذیر ما زادهم إلاّ نفورًا. .. و مکر السّیّیِ و لایحیق المکر السّیّیِ

6 - برگشت مکر مکاران مخالف با ادیان الهی به خود آنان ، سنت الهی است .

فهل ینظرون إلاّ سنّت الأوّلین

جمله <فهل ینظرون. ..> هم می تواند ناظر به بازگشت مکر مکاران علیه خود آنان باشد و هم می تواند اشاره به کیفر الهی درباره مکاران گذشته داشته باشد. برداشت یاد شده براساس احتمال نخست است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 41 - 11

11 - ضرر و زیان گمراهی ، تنها متوجه خود گمراهان است .

و من ضلّ فإنّما یضلّ علیها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 53 - 6

6 - ضرر و زیان گناه و اسراف ، متوجه خود انسان است .

الذین أسرفوا علی أنفسهم

برداشت یاد شده از آمدن لفظ <علی> به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 63 - 5

5 - کفر و انکار آیات الهی ، بی تردید به زیان انسان ها است .

و الذین کفروا بأی-ت اللّه أُول-ئک هم الخ-سرون

<خسارت> - ضد ربح (سود) - به معنای ضرر و زیان است و آمدن ضمیر فصل (هم)، دلالت بر حصر و تأکید می کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 28 - 16

16 - زیان دروغ ، بیشتر از همه ، به خود دروغ گو باز می گردد .

وإن یک ک-ذبًا فعلیه کذبه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 37 - 14

ص: 176

14 - توطئه ها و نیرنگ های فرعون علیه موسی ( ع ) ، سرانجام به زیان و نابودی او انجامید .

و ما کید فرعون إلاّ فی تباب

<تباب> به معنای خسارت و هلاکت است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 45 - 16

16 - ستمکاران ، عامل خسران و بدبختی خود و محرومیت از خانواده خویش

إنّ الخ-سرین الذین خسروا أنفسهم و أهلیهم یوم القی-مه

برداشت یاد شده بدان احتمال است که <خسروا. .. أهلیهم> به معنای از دست دادن خانواده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 38 - 7

7- بخل از انفاق در راه خدا ، مایه خسارت خود انسان

و من یبخل فإنّما یبخل عن نفسه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 10 - 8

8 - نتایج ناگوار پیمان شکنی با پیامبر ( ص ) و رهبری الهی ، تنها متوجه خود انسان است .

فمن نکث فإنّما ینکث علی نفسه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 24 - 8

8 - کسانی که از انفاق کردن روی برمی گردانند ، به خود ضرر وارد می کنند ; نه به خداوند .

و من یتولّ فإنّ اللّه هو الغنیّ الحمید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 1 - 17

17 - ضرر و زیان عمل نکردن به احکام الهی و شکستن مرز های دینی ، به خود متجاوزان بازمی گردد .

و من یتعدّ حدود اللّه فقد ظلم نفسه

37- سرزنش خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 64 - 2

ص: 177

2- قوم بت پرست ابراهیم پس از آگاه شدن از ناتوانی بت ها از سخن گفتن ، به یک دیگر مراجعه کرده و به سرزنش هم پرداختند .

فرجعوا إلی أنفسهم فقالوا إنّکم أنتم الظ-لمون

برداشت، براساس این احتمال است که مقصود از <أنفسهم> رجوع هر یک از بت پرستان به یک دیگر باشد که با مخاطب قرار دادن هم دیگر (فقالوا إنّکم أنتم. ..) به ملامت هم پرداختند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 32 - 10

10 - اظهار پشیمانی کردن سلیمان ( ع ) و مورد سرزنش قرار دادن خود به خاطر غفلت کردن از یاد خدا ، در اثر سان دیدن طولانی از اسب ها

فقال إنّی أحببت حبّ الخیر عن ذکر ربّی حتّی توارت بالحجاب

در صورتی که معنای آیه شریفه، این باشد که سلیمان(ع) به خاطر علاقه به اسب ها از یاد خدا غفلت ورزید; قهراً سخن آن حضرت (فقال إنّی. ..) نوعی سرزنش خود و اظهار پشیمانی محسوب می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 30 - 1

1 - باغداران یمنی پس از مشاهده محرومیت خود و مستمندان از محصولات باغ ، به سرزنش همدیگر پرداختند .

فأقبل بعضهم علی بعض یتل-ومون

38- سرزنش علیه خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 73 - 5

5- اولیای خداوند و افراد کامل ، خطای خود را در صورت فراموشی نیز مایه استحقاق مؤاخذه می دانند .

لاتؤاخذنی بما نسیت

در خواست موسی از خضر(ع) مبنی بر مؤاخذه نشدن، دال بر آن است که خطا، حتی در صورت نسیان نیز قابلیت مؤاخذه دارد.

39- سرزنش مکر با خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 101 - 16

16 - خودفریبی و تجاهل در برخورد با حقایق ، امری نکوهیده و ناروا

نبذ فریق من الذین أوتوا الکتب . .. کأنهم لایعلمون

ص: 178

40- سوگند برای تبرئه خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 73 - 1،2

1- فرزندان یعقوب در حضور یوسف ( ع ) و کارگزارانش ، بر منزه بودنشان از سرقت و نداشتن قصد فسادگری و خرابکاری در مصر ، سوگند یاد کردند .

تالله لقد علمتم ما جئنا لنفسد فی الأرض و ما کنا س-رقین

گرچه مقسم علیه (آنچه بر انجام آن سوگند یاد می شود) در آیه شریفه <لقد علمتم> است ; ولی در حقیقت <ما جئنا . ..> مقسم علیه می باشد. بنابراین معنای جمله چنین می شود: به خدا سوگند که ما برای فساد به مصر نیامده ایم و هرگز سارق نبوده ایم و شما این حقیقت را به خوبی دانستید.

2- جواز سوگند به نام خدا برای تبرئه خویش از فسادگری و ارتکاب گناه

تالله لقد علمتم ما جئنا لنفسد فی الأرض

41- ظلم به خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 54 - 1،3

1 - قوم موسی با گوساله پرستی ، بر خویشتن ستم کرده و مستحق کیفر شدند .

یقوم إنکم ظلمتم أنفسکم باتخاذکم العجل

3 - آدمی ، با شرک ورزی و پرستش غیر خدا به خود ستم می کند .

إنکم ظلمتم أنفسکم باتخاذکم العجل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 57 - 12،17،19

12 - قوم موسی با بهره گیری حرام از < منّ > و < سلوی > مرتکب گناه شده ، بر خود ستم کردند . *

کلوا من طیبت ما رزقنکم و ما ظلمونا و لکن کانوا أنفسهم یظلمون

جمله <و لکن کانوا . ..> دلالت بر آن دارد که قوم موسی مرتکب حرام خواری شدند. به نظر می رسد از مصداقهای حرام خواری آنان - به قرینه وقوع جمله مذکور پس از بیان نزول منّ و سلوی - بهره گیری حرام از منّ و سلوی، همانند تجاوز به سهم دیگران باشد.

17 - ناسپاسی قوم موسی و تمردشان از فرمان های خدا ، ستمی بود که آنان بر خودشان روا داشتند .

و ما ظلمونا و لکن کانوا أنفسهم یظلمون

19 - تخلف از فرمان های خدا و ناسپاسی در برابر نعمت های او ، ظلمی است از ناحیه انسان به خویشتن

ص: 179

و لکن کانوا أنفسهم یظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 92 - 10

10 - ارتداد قوم موسی و گرایش آنان به گوساله پرستی ، از جمله ستم های آنان

ثم أتخذتم العجل من بعده و أنتم ظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 23 - 2،3

2 - خطا و لغزش آدم و حوا ستمی بود که آنان بر خویشتن روا داشتند.

قالا ربنا ظلنا أنفسنا

3 - گناه و عصیان، ظلمی است از ناحیه انسان به خویشتن.

قالا ربنا ظلنا أنفسنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 160 - 30،31

30 - ناسپاسی قوم موسی و تمرد ایشان از فرمان های خدا ، ستمی بود که آنان بر خود روا داشتند .

و قطّعنهم . .. و ما ظلمونا و لکن کانوا أنفسهم یظلمون

31 - تخلف از فرمان خدا و ناسپاسی در برابر نعمت های او ، ظلمی است از ناحیه انسان به خویشتن

و لکن کانوا أنفسهم یظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 177 - 2،5

2 - کفرپیشگان با تکذیب آیات الهی همواره بر خویش ستم می کنند .

و أنفسهم کانوا یظلمون

5 - کسانی که با تکذیب آیات الهی بر خود ستم می کنند ، حالتی شوم و ناهنجار دارند .

ساء مثلا القوم الذین . .. أنفسهم کانوا یظلمون

برداشت فوق مبتنی بر این است که جمله <أنفسهم کانوا یظلمون> عطف بر <کذبوا بأیتنا> باشد ; یعنی: <ساء مثلا القوم الذین أنفسهم کانوا یظلمون>. قابل ذکر است که در برداشتهای گذش--ته جم---له <أنفسهم کانوا یظلمون> عطف بر جمله <ساء مثلا ... > گرفته شده بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 36 - 9

9 - شکستن حرمت ماه های حرام ( پرداختن به جنگ در آن ) ، ظلم به خویش و جامعه بشری است .

فلا تظلموا فیهن أنفسکم

ص: 180

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 70 - 18

18 - کفرورزی و انکار دلایل روشن انبیا ، ظلم انسان به خویش و پیامد آن دامنگیر خود اوست .

أتتهم رسلهم بالبیّنت فما کان اللّه لیظلمهم و لکن کانوا أنفسهم یظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 23 - 13

13 - از زید بن اسلم نقل شده که رسول خدا ( ص ) فرمود : < لا یؤخر اللّه عقوبه البغی فان اللّه قال : < إنما بغیکم علی أنفسکم > ;

خداوند، کیفر ستم را به تأخیر نمی اندازد ; زیرا خدا فرمود: همانا ستم شما بر خود شماست>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 101 - 3،4،5

3- شرکورزی ، انکار پیامبران و ارتکاب گناه ، ستمهایی است که مشرکان ، کافران و گنه کاران در حقِ خود روا می دارند .

و ل-کن ظلموا أنفسهم

مقصود از ظلم به نفس - که جمله <ظلموا أنفسهم> گویای آن است - هم گناهان و هم آثار و تبعات آن می باشد. برداشت فوق ناظر به لِحاظ نخست است.

4- گرفتاری کافران ، مشرکان و گنه کاران به عذاب های الهی ، ستم و کیفری است که آنان خود برای خویشتن فراهم می کنند .

و ل-کن ظلموا أنفسهم

چنان چه گذشت، مقصود از <ظلم به نفس> گناهان و نیز آثار و تبعات گناهان می باشد; برداشت فوق ناظر به دومین لحاظ است. بنابراین <ظلموا أنفسهم...>; یعنی، نزول عذاب بر کافران - که از آثار و تبعات گناهانشان است - ستمی بود که آنان بر خود روا داشتند.

5- اقوام هلاک شده گذشته : قوم نوح ، عادیان ، ثمودیان ، قوم شعیب و لوط و فرعونیان ، با شرکورزی و انکارِ رسالت پیامبران ، بر خویش ستم کردند .

و ما ظلمن-هم و ل-کن ظلموا أنفسهم

مراد از ضمیر <هم> و مانند آن در آیه مورد بحث ، اقوامی است که سرگذشت آنان در سوره هود بیان شده است; یعنی: قوم نوح ، عادو . ...

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 34 - 14،17،18

14- انسان به خویشتن ستمکار و در برابر نعمت و احسان ، بسیار ناسپاس است .

و إن تعدّوا نعمت الله لاتحصوها إنّ الإنس-ن لظلوم کفّار

مقصود از <ظلوم> بودن انسان، به قرینه بیان نعمتها و داده های الهی به وی، ظلم به خویشتن است.

17- کفران و ناسپاسی نعمت های الهی ، ظلم به خویشتن است .

ص: 181

و إن تعدّوا نعمت الله لاتحصوها إنّ الإنس-ن لظلوم کفّار

18- سرشت انسان با نوعی از ظلم به خویشتن و ناسپاسی عجین است .

إنّ الإنس-ن لظلوم کفّار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 28 - 1،2،3،4،12

1- کافران ، کسانی اند که با کفر خود ، به خویش ستم می کنند .

الک-فرین . الذین تتوفّ-هم المل-ئکه ظالمی أنفسهم

<الذین> صفت <الکافرین> و <ظالمی> حال برای آن است. مراد از <ظالمی أنفسهم> به قرینه لفظ <الکافرین> ظلم کنندگان به خود با انتخاب کفر است.

2- کافرانی که با حالت ظلم به نفس ( کفر ) از دنیا بروند ، در قیامت گرفتار خواری و ذلت خواهند شد .

إن الخزی الیوم و السوء علی الک-فرین . الذین تتوفّ-هم المل-ئکه ظالمی أنفسهم

3- کفر ، ظلم به نفس است .

الک-فرین . الذین ... ظالمی أنفسهم

4- شرک ، ظلم به نفس است .

و یقول أین شرکاءی . .. الک-فرین . الذین تتوفّ-هم المل-ئکه ظالمی أنفسهم

12- کسانی که با ارتکاب اعمال زشت در دنیا به خود ستم کرده اند ، در قیامت منکر آن اعمال می شوند .

الذین تتوفّ-هم المل-ئکه ظالمی أنفسهم . .. ما کنّا نعمل من سوء

برداشت فوق، بنابراین احتمال است که مراد از <ظالمی أنفسهم> - به قرینه <ما کنّا نعمل من سوء> (ما مرتکب عمل زشت نمی شدیم) - اعمال ناپسند و زشتی باشد که مرتکبان آنها، آن را از خود نفی می کنند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 29 - 12

12- کافران ظالم به نفس خویش ، متکبرند .

الک-فرین . الذین تتوفّ-هم المل-ئکه ظالمی أنفسهم ... فلبئس مثوی المتکبّرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 32 - 4

4- تقواپیشگان ، به هنگام قبض روح از هرگونه ظلم به نفس به دورند .

المتّقین . .. الذین تتوفّ-هم المل-ئکه طیّبین

به قرینه مقابله با آیه <الکافرین . الذین تتوفّیهم الملائکه ظالمی أنفسهم> احتمال دارد مراد از طیب (پاکی) به دور بودن از ظلم به نفس باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 33 - 8،9،10

ص: 182

8- کافران ، با انکار حقانیت کتاب های آسمانی ، به خود ستم کردند .

و ما ظلمهم الله و ل-کن کانوا أنفسهم یظلمون

9- کفر به وحی و کتاب های آسمانی ، ظلم به خویش است .

هل ینظرون إلاّ أن تأتیهم المل-ئکه أو یأتی أمر ربّک کذلک فعل الذین من قبلهم و ما

10- ظلمی که به کافران از ناحیه ایستادگی در برابر کتاب های آسمانی شده است ، از ناحیه خداوند نبوده و از سوی خود آنان بوده است .

و ما ظلمهم الله و ل-کن کانوا أنفسهم یظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 34 - 12

12- ارتکاب اعمال زشت و به استهزا گرفتن وعده عذاب الهی ، ظلم به نفس است .

و ما ظلمهم الله و ل-کن کانوا أنفسهم یظلمون . فأصابهم سیئات ما عملوا و حاق بهم ما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 119 - 3

3- هر نوع عمل زشت و ناشایست ، ظلم به خویشتن است .

و ل-کن کانوا أنفسهم یظلمون . .. للذین عملوا السوء

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 35 - 2،3

2- خودبرتربینی و تحقیر دیگران ، ظلم بر خویشتن است .

أنا أکثر منک مالاً و أعزّ نفرًا . .. و دخل جنّته و هو ظالم لنفسه

3- فریفتگی به جلوه های مادّی دنیا ، ستم انسان بر خویش است .

أکثر منک مالاً و أعزّ نفرًا . .. و هو ظالم لنفسه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 57 - 5

5- از یاد بردن اَعمال و دستاورد های ناروا و به فراموشی سپردن گناهان گذشته خود ، بزرگ ترین ستم انسان بر خویش است .

و یج-دل . .. و من أظلم ... و نسی ما قدّمت یداه

<نسی ما قدّمت یداه> یعنی: <فراموش کرد کردار پیشین خود را. >. مقصود از <ما> - به قرینه آیه قبل - جدال به باطل در برابر حق و استهزای آیات الهی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 87 - 18

18- در دیدگاه یونس ( ع ) ، خروج از میان قوم خود بدون اذن الهی ، ظلمی به خویش بود .

ص: 183

إذ ذهب مغ-ضبًا . .. إنّی کنت من الظ-لمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 88 - 3

3- نقش تهلیل و تسبیح خدا و اقرار به ظلم به خویشتن ، در استجابت دعا و رهایی از غم ها

فنادی فی الظلم-ت أن لاإل-ه إلاّأنت سبح-نک إنّی کنت من الظ-لمین . فاستجبنا له و ن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 25 - 17

17 - < عن75 أبی الصباح الکنانی قال : سألت أباعبداللّه ( ع ) عن قول اللّه عزّوجلّ : و من یرد فیه بالحاد بظلم نذقه من عذاب ألیم > فقال : کلّ ظلم یظلمه الرجل نفسه بمکّه من سرقه أو ظلم أحد أو شیء من الظلم فإنّی أراه ألحاداً ;

ابی الصباح کنانی گفت: از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند عزّوجلّ <و من یرد فیه بالحاد بظلم نذقه من عذاب ألیم> سؤال کردم فرمود: هر ظلمی که شخص در مکّه بر خویش کند; خواه دزدی باشد، یا ستم به دیگری و یا هرگونه ستمی، من آن را الحاد و انحراف می بینم>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 44 - 11

11 - شرک و پیمودن راه باطل ، ستم بر خویش است .

وجدتها و قومها یسجدون للشمس . .. قالت ربّ إنّی ظلمت نفسی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 16 - 1،3

1 - قتل مرد قبطی ، ظلم موسی ( ع ) به خود و باعث به خطر افتادن جان او از سوی فرعونیان

فوکزه موسی فقضی علیه . .. قال ربّ إنّی ظلمت نفسی

موسی(ع) در پیشگاه پروردگار اعتراف کرد که مرتکب خطای بزرگی شده و با کشتن مرد قبطی، در معرض خطری جدی قرار گرفته است.

3 - ارتکاب هر عمل خطا و ناپسند ، ظلم به خویشتن است .

قال ربّ إنّی ظلمت نفسی فاغفرلی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 40 - 14،16،19

14 - هلاکت قوم عاد و ثمود و قارون و هامان و فرعون با عذاب های الهی ، نتیجه ظلمی بود که خود ، در حق خود ، روا داشتند .

فکلاًّ أخذنا بذنبه . .. و ما کان اللّه لیظلمهم ول-کن کانوا أنفسهم یظلمون

16 - آلوده شدن به گناه ، ستم به خویش است .

فکلاًّ أخذنا بذنبه . .. ول-کن کانوا أنفسهم یظلمون

ص: 184

19 - اقوام عاد و ثمود و نیز قارون و فرعون و هامان ، با آلودگی مداومِ به گناه ، همواره به خود ، ستم روا داشتند .

فکلاًّ أخذنا بذنبه . .. ول-کن کانوا أنفسهم یظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 9 - 22،28

22 - انجام دادن عملی که منجر به گرفتار شدن در عذاب الهی شود ، ستم بر خویش است .

و جاءتهم رسلهم بالبیّن-ت فما کان اللّه لیظلمهم و ل-کن کانواأنفسهم یظلمون

28 - انکار و تکذیب پیامبران و دلایل شان ، ستم به خویشتن است .

و جاءتهم رسلهم بالبیّن-ت . .. کانوا أنفسهم یظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 19 - 3،4

3 - سباییان ، نعمت امنیت راه ها و نزدیکی منزل گاه های سفر را کفران نموده و به خویش ستم روا داشتند .

فقالوا ربّنا ب-عد بین أسفارنا و ظلموا أنفسهم

4 - برنتابیدن وفور نعمت و امنیت و آسایش ، ستم بر خویش است .

و جعلنا بینهم و بین القری التی ب-رکنا فیها قرًی ظ-هره . ..سیروا فیها ... ءامنین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 32 - 10

10 - تمسّک به قرآن و پیروی از رهنمود های آن ، به خیر و صلاح جامعه و ترک آن ظلم به خویشتن است .

ثمّ أورثنا الکت-ب . .. فمنهم ظالم لنفسه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 37 - 16

16 - بهره نبردن از عمر و فرصت های مناسب ، در جهت دین داری و در سایه تعالیم آسمانی ، ظلم به خویشتن است .

و الذین کفروا . .. أوَلم نعمّرکم ما یتذکّر فیه من تذکّر و جاءکم النذیر فذوقوا فم

برداشت یاد شده به این خاطر است که خداوند کسانی را که به قرآن و کتاب های آسمانی ایمان نیاورده اند و از انذار پیامبران پند نگرفته و به دعوت آنان پاسخ مثبت نداده اند، با عنوان ظالم یاد کرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 113 - 2،5

2 - از نسل ابراهیم و اسحاق ( علیهماالسلام ) ، برخی نیکوکار و برخی ظالم به خویشتن گشتند .

و من ذرّیّتهما محسن و ظالم لنفسه

5 - کفر و شرک ، ظلم به خویشتن است .

و من ذرّیّتهما محسن و ظالم لنفسه

ص: 185

تعبیر <ظالم به نفس> درباره کافران و مشرکان، رساننده مطلب یاد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 51 - 9

9 - ناتوانی انسان ها در دنیا ، از دفع عذاب الهی و پیامد های هلاکت بار ستم خویش

و الذین ظلموا من ه-ؤلاء سیصیبهم سیّئات ماکسبوا و ما هم بمعجزین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 53 - 5

5 - گناه ، جنایتی علیه خود و تعدی به جان خویشتن است .

قل ی-عبادی الذین أسرفوا علی أنفسهم

برداشت بالا از تعبیر <أنفسهم> به همراه <علی> به دست می آید. از این رو بسیاری از مفسران عبارت <أسرفوا علی أنفسهم> را به <جنوا علیها> معناکردند (روح المعانی آلوسی و الکشاف زمخشری).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 9 - 3

3 - اعتقاد انسان به ولایت غیرخدا ، ظلم و ستم بر خویشتن

و الظ-لمون ما لهم من ولیّ و لانصیر . أم اتّخذوا من دونه أولیاء

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 39 - 3

3 - خدافراموشی و روی گرداندن از یاد او ، ظلم و ستم آدمی بر خویشتن است .

و من یعش عن ذکر الرحم-ن . .. إذ ظلمتم

از ارتباط آیه شریفه با جمله <و من یعش عن ذکر الرحمان. ..> استفاده می شود که اعراض از یاد خدا، ظلم بر خویشتن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 65 - 7

7 - نافرمانی در برابر دعوت پیامبران و روی آوری به شرک ، ظلم آدمی به خویشتن

فاتّقوا اللّه و أطیعون . .. فاعبدوه ... فویل للذین ظلموا من عذاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 16 - 7

7 - عذاب دوزخ ، ستمی از سوی کافران به خویش و نه از جانب خداوند

إنّما تجزون ما کنتم تعملون

ص: 186

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 1 - 18

18 - رعایت نکردن احکام و حدود الهی درباره طلاق از سوی همسران ، ظلم به نفس و زیان رساندن به خویشتن است .

فطلّقوهنّ لعدّتهنّ . .. و من یتعدّ حدود اللّه فقد ظلم نفسه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 29 - 4،5

4 - اعتراف باغداران یمنی ، به ستمکار بودن خویش بر اثر بخل ورزی و محروم ساختن بینوایان

إنّا کنّا ظ-لمین

5 - نپرداختن سهم بینوایان از امولال خود ، ظلم به خویشتن است .

إنّا کنّا ظ-لمین

42- عمل به سخن خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 132 - 7

7 - لزوم پایداری و تلاش افزون تر مبلغان ، در عمل به توصیه های خود

وأمر أهلک بالصلوه واصطبر علیها

وظیفه صبر شدید بر نماز، پس از توصیه خانواده به آن، گویای نکته یاد شده است.

43- عوامل از خود بیگانگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 64 - 8

8- شرک و بت پرستی ، مصداقی آشکار از خود بیگانگی انسان است .

ءأنت فعلت ه-ذا ب-الهتنا . .. فرجعوا إلی أنفسهم فقالوا إنّکم أنتم الظ-لمون

از این که بت پرستان پس از به خود آمدن و متنبه شدن به بطلان شرک پی برده بودند، می توان استفاده کرد که بت پرستان انسان های از خود بیگانه هستند.

44- عوامل تباهی خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 187

1 - بقره - 2 - 121 - 10،12

10 - کافران به قرآن و پیامبر ( ص ) خسارت دیدگان واقعی و تباه کنندگان خویش هستند .

و من یکفر به فأولئک هم الخسرون

12 - ترک دستورات قرآن و پیامبر ( ص ) ، موجب تباهی و خسران است .

و من یکفر به فأولئک هم الخسرون

چنانچه مراد از تلاوت در جمله <یتلونه> پیروی کردن باشد، می توان گفت: مراد از کفر در <و من یکفر>، به قرینه مقابله، ترک دستورات قرآن - که از آن به <کفر عملی> تعبیر می کنیم - باشد.

45- عوامل خود فراموشی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حشر - 59 - 19 - 5،6

5 - خودفراموشی ، کیفر الهی برای خدافراموشان

و لاتکونوا کالذین نسوا اللّه فأنسیهم أنفسهم

6 - خدافراموشی انسان ، عامل غفلت او از سعادت و حقایق وجودی خویش

و لاتکونوا کالذین نسوا اللّه فأنسیهم أنفسهم

46- عوامل ظلم به خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 20 - 9

9 - ابلیس ، عامل کفران مردم سبأ و برانگیزنده آنان به ظلم به نفس

و لقد صدّق علیهم إبلیس ظنّه فاتّبعوه إلاّ فریقًا من المؤمنین

در عبارت <صدّق علیهم. .. ظنّه> ایجاز به حذف وجود دارد; برای این که صدق ظن، فرع بر دعوت و جواب مثبت دادن مردم است. بنابراین، معلوم می شود که ابلیس از آنان خواسته و آنان نیز او را اجابت نموده و نعمت های خدا را کفران کرده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 76 - 6

6 - گام نهادن آدمی در وادی کفر ، شرک و گناه ، در حقیقت ظلم آدمی به خویشتن است .

إنّ المجرمین . .. و ما ظلمن-هم و ل-کن کانوا هم الظ-لمین

به کار رفتن واژه <ظالم> به جای <مجرم>، حاکی از آن است که جرم و گناه بیان شده در آیات پیشین، همان ظلم و ستم آدمی به خویش است.

ص: 188

47- گواهی علیه خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بروج - 85 - 7 - 9

9 - اصحاب اخدود در قیامت ، بر کردار خویش شهادت خواهند داد .

و هم علی ما یفعلون بالمؤمنین شهود

آیات <و الیوم الموعود> و <و شاهد و مشهود> در آغاز سوره، می تواند قرینه بر نکته یاد شده باشد.

48- محافظت از خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 59 - 8،14

8 - فلسفه فرمان به زنان مؤمن برای حفظ حجاب خود ، مصون ماندن شان از آزار و اذیت است .

قل . .. و نساء المؤمنین یدنین علیهنّ من جل-بیبهنّ ذلک أدنی أن یعرفن فلایؤذین

14 - همان گونه که کسی حق آزار مؤمنان را ندارد ، بر مؤمنان نیز لازم است خود را از عوامل و مقتضیات اذیت ، دور نگه دارند .

و الذین یؤذون المؤمنین و المؤمن-ت . .. فقد احتملوا ...إثمًا ... قل ... و نساء ال

49- مکر با خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 9 - 5،6

5 - خدعه و نیرنگ با خدا و مؤمنان ، خودفریبی و نیرنگ زدن به خویشتن است .

و ما یخدعون إلا أنفسهم

6 - منافقان ، به خودفریبیِ خویش و نیرنگبازی با خود ، ناآگاه هستند .

و ما یخدعون إلا أنفسهم و ما یشعرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 33 - 12

12- مشرکان در پرستش خدایان دروغین ، خویشتن را فریب داده بودند .

بل زیّن للذین کفروا مکرهم

در اینکه فاعل محذوف از <زیّن> چیست؟ چند احتمال وجود دارد 1- شیطان 2- سران کفر و شرک 3-خودِ کافران. برداشت فوق بر اساس سومین احتمال است. بر این مبنا معنای جمله چنین می شود: <زیّن الکافرون لأنفسهم مکرَهم> و مفاد آن این است که

ص: 189

کفرپیشگان با دلیلهایی واهی شرک را توجیه کردند و کم کم آنها را زیبا دیدند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 43 - 6

6 - برگشت مکر مکاران مخالف با ادیان الهی به خود آنان ، سنت الهی است .

فهل ینظرون إلاّ سنّت الأوّلین

جمله <فهل ینظرون. ..> هم می تواند ناظر به بازگشت مکر مکاران علیه خود آنان باشد و هم می تواند اشاره به کیفر الهی درباره مکاران گذشته داشته باشد. برداشت یاد شده براساس احتمال نخست است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 42 - 4

4 - مکر و توطئه کافران علیه دین و پیامبر ( ص ) ، شکست پذیر و گریبانگیر خود آنان

فالذین کفروا هم المکیدون

50- مکر به خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 26 - 4،9

4- خداوند ، تمامی مکر ها و توطئه های توطئه گران علیه دین را به خود آنان باز گرداند .

قد مکر الذین من قبلهم فأتی الله بنی-نهم من القواعد فخّر علیهم السقف من فوقهم

احتمال دارد فراز <فأتی الله بنیانهم من القواعد. ..> بیان تمثیلی باشد نه حقیقی. بنابراین مراد آیه چنین می شود: آنان تلاشهای زیاد و بنیان های فکری قوی علیه دین تدارک دیده بودند، ولی خداوند آن بنیان ها را علیه خود آنان به کار گرفت.

9- توطئه گران علیه دین ، هیچ گاه گمان نمی کردند که مکرشان علیه دین ، دامنگیر خود آنان خواهد شد .

قد مکر الذین من قبلهم فأتی الله بنی-نهم من القواعد . .. و أت-هم العذاب من حیث لا

51- منفعت به خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 92 - 6

6 - بازتاب و منافع هدایت پذیری انسان ، تنها متوجه خود او است .

فمن اهتدی فإنّما یهتدی لنفسه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 190

15 - سبأ - 34 - 50 - 9

9 - فایده هدایت شدن ، به خود هدایت شده بازمی گردد .

إن ضللت فإنّما أضلّ علی نفسی و إن اهتدیت فبما یوحی إلیّ ربّی

به قرینه مقابله، (إن ضللت فإنّما أضلّ. ..) از ذکر <فلها> در <إن اهتدیت> چشم پوشی شده و به منشأ هدایت پرداخته شده است. این مسأله دلالت می کند که هدایت فایده دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 41 - 9

9 - منفعت و بهره هدایت ، تنها متوجه خود هدایت یافتگان است .

فمن اهتدی فلنفسه

52- موارد ظلم به خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 45 - 8

8- کفر و تکذیب رسولان الهی ، ظلم به نفس می باشد و پیامد آن متوجه خود انسان است .

نجب دعوتک و نتّبع الرسل . .. و سکنتم فی مس-کن الذین ظلموا أنفسهم

53- نشانه های ظلم به خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 34 - 5

5- گرفتار شدن به کیفر عمل خویش ، نمود و مظهر ظلم به نفس است .

و ل-کن کانوا أنفسهم یظلمون . فأصابهم سیئات ما عملوا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 78 - 5

5 - حق گریزی ، ظلم و ستم آدمی به خویشتن است .

و ل-کن کانوا هم الظ-لمین . .. و ل-کنّ أکثرکم للحقّ ک-رهون

از ارتباط آیات می توان استفاده کرد که ظلم و ستم مجرمان، چیزی جز حق گریزی آنان نیست.

ص: 191

54- نگرانی از فرجام خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 82 - 4

4 - لزوم نگرانی همواره انسان از کردار و فرجام کار خویش و مطمئن نبودن به آمرزش الهی

و الذی أطمع أن یغفرلی خطیئتی یوم الدین

وقتی حضرت ابراهیم(ع) خود را صرفاً امیدوار به مغفرت الهی معرفی کند، جای اطمینانی برای دیگران نخواهد بود.

خود دوستی

55- اهمیت خود دوستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 54 - 4

4 - حب نفس ، قوی ترین غریزه در انسان است .

و لو أن لکل نفس ظلمت ما فی الأرض لافتدت به

اینکه شخص معذب، حاضر است تمامی آنچه را که در زمین است - اگر در اختیارش می بود - جهت نجات خود، نثار کند، می تواند بیانگر مطلب فوق باشد.

خودآرایی

56- اجتناب از خودآرایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 33 - 3،4

3 - فرمان خداوند به همسران پیامبر ، برای پرهیز از خودنمایی و خودآرایی های دوران جاهلیت

و لاتبرّجن تبرّج الج-هلیّه الأُولی

<تبرّج> از مصدر <بَرَج> به معنای <فراخی و زیبایی چشم> و یا از <بُرج> به معنای <قصر> است. کاربرد آن درباره خودنمایی، از باب تشبیه بوده و به معنای نشان دادن زیبایی ها و محاسن است (مفردات راغب). گفتنی است که در کلام، دو مضاف، مقدر است و آن، <نساء أیّام> است. در واقع عبارت چنین است: <لاتبرّجن تبرّج نساء أیّام الجاهلیه...>.

4 - شایسته است که زنان ، خود را از معرض نگاه نامحرمان ، دور نگاه داشته و از خودآرایی ، به منظور در معرض نمایش گذاشتن زیبایی هایشان ، خودداری کنند .

و قرن فی بیوتکنّ و لاتبرّجن تبرّج الج-هلیّه الأُولی

ص: 192

57- خودآرایی در جاهلیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 33 - 5

5 - زنان ، در دوران هایی پیش از اسلام ، خودآرایی نموده و در معرض نگاه نامحرمان قرار می گرفتند .

و لاتبرّجن تبرّج الج-هلیّه الأُولی

58- خودسازی

{خودسازی}

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 147 - 8

8 - توجّه به خودسازی ( جهاد اکبر ) ، به همراه پیکار با دشمن ( جهاد اصغر ) ، ویژگی پرورش یافتگان مکتب انبیا

و ما کان قولهم الّا ان قالوا ربّنا اغفرلنا ذنوبنا و اسرافنا فی امرنا و ثبّت . ..

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 164 - 7،11

7 - تلاوت آیات الهی ، تزکیه نفوس و تعلیم کتاب و حکمت ، سرلوحه برنامه ها و مسؤولیت های پیامبر ( ص )

اذا بعث فیهم رسولا . .. یتلوا علیهم ءایته و یزکّیهم و یعلّمهم الکتب و الحکمه

11 - پاکسازی جان ها و آموزش تعالیم دین ، دو مرحله از هدایت انسانها

یزکّیهم و یعلّمهم الکتب و الحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین

هدایت انسانها، که مفهوم جمله <و ان کانوا . .. > دلالت بر آن دارد، بیانگر هدف کلّی بعثت است. بنابراین تلاوت و تزکیه و تعلیم می تواند مراحلی برای تحقق این هدف، یعنی هدایت انسانها باشد.

59- اهمیت خودسازی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 147 - 12

12 - خودسازی و پاک شدن از گناهان و پیروزی بر دشمنان دین ، از اهداف انبیا و همگامان با ایشان

ربّنا اغفرلنا ذنوبنا . .. و انصرنا علی القوم الکافرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 77 - 11

11 - لزوم خودسازی ، پیش از نبرد با کفّار

ص: 193

و اقیموا الصلوه و اتوا الزکوه فلمّا کتب علیهم القتال

60- خودسازی در جنگ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 77 - 11

11 - لزوم خودسازی ، پیش از نبرد با کفّار

و اقیموا الصلوه و اتوا الزکوه فلمّا کتب علیهم القتال

61- خودسازی در جهاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 147 - 8

8 - توجّه به خودسازی ( جهاد اکبر ) ، به همراه پیکار با دشمن ( جهاد اصغر ) ، ویژگی پرورش یافتگان مکتب انبیا

و ما کان قولهم الّا ان قالوا ربّنا اغفرلنا ذنوبنا و اسرافنا فی امرنا و ثبّت . ..

62- زمینه خودسازی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 77 - 16،21

16 - پایبندی به عهد الهی و پیمان های خود ، زمینه بهره مندی از تزکیه خداوند

انّ الّذین یشترون بعهد اللّه و ایمانهم . .. و لا یزکّیهم

از مفهوم آیه استفاده شده است.

21 - تجلّی محبّت الهی نسبت به بندگان ، با تکلّم و نظر به آنها در قیامت و تزکیه آنها در دنیا

بلی من اوفی بعهده و اتقی فانّ اللّه یحبّ المتقین. انّ الذین یشترون ... و لا یزکی

از ارتباط آیه قبل با مفهوم این آیه برداشت فوق استفاده شده است و چون جمله <لا یزکیهم> را مقیّد به <یوم القیمه> نکرده بر خلاف فرازهای قبلی، می توان گفت تزکیه مربوط به دنیاست.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 154 - 39

39 - پالایشِ درونی اهل ایمان و سازندگی آنان ، هدف خداوند از ابتلای آنان به مشکلات و سختیها

و لیمحّص ما فی قلوبکم

ص: 194

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 164 - 8

8 - تلاوت آیات قرآن ( ارائه نشانه های خدا و حقانیّت اسلام ) زمینه ساز تربیت و تزکیه انسانها

یتلوا علیهم ءایته و یزکّیهم

تقدّم ذکری تلاوت قرآن بر تزکیه، دلالت بر تقدّم رتبه ای آن دارد.

63- عوامل خودسازی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 43 - 7

7 - رابطه اطاعت خاضعانه با پیراسته گشتن نفس از ناخالصی ها *

اصطفیک . .. یا مریم اقنتی

خداوند سه نعمت را به مریم ارزانی داشت: گزینش (اصطفیک )، تطهیر (طهّرک) و سرآمد بودن (اصطفیک علی نساء العالمین). و در برابر این سه نعمت، سه مسؤولیت از وی خواست: قنوت، سجود، رکوع. به نظر می رسد هر یک از آن سه نعمت به ترتیب، مقتضی هر یک از این سه مسؤولیت باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 79 - 13

13 - تعلیم و تعلم کتب آسمانی ، زمینه ربّانی شدن انسان

کونوا ربّانیّن بما کنتم تعلّمون الکتاب و بما کنتم تدرسون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 146 - 14

14 - نقش سازنده یادآوری حماسه شجاعت و پایداری مجاهدان راه خدا و یاوران پیامبران در پیکار و مبارزه

و کایّن من نبیّ قاتل . .. و اللّه یحبّ الصّابرین

آیه شریفه با یادآوری حماسه <ربیّون>، در صدد سازندگی مسلمانان است تا دیگر بار همانند نبرد احد، سستی و زبونی به خود راه ندهند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 147 - 6،7،9

6 - نقش سازنده دعا در میدان جنگ و تشویق الهی به آن

و ما کان قولهم الّا ان قالوا ربّنا اغفرلنا ذنوبنا . .. و انصرنا علی القوم الکافر

7 - نقش بنیادین و سازنده دعا در صلابت ، قوّت و تسلیم ناپذیری پیکارگران

ص: 195

فما وهنوا . .. و ما ضعفوا و ما استکانوا ... و ما کان قولهم الّا ان قالوا ربّنا ا

یادآوری دعای مجاهدان ربّانی پس از بیان استقامت آنان، می تواند اشاره ای باشد به اینکه دعا از موجبات استقامت و حماسه آفرینی است.

9 - هنگامه های دشوار ، عرصه پالایش روحی دست پروردگان الهی

فما وهنوا . .. و ما کان قولهم الّا ان قالوا ربّنا اغفرلنا ذنوبنا

جمله <و ما کان قولهم . .. >، می رساند که مجاهدان راه خدا به هنگام درگیری با دشمن، تنها به یاد خدا هستند و چیز دیگری فکر و قلب آنان را به خود مشغول نمی سازد و این حالت خلوص و روح پالایش یافته آنان، نتیجه گام نهادن در عرصه های دشوار نبرد است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 49 - 2

2 - تزکیه و پیراسته نمودن جان ها از آلودگی ، از شؤون خداوند است .

بل اللّه یزکّی من یشاء

بنابر اینکه <یزکّی> از <تزکیه> به معنای برطرف کردن و زایل نمودن ناپاکیها باشد، نه از <تزکیه> به معنای توصیف به پاکی و طهارت.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 77 - 8

8 - نقش اقامه نماز و پرداخت زکات ، در خودسازی و آمادگی برای جهاد و فداکاری

الم تر الی الّذین قیل لهم کفّوا ایدیکم و اقیموا الصلوه و اتوا الزکوه فلمّا کتب ع

فرمان خداوند به برپایی نماز و ادای زکات، پس از نهی از مبارزه مسلحانه، دلالت بر این دارد که تا اقامه نماز و ادای زکات جایگاه خویش را در جامعه نیابد، شرایط برای مبارزه و جهاد آماده نمی شود.

64- موانع خودسازی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 77 - 14،15،22

14 - سوداگران عهد الهی و پیمان شکنان ، محروم از پاک شدن و رشد یافتن به دست خداوند .

انّ الّذین یشترون بعهد اللّه . .. و لا یزکّیهم

تزکیه از ماده <زکَوَ> و یا <زکَیَ>، به معنای پاک شدن و نیز به معنای رشد یافتن می باشد.

15 - علمای اهل کتاب به لحاظ سوداگری بر سر عهد الهی و پیمان شکنی ، مورد غضب خداوند ، و محروم از سخن و نظر او در قیامت و بی بهره از تزکیه او

و منهم من ان تأمنه بدینار . .. انّ الذین یشترون ... و لا یکلّمهم اللّه و لا ینظر

22 - دنیاپرستی ، موجب محرومیت از مواهب اخروی و سخن و نظر خدا در قیامت و مانع رشد یافتن و پاک گشتن

ص: 196

انّ الذین یشترون . .. ثمناً قلیلا ... و لا یزکیهم

خودستایی

65- آثار خودستایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 34 - 7

7 - اعتقاد به پاکی و بی گناهی خویش ، از زمینه های ترک انفاق

فلاتزکّوا أنفسکم . .. أفرءیت الذی ... و أعطی قلیلاً و أکدی

عبارت <أفرأیت. ..> پس از <فلاتزکّوا...>، می تواند ناظر به آن باشد که ترک کنندگان انفاق، به واسطه عجب و غرور، گرفتار بخل و امساک شدند.

66- اجتناب از خودستایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 32 - 18

18 - لزوم اجتناب از دعوی بی گناهی و پاکی ، در برابر خداوندِ آگاه به آشکار و نهان انسان ها

هو أعلم بکم . .. فلاتزکّوا أنفسکم

67- احکام خودستایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 68 - 12

12 - بیان صفات نیک خویش در راستای انجام وظایف الهی ، امری روا و پسندیده

أبلغکم رسلت ربی و أنا لکم ناصح أمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 55 - 9،17

9- بیان ویژگی های مثبت خویش برای تصدّی امری که وظیفه دینی و انسانی است ، جایز و شایسته است .

اجعلنی علی خزائن الأرض إنی حفیظ علیم

17- < قال سفیان : قلت لأبی عبدالله ( ع ) یجوز أن یزکّی الرجل نفسه ؟ قال : نعم إذا اضطّر إلیه ، أما سمعت قول یوسف : < . . .إنی حفیظ علیم > . . . ;

ص: 197

سفیان گوید: به امام صادق(ع) گفتم: آیا جایز است انسان از خود ستایش کند؟ فرمود: آری اگر ناچار شود. آیا نشنیده ای سخن یوسف را که گفت: <...إنی حفیظ علیم>...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 43 - 18

18- بیان فضایل و کمالات خود ، به منظور راهنمایی و هدایت دیگران جایز و نیکو است .

إنّی قد جاءنی من العلم ما لم یأتک فاتّبعنی أهدک صرطًا سویًّا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 27 - 18

18 - جواز ستایش از خود در موارد لزوم

ستجدنی إن شاء اللّه من الص-لحین

68- خودستایی جایز

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 68 - 12

12 - بیان صفات نیک خویش در راستای انجام وظایف الهی ، امری روا و پسندیده

أبلغکم رسلت ربی و أنا لکم ناصح أمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 55 - 9،17

9- بیان ویژگی های مثبت خویش برای تصدّی امری که وظیفه دینی و انسانی است ، جایز و شایسته است .

اجعلنی علی خزائن الأرض إنی حفیظ علیم

17- < قال سفیان : قلت لأبی عبدالله ( ع ) یجوز أن یزکّی الرجل نفسه ؟ قال : نعم إذا اضطّر إلیه ، أما سمعت قول یوسف : < . . .إنی حفیظ علیم > . . . ;

سفیان گوید: به امام صادق(ع) گفتم: آیا جایز است انسان از خود ستایش کند؟ فرمود: آری اگر ناچار شود. آیا نشنیده ای سخن یوسف را که گفت: <...إنی حفیظ علیم>...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 33 - 10

10- برشمردن امتیازات و ویژگی ها ، به منظور رفع اتهام از خود یا دیگران ناپسند نیست .

قال إنّی عبد اللّه . .. و یوم أُبعث حیًّا

ص: 198

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 43 - 18

18- بیان فضایل و کمالات خود ، به منظور راهنمایی و هدایت دیگران جایز و نیکو است .

إنّی قد جاءنی من العلم ما لم یأتک فاتّبعنی أهدک صرطًا سویًّا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 27 - 18

18 - جواز ستایش از خود در موارد لزوم

ستجدنی إن شاء اللّه من الص-لحین

69- خودستایی یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 55 - 17

17- < قال سفیان : قلت لأبی عبدالله ( ع ) یجوز أن یزکّی الرجل نفسه ؟ قال : نعم إذا اضطّر إلیه ، أما سمعت قول یوسف : < . . .إنی حفیظ علیم > . . . ;

سفیان گوید: به امام صادق(ع) گفتم: آیا جایز است انسان از خود ستایش کند؟ فرمود: آری اگر ناچار شود. آیا نشنیده ای سخن یوسف را که گفت: <...إنی حفیظ علیم>...>.

70- سرزنش خودستایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 49 - 8

8 - ناپسندی خودستایی و ادعای رشدیافتگی و کمال

الم تر الی الذین یزکّون انفسهم بل اللّه یزکّی من یشاء

71- منشأ خودستایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 32 - 19

19 - خودستایی ، زاییده غفلت انسان از علم احاطه دار خداوند

هو أعلم بکم . .. فلاتزکّوا أنفسکم

ص: 199

تفریع <فلاتزکّوا أنفسکم> بر <هو أعلم. ..>، نشانگر آن است که تزکیه نفس و ستایش های دروغین انسان از خویش، نتیجه غفلت او از علم نامحدود خداوندی است.

72- ناپسندی خودستایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 32 - 20

20 - ستایش از خویشتن و دعوی پاکی ، با وجود زمینه های طبیعی آلودگی به گناه ، امری ناروا و ناشایست *

هو أعلم بکم . .. و إذ أنتم أجنّه فی بطون أُمّه-تکم فلاتزکّوا أنفسکم

ذکر <أنشأکم من الأرض> و <أنتم أجنّه> احتمالاً برای آن است که انسان خاکی - که دوران جنینی را گذرانده و از عوامل مختلف تأثیر پذیرفته است - چگونه می تواند ادعای پاکی و خطاناپذیری، داشته باشد.

خودفراموشی

73- زمینه خودفراموشی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 67 - 23

23 - عبدالعزیز بن مسلم گوید : از امام رضا ( ع ) درباره سخن خدا که می فرماید : < نسوا اللّه فنسیهم > سؤال کردم فرمود : < ان اللّه تعالی لا ینسی و لا یسهو . . . و انما یجازی من نسیه و نسی لقاء یومه بان ینسیهم أنفسهم . . . ;

خدای تعالی نه فراموشی دارد و نه اشتباه . .. همانا خداوند کسانی را که او و دیدار قیامت را فراموش کرده اند به این صورت مجازات می کند که خودشان را از یادشان ببرد ... >.

خودفریبی

74- آثار خودفریبی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 130 - 3

3 - انسان ، تنها با فریب دادن خرد خویش می تواند از ادیان الهی گریزان شود .

و من یرغب عن مله إبرهیم إلا من سفه نفسه

<نفسه> مفعول برای <سفه> است. بنابراین <من سفه نفسه>; یعنی، کسی که خود را به سفاهت واداشته است. در برداشت فوق از آن فریب دادن خرد، تعبیر شده.

ص: 200

خودمحوری

75- سرزنش خودمحوری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 52 - 15

15 - گسستن سرنوشت خویش از سرنوشت اسلام و مسلمین ، علی رغم اظهار دیانت ، نشانه بیماری دل و سستی ایمان

فتری الذین فی قلوبهم مرض . .. یقولون نخشی ان تصیبنا دائره

خودنمایی

76- آثار خودنمایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 79 - 6

6 - خودنمایی و تجمل گرایی عده ای ، عامل گرایش مردم به دنیاطلبی و زخارف آن

فخرج علی قومه فی زینته قال الذین یریدون الحیوه الدنیا ی-لیت لنا مثل ما أُوتی ق-ر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 81 - 10

10 - طغیان ، سرمستی ، فسادانگیزی ، فخرفروشی و خودنمایی ، از عوامل هلاکت و نابودی

إنّ ق-رون . .. فبغی ... لاتفرح ... و لاتبغ الفساد ... فخرج علی قومه فی زینته ...

برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که خداوند پس از برشمردن تعدادی از اوصاف ناپسند قارون، مسأله نابودی وی را مطرح فرمود. این نکته می رساند که اوصاف یاد شده در نابودی وی مؤثر بوده است.

77- آثار خودنمایی قارون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 79 - 7

7 - خودنمایی و تجمل گرایی قارون ، باعث برانگیخته شدن خوی دنیاخواهی عناصر غافل و دنیاطلب بود .

قال الذین یریدون الحیوه الدنیا . .. إنّه لذو حظّ عظیم

ص: 201

78- خودنمایی در جاهلیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 33 - 5

5 - زنان ، در دوران هایی پیش از اسلام ، خودآرایی نموده و در معرض نگاه نامحرمان قرار می گرفتند .

و لاتبرّجن تبرّج الج-هلیّه الأُولی

79- خودنمایی قارون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 79 - 1

1 - اقدام قارون به خودنمایی و فخرفروشی بر قوم خویش

فخرج علی قومه فی زینته

تعبیر <علی قومه> به جای <إلی قومه>، نشان می دهد که وی با انگیزه بزرگ نمایی و تحقیر مردم بر آنان ظاهر شده بود.

80- گناه خودنمایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 82 - 2

2 - فخرفروشی و خودنمایی ، گناهی بس بزرگ در پیشگاه خداوند

فخرج علی قومه فی زینته . .. فخسفنا به و بداره الأرض

برداشت یاد شده با توجه به تفریع <خسفنا> بر <فخرج علی قومه فی زینته> به دست می آید; زیرا قارون پس از فخرفروشی و خودنمایی در میان مردم، به هلاکت رسید.

81- ناپسندی خودنمایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 79 - 4

4 - تجمل و آرایش برای خودنمایی ، فخرفروشی ، رفتاری است ناپسند و مردود .

فخرج علی قومه فی زینته

خودنمایی

ص: 202

82- آثار خودنمایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 79 - 6

6 - خودنمایی و تجمل گرایی عده ای ، عامل گرایش مردم به دنیاطلبی و زخارف آن

فخرج علی قومه فی زینته قال الذین یریدون الحیوه الدنیا ی-لیت لنا مثل ما أُوتی ق-ر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 81 - 10

10 - طغیان ، سرمستی ، فسادانگیزی ، فخرفروشی و خودنمایی ، از عوامل هلاکت و نابودی

إنّ ق-رون . .. فبغی ... لاتفرح ... و لاتبغ الفساد ... فخرج علی قومه فی زینته ...

برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که خداوند پس از برشمردن تعدادی از اوصاف ناپسند قارون، مسأله نابودی وی را مطرح فرمود. این نکته می رساند که اوصاف یاد شده در نابودی وی مؤثر بوده است.

83- آثار خودنمایی قارون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 79 - 7

7 - خودنمایی و تجمل گرایی قارون ، باعث برانگیخته شدن خوی دنیاخواهی عناصر غافل و دنیاطلب بود .

قال الذین یریدون الحیوه الدنیا . .. إنّه لذو حظّ عظیم

84- خودنمایی در جاهلیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 33 - 5

5 - زنان ، در دوران هایی پیش از اسلام ، خودآرایی نموده و در معرض نگاه نامحرمان قرار می گرفتند .

و لاتبرّجن تبرّج الج-هلیّه الأُولی

85- خودنمایی قارون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 79 - 1

1 - اقدام قارون به خودنمایی و فخرفروشی بر قوم خویش

ص: 203

فخرج علی قومه فی زینته

تعبیر <علی قومه> به جای <إلی قومه>، نشان می دهد که وی با انگیزه بزرگ نمایی و تحقیر مردم بر آنان ظاهر شده بود.

86- گناه خودنمایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 82 - 2

2 - فخرفروشی و خودنمایی ، گناهی بس بزرگ در پیشگاه خداوند

فخرج علی قومه فی زینته . .. فخسفنا به و بداره الأرض

برداشت یاد شده با توجه به تفریع <خسفنا> بر <فخرج علی قومه فی زینته> به دست می آید; زیرا قارون پس از فخرفروشی و خودنمایی در میان مردم، به هلاکت رسید.

87- ناپسندی خودنمایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 79 - 4

4 - تجمل و آرایش برای خودنمایی ، فخرفروشی ، رفتاری است ناپسند و مردود .

فخرج علی قومه فی زینته

ص: 204

9- خودکشی

1- توبه با خودکشی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 66 - 5

5 - رویگردانی مردم - جز گروهی اندک - از توبه در صورت مشروط بودن آن به خودکشی و یا ترک خانه و کاشانه

و لو انّهم اذ ظلموا انفسهم جاؤک فاستغفروا اللّه . .. و لو انّا کتبنا ... ما فعلو

2- حرمت خودکشی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 195 - 4

4 - حرمت خودکشی و انتخاب طریق و روشی که به هلاکت آدمی می انجامد .

و لاتلقوا بأیدیکم إلی التهلکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 29 - 8

8 - حرمت انتحار و خودکشی *

و لا تقتلوا انفسکم

ص: 205

3- خودکشی بنی اسرائیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 54 - 7،9،14،19،21

7 - کشتن یکدیگر ، توبه تعیین شده ای برای گوساله پرستان بنی اسرائیل

فتوبوا إلی بارئکم فاقتلوا أنفسکم

حرف <فاء> در <فاقتلوا> تفسیریه است; یعنی، بیانگر این است که جمله <أقتلوا أنفسکم> تفسیر و توضیح جمله قبل (توبوا . ..) می باشد. در معنای جمله <فاقتلوا أنفسکم> دو نظر ایراد شده است. 1- فاقتلوا بعضکم بعضاً (یکدیگر را بکشید); 2- هر کسی خود را بکشد.

9 - حضرت موسی ( ع ) با زمینه سازی فکری و روانی برای مرتدان بنی اسرائیل ، آنان را برای پذیرش و اجرای امر خدا ( کشتن یکدیگر ) آماده کرد .

یقوم إنکم ظلمتم أنفسکم

موسی(ع) از انتساب بنی اسرائیل به خویش با گفتن <یا قوم> (ای مردم من) در صدد تفهیم این حقیقت است که: او از روی دلسوزی آنان را به توبه دعوت می کند و از آنان می خواهد که به حکم خدا گردن نهند. تصریح به اینکه بنی اسرائیل با گوساله پرستی به خود ستم کردند نیز در راستای این معناست.

14 - موسی ( ع ) خیر و سعادت مرتدان قومش را در توبه و کشتن یکدیگر دانست .

فاقتلوا أنفسکم ذلکم خیر لکم عند بارئکم

19 - مرتد شدگان بنی اسرائیل ( گوساله پرستان ) پس از فرمان موسی ( ع ) به کشتن یکدیگر پرداختند .

فاقتلوا أنفسکم . .. فتاب علیکم

جمله <تاب علیکم> عطف بر جمله ای مقدر است; یعنی: <ففعلتم ما أمرتم به فتاب علیکم> پس آنچه را بدان موظف شدید انجام دادید و خداوند توبه شما را پذیرفت>. قابل ذکر است که ضمیر در <تاب> به قرینه جمله بعد به <بارئکم> (خالق شما) بر می گردد.

21 - داستان توبه مرتدان بنی اسرائیل و اجرای فرمان خدا مبنی بر کشتن یکدیگر ، داستانی آموزنده و درخور به خاطر داشتن

و إذ قال موسی . .. فتاب علیکم

<إذ قال . ..> عطف بر <نعمتی> در آیه 47 است; یعنی: <اذکروا إذ قال ...>.

4- سرزنش خودکشی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 15 - 7

7 - خودکشی ، تلاش بی ثمر در جهت رهایی از سرخوردگی و بن بست در زندگی

من کان یظنّ أن لن ینصره اللّه. .. فلیمدد بسبب الی السماء... هل یذهبنّ کیده ما یغ

ص: 206

5- ظلم خودکشی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 30 - 6

6 - خودکشی ، تجاوز و ستمگری است و موجب گرفتاری به عذاب دوزخ . *

و لا تقتلوا انفسکم . .. و من یفعل ذلک ... فسوف نُصلیه ناراً

6- کیفر خودکشی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 30 - 10

10 - حضور جاودانه در آتش دوزخ ، پیامد و مجازات خودکشی

فسوف نُصلیه ناراً

امام صادق (ع): من قتل نفسه متعمداً فهو فی نار جهنّم خالداً فیها قال اللّه تعالی: <و لا تقتلوا انفسکم . .. فسوف نصلیه ناراً>.

_______________________________

من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 374، ح 23، ب 179 ; تفسیر برهان، ج 1، ص 364، ح 12.

7- گناه خودکشی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 31 - 9

9 - انتحار و خودکشی ، از گناهان کبیره *

لا تقتلوا انفسکم . .. ان تجتنبوا کبائر ما تنهون عنه

8- موارد خودکشی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 29 - 20،21،22

20 - وضو و غسل در هوای سرد با وجود خطر جانی ، در حکم خودکشی است .

و لا تقتلوا انفسکم

رسول اللّه (ص) در پاسخ سؤال از وضو و غسل در هوای سرد با وجود خطر جانی فرمود: و لا تقتلوا انفسکم انّ اللّه کان بکم رحیماً.

_______________________________

تفسیر عیاشی، ج 1، ص 236، ح 102 ; نورالثقلین، ج 1، ص 472، ح 201 ; تفسیر برهان، ج 1، ص 363، ح 8.

21 - یورش مسلمان به تنهایی بر اجتماع دشمن مشرک و خود را در معرض کشته شدن قرار دادن ، در حکم خودکشی است .

ص: 207

و لا تقتلوا انفسکم

امام صادق (ع) درباره آیه فوق فرمود: . .. عنی بذلک الرجل من المسلمین یشدّ علی المشرکین وحده یجیء فی منازلهم فیقتل فنهاهم اللّه عن ذلک.

_______________________________

تفسیر عیاشی، ج 1، ص 235، ح 98 ; تفسیر برهان، ج 1، ص 363، ح 2.

22 - جنگیدن بدون توان و آمادگی برای پایداری ، در حکم خودکشی است .

و لا تقتلوا انفسکم

امام صادق (ع) درباره آیه فوق فرمود: لا تخاطروا بنفوسکم فی القتال فتقاتلون من لا تطیقونه.

_______________________________

تفسیر تبیان، ج 3، ص 180 ; نورالثقلین، ج 1، ص 472، ح 200 ; مجمع البیان، ج 3، ص 60.

ص: 208

10- خوردن

1- بت ها و خوردن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 91 - 2

2 - استهزای معبود های مشرکان در بتکده از سوی ابراهیم ( ع ) ، با توجه به ناتوانی آنان از خوردن بود .

فراغ إلی ءالهتهم فقال ألا تأکلون

استفهام در <ألا تأکلون> برای استهزا است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 92 - 3

3 - مشرکان عصر ابراهیم ، پرستشگر معبودهایی ناتوان از خوردن و گفتوگو کردن

فقال ألا تأکلون . ما لکم لاتنطقون

2- تشبیه به خوردن گوشت مرده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 12 - 16،19

16 - ریختن آبروی برادر مؤمن با غیبت ، به منزله خوردن گوشت بدن بی جان او است .

أیحبّ أحدکم أن یأکل لحم أخیه میتًا

19 - تجسّس در عیب ها و کاستی های مؤمنان ، همانند غیبت به منزله خوردن گوشت آنان است . *

و لاتجسّسوا . .. أیحبّ أحدکم أن یأکل لحم أخیه میتًا

برداشت بالا بدان احتمال است که <أیحبّ. ..> تنها در جهت ترسیم قبح غیبت نباشد; بلکه علاوه بر غیبت شامل تجسّس نیز

ص: 209

بشود.

3- تعبیر رؤیای خوردن پرندگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 41 - 3

3- یوسف ( ع ) ، رؤیای حمل نان و خوردن پرندگان از آن را ، به دار کشیده شدن صاحب رؤیا و خوردن پرندگان از سر او تفسیر کرد .

و أما الأخر فیصلب فتأکل الطیر من رأسه

<صلب> (مصدر یصلب) یعنی ، کشتن به طریق بستن به چوبه دار

4- حرمت خوردن خون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 173 - 1

1 - خوردن مردار ، خون ، گوشت خوک و حیوانی که به نام غیر خدا ذبح شده ، حرام است .

إنما حرم علیکم المیته و الدم و لحم الخنزیر و ما أهل به لغیر اللّه

<اهلال> (مصدر (أهلّ) به معنای بلند کردن صداست و مقصود از آن در آیه - چنانچه اهل تفسیر برآنند - نام بردن است و لام در <لغیر اللّه> برای تعدیه می باشد. بنابراین <ما أهل به لغیر اللّه>; یعنی، حیوانی که ]به هنگام ذبح[ نام غیر خدا بر او برده شود.

5- حرمت خوردن مردار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 173 - 1

1 - خوردن مردار ، خون ، گوشت خوک و حیوانی که به نام غیر خدا ذبح شده ، حرام است .

إنما حرم علیکم المیته و الدم و لحم الخنزیر و ما أهل به لغیر اللّه

<اهلال> (مصدر (أهلّ) به معنای بلند کردن صداست و مقصود از آن در آیه - چنانچه اهل تفسیر برآنند - نام بردن است و لام در <لغیر اللّه> برای تعدیه می باشد. بنابراین <ما أهل به لغیر اللّه>; یعنی، حیوانی که ]به هنگام ذبح[ نام غیر خدا بر او برده شود.

6- خرما خوردن مریم(س)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 210

10 - مریم - 19 - 26 - 1

1- حضرت عیسی ( ع ) در آغاز تولد خویش ، مادرش مریم ( س ) را به خوردن خرمای تازه و نوشیدن از آب نهر فرا خواند .

فنادی-ها من تحتها . .. تحتک سریًّا ... رطبًا جنیًّا . فکلی واشربی

7- خوردن آتش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 10 - 2

2 - خوردن ظالمانه مال یتیم در واقع ، خوردن آتش است .

انّ الّذین یاکلون اموال الیتامی ظلماً انّما یاکلون فی بطونهم ناراً

8- خوردن از خانه برادر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 3،10

3 - نابینایان ، لنگ ها و مریضان ، در استفاده از خوراکی های منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دایی و خاله خود ، بدون هیچ اذنی ، مجازاند .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من ... بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم

10 - استفاده از خوراکی های منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دایی و خاله خود ، بدون اذن خواستن ، جایز است .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم .

9- خوردن از خانه پدر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 3،10

3 - نابینایان ، لنگ ها و مریضان ، در استفاده از خوراکی های منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دایی و خاله خود ، بدون هیچ اذنی ، مجازاند .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من ... بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم

10 - استفاده از خوراکی های منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دایی و خاله خود ، بدون اذن خواستن ، جایز است .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم .

ص: 211

10- خوردن از خانه خاله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 3،10

3 - نابینایان ، لنگ ها و مریضان ، در استفاده از خوراکی های منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دایی و خاله خود ، بدون هیچ اذنی ، مجازاند .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من ... بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم

10 - استفاده از خوراکی های منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دایی و خاله خود ، بدون اذن خواستن ، جایز است .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم .

11- خوردن از خانه خواهر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 3،10

3 - نابینایان ، لنگ ها و مریضان ، در استفاده از خوراکی های منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دایی و خاله خود ، بدون هیچ اذنی ، مجازاند .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من ... بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم

10 - استفاده از خوراکی های منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دایی و خاله خود ، بدون اذن خواستن ، جایز است .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم .

12- خوردن از خانه خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 14،22

14 - استفاده از خوراکی های موجود در منازل خویشاوندان ، بدون اذن خواستن از ایشان ، از حقوق خویشاوندی است .

لیس علی الأعمی حرج . .. و لا علی أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ...

مجاز بودن استفاده از خوراکی های منازل پدر، مادر، برادر، خواهر، عمو و. .. - که از خویشاوندان محسوب می شوند - و بدون هیچ اذنی از آنان، حاکی از حقی است میان آنان که باید رعایت شود.

22 - مسلمانان ، در عین مجاز بودن از تناول کردن خوراکی های منازل خویشاوندان و دوستان خویش ، می توانند با هم و یا جدا از آنان و بدون اذن ، غذا میل کنند .

لیس علی الأعمی حرج . ..و لا علی أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أ

ص: 212

13- خوردن از خانه دایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 3،10

3 - نابینایان ، لنگ ها و مریضان ، در استفاده از خوراکی های منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دایی و خاله خود ، بدون هیچ اذنی ، مجازاند .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من ... بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم

10 - استفاده از خوراکی های منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دایی و خاله خود ، بدون اذن خواستن ، جایز است .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم .

14- خوردن از خانه دوست

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 4،13،15،22،39

4 - نابینایان ، لنگ ها و مریضان ، در استفاده از خوراکی های منازلی که کلید های آنها را در دست دارند و نیز از منازل دوستان خود ، بدون هیچ اذنی ، مجازاند .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من بیوتکم ... أو ما ملکتم مفاتحه أو صدیقکم

13 - استفاده از خوراکی های منازل دوستان ، بدون اذن خواستن ، جایز است .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من بیوتکم ... أو صدیقکم

15 - استفاده از خوراکی های موجود در منازل دوستان ، بدون اذن خواستن از ایشان از حقوق دوستی است .

لیس علی الأعمی حرج . .. و لا علی أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم ... أو ما ملکتم مفات

22 - مسلمانان ، در عین مجاز بودن از تناول کردن خوراکی های منازل خویشاوندان و دوستان خویش ، می توانند با هم و یا جدا از آنان و بدون اذن ، غذا میل کنند .

لیس علی الأعمی حرج . ..و لا علی أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أ

39 - < عن أبی عبداللّه ( ع ) فی قول اللّه عزّوجلّ : < أو ما ملکتم مفاتحه أو صدیقکم > قال : هولاء الذین سمّی اللّه عزّوجلّ فی ه-ذه الآیه تأکل بغیر إذنهم من التمر و المأدوم . . . فأمّا ما خلا ذالک من الطعام فلا ;

از امام صادق(ع) درباره سخن خدای - عزّوجلّ - <أو ما ملکتم مفاتحه أو صدیقکم> فرمود: افرادی که خداوند - عزّوجل - در این آیه ذکر کرده است، بدون اجازه شان از خرما و نان خورشتشان بخورید. .. و غیر از آن، از بقیه طعام ها نمی توانید بدون اجازه بخورید>.

15- خوردن از خانه عمو

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 3،10

ص: 213

3 - نابینایان ، لنگ ها و مریضان ، در استفاده از خوراکی های منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دایی و خاله خود ، بدون هیچ اذنی ، مجازاند .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من ... بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم

10 - استفاده از خوراکی های منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دایی و خاله خود ، بدون اذن خواستن ، جایز است .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم .

16- خوردن از خانه عمه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 3،10

3 - نابینایان ، لنگ ها و مریضان ، در استفاده از خوراکی های منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دایی و خاله خود ، بدون هیچ اذنی ، مجازاند .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من ... بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم

10 - استفاده از خوراکی های منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دایی و خاله خود ، بدون اذن خواستن ، جایز است .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم .

17- خوردن از خانه فرزند

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 2،9

2 - نابینایان ، لنگ ها و مریضان ، در استفاده از خوراکی های اهل خانه خود ( فرزندان و همسر ) بدون هیچ اجازه ای ، مجازاند .

لیس علی الأعمی حرج و لا علی الأعرج حرج و لا علی المریض حرج . .. أن تأکلوا من بیو

برداشت فوق، مبتنی بر این است که جمله <و لا علی أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم> عطف بر جمله پیشین باشد. گفتنی است مقصود از <بیوتکم> (خانه های خود) خانه همسر و فرزندان است که از افراد خودی هر شخصی محسوب می شوند.

9 - استفاده از خوراکی های اهل خانه خود ( فرزندان و همسر ) بدون اذن خواستن ، جایز است .

لیس علی الأعمی حرج . .. و لا علی أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم

18- خوردن از خانه مادر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 3،10

3 - نابینایان ، لنگ ها و مریضان ، در استفاده از خوراکی های منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دایی و خاله خود ،

ص: 214

بدون هیچ اذنی ، مجازاند .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من ... بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم

10 - استفاده از خوراکی های منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دایی و خاله خود ، بدون اذن خواستن ، جایز است .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم .

19- خوردن از خانه موکل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 4،11،12،36،39

4 - نابینایان ، لنگ ها و مریضان ، در استفاده از خوراکی های منازلی که کلید های آنها را در دست دارند و نیز از منازل دوستان خود ، بدون هیچ اذنی ، مجازاند .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من بیوتکم ... أو ما ملکتم مفاتحه أو صدیقکم

11 - استفاده از خوراکی های منازلی که کلید های آنها در دست انسان است ، بدون اذن خواستن ، جایز است .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من بیوتکم ...أو ما ملکتم مفاتحه

12 - انبارداران و کسانی که وکیل افراد در نگه داری خوردنی ها و مواد غذایی اند ، می توانند بدون اذن خواستن از صاحبان آنها ، از آن خوردنی ها تناول کنند .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من بیوتکم ... أو ما ملکتم مفاتحه

برخی از مفسران بر آنند که مقصود از <ما ملکتم مفاتحه> کسانی اند که وکیل و قیم دیگران در آب ملک و حیواناتی مانند گاو، گوسفند و شتر می باشند. این افراد حق دارند بدون اذن خواستن، از خوراکی های موجود در انبارها و نیز از شیر و دیگر فراورده های حیوانات تحت حفاظت خود، به مقدار مصرف شخصی خود بهره گیرند.

36 - < عن أبی عبداللّه ( ع ) فی قول اللّه عزّوجلّ : < أو ماملکتم مفاتحه > قال : الرجل یکون له وکیل یقوم فی ماله فیأکل بغیر إذنه ;

از امام صادق(ع) روایت شده است که در باره سخن خدای - عزّوجلّ - <أو ما ملکتم مفاتحه> فرمود: این مانند آن است که شخص، وکیلی دارد که اداره مال او در دست وی است. او می تواند بدون اجازه صاحب مال از آن بخورد>.

39 - < عن أبی عبداللّه ( ع ) فی قول اللّه عزّوجلّ : < أو ما ملکتم مفاتحه أو صدیقکم > قال : هولاء الذین سمّی اللّه عزّوجلّ فی ه-ذه الآیه تأکل بغیر إذنهم من التمر و المأدوم . . . فأمّا ما خلا ذالک من الطعام فلا ;

از امام صادق(ع) درباره سخن خدای - عزّوجلّ - <أو ما ملکتم مفاتحه أو صدیقکم> فرمود: افرادی که خداوند - عزّوجل - در این آیه ذکر کرده است، بدون اجازه شان از خرما و نان خورشتشان بخورید. .. و غیر از آن، از بقیه طعام ها نمی توانید بدون اجازه بخورید>.

20- خوردن از خانه همسر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 215

12 - نور - 24 - 61 - 2،9

2 - نابینایان ، لنگ ها و مریضان ، در استفاده از خوراکی های اهل خانه خود ( فرزندان و همسر ) بدون هیچ اجازه ای ، مجازاند .

لیس علی الأعمی حرج و لا علی الأعرج حرج و لا علی المریض حرج . .. أن تأکلوا من بیو

برداشت فوق، مبتنی بر این است که جمله <و لا علی أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم> عطف بر جمله پیشین باشد. گفتنی است مقصود از <بیوتکم> (خانه های خود) خانه همسر و فرزندان است که از افراد خودی هر شخصی محسوب می شوند.

9 - استفاده از خوراکی های اهل خانه خود ( فرزندان و همسر ) بدون اذن خواستن ، جایز است .

لیس علی الأعمی حرج . .. و لا علی أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم

21- خوردن جنین در جاهلیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 139 - 1،3،4

1 - مشرکان عصر جاهلی خوردن جنین دامهای وقف شده برای خدا و یا بتها را در صورت زنده بر آمدن بر مردان مجاز و بر زنان حرام می شمردند.

و قالوا ما فی بطون هذه الأنعم خالصه لذکورنا و محرم علی أزوجنا

مراد از <ازواج> به قرینه تقابل آن با <ذکور> مطلق <زن> است نه خصوص همسران

3 - مشرکان عصر جاهلی استفاده از جنین مرده حیوانات وقف شده برای خدا و یا بتها را برای زنان و مردان مجاز می شمردند.

و محرم علی أزوجنا و إن یکن میته فهم فیه شرکاء

4 - خوردن جنین مرده دام در برخی موارد از نظر مشرکان عصر جاهلی جایز بود.

و إن یکن میته فهم فیه شرکاء

22- خوردن خوک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 173 - 2

2 - به هنگام اضطرار بهره برداری از مردار ، خون ، گوشت خوک و ذبیحه ای که نام غیر خدا بر او برده شده ، حلال است .

فمن اضطر . .. فلا إثم علیه

23- خوردن خون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 173 - 2

ص: 216

2 - به هنگام اضطرار بهره برداری از مردار ، خون ، گوشت خوک و ذبیحه ای که نام غیر خدا بر او برده شده ، حلال است .

فمن اضطر . .. فلا إثم علیه

24- خوردن در شبهای ماه رمضان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 187 - 20

20 - خوردن و آشامیدن در شب های رمضان تا طلوع فجر جایز است .

کلوا و اشربوا حتی یتبیّن لکم الخیط الأبیض من الخیط الأسود من الفجر

25- خوردن ذبیحه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 119 - 1،2

1 - برخی از مردم عصر جاهلیت خوردن گوشت حیوانی را که با نام خدا ذبح شده باشد حرام می دانستند.

و ما لکم ألا تأکلوا مما ذکر اسم الله علیه

2 - برخی از مسلمانان صدر اسلام به جهت شبهه های ایجاد شده مشرکان از خوردن ذبیحه با نام خدا خودداری می کردند.

فکلوا مما ذکر اسم الله . .. و ما لکم ألا تأکلوا

لحن عتاب گونه آیه چنین می نمایاند که بر اثر تبلیغات کافران و سخنان فریبنده آنان برخی از مسلمانان از خوردن ذبیحه حلال خودداری می کردند.

26- خوردن ذبیحه حرام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 119 - 10

10 - در صورت اضطرار خوردن از حیوانی که هنگام ذبح نام خدا بر آن برده نشده باشد، جایز است.

و قد فصل لکم ما حرم علیکم إلا ما اضطررتم إلیه

27- خوردن قربانی حج

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 36 - 10،13

ص: 217

10 - خوردن گوشت قربانی برای حاجیان مجاز است .

فإذا وجبت جنوبها فکلوا منها

<وجوب> (مصدر <وجبت>) به معنای سقوط و افتادن است. <جنوب> نیز جمع <جنب> و به معنای پهلو است; یعنی، وقتی شتران افتادند و به پهلو غلتیدند (جان دادند)، از گوشت آنها بخورید و به نیازمندان بخورانید. گفتنی است که عرب جاهلی، می پنداشتند قربانی مال خدایان است و کسی حق ندارد از آن استفاده کند. خداوند در این جا تذکر می دهد که این پندار، گمانی است غلط و مسلمانان نباید قربانی را به حال خود رها کنند به گمان این که اینها شعائر الهی اند و خوردن آنها هتک حرمت شعائر است; بلکه همین که قربانی جان داد، باید بخشی از آن را برای خود بردارند و بقیه را به نیازمندان بدهند.

13 - منع استفاده انحصاری حاجیان از گوشت قربانی و دریغ کردن از اطعام آن به نیازمندان

فکلوا منها

با توجه به کلمه <من> معنای جمله فوق چنین است: بخشی از آن را بخورید; (نه همه اش را).

28- خوردن گوشت اسب در صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 8 - 10

10- خوردن گوشت اسب ، استر و الاغ در میان مردم عصر بعثت متداول نبوده است .

و الأنع-م خلقها لکم . .. و منها تأکلون ... و الخیل و البغال و الحمیر لترکبوها و

29- خوردن گوشت استر در صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 8 - 10

10- خوردن گوشت اسب ، استر و الاغ در میان مردم عصر بعثت متداول نبوده است .

و الأنع-م خلقها لکم . .. و منها تأکلون ... و الخیل و البغال و الحمیر لترکبوها و

30- خوردن گوشت الاغ در صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 8 - 10

10- خوردن گوشت اسب ، استر و الاغ در میان مردم عصر بعثت متداول نبوده است .

و الأنع-م خلقها لکم . .. و منها تأکلون ... و الخیل و البغال و الحمیر لترکبوها و

ص: 218

31- خوردن گوشت چهارپایان در صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 8 - 9

9- خوردن گوشت دام ها ( گاو ، گوسفند و شتر ) در میان مردم عصر بعثت ، امری رایج و متداول بوده است .

و الأنع-م خلقها لکم . .. و منها تأکلون ... و الخیل و البغال و الحمیر لترکبوها و

با توجه به اینکه در ردیف منافع انعام (گاو، شتر و گوسفند) استفاده از گوشت ه نها ذکر شده ، ولی برای اسب، استر و الاغ چنین استفاده ای بیان نگردیده و از طرفی این آیات در صدد برشمردن نعمتهاست و تا زمانی که استفاده از چیزی متداول نباشد نعمت بر آن صدق نمی کند، معلوم می شود که خوردن گوشت گاو، گوسفند و شتر متداول بوده; ولی خوردن گوشت اسب، استر و الاغ متداول نبوده است.

32- خوردن گوشت شتر در صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 8 - 9

9- خوردن گوشت دام ها ( گاو ، گوسفند و شتر ) در میان مردم عصر بعثت ، امری رایج و متداول بوده است .

و الأنع-م خلقها لکم . .. و منها تأکلون ... و الخیل و البغال و الحمیر لترکبوها و

با توجه به اینکه در ردیف منافع انعام (گاو، شتر و گوسفند) استفاده از گوشت ه نها ذکر شده ، ولی برای اسب، استر و الاغ چنین استفاده ای بیان نگردیده و از طرفی این آیات در صدد برشمردن نعمتهاست و تا زمانی که استفاده از چیزی متداول نباشد نعمت بر آن صدق نمی کند، معلوم می شود که خوردن گوشت گاو، گوسفند و شتر متداول بوده; ولی خوردن گوشت اسب، استر و الاغ متداول نبوده است.

33- خوردن گوشت گاو در صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 8 - 9

9- خوردن گوشت دام ها ( گاو ، گوسفند و شتر ) در میان مردم عصر بعثت ، امری رایج و متداول بوده است .

و الأنع-م خلقها لکم . .. و منها تأکلون ... و الخیل و البغال و الحمیر لترکبوها و

با توجه به اینکه در ردیف منافع انعام (گاو، شتر و گوسفند) استفاده از گوشت ه نها ذکر شده ، ولی برای اسب، استر و الاغ چنین استفاده ای بیان نگردیده و از طرفی این آیات در صدد برشمردن نعمتهاست و تا زمانی که استفاده از چیزی متداول نباشد نعمت بر آن صدق نمی کند، معلوم می شود که خوردن گوشت گاو، گوسفند و شتر متداول بوده; ولی خوردن گوشت اسب، استر و الاغ متداول نبوده است.

ص: 219

34- خوردن گوشت گوسفند در صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 8 - 9

9- خوردن گوشت دام ها ( گاو ، گوسفند و شتر ) در میان مردم عصر بعثت ، امری رایج و متداول بوده است .

و الأنع-م خلقها لکم . .. و منها تأکلون ... و الخیل و البغال و الحمیر لترکبوها و

با توجه به اینکه در ردیف منافع انعام (گاو، شتر و گوسفند) استفاده از گوشت ه نها ذکر شده ، ولی برای اسب، استر و الاغ چنین استفاده ای بیان نگردیده و از طرفی این آیات در صدد برشمردن نعمتهاست و تا زمانی که استفاده از چیزی متداول نباشد نعمت بر آن صدق نمی کند، معلوم می شود که خوردن گوشت گاو، گوسفند و شتر متداول بوده; ولی خوردن گوشت اسب، استر و الاغ متداول نبوده است.

35- خوردن مردار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 173 - 2

2 - به هنگام اضطرار بهره برداری از مردار ، خون ، گوشت خوک و ذبیحه ای که نام غیر خدا بر او برده شده ، حلال است .

فمن اضطر . .. فلا إثم علیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 121 - 4،6

4 - خوردن میته حرام است.

و لا تأکلوا مما لم یذکر اسم الله علیه

از موارد و مصادیق مسلم برای <ما لم یذکر اسم الله>، حیوانی است که خود مرده باشد.

6 - خوردن از حیوانی که با نام خدا ذبح نشده باشد، عصیانی است که شناعت آن پنهان است. *

و إن الشیطین لیوحون إلی أولیائهم

تأکید بر <فسق> بودن خوردن از حیوانی که نام خدا بر آن برده نشده، پس از تقسیم گناهان به <ظاهر الإثم و باطنه> در آیه قبل، حکایت از آن دارد که این گناه از نوع <باطن الإثم> است.

36- رؤیای خوردن پرندگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 220

8 - یوسف - 12 - 36 - 5

5- حمل نان بر بالای سر و خوردن پرندگان از آن ، رؤیای یکی دیگر از هم بندان یوسف ( ع )

و قال الأخر إنی أری-نی أحمل فوق رأسی خبزًا تأکل الطیر منه

<طیر> جمع طائر و به معنای پرندگان است.

37- طعام خوردن انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 20 - 1

1 - همه پیامبران الهی در طول تاریخ ، همچون سایر مردمان ، نیازمند به تناول غذا و داد و ستد با مردم

و ما أرسلنا قبلک من المرسلین إلاّ إنّهم لیأکلون الطعام و یمشون فی الأسواق

38- عجز از خوردن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 91 - 2

2 - استهزای معبود های مشرکان در بتکده از سوی ابراهیم ( ع ) ، با توجه به ناتوانی آنان از خوردن بود .

فراغ إلی ءالهتهم فقال ألا تأکلون

استفهام در <ألا تأکلون> برای استهزا است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 92 - 3

3 - مشرکان عصر ابراهیم ، پرستشگر معبودهایی ناتوان از خوردن و گفتوگو کردن

فقال ألا تأکلون . ما لکم لاتنطقون

39- ناپسندی خوردن مال یتیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 38 - 2

2- شرک به خدا ، پرخاش به والدین ، تبذیر ، فرزندکشی ، زنا ، قتل ناحق ، خوردن مال یتیم ، پیروی از راهی که پشتوانه علمی ندارد و مغرورانه راه رفتن ، اعمال ناپسند و منفور خداوند

کلّ ذلک کان سیّئه عند ربّک مکروهًا

ص: 221

خوردنیها

40- اجتناب از خوردنیهای حرام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 57 - 20

20 - ضرورت پرهیز از خوراکی های ناپاک و غیر طیب

کلوا من طیبت . .. و ما ظلمونا و لکن کانوا أنفسهم یظلمون

41- احکام خوردنیها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 172 - 4،5

4 - اصل و قاعده اولیه در خوراکی های طیب ، حلیت است .

کلوا من طیبت ما رزقنکم

5 - استفاده از خوراکی های خبیث ( ناپاک و ناملایم با طبع ) حرام است .

کلوا من طیبت ما رزقنکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 173 - 1،2

1 - خوردن مردار ، خون ، گوشت خوک و حیوانی که به نام غیر خدا ذبح شده ، حرام است .

إنما حرم علیکم المیته و الدم و لحم الخنزیر و ما أهل به لغیر اللّه

<اهلال> (مصدر (أهلّ) به معنای بلند کردن صداست و مقصود از آن در آیه - چنانچه اهل تفسیر برآنند - نام بردن است و لام در <لغیر اللّه> برای تعدیه می باشد. بنابراین <ما أهل به لغیر اللّه>; یعنی، حیوانی که ]به هنگام ذبح[ نام غیر خدا بر او برده شود.

2 - به هنگام اضطرار بهره برداری از مردار ، خون ، گوشت خوک و ذبیحه ای که نام غیر خدا بر او برده شده ، حلال است .

فمن اضطر . .. فلا إثم علیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 1 - 5،6،7،9،14

5 - حلیت خوردن گوشت برخی از چهارپایان و سایر بهره برداری ها از آن

أحلت لکم بهیمه الانعم الا ما یتلی علیکم

<بهیمه> اسم است برای هر حیوان چهارپای صحرایی و یا دریایی (مجمع البیان). و <انعام> به گاو و شتر و گوسفند گفته می شود. (مفردات راغب). و اضافه <بهیمه> به <انعام>، اضافه بیانیه است. قابل ذکر است که چون حلیت به خود بهیمه تعلق گرفته

ص: 222

نه به خصوص خوردن از گوشت آنها، معلوم می شود علاوه بر استفاده خوراکی، سایر بهره برداریها نیز مورد نظر می باشد.

6 - حرمت خوردن گوشت برخی از چهارپایان و سایر بهره برداری ها از آن

أحلت لکم بهیمه الانعم الا ما یتلی علیکم

7 - حرمت خوردن برخی از اجزای چهارپایان حلال گوشت

أحلت لکم بهیمه الانعم الا ما یتلی علیکم

بنابر اینکه استثنای در <الا مایتلی> نسبت به اجزای مستثنی منه باشد نه از افراد آن.

9 - خوردن گوشت و سایر بهره برداری ها از حیوانی که در حال احرام شکار شود ، حرام است .

غیر محلی الصید

بنابر اینکه <صید> به معنای اسم مفعول باشد ; یعنی حیوان شکار شده.

14 - حلیت خوردن گوشت برخی از چهارپایان ( شتر ، گاو و گوسفند ) و حرمت برخی دیگر و حرمت صید و شکار در حال احرام ، از عهد ها و پیمان های الهی با مؤمنان

اوفوا بالعقود أحلت لکم بهیمه الانعم الا ما یتلی علیکم غیر محلی الصید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 3 - 4،5،7،8،9،12،35

4 - حرمت استفاده از حیوانی که طعمه و شکار درندگان شده و بمیرد .

حرمت . .. و ما اکل السبع

5 - تذکیه حیوان ، موجب حلیت آن می گردد ، اگر چه به واسطه خفگی ، زدن ، پرت شدن ، شاخ خوردن و دریده شدن توسط درندگان در آستانه مردن باشد .

حرمت . .. الا ما ذکیتم

7 - حرمت تعیین سهام گوشت حیوان ، به وسیله تیر های قمار

حرمت . .. و إن تستقسموا بالازلم

<ازلام> تیرهای مخصوصی بوده که برای قمار از آن استفاده می کردند. و استقسام چهارپایان به وسیله <ازلام>، به معنای سهم بندی آنها با تیرهای مخصوص است.

8 - حرمت استفاده از گوشتی که به وسیله تیر های قمار سهم بندی شود .

حرمت . .. و إن تستقسموا بالازلم

چون آیه شریفه درباره حیواناتی است که بهره گیری از آنها حرام است، به نظر می رسد علاوه بر حرمت سهم بندی به وسیله تیرهای قمار، دلالت بر تحریم استفاده از گوشتی که آن گونه تقسیم شده نیز داشته باشد.

9 - خوردن مردار ، خون و گوشت خوک ، بردن غیر نام خدا در ذبح ، قربانی برای بت ها و تقسیم گوشت حیوانات با قمار ، از اعمال مردم در جاهلیت

حرمت علیکم . .. و ما ذبح علی النصب و إن تستقسموا بالازلم

12 - قسمت بندی گوشت به حکم قمار و استفاده از آن و خوردن گوشت حیوانی که به نام غیر خدا و یا بر آستان بت ها ذبح شود ، فسق است .

حرمت علیکم . .. و ما ذبح علی النصب و إن تستقسموا بالازلم ذلکم فسق

35 - استفاده از مردار ، خون ، گوشت خوک و حیوانی که نام غیر خدا به هنگام ذبح بر آن برده شود ، در حال اضطرار جایز است .

ص: 223

حرمت علیکم . .. فمن اضطر فی مخمصه غیر متجانف لاثم فإنّ اللّه غفور رحیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 4 - 3،5،13،14،15،17،18،23،31

3 - خوردن طیبات ( چیز های پاکیزه و ملایم با طبع ) حلال است .

قل احل لکم الطیبت

5 - خوردن خبائث ، حرام است .

احل لکم الطیبت

13 - خوردن شکاری که به وسیله سگ تعلیم دیده صید و کشته شده باشد ، حلال است .

فکلوا مما امسکن علیکم

بیان اوصافی برای سگان شکاری و شرایطی برای حلیت شکار آنها نشانه آن است که شکار آنها نیازی به تذکیه ندارد. برداشت فوق را فرمایش امام صادق(ع) تأیید می کند که در پاسخ از سؤال از حلیت شکاری که توسط سگ تعلیم دیده، صید و کشته شده باشد فرمود: لابأس قال اللّه عزوجل <فکلوا مما امسکن علیکم ... >.

_______________________________

کافی، ج 6، ص 202، ح 8; نورالثقلین، ج 1، ص 592، ح 43.

14 - وجود حیوانات حلال گوشت در میان حیوانات وحشی

و ما علمتم من الجوارح مکلبین تعلمونهن مما علمکم اللّه فکلوا مما امسکن

چون سگ و دیگر درندگان را برای شکار حیوانات وحشی به کار می گیرند، برداشت فوق به دست می آید.

15 - خوردن شکاری که به وسیله حیوانات درنده تعلیم دیده ( از قبیل سگ ، شیر ، باز شکاری و . . . ) صید شود ، حلال است .

و ما علمتم من الجوارح مکلبین . .. فکلوا

کلمه <جوارح> جمع <جارحه> به هر حیوان درنده گفته می شود. گفتنی است که اگر <مکلبین> حالی باشد که تشبیه را افاده کند، نمی تواند <جوارح> را مقید به خصوص سگان شکاری کند. مضافاً اینکه تقیید کلی به یک مصداق خاص دور از فصاحت است.

17 - صید درندگان شکاری در صورتی حلال است که همانند سگان شکاری تعلیم دیده ، عمل کنند .

و ما علمتم من الجوارح مکلبین . .. فکلوا مما امسکن

<مکلبین> جمع <مکلب> (تعلیم دهنده سگان)، حال برای فاعل <علمتم> است و معنای تشبیه را افاده می کند، بنابراین معنای آیه چنین می شود: شکار درندگانی که آنها را همانند سگان شکاری تعلیم داده اید، حلال است.

18 - صید سگ شکاری تعلیم دیده از طیبات است .

احل لکم الطیبت و ما علمتم من الجوارح

عطف <ما علمتم>، عطف خاص بر عام است.

23 - صید سگ شکاری و دیگر درندگان تعلیم دیده در صورتی حلال است که از جانب صیاد روانه شکار شود ، نه سرخود و بدون فرمان .

فکلوا مما امسکن علیکم

کلمه <علیکم> جواز استفاده را مشروط به این می کند که درنده شکاری، شکار را برای صیاد گرفته باشد نه برای خود. و این در صورتی است که حیوان شکاری به اشاره و فرمان صیاد به سوی شکار رود، نه سرخود و بدون فرمان.

ص: 224

31 - رعایت مقررات الهی در خوردنی ها و شکار حیوانات ، نشانه تقوا و پرهیزگاری است .

احل لکم الطیبت . .. و اذکروا اسم اللّه علیه و اتقوا اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 5 - 3،4،6،7،10،15،19،38

3 - جواز استفاده مسلمانان از غذا های اهل کتاب

و طعام الذین اوتوا الکتب حل لکم

4 - جواز استفاده مسلمانان از ذبایح اهل کتاب *

و طعام الذین اوتوا الکتب حل لکم

از مصادیق مورد نظر برای <طعام الذین>، به قرینه آیات گذشته که درباره ذبح و تذکیه حیوانات بود، می تواند ذبیحه اهل کتاب باشد.

6 - حلیت غذای مسلمانان برای اهل کتاب

و طعامکم حل لهم

7 - حلیت غذای مسلمانان برای اهل کتاب در قوانین آنان *

و طعامکم حل لهم

بنابر اینکه جمله <طعامکم حل لهم> اخبار از حکمی در شریعت آنان باشد. یعنی آنان در کتاب خود، دلیلی بر حرمت غذای شما مسلمانان ندارند.

10 - تغذیه و احکام آن ، مورد توجه و عنایت دین اسلام

الیوم احل لکم الطیبت . .. و طعامکم حل لهم

15 - حلیت طیبات و غذا های اهل کتاب و جواز ازدواج با زنان پاکدامن آنان ، امتنان خداوند بر مسلمانان

الیوم احل لکم

علاوه بر سیاق و لحن آیه، از <لام انتفاع> در <لکم>، امتنان استفاده می شود.

19 - اعتقاد به خدا و رسالت انبیا ، ملاک حلیت غذای اهل کتاب و حلیت ازدواج با زنان آنان

احل لکم الطیبت و طعام الذین اوتوا الکتب . .. و المحصنت من الذین اوتوا الکتب

مراد از <الذین اتوا الکتب>، یهود و نصارا هستند، ولی از آنان به <اوتوا الکتاب> تعبیر شده تا به علت حکم اشاره داشته باشد. و مشخصه اهل کتاب در بین سایر کافران، اعتقاد به خدا و رسالت پیامبران است.

38 - جواز استفاده از غذا های اهل کتاب مگر ذبایح آنان

و طعام الذین اوتوا الکتب حل لکم

از امام صادق(ع) روایت شده که در رد کسی که برای حلیت ذبیحه اهل کتاب به آیه فوق تمسک کرد فرمود: کان ابی یقول: انما هو الحبوب و اشباهها.

_______________________________

کافی، ج 6، ص 240، ح 10; نورالثقلین، ج 1، ص 593، ح 48.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 96 - 2،3،4،5،8،10

ص: 225

2 - جواز خوردن حیوان های صید شده دریایی ، برای محرم و غیر محرم

احل لکم صید البحر و طعامه متعاً لکم و للسیاره

در برداشت فوق ضیمر در <طعامه> به <صید البحر> برگردانده شده است. بر این مبنا مراد از <طعام> معنای مصدری است.

3 - مسافران غیر محرم مجاز به صید حیوان های دریایی و خوردن آن

احل لکم صید البحر و طعامه متعاً لکم و للسیاره

کلمه <السیاره> به معنای جماعتی است که در حال سیر هستند که از آنان به مسافر تعبیر می شود.

4 - جواز استفاده از خوراکی های دریا برای محرم و غیر محرم

احل لکم صید البحر و طعامه متعاً لکم و للسیاره

در برداشت فوق ضمیر در <طعامه> به <البحر> برگردانده شده است بر این مبنا طعام به معنای <مایؤکل> - خوراکیها است اعم از صید و غیر صید.

5 - شکار حیوان های دریایی در صورتی جایز است که به منظور بهره گیری شکار شوند نه به خاطر تفریح و امثال آن

احل لکم صید البحر و طعامه متعاً لکم و للسیاره

چنانچه متاعاً مفعول له باشد بیانگر علت تجویز صید و طعام بوده و در نتیجه حکم حلیت دائر مدار آن می باشد بنابراین شکار دریائی تنها در صورت تمتع و بهرهوری مجاز شمرده شده است.

8 - حرمت خوردن شکار صحرایی در حال احرام هر چند شخص محرم آن را شکار نکند .

احل لکم صید البحر و طعامه . .. و حرم علیکم صید البر

در برداشت فوق کلمه <صید> به معنای اسم مفعول - حیوان شکار شده - گرفته شده است. و این معنا اعم از این است که خود محرم و یا شخص دیگری آن حیوان را شکار کند.

10 - صید حیوانات صحرایی و خوردن گوشت آنها در حال احرام بی تقوایی است .

و حرم علیکم صید البر ما دمتم حرماً و اتقوا اللّه

از مصادیق مورد نظر برای <تقوا> به قرینه <حرم علیکم . ..> پرهیز از صید در حال احرام است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 119 - 5،6،10

5 - خداوند محدوده دقیق خوردنیهای حرام را قبل از نزول آیات سوره انعام برای مردم تبیین کرده بود.

و قد فصل لکم ما حرم علیکم

<قد فصل> فعل ماضی محقق و به معنی <قد بین> است و بر وقوع حتمی فعل در گذشته دلالت دارد. بنابراین باید قبل از نزول این آیات، آیاتی در تحریم برخی خوردنیها نازل شده باشد، که ظاهراً آیه 115 سوره نحل است.

6 - اصل در خوردنیها حلیت است.

و ما لکم ألا تأکلوا مما ذکر اسم الله علیه و قد فصل لکم ما حرم علیکم

در آیه شریفه با استناد به بیان محرمات، بقیه موارد مباح و مجاز شمرده شده است. لذا اصل در خوردنیها حلیت است، مگر آنچه حرمتش بیان شود.

10 - در صورت اضطرار خوردن از حیوانی که هنگام ذبح نام خدا بر آن برده نشده باشد، جایز است.

و قد فصل لکم ما حرم علیکم إلا ما اضطررتم إلیه

ص: 226

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 121 - 1،2،4

1 - خوردن ذبیحه ای که نام خدا بر آن برده نشده، حرام است.

و لا تأکلوا مما لم یذکر اسم الله علیه

2 - خوردن از ذبیحه ای که نام خدا بر آن برده نشده، فسق (خروج از طاعت خداوند) است.

و لا تأکلوا مما لم یذکر اسم الله علیه و إنه لفسق

مرجع ضمیر <إنه>، <أکل> می تواند باشد که از جمله <لا تأکلوا> گرفته شده است.

4 - خوردن میته حرام است.

و لا تأکلوا مما لم یذکر اسم الله علیه

از موارد و مصادیق مسلم برای <ما لم یذکر اسم الله>، حیوانی است که خود مرده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 141 - 9

9 - جواز استفاده از انواع میوه ها و محصولات کشاورزی برای انسان

کلوا من ثمره إذا أثمر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 142 - 2

2 - جواز خوردن گوشت چهارپایان (شتر، گاو، گوسفند)

و من الأنعم . .. کلوا مما رزقکم الله

<أنعام> جمع <نعم> به شتر، گاو و گوسفند، اطلاق می شود. (لسان العرب).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 143 - 2،5

2 - حلیت خوردن از بز و گوسفند نر و ماده و جنین آنها

من الضأن . .. قل ءالذکرین حرم أم الأنثیین أما اشتملت علیه أرحام الأنثیین

5 - اصل در مأکولات حلیت و اثبات حرمت آن نیازمند ارائه دلیل علم آور است.

قل ءالذکرین حرم . .. نبئونی بعلم إن کنتم صدقین

چون خداوند در آیه شریفه دلیل تحریمهای بیجا را جویا شده است، آن هم دلیلی که <علمی> باشد، چنین بر می آید که حلیت نیازمند دلیل نیست، آنچه محتاج دلیل است تحریم می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 144 - 2

2 - استفاده از گوشت شتر و گاو نر و ماده و جنین آنها حلال است.

و من الإبل اثنین . .. قل ءالذکرین حرم أم الأنثیین أما اشتملت علیه أرحام الأنثیین

ص: 227

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 145 - 4،6،7،15،16،18

4 - همگان (زن و مرد و . ..) در حلیت بهرهوری از خوردنیهای حلال برابرند.

قل لا أجد . .. طاعم یطعمه

تعبیر <طاعم یطعمه> ظاهراً ردی است بر تبعیض مشرکان بین زن و مرد در بهره برداری از برخی چهارپایان که در آیات قبل به آن اشاره شد. (و محرم علی أزواجنا.)

6 - خوردن گوشت مردار، خوک، خون و حیوانی که هنگام ذبح نام خدا بر آن برده نشده، حرام است.

إلا أن یکون میته أو دما مسفوحا أو لحم خنزیر فإنه رجس أو فسقا أهل لغیر اللّه به

7 - ممنوعیت بهره گیری از مردار، خون و خوک، منحصر به خوردن آنهاست. *

محرما علی طاعم یطعمه إلا أن یکون میته

15 - اضطرار، مجوز خوردن غذاهای حرام به مقدار رفع ناچاری

فمن اضطر غیر باغ و لاعاد

<عاد> از <عدو> به معنی تجاوز است. بنابراین مراد از <لاعاد> در آیه شریفه می تواند <لاعاد من حد الإضطرار> باشد.

16 - خوردن خون، گوشت مردار، خوک و حیوان تذکیه نشده بر مضطر جایز است.

إلا أن یکون میته أو دما . .. فمن اضطر ... فإن ربک غفور رحیم

18 - کسی که با اراده و خواست خود، خویش را به اضطرار بیندازد، حکم مضطر را ندارد و خوردنیهای حرام بر او حلال نمی شود.

فمن اضطر غیر باغ و لاعاد

<باغ> از <بغی> به معنای طلب است <و غیر باغ>، به قرینه جملات قبل، یعنی <غیر طالب للإضطرار>. بنابراین کسی که خود را مضطر کند، مشمول حکم آیه نیست.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 146 - 1،3

1 - خداوند خوردن گوشت حیوانات دارای ناخن (چنگال) را بر یهود حرام کرده بود.

و علی الذین هادوا حرمنا کل ذی ظفر

3 - خوردن دنبه و پیه گاو و گوسفند بر یهود، جز آنچه بر پشت و چسبیده بر روده و استخوان بوده، حرام بوده است.

و من البقر و الغنم حرمنا علیهم شحومهما إلا ما حملت

<شحم> به معنی چربی و پیه است و <ظهر> یعنی پشت و <حوایا>، جمع <حویه>، به معنی روده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 31 - 5

5 - اسراف و زیاده روی در بهره گیری از خوردنیها و آشامیدنیها، امری حرام برای تمامی انسانها

کلوا و اشربوا و لاتسرفوا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 228

5 - اعراف - 7 - 32 - 9

9 - جواز استفاده مؤمن و کافر از زیباییها و روزیهای پاکیزه خدا در دنیا

قل هی للذین ءامنوا فی الحیوه الدنیا خالصه یوم القیمه

کلمه <خالصه> حال است برای <هی> و <یوم القیامه> متعلق به آن می باشد. ذکر نشدن این کلمه در مورد <الحیاه الدنیا> حاکی از انحصاری نبودن مواهب دنیا برای مؤمنان است. یعنی: قل هی للذین آمنوا و لغیر هم فی الحیاه الدنیا و لهم خالصه یوم القیامه.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 26 - 11

11 - جواز بهرهوری مؤمنان از هر روزی طیب و پاکیزه

و رزقکم من الطیبت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 69 - 1

1 - غنیمت های به دست آمده از دشمنان دین ، حلال و بهرهوری از آنها جایز است .

فلکوا مما غنمتم حللا طیبا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 114 - 14

14- ملاک و معیار خوردنی های مجاز ، مطابق با طبع و ذائقه طبیعی انسان و حلال شرعی بودن است .

فکلوا ممّا رزقکم الله حل-لاً طیبًا

برداشت فوق، بر این اساس است که آیه شریفه - به قرینه آیه بعد (إنما حرّم علیکم المیته . ..) - درصدد بیان قلمرو خوردنیهای مجاز و غیر مجاز است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 115 - 1،2،3

1- خوردن مردار ، خون و گوشت خوک ، حرام است .

حرّم علیکم المیته و الدم و لحم الخنزیر

2- خوردن گوشت حیوانی که به هنگام ذبح ، نام غیر خدا بر آن برده شود ، حرام است .

حرّم علیکم . .. ما أهلّ لغیر الله به

برداشت فوق، بنابراین مبناست که مراد از <ما أهلّ . ..> بر زبان آوردن نام غیر خدا - مانند بت -، به هنگام ذبح حیوانات باشد.

3- حرمت خوردن گوشت حیوان قربانی شده برای غیر خدا

حرّم علیکم . .. ما أهلّ لغیر الله به

برداشت فوق، بنابراین نکته است که مراد از <ما أهلّ . ..> قربانیهایی باشد که مشرکان برای بتها انجام می دادند.

ص: 229

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 28 - 15

15 - شتر ، گاو و گوسفند ، چهارپایانی حلال گوشت

علی ما رزقهم من بهیمه الأنع-م فکلوا منها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 30 - 8،9،11

8 - شتر ، گاو و گوسفند ، چهار پایانی حلال گوشت

و أُحلّت لکم الأنع-م

<أنعام> (جمع <نعم>) در اصل به معنای شتر است. بنابراین <أنعام>; یعنی، شتران لکن گاهی <أنعام>; گفته می شود و از آن مجموع شتر، گاو و گوسفند اراده می شود. مقصود از <أنعام>در جمله فوق استعمال دوم است. گفتنی است که جمله <أحلت لکم الأنعام> به تقدیر <أحلت لکم أکل لحوم الأنعام> می باشد; یعنی، برای شما خوردن گوشت شتر، گاو و گوسفند حلال شده است.

9 - استفاده از گوشت شتر ، گاو و گوسفند ، به جز در مواردی که از سوی خدا تحریم شده ، حلال و جایز است .

و أُحلّت لکم الأنع-م إلاّ ما یتلی علیکم

11 - استفاده از گوشت حیوانی که با نام غیر خدا ذبح شده باشد حرام است .

و أُحلّت لکم الأنع-م إلاّ ما یتلی علیکم

کلمه <ما> در <إلاّ ما یتلی علیکم> هر چند که عام است و شامل همه مواردی می شود که در آیات <محرمات أکل> بیان شده است; لکن به قرینه جمله <و یذکروا اسم اللّه. .. علی ما رزقهم من بهیمه الأنعام> در دو آیه پیشین، و نیز تفریع جمله <فاجتنبوا الرجس من الأوثان...> (ذیل آیه) بر جمله <أحلت لکم الأنعام إلاّ ما یتلی علیکم>، می توان گفت که مراد از <ما> خصوص موردی است که حیوانی با نام غیر خدا (بت ها)، ذبح شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 2،3،4،9،10،11،12،13،22

2 - نابینایان ، لنگ ها و مریضان ، در استفاده از خوراکی های اهل خانه خود ( فرزندان و همسر ) بدون هیچ اجازه ای ، مجازاند .

لیس علی الأعمی حرج و لا علی الأعرج حرج و لا علی المریض حرج . .. أن تأکلوا من بیو

برداشت فوق، مبتنی بر این است که جمله <و لا علی أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم> عطف بر جمله پیشین باشد. گفتنی است مقصود از <بیوتکم> (خانه های خود) خانه همسر و فرزندان است که از افراد خودی هر شخصی محسوب می شوند.

3 - نابینایان ، لنگ ها و مریضان ، در استفاده از خوراکی های منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دایی و خاله خود ، بدون هیچ اذنی ، مجازاند .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من ... بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم

4 - نابینایان ، لنگ ها و مریضان ، در استفاده از خوراکی های منازلی که کلید های آنها را در دست دارند و نیز از منازل دوستان خود ، بدون هیچ اذنی ، مجازاند .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من بیوتکم ... أو ما ملکتم مفاتحه أو صدیقکم

9 - استفاده از خوراکی های اهل خانه خود ( فرزندان و همسر ) بدون اذن خواستن ، جایز است .

لیس علی الأعمی حرج . .. و لا علی أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم

ص: 230

10 - استفاده از خوراکی های منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دایی و خاله خود ، بدون اذن خواستن ، جایز است .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم .

11 - استفاده از خوراکی های منازلی که کلید های آنها در دست انسان است ، بدون اذن خواستن ، جایز است .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من بیوتکم ...أو ما ملکتم مفاتحه

12 - انبارداران و کسانی که وکیل افراد در نگه داری خوردنی ها و مواد غذایی اند ، می توانند بدون اذن خواستن از صاحبان آنها ، از آن خوردنی ها تناول کنند .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من بیوتکم ... أو ما ملکتم مفاتحه

برخی از مفسران بر آنند که مقصود از <ما ملکتم مفاتحه> کسانی اند که وکیل و قیم دیگران در آب ملک و حیواناتی مانند گاو، گوسفند و شتر می باشند. این افراد حق دارند بدون اذن خواستن، از خوراکی های موجود در انبارها و نیز از شیر و دیگر فراورده های حیوانات تحت حفاظت خود، به مقدار مصرف شخصی خود بهره گیرند.

13 - استفاده از خوراکی های منازل دوستان ، بدون اذن خواستن ، جایز است .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من بیوتکم ... أو صدیقکم

22 - مسلمانان ، در عین مجاز بودن از تناول کردن خوراکی های منازل خویشاوندان و دوستان خویش ، می توانند با هم و یا جدا از آنان و بدون اذن ، غذا میل کنند .

لیس علی الأعمی حرج . ..و لا علی أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 72 - 6

6 - بخش زیادی از اجزای بدن شتر ، گاو و گوسفند قابل خوردن است ; نه همه آنها .

و منها یأکلون

برداشت یاد شده بر این اساس استوار است که <من> در <منها> برای تبعیض و ناظر به بعضیت در اجزاء باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 79 - 5

5 - جواز خوردن گوشت شتر ، گاو و گوسفند

الأنع-م . .. و منها تأکلون

42- استفاده از خوردنیها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 93 - 6

6 - توهم حرمت بهره گیری مؤمنان از انواع خوراکی ها و نوشیدنی ها و گمان ناسازگاری آن با مراحل تقوا و ایمان ، توهم و گمانی واهی و نادرست .

لیس علی الذین ءامنوا و عملوا الصلحت جناح فیما طعموا

ص: 231

برداشت فوق بر این اساس است که آیه مورد بحث تکمیل و توضیحی برای آیه 87 از همین سوره باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 31 - 4

4 - جواز بهره گیری از خوردنیها و نوشیدنیها تا آنجا که به اسراف نینجامد.

کلوا و اشربوا و لاتسرفوا

43- اسراف در خوردنیها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 31 - 5،8

5 - اسراف و زیاده روی در بهره گیری از خوردنیها و آشامیدنیها، امری حرام برای تمامی انسانها

کلوا و اشربوا و لاتسرفوا

8 - زیاده روی در زینت دادن خویش، و اسراف در خوردن و آشامیدن، موجب محرومیت از محبت خداوند است.

خذوا زینتکم . .. و لاتسرفوا إنه لایحب المسرفین

44- امتحان با خوردنیها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 71 - 14

14 - خوردن ، آشامیدن ، تجمل ، زیبایی ، داشتن همدم و همراهانی موافق ، از مهم ترین جاذبه و دلبستگی های انسان و وسیله آزمون او

یطاف علیهم بصحاف . .. و فیها ما تشتهیه الأنفس

برداشت یاد شده با توجه به دو نکته است: الف) موارد بالا در این آیات بیان شده و تخصیص به ذکر یافته است. ب) خداوند به اهل تقوا نوید داده است که اگر در این زمینه ها کنترل و تقوا داشته باشند و از حدود الهی نگذرند، در بهشت به همه آنها دست خواهند یافت.

45- بهترین خوردنیها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 67 - 7

7- فرآورده های درختان خرما و انگور ، از بهترین و سالم ترین فرآورده های خوراکی و نوشیدنی برای انسان

ص: 232

نسقیکم ممّا . .. و من ثمرت النخیل و الأعن-ب تتّخذون منه سکرًا و رزقًا حسنًا

اختصاص به ذکر یافتن فرآورده های درختان خرما و انگور، از میان مجموعه خوراکیها و نوشیدنیها، می تواند حاکی از نکته یاد شده باشد.

46- پاکیزگی خوردنیها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 4 - 4

4 - پاکیزگی و سازگاری خوردنی ها با طبع ، ملاکی در حلیت آنها

احل لکم الطیبت

47- تبیین احکام خوردنیها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 32 - 16

16 - بیان احکام خوراکیها، نوشیدنیها، زینتها و تعیین حد و مرز حلیت آنها، نمونه ای از تبیین احکام و آیات الهی از سوی خداوند است.

خذوا زینتکم عند کل مسجد و کلوا و اشربوا و لاتسرفوا . .. کذلک نفصل الأیت

48- تحریم خوردنیهای مباح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 119 - 1

1 - برخی از مردم عصر جاهلیت خوردن گوشت حیوانی را که با نام خدا ذبح شده باشد حرام می دانستند.

و ما لکم ألا تأکلوا مما ذکر اسم الله علیه

49- تشریع احکام خوردنیها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 119 - 5

5 - خداوند محدوده دقیق خوردنیهای حرام را قبل از نزول آیات سوره انعام برای مردم تبیین کرده بود.

و قد فصل لکم ما حرم علیکم

ص: 233

<قد فصل> فعل ماضی محقق و به معنی <قد بین> است و بر وقوع حتمی فعل در گذشته دلالت دارد. بنابراین باید قبل از نزول این آیات، آیاتی در تحریم برخی خوردنیها نازل شده باشد، که ظاهراً آیه 115 سوره نحل است.

50- تکرار نزول آیات خوردنیهای حرام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 30 - 10

10 - نزول آیات متعدد درباره خوردنی های حرام و بیان مکرر آنها برای مردم از سوی خداوند

و أُحلّت لکم الأنع-م إلاّ ما یتلی علیکم

برخی از مفسران برآنند که <یتلی> برای زمان استقبال است; یعنی، <گوشت چهارپایانی مانند شتر، گاو و گوسفند برای شما حلال است مگر آنچه را که در آینده برای شما بیان خواهد شد>. بنابراین کلمه <یتلی> اشاره دارد به آیه 3 سوره <مائده> است که: <حرّمت علیکم المیته والدم ولحم الخنزیر و...> که بعد از آیه مورد بحث، نازل شده است. برخی دیگر از مفسران نیز برآنند که کلمه <یتلی> مضارع استمراری است و اشاره به آیاتی دارد که پیش از آن در مکه (آیه 145 سوره انعام و آیه 115 سوره نحل) و در مدینه پس از گذشت شش ماه از هجرت (آیه 173 سوره بقره) نازل شده است. برداشت یاد شده، بر پایه دیدگاه دوم است.

51- حلیت خوردنیها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 32 - 6

6 - حلیت، قانون اولی و اصل کلی در بهره گیری از زینتها، خوراکیها و نوشیدنیهاست.

قل من حرم زینه الله التی أخرج لعباده

استفهام انکاری در <من حرم . ..> دلالت می کند بر این که اگر دلیلی برای حرمت اشیای ذکر شده یافت نشد، باید آنها را حلال دانست و منتظر دلیل خاص نبود، و این معنای اصل کلی و قانون اولی است.

52- خوردنی سلوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 80 - 6

6 - خداوند ، بر بنی اسرائیل زمان موسی ( ع ) ، خوردنی های < منّ > ( ترنجبین ) و < سلوی > ( بلدرچین ) نازل کرد .

و نزّلنا علیکم المنّ والسلوی

<منّ> قطراتی است که از آسمان بر درخت ها و سنگ ها می نشیند و به صورت عسل در می آید. طعم آن شیرین است و مانند شیره درخت خشک می شود (قاموس). برخی از مفسران آن را ترنجبین معنا کرده اند. <سلوی>، پرنده ای است شبیه کبوتر با پا و

ص: 234

گردنی درازتر که حرکتی سریع دارد و رنگ آن شبیه رنگ بلدرچین است (مصباح). برخی آن را همان بلدرچین می دانند.

53- خوردنی من

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 80 - 6

6 - خداوند ، بر بنی اسرائیل زمان موسی ( ع ) ، خوردنی های < منّ > ( ترنجبین ) و < سلوی > ( بلدرچین ) نازل کرد .

و نزّلنا علیکم المنّ والسلوی

<منّ> قطراتی است که از آسمان بر درخت ها و سنگ ها می نشیند و به صورت عسل در می آید. طعم آن شیرین است و مانند شیره درخت خشک می شود (قاموس). برخی از مفسران آن را ترنجبین معنا کرده اند. <سلوی>، پرنده ای است شبیه کبوتر با پا و گردنی درازتر که حرکتی سریع دارد و رنگ آن شبیه رنگ بلدرچین است (مصباح). برخی آن را همان بلدرچین می دانند.

54- خوردنیهای حرام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 1 - 6،7،9

6 - حرمت خوردن گوشت برخی از چهارپایان و سایر بهره برداری ها از آن

أحلت لکم بهیمه الانعم الا ما یتلی علیکم

7 - حرمت خوردن برخی از اجزای چهارپایان حلال گوشت

أحلت لکم بهیمه الانعم الا ما یتلی علیکم

بنابر اینکه استثنای در <الا مایتلی> نسبت به اجزای مستثنی منه باشد نه از افراد آن.

9 - خوردن گوشت و سایر بهره برداری ها از حیوانی که در حال احرام شکار شود ، حرام است .

غیر محلی الصید

بنابر اینکه <صید> به معنای اسم مفعول باشد ; یعنی حیوان شکار شده.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 96 - 8

8 - حرمت خوردن شکار صحرایی در حال احرام هر چند شخص محرم آن را شکار نکند .

احل لکم صید البحر و طعامه . .. و حرم علیکم صید البر

در برداشت فوق کلمه <صید> به معنای اسم مفعول - حیوان شکار شده - گرفته شده است. و این معنا اعم از این است که خود محرم و یا شخص دیگری آن حیوان را شکار کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 235

5 - انعام - 6 - 119 - 5

5 - خداوند محدوده دقیق خوردنیهای حرام را قبل از نزول آیات سوره انعام برای مردم تبیین کرده بود.

و قد فصل لکم ما حرم علیکم

<قد فصل> فعل ماضی محقق و به معنی <قد بین> است و بر وقوع حتمی فعل در گذشته دلالت دارد. بنابراین باید قبل از نزول این آیات، آیاتی در تحریم برخی خوردنیها نازل شده باشد، که ظاهراً آیه 115 سوره نحل است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 121 - 4

4 - خوردن میته حرام است.

و لا تأکلوا مما لم یذکر اسم الله علیه

از موارد و مصادیق مسلم برای <ما لم یذکر اسم الله>، حیوانی است که خود مرده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 145 - 6

6 - خوردن گوشت مردار، خوک، خون و حیوانی که هنگام ذبح نام خدا بر آن برده نشده، حرام است.

إلا أن یکون میته أو دما مسفوحا أو لحم خنزیر فإنه رجس أو فسقا أهل لغیر اللّه به

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 115 - 1،2،3

1- خوردن مردار ، خون و گوشت خوک ، حرام است .

حرّم علیکم المیته و الدم و لحم الخنزیر

2- خوردن گوشت حیوانی که به هنگام ذبح ، نام غیر خدا بر آن برده شود ، حرام است .

حرّم علیکم . .. ما أهلّ لغیر الله به

برداشت فوق، بنابراین مبناست که مراد از <ما أهلّ . ..> بر زبان آوردن نام غیر خدا - مانند بت -، به هنگام ذبح حیوانات باشد.

3- حرمت خوردن گوشت حیوان قربانی شده برای غیر خدا

حرّم علیکم . .. ما أهلّ لغیر الله به

برداشت فوق، بنابراین نکته است که مراد از <ما أهلّ . ..> قربانیهایی باشد که مشرکان برای بتها انجام می دادند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 118 - 6

6- یکسانی محرمات اصلی خوردنی ها ، در همه شریعت های آسمانی

و علی الذین هادوا حرّمنا . .. و ما ظلمن-هم و ل-کن کانوا أنفسهم یظلمون

چنان که از ارتباط این آیه با آیه قبل استفاده می شود، آیه شریفه در مقام پاسخ به سؤالی مقدر است که چرا یهودیان به تکالیف فزون تر مکلف شده اند; ولی در مقام بیان نگفته است که هر شریعتی تکلیف خاص به خود را دارد; بلکه یکسانی تکالیف را پذیرفته و بر اساس آن، عملکرد ظالمانه خود یهود را دلیل حرام شدن برخی از حلالها شمرده است.

ص: 236

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 30 - 11

11 - استفاده از گوشت حیوانی که با نام غیر خدا ذبح شده باشد حرام است .

و أُحلّت لکم الأنع-م إلاّ ما یتلی علیکم

کلمه <ما> در <إلاّ ما یتلی علیکم> هر چند که عام است و شامل همه مواردی می شود که در آیات <محرمات أکل> بیان شده است; لکن به قرینه جمله <و یذکروا اسم اللّه. .. علی ما رزقهم من بهیمه الأنعام> در دو آیه پیشین، و نیز تفریع جمله <فاجتنبوا الرجس من الأوثان...> (ذیل آیه) بر جمله <أحلت لکم الأنعام إلاّ ما یتلی علیکم>، می توان گفت که مراد از <ما> خصوص موردی است که حیوانی با نام غیر خدا (بت ها)، ذبح شده باشد.

55- خوردنیهای حلال

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 4 - 1

1 - پرسش مکرر مردم از پیامبر ( ص ) ، درباره خوردنیهایی که بر آنان حلال است .

یسئلونک ماذا احل لهم قل احل لکم الطیبت

فرازهای بعدی آیه همانند <فکلوا>، نشان می دهد که سؤال درباره خوردنیهای حلال بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 96 - 5

5 - شکار حیوان های دریایی در صورتی جایز است که به منظور بهره گیری شکار شوند نه به خاطر تفریح و امثال آن

احل لکم صید البحر و طعامه متعاً لکم و للسیاره

چنانچه متاعاً مفعول له باشد بیانگر علت تجویز صید و طعام بوده و در نتیجه حکم حلیت دائر مدار آن می باشد بنابراین شکار دریائی تنها در صورت تمتع و بهرهوری مجاز شمرده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 118 - 2

2 - خوردن ذبیحه ای که هنگام ذبح نام خدا بر آن برده شده، مجاز است.

فکلوا مما ذکر اسم الله علیه إن کنتم بأیته مؤمنین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 142 - 2

2 - جواز خوردن گوشت چهارپایان (شتر، گاو، گوسفند)

و من الأنعم . .. کلوا مما رزقکم الله

ص: 237

<أنعام> جمع <نعم> به شتر، گاو و گوسفند، اطلاق می شود. (لسان العرب).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 143 - 2

2 - حلیت خوردن از بز و گوسفند نر و ماده و جنین آنها

من الضأن . .. قل ءالذکرین حرم أم الأنثیین أما اشتملت علیه أرحام الأنثیین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 144 - 2

2 - استفاده از گوشت شتر و گاو نر و ماده و جنین آنها حلال است.

و من الإبل اثنین . .. قل ءالذکرین حرم أم الأنثیین أما اشتملت علیه أرحام الأنثیین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 115 - 5

5- اصل و قاعده اولیه در تمام خوراکی ها ، حلال بودن آنهاست .

فکلوا . .. حل-لاً طیبًا ... إنما حرّم علیکم المیته ... و ما أهلّ لغیر الله به

اطلاق <کلوا> و حصر مستفاد از <إنما حرم> مفید مطلب فوق است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 28 - 15

15 - شتر ، گاو و گوسفند ، چهارپایانی حلال گوشت

علی ما رزقهم من بهیمه الأنع-م فکلوا منها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 30 - 8

8 - شتر ، گاو و گوسفند ، چهار پایانی حلال گوشت

و أُحلّت لکم الأنع-م

<أنعام> (جمع <نعم>) در اصل به معنای شتر است. بنابراین <أنعام>; یعنی، شتران لکن گاهی <أنعام>; گفته می شود و از آن مجموع شتر، گاو و گوسفند اراده می شود. مقصود از <أنعام>در جمله فوق استعمال دوم است. گفتنی است که جمله <أحلت لکم الأنعام> به تقدیر <أحلت لکم أکل لحوم الأنعام> می باشد; یعنی، برای شما خوردن گوشت شتر، گاو و گوسفند حلال شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 72 - 6

6 - بخش زیادی از اجزای بدن شتر ، گاو و گوسفند قابل خوردن است ; نه همه آنها .

و منها یأکلون

ص: 238

برداشت یاد شده بر این اساس استوار است که <من> در <منها> برای تبعیض و ناظر به بعضیت در اجزاء باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 73 - 1

1 - شتر ، گاو و گوسفند - علاوه بر خوردن و سوار شدن - دارای منافع بسیار و انواع سود ها برای بشر است .

فمنها رکوبهم و منها یأکلون . و لهم فیها من-فع

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 79 - 5

5 - جواز خوردن گوشت شتر ، گاو و گوسفند

الأنع-م . .. و منها تأکلون

56- خوردنیهای خبیث

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 172 - 5

5 - استفاده از خوراکی های خبیث ( ناپاک و ناملایم با طبع ) حرام است .

کلوا من طیبت ما رزقنکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 173 - 3

3 - مردار ، خون ، گوشت خوک و حیوانی که برای بت ها ذبح شود ، یا به نام غیر خدا سر بریده شود ، از خوراکی های خبیث و پلید هستند .

کلوا من طیبت . .. إنما حرم علیکم المیته ... و ما أهل به لغیر اللّه

57- خوردنیهای سالم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 67 - 7

7- فرآورده های درختان خرما و انگور ، از بهترین و سالم ترین فرآورده های خوراکی و نوشیدنی برای انسان

نسقیکم ممّا . .. و من ثمرت النخیل و الأعن-ب تتّخذون منه سکرًا و رزقًا حسنًا

اختصاص به ذکر یافتن فرآورده های درختان خرما و انگور، از میان مجموعه خوراکیها و نوشیدنیها، می تواند حاکی از نکته یاد شده باشد.

ص: 239

58- خوردنیهای طیب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 168 - 3

3 - پاکیزه و موافق طبع بودن و حلیت ، دو شرط اساسی در توصیه خداوند به خوردن و بهره برداری از فراورده های زمین

کلوا مما فی الأرض حللا طیباً

در برداشت فوق <حلالا> و <طیباً> حال برای <ما> گرفته شده است. کلمه <طیب> - چنانچه از موارد استعمال به دست می آید - معادل کلمه <خوب> در فارسی است و لذا در هر جمله ای، مناسب حکمی که در آن جمله مطرح است، تفسیر می شود.

59- خوردنیهای مباح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 14 - 4

4- استفاده از مظاهر طبیعت ، برای خوراک ، پوشاک و زیورآلات مباح است .

لتأکلوا منه لحمًا طریًّا و تستخرجوا منه حلیه تلبسونها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 12 - 9

9 - استفاده از مظاهر طبیعت ، برای خوراک ، پوشاک و زیور آلات ، مجاز و روا است .

و من کلٍّ تأکلون لحمًا طریًّا و تستخرجون حلیه تلبسونها

60- درخواست خوردنی گیاهی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 61 - 5،6

5 - بنی اسرائیل ، از موسی ( ع ) خواستند تا برای رسیدن به خوراکی های گیاهی به درگاه خدا دعا کند .

فادع لنا ربک یخرج لنا مما تنبت الأرض

6 - قوم موسی ، خواهان خوراکی های گیاهی و روییده شده از زمین بودند .

فادع لنا ربک یخرج لنا مما تنبت الأرض من بقلها و . .. بصلها

عبارت <مما تنبت الأرض> (آنچه از زمین برویاندش) دلالت بر این دارد که: قوم موسی، خوراکیهایی را طلب می کردند که گیاهی بوده و محصول زمین باشد. اضافه شدن کلمات <بقل> و <بصل> به ضمیر <ها> - که به <الأرض> بر می گردد - (سبزیجات

ص: 240

زمین و ... پیاز زمین)، بیانگر تأکید آنان بر زمینی بودن خوراکیهای درخواستی است.

61- شرایط استفاده از خوردنیها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 168 - 3

3 - پاکیزه و موافق طبع بودن و حلیت ، دو شرط اساسی در توصیه خداوند به خوردن و بهره برداری از فراورده های زمین

کلوا مما فی الأرض حللا طیباً

در برداشت فوق <حلالا> و <طیباً> حال برای <ما> گرفته شده است. کلمه <طیب> - چنانچه از موارد استعمال به دست می آید - معادل کلمه <خوب> در فارسی است و لذا در هر جمله ای، مناسب حکمی که در آن جمله مطرح است، تفسیر می شود.

62- شرایط حلیت خوردنیها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 114 - 14

14- ملاک و معیار خوردنی های مجاز ، مطابق با طبع و ذائقه طبیعی انسان و حلال شرعی بودن است .

فکلوا ممّا رزقکم الله حل-لاً طیبًا

برداشت فوق، بر این اساس است که آیه شریفه - به قرینه آیه بعد (إنما حرّم علیکم المیته . ..) - درصدد بیان قلمرو خوردنیهای مجاز و غیر مجاز است.

63- علاقه به خوردنیها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 71 - 14

14 - خوردن ، آشامیدن ، تجمل ، زیبایی ، داشتن همدم و همراهانی موافق ، از مهم ترین جاذبه و دلبستگی های انسان و وسیله آزمون او

یطاف علیهم بصحاف . .. و فیها ما تشتهیه الأنفس

برداشت یاد شده با توجه به دو نکته است: الف) موارد بالا در این آیات بیان شده و تخصیص به ذکر یافته است. ب) خداوند به اهل تقوا نوید داده است که اگر در این زمینه ها کنترل و تقوا داشته باشند و از حدود الهی نگذرند، در بهشت به همه آنها دست خواهند یافت.

ص: 241

64- نعمت خوردنیها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 81 - 4

4 - خوردنی ها ، رزق و عطیه الهی است .

کلوا من طیّب-ت ما رزقن-کم

65- نقش خوردنیها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 81 - 15

15 - وجود زمینه های خطرناک برای طغیان گری ، در خوردنی ها

کلوا . .. و لاتطغوا فیه

ضمیر در <فیه> ممکن است به مصدر برگرفته شده از فعل <کلوا> (یعنی <أکل>) بازگردد و ممکن است <ما> در <ما رزقناکم> به اعتبار ارتباط با فعل <کلوا> مرجع ضمیر باشد. در هر صورت می توان به برداشت یاد شده دست یافت.

ص: 242

11- خورشید پرستی

1- بی منطقی خورشید پرستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 37 - 5

5 - پرستش خورشید و ماه و دیگر آیات الهی ، امری ناروا و به دور از اندیشه و معرفت

و من ءای-ته . .. لاتسجدوا للشمس و لا للقمر

با توجه به این که قرآن نخست انسان ها را به مطالعه آیات و معرفت هستی فراخوانده و پس از آن از پرستش خورشید نهی کرده است، این نکته به دست می آید که قرآن، پرستش خورشید و ماه را نتیجه اندیشه نکردن در هستی یا عدم شناخت صحیح آن می داند.

2- تاریخ خورشید پرستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 78 - 1

1 - پرستش خورشید، آیینی رایج در میان مردم زمان ابراهیم بود.

فلما رءا الشمس بازغه قال هذا ربی

3- خورشید پرستی در دوران ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 78 - 1

ص: 243

1 - پرستش خورشید، آیینی رایج در میان مردم زمان ابراهیم بود.

فلما رءا الشمس بازغه قال هذا ربی

4- خورشید پرستی در صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 37 - 6

6 - وجود گرایش های خورشیدپرستی و ماه پرستی ، در میان مردم عصر پیامبر ( ص )

لاتسجدوا للشمس و لا للقمر

مطلب بالا با توجه به این نکته است که نهی در موردی معنا دارد که زمینه ارتکاب منهی عنه وجود داشته باشد.

5- ردّ خورشید پرستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 78 - 2

2 - ابراهیم(ع) در مقام مجادله و برای ابطال عقاید شرک آمیز قوم خویش تظاهر به خورشیدپرستی کرد.

فلما رءا الشمس بازغه قال هذا ربی

6- ناپسندی خورشید پرستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 37 - 5

5 - پرستش خورشید و ماه و دیگر آیات الهی ، امری ناروا و به دور از اندیشه و معرفت

و من ءای-ته . .. لاتسجدوا للشمس و لا للقمر

با توجه به این که قرآن نخست انسان ها را به مطالعه آیات و معرفت هستی فراخوانده و پس از آن از پرستش خورشید نهی کرده است، این نکته به دست می آید که قرآن، پرستش خورشید و ماه را نتیجه اندیشه نکردن در هستی یا عدم شناخت صحیح آن می داند.

ص: 244

12- خورشید

1- خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 258 - 14

14 - طلوع دائمی خورشید از مشرق ، جلوه ای از قدرت الهی و نشانه ربوبیّت او

حاجّ ابرهیم فی ربّه . .. فان اللّه یأتی بالشمس من المشرق

2- آثار مطالعه در خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 13 - 3

3 - مطالعه در ویژگی های خورشید و فواید آن برای انسان ، زمینه ساز پی بردن به قدرت خداوند و پذیرش معاد است .

عمّ یتساءلون . .. ألم نجعل ... و جعلنا سراجًا وهّاجًا

3- آثار نور خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شمس - 91 - 2 - 3

3 - نور ماه ، تابع نور خورشید است . *

و القمر إذا تلیها

جانشین بودن ماه برای خورشید و نه عکس آن، بیانگر فرع بودن نور ماه است.

ص: 245

4- استفاده از خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 12 - 2،6

2- رام و مسخر بودن خورشید ، ماه ، شب و روز از نعمت های الهی و در جهت بهره برداری انسان است .

و سخ-ّر لکم الّیل و النهار و الشمس و القمر

6- بهره بردن آدمی از شب ، روز ، ماه و خورشید متفاوت با بهره بردن او از ستارگان است .

سخ-ّر لکم . .. الشمس ... و النجوم مسخّرت بأمره

با توجه به اینکه خداوند در رابطه با تسخیر شب، روز، ماه و خورشید لفظ <سخّر لکم> را به کار برد، ولی برای تسخیر ستارگان لفظ <مسخّرات بأمره> را بدون لفظ <لکم> آورد، مطلب فوق به دست می آید.

5- انقیاد خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 2 - 5،15

5- خورشید و ماه مقهور خدا و رام فرمان اویند .

سخر الشمس و القمر

<تسخیر> (مصدر سخّر) به معنای رام کردن و غلبه یافتن است.

15- نظام هستی ( برافراشته بودن آسمانها ، رام بودن خورشید و ماه به فرمان خدا و حرکت آنها ) دلیل و آیتی بر ربوبیت خداوند

الله الذی رفع السموت . .. لعلکم بلقاء ربکم توقنون

چون خداوند در ابتدای آیه با جمله <الله الذی . ..> توصیف و معرفی شد، ظاهر آن بود که در جمله <لعلکم ...> نیز <لعلکم بلقاء الله> آورده شود. این تعویض ; یعنی، آوردن <ربکم> به جای <الله> می رساند که مقصود اصلی از توصیف <الله> به ویژگیهای یاد شده، اثبات ربوبیّت اوست.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 18 - 1

1 - سجده ( خضوع و انقیاد ) اهل آسمان و زمین و نیز خورشید ، ماه ، ستارگان ، کوه ها ، درختان و جنبندگان برای خدا

ألم تر أنّ اللّه یسجد له من فی السم-وت و من فی الأرض . .. و الشجر و الدواب

<سجود> (مصدر <یسجد>) به معنای اظهار خضوع و انقیاد است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 29 - 6

ص: 246

6 - خورشید و ماه ، مقهور و مسخر ( تحت فرمان ) خداوندند .

و سخّر الشمس و القمر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 13 - 3

3 - خورشید و ماه ، مسخر خدا و رام اراده او

و سخّر الشمس و القمر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 5 - 6

6 - خورشید و ماه ، مسخر خدا و رام اراده او هستند .

و سخّر الشمس و القمر

6- اهمیت خلقت خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 37 - 4

4 - خلقت خورشید شگرف تر و شایان توجه تر از آفرینش ماه *

و من ءای-ته . .. الشمس و القمر

برداشت یاد شده بدان احتمال است که تقدم نام خورشید بر قمر، اشاره به اهمیت بیشتر آن در منظومه شمسی و شناخت اجرام آسمانی باشد.

7- اهمیت خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 16 - 3

3 - ماه تابان و خورشید فروزنده ، جلوه قدرت و عظمت خداوند

مالکم لاترجون للّه وقارًا . .. و جعل القمر فیهنّ نورًا و جعل الشمس سراجًا

8- اهمیت ذکر طلوع خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 247

18 - رحمن - 55 - 18 - 4

4 - خداوند ، خواهان توجه جن و انس به نقش مهم نقطه طلوع و غروب خورشید ، در زندگی آنان

ربّ المشرقین . .. فبأیّ ءالآء ربّکما تکذّبان

خداوند متعال، با پرسش انکارآمیز خویش (فبأیّ ءالآء. ..) جن و بشر را به تأمل درباره اهمیت دو مشرق دو مغرب (میل اعظم شمالی در آغاز تابستان و میل اعظم جنوبی در آغاز زمستان) فرا خوانده است.

9- اهمیت ذکر غروب خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 18 - 4

4 - خداوند ، خواهان توجه جن و انس به نقش مهم نقطه طلوع و غروب خورشید ، در زندگی آنان

ربّ المشرقین . .. فبأیّ ءالآء ربّکما تکذّبان

خداوند متعال، با پرسش انکارآمیز خویش (فبأیّ ءالآء. ..) جن و بشر را به تأمل درباره اهمیت دو مشرق دو مغرب (میل اعظم شمالی در آغاز تابستان و میل اعظم جنوبی در آغاز زمستان) فرا خوانده است.

10- اهمیت طلوع خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 5 - 8

8 - اهمیت و نقش حیاتی طلوع و غروب خورشید در زندگی بشر

ربّ المش-رق

از اختصاص به ذکر یافتن ربوبیت خدا نسبت به مشرق های خورشید - با آن که خورشید جزئی از آسمان ها است - برداشت یاد شده به دست می آید.

11- اهمیت غروب خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 5 - 8

8 - اهمیت و نقش حیاتی طلوع و غروب خورشید در زندگی بشر

ربّ المش-رق

از اختصاص به ذکر یافتن ربوبیت خدا نسبت به مشرق های خورشید - با آن که خورشید جزئی از آسمان ها است - برداشت یاد شده به دست می آید.

ص: 248

12- بی منطقی خورشید پرستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 37 - 5

5 - پرستش خورشید و ماه و دیگر آیات الهی ، امری ناروا و به دور از اندیشه و معرفت

و من ءای-ته . .. لاتسجدوا للشمس و لا للقمر

با توجه به این که قرآن نخست انسان ها را به مطالعه آیات و معرفت هستی فراخوانده و پس از آن از پرستش خورشید نهی کرده است، این نکته به دست می آید که قرآن، پرستش خورشید و ماه را نتیجه اندیشه نکردن در هستی یا عدم شناخت صحیح آن می داند.

13- پایان گردش خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 38 - 2

2 - حرکت خورشید ، روزی به پایان رسیده و در موعد مقرر و زمان مشخص ، عمرش به سر خواهد رسید .

و الشمس تجری لمستقر لها

برداشت یاد شده مبتنی بر این احتمال است که <مستقر> اسم زمان و <لام> در آن، برای تعلیل و متضمن معنای <انتهاء> باشد; یعنی، خورشید به علت رسیدن به انتهای حرکت خود، روان می شود.

14- تأثیرپذیری خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 1 - 3

3 - امکان تأثیر عوامل دیگر بر خورشید

إذا الشمس کوّرت

فعل <کوّرت> مجهول است و بر تأثیرپذیری خورشید دلالت دارد.

15- تابش خورشید به غار اصحاب کهف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 17 - 1،3،6،8

ص: 249

1- غار اصحاب کهف ، به گونه ای بود که خورشید ، صبح گاهان به سمت راست آن و عصر ، به جانب چپ آن می تابید .

و تری الشمس إذا طلعت تزور عن کهفهم ذات الیمین و إذا غربت تقرضهم ذات الشمال

<تزاوُر> به معنای منحرف شدن و مایل گشتن است (لسان العرب). بنابراین، مفاد عبارت <إذا طلعت تزاور عن کهفهم ...> این است که خورشید، به هنگام طلوع، به جانب راست غار متمایل می گشت. <قرض> به معنای بریدن و قطع کردن است، از این رو، جمله <و إذا غربت تقرضهم ذات الشمال> یعنی، خورشید، به هنگام غروب، در جانب چپ از آنان درمی گذشت.

3- اندکی از اشعه آفتاب در آستانه غروب ، به داخل غار اصحاب کهف تابیده می شد . *

إذا طلعت تزور عن کهفهم . .. و إذا غربت تقرضهم ذات الشمال

در بیان نحوه تابش آفتاب بر اصحاب کهف به هنگام طلوع و غروب، دو تعبیر مختلف به کار گرفته شده است: در مورد طلوع، غار، محل تابش قرار گرفته، ولی در مورد غروب، خود اصحاب کهف. (تقرضهم).

6- بدن اصحاب کهف ، در غار ، از تابش مستقیم نور آفتاب ، در امان بود .

تزور عن کهفهم ذات الیمین . .. تقرضهم ذات الشمال و هم فی فجوه منه

<فجوه> به مکان و فضای وسیعی که در بین دو چیز قرار گرفته باشد، گفته می شود. قرار داشتن محل استراحت اصحاب کهف در <فجوه> و فضای وسیع غار و ذکر آن پس از بیان نحوه تابش آفتاب، چنین می نماید که به مصون بودن بدن های آنان از تابش نور مستقیم، اشاره داشته باشد.

8- موقعیّت جغرافیایی ویژه غار و استراحت گاهِ اصحاب کهف و نحوه تابش خورشید به آن ، از آیات الهی است .

ذلک من ءای-ت اللّه

مشارالیه <ذلک> مطالب مطرح شده در آیه، درباره وضعیّت جغرافیایی غار و نحوه قرار گرفتن اصحاب کهف در آن و دیگر خصوصیّات است.

16- تاریخ خلقت خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 37 - 3

3 - تقدم خلقت خورشید برماه *

و من ءای-ته . .. الشمس و القمر

برداشت یاد شده بدان احتمال است که تقدم ذکر <شمس> بر <قمر> ناظر به مطلب بالا باشد.

17- تاریخ خورشید پرستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 78 - 1

1 - پرستش خورشید، آیینی رایج در میان مردم زمان ابراهیم بود.

فلما رءا الشمس بازغه قال هذا ربی

ص: 250

18- تداوم حرکت خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 33 - 2

2- خورشید و ماه دارای حرکتی با روال مشخص و وضعیتی همیشگی

و سخ-ّر لکم الشمس و القمر دائبین

<دائبین> تثنیه <دائب> و از ریشه <دأب> و به معنای عادت و روال همیشگی است (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 5 - 7

7 - حرکت منظم و بی وقفه خورشید و ماه

و سخّر الشمس و القمر کلّ یجری

فعل مضارع <یجری>، دلالت بر استمرار جریان حرکت خورشید و ماه دارد.

19- تداوم گردش خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 13 - 4

4 - حرکت منظم و بیوقفه خورشید و ماه

و سخّر الشمس و القمر کلّ یجری

فعل مضارع <یجری>، دلالت بر استمرار جریان حرکت خورشید و ماه دارد.

20- تدبیر گردش خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 18 - 1

1 - تجلی ربوبیت الهی ، در تدبیر و طرح ریزی نظام گردش خورشید

ربّ المشرقین . .. فبأیّ ءالآء ربّکما تکذّبان

ص: 251

21- تسخیر خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 2 - 11

11- آفرینش آسمان های متعدد و رفیع ، تسخیر خورشید و ماه ، از نشانه های توان و اقتدار خدا و یکتایی او در تدبیر هستی است .

یفصّل الأیت

جمله های <الله الذی رفع السموت . ..> حاکی است که متعلق <آیات> اقتدار خداوند ، سلطه او بر هستی و تدبیر آفرینش است ; یعنی: <یفصل الأیات الداله علی قدرته و ...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 33 - 1،4،5

1- خداوند ، رام سازنده خورشید و ماه برای بهره برداری انسان

و سخ-ّر لکم الشمس و القمر دائبین

4- رام کردن خورشید ، ماه و شب و روز برای انسان ، دلیل توحید خداوند

الله الذی خلق . .. و سخ-ّر لکم الشمس و القمر دائبین و سخ-ّر لکم الّیل و النهار

5- رام بودن خورشید ، ماه و شب و روز برای انسان ، نمودی از نعمت و لطف خداوند بر بندگان و شایسته شکر و سپاس

الله الذی خلق . .. و سخ-ّر لکم الشمس و القمر دائبین و سخ-ّر لکم الّیل و النهار

آیه در مقام امتنان و برشماری نعمتهای الهی است و آهنگ آن مشوّق بندگان به شکر و سپاس در برابر نعمتهای پروردگار است. گفتنی است جمله <إن الإنسان لظلوم کفّار> در آیه بعد مؤید برداشت فوق است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 12 - 1،2،7

1- خداوند شب ، روز ، خورشید و ماه را برای آدمیان رام و مسخر ساخته است .

هو الذی . .. و سخ-ّر لکم الّیل و النهار و الشمس و القمر

2- رام و مسخر بودن خورشید ، ماه ، شب و روز از نعمت های الهی و در جهت بهره برداری انسان است .

و سخ-ّر لکم الّیل و النهار و الشمس و القمر

7- رام و مسخر بودن شب ، روز ، خورشید ، ماه و ستارگان نشانه هایی از خدا و نمونه هایی از قدرت اوست .

و سخ-ّر لکم الّیل و النهار و الشمس و القمر . .. إن فی ذلک لأی-ت لقوم یعقلون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 61 - 1،4،5

1 - مشرکان ، به خالقیت خدا برای آسمان ها و زمین و مسخِّر کننده خورشید و ماه ، باور داشتند .

و لئن سألتهم من خلق السم-وت و الأرض و سخّر الشمس و القمر لیقولنّ اللّه

4 - خورشید و ماه ، از سوی خداوند ، رام و مسخَّر شده اند .

من . .. و سخّر الشمس و القمر لیقولنّ اللّه

ص: 252

5 - انکار آیات خدا و ایمان به باطل ، از سوی مشرکان ، به رغم باور آنان بر خالقیت خدا و تسخیر خورشید و ماه از سوی او ، امری شگفت آور است .

و ما یجحد بأی-تنا إلاّ الک-فرون . .. و قالوا لولا أنزل علیه ءای-ت ... و الذین ءا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 29 - 9،20

9 - مسخّر و رام بودن ماه و خورشید ، از آیه های خداوند است .

ألم تر أنّ اللّه . .. و سخّر الشمس و القمر

20 - توجه ژرف به گردش شب و روز و رام بودن و در مدار مشخص بودن خورشید و ماه ، انسان را به قابل فهم بودن آگاهی خداوند از اَعمال انسان ها ، رهنمون می کند .

ألم تر . .. و أنّ اللّه بما تعملون خبیر

<أنّ اللّه بما. ..> عطف بر <أنّ اللّه یولج...> است. بنابراین، ارتباط <أنّ اللّه...> با فراز قبلی هم روشن می شود و آن این است که هر کس چنان ساخت و سازی را ببیند، خواهد فهمید که خداوند، به کردار انسان ها آگاه است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 5 - 10

10 - آفرینش و تدبیر آسمان ها و زمین و پیدایش شب و روز و تسخیر خورشید و ماه ، جلوه های عزت و قدرتمندی خداوند است .

خلق السم-وت و الأرض . .. کلّ یجری لأجل مسمًّی ألا هو العزیز

یادآوری عزت و قدرتمندی خداوند در پایان آیه شریفه و پس از یادآوری آفرینش آسمان، زمین و. ..، گویای برداشت یاد شده است.

22- تشبیه خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 16 - 1

1 - خداوند ، ماه را نورانی و خورشید را همچون چراغ فروزنده آفرید .

و جعل القمر فیهنّ نورًا و جعل الشمس سراجًا

23- تشبیه غروب خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 86 - 3

3- غروب خورشید در نقطه پایانی سفر ذوالقرنین به جانب مغرب ، چونان فرو رفتن آن در چشمه ای تیره فام بود .

ص: 253

وجدها تغرب فی عین حمئه

از جمله معانی <عین> چشمه است و به قرینه <وجدها> (آن را چنان یافت که) مراد آیه آن نیست که خورشید، در چشمه ای دارای گل سیاه فرو می رفت، بلکه منظره غروب خورشید را ذوالقرنین آنگونه مشاهده کرد.

24- تعبیر رؤیای سجده خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 6 - 9

9- خضوع و سجود ستارگان ، ماه و خورشید برای انسان در رؤیا ، نشان برگزیده شدن و دستیابی او به علم و دانش است .

إنی رأیت أحد عشر کوکبًا . .. کذلک یجتبیک ربک و یعلمک

25- تعقل در خلقت خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 16 - 4،5،6

4 - سرزنش شدن قوم نوح از سوی پیامبرشان ، به سبب نیندیشیدن درباره چگونگی آفرینش ماه تابان و خورشید فروزان

ألم تروا کیف خلق اللّه . .. و جعل القمر فیهنّ نورًا و جعل الشمس سراجًا

5 - اندیشه در چگونگی آفرینش ماه و خورشید ، راهی برای شناخت خدا و اوصاف او

ألم تروا کیف . .. و جعل القمر فیهنّ نورًا و جعل الشمس سراجًا

6 - نوح ( ع ) ، قومش را به اندیشه و مطالعه درباره چگونگی آفرینش ماه و خورشید ، به منظور پی بردن به عظمت خداوند تشویق و تحریض می کرد .

ألم تروا کیف . .. و جعل القمر فیهنّ نورًا و جعل الشمس سراجًا

26- تغییر عناصر خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 1 - 4

4 - ساختمان داخلی خورشید ، تشکیل یافته از عناصری قابل تغییر

إذا الشمس کوّرت

ص: 254

27- تنوع نور خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 5 - 3

3 - خورشید ، دارای نور های گوناگون

هو الذی جعل الشمس ضیاء

<ضیاء> می تواند جمع <ضوء> باشد. برداشت فوق بر همین پایه است.

28- جذب ماه توسط خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 9 - 1

1 - در آستانه برپایی قیامت ، کره ماه بهوسیله خورشید جذب و بلعیده خواهد شد .

و جمع الشمس و القمر

29- حاکم خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 2 - 10

10- تدبیر امور عالم تنها درخور برافرازنده آسمانها ، سلطه دار عرش ، و اختیاردار خورشید و ماه است .

الله الذی رفع السموت . .. یدبر الأمر

در ترکیب <الله الذی . ..> دو وجه گفته شده است:$1- <الله> مبتدا و <الذی> صفت آن است و جمله <یدبر الأمر> خبر برای <الله>. 2- <الله> مبتدا و <الذی> خبر آن است. برداشت فوق از هر دو وجه استفاده می شود، اگرچه بنابر وجه دوم دلالت آیه بر برداشت فوق صریح تر و روشن تر است.

30- حرکت خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 2 - 6،15

6- آسمانها ، عرش ، خورشید و ماه تا سرآمدی معیّن در حرکتند .

کل یجری لأجل مسمًّی

مضاف الیه محذوف از کلمه <کل> ضمیری است که به <السموت>، <عرش>، <شمس> و <قمر> باز می گردد. <مسمّی> یعنی مشخص و معین. <اجل> در لغت به معنای مدت و نیز به معنای پایان مدت آمده است. برداشت فوق بر اساس دومین معناست.

ص: 255

گفتنی است که بر این مبنا <لام> در <لأجل> به معنای <إلی> خواهد بود.

15- نظام هستی ( برافراشته بودن آسمانها ، رام بودن خورشید و ماه به فرمان خدا و حرکت آنها ) دلیل و آیتی بر ربوبیت خداوند

الله الذی رفع السموت . .. لعلکم بلقاء ربکم توقنون

چون خداوند در ابتدای آیه با جمله <الله الذی . ..> توصیف و معرفی شد، ظاهر آن بود که در جمله <لعلکم ...> نیز <لعلکم بلقاء الله> آورده شود. این تعویض ; یعنی، آوردن <ربکم> به جای <الله> می رساند که مقصود اصلی از توصیف <الله> به ویژگیهای یاد شده، اثبات ربوبیّت اوست.

31- خالق خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 33 - 1

1- تنها خداوند ، آفریننده شب و روز و خورشید و ماه است .

و هو الذی خلق الّیل والنهار والشمس والقمر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 37 - 9

9 - خداوند ، آفریدگار شب و روز و خورشید و ماه

و من ءای-ته . .. الذی خلقهنّ

32- خاموشی خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 1 - 1

1 - خورشید در آستانه آخرت ، با چرخاندنی شدید در هم پیچانده شده و خاموش خواهد شد .

إذا الشمس کوّرت

<کَوْر> و <تکویر> به معنای پیچاندن است، جز این که <تکویر> بر مبالغه نیز دلالت دارد. مراد آیه شریفه این است که خورشید، به شدت بهم پیچانده خواهد شد. برخی <تکویر شمس> را به معنای نابود ساختن خورشید و گروهی دیگر به معنای از بین بردن نور آن دانسته اند. (لسان العرب)

33- خلقت خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 256

6 - اعراف - 7 - 54 - 10

10 - خورشید و ماه و ستارگان ، آفریده های خداوند و مقهور امر و اراده او

خلق السموت . .. و الشمس و القمر و النجوم مسخرت بأمره

کلمه <الشمس> و ما بعد آن، عطف به <السموت> است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 5 - 7

7 - آفرینش خورشید و ماه و متفاوت قرار داده شدن آن دو در درخشندگی ، جلوه های حکمت خدا و بر پایه حق و هدفی مشخص

هو الذی جعل الشمس ضیاء و القمر نوراً . .. ما خلق اللّه ذلک إلا بالحق

<حق> در مقابل <باطل> (بیهوده) است ; یعنی، خداوند ماه و خورشید را بیهوده و بی هدف نیافریده، بلکه آفرینش آنها بر پایه حق و هدف خاصی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 33 - 4

4- آفرینش شب و روز و خورشید و ماه ، نشانی از توحید ربوبی است .

و هو الذی خلق الّیل . .. کلّ فی فلک یسبحون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 61 - 5،9،10

5 - خداوند در آسمان ها خورشید آفرید .

و جعل فیها سراجًا

<سراج> به معنای چراغ است; ولی مقصود از آن در آیه شریفه - به قرینه آمدن <القمر> (ماه) - خورشید است; چنان که در آیه 16 سوره نوح به خورشید سراج گفته شده است (و جعل الشمس سراجًا).

9 - آفرینش ستارگان ، خورشید و ماه تابان ، جلوه ای از برکات و خیرات خداوند .

تبارک الذی جعل فی السماء بروجًا . .. و قمرًا منیرًا

10 - آفرینش ستارگان ، خورشید و ماه تابان ، از نشانه های قدرت خدا و یکتایی او

تبارک الذی جعل فی السماء بروجًا . .. و قمرًا منیرًا

برداشت فوق، از آن جا است که آیه شریفه در ردیف سلسله آیاتی قرار دارد که در مقام محکومیت شرک و اثبات توحید و یگانگی خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 13 - 6،8،10

6 - آفرینش جهان هستی چون انسان ، دریا ، خورشید و ماه ، از نشانه های خدای حقیقی ( اللّه )

و اللّه خلقکم من تراب . .. ثمّ جعلکم أزوجًا ... و ما یستوی البحران ... و سخّر ال

<ذلکم> اشاره به کسی است که اشیای ذکر شده را آفریده و صاحب خلق و جعل می باشد.

ص: 257

8 - آفرینش جهان ( انسان ، دریا ، خورشید و ماه ) ، جلوه ای از ربوبیت خدا است .

اللّه خلقکم من تراب . .. و ما یستوی البحران ... و سخّر الشمس و القمر ... ذلکم ال

10 - آفرینش انسان ، دریا ، خورشید و ماه ، جلوه ای از فرمانروایی مطلق خدا بر جهان هستی است .

و اللّه خلقکم من تراب . .. و ما یستوی البحران ... و سخّر الشمس و القمر ... له ال

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 6 - 18،20

18 - آفرینش جهان ( آسمان ، زمین ، خورشید ، ماه و انسان ) جلوه ربوبیت خدا است .

خلق السم-وت و الأرض . .. خلقکم من نفس وحده ... ذلکم اللّه ربّکم

20 - آفرینش آسمان ها ، زمین ، خورشید ، ماه و انسان ، جلوه فرمانروایی مطلق خدا بر جهان هستی است .

خلق السم-وت و الأرض . .. له الملک

34- خورشید از آیات خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 38 - 4

4 - خورشید ، به هنگام روان شدن به سوی قرارگاه ویژه اش ، از آیات و نشانه های بزرگ قدرت خداوند است .

و الشمس تجری لمستقر لها

برداشت یاد شده از آن جا است که <والشمس> عطف بر <اللیل> است و همان گونه که شب از آیات الهی شناسانده شده (و آیه لهم اللیل) خورشید نیز چنین است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 37 - 1

1 - < شب و روز > و < خورشید و ماه > ، از آیات و نشانه های خداوند است .

و من ءای-ته الّیل و النهار والشمس والقمر

35- خورشید پرستی در دوران ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 78 - 1

1 - پرستش خورشید، آیینی رایج در میان مردم زمان ابراهیم بود.

فلما رءا الشمس بازغه قال هذا ربی

ص: 258

36- خورشید پرستی در صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 37 - 6

6 - وجود گرایش های خورشیدپرستی و ماه پرستی ، در میان مردم عصر پیامبر ( ص )

لاتسجدوا للشمس و لا للقمر

مطلب بالا با توجه به این نکته است که نهی در موردی معنا دارد که زمینه ارتکاب منهی عنه وجود داشته باشد.

37- خورشید در جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 1 - 6

6 - < عن أبی مریم انّ النبی ( ص ) قال : فی قوله < إذا الشمس کوّرت > قال : کوّرت فی جهنّم ;

از ابی مریم روایت شده که پیامبر(ص) درباره سخن خداوند <إذا الشمس کوّرت> فرمود: خورشید در جهنم در هم پیچیده خواهد شد>.

38- خورشید در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 1 - 1،5

1 - خورشید در آستانه آخرت ، با چرخاندنی شدید در هم پیچانده شده و خاموش خواهد شد .

إذا الشمس کوّرت

<کَوْر> و <تکویر> به معنای پیچاندن است، جز این که <تکویر> بر مبالغه نیز دلالت دارد. مراد آیه شریفه این است که خورشید، به شدت بهم پیچانده خواهد شد. برخی <تکویر شمس> را به معنای نابود ساختن خورشید و گروهی دیگر به معنای از بین بردن نور آن دانسته اند. (لسان العرب)

5 - < عن النبی ( ص ) قال : الشمس و القمر مکوّران یوم القیامه ;

از پیامبر(ص) روایت شده که فرمود: خورشید در روز قیامت به هم پیچانده شده و ماه نیز چنین خواهد شد>.

39- درهم پیچیدگی خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 1 - 1،5،6

ص: 259

1 - خورشید در آستانه آخرت ، با چرخاندنی شدید در هم پیچانده شده و خاموش خواهد شد .

إذا الشمس کوّرت

<کَوْر> و <تکویر> به معنای پیچاندن است، جز این که <تکویر> بر مبالغه نیز دلالت دارد. مراد آیه شریفه این است که خورشید، به شدت بهم پیچانده خواهد شد. برخی <تکویر شمس> را به معنای نابود ساختن خورشید و گروهی دیگر به معنای از بین بردن نور آن دانسته اند. (لسان العرب)

5 - < عن النبی ( ص ) قال : الشمس و القمر مکوّران یوم القیامه ;

از پیامبر(ص) روایت شده که فرمود: خورشید در روز قیامت به هم پیچانده شده و ماه نیز چنین خواهد شد>.

6 - < عن أبی مریم انّ النبی ( ص ) قال : فی قوله < إذا الشمس کوّرت > قال : کوّرت فی جهنّم ;

از ابی مریم روایت شده که پیامبر(ص) درباره سخن خداوند <إذا الشمس کوّرت> فرمود: خورشید در جهنم در هم پیچیده خواهد شد>.

40- ذوالقرنین و خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 89 - 4

4- < عن أمیرالمؤمنین ( ع ) : . . . < ثمّ أتبع سبباً > ذوالقرنین من الشمس سبباً ;

از امیرالمؤمن ین(ع) [در توضیح این سخن خدا]: <ثمّ أتبع سبباً> روایت شده: ذوالقرنین، از خورشید، به عنوان یک سبب بهره گرفت>.

41- ردّ خورشید پرستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 78 - 2

2 - ابراهیم(ع) در مقام مجادله و برای ابطال عقاید شرک آمیز قوم خویش تظاهر به خورشیدپرستی کرد.

فلما رءا الشمس بازغه قال هذا ربی

42- ردّ ربوبیت خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 78 - 6

6 - افول پذیری و پنهان گشتن خورشید، گواه بر دخیل نبودن آن در <ربوبیت> هستی است.

قال هذا ربی هذا أکبر فلما أفلت

ص: 260

43- روشنایی خورشید از آیات خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 12 - 3

3- محو شدن نور ماه در شب و روشنگری خورشید ، دو نشانه از نشانه های خداست .

فمحونا ءایه الّیل و جعلنا ءایه النهار مبصره

این برداشت بنابراین است که منظور از <آیه اللیل> ماه و <آیه النهار> خورشید باشد.

44- زوال پذیری خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 1 - 2

2 - خورشید ، جاودان نیست .

إذا الشمس کوّرت

45- زوال خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 1 - 1

1 - خورشید در آستانه آخرت ، با چرخاندنی شدید در هم پیچانده شده و خاموش خواهد شد .

إذا الشمس کوّرت

<کَوْر> و <تکویر> به معنای پیچاندن است، جز این که <تکویر> بر مبالغه نیز دلالت دارد. مراد آیه شریفه این است که خورشید، به شدت بهم پیچانده خواهد شد. برخی <تکویر شمس> را به معنای نابود ساختن خورشید و گروهی دیگر به معنای از بین بردن نور آن دانسته اند. (لسان العرب)

46- سجده بر خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 24 - 2

2 - سجده در برابر خورشید ، شیوه پرستش مردم سبا

یسجدون للشمس

ص: 261

47- سجده خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 18 - 1

1 - سجده ( خضوع و انقیاد ) اهل آسمان و زمین و نیز خورشید ، ماه ، ستارگان ، کوه ها ، درختان و جنبندگان برای خدا

ألم تر أنّ اللّه یسجد له من فی السم-وت و من فی الأرض . .. و الشجر و الدواب

<سجود> (مصدر <یسجد>) به معنای اظهار خضوع و انقیاد است.

48- سجده خورشید بر یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 4 - 1،2،4

1- یوسف ( ع ) در رؤیایی دید که یازده ستاره به همراه ماه و خورشید بر او سجده می کنند .

إنی رأیت أحد عشر کوکبًا والشمس والقمر رأیتهم لی س-جدین

2- یوسف ( ع ) در رؤیای خویش دریافت که سجده ماه ، خورشید و ستارگان بر او ، سجده ای از سر شعور و آگاهی است .

رأیتهم لی س-جدین

ضمیر <هم> و نیز جمعهای مذکر سالم نظیر ساجدین، مخصوص دارندگان عقل و شعور است. به کارگیری آن ضمیر و آن گونه جمع در بیان سجده ستارگان، ماه و خورشید می رساند که یوسف(ع) چنان می دید که آنها از سر عقل و شعور بر او سجده می کنند و در مقابل او خاضعند.

4- ستارگان ، ماه و خورشید در رؤیای یوسف ، همگی یک جا و دسته جمعی بر او سجده کردند . *

إنی رأیت أحد عشر کوکبًا . .. رأیتهم لی س-جدین

برداشت فوق ، احتمالی است که می توان آن را از تکرار فعل <رأیت> به دست آورد.

49- سجده خورشید در رؤیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 4 - 4

4- ستارگان ، ماه و خورشید در رؤیای یوسف ، همگی یک جا و دسته جمعی بر او سجده کردند . *

إنی رأیت أحد عشر کوکبًا . .. رأیتهم لی س-جدین

برداشت فوق ، احتمالی است که می توان آن را از تکرار فعل <رأیت> به دست آورد.

ص: 262

50- سوگند به خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شمس - 91 - 1 - 1

1 - سوگند خداوند به خورشید

و الشّمس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شمس - 91 - 9 - 3

3 - خداوند ، در تأکید بر رستگاری اهل تزکیه ، به < خورشید و نور آن > ، < ماه > ، < روز و شب > ، < آسمان و زمین > ، < روح > و < ذات خویش > ، سوگند یاد کرده است .

و الشمس . .. قد أفلح من زکّیها

جمله <قد أفلح . ..> جواب قسم هایی است که از آغاز سوره مطرح شده بود. برخی آن را جمله معترضه دانسته، جواب قسم را جمله <کذّبت ثمود...> و یا محذوف دانسته اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شمس - 91 - 10 - 4

4 - خداوند ، در تأکید بر زیان کاری و تباهی گناه کاران ، به < خورشید و نور آن > ، < ماه > < روز و شب > ، < آسمان و زمین > ، < نفس انسان > و < ذات خویش > سوگند یاد کرده است .

و الشّمس . .. و قد خاب من دسّیها

تکرار <قد>، نشانگر آن است که جمله <قد خاب. ..>، جوابی مستقل برای قسم های پیشین است.

51- سوگند به غروب خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شمس - 91 - 4 - 2

2 - سوگند خداوند ، به هنگامی که شب ، خورشید را می پوشاند .

و الّیل إذا یغشیها

در برداشت یاد شده، مرجع ضمیر مفعولی در <یغشاها>، <الشمس> دانسته شده است.

ص: 263

52- سوگند به نور خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شمس - 91 - 1 - 2

2 - سوگند خداوند ، به نور گسترده خورشید به هنگام چاشت

و ضحیها

<ضحی> در معانی گسترش نور خورشید و <پهناور شدن روز> (مفردات راغب) و اندکی پس از بالا آمدن روز (قاموس) به کار می رود. اضافه شدن <ضحی> به ضمیری که به خورشید برمی گردد، بیانگر آن است که مراد از آن، گسترش نور خورشید است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شمس - 91 - 9 - 3

3 - خداوند ، در تأکید بر رستگاری اهل تزکیه ، به < خورشید و نور آن > ، < ماه > ، < روز و شب > ، < آسمان و زمین > ، < روح > و < ذات خویش > ، سوگند یاد کرده است .

و الشمس . .. قد أفلح من زکّیها

جمله <قد أفلح . ..> جواب قسم هایی است که از آغاز سوره مطرح شده بود. برخی آن را جمله معترضه دانسته، جواب قسم را جمله <کذّبت ثمود...> و یا محذوف دانسته اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شمس - 91 - 10 - 4

4 - خداوند ، در تأکید بر زیان کاری و تباهی گناه کاران ، به < خورشید و نور آن > ، < ماه > < روز و شب > ، < آسمان و زمین > ، < نفس انسان > و < ذات خویش > سوگند یاد کرده است .

و الشّمس . .. و قد خاب من دسّیها

تکرار <قد>، نشانگر آن است که جمله <قد خاب. ..>، جوابی مستقل برای قسم های پیشین است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - ضحی - 93 - 1 - 1،2

1 - سوگند خداوند ، به چاشت گاه و به گسترش نور خورشید در آن زمان

و الضحی

<ضحی> در معانی گسترش نور خورشید و <پهناور شدن روز> (مفردات راغب) و <اندکی پس از بالا آمدن روز> (قاموس) به کار می رود.

2 - وقت چاشت و زمان پرتو افشانی خورشید ، دارای عظمتی درخور سوگند خداوند

و الضحی

ص: 264

53- شعور خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 4 - 2

2- یوسف ( ع ) در رؤیای خویش دریافت که سجده ماه ، خورشید و ستارگان بر او ، سجده ای از سر شعور و آگاهی است .

رأیتهم لی س-جدین

ضمیر <هم> و نیز جمعهای مذکر سالم نظیر ساجدین، مخصوص دارندگان عقل و شعور است. به کارگیری آن ضمیر و آن گونه جمع در بیان سجده ستارگان، ماه و خورشید می رساند که یوسف(ع) چنان می دید که آنها از سر عقل و شعور بر او سجده می کنند و در مقابل او خاضعند.

54- شگفتی خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شمس - 91 - 1 - 3

3 - خورشید و نور گسترده آن هنگام چاشت ، آفریده هایی با عظمت و شگفت

و ضحیها

55- شگفتی نور خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شمس - 91 - 1 - 3

3 - خورشید و نور گسترده آن هنگام چاشت ، آفریده هایی با عظمت و شگفت

و ضحیها

56- طلوع خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 28 - 6

6 - نظامِ طلوع و غروب خورشید ، نیازمند تدبیر و نشانگر وجود پروردگار یگانه

قال ربّ المشرق و المغرب

<مشرق> و <مغرب> می تواند مصدر میمی و به معنای شروق (طلوع) و غروب باشد. بنابراین <ربّ المشرق و المغرب>; یعنی، پروردگار طلوع و غروب.

ص: 265

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 60 - 1

1 - نزدیک شدن سپاه فرعون به بنی اسرائیل ، به هنگام طلوع آفتاب

فأتبعوهم مشرقین

واژه <مشرقین> از مصدر <اشراق> (داخل شدن در وقت طلوع خورشید) مشتق شده است و حال از ضمیر فاعل <أتبعوهم> می باشد; یعنی، <فلحقوا بهم حالکونهم داخلین فی وقت طلوع الشمس>. گفتنی است که <إتباع> (مصدر <أتبعوا>) در این جا به معنای ملحق شدن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - معارج - 70 - 40 - 5،9

5 - خورشید ، دارای مشرق ها و مغرب ها

بربّ المش-رق و المغ-رب

بسیار از مفسران، برآنند که مقصود از <مشارق> و <مغارب>، مشرق ها و مغرب های متعدد خورشید است که در هر روز از سال، از نقطه ای غیر از نقطه روز قبل و بعد، طلوع و غروب می کند.

9 - < عن الأَصْبَغ بن نُباته قال : خطبنا أمیرُالمؤمنین ( ع ) . . . فقام إلیه ابن الکوّاء فقال : یا أمیرالمؤمنین . . . یقول : < رب المشارق و المغارب > . . . قال ( ع ) . . . أمّا قوله < ربّ المشارق و المغارب > فإنّ لها ثلاث مائه و ستّین بُرجاً تطلُع کلّ یوم من برج و تغیب فی آخر فلاتعود إلیه إلاّ من قابل فی ذلک الیوم . . . ;

اصبغ بن نباته می گوید: علی(ع) برای ما خطبه می خواند . .. ابن کوّاء برخاست و گفت: ای امیرمؤمنان! ...[خداوند ]می فرماید: (ربّ المشارق و المغارب)... حضرت فرمود: ... اما سخن خداوند (ربّ المشارق و المغارب) [جمع بودن <مشارق> و <مغارب>] به این دلیل است که برای [خورشید ]360 برج است، که هر روز از برجی طلوع نموده و در برجی دیگر غایب می شود و تا سال آینده مثل همین روز، دیگر به آن برج برنمی گردد...>.

57- طلوع خورشید از مغرب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 158 - 12

12 - عن أبی جعفر و أبی عبداللّه - علیهما السلام - فی قوله: <یوم یأتی بعض آیات ربک لا ینفع نفسا إیمانها> قال: طلوع الشمس من المغرب و خروج الدابه و الدجال . .. .

از امام باقر و امام صادق - علیهما السلام - روایت شده است: مراد از <بعض آیات ربک> در آیه، طلوع خورشید از مغرب و خروج دابه و دجال است . .. .

ص: 266

58- عظمت خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شمس - 91 - 1 - 3

3 - خورشید و نور گسترده آن هنگام چاشت ، آفریده هایی با عظمت و شگفت

و ضحیها

59- عظمت نور خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شمس - 91 - 1 - 3

3 - خورشید و نور گسترده آن هنگام چاشت ، آفریده هایی با عظمت و شگفت

و ضحیها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - ضحی - 93 - 1 - 2

2 - وقت چاشت و زمان پرتو افشانی خورشید ، دارای عظمتی درخور سوگند خداوند

و الضحی

60- عقیده به ربوبیت خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 78 - 4

4 - مردم سرزمین ابراهیم (بابل) خورشید را در تدبیر امور خویش مؤثر می دانستند.

فلما رءا الشمس بازغه قال هذا ربی هذا أکبر

61- علم خدا به تابش خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 4 - 9

9 - آگاهی خداوند ، به هر آنچه از آسمان به زمین نازل می شود ( باران ، فرشتگان ، تابش خورشید ، ماه ، ستارگان و . . . ) و هر آنچه از زمین به آسمان بالا می رود ( بخار آب ، فرشتگان ، اعمال مردمان و . . . )

یعلم . .. و ما ینزّل من السّماء و ما یعرج فیها

ص: 267

62- عمر خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 2 - 8

8- عمر آسمان ها و خورشید و ماه ( جهان آفرینش ) محدود و تمام شدنی است .

کل یجری لأجل مسمًّی

63- غروب خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 78 - 6

6 - افول پذیری و پنهان گشتن خورشید، گواه بر دخیل نبودن آن در <ربوبیت> هستی است.

قال هذا ربی هذا أکبر فلما أفلت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 28 - 6

6 - نظامِ طلوع و غروب خورشید ، نیازمند تدبیر و نشانگر وجود پروردگار یگانه

قال ربّ المشرق و المغرب

<مشرق> و <مغرب> می تواند مصدر میمی و به معنای شروق (طلوع) و غروب باشد. بنابراین <ربّ المشرق و المغرب>; یعنی، پروردگار طلوع و غروب.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - معارج - 70 - 40 - 5،9

5 - خورشید ، دارای مشرق ها و مغرب ها

بربّ المش-رق و المغ-رب

بسیار از مفسران، برآنند که مقصود از <مشارق> و <مغارب>، مشرق ها و مغرب های متعدد خورشید است که در هر روز از سال، از نقطه ای غیر از نقطه روز قبل و بعد، طلوع و غروب می کند.

9 - < عن الأَصْبَغ بن نُباته قال : خطبنا أمیرُالمؤمنین ( ع ) . . . فقام إلیه ابن الکوّاء فقال : یا أمیرالمؤمنین . . . یقول : < رب المشارق و المغارب > . . . قال ( ع ) . . . أمّا قوله < ربّ المشارق و المغارب > فإنّ لها ثلاث مائه و ستّین بُرجاً تطلُع کلّ یوم من برج و تغیب فی آخر فلاتعود إلیه إلاّ من قابل فی ذلک الیوم . . . ;

اصبغ بن نباته می گوید: علی(ع) برای ما خطبه می خواند . .. ابن کوّاء برخاست و گفت: ای امیرمؤمنان! ...[خداوند ]می فرماید: (ربّ المشارق و المغارب)... حضرت فرمود: ... اما سخن خداوند (ربّ المشارق و المغارب) [جمع بودن <مشارق> و <مغارب>] به

ص: 268

این دلیل است که برای [خورشید ]360 برج است، که هر روز از برجی طلوع نموده و در برجی دیگر غایب می شود و تا سال آینده مثل همین روز، دیگر به آن برج برنمی گردد...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شمس - 91 - 2 - 4

4 - ماه و ظهورِ آن پس از غروب خورشید ، دارای عظمتی درخور سوگند خداوند

و القمر إذا تلیها

64- فرجام خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 29 - 16

16 - مرحله به پایان رسیدن جریان خورشید و ماه ، قابل مشاهده و رؤیت برای پیامبر ( ص ) بود . *

ألم تر أنّ اللّه . .. و سخّر الشمس و القمر کلّ یجری إلی أجل مسمًّی

برداشت بالا، مبتنی بر این نکته است که خطاب <ألم تر> اختصاص به پیامبر(ص) داشته باشد و <کلّ یجری. ..> حال برای <الشمس و القمر> باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 5 - 8

8 - حرکت خورشید و ماه ، تا وقت معینی بوده و زمانی به پایان می رسد .

و سخّر الشمس و القمر کلّ یجری لأجل مسمًّی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 1 - 1

1 - خورشید در آستانه آخرت ، با چرخاندنی شدید در هم پیچانده شده و خاموش خواهد شد .

إذا الشمس کوّرت

<کَوْر> و <تکویر> به معنای پیچاندن است، جز این که <تکویر> بر مبالغه نیز دلالت دارد. مراد آیه شریفه این است که خورشید، به شدت بهم پیچانده خواهد شد. برخی <تکویر شمس> را به معنای نابود ساختن خورشید و گروهی دیگر به معنای از بین بردن نور آن دانسته اند. (لسان العرب)

65- فرجام گردش خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 269

14 - لقمان - 31 - 29 - 11

11 - جریان خورشید و ماه ، دارای پایانی حتمی و مشخص - و نه ابدی و نامعلوم - است .

و سخّر الشمس و القمر کلّ یجری إلی أجل مسمًّی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 13 - 5

5 - حرکت خورشید و ماه ، تا وقت معینی بوده و زمانی به پایان می رسد .

و سخّر الشمس و القمر کلّ یجری لأجل مسمًّی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 38 - 2

2 - حرکت خورشید ، روزی به پایان رسیده و در موعد مقرر و زمان مشخص ، عمرش به سر خواهد رسید .

و الشمس تجری لمستقر لها

برداشت یاد شده مبتنی بر این احتمال است که <مستقر> اسم زمان و <لام> در آن، برای تعلیل و متضمن معنای <انتهاء> باشد; یعنی، خورشید به علت رسیدن به انتهای حرکت خود، روان می شود.

66- فلسفه حرکت خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 2 - 7

7- حرکت آسمانها ، عرش ، خورشید و ماه برای سپری شدن مدت معین شده برای حیات دنیاست .

کل یجری لأجل مسمًّی

برداشت فوق بر این اساس است که <لأجل> به معنای مدت باشد. بر این اساس <لام> در <لأجل> به معنای غایت و هدف است.

67- فلسفه سوگند به نور خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - ضحی - 93 - 3 - 7

7 - خداوند ، در تأکید بر قطع نشدن ارتباط او با پیامبر ( ص ) و ناخرسند نبودن از آن حضرت ، به نور خورشید و تاریکی شب سوگند یاد کرده است .

و الضحی . و الّیل إذا سجی . ما ودّعک ربّک و ما قلی

این آیه، جواب قسم هایی است که در آغاز سوره آمده بود.

ص: 270

68- فلک خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 38 - 6

6 - حرکت خورشید بر مدار مشخص و به سمت و سوی قرارگاه ویژه خود ، جلوه ای از عزت و علم خداوند است .

و الشمس تجری لمستقر لها ذلک تقدیر العزیز العلیم

یاد شدن دو صفت <عزت> و <علم> خداوند، پس از طرح مسأله حرکت خورشید، می تواند گویای برداشت یاد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 40 - 1،3

1 - هر یک از خورشید و ماه - در قرارگاه ویژه خود - دور از هم در حرکتند و هرگز با هم تلاقی نخواهند کرد .

لا الشمس ینبغی لها أن تدرک القمر و لا الّیل سابق النهار

مقصود از نرسیدن خورشید به ماه (لا الشمس ینبغی لها أن تدرک القمر)، به قرینه آیات پیشین - که درباره حرکت خورشید و ماه به سوی قرارگاه ویژه خود بود - این است که آن دو کره در دو مسیر مجزا در حرکت بوده و به دور از هم قرار دارند و هرگز باهم تلاقی نخواهند کرد.

3 - خورشید و ماه ، در مداری به سرعت و شتابان در حرکت اند .

لا الشمس ینبغی لها أن تدرک القمر . .. و کلّ فی فلک یسبحون

<سبح> (مصدر <یسبحون>) به معنای حرکت سریع در آب و هوا است (مفردات راغب) و مقصود از <فلک> مدار حرکت ماه و خورشید و ستارگان است.

69- فواید خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 78 - 12

12- < عن أمیرالمؤمنین ( ع ) قال : . . . دلاله الصلاه . . . الشمس یقول الله جلّوعزّ < أقم الصلاه لدلوک الشمس إلی غسق اللیل و قرآن الفجر . . . > فلاتعرف مواقیت الصلاه إلاّ بالشمس . . . ;

از امیرالمؤمنین(ع) روایت شده است که فرمود: راهنمای [وقت] نماز . .. خورشید است. خدای - عزّوجلّ - می فرماید: <أقم الصلاه لدلوک الشمس إلی غسق اللیل و قرآن الفجر...> پس اوقات نماز شناخته نمی شود مگر به وسیله خورشید...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 35 - 10،11

10 - درخت زیتون ، در صورت تابش مستقیم نور خورشید بر آن در طول روز ، پربارتر و مرغوب تر خواهد شد .

من شجره مب-رکه زیتونه لاشرقیّه و لاغربیّه یکاد زیتها یضیء و لو لم تمسسه نار

ص: 271

برداشت یاد شده بر این اساس است که عبارت <لا شرقیّه و لا غربیّه> این گونه تفسیر شود که: درخت زیتون نه فقط در ناحیه شرق است - که تنها به وقت عصر از شعاع خورشید بهره گیرد - و نه فقط در ناحیه غرب است - که تنها در صبح از شعاع خورشید بهره مند باشد; بلکه از مزایای هر دو جهت و از تابش نور مستقیم خورشید از صبح تا به غروب استفاده می کند و روشن است که چنین درختی، از ثمره ای فراوان تر و مرغوب تر برخوردار خواهد بود.

11 - تابش مستقیم نور خورشید به درختان از همه جوانب ، موجب برکت و مرغوبیت میوه آنها خواهد شد .

شجره مب-رکه زیتونه لاشرقیّه و لاغربیّه یکاد زیتها یضیء و لو لم تمسسه نار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 45 - 6

6 - خورشید ، دلیل و راهنمای انسان ها بر حرکت سایه ها و مقدار امتداد و گسترده شدن آنها

کیف مدّ الظلّ . .. ثمّ جعلنا الشمس علیه دلیلاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 5 - 8

8 - اهمیت و نقش حیاتی طلوع و غروب خورشید در زندگی بشر

ربّ المش-رق

از اختصاص به ذکر یافتن ربوبیت خدا نسبت به مشرق های خورشید - با آن که خورشید جزئی از آسمان ها است - برداشت یاد شده به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 13 - 1

1 - خداوند خورشید را چراغ فروزان و منبع نور و حرارت قرار داده است .

و جعلنا سراجًا وهّاجًا

<وَهَج> (ریشه <وهّاج>)، به معنای آتش و روشنایی آن است. (مقاییس اللغه)

70- قانونمندی خلقت خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 5 - 1

1 - حاکمیت نظم ، قانون مندی و هدفداری بر زوایای وجودی خورشید و ماه

الشّمس و القمر بحسبان

<حسبان> معادل <حساب> است. نکره آمدن آن، بیانگر انجام گرفتن محاسبه ای دقیق در آفرینش خورشید و ماه است.

ص: 272

71- قانونمندی خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 29 - 2

2 - بی توجّهی به آیه خداوند بودن نوسان شب و روز و قانون مند بودن خورشید و ماه ، مورد سرزنش خداوند است .

ألم تر أنّ اللّه یولج الّیل فی النهار و یولج النهار فی الّیل

<ألم تر> در آیه، استفهام انکاری بوده و نکته یاد شده را می رساند.

72- قانونمندی گردش خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 29 - 10

10 - نظام روز و شب و جریان خورشید و ماه ، دارای طرحی مشخص - و نه پدیده ای تصادفی - است .

یولج الّیل . .. و سخّر الشمس و القمر کلّ یجری إلی أجل مسمًّی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 38 - 3

3 - خورشید ، دارای حرکت منظم و هدفمند است .

و الشمس تجری لمستقر لها

برداشت یاد شده از آن جا است که لازمه وجود حرکت به سمت و سوی قرارگاه معین و یا در زمان محدود و مشخص، داشتن حرکت منظم و هدفمند است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 40 - 1

1 - هر یک از خورشید و ماه - در قرارگاه ویژه خود - دور از هم در حرکتند و هرگز با هم تلاقی نخواهند کرد .

لا الشمس ینبغی لها أن تدرک القمر و لا الّیل سابق النهار

مقصود از نرسیدن خورشید به ماه (لا الشمس ینبغی لها أن تدرک القمر)، به قرینه آیات پیشین - که درباره حرکت خورشید و ماه به سوی قرارگاه ویژه خود بود - این است که آن دو کره در دو مسیر مجزا در حرکت بوده و به دور از هم قرار دارند و هرگز باهم تلاقی نخواهند کرد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 5 - 2،3

2 - حرکت قانون مند خورشید و ماه ، نمودی از رحمت و نعمت الهی

الرحم-ن . .. الشّمس و القمر بحسبان

3 - توجه به قانون مندی خورشید و ماه ، پیامدار درس توحید برای انسان

ص: 273

الرحم-ن . .. الشّمس و القمر بحسبان

آغاز سوره با وصف <الرحمان>، در مقام نمایاندن جلوه های الهی به انسان است که از آن جمله، قانون مندی خورشید و ماه است.

73- قرارگاه خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 38 - 1

1 - خورشید به سمت و سوی قرارگاه ویژه خود در حرکت است .

و الشمس تجری لمستقر لها

برداشت یاد شده، بر این اساس است که <مستقر> اسم مکان و لام در آن به معنای <إلی> باشد.

74- گردش خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 33 - 2

2- هر یک از خورشید و ماه ، در مدار مخصوص به خود در حال حرکت است .

کلّ فی فلک یسبحون

<فلک> به معنای مدار ستارگان و <سبح> و <سباحه> به معنای شنا کردن است (لسان العرب) و (قاموس المحیط).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 29 - 5،17

5 - جریان مستمر و دقیق و حساب شده خورشید و ماه ، به تدبیر الهی است .

و سخّر الشمس و القمر کلّ یجری إلی أجل مسمًّی

17 - خورشید و ماه ، در مدار سالانه معینی است که با آن ، سال شمسی و قمری به وجود می آید . *

و سخّر الشمس و القمر کلّ یجری إلی أجل مسمًّی

احتمال دارد مراد از <أجل مسمّی> به قرینه <ألم تر> آخر سال شمسی و قمری باشد که خورشید، از نقطه فلکی برج فرضی، در آغاز سال شروع می کند و در پایان یک سال، به آن نقطه می رسد و ماه نیز از نقطه ای شروع می کند و به همان مدار در طول یک سال می رسد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 30 - 1،2

1 - اداره نظام عالَم با گردش همواره شب و روز و جریان دائمی خورشید و ماه ، برخاسته از حق محض بودن خداوند است .

ألم تر أنّ اللّه یولج الّیل . .. ذلک بأنّ اللّه هو الحقّ

ص: 274

2 - نوسان های مداوم شب و روز ، حرکت منظم و قانون مند خورشید و ماه ، آگاهی خداوند به اَعمال انسان ها ، بر حق محض بودن او دلالت دارد .

ألم تر أنّ اللّه یولج الّیل . .. و یولج النهار ... و سخّر الشمس و ... و أنّ اللّ

<ذلک بأنّ اللّه. ..> می تواند در جایگاه نتیجه برای دلیل های یاد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 38 - 1،4،6

1 - خورشید به سمت و سوی قرارگاه ویژه خود در حرکت است .

و الشمس تجری لمستقر لها

برداشت یاد شده، بر این اساس است که <مستقر> اسم مکان و لام در آن به معنای <إلی> باشد.

4 - خورشید ، به هنگام روان شدن به سوی قرارگاه ویژه اش ، از آیات و نشانه های بزرگ قدرت خداوند است .

و الشمس تجری لمستقر لها

برداشت یاد شده از آن جا است که <والشمس> عطف بر <اللیل> است و همان گونه که شب از آیات الهی شناسانده شده (و آیه لهم اللیل) خورشید نیز چنین است.

6 - حرکت خورشید بر مدار مشخص و به سمت و سوی قرارگاه ویژه خود ، جلوه ای از عزت و علم خداوند است .

و الشمس تجری لمستقر لها ذلک تقدیر العزیز العلیم

یاد شدن دو صفت <عزت> و <علم> خداوند، پس از طرح مسأله حرکت خورشید، می تواند گویای برداشت یاد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 40 - 3

3 - خورشید و ماه ، در مداری به سرعت و شتابان در حرکت اند .

لا الشمس ینبغی لها أن تدرک القمر . .. و کلّ فی فلک یسبحون

<سبح> (مصدر <یسبحون>) به معنای حرکت سریع در آب و هوا است (مفردات راغب) و مقصود از <فلک> مدار حرکت ماه و خورشید و ستارگان است.

75- مخلوقیت خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 26 - 3

3 - خورشید و تمام مظاهر آفرینش ، خود تحت تدبیر و ربوبیت خداوند قرار دارند و سزاوار الوهیت و پرستش نیستند .

یسجدون للشمس . .. اللّه لا إل-ه إلاّ هو ربّ العرش العظیم

بیان توحیدی و استدلالی آیه یاد شده، تعریضی نسبت به عمل ناروای قوم سبا در پرستش خورشید است.

ص: 275

76- مدت حرکت خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 5 - 8

8 - حرکت خورشید و ماه ، تا وقت معینی بوده و زمانی به پایان می رسد .

و سخّر الشمس و القمر کلّ یجری لأجل مسمًّی

77- مدت نورانیت خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 8 - 2

2 - تابندگی خورشید ، تا آستانه برپایی قیامت

و خسف القمر

برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که نور ماه، بازتاب نور خورشید است و بی فروغ شدن ماه در آستانه برپایی قیامت، به سبب بی فروغ شدن خورشید است.

78- مشرق خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 17 - 4

4 - خداوند ، تدبیرگر مشرق و مغربی خاص ، برای هر یک از ماه و خورشید

ربّ المشرقین و ربّ المغربین

برداشت یاد شده بنابراین نکته است که تثنیه آمدن <المشرقین> و <المغربین>، از این جهت باشد که یک مشرق و مغرب برای خورشید و مشرق و مغربی دیگر برای ماه تدبیر شده است.

79- مغرب خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 17 - 4

4 - خداوند ، تدبیرگر مشرق و مغربی خاص ، برای هر یک از ماه و خورشید

ربّ المشرقین و ربّ المغربین

برداشت یاد شده بنابراین نکته است که تثنیه آمدن <المشرقین> و <المغربین>، از این جهت باشد که یک مشرق و مغرب برای خورشید و مشرق و مغربی دیگر برای ماه تدبیر شده است.

ص: 276

80- مکان استقرار خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 61 - 6

6 - خداوند در برج ها و منزلگاه های آسمانی ، خورشید را قرار داد .

و جعل فیها سراجًا

برداشت فوق، بر این اساس مبتنی است که ضمیر <فیها> به <بروج> بازگردد.

81- منشأ تسخیر خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 5 - 6

6 - خورشید و ماه ، مسخر خدا و رام اراده او هستند .

و سخّر الشمس و القمر

82- منشأ گردش خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 38 - 5

5 - حرکت خورشید بر مداری مشخص و سمت و سوی قرارگاه ویژه خود ، به تقدیر و تدبیر خداوند است .

و الشمس تجری لمستقر لها ذلک تقدیر العزیز

83- منشأ نور خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 71 - 10

10 - ایجاد روشنایی هم چون درخشش خورشید ، خارج از توان غیر خداوند است .

من إل-ه غیر اللّه یأتیکم بضیاء

تنوین در <ضیاء> اصطلاحاً تنوین تفخیم نامیده می شود; یعنی، <ضیاء عظیم> و آن به درخشش بزرگ و خیره کننده خورشید اشاره دارد.

ص: 277

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 16 - 2

2 - مایه و سرچشمه نور خورشید ، از درون خود آن و نور ماه از بیرون آن است .

و جعل القمر فیهنّ نورًا و جعل الشمس سراجًا

مطلب یاد شده از تعبیر <سراج> (چراغ) درباره خورشید و <نور> در مورد <ماه> استفاده می شود; زیرا نور <خورشید> - مانند چراغ - از درون خودش می چوشد. اما نور <ماه> از درون خودش نیست; بلکه مانند بازتابی که از آینه منعکس می شود، از نور خورشید است.

84- منشأ نورانیت خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 13 - 1

1 - خداوند خورشید را چراغ فروزان و منبع نور و حرارت قرار داده است .

و جعلنا سراجًا وهّاجًا

<وَهَج> (ریشه <وهّاج>)، به معنای آتش و روشنایی آن است. (مقاییس اللغه)

85- ناپسندی خورشید پرستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 37 - 5

5 - پرستش خورشید و ماه و دیگر آیات الهی ، امری ناروا و به دور از اندیشه و معرفت

و من ءای-ته . .. لاتسجدوا للشمس و لا للقمر

با توجه به این که قرآن نخست انسان ها را به مطالعه آیات و معرفت هستی فراخوانده و پس از آن از پرستش خورشید نهی کرده است، این نکته به دست می آید که قرآن، پرستش خورشید و ماه را نتیجه اندیشه نکردن در هستی یا عدم شناخت صحیح آن می داند.

86- نظم خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 96 - 4،5

4 - خورشید و ماه تحت حاکمیت همه جانبه و دقیق نظم و حساب و برنامه قرار دارند.

و الشمس و القمر حسبانا

ص: 278

برداشت فوق بر این مبناست که جمله <جعل . .. الشمس و القمر حسبانا> از باب مبالغه باشد، مانند <زید عدل> یعنی خورشید و ماه عین حساب و برنامه هستند. این بیان گویای آن است که هیچ ذره ای از ذرات و حرکتی از حرکات و ... از حساب خارج نیست.

5 - شکافته شدن صبح، آرامش شب و نظم و حساب خورشید و ماه، بر اساس برنامه ریزی خداوند عزیز و داناست.

فالق الإصباح . .. ذلک تقدیر العزیز العلیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 13 - 4

4 - حرکت منظم و بیوقفه خورشید و ماه

و سخّر الشمس و القمر کلّ یجری

فعل مضارع <یجری>، دلالت بر استمرار جریان حرکت خورشید و ماه دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 5 - 1

1 - حاکمیت نظم ، قانون مندی و هدفداری بر زوایای وجودی خورشید و ماه

الشّمس و القمر بحسبان

<حسبان> معادل <حساب> است. نکره آمدن آن، بیانگر انجام گرفتن محاسبه ای دقیق در آفرینش خورشید و ماه است.

87- نظم در طلوع خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 17 - 3

3 - وجود نظم و برنامه در طلوع و غروب خورشید ، نشانی از پروردگار جهان

ربّ المشرقین و ربّ المغربین

88- نظم در غروب خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 17 - 3

3 - وجود نظم و برنامه در طلوع و غروب خورشید ، نشانی از پروردگار جهان

ربّ المشرقین و ربّ المغربین

ص: 279

89- نعمت خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 61 - 11

11 - ستارگان ، خورشید و ماه تابان ، از نعمت های الهی برای انسان ها است .

تبارک الذی جعل فی السماء بروجًا . .. قمرًا منیرًا

برداشت فوق، به خاطر این است که آیه شریفه، ضمن آن که بیانگر قدرت خدا است، می تواند در صدد امتنان و برشمردن نعمت های الهی برای انسان ها نیز باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 13 - 2

2 - خورشید پر فروغ ، نعمتی الهی است .

و جعلنا سراجًا وهّاجًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شمس - 91 - 1 - 4

4 - خورشید و نور آن ، نعمتی الهی است .

و الشمس و ضحیها

<سوگند>، زمانی می تواند مخاطب را به قبول سخن وادار سازد که آنچه به آن سوگند یاد شده است; مورد علاقه او بوده و به حال او سودمند باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شمس - 91 - 2 - 5

5 - ماه و پیدایش آن پس از خورشید ، از نعمت های خداوند برای انسان ها است .

و القمر إذا تلیها

سوگند، نشانه علاقه مخاطب به چیزی است که به آن سوگند یاد شده است.

90- نعمت طلوع خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 18 - 3

3 - توبیخ کافران و تکذیب گران جن و انس ، به خاطر نادیده انگاشتن نعمت های الهی ، متجلی در طلوع و غروب خورشید

فبأیّ ءالآء ربّکما تکذّبان

تثنیه آمدن <کما> و <تکذّبان>، ظاهراً به خاطر توجه خطاب به جن و انس است.

ص: 280

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - ضحی - 93 - 1 - 3

3 - نور خورشید و برآمدن آن در صبحگاه ، نعمتی الهی است .

و الضحی

91- نعمت غروب خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 18 - 3

3 - توبیخ کافران و تکذیب گران جن و انس ، به خاطر نادیده انگاشتن نعمت های الهی ، متجلی در طلوع و غروب خورشید

فبأیّ ءالآء ربّکما تکذّبان

تثنیه آمدن <کما> و <تکذّبان>، ظاهراً به خاطر توجه خطاب به جن و انس است.

92- نعمت گردش خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 18 - 2،5

2 - نظام گردش خورشید ، در جهت تأمین نیاز های بشر و نعمتی غیرقابل انکار و تکذیب ناپذیر

ربّ المشرقین و ربّ المغربین . فبأیّ ءالآء ربّکما تکذّبان

از ارتباط بین دو آیه و نعمت خواندن گردش خورشید، مطلب بالا برداشت می شود.

5 - جن همانند انسان ، برخوردار از نعمت چرخش منظم خورشید *

فبأیّ ءالآء ربّکما تکذّبان

بنابراین که مخاطب <ربّکما> انسان و جن باشند، برداشت یاد شده به دست می آید.

93- نعمت نور خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شمس - 91 - 1 - 4

4 - خورشید و نور آن ، نعمتی الهی است .

و الشمس و ضحیها

<سوگند>، زمانی می تواند مخاطب را به قبول سخن وادار سازد که آنچه به آن سوگند یاد شده است; مورد علاقه او بوده و به حال او سودمند باشد.

ص: 281

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - ضحی - 93 - 1 - 3

3 - نور خورشید و برآمدن آن در صبحگاه ، نعمتی الهی است .

و الضحی

94- نقش خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 96 - 3

3 - خداوند خورشید و ماه را وسیله ای برای محاسبه زمان و اندازه گیری آن قرار داده است.

و الشمس و القمر حسبانا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 33 - 10

10- دریا ها ، رودخانه ها ، خورشید ، ماه و شب و روز ، هر کدام آیتی مستقل برای خداشناسی و برطرف کننده نیازی از نیاز های انسان

و سخ-ّر لکم الفلک . .. و سخ-ّر لکم الأنه-ر . و سخ-ّر لکم الشمس و القمر دائبین و

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 22 - 3

3 - نقش اساسی باران ، آفتاب و هوا ، در فراهم آمدن روزی آدمیان *

و فی السّماء رزقکم

از آن جایی که باران، آفتاب و هوا از طرف بالا مشرف بر زمین اند و نقش اساسی در پیدایش غذای آدمیان دارند، تعبیر <و فی السماء رزقکم> آمده است.

95- نقش طلوع خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شمس - 91 - 3 - 4

4 - ظهور خورشید ، از آثار پیدایش روز است .

و النهار إذا جلّیها

در صورتی که ضمیر مفعولی <جلاّها> به <الشمس> برگردد - چنان که برخی از مفسران احتمال داده اند - مفاد آیه این خواهد

ص: 282

شد که: پدید آمدن روز کاری نیست که مستند به خورشید باشد; بلکه حالتی از حالت های زمین است که در آن حالت، <خورشید> پدیدار می گردد.

96- نقش مشرق خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 17 - 2

2 - نقش اساسی نقطه طلوع و غروب خورشید ، در پیدایش فصول و تأمین نیاز های بشر *

ربّ المشرقین و ربّ المغربین

با توجه به این که پیدایش فصول هم زمان با تغییر میل خورشید در طلوع و غروب صورت می گیرد احتمال می رود یاد کرد <مشرقین و مغربین>، اشاره به پیامدهای مهم آن (پیدایش فصول) داشته باشد که بشر از این رهگذر، به امکانات زندگی دست می یابد.

97- نقش مغرب خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 17 - 2

2 - نقش اساسی نقطه طلوع و غروب خورشید ، در پیدایش فصول و تأمین نیاز های بشر *

ربّ المشرقین و ربّ المغربین

با توجه به این که پیدایش فصول هم زمان با تغییر میل خورشید در طلوع و غروب صورت می گیرد احتمال می رود یاد کرد <مشرقین و مغربین>، اشاره به پیامدهای مهم آن (پیدایش فصول) داشته باشد که بشر از این رهگذر، به امکانات زندگی دست می یابد.

98- نورانی کننده خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 5 - 1

1 - تنها خداست که خورشید را فروزان و ماه را تابان قرار داده است .

هو الذی جعل الشمس ضیاء و القمر نوراً

ص: 283

99- نورانیت خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 5 - 2

2 - فروزندگی خورشید و تابندگی ماه ، جلوه هایی از ربوبیت و تدبیر خدا نسبت به اهل زمین

إن ربکم اللّه . .. هو الذی جعل الشمس ضیاء و القمر نوراً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 16 - 1

1 - خداوند ، ماه را نورانی و خورشید را همچون چراغ فروزنده آفرید .

و جعل القمر فیهنّ نورًا و جعل الشمس سراجًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 13 - 2

2 - خورشید پر فروغ ، نعمتی الهی است .

و جعلنا سراجًا وهّاجًا

100- ویژگیهای خلقت خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 16 - 1

1 - خداوند ، ماه را نورانی و خورشید را همچون چراغ فروزنده آفرید .

و جعل القمر فیهنّ نورًا و جعل الشمس سراجًا

101- خورشید پرستی

بی منطقی خورشید پرستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 37 - 5

5 - پرستش خورشید و ماه و دیگر آیات الهی ، امری ناروا و به دور از اندیشه و معرفت

و من ءای-ته . .. لاتسجدوا للشمس و لا للقمر

با توجه به این که قرآن نخست انسان ها را به مطالعه آیات و معرفت هستی فراخوانده و پس از آن از پرستش خورشید نهی کرده است، این نکته به دست می آید که قرآن، پرستش خورشید و ماه را نتیجه اندیشه نکردن در هستی یا عدم شناخت صحیح آن می داند.

ص: 284

102- تاریخ خورشید پرستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 78 - 1

1 - پرستش خورشید، آیینی رایج در میان مردم زمان ابراهیم بود.

فلما رءا الشمس بازغه قال هذا ربی

103- خورشید پرستی در دوران ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 78 - 1

1 - پرستش خورشید، آیینی رایج در میان مردم زمان ابراهیم بود.

فلما رءا الشمس بازغه قال هذا ربی

104- خورشید پرستی در صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 37 - 6

6 - وجود گرایش های خورشیدپرستی و ماه پرستی ، در میان مردم عصر پیامبر ( ص )

لاتسجدوا للشمس و لا للقمر

مطلب بالا با توجه به این نکته است که نهی در موردی معنا دارد که زمینه ارتکاب منهی عنه وجود داشته باشد.

105- ردّ خورشید پرستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 78 - 2

2 - ابراهیم(ع) در مقام مجادله و برای ابطال عقاید شرک آمیز قوم خویش تظاهر به خورشیدپرستی کرد.

فلما رءا الشمس بازغه قال هذا ربی

ص: 285

106- ناپسندی خورشید پرستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 37 - 5

5 - پرستش خورشید و ماه و دیگر آیات الهی ، امری ناروا و به دور از اندیشه و معرفت

و من ءای-ته . .. لاتسجدوا للشمس و لا للقمر

با توجه به این که قرآن نخست انسان ها را به مطالعه آیات و معرفت هستی فراخوانده و پس از آن از پرستش خورشید نهی کرده است، این نکته به دست می آید که قرآن، پرستش خورشید و ماه را نتیجه اندیشه نکردن در هستی یا عدم شناخت صحیح آن می داند.

ص: 286

13- خوشرفتاری

1- آثار خوشرفتاری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 63 - 11

11 - برخورد کریمانه و بزرگوارانه بندگان خالص خدا در برابر گفتار جاهلانه افراد نادان ، برخاسته از روح فروتنی و نرم خویی آنان است .

و إذا خاطبهم الج-هلون قالوا سلمًا

عطف جمله <و إذا خاطبهم الجهلون. ..> بر جمله قبل بدون تکرار شدن اسم موصول (الذین)، نشانگر وجود وحدت و ارتباط نزدیک میان این دو صفت است. از سوی دیگر تقدم بیان صفت تواضع بر صفت برخورد کریمانه با افراد جاهل، حاکی از آن است که این صفت، سبب چنین برخورد پسندیده ای است.

2- اهمیت خوشرفتاری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 86 - 16

16- انتخاب خوش رفتاری در مواجهه با کافران ، بهتر از به کارگیری شدّت و خشونت است .

و إمّا أن تتّخذ فیهم حسنًا

جمله <تتّخذ فیهم حسناً> در بیان طریقه مقابل عذاب، تلقین کننده اختیار این شیوه از بین دو نوع برخوردی است که ذوالقرنین بین آن ها مخیّر بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 63 - 8

ص: 287

8 - جایگاه ویژه صفت تواضع و فروتنی و رفق و مدارا ، در مقایسه با دیگر اوصاف پسندیده و ارزشمند ، در نگاه وحی

و عباد الرحم-ن الذین یمشون علی الأرض هونًا

آمدن صفت تواضع و فروتنی به عنوان نخستین صفت از سلسله اوصاف <عباد الرحمان> - که در چند آیه از آنها یاد شده است - می تواند گویای برداشت فوق باشد.

3- اهمیت خوشرفتاری با همسر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 2 - 4

4 - لزوم خوش رفتاری و رعایت موازین شرع و عقل ، در روابط میان خود از سوی همسران

فأمسکوهنّ بمعروف أو فارقوهنّ بمعروف

آیه شریفه، هرچند در مورد ادامه زندگی یا جدایی کامل مرد با همسر خویش نازل شده است; ولی شامل تمامی مواردی می شود که باهم ارتباط برقرار می کنند.

4- خوشرفتاری با جاهلان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 63 - 9،11،12،13

9 - بندگان خالص خدا ، به هنگام روبه رو شدن با گفتار جاهلانه و به دور از ادب و منطق افراد جاهل ، با گفتار شایسته و عالمانه و به دور از بیهودگی و بی ادبی به آنان پاسخ می گویند .

و إذا خاطبهم الج-هلون قالوا سلمًا

برداشت فوق، بر این مبنا است که <سلاماً> صفت برای مفعولٌ به مقدر باشد; یعنی، <قالوا قولاً سلاماً> در این صورت معنای <سلاماً> - به قرینه جمله قبل که سخن از گفتار جاهلانه و ناشایست افراد جاهل است - سخن عالمانه و شایسته و دور از بیهودگی و بی ادبی می باشد.

11 - برخورد کریمانه و بزرگوارانه بندگان خالص خدا در برابر گفتار جاهلانه افراد نادان ، برخاسته از روح فروتنی و نرم خویی آنان است .

و إذا خاطبهم الج-هلون قالوا سلمًا

عطف جمله <و إذا خاطبهم الجهلون. ..> بر جمله قبل بدون تکرار شدن اسم موصول (الذین)، نشانگر وجود وحدت و ارتباط نزدیک میان این دو صفت است. از سوی دیگر تقدم بیان صفت تواضع بر صفت برخورد کریمانه با افراد جاهل، حاکی از آن است که این صفت، سبب چنین برخورد پسندیده ای است.

12 - برخورد کریمانه و شایسته با گفتار جاهلانه و به دور از ادب و منطق ، از آثار بندگی خدای رحمان و ایمان به او است .

و عباد الرحم-ن الذین . .. و إذا خاطبهم الج-هلون قالوا سلمًا

آغاز شدن آیه شریفه با عنوان <عباد> (بندگان) و سپس طرح شدن مسأله برخورد کریمانه و شایسته با گفتار جاهلانه و. ..، می

ص: 288

تواند گویای برداشت یاد شده باشد.

13 - تشویق خداوند به فروتنی و مدارا با مردم و برخورد کریمانه و شایسته با افراد جاهل و ناسزاگو

و إذا خاطبهم الج-هلون قالوا سلمًا

از سیاق و آهنگ آیه شریفه، چنین برمی آید که خداوند در صدد تشویق و تحریص انسان ها به آراسته شدن به چنین اوصاف و خصلت هایی است.

5- خوشرفتاری با کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 83 - 16

16 - معاشرت نیکو با همگان حتی با کافران ، از وظایف اهل ایمان است .

و قولوا للناس حسناً

مراد از <الناس> می تواند افراد همان ملتی باشد که مخاطب جمله <قولوا> است و می تواند مراد از آن افراد ملتهای دیگر باشد. برداشت فوق ناظر به احتمال دوم است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 86 - 16

16- انتخاب خوش رفتاری در مواجهه با کافران ، بهتر از به کارگیری شدّت و خشونت است .

و إمّا أن تتّخذ فیهم حسنًا

جمله <تتّخذ فیهم حسناً> در بیان طریقه مقابل عذاب، تلقین کننده اختیار این شیوه از بین دو نوع برخوردی است که ذوالقرنین بین آن ها مخیّر بود.

6- خوشرفتاری با مردم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 83 - 4،6،16،18

4 - با مردمان به نیکی سخن گفتن و معاشرت نیکو داشتن ، از عهد ها و پیمان های خداوند با بنی اسرائیل

و قولوا للناس حسناً

<حسناً> مصدر است به معنای وصف (حَسَناً = نیکو) این کلمه می تواند صفت برای مفعول مطلق و جانشین آن باشد; یعنی: <قولوا للناس قولا حسناً; با مردم سخن نیکو بگویید>. در المیزان آمده که جمله مذکور کنایه از معاشرت نیک است.

6 - گفتار نیک و معاشرت نیکو با سایر اقوام و ملت ها ، میثاق خدا با بنی اسرائیل

و قولوا للناس حسناً

مراد از <الناس> می تواند همان اسرائیلیان باشد و می تواند اقوام و ملتهای دیگر هم باشد. برداشت فوق مبتنی بر دومین احتمال

ص: 289

است.

16 - معاشرت نیکو با همگان حتی با کافران ، از وظایف اهل ایمان است .

و قولوا للناس حسناً

مراد از <الناس> می تواند افراد همان ملتی باشد که مخاطب جمله <قولوا> است و می تواند مراد از آن افراد ملتهای دیگر باشد. برداشت فوق ناظر به احتمال دوم است.

18 - معاشرت نیکو با مردم اقامه نماز و ادای زکات ، از مصداق های اعمال شایسته است .

و عملوا الصلحت . .. و قولوا للناس حسناً و أقیموا الصلوه و ءاتوا الزکوه

7- خوشرفتاری با مطلقه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 2 - 3،8

3 - از سرگیری زندگی با زن مطلّقه و یا جدایی همیشگی از او ، پس از گذشت زمان عدّه ، باید به صورت پسندیده و براساس موازین عقل و شرع باشد .

فامسکوهنّ بمعروف أو فارقوهنّ بمعروف

<معروف> اسم برای هر کاری است که از نظر عقل و شرع، حسن و خوبی آن شناخته شده باشد (مفردات راغب).

8 - برخورد شایسته با زنان مطلّقه ، ادای حقّ آنان و انتخاب دو شاهد عادل بر امر طلاق یا رجوع ، از موعظه های الهی به مردان و زنان مؤمن

لاتخرجوهنّ من بیوتهنّ . .. و أقیموا الشه-ده للّه ذلکم یوعظ به

<ذلک> اشاره به مجموعه رهنموهای الهی در دو آیه این سوره است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 5 - 1

1 - احکام طلاق و عدّه زنان مطلّقه و ادای حقوق آنان ( همچون مسکن ، هزینه زندگی و برخورد شایسته ) فرمان های نازل شده از سوی خداوند

إذا طلّقتم النساء فطلّقوهنّ لعدّتهنّ . .. ذلک أمر اللّه أنزله إلیکم

8- خوشرفتاری با والدین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 83 - 28

28 - ابی ولاد حناط می گوید : < سألت ابا عبداللّه ( ع ) عن قول اللّه عز و جل < و بالوالدین احساناً > ما هذا الاحسان ؟ فقال : الاحسان ان تحسن صحبتهما و ان لاتکلفهما ان یسألاک شیئاً مما یحتاجان الیه و ان کانا مستغنین . . . ;

ص: 290

از امام صادق(ع) از آیه <و بالوالدین احساناً> سؤال نمودم که این احسان چیست؟ امام فرمود: احسان ]به پدر و مادر[ آن است که با آنان خوشرفتار باشی و کاری نکنی که آنان مجبور شوند از تو چیزی که نیاز دارند درخواست کنند ولو اینکه مستغنی باشند . ..>.

9- خوشرفتاری بندگان خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 63 - 3

3 - بندگان خالص خدا ، مظهر مدارا و نرمی و منزه از روح خشونت و درشتی

و عباد الرحم-ن الذین یمشون علی الأرض هونًا

10- خوشرفتاری محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 34 - 2

2 - برخورد نیک و شایسته در برابر رفتار های زشت و ناپسند دشمنان ، توصیه خداوند به پیامبر ( ص )

و لاتستوی الحسنه و لا السیّئه ادفع بالتی هی أحسن

ص: 291

14- خوشگذرانی

1- خوشگذرانی ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 13 - 4

4- غوطهوری در زندگی مادی و خوش گذرانی ، شیوه زندگی در جوامع ستمگر

قریه کانت ظالمه . .. وارجعوا إلی ما أُترفتم فیه

2- خوشگذرانی فرعونیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 27 - 2،3

2- جامعه فرعونی ، جامعه ای خوشگذران و عشرت طلب

و نعمه کانوا فیها ف-کهین

3- حضور در محافل عشرت و خوش گذرانی ، از برنامه های فرعونیان

و نعمه کانوا فیها ف-کهین

<فاکهین> (از <فکاهه>) به معنای حدیث انس می باشد و تعبیر <کانوا> می رساند که برنامه آنان چنین بوده است.

3- خوشگذرانی قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 292

13 - شعراء - 26 - 149 - 3،4

3 - سرخوشی و سرمستی ثمودیان در خانه های کوهستانی خویش

و تنحتون من الجبال بیوتًا ف-رهین

<فارهین> می تواند از مصدر<فره> (نشاط و سرخوشی) مشتق شده باشد. گفتنی است که <فارهین> بنابراین احتمال، صفت برای <بیوتاً> و به تقدیر <فارهین فیها> است; یعنی، خانه هایی که در آن مست و سرخوشید.

4 - سرزنش ثمودیان از سوی صالح ( ع ) ، به خاطر ساختن خانه ها در دل کوه ها و خوش گذرانی در آن

و تنحتون من الجبال بیوتًا ف-رهین

برداشت یادشده بدان احتمال است که این آیه به قرینه واقع شدن در حیز استفهام (استفهام در<أتترکون فی ما ه-هنا>) جمله استفهامی بوده و به تقدیر <أو تنحتون. ..> باشد.

4- مسابقه برای خوشگذرانی اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - مطففین - 83 - 26 - 3

3 - به کار گرفتن تمام تلاش برای رقابت با دیگران ، تنها شایسته خوش گذرانی و شراب خواری در جهان آخرت است .

و فی ذلک فلیتنافس المتن-فسون

<تَنافُس>; یعنی، هر یک از رقابت کنندگان، نیروی نَفْس خویش را در برابر دیگری آشکار سازد (مقاییس اللغه). <ذلک>، به محتوای آیات <علی الأرائک ینظرون> و <یسقون> اشاره دارد.

5- ناپایداری خوشگذرانی دنیاطلبان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 15 - 5

5 - خداوند ، آگاه به وجود نشیب و فراز در مراحل حیات دنیوی و اخروی انسان و ناپایدار ماندن محفل های خانوادگی و خوش گذرانی های دنیامداران

بلی إنّ ربّه کان به بصیرًا

هر چند ضمیر در <ربّه> و <به>، به منکر معاد برمی گردد; ولی محتوای آیه شریفه، به جنبه انسان بودن آنان مربوط است.

خوشگذرانان

6- زمینه عبرت خوشگذرانان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 293

17 - دخان - 44 - 27 - 5

5- امکانات دنیوی به جای مانده از مستکبران فرعونی ، درس عبرت برای دنیاخواهان عشرت طلب

کم ترکوا من جنّ-ت . .. و نعمه کانوا فیها ف-کهین

تعبیر <کم ترکوا. ..> در مقام درس آموزی و تأمل برانگیزی آدمیان در سونوشت فرعونیان است.

خوشگذران

7- ظلم خوشگذران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 14 - 4

4- رفاه زدگان و خوشگذرانان جوامع ، ظالم و ستمگراند .

قریه کانت ظالمه . .. ما أُترفتم فیه ... إنّا کنّا ظ-لمین

ص: 294

15- خوشنامی

1- آرزوی خوشنامی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 84 - 1،2

1 - ابراهیم ( ع ) آرزومند باقی ماندن نام نیک او در میان نسل های آینده و تقاضاکننده آن از خداوند

و اجعل لی لسان صدق فی الأخرین

مفسران، تعبیر<لسان صدق> را کنایه از آوازه و نام نیک گرفته اند.

2 - پسندیده بودن آرزوی انسان مبنی بر بقای آوازه نیکو از او در میان نسل ها

و اجعل لی لسان صدق فی الأخرین

2- اظهار خوشنامی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شرح - 94 - 4 - 5

5 - خوش نامی ، نعمتی الهی و سزاوار بازگو کردن و اظهار خرسندی است .

وامّا بنعمه ربّک فحدّث. .. و رفعنا لک ذکرک

3- اهمیت خوشنامی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 78 - 3

ص: 295

3 - باقی ماندن نام و آوازه نیک از انسان در میان آیندگان ، امری شایسته و پسندیده

و ترکنا علیه فی الأخرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 108 - 3

3 - برجای ماندن نام و آوازه نیک از انسان در میان آیندگان ، امری شایسته و پسندیده

و ترکنا علیه فی الأخرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 119 - 3

3 - باقی ماندن نام و آوازه نیک از انسان در میان آیندگان ، امری شایسته و پسندیده

و ترکنا علیهما فی الأخرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 129 - 3

3 - باقی ماندن نام و آوازه نیک از انسان در میان آیندگان ، امری شایسته و پسندیده

و ترکنا علیه فی الأخرین

4- تذکر خوشنامی محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شرح - 94 - 4 - 6

6 - خداوند ، با توجه دادن پیامبر ( ص ) به نعمت خوش نامی ، آن را عطای ویژه خویش به آن حضرت خواند .

و رفعنا لک ذکرک

5- خوشنامی ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 84 - 1

1 - ابراهیم ( ع ) آرزومند باقی ماندن نام نیک او در میان نسل های آینده و تقاضاکننده آن از خداوند

و اجعل لی لسان صدق فی الأخرین

مفسران، تعبیر<لسان صدق> را کنایه از آوازه و نام نیک گرفته اند.

ص: 296

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 108 - 1،2

1 - خداوند ، از ابراهیم ( ع ) نام و آوازه نیکی در میان آیندگان برجای گذاشت .

و ترکنا علیه فی الأخرین

برداشت یاد شده، بر این اساس مبتنی است که مفعول <ترکنا> محذوف بوده و تقدیر آن چنین باشد: <و ترکنا ثناء علیه> گفتنی است فعل <ترکنا> در آیه شریفه، به معنای <أبقینا> (باقی گذاشتیم) است.

2 - برجا ماندن نام و آوازه ابراهیم ( ع ) در میان آیندگان ، از نعمت ها و الطاف الهی به ایشان

و ترکنا علیه فی الأخرین

برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که آیه شریفه، در مقام برشمردن نعمت های خداوند بر حضرت ابراهیم(ع) و امتنان بر ایشان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 110 - 3

3 - فرزنددار شدن ابراهیم ( ع ) و برجای ماندن نام و آوازه نیک آن حضرت ، از پاداش های خداوند به ایشان

فبشّرن-ه بغل-م حلیم . .. سل-م علی إبرهیم . کذلک نجزی المحسنین

6- خوشنامی ابراهیم(ع) در جزیره العرب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - اعلی - 87 - 19 - 2

2 - حضرت ابراهیم و موسی ( ع ) ، پیامبرانی شناخته شده در جزیره العرب و دارای طرفدارانی بسیار

صحف إبرهیم و موسی

از آن جا که کتاب های پیشینیان محدود به صحیفه های حضرت ابراهیم و موسی(ع) نبود; تصریح به این دو می تواند برخاسته از نفوذ چشمگیر این پیامبران در جزیره العرب عصر پیامبر(ص) باشد.

7- خوشنامی الیاس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 129 - 1

1 - خداوند ، از الیاس پیامبر نام و آوازه ای نیک در میان آیندگان برجای گذاشت .

و ترکنا علیه فی الأخرین

برداشت یاد شده بر این اساس استوار است که مفعول <ترکنا> محذوف بوده و تقدیر آن چنین باشد: <ترکنا ثناء علیه>. گفتنی است فعل <ترکنا> در این آیه، به معنای <أبقینا> (باقی گذاشتیم) است.

ص: 297

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 131 - 3

3 - باقی ماندن نام و آوازه نیک الیاس پیامبر ( ع ) ، از پاداش های خداوند به ایشان

و ترکنا علیه فی الأخرین . .. إنّا کذلک نجزی المحسنین

8- خوشنامی انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 62 - 4

4- خداوند ، پیامبران را از میان انسانهایی که خوش نام و به نیکی معروفند ، انتخاب می کند .

قد کنت فینا مرجوًّا قبل ه-ذا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 87 - 16

16- خداوند ، پیامبران را از میان انسانهایی که به نیکی معروفند ، انتخاب می کند .

إنک لأنت الحلیم الرشید

9- خوشنامی در رهبران دینی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شرح - 94 - 4 - 4

4 - آبرومندی نزد مردم ، از ویژگی های لازم و سودمند برای رهبران الهی

و رفعنا لک ذکرک

10- خوشنامی شعیب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 178 - 6

6 - شعیب ( ع ) ، شخصیتی خوشنام و امانت دار ، نزد مردم ایکه

إنّی لکم رسول أمین

تأکید شعیب(ع) بر امین بودن خود، در صورتی ثمربخش است که وی از پیشینه ای همراه با خوشنامی و امانت داری نزد مردم

ص: 298

ایکه برخوردار باشد.

11- خوشنامی صالح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 143 - 6

6 - صالح ( ع ) ، شخصیتی خوشنام و امانت دار در میان ثمودیان

إنّی لکم رسول أمین

تأکید صالح(ع) بر امین بودن خود، در صورتی ثمربخش است که وی از پیشینه ای همراه با خوشنامی و امانت داری برخوردار باشد.

12- خوشنامی عیسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 57 - 7

7 - عیسی بن مریم ( ع ) ، شخصیتی شناخته شده و نامی آشنا در مکه عصر بعثت

و لمّا ضرب ابن مریم

13- خوشنامی لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 162 - 6

6 - لوط ( ع ) ، شخصیتی خوشنام و امانت دار در میان قوم خود

إنّی لکم رسول أمین

تأکید لوط(ع) بر امین بودن خود، در صورتی ثمربخش است که وی از پیشینه ای همراه با خوشنامی و امانت داری برخوردار باشد.

14- خوشنامی محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 46 - 7

7 - پیامبر ( ص ) ، سالیان درازی در میان مردم زندگی می کرد و آنان آن حضرت را به عقل و درایت می شناختند .

ثمّ تتفکّروا ما بصاحبکم من جِنّه

ص: 299

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شرح - 94 - 4 - 2،8،9

2 - پیامبر ( ص ) ، فردی آبرومند و دارای مقامی ارجمند ، در دیدگاه مردم عصر خویش

و رفعنا لک ذکرک

یاد رفیع، کنایه از احترام گذاشتن یادکنندگان است.

8 - شخصیت رسول اکرم ( ص ) ، زیبنده نیک نامی و آبرومندی بود .

و رفعنا لک ذکرک

در برداشت یاد شده، <لام> در <لک> برای تعلیل فرض شده و بیانگر آن است که پیامبر(ص)، خود علتی کافی برای آوازه بلند و شایسته رفعت ذکر است.

9 - < عن رسول اللّه ( ص ) قال : أتانی جبرئیل فقال : إنّ ربّک یقول : تدری کیف رفعت ذکرک ؟ قلت : اللّه أعلم ، قال : إذا ذُکِرتُ ذُکرتَ معی ;

از رسول خدا(ص) روایت شده که فرمود: جبرئیل نزد من آمد و گفت: پروردگارت می فرماید: آیا می دانی چگونه آوازه تو را بلند ساختم؟ رسول خدا(ص) فرمود: خدا آگاه تر است [جبرئیل عرض کرد:] خداوند می فرماید: آن هنگام که من یاد می شوم تو نیز همراه من یاد می شوی [مانند یاد خدا در اذان و اقامه و تشهد نماز]>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شرح - 94 - 5 - 2

2 - شرح صدر و سبک بار بودن پیامبر ( ص ) و بلندآوازگی آن حضرت ، نمونه ای از انفکاک ناپذیری مشکلات از آسانی ها

ألم نشرح . .. و وضعنا... و رفعنا... فإنّ مع العسر یسرًا

جمله <فإنّ. ..> بیانگر آن است که آنچه در آیات پیشین آمد، ریشه در یک قانون کلی دارد و آن همراه بودن <عسر> با <یسر> است. حرف <فاء>، بیان قانون را بر کاشف آن، تفریع کرده است; یعنی، آنچه برای تو انجام دادیم، باید انجام می گرفت; زیرا سختی بدون آسانی نمی شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - کوثر - 108 - 3 - 1،5

1 - یکی از دشمنان پیامبر ( ص ) ، آن حضرت را نسل بریده و آینده او را خالی از ذکر خیر خواند .

إنّ شانئک هو الأبتر

<شانئک>; یعنی، کسی که با تو بغض و دشمنی دارد (تاج العروس). بیشتر مفسران، او را پدر عَمروعاص دانسته اند که پس از فوت پسران پیامبر(ص)، آن حضرت را <ابتر> خواند. <أبتر> به معنای کسی است که از او به خیر و نیکی یاد نشود. <بَتْر> (ریشه <أبتر>) در بریدن دُم به کار می رود و به همین جهت شخصی را که نسل او قطع شده است، <ابتر> گویند (مفردات); زیرا نسلی که نام نیک او را زنده نگه دارد، وجود ندارد.

5 - گسترش آوازه پیامبر ( ص ) و بقای نام نیک برای او و مهجور ماندن نام دشمنان دین در تاریخ ، بشارت خداوند به آن حضرت و از خبر های غیبی قرآن

إنّ شانئک هو الأبتر

ص: 300

15- خوشنامی موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 119 - 1،2

1 - خداوند از موسی و هارون ( علیهماالسلام ) نام و آوازه نیکی در میان آیندگان برجای گذاشت .

و ترکنا علیهما فی الأخرین

برداشت یاد شده، بر این اساس مبتنی است که مفعول <ترکنا> محذوف بوده و تقدیر آن چنین باشد: <و ترکنا ثناء علیهما>. گفتنی است که فعل <ترکنا> در این آیه، به معنای <أبقینا> (باقی گذاشتیم) است.

2 - باقی ماندن نام و آوازه موسی و هارون ( علیهماالسلام ) در میان آیندگان ، از نعمت ها و الطاف الهی به ایشان

و ترکنا علیهما فی الأخرین

برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که آیه شریفه، در مقام برشمردن نعمت های خداوند بر موسی و هارون (علیهماالسلام) و امتنان بر ایشان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 121 - 3

3 - نجات موسی و هارون ( علیهماالسلام ) و قوم شان از اندوهی بزرگ ، اعطای کتاب آسمانی و باقی ماندن نام و آوازه نیک آنان ، از پاداش های خداوند به ایشان

و نجّین-هما و قومهما من الکرب العظیم . .. إنّا کذلک نجزی المحسنین

16- خوشنامی موسی(ع) در جزیره العرب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - اعلی - 87 - 19 - 2

2 - حضرت ابراهیم و موسی ( ع ) ، پیامبرانی شناخته شده در جزیره العرب و دارای طرفدارانی بسیار

صحف إبرهیم و موسی

از آن جا که کتاب های پیشینیان محدود به صحیفه های حضرت ابراهیم و موسی(ع) نبود; تصریح به این دو می تواند برخاسته از نفوذ چشمگیر این پیامبران در جزیره العرب عصر پیامبر(ص) باشد.

17- خوشنامی نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 107 - 6

ص: 301

6 - نوح ( ع ) ، شخصیتی خوشنام و امانتدار در میان قومش

إنّی لکم رسول أمین

تأکید نوح(ع) بر <أمین> بودن خود در ابلاغ پیام الهی، در صورتی ثمر بخش خواهد بود که وی در میان قومش، از سابفه امانت داری و خوش نامی برخوردار بوده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 78 - 1

1 - خداوند ، از نوح ( ع ) نام و آوازه نیک در میان آیندگان برجای گذاشت .

و ترکنا علیه فی الأخرین

برداشت یاد شده بر این اساس مبتنی است که مفعول <ترکنا> محذوف بوده و تقدیر آن چنین باشد: <و ترکنا ثناءً علیه>. گفتنی است فعل <ترکنا> در آیه شریفه، به معنای <أبقینا> (باقی گذاشتیم) است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 80 - 3

3 - اجابت دعا ، نجات از مشکلاتِ اندوه بار ، باقی ماندن نسل و نام نیک و تحیت الهی ، از پاداش های خداوند به حضرت نوح ( ع )

و لقد نادینا نوح فلنعم المجیبون . .. سل-م علی نوح فی الع-لمین . إنّا کذلک نجزی ا

18- خوشنامی هارون(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 119 - 1،2

1 - خداوند از موسی و هارون ( علیهماالسلام ) نام و آوازه نیکی در میان آیندگان برجای گذاشت .

و ترکنا علیهما فی الأخرین

برداشت یاد شده، بر این اساس مبتنی است که مفعول <ترکنا> محذوف بوده و تقدیر آن چنین باشد: <و ترکنا ثناء علیهما>. گفتنی است که فعل <ترکنا> در این آیه، به معنای <أبقینا> (باقی گذاشتیم) است.

2 - باقی ماندن نام و آوازه موسی و هارون ( علیهماالسلام ) در میان آیندگان ، از نعمت ها و الطاف الهی به ایشان

و ترکنا علیهما فی الأخرین

برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که آیه شریفه، در مقام برشمردن نعمت های خداوند بر موسی و هارون (علیهماالسلام) و امتنان بر ایشان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 121 - 3

3 - نجات موسی و هارون ( علیهماالسلام ) و قوم شان از اندوهی بزرگ ، اعطای کتاب آسمانی و باقی ماندن نام و آوازه نیک آنان ،

ص: 302

از پاداش های خداوند به ایشان

و نجّین-هما و قومهما من الکرب العظیم . .. إنّا کذلک نجزی المحسنین

19- خوشنامی هود(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 125 - 6

6 - هود ( ع ) ، شخصیتی خوشنام و امانت دار در میان قوم خویش

إنّی لکم رسول أمین

تأکید هود(ع) بر <أمین> بودن خود، در صورتی ثمربخش است که وی از پیشینه امانت داری و خوشنامی برخوردار باشد.

20- ذکر نعمت خوشنامی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شرح - 94 - 4 - 7

7 - توجّه پیامبر ( ص ) ، به خدادادی بودن نعمت خوش نامی ، مایه اطمینان آن حضرت به دوری اش از قهر و خشم خداوند

ما ودّعک ربّک و ما قلی . .. و رفعنا لک ذکرک

21- زمینه خوشنامی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 80 - 5

5 - تأثیر احسان و نیکوکاری در اجابت دعا ، بقای نسل و نام نیک ، تقرب به پیشگاه خداوند و محبوبیت در میان خلق

و لقد نادینا نوح فلنعم المجیبون . .. سل-م علی نوح فی الع-لمین . إنّا کذلک نجزی ا

22- سرور خوشنامی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شرح - 94 - 4 - 5

5 - خوش نامی ، نعمتی الهی و سزاوار بازگو کردن و اظهار خرسندی است .

وامّا بنعمه ربّک فحدّث. .. و رفعنا لک ذکرک

ص: 303

23- عوامل خوشنامی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 50 - 4

4- خداوند ، خوش نامی و بلندآوازگی را ، به پاس پایداری ابراهیم ( ع ) در توحید ، به او و فرزندانش عنایت کرد .

فلمّا أعتزلهم . .. و جعلنا لهم لسان صدق علیًّا

24- عوامل خوشنامی ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 50 - 4

4- خداوند ، خوش نامی و بلندآوازگی را ، به پاس پایداری ابراهیم ( ع ) در توحید ، به او و فرزندانش عنایت کرد .

فلمّا أعتزلهم . .. و جعلنا لهم لسان صدق علیًّا

25- عوامل خوشنامی فرزندان ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 50 - 4

4- خداوند ، خوش نامی و بلندآوازگی را ، به پاس پایداری ابراهیم ( ع ) در توحید ، به او و فرزندانش عنایت کرد .

فلمّا أعتزلهم . .. و جعلنا لهم لسان صدق علیًّا

26- منشأ خوشنامی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 50 - 6

6- نام نیک و بلندآوازگی ، مزیّتی شایسته و پرتویی از رحمت الهی است .

و وهبنا لهم من رحمتنا و جعلنا لهم لسان صدق علیًّا

27- منشأ خوشنامی محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 304

20 - شرح - 94 - 4 - 1

1 - خداوند ، پیامبر ( ص ) را در عصر بعثت ، نامدار و بلندآوازه ساخت و آن حضرت را در اوج شهرت قرار داد .

و رفعنا لک ذکرک

28- نعمت خوشنامی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 78 - 2

2 - باقی ماندن نام و آوازه نوح ( ع ) در میان آیندگان ، از نعمت ها و الطاف الهی به ایشان

و ترکنا علیه فی الأخرین

برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که آیه شریفه در مقام برشمردن نعمت های خداوند بر حضرت نوح(ع) و امتنان بر ایشان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 108 - 2

2 - برجا ماندن نام و آوازه ابراهیم ( ع ) در میان آیندگان ، از نعمت ها و الطاف الهی به ایشان

و ترکنا علیه فی الأخرین

برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که آیه شریفه، در مقام برشمردن نعمت های خداوند بر حضرت ابراهیم(ع) و امتنان بر ایشان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 119 - 2

2 - باقی ماندن نام و آوازه موسی و هارون ( علیهماالسلام ) در میان آیندگان ، از نعمت ها و الطاف الهی به ایشان

و ترکنا علیهما فی الأخرین

برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که آیه شریفه، در مقام برشمردن نعمت های خداوند بر موسی و هارون (علیهماالسلام) و امتنان بر ایشان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 129 - 2

2 - باقی ماندن نام و آوازه الیاس پیامبر در میان آیندگان ، از نعمت ها و الطاف الهی به ایشان

و ترکنا علیه فی الأخرین

برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که آیه شریفه، در مقام بر شمردن نعمت های خدا به حضرت الیاس و امتنان بر ایشان است.

ص: 305

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 44 - 10

10 - نام و آوازه نیک ، نعمتی است خدادادی و دارای مسؤولیت . *

و إنّه لذکر . .. و سوف تسئلون

برداشت بالا بدان احتمال است که منظور از <ذکر> یاد و نام خوش باشد; و نه تذکر، یادآوری و هشدار.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شرح - 94 - 4 - 5

5 - خوش نامی ، نعمتی الهی و سزاوار بازگو کردن و اظهار خرسندی است .

وامّا بنعمه ربّک فحدّث. .. و رفعنا لک ذکرک

29- نقش خوشنامی محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شرح - 94 - 4 - 3

3 - بلند آوازگی و شهرت پیامبر ( ص ) ، دارای نقشی بسزا در رفع مشکلات رسالت الهی و کاهش سنگینی آن

و وضعنا عنک وزرک . .. و رفعنا لک ذکرک

حرف <لام> در <لک> یا برای تعلیل است و یا انتفاع. در صورت دوم دلالت دارد که <رفعت ذکر>، برای پیامبر(ص) سودمند است. گفتنی است که خطاب به پیامبر(ص) در <لک> - به قرینه <وزرک الذی أنقض ظهرک> - به اعتبار مقام رسالت و رهبری آن حضرت است.

ص: 306

16- خوک

1- اجتناب از خوک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 145 - 9

9 - خوک، حیوانی آلوده و کثیف و نجس که باید از آن اجتناب کرد.

إلا أن یکون . .. فإنه رجس

بنابراین که ضمیر <انه> به خنزیر برگردد، نه به لحم خنزیر. در لسان العرب آمده است: <الرجس، القذر و القذار ضد النظافه ... و رجس، نجس>.

2- احکام خوک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 145 - 6،9،16

6 - خوردن گوشت مردار، خوک، خون و حیوانی که هنگام ذبح نام خدا بر آن برده نشده، حرام است.

إلا أن یکون میته أو دما مسفوحا أو لحم خنزیر فإنه رجس أو فسقا أهل لغیر اللّه به

9 - خوک، حیوانی آلوده و کثیف و نجس که باید از آن اجتناب کرد.

إلا أن یکون . .. فإنه رجس

بنابراین که ضمیر <انه> به خنزیر برگردد، نه به لحم خنزیر. در لسان العرب آمده است: <الرجس، القذر و القذار ضد النظافه ... و رجس، نجس>.

16 - خوردن خون، گوشت مردار، خوک و حیوان تذکیه نشده بر مضطر جایز است.

إلا أن یکون میته أو دما . .. فمن اضطر ... فإن ربک غفور رحیم

ص: 307

3- استفاده از گوشت خوک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 3 - 1،11،35،39،56

1 - حرمت استفاده از مردار ، خون و گوشت خوک

حرمت علیکم المیته و الدم و لحم الخنزیر

11 - استفاده از مردار ، خون ، گوشت خوک ، حیوان خفه شده ، زده شده ، پرت شده ، شاخ خورده ، دریده شده و بدون تذکیه ، فسق و خروج از طاعت خداوند است .

حرمت علیکم . .. ذلکم فسق

بنابر اینکه <ذلکم> اشاره باشد به جمیع عناوین یاد شده در آیه، نه خصوص آخرین عنوان.

35 - استفاده از مردار ، خون ، گوشت خوک و حیوانی که نام غیر خدا به هنگام ذبح بر آن برده شود ، در حال اضطرار جایز است .

حرمت علیکم . .. فمن اضطر فی مخمصه غیر متجانف لاثم فإنّ اللّه غفور رحیم

39 - استفاده از مردار ، خون ، گوشت خوک ، تنها به مقدار ضرورت جایز است .

حرمت . .. فمن اضطر فی مخمصه غیر متجانف لاثم فإنّ اللّه غفور رحیم

56 - بهره گیری مضطر از مردار ، خون ، گوشت خوک و حیوان ذبح شده به نام غیر خدا و . . . ، مشروط به آن است که از روی عمد و قصد گناه نباشد .

فمن اضطر فی مخمصه غیر متجانف لاثم

از امام باقر(ع) در توضیح <غیر متجانف> در آیه فوق روایت شده: غیر متعمد لاثم.

_______________________________

تفسیر قمی، ج 1، ص 162; تفسیر برهان، ج 1، ص 447، ح 1.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 145 - 16

16 - خوردن خون، گوشت مردار، خوک و حیوان تذکیه نشده بر مضطر جایز است.

إلا أن یکون میته أو دما . .. فمن اضطر ... فإن ربک غفور رحیم

4- پلیدی خوک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 145 - 9،10

9 - خوک، حیوانی آلوده و کثیف و نجس که باید از آن اجتناب کرد.

إلا أن یکون . .. فإنه رجس

بنابراین که ضمیر <انه> به خنزیر برگردد، نه به لحم خنزیر. در لسان العرب آمده است: <الرجس، القذر و القذار ضد النظافه ... و رجس، نجس>.

ص: 308

10 - آلودگی و پلیدی گوشت مردار و خوک و خون، فلسفه تحریم آنها از سوی خداوند است.

إلا أن یکون . .. فإنه رجس

مرجع ضمیر <إنه> می تواند مجموعه آنچه در آیه ذکر شده، باشد. برداشت فوق بنابر این اساس است.

5- حرمت خوک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 115 - 1

1- خوردن مردار ، خون و گوشت خوک ، حرام است .

حرّم علیکم المیته و الدم و لحم الخنزیر

6- حرمت گوشت خوک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 173 - 1

1 - خوردن مردار ، خون ، گوشت خوک و حیوانی که به نام غیر خدا ذبح شده ، حرام است .

إنما حرم علیکم المیته و الدم و لحم الخنزیر و ما أهل به لغیر اللّه

<اهلال> (مصدر (أهلّ) به معنای بلند کردن صداست و مقصود از آن در آیه - چنانچه اهل تفسیر برآنند - نام بردن است و لام در <لغیر اللّه> برای تعدیه می باشد. بنابراین <ما أهل به لغیر اللّه>; یعنی، حیوانی که ]به هنگام ذبح[ نام غیر خدا بر او برده شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 3 - 1

1 - حرمت استفاده از مردار ، خون و گوشت خوک

حرمت علیکم المیته و الدم و لحم الخنزیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 145 - 6

6 - خوردن گوشت مردار، خوک، خون و حیوانی که هنگام ذبح نام خدا بر آن برده نشده، حرام است.

إلا أن یکون میته أو دما مسفوحا أو لحم خنزیر فإنه رجس أو فسقا أهل لغیر اللّه به

ص: 309

7- خباثت خوک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 173 - 3

3 - مردار ، خون ، گوشت خوک و حیوانی که برای بت ها ذبح شود ، یا به نام غیر خدا سر بریده شود ، از خوراکی های خبیث و پلید هستند .

کلوا من طیبت . .. إنما حرم علیکم المیته ... و ما أهل به لغیر اللّه

8- خوردن خوک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 173 - 2

2 - به هنگام اضطرار بهره برداری از مردار ، خون ، گوشت خوک و ذبیحه ای که نام غیر خدا بر او برده شده ، حلال است .

فمن اضطر . .. فلا إثم علیه

9- فلسفه تحریم خوک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 145 - 10

10 - آلودگی و پلیدی گوشت مردار و خوک و خون، فلسفه تحریم آنها از سوی خداوند است.

إلا أن یکون . .. فإنه رجس

مرجع ضمیر <إنه> می تواند مجموعه آنچه در آیه ذکر شده، باشد. برداشت فوق بنابر این اساس است.

10- فلسفه حرمت گوشت خوک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 173 - 23

23 - < محمد بن عذافر عن بعض رجاله عن ابی جعفر ( ع ) قال قلت له لم حرم اللّه عزو جل الخمر و المیته و الدم و لحم الخنزیر ؟ فقال : ان اللّه تبارک و تعالی . . . خلق الخلق . . . و علم ما یضرهم فنهاهم عنه و حرمه علیهم ثم احله للمضطر فی الوقت الذی لایقوم بدنه إلا به فأمره أن ینال منه بقدر البلغه لاغیر ذلک . . . ;

امام باقر(ع) در پاسخ از علت حرمت خمر، مردار، خون و گوشت خوک فرمودند: خداوند انسانها را آفرید . .. و می دانست چه چیزی موجب ضرر و زیان آنان است و آنان را از آن نهی نموده و برایشان حرام کرده است، سپس برای مضطر در وقتی که بدن او به آن نیاز پیدا کرده، حلال شمرده است که به اندازه کفاف بخورد نه بیشتر از آن ... >.

ص: 310

11- محدوده حرمت خوک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 145 - 7

7 - ممنوعیت بهره گیری از مردار، خون و خوک، منحصر به خوردن آنهاست. *

محرما علی طاعم یطعمه إلا أن یکون میته

12- مسخ به خوک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 60 - 6،9،19

6 - خداوند گروهی از اهل کتاب را به میمون و خوک مسخ کرد .

و جعل منهم القرده و الخنازیر

بسیاری از مفسران بر آنند که اصحاب سبت - یهودیانی که با حیله های شرعی قداست روز شنبه را شکستند - به میمون تبدیل شدند و آن گروه از مسیحیان که مائده نازل شده بر عیسی(ع) را منکر شدند به خوک مبدل گشتند.

9 - گرفتاری اهل کتاب به لعنت و غضب خداوند ، پرستش طاغوت و مسخ شدنشان به میمون و خوک ، سزای رفتار های زشت آنان

هل انبئکم بشرّ من ذلک مثوبه عند اللّه من لعنه . .. و عبد الطغوت

کلمه <مثوبه> (سزا و جزا) می رساند که غضب و . .. به عنوان پیامدهای شومی است که اعمال ناروای اهل کتاب آنها را اقتضا می کرده است.

19 - پیشینیان اهل کتاب - بر اثر گرفتاری به لعنت و غضب خدا و در آمدن به شکل میمون و خوک و پرستش طاغوت - ، دارای بدترین جایگاه و منزلت در پیشگاه خداوند

من لعنه اللّه . .. أولئک شر مکاناً و اضل عن سواء السبیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 78 - 15

15 - مسخ گروهی از بنی اسرائیل بصورت خوک ، در اثر لعن حضرت داود ( ع ) و بصورت میمون ، در اثر لعن حضرت عیسی ( ع )

لعن الذین کفروا من بنی اسرءیل علی لسان داود و عیسی

از امام صادق(ع) درباره آیه فوق روایت شده: الخنازیر علی لسان داود(ع) و القرده علی لسان عیسی ابن مریم(ع).

_______________________________

کافی، ج 8، ص 200، ح 240; نورالثقلین، ج 1، ص 660، ح 311.

ص: 311

13- نجاست خوک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 145 - 9

9 - خوک، حیوانی آلوده و کثیف و نجس که باید از آن اجتناب کرد.

إلا أن یکون . .. فإنه رجس

بنابراین که ضمیر <انه> به خنزیر برگردد، نه به لحم خنزیر. در لسان العرب آمده است: <الرجس، القذر و القذار ضد النظافه ... و رجس، نجس>.

ص: 312

17- خون

1- احکام خون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 145 - 6،8،16

6 - خوردن گوشت مردار، خوک، خون و حیوانی که هنگام ذبح نام خدا بر آن برده نشده، حرام است.

إلا أن یکون میته أو دما مسفوحا أو لحم خنزیر فإنه رجس أو فسقا أهل لغیر اللّه به

8 - عدم حرمت خون باقیمانده در بدن حیوان پس از ذبح

إلا أن یکون میته أو دما مسفوحا

<مسفوح> به معنای ریخته شده است. ذکر این قید در مورد خون، بنا به گفته مفسران، بدان جهت است که خون باقی مانده در رگها و اعضای بدن حیوان ذبح شده را از شمول حکم حرمت خارج سازد.

16 - خوردن خون، گوشت مردار، خوک و حیوان تذکیه نشده بر مضطر جایز است.

إلا أن یکون میته أو دما . .. فمن اضطر ... فإن ربک غفور رحیم

2- استفاده از خون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 3 - 1،11،35،39،56

1 - حرمت استفاده از مردار ، خون و گوشت خوک

حرمت علیکم المیته و الدم و لحم الخنزیر

11 - استفاده از مردار ، خون ، گوشت خوک ، حیوان خفه شده ، زده شده ، پرت شده ، شاخ خورده ، دریده شده و بدون تذکیه ، فسق و خروج از طاعت خداوند است .

حرمت علیکم . .. ذلکم فسق

ص: 313

بنابر اینکه <ذلکم> اشاره باشد به جمیع عناوین یاد شده در آیه، نه خصوص آخرین عنوان.

35 - استفاده از مردار ، خون ، گوشت خوک و حیوانی که نام غیر خدا به هنگام ذبح بر آن برده شود ، در حال اضطرار جایز است .

حرمت علیکم . .. فمن اضطر فی مخمصه غیر متجانف لاثم فإنّ اللّه غفور رحیم

39 - استفاده از مردار ، خون ، گوشت خوک ، تنها به مقدار ضرورت جایز است .

حرمت . .. فمن اضطر فی مخمصه غیر متجانف لاثم فإنّ اللّه غفور رحیم

56 - بهره گیری مضطر از مردار ، خون ، گوشت خوک و حیوان ذبح شده به نام غیر خدا و . . . ، مشروط به آن است که از روی عمد و قصد گناه نباشد .

فمن اضطر فی مخمصه غیر متجانف لاثم

از امام باقر(ع) در توضیح <غیر متجانف> در آیه فوق روایت شده: غیر متعمد لاثم.

_______________________________

تفسیر قمی، ج 1، ص 162; تفسیر برهان، ج 1، ص 447، ح 1.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 145 - 16

16 - خوردن خون، گوشت مردار، خوک و حیوان تذکیه نشده بر مضطر جایز است.

إلا أن یکون میته أو دما . .. فمن اضطر ... فإن ربک غفور رحیم

3- پلیدی خون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 145 - 10

10 - آلودگی و پلیدی گوشت مردار و خوک و خون، فلسفه تحریم آنها از سوی خداوند است.

إلا أن یکون . .. فإنه رجس

مرجع ضمیر <إنه> می تواند مجموعه آنچه در آیه ذکر شده، باشد. برداشت فوق بنابر این اساس است.

4- حرمت خوردن خون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 173 - 1

1 - خوردن مردار ، خون ، گوشت خوک و حیوانی که به نام غیر خدا ذبح شده ، حرام است .

إنما حرم علیکم المیته و الدم و لحم الخنزیر و ما أهل به لغیر اللّه

<اهلال> (مصدر (أهلّ) به معنای بلند کردن صداست و مقصود از آن در آیه - چنانچه اهل تفسیر برآنند - نام بردن است و لام در <لغیر اللّه> برای تعدیه می باشد. بنابراین <ما أهل به لغیر اللّه>; یعنی، حیوانی که ]به هنگام ذبح[ نام غیر خدا بر او برده شود.

ص: 314

5- حرمت خون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 3 - 1

1 - حرمت استفاده از مردار ، خون و گوشت خوک

حرمت علیکم المیته و الدم و لحم الخنزیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 145 - 6

6 - خوردن گوشت مردار، خوک، خون و حیوانی که هنگام ذبح نام خدا بر آن برده نشده، حرام است.

إلا أن یکون میته أو دما مسفوحا أو لحم خنزیر فإنه رجس أو فسقا أهل لغیر اللّه به

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 115 - 1

1- خوردن مردار ، خون و گوشت خوک ، حرام است .

حرّم علیکم المیته و الدم و لحم الخنزیر

6- خباثت خون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 173 - 3

3 - مردار ، خون ، گوشت خوک و حیوانی که برای بت ها ذبح شود ، یا به نام غیر خدا سر بریده شود ، از خوراکی های خبیث و پلید هستند .

کلوا من طیبت . .. إنما حرم علیکم المیته ... و ما أهل به لغیر اللّه

7- خوردن خون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 173 - 2

2 - به هنگام اضطرار بهره برداری از مردار ، خون ، گوشت خوک و ذبیحه ای که نام غیر خدا بر او برده شده ، حلال است .

فمن اضطر . .. فلا إثم علیه

ص: 315

8- خون بدن ذبیحه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 145 - 8

8 - عدم حرمت خون باقیمانده در بدن حیوان پس از ذبح

إلا أن یکون میته أو دما مسفوحا

<مسفوح> به معنای ریخته شده است. ذکر این قید در مورد خون، بنا به گفته مفسران، بدان جهت است که خون باقی مانده در رگها و اعضای بدن حیوان ذبح شده را از شمول حکم حرمت خارج سازد.

9- خون پیراهن یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 18 - 2،4،5،19،20

2- برادران یوسف ، پیراهن وی را به خونی دروغین ( خونی غیر از خون او ) آغشته کردند .

و جاءو علی قمیصه بدم کذب

4- خونین بودن روی پیراهن یوسف ، نشانه ای آشکار بر طعمه گرگ نشدن او بود .

و جاءو علی قمیصه بدم کذب

<بدم> مفعول برای <جاءو> است و <علی قمیصه> حال برای <دم> می باشد. بنابراین <جاءو ...> ; یعنی، خون دروغینی را آوردند در حالی که آن خون بر روی پیراهن بود و از آن جا که معمولاً قسمت زیرین و آستر لباس مصدوم آغشته به خون می شود، ولی روی لباس یوسف خونین بود، یعقوب(ع) دریافت که فرزندش طعمه گرگ نشده است.

5- خونی که برادران یوسف پیراهن او را با آن آغشته کردند ، به خوبی نشان می داد که خون یوسف نیست .

جاءو علی قمیصه بدم کذب

<کذب> مصدر است و در آیه شریفه به معنای اسم فاعل <کاذب> می باشد به کارگیری مصدر به جای اسم فاعل حاکی از مبالغه است بنابراین <دم کذب> یعنی خون دروغین که دروغ بودنش خیلی روشن و واضح بود.

19- < عن أبی عبدالله ( ع ) قال لما أوتی بقمیص یوسف إلی یعقوب . . . کان به نضح من دم ;

از امام صادق(ع) روایت شده است: هنگامی که پیراهن یوسف برای یعقوب آورده شد . .. روی آن قطراتی از خون پاشیده شده بود>.

20- < عن أبی جعفر ( ع ) فی قوله < و جاؤوا علی قمیصه بدم کذب > قال : إنهم ذبحوا جدیاً علی قمیصه ;

از امام باقر(ع) روایت شده درباره سخن خدا که فرموده: <و جاؤوا . ..> فرمود: آنان بزغاله ای بر روی پیراهن او ذبح کرده بودند>.

10- خون مباح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 316

5 - انعام - 6 - 145 - 8

8 - عدم حرمت خون باقیمانده در بدن حیوان پس از ذبح

إلا أن یکون میته أو دما مسفوحا

<مسفوح> به معنای ریخته شده است. ذکر این قید در مورد خون، بنا به گفته مفسران، بدان جهت است که خون باقی مانده در رگها و اعضای بدن حیوان ذبح شده را از شمول حکم حرمت خارج سازد.

11- عذاب با خون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 133 - 2

2 - جاری شدن سیلاب و هجوم ملخ ها ، شپش ها و قورباغه ها و آلوده شدن زندگانی به خون ، از عذاب های نازل شده بر فرعونیانِ منکر رسالت موسی

فأرسلنا علیهم الطوفان و الجراد و القمل و الضفادع و الدم

<طوفان> آب فراوانی است که بر منطقه و یا مناطقی مستولی می شود. هر یک از <جراد> (ملخ) و <قمل> (شپش) اسم جنس است. ضفادع جمع ضَفدَع یا ضفدَع (قورباغه) است.

12- فلسفه تحریم خون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 145 - 10

10 - آلودگی و پلیدی گوشت مردار و خوک و خون، فلسفه تحریم آنها از سوی خداوند است.

إلا أن یکون . .. فإنه رجس

مرجع ضمیر <إنه> می تواند مجموعه آنچه در آیه ذکر شده، باشد. برداشت فوق بنابر این اساس است.

13- فلسفه حرمت خون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 173 - 23

23 - < محمد بن عذافر عن بعض رجاله عن ابی جعفر ( ع ) قال قلت له لم حرم اللّه عزو جل الخمر و المیته و الدم و لحم الخنزیر ؟ فقال : ان اللّه تبارک و تعالی . . . خلق الخلق . . . و علم ما یضرهم فنهاهم عنه و حرمه علیهم ثم احله للمضطر فی الوقت الذی لایقوم بدنه إلا به فأمره أن ینال منه بقدر البلغه لاغیر ذلک . . . ;

امام باقر(ع) در پاسخ از علت حرمت خمر، مردار، خون و گوشت خوک فرمودند: خداوند انسانها را آفرید . .. و می دانست چه چیزی

ص: 317

موجب ضرر و زیان آنان است و آنان را از آن نهی نموده و برایشان حرام کرده است، سپس برای مضطر در وقتی که بدن او به آن نیاز پیدا کرده، حلال شمرده است که به اندازه کفاف بخورد نه بیشتر از آن ... >.

14- محدوده حرمت خون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 145 - 7

7 - ممنوعیت بهره گیری از مردار، خون و خوک، منحصر به خوردن آنهاست. *

محرما علی طاعم یطعمه إلا أن یکون میته

ص: 318

18- خویشاوندان

1- اتکا به خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 34 - 3

3- تکیه ثروت مند مغرور ، به زیادی مال و نیروی فرزندان ، خویشان و هواخواهان خود بود .

فقال لص-حبه . .. أنا أکثر منک مالاً و أعزّ نفرًا

به قبیله و عشیره انسان و نیز به گروهی که در کاری به هم کمک کنند، <نفر> اطلاق می شود (لسان العرب) و به قرینه <أنا أقلّ منک مالاً و ولداً> - در آیه 39 - برجسته ترین مصداق آن برای گوینده این سخن، فرزندان وی بوده است.

2- احترام خویشاوندان شعیب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 91 - 9،10

9- خاندان شعیب ، قبیله ای شایسته احترام در نزد مردم مدین

لولا رهطک لرجمن-ک

<رهط> به گروه و دسته ای گفته می شود که از ده نفر تجاوز نکند و آن گاه که به کلمه ای همانند رجل اضافه شود (رهط الرجل) به معنای قبیله ، قوم و خاندان است.

10- عزت و احترام قبیله شعیب در نزد مردم مدین ، مانع آنان از کیفر دادن و سنگسار کردن آن حضرت

و لولا رهطک لرجمن-ک

از آن جا که مردم مدین تصریح می کنند که شعیب(ع) در میان آنان ضعیف است، معلوم می شود مقصود آنان از <لولا رهطک> این معنا نیست که آنان توان مقابله با خاندان او را ندارند; بلکه - به قرینه <ما أنت علینا بعزیز> و <أرهطی أعز. ..> در آیه بعد - مراد از <لولا رهطک>، <لولا عزه قومک و کرامتهم عندنا ...> است.

ص: 319

3- احسان به خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 83 - 3،17

3 - احسان به پدر و مادر ، خویشان ، یتیمان و درماندگان ، از جمله پیمان های خداوند با بنی اسرائیل

و إذ أخذنا میثق بنی إسرءیل لاتعبدون إلا اللّه و بالولدین إحساناً و ذی القربی و ا

<إحساناً> مفعول مطلق برای فعل محذوف <تحسنون> یا <احسنوا> می باشد. کلمات <ذی القربی و ...> عطف بر <الوالدین> است.

17 - یکتا پرستی و احسان به والدین ، خویشان ، یتیمان و درماندگان ، از مصادیق اعمال شایسته است .

و عملوا الصلحت . .. لاتعبدون إلا اللّه و بالولدین إحساناً ... و المسکین

آیه مورد بحث در حقیقت تفسیری برای آیه پیشین و بیان مصادیقی از <الصالحات> می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 1 - 16،19

16 - لزوم اهتمام و توجه به خویشاوندان ( صله رحم )

و اتّقوا اللّه الّذی تسآءلون به و الارحام

امام صادق (ع) درباره آیه فوق فرمود: هی ارحام النّاس، انّ اللّه عز و جل امر بصلتها و عظّمها الا تری انّه جعلها معه.

_______________________________

کافی، ج 2، ص 150، ح 1 ; نورالثقلین، ج 1، ص 437، ح 25.

19 - توجه به مراقبت دایمی خداوند ، زمینه ساز رعایت تقوای الهی و اهتمام به خویشاوندان

و اتّقوا اللّه الّذی تسآءلون به و الارحام انّ اللّه کان علیکم رقیباً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 36 - 8،9،10،19

8 - ضرورت احسان و نیکی به خویشاوندان ، یتیمان و درماندگان

و بالوالدین احساناً و بذی القربی و الیتامی و المساکین

9 - اولویت احسان به پدر و مادر ، بر احسان به خویشان

و بالوالدین احساناً و بذی القربی

10 - اولویت احسان به خویشان ، بر احسان به دیگران

و بذی القربی و الیتامی . .. و ما ملکت ایمانکم

19 - احسان به پدر ، مادر ، خویشان ، همسایگان و زیردستان ، زمینه جلب محبّت الهی

و بالوالدین احساناً . .. انّ اللّه لا یحبّ من کان مختالا فخوراً

از مصادیق مورد نظر برای <مختالا فخوراً>، ترک احسان به پدر، مادر و . .. می باشد. در نتیجه ترک احسان مانع محبّت الهی و

ص: 320

احسان عامل جلب آن خواهد شد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 90 - 1،3،18

1- خداوند به رعایت عدل ، احسان و بخشش به خویشاوندان ، فرمان می دهد .

إن الله یأمر بالعدل و الإحس-ن و إیتایءِ ذی القربی

3- بخشش به خویشاوندان ، دارای اهمیتی ویژه در میان سایر نیکیها

إن الله یأمر بالعدل و الإحس-ن و إیتایءِ ذی القربی

برداشت فوق، به خاطر این است که بخشش به خویشاوندان قطعاً از مصادیق <احسان> است و اینکه دوباره به صورت مجزا ذکر شده، مشعر به اهمیت آن است.

18- عدل و احسان و بخشش به خویشاوندان ، از تمایلات فطری انسان

یأمر بالعدل و الإحس-ن و إیتایءِ ذی القربی . .. لعلّکم تذکّرون

برداشت فوق بر این اساس است که خداوند امر به عدل و . .. را مواعظی در جهت تذکر آدمیان می شمارد و در واژه <تذکّر> این معنا نهفته است که: اصل گرایش به ارزشهای مذکور، در نهاد همگان موجود است و در صورت غفلت نیازمند یادآوری می باشد.

4- ادای حقوق خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 26 - 1،2

1- ادای حق خویشاوندان ، امری واجب و لازم است .

و ءات ذاالقربی حقّه

2- پیامبر ( ص ) موظف به ادای حقوق خویشاوندان ، مساکین و در راه ماندگان با رعایت اعتدال و اجتناب از تبذیر

و ءات ذاالقربی حقّه و المسکین و ابن السبیل و لاتبذّر تبذیرًا

برداشت فوق، مبتنی بر این است که مخاطب در آیه پیامبر(ص) باشد، هر چند دیگران را نیز شامل می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 29 - 2

2- مؤمنان ، وظیفه دار پرهیز از بخل و خودداری از ادای حق خویشان و مستمندان

و ءات ذاالقربی حقّه . .. و لاتجعل یدک مغلوله إلی عنقک

5- ارث خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 321

6 - انفال - 8 - 75 - 8

8 - خویشاوندان در ارث بردن از یکدیگر بر غیر خویشان اولویت دارند .

و أولوا الأرحام بعضهم أولی ببعض

برداشت فوق با توجه به روایات متعددی که درباره <اولوا الارحام> آمده، استفاده شده است. علاوه بر آن مفسران بزرگ شیعه و سنی جمله <اولوا الأرحام بعضهم ... > را بیان حکم ارث دانسته اند.

6- ارث خویشاوندان مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 6 - 16

16 - خویشاوندان مؤمنان و مهاجران ، به ارث بردن از آنها نسبت به دیگران ، اولویت دارند .

و أُولوا الأرحام بعضهم أولی ببعض . .. من المؤمنین و المه-جرین

برداشت بالا، بنابراین است که <من المؤمنین> متعلق به عامل مقدر و وصف <أُولواالأرحام > باشد.

7- ارث خویشاوندان مهاجران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 6 - 16

16 - خویشاوندان مؤمنان و مهاجران ، به ارث بردن از آنها نسبت به دیگران ، اولویت دارند .

و أُولوا الأرحام بعضهم أولی ببعض . .. من المؤمنین و المه-جرین

برداشت بالا، بنابراین است که <من المؤمنین> متعلق به عامل مقدر و وصف <أُولواالأرحام > باشد.

8- ارث خویشاوندان نسبی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 6 - 9

9 - خویشاوندان نَسبی ، در ارث بردن از هم ، بر مؤمنان و مهاجران اولویت دارند .

و أُولوا الأرحام بعضهم أولی ببعض فی کت-ب اللّه من المؤمنین و المهجرین

نوع مفسران برآن اند که مراد از اولویت خویشاوندان بر دیگران، اولویت در ارث است.

ص: 322

9- استقبال از خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 99 - 3

3- به استقبال پدر ، مادر و بستگان رفتن و در خارج شهر به انتظار قدوم آنان ماندن ، رسمی نیکو و از آداب معاشرت است .

فلما دخلوا علی یوسف . .. قال ادخلوا مصر

10- اصحاب یمین و خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 9 - 2،3

2 - کسانی که نامه عمل آنان به دست راستشان عطا شود ، در قیامت با خویشاوندان خود مأنوس خواهند بود .

و ینقلب إلی أهله

فعل <ینقلب> دلالت می کند که مراد از <أهل>، همان خویشاوندان انسان در دنیا است که در قیامت نیز در کنار او خواهند بود. برخی مراد از <أهل> را، حور و غلمان بهشتی دانسته اند; ولی واژه انقلاب (رجوع کردن) و نیز جمله <إنّه کان فی أهله مسروراً> در آیات بعد، دیدگاه نخست را تأیید می کند.

3 - دریافت کنندگان نامه عمل با دست راست ، با آسان گذراندن مرحله حسابرسی ، شادمان به نزد خویشاوندان خود بر خواهند گشت .

فأمّا من أُوتی کت-به بیمینه . .. و ینقلب إلی أهله مسرورًا

11- اصلاح خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 85 - 5

5 - آغاز کردن تبلیغ دین و حرکت اصلاحی از نزدیکان و اطرافیان ، شیوه ابراهیم ( ع )

إذ قال لأبیه و قومه ماذا تعبدون

برداشت یاد شده از آن جا است که ابراهیم(ع) در آغاز تبلیغ خود، پدر و اطرافیان خود را مخاطب قرار داد.

12- اطعام به خویشاوندان یتیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بلد - 90 - 15 - 2

2 - رساندن غذا به خویشاوندان یتیم خود ، بر تغذیه دیگر نیازمندان مقدم است .

ص: 323

یتیمًا ذا مقربه

<مقربه> مصدر و با <قرابه> (خویشاوندی) به یک معنا است. (صحاح اللغه)

13- اعراض از تأمین خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 28 - 7

7- ناتوانی مالی و عدم امکانات مناسب ، عذری پذیرفته شده و بجا در ترک انفاق و ادای حق خویشاوندان و مستمندان

و ءات ذاالقربی حقّه . .. و إمّا تعرضنّ عنهم ابتغاء رحمه من ربّک ترجوها

14- اقلیت خویشاوندان شعیب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 91 - 7

7- شعیب ( ع ) در شهر مدین ، دارای طایفه ای انگشت شمار بود .

لولا رهطک لرجمن-ک

15- امداد اخروی به خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 37 - 3

3 - شداید قیامت ، ازمیان برنده فرصت بهره رساندن خویشاوندان به یکدیگر است .

یوم یفرّ المرء من أخیه . .. لکلّ امریء منهم یومئذ شأن یغنیه

جمله <لکلّ امریء . ..>، بیانگر علت فرار خویشاوندان از یکدیگر است و نشان می دهد که در آن سرا گرچه عواطف خویشاوندی هم وجود داشته باشد; ولی سودی نخواهد داشت.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 42 - 3

3 - گرفتاری به آثار کفر و گناه در قیامت ، فرصت هرگونه یاری رسانی به دیگران - حتی نزدیک ترین خویشاوندان - را از کافران و گنه کاران سلب خواهد کرد .

یوم یفرّ المرء . .. لکلّ امریء منهم یومئذ شأن یغنیه ... أول-ئک هم الکفره الفجره

ص: 324

16- امداد به خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 93 - 11

11- یاری به خویشان و وابستگان ، خصلتی نیکو و از ویژگی های نیکوکاران است .

وأتونی بأهلکم أجمعین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 28 - 6

6- مؤمن ، آرزومند داشتن امکانات ، برای رسیدگی به خویشاوندان و محرومان جامعه

و إمّا تعرضنّ عنهم ابتغاء رحمه من ربّک ترجوها

17- امدادهای خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 72 - 7

7- برخورداری انسان در زندگی خانوادگی از یاری بی دریغ افرادی چون نوادگان و خویشاوندان ، از نعمت های خداوند و از نشانه های اوست .

و جعل لکم من أزوجکم بنین و حفده

ماده <حفده> در مورد یارانی به کار می رود که از خدمت گزاری تعدی نمیورزند که مفسّران مصداق این معنا را نوادگان یا همه خویشاوندان دانسته اند.

18- انذار خویشاوندان محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 214 - 1

1 - مأموریت پیامبر ( ص ) برای انذار و اخطار بستگان نزدیک خویش از عواقب شرکورزی و مخالفت با خدا

فلاتدع مع اللّه . .. و أنذر عشیرتک الأقربین

19- انفاق به خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 325

2 - بقره - 2 - 215 - 7

7 - والدین ، خویشاوندان ، یتیمان ، فقرا و در راه ماندگان ، به ترتیب از موارد مصرف انفاق هستند .

فللوالدین و الاقربین و الیتامی و المساکین و ابن السبیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 28 - 14

14- کسانی که به خاطر ناتوانی مالی ، از دستگیری خویشاوندان ، مساکین و در راه ماندگان خودداری می کنند ، نباید به گونه ای به آنان وعده و نوید بدهند که دچار مشکل شوند .

و إمّا تعرضنّ . .. ابتغاء رحمه من ربّک ترجوها فقل لهم قولاً میسورًا

برداشت فوق، مبتنی بر این است که <قل لهم قولاً میسوراً> به این معنا باشد که اکنون که ناتوان از کمک به نیازمندان هستید، به آنان قول و وعده ای بدهید که برای شما عسر و حرج آفرین نباشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 22 - 10

10 - در انفاق ، خویشاوندان نیازمند بر دیگر نیازمندان ، اولویت و تقدم دارند .

و لایأتل أُوْلوا الفضل منکم و السعه أن یؤتوا أُوْلی القربی و المس-کین و المه-جری

برداشت یاد شده، مبتنی بر این اساس است که تقدم ذکری <أُوْلی القربی> بر <مساکین> و <مهاجرین> حاکی از تقدم رتبی باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 38 - 1،2،4

1 - پیامبر ( ص ) مأمور انفاق به خویشان خود و مساکین و در راه ماندگان بود .

فأَت ذا القربی حقّه و المسکین و ابن السبیل

2 - انفاق بر خویشاوندان و مساکین و در راه ماندگان ، لازم است .

فأَت ذا القربی حقّه و المسکین و ابن السبیل

مخاطب آیه، اگر چه پیامبر(ص) است، اما پیروان آن حضرت، به تبع او، مشمول حکم آیه هستند.

4 - خویشاوندان نزدیک ، در اعطای حقوق مالی و انفاق ، در اولویت اند . *

فأَت ذا القربی حقّه

20- انفاق به خویشاوندان نیازمند

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 177 - 21

21 - تقدیم خویشاوندان نیازمند بر دیگر مستمندان ، از آداب انفاق است .

ص: 326

و ءاتی المال علی حبه ذوی القربی و الیتمی و المسکین

تقدیم کلمه <ذوی القربی> بر دیگران، گویای این است که: اهل ایمان در مرحله نخست باید در رفع نیاز خویشاوندان خود بکوشند و سپس به دیگران بپردازند.

21- انفاق خویشاوندان اسماعیل(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 55 - 8

8- وفاداربودن اسماعیل ( ع ) به وعده ها و اصرار او بر پای بندی بستگانش به نماز ، زکات و انفاق ، مایه جلب رضایت خداوند

إنّه کان صادق الوعد . .. و کان یأمر أهله بالصلوه والزکوه و کان عند ربّه مرضیًّا

22- اولویت خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 214 - 2

2 - لزوم پرداختن به اصلاح نزدیکان خود ، قبل از اقدام به اصلاح جامعه و تود های مردم

فلاتدع مع اللّه . .. و أنذر عشیرتک الأقربین

با توجه به این که رسالت پیامبر(ص) جهانی است ولی در این آیات خداوند نخست انذار بستگان را فرمان داده است، می توان مطلب یاد شده را به دست آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 6 - 10

10 - اولویت خویشان در ارث بردن ، حکمی ثابت در کتاب خدا است .

و أُولوا الأرحام بعضهم أولی ببعض فی کت-ب اللّه

<فی کتاب> می تواند خبر مبتدای محذوف مثل <ه-ذا الحکم> باشد. در این صورت، استفاده می شود که حکم اولویت یاد شده جزء احکام کتاب خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 85 - 5

5 - آغاز کردن تبلیغ دین و حرکت اصلاحی از نزدیکان و اطرافیان ، شیوه ابراهیم ( ع )

إذ قال لأبیه و قومه ماذا تعبدون

برداشت یاد شده از آن جا است که ابراهیم(ع) در آغاز تبلیغ خود، پدر و اطرافیان خود را مخاطب قرار داد.

ص: 327

23- اولویت خویشاوندان نسبی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 6 - 8،9

8 - خویشاوندان نَسبی ، در حقوق مقرر شده ، بر دیگران ترجیح دارند .

و أُولوا الأرحام بعضهم أولی ببعض فی کت-ب اللّه

9 - خویشاوندان نَسبی ، در ارث بردن از هم ، بر مؤمنان و مهاجران اولویت دارند .

و أُولوا الأرحام بعضهم أولی ببعض فی کت-ب اللّه من المؤمنین و المهجرین

نوع مفسران برآن اند که مراد از اولویت خویشاوندان بر دیگران، اولویت در ارث است.

24- اهل مدین و خویشاوندان شعیب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 91 - 9

9- خاندان شعیب ، قبیله ای شایسته احترام در نزد مردم مدین

لولا رهطک لرجمن-ک

<رهط> به گروه و دسته ای گفته می شود که از ده نفر تجاوز نکند و آن گاه که به کلمه ای همانند رجل اضافه شود (رهط الرجل) به معنای قبیله ، قوم و خاندان است.

25- اهمیت احترام به خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 99 - 9

9- لزوم احترام به خویشاوندان خصوصاً به پدران و مادران

فلما دخلوا علی یوسف ءاوی إلیه أبویه و قال ادخلوا مصر

26- اهمیت اصلاح خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 55 - 5

5- اصلاح خانواده و بستگان ، دارای اهمیت ویژه و مورد اهتمام پیامبران الهی

و کان یأمر أهله بالصلوه و الزکوه

ص: 328

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 214 - 2

2 - لزوم پرداختن به اصلاح نزدیکان خود ، قبل از اقدام به اصلاح جامعه و تود های مردم

فلاتدع مع اللّه . .. و أنذر عشیرتک الأقربین

با توجه به این که رسالت پیامبر(ص) جهانی است ولی در این آیات خداوند نخست انذار بستگان را فرمان داده است، می توان مطلب یاد شده را به دست آورد.

27- اهمیت تأمین خویشاوندان یتیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بلد - 90 - 16 - 4

4 - فضیلتِ تغذیه خویشاوندان یتیم خود ، برتر از رساندن غذا به دیگر اقشار محروم جامعه است .

یتیمًا ذا مقربه . أو مسکینًا ذا متربه

28- اهمیت حقوق خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 8 - 9

9 - رعایت حقوق خویشاوندان - اگر چه دشمن باشند - لازم است .

و إن یظهروا علیکم لایرقبوا فیکم إلّاً

خداوند مشرکان را به خاطر رعایت نکردن حق خویشاوندی خود با مسلمانان که درحال ستیز و دشمنی با آنان بودند محکوم کرد و آنها را متجاوز خواند (هم المعتدون); این می رساند که حق خویشاوندی را در هر شرایط (جنگ و دشمنی و . ..) باید رعایت کرد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 10 - 4

4 - رعایت حقوق خویشاوندان ، واجب است .

لایرقبون فی مؤمن إلّاً

آیه فوق که در توصیف مشرکان است، رعایت نکردن حق خویشاوندان را از خصوصیات مشرکان شمرده و به همین خاطر آنان را انسانهای متجاوز معرفی کرد (هم المعتدون) این توصیف، حکایت دارد که رعایت حق خویشاوندان امری لازم است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 26 - 4

ص: 329

4- رعایت حقوق خویشاوندان پس از ادای حق والدین ، بر سایر حقوق اجتماعی ، اولویت دارد .

و بالولدین إحس-نًا . .. و ءات ذاالقربی حقّه و المسکین

فاصله شدن <حقّه> میان <ذاالقربی> و دو مورد بعد و نیز تقدمش بر آن دو، می تواند إشعار به تمایز <ذی القربی> و اولویت مرتبه آن داشته باشد.

29- اهمیت خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 72 - 8

8- نقش مهم تعاون خویشاوندی در زندگی انسان

و جعل لکم . .. حفده

برداشت فوق از آن جاست که خداوند ضمن برشمردن چند نعمت مهم، پس از موضوع همسرداری و فرزند، به مسأله تعاون خویشاوندی اشاره فرموده است که از معنای لغوی <حفده> استفاده می شود.

30- اهمیت رعایت عواطف خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 28 - 13

13- توجه به عواطف خویشاوندان و مستمندان و پرهیز از رنجیده ساختن آنان ، امری لازم و شایسته است .

و إمّا تعرضنّ . .. فقل لهم قولاً میسورًا

31- اهمیت سعادت خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 26 - 5

5 - لزوم احساس مسؤولیت مؤمنان ، نسبت به سعادت و فرجام خویشاوندان خود

قالوا إنّا کنّا قبل فی أهلنا مشفقین

از این که احساس مسؤولیت نسبت به خانواده، عامل رهیابی به بهشت معرفی شده است; اهمیت و ضرورت آن استفاده می شود.

32- اهمیت هدایت خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 330

11 - انبیاء - 21 - 52 - 9

9- اصلاح بستگان نزدیک و هدایت آنان نسبت به دیگر افراد جامعه ، در اولویت نخست قرار دارد .

إذ قال لأبیه و قومه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 26 - 9

9 - مسؤولیت ویژه انسان در برابر هدایت و ارشاد بستگان نزدیک خود *

و إذ قال إبرهیم لأبیه و قومه

تقدیم <لأبیه> می تواند توجه بیشتر ابراهیم(ع) به هدایت پدر را برساند; که از آن اولویت هدایت و ارشاد بستگان نزدیک استفاده می شود.

33- ایمان خویشاوندان لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 83 - 3

3 - از میان قوم لوط تنها خانواده و بستگانش به وی ایمان آوردند .

فانجینه و أهله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 32 - 6

6 - از خویشاوندان لوط افرادی به وی ، ایمان آورده بودند .

لننجّینّه و أهله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 33 - 15

15 - جمعی از خویشان لوط ( ع ) به وی ، ایمان آورده بودند .

إنّا منجّوک و أهلک

34- برخورد با خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 8 - 2،3

2 - لزوم برخورد نیک با خویشاوندان ، یتیمان و مساکین به هنگام بهره مند ساختن آنان از میراث

ص: 331

و اذا حضر القسمه . .. فارزقوهم منه و قولوا لهم قولاً معروفاً

3 - لزوم توجّه به نیازمندی های خویشاوندان ، یتیمان و مساکین و برخورد نیک با آنان

اولوا القربی و الیتامی و المساکین، فارزقوهم منه و قولوا لهم قولا معروفاً

35- بی لیاقتی خویشاوندان زکریا(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 5 - 2

2- بستگان زکریا ، در نظر وی برای تسلط بر امور مادی و اجتماعی او صلاحیت نداشتند . *

و إنّی خفت المولی من وراءی

از معانی <موالی> خویشاوندانی از قبیل پسر عمو، پسر خواهر و نظایر آنان است (تاج العروس).

36- تأمین خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 177 - 9،20

9 - لزوم دستگیری از خویشاوندان نیازمند و صرف مال برای برطرف کردن نیاز های آنان

و ءاتی المال علی حبه ذوی القربی

<ذوی القربی> به معنای خویشاوندان است و از آن جا که در شمار یتیمان و مساکین و . .. قرار گرفته اند، می توان دریافت که مراد، نیازمندان ایشان است.

20 - پرداخت مال برای رفع نیازمندی خویشان ، یتیمان ، مساکین ، در راه ماندگان و فقیران مشخصه نیکوکاران است .

و لکن البر من . .. و ءاتی المال علی حبه ذوی القربی و السائلین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 8 - 3

3 - لزوم توجّه به نیازمندی های خویشاوندان ، یتیمان و مساکین و برخورد نیک با آنان

اولوا القربی و الیتامی و المساکین، فارزقوهم منه و قولوا لهم قولا معروفاً

37- تأمین نیازهای خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 22 - 5،9

ص: 332

5 - تأمین نیازمند های خویشاوندان ، بینوایان و مهاجران ، بر اغنیا و ثروتمندان واجب است .

و لایأتل أُوْلوا الفضل منکم و السعه أن یؤتوا أُوْلی القربی و المس-کین و المه-جری

9 - دستگیری از بینوایان و خویشاوندان و مهاجران نیازمند ، نشانگر فضیلت و کرامت آدمی است .

و لایأتل أُوْلوا الفضل منکم و السعه أن یؤتوا أُوْلی القربی و المس-کین و المه-جری

برداشت براساس این است که مقصود از فضل در <أُوْلوا الفضل> فضیلت معنوی و انسانی باشد.

38- تبلیغ خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 47 - 6

6 - مبلّغان ، در تبلیغ دین ، باید اقوام و خویشان خود را در اولویت قرار دهند .

و لقد أرسلنا من قبلک رسلاً إلی قومهم

بی شک، هدف از ارسال انبیا، هدایت همه مردم بوده است و اختصاص به ذکر قوم آنان (قومهم) ممکن است به خاطر در اولویت بودن آنان باشد. در این صورت، نکته یاد شده، قابل استفاده است.

39- تبلیغ در خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 74 - 9

9 - تبلیغ در بین خویشاوندان و بزرگان و سردمداران، دارای اولویت است. *

و إذ قال إبرهیم لأبیه ءازر

<آزر> علاوه بر این که از خویشان ابراهیم بود، به تصریح <قومک> از بزرگان و رؤسای قوم خویش نیز محسوب می شده است. و چون ظاهراً دعوت ابراهیم از این نقطه آغاز گشته، می تواند به عنوان الگو و معیاری در تبلیغ مطرح باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 85 - 5

5 - آغاز کردن تبلیغ دین و حرکت اصلاحی از نزدیکان و اطرافیان ، شیوه ابراهیم ( ع )

إذ قال لأبیه و قومه ماذا تعبدون

برداشت یاد شده از آن جا است که ابراهیم(ع) در آغاز تبلیغ خود، پدر و اطرافیان خود را مخاطب قرار داد.

ص: 333

40- ترک انفاق به خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 22 - 1،2

1 - خداوند ، توانگران صدراسلام را از سوگند بر ترک انفاق به خویشاوندان ، بینوایان و مهاجران به صرف گناه گذشته آنان ، بر حذر داشت .

ولایأتل أُوْلوا الفضل منکم و السعه أن یؤتوا أُوْلی القربی و المس-کین و المه-جرین

<إیتلاء> (مصدر <یأتلی>) می تواند مشتق از <الو> به معنای <تقصیر و منع> باشد. هم چنین می تواند از <الیّه> به معنای <حلف> و سوگند خوردن باشد. در صورتی که به معنای <حلف> باشد، <یؤتوا> منفی به <لا> ی محذوف است; یعنی، <لایحلفوا أن لایؤتوا...> درباره شأن نزول آیه شریفه دو نظر وجود دارد: 1- آیه درباره کسانی نازل شد که پس از ماجرای <افک>، سوگند یاد کردند که از انفاق به گروهی که در این ماجرا دست داشتند خودداری کنند. 2- در خصوص ابوبکر نازل شد که او پس از ماجرای <افک>، از انفاق به <مسطح بن اثاثه> - که پسرخاله یا پسر خواهر وی بود - امتناع ورزید.

2 - سوگند بر ترک نیکی و انفاق به خویشاوندان ، مستمندان و مهاجران ، به صرف لغزش گذشته آنان ، نشانه تأثیر پذیری از وسوسه شیطان و پیروی از او است .

لاتتّبعوا خطوت الشیط-ن . .. و لایأتل أُوْلوا الفضل منکم و السعه أن یؤتوا أُوْلی

جمله <و لایأتل. ..> می تواند عطف بر <و لاتتّبعوا خطوات الشیطان...> - از نوع عطف خاص بر عام - باشد که حاکی از اهمیت موضوع مورد بحث خاص است. بر این اساس معنا و پیام آیه چنین خواهد شد: <ای مؤمنان! از گام های شیطان، بویژه اگر شما را به ترک انفاق خویشاوندان و ... فرا بخواند پیروی نکنید>.

41- تفدیه خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - معارج - 70 - 13 - 1

1 - مجرمان در قیامت ، برای نجات خود از عذاب الهی ، آماده فدا کردن بستگان نزدیک خویش اند .

و فصیلته الّتی ت-ویه

42- توقّعات خویشاوندان محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 74 - 7

7 - خویشاوندان مشرک پیامبر توقع داشتند که پیامبر(ص) به جهت خویشی آنان را به توحید فرا نخواند. *

و إذ قال إبرهیم لأبیه ءازر

موظف شدن پیامبر(ص) به یاد نمودن گفتگوی ابراهیم(ع) با آزر شاید بدان جهت باشد که در خویشاوندان پیامبر(ص) این انگیزه که آن حضرت از دعوت آنان به توحید باز ایستد وجود داشته است.

ص: 334

43- حفظ منافع خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 152 - 14

14 - حفظ منافع خویشان و یا دفع ضرر از آنان نباید آدمی را به ناحق گویی وادارد.

و إذا قلتم فاعدلوا و لو کان ذاقربی

اسم <کان> ضمیری است که به <المقول له> و مانند آن، که از <إذا قلتم> به دست می آید، برمی گردد; یعنی هر چند آن کسی که سخن درباره او گفته می شود، خویشاوند گوینده باشد.

44- حقوق خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 180 - 14

14 - مسؤولیت انسان بالاخص دارندگان ثروت ، درباره پدر و مادر و سایر خویشاوندان *

الوصیه للولدین و الأقربین بالمعروف حقاً علی المتقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 8 - 1،2

1 - لزوم بهره مند ساختن نزدیکانِ نیازمند ، یتیمان و مساکین از اموال میت ، در صورت حضور آنان هنگام تقسیم ارث

و اذا حضر القسمه اولوا القربی و الیتامی و المساکین، فارزقوهم منه

ذکر <اولوا القربی> در ردیف یتیم و مسکین، حاکی از آن است که مراد از <اولوا القربی> خویشان نیازمند هستند نه خویشان ثروتمندی که با یتیمان و مساکین تناسبی ندارند. ذیل آیه که ترغیب به عطوفت و برخورد نیک با آنان است، این معنا را تأیید می کند.

2 - لزوم برخورد نیک با خویشاوندان ، یتیمان و مساکین به هنگام بهره مند ساختن آنان از میراث

و اذا حضر القسمه . .. فارزقوهم منه و قولوا لهم قولاً معروفاً

45- حقوق خویشاوندان محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 26 - 2،15

2- پیامبر ( ص ) موظف به ادای حقوق خویشاوندان ، مساکین و در راه ماندگان با رعایت اعتدال و اجتناب از تبذیر

ص: 335

و ءات ذاالقربی حقّه و المسکین و ابن السبیل و لاتبذّر تبذیرًا

برداشت فوق، مبتنی بر این است که مخاطب در آیه پیامبر(ص) باشد، هر چند دیگران را نیز شامل می شود.

15- < عن أبی الحسن موسی ( ع ) : . . . ان الله تبارک و تعالی لمّا فتح علی نبیه ( ص ) فدک . . . فأنزل الله علی نبیه ( ص ) < و ءات ذاالقربی حقّه > فلم یدر رسول الله ( ص ) من هم . . . فأوحی الله إلیه أن ادفع فدک إلی فاطمه ( ع ) . . . ;

از ابی الحسن موسی بن جعفر(ع) روایت شده است:. .. آنگاه که خداوند - تبارک و تعالی - فدک را برای پیامبرش فتح کرد ... پس بر او این آیه را نازل فرمود: <و ءات ذاالقربی حقّه>. پس رسول خدا(ص) ندانست نزدیکان چه کسانی اند ... پس خداوند به او وحی کرد که فدک را به حضرت فاطمه(س) بدهد ...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 38 - 17

17 - < فی مجمع البیان : روی أبوسعید الخدری و غیره أنّه لمّا نزلت ه-ذه الأیه علی النبیّ ( ص ) أعطی فاطمه ( س ) فدکاً و سلّمه إلیها . و هو المرویّ عن أبی جعفر و أبی عبداللّه ( ع ) . . . ;

در مجمع البیان آمده است که ابوسعید خدری و دیگران، روایت کرده اند که هنگامی که این آیه بر پیغمبر نازل گشت <فآت ذا القربی حقّه> آن حضرت، فدک را به فاطمه (علیهاالسلام) داد و آن را به وی تسلیم کرد. همین مطلب، از امام باقر و امام صادق(ع) نیز روایت شده است>.

46- حقوق خویشاوندان نسبی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 6 - 8

8 - خویشاوندان نَسبی ، در حقوق مقرر شده ، بر دیگران ترجیح دارند .

و أُولوا الأرحام بعضهم أولی ببعض فی کت-ب اللّه

47- حقوق مالی خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 38 - 3،4

3 - بستگان نزدیک ، در اموال و دارایی انسان دارای حقوق شرعی اند .

فأَت ذا القربی حقّه

امر <ءاتِ> و نیز اضافه شدن <حق> به ضمیر <ه>، دلالت بر نکته بالا می کند.

4 - خویشاوندان نزدیک ، در اعطای حقوق مالی و انفاق ، در اولویت اند . *

فأَت ذا القربی حقّه

ص: 336

48- حمایت از خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 3 - 4

4 - توجه به گسسته شدن روابط خانوادگی در قیامت ، مانع از دست زدن انسان به کار های خلاف ، به انگیزه حمایت از خانواده و خویشان

لن تنفعکم أرحامکم و لا أول-دکم یوم القی-مه

49- خوردن از خانه خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 14،22

14 - استفاده از خوراکی های موجود در منازل خویشاوندان ، بدون اذن خواستن از ایشان ، از حقوق خویشاوندی است .

لیس علی الأعمی حرج . .. و لا علی أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ...

مجاز بودن استفاده از خوراکی های منازل پدر، مادر، برادر، خواهر، عمو و. .. - که از خویشاوندان محسوب می شوند - و بدون هیچ اذنی از آنان، حاکی از حقی است میان آنان که باید رعایت شود.

22 - مسلمانان ، در عین مجاز بودن از تناول کردن خوراکی های منازل خویشاوندان و دوستان خویش ، می توانند با هم و یا جدا از آنان و بدون اذن ، غذا میل کنند .

لیس علی الأعمی حرج . ..و لا علی أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أ

50- خویشاوندان ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 87 - 1،2

1 - خداوند برخی از پدران و فرزندان و برادران انبیای گذشته را (ابراهیم، اسحاق، یعقوب(ع) و . .. ) برگزید و به صراط مستقیم هدایت کرد.

و من ءابائهم و ذریتهم و إخونهم و اجتبینهم و هدینهم إلی صرط مستقیم

2 - خداوند برخی از پدران و فرزندان و برادران انبیای گذشته را (ابراهیم، اسحق(ع) و . .. ) بر همه مردم عصرشان برتری بخشید.

کلاً فضلنا علی العلمین . .. و من ءابائهم و ذریتهم و إخونهم

ص: 337

51- خویشاوندان اسحاق(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 87 - 1،2

1 - خداوند برخی از پدران و فرزندان و برادران انبیای گذشته را (ابراهیم، اسحاق، یعقوب(ع) و . .. ) برگزید و به صراط مستقیم هدایت کرد.

و من ءابائهم و ذریتهم و إخونهم و اجتبینهم و هدینهم إلی صرط مستقیم

2 - خداوند برخی از پدران و فرزندان و برادران انبیای گذشته را (ابراهیم، اسحق(ع) و . .. ) بر همه مردم عصرشان برتری بخشید.

کلاً فضلنا علی العلمین . .. و من ءابائهم و ذریتهم و إخونهم

52- خویشاوندان اصحاب یمین در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 9 - 6

6 - < قاسم بن محمد عن علیّ قال : سمعت أباعبداللّه ( ع ) یقول : إنّ اللّه تبارک و تعالی إذا أراد أن یحاسب المؤمن أعطاه کتابه بیمینه و حاسبه . . . و هو قول اللّه عزّوجلّ < . . . و ینقلب إلی أهله مسروراً > قلت : أیُّ أهل ؟ قال : أهله فی الدنیا هم أهله فی الجنّه إن کانوا مؤمنین ;

قاسم بن محمد از علی [بن ابی حمزه] روایت نموده که گفت: از امام صادق(ع) شنیدم که می فرمود: خدای تبارک و تعالی، زمانی که بخواهد شخص مؤمن را محاسبه کند، نامه عملش را به دست راست او می دهد و او را محاسبه می کند . .. و این است سخن خدای عزّوجلّ <... و ینقلب إلی أهله مسروراً>. گفتم: مراد کدام اهل است؟ فرمود: آنان که در دنیا اهل او بودند; اگر مؤمن باشند در آخرت نیز اهل او خواهند بود>.

53- خویشاوندان برتر انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 87 - 2

2 - خداوند برخی از پدران و فرزندان و برادران انبیای گذشته را (ابراهیم، اسحق(ع) و . .. ) بر همه مردم عصرشان برتری بخشید.

کلاً فضلنا علی العلمین . .. و من ءابائهم و ذریتهم و إخونهم

54- خویشاوندان برگزیده انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 87 - 1

ص: 338

1 - خداوند برخی از پدران و فرزندان و برادران انبیای گذشته را (ابراهیم، اسحاق، یعقوب(ع) و . .. ) برگزید و به صراط مستقیم هدایت کرد.

و من ءابائهم و ذریتهم و إخونهم و اجتبینهم و هدینهم إلی صرط مستقیم

55- خویشاوندان در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 18 - 4،5

4 - در قیامت ، حتی خویشاوندان هم از به دوش کشیدن بارگناه کسان خود ، سر باز می زنند .

و إن تدع مثقله إلی حملها لایحمل منه شیء و لو کان ذاقربی

5 - بی یاوری انسان در قیامت ، حتی از سوی خویشاوندان خود

و إن تدع مثقله إلی حملها لایحمل منه شیء و لو کان ذاقربی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - معارج - 70 - 10 - 1،2

1 - در روز رستاخیز ، هیچ دوست صمیمی و خویشاوندی ، از حال دیگری جویا نمی شود .

و لایسئل حمیم حمیمًا

<حمیم>به فردی می گویند که به انسان نزدیک و دلسوز باشد. از مصادیق بارز آن، خویشاوندان و دوستان صمیمی و دلسوز است.

2 - در روز محشر ، هیچ خویشاوندی و دوست صمیمی از یکدیگر استمداد نمی کند .

و لایسئل حمیم حمیمًا

یکی از کاربردهای واژه <سؤال>، طلب و درخواست (استمداد) است. برداشت یاد شده مبتنی بر این معنا است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - معارج - 70 - 11 - 2

2 - اهل محشر ، در عین دیدن و شناختن کامل خویشان و دوستان صمیمی خود ، از حال آنان جویا نشده و از آنان استمداد نخواهند کرد .

و لایسئل حمیم حمیمًا . یبصّرونهم

برداشت یاد شده، مبتنی بر این احتمال است که جمله <یبصّرونهم>، حال برای جمله پیشین (لایسئل حمیم حمیمًا) باشد.

56- خویشاوندان زکریا(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 5 - 14

ص: 339

14- < عن أبی جعفر ( ع ) [ فی قوله تعالی ] : < و إنّی خفت الموالی > قال هم العمومه و بنو العمّ ;

از امام باقر(ع) روایت شده که در باره سخن خدا: <و إنّی خفت الموالی> فرمود: (مراد از) موالی عموها و پسرعموها هستند>.

57- خویشاوندان شعیب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 84 - 3

3- وجود رابطه خویشاوندی و نسبی میان شعیب ( ع ) و مردم مدین

و إلی مدین أخاهم شعیبًا

مراد از <أخاهم> این است که شعیب(ع) با اهل مدین ، خویشاوند بود و یا اینکه او برای آنان ، دلسوزی می کرد. برداشت فوق ، بر اساس احتمال اول است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 91 - 8

8- خاندان شعیب ، او را از خود طرد نکرده و از او حمایت می کردند .

لولا رهطک لرجمن-ک

58- خویشاوندان صالح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 61 - 3

3- خویشاوندی صالح ( ع ) با قوم ثمود

و إلی ثمود أخاهم ص-لحًا

تصریح به اینکه صالح(ع) ، برادر قوم ثمود بود (أخاهم صالحاً) می تواند اشاره ای باشد به خویشاوندی صالح(ع) با قوم ثمود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 45 - 3

3 - رابطه خویشاوندی صالح پیامبر با قوم ثمود

و لقد أرسلنا إلی ثمود أخاهم ص-لحًا

قید <أخاهم> هر چند کنایه از رحمت و عطوفت است; لکن با توجه به این که این تعبیر در مورد برخی از پیامبران به کار نرفته است - با این که همه پیامبران نسبت به قومشان رحمت و عطوفت داشته اند - می توان گفت واژه یاد شده اشاره به پیوند خویشاوندی نیز دارد.

ص: 340

59- خویشاوندان کافر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 93 - 11

11 - اندوهناک شدن بر هلاکت کفرپیشگان لجوج ، حتی در صورت خویش و هموطنی با آنان ، امری نکوهیده و ناروا

فکیف ءاسی علی قوم کفرین

60- خویشاوندان کافر محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 217 - 2

2 - موضع گیری پیامبر ( ص ) در قبال کفرورزی و عصیان خویشاوندان ، دارای پی آمد های دشوار و نگران کننده

و أنذر عشیرتک . .. فإن عصوک فقل إنّی بریءٌ ... و توکّل علی العزیزالرحیم

دستور <توکّل علی اللّه> پس از <فقل إنّی بریءٌ ممّا تعملون> بیانگر مطلب یاد شده است.

61- خویشاوندان محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 214 - 4

4 - راه نداشتن کمترین سازش در دعوت تبلیغی پیامبر ( ص ) ; حتی نسبت به کسان و خویشاوندان آن حضرت

و أنذر عشیرتک الأقربین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 38 - 2

2 - انفاق بر خویشاوندان و مساکین و در راه ماندگان ، لازم است .

فأَت ذا القربی حقّه و المسکین و ابن السبیل

مخاطب آیه، اگر چه پیامبر(ص) است، اما پیروان آن حضرت، به تبع او، مشمول حکم آیه هستند.

62- خویشاوندان مریم(س) کنار مسجدالاقصی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 16 - 4،5

ص: 341

4- خویشاوندان مریم ، در غیر جهت شرقی مسجد الاقصی سکونت داشتند .

انتبذت من أهلها مکانًا شرقیًّا

5- مریم ( س ) در آستانه حامله شدن به عیسی ( ع ) ، در نزدیکی مسجدالاقصی ، بستگانی داشت که در میان آنان به سر می برد .

إذ انتبذت من أهلها مکانًا شرقیًّا

به قرینه <مکاناً قصیّاً> در آیه بیست و دوم که ناظر به مکان دومی است که مریم(س) برگزید، مکان شرقی مسجد الاقصی به منطقه مسکونی مردم نزدیک بوده است.

63- خویشاوندان منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 22 - 7

7- اخبار خداوند از فسادگری و خویشاوندکشیِ عناصر سست ایمان منافق ، درصورت رسیدن به حکومت

فهل عسیتم إن تولّیتم أن تفسدوا فی الأرض و تقطّعوا أرحامکم

برداشت بالا بنابر این نکته است که <تولّیتم> از ماده <ولایت> و به معنای بر عهده گرفتن حاکمیت باشد و مخاطب آن بیماردلانی باشند که به دلیل سست ایمانی به هنگام فرمان جهاد، به وحشت افتاده و از آن طفره می روند.

64- خویشاوندان مؤمنان در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 9 - 6

6 - < قاسم بن محمد عن علیّ قال : سمعت أباعبداللّه ( ع ) یقول : إنّ اللّه تبارک و تعالی إذا أراد أن یحاسب المؤمن أعطاه کتابه بیمینه و حاسبه . . . و هو قول اللّه عزّوجلّ < . . . و ینقلب إلی أهله مسروراً > قلت : أیُّ أهل ؟ قال : أهله فی الدنیا هم أهله فی الجنّه إن کانوا مؤمنین ;

قاسم بن محمد از علی [بن ابی حمزه] روایت نموده که گفت: از امام صادق(ع) شنیدم که می فرمود: خدای تبارک و تعالی، زمانی که بخواهد شخص مؤمن را محاسبه کند، نامه عملش را به دست راست او می دهد و او را محاسبه می کند . .. و این است سخن خدای عزّوجلّ <... و ینقلب إلی أهله مسروراً>. گفتم: مراد کدام اهل است؟ فرمود: آنان که در دنیا اهل او بودند; اگر مؤمن باشند در آخرت نیز اهل او خواهند بود>.

65- خویشاوندان هود(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 342

8 - هود - 11 - 50 - 3

3- وجود رابطه خویشاوندی و نسبی میان هود ( ع ) و قوم عاد

و إلی عاد أخاهم هودًا

تصریح به اینکه هود(ع) برادر قوم عاد بود ، می تواند به خویشاوندی آن حضرت با قوم عاد ، اشاره داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 124 - 1

1 - هود ( ع ) ، پیامبری از نژاد قوم عاد و دارای پیوند خویشاوندی با آنان

إذ قال لهم أخوهم هود

قید <أخوهم> می تواند برای بیان پیوند خویشاوندی هود(ع) با قومش و یا تعبیری کنایی از شفقت و دلسوزی آن حضرت نسبت به آن قوم باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 21 - 3

3- پیامبر قوم عاد ( هود ) ، از تبار ایشان و دارای رابطه خویشاوندی با آنان *

و اذکر أخا عاد . .. إذ أنذر

واژه <أخ> ممکن است اشاره به رابطه خویشاوندی داشته باشد.

66- خویشاوندان یعقوب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 87 - 1

1 - خداوند برخی از پدران و فرزندان و برادران انبیای گذشته را (ابراهیم، اسحاق، یعقوب(ع) و . .. ) برگزید و به صراط مستقیم هدایت کرد.

و من ءابائهم و ذریتهم و إخونهم و اجتبینهم و هدینهم إلی صرط مستقیم

67- دشمنی خویشاوندان محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - مسد - 111 - 1 - 6

6 - خویشاوندی مخالفان اسلام با پیامبر ( ص ) ، مانع نکوهش خداوند از آنان نیست .

تبّت یدا أبی لهب و تبّ

ص: 343

68- دعوت از خویشاوندان اسماعیل(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 55 - 1

1- اسماعیل صادق الوعد ، همواره خویشاوندان و خانواده اش را به نماز و زکات فرمان می داد .

و کان یأمر أهله بالصلوه والزکوه

اهل هر مردی، قبیله و خویشاوندان او است (لسان العرب).

69- دوستی با خویشاوندان کافر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 23 - 3

3 - ایجاد پیوند موالات و دوستی با خویشاوندان کافر - هر چند پدر یا برادر باشند - حرام است .

یأیها الذین ءامنوا لا تتخذوا ءاباءکم و إخونکم أولیاء إن استحبوا الکفر علی الإیمن

70- رابطه با خویشاوندان کافر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 24 - 7

7 - نگرانی برخی از مسلمانان صدر اسلام ، از قطع روابط خویشاوندی ، کسادی تجارت و از دست دادن خانه های دلپسندشان بر اثر ممنوع شدن از برقراری روابط با کافران

یأیها الذین ءامنوا لا تتخذوا . .. قل إن کان ءاباؤکم و أبناؤکم

71- رفع مشکلات خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 26 - 9

9- رسیدگی به مشکلات خویشاوندان حتی در صورت عدم مسکنت و در راه ماندگی آنان ، امری لازم و واجب است .

و ءات ذاالقربی حقّه و المسکین و ابن السبیل

ذکر <ذاالقربی> به صورت جداگانه، می تواند إشعار به مطلب فوق داشته باشد.

ص: 344

72- روابط خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 215 - 8

8 - اهمیّت روابط خانوادگی

قل ما انفقتم من خیر فللوالدین

73- روش برخورد با خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 28 - 4

4- لزوم برخورد مناسب با خویشاوندان ، مسکینان و در راه ماندگان با بیانی نرم و دلپذیر و معذرتی شایسته ، در صورت عدم امکان ادای حق ایشان

و ءات ذاالقربی . .. و إمّا تعرضنّ عنهم ... فقل لهم قولاً میسورًا

74- رؤیت خویشاوندان در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - معارج - 70 - 11 - 1

1 - در عرصه قیامت ، خویشان و دوستان هر فردی ، به وی نشان داده خواهند شد .

حمیمًا . یبصّرونهم

75- زکات خویشاوندان اسماعیل(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 55 - 8

8- وفاداربودن اسماعیل ( ع ) به وعده ها و اصرار او بر پای بندی بستگانش به نماز ، زکات و انفاق ، مایه جلب رضایت خداوند

إنّه کان صادق الوعد . .. و کان یأمر أهله بالصلوه والزکوه و کان عند ربّه مرضیًّا

76- زمینه دشمنی خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 345

19 - تغابن - 64 - 14 - 3

3 - ایمان به دین اسلام ، ممکن است دشمنی برخی از مردم ، حتی خویشاوندانی همچون همسر و فرزندان را برانگیزاند .

ی-أیّها الذین ءامنوا إنّ من أزوجکم و أول-دکم عدوًّا لکم

77- زمینه قتل خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 22 - 7

7- اخبار خداوند از فسادگری و خویشاوندکشیِ عناصر سست ایمان منافق ، درصورت رسیدن به حکومت

فهل عسیتم إن تولّیتم أن تفسدوا فی الأرض و تقطّعوا أرحامکم

برداشت بالا بنابر این نکته است که <تولّیتم> از ماده <ولایت> و به معنای بر عهده گرفتن حاکمیت باشد و مخاطب آن بیماردلانی باشند که به دلیل سست ایمانی به هنگام فرمان جهاد، به وحشت افتاده و از آن طفره می روند.

78- زیان به خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 135 - 8

8 - لزوم ادای شهادت به حق ، گر چه به ضرر خود یا پدر و مادر و نزدیکان باشد .

کونوا قومین بالقسط شهداء للّه و لو علی أنفسکم او الولدین و الاقربین

<شهداء>، خبر دوم برای <کونوا> است. بنابراین شهادت به حق تکلیفی لازم الاجرا است. گفتنی است که متعلق شهادت در برداشت فوق - به قرینه <و لو علی انفسکم> - کلمه <بالحق> گرفته شده است.

79- سرزنش افساد در خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 100 - 24

24- ایجاد فساد میان خویشاوندان و واداشتن آدمیان به قطع رحم ، کاری شیطانی است .

من بعد أن نزغ الشیط-ن بینی و بین إخوتی

80- صدقه به خویشاوندان انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 346

8 - یوسف - 12 - 88 - 15

15- اعطای صدقه به فرزندان و خاندان پیامبران ، جایز و امری شایسته و نیکوست .

و تصدق علینا إن الله یجزی المتصدقین

<تصدق> به معنای اعطای صدقه است و <صدقه> آن گونه که در <کشاف> آمده است عطیه و بخششی است که به منظور رسیدن به ثواب پرداخت می شود.

81- عذرخواهی از خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 28 - 4

4- لزوم برخورد مناسب با خویشاوندان ، مسکینان و در راه ماندگان با بیانی نرم و دلپذیر و معذرتی شایسته ، در صورت عدم امکان ادای حق ایشان

و ءات ذاالقربی . .. و إمّا تعرضنّ عنهم ... فقل لهم قولاً میسورًا

82- عفو خویشاوندان گناهکار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 22 - 12

12 - گذشت از لغزش های خویشاوندان ، بینوایان و مهاجرانِ راه خدا و برخورد کریمانه با آنان ، وظیفه ای الهی بر عهده توانگران

و لایأتل أُولوا الفضل منکم و السعه أن یؤتوا أُوْلی القربی . .. و لیعفوا و لیصفحو

<عفو> در لغت به معنای گذشت است و <صفح> به معنای گذشت همراه با ترک ملامت نسبت به خطا کار است (فروق اللغه). چنین گذشتی، حاکی از کرامت و بزرگواری گذشت کننده است.

83- علاقه به خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 24 - 2،3،4

2 - محبت پدر ، فرزند ، برادر ، همسر و خویشاوندان نباید محبت خدا و رسول و جهاد در راه خدا را تحت الشعاع قرار دهد .

قل إن کان ءاباؤکم و أبناؤکم . .. أحب إلیکم من اللّه و رسوله و جهاد فی سبیله

3 - مذمت خدا از دلبستگی به خویشاوندان و به مال و منال و دلواپسی برای تجارت و مسکن در صورتی که مایه غفلت از خدا و رسول و جهاد در راه خدا شود .

قل إن کان ءاباؤکم . .. و أموال اقترفتموها و تجره تخشون کسادها و مسکن ... أحب إلی

ص: 347

4 - روی گردانان از جهاد ، به خاطر علقه های عاطفی ( محبت پدر ، فرزند ، برادر ، همسر و خویشاوندان ) و دلبستگی مادی ( مال ، شغل و مسکن ) مورد تهدید خداوند

قل إن کان ءاباؤکم . .. و أمول اقترفتموها و ... أحب إلیکم ... و جهاد فی سبیله فتر

84- عمل ناپسند خویشاوندان صالحان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 28 - 8

8- صدور کردار ناروا از فرزندان انسان های صالح و خویشاوندانِ شخصیت های برجسته ، نکوهیده تر و شرم آورتر از ارتکاب آن از سوی دیگران است .

ی-أخت ه-رون ما کان أبوک امرأ سوء و ما کانت أُمّک بغیًّا

85- عوامل تجاوز به حقوق خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 10 - 7

7 - زیر پا نهادن حقوق خویشاوندی ، برخاسته از روح تجاوزپیشگی است .

لایرقبون فی مؤمن إلّاً و لاذمه و أولئک هم المعتدون

<أولئک> اشاره به مشرکان است با اوصافی که برای آنان ذکر شده است و از جمله آنهاست وصف <لا یرقبون . .. > یعنی، اینان که نه به رعایت حقوق خویشاوندی و نه به عهد و پیمان ملتزمند، مردمانی تجاوزپیشه اند.

86- عوامل محرومیت از امداد خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 18 - 12

12 - ظلم ، موجب محرومیت از یاری دوست و نزدیکان دلسوز و شفاعت شفیعان در هنگام مرگ و روز قیامت

ما للظ-لمین من حمیم و لا شفیع یطاع

از یاد شدن کافران و مشرکان با عنوان ظالمان، برداشت بالا به دست می آید.

87- غفلت از خویشاوندان یتیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 348

20 - بلد - 90 - 15 - 5

5 - بی اعتنایی ثروتمندان به نیاز های خویشاوندان یتیم خود ، دور از انتظار و نکوهیده تر از بی توجّهی آنان به دیگر نیازمندان است .

یقول أهلکت مالاً لبدًا . .. یتیمًا ذا مقربه

88- فضیلت تأمین خویشاوندان یتیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بلد - 90 - 16 - 4

4 - فضیلتِ تغذیه خویشاوندان یتیم خود ، برتر از رساندن غذا به دیگر اقشار محروم جامعه است .

یتیمًا ذا مقربه . أو مسکینًا ذا متربه

89- قضاوت خویشاوندان انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 89 - 4

4 - برخی از پدران و فرزندان و برادران پیامبران پیشین (ابراهیم(ع)، اسحق و . ..) بهره مند از تعالیم آسمانی (کتاب) و دارای منصب قضاوت و مقام نبوت بوده اند.

و من ءابائهم و ذریتهم و إخونهم . .. أولئک الذین ءاتینهم الکتب و الحکم و النبوه

90- قضاوت خویشاوندان زلیخا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 26 - 8،9

8- مردی از خویشان زلیخا ، در ماجرای وی و یوسف ( ع ) دخالت کرد و میان آنان به داوری پرداخت .

و شهد شاهد من أهلها

9- داور ماجرای یوسف ( ع ) و زلیخا ، علی رغم خویشی او با زلیخا ، بی طرفی کامل را رعایت کرد ، و قضاوتی بر حق ارائه نمود .

و شهد شاهد من أهلها إن کان قمیصه قُدّ من قُبل

91- کیفر خویشاوندان رهبران دینی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 349

11 - طه - 20 - 92 - 4

4 - رهبران دینی ، نباید به خاطر خویشاوندی و روابط نسبی از مؤاخذه مقصران چشم پوشی کنند .

قال ی-ه-رون ما منعک

92- گواهی علیه خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 135 - 10

10 - شهادت آدمی ، علیه پدر ، مادر و دیگر خویشاوندان ، دارای اعتبار قانونی و حقوقی است .

شهداء للّه و لو علی أنفسکم او الولدین و الاقربین

93- متجاوزان به حقوق خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 10 - 10

10 - زیرپاگذارندگان حقوق خویشاوندی ، مردمانی تجاوزپیشه اند .

لایرقبون فی مؤمن إلّاً و لاذمه و أولئک هم المعتدون

94- محدوده اختیارات خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 14

14 - استفاده از خوراکی های موجود در منازل خویشاوندان ، بدون اذن خواستن از ایشان ، از حقوق خویشاوندی است .

لیس علی الأعمی حرج . .. و لا علی أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ...

مجاز بودن استفاده از خوراکی های منازل پدر، مادر، برادر، خواهر، عمو و. .. - که از خویشاوندان محسوب می شوند - و بدون هیچ اذنی از آنان، حاکی از حقی است میان آنان که باید رعایت شود.

95- محرومان از امداد خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 18 - 9،11،13

9 - محرومیت ستمکاران در قیامت ، از یاری دوست و نزدیکان دلسوز و شفاعت شفیعان

ص: 350

ما للظ-لمین من حمیم و لا شفیع یطاع

<حمیم> در لغت به معنای دوست (العین) و به <القریب المشفق> (نزدیک دلسوز) معنا شده است (مفردات راغب).

11 - محرومیت ستمگران به هنگام دشواری مرگ از هرگونه یاری دوست و نزدیکان دلسوز خود و شفاعت شفیعان

ما للظ-لمین من حمیم و لا شفیع یطاع

13 - کفر و شرک ، ظلم است و کافران و مشرکان ، از هرگونه یاری دوست و نزدیکان دلسوز خود و شفاعت شفیعان محروم اند .

ما للظ-لمین من حمیم و لا شفیع یطاع

برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که این آیات، در سلسله آیاتی قرار دارد که درباره کافران و مشرکان سخن می گوید و مقصود از <ظالمین> آنان می باشند.

96- محرومیت از حمایت خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - حاقه - 69 - 35 - 1،2

1 - کافران صاحب زر و زور ( اصحاب الشمال ) ، محروم از حمایت نزدیکان و دوستانِ دلسوز در قیامت

فلیس له الیوم ه-هنا حمیم

<حمیم> به فردی می گویند که به انسان نزدیک و دلسوز باشد. از مصادیق بارز آن خویشاوندان و دوستان صمیمی و دلسوز است.

2 - ایمان نیاوردن و ترغیب نکردن دیگران به تغذیه گرسنگان و بینوایان ، سبب محرومیت از حمایت نزدیکان و دوستان صمیمی در قیامت

إنّه کان لایؤمن . .. فلیس له الیوم ه-هنا حمیم

97- محرومیت از همنشینی با خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 13 - 2

2 - دوزخیان در آخرت ، از حضور شادمانه نزد خویشاوندان خود محروم خواهند بود .

إنّه کان فی أهله مسرورًا

مقایسه دو تعبیر <ینقلب إلی أهله> (در آیات پیشین) و <کان فی أهله>، گویای این است که گرفتاران دوزخ، از لذت همنشینی با خویشاوندان خود بهره ای نمی برند.

98- محمد(ص) و خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 351

10 - اسراء - 17 - 28 - 1

1- پیامبر ( ص ) موظف به برخورد مناسب با خویشاوندان ، مسکینان و در راه ماندگان با بیانی نرم و دلپذیر در صورت خودداری از کمک به آنها به خاطر ناتوانی مالی

و ءات ذاالقربی حقّه . .. و إمّا تعرضنّ عنهم ابتغاء رحمه من ربّک ترجوها

عبارت <ابتغاء رحمه من ربّک> (جویای رحمت پروردگارت هستی) و شواهد تاریخی حکایت از آن دارد که: خودداری پیامبر(ص) از کمک به افراد یاد شده، به دلیل ضعف مالی بوده است.

99- مراد از خویشاوندان محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 26 - 13،14

13- < عن أبی عبدالله ( ع ) : . . . < و ءات ذاالقربی حقّه > فکان علی ( ع ) و کان حقّه الوصیه التی جعلت له و الإسم الأکبر و میراث العلم و آثار علم النبوه ;

از امام صادق(ع) در باره سخن خدا روایت شده است که فرمود: پس مراد از <ذاالقربی> علی(ع) است و حق او، جانشینی پیامبر(ص) بود - که برای او قرار داده شده بود - و اسم اکبر و میراث علم و آثار علم نبوت است>.

14- < عن علی بن الحسین ( ع ) فی قوله تعالی : < و ءات ذاالقربی حقّه > . . . قال : نحن أُول-ئک الذین أمر الله ( عزّوجلّ ) نبیه ( ص ) أن یؤتیهم حقّهم . . . ;

از امام سجاد(ع) درباره سخن خدا: <و ءات ذاالقربی حقّه> روایت شده است که فرمود: ما [اهل بیت ]همانانی هستیم که خداوند - عزّوجلّ - به پیامبرش فرمان داد حقشان را به آنان بدهد>.

100- مسکن خویشاوندان مریم(س)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 16 - 4،5

4- خویشاوندان مریم ، در غیر جهت شرقی مسجد الاقصی سکونت داشتند .

انتبذت من أهلها مکانًا شرقیًّا

5- مریم ( س ) در آستانه حامله شدن به عیسی ( ع ) ، در نزدیکی مسجدالاقصی ، بستگانی داشت که در میان آنان به سر می برد .

إذ انتبذت من أهلها مکانًا شرقیًّا

به قرینه <مکاناً قصیّاً> در آیه بیست و دوم که ناظر به مکان دومی است که مریم(س) برگزید، مکان شرقی مسجد الاقصی به منطقه مسکونی مردم نزدیک بوده است.

ص: 352

101- مسؤولیت خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 35 - 5

5 - مسؤولیت بیشتر خویشاوندان زن و شوهر ، در نظارت بر سلامت خانواده و حلّ اختلاف های آنان

فابعثوا حکماً من اهله و حکماً من اهلها

102- مسؤولیت خویشاوندان انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 214 - 3

3 - بستگان و نزدیکان پیامبران و رهبران دینی ، سزاوارترین افراد به رعایت اصول و ارزش ها

و أنذر عشیرتک الأقربین

103- مسؤولیت خویشاوندان رهبران دینی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 214 - 3

3 - بستگان و نزدیکان پیامبران و رهبران دینی ، سزاوارترین افراد به رعایت اصول و ارزش ها

و أنذر عشیرتک الأقربین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 59 - 6

6 - وابستگان نزدیک رهبران دینی ، در عمل به تکالیف و وظایف شان ، باید بر دیگران سبقت داشته باشند .

قل لأزوجک و بناتک . .. یدنین علیهنّ من جل-بیبهنّ

104- مشرکان و خویشاوندان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 10 - 1

1 - شرک پیشگان صدر اسلام ، درباره هیچ مؤمنی به رعایت حق خویشاوندی ، ملتزم نبودند .

لایرقبون فی مؤمن إلّاً

<رقبه> و <رُقبان> (مصدر یرقبون) به معنای حفظ و نگهداری و <إلّ> به معنای قرابت و خویشاوندی است. قابل ذکر است که

ص: 353

لفظ <مؤمن> و <إلّ> هر دو نکره در سیاق نفی و مفید عمومند; یعنی، مشرکان درباره هیچ مؤمنی حرمت قرابت و خویشاوندی را نگه نمی دارند.

105- مصالح خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 135 - 13،20

13 - منافع شخصی و رعایت مصالح والدین ، بستگان ، فقیران و ثروتمندان ، باید تحت الشعاع حق و رضایت خدا باشد .

کونوا . .. شهداء للّه و لو علی أنفسکم او الولدین و الاقربین ان یکن

20 - مقدم داشتن مصالح خویش ، والدین و بستگان بر شهادت به حق ، هواپرستی و عدالت شکنی است .

کونوا قومین بالقسط شهداء للّه و لو علی أنفسکم . .. فلاتتبعوا الهوی

106- مقامات خویشاوندان انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 89 - 4

4 - برخی از پدران و فرزندان و برادران پیامبران پیشین (ابراهیم(ع)، اسحق و . ..) بهره مند از تعالیم آسمانی (کتاب) و دارای منصب قضاوت و مقام نبوت بوده اند.

و من ءابائهم و ذریتهم و إخونهم . .. أولئک الذین ءاتینهم الکتب و الحکم و النبوه

107- مکر به خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 11 - 10

10- حسد ، آدمی را به گناهانی همانند دروغ گفتن و نیرنگ زدن حتی به محبوب ترین نزدیکانش ، وادار می سازد .

قالوا ی-أبانا ما لک لاتأمنّا علی یوسف و إنا له لن-صحون

108- ممنوعیت ترک انفاق به خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 22 - 4

4 - کوتاهی در تأمین نیاز خویشاوندان ، بینوایان و مهاجران ، به خاطر لغزش های گذشته آنان ، ممنوع است .

ص: 354

و لایأتل أُوْلوا الفضل منکم و السعه أن یؤتوا أُوْلی القربی و المس-کین و المه-جری

109- مهربانی با خویشاوندان محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 215 - 7

7 - توصیه الهی به پیامبر ( ص ) مبنی بر گسترانیدن بال های مهر و عطوفت برای کسان و خویشاوندان مؤمن خویش

و أنذر عشیرتک الأقربین . و اخفض جناحک لمن اتبعک من المؤمنین

تقدیر <من المؤمنین> به قرینه آیه پیش، می تواند <من المؤمنین من عشیرتک> باشد.

110- نبوت خویشاوندان انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 89 - 4

4 - برخی از پدران و فرزندان و برادران پیامبران پیشین (ابراهیم(ع)، اسحق و . ..) بهره مند از تعالیم آسمانی (کتاب) و دارای منصب قضاوت و مقام نبوت بوده اند.

و من ءابائهم و ذریتهم و إخونهم . .. أولئک الذین ءاتینهم الکتب و الحکم و النبوه

111- نجات خویشاوندان لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 83 - 2

2 - خداوند با خارج ساختن لوط و بستگان قومش از دیارشان ، وی را از عذاب مقدر شده برای قوم لوط نجات بخشید .

فانجینه و أهله

چون جمله <فانجینه> در مقابل جمله <کانت من الغبرین> (همسر لوط در زمره باقی ماندگان بود) قرار گرفته است، معلوم می شود نجات از عذاب قوم لوط در گرو خارج شدن از شهر و دیار آنان بوده است. بنابراین <فانجینه> یعنی: فانجینه باخراجنا ایاه من بینهم.

112- نعمت خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 72 - 7

ص: 355

7- برخورداری انسان در زندگی خانوادگی از یاری بی دریغ افرادی چون نوادگان و خویشاوندان ، از نعمت های خداوند و از نشانه های اوست .

و جعل لکم من أزوجکم بنین و حفده

ماده <حفده> در مورد یارانی به کار می رود که از خدمت گزاری تعدی نمیورزند که مفسّران مصداق این معنا را نوادگان یا همه خویشاوندان دانسته اند.

113- نعمت زندگی با خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 100 - 20

20- زندگی خویشاوندان و بستگان در کنار یکدیگر بدون کدورت و تباهی ، از نعمت های خداوند است .

قد أحسن بی إذ . .. جاء بکم من البدو

چنان چه منظور یوسف(ع) در <جاء بکم من البدو> تنها رها شدن خاندانش از صحرانشینی بود و به حضور آنان در کنار خویش نظر نداشت، فعل <جاءبکم> را به کار نمی برد ; بلکه مثلاً می گفت: <إذ أنجاکم من البدو> قید <من بعد أن نزغ . ..> گویای این است که حسن زندگانی جمعی بستگان منوط به نبود فساد و تباهی در میان آنان است.

114- نماز خویشاوندان اسماعیل(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 55 - 8

8- وفاداربودن اسماعیل ( ع ) به وعده ها و اصرار او بر پای بندی بستگانش به نماز ، زکات و انفاق ، مایه جلب رضایت خداوند

إنّه کان صادق الوعد . .. و کان یأمر أهله بالصلوه والزکوه و کان عند ربّه مرضیًّا

115- وصیت برای خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 180 - 4،11،12

4 - آدمی باید اموالی را برای پرداخت به پدر و مادر و خویشان نزدیک وصیت کند .

کتب علیکم . .. الوصیه للولدین و الأقربین

11 - اولویت پدر و مادر نسبت به دیگر خویشاوندان در امر وصیت

الوصیه للولدین و الأقربین

برداشت فوق از تقدیم کلمه <والدین> بر <الأقربین> استفاده شده است.

ص: 356

12 - توصیه به پرداخت اموالی به پدر ، مادر و خویشان ، مقتضای تقوا و پرهیزگاری است .

کتب علیکم . .. الوصیه للولدین و الأقربین بالمعروف حقاً علی المتقین

116- ولایت در خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 75 - 7،13

7 - خویشاوندان در برخوردار شدن از حقوق ولایت مقرر شده در میان مؤمنان ، بر غیر خویشان اولویت دارند .

و أولوا الأرحام بعضهم أولی ببعض فی کتب اللّه

13 - حکم ولایت مهاجر و انصار بر یکدیگر و اولویت خویشان در آن ولایت ، حکمی بر اساس علم مطلق الهی

إن اللّه بکل شیء علیم

جمله <إن اللّه . .. > پس از بیان احکام ذکر شده، در این آیه و آیات پیشین، اشاره به این حقیقت دارد که احکام و قوانین یاد شده احکامی عالمانه و نشأت گرفته از علم مطلق خداوند است.

117- هبه به خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 90 - 1،3،7،18

1- خداوند به رعایت عدل ، احسان و بخشش به خویشاوندان ، فرمان می دهد .

إن الله یأمر بالعدل و الإحس-ن و إیتایءِ ذی القربی

3- بخشش به خویشاوندان ، دارای اهمیتی ویژه در میان سایر نیکیها

إن الله یأمر بالعدل و الإحس-ن و إیتایءِ ذی القربی

برداشت فوق، به خاطر این است که بخشش به خویشاوندان قطعاً از مصادیق <احسان> است و اینکه دوباره به صورت مجزا ذکر شده، مشعر به اهمیت آن است.

7- رعایت عدالت ، بایسته تر و اولی تر از احسان به مردم و بخشش به خویشاوندان است .

إن الله یأمر بالعدل و الإحس-ن و إیتایءِ ذی القربی

از تقدم ذکری <عدل> بر <احسان> و <بخشش به خویشاوندان> می توان تقدم رتبی را استفاده کرد; زیرا رعایت عدالت تکلیفی همگانی و بدون اغماض است و بدون رعایت آن، احسان و بخشش بی ارزش خواهد بود.

18- عدل و احسان و بخشش به خویشاوندان ، از تمایلات فطری انسان

یأمر بالعدل و الإحس-ن و إیتایءِ ذی القربی . .. لعلّکم تذکّرون

برداشت فوق بر این اساس است که خداوند امر به عدل و . .. را مواعظی در جهت تذکر آدمیان می شمارد و در واژه <تذکّر> این معنا نهفته است که: اصل گرایش به ارزشهای مذکور، در نهاد همگان موجود است و در صورت غفلت نیازمند یادآوری می باشد.

ص: 357

118- هدایت خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 42 - 13

13- خویشاوندی و پیوند های اجتماعی ، نباید مانعی برای تبلیغ و مخالفت با الحاد گردد .

إذ قال لأبیه ی-أبت لِمَ تعبد ما لایسمع

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 86 - 3

3 - مردان الهی ، دارای احساس مسؤولیت بیشتر برای هدایت بستگان خویش

و اغفر لأبی إنّه کان من الضالّین

119- هدایت خویشاوندان انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 87 - 1

1 - خداوند برخی از پدران و فرزندان و برادران انبیای گذشته را (ابراهیم، اسحاق، یعقوب(ع) و . .. ) برگزید و به صراط مستقیم هدایت کرد.

و من ءابائهم و ذریتهم و إخونهم و اجتبینهم و هدینهم إلی صرط مستقیم

120- همسفرگی با خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 21

21 - هریک از مسلمانان ، می توانند با اعضای خانواده خود و نیز خویشاوندان و دوستان خویش به صورت جمعی ( بر سر یک سفره ) و یا جداگانه ، غذا میل کنند .

لیس علی الأعمی حرج. ..و لا علی أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أو

121- همنشینی با خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 9 - 2،4

ص: 358

2 - کسانی که نامه عمل آنان به دست راستشان عطا شود ، در قیامت با خویشاوندان خود مأنوس خواهند بود .

و ینقلب إلی أهله

فعل <ینقلب> دلالت می کند که مراد از <أهل>، همان خویشاوندان انسان در دنیا است که در قیامت نیز در کنار او خواهند بود. برخی مراد از <أهل> را، حور و غلمان بهشتی دانسته اند; ولی واژه انقلاب (رجوع کردن) و نیز جمله <إنّه کان فی أهله مسروراً> در آیات بعد، دیدگاه نخست را تأیید می کند.

4 - انس با خویشاوندان و سربلندی نزد آنان در قیامت ، از زمره پاداش های الهی است .

و ینقلب إلی أهله مسرورًا

122- یأس خویشاوندان محتضر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 27 - 2

2 - لحظه ناامیدی حاضران بر بستر محتضر و بر زبان آوردن کلمات یأس ، شایان یادآوری برای دلبستگان دنیا

و قیل من راق

خویشاوندی

123- آثار تعصب خویشاوندی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 21 - 3،4،5

3 - اساسِ جدالِ کافران درباره خدا ، برخاسته از تقلید و تعصّب خویشاوندی آنان بود .

یج-دل فی اللّه . .. قالوا بل نتّبع ما وجدنا علیه ءاباءنا

4 - متعصّانِ تابعِ احساسات خویشاوندی ، هر دعوتی را ، از هر کسی ، برای پیروی از تعالیم آسمانی ، جواب منفی می دهند .

و إذا قیل لهم اتّبعوا ماأنزل اللّه قالوا بل نتّبع ما وجدنا علیه ءاباءنا

آورده شدن فعل مجهول <قیل> به جای این که دعوت کننده و گوینده خاصی را، مانند انبیا، مشخص کند، احتمال دارد به خاطر نکته یاد شده باشد.

5 - تعصّب خویشاوندی و سنّت گرایی ، از موانع حق پذیری است .

و إذا قیل لهم اتّبعوا ما أنزل اللّه قالوا بل نتّبع ما وجدنا علیه ءاباءنا

124- آثار خویشاوندی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 359

8 - هود - 11 - 46 - 13

13- اعمال صالح خانواده نوح ( پرستش خدا و . . . ) مایه نجات آنان از حادثه طوفان بود نه انتسابشان به حضرت نوح ( ع ) .

إنه لیس من أهلک إنه عمل غیر ص-لح

تصریح خداوند به این که <هلاکت فرزند نوح به خاطر اعمال ناصالحش بوده است> ، اشاره به این معنا دارد که: نجات دیگر اعضای خانواده نوح ، به خاطر انتسابشان به آن حضرت نبوده; بلکه منزه بودنشان از اعمال ناشایست ، مایه نجاتشان بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 90 - 4

4- پیوند خویشاوندی ، امری مسؤولیت آور و منشأ پیدایش حقوق ویژه است .

إن الله یأمر . .. و إیتایءِ ذی القربی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 26 - 3

3- پیوند خویشاوندی ، منشأ پیدایش حقوقی ویژه میان انسانهاست .

و ءات ذاالقربی حقّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 17،26

17 - رابطه خویشاوندی و دوستی ، منشأ پیدایش حق است .

لیس علی الأعمی حرج . .. و لا علی أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ...

26 - پیوند خویشاوندی و دوستی و ارتباطات نزدیک ، نباید موجب سهل انگاری در رعایت ادب اسلامی و آداب معاشرتی میان خویشاوندان و دوستان گردد .

لیس علی الأعمی حرج . .. و لا علی أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم ... أو صدیقکم ... فإ

برداشت یاد شده به خاطر این است که غالباً پیوند دوستی و خویشاوندی، سبب سهل انگاری در رعایت ادب فیمابین می شود. از این رو می توان گفت: خداوند توصیه فرمود که مسلمانان به هنگام ملاقات با دوستان و خویشاوندان خود، سلام کنند و....

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 171 - 3

3 - نجات و رستگاری انسان ، در پرتو ایمان او است ; و نه در پیوند های خویشاوندی .

فنجّین-ه و أهله أجمعین . إلاّ عجوزًا فی الغ-برین

استثنا شدن همسر لوط، نشان می دهد که وی جزء مؤمنان نبوده است; گرچه عضو خانواده لوط(ع) بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 214 - 5

5 - پیوند خویشاوندی ، درپی دارنده مسؤولیت های فزون تر

ص: 360

و أنذر عشیرتک الأقربین

مأموریت خاص پیامبر(ص) به تبلیغ خویشاوندان خود - با این که تبلیغ، عموماً وظیفه پیامبر است - می تواند مطلب یاد شده را افاده کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 113 - 8

8 - تأثیر نسب و پیوند خویشاوندی در سرنوشت فرزندان و در هدایت و گمراهی آنان ، امری مطلق ، قطعی و جبری نیست .

و من ذرّیّتهما محسن و ظالم لنفسه مبین

دو گروه شدن نسل ابراهیم و اسحاق(علیهماالسلام) گویای این حقیقت است که تأثیر نسب و خویشاوندی، در سرنوشت انسان و در هدایت و گمراهی فرزندان، مطلق و جبری نیست; بلکه فرزندان از هر خانواده ای ممکن است خوب و یا بد باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 3 - 3

3 - عواطف خانوادگی و خویشاوندی ، از زمینه های انحراف و تمایل به دشمنان خداوند

تسرّون إلیهم بالمودّه . .. لن تنفعکم أرحامکم و لا أول-دکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تغابن - 64 - 14 - 8

8 - دوستی و پیوند خویشاوندی ، نباید مانع دینداری و انجام تکالیف شرعی ( همچون جهاد ، هجرت و . . . ) شود .

ی-أیّها الذین ءامنوا إنّ من أزوجکم و أول-دکم عدوًّا لکم فاحذروهم

125- آثار خویشاوندی با انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 27 - 13

13 - خویشاوندی با پیامبران ، نمی تواند مایه مصونیت از کیفر الهی گردد .

فاسلک فیها . .. إلاّ من سبق علیه القول منهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 57 - 5

5 - نجات از کیفر دامنگیر الهی ، در گرو ایمان به پیامبران است ، نه پیوند خانوادگی و خویشاوندی با آنان

فأنجین-ه و أهله إلاّامرأته

همسر لوط با او پیوند نزدیک خانوادگی داشت; ولی این پیوند، ثمری برای او نداشت; چه این که او با خط فکری و عقیدتی لوط(ع) هماهنگ نبود.

ص: 361

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 135 - 5

5 - انتساب به خوبان ( چونان پیامبران ) ، هیچ تأثیری در سرنوشت اخروی و کیفر و پاداش الهی ندارد .

إذ نجّین-ه و أهله أجمعین . إلاّ عجوزًا فی الغ-برین

126- آثار خویشاوندی با پاکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 60 - 9

9- صرف داشتن رابطه خویشاوندی با پاکان ، دلیل پاکی و خوبی نیست .

إلاّ ءال لوط إنا لمنجّوهم . .. إلاّ امرأته قدّرنا إنها لمن الغ-برین

127- آثار خویشاوندی با محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 113 - 12

12 - خویشاوندی با پیامبر ( ص ) مانع از عذاب و دوزخی شدن فرد مشرک نیست .

ما کان للنبی . .. أن یستغفروا للمشرکین و لو کانوا أولی قربی ... أنهم أصحب الجحیم

128- آثار خویشاوندی نسبی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 6 - 15

15 - آنچه باعث ارث بردن می شود ، خویشاوندی نَسبی است و نه شبه خویشاوندی ، مانند فرزند خواندگی ، مادری همسران پیامبر ( ص ) ، برادری دینی و . . .

ادعوهم لأباءهم . .. و أزوجه أمّه-تهم و أُولوا الأرحام بعضهم أولی ببعض فی کت-ب ال

129- آثار روابط خویشاوندی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 38 - 6

ص: 362

6 - پیوند خویشاوندی ، منشأ پیدایش حقوقی ویژه ، میان انسان ها است .

فأَت ذا القربی حقّه

آوردن <حقّه> پس از <ذا القربی> و نیاوردن آن پس از <ابن السبیل>، ممکن است به این جهت باشد که خویشاوندان، به خاطر قرابت، حقوق خاصی پیدا می کنند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 152 - 16

16 - روابط عاطفی و خویشاوندی خطر آفرین برای رعایت عدل و انصاف

و إذا قلتم فاعدلوا و لو کان ذاقربی

130- آثار عواطف خویشاوندی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 24 - 1،4

1 - عواطف خویشاوندی ( علاقه به پدر ، فرزند ، برادر ، همسر و خویشاوندان ) و امکانات مادی ( مال ، شغل و مسکن ) زمینه های انحراف انسان و روی گردانی وی از فرمان خدا و رسول و ر ها کردن جهاد

قل إن کان ءاباؤکم . .. و أموال اقترفتموها ... أحب إلیکم من اللّه و رسوله و جهاد

4 - روی گردانان از جهاد ، به خاطر علقه های عاطفی ( محبت پدر ، فرزند ، برادر ، همسر و خویشاوندان ) و دلبستگی مادی ( مال ، شغل و مسکن ) مورد تهدید خداوند

قل إن کان ءاباؤکم . .. و أمول اقترفتموها و ... أحب إلیکم ... و جهاد فی سبیله فتر

131- ارزش خویشاوندی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 113 - 4

4 - پیوند خویشاوندی ، پیوندی ارزشمند در بینش الهی

ما کان . .. و لو کانوا أولی قربی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - مجادله - 58 - 22 - 5

5 - ایمان به خداوند و پیامبر ( ص ) ، ارزشی والاتر و محبوب تر از پیوند های خویشاوندی و نسبی ( همچون پدری ، فرزندی ، برداری و . . . )

لاتجد قومًا . .. یوادّون ... و لو کانوا ءاباءهم ... أو عشیرتهم

ص: 363

132- ارزش روابط خویشاوندی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 36 - 11

11- از دیدگاه حضرت ابراهیم ( ع ) پیوند دینی ، بس ارزشمندتر و نیرومندتر از قرابت خویشاوندی است .

فمن تبعنی فإنّه منّی و من عصانی

برداشت فوق به این سبب است که حضرت ابراهیم(ع) پس از دعا برای فرزندان خود، پیروی از دستورها و رهنمودهای خویش را ملاک ارزش و منزلت قرار داد.

133- اسلام و خویشاوندی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 75 - 10

10 - توجه خاص اسلام به روابط خویشاوندی

و أولوا الأرحام بعضهم أولی ببعض فی کتب اللّه

134- اقسام خویشاوندی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 54 - 4

4 - انسان ها ، دارای دو نوع قرابت و خویشاوندی اند : نسبی و سببی .

فجعله نسبًا و صهرًا

<نسب> - که جمع آن <انساب> است - به معنای قرابت و خویشاوندی از ناحیه پدر است و <صهر> به معنای قرابت و خویشاوندی از ناحیه زن است که به سبب ازدواج به وجود می آید (خویشاوندی سببی مثل دامادی و. ..) (برگرفته از لسان العرب). گفتنی است جمله <فجعله نسباً و صهراً> به تقدیر مضاف است; یعنی، <فجعله ذانسب و صهر>.

135- اهمیت خویشاوندی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 75 - 10

10 - توجه خاص اسلام به روابط خویشاوندی

ص: 364

و أولوا الأرحام بعضهم أولی ببعض فی کتب اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 6 - 11

11 - خویشاوندی و حفظ آن ، امری مورد توجه صاحب شریعت است .

و أُولوا الأرحام بعضهم أولی ببعض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - مجادله - 58 - 22 - 5

5 - ایمان به خداوند و پیامبر ( ص ) ، ارزشی والاتر و محبوب تر از پیوند های خویشاوندی و نسبی ( همچون پدری ، فرزندی ، برداری و . . . )

لاتجد قومًا . .. یوادّون ... و لو کانوا ءاباءهم ... أو عشیرتهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 3 - 5

5 - ارزش های دینی ، مقدّم بر روابط خویشاوندی و عواطف خانوادگی

لاتتّخذوا عدوّی . .. لن تنفعکم أرحامکم و لا أول-دکم یوم القی-مه

136- اهمیت رعایت حقوق خویشاوندی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 90 - 16

16- رعایت عدالت ، احسان ، ادای حق خویشاوندان و دوری از فحشا ، اعمال زشت و ستم ، از موعظه های خداوند به انسان است .

إن الله یأمر بالعدل . .. و ینهی عن الفحشاء ... یعظکم

137- اهمیت روابط خویشاوندی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 90 - 5

5- سیاست اسلام بر تحکیم پیوند خویشاوندی و رفع مشکلات موجود میان خویشاوندان است .

إن الله یأمر . .. و إیتایءِ ذی القربی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 365

11 - انبیاء - 21 - 67 - 9

9- پیوند خویشاوندی و عاطفی ، باید تحت الشعاع روابط عقیدتی و دینی باشد .

إذ قال لأبیه و قومه ما ه-ذه التماثیل التی أنتم لها ع-کفون . .. أُفّ لکم و لماتعب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 15 - 8

8 - حفظ روابط خانوادگی و خویشاوندی ، امری بس مهم و شایان توجه است .

و وصّینا الإنس-ن بولدیه . .. أن اشکرلی و لولدیک... إن ج-هداک علی أن تشرک بی ...

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 4 - 7

7 - اهتمام اسلام ، به موضوع مخلوط نشدن نطفه ها و روشن بودن نسب ها و پیوند های خویشاوندی میان انسان ها

و الّ-ئی یئسن من المحیض . .. فعدّتهنّ ثل-ثه أشهر ... وأُول-ت الأحمال أجلهنّ أن ی

مطلب یاد شده، از مجموع دستورات و رهنمودهای خداوند درباره عدّه زنان و شمارش دقیق آن - به ویژه درباره زنان یائسه ای که صرفاً احتمال داده شود با نطفه همسران قبلی خود باردار شده اند - به دست می آید.

138- بی اعتباری خویشاوندی عصیانگران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 216 - 2

2 - کفر و عصیان ، عامل بی اعتباری مسؤولیت خویشاوندی

و أنذر عشیرتک . .. فإن عصوک فقل إنّی بریءٌ ممّا تعملون

139- بی اعتباری خویشاوندی کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 8 - 6

6 - دشمنان اسلام و کافران حق ستیز در صورت تسلط بر مسلمانان هرگز بر پیمان و پیوند دوستی و خویشاوندی پایبند نخواهند بود .

کیف و إن یظهروا علیکم لایرقبوا فیکم إلّاً و لاذمه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 216 - 2

ص: 366

2 - کفر و عصیان ، عامل بی اعتباری مسؤولیت خویشاوندی

و أنذر عشیرتک . .. فإن عصوک فقل إنّی بریءٌ ممّا تعملون

140- بی اعتباری خویشاوندی مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 8 - 6،7

6 - دشمنان اسلام و کافران حق ستیز در صورت تسلط بر مسلمانان هرگز بر پیمان و پیوند دوستی و خویشاوندی پایبند نخواهند بود .

کیف و إن یظهروا علیکم لایرقبوا فیکم إلّاً و لاذمه

7 - شرک پیشگان صدر اسلام در صورت پیروزی بر مسلمانان ، از زیر پا گذاشتن حقوق خویشاوندی و شکستن پیمان ، باکی نداشتند .

و إن یظهروا علیکم لایرقبوا فیکم إلّاً و لاذمه

141- بی اعتنایی به حقوق خویشاوندی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 8 - 19

19 - عدم رعایت حقوق خویشاوندی ، برخاسته از روحیه فسق و حق گریزی است .

لایرقبوا فیکم إلّاً . .. و أکثرهم فسقون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 10 - 1

1 - شرک پیشگان صدر اسلام ، درباره هیچ مؤمنی به رعایت حق خویشاوندی ، ملتزم نبودند .

لایرقبون فی مؤمن إلّاً

<رقبه> و <رُقبان> (مصدر یرقبون) به معنای حفظ و نگهداری و <إلّ> به معنای قرابت و خویشاوندی است. قابل ذکر است که لفظ <مؤمن> و <إلّ> هر دو نکره در سیاق نفی و مفید عمومند; یعنی، مشرکان درباره هیچ مؤمنی حرمت قرابت و خویشاوندی را نگه نمی دارند.

142- بی تأثیری خویشاوندی با انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 367

19 - تحریم - 66 - 10 - 11

11 - بی تأثیر بودن پیوند خویشاوندی با نیکان و صالحان ( همچون پیامبران الهی ) ، در سرنوشت اخروی انسان ها

قیل ادخلا النار مع الدخلین

143- بی تأثیری خویشاوندی با صالحان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 10 - 11

11 - بی تأثیر بودن پیوند خویشاوندی با نیکان و صالحان ( همچون پیامبران الهی ) ، در سرنوشت اخروی انسان ها

قیل ادخلا النار مع الدخلین

144- بی تأثیری خویشاوندی در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 34 - 2

2 - رابطه خویشاوندی - هر چند قوی باشد - برای نجات از سختی های قیامت سودی ندارد .

یوم یفرّ المرء من أخیه

فرار از برادر، به معنای تنها گذاشتن او در شداید قیامت است.

145- تضییع حقوق خویشاوندی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 8 - 7

7 - شرک پیشگان صدر اسلام در صورت پیروزی بر مسلمانان ، از زیر پا گذاشتن حقوق خویشاوندی و شکستن پیمان ، باکی نداشتند .

و إن یظهروا علیکم لایرقبوا فیکم إلّاً و لاذمه

146- تعصب خویشاوندی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 170 - 6

6 - تعصب های نژادی و فامیلی ، امری نکوهیده و زمینه ساز حق ناپذیری است .

ص: 368

و إذا قیل لهم اتبعوا ما أنزل اللّه قالوا بل نتبع ما ألفینا علیه ءاباءنا

147- حقوق خویشاوندی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 26 - 3

3- پیوند خویشاوندی ، منشأ پیدایش حقوقی ویژه میان انسانهاست .

و ءات ذاالقربی حقّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 14

14 - استفاده از خوراکی های موجود در منازل خویشاوندان ، بدون اذن خواستن از ایشان ، از حقوق خویشاوندی است .

لیس علی الأعمی حرج . .. و لا علی أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ...

مجاز بودن استفاده از خوراکی های منازل پدر، مادر، برادر، خواهر، عمو و. .. - که از خویشاوندان محسوب می شوند - و بدون هیچ اذنی از آنان، حاکی از حقی است میان آنان که باید رعایت شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 38 - 6

6 - پیوند خویشاوندی ، منشأ پیدایش حقوقی ویژه ، میان انسان ها است .

فأَت ذا القربی حقّه

آوردن <حقّه> پس از <ذا القربی> و نیاوردن آن پس از <ابن السبیل>، ممکن است به این جهت باشد که خویشاوندان، به خاطر قرابت، حقوق خاصی پیدا می کنند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 6 - 12

12 - قرآن ، به عنوان کتاب الهی ، منبعی برای تشریع قوانین مربوط به حقوق خویشاوندی است .

و أُولوا الأرحام بعضهم أولی ببعض فی کت-ب اللّه

148- خویشاوندی انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 87 - 3

3 - پیامبران الهی دارای ارتباط نسبی با یکدیگر بودند. *

ص: 369

و من ءابائهم و ذریتهم و إخونهم

تصریح به اسامی تعدادی از پیامبران در آیات پیش و بیان اجمالی تعدادی دیگر با عنوان <آباء> و <ذریات> و <اخوان> گویا به منظور استقصای همه پیامبران انجام گرفته باشد. بر این اساس حصر پیامبران در افراد مذکور، که خویشاوند یکدیگر هستند، برداشت فوق را ثابت می کند.

149- خویشاوندی انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 1 - 17

17 - خویشاوندی کلیه افراد بشر با یکدیگر *

خلقکم من نفس واحده . .. و اتّقوا اللّه ... و الارحام

<ارحام>، به معنای خویشان است، از آن رو که بازگشتشان به یک رحم است. بنابراین واقع شدن <الارحام> پس از <خلقکم من نفس واحده>، می تواند اشاره به این باشد که تمامی انسانها با یکدیگر خویشاوند هستند.

150- خویشاوندی اهل مکه و ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 78 - 10

10 - پیوند نسبی مردم مکّه صدراسلام با حضرت ابراهیم ( ع )

ملّه أبیکم إبرهیم

مخاطب ضمیر <کم> در <أبیکم>، می تواند عموم مسلمانان و یا خصوص مردم مکّه باشد. برداشت فوق برپایه احتمال دوم است.

151- خویشاوندی با انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 134 - 10

10 - خویشاوندی با پیامبران و از نسل ایشان بودن ، در قیامت کارساز نبوده و موجب رهایی از پیامد های اعمال نخواهد شد .

تلک أمه قد خلت لها ما کسبت و لکم ما کسبتم

بیان این معنا که پاداش عمل پیامبران برای دیگران سودمند نخواهد بود، در خطاب کسانی که از نسل پیامبرانی چون ابراهیم، اسحاق و یعقوب هستند، گویای برداشت فوق است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 370

1 - بقره - 2 - 141 - 10

10 - خویشاوندی با پیامبران و از نسل ایشان بودن ، در قیامت کارساز نبوده و موجب رهایی از پیامد های اعمال نخواهد شد .

تلک أمه قد خلت لها ما کسبت و لکم ما کسبتم

بیان این معنا - که پاداش عمل پیامبران برای دیگران سودمند نخواهد بود - در خطاب به کسانی که از نسل پیامبرانی چون: ابراهیم، اسحاق و یعقوب هستند، گویای برداشت فوق است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 27 - 28

28 - بی تأثیری نسب و پیوند خویشی با انبیا و اولیا در پذیرش و رد اعمال از سوی خدا

و اتل علیهم نبأ ابنی ءادم بالحق . .. انما یتقبل اللّه من المتقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 83 - 7

7 - داشتن روابط خویشاوندی با پیامبران در رهایی از مجازات های الهی بی تأثیر است .

إلا امرأته کانت من الغبرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 40 - 15

15- روابط خانوادگی ( نسبی یا سببی ) با پیامبران ، تأثیری در نجات آنان از عذاب های الهی ندارد .

و أهلک إلاّ من سبق علیه القول

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 46 - 13

13- اعمال صالح خانواده نوح ( پرستش خدا و . . . ) مایه نجات آنان از حادثه طوفان بود نه انتسابشان به حضرت نوح ( ع ) .

إنه لیس من أهلک إنه عمل غیر ص-لح

تصریح خداوند به این که <هلاکت فرزند نوح به خاطر اعمال ناصالحش بوده است> ، اشاره به این معنا دارد که: نجات دیگر اعضای خانواده نوح ، به خاطر انتسابشان به آن حضرت نبوده; بلکه منزه بودنشان از اعمال ناشایست ، مایه نجاتشان بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 50 - 3

3- وجود رابطه خویشاوندی و نسبی میان هود ( ع ) و قوم عاد

و إلی عاد أخاهم هودًا

تصریح به اینکه هود(ع) برادر قوم عاد بود ، می تواند به خویشاوندی آن حضرت با قوم عاد ، اشاره داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 371

8 - هود - 11 - 61 - 3

3- خویشاوندی صالح ( ع ) با قوم ثمود

و إلی ثمود أخاهم ص-لحًا

تصریح به اینکه صالح(ع) ، برادر قوم ثمود بود (أخاهم صالحاً) می تواند اشاره ای باشد به خویشاوندی صالح(ع) با قوم ثمود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 81 - 20

20- رابطه خویشاوندی با پیامبران ، بی تأثیر در نجات از عذاب های الهی است .

إلاّ امرأتک إنه مصیبها ما أصابهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 84 - 3

3- وجود رابطه خویشاوندی و نسبی میان شعیب ( ع ) و مردم مدین

و إلی مدین أخاهم شعیبًا

مراد از <أخاهم> این است که شعیب(ع) با اهل مدین ، خویشاوند بود و یا اینکه او برای آنان ، دلسوزی می کرد. برداشت فوق ، بر اساس احتمال اول است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 32 - 8

8 - داشتن رابطه خانوادگی با پیامبری از پیامبران الهی ، انسان را از عذاب نجات نمی دهد .

لننجّینّه و أهله إلاّ امرأته کانت من الغ-برین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 33 - 18

18 - رابطه خویشاوندی با پیامبری از پیامبران الهی ، تأثیری در نجات از عذاب ندارد .

إنّا منجّوک . .. إلاّ امرأتک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - قمر - 54 - 35 - 3

3 - صرف انتساب به خداوند و یا پیوند خویشاوندی با پیامبران ، موجب نجات و سعادت انسان نمی شود .

ءال لوط نجّین-هم . .. کذلک نجزی من شکر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 26 - 6

6 - تمامی پیامبرانی که پس از نوح و ابراهیم ( ع ) مبعوث شدند ، با مردم خود دارای خویشاوندی نَسبی بودند .

ص: 372

و لقد أرسلنا نوحًا و إبرهیم و جعلنا فی ذرّیّتهما النبوّه

152- خویشاوندی با مشرکان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 8 - 8

8 - وجود پیوند های قرابت و خویشاوندی میان مسلمانان صدر اسلام و مشرکان

و إن یظهروا علیکم لایرقبوا فیکم إلّاً و لاذمه

153- خویشاوندی داماد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 72 - 15

15- < الحفده ، هم أختان الرجل علی بناته و هو المروی عن أبی عبدالله ( ع ) ;

<الحفده> به شوهران دختران (داماد) انسان گفته می شود و این معنا از امام صادق(ع) روایت شده است>.

154- خویشاوندی در ارث

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 6 - 17،20،21،25،27

17 - خویشاوندان نَسبی دارای ایمان ، از مؤمنان ارث می برند و نه خویشاوندان کافر آنان .

و أُولوا الأرحام بعضهم أولی ببعض . .. من المؤمنین

واژه <من> ممکن است بیانی باشد; یعنی، أُولوا الأرحام مؤمن و مهاجر، در ارث، بر خویشان کافر اولویت دارند.

20 - اولویت خویشاوندان نَسبی برای ارث بردن ، امری است که در لوح محفوظ ثبت است .

و أُولوا الأرحام بعضهم أولی ببعض فی کت-ب اللّه . .. کان ذلک فی الکت-ب مسطورًا

احتمال دارد که مراد از <الکتاب> لوح محفوظ باشد و احتمال دارد که منظور، کتاب هایی باشد که به انبیا(ع) داده شده است. برداشت بالا، بنابر احتمال نخست است.

21 - اولویت خویشاوندان نَسبی برای ارث بردن ، از جمله تعالیم آسمانی نازل شده در قرآن است .

و أُولوا الأرحام بعضهم أولی ببعض . .. کان ذلک فی الکت-ب مسطورًا

<ال> در <الکتاب> می تواند عهد و اشاره به قرآن باشد.

25 - < عن أبی جعفر ( ع ) فی قول اللّه < و أُولوا الأرحام بعضهم أولی ببعض فی کتاب اللّه > إنّ بعضهم أولی بالمیراث من بعض لأنّ أقربهم إلیه [ رحماً ] أولی به . . . ;

ص: 373

از امام باقر(ع) درباره این سخن خداوند < و أُولوا الأرحام بعضهم أولی ببعض فی کتاب اللّه> روایت شده که فرمود: بعضی از خویشاوندان، در ارث بردن بر دیگران مقدم اند، چون هر کس از نظر نَسبی نزدیک تر است، در ارث بردن مقدم است. ..>.

27 - < عن النبیّ ( ص ) قال : ما من مؤمن إلاّ و أنا أولی الناس به فی الدنیا و الأخره اقرأوا إن شئتم : < النبیّ أولی بالمؤمنین من أنفسهم > فأیّما مؤمن ترک مالاً فلیرثه عصبته من کانوا . فإنْ ترک دیناً أو ضیاعاً فلیأتنی فأنا مولاه ;

از نبی اکرم(ص) روایت شده است که فرمود: هیچ مؤمنی نیست مگر این که من به ولایت بر او از مردم دیگر در دنیا و آخرت سزاوارترم. اگر خواستید، بخوانید: <النبیّ أولی بالمؤمنین من أنفسهم> پس هر مؤمنی که مالی را بعد از خود بگذارد، خویشان اش هر که باشند، آن رابه ارث می برند. اگر بدهی برجا گذاشته باشد و یا نان خوران فقیری از او باقی مانده اند، باید به من رجوع کند; زیرا من ولیّ او هستم>.

155- خویشاوندی در دینداری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 85 - 6

6 - لزوم نادیده گرفتن پیوند خویشاوندی ، در دفاع از اصول دین و مبارزه با انحرافات عقیدتی

إذ قال لأبیه و قومه ماذا تعبدون

156- خویشاوندی در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 134 - 10

10 - خویشاوندی با پیامبران و از نسل ایشان بودن ، در قیامت کارساز نبوده و موجب رهایی از پیامد های اعمال نخواهد شد .

تلک أمه قد خلت لها ما کسبت و لکم ما کسبتم

بیان این معنا که پاداش عمل پیامبران برای دیگران سودمند نخواهد بود، در خطاب کسانی که از نسل پیامبرانی چون ابراهیم، اسحاق و یعقوب هستند، گویای برداشت فوق است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 141 - 10

10 - خویشاوندی با پیامبران و از نسل ایشان بودن ، در قیامت کارساز نبوده و موجب رهایی از پیامد های اعمال نخواهد شد .

تلک أمه قد خلت لها ما کسبت و لکم ما کسبتم

بیان این معنا - که پاداش عمل پیامبران برای دیگران سودمند نخواهد بود - در خطاب به کسانی که از نسل پیامبرانی چون: ابراهیم، اسحاق و یعقوب هستند، گویای برداشت فوق است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 374

18 - ممتحنه - 60 - 3 - 1،6

1 - پیوند های خویشاوندی و خانوادگی ، بی ثمر در روز قیامت

لن تنفعکم أرحامکم

6 - قیامت روز گسسته شدن پیوند ها و جدایی خویشاوندان و فرزندان از والدین

لن تنفعکم . .. یوم القی-مه یفصل بینکم

157- خویشاوندی سببی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 54 - 4،6

4 - انسان ها ، دارای دو نوع قرابت و خویشاوندی اند : نسبی و سببی .

فجعله نسبًا و صهرًا

<نسب> - که جمع آن <انساب> است - به معنای قرابت و خویشاوندی از ناحیه پدر است و <صهر> به معنای قرابت و خویشاوندی از ناحیه زن است که به سبب ازدواج به وجود می آید (خویشاوندی سببی مثل دامادی و. ..) (برگرفته از لسان العرب). گفتنی است جمله <فجعله نسباً و صهراً> به تقدیر مضاف است; یعنی، <فجعله ذانسب و صهر>.

6 - آفرینش انسان ها از عنصری مایع ( نطفه یا آب ) و ایجاد دو نوع پیوند خویشاوندی نسبی و سببی میان آنان ، از نشانه های ربوبیت و قدرت بی انت های خداوند است .

و هو الذی خلق من الماء بشرًا . .. فجعله نسبًا و صهرًا و کان ربّک قدیرًا

یادآوری ربوبیت خداوند در پایان آیه شریفه و نیز در آغاز نخستین آیات مربوط به بحث از آفرینش پدیده های جهان (ألم تر إلی ربّک. ..) می تواند گویای برداشت یاد شده باشد.

158- خویشاوندی شعیب(ع) با اهل مدین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 36 - 2

2 - شعیب ( ع ) ، با مردم مدین ، خویشاوندی داشت .

و إلی مدین أخاهم شعیبًا

159- خویشاوندی صالح(ع) با قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 73 - 3

ص: 375

3 - وجود رابطه خویشاوندی میان صالح و قوم ثمود

و إلی ثمود أخاهم صلحاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 142 - 1

1 - صالح ( ع ) ، پیامبری از نژاد ثمودیان و دارای پیوند خویشاوندی با آنان

إذ قال لهم أخوهم ص-لح

قید <أخوهم> می تواند برای بیان پیوند خویشاوندی صالح(ع) با قومش و نیز تعبیری کنایی از شفقت و دلسوزی آن حضرت نسبت به آن قوم باشد.

160- خویشاوندی قارون و موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 76 - 18

18 - < إنّ قارون کان من قوم موسی > أی کان من بنی اسرائیل ثمّ من سبط موسی و هو ابن خالته . . . روی ذلک عن أبی عبداللّه ( ع ) ;

از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند: <إنّ قارون کان من قوم موسی> روایت شده که قارون از قوم بنی اسرائیل و از تیره موسی(ع) و پسرخاله آن حضرت بود>.

161- خویشاوندی قوم ثمود با صالح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 45 - 3

3 - رابطه خویشاوندی صالح پیامبر با قوم ثمود

و لقد أرسلنا إلی ثمود أخاهم ص-لحًا

قید <أخاهم> هر چند کنایه از رحمت و عطوفت است; لکن با توجه به این که این تعبیر در مورد برخی از پیامبران به کار نرفته است - با این که همه پیامبران نسبت به قومشان رحمت و عطوفت داشته اند - می توان گفت واژه یاد شده اشاره به پیوند خویشاوندی نیز دارد.

162- خویشاوندی قوم عاد با هود(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 376

13 - شعراء - 26 - 124 - 1

1 - هود ( ع ) ، پیامبری از نژاد قوم عاد و دارای پیوند خویشاوندی با آنان

إذ قال لهم أخوهم هود

قید <أخوهم> می تواند برای بیان پیوند خویشاوندی هود(ع) با قومش و یا تعبیری کنایی از شفقت و دلسوزی آن حضرت نسبت به آن قوم باشد.

163- خویشاوندی لوط(ع) با قوم لوط

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 161 - 1

1 - لوط ( ع ) ، پیامبری از نژاد قوم خود و دارای پیوند خویشاوندی با آنان

إذ قال لهم أخوهم لوط

قید <أخوهم> می تواند برای بیان پیوند خویشاوندی نسبی لوط(ع) با قومش باشد. و نیز می تواند تعبیری کنایی از شفقت و دلسوزی آن حضرت نسبت به آنان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 13 - 3

3- لوط پیامبر ، دارای خویشاوندی با قوم مورد دعوت خویش *

کذّبت قبلهم . .. و إخون لوط

واژه <إخوان> می رساند که میان لوط و قومش، روابط خویشاوندی بوده است.

164- خویشاوندی منازعان قصه داود(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 23 - 1

1 - وجود نسبت برادری میان دو فرد نزاع کننده و متخاصم در نزد داوود ( ع )

إنّ ه-ذا أخی

165- خویشاوندی نسبی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 54 - 4،6

ص: 377

4 - انسان ها ، دارای دو نوع قرابت و خویشاوندی اند : نسبی و سببی .

فجعله نسبًا و صهرًا

<نسب> - که جمع آن <انساب> است - به معنای قرابت و خویشاوندی از ناحیه پدر است و <صهر> به معنای قرابت و خویشاوندی از ناحیه زن است که به سبب ازدواج به وجود می آید (خویشاوندی سببی مثل دامادی و. ..) (برگرفته از لسان العرب). گفتنی است جمله <فجعله نسباً و صهراً> به تقدیر مضاف است; یعنی، <فجعله ذانسب و صهر>.

6 - آفرینش انسان ها از عنصری مایع ( نطفه یا آب ) و ایجاد دو نوع پیوند خویشاوندی نسبی و سببی میان آنان ، از نشانه های ربوبیت و قدرت بی انت های خداوند است .

و هو الذی خلق من الماء بشرًا . .. فجعله نسبًا و صهرًا و کان ربّک قدیرًا

یادآوری ربوبیت خداوند در پایان آیه شریفه و نیز در آغاز نخستین آیات مربوط به بحث از آفرینش پدیده های جهان (ألم تر إلی ربّک. ..) می تواند گویای برداشت یاد شده باشد.

166- خویشاوندی نوح(ع) با قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 106 - 1

1 - نوح ( ع ) ، پیامبری از نژاد قوم خویش و دارای پیوند خویشاوندی با آنان

إذ قال لهم أخوهم نوح

قید <أخوهم> هم می تواند بیانگر پیوند خویشاوندی نوح(ع) با قومش باشد و هم تعبیر کنایی از اشفاق و دلسوزی آن حضرت نسبت به آنان.

167- خویشاوندی و عقیده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 26 - 8

8 - روابط قومی و خویشاوندی ، نباید بر گرایش های اعتقادی انسان اثر بگذارد .

و إذ قال إبرهیم لأبیه و قومه إنّنی براء ممّا تعبدون

طرح داستان ابراهیم(ع) در راستای تأثیرناپذیری از عقاید و باورهای باطل قومی، صورت گرفته است.

168- خویشاوندی و کیفر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 40 - 16

ص: 378

16- لزوم پرهیز از ملاحظه نسب و حسب انسان ها در اجرای کیفر ها و مجازات های مطرح شده در دین

و أهلک إلاّ من سبق علیه القول

بیان این بخش از داستان نوح(ع) (احمل فیها. .. أهلک إلاّ من سبق علیه القول) رساننده این پیام است که: نباید به خاطر خویشی خطاکاران حتی با افراد برجسته ای چون پیامبران ، از کیفر آنان چشم پوشید.

169- خویشاوندی و مجازات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 40 - 16

16- لزوم پرهیز از ملاحظه نسب و حسب انسان ها در اجرای کیفر ها و مجازات های مطرح شده در دین

و أهلک إلاّ من سبق علیه القول

بیان این بخش از داستان نوح(ع) (احمل فیها. .. أهلک إلاّ من سبق علیه القول) رساننده این پیام است که: نباید به خاطر خویشی خطاکاران حتی با افراد برجسته ای چون پیامبران ، از کیفر آنان چشم پوشید.

170- خویشاوندی هود(ع) با قوم عاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 65 - 3

3 - وجود رابطه خویشاندی و نسبی میان هود ( ع ) و قوم عاد

و إلی عاد أخاهم هوداً

تصریح به اینکه هود برادر قوم عاد بود، می تواند اشاره به این باشد که آن حضرت از خویشان قوم عاد بوده و نیز می تواند اشاره به این باشد که وی برای آنان، حتی پیش از نبوتش، انسانی دلسوز بوده و به آنان محبت داشته است. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 21 - 3

3- پیامبر قوم عاد ( هود ) ، از تبار ایشان و دارای رابطه خویشاوندی با آنان *

و اذکر أخا عاد . .. إذ أنذر

واژه <أخ> ممکن است اشاره به رابطه خویشاوندی داشته باشد.

ص: 379

171- رد خویشاوندی جن با خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 158 - 6

6 - میان خدا و جن ، نسبت خویشاوندی و یا ارتباط ویژه ای ( چون شریک بودن ) وجود ندارد .

و جعلوا بینه و بین الجنّه نسبًا و لقد علمت الجنّه إنّهم لمحضرون

یادآوری آگاهی جن از احضارشان در روز رستاخیز - که در پاسخ به ادعای وجود پیوند خویشاوندی و یا شریک بودن جن با خدا مطرح گردیده - بیانگر دو نکته است: 1- منتفی بودن ارتباط خویشاوندی و شریک نبودن جن با خدا; زیرا اگر جن شریک خدا بود و ارتباط خویشاوندی با او می داشت، برای حسابرسی احضار نمی شد. 2- تأثیر نداشتن این ارتباط در سرنوشت بندگان (بر فرض وجود چنین ارتباطی).

172- روابط خویشاوندی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 75 - 10

10 - توجه خاص اسلام به روابط خویشاوندی

و أولوا الأرحام بعضهم أولی ببعض فی کتب اللّه

173- روابط خویشاوندی در ادیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 46 - 11

11- سلب پیوند ها و روابط خویشاوندی ، براثر اعمال ناشایست ، در مکاتب الهی

إنه لیس من أهلک إنه عمل غیر ص-لح

174- روابط خویشاوندی در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 18 - 6

6 - روابط فامیلی و عاطفی ، هیچ تأثیری در سرنوشت انسان در روز رستاخیز ندارد .

و إن تدع مثقله إلی حملها لایحمل منه شیء و لو کان ذاقربی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 380

19 - معارج - 70 - 13 - 3

3 - تأثیر نداشتن پیوند خویشاوندی و روابط فامیلی ، در نجات انسان مجرم از عذاب الهی در قیامت

یودّ المجرم لویفتدی من عذاب یومئذ ببنیه . .. و فصیلته الّتی ت-ویه

175- زمینه های حقوق خویشاوندی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 90 - 4

4- پیوند خویشاوندی ، امری مسؤولیت آور و منشأ پیدایش حقوق ویژه است .

إن الله یأمر . .. و إیتایءِ ذی القربی

176- عقیده به خویشاوندی جن با خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 158 - 1

1 - مشرکان ، معتقد به وجود نسبت خویشاوندی میان خدا و جن

و جعلوا بینه و بین الجنّه نسبًا

<نسب>، به معنای قرابت و پیوند خویشاوندی است.

177- عقیده به خویشاوندی خدا با ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 158 - 4

4 - مشرکان ، معتقد به وجود پیوند خویشاوندی ( پدر و فرزندی ) میان خدا و فرشتگان

و جعلوا بینه و بین الجنّه نسبًا

برداشت یاد شده مبتنی بر این دیدگاه است که جمله <و جعلوا بینه و بین الجنّه نسباً> تأکید دختر نبودن ملائکه برای خدا و نفی فرزنددار بودن او است که در آیات پیشین از آن یاد شده است (أم خلقنا الملائکه إناثاً. .. لیقولون . ولد اللّه...).

178- علایق خویشاوندی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 24 - 5،8

ص: 381

5 - ترجیح محبت خویشاوندان و امکانات مادی بر محبت خدا و پیامبر ( ص ) و جهاد ، فسق و انحراف است .

قل إن کان ءاباؤکم . .. أحب إلیکم ... و اللّه لایهدی القوم الفسقین

8 - ترجیح محبت خدا و رسول و جهاد بر علایق خویشاوندی و تعلقات مادی ، نشانه مؤمنان راستین

یأیها الذین ءامنوا . .. قل إن کان ءاباؤکم ... و جهاد فی سبیله

179- عواطف خویشاوندی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 24 - 2

2 - محبت پدر ، فرزند ، برادر ، همسر و خویشاوندان نباید محبت خدا و رسول و جهاد در راه خدا را تحت الشعاع قرار دهد .

قل إن کان ءاباؤکم و أبناؤکم . .. أحب إلیکم من اللّه و رسوله و جهاد فی سبیله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 113 - 3

3 - عواطف و احساسات فامیلی ، باید تحت الشعاع روابط دینی و مکتبی باشد .

ما کان للنبی . .. أن یستغفروا للمشرکین و لو کانوا أولی قربی

180- عواطف خویشاوندی زکریا(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 6 - 7

7- اهتمام زکریا به حفظ یادگار های به جامانده از اجداد خویش *

فهب لی من لدنک ولیًّا . یرثنی و یرث من ءال یعقوب

181- عواطف خویشاوندی مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 78 - 13

13 - بهره گیری از عواطف خویشاوندی برای ترغیب مشرکان مکّه به گرویدن به اسلام

و ما جعل علیکم فی الدین من حرج ملّه أبیکم إبرهیم

ص: 382

182- قطع روابط خویشاوندی در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 101 - 3

3 - گسستن روابط خویشاوندی میان انسان ها ، در روز رستاخیز

فإذا نفخ فی الصور فلاأنساب بینهم یومئذ

183- محدوده روابط خویشاوندی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 74 - 8

8 - خویشاوندی و پیوندهای اجتماعی نباید مانعی برای تبلیغ و مخالفت با الحاد گردد.

و إذ قال إبرهیم لأبیه ءازر . .. و قومک

یاد آور شدن گفتگوی ابراهیم(ع) با خویشاوندانش بدان جهت می تواند باشد که ضرورت ملاحظه نکردن روابط خویشاوندی و قومی در مسائل اساسی عقیدتی را یادآور شود.

184- موانع خویشاوندی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 216 - 2

2 - کفر و عصیان ، عامل بی اعتباری مسؤولیت خویشاوندی

و أنذر عشیرتک . .. فإن عصوک فقل إنّی بریءٌ ممّا تعملون

185- نقش خویشاوندی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 27 - 28

28 - بی تأثیری نسب و پیوند خویشی با انبیا و اولیا در پذیرش و رد اعمال از سوی خدا

و اتل علیهم نبأ ابنی ءادم بالحق . .. انما یتقبل اللّه من المتقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 75 - 7،8،9

7 - خویشاوندان در برخوردار شدن از حقوق ولایت مقرر شده در میان مؤمنان ، بر غیر خویشان اولویت دارند .

ص: 383

و أولوا الأرحام بعضهم أولی ببعض فی کتب اللّه

8 - خویشاوندان در ارث بردن از یکدیگر بر غیر خویشان اولویت دارند .

و أولوا الأرحام بعضهم أولی ببعض

برداشت فوق با توجه به روایات متعددی که درباره <اولوا الارحام> آمده، استفاده شده است. علاوه بر آن مفسران بزرگ شیعه و سنی جمله <اولوا الأرحام بعضهم ... > را بیان حکم ارث دانسته اند.

9 - اولویت خویشان در ارث بردن از یکدیگر ، حکمی است ثبت شده در کتاب الهی ( قرآن )

و أولوا الأرحام بعضهم أولی ببعض فی کتب اللّه

<فی کتب اللّه> می تواند متعلق به کلمه ثابت و مانند آن و خبر برای مبتدایی محذوف باشد ; یعنی: هذا الحکم ثابت فی کتب اللّه. همچنین می تواند متعلق به مضمون جمله <بعضهم أولی ببعض> باشد ; یعنی متعلق به نسبت خبریه در آن جمله باشد. قابل ذکر است که مآل هر دو فرض به یک معناست.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 42 - 13

13- خویشاوندی و پیوند های اجتماعی ، نباید مانعی برای تبلیغ و مخالفت با الحاد گردد .

إذ قال لأبیه ی-أبت لِمَ تعبد ما لایسمع

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 43 - 7

7- خویشاوندی ، نبایستی موجب ترک تبلیغ دین و توحید و مبارزه با شرک گردد .

ی-أبت لِمَ تعبد . .. ی-أبت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 215 - 5

5 - ملاک ارزش در بینش الهی ایمان است ; نه پیوند های قبیله ای و خویشاوندی .

و أنذر عشیرتک الأقربین . و اخفض جناحک لمن اتبعک من المؤمنین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 158 - 7

7 - نسبت ها ، نزدیکی ها و پیوند های خویشاوندی ، هیچ تأثیری در سرنوشت بندگان و مجازات آنان ندارد .

و جعلوا بینه و بین الجنّه نسبًا و لقد علمت الجنّه إنّهم لمحضرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - مجادله - 58 - 22 - 8

8 - پیوند نسبی ( پدری ، فرزندی ، برادری و خویشاوندی ) ، قوی ترین و پایدارترین سبب مودت و دوستی ها است .

و لو کانوا ءاباءهم أو أبناءهم أو إخونهم أو عشیرتهم

ص: 384

با این که اسباب دوستی زیاد است، اختصاص به ذکر یافتن پیوند نسبی، بیانگر مطلب یاد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بلد - 90 - 15 - 4

4 - خویشاوندی ، رابطه ای مسؤولیت آفرین و انگیزه ای مؤثر ، در کمک رسانی به یکدیگر است .

ذا مقربه

186- نقش خویشاوندی با پاکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 60 - 3

3- صرف رابطه خویشاوندی با پاکان ، سبب رهایی از عذاب الهی و پیامدکار زشت نخواهد شد .

إلاّ امرأته قدّرنا إنها لمن الغ-برین

187- نقش خویشاوندی با محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - مسد - 111 - 1 - 6

6 - خویشاوندی مخالفان اسلام با پیامبر ( ص ) ، مانع نکوهش خداوند از آنان نیست .

تبّت یدا أبی لهب و تبّ

188- نقش عواطف خویشاوندی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 3 - 7

7- استفاده از گرایش ها و عواطف خویشاوندی برای هدایت مردم ، از روش های هدایتی قرآن

ألاّتتخذوا من دونی وکیلاً. ذرّیه من حملنا مع نوح

برداشت فوق بر این اساس است که جمله <ذرّیه من حملنا. ..> از سخنان قرآن باشد نه آموزه های تورات.

189- نقش عواطف خویشاوندی بنی اسرائیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 385

10 - اسراء - 17 - 3 - 6

6- استفاده < تورات > از گرایش ها و عواطف خویشاوندی بنی اسرائیل ، جهت هدایت و گرایش آنان به توحید

و ءاتینا موسی . .. ذرّیه من حملنا مع نوح

این برداشت با توجه به دو نکته است ذیل است: 1- بنابراین که نصب <ذرّیه> به حرف ندای محذوف و ادامه کلام تورات در آیه قبل باشد (و آتینا موسی الکتاب . ..ألاّتتخذوا ... یا ذرّیه من حملنا مع نوح). 2- آیه در پی دعوت از بنی اسرائیل به توحید، به آنان یادآوری می کند که آنها از فرزندان همراهان نجات یافته نوح هستند، تا به این وسیله ایشان را به قبول دعوت برانگیزاند.

خویش

190- اقرار علیه خویش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 135 - 9

9 - اقرار انسان علیه خویش ، نافذ و دارای اعتبار قانونی است .

شهداء للّه و لو علی أنفسکم

191- خیانت به خویش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 107 - 3

3 - خیانت و نیرنگ به دیگران ، در حقیقت خدعه و خیانت به خویشتن است .

و لاتجدل عن الذین یختانون انفسهم

در آیه شریفه خیانت به دیگران، خیانت به نفس شمرده شده است.

192- زیان به خویش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 87 - 14

14 - محروم نمودن خویش از مواهب پاکیزه و حلال الهی ، زیان رسانی به خود آدمی است .

و لاتحرموا طیبت ما احل اللّه لکم و لاتعتدوا

چنانچه تحریم طیبات به معنای محروم ساختن خویش از مواهب الهی گرفته شود جمله <لاتعتدوا> می تواند بیانگر فلسفه ای برای جمله <لاتحرموا . ..> باشد یعنی مبادا طیبات را از خود دریغ دارید چرا که این کار تعدی به خود و پایمال کردن حقوق خویش است.

ص: 386

193- ظلم به خویش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 110 - 5

5 - گناه ، ستم بر خویشتن است .

و من یعمل سوءاً او یظلم نفسه ثم یستغفر اللّه

ص: 387

19- خیال پردازی

1- آثار خیال پردازی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 40 - 4

4- شرکورزی و اعتقاد به معبودهایی غیر از خدای یکتا ، زاییده پندار و توهم آدمیان است .

إلاّ أسماءً سمیتموها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 68 - 8

8 - جامعه داستان پرداز و افسانه گرا ، دارای ذهنیتی ناتوان و مغشوش در تشخیص حق و باطل

إن ه-ذا إلاّ أس-طیر الأوّلین

کافران عقیده به معاد را <أسطوره> می پنداشتند واین پندار نشانگر رواج افسانه ها در میان جوامع پیشین و ذهنیت مغشوش است که در نتیجه شیوع خرافات، پدید آمده بود و براساس آن هر سخن تازه ای را حکایتی ساخته و پرداخته افراد تلقی می کردند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 11 - 3

3 - غفلت از ارزش ها ، معلول غرق شدن در گرداب پندار ها و تمنیات نفسانی است . *

الخرّصون . الذین هم فی غمره ساهون

از ارتباط <فی غمره> با <ساهون> ممکن است چنین استفاده شود که انسان، زمانی گرفتار غفلت و حق ستیزی می شود که دل مشغولی های دنیا و حفره های جاه و مال و شهوت، او را در خود فرو برده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 23 - 4

ص: 388

4 - شرک و بت پرستی ، برخاسته از خیال پردازی و موهوم گرایی بشر و فاقد هر گونه پشتوانه منطقی

سمّیتموها أنتم و ءاباؤکم ما أنزل اللّه بها من سلط-ن

از تأکید خداوند بر این که بت ها، جز نام های ساخته و پرداخته بشر، چیزی نیستند; می توان به دست آورد که خیال پردازی و موهوم گرایی انسان، او را به وادی شرک کشانیده است.

2- تنزیه از خیال پردازی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 227 - 3

3 - ساحت شاعران مؤمن ، مبرّا از خیال پردازی ، گزافه گویی و گفتار بدون عمل

و الشعراء. .. فی کلّ واد یهیمون... یقولون ما لایفعلون . إلاّ الذین ءامنوا

3- تهمت خیال پردازی به محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 224 - 4

4 - اتهام مشرکان به پیامبر ( ص ) مبنی بر ابداع قرآن با وهم و خیال خویش

و الشعراء یتّبعهم الغاون

4- خیال پردازی شاعران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 225 - 2

2 - توسن سرگشته کلام شاعران خیال پرداز ، ر ها شده در هر وادی بی حاصل

ألم تر أنّهم فی کلّ واد یهیمون

مقصود از برداشت یاد شده این است که شاعران گزافه گوی و بی ملاک، در هر زمینه ای بی تأمل شعر می ساریند; زیبا را زشت و زشت را زیبا می کنند; حق را باطل و باطل را حق جلوه می دهند و. .. .

5- خیال پردازی عوام یهود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 78 - 5،7

ص: 389

5 - حدس و گمان ، پایه و اساس تفکرات دینی عوام یهود

إن هم لایظنون

7 - پذیرش خیالات واهی به جای محتوای کتاب آسمانی و پایه قرار دادن حدس و گمان در تفکرات و معتقدات دینی ، از دلایل نابجا بودن انتظار ایمان از عوام یهود

أفتطمعون أن یؤمنوا لکم . .. و منهم أمیون ... إن هم إلا یظنون

6- خیال پردازی کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 36 - 5

5 - موضع گیری های کافران در قبال قرآن و پیامبر ( ص ) ، متکی به پندار - و نه دلیل یقینی -

أم خلقوا السم-وت و الأرض بل لایوقنون

7- خیال پردازی مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 28 - 3

3 - پندارگریی و گمان محوری ، شالوده هویت مشرکان بی باور به آخرت

إنّ الذین لایؤمنون بالأخره . .. إن یتّبعون إلاّ الظنّ

با توجه به حصر در <إن یتّبعون إلاّ الظنّ>، مطلب بالا استفاده می شود.

8- خیال پردازی مکذبان آخرت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 27 - 5

5 - پیروی از هوا و گمان و آرزوپردازی های بی حاصل ، از ویژگی های ناباوران به آخرت

إن هی إلاّ أسماء سمّیتموها . .. إن یتّبعون إلاّ الظنّ و ما تهوی الأنفس ... أم لل

ارتباط آیات، نشانگر این است که منکران آخرت، از ویژگی های یاد شده برخوردارند.

9- زمینه خیال پردازی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 390

18 - ذاریات - 51 - 11 - 2

2 - انسان اسیر شده در گرداب کفر و لجاجت ، گرفتار پندارگرایی و غافل از وعده های حق الهی

الخرّصون. الذین هم فی غمره ساهون

از ارتباط <خرّاصون> با <غمره> و <ساهون> مطلب بالا استفاده می شود.

10- شاعران مؤمن و خیال پردازی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 227 - 3

3 - ساحت شاعران مؤمن ، مبرّا از خیال پردازی ، گزافه گویی و گفتار بدون عمل

و الشعراء. .. فی کلّ واد یهیمون... یقولون ما لایفعلون . إلاّ الذین ءامنوا

11- علاقه به خیال پردازی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 225 - 4

4 - گمراهان ، دوستدارِ مطالب سست ، بی بنیاد و خیال انگیز

و الشعراء یتّبعهم الغاون . ألم تر أنّهم فی کلّ واد یهیمون

از ارتباط دو آیه استفاده می شود که گمراهان، در پی شاعرانی بی اصالت و وهم گرا هستند.

خیال پردازان

12- استهزاهای خیال پردازان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 12 - 2

2 - پندارگرایان دنیا زده غافل ، درصدد انکار معاد با تمسخر و استهزا *

الخرّصون . الذین هم فی غمره ساهون . یسئلون أیّان یوم الدّین

از ارتباط <یسئلون. ..> با آیات پیشین، استفاده می شود که این سؤال نمونه ای از غفلت و دنیازدگی آنان است که گاه اصل را انکار می کنند و گاه با پرسش از زمان معاد، آن را بعید و غیر علمی می نمایانند.

ص: 391

13- تکذیبگری خیال پردازان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 12 - 2

2 - پندارگرایان دنیا زده غافل ، درصدد انکار معاد با تمسخر و استهزا *

الخرّصون . الذین هم فی غمره ساهون . یسئلون أیّان یوم الدّین

از ارتباط <یسئلون. ..> با آیات پیشین، استفاده می شود که این سؤال نمونه ای از غفلت و دنیازدگی آنان است که گاه اصل را انکار می کنند و گاه با پرسش از زمان معاد، آن را بعید و غیر علمی می نمایانند.

ص: 392

20- خیانت

1- خیانت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 75 - 5،9،17

5 - خیانتکاری برخی از اهل کتاب ، حتی در ناچیزترین امانتها

و منهم من ان تأمنه بدینار لا یؤدّه الیک

9 - دیدگاه های متفاوت اهل کتاب درباره غیر همکیشان خود ، موجب حفظ امانت و یا خیانت در آن

و من اهل الکتاب . .. و منهم من ان تأمنه ... ذلک بانّهم قالوا لیس علینا فی الامّی

<ذلک>، اشاره به طایفه دوم است.

17 - نسبت تجویز خیانت در امانت ، به خداوند ، دروغ بستن به اوست .

و منهم من ان تأمنه بدینار لا یؤدّه الیک . .. قالوا لیس علینا فی الامّیّن سبیل و

رسول اللّه (ص) در پی نزول آیه فوق فرمود: کذب اعداء اللّه ما من شیء کان فی الجاهلیه الاّ و هو تحت قدمیّ هاتین الاّ الامانه فانّها مؤدّاه الی البرّ و الفاجر.

_______________________________

الدر المنثور، ج 2، ص 244 ; مجمع البیان، ج 2، ص 778.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 76 - 8

8 - خیانت در امانت و بدعتگذاری در دین از سوی اهل کتاب ، برخاسته از بی تقوایی آنان

و منهم من ان تأمنه بدینار . .. و یقولون علی اللّه الکذب ... بلی من اوفی بعهده و

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 161 - 1،2،5،16

ص: 393

1 - ساحت پیامبران ، پاک و منزّه از هر گونه خیانت است .

و ما کان لنبیّ ان یغلّ

<یغلّ> از ماده غلول و غَلل، به معنای خیانت است.

2 - ناسازگاری خیانت با مقام نبوّت و رسالت الهی

و ما کان لنبیّ ان یغلّ

5 - گمان باطل برخی از مسلمانان صدر اسلام مبنی بر خیانت پیامبر ( ص ) در غنایم جنگی

و ما کان لنبیّ ان یغلّ

در برخی از شأن نزولهایِ مربوط به آیه آمده که غنیمتی از غنایم جنگی بدر مفقود شد و عدّه ای چنین پنداشتند که پیامبر (ص) آن را تصاحب کرده است. (مجمع البیان، ذیل آیه.) و از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: ... الم ینسبوا نبیّنا محمّداً (ص) ... الم ینسبوه یوم بدر الی انّه اخذ لنفسه من المغنم قطیفه حمراء حتّی اظهره اللّه عزّ و جلّ علی القطیفه و برء نبیّه من الخیانه و انزل بذالک فی کتابه <و ما کان لنبیّ ان یغلّ ... >.

_______________________________

امالی صدوق، ص 92، مجلس 22، ح 3 ; تفسیر برهان، ج 1، ص 324، ح 1.

16 - به مجازات رسیدن خیانتکاران در اموال امام در قیامت

و من یغلل یأت بما غلّ

امام صادق (ع): الغلول کلّ شیء غلّ عن الامام.

_______________________________

تفسیر عیاشی، ج 1، ص 205، ح 148 ; تفسیر برهان، ج 1، ص 324، ح 2.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 162 - 6،9

6 - جویای رضای الهی از سوی پیامبر ( ص ) ، دلیل و نشانگر پاکی ساحت وی از هر گونه خیانت

و ما کان لنبیّ ان یغلّ . .. افمن اتّبع رضوان اللّه

جمله <افمن اتّبع رضوان اللّه> به منزله دلیل و تعلیل برای جمله <و ما کان لنبیّ ان یغلّ> است ; یعنی آیا امکان دارد پیامبری که همواره در پی جلب رضای الهی است، خیانت کند و از همان کسانی باشد که خدا بر آنان خشم گرفته است.

9 - نسبت خیانت به پیامبر ( ص ) ، زمینه ساز خشم و غضب الهی

ما کان لنبیّ ان یغلّ . .. کمن بآء بسخط من اللّه

جمله <کمن بآء بسخط> می تواند اشاره به کسانی باشد که به ساحت پاک پیامبر (ص) چنین اتهاماتی را وارد کردند ; چنانچه در آیه قبل بدان اشاره شد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 179 - 3،10،13،14،19

3 - مؤمنان ، پاک هستند و غیر آنان ( منافقان ) ، پلید و خبیث .

ما کان اللّه لیذر المؤمنین علی ما انتم علیه حتّی یمیز الخبیث من الطّیّب

10 - جریان مداوم آمیختگی پاکان و ناپاکان و جدا شدن آنان از یکدیگر

ما کان اللّه لیذر المؤمنین علی ما انتم علیه حتّی یمیز الخبیث من الطّیّب

ص: 394

13 - ایمان و کفر ( پاکی و ناپاکی ) انسان ها از امور غیبی

و ما کان اللّه لیطلعکم علی الغیب

چنانچه مراد از <الغیب>، جنس باشد، کفر و ایمان از مصادیق مورد نظر است. البتّه این احتمال نیز به نظر می رسد که الف و لام <الغیب>، عهد باشد; یعنی خصوص کفر و ایمان.

14 - سنّت الهی ، بر تفکیک صفوف پاکان از ناپاکان به وسیله آگاه ساختن مردم به غیب و اسرار دل ها ، نیست .

ما کان اللّه لیذر المؤمنین علی ما انتم علیه حتّی یمیز الخبیث من الطّیّب و ما کان

<و ما کان اللّه لیطلعکم . .. >، در صدد بیان این است که گر چه خداوند، ناپاکان را از پاکان مشخص خواهد کرد، ولی این تفکیک از طریق مشکلات و جنگها و مسائل دیگر از این قبیل است، نه از راه آشنا ساختن مردم به غیب و نهان.

19 - پیامبر ( ص ) ، آگاه به پاکان و ناپاکان ( مؤمن و منافق ) امّت خویش ، از طریق علم به غیب

و ما کان اللّه . .. و لکنّ اللّه یجتبی من رسله من یشاء

مراد از <من رسله> - چه برخی از رسولان باشند و چه تمامی آنان - قطعاً پیامبر اسلام (ص) از جمله آنان خواهد بود.

2- آثار ترک خیانت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 162 - 3

3 - امانتداری و ترک خیانت ، از موجبات جلب خشنودی و رضای خداوند

و ما کان لنبیّ ان یغلّ . .. افمن اتّبع رضوان اللّه کمن بآء بسخط من اللّه

3- آثار خیانت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 162 - 7

7 - خیانتکاری و اختلاس ، زمینه ساز خشم و غضب الهی

و من یغلل یأت بما غلّ . .. افمن اتّبع رضوان اللّه کمن بآء بسخط من اللّه

از مصادیق مورد نظر برای <من بآء بسخط>، خیانتکارانی هستند که در آیه قبل به رسوایی آنان اشاره رفت.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 107 - 3

3 - خیانت و نیرنگ به دیگران ، در حقیقت خدعه و خیانت به خویشتن است .

و لاتجدل عن الذین یختانون انفسهم

در آیه شریفه خیانت به دیگران، خیانت به نفس شمرده شده است.

ص: 395

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 111 - 3

3 - آثار زیانبار خیانت به دیگران ، دامنگیر خود خیانتکار خواهد شد .

إنّ اللّه لایحب من کان خواناً . .. و من یکسب اثماً فانما یکسبه علی نفسه

به مقتضای آیات گذشته، مصداق مورد نظر از <اثماً>، همان خیانتکاری است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 58 - 9

9 - خیانت ، حتی نسبت به کافران ، امری ناروا و در پی دارنده محرومیت از محبت خدا

فانبذ إلیهم علی سواء إن اللّه لایحب الخائنین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 71 - 6

6 - کافران جنگ بدر به سبب خیانتهایشان به خدا و دین او ، مغلوب مجاهدان شده و گروهی از آنان به اسارت درآمدند .

فقد خانوا اللّه من قبل فأمکن منهم

امکان (مصدر امکن)، به معنای تسلط بخشیدن است. تفریع جمله <امکن منهم> بر <فقد خانوا> به وسیله حرف <فاء> دلالت می کند بر اینکه خیانت کافران به دین خدا موجب شد که خداوند آنان را در سیطره مسلمانان قرار دهد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 8 - 4

4 - خیانت کاری و پیمان شکنی ، نشانه ضعف ایمان و مایه محرومیت از سعادت اخروی

قد أفلح المؤمنون . .. و الذین هم لأم-ن-تهم و عهدهم رعون

4- آثار خیانت بنی نضیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حشر - 59 - 3 - 3

3 - بنی نضیر ، به خاطر توطئه و خیانت ، مستحق کیفر و مجازاتی سخت بودند و اجرای حکم تبعید علیه آنان ، تقدیری همراه با تخفیف برای ایشان بود .

و لولا أن . .. لعذّبهم فی الدنیا

ص: 396

5- آثار خیانت به خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 27 - 7

7 - پیامد های شوم خیانت به خدا و رسول و زشتی خیانت آدمی به امانت های جامعه ، امری روشن و بی نیاز از برهان

لاتخونوا اللّه . .. و أنتم تعلمون

در اینکه مفعول <تعلمون> چیست، نظرهای مختلفی ایراد شده که از جمله آنهاست، زشتی خیانت، پیامدهای شوم آن و حرمت آن از دیدگاه عقل و شرع.

6- آثار خیانت به محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 27 - 7

7 - پیامد های شوم خیانت به خدا و رسول و زشتی خیانت آدمی به امانت های جامعه ، امری روشن و بی نیاز از برهان

لاتخونوا اللّه . .. و أنتم تعلمون

در اینکه مفعول <تعلمون> چیست، نظرهای مختلفی ایراد شده که از جمله آنهاست، زشتی خیانت، پیامدهای شوم آن و حرمت آن از دیدگاه عقل و شرع.

7- آثار خیانت تاجران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - مطففین - 83 - 3 - 1

1 - تاجرانی که در سنجش کالا خیانت ورزیده و هنگام فروش آن از پیمانه و وزن می کاهند ، به عذاب الهی گرفتار خواهند شد .

و إذا کالوهم أو وزنوهم یخسرون

8- آثار خیانت در جنگ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 143 - 10

10 - پذیرش دوستی و سرپرستی کفار ، خیانت در جنگ ، خدعه با خدا ، سستی در عبادت ، ریاکاری و کم به یاد خدا بودن ، موجب گمراهی و محرومیت دایمی از هدایت الهی است .

و من یضلل اللّه فلن تجد له سبیلا

از مصادیق مورد نظر برای (من یضلل)، کسانی هستند که در آیات قبل (از 138 تا 143) خصلتهای آنان بر شمرده شد.

ص: 397

9- آثار خیانت در معامله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - مطففین - 83 - 10 - 3

3 - کم فروشی و خیانت در معامله ، تکذیب عملی روز قیامت است .

ویل للمطفّفین . .. ویل یومئذ للمکذّبین

آیات مورد بحث درباره <مطفّفین> است و آنان را با عناوین <فجّار> و <مکذّبین> تهدید به عذاب الهی می کند. مراد از <یومئذ> همان <یوم یقوم الناس...> است که در آیات پیشین گذشت. تکذیب می تواند، شامل تکذیب عملی و قولی باشد; بنابراین آیه اختصاص به کافران ندارد.

10- آثار خیانت مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 61 - 9

9 - پافشاری برخی از مشرکان بر شرک ، معلول تعصب یا اهداف خائنانه است ، نه ناشی از نادانی صرف .

بل أکثرهم لایعلمون

قید <أکثر> بیانگر این واقعیت است که در میان مشرکان، کسانی وجود دارند که علی رغم آگاهی به بطلان شرک، به خاطر اهداف نادرستی از آن حمایت می کنند.

11- آثار ذکر خیانت منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 94 - 5

5 - توجه به گوشه ای از خیانت ها و تزویر های منافقان ، مستلزم عدم اعتمادبه آنان برای همیشه

لن نؤمن لکم قد نبأنا اللّه من أخبارکم

برداشت فوق مبتنی بر این است که <من> در <أخبارکم> برای تبعیض و <لن> در <لن نؤمن> برای نفی ابدی باشد.

12- اجتناب از خیانت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 108 - 3

ص: 398

3 - پرهیز شاهدان وصیت از خیانت در شهادت و تجاوز به حقوق دیگران ، تکلیفی الهی بر عهده ایشان و نشان تقواپیشگی آنان است .

ذلک ادنی ان یأتوا بالشهده علی وجهها . .. و اتقوا اللّه و اسمعوا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 27 - 3

3 - حفظ امانت های مسلمانان و پرهیز از خیانت در آن ، وظیفه ایمانی مؤمنان

یأیها الذین ءامنوا لاتخونوا اللّه و الرسول و تخونوا أمنتکم

در برداشت فوق <تخونوا أمنتکم> عطف بر <تخونوا اللّه> گرفته شده است. بنابراین حرف نهی <لا> در معطوف نیز لحاظ شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 52 - 6

6- رعایت عفّت و پرهیز از خیانت به ویژه در نهان و به دور از چشم مردم ، خصلتی ارزشمند و نیکوست .

ذلک لیعلم أنی لم أخنه بالغیب

<بالغیب> (در نهان) می تواند حال برای ضمیر فاعلی و نیز برای ضمیر مفعولی در <لم أخنه> باشد. بنابراین <لم أخنه بالغیب> ; یعنی، به او خیانت نکردم آن گاه که وی [از چشم ما] نهان بود و یا من از او در نهان بودم.

13- اجتناب از خیانت در معامله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 35 - 3

3- خیر و مصلحت واقعی انسان و جامعه ، در اجتناب کردن از کم فروشی و خیانت اقتصادی است .

و أوفوا الکیل . .. وزنوا بالقسطاس المستقیم ذلک خیر

14- احتمال خیانت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 71 - 4

4 - احتمال ادامه خیانت از سوی اسیران نباید مانعی برای رهاسازی آنان محسوب شود .

و إن یریدوا خیانتک

این احتمال همواره وجود دارد که اسیران پس از آزاد شدن بار دیگر به حمایت از سایر مشرکان برآمده و علیه نظام اسلامی تلاش کنند. این احتمال ممکن است رهبران نظام اسلامی را از آزادسازی اسیران بازدارد. گویا آیه شریفه <و إن یریدوا ... > در صدد رفع

ص: 399

این نگرانی است. یعنی اگر مصلحت بر آزادسازی باشد، این نگرانی شما را از آزاد کردن اسیران بازندارد.

15- افشای خیانت مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 42 - 3

3 - افشاگری خداوند ، در مورد اهداف خائنانه و توطئه گرانه مشرکان علیه جان پیامبر ( ص )

نتربص به ریب المنون . .. أم یریدون کیدًا

طبق گفته مفسران، ممکن است عبارت <یریدون . ..> نظر به توطئه <دارالندوه> داشته باشد.

16- پاداش اجتناب از خیانت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 28 - 6

6 - پایبندی به ارزش های الهی و پرهیز از خیانت به دین ، دارای پاداشی عظیم نزد خداوند

لاتخونوا اللّه . .. أنما أمولکم و أولدکم فتنه و أن اللّه عنده أجر عظیم

17- پیشگیری از خیانت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 58 - 5

5 - رهبران جامعه اسلامی باید به احتمال وقوع خیانت از سوی جوامع کفرپیشه ترتیب اثر داده و نباید برای تصمیمات لازم در انتظار وقوع خیانت باشند .

و إما تخافن من قوم خیانه فانبذ إلیهم علی سواء

18- تشخیص خیانت کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 58 - 4

4 - بررسی و تشخیص شواهد و نشانه های خیانتکاری کافران ، وظیفه ای بر عهده پیامبر ( ص ) و رهبران جامعه اسلامی

و إما تخافن من قوم خیانه

ص: 400

19- تکرار خیانت با محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 4 - 10

10 - همسران خطاکار پیامبر ( ص ) ( حفصه و عایشه ) ، در معرض تکرار خطا و خیانت علیه آن حضرت بودند .

و إن تظ-هرا علیه

از تعبیر <إن تظاهرا علیه> (اگر علیه پیامبر هم پشتی کنید)، استفاده می شود که حفصه و عایشه، در معرض تکرار چنین خطاهایی بودند.

20- حرمت خیانت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 161 - 9

9 - حرمت خیانتکاری

و من یغلل یأت بما غلّ یوم القیمه ثمّ توفّی کلّ نفس ما کسبت

21- خیانت اسیران غزوه بدر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 71 - 2

2 - اسیران جنگ بدر از خیانتکاران به دین خدا تا پیش از آن نبرد

و إن یریدوا خیانتک فقد خانوا اللّه من قبل

22- خیانت اکثریّت یهود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 13 - 22

22 - تلاش مستمر اکثریت یهود در عصر بعثت برای خیانت به پیامبر ( ص ) و اسلام

و لاتزال تطلع علی خائنه منهم

چون آیه فوق در بیان خیانتکاری بنی اسرائیل، پیامبر(ص) را مخاطب قرار داده (و لاتزال تطلع . ..) معلوم می شود این خیانت درباره پیامبر(ص) و مسلمانان صورت می گرفته است.

ص: 401

23- خیانت الغای معاهدات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 58 - 8

8 - بی اعتبار شمردن و الغای عهدنامه ها بدون آگاه ساختن طرف مقابل ، خیانت است .

فانبذ إلیهم علی سواء إن اللّه لایحب الخائنین

برداشت فوق بر این اساس است که <إن اللّه . .. > تعلیل برای <علی سواء> باشد. یعنی اگر این دستور (آگاه ساختن دشمن به لغو عهدنامه او) را اجرا نکنی، خیانتکاری و خداوند خیانتکاران را دوست ندارد.

24- خیانت اهل کتاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 75 - 5

5 - خیانتکاری برخی از اهل کتاب ، حتی در ناچیزترین امانتها

و منهم من ان تأمنه بدینار لا یؤدّه الیک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 32 - 5

5- مخالفت اهل کتاب با اسلام و پیامبر ( ص ) ، مخالفتی خائنانه و نه از روی جهل و بی خبری *

إنّ الذین کفروا و . .. من بعد ما تبیّن لهم الهدی

می توان گفت: مراد از <الذین کفروا. ..> به قرینه <تبیّن لهم الهدی> اهل کتاب است.

25- خیانت بر محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 42 - 3

3 - افشاگری خداوند ، در مورد اهداف خائنانه و توطئه گرانه مشرکان علیه جان پیامبر ( ص )

نتربص به ریب المنون . .. أم یریدون کیدًا

طبق گفته مفسران، ممکن است عبارت <یریدون . ..> نظر به توطئه <دارالندوه> داشته باشد.

ص: 402

26- خیانت بنی اسرائیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 13 - 20

20 - خیانت پیشگی اکثریت بنی اسرائیل

و لاتزال تطلع علی خائنه منهم إلاّ قلیلا منهم

27- خیانت بنی نضیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حشر - 59 - 11 - 3

3 - روابط خائنانه منافقان مدینه ، با کافران اهل کتاب ( یهود بنی نضیر )

الذین نافقوا یقولون لإخونهم الذین کفروا من أهل الکت-ب لئن أخرجتم لنخرجنّ معکم

28- خیانت به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 141 - 8

8 - منافقان ، خائنِ به جبهه اسلام و مؤمنان و خوش خدمت به کافرانند .

قالوا ألم نستحوذ علیکم و نمنعکم من المؤمنین

<استحوذ> به معنای غلبه و استیلا است و مراد از جمله <و ان کان للکافرین . .. الم نستحوذ> - با توجه به سیاق آیه - این است که منافقان پس از پیروزی کافران به آنان می گویند: در هنگامه جنگ ما بر شما استیلا داشتیم ولی شما را نکشتیم، بر این اساس جمله <نمنعکم من المؤمنین> به این معنا خواهد بود که بین شما و اهل ایمان حائل شدیم و نگذاشتیم آنان نیز به شما دسترسی پیدا کنند، تا پیروزی برای شما حاصل شد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 28 - 3

3 - دلبستگی به مال و فرزند ، زمینه ابتلای انسان به انحراف از دین و خیانت به آن

لاتخونوا اللّه . .. و اعلموا أنما أمولکم و أولدکم فتنه

29- خیانت به امانت جامعه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 403

6 - انفال - 8 - 27 - 7

7 - پیامد های شوم خیانت به خدا و رسول و زشتی خیانت آدمی به امانت های جامعه ، امری روشن و بی نیاز از برهان

لاتخونوا اللّه . .. و أنتم تعلمون

در اینکه مفعول <تعلمون> چیست، نظرهای مختلفی ایراد شده که از جمله آنهاست، زشتی خیانت، پیامدهای شوم آن و حرمت آن از دیدگاه عقل و شرع.

30- خیانت به بیت المال

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 161 - 16

16 - به مجازات رسیدن خیانتکاران در اموال امام در قیامت

و من یغلل یأت بما غلّ

امام صادق (ع): الغلول کلّ شیء غلّ عن الامام.

_______________________________

تفسیر عیاشی، ج 1، ص 205، ح 148 ; تفسیر برهان، ج 1، ص 324، ح 2.

31- خیانت به خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 71 - 6

6 - کافران جنگ بدر به سبب خیانتهایشان به خدا و دین او ، مغلوب مجاهدان شده و گروهی از آنان به اسارت درآمدند .

فقد خانوا اللّه من قبل فأمکن منهم

امکان (مصدر امکن)، به معنای تسلط بخشیدن است. تفریع جمله <امکن منهم> بر <فقد خانوا> به وسیله حرف <فاء> دلالت می کند بر اینکه خیانت کافران به دین خدا موجب شد که خداوند آنان را در سیطره مسلمانان قرار دهد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 27 - 1،2،5

1 - خیانت به خدا و پیامبر ( ص ) ، حرام و به دور از شأن اهل ایمان

یأیها الذین ءامنوا لاتخونوا اللّه و الرسول

2 - خیانت به پیامبر ( ص ) ، خیانت به خداست .

لاتخونوا اللّه و الرسول

تکرار نکردن فعل <لاتخونوا> در مورد خدا و رسول و تکرار آن در مورد سایر مردمان، می تواند بیانگر این حقیقت باشد که خیانت به هر یک از خدا و رسول در حکم خیانت به دیگری است و قابل تفکیک نیست.

5 - افشای اسرار جامعه اسلامی ، خیانت به خدا ، رسول اکرم ( ص ) و مؤمنان است .

ص: 404

لاتخونوا اللّه و الرسول

شأن نزول آیه درباره فردی از مسلمانان صدر اسلام است که برخی از اسرار نظامی جامعه را فاش کرد. بنابراین افشای اسرار نظامی جامعه ایمانی، از مصادیق مورد نظر برای خیانت به خدا و رسول است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 28 - 4

4 - خیانت برخی از مسلمانان صدر اسلام به خدا و رسول به خاطر حفظ مال و فرزند خویش

لاتخونوا اللّه و الرسول . .. و اعلموا أنما أمولکم و أولدکم فتنه

در ضمن شأن نزول یاد شده در آیه قبل آمده است که هدف آن مسلمانی که مرتکب خیانت شده و اسرار نظامی مسلمانان را فاش ساخت، حفظ مال و فرزندانش بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 30 - 5

5 - شکست کافران مکه در توطئه علیه پیامبر ( ص ) ، عبرتی برای همه خائنان به خدا و رسول

لاتخونوا اللّه و الرسول . .. و یمکرون و یمکر اللّه

یادآوری شکست توطئه های کافران مکه پس از اشاره به خیانت برخی از مسلمانان برای تفهیم این حقیقت است که خائنان به خدا و رسول، هر چند اظهار اسلام کنند، همان گونه که کافران موفق نشدند، آنان نیز موفق نمی شوند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 91 - 8

8- شکستن عهد و سوگند خود با خدا ، به منزله خیانت به ضمانت الهی است .

و لاتنقضوا الأیم-ن بعد توکیدها و قد جعلتم الله علیکم کفیلاً

32- خیانت به خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 187 - 9

9 - نافرمانی از دستورات خدا و نادیده گرفتن احکام دین ، خیانت به خویشتن است .

کنتم تختانون أنفسکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 27 - 4

4 - خیانت آدمی به امانت های مسلمانان ، خیانت به خویشتن است .

و تخونوا أمنتکم

ص: 405

معمولا انسان امانتدار دیگران است نه امانتدار خویش. بنابراین اسناد امانتهای دیگران به امانتدار، با اضافه کلمه <امانات> به <کم> بیانگر این است که امانت دیگران به منزله امانت خود اوست و خیانت در آن، خیانت به امانت خویش است.

33- خیانت به خویش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 107 - 3

3 - خیانت و نیرنگ به دیگران ، در حقیقت خدعه و خیانت به خویشتن است .

و لاتجدل عن الذین یختانون انفسهم

در آیه شریفه خیانت به دیگران، خیانت به نفس شمرده شده است.

34- خیانت به دستاوردهای زکریا(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 5 - 3

3- زکریا ( ع ) پیش بینی می کرد که پس از وی دست های فراوانی حاصل تلاش او را به یغما برده و زحمات او را بی نتیجه خواهند ساخت .

و إنّی خفت المولی من وراءی

آنچه زکریا برای از دست رفتن یا انحراف آن پس از مرگ خود نگران بود، نبوت نبود، زیرا خداوند تنها صالحان را به مقام نبوت می رساند، بلکه مناصب و موقعیت های دینی - اجتماعی او در میان مردم و یا اموالی بود که دخل و تصرف در آن به عهده او بود. وصف <یرثنی و یرث...> - در آیه بعد - احتمال دوم را ترجیح می دهد.

35- خیانت به دین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 71 - 2،6،10

2 - اسیران جنگ بدر از خیانتکاران به دین خدا تا پیش از آن نبرد

و إن یریدوا خیانتک فقد خانوا اللّه من قبل

6 - کافران جنگ بدر به سبب خیانتهایشان به خدا و دین او ، مغلوب مجاهدان شده و گروهی از آنان به اسارت درآمدند .

فقد خانوا اللّه من قبل فأمکن منهم

امکان (مصدر امکن)، به معنای تسلط بخشیدن است. تفریع جمله <امکن منهم> بر <فقد خانوا> به وسیله حرف <فاء> دلالت می کند بر اینکه خیانت کافران به دین خدا موجب شد که خداوند آنان را در سیطره مسلمانان قرار دهد.

ص: 406

10 - علم و حکمت گسترده الهی ، پشتوانه وعده الهی به ناکامی خائنان به پیامبر ( ص ) و دین الهی

فقد خانوا اللّه من قبل فأمکن منهم و اللّه علیم حکیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 28 - 6

6 - پایبندی به ارزش های الهی و پرهیز از خیانت به دین ، دارای پاداشی عظیم نزد خداوند

لاتخونوا اللّه . .. أنما أمولکم و أولدکم فتنه و أن اللّه عنده أجر عظیم

36- خیانت به کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 58 - 9

9 - خیانت ، حتی نسبت به کافران ، امری ناروا و در پی دارنده محرومیت از محبت خدا

فانبذ إلیهم علی سواء إن اللّه لایحب الخائنین

37- خیانت به لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 10 - 7،8

7 - خیانت همسران نوح و لوط به شوهران خود

فخانتاهما

8 - کفر و نفاق همسران نوح و لوط ، خیانت به آن دو پیامبر بود .

فخانتاهما

مفسران، مصداق بارز خیانت همسران نوح و لوط را، کفر و نفاق آنان دانسته اند و نیز روایت کرده اند که آنان با تطمیع دیگران علیه همسران خود اقدام کردند; مثلاً آنان اسرار خانه همسران خود را به دشمنان منتقل می کردند و. .. .

38- خیانت به محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 71 - 10

10 - علم و حکمت گسترده الهی ، پشتوانه وعده الهی به ناکامی خائنان به پیامبر ( ص ) و دین الهی

فقد خانوا اللّه من قبل فأمکن منهم و اللّه علیم حکیم

ص: 407

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 13 - 22

22 - تلاش مستمر اکثریت یهود در عصر بعثت برای خیانت به پیامبر ( ص ) و اسلام

و لاتزال تطلع علی خائنه منهم

چون آیه فوق در بیان خیانتکاری بنی اسرائیل، پیامبر(ص) را مخاطب قرار داده (و لاتزال تطلع . ..) معلوم می شود این خیانت درباره پیامبر(ص) و مسلمانان صورت می گرفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 27 - 1،2،5

1 - خیانت به خدا و پیامبر ( ص ) ، حرام و به دور از شأن اهل ایمان

یأیها الذین ءامنوا لاتخونوا اللّه و الرسول

2 - خیانت به پیامبر ( ص ) ، خیانت به خداست .

لاتخونوا اللّه و الرسول

تکرار نکردن فعل <لاتخونوا> در مورد خدا و رسول و تکرار آن در مورد سایر مردمان، می تواند بیانگر این حقیقت باشد که خیانت به هر یک از خدا و رسول در حکم خیانت به دیگری است و قابل تفکیک نیست.

5 - افشای اسرار جامعه اسلامی ، خیانت به خدا ، رسول اکرم ( ص ) و مؤمنان است .

لاتخونوا اللّه و الرسول

شأن نزول آیه درباره فردی از مسلمانان صدر اسلام است که برخی از اسرار نظامی جامعه را فاش کرد. بنابراین افشای اسرار نظامی جامعه ایمانی، از مصادیق مورد نظر برای خیانت به خدا و رسول است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 28 - 4

4 - خیانت برخی از مسلمانان صدر اسلام به خدا و رسول به خاطر حفظ مال و فرزند خویش

لاتخونوا اللّه و الرسول . .. و اعلموا أنما أمولکم و أولدکم فتنه

در ضمن شأن نزول یاد شده در آیه قبل آمده است که هدف آن مسلمانی که مرتکب خیانت شده و اسرار نظامی مسلمانان را فاش ساخت، حفظ مال و فرزندانش بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 30 - 5

5 - شکست کافران مکه در توطئه علیه پیامبر ( ص ) ، عبرتی برای همه خائنان به خدا و رسول

لاتخونوا اللّه و الرسول . .. و یمکرون و یمکر اللّه

یادآوری شکست توطئه های کافران مکه پس از اشاره به خیانت برخی از مسلمانان برای تفهیم این حقیقت است که خائنان به خدا و رسول، هر چند اظهار اسلام کنند، همان گونه که کافران موفق نشدند، آنان نیز موفق نمی شوند.

ص: 408

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 59 - 3

3 - کافران هرگز با نقض پیمان و خیانت به رسول اکرم ( ص ) نخواهند توانست بر پیامبر ( ص ) پیشی گیرند و وی را از ادامه رسالت ناتوان سازند .

و إما تخافن من قوم خیانه . .. و لایحسبن الذین کفروا سبقوا إنهم لایعجزون

برداشت فوق مبتنی بر این است که مفعول <سبقوا> و <لایعجزون> پیامبر(ص) باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 4 - 16

16 - دلداری خداوند به پیامبر ( ص ) ، در برابر خیانت ها و توطئه ها علیه ایشان

و إن تظ-هرا علیه فإنّ اللّه هو مولیه . .. و المل-ئکه بعد ذلک ظهیر

39- خیانت به مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 141 - 8

8 - منافقان ، خائنِ به جبهه اسلام و مؤمنان و خوش خدمت به کافرانند .

قالوا ألم نستحوذ علیکم و نمنعکم من المؤمنین

<استحوذ> به معنای غلبه و استیلا است و مراد از جمله <و ان کان للکافرین . .. الم نستحوذ> - با توجه به سیاق آیه - این است که منافقان پس از پیروزی کافران به آنان می گویند: در هنگامه جنگ ما بر شما استیلا داشتیم ولی شما را نکشتیم، بر این اساس جمله <نمنعکم من المؤمنین> به این معنا خواهد بود که بین شما و اهل ایمان حائل شدیم و نگذاشتیم آنان نیز به شما دسترسی پیدا کنند، تا پیروزی برای شما حاصل شد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 27 - 5

5 - افشای اسرار جامعه اسلامی ، خیانت به خدا ، رسول اکرم ( ص ) و مؤمنان است .

لاتخونوا اللّه و الرسول

شأن نزول آیه درباره فردی از مسلمانان صدر اسلام است که برخی از اسرار نظامی جامعه را فاش کرد. بنابراین افشای اسرار نظامی جامعه ایمانی، از مصادیق مورد نظر برای خیانت به خدا و رسول است.

40- خیانت به نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 409

19 - تحریم - 66 - 10 - 7،8

7 - خیانت همسران نوح و لوط به شوهران خود

فخانتاهما

8 - کفر و نفاق همسران نوح و لوط ، خیانت به آن دو پیامبر بود .

فخانتاهما

مفسران، مصداق بارز خیانت همسران نوح و لوط را، کفر و نفاق آنان دانسته اند و نیز روایت کرده اند که آنان با تطمیع دیگران علیه همسران خود اقدام کردند; مثلاً آنان اسرار خانه همسران خود را به دشمنان منتقل می کردند و. .. .

41- خیانت به یتیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 2 - 10

10 - خیانت در اموال یتیمان ، گناهی بزرگ

انّه کان حوباً کبیراً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 3 - 2،3

2 - ممنوعیّت ازدواج با دختران یتیم ، در صورت ترس از خیانت در اموال آنان

و اتوا الیتامی اموالهم . .. و ان خفتم الّا تقسطوا فی الیتامی فانکحوا

از جمله <ان خفتم . .. >، استفاده می شود که ازدواج با دختران یتیم در صورت ترس از بی عدالتی ممنوع است و به قرینه آیه قبل مراد از بی عدالتی (الّا تقسطوا) رعایت نشدن قسط در اموال آنان است.

3 - ازدواج با یتیمان ، لغزشگاهی برای خیانت در اموال آنان و انحراف از عدالت

و ان خفتم الّا تقسطوا فی الیتامی

42- خیانت تجاوز جنسی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 52 - 7

7- تجاوز به ناموس مردم خیانت به آنان است .

ذلک لیعلم أنی لم أخنه بالغیب

ص: 410

43- خیانت چشم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 19 - 8

8 - < قال سألت أباعبداللّه ( ع ) ، عن قوله عزّوجلّ < یعلم خائنه الأعین > فقال : ألم تَرَ إلی الرجل ینظر إلی الشیء و کأنّه لاینظر إلیه فذلک خائنه الأعین ;

[راوی] می گوید: از امام صادق(ع) از آیه <یعلم خائنه الأعین> سؤال نمودم، حضرت فرمود: آیا ندیده ای که شخصی به چیزی به گونه ای [زیر چشمی ]نگاه می کند که گویا به آن نگاه نمی کند و این همان خیانت چشم ها است>.

44- خیانت حرام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 27 - 1

1 - خیانت به خدا و پیامبر ( ص ) ، حرام و به دور از شأن اهل ایمان

یأیها الذین ءامنوا لاتخونوا اللّه و الرسول

45- خیانت در امانت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 283 - 6،14

6 - حرمت خیانت در امانت

فلیؤدّ الّذی اؤتمن امانته و لیتّق اللّه ربّه

14 - هشدار خداوند به خیانتکارانِ در امانت و کتمان کنندگان شهادت

فلیؤدّ الّذی اؤتمن امانته . .. و لا تکتموا الشّهاده ... و اللّه بما تعملون علیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 58 - 7،17

7 - یهود ، خائن به امانت ها و داورانی ستمگر

یقولون . .. هؤلاء اهدی من الذین امنوا ... اذا حکمتم بین النّاس ان تحکموا بالعدل

جمله <ان تحکموا بالعدل> می تواند اشاره باشد به حکومت و قضاوت ناعادلانه یهود درباره مؤمنان ; آنگاه که راه مشرکان را به صواب نزدیکتر معرفی کردند.

17 - هشدار خداوند به خیانتکاران در امانت و ستمگران در قضاوت

انّ اللّه . .. انّ اللّه کان سمیعاً بصیراً

ص: 411

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 27 - 3،4

3 - حفظ امانت های مسلمانان و پرهیز از خیانت در آن ، وظیفه ایمانی مؤمنان

یأیها الذین ءامنوا لاتخونوا اللّه و الرسول و تخونوا أمنتکم

در برداشت فوق <تخونوا أمنتکم> عطف بر <تخونوا اللّه> گرفته شده است. بنابراین حرف نهی <لا> در معطوف نیز لحاظ شده است.

4 - خیانت آدمی به امانت های مسلمانان ، خیانت به خویشتن است .

و تخونوا أمنتکم

معمولا انسان امانتدار دیگران است نه امانتدار خویش. بنابراین اسناد امانتهای دیگران به امانتدار، با اضافه کلمه <امانات> به <کم> بیانگر این است که امانت دیگران به منزله امانت خود اوست و خیانت در آن، خیانت به امانت خویش است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 38 - 5

5 - دشمنی با دین خدا ، خیانت در امانت او و ناسپاسی در برابر نعمت هدایت او است .

إنّ اللّه یدفع . .. إنّ اللّه لایحبّ کلّ خوّان کفور

46- خیانت در امانتداری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 75 - 5،9،17

5 - خیانتکاری برخی از اهل کتاب ، حتی در ناچیزترین امانتها

و منهم من ان تأمنه بدینار لا یؤدّه الیک

9 - دیدگاه های متفاوت اهل کتاب درباره غیر همکیشان خود ، موجب حفظ امانت و یا خیانت در آن

و من اهل الکتاب . .. و منهم من ان تأمنه ... ذلک بانّهم قالوا لیس علینا فی الامّی

<ذلک>، اشاره به طایفه دوم است.

17 - نسبت تجویز خیانت در امانت ، به خداوند ، دروغ بستن به اوست .

و منهم من ان تأمنه بدینار لا یؤدّه الیک . .. قالوا لیس علینا فی الامّیّن سبیل و

رسول اللّه (ص) در پی نزول آیه فوق فرمود: کذب اعداء اللّه ما من شیء کان فی الجاهلیه الاّ و هو تحت قدمیّ هاتین الاّ الامانه فانّها مؤدّاه الی البرّ و الفاجر.

_______________________________

الدر المنثور، ج 2، ص 244 ; مجمع البیان، ج 2، ص 778.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 76 - 8

ص: 412

8 - خیانت در امانت و بدعتگذاری در دین از سوی اهل کتاب ، برخاسته از بی تقوایی آنان

و منهم من ان تأمنه بدینار . .. و یقولون علی اللّه الکذب ... بلی من اوفی بعهده و

47- خیانت در سخن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 108 - 7

7 - ناخشنودی خداوند از خیانت و نیرنگ ، حتی در مرحله پندار و گفتار

اذ یبیتون ما لایرضی من القول

<اذ یبیتون>، حاکی از اندیشه خیانت و گناه است. و جمله <ما لایرضی>، تصریح به ناخشنودی خداوند و نکوهش از چنین پندار و اندیشه ای دارد.

48- خیانت در گواهی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 106 - 12،16،17،18،23

12 - نماز دارای نقشی بسزا در پاکسازی روحیات آدمی برای پرهیز از سوگند های دروغ و خیانت در شهادت

تحبسونهما من بعد الصلوه فیقسمان باللّه

16 - شاهدان بر وصیت باید در خاتمه سوگند خویش تأکید کنند که اگر در ادای شهادت خیانت کرده باشند از گنهکاران محسوب می شوند .

فیقسمان باللّه . .. إنّا اذاً لمن الاثمین

17 - شاهدان نباید به بهانه منافع شخصی و یا خویشاوندی ، در شهادت های خویش خیانت کنند

لانشتری به ثمناً و لو کان ذا قربی . .. إنّا اذاً لمن الاثمین

اگر چه آیه شریفه درباره شهادت بر وصیت است ولی از جهت ضرورت پرهیز از خیانت بین شهادت بر وصیت و شهادت بر اموری دیگر تفاوتی نیست و لذا می توان گنهکار بودن هر خیانتکار در شهادت را استفاده کرد.

18 - مال پرستی و وابستگی های خانوادگی از جمله عوامل لغزش و خیانت در شهادت

لانشتری به ثمناً و لو کان ذا قربی

23 - دستیابی به منافع شخصی و یا نفع رسانی به خویشان با خیانت و شهادت گناه است .

لانشتری به ثمناً و لو کان ذا قربی . .. إنّا اذاً لمن الاثمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 107 - 9

9 - شاهدان جایگزین در امر وصیت باید در خاتمه سوگند خویش تأکید کنند که در صورت خیانت در شهادت از ستمکاران

ص: 413

محسوب می شوند .

فیقسمان باللّه إنّا اذاً لمن الظلمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 108 - 3،10

3 - پرهیز شاهدان وصیت از خیانت در شهادت و تجاوز به حقوق دیگران ، تکلیفی الهی بر عهده ایشان و نشان تقواپیشگی آنان است .

ذلک ادنی ان یأتوا بالشهده علی وجهها . .. و اتقوا اللّه و اسمعوا

10 - خیانت در شهادت و سوگند دروغ ، فسق و مایه محرومیت از هدایت خاص الهی است .

فان عثر علی انهما استحقا . .. و اللّه لایهدی القوم الفسقین

49- خیانت در مسلمانان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 108 - 6

6 - برخی از مسلمانان ، در زمان پیامبر ( ص ) مرتکب سرقت و خیانت شدند و با نقشه و توطئه در صدد متهم کردن دیگران بودند .

و هو معهم اذ یبیتون ما لایرضی من القول

در شأن نزول آمده که طعمه بن ابیرق پس از سرقت با خود اندیشید که کالای مسروقه را به خانه یک یهودی بیندازد و در حضور پیامبر(ص) سوگند یاد کند که آن یهودی سرقت کرده و خود از هر خیانتی مبراست.

50- خیانت دشمنان مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 38 - 8

8 - خصومت کنندگان با اهل ایمان ، مردمی خیانتکار و ناسپاس اند .

إنّ اللّه یدفع . .. إنّ اللّه لایحبّ کلّ خوّان کفور

51- خیانت زنان اشراف مصر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 52 - 10

ص: 414

10- زنان اشراف مصر و متهم کنندگان یوسف ( ع ) به خیانت ، از زمره خائنان بودند .

أن الله لایهدی کید الخائنین

مصداق مورد نظر برای <الخائنین> زلیخا و زنان اشراف و نیز درباریانی می باشند که تصمیم به زندانی کردن یوسف(ع) گرفتند (ثم بدا لهم من بعد ما رأوا الأیات لیسجننه) آیه 35.

52- خیانت عهدشکنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 58 - 7

7 - پیمان شکنان و کسانی که در اندیشه شکستن پیمان های خویشند ، خائن و محروم از محبت خداوند هستند .

إن اللّه لایحب الخائنین

برداشت فوق بر این اساس است که جمله <إن اللّه . .. > تعلیل برای <فانبذ إلیهم> باشد ; یعنی کسانی که در صدد پیمان شکنی هستند، خائنند و چون خداوند خائنان را دوست ندارد، تو ای پیامبر(ص) موظف هستی معاهده آنان را لغو کنی تا راه برای نبرد با آنان باز شود.

53- خیانت کاتب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 282 - 45،49

45 - حرمت زیان رساندن و خیانت نویسنده و گواه مبادلات ، بر طرفین قرارداد

و لا یضارّ کاتب و لا شهید

در صورتی که <لا یضارّ> معلوم باشد و نه مجهول، متعلّق آن، متعاملین خواهند بود. یعنی: لا یضارّ کاتب ولا شهید المتبایعین.

49 - خیانت نویسنده و گواه مبادلات ، فسق و انحراف از حق است .

و لا یضارّ کاتب و لا شهید و ان تفعلوا فانّه فسوق بکم

بر مبنای معلوم بودن <لا یضار>

54- خیانت کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 58 - 5

5 - رهبران جامعه اسلامی باید به احتمال وقوع خیانت از سوی جوامع کفرپیشه ترتیب اثر داده و نباید برای تصمیمات لازم در انتظار وقوع خیانت باشند .

ص: 415

و إما تخافن من قوم خیانه فانبذ إلیهم علی سواء

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 59 - 3،5

3 - کافران هرگز با نقض پیمان و خیانت به رسول اکرم ( ص ) نخواهند توانست بر پیامبر ( ص ) پیشی گیرند و وی را از ادامه رسالت ناتوان سازند .

و إما تخافن من قوم خیانه . .. و لایحسبن الذین کفروا سبقوا إنهم لایعجزون

برداشت فوق مبتنی بر این است که مفعول <سبقوا> و <لایعجزون> پیامبر(ص) باشد.

5 - کافران با پیمان شکنی و خیانت های خود ، قادر به کسب پیروزی پایدار نخواهند بود .

و إما تخافن من قوم خیانه . .. و لایحسبن الذین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 71 - 6

6 - کافران جنگ بدر به سبب خیانتهایشان به خدا و دین او ، مغلوب مجاهدان شده و گروهی از آنان به اسارت درآمدند .

فقد خانوا اللّه من قبل فأمکن منهم

امکان (مصدر امکن)، به معنای تسلط بخشیدن است. تفریع جمله <امکن منهم> بر <فقد خانوا> به وسیله حرف <فاء> دلالت می کند بر اینکه خیانت کافران به دین خدا موجب شد که خداوند آنان را در سیطره مسلمانان قرار دهد.

55- خیانت گواه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 282 - 45،49

45 - حرمت زیان رساندن و خیانت نویسنده و گواه مبادلات ، بر طرفین قرارداد

و لا یضارّ کاتب و لا شهید

در صورتی که <لا یضارّ> معلوم باشد و نه مجهول، متعلّق آن، متعاملین خواهند بود. یعنی: لا یضارّ کاتب ولا شهید المتبایعین.

49 - خیانت نویسنده و گواه مبادلات ، فسق و انحراف از حق است .

و لا یضارّ کاتب و لا شهید و ان تفعلوا فانّه فسوق بکم

بر مبنای معلوم بودن <لا یضار>

56- خیانت مشرکان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 38 - 9

ص: 416

9 - شرک پیشگان حق ستیز عصر بعثت ، مردمانی خیانت کار و ناسپاس بودند .

إنّ اللّه یدفع عن الذین ءامنوا إنّ اللّه لایحبّ کلّ خوّان کفور

57- خیانت منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 179 - 3،19

3 - مؤمنان ، پاک هستند و غیر آنان ( منافقان ) ، پلید و خبیث .

ما کان اللّه لیذر المؤمنین علی ما انتم علیه حتّی یمیز الخبیث من الطّیّب

19 - پیامبر ( ص ) ، آگاه به پاکان و ناپاکان ( مؤمن و منافق ) امّت خویش ، از طریق علم به غیب

و ما کان اللّه . .. و لکنّ اللّه یجتبی من رسله من یشاء

مراد از <من رسله> - چه برخی از رسولان باشند و چه تمامی آنان - قطعاً پیامبر اسلام (ص) از جمله آنان خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 141 - 8

8 - منافقان ، خائنِ به جبهه اسلام و مؤمنان و خوش خدمت به کافرانند .

قالوا ألم نستحوذ علیکم و نمنعکم من المؤمنین

<استحوذ> به معنای غلبه و استیلا است و مراد از جمله <و ان کان للکافرین . .. الم نستحوذ> - با توجه به سیاق آیه - این است که منافقان پس از پیروزی کافران به آنان می گویند: در هنگامه جنگ ما بر شما استیلا داشتیم ولی شما را نکشتیم، بر این اساس جمله <نمنعکم من المؤمنین> به این معنا خواهد بود که بین شما و اهل ایمان حائل شدیم و نگذاشتیم آنان نیز به شما دسترسی پیدا کنند، تا پیروزی برای شما حاصل شد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 74 - 9،12

9 - توبیخ منافقان ، به خاطر حرکت های خیانت آمیز علیه اسلام و پیامبر ( ص ) با وجود برخورداری از تفضلات خدا و رسولش

و ما نقموا إلا أن أغنیهم اللّه و رسوله من فضله

12 - خیانت در برابر خدمت ، از خصلت های منافقان است .

و ما نقموا إلا أن أغنیهم اللّه و رسوله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 27 - 3،3

3- کیفر سخت منافقان به هنگام مرگ ، براساس علم الهی به نهان کاری های خائنانه آنان

و اللّه یعلم إسرارهم . فکیف إذا توفّتهم المل-ئکه

از ارتباط عبارت <فکیف إذا. ..> - که بیانگر کیفر سخت منافقان است - با ذیل آیه قبل (واللّه یعلم إسرارهم) استفاده می شود که

ص: 417

علم و آگاهی خداوند، پشتوانه کیفر منافقان به هنگام مرگ شان، خواهد بود.

3- کیفر سخت منافقان به هنگام مرگ ، براساس علم الهی به نهان کاری های خائنانه آنان

و اللّه یعلم إسرارهم . فکیف إذا توفّتهم المل-ئکه

از ارتباط عبارت <فکیف إذا. ..> - که بیانگر کیفر سخت منافقان است - با ذیل آیه قبل (واللّه یعلم إسرارهم) استفاده می شود که علم و آگاهی خداوند، پشتوانه کیفر منافقان به هنگام مرگ شان، خواهد بود.

58- خیانت منافقان مدینه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 14 - 1،5

1 - در صورت ورود احزاب متّحد از نواحی و اطراف به خانه های منافقان در مدینه و درخواست اظهار شرک ، آنان ، با ایشان همسویی می کردند .

و لو دخلت علیهم من أقطارها ثمّ سئلوا الفتنه لأتوها و ما تلبّثوا بها إلاّ یسیرًا

نایب فاعل فعل <دخلت> می تواند <بیوت> و می تواند <یثرب> باشد. برداشت یاد شده، براساس احتمال نخست است. لازم به ذکر است که <اقطار> جمع <قطر> است که به معنای جانب است (مفردات راغب). مراد از <الفتنه> به قرینه مقام، شرک است.

5 - در صورت نفوذ دشمن به مدینه ، پس از محاصره از سوی احزاب متّحد ، منافقان به جای دفاع ، به تلاش به نفع دشمن می پرداختند .

و لو دخلت علیهم من أقطارها ثمّ سئلوا الفتنه لأتوها

برداشت بالا، بنابراین است که ضمیر در <دخلت> به <یثرب> برگردد و مراد از <الفتنه>، تلاش تخریبی علیه مسلمانان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حشر - 59 - 11 - 3

3 - روابط خائنانه منافقان مدینه ، با کافران اهل کتاب ( یهود بنی نضیر )

الذین نافقوا یقولون لإخونهم الذین کفروا من أهل الکت-ب لئن أخرجتم لنخرجنّ معکم

59- خیانت همسر لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 10 - 7،9

7 - خیانت همسران نوح و لوط به شوهران خود

فخانتاهما

9 - بی تأثیر بودن اقدام حضرت نوح و لوط ( ع ) ، برای نجات همسران خیانت کار خود از عذاب الهی

فلم یغنیا عنهما من اللّه شیئًا

ص: 418

60- خیانت همسر نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 10 - 7،9

7 - خیانت همسران نوح و لوط به شوهران خود

فخانتاهما

9 - بی تأثیر بودن اقدام حضرت نوح و لوط ( ع ) ، برای نجات همسران خیانت کار خود از عذاب الهی

فلم یغنیا عنهما من اللّه شیئًا

61- خیانت یهود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 58 - 7

7 - یهود ، خائن به امانت ها و داورانی ستمگر

یقولون . .. هؤلاء اهدی من الذین امنوا ... اذا حکمتم بین النّاس ان تحکموا بالعدل

جمله <ان تحکموا بالعدل> می تواند اشاره باشد به حکومت و قضاوت ناعادلانه یهود درباره مؤمنان ; آنگاه که راه مشرکان را به صواب نزدیکتر معرفی کردند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 13 - 21

21 - مراقبت مستمر پیامبر ( ص ) بر اعمال و رفتار یهودیان عصر خویش و آگاهی وی به خیانت های آنان

و لاتزال تطلع علی خائنه منهم

62- زشتی خیانت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 27 - 7

7 - پیامد های شوم خیانت به خدا و رسول و زشتی خیانت آدمی به امانت های جامعه ، امری روشن و بی نیاز از برهان

لاتخونوا اللّه . .. و أنتم تعلمون

در اینکه مفعول <تعلمون> چیست، نظرهای مختلفی ایراد شده که از جمله آنهاست، زشتی خیانت، پیامدهای شوم آن و حرمت آن از دیدگاه عقل و شرع.

ص: 419

63- زمینه خیانت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 3 - 13

13 - جواز تعدد همسران ، مشروط به رعایت عدالت در نفقه آنها

فان خفتم الّا تعدلوا فواحده

امام صادق (ع) درباره <فان خفتم الّا تعدلوا> در آیه فوق فرمود: یعنی فی النفقه.

_______________________________

کافی، ج 5، ص 363، ح 1 ; نورالثقلین، ج 1، ص 439، ح 36.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 13 - 23

23 - نقض پیمان های الهی ، زمینه خیانت پیشگی

فبما نقضهم . .. علی خائنه منهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 28 - 3

3 - دلبستگی به مال و فرزند ، زمینه ابتلای انسان به انحراف از دین و خیانت به آن

لاتخونوا اللّه . .. و اعلموا أنما أمولکم و أولدکم فتنه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 64 - 15

15- فقدان رحم و ترحم ، زمینه ساز خیانت به مردم است .

قال هل ءامنکم علیه . .. فالله خیر ح-فظًا و هو أرحم الرحمین

64- زیان خیانت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 111 - 3

3 - آثار زیانبار خیانت به دیگران ، دامنگیر خود خیانتکار خواهد شد .

إنّ اللّه لایحب من کان خواناً . .. و من یکسب اثماً فانما یکسبه علی نفسه

به مقتضای آیات گذشته، مصداق مورد نظر از <اثماً>، همان خیانتکاری است.

ص: 420

65- عوامل خیانت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 179 - 4

4 - ایمان ، موجب طهارت و پاکی و نفاق ، موجب پلیدی است .

ما کان اللّه لیذر المؤمنین علی ما انتم علیه حتّی یمیز الخبیث من الطّیّب

66- فرجام خیانت به خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 71 - 8

8 - ذلت و ناکامی ، فرجام خائنان به خدا

فقد خانوا اللّه من قبل فأمکن منهم

67- کیفر خیانت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 161 - 11،15،16

11 - خیانتکاران ، دریافت کنندگان کامل ( بدون کم و زیاد ) جزای رفتار ناپسند خویش ، در روز رستاخیز

و من یغلل . .. ثمّ توفّی کلّ نفس ما کسبت و هم لایظلمون

15 - هر کس در چیزی خیانت کند ، در قیامت آنرا در جهنّم دیده و باید در آتش جهنّم رفته و آن را بیرون آورد .

و من یغلل یأت بما غلّ یوم القیمه

امام باقر (ع) درباره آیه فوق فرمود: . .. و من غلّ شیئا رآه یوم القیمه فی النّار ثمّ یکلّف ان یدخل الیه فیخرجه من النّار.

_______________________________

تفسیر قمی، ج 1، ص 122 ; نورالثقلین، ج 1، ص 406، ح 417.

16 - به مجازات رسیدن خیانتکاران در اموال امام در قیامت

و من یغلل یأت بما غلّ

امام صادق (ع): الغلول کلّ شیء غلّ عن الامام.

_______________________________

تفسیر عیاشی، ج 1، ص 205، ح 148 ; تفسیر برهان، ج 1، ص 324، ح 2.

ص: 421

68- گناه خیانت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 2 - 10

10 - خیانت در اموال یتیمان ، گناهی بزرگ

انّه کان حوباً کبیراً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 107 - 8

8 - خیانت و نیرنگ ، گناه است .

إنّ اللّه لایحب من کان خواناً اثیماً

در برداشت فوق، <اثیماً>، صفت توضیحی برای <خواناً> گرفته شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 52 - 8

8- خیانت به مردم ، گناه و رفتاری نکوهیده است .

ذلک لیعلم أنی لم أخنه بالغیب

69- گناه خیانت در گواهی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 106 - 27

27 - خیانت در شهادت ، گناه است .

لانشتری به ثمناً . .. إنّا اذاً لمن الاثمین

70- مبغوضیّت خیانت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 108 - 7

7 - ناخشنودی خداوند از خیانت و نیرنگ ، حتی در مرحله پندار و گفتار

اذ یبیتون ما لایرضی من القول

<اذ یبیتون>، حاکی از اندیشه خیانت و گناه است. و جمله <ما لایرضی>، تصریح به ناخشنودی خداوند و نکوهش از چنین پندار و اندیشه ای دارد.

ص: 422

71- منشأ خیانت در امانت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - معارج - 70 - 32 - 3

3 - خیانت در امانت و پیمان شکنی ، نشانه ضعف ایمان

و الذین هم لأم-ن-تهم و عهدهم رعون

72- موارد خیانت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 107 - 13

13 - دفاع از خائنین ، خیانت و گناهی بزرگ است .

و لاتجدل عن الذین یختانون انفسهم إنّ اللّه لایحب من کان خواناً اثیماً

مراد از <خواناً اثیماً> می تواند قاضیانی باشد که از خیانتکاران دفاع می کنند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 58 - 8

8 - بی اعتبار شمردن و الغای عهدنامه ها بدون آگاه ساختن طرف مقابل ، خیانت است .

فانبذ إلیهم علی سواء إن اللّه لایحب الخائنین

برداشت فوق بر این اساس است که <إن اللّه . .. > تعلیل برای <علی سواء> باشد. یعنی اگر این دستور (آگاه ساختن دشمن به لغو عهدنامه او) را اجرا نکنی، خیانتکاری و خداوند خیانتکاران را دوست ندارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 52 - 7

7- تجاوز به ناموس مردم خیانت به آنان است .

ذلک لیعلم أنی لم أخنه بالغیب

73- موارد خیانت به خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 71 - 3

3 - مبارزه با رسولان الهی و نبرد با ایشان ، از مصادیق خیانت به خداوند است .

ص: 423

و إن یریدوا خیانتک فقد خانوا اللّه من قبل

مراد از <فقد خانوا اللّه من قبل> (این اسیران پیش از اسارت نیز به خدا خیانت کردند) همان مبارزه و لشکرکشی مشرکان علیه پیامبر(ص) در جنگ بدر است و خداوند این مبارزه را خیانت به خود شمرده است. بنابراین مبارزه با پیامبر(ص) و مسلمانان خیانت به خداوند محسوب می شود.

74- موانع خیانت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - مطففین - 83 - 4 - 3

3 - اعتقاد به معاد ، حتی در حد گمان ، بازدارنده انسان از خیانت در سنجش کالای دیگران

ألا یظنّ أُول-ئک أنّهم مبعوثون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - مطففین - 83 - 6 - 6

6 - توجّه به لحظه حضور در پیشگاه خداوند و در انتظار صدور حکم او بودن ، بازدارنده انسان از کم فروشی و خیانت به اموال مردم

ویل للمطفّفین . .. یوم یقوم الناس لربّ الع-لمین

75- موجبات خیانت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 75 - 9،11

9 - دیدگاه های متفاوت اهل کتاب درباره غیر همکیشان خود ، موجب حفظ امانت و یا خیانت در آن

و من اهل الکتاب . .. و منهم من ان تأمنه ... ذلک بانّهم قالوا لیس علینا فی الامّی

<ذلک>، اشاره به طایفه دوم است.

11 - پندار باطل برخی از اهل کتاب به جواز تصرّف در اموال دیگران و تضییع آنها ، عامل خیانتشان به حقوق غیر همکیشان خود

ذلک بانّهم قالوا لیس علینا فی الامّیّن سبیل

76- ناپسندی خیانت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 58 - 9

9 - خیانت ، حتی نسبت به کافران ، امری ناروا و در پی دارنده محرومیت از محبت خدا

فانبذ إلیهم علی سواء إن اللّه لایحب الخائنین

ص: 424

21- خیر

1- خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 26 - 16

16 - اعطای ملک و عزّت و نیز سلب آن از جانب خداوند ، تنها بر اساس خیر و مصلحت است .

مالک الملک تؤتی الملک . .. بیدک الخیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 104 - 2،14

2 - اتّحاد ، اعتصام به ریسمان الهی و اُلفت بین دل ها و برادری میان اهل ایمان ، از مصادیق خیر و نیکی

و اعتصموا بحبل اللّه جمیعاً . .. و لتکن منکم امه یدعون الی الخیر

لام در <الخیر> می تواند عهد ذکری و اشاره به مطالب آیه قبل باشد و یا به مقتضای ارتباط دو آیه، ویژگیهای ذکر شده در آیه قبل از مصادیق مورد نظر کلمه <خیر> باشد.

14 - خیر ، پیروی نمودن از قرآن و سنّت پیامبر ( ص ) است .

و لتکن منکم امه یدعون الی الخیر

رسول خدا (ص) پس از تلاوت آیه فوق فرمود: الخیر اتباع القرآن و سنّتی.

_______________________________

الدر المنثور، ج 2، ص 289.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 147 - 10

10 - توجّه به < ربوبیّت > خداوند ، برانگیزنده انسان به دعا و درخواست از او

ربّنا اغفرلنا ذنوبنا

ص: 425

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 73 - 15

15 - < خیر > ، از اوصاف خداوند است .

واللّه خیر

2- آثار اخروی عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مزمل - 73 - 20 - 32

32 - هر کار خیری ، ذخیره ای است که انسان در این جهان ، برای حیات اخروی خویش می فرستد .

و ما تقدّموا لأنفسکم من خیر تجدوه عند اللّه هو خیرًا

3- آثار برخورداری از خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - معارج - 70 - 21 - 1

1 - انسان ، به هنگام دستیابی به خیر و خوبی ، از بهره مند شدن دیگران از آن به شدت منع می کند .

و إذا مسّه الخیر منوعًا

4- آثار پیشگامی در عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 90 - 18،19

18- پیشی گرفتن در کار های نیک ، دعای همراه با رغبت و بیم و نیز خشوع پیامبران ( ع ) ، عامل بهره مندی آنان از موهبت های الهی بود .

و لقد ءایتنا موسی و ه-رون . .. إنّهم کانوا یس-رعون فی الخیرت ... و کانوا لنا خ-ش

برداشت یاد شده با توجه به دو نکته است: 1- ضمیرهای جمع در جمله <إنّهم کانوا یسارعون. ..> به پیامبران بازگردد، چه این که آیات پیشین در مورد آنان بود. 2- جمله <إنّهم کانوا یسارعون...> و جملات بعد، در مقام تعلیل باشد.

19- نقش مؤثر پیشی گرفتن در کار های نیک و دعای همراه با رغبت و امید و خشوع به درگاه الهی ، در استجابت دعا

فاستجبنا له . .. إنّهم کانوا یس-رعون فی الخیرت ... و کانوا لنا خ-شعین

ص: 426

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 11 - 2

2 - سبقت و پیشتازی در امور خیر ، مایه تقرب به درگاه خداوند در جهان آخرت

و الس-بقون الس-بقون . أُول-ئک المقرّبون

5- آثار ترک عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 11 - 22

22- < عن علی بن الحسین ( ع ) یقول : الذنوب التی تغیر النعم ، البغی علی الناس و الزوال عن العاده فی الخیر ، و اصطناع المعروف ، و کفران النعم ، و ترک الشکر . قال الله عزوجل : < إن الله لایغیّر ما بقوم حتی یغیّروا ما بأنفسهم > . . . ;

از امام زین العابدین(ع) روایت شده است که می فرمود: گناهانی که موجب تغییر نعمتها می شوند عبارتند از: ستمگری بر مردم، دوری از عادت به کار خیر و از انتخاب کردار نیک، کفران نعمتها و ترک شکرگزاری. خداوند عزوجل فرموده: إن الله لایغیّر ما بقوم حتی یغیّروا ما بأنفسهم>.

6- آثار دعوت به خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 106 - 3

3 - اعتصام به ریسمان الهی ، دعوت به نیکی ها ، امر به معروف و نهی از منکر ، موجب روسفیدی در قیامت

و اعتصموا بحبل اللّه . .. و لتکن منکم امّه یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و ی

به مقتضای ارتباط با آیات قبل، سفیدرویی می تواند پاداش نیکیهای مذکور در آیات قبل باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 107 - 2،4

2 - اعتصام به حبل اللّه ، دعوت به نیکی ها و امر به معروف و نهی از منکر ، موجب استغراق در رحمت جاودانه الهی

و اعتصموا بحبل اللّه . .. و لتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف ...

به مقتضای ارتباط این آیه و آیات پیشین، روسفیدی می تواند نتیجه اعمال نیک یاد شده در آیات قبل باشد.

4 - تمسک کنندگان به ریسمان الهی و دعوت گران به خیر ، امرکنندگان به معروف و نهی کنندگان از منکر ، روسفیدان در قیامت و مستغرق در رحمت جاودانه الهی

و اعتصموا بحبل اللّه . .. یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف ... اما الذین ابیضّت

مستفاد از ارتباط میان این آیه و آیات قبل.

ص: 427

7- آثار رضایت به عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 41 - 6

6 - خرسندی و رضا به اعمال و کردار نیک دیگران ، انسان را در منافع آن سهیم می کند .

لی عملی و لکم عملکم أنتم بریئون مما أعمل و أنا بریء ممّا تعملون

جمله <أنتم بریئون مما أعمل . .. > می تواند تعلیل برای حصر در جمله های <لی عملی> و <لکم عملکم> باشد ; یعنی، چون شما مشرکان از اعمال من بیزارید، منافع اعمال من ویژه خود من و چون من از کردار شما بیزارم، ضررهای اعمال شما ویژه خود شما خواهد بود.

8- آثار سبقت در عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 84 - 6

6 - شتاب در کار خیر و تعجیل در وفای به وعده ، موجب جلب رضایت خدا است .

و ما أعجلک . .. و عجلت إلیک ربّ لترضی

هر چند که موسی(ع) به جهت جدا شدن از مردم، مورد پرس و جوی خداوند قرار گرفت; ولی هدف او از این تعجیل، مورد نقد قرار نگرفته است; یعنی، تسریع در وفای به وعده و حضور در میقات، به خودی خود، کار مطلوبی بوده است.

9- آثار عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 77 - 10

10 - اقامه نماز ، طاعت و بندگی خدا و انجام کار نیک ، مایه فلاح و رستگاری انسان ها است .

ارکعوا . .. لعلّکم تفلحون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - مجادله - 58 - 12 - 8

8 - عاید شدن نفع و خیر به مکلفان ، از حکمت ها و ملاک های لحاظ شده در تشریع احکام الهی

ذلک خیر لکم و أطهر

ص: 428

10- آثار ممانعت از خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 16 - 3

3 - تکذیب عمدی دین و رذایل اخلاقی ( همچون سوگند دروغ ، پستی ، عیب جویی ، سخن چینی ، مانع خیر شدن ، گناه پیشگی ، درشت خویی و بی تباری ) ، از زمینه های ابتلا به عذاب خفّت بار الهی

فلاتطع المکذّبین . .. کلّ حلاّف مهین ... عتلّ بعد ذلک زنیم ... سنسمه علی الخرطوم

11- ابزار شناخت خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بلد - 90 - 11 - 3

3 - انسان ، به دلیل برخورداری از ابزار های شناخت ( توانایی بر دیدن و گفتن و نیز تشخیص راه خیر و شر ) توانا بر پذیرش تکالیف دشوار و برداشتن گام های سنگین در راه خیر

ألم نجعل . .. فلااقتحم العقبه

12- اجتناب از زیاد شمردن عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مدثر - 74 - 6 - 6

6 - < عن أبی عبداللّه ( ع ) قال : . . . قال رسول اللّه ( ص ) . . . فی قوله تعالی : < و لاتمنن تستکثر > قال : لاتستکثر ما عملتَ من خیر للّه ;

از امام صادق(ع) روایت شده است: رسول خدا(ص) در توضیح سخن خدای تعالی: <و لاتمنن تستکثر> فرمود: عمل خیری را که برای خداوند انجام می دهی، زیاد به حساب نیاور>.

13- ارزش پیشگامی در عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 90 - 20

20- شتاب و پیشگامی در کار های خیر ، دعای همراه با رغبت و امید و خشوع به درگاه الهی ، از ارزش های والا و صفات برجسته مردان الهی

إنّهم کانوا یس-رعون فی الخیرت و یدعوننا رغبًا و رهبًا و کانوا لنا خ-شعین

برداشت یاد شده به خاطر این است که آیه شریفه، در توصیف پیامبران الهی است و از میان ده ها صفات و ویژگی های ایشان، تنها

ص: 429

به این سه صفت و ویژگی اشاره شده است.

14- ارزش تشخیص خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 12 - 4

4 - شناختن هستی ، آن گونه که هست و تشخیص کار خیر و انجام دادن آن ( حکمت ) ، امری بس مهم و ارزش مند است .

و لقد ءاتینا لقم-ن الحکمه

حکمت در لغت، به معنای <معرفت پیدا کردن به موجودات> و نیز <انجام دادن کارهای خیر> است. (مفردات راغب)

15- ارزش تشویق به عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 8 - 6

6 - ترغیب به کار خیر و وعده پاداش به آن ، مقدّم بر تهدید در امر تربیت

فمن یعمل مثقال ذرّه خیرًا یره . و من یعمل مثقال ذرّه شرًّا یره

16- امتحان با خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 35 - 3،10

3- آدمیان ، به وسیله شرّ و خیر موجود در جهان آزموده می شوند .

و نبلوکم بالشرّ و الخیر فتنه

10- < روی عن أبی عبداللّه ( ع ) : إنّ أمیرالمؤمنین ( ع ) مرض فعاداه إخوانه فقالوا : کیف تجدک یا أمیرالمؤمنین ( ع ) ؟ قال : بشرٍّ قالوا : ما ه-ذا کلام مثلک قال : إنّ اللّه تعالی یقول : < ونبلوکم بالشرّ والخیر فتنه > فالخیر الصحه والغنی و الشرّ المرض و الفقر ;

از امام صادق(ع) روایت شده: امیرالمؤمنین(ع) بیمار شد، برادران [دینی] وی از آن حضرت عیادت کردند و گفتند:[حال] خود را چگونه می یابی ای امیر مؤمنان؟ فرمود: به شرّ[مبتلی شده ام]، گفتند: این کلام افرادی مانند شما نیست؟ فرمود: خداوند تعالی می فرماید <و نبلوکم بالشرّ والخیر فتنه> سلامتی و بی نیازی خیر و بیماری و تنگدستی شرّ است>.

ص: 430

17- امتناع از سخن خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 39 - 13

13 - عن أبی جعفر(ع) فی قوله: <الذین کذبوا بایاتنا صم و بکم> یقول: <صم> عن الهدی و <بکم> لایتکلمون بخیر <فی الظلمات> یعنی ظلمات الکفر . .. .

از امام باقر(ع) درباره آیه <الذین کذبوا بایاتنا . ..> روایت شده است: تکذیب کنندگان آیات الهی <کرانند> از (شنیدن آیات) هدایت، <لالند> از سخن خیر گفتن، <در تاریکیها قرار دارند> یعنی تاریکیهای کفر ... .

18- انتخاب خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بلد - 90 - 10 - 5

5 - انسان ، موجودی مختار و توانا بر حرکت در راه خیر یا شر و دارای ابزار لازم آن

ألم نجعل له . .. و هدین-ه النجدین

بیان برخورداری انسان از چشم و زبان - پیش از اشاره به آشناسازی او با راه های خیر و شرّ - به منظور اتمام حجت بر او است که برای شناخت راه صحیح و انتخاب آن، ابزار لازم در اختیار او نهاده شده است.

19- انجام عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 77 - 8

8 - اقامه نماز ، عبودیت و بندگی خدا و انجام کار های نیک ، مشخصه های جامعه اسلامی

ی-أیّها الذین ءامنوا . .. و افعلوا الخیر

20- انگیزه عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مزمل - 73 - 20 - 39

39 - حسن ایجاد انگیزه در انسان هابه کار های خیر ، برای زمینه سازی بهتر و بیشتر انجام دادن آنها

و ما تقدّموا لأنفسکم من خیر تجدوه عند اللّه هو خیرًا و أعظم أجرًا

ص: 431

21- اهمیت عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 73 - 11

11- ابراهیم ، اسحاق و یعقوب ( ع ) ، مأمور به انجام کار نیک ، برپاداشتن نماز و پرداخت زکات

و أوحینا إلیهم فعل الخیرت و إقام الصلوه و إیتاء الزکوه

22- بخل در خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 19 - 19

19 - منافقان مدینه در کار خیر ، بخیل بودند .

أشحّه علی الخیر

23- بقای عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 7 - 2

2 - کار های خیر ، هر چند به وزن مورچه ای ریز و یا ذرّات معلق در هوا باشد ، باقی مانده ، در قیامت بر انسان عرضه خواهد شد .

فمن یعمل مثقال ذرّه خیرًا یره

<مثقال>; یعنی، وسیله ای که با آن، وزن چیزی سنجیده شود (مفردات). <ذرّه> (مفرد <ذرّ>) به معنای کوچک ترین نوع مورچه است (صحاح اللغه). برخی آن را یک صدم وزن <جو> دانسته و برخی گفته اند: مراد ذرّاتی است که در شعاع خورشید، مشاهده می شود. (لسان العرب)

24- پاداش اخروی عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 7 - 1

1 - انجام دهندگان کار خیر ، در قیامت پاداش دیده ، با کردار خویش مواجه خواهند شد .

فمن یعمل مثقال ذرّه خیرًا یره

ص: 432

25- پاداش پیشگامان عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 33 - 3

3 - پیشگامان در انجام کار های خیر و وارثان قرآن کریم ، بهره مند از بهشت پاینده

جنّ-ت عدن یدخلونها

26- پاداش دعوت به خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 114 - 8،9

8 - دعوت کنندگان مردم به دستگیری از مستمندان ، بهره مند از پاداش عظیم الهی

الا من امر بصدقه . .. فسوف نؤتیه أجراً عظیماً

9 - فراخوانی مردم به همزیستی مسالمت آمیز ، دارای پاداشی عظیم الهی

الا من امر بصدقه او معروف او اصلح بین الناس . .. نؤتیه أجراً عظیماً

27- پاداش سبقت در عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 84 - 10

10 - ربوبیت خداوند ، مقتضی پاداش به دارندگان نیت خیر و سبقت گیرندگان در کار نیک

و عجلت إلیک ربّ لترضی

28- پاداش عمل خیر وارث

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مزمل - 73 - 20 - 34

34 - انجام هر کار خیری در حیات خویش ، دارای برتری و پاداشی افزون تر از انجام آن پس از مرگ به وسیله وارثان و یا از طریق وصیت است .

و ما تقدّموا لأنفسکم من خیر تجدوه عند اللّه هو خیرًا و أعظم أجرًا

برخی از مفسران بر آنند که به قرینه <ما تقدّموا. ..>، جمله ای مانند <من الذی تأخّرونه إلی الوصیه عند الموت> در تقدیر است.

ص: 433

29- پاداش مضاعف عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مزمل - 73 - 20 - 33،34،36

33 - انسان ها ، تمامی کار های خیر خود را در پیشگاه خداوند ، بهتر از آنچه انجام داده اند ، می بینند و بیشتر از پاداشی که انتظارش را داشته و شایسته آن بوده اند ، دریافت می کنند .

و ما تقدّموا لأنفسکم من خیر تجدوه عند اللّه هو خیرًا و أعظم أجرًا

34 - انجام هر کار خیری در حیات خویش ، دارای برتری و پاداشی افزون تر از انجام آن پس از مرگ به وسیله وارثان و یا از طریق وصیت است .

و ما تقدّموا لأنفسکم من خیر تجدوه عند اللّه هو خیرًا و أعظم أجرًا

برخی از مفسران بر آنند که به قرینه <ما تقدّموا. ..>، جمله ای مانند <من الذی تأخّرونه إلی الوصیه عند الموت> در تقدیر است.

36 - پاداش کار های خیر از سوی خداوند ، افزون تر از استحقاق و بر پایه تفضل و لطف او است .

تجدوه عند اللّه هو خیرًا و أعظم أجرًا

مطلب یاد شده، از مقرر شدن پاداش بهتر و افزون تر، استفاده می شود.

30- پیشگامان در عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 61 - 4

4 - موحدانِ بیمناک از پروردگار و روز قیامت ، پیشتاز در انجام کار های نیک

و هم لها س-بفون

<لها> متعلق به <سابقون> است که مفعول آن محذوف می باشد. پس تقدیر آن چنین می شود: <و هم سابقون غیرهم لها>. <سبق> به معنای پیشی گرفتن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 10 - 2

2 - کسانی که در دنیا در انجام امور خیر از دیگران سبقت می گیرند ، در آخرت نیز پیش از دیگران مشمول رحمت ، پاداش و غفران الهی خواهند بود .

و الس-بقون الس-بقون

برخی از مفسران بر آنند که مراد از سبقت در <السابقون> اول، سبقت در انجام امور خیر در دنیا و مراد از سبقت در <السابقون> دوم، پیشی گرفتن از دیگران در آخرت در دریافت رحمت و پاداش الهی است.

ص: 434

31- پیشگامان عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 32 - 9

9 - پیشتازان در انجام خیرات ، مهم ترین صفت مسلمانان پیرو قرآن و انسان های قرآنی

و منهم سابق بالخیرت

برداشت یاد شده به این خاطر است که پیشتازان در تمسک به قرآن و حافظان ارث الهی، در این آیه به عنوان پیشتازان در خیرات معرفی شده اند.

32- پیشگامی در عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 61 - 2،5

2 - شتاب ورزی در انجام کار های نیک نشانه مؤمنان راستین

أُول-ئک یس-رعون فی الخیرت

5 - شتاب در انجام کار های نیک و پیشتازی در میدان ارزش ها ، خصلت هایی ارجمند و مورد توصیه و ستایش خداوند

أُول-ئک یس-رعون فی الخیرت و هم لها س-بفون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 32 - 14

14 - توفیق پیشتازی در انجام کار های خیر ، فضل بزرگ الهی است .

و منهم مقتصد و منهم سابق بالخیرت بإذن اللّه ذلک هو الفضل الکبیر

برداشت یاد شده، مبتنی بر این است که <ذلک> اشاره به <سبق> در <سابق بالخیرات> باشد.

33- تجسم عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 7 - 4

4 - تجسّم و قابل رؤیت شدن تمام اعمال نیکِ انسان - حتی سبکوزن ترین آنها - در آخرت

خیرًا یره

ص: 435

34- تحصیل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 88 - 11

11 - دستیابی به خیرات و نعمت های الهی ، نیازمند ایمان و عمل

ءامنوا معه جهدوا . .. و أولئک لهم الخیرت

35- ترک دعوت به خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 106 - 4

4 - دعوت نکردن به خیر و ترک امر به معروف و نهی از منکر ، موجب روسیاهی در قیامت

یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر . .. و تسودّ وجوه

به مقتضای ارتباط با آیات قبل، روسیاهی می تواند کیفر گناهان مذکور در آن آیات باشد.

36- تشبیه عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 7 - 2

2 - کار های خیر ، هر چند به وزن مورچه ای ریز و یا ذرّات معلق در هوا باشد ، باقی مانده ، در قیامت بر انسان عرضه خواهد شد .

فمن یعمل مثقال ذرّه خیرًا یره

<مثقال>; یعنی، وسیله ای که با آن، وزن چیزی سنجیده شود (مفردات). <ذرّه> (مفرد <ذرّ>) به معنای کوچک ترین نوع مورچه است (صحاح اللغه). برخی آن را یک صدم وزن <جو> دانسته و برخی گفته اند: مراد ذرّاتی است که در شعاع خورشید، مشاهده می شود. (لسان العرب)

37- تشخیص عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 77 - 9

9 - توانایی انسان بر شناخت نیک و بد

و افعلوا الخیر

در جمله یاد شده خداوند، مؤمنان را به انجام دادن کار نیک توصیه کرده; اما سخنی از این به میان نیاورده است که کدام عمل، نیک و کدام عمل، بد است و اصولاً معیار نیکی و بدی در اعمال چیست؟ این می تواند بدان جهت باشد که انسان خود مستقلاً می

ص: 436

تواند حسن و قبح و نیکی و بدی را بشناسد.

38- تشویق به خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 197 - 10

10 - ترغیب به انجام اعمال نیک در حج

فمن فرض فیهن الحجّ . .. و ما تفعلوا من خیر یعلمه اللّه

39- تشویق به عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 111 - 8

8 - لزوم بهره گیری از ابزار های تشویق ( پاداش و . . . ) در گرایش دادن انسان ها به اطاعت خدا و هر کار نیک

إن اللّه اشتری . .. بأن لهم الجنه

اینکه خداوند مؤمنان را با نوید بهشت، به جهاد تشویق کرده است، برداشت فوق به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 18 - 8

8 - بهره جستن از خصلت نفع طلبی انسان ها ، از روش های قرآن برای تشویق آنان به کار های خیر و انفاق در راه خداوند

و أقرضوا اللّه . .. یض-عف لهم و لهم أجر کریم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مزمل - 73 - 20 - 35،38

35 - توصیه و ترغیب خداوند به انجام دادن کار های خیر ، پیش از فرا رسیدن مرگ

و ما تقدّموا لأنفسکم من خیر تجدوه عند اللّه هو خیرًا و أعظم أجرًا

38 - بهره جستن از خصلت نفع طلبی انسان ها ، از روش های قرآن برای تشویق آنان به انفاق در راه خدا و انجام دادن کار های خیر

و ءاتوا الزکوه . .. و ما تقدّموا لأنفسکم من خیر تجدوه عند اللّه هو خیرًا و أعظم

برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که خداوند، با یادآوری پاداش بزرگ و فراوان، ایجاد انگیزه نموده و از خصلت نفع طلبی انسان ها بهره جسته است.

ص: 437

40- تعجیل در عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 20 - 10

10 - شتاب در کار خیر و در دفاع از دین و مبلغان دینی ، کاری است شایسته و بایسته .

و جاء من أقصا المدینه رجل یسعی قال ی-قوم اتّبعوا المرسلین

41- تکبر بر عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 77 - 11

11 - مؤمنان ، همواره باید میان بیم و امید به سر برند و به اعمال نیک مغرور نشوند .

ی-أیّها الذین ءامنوا ارکعوا . .. لعلّکم تفلحون

42- توصیه به خیر در نجوا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - مجادله - 58 - 9 - 5

5 - نجوای مؤمنان ، باید آراسته به سفارش به نیکی و توصیه به تقوای الهی باشد .

و تن-جوا بالبرّ و التقوی

43- توصیه به عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 105 - 1

1 - توصیه شدن گنهکاران توبه کننده از جانب خدا به انجام اعمال خیر و استفاده هر چه بیشتر از فرصت ها برای جبران گذشته ها

ألم یعلموا أن اللّه یقبل التوبه . .. و قل اعملوا فسیری اللّه عملکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 77 - 7

7 - انجام دادن کار های نیک ، توصیه خداوند به مؤمنان

و افعلوا الخیر

ص: 438

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تغابن - 64 - 16 - 11

11 - توصیه خداوند ، به انجام کارهایی که موجب خیر و سعادت بشر است .

خیرًا لأنفسکم

طبق نظر برخی از مفسران و ادیبان (مانند زمخشری و سیبویه)، نصب <خیراً> به خاطر <مفعولٌ به> بودن آن برای فعل محذوف (مانند <اتوا> و یا <افعلوا>) است; یعنی، <و اتوا خیراً لأنفسکم و افعلوا ما هو خیر لها و انفع>.

44- حاکمیّت تکوینی خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 79 - 4

4 - حاکمیت نظام تکوینی خیر و شرّ بر تمامی انسان ها ، و حتی پیامبر ( ص )

ما اصابک من حسنه فمن اللّه و ما اصابک من سیّئه فمن نفسک

45- حرمت اطاعت از مانعان خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 12 - 3

3 - اطاعت و اجابت خواسته های کسانی که بخیل و مانع خیراند ، ممنوع و حرام است .

و لاتطع کلّ . .. منّاع للخیر

46- خیر اخروی مجاهدان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 88 - 9

9 - مؤمنان راستین و مجاهد ، برخوردار از همه خیرات دنیا و آخرت

و أولئک لهم الخیرت

کلمه <الخیرات> جمع محلی به <ال> و مفید استغراق است.

ص: 439

47- خیر اخروی مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 88 - 9

9 - مؤمنان راستین و مجاهد ، برخوردار از همه خیرات دنیا و آخرت

و أولئک لهم الخیرت

کلمه <الخیرات> جمع محلی به <ال> و مفید استغراق است.

48- خیر الحاکمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 109 - 10

10 - خداوند ، بهترین حاکم و داور است .

و هو خیر الحکمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 80 - 12

12- خداوند ، بهترین داور و حکم کننده است .

و هو خیر الح-کمین

49- خیر الراحمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 109 - 11

11 - خدا ، بهترین و مهربان ترین مهربانان

و أنت خیر الرحمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 118 - 8

8 - خدا ، بهترین رحمت کنندگان و مهربانان است .

و أنت خیر الرحمین

ص: 440

50- خیر الرازقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 58 - 6

6 - خدا ، بهترین روزی دهنده است .

و إنّ اللّه لهو خیر الرزقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 72 - 11

11 - خدا ، بهترین روزی دهندگان است .

و هو خیر الرزقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 39 - 8

8 - خداوند ، < خیرالرازقین > ( بهترین روزی دهندگان ) است .

و هو خیر الرزقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - جمعه - 62 - 11 - 13

13 - خداوند ، < خیرالرازقین > ( بهترین روزی دهنده ) است .

و اللّه خیر الرزقین

51- خیر المنزلین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 29 - 10

10 - خدا ، بهترین میزبان و مهمان نواز است .

و أنت خیر المنزلین

52- خیر الوارثین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 89 - 9

9- خداوند ، بهترین وارثان است .

ص: 441

أنت خیر الورثین

53- خیر بودن آخرت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 109 - 13

13- سرای آخرت برای تقواپیشگان و پرهیزکنندگان از شرک و مخالفت با پیامبران ، سرایی نیکوست .

و لدار الأخره خیر للذین اتقوا

متعلق <اتقوا> به قرینه آیات گذشته ، شرک و مخالفت با پیامبران است.

54- خیر تعالیم انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 85 - 29

29 - پیام های انبیا سراسر خیر و موجب سعادت انسانهاست .

ذلکم خیر لکم

55- خیر تقوا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 16 - 5

5 - عبادت و تقوا ، دارای خیری است که سودش به عبادت کننده و متقی ، بازمی گردد .

اعبدوا اللّه و اتّقوه ذلکم خیر لکم

56- خیر دنیوی مجاهدان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 88 - 9

9 - مؤمنان راستین و مجاهد ، برخوردار از همه خیرات دنیا و آخرت

و أولئک لهم الخیرت

کلمه <الخیرات> جمع محلی به <ال> و مفید استغراق است.

ص: 442

57- خیر دنیوی مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 88 - 9

9 - مؤمنان راستین و مجاهد ، برخوردار از همه خیرات دنیا و آخرت

و أولئک لهم الخیرت

کلمه <الخیرات> جمع محلی به <ال> و مفید استغراق است.

58- خیر عبادت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 16 - 5

5 - عبادت و تقوا ، دارای خیری است که سودش به عبادت کننده و متقی ، بازمی گردد .

اعبدوا اللّه و اتّقوه ذلکم خیر لکم

59- دعوت به خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 221 - 21

21 - خداوند ، دعوت کننده انسان ها به بهشت و آمرزش خویش است .

و اللّه یدعوا الی الجنّه و المغفره باذنه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 95 - 2

2 - دعوت خداوند از مردم ، برای پیروی از آیین ابراهیم ( ع )

فاتّبعوا ملّه ابراهیم حنیفاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 104 - 1،3،4،6،9،10،11

1 - ضرورت وجود جمعی از اهل ایمان ، برای دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر

و لتکن منکم امّه . .. عن المنکر

بنابراینکه <من> در <منکم>، تبعیضیّه باشد.

ص: 443

3 - ضرورت وجود جمعی از اهل ایمان ، برای دعوت جامعه به اتحاد و اُلفت میان دل ها و برادری میان آنها

و اعتصموا بحبل اللّه . .. و لتکن منکم امه یدعون الی الخیر

4 - دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر ، از شیوه های ایجاد وحدت در میان مؤمنین

و اعتصموا بحبل اللّه جمیعاً . .. و لتکن منکم امه یدعون الی الخیر

به نظر می رسد <ولتکن> به مقتضای ارتباط با آیه قبل، ارائه راهی برای تحقق اعتصام به ریسمان الهی باشد.

6 - امر به معروف و نهی از منکر ، دعوت به خیر است . *

و لتکن منکم امّه یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر

بنابراینکه <واو> در <و یأمرون>، تفسیریّه برای <یدعون الی الخیر> باشد، و یا مصداقی از دعوت به خیر.

9 - دعوت به نیکی ها و امر به معروف و نهی از منکر ( نظارت همگانی ) ، وظیفه همه افراد جامعه اسلامی

و لتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر

بنابراینکه من در <منکم> بیانیّه باشد.

10 - تنها دعوتگران به خیر و امرکنندگان به معروف و نهی کنندگان از منکر ، اهل رستگاری هستند .

و لتکن منکم . .. اولئک هم المفلحون

بنابراینکه مشارالیه <اولئک>، دعوت کنندگان به خیر و امرکنندگان و نهی کنندگان باشند.

11 - نقش بنیادین دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر ، در رستگاری جامعه

و لتکن منکم امّه . .. و اولئک هم المفلحون

بنابراینکه مشارالیه <اولئک> جامعه اسلامی باشد; یعنی تنها خودِ امرکنندگان به معروف و نهی کنندگان از منکر رستگار نیستند، بلکه افراد جامعه بخاطر وجود چنین افرادی بهره مند از رستگاری هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 105 - 2،3

2 - دعوت به نیکی ها ، امر به معروف و نهی از منکر ، مانع بروز تفرقه و اختلاف در جامعه

و لتکن منکم امّه یدعون الی الخیر . .. و لا تکونوا کالذین تفرّقوا

جمله <لا تکونوا . .. >، احتمالا بیان نتیجه آیه قبل است.

3 - سرانجام ترک دعوت به نیکی ها و ترک امر به معروف و نهی از منکر ، تفرقه و اختلاف در جامعه

و لتکن منکم امه یدعون . .. و لا تکونوا کالذین تفرّقوا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 108 - 3

3 - فرمان به اعتصام به حبل الهی ، پرهیز از تفرقه ، دستور به دعوت خیر ، امر به معروف و نهی از منکر ، از آیات بحق الهی

و اعتصموا بحبل اللّه جمیعاً و لا تفرّقوا . .. و لتکن منکم امّه ... تلک ایات اللّ

بنابراینکه مشارالیه <تلک>، تمامی مطالب گذشته در آیات قبل باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 114 - 12

ص: 444

12 - گفتگوی محرمانه در مورد توصیه به قرض الحسنه ، کاری پسندیده و شایسته

لا خیر فی کثیر من نجویهم الا من امر بصدقه او معروف

امام صادق(ع) در مورد <معروف> در آیه فوق فرمود: یعنی بالمعروف القرض.

_______________________________

کافی، ج 4، ص 34، ح 3; نورالثقلین، ج 1، ص 549، ح 558.

60- دوست بی خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 65 - 14

14 - روی عن أبی عبدالله(ع) إنه قال: معنی <عذابا من فوقکم> السلطان الجائر <و من تحت أرجلکم> السفله و من لاخیر فیه . .. <و یذیق بعضکم بأس بعض> قال: سوء الجوار.

امام صادق(ع) فرمود: معنای <عذابا من فوقکم>، سلطان ستمگر و معنای <و من تحت ارجلکم>، زیردستان و افراد بی خیرو معنای <و یذیق بعضکم بأس بعض>، بدرفتاری همسایگان است.

61- ذکر خیر صالحان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 66 - 21

21 - یادکرد از عناصر صالح یک امت به هنگام سرزنش از ناصالحان ایشان ، امری لازم و پسندیده

و لو انهم اقاموا التوریه . .. منهم امه مقتصده و کثیر منهم ساء ما یعملون

62- راه خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بلد - 90 - 10 - 3،7

3 - خداوند ، به راه خیر و شرّ و رهروان هر یک ، آگاه است .

و هدین-ه النجدین

اسناد هدایت به خداوند در <هدینا> - با توجّه به <أیحسب أن لم یره أحد> در آیات پیشین - بیانگر آن است که چون خداوند راه خیر و شرّ را به دیگران شناسانده است; پس خود به آن آگاه است و رهروان آنان بر او مشتبه نمی شوند تا مدعیان حقیقیِ انفاق را، از غیر آنهاتشخیص ندهد.

7 - < عن حمزه بن محمّد عن أبی عبداللّه ( ع ) قال : سألته عن قول اللّه عزّوجلّ < و هدیناه النجدین > قال : نجد الخیر و الشرّ ;

حمزه بن محمد گوید: از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند عزّوجلّ <و هدیناه النجدین> سؤال کرد، فرمود: مراد راه خیر و شرّ

ص: 445

است>.

63- رد خواسته های مانعان خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 12 - 1

1 - پیامبر ( ص ) ، مأمور پرهیز از اجابت خواست کسانی که مانع خیر در جامعه اند .

و لاتطع کلّ . .. منّاع للخیر

64- روش تشویق به عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 11 - 6

6 - بهره جستن از خصلت نفع طلبی انسان ها ، از روش های قرآن برای تشویق آنان به کار های خیر و انفاق در راه خداوند

من ذا الذی یقرض اللّه . .. فیض-عفه له

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تغابن - 64 - 17 - 6

6 - بهره جستن از خصلت نفع طلبی و خیرجویی انسان ها ، از روش های قرآن برای تشویق آنان به انفاق و انجام کار های خیر

وأنفقوا خیرًا لأنفسکم . .. إن تقرضوا اللّه قرضًا حسنًا یض-عفه لکم

65- روش دعوت به خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 58 - 14

14 - موعظه ، روشی مفید برای دعوت مردم به نیکیها

انّ اللّه نعمّا یعظکم به

چون خداوند بهترین پاداشها را برای تربیت برمی گزیند، معلوم می شود موعظه از روشهای بسیار مفید برای تربیت مردم است.

66- رؤیت اخروی عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 446

20 - زلزله - 99 - 7 - 4

4 - تجسّم و قابل رؤیت شدن تمام اعمال نیکِ انسان - حتی سبکوزن ترین آنها - در آخرت

خیرًا یره

67- زمینه ازدیاد عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مزمل - 73 - 20 - 39

39 - حسن ایجاد انگیزه در انسان هابه کار های خیر ، برای زمینه سازی بهتر و بیشتر انجام دادن آنها

و ما تقدّموا لأنفسکم من خیر تجدوه عند اللّه هو خیرًا و أعظم أجرًا

68- زمینه پاداش عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 84 - 10

10 - ربوبیت خداوند ، مقتضی پاداش به دارندگان نیت خیر و سبقت گیرندگان در کار نیک

و عجلت إلیک ربّ لترضی

69- زمینه خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 106 - 8

8 - احکام الهی ، دارای مصلحت برای انسان و تضمین کننده خیر و سعادت او

نأت بخیر منها أو مثلها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 269 - 4

4 - حکمت ، خیرآفرین است .

و من یؤت الحکمه فقد اوتی خیراً کثیراً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 156 - 5

ص: 447

5 - بازگشت به خدا و توبه به درگاه او ، زمینه ساز نایل شدن به خیر و سعادت دنیا و برخوردار شدن از حیات نیکوی آخرت است .

و اکتب لنا فی هذه الدنیا حسنه و فی الاخره إنا هدنا إلیک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 88 - 10

10 - ایمان و جهاد ، تضمین کننده همه خیر ها و ارزش ها برای انسان

ءامنوا معه جهدوا . .. و أولئک لهم الخیرت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 30 - 3

3 - تعظیم و بزرگداشت حدود و مقرارت الهی و رعایت حریم آنها ، مایه خیر و سعادت و خوشبختی برای اهل ایمان

و من یعظّم حرم-ت اللّه فهو خیر له عند ربّه

ضمیر <هو>در <فهو خیر له> به <تعظیم> (مصدر <یعظّم>) بازمی گردد; یعنی، <فالتعظیم خیر له عند ربّه>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 31

31 - سلام کردن مؤمنان به یکدیگر ، مایه برکت و خیر فراوان و پاکیزگی است .

فسلّموا علی أنفسکم تحیّه من عند اللّه مب-رکه طیّبه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 16 - 4

4 - دستیابی به خیر ، در گروِ خداپرستی و تقوا است .

اعبدوا اللّه و اتّقوه ذلکم خیر لکم

70- زمینه عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 156 - 16

16 - توجّه به نظارت و بینایی خداوند به کردار آدمیان ، برانگیزنده آدمی به نبرد و پیکار در راه خدا ( اعمال پسندیده )

انّ الّذین تولّوا منکم . .. و اللّه بما تعملون بصیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 180 - 5

5 - توجّه به از جانب خدا بودن دارایی ها ، آسان کننده انفاق و بخشش و بیانگر زشتی و شناعت بخلورزی

ص: 448

و لا یحسبنّ الّذین یبخلون بما اتیهم اللّه من فضله

تذکّر خداوند به اینکه داراییهای شما، فضلی از جانب اوست (بما آتیهم اللّه من فضله)، برای این هدف است که انفاق را بر آدمی آسان کند و زشتی بخل را بر او آشکار سازد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 129 - 14

14 - توجه حاکمان به نظارت خداوند بر اعمال ایشان ، زمینه ساز گرایش آنان به کردار نیک و پرهیزشان از اعمال نارواست .

و یستخلفکم فی الأرض فینظر کیف تعملون

هدف از تذکار نظارت خداوند بر اعمال آدمی این است که وی با توجه به این حقیقت از اعمال ناروا بپرهیزد و به اعمال نیک رو آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 61 - 1،6

1 - ترس از خدا و قیامت ، بر انگیزاننده انسان ها به انجام کار های نیک

إنّ الذین هم من خشیه ربّهم مشفقون . .. أُول-ئک یس-رعون فی الخیرت

<أُول-ئک> اشاره به موحدانی است که وصفشان در آیات پیش بیان شد. <مسارعه> (مصدر <یسارعون>) به معنای شتاب کردن است.

6 - خدا ترسی و بیمناک بودن از روز رستاخیز ، برانگیزاننده انسان به پیشتازی در انجام کار های نیک

و هم لها س-بفون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 32 - 12

12 - اذن خداوند ، شرط رسیدن به مقام پیشتازی در دین داری ، زندگی قرآنی و انجام کار های خیر

و منهم سابق بالخیرت بإذن اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 210 - 10

10 - توجه به بازگشت همه چیز به سوی خداوند ، زمینه تسلیم شدن در برابر او و پرهیز از پیروی شیطان

و لا تتبعوا خطوات . .. و الی اللّه ترجع الأمور

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 215 - 13

13 - توجّه انسان به علم خداوند نسبت به اعمال خیر ، مُشوّق او برای انجام آن

و ما تفعلوا من خیر فانّ اللّه به علیم

ص: 449

71- زمینه های عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 147 - 10

10 - توجّه به < ربوبیّت > خداوند ، برانگیزنده انسان به دعا و درخواست از او

ربّنا اغفرلنا ذنوبنا

72- سبقت در خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 148 - 5،6

5 - لزوم انجام کار های خیر و پیشی گرفتن در آنها

فاستبقوا الخیرت

6 - ملاک برتری امت ها ، پیشی گرفتن در انجام کار های نیک است نه داشتن قبله ای خاص

و لکل وجهه هو مولّیها فاستبقوا الخیرت

جمله <فاستبقوا الخیرت> پس از <هو مولّیها> حقیقتی دیگر را درباره نابجایی بحث و مشاجره درباره تغییر و تعیین قبله گوشزد می کند و آن این است که: مجرد رو به سوی قبله داشتن کارساز نیست; آنچه تعیین کننده می باشد انجام کارهای نیک است. پس در آنها پیشی بگیرید.

73- سختی عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 117 - 4

4 - سختی و دشواری عمل نیک ، معیاری در ارزش گذاری آن بوده و موجب افزونی ثواب و پاداش است .

لقد تاب اللّه علی النبی . .. اتبعوه فی ساعه العسره

74- سرزنش ممانعت از خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 12 - 4

4 - مانع خیر شدن و بخل ، صفتی مذموم و ناپسند

و لاتطع کلّ . .. منّاع للخیر

ص: 450

75- شرایط عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 84 - 8

8 - خوبی هرکار ، علاوه بر صدور آن به نیت خیر ، در گرو هماهنگی آن با سایر خواسته ها و دستورات خداوند است .

و ما أعجلک . .. و عجلت إلیک ربّ لترضی

با وجود آن که موسی(ع) در تعجیل خود، نیت خیر داشته است; ولی بازخواست شدن او دال براین مطلب است که صرف داشتن نیت خیر، برای برتری یافتن عمل کافی نیست; بلکه باید با ادله دیگر آن عمل را سنجید. اگر در تعارض نبود، آن گاه بدان اقدام کرد.

76- شفاعت در عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 85 - 11

11 - توجّه به حفظ اعمال از سوی خدا ، برانگیزنده انسان به وساطت در کار خیر و پرهیز از وساطت در کار شرّ

و من یشفع . .. و کان اللّه علی کل شیء مقیتا

جمله <کان اللّه . .. > در حقیقت تشویق و تهدید است و به این منظور آورده شده که با توجّه به آن، انگیزه برای انجام اعمال نیک فراهم شود و ترس از انجام اعمال بد به وجود آید.

77- عجز از درک خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 23 - 8

8- بیماردلانِ منافق ، ناتوان از درک خیر واقعی خویش و پیمودن راه صدق و جهاد

فلو صدقوا اللّه لکان خیرًا لهم . .. أول-ئک ... فأصمّهم و أعمی أبص-رهم

با توجه به ارتباط آیات، ممکن است به میان آوردن <أصمّ> و <أعمی> - در پی <فلو صدقوا اللّه لکان خیراً لهم> - بیانگر این معنا باشد که صداقت با خدا و دستورات او، تضمین گر منافع آدمی است; اما افسوس که بیماردلان در نتیجه کوری باطنی عاجز از درک مصالح آن اند.

ص: 451

78- علم به عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انفطار - 82 - 13 - 3

3 - کاتبان نامه عمل از انجام دادن کار های خیر ابرار آگاه شده ، آن را ثبت می کنند .

ک-تبین . یعلمون ما تفعلون . إنّ الأبرار لفی نعیم

79- عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 92 - 11

11 - توجّه دادن به ثبت کار های نیک انسان ، از روش های قرآن برای تشویق به نیکیها

لن تنالوا . .. فانّ اللّه به علیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 38 - 11

11 - پرداختن به کار های خیر ، مانند انفاق به نیازمندان - با توجّه به دستاورد بدِ کار های نادرست - لازم است .

تصبهم سیّئه بما قدّمت أیدیهم . .. فأَت ذا القربی حقّه

<فا> در <فآت> می تواند فصیحه و مربوط به فراز <إن تصبهم> در آیات قبل باشد; یعنی: <حال که سیّئه، در پی دارنده ناگواری است، پس، از آن پرهیز و حقوق خویشاوندان و. .. را ادا کنید>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 23 - 5

5 - برای تصمیم به انجام دادن عمل خوب و یا ترک امری ناپسند ، خوب است که آن تصمیم ، به صورت عهدی با خداوند در میان گذاشته شود .

من المؤمنین رجال صدقوا ما ع-هدوا اللّه علیه فمنهم من قضی نحبه

تعبیر از تکلیفی که مؤمنان انجام دادند به <ما عاهدوا اللّه علیه> و نیز آوردن واژه <نحب> - که به معنای <نذر> است - دلالت می کند که مؤمنان، برای انجام دادن تکلیف شان، آن را به صورت عهدی با خدا در میان گذاشتند و خداوند نیز از چنین کاری ستایش کرده است. این، نشان می دهد که انجام دادن تکلیف به صورت عهد بستن با خدا، امری سزاوار و شایسته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 32 - 10

10 - تمسّک به قرآن و پیروی از رهنمود های آن ، به خیر و صلاح جامعه و ترک آن ظلم به خویشتن است .

ثمّ أورثنا الکت-ب . .. فمنهم ظالم لنفسه

ص: 452

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 105 - 8

8 - نیت عملِ خیر و فراهم ساختن زمینه های انجام آن ، برابر است با انجام کامل آن در بینش الهی

قد صدّقت الرءیا إنّا کذلک نجزی المحسنین

برداشت یاد شده از آن جا است که ابراهیم(ع) به قصد قربانی کردن فرزندش اسماعیل، تمامی مقدمات آن را تا خواباندن وی بر زمین و به دست گرفتن کارد انجام داد و خداوند همین مقدار از تلاش آن حضرت را، انجام کامل ذبح تلقی فرمود و از ایشان قبول کرد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - مجادله - 58 - 12 - 6

6 - صدقه دادن به نیازمندان ، عملی سراسر خیر و نیکی در بینش الهی

ذلک خیر

در صورتی که <خیر> در مقابل <شرّ> باشد; معنای <ذلک خیر> این خواهد بود که صدقه صرفاً خیر است و هیچ بدی در آن راه ندارد.

80- عمل خیر ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 73 - 11،12

11- ابراهیم ، اسحاق و یعقوب ( ع ) ، مأمور به انجام کار نیک ، برپاداشتن نماز و پرداخت زکات

و أوحینا إلیهم فعل الخیرت و إقام الصلوه و إیتاء الزکوه

12- خداوند ، به ابراهیم ، اسحاق و یعقوب ( ع ) کار های نیک را شناساند و چگونگی انجام آنها را از طریق وحی به آنان آموخت .

و أوحینا إلیهم فعل الخیرت

برداشت یاد شده مبتنی براین است که نصب <فعل الخیرات> به خاطر مفعول بودن آن برای <أوحینا> باشد. براین اساس وحی و الهام فعل خیرات می تواند به این معنا باشد که خدا هر آن چه در میزان الهی و در واقع، کار خیر است به آنان شناساند و چگونگی انجام دادن آنها را از طریق وحی به آنان آموخت. و به سخن دیگر <أوحینا> متضمن معنای <علّمنا> است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 90 - 15

15- انجام کار های خیر ، مورد علاقه و سیره مستمر پیامبران الهی ، موسی ، هارون ، ابراهیم ، لوط ، اسحاق ، یعقوب ، نوح ، داوود ، سلیمان ، ایوب ، اسماعیل ، ادریس ، ذوالکفل ، یونس ، زکریا ، و یحیی ( علیهم السلام ) بود .

و لقد ءاتینا موسی و ه-رون . .. یحیی ... إنّهم کانوا یس-رعون فی الخیرت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 453

15 - ص - 38 - 47 - 4

4 - ابراهیم ، اسحاق و یعقوب ( علیهم السلام ) ، از افراد خیّر و نیکوکار بودند .

و إنّهم . .. الأخیار

اخیار به دو معنا است: 1- جمع <خیّر> - با تشدید یاء - به معنای نیکوکار است. 2- جمع <خیْر> - به سکون یاء - در مقابل <شرّ> است. برداشت یاد شده مبتنی بر معنای نخست است.

81- عمل خیر ادریس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 90 - 15

15- انجام کار های خیر ، مورد علاقه و سیره مستمر پیامبران الهی ، موسی ، هارون ، ابراهیم ، لوط ، اسحاق ، یعقوب ، نوح ، داوود ، سلیمان ، ایوب ، اسماعیل ، ادریس ، ذوالکفل ، یونس ، زکریا ، و یحیی ( علیهم السلام ) بود .

و لقد ءاتینا موسی و ه-رون . .. یحیی ... إنّهم کانوا یس-رعون فی الخیرت

82- عمل خیر اسحاق(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 73 - 11،12

11- ابراهیم ، اسحاق و یعقوب ( ع ) ، مأمور به انجام کار نیک ، برپاداشتن نماز و پرداخت زکات

و أوحینا إلیهم فعل الخیرت و إقام الصلوه و إیتاء الزکوه

12- خداوند ، به ابراهیم ، اسحاق و یعقوب ( ع ) کار های نیک را شناساند و چگونگی انجام آنها را از طریق وحی به آنان آموخت .

و أوحینا إلیهم فعل الخیرت

برداشت یاد شده مبتنی براین است که نصب <فعل الخیرات> به خاطر مفعول بودن آن برای <أوحینا> باشد. براین اساس وحی و الهام فعل خیرات می تواند به این معنا باشد که خدا هر آن چه در میزان الهی و در واقع، کار خیر است به آنان شناساند و چگونگی انجام دادن آنها را از طریق وحی به آنان آموخت. و به سخن دیگر <أوحینا> متضمن معنای <علّمنا> است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 90 - 15

15- انجام کار های خیر ، مورد علاقه و سیره مستمر پیامبران الهی ، موسی ، هارون ، ابراهیم ، لوط ، اسحاق ، یعقوب ، نوح ، داوود ، سلیمان ، ایوب ، اسماعیل ، ادریس ، ذوالکفل ، یونس ، زکریا ، و یحیی ( علیهم السلام ) بود .

و لقد ءاتینا موسی و ه-رون . .. یحیی ... إنّهم کانوا یس-رعون فی الخیرت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 454

15 - ص - 38 - 47 - 4

4 - ابراهیم ، اسحاق و یعقوب ( علیهم السلام ) ، از افراد خیّر و نیکوکار بودند .

و إنّهم . .. الأخیار

اخیار به دو معنا است: 1- جمع <خیّر> - با تشدید یاء - به معنای نیکوکار است. 2- جمع <خیْر> - به سکون یاء - در مقابل <شرّ> است. برداشت یاد شده مبتنی بر معنای نخست است.

83- عمل خیر اسماعیل(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 90 - 15

15- انجام کار های خیر ، مورد علاقه و سیره مستمر پیامبران الهی ، موسی ، هارون ، ابراهیم ، لوط ، اسحاق ، یعقوب ، نوح ، داوود ، سلیمان ، ایوب ، اسماعیل ، ادریس ، ذوالکفل ، یونس ، زکریا ، و یحیی ( علیهم السلام ) بود .

و لقد ءاتینا موسی و ه-رون . .. یحیی ... إنّهم کانوا یس-رعون فی الخیرت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 48 - 3

3 - اسماعیل ، الیسع و ذاالکفل ( علیهم السلام ) ، از افراد خیّر و نیکوکار بودند .

و کلّ من الأخیار

اخیار به دو معنا است: 1- جمع <خیّر> - با تشدید یاء - به معنای نیکوکار است. 2- جمع <خیْر> - به سکون یاء - در مقابل <شرّ> است. برداشت یاد شده مبتنی بر فرض نخست است.

84- عمل خیر الیسع(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 48 - 3

3 - اسماعیل ، الیسع و ذاالکفل ( علیهم السلام ) ، از افراد خیّر و نیکوکار بودند .

و کلّ من الأخیار

اخیار به دو معنا است: 1- جمع <خیّر> - با تشدید یاء - به معنای نیکوکار است. 2- جمع <خیْر> - به سکون یاء - در مقابل <شرّ> است. برداشت یاد شده مبتنی بر فرض نخست است.

ص: 455

85- عمل خیر انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 90 - 15،18

15- انجام کار های خیر ، مورد علاقه و سیره مستمر پیامبران الهی ، موسی ، هارون ، ابراهیم ، لوط ، اسحاق ، یعقوب ، نوح ، داوود ، سلیمان ، ایوب ، اسماعیل ، ادریس ، ذوالکفل ، یونس ، زکریا ، و یحیی ( علیهم السلام ) بود .

و لقد ءاتینا موسی و ه-رون . .. یحیی ... إنّهم کانوا یس-رعون فی الخیرت

18- پیشی گرفتن در کار های نیک ، دعای همراه با رغبت و بیم و نیز خشوع پیامبران ( ع ) ، عامل بهره مندی آنان از موهبت های الهی بود .

و لقد ءایتنا موسی و ه-رون . .. إنّهم کانوا یس-رعون فی الخیرت ... و کانوا لنا خ-ش

برداشت یاد شده با توجه به دو نکته است: 1- ضمیرهای جمع در جمله <إنّهم کانوا یسارعون. ..> به پیامبران بازگردد، چه این که آیات پیشین در مورد آنان بود. 2- جمله <إنّهم کانوا یسارعون...> و جملات بعد، در مقام تعلیل باشد.

86- عمل خیر اولیاء الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 90 - 20

20- شتاب و پیشگامی در کار های خیر ، دعای همراه با رغبت و امید و خشوع به درگاه الهی ، از ارزش های والا و صفات برجسته مردان الهی

إنّهم کانوا یس-رعون فی الخیرت و یدعوننا رغبًا و رهبًا و کانوا لنا خ-شعین

برداشت یاد شده به خاطر این است که آیه شریفه، در توصیف پیامبران الهی است و از میان ده ها صفات و ویژگی های ایشان، تنها به این سه صفت و ویژگی اشاره شده است.

87- عمل خیر ایوب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 90 - 15

15- انجام کار های خیر ، مورد علاقه و سیره مستمر پیامبران الهی ، موسی ، هارون ، ابراهیم ، لوط ، اسحاق ، یعقوب ، نوح ، داوود ، سلیمان ، ایوب ، اسماعیل ، ادریس ، ذوالکفل ، یونس ، زکریا ، و یحیی ( علیهم السلام ) بود .

و لقد ءاتینا موسی و ه-رون . .. یحیی ... إنّهم کانوا یس-رعون فی الخیرت

ص: 456

88- عمل خیر بهشتیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 34 - 9

9 - سپاس گزاری بهشتیان از خداوند ، به خاطر آمرزش خطا های آنان و قدردانی از کار های نیکشان

و قالوا الحمد للّه . .. إنّ ربّنا لغفور شکور

جمله <إنّ ربّنا لغفور شکور> بیان دیگری از فلسفه سپاس گزاری از خداوند است.

89- عمل خیر داود(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 90 - 15

15- انجام کار های خیر ، مورد علاقه و سیره مستمر پیامبران الهی ، موسی ، هارون ، ابراهیم ، لوط ، اسحاق ، یعقوب ، نوح ، داوود ، سلیمان ، ایوب ، اسماعیل ، ادریس ، ذوالکفل ، یونس ، زکریا ، و یحیی ( علیهم السلام ) بود .

و لقد ءاتینا موسی و ه-رون . .. یحیی ... إنّهم کانوا یس-رعون فی الخیرت

90- عمل خیر ذوالکفل(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 90 - 15

15- انجام کار های خیر ، مورد علاقه و سیره مستمر پیامبران الهی ، موسی ، هارون ، ابراهیم ، لوط ، اسحاق ، یعقوب ، نوح ، داوود ، سلیمان ، ایوب ، اسماعیل ، ادریس ، ذوالکفل ، یونس ، زکریا ، و یحیی ( علیهم السلام ) بود .

و لقد ءاتینا موسی و ه-رون . .. یحیی ... إنّهم کانوا یس-رعون فی الخیرت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 48 - 3

3 - اسماعیل ، الیسع و ذاالکفل ( علیهم السلام ) ، از افراد خیّر و نیکوکار بودند .

و کلّ من الأخیار

اخیار به دو معنا است: 1- جمع <خیّر> - با تشدید یاء - به معنای نیکوکار است. 2- جمع <خیْر> - به سکون یاء - در مقابل <شرّ> است. برداشت یاد شده مبتنی بر فرض نخست است.

ص: 457

91- عمل خیر زکریا(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 90 - 12،13،15

12- زکریا ( ع ) و همسر و فرزند او ( یحیی ) شتابان به انجام کار های خیر می پرداختند و در آن پیش قدم و پیشگام بودند .

إنّهم کانوا یس-رعون فی الخیرت

برداشت یاد شده، مبتنی بر این است که ضمیرهای جمع در جمله <إنّهم کانوا یسارعون. ..> به زکریا(ع) و همسر و فرزند او (یحیی) بازگردد.

13- انجام کار های خیر ، مورد علاقه و سیره مستمر زکریا ( ع ) و همسر و فرزند او ( یحیی ) بود .

و زکریّا . .. و وهبنا له یحیی و أصلحنا له زوجه إنّهم کانوا یس-رعون فی الخیرت

فعل مضارع <یسارعون> و فعل <کانوا> پیش از آن بیانگر استمرار و تداوم است و متعدی شدن فعل <یسارعون> به <فی> حکایت از جدّیت و علاقه به کار دارد.

15- انجام کار های خیر ، مورد علاقه و سیره مستمر پیامبران الهی ، موسی ، هارون ، ابراهیم ، لوط ، اسحاق ، یعقوب ، نوح ، داوود ، سلیمان ، ایوب ، اسماعیل ، ادریس ، ذوالکفل ، یونس ، زکریا ، و یحیی ( علیهم السلام ) بود .

و لقد ءاتینا موسی و ه-رون . .. یحیی ... إنّهم کانوا یس-رعون فی الخیرت

92- عمل خیر سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 90 - 15

15- انجام کار های خیر ، مورد علاقه و سیره مستمر پیامبران الهی ، موسی ، هارون ، ابراهیم ، لوط ، اسحاق ، یعقوب ، نوح ، داوود ، سلیمان ، ایوب ، اسماعیل ، ادریس ، ذوالکفل ، یونس ، زکریا ، و یحیی ( علیهم السلام ) بود .

و لقد ءاتینا موسی و ه-رون . .. یحیی ... إنّهم کانوا یس-رعون فی الخیرت

93- عمل خیر لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 90 - 15

15- انجام کار های خیر ، مورد علاقه و سیره مستمر پیامبران الهی ، موسی ، هارون ، ابراهیم ، لوط ، اسحاق ، یعقوب ، نوح ، داوود ، سلیمان ، ایوب ، اسماعیل ، ادریس ، ذوالکفل ، یونس ، زکریا ، و یحیی ( علیهم السلام ) بود .

و لقد ءاتینا موسی و ه-رون . .. یحیی ... إنّهم کانوا یس-رعون فی الخیرت

ص: 458

94- عمل خیر موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 90 - 15

15- انجام کار های خیر ، مورد علاقه و سیره مستمر پیامبران الهی ، موسی ، هارون ، ابراهیم ، لوط ، اسحاق ، یعقوب ، نوح ، داوود ، سلیمان ، ایوب ، اسماعیل ، ادریس ، ذوالکفل ، یونس ، زکریا ، و یحیی ( علیهم السلام ) بود .

و لقد ءاتینا موسی و ه-رون . .. یحیی ... إنّهم کانوا یس-رعون فی الخیرت

95- عمل خیر مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 61 - 3

3 - انجام کار های خیر ، سیره همیشگی مؤمنان راستین است ، نه امری مقطعی و موقت .

أُول-ئک یس-رعون فی الخیرت

از به کارگیری فعل مضارع (یسارعون) - که بیانگر استمرار است - برداشت فوق استفاده می شود.

96- عمل خیر نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 90 - 15

15- انجام کار های خیر ، مورد علاقه و سیره مستمر پیامبران الهی ، موسی ، هارون ، ابراهیم ، لوط ، اسحاق ، یعقوب ، نوح ، داوود ، سلیمان ، ایوب ، اسماعیل ، ادریس ، ذوالکفل ، یونس ، زکریا ، و یحیی ( علیهم السلام ) بود .

و لقد ءاتینا موسی و ه-رون . .. یحیی ... إنّهم کانوا یس-رعون فی الخیرت

97- عمل خیر هارون(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 90 - 15

15- انجام کار های خیر ، مورد علاقه و سیره مستمر پیامبران الهی ، موسی ، هارون ، ابراهیم ، لوط ، اسحاق ، یعقوب ، نوح ، داوود ، سلیمان ، ایوب ، اسماعیل ، ادریس ، ذوالکفل ، یونس ، زکریا ، و یحیی ( علیهم السلام ) بود .

و لقد ءاتینا موسی و ه-رون . .. یحیی ... إنّهم کانوا یس-رعون فی الخیرت

ص: 459

98- عمل خیر همسر زکریا(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 90 - 12،13

12- زکریا ( ع ) و همسر و فرزند او ( یحیی ) شتابان به انجام کار های خیر می پرداختند و در آن پیش قدم و پیشگام بودند .

إنّهم کانوا یس-رعون فی الخیرت

برداشت یاد شده، مبتنی بر این است که ضمیرهای جمع در جمله <إنّهم کانوا یسارعون. ..> به زکریا(ع) و همسر و فرزند او (یحیی) بازگردد.

13- انجام کار های خیر ، مورد علاقه و سیره مستمر زکریا ( ع ) و همسر و فرزند او ( یحیی ) بود .

و زکریّا . .. و وهبنا له یحیی و أصلحنا له زوجه إنّهم کانوا یس-رعون فی الخیرت

فعل مضارع <یسارعون> و فعل <کانوا> پیش از آن بیانگر استمرار و تداوم است و متعدی شدن فعل <یسارعون> به <فی> حکایت از جدّیت و علاقه به کار دارد.

99- عمل خیر یحیی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 90 - 12،13،15

12- زکریا ( ع ) و همسر و فرزند او ( یحیی ) شتابان به انجام کار های خیر می پرداختند و در آن پیش قدم و پیشگام بودند .

إنّهم کانوا یس-رعون فی الخیرت

برداشت یاد شده، مبتنی بر این است که ضمیرهای جمع در جمله <إنّهم کانوا یسارعون. ..> به زکریا(ع) و همسر و فرزند او (یحیی) بازگردد.

13- انجام کار های خیر ، مورد علاقه و سیره مستمر زکریا ( ع ) و همسر و فرزند او ( یحیی ) بود .

و زکریّا . .. و وهبنا له یحیی و أصلحنا له زوجه إنّهم کانوا یس-رعون فی الخیرت

فعل مضارع <یسارعون> و فعل <کانوا> پیش از آن بیانگر استمرار و تداوم است و متعدی شدن فعل <یسارعون> به <فی> حکایت از جدّیت و علاقه به کار دارد.

15- انجام کار های خیر ، مورد علاقه و سیره مستمر پیامبران الهی ، موسی ، هارون ، ابراهیم ، لوط ، اسحاق ، یعقوب ، نوح ، داوود ، سلیمان ، ایوب ، اسماعیل ، ادریس ، ذوالکفل ، یونس ، زکریا ، و یحیی ( علیهم السلام ) بود .

و لقد ءاتینا موسی و ه-رون . .. یحیی ... إنّهم کانوا یس-رعون فی الخیرت

100- عمل خیر یعقوب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 73 - 11،12

11- ابراهیم ، اسحاق و یعقوب ( ع ) ، مأمور به انجام کار نیک ، برپاداشتن نماز و پرداخت زکات

ص: 460

و أوحینا إلیهم فعل الخیرت و إقام الصلوه و إیتاء الزکوه

12- خداوند ، به ابراهیم ، اسحاق و یعقوب ( ع ) کار های نیک را شناساند و چگونگی انجام آنها را از طریق وحی به آنان آموخت .

و أوحینا إلیهم فعل الخیرت

برداشت یاد شده مبتنی براین است که نصب <فعل الخیرات> به خاطر مفعول بودن آن برای <أوحینا> باشد. براین اساس وحی و الهام فعل خیرات می تواند به این معنا باشد که خدا هر آن چه در میزان الهی و در واقع، کار خیر است به آنان شناساند و چگونگی انجام دادن آنها را از طریق وحی به آنان آموخت. و به سخن دیگر <أوحینا> متضمن معنای <علّمنا> است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 90 - 15

15- انجام کار های خیر ، مورد علاقه و سیره مستمر پیامبران الهی ، موسی ، هارون ، ابراهیم ، لوط ، اسحاق ، یعقوب ، نوح ، داوود ، سلیمان ، ایوب ، اسماعیل ، ادریس ، ذوالکفل ، یونس ، زکریا ، و یحیی ( علیهم السلام ) بود .

و لقد ءاتینا موسی و ه-رون . .. یحیی ... إنّهم کانوا یس-رعون فی الخیرت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 47 - 4

4 - ابراهیم ، اسحاق و یعقوب ( علیهم السلام ) ، از افراد خیّر و نیکوکار بودند .

و إنّهم . .. الأخیار

اخیار به دو معنا است: 1- جمع <خیّر> - با تشدید یاء - به معنای نیکوکار است. 2- جمع <خیْر> - به سکون یاء - در مقابل <شرّ> است. برداشت یاد شده مبتنی بر معنای نخست است.

101- عمل خیر یونس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 90 - 15

15- انجام کار های خیر ، مورد علاقه و سیره مستمر پیامبران الهی ، موسی ، هارون ، ابراهیم ، لوط ، اسحاق ، یعقوب ، نوح ، داوود ، سلیمان ، ایوب ، اسماعیل ، ادریس ، ذوالکفل ، یونس ، زکریا ، و یحیی ( علیهم السلام ) بود .

و لقد ءاتینا موسی و ه-رون . .. یحیی ... إنّهم کانوا یس-رعون فی الخیرت

102- عوامل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 27 - 2

2 - نوسان در مدت شب و روز ، دربردارنده خیر و مصالح انسان

ص: 461

بیدک الخیر . .. تولج الّیل فی النهار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 105 - 13

13 - توجه به علم همه جانبه خداوند به نهان و آشکار ، و غیب و شهود ، بازدارنده آدمی از گناه و توبه شکنی و برانگیزنده وی به خیر و صلاح

و قل اعلموا فسیری اللّه عملکم . .. فینبئکم بما کنتم تعملون

بیان علم همه جانبه خداوند - پس از تشویق و توصیه به توبه و عمل - می تواند به منظور مطلب یاد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 86 - 5

5- خیر و سعادت امتها ، در ایمان و باور به معارف الهی و عمل به احکام دین است .

بقیّت الله خیر لکم

برخی از مفسران مراد از <بقیّت الله> را اطاعت از خدا و برخی مقصود از آن را احکام و معارف دانسته اند. برداشت فوق، براساس این نظریه است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 30 - 4

4 - احکام و مقررات الهی ، در راستای خیر و سعادت انسان

و من یعظّم حرم-ت اللّه فهو خیر له عند ربّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تغابن - 64 - 16 - 10،11

10 - انفاق ، موجب خیر و سعادت بشر

أنفقوا خیرًا لأنفسکم

برداشت یاد شده بر این اساس است که <خیراً> خبر برای فعل محذوف <یکن> باشد. در این صورت تقدیر کلام چنین می شود: <فأنفقوا إن تنفقوا یکن خیراً لأنفسکم>.

11 - توصیه خداوند ، به انجام کارهایی که موجب خیر و سعادت بشر است .

خیرًا لأنفسکم

طبق نظر برخی از مفسران و ادیبان (مانند زمخشری و سیبویه)، نصب <خیراً> به خاطر <مفعولٌ به> بودن آن برای فعل محذوف (مانند <اتوا> و یا <افعلوا>) است; یعنی، <و اتوا خیراً لأنفسکم و افعلوا ما هو خیر لها و انفع>.

ص: 462

103- عوامل محرومیت از خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 70 - 13،16،18

13 - آدمی با اعمال، خویش خود را محروم از خیر و ثواب می سازد و به ورطه هلاکت و تباهی می اندازد.

أن تبسل نفس بما کسبت

<بسل> به معنی منع و حبس است و نتیجه آن هلاکت و تباهی است. در لسان العرب آمده است: <أبسلت فلانا إذا أسلمته للهلکه>.

16 - بازیچه قرار دادن دین موجب تباهی و محرومیت از خیر و ثواب می شود.

و ذر الذین اتخذوا دینهم لعبا و لهوا . .. و ذکر به أن تبسل نفس

در آیه قبل سخن از بازیگری با دین بود و جمله <ذکر به . .. > در مقام هشدار و بیان نتیجه کار آنان است.

18 - کسانی که با اعمال ناروای خود، خویشتن را تباه و محروم از خیر نموده اند، هیچ دوست و یاور و شفیعی در بین مخلوقات نخواهند داشت.

أن تبسل نفس بما کسبت لیس لها من دون الله ولی و لا شفیع

104- فاقدان خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 23 - 5،6

5 - فاقدان خیر و استعداد کمال ، ناشایست برای شمول هدایت های ویژه خداوند و توفیق یافتن به پذیرش معارف دین

و لو علم اللّه فیهم خیرا لأسمعهم

6 - فاقدان خیر و استعداد کمال ، اگر چه مشمول هدایت های ویژه خداوند شوند ، از آن رویگردان و گریزانند .

و لو أسمعهم لتولوا و هم معرضون

ضمیر مفعولی در <أسمعهم> همان کسانی هستند که با جمله <و لو علم . .. .> توصیف شدند. بنابراین جمله <و لو أسمعهم ... > چنین معنا می شود: <و لو اسمع الذین لیس فیهم خیرا ... > یعنی اگر خداوند هدایت ویژه اش را شامل حال کسانی کند که در آنها خیری نیست ... .

105- فضایل پیشگامان در عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 32 - 7

7 - پیشتازان در انجام کار های خیر ، از بهترین مردم و والاترین آنان در پیشگاه خداوند

و منهم سابق بالخیرت

از تقسیم بندی سه گانه مردم در تمسّک به قرآن و دین داری (ضعیف، قوی و. ..) و آمدن گروه پیشتاز در انجام خیرات به عنوان

ص: 463

آخرین و قوی ترین گروه، برداشت یاد شده به دست می آید.

106- فقرا و خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 31 - 10،11،16

10- سران و اشراف قوم نوح ، محرومان و مستضعفان را ، ناتوان از رسیدن به خیر و نیکی می پنداشتند .

لاأقول للذین تزدری أعینکم لن یؤتیهم الله خیراً

جمله <لن یؤتیهم الله خیراً> بیان اندیشه سران و اشراف قوم نوح درباره محرومان و تهی دستان جامعه است. این جمله با توجه به کلمه <لن> حکایت از آن دارد که: اشراف دستیابی محرومان را به خیر و نیکی ، نامحتمل می دانستند.

11- محروم بودن انسان از مال و منال ( مادیات ) ، نشانه ناشایستگی او برای دستیابی به خیر های معنوی و الهی نیست .

لاأقول للذین تزدری أعینکم لن یؤتیهم الله خیراً

16- ناشایست شمردن تهی دستان ، برای کسب خیر و مقام های معنوی ، گناه و پنداری است به دور از واقعیت .

لا أقول للذین تزدری أعینکم . .. إنی إذًا لمن الظ-لمین

107- گرایش به خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 27 - 29

29 - وجود زمینه های گرایش به خیر و شر در انسان از آغاز آفرینش

قال لاقتلنک . .. انما یتقبل اللّه من المتقین

با توجه به اینکه هابیل و قابیل هر دو فرزندان آدم بودند، لکن راههای متضادی را برگزیدند، معلوم می شود گرایشهای درونی انسانها متفاوت است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 43 - 9

9 - انسان دارای گرایش فطری به سوی نیکیها و زیباییهاست.

و زین لهم الشیطن ما کانوا یعملون

حرکت انسان به دنبال شیطان، پس از زینت و زیبا جلوه دادن اعمال، بیانگر این نکته است که آدمی زیباییها را می طلبد و خواهان حرکت به دنبال آن است. از این روست که شیطان همان زشتیها را زیبا جلوه می دهد و آدمی را می فریبد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 11 - 1،2

ص: 464

1- انسان ، شرّ و بدی را چونان خیر و خوبی ، طالب و خواستار است .

و یدع الإنس-ن بالشرّ دعاءه بالخیر

مراد از <دعا> مطلق درخواست است اعم از اینکه به لفظ دعا باشد و یا به غیر آن.

2- خیرطلبی در انسان ، اصیل و در پی شرّ بودنش ، تبعی و غیر اصیل است .

و یدع الإنس-ن بالشرّ دعاءه بالخیر

برداشت فوق از تشبیه شرخواهی انسان به طالب خیر بودنش استفاده گردیده است; یعنی، همان طور که انسان همواره و به طور طبیعی و اصیل طالب خیر است، به دنبال شر هم خواهد رفت.

108- مانعان خیر در جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 25 - 1

1- سدکنندگان راه ارزش ها و تجاوزگران و شکّاکان در حق ، محکوم به آتش دوزخ

ألقیا فی جهنّم کلّ . .. منّاع للخیر معتد مریب

109- محرومان از خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 67 - 24

24 - از حضرت علی ( ع ) روایت شده که درباره سخن خدا : < نسوا اللّه فنسیهم > فرمود : فانما یعنی انهم نسوا اللّه فی دار الدنیا فلم یعملوا له بالطاعه و لم یؤمنوا به و برسوله فنسیهم فی الآخره ای لم یجعل لهم فی ثوابه نصیباً فصاروا منسیین من الخیر ;

علی (ع) درباره سخن خدا که می فرماید: <آنان خدا را فراموش کردند، پس خدا آنان را فراموش کرد> فرمود: همانا مقصود خدا این است که آنان خدا را در دنیا فراموش نمودند و از او اطاعت نکردند و به او و رسولش ایمان نیاوردند، خدا نیز در قیامت آنان را فراموش کرد ; یعنی، برای آنان بهره ای از ثواب خود قرار نداد، پس آنان از خیر فراموش شدند>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 88 - 13

13 - محرومیت منافقان ، از خیر و فلاح واقعی

رضوا بأن یکونوا . .. لکن الرسول ... جهدوا ... و أولئک لهم الخیرت و أولئک هم المف

ص: 465

110- مراد از خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 35 - 10

10- < روی عن أبی عبداللّه ( ع ) : إنّ أمیرالمؤمنین ( ع ) مرض فعاداه إخوانه فقالوا : کیف تجدک یا أمیرالمؤمنین ( ع ) ؟ قال : بشرٍّ قالوا : ما ه-ذا کلام مثلک قال : إنّ اللّه تعالی یقول : < ونبلوکم بالشرّ والخیر فتنه > فالخیر الصحه والغنی و الشرّ المرض و الفقر ;

از امام صادق(ع) روایت شده: امیرالمؤمنین(ع) بیمار شد، برادران [دینی] وی از آن حضرت عیادت کردند و گفتند:[حال] خود را چگونه می یابی ای امیر مؤمنان؟ فرمود: به شرّ[مبتلی شده ام]، گفتند: این کلام افرادی مانند شما نیست؟ فرمود: خداوند تعالی می فرماید <و نبلوکم بالشرّ والخیر فتنه> سلامتی و بی نیازی خیر و بیماری و تنگدستی شرّ است>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 33 - 36

36 - < عن أبی عبداللّه ( ع ) فی قوله اللّه عزّوجلّ < فکاتبوهم إن علمتم فیهم خیراً > قال الخیر أن یشهد أن لا إل-ه إلاّ اللّه و أنّ محمداً رسول اللّه ، و یکون بیده عمل یکتسب به أو یکون له حرفه ;

از امام صادق(ع) درباره قول خدای - عزّوجل - <. ..إن علمتم فیهم خیراً> روایت شده است: خیر این است که به وحدانیت خدا و رسالت حضرت محمد(ص) شهادت دهد و در دست او کاری باشد که با آن کسب درآمد کند، یا حرفه ای داشته باشد>.

111- مسابقه در عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 21 - 5

5 - رقابت در کار های پسندیده ، امری است شایسته و مورد سفارش خداوند .

سابقوا إلی مغفره من ربّکم

112- مسلمانان و عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 32 - 5

5 - مسلمانان در انجام کار های خیر ، به سه دسته ستمکار ، میانه رو و پیشتاز تقسیم می شوند .

فمنهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد و منهم سابق بالخیرت

این برداشت، براساس دیدگاه برخی از مفسران است که اظهار داشته اند: قید <بالخیرات> در <سابق بالخیرات> قرینه بر این که ظلم به نفس و یا میانه روی، در مقایسه با <خیرات> سنجیده شده است. و به قرینه آمدن این قید در <سابق بالخیرات>، از جمله های <ظالم لنفسه> و <منهم مقتصد> حذف شده است.

ص: 466

113- ملاک استحقاق خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 107 - 6

6 - خیرات و نعمت های خداوند بر پایه تفضل اوست نه بر اساس لیاقت و استحقاق انسان .

و إن یردک بخیر فلا راد لفضله

114- ممانعت از خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 38 - 3

3 - گروهی از شیاطین جنی ، درصدد فسادانگیزی و اخلال گری در کار خیراند .

و ءاخرین مقرّنین فی الأصفاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - معارج - 70 - 21 - 1

1 - انسان ، به هنگام دستیابی به خیر و خوبی ، از بهره مند شدن دیگران از آن به شدت منع می کند .

و إذا مسّه الخیر منوعًا

115- ممنوعیت اطاعت از مانعان خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 12 - 3

3 - اطاعت و اجابت خواسته های کسانی که بخیل و مانع خیراند ، ممنوع و حرام است .

و لاتطع کلّ . .. منّاع للخیر

116- منابع خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 29 - 3

3 - قرآن ، منبع خیر و برکت و موجب رشد و تعالی بشر

ص: 467

کت-ب أنزلن-ه إلیک مب-رک

<برکه> به معنای رشد و فزونی است و <مبارک> به چیزی گفته می شود که در آن رشد و فزونی باشد (مفردات راغب). مقصود از مبارک بودن قرآن این است که این کتاب، منبع خیر و برکت و مایه رشد و تعالی برای کسانی است که در آن تدبر کنند و درس بیاموزند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 12 - 3

3 - آسمان و زمین ، گنجینه های خیرات و روزی موجودات

له مقالید السم-وت و الأرض یبسط الرزق

از کلمه <مقالید> (کلیدها) و نیز جمله <یبسط الرزق>، مطلب یاد شده استفاده می شود.

117- منشأ خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 105 - 3،4

3 - خداوند ، سرچشمه خیر ها و برکت ها برای انسانهاست .

أن ینزل علیکم من خیر من ربکم

4 - نزول خیر ها و برکت ها از ناحیه خدا ، پرتوی از ربوبیت او بر انسانهاست .

أن ینزل علیکم من خیر من ربکم

برداشت فوق، با توجه به اسم <رب> استفاده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 216 - 8

8 - خداوند ، خواهان خیر و سعادت انسان است .

کتب علیکم . .. و اللّه یعلم ... عسی ان تکرهوا شیئاً و هو خیر لکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 26 - 3،12،14،15،17

3 - لزوم اقرار به مالکیّت و قدرت مطلقه خدا ، و اینکه همه نیکی ها به دست اوست .

قل اللّهم مالک الملک تؤتی الملک من تشاء . .. بیدک الخیر

12 - اصل ، در مشیّت الهی ، اعطای خیر و رحمت به انسان است .

تؤتی الملک من تشاء . .. و تعزّ من تشاء

از تقدیم اعطای ملک بر گرفتن آن <تؤتی الملک . .. و تنزع ... >، و از تقدیم اعطای عزّت بر ذلّت <تعزّ من تشاء و تذلّ ... >، مطلب فوق استفاده شده است.

ص: 468

14 - منشأ هر گونه خیر در هستی ، تنها خداوند است .

بیدک الخیر

انحصار در برداشت فوق (تنها . .. )، مستفاد از تقدیم خبر بر مبتدا است و عموم (هر گونه ... )، مستفاد از الف و لام استغراق در <الخیر>.

15 - اراده و مشیّت الهی ، جز به خیر تعلق نمی گیرد . *

بیدک الخیر

17 - قدرت مطلق خداوند ، مقتضی نشأت یافتن هر خیری از جانب اوست .

بیدک الخیر انّک علی کلّ شیء قدیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 19 - 15

15 - خداوند در بعضی از امور ناخوشایند انسان ، خیر بسیار قرار داده است .

فعسی ان تکرهوا شیئاً و یجعل اللّه فیه خیراً کثیراً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 78 - 6،8،10

6 - خیر ها را از جانب خدا دانستن و شر ها را از ناحیه پیامبر ( ص ) پنداشتن ، اندیشه برخی از مسلمانان عصر پیامبر ( ص )

و ان تصبهم حسنه یقولوا هذه من عنداللّه و ان تصبهم سیّئه یقولوا هذه من عندک

ظاهراً مراد از ضمیر در <تصبهم> مسلمانان ضعیف الایمان هستند. آنها می پنداشتند مشکلاتی که پس از مسلمان شدنشان به آنها روی آورده، از ناحیه پیامبر (ص) بوده است.

8 - خداوند ، سرچشمه و منشأ همه امور ( خوبی ها و بدی ها )

قل کلّ من عند اللّه

10 - نسبت دادن خوبی ها به خدا و بدی ها به پیامبر ( ص ) ( ثنویت ) ، نشانه دوری کامل از درک دقیق معارف الهی

فمال هؤلاء القوم لا یکادون یفقهون حدیثا

مراد از <حدیثا> به مناسبت مورد، معارف الهی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 79 - 1،7

1 - هر نیکی به انسان رسد ، از خدا است و هر بدی به او رسد ، از خود او .

ما اصابک من حسنه فمن اللّه و ما اصابک من سیّئه فمن نفسک

اگر چه مخاطب این آیه پیامبر (ص) است، ولی مقصود از آن همه افراد هستند. چون بین پیامبر (ص) و دیگران از نظر احکام واقعی و حقیقی هیچ تفاوتی نیست.

7 - پیامبر ( ص ) رسولی در جهت خیر و سعادت مردم ، نه منشأ شرور

و ان تصبهم سیّئه یقولوا هذه من عندک . .. و ارسلناک للنّاس رسولا

جمله <و ارسلناک للناس> (تو پیامبری سودمند بری مردم هستی)، در رد پندار کسانی است که وی را منشأ شرور معرفی می

ص: 469

کردند: <یقولوا هذه من عندک>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 17 - 2،3،4،5،6،8،12

2 - هیچ موجودی توان جلوگیری از خیری را که خداوند به پیامبر(ص) برساند، ندارد.

و إن یمسسک اللّه بخیر

3 - هیچ موجودی توان دفع آسیب و یا خیری را که از ناحیه خدا باشد، ندارد.

و إن یمسسک اللّه بضر فلا کاشف له إلا هو و إن یمسسک بخیر

4 - خداوند، قادر بر رساندن هر گونه خیر و ضرر به آدمی

و إن یمسسک اللّه بضر . .. و إن یمسسک بخیر فهو علی کل شیء قدیر

5 - تنها خدای قادر بر رساندن هر گونه ضرر و یا منفعت به آدمی، شایسته پرستش و ولایت می باشد.

أغیر اللّه أتخذ ولیا . .. و إن یمسسک اللّه بضر ... فهو علی کل شیء قدیر

6 - اقتدار بر رساندن هر گونه خیر و شر، از شؤون ولایت الهی است.

أغیر اللّه أتخذ ولیا . .. و إن یمسسک اللّه بضر ... فهو علی کل شیء قدیر

8 - تعدد منشأ برای خیر و شر، پنداری باطل و موهوم است.

و إن یمسسک اللّه بضر فلا کاشف له إلا هو و إن یمسسک بخیر فهو علی کل شیء قدیر

12 - برای رفع کاستیها و جلب خیر، تنها باید به خدا متکی و امیدوار بود.

و إن یمسسک اللّه بضر فلا کاشف له إلا هو و إن یمسسک بخیر فهو علی کل شیء قدیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 18 - 2،5

2 - قدرت بدون رقیب خداوند در رساندن خیر و شر به آدمی، نشانه اقتدار و غلبه او بر تمامی بندگان

و إن یمسسک اللّه بضر . .. و هو القاهر فوق عباده

5 - نفع و ضرر رساندن خداوند به آدمیان بر اساس حکمت و آگاهی

و إن یمسسک اللّه بضر فلا کاشف له إلا هو . .. هو الحکیم الخبیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 54 - 13،14

13 - خداوند ، سرچشمه افاضه خیر ها و برکت ها به تمام جهانیان

تبارک اللّه رب العلمین

14 - افاضه خیر ها و برکت ها بر جهانیان ، برخاسته از ربوبیت خداوند است .

تبارک اللّه رب العلمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 31 - 13

ص: 470

13- خداوند ، اعطاکننده خیر و نیکی به انسان ها و رساننده آنان به مقام های معنوی است .

لا أقول . .. لن یؤتیهم الله خیراً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 76 - 6

6- همه خیرات و ارزش های موجودات عالم ، از آنِ خداوند است .

أینما یوجّهه لایأت بخیر

بی تردید همه موجودات از نوعی خیر و ارزش رسانی برخوردارند. بنابراین نفی خیررسانی از موجودات، دلیل بر این است که منشأ همه خیرات خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 83 - 9

9- خداوند ، تنها خیر و نعمت به انسان ها عطا می کند .

إذا أنعمنا علی الإنس-ن . .. و إذا مسّه الشرّ

از اینکه در آیه خداوند منشأ نعمتها معرفی شده اما شرور به او نسبت داده نشده است نکته فوق استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 31 - 4

4- اعطای خیر و برکت به موجودات ، در اختیار خداوند و به خواست او است .

و جعلنی مبارکًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 73 - 10

10 - خداوند خیر محض و پاینده ترین موجود است .

واللّه خیر و أبقی

<خیر> در دو معنا به کار می رود: 1- معنای وصفی (خیر مقابل شر) 2- معنای تفضیلی در این آیه گر چه هر دو معنا قابل توجیه است، ولی در برداشت یاد شده معنای وصفی مورد نظر است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 50 - 1،6

1- قرآن ، منشأ برکات و خیرات فراوان و منافع بسیار و دائمی برای بشر

و ه-ذا ذکر مبارک أنزلن-ه

مشارالیه <ه-ذا> قرآن است که در اذهان حضور دارد و <البرکه> به معنای خیر بسیار و ثابت و سود فراوان است. توصیف قرآن به <مبارک> گویای این معنا است که قرآن منشأ خیرات و منافع بسیار برای بشر است.

6- قرآن ، به عنوان کتاب بیدارگر و منشأ خیر و برکت ، قابل انکار و تردید نیست .

ص: 471

ه-ذا ذکر مبارک أنزلن-ه أفأنتم له منکرون

خداوند، قرآن را به عنوان کتاب بیدارگر (ذکر) و مایه خیر و برکت (مبارک) معرفی کرده و سپس انکار این حقیقت از سوی مشرکان را مورد سرزنش قرار داده است. این سرزنش می تواند بیانگر برداشت یاد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 80 - 12

12- پیامبران ، واسطه خیر رساندن به مردم از ناحیه خدا

داود . .. و علّمن-ه صنعه لبوس لکم لتحصنکم من بأسکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 1 - 1

1 - خداوند ، منشأ خیرات و برکات است .

تبارک الذی

<تبارُک> (مصدر <تبارَک>) هم می تواند از <بَرَک> (لزم و ثبت) باشد وهم از <برکه> (خیر بسیار) (برگرفته از لسان العرب). برداشت یاد شده براساس احتمال دوم است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 2 - 2

2 - فرمان روایی خداوند بر جهان هستی ، نشانگر منشأ خیرات بودن او برای جهانیان است .

تبارک الذی نزّل الفرقان علی عبده . .. الذی له ملک السم-وت و الأرض

برداشت یاد شده بر این مبنا استوار است که جمله <الذی له. ..> بدل برای جمله <الذی نزّل...> باشد. بر این اساس، ارتباط میان مبارک بودن خداوند و پادشاهی او، حقیقت یاد شده را، می رساند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 10 - 1

1 - خداوند ، منشأ خیرات و برکات است .

تبارک الذی

<تبارُک> (مصدر <تبارَک>) می تواند از <بَرَک> (لزوم و ثبت) باشد. و یا از <برکه> (خیر بسیار) باشد (برگرفته از لسان العرب). برداشت فوق، براساس احتمال دوم است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 61 - 1

1 - خداوند ، منشأ خیرات و برکات

تبارک الذی

<تبارُک> (مصدر <تبارَک>) می تواند از <بَرَک> (لَزَم و ثَبَت) و یا از <برکه> (خیر بسیار) باشد. برداشت فوق، بر پایه احتمال

ص: 472

دوم است (برگرفته از لسان العرب).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 8 - 5

5 - خدای تعالی ، منبع خیرات و برکات

أن بورک من فی النّار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 15 - 5

5 - خدا ، سرچشمه همه خوبی ها و زیبایی ها است .

و قالا الحمد للّه

ستایش، همواره در برابر کمال ها و زیبایی ها واقع می شود و به مقتضای <الحمد للّه> که هر ستایشی را مخصوص خدا قرار داده، استفاده می شود که هر خوبی و حسن از آن او و او سرچشمه همه آنها است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 64 - 14،15

14 - خداوند ، منشأ خیرات و برکات برای جهانیان

فتبارک اللّه ربّ الع-لمین

<تبارُک> (مصدر <تبارَک>) چنانچه از برکت گرفته شده باشد، به معنای افاضه برکت ها و خیرها و اگر از بَرَکَ (لَزَمَ و ثَبَتَ) گرفته شده باشد، به معنای جاودانگی و همیشگی خواهد بود (برگرفته از لسان العرب).

15 - افاضه خیر ها و برکت ها بر جهانیان ، برخاسته از ربوبیت خداوند است .

فتبارک اللّه ربّ الع-لمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 5 - 6

6 - رعایت حرمت پیامبر ( ص ) ، دارای خیر و منفعت برای خود مؤمنان

و لو أنّهم صبروا . .. لکان خیرًا لهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 78 - 3،5

3 - خداوند ، سرچشمه همه خیر ها و برکت ها

تب-رک اسم ربّک

<تبارک>، چنانچه از <بَرَکَ> (لزم و ثبت) گرفته شده باشد دربردارنده معنای جاودانگی است و اگر از <برکه> گرفته شده باشد، متضمن افاضه خیرها و برکت ها است.

5 - افاضه خیر ها و برکت ها ، برخاسته از ربوبیت خداوند

ص: 473

تب-رک اسم ربّک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 1 - 2،4،7

2 - خداوند ، منشأ خیرات و برکات است .

تب-رک

4 - افاضه خیر ها و برکت ها از سوی خداوند ، برخاسته از فرمانروایی انحصاری او بر جهان است .

تب-رک الذی بیده الملک

برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که جمله <الذی بیده الملک> می تواند در مقام توضیح و تبیین <تبارک> باشد.

7 - افاضه خیر ها و برکت ها از سوی خداوند ، برخاسته از قدرت مطلق و بی پایان او است .

تب-رک الذی . .. هو علی کلّ شیء قدیر

برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که جمله <و هو علی کلّ شیء قدیر> می تواند در مقام توضیح و تبیین <تبارک> قرار داشته باشد.

118- منشأ خیر اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - ضحی - 93 - 4 - 4

4 - خیر دنیا و آخرت ، به دست خداوند است .

ربّک . .. و للأخره خیر لک من الأُولی

119- منشأ خیر بودن محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - کوثر - 108 - 1 - 1

1 - خداوند ، پیامبر ( ص ) را از خوبی های فراوان برخوردار ساخت .

إنّا أعطین-ک الکوثر

بر حروف اصلی <کوثر> (کاف، ثاء و راء)، حرف <واو> اضافه شد تا بر افزون بودن وصف کثرت دلالت کند; این کلمه نام نهری در بهشت نیز می باشد (مقاییس اللغه). به مردی که سرور و دارای خیر فراوان باشد <کوثر> گفته می شود (صحاح) و در معنای آن، عدد فراوان نیز گفته شده است. (مصباح)

ص: 474

120- منشأ خیر دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - ضحی - 93 - 4 - 4

4 - خیر دنیا و آخرت ، به دست خداوند است .

ربّک . .. و للأخره خیر لک من الأُولی

121- موارد خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 180 - 3

3 - ثروت و دارایی خیر است .

إن ترک خیراً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 184 - 15،17،19،21

15 - تکالیف دینی اگر از سر میل و رغبت انجام گیرد ، در پی دارنده ثمراتی نیکوست .

فمن تطوع خیراً فهو خیر له

<تطوع> از طاعت (پیروی کردن) گرفته شده است و چون متعدی استعمال شده، متضمن معنای <أتی> (انجام داد) نیز می باشد. بنابراین <فمن تطوع خیراً ...>; یعنی، هر کس کار نیکی را از روی طاعت به جا آورد.

17 - پرداخت فدیه به جای روزه - در صورت مشقت بار بودن روزه - از اعمال خیر است .

و علی الذین یطیقونه فدیه . .. فمن تطوع خیراً

19 - روزه از اعمال خیر و در بردارنده منافعی برای روزه داران است .

و أن تصوموا خیر لکم

21 - تنها افراد دانا ، به نیکویی و منفعت بخشی روزه آگاهند .

و أن تصوموا خیر لکم إن کنتم تعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 215 - 4،14

4 - دارایی های انسان ، خیر است .

قل ما انفقتم من خیر

<من خیر>، بیان <ما> در <ما انفقتم> است.

14 - انفاق ، عملی پسندیده و خیر است .

ما انفقتم من خیر . .. و ما تفعلوا من خیر

ص: 475

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 220 - 6،9

6 - اصلاح امور ایتام ، خیر است .

اصلاح لهم خیر

9 - معاشرت و اصلاح امور ایتام ، بهتر از پرهیز از معاشرت با آنان است .

و یسئلونک عن الیتامی قل اصلاح لهم خیر و ان تخالطوهم فاخوانکم

بنابراینکه <خیر>، افعل التفضیل باشد. گویا مسلمانان به خاطر آیات شدیداللّحنی که درباره چگونگی رفتار با ایتام و اموال آنان نازل شده بود از معاشرت با آنان پرهیز داشتند که آیه مزبور، پرهیز را رد کرده و معاشرت برادرانه و دخالت اصلاح طلبانه در امور آنان را تجویز کرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 127 - 23

23 - رعایت حقوق زنان ، یتیمان ، مستضعفان و اقامه قسط ، از مصادیق بارز خیرات و نیکیها

و ما تفعلوا من خیر فإنّ اللّه کان به علیماً

<من خیر> می تواند اشاره به تکالیفی باشد که در آیه آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 19 - 4

4 - خیر و صلاح انسان ها در پرهیز از ستیزه جویی با خدا و رسول او

و إن تنتهوا فهو خیر لکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 3 - 9

9 - اسلام ، مایه خیر و سعادت انسانهاست .

فإن تبتم فهو خیر لکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 89 - 4

4 - خیر و رستگاری واقعی ، دستیابی به بهشت و زندگی جاودان بهشتی است .

أولئک لهم الخیرت و أولئک هم المفلحون. أعد اللّه لهم جنت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مزمل - 73 - 20 - 37

37 - شب زنده داری ، تلاوت قرآن ، اقامه نماز ، پرداخت زکات و انفاق ، از مظاهر نیکوکاری و مصداق های بارز کار های خیر

تقوم أدنی من ثلثی الّیل . .. فاقرءوا ما تیسّر من القرءان ... و ما تقدّموا لأنفسک

ص: 476

122- موانع خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 219 - 6

6 - شراب و قمار ، موجب کُندی و بازماندن انسان از ثواب و خیر

قل فیهما اثم کبیر

<الاثم>: اسم للافعال المُبطئه عن الثواب (مفردات راغب. )

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 33 - 4

4 - رفتار و کردار بازدارنده از خیر و ثواب، از محرمات الهی است.

إنما حرم ربی . .. الإثم

کلمه <الإثم> به معنای افعالی است که مایه تأخیر در رسیدن به ثواب می شود. (مفردات راغب).

123- موجبات خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 1 - 5

5 - قرآن ، مایه خیر و برکت بسیار برای انسان های مؤمن

تبارک الذی نزّل الفرقان

برداشت فوق به خاطر این نکته است که قرآن، برای انسان ها نازل شده است. پس برکات و خیرات این کتاب مبارک هم به انسان ها باز خواهد گشت.

124- موفقیت در عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 88 - 26

26- موفقیت آدمی در انجام کار های نیک ، در گرو امداد و یاری خداوند است .

و ما توفیقی إلاّ بالله

ص: 477

125- نزول خیر بر مسلمانان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 105 - 2،8

2 - کفرپیشگان ( یهود ، نصارا و مشرکان ) ناخشنود از نزول کمترین خیر ، بر مسلمانان

ما یودّ الذین کفروا . .. أن ینزل علیکم من خیر

نکره آوردن <خیر> به همراه <من> زایده در آیه، حکایت از آن دارد که: مشرکان کمترین خیری را برای مسلمانان نمی پسندیدند.

8 - ناخشنودی کفرپیشگان از نایل شدن مؤمنان به خیر و برکت ، بازدارنده رحمت الهی بر اهل ایمان نخواهد شد .

ما یودّ الذین کفروا . .. أن ینزل علیکم من خیر و اللّه یختص برحمته من یشاء

126- نشانه های خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 61 - 9

9 - آفرینش ستارگان ، خورشید و ماه تابان ، جلوه ای از برکات و خیرات خداوند .

تبارک الذی جعل فی السماء بروجًا . .. و قمرًا منیرًا

127- نیت در عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 84 - 8

8 - خوبی هرکار ، علاوه بر صدور آن به نیت خیر ، در گرو هماهنگی آن با سایر خواسته ها و دستورات خداوند است .

و ما أعجلک . .. و عجلت إلیک ربّ لترضی

با وجود آن که موسی(ع) در تعجیل خود، نیت خیر داشته است; ولی بازخواست شدن او دال براین مطلب است که صرف داشتن نیت خیر، برای برتری یافتن عمل کافی نیست; بلکه باید با ادله دیگر آن عمل را سنجید. اگر در تعارض نبود، آن گاه بدان اقدام کرد.

128- نیت عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 105 - 8

8 - نیت عملِ خیر و فراهم ساختن زمینه های انجام آن ، برابر است با انجام کامل آن در بینش الهی

ص: 478

قد صدّقت الرءیا إنّا کذلک نجزی المحسنین

برداشت یاد شده از آن جا است که ابراهیم(ع) به قصد قربانی کردن فرزندش اسماعیل، تمامی مقدمات آن را تا خواباندن وی بر زمین و به دست گرفتن کارد انجام داد و خداوند همین مقدار از تلاش آن حضرت را، انجام کامل ذبح تلقی فرمود و از ایشان قبول کرد.

129- واسطه خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 80 - 12

12- پیامبران ، واسطه خیر رساندن به مردم از ناحیه خدا

داود . .. و علّمن-ه صنعه لبوس لکم لتحصنکم من بأسکم

130- وعده پاداش عمل خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - زلزله - 99 - 8 - 6

6 - ترغیب به کار خیر و وعده پاداش به آن ، مقدّم بر تهدید در امر تربیت

فمن یعمل مثقال ذرّه خیرًا یره . و من یعمل مثقال ذرّه شرًّا یره

131- هماهنگی ممانعت از خیر با حق ستیزی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 25 - 2

2- کفر ، حق ستیزی ، سد کردن راه خیر و خوبی ، تجاوز و شکّ آفرینی ، حلقه هایی به هم پیوسته

فی جهنّم کلّ کفّار عنید . منّاع للخیر معتد مریب

132- هماهنگی ممانعت از خیر با شبهه افکنی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 25 - 2

2- کفر ، حق ستیزی ، سد کردن راه خیر و خوبی ، تجاوز و شکّ آفرینی ، حلقه هایی به هم پیوسته

فی جهنّم کلّ کفّار عنید . منّاع للخیر معتد مریب

ص: 479

133- هماهنگی ممانعت از خیر با کفر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 25 - 2

2- کفر ، حق ستیزی ، سد کردن راه خیر و خوبی ، تجاوز و شکّ آفرینی ، حلقه هایی به هم پیوسته

فی جهنّم کلّ کفّار عنید . منّاع للخیر معتد مریب

134- خیر و شر

{خیر و شر}

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 216 - 2،3،4،5،6،12،15

2 - جنگ و خونریزی ، امری ناخوشایند برای انسان

کتب علیکم القتال و هو کُره لکم

3 - وجود اموری ناخوشایند که نهایتاً برای انسان خیر است .

عسی ان تکرهوا شیئاً و هو خیر لکم

4 - وجود اموری خوشایند ، که نهایتاً برای انسان شرّ است .

و عسی ان تحبّوا شیئاً و هو شر لکم

5 - جنگ و جهاد ، امری خیر برای مؤمنان ، علی رغم ظاهر ناخوشایند آن

کتب علیکم القتال و هو کره لکم و عسی ان تکرهوا شیئاً و هو خیر لکم

6 - خوشایندی و ناخوشایندی انسان ، ملاک خیر و شر نیست .

و عسی ان تکرهوا شیئاً و هو خیر لکم

12 - آگاهی خداوند به مصالح و مفاسد احکام و خیر و شر امور

و اللّه یعلم و انتم لا تعلمون

15 - محدودیّت آگاهی انسان ، نسبت به کلیّه مصالح و مفاسد احکام و خیر و شر امور

و انتم لا تعلمون

خیرخواهان

135- خیرخواهان برای خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 480

7 - توبه - 9 - 91 - 11

11 - خیرخواهان برای خدا و رسول ، از محسنانند .

إذا نصحوا للّه و رسوله ما علی المحسنین من سبیل

136- خیرخواهان قارون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 77 - 11

11 - قوم خیرخواه قارون ، خواهان بسنده کردن وی به سهم خویش و صرف کردن مازاد آن در راه خدا

و لاتنس نصیبک من الدنیا

137- خیرخواهان محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 91 - 11

11 - خیرخواهان برای خدا و رسول ، از محسنانند .

إذا نصحوا للّه و رسوله ما علی المحسنین من سبیل

138- خیرخواهان موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 20 - 7

7 - مرد ناشناس ، از جمله خیرخواهان موسی ( ع ) بود .

إنّی لک من الن-صحین

139- قبول مواعظ خیرخواهان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 79 - 9

9 - ضرورت محبت به خیرخواهان جامعه و پذیرش پند ها و نصایح آنان

و لکن لاتحبون النصحین

ص: 481

140- قوم ثمود و خیرخواهان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 79 - 7

7 - اشراف کفرپیشه قوم ثمود ، بیزار از خیرخواهان و نصیحت گران

نصحت لکم و لکن لاتحبون النصحین

141- محبت به خیرخواهان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 79 - 9

9 - ضرورت محبت به خیرخواهان جامعه و پذیرش پند ها و نصایح آنان

و لکن لاتحبون النصحین

142- خیرخواهی

{خیرخواهی}

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 236 - 17

17 - تحریک احساسات خیرخواهانه ، از روش های قرآن ، جهت ایجاد انگیزه برای انجام وظایف

متّعوهنّ . .. حقّاً علی المحسنین

معمولا جمله هایی نظیر <نیکوکاران چنین و چنان می کنند> که حکم، مستند به نیکوکاران و امثال آنان شده، برای تحریک حِسّ خیرخواهی و نیکوکاری است که خداوند، از این روش استفاده کرده است.

143- آثار اعراض از خیرخواهی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 79 - 8

8 - جوامع بی اعتنا به پیام های الهی و بیزار از خیرخواهی نصیحت گران ، در خطر هلاکت و نابودی

فأخذتهم الرجفه . .. نصحت لکم و لکن لاتحبون النصحین

ص: 482

144- آثار خیرخواهی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 91 - 12،13،14

12 - اشخاص معذور و معاف شده از جهاد ، در صورت داشتن حسن نیت و خیرخواه بودن ، از محسنان به حساب می آیند .

لیس علی الضعفاء . .. إذا نصحوا للّه و رسوله ما علی المحسنین من سبیل

13 - اشخاص معذور از جهاد ، در صورت خیرخواهی برای دین و رهبر جامعه اسلامی ، مصون از عذاب و کیفر تخلف از جنگ

الذین کفروا منهم عذاب ألیم . .. ما علی المحسنین من سبیل

14 - معاف شدگان از جهاد ، در صورت داشتن حسن نیت و خیرخواه بودن ، باید از هر گونه تعرض در جامعه مصون باشند .

لیس علی الضعفاء . .. إذا نصحوا للّه و رسوله ما علی المحسنین من سبیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 10 - 14

14 - حاکمیت رحمت الهی بر جامعه ، منوط به خیر خواهی آحاد مردم نسبت به یکدیگر *

إنّما المؤمنون إخوه فأصلحوا بین أخویکم و اتّقوا اللّه لعلّکم ترحمون

خطاب <لعلّکم ترحمون> عام است و به حاکمیت رحمت الهی بر عموم جامعه نظر دارد و صدر آیه، حرکت اصلاح آفرین افراد جامعه را شرط این رحمت فراگیر قلمداد کرده است.

145- آثار خیرخواهی مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 38 - 16

16 - اقدامات خردمندانه و حرکت های خیرخواهانه اجتماعی اهل ایمان ، مکمل عبادت های فردی آنان است .

و أقاموا الصلوه و أمرهم شوری بینهم و ممّا رزقن-هم ینفقون

146- ارزش خیرخواهی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 62 - 9

9 - خیرخواهی برای مردم ، از ارزش های متعالی در ادیان الهی

و أنصح لکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 68 - 11

ص: 483

11 - خیرخواهی و امین بودن ، از ارزش های متعالی در ادیان الهی

و أنا لکم ناصح أمین

147- اشتهار به خیرخواهی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 68 - 8

8 - هود در میان قومش به درستکاری و خیرخواهی شهرت داشت .

أبلغکم . .. و أنا لکم ناصح أمین

آوردن <ناصح> و <أمین> به صورت وصف، در مقابل بیان تبلیغ رسالت به صورت فعل <أبلغکم>، می تواند اشاره به این نکته داشته باشد که خیرخواهی و درستکاری هود(ع) مخصوص زمان رسالت وی نبوده بلکه پیش از آن نیز بدان شهرت داشته است.

148- اشراف قوم ثمود و خیرخواهی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 34 - 1

1 - مبارزه اشراف جامعه پس از نوح با پیامبرشان ، در چهره خیر اندیشی و مصلحت طلبی برای مردم

و لئن أطعتم بشرًا . .. لخ-سرون

149- اشراف قوم عاد و خیرخواهی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 34 - 1

1 - مبارزه اشراف جامعه پس از نوح با پیامبرشان ، در چهره خیر اندیشی و مصلحت طلبی برای مردم

و لئن أطعتم بشرًا . .. لخ-سرون

150- اصالت خیرخواهی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 11 - 2

2- خیرطلبی در انسان ، اصیل و در پی شرّ بودنش ، تبعی و غیر اصیل است .

و یدع الإنس-ن بالشرّ دعاءه بالخیر

ص: 484

برداشت فوق از تشبیه شرخواهی انسان به طالب خیر بودنش استفاده گردیده است; یعنی، همان طور که انسان همواره و به طور طبیعی و اصیل طالب خیر است، به دنبال شر هم خواهد رفت.

151- اظهار خیرخواهی برادران یوسف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 11 - 8

8- فرزندان یعقوب در حضور او ، بر خیرخواهی خویش نسبت به یوسف ( ع ) تأکید کردند .

ما لک لاتأمنّا علی یوسف و إنا له لن-صحون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 12 - 4

4- برادران یوسف با اظهار علاقه به رفع نیاز های طبیعی یوسف ( ع ) ( حضور در مرتع و گردش و بازی ) درصدد اثبات خیرخواهی خویش نسبت به او بودند .

و إنا له لن-صحون. أرسله معنا غدًا یرتع و یلعب

<رتع> (مصدر یرتع) استفاده فراوان از خوراکیها و نوشیدنیهای باغستانها ، مزارع و مراتع است.

152- اظهار خیرخواهی شعیب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 178 - 5

5 - تأکید شعیب ( ع ) بر خیرخواهی خود ، مبنی بر تضمین منافع مردم < ایکه > در پرتو رسالت وی

إنّی لکم رسول أمین

برداشت یاد شده با توجه به قید <لکم> (با لام انتفاع) استفاده می شود.

153- اظهار خیرخواهی صالح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 143 - 5

5 - تصریح صالح ( ع ) بر خیرخواهی خود و تضمین منافع ثمودیان در پرتو رسالت خویش

إنّی لکم رسول أمین

برداشت یاد شده، با توجه به قید <لکم> (همراه با لام انتفاع) استفاده می شود.

ص: 485

154- اظهار خیرخواهی لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 162 - 5

5 - تصریح لوط ( ع ) بر خیرخواهی خود و تضمین منافع ثمودیان در پرتو رسالت وی

إنّی لکم رسول أمین

برداشت یاد شده با توجه به قید <لکم> (برای شما) به دست می آید.

155- اظهار خیرخواهی نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 107 - 5

5 - تلاش نوح ( ع ) برای نمایاندن خیرخواهی خود و تضمین منافع قومش در پرتو رسالت خویش

إنّی لکم رسول أمین

برداشت یاد شده با توجه به قید <لکم> به دست می آید.

156- اظهار خیرخواهی هود(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 125 - 5

5 - تصریح هود ( ع ) بر خیرخواهی خود و تضمین منافع عادیان در پرتو رسالت خویش

إنّی لکم رسول أمین

برداشت یاد شده با توجه به قید <لکم> - با لام انتقاع - استفاده می شود.

157- اهمیت خیرخواهی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 10 - 14

14 - حاکمیت رحمت الهی بر جامعه ، منوط به خیر خواهی آحاد مردم نسبت به یکدیگر *

إنّما المؤمنون إخوه فأصلحوا بین أخویکم و اتّقوا اللّه لعلّکم ترحمون

خطاب <لعلّکم ترحمون> عام است و به حاکمیت رحمت الهی بر عموم جامعه نظر دارد و صدر آیه، حرکت اصلاح آفرین افراد

ص: 486

جامعه را شرط این رحمت فراگیر قلمداد کرده است.

158- تظاهر به خیرخواهی رهبران شرک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 28 - 3،5

3 - پیشوایان شرک با تظاهر به خیرخواهی ، عامل اصلی فریب خوردن و دور شدن از مسیر خیر و حق در دیدگاه مشرکانِ گمراه شده

قالوا إنّکم کنتم تأتوننا عن الیمین

<یمین> می تواند مشتق از <یمن> (خیر و برکت) باشد. بر این اساس، معنای آیه چنین می شود: شما از سر خیرخواهی به سراغ ما می آمدید. اما متعدی شدن فعل <تأتوننا> به <عن> - که برای مجاوزت است - موجب می شود که این کلمه متضمن معنای <تصددننا> - که متناسب با معنای مجاوزت است - باشد. بر این اساس، پیام اصلی آیه چنین خواهد بود: شما بودید که در ظاهر از سر خیرخواهی به سراغ ما آمده و ما را از مسیر حق و خیر گمراه می کردید.

5 - استفاده از قدرت و تظاهر به خیرخواهی ، از روش های پیشوایان کفر و شرک برای فریب و گمراهی توده ها

قالوا إنّکم کنتم تأتوننا عن الیمین

159- تظاهر به خیرخواهی شیطان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 120 - 7

7 - پوشش خیرخواهی ، روش شیطان برای وسوسه در دل آدمیان و فریب آنان

فوسوس إلیه الشیط-ن فقال هل أدّلک

160- تظاهر به خیرخواهی فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 26 - 13

13 - تظاهر به خیرخواهی و صلاح اندیشی ، برای دین و دنیای مردم از سوی فرعون

إنّی أخاف أن یبدّل دینکم أو أن یظهر فی الأرض الفساد

ص: 487

161- خیرخواهی ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 16 - 3

3 - ابراهیم ( ع ) برای قوم خود ، خیرخواه بود .

و إبرهیم إذ قال لقومه اعبدوا اللّه . .. ذلکم خیر لکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 24 - 3

3 - قوم ابراهیم ، برای رویارویی با خیرخواهی او برای آنان ، به خشونت متوسل شدند .

و إبرهیم إذ قال لقومه . .. ذلکم خیر لکم ... فما کان جواب قومه إلاّ أن قالوا اقتل

162- خیرخواهی ادیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 96 - 7

7 - ادیان الهی خواستار بهبود وضع اقتصادی مردم و خواهان برخورداری آنان از انواع خیر ها و برکت های مادی

لفتحنا علیهم برکت من السماء و الأرض

163- خیرخواهی انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 62 - 8

8 - پیامبران الهی ، خیرخواه امت های خویش

و أنصح لکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 68 - 9

9 - پیامبران ، خیرخواه امت های خویش و انسانهایی امین و درستکار

و لکنی رسول . .. و أنا لکم ناصح أمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 156 - 2

2 - پیامبران الهی در اندیشه رساندن امت خویش به حیاتی زیبنده و نیکو در دنیا و سعادت و نیکبختی در آخرت

ص: 488

و اکتب لنا فی هذه الدنیا حسنه و فی الاخره

164- خیرخواهی انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 11 - 1،2

1- انسان ، شرّ و بدی را چونان خیر و خوبی ، طالب و خواستار است .

و یدع الإنس-ن بالشرّ دعاءه بالخیر

مراد از <دعا> مطلق درخواست است اعم از اینکه به لفظ دعا باشد و یا به غیر آن.

2- خیرطلبی در انسان ، اصیل و در پی شرّ بودنش ، تبعی و غیر اصیل است .

و یدع الإنس-ن بالشرّ دعاءه بالخیر

برداشت فوق از تشبیه شرخواهی انسان به طالب خیر بودنش استفاده گردیده است; یعنی، همان طور که انسان همواره و به طور طبیعی و اصیل طالب خیر است، به دنبال شر هم خواهد رفت.

165- خیرخواهی برای خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 6 - 3

3 - خیرخواهی برای اعضای خانواده و تربیت دینی آنان ، تکلیفی بایسته برعهده سرپرست و مدیر خانواده

قوا . .. أهلیکم نارًا

برداشت یاد شده، به خاطر این نکته است که مصداق اصلی تلاش برای حفاظت اعضای خانواده از دوزخی شدن آنان، تربیت دینی آنان و گزینش راه و روش خیرخواهانه در این راستا است.

166- خیرخواهی برای خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 91 - 7

7 - معاف شدگان از جنگ ، باید در پشت جبهه حمایتگر رزمندگان و خیرخواه خدا و رسولش باشند .

لیس علی الضعفاء . .. إذا نصحوا للّه و رسوله

ص: 489

167- خیرخواهی برای دین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 91 - 9،10،13

9 - لزوم خیرخواهی مؤمنان برای دین و پیامبر ( ص ) و رهبر الهی

إذا نصحوا للّه و رسوله

10 - خیرخواهی برای دین و رهبر الهی ، تکلیفی همگانی و ساقط نشدنی

لیس علی الضعفاء . .. إذا نصحوا للّه و رسوله

برداشت فوق بدان دلیل است که جهاد در موارد ضعف، بیماری و تهیدستی ساقط می شود ولی <نصح> (خیرخواهی) ساقط نمی شود.

13 - اشخاص معذور از جهاد ، در صورت خیرخواهی برای دین و رهبر جامعه اسلامی ، مصون از عذاب و کیفر تخلف از جنگ

الذین کفروا منهم عذاب ألیم . .. ما علی المحسنین من سبیل

168- خیرخواهی برای رهبران دینی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 91 - 9،10،13

9 - لزوم خیرخواهی مؤمنان برای دین و پیامبر ( ص ) و رهبر الهی

إذا نصحوا للّه و رسوله

10 - خیرخواهی برای دین و رهبر الهی ، تکلیفی همگانی و ساقط نشدنی

لیس علی الضعفاء . .. إذا نصحوا للّه و رسوله

برداشت فوق بدان دلیل است که جهاد در موارد ضعف، بیماری و تهیدستی ساقط می شود ولی <نصح> (خیرخواهی) ساقط نمی شود.

13 - اشخاص معذور از جهاد ، در صورت خیرخواهی برای دین و رهبر جامعه اسلامی ، مصون از عذاب و کیفر تخلف از جنگ

الذین کفروا منهم عذاب ألیم . .. ما علی المحسنین من سبیل

169- خیرخواهی برای محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 91 - 7،9

7 - معاف شدگان از جنگ ، باید در پشت جبهه حمایتگر رزمندگان و خیرخواه خدا و رسولش باشند .

لیس علی الضعفاء . .. إذا نصحوا للّه و رسوله

9 - لزوم خیرخواهی مؤمنان برای دین و پیامبر ( ص ) و رهبر الهی

إذا نصحوا للّه و رسوله

ص: 490

170- خیرخواهی برای مردم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 79 - 6

6 - صالح ، پیامبری دلسوز و خیرخواه مردم

و نصحت لکم

171- خیرخواهی برای مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 81 - 7

7- خداوند ، حامی مؤمن و تقدیر کننده خیر و مصلحت برای او است .

فکان أبواه مؤمنین . .. فأردنا أن یبدلهما ربّهما خیرًا منه زکوه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 28 - 17

17 - مؤمنان نمی توانند در برابر جامعه خویش بی تفاوت باشند ; بلکه باید برای دوستان و همکیشان خود ، خیرخواه و نسبت به کافران و دشمنانِ اصلاح ناپذیر ، آرزوی نابودی کنند .

ربّ اغفر لی . .. و للمؤمنین و المؤمن-ت و لاتزد الظ-لمین إلاّ تبارًا

برداشت یاد شده، از دعای خیر نوح(ع) برای مؤمنان و نفرین علیه کافران و دشمنان دعوتش، استفاده می شود.

172- خیرخواهی بندگان خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 74 - 21

21 - دعا برای صلاح و نیک شدن همسر و فرزندان و خیرخواهی برای ایشان ، از اوصاف بندگان خالص خدا و امری پسندیده و مورد تشویق خداوند

و الذین یقولون ربّنا هب لنا من أزوجنا و ذرّی-ّتنا قرّه أعین و اجعلنا للمتّقین إم

ص: 491

173- خیرخواهی بنی اسرائیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 77 - 13

13 - رواج اخلاق خیرخواهی و امر به معروف و نهی از منکر ، در میان مردم عصر موسی

و ابتغ فیما ءاتیک اللّه الدار الأخره و لاتنس نصیبک من الدنیا و أحسن

174- خیرخواهی پیروان موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 20 - 6

6 - موسی ( ع ) ، برخوردار از هوادارانی وفادار ، دلسوز و خیرخواه در کاخ فرعون

إنّی لک من الن-صحین

تعبیر <من الناصحین> نشانگر آن است که هواداران موسی در کاخ فرعون بسیار بودند و مرد ناشناس تنها یکی از آنان بود.

175- خیرخواهی حبیب نجار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 20 - 5

5 - حبیب نجار ، مردی خیرخواه و در امر دین کوشا بود .

و جاء من أقصا المدینه رجل یسعی

برداشت یاد شده از تعبیر <یسعی> استفاده شده است که صفت برای <رجل> می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 27 - 5

5 - خیرخواهی مؤمن انطاکیه ، برای مردمش حتی پس از مرگ خود

قیل ادخل الجنّه قال ی-لیت قومی یعلمون . بما غفر لی ربّی و جعلنی من المکرمین

برداشت یاد شده از آن جا است که مؤمن انطاکیه بعد از شهادت خود، به فکر مردمش بوده و آرزو می کرد که آنان آگاه شوند.

176- خیرخواهی خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 58 - 13

ص: 492

13 - لطف و عنایت و خیرخواهی خداوند نسبت به بندگان

انّ اللّه نعمّا یعظکم به

با توجّه به کلمه <موعظه> که در آن خیرخواهی و لطف و عنایت موعظه کننده نهفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 59 - 28

28 - خیراندیشی و فرجام نگری ، مبنای توصیه های خداوند

ذلک خیر و احسن تاویلا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 81 - 7

7- خداوند ، حامی مؤمن و تقدیر کننده خیر و مصلحت برای او است .

فکان أبواه مؤمنین . .. فأردنا أن یبدلهما ربّهما خیرًا منه زکوه

177- خیرخواهی دایه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 12 - 9

9 - خیرخواهی و توانمندی بر دایگی و پرستاری ، از معیار های بایسته برای گزینش دایه و سرپرست برای فرزندان شیرخوار

قالت هل أدلّکم علی أهل بیت یکفلونه لکم و هم له ن-صحون

178- خیرخواهی در ادیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 62 - 9

9 - خیرخواهی برای مردم ، از ارزش های متعالی در ادیان الهی

و أنصح لکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 68 - 11

11 - خیرخواهی و امین بودن ، از ارزش های متعالی در ادیان الهی

و أنا لکم ناصح أمین

ص: 493

179- خیرخواهی ذوالقرنین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 94 - 4

4- قوم درگیر با یأجوج و مأجوج ، به ذوالقرنین و به توان مندی و خیرخواهی وی اذعان کردند .

قالوا ی-ذا القرنین إنّ یأجوج و مأجوج مفسدون فی الأرض

با این که <ذوالقرنین> بومی منطقه مورد بحث نبود، ولی با قرائن و شواهد و دیدن قدرت علمی و اجرایی او، مردم، به این نکته واقف شدند که او، کسی است که می تواند سدّی غیر قابل نفوذ در برابر حملات دشمنان برای آنان برپا کند و نیز به خیر خواهی او و این که او غرضی مادّی و قصدی سلطگرانه ندارد، پی بردند، لذا پیشنهاد خود را با او مطرح کردند.

180- خیرخواهی شعیب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 93 - 7،8

7 - شعیب ( ع ) ، پیامبری دلسوز و خیرخواه مردم

و نصحت لکم

8 - خیرخواهی شعیب تنها در جهت منافع مردم بود ، نه آمیخته به منفعت های شخصی خویش

و نصحت لکم

<لام> در <لکم> اشاره به خلوص شعیب در خیرخواهیش دارد.

181- خیرخواهی شیطان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 21 - 1

1 - شیطان با سوگند دروغ و مؤکد خویشتن را از خیرخواهان آدم و حوا قلمداد کرد.

و قاسمهما إنی لکما لمن النصحین

به کارگیری فعل <قاسم> از باب مفاعله می تواند برای تأکید باشد. یعنی شیطان با سوگند مؤکد سخنش را به آنان القا کرد.

182- خیرخواهی صالح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 79 - 6

ص: 494

6 - صالح ، پیامبری دلسوز و خیرخواه مردم

و نصحت لکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 45 - 4

4 - موضع صالح ( ع ) در میان جامعه خود ، موضعی برادرانه و خیرخواهانه

و لقد أرسلنا إلی ثمود أخاهم ص-لحًا

واژه <أخاهم> چه دلالت بر خویشاوندی داشته باشد یا نداشته باشد، در هر صورت عطوفت و رحمت صالح پیامبر را نسبت به قومش می رساند.

183- خیرخواهی فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 29 - 15

15 - فرعون ، خود را فردی خیرخواه و پایبند به اندیشه ها و عقاید خویش و نیز به دور از دورویی معرفی کرد .

قال فرعون ما أریکم إلاّ ماأری

برداشت یاد شده از آن جااست که فرعون با گفتن <ما أریکم إلاّ ما أری> (من جز آنچه را که تشخیص می دهم به شما ارائه نمی دهم)، می خواست خویشتن را فردی صادق، خیرخواه و پایبند به اندیشه ها و نظرات خود، جلوه دهد.

184- خیرخواهی لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 56 - 2

2 - تصمیم قوم لوط مبنی بر اخراج و تبعید لوط ( ع ) و خانواده اش ، تنها پاسخ آنان به هشدار های خیرخواهانه او

فما کان جواب قومه إلاّ أن قالوا أخرجوا ءال لوط من قریتکم

185- خیرخواهی مبلغان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 62 - 10

10 - مبلغان دین باید خیرخواه مردم بوده و نصایح خویش را آمیخته به منافع شخصی نسازند .

أبلغکم رسلت ربی و أنصح لکم

ص: 495

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 68 - 10

10 - مبلغان دین باید خیرخواه مردم باشند و خیرخواهی خویش را به منافع شخصی آمیخته نسازند .

أبلغکم رسلت ربی و أنا لکم ناصح أمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 93 - 9

9 - مبلغان دین باید خیرخواه مردم و نصایح خویش را به منافع شخصی آمیخته نسازند .

و نصحت لکم

186- خیرخواهی متقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 26 - 4

4 - اهتمام تقواپیشگان به سعادت اخروی خانواده خویش و خیر خواهی شدید نسبت به آنان

قالوا إنّا کنّا قبل فی أهلنا مشفقین

187- خیرخواهی محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 61 - 8،11

8 - گوش فرادادن پیامبر ( ص ) به سخن همه مردم ، در جهت منافع آنان و به خطر و صلاح جامعه

و یقولون هو أذن قل أذن خیر لکم

برداشت فوق بدین احتمال است که اضافه <أذن> به <خیر>، از باب اضافه موصوف به صفت باشد ; یعنی، پیامبر(ص) شنوایِ خوبی است برای شما و این صفت در جهت صلاح جامعه ایمانی است.

11 - ترتیب اثر دادن پیامبر ( ص ) ، تنها به سخنانی بود که در جهت منافع مؤمنان باشد .

و یقولون هو أذن قل أذن خیر لکم . .. و یؤمن للمؤمنین

برداشت فوق با توجه به <لام> در <للمؤمنین>، که برای افاده منفعت است، استفاده می شود.

ص: 496

188- خیرخواهی مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 52 - 13

13 - خیرخواهیهای مشرکان مبنی بر زیانبار بودن حضور مؤمنان ضعیف در کنار پیامبر(ص) نباید موجب طرد و محرومیت آنان از محضر پیامبر(ص) گردد.

ما علیک من حسابهم من شیء و ما من حسابک علیهم من شیء فتطردهم

<حسابهم> می تواند اضافه مصدر به فاعل خود (هم) باشد ; یعنی حسابگریهای مشرکان درباره مؤمنان و فقر و محرومیت آنها.

189- خیرخواهی معذوران از جهاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 91 - 12،13

12 - اشخاص معذور و معاف شده از جهاد ، در صورت داشتن حسن نیت و خیرخواه بودن ، از محسنان به حساب می آیند .

لیس علی الضعفاء . .. إذا نصحوا للّه و رسوله ما علی المحسنین من سبیل

13 - اشخاص معذور از جهاد ، در صورت خیرخواهی برای دین و رهبر جامعه اسلامی ، مصون از عذاب و کیفر تخلف از جنگ

الذین کفروا منهم عذاب ألیم . .. ما علی المحسنین من سبیل

190- خیرخواهی مکذبان آخرت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 11 - 3

3- منکران آخرت شرّ و بدی را بسان خیر و خوبی خواستارند .

و أن الذین لایؤمنون بالأخره . .. و یدع الإنس-ن بالشرّ دعاءه بالخیر

برداشت فوق مبتنی بر این نکته است که مقصود از <الإنسان> مطلق انسانها نباشد - چنانکه برخی از مفسّران گفته اند -; بلکه الف و لام <الإنسان> برای عهد ذکری است و اشاره به منکران معاد می باشد که در آیه قبل (الذین لایؤمنون بالأخره. ..) آمده است.

191- خیرخواهی منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 63 - 4

4 - دروغگویی منافقان ، در ادعای خیرخواهی و صلحجویی

ان اردنا الّا احساناً و توفیقاً. اولئک الّذین یعلم اللّه ما فی قلوبهم

ص: 497

192- خیرخواهی موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 54 - 14

14 - موسی ( ع ) خیر و سعادت مرتدان قومش را در توبه و کشتن یکدیگر دانست .

فاقتلوا أنفسکم ذلکم خیر لکم عند بارئکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 41 - 1

1 - پرسش مؤمن آل فرعون از قوم خود ، درباره انگیزه مخالفت آنان با دعوت و خیرخواهی های او

و ی-قوم مالی أدعوکم إلی النجوه و تدعوننی إلی النار

گفتنی است که به قرینه خطاب در جمله حالیّه <تدعوننی . ..>، عبارت <مالی> در اصل <مالکم> می باشد. این جمله در زبان عرب به جای <أخبرونی عنکم> (از حالتان به من خبر دهید) به کار می رود و مقصود از آن پرسش از انگیزه و دلیل وضعیت به وجود آمده از مخاطب است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 18 - 5

5- تذکر موسی ( ع ) به فرعونیان ، نسبت به خیراندیشی خود در پیشنهاد رهایی بنی اسرائیل

أن أدّوا . .. إنّی لکم رسول أمین

لام در <لکم> برای منفعت و <رسول أمین> تأکیدی بر رعایت امانت در نصیحت است; یعنی، بنی اسرائیل را رها کنید و بدانید که در این پیشنهاد، منفعت واقعی شما نهفته است و من در این سخن صداقت دارم.

193- خیرخواهی مؤمن آل فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 20 - 7

7 - مرد ناشناس ، از جمله خیرخواهان موسی ( ع ) بود .

إنّی لک من الن-صحین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 44 - 1،2،3

1 - هشدار تهدیدآمیز مؤمن آل فرعون به قوم خود ، از دچار شدن آنان به سرنوشتی شوم بر اثر غفلت و بی توجهی شان به

ص: 498

خیرخواهی های او

فستذکرون ما أقول لکم

2 - فرعونیان ، سخن حکیمانه و خیرخواهانه مؤمن آل فرعون را ، به خوبی درک نکرده و در غفلت شدید به سر می بردند .

فستذکرون ما أقول لکم

3 - هدایت ها و خیر خواهی های مؤمن آل فرعون ، در قومش تأثیر نگذاشت .

فستذکرون ما أقول لکم

194- خیرخواهی مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 26 - 5

5 - لزوم احساس مسؤولیت مؤمنان ، نسبت به سعادت و فرجام خویشاوندان خود

قالوا إنّا کنّا قبل فی أهلنا مشفقین

از این که احساس مسؤولیت نسبت به خانواده، عامل رهیابی به بهشت معرفی شده است; اهمیت و ضرورت آن استفاده می شود.

195- خیرخواهی نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 62 - 5،6،7،13

5 - نوح ( ع ) ، پیامبری دلسوز و خیرخواه مردم

و أنصح لکم

6 - خیرخواهی نوح ( ع ) تنها در جهت منافع مردمان ، نه آمیخته به منفعت های شخص خود بود .

و أنصح لکم

آوردن <لام> پس از مشتقات <نصیحت>، همانند <أنصح لکم>، حکایت از خلوص کامل نصیحت کننده نسبت به نصیحت شونده دارد. یعنی در نصیحتش (خیرخواهیش) هیچ شائبه منفعت شخصی ندارد و تنها خیر او را در نظر گرفته است.

7 - ابلاغ پیام های خداوند به مردم ، جلوه ای از خیرخواهی نوح برای مردم خویش بود .

أبلغکم رسلت ربی و أنصح لکم

13 - آگاهی نوح ( ع ) به حقایقی از جانب خدا ، از عوامل پایداری وی در تبلیغ رسالت های الهی و خیرخواهی خالصانه برای مردم

أبلغکم رسلت ربی و أنصح لکم و أعلم من اللّه ما لاتعلمون

به نظر می رسد جمله <أعلم من اللّه . .. > به منزله تعلیلی باشد برای <أبلغکم> و <أنصح لکم>. یعنی آگاه بودن من بر حقایقی پوشیده بر شما مرا در ابلاغ رسالتهای الهی پایدار می سازد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 499

8 - هود - 11 - 34 - 8

8- نوح ( ع ) پیامبری خیرخواه و دلسوز مردم

لاینفعکم نصحی إن أردت أن أنصح لکم

196- خیرخواهی هود(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 68 - 1،6،7،8

1 - هود ( ع ) در پاسخ قوم عاد ، خویشتن را مبلّغ پیام های خداوند ، خیرخواه مردم و فردی امین و سزاوار اطمینان خواند .

أبلغکم رسلت ربی و أنا لکم ناصح أمین

6 - خیرخواهی هود ، تنها در جهت منافع مردم بود ، نه آمیخته به منفعت های شخصی خویش

و أنا لکم ناصح أمین

<لام> در <لکم> اشاره به خلوص هود در خیرخواهی دارد.

7 - ابلاغ پیام های خداوند به مردم ، جلوه ای از درستکاری و خیرخواهی هود برای مردم خویش

أبلغکم رسلت ربی و أنا لکم ناصح أمین

8 - هود در میان قومش به درستکاری و خیرخواهی شهرت داشت .

أبلغکم . .. و أنا لکم ناصح أمین

آوردن <ناصح> و <أمین> به صورت وصف، در مقابل بیان تبلیغ رسالت به صورت فعل <أبلغکم>، می تواند اشاره به این نکته داشته باشد که خیرخواهی و درستکاری هود(ع) مخصوص زمان رسالت وی نبوده بلکه پیش از آن نیز بدان شهرت داشته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 21 - 4

4- هود ( ع ) ، برادری دلسوز و خیرخواه برای قوم عاد

و اذکر أخا عاد

واژه <أخ> چه اشاره به روابط عاطفی خویشاوندی داشته باشد و چه اشاره به اخوت معنوی; به هر حال پیامدار دلسوزی و محبت عمیق است.

197- خیرخواهی یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 88 - 18

18- عزیز مصر ( یوسف ) در دیده فرزندان یعقوب حاکمی خداشناس ، خیرخواه و اهل جود و کرم بود .

فأوف لنا الکیل و تصدق علینا إن الله یجزی المتصدقین

ص: 500

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 92 - 6

6- یوسف ( ع ) از خداوند خواستار آمرزش خطا ها و گناهان برادرانش شد .

یغفر الله لکم

جمله <یغفر. ..> می تواند دعایی باشد و می تواند خبری باشد. برداشت فوق ناظر به احتمال نخست است.

198- دلایل خیرخواهی مؤمن آل فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 20 - 8

8 - توصیه به خروج از شهر ، نمود خیرخواهی مرد ناشناس نسبت به موسی ( ع )

فاخرج إنّی لک من الن-صحین

199- زمینه خیرخواهی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 62 - 13

13 - آگاهی نوح ( ع ) به حقایقی از جانب خدا ، از عوامل پایداری وی در تبلیغ رسالت های الهی و خیرخواهی خالصانه برای مردم

أبلغکم رسلت ربی و أنصح لکم و أعلم من اللّه ما لاتعلمون

به نظر می رسد جمله <أعلم من اللّه . .. > به منزله تعلیلی باشد برای <أبلغکم> و <أنصح لکم>. یعنی آگاه بودن من بر حقایقی پوشیده بر شما مرا در ابلاغ رسالتهای الهی پایدار می سازد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 38 - 11

11 - خیرخواهی ، تبلیغ دین و ارشاد مردم به راه درست زندگی ، از مقتضیات ایمان و دینداری

و قال الذی ءامن ی-قوم اتّبعون أهدکم سبیل الرشاد

توصیف مؤمن آل فرعون به مؤمن بودن و تکرار آن در سه نوبت (آیه های 28، 30 و 38) می تواند بیانگر مطلب یاد شده باشد.

200- موانع تأثیر خیرخواهی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 501

9 - حجر - 15 - 72 - 9

9- سرمستی و غفلت ، مانع پذیرفتن نصیحت و خیراندیشی ناصحان

لعمرک إنهم لفی سکرتهم یعمهون

201- موانع خیرخواهی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - منافقون - 63 - 5 - 10

10 - استکبار و انحراف ، مانع از پذیرش نصیحت و خیرخواهی

و إذا قیل لهم . .. و رأیتهم یصدّون و هم مستکبرون

خیرطلبی

202- ادعای خیرطلبی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 11 - 4

4- کافران ، مدعی ارزش گرایی و خیرطلبی

لو کان خیرًا ما سبقونا إلیه

203- خیرطلبی انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 170 - 8

8 - انسان ، موجودی خیر طلب و کمال جو

یأیها الناس . .. فامنوا خیراً لکم

جمله <خیراً لکم> خیرجویی و سعادت طلبی را برای انسان مفروض و طبیعی دانسته و تنها وی را به مصداق واقعی خیر و سعادت که ایمان به قرآن و پیامبر(ص) باشد، رهنمون ساخته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 15 - 9

9 - انسان ، موجودی نیکوگزین و در اندیشه به دست آوردن بهترین ها

قل أذلک خیر أم جنّه الخلد التی وعد المتّقون

ص: 502

خداوند، مردم را به گزینش بهترین راه و روش زندگی، با مقایسه میان دو نوع طرز تفکر و روش زیستن، فراخوانده است. این فراخوانی، گویای این نکته است که گزینش بهترین و برترین، امری طبیعی و مشترک میان همه انسان ها است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 62 - 2

2 - انسان ، طالب خیر و دنبال بهترین ها برای خویش است .

أذلک خیر نزلاً أم شجره الزقّوم

از پرسش درباره خوب یا خوب تر بودن دو نوع زندگی، می توان استفاده کرد که انسان طبیعتاً طالب خیر و به دنبال بهترین ها است; ولی در تشخیص آن ممکن است دچار خطا شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 49 - 1

1 - انسان ، موجودی خستگی ناپذیر در طلب خیر و منافع خویش

لایسئم الإنس-ن من دعاء الخیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تغابن - 64 - 16 - 12

12 - انسان ، موجودی خیر طلب و کمال جو

أنفقوا خیرًا لأنفسکم

جمله <خیراً لأنفسکم>، خیرجویی و کمال طلبی را برای انسان مفروض و طبیعی دانسته و تنها وی را به مصداق های واقعی خیر و سعادت (انفاق و. ..) رهنمون ساخته است.

204- فطریت خیرطلبی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 11 - 9

9- گرایش به خیر و خوبی ، امری فطری برای انسان ها

لو کان خیرًا ما سبقونا إلیه

از این که حتی کافران خود را خیرجو دانسته اند، مطلب یاد شده استفاده می شود.

ص: 503

22- دابه الارض

1- تعالیم دابه الارض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 82 - 2

2 - جنبنده شگفت و موعود الهی ، موجودی سخنگو ، دارای پیام و تذکردهنده روزگار طولانی بی ایمانی بشر

أخرجنا لهم دابّه من الأرض تکلّمهم أنّ الناس کانوا ب-ای-تنا لایوقنون

عبارت <أنّ الناس. ..> می تواند به تقدیر <بأنّ الناس> و متعلق به <تکلّمهم> باشد. هم چنین می تواند به تقدیر <لأنّ الناس...> و تعلیل برای <أخرجنا> باشد. برداشت یاد شده بر پایه احتمال اول است; یعنی، آن جنبده به مردم خواهد گفت که... .

2- تکلم دابه الارض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 82 - 2،11

2 - جنبنده شگفت و موعود الهی ، موجودی سخنگو ، دارای پیام و تذکردهنده روزگار طولانی بی ایمانی بشر

أخرجنا لهم دابّه من الأرض تکلّمهم أنّ الناس کانوا ب-ای-تنا لایوقنون

عبارت <أنّ الناس. ..> می تواند به تقدیر <بأنّ الناس> و متعلق به <تکلّمهم> باشد. هم چنین می تواند به تقدیر <لأنّ الناس...> و تعلیل برای <أخرجنا> باشد. برداشت یاد شده بر پایه احتمال اول است; یعنی، آن جنبده به مردم خواهد گفت که... .

11 - < عن أبی عمر قال رسول اللّه ( ص ) إذا کان الوعد الذی قال اللّه : < أخرجنالهم دابّه من الأرض تکلّمهم > قال : لیس ذلک حدیثاً و لا کلاماً و ل-کنّه سمه تسم من أمرها اللّه به . . . ;

از ابی عمر روایت شده: رسول خدا(ص) فرمود: زمانی که وعده الهی <أخرجنالهم دابّه من الأرض تکلّمهم> فرا رسد، تکلم آن دابّه نه به صورت حدیث است و نه گفتار، بلکه علامتی است که هر که را خداوند امر فرموده به وسیله آن، علامت گذاری می کند>.

ص: 504

3- حقیقت دابه الارض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 82 - 2

2 - جنبنده شگفت و موعود الهی ، موجودی سخنگو ، دارای پیام و تذکردهنده روزگار طولانی بی ایمانی بشر

أخرجنا لهم دابّه من الأرض تکلّمهم أنّ الناس کانوا ب-ای-تنا لایوقنون

عبارت <أنّ الناس. ..> می تواند به تقدیر <بأنّ الناس> و متعلق به <تکلّمهم> باشد. هم چنین می تواند به تقدیر <لأنّ الناس...> و تعلیل برای <أخرجنا> باشد. برداشت یاد شده بر پایه احتمال اول است; یعنی، آن جنبده به مردم خواهد گفت که... .

4- خروج دابه الارض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 158 - 12

12 - عن أبی جعفر و أبی عبداللّه - علیهما السلام - فی قوله: <یوم یأتی بعض آیات ربک لا ینفع نفسا إیمانها> قال: طلوع الشمس من المغرب و خروج الدابه و الدجال . .. .

از امام باقر و امام صادق - علیهما السلام - روایت شده است: مراد از <بعض آیات ربک> در آیه، طلوع خورشید از مغرب و خروج دابه و دجال است . .. .

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 82 - 1

1 - تعلق اراده الهی بر خروج جنبنده ای شگفت از زمین در آینده

و إذا وقع القول علیهم أخرجنا لهم دابّه من الأرض

<دابّه> به معنای جنبنده است و نکره آمدن آن، نشانگر عظمت و شگفتی آن می باشد. گفتنی است که به کارگیری واژه <إذا> در عبارت <إذا وقع القول...> بیانگر آن است که ظهور آن آیت الهی، امری قطعی و غیرقابل تخلف است و با توجه به این که این حادثه در گذشته رخ نداده است، معلوم می شود مربوط به تاریخ آینده بشر است.

5- شگفتی دابه الارض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 82 - 1

1 - تعلق اراده الهی بر خروج جنبنده ای شگفت از زمین در آینده

و إذا وقع القول علیهم أخرجنا لهم دابّه من الأرض

ص: 505

<دابّه> به معنای جنبنده است و نکره آمدن آن، نشانگر عظمت و شگفتی آن می باشد. گفتنی است که به کارگیری واژه <إذا> در عبارت <إذا وقع القول...> بیانگر آن است که ظهور آن آیت الهی، امری قطعی و غیرقابل تخلف است و با توجه به این که این حادثه در گذشته رخ نداده است، معلوم می شود مربوط به تاریخ آینده بشر است.

ص: 506

23- دارالکفر

1- دارالکفر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 86 - 2

2 - مصر ، سرزمین کفر بود .

من القوم الکفرین

2- احکام دار الکفر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 92 - 34

34 - امام ، عهده دار آزادسازی برده ای مؤمن به عنوان کفاره قتل خطائی مسلمانی که در سرزمین شرک به دست مسلمین کشته شود .

فان کان من قوم عدوّلکم و هو مؤمن فتحریر رقبه مؤمنه

امام صادق (ع) در مورد وظیفه امام نسبت به مسلمانی که در سرزمین شرک به دست مسلمین کشته شده، فرمود: یُعتق مکانه رقبه مؤمنه و ذلک قول اللّه عزّ و جل: <فان کان من قوم عدوّلکم . .. >.

_______________________________

من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 110، ح 1، ب 36 مسلسل 373 ; نورالثقلین، ج 1، ص 532، ح 485.

ص: 507

3- اقامت در دار الکفر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 97 - 4،8،18،19

4 - ناتوانی از انجام تکالیف الهی ، پاسخ ماندگاران در سیطره کفر و شرک به فرشتگان مأمورِ گرفتن جان

قالوا فیم کنتم قالوا کنّا مستضعفین

8 - گروهی از مسلمانان در صدر اسلام ، از مکّه هجرت نکردند و همچنان تحت ستم کافران باقی ماندند .

انّ الّذین توفّیهم الملئکه . .. قالوا کنّا مستضعفین فی الارض

ابن عباس گوید: گروهی از اهل مکّه ایمان آوردند، ولی به علت ترس، از هجرت سر باز زدند و این آیه درباره آنان نازل شد. (روح المعانی، ذیل آیه).

18 - جهنّم ، جایگاه مستضعفانی که با داشتن توانایی هجرت در محیط کفر بمانند .

فاولئک مأویهم جهنّم

بنابر اینکه سرزنش به جهت ترک هجرت باشد که خود از واجبات است، نه خصوص عمل نکردن به احکام دین.

19 - جهنّم ، جایگاه گنهکارانی که به سبب ماندن در سلطه مشرکان و ترک عمدی هجرت ، قادر بر ادای تکالیف الهی نباشند .

الم تکن ارض اللّه واسعه فتهاجروا فیها فاولئک مأویهم جهنّم و ساءت مصیراً

بنابر اینکه توبیخ، به جهت عمل نکردن به تکالیف باشد، نه خصوص ترک هجرت.

4- زندگی در دار الکفر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 75 - 8

8 - ناروایی زندگی در محیط ظلم

یقولون ربّنا اخرجنا من هذه القریه الظّالم اهلها

ظاهر جمله <الظّالم اهلها> می رساند که علّت اصلی خواست مستضعفان برای خروج از قریه، ستمگر بودن اهل آن است ; نه اینکه علت این باشد که آنان مورد ستم هستند ; اگر چه از مجموع آیه به دست می آید که آنان نیز مورد ستم واقع می شدند.

5- کیفر اقامت در دار الکفر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 99 - 3

3 - مستضعفان ناتوان از هجرت ، به جهت ماندن در بلاد کفر ، سزاوار کیفرند . *

فاولئک عسی اللّه ان یعفو عنهم

ص: 508

6- مؤمنان در دار الکفر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 37 - 4

4 - وجود انسان های مؤمن هر چند اندک در میان جامعه کافر ، مانع نزول عذاب الهی بر آنان است .

فأخرجنا . .. من المؤمنین ... و ترکنا فیها ءایه

7- نابودی دار الکفر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 10 - 6

6- نابودی دیار کافران و هلاکت ایشان ، نمودی از ذلت آنان و پوچی فرجامشان *

فتعسًا لهم و أضلّ أعم-لهم . .. دمّر اللّه علیهم

بدان احتمال که <دمّر اللّه علیهم> تفسیر و بیان نمودی از <تعساً لهم> باشد، برداشت بالا استفاده می شود.

8- نجات از دار الکفر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 75 - 6

6 - نجات کودکان از محیط کفر و شرک ، از وظایف مؤمنان

و الولدان . .. الظالم اهلها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 28 - 6

6 - حضور مؤمنان در بین کافران و ظالمان ، بلایی سخت و رهایی از آن لطفی بزرگ و الهی

فقل الحمد للّه الذی نجّ-نا من القوم الظ-لمین

9- ویژگیهای دار الکفر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 47 - 9

9 - پیدایش دو قشر مستضعف و مستکبر و حاکمیت نظام طبقاتی ، از ویژگی های جامعه کفر و شرک پیشه

تدعوننی لأکفر باللّه و أشرک به . .. فیقول الضعف-ؤا للذین استکبروا إنّا کنّا لکم

ص: 509

10- هجرت از دار الکفر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 97 - 12

12 - وسعت و گنجایش زمین برای هجرت و گریز از سرزمین فساد و کفر

و قالوا الم تکن ارض اللّه واسعه فتهاجروا فیها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 99 - 5

5 - ترک هجرت از سیطره کافران و مشرکان ، گناهی بس بزرگ

فاولئک عسی اللّه ان یعفو عنهم

چون کیفر ترک هجرت در صورت ناتوانی نیز به طور حتمی نفی نشده، معلوم می شود هجرت در صورت توان، از واجبات بسیار مؤکّد است و ترک آن گناهی بزرگ.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 86 - 5

5 - زندگی در جوار کافران ، امری نامطلوب و هجرت از بلاد کفر ، امری پسندیده است .

و نجنا برحمتک من القوم الکفرین

ص: 510

24- دامداری

1- تاریخ دامداری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 23 - 5

5 - وجود دامداری و شغل چوپانی در عصر داوود ( ع )

له تسع و تسعون نعجه

2- دامداری خانواده شعیب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 23 - 16

16 - ارتزاق خانواده شعیب از راه دامداری

و وجد من دونهم امرأتین تذودان . .. قالتا لانسقی حتّی یصدر الرعاء

3- دامداری در جاهلیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 136 - 4

4 - کشاورزی و دامداری از منابع درآمد مردم در عصر جاهلیت بوده است.

مما ذراً من الحرث و الأنعم

ص: 511

4- دامداری در دوران داود(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 23 - 5

5 - وجود دامداری و شغل چوپانی در عصر داوود ( ع )

له تسع و تسعون نعجه

5- دامداری در مدین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 23 - 5

5 - دامداری ، شغل اصلی مردم مدین در زمان ورود موسی ( ع ) به آن سرزمین

وجد علیه أُمّه من الناس یسقون

جمعیت انبوه چوپانان برای آب دادن به دام ها، نشان دهنده مطلب یاد شده است.

6- دامداری قوم عاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 133 - 1،2

1 - قوم عاد ، برخوردار از امکانات دامی ( شتر ، گاو و گوسفند ) و نیروی انسانی

أمدّکم بأنع-م و بنین

<أنعام> (جمع <نعم>) در اصل بر شتران اطلاق می شود و گاهی برای مجموع شتر، گاو و گوسفند نیز به کار می رود. برداشت یاد شده بر پایه اطلاق دوم است.

2 - رشد قابل توجه دامداری در قوم عاد

أمدّکم بأنع-م

نکره آمدن <أنعام> و نیز <بنین>، بیانگر فراوانی دام و کثرت توالد و تناسل در میان آن قوم است.

7- دامداری مردم مقارن بعثت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 33 - 4

4 - کشاورزی و دامداری ، از منابع درآمد مردم در عصر بعثت

ص: 512

ماءها و مرعیها . .. مت-عًا لکم و لأنع-مکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 32 - 4

4 - کشاورزی و دامداری ، از منابع درآمد مردم در عصر بعثت

مت-عًا لکم و لأنع-مکم

8- فلسفه دامداری دختران شعیب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 23 - 17

17 - نبودن مردی توانا در خانوداه شعیب ، علت پرداختن دختران او به کار دامداری

قالتا لانسقی . .. و أبونا شیخ کبیر

ص: 513

25- دانش

1- اهمیت دانش تحلیل حوادث

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 21 - 20

20- دانش و تحلیل رخداد ها و خبر ها و تأویل رؤیاها ، دانشی گران قدر است .

و کذلک مکّنّا لیوسف فی الأرض و لنعلّمه من تأویل الأحادیث

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 101 - 11

11- دانش تعبیر رؤیا ها و تحلیل حوادث ، دانشی گران قدر و از نعمت های خداوند است .

و علمتنی من تأویل الأحادیث

2- اهمیت دانش تعبیر رؤیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 21 - 20

20- دانش و تحلیل رخداد ها و خبر ها و تأویل رؤیاها ، دانشی گران قدر است .

و کذلک مکّنّا لیوسف فی الأرض و لنعلّمه من تأویل الأحادیث

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 49 - 7

7- دانش تعبیر رؤیا ، دانشی راهگشا به حوادث آینده و کارآمد برای پیشگیری از ناگواریها

ص: 514

قال تزرعون . .. عام فیه یغاث الناس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 101 - 11

11- دانش تعبیر رؤیا ها و تحلیل حوادث ، دانشی گران قدر و از نعمت های خداوند است .

و علمتنی من تأویل الأحادیث

3- بشارت دانش تعبیر رؤیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 6 - 7

7- دستیابی به دانش تعبیر رؤیا و تحلیل صحیح رخدادها ، از بشارت های یعقوب ( ع ) به فرزندش یوسف

و کذلک . .. یعلمک من تأویل الأحادیث

<احادیث> جمع حدیث است. راغب در مفردات در معنای کلمه حدیث گفته است: هر کلامی که با شنیدن و یا از طریق وحی - چه در بیداری و چه در خواب - به انسان برسد، به آن حدیث گفته می شود. بنابراین مراد از <الأحادیث> هم می تواند رؤیاها باشد و هم اخبارِ حوادث و رویدادها. <تأویل رؤیا> ; یعنی، آن واقعیت خارجی که در خواب به نحوی جلوه گر می شود و خواب گویای آن است. <تأویل اخبار> ; یعنی، علل تحقق حوادث و فرجام آنها.

4- تحصیل دانش تحلیل حوادث

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 78 - 7

7- علمی که موسی ( ع ) در پی آموختن آن از خضر ( ع ) بود ، علم تأویل و تحلیل حوادث و شناخت حقایق پشت پرده رخداد ها بود .

هل أتّبعک علی أن تعلّمن ممّا علّمت . .. سأنبّئک بتأویل ما لم تستطع علیه صبرًا

5- دانش ارزشمند

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 21 - 20

20- دانش و تحلیل رخداد ها و خبر ها و تأویل رؤیاها ، دانشی گران قدر است .

و کذلک مکّنّا لیوسف فی الأرض و لنعلّمه من تأویل الأحادیث

ص: 515

6- دانش اقتصاد یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 55 - 5

5- یوسف ( ع ) بر نحوه کشت و برداشت و ذخیره سازی آذوقه ها و چگونگی تقسیم و توزیع آنها ، آگاهی کامل داشت .

قال اجعلنی علی خزائن الأرض إنی . .. علیم

7- دانش تحلیل حوادث یعقوب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 83 - 4

4- یعقوب ( ع ) برخوردار از نگرشی عمیق و بهره مند از فراستی خاص در تحلیل حوادث و به دور از زودباوری

قال بل سوّلت لکم أنفسکم أمرًا

8- دانش تحلیل حوادث یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 6 - 7،8،22

7- دستیابی به دانش تعبیر رؤیا و تحلیل صحیح رخدادها ، از بشارت های یعقوب ( ع ) به فرزندش یوسف

و کذلک . .. یعلمک من تأویل الأحادیث

<احادیث> جمع حدیث است. راغب در مفردات در معنای کلمه حدیث گفته است: هر کلامی که با شنیدن و یا از طریق وحی - چه در بیداری و چه در خواب - به انسان برسد، به آن حدیث گفته می شود. بنابراین مراد از <الأحادیث> هم می تواند رؤیاها باشد و هم اخبارِ حوادث و رویدادها. <تأویل رؤیا> ; یعنی، آن واقعیت خارجی که در خواب به نحوی جلوه گر می شود و خواب گویای آن است. <تأویل اخبار> ; یعنی، علل تحقق حوادث و فرجام آنها.

8- رؤیای یوسف ، موجب آگاهی یعقوب ( ع ) به برگزیده شدن یوسف ( ع ) و دستیابی او به دانش تعبیر خواب و تحلیل صحیح حوادث شد .

إنی رأیت أحد عشر . .. کذلک یجتبیک ربک و یعلمک من تأویل الأحادیث

22- حکیمانه بودن افعال خدا و آگاهی او به ویژگی های یوسف ( ع ) ، موجب شد تا او را برگزیند و تعبیر رؤیا و تحلیل حوادث را به آن حضرت بیاموزد .

یجتبیک ربک . .. إن ربک علیم حکیم

ص: 516

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 7 - 5

5- سرگذشت یوسف ( ع ) بیانگر دلیل و علت برگزیده شدنش از ناحیه خدا ، یاد دادن تعبیر رؤیا و تحلیل حوادث به او و اعطای نعمت کامل به وی است .

یجتبیک ربک و یعلمک . .. لقد کان فی یوسف و إخوته ءای-ت للسائلین

برداشت فوق ، ناظر به این مطلب است که متعلق کلمه <آیات>، <اجتبا و گزینش یوسف(ع) و. ..> باشد که از جمله های <کذلک یجتبیک ربک و ...> به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 21 - 15،16،19

15- خداوند ، آموزگار یوسف در تفسیر و تحلیل حوادث و تعبیر رؤیاها

و لنعلّمه من تأویل الأحادیث

16- آموزش تحلیل رخداد ها و تأویل رؤیاها ، هدف تقدیر الهی از کشاندن یوسف به خانه عزیز مصر

کذلک مکّنّا لیوسف فی الأرض و لنعلّمه من تأویل الأحادیث

<لام> در <لنعلّمه> لام غایت است و بیانگر غرض و هدف متعلق می باشد.

19- دانش یوسف ( ع ) به تعبیر و تأویل رؤیا ها و تحلیل رخدادها ، دانشی مطلق و نامحدود نبود .

و لنعلّمه من تأویل الأحادیث

برداشت فوق، با توجه به <من> - که برای تبعیض است - استفاده می شود. بنابراین <ولنعلّمه ...> ; یعنی: تا تحلیل بخشی از حوادث و تأویل برخی و یا نوعی از رؤیاها را به او یاد دهیم.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 101 - 8،9،10،17

8- یوسف ( ع ) برخوردار از علم به تأویل رؤیا ها و تحلیل حوادث

علمتنی من تأویل الأحادیث

<احادیث> جمع حدیث است. صاحب مفردات در معنای کلمه حدیث گفته است: <هر کلامی که با شنیدن و یا از طریق وحی - چه در بیداری و چه در خواب - به انسان برسد به آن حدیث گفته می شود>. بنابراین مراد از احادیث هم می تواند رؤیاها باشد و هم می تواند حوادث و رویدادها باشد.

9- دانش یوسف ( ع ) به تعبیر و تأویل رؤیا ها و تحلیل حوادث و رخدادها ، دانشی مطلق و نامحدود نبود .

علمتنی من تأویل الأحادیث

برداشت فوق با توجه به <من> که برای تبعیض است ، استفاده می شود.

10- خداوند ، آموزگار یوسف ( ع ) در تأویل و تحلیل رؤیا ها و حوادث

رب قد . .. علمتنی من تأویل الأحادیث

17- برخورداری یوسف ( ع ) از قدرت و مکنت و بهره مندی او از دانش تعبیر رؤیا ها و تحلیل حوادث ، پرتوی از ولایت خداوند بر او بود .

قد ءاتیتنی من الملک و علمتنی . .. أنت ولیّ فی الدنیا و الأخره

ص: 517

9- دانش تعبیر رؤیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 37 - 11

11- آگاهی به غیب و دانستن تعبیر رؤیاها ، دانشهایی والا و گران سنگ است .

ذلکما مما علمنی ربی

<ذلک> و <ذلکما> و نظایر آنها برای اشاره به دور است. استعمال آن برای مشارالیه نزدیک ، گویای این نکته است که: مشارالیه در نزد متکلم ، امری با عظمت و بلند مرتبه است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 44 - 5

5- تعبیر خواب های چند رشته و درهم و برهم ، امری مشکل و درخور دانشی ویژه است .

و ما نحن بتأویل الأحل-م بع-لمین

10- دانش تعبیر رؤیا در مصرباستان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 43 - 9

9- خواب گزاری و تعبیر رؤیا ، دانشی رایج در مصر باستان

أفتونی فی رءی-ی إن کنتم للرءیا تعبرون

11- دانش تعبیر رؤیای برادران یوسف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 5 - 8

8- یعقوب ( ع ) و فرزندانش به تعبیر خواب آگاهی داشتند .

لاتقصص رءیاک علی إخوتک فیکیدوا لک کیدًا

12- دانش تعبیر رؤیای یعقوب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 518

8 - یوسف - 12 - 5 - 8

8- یعقوب ( ع ) و فرزندانش به تعبیر خواب آگاهی داشتند .

لاتقصص رءیاک علی إخوتک فیکیدوا لک کیدًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 6 - 4

4- یعقوب ( ع ) بهره مند از دانش تعبیر و تأویل رؤیاها

إنی رأیت أحد عشر کوکبًا . .. کذلک یجتبیک

13- دانش تعبیر رؤیای یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 6 - 7،8،22

7- دستیابی به دانش تعبیر رؤیا و تحلیل صحیح رخدادها ، از بشارت های یعقوب ( ع ) به فرزندش یوسف

و کذلک . .. یعلمک من تأویل الأحادیث

<احادیث> جمع حدیث است. راغب در مفردات در معنای کلمه حدیث گفته است: هر کلامی که با شنیدن و یا از طریق وحی - چه در بیداری و چه در خواب - به انسان برسد، به آن حدیث گفته می شود. بنابراین مراد از <الأحادیث> هم می تواند رؤیاها باشد و هم اخبارِ حوادث و رویدادها. <تأویل رؤیا> ; یعنی، آن واقعیت خارجی که در خواب به نحوی جلوه گر می شود و خواب گویای آن است. <تأویل اخبار> ; یعنی، علل تحقق حوادث و فرجام آنها.

8- رؤیای یوسف ، موجب آگاهی یعقوب ( ع ) به برگزیده شدن یوسف ( ع ) و دستیابی او به دانش تعبیر خواب و تحلیل صحیح حوادث شد .

إنی رأیت أحد عشر . .. کذلک یجتبیک ربک و یعلمک من تأویل الأحادیث

22- حکیمانه بودن افعال خدا و آگاهی او به ویژگی های یوسف ( ع ) ، موجب شد تا او را برگزیند و تعبیر رؤیا و تحلیل حوادث را به آن حضرت بیاموزد .

یجتبیک ربک . .. إن ربک علیم حکیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 7 - 5

5- سرگذشت یوسف ( ع ) بیانگر دلیل و علت برگزیده شدنش از ناحیه خدا ، یاد دادن تعبیر رؤیا و تحلیل حوادث به او و اعطای نعمت کامل به وی است .

یجتبیک ربک و یعلمک . .. لقد کان فی یوسف و إخوته ءای-ت للسائلین

برداشت فوق ، ناظر به این مطلب است که متعلق کلمه <آیات>، <اجتبا و گزینش یوسف(ع) و. ..> باشد که از جمله های <کذلک یجتبیک ربک و ...> به دست می آید.

ص: 519

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 21 - 15،16،19

15- خداوند ، آموزگار یوسف در تفسیر و تحلیل حوادث و تعبیر رؤیاها

و لنعلّمه من تأویل الأحادیث

16- آموزش تحلیل رخداد ها و تأویل رؤیاها ، هدف تقدیر الهی از کشاندن یوسف به خانه عزیز مصر

کذلک مکّنّا لیوسف فی الأرض و لنعلّمه من تأویل الأحادیث

<لام> در <لنعلّمه> لام غایت است و بیانگر غرض و هدف متعلق می باشد.

19- دانش یوسف ( ع ) به تعبیر و تأویل رؤیا ها و تحلیل رخدادها ، دانشی مطلق و نامحدود نبود .

و لنعلّمه من تأویل الأحادیث

برداشت فوق، با توجه به <من> - که برای تبعیض است - استفاده می شود. بنابراین <ولنعلّمه ...> ; یعنی: تا تحلیل بخشی از حوادث و تأویل برخی و یا نوعی از رؤیاها را به او یاد دهیم.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 36 - 7،14

7- هم بندان یوسف ( ع ) ، از او خواستند رؤیایشان را تعبیر کرده و تأویل آن را بیان کند .

نبّئنا بتأویله

14- محسن بودن یوسف ( ع ) ، دلیل مراجعه هم بندانش به او برای تعبیر رؤیا

نبّئنا بتأویله إنا نری-ک من المحسنین

جمله <إنا نراک> تعلیل برای <نبّئنا بتأویله> است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 37 - 1،10،23

1- یوسف ( ع ) ، تقاضای هم بندان خویش را پذیرفت و آنان را به تعبیر کردن رؤیایشان پیش از رسیدن غذای آنان مطمئن ساخت .

نبّئنا بتأویله . .. قال لایأتیکما طعام ترزقانه إلاّ نبّأتکما بتأویله

برداشت فوق بر این اساس است که مراد از ضمیر در <تأویله> رؤیای هر یک از هم بندان یوسف باشد. بر این مبنا جمله <قال لایأتیکما...> چنین معنا می شود: غذایی که به شما اعطا می شود، برایتان حاضر نمی گردد مگر آنکه تعبیر رؤیا را به شما گزارش کرده ام.

10- آگاهی یوسف ( ع ) به غیب و توان او بر تعبیر رؤیاها ، تنها بخشی از دانش موهبتی خداوند به یوسف ( ع ) بود .

ذلکما مما علمنی ربی

<من> در <مما> می تواند برای تبعیض باشد و محتمل است بیانگر نوع و جنس باشد. برداشت فوق ، بر اساس احتمال نخست است.

23- < عن أبی عبدالله ( ع ) قال : لما أمر الملک بحبس یوسف فی السجن ألهمه الله علم تأویل الرؤیا . . . ;

از امام صادق(ع) روایت شده که فرمود: هنگامی که شاه فرمان زندانی شدن یوسف را صادر کرد ، خدا علم تعبیر خواب را به او الهام کرد>.

ص: 520

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 41 - 1،2،3،5

1- یوسف ( ع ) ، پس از ارشاد هم بندان خویش به توحید و یکتاپرستی ، به تعبیر رؤیا های آنان پرداخت .

ی-ص-حبی السجن أما أحدکما فیسقی ربه خمرًا

2- یوسف ( ع ) ، رؤیای < آب گرفتن از انگور برای تهیه شراب > را به رهایی صاحب رؤیا و ساقی ارباب خویش شدن تعبیر کرد .

أما أحدکما فیسقی ربه خمرًا

<سَقْی> (مصدر یسقی) به معنای نوشانیدن و یا اعطای نوشیدنی است. بنابراین <أما أحدکما فیسقی ...> ; یعنی: یکی از شما به مالک و ارباب خود شراب خواهد نوشاند و ساقی او خواهد شد.

3- یوسف ( ع ) ، رؤیای حمل نان و خوردن پرندگان از آن را ، به دار کشیده شدن صاحب رؤیا و خوردن پرندگان از سر او تفسیر کرد .

و أما الأخر فیصلب فتأکل الطیر من رأسه

<صلب> (مصدر یصلب) یعنی ، کشتن به طریق بستن به چوبه دار

5- یوسف ( ع ) ، آزادی یکی از دو هم بند خویش و به دار کشیده شدن دیگری را ، سرنوشتی حتمی و غیر قابل تغییر دانسته و آن را به ایشان گوشزد کرد .

قضی الأمر الذی فیه تستفتیان

<افتاء> بیان کردن حکم است و <استفتاء> (مصدر تستفتیان) به معنای درخواست بیان حکم می باشد. مراد از <الأمر> تأویل رؤیا (حادثه ای که رؤیا جلوه گر آن است) می باشد. بنابراین <قضی الأمر ...> ; یعنی: آن حادثه ای که رؤیای شما بیانگر آن بود و شما درباره آن پرسش کردید، حتمی و غیر قابل تغییر است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 45 - 3،4،5،6

3- ساقی پادشاه ( هم بند یوسف در زندان ) با مشاهده درماندگی خواب گزاران از تعبیر رؤیای پادشاه ، یوسف ( ع ) و دانش او از تعبیر رؤیا را به یاد آورد .

و قال الذی نجا منهما وادّکر بعد أُمّه

<ادّکر> (به یاد آورد) از ماده <ذکر> و در اصل <اذتکر> بوده که بر اساس قواعد صرفی ، <ادّکر> شده است. <اُمّه> در آیه شریفه ، به معنای مدت و زمان است.

4- ساقی دربار ، یوسف ( ع ) را برای تعبیر رؤیای پادشاه معرفی کرد .

أنا أُنبّئکم بتأویله فأرسلون

5- ساقی پادشاه ، به توانمندی یوسف ( ع ) در تعبیر رؤیای شگفت پادشاه ، اطمینان داشت .

أنا أُنبّئکم بتأویله فأرسلون

ترکیب <أنا أُنبّئکم> دلالت بر تأکید مضمون جمله دارد و این ، حاکی از اطمینان ساقی دربار به آگاهی ویژه یوسف(ع) از تعبیر رؤیاهاست.

6- ساقی پادشاه مصر ، با بیان دانش یوسف ( ع ) ، خاطر نشان ساخت که او در زندان به سر می برد .

أنا أُنبئکم بتأویله فأرسلون

ص: 521

تفریع جمله <أرسلون> به وسیله حرف <فاء> بر جمله <أنا أُنبّئکم بتأویله> می رساند که: ساقی دربار ، ماجرای یوسف(ع) و زندانی بودن او را در حد ضرورت بیان کرده بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 48 - 1

1- وقوع هفت سال قحطی و سختی پس از هفت سال آبادانی ، تعبیر یوسف ( ع ) از هفت گاو لاغر در رؤیای پادشاه مصر

ثم یأتی من بعد ذلک سبع شداد

<شداد> (جمع شدید) از مصدر <شده> (سختی و دشواری) گرفته شده است و مراد از <سبع شداد> هفت سال قحطی و خشکسالی است و مشارالیه <ذلک> هفت سال آبادانی می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 50 - 1

1- پادشاه مصر از طریق ساقی و فرستاده دربار به نزد یوسف ( ع ) از تعبیر رؤیای شگفت خویش آگاه شد .

و قال الملک ائتونی به

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 101 - 8،9،10،17

8- یوسف ( ع ) برخوردار از علم به تأویل رؤیا ها و تحلیل حوادث

علمتنی من تأویل الأحادیث

<احادیث> جمع حدیث است. صاحب مفردات در معنای کلمه حدیث گفته است: <هر کلامی که با شنیدن و یا از طریق وحی - چه در بیداری و چه در خواب - به انسان برسد به آن حدیث گفته می شود>. بنابراین مراد از احادیث هم می تواند رؤیاها باشد و هم می تواند حوادث و رویدادها باشد.

9- دانش یوسف ( ع ) به تعبیر و تأویل رؤیا ها و تحلیل حوادث و رخدادها ، دانشی مطلق و نامحدود نبود .

علمتنی من تأویل الأحادیث

برداشت فوق با توجه به <من> که برای تبعیض است ، استفاده می شود.

10- خداوند ، آموزگار یوسف ( ع ) در تأویل و تحلیل رؤیا ها و حوادث

رب قد . .. علمتنی من تأویل الأحادیث

17- برخورداری یوسف ( ع ) از قدرت و مکنت و بهره مندی او از دانش تعبیر رؤیا ها و تحلیل حوادث ، پرتوی از ولایت خداوند بر او بود .

قد ءاتیتنی من الملک و علمتنی . .. أنت ولیّ فی الدنیا و الأخره

14- دانش جادو در اصحاب ایکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 522

13 - شعراء - 26 - 185 - 7

7 - اطلاع مردم < اَیکه > از مسأله جادو و سحرزدگی

قالوا إنّما أنت من المسحّرین

15- دانش جادو در قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 153 - 7

7 - اطلاع ثمودیان ، از مسأله افسون و سحرزدگی

قالوا إنّما أنت من المسحّرین

16- دانش خواندن در صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 48 - 2

2 - خواندن و نوشتن ، در صدراسلام ، وجود داشته است .

و ما کنت تتلوا من قبله من کت-ب و لاتخطّه بیمینک

17- دانش کتابت در صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 48 - 2

2 - خواندن و نوشتن ، در صدراسلام ، وجود داشته است .

و ما کنت تتلوا من قبله من کت-ب و لاتخطّه بیمینک

18- دانش کشاورزی یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 55 - 5،6

5- یوسف ( ع ) بر نحوه کشت و برداشت و ذخیره سازی آذوقه ها و چگونگی تقسیم و توزیع آنها ، آگاهی کامل داشت .

قال اجعلنی علی خزائن الأرض إنی . .. علیم

6- یوسف ( ع ) بر به کارگیری توان و دانش خویش در امرکشت و برداشت و ذخیره سازی غلات و توزیع آنها تأکید کرد .

ص: 523

اجعلنی علی خزائن الأرض إنی حفیظ علیم

جمله <إنی حفیظ علیم> علاوه بر اینکه حاکی از توان و دانش یوسف(ع) بر امور یاد شده است ، دلالت بر این نیز دارد که وی دانش و توانایی اش را در اموری که به او سپرده شود ، به کار می گیرد و بدان متعهد می شود.

19- روش تحصیل دانش تحلیل حوادث

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 78 - 8

8- روشِ آموختنِ علم تأویل حوادث و شناخت علل اصلی رخداد های هستی ، روشی تجربی و عملی است .

سأنبّئک بتأویل ما لم تستطع علیه صبرًا

20- شرایط تحصیل دانش تحلیل حوادث

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 78 - 10

10- برخورداری از علم تأویل و تحلیل حوادث و مصاحبت با عالمانی مانند خضر ( ع ) ، نیازمند صبری برتر از صبر موسی ( ع ) و طاقتی افزون تر از طاقت او است .

سأنبّئک بتأویل ما لم تستطع علیه صبرًا

21- عوامل رشد دانش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 91 - 22

22 - کتب آسمانی دارای نقشی برجسته در رشد دانش بشر و آموخته های اوست.

و علمتم ما لم تعلموا أنتم و لا ءاباؤکم

22- موجبات دانش تعبیر رؤیای یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 37 - 14

14- پیروی نکردن یوسف ( ع ) از آیین مصریان و ایمانش به خدا و آخرت ، موجب دستیابی او به علم غیب و دانش تعبیر رؤیا شد .

ص: 524

ذلکما مما علمنی ربی إنی ترکت ملّه قوم لایؤمنون

جمله <إنی ترکت . ..> تعلیل برای <علمنی ربی> می باشد ; یعنی ، خداوند به خاطر اینکه من آیین کافران را وانهادم و پیروی نکردم ، چنین علمی را به من آموخت.

23- موسی(ع) و دانش تحلیل حوادث

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 78 - 9

9- موسی ( ع ) بر روش آموختن علم تأویل حوادث ، شکیبایی نداشت .

سأنبّئک بتأویل ما لم تستطع علیه صبرًا

24- نعمت دانش تحلیل حوادث

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 21 - 17

17- علم تعبیر خواب و دانش تحلیل حوادث ، از نعمت های خداوند است .

کذلک . .. و لنعلّمه من تأویل الأحادیث

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 101 - 11

11- دانش تعبیر رؤیا ها و تحلیل حوادث ، دانشی گران قدر و از نعمت های خداوند است .

و علمتنی من تأویل الأحادیث

25- نعمت دانش تعبیر رؤیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 21 - 17

17- علم تعبیر خواب و دانش تحلیل حوادث ، از نعمت های خداوند است .

کذلک . .. و لنعلّمه من تأویل الأحادیث

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 101 - 11

ص: 525

11- دانش تعبیر رؤیا ها و تحلیل حوادث ، دانشی گران قدر و از نعمت های خداوند است .

و علمتنی من تأویل الأحادیث

دانشمندان

26- دانشمندان و آیات آفاقی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 97 - 5

5 - آگاهان و دانشمندان از آیات و مظاهر تفصیل یافته خداوند در طبیعت بهره می برند.

قد فصلنا الأیت لقوم یعلمون

27- قرآن و دانشمندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 97 - 4

4 - هدف خداوند از بیان آیات طبیعت در قرآن استفاده دانشمندان است.

إن الله فالق . .. فالق الإصباح ... النجوم لتهتدوا ... قد فصلنا الأیت لقوم یعلمون

ص: 526

26- دانیال(ع)

1- شکنجه پیروان دانیال(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بروج - 85 - 4 - 4

4 - < قال رسول اللّه ( ص ) . . . ملک بُخْتُ نَصَّر مأئهَ سنه و سبعاً و ثمانین سنه . . . و ملک بعده مِهْرَقَیْه بن بخت نصر . . . و أخذ عند ذلک دانیال ( ع ) و حفر له جُبّاً فی الأرض و طرح فیه دانیال ( ع ) و أصحابه و شیعته من المؤمنین فألقی علیهم النیران . . . و هم الذین ذکرهم اللّه فی کتابه العزیز فقال جلّوعزّ < قتل أصحاب الاُخدود . . . > ;

رسول خدا(ص) فرمود: بُخْت نَصَّر 187 سال پادشاهی کرد . .. و بعد از وی فرزندش مِهْرَقیْه پادشاه شد ... و در وقت حکومت خود، دانیال(ع) را دستگیر کرد و چاهی برای او در زمین حفر نمود و دانیال و اصحاب و پیروانش را در آن چاه افکند و آتش ها بر سرشان ریخت ... و اینها همان کسانی اند که خداوند جلّ و عزّ در کتاب عزیزش از آنان یاد نموده و فرموده است: قتل أصحاب الاُخدود...>.

2- شکنجه دانیال(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بروج - 85 - 4 - 4

4 - < قال رسول اللّه ( ص ) . . . ملک بُخْتُ نَصَّر مأئهَ سنه و سبعاً و ثمانین سنه . . . و ملک بعده مِهْرَقَیْه بن بخت نصر . . . و أخذ عند ذلک دانیال ( ع ) و حفر له جُبّاً فی الأرض و طرح فیه دانیال ( ع ) و أصحابه و شیعته من المؤمنین فألقی علیهم النیران . . . و هم الذین ذکرهم اللّه فی کتابه العزیز فقال جلّوعزّ < قتل أصحاب الاُخدود . . . > ;

رسول خدا(ص) فرمود: بُخْت نَصَّر 187 سال پادشاهی کرد . .. و بعد از وی فرزندش مِهْرَقیْه پادشاه شد ... و در وقت حکومت خود، دانیال(ع) را دستگیر کرد و چاهی برای او در زمین حفر نمود و دانیال و اصحاب و پیروانش را در آن چاه افکند و آتش ها بر سرشان ریخت ... و اینها همان کسانی اند که خداوند جلّ و عزّ در کتاب عزیزش از آنان یاد نموده و فرموده است: قتل أصحاب الاُخدود...>.

ص: 527

درباره مركز

بسمه تعالی
هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ
آیا کسانى که مى‏دانند و کسانى که نمى‏دانند یکسانند ؟
سوره زمر/ 9
آدرس دفتر مرکزی:

اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109