علم مفاهیم شناسی در قرآن سری جدید جلد 45

مشخصات کتاب

نام کتاب: علم مفاهیم شناسی در قرآن جلد 45

تحقیق و تالیف : رسول ملکیان اصفهانی - 1400 ش

ناشر دیجیتالی: مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان

ص: 1

1- خانواده

1- خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 229 - 15

15 - ترس از عدم رعایت حدود الهی در خانواده ، مجوّز توافق زن و شوهر بر طلاق ، با بخشیدن مالی از سوی زن

فان خفتم الا یقیما حدود اللّه فلا جناح علیهما فیما افتدت به

2- آثار اذیت خانواده شوهر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 1 - 27

27 - < عن الرضا ( ع ) فی قول اللّه عزّوجلّ : < لاتخرجوهنّ من بیوتهنّ و لایخرجن إلاّ أن یأتین بفاحشه مبیّنه > قال : أذاها لأهل الرجل و سوء خلقها ;

از امام رضا(ع) درباره سخن خداوندعزّوجلّ <لاتخرجوهنّ من بیوتهنّ و لایخرجن إلاّ أن یأتین بفاحشه مبیّنه> روایت شده که فرمود: [مراد از فاحشه مبیّنه] آزار دادن زن به خانواده شوهر و بد خلقی او است>.

3- آثار انحطاط خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 15 - 5

5 - کسانی که سرمایه عمر خویش و بهره های بایسته از خانواده خود را از دست بدهند ، در قیامت از زیانکاران واقعی محسوب

ص: 1

خواهند شد .

إنّ الخ-سرین الذین خسروا أنفسهم و أهلیهم یوم القیمه

4- آثار پاکی خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 56 - 6

6 - گرایش به پاکی و ارزش ها ، تنها جرم لوط ( ع ) و خاندانش در نظر آن جامعه فسادزده

قالوا أخرجوا ءال لوط من قریتکم إنّهم أُناس یتطهّرون

عبارت <إنّهم أُناس> تعلیل برای حکم اخراج است.

5- آثار تباهی خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 16 - 4

4 - خسارت و از دست دادن سرمایه عمر و خانواده ، موجب آتش شدید و فراگیر دوزخ

الذین خسروا . .. لهم من فوقهم ظلل من النار و من تحتهم ظلل

6- آثار تبعیض در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 8 - 6،7

6- همه فرزندان یعقوب محبت افزون تر او به یوسف ( ع ) و بنیامین را احساس می کردند و بر آن رشک می بردند .

إذ قالوا لیوسف و أخوه أحب إلی أبینا منا

ضمیر در <قالوا> به <إخوته> در آیه قبل برمی گردد ; یعنی ، همه آنان چنین گفتند و بر این نظر اتفاق داشتند.

7- محبت و علاقه افزون تر یعقوب ( ع ) به دو فرزندش یوسف ( ع ) و بنیامین ، برانگیزنده حسادت دیگر فرزندان وی نه اطلاعشان از رؤیای یوسف ( ع )

إذ قالوا لیوسف و أخوه أحب إلی أبینا منا

چنان چه یوسف(ع) رؤیای خویش را برای برادرانش نقل کرده بود و آن باعث حسادت و توطئه علیه او شده بود ، سخن از بنیامین به میان نمی آوردند و تنها به ذکر یوسف(ع) اکتفا می کردند.

ص: 2

7- آثار عفت خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 56 - 6

6 - گرایش به پاکی و ارزش ها ، تنها جرم لوط ( ع ) و خاندانش در نظر آن جامعه فسادزده

قالوا أخرجوا ءال لوط من قریتکم إنّهم أُناس یتطهّرون

عبارت <إنّهم أُناس> تعلیل برای حکم اخراج است.

8- آثار علاقه به خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 11 - 16

16 - دلبستگی به مال و خانواده ، بازدارنده انسان از راه خدا و تکالیف دین

سیقول لک المخلّفون من الأعراب شغلتنا أمولنا و أهلونا . .. یقولون بألسنتهم

برداشت بالا بر این اساس است که اعراب در بیان <شغلتنا أموالنا و أهلونا> صادق به شمار آیند; ولی در گفتن <فاستغفرلنا> - که حاکی از ندامت درونی آنان است - کاذب باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 14 - 4

4 - جاودانه پنداشتن دنیا و بعید شمردن معاد ، ریشه دل خوشی های نابجا و دلبستگی به خانواده و خاندان است .

إنّه کان فی أهله مسرورًا . إنّه ظنّ أن لن یحور

حرف <إنّ> در <إنّه ظنّ>، برای بیان علت سُروری است که در <کان فی أهله مسروراً> بیان شده است.

9- آثار عواطف خانوادگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 3 - 3

3 - عواطف خانوادگی و خویشاوندی ، از زمینه های انحراف و تمایل به دشمنان خداوند

تسرّون إلیهم بالمودّه . .. لن تنفعکم أرحامکم و لا أول-دکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 85 - 1

1- یعقوب ( ع ) ، همواره به یاد فرزندش یوسف ( ع ) و دردمند فراق او بود .

قالوا تالله تفتؤا تذکر یوسف

ص: 3

<تفتؤا> از افعال ناقصه و به تقدیر <لا> ی نافیه است. بنابراین <تفتؤا تذکر یوسف> ; یعنی ، پیوسته یوسف(ع) را یاد می کنی.

10- آرامش در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 128 - 6

6 - اهمیت حفظ آرامش و امنیت در خانواده و تقدم آن بر حقوق شخصی زن و شوهر

و إن امراه خافت . .. ان یصلحا بینهما صلحاً و الصلح خیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 21 - 11

11 - آرامش خانواده و پایداری آن در پرتو مودت و مهربانی است .

لتسکنوا إلیها و جعل بینکم مودّه و رحمه

11- آزادی در خانواده شعیب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 26 - 2

2 - وجود رابطه صمیمی و فضای آزاد برای گفت وگو میان شعیب ( ع ) و دختران وی

قالت إحدیهما ی-أبت است-ئجره . .. القویّ الأمین

از این که دختر شعیب پیشنهاد خودش را بدون هیچ تکلفی با پدر در میان گذاشت و آزادانه به ستایش موسی(ع) پرداخت مطلب بالا استفاده می شود.

12- آشتی در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 129 - 12

12 - برقرار کردن توافق در خانواده ، مصداق تقواست . *

و إن تصلحوا و تتقوا فإنّ اللّه کان غفوراً رحیماً

بنابر اینکه <و تتقوا>، عطف تفسیری باشد بر <تصلحوا>.

ص: 4

13- احسان در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 128 - 18

18 - رعایت کنندگان تقوا و احسان در محیط خانواده ، از پاداش الهی برخوردار خواهند شد .

و إن تحسنوا و تتقوا فإنّ اللّه کان بما تعملون خبیراً

جمله <فان اللّه . ..> در مقام تشویق به احسان و تقواست. و چون علم خدا به احسان و تقوا، معمولا تأثیری برای انجام آن ندارد ; بنابراین باید کنایه از پاداش دهی الهی باشد.

14- احکام خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 34 - 12،20،21،24،25،26،27،28،29

12 - ضرورت توجه به قوانین تکوین و تشریع در جعل مقررات حاکم بر خانواده

الرّجال قوّامون علی النساء بما فضّل اللّه . .. و بما انفقوا

چون خداوند در توجیه جعل مدیریت برای مردان به دو جهت تصریح فرمود: یکی برتری مردان بر زنان، که یک مسأله تکوینی است و دیگری عهده دار بودن نفقه، که یک حکم تشریعی است.

20 - خداوند ، حافظ حقوق زنان ، با جعل قوانین خانواده

بما حفظ اللّه

مراد از <ما>، حقوق زنان است که خداوند با جعل قوانین، مانند الزام به تأمین زندگی و . .. آن را حفظ کرده است.

21 - مسؤولیت زن در حفظ حقوق شوهر و اطاعت از او ، در چهارچوب قوانین الهی است . *

قانتات حافظات للغیب بما حفظ اللّه

بر این مبنا که مراد از <ما حفظ اللّه> قوانین الهی و <باء> در <بما حفظ اللّه> برای مصاحبت باشد، معنای آیه چنین می شود: زنان باید با رعایت قوانین الهی، از شوهران خویش اطاعت و حقوق آنان را حفظ کنند.

24 - پرهیز شوهر از همخوابگی با همسر ، اقدامی برای جلوگیری از نشوز وی

و الّتی تخافون نشوزهنّ . .. و اهجروهنّ فی المضاجع

در برداشت فوق <فی المضاجع> متعلق به <اهجروهنّ> گرفته شده است.

25 - همخوابگی ، از حقوق زنان بر همسران خویش

و اهجروهنّ فی المضاجع

گویا لزوم همخوابگی با همسران را بر عهده شوهران فرض کرده است و در حال نشوز، ترک آن را مجاز شمرده است. جمله <فلا تبغوا ... >، پس از فرض اطاعت زنان، لزوم همخوابگی را تأیید می کند.

26 - زدن ، آخرین اقدام برای جلوگیری از نشوز زن

و الّتی تخافون نشوزهنّ . .. و اضربوهنّ

27 - بروز علائم نشوز زن ، مجوز تدابیر لازم ( ترک همخوابگی ، زدن و . . . ) برای جلوگیری از آن

و الّتی تخافون نشوزهنّ . .. و اضربوهنّ

ص: 5

چون موضوع حکم را خوفِ نشوز (تخافون) قرار داده است و نه تحقق نشوز. و خوف نشوز، همان بروز علائم آن است.

28 - ضرورت به کارگیری روش ها و تدبیر های لازم برای پیشگیری از مفاسد و گناه ، قبل از تحقق آن

و الّتی تخافون نشوزهنّ

اگر چه آیه در مورد نشوز زنان است، ولی می توان از آن استنباط کرد که اهل ایمان باید قبل از وقوع مفاسد، چاره اندیشی کنند.

29 - لزوم به کارگیری تدابیر لازم برای جلوگیری از رسیدن زن به مرحله نشوز

و الّتی تخافون نشوزهنّ . .. و اضربوهنّ

به نظر می رسد راههای پیشنهاد شده خصوصیتی نداشته باشد ; بلکه مراد، بازداشتن زن از ناشزه شدن است ; هر چند منجر به ترک برخی از حقوق وی باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 35 - 2،4،5،6،7،8،9،17

2 - لزوم تلاش برای حفظ خانواده و سالم سازی محیط آن و پیشگیری از بروز ناسازگاری زن و شوهر

و ان خفتم شقاق بینهما فابعثوا حکماً من اهله و حکماً من اهلها

4 - لزوم گزینش و فرستادن دو داور از خانواده زن و شوهر برای حلّ اختلاف بین آن دو

و ان خفتم شقاق بینهما فابعثوا حکماً من اهله و حکماً من اهلها

5 - مسؤولیت بیشتر خویشاوندان زن و شوهر ، در نظارت بر سلامت خانواده و حلّ اختلاف های آنان

فابعثوا حکماً من اهله و حکماً من اهلها

6 - ضرورت اطاعت زن و شوهر از نظر و پیشنهاد داوران تحکیم در اختلافات میان آنان

و ان خفتم شقاق بینهما فابعثوا حکماً من اهله و حکماً من اهلها

اگر تبعیت از داوران لازم نبود، موکول کردن حل اختلاف به آنان لغو بود. علاوه بر اینکه انتخاب کلمه <حَکَم> به معنای حاکم، بیانگر لزوم تبعیت است.

7 - داوران تحکیم ، دارای اختیار در حکم به سازش یا جدایی بین زن و مرد و یا تعیین شروط بر هر یک از آن دو

و ان خفتم شقاق بینهما فابعثوا حکماً من اهله و حکماً من اهلها

کلمه <حَکَم> بیانگر این است که داور می تواند بر اساس آنچه به مصلحت زن و شوهر است، حکم کند.

8 - قصد قاضیان تحکیم بر اصلاح بین زن و شوهر ، موجب سازگار شدن آنان

ان یریدا اصلاحاً یوفّق اللّه بینهما

بنابر اینکه مراد از فاعل در <یریدا> حکمین باشد و ضمیر در <بینهما> به زن و شوهر برگردد.

9 - نقش اصلاح طلبی قاضیان تحکیم در اراده الهی به ایجاد سازش بین زن و شوهر

ان یریدا اصلاحاً یوفّق اللّه بینهما

17 - قوانین الهی در مورد خانواده و روابط زن و شوهر ، برخاسته از علم کامل و آگاهی دقیق خداوند

الرجال قوامون . .. و ان خفتم ... انّ اللّه کان علیماً خبیراً

ص: 6

15- احیای خانواده ایوب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 84 - 20

20- < عن أبی عبداللّه ( ع ) : ردّ اللّه سبحانه علیه [ أیوب ( ع ) ] أهله الذین هلکوا بأعیانهم و أعطاه مثلهم معهم و کذلک ردّ اللّه علیه أمواله و مواشیه بأعیانها و أعطاه مثلها معها ;

از امام صادق(ع) روایت شده که: خداوند سبحان خانواده ایوب(ع) را که هلاک شده بودند، به او برگرداند و مانند آنان را نیز به وی عطا کرد. و هم چنین خداوند، عین اموال و چهارپایان او را به او برگرداند و مانند آنها را نیز به همان مقدار به او عطا کرد>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 43 - 1

1 - خداوند ، خانواده از دست رفته ایوب را زنده کرد و به او بازگرداند .

و وهبنا له أهله

در این که مقصود از <و وهبنا له أهله> چیست; میان مفسران دو دیدگاه وجود دارد: 1- برخی برآنند که خانواده ایوب، مرده بودند و خداوند آنان را زنده کرد و به او بازگردانید. 2- برخی دیگر برآنند که خانواده ایوب(ع) زنده بودند; ولی از اطراف او - که به امراض و بلیه های گوناگون مبتلا بود - پراکنده شده بودند. اما خداوند با شفا دادن ایوب(ع) و رفع گرفتاری از آن حضرت، آنان را به او بازگردانید. برداشت یاد شده مبتنی بر دیدگاه اول است.

16- اختلاف خانوادگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 102 - 31

31 - جدایی انداختن بین زن و شوهر ، امری نکوهیده و حرام است .

ما یفرقون به بین المرء و زوجه و ما هم بضارین . .. إلا بإذن اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 128 - 1،9

1 - لزوم پیشگیری از به هم خوردن سلامت خانواده ، در صورت ناسازگاری شوهر وظیفه ای بر عهده زنان

و إن امراه خافت من بعلها . .. فلاجناح علیهما ان یصلحا بینهما صلحاً

کلمه <خافت>، بیانگر ترس از وقوع است، نه خود وقوع.

9 - لزوم پرهیز از اشاعه اختلافات همسران به بیرون از محیط خانه *

فلاجناح علیهما ان یصلحا بینهما صلحاً

از این که فعل <یصلحا> به خود زن و شوهر نسبت داده شده است و همچنین از تعبیر <بینهما> استفاده می شود که حل و فصل مسایل خانوادگی میان خود همسران، بهتر است از مطرح ساختن نزد دیگران.

ص: 7

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 227 - 4

4 - طلاق ، آخرین راه حل مشکل ناسازگاری میان زن و شوهر است .

للذین یؤلون . .. و ان عزموا الطلاق فان اللّه سمیع علیم

تأخیر ذکری امر طلاق، می تواند اشاره باشد به این که باید از طلاق، برای حل مشکل در آخرین مرحله استفاده کرد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 228 - 23

23 - عدم مراعات حقوق متقابل زن و شوهر ، از عوامل طلاق

و المطلّقات یتربصن بانفسهن ثلثه قروء . .. و لهنّ مثل الذی علیهنّ

17- اختلاف در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 35 - 8،9

8 - قصد قاضیان تحکیم بر اصلاح بین زن و شوهر ، موجب سازگار شدن آنان

ان یریدا اصلاحاً یوفّق اللّه بینهما

بنابر اینکه مراد از فاعل در <یریدا> حکمین باشد و ضمیر در <بینهما> به زن و شوهر برگردد.

9 - نقش اصلاح طلبی قاضیان تحکیم در اراده الهی به ایجاد سازش بین زن و شوهر

ان یریدا اصلاحاً یوفّق اللّه بینهما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 36 - 3

3 - تحقق احکام و مقررات الهی در خانواده و پرهیز زن و شوهر از ناسازگاری ، زمینه ساز عبادت خداوند *

الرجال قوّامون . .. و ان خفتم ... و اعبدوا اللّه

امر به عبادت و پرستش خداوند پس از بیان احکام خانواده، اشاره به این دارد که عبادت خالصانه خداوند در پرتو تنظیم صحیح روابط خانوادگی امکان پذیر است.

18- اخلاص خانواده نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 76 - 6

6 - نوح ( ع ) و خاندانش ، از بندگان مخلَص و برگزیده خدا بودند .

ص: 8

إلاّ عباد اللّه المخلصین . و لقد نادینا نوح... و نجّین-ه و أهله من الکرب العظیم

ذکر داستان نوح(ع) و خاندانش پس از یاد کردن از بندگان خالص خدا در طول تاریخ، می تواند به منظور بیان الگو و نمونه ای از آن بندگان مخلص باشد.

19- ارزش خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 229 - 17،25

17 - ارزش حفظ خانواده ، تا آنجاست که حدود الهی به واسطه آن به مخاطره نیفتد .

الاّ ان یخافا اَلاّ یقیما حدود اللّه

25 - اهمیّت کانون خانواده و حفظ آن

المطلّقات یتربصن بانفسهن . .. الطلاق مرّتان ... فاولئک هم الظالمون

20- ارزش عواطف خانوادگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 15 - 32

32- روابط و عواطف خانوادگی ، امری اصیل و ارزشمند و مورد توجه دین

و أصلح لی فی ذرّیّتی

تعبیر <أصلح لی. ..> گرچه در متن آیه به صورت گزارش از دعاهای انسان کامل نقل شده است; اما در حقیقت دستوری است که خداوند، با بیانی ویژه انسان را به سوی آنها رهنمون ساخته است و این نشان می دهد که دعا برای والدین و فرزندان و نسل و دلسوزی برای آنها، امری اصیل و پذیرفته شده در بینش الهی است.

21- ازدیاد خانواده ایوب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 43 - 3،6

3 - خداوند ، بر تعداد خانواده ایوب ( ع ) پس از شفا و بهبود یافتنش دو چندان افزود .

و وهبنا له أهله و مثلهم معهم

6 - بازگشت و ازدیاد خانواده ایوب ( ع ) ، تبلور رحمت خدا به ایشان

و وهبنا له أهله . .. رحمه منّا

ص: 9

22- استغفار برای خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 28 - 12

12 - دعا و آمرزش خواهی برای پدر و مادر ، اعضای خانواده و عموم مردان و زنان مؤمن ، عملی پسندیده و شایسته

ربّ اغفر لی و لولدیّ . و للمؤمنین و المؤمن-ت

23- استغفار برای خانواده نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 28 - 4

4 - آمرزش خواهی نوح ( ع ) ، از درگاه الهی برای اعضای مؤمن خاندان خویش

ربّ اغفر لی . .. و لمن دخل بیتی مؤمنًا

24- اصلاح خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 232 - 20

20 - قوانین الهی ، برای اصلاح و پاکسازی خانواده و جامعه

فلا تعضلوهنّ ان ینکحن . .. ذلکم ازکی لکم و اطهر و اللّه یعلم و انتم لا تعلمون

25- اصلاح در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 228 - 10،11،21

10 - حق رجوع شوهر به همسر مطلّقه خویش ، مشروط به قصد اصلاح در زندگی خانوادگی است .

و بعولتهن احق بردّهن فی ذلک ان ارادوا اصلاحاً

یعنی اگر شوهر - مثلا - در رجوع خویش قصد دارد که زن هنگامی که از عدّه خارج نشده است به وی رجوع کند و پس از رجوع، دوباره او را طلاق دهد تا بدین وسیله به او آزار رساند، رجوع با چنین قصدی به حکم ظاهر آیه مشروع نیست.

11 - عدّه ، فرصتی برای بازسازی مجدد خانواده *

و المطلقات یتربّصن . .. و بعولتهن احق بردّهن فی ذلک ان ارادوا اصلاحاً

با توجه به اینکه متعاقب حکم تربّص ایّام عِدّه، سخن از رجوع برای اصلاح در آن ایام به میان آمده است.

ص: 10

21 - تصمیم به رعایت حقوق متعارف زن مُطلّقه ، شرط حق رجوع شوهر به او

ان ارادوا اصلاحاً و لهنّ مثل الذی علیهنّ بالمعروف

بیان حقوق زنان بر مردان پس از مقیّد کردن حق رجوع به اصلاح، این نتیجه را در بردارد که از مصادیق اراده اصلاح (ارادوا اصلاحاً)، تصمیم مرد بر رعایت حقوق زن مُطلّقه خویش است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 35 - 5،8،9،12،13،14

5 - مسؤولیت بیشتر خویشاوندان زن و شوهر ، در نظارت بر سلامت خانواده و حلّ اختلاف های آنان

فابعثوا حکماً من اهله و حکماً من اهلها

8 - قصد قاضیان تحکیم بر اصلاح بین زن و شوهر ، موجب سازگار شدن آنان

ان یریدا اصلاحاً یوفّق اللّه بینهما

بنابر اینکه مراد از فاعل در <یریدا> حکمین باشد و ضمیر در <بینهما> به زن و شوهر برگردد.

9 - نقش اصلاح طلبی قاضیان تحکیم در اراده الهی به ایجاد سازش بین زن و شوهر

ان یریدا اصلاحاً یوفّق اللّه بینهما

12 - صلح و سازش بین زن و شوهر ، به توفیق الهی است .

ان یریدا اصلاحاً یوفّق اللّه بینهما

13 - قصد اصلاح رفتار از سوی زن و شوهر ، شرط بهره مندی آنان از توفیق الهی در سازگاری با یکدیگر *

ان یریدا اصلاحاً یوفّق اللّه بینهما

14 - ترغیب قاضیان تحکیم به اراده اصلاح بین زن و شوهر

ان یریدا اصلاحاً یوفّق اللّه بینهما

26- اضطراب خانواده ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 52 - 3

3- ابراهیم ( ع ) و خانواده وی با مشاهده ورود مهمانان ( فرشتگان ) به محضر ایشان ، هراسناک و مضطرب شدند .

إذ دخلوا علیه . .. قال إنا منکم وجلون

با اینکه ملائکه بر شخص حضرت ابراهیم(ع) وارد شدند (دخلوا علیه) امّا آن حضرت هراس و اضطراب را به صورت جمع (إنا منکم وجلون) بیان کرده است و این نشان دهنده هراس خود او و خانواده اش می باشد. لازم به ذکر است که <وجل> به آن ترسی گفته می شود که سراپای وجود انسان را فراگیرد (مفردات راغب).

ص: 11

27- اطمینان به خانواده موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 7 - 7

7 - آرامش موسی ( ع ) در شرایط سخت و بحرانی و تلاش وی جهت ایجاد امید و اطمینان در خانواده خود .

إنّی ءانست نارًا سئاتیکم. .. لعلّکم تصطلون

28- اعطای خانواده به ایوب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 84 - 20

20- < عن أبی عبداللّه ( ع ) : ردّ اللّه سبحانه علیه [ أیوب ( ع ) ] أهله الذین هلکوا بأعیانهم و أعطاه مثلهم معهم و کذلک ردّ اللّه علیه أمواله و مواشیه بأعیانها و أعطاه مثلها معها ;

از امام صادق(ع) روایت شده که: خداوند سبحان خانواده ایوب(ع) را که هلاک شده بودند، به او برگرداند و مانند آنان را نیز به وی عطا کرد. و هم چنین خداوند، عین اموال و چهارپایان او را به او برگرداند و مانند آنها را نیز به همان مقدار به او عطا کرد>.

29- امکان حق ناپذیری خانواده پاکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 60 - 7

7- امکان نفوذ کفر و فساد و حق ناپذیری در افراد خانواده پاکان

إلاّ امرأته قدّرنا إنها لمن الغ-برین

30- امکان فساد خانواده پاکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 60 - 7

7- امکان نفوذ کفر و فساد و حق ناپذیری در افراد خانواده پاکان

إلاّ امرأته قدّرنا إنها لمن الغ-برین

ص: 12

31- امکان کفر خانواده پاکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 60 - 7

7- امکان نفوذ کفر و فساد و حق ناپذیری در افراد خانواده پاکان

إلاّ امرأته قدّرنا إنها لمن الغ-برین

32- امنیّت در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 128 - 6

6 - اهمیت حفظ آرامش و امنیت در خانواده و تقدم آن بر حقوق شخصی زن و شوهر

و إن امراه خافت . .. ان یصلحا بینهما صلحاً و الصلح خیر

33- امیدواری به خانواده موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 7 - 7

7 - آرامش موسی ( ع ) در شرایط سخت و بحرانی و تلاش وی جهت ایجاد امید و اطمینان در خانواده خود .

إنّی ءانست نارًا سئاتیکم. .. لعلّکم تصطلون

34- انبیا و خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 38 - 6

6- پیامبر بودن با داشتن زن و فرزند ( زندگانی بشری و عادی ) منافات ندارد .

و جعلنا لهم أزوجًا و ذریّه

35- اندوه خانواده نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 76 - 6

ص: 13

6- حضرت نوح ( ع ) و خاندانش ، گرفتار غمی شدید و اندوهی بزرگ در مسیر انجام رسالت خویش .

و نوحًا إذ نادی . .. فنجّین-ه و أهله من الکرب العظیم

<کرب> به معنای غم و اندوه شدید است (مفردات راغب).

36- اهمیت اصلاح خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 55 - 5

5- اصلاح خانواده و بستگان ، دارای اهمیت ویژه و مورد اهتمام پیامبران الهی

و کان یأمر أهله بالصلوه و الزکوه

37- اهمیت تربیت خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 6 - 3،7

3 - خیرخواهی برای اعضای خانواده و تربیت دینی آنان ، تکلیفی بایسته برعهده سرپرست و مدیر خانواده

قوا . .. أهلیکم نارًا

برداشت یاد شده، به خاطر این نکته است که مصداق اصلی تلاش برای حفاظت اعضای خانواده از دوزخی شدن آنان، تربیت دینی آنان و گزینش راه و روش خیرخواهانه در این راستا است.

7 - اصلاح و تربیت دینی اعضای خانواده ، زیر بنا و خشت اول اصلاحات در جامعه

قوا أنفسکم و أهلیکم نارًا

از فرمان خداوند به مؤمنان، مبنی بر تربیت و اصلاح اعضای خانواده خود - با آن که آنان وظیفه جهاد با کافران و منافقان را نیز برعهده دارند (آیه 9 همین سوره) - می توان مطلب یاد شده را به دست آورد.

38- اهمیت تربیت دینی خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 132 - 2

2 - ضرورت پرداختن به تربیت دینی و معنوی خانواده و مراقبت بر آن

وأمر أهلک بالصلوه

ص: 14

39- اهمیت تفاهم خانوادگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 10 - 21

21 - محیط خانواده ، نیازمند تفاهم عقیدتی و سلامت دینی

*

و لاجناح علیکم أن تنکحوهنّ . .. و لاتمسکوا بعصم الکوافر

حکم <لاتمسکوا. ..> می تواند از آن جهت باشد که وجود همسر کافر در زندگی مؤمن، محیط خانواده را ناسالم و ناأمن می سازد.

40- اهمیت حفظ خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 128 - 1،3،6،9،16

1 - لزوم پیشگیری از به هم خوردن سلامت خانواده ، در صورت ناسازگاری شوهر وظیفه ای بر عهده زنان

و إن امراه خافت من بعلها . .. فلاجناح علیهما ان یصلحا بینهما صلحاً

کلمه <خافت>، بیانگر ترس از وقوع است، نه خود وقوع.

3 - لزوم کوشش زن و شوهر در حفظ کانون خانواده

و إن امراه خافت . .. فلاجناح علیهما ان یصلحا بینهما صلحاً و الصلح خیر

6 - اهمیت حفظ آرامش و امنیت در خانواده و تقدم آن بر حقوق شخصی زن و شوهر

و إن امراه خافت . .. ان یصلحا بینهما صلحاً و الصلح خیر

9 - لزوم پرهیز از اشاعه اختلافات همسران به بیرون از محیط خانه *

فلاجناح علیهما ان یصلحا بینهما صلحاً

از این که فعل <یصلحا> به خود زن و شوهر نسبت داده شده است و همچنین از تعبیر <بینهما> استفاده می شود که حل و فصل مسایل خانوادگی میان خود همسران، بهتر است از مطرح ساختن نزد دیگران.

16 - نقش سازنده گذشت ، در بقای کانون خانواده و تحکیم بنای همسری

ان یصلحا بینهما صلحاً و الصلح خیر و احضرت الانفس الشح و إن تحسنوا و تتقوا

41- اهمیت حل اختلاف خانوادگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 6 - 16

16 - سیاست اسلام در اختلاف و نزاع میان همسران ، کوتاه کردن مدت آن و یا رفع کامل آن است .

فإن أرضعن لکم ف-اتوهنّ أُجورهنّ و أتمروا بینکم بمعروف و إن تعاسرتم فسترضع له أُخ

برداشت یاد شده، از آن جا است که خداوند - پس از توصیه به خوش رفتاری با زنان مطلّقه و پرداختن اجرت شیردادن نوزادان به آنان - فرمان داد که در صورت بالا گرفتن اختلافت میان همسران، آنان به مشورت و هم فکری بپردازند و در صورت عدم توافق،

ص: 15

بدون فوت وقت از دایگان مدد گیرند.

42- اهمیت خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 35 - 2،3

2 - لزوم تلاش برای حفظ خانواده و سالم سازی محیط آن و پیشگیری از بروز ناسازگاری زن و شوهر

و ان خفتم شقاق بینهما فابعثوا حکماً من اهله و حکماً من اهلها

3 - مسؤولیّت تمامی افراد جامعه در برابر اختلافات خانوادگی زن و شوهر

و ان خفتم شقاق . .. فابعثوا

ظاهراً مراد از مخاطبان جمله <فابعثوا>، عموم مسلمانان هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 5 - 18

18 - اهتمام اسلام به خانواده و سلامت اعتقادی و روانی آن

و المحصنت من المؤمنت و المحصنت من الذین اوتوا الکتب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 84 - 10

10- از دست دادن خانواده ( زن و فرزندان ) ، مهم ترین رنج و ناراحتی انسان است .

فکشفنا ما به من ضرّ و ءاتین-ه أهله و مثلهم معهم

43- اهمیت روابط خانوادگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 19 - 14،17

14 - اساس زندگی خانوادگی و مصالح آن ، نباید دستخوش تمایلات مرد قرار گیرد .

فان کرهتموهنّ فعسی ان تکرهوا شیئاً و یجعل اللّه فیه خیراً کثیراً

17 - احتمال وجود خیر فراوان ، در تداوم زندگی با زنانی که ناخوشایند انسان هستند .

فان کرهتموهنّ فعسی ان تکرهوا شیئاً و یجعل اللّه فیه خیراً کثیراً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 21 - 3

ص: 16

3 - توجّه به پیوند زناشویی و اتحاد و یگانگی حاصل از آن ، مانعی برای اجحاف به همسر و بازپس گیری مهریّه

و کیف تأخذونه و قد افضی بعضکم الی بعض

<افضی> از مصدر <افضاء> به معنای اتصال است و در آیه می تواند کنایه از اتحاد و یگانگی زوجین باشد، نه کنایه از خصوص آمیزش; و گر نه می فرمود: <و قد افضیتم الیهنّ>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 128 - 5،10،19،20

5 - جواز صرفنظر کردن زن از بعض حقوق خود ، برای جلب نظر شوهر و جلوگیری از نشوز وی

و إن امراه خافت من بعلها نشوزاً . .. ان یصلحا بینهما صلحاً و الصلح خیر

جمله <و احضرت الانفس الشح> حکایت از آن دارد که مصالحه عنوان شده در آیه، منوط به گذشت از حقوق شخصی است.

10 - گذشت از حقوق شخصی برای استمرار و استحکام روابط همسری ، بهتر از پافشاری بر استیفای آن حقوق

و الصلح خیر و احضرت الانفس الشح

19 - مصالحه زن و شوهر در حقوق همسری در صورتی ارزشمند است که بر پایه احسان و تقوا باشد .

و الصلح خیر . .. و إن تحسنوا و تتقوا فإنّ اللّه کان بما تعملون خبیراً

20 - جواز گذشت زن از برخی حقوق خویش ، به انگیزه جلوگیری از ناسازگاری شوهر و رخ ندادن طلاق

و إن امراه خافت من بعلها نشوزاً او اعراضاً

امام صادق(ع) در پاسخ سؤال از معنای آیه فوق فرمود: هذا تکون عنده المراه لاتعجبه فیرید طلاقها فتقول له: امسکنی و لاتطلقنی و ادع لک ما علی ظهرک و اعطیک من مالی و احللک من یومی و لیلتی فقد طاب ذلک له کله .

_______________________________

کافی، ج 6، ص 145، ح 3; نورالثقلین، ج 1، ص 558، ح 600.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 15 - 8

8 - حفظ روابط خانوادگی و خویشاوندی ، امری بس مهم و شایان توجه است .

و وصّینا الإنس-ن بولدیه . .. أن اشکرلی و لولدیک... إن ج-هداک علی أن تشرک بی ...

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 2 - 11

11 - نقش سازنده ایمان به خدا و روز قیامت ، در ایجاد رابطه صحیح و شایسته میان همسران و رعایت شدن حقوق متقابل بین آنان

إذا طلّقتم النساء . ..ذلکم یوعظ به من کان یؤمن باللّه و الیوم الأخر

یادآوری ایمان به خدا و روز قیامت - به دنبال موعظه های الهی در مسائل مربوط به همسران - می تواند گویای مطلب یاد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 17

19 - طلاق - 65 - 5 - 11،12

11 - نقش سازنده تقواپیشگی ، در حفظ کانون گرم خانواده ها و رعایت شدن حقوق همسران

إذا طلّقتم النساء . .. و اتّقوا اللّه ... من یتّق ... یعظم له أجرًا

برداشت یاد شده، از آن جا است که خداوند در ضمن پنج آیه مربوط به مسائل طلاق و اختلافات خانوادگی، چهاربار، به رعایت تقوا توصیه فرموده است.

12 - اهمیت مسائل خانوادگی ( ازدواج ، طلاق ، حقوق همسران و . . . ) ، در میان موضوعات اسلامی و آموزه های قرآنی

إذا طلّقتم النساء . .. اتّقوا اللّه ... من یتّق اللّه ... یعظم له أجرًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 6 - 16

16 - سیاست اسلام در اختلاف و نزاع میان همسران ، کوتاه کردن مدت آن و یا رفع کامل آن است .

فإن أرضعن لکم ف-اتوهنّ أُجورهنّ و أتمروا بینکم بمعروف و إن تعاسرتم فسترضع له أُخ

برداشت یاد شده، از آن جا است که خداوند - پس از توصیه به خوش رفتاری با زنان مطلّقه و پرداختن اجرت شیردادن نوزادان به آنان - فرمان داد که در صورت بالا گرفتن اختلافت میان همسران، آنان به مشورت و هم فکری بپردازند و در صورت عدم توافق، بدون فوت وقت از دایگان مدد گیرند.

44- اهمیت سعادت خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 26 - 4

4 - اهتمام تقواپیشگان به سعادت اخروی خانواده خویش و خیر خواهی شدید نسبت به آنان

قالوا إنّا کنّا قبل فی أهلنا مشفقین

45- اهمیت عواطف خانوادگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 58 - 14،17

14 - ضرورت معاشرت نزدیک و تنگاتنگ فرزندان نابالغ با پدر و مادر خود و مشقت اجازه خواستن ، فلسفه و دلیل عدم لزوم اذن خواستن از والدین ، برای رفت و آمد نزدیک باآنان در غیر از سه وقت مقرر است .

لیستئذنکم . .. ثلث عورت لکم لیس علیکم و لا علیهم جناح بعدهنّ طوّفون علیکم بعضکم

جمله <طوّافون علیکم. ..> جمله ای است تعلیلیه که بیانگر علت و فلسفه جواز رفت و آمد نزدیک فرزندان با پدر و مادرشان در اتاق ها و محل استراحت آنان است; یعنی، چون فرزندان باید با پدر و مادرشان رفت و آمد نزدیک داشته باشند و اجازه خواستن برای این کار، برای فرزندان مشقت بار است، پس اذن طلبیدن لازم نیست.

ص: 18

17 - اهتمام اسلام به رفت و آمد و معاشرت نزدیک و تنگاتنگ پدران و مادران با فرزندان نابالغ و ممیز خویش در محیط خانه

طوّفون علیکم بعضکم علی بعض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 15 - 5

5- اسلام ، احیاکننده ارزش ها و عواطف انسانی و استحکام بخش بنیاد های خانواده و جامعه بشری

و وصّینا الإنس-ن بولدیه إحس-نًا

سفارش خداوند نسبت به ارج و مقام والدین، بیانگر این حقیقت است که اسلام دینی محدود به ابعاد عبادی و فردی نیست; بلکه به تمامی ابعاد حیات انسان توجه دارد; از جمله تقویت عواطف انسانی که نهایتاً به تحکیم بنیاد خانواده و جامعه منتهی می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 3 - 5

5 - ارزش های دینی ، مقدّم بر روابط خویشاوندی و عواطف خانوادگی

لاتتّخذوا عدوّی . .. لن تنفعکم أرحامکم و لا أول-دکم یوم القی-مه

46- اهمیت محافظت از خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 6 - 2

2 - توصیه خداوند به مؤمنان ، مبنی بر مراقبت از اعضای خانواده خود در برابر عوامل و موجبات بدبختی و دوزخی شدن آنان

ی-أیّها الذین ءامنوا قوا . .. أهلیکم نارًا

47- اهمیت مشاوره در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 6 - 8

8 - مردان و زنان مطلّقه ، باید درباره شیر دادن و کیفیت نگه داری نوزادانشان ، به مشاوره و هم فکری بپردازند .

و أتمروا بینکم

48- ایمان خانواده صالح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 19

13 - نمل - 27 - 49 - 5

5 - خانواده صالح ، جملگی مؤمنان به وی و مورد خشم عمیق کافران

لنبیّتنّه و أهله

49- ایمان خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 81 - 12

12- از میان قوم لوط ، تنها خانواده اش به او ایمان آورده و از تبه کاری ها و گناهان آن قوم منزّه بودند .

کانوا یعملون السیئات . .. فأسر بأهلک بقطع من الّیل ... إلاّ امرأتک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 169 - 5

5 - خانواده و کسان لوط ( ع ) ، تنها مؤمنان به وی و پیراسته از کردار زشت قوم لوط

ربّ نجّنی و أهلی ممّا یعملون

از این که لوط(ع) تنها برای خود و کسانش در خواست نجات کرد، روشن می شود که تنها آنان به وی ایمان آورده بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 56 - 3،4

3 - خاندان لوط ، هم عقیده با وی ، پاکدامن و مخالف انحراف های جامعه خویش

قالوا أخرجوا ءال لوط من قریتکم

4 - ایمان نیاوردن هیچ فردی از جامعه به لوط ( ع ) ، جز افراد خانواده وی

قالو أخرجوا ءال لوط من قریتکم

مخالفان لوط به جای این که بگویند: پیروان لوط را اخراج کنید، گفتند: خانواده وی را بیرون کنید و این نشان می دهد که جز خانواده اش کسی به وی ایمان نیاورده بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 135 - 3

3 - تمامی اعضای خاندان لوط ، به جز همسر او ، مؤمن بودند .

إذ نجّین-ه و أهله أجمعین . إلاّ عجوزًا فی الغ-برین

برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که عذاب به جهت کفر است، پس نجات خاندان لوط دلیل ایمان شان و عذاب همسر لوط به نشانه کفر او است.

ص: 20

50- ایمان خانواده نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 76 - 9

9- خاندان نوح از مؤمنان به رسالت نوح ( ع ) و بهره مند از لطف ویژه خداوند

فنجّین-ه و أهله من الکرب العظیم

نجات خاندان نوح(ع)، بیانگر عنایت ویژه خداوند به ایشان و نیز حاکی از ایمان آنان به رسالت نوح(ع) است; زیرا اگر آنان مانند قوم نوح کافر بودند، نجات نمی یافتند. گفتنی است آیه بعد (و نصرناه من القوم الذین کذّبوا...) مؤید همین نکته است.

51- بازگشت خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 43 - 7

7 - بازگشت خانواده ( زن و فرزند ) ، تبلور رحمت الهی برای مردان

و وهبنا له أهله . .. رحمه منّا

52- بازگشت خانواده ایوب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 43 - 2،4،6،8

2 - با عنایت خداوند ، خانواده پراکنده و متفرق ایوب ( ع ) به سوی آن حضرت بازگشتند .

و وهبنا له أهله

4 - بازگشت خانواده ایوب ( ع ) و دو چندان شدن آنها ، موهبت الهی برای آن حضرت

و وهبنا له أهله و مثلهم معهم

6 - بازگشت و ازدیاد خانواده ایوب ( ع ) ، تبلور رحمت خدا به ایشان

و وهبنا له أهله . .. رحمه منّا

8 - استجابت دعای ایوب ( ع ) از سوی خداوند ، با بهبود دادن او و بازگرداندن خانواده اش

إذ نادی ربّه . .. ه-ذا مغتسل بارد و شراب . و وهبنا له أهله و مثلهم معهم

53- برگزیدگی خانواده نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 76 - 6

ص: 21

6 - نوح ( ع ) و خاندانش ، از بندگان مخلَص و برگزیده خدا بودند .

إلاّ عباد اللّه المخلصین . و لقد نادینا نوح... و نجّین-ه و أهله من الکرب العظیم

ذکر داستان نوح(ع) و خاندانش پس از یاد کردن از بندگان خالص خدا در طول تاریخ، می تواند به منظور بیان الگو و نمونه ای از آن بندگان مخلص باشد.

54- بشارت نجات خانواده نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 45 - 3

3- خداوند ، نوح ( ع ) را به نجات افراد خانواده اش نوید داده بود .

إن ابنی من أهلی و إن وعدک الحق

مصداق مورد نظر برای <وعدک> نجات خانواده نوح از حادثه طوفان است که جمله <قلنا احمل . .. و أهلک> بیانگر نوید به آن بود.

55- پاکی خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 59 - 3

3- پاکی خاندان لوط ( ع ) و دوری از هرگونه جرم و تبه کاری ، عامل نجات همه آنان از عذاب الهی

إنا أُرسلنا إلی قوم مجرمین . إلاّ ءال لوط إنا لمنجّوهم أجمعین

56- پاکیزگی در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 15 - 15

15 - ارزش و اهمیّت پاکیزگی و پاکدامنی ، در زندگی و روابط خانوادگی

و ازواج مطهره

57- تأمین معاش خانواده شعیب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 23 - 16

ص: 22

16 - ارتزاق خانواده شعیب از راه دامداری

و وجد من دونهم امرأتین تذودان . .. قالتا لانسقی حتّی یصدر الرعاء

58- تأمین نیازهای خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 10 - 7

7 - خدمت به همسر و خانواده و تلاش برای رفع نیازمندی های آنان ، رفتاری پسندیده است .

فقال لأهله امکثوا . .. لعلّی ءاتیکم منها بقبس

59- تداوم روابط خانوادگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 14 - 1

1 - اهل دوزخ در دنیا ، می پنداشتند زندگی شاداب آنان دگرگون نشده و الفت های خانوادگی شان هرگز از هم نخواهد گسست .

إنّه ظنّ أن لن یحور

<حَور>، رجوع از چیزی و به چیزی می باشد. اصل معنای آن بازگشت به کم بود است و با ضمّه <حاء> به معنای هلاکت خواهد بود (لسان العرب). فعل <یحور> از هر کدام مشتق باشد، برداشت یاد شده قابل استفاده است.

60- ترس خانواده ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 52 - 3

3- ابراهیم ( ع ) و خانواده وی با مشاهده ورود مهمانان ( فرشتگان ) به محضر ایشان ، هراسناک و مضطرب شدند .

إذ دخلوا علیه . .. قال إنا منکم وجلون

با اینکه ملائکه بر شخص حضرت ابراهیم(ع) وارد شدند (دخلوا علیه) امّا آن حضرت هراس و اضطراب را به صورت جمع (إنا منکم وجلون) بیان کرده است و این نشان دهنده هراس خود او و خانواده اش می باشد. لازم به ذکر است که <وجل> به آن ترسی گفته می شود که سراپای وجود انسان را فراگیرد (مفردات راغب).

61- تشکیل خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 23

4 - مائده - 5 - 5 - 17

17 - ایمان به خدا ، اعتقاد به وحی و رسالت و عفت و پاکدامنی ، از ارزش های والا در انتخاب همسر و تشکیل خانواده

و المحصنت . .. و المحصنت

62- تعیین جمعیت خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 50 - 6

6 - حاکمیت مطلق و بلامنازع خدا در صحنه هستی ، پشتوانه اجرای مشیت او در میزان جمعیت و نوع جنسیت فرزندان خانواده

للّه ملک السم-وت . .. و یجعل من یشاء عقیمًا

63- تفاهم در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 129 - 9،10،16

9 - صلح و سازش و رعایت تقوا در محیط خانواده بویژه با داشتن چند همسر ، موجب غفران و رحمت الهی

فلاتمیلوا کل المیل . .. و إن تصلحوا و تتقوا فإنّ اللّه کان غفوراً رحیماً

10 - تأکید و ترغیب خداوند به برقراری توافق و آشتی بین زن و شوهر

و لن تستطیعوا ان تعدلوا بین النساء . .. و إن تصلحوا و تتقوا

16 - عدم رعایت عدالت نسبی بین همسران ، گناه و آمرزش آن در گرو بازگشت به عدالت و رعایت تقواست .

و لن تستطیعوا ان تعدلوا بین النساء . .. و إن تصلحوا و تتقوا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 130 - 2

2 - عدم لزوم حفظ کانون خانواده در صورت ناتوانی زن و یا شوهر بر سازش و رعایت تقوا در محیط خانواده

و إن امراه خافت من بعلها نشوزاً او اعراضاً . .. و إن یتفرقا یغن اللّه

پیشنهاد طلاق، بلکه ترغیب به آن در مواردی خاص، دلالت بر عدم لزوم حفظ کانون خانواده در آن شرایط دارد.

64- تقوا در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 128 - 18

ص: 24

18 - رعایت کنندگان تقوا و احسان در محیط خانواده ، از پاداش الهی برخوردار خواهند شد .

و إن تحسنوا و تتقوا فإنّ اللّه کان بما تعملون خبیراً

جمله <فان اللّه . ..> در مقام تشویق به احسان و تقواست. و چون علم خدا به احسان و تقوا، معمولا تأثیری برای انجام آن ندارد ; بنابراین باید کنایه از پاداش دهی الهی باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 129 - 9،11

9 - صلح و سازش و رعایت تقوا در محیط خانواده بویژه با داشتن چند همسر ، موجب غفران و رحمت الهی

فلاتمیلوا کل المیل . .. و إن تصلحوا و تتقوا فإنّ اللّه کان غفوراً رحیماً

11 - ترغیب شوهران از سوی خداوند به رعایت تقوا در محیط خانواده

و إن تصلحوا و تتقوا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 130 - 2

2 - عدم لزوم حفظ کانون خانواده در صورت ناتوانی زن و یا شوهر بر سازش و رعایت تقوا در محیط خانواده

و إن امراه خافت من بعلها نشوزاً او اعراضاً . .. و إن یتفرقا یغن اللّه

پیشنهاد طلاق، بلکه ترغیب به آن در مواردی خاص، دلالت بر عدم لزوم حفظ کانون خانواده در آن شرایط دارد.

65- تکذیب شایعه علیه خانواده محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 12 - 2

2 - مؤمنان صدراسلام ، وظیفه دار تکذیب شایعه های بی اساس بدخواهان علیه پیامبر ( ص ) و خانواده آن حضرت

لولا إذ سمعتموه ظنّ المؤمنون و المؤمن-ت بأنفسهم خیرًا و قالوا ه-ذا إفک مبین

66- تنزیه خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 81 - 12

12- از میان قوم لوط ، تنها خانواده اش به او ایمان آورده و از تبه کاری ها و گناهان آن قوم منزّه بودند .

کانوا یعملون السیئات . .. فأسر بأهلک بقطع من الّیل ... إلاّ امرأتک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 25

9 - حجر - 15 - 59 - 1،3

1- خاندان لوط ( ع ) ، از هرگونه جرم و تبه کاری منزه و پاک بودند .

إنا أُرسلنا إلی قوم مجرمین . إلاّ ءال لوط

3- پاکی خاندان لوط ( ع ) و دوری از هرگونه جرم و تبه کاری ، عامل نجات همه آنان از عذاب الهی

إنا أُرسلنا إلی قوم مجرمین . إلاّ ءال لوط إنا لمنجّوهم أجمعین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 169 - 5

5 - خانواده و کسان لوط ( ع ) ، تنها مؤمنان به وی و پیراسته از کردار زشت قوم لوط

ربّ نجّنی و أهلی ممّا یعملون

از این که لوط(ع) تنها برای خود و کسانش در خواست نجات کرد، روشن می شود که تنها آنان به وی ایمان آورده بودند.

67- توطئه تبعید خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 56 - 2

2 - تصمیم قوم لوط مبنی بر اخراج و تبعید لوط ( ع ) و خانواده اش ، تنها پاسخ آنان به هشدار های خیرخواهانه او

فما کان جواب قومه إلاّ أن قالوا أخرجوا ءال لوط من قریتکم

68- توطئه علیه خانواده محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 11 - 2

2 - هم دستی و تشکل تنی چند از منافقان عصر بعثت ، برای تهمت زنی و شایعه سازی علیه خانواده پیامبر ( ص )

إنّ الذین جاءو بالإفک عصبه منکم

بیشتر مفسران بر این باورند که گروه بهتان زننده (عصبه منکم) از منافقان بودند.

69- جرم خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 56 - 6

6 - گرایش به پاکی و ارزش ها ، تنها جرم لوط ( ع ) و خاندانش در نظر آن جامعه فسادزده

ص: 26

قالوا أخرجوا ءال لوط من قریتکم إنّهم أُناس یتطهّرون

عبارت <إنّهم أُناس> تعلیل برای حکم اخراج است.

70- چوپان خانواده شعیب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 26 - 5

5 - نیاز خانواده شعیب به اجیر کردن مردی جهت نگه داری گوسفندانشان

قالت إحدیهما ی-أبت است-ئجره

با توجه به آیات پیشین، مراد از <استئجره> استیجار برای نگه داری گوسفندان شعیب می باشد.

71- حفظ خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 130 - 2

2 - عدم لزوم حفظ کانون خانواده در صورت ناتوانی زن و یا شوهر بر سازش و رعایت تقوا در محیط خانواده

و إن امراه خافت من بعلها نشوزاً او اعراضاً . .. و إن یتفرقا یغن اللّه

پیشنهاد طلاق، بلکه ترغیب به آن در مواردی خاص، دلالت بر عدم لزوم حفظ کانون خانواده در آن شرایط دارد.

72- حقوق خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 223 - 13،16

13 - هشدار الهی به مردان ، نسبت به رعایت احکام الهی در محیط خانواده

نساؤکم حرث لکم . .. و اتّقوا اللّه و اعلموا انکم ملاقوه

امر به تقوا و توجه دادن انسانها به ملاقات خدا (روز پاداش و کیفر) پس از بیان احکامی درباره زندگی خانوادگی، می تواند هشداری باشد به آنان که احکام الهی را مراعات نمی کنند.

16 - پیامبر ( ص ) ، مأمور بشارت به مؤمنانی که تقوا و حدود الهی را در زندگی زناشویی و محیط خانواده مراعات می کنند و با یکدیگر رفتاری پسندیده دارند .

نساؤکم حرث لکم . .. و اعلموا انّکم ملاقوه و بشّر المؤمنین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 27

2 - بقره - 2 - 229 - 16

16 - احتمال و ترس معقول و متعارف از مراعات نکردن حدود الهی در خانواده ، مُجوّز طلاق خُلع *

فان خفتم اَلاّ یقیما حدود اللّه

با توجّه به اینکه <ان خفتم>، خطاب به عموم مردم است، معلوم می شود نگرانی زن و شوهر باید به نحوی باشد که عموم مردم نیز در صورت آگاهی، این نگرانی را داشته باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 233 - 7

7 - تأمین نیاز ها و پوشاک مادران به مقدار متعارف ، وظیفه شرعی پدر

و علی المولود له زرقهنّ و کسوتهنّ بالمعروف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 34 - 17

17 - لزوم اطاعت زن از شوهر و حفظ حقوق وی ، مشروط به تأمین زندگی او از سوی مرد

و بما انفقوا من اموالهم فالصّالحات قانتات حافظات

ظاهراً <فالصّالحات . .. > نتیجه ای است مترتب بر جمله <الرجال ... بما انفقوا>. بنابراین اطاعت زن از شوهر در موردی است که شوهر، زندگی او را تأمین کند.

73- حکمیت در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 35 - 1

1 - لزوم تعیین داورانی برای حکمیت ، در صورت بروز علائم ناسازگاری و دشمنی بین زن و شوهر

و ان خفتم شقاق بینهما فابعثوا حکماً

<شقاق>، به معنی دشمنی و اختلاف است. برداشت فوق را فرمایش امام باقر (ع) تأیید می کند که فرمود: ... و اذا نشز الرجل مع نشوز المرأه فهو الشقاق.

_______________________________

تفسیر عیاشی، ج 1، ص 240، ح 122 ; تفسیر برهان، ج 1، ص 368، ح 7.

74- حل اختلاف خانوادگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 128 - 4،8،15

4 - تردید مسلمانان صدر اسلام در جواز مصالحه زن و شوهر نسبت به حقوق یکدیگر

ص: 28

و إن امراه خافت . .. فلاجناح علیهما ان یصلحا

کلمه <لاجناح> حاکی است که مسلمانان صدر اسلام بر آن گمان بودند که حقوق تعیین شده برای زن و شوهر، قابل مصالحه و گذشت نیست.

8 - حسن حل و فصل مسایل خانوادگی ، توسط خودِ زن و شوهر

فلاجناح علیهما ان یصلحا بینهما صلحاً و الصلح خیر

در آیه فوق، صلح به خود خانواده واگذار شده و نه به افراد خارج آن. کلمه <بینهما>، بیانگر این مسأله است.

15 - انتخاب صلح در مسائل و اختلافات خانوادگی ، از مصادیق احسان و تقواست . *

و الصلح خیر . .. و إن تحسنوا و تتقوا

سفارش به تقوا و احسان، پس از ارزشمند شمردن صلح و مسالمت، می رساند که صلح در مسایل همسری، نمودی از احسان و تقواست.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 130 - 1

1 - طلاق ، آخرین راه برای شکستن بن بست اختلافات مسالمت ناپذیر خانوادگی

و إن یتفرقا یغن اللّه

پس از به نتیجه نرسیدن راه حلهای قبلی که در آیات قبل اشاره شد، طلاق به عنوان راه پایان اختلافات پیشنهاد شده است.

75- حل اختلاف خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 35 - 1،3،4،5،6،7،10،13،19،20،21

1 - لزوم تعیین داورانی برای حکمیت ، در صورت بروز علائم ناسازگاری و دشمنی بین زن و شوهر

و ان خفتم شقاق بینهما فابعثوا حکماً

<شقاق>، به معنی دشمنی و اختلاف است. برداشت فوق را فرمایش امام باقر (ع) تأیید می کند که فرمود: ... و اذا نشز الرجل مع نشوز المرأه فهو الشقاق.

_______________________________

تفسیر عیاشی، ج 1، ص 240، ح 122 ; تفسیر برهان، ج 1، ص 368، ح 7.

3 - مسؤولیّت تمامی افراد جامعه در برابر اختلافات خانوادگی زن و شوهر

و ان خفتم شقاق . .. فابعثوا

ظاهراً مراد از مخاطبان جمله <فابعثوا>، عموم مسلمانان هستند.

4 - لزوم گزینش و فرستادن دو داور از خانواده زن و شوهر برای حلّ اختلاف بین آن دو

و ان خفتم شقاق بینهما فابعثوا حکماً من اهله و حکماً من اهلها

5 - مسؤولیت بیشتر خویشاوندان زن و شوهر ، در نظارت بر سلامت خانواده و حلّ اختلاف های آنان

فابعثوا حکماً من اهله و حکماً من اهلها

ص: 29

6 - ضرورت اطاعت زن و شوهر از نظر و پیشنهاد داوران تحکیم در اختلافات میان آنان

و ان خفتم شقاق بینهما فابعثوا حکماً من اهله و حکماً من اهلها

اگر تبعیت از داوران لازم نبود، موکول کردن حل اختلاف به آنان لغو بود. علاوه بر اینکه انتخاب کلمه <حَکَم> به معنای حاکم، بیانگر لزوم تبعیت است.

7 - داوران تحکیم ، دارای اختیار در حکم به سازش یا جدایی بین زن و مرد و یا تعیین شروط بر هر یک از آن دو

و ان خفتم شقاق بینهما فابعثوا حکماً من اهله و حکماً من اهلها

کلمه <حَکَم> بیانگر این است که داور می تواند بر اساس آنچه به مصلحت زن و شوهر است، حکم کند.

10 - قصد اصلاح از سوی زن و شوهر ، موجب موفقیّت قاضیان تحکیم در حل اختلافات آنان است .

و ان خفتم شقاق بینهما . .. ان یریدا اصلاحاً یوفّق اللّه بینهما

بنابر اینکه ضمیر در <یریدا> به زن و شوهر برگردد و ضمیر در <بینهما> به حکمین.

13 - قصد اصلاح رفتار از سوی زن و شوهر ، شرط بهره مندی آنان از توفیق الهی در سازگاری با یکدیگر *

ان یریدا اصلاحاً یوفّق اللّه بینهما

19 - نفوذ حکم داوران برگزیده به سازش یا جدایی زن و شوهر ، در گرو تفویض اختیار داوری از سوی زن و شوهر به آنان

فابعثوا حکماً من اهله و حکماً من اهلها

امام صادق (ع) در پاسخ سؤال از آیه فوق فرمود: لیس للحکمین ان یفرّقا حتی . .. و یشترطا علیهما: ان شئنا جمعنا و ان شئنا فرّقنا.

_______________________________

کافی، ج 6، ص 146، ح 2 ; نورالثقلین، ج 1، ص 478، ح 233 ; تفسیر برهان، ج 1، ص 367، ح 1 ; تفسیر عیاشی، ج 1، ص 241، ح 126.

20 - نفوذ حکم دو داور برگزیده بر جدایی زن و شوهر ، در گرو توافق هر دو داور بر آن حکم است .

فابعثوا حکماً من اهله و حکماً من اهلها

امام صادق (ع) در پاسخ سؤال از نفوذ حکم یکی از حکمین به جدایی زن و شوهر فرمود: لا یکون تفریق حتی یجتمعا جمیعاً علی التفریق فاذا اجتمعا علی التفریق جاز تفریقهما.

_______________________________

کافی، ج 6، ص 147، ح 4 ; نورالثقلین، ج 1، ص 478، ح 235.

21 - حاکم ، وظیفه دار برگزیدن دو داور برای حل اختلاف میان زن و شوهر

فابعثوا حکماً

از ائمه معصومین (ع) در مورد تعیین مخاطب آیه فوق آمده است: هو السّلطان الذی یترافعان الیه.

_______________________________

تفسیر تبیان، ج 3، ص 192 ; مجمع البیان، ج 3، ص 70.

76- حمایت از خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 3 - 4

ص: 30

4 - توجه به گسسته شدن روابط خانوادگی در قیامت ، مانع از دست زدن انسان به کار های خلاف ، به انگیزه حمایت از خانواده و خویشان

لن تنفعکم أرحامکم و لا أول-دکم یوم القی-مه

77- خانواده برادران یوسف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 88 - 6

6- پسران یعقوب ، دارای اهل و عیال ( زن ، فرزند و . . . )

مسّنا و أهلنا الضر

<أهل الرجل> به زن فرزند و دیگر وابستگان او گفته می شود.

78- خانواده کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - مطففین - 83 - 31 - 1،2

1 - کافران ، از خاطره های دیدار خود با مؤمنان ، طنز ساخته و در جمع خانواده خویش به لطیفه گویی و خنداندن یکدیگر می پردازند .

و إذا انقلبوا إلی أهلهم انقلبوا فکهین

<فَکِه> (صفت مشبّه) به معنای خوش دل و خندان یا به معنای کسی است که با همراهان خود سخنی گوید که آنان را بخنداند (قاموس). در برداشت یاد شده، معنای دوم مورد نظر است.

2 - کافرانی که مؤمنان را مسخره کرده اند ، هنگام مراجعت نزد خانواده خویش ، از پوزخند ها و اشاره های طعنه آمیز خود ، غرق شادمانی می شوند .

یضحکون . .. یتغامزون . و إذا انقلبوا إلی أهلهم انقلبوا فکهین

در این برداشت، <فَکِه> به معنای <مرد خوش دل و خندان> دانسته شده است. تکرار <انقلبوا> در آیه شریفه، برای مجسم ساختن حالت بازگشت کافران به خانه خویش است.

79- خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 81 - 11

11- فرشتگان ، از لوط ( ع ) خواستند تا خانواده خویش را شبانه از منطقه قومش خارج سازد .

ص: 31

فأسر بأهلک بقطع من الّیل

<اسراء> (مصدر اَسرِ) به معنای کوچ کردن شبانه است و <باء> در <بأهلک> برای تعدیه می باشد و <ال> در <اللیل> عهد حضوری است. بنابراین معنای جمله <فأسر ...> چنین می شود: [ای لوط!] خانواده خویش را در پاره ای از این شب کوچ ده.

80- خانواده لوط(ع) و گناه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 59 - 1

1- خاندان لوط ( ع ) ، از هرگونه جرم و تبه کاری منزه و پاک بودند .

إنا أُرسلنا إلی قوم مجرمین . إلاّ ءال لوط

81- خانواده متقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 26 - 4

4 - اهتمام تقواپیشگان به سعادت اخروی خانواده خویش و خیر خواهی شدید نسبت به آنان

قالوا إنّا کنّا قبل فی أهلنا مشفقین

82- خانواده محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 132 - 1

1 - فرمان دادن و فراخوانی خانواده و خویشاوندان به نماز ، از جمله وظایف الهی پیامبر ( ص )

وأمر أهلک بالصلوه

اهل هر شخصی، عشیره و خویشاوندان او هستند و نیز به کسانی که وابستگی بیشتری به شخص داشته باشند <أهل> گفته می شود (لسان العرب) و چون سوره <طه> در مکه نازل شده است، بستگان آن حضرت در مکه (علی(ع)، خدیجه(س) و. ..) مورد نظر هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 12 - 2

2 - سفر پیامبر ( ص ) و مؤمنان به سوی مکه قبل از حدیبیه ، بدون همراهی خانواده هایشان *

بل ظننتم أن لن ینقلب الرسول و المؤمنون إلی أهلیهم

ص: 32

تعبیر <إلی أهلیهم>، این احتمال را تقویت می کند که خانواده سپاه اسلام در مدینه باقی مانده و در سفر همراهشان نبوده اند.

83- خانواده موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 10 - 4،6

4 - خانواده و همراهان موسی ( ع ) در بیابان ، آتشی را که موسی ( ع ) مشاهده کرد ، ندیدند . *

فقال لأهله امکثوا أنّی ءانست نارًا

از گفته موسی(ع) که فرمود: <من آتشی را دیدم> می توان احتمال داد که دیگر همراهان موسی(ع) آن آتش را ندیده بودند. و گرنه دیدن را به خود اختصاص نمی داد.

6 - موسی ( ع ) از خانواده اش خواست که در جای خود منتظر وی بمانند و با او به مکان آتش نیایند .

فقال لأهله امکثوا إنّی ءانست نارًا

<مکث> به معنای درنگ کردن و انتظار کشیدن است (قاموس).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 7 - 12

12 - موسی ( ع ) ، درصدد آوردن پاره ای آتش برای گرم کردن خانواده اش

أو ءاتیکم بشهاب قبس لعلّکم تصطلون

<شهاب> به شعله آتش و <قبس> به شعله برگرفته از آتش گفته می شود. <اصطلاء> (مصدر <تصطلون>) نیز به معنای گرم شدن است; یعنی، یا شعله ای از آتش برگیرم و بیاورم تا با آن، آتش برافروزم، باشد که گرم شوید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 29 - 5،7

5 - موسی ( ع ) خانواده اش را از وجود آتش در وادی طور آگاه کرد .

قال لأهله امکثوا إنّی ءانست نارًا

7 - تصمیم موسی ( ع ) به آوردن آتش از وادی طور ، برای گرم کردن خانواده اش

قال لأهله امکثوا . .. أو جذوه من النار لعلّکم تصطلون

<إصطلاء> (مصدر <تصطلون>) به معنای خود را گرم کردن است.

84- خانواده موسی(ع) در صحرای سینا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 29 - 9

ص: 33

9 - تحیر و سرگردانی موسی ( ع ) و خانواده اش ، در صحرای سینا به خاطر گم کردن راه

لعلّی ءاتیکم منها بخبر

تعبیر آیه ده سوره <طه> در این مورد (لعلّی آتیکم منها بقبس أو أجد علی النار هدًی) به روشنی، دلالت بر مطلب یاد شده دارد.

85- خانواده موسی(ع) در کوه طور

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 7 - 1

1 - سرگذشت موسی و خانواده اش در وادی طور ، شایان ذکر و یادآوری

إذ قال موسی لأهله

<إذ> اسم زمان در محل نصب و مفعولٌ به برای فعل محذوف است; یعنی، <اذکر إذ قال موسی لأهله. ..; زمانی را که موسی به کسانش گفت... به یادآور>.

86- خانواده مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 12 - 2

2 - سفر پیامبر ( ص ) و مؤمنان به سوی مکه قبل از حدیبیه ، بدون همراهی خانواده هایشان *

بل ظننتم أن لن ینقلب الرسول و المؤمنون إلی أهلیهم

تعبیر <إلی أهلیهم>، این احتمال را تقویت می کند که خانواده سپاه اسلام در مدینه باقی مانده و در سفر همراهشان نبوده اند.

87- خانواده مؤمنان در بهشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 21 - 7

7 - الحاق اعضای مؤمن خانواده بهشتیان به ایشان ، تبلور لطف و فضل الهی در حق آنان

و الذین ءامنوا و اتّبعتهم ذرّیّتهم بإیم-ن ألحقنا بهم ذرّیّتهم

88- خانواده مهاجران به مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 7 - 3

ص: 34

3 - رفع نگرانی از مؤمنان مدینه از سوی خداوند ، نسبت به آینده بازماندگان ایشان در مکه

عسی اللّه . .. مودّه

با توجه به این که شأن نزول آیات پیشین، حرکتی بود که از حاطب بن أبی بلتعه - به انگیزه مصونیت دادن خانوده اش در مکه - صورت گرفته بود; خداوند پس از نفی شیوه وی، با این نوید به او و امثالش، نوعی اطمینان بخشیده است.

89- خانواده نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 46 - 2،3،6

2- فرزند ناصالح نوح ، در پیشگاه خداوند از خانواده و اهل بیت او محسوب نمی شد .

إنه لیس من أهلک

3- فسادپیشگی فرزند نوح ، موجب محسوب نشدن وی از خانواده نوح ( ع ) در پیشگاه خداوند

إنه لیس من أهلک إنه عمل غیر ص-لح

جمله <إنه عمل . ..> علت برای <إنه لیس من أهلک> می باشد; یعنی ، چون فرزندت دارای عمل ناشایست است ، ما او را از خانواده تو به حساب نمی آوریم.

6- نوح ( ع ) ناآگاه به گسستن پیوند فرزندی کنعان با او بر اثر اعمال ناشایستش

إن ابنی من أهلی . .. إنه لیس من أهلک

90- خانواده نوح(ع) در کشتی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 40 - 11

11- نوح ( ع ) از ناحیه خداوند به نجات خانواده خویش و سوار کردن آنان به کشتی موظف شد .

قلنا احمل فیها . .. أهلک

کلمه <أهل> در <أهلک> عطف بر <زوجین> و در حقیقت مفعول برای <احمل> است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 27 - 8

8 - نوح ( ع ) ، مأمور جای دادن حیوانات و مؤمنان خاندانش در کشتی ، با ظهور اولین نشانه های طوفان

فإذا جاء أمرنا . .. فاسلک فیها من کلِّ زوجین اثنین و أهلک إلاّ من سبق علیه القول

ص: 35

91- خیرخواهی برای خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 6 - 3

3 - خیرخواهی برای اعضای خانواده و تربیت دینی آنان ، تکلیفی بایسته برعهده سرپرست و مدیر خانواده

قوا . .. أهلیکم نارًا

برداشت یاد شده، به خاطر این نکته است که مصداق اصلی تلاش برای حفاظت اعضای خانواده از دوزخی شدن آنان، تربیت دینی آنان و گزینش راه و روش خیرخواهانه در این راستا است.

92- دامداری خانواده شعیب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 23 - 16

16 - ارتزاق خانواده شعیب از راه دامداری

و وجد من دونهم امرأتین تذودان . .. قالتا لانسقی حتّی یصدر الرعاء

93- درخواست صبر از خانواده موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 29 - 8

8 - موسی ( ع ) از خانواده اش خواست که تا بازگشت وی از وادی طور درنگ کنند .

قال لأهله امکثوا . .. لعلّی ءاتیکم منها بخبر أو جذوه من النار

94- درخواست نجات خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 169 - 2،7

2 - التجای لوط ( ع ) به درگاه پروردگار ، برای نجات خود و نزدیکانش از شر کردار منحرفان

ربّ نجّنی و أهلی ممّا یعملون

7 - دعا والتجای حضرت لوط ( ع ) به درگاه پروردگار ، برای نجات خود و کسانش از پی آمد های سوء کردار قوم خود ( عذاب )

ربّ نجّنی و أهلی ممّا یعملون

برداشت یاد شده مبتنی بر این احتمال است که مضافی در تقدیر باشد (من وبال ما یعملون); یعنی، پروردگارا! من و کسانم را از وزر و وبال عمل آنان نجات بخش. گفتنی است آیه بعد - که نجات لوط و اهلش رااز عذاب مطرح می کند - تأیید کننده همین

ص: 36

برداشت است.

95- دشمنی با خانواده صالح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 49 - 5

5 - خانواده صالح ، جملگی مؤمنان به وی و مورد خشم عمیق کافران

لنبیّتنّه و أهله

96- دعا برای خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 28 - 12

12 - دعا و آمرزش خواهی برای پدر و مادر ، اعضای خانواده و عموم مردان و زنان مؤمن ، عملی پسندیده و شایسته

ربّ اغفر لی و لولدیّ . و للمؤمنین و المؤمن-ت

97- دعوت از خانواده نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 41 - 1

1- نوح ( ع ) ، پس از شروع طوفان و انجام مقدمات حرکت ، ازپیروان و خانواده اش خواست تا بر کشتی سوار شوند .

و قال ارکبوا فیها

به نظر می رسد جمله <قال ارکبوا . ..> عطف بر جملاتی مقدر باشد که به خاطر دخالت نداشتن آنها در هدفهای نقل ماجرا بیان نشده است; یعنی: قلنا احمل فیها ... ففعل کذا و کذا و قال ارکبوا فیها .... و لذا در برداشت <انجام مقدمات حرکت> آورده شد.

98- دلداری به خانواده موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 7 - 6

6 - قرار گرفتن خانواده موسی در شرایط نیاز به دلگرمی و امید

إذ قال موسی لأهله . .. سئاتیکم منها بخبر... تصطلون

از تعبیر <إنّی آنست ناراً> و <سأتیکم> - که جمله اول به صورت مؤکد به <إنّ> و جمله دوم به صورت مؤکد با حرف تنفیس

ص: 37

آمده است - استفاده می شود که خانواده موسی در شرایط اضطراب آور و دلهره آمیزی قرار داشتند که موسی می بایست به آنان دلگرمی می داد و امید می بخشید.

99- دوستی اعضای خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 21 - 9

9 - وجود عواطف دوستانه میان اعضای خانواده و نیز مهرورزی آنها به هم از آیات الهی است .

و جعل بینکم مودّه و رحمه

احتمال دارد عبارت <و جعل بینکم. ..> ادامه عبارت پیشین و ناظر به شفقت و مهر و ترحمی باشد که از ناحیه والدین به فرزندان، و بر عکس اعمال می گردد.

100- رحمت بر خانواده ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 73 - 4،5

4- ابراهیم ( ع ) و خانواده او ، همواره مشمول رحمت و برکات خاص خداوند بودند .

رحمت الله و برک-ته علیکم أهل البیت

5- اسحاق و یعقوب ، رحمت و برکتی از ناحیه خداوند برای ابراهیم ( ع ) و خانواده او

فبشّرن-ها بإسح-ق . .. رحمت الله و برک-ته علیکم أهل البیت

101- رعایت حقوق خانوادگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 2 - 11

11 - نقش سازنده ایمان به خدا و روز قیامت ، در ایجاد رابطه صحیح و شایسته میان همسران و رعایت شدن حقوق متقابل بین آنان

إذا طلّقتم النساء . ..ذلکم یوعظ به من کان یؤمن باللّه و الیوم الأخر

یادآوری ایمان به خدا و روز قیامت - به دنبال موعظه های الهی در مسائل مربوط به همسران - می تواند گویای مطلب یاد شده باشد.

ص: 38

102- رفع اندوه خانواده نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 76 - 7

7- خداوند ، نوح ( ع ) و خاندانش را از غم شدید و اندوه بزرگ ناشی از انجام رسالت خویش نجات داد .

فنجّین-ه و أهله من الکرب العظیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 76 - 1،9

1 - نوح ( ع ) و خاندانش ، به عنایت خداوند از اندوه بزرگ نجات یافتند .

و نجّین-ه و أهله من الکرب العظیم

9 - نجات نوح ( ع ) و خاندانش از غمی بزرگ ، از نعمت ها و الطاف الهی به آن حضرت

و لقد نادینا نوح . .. و نجّین-ه و أهله من الکرب العظیم

برداشت یاد شده از آن جا است که آیه شریفه، در مقام برشمردن نعمت های اعطا شده به حضرت نوح(ع) و امتنان بر ایشان است.

103- روابط خانوادگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 19

19 - نابینایان ، لنگ ها و مریضان ، می توانند با دیگر اعضای خانواده خود و نیز باخویشاوندان و دوستان خویش باهم ( بر سر یک سفره ) و یا جداگانه ، غذا میل کنند .

لیس علی الأعمی حرج . ..و لا علی أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أ

104- روابط خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 34 - 12،24

12 - ضرورت توجه به قوانین تکوین و تشریع در جعل مقررات حاکم بر خانواده

الرّجال قوّامون علی النساء بما فضّل اللّه . .. و بما انفقوا

چون خداوند در توجیه جعل مدیریت برای مردان به دو جهت تصریح فرمود: یکی برتری مردان بر زنان، که یک مسأله تکوینی است و دیگری عهده دار بودن نفقه، که یک حکم تشریعی است.

24 - پرهیز شوهر از همخوابگی با همسر ، اقدامی برای جلوگیری از نشوز وی

و الّتی تخافون نشوزهنّ . .. و اهجروهنّ فی المضاجع

در برداشت فوق <فی المضاجع> متعلق به <اهجروهنّ> گرفته شده است.

ص: 39

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 35 - 17

17 - قوانین الهی در مورد خانواده و روابط زن و شوهر ، برخاسته از علم کامل و آگاهی دقیق خداوند

الرجال قوامون . .. و ان خفتم ... انّ اللّه کان علیماً خبیراً

105- روابط در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 229 - 18

18 - لزوم و اهمیّت حفظ حدود الهی در روابط زناشویی

فان خفتم اَلا یقیما حدود اللّه فلا جناح . .. تلک حدود اللّه فلا تعتدوها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 230 - 10،11

10 - لزوم و اهمیّت حفظ حدود الهی در روابط زناشویی

فلا جناح علیهما ان یتراجعا ان ظنّا ان یقیما حدود اللّه

11 - حفظ حدود الهی ، شرط اساسی تشکیل کانون خانواده

فلا جناح علیهما ان یتراجعا ان ظنّا ان یقیما حدود اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 237 - 18

18 - لزوم توجّه به نظارت خداوند در طلاق و مَهریّه ( روابط خانوادگی )

و ان طلّقتموهنّ . .. ان اللّه بما تعملون بصیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 36 - 4،5

4 - عمل به قوانین الهی در مورد خانواده و روابط زن و شوهر ، عبادت خداوند است . *

الرجال قوّامون . .. فان اطعنکم فلا تبغوا ... و ان خفتم ... و اعبدوا اللّه

به مقتضای ارتباط بین آیه مورد بحث و آیات گذشته، می توان گفت از مصادیق عبادت، عمل کردن به قوانینی است که در آیات گذشته مطرح شده است.

5 - عبادت خالصانه خداوند و پرهیز از هر گونه شرک ، زمینه دور ماندن زندگی زناشویی از هر گونه ناسازگاری *

و ان خفتم شقاق بینهما . .. و اعبدوا اللّه

به مقتضای ارتباط بین آیات می توان احتمال داد که آیه مورد بحث در حقیقت بیانگر راه حلی است برای جلوگیری از ناسازگاری

ص: 40

بین زن و شوهر.

106- روابط عاطفی در خانواده شعیب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 26 - 2

2 - وجود رابطه صمیمی و فضای آزاد برای گفت وگو میان شعیب ( ع ) و دختران وی

قالت إحدیهما ی-أبت است-ئجره . .. القویّ الأمین

از این که دختر شعیب پیشنهاد خودش را بدون هیچ تکلفی با پدر در میان گذاشت و آزادانه به ستایش موسی(ع) پرداخت مطلب بالا استفاده می شود.

107- روانشناسی خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 5 - 15

15- علاقه به فرزندان ، خصلتی نیکو و اظهار آن امری پسندیده است .

ی-أبت . .. قال ی-بنیّ لاتقصص

108- زمینه انحراف خانواده انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 10 - 12

12 - امکان نفوذ جریان انحراف ، کفر و نفاق ، در میان اعضای بهترین خانواده ( همچون پیامبران )

امرأت نوح و امرأت لوط . .. فخانتاهما ... و قیل ادخلا النار مع الدخلین

109- زمینه حل اختلاف خانوادگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 1 - 7،20

7 - نقش سازنده خداترسی و تقواپیشگی ، در تضمین حقوق همسران و رفع اختلاف های آنان

إذا طلّقتم النساء . ..و اتّقوا اللّه ربّکم

مطلب یاد شده، از توصیه خداوند به تقواپیشگی در بیان اولین حکم مربوط به طلاق استفاده می شود.

ص: 41

20 - بشارت و امید دادن خداوند به همسران مؤمن ، مبنی بر پایان یافتن مناقشات آنان و پدید آمدن زمینه های رجوع و بازگشت آنها به زندگی مشترک خویش در ایّام عدّه

فطلّقوهنّ لعدّتهنّ . .. لاتدری لعلّ اللّه یحدث بعد ذلک أمرًا

برداشت یاد شده، از آن جا است که ذیل آیه شریفه، درصدد دلداری به همسران و ایجاد امید در جان و روح آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 2 - 13

13 - خداترسی و تقواپیشگیِ مردان و زنان مطلّقه ، موجب رهایی آنان از مشکلات در روابط زناشویی و خروج از تنگنا های زندگی

إذا طلّقتم النساء . .. و من یتّق اللّه یجعل له مخرجًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 4 - 10

10 - خداترسی و تقواپیشگی از مردان و زنان مطلّقه ، موجب رهایی آنان از مشکلات زناشویی و آسان شدن زندگی برای آنها

و الّ-ئی یئسن من المحیض . .. و من یتّق اللّه یجعل له من أمره یسرًا

110- زمینه کفر خانواده انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 10 - 12

12 - امکان نفوذ جریان انحراف ، کفر و نفاق ، در میان اعضای بهترین خانواده ( همچون پیامبران )

امرأت نوح و امرأت لوط . .. فخانتاهما ... و قیل ادخلا النار مع الدخلین

111- زمینه نفاق خانواده انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 10 - 12

12 - امکان نفوذ جریان انحراف ، کفر و نفاق ، در میان اعضای بهترین خانواده ( همچون پیامبران )

امرأت نوح و امرأت لوط . .. فخانتاهما ... و قیل ادخلا النار مع الدخلین

112- زیان به خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 42

16 - شوری - 42 - 45 - 16

16 - ستمکاران ، عامل خسران و بدبختی خود و محرومیت از خانواده خویش

إنّ الخ-سرین الذین خسروا أنفسهم و أهلیهم یوم القی-مه

برداشت یاد شده بدان احتمال است که <خسروا. .. أهلیهم> به معنای از دست دادن خانواده باشد.

113- سازگاری در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 36 - 5

5 - عبادت خالصانه خداوند و پرهیز از هر گونه شرک ، زمینه دور ماندن زندگی زناشویی از هر گونه ناسازگاری *

و ان خفتم شقاق بینهما . .. و اعبدوا اللّه

به مقتضای ارتباط بین آیات می توان احتمال داد که آیه مورد بحث در حقیقت بیانگر راه حلی است برای جلوگیری از ناسازگاری بین زن و شوهر.

114- سرگردانی خانواده موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 10 - 1

1 - موسی ( ع ) و خانواده اش در سیری شبانه و در بیابان ، دچار سرگردانی شده و راه را گم کردند .

إذ رءا نارًا . .. بقبس أو أجد علی النار هدًی

جمله <أجد علی النار هدًی> دلالت می کند که موسی(ع) و همراهیانش راه را گم کرده بودند و از نبود آتش فهمیده می شود که آنها در بیابانی سرگردان بودند. دیدن آتش از فاصله ای نسبتاً دور که حتی با احتمال وجود آتش، تصمیم به حرکت جمعی به سوی آن نگرفتند، حاکی از شب بودن و تاریکی منطقه است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 29 - 9

9 - تحیر و سرگردانی موسی ( ع ) و خانواده اش ، در صحرای سینا به خاطر گم کردن راه

لعلّی ءاتیکم منها بخبر

تعبیر آیه ده سوره <طه> در این مورد (لعلّی آتیکم منها بقبس أو أجد علی النار هدًی) به روشنی، دلالت بر مطلب یاد شده دارد.

ص: 43

115- سرنوشت خانواده ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 45 - 14

14 - تأثیر منفی و زیانبار گمراهان و ستمکاران ، بر سرنوشت خود و خانواده خویش

خسروا أنفسهم و أهلیهم

116- سرنوشت خانواده گمراهان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 45 - 14

14 - تأثیر منفی و زیانبار گمراهان و ستمکاران ، بر سرنوشت خود و خانواده خویش

خسروا أنفسهم و أهلیهم

117- سلامتی روانی خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 5 - 18

18 - اهتمام اسلام به خانواده و سلامت اعتقادی و روانی آن

و المحصنت من المؤمنت و المحصنت من الذین اوتوا الکتب

118- شکرگزاری خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - قمر - 54 - 35 - 2

2 - شکرگزاری لوط ( ع ) و خاندان مؤمن ایشان ، عامل برخوردار شدن آنان از نعمت و لطف ویژه خداوند و نجات یافتن از مهلکه عذاب

نجّین-هم . .. نعمه من عندنا

119- عبودیت خانواده نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 44

15 - صافات - 37 - 76 - 6

6 - نوح ( ع ) و خاندانش ، از بندگان مخلَص و برگزیده خدا بودند .

إلاّ عباد اللّه المخلصین . و لقد نادینا نوح... و نجّین-ه و أهله من الکرب العظیم

ذکر داستان نوح(ع) و خاندانش پس از یاد کردن از بندگان خالص خدا در طول تاریخ، می تواند به منظور بیان الگو و نمونه ای از آن بندگان مخلص باشد.

120- عجز از بازگشت به خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 50 - 2

2 - با فرارسیدن زمان برپایی قیامت بر اثر صیحه و فریاد مرگ بار ، انسان ها از مراجعه به کسان خود ناتوان خواهند بود .

صیحه وحده تأخذهم . .. فلایستطیعون توصیه و لا إلی أهلهم یرجعون

121- عجز از تأمین خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 91 - 3

3 - عدم قدرت بر تأمین نیاز های ضروری خانواده ، در صورت رفتن به جهاد ، سبب معافیت از جنگ است .

و لا علی الذین لا یجدون ما ینفقون حرج

منظور از انفاق در <ینفقون> می تواند انفاق بر افراد تحت تکفل و واجب النفقه باشد.

122- عدالت در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 3 - 7

7 - اهمیّت رعایت عدالت در روابط خانوادگی

و ان خفتم الّا تقسطوا فان خفتم الّا تعدلوا فواحده

123- عفت خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 56 - 3

ص: 45

3 - خاندان لوط ، هم عقیده با وی ، پاکدامن و مخالف انحراف های جامعه خویش

قالوا أخرجوا ءال لوط من قریتکم

124- عفّت در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 15 - 15

15 - ارزش و اهمیّت پاکیزگی و پاکدامنی ، در زندگی و روابط خانوادگی

و ازواج مطهره

125- عفو در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 237 - 12

12 - گذشت مالی ، راهی مناسب برای رسیدن به تقوا ، در مسائل خانوادگی

و ان تعفوا اقرب للتقوی

با توجّه به مورد آیه که گذشتِ مالی است و بنابر اینکه مراد از <تقوا> با توجه به مورد، تقوا در مسائل خانوادگی باشد.

126- علاقه به خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 50 - 6

6 - علاقه و اشتیاق شدید انسان ها به دیدار خانواده و کسان خود ، به وقت رو به رو شدن با مرگ

فلایستطیعون توصیه و لا إلی أهلهم یرجعون

127- علایق خانوادگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 106 - 18

18 - مال پرستی و وابستگی های خانوادگی از جمله عوامل لغزش و خیانت در شهادت

لانشتری به ثمناً و لو کان ذا قربی

ص: 46

128- عمل صالح خانواده نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 46 - 13

13- اعمال صالح خانواده نوح ( پرستش خدا و . . . ) مایه نجات آنان از حادثه طوفان بود نه انتسابشان به حضرت نوح ( ع ) .

إنه لیس من أهلک إنه عمل غیر ص-لح

تصریح خداوند به این که <هلاکت فرزند نوح به خاطر اعمال ناصالحش بوده است> ، اشاره به این معنا دارد که: نجات دیگر اعضای خانواده نوح ، به خاطر انتسابشان به آن حضرت نبوده; بلکه منزه بودنشان از اعمال ناشایست ، مایه نجاتشان بوده است.

129- عواطف خانوادگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 21 - 9

9 - وجود عواطف دوستانه میان اعضای خانواده و نیز مهرورزی آنها به هم از آیات الهی است .

و جعل بینکم مودّه و رحمه

احتمال دارد عبارت <و جعل بینکم. ..> ادامه عبارت پیشین و ناظر به شفقت و مهر و ترحمی باشد که از ناحیه والدین به فرزندان، و بر عکس اعمال می گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 5 - 15

15- علاقه به فرزندان ، خصلتی نیکو و اظهار آن امری پسندیده است .

ی-أبت . .. قال ی-بنیّ لاتقصص

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 8 - 2

2- یعقوب ( ع ) همه فرزندان خویش را گرامی می داشت و به همه آنان محبت می کرد .

إذ قالوا لیوسف و أخوه أحب إلی أبینا منّا

افعل تفضیل (أحبّ) گویای برداشت فوق است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 24 - 8

8- توجه انسان به ضعف ها و نیاز های دوران کودکی و خدمات و زحمات پدر و مادر ، برانگیزنده عواطف وی نسبت به آنان است .

و قل ربّ ارحمهما کما ربّیانی صغیرًا

ص: 47

130- عوامل اختلاف خانوادگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 102 - 24

24 - مردم بابل از هاروت و ماروت سحری را آموختند که بتوانند با آن بین زن و شوهرش جدایی افکنند .

فیتعلمون منهما ما یفرقون به بین المرء و زوجه

131- عوامل انحطاط خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 15 - 8

8 - تباه کردن سرمایه عمر و از کف دادن بهره از خانواده ، خسرانی روشن و تردیدناپذیر

الذین خسروا أنفسهم و أهلیهم یوم القی-مه ألا ذلک هو الخسران المبین

132- عوامل اندوه خانواده نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 76 - 8

8- قوم بی ایمان نوح ، مایه غم شدید و اندوه بزرگ برای حضرت نوح و خاندانش بودند .

فنجّین-ه و أهله من الکرب العظیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 76 - 3

3 - نوح ( ع ) و خاندانش به وسیله قوم خود ، گرفتار غم بزرگ و مشکلات اندوه بار شدند .

و نجّین-ه و أهله من الکرب العظیم

133- عوامل تباهی خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 18 - 21

21 - گوش نسپردن به سخنان و پیروی نکردن از بهترین آنها ، موجب خسران و تباهی عمر و خانواده است .

ص: 48

إنّ الخ-سرین الذین خسروا أنفسهم و أهلیهم . .. الذین یستمعون القول فیتّبعون أحسنه

آیات گذشته در توصیف خاسران بود و آیه مورد بحث، درباره کسانی است که در قطب مخالف زیان کنندگان قرار داشته و در سایه گوش فرا دادن به سخنان و گزینش بهترین آنها، به سعادت نایل شده اند. بنابراین از ارتباط میان آیات یاد شده، به دست می آید که استماع سخنان و گزینش بهترین آنها موجب سعادت و ترک آن سبب خسران و بدبختی است.

134- عوامل تحکیم خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 37 - 7

7 - تقوا ، موجب تحکیم پیوند خانوادگی است .

أمسک علیک زوجک و اتّق اللّه

امر <إِتّق> می تواند ذکر عام بعد از امر خاص <أمسک> باشد. در این صورت، سفارش به تقوا پس از توصیه به نگهداری همسر و طلاق ندادن وی، در واقع، سفارش به امری است که مراعات آن، می تواند عین نگهداری همسر بوده و می تواند موجب آن باشد.

135- عوامل زیانکاری خانواده ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 45 - 16

16 - ستمکاران ، عامل خسران و بدبختی خود و محرومیت از خانواده خویش

إنّ الخ-سرین الذین خسروا أنفسهم و أهلیهم یوم القی-مه

برداشت یاد شده بدان احتمال است که <خسروا. .. أهلیهم> به معنای از دست دادن خانواده باشد.

136- عوامل سعادت خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 74 - 11

11 - تأثیر مثبت و سازنده دعای همسران در حق یکدیگر و در سرنوشت و سعادتشان

و الذین یقولون ربّنا هب لنا من أزوجنا و ذرّی-ّتنا قرّه أعین

دعای عباد الرحمان در حق همسران و فرزندانشان، حاکی از تأثیر مثبت دعا در سرنوشت همسر و فرزند است; زیرا اگر دعا مؤثر نبود، خداوند به آن توصیه نمی فرمود.

ص: 49

137- عوامل سلامتی خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 56 - 5

5 - نقش عمیق سرپرست خانواده در مصون داشتن آنان از فساد فراگیر جامعه

قالوا أخرجوا ءال لوط من قریتکم

عبارت <أخرجوا آل لوط> (خانواده لوط را از شهرتان بیرون کنید) نشان می دهد که در جامعه فاسدی چون جامعه قوم لوط، تنها خانواده ای که از فساد ایمن مانده بود، خانواده تحت سرپرستی لوط(ع) بوده است.

138- عوامل شقاوت خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 6 - 2

2 - توصیه خداوند به مؤمنان ، مبنی بر مراقبت از اعضای خانواده خود در برابر عوامل و موجبات بدبختی و دوزخی شدن آنان

ی-أیّها الذین ءامنوا قوا . .. أهلیکم نارًا

139- عوامل مؤثر در تربیت خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 6 - 5

5 - سرپرست خانواده ، دارای نقشی سازنده و سرنوشت ساز ، در حیات معنوی و تربیت دینی اعضای خانواده

ی-أیّها الذین ءامنوا قوا أنفسکم و أهلیکم نارًا

140- عوامل مؤثر در زندگی خانوادگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 5 - 10

10 - نقش مثبت و سازنده اسلام ، ایمان ، فرمانبری ، توبه و روزه داری در زندگی مشترک میان زنان و مردان

أن یبدّله أزوجًا خیرًا منکنّ مسلم-ت . .. س-ئح-ت

یادآوری اوصاف یاد شده برای زنان شایسته، در خلال نقل ماجرای نزاع میان پیامبر(ص) و همسرانش، می تواند بیانگر مطلب یاد شده باشد.

ص: 50

141- عوامل مؤثر در سلامتی خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 57 - 6

6 - تأثیر جدّی جامعه فاسد و منحرف بر سلامت خانواده

فأنجین-ه و أهله إلاّامرأته

خانواده لوط با این که تحت اِشراف نیرومند وی، از هجوم فساد فراگیر جامعه درامان ماندند; اما جامعه فاسد سرانجام تأثیر مخرب خود را گذاشت و همسر وی را از او جدا ساخت.

142- عوامل نجات خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 59 - 3

3- پاکی خاندان لوط ( ع ) و دوری از هرگونه جرم و تبه کاری ، عامل نجات همه آنان از عذاب الهی

إنا أُرسلنا إلی قوم مجرمین . إلاّ ءال لوط إنا لمنجّوهم أجمعین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - قمر - 54 - 35 - 2

2 - شکرگزاری لوط ( ع ) و خاندان مؤمن ایشان ، عامل برخوردار شدن آنان از نعمت و لطف ویژه خداوند و نجات یافتن از مهلکه عذاب

نجّین-هم . .. نعمه من عندنا

143- فراق ایوب(ع) از خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 84 - 8

8- ایوب ( ع ) ، به گرفتاری فراق و از دست دادن خانواده اش مبتلا شده بود .

و ءاتین-ه أهله

144- فضایل خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 61 - 2

ص: 51

2- خاندان حضرت لوط ( ع ) ، برخوردار از عنایت ویژه خداوند

فلمّا جاء ءال لوط المرسلون

از ورود فرشتگان به عنوان مهمان بر خاندان لوط(ع) و نه بر خود لوط(ع) بیانگر عنایت خاص خداوند به آنان و جایگاه بلند ایشان است.

145- فضایل خانواده موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 29 - 5

5 - در بین اعضای خانواده موسی ( ع ) برای همگامی با او در ابلاغ رسالت های الهی ، افرادی شایسته ای وجود داشتند .

واجعل لی وزیرًا من أهلی

موسی(ع) در خواسته خود ابتدا نام هارون را ذکر نکرد، بلکه به صورت کلی وزیری خواست که از خاندان او باشد، این بیان نشان می دهد که او افراد دیگری را نیز در بین خاندان خویش، شایسته آن کار می دید وگرنه از همان ابتدا نام هارون را در خواسته خود ذکر می کرد.

146- فضایل خانواده نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 76 - 9

9- خاندان نوح از مؤمنان به رسالت نوح ( ع ) و بهره مند از لطف ویژه خداوند

فنجّین-ه و أهله من الکرب العظیم

نجات خاندان نوح(ع)، بیانگر عنایت ویژه خداوند به ایشان و نیز حاکی از ایمان آنان به رسالت نوح(ع) است; زیرا اگر آنان مانند قوم نوح کافر بودند، نجات نمی یافتند. گفتنی است آیه بعد (و نصرناه من القوم الذین کذّبوا...) مؤید همین نکته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 76 - 6

6 - نوح ( ع ) و خاندانش ، از بندگان مخلَص و برگزیده خدا بودند .

إلاّ عباد اللّه المخلصین . و لقد نادینا نوح... و نجّین-ه و أهله من الکرب العظیم

ذکر داستان نوح(ع) و خاندانش پس از یاد کردن از بندگان خالص خدا در طول تاریخ، می تواند به منظور بیان الگو و نمونه ای از آن بندگان مخلص باشد.

ص: 52

147- کافران خانواده نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 27 - 12

12 - وجود فرد یا افراد کافر ، در میان خاندان نوح ( ع )

فاسلک فیها . .. إلاّ من سبق علیه القول منهم

148- کتمان رازهای خانوادگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 3 - 15

15 - لزوم حفظ و نگهداری اسرار خانوادگی و زناشویی از دیگران ، حتی از برخی از اعضای خانواده

و إذ أسرّ النبیّ إلی بعض أزوجه حدیثًا . .. نبّأنی العلیم الخبیر

149- کفر خانواده نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 28 - 5

5 - ایمان نیاوردن برخی از اعضای خاندان نوح ( ع )

و لمن دخل بیتی مؤمنًا

مطلب یاد شده، از قید <مؤمناً> استفاده می شود.

150- کیفیت هجرت خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 65 - 5

5- حرکت حضرت لوط ( ع ) و خاندانش از شهر ، حرکتی دسته جمعی ، سریع ، به دور از انظار مردم و محرمانه بود .

فأسر بأهلک بقطع من الّیل . .. وامضوا حیث تؤمرون

نظارت حضرت لوط(ع) بر حرکت خاندانش (و اتّبع أدبارهم) بیانگر حرکت دسته جمعی، و حرکت در ظرف زمانی محدود (بقطع من اللیل) نشانگر حرکت سریع، و سیر شبانه در پاسی از شب دلیل محرمانه رفتن از شهر است.

ص: 53

151- گناه اختلاف فکنی در خانواده ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 102 - 28

28 - جدایی انداختن بین زن و شوهر به وسیله سحر ، گناهی در حد کفر است .

إنما نحن فتنه فلا تکفر فیتعلمون منهما ما یفرقون به بین المرء و زوجه

152- محدوده خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 60 - 8

8- همسر ، جزو آل و خاندان مرد است .

ءال لوط . .. إلاّ امرأته

153- محدوده مسؤولیت سرپرست خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 6 - 15

15 - < أبی بصیر قال : سألت أباعبداللّه ( ع ) عن قول اللّه : < قوا أنفسکم و أهلیکم ناراً وقودها الناس و الحجاره > قلت : ه-ذه نفسی أقیها فکیف أقی أهلی ؟ قال : تأمرهم بما أمرهم اللّه و تنهاهم عمّا نهاهم اللّه عنه فإن أطاعوک کنتَ قد وقیتَهم و إن عصوک فکنتَ قد قضیتَ ما علیک ;

ابی بص47یر گوید: از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند: <قوا أنفسکم و أهلیکم ناراً. ..> سؤال کردم و گفتم: نفس خود را از آتش حفظ می کنم; چگونه خانواده خود را حفظ کنم؟ فرمود: آنان را به آنچه خداوند امر فرموده، امر کن و از آنچه خدا نهی فرموده، نهی کن. پس اگر از تو پیروی کردند، تو آنان را حفظ نموده ای و اگر نافرمانی کردند، تو تکلیف خود را انجام داده ای>.

154- مدیریت خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 229 - 26

26 - سرپرستی و مدیریّت مرد در خانواده *

الطلاق مرّتان فامساک بمعروف او تسریح باحسان و لا یحل لکم . .. فاولئک هم الظالمون

چون حفظ و از هم پاشیدن بنای خانواده به دست مردان است، بنابراین سرپرستی و مدیریّت خانواده به عهده اوست.

ص: 54

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 34 - 1،2،6،11،18

1 - مدیریّت و سرپرستی زنان هر جامعه بر عهده مردان است .

الرجال قوّامون علی النّساء

در برداشت فوق، کلمه <الرجال> و <النساء>، مطلق مردان و زنان گرفته شده، نه خصوص شوهران و همسران آنان. قوّام به کسی گفته می شود که تدبیر و اصلاح دیگری را بر عهده دارد.

2 - شوهران ، وظیفه دار سرپرستی و مدیریت همسران خویش

الرجال قوّامون علی النّساء

به قرینه <بما انفقوا>، مراد از <الرجال> شوهران و <النساء> همسران آنان خواهد بود ; زیرا هزینه زندگی زنان بر عهده شوهران خویش است و نفقه مطلق زنان بر عهده مردان نیست.

6 - برتری مردان بر زنان ، فلسفه تشریع حق سرپرستی و مدیریت آنان بر همسران خویش

الرّجال قوّامون علی النساء بما فضّل اللّه بعضهم علی بعض

11 - تأمین هزینه های زندگی از سوی مردان ، فلسفه تشریع حق مدیریت و سرپرستی آنان بر همسران خویش

الرّجال قوّامون علی النساء . .. و بما انفقوا من اموالهم

18 - سلامت خانواده در گرو مدیریت مرد ، تأمین زندگی از سوی او ، و اطاعت و حفظ حقوق شوهر از سوی زن است .

الرجال قوّامون علی النساء . .. و بما انفقوا ... فالصّالحات قانتات حافظات للغیب

چون در ذیل آیه و آیات بعد به مسأله اختلافات خانوادگی پرداخته است، معلوم می شود که توصیه ها و قوانین مطرح شده برای جلوگیری از اختلافات و به خطر افتادن سلامت خانواده است.

155- مدیریت در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 128 - 1

1 - لزوم پیشگیری از به هم خوردن سلامت خانواده ، در صورت ناسازگاری شوهر وظیفه ای بر عهده زنان

و إن امراه خافت من بعلها . .. فلاجناح علیهما ان یصلحا بینهما صلحاً

کلمه <خافت>، بیانگر ترس از وقوع است، نه خود وقوع.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 63 - 10

10- تسلّط و مدیریت یعقوب ( ع ) بر خانواده و فرزندان خویش

ی-أبانا منع منا الکیل فأرسل معنا أخانا نکتل

ص: 55

156- مسافرت خانواده موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 7 - 4،5

4 - همراهی خانواده موسی ( همسر و فرزندانش ) با وی در سفر از < مدین >

إذ قال موسی لأهله . .. لعلّکم تصطلون

تعبیر <سئاتیکم> و <لعلّکم تصطلون> (با ضمایر جمع) نشان می دهد که همراهیان موسی بیش از یک نفر بوده اند و تعبیر <أهل> بیانگر آن است که همه آنان از نزدیکان (همسر و فرزندان) او بوده اند.

5 - گرفتاری موسی ( ع ) و خانواده اش در سردی هوا ، تاریکی شب و گم کردن راه در مسیر سفر

إذ قال موسی لأهله . .. سئاتیکم منها بخبر... لعلّکم تصطلون

157- مسافرت شبانه خانواده موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 10 - 1

1 - موسی ( ع ) و خانواده اش در سیری شبانه و در بیابان ، دچار سرگردانی شده و راه را گم کردند .

إذ رءا نارًا . .. بقبس أو أجد علی النار هدًی

جمله <أجد علی النار هدًی> دلالت می کند که موسی(ع) و همراهیانش راه را گم کرده بودند و از نبود آتش فهمیده می شود که آنها در بیابانی سرگردان بودند. دیدن آتش از فاصله ای نسبتاً دور که حتی با احتمال وجود آتش، تصمیم به حرکت جمعی به سوی آن نگرفتند، حاکی از شب بودن و تاریکی منطقه است.

158- مسوول رفع مشکلات خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 117 - 15

15 - شوهران باید برای رفع رنج ها و سختی های همسران خویش تلاش کنند .

فلایخرجنّکما من الجنّه فتشقی

با توجه به این که دشمنی شیطان با آدم(ع) و حوا یکسان بوده است و وی در صدد آن بوده که هر دو را از بهشت بیرون کند و به مشقت اندازد; ولی با این حال فعل <تشقی> به صورت مفرد آمده است. بنابراین رفع رنج و سختی های حوا نیز، بر دوش آدم(ع) بوده است.

ص: 56

159- مسؤولیت خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 65 - 6

6- حضرت لوط ( ع ) و خاندانش ، مأمور شدند تنها به سوی مکانی که تعیین خواهد شد ، حرکت کنند و حق انتخاب مکان دیگری را نداشتند .

فأسر بأهلک . .. وامضوا حیث تؤمرون

160- مسؤولیت سرپرست خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 6 - 3

3 - خیرخواهی برای اعضای خانواده و تربیت دینی آنان ، تکلیفی بایسته برعهده سرپرست و مدیر خانواده

قوا . .. أهلیکم نارًا

برداشت یاد شده، به خاطر این نکته است که مصداق اصلی تلاش برای حفاظت اعضای خانواده از دوزخی شدن آنان، تربیت دینی آنان و گزینش راه و روش خیرخواهانه در این راستا است.

161- مسیر هجرت خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 65 - 6،10

6- حضرت لوط ( ع ) و خاندانش ، مأمور شدند تنها به سوی مکانی که تعیین خواهد شد ، حرکت کنند و حق انتخاب مکان دیگری را نداشتند .

فأسر بأهلک . .. وامضوا حیث تؤمرون

10- < قال أبوجعفر ( ع ) : . . . < فلما جاء آل لوط المرسلون > . . . قالوا . . . < فأسر بأهلک > یا لوط إذا مضی لک من یومک ه-ذا سبعه أیام و لیالیها < بقطع من اللیل > إذا مضی نصف اللیل < . . . و امضوا > من تلک اللیله < حیث تؤمرون > . . . ;

امام باقر(ع) فرمود: هنگامی که فرشتگان خدا به سوی خاندان لوط آمدند . .. گفتند:... ای لوط! پس از گذشت هفت شبانه روز از این تاریخ، در نیمه های شب خانواده خود را از این سرزمین بیرون ببر ... و در آن شب به هر جا که فرمانتان داده اند بروید...>.

162- مشاوره در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 6 - 14

ص: 57

14 - شیردادن دایگان ، به نوزادان زنان مطلّقه ، تنها در صورت ضرورت و با مشورت و هم فکری پدر و مادر آنان ، شایسته و بجا است .

و أتمروا بینکم بمعروف و إن تعاسرتم فسترضع له أُخری

163- مشورت در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 233 - 26،27

26 - جواز گرفتن فرزند از شیر قبل از دو سال ، به شرطِ رضایت ، مشورت و توافق پدر و مادر

فان ارادا فصالا عن تراض منهما و تشاور فلا جناح علیهما

چون حدّ کمال شیر دادن دو سال است، بنابراین <فصال> پس از دو سال طبیعی است و نیاز به مشورت و توافق ندارد; لذا مراد از <فصال> در آیه شریفه، <فصال> قبل از دو سال است.

27 - جدا کردن طفل از شیر مادر ، باید پس از مشورت با صاحبنظران و توافق والدین صورت گیرد .

فان ارادا فصالا عن تراض منهما و تشاور فلا جناح علیهما

در برداشت فوق، <فصال> حمل شده بر <فصال> از شیر مادر، نه از هر شیری; یعنی توافق می کنند که مادر دیگر شیر ندهد و برای تکمیل مدّت شیر، کودک را به دایه ای بسپارند.

164- مقامات خانواده ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 73 - 7

7- ابراهیم ( ع ) و خانواده او ، دارای منزلت و مقامی والا در پیشگاه خداوند

رحمت الله و برک-ته علیکم أهل البیت

165- مقامات خانواده محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 132 - 11

11 - خاندان پیامبر ( ص ) در پیشگاه خداوند ، از مقامی والا برخوردار بودند .

وأمر أهلک بالصلوه

ص: 58

166- مکر علیه خانواده صالح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 50 - 1

1 - مکر و حیله مخالفان صالح پیامبر علیه وی و خانواده اش

قالوا تقاسموا باللّه لنبیّتنّه و أهله . .. و مکروا مکرًا

متعلق <مکروا> حذف شده و تقدیر آن با توجه به آیه قبل چنین است: <و مکروا به و بأهله مکراً; آنان علیه او و خانواده اش خدعه کردند>.

167- ملاک روابط خانوادگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 39 - 8

8- توحید و پرهیز از شرک ، باید حاکم بر مجموعه روابط فردی ، خانوادگی و اجتماعی باشد .

و لاتجعل مع الله إل-هًا ءاخر

ذکر مجموعه تعالیم فردی، خانوادگی و اجتماعی در بین دو نهی از شرک، (آیه 22 و این آیه) می تواند مشعر به حقیقت یاد شده باشد.

168- ملاک مشاوره در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 6 - 9

9 - توجه به مصالح و منافع نوزادان و نیز رعایت موازین شرعی و عقلی ، باید اساس و مبنای مشاوره و هم فکری مردان و زنان مطلّقه باشد .

و أتمروا بینکم بمعروف

<معروف> اسم برای هر کاری است که از نظر عقل و شرع، حسن و خوبی آن شناخته شده باشد (مفردات راغب).

169- ملائکه و خانواده لوط

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 81 - 15

15- فرشتگان ، از لوط ( ع ) و خاندانش خواستند که به هنگام خروج از دیارشان ، از حرکت باز نایستند و به سوی خانه و کاشانه باز نگردند .

ص: 59

و لایلتفت منکم أحد

170- منشأ نجات خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 170 - 2

2 - نجات لوط ( ع ) و همه کسانش ، به اراده خداوند و در پی استمداد وی برای رهایی از مکافات عمل قومش

ربّ نجّنی و أهلی ممّا یعملون . فنجّین-ه و أهله أجمعین

171- منشأ نجات خانواده نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 28 - 4

4 - نجات نوح ( ع ) و خاندان و همراهان او از شر ستمگران ، به اراده خداوند

فقل الحمد للّه الذی نجّ-نا من القوم الظ-لمین

172- منیت خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 65 - 2

2- حضرت لوط ( ع ) به نظارت و مراقبت بر خروج خاندانش از شهر برای در امان ماندن از عذاب الهی ، مأمور گردید .

فأسر بأهلک . .. و اتّبع أدب-رهم

مقصود از به دنبال خاندان رفتن (و اتّبع أدبارهم) می تواند کنایه از مراقبت و نظارت از خروج آنان باشد که مبادا کسی به شهر برگردد و از رفتن منصرف شود. جمله بعدی (و لایلتفت منکم ...) مؤید همین مطلب است.

173- ناپایداری روابط خانوادگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 15 - 5

5 - خداوند ، آگاه به وجود نشیب و فراز در مراحل حیات دنیوی و اخروی انسان و ناپایدار ماندن محفل های خانوادگی و خوش گذرانی های دنیامداران

بلی إنّ ربّه کان به بصیرًا

ص: 60

هر چند ضمیر در <ربّه> و <به>، به منکر معاد برمی گردد; ولی محتوای آیه شریفه، به جنبه انسان بودن آنان مربوط است.

174- ناسازگاری در خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 35 - 2

2 - لزوم تلاش برای حفظ خانواده و سالم سازی محیط آن و پیشگیری از بروز ناسازگاری زن و شوهر

و ان خفتم شقاق بینهما فابعثوا حکماً من اهله و حکماً من اهلها

175- نجات خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 81 - 13،26،27

13- نجات لوط ( ع ) و خانواده اش در گرو خروج آنان از دیار قوم لوط بود .

فأسر بأهلک بقطع من الّیل

26- < عن أبی جعفر ( ع ) : . . . < فلما جاء آل لوط المرسلون . . . قالوا : . . . < فأسر بأهلک > یا لوط إذا مضی لک من یومک ه-ذا سبعه أیام و لیالیها < بقطع من اللیل > إذا مضی نصف اللیل . . . ;

از امام باقر(ع) روایت شده است: . .. هنگامی که فرشتگان خدا به سوی خاندان لوط آمدند ... گفتند: ... ای لوط ! از این تاریخ پس از گذشت هفت شبانه روز نیمه شب خانواده خود را از این سرزمین بیرون ببر ...>.

27- < عن أبی جعفر ( ع ) : . . . إن الله تعالی لما أراد عذابهم ( قوم لوط ) . . . بعث إلیهم ملائکه . . . و قالوا للوط : أسر بأهلک من ه-ذه القریه اللیله . . . فلما إنتصف اللیل سار لوط ببناته . . . ;

از امام باقر روایت شده است: . .. هنگامی که خداوند اراده کرد قوم لوط را عذاب کند، فرشتگانی را به سوی آنان فرستاد ... آنان به لوط گفتند: امشب خانواده خود را از این آبادی برون ببر ... چون شب به نیمه رسید، لوط دختران خود را از آبادی بیرون برد ...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 59 - 2

2- مأموران الهی ، خاندان لوط ( ع ) را از عذاب نازل شده بر قوم وی نجات دادند .

إنا أُرسلنا إلی قوم مجرمین . إلاّ ءال لوط إنا لمنجّوهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 65 - 1

1- فرشتگان ، از حضرت لوط ( ع ) خواستار خارج ساختن خاندانش از شهر در پاسی از شب ، جهت نجات از عذاب الهی شدند .

فأسر بأهلک بقطع من الّیل

ص: 61

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 170 - 1

1 - استجابت دعای لوط ( ع ) مبنی بر نجات خود و کسان خود ، از شر قوم زشتکارش از سوی پروردگار

ربّ نجّنی و أهلی ممّا یعملون . فنجّین-ه و أهله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 171 - 1،4

1 - نجات همه خانواده لوط از عذاب الهی ، به جز همسر پیر او

فنجّین-ه و أهله أجمعین إلاّ عجوزًا فی الغ-برین

<عجوز> به معنای پیر زن و <عجوزاً> مستثنی از <أهله> است. <غبور> (مصدر <غابرین>) نیز به معنای باقی ماندن است. بنابراین، <غابر> به کسی گفته می شود که همراهانش بروند و او باقی بماند.

4 - نجات لوط ( ع ) و اهلش از عذاب الهی ، در گرو خروج آنان از شهر

فنجّین-ه و أهله أجمعین . إلاّ عجوزًا فی الغ-برین

از واژه <الغابرین> استفاده می شود که بر جای ماندگان در شهر، گرفتار عذاب شدند و بیرون روندگان از شهر نجات یافتند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 174 - 1،2

1 - نجات لوط ( ع ) و خاندانش - به جز همسر وی - و هلاکت قوم زشت کردارش ، آیتی بزرگ و عبرت آموز برای دیگران

إنّ فی ذلک لأیه

<ذلک> به جریان نجات لوط(ع) و کسان وی و نیز هلاکت قوم فساد پیشه اش اشاره دارد. <آیه> در این جا معادل <عبره> است و نکره آمدن آن برای بیان عظمت واقعه و درسی می باشد که در آن نهفته است.

2 - هلاکت قوم فساد پیشه لوط و نجات وی و خاندانش - به جز همسر وی - نمودی از سنت مستمر الهی در یاری رسانی به حق و سرکوب باطل

إنّ فی ذلک لأیه

نشانه و مایه عبرت بودن سرگذشت قوم لوط، در صورتی است که درباره دیگر امت ها قابل تکرار باشد و به تعبیر دیگر، سنتی مستمر به شمار آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 57 - 1

1 - نجات لوط ( ع ) و خانواده اش - به جز همسر وی - از عذاب نازل شده بر قوم لوط

فأنجین-ه و أهله إلاّ امرأته

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 134 - 1

ص: 62

1 - لوط ( ع ) و خاندان او ، از عذاب نازل شده بر قوم شان نجات یافتند .

إذ نجّین-ه و أهله أجمعین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - قمر - 54 - 34 - 3

3 - هلاکت تمامی قوم لوط با عذاب الهی ; به جز شخص لوط ( ع ) و خاندان او

إنّا أرسلنا علیهم حاصبًا إلاّءال لوط

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - قمر - 54 - 35 - 1

1 - نجات لوط ( ع ) و خاندان آن حضرت از مهلکه عذاب ، نعمت و امتنان الهی بر ایشان

نجّین-هم . .. نعمه من عندنا

176- نجات خانواده لوط(ع) از عذاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 32 - 5

5 - ملائکه مأمور عذاب قوم لوط ، به ابراهیم ( ع ) اطمینان دادند که لوط ( ع ) و اهل اش را ، حتماً از عذاب نجات خواهند داد .

قالوا نحن أعلم بمن فیها لننجّینّه و أهله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 33 - 14

14 - فرشتگان مأمورِ عذابِ قوم لوط ، به لوط ( ع ) اعلام کردند که او و خانواده اش ، به جز همسرش را ، از عذاب نجات خواهند داد .

إنّا منجّوک و أهلک إلاّ امرأتک

177- نجات خانواده نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 40 - 11،13

11- نوح ( ع ) از ناحیه خداوند به نجات خانواده خویش و سوار کردن آنان به کشتی موظف شد .

قلنا احمل فیها . .. أهلک

کلمه <أهل> در <أهلک> عطف بر <زوجین> و در حقیقت مفعول برای <احمل> است.

ص: 63

13- خداوند ، نوح ( ع ) را از سوار کردن کفرپیشگان خانواده اش بر کشتی نجات ، منع کرد .

احمل فیها . .. أهلک إلاّ من سبق علیه القول

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 46 - 13

13- اعمال صالح خانواده نوح ( پرستش خدا و . . . ) مایه نجات آنان از حادثه طوفان بود نه انتسابشان به حضرت نوح ( ع ) .

إنه لیس من أهلک إنه عمل غیر ص-لح

تصریح خداوند به این که <هلاکت فرزند نوح به خاطر اعمال ناصالحش بوده است> ، اشاره به این معنا دارد که: نجات دیگر اعضای خانواده نوح ، به خاطر انتسابشان به آن حضرت نبوده; بلکه منزه بودنشان از اعمال ناشایست ، مایه نجاتشان بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 76 - 7

7- خداوند ، نوح ( ع ) و خاندانش را از غم شدید و اندوه بزرگ ناشی از انجام رسالت خویش نجات داد .

فنجّین-ه و أهله من الکرب العظیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 76 - 1،2

1 - نوح ( ع ) و خاندانش ، به عنایت خداوند از اندوه بزرگ نجات یافتند .

و نجّین-ه و أهله من الکرب العظیم

2 - نوح ( ع ) و خاندانش ، به لطف الهی از عذاب طوفان نجات یافتند .

و نجّین-ه و أهله من الکرب العظیم

مقصود از <اندوه بزرگ> یا طوفان است و یا اذیت و آزار مردم کافر. برداشت یاد شده مبتنی بر دیدگاه نخست است.

178- نظام خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 4 - 3

3 - استقلال مالی زن در نظام خانواده

و اتوا النّساء صدقاتهنّ

179- نظام خانواده در جاهلیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 64

9 - نحل - 16 - 59 - 3

3- مردسالاری ، در دوران جاهلی بر خانواده ها سایه افکنده بود .

و إذا بشّر أحدهم بالأُنثی ظلّ وجهه . .. یتوری من القوم من سوء ما بشّر به أیمسکه

180- نعمت خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 56 - 2

2 - بودن در کنار همسران خود و برخورداری از آرامش و موهبت های طبیعت ، از نعمت های الهی و دلپذیر برای همگان

فی شغل ف-کهون . هم و أزوجهم فی ظل-ل علی الأرائک متّکئون

برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که آیه شریفه درصدد بیان نعمت های الهی برای اهل بهشت و تشویق مردم به ایمان برای برخوردار شدن از این نعمت ها است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 43 - 5

5 - خانواده ( زن و فرزند ) ، نعمت و موهبت الهی

و وهبنا له أهله و مثلهم معهم

181- نعمت نجات خانواده نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 76 - 9

9 - نجات نوح ( ع ) و خاندانش از غمی بزرگ ، از نعمت ها و الطاف الهی به آن حضرت

و لقد نادینا نوح . .. و نجّین-ه و أهله من الکرب العظیم

برداشت یاد شده از آن جا است که آیه شریفه، در مقام برشمردن نعمت های اعطا شده به حضرت نوح(ع) و امتنان بر ایشان است.

182- نعمتهای خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - قمر - 54 - 35 - 1

1 - نجات لوط ( ع ) و خاندان آن حضرت از مهلکه عذاب ، نعمت و امتنان الهی بر ایشان

نجّین-هم . .. نعمه من عندنا

ص: 65

183- نقش اصالت خانوادگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 58 - 7

7- اصالت خانوادگی و نسبی ، در سعادت و کمال فرزندان نقش مؤثری دارد .

من ذرّیّه ءادم . .. من ذرّیّه إبرهیم و إسرءیل

مطرح شدن پیامبران الهی در طول یک سلسله و ذریّه های مشخص نشان از نقش نسب و خانواده در کمال فرزندان دارد.

184- نقش خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 5 - 4

4- پدران و نیاکان و محیط خانوادگی و اجتماعی ، دارای نقشی مؤثّر در باور های هر نسل

قالوا اتخذ اللّه ولدًا . ما لهم به من علم و لا لأبائهم

ذکر <لأبائهم> اشاره به یکی از زمینه های اصلی گرایش ها و عقاید مردم عصر بعثت - که همان روحیه تقلید و دنباله روی از نیاکان است - دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 28 - 7

7- خانواده به ویژه پدر ، در رشد یا انحطاط اخلاقی فرزندان نقشی مؤثر دارد .

ما کان أبوک امرأ سوء و ما کانت أُمّک بغیًّا

تعبیری که قوم مریم در باره پدر او به کار بردند، نفی همه پلیدی ها بود، حاکی از این که بدی های پدر - هرچه باشد - زمینه مناسبی برای فساد فرزندان خواهد شد و تأثیر رفتار مادر به آن گستردگی نیست.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 53 - 7

7- تأثیرپذیری انسان ، از خانواده و جامعه خویش

قالوا وجدنا ءاباءنا لها ع-بدین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 4 - 17

17 - نقش بنیادین خانواده در صلاح و فساد فرزندان

ص: 66

إنّه کان من المفسدین

جمله <إنّه کان. ..> به منزله تعلیل برای <علا فی الأرض...> است; یعنی، فرعون بدان جهت که از خاندانی مفسد به وجود آمده و در میان آنها رشد کرده بود، خوی برتری طلبی را از آنان به ارث برده بود.

185- نقش سرپرست خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 56 - 5

5 - نقش عمیق سرپرست خانواده در مصون داشتن آنان از فساد فراگیر جامعه

قالوا أخرجوا ءال لوط من قریتکم

عبارت <أخرجوا آل لوط> (خانواده لوط را از شهرتان بیرون کنید) نشان می دهد که در جامعه فاسدی چون جامعه قوم لوط، تنها خانواده ای که از فساد ایمن مانده بود، خانواده تحت سرپرستی لوط(ع) بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 6 - 5

5 - سرپرست خانواده ، دارای نقشی سازنده و سرنوشت ساز ، در حیات معنوی و تربیت دینی اعضای خانواده

ی-أیّها الذین ءامنوا قوا أنفسکم و أهلیکم نارًا

186- نوح(ع) و نجات خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 41 - 1

1- نوح ( ع ) ، پس از شروع طوفان و انجام مقدمات حرکت ، ازپیروان و خانواده اش خواست تا بر کشتی سوار شوند .

و قال ارکبوا فیها

به نظر می رسد جمله <قال ارکبوا . ..> عطف بر جملاتی مقدر باشد که به خاطر دخالت نداشتن آنها در هدفهای نقل ماجرا بیان نشده است; یعنی: قلنا احمل فیها ... ففعل کذا و کذا و قال ارکبوا فیها .... و لذا در برداشت <انجام مقدمات حرکت> آورده شد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 45 - 5

5- نوح ( ع ) ، براساس وعده خداوند به نجات افراد خانواده اش و التزام خداوند به وعده های خویش ، خواستار نجات فرزندش شد .

إن ابنی من أهلی و إن وعدک الحق

ص: 67

187- نهی به خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 65 - 4

4- خداوند حضرت لوط ( ع ) و خاندانش را از بازگشت به شهر خود - که در معرض عذاب بود - برحذر داشت .

فأسر بأهلک . .. و لایلتفت منکم أحد

مقصود از التفات و توجه در آیه شریفه - به قرینه فرمان خروج از شهر (فأسر بأهلک) - بازگشتن و روی آوردن به شهری است که آنان در آن جا ساکن بودند.

188- نیازهای خانواده موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 7 - 6

6 - قرار گرفتن خانواده موسی در شرایط نیاز به دلگرمی و امید

إذ قال موسی لأهله . .. سئاتیکم منها بخبر... تصطلون

از تعبیر <إنّی آنست ناراً> و <سأتیکم> - که جمله اول به صورت مؤکد به <إنّ> و جمله دوم به صورت مؤکد با حرف تنفیس آمده است - استفاده می شود که خانواده موسی در شرایط اضطراب آور و دلهره آمیزی قرار داشتند که موسی می بایست به آنان دلگرمی می داد و امید می بخشید.

189- نیازهای مادی خانواده شعیب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 26 - 5

5 - نیاز خانواده شعیب به اجیر کردن مردی جهت نگه داری گوسفندانشان

قالت إحدیهما ی-أبت است-ئجره

با توجه به آیات پیشین، مراد از <استئجره> استیجار برای نگه داری گوسفندان شعیب می باشد.

190- ورود ملائکه بر خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 61 - 1

1- فرشتگان مأمور عذاب قوم لوط ، به عنوان مهمان بر خاندان حضرت لوط ( ع ) وارد شدند .

و نبّئهم عن ضیف إبرهیم . .. فما خطبکم أیّها المرسلون ... فلمّا جاء ءال لوط المرس

ص: 68

الف و لام در <المرسلون> برای عهد ذکری است و اشاره به رسولانی دارد که نزد حضرت ابراهیم(ع) آمدند و عذاب قوم لوط را مطرح ساختند (قال فما خطبکم أیّها المرسلون، آیه 57) و این نشان دهنده آن است که مهمانان ابراهیم(ع) بر لوط(ع) وارد شدند. گفتنی است که آیه 68 نیز مؤید این نکته است.

191- وعده نجات خانواده نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 45 - 5

5- نوح ( ع ) ، براساس وعده خداوند به نجات افراد خانواده اش و التزام خداوند به وعده های خویش ، خواستار نجات فرزندش شد .

إن ابنی من أهلی و إن وعدک الحق

192- وقت نجات خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - قمر - 54 - 34 - 4

4 - نجات یافتن خاندان لوط ، از سرنوشت هلاکت بار قومشان به هنگام سحر

نجّین-هم بسحر

193- هجرت خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 81 - 13

13- نجات لوط ( ع ) و خانواده اش در گرو خروج آنان از دیار قوم لوط بود .

فأسر بأهلک بقطع من الّیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 171 - 4

4 - نجات لوط ( ع ) و اهلش از عذاب الهی ، در گرو خروج آنان از شهر

فنجّین-ه و أهله أجمعین . إلاّ عجوزًا فی الغ-برین

از واژه <الغابرین> استفاده می شود که بر جای ماندگان در شهر، گرفتار عذاب شدند و بیرون روندگان از شهر نجات یافتند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 69

13 - شعراء - 26 - 172 - 1

1 - هلاکت قوم لوط ، پس از خروج وی و خاندان مؤمنش از شهر

فنجّین-ه و أهله . .. ثمّ دمّرنا الأخرین

<تدمیر> (مصدر <دمّرنا>) مرادف <إهلاک> و به معنای نابود کردن و از میان برداشتن است; یعنی، <سپس دیگران را هلاک گردانیدیم>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - قمر - 54 - 34 - 6

6 - خروج مخفیانه خاندان لوط ، تدبیری الهی ، برای دفع مزاحمت کافران نسبت به ایشان *

نجّین-هم بسحر

انتخاب لحظات تاریک سحر برای خروج خاندان لوط، احتمال دارد از آن جهت باشد که خروج علنی، آنان را در معرض مزاحمت کافران قرار می داد.

194- هجرت خانواده موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 29 - 2

2 - هجرت موسی ( ع ) به همراه همسر و فرزندانش از مدین ، پس از پایان یافتن مدت قراردادش با شعیب ( ع )

فلمّا قضی موسی الأجل و سار بأهله

گرچه واژه <أهل> انصراف به زوجه دارد; لکن با توجه به تعبیر <امکثوا> (با خطاب جمع) معلوم می شود علاوه بر همسر حداقل دو نفر دیگر نیز - که به احتمال قوی فرزندانش بوده اند - او را همراهی می کردند.

195- هجرت شبانه خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 65 - 1،2،3،10،11

1- فرشتگان ، از حضرت لوط ( ع ) خواستار خارج ساختن خاندانش از شهر در پاسی از شب ، جهت نجات از عذاب الهی شدند .

فأسر بأهلک بقطع من الّیل

2- حضرت لوط ( ع ) به نظارت و مراقبت بر خروج خاندانش از شهر برای در امان ماندن از عذاب الهی ، مأمور گردید .

فأسر بأهلک . .. و اتّبع أدب-رهم

مقصود از به دنبال خاندان رفتن (و اتّبع أدبارهم) می تواند کنایه از مراقبت و نظارت از خروج آنان باشد که مبادا کسی به شهر برگردد و از رفتن منصرف شود. جمله بعدی (و لایلتفت منکم ...) مؤید همین مطلب است.

3- لوط ( ع ) ، مأموریت یافت که هم زمان با خارج ساختن خاندانش از شهر ، خود نیز در پی آنان حرکت کند .

ص: 70

فأسر بأهلک . .. و اتّبع أدب-رهم

10- < قال أبوجعفر ( ع ) : . . . < فلما جاء آل لوط المرسلون > . . . قالوا . . . < فأسر بأهلک > یا لوط إذا مضی لک من یومک ه-ذا سبعه أیام و لیالیها < بقطع من اللیل > إذا مضی نصف اللیل < . . . و امضوا > من تلک اللیله < حیث تؤمرون > . . . ;

امام باقر(ع) فرمود: هنگامی که فرشتگان خدا به سوی خاندان لوط آمدند . .. گفتند:... ای لوط! پس از گذشت هفت شبانه روز از این تاریخ، در نیمه های شب خانواده خود را از این سرزمین بیرون ببر ... و در آن شب به هر جا که فرمانتان داده اند بروید...>.

11- < عن أبی جعفر ( ع ) : . . . إن الله تعالی لمّا أراد عذابهم ( قوم لوط ) . . . بعث إلیهم ملائکه . . . و قالوا للوط : أسر بأهلک من ه-ذه القریه اللیله . . . فلمّا انتصف اللیل سار لوط ببناته . . . ;

از امام باقر(ع) روایت شده است که فرمود:. .. هنگامی که خداوند تعالی اراده کرد قوم لوط را عذاب کند، فرشتگانی را به سوی آنان فرستاد ... آنان به لوط(ع) گفتند: امشب خانواده خود را از این قریه کوچ بده ... چون شب به نیمه رسید آن حضرت به همراهی دخترانش کوچ کرد...>.

196- همنشینی اخروی با خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 13 - 4

4 - شادمانی از حضور بین خانواده و دودمان خویش در آخرت ، غیر قابل قیاس با دل خوشی به حضور بین آنان در دنیا است .

و ینقلب إلی أهله مسرورًا . .. إنّه کان فی أهله مسرورًا

آیه شریفه حضور فرح بخش بین خویشاوندان در آخرت را به عنوان پاداش یاد کرده و شادکامی بین خاندان در دنیا را ناپایدار و بی اثر در رفع مشکلات قیامت معرفی کرده است; تا تفاوت دو حالت نمودار گردد.

197- همنشینی دنیوی با خانواده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انشقاق - 84 - 13 - 4

4 - شادمانی از حضور بین خانواده و دودمان خویش در آخرت ، غیر قابل قیاس با دل خوشی به حضور بین آنان در دنیا است .

و ینقلب إلی أهله مسرورًا . .. إنّه کان فی أهله مسرورًا

آیه شریفه حضور فرح بخش بین خویشاوندان در آخرت را به عنوان پاداش یاد کرده و شادکامی بین خاندان در دنیا را ناپایدار و بی اثر در رفع مشکلات قیامت معرفی کرده است; تا تفاوت دو حالت نمودار گردد.

ص: 71

2- خانه سازی

1- بنی اسرائیل و خانه سازی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 87 - 5

5 - خداوند ، فرمان داد تا بنی اسرائیل در بر پا کردن خانه های خود ، آنها را رو به روی هم بسازند .

و اجعلوا بیوتکم قبله

برداشت فوق مبتنی بر این است که لفظ <قبله> مصدر نوعی به معنای اسم فاعل باشد ; یعنی: اجعلوا بیوتکم متقابله.

2- تاریخ خانه سازی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 82 - 3

3- وجود صنعت خانه سازی و سنگ تراشی در میان مردم حجر ( قوم ثمود )

و کانوا ینحتون من الجبال بیوتًا ءامنین

3- خانه سازی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 80 - 5

5- آفرینش دام ها ( شتر ، گاو و گوسفند ) ، به گونه ای که از پوست آنها خانه و سرپناه سبک و قابل انتقال ( برای عشایر و صحرانشین ) ساخته شود ، به قدرت خداست .

ص: 72

و الله . .. جعل لکم من جلود الأنع-م بیوتًا تستخفّونها یوم ظعنکم و یوم إقامتکم

4- خانه سازی در قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 74 - 9،10

9 - قوم ثمود در دشت های متعدد ، قصر های بسیار بنا کردند و از کوه ها خانه های زیادی تراشیدند .

تتخذون من سهولها قصوراً و تنحتون الجبال بیوتاً

<سهول> جمع سهل است و سهول الأرض به معنای زمینهای هموار می باشد که از آن به دشتها و صحراها تعبیر می شود. <الجبال> من الجبال بوده و در اصطلاح منصوب به نزع خافض است. بنابراین جمله <إذ ... تنحتون الجبال بیوتاً>، یعنی آنگاه که از کوهها خانه ها می تراشیدید.

10 - قوم ثمود مردمی متمدن و آگاه به شیوه های گوناگون در خانه سازی

تتخذون من سهولها قصوراً و تنحتون الجبال بیوتاً

5- خانه سازی در کوه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 74 - 9

9 - قوم ثمود در دشت های متعدد ، قصر های بسیار بنا کردند و از کوه ها خانه های زیادی تراشیدند .

تتخذون من سهولها قصوراً و تنحتون الجبال بیوتاً

<سهول> جمع سهل است و سهول الأرض به معنای زمینهای هموار می باشد که از آن به دشتها و صحراها تعبیر می شود. <الجبال> من الجبال بوده و در اصطلاح منصوب به نزع خافض است. بنابراین جمله <إذ ... تنحتون الجبال بیوتاً>، یعنی آنگاه که از کوهها خانه ها می تراشیدید.

6- خانه سازی قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 82 - 3

3- وجود صنعت خانه سازی و سنگ تراشی در میان مردم حجر ( قوم ثمود )

و کانوا ینحتون من الجبال بیوتًا ءامنین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 73

13 - شعراء - 26 - 149 - 1

1 - ثمودیان ، استاد در ساختن خانه در دل کوه با تراشیدن ماهرانه سنگ ها

و تنحتون من الجبال بیوتًا ف-رهین

<نَحْت> (مصدر <تنحتون>) به معنای تراشیدن و<فراهه> (مصدر <فارهین>) به معنای مهارت و استادی است; یعنی، و با مهارت برای خود خانه هایی از کوه ها می تراشید؟

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 9 - 4،8

4 - قوم ثمود با بریدن صخره ها ، میان درّه و دشت ، خانه های سنگی بنا کرده بودند .

و ثمود الذین جابوا الصخر بالواد

<صخر> (جمع <صخره>) به معنای سنگ های بزرگ و سخت و <جَوْب> (مصدر <جابوا>) به معنای پاره کردن و نیز پیمودن است. گفتنی است که اسناد آن به سنگ، با معنای پاره کردن سازگار است. <وادی> - که حرف آخر آن به دلیل آخر آیه بودن حذف شده است - به معنای فاصله بین کوه ها و تپه ها است. (قاموس)

8 - آگاهی قوم ثمود ، به نحوه بریدن سنگ های کوه و ایجاد خانه های سنگی

جابوا الصخر

7- خانه سازی قوم عاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 7 - 4

4 - قوم عاد ، مردمی متمدن و آشنا با فن ساختمان سازی

إرم ذات العماد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 8 - 2

2 - قوم عاد ، پیشرفته در فنّ خانه سازی و معماری

الّتی لم یخلق مثلها فی البل-د

8- فلسفه خانه سازی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 80 - 4

4- تأمین آرامش و آسایش ، فلسفه و حکمت ساختن خانه و منزل است .

ص: 74

و الله جعل لکم من بیوتکم سکنًا

9- نعمت خانه سازی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 74 - 11

11 - آمادگی زمین برای سکونت انسان ها و آگاهی آنان به خانه سازی ، از مواهب و نعمت های بزرگ الهی

و بوأکم فی الأرض تتخذون من سهولها قصوراً و تنحتون الجبال بیوتاً

10- ویژگیهای خانه سازی قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 82 - 1،2،7

1- اصحاب حجر با شکافتن کوه ها ، خانه های امنی برای خود در دل آن می ساختند .

و کانوا ینحتون من الجبال بیوتًا ءامنین

تراشیدن کوهها به منظور ساختن خانه به دو گونه قابل تصور است:B1- ساختن خانه های سنگی از بریده های کوهها در دامنه کوهها و یا در جای دیگر. 2- ساختن خانه از خود کوهها و در دل آنها. چنان که در سوره <نحل> (آیه 68) همین تعبیر به کار رفته است: (...أن اتخذی من الجبال بیوتاً).

2- اصحاب حجر با تراشیدن کوه ها ، از سنگ های آن برای خود خانه های امنی می ساختند .

و کانوا ینحتون من الجبال بیوتًا ءامنین

مقصود از تراشیدن کوهها به منظور ساختن خانه امن ممکن است ساختن خانه های سنگی به خاطر استحکام آن باشد.

7- امنیت ، هدف و مقصود تعیین کننده در کیفیت و نوع خانه سازی مردم حجر ( قوم ثمود ) بود .

و کانوا ینحتون من الجبال بیوتًا ءامنین

11- خانه همگانی

{خانه همگانی}

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 97 - 6

6 - کعبه از آن تمامی مردم نه قشر و طایفه ای خاص

جعل اللّه الکعبه البیت الحرام قیماً للناس

ص: 75

3- خانه

1- آثار علاقه به خانه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 13 - 13

13 - خانه و زندگی ، از جمله نگرانی انسان است و وابستگی به آنها ، باعث تزلزل در جهاد می شود .

یقولون إنّ بیوتنا عوره و ما هی بعوره

2- آداب حضور در خانه محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 53 - 15

15 - میهمانان پیامبر ( ص ) پس از صرف غذا ، نباید به انتظار گفت وگو با اهل خانه آن حضرت ، مجلس را طولانی می کردند .

فانتشروا و لامستئنسین لحدیث

برداشت بالا، بنابراین احتمال است که سرگرم شدن به گفت وگو، مربوط به اهل خانه باشد و نه گفت وگو با هم. لازم به ذکر است که فراز <و إذا سألتموهنّ...> مؤید این برداشت است.

3- آداب ورود به خانه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 189 - 7،8،12

7 - ورود از پشت خانه ها و نه از درب های ورودی ، از آداب حج در سنت های مردم عصر جاهلی

ص: 76

و لیس البر بأن تأتوا البیوت من ظهورها

بیان رسم جاهلیت، مبنی بر وارد شدن به خانه از پشت آنها و نه از درب ورودی - پس از ذکر حج - دلالت بر این دارد که سنت یاد شده از آداب حج در زمان جاهلیت بوده است.

8 - ورود حاجیان به خانه ، از پشت آن و پرهیز از راه های متعارف ، عملی نیکو در دیدگاه مردم عصر جاهلیت

و لیس البر بأن تأتوا البیوت من ظهورها

نفی نیکی از رسم یاد شده (لیس البر)، دلالت می کند که آن رسم در نزد مردم جاهلی، رسمی نیکو و ارجمند بوده است.

12 - ترک سنت جاهلی و ورود به خانه های از راه های متعارف آن ، فرمان و توصیه خدا به مسلمانان

لیس البر . .. و أتوا البیوت من أبوبها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 27 - 10

10 - ورود افراد به خانه و محل سکونت خودشان به طور ناگهانی جایز است .

لاتدخلوا بیوتًا غیر بیوتکم. .. لعلّکم تذکّرون

از قید <غیر بیوتکم> استفاده می شود که شرایط ورود به خانه افراد (مثل اذن ورود گرفتن و سلام کردن) مربوط به خانه های دیگران است و خانه های شخصی افراد چنین شرایطی را ندارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 24،37،40

24 - سلام کردن به یکدیگر به هنگام ورود به خانه ها ، توصیه خداوند به همه مسلمانان

فإذا دخلتم بیوتًا فسلّموا علی أنفسکم

37 - < عن أبی جعفر ( ع ) إذا دخل الرجل منکم بیته . . . إن لم یکن فیه أحد فلیقل : السلام علینا من عند ربّنا یقول اللّه < تحیّه من عنداللّه مبارکه طیّبه > ;

از امام باقر(ع) روایت شده است: هر گاه شخصی از شما وارد خانه خود شود. .. اگر کسی در آن خانه نبود، بگوید: <السلام علینا من عند ربّنا>. خدا می فرماید: تحیّه من عنداللّه مبارکه طیّبه>.

40 - < أبی الصباح قال : سألت أبا جعفر ( ع ) ، عن قول اللّه عزّوجلّ : فإذا دخلتم بیوتاً فسلّموا علی أنفسکم . . . > فقال : هو تسلیم الرجل علی أهل البیت حین یدخل ثمّ یردّون علیه ، فهو سلامکم علی أنفسکم ;

ابوالصباح از امام باقر(ع) پرسید: این که خداوند فرموده است: <فإذا دخلتم بیوتاً فسلّموا علی أنفسکم> مراد چیست؟ فرمود: مراد این است که شخص، هرگاه وارد خانه شود، بر اهل خانه سلام کند. پس آنان جواب سلام او را می دهند. پس آن سلام شما بر خودتان است>.

4- آداب ورود به خانه دیگران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 27 - 1،2،4،5،6،8،9،11،12،13

ص: 77

1 - ورود ناگهانی و بدون آشنایی دادن و انس قبلی ، به محل سکونت و خانه دیگران ، ممنوع است .

ی-أیّها الذین ءامنوا لاتدخلوا بیوتًا غیر بیوتکم حتّی تستأنسوا

برداشت یاد شده، براساس این مبنا است که <استئناس> (مصدر <تستأنسوا>) از ماده <انس> (در مقابل وحشت) باشد. بر این اساس معنای آیه چنین می شود: شخص وارد شونده در ابتدا باید از راه اجازه خواستن و غیره با صاحب خانه مأنوس شود، آن گاه وارد خانه گردد تا موجب وحشت و اضطراب خود و دیگران نشود.

2 - ورود به خانه و محل سکونت دیگران ، بدون اطمینان از وجود صاحب آن و اجازه از او ، ممنوع است .

لاتدخلوا بیوتًا غیر بیوتکم حتّی تستأنسوا

برداشت فوق، بر این مبنا است که <استئناس> (مصدر <تستأنسوا>) استفعال از <آنس إذا أبصر> و به معنای استعلام و استکشاف باشد. بر این اساس معنای آیه چنین می شود: <وارد خانه کسی نشوید تا آن که از وضعیت و احوال صاحب خانه باخبر شوید که معمولاً این استعلام همراه با استیذان (اجازه خواستن) است>.

4 - ورود به محل سکونت و خانه دیگران پیش از سلام کردن به اهل آن ، ممنوع است .

لاتدخلوا بیوتًا غیر بیوتکم حتّی تستأنسوا و تسلّموا علی أهلها

5 - اذن خواستن و سلام کردن ، از شرایط و آداب ورود به محل سکونت و خانه دیگران

لاتدخلوا بیوتًا غیر بیوتکم حتّی تستأنسوا و تسلّموا

6 - ورود به محل سکونت و خانه دیگران - هر چند با اجازه باشد - نباید همراه با تکلف ، تحمیل و احساس سنگینی برای صاحب آن باشد .

لاتدخلوا بیوتًا غیر بیوتکم حتّی تستأنسوا و تسلّموا علی أهلها

برداشت یاد شده از تعبیر <تستأنسوا> به جای <تستأذنوا> و دستور به سلام کردن - که پیام آور دوستی و صفا است - استفاده می شود.

8 - خودداری از ورود به محل سکونت و خانه دیگران ، بدون اجازه و سلام کردن ، به خیر و صلاح جامعه است .

لاتدخلوا بیوتًا غیر بیوتکم حتّی تستأنسوا . .. ذلکم خیر لکم

9 - به یاد سپردن ، پند پذیرفتن و عمل کردن به آن ، فلسفه بیان آداب ورود به محل سکونت و خانه دیگران از سوی خداوند است .

لاتدخلوا بیوتًا غیر بیوتکم حتّی تستأنسوا . .. لعلّکم تذکّرون

جمله <لعلّکم تذکّرون> تعلیل برای جمله ای محذوف مانند <أنزل علیکم ه-ذا> و با <أرشدتم إلی ذلک> است; یعنی، آنچه از این آیات نازل کردیم به منظور به یاد سپردن، پند پذیرفتن و به کار بستن آن بود.

11 - < عن أبی أیوب إنّ النبی ( ص ) . قال الإستیناس أن تدعوا الخادم حتّی یستأنس أهل البیت . . . ;

از ابوایوب روایت شده است که رسول خدا(ص) فرمود: استیناس آن است که خادم را بخوانی تا اهل خانه را برای ورود تو با خبر سازد. ..>.

12 - < عن أبی أیوب الأنصاری قال : قلنا یا رسول اللّه ما الإستیناس ؟ قال : یتکلم الرجل بالتسبیحه والتحمیده و التکبیره و یتنحنح علی أهل البیت . . . ;

از ابوایوب انصاری روایت شده است که گفت: به رسول خدا(ص) گفتیم: <استیناس> چیست؟ فرمود: این است که شخص با تکلم به تسبیح، تمجید، تکبیر و صدا از سینه در آوردن بر اهل خانه [آنان را با خبر سازد]>.

13 - < عن أبی عبداللّه ( ع ) قال : الإستینانس ، وقع النعل و التسلیم ;

از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: استیناس کوبیدن کفش بر زمین و سلام کردن است.

ص: 78

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 28 - 1،2،3

1 - ورود به خانه و محل سکونت دیگران با علم به این که کسی در آن نیست ، ممنوع است .

فإن لم تجدوا فیها أحدًا فلاتدخلوها

2 - ورود به خانه و محل سکونت دیگران به هنگام نیافتن کسی در آن ، با کسب مجوز شرعی یا قانونی ، جایز است .

فإن لم تجدوا فیها أحدًا فلاتدخلوها حتّی یؤذن لکم

مجهول آمدن فعل <یُؤذن> - بدون ذکر فاعل (اجازه دهنده) - می تواند حاکی از این نکته باشد که برای ورود به خانه دیگران، یک نوع مجوزی لازم است; چه آن مجوز ناشی از قوانین متعارف باشد و چه از ناحیه شرع.

3 - مؤمنان در صورت مواجه شدن با بی میلی صاحب خانه و درخواست مراجعت ، باید عذر او را موجه دانسته و بازگردند .

فإن لم تجدوا فیها أحدًا فلاتدخلوها حتّی یؤذن لکم

5- آداب ورود به خانه محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 53 - 3

3 - خانه های پیامبر ( ص ) - از جهت وارد شدن در آنها - همانند خانه های سایر مردم نیست و آداب خاصی دارد .

لاتدخلوا بیوت النبیّ إلاّ أن یؤذن لکم

6- آرامش در خانه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 80 - 1،2

1- خداوند ، خانه و منزل را ، مایه آرامش انسان قرار داد .

و الله جعل لکم من بیوتکم سکنًا

2- برخورداری انسان از آرامش در خانه خود ، از نعمت های خداوندی

و الله جعل لکم من بیوتکم سکنًا

7- ابزار ساخت خانه های سبک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 80 - 5،6

ص: 79

5- آفرینش دام ها ( شتر ، گاو و گوسفند ) ، به گونه ای که از پوست آنها خانه و سرپناه سبک و قابل انتقال ( برای عشایر و صحرانشین ) ساخته شود ، به قدرت خداست .

و الله . .. جعل لکم من جلود الأنع-م بیوتًا تستخفّونها یوم ظعنکم و یوم إقامتکم

6- بهرهوری انسان ، از پوست دام ها ( شتر ، گاو و گوسفند ) برای ساختن سرپناه سبک و قابل انتقال ، از نعمت های الهی است .

و جعل لکم من جلود الأنع-م بیوتًا

8- اتاقهای خانه محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 4 - 3

3 - خانه پیامبر ( ص ) ، دارای حجره های متعدد *

إنّ الذین ینادونک من وراء الحجرت

برداشت بالا بدان احتمال است که مراد از <الحجرات> اتاق هایی بوده که در اطراف مسجد، به پیامبر(ص) اختصاص داشته است و برخی از درون مسجد با صدای بلند آن حضرت را می خواندند.

9- اجازه ورود به خانه محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 53 - 7،16

7 - اذن ورود به خانه پیامبراکرم ( ص ) به هر صورتی به دست آید کافی است .

لاتدخلوا بیوت النبیّ إلاّ أن یؤذن لکم

مجهول آورده شدن فعل <یُؤذن> می تواند اشاره به این نکته باشد که لازم نیست اذن، از سوی خود آن حضرت و با لفظ خاصی باشد، لذا چنان چه تحصیل رضایت به هر نحو شد، اذن تلقی می شود و ورود به خانه، جایز می گردد.

16 - وارد شدن بدون اجازه به خانه پیامبر ( ص ) و به انتظار غذا نشستن بدون دعوت قبلی ، موجب اذیت آن حضرت بود و باید از آن پرهیز می شد .

لاتدخلوا بیوت النبیّ إلاّ أن یؤذن لکم إلی طعام غیر نظرین إنیه و ل-کن إذا دعیتم ف

برداشت بالا بنابراین احتمال است که مشارالیه <ذلکم> نهی <لاتدخلوا> و <غیر ناظرین> باشد.

10- اخراج مطلقه از خانه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 1 - 13،24،26،27

ص: 80

13 - مردان ، می توانند زنان مطلّقه خود را در صورت ارتکاب عملی بسیار زشت و روشن ( مانند زنا و . . . ) از خانه های خویش بیرون کنند .

و لایخرجن إلاّ أن یأتین بف-حشه مبیّنه

به هر عمل و گناهی که زشتی آن شدید و بزرگ باشد، <فاحشه> اطلاق می شود; مانند زنا در مورد زنان (برگفته از قاموس المحیط و مفردات راغب).

24 - < عن سعدبن أبی خَلَف قال : سألت أباالحسن موسی بن جعفر ( ع ) : . . .ألیس اللّه عزّوجلّ یقول : < لاتخرجوهنّ من بیوتهنّ و لایخرجن > قال : فقال إنّما عنی بذلک الّتی تطلّق تطیقه بعد تطلیقه فتلک الّتی لاتَخرُج و لاتُخرَج حتّی تطلق الثالثه فإذا طلقت الثالثه فقد بانت منه و لانفقه ل ها ، و المرأه الّتی یطلّق ها الرجل تطلیقه ثمّ یدع ها حتّی یخلوا أجل ها فه-ذا أیضاً یقعد فی منزل زوج ها و ل ها النفقه و السکنی حتّی تنقضی عدّت ها ;

سعدبن ابی خلف گوید: از امام کاظم(ع) پرسیدم. ..[و ]گفتم: آیا خداوند عزّوجلّ نفرموده: <لاتخرجوهنّ و لایخرجن> حضرت فرمود: خداوند [دراین دستور]زنی را قصد کرده که دو بار [به طلاق رجعی] طلاق داده می شود. این زن [نباید در زمان عدّه] از خانه خارج شود و نباید شوهر او را خارج کند تا این که طلاق سوم واقع شود. پس آن گاه که برای بار سوّم، طلاق داده شد از شوهر جدا می شود و برای او نفقه نیست. و زنی که شوهر او یک بار طلاق داده و او را رها نموده تا این که عدّه اش تمام شود، او نیز در منزل شوهرش می نشیند [و نباید خارج شود] و حق نفقه و سکنی دارد تا عدّه اش تمام شود>.

26 - < و سئل الصادق ( ع ) عن قول اللّه عزّوجلّ : < و اتقوا اللّه ربّکم لاتخرجوهنّ من بیوتهنّ و لایخرجن إلاّ أن یأتین بفاحشه مبیّنه > قال : إلاّ أن تزنی فتخرج و یقام علیها الحدّ ;

از امام صادق(ع) درباره سخن خدای عزّوجلّ: <. ..لاتخرجوهنّ من بیوتهنّ الاّ أن یأتین بفاحشه مبیّنه> سؤال شد فرمود: [زن در عدّه طلاق رجعی نباید از خانه خارج شود] مگر این که مرتکب زنا شود. در این صورت او را از خانه بیرون می برند و بر او حد جاری می گردد>.

27 - < عن الرضا ( ع ) فی قول اللّه عزّوجلّ : < لاتخرجوهنّ من بیوتهنّ و لایخرجن إلاّ أن یأتین بفاحشه مبیّنه > قال : أذاها لأهل الرجل و سوء خلقها ;

از امام رضا(ع) درباره سخن خداوندعزّوجلّ <لاتخرجوهنّ من بیوتهنّ و لایخرجن إلاّ أن یأتین بفاحشه مبیّنه> روایت شده که فرمود: [مراد از فاحشه مبیّنه] آزار دادن زن به خانواده شوهر و بد خلقی او است>.

11- استحکام خانه های قوم عاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 25 - 6

6- خانه های مستحکم قوم عاد ، ناتوان از محافظت ایشان در برابر عذاب الهی *

فأصبحوا لایری إلاّ مس-کنهم

برداشت یاد شده در صورتی است که از برجای ماندن خانه های قوم عاد، استحکام آن خانه ها استفاده شود.

ص: 81

12- استیذان هنگام ورود به خانه دیگران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 27 - 2،5

2 - ورود به خانه و محل سکونت دیگران ، بدون اطمینان از وجود صاحب آن و اجازه از او ، ممنوع است .

لاتدخلوا بیوتًا غیر بیوتکم حتّی تستأنسوا

برداشت فوق، بر این مبنا است که <استئناس> (مصدر <تستأنسوا>) استفعال از <آنس إذا أبصر> و به معنای استعلام و استکشاف باشد. بر این اساس معنای آیه چنین می شود: <وارد خانه کسی نشوید تا آن که از وضعیت و احوال صاحب خانه باخبر شوید که معمولاً این استعلام همراه با استیذان (اجازه خواستن) است>.

5 - اذن خواستن و سلام کردن ، از شرایط و آداب ورود به محل سکونت و خانه دیگران

لاتدخلوا بیوتًا غیر بیوتکم حتّی تستأنسوا و تسلّموا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 28 - 2

2 - ورود به خانه و محل سکونت دیگران به هنگام نیافتن کسی در آن ، با کسب مجوز شرعی یا قانونی ، جایز است .

فإن لم تجدوا فیها أحدًا فلاتدخلوها حتّی یؤذن لکم

مجهول آمدن فعل <یُؤذن> - بدون ذکر فاعل (اجازه دهنده) - می تواند حاکی از این نکته باشد که برای ورود به خانه دیگران، یک نوع مجوزی لازم است; چه آن مجوز ناشی از قوانین متعارف باشد و چه از ناحیه شرع.

13- اقامت طولانی در خانه محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 57 - 4

4 - کسانی که وارد منزل پیامبر ( ص ) شوند و اقامت خود را در حدّ آزاردهندگی آن حضرت ادامه دهند ، مورد لعن خدایند .

و لامستئنسین لحدیث إنّ ذلکم کان یؤذی النبیّ . .. إنّ الذین یؤذون ... و رسوله لعن

14- امنیت خانه مجاهدان غزوه احزاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 13 - 12

12 - خانه و کاشانه مجاهدان شرکت کننده در غزوه احزاب ، خلل ناپذیر و دارای استحکام بود .

یقولون إنّ بیوتنا عوره و ما هی بعوره

ص: 82

15- اهمیت آسایش در خانه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 27 - 3

3 - اهتمام اسلام به حفظ امنیت و آسایش محیط خانه و پرهیز کردن از ایجاد مزاحمت و نا امنی در آن

لاتدخلوا بیوتًا غیر بیوتکم حتّی تستأنسوا

16- اهمیت امنیت در خانه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 27 - 3

3 - اهتمام اسلام به حفظ امنیت و آسایش محیط خانه و پرهیز کردن از ایجاد مزاحمت و نا امنی در آن

لاتدخلوا بیوتًا غیر بیوتکم حتّی تستأنسوا

17- اهمیت عاریه اثاث خانه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - ماعون - 107 - 7 - 7

7 - < قال أبوعبداللّه ( ع ) . . . قوله عزّوجلّ < و یمنعون الماعون > قال : هو القرض یُقْرِضُه و المعروف یصطنعه و متاع البیت یعیره و منه الزکاه ;

امام صادق(ع) [درباره] سخن خدای عزّوجلّ <و یمنعون الماعون> فرمود: ماعون، قرضی است که [انسان] به دیگری می دهد و کار نیکی است که [درباره دیگران ]انجام می دهد و وسایل خانه است که عاریه می دهد و از [مصادیق] ماعون، زکات است>.

18- بنی اسرائیل و خانه سازی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 87 - 5

5 - خداوند ، فرمان داد تا بنی اسرائیل در بر پا کردن خانه های خود ، آنها را رو به روی هم بسازند .

و اجعلوا بیوتکم قبله

برداشت فوق مبتنی بر این است که لفظ <قبله> مصدر نوعی به معنای اسم فاعل باشد ; یعنی: اجعلوا بیوتکم متقابله.

ص: 83

19- پلکان خانه کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 33 - 3

3 - خداوند ، توانا بر مرفه ساختن زندگی کافران ، تا جایی که سقف خانه های خود را از نقره بسازند و دارای پلکان هایی باشند که بر آن بالا بروند .

لجعلنا. .. لبیوتهم سقفًا من فضّه و معارج علیها یظهرون

20- تاریخ خانه سازی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 82 - 3

3- وجود صنعت خانه سازی و سنگ تراشی در میان مردم حجر ( قوم ثمود )

و کانوا ینحتون من الجبال بیوتًا ءامنین

21- تخریب خانه های بنی نضیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حشر - 59 - 2 - 18،19

18 - اقدام یهود بنی نضیر ، به تخریب خانه های خویش

یخربون بیوتهم بأیدیهم

19 - وحشت و هراس بنی نضیر ، مایه اقدام آنان به تخریب خانه هایشان

و قذف فی قلوبهم الرعب یخربون بیوتهم بأیدیهم

22- تخریب خانه های قوم عاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 7 - 3

3 - استحکام سرزمین عاد و عظمت ساختمان های آن ، مانع تأثیر عذاب الهی در تخریب و نابودی آن نبود .

کیف فعل ربّک . .. إرم ذات العماد

ص: 84

23- تلاوت آیات خدا در خانه همسران محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 34 - 8

8 - در خانه های همسران پیامبر ، آیات خدا و حکمت ، تلاوت می شده است .

و اذکرن ما یتلی فی بیوتکنّ من ءای-ت اللّه و الحکمه

24- تلاوت حکمت در خانه همسران محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 34 - 8

8 - در خانه های همسران پیامبر ، آیات خدا و حکمت ، تلاوت می شده است .

و اذکرن ما یتلی فی بیوتکنّ من ءای-ت اللّه و الحکمه

25- تمثیل به خانه عنکبوت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 43 - 8

8 - تمثیلِ بی بنیادیِ شرک به خانه عنکبوت ناشی از علم و برهان است .

مثل الذین اتّخذوا من دون اللّه أولیاء کمثل العنکبوت اتّخذت بیتًا . .. و تلک الأم

26- تملک خانه های یهود بنی قریظه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 27 - 1،2،9

1 - سرزمین ها و خانه ها و مال های یهود بنی قریظه ، در غزوه بنی قریظه ، به تملک مسلمانان درآمد .

و أورثکم أرضهم و دی-رهم و أمولهم

2 - خداوند فراهم آورنده زمینه تملّک اموال و خانه و سرزمین یهود بنی قریظه برای مسلمانان مدینه

و أورثکم أرضهم و دی-رهم و أمولهم

9 - قدرت مطلق خداوند ، عامل فروپاشی یهود بنی قریظه و به ارث رسیدن اموال و خانه ها و سرزمین شان به مسلمانان مدینه بود .

و أنزل الذین ظ-هروهم من أهل الکت-ب . .. و أورثکم أرضهم ... و کان اللّه علی کلّ ش

ص: 85

27- توقف در کنار خانه دیگران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 28 - 4

4 - توقف در کنار درب خانه و محل سکونت دیگران ، به هنگام مواجه شدن با بی میلی صاحب آن و درخواست مراجعت ، ممنوع است .

و إن قیل لکم ارجعوا فارجعوا

28- تهیه اثاث خانه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 80 - 8،9

8- به کار آمدن پشم ، کرک و موی حیوانات در ساختن اثاثیه و لوازم زندگی ، از نعمت های الهی است .

و من أصوافها و أوبارها و أشعارها أث-ثًا و مت-عًا

9- پشم ، کرک و موی دام ها ( شتر ، گاو و گوسفند ) برای ساختن اثاثیه و لوازم زندگی ، متناسب با زیست طبیعی انسان است .

جعل لکم من الأنع-م . .. تستخفّونها ... أث-ثًا و مت-عًا

از اینکه خداوند پشم، کرک و موی دامها را در جهت تهیه اثاثیه و لوازم زندگی آفریده است، گویای متناسب بودن آنها با زیست طبیعی انسان می باشد; چون خداوند حکیم و داناست.

29- حفاظ خانه های محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 53 - 38

38 - خانه های پیامبر دارای پوشش و پرده بود .

و إذا سألتموهنّ مت-عًا فسئلوهنّ من وراء حجاب

30- خانه اسماعیل(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 97 - 23

23 - مقام ابراهیم ( ع ) که نقش دو پای وی بر آن است و حجرالاسود و خانه اسماعیل نشانه هایی روشن در مسجدالحرام

فیه ایات بیّنات مقام ابراهیم

ص: 86

امام صادق (ع) در پاسخ سؤال از <ایات بیّنات> در آیه فوق فرمود: مقام ابراهیم حیث قام علی الحجر فاثّرت فیه قدماه و الحجرالاسود و منزل اسماعیل.

_______________________________

کافی، ج 4، ص 223، ح 1 ; تفسیر عیاشی، ج 1، ص 187، ح 99.

31- خانه داری مادر موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 11 - 2

2 - تدبیر امور خانه و سرپرستی اعضای آن برعهده مادر موسی

و قالت لأُخته قصّیه

در این فراز از زندگی موسی، تنها مادر وی مطرح است و سخنی از پدر او به میان نیامده است. این یا بدان جهت است که پدر موسی در قید حیات نبوده و یا نقش چندانی در سرپرستی امور خانه نداشته است. این نقش را مادر موسی ایفا می کرده است.

32- خانه سازی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 80 - 5

5- آفرینش دام ها ( شتر ، گاو و گوسفند ) ، به گونه ای که از پوست آنها خانه و سرپناه سبک و قابل انتقال ( برای عشایر و صحرانشین ) ساخته شود ، به قدرت خداست .

و الله . .. جعل لکم من جلود الأنع-م بیوتًا تستخفّونها یوم ظعنکم و یوم إقامتکم

33- خانه سازی در قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 74 - 9،10

9 - قوم ثمود در دشت های متعدد ، قصر های بسیار بنا کردند و از کوه ها خانه های زیادی تراشیدند .

تتخذون من سهولها قصوراً و تنحتون الجبال بیوتاً

<سهول> جمع سهل است و سهول الأرض به معنای زمینهای هموار می باشد که از آن به دشتها و صحراها تعبیر می شود. <الجبال> من الجبال بوده و در اصطلاح منصوب به نزع خافض است. بنابراین جمله <إذ ... تنحتون الجبال بیوتاً>، یعنی آنگاه که از کوهها خانه ها می تراشیدید.

10 - قوم ثمود مردمی متمدن و آگاه به شیوه های گوناگون در خانه سازی

تتخذون من سهولها قصوراً و تنحتون الجبال بیوتاً

ص: 87

34- خانه سازی در کوه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 74 - 9

9 - قوم ثمود در دشت های متعدد ، قصر های بسیار بنا کردند و از کوه ها خانه های زیادی تراشیدند .

تتخذون من سهولها قصوراً و تنحتون الجبال بیوتاً

<سهول> جمع سهل است و سهول الأرض به معنای زمینهای هموار می باشد که از آن به دشتها و صحراها تعبیر می شود. <الجبال> من الجبال بوده و در اصطلاح منصوب به نزع خافض است. بنابراین جمله <إذ ... تنحتون الجبال بیوتاً>، یعنی آنگاه که از کوهها خانه ها می تراشیدید.

35- خانه سازی قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 82 - 3

3- وجود صنعت خانه سازی و سنگ تراشی در میان مردم حجر ( قوم ثمود )

و کانوا ینحتون من الجبال بیوتًا ءامنین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 149 - 1

1 - ثمودیان ، استاد در ساختن خانه در دل کوه با تراشیدن ماهرانه سنگ ها

و تنحتون من الجبال بیوتًا ف-رهین

<نَحْت> (مصدر <تنحتون>) به معنای تراشیدن و<فراهه> (مصدر <فارهین>) به معنای مهارت و استادی است; یعنی، و با مهارت برای خود خانه هایی از کوه ها می تراشید؟

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 9 - 4،8

4 - قوم ثمود با بریدن صخره ها ، میان درّه و دشت ، خانه های سنگی بنا کرده بودند .

و ثمود الذین جابوا الصخر بالواد

<صخر> (جمع <صخره>) به معنای سنگ های بزرگ و سخت و <جَوْب> (مصدر <جابوا>) به معنای پاره کردن و نیز پیمودن است. گفتنی است که اسناد آن به سنگ، با معنای پاره کردن سازگار است. <وادی> - که حرف آخر آن به دلیل آخر آیه بودن حذف شده است - به معنای فاصله بین کوه ها و تپه ها است. (قاموس)

8 - آگاهی قوم ثمود ، به نحوه بریدن سنگ های کوه و ایجاد خانه های سنگی

ص: 88

جابوا الصخر

36- خانه سازی قوم عاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 7 - 4

4 - قوم عاد ، مردمی متمدن و آشنا با فن ساختمان سازی

إرم ذات العماد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 8 - 2

2 - قوم عاد ، پیشرفته در فنّ خانه سازی و معماری

الّتی لم یخلق مثلها فی البل-د

37- خانه نشینی همسران محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 33 - 1

1 - همسران پیامبر ، به ملازم بودن در خانه های خود ، موظف بودند .

ی-نساء النبیّ . .. و قرن فی بیوتکنّ

<قرن> از مصدر <قرار> است که به معنای <قرار گرفتن و ثبات یافتن> است.

38- خانه نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 28 - 18

18 - < عن أبی شعیب الخراسانی قال : قلت لأبی الحسن الرضا ( ع ) . . . قال : إنّ مسجد الکوفه بیت نوح . . . فیه دعوه نوح حیث قال : < ربّ اغفر لی و لوالدی و لمن دخل بیتی مؤمناً > قال : قلت : من عَنی بوالدیه ؟ قال : آدم و حوّا ;

ابوشعیب خراسانی از امام رضا(ع) روایت کرده . .. که فرمود: مسجد کوفه خانه نوح(ع) است ... دعای نوح در آن جا این بوده است که گفت: <ربّ اغفر لی و لوالدی و لمن دخل بیتی مؤمناً>. ابوشعیب گفت: به امام(ع) عرض کردم: نوح(ع) از والدینش چه کسی را قصد کرده؟ فرمود: آدم و حوّا را>.

ص: 89

39- خانه های اخروی مجاهدان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - صف - 61 - 12 - 8

8 - وجود خانه های عالی و دلپذیر برای مؤمنان مجاهد در < جنّات عدن >

و مس-کن طیّبه فی جنّ-ت عدن

<جنّات عدن>، می توان اسم خاص باشد و غیر از <جنّات تجری> به شمار آید، براشت یاد شده برگفته از این احتمال است.

40- خانه های بهشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 72 - 6

6 - وجود خانه های عالی و پاکیزه برای مؤمنان نیک کردار در < جنات عدن >

و مسکن طیبه فی جنت عدن

<جنات عدن> می تواند نامی خاص باشد و غیر از <جنات تجری . .. > به شمار آید. برداشت فوق برگرفته از این احتمال است.

41- خانه های رفیع

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 36 - 1،2،9،10،14

1 - مثل نور خدا ، همانند چراغ دانی است دربرگیرنده چراغی پر فروغ و نورافشان که در خانه هایی است که به اذن خداوند ، رتبه رفیع یافته اند و هماره مرکز یاد خدا هستند .

مثل نوره کمشکوه فیها مصباح المصباح فی زجاجه . .. فی بیوت أذن اللّه أن ترفع و یذک

برداشت یاد شده، مبتنی بر این نکته است که <فی بیوت> متعلق به <مشکوه> و صفت برای آن باشد.

2 - خانه هایی که به اذن خداوند عظمت و رفعت یافته اند و همواره یاد خدا در آنها زنده است ، مرکز نور و هدایت خدا هستند .

مثل نوره کمشکوه . .. یهدی اللّه لنوره من یشاء... فی بیوت أذن اللّه أن ترفع و یذک

برداشت یاد شده، بر این اساس استوار است که <فی بیوت> متعلق به <یهدی اللّه لنوره. ..> باشد.

9 - تعلق اذن خداوند ، بر رفعت و منزلت برخی از خانه ها و مکان ها

فی بیوت أذن اللّه أن ترفع

10 - منزل های عظمت یافته به اذن خداوند ، محل تسبیح شبانه روزی مردمان شایسته است .

فی بیوت أذن اللّه أن ترفع . .. یسبّح له فیها بالغدوّ و الأصال

14 - < عن أبی جعفر ( ع ) ( فی قوله تعالی < فی بیوت أذن اللّه أن ترفع و یذکر فیها اسمه > ( قال ) هی بیوتات الأنبیاء والرسل

ص: 90

و الحکما و أئمه الهدی . . . ;

از امام باقر(ع) روایت شده است که [درباره قول خدای تعالی] <فی بیوت أذن اللّه أن ترفع و یذکر فیهما اسمه> فرمود: آن بیوت، خانه های پیامبران، رسولان، حکما و ائمه هدی است>.

42- خانه های سنگی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 80 - 5

5- اصحاب حجر ( قوم ثمود ) دارای خانه های سنگی و مستحکم بودند .

و لقد کذّب أصح-ب الحجر المرسلین

نام گذاری قوم ثمود به <اصحاب حجر> می تواند گویای برداشت فوق باشد. جمله <و کانوا ینحتون من الجبال بیوتاً...> در دو آیه بعد مؤید آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 82 - 1،2

1- اصحاب حجر با شکافتن کوه ها ، خانه های امنی برای خود در دل آن می ساختند .

و کانوا ینحتون من الجبال بیوتًا ءامنین

تراشیدن کوهها به منظور ساختن خانه به دو گونه قابل تصور است:B1- ساختن خانه های سنگی از بریده های کوهها در دامنه کوهها و یا در جای دیگر. 2- ساختن خانه از خود کوهها و در دل آنها. چنان که در سوره <نحل> (آیه 68) همین تعبیر به کار رفته است: (...أن اتخذی من الجبال بیوتاً).

2- اصحاب حجر با تراشیدن کوه ها ، از سنگ های آن برای خود خانه های امنی می ساختند .

و کانوا ینحتون من الجبال بیوتًا ءامنین

مقصود از تراشیدن کوهها به منظور ساختن خانه امن ممکن است ساختن خانه های سنگی به خاطر استحکام آن باشد.

43- خانه های سنگی قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 82 - 7

7- امنیت ، هدف و مقصود تعیین کننده در کیفیت و نوع خانه سازی مردم حجر ( قوم ثمود ) بود .

و کانوا ینحتون من الجبال بیوتًا ءامنین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 9 - 4،5

ص: 91

4 - قوم ثمود با بریدن صخره ها ، میان درّه و دشت ، خانه های سنگی بنا کرده بودند .

و ثمود الذین جابوا الصخر بالواد

<صخر> (جمع <صخره>) به معنای سنگ های بزرگ و سخت و <جَوْب> (مصدر <جابوا>) به معنای پاره کردن و نیز پیمودن است. گفتنی است که اسناد آن به سنگ، با معنای پاره کردن سازگار است. <وادی> - که حرف آخر آن به دلیل آخر آیه بودن حذف شده است - به معنای فاصله بین کوه ها و تپه ها است. (قاموس)

5 - خانه های سنگی و مستحکم قوم ثمود ، بی ثمر در نجات آنان از عذاب الهی

ألم تر کیف فعل ربّک . .. و ثمود الذین جابوا الصخر بالواد

44- خانه های فرعونیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 26 - 1

1- برجای ماندن مزارع بزرگ و خانه های بس مجلل ، از فرعونیان غرق شده در دریا

و زروع و مقام کریم

45- خانه های قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 84 - 3

3- عذاب الهی ( صیحه ) اصحاب حجر را در داخل خانه های سنگی و دژ های مستحکمشان درهم کوبید .

ینحتون من الجبال بیوتًا ءامنین . فأخذتهم الصیحه ... فما أغنی عنهم ما کانوا یکسبو

اصحاب حجر برای در امان ماندن از عذاب الهی، خانه های سنگی بنا کرده بودند; ولی این خانه ها آنان را از عذاب مصون نداشت و در دفع آن کارساز نبود (فما أغنی عنهم . ..). حقیقت فوق بیانگر این نکته است که در وقت عذاب، آنان در همین خانه ها سُکنی داشته اند.

46- خانه های قوم عاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 25 - 5

5- خانه های خالی از سکنه ، تنها آثار برجای مانده از سرزمین قوم عاد پس از فرو نشستن عذاب

فأصبحوا لایری إلاّ مس-کنهم

ص: 92

خانه های مرتفع سرزمین ارم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 7 - 2

2 - < اِرم > ، سرزمینی دارای ساختمان های مرتفع

إرم ذات العماد

<عماد>، به معنای ساختمان های بلند است و به یک ساختمان <عماده> گفته می شود. (مصباح)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 8 - 1

1 - ساختمان های مرتفع سرزمین ارم ، بی نظیر در تمام سرزمین ها تا عصر بعثت

الّتی لم یخلق مثلها فی البل-د

47- خانه های مرتفع قوم عاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 8 - 3

3 - ساختمان های مرتفع و مستحکم قوم عاد ، سست و بی مقاومت در برابر عذاب الهی

کیف فعل ربّک . .. الّتی لم یخلق مثلها فی البل-د

48- خانه های منافقان مدینه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 13 - 20

20 - < عن عبداللّه الحلبی عنه ( ع ) : إنّهم قالوا < إنّ بیوتنا عوره . . . > فأکذبهم اللّه قال : < و ما هی بعوره . . . > و هی رفیعه السمک حصینه ;

از عبداللّه حلبی، از امام(ع) نقل شده که منافقان گفتند: خانه های ما بی حفاظ است. خداوند آنان را تکذیب کرد و فرمود: <و ما هی بعوره...> و آن خانه ها، دارای دیوارهای بلند و محکم بود.>

49- خانه های همسران محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 93

14 - احزاب - 33 - 33 - 2

2 - همسران پیامبر ، برای خود حجره و خانه مخصوص داشتند .

و قرن فی بیوتکنّ

اضافه <بیوت> به ضمیر <کُنّ> احتمال دارد به خاطر ملک بودن آن خانه ها برای همسران پیامبر باشد و احتمال دارد از باب سکونت آنها در آن خانه ها باشد.

50- خروج مطلقه از خانه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 1 - 12،24،25

12 - زنان مطلّقه ، حق ندارند در ایّام عدّه از خانه هایشان بیرون بروند .

و لایخرجن

24 - < عن سعدبن أبی خَلَف قال : سألت أباالحسن موسی بن جعفر ( ع ) : . . .ألیس اللّه عزّوجلّ یقول : < لاتخرجوهنّ من بیوتهنّ و لایخرجن > قال : فقال إنّما عنی بذلک الّتی تطلّق تطیقه بعد تطلیقه فتلک الّتی لاتَخرُج و لاتُخرَج حتّی تطلق الثالثه فإذا طلقت الثالثه فقد بانت منه و لانفقه ل ها ، و المرأه الّتی یطلّق ها الرجل تطلیقه ثمّ یدع ها حتّی یخلوا أجل ها فه-ذا أیضاً یقعد فی منزل زوج ها و ل ها النفقه و السکنی حتّی تنقضی عدّت ها ;

سعدبن ابی خلف گوید: از امام کاظم(ع) پرسیدم. ..[و ]گفتم: آیا خداوند عزّوجلّ نفرموده: <لاتخرجوهنّ و لایخرجن> حضرت فرمود: خداوند [دراین دستور]زنی را قصد کرده که دو بار [به طلاق رجعی] طلاق داده می شود. این زن [نباید در زمان عدّه] از خانه خارج شود و نباید شوهر او را خارج کند تا این که طلاق سوم واقع شود. پس آن گاه که برای بار سوّم، طلاق داده شد از شوهر جدا می شود و برای او نفقه نیست. و زنی که شوهر او یک بار طلاق داده و او را رها نموده تا این که عدّه اش تمام شود، او نیز در منزل شوهرش می نشیند [و نباید خارج شود] و حق نفقه و سکنی دارد تا عدّه اش تمام شود>.

25 - < عن سماعه بن مهران ، قال : سألته عن المطلّقه أین تعتد ؟ قال فی بیتها لاتخرج و ان ارادت زیاره خرجت بعد نصف اللیل و لاتخرج نهاراً و لیس لها أن تحجّ حتّی تنقض عدّتها ;

سماعه بن مهران گوید: از امام [صادق(ع)] پرسیدم: زنی که طلاق داده شده در کجا عدّه نگه دارد (عدّه خود را در کجا بگذارد)؟ فرمود: در خانه اش و از آن خارج نشود، و اگر قصد زیارتی (دیداری) را داشت، بعد از نیمه شب خارج گردد و روز بیرون نرود. و برای او جایز نیست حج به جا آورد، تا این که عدّه او تمام شود>.

51- خوردن از خانه برادر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 3،10

3 - نابینایان ، لنگ ها و مریضان ، در استفاده از خوراکی های منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دایی و خاله خود ، بدون هیچ اذنی ، مجازاند .

ص: 94

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من ... بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم

10 - استفاده از خوراکی های منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دایی و خاله خود ، بدون اذن خواستن ، جایز است .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم .

52- خوردن از خانه پدر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 3،10

3 - نابینایان ، لنگ ها و مریضان ، در استفاده از خوراکی های منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دایی و خاله خود ، بدون هیچ اذنی ، مجازاند .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من ... بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم

10 - استفاده از خوراکی های منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دایی و خاله خود ، بدون اذن خواستن ، جایز است .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم .

53- خوردن از خانه خاله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 3،10

3 - نابینایان ، لنگ ها و مریضان ، در استفاده از خوراکی های منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دایی و خاله خود ، بدون هیچ اذنی ، مجازاند .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من ... بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم

10 - استفاده از خوراکی های منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دایی و خاله خود ، بدون اذن خواستن ، جایز است .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم .

54- خوردن از خانه خواهر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 3،10

3 - نابینایان ، لنگ ها و مریضان ، در استفاده از خوراکی های منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دایی و خاله خود ، بدون هیچ اذنی ، مجازاند .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من ... بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم

10 - استفاده از خوراکی های منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دایی و خاله خود ، بدون اذن خواستن ، جایز است .

ص: 95

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم .

55- خوردن از خانه خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 14،22

14 - استفاده از خوراکی های موجود در منازل خویشاوندان ، بدون اذن خواستن از ایشان ، از حقوق خویشاوندی است .

لیس علی الأعمی حرج . .. و لا علی أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ...

مجاز بودن استفاده از خوراکی های منازل پدر، مادر، برادر، خواهر، عمو و. .. - که از خویشاوندان محسوب می شوند - و بدون هیچ اذنی از آنان، حاکی از حقی است میان آنان که باید رعایت شود.

22 - مسلمانان ، در عین مجاز بودن از تناول کردن خوراکی های منازل خویشاوندان و دوستان خویش ، می توانند با هم و یا جدا از آنان و بدون اذن ، غذا میل کنند .

لیس علی الأعمی حرج . ..و لا علی أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أ

56- خوردن از خانه دایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 3،10

3 - نابینایان ، لنگ ها و مریضان ، در استفاده از خوراکی های منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دایی و خاله خود ، بدون هیچ اذنی ، مجازاند .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من ... بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم

10 - استفاده از خوراکی های منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دایی و خاله خود ، بدون اذن خواستن ، جایز است .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم .

57- خوردن از خانه دوست

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 4،13،15،22،39

4 - نابینایان ، لنگ ها و مریضان ، در استفاده از خوراکی های منازلی که کلید های آنها را در دست دارند و نیز از منازل دوستان خود ، بدون هیچ اذنی ، مجازاند .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من بیوتکم ... أو ما ملکتم مفاتحه أو صدیقکم

13 - استفاده از خوراکی های منازل دوستان ، بدون اذن خواستن ، جایز است .

ص: 96

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من بیوتکم ... أو صدیقکم

15 - استفاده از خوراکی های موجود در منازل دوستان ، بدون اذن خواستن از ایشان از حقوق دوستی است .

لیس علی الأعمی حرج . .. و لا علی أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم ... أو ما ملکتم مفات

22 - مسلمانان ، در عین مجاز بودن از تناول کردن خوراکی های منازل خویشاوندان و دوستان خویش ، می توانند با هم و یا جدا از آنان و بدون اذن ، غذا میل کنند .

لیس علی الأعمی حرج . ..و لا علی أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أ

39 - < عن أبی عبداللّه ( ع ) فی قول اللّه عزّوجلّ : < أو ما ملکتم مفاتحه أو صدیقکم > قال : هولاء الذین سمّی اللّه عزّوجلّ فی ه-ذه الآیه تأکل بغیر إذنهم من التمر و المأدوم . . . فأمّا ما خلا ذالک من الطعام فلا ;

از امام صادق(ع) درباره سخن خدای - عزّوجلّ - <أو ما ملکتم مفاتحه أو صدیقکم> فرمود: افرادی که خداوند - عزّوجل - در این آیه ذکر کرده است، بدون اجازه شان از خرما و نان خورشتشان بخورید. .. و غیر از آن، از بقیه طعام ها نمی توانید بدون اجازه بخورید>.

58- خوردن از خانه عمو

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 3،10

3 - نابینایان ، لنگ ها و مریضان ، در استفاده از خوراکی های منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دایی و خاله خود ، بدون هیچ اذنی ، مجازاند .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من ... بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم

10 - استفاده از خوراکی های منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دایی و خاله خود ، بدون اذن خواستن ، جایز است .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم .

59- خوردن از خانه عمه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 3،10

3 - نابینایان ، لنگ ها و مریضان ، در استفاده از خوراکی های منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دایی و خاله خود ، بدون هیچ اذنی ، مجازاند .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من ... بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم

10 - استفاده از خوراکی های منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دایی و خاله خود ، بدون اذن خواستن ، جایز است .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم .

ص: 97

60- خوردن از خانه فرزند

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 2،9

2 - نابینایان ، لنگ ها و مریضان ، در استفاده از خوراکی های اهل خانه خود ( فرزندان و همسر ) بدون هیچ اجازه ای ، مجازاند .

لیس علی الأعمی حرج و لا علی الأعرج حرج و لا علی المریض حرج . .. أن تأکلوا من بیو

برداشت فوق، مبتنی بر این است که جمله <و لا علی أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم> عطف بر جمله پیشین باشد. گفتنی است مقصود از <بیوتکم> (خانه های خود) خانه همسر و فرزندان است که از افراد خودی هر شخصی محسوب می شوند.

9 - استفاده از خوراکی های اهل خانه خود ( فرزندان و همسر ) بدون اذن خواستن ، جایز است .

لیس علی الأعمی حرج . .. و لا علی أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم

61- خوردن از خانه مادر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 3،10

3 - نابینایان ، لنگ ها و مریضان ، در استفاده از خوراکی های منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دایی و خاله خود ، بدون هیچ اذنی ، مجازاند .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من ... بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم

10 - استفاده از خوراکی های منازل پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، عمو ، عمه ، دایی و خاله خود ، بدون اذن خواستن ، جایز است .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت ءابائکم ... أو بیوت أخوتکم .

62- خوردن از خانه موکل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 4،11،12،36،39

4 - نابینایان ، لنگ ها و مریضان ، در استفاده از خوراکی های منازلی که کلید های آنها را در دست دارند و نیز از منازل دوستان خود ، بدون هیچ اذنی ، مجازاند .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من بیوتکم ... أو ما ملکتم مفاتحه أو صدیقکم

11 - استفاده از خوراکی های منازلی که کلید های آنها در دست انسان است ، بدون اذن خواستن ، جایز است .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من بیوتکم ...أو ما ملکتم مفاتحه

12 - انبارداران و کسانی که وکیل افراد در نگه داری خوردنی ها و مواد غذایی اند ، می توانند بدون اذن خواستن از صاحبان آنها ، از آن خوردنی ها تناول کنند .

لیس علی الأعمی حرج . .. أن تأکلوا من بیوتکم ... أو ما ملکتم مفاتحه

برخی از مفسران بر آنند که مقصود از <ما ملکتم مفاتحه> کسانی اند که وکیل و قیم دیگران در آب ملک و حیواناتی مانند گاو،

ص: 98

گوسفند و شتر می باشند. این افراد حق دارند بدون اذن خواستن، از خوراکی های موجود در انبارها و نیز از شیر و دیگر فراورده های حیوانات تحت حفاظت خود، به مقدار مصرف شخصی خود بهره گیرند.

36 - < عن أبی عبداللّه ( ع ) فی قول اللّه عزّوجلّ : < أو ماملکتم مفاتحه > قال : الرجل یکون له وکیل یقوم فی ماله فیأکل بغیر إذنه ;

از امام صادق(ع) روایت شده است که در باره سخن خدای - عزّوجلّ - <أو ما ملکتم مفاتحه> فرمود: این مانند آن است که شخص، وکیلی دارد که اداره مال او در دست وی است. او می تواند بدون اجازه صاحب مال از آن بخورد>.

39 - < عن أبی عبداللّه ( ع ) فی قول اللّه عزّوجلّ : < أو ما ملکتم مفاتحه أو صدیقکم > قال : هولاء الذین سمّی اللّه عزّوجلّ فی ه-ذه الآیه تأکل بغیر إذنهم من التمر و المأدوم . . . فأمّا ما خلا ذالک من الطعام فلا ;

از امام صادق(ع) درباره سخن خدای - عزّوجلّ - <أو ما ملکتم مفاتحه أو صدیقکم> فرمود: افرادی که خداوند - عزّوجل - در این آیه ذکر کرده است، بدون اجازه شان از خرما و نان خورشتشان بخورید. .. و غیر از آن، از بقیه طعام ها نمی توانید بدون اجازه بخورید>.

63- خوردن از خانه همسر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 2،9

2 - نابینایان ، لنگ ها و مریضان ، در استفاده از خوراکی های اهل خانه خود ( فرزندان و همسر ) بدون هیچ اجازه ای ، مجازاند .

لیس علی الأعمی حرج و لا علی الأعرج حرج و لا علی المریض حرج . .. أن تأکلوا من بیو

برداشت فوق، مبتنی بر این است که جمله <و لا علی أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم> عطف بر جمله پیشین باشد. گفتنی است مقصود از <بیوتکم> (خانه های خود) خانه همسر و فرزندان است که از افراد خودی هر شخصی محسوب می شوند.

9 - استفاده از خوراکی های اهل خانه خود ( فرزندان و همسر ) بدون اذن خواستن ، جایز است .

لیس علی الأعمی حرج . .. و لا علی أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم

64- درب خانه های کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 34 - 1

1 - خداوند ، توانا بر مرفه ساختن کافران تا جایی که خانه های خود را مجلل و دارای درب ها و ورودی های متعدد بسازند .

لجعلنا لمن یکفر بالرحم-ن . .. و لبیوتهم أبوبًا

ص: 99

65- درب خانه های مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 25 - 16

16 - < عن علی ( ع ) ان رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نهی أهل مکّه أن یؤاجروا دورهم ، و أن یعلّقوا علیها أبواباً ، و قال : < سواء العاکف فیه و الباد > ;

از حضرت علی(ع) روایت شده است که رسول خدا(ص) اهل مکّه را از اجاره دادن خانه ها و گذاشتن درب برای آنها نهی کرد و فرمود: <سواء العاکف فیه و الباد>».

66- درخواست خانه بهشتی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 11 - 3

3 - درخواست همسر فرعون از خداوند ، مبنی بر زیستن در جوار رحمت او و بنا کردن خانه ای در بهشت برای وی

إذ قالت ربّ ابن لی عندک بیتًا فی الجنّه

67- درخواست خانه طلایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 93 - 1،2

1- ایجاد خانه ای از طلا برای خود ، معجزه مورد درخواست ( معجزه اقتراحی ) مشرکان مکه ، از پیامبر ( ص )

أو یکون لک بیت من زخرف

به قرینه سیاق آیات که در آنها معجزه های درخواستی مشرکان مطرح شده است مراد از <أو یکون لک بیت من زخرف> ایجاد خانه ای طلایی از طریق معجزه است.

2- مشرکان مکه ، ایمان خود را به پیامبر ( ص ) منوط به ایجاد خانه ای از طلا به صورت معجزه آسا کردند .

قالوا لن نؤمن لک حتی . .. أو یکون لک بیت من زخرف

68- رفعت خانه تسبیح گویان خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 37 - 3،4

3 - منازل رفعت یافته به اذن خداوند ، تنها شایسته مردان تسبیح گویی است که اشتغال به امور دنیا ، هیچ گاه آنان را از رابطه با خدا ، بازنمی دارد .

ص: 100

فی بیوت أذن اللّه أن ترفع . .. رجال لاتلهیهم تج-ره و لابیع عن ذکر اللّه و إقام ا

برداشت یاد شده، بر این اساس است که <فی بیوت> متعلق به <یسبح> و ظرف برای <رجال> باشد; یعنی، خانه هایی که در آن مردمانی وجود دارند که. .. .

4 - به اذن خدا خانه مردمان تسبیح گو ، ذاکر ، بر پا دارنده نماز و پرداخت کننده زکات ، دارای مجد و عظمت است .

فی بیوت أذن اللّه أن ترفع و یذکر فیها اسمه یسبّح له فیها . .. رجال لاتلهیهم تج-ر

69- رفعت خانه ذاکران خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 37 - 3،4

3 - منازل رفعت یافته به اذن خداوند ، تنها شایسته مردان تسبیح گویی است که اشتغال به امور دنیا ، هیچ گاه آنان را از رابطه با خدا ، بازنمی دارد .

فی بیوت أذن اللّه أن ترفع . .. رجال لاتلهیهم تج-ره و لابیع عن ذکر اللّه و إقام ا

برداشت یاد شده، بر این اساس است که <فی بیوت> متعلق به <یسبح> و ظرف برای <رجال> باشد; یعنی، خانه هایی که در آن مردمانی وجود دارند که. .. .

4 - به اذن خدا خانه مردمان تسبیح گو ، ذاکر ، بر پا دارنده نماز و پرداخت کننده زکات ، دارای مجد و عظمت است .

فی بیوت أذن اللّه أن ترفع و یذکر فیها اسمه یسبّح له فیها . .. رجال لاتلهیهم تج-ر

70- رفعت خانه مؤدیان زکات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 37 - 4

4 - به اذن خدا خانه مردمان تسبیح گو ، ذاکر ، بر پا دارنده نماز و پرداخت کننده زکات ، دارای مجد و عظمت است .

فی بیوت أذن اللّه أن ترفع و یذکر فیها اسمه یسبّح له فیها . .. رجال لاتلهیهم تج-ر

71- رفعت خانه نمازگزاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 37 - 4

4 - به اذن خدا خانه مردمان تسبیح گو ، ذاکر ، بر پا دارنده نماز و پرداخت کننده زکات ، دارای مجد و عظمت است .

فی بیوت أذن اللّه أن ترفع و یذکر فیها اسمه یسبّح له فیها . .. رجال لاتلهیهم تج-ر

ص: 101

72- زمینه تخریب خانه های بنی نضیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حشر - 59 - 2 - 20

20 - یهودیان بنی نضیر ، خود زمینه ساز تخریب خانه هایشان به دست مسلمانان

یخربون بیوتهم بأیدیهم و أیدی المؤمنین

در آیه شریفه، فعل <یخربون> به خود یهود بنی نضیر نسبت داده شده است و مؤمنان مجری تخریب معرفی شده اند. از این مطلب، استفاده می شود که اقدام مؤمنان به تخریب خانه های بنی نضیر، معلول حرکت های توطئه آمیز خود یهود بنی نضیر بوده است.

73- سستی خانه عنکبوت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 41 - 1،2،6

1 - دوست گیرندگان غیرخدا ، همانند عنکبوت اند که خانه ای بس سست و بی بنیاد ، برای خود ساخته است .

مثل الذین اتّخذوا من دون اللّه أولیاء کمثل العنکبوت اتّخذت بیتًا

2 - انتخاب کنندگان ولیّ و کارسازی غیر از خدا ، همانند عنکبوت اند که برای خود خانه ای بی بنیاد ، بنا کرده است .

مثل الذین اتّخذوا من دون اللّه أولیاء کمثل العنکبوت اتّخذت بیتًا

6 - خانه عنکبوت ، بی بنیاد و سست ترین خانه ها است .

و إنّ أوهن البیوت لبیت العنکبوت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 42 - 3

3 - تشریح بی بنیادی شرک - همانند بی بنیادی خانه عنکبوت - برخاسته از علم خداوند است .

مثل الذین اتّخذوا من دون اللّه أولیاء کمثل العنکبوت اتّخذت بیتًا . .. إنّ اللّه

74- سستی خانه های قوم عاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 8 - 3

3 - ساختمان های مرتفع و مستحکم قوم عاد ، سست و بی مقاومت در برابر عذاب الهی

کیف فعل ربّک . .. الّتی لم یخلق مثلها فی البل-د

ص: 102

75- سقف نقره ای خانه کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 33 - 3

3 - خداوند ، توانا بر مرفه ساختن زندگی کافران ، تا جایی که سقف خانه های خود را از نقره بسازند و دارای پلکان هایی باشند که بر آن بالا بروند .

لجعلنا. .. لبیوتهم سقفًا من فضّه و معارج علیها یظهرون

76- سلام هنگام ورود به خانه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 61 - 24،37،40

24 - سلام کردن به یکدیگر به هنگام ورود به خانه ها ، توصیه خداوند به همه مسلمانان

فإذا دخلتم بیوتًا فسلّموا علی أنفسکم

37 - < عن أبی جعفر ( ع ) إذا دخل الرجل منکم بیته . . . إن لم یکن فیه أحد فلیقل : السلام علینا من عند ربّنا یقول اللّه < تحیّه من عنداللّه مبارکه طیّبه > ;

از امام باقر(ع) روایت شده است: هر گاه شخصی از شما وارد خانه خود شود. .. اگر کسی در آن خانه نبود، بگوید: <السلام علینا من عند ربّنا>. خدا می فرماید: تحیّه من عنداللّه مبارکه طیّبه>.

40 - < أبی الصباح قال : سألت أبا جعفر ( ع ) ، عن قول اللّه عزّوجلّ : فإذا دخلتم بیوتاً فسلّموا علی أنفسکم . . . > فقال : هو تسلیم الرجل علی أهل البیت حین یدخل ثمّ یردّون علیه ، فهو سلامکم علی أنفسکم ;

ابوالصباح از امام باقر(ع) پرسید: این که خداوند فرموده است: <فإذا دخلتم بیوتاً فسلّموا علی أنفسکم> مراد چیست؟ فرمود: مراد این است که شخص، هرگاه وارد خانه شود، بر اهل خانه سلام کند. پس آنان جواب سلام او را می دهند. پس آن سلام شما بر خودتان است>.

77- سلام هنگام ورود به خانه دیگران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 27 - 4،5

4 - ورود به محل سکونت و خانه دیگران پیش از سلام کردن به اهل آن ، ممنوع است .

لاتدخلوا بیوتًا غیر بیوتکم حتّی تستأنسوا و تسلّموا علی أهلها

5 - اذن خواستن و سلام کردن ، از شرایط و آداب ورود به محل سکونت و خانه دیگران

ص: 103

لاتدخلوا بیوتًا غیر بیوتکم حتّی تستأنسوا و تسلّموا

78- صرف غذا در خانه محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 53 - 6،10،15،16،24

6 - مؤمنان ، در صورتی که وارد خانه پیامبر ( ص ) شدند ، نباید منتظر صرف غذا در آنجا باشند .

ی-أیّها الذین ءامنوا لاتدخلوا بیوت النبیّ إلاّ أن یؤذن لکم إلی طعام غیر ن-ظرین إ

<إناء> در لغت به معنای <وقت و ساعت> است (مفردات راغب). مراد از <غیر ناظرین إناه> منتظر بودن برای فرارسیدن وقت غذا است.

10 - مؤمنان ، موظف بودند پس از صرف غذا در میهمانی پیامبر ( ص ) ، از خانه آن حضرت پراکنده شوند .

فإذا طعمتم فانتشروا

15 - میهمانان پیامبر ( ص ) پس از صرف غذا ، نباید به انتظار گفت وگو با اهل خانه آن حضرت ، مجلس را طولانی می کردند .

فانتشروا و لامستئنسین لحدیث

برداشت بالا، بنابراین احتمال است که سرگرم شدن به گفت وگو، مربوط به اهل خانه باشد و نه گفت وگو با هم. لازم به ذکر است که فراز <و إذا سألتموهنّ...> مؤید این برداشت است.

16 - وارد شدن بدون اجازه به خانه پیامبر ( ص ) و به انتظار غذا نشستن بدون دعوت قبلی ، موجب اذیت آن حضرت بود و باید از آن پرهیز می شد .

لاتدخلوا بیوت النبیّ إلاّ أن یؤذن لکم إلی طعام غیر نظرین إنیه و ل-کن إذا دعیتم ف

برداشت بالا بنابراین احتمال است که مشارالیه <ذلکم> نهی <لاتدخلوا> و <غیر ناظرین> باشد.

24 - فرمان به خروج از خانه پیامبر ( ص ) پس از صرف غذا ، سخن و فرمان حق است .

فإذا طعمتم فانتشروا و لامستئنسین لحدیث إنّ ذلکم کان یؤذی النبیّ فیستحیی منکم و ا

79- عاریه اثاث خانه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - ماعون - 107 - 7 - 1

1 - کسانی که از عاریه دادن لوازم منزل ، دریغ ورزیده ، احتیاجات مردم را نادیده می گیرند ، گرفتار نفرین خدایند و عذاب جهنم ، فرجام آنان است .

فویل . .. و یمنعون الماعون

<ماعون>، عنوان عامی برای اثاثیه منزل، از قبیل دیگ، تبر، و کاسه است (مصباح). این کلمه به معنای کار خیر و باران و آب و هر چیز نافع نیز می آید (قاموس). ریشه آن <مَعْن> (چیزی که کم و آسان باشد) است و برخی اصل آن را <معونه> (ابزار کمک دهنده) دانسته اند. (صحاح اللغه)

ص: 104

80- عبادت در شرق خانه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 16 - 6

6- در آیین مریم ( س ) ، شرقِ خانه و یا معبد ، مکانی مناسب تر برای عبادت بود . *

إذ انتبذت من أهلها مکانًا شرقیًّا

است.

81- عظمت خانه های قوم عاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 7 - 3

3 - استحکام سرزمین عاد و عظمت ساختمان های آن ، مانع تأثیر عذاب الهی در تخریب و نابودی آن نبود .

کیف فعل ربّک . .. إرم ذات العماد

82- فلسفه خانه سازی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 80 - 4

4- تأمین آرامش و آسایش ، فلسفه و حکمت ساختن خانه و منزل است .

و الله جعل لکم من بیوتکم سکنًا

83- قبول عذرخواهی صاحب خانه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 28 - 3،6

3 - مؤمنان در صورت مواجه شدن با بی میلی صاحب خانه و درخواست مراجعت ، باید عذر او را موجه دانسته و بازگردند .

فإن لم تجدوا فیها أحدًا فلاتدخلوها حتّی یؤذن لکم

6 - پذیرفتن عذر صاحب خانه و تحمیل نکردن خود بر او و انصراف از ورود به خانه وی ، نشانه رشد و بالندگی است .

و إن قیل لکم ارجعوا فارجعوا هو أزکی لکم

<زکاه> (مصدر <أزکی>) هم به معنای <نمو و رشد> و هم به معنای <طهارت و پاکی> است. برداشت فوق، مبتنی بر معنای

ص: 105

نخست است.

84- کیفیت حضور در خانه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 58 - 5،7

5 - پدران و مادران ، حق ندارند با وضعیت و پوشش متناسب با خواب و خلوت ( چون برهنگی و . . . ) در انظار فرزندانشان ظاهر شوند .

لیستئذنکم . .. و الذین لم یبلغوا الحلم منکم و من بعد صلوه العشاء ثلث عورت لکم

از این که فرزندان ممنوع شدند که بدون اذن، وارد اتاق و محل استراحت پدران و مادرانشان (در سه وقتی که نوعاً والدین در حال برهنگی و خلوت و متناسب با وضعیت خواب قرار دارند) شوند، می توان استفاده کرد که والدین هم نباید با چنین وضعیتی بر فرزندانشان وارد شوند. گفتنی است: مفهوم جمله <لیس علیکم و لا علیهم جناح; نه بر شما و نه بر آنان گناهی نیست> مؤید برداشت یاد شده است; زیرا معلوم می شود که در اوقات سه گانه، جناح (گناه) خواهد بود.

7 - زنان و مردان مؤمن ، حق ندارند با وضعیت و پوشش متناسب با خواب و خلوت ، در انظار خدمت کاران خویش ظاهر شوند .

لیستئذنکم الذین ملکت أیم-نکم . .. من قبل صلوه الفجر ... و من بعد صلوه العشاء ثلث

85- گفتگو در خانه محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 53 - 11،15

11 - مؤمنان ، نباید میهمانی در خانه پیامبر ( ص ) را طولانی می کردند و به گفتوگو و مذاکره می پرداختند .

فإذا طعمتم فانتشروا . .. و لامستئنسین لحدیث

15 - میهمانان پیامبر ( ص ) پس از صرف غذا ، نباید به انتظار گفت وگو با اهل خانه آن حضرت ، مجلس را طولانی می کردند .

فانتشروا و لامستئنسین لحدیث

برداشت بالا، بنابراین احتمال است که سرگرم شدن به گفت وگو، مربوط به اهل خانه باشد و نه گفت وگو با هم. لازم به ذکر است که فراز <و إذا سألتموهنّ...> مؤید این برداشت است.

86- لانه سازی بر روی خانه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 68 - 4

4- دامنه کوه ها ، بالای درختان و بنا ها و سایبان ها ، مکانی طبیعی و مناسب برای زندگی زنبور های عسل

ص: 106

و أوحی ربّک إلی النحل أن اتخذی من الجبال بیوتًا و من الشجر و ممّا یعرشون

87- مسلمانان و خانه محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 53 - 18

18 - مسلمانان صدراسلام ، در ورود وقت و بیوقت به خانه پیامبر ( ص ) و طولانی کردن میهمانی ، مراعات حال آن حضرت را نمی کردند .

ی-أیّها الذین ءامنوا لاتدخلوا بیوت النبیّ . .. غیر ن-ظرین إنیه ... فإذا طعمتم فا

88- نابودی خانه قارون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 81 - 1

1 - اقدام خداوند به از میان برداشتن قارون و فرو بردن وی و خانه اش در درون زمین

فخسفنا به و بداره الأرض

89- نعمت خانه سازی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 74 - 11

11 - آمادگی زمین برای سکونت انسان ها و آگاهی آنان به خانه سازی ، از مواهب و نعمت های بزرگ الهی

و بوأکم فی الأرض تتخذون من سهولها قصوراً و تنحتون الجبال بیوتاً

90- نقش خانه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 80 - 1

1- خداوند ، خانه و منزل را ، مایه آرامش انسان قرار داد .

و الله جعل لکم من بیوتکم سکنًا

ص: 107

91- نقش خانه لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 70 - 6

6- منزل حضرت لوط ( ع ) ، محل مراجعه مردم از شهر ها و مناطق مختلف و اقوام گوناگون

قالوا أو لم ننهک عن الع-لمین

<عالم> به معنای همه خلق و یا دسته ای از موجودات است. جمع آمدن آن (عالمین) برای بیان استغراق و شمول تمامی اصناف موجودات جهان است و مقصود از آن در این آیه، همه مردم از تمامی اقوام و قبایل دور و نزدیک است.

92- نهی از اجاره خانه های مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 25 - 16

16 - < عن علی ( ع ) ان رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نهی أهل مکّه أن یؤاجروا دورهم ، و أن یعلّقوا علیها أبواباً ، و قال : < سواء العاکف فیه و الباد > ;

از حضرت علی(ع) روایت شده است که رسول خدا(ص) اهل مکّه را از اجاره دادن خانه ها و گذاشتن درب برای آنها نهی کرد و فرمود: <سواء العاکف فیه و الباد>».

93- ورود به خانه از پشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 189 - 9،11،24

9 - ورود به خانه از پشت آن و پرهیز از راه های متعارف ، نه از آداب حج است و نه رفتار نیکو برای حاجیان

و لیس البر بأن تأتوا البیوت من ظهورها

11 - مسلمانان صدر اسلام بر اساس سنت عصر جاهلی ، به هنگام حج از راه های متعارف به خانه ها وارد نمی شدند .

و لیس البر بأن تأتوا البیوت من ظهورها

از اینکه مسلمانان مورد خطاب قرار گرفته اند، معلوم می شود: گروهی از آنان تا پیش از نازل شدن آیه شریفه، به این سنت پایبند بوده اند.

24 - از امام باقر ( ع ) درباره آیه < لیس البر بأن تأتوا البیوت من ظهور ها > روایت شده است : انه کان المحرمون لایدخلون بیوتهم من أبواب ها و لکنهم کانوا ینقبون فی ظهر بیوتهم أی فی مؤخر ها نقباً یدخلون و یخرجون منه فنهوا عن التدین بذلک ;

] در جاهلیت[ کسانی که برای مناسک حج مُحْرم می شدند، از درب خانه هایشان وارد آن نمی شدند; بلکه از حفره ای که در پشت خانه و در انتهای آن باز می کردند، رفت و آمد می نمودند و خداوند آنان را از پایبندی به این عمل نهی فرمود>.

ص: 108

94- ورود به خانه دیگران در جاهلیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 27 - 7

7 - ورود ناگهانی و بدون سلام کردن و اذن خواستن ، به محل سکونت و خانه یکدیگر ، از رسوم و اخلاق جاهلیت پیش از اسلام بود .

لاتدخلوا بیوتًا غیر بیوتکم حتّی تستأنسوا و تسلّموا علی أهلها

95- ورود به خانه محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 53 - 1،2،18

1 - مؤمنان ، مجاز نیستند بدون اجازه ، وارد خانه های پیامبر ( ص ) شوند .

ی-أیّها الذین ءامنوا لاتدخلوا بیوت النبی إلاّ أن یؤذن لکم

2 - مؤمنان ، تنها با اجازه ، مجاز به وارد شدن در خانه پیامبر ( ص ) هستند .

ی-أیّها الذین ءامنوا لاتدخلوا بیوت النبیّ إلاّ أن یؤذن لکم

18 - مسلمانان صدراسلام ، در ورود وقت و بیوقت به خانه پیامبر ( ص ) و طولانی کردن میهمانی ، مراعات حال آن حضرت را نمی کردند .

ی-أیّها الذین ءامنوا لاتدخلوا بیوت النبیّ . .. غیر ن-ظرین إنیه ... فإذا طعمتم فا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 57 - 4

4 - کسانی که وارد منزل پیامبر ( ص ) شوند و اقامت خود را در حدّ آزاردهندگی آن حضرت ادامه دهند ، مورد لعن خدایند .

و لامستئنسین لحدیث إنّ ذلکم کان یؤذی النبیّ . .. إنّ الذین یؤذون ... و رسوله لعن

96- ورود حاجیان به خانه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 189 - 8

8 - ورود حاجیان به خانه ، از پشت آن و پرهیز از راه های متعارف ، عملی نیکو در دیدگاه مردم عصر جاهلیت

و لیس البر بأن تأتوا البیوت من ظهورها

نفی نیکی از رسم یاد شده (لیس البر)، دلالت می کند که آن رسم در نزد مردم جاهلی، رسمی نیکو و ارجمند بوده است.

ص: 109

97- ویرانی خانه دشمنان دین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 26 - 3،12،13

3- توطئه کنندگان علیه دین الهی ، در داخل خانه های خود با فرو ریختن سقف خانه ها بر روی آنان ، به هلاکت رسیدند .

قد مکر الذین من قبلهم فأتی الله بنی-نهم من القواعد فخّر علیهم السقف من فوقهم

ذکر قید <من فوقهم> پس از بیان <فخر علیهم السقف> (سقف بر آنها فرو ریخت) با اینکه ریزش سقف همواره از بالاست، می تواند برای بیان این منظور باشد که آنان در داخل خانه های خود، زیر آوار مدفون شدند.

12- < عن أبی جعفر ( ع ) فی قول الله : < فأتی الله بنیانهم من القواعد > قال : کان بیت غدر یجتمعون فیه ;

از امام باقر(ع) روایت شده است که درباره قول خدا <فأتی الله بنیانهم من القواعد> فرمود: [آن بنیان] خانه خیانتی بود که در آن اجتماع می کردند>.

13- < عن ابی جعفر ( ع ) فی قوله : < قد مکر الذین من قبلهم فأتی الله بنیانهم من القواعد > فخّر علیهم السقف من فوقهم و أتاهم العذاب من حیث لایشعرون قال : بیت مکرهم أی ماتوا فألقاهم الله فی النار . . . ;

از امام باقر(ع) روایت شده است که درباره قول خدا <. .. فأتی الله بنیانهم من القواعد...> فرمود: مقصود این است که خدا خانه مکرشان را ویران کرد; یعنی، مردند و خدا آنان را در آتش افکند>.

98- ویرانی خانه های قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 52 - 1،4

1 - خانه های ویران و خالی از سکنه ثمودیان ، نشانه ای گویا از فرود آمدن کیفر الهی بر آنان

أنّا دمّرن-هم و قومهم أجمعین . فتلک بیوتهم خاویه

<خواء> (مصدر <خاویه>) به معنای ویرانی و نیز خالی از سکنه شدن است. در برداشت فوق هر دو معنا لحاظ شده است.

4 - خانه های ویران و خالی از سکنه ثمودیان ، دربردارنده درس عبرتی بزرگ برای اهل فهم و دانش

فتلک بیوتهم خاویه . .. إنّ فی ذلک لأیه لقوم یعلمون

واژه <آیه> در آیه یاد شده معادل <عبره> و تنکیر آن بیانگر بزرگی است; یعنی، <إنّ فی ذلک لعبره عظیمه لقوم یعلمون>.

99- ویژگی خانه محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 53 - 3

3 - خانه های پیامبر ( ص ) - از جهت وارد شدن در آنها - همانند خانه های سایر مردم نیست و آداب خاصی دارد .

لاتدخلوا بیوت النبیّ إلاّ أن یؤذن لکم

ص: 110

100- ویژگی خانه های قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 82 - 5،6

5- اصحاب حجر ( قوم ثمود ) در خانه های سنگی و مستحکم خود از هرگونه خطر احساس امنیت کامل می کردند .

و کانوا ینحتون من الجبال بیوتًا ءامنین

6- اصحاب حجر با پناه گرفتن در خانه های سنگی مستحکم ، به گمان باطل خود را از عذاب الهی در امان می پنداشتند .

و کانوا ینحتون من الجبال بیوتًا ءامنین

ساختن خانه های سنگی مستحکم، ممکن است در مقابل تهدید شدن به عذاب الهی باشد. دو آیه بعد (فما أغنی عنهم ما کانوا یکسبون) مؤید این برداشت است.

101- ویژگیهای خانه سازی قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 82 - 1،2،7

1- اصحاب حجر با شکافتن کوه ها ، خانه های امنی برای خود در دل آن می ساختند .

و کانوا ینحتون من الجبال بیوتًا ءامنین

تراشیدن کوهها به منظور ساختن خانه به دو گونه قابل تصور است:B1- ساختن خانه های سنگی از بریده های کوهها در دامنه کوهها و یا در جای دیگر. 2- ساختن خانه از خود کوهها و در دل آنها. چنان که در سوره <نحل> (آیه 68) همین تعبیر به کار رفته است: (...أن اتخذی من الجبال بیوتاً).

2- اصحاب حجر با تراشیدن کوه ها ، از سنگ های آن برای خود خانه های امنی می ساختند .

و کانوا ینحتون من الجبال بیوتًا ءامنین

مقصود از تراشیدن کوهها به منظور ساختن خانه امن ممکن است ساختن خانه های سنگی به خاطر استحکام آن باشد.

7- امنیت ، هدف و مقصود تعیین کننده در کیفیت و نوع خانه سازی مردم حجر ( قوم ثمود ) بود .

و کانوا ینحتون من الجبال بیوتًا ءامنین

102- ویژگیهای خانه محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 4 - 3

3 - خانه پیامبر ( ص ) ، دارای حجره های متعدد *

إنّ الذین ینادونک من وراء الحجرت

ص: 111

برداشت بالا بدان احتمال است که مراد از <الحجرات> اتاق هایی بوده که در اطراف مسجد، به پیامبر(ص) اختصاص داشته است و برخی از درون مسجد با صدای بلند آن حضرت را می خواندند.

103- ویژگیهای خانه های قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 80 - 5

5- اصحاب حجر ( قوم ثمود ) دارای خانه های سنگی و مستحکم بودند .

و لقد کذّب أصح-ب الحجر المرسلین

نام گذاری قوم ثمود به <اصحاب حجر> می تواند گویای برداشت فوق باشد. جمله <و کانوا ینحتون من الجبال بیوتاً...> در دو آیه بعد مؤید آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 84 - 2

2- خانه های مستحکم و سنگی قوم ثمود - که به امید برقراری امنیت در برابر عذاب الهی ساخته شد - نتوانست آنان را حتی در برابر صدایی سهمگین امنیت بخشد .

فأخذتهم الصیحه . .. فما أغنی عنهم ما کانوا یکسبون

104- یوسف(ع) در خانه عزیز مصر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 21 - 12،14،16

12- آسودگی و رفاه یوسف ( ع ) در خانه عزیز مصر

کذلک مکّنّا لیوسف فی الأرض

14- ورود یوسف به خانه عزیز مصر ، زمینه ساز تحقق یافتن وعده های الهی درباره او بود .

و کذلک مکّنّا لیوسف فی الأرض و لنعلّمه من تأویل الأحادیث

عبارت <لنعلّمه> عطف بر عبارتی مقدر است ; یعنی: مکّنّا لیوسف لنفعل کذا و لنعلّمه . .. ; مراد از لنفعل کذا ، اموری است که خداوند در ابتدای داستان یوسف بیان کرد مانند <رأیتهم لی ساجدین> و <کذلک یجتبیک ربک ...>.

16- آموزش تحلیل رخداد ها و تأویل رؤیاها ، هدف تقدیر الهی از کشاندن یوسف به خانه عزیز مصر

کذلک مکّنّا لیوسف فی الأرض و لنعلّمه من تأویل الأحادیث

<لام> در <لنعلّمه> لام غایت است و بیانگر غرض و هدف متعلق می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 112

8 - یوسف - 12 - 22 - 1

1- یوسف ( ع ) روزگار کودکی و نوجوانی را در خانه عزیز مصر به سر برد ، تا به جوانی و رشد جسمی و عقلی رسید .

أکرمی مثوی-ه . .. و لما بلغ أشدّه

کلمه <أشدّ> چنان چه لسان العرب از سیبویه نقل کرده - جمع شدّه (توان و قدرت) است. بنابراین <أشدّ> ; یعنی ، توانها و قدرتهای متعدد که به مناسبت مورد ، شامل توان جسمی و عقلی است.

ص: 113

4- خائنان

1- خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 141 - 8

8 - منافقان ، خائنِ به جبهه اسلام و مؤمنان و خوش خدمت به کافرانند .

قالوا ألم نستحوذ علیکم و نمنعکم من المؤمنین

<استحوذ> به معنای غلبه و استیلا است و مراد از جمله <و ان کان للکافرین . .. الم نستحوذ> - با توجه به سیاق آیه - این است که منافقان پس از پیروزی کافران به آنان می گویند: در هنگامه جنگ ما بر شما استیلا داشتیم ولی شما را نکشتیم، بر این اساس جمله <نمنعکم من المؤمنین> به این معنا خواهد بود که بین شما و اهل ایمان حائل شدیم و نگذاشتیم آنان نیز به شما دسترسی پیدا کنند، تا پیروزی برای شما حاصل شد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 58 - 7

7 - پیمان شکنان و کسانی که در اندیشه شکستن پیمان های خویشند ، خائن و محروم از محبت خداوند هستند .

إن اللّه لایحب الخائنین

برداشت فوق بر این اساس است که جمله <إن اللّه . .. > تعلیل برای <فانبذ إلیهم> باشد ; یعنی کسانی که در صدد پیمان شکنی هستند، خائنند و چون خداوند خائنان را دوست ندارد، تو ای پیامبر(ص) موظف هستی معاهده آنان را لغو کنی تا راه برای نبرد با آنان باز شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 71 - 2

2 - اسیران جنگ بدر از خیانتکاران به دین خدا تا پیش از آن نبرد

و إن یریدوا خیانتک فقد خانوا اللّه من قبل

ص: 114

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 52 - 10

10- زنان اشراف مصر و متهم کنندگان یوسف ( ع ) به خیانت ، از زمره خائنان بودند .

أن الله لایهدی کید الخائنین

مصداق مورد نظر برای <الخائنین> زلیخا و زنان اشراف و نیز درباریانی می باشند که تصمیم به زندانی کردن یوسف(ع) گرفتند (ثم بدا لهم من بعد ما رأوا الأیات لیسجننه) آیه 35.

2- آمرزش خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 110 - 4

4 - خداوند آمرزنده گناه خیانتکاران و حامیان آنان ، در صورت استغفار و توبه

هأنتم هؤلاء . .. او یظلم نفسه ثم یستغفر اللّه یجداللّه غفوراً رحیماً

با توجه به آیات قبل می توان گفت از مصادیق مورد نظر برای <من یعمل سوءاً> خیانتکاران هستند و حامیان آنان از مصادیق <یظلم نفسه> می باشند.

3- اغواگری خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 113 - 7

7 - رهبران الهی در معرض توطئه و دسیسه های اغوا کننده از سوی خائنان

و لا تجدل عن الذین یختانون أنفسهم . .. و لولا فضل اللّه علیک و رحمته

4- توطئه خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 113 - 4،6،7

4 - دسیسه ها و صحنه سازی های خائنان ، خطری در جهت به انحراف کشیدن دستگاه قضایی

لتحکم بین الناس بما اریک اللّه . .. لهمت طائفه منهم ان یضلوک

آیه شریفه در حقیقت توصیه ای است به قاضیان که همواره مراقب توطئه گران و دسیسه بازان باشند تا مبادا آنان را به انحراف و خلاف حق بکشانند; چنانچه نسبت به پیامبر(ص) در قصه طعمه بن ابی ابیرق چنین پنداری را داشتند.

ص: 115

6 - فضل و رحمت الهی ، مانع تأثیر دسیسه و زمینه سازی های خائنان در قضاوت پیامبر ( ص )

لتحکم بین الناس . .. و لولا فضل اللّه علیک و رحمته لهمت طائفه منهم

7 - رهبران الهی در معرض توطئه و دسیسه های اغوا کننده از سوی خائنان

و لا تجدل عن الذین یختانون أنفسهم . .. و لولا فضل اللّه علیک و رحمته

5- حفظ منافع خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 105 - 19

19 - قضاوت و داوری های به دور از معیار های تبیین شده در قرآن و سنت ، تحکیم بخش اغراض و منافع خیانتکاران

إنّا انزلنا إلیک الکتب بالحق . .. بما اریک اللّه و لاتکن للخائنین خصیماً

6- حمایت از خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 105 - 16،17،18

16 - قاضی و دستگاه قضایی نباید در مسیر حمایت از خائنان قرار گیرد .

و لاتکن للخائنین خصیماً

<خصیم> به کسی گفته می شود که از ادعایی طرفداری می کند، و مراد از <خائنین>، به قرینه <لتحکم بین الناس>، کسانی هستند که در محضر قاضی مدعی امر باطل هستند و حق با طرف مقابل آنهاست.

17 - پشتیبانی و حمایت از خائنان ، حرام است .

و لاتکن للخائنین خصیماً

بنابر اینکه مراد از <خائنین> مطلق کسانی باشند که مرتکب خیانت شده اند، نه خصوص کسانی که در محاکم قضایی حاضر می شوند و مدعی امری باطل هستند.

18 - حمایت از خائنان ، انحراف از حق است .

إنّا انزلنا إلیک الکتب بالحق لتحکم . .. و لاتکن للخائنین خصیماً

جمله <و لا تکن . ..> بیان مصداقی از <بالحق> است. یعنی از مسائل حقی که خواست قرآن است، پرهیز کردن از حمایت خائنان می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 107 - 1،2،13

1 - هشدار خداوند به پیامبر ( ص ) در مورد دفاع از خائنان

لاتجدل عن الذین یختانون انفسهم

ص: 116

<جدال> هنگامی که به حرف <عن> متعدی شود، به معنای دفاع و طرفداری است.

2 - حرمت دفاع از خائن

و لاتجدل عن الذین یختانون انفسهم

13 - دفاع از خائنین ، خیانت و گناهی بزرگ است .

و لاتجدل عن الذین یختانون انفسهم إنّ اللّه لایحب من کان خواناً اثیماً

مراد از <خواناً اثیماً> می تواند قاضیانی باشد که از خیانتکاران دفاع می کنند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 109 - 1،2،3،4

1 - دفاع از خائن ، عملی نکوهیده و مورد توبیخ خداوند

هأنتم هؤلاء جدلتم عنهم فی الحیوه الدنیا

کلمه <هولاء>، اشاره به خیانتکاران است.

2 - در روز قیامت ، هیچکس توان دفاع از خائن را در برابر خداوند ندارد .

هأنتم هؤلاء جدلتم . .. فمن یجدل اللّه عنهم یوم القیمه

3 - تلاش برخی مسلمانان در صدر اسلام ، برای دفاع از خیانتکاران در پیشگاه پیامبر ( ص )

هأنتم هؤلاء جدلتم عنهم

با توجه به شأن نزول که در مورد ابن ابیرق و دیگران وارده شده است.

4 - تبرئه خیانتکاران در دنیا ، مانع گرفتاری آنان به عذاب اخروی نخواهد شد .

هأنتم هؤلاء جدلتم عنهم فی الحیوه الدنیا فمن یجدل اللّه عنهم یوم القیمه

7- خائنان اهل کتاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 75 - 6

6 - برخی از اهل کتاب ، تنها با اعمال زور و قدرت تن به بازگردانی امانت خواهند داد .

الاّ مادُمت علیه قائماً

جمله <مادمت . .. >، کنایه از مطلب فوق است.

8- خائنان به اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 74 - 9

9 - توبیخ منافقان ، به خاطر حرکت های خیانت آمیز علیه اسلام و پیامبر ( ص ) با وجود برخورداری از تفضلات خدا و رسولش

ص: 117

و ما نقموا إلا أن أغنیهم اللّه و رسوله من فضله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 32 - 5

5- مخالفت اهل کتاب با اسلام و پیامبر ( ص ) ، مخالفتی خائنانه و نه از روی جهل و بی خبری *

إنّ الذین کفروا و . .. من بعد ما تبیّن لهم الهدی

می توان گفت: مراد از <الذین کفروا. ..> به قرینه <تبیّن لهم الهدی> اهل کتاب است.

9- خائنان به محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 74 - 9

9 - توبیخ منافقان ، به خاطر حرکت های خیانت آمیز علیه اسلام و پیامبر ( ص ) با وجود برخورداری از تفضلات خدا و رسولش

و ما نقموا إلا أن أغنیهم اللّه و رسوله من فضله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 32 - 5

5- مخالفت اهل کتاب با اسلام و پیامبر ( ص ) ، مخالفتی خائنانه و نه از روی جهل و بی خبری *

إنّ الذین کفروا و . .. من بعد ما تبیّن لهم الهدی

می توان گفت: مراد از <الذین کفروا. ..> به قرینه <تبیّن لهم الهدی> اهل کتاب است.

10- خائنان به یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 52 - 10

10- زنان اشراف مصر و متهم کنندگان یوسف ( ع ) به خیانت ، از زمره خائنان بودند .

أن الله لایهدی کید الخائنین

مصداق مورد نظر برای <الخائنین> زلیخا و زنان اشراف و نیز درباریانی می باشند که تصمیم به زندانی کردن یوسف(ع) گرفتند (ثم بدا لهم من بعد ما رأوا الأیات لیسجننه) آیه 35.

ص: 118

11- خائنان در جهنّم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 162 - 12

12 - دوزخ ، جایگاه شوم ترک کنندگان جهاد ، خیانتکاران و آنانکه پیامبر ( ص ) را متّهم به خیانتکاری می کنند .

انّ الّذین تولّوا منکم . .. و ما کان لنبیّ ان یغلّ ... کمن بآء بسخط من اللّه و م

12- خائنان در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 161 - 6،7،8،11،16

6 - روز رستاخیز ، عرصه حشر خیانتکاران به همراه آنچه ( اموال و . . . ) در آن خیانت کرده اند .

و من یغلل یأت بما غلّ یوم القیمه

در برداشت فوق، <باء> در <بما غلّ>، باء مصاحبت گرفته شده است.

7 - تجسم رفتار ناپسند خیانتکاران در روز رستاخیز

و من یغلل یأت بما غلّ یوم القیمه

برخی برآنند که مراد از <ما غلّ>، آن مالی که در دنیا مورد خیانت واقع شده، نیست ; بلکه گناه خیانتکاری در قیامت تجسّم می یابد و خیانتکار همراه آن گناهِ مجسّم در صحنه قیامت حاضر می شود.

8 - رسوایی و مجازات خیانتکاران در قیامت

و من یغلل یأت بما غلّ یوم القیمه ثمّ توفّی کلّ نفس ما کسبت

11 - خیانتکاران ، دریافت کنندگان کامل ( بدون کم و زیاد ) جزای رفتار ناپسند خویش ، در روز رستاخیز

و من یغلل . .. ثمّ توفّی کلّ نفس ما کسبت و هم لایظلمون

16 - به مجازات رسیدن خیانتکاران در اموال امام در قیامت

و من یغلل یأت بما غلّ

امام صادق (ع): الغلول کلّ شیء غلّ عن الامام.

_______________________________

تفسیر عیاشی، ج 1، ص 205، ح 148 ; تفسیر برهان، ج 1، ص 324، ح 2.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 109 - 2،5،6

2 - در روز قیامت ، هیچکس توان دفاع از خائن را در برابر خداوند ندارد .

هأنتم هؤلاء جدلتم . .. فمن یجدل اللّه عنهم یوم القیمه

5 - دادخواهی خداوند از خیانت پیشگان در قیامت

فمن یجدل اللّه عنهم یوم القیمه

6 - در قیامت ، مانعی در برابر اجرای حکم الهی در مورد خائنان نخواهد بود .

ص: 119

فمن یجدل اللّه عنهم یوم القیمه ام من یکون علیهم وکیلا

13- خائنان گناهکار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 108 - 1

1 - خیانت پیشگان گنهکار ، علی رغم شرم از مردم ، از خدا شرم و پروایی ندارند .

یستخفون من الناس و لایستخفون من اللّه

چون <استخفاء> (پنهان سازی) از خداوند مقدور نیست تا نهی و یا مذمتی به فعل و یا ترک آن تعلق گیرد; بنابراین <استخفاء> می تواند کنایه از <استحیاء> (شرم کردن) باشد.

14- خائنان مکّار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 107 - 5

5 - خطر بهره برداری خیانتکاران نیرنگ باز از دستگاه قضایی در جهت خواسته های خویش

لتحکم بین الناس . .. و لاتجدل عن الذین یختانون انفسهم

15- خائنان و قاضی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 107 - 5

5 - خطر بهره برداری خیانتکاران نیرنگ باز از دستگاه قضایی در جهت خواسته های خویش

لتحکم بین الناس . .. و لاتجدل عن الذین یختانون انفسهم

16- خائنان و محمّد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 113 - 3،6،8

3 - تلاش گروهی از خائنان برای به اشتباه انداختن پیامبر ( ص ) ، در قضاوت

هانتم هؤلاء جدلتم عنهم فی الحیوه الدنیا . .. لهمت طائفه منهم ان یضلوک

اگر چه ظاهر جمله شرطیه <لولا . .. لهمت>، نفی تلاش است، ولی مراد از آن نفی تأثیر تلاش می باشد. یعنی تلاش آنان برای

ص: 120

لغزاندن پیامبر(ص)، هیچگونه اثری نداشت و گویا اصلا تلاشی در این جهت نکردند، این معنا با آیات قبل تأیید می شود.

6 - فضل و رحمت الهی ، مانع تأثیر دسیسه و زمینه سازی های خائنان در قضاوت پیامبر ( ص )

لتحکم بین الناس . .. و لولا فضل اللّه علیک و رحمته لهمت طائفه منهم

8 - کسانی که در صدد گمراه ساختن و به اشتباه انداختن پیامبر ( ص ) بودند ، تنها خود را به گمراهی و اشتباه افکندند .

لهمت طائفه منهم ان یضلوک و ما یضلون الا أنفسهم و ما یضرونک من شیء

17- خدا و مکر خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 52 - 9

9- خداوند نخواهد گذاشت مکر و حیله خیانتکاران به فرجام رسد و به ثمر نشیند .

و أن الله لایهدی کید الخائنین

18- ذلت خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 71 - 8،10

8 - ذلت و ناکامی ، فرجام خائنان به خدا

فقد خانوا اللّه من قبل فأمکن منهم

10 - علم و حکمت گسترده الهی ، پشتوانه وعده الهی به ناکامی خائنان به پیامبر ( ص ) و دین الهی

فقد خانوا اللّه من قبل فأمکن منهم و اللّه علیم حکیم

19- شکست خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 71 - 10

10 - علم و حکمت گسترده الهی ، پشتوانه وعده الهی به ناکامی خائنان به پیامبر ( ص ) و دین الهی

فقد خانوا اللّه من قبل فأمکن منهم و اللّه علیم حکیم

20- شکست مکر خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 121

8 - یوسف - 12 - 52 - 9،12

9- خداوند نخواهد گذاشت مکر و حیله خیانتکاران به فرجام رسد و به ثمر نشیند .

و أن الله لایهدی کید الخائنین

12- یوسف ( ع ) با تقاضای دادرسی درصدد بود به پادشاه مصر ثابت کند که خیانتکاران هرگز به پیروزی نمی رسند و مکرشان فرجامی ندارد .

ذلک لیعلم . .. أن الله لایهدی کید الخائنین

چنان چه گذشت عبارت <أن الله لایهدی . ..> عطف بر <أنی ...> است ; یعنی: <ذلک لیعلم أن الله ...>. این بدان خاطر بود که عزیز و یا پادشاه بداند که خداوند مکر خیانتکاران را به ثمر نمی نشاند.

21- صحنه سازی خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 113 - 4

4 - دسیسه ها و صحنه سازی های خائنان ، خطری در جهت به انحراف کشیدن دستگاه قضایی

لتحکم بین الناس بما اریک اللّه . .. لهمت طائفه منهم ان یضلوک

آیه شریفه در حقیقت توصیه ای است به قاضیان که همواره مراقب توطئه گران و دسیسه بازان باشند تا مبادا آنان را به انحراف و خلاف حق بکشانند; چنانچه نسبت به پیامبر(ص) در قصه طعمه بن ابی ابیرق چنین پنداری را داشتند.

22- عذاب اخروی خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 109 - 4

4 - تبرئه خیانتکاران در دنیا ، مانع گرفتاری آنان به عذاب اخروی نخواهد شد .

هأنتم هؤلاء جدلتم عنهم فی الحیوه الدنیا فمن یجدل اللّه عنهم یوم القیمه

23- عذاب خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 27 - 11

11- لحظه مرگ ، لحظه آغاز عذاب منافقان و خیانتکاران به اسلام

فکیف إذا توفّتهم المل-ئکه یضربون وجوههم و أدب-رهم

ص: 122

24- عقیده خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 108 - 2

2 - خیانت پیشگان گنهکار ، ناباور به نظارت و آگاهی خداوند بر اعمال انسانها

یستخفون من الناس و لایستخفون من اللّه

پنهان سازی از خداوند نامعقول است. بنابراین جمله < و لایستخفون من اللّه> می تواند اشاره به این معنا باشد که گناهکاران، در حقیقت خداوند را ناظر و آگاه به اعمال نمی دانند تا در صدد پنهان سازی اعمال ناروای خویش از او باشند.

25- فرجام خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 71 - 8

8 - ذلت و ناکامی ، فرجام خائنان به خدا

فقد خانوا اللّه من قبل فأمکن منهم

26- کفران خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 38 - 6

6 - خیانت کاران ناسپاس ، محروم از حمایت و محبت خداونداند .

إنّ اللّه لایحبّ کلّ خوّان کفور

27- کیفر خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 161 - 8

8 - رسوایی و مجازات خیانتکاران در قیامت

و من یغلل یأت بما غلّ یوم القیمه ثمّ توفّی کلّ نفس ما کسبت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 109 - 6

ص: 123

6 - در قیامت ، مانعی در برابر اجرای حکم الهی در مورد خائنان نخواهد بود .

فمن یجدل اللّه عنهم یوم القیمه ام من یکون علیهم وکیلا

28- مبغوضیّت خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 107 - 7

7 - خداوند ، خیانتکاران گناهکار را دوست ندارد .

إنّ اللّه لایحب من کان خواناً اثیماً

29- محرومیت خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 38 - 6

6 - خیانت کاران ناسپاس ، محروم از حمایت و محبت خداونداند .

إنّ اللّه لایحبّ کلّ خوّان کفور

30- محمد(ص) و خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 107 - 1

1 - هشدار خداوند به پیامبر ( ص ) در مورد دفاع از خائنان

لاتجدل عن الذین یختانون انفسهم

<جدال> هنگامی که به حرف <عن> متعدی شود، به معنای دفاع و طرفداری است.

31- مرگ خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 27 - 11

11- لحظه مرگ ، لحظه آغاز عذاب منافقان و خیانتکاران به اسلام

فکیف إذا توفّتهم المل-ئکه یضربون وجوههم و أدب-رهم

ص: 124

32- مؤاخذه خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 109 - 5

5 - دادخواهی خداوند از خیانت پیشگان در قیامت

فمن یجدل اللّه عنهم یوم القیمه

33- هشدار به خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 58 - 17

17 - هشدار خداوند به خیانتکاران در امانت و ستمگران در قضاوت

انّ اللّه . .. انّ اللّه کان سمیعاً بصیراً

ص: 125

5- خباثت

1- آثار خباثت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 125 - 14

14 - ضیق صدر و تهی بودن قلب از ایمان، نشانه غلبه پلیدی بر آن است.

کذلک یجعل الله الرجس علی الذین لا یؤمنون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 58 - 5

5 - پاکیزگی و خلوص از پلیدی ها ، زمینه بهره گیری وافر از فیض الهی و خبائث و ناخالصی ها ، مانع آن

و البلد الطیب . .. و الذی خبث لایخرج إلا نکداً

با توجه به ذیل آیه (لقوم یشکرون) و آیات پس از آن که برخورد انسانها را با رسالت انبیا تشریح می کند، معلوم می شود بیان زمین مستعد و برکتهای آن و زمین نامستعد و بی ثمری آن، در حقیقت ترسیم حالت انسانها و استعداد دریافت معارف الهی است. یعنی تشبیه انواع انسانهاست از نظر دریافت معارف به انواع زمینها و دریافت باران رحمت.

2- خباثت خوک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 173 - 3

3 - مردار ، خون ، گوشت خوک و حیوانی که برای بت ها ذبح شود ، یا به نام غیر خدا سر بریده شود ، از خوراکی های خبیث و پلید هستند .

کلوا من طیبت . .. إنما حرم علیکم المیته ... و ما أهل به لغیر اللّه

ص: 126

3- خباثت خون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 173 - 3

3 - مردار ، خون ، گوشت خوک و حیوانی که برای بت ها ذبح شود ، یا به نام غیر خدا سر بریده شود ، از خوراکی های خبیث و پلید هستند .

کلوا من طیبت . .. إنما حرم علیکم المیته ... و ما أهل به لغیر اللّه

4- خباثت ذبیحه بی بسمله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 173 - 3

3 - مردار ، خون ، گوشت خوک و حیوانی که برای بت ها ذبح شود ، یا به نام غیر خدا سر بریده شود ، از خوراکی های خبیث و پلید هستند .

کلوا من طیبت . .. إنما حرم علیکم المیته ... و ما أهل به لغیر اللّه

5- خباثت قربانی بت ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 173 - 3

3 - مردار ، خون ، گوشت خوک و حیوانی که برای بت ها ذبح شود ، یا به نام غیر خدا سر بریده شود ، از خوراکی های خبیث و پلید هستند .

کلوا من طیبت . .. إنما حرم علیکم المیته ... و ما أهل به لغیر اللّه

6- خباثت کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 125 - 15

15 - پلیدی بر کافران استیلا دارد.

یجعل الله الرجس علی الذین لا یؤمنون

ص: 127

7- خباثت متجاوزان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 58 - 9

9 - متجاوزان و فسادگران ، مانند سرزمین خبیث کم بهره از فیض الهی و انسانهایی بی ثمرند .

إنه لایحب المعتدین. و لاتفسدوا ... و الذی خبث

8- خباثت محرمات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 115 - 16

16- اضطرار ، از میان برنده ممنوعیت شرعی محرمات و نه قبح و خباثت واقعی آنها *

إنما حرّم علیکم المیته . .. فمن اضطرّ ... فإن الله غفور رحیم

تذکر به غفران و رحمت الهی، می تواند نشان دهنده بقای نوعی از قبح و خباثت در فعل حرام اضطراری باشد.

9- خباثت مردار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 173 - 3

3 - مردار ، خون ، گوشت خوک و حیوانی که برای بت ها ذبح شود ، یا به نام غیر خدا سر بریده شود ، از خوراکی های خبیث و پلید هستند .

کلوا من طیبت . .. إنما حرم علیکم المیته ... و ما أهل به لغیر اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 121 - 5

5 - حیوانی که با نام خدا ذبح نشود، مظهر فسق است.

و لا تأکلوا مما لم یذکر اسم الله علیه و إنه لفسق

مرجع ضمیر <إنه> می تواند <ما> در <مما لم یذکر> باشد در نتیجه حیوان ذبح شده بدون نام خدا، خود فسق است.

10- خباثت مفسدان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 128

6 - اعراف - 7 - 58 - 9

9 - متجاوزان و فسادگران ، مانند سرزمین خبیث کم بهره از فیض الهی و انسانهایی بی ثمرند .

إنه لایحب المعتدین. و لاتفسدوا ... و الذی خبث

11- خباثت موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 58 - 10

10 - پاکی طینت موجودات ، امری اصیل و خباثت آنها ، امری عرضی است . *

و البلد الطیب . .. و الذی خبث

توصیف زمین مستعد با وصف <الطیب> در مقابل توصیف زمین نامستعد با فعل <خبث>، می تواند اشاره به برداشت فوق داشته باشد. زیرا وصف دلالت بر ثبوت دارد و فعل حاکی از حدوث است.

12- نشانه های خباثت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 125 - 12

12 - ضیق صدر (تنگ دلی و حق ناپذیری) نشانه تسلط پلیدی بر آدمی است.

و من یرد أن یضله . .. کذلک یجعل الله الرجس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 58 - 7

7 - ثمربخشی فراوان ، نشانه طیب بودن و کم ثمری ، نشانه خباثت

و البلد الطیب یخرج نباته بإذن ربه و الذی خبث لایخرج إلا نکداً

خبایث

13- اجتناب از خبایث

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 100 - 4،7،10،17

4 - ضرورت پرهیز از فریفتگی و دلبستگی به اشیاء پلید و ناپاک علی رغم زیادی شگفت برانگیز آنها

لایستوی . .. و لو اعجبک کثره الخبیث

ص: 129

7 - لزوم رعایت تقوا با پرهیز از ناپاکی ها و گرایش به پاکیها

لایستوی الخبیث و الطیب . .. فاتقوا اللّه

10 - تنها خردمندان زمینه دار دوری جستن از ناپاکی ها و گرایش به پاکیها

لایستوی الخبیث و الطیب . .. فاتقوا اللّه یاولی الالبب

17 - پرهیز از پلید و ناپاک و گرایش به پاکی ها ، زمینه نیل به فلاح و رستگاری

لایستوی الخبیث و الطیب . .. لعلکم تفلحون

14- ارزش خبایث

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 100 - 1،3،5،8

1 - هرگز بد ها و ناپاک ها به ارزش مساوی با خوب ها و پاک ها نخواهند رسید .

قل لایستوی الخبیث و الطیب

3 - پاکی و ناپاکی از جمله ملاک های حرمت و حلیت اشیاء

لایستوی الخبیث و الطیب

5 - پاکی و ناپاکی از جمله ملاک های ارزشگذاری اشیاء

قل لایستوی الخبیث و الطیب و لو اعجبک کثره الخبیث

8 - تنها خردمندان ، دانا به نابرابری پاک و ناپاک و واقف به ارزش برتر پاکیهایند گرچه اندک باشد .

لایستوی الخبیث و الطیب . .. فاتقوا اللّه یاولی الالبب

توجه خطاب به صاحبان خرد با اینکه همگان وظیفه دار رعایت تقوا با گرایش به پاکیها و پرهیز از ناپاکیها هستند، می تواند اشاره به این باشد که شناخت پاکی از ناپاکی و درک ارزش برتر پاکیها هر چند از نظر مقدار اندک باشد، تنها از عهده صاحبان عقل و خرد ناب ساخته است.

15- استفاده از خبایث

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 168 - 14،16

14 - بهره گیری از محرمات و چیزی های پلید و ناپاک ، پیروی کردن از شیطان است .

کلوا مما فی الأرض حللا طیباً و لاتتبعوا خطوت الشیطن

16 - واداشتن مردم به استفاده از حرام ها و پلیدی ها و نیز بازداشتن آنان از نعمت های حلال ، نمودی از دشمنی شیطان با انسان است .

کلوا مما فی الأرض حللا طیباً و لاتتبعوا خطوت الشیطن إنه لکم عدو

ص: 130

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 169 - 11

11 - پرهیز از نعمت های حلال و طیب ، استفاده از پلیدی ها و حرام خواری ، از کار های بد و ناپسند است .

کلو مما فی الأرض حلالا طیباً . .. إنما یأمرکم بالسوء و الفحشاء

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 172 - 5

5 - استفاده از خوراکی های خبیث ( ناپاک و ناملایم با طبع ) حرام است .

کلوا من طیبت ما رزقنکم

16- استفاده مسیحیان از خبایث

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 157 - 19

19 - یهود و نصارا در پیش از اسلام ، مبتلا به بهره گیری از ناپاکی ها و پرهیز از برخی پاکی ها و پاکیزه ها

یحل لهم الطیبت و یحرم علیهم الخبئث

مراد از ضمیر <هم> در <لهم> و <علیهم> به قرینه <التوریه و الانجیل>، یهود و نصارا است.

17- استفاده یهود از خبایث

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 157 - 19

19 - یهود و نصارا در پیش از اسلام ، مبتلا به بهره گیری از ناپاکی ها و پرهیز از برخی پاکی ها و پاکیزه ها

یحل لهم الطیبت و یحرم علیهم الخبئث

مراد از ضمیر <هم> در <لهم> و <علیهم> به قرینه <التوریه و الانجیل>، یهود و نصارا است.

18- انفاق از خبایث

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 267 - 15

15 - انفاق از مال رَبَوی ، مصداقی برای انفاق از اموال خبیث و مورد نهی خداوند

و لا تیمّموا الخبیث

ص: 131

کان النّاس حین اسلموا عندهم مکاسب من الربا . .. فکان الرجل یتعمّدها من بین ماله فتصدّق بها فنهاهم اللّه عن ذلک ...

_______________________________

تفسیر عیاشی، ج 1، ص 149، ح 492 ; تفسیر برهان، ج 1، ص 255، ح 6 و 7.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 268 - 14

14 - انفاق نکردن و نیز انفاق از اموال خبیث ( غیر مرغوب ) ، از مصادیق فحشا و زشتی

انفقوا من طیّبات ما کسبتم . .. الشّیطان یعدکم الفقر و یأمرکم بالفحشاء

جمله <یأمرکم بالفحشاء>، تفسیری از وسوسه شیطان، مبنی بر ترک انفاق و نیز انفاق از مال خبیث است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 270 - 6

6 - ترک انفاق و یا انفاق را به ریا و منّت و آزار آلودن و نیز انفاق کردن از خبایث و عمل نکردن به نذر ، ستمگری است .

لا تبطلوا صدقاتکم بالمنّ و الاذی . .. انفقوا من طیّبات ... و ما للظالمین من انصا

19- تحریم خبایث

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 157 - 16،18

16 - حکم به حلّیت همه پاکیزه ها و تحریم همه ناپاکی ها ، از وظایف پیامبر ( ص ) و از اهداف رسالت اوست .

و یحل لهم الطیبت و یحرم علیهم الخبئث

18 - امر به معروف و نهی از منکر ، حلال دانستن پاکیزه ها و حرام شمردن ناپاکی ها ، از علامت های موجود در تورات و انجیل برای شناسایی پیامبر اسلام

الذی یجدونه . .. یأمرهم بالمعروف ... و یحل لهم الطیبت و یحرم علیهم الخبئث

جمله های <یأمرهم و . .. > حال برای ضمیر مفعولی در <یجدونه> است و لذا می رساند که مفاد این جمله ها به عنوان صفات پیامبر موعود در تورات و انجیل بیان شده است. بر این اساس می توان گفت که از اهداف بیان این ویژگیها در تورات و انجیل، راهنمایی اهل کتاب است به اموری که باید در شناسایی پیامبر موعود در نظر داشته باشند.

20- حرمت خبایث

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 4 - 5

5 - خوردن خبائث ، حرام است .

احل لکم الطیبت

ص: 132

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 157 - 17

17 - هر چیز طیب و پاکیزه ، حلال و هر چیز خبیث و ناپاک ، حرام است .

و یحل لهم الطیبت و یحرم علیهم الخبئث

21- عوامل تشخیص خبایث

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 100 - 9

9 - عقل و خرد ابزار شناخت پاکی ها و ناپاکی ها و دست یابی به ارزش برتر پاکیها

لایستوی الخبیث و الطیب . .. فاتقوا اللّه یاولی الالبب

22- گرایش به خبایث

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 100 - 12

12 - گرایش به ناپاکی ها و زشتی ها ، نشانه بی خردی و نادانی

لایستوی الخبیث و الطیب . .. فاتقوا اللّه یاولی الالبب

ص: 133

6- خبر

1- آثار اعتماد به خبر فاسق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 6 - 6،7

6 - اعتماد به خبر فاسق ، بدون تحقیق و بررسی ، دربردارنده خطر برای جامعه

أن تصیبوا قومًا بجه-له

7 - ترتیب اثر دادن به خبر فاسق ، بدون تحقیق و بررسی ، عملی جاهلانه و ندامت بار است .

أن تصیبوا قومًا بجه-له فتصبحوا علی ما فعلتم ن-دمین

2- آثار اهمیت خبر فاسق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 6 - 2

2 - وجوب بررسی صدق خبر فاسق ، منوط به مهم بودن آن است . *

إن جاءکم فاسق بنبإ فتبیّنوا

با توجه به این که <نبأ> به خبر مهم گفته می شود; می توان نتیجه گرفت که وجوب تبیّن در خصوص اخبار مهم است; نه در مورد مطلق خبر، هر چند ناچیز باشد.

3- آگاهی در نقل خبر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 134

1 - بقره - 2 - 133 - 18

18 - شرح و بیان وقایع ، باید از روی علم و آگاهی باشد .

أم کنتم شهداء إذ حضر یعقوب الموت

خداوند، ادعای یهود (وصیت یعقوب به ملازمت بر یهودیت) را با این جمله <أم کنتم . ..> (شما که حضور نداشتید ...) بی اساس دانسته است و این بدان معناست که: خبر و بیان وقایع باید از روی علم و آگاهی بوده تا شایسته پذیرش باشد.

4- بررسی خبر فاسق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 6 - 1

1 - مؤمنان ، موظف به بررسی درستی گزارش های شخص فاسق و اکتفا نکردن به صرف خبر دادن او

ی-أیّها الذین ءامنوا إن جاءکم فاسق بنبإ فتبیّنوا

5- بهترین خبر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 67 - 1،2

1 - رسالت پیامبراسلام و توحید الهی ، خبری پرفایده و بزرگ برای بشر

قل هو نبؤا عظیم

<نبأ> به خبری گفته می شود که دارای فایده بسیار باشد (مفردات راغب). در این که مقصود از این خبر چیست و ضمیر <هو> به چه چیز برمی گردد، میان مفسران چند دیدگاه وجود دارد: 1- برخی آن را رسالت انذارگری پیامبر(ص) و توحید الهی می دانند که در ضمن آیه قبل از آن یاد شده است. 2- برخی دیگر آن را مربوط به بحث معاد می شمرند که در ضمن آیات 49 تا 64 از آن یاد گردیده است. برداشت یاد شده مبتنی بر دیدگاه نخست است.

2 - قیامت و احوال خوبان و بدان و بهشتیان و دوزخیان ، خبری پرفایده و بزرگ

قل هو نبؤا عظیم

6- تبیین خبر های مفید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 67 - 5

5 - بیان اخبار و اطلاعات بزرگ و پرفایده ، بخشی از قلمرو موضوعات قرآن

قل هو نبؤا عظیم

ص: 135

7- حجیت خبر عادل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 6 - 3

3 - اخبار شخص عادل ، معتبر و بی نیاز از تبیّن و تفحّص

إن جاءکم فاسق بنبإ فتبیّنوا

وصف <فاسق>، می رساند که <فسق مخبر> علت اصلی وجوب تبیّن و تفحّص است. بنابراین هر جا که مخبر عادل باشد، خبرش معتبر و بی نیاز از تبیّن است.

8- حجیت خبر واحد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 122 - 16

16 - خبر واحد ، معتبر و حجت است .

لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم إذا رجعوا إلیهم لعلهم یحذرون

ترتیب اثر دادن جامعه به سخنان ارشادگران، مبتنی بر حجت بودن گفتار آنان است.

9- خبر از توحید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 67 - 4

4 - نقش حیاتی و سازنده اخبار و اطلاعات مربوط به توحید ، قیامت و رسالت پیامبراسلام برای بشر

قل هو نبؤا عظیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 68 - 1،3

1 - اخبار مهم و سودمند مربوط به توحید ، قیامت و رسالت پیامبراسلام ، از سوی مشرکان و کافران مورد بی اعتنایی و اعراض قرار می گرفت .

قل هو نبؤا عظیم . أنتم عنه معرضون

3 - اخبار مربوط به توحید ، قیامت و رسالت پیامبراسلام ، درخور تأمل و تفکر

هو نبؤا عظیم . أنتم عنه معرضون

ص: 136

محکوم کردن روی گردانی از اخبار بزرگ و سودمند مربوط به قیامت و. .. و بی اعتنایی به آنها، می رساند که انسان باید به تأمل و اندیشه در آنها بپردازد و از آنها روی گردانی نکند.

10- خبر از رسالت محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 67 - 4

4 - نقش حیاتی و سازنده اخبار و اطلاعات مربوط به توحید ، قیامت و رسالت پیامبراسلام برای بشر

قل هو نبؤا عظیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 68 - 1،3

1 - اخبار مهم و سودمند مربوط به توحید ، قیامت و رسالت پیامبراسلام ، از سوی مشرکان و کافران مورد بی اعتنایی و اعراض قرار می گرفت .

قل هو نبؤا عظیم . أنتم عنه معرضون

3 - اخبار مربوط به توحید ، قیامت و رسالت پیامبراسلام ، درخور تأمل و تفکر

هو نبؤا عظیم . أنتم عنه معرضون

محکوم کردن روی گردانی از اخبار بزرگ و سودمند مربوط به قیامت و. .. و بی اعتنایی به آنها، می رساند که انسان باید به تأمل و اندیشه در آنها بپردازد و از آنها روی گردانی نکند.

11- خبر از قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 67 - 4

4 - نقش حیاتی و سازنده اخبار و اطلاعات مربوط به توحید ، قیامت و رسالت پیامبراسلام برای بشر

قل هو نبؤا عظیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 68 - 1،3

1 - اخبار مهم و سودمند مربوط به توحید ، قیامت و رسالت پیامبراسلام ، از سوی مشرکان و کافران مورد بی اعتنایی و اعراض قرار می گرفت .

قل هو نبؤا عظیم . أنتم عنه معرضون

3 - اخبار مربوط به توحید ، قیامت و رسالت پیامبراسلام ، درخور تأمل و تفکر

ص: 137

هو نبؤا عظیم . أنتم عنه معرضون

محکوم کردن روی گردانی از اخبار بزرگ و سودمند مربوط به قیامت و. .. و بی اعتنایی به آنها، می رساند که انسان باید به تأمل و اندیشه در آنها بپردازد و از آنها روی گردانی نکند.

12- خبر فاسق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 6 - 5

5 - روحیه فسق ، دارای تأثیر منفی در تشخیص ها و گزارش های فرد فاسق *

إن جاءکم فاسق بنبإ فتبیّنوا

وصف <فاسق>، می رساند که عنوان فسق و روحیه بی پروایی فاسق، در ابعاد گفتاری و ادراکی وی تأثیر گذاشته و مانع از تشخیص درست و گزارش صحیح می باشد.

13- خبر ولید بن عقبه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 7 - 5

5 - تلاش برخی از مسلمانان ، برای واداشتن پیامبر ( ص ) به پذیرش خبر < ولید > *

و اعلموا أنّ فیکم رسول اللّه لو یطیعکم . .. لعنتّم

با توجه به ارتباط این آیه با آیه قبل و بنابر این که مراد از فاسق در آیه قبل ولید بن عقبه باشد، برداشت بالا به دست می آید.

14- خبر های آسمانی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 8 - 1،3

1 - شیاطین ، ناتوان از شنود اخبار آسمان

لایسّمّعون إلی الملإالأعلی

3 - شیاطین ، درصدد دست یابی به اطلاعات موجود در آسمان و اخبار مربوط به امور غیبی اهل زمین

لایسّمّعون إلی الملإالأعلی

بیش تر مفسران برآنند که گوش فرا دادن شیاطین به سخنان موجودات والامقامی چون فرشتگان، با هدف دست یابی به امور غیبی مربوط به اهل زمین و اطلاعات موجود در آسمان صورت می گیرد.

ص: 138

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 10 - 1

1 - برخی از شیاطین ، به صعود به آسمان نزدیک موفق شده و با سرعت و دزدانه به اطلاعات و اخبار ناچیزی دست خواهند یافت .

لایسّمّعون إلی الملإالأعلی . .. إلاّ من خطف الخطفه

<خَطِفَ> به معنای اختلاس و ربودن با سرعت است و <خطفه> - بر وزن <فعله> که دال بر <مرّه> است - مفعول مطلق و به معنای یک بار ربودن است. گفتنی است که در این آیه، کنایه از ربودنِ کم و ناچیز از اطلاعات و اخبار موجود در آسمان است.

15- خبر های غیبی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 8 - 6

6 - اطلاعات و اخبار غیبی مربوط به اهل زمین ، در اختیار فرشتگان آسمان قرار دارد .

لایسّمّعون إلی الملإالأعلی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - اعلی - 87 - 6 - 11

11 - وجود خبر های غیبی و پیشگویی از آینده ، در قرآن

فلاتنسی

16- خبر های مفید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 67 - 4

4 - نقش حیاتی و سازنده اخبار و اطلاعات مربوط به توحید ، قیامت و رسالت پیامبراسلام برای بشر

قل هو نبؤا عظیم

17- خبر هدهد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 22 - 2،3،5

2 - مبادرت هدهد به طرح دلیل غیبت خود و ارائه اطلاعات جدید به سلیمان ( ع )

ص: 139

فقال أحطت بما لم تحط به

3 - هدهد ، مدعی دستیابی به موضوعی خارج از قلمرو اطلاعات سلیمان

أحطت بما لم تحط به

<احاطه> در این جا کنایه از علم آمده است; یعنی، <علمت بما لم تعلم به; به چیزی دست یافتم که تو به آن دست نیافته ای>.

5 - هدهد ، پیامدار خبری بزرگ و قطعی از سرزمین < سبا > برای سلیمان ( ع )

و جئتک من سبإ بنبإ یقین

<نبأ> به خبر مهم و شنیدنی گفته می شود; یعنی، <برای تو از سبا خبری قطعی آورده ام که بسیار مهم و شنیدنی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 23 - 1

1 - اخبار هدهد از فرمانروایی یک زن بر مردم سرزمین سبا

إنّی وجدت امرأه تملکهم

<مُلْک> (مصدر <تملکهم>) به معنای حکومت و فرمانروایی است; یعنی، زنی را یافتم که بر آنان حکمرانی می کند.

18- زیان خبر فاسق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 6 - 8،10

8 - نقش ویرانگر منابع خبری فاسد ، در مناسبات و امنیت جوامع

إن جاءکم فاسق بنبإ . .. أن تصیبوا قومًا بجه-له

از تعلیل <أن تصیبوا قوماً بجهاله> و متفرع شدن آن بر فسق مخبر، مطلب بالا نتیجه گیری می شود.

10 - جامعه صدر اسلام در معرض خطر ، از ناحیه گزارش های برخی از افراد فاسق

إن جاءکم فاسق . .. أن تصیبوا قومًا بجه-له

با توجه به شأن نزول هایی که مفسران ذکر کرده اند، هشدار خداوند در آیه شریفه، هنگامی صورت گرفت که نشانه های خطر یاد شده در جامعه به نوعی رخ نموده بود.

19- شرایط بررسی خبر فاسق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 6 - 2

2 - وجوب بررسی صدق خبر فاسق ، منوط به مهم بودن آن است . *

إن جاءکم فاسق بنبإ فتبیّنوا

با توجه به این که <نبأ> به خبر مهم گفته می شود; می توان نتیجه گرفت که وجوب تبیّن در خصوص اخبار مهم است; نه در

ص: 140

مورد مطلق خبر، هر چند ناچیز باشد.

20- شرایط نقل خبر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 133 - 18

18 - شرح و بیان وقایع ، باید از روی علم و آگاهی باشد .

أم کنتم شهداء إذ حضر یعقوب الموت

خداوند، ادعای یهود (وصیت یعقوب به ملازمت بر یهودیت) را با این جمله <أم کنتم . ..> (شما که حضور نداشتید ...) بی اساس دانسته است و این بدان معناست که: خبر و بیان وقایع باید از روی علم و آگاهی بوده تا شایسته پذیرش باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 137 - 5

5 - انطباق دقیق با واقعیت و پرهیز از مبالغه، معیارهایی که باید در نقل خبر مراعات کرد.

زین لکثیر من المشرکین

21- شیوع خبر معجزه موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 39 - 5

5 - راه یافتن خبر معجزات موسی ( ع ) در میان توده مردم

و قیل للناس هل أنتم مجتمعون

خبر واحد

22- حجیت خبر واحد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 122 - 16

16 - خبر واحد ، معتبر و حجت است .

لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم إذا رجعوا إلیهم لعلهم یحذرون

ترتیب اثر دادن جامعه به سخنان ارشادگران، مبتنی بر حجت بودن گفتار آنان است.

ص: 141

7- خجلت

1- خجلت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 42 - 5

5 - انکار رسالت پیامبر اسلام ( ص ) ، موجب سرافکندگی و شرمساری در قیامت

یومئذ یودّ الذین کفروا و عصوا الرسول لو تسوّی بهم الارض

<الرسول> می تواند از باب تنازع، مفعول <کفروا> نیز باشد.

2- خجلت اخروی گناهکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 12 - 1

1 - ندامت و سرافکندگی مجرمان ، در صحنه قیامت ، منظره ای بس دیدنی و عبرت انگیز است .

و لو تری إذ المجرمون ناکسوا رءوسهم عند ربّهم

<نکس الرأس> به معنای <پایین انداختن سر از شرمندگی و خجالت> است. لازم به گفتن است که جواب <لو> محذوف بوده و آن، چیزی شبیه <لرأیتَ شیئاً عجیباً و هو...> است.

3- خجلت اخروی مکذبان لقاءالله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 12 - 3

ص: 142

3 - منکران لقاء اللّه در قیامت ، مردمانی سرافکنده و شرمسارند .

بل هم بلقاء ربّهم ک-فرون . .. و لو تری إذ المجرمون ناکسوا رءوسهم

4- خجلت در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 14 - 11

11 - سرافکندگی و شرمندگی ، از جمله عذاب های روز قیامت است .

و لو تری إذ المجرمون ناکسوا رءوسهم . .. فذوقوا بما نسیتم لقاء یومکم ه-ذا

<ه-ذا> می تواند مفعول فعل <ذوقوا> باشد و مشارالیه آن مضمون <ناکسوا رءوسهم. ..> باشد.

5- خجلت قوم ابراهیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 65 - 1

1- بت پرستان ، در برابر استدلال محکم ابراهیم ( ع ) بر بطلان شرک ، سر افکنده و شرمسار شدند .

ثمّ نکسوا علی رءوسهم

<نکس> به معنای قلب و برگرداندن قسمت بالای شیء به پایین و برعکس است. جمله <نکسوا علی رءوسهم> تمثیل (از نوع تشبیه معقول به محسوس) و کنایه از افرادی است که از شدت شرمساری و سر افکندگی، سر آنان به طرف پایین بدنشان قرار می گیرد.

6- خجلت کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 42 - 2،3،11

2 - شرمساری و رسوایی بی اندازه کافران به خدا و منکران معاد در قیامت

ماذا علیهم لو امنوا . .. یومئذ یودّ الذین کفروا ... لو تسوّی بهم الارض

به دلیل آیات گذشته، مراد از کفر، کفر به خدا و معاد است.

3 - صحنه شهادت پیامبر ( ص ) در قیامت ، موجب شرم و تأسف بی اندازه کافران

و جئنا بک علی هؤلاء شهیداً. یومئذ یودّ الذین کفروا ... لو تسوّی بهم الارض

<یومئذ> متعلق به <شهیداً> است. یعنی آن روز که پیامبر (ص) بر اعمال گواهی دهد.

11 - شرمساری و پشیمانی کافران در قیامت ، از کتمان حقانیت رسالت پیامبر ( ص )

ص: 143

و عصوا الرسول . .. و لا یکتمون اللّه حدیثاً

مصداق مورد نظر از کتمان حدیث در آیه شریفه، به دلیل <کفروا و عصوا الرسول>، کتمان حقّانیّت پیامبر (ص) است.

7- عوامل خجلت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 42 - 4،5

4 - عصیان از فرمان های پیامبر ( ص ) ، موجب سرافکندگی و شرمساری مرگبار در قیامت

و عصوا الرسول لو تسوّی بهم الارض

5 - انکار رسالت پیامبر اسلام ( ص ) ، موجب سرافکندگی و شرمساری در قیامت

یومئذ یودّ الذین کفروا و عصوا الرسول لو تسوّی بهم الارض

<الرسول> می تواند از باب تنازع، مفعول <کفروا> نیز باشد.

ص: 144

8- خداپرستان

1- خداپرستان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 12 - 16

16 - از تبار نیکان و خداپرستان بودن ، از فضایل و کمالات آدمی

و کانت من الق-نتین

2- استقامت خداپرستان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - کافرون - 109 - 5 - 6

6 - روی گردانی مردم از عبادت خداوند ، نباید تزلزلی در خداپرستان ایجاد کند .

و لا أنتم ع-بدون ما أعبد

جمله همخوان با <و لا أنتم عابدون> این بود که گفته شود: <ما أنا عابد>; تغییر آن تعبیر به فعل مضارع <أعبد>، برای تصریح به وضعیت آینده و نفی تزلزل در عبادت است.

خداپرستی

3- ادعای خداپرستی کافران صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - کافرون - 109 - 3 - 6

ص: 145

6 - کافران ، خود را در اقدام به خداپرستی - در صورت سازش پیامبر ( ص ) با آنان - پیش قدم معرفی کرده و زمان پیوستن پیامبر ( ص ) به آنان را ، پس از مرحله پیوستن خود به پیامبر ( ص ) قرار داده بودند .

لا أعبد ما تعبدون . و لا أنتم ع-بدون ما أعبد

در آیه قبل، پیامبر(ص) عبادت آینده خود از معبودهای مشرکان را منتفی دانست; ولی در این آیه، عبادت کنونی مشرکان از خداوند را نفی کرد. می توان گفت: اختلاف دو تعبیر - که از فعلی بودن آیه قبل و اسمی بودن این آیه استفاده می شود - ناظر به ترتیبی است که مشرکان برای توافق با پیامبر(ص)، پیشنهاد کرده بودند. آنان گفته بودند: یک سال ما بنده خدای تو می شویم; مشروط به این که سال بعد تو خدایان ما را پذیرا باشی.

4- اقوام پیشین و خداپرستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 10 - 22

22- اقوام کافر گذشته ، دعوت انبیا را به خداپرستی تلاشی برای خارج کردن معبودهایشان از صحنه می دانستند و با آن به مخالفت برمی خاستند .

تریدون أن تصدّونا عمّا کان یعبد ءاباؤنا

5- خداپرستی آزر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 27 - 4

4 - اعتقاد پدر و قوم ابراهیم ( ع ) به پرستش خداوند در کنار پرستش بت ها و عناصر بی جان

براء ممّا تعبدون . إلاّ الذی فطرنی

برداشت یاد شده، براین پایه استوار است که <إلاّ> در استثنای متصل به کار رفته باشد.

6- خداپرستی قوم ابراهیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 27 - 4

4 - اعتقاد پدر و قوم ابراهیم ( ع ) به پرستش خداوند در کنار پرستش بت ها و عناصر بی جان

براء ممّا تعبدون . إلاّ الذی فطرنی

برداشت یاد شده، براین پایه استوار است که <إلاّ> در استثنای متصل به کار رفته باشد.

ص: 146

7- خداپرستی قوم زکریا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 11 - 13

13- قوم زکریا ، مردمی خداپرست و اهل تسبیح و عبادت بودند .

فخرج علی قومه . .. أن سبّحوا

8- خداپرستی مریم(س)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 12 - 15

15 - مریم ( س ) ، از تبار طاعت پیشگان و از نسل نیکان و خداپرستان

و کانت من الق-نتین

برداشت یاد شده بدان احتمال است که <من> در <من القانتین> نشویه باشد; یعنی، مریم(س) برآمده از قانتان بود.

9- دعوت به خداپرستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 10 - 22

22- اقوام کافر گذشته ، دعوت انبیا را به خداپرستی تلاشی برای خارج کردن معبودهایشان از صحنه می دانستند و با آن به مخالفت برمی خاستند .

تریدون أن تصدّونا عمّا کان یعبد ءاباؤنا

10- شرایط خداپرستی کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - کافرون - 109 - 3 - 1

1 - برخی از کافرانِ عصر بعثت ، مدعی آمادگی برای عبادت خداوند ، در صورت اظهار آمادگی پیامبر ( ص ) برای عبادت معبود های آنان

و لا أنتم ع-بدون ما أعبد

خبر دادن پیامبر(ص) از سر سختی کافران - پس از نفی کوتاه آمدن خود - بیانگر آن است که کافران در صورت سازش پیامبر(ص) خود را برای عبادت خداوند آماده می خواندند.

ص: 147

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - کافرون - 109 - 5 - 2

2 - سازش خواهان کافر ، به رغم اظهار آمادگی برای پذیرش مشروط توحید ، هرگز اهل عبادت خداوند نبودند و حال و آینده آنان ، فرقی نمی کرد .

و لا أنتم ع-بدون ما أعبد

این آیه گرچه با آیه سوم، عبارتی یکسان دارد; ولی در زمان با آن متفاوت است. در آیه سوم - به قرینه آیه قبل از آن - مراد زمان آینده است; ولی در این آیه - به قرینه آیه قبل از این - مراد زمان حال است.

11- شرایط خداپرستی کافران صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - کافرون - 109 - 5 - 1

1 - برخی از کافران عصر بعثت ، آمادگی خود را برای عبادت خداوند به صورتی مشروط ، به پیامبر ( ص ) عرضه کردند .

و لا أنتم ع-بدون ما أعبد

12- فطرت خداپرستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 24 - 7

7 - گرایش به پرستش آفریدگار هستی ، گرایشی فطری و طبیعی

فصدّهم عن السبیل

<السبیل> (آن راه) اشاره به همان راه طبیعی و فطری دارد که راهی یگانه است و در صورت نبود مانعی در آن، انسان ها به خدای یگانه ره می برند و هدایت می یابند. همه انحراف ها نیز ناشی از موانعی است که شیطان در این طریق پدید می آورد.

ص: 148

9- خداترسان

1- آرامش اخروی خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 54 - 5

5 - بی قراران از خوف مقام پروردگار ، دارای آرامش و آسایش در نعمت های بهشت

و لمن خاف مقام ربّه جنّتان . .. متّک-ین علی فرش ... و جنی الجنّتین دان

2- آسایش اخروی خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 54 - 4،5

4 - شکوه ، جلال ، آسایش و تنعم ، جملگی جمع در بهشت خائفان از مقام پروردگار

و لمن خاف مقام . .. متّک-ین علی فرش ... و جنی الجنّتین دان

5 - بی قراران از خوف مقام پروردگار ، دارای آرامش و آسایش در نعمت های بهشت

و لمن خاف مقام ربّه جنّتان . .. متّک-ین علی فرش ... و جنی الجنّتین دان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 55 - 2

2 - آسایش ، تنعم و بهرهوری های خائفان مقام پروردگار در بهشت ، جلوه ای از ربوبیت عالی خداوند و نعمتی غیر قابل انکار و تکذیب

متّک-ین . .. فبأیّ ءالآء ربّکما تکذّبان

ص: 149

3- آمرزش خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 12 - 1

1 - خداترسان ، مشمول غفران عظیم خداوند و بهره مند از پاداش بزرگ او

إنّ الذین یخشون ربّهم بالغیب لهم مغفره و أجر کبیر

تنکیر <مغفره>; دلالت بر تعظیم دارد.

4- انذار از خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 45 - 3

3 - تنها کسانی هشدار ها و انذار های پیامبر ( ص ) را می پذیرند که دارای زمینه خشیت و هراس از گرفتاری های قیامت باشند .

إنّماأنت منذر من یخشیها

انذار پیامبر(ص)، همگانی است و به طایفه خاصی نظر ندارد; اختصاص آن به <من یخشاها>، ناظر به تأثیرپذیری آنان و سود نبردن دیگران است.

5- اهمیت شخصیت خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 9 - 3

3 - افراد خداترس و نگران از ناکامی در تزکیه و درست کاری ، سزاوار ارج نهادن و دریغ نداشتن راهنمایی و ارشاد از آنان

جاءک . .. و هو یخشی

6- اهمیت همنشینی با خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 10 - 4

4 - لزوم استقبال از همنشینی با خداترسان و دین پژوهان و پرهیز از بی اعتنایی به آنان

فأنت عنه تلهّی

ص: 150

7- ایمان خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 45 - 3

3 - تنها کسانی هشدار ها و انذار های پیامبر ( ص ) را می پذیرند که دارای زمینه خشیت و هراس از گرفتاری های قیامت باشند .

إنّماأنت منذر من یخشیها

انذار پیامبر(ص)، همگانی است و به طایفه خاصی نظر ندارد; اختصاص آن به <من یخشاها>، ناظر به تأثیرپذیری آنان و سود نبردن دیگران است.

8- باغهای اخروی خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 62 - 1،5

1 - خائفان مقام پروردگار ، علاوه بر دو بوستان بهشت ، از دو بوستان دیگر نیز برخوردارند .

و لمن خاف مقام ربّه جنّتان . .. و من دونهما جنّتان

واژه <دون> - در <من دونهما> - در صورتی که به معنای <غیر> باشد بیانگر برداشت بالا خواهد بود.

5 - < عن أبی جعفر ( ع ) قال : . . .و أمّا قوله < و من دونهما جنّتان > یقول من دونهما فی الفضل و لیس من دونهما فی القرب و هما لأصحاب الیمین و هی جنّه النعیم و جنّه المأوی . . . ;

از امام باقر(ع) روایت شده: . ..اما این قول خداوند <و من دونهما جنّتان> می فرماید: پایین تر از آن دو در فضیلت نه پایین تر در نزدیکی (مکانی) و آن دو بهشت برای اصحاب الیمین است و آن [معروف] به <جنّه النعیم> و <جنّه المأوی> می باشد>.

9- بهشت خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 62 - 1

1 - خائفان مقام پروردگار ، علاوه بر دو بوستان بهشت ، از دو بوستان دیگر نیز برخوردارند .

و لمن خاف مقام ربّه جنّتان . .. و من دونهما جنّتان

واژه <دون> - در <من دونهما> - در صورتی که به معنای <غیر> باشد بیانگر برداشت بالا خواهد بود.

10- پاداش اخروی خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 40 - 2

ص: 151

2 - خداترسان دور از هواپرستی با حضور در صحنه قیامت ، کردار خویش را به یاد آورده و جزای آن را خواهند دید .

یوم یتذکّر . .. و أمّا من خاف مقام ربّه و نهی النفس عن الهوی

11- پاداش خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 46 - 5

5 - بیمناکان از مقام پروردگار ، برخوردار از بهشتی در قبال عمل و بهشتی دیگر از فضل الهی *

و لمن خاف مقام ربّه جنّتان

طبق نظر برخی از مفسران، تثنیه آمدن <جنّتان> نظر به مطلب بالا دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 47 - 1

1 - پاداش بهشت به بیمناکان مقام پروردگار ، نعمتی انکارناپذیر و غیر قابل تکذیب

و لمن . .. جنّتان . فبأیّ ءالآء ربّکما تکذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 12 - 1

1 - خداترسان ، مشمول غفران عظیم خداوند و بهره مند از پاداش بزرگ او

إنّ الذین یخشون ربّهم بالغیب لهم مغفره و أجر کبیر

تنکیر <مغفره>; دلالت بر تعظیم دارد.

12- پاکی خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - اعلی - 87 - 14 - 2

2 - مردمان تذکّرپذیر و اهل خشیت ، انسان هایی پاک ، و رستگارند .

سیذّکّر من یخشی . .. قد أفلح من تزکّی

مصداق مورد نظر از <من تزکی> - به قرینه آیات پیشین - همان مصادیق <من یخشی> است.

ص: 152

13- پیروزی خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 52 - 1

1 - خداترسان تقوا پیشه و اطاعت کنندگان از خدا و رسول ، حتماً ظفرمند و کامیاب اند .

و من یطع اللّه و رسوله و یخش اللّه و یتّقه فأُول-ئک هم الفائزون

14- تذکر اخروی خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 40 - 2

2 - خداترسان دور از هواپرستی با حضور در صحنه قیامت ، کردار خویش را به یاد آورده و جزای آن را خواهند دید .

یوم یتذکّر . .. و أمّا من خاف مقام ربّه و نهی النفس عن الهوی

15- ترک اعراض از خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 10 - 4

4 - لزوم استقبال از همنشینی با خداترسان و دین پژوهان و پرهیز از بی اعتنایی به آنان

فأنت عنه تلهّی

16- تعدد باغهای اخروی خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 46 - 1

1 - بیمناکان دادگاه عدل الهی و حضور در محضر او ، برخوردار از دو بوستان

و لمن خاف مقام ربّه جنّتان

در صورتی که مراد از <مقام ربّه> محضر پروردگار در قیامت باشد، برداشت یاد شده به دست می آید.

17- تنزیه خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 153

20 - نازعات - 79 - 40 - 12

12 - خداترسان ، از دل بستگی شدید به دنیا مبرّا هستند .

و ءاثر الحیوه الدنیا . .. و أمّا من خاف مقام ربّه

18- حسن فرجام خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 22 - 18

18- آنان که از خدا ترسانند و از حساب سخت و ناگوار قیامت هراس دارند ، به فرجامی نیک خواهند رسید .

و یخشون ربهم و یخافون سوء الحساب . .. أُول-ئک لهم عقبی الدار

19- حق پذیری خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 18 - 9

9 - خداترسان و نمازگزاران ، بیشتر از دیگران ، حق پذیراند .

إنّما تنذر الذین یخشون ربّهم بالغیب و أقاموا الصلوه

20- خداترسان در بهشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 33 - 1،4

1 - بهشت ، از آن بیم دارندگان از خداوند در نهان

و أُزلفت الجنّه للمتّقین . .. من خشی الرحم-ن بالغیب

بنابراین که <بالغیب> متعلق به <خشی> باشد، برداشت بالا به دست می آید.

4 - بهشت پاداش آنان که با وجود محسوس نبودن خداوند ، همه جا وی را در نظر داشته و از او بیم دارند .

من خشی الرحم-ن بالغیب

بنابر این که <بالغیب> وصف برای <رحمان> باشد، برداشت بالا قابل استفاده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 46 - 2،4،5

2 - بیم دارندگان از گناه و مخالفت پروردگار ، بهره مند از دو بهشت

ص: 154

و لمن خاف مقام ربّه جنّتان

خوف از مقام پروردگار، می تواند کنایه از ترک گناه و پرهیز از مخالفت با فرمان پروردگار باشد. برداشت بالا بر پایه این احتمال است.

4 - بیمناکان از مقام پروردگار ، برخوردار از بهشتی مادی و بهشتی معنوی *

و لمن خاف مقام ربّه جنّتان

تثنیه آمدن <جنّتان> ممکن است اشاره به مطلب بالا داشته باشد; چه این که برخی از مفسران نیز بدان اشاره کرده اند.

5 - بیمناکان از مقام پروردگار ، برخوردار از بهشتی در قبال عمل و بهشتی دیگر از فضل الهی *

و لمن خاف مقام ربّه جنّتان

طبق نظر برخی از مفسران، تثنیه آمدن <جنّتان> نظر به مطلب بالا دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 50 - 2

2 - دو بهشت خائفان از خدا ، دارای تفاوت های بسیار و تنوع فراوان *

و لمن خاف . .. جنّتان ... ذواتا أفنان ... فیهما عینان تجریان

از این که پس از عبارت <و لمن خاف . .. جنّتان> اوصاف به گونه تثنیه آمده است، چنین استفاده می شود که تفاوت آن دو <جنّت> اعتباری نیست; بلکه آن چشمه ای دارد و این چشمه ای دیگر; به خصوص اگر <أفنان> به معنای <انواع> باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 51 - 1

1 - چشمه های جاری در بهشت خائفان ، نعمتی غیر قابل انکار و تکذیب ناپذیر

فیهما عینان تجریان . فبأیّ ءالآء ربّکما تکذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 54 - 4،5

4 - شکوه ، جلال ، آسایش و تنعم ، جملگی جمع در بهشت خائفان از مقام پروردگار

و لمن خاف مقام . .. متّک-ین علی فرش ... و جنی الجنّتین دان

5 - بی قراران از خوف مقام پروردگار ، دارای آرامش و آسایش در نعمت های بهشت

و لمن خاف مقام ربّه جنّتان . .. متّک-ین علی فرش ... و جنی الجنّتین دان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 55 - 2

2 - آسایش ، تنعم و بهرهوری های خائفان مقام پروردگار در بهشت ، جلوه ای از ربوبیت عالی خداوند و نعمتی غیر قابل انکار و تکذیب

متّک-ین . .. فبأیّ ءالآء ربّکما تکذّبان

ص: 155

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 41 - 1

1 - بهشت ، تنها جایگاه نهایی برای خداترسان رهیده از هوای نفس

فإنّ الجنّه هی المأوی

جمله <فإنّ الجنّه. ..> به دلیل وجود <ال> جنس در خبر، دلالت بر حصر دارد.

21- خداترسان در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 40 - 1،2

1 - حاضران در قیامت ، به دو دسته متمایزِ طغیان گران و خداترسان دور از هوا و هوس ، تقسیم خواهند شد .

فأمّا من طغی . .. و أمّا من خاف مقام ربّه

در ترکیب آیات حاضر، گفته شده است که جمله <فإذا جاءت الطامّه الکبری> حاوی ادات شرط و فعل شرط است و تقسیم حاضران به دو دسته - که از جملات <فأمّا من طغی. .. و أمّا من خاف...> استفاده می شود - جزای آن است.

2 - خداترسان دور از هواپرستی با حضور در صحنه قیامت ، کردار خویش را به یاد آورده و جزای آن را خواهند دید .

یوم یتذکّر . .. و أمّا من خاف مقام ربّه و نهی النفس عن الهوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 38 - 2

2 - انسان های پاک ، تذکّرپذیر ، هدایت جو و خداترس ، در قیامت چهره ای نورانی خواهند داشت .

لعلّه یزّکّی . أو یذّکّر ... جاءک یسعی . و هو یخشی ... وجوه یومئذ مسفره

22- خداترسان و انذارهای محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 18 - 7

7 - انذار ها و اخطار های پیامبر ( ص ) ، تنها در خداترسان و بر پادارندگان نماز مؤثر بوده است .

إنّما تنذر الذین یخشون ربّهم بالغیب و أقاموا الصلوه

23- خداترسان و دنیاطلبی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 156

20 - نازعات - 79 - 40 - 12

12 - خداترسان ، از دل بستگی شدید به دنیا مبرّا هستند .

و ءاثر الحیوه الدنیا . .. و أمّا من خاف مقام ربّه

24- رستگاری خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - اعلی - 87 - 14 - 2

2 - مردمان تذکّرپذیر و اهل خشیت ، انسان هایی پاک ، و رستگارند .

سیذّکّر من یخشی . .. قد أفلح من تزکّی

مصداق مورد نظر از <من تزکی> - به قرینه آیات پیشین - همان مصادیق <من یخشی> است.

25- زمینه ترس خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - اعلی - 87 - 10 - 6

6 - عاقبت اندیشان و اهل خشیت ، تأثیرپذیر از تذکرات و پند های قرآن

فذکّر . .. سیذّکّر من یخشی

26- سعادت خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - اعلی - 87 - 11 - 5

5 - خداترسان و پندپذیران ، سعادتمنداند .

سیذّکّر من یخشی . و یتجنّبها الأشقی

این آیه با آیه قبل، دارای <احتباک> (از وجوه بلاغت) است; یکی از <خشیت> سخن گفته و دیگری از <شقاوت> و بیان نقطه مقابل هر یک را به قرینه بودن دیگری موکول کرده است; بدین معنا که اهل خشیت، نقطه مقابل <شقاوت>; یعنی، سعادت را دارند و اهل <شقاوت> گرفتار نقطه مقابل <خشیت>; یعنی، گستاخی هستند.

27- سهولت تعلیم خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 157

20 - اعلی - 87 - 10 - 4

4 - آگاه ساختن اهل خشیت به معارف قرآن ، آسان و بی نیاز از تحمل رنج و ناراحتی است .

سنقرئک . .. و نیسّرک للیسری . فذکّر ... سیذّکّر من یخشی

28- شکوه اخروی خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 54 - 4

4 - شکوه ، جلال ، آسایش و تنعم ، جملگی جمع در بهشت خائفان از مقام پروردگار

و لمن خاف مقام . .. متّک-ین علی فرش ... و جنی الجنّتین دان

29- صورت اخروی خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 38 - 2

2 - انسان های پاک ، تذکّرپذیر ، هدایت جو و خداترس ، در قیامت چهره ای نورانی خواهند داشت .

لعلّه یزّکّی . أو یذّکّر ... جاءک یسعی . و هو یخشی ... وجوه یومئذ مسفره

30- عبرت پذیری خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 26 - 2

2 - تنها خداترسان از هلاکت و مجازات فرعون پند می گیرند و خود رااز گرفتاری به فرجامی نظیر آن برحذر می دارند .

إنّ فی ذلک لعبره لمن یخشی

مراد از خشیت در <یخشی>، می تواند خشیت از خداوند باشد، جمله <و أهدیک إلی ربّک فتخشی> (در آیات پیشین) مؤید این احتمال است. اختصاص یافتن <عبرت> به <من یخشی> - با آن که هلاکت فرعون برای همگان درس عبرت است - بیانگر این نکته است که تنها، خداترسان از این عبرت بهره می گیرند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - اعلی - 87 - 10 - 6

6 - عاقبت اندیشان و اهل خشیت ، تأثیرپذیر از تذکرات و پند های قرآن

فذکّر . .. سیذّکّر من یخشی

ص: 158

31- علایق خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 56 - 4

4 - بهشتیان و خداترسان ، مجذوب همسران بهشتی خود

فیهنّ ق-صرت الطرف

مقصود از <طرف> می تواند نگاه همسران زنان بهشتی باشد; یعنی، زنان بهشتی چنان جذاب اند که نظر و چشم دیگران (همسران) را به خود مشغول می دارند.

32- فرجام اخروی خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 41 - 1

1 - بهشت ، تنها جایگاه نهایی برای خداترسان رهیده از هوای نفس

فإنّ الجنّه هی المأوی

جمله <فإنّ الجنّه. ..> به دلیل وجود <ال> جنس در خبر، دلالت بر حصر دارد.

33- فضایل خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 33 - 1

1 - بهشت ، از آن بیم دارندگان از خداوند در نهان

و أُزلفت الجنّه للمتّقین . .. من خشی الرحم-ن بالغیب

بنابراین که <بالغیب> متعلق به <خشی> باشد، برداشت بالا به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 46 - 1،2،4،5

1 - بیمناکان دادگاه عدل الهی و حضور در محضر او ، برخوردار از دو بوستان

و لمن خاف مقام ربّه جنّتان

در صورتی که مراد از <مقام ربّه> محضر پروردگار در قیامت باشد، برداشت یاد شده به دست می آید.

2 - بیم دارندگان از گناه و مخالفت پروردگار ، بهره مند از دو بهشت

ص: 159

و لمن خاف مقام ربّه جنّتان

خوف از مقام پروردگار، می تواند کنایه از ترک گناه و پرهیز از مخالفت با فرمان پروردگار باشد. برداشت بالا بر پایه این احتمال است.

4 - بیمناکان از مقام پروردگار ، برخوردار از بهشتی مادی و بهشتی معنوی *

و لمن خاف مقام ربّه جنّتان

تثنیه آمدن <جنّتان> ممکن است اشاره به مطلب بالا داشته باشد; چه این که برخی از مفسران نیز بدان اشاره کرده اند.

5 - بیمناکان از مقام پروردگار ، برخوردار از بهشتی در قبال عمل و بهشتی دیگر از فضل الهی *

و لمن خاف مقام ربّه جنّتان

طبق نظر برخی از مفسران، تثنیه آمدن <جنّتان> نظر به مطلب بالا دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 62 - 1

1 - خائفان مقام پروردگار ، علاوه بر دو بوستان بهشت ، از دو بوستان دیگر نیز برخوردارند .

و لمن خاف مقام ربّه جنّتان . .. و من دونهما جنّتان

واژه <دون> - در <من دونهما> - در صورتی که به معنای <غیر> باشد بیانگر برداشت بالا خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 26 - 2

2 - تنها خداترسان از هلاکت و مجازات فرعون پند می گیرند و خود رااز گرفتاری به فرجامی نظیر آن برحذر می دارند .

إنّ فی ذلک لعبره لمن یخشی

مراد از خشیت در <یخشی>، می تواند خشیت از خداوند باشد، جمله <و أهدیک إلی ربّک فتخشی> (در آیات پیشین) مؤید این احتمال است. اختصاص یافتن <عبرت> به <من یخشی> - با آن که هلاکت فرعون برای همگان درس عبرت است - بیانگر این نکته است که تنها، خداترسان از این عبرت بهره می گیرند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 41 - 1

1 - بهشت ، تنها جایگاه نهایی برای خداترسان رهیده از هوای نفس

فإنّ الجنّه هی المأوی

جمله <فإنّ الجنّه. ..> به دلیل وجود <ال> جنس در خبر، دلالت بر حصر دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 45 - 3

3 - تنها کسانی هشدار ها و انذار های پیامبر ( ص ) را می پذیرند که دارای زمینه خشیت و هراس از گرفتاری های قیامت باشند .

إنّماأنت منذر من یخشیها

انذار پیامبر(ص)، همگانی است و به طایفه خاصی نظر ندارد; اختصاص آن به <من یخشاها>، ناظر به تأثیرپذیری آنان و سود

ص: 160

نبردن دیگران است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 9 - 3

3 - افراد خداترس و نگران از ناکامی در تزکیه و درست کاری ، سزاوار ارج نهادن و دریغ نداشتن راهنمایی و ارشاد از آنان

جاءک . .. و هو یخشی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - اعلی - 87 - 10 - 1

1 - کسانی که عظمت خداوند را احساس کرده و از او هراس دارند ، در پذیرش موعظه های پیامبر ( ص ) درنگ نمی کنند .

سیذّکّر من یخشی

<خشیت> ترسی است که آمیخته با احساس عظمت باشد(مفردات راغب). <سیذّکّر> در اصل <سیتذکّر> بوده است و حرف <سین> در آن بر نبود تأنّی و تأخیر در پذیرش تذکر دلالت دارد.

34- مدح خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 35 - 3

3 - تمجید خداوند از دل هایی که با شنیدن نام او ، خشیت و ترس بر آنها عارض می شود .

الذین إذا ذکر اللّه وجلت قلوبهم

35- مصونیت اخروی خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 34 - 3

3 - بیم داران از خدا در دنیا ، ایمن از هر غم و اندوه ، در آخرت

من خشی الرحم-ن . .. ادخلوها بسل-م

36- مقامات خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 14 - 13

ص: 161

13- < عن إبن مسعود قال : لمّا نزلت . . . < یاأیها الذین آمنوا قوا أنفسکم و أهلیکم ناراً وقودهاالناس و الحجاره > تلا رسول الله ( ص ) علی أصحابه فخرّ فتی مغشیاً علیه . . . فبشّره النبی ( ص ) بالجنه فقال < ذلک لمن خاف مقامی و خاف وعید ;

ابن مسعود گفت: هنگامی که آیه <یاأیها الذین آمنوا قوا أنفسکم . ..> نازل شد، رسول خدا(ص) آن را برای اصحابش تلاوت کرد. پس جوانی بر زمین افتاد و از هوش رفت پس پیامبر(ص) او را به بهشت بشارت داد و فرمود:... ذلک لمن خاف مقامی و خاف وعید>.

37- نعمتهای اخروی خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 54 - 5

5 - بی قراران از خوف مقام پروردگار ، دارای آرامش و آسایش در نعمت های بهشت

و لمن خاف مقام ربّه جنّتان . .. متّک-ین علی فرش ... و جنی الجنّتین دان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 55 - 2

2 - آسایش ، تنعم و بهرهوری های خائفان مقام پروردگار در بهشت ، جلوه ای از ربوبیت عالی خداوند و نعمتی غیر قابل انکار و تکذیب

متّک-ین . .. فبأیّ ءالآء ربّکما تکذّبان

38- نورانیت اخروی خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 38 - 2

2 - انسان های پاک ، تذکّرپذیر ، هدایت جو و خداترس ، در قیامت چهره ای نورانی خواهند داشت .

لعلّه یزّکّی . أو یذّکّر ... جاءک یسعی . و هو یخشی ... وجوه یومئذ مسفره

39- ویژگیهای باغهای اخروی خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 50 - 1

1 - دو بوستان عطا شده به خداترسان ، دارای دو چشمه همیشه جاری

و لمن خاف . .. جنّتان ... فیهما عینان تجریان

ص: 162

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 52 - 1،2

1 - دو بوستان عطا شده به خداترسان ، دارای دو گونه متمایز از هر نوع میوه

فیهما من کلّ ف-کهه زوجان

2 - دو بوستان خائفان از خدا ، هر یک دارای میوه هایی مخصوص به خود و متمایز از دیگری *

فیهما من کلّ ف-کهه زوجان

برداشت یاد شده بدین احتمال است که <زوجان> به معنای وجود دو نوع در دو بهشت باشد که در هر بهشت یک نوع از هر میوه وجود داشته باشد.

40- هدایت پذیری خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - اعلی - 87 - 10 - 1

1 - کسانی که عظمت خداوند را احساس کرده و از او هراس دارند ، در پذیرش موعظه های پیامبر ( ص ) درنگ نمی کنند .

سیذّکّر من یخشی

<خشیت> ترسی است که آمیخته با احساس عظمت باشد(مفردات راغب). <سیذّکّر> در اصل <سیتذکّر> بوده است و حرف <سین> در آن بر نبود تأنّی و تأخیر در پذیرش تذکر دلالت دارد.

41- هدایت خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 9 - 3

3 - افراد خداترس و نگران از ناکامی در تزکیه و درست کاری ، سزاوار ارج نهادن و دریغ نداشتن راهنمایی و ارشاد از آنان

جاءک . .. و هو یخشی

42- همسران بهشتی خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 56 - 4

4 - بهشتیان و خداترسان ، مجذوب همسران بهشتی خود

فیهنّ ق-صرت الطرف

ص: 163

مقصود از <طرف> می تواند نگاه همسران زنان بهشتی باشد; یعنی، زنان بهشتی چنان جذاب اند که نظر و چشم دیگران (همسران) را به خود مشغول می دارند.

خداترسی

43- آثار خداترسی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 40 - 14

14 - خداترسی ، مانع هواپرستی است .

و أمّا من خاف مقام ربّه و نهی النفس عن الهوی

ترتیبی که در ذکر خداترسی و نهی از هوای نفس مراعات شده، حاکی از ترتّب حقیقی آن دو است.

44- ادعای خداترسی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حشر - 59 - 16 - 7

7 - شیطان ، مدعی خداترسی

قال . .. إنّی أخاف اللّه

45- خداترسی انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 14 - 11

11- انبیا به دلیل ترس از مقام خداوند از حمایت های خداوند برخوردار شدند .

فأوحی إلیهم ربّهم لنهلکنّ الظ-لمین . و لنسکننّکم الأرض ... ذلک لمن خاف مقامی و خ

46- خداترسی شیطان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حشر - 59 - 16 - 7

7 - شیطان ، مدعی خداترسی

قال . .. إنّی أخاف اللّه

ص: 164

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حشر - 59 - 17 - 2

2 - اظهار خداترسی و نیز تبرّی شیطان در قیامت از پیروان خویش ، بی ثمر در نجات او از کیفر اخروی

قال إنّی بریء منک إنّی أخاف اللّه . .. فکان ع-قبتهما أنّهما فی النار

47- خداترسی عبدالله بن ام مکتوم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 9 - 1،2

1 - ابن ام مکتوم مسلمانی خداترس بود و خطر محرومیت از تزکیه او را نگران ساخته بود .

و هو یخشی

حذف بعضی از قیدهای کلام، گاهی به منظور تعمیم است تا مخاطب احتمالات گوناگونی را مد نظر داشته باشد. متعلق <خشیت> در این آیه گویا به همین منظور ذکر نشده است تا احتمالاتی از قبیل ترس از خدا، نگرانی از سلب توفیق تزکیه، ترس از فرجام خویش و نظایر آن را در ذهن شنونده ترسیم کند.

2 - خداترسی و حالت خشیت ، برانگیزاننده ابن ام مکتوم برای حضور در مجلس پیامبر ( ص ) بود .

و أمّا من جاءک یسعی . و هو یخشی

48- خداترسی موحدان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 61 - 4

4 - موحدانِ بیمناک از پروردگار و روز قیامت ، پیشتاز در انجام کار های نیک

و هم لها س-بفون

<لها> متعلق به <سابقون> است که مفعول آن محذوف می باشد. پس تقدیر آن چنین می شود: <و هم سابقون غیرهم لها>. <سبق> به معنای پیشی گرفتن است.

ص: 165

10- خداشناسی

1- آثار خداشناسی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 55 - 2،9

2 - شناخت ربوبیت الهی ، مستلزم روی آوری انسان به دعا به درگاه اوست .

إن ربکم اللّه الذی . .. ادعوا ربکم تضرعاً

بیان ضرورت دعا پس از بیان ربوبیت خداوند و تدبیر جهان هستی از سوی او می تواند اشاره به برداشت فوق داشته باشد.

9 - توجه به ربوبیت خداوند ، برانگیزنده آدمی به دعا به درگاه او

ادعوا ربکم

هدف از بیان ربوبیت خدا به انسانها، در ضمن دعوت آنان به دعا به درگاه او، ایجاد انگیزه دعا در ایشان است. یعنی باور به ربوبیت خدا همان و روی آوری به درگاه او همان.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 56 - 7

7- هدایت و شناخت پروردگار ، موجب امیدواری به رحمت او و زداینده هرگونه یأس و ناامیدی

و من یقنط من رحمه ربّه إلاّ الضالّون

حضرت ابراهیم(ع) یأس از رحمت پروردگار را معلول گمراهی و نشناختن پروردگار دانست. بنابراین هدایت و شناخت پروردگار، می تواند موجب امیدواری به رحمت خدا و عامل از بین رفتن یأس شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 74 - 3

3 - معرفت درست در باره خدا ، زمینه ساز اعتقاد به قدرت و عزّت مطلق و نامحدود او

ما قدروا اللّه حقّ قدره إنّ اللّه لقویّ عزیز

ص: 166

2- آثار خداشناسی ناقص

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 74 - 1

1 - شرک ، اندیشه ای است برخاسته از عدم شناخت درست خدا .

ما قدروا اللّه حقّ قدره

<قدر> (مصدر <قدروا>) به معنای اندازه گرفتن است. ضمیر فاعل در <قدروا>، به مشرکان بازمی گردد و <حق قدره> مفعول مطلق برای <قدروا> می باشد; یعنی، آنان که تدبیر امور جهان و از جمله انسان را در اختیار خدایان دیگری می پندارند، خدا را آن گونه که هست نشناخته و گمان می کردند که خدا به تنهایی نمی تواند همه هستی را اداره کند. ندانستید که خدا، نیرومند و شکست ناپذیر است.

3- آثار خداشناسی یعقوب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 86 - 14

14- معرفت ویژه یعقوب ( ع ) نسبت به خداوند و صفات او ، دلیل تضرعش به درگاه او و شکایت نبردنش به غیر او .

إنما أشکوا بثّی و حزنی إلی الله و أعلم من الله ما لاتعلمون

جمله <أعلم من الله> به منزله تعلیل برای <إنما أشکوا . ..> است ; یعنی ، دلیل اینکه من فقط به خدا شکایت می برم [و شما این گونه نیستید] آن است که من از صفات و ویژگیهای خدا ، چیزهایی را می دانم که شما نمی دانید.

4- اهتمام یوسف(ع) به خداشناسی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 37 - 3

3- یوسف ( ع ) با اشاره به خدادادی بودن دانش های ویژه اش ، هم بندان خویش را به شناخت ربوبیت خدا برانگیخت .

ذلکما مما علمنی ربی

از اهداف یوسف(ع) در بیان این حقیقت که <این دانش را پروردگارم به من آموخته است> آن است که: هم بندان زندانی خویش را با خدا و ربوبیت او آشنا کند. مخاطب قرار دادن آن دو نفر با حرف <کما> در <ذلکما> مؤید این هدف است.

ص: 167

5- اهمیت خداشناسی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 77 - 5

5- شناخت خداوند ( توحید ) و پندآموزی و درس گیری ، هدف و فلسفه نقل داستان ها و حوادث تاریخی در قرآن است .

و نبّئهم عن ضیف إبرهیم . .. إن فی ذلک لأی-ت للمتوسّمین ... إن فی ذلک لأیه للمؤمن

6- تعقل در خداشناسی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 67 - 19

19 - شناخت خردورزانه مبدأ و منت های آفرینش ( خدا و معاد ) ، فلسفه خلقت انسان

هو الذی خلقکم من تراب . .. لعلّکم تعقلون

برداشت بالا به خاطر این نکته است که آیه شریفه، در صدد شناساندن خدا به عنوان مبدأ آفرینش انسان و مسأله معاد است که در آیه بعد از آن سخن به میان خواهد آمد (هو الذی یحیی و یمیت . ..).

7- توفیق خداشناسی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - حمد - 1 - 5 - 17

17 - شناخت ربوبیت خدا بر تمام هستی و باور به رحمانیت و رحیمیت او و مالکیتش بر روز جزا ، تنها با امداد الهی امکان پذیر است .

الحمد للّه رب العلمین . .. إیاک نستعین

شناخت ربوبیت خدا و . .. از تکالیفی است که می توان آن را از سوره حمد برداشت کرد. لذا آنها نیز متعلق <نستعین> می باشند; یعنی: نستعینک علی ان نعرف ربوبیتک و ... .

8- خداشناسی ابلیس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 76 - 10

10 - ابلیس ، آشنا به خدا و خالقیت او

خلقتنی من نار و خلقته من طین

ص: 168

9- خداشناسی اصحاب کهف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 13 - 8

8- شناخت ربوبیّت خداوند ، از عوامل ایمام اصحاب کهف بود .

ءامنوا بربّهم

10- خداشناسی اعراب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 1 - 12

12 - محبوبیّت و عظمت خداوند نزد همگان ، حتی اعراب در زمان جاهلیّت

و اتّقوا اللّه الّذی تسآءلون به

درخواست مردم از یکدیگر با نام خدا (تو را به خدا چنین کن)، که مفهوم جمله <تساءلون به> می باشد، نشانه محبوبیّت و عظمت نام خدا نزد مخاطبان است ; که از جمله مخاطبان، اعراب دوران جاهلیّت هستند.

11- خداشناسی اعضای بدن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 21 - 8،14

8 - اعضا و جوارح آدمی ، آگاه به وجود خداوند و قدرت و اقتدار او

قالوا أنطقنا اللّه الذی أنطق کلّ شیء

14 - آگاهی و شهادت اعضا و جوارح آدمی در قیامت به آفریدگاری خداوند و بازگشت همگان به سوی او

قالوا . .. و هو خلقکم أوّل مرّه و إلیه ترجعون

برداشت یاد شده مبتنی بر این نکته است که جمله <و هو خلقکم . ..> ادامه گفتار اعضا و جوارح انسان باشد.

12- خداشناسی انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 10 - 6

6- پی بردن از طریق پدیده ها به پدید آورنده ( برهان إنّْ ) ، از برهان های رسولان الهی برای اثبات وجود خداوند

أفی الله شکّ فاطر السموت و الأرض

ص: 169

نفی تردید از خالقیت خداوند نسبت به آسمانها و زمین، در حقیقت بدین جهت است که با توجه دادن مردم به پدیده بودن آسمانها و زمین، آنان واقف به نیازشان به پدید آورنده خواهند شد و این، عین استفاده از برهان إنّْ است.

13- خداشناسی انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 172 - 4،5،6،10

4 - هر انسانی در نشئه شهود به گونه ای محسوس ربوبیت و وحدانیت خداوند را دریافته است .

و أشهدهم علی أنفسهم ألست بربکم قالوا بلی

5 - خداوند پس از شناساندن خود به انسان ها از آنان خواست تا بر ربوبیت خدا و عبودیت خویش گواه باشند .

و أشهدهم علی أنفسهم ألست بربکم

6 - اعتراف انسان به ربوبیت خدا در نشئه شهود

ألست بربکم قالوا بلی

10 - هیچ انسانی در روز قیامت نمی تواند مدعی غفلت از ربوبیت خدا در حیات دنیوی خویش باشد .

أشهدهم علی أنفسهم . .. أن تقولوا یوم القیمه إنا کنا هذا غفلین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 173 - 1

1 - وجود نشئه شهود و آگاه شدن آدمی به ربوبیت و وحدانیت خدا در آن نشئه ، از میان برنده هر گونه عذر و بهانه ای برای روی آوری به شرک

و أشهدهم علی أنفسهم . .. أو تقولوا إنما أشرک ءاباؤنا

14- خداشناسی انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 106 - 13

13 - اتصاف خداوند به قدرتی فراگیر و مطلق ، امری روشن برای انسانها

ألم تعلم أن اللّه کل شیء قدیر

استفهام در جمله فوق استفهام تقریری است و این نوع استفهام در موردی به کار می رود که مخاطب مضمون جمله را پذیرفته و آن را باور دارد. از آنجا که مخاطب جمله فوق همه انسانها هستند; یعنی، <ألم تعلم أیها الأنسان>، معلوم می شود: همگان به قدرت مطلق خدا آگاه هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 170

1 - بقره - 2 - 107 - 2

2 - انحصار حاکمیت خداوند بر تمام هستی ، حقیقتی روشن برای همگان

ألم تعلم أن اللّه له ملک السموت و الأرض

استفهام تقریری در <ألم تعلم . ..> گویای برداشت فوق است. برای توضیح بیشتر به برداشت شماره 13 آیه قبل مراجعه شود.

15- خداشناسی اهل انطاکیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 15 - 7

7 - مردم انطاکیه ، به وجود خدا و رحمانیت او معتقد بودند . *

و ما أنزل الرحم-ن من شیء

تصریح مردم انطاکیه به صفت رحمانیت خدا حاکی از اعتقاد آنان به این حقیقت است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 23 - 9

9 - مردم انطاکیه ، به وجود خدا و رحمانیت او معتقد بودند . *

إن یردن الرحم-ن بضرّ

تصریح به صفت رحمانیت خدا از سوی مؤمن انطاکیه، می تواند حاکی از عقیده مردم آن دیار به این حقیقت باشد; زیرا اگر آنان بر این باور نبودند، استدلال به توانایی خداوند رحمان بر ضرر و گزند رساندن به انسان ها - به گونه ای که حتّی معبودها از دفع آن ناتوان باشند - بی معنا و غیر کافی بود.

16- خداشناسی اهل مدین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 84 - 7

7- مردم مدین ، به وجود خداوند معتقد بودند .

قال ی-قوم اعبدوا الله ما لکم من إل-ه غیره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 36 - 8

8 - مردم مدین ، به وجود خداوند معتقد بودند .

ی-قوم اعبدوا اللّه

از دعوت حضرت شعیب(ع)، به عبادت خدا، استفاده می شود که اصل وجود خدا، برای مردم مدین، مسلّم و مُحرَز بوده است.

ص: 171

17- خداشناسی اهل یقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 7 - 5

5- اهل یقین ، قادر به درک و شناخت ربوبیت یگانه خداوند بر نظام هستی

ربّ السموت و الأرض و ما بینهما إن کنتم موقنین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 4 - 1

1 - آفرینش انسان و سایر جانداران ، دربردارنده نشانه هایی از خداوند برای جویندگان یقین

و فی خلقکم و ما یبثّ من دابّه ءایت

18- خداشناسی برادران یوسف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 86 - 13

13- جهل و ناآگاهی فرزندان یعقوب به حقایقی درباره خداوند

و أعلم من الله ما لاتعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 91 - 7

7- یوسف ( ع ) و برادرانش به نقش بسزای خداوند در امور بشر و روند تاریخ ، معتقد بودند و بدان باور داشتند .

قد منّ الله علینا . .. لقد ءاثرک الله علینا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 96 - 15

15- جهل و ناآگاهی فرزندان یعقوب به حقایقی درباره خداوند

ألم أقل لکم إنی أعلم من الله ما لاتعلمون

ص: 172

19- خداشناسی بندگان خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 160 - 1

1 - تنها بندگان مخلَص خدا ، عارف به حق خدا و توصیف کننده شایسته او هستند .

سبح-ن اللّه عمّا یصفون . إلاّ عباد اللّه المخلصین

<إلاّ> استثنای منقطع و به معنای <ل-کن> است. مستثنی منه نیز در برداشت بالا، ضمیر فاعلی <یصفون> دانسته شده است. گفتنی است مقصود و معنای <مخلصین> این است: <الذین أخلصهم اللّه لنفسه و ولایته; کسانی که خداوند آنان را برگزیده و در اختیار خود گرفته و مطیع فرمان خویش ساخته است>.

20- خداشناسی پرندگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 19 - 6

6 - پرندگان ، دارای نوعی شعور و شناخت نسبت به انسان و خدا

و الطیر محشوره کلّ له أوّاب

21- خداشناسی جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 73 - 12

12 - ساحران در پاسخ فرعون ، خداوند را برتر از او و وصول به خدا را ، ارجمندتر از آسایش دنیوی و پاینده تر از زندگانی در دنیا معرفی کردند .

إنّما تقضی هذه الحیوه الدنیا . .. واللّه خیر و أبقی

22- خداشناسی جن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 31 - 3

3- اعتقاد جنیان قبل از رسالت پیامبر ( ص ) به وجود خداوند

أجیبوا داعی اللّه

در عبارت <أجیبوا داعی اللّه> اصل وجود خداوند در نظر جنیان، یقینی تلقی شده و از آنان خواسته شده است تا به پیامبری که به سوی خداوند دعوت می کند، ایمان آورند.

ص: 173

23- خداشناسی حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 86 - 8

8 - وجود نشانه های روشن و غیرقابل انکار الهی ، در نظام شب و روز برای جویندگان حقیقت

إنّ فی ذلک لأی-ت لقوم یؤمنون

عبارت <قوم یؤمنون>; یعنی، کسانی که دارای زمینه گرایش به حق اند و اگر حق را بیابند به آن ایمان می آورند.

24- خداشناسی در آفرینش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 84 - 2

2 - نظام طبیعت ، بستری مناسب برای خداشناسی و ره یافتن به توحید

قل لمن الأرض و من فیها

25- خداشناسی در انسان های نخستین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 19 - 5

5 - تاریخ شاهد دین داری و گرایش به خدا از روز آغازین پیدایش انسان

و ما کان الناس إلا أمه وحده فاختلفوا

26- خداشناسی در تاریخ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 59 - 6

6 - باور به وجود خداوند ، باوری ریشه دار در عمق تاریخ بشر

یقوم اعبدوا اللّه ما لکم من إله غیره

از اینکه نوح(ع)، قوم خویش را به عبادت خداوند دعوت کرد، معلوم می شود وجود خداوند برای آنان امری مسلم بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 174

6 - اعراف - 7 - 65 - 7

7 - باور به وجود خداوند ، باوری ریشه دار در تاریخ بشر

یقوم اعبدوا اللّه ما لکم من إله غیره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 73 - 7

7 - باور به وجود خداوند ، باوری ریشه دار در تاریخ بشر

قال یقوم اعبدوا اللّه ما لکم من إله غیره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 85 - 7

7 - باور به وجود خداوند ، باوری ریشه دار در تاریخ بشر

قال یقوم اعبدوا اللّه ما لکم من إله غیره

27- خداشناسی در طبیعت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 190 - 5،10،12

5 - آفرینش و پدیده های آن ، از منابع و زمینه های شناخت خداوند و صفات او

انّ فی خلق السّموات و الارض و اختلاف الّیل و النّهار لایات

10 - صاحبان خرد ناب ، تنها دریابندگان نشانه های الهی در آفرینش

انّ فی خلق السّموات . .. لایات لاولی الالباب

آیات الهی در آفرینش وجود دارد، چه صاحب خردی باشد و یا نباشد. بنابراین <لاولی الالباب>، ناظر به بهره مندی از آن آیات است. یعنی تنها خردمندان به نشانه بودن آنها پی می برند و دیگران از آن محرومند.

12 - اندیشه پیراسته از آلودگی ها و ناخالصی ها ، زمینه ساز درک آیات الهی در آفرینش

انّ فی خلق السّموات . .. لایات لاولی الالباب

28- خداشناسی شیطان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حشر - 59 - 16 - 8

8 - اعتراف شیطان به ربوبیت خداوند بر هستی

کمثل الشیط-ن إذ قال . .. إنّی أخاف اللّه ربّ الع-لمین

ص: 175

29- خداشناسی طبیعت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 74 - 9

9 - طبیعت و جهان مادی ، آشنا با خدا و آگاه به مقام الوهیت است .

و إن منها لما یهبط من خشیه اللّه

30- خداشناسی عاقلان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 4 - 9

9- تنها صاحبان عقل و فهم بر دریافت ربوبیت خدا و یکتایی او در تدبیر هستی توانایند .

إن فی ذلک لأی-ت لقوم یعقلون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 5 - 1،2،7

1 - رفت و آمد پی درپی شب و روز و تفاوت تدریجی ساعات آن دو ، نشانه وجود خداوند نزد اهل اندیشه و تفکّر

و اختل-ف الّیل و النهار و . .. ءای-ت لقوم یعقلون

<اختلاف. ..> ممکن است ناظر به آمد و شد روز و شب باشد. علاوه بر آن تغییر ساعات روز و شب در طی فصول سال را نیز افاده می کند. در برداشت بالا هر دو نکته مورد نظر است.

2 - ریزش باران از سمت آسمان و تأمین روزی خلق و حیات زمین در پرتو آن ، آیتی خداوندی برای خردورزان

و ما أنزل اللّه من السماء . .. ءای-ت

7 - نقش سازنده حرکت باد ها در شرایط زیستی زمین ، نشانه ای از خداوند برای اهل اندیشه

و تصریف الری-ح ءای-ت لقوم یعقلون

31- خداشناسی عقلی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 190 - 6،8

6 - استدلال بر شناخت صفات خداوند از طریق برهان < انّی >

انّ فی خلق السّموات و الارض و اختلاف الّیل و النّهار لایات

ص: 176

برهان <انّ> یا <انّی>، پی بردن از معلول به علت است و در آیه شریفه، پدیده ها و چگونگی آنها، که معلول خدا و صفات او هستند، نشانه و دلیل خداوند و صفات او معرّفی شده است.

8 - ارزش عقل و نقش آن در شناخت خداوند

لایات لاولی الالباب

<لبّ> به معنای عقل خالص و بدور از وهم و خیال است که از آن می توان به خرد ناب تعبیر کرد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 8 - 7

7 - عقل و دل ، دو ابزار کارآمد در وجود انسان برای دستیابی به معارف درست در باره خدا و صفات و افعال او

یج-دل فی اللّه بغیر علم و لا هدًی

32- خداشناسی فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 102 - 8

8- اعتقاد درونی فرعون به وجود پروردگاری برای آسمان ها و زمین *

قال لقد علمت ما أنزل ه-ؤلاء إلاّ ربّ السموت و الأرض

33- خداشناسی فرعونیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 131 - 7

7 - بیشتر فرعونیان ناآگاه به نقش اراده خداوند در ابتلای آنان به سختی ها و ناخوشایندیها

ألا إنما طئرهم عند اللّه و لکن أکثرهم لایعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 134 - 7

7- باور فرعونیان به وجود خدایی برای موسی ، مؤثر در جهان آفرینش و زندگی انسانها

ادع لنا ربک بما عهد عندک

ص: 177

34- خداشناسی فطری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 8 - 7

7 - عقل و دل ، دو ابزار کارآمد در وجود انسان برای دستیابی به معارف درست در باره خدا و صفات و افعال او

یج-دل فی اللّه بغیر علم و لا هدًی

35- خداشناسی قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 61 - 6

6- قوم ثمود ، به وجود خداوند معتقد بودند .

ی-قوم اعبدوا الله

36- خداشناسی قوم عاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 50 - 6

6- قوم عاد ، به وجود خداوند معتقد بودند .

قال ی-قوم اعبدوا الله ما لکم من إل-ه غیره

37- خداشناسی قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 26 - 5

5- قوم نوح ، پیش از پیامبری آن حضرت ، به وجود خداوند معتقد بودند .

أن لاتعبدوا إلاّ الله

چنان چه قوم نوح به وجود خداوند معتقد نبودند ، ضروری آن بود که آن حضرت نخستین سخنانش را به اثبات آفریدگار جهان اختصاص می داد و آن گاه مردمان را به پرستش او فرا می خواند.

ص: 178

38- خداشناسی کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 106 - 6

6 - خودشناسی و خداشناسی کافران در تنگنای عذاب جهنم

فی جهنّم خ-لدون . .. قالوا ربّنا غلبت علینا شقوتنا... ضالّین

39- خداشناسی کافران صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 43 - 7

7- کفرپیشگان عصر بعثت به خداوند اعتقاد داشته و شهادت او را پذیرا بودند .

قل کفی بالله شهیدًا بینی و بینکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - کافرون - 109 - 3 - 7

7 - کافران ، از معبود پیامبر ( ص ) ، شناخت نادرست و تصوری در حد معبود های خویش داشتند .

ما تعبدون . .. ما أعبد

کلمه <ما> در معنایی اعم از عاقل و غیر عاقل به کار می رود، به کار نبردن کلمه <من> - که تصریح به عاقل بودن است - به جهت بیان این نکته است که مشرکان، معبود پیامبر(ص) را در سطح معبودان خویش می پنداشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - کافرون - 109 - 5 - 7

7 - کافرانِ عصر بعثت ، از خداوند شناختی ناقص و در حد شناخت خدایان خویش داشتند .

و لا أنتم ع-بدون ما أعبد

کلمه <ما>، بیانگر برداشت یاد شده است.

40- خداشناسی کوه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 18 - 7

7 - کوه ها ، دارای نوعی شعور و شناخت نسبت به خداوند

یسبّحن بالعشیّ و الإشراق

ص: 179

خداشناسی گروههای نُه گانه قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 49 - 2،3

2 - فسادانگیزی گروه های نُه گانه مخالف صالح ، علی رغم اظهار اعتقادشان به خدا

یفسدون فی الأرض . .. قالوا تقاسموا باللّه

سوگند خوردن به خدا، حکایت از نوعی باور به خدا دارد.

3 - اعتقاد سطحی و تقلیدی به خدا ، بی تأثیر در صلاح و سازندگی انسان

یفسدون فی الأرض . .. قالوا تقاسموا باللّه

گروه های مزبور از یک سو به خدا سوگند می خورند و از سوی دیگر برای کشتن پیامبر خدا همدست می شوند و این نشانگر سطحی بودن ایمان آنان و بی ثمر بودن آن است.

41- خداشناسی متفکران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 3 - 7

7- تنها صاحبان فکر و اندیشه دلالت هستی ( زمین ، کوهها ، نهر ها و . . . ) را بر وجود خداوند و مدبّر بودن او درمی یابند .

إن فی ذلک لأی-ت لقوم یتفکرون

42- خداشناسی مخلصین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 160 - 1

1 - تنها بندگان مخلَص خدا ، عارف به حق خدا و توصیف کننده شایسته او هستند .

سبح-ن اللّه عمّا یصفون . إلاّ عباد اللّه المخلصین

<إلاّ> استثنای منقطع و به معنای <ل-کن> است. مستثنی منه نیز در برداشت بالا، ضمیر فاعلی <یصفون> دانسته شده است. گفتنی است مقصود و معنای <مخلصین> این است: <الذین أخلصهم اللّه لنفسه و ولایته; کسانی که خداوند آنان را برگزیده و در اختیار خود گرفته و مطیع فرمان خویش ساخته است>.

43- خداشناسی مردم مقارن بعثت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 180

10 - مریم - 19 - 88 - 2

2- شناخت مردم عصر بعثت از خداوند ، شناختی ضعیف و ناقص بود .

و قالوا اتّخذ الرحمن ولدًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 91 - 3

3- < رحمان > از اسامی و اوصاف خداوند ، و شناخته شده برای مردم عصر بعثت

أن دعوا للرحم-ن ولدًا

44- خداشناسی مسیحیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 116 - 3

3 - شناخت یهود و نصارا از خدا و صفات او ، شناختی ضعیف و ناقص

و قالوا اتخذ اللّه ولداً سبحنه

45- خداشناسی مسیحیان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 118 - 10

10 - ضعف بینش و شناخت یهود ، نصارا و مشرکان عصر بعثت ، درباره خداوند

و قال الذین لایعلمون لولا یکلمنا اللّه . .. کذلک قال الذین من قبلهم مثل قولهم

46- خداشناسی مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 57 - 2

2- مشرکان ، معتقد به وجود خداوند

و یجعلون لله البن-ت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 94 - 9

ص: 181

9- اصل وجود خدا و نیاز به رسالت ، امری پذیرفته شده حتی در بینش مشرکان

أبعث الله بشرًا رسولاً

از اینکه مشرکان به جای انکار اصل رسالت به استبعاد نبوت بشر پرداختند، می توان استفاده کرد که اصل رسالت و نبوت برای آنان، امری محرز بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 24 - 4

4 - اعتقاد مشرکان به وجود خداوند

أم یقولون افتری علی اللّه

از این که مشرکان می گفتند: پیامبر(ص) بر خدا دروغ بسته است، استفاده می شود که آنان اصل وجود خدا را پذیرفته بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 9 - 3

3 - نشانه های عزت ( قاهر بودن ) و دانایی آفریدگار جهان ، غیر قابل انکار ، حتی برای مشرکان

و لئن سألتهم . .. لیقولنّ خلقهنّ العزیز العلیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 28 - 5

5- اعتقاد مشرکان به حقیقتی برتر از معبود های خود ، به عنوان خدای هستی

اتّخذوا من دون اللّه قربانًا ءالهه

در معنای <قرباناً> و تقرب، این معنا نهفته است که باید طرفی وجود داشته باشد که به او تقرب جسته شود; یعنی، آلهه متعدد، تنها از آن جهت مورد پرستش قرار گرفته بودند که وسیله تقرب به خدای اصلی تلقی می شدند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 33 - 3

3- تردید مشرکان ، در امکان معاد ، در عین اعتقاد به وجود آفریدگار *

أوَلم یروا أنّ اللّه الذی خلق . .. بق-در علی أن یحیی الموتی

با توجه به این که مخاطب آیه شریفه، مشرکان است و اصل وجود خداوند مسلم شمرده شده و صرفاً برای امکان معاد، برهان آمده است; مطلب بالا استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حشر - 59 - 23 - 20

20 - مشرکان ، دارای پندار های نادرست و غلط از خداوند و صفات او

سبح-ن اللّه عمّا یشرکون

ص: 182

47- خداشناسی مشرکان جاهلیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 62 - 4

4- مشرکان دوران جاهلیت ، باورمند به خداوند علی رغم اسناد امور ناروا به او

و یجعلون لله ما یکرهون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 20 - 3

3 - مشرکان عرب جاهلی ، معتقد به خداوند رحمان و مرتبت والای او در مقایسه با دیگر خدایان

و قالوا لو شاء الرحم-ن ما عبدن-هم

از این که مشرکان، عبادت دیگر خدایان را در گرو مشیت خدای رحمان دانسته اند، مطلب بالا استفاده می شود.

48- خداشناسی مشرکان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 118 - 10

10 - ضعف بینش و شناخت یهود ، نصارا و مشرکان عصر بعثت ، درباره خداوند

و قال الذین لایعلمون لولا یکلمنا اللّه . .. کذلک قال الذین من قبلهم مثل قولهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 42 - 2

2 - باورداشت مشرکان صدراسلام ، به اصل وجود خدا و مقدس و محترم بودن او

و أقسموا باللّه جهد أیم-نهم

برداشت یاد شده از سوگند مشرکان به <اللّه> استفاده می شود.

49- خداشناسی مشرکان مقارن بعثت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 81 - 3،7

3 - باور مشرکان عصر بعثت به رحمانیت خدای هستی

قل إن کان للرحم-ن ولد

ص: 183

7 - شناخت مشرکان عصر پیامبر نسبت به خداوند با نام < رحمان >

قل إن کان للرحم-ن

50- خداشناسی مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 35 - 7

7- مشرکان مکه ، علی رغم عقیده به خدایان متعدد ، اظهار عقیده به خداوند کرده و قضای او را در عالم نافذ می دانستند .

و قال الذین أشرکوا لو شاء الله ما عبدنا من دونه من شیء

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 38 - 2

2- مشرکان مکه ، معتقد به وجود خداوند بودند .

و أقسموا بالله جهد أیم-نهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 52 - 10

10 - اعتقاد مشرکان مکه به وجود خداوند

إن کان من عند اللّه

از ظاهر جمله شرطیه بر می آید که اصل وجود خداوند برای مشرکان، مسلم بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 9 - 2

2 - مشرکان مکه ، با نبوت پیامبر ( ص ) و پیام توحیدی آن حضرت در ستیز بودند ، نه منکر وجود آفریدگار عزیز و دانای جهان .

و لئن سألتهم . .. لیقولنّ خلقهنّ العزیز العلیم

با توجه به آیات پیشین - که نوعی خطاب و عتاب نسبت به منکران پیامبر(ص) دارد - برداشت یاد شده به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 17 - 7

7 - مشرکان مکه ، خداوند را با نام < رحمان > می شناختند و یاد می کردند .

بما ضرب للرحم-ن مثلاً

بنابراین که واژه <رحمان> در آیه شریفه، به خاطر بار معنایی آن نیامده باشد; بلکه صرفاً نقل قول ساده ای از کلام عرب جاهلی باشد که به جای <اللّه> - یا هر صفت دیگر برای خداوند - کلمه <رحمان> را به کار می بردند.

ص: 184

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 87 - 1

1 - اعتقاد مشرکان مکه ، به خالقیت خداوند و توحید در آفرینش

و لئن سألتهم من خلقهم لیقولنّ اللّه فأنّی یؤفکون

از آیه شریفه استفاده می شود که شرک مشرکان، در ناحیه خالقیت خداوند نبوده است; بلکه آنان در ربوبیت، تدبیر، کارگشایی امور و وساطت برای تقرب به خدا، گرفتار شرک بوده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 8 - 2

2- مشرکان مکه ، معتقد به وجود خداوند و در تلاش برای انکار رسالت پیامبراکرم ( ص )

أم یقولون افتری-ه

اتهام افترا و کذب به پیامبر(ص) در زمینه آیات از سوی کافران، نمایانگر این حقیقت است که آنان، در بخشی از ادعاها و جوسازی های خویش، بر وجود خداوند صحه گذاشته بودند; لیکن رسالت پیامبر(ص) و آیات وحی را انکار می نمودند.

51- خداشناسی مصریان باستان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 31 - 26

26- مصریان زمان یوسف ( ع ) ، به خداوند و منزه بودن او ، معتقد بودند .

ح-ش لله

52- خداشناسی منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حشر - 59 - 13 - 5

5 - منافقان ، فاقد درک نسبت به مقام خداوند

لأنتم أشدّ رهبه فی صدورهم من اللّه ذلک بأنّهم قوم لایفقهون

53- خداشناسی موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 116 - 11

ص: 185

11 - همه موجودات ، برخوردار از آگاهی و شعور به مقام خداوند هستند .

کل له قنتون

جمع بستن کلمه قانت به وسیله <ون> حکایت از آن دارد که: موجودات آسمانها و زمین - در ارتباط با خداوند - از شعور و آگاهی برخوردار هستند; زیرا صفت مذکر آن گاه این گونه جمع بسته می شود که موصوف از صاحبان عقل و شعور باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 41 - 3،10

3 - تمامی موجودات با شعور آسمان ها و زمین ، معترف به وجود خداوند و تنزیه گوی او از هر گونه نقص و ناروایی

ألم تر أنّ اللّه یسبّح له من فی السم-وت و الأرض

10 - همه موجودات عالم ، آگاه به شایستگی خداوند برای نیایش و تسبیح

کلّ قد علم صلاته و تسبیحه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 53 - 11

11 - علم حضوری و شهودی تمامی موجودات ، نسبت به پروردگار

أَوَلم یکف بربّک أنّه علی کلّ شیء شهید

بنابراین که <شهید> به معنای مشهود باشد، برداشت یاد شده قابل استفاده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حشر - 59 - 24 - 11

11 - همه موجودات جهان ، دارای نوعی ادراک نسبت به مقام آفریدگار خویش

یسبّح له ما فی السم-وت و الأرض

چنانچه مراد از تسبیح، بیانی و گفتاری باشد - و نه صرفاً به زبان حال - برداشت بالا استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - جمعه - 62 - 1 - 3

3 - معرفت و شناخت خدا ، سرشته در ذات همه موجودات هستی

یسبّح للّه ما فی السم-وت و ما فی الأرض

برداشت یاد شده، مبتنی بر این نکته است که مراد از تسبیح در آیه شریفه، تسبیح نطقی باشد; نه تسبیح تکوینی

54- خداشناسی موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 14 - 5

ص: 186

5 - موسی ( ع ) پیش از نبوت و دریافت وحی نیز ، عارف به خداوند و پذیرای ربوبیت او بود .

إنّی أنا ربّک . .. إنّنی أنا اللّه لا إل-ه إلاّ أنا

دو جمله <إنّی أنا ربّک> و <إنّنی أنا اللّه> حکایت از آن دارد که موسی(ع) قبلاً این نام ها را می شناخته و بدان اعتقاد داشته است و در کوه طور به تطبیق <ربّ> و <اللّه> بر صاحب صدا پی برد.

55- خداشناسی مؤمن آل فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 34 - 18

18 - مؤمن آل فرعون ، برخوردار از معرفت عمیق نسبت به معارف الهی ( مانند خداشناسی ، معاد ، تاریخ و مسؤولیت پیامبران )

إنّی أخاف علیکم مثل یوم الأحزاب . .. یوم التناد ... کذلک یضلّ اللّه من هو مسرف م

56- خداشناسی مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 99 - 15

15 - مؤمنان دارای زمینه لازم برای درک آیات خداوند در طبیعت هستند.

و هو الذی أنزل . .. إن فی ذلکم لأیت لقوم یؤمنون

<ذلکم> اشاره به موارد مذکور در آیه، از قبیل نزول باران، رشد گیاهان، درختان میوه و تشابه و اختلاف آنها و . .. است.

57- خداشناسی مؤمنان در بهشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 10 - 5

5 - بهره مندی مؤمنان از کمال معرفت و شناخت خداوند در بهشت

جنت النعیم. دعویهم فیها سبحنک اللّهم

58- خداشناسی ناقص

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 17 - 21

21 - ادعای الوهیت برای غیر خدا ، نشانه ضعف شناخت نسبت به خداوند است .

ص: 187

الذین قالوا . .. و للّه ملک السموت و الارض

59- خداشناسی ناقص کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 22 - 4

4 - شناخت و درک ناقص کافران و مشرکان ، از گستره علم الهی

ظننتم أنّ اللّه لایعلم کثیرًا ممّا تعملون

60- خداشناسی ناقص مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 67 - 1

1 - مشرکان ، خدا را آن گونه که شایسته او است ، نشناخته و ارج ننهادند .

و ما قدروا اللّه حقّ قدره

بیشتر مفسران و اهل ادب جمله <و ما قدروا اللّه. ..> را به معنای <ما عرفوا اللّه> و <ما عظموا اللّه> معنا کرده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 22 - 4

4 - شناخت و درک ناقص کافران و مشرکان ، از گستره علم الهی

ظننتم أنّ اللّه لایعلم کثیرًا ممّا تعملون

61- خداشناسی ناقص یهود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 77 - 5

5 - یهودیان ، فاقد معرفت و شناخت لازم به خدا و صفات او

أو لایعلمون أن اللّه یعلم ما یسرون و ما یعلنون

62- خداشناسی نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 188

6 - اعراف - 7 - 62 - 12

12 - نوح ( ع ) ، آگاه به حقایقی پوشیده از مردم درباره خداوند

و أعلم من اللّه ما لاتعلمون

برداشت فوق بر این اساس است که <من اللّه> به معنای <درباره خدا> باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 33 - 9

9- پاسخ نوح ( ع ) به عذاب طلبی کفرپیشگان ، پاسخی آمیخته با درس توحید و خداشناسی بود .

فأتنا بما تعدنا . .. قال إنما یأتیکم به الله إن شاء و ما أنتم بمعجزین

63- خداشناسی هابیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 27 - 22

22 - هابیل ، انسانی خداشناس ، پرهیزگار ، آگاه به معارف الهی و برخوردار از ادب و منطق در روابط اجتماعی

قال انما یتقبل اللّه من المتقین

تصریح نکردن هابیل به بی تقوایی قابیل، حاکی از ادب اوست و تبیین علت پذیرش و رد اعمال، حاکی از اندیشه منطقی و آشنایی او با معارف الهی است.

64- خداشناسی یعقوب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 86 - 12

12- یعقوب ( ع ) حقایقی را درباره خدا و صفات او می دانست که بر دیگران پوشیده و مستور بود .

و أعلم من الله ما لاتعلمون

برداشت فوق ، بر این اساس است که <من الله> به معنای درباره خدا باشد. بر این اساس مراد از <ما لاتعلمون> صفات و ویژگیهای خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 96 - 13

13- یعقوب ( ع ) حقایقی را درباره خدا و صفات او می دانست که بر دیگران پوشیده و مستور بود .

ألم أقل لکم إنی أعلم من الله ما لاتعلمون

برداشت فوق بر این اساس است که <من الله> به معنای <درباره خدا> باشد. بر این اساس مقصود از <ما لاتعلمون> صفات و

ص: 189

ویژگیهای خداوند است.

65- خداشناسی یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 91 - 7

7- یوسف ( ع ) و برادرانش به نقش بسزای خداوند در امور بشر و روند تاریخ ، معتقد بودند و بدان باور داشتند .

قد منّ الله علینا . .. لقد ءاثرک الله علینا

66- خداشناسی یهود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 116 - 3

3 - شناخت یهود و نصارا از خدا و صفات او ، شناختی ضعیف و ناقص

و قالوا اتخذ اللّه ولداً سبحنه

67- خداشناسی یهود صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 118 - 10

10 - ضعف بینش و شناخت یهود ، نصارا و مشرکان عصر بعثت ، درباره خداوند

و قال الذین لایعلمون لولا یکلمنا اللّه . .. کذلک قال الذین من قبلهم مثل قولهم

68- دلایل خداشناسی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 10 - 6

6- پی بردن از طریق پدیده ها به پدید آورنده ( برهان إنّْ ) ، از برهان های رسولان الهی برای اثبات وجود خداوند

أفی الله شکّ فاطر السموت و الأرض

نفی تردید از خالقیت خداوند نسبت به آسمانها و زمین، در حقیقت بدین جهت است که با توجه دادن مردم به پدیده بودن آسمانها و زمین، آنان واقف به نیازشان به پدید آورنده خواهند شد و این، عین استفاده از برهان إنّْ است.

ص: 190

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 19 - 5

5- نگرش دقیق به آفرینش ، راهی برای شناخت آفریدگار عالم است .

ألم تر أن الله خلق السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 33 - 10

10- دریا ها ، رودخانه ها ، خورشید ، ماه و شب و روز ، هر کدام آیتی مستقل برای خداشناسی و برطرف کننده نیازی از نیاز های انسان

و سخ-ّر لکم الفلک . .. و سخ-ّر لکم الأنه-ر . و سخ-ّر لکم الشمس و القمر دائبین و

69- راههای خداشناسی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 242 - 5

5 - احکام الهی ، نشانه های خداوند برای شناخت او

یبیّن اللّه لکم ایاته

مراد از <آیات> (نشانه ها) احکام الهی است ; چون <کذلک> اشاره به احکام گذشته دارد; بنابراین هر حکم الهی، نشانی از او دارد.

70- روش خداشناسی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 10 - 4

4- توجه به مخلوق بودن پدیده های عالم ، تردیدی در وجود خداوند باقی نمی گذارد .

أفی الله شکّ فاطر السموت و الأرض

استفهام در آیه، انکاری است; بنابراین معنا چنین می شود: شکی در اینکه خداوند خالق آسمانها و زمین است، نیست و چون اینها پدیده هستند به پدید آورنده نیاز دارند. بنابراین با عنایت و توجه عقلی، شکی در وجود خداوند باقی نمی ماند.

71- روش خداشناسی فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 191

13 - قصص - 28 - 38 - 5

5 - مأموریت یافتن هامان از سوی فرعون ، به تهیه آجر و ساختن برجی بلند جهت تحقیق وی درباره خدای موسی

فأوقد لی ی-ه-م-ن علی الطین فاجعل لی صرحًا لعلّی أطّلع إلی إل-ه موسی

<صرح> به هر بنای بلند و برافراشته گفته می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 37 - 3،4،8،15

3 - فرعون ، مدعی شد که به منظور اطلاع یافتن از خدای موسی ( ع ) در آسمان ها ، فرمان ساختن بنای بلند و رصدخانه را صادر کرده است .

أسب-ب السم-وت فأطّلع إلی إل-ه موسی

4 - تصور نادرست فرعون ، از حقیقت خداوند و اعتقاد باطل وی به وجود او در آسمان ها و انحصار راه خدا شناسی در محسوسات

أسب-ب السم-وت فأطّلع إلی إل-ه موسی

از این که فرعون برای کسب اطلاع از خداوند، به کاوش در آسمان ها پرداخت، این مطلب به دست می آید که او خدا را موجودی می دانست که اولاً در آسمان ها جای دارد نه در زمین، ثانیاً از راه های محسوس آسمانی (أسباب السماوات) قابل شناخت است.

8 - ساختن بنای بلند و رصدخانه ، به منظور اطلاع یافتن از خدای موسی ( ع ) ، رفتار زشتی بود که فرعون آن را زیبا و آراسته می یافت .

ابن لی صرحًا . .. فأطّلع إلی إل-ه موسی ... و کذلک زیّن لفرعون سوء عمله

15 - کار ساز نبودن مکر و حیله فرعون در ساختن بنای بلند ، به بهانه اطلاع یافتن از خدای موسی ( ع ) و اثبات دروغ گو بودن او

ی-ه-م-ن ابن لی صرحًا. .. فأطّلع إلی إل-ه موسی... و ما کید فرعون إلاّ فی تباب

برداشت یاد شده به این خاطر است که از مصادیق اصلی <کید فرعون> ساختن بنای بلند می باشد.

72- زمینه خداشناسی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 97 - 18

18 - جامعه قوام یافته در پرتو تعالیم دین ، جامعه ای آماده برای شناخت خداوند و صفات او

قیماً للناس . .. یعلم ما فی السموت و ما فی الارض و إنّ اللّه بکل شیء علیم

برداشت فوق بر این اساس است که <ذلک> اشاره به <قیماً للناس> باشد. یعنی هدف از اینکه خداوند می خواهد جامعه انسانی دارای ثبات باشد این است که زمینه خداشناسی و علم انسانها به اسماء و صفات الهی فراهم آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 76 - 3

3- مطالعه در آثار گذشتگان و تمدن امت های پیشین و شناخت آنها ( باستان شناسی ) ، به منظور درس آموزی و خداشناسی ، امری شایسته و بایسته

ص: 192

فأخذتهم الصیحه . .. فجعلنا ع-لیها سافلها ... إن فی ذلک لأی-ت ... و إنها لبسبیل م

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 77 - 4

4- فراز های یاد شده از ماجرای قوم لوط در قرآن ، همگی پند دهنده و آموزنده درس های خداشناسی است .

و نبّئهم عن ضیف إبرهیم . .. إن فی ذلک لأی-ت للمتوسّمین ... إن فی ذلک لأیه للمؤمن

73- زمینه خداشناسی جن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - جن - 72 - 12 - 3

3 - نزول قرآن ، موجب معرفت جن نسبت به جایگاه خداوند در جهان هستی و شناخت موقعیت ضعیف و پوچ خود

و أنّا ظننّا أن لن نعجز اللّه فی الأرض و لن نعجزه هربًا

74- فطرت خداشناسی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 31 - 10

10 - < من زراره قال سألت أباجعفر ( ع ) من قول اللّه < حنفاء للّه غیر مشرکین به > ما الحنفیه قال : هی الفطره التی فطر الناس علیها ، فطر اللّه الخلق علی معرفته ;

زراره گوید: از امام باقر(ع) پرسیدم که[منظور از ]<حنفیت> در قول خداوند <حنفاء للّه غیر مشرکین به> چیست؟ فرمود: همان فطرتی است که خدا مردم را بر آن خلق کرده است. خدا خلق را بر معرفت خود، آفریده است>.

75- منشأ خداشناسی انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 172 - 7

7- آگاهی انسان در نشئه حجاب به ربوبیت خداوند ، برخاسته از آگاهی او در نشئه شهود است .

أشهدهم علی أنفسهم . .. أن تقولوا یوم القیمه إنا کنا هذا غفلین

<أن تقولوا . .. > به تقدیر <لام> و <لا>ی نافیه است. یعنی <لأن لا تقولوا> (ما مسأله اشهاد را عملی کردیم تا روز قیامت نگویید از ربوبیت خدا غافل بودیم.) این تعلیل می رساند که اگر مسأله اشهاد نبود، حجت بر انسانها تمام نبود و خداوند آنها را به خاطر غفلت از ربوبیتش مؤاخذه نمی کرد. از لوازم این معنا آن است که آگاهی بالفعل انسانها نسبت به خدا به خاطر مسأله اشهاد می

ص: 193

باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 173 - 3

3 - در صورتی که واقعه اشهاد و اقرار به ربوبیت خدا تحقق نمی یافت ، آدمیان در حیات دنیا به ربوبیت و وحدانیت خدا آگاه نمی شدند .

و أشهدهم علی أنفسهم . .. أو تقولوا إنما أشرک ءاباؤنا

خداجویی

76- آثار تداوم خداجویی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 33 - 7

7 - حفظ روحیه توبه و خداجویی تا پایان عمر ، شرط ره جویی به بهشت *

و أُزلفت الجنّه . .. و جاء بقلب منیب

تعبیر <جاء> می تواند اشاره به این نکته باشد که اگر کسی، برهه ای از عمر را با قلب منیب بگذراند; ولی آن را در نهایت از دست داده و نتواند آن را در صحنه قیامت به همراه آورد، برخوردار از بهشت نخواهد بود.

77- خداجویی بهشتیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 33 - 6

6 - تقواپیشگان و ره جویان به بهشت ، دارای قلبی خداجو و تائب

و أُزلفت الجنّه للمتّقین . .. و جاء بقلب منیب

78- خداجویی متقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 33 - 6

6 - تقواپیشگان و ره جویان به بهشت ، دارای قلبی خداجو و تائب

و أُزلفت الجنّه للمتّقین . .. و جاء بقلب منیب

ص: 194

79- فطرت خداجویی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 37 - 4

4 - خداجویی ، گرایش فطری در نهاد هر انسان است .

و إنّهم لیصدّونهم عن السبیل

از این مطلب که شیاطین مانع بازگشت اعراض کنندگان از یاد خدا هستند، استفاده می شود که انسان ها - حتی غافلان و حق گریزان - زمینه و تمایل به روی آوردن به سوی خدا را دارند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 119 - 4

4 - انسان ، بر فطرت خداجویی و مسیر حق پویی است .

لاتخذن من عبادک نصیباً مفروضاً. و لاضلنهم

گمراه کردن، که از جمله <لاضلنهم> استفاده می شود، باید مسبوق به هدایت باشد تا گمراه کردن صدق کند و هدایت مسبوق به گمراهی نسبت به تمامی انسانها هدایت فطری است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 67 - 2

2- تنگنا های زندگی و لحظه های خطرآفرین که هیچ امیدی به رهایی از آنها نیست ، بیدارگر فطرت خداجویی در نهاد انسان

و إذا مسّکم الضرّ . .. ضلّ من تدعون إلاّ إیّاه

ذکر گرفتاری در دریا در میان ابتلاهای فراوانی که ممکن است انسانها را گرفتار کند، به این جهت است که در تلاطم دریا امیدی برای نجات و رهایی نیست.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 65 - 4

4 - احساس خطر ، زمینه بیدار شدن فطرت خداجوی آدمی است .

فإذا رکبوا فی الفلک دعوا اللّه مخلصین له الدّین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 33 - 7

7 - فطرت خداجویی ، قوی ترین گرایش در وجود انسان ها است .

و إذا مسّ الناس ضرّ دعوا ربّهم منیبین إلیه

از این که انسان ها، در تماس با دشواری هاو مشکل ها، به خدا روی می آورند، نشان دهنده این گرایش قوی است.

ص: 195

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 3 - 13

13 - خداجویی ، امری نهفته در دل های مشرکان

أولیاء ما نعبدهم إلاّ لیقرّبونا إلی اللّه زلفی

از این که مشرکان هدف از پرستش معبودهایشان را، تقرب به خدا دانسته اند، می توان مطلب بالا را به دست آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 53 - 10

10 - خداجویی ، گرایش فطری انسان ها است .

سنریهم . .. و فی أنفسهم حتّی یتبیّن لهم أنّه الحقّ

برداشت یاد شده بر این اساس است که ضمیر <أنّه> به خدا بازگردد.

ص: 196

11- خدمات

1- اجاره خدمات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 32 - 11

11 - اجیر شدن و اجیر گرفتن و بهرهوری انسان ها از توان یکدیگر ، امری مجاز و مشروع

لیتّخذ بعضهم بعضًا سخریًّا

با توجه به واژه <سخریّاً> (استخدام شده) و این که خداوند آن را فلسفه عمل خویش قرار داده، مطلب بالا برداشت می شود.

2- خدمات اجتماعی مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 3 - 7

7 - رابطه با خدا ، اساس خدمات اجتماعی مؤمنان

الذین یقیمون الصلوه و یؤتون الزکوه

تقدم نماز (رابطه فرد با خدا) بر زکات می تواند ناظر به مطلب یاد شده باشد.

3- خدمات انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 21 - 19

19 - تأمین سعادت جامعه در پرتو ایمان ، خدمات انبیا و تلاش عدالتخواهان است .

ص: 197

انّ الّذین یکفرون . .. فبشّرهم بعذاب الیم

نبود ایمان، انبیا و مصلحان در جوامع موجب رنج و بدبختی است، معلوم می شود وجود آنها زمینه ساز سعادت خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 48 - 8

8 - ایمان و عمل شایسته و رسیدن به امنیت خاطر، دستاوردهای رسالت انبیا

و ما نرسل المرسلین إلا . .. فمن ءامن و أصلح فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون

4- خدمات جادوگران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 113 - 6

6 - خدمت فن سحر و ساحران به حکومت های باطل

و جاء السحره فرعون

5- خدمات عدالتخواهان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 21 - 19

19 - تأمین سعادت جامعه در پرتو ایمان ، خدمات انبیا و تلاش عدالتخواهان است .

انّ الّذین یکفرون . .. فبشّرهم بعذاب الیم

نبود ایمان، انبیا و مصلحان در جوامع موجب رنج و بدبختی است، معلوم می شود وجود آنها زمینه ساز سعادت خواهد بود.

6- زمینه خدمات متقابل در جامعه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 32 - 8

8 - طبقات مختلف اجتماعی و تفاوت سطح زندگی آنان ، در جهت گردش نظام اجتماعی و بهرهوری انسان ها از نیروی خدماتی یکدیگر است .

و رفعنا بعضهم . .. بعضًا سخریًّا

ص: 198

7- عوامل تاثیر خدمات دیگران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 31 - 3

3 - دعا در اثر بخشی خدمات دیگران به پیشبرد اهداف نظراتشان ، مؤثر است .

أشدّد به أزری

خواسته موسی از خداوند این بود که هارون(ع) را وسیله قوت یافتن او قرار دهد، چنین خواسته ای حاکی از این است که موسی(ع) می دانست دعای او در ثمربخشی تلاش هارون بی اثر نیست.

8- یوسف(ع) و خدمات زلیخا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 50 - 12

12- یوسف ( ع ) به پاس خدمات زلیخا به او ، شکایتی علیه وی به پادشاه نکرد .

فسئله ما بال النسوه الّ-تی قطعن أیدیهنّ

با وجود اینکه زلیخا نیز همانند دیگر زنان اشراف در گرفتاریهای یوسف(ع) و متهم ساختن او نقشی بسزا داشت، ولی یوسف(ع) از او نام نمی برد و علیه او سخنی به پادشاه نمی گوید. به نظر می رسد دلیل این امر خدماتی است که زلیخا در عهد کودکی و نوجوانی یوسف(ع) برای وی انجام داده بود.

خدمتگزاران دینی

9- تشکر از خدمتگزاران دینی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 99 - 14

14 - لزوم دعا و قدردانی رهبر جامعه اسلامی نسبت به انفاقگران و انجام دهندگان خدمات دینی

و یتخذ ما ینفق . .. صلوت الرسول

از اینکه پیامبر (ص) برای انفاقگران دعا می کرد و این را خداوند به عنوان یک ارزش ذکر کرده است، برداشت فوق استفاده می شود.

10- دعا برای خدمتگزاران دینی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 99 - 14

ص: 199

14 - لزوم دعا و قدردانی رهبر جامعه اسلامی نسبت به انفاقگران و انجام دهندگان خدمات دینی

و یتخذ ما ینفق . .. صلوت الرسول

از اینکه پیامبر (ص) برای انفاقگران دعا می کرد و این را خداوند به عنوان یک ارزش ذکر کرده است، برداشت فوق استفاده می شود.

ص: 200

12- خرافات

1- آثار ترویج خرافات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 6 - 4

4 - داستان های خرافی و سرگرمی های واهی ، ابزار کافران برای مبارزه با دین بود .

و من الناس من یشتری لهو الحدیث لیضلّ عن سبیل اللّه

2- آثار خرافات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 47 - 8

8 - اندیشه های خرافی ، مانع از درک واقعیت امور و تحلیل صحیح آنها

قالوا اطّیّرنا بک و بمن معک . .. بل أنتم قوم تفتنون

ثمودیان به جای درک ریشه واقعی مشکلات خود، آن را به وجود صالح(ع) و بدیمنی او نسبت می دادند; در حالی که تأثیر وجود فیزیکی یک فرد در سرنوشت یک ملت - آن هم به گونه ای که ثمودیان می پنداشتند - چیزی جز خرافه نبود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 23 - 3

3 - تأثیر عقاید و باور های خرافی نیاکان ، در گرایش های انحرافی آیندگان *

سمّیتموها أنتم و ءاباؤکم

برداشت یاد شده بدان احتمال که ذکر <آباؤکم> اشاره به این داشته باشد که مشرکان، تحت تأثیر عقاید خرافی نیاکان خویش، به بت پرستی گرویدند.

ص: 201

3- آثار عقیده به خرافات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 80 - 11

11 - موهومات و عقاید خرافی از مشکلات تبلیغ توحید

و لا أخاف ما تشرکون به

4- اجتناب از خرافات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 51 - 2

2 - ضرورت پرهیز از آلوده سازی دین خدا به امور باطل ، خرافی و بازدارنده از سعادت واقعی انسان

الذین اتخذوا دینهم لهواً و لعباً

5- استهزای خرافات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 92 - 4

4 - تمسخر مظاهر شرک و عقاید باطل و خرافی ، امری جایز است .

فراغ إلی ءالهتهم فقال ألا تأکلون . ما لکم لاتنطقون

6- اسلام و خرافات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 157 - 23

23 - دین اسلام احیاگر ارزش ها و پاکی ها و به دور از تکالیف شاق و خرافه های اسارتبار است .

یحل لهم الطیبت و یحرم . .. و یضع عنهم إصرهم و الأغلل التی کانت علیهم

ص: 202

7- اهمیت مبارزه با خرافات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 143 - 3

3 - لزوم زدودن شبهات و مبارزه با خرافات، از طریق تبیین و توضیح کامل

ثمنیه ازوج من الضأن اثنین

ذکر تفصیلی مصادیق هشتگانه چهارپایان با ترسیم صورتهای گوناگون آن شاید به منظور قلع شبهه و تخریب کامل بنیان آن باشد.

8- بی حرمتی خرافات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 96 - 7

7 - مظاهر شرک و عقاید خرافی ، فاقد تقدس و حرمت

فقال ألا تأکلون . .. فراغ علیهم ضربًا بالیمین ... و اللّه خلقکم و ما تعملون

9- تبری از خرافات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 54 - 7

7- اعلام انزجار از عقاید باطل و خرافی ، گامی ضروری برای مبلغان دین

قال إنی أُشهد الله . .. أنی بریءٌ مما تشرکون

10- خرافات در اهل انطاکیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 18 - 5

5 - جهان بینی و عقاید مردم انطاکیه ، متکی بر خرافات بود .

قالوا إنّا تطیّرنا بکم

تردیدی نیست که عقیده به فال، عقیده ای خرافی است و اعتقاد مردمِ انطاکیه به آن تا مرز سنگسار و شکنجه کردن پیامبران الهی، گویای حقیقت یاد شده است.

ص: 203

11- خرافات در جاهلیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 36 - 1

1 - اعراب جاهلی ، مردمانی بودند کوته نظر ، خرافاتی و پیرو موهومات .

فما لکم کیف تحکمون. و ما یتبع أکثرهم إلا ظناً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 39 - 4

4 - مشرکان ، گرفتار عقایدی خرافی و فاقد هرگونه برهان و دلیل

فلیأت مستمعهم بسلط-ن مبین . أم له البن-ت و لکم البنون

از ارتباط این آیه با آیه قبل، مطلب بالا استفاده می شود. بدین معنا که این آیه، ارائه دهنده نمودی از بی برهانی کافران در اعتقادات خویش است.

12- خرافات در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 13 - 4

4- اطلاعات مردم عصر بعثت از اصحاب کهف و سرگذشت آنان ، اطلاعات غیر واقعی و آمیخته با خرافات بود .

نحن نقصّ علیک نبأهم بالحقّ

قید <بالحقّ> تعریضی است که به ناقلان سرگذشت اصحاب کهف و بیان کننده این که نقل آنان، آمیخته به اموری غیر واقعی و خرافی است.

13- خرافات در قوم ابراهیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 80 - 10

10 - ترس موهوم و خرافی قوم ابراهیم از معبودهای پنداری خویش، از عوامل پافشاری آنان بر شرک خویش بود.

و لا أخاف ما تشرکون به

14- خرافات در مسیحیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 204

6 - اعراف - 7 - 157 - 21،22

21 - ر ها ساختن مردم ( یهود ، نصارا و . . . ) از تکالیف شاق و زنجیر های خرافات ، از نشانه های موجود در تورات و انجیل برای شناسایی پیامبر ( ص )

الذی یجدونه . .. یضع عنهم إصرهم و الأغلل التی کانت علیهم

22 - یهود و نصارا در قبل از اسلام ، مبتلا به تکالیفی مشقتبار و گرفتار در دام خرافات و بدعت های فراوان دینی بودند .

و یضع عنهم إصرهم و الأغلل التی کانت علیهم

جمع آوردن <اغلال> حکایت از گستردگی بدعتها و خرافات دارد.

15- خرافات در یهود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 183 - 17

17 - خرافه گویی و جمود و تحجر یهود *

الّذین قالوا انّ اللّه عهد الینا الّا نؤمن لرسول حتی یاتینا بقربان تأکله النّار

1 - ظاهر جمله <الّا نؤمن لرسول>، این است که خداوند به ما دستور داده به کسی که فلان معجزه خاص را ندارد، ایمان نیاوریم، هر چند حقیقتاً پیامبر باشد. چون نگفتند <الّا نؤمن لمدعی الرّساله>، و این معنا که به فرض نبوت، ایمان نیاورید اگر فلان معجزه خاص را نداشت، خرافه ای بیش نیست. 2 - بر فرض که چنین عهدی باشد، آنان باید بیندیشند که قربانی کذایی، معجزه ای است برای کشف صادق از کاذب، نه اینکه موضوعیّت داشته باشد و اصرار به این معنا حاکی از جمود و تحجّر یهود است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 157 - 21،22

21 - ر ها ساختن مردم ( یهود ، نصارا و . . . ) از تکالیف شاق و زنجیر های خرافات ، از نشانه های موجود در تورات و انجیل برای شناسایی پیامبر ( ص )

الذی یجدونه . .. یضع عنهم إصرهم و الأغلل التی کانت علیهم

22 - یهود و نصارا در قبل از اسلام ، مبتلا به تکالیفی مشقتبار و گرفتار در دام خرافات و بدعت های فراوان دینی بودند .

و یضع عنهم إصرهم و الأغلل التی کانت علیهم

جمع آوردن <اغلال> حکایت از گستردگی بدعتها و خرافات دارد.

16- زمینه خرافات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 27 - 4

4 - ناباوری به معاد ، زمینه ساز پیدایش و رشد عقاید خرافی و انحرافی در دین

ص: 205

إنّ الذین لایؤمنون بالأخره لیسمّون المل-ئکه تسمیه الأُنثی

از این که عدم ایمان به آخرت، موضوع برای عقاید انحرافی و خرافی مشرکان قرار داده شده است، مطلب بالا استفاده می شود.

17- زمینه گرایش به خرافات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 104 - 10

10 - احترام و اهمیت دادن به سنت های پیشینیان از عوامل گرایش جوامع به خرافات

ما جعل اللّه من بحیره . .. قالوا حسبنا ما وجدنا علیه ءاباءنا

18- سرزنش عقیده به خرافات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 50 - 21

21 - نیندیشیدن درباره محدوده قدرت و وظایف پیامبران و خرافه گویی درباره آنان، مورد نکوهش خداوند

قل لا أقول لکم عندی خزائن اللّه . .. أفلاتتفکرون

19- عقیده به خرافات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 18 - 5

5 - جهان بینی و عقاید مردم انطاکیه ، متکی بر خرافات بود .

قالوا إنّا تطیّرنا بکم

تردیدی نیست که عقیده به فال، عقیده ای خرافی است و اعتقاد مردمِ انطاکیه به آن تا مرز سنگسار و شکنجه کردن پیامبران الهی، گویای حقیقت یاد شده است.

20- قرآن و خرافات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 52 - 5

5 - قرآن ، ارائه کننده دینی به دور از هر گونه باطل و مبرا از امور واهی و بازدارنده از سعادت انسان

الذین اتخذوا دینهم لهواً و لعباً . .. و لقد جئنهم بکتب فصلنه

ص: 206

21- کتب آسمانی و خرافات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 21 - 5

5 - کتاب های آسمانی ، منادی توحید و پیراسته از عقاید و باور های خرافی و شرک آلود

و قالوا لو شاء الرحم-ن . .. أم ءاتین-هم کت-بًا من قبله

آیه شریفه پس از طرح عقاید شرک آلود و خرافی مشرکان می گوید: این اندیشه ها در هیچ یک از کتاب های پیشین نیامده است. از این نکته مطلب بالا استفاده می شود.

22- مبارزه با خرافات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 189 - 10

10 - مبارزه اسلام با آداب و رسوم نادرست و خرافی عصر جاهلیت

و لیس البر بأن تأتوا البیوت من ظهورها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 103 - 8

8 - لزوم مبارزه با اندیشه های خرافی و احکامی که به دروغ به خداوند نسبت داده می شود

ما جعل اللّه . .. و لکن الذین کفروا یفترون علی اللّه الکذب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 146 - 7

7 - روح دین الهی در صدد برداشتن موانع خرافی در راه استفاده از مواهب و نعمتهای الهی است.

و قالوا هذه أنعم و حرث . .. قل ءالذکرین حرم ... و علی الذین هادوا حرمنا

محور بحث از آیه 138 تا 145 درباره تحریمهای خرافی و بی جای مشرکان است. آیه 146 بیان حکمی استثنایی است که همان تحریم برخی مواهب بر یهود است. از این حکم استثنایی، که به سبب تجاوزکاری یهود بر آنان وضع گردیده، این مطلب که روح ادیان الهی در نقطه مقابل تحریمهای بی جا قرار دارد، استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 157 - 20،21

20 - برداشتن تکالیف شاق ، گسستن زنجیر های جهل و خرافه و زدودن بدعت های دینی از وظایف پیامبر ( ص ) در انجام

ص: 207

رسالت خویش

و یضع عنهم إصرهم و الأغلل التی کانت علیهم

<إصر> به معنای عهد و پیمان سنگین و نیز به هر چیز دشوار و طاقت شکن گفته می شود. در آیه شریفه بدین مناسبت که در مقام بین تشریع احکام از سوی پیامبر(ص) است، مراد از آن تکالیف مشقتباری است که امتهای گذشته بدانها پایبند بوده اند. غُلّ (مفرد اغلال) به معنای طوق و زنجیری است که به گردن و یا دستها بسته می شود و مراد از آن جهل و خرافه و بدعت و مانند اینهاست.

21 - ر ها ساختن مردم ( یهود ، نصارا و . . . ) از تکالیف شاق و زنجیر های خرافات ، از نشانه های موجود در تورات و انجیل برای شناسایی پیامبر ( ص )

الذی یجدونه . .. یضع عنهم إصرهم و الأغلل التی کانت علیهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 110 - 2

2- پیامبر ( ص ) مأمور پیش گیری از خرافه پردازی کوتاه فکران درباره شخصیت اش است .

قل إنّما أنا بشر مثلکم

فرمان <قل إنّما. ..> - به قرینه ذیل آیه - از آن جهت صورت گرفته است که جلوی توهّمات شرک آلود جاهلان گرفته شود و برای پیامبر(ص) رتبه ای خارج از پیامبری در نظر گرفته نشود، مانند آنچه مسیحیان درباره <مسیح> پنداشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 52 - 5

5- مبارزه با اندیشه های خرافی و شرک آلود ، تبلور رشد و کمال ابراهیم ( ع ) بود .

و لقد ءاتینا إبرهیم رشده . .. إذ قال لأبیه و قومه ما ه-ذه التماثیل

; یعنی، اعطای رشد به ابراهیم(ع) هنگامی بود که او به پدر و قومش گفت. ...

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 151 - 1

1 - لزوم آگاهی بخشیدن به مردم درباره عقاید خرافی

ألا إنّهم من إفکهم لیقولون

از به کار رفتن <ألا> - که برای تنبیه است - برداشت بالا استفاده می شود.

23- محمد(ص) و خرافات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 110 - 2

2- پیامبر ( ص ) مأمور پیش گیری از خرافه پردازی کوتاه فکران درباره شخصیت اش است .

ص: 208

قل إنّما أنا بشر مثلکم

فرمان <قل إنّما. ..> - به قرینه ذیل آیه - از آن جهت صورت گرفته است که جلوی توهّمات شرک آلود جاهلان گرفته شود و برای پیامبر(ص) رتبه ای خارج از پیامبری در نظر گرفته نشود، مانند آنچه مسیحیان درباره <مسیح> پنداشتند.

24- منشأ خرافات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 119 - 9،17

9 - شیطان ، رواج دهنده اندیشه ها و گرایش های خرافی در جامعه

و لامرنهم فلیبتکن ءاذن الأنعم

17 - دوری شیطان از رحمت الهی ، زمینه اغواگری و ترویج خرافه پرستی و فساد از ناحیه او

لعنه اللّه و قال . .. لاضلنهم و لامنینهم و لامرنهم فلیبتکن ءإذان الأنعم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 20 - 7

7 - حدس و گمان ، سرچشمه اصلی باور های خرافی و جاهلانه

إن هم إلاّ یخرصون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 23 - 8

8 - شرک و باور های خرافی مشرکان ، برخاسته از هوا و هوس و اغراض آلوده آنان

إن یتّبعون إلاّ الظنّ و ما تهوی الأنفس

25- موانع خرافات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 103 - 16

16 - تعقل اکثریت مردم هر جامعه مانع رواج بدعت ها و خرافات در آن جامعه خواهد شد .

و لکن الذین کفروا یفترون علی اللّه الکذب و اکثرهم لایعقلون

ص: 209

26- موجبات نجات از خرافات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 104 - 4

4 - پیروی از قرآن و رسول خدا عامل رهایی از افکار و اندیشه های خرافی

ما جعل اللّه من بحیره . .. تعالوا إلی ما أنزل اللّه و إلی الرسول

ص: 210

13- خرما

1- آثار ذکر رویش درخت خرما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 29 - 3

3 - توجّه به روییدن درختان زیتون و خرما و تأثیر آنها در تغذیه انسان ، زمینه ساز شناخت خدا و مانع کفر به او است .

ما أکفره . .. و زیتونًا و نخلاً

2- ارزش خرما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 266 - 8

8 - خرما و انگور ، دارای ارزش ممتاز در میان دیگر میوه ها و از نمونه های بارز فراوانی ثمر *

له جنّه من نخیل و اعناب

از اختصاص به ذکر این دو میوه از میان سایر میوه ها، استفاده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 11 - 5

5- زیتون ، خرما و انگور دارای ارزشی ویژه

ینبت . .. و الزیتون و النخیل و الأعن-ب و من کلّ الثمرت

نامبردن از این سه میوه در بین انبوه میوه ها، می تواند به جهت ارزش ویژه این میوه ها از نظر خواص نسبت به میوه های دیگر باشد.

ص: 211

3- اهمیت خرما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 20 - 4

4 - خرما ، انگور و زیتون ، اهمیت ویژه ای در تغذیه انسان دارند .

فأنشأنا لکم . .. من نخیل و أعن-ب ... و شجره ... صبغ للأکلین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 10 - 3

3- اهمیت نخل و خرما ، در میان درخت ها و میوه ها

فأنبتنا به جنّ-ت . .. و النخل باسق-ت لها طلع نضید

برداشت بالا با توجه به این نکته است که از میان همه درختان، <نخل> یاد شده است. البته بعید نیست که این انتخاب با توجه به جغرافیای سرزمین وحی صورت گرفته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 11 - 2

2- اهمیت خرما و درخت های نخل ، در تغذیه آدمیان *

و النخل باسق-ت . .. رزقًا للعباد

از این که <النخل> به گونه مجزّا یاد شده است، اهمیت خرما در تغذیه خلق استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 11 - 4

4 - خرما ، دارای اهمیتی ویژه برای تغذیه انسان در مقایسه با سایر میوه ها

فیها ف-کهه و النخل ذات الأکمام

در صورتی که واژه <فاکهه> شامل خرما نیز بشود، مورد توجه قرار گرفتن دو مرتبه نخل ها، می توان مطلب بالا را به دست آورد.

4- اهمیت درخت خرما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 11 - 2

2- اهمیت خرما و درخت های نخل ، در تغذیه آدمیان *

و النخل باسق-ت . .. رزقًا للعباد

از این که <النخل> به گونه مجزّا یاد شده است، اهمیت خرما در تغذیه خلق استفاده می شود.

ص: 212

5- باغهای خرما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 4 - 3

3- زمین جایگاه درختان خرما ; درختانی که به یک ریشه روییده اند و درختانی که ریشه های جدا دارند .

و فی الأرض . .. نخیل صنوان و غیر صنوان

<نخیل> (جمع نخل) و به معنای درختان خرماست. <صنوان> (جمع صنو) به چند درخت خرما گفته می شود که دارای یک ریشه باشند و به هر یک از آن درختان <صنو> می گویند.

6- پوشش خوشه های خرما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 11 - 5

5 - پوشش زیبای خوشه های خرما توسط غلاف ، جلوه ای از رحمت گسترده خداوند

الرحم-ن . .. فیها ف-کهه و النخل ذات الأکمام

7- تشبیه به تنه درخت خرما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - حاقه - 69 - 7 - 2

2 - قوم عاد بر اثر باد ، مانند تنه های پوک و افتاده درختان خرما از پای درآمدند .

فتری القوم فیها صرعی کأنّهم أعجاز نخل خاویه

<صریع> (مفرد <صرعی>) به معنای چیز افکنده شده بر زمین و <أعجاز> به معنای ساقه های ریشه دار در زمین (تنه ها) است. <خاویه>; یعنی، شیء خالی و نیز به معنای شیء افتاده بر زمین آمده است.

8- تشبیه به خوشه خرما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 39 - 3

3 - ماه ، پس از طی منزل های خود در 28 روز ، مانند شاخه خشکیده خرما می شود .

و القمر قدّرن-ه منازل حتّی عاد کالعرجون القدیم

ص: 213

<عرجون> (از ماده <عرجن>) به معنای شاخه خوشه خرما است که از درخت جدا شده باشد و پس از چندی زرد گشته و به شکل هلال درآمده باشد. گفتنی است صفت <قدیم> اشاره به پژمردگی و کهنگی آن شاخه دارد.

9- تشبیه به درخت خرما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - قمر - 54 - 20 - 2

2 - اجساد قوم عاد ، پس از عذاب ، همانند نخل های ریشه کن شده از اعماق خاک

تنزع الناس کأنّهم أعجاز نخل منقعر

<عجز> (مفرد <أعجاز>)به معنای تنه و <منقعر> به معنای کنده شده از ریشه است (مختارالصحاح).

10- تنوع فرآورده های خرما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 67 - 3

3- درختان خرما و انگور ، دارای محصولات و فرآورده های گوناگون

و من ثمرت النخیل و الأعن-ب تتّخذون منه سکرًا و رزقًا حسنًا

11- تهیه خمر از خرما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 67 - 4

4- تهیه شراب از خرما و انگور ، در صدر اسلام رواج داشت .

و من ثمرت النخیل و الأعن-ب تتّخذون منه سکرًا

12- خالق درخت خرما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 29 - 1

1 - خداوند ، آفریننده زیتون و درخت خرما و رویاننده آن از زمین است .

فأنبتنا فیها . .. زیتونًا و نخلاً

ص: 214

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 32 - 1

1 - آب ، زمین ، دانه ها ، انگور ، سبزیجات ، زیتون ، نخل ، بوستان ، میوه و چراگاه ، آفریده های خداوند و در خدمت منافع انسان و دام های آنان است .

مت-عًا لکم و لأنع-مکم

<متاعاً> اسم مصدر و جایگزین مصدر حقیقی <تمتیعاً>(بهره رساندن) است (لسان العرب). این کلمه، مفعول له و بیانگر علت پیدایش نعمت هایی است که در آیات پیشین ذکر شد.

13- خرما از آیات خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 67 - 8

8- در فرآورده های خرما و انگور برای خردورزان ، آیت و نشانه ای از قدرت و ربوبیت خداوند است .

و من ثمرت النخیل و الأعن-ب تتّخذون منه سکرًا و رزقًا حسنًا إن فی ذلک لأیه لقوم ی

14- خرما خوردن مریم(س)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 26 - 1

1- حضرت عیسی ( ع ) در آغاز تولد خویش ، مادرش مریم ( س ) را به خوردن خرمای تازه و نوشیدن از آب نهر فرا خواند .

فنادی-ها من تحتها . .. تحتک سریًّا ... رطبًا جنیًّا . فکلی واشربی

15- خوشه های درخت خرما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 11 - 3

3 - نخل ها با خوشه های پوشیده در غلاف ، دارای سهمی مهم در تأمین نیاز های خلق

و النخل ذات الأکمام

<کم> (مفرد <أکمام>) به معنای کاسه یا غلاف میوه گفته می شود.

ص: 215

16- درختان خرما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 4 - 4

4- درختان انگور ، نخل های خرما و نیز سایر گیاهان علی رغم مشروب شدن از آبی با طبیعت واحد ، ثمرات و میوه های مختلف و گوناگون به بار می آورند .

جن-ّت من أعن-ب و زرع و نخیل . .. یسقی بماء وحد و نفضل بعضها علی بعض فی الأُکل

17- زمینه رشد درخت خرما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 29 - 4

4 - باران و زمین مناسب ، دو عنصر اصلی در رشد و باروری درختان زیتون و خرما است .

صببنا الماء . .. ثمّ شققنا ... و زیتونًا و نخلاً

18- عبرت از خوشه های خرما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 10 - 6

6- چینش دانه های خرما در خوشه های انبوه نخل ، شایان تأمل و پندآموزی

لها طلع نضید

19- فرآورده های خرما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 67 - 2،5،8

2- درختان خرما و انگور و استحصال نوشیدنی از آنها ، مایه پند و عبرت است .

و من ثمرت النخیل و الأعن-ب تتّخذون منه سکرًا

برداشت فوق، با توجه به معطوف بودن جمله <و من ثمرات. ..> بر جمله <و إن لکم فی الأنعام لعبره> است.

5- تمامی فرآورده های درخت خرما و انگور به جز مسکرات ، خوب و پسندیده است .

و من ثمرت النخیل و الأعن-ب تتّخذون منه سکرًا و رزقًا حسنًا

برداشت فوق، از مقابله <سکر> با <رزقاً حسناً> قابل استفاده است. بدین معنا که تمامی فرآورده های خرما و انگور به جز مسکرات، روزی پسندیده تلقی شده است.

ص: 216

8- در فرآورده های خرما و انگور برای خردورزان ، آیت و نشانه ای از قدرت و ربوبیت خداوند است .

و من ثمرت النخیل و الأعن-ب تتّخذون منه سکرًا و رزقًا حسنًا إن فی ذلک لأیه لقوم ی

20- فواید خرما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 67 - 1،7

1- خداوند ، از میوه های درختان خرما و انگور ، نوشیدنیهایی برای انسان ، قرار داد .

نسقیکم ممّا . .. و من ثمرت النخیل و الأعن-ب

<من ثمرات> جار و مجرور و - به قرینه <نسقیکم> مذکور در آیه قبل - متعلق به <نسقیکم> در تقدیر است. هم چنین بر جمله <و إن لکم فی الأنعام لعبره> عطف شده است.

7- فرآورده های درختان خرما و انگور ، از بهترین و سالم ترین فرآورده های خوراکی و نوشیدنی برای انسان

نسقیکم ممّا . .. و من ثمرت النخیل و الأعن-ب تتّخذون منه سکرًا و رزقًا حسنًا

اختصاص به ذکر یافتن فرآورده های درختان خرما و انگور، از میان مجموعه خوراکیها و نوشیدنیها، می تواند حاکی از نکته یاد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 25 - 5،8،9

5- خرمای تازه ( رطب ) غذای مناسب برای زن ، پس از وضع حمل است .

و هزّی . .. تس-قط علیک رطبًا جنیًّا

توصیه شدن مریم به تکان دادن درخت و استفاده از <رطب>، بر مناسب بودن آن برای زنان، پس از زایمان دلالت دارد.

8- < عن أمیرالمؤمنین ( ع ) قال : . . . ما تأکل الحامل من شیء و لاتتداوی به أفضل من الرطب قال اللّه - عزّوجلّ- لمریم ( ع ) < و هزّی إلیک بجذع النخله تساقط علیک رطباً جنیّاً . فکلی و اشربی و قرّی عیناً > . . . ;

از امیرالمؤمنان(ع) روایت شده است که فرمود: . .. زن باردار، بهتر از خرمای تازه، چیزی نمی خورد و خود را با چیزی بهتر از آن، مداوا نمی کند. خداوند - عزّوجلّ- به مریم فرمود: <و هزّی إلیک بجذع النخله تساقط علیک رطباً جنیّاً . فکلی ...>...>.

9- < عن أمیرالمؤمنین ( ع ) قال : قال رسول اللّه ( ص ) : لیکن أول ما تأکل النفساء الرطب ، لأنّ اللّه تعالی قال لمریم : < و هزّی إلیک بجذع النخله تساقط علیک رطباً جنیّاً . فکلی > . . . ;

از امیرالمؤمنین(ع) روایت شده که رسول خدا(ص) فرمود: شایسته است اولین چیزی که زن بعد از زایمان می خورد خرما باشد، زیرا خدای تعالی به مریم فرمود: <و هزّی إلیک بجذع النخله تساقط علیک رطباً جنیّاً. فکلی>...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 26 - 2

2- خرمای تازه ( رطب ) ، غذای مناسب برای زن ، پس از وضع حمل است .

فکلی

ص: 217

توصیه شدن مریم به خوردن خرمای تازه، بر مناسب بودن آن برای زنان، پس از زایمان دلالت دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 148 - 3

3 - خرما ، بزرگ ترین منبع تغذیه و درآمد ثمودیان

و نخل طلعها هضیم

ذکر جداگانه نخل، با این که واژه <جنّات> (در آیه قبل) شامل آن نیز می شود، بیانگر مطلب یاد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 35 - 4،5،7

4 - نقش اساسی خرما و انگور و فراورده های آن ، در تغذیه انسان

و جعلنا فیها جنّ-ت من نخیل و أع-نب . .. لیأکلوا من ثمره

از اختصاص به ذکر یافتن خرما و انگور برای تغذیه انسان ها (از میان مجموعه میوه ها و محصولات باغ ها) برداشت یاد شده به دست می آید.

5 - هدف و فلسفه آفرینش خرما و انگور از سوی خداوند ، تغذیه انسان از فراورده های دست ساخته خود از آن درختان ( مانند شیره ، عصاره ، کشمش و . . . ) است .

لیأکلوا من ثمره و ما عملته أیدیهم

برداشت یاد شده مبتنی بر این نکته است که <ما> در <ما عملته> موصوله (به معنای الذی) باشد; یعنی، <و الذی عملته أیدیهم> (و آنچه دست های شان به عمل می آورد).

7 - خرما و انگور ، از غذا های آماده برای انسان ، بدون دخالت وی در آماده سازی آنها

لیأکلوا من ثمره و ما عملته أیدیهم

این برداشت مبتنی بر این احتمال است که ضمیر در <عملته> به <ثمر> بازگردد.

21- منشأ رویش درخت خرما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 29 - 1

1 - خداوند ، آفریننده زیتون و درخت خرما و رویاننده آن از زمین است .

فأنبتنا فیها . .. زیتونًا و نخلاً

22- نعمت خرما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 218

15 - یس - 36 - 34 - 3

3 - خرما و انگور ، از نعمت های الهی برای بشر

و جعلنا فیها جنّ-ت من نخیل و أعن-ب

23- نعمت درخت خرما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 29 - 2

2 - بهره مندی انسان از زیتون و از منافع گوناگون درخت خرما ، نعمتی الهی و سزاوار سپاس گزاری است .

ما أکفره . .. و زیتونًا و نخلاً

<زیتون>، میوه ای معروف (مصباح) و درختی معروف است و می تواند جمع <زیتونه> باشد که گاه بر درخت و گاه بر میوه آن اطلاق می گردد (لسان العرب). تعبیر <نخل> - به جای نام میوه آن - ممکن است ناظر به این باشد که انسان علاوه بر خرما، از اجزای دیگر نخل (از قبیل شاخ، برگ، تنه و لیف آن) نیز بهره می برد.

24- نقش خرما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 11 - 2

2- اهمیت خرما و درخت های نخل ، در تغذیه آدمیان *

و النخل باسق-ت . .. رزقًا للعباد

از این که <النخل> به گونه مجزّا یاد شده است، اهمیت خرما در تغذیه خلق استفاده می شود.

25- نقش درخت خرما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 11 - 3

3 - نخل ها با خوشه های پوشیده در غلاف ، دارای سهمی مهم در تأمین نیاز های خلق

و النخل ذات الأکمام

<کم> (مفرد <أکمام>) به معنای کاسه یا غلاف میوه گفته می شود.

ص: 219

26- ویژگیهای درختان خرما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 4 - 3

3- زمین جایگاه درختان خرما ; درختانی که به یک ریشه روییده اند و درختانی که ریشه های جدا دارند .

و فی الأرض . .. نخیل صنوان و غیر صنوان

<نخیل> (جمع نخل) و به معنای درختان خرماست. <صنوان> (جمع صنو) به چند درخت خرما گفته می شود که دارای یک ریشه باشند و به هر یک از آن درختان <صنو> می گویند.

ص: 220

14- خروس

1- خروس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 260 - 27

27 - طاووس ، خروس ، کبوتر و کلاغ ، چهار پرنده ای که ابراهیم ( ع ) برگزید .

فخذ اربعه من الطیر

امام صادق (ع): . .. فاخد ابراهیم الطاووس و الدیک و الحمام و الغراب ...

_______________________________

تفسیر قمی، ص 91 ; نورالثقلین، ج 1، ص 280، ح 1098.

2- خروس بازی در قوم لوط

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 29 - 17

17 - < عن الصادق ( ع ) ( فی قوله تعالی ) < و تأتون فی نادیکم المنکر > یعنی الخذف بالحصی و التصفیق بالحمام . . . و مناقره الدیوک . . . و الجنق فی المجالس و لبس المعصفرات . . . ;

از امام صادق(ع) درباره این سخن خدای تعالی <و تأتون فی نادیکم المنکر> روایت شده که فرمود : مقصود از <منکر> پرتاب سنگ ریزه در مجالس و کف زدن برای پرواز دادن کبوتر . .. و به جنگ وادار کردن خروس ها ... و ضرطه در مجالس و پوشیدن لباس های معصفر (لباس هایی که با عصفر، به رنگ زرد درآمده) است.>

ص: 221

15- خسارت

1- خسارت اخروی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 85 - 6،10

6 - مسلمانان ( کسانی که در برابر خدا تسلیم هستند ) ، بهره مند از سعادت و مصون از زیان در آخرت

و من یبتغ . .. و هو فی الاخره من الخاسرین

10 - تسلیم نبودن در برابر خداوند ، موجب زیان و خسران در آخرت

و من یبتغ غیر الاسلام دیناً . .. و هو فی الاخره من الخاسرین

2- خسارت انفاق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 40 - 13

13 - پاداش عظیم خداوند ، جبران کننده خسارت های انفاق کنندگان

و ماذا علیهم لو . .. انفقوا ... و ان تک حسنه یضاعفها و یؤت من لدنه اجراً عظیماً

جمله <یضاعفها و یؤت من لدنه اجراً عظیماً> می تواند پاسخی باشد به این توهم که انفاق، موجب خسارت مالی است.

3- خسارت به فرزندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 233 - 17،18،19،20،22،25،32،42

ص: 222

17 - پدر و مادر ، حق ضرر زدن به فرزند خویش را ندارند . حتی بر فرض وقوع طلاق .

لا تضارّ والده بولدها و لا مولود له بولده

بنابراینکه <لا تضارّ> به صیغه معلوم باشد یعنی پدر و مادر ضرر نزنند.

18 - نباید مادر - حتی پس از طلاق - با امتناع از شیر دادن به فرزند ، موجب ضرر او شود .

لا تضارّ والده بولدها

19 - خودداری مادر از شیر دادن به کودک خویش ، از مصادیق بارز اضرار به فرزند

و الوالدات یرضعن . .. لا تضارّ والده بولدها

نهی از زیان رسانی به کودک پس از الزام مادر به شیر دادن، اشاره به این معناست که از مصادیق بارز ضرر به کودک، خودداری از شیر دادن به اوست.

20 - خودداری پدر از تأمین مخارج مادر ، موجب زیان کودک خویش

و علی المولود له زرقهنّ . .. لا تضارّ ... و لا مولود له بولده

نهی از زیان رسانی پدر به کودک خویش، پس از الزام او به تأمین مخارج مادر، اشاره به این معناست که امتناع از تأمین مخارج مادر نهایتاً منجرّ به زیان کودک خواهد شد.

22 - پدر نباید با محروم کردن همسر خود از تأمین مخارج حتی پس از طلاق او ، موجب ضرر فرزند شود .

لا تضارّ . .. و لا مولود له بولده

25 - وارثان پدر نباید به فرزند شیرخوار مورّث با عدم رعایت حقوق وی ضرر بزنند .

لا تضارّ والده بولدها و لا مولود له بولده و علی الوارث مثل ذلک

جمله <و علی الوارث مثل ذلک>، تمامی تکالیفی را که پدر کودک باید نسبت به او رعایت کند، بر عهده وارث پدر گذاشته که از جمله، عدم اضرار به کودک (لا تضارّ والده بولدها و لا مولود له بولده) است.

32 - جلوگیری از ضرر و بی مهری به فرزند ، با پیش پرداخت اُجرت دایه *

و ان اردتم . .. اذا سلّمتم

با در نظر گرفتن اینکه آیه در مقام دفع ضرر از کودک است; می توان گفت که پیش پرداخت اُجرت دایه به جهت دفع ضرری است که در اثر تأخیر اُجرت دایه، ممکن است متوجّه طفل گردد.

42 - وارث پدر حق ندارد با جُدا کردن طفل از مادر ، به مادر زیان رساند .

و علی الوارث مِثل ذلک

امام صادق (ع): . .. لا ینبغی للوارث ان یضارّ المرأه فیقول لاادع ولدها یأتیها ...

_______________________________

تفسیر عیاشی، ج 1، ص 121، ح 384 ; نورالثقلین، ج 1، ص 228، ح 886.

4- خسارت به گواه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 282 - 48

48 - زیان رساندن به گواه و نویسنده مبادلات ، فسق و انحراف از حقّ است .

ص: 223

و لا یضارّ کاتب و لا شهید و ان تفعلوا فانّه فسوق بکم

بر مبنای مجهول بودن <لا یضار>

5- خسارت کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 176 - 11

11 - بازگشت ضرر کفرورزی کافران ، به خود ایشان

انّهم لن یضرّوا اللّه شیئاً یرید اللّه الّا یجعل لهم حظّا فی الاخره

جمله <یرید اللّه . .. >، دلالت بر جمله ای محذوف دارد: یعنی آنان به خدا ضرر نمی رسانند، بلکه به خود ضرر می رسانند; و آن، ضررِ محرومیّت از بهره اخروی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 177 - 6

6 - بازگشت ضرر انتخاب کفر ، به خود کافران

انّ الّذین اشتروا الکفر . .. لن یضرّوا اللّه شیئاً و لهم عذاب الیم

جمله <و لهم عذاب الیم>، دلالت دارد بر این که کافران با کفر خویش به خودشان ضرر می زنند ; چرا که به <عذاب الیم> گرفتار می شوند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 178 - 3

3 - ناتوانی کافران از درک سود و زیان و سرنوشت شوم خویش

و لا یحسبنّ الّذین کفروا انّما نملی لهم خیر لانفسهم انّما نملی لهم لیزدادوا اثما

6- عوامل خسارت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 176 - 11

11 - بازگشت ضرر کفرورزی کافران ، به خود ایشان

انّهم لن یضرّوا اللّه شیئاً یرید اللّه الّا یجعل لهم حظّا فی الاخره

جمله <یرید اللّه . .. >، دلالت بر جمله ای محذوف دارد: یعنی آنان به خدا ضرر نمی رسانند، بلکه به خود ضرر می رسانند; و آن، ضررِ محرومیّت از بهره اخروی است.

ص: 224

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 177 - 6،7

6 - بازگشت ضرر انتخاب کفر ، به خود کافران

انّ الّذین اشتروا الکفر . .. لن یضرّوا اللّه شیئاً و لهم عذاب الیم

جمله <و لهم عذاب الیم>، دلالت دارد بر این که کافران با کفر خویش به خودشان ضرر می زنند ; چرا که به <عذاب الیم> گرفتار می شوند.

7 - بازگشت ضرر ارتداد به خود مرتدان

انّ الّذین اشتروا الکفر بالایمان لن یضرّوا اللّه شیئاً

برداشت فوق مبتنی بر این است که مراد از <الّذین . .. > کسانی باشد که پس از اختیار اسلام به کفر می گرایند.

ص: 225

16- خشکسالی

1- آثار خشکسالی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 130 - 2

2 - کم محصولی فاحش ، بارزترین اثر خشکسالی ها و قحطی های تحمیل شده به فرعونیان

و لقد أخذنا ءال فرعون بالسنین و نقص من الثمرت

خشکسالی و قحطی در پی دارنده مشکلات فراوانی است که از جمله آنها کم محصولی است. بنابراین ذکر بخصوص آن می تواند اشاره به برداشت فوق داشته باشد.

2- بارش باران در خشکسالی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 28 - 6

6 - بارش باران ، پس از خشکسالی و نومیدی انسان ، نمودی از تقدیر الهی در معیشت انسان

و ل-کن ینزّل بقدر ما یشاء . .. ینزّل الغیث من بعد ما قنطوا

3- ترس از خشکسالی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 12 - 2

2- هراس مردم از خشکسالی و امید آنان به نزول باران ، زمینه ساز پدید آمدن برق های آسمانی و نمایاندن آنها به ایشان است .

ص: 226

هو الذی یریکم البرق خوفًا و طمعًا

هر یک از دو کلمه <خوفاً> و <طمعاً> می تواند مفعول له حصولی باشد و می تواند مفعول له تحصیلی باشد. بر فرض نخست مفاد عبارت <هو الذی ...> چنین می شود: <چون هراس داشتید و نیز امیدوار بودید برقهای آسمانی را برای شما پدیدار می کنیم>. و بر مبنای دوم مفاد <هو الذی ...> چنین می شود: <برای آنکه بهراسید و نیز امیدوار شوید، برقهای آسمانی را به شما می نمایانیم>. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است.

4- خشکسالی در مصرباستان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 48 - 3

3- استفاده از ارزاق ذخیره شده در سال های آبادانی طی هفت سال خشکسالی ، از پیام های نهفته در رؤیای پادشاه مصر

ثم یأتی من بعد ذلک سبع شداد یأکلن ماقدمتم لهنّ

ضمیر در <یأکلن> و <لهنّ> به <سبع شداد> باز می گردد و مراد از <ما قدّمتم لهنّ> (آنچه برای آن سالها پیش فرستاده اید) ارزاق ذخیره شده در سالهای آبادانی است. بنابراین <یأکلن ...> ; یعنی، سالهای قحطی ذخایری را که در سالهای آبادانی تهیه دیده اید، می خورند.

5- زمینه خشکسالی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 30 - 3

3 - تأثیر گناه ، در گرفتار آمدن انسان ها به قحطی و خشکسالی

و هو الذی ینزّل الغیث من بعد ما قنطوا . .. و ما أص-بکم من مصیبه فبما کسبت أیدیکم

سیاق آیات ،می تواند بیانگراین نکته باشد که رحمت و قدرت الهی گسترده و فراگیر است و قحطی ها و خشکسالی ها بازتاب عملکرد خود انسان هااست.

6- عجز از دفع خشکسالی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 30 - 3

3 - هیچ کس و هیچ نیرویی ، توانایی مبارزه با خشکسالی و بازگرداندن آب های فرو رفته در زمین به امر خداوند را ندارد .

قل أرءیتم إن أصبح ماؤکم غورًا فمن یأتیکم بماء معین

ص: 227

7- عذاب با خشکسالی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 30 - 4

4 - کافران لجوج و تکذیب گر ، در معرض عذاب الهی ( همچون خشکسالی )

قل أرءیتم إن أصبح ماؤکم غورًا فمن یأتیکم بماء معین

8- عوامل خشکسالی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 11 - 3

3 - کفر و گناه ، از عوامل خشک سالی و سلب نعمت ها است .

استغفروا ربّکم . .. یرسل السماء علیکم مدرارًا

خشکی

9- خشکی نخل قصه مریم(س)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 25 - 2

2- نخلی که مریم ( س ) در کنار آن وضع حمل نمود ، میوه نداشت .

و هزّی إلیک بجذع النخله تس-قط علیک رطبًا جنیًّا

جمله <تساقط علیک. ..> گویای امتنان بر مریم(س) است، نه خبر از اثر طبیعی تکان دادن درخت، چرا که این موضوع نیازی به راهنمایی نداشت; بنابراین، پس از تکان دادن درخت بود که خرمای آن پدیدار گشته و فرو می ریخت. اضافه شدن کلمه <جذع> به کلام و نیز اِسناد <تساقط> به <نخله>، خشک بودن درخت و خارق العاده بودن ریزش خرما را تأیید می کند.

10- صید خشکی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 96 - 7،8،10،15

7 - حرمت صید شکار های خشکی برای محرم

و حرم علیکم صید البر ما دمتم حرماً

برداشت فوق بر این مبناست که <صید> به معنای مصدری باشد در این فرض مراد از <صید البر>، <صید حیوان البر> خواهد

ص: 228

بود.

8 - حرمت خوردن شکار صحرایی در حال احرام هر چند شخص محرم آن را شکار نکند .

احل لکم صید البحر و طعامه . .. و حرم علیکم صید البر

در برداشت فوق کلمه <صید> به معنای اسم مفعول - حیوان شکار شده - گرفته شده است. و این معنا اعم از این است که خود محرم و یا شخص دیگری آن حیوان را شکار کند.

10 - صید حیوانات صحرایی و خوردن گوشت آنها در حال احرام بی تقوایی است .

و حرم علیکم صید البر ما دمتم حرماً و اتقوا اللّه

از مصادیق مورد نظر برای <تقوا> به قرینه <حرم علیکم . ..> پرهیز از صید در حال احرام است.

15 - پرندگان صحرایی که در دریا تخم می گذارند ولی در خشکی تکثیر نسل می کنند ، صید خشکی محسوب می شوند و شکارشان بر محرم ، حرام است .

و حرم علیکم صید البر ما دمتم حرماً

از امام صادق(ع) در توضیح آیه فوق روایت شده: . .. و ما کان من طیر یکون فی البر و یبیض فی البحر و یفرخ فی البر فهو من صید البر ... .

_______________________________

بحارالانوار، ج 99، ص 159، ح 57.

11- فلسفه خلقت خشکی ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 22 - 2

2 - بستر خشکی ها و پهنه دریا ها ، در خدمت بهرهوری بشر ، به عنایت و لطف خداوند

و علیها و علی الفلک تحملون

12- منشأ راهیابی در خشکی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 63 - 1

1 - راهیابی انسان ، در ظلمات بیابان و دریا ، به هدایت و تدبیر خداوند

أمّن یهدیکم فی ظلم-ت البرّ و البحر

13- نقش خشکی ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 229

13 - نمل - 27 - 61 - 3

3 - تعدد دریا ها با حد فاصلی از خشکی ، نشانی دیگر از تدبیر خداوند

و جعل بین البحرین حاجزًا

مراد از <حاجزاً> (مانع) می تواند خشکی های موجود در میان دو دریا باشد; یعنی، این که زمین کاملاً پوشیده از آب نیست; بلکه خشکی هایی برای زیست و زندگی انسان و. .. در آن تدارک دیده شده است. این امر نشانی دیگر از تدبیر و حضور خدا در اداره شؤون زندگی انسان ها است.

خشکی ها

14- فلسفه خلقت خشکی ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 22 - 2

2 - بستر خشکی ها و پهنه دریا ها ، در خدمت بهرهوری بشر ، به عنایت و لطف خداوند

و علیها و علی الفلک تحملون

15- نقش خشکی ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 61 - 3

3 - تعدد دریا ها با حد فاصلی از خشکی ، نشانی دیگر از تدبیر خداوند

و جعل بین البحرین حاجزًا

مراد از <حاجزاً> (مانع) می تواند خشکی های موجود در میان دو دریا باشد; یعنی، این که زمین کاملاً پوشیده از آب نیست; بلکه خشکی هایی برای زیست و زندگی انسان و. .. در آن تدارک دیده شده است. این امر نشانی دیگر از تدبیر و حضور خدا در اداره شؤون زندگی انسان ها است.

ص: 230

17- خشنودی

1- خشنودی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 170 - 1،6،12

1 - سرور و شادمانی کشته شدگان راه خدا ، به آنچه خداوند از فضل خویش به آنان ارزانی داشته است .

فرحین بما اتیهم اللّه من فضله

6 - شادمانی و علاقه شهیدان نسبت به سعادتمندی دیگر مجاهدان و رسیدنشان به مقام کشته شدگان راه خدا

و یستبشرون بالّذین لم یلحقوا بهم من خلفهم

12 - شادمانی شهیدان از نبودن هیچ ترس و اندوهی برای مجاهدان راه خدا پس از شهادت

و یستبشرون بالّذین لم یلحقوا بهم من خلفهم الّا خوف علیهم و لا هم یحزنون

استبشار به معنی شادمانی بر اثر دریافت بشارت است. (لسان العرب)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 171 - 1،7

1 - شادمانی شهیدان از نعمت و فضل خاص الهی

یستبشرون بنعمه من اللّه و فضل

نکره بودن کلمه <بنعمه> و <فضل>، دلالت بر نعمت و فضلی ناشناخته برای انسانها دارد. بنابراین نعمت و فضلی خاصّ است.

7 - شادمانی شهیدان از اینکه خداوند اجر مؤمنان را تباه نمی سازد .

یستبشرون بنعمه . .. انّ اللّه لا یضیع اجر المؤمنین

جمله <ان اللّه>، عطف بر کلمه <نعمه> است ; یعنی <یستبشرون بان اللّه لا یضیع>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 188 - 2،4

ص: 231

2 - شادمانی عالمان اهل کتاب از کتمان حقایق کتب آسمانی برای مردم

و اذ اخذ اللّه میثاق . .. و لا تکتمونه ... لا تحسبنّ الّذین یفرحون بمآ اتوا

برخی برآنند که مراد از <الّذین>، اهل کتاب هستند ; چنانچه در آیه قبل از آنان سخن رفت. و مراد از <ما اتوا> (آنچه را انجام دادند)، همان کتمان حقایق و پشت سر انداختن کتابهای آسمانی و میثاق الهی است.

4 - شادمانی عالمان اهل کتاب از بیان برخی حقایق کتاب های آسمانی ( آنچه با دنیاخواهی آنان منافات نداشته )

لا تحسبنّ الّذین یفرحون بمآ اتوا

مراد از <مآ اتوا>، می تواند بیان حقایقی از کتاب باشد که به قرینه <و اشتروا به ثمناً>، با دنیاطلبی آنان برخوردی نداشته است.

2- آثار خشنودی منافقان متخلف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 83 - 10

10 - احساس رضایت و خوشحالی منافقان از شرکت نکردن در جنگ برای بار نخست ، مایه طرد همیشگی آنان از سوی خدا و پیامبر ( ص ) و محروم شدن دایمی از شرکت در جهاد

لن تخرجوا . .. و لن تقتلوا معی عدواً إنکم رضیتم بالقعود أول مرّه

برداشت فوق بر این اساس است که <لن تخرجوا> و <لن تقاتلوا> در مقام انشا و برای طرد منافقان باشد و جمله <إنکم رضیتم . ..> نیز برای تعلیل آن باشد.

3- بی ارزشی خشنودی کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 63 - 16

16- ترک وظایف الهی به خاطر خوشایند کافران ، مایه خسارت و تباهی است .

فما تزیدوننی غیر تخسیر

4- خشنودی اخروی اصحاب یمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - حاقه - 69 - 21 - 1

1 - کسانی که نامه اعمالشان به دست راست آنان داده می شود ، از زندگی پسندیده و رضایت مندی در آخرت برخوردار خواهند بود .

فأمّا من أُوتی کت-به بیمینه . .. فهو فی عیشه راضیه

ص: 232

5- خشنودی از ترک جهاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 87 - 1

1 - رضا و شادمانی منافقان از نرفتن به جهاد و ماندن در کنار ناتوانان و خانه نشینان

رضوا بأن یکونوا مع الخوالف

6- خشنودی از عمل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 188 - 1

1 - ناپسندی عجب و شادمانی انسان از اعمال خویش

لا تحسبنّ الّذین یفرحون بمآ اتوا . .. فلا تحسبنّهم بمفازه من العذاب

7- خشنودی اهل کتاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 188 - 2،4

2 - شادمانی عالمان اهل کتاب از کتمان حقایق کتب آسمانی برای مردم

و اذ اخذ اللّه میثاق . .. و لا تکتمونه ... لا تحسبنّ الّذین یفرحون بمآ اتوا

برخی برآنند که مراد از <الّذین>، اهل کتاب هستند ; چنانچه در آیه قبل از آنان سخن رفت. و مراد از <ما اتوا> (آنچه را انجام دادند)، همان کتمان حقایق و پشت سر انداختن کتابهای آسمانی و میثاق الهی است.

4 - شادمانی عالمان اهل کتاب از بیان برخی حقایق کتاب های آسمانی ( آنچه با دنیاخواهی آنان منافات نداشته )

لا تحسبنّ الّذین یفرحون بمآ اتوا

مراد از <مآ اتوا>، می تواند بیان حقایقی از کتاب باشد که به قرینه <و اشتروا به ثمناً>، با دنیاطلبی آنان برخوردی نداشته است.

8- خشنودی در برزخ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 170 - 18

18 - وجود شادمانی ، ترس و اندوه ( حالات روحی ) برای انسان در عالم برزخ

ص: 233

فرحین بما اتیهم اللّه من فضله . .. الّا خوف علیهم و لا هم یحزنون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 171 - 2

2 - وجود شادمانی ( حالات روحی ) برای انسان در عالم برزخ

یستبشرون بنعمه من اللّه و فضل

9- خشنودی شهیدان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 170 - 1،4،6،12

1 - سرور و شادمانی کشته شدگان راه خدا ، به آنچه خداوند از فضل خویش به آنان ارزانی داشته است .

فرحین بما اتیهم اللّه من فضله

4 - فضل الهی و عطایای بیش از استحقاق به شهیدان ، موجب شادمانی آنان

فرحین بما اتیهم اللّه من فضله

با توجّه به معنای <فضل> (بخشش بیش از حد استحقاق و از روی عنایت)، برداشت فوق استفاده شده است.

6 - شادمانی و علاقه شهیدان نسبت به سعادتمندی دیگر مجاهدان و رسیدنشان به مقام کشته شدگان راه خدا

و یستبشرون بالّذین لم یلحقوا بهم من خلفهم

12 - شادمانی شهیدان از نبودن هیچ ترس و اندوهی برای مجاهدان راه خدا پس از شهادت

و یستبشرون بالّذین لم یلحقوا بهم من خلفهم الّا خوف علیهم و لا هم یحزنون

استبشار به معنی شادمانی بر اثر دریافت بشارت است. (لسان العرب)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 171 - 1،7

1 - شادمانی شهیدان از نعمت و فضل خاص الهی

یستبشرون بنعمه من اللّه و فضل

نکره بودن کلمه <بنعمه> و <فضل>، دلالت بر نعمت و فضلی ناشناخته برای انسانها دارد. بنابراین نعمت و فضلی خاصّ است.

7 - شادمانی شهیدان از اینکه خداوند اجر مؤمنان را تباه نمی سازد .

یستبشرون بنعمه . .. انّ اللّه لا یضیع اجر المؤمنین

جمله <ان اللّه>، عطف بر کلمه <نعمه> است ; یعنی <یستبشرون بان اللّه لا یضیع>.

ص: 234

10- خشنودی منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 168 - 3

3 - مسرت و خشنودی منافقان از سلامت خویش به دلیل عدم حضورشان در پیکار احد

الّذین قالوا لاخوانهم وقعدوا لو اطاعونا ما قتلوا

اظهار تأسّف منافقان برای کشته های احد، دلالت بر مسرت و خشنودی از زنده ماندن خودشان دارد.

11- خشنودی ناپسند

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 72 - 7

7 - خوشحالی به خاطر شرکت نجستن در جنگ به همراهی رسول خدا و مصون ماندن از پیامد های مصیبت بار آن ، شرک است .

فان اصابتکم مصیبه قال قد انعم اللّه علیّ اذ لم اکن معهم شهیداً

امام صادق(ع) در توضیح آیه فوق فرمود: ... ولو ان اهل السماء و الارض قالوا قد انعم الله علیّ اذ لم اکن مع رسول الله (ص) لکانوت بذلک مشرکین ... .

مراد از شرک خروج از اسلام نیست بلکه پیروی از شیطان است کما اینکه روایاتی در اصول کافی بیانگر این مطالب است.

_______________________________

تفسیر عیاشی، ج 1، ص 257، ح 191 ; نورالثقلین، ج 1، ص 516، ح 398 ; تفسیر برهان، ج 1، ص 393، ح 2، 3 و 4.

12- عوامل خشنودی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 170 - 4

4 - فضل الهی و عطایای بیش از استحقاق به شهیدان ، موجب شادمانی آنان

فرحین بما اتیهم اللّه من فضله

با توجّه به معنای <فضل> (بخشش بیش از حد استحقاق و از روی عنایت)، برداشت فوق استفاده شده است.

13- عوامل خشنودی دریانوردان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 22 - 6

6 - وزش باد های فرح بخش و موافق ، مایه شادمانی دریانوردان سوار بر کشتی های بادبانی

حتی إذا کنتم فی الفلک و جرین بهم بریح طیبه و فرحوا بها

ص: 235

18- خشونت

1- اجتناب از خشونت در سخن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 19 - 5

5 - توصیه لقمان به فرزندش ، برای رعایت اعتدال در رفتار و پرهیز از گفتار خشن ، نمودی از حکمت وی است .

و لقد ءایتنا لقم-ن الحکمه . .. و إذ قال ... و اقصد فی مشیک و اغضض من صوتک

2- خشونت آزر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 46 - 5

5- آزر با حضرت ابراهیم ( ع ) و عقاید توحیدی او ، علی رغم دعوت منطقی ، مستدل و عاطفی آن حضرت ، برخوردی خشن و غیر منطقی داشت .

لئن لم تنته لأرجمنّک

در کلام آزر هیچ استدلال و پاسخی وجود ندارد. تنها وجهه شاخص سخن او ارعاب و تهدید است و حتی در خطاب به او هم کمترین عطوفتی نظیر <یابنیّ> در پاسخ <یاأبت> به کار نبرد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 47 - 1،2

1- ابراهیم ( ع ) پس از برخورد خشن و غیر منطقی آزر ، به بحث و گفت وگو با او در باره توحید و شرک پایان داد .

قال سل-م علیک

از موارد کاربرد <سلام علیک> جایی است که طرف بحث می خواهد به بحث پایان دهد و دیگر آن را ادامه ندهد، مانند آنچه در

ص: 236

آیه <إذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاماً> آمده است. در گفت وگوی حضرت ابراهیم(ع) با آزر نیز ظاهراً <سلام> از همین نوع باشد.

2- حضرت ابراهیم ( ع ) با وجود برخورد خشن و تهدید های آزر ، با او گفتاری ملایم و برخوردی مهربانانه داشت .

قال سل-م علیک سأستغفر لک ربّی

3- خشونت اخروی با مکذبان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 13 - 1

1 - قیامت روز رانده شدن تکذیب گران ، با شدت و خشونت به سوی آتش دوزخ

یوم یدعّون إلی نار جهنّم دعًّا

<دعّ> (مصدر مجهول <یدعّون>) به معنای رانده شدن همراه با تندی و خشونت است و ضمیر <یدعّون> به <مکذّبین> بازمی گردد.

4- خشونت با کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 86 - 16

16- انتخاب خوش رفتاری در مواجهه با کافران ، بهتر از به کارگیری شدّت و خشونت است .

و إمّا أن تتّخذ فیهم حسنًا

جمله <تتّخذ فیهم حسناً> در بیان طریقه مقابل عذاب، تلقین کننده اختیار این شیوه از بین دو نوع برخوردی است که ذوالقرنین بین آن ها مخیّر بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بروج - 85 - 18 - 3

3 - سرنوشت هلاکت بار فرعونیان و قوم ثمود ، نمونه ای بارز از برخورد تند و قهرآمیز خداوند با کافران است .

إنّ بطش ربّک . .. فرعون و ثمود

5- خشونت جایز

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 61 - 8

8 - اقدام های قاطع برای دفع فساد از جامعه ، با رعایت مراحل و شرایط ، روا و جایز است .

ص: 237

لئن لم ینته المن-فقون . .. أینما ثقفوا أُخذوا و قتّلوا تقتیلاً

6- خشونت در امر به معروف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 19 - 13

13 - امر به معروف و نهی از منکر ، با روش ناهنجار و داد و فریاد ، نفرت انگیز و دارای تأثیر منفی است . *

و امر بالمعروف و انه عن المنکر . .. و اغضض من صوتک إنّ أنکر

احتمال دارد سفارش به روی نگرداندن از مردم و نیز رعایت اعتدال در رفتار و کاستن از صدا، پس از توصیه به امر به معروف و نهی از منکر، به این منظور باشد که در انجام امر به معروف و نهی از منکر، باید موازین یاد شده رعایت گردد و گرنه، همان گونه که صدای الاغ برای گوش ها ناهنجار است امر به معروف و نهی از منکر بدون رعایت موازین اخلاقی هم اثر منفی دارد.

7- خشونت در سخن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 19 - 8

8 - تلاش در غلبه بر دیگران با فریاد ناهنجار و خشن ، تلاشی ابلهانه و به دور از منش انسانی است . *

و اغضض من صوتک إنّ أنکر الأصوت لصوت الحمیر

آیه، می تواند به واقعیت خارجی اشاره داشته باشد که معمولاً افراد بی منطق با جنجال آفرینی و سر و صدا، در پی غلبه دادن نظر خود هستند.

8- خشونت در نهی از منکر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 19 - 13

13 - امر به معروف و نهی از منکر ، با روش ناهنجار و داد و فریاد ، نفرت انگیز و دارای تأثیر منفی است . *

و امر بالمعروف و انه عن المنکر . .. و اغضض من صوتک إنّ أنکر

احتمال دارد سفارش به روی نگرداندن از مردم و نیز رعایت اعتدال در رفتار و کاستن از صدا، پس از توصیه به امر به معروف و نهی از منکر، به این منظور باشد که در انجام امر به معروف و نهی از منکر، باید موازین یاد شده رعایت گردد و گرنه، همان گونه که صدای الاغ برای گوش ها ناهنجار است امر به معروف و نهی از منکر بدون رعایت موازین اخلاقی هم اثر منفی دارد.

ص: 238

9- خشونت رهبری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 159 - 7،9

7 - سنگدلی و خشونت رهبران ، موجب پراکندگی مردم از پیرامون آنان

و لو کنت فظّا غلیظ القلب لانفضّوا من حولک

<انفضّوا> از <فضّ> به معنای تفرّق و پراکندگی است.

9 - گرایش مردم به رهبران دینی ، در گرو مهربانی آنان و پرهیز از خشونت و سنگدلی

فبما رحمه من اللّه لنت لهم و لو کنت فظّا غلیظ القلب لانفضّوا من حولک

10- خشونت طلبی قوم ابراهیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 24 - 3،5

3 - قوم ابراهیم ، برای رویارویی با خیرخواهی او برای آنان ، به خشونت متوسل شدند .

و إبرهیم إذ قال لقومه . .. ذلکم خیر لکم ... فما کان جواب قومه إلاّ أن قالوا اقتل

5 - واکنش خشونت آمیز قوم ابراهیم به دعوت توحیدی او ، فراگیر و عمومی بود .

فما کان جواب قومه إلاّ أن قالوا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 26 - 5

5 - حضرت ابراهیم ( ع ) ، در پی برخورد قهرآمیز قوم اش با او ، تصمیم گرفت به سرزمینی هجرت کند که در آن ، برای انجام رسالت اش ، آزادی عمل داشته باشد .

و قال إنّی مهاجر إلی ربّی

مراد از <هجرت به سوی پرودگار> دستیابی به مکانی است که حضرت ابراهیم(ع) بتواند آنچه را برعهده او گذاشته است، بدون مزاحمت دشمنان اش، به انجام برساند.

11- زن و خشونت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 18 - 3

3 - زن ، اساساً برای کار های دشوار و خشن و جدال و درگیری آفریده نشده است .

و هو فی الخصام غیر مبین

برداشت یاد شده بنابراین نکته است که آیه شریفه به جهت مماشات و بازگویی باور مشرکان، این مطالب را مطرح نکرده باشد; بلکه

ص: 239

به عنوان یک واقعیت بدان پرداخته باشد.

12- سرزنش خشونت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 86 - 16

16- انتخاب خوش رفتاری در مواجهه با کافران ، بهتر از به کارگیری شدّت و خشونت است .

و إمّا أن تتّخذ فیهم حسنًا

جمله <تتّخذ فیهم حسناً> در بیان طریقه مقابل عذاب، تلقین کننده اختیار این شیوه از بین دو نوع برخوردی است که ذوالقرنین بین آن ها مخیّر بود.

13- ناپسندی خشونت در سخن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 19 - 7

7 - خشونت و درشتی در سخن گفتن با مردم ، عملی بسیار زشت است .

و اغضض من صوتک إنّ أنکر الأصوت لصوت الحمیر

در آیه، به جای کاربرد تشبیه، از استعاره استفاده شده است. آوردن استعاره به جای تشبیه، برای مبالغه در مذمت و بیان ناهنجاری و مستهجن بودن آن است.

ص: 240

19- خشیت

1- آثار اخروی خشیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 39 - 3

3 - پاکی ، تذکّرپذیری ، هدایت جویی و خداترسی ، چهره انسان را در قیامت خندان و شادمان خواهد ساخت .

لعلّه یزّکّی . أو یذّکّر ... جاءک یسعی . و هو یخشی ... ضاحکه مستبشره

2- آثار ترک خشیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 33 - 3

3 - تمسّک به رحمانیت خدا و کنار نهادن خشیت ، زمینه ساز انحراف و فروهشتن وظایف *

من خشی الرحم-ن بالغیب

از ارتباط <أوّاب حفیظ> و <خشی> و وصف <الرحمان> مطلب بالا احتمال می رود.

3- آثار خشیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 74 - 17

17 - خشوع و خضوع در برابر خدا ، نشانه سلامت قلب از قساوت ها و کدورتهاست .

ثم قست قلوبکم . .. فهی کالحجاره أو أشد ... و إن من منها لما یهبط من خشیه اللّه

ص: 241

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 154 - 4،5

4 - بهره مند شدن از پیام های الهی در تورات ، مخصوص کسانی است که از خدا بترسند و از غیر او نهراسند .

و فی نسختها هدی و رحمه للذین هم لربهم یرهبون

روشن است که پیامهای خدا، از جمله پیامهای او در تورات، برای همه مردم است. بنابراین لام در <للذین> لام منفعت است ; یعنی خداترسان از هدایتگری و رحمت آفرینی تورات بهره مند می شوند. <ربهم> متعلق به <یرهبون> است و تقدیم آن دلالت بر حصر دارد.

5 - خداترسان با به کار بستن پیام های آسمانی ، مشمول رحمت خدا خواهند شد .

و فی نسختها هدی و رحمه للذین هم لربهم یرهبون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 3 - 3

3- تعالیم قرآن ، تنها در کسانی مؤثر است که توجه به عظمت خداوند در دل آنان هراس افکنده است .

إلاّ تذکره لمن یخشی

<خشیت> ترسی است آمیخته با احساس عظمت (مفردات راغب). متعلق <یخشی> - به قرینه آیه بعد که عظمت نازل کننده قرآن را بیان کرده است - خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 52 - 2،4

2 - فرمان بری از خدا و رسول او و خدا ترسی و تقواپیشگی ، از عوامل ظفرمندی و کامیابی است .

و من یطع اللّه و رسوله و یخش اللّه و یتقه فأُول-ئک هم الفائزون

4 - اطاعت از خدا و رسول او ، خدا ترسی و تقواپیشگی ، از نشانه های ایمان واقعی و اوصاف مؤمنان راستین

إنّما کان قول المؤمنین إذا دعوا . .. أن یقولوا سمعنا و أطعنا ... و من یطع اللّه

برداشت فوق، از ارتباط میان این آیه و آیه پیشین - که درصدد بیان اوصاف مؤمنان راستین است - به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 18 - 8

8 - خداترسی و نماز ، از زمینه های لازم برای تأثیرپذیری از انذار ها و اخطار های پیامبران

إنّما تنذر الذین یخشون ربّهم بالغیب و أقاموا الصلوه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 29 - 14

14 - خداترسی ، تلاوت قرآن کریم ، برپاداشتن نماز و انفاق در نهان و آشکار ، از عوامل امیدواری به لطف و پاداش الهی

إنّما یخشی اللّه من عباده العلم-ؤا . .. إنّ الذین یتلون کت-ب اللّه و أقاموا الصل

ص: 242

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 30 - 11

11 - خداترسی ، تلاوت قرآن ، برپاداشتن نماز و انفاق در نهان و آشکار ، از اسباب آمرزش گناهان و دریافت افتخار سپاس گزاری خداوند

إنّما یخشی اللّه من عباده العلم-ؤا . .. إنّ الذین یتلون کت-ب اللّه ... و یزیدهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 11 - 2

2 - آمادگی برای ایمان به قرآن و برخورداری از روح خشیت ، از زمینه های لازم برای تأثیرپذیری از انذار ها و اخطار های الهی

إنّما تنذر من اتّبع الذکر و خشی الرحم-ن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 33 - 9

9 - دستیابی به < قلب منیب > در پرتو خشیت از خداوند ، در آشکار و نهان

من خشی الرحم-ن بالغیب و جاء بقلب منیب

بنابر این که تقدم لفظی <خشی الرحمان. ..> بر <جاء بقلب منیب> حکایت از تقدم رتبی داشته باشد، برداشت بالا استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 34 - 3

3 - بیم داران از خدا در دنیا ، ایمن از هر غم و اندوه ، در آخرت

من خشی الرحم-ن . .. ادخلوها بسل-م

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 9 - 2،6

2 - خداترسی و حالت خشیت ، برانگیزاننده ابن ام مکتوم برای حضور در مجلس پیامبر ( ص ) بود .

و أمّا من جاءک یسعی . و هو یخشی

6 - حالت خشیت ، حالتی حرکت آفرین و وادارکننده انسان به تلاش در راه آموختن و کسب کمالات

و أمّا من جاءک یسعی . و هو یخشی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - اعلی - 87 - 10 - 3

3 - خشیت ، عاملی مؤثر در پیدایش پندپذیری برای انسان است .

سیذّکّر من یخشی

ص: 243

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - اعلی - 87 - 12 - 4

4 - پذیرش تذکرات قرآن و خشیت و هراس در برابر خداوند ، مایه رهایی از آتش دوزخ

سیذّکّر من یخشی . و یتجنّبها الأشقی . الذی یصلی النار الکبری

4- آثار خشیت از خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 49 - 7

7- خداترسی و نگرانی از قیامت ، زمینه ساز بهره مندی انسان از وحی و هدایت الهی

و ذکرًا للمتّقین . الذین یخشون ربّهم بالغیب و هم من الساعه مشفقون

خداوند، در آیه قبل، تقواپیشگان را شایسته بهره مند شدن از نور و هدایت خود دانسته و در این آیه اوصاف آنان را بیان کرده است. از ارتباط میان دو آیه می توان برداشت یاد شده را استفاده کرد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 26 - 6

6 - ترس از خداوند و نگرانی از فرجام خویش ، پرهیز دهنده انسان از انکار معاد و باز دارنده او از طغیان گری و رویارویی با پیامبران

إنّ فی ذلک لعبره لمن یخشی

عبرت گرفتن از داستان فرعون، به معنای دوری از رفتار و عقاید او است که در آیات قبل نمونه های آن بیان شد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بینه - 98 - 8 - 14،17

14 - بهشت جاودان و نعمت های آن ، کسب رضایت خداوند و راضی شدن از او ، ویژه کسانی است که به عظمت خداوند ، پی برده و از او هراس دارند .

جنّ-ت عدن تجری من تحتها الأنه-ر خ-لدین فیها أبدًا رضی اللّه عنهم و رضوا عنه ذلک

<خشیت>، به معنای ترس آمیخته با احساس عظمت است. (مفردات)

17 - خشیت از خداوند ، شرط رضایت مندی او از مؤمنان دارای عمل صالح

رضی اللّه عنهم . .. ذلک لمن خشی ربّه

ص: 244

5- آثار خشیت پنهانی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 33 - 5

5 - مراقبت شدید بر ارزش ها و حدود الهی ، در گرو خشیت از خداوند ، حتی در نهان

أوّاب حفیظ . من خشی الرحم-ن بالغیب

برداشت یاد شده بنابر این نکته است که تعبیر <من خشی. ..> در مقام توصیف <أوّاب> و <حفیظ> باشد و علیت را برساند; یعنی، این خشیت عامل <أوّاب> و <حفیظ> بودن آنان است.

6- آمرزش اهل خشیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 11 - 12

12 - آمرزش و اجر ارزشمند و پرب ها ، پاداش پیروان قرآن و خداترسان

من اتّبع الذکر و خشی الرحم-ن بالغیب فبشّره بمغفره و أجر کریم

7- ارزش خشیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 39 - 7

7 - ترس از خدا ، همراه با تعظیم و بزرگداشت ، امری ارزش مند و بایسته است .

الذین یبلّغون رس-ل-ت اللّه و یخشونه

<خشیه> در لغت، به معنای <ترس آمیخته با تعظیم> است (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 18 - 11

11 - ارزشمندی خداترسی و دوری از گناه در نهان و به دور از انظار و اطلاع یافتن دیگران

الذین یخشون ربّهم بالغیب

برداشت یاد شده از آمدن قید <بالغیب> به دست می آید; زیرا ترس از خدا در هر حال مطلوب است. بنابراین آمدن این قید، بیانگر اهمیت و ارزش والای خدا ترسی در خلوت می باشد.

ص: 245

8- ارزش خشیت پنهانی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 49 - 3

3- خشیت و ترس آگاهانه و آمیخته با تعظیم در خلوت و نهان از پروردگار ، از ارزش ها و اوصاف پسندیده است .

و ذکرًا للمتّقین . الذین یخشون ربّهم بالغیب

برخی از اهل لغت گفته اند: <خشیت> به معنای ترس آمیخته با تعظیم است و این ترس نوعاً با آگاهی به چیزی است که از آن می ترسند (مفردات راغب). گفتنی است این معنا مناسب با آیه شریفه است; زیرا خداوند شایسته تعظیم است و تقواپیشگان نیز با آگاهی از مقام خداوند از او می ترسند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 33 - 1

1 - بهشت ، از آن بیم دارندگان از خداوند در نهان

و أُزلفت الجنّه للمتّقین . .. من خشی الرحم-ن بالغیب

بنابراین که <بالغیب> متعلق به <خشی> باشد، برداشت بالا به دست می آید.

9- ارزش خشیت در خلوت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 11 - 7

7 - ارزشمندی و برتری ترس از خدا و دوری از گناه در خلوت ، بر ترس و تحفظ از نافرمانی خدا در انظار دیگران

و خشی الرحم-ن بالغیب

برداشت یاد شده، از مقید شدن ترس از خدا به <غیب> (نهان) به دست می آید.

10- ارزش خلاص در خشیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 11 - 7

7 - ارزشمندی و برتری ترس از خدا و دوری از گناه در خلوت ، بر ترس و تحفظ از نافرمانی خدا در انظار دیگران

و خشی الرحم-ن بالغیب

برداشت یاد شده، از مقید شدن ترس از خدا به <غیب> (نهان) به دست می آید.

ص: 246

11- اهمیت خشیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 3 - 6

6- لزوم خداترسی و هراس از فرجام مخالفت با تعالیم قرآن

إلاّ تذکره لمن یخشی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - اعلی - 87 - 10 - 2

2 - لزوم خداترسی و تأثیرپذیری از پند های قرآن و هراس از فرجام ناهماهنگی با تعالیم آن

سنقرئک . .. فذکّر ... سیذّکّر من یخشی

12- بشارت به اهل خشیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 11 - 11

11 - پیامبر ( ص ) مأمور بشارت دادن پیروان قرآن و خداترسان به مغفرت و اجر ارزشمند و پرب های الهی

من اتّبع الذکر و خشی الرحم-ن بالغیب فبشّره بمغفره و أجر کریم

13- پاداش اهل خشیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 11 - 12

12 - آمرزش و اجر ارزشمند و پرب ها ، پاداش پیروان قرآن و خداترسان

من اتّبع الذکر و خشی الرحم-ن بالغیب فبشّره بمغفره و أجر کریم

14- پاداش خشیت پنهانی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 33 - 4

4 - بهشت پاداش آنان که با وجود محسوس نبودن خداوند ، همه جا وی را در نظر داشته و از او بیم دارند .

من خشی الرحم-ن بالغیب

بنابر این که <بالغیب> وصف برای <رحمان> باشد، برداشت بالا قابل استفاده است.

ص: 247

15- تأثیر قرآن در اهل خشیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 23 - 8،11

8 - تأثیر عمیق و لرزه انداز قرآن ، بر اهل خشیت و خداترسان

کت-بًا . .. تقشعرّ منه جلود الذین یخشون ربّهم

11 - تأثیر آرامش بخش و سرورآفرین قرآن ، در اهل خشیت و خداترسان

ثمّ تلین جلودهم و قلوبهم إلی ذکر اللّه

نرم شدن پوست ها و قلب ها (تلین جلودهم و قلوبهم)، کنایه از آرامش یافتن و سرور است. این مطلب در مقابل ترس و ناراحتی است که موجب لرزش پوست ها (اندام) و اضطراب دل ها می باشد.

16- خشیت از خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 74 - 10،14

10 - هراس جهان طبیعت از خداوند ، منشأی برای فعل و انفعالات آن

و إن منها لما یهبط من خشیه اللّه

14 - دل و قلب آدمی ، باید از هراس و خشیت خدا لرزان بوده و در مسیر او به حرکت در آید .

و إن منها لما یهبط من خشیه اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 21 - 3،8

3- لزوم توجه به عظمت خدا و هراسیدن از او

و یخشون ربهم

8- خشیت از خدا و هراس از حساب سخت و ناگوار قیامت ، از نشانه های خردمندان است .

إنما یتذکّر أُولُوا الألب-ب . .. الذین ... یخشون ربهم و یخافون سوء الحساب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 49 - 1،2

1- خشیت و خداترسی ، در خلوت و دور از منظر مردمان ، از ویژگی های تقواپیشگان است .

و ذکرًا للمتّقین . الذین یخشون ربّهم بالغیب

برداشت یاد شده مبتنی براین است که <بالغیب> حال برای فاعل <یخشون> باشد.

ص: 248

2- تقواپیشگان ، از پروردگار خویش با آن که غایب و نهان از انظار آنان است ، همواره در خشیت و خوف به سرمی برند .

و ذکرًا للمتّقین . الذین یخشون ربّهم بالغیب

برداشت یاد شده بر اساس این احتمال است که <بالغیب> حال برای مفعول <یخشون> باشد (ربّهم); یعنی، در حالی که خداوند دور از انظار تقواپیشگان است، آنان از او می ترسند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 28 - 5،6

5 - تنها عالمان راستین و اهل معرفت ، خداترس و اهل خشیت اند .

ألم تر أنّ اللّه أنزل من السماء ماء . .. و من الناس ... مختلف ألونه کذلک إنّما ی

6 - خشیت و ترس از خدا ، نشانه عالمان راستین و اهل معرفت است .

إنّما یخشی اللّه من عباده العلم-ؤا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 11 - 1

1 - انذار ها و اخطار های پیامبر ( ص ) ، تنها در افرادی که آماده پذیرش بودند و می خواستند از پیروان قرآن و اهل خشیت باشند ، مؤثر بود .

إنّما تنذر من اتّبع الذکر و خشی الرحم-ن

در آیات گذشته، سخن از گروهی بود که هرگز آمادگی پذیرش ایمان و سخن حق را نداشتند; ولی در این آیه شریفه از گروه دیگری یاد می کند که در نقطه مقابل گروه اول قرار دارند که آماده پذیرش کلام حق (قرآن) بوده و از خدای رحمان می ترسند. گفتنی است مقصود از <ذکر> - طبق نظر بیش تر مفسران - قرآن است.

17- خشیت اولوا الالباب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 21 - 8

8- خشیت از خدا و هراس از حساب سخت و ناگوار قیامت ، از نشانه های خردمندان است .

إنما یتذکّر أُولُوا الألب-ب . .. الذین ... یخشون ربهم و یخافون سوء الحساب

18- خشیت بندگان خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 28 - 13

13- لزوم بیم و هراس بندگان از خداوند ، هر چند دارای مرتبه ای والا باشند .

ص: 249

بل عباد مکرمون . .. و هم من خشیته مشفقون

19- خشیت پنهانی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 49 - 1

1- خشیت و خداترسی ، در خلوت و دور از منظر مردمان ، از ویژگی های تقواپیشگان است .

و ذکرًا للمتّقین . الذین یخشون ربّهم بالغیب

برداشت یاد شده مبتنی براین است که <بالغیب> حال برای فاعل <یخشون> باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 33 - 9

9 - دستیابی به < قلب منیب > در پرتو خشیت از خداوند ، در آشکار و نهان

من خشی الرحم-ن بالغیب و جاء بقلب منیب

بنابر این که تقدم لفظی <خشی الرحمان. ..> بر <جاء بقلب منیب> حکایت از تقدم رتبی داشته باشد، برداشت بالا استفاده می شود.

20- خشیت صالحان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بینه - 98 - 8 - 16

16 - مؤمنان دارای عمل صالح ، هراسان از فرجام خویش و نگران از کوتاهی در برابر عظمت خداوند

الذین ءامنوا و عملوا الص-لح-ت . .. ذلک لمن خشی ربّه

ترس از خداوند، به معنای نگرانی و هراس از فرجام خویش هنگام روبه رو شدن با او است.

21- خشیت طبیعت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 74 - 10

10 - هراس جهان طبیعت از خداوند ، منشأی برای فعل و انفعالات آن

و إن منها لما یهبط من خشیه اللّه

ص: 250

22- خشیت علما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 28 - 5،6

5 - تنها عالمان راستین و اهل معرفت ، خداترس و اهل خشیت اند .

ألم تر أنّ اللّه أنزل من السماء ماء . .. و من الناس ... مختلف ألونه کذلک إنّما ی

6 - خشیت و ترس از خدا ، نشانه عالمان راستین و اهل معرفت است .

إنّما یخشی اللّه من عباده العلم-ؤا

23- خشیت قلب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 74 - 14

14 - دل و قلب آدمی ، باید از هراس و خشیت خدا لرزان بوده و در مسیر او به حرکت در آید .

و إن منها لما یهبط من خشیه اللّه

24- خشیت متقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 49 - 1،2

1- خشیت و خداترسی ، در خلوت و دور از منظر مردمان ، از ویژگی های تقواپیشگان است .

و ذکرًا للمتّقین . الذین یخشون ربّهم بالغیب

برداشت یاد شده مبتنی براین است که <بالغیب> حال برای فاعل <یخشون> باشد.

2- تقواپیشگان ، از پروردگار خویش با آن که غایب و نهان از انظار آنان است ، همواره در خشیت و خوف به سرمی برند .

و ذکرًا للمتّقین . الذین یخشون ربّهم بالغیب

برداشت یاد شده بر اساس این احتمال است که <بالغیب> حال برای مفعول <یخشون> باشد (ربّهم); یعنی، در حالی که خداوند دور از انظار تقواپیشگان است، آنان از او می ترسند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 33 - 2

2 - متقین ، در عین اعتقاد به رحمانیت خداوند ، بیمناک از مخالفت با او *

من خشی الرحم-ن بالغیب

ص: 251

از این که وصف <الرحمان> مفعول <خشی> قرار گرفته است، می توان به مطلب فوق ره برد; زیرا در نظر ابتدایی، وصف <منتقم،قهار و. ..> متناسب با خشیت است و این که وصف <رحمت> به کار گرفته شده است، می رساند که رجای متقین آنان را به گناه نمی کشاند.

25- خشیت معصومان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 28 - 14

14- مقام عصمت ، مانع از خوف و هراس از خداوند نیست .

و هم بأمره یعملون . .. و هم من خشیته مشفقون

26- خشیت مقربان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 28 - 15

15- خشیت و ترس از خداوند ، از ویژگی های بندگان مقرب و از اوصاف پسندیده است .

بل عباد مکرمون . .. و هم من خشیته مشفقون

27- خشیت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 28 - 11

11- فرشتگان ، بر اثر ترس از خداوند ، هراسان و نگران اند .

و هم من خشیته مشفقون

برداشت یاد شده بر این اساس است که <مِن> برای تعلیل و سببیت باشد.

28- خشیت مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 52 - 4

4 - اطاعت از خدا و رسول او ، خدا ترسی و تقواپیشگی ، از نشانه های ایمان واقعی و اوصاف مؤمنان راستین

إنّما کان قول المؤمنین إذا دعوا . .. أن یقولوا سمعنا و أطعنا ... و من یطع اللّه

ص: 252

برداشت فوق، از ارتباط میان این آیه و آیه پیشین - که درصدد بیان اوصاف مؤمنان راستین است - به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 24 - 3

3 - وجود اختلاف اساسی میان دو انسان مؤمن خداترس و کافر خداگریز ، از نظر شخصیت و سرنوشت

فویل للق-سیه قلوبهم من ذکر اللّه . .. أفمن یتّقی بوجهه سوء العذاب یوم القی-مه

<من> در آیه شریفه، اسم موصول بوده و مبتدا و خبر آن، جمله ای محذوف است و تقدیر کلام چنین می باشد: <أفمن یت-ّقی بوجهه سوء العذاب. .. کمن آمن منه>. بنابراین می توان گفت آیه شریفه درصدد مقایسه میان شخصیت دو انسان مؤمن و کافر وسرنوشت آنان در آینده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بینه - 98 - 8 - 16

16 - مؤمنان دارای عمل صالح ، هراسان از فرجام خویش و نگران از کوتاهی در برابر عظمت خداوند

الذین ءامنوا و عملوا الص-لح-ت . .. ذلک لمن خشی ربّه

ترس از خداوند، به معنای نگرانی و هراس از فرجام خویش هنگام روبه رو شدن با او است.

29- دعوت به خشیت از خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 19 - 2،8

2$ - دعوت فرعون به خشیت از خداوند ، از اهداف رسالت موسی ( ع )

فتخشی

- دعوت فرعون به خشیت از خداوند، از اهداف رسالت موسی(ع)

8$ - هدایت مردم به خداوند و بیان ربوبیت او و ایجاد حالت خداترسی در آنان ، از نخستین اهداف پیامبران است .

فقل . .. و أهدیک إلی ربّک فتخشی

- هدایت مردم به خداوند و بیان ربوبیت او و ایجاد حالت خداترسی در آنان، از نخستین اهداف پیامبران است.

30- زمینه خشیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 18 - 13

13 - اعتقاد به ربوبیت الهی ، مقتضی خشیت و خداترسی است .

الذین یخشون ربّهم

ص: 253

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حشر - 59 - 21 - 4،9

4 - آیات قرآن ، پیامدار خشیت از خدا برای خلق

لو أنزلنا ه-ذا القرءان . .. متصدّعًا من خشیه اللّه

9 - تفکر در آیات وحی ، زمینه ساز خشیت و خشوع انسان در برابر خداوند

لو أنزلنا ه-ذا القرءان علی جبل لرأیته خ-شعًا متصدّعًا من خشیه اللّه . .. لعلّهم

31- زمینه خشیت از خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 21 - 4

4- باور به ربوبیت خداوند و توجه به آن ، زمینه ساز خشیّت آدمی از اوست .

یخشون ربهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 19 - 3،4،5

3$ - پیدایش حالت ترس از خدا و احساس عظمت او ، از آثار قرار گرفتن در طریق هدایت

و أهدیک إلی ربّک فتخشی

<خشیت> به ترسی گویند که با درک عظمت همراه باشد. (مفردات راغب)

4$ - شناخت ربوبیت خداوند ، زمینه ساز پیدایش حالت ترس و خشیت در برابر او

و أهدیک إلی ربّک فتخشی

- شناخت ربوبیت خداوند، زمینه ساز پیدایش حالت ترس و خشیت در برابر او

5$ - تزکیه و دوری از پلیدی و طغیان ، هموارسازنده راه هدایت و خشیت الهی

إنّه طغی . .. أن تزکّی . و أهدیک إلی ربّک فتخشی

- تزکیه و دوری از پلیدی و طغیان، هموارسازنده راه هدایت و خشیت الهی

32- عوامل خشیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 28 - 12،15

12 - آگاهی و اعتقاد به عزت مندی و آمرزندگی خداوند ، موجب خشیت و خداترسی است .

إنّما یخشی اللّه من عباده العلم-ؤا إنّ اللّه عزیز غفور

ص: 254

15 - < عن علی بن الحسین ( ع ) : . . .من عرف اللّه خافه . . . و قد قال اللّه < إنّما یخشی اللّه من عباده العلماء > . . . ;

از امام سجاد(ع) روایت شده است: . ..کسی که خدا را بشناسد از او می ترسد... خداوند فرمود: <إنّما یخشی اللّه من عباده العلماء>...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بینه - 98 - 8 - 15

15 - توجّه به ربوبیت خداوند ، مایه خداترسی و پیدایش هول و هراس در دل عاقبت اندیشان

ذلک لمن خشی ربّه

33- عوامل خشیت علمای راستین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 28 - 4

4 - مظاهر گوناگون و متنوع طبیعت ، جلوه عظمت خداوند و سبب خشیت عالمان راستین و اهل معرفت

ألم تر أنّ اللّه أنزل من السماء ماء . .. و من الناس ... مختلف ألونه کذلک إنّما ی

یادآوری خداترسی اهل معرفت - پس از برشمردن پدیده های گوناگون طبیعت - می تواند ناظر به این حقیقت باشد که در آن پدیده ها، عظمت خدا چنان جلوه گر است که موجب خشیت عالمان و اهل معرفت می شود. واژه <خشیت> - که در مورد ترسی به کار می رود که همراه با تعظیم و ناشی از آگاهی باشد (مفردات راغب) - مؤید همین برداشت است. گفتنی است مقصود از علم در این آیه، آشنایی با علوم مادی همچون فیزیک، شیمی و ریاضی نیست; بلکه آشنایی با معارف و حقایق الهی است که از صاحبان آن به اهل معرفت و عالمان راستین تعبیر می شود.

34- فضایل اهل خشیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 23 - 17

17 - اهل خشیت و خداترسان ، بهره مند از هدایت الهی

کت-بًا . .. تقشعرّ منه جلود الذین یخشون ربّهم ... ذلک هدی اللّه یهدی به من یشاء

از این که خداوند اهل خشیت را، کسانی معرفی کرد که تحت تأثیر قرآن قرار می گیرند، به دست می آید که یکی از مصادیق مورد نظر از <یهدی به من یشاء> همین گروه می باشد.

ص: 255

35- فضیلت خشیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 9 - 4

4 - ترس از خدا و نگرانی از دست نیافتن به تزکیه نفس ، ترسی به سزا و حالتی مطلوب در پیشگاه خداوند

و هو یخشی

36- محرومان از خشیت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 26 - 9

9 - منکران معاد و فرعون صفتان عصر بعثت ، محروم از خشیت الهی و بی تفاوت در برابر عبرت های تاریخ

یقولون أءنّا . .. هل أتیک ... إنّ فی ذلک لعبره لمن یخشی

تصریح به <من یخشی> برای اشاره به نبود خشیت در وجود منکران معاد است.

37- مراتب خشیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 62 - 4

4 - ایمان و خوف از مقام ربوبی ، دارای مراتب و درجات

و لمن خاف مقام ربّه جنّتان . .. و من دونهما جنّتان

برداشت یاد شده، از تفاوت پاداش ها و مراتب آن در بهشت، به دست می آید.

38- موانع خشیت از خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 28 - 7

7 - بی پروایی و نترسیدن از خدا ، برخاسته از جهل و ناآگاهی نسبت به عظمت پروردگار است .

ألم تر أنّ اللّه أنزل من السماء ماء . .. إنّما یخشی اللّه من عباده العلم-ؤا

ص: 256

39- نشانه های خشیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 52 - 3

3 - تسلیم حکم پیامبر بودن و پذیرش داوری بر مبنای تعالیم دین ، نشانه خدا ترسی ، تقواپیشگی و مطیع خدا و رسول بودن است .

إذا دعوا إلی اللّه و رسوله لیحکم بینهم أن یقولوا سمعنا و أطعنا . .. و من یطع الل

برداشت یاد شده، از ارتباط میان دو آیه فوق استفاده گردیده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 18 - 12

12 - نماز ، مظهر ایمان راستین و خداترسی است .

الذین یخشون ربّهم بالغیب و أقاموا الصلوه

یاد کردن از برپایی نماز پس از خداترسی، می تواند به عنوان یکی از مصادیق و مظاهر این خداترسی باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 29 - 2

2 - انس با قرآن و تلاوت پیوسته آن ، برپایی نماز و انفاق در نهان و آشکار ، از نشانه های خداترسی است .

إنّما یخشی اللّه من عباده العلم-ؤا . .. إنّ الذین یتلون کت-ب اللّه و أقاموا الصل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 23 - 9

9 - اثرپذیری عمیق و لرزه انداز قرآن ، نشانه وجود روح خشیت و خداترسی در انسان

کت-بًا . .. تقشعرّ منه جلود الذین یخشون ربّهم

وقتی تأثیرگذاری عمیق قرآن اختصاص به اهل خشیت داشته باشد (الذین یخشون ربّهم)، استفاده می شود که هر کس از قرآن تأثیرپذیرفت و به لرزه درآمده، اهل خشیت خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - اعلی - 87 - 15 - 8

8 - ذکر نام خدا و روی آوردن به نماز ، نشانه پندپذیری از قرآن ، ترس از خداوند و مایه دوری از آتش دوزخ است .

سیذّکّر من یخشی . و یتجنّبها الأشقی . الذی یصلی النار ... قد أفلح من ... فصلّی

40- ویژگیهای خشیت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 257

11 - انبیاء - 21 - 28 - 12

12- ترس فرشتگان از خداوند ، آمیخته با تعظیم ، احترام و توجه ویژه به خداوند است .

و هم من خشیته مشفقون

<خشیت> ترس توأم با تعظیم و احترام و <اشفاق> ترس آمیخته با عنایت است (مفردات راغب).

41- هدایت پذیری اهل خشیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 11 - 1

1 - انذار ها و اخطار های پیامبر ( ص ) ، تنها در افرادی که آماده پذیرش بودند و می خواستند از پیروان قرآن و اهل خشیت باشند ، مؤثر بود .

إنّما تنذر من اتّبع الذکر و خشی الرحم-ن

در آیات گذشته، سخن از گروهی بود که هرگز آمادگی پذیرش ایمان و سخن حق را نداشتند; ولی در این آیه شریفه از گروه دیگری یاد می کند که در نقطه مقابل گروه اول قرار دارند که آماده پذیرش کلام حق (قرآن) بوده و از خدای رحمان می ترسند. گفتنی است مقصود از <ذکر> - طبق نظر بیش تر مفسران - قرآن است.

ص: 258

20- خضر

1- آثار پیروی از خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 66 - 8

8- دریافت آموخته های خضر ، در دیدگاه موسی ، وابسته به پیروی از آن حضرت بود .

هل أتّبعک علی أن تعلّمن

2- آثار سوراخ کشتی قصه خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 79 - 10

10- معیوب بودن کشتی حامل خضر و موسی ( ع ) ، عامل صرف نظر پادشاه غاصب از تصرّف و مصادره آن شد .

فأردت أن أعیبها و کان وراءهم ملک یأخذ کلّ سفینه غصبًا

3- احترام خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 69 - 4

4- موسی ( ع ) کمال ادب و متانت را در برابر معلّم خویش ( خضر ) اظهار کرد .

هل أتّبعک . .. ستجدنی ... و لا أعصی

موارد فراوانی از ادب و متانت در کلام موسی(ع) دیده می شود: الف) درخواست خود را با استفهام آغاز کرد (هل أتّبعک); ب) مبدأ

ص: 259

علم خضر را به جهت تکریم، با صیغه مجهول آورد (عُلِّمت); ج) علم او را رشدآفرین دانست (رشداً); د) تنها، بخشی از علم او را طلب کرد (ممّا عُلِّمت); ه-) وعده صریح به صبر نداد، بلکه به صورت <ستجدنی إن شاء اللّه. ..> ذکر کرد; و) توصیه های او را به عنوان امر تلقی کرد و متعهد شد که با او در هیچ فرمانی مخالفت نکند. (المیزان، ج 13).

4- استمهال از خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 76 - 1

1- موسی ( ع ) ، از خضر ( ع ) برای تجربه صبر در برابر کار های غیرعادی آن حضرت خواستار آخرین فرصت شد .

قال إن سألتک عن شیء بعدها فلاتصحبنی

5- اطاعت از خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 69 - 2

2- موسی ( ع ) بر اطاعت کامل خود از خضر ( ع ) و سرپیچی نکردن از فرمان های او تأکید کرد .

ستجدنی إن شاء اللّه صابرًا و لا أعصی لک أمرًا

6- اعتراض به خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 71 - 5

5- موسی ( ع ) از عملکرد خضر ( ع ) در شکافتن بدنه کشتی ، شگفت زده شد و به او اعتراض کرد .

قال أخرقتها لتغرق أهلها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 74 - 5،11

5- موسی ( ع ) نوجوان مقتول را ، فردی بی گناه دانست و خضر ( ع ) را به جهت کشتن وی ، به شدّت مورد اعتراض قرار داد .

قال أقتلت نفسًا زکیّه بغیر نفس لقد جئت شیئًا نکرًا

<زکاه> به معنای <طهارت> و <صلاح> و <نمو> و <برکت> و <مدح> آمده است. (لسان العرب) در آیه، مراد از <زکیه>، توصیف نوجوان به طهارت و پاکی از گناه است.

11- < عن أبی عبداللّه : . . . بینما العالم یمشی مع موسی إذا هم بغلام یلعب قال : < فوکزه العالم ، فقتله . فقال له موسی : <

ص: 260

أقتلت نفساً زکیه بغیر نفس لقد جئت شیئاً نکراً ؟ > . قال : < فأدخل العالم یده فاقتلع کتفه فإذا علیه مکتوب : کافر مطبوع ;

از امام صادق(ع) روایت شده: . .. آن گاه که عالم (خضر) با موسی(ع) می رفت، ناگاه، به پسری برخوردند که بازی می کرد. امام فرمود: <پس آن عالم، مشتی بر وی زد و او را کشت. موسی(ع) به او گفت: <أقتلت نفساً زکیه بغیر نفس...؟>. امام فرمود: <پس آن عالم، دست برد و کتف پسر را بیرون آورد که بر آن نوشته شده بود <کافر مطبوع>.(کافری که مهر کفر بر او زده شده است)>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 78 - 2

2- ناتوانی موسی ( ع ) از تحمّل کار های خضر ( ع ) ، در پی سومین سؤال و اعتراض او ، به اثبات رسید .

قال ه-ذا فراق بینی و بینک سأنبّئک بتأویل ما لم تستطع علیه صبرًا

7- انقیاد خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 82 - 17

17- همه کار های شگفت خضر ( ع ) ، به فرمان خداوند صورت گرفت و دیدگاه شخصی او در آن دخالتی نداشت .

رحمه من ربّک و ما فعلته عن أمری

ضمیر مفعولی در <مافعلته> به قرینه ذیل آیه، به جامعِ تمام ماجراها برمی گردد، نظیر <آنچه دیدی> یا <آنچه انجام دادم>.

8- انقیاد والدین نوجوان قصه خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 80 - 2

2- پدر و مادر جوان مقتول ، به دست خضر ، افرادی مؤمن و به دور از سرکشی و عصیان بودند .

فخشینا أن یرهقهما طغی-نًا و کفرًا

<طغیان> یعنی <بی اندازه در معصیت پیش رفتن>. (مفردات راغب).

9- اهالی شهر قصه خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 77 - 4

4- هیچ یک از مردم شهر ، حاضر به میزبانی و اطعام موسی و خضر ( ع ) نشد .

استطعما أهلها فأبوا أن یضیّفوهما

ص: 261

<إباء> به معنای <امتناع و سرباز زدن> است.

10- اهمیت ملاقات موسی(ع) با خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 60 - 8

8- حضرت موسی ( ع ) ملاقات با حضرت خضر ( ع ) را آن اندازه مهم و با ارزش می دانست که حتی جستوجو در زمانی طولانی را برای آن روا می دید .

لاأبرح حتّی . .. أو أمضی حقبًا

<حقب> به معنای <دهر و زمانی طولانی> است اهل لغت آن را هشتاد سال نیز دانسته اند و مراد از پیمودن آن نیز، همان رسیدن به مجمع البحرین بوده است; یعنی، حتّی أبلغ مجمع البحرین بسیر قریب أو أسیر أزماناً طویله.

11- ایمان والدین نوجوان قصه خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 80 - 2

2- پدر و مادر جوان مقتول ، به دست خضر ، افرادی مؤمن و به دور از سرکشی و عصیان بودند .

فخشینا أن یرهقهما طغی-نًا و کفرًا

<طغیان> یعنی <بی اندازه در معصیت پیش رفتن>. (مفردات راغب).

12- بازسازی دیوار قصه خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 77 - 9،10،11،20

9- خضر ( ع ) دیوار در حال سقوط را ترمیم و بازسازی کرد .

یرید أن ینقضّ فأقامه

10- ترمیم دیوار مشرفِ بر ویرانی ، به دست خضر ، در برابر دیدگان مردم شهر انجام گرفت . *

حتّی إذا أتیا أهل قریه . .. فأقامه

ورود بر اهل قریه و نیز وجود دیوار در متن شهر که از تعبیر <فوجدا فیها جداراً> استفاده می شود، ممکن است اشاره به این داشته باشد که مردم، ناظر رفتا خضر(ع) بوده اند.

11- خضر ( ع ) برای تعمیر دیوار و برپا داشتن آن ، از موسی ( ع ) کمک نطلبید .

فأقامه

ص: 262

مفرد آمدن <أقامه> ممکن است از آن جهت باشد که کار بازسازی دیوار، فقط به دست خضر(ع) صورت گرفته باشد; چه این که در موارد پیشین، <استطعما> به صورت تثنیه آمده و نقش هر دو را در طلب غذا نمایانده است.

20- < عن جعفربن محمد ( ع ) : . . . فوجدا فیها جداراً یرید أن ینقضّ ، فوضع الخضر یده علیه فأقامه ;

از امام صادق(ع) روایت شده: (خضر و موسی(ع)) دیواری را یافتند که می خواست بیفتد. خضر، دست خود را بر آن نهاد و آن را راست کرد>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 82 - 3

3- خضر ( ع ) با وجود حضور نداشتن مالکان دیوار در آبادی ، به ترمیم آن پرداخته بود . *

فکان لغل-مین یتیمین فی المدینه

احتمال می رود که به کار رفتن واژه <المدینه> در این آیه، به جای واژه <القریه> که در آیات قبل آمده بود، اشاره به این جهت باشد که آن دو یتیم در آن آبادی حضور نداشته، بلکه در شهری دیگر اقامت داشته اند و آن شهر - چنان چه از حرف <ال> در <المدینه> استفاده می شود - برای خضر و موسی(ع) شناخته شده بود.

13- بی گناهی نوجوانان قصه خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 74 - 5

5- موسی ( ع ) نوجوان مقتول را ، فردی بی گناه دانست و خضر ( ع ) را به جهت کشتن وی ، به شدّت مورد اعتراض قرار داد .

قال أقتلت نفسًا زکیّه بغیر نفس لقد جئت شیئًا نکرًا

<زکاه> به معنای <طهارت> و <صلاح> و <نمو> و <برکت> و <مدح> آمده است. (لسان العرب) در آیه، مراد از <زکیه>، توصیف نوجوان به طهارت و پاکی از گناه است.

14- بیان راز عمل خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 70 - 4،5

4- خضر موسی ( ع ) را از این که آنچه انجام خواهد داد ، بی دلیل و حکمت نیست ، آگاه ساخت .

حتّی أُحدث لک منه ذکرًا

5- خضر ( ع ) به موسی ( ع ) وعده داد که در نهایت ، بخشی از اسرار کار خود را برای او تبیین خواهد کرد .

أُحدث لک منه ذکرًا

<من> در <منه> برای تبعیض است و گویای این که خضر، تنها، به بیان گوشه ای از ویژگی های کردار خویش وعده داد.

ص: 263

15- بینش خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 67 - 1

1- خضر ، موسی ( ع ) را از تحمّل همراهی با وی ، برای فراگیری علوم ویژه ، ناتوان دید .

هل أتّبعک . .. قال إنّک لن تستطیع معی صبرًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 68 - 2

2- خضر ( ع ) بی اطلاعی موسی از زوایای کردار وی را ، دلیل ناتوانی موسی از تحمّل عملکرد وی دانست .

إنّک لن تستطیع . .. و کیف تصبر علی ما لم تحط به خبرًا

16- پدر مالک دیوار قصه خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 82 - 5،6

5- خضر ( ع ) پدر مالکان دیوار را می شناخت و از نیکی و صلاح او در دوران زندگی اش با خبر بود .

و کان أبوهما ص-لحًا

6- صالح بودن پدر ، عامل حمایت خضر ( ع ) از منافع فرزندان یتیم او بود .

و أمّا الجدار فکان لغل-مین یتیمین . .. و کان أبوهما ص-لحًا

جمله <و کان أبوهما صالحاً> نشانِ علّت تعمیر دیوار است.

17- پیروی از خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 70 - 3

3- خضر ، خواهان تعجیل نکردن موسی در فهم اسرار بود و او را بر متابعت بی چون و چرا از خود ، الزام نکرد .

حتّی أُحدث لک منه ذکرًا

18- پیشگویی خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 264

10 - کهف - 18 - 72 - 1

1- خضر ( ع ) اعتراض موسی را دلیل صحت پیش بینی خویش از ناشکیبایی موسی ( ع ) دانست و پیش گویی خود را به وی یادآور شد .

قال ألم أقل إنّک لن تستطیع معی صبرًا

19- تحقق پیشگویی خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 75 - 3

3- پیش بینی خضر ( ع ) در مورد ناشکیبایی موسی ( ع ) در برابر کار های او ، مطابق واقع بود .

لقد جئت شیئًا نکرًا . قال ألم أقل لک إنّک لن تستطیع معی صبرًا

20- تعالیم خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 70 - 4

4- خضر موسی ( ع ) را از این که آنچه انجام خواهد داد ، بی دلیل و حکمت نیست ، آگاه ساخت .

حتّی أُحدث لک منه ذکرًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 82 - 16،21،23

16- خضر ( ع ) با توجّه دادن موسی ( ع ) به تدبیر فراگیر الهی ، حفاظت اموال یتیمان را ، برخاسته از گستردگی ربوبیّت خداوند دانست .

فأراد ربّک

خضر(ع) با اضافه <ربّ> به ضمیر خطاب (ربّک) به موسی(ع) این نکته را بیان داشته است که گرچه ترمیم دیوار، به تغذیه و تربیت جسم تو کمکی نکرد، ولی مالک و مدّبر تو، مالک و مدّبر یتیمان نیز هست.

21- موسی ( ع ) ، سرانجام ، به اسرار کار های شگفت خضر آگاه شد و توجیه و تأویل برخی حوادث را از او آموخت .

ذلک تأویل ما لم تسطع علیه صبرًا

<لم تسطع> در اصل <لم تستطع> بوده و حرف <تاء> برای تخفیف حذف شده است.

23- خضر ( ع ) پس از آموختن اسرار کار های خود به موسی ( ع ) ، وی را بر بی صبری در برابر آن ، نکوهش کرد .

ذلک تأویل ما لم تسطع علیه صبرًا

ص: 265

21- تعالیم قصه خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 60 - 3

3- حقایقی آموزنده ، در سرگذشت ملاقات موسی ( ع ) و خضر ( ع ) وجود دارد .

و إذ قال موسی لفتیه لاأبرح

عالمی که موسی(ع) با او ملاقات کرده، بنابر آنچه که در روایات آمده است، حضرت خضر(ع) است و موسی(ع) نیز همان پیامبر معروف. گرچه در این موضوع آرای دیگری نیز اِبراز شده، ولی به گفته علامه طباطبایی (ره) به دلیل یاد فراوان از موسی(ع) در قرآن، اگر غیر او مراد بود، قرینه ای در قرآن ذکر می گردید تا رفع التباس شود.

22- تعلم از خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 66 - 2

2- هدف موسی از همراه شدن با خضر ، بهرهوری از علم رشدآفرین وی بود .

هل أتّبعک علی أن تعلّمن ممّا علّمت رشدًا

<رشداً> اگر مفعولٌ له باشد، مفاد آیه این است که: <پیروی من، به منظور رشد یافتن است> که اگر مفعولٌ به باشد، مراد این است که: <تو را پیروی می کنم بر این اساس که آنچه را رشد است، به من بیاموزی. >.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 78 - 7

7- علمی که موسی ( ع ) در پی آموختن آن از خضر ( ع ) بود ، علم تأویل و تحلیل حوادث و شناخت حقایق پشت پرده رخداد ها بود .

هل أتّبعک علی أن تعلّمن ممّا علّمت . .. سأنبّئک بتأویل ما لم تستطع علیه صبرًا

23- توصیه های خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 67 - 2

2- خضر ( ع ) به موسی ( ع ) توصیه کرد به دلیل نداشتن قدرت تحمّل ، از همراه شدن با او صرف نظر کند .

إنّک لن تستطیع معی صبرًا

ص: 266

24- جدایی موسی(ع) و خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 73 - 8

8- مفارقت از خضر ( ع ) و بازماندن از یادگیری علوم او ، برای حضرت موسی ( ع ) امری دشوار بود .

لاتؤاخذنی بما نسیت و لاترهقنی من أمری عسرًا

مقصود از <أمر> در <من أمری> همان متابعت خضر(ع) و فراگیری دانش از او است. بنابراین، مفاد این قسمت آیه، آن است که با لغو رخصت همراهی، مرا در مورد کار و هدف ام به زحمت و سختی مینداز

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 78 - 1،3

1- سومین تخلّف موسی ( ع ) از عهد خویش با خضر ( ع ) ( مطرح ساختن گرفتن مزد ) ، آغاز جدایی آن دو از هم بود .

قال لو شئت لتّخذت . .. قال ه-ذا فراق بینی و بینک

در باره این که <ه-ذا> اشاره به چیست، احتمالاتی وجود دارد، از جمله این که اشاره به قول موسی(ع) باشد; یعنی، ه-ذا القول سبب فراق بیننا

3- خضر ( ع ) ، پس از آخرین تخلّف موسی ، برای جدا شدن از او ، دلیل موجه و عذر پذیرفته شده داشت .

بلغت من لدنّی عذرًا . .. قال لو شئت لتّخذت علیه أجرًا . قال ه-ذا فراق بینی و بین

25- جستجوی خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 60 - 1،2،4

1- موسی ( ع ) برای یافتن خضر ، با عزمی راسخ و جدّی ، سفر خود را به مجمع البحرین آغاز کرد .

لاأبرح حتّی أبلغ مجمع البحرین

<لاأبرح> صیغه متکلم از <برح> و به معنای <دست برنمی دارم> و تأکید بر پشتکار در انجام دادن کار است.

2- موسی ( ع ) در جُستار تحقیقیِ خویش برای یافتن خضر ، با خدمت کار خود ( یوشع ( ع ) ) همراه بود .

و إذ قال موسی لفتیه لاأبرح

<فتی> به معنای جوان است. در تعبیرات قرآن، از غلام و خدمت کار نیز با این تعبیر یاد شده است. لازم به ذکر است که بنابر برخی از روایات مأثور، همراه و همسفر موسی(ع)، <یوشع بن نون> وصی آن حضرت بوده است.

4- تلاش موسی ( ع ) برای یافتن خضر ( ع ) ، واقعه ای درخور یادآوری و توجّه است .

و إذ قال موسی لفتیه لاأبرح

<إذ> مفعول برای <اُذکر> در تقدیر است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 62 - 1،3

ص: 267

1- موسی ( ع ) و همسفرش ، پس از توقف در مجمع البحرین ، در جستوجوی خضر ( ع ) ، مجدداً به حرکت خویش ادامه داده و آن جا را پشت سر گذاشتند .

فلمّا بلغا مجمع بینهما . .. فلمّا جاوزا

موسی(ع) در سخن خود با یوشع، مجمع البحرین را هدف و مقصد نهایی خود اعلام کرد، ولی هنگام رسیدن به آن جا، از آن نیز گذشت. این حرکت و نیز گفتاری که در آیات بعد از موسی(ع) نقل شده است، نشانه آن است که آن دو نمی دانستند به محلِّ مورد نظر موسی(ع) رسیده اند.

3- موسی و یوشع ، در شبانگاه و صبح دم - پس از عبور از مجمع البحرین - برای یافتن خضر ( ع ) راه درازی پیمودند . *

ءاتنا غداءنا

بدان احتمال که احساس خستگی و گرسنگی موسی(ع) در طرف صبح، ناشی از راه پیمایی طولانی در شب باشد.

26- حکومت دوران خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 79 - 7

7- در زمان وقوع داستان موسی و خضر ( ع ) ، حکومتی ستم گر و غاصب وجود داشته است .

و کان وراءهم ملک یأخذ کلّ سفینه غصبًا

<وراء> به هر مکان مستور و پوشیده ای گر چه روبه رو باشد، اطلاق می گردد. (قاموس) بنابراین، سلطان غاصب، یا پشت سر مساکین و در تعقیب کشتی داران بوده است و یا در پیش روی آنان بوده آن ها در مسیر خود با او برخورد می کردند.

27- خرابی دیوار قصه خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 77 - 8

8- موسی و خضر ( ع ) در آبادی ، با دیواری مواجه شدند که در حال سقوط و خرابی بود .

فوجدا فیها جدارًا یرید أن ینقضّ

<إنقضاض> از ماده <قضض> به معنای <از هم پاشیدن> است (قاموس). به کار بردن فعل <یرید> که نوعاً در باره موجودات دارای اختیار به کار می رود، نوعی استعاره است; یعنی، به قدری دیوار در معرض افتادن بود که گویا خود بر خرابی و از هم پاشیدگی تصمیم گرفته است .

28- خضر(ع) در کشتی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 268

10 - کهف - 18 - 71 - 2،4،6

2- موسی و خضر ( ع ) در نخستین مراحل همراهی ، سوار کشتی شدند .

فانطلقا حتّی إذا رکبا فی السفینه

4- خضر ( ع ) پس از سوار شدن بر کشتی ، در بدنه آن شکافی ایجاد کرد که سرنشنیان آن در خطر غرق شدن قرار گرفتند .

حتّی إذا رکبا فی السفینه خرقها

<خرق> به معنای <شکافتن و دریدن> است.

6- اقدام خضر به سوراخ کردن کشتی ، دور از چشم سرنشینان کشتی بوده است .

خرقها قال أخرقتها لتغرق أهلها

روشن است که اگر سوراخ کردن کشتی، در دید مردم قرار داشت، خضر(ع)، مورد اعتراض آن ها قرار می گرفت و مانع او می شدند. از این که تنها، موسی(ع)اعتراض کرده، چنین بر می آید که این کار، از چشم دیگران به دور بوده است .

29- خضر(ع) در مجمع البحرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 65 - 1

1- موسی ( ع ) و همسفرش ، پس از بازگشت به مجمع البحرین ، با خضر ( ع ) ملاقات کردند .

فارتّدا علی ءاثارهما قصصًا . فوجدا

30- خضر(ع) در ناصره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 77 - 19

19- < عن جعفربن محمد ( ع ) : . . . < فانطلقا حتّی إذا أتیا أهل قریه > و هی الناصره ;

از امام صادق(ع) روایت شده:. .. مقصود از قریه، در آیه شریف قریه ناصره است>.

31- خواسته های خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 70 - 3

3- خضر ، خواهان تعجیل نکردن موسی در فهم اسرار بود و او را بر متابعت بی چون و چرا از خود ، الزام نکرد .

حتّی أُحدث لک منه ذکرًا

ص: 269

32- درخواست غذای خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 77 - 3

3- موسی و خضر ( ع ) با احساس گرسنگی ، از مردم شهر ، تقاضای طعام و خوراکی کردند .

استطعما أهلها

به قرینه <یضیّفوهما> مراد از استطعام، تهیه طعام برای ادامه سفر نبوده است، بلکه موسی و خضر(ع)، در همان هنگام، گرسنه بوده اند.

33- ذکر قصه خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 60 - 4

4- تلاش موسی ( ع ) برای یافتن خضر ( ع ) ، واقعه ای درخور یادآوری و توجّه است .

و إذ قال موسی لفتیه لاأبرح

<إذ> مفعول برای <اُذکر> در تقدیر است.

34- راز عمل خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 68 - 1،2

1- موسی ( ع ) از اسرار نهفته در زندگی و عملکرد خضر ( ع ) و زوایای آن ، اطلاع دقیقی نداشت .

و کیف تصبر علی ما لم تحط به خبرًا

<إحاطه> (مصدر <لم تحط>) یعنی: <به چیزی احاطه و وقوف کامل یافتن> و در آیه مورد بحث، با توجه به کلمه <خبراً> - که به معنای <علماً> و تمییز برای نسبت احاطه است - مراد، احاطه کامل علمی است.

2- خضر ( ع ) بی اطلاعی موسی از زوایای کردار وی را ، دلیل ناتوانی موسی از تحمّل عملکرد وی دانست .

إنّک لن تستطیع . .. و کیف تصبر علی ما لم تحط به خبرًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 78 - 4،6

4- خضر ، موسی ( ع ) را مطمئن ساخت که اسرار کار های شگفت خویش را پیش از جدایی ، برای او بازگو خواهد کرد .

سأنبّئک بتأویل ما لم تستطع علیه صبرًا

ص: 270

6- کار های به ظاهر غیر قابل توجیه خضر ( ع ) ، دارای باطن و حقیقتی درست بود .

سأنبّئک بتأویل ما لم تستطع علیه صبرًا

<تأویل> از ریشه <أوْل> و به معنای <بازگرداندن> است ودر آیه، به معنای <مآل> است و مراد، حقایق و مصالحی است که کار خضر بر اساس آن انجام پذیرفته و باید ظاهر ناخوشایند کار خضر(ع) را به آن مصالح بازگرداند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 82 - 21،22

21- موسی ( ع ) ، سرانجام ، به اسرار کار های شگفت خضر آگاه شد و توجیه و تأویل برخی حوادث را از او آموخت .

ذلک تأویل ما لم تسطع علیه صبرًا

<لم تسطع> در اصل <لم تستطع> بوده و حرف <تاء> برای تخفیف حذف شده است.

22- رخداد های داستان خضر و موسی ( ع ) ، برخاسته از اراده خداوند و دارای تفسیری پیچیده و نیازمند آگاهی هایی ویژه است که از جانب او افاضه شود .

و ما فعلته عن أمری ذلک تأویل ما لم تسطع علیه صبرًا

35- رد درخواست غذای خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 77 - 4

4- هیچ یک از مردم شهر ، حاضر به میزبانی و اطعام موسی و خضر ( ع ) نشد .

استطعما أهلها فأبوا أن یضیّفوهما

<إباء> به معنای <امتناع و سرباز زدن> است.

36- زمینه تعلم از خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 66 - 8

8- دریافت آموخته های خضر ، در دیدگاه موسی ، وابسته به پیروی از آن حضرت بود .

هل أتّبعک علی أن تعلّمن

37- سرزنشهای خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 271

10 - کهف - 18 - 82 - 23

23- خضر ( ع ) پس از آموختن اسرار کار های خود به موسی ( ع ) ، وی را بر بی صبری در برابر آن ، نکوهش کرد .

ذلک تأویل ما لم تسطع علیه صبرًا

38- سوراخ کشتی قصه خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 71 - 4،5،6،8

4- خضر ( ع ) پس از سوار شدن بر کشتی ، در بدنه آن شکافی ایجاد کرد که سرنشنیان آن در خطر غرق شدن قرار گرفتند .

حتّی إذا رکبا فی السفینه خرقها

<خرق> به معنای <شکافتن و دریدن> است.

5- موسی ( ع ) از عملکرد خضر ( ع ) در شکافتن بدنه کشتی ، شگفت زده شد و به او اعتراض کرد .

قال أخرقتها لتغرق أهلها

6- اقدام خضر به سوراخ کردن کشتی ، دور از چشم سرنشینان کشتی بوده است .

خرقها قال أخرقتها لتغرق أهلها

روشن است که اگر سوراخ کردن کشتی، در دید مردم قرار داشت، خضر(ع)، مورد اعتراض آن ها قرار می گرفت و مانع او می شدند. از این که تنها، موسی(ع)اعتراض کرده، چنین بر می آید که این کار، از چشم دیگران به دور بوده است .

8- آسیب رساندن خضر ( ع ) به کشتی ، امری بس ناروا و غیرقابل توجیه در نظر موسی ( ع ) بود .

لقد جئت شیئًا إمرًا

<إمر> به معنای <منکَر عظیم> و نیز <منکَر عجیب> آمده است. (لسان العرب).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 72 - 3

3- خضر ( ع ) با بیان آگاه نبودن موسی ( ع ) به راز معیوب ساختن کشتی ، پندار وی را در مورد انگیزه آن کار ، تخطئه کرد .

أخرقتها لتغرق أهلها . .. ألم أقل إنّک لن تستطیع معی صبرًا

39- شرایط تعلم از خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 67 - 5

5- دستیابی به گوشه ای از دانش خضر و بندگان خاص خداوند ، نیازمند صبر و تحمّل فراوان است .

قال إنّک لن تستطیع معی صبرًا

هشدار خضر به موسی(ع) در حقیقت، بیان این نکته نیز هست که برای همراه شدن با خضر و کسب معارف از او، صبر پولادین

ص: 272

مورد نیاز است.

40- شرایط همنشینی با خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 78 - 10

10- برخورداری از علم تأویل و تحلیل حوادث و مصاحبت با عالمانی مانند خضر ( ع ) ، نیازمند صبری برتر از صبر موسی ( ع ) و طاقتی افزون تر از طاقت او است .

سأنبّئک بتأویل ما لم تستطع علیه صبرًا

41- شگفتی عمل خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 67 - 3

3- کار های خضر ، برای دیگران ، حتی فردی چون موسی ( ع ) غیر قابل تحمّل و درک بود .

قال إنّک لن تستطیع معی صبرًا

تأکید بر <معی> نشان می دهد که صرف تعلیم علوم مشکل آفرین نبوده است، بلکه همراه شدن با خضر - که مستلزم مشاهده رفتاری است که از علوم وی نشئت گرفته - غیرقابل تحمّل بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 68 - 3

3- اَعمال خضر ( ع ) ، دارای ظاهری غیرمتعارف و زوایایی ناشناخته ، حتی برای فردی مانند موسی ( ع ) بود .

و کیف تصبر علی ما لم تحط به خبرًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 71 - 5

5- موسی ( ع ) از عملکرد خضر ( ع ) در شکافتن بدنه کشتی ، شگفت زده شد و به او اعتراض کرد .

قال أخرقتها لتغرق أهلها

42- شهر قصه خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 273

10 - کهف - 18 - 77 - 2،5

2- موسی و خضر ( ع ) در مسیر حرکت و سفر خویش ، به یک آبادی رسیدند و با اهل آن ملاقات کردند .

فانطلقا حتّی إذا أتیا أهل قریه

در این که چه شهری در مسیر موسی و خضر(ع) قرار داشته، احتمالات گوناگونی ارائه شده است. از جمله آن ها شهر <ناصره> است که در ساحل دریا قرار داشته است این وجه را مجمع البیان از امام صادق (ع) روایت کرده است.

5- مردم شهری که موسی و خضر ( ع ) به آن وارد شدند ، مردمی دور از خوی مهمان دوستی و غریب نوازی ، دور بودند .

فأبوا أن یضیّفوهما

43- صبر در همنشینی با خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 78 - 10

10- برخورداری از علم تأویل و تحلیل حوادث و مصاحبت با عالمانی مانند خضر ( ع ) ، نیازمند صبری برتر از صبر موسی ( ع ) و طاقتی افزون تر از طاقت او است .

سأنبّئک بتأویل ما لم تستطع علیه صبرًا

44- ظلم پادشاه قصه خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 79 - 7،8

7- در زمان وقوع داستان موسی و خضر ( ع ) ، حکومتی ستم گر و غاصب وجود داشته است .

و کان وراءهم ملک یأخذ کلّ سفینه غصبًا

<وراء> به هر مکان مستور و پوشیده ای گر چه روبه رو باشد، اطلاق می گردد. (قاموس) بنابراین، سلطان غاصب، یا پشت سر مساکین و در تعقیب کشتی داران بوده است و یا در پیش روی آنان بوده آن ها در مسیر خود با او برخورد می کردند.

8- مقارن با وقوع داستان موسی و خضر ( ع ) ، پادشاهی ، کلّیه کشتی های سالم را در آن منطقه ، مصادره می کرد .

و کان وراءهم ملک یأخذ کلّ سفینه غصبًا

مراد از <کلّ سفینه> - به قرینه <أن أعیبها> <کلّ سفینه صالحه> بوده است.

45- عبودیت خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 65 - 2،3

ص: 274

2- هدف موسی ( ع ) و همراه وی از سفر جستوجوگرانه خود ، یافتن بنده ای از بندگان خاص الهی و دارای علم لدنی بود .

فارتّدا . .. فوجدا عبدًا من عبادنا ... و علّمنه من لدنّا

واژه <وجدا> بیان کننده یافتن چیزی است که موسی و همراه اش در جستوجوی آن بودند و نه دیداری اتفاقی و غیر مترقبه. <لدنا> دلالت می کند که علم حضرت <خضر(ع)> دانش عادی و معمولی نبوده، بلکه از افاضات خاص ربّانی بوده است.

3- حضرت < خضر > ( ع ) بنده خاص خداوند و برخوردار از رحمت و عنایت ویژه الهی بود .

ءاتینه رحمه من عندنا

46- عذرخواهی از خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 73 - 2،7

2- موسی ( ع ) به دلیل تخلّف از شرط همراهی با خضر ( ع ) و اعتراض ناروا به او ، خود را سزاوار مؤاخذه دید و از خضر ( ع ) تقاضای چشم پوشی کرد .

قال لاتؤاخذنی بما نسیت

7- موسی ( ع ) عفو و عدم سخت گیری خضر بر او را به خاطر نسیان و تخلّف از عهد خویش ، تقاضا کرد .

قال لاتؤاخذنی بما نسیت و لاترهقنی من أمری عسرًا

<إرهاق> به معنای <تحمیل کاری طاقت سوز بر دیگری> است. (قاموس) و مفاد <لاترهقنی...> این است که کاری دشوار(مانند جدا شدن و لغو رخصت همراهی) را بر من تحمیل مکن و مرا به زحمت مینداز. لازم به ذکر است که <عسراً> مفعول دوم برای <لاترهقنی> است.

47- عصمت خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 71 - 11

11- موسی ( ع ) ، لغزش هایی نظیر غرق انسان ها بی گناه را ، از جانب خضر ( ع ) منتفی نمی دانست .

أخرقتها لتغرق أهلها لقد جئت شیئًا إمرًا

48- علم خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 67 - 4

4- حضرت خضر ( ع ) ، نسبت به خصوصیّات روحی موسی ( ع ) از پیش ، مطلع بود . *

ص: 275

قال إنّک لن تستطیع معی صبرًا

پیش بینی قطعی عدم تحمّل موسی از جانب خضر(ع) می تواند مستند به یکی از دو امر باشد: 1- اطلاع خضر از خصوصیات روحی و فکری موسی(ع) 2- این که اصولاً، تحمّل چنین علومی، برای غیر خضر ممکن نبوده است. برداشت فوق مبتنی بر احتمال نخست است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 69 - 5

5- موسی ( ع ) دارای اشتیاق فراوان به فراگیری علوم خضر بود .

قال ستجدنی إن شاء اللّه صابرًا و لا أعصی لک أمرًا

49- علم غیب خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 79 - 14

14- خضر ( ع ) از برخی حوادث آینده ، آگاه بود و در برابر آن احساس مسؤولیت می کرد .

و کان وراءهم ملک یأخذ کلّ سفینه غصبًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 82 - 20

20- آگاهی خضر ( ع ) بر اسرار و حقایق امور عالم و نیز اطلاع او بر اراده خداوند در باره آنها ، نمودی از علم لدنی وی بود .

و علّمنه من لدنّا علمًا . رحمه من ربّک و ما فعلته عن أمری

50- علم لدنی خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 65 - 2،8،9

2- هدف موسی ( ع ) و همراه وی از سفر جستوجوگرانه خود ، یافتن بنده ای از بندگان خاص الهی و دارای علم لدنی بود .

فارتّدا . .. فوجدا عبدًا من عبادنا ... و علّمنه من لدنّا

واژه <وجدا> بیان کننده یافتن چیزی است که موسی و همراه اش در جستوجوی آن بودند و نه دیداری اتفاقی و غیر مترقبه. <لدنا> دلالت می کند که علم حضرت <خضر(ع)> دانش عادی و معمولی نبوده، بلکه از افاضات خاص ربّانی بوده است.

8- حضرت خضر ( ع ) از علم مخصوص و موهبتیِ خداوند ، ( علم لدنی ) ، برخوردار بود .

و علّمنه من لدنّا علمًا

<من لدنا> و <من عندنا> در معنا تفاوتی ندارند و هر دو، بر داشتن منشأ الهی، دلالت می کنند.

ص: 276

9- علم لدنی حضرت خضر ( ع ) ، نمودی از رحمت خاص الهی به او است .

ءاتینه رحمه من عندنا و علّمنه من لدنّا علمًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 66 - 3،4،6،7،9

3- موسی ( ع ) به < علم لدنیِ > حضرت خضر احساس نیاز می کرد .

هل أتّبعک علی أن تعلّمن ممّا علّمت رشدًا

4- موسی ( ع ) ، به محرومیت خود از علومی که نزد خضر بود ، اعتراف داشت و در برابر مقام علمی و عملی او ، متواضع و فروتن بود .

هل أتّبعک علی أن تعلّمن ممّا علّمت

اظهار آمادگی برای تبعیت، نشانِ خضوعِ موسی(ع) در برابر کردار خضر(ع)، و اظهار اشتیاق به آموختن، حاکی از تواضع موسی در برابر علم او است.

6- در دیدگاه موسی ( ع ) ، خضر ( ع ) ، - فردی تعلیم دیده ، و علوم ویژه او ، دانشی اکتسابی بود .

ممّا علّمت

7- دانش ویژه خضر ( ع ) ، برگرفته از تعلیم خداوندی بود .

علّمنه من لدنّا علمًا . .. ممّا علّمت رشدًا

9- علوم لدنی خضر ، دامنه گسترده ای داشت .

تعلمن ممّا علّمت

<من> در <ممّا> معنای تبعیض دارد. موسی(ع) با این تعبیر، می گوید: <من، خواهان آموختن بخشی از آن علوم گسترده تواَم>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 82 - 20،22

20- آگاهی خضر ( ع ) بر اسرار و حقایق امور عالم و نیز اطلاع او بر اراده خداوند در باره آنها ، نمودی از علم لدنی وی بود .

و علّمنه من لدنّا علمًا . رحمه من ربّک و ما فعلته عن أمری

22- رخداد های داستان خضر و موسی ( ع ) ، برخاسته از اراده خداوند و دارای تفسیری پیچیده و نیازمند آگاهی هایی ویژه است که از جانب او افاضه شود .

و ما فعلته عن أمری ذلک تأویل ما لم تسطع علیه صبرًا

51- عمل به تکلیف خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 82 - 17

17- همه کار های شگفت خضر ( ع ) ، به فرمان خداوند صورت گرفت و دیدگاه شخصی او در آن دخالتی نداشت .

رحمه من ربّک و ما فعلته عن أمری

ص: 277

ضمیر مفعولی در <مافعلته> به قرینه ذیل آیه، به جامعِ تمام ماجراها برمی گردد، نظیر <آنچه دیدی> یا <آنچه انجام دادم>.

52- عوامل محرومیت از همراهی با خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 76 - 2

2- موسی ( ع ) خود را در صورت سؤال مجدد ( سومین تخلّف ) سزاوار محروم شدن از مصاحبت با خضر ( ع ) دانست .

قال إن سألتک من شیء بعدها فلاتصحبنی

53- عهد موسی(ع) و خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 73 - 3

3- تخلّف موسی از عهد خویش با خضر ( ع ) ، ناشی از فراموشی بود .

قال لاتؤاخذنی بما نسیت

54- عهدشکنی با خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 77 - 18

18- سخنِ شِکوه آمیز موسی ( ع ) به خضر ( ع ) در مورد نگرفتن مزد ، سومین تخلّف وی از پیمان خویش بود .

قال لو شئت لتّخذت علیه أجرًا

55- عهدشکنی باخضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 78 - 1

1- سومین تخلّف موسی ( ع ) از عهد خویش با خضر ( ع ) ( مطرح ساختن گرفتن مزد ) ، آغاز جدایی آن دو از هم بود .

قال لو شئت لتّخذت . .. قال ه-ذا فراق بینی و بینک

در باره این که <ه-ذا> اشاره به چیست، احتمالاتی وجود دارد، از جمله این که اشاره به قول موسی(ع) باشد; یعنی، ه-ذا القول سبب فراق بیننا

ص: 278

56- غارتگری پادشاه قصه خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 79 - 1

1- هدف خضر ( ع ) از اقدام به معیوب ساختن کشتی ، نجات دادن آن از غارت و مصادره سلطان غاصب بود .

أمّا السفینه . .. فأردت أن أعیبها ... یأخذ کلّ سفینه غصبًا

57- غصب کشتیها در دوران خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 79 - 8

8- مقارن با وقوع داستان موسی و خضر ( ع ) ، پادشاهی ، کلّیه کشتی های سالم را در آن منطقه ، مصادره می کرد .

و کان وراءهم ملک یأخذ کلّ سفینه غصبًا

مراد از <کلّ سفینه> - به قرینه <أن أعیبها> <کلّ سفینه صالحه> بوده است.

58- فضایل خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 65 - 3،8،9

3- حضرت < خضر > ( ع ) بنده خاص خداوند و برخوردار از رحمت و عنایت ویژه الهی بود .

ءاتینه رحمه من عندنا

8- حضرت خضر ( ع ) از علم مخصوص و موهبتیِ خداوند ، ( علم لدنی ) ، برخوردار بود .

و علّمنه من لدنّا علمًا

<من لدنا> و <من عندنا> در معنا تفاوتی ندارند و هر دو، بر داشتن منشأ الهی، دلالت می کنند.

9- علم لدنی حضرت خضر ( ع ) ، نمودی از رحمت خاص الهی به او است .

ءاتینه رحمه من عندنا و علّمنه من لدنّا علمًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 66 - 3،4،7،9

3- موسی ( ع ) به < علم لدنیِ > حضرت خضر احساس نیاز می کرد .

هل أتّبعک علی أن تعلّمن ممّا علّمت رشدًا

4- موسی ( ع ) ، به محرومیت خود از علومی که نزد خضر بود ، اعتراف داشت و در برابر مقام علمی و عملی او ، متواضع و فروتن

ص: 279

بود .

هل أتّبعک علی أن تعلّمن ممّا علّمت

اظهار آمادگی برای تبعیت، نشانِ خضوعِ موسی(ع) در برابر کردار خضر(ع)، و اظهار اشتیاق به آموختن، حاکی از تواضع موسی در برابر علم او است.

7- دانش ویژه خضر ( ع ) ، برگرفته از تعلیم خداوندی بود .

علّمنه من لدنّا علمًا . .. ممّا علّمت رشدًا

9- علوم لدنی خضر ، دامنه گسترده ای داشت .

تعلمن ممّا علّمت

<من> در <ممّا> معنای تبعیض دارد. موسی(ع) با این تعبیر، می گوید: <من، خواهان آموختن بخشی از آن علوم گسترده تواَم>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 82 - 20

20- آگاهی خضر ( ع ) بر اسرار و حقایق امور عالم و نیز اطلاع او بر اراده خداوند در باره آنها ، نمودی از علم لدنی وی بود .

و علّمنه من لدنّا علمًا . رحمه من ربّک و ما فعلته عن أمری

59- فقر مالکان کشتی قصه خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 79 - 2

2- کشتی سوراخ شده به دست خضر ( ع ) ، در مالکیت گروهی از محرومان بود و تنها وسیله ارتزاق آنان به شمار می آمد .

فکانت لمسکین یعملون فی البحر

60- فلسفه اعتراض به خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 71 - 7

7- قرار گرفتن سرنشینان کشتی در معرض غرق ، علّت اعتراض موسی ( ع ) به عمل خضر ( ع ) بود .

قال أخرقتها لتغرق أهلها

61- فلسفه بازسازی دیوار قصه خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 280

10 - کهف - 18 - 82 - 1،4،6

1- خضر ( ع ) علّت اقدام به بازسازی دیوار فرسوده را برای موسی ( ع ) تشریح کرد .

و أمّا الجدار . .. ما فعلته عن أمری

4- هدف خضر ( ع ) از ترمیم دیوار فرسوده ، محفوظ داشتن گنج نهاده شده در زیر آن برای دو یتیم ساکن در شهر بود .

و أمّا الجدار فکان لغل-مین یتیمین فی المدینه و کان تحته کنز لهما

6- صالح بودن پدر ، عامل حمایت خضر ( ع ) از منافع فرزندان یتیم او بود .

و أمّا الجدار فکان لغل-مین یتیمین . .. و کان أبوهما ص-لحًا

جمله <و کان أبوهما صالحاً> نشانِ علّت تعمیر دیوار است.

62- فلسفه سوراخ کشتی قصه خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 79 - 1،13

1- هدف خضر ( ع ) از اقدام به معیوب ساختن کشتی ، نجات دادن آن از غارت و مصادره سلطان غاصب بود .

أمّا السفینه . .. فأردت أن أعیبها ... یأخذ کلّ سفینه غصبًا

13- عملکرد خضر ( ع ) در مورد کشتی ، مصداقی از تقدیم اهم ، به هنگام مزاحمت آن با امری مهم است .

و أمّا السفینه فکانت لمسکین . .. یأخذ کلّ سفینه غصبًا

63- فلسفه قتل نوجوان قصه خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 74 - 11

11- < عن أبی عبداللّه : . . . بینما العالم یمشی مع موسی إذا هم بغلام یلعب قال : < فوکزه العالم ، فقتله . فقال له موسی : < أقتلت نفساً زکیه بغیر نفس لقد جئت شیئاً نکراً ؟ > . قال : < فأدخل العالم یده فاقتلع کتفه فإذا علیه مکتوب : کافر مطبوع ;

از امام صادق(ع) روایت شده: . .. آن گاه که عالم (خضر) با موسی(ع) می رفت، ناگاه، به پسری برخوردند که بازی می کرد. امام فرمود: <پس آن عالم، مشتی بر وی زد و او را کشت. موسی(ع) به او گفت: <أقتلت نفساً زکیه بغیر نفس...؟>. امام فرمود: <پس آن عالم، دست برد و کتف پسر را بیرون آورد که بر آن نوشته شده بود <کافر مطبوع>.(کافری که مهر کفر بر او زده شده است)>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 80 - 1

1- هدف خضر ( ع ) از قتل نوجوان ، مصون داشتن پدر و مادر وی از کفر و طغیان بود .

و أمّا الغل-م . .. فخشینا أن یرهقهما طغی-نًا و کفرًا

<إرهاق> یعنی: <وادار ساختن کسی بر کاری که انجام آن برای او دشوار و طاقت فرسا است>. (قاموس).

ص: 281

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 81 - 1

1- هدف خضر ( ع ) از قتل نوجوان ، فراهم ساختن زمینه ای مناسب برای دستیابی پدر و مادر وی به فرزندی پاک تر و مهربان تر بود .

فأردنا أن یبدلهما ربّهما خیرًا منه زکوه و أقرب رحمًا

مراد از <زکاه> در آیه، طهارت و پاکی از گناه است و <رُحم> و <رحمت> به یک معنا است. گرچه خضر(ع) در این سخن، پاکی و مهربانی را برای نوجوان مقتول انکار نکرده است، ولی ممکن است به تناسب گفته موسی(ع) که نوجوان مقتول را <نفس زکیه> خواند، سخن خود را در قالب اسم تفضیل آورده است، لکن در حقیقت، نوجوان مقتول، یا فاقد رحمت و پاکی بوده و یا آینده او به گناه و بی رحمی می انجامید.

64- فلسفه ملاقات موسی(ع) با خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 66 - 19

19- < عن جعفربن محمد ( ع ) : . . . ان موسی لمّا کلّمه اللّه تکلیماً . . . قال فی نفسه : < ما أری أنّ اللّه ، عزّوجلّ خلق خلقاً أعلم منّی ! > . فأوحی اللّه ، عزّوجلّ ، إلی جبرئیل < یا جبرئیل ! أدرک عبدی موسی قبل أن یهلک و قل له : إنّ عند ملتقی البحرین رجلاً عابداً فاتبعه و تعلّم منه . > ;

از امام صادق(ع) روایت شده:. .. آن گاه که خداوند با موسی تکلم کرد... موسی در دل خود گفت: <نمی بینم که خدای عزّوجلّ، خلقی را آفریده باشد که از من اعلم باشد!>. پس خدا به جبرئیل وحی کرد: <بنده ام، موسی را پیش از آن که هلاک شود، دریاب و به او بگو: در محل تلاقی دو دریا، مرد عابدی هست همراه اش برو و از او علم بیاموز>.

65- قبول خواسته های خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 71 - 1

1- موسی ( ع ) با پذیرش شروط خضر ، همراه او حرکت کرد .

فانطلقا حتّی إذا رکبا فی السفینه

<انطلاق> به معنای <روانه شدن و حرکت کردن> است. <فاء> در <فانطلقا> دلالت دارد که موسی(ع) شرایط خضر را پذیرفت و خضر(ع) به همراهی وی رخصت داد.

ص: 282

66- قتل نوجوان قصه خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 74 - 4،11

4- خضر ( ع ) بی درنگ ، پس از مشاهده نوجوان ، او را به قتل رسانید .

حتّی إذا لقیا غل-مًا فقتله

ظاهر عطف به <فاء> در <فقتله> آن است که خضر(ع) بدون هیچ مقدمه ای، در پی برخورد با نوجوان، به کشتن او اقدام کرده است.

11- < عن أبی عبداللّه : . . . بینما العالم یمشی مع موسی إذا هم بغلام یلعب قال : < فوکزه العالم ، فقتله . فقال له موسی : < أقتلت نفساً زکیه بغیر نفس لقد جئت شیئاً نکراً ؟ > . قال : < فأدخل العالم یده فاقتلع کتفه فإذا علیه مکتوب : کافر مطبوع ;

از امام صادق(ع) روایت شده: . .. آن گاه که عالم (خضر) با موسی(ع) می رفت، ناگاه، به پسری برخوردند که بازی می کرد. امام فرمود: <پس آن عالم، مشتی بر وی زد و او را کشت. موسی(ع) به او گفت: <أقتلت نفساً زکیه بغیر نفس...؟>. امام فرمود: <پس آن عالم، دست برد و کتف پسر را بیرون آورد که بر آن نوشته شده بود <کافر مطبوع>.(کافری که مهر کفر بر او زده شده است)>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 75 - 4

4- خضر ( ع ) با اشاره به ناآگاهی موسی ( ع ) از انگیزه قتل نوجوان ، اعتراض وی را ناموجه دانست و آن را نشانه درستی شناخت خویش از کم طاقتی و بی صبری موسی ( ع ) خواند .

لقد جئت شیئًا نکرًا . قال ألم أقل لک إنّک لن تستطیع معی صبرًا

67- قصه خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 60 - 1،6،11

1- موسی ( ع ) برای یافتن خضر ، با عزمی راسخ و جدّی ، سفر خود را به مجمع البحرین آغاز کرد .

لاأبرح حتّی أبلغ مجمع البحرین

<لاأبرح> صیغه متکلم از <برح> و به معنای <دست برنمی دارم> و تأکید بر پشتکار در انجام دادن کار است.

6- موسی ( ع ) از امکان دسترسی به خضر ، در محل تلاقی دو دریا ، مطلع بود .

لاأبرح حتّی أبلغ مجمع البحرین

11- داستان موسی و خضر ( ع ) ، نمونه ای از مثال های متنوع قرآنی ، در جهت هدایت مردم است .

و لقد صرّفنا فی ه-ذا القرءان للناس من کلّ مثل . .. و إذ قال موسی لفتیه لاأبرح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 62 - 4

4- موسی ( ع ) بسیار مشتاق دیدار با خضر ( ع ) و ملاقات با او بود .

ص: 283

لاأبرح حتّی . .. ءاتنا غداءنا لقد لقینا من سفرنا ه-ذا نصبًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 63 - 7

7- شیطان ، برای عدمِ ملاقات موسی و خضر ( ع ) تلاش می کرد .

فإنّی نسیت . .. و ما أنسنیه إلاّ الشیطن أن أذکره

همسفر موسی با ادات حصر، فراموشی خود را، تنها، به شیطان منتسب کرد; یعنی، هیچ عاملِ دیگری در کار نبوده است. لذا این نتیجه به دست می آید که شیطان، به هر طریق، می خواسته که مانع ملاقات موسی و خضر(ع) شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 64 - 1،2

1- مسأله ماهی و حرکت غیرعادی آن در آب ، نشانه ای برای جایگاه ملاقات موسی و خضر ( ع ) بود .

قال ذلک ما کنّا نبغ

<بغی> به معنای <طلب> است و <ذلک ما کنّا نبغ> یعنی: <آنچه پیوسته در طلب او بودیم، همان علامت و نشانه است. >. یاء <نبغی> - در پایان سخن موسی(ع) - به منظور تخفیف کلام، حذف شده است.

2- حضرت موسی ( ع ) ، از رخداد علائمی برای یافتن جایگاه حضرت خضر ( ع ) قبلاً مطلع بود .

قال ذلک ما کنّا نبغ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 65 - 1

1- موسی ( ع ) و همسفرش ، پس از بازگشت به مجمع البحرین ، با خضر ( ع ) ملاقات کردند .

فارتّدا علی ءاثارهما قصصًا . فوجدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 66 - 1،2،3،4،11

1- موسی ( ع ) از خضر ( ع ) برای همراه شدن با او ، اجازه خواست .

قال له موسی هل أتّبعک

2- هدف موسی از همراه شدن با خضر ، بهرهوری از علم رشدآفرین وی بود .

هل أتّبعک علی أن تعلّمن ممّا علّمت رشدًا

<رشداً> اگر مفعولٌ له باشد، مفاد آیه این است که: <پیروی من، به منظور رشد یافتن است> که اگر مفعولٌ به باشد، مراد این است که: <تو را پیروی می کنم بر این اساس که آنچه را رشد است، به من بیاموزی. >.

3- موسی ( ع ) به < علم لدنیِ > حضرت خضر احساس نیاز می کرد .

هل أتّبعک علی أن تعلّمن ممّا علّمت رشدًا

4- موسی ( ع ) ، به محرومیت خود از علومی که نزد خضر بود ، اعتراف داشت و در برابر مقام علمی و عملی او ، متواضع و فروتن بود .

ص: 284

هل أتّبعک علی أن تعلّمن ممّا علّمت

اظهار آمادگی برای تبعیت، نشانِ خضوعِ موسی(ع) در برابر کردار خضر(ع)، و اظهار اشتیاق به آموختن، حاکی از تواضع موسی در برابر علم او است.

11- موسی ( ع ) همسفر خود را به همراهی با خضر ( ع ) و دریافت علوم او ، وادار نکرد . *

هل أتّبعک علی أن تعلّمن

در سفر با خضر، سخنی از همسفر موسی به میان نیامده است; ممکن است او در این سفر، از موسی جدا شده و یا به دلیل شخصیت برجسته موسی و خضر(ع) تنها، از آن دو، در آیات بعد یاد شده باشد. جمله <ذلک ما کنّا نبغ> در آیات قبل، احتمال دوم را تأیید می کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 67 - 1،2،3،4

1- خضر ، موسی ( ع ) را از تحمّل همراهی با وی ، برای فراگیری علوم ویژه ، ناتوان دید .

هل أتّبعک . .. قال إنّک لن تستطیع معی صبرًا

2- خضر ( ع ) به موسی ( ع ) توصیه کرد به دلیل نداشتن قدرت تحمّل ، از همراه شدن با او صرف نظر کند .

إنّک لن تستطیع معی صبرًا

3- کار های خضر ، برای دیگران ، حتی فردی چون موسی ( ع ) غیر قابل تحمّل و درک بود .

قال إنّک لن تستطیع معی صبرًا

تأکید بر <معی> نشان می دهد که صرف تعلیم علوم مشکل آفرین نبوده است، بلکه همراه شدن با خضر - که مستلزم مشاهده رفتاری است که از علوم وی نشئت گرفته - غیرقابل تحمّل بوده است.

4- حضرت خضر ( ع ) ، نسبت به خصوصیّات روحی موسی ( ع ) از پیش ، مطلع بود . *

قال إنّک لن تستطیع معی صبرًا

پیش بینی قطعی عدم تحمّل موسی از جانب خضر(ع) می تواند مستند به یکی از دو امر باشد: 1- اطلاع خضر از خصوصیات روحی و فکری موسی(ع) 2- این که اصولاً، تحمّل چنین علومی، برای غیر خضر ممکن نبوده است. برداشت فوق مبتنی بر احتمال نخست است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 68 - 2،3

2- خضر ( ع ) بی اطلاعی موسی از زوایای کردار وی را ، دلیل ناتوانی موسی از تحمّل عملکرد وی دانست .

إنّک لن تستطیع . .. و کیف تصبر علی ما لم تحط به خبرًا

3- اَعمال خضر ( ع ) ، دارای ظاهری غیرمتعارف و زوایایی ناشناخته ، حتی برای فردی مانند موسی ( ع ) بود .

و کیف تصبر علی ما لم تحط به خبرًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 69 - 1،2،4،5

1- موسی ( ع ) به شکیبا بودن در برابر کار های خضر و چیزهایی که از او فرا می گیرد ، متعهّد گردید .

ص: 285

قال ستجدنی إن شاء اللّه صابرًا و لا أعصی لک أمرًا

جمله <ستجدنی. ..> (تو مرا صابر خواهی یافت) حاکی از این است که موسی(ع) صبری را نوید می داد که آثارش مشهود باشد. این تعبیر، در مقایسه با <سأصبر> و نظایر آن، تأکید بیشتری دارد.

2- موسی ( ع ) بر اطاعت کامل خود از خضر ( ع ) و سرپیچی نکردن از فرمان های او تأکید کرد .

ستجدنی إن شاء اللّه صابرًا و لا أعصی لک أمرًا

4- موسی ( ع ) کمال ادب و متانت را در برابر معلّم خویش ( خضر ) اظهار کرد .

هل أتّبعک . .. ستجدنی ... و لا أعصی

موارد فراوانی از ادب و متانت در کلام موسی(ع) دیده می شود: الف) درخواست خود را با استفهام آغاز کرد (هل أتّبعک); ب) مبدأ علم خضر را به جهت تکریم، با صیغه مجهول آورد (عُلِّمت); ج) علم او را رشدآفرین دانست (رشداً); د) تنها، بخشی از علم او را طلب کرد (ممّا عُلِّمت); ه-) وعده صریح به صبر نداد، بلکه به صورت <ستجدنی إن شاء اللّه. ..> ذکر کرد; و) توصیه های او را به عنوان امر تلقی کرد و متعهد شد که با او در هیچ فرمانی مخالفت نکند. (المیزان، ج 13).

5- موسی ( ع ) دارای اشتیاق فراوان به فراگیری علوم خضر بود .

قال ستجدنی إن شاء اللّه صابرًا و لا أعصی لک أمرًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 70 - 1،2،3،5

1- خضر ، با درخواست موسی ( ع ) در مورد همراهی با او ، به صورت مشروط ، موافقت کرد .

قال فإن اتبعتنی فلاتسئلنی عن شیء

2- شرط خضر برای همراهی موسی ( ع ) با او ، سؤال نکردن از چیزی قبل از توضیح خود او بود .

فلاتسئلنی عن شیء حتّی أُحدث لک منه ذکرًا

3- خضر ، خواهان تعجیل نکردن موسی در فهم اسرار بود و او را بر متابعت بی چون و چرا از خود ، الزام نکرد .

حتّی أُحدث لک منه ذکرًا

5- خضر ( ع ) به موسی ( ع ) وعده داد که در نهایت ، بخشی از اسرار کار خود را برای او تبیین خواهد کرد .

أُحدث لک منه ذکرًا

<من> در <منه> برای تبعیض است و گویای این که خضر، تنها، به بیان گوشه ای از ویژگی های کردار خویش وعده داد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 71 - 1،2،3،4،5،6،7،8،10،11

1- موسی ( ع ) با پذیرش شروط خضر ، همراه او حرکت کرد .

فانطلقا حتّی إذا رکبا فی السفینه

<انطلاق> به معنای <روانه شدن و حرکت کردن> است. <فاء> در <فانطلقا> دلالت دارد که موسی(ع) شرایط خضر را پذیرفت و خضر(ع) به همراهی وی رخصت داد.

2- موسی و خضر ( ع ) در نخستین مراحل همراهی ، سوار کشتی شدند .

فانطلقا حتّی إذا رکبا فی السفینه

3- همسفر موسی ( ع ) ( یوشع ) با آغاز سفر موسی و خضر ( ع ) ، از آنان جدا شد . *

ص: 286

فانطلقا حتّی إذا رکبا فی السفینه

در این آیه، نامی از همسفر قبلی موسی (یوشع) مطرح نیست. ممکن است گفته شود، او در ادامه سفر، حضور نداشته و رخصتی برای او صادر نگردیده بود. توجه به ضمایر تثنیه (<فانطلقا>، <رکبا>) گواهی روشن بر این نکته است.

4- خضر ( ع ) پس از سوار شدن بر کشتی ، در بدنه آن شکافی ایجاد کرد که سرنشنیان آن در خطر غرق شدن قرار گرفتند .

حتّی إذا رکبا فی السفینه خرقها

<خرق> به معنای <شکافتن و دریدن> است.

5- موسی ( ع ) از عملکرد خضر ( ع ) در شکافتن بدنه کشتی ، شگفت زده شد و به او اعتراض کرد .

قال أخرقتها لتغرق أهلها

6- اقدام خضر به سوراخ کردن کشتی ، دور از چشم سرنشینان کشتی بوده است .

خرقها قال أخرقتها لتغرق أهلها

روشن است که اگر سوراخ کردن کشتی، در دید مردم قرار داشت، خضر(ع)، مورد اعتراض آن ها قرار می گرفت و مانع او می شدند. از این که تنها، موسی(ع)اعتراض کرده، چنین بر می آید که این کار، از چشم دیگران به دور بوده است .

7- قرار گرفتن سرنشینان کشتی در معرض غرق ، علّت اعتراض موسی ( ع ) به عمل خضر ( ع ) بود .

قال أخرقتها لتغرق أهلها

8- آسیب رساندن خضر ( ع ) به کشتی ، امری بس ناروا و غیرقابل توجیه در نظر موسی ( ع ) بود .

لقد جئت شیئًا إمرًا

<إمر> به معنای <منکَر عظیم> و نیز <منکَر عجیب> آمده است. (لسان العرب).

10- کشتی سوراخ شده به دست خضر ( ع ) حامل مسافر بوده است .

أخرقتها لتغرق أهلها

11- موسی ( ع ) ، لغزش هایی نظیر غرق انسان ها بی گناه را ، از جانب خضر ( ع ) منتفی نمی دانست .

أخرقتها لتغرق أهلها لقد جئت شیئًا إمرًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 72 - 1،3

1- خضر ( ع ) اعتراض موسی را دلیل صحت پیش بینی خویش از ناشکیبایی موسی ( ع ) دانست و پیش گویی خود را به وی یادآور شد .

قال ألم أقل إنّک لن تستطیع معی صبرًا

3- خضر ( ع ) با بیان آگاه نبودن موسی ( ع ) به راز معیوب ساختن کشتی ، پندار وی را در مورد انگیزه آن کار ، تخطئه کرد .

أخرقتها لتغرق أهلها . .. ألم أقل إنّک لن تستطیع معی صبرًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 73 - 1،2،3،7

1- موسی ( ع ) با به یاد آوردن گفتار خضر درباره ناشکیبایی وی ، به ناروا بودن اعتراض خود پی برد .

قال لاتؤاخذنی بما نسیت

2- موسی ( ع ) به دلیل تخلّف از شرط همراهی با خضر ( ع ) و اعتراض ناروا به او ، خود را سزاوار مؤاخذه دید و از خضر ( ع )

ص: 287

تقاضای چشم پوشی کرد .

قال لاتؤاخذنی بما نسیت

3- تخلّف موسی از عهد خویش با خضر ( ع ) ، ناشی از فراموشی بود .

قال لاتؤاخذنی بما نسیت

7- موسی ( ع ) عفو و عدم سخت گیری خضر بر او را به خاطر نسیان و تخلّف از عهد خویش ، تقاضا کرد .

قال لاتؤاخذنی بما نسیت و لاترهقنی من أمری عسرًا

<إرهاق> به معنای <تحمیل کاری طاقت سوز بر دیگری> است. (قاموس) و مفاد <لاترهقنی...> این است که کاری دشوار(مانند جدا شدن و لغو رخصت همراهی) را بر من تحمیل مکن و مرا به زحمت مینداز. لازم به ذکر است که <عسراً> مفعول دوم برای <لاترهقنی> است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 74 - 1،2،4،5،11،12

1- خضر ( ع ) عذرخواهی موسی ( ع ) را پذیرفت و اجازه ادامه همراهی را به او داد .

فانطلقا

2- موسی و خضر ( ع ) پس از ماجرای کشتی ، از آن پیاده شده و در خشکی ، با نوجوانی برخورد کردند .

فانطلقا حتّی إذا لقیا غل-مًا

<غلام> یعنی <کسی که سبیل او تازه روییده باشد>. (معجم مقاییس اللغه).

4- خضر ( ع ) بی درنگ ، پس از مشاهده نوجوان ، او را به قتل رسانید .

حتّی إذا لقیا غل-مًا فقتله

ظاهر عطف به <فاء> در <فقتله> آن است که خضر(ع) بدون هیچ مقدمه ای، در پی برخورد با نوجوان، به کشتن او اقدام کرده است.

5- موسی ( ع ) نوجوان مقتول را ، فردی بی گناه دانست و خضر ( ع ) را به جهت کشتن وی ، به شدّت مورد اعتراض قرار داد .

قال أقتلت نفسًا زکیّه بغیر نفس لقد جئت شیئًا نکرًا

<زکاه> به معنای <طهارت> و <صلاح> و <نمو> و <برکت> و <مدح> آمده است. (لسان العرب) در آیه، مراد از <زکیه>، توصیف نوجوان به طهارت و پاکی از گناه است.

11- < عن أبی عبداللّه : . . . بینما العالم یمشی مع موسی إذا هم بغلام یلعب قال : < فوکزه العالم ، فقتله . فقال له موسی : < أقتلت نفساً زکیه بغیر نفس لقد جئت شیئاً نکراً ؟ > . قال : < فأدخل العالم یده فاقتلع کتفه فإذا علیه مکتوب : کافر مطبوع ;

از امام صادق(ع) روایت شده: . .. آن گاه که عالم (خضر) با موسی(ع) می رفت، ناگاه، به پسری برخوردند که بازی می کرد. امام فرمود: <پس آن عالم، مشتی بر وی زد و او را کشت. موسی(ع) به او گفت: <أقتلت نفساً زکیه بغیر نفس...؟>. امام فرمود: <پس آن عالم، دست برد و کتف پسر را بیرون آورد که بر آن نوشته شده بود <کافر مطبوع>.(کافری که مهر کفر بر او زده شده است)>.

12- < عن أبی عبداللّه ( ع ) : . . . و خرجا ( موسی و خضر ( ع ) ) علی ساحل البحر فإذا غلام یلعب مع غلمان . . . فتورّکه العالم فذبحه ;

از امام صادق(ع) روایت شده: . .. آن دو (موسی و خضر(ع)) در کنار ساحل دریا (از کشتی) بیرون آمدند، ناگهان به پسری برخوردند که با چند پسر دیگر بازی می کرد... پس آن عالم (یعنی خضر) آن پسر را بر زانوی خود گذاشت و ذبح اش کرد>.

ص: 288

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 75 - 1،2،3،4

1- خضر ( ع ) برای دومین بار و با صراحتی افزون تر در مورد بی صبری و پرسش های بی جای موسی ( ع ) ، به او تذکر و هشدار داد .

لقد جئت شیئًا نکرًا . قال ألم أقل لک

در دومین تذکر، خضر(ع) عبارت <لک> آمده است. اضافه شدن این عبارت و تصریح به این که آن سخن در مورد شخص موسی(ع) صادر شده بود، گویای تأکید خضر(ع) بر موجه نبودن اعتراض موسی(ع) است.

2- خضر ( ع ) بر ناتوانی موسی ( ع ) از تحمّل کار های خضر برای سومین بار تأکید کرد .

قال ألم أقل لک إنّک لن تستطیع معی صبرًا

خضر(ع) یک بار، در آغاز برخورد با موسی(ع) و بار دیگر، پس از ماجرای کشتی و مرتبه سوم در پی قتل نوجوان، جمله ای را به موسی(ع) یادآور شد که حاوی چندین تأکید است. (إنّک لن تستطیع...).

3- پیش بینی خضر ( ع ) در مورد ناشکیبایی موسی ( ع ) در برابر کار های او ، مطابق واقع بود .

لقد جئت شیئًا نکرًا . قال ألم أقل لک إنّک لن تستطیع معی صبرًا

4- خضر ( ع ) با اشاره به ناآگاهی موسی ( ع ) از انگیزه قتل نوجوان ، اعتراض وی را ناموجه دانست و آن را نشانه درستی شناخت خویش از کم طاقتی و بی صبری موسی ( ع ) خواند .

لقد جئت شیئًا نکرًا . قال ألم أقل لک إنّک لن تستطیع معی صبرًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 76 - 1،2،4،5

1- موسی ( ع ) ، از خضر ( ع ) برای تجربه صبر در برابر کار های غیرعادی آن حضرت خواستار آخرین فرصت شد .

قال إن سألتک عن شیء بعدها فلاتصحبنی

2- موسی ( ع ) خود را در صورت سؤال مجدد ( سومین تخلّف ) سزاوار محروم شدن از مصاحبت با خضر ( ع ) دانست .

قال إن سألتک من شیء بعدها فلاتصحبنی

4- موسی ( ع ) به ناتوانی خود از تحمّل کردار خضر ( ع ) و همراهی با وی پی برد .

قال . .. قد بلغت من لدنّی عذرًا

5- موسی ( ع ) به معذور بودن خضر ( ع ) در جدا شدن از وی با مشاهده تخلّف او از پیمان سکوت در برابر کار های آن حضرت ، اعتراف کرد .

قال إن سألتک . .. قد بلغت من لدنّی عذرًا

جمله <قد بلغت من لدنّی عذراً> یعنی: <از دیدگاه من، به عذری قابل قبول جهت ترک مصاحبت دست یافتی. >. این جمله، به قرینه <قد>، مربوط به <إن سألتک...> نیست، بلکه اعتراف موسی(ع) به این است ترک مصاحبت تو با من، هم اکنون نیز دلیل موجهی دارد، ولی طالب مهلتی دیگر هستم.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 77 -

1،2،3،4،5،8،9،10،11،12،13،18،19،20،21

1- خضر ( ع ) درخواست مهلت موسی ( ع ) را پذیرفت و برای بار سوم ، به او فرصت همراهی داد .

ص: 289

إن سألتک عن شیء بعدها فلاتصحبنی . .. فانطلقا

2- موسی و خضر ( ع ) در مسیر حرکت و سفر خویش ، به یک آبادی رسیدند و با اهل آن ملاقات کردند .

فانطلقا حتّی إذا أتیا أهل قریه

در این که چه شهری در مسیر موسی و خضر(ع) قرار داشته، احتمالات گوناگونی ارائه شده است. از جمله آن ها شهر <ناصره> است که در ساحل دریا قرار داشته است این وجه را مجمع البیان از امام صادق (ع) روایت کرده است.

3- موسی و خضر ( ع ) با احساس گرسنگی ، از مردم شهر ، تقاضای طعام و خوراکی کردند .

استطعما أهلها

به قرینه <یضیّفوهما> مراد از استطعام، تهیه طعام برای ادامه سفر نبوده است، بلکه موسی و خضر(ع)، در همان هنگام، گرسنه بوده اند.

4- هیچ یک از مردم شهر ، حاضر به میزبانی و اطعام موسی و خضر ( ع ) نشد .

استطعما أهلها فأبوا أن یضیّفوهما

<إباء> به معنای <امتناع و سرباز زدن> است.

5- مردم شهری که موسی و خضر ( ع ) به آن وارد شدند ، مردمی دور از خوی مهمان دوستی و غریب نوازی ، دور بودند .

فأبوا أن یضیّفوهما

8- موسی و خضر ( ع ) در آبادی ، با دیواری مواجه شدند که در حال سقوط و خرابی بود .

فوجدا فیها جدارًا یرید أن ینقضّ

<إنقضاض> از ماده <قضض> به معنای <از هم پاشیدن> است (قاموس). به کار بردن فعل <یرید> که نوعاً در باره موجودات دارای اختیار به کار می رود، نوعی استعاره است; یعنی، به قدری دیوار در معرض افتادن بود که گویا خود بر خرابی و از هم پاشیدگی تصمیم گرفته است .

9- خضر ( ع ) دیوار در حال سقوط را ترمیم و بازسازی کرد .

یرید أن ینقضّ فأقامه

10- ترمیم دیوار مشرفِ بر ویرانی ، به دست خضر ، در برابر دیدگان مردم شهر انجام گرفت . *

حتّی إذا أتیا أهل قریه . .. فأقامه

ورود بر اهل قریه و نیز وجود دیوار در متن شهر که از تعبیر <فوجدا فیها جداراً> استفاده می شود، ممکن است اشاره به این داشته باشد که مردم، ناظر رفتا خضر(ع) بوده اند.

11- خضر ( ع ) برای تعمیر دیوار و برپا داشتن آن ، از موسی ( ع ) کمک نطلبید .

فأقامه

مفرد آمدن <أقامه> ممکن است از آن جهت باشد که کار بازسازی دیوار، فقط به دست خضر(ع) صورت گرفته باشد; چه این که در موارد پیشین، <استطعما> به صورت تثنیه آمده و نقش هر دو را در طلب غذا نمایانده است.

12- خضر ( ع ) با وجود امکان دریافت اجرت جهت تعمیر دیوار ، چیزی دریافت نکرد .

قال لو شئت لتّخذت علیه أجرًا

مطرح ساختن گرفتن مزد از جانب موسی(ع) در شرایطی موجه است که امکان دریافت آن موجود باشد.

13- موسی ( ع ) از دست مزد نخواستن خضر ( ع ) در برابر کار خویش ، با وجود نیاز آنان به اجرتی برای تهیه غذا ناخرسند و گلایه مند بود .

استطعما أهلها . .. قال لو شئت لتّخذت علیه أجرًا

ص: 290

آنچه خضر و موسی(ع) از مردم طلب کردند، غذا بود، آن هم به صورت مجانی، نه خرید - چون پولی برای خرید در اختیارشان نبود - لذا موسی(ع)، پایان گرفتن کار دیوار، موضوع گرفتن مزد را مطرح ساخت، تا به وسیله آن طعامی را خریداری کنند.

18- سخنِ شِکوه آمیز موسی ( ع ) به خضر ( ع ) در مورد نگرفتن مزد ، سومین تخلّف وی از پیمان خویش بود .

قال لو شئت لتّخذت علیه أجرًا

19- < عن جعفربن محمد ( ع ) : . . . < فانطلقا حتّی إذا أتیا أهل قریه > و هی الناصره ;

از امام صادق(ع) روایت شده:. .. مقصود از قریه، در آیه شریف قریه ناصره است>.

20- < عن جعفربن محمد ( ع ) : . . . فوجدا فیها جداراً یرید أن ینقضّ ، فوضع الخضر یده علیه فأقامه ;

از امام صادق(ع) روایت شده: (خضر و موسی(ع)) دیواری را یافتند که می خواست بیفتد. خضر، دست خود را بر آن نهاد و آن را راست کرد>.

21- < عن أبی عبداللّه ( ع ) : . . . فوجدا فیها جداراً یرید أن ینقضّ فأقامه قال : < لو شئت لتّخذت علیه أجراً خبزاً نأکله فقد جُعْنا > ;

از امام صادق(ع) روایت شده:. .. خضر و موسی(ع) در آن آبادی دیواری را یافتند که می خواست بیفتد. خضر، آن را راست کرد. موسی(ع) گفت: <می خواستی برای این کار، مزدی بگیری (یعنی) نانی بگیری تا بخوریم زیرا گرسنه ایم>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 78 - 1،2،3،4

1- سومین تخلّف موسی ( ع ) از عهد خویش با خضر ( ع ) ( مطرح ساختن گرفتن مزد ) ، آغاز جدایی آن دو از هم بود .

قال لو شئت لتّخذت . .. قال ه-ذا فراق بینی و بینک

در باره این که <ه-ذا> اشاره به چیست، احتمالاتی وجود دارد، از جمله این که اشاره به قول موسی(ع) باشد; یعنی، ه-ذا القول سبب فراق بیننا

2- ناتوانی موسی ( ع ) از تحمّل کار های خضر ( ع ) ، در پی سومین سؤال و اعتراض او ، به اثبات رسید .

قال ه-ذا فراق بینی و بینک سأنبّئک بتأویل ما لم تستطع علیه صبرًا

3- خضر ( ع ) ، پس از آخرین تخلّف موسی ، برای جدا شدن از او ، دلیل موجه و عذر پذیرفته شده داشت .

بلغت من لدنّی عذرًا . .. قال لو شئت لتّخذت علیه أجرًا . قال ه-ذا فراق بینی و بین

4- خضر ، موسی ( ع ) را مطمئن ساخت که اسرار کار های شگفت خویش را پیش از جدایی ، برای او بازگو خواهد کرد .

سأنبّئک بتأویل ما لم تستطع علیه صبرًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 79 - 1،8،13

1- هدف خضر ( ع ) از اقدام به معیوب ساختن کشتی ، نجات دادن آن از غارت و مصادره سلطان غاصب بود .

أمّا السفینه . .. فأردت أن أعیبها ... یأخذ کلّ سفینه غصبًا

8- مقارن با وقوع داستان موسی و خضر ( ع ) ، پادشاهی ، کلّیه کشتی های سالم را در آن منطقه ، مصادره می کرد .

و کان وراءهم ملک یأخذ کلّ سفینه غصبًا

مراد از <کلّ سفینه> - به قرینه <أن أعیبها> <کلّ سفینه صالحه> بوده است.

13- عملکرد خضر ( ع ) در مورد کشتی ، مصداقی از تقدیم اهم ، به هنگام مزاحمت آن با امری مهم است .

ص: 291

و أمّا السفینه فکانت لمسکین . .. یأخذ کلّ سفینه غصبًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 80 - 1،4

1- هدف خضر ( ع ) از قتل نوجوان ، مصون داشتن پدر و مادر وی از کفر و طغیان بود .

و أمّا الغل-م . .. فخشینا أن یرهقهما طغی-نًا و کفرًا

<إرهاق> یعنی: <وادار ساختن کسی بر کاری که انجام آن برای او دشوار و طاقت فرسا است>. (قاموس).

4- پدر و مادر نوجوان مقتول ، در صورت زنده ماندن فرزندشان ، ناخواسته و تحت تأثیر فرزند خویش قرار گرفته و ناخواسته به طغیان و کفر کشانده می شدند .

فکان أبواه مؤمنین فخشینا أن یرهقهما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 81 - 1،8،9

1- هدف خضر ( ع ) از قتل نوجوان ، فراهم ساختن زمینه ای مناسب برای دستیابی پدر و مادر وی به فرزندی پاک تر و مهربان تر بود .

فأردنا أن یبدلهما ربّهما خیرًا منه زکوه و أقرب رحمًا

مراد از <زکاه> در آیه، طهارت و پاکی از گناه است و <رُحم> و <رحمت> به یک معنا است. گرچه خضر(ع) در این سخن، پاکی و مهربانی را برای نوجوان مقتول انکار نکرده است، ولی ممکن است به تناسب گفته موسی(ع) که نوجوان مقتول را <نفس زکیه> خواند، سخن خود را در قالب اسم تفضیل آورده است، لکن در حقیقت، نوجوان مقتول، یا فاقد رحمت و پاکی بوده و یا آینده او به گناه و بی رحمی می انجامید.

8- < عن أبی عبداللّه ( ع ) فی قول اللّه : < فأردنا أن یبدلهما ربّهما خیراً منه . . . > قال : < إنّه ولدت لهما جاریه فولدت غلاماً فکان نبیاً . > ;

از امام صادق(ع) درباره این سخن خدا <فأردنا أن یبدلهما ربّهما خیراً منه. ..> روایت شده که فرمود: <همانا، برای آن دو (پدر و مادر مقتول) دختری متولد شد و آن دختر، پسری به دنیا آورد که پیامبر شد>.

9- < عن أبی عبداللّه ( ع ) : . . . [ فی قول اللّه عزّوجلّ ] < فأردنا أن یبدلهما ربّهما خیراً منه زکاه و أقرب رحماً > : < أبدلهما اللّه به جاریه ولدت سبعین نبیاً . > ;

از امام صادق(ع) [درباره این سخن خدای عزّوجلّ ]<فأردنا أن یبدلهما ربّهما خیراً منه زکاه. ..> روایت شده: خداوند، به آن دو (پدر و مادر مقتول) به جای او (مقتول) دختری داد که هفتاد پیغمبر از نسل او متولد شدند.>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 82 - 1،2،3،4،5،16،21،23

1- خضر ( ع ) علّت اقدام به بازسازی دیوار فرسوده را برای موسی ( ع ) تشریح کرد .

و أمّا الجدار . .. ما فعلته عن أمری

2- دیوار ترمیم شده به دست خضر ( ع ) در مالکیّت دو پسر بچه یتیم بود .

و أمّا الجدار فکان لغل-مین یتیمین

ص: 292

3- خضر ( ع ) با وجود حضور نداشتن مالکان دیوار در آبادی ، به ترمیم آن پرداخته بود . *

فکان لغل-مین یتیمین فی المدینه

احتمال می رود که به کار رفتن واژه <المدینه> در این آیه، به جای واژه <القریه> که در آیات قبل آمده بود، اشاره به این جهت باشد که آن دو یتیم در آن آبادی حضور نداشته، بلکه در شهری دیگر اقامت داشته اند و آن شهر - چنان چه از حرف <ال> در <المدینه> استفاده می شود - برای خضر و موسی(ع) شناخته شده بود.

4- هدف خضر ( ع ) از ترمیم دیوار فرسوده ، محفوظ داشتن گنج نهاده شده در زیر آن برای دو یتیم ساکن در شهر بود .

و أمّا الجدار فکان لغل-مین یتیمین فی المدینه و کان تحته کنز لهما

5- خضر ( ع ) پدر مالکان دیوار را می شناخت و از نیکی و صلاح او در دوران زندگی اش با خبر بود .

و کان أبوهما ص-لحًا

16- خضر ( ع ) با توجّه دادن موسی ( ع ) به تدبیر فراگیر الهی ، حفاظت اموال یتیمان را ، برخاسته از گستردگی ربوبیّت خداوند دانست .

فأراد ربّک

خضر(ع) با اضافه <ربّ> به ضمیر خطاب (ربّک) به موسی(ع) این نکته را بیان داشته است که گرچه ترمیم دیوار، به تغذیه و تربیت جسم تو کمکی نکرد، ولی مالک و مدّبر تو، مالک و مدّبر یتیمان نیز هست.

21- موسی ( ع ) ، سرانجام ، به اسرار کار های شگفت خضر آگاه شد و توجیه و تأویل برخی حوادث را از او آموخت .

ذلک تأویل ما لم تسطع علیه صبرًا

<لم تسطع> در اصل <لم تستطع> بوده و حرف <تاء> برای تخفیف حذف شده است.

23- خضر ( ع ) پس از آموختن اسرار کار های خود به موسی ( ع ) ، وی را بر بی صبری در برابر آن ، نکوهش کرد .

ذلک تأویل ما لم تسطع علیه صبرًا

68- کفر نوجوان قصه خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 80 - 3

3- نوجوانی که خضر ( ع ) او را کُشت ، کافر بود .

و أمّا الغل-م فکان أبواه مؤمنین

اختصاص وصف <مؤمن> به پدر و مادر نوجوان، گویای کافر بودن وی است و مؤثِّر بودن او در گرایش والدین خویش به کفر نیز، کافر بودن او را تأیید می کند.

69- کفرستیزی خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 80 - 1

ص: 293

1- هدف خضر ( ع ) از قتل نوجوان ، مصون داشتن پدر و مادر وی از کفر و طغیان بود .

و أمّا الغل-م . .. فخشینا أن یرهقهما طغی-نًا و کفرًا

<إرهاق> یعنی: <وادار ساختن کسی بر کاری که انجام آن برای او دشوار و طاقت فرسا است>. (قاموس).

70- گرسنگی خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 77 - 3

3- موسی و خضر ( ع ) با احساس گرسنگی ، از مردم شهر ، تقاضای طعام و خوراکی کردند .

استطعما أهلها

به قرینه <یضیّفوهما> مراد از استطعام، تهیه طعام برای ادامه سفر نبوده است، بلکه موسی و خضر(ع)، در همان هنگام، گرسنه بوده اند.

71- گلایه از خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 77 - 13

13- موسی ( ع ) از دست مزد نخواستن خضر ( ع ) در برابر کار خویش ، با وجود نیاز آنان به اجرتی برای تهیه غذا ناخرسند و گلایه مند بود .

استطعما أهلها . .. قال لو شئت لتّخذت علیه أجرًا

آنچه خضر و موسی(ع) از مردم طلب کردند، غذا بود، آن هم به صورت مجانی، نه خرید - چون پولی برای خرید در اختیارشان نبود - لذا موسی(ع)، پایان گرفتن کار دیوار، موضوع گرفتن مزد را مطرح ساخت، تا به وسیله آن طعامی را خریداری کنند.

72- گنج قصه خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 82 - 26،27

26- < فی المجمع فی قوله : < و کان تحته کنزلهما > . . . و قیل : کان کنزاً من الذهب والفضه . . . رواه أبوالدرداء عن النبی ( ص ) ;

در مجمع البیان درباره این سخن خدا: <و کان تحته کنز لهما> آمده است: که آن گنج، از طلا و نقره بوده است. این قول را، ابوالدرداء، از پیامبر(ص) روایت کرده است>.

27- < عن الرضا ( ع ) قال : کان فی الکنز الذی قال اللّه < و کان تحته کنز لهما > لوح من ذهب فیه : بسم اللّه الرحمن الرحیم .

ص: 294

محمد رسول اللّه ( ص ) . عجبت لمن أیقن بالموت کیف یفرح و عجبت لمن أیقن بالقدر ، کیف یحزن و عجبت لمن رأی الدنیا و تقلّب ها بأهلها کیف یرکن إلیها و ینبغی لمن عقل عن اللّه أن لایتهم اللّه ، تبارک و تعالی ، فی قضائه و لایستبطئه فی رزقه ;

از امام رضا(ع) روایت شده که فرمود: در میان آن گنجی که خداوند فرموده <و کان تحته کنز لهما> لوحی از طلا بود که بر آن نوشته شده بود: بسم اللّه الرحمن الرحیم. محمد(ص)، رسول اللّه است. عجب دارم از کسی که یقین به مرگ دارد، چگونه شادی می کند و عجب دارم از کسی که به تقدیر الهی یقین دارد، چه گونه اندوهگین می شود. و عجب دارم از کسی که دنیا و دگرگونی های آن در مورد اهل اش را می بیند، چگونه به دنیا اعتماد می کند. سزاوار است برای کسی که از خدا، دانش و آگاهی گرفته، به او سوء ظن نداشته باشد و خداوند تبارک و تعالی، را در روزی رساندن اش، به کندی نسبت ندهد.>.

73- مالک دیوار قصه خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 82 - 3

3- خضر ( ع ) با وجود حضور نداشتن مالکان دیوار در آبادی ، به ترمیم آن پرداخته بود . *

فکان لغل-مین یتیمین فی المدینه

احتمال می رود که به کار رفتن واژه <المدینه> در این آیه، به جای واژه <القریه> که در آیات قبل آمده بود، اشاره به این جهت باشد که آن دو یتیم در آن آبادی حضور نداشته، بلکه در شهری دیگر اقامت داشته اند و آن شهر - چنان چه از حرف <ال> در <المدینه> استفاده می شود - برای خضر و موسی(ع) شناخته شده بود.

74- محافظت از گنج قصه خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 82 - 4،7

4- هدف خضر ( ع ) از ترمیم دیوار فرسوده ، محفوظ داشتن گنج نهاده شده در زیر آن برای دو یتیم ساکن در شهر بود .

و أمّا الجدار فکان لغل-مین یتیمین فی المدینه و کان تحته کنز لهما

7- صلاح و نیکی پدر یتیمان ، مایه اراده خداوند بر دستیابی آنان به گنج نهفته خویش ، هنگام توان مندی بر بهره گیری از آن شد .

و کان أبوهما ص-لحًا فأراد ربّک أن یبلغا أشدّهما و یستخرجا کنزهما

اهل لغت، در این که کلمه <أشدّ> مفردی است که وزنی مانند وزن جمع دارد، یا جمعی است که از لفظ خود مفردی ندارد، اختلاف نظر دارند. برخی، آن را جمع <شده> دانسته اند (لسان العرب). در هر صورت، مراد، حدّ توان مندی جسمی و عقلی است.

ص: 295

75- محرومیت مالکان کشتی قصه خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 79 - 2

2- کشتی سوراخ شده به دست خضر ( ع ) ، در مالکیت گروهی از محرومان بود و تنها وسیله ارتزاق آنان به شمار می آمد .

فکانت لمسکین یعملون فی البحر

76- مزد بازسازی دیوار قصه خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 77 - 12،13،21

12- خضر ( ع ) با وجود امکان دریافت اجرت جهت تعمیر دیوار ، چیزی دریافت نکرد .

قال لو شئت لتّخذت علیه أجرًا

مطرح ساختن گرفتن مزد از جانب موسی(ع) در شرایطی موجه است که امکان دریافت آن موجود باشد.

13- موسی ( ع ) از دست مزد نخواستن خضر ( ع ) در برابر کار خویش ، با وجود نیاز آنان به اجرتی برای تهیه غذا ناخرسند و گلایه مند بود .

استطعما أهلها . .. قال لو شئت لتّخذت علیه أجرًا

آنچه خضر و موسی(ع) از مردم طلب کردند، غذا بود، آن هم به صورت مجانی، نه خرید - چون پولی برای خرید در اختیارشان نبود - لذا موسی(ع)، پایان گرفتن کار دیوار، موضوع گرفتن مزد را مطرح ساخت، تا به وسیله آن طعامی را خریداری کنند.

21- < عن أبی عبداللّه ( ع ) : . . . فوجدا فیها جداراً یرید أن ینقضّ فأقامه قال : < لو شئت لتّخذت علیه أجراً خبزاً نأکله فقد جُعْنا > ;

از امام صادق(ع) روایت شده:. .. خضر و موسی(ع) در آن آبادی دیواری را یافتند که می خواست بیفتد. خضر، آن را راست کرد. موسی(ع) گفت: <می خواستی برای این کار، مزدی بگیری (یعنی) نانی بگیری تا بخوریم زیرا گرسنه ایم>.

77- مسافران کشتی قصه خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 71 - 7،10

7- قرار گرفتن سرنشینان کشتی در معرض غرق ، علّت اعتراض موسی ( ع ) به عمل خضر ( ع ) بود .

قال أخرقتها لتغرق أهلها

10- کشتی سوراخ شده به دست خضر ( ع ) حامل مسافر بوده است .

أخرقتها لتغرق أهلها

ص: 296

78- مسافرت خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 71 - 1،2،3

1- موسی ( ع ) با پذیرش شروط خضر ، همراه او حرکت کرد .

فانطلقا حتّی إذا رکبا فی السفینه

<انطلاق> به معنای <روانه شدن و حرکت کردن> است. <فاء> در <فانطلقا> دلالت دارد که موسی(ع) شرایط خضر را پذیرفت و خضر(ع) به همراهی وی رخصت داد.

2- موسی و خضر ( ع ) در نخستین مراحل همراهی ، سوار کشتی شدند .

فانطلقا حتّی إذا رکبا فی السفینه

3- همسفر موسی ( ع ) ( یوشع ) با آغاز سفر موسی و خضر ( ع ) ، از آنان جدا شد . *

فانطلقا حتّی إذا رکبا فی السفینه

در این آیه، نامی از همسفر قبلی موسی (یوشع) مطرح نیست. ممکن است گفته شود، او در ادامه سفر، حضور نداشته و رخصتی برای او صادر نگردیده بود. توجه به ضمایر تثنیه (<فانطلقا>، <رکبا>) گواهی روشن بر این نکته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 74 - 1

1- خضر ( ع ) عذرخواهی موسی ( ع ) را پذیرفت و اجازه ادامه همراهی را به او داد .

فانطلقا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 77 - 2

2- موسی و خضر ( ع ) در مسیر حرکت و سفر خویش ، به یک آبادی رسیدند و با اهل آن ملاقات کردند .

فانطلقا حتّی إذا أتیا أهل قریه

در این که چه شهری در مسیر موسی و خضر(ع) قرار داشته، احتمالات گوناگونی ارائه شده است. از جمله آن ها شهر <ناصره> است که در ساحل دریا قرار داشته است این وجه را مجمع البیان از امام صادق (ع) روایت کرده است.

79- مسافرت موسی(ع) با خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 77 - 2

2- موسی و خضر ( ع ) در مسیر حرکت و سفر خویش ، به یک آبادی رسیدند و با اهل آن ملاقات کردند .

فانطلقا حتّی إذا أتیا أهل قریه

در این که چه شهری در مسیر موسی و خضر(ع) قرار داشته، احتمالات گوناگونی ارائه شده است. از جمله آن ها شهر <ناصره> است که در ساحل دریا قرار داشته است این وجه را مجمع البیان از امام صادق (ع) روایت کرده است.

ص: 297

80- مسؤولیت پذیری خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 79 - 14

14- خضر ( ع ) از برخی حوادث آینده ، آگاه بود و در برابر آن احساس مسؤولیت می کرد .

و کان وراءهم ملک یأخذ کلّ سفینه غصبًا

81- مسؤولیت خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 79 - 5

5- حمایت نهایی از محرومان و تلاش سرّی در جهت منافع آنان ، از جمله وظایف خضر ( ع ) بود .

فأردت أن أعیبها و کان وراءهم ملک یأخذ کلّ سفینه غصبًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 80 - 5

5- حمایت از ایمان مؤمنان و تلاش برای مصون داشتن آن از ضعف و زوال ، از جمله مسؤولیت های خضر ( ع ) بود .

فخشینا أن یرهقهما طغی-نًا و کفرًا

82- معذوریت خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 76 - 5

5- موسی ( ع ) به معذور بودن خضر ( ع ) در جدا شدن از وی با مشاهده تخلّف او از پیمان سکوت در برابر کار های آن حضرت ، اعتراف کرد .

قال إن سألتک . .. قد بلغت من لدنّی عذرًا

جمله <قد بلغت من لدنّی عذراً> یعنی: <از دیدگاه من، به عذری قابل قبول جهت ترک مصاحبت دست یافتی. >. این جمله، به قرینه <قد>، مربوط به <إن سألتک...> نیست، بلکه اعتراف موسی(ع) به این است ترک مصاحبت تو با من، هم اکنون نیز دلیل موجهی دارد، ولی طالب مهلتی دیگر هستم.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 298

10 - کهف - 18 - 78 - 3

3- خضر ( ع ) ، پس از آخرین تخلّف موسی ، برای جدا شدن از او ، دلیل موجه و عذر پذیرفته شده داشت .

بلغت من لدنّی عذرًا . .. قال لو شئت لتّخذت علیه أجرًا . قال ه-ذا فراق بینی و بین

83- معلم خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 66 - 7

7- دانش ویژه خضر ( ع ) ، برگرفته از تعلیم خداوندی بود .

علّمنه من لدنّا علمًا . .. ممّا علّمت رشدًا

84- مقامات خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 65 - 6

6- حصرت خضر ، دارای مقام نبوت بود . *

ءاتینه رحمه من عندنا

بدان احتمال که مراد از <رحمه من عندنا> نبوت باشد. آوردن ضمیر جمع در <عندنا> که حاکی از نقش وسایط در رحمت مورد نظر است و نیز اطلاق <رحمت> بر <نبوت> در برخی آیات دیگر، این احتمال را تأیید می کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 67 - 6

6- خضر ، دارای مرتبه ای برتر از موسی ( ع ) بود . *

إنّک لن تستطیع معی صبرًا

85- مکان ملاقات موسی(ع) با خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 64 - 1،2

1- مسأله ماهی و حرکت غیرعادی آن در آب ، نشانه ای برای جایگاه ملاقات موسی و خضر ( ع ) بود .

قال ذلک ما کنّا نبغ

<بغی> به معنای <طلب> است و <ذلک ما کنّا نبغ> یعنی: <آنچه پیوسته در طلب او بودیم، همان علامت و نشانه است. >. یاء

ص: 299

<نبغی> - در پایان سخن موسی(ع) - به منظور تخفیف کلام، حذف شده است.

2- حضرت موسی ( ع ) ، از رخداد علائمی برای یافتن جایگاه حضرت خضر ( ع ) قبلاً مطلع بود .

قال ذلک ما کنّا نبغ

86- مکان ملاقات موسی(ع) و خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 60 - 6

6- موسی ( ع ) از امکان دسترسی به خضر ، در محل تلاقی دو دریا ، مطلع بود .

لاأبرح حتّی أبلغ مجمع البحرین

87- ملاقات با خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 60 - 3

3- حقایقی آموزنده ، در سرگذشت ملاقات موسی ( ع ) و خضر ( ع ) وجود دارد .

و إذ قال موسی لفتیه لاأبرح

عالمی که موسی(ع) با او ملاقات کرده، بنابر آنچه که در روایات آمده است، حضرت خضر(ع) است و موسی(ع) نیز همان پیامبر معروف. گرچه در این موضوع آرای دیگری نیز اِبراز شده، ولی به گفته علامه طباطبایی (ره) به دلیل یاد فراوان از موسی(ع) در قرآن، اگر غیر او مراد بود، قرینه ای در قرآن ذکر می گردید تا رفع التباس شود.

88- ملاقات خضر(ع) با اهل ناصره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 77 - 2

2- موسی و خضر ( ع ) در مسیر حرکت و سفر خویش ، به یک آبادی رسیدند و با اهل آن ملاقات کردند .

فانطلقا حتّی إذا أتیا أهل قریه

در این که چه شهری در مسیر موسی و خضر(ع) قرار داشته، احتمالات گوناگونی ارائه شده است. از جمله آن ها شهر <ناصره> است که در ساحل دریا قرار داشته است این وجه را مجمع البیان از امام صادق (ع) روایت کرده است.

ص: 300

89- ملاقات خضر(ع) با نوجوان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 74 - 2

2- موسی و خضر ( ع ) پس از ماجرای کشتی ، از آن پیاده شده و در خشکی ، با نوجوانی برخورد کردند .

فانطلقا حتّی إذا لقیا غل-مًا

<غلام> یعنی <کسی که سبیل او تازه روییده باشد>. (معجم مقاییس اللغه).

90- ملاقات موسی(ع) با خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 60 - 3

3- حقایقی آموزنده ، در سرگذشت ملاقات موسی ( ع ) و خضر ( ع ) وجود دارد .

و إذ قال موسی لفتیه لاأبرح

عالمی که موسی(ع) با او ملاقات کرده، بنابر آنچه که در روایات آمده است، حضرت خضر(ع) است و موسی(ع) نیز همان پیامبر معروف. گرچه در این موضوع آرای دیگری نیز اِبراز شده، ولی به گفته علامه طباطبایی (ره) به دلیل یاد فراوان از موسی(ع) در قرآن، اگر غیر او مراد بود، قرینه ای در قرآن ذکر می گردید تا رفع التباس شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 62 - 4

4- موسی ( ع ) بسیار مشتاق دیدار با خضر ( ع ) و ملاقات با او بود .

لاأبرح حتّی . .. ءاتنا غداءنا لقد لقینا من سفرنا ه-ذا نصبًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 63 - 7

7- شیطان ، برای عدمِ ملاقات موسی و خضر ( ع ) تلاش می کرد .

فإنّی نسیت . .. و ما أنسنیه إلاّ الشیطن أن أذکره

همسفر موسی با ادات حصر، فراموشی خود را، تنها، به شیطان منتسب کرد; یعنی، هیچ عاملِ دیگری در کار نبوده است. لذا این نتیجه به دست می آید که شیطان، به هر طریق، می خواسته که مانع ملاقات موسی و خضر(ع) شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 65 - 1

1- موسی ( ع ) و همسفرش ، پس از بازگشت به مجمع البحرین ، با خضر ( ع ) ملاقات کردند .

فارتّدا علی ءاثارهما قصصًا . فوجدا

ص: 301

91- ملاقات یوشع(ع) با خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 65 - 1

1- موسی ( ع ) و همسفرش ، پس از بازگشت به مجمع البحرین ، با خضر ( ع ) ملاقات کردند .

فارتّدا علی ءاثارهما قصصًا . فوجدا

92- منشأ عمل خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 82 - 17

17- همه کار های شگفت خضر ( ع ) ، به فرمان خداوند صورت گرفت و دیدگاه شخصی او در آن دخالتی نداشت .

رحمه من ربّک و ما فعلته عن أمری

ضمیر مفعولی در <مافعلته> به قرینه ذیل آیه، به جامعِ تمام ماجراها برمی گردد، نظیر <آنچه دیدی> یا <آنچه انجام دادم>.

93- منشأ قصه خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 82 - 22

22- رخداد های داستان خضر و موسی ( ع ) ، برخاسته از اراده خداوند و دارای تفسیری پیچیده و نیازمند آگاهی هایی ویژه است که از جانب او افاضه شود .

و ما فعلته عن أمری ذلک تأویل ما لم تسطع علیه صبرًا

94- موانع غصب کشتی قصه خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 79 - 10

10- معیوب بودن کشتی حامل خضر و موسی ( ع ) ، عامل صرف نظر پادشاه غاصب از تصرّف و مصادره آن شد .

فأردت أن أعیبها و کان وراءهم ملک یأخذ کلّ سفینه غصبًا

ص: 302

95- ناپسندی عمل خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 71 - 8

8- آسیب رساندن خضر ( ع ) به کشتی ، امری بس ناروا و غیرقابل توجیه در نظر موسی ( ع ) بود .

لقد جئت شیئًا إمرًا

<إمر> به معنای <منکَر عظیم> و نیز <منکَر عجیب> آمده است. (لسان العرب).

96- نبوت خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 65 - 6

6- حصرت خضر ، دارای مقام نبوت بود . *

ءاتینه رحمه من عندنا

بدان احتمال که مراد از <رحمه من عندنا> نبوت باشد. آوردن ضمیر جمع در <عندنا> که حاکی از نقش وسایط در رحمت مورد نظر است و نیز اطلاق <رحمت> بر <نبوت> در برخی آیات دیگر، این احتمال را تأیید می کند.

97- نسل والدین نوجوان قصه خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 81 - 8،9

8- < عن أبی عبداللّه ( ع ) فی قول اللّه : < فأردنا أن یبدلهما ربّهما خیراً منه . . . > قال : < إنّه ولدت لهما جاریه فولدت غلاماً فکان نبیاً . > ;

از امام صادق(ع) درباره این سخن خدا <فأردنا أن یبدلهما ربّهما خیراً منه. ..> روایت شده که فرمود: <همانا، برای آن دو (پدر و مادر مقتول) دختری متولد شد و آن دختر، پسری به دنیا آورد که پیامبر شد>.

9- < عن أبی عبداللّه ( ع ) : . . . [ فی قول اللّه عزّوجلّ ] < فأردنا أن یبدلهما ربّهما خیراً منه زکاه و أقرب رحماً > : < أبدلهما اللّه به جاریه ولدت سبعین نبیاً . > ;

از امام صادق(ع) [درباره این سخن خدای عزّوجلّ ]<فأردنا أن یبدلهما ربّهما خیراً منه زکاه. ..> روایت شده: خداوند، به آن دو (پدر و مادر مقتول) به جای او (مقتول) دختری داد که هفتاد پیغمبر از نسل او متولد شدند.>.

98- نشانه های مکان ملاقات با خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 303

10 - کهف - 18 - 64 - 1،2

1- مسأله ماهی و حرکت غیرعادی آن در آب ، نشانه ای برای جایگاه ملاقات موسی و خضر ( ع ) بود .

قال ذلک ما کنّا نبغ

<بغی> به معنای <طلب> است و <ذلک ما کنّا نبغ> یعنی: <آنچه پیوسته در طلب او بودیم، همان علامت و نشانه است. >. یاء <نبغی> - در پایان سخن موسی(ع) - به منظور تخفیف کلام، حذف شده است.

2- حضرت موسی ( ع ) ، از رخداد علائمی برای یافتن جایگاه حضرت خضر ( ع ) قبلاً مطلع بود .

قال ذلک ما کنّا نبغ

99- نعمتهای خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 65 - 8

8- حضرت خضر ( ع ) از علم مخصوص و موهبتیِ خداوند ، ( علم لدنی ) ، برخوردار بود .

و علّمنه من لدنّا علمًا

<من لدنا> و <من عندنا> در معنا تفاوتی ندارند و هر دو، بر داشتن منشأ الهی، دلالت می کنند.

100- نقش خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 80 - 8

8- خضر ( ع ) کارگزار اوامر الهی بود و نه مجری خواسته های شخصی خود .

فخشینا أن یرهقهما

ضمیر <نا> در <خشینا> می تواند اشاره به مطلب بالا داشته باشد. جمله <و ما فعلته عن أمری> در آیات بعد نیز بر این نکته تصریح کرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 81 - 2

2- خضر ( ع ) و همطرازان او ، مجریان اراده خداوند هستند .

فأردنا أن یبدلهما ربّهما

با این که گوینده سخن در <أردنا> فقط خضر(ع) بوده، ولی ضمیر جمع آورده شده است. به نظر می رسد که خضر(ع) می خواهد این نکته را تفهیم کند که او، در این تصمیم، مستقل نیست، بلکه اراده خداوند، پشتیبان کار است. از سوی دیگر <ربّ> را فاعل <یبدل> ذکر کرد تا نقشْ پردازِ اصلیِ صحنه را مشخص سازد و طولی بودن اراده خود با اراده خدا را بیان کند.

ص: 304

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 82 - 17

17- همه کار های شگفت خضر ( ع ) ، به فرمان خداوند صورت گرفت و دیدگاه شخصی او در آن دخالتی نداشت .

رحمه من ربّک و ما فعلته عن أمری

ضمیر مفعولی در <مافعلته> به قرینه ذیل آیه، به جامعِ تمام ماجراها برمی گردد، نظیر <آنچه دیدی> یا <آنچه انجام دادم>.

101- نقش نوجوان قصه خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 80 - 4

4- پدر و مادر نوجوان مقتول ، در صورت زنده ماندن فرزندشان ، ناخواسته و تحت تأثیر فرزند خویش قرار گرفته و ناخواسته به طغیان و کفر کشانده می شدند .

فکان أبواه مؤمنین فخشینا أن یرهقهما

102- والدین نوجوان قصه خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 80 - 1،4

1- هدف خضر ( ع ) از قتل نوجوان ، مصون داشتن پدر و مادر وی از کفر و طغیان بود .

و أمّا الغل-م . .. فخشینا أن یرهقهما طغی-نًا و کفرًا

<إرهاق> یعنی: <وادار ساختن کسی بر کاری که انجام آن برای او دشوار و طاقت فرسا است>. (قاموس).

4- پدر و مادر نوجوان مقتول ، در صورت زنده ماندن فرزندشان ، ناخواسته و تحت تأثیر فرزند خویش قرار گرفته و ناخواسته به طغیان و کفر کشانده می شدند .

فکان أبواه مؤمنین فخشینا أن یرهقهما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 81 - 1

1- هدف خضر ( ع ) از قتل نوجوان ، فراهم ساختن زمینه ای مناسب برای دستیابی پدر و مادر وی به فرزندی پاک تر و مهربان تر بود .

فأردنا أن یبدلهما ربّهما خیرًا منه زکوه و أقرب رحمًا

مراد از <زکاه> در آیه، طهارت و پاکی از گناه است و <رُحم> و <رحمت> به یک معنا است. گرچه خضر(ع) در این سخن، پاکی و مهربانی را برای نوجوان مقتول انکار نکرده است، ولی ممکن است به تناسب گفته موسی(ع) که نوجوان مقتول را <نفس زکیه> خواند، سخن خود را در قالب اسم تفضیل آورده است، لکن در حقیقت، نوجوان مقتول، یا فاقد رحمت و پاکی بوده و یا آینده او به

ص: 305

گناه و بی رحمی می انجامید.

103- وسعت علم خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 66 - 9

9- علوم لدنی خضر ، دامنه گسترده ای داشت .

تعلمن ممّا علّمت

<من> در <ممّا> معنای تبعیض دارد. موسی(ع) با این تعبیر، می گوید: <من، خواهان آموختن بخشی از آن علوم گسترده تواَم>.

104- وعده های خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 70 - 5

5- خضر ( ع ) به موسی ( ع ) وعده داد که در نهایت ، بخشی از اسرار کار خود را برای او تبیین خواهد کرد .

أُحدث لک منه ذکرًا

<من> در <منه> برای تبعیض است و گویای این که خضر، تنها، به بیان گوشه ای از ویژگی های کردار خویش وعده داد.

105- هشدارهای خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 75 - 1

1- خضر ( ع ) برای دومین بار و با صراحتی افزون تر در مورد بی صبری و پرسش های بی جای موسی ( ع ) ، به او تذکر و هشدار داد .

لقد جئت شیئًا نکرًا . قال ألم أقل لک

در دومین تذکر، خضر(ع) عبارت <لک> آمده است. اضافه شدن این عبارت و تصریح به این که آن سخن در مورد شخص موسی(ع) صادر شده بود، گویای تأکید خضر(ع) بر موجه نبودن اعتراض موسی(ع) است.

106- همراهی موسی(ع) با خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 67 - 1،2

ص: 306

1- خضر ، موسی ( ع ) را از تحمّل همراهی با وی ، برای فراگیری علوم ویژه ، ناتوان دید .

هل أتّبعک . .. قال إنّک لن تستطیع معی صبرًا

2- خضر ( ع ) به موسی ( ع ) توصیه کرد به دلیل نداشتن قدرت تحمّل ، از همراه شدن با او صرف نظر کند .

إنّک لن تستطیع معی صبرًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 70 - 1،2

1- خضر ، با درخواست موسی ( ع ) در مورد همراهی با او ، به صورت مشروط ، موافقت کرد .

قال فإن اتبعتنی فلاتسئلنی عن شیء

2- شرط خضر برای همراهی موسی ( ع ) با او ، سؤال نکردن از چیزی قبل از توضیح خود او بود .

فلاتسئلنی عن شیء حتّی أُحدث لک منه ذکرًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 71 - 1،2

1- موسی ( ع ) با پذیرش شروط خضر ، همراه او حرکت کرد .

فانطلقا حتّی إذا رکبا فی السفینه

<انطلاق> به معنای <روانه شدن و حرکت کردن> است. <فاء> در <فانطلقا> دلالت دارد که موسی(ع) شرایط خضر را پذیرفت و خضر(ع) به همراهی وی رخصت داد.

2- موسی و خضر ( ع ) در نخستین مراحل همراهی ، سوار کشتی شدند .

فانطلقا حتّی إذا رکبا فی السفینه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 73 - 9

9- موسی بر همراهی با خضر ( ع ) مصرّ بود .

لاتؤاخذنی . .. و لاترهقنی من أمری عسرًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 74 - 1

1- خضر ( ع ) عذرخواهی موسی ( ع ) را پذیرفت و اجازه ادامه همراهی را به او داد .

فانطلقا

107- یتیمی مالک دیوار قصه خضر(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 307

10 - کهف - 18 - 82 - 2

2- دیوار ترمیم شده به دست خضر ( ع ) در مالکیّت دو پسر بچه یتیم بود .

و أمّا الجدار فکان لغل-مین یتیمین

ص: 308

21- خط

1- آثار قبول خط مشی منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 18 - 5

5 - مسلمان های ضعیف الایمان که خط مشی سیاسی منافقان را دارند ، در صفوف آنان جا دارند .

و القائلین لإخونهم

2- تاریخ خط

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 28 - 7

7 - وجود خط و فن کتابت در عصر سلیمان ( ع )

اذهب بکت-بی ه-ذا

3- تبیین خط مشی صالحان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 55 - 4،5

4 - ترسیم راه و روش صالحان، از اهداف تبیین آیات قرآن

و کذلک نفصل الأیت و لتستبین سبیل المجرمین

بیان راه و روش مجرمان، با بیان راه و روش مجرمان، با بیان راه و روش صالحان، که نقطه مقابل مجرمان است، ملازمه دارد و بیان

ص: 309

یکی از دو ضد، مآلا بیان دیگری نیز خواهد بود. لذا برخی گفته اند جمله <و لتستبین> عطف بر جمله محذوف <لتستبین سبیل المؤمنین> است.

5 - ترسیم راه و روش صالحان و مجرمان باید از محورهای اساسی تبلیغ باشد.

و کذلک نفصل الأیت و لتستبین سبیل المجرمین

چون در آیه ترسیم راه و روش مجرمان و صالحان به عنوان هدفی بارز برای تفصیل آیات بیان شده، می توان این پیام را در موضوع تبلیغ از آن دریافت کرد.

4- تبیین خط مشی مجرمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 55 - 3،5

3 - روشن ساختن راه و روش مجرمان، از اهداف تفصیل و تبیین آیات قرآن

و کذلک نفصل الأیت و لتستبین سبیل المجرمین

5 - ترسیم راه و روش صالحان و مجرمان باید از محورهای اساسی تبلیغ باشد.

و کذلک نفصل الأیت و لتستبین سبیل المجرمین

چون در آیه ترسیم راه و روش مجرمان و صالحان به عنوان هدفی بارز برای تفصیل آیات بیان شده، می توان این پیام را در موضوع تبلیغ از آن دریافت کرد.

5- خط در دوران سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 28 - 7

7 - وجود خط و فن کتابت در عصر سلیمان ( ع )

اذهب بکت-بی ه-ذا

6- خط مشی منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 141 - 1،3،4

1 - منافقان به هنگام پیروزی مسلمانان ، خود را یاور آنان و به گاه غلبه کافران ، خود را طرفدار و عامل پیروزی ایشان جلوه می دهند .

الذین یتربّصون بکم . .. قالوا ألم نستحوذ علیکم

ص: 310

<الذین یتربّصون>، بدل برای <الذین یتخذون> است و توضیح دهنده ویژگیهای منافقان.

3 - رسیدن به دنیا و تأمین منافع شخصی ، تعیین کننده خط مشی منافقان در برقراری روابط دوستی و اجتماعی است .

الذین یتربّصون بکم . .. ألم نستحوذ علیکم

4 - شرکت منافقان در جنگ ، تنها برای تأمین منافع شخصی و سهیم شدن در غنایم جنگی است .

الذین یتربّصون بکم فإن کان لکم فتح من اللّه . .. و نمنعکم من المؤمنین

ظاهراً مراد از جمله <الم نکن معکم> شرکت در جهاد و همراهی مسلمانان در جنگ است.

7- خط مشی مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 107 - 10

10 - حب و بغض خداوند ، باید تعیین کننده خط مشی مؤمنان باشد .

و لاتجدل . .. إنّ اللّه لایحب من کان خواناً اثیماً

چون جمله <ان اللّه . ..>، بیان علتی برای <لاتجادل> است و دلالت بر این دارد که دوستی و دشمنی خدا باید میزان حرکتها و توقفها قرار گیرد.

ص: 311

22- خطا

1- آثار خطا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 286 - 11

11 - خطا و نسیان ، از موانع رشد انسان *

ربّنا لا تؤاخذنا ان نیسنا او اخطأنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 16 - 3

3 - ارتکاب هر عمل خطا و ناپسند ، ظلم به خویشتن است .

قال ربّ إنّی ظلمت نفسی فاغفرلی

2- آثار قتل خطا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 92 - 24

24 - قتل خطائی ، موجب دوری قاتل از رحمت خدا خواهد شد .

و ما کان لمؤمن ان یقتل مؤمناً الّا خطا . .. توبه من اللّه

توبه به معنای بازگشت است و توبه خدا بر بنده به معنای بازگشت رحمت و لطف خداوند به بنده خویش است. بنابراین معلوم می شود در قتل خطائی نیز خداوند آدمی را از رحمت و لطف خویش دور می سازد تا اینکه کفّاره آن را بپردازد.

3- اقرار به خطا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 23 - 6

6 - اعتراف به خطا و اظهار تذلل و عبودیت به درگاه خداوند، از آداب استغفار است.

ربنا ظلنا أنفسنا و إن لم تغفر لنا و ترحمنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 91 - 8،9

8- تأکید و اقرار برادران یوسف به ارتکاب خطا در حق برادرشان یوسف ( ع )

و إن کنّا لخ-طئین

ص: 312

<إن> در جمله فوق به اصطلاح مخفّفه از مثقّله (إنّ) است. دلیل آن حرف <لام> در <لخاطئین> می باشد.

9- برادران یوسف در حضور او به گناه و خطای خویش اعتراف نموده و از رفتار گذشته خود اظهار ندامت کردند .

و إن کنّا لخ-طئین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 92 - 4

4- یوسف ( ع ) پس از اعتراف برادرانش به خطا ، هر گونه سرزنش آنان را از ناحیه خویش و دیگران ، ناروا شمرد .

لاتثریب علیکم الیوم

کلمه <تثریب> نکره است و پس از حرف نفی (لا) قرار گرفته است. از این رو شامل هر گونه ملامت می شود. یاد نکردن از فاعل (سرزنش کننده) دلالت بر عموم دارد ; یعنی، هیچ کس نه من و نه دیگری. جمله <لاتثریب علیکم الیوم> جمله ای خبری و در مقام انشا و دستور است ; یعنی، نباید شما ملامت شوید و یا نباید هیچ کس شما را ملامت کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 16 - 2

2 - اعتراف صریح موسی ( ع ) در پیشگاه پروردگار ، به اشتباه خویش در قتل مرد قبطی و درخواست آمرزش از ساحت او و نجات از شرّ فرعونیان

قال ربّ إنّی ظلمت نفسی فاغفرلی

مقصود موسی(ع) از آمرزش در <اغفرلی> زدوده شدن پی آمد کار وی و رهایی از انتقام فرعونیان است.

4- اقسام خطا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 44 - 4

4- هفت جرم و راه خطا در دنیا وجود دارد که به جهنّم منتهی می شود .

إن جهنّم . .. لها سبعه أبوب لکلّ باب منهم جزء مقسوم

5- انبیا و خطا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 143 - 22،24

22 - موسی ( ع ) با مشاهده اثر تجلی خدا ( انهدام کوه ) تقاضای رؤیت خداوند را ناروا دانست و به درگاه الهی توبه کرد .

فلما أفاق قال سبحنک تبت إلیک

24 - موسی ( ع ) بدون هیچ درنگ پس از دریافت حقیقت ( ناشدنی بودن رؤیت خدا ) آن را پذیرفت و بدان اعتراف کرد .

ص: 313

قال . .. و أنا أول المؤمنین

متعلق <المؤمنین> به قرینه فرازهای قبل (بانک لاتری) است. کلمه <اول> در جمله <أنا أول المؤمنین> علاوه بر معنای مقدم بودن، معنای تأخیر نکردن را نیز می رساند. زیرا صحت این ادعا که شخص بخواهد أول مؤمن باشد، به این است که بی درنگ حقیقت رخ نموده را باور کند و به آن ایمان آورد، و گرنه این احتمال منتفی نیست که دیگری در این فاصله ایمان آورد و او نتواند أول مؤمن باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 46 - 14

14- خداوند ، مراقب پیامبران و توجه دهنده آنان به خطا ها و لغزشهایشان

إن ابنی من أهلی . .. إنه لیس من أهلک ... فلاتسئلن ما لیس لک به علم

6- انتساب خطا به دیگران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 31 - 7

7 - مشرکان ، در قیامت خطا های خود را به یکدیگر نسبت خواهند داد .

و لو تری إذ الظ-لمون موقوفون عند ربّهم یرجع بعضهم إلی بعض القول

7- اندوه از خطا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 30 - 9

9 - موحدان راستین ، در خوف و هراس نسبت به سرنوشت اخروی خویش و اندوهناک از خطا ها و لغزش های خود

إنّ الذین قالوا ربّنا اللّه ثمّ استق-موا. .. ألاّتخافوا و لاتحزنوا

بنابراین نکته که نزول ملائکه در دنیا و یا به هنگام مرگ باشد، مطلب بالا استفاده می شود.

8- ایمان و خطا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 3 - 8

8 - عدم تنافی ایمان و تقوا ، با وجود بعضی از خطا ها و کاستی های قابل غفران در زندگی فرد

الذین امتحن اللّه قلوبهم للتقوی لهم مغفره

ص: 314

نوید به مغفرت، در جایی مفید خواهد بود که لغزش و یا احتمال لغزش، وجود داشته باشد.

9- پشیمانی از خطا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 91 - 9

9- برادران یوسف در حضور او به گناه و خطای خویش اعتراف نموده و از رفتار گذشته خود اظهار ندامت کردند .

و إن کنّا لخ-طئین

10- پیشگامان در ایمان و خطا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حشر - 59 - 10 - 7

7 - مؤمنان ، حتی پیشتازان ایمان ( مهاجران و انصار ) ، فاقد مصونیت از خطا و نیازمند غفران الهی

و الذین جاءو من بعدهم یقولون ربّنا اغفر لنا و لإخوننا الذین سبقونا بالإیم-ن

از تأیید خداوند نسبت به استغفار برای پیشتازان راه ایمان، به جا بودن این دعا و نیاز آنان استفاده می شود.

11- تقوا و خطا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 3 - 8

8 - عدم تنافی ایمان و تقوا ، با وجود بعضی از خطا ها و کاستی های قابل غفران در زندگی فرد

الذین امتحن اللّه قلوبهم للتقوی لهم مغفره

نوید به مغفرت، در جایی مفید خواهد بود که لغزش و یا احتمال لغزش، وجود داشته باشد.

12- توبه از قضاوت خطا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 24 - 24

24 - لزوم توبه و بازگشت سریع از خطا هنگام رخ دادن کمترین اشتباه در داوری

فاستغفر ربّه و خرّ راکعًا و أناب

ص: 315

13- تهمت خطا به یعقوب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 95 - 1،2

1- بستگان یعقوب باور به زنده بودن یوسف ( ع ) را خطای دیرینه یعقوب ( ع ) و اصرار بر آن را برخاسته از کژاندیشی می شمردند .

إنک لفی ضل-لک القدیم

مقصود فرزندان و بستگان یعقوب از خطای دیرینه وی (ضلالک القدیم) می تواند اعتقاد او به زنده بودن یوسف(ع) و یا برتر دانستن وی بر دیگر فرزندان باشد. هر چند بعید نیست که هر دو معنا نیز مراد باشد.

2- بستگان یعقوب با سوگند ، وی را به کژروی و ارتکاب خطا در برتر دانستن یوسف ( ع ) و محبّت بیش از حد به وی متهم کردند .

إنک لفی ضل-لک القدیم

14- حقیقت قتل خطا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 92 - 31

31 - قتل خطائی آن است که چیزی غیر از مقتول ، هدف باشد ، لیکن به اشتباه ، مقتول هدف قرار گیرد .

و ما کان لمؤمن ان یقتل مؤمناً الّا خطا . .. و من قتل مؤمناً خطاً

امام صادق (ع) فرمود: . .. و الخطأ من اعتمد شیئا فاصاب غیره.

_______________________________

کافی، ج 7، ص 278، ح 2 ; نورالثقلین، ج 1، ص 530، ح 475.

15- خطا در ارزشگذاری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 95 - 15

15- انسان ، در ارزش گذاری ها و تعیین ارزش های برتر ، دچار خطا می شود .

و لاتشتروا . .. ثمنًا قلیلاً إنما عند الله هو خیر لکم إن کنتم تعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 37 - 9

9 - امکان خطاکردن انسان ، در ارزیابی ملموس ترین رفتار زشت و زیبای خویش

ص: 316

و قال فرعون ی-ه-م-ن ابن لی صرحًا . .. کذلک زیّن لفرعون سوء عمله

برداشت یادشده با توجه به این نکته است که فرعون - باوجود مشاهده معجزات و شنیدن دلایل روشن و انکارناپذیر موسی(ع) - اقدام به کاری نابخردانه (ساختن بنایی بلند برای آگاهی از خدا. ..) کرده بود. خداوند نیز این اقدام را نمونه ای از کارهای زشت فرعون، دانسته است که در نظر او زیبا و پسندیده می نمود.

16- خطا در ارزیابی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 8 - 7

7 - امکان خطاکردن انسان ، در ارزیابی رفتار خود و خوب و بد آن

أفمن زیّن له سوء عمله فرءاه حسنًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 37 - 9

9 - امکان خطاکردن انسان ، در ارزیابی ملموس ترین رفتار زشت و زیبای خویش

و قال فرعون ی-ه-م-ن ابن لی صرحًا . .. کذلک زیّن لفرعون سوء عمله

برداشت یادشده با توجه به این نکته است که فرعون - باوجود مشاهده معجزات و شنیدن دلایل روشن و انکارناپذیر موسی(ع) - اقدام به کاری نابخردانه (ساختن بنایی بلند برای آگاهی از خدا. ..) کرده بود. خداوند نیز این اقدام را نمونه ای از کارهای زشت فرعون، دانسته است که در نظر او زیبا و پسندیده می نمود.

17- خطا های قابل بخشش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 43 - 10

10 - خطا و لغزش رهبر جامعه و فرماندهان نظامی ، قابل اغماض و بخشش

عفا اللّه عنک لم أذنت لهم حتی یتبین لک الذین صدقوا

18- خطا های قبل از اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 192 - 5

5 - در صورتی که کافران محارب ایمان آورند ، نباید بر خطا های پیشینشان ( کشتن مسلمانان ، فتنه انگیزی و . . . ) مورد

ص: 317

مؤاخذه قرار گیرند .

فإن انتهوا فإن اللّه غفور رحیم

19- خطای آشکار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 26 - 1

1 - اعراض از قرآن و روی آوردن به غیر آن ، شگفت آور و خطایی آشکار است .

فأین تذهبون

استفهام توبیخی در آیه شریفه، علاوه بر سرزنش خطاکاران، بر تعجب از آن خطا نیز دلالت دارد.

20- خطای بزرگ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - حاقه - 69 - 37 - 2

2 - ایمان نیاوردن به خدای بزرگ و بی تفاوتی در برابر گرسنگی بینوایان ، خطایی بزرگ و نابخشودنی

إنّه کان لایؤمن باللّه العظیم . و لایحضّ علی طعام المسکین ... لایأکله إلاّ الخ-ط

برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که خداوند، از کسانی که ایمان نمی آوردند و. ..، تعبیر به <خاطئون> کرده است.

21- خطای نابخشودنی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - حاقه - 69 - 37 - 2

2 - ایمان نیاوردن به خدای بزرگ و بی تفاوتی در برابر گرسنگی بینوایان ، خطایی بزرگ و نابخشودنی

إنّه کان لایؤمن باللّه العظیم . و لایحضّ علی طعام المسکین ... لایأکله إلاّ الخ-ط

برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که خداوند، از کسانی که ایمان نمی آوردند و. ..، تعبیر به <خاطئون> کرده است.

22- داود(ع) و خطا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 24 - 18،19،21،22،25

18 - استغفار داوود ( ع ) از پروردگار ، در پی گمان به رخ دادن اشتباهی در داوری میان متخاصمان

ص: 318

و ظنّ داود أنّما فتنّ-ه فاستغفر ربّه

19 - داوود ( ع ) ، شیوه داوری خود درباره برادران متخاصم را خطا دانست .

قال لقد ظلمک بسؤال نعجتک . .. و ظنّ داود أنّما فتنّ-ه فاستغفر ربّه

در این که استغفار داوود(ع) درباره چه اشتباهی بود، میان مفسران چند دیدگاه وجود دارد; از جمله بهترین و موافق ترین آنها با آیه شریفه، مسأله نشنیدن دفاع برادر متهم و شتاب در داوری است. گفتنی است برخی از روایات مربوط به آیه، مؤید همین برداشت است (تفسیر برهان، ج 4، ص 45).

21 - به سجده افتادن داوود ( ع ) به درگاه خداوند پس از گمان خطا کردنش در داوری میان برادران متخاصم

و خرّ راکعًا

مقصود از <خرّ راکعاً> - مطابق نظر بیشتر مفسران - سجده است.

22 - انابه و توبه داوود ( ع ) به درگاه خداوند ، پس از گمان خطا کردنش در داوری میان برادران متخاصم

و أناب

25 - < عن الرضا ( ع ) : . . .بعث اللّه عزّوجلّ إلی داود الملکین فتسوّرا المحراب فقالا خصمان بغی بعضنا علی بعض فاحکم بیننا بالحقّ إنّ ه-ذا أخی له تسع و تسعون نعجه . . . فعجل داود ( ع ) علی المدعی علیه فقال لقد ظلمک . . . و لم یسئل المدعی البیّنه علی ذلک و لم یقبل علی المدعی علیه فیقول له ما تقول فکان ه-ذا خطیئه رسم الحکم ;

از امام رضا(ع) روایت شده که خداوند عزّوجلّ دو فرشته را فرستاد تا از دیوار محراب داوود بالا رفتند و بر او وارد شدند و گفتند: دو نفر هستیم که یکی بر دیگری ستم کرده است; پس بین ما به حق داوری کن. یکی از آنان گفت: این برادر من است که 99 میش دارد و... داوود در حکم عجله کرد و گفت: برادرت به تو ظلم کرده... و از مدعی بیّنه نخواست و به مدعا علیه هم نگفت تو چه می گویی؟ و این یک خطا در شیوه دادرسی بود>.

23- دیه قتل خطا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 92 - 7،23،25،32،33،35

7 - خونب های قتل از روی خطا ، باید به طور کامل تسلیم خانواده مقتول گردد .

و من قتل مؤمنا خطاً . .. و دیه مسلّمه الی اهله

در معنای کلمه <مسلّمه> گفته شده است: <المدفوعه الیهم موفّره غیر منقّصه>. یعنی باید به طور کامل و بدون هیچ کاستی تسلیم شود. <مجمع البیان>.

23 - قاتل در قتل خطائی ، در صورت ناتوانی از آزادسازی برده با ایمان ، باید دو ماه پیاپی روزه بگیرد .

فمن لم یجد فصیام شهرین متتابعین

25 - پرداخت خونب ها ، آزاد کردن برده مؤمن و یا گرفتن روزه ، در قتل خطائی ، زمینه پذیرش توبه قاتل از جانب خداوند

و من قتل مؤمناً خطا . .. توبه من اللّه

<توبه>، مفعول له است و بیانگر فلسفه احکام بیان شده در قتل خطائی. یعنی بنده ای را آزاد کنید یا روزه بگیرید و خونبها هم بدهید، تا خداوند رحمتش را شامل حال شما کند و توبه شما را بپذیرد.

32 - آزاد کردن بنده مؤمن در قتل خطائی ، ادای حق خداوند و پرداخت دیه آن ، ادای حقّ اولیای مقتول است .

ص: 319

و من قتل مؤمناً خطاً فتحریر رقبه مؤمنه و دیه مسلّمه الی اهله

امام صادق (ع) در پاسخ سؤال از آیه فوق فرمود: اما تحریر رقبهً مؤمنه ففیما بینه و بین اللّه و امّا الدّیه المسلّمه الی اولیاء المقتول. ..

_______________________________

تفسیر عیاشی، ج 1، ص 262، ح 217 ; نورالثقلین، ج 1، ص 530، ح 473.

33 - کافی نبودن آزادسازی کودک برده به عنوان کفاره کشتن مؤمن از روی خطا

و من قتل مؤمناً خطاً فتحریر رقبه مؤمنه

امام صادق (ع) در پاسخ سؤال از جواز آزاد نمودن کودک برده در کفّاره فرمود: کلّ العتق یجوز فیه المولود الّا فی کفّاره القتل فانّ اللّه عزّ و جلّ یقول: <فتحریر رقبه مؤمنه> یعنی بذالک مقرّهً قد بلغت الحنث.

_______________________________

کافی، ج 7، ص 643، ح 15 ; نورالثقلین، ج 1، ص 531، ح 483.

35 - قاتل ، معاف از پرداخت دیه مؤمن مقتول به قتل خطائی ، در صورت مشرک بودن اولیای وی

فان کان من قوم عدوّلکم و هو مؤمن فتحریر رقبه مؤمنه

امام صادق (ع) درباره آیه فوق فرمود: اذا کان من اهل الشرک فتحریر رقبه مؤمنه فیما بینه و بین اللّه و لیس علیه دیه . .. .

_______________________________

تفسیر عیاشی، ج 1، ص 263، ح 218 ; نورالثقلین، ج 1، ص 530، ح 474.

24- زمینه خطا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 64 - 11

11- نسیان ، از آفات مدیریت و زمیه ساز بروز کاستی ها ، خطا ها و تخلفات است .

و ما نتنزّل إّلا بأمر ربّک . .. و ما کان ربّک نسیًّا

به کسی که سیاست گذار و مدبّر امور کسی باشد <ربّ> گفته می شود (برگرفته از مصباح).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 19 - 13

13- همه انسان ها ، حتی پیامبر ( ص ) و مؤمنان واقعی ، در معرض خطا و لغزش و نیازمند غفران الهی

و استغفر لذنبک و للمؤمنین و المؤمن-ت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - معارج - 70 - 28 - 2

2 - هیچ انسانی از خطا مصون نبوده و بر کیفر نشدن خویش اطمینان ندارد .

إنّ عذاب ربّهم غیر مأمون

ص: 320

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 15 - 8

8 - غفلت از آزمایش بودن نعمت ها ، مایه خطا در تحلیل عوامل پیشرفت های اقتصادی

ابتلیه ربّه . .. فیقول ربّی أکرمن

25- عصمت از خطا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 113 - 1،2

1 - پیامبر ( ص ) ، معصوم از گناه و مصون از خطا و لغزش

و لولا فضل اللّه علیک و رحمته لهمت طائفه منهم ان یضلوک

2 - فضل و رحمت خاص الهی بر پیامبر ( ص ) ، موجب مصونیت وی از خطا و لغزش

و لولا فضل اللّه علیک و رحمته لهمت طائفه منهم ان یضلوک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 6 - 14

14 - فرشتگان ، مصون از خطا و معصوم از گناه و نافرمانی اند .

لایعصون اللّه ما أمرهم و یفعلون ما یؤمرون

برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که جمله <لایعصون اللّه. ..> عصمت فرشتگان و <یفعلون ما یؤمرون> اشاره به مصونیت آنان از خطا در انجام وظایف داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - جن - 72 - 28 - 2

2 - پیامبران ، معصوم و مصون از خطا در ابلاغ کامل پیام های الهی به مردم

لیعلم أن قد أبلغوا رس-ل-ت ربّهم

26- عفو از خطا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 153 - 12

12 - گذشت از گناه گوساله پرستان تائب و نادیده انگاشتن خطای آنان پس از بازگشت به توحید و پرستش خدای یکتا ، توصیه خداوند به موسی ( ع ) *

إن ربک من بعدها لغفور رحیم

ص: 321

برداشت فوق با توجه به دومین احتمالی است که در توجیه خطاب به موسی(ع) ذکر شد. یعنی <ربک> اشاره به این معنا باشد که ای موسی تو نیز متخلق به اخلاق الهی باش و از خطاها و لغزشها درگذر.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 42 - 16

16 - گذشت از خطا ها در عین توانمندی بر انتقام و کیفر ، کاری است شایسته و خداپسندانه .

أنا أدعوکم إلی العزیز الغفّ-ر

برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که خداوند در عین این که عزیز و شکست ناپذیر است، با گذشت و آمرزنده نیز می باشد و همه بندگان گناه کارش را به توبه فرامی خواند; در حالی که توانایی هرگونه انتقام گرفتن از آنان را دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تغابن - 64 - 14 - 10

10 - عفو ، چشم پوشی و بخشودن دشمنی ها و خطا های مردمان ، توصیه خداوند به مؤمنان

و إن تعفوا و تصفحوا و تغفروا

برداشت یاد شده، مبتنی بر این نکته است که آیه شریفه درصدد بیان یک اصل در برخورد با دیگران باشد; نه در خصوص برخورد با همسران و فرزندان.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انفطار - 82 - 6 - 10

10 - بخشودن خطا ها و بخشیدن عطا ها ، شیوه خداوند برای رشد و تربیت انسان ها است .

بربّک الکریم

<الکریم> وصفی است که <ربّک> را توضیح داده و گوشه ای از ربوبیت خداوند را برجسته کرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 159 - 12،13،16

12 - گذشت از خطاکاران ، و طلب آمرزش برای ایشان و مشورت در امور اجتماعی ، وظیفه پیامبر ( ص ) نسبت به مسلمانان

فاعف عنهم و استغفر لهم و شاورهم فی الامر

13 - گذشت از خطای مردم و طلب آمرزش برای آنان و نیز مشورت با مسلمانان در مسائل اجتماعی ، نمودی از مهربانی و خُلق خوش پیامبر ( ص )

و لو کنت فظّا غلیظ القلب . .. فاعف عنهم و استغفر لهم و شاورهم فی الامر

تفریع جمله <فاعف عنهم و . .. > بر جمله های پیشین، که بیانگر خُلق خوش پیامبر (ص) است، در حقیقت اشاره به مصادیق و نمونه هایی از خوی نیکوی پیامبر (ص) دارد. گفتنی است که امر به عفو و ... به معنای ادامه دادن آن است.

16 - عفو از خطاکاران پیکار احد ، تکلیف الهی پیامبر ( ص )

فاعف عنهم و استغفر لهم

به متقضای ارتباط این آیه با آیات نبرد احد، از جمله افراد مورد نظر که پیامبر (ص) موظّف به نادیده گرفتن خطای آنان است،

ص: 322

خطاکاران نبرد احد می باشند.

27- عفو خطا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 63 - 8

8 - پیامبر ( ص ) ، موظّف به چشمپوشی از خطای کسانی که از مراجعه به طاغوت ، اظهار ندامت کردند .

ثم جاؤک یحلفون باللّه ان اردنا الّا احساناً . .. فاعرض عنهم

کلمه <اعراض>، به قرینه <عظهم> (آنان را نصیحت کن>، به معنای اعراض از عقوبت و خطای آنان است، نه به معنای دوری از آنان.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 38 - 2

2 - به کافران ستیزه گر عصر بعثت ابلاغ شد در صورت ترک مخاصمه علیه اسلام ، از خطا های گذشته آنها چشمپوشی خواهد شد .

قل للذین کفروا إن ینتهوا یغفر لهم ما قد سلف

درباره متعلق <إن ینتهوا> دو نظر ابراز شده است: یکی کفر و دیگری اعمالی که در آیه 36 مطرح شد ; یعنی سرمایه گذاریها و شرارتهای علیه اسلام. جمله <إن یعودوا> نظر دوم را تقویت می کند. گفتنی است بر این مبنا مراد از <یغفر لهم ... > انتقام نگرفتن از شرارتهای گذشته کافران است.

28- عوامل خطا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 11 - 6

6- شتابزدگی انسان ، عامل اشتباه وی در شناخت سود و زیان واقعی خود

و یدع الإنس-ن بالشرّ دعاءه بالخیر و کان الإنس-ن عجولاً

جمله <و کان الإنسان عجولاً> در مقام تعلیل برای <و یدع الإنسان. ..> است; یعنی، چون انسان عجول است، شر و خیر و سود و زیان خویش را یکسان می بیند و به دنبال هر دو می شتابد.

29- فرجام خطا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 323

9 - حجر - 15 - 44 - 4

4- هفت جرم و راه خطا در دنیا وجود دارد که به جهنّم منتهی می شود .

إن جهنّم . .. لها سبعه أبوب لکلّ باب منهم جزء مقسوم

30- فرصت اقرار به خطا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 39 - 2

2 - توبه و اقرار به خطا ها ، تنها در فرصت زندگی دنیا دارای تأثیر است ; و نه در آخرت .

و لن ینفعکم الیوم إذ ظلمتم

31- قتل خطا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 92 - 27

27 - لزوم احتیاط برای حفظ نفوس و سعی در پیشگیری از وقوع قتل خطائی

و من قتل مؤمناً خطا . .. توبه من اللّه

اگر چنین احتیاطی لازم و ضروری نبود، نباید خداوند به خاطر کاری که از اختیار انسان خارج است، وی را از رحمت خویش دور سازد.

32- قرآن و خطا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بینه - 98 - 2 - 11

11 - قرآن از خطا و انحراف ، منزّه و پیراسته است .

صحفًا مطهّره

33- کفاره قتل خطا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 92 - 5،6،12،34

5 - ضرورت پرداخت خونب ها - علاوه بر کفّاره - در صورت کشتن مؤمن از روی خطا

ص: 324

و من قتل مؤمنا خطاً . .. و دیه مسلّمه الی اهله

6 - کفّاره کشتن مؤمن از روی خطا ، آزاد کردن یک برده با ایمان است .

و من قتل مؤمنا خطاً فتحریر رقبه مؤمنه

12 - در قتل خطائی ، اگر مقتول ، مؤمن باشد ، ولی خانواده اش از دشمنان مسلمانان ، کفّاره اش تنها آزادسازی برده ای با ایمان است .

فان کان من قوم عدوّلکم و هو مؤمن فتحریر رقبه مؤمنه

34 - امام ، عهده دار آزادسازی برده ای مؤمن به عنوان کفاره قتل خطائی مسلمانی که در سرزمین شرک به دست مسلمین کشته شود .

فان کان من قوم عدوّلکم و هو مؤمن فتحریر رقبه مؤمنه

امام صادق (ع) در مورد وظیفه امام نسبت به مسلمانی که در سرزمین شرک به دست مسلمین کشته شده، فرمود: یُعتق مکانه رقبه مؤمنه و ذلک قول اللّه عزّ و جل: <فان کان من قوم عدوّلکم . .. >.

_______________________________

من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 110، ح 1، ب 36 مسلسل 373 ; نورالثقلین، ج 1، ص 532، ح 485.

34- محمد(ص) و خطا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 113 - 3،8

3 - تلاش گروهی از خائنان برای به اشتباه انداختن پیامبر ( ص ) ، در قضاوت

هانتم هؤلاء جدلتم عنهم فی الحیوه الدنیا . .. لهمت طائفه منهم ان یضلوک

اگر چه ظاهر جمله شرطیه <لولا . .. لهمت>، نفی تلاش است، ولی مراد از آن نفی تأثیر تلاش می باشد. یعنی تلاش آنان برای لغزاندن پیامبر(ص)، هیچگونه اثری نداشت و گویا اصلا تلاشی در این جهت نکردند، این معنا با آیات قبل تأیید می شود.

8 - کسانی که در صدد گمراه ساختن و به اشتباه انداختن پیامبر ( ص ) بودند ، تنها خود را به گمراهی و اشتباه افکندند .

لهمت طائفه منهم ان یضلوک و ما یضلون الا أنفسهم و ما یضرونک من شیء

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 74 - 1

1- پیامبر ( ص ) از ترفند های لغزش آفرین مشرکان و کمترین تمایل به آنان ، در پرتو ثبات قدم اعطا شده به او از جانب خداوند ، در امان بود .

و لولا أن ثبّتنک لقد کدتّ ترکن إلیهم شیئًا قلیلاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 75 - 1

1- هشدار خداوند به پیامبر ( ص ) مبنی بر اینکه در صورت لغزش از مواضع اصولی خویش ، دچار کیفر دو چندان دنیوی و اخروی

ص: 325

خواهد شد .

إذًا لأذقن-ک ضعف الحیوه و ضعف الممات

35- مصونیت از خطا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - اعلی - 87 - 6 - 8

8 - آیات قرآن ، در طول زندگانی پیامبر ( ص ) از خطا و کاستی مصون ماند .

سنقرئک فلاتنسی

درباره مفاد <إلاّ ما شاء اللّه> در آیه بعد، دو دیدگاه وجود دارد: 1. بیان حاکمیت مشیت خداوند که در نتیجه مراد، استثنای حقیقی نخواهد بود; بلکه تنها نشانگر آن است که <لاتنسی> هر چند مطلق است و هیچ استثنایی ندارد; ولی مشیت خداوند بر همه چیز حاکم است و نسیان و عدم نسیان پیامبر(ص)، بیرون از مشیت او نیست. 2. حرف <إلاّ> در استثنای حقیقی به کار رفته است و بیانگر آن است که خداوند، بخشی از آیات را براساس مشیت خویش از یاد پیامبر(ص) خواهد برد. برداشت یاد شده براساس نظر اول است.

36- ملائکه و خطا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 27 - 7

7- عصمت ملائکه از خطا و نافرمانی

لایسبقونه بالقول و هم بأمره یعملون

تسلیم و منقاد بودن فرشتگان در برابر خداوند و نیز تنها به فرمان خدا عمل کردن، حاکی از عصمت آنان است.

37- موارد خطا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 47 - 4

4- درخواست امری نابه جا و غیر حکیمانه از خداوند ، لغزش و خطاست .

قال رب إنی أعوذبک أن أسئلک ما لیس لی به علم

استعاذه و پناه بردن به خداوند ، در موردی است که متعلق آن ، امری ناپسند و شرّآفرین باشد.

ص: 326

38- موانع خطا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 77 - 6

6 - باور به علم مطلق الهی و آگاهی او به نهان و آشکار انسان ، بازدارنده وی از خطا ها و لغزشها

أو لایعلمون أن اللّه یعلم ما یسرون و ما یعلنون

جمله <أتحدثونهم . .. لیحاجوکم> در آیه قبل، رسای به این است که: پندار باطل یهود (محدود بودن علم خدا)، آنان را به لغزشها و گناهان پنهانی، بی پروا می کند. بنابراین، هدف از بیان علم مطلق الهی در رد آن پندار، این است که: انسانها بر اثر باور و توجه به آگاهی همه جانبه خدا از خطاها - چه در خفا و چه آشکار - از لغزشها باز ایستند.

39- مؤمنان و خطا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حشر - 59 - 10 - 7

7 - مؤمنان ، حتی پیشتازان ایمان ( مهاجران و انصار ) ، فاقد مصونیت از خطا و نیازمند غفران الهی

و الذین جاءو من بعدهم یقولون ربّنا اغفر لنا و لإخوننا الذین سبقونا بالإیم-ن

از تأیید خداوند نسبت به استغفار برای پیشتازان راه ایمان، به جا بودن این دعا و نیاز آنان استفاده می شود.

40- نوح(ع) و خطا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 46 - 8

8- محدودیت علم و آگاهی نوح ( ع ) و معصوم نبودن او از خطا و اشتباه

إن ابنی من أهلی . .. إنه لیس من أهلک ... فلاتسئلن ما لیس لک به علم

41- یعقوب(ع) و خطا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 8 - 13

13- محبت فراوان یعقوب ( ع ) به یوسف ( ع ) و بنیامین ، خطا و لغزشی روشن از دیدگاه دیگر فرزندان او

إذ قالوا لیوسف و أخوه أحب . .. إن أبانا لفی ضل-ل مبین

ص: 327

42- خطاکار

برخورد کریمانه با همسران خطاکار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 3 - 6

6 - برخورد کریمانه با همسران خطاکار خویش و به رخ نکشیدن همه اشتباهات آنان ، امری شایسته و بجا است .

عرّف بعضه و أعرض عن بعض

43- عفو خطاکار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 199 - 1

1 - خداوند پیامبرش را به پیشه ساختن عفو از خطاکاران فرمان داد .

خذ العفو

<أخذ> (مصدر خذ) به معنای گرفتن و از چنگ ندادن است که به مناسبت مورد، کنایه از ملتزم شدن می باشد. بنابراین <خذ العفو> یعنی عفو و گذشت را از چنگ مده و بدان ملتزم باش.

44- خطاکاران

{خطاکاران}

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 8 - 4

4 - فرعون ، هامان و سپاهیانشان مردمی خطاپیشه

إنّ فرعون و ه-م-ن و جنودهما کانوا خطئین

45- آثار عفو از خطاکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 22 - 15

15 - عفو و گذشت کریمانه از خطا های دیگران ، زمینه ساز جلب غفران و آمرزش الهی است .

و لیعفوا و لیصفحوا ألا تحبّون أن یغفر اللّه لکم

ص: 328

46- آخرت فروشی خطاکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 24 - 3

3 - خطاکاران ، زندگانی اخروی خویش را فاقد توشه های لازم دیده و در حسرت فرصت های برباد رفته بسر می برند .

ی-لیتنی قدّمت لحیاتی

47- آمرزش خطاکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 92 - 12

12- مغفرت و آمرزش بندگان خطاکار ، پرتوی از رحمت و مهربانی خداوند است .

یغفر الله لکم و هو أرحم الرحمین

48- ابراهیم(ع) و خطاکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 75 - 1

1- ابراهیم ( ع ) ، پیامبری بردبار که هرگز در مؤاخذه خطاکاران تعجیل نمی کرد .

إن إبرهیم لحلیم

_______________________________

علل الشرایع، ص 550، ح 4، ب 340; نورالثقلین، ج 2، ص384، ح165.

49- ارزیابی عمل خطاکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - قارعه - 101 - 9 - 2

2 - اعماق جهنم ، تنها پناهگاهی است که خطاپیشگان را پس از سنجش اعمال آنان در آغوش خواهد گرفت .

فأُمّه هاویه

تعبیر <اُمّ>، کنایه از احاطه جهنم بر خطاپیشگان است; بسان مادری که طفل خود را در آغوش گرفته است.

ص: 329

50- استغفار برای خطاکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 92 - 9

9- گذشت از خطاکاران و دعا برای آمرزش آنان ، خصلتی نیکو و از صفات محسنان است .

فإن الله لایضیع أجر المحسنین . .. لاتثریب علیکم الیوم یغفر الله لکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 98 - 9

9- گذشت از خطاکاران و دعا برای آنان ، خصلتی نیکو و از صفات پیامبران الهی است .

ی-أبانا استغفر لنا . .. قال سوف أستغفر لکم ربی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 62 - 17

17 - پرداختن به امور مهم زندگی شخصی ، به جای حل و فصل مسائل اجتماعی ، با اذن رهبری ، خطایی است نیازمند به استغفار به درگاه الهی .

فإذا استئذنوک لبعض شأنهم فأذن لمن شئت منهم و استغفر لهم اللّه

توصیه خداوند به طلب مغفرت کردن پیامبر(ص) برای کسانی که به اذن او عرصه حل و فصل امور اجتماعی را ترک می کنند حاکی از این است که این عمل چون به اذن آن حضرت انجام گرفته جایز است; ولی در عین حال خطایی است که باید برای آن استغفار کرد.

51- بی ارزشی عمل خطاکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - قارعه - 101 - 8 - 5

5 - کردار خطاپیشگان ، در قیامت سبک و بی ارزش خواهد بود .

فأمّا من ثقلت موزینه

52- بینش غلط خطاکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 24 - 3

3 - خطاکاران ، زندگانی اخروی خویش را فاقد توشه های لازم دیده و در حسرت فرصت های برباد رفته بسر می برند .

ی-لیتنی قدّمت لحیاتی

ص: 330

53- پشیمانی اخروی خطاکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 24 - 1

1 - خطاکاران در قیامت ، فرورفته در حسرت و پشیمان از ترک ذخیره سازی توشه آخرت

و جاْیء یومئذ بجهنّم . .. یقول ی-لیتنی قدّمت لحیاتی

54- پناهگاه خطاکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - قارعه - 101 - 9 - 2

2 - اعماق جهنم ، تنها پناهگاهی است که خطاپیشگان را پس از سنجش اعمال آنان در آغوش خواهد گرفت .

فأُمّه هاویه

تعبیر <اُمّ>، کنایه از احاطه جهنم بر خطاپیشگان است; بسان مادری که طفل خود را در آغوش گرفته است.

55- ترک رابطه با خطاکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 118 - 10

10 - مبارزه منفی و تحریم روابط با خطاکاران ، از روش های مؤثر و سازنده در برخورد با آنان

ضاقت علیهم الأرض . .. و ظنوا أن لا ملجأ من اللّه إلا إلیه

برداشت فوق با توجه به شأن نزول آیه شریفه است که مسلمانان، با متخلفان از جنگ تبوک، قطع رابطه کردند.

56- تشبیه خطاکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - قارعه - 101 - 9 - 4

4 - تشبیه خطاپیشگان در قیامت ، به جان باختگانی که تحمّل مرگ آنان برای مادرشان هلاکت آفرین است . *

فأُمّه هاویه

فعل <هوی> در معانی مختلفی - از جمله <سَقَطَ> و <مات> - به کار رفته است (قاموس). بنابر معنای دوم، کلمه <هاویه>، به معنای <هالکه> خواهد بود نسبت دادن هلاکت به مادر کسی که میزان اعمال او سبک است، کنایه از عظمت سختی های وارد بر

ص: 331

وی است; به گونه ای که در آن موارد، مادران تاب تحمّل چنین وضعی را برای فرزند خود نداشته و هلاک خواهند شد. در این صورت مرجع ضمیر <هی> در آیه بعد، عنوان <داهیه> (مصیبت بزرگ) خواهد بود که مفاد جمله <فأُمّه هاویه> است.

57- تفاوت صالحان و خطاکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 21 - 11

11 - برابر پنداشتن افراد صلاح پیشه و خطاکار ، حکمی ناروا است .

أم حسب . .. ساء ما یحکمون

58- تنبه اخروی خطاکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 23 - 6

6 - خطاکاران در قیامت با مشاهده جهنم ، فرصت های از دست رفته را به یاد آورده و متوجّه آثار و پیامد های کردار خویش می گردند .

یومئذ یتذکّر الإنس-ن

<ال> در الإنسان>، ممکن است عهد ذکری و اشاره به انسانی باشد که در آیات پیشین، فریفته نعمت ها و شِکوه گزار تنگدستی ها معرفی شده است. هم چنین می تواند برای استغراق باشد و تذکر یافتن را به همه انسان ها تعمیم دهد. آیات بعد، احتمال نخست را تقویت می کند.

59- حسابرسی خطاکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عادیات - 100 - 11 - 6

6 - ربوبیت خداوند ، مقتضی حسابرسی و مؤاخذه خطاکاران است .

إنّ ربّهم بهم یومئذ لخبیر

60- حسرت اخروی خطاکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 24 - 1

ص: 332

1 - خطاکاران در قیامت ، فرورفته در حسرت و پشیمان از ترک ذخیره سازی توشه آخرت

و جاْیء یومئذ بجهنّم . .. یقول ی-لیتنی قدّمت لحیاتی

61- حسرت خطاکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 24 - 3

3 - خطاکاران ، زندگانی اخروی خویش را فاقد توشه های لازم دیده و در حسرت فرصت های برباد رفته بسر می برند .

ی-لیتنی قدّمت لحیاتی

62- خطاکاران در جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - قارعه - 101 - 9 - 2

2 - اعماق جهنم ، تنها پناهگاهی است که خطاپیشگان را پس از سنجش اعمال آنان در آغوش خواهد گرفت .

فأُمّه هاویه

تعبیر <اُمّ>، کنایه از احاطه جهنم بر خطاپیشگان است; بسان مادری که طفل خود را در آغوش گرفته است.

63- خطاکاران در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - حاقه - 69 - 37 - 1

1 - < غسلین > ( خونابه و چرک ) ، غذای مخصوص خطاپیشگان در قیامت

غسلین . لایأکله إلاّ الخ-ط-ون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 23 - 6

6 - خطاکاران در قیامت با مشاهده جهنم ، فرصت های از دست رفته را به یاد آورده و متوجّه آثار و پیامد های کردار خویش می گردند .

یومئذ یتذکّر الإنس-ن

<ال> در الإنسان>، ممکن است عهد ذکری و اشاره به انسانی باشد که در آیات پیشین، فریفته نعمت ها و شِکوه گزار تنگدستی ها معرفی شده است. هم چنین می تواند برای استغراق باشد و تذکر یافتن را به همه انسان ها تعمیم دهد. آیات بعد، احتمال نخست

ص: 333

را تقویت می کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 24 - 1

1 - خطاکاران در قیامت ، فرورفته در حسرت و پشیمان از ترک ذخیره سازی توشه آخرت

و جاْیء یومئذ بجهنّم . .. یقول ی-لیتنی قدّمت لحیاتی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 26 - 1

1 - خداوند در قیامت ، خطاکاران را چنان به بند می کشد که از هیچ کس ساخته نیست .

و لایوثق وثاقه أحد

ضمیر <وثاقه> به <ربّک> در آیات پیشین برمی گردد. <وثاق> اسم مصدر برای <ایثاق> (به بند کشیدن) است; نظیر عطا و اعطاء. این کلمه به معنای آنچه چیزی را با آن ببندند، نیز آمده است (مفردات راغب)، ولی این معنا با ترکیب آیه شریفه سازگار نیست.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - قارعه - 101 - 9 - 4

4 - تشبیه خطاپیشگان در قیامت ، به جان باختگانی که تحمّل مرگ آنان برای مادرشان هلاکت آفرین است . *

فأُمّه هاویه

فعل <هوی> در معانی مختلفی - از جمله <سَقَطَ> و <مات> - به کار رفته است (قاموس). بنابر معنای دوم، کلمه <هاویه>، به معنای <هالکه> خواهد بود نسبت دادن هلاکت به مادر کسی که میزان اعمال او سبک است، کنایه از عظمت سختی های وارد بر وی است; به گونه ای که در آن موارد، مادران تاب تحمّل چنین وضعی را برای فرزند خود نداشته و هلاک خواهند شد. در این صورت مرجع ضمیر <هی> در آیه بعد، عنوان <داهیه> (مصیبت بزرگ) خواهد بود که مفاد جمله <فأُمّه هاویه> است.

64- دعا برای خطاکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 92 - 9

9- گذشت از خطاکاران و دعا برای آمرزش آنان ، خصلتی نیکو و از صفات محسنان است .

فإن الله لایضیع أجر المحسنین . .. لاتثریب علیکم الیوم یغفر الله لکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 98 - 9

9- گذشت از خطاکاران و دعا برای آنان ، خصلتی نیکو و از صفات پیامبران الهی است .

ص: 334

ی-أبانا استغفر لنا . .. قال سوف أستغفر لکم ربی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 47 - 14

14- گذشت از خطاکاران و دعا برای آنان ، خصلتی نیکو و از صفات پیامبران است .

لأرجمنّک واهجرنی . .. سأستغفر لک ربّی

65- دنیاطلبی خطاکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 24 - 3

3 - خطاکاران ، زندگانی اخروی خویش را فاقد توشه های لازم دیده و در حسرت فرصت های برباد رفته بسر می برند .

ی-لیتنی قدّمت لحیاتی

66- روش برخورد با خطاکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 118 - 10،18

10 - مبارزه منفی و تحریم روابط با خطاکاران ، از روش های مؤثر و سازنده در برخورد با آنان

ضاقت علیهم الأرض . .. و ظنوا أن لا ملجأ من اللّه إلا إلیه

برداشت فوق با توجه به شأن نزول آیه شریفه است که مسلمانان، با متخلفان از جنگ تبوک، قطع رابطه کردند.

18 - فراهم آوردن زمینه و شرایط مناسب توبه برای خطاکاران - پس از یک دوره مبارزه منفی - از روش های مؤثر و سازنده در اصلاح آنان

و علی الثلثه الذین خلّفوا حتی إذا ضاقت علیهم الأرض . .. ثم تاب علیهم لیتوبوا إن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 20 - 13

13 - داشتن ملاطفت و برخورد محبت آمیز ، روشی پسندیده و بایسته در تبلیغِ دین و برخورد با افراد خاطی و گناه کار

قال ی-قوم اتّبعوا المرسلین

ص: 335

67- سبکی عمل خطاکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - قارعه - 101 - 8 - 5

5 - کردار خطاپیشگان ، در قیامت سبک و بی ارزش خواهد بود .

فأمّا من ثقلت موزینه

68- طعام خطاکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - حاقه - 69 - 37 - 1

1 - < غسلین > ( خونابه و چرک ) ، غذای مخصوص خطاپیشگان در قیامت

غسلین . لایأکله إلاّ الخ-ط-ون

69- عذاب خطاکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 26 - 1

1 - خداوند در قیامت ، خطاکاران را چنان به بند می کشد که از هیچ کس ساخته نیست .

و لایوثق وثاقه أحد

ضمیر <وثاقه> به <ربّک> در آیات پیشین برمی گردد. <وثاق> اسم مصدر برای <ایثاق> (به بند کشیدن) است; نظیر عطا و اعطاء. این کلمه به معنای آنچه چیزی را با آن ببندند، نیز آمده است (مفردات راغب)، ولی این معنا با ترکیب آیه شریفه سازگار نیست.

70- عفو از خطاکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 100 - 27

27- گذشت از خطاکاران پشیمان و تائب و یاد نکردن از خطا های ایشان ، خصلتی نیکو و خلقی پسندیده است .

من بعد أن نزغ الشیط-ن بینی و بین إخوتی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 96 - 7

ص: 336

7 - < عن أبی عبداللّه ( ع ) قال : بعث أمیرالمؤمنین ( ع ) إلی بشر بن عطارد التمیمی فی کلام بلغه فمرّ به رسول أمیرالمؤمنین ( ع ) فی بنی أسد و أخذه فقام إلیه نعیم بن دجاجه الأسدی فأفلته فبعث إلیه أمیرالمؤمنین ( ع ) فأتوه به و أمر به أن یضرب فقال له نعیم : أما واللّه إنّ المقام معک لذلّ و إنّ فراقک لکفر قال : فلمّا سمع ذلک منه قال له : یا نعیم قد عفونا عنک إنّ اللّه - عزّوجلّ - یقول : < ادفع بالتی هی أحسن السیّئه > . . . ;

از امام صادق(ع) روایت شده است که امیرالمؤمنین(ع) به علت سخنی که بشربن عطارد تمیمی گفته بود [شخصی را] سراغ او فرستاده. فرستاده امام او را در بنی اسد یافت و بازداشت کرد. نعیم بن دجاجه اسدی برخاست و او را آزاد نمود. امیرالمؤمنین(ع) سراغ نعیم فرستاد و او را آوردند و دستور داد او را بزنند. نعیم گفت: به خدا ماندن با تو ذلت است و جدا شدن از تو کفر است راوی گوید: امام(ع) که این را از او شنید، فرمود: ای نعیم! تو را بخشیدم; زیرا خدای - عزّوجلّ - می فرماید: <ادفع بالتی هی أحسن السیّئه>...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 43 - 4

4 - تنها انسان های صابر و شکیبا ، قادر به عفو و بخشش خطاکاران اند .

و لمن صبر و غفر إنّ ذلک لمن عزم الأُمور

ذکر صبر قبل از غفران، می تواند اشاره به این نکته داشته باشد که اگر روحیه شکیبایی نباشد; آتش انتقام در انسان شعلهور شده و مانع عفو و گذشت می شود.

71- عفو خطاکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 92 - 9

9- گذشت از خطاکاران و دعا برای آمرزش آنان ، خصلتی نیکو و از صفات محسنان است .

فإن الله لایضیع أجر المحسنین . .. لاتثریب علیکم الیوم یغفر الله لکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 98 - 9

9- گذشت از خطاکاران و دعا برای آنان ، خصلتی نیکو و از صفات پیامبران الهی است .

ی-أبانا استغفر لنا . .. قال سوف أستغفر لکم ربی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 74 - 3

3- پذیرفتن عذرخواهی خطاکاران و قبول درخواست عفو و گذشت آنان ، از صفات اولیای الهی است .

لاتؤاخذنی بما نسیت . .. فانطلقا

ص: 337

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 47 - 4

4- ابراهیم ( ع ) به هدایت شدن آزر ، در عین اصرار و تعصب او بر بت پرستی امیدوار بود .

سأستغفر لک ربّی

ممکن است مراد ابراهیم(ع) از طلب مغفرت، طلب مقدمات مغفرت (ترک بت پرستی) باشد، زیرا آن حضرت از هدایت یافتن آزر ناامید نشده بود و لذا سعی در رام کردن او از طریق برانگیختن احساسات وی داشت.

72- قبول عذر خطاکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 74 - 3

3- پذیرفتن عذرخواهی خطاکاران و قبول درخواست عفو و گذشت آنان ، از صفات اولیای الهی است .

لاتؤاخذنی بما نسیت . .. فانطلقا

73- مؤاخذه خطاکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عادیات - 100 - 11 - 6

6 - ربوبیت خداوند ، مقتضی حسابرسی و مؤاخذه خطاکاران است .

إنّ ربّهم بهم یومئذ لخبیر

74- مهلت به خطاکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 76 - 3

3- مهلت دادن به خطاکاران و فراموش کاران تا سه مرتبه ، امری روا است .

قال إن سألتک عن شیء بعدها فلاتصحبنی

موسی(ع) در صورت تکرار ناشکیبایی برای بار سوم و عمل بر خلاف توصیه خضر، خود را مستحق جدایی و محرومیت از مصاحبت خضر(ع) دانست. بنابراین، می توان گفت که تا سه مرتبه مهلت دادن به افراد، کاری قابل قبول است.

ص: 338

75- هدایت خطاکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 40 - 7

7 - در مقابله با بدی ، تنها عفو و گذشت کارساز نیست ; بلکه باید درصدد هدایت خطاکار برآمد . *

فمن عفا و أصلح

برداشت یاد شده بدان احتمال است که <أصلح> توضیح و نتیجه <عفی> نباشد بلکه حامل پیام مستقل باشد.

76- خطای باصره

{خطای باصره}

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 13 - 10،13

10 - امکان خطای چشم ( حواس ظاهری )

یرونهم مثلیهم رأیَ العین

13 - جلوه غیر واقعی تعداد نیرو ها در جنگ بدر ، امدادی از سوی خداوند برای مؤمنان

یرونهم مثلیهم رأیَ العین و اللّه یؤیّد بنصره من یشاء

77- خطای باصره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 44 - 1،4،8

1 - خداوند به هنگام رویارویی و شروع جنگ بدر ، هر یک از دو سپاه ایمان و کفر را در نظر دیگری اندک نمایان ساخت .

و إذ یریکموهم إذالتقیتم فی أعینکم قلیلا

4 - وقوع جنگ بدر با فرجام پیروزی مسلمانان در آن نبرد ، هدف از تصرف خداوند در دید هر یک از دو سپاه و کم نمایاندن هر یک در نظر دیگری

إذ یریکموهم إذالتقیتم فی أعینکم قلیلا . .. لیقضی اللّه أمرا کان مفعولا

8 - کم نمایاندن هر یک از دو سپاه در جنگ بدر در نظر یکدیگر ، امری شایسته و بایسته به یاد داشتن

إذ یریکموهم إذالتقیتم فی أعینکم قلیلا و یقللکم فی أعینهم

برداشت فوق مبتنی بر این است که <إذا> مفعول برای فعل مقدر <اذکروا> باشد.

ص: 339

23- خطر

1- آثار احساس خطر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 10 - 5

5 - وجود پیوند عمیق روحی - عاطفی در مادر ، نسبت به فرزند خود و بروز آن به هنگام احساس خطر برای وی

و أصبح فؤاد أُمّ موسی فرغا إن کادت لتبدی به لولا أن ربطنا علی قلبها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 65 - 4

4 - احساس خطر ، زمینه بیدار شدن فطرت خداجوی آدمی است .

فإذا رکبوا فی الفلک دعوا اللّه مخلصین له الدّین

2- آثار خطر مسافرت دریایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 67 - 1

1- لحظه های خطرآفرین سفر های دریایی ، زمینه بروز گرایش انسان به خدای یگانه و رویکرد به او و از یاد بردن غیر او

و إذا مسّکم الضرّ فی البحر ضلّ من تدعون إلاّ إیّاه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 65 - 1

1 - مشرکان به هنگام حادثه ای مخاطره آمیز در دریا ، خداوند را مخلصانه می خوانند .

ص: 340

فإذا رکبوا فی الفلک دعوا اللّه مخلصین له الدّین

3- آثار نجات از خطر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 67 - 6،10

6- انسان ها پس از رهایی از خطر های مرگ آفرین ، خدا را فراموش می کنند و از حق روی گردان می شوند .

فلمّا نج-ّکم إلی البرّ أعرضتم

10- غفلت از یاد خدا در پی نجات از خطرات ، برخاسته از خصلت حق ناشناسی شدید انسان است .

فلمّا نج-ّکم إلی البرّ أعرضتم و کان الإنس-ن کفورًا

جمله <و کان الإنسان کفوراً> - که بیانگر یک خصلت عام همه انسانهاست - به منزله تعلیل برای مطالب قبل است.

4- احساس خطر اشراف قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 24 - 4

4 - احساس خطر اشراف ، از پیام توحیدی نوح ( ع )

ی-قوم اعبدوا اللّه ما لکم من إل-ه غیره فقال الملؤا الذین کفروا من قومه ما ه-ذا إ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 116 - 4

4 - احساس خطر اشراف و زمامداران قوم نوح از گسترش دعوت وی

قالوا لئن لم تنته ی-نوح لتکوننّ من المرجومین

تهدید سران قوم نوح به سخت ترین مجازات همچون رجم، نشانگر نگرانی شدید آنان است.

5- احساس خطر در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 34 - 3

3 - قیامت ، روز احساس خطر ; حتی از نزدیک ترین خویشاوندان خود *

یفرّ المرء من أخیه

فرار از برادر، حاکی از خطری است که باقی ماندن در کنار او، آن را محتمل می سازد; چه خطری باشد که فرار از آن سودی نمی

ص: 341

بخشد (نظیر گذشت نکردن برادر از حقوقی که برادرش آن را پایمال کرده است) و چه خطری که توهمی بیش نیست (نظیر این گمان که اگر بماند به آتش او بسوزد).

6- احساس خطر رهبران شرک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 6 - 3

3 - احساس خطر سران کفر و شرک ، از دعوت پیامبراسلام به توحید و نفی شرک و نفوذ آن حضرت در میان توده ها

و اصبروا علی ءالهتکم

فراخواندن مردم به پراکنده شدن از اطراف رسول خدا(ص) و پایداری بر آیین شرک، گویای برداشت یاد شده است.

7- احساس خطر رهبران کفر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 6 - 3

3 - احساس خطر سران کفر و شرک ، از دعوت پیامبراسلام به توحید و نفی شرک و نفوذ آن حضرت در میان توده ها

و اصبروا علی ءالهتکم

فراخواندن مردم به پراکنده شدن از اطراف رسول خدا(ص) و پایداری بر آیین شرک، گویای برداشت یاد شده است.

8- احساس خطر فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 123 - 6،7

6 - فرعون ، ایمان ساحران را به موسی ( ع ) ، خطری برای موقعیت و حکومت خویش احساس کرد .

إن هذا لمکر مکرتموه فی المدینه لتخرجوا منها أهلها

7 - فرعون با توطئه گر خواندن موسی ( ع ) و ساحران ، براندازی حکومت فرعونیان و بیرون راندن ایشان را ، از پایتخت مصر از اهداف توطئه آنان شمرد .

إن هذا لمکر . .. لتخرجوا منها أهلها

مراد از <أهلها> هم می تواند فرعون، درباریان و وابستگان به او باشد و هم می تواند مراد از آن تمامی ساکنان مصر باشد. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 342

16 - غافر - 40 - 25 - 6

6 - وحشت و احساس خطر فرعون ، هامان و قارون از گسترش آیین موسی و قوت گرفتن پیروان آن حضرت

قالوا اقتلوا أبناء الذین ءامنوا معه

از فرمان فرعون و. .. به قتل ایمان آورندگان به موسی(ع)، برداشت یاد شده استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 22 - 3

3 - رسالت موسی ( ع ) ، خطری جدی برای فرعون و تحریک کننده او به مقابله ای پی گیر در برابر آن

ثمّ أدبر یسعی

9- احساس خطر قارون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 25 - 6

6 - وحشت و احساس خطر فرعون ، هامان و قارون از گسترش آیین موسی و قوت گرفتن پیروان آن حضرت

قالوا اقتلوا أبناء الذین ءامنوا معه

از فرمان فرعون و. .. به قتل ایمان آورندگان به موسی(ع)، برداشت یاد شده استفاده می شود.

10- احساس خطر متخلفان از مسافرت به حدیبیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 11 - 20

20 - انگیزه اصلی متخلفان از سفر حدیبیه ، گریز از خطرات احتمالی و حفظ منافع دنیوی خود

قل فمن یملک لکم من اللّه شیئًا إن أراد بکم ضرًّا أو أراد بکم نفعًا

11- احساس خطر مرگ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 22 - 13،14،15،16،17

13 - درماندگی ، اضطرار و احساس خطر مرگ ، عرصه ظهور فطرت توحیدی انسان و روی برتافتن از شرک

و جاءهم الموج من کل مکان . .. دعوا اللّه مخلصین له الدین

14 - مردم هنگام درماندگی و خطر مرگ ، به درگاه خدا دعا کرده و همراه با سوگند ، قول می دهند که جزو سپاسگزاران او

ص: 343

خواهند بود .

و ظنوا أنهم أحیط بهم دعوا اللّه مخلصین له الدین لئن أنجیتنا من هذه لنکوننّ من ال

15 - انسان های ناسپاس ، به هنگام احساس خطر مرگ ( غرق شدن و . . . ) با خدا پیمان مؤکد می بندند که : اگر از آن ورطه نجات یابند ، هرگز گرد گناه نگردند و به جرگه بندگان شاکر و سپاسگزارش بپیوندند .

و ظنوا أنهم أحیط بهم دعوا اللّه . .. لئن أنجیتنا من هذه لنکوننّ من الشکرین

16 - درماندگی ، اضطرار و احساس خطر مرگ ، عرصه بریده شدن امید انسان از غیر خدا

و ظنوا أنهم أحیط بهم دعوا اللّه مخلصین له الدین لئن أنجیتنا من هذه لنکوننّ من ال

17 - درماندگی ، اضطرار و احساس خطر مرگ ، عرصه به خاطر آمدن کرده های زشت ، اظهار ندامت و شرمساری در پیشگاه خدا و پوزش طلبی انسان از آن خطا ها و ناسپاسیها

و ظنوا أنهم أحیط بهم دعوا اللّه . .. لنکوننّ من الشکرین

12- احساس خطر ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 32 - 5

5 - احساس خطر جدی ملکه سبا از نامه سلیمان و تلاش وی برای تحکیم روابط در درون دربار

أفتونی فی أمری ما کنت قاطعه أمرًا حتّی تشهدون

در صورتی که کار مشاوره برای بلقیس امری معمولی بود، وی نیازی نداشته تا در خصوص این موضوع، بر شیوه مشاوره خود تأکید کند. احتمال می رود این تأکید از آن جهت باشد که موضوع را بسیار جدی و خطرناک تلقی کرده و با این سخنان سعی داشته تا دل درباریان را به دست آورد و آنان را با خود همراه سازد.

13- احساس خطر مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 18 - 8

8 - اقدام مؤمنان ، به بیعت رضوان ، علی رغم همه نگرانی ها و احساس خطر ها *

یبایعونک تحت الشجره فعلم ما فی قلوبهم

می توان گفت: مراد از <ما فی قلوبهم> - به قرینه <فأنزل السکینه> - نوعی اضطراب و نگرانی و احساس خطر نسبت به رخدادهای آینده آن سفر باشد.

ص: 344

14- احساس خطر نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 27 - 8

8 - نگرانی و احساس خطر نوح ( ع ) ، درباره به خطر افتادن ایمان مؤمنان و نسل های آینده جامعه ، از سوی کافران حق ناپذیر و گمراه گر قوم خود

إنّک إن تذرهم یضلّوا عبادک و لایلدوا إلاّ فاجرًا کفّارًا

15- احساس خطر هامان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 25 - 6

6 - وحشت و احساس خطر فرعون ، هامان و قارون از گسترش آیین موسی و قوت گرفتن پیروان آن حضرت

قالوا اقتلوا أبناء الذین ءامنوا معه

از فرمان فرعون و. .. به قتل ایمان آورندگان به موسی(ع)، برداشت یاد شده استفاده می شود.

16- احساس خطر یعقوب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 14 - 3

3- فرزندان یعقوب با یادآور شدن کثرت نیرو و توان خویش ، نگرانی او ( احساس خطر حمله گرگ ها به یوسف ) را نابه جا شمردند .

أخاف . .. قالوا لئن أکله الذئب و نحن عصبه

17- احساسات خطر برای بنیامین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 63 - 8

8- احساس خطر برای بنیامین ، دلیل یعقوب ( ع ) بر عدم موافقتش با مسافرت وی

جلوگیری می کرد. جمله <إنا له لحافظون> می رساند که از دلایل این امر ، احساس خطر ب

ص: 345

18- امکان عذاب نجات یافتگان از خطر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 69 - 3

3- امکان بازگشت دوباره نجات یافتگان از خطر دریا به آن و گرفتار شدن به طوفان دریایی و غرق شدن

أم أمنتم أن یعیدکم فیه تاره أخری

19- انذار نجات یافتگان از خطر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 68 - 1

1- هشدار خداوند به حق ناسپاسان رهیده از خطرات و مشکلات ، به دچار شدن به خطرات و مهلکه های دیگر

فلمّا نج-ّکم إلی البرّ أعرضتم . .. أفأمنتم أن یخسف بکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 69 - 1

1- هشدار خداوند به حق ناسپاسان رهیده از خطر ، به دچار آمدن در همان مهلکه

أم أمنتم أن یعیدکم فیه تاره أخری

20- انسان پس از رفع خطر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 23 - 2

2 - مردم پس از رهایی از اضطرار و خطر مرگ ، پیمان خود را با خدا می شکنند و به ناسپاسی و تجاوز از حق می پردازند .

لئن أنجیتنا من هذه لنکوننّ من الشکرین. فلما أنجیهم إذا هم یبغون فی الأرض بغیر ال

21- انسان های ناسپاس هنگام خطر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 22 - 15

15 - انسان های ناسپاس ، به هنگام احساس خطر مرگ ( غرق شدن و . . . ) با خدا پیمان مؤکد می بندند که : اگر از آن ورطه نجات یابند ، هرگز گرد گناه نگردند و به جرگه بندگان شاکر و سپاسگزارش بپیوندند .

و ظنوا أنهم أحیط بهم دعوا اللّه . .. لئن أنجیتنا من هذه لنکوننّ من الشکرین

ص: 346

22- اهمیت پیش بینی خطر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 19 - 34

34- لزوم شناسایی خطرات احتمالی و آمادگی برای مقابله با آن و تلاش برای آسیب ندیدن از سوی دشمنان

و لایشعرنّ بکم أحدًا

23- اهمیت مصونیت از خطر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 37 - 8

8 - ایمن بودن از هر گزند و خطری ، مطلوب و پسندیده است .

و هم فی الغرف-ت ءامنون

24- حاکمان هنگام خطر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 35 - 7

7 - به تواضع نشستن حاکمان مستبد و زورمدار ، هنگام احساس خطر و اضطرار

فماذا تأمرون

مشورت خواهی از شخصی چون فرعون که می گوید <لئن اتّخذت إل-هًا غیری. ..>، نشانگر حالت اضطرار و ناگزیری او است.

25- خطر اختلاف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 152 - 11

11 - جامعه ایمانی در معرض خطر سستی ، تفرقه و سرپیچی از رهبریِ صالح خویش ، پس از نیل به پیروزی

حتّی اذا فشلتم . .. من بعد ما اریکم ما تحبّون

ص: 347

26- خطر اختلاف بنی اسرائیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 94 - 11

11 - بنی اسرائیل در خطر تشتت و تفرقه ، در صورت اقدام عملی و جدی هارون ( ع ) برای مقابله با گوساله پرستان

إنّی خشیت أن تقول فرّقت بین بنی إسرءیل

27- خطر ارتجاع

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 144 - 8

8 - خطر واپسگرایی مردم صدر اسلام از مسیر رهبری ، پس از رحلت یا شهادت پیامبر ( ص )

و ما محمّد الّا رسول . .. افاین مات او قتل انقلبتم علی اعقابکم

28- خطر ارتداد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 133 - 5

5 - امت ها ، در خطر ارتداد پس از مرگ پیامبرانشان

إذ حضر یعقوب الموت إذ قال لبنیه ما تعبدون من بعدی

29- خطر ارتکاب گناه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 35 - 11

11 - ضرورت فاصله گرفتن از محدوده گناه ، در صورتی که آدمی در خطر ارتکاب آن گناه باشد .

و لاتقربا هذه الشجره فتکونا من الظلمین

30- خطر ازدیاد جمعیت بنی اسرائیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 4 - 10

ص: 348

10 - خطرآفرینی افزایش جمعیت قوم بنی اسرائیل و جوانان آن ، برای حکومت فرعون

یذبّح أبناءهم

31- خطر استکبار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 88 - 6

6 - اشراف و بزرگان هر قوم در معرض استکبار و حق ناپذیری هستند .

قال الملأ الذین استکبروا من قومه

32- خطر اغواگری ابلیس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 82 - 7

7 - همه انسان ها ، در معرض اغواگری ابلیس قرار دارند .

لأغوینّهم أجمعین

33- خطر اغواگری شیطان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 21 - 12

12 - مؤمنان نیز همچون دیگر مردمان ، در معرض پیروی از شیطان و گرفتار شدن به زشتی ها و ناپسندی ها ( فحشا و منکرات ) قرار دارند .

ی-أیّها الذین ءامنوا لاتتّبعوا خطوت الشیط-ن . .. فإنّه یأمر بالفحشاء و المنکر

هشدار خداوند به مؤمنان از ارتکاب به فحشا و منکر و پیروی از شیطان، گویای حقیقت یاد شده است.

34- خطر التقاط در دین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 17 - 15

15- معارف و حقایق الهی همواره در خطر مشوب شدن و آمیخته گشتن به اموری باطل است .

أنزل من السماء . .. فاحتمل السیل زبدًا رابیًا و مما یوقدون ... زبد مثله

ص: 349

35- خطر انحراف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 101 - 12

12 - معتقدان به مکاتب الهی ، حتی عالمان دینی و دانایان به کتاب های آسمانی ، در خطر انحراف و حق پوشی هستند .

نبذ فریق من الذین أوتوا الکتب کتب اللّه وراء ظهورهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 77 - 4

4 - پیروان ادیان الهی در خطر غلو و انحراف از دین خویش

یاهل الکتب لاتغلوا فی دینکم

36- خطر انحراف در ادیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 120 - 22

22 - ادیان الهی ، در خطر آمیخته شدن به افکار و اندیشه های برخاسته از هوا های نفسانی

لئن اتبعت أهواءهم

37- خطر انحراف در شهر نشینی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 101 - 14

14 - شهرنشینی با وجود در پی داشتن فرهنگ بالاتر ، خطر نفاق و پیچیده تر شدن در طریق انحراف را نیز در پی دارد .

الأعراب أشد کفراً و نفاقاً . .. و من أهل المدینه مردوا علی النفاق

در آیه <97> با مذمت بادیه نشینان - به خاطر فرهنگ پایینشان - تلویحاً پیوستن به مجامع بزرگ را تمجید می کند و در این آیه، منافقان اهل مدینه را به مهارت داشتن در نفاق و زبر دست بودن بر بادیه نشینان متهم می کند; یعنی، در کنار آن ارزش، چنین ضد ارزشی بروز می کند.

ص: 350

38- خطر انحراف زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 6 - 4

4 - زنان و مردان مؤمن ، همواره در معرض خطر انحراف و افتادن در ورطه گناه آتش افروز

ی-أیّها الذین ءامنوا قوا أنفسکم و أهلیکم نارًا

مطلب یاد شده، از خطاب به مؤمنان (یا أیّها الذین آمنوا) استفاده می شود.

39- خطر انحراف مردان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 6 - 4

4 - زنان و مردان مؤمن ، همواره در معرض خطر انحراف و افتادن در ورطه گناه آتش افروز

ی-أیّها الذین ءامنوا قوا أنفسکم و أهلیکم نارًا

مطلب یاد شده، از خطاب به مؤمنان (یا أیّها الذین آمنوا) استفاده می شود.

40- خطر انعطاف پذیری رهبران دینی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 74 - 7

7- رهبران دینی ، در معرض خطر عقب نشینی از برخی مواضع اصولی خویش ، در برابر کافران

و لولا أن ثبّتنک لقد کدتّ ترکن إلیهم شیئًا قلیلاً

41- خطر انقراض جوامع

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 133 - 12

12 - خطر انقراض و نابودی نسل یک جامعه، هشدار خداوند به جوامع کافر ستم پیشه

إن یشأ یذهبکم . .. کما أنشأکم من ذریه قوم ءاخرین

ص: 351

42- خطر بدفهمی دین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 5 - 8

8 - دین و معارف الهی ، در معرض کج فهمی و تحریف معنوی با توطئه فریبکاران

و لایغرنّکم باللّه الغرور

برداشت یاد شده، به خاطر این نکته است که فریب خوردن انسان به وسیله فریبکاران درباره خداوند و دین او، می تواند با تحریف معارف الهی و معرفی نادرست آن صورت پذیرد.

43- خطر بلایای طبیعی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 68 - 7

7- انسان ها ، همواره در معرض خطرات ناشی از رخداد های طبیعی اند .

ضلّ من تدعون إلاّ إیّاه فلمّا نج-ّکم إلی البرّ . .. یخسف بکم جانب البرّ أو یرسل

44- خطر بی احترامی به والدین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 23 - 13

13- پدران و مادران در سن پیری و سالخوردگی ، در معرض بی احترامی از سوی فرزندان هستند .

إما یبلغنّ عندک الکبر . .. فلاتقل لهما أُفّ و لاتنهرهما و قل لهما قولاً کریمًا

خطاب مطلق احسان به والدین، شامل هر والدینی در هر سن و سالی می شود. ذکر <إمّا یبلغنّ عندک الکبر> ممکن است جهت یادآوری نکته یاد شده باشد.

45- خطر پیروی از بدعت گزاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 150 - 9

9 - خطر پیروی از تمایلات منحرفان و بدعتگذاران در کمین مؤمنان است.

و لا تتبع أهواء الذین کذبوا بأیتنا

گر چه <لا تتبع . .. > خطاب به پیامبر(ص) است، ولی روی سخن در حقیقت با همه مؤمنان است.

ص: 352

46- خطر پیروی از منحرفان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 150 - 9

9 - خطر پیروی از تمایلات منحرفان و بدعتگذاران در کمین مؤمنان است.

و لا تتبع أهواء الذین کذبوا بأیتنا

گر چه <لا تتبع . .. > خطاب به پیامبر(ص) است، ولی روی سخن در حقیقت با همه مؤمنان است.

47- خطر تجاوز تاتار ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 94 - 3

3- خطر هجوم یأجوج و مأجوج ( مغول و تاتار ) و تأمین امنیت ، عمده ترین مشکل مردم نواحی شمالی در زمان ذوالقرنین بود .

إنّ یأجوج و مأجوج مفسدون فی الأرض

48- خطر تجاوز مأجوج

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 94 - 3

3- خطر هجوم یأجوج و مأجوج ( مغول و تاتار ) و تأمین امنیت ، عمده ترین مشکل مردم نواحی شمالی در زمان ذوالقرنین بود .

إنّ یأجوج و مأجوج مفسدون فی الأرض

49- خطر تجاوز مغولان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 94 - 3

3- خطر هجوم یأجوج و مأجوج ( مغول و تاتار ) و تأمین امنیت ، عمده ترین مشکل مردم نواحی شمالی در زمان ذوالقرنین بود .

إنّ یأجوج و مأجوج مفسدون فی الأرض

ص: 353

50- خطر تجاوز یأجوج

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 94 - 3

3- خطر هجوم یأجوج و مأجوج ( مغول و تاتار ) و تأمین امنیت ، عمده ترین مشکل مردم نواحی شمالی در زمان ذوالقرنین بود .

إنّ یأجوج و مأجوج مفسدون فی الأرض

51- خطر تحریف دین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 5 - 8

8 - دین و معارف الهی ، در معرض کج فهمی و تحریف معنوی با توطئه فریبکاران

و لایغرنّکم باللّه الغرور

برداشت یاد شده، به خاطر این نکته است که فریب خوردن انسان به وسیله فریبکاران درباره خداوند و دین او، می تواند با تحریف معارف الهی و معرفی نادرست آن صورت پذیرد.

52- خطر تزویر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 49 - 9،11

9 - ضرورت هشیاری حاکمان و قاضیان نسبت به تزویر دسیسه گران ، برای منحرف ساختن آنان از حکم و داوری بر پایه تعالیم قرآن

و احذرهم ان یفتنوک عن بعض ما أنزل اللّه إلیک

11 - دست شستن از تعالیم و احکام قرآن بر اثر تزویر دسیسه گران ، در پی دارنده سختی ها و ناگواریها

و احذرهم ان یفتنوک عن بعض ما أنزل اللّه إلیک

<یفتنوک> ای: یوقعوک فی بلیه و شده . .. (مفردات راغب) یعنی مبادا تو را با منصرف کردن از احکام الهی در عذاب و ناراحتی قرار دهند.

53- خطر تصرف در مال یتیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 34 - 2

2- مال یتیم وسوسه انگیز و زمینه ساز لغزش انسان با تصرف به ناحق در آن است .

ص: 354

و لاتقربوا مال الیتیم إلاّ بالتی هی أحسن

به کار رفتن واژه <لاتقربوا> (نزدیک نشوید) به جای <لاتأکلوا و لاتصرفوا> (نخورید و تصرف نکنید) ممکن است به این دلیل باشد که: اموال یتیمان به دلیل حامی جدّی نداشتن، در معرض دخل و تصرفهای عدوانی و حیف و میلهای به ناحق است.

54- خطر تضییع حقوق مردم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 188 - 11

11 - حاکمان و قاضیان ، در خطر رشوه خواری و تضییع حقوق مردم

و تدلوا بها إلی الحکام لتأکلوا فریقاً من أمول الناس بالأثم

55- خطر تکبر ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 15 - 7

7 - عجب و خودپسندی ، خطری در کمین ثروت مندان ; حتی کسانی که نعمت ها را وابسته به خداوند دیده و به ربوبیت او ایمان دارند .

ربّی أکرمن

واژه <ربّی>، نشانگر مؤمن بودن گوینده آن به ربوبیت خداوند است. بنابراین گرچه <الإنسان> مطلق است; ولی سخن درباره خداپرستان است.

56- خطر تکبر مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 15 - 7

7 - عجب و خودپسندی ، خطری در کمین ثروت مندان ; حتی کسانی که نعمت ها را وابسته به خداوند دیده و به ربوبیت او ایمان دارند .

ربّی أکرمن

واژه <ربّی>، نشانگر مؤمن بودن گوینده آن به ربوبیت خداوند است. بنابراین گرچه <الإنسان> مطلق است; ولی سخن درباره خداپرستان است.

ص: 355

57- خطر تهمت به ادیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 88 - 11

11 - لزوم هشیاری در برابر جعل و منتسب سازی عقاید انحرافی و ساختگی به پیامبران و مکتب آنان

ه-ذا إل-هکم و إل-ه موسی فنسی

نقل افترای سامریان به موسی(ع) و مطرح ساختن عقاید انحرافی خویش، به عنوان عقاید موسی(ع)، هشداری به همه، به ویژه پاسداران ادیان الهی است که همواره خطر جعل و دروغ بستن به پیامبران الهی، در مهم ترین بنیان های جهان بینی وجود دارد.

58- خطر تهمت به انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 88 - 11

11 - لزوم هشیاری در برابر جعل و منتسب سازی عقاید انحرافی و ساختگی به پیامبران و مکتب آنان

ه-ذا إل-هکم و إل-ه موسی فنسی

نقل افترای سامریان به موسی(ع) و مطرح ساختن عقاید انحرافی خویش، به عنوان عقاید موسی(ع)، هشداری به همه، به ویژه پاسداران ادیان الهی است که همواره خطر جعل و دروغ بستن به پیامبران الهی، در مهم ترین بنیان های جهان بینی وجود دارد.

59- خطر جادوگران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فلق - 113 - 4 - 4

4 - پیامبر ( ص ) ، در معرض خطر از سوی جادوگران و کسانی که با دمیدن در گره هایی مخصوص ، درصدد آزار دادن آن حضرت بودند .

و من شرّ النفّ-ث-ت فی العقد

60- خطر جنگ در دوران داود(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 80 - 7

7- مردمی که با داوود ( ع ) زندگی می کردند ، در معرض هجوم نظامی دشمن قرار داشتند .

داود . .. و علّمن-ه صنعه لبوس لکم لتحصنکم من بأسکم

آیه شریفه در مقام امتنان بر مردمی است که با داوود(ع) زندگی می کردند; زیرا مخاطب <کم> دراین آیه آنان هستند. این امتنان

ص: 356

آن گاه صحیح است که آنان در معرض هجوم دشمن و مبتلا شدن به خطرات آن باشند.

61- خطر حق ناپذیری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 16 - 4

4- مترفان و صاحبان مال و منال بیش از دیگران در معرض نافرمانی خدا و حق ناپذیری قرار دارند .

أمرنا مترفیها ففسقوا فیها

برداشت فوق مبتنی بر این است که مفعول <أمرنا> کلمه محذوفی چون <بالطاعه> و . .. باشد. بنابراین معنای آیه چنین می شود: ما مترفان جامعه را به طاعت و بندگی فرمان می دهیم، ولی آنان برخلاف انتظار راه فسق و نافرمانی پیشه می سازند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 88 - 6

6 - اشراف و بزرگان هر قوم در معرض استکبار و حق ناپذیری هستند .

قال الملأ الذین استکبروا من قومه

62- خطر حوادث

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 68 - 7

7- انسان ها ، همواره در معرض خطرات ناشی از رخداد های طبیعی اند .

ضلّ من تدعون إلاّ إیّاه فلمّا نج-ّکم إلی البرّ . .. یخسف بکم جانب البرّ أو یرسل

63- خطر در کشتی قصه یونس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 141 - 2

2 - وجود خطر برای کشتی حامل یونس ( ع ) و رفع آن ، با افکنده شدن یک نفر به دریا

إذ أبق إلی الفلک المشحون . فساهم فکان من المدحضین

ص: 357

64- خطر دریا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 63 - 1

1 - خداوند، نجاتبخش گرفتاران در تاریکیها و تنگناهای هول انگیز خشکی و دریاست.

قل من ینجیکم من ظلمت البر و البحر تدعونه

65- خطر دشمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 102 - 20

20 - حفظ آمادگی نظامی و تدارکاتی در برابر خطر هجوم دشمنان ، وظیفه مسلمانان

ودالذین کفروا لو تغفلون عن اسلحتکم و امتعتکم فیمیلون علیکم میله واحده

66- خطر دنیاطلبی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 174 - 9

9 - دنیاگرایی خطری بزرگ برای عالمان دینی و آگاهان به کتب آسمانی

إن الذین یکتمون ما أنزل اللّه من الکتب و یشترون به ثمناً قلیلا . .. لهم عذاب الی

67- خطر دنیاطلبی محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 28 - 19

19- پیامبر ( ص ) ، در صورت نزدیک شدن به رفاه مندان و بریدن از مؤمنان تهیدست ، در خطر گرایش به جلوه های دنیا بود .

و لاتعد عیناک عنهم ترید زینه الحیوه الدنیا

68- خطر دین فروشی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 44 - 36

ص: 358

36 - مسؤولان قضایی و عالمان دینی ، در خطر دین فروشی و سوداگری با آیات الهی

و لاتشتروا بایتی ثمناً قلیلا

69- خطر رشوه خواری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 188 - 11

11 - حاکمان و قاضیان ، در خطر رشوه خواری و تضییع حقوق مردم

و تدلوا بها إلی الحکام لتأکلوا فریقاً من أمول الناس بالأثم

70- خطر رفاه طلبی در مسلمانان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 131 - 4

4 - مسلمانان صدراسلام ، بر اثر مشاهده رفاه کافران ، در خطر توجه به زر و زیور دنیا بودند .

و لاتمدّنّ عینیک إلی ما متّعنا به أزوجًا منهم

این آیه گرچه خطاب به پیامبر(ص) است; ولی ممکن است مراد از آن، تربیت مسلمانان باشد و در صورتی که شخصِ آن حضرت مراد باشد، این خطر برای دیگر مسلمانان قوی تر خواهد بود.

71- خطر ریا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 80 - 10

10- اعمال انسان ، همواره در معرض آمیخته شدن به ناخالصیهاست .

ربّ أدخلنی مدخل صدق و أخرجنی مخرج صدق

از اینکه خداوند به پیامبرش امر می کند که <برای کسب اخلاص و صداقت از او استمداد بطلبد> استفاده می شود که اعمال آدمی در معرض ابتلا به ریاست.

72- خطر سختی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 8 - 11

ص: 359

11 - انسان ، در معرض انواع گرفتاری ها و مصیبت ها

و إذا مسّ الإنس-ن ضرّ . .. ثمّ إذا خوّله نعمه منه نسی ما کان یدعوا إلیه من قبل

73- خطر سنگساری اصحاب کهف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 20 - 1

1- اصحاب کهف ، خود را در صورت اسارت به دست کافران ، محکوم به سنگ سار و یا مجبور به پذیرش آیین شرک می دیدند .

إنّهم إن یظهروا علیکم یرجموکم أو یعیدوکم فی ملّتهم

<ملّه> به معنای دین و آیین است و جمله <یعیدوکم فی ملّتهم> یعنی: شما را به دین و آیین خود، برمی گردانند.

74- خطر شرک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 51 - 6

6 - هشدار خداوند به مؤمنان در مورد خطر گرایش آنان به کفر و شرک

الم تر الی الذین اوتوا نصیباً من الکتب یؤمنون بالجبت و الطّاغوت

مخاطب قرار دادن مؤمنان و سپس بیان سرنوشت شرک آلود اهل کتاب، تعریضی به مخاطبان است که چنین خطری شما را نیز تهدید می کند و هشیار باشید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 22 - 5

5- همه انسان ها ، در معرض خطر شرکند .

لاتجعل مع الله إل-هًا ءاخر

برداشت فوق مبتنی بر این است که <لاتجعل> خطاب به پیامبر(ص) نیز باشد. بنابراین از اینکه پیامبر(ص) نیز مخاطب این هشدار قرار گرفته است، معلوم می شود که ابتلای به شرک خطری است همگانی.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 39 - 9

9- انسان ، همواره در معرض ابتلا به شرک و نیازمند به هشدار است . *

لاتجعل مع الله إل-هًاءاخر . .. و قضی ربّک ألاّتعبدوا إلاّ إیّاه ... لاتجعل مع ال

تأکید بر پرهیز از شرک در این مجموعه آیات (آیه 22 - 38) که درباره مباحث مختلف خانوادگی و اجتماعی است بیانگر این نکته است که احتمال لغزش انسانها زیاد است و باید به آنها توجه داده شود.

ص: 360

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 59 - 3

3 - شرک ، خطری جدی در مسیر انسان ها است .

و الذین هم بربّهم لایشرکون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 213 - 3

3 - ابتلای به شرک ، خطری جدی در مسیر عقیده و عمل انسان

فلاتدع مع اللّه إِل-هًا ءاخر

نهی الهی - آن هم در ظاهر خطاب به پیامبر(ص) - نشانگر آن است که اصولاً انسان در معرض چنین خطری قرار دارد; زیرا وقتی آن حضرت مورد هشدار قرار گیرد، تکلیف دیگران روشن است.

75- خطر شیاطین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 98 - 5

5 - حضور شیاطین ، خطر آفرین برای انسان

و أعوذ بک ربّ أن یحضرون

از آیه فوق استفاده می شود: در آنجا که شیاطین حضور دارند، انسان بیشتر در معرض خطر قرار می گیرد و آنجا که آنها حضور ندارند، ایمن تر است.

76- خطر شیاطین انس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - ناس - 114 - 6 - 3

3 - خطر وسوسه گران جن و انس ، بزرگ و سزاوار چاره اندیشی است .

من الجنّه و الناس

77- خطر شیاطین جن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 361

20 - ناس - 114 - 6 - 3

3 - خطر وسوسه گران جن و انس ، بزرگ و سزاوار چاره اندیشی است .

من الجنّه و الناس

78- خطر شیطان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 36 - 18،22

18 - شیطان ، خطری در کمین انسان

و انّی اعیذها بک و ذریتها من الشیطان الرجیم

22 - اجابت دعای همسر عمران ، در مورد حفظ مریم ( س ) و فرزندش از شرّ شیطان

و انّی اعیذها بک و ذریّتها من الشّیطان الرّجیم

رسول خدا (ص): . .. و قال عیسی (ع) فیما یثنی علی ربه: و اعاذنی و امّی من الشّیطان الرجیم فلم یکن له علینا سبیل.

_______________________________

الدر المنثور، ج 2، ص 184.

79- خطر عبادت غیر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 65 - 1

1 - هشدار خداوند به یکایک پیامبران در باره گرایش پیدا کردن به شرک و پرستش غیر او

و لقد أُوحی إلیک و إلی الذین من قبلک لئن أشرکت لیحبطنّ عملک

مفرد آمدن خطاب در <أشرکت> و <عملک> - با آن که همه پیامبران مخاطب وحی الهی بودند - می رساند که این وحی به یکایک پیامبران به طور جداگانه و مستقل، ابلاغ شده است.

80- خطر عجب ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 15 - 7

7 - عجب و خودپسندی ، خطری در کمین ثروت مندان ; حتی کسانی که نعمت ها را وابسته به خداوند دیده و به ربوبیت او ایمان دارند .

ربّی أکرمن

واژه <ربّی>، نشانگر مؤمن بودن گوینده آن به ربوبیت خداوند است. بنابراین گرچه <الإنسان> مطلق است; ولی سخن درباره

ص: 362

خداپرستان است.

81- خطر عجب مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 15 - 7

7 - عجب و خودپسندی ، خطری در کمین ثروت مندان ; حتی کسانی که نعمت ها را وابسته به خداوند دیده و به ربوبیت او ایمان دارند .

ربّی أکرمن

واژه <ربّی>، نشانگر مؤمن بودن گوینده آن به ربوبیت خداوند است. بنابراین گرچه <الإنسان> مطلق است; ولی سخن درباره خداپرستان است.

82- خطر عذاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 68 - 4

4- کفران کنندگان نعمت های الهی و حق ناسپاسان ، در معرض عذاب های دنیوی چون بلعیده شدن به وسیله زمین و گرفتار شدن به طوفان شن

و کان الإنس-ن کفورًا. أفأمنتم أن یخسف بکم ... أو یرسل علیکم حاصبًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 69 - 2

2- انسان های ناسپاس و روی گردان از حق ، هیچ گاه و در هیچ شرایطی ، از عذاب و کیفر دنیوی خداوند ، در دریا و خشکی در امان نیستند .

فلمّا نج-ّکم إلی البرّ أعرضتم . .. أم أمنتم أن یعیدکم فیه تاره أخری

83- خطر عذاب دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 54 - 9

9 - گنه کاران توبه ناپذیر ، در معرض عذاب الهی در دنیا ( عذاب استیصال )

و أنیبوا إلی ربّکم و أسلموا له من قبل أن یأتیکم العذاب

ص: 363

84- خطر عذاب دنیوی کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 74 - 4

4- کافران و روی گردانان از پذیرش آیات قرآن ، در خطر گرفتاری به سرنوشت هلاکت بار پیشینیان و ابتلا به عذاب های دنیوی

و إذا تتلی علیهم ءایتنا . .. و کم أهلکنا قبلهم من قرن

85- خطر عذاب دنیوی گمراهان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 75 - 13

13- گمراهان ، همواره در خطر گرفتاری به عذاب های الهی در دنیا

فلیمدد له الرحمن مدًّا حتّی إذا رأوا ما یوعدون إمّا العذاب و إمّا الساعه

تردید در <إمّا العذاب و إمّا الساعه> و نکره آوردن <مدّاً> و مبهم گذاشتن مقدار مهلت، این نتیجه را می دهد که هر یک از گمراهان، باید هر لحظه منتظر عذاب دنیوی و پایان مهلت در باره خود باشند.

86- خطر عذاب دنیوی معرضان از قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 74 - 4

4- کافران و روی گردانان از پذیرش آیات قرآن ، در خطر گرفتاری به سرنوشت هلاکت بار پیشینیان و ابتلا به عذاب های دنیوی

و إذا تتلی علیهم ءایتنا . .. و کم أهلکنا قبلهم من قرن

87- خطر عذاب کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 42 - 1

1- کافران ، در هر لحظه از شب و روز در معرض عذاب الهی اند .

قل من یکلؤکم . .. من الرحم-ن

برداشت یاد شده بنابراین است که مراد از <من الرحمان> <من بأس الرحمان و عذابه> باشد. آیه قبل - که در باره عذاب الهی است - شاهد و مؤید همین نکته است.

ص: 364

88- خطر عذاب کفران کنندگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 51 - 8

8 - مرفهان ناسپاس ، در معرض عذاب و سرنوشت هلاکت بار خویش اند .

و الذین ظلموا من ه-ؤلاء سیصیبهم سیّئات ماکسبوا

89- خطر عذاب مرفهان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 51 - 8

8 - مرفهان ناسپاس ، در معرض عذاب و سرنوشت هلاکت بار خویش اند .

و الذین ظلموا من ه-ؤلاء سیصیبهم سیّئات ماکسبوا

90- خطر عذاب مسلمانان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 14 - 2

2 - مسلمانان صدراسلام ، به خاطر بی مبالاتی و خوش باوری در توطئه < افک > ، در معرض گرفتار شدن به عذابی سخت از سوی خدا قرار داشتند .

و لولا فضل اللّه علیکم . .. لمسّکم فی ما أفضتم فیه عذاب عظیم

91- خطر عصیان از خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 81 - 19

19- انسان در معرض سرکشی ، در برابر خداوند است .

کذلک یتمّ نعمته علیکم لعلّکم تسلمون

استعمال کلمه <لعل> که برای بیان توقع و صرف امکان و انتظار است، نشانگر آن است که اگر توجهی به نعمتهای فراوان خدا نباشد، تسلیم شدن انسانها در برابر او دور می نماید.

ص: 365

92- خطر عصیان انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 81 - 19

19- انسان در معرض سرکشی ، در برابر خداوند است .

کذلک یتمّ نعمته علیکم لعلّکم تسلمون

استعمال کلمه <لعل> که برای بیان توقع و صرف امکان و انتظار است، نشانگر آن است که اگر توجهی به نعمتهای فراوان خدا نباشد، تسلیم شدن انسانها در برابر او دور می نماید.

93- خطر علمای مسیحیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 34 - 1

1 - خداوند ، از فساد مالی و انحراف بسیاری از احبار و راهبان ( پیشوایان دینی یهود و نصارا ) پرده برداشته و مؤمنان را نسبت به خطر آنان هشدار داد .

یأیها الذین ءامنوا إن کثیراً من الأحبار و الرهبان لیأکلون أمول الناس بالبطل

94- خطر علمای یهود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 34 - 1

1 - خداوند ، از فساد مالی و انحراف بسیاری از احبار و راهبان ( پیشوایان دینی یهود و نصارا ) پرده برداشته و مؤمنان را نسبت به خطر آنان هشدار داد .

یأیها الذین ءامنوا إن کثیراً من الأحبار و الرهبان لیأکلون أمول الناس بالبطل

95- خطر غریزه جنسی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 33 - 9

9- غریزه جنسی ، لغزشگاهی خطرناک برای آدمی است .

و إلاّ تصرف عنی کیدهنّ أصب إلیهنّ

ص: 366

96- خطر غفلت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 103 - 2

2- انسان ، در معرض غفلت از سود و زیان واقعی خویش و نیازمند هشدار پیامبران ( ع ) است .

قل هل ننبّئکم بالأخسرین أعم-لاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 63 - 1

1 - جان و دل آدمی ، در معرض خطر غفلت

بل قلوبهم فی غمره من ه-ذا

<بل> حرف اضراب و برای انتقال از مطلبی (اوصاف مؤمنان راستین، نامه اعمال آنان و داوری عادلانه خدا درباره مردم) به مطلب دیگر (اوصاف کفار و منکران معاد) است. <غمره> به آبی که تمام قامت انسان را فراگیرد، گفته می شود و دراین جا، استعاره از غفلت فراگیر است.

97- خطر غفلت از خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 42 - 12

12 - سستی در یاد خداوند و غفلت از او ، خطری جدی برای رهروان و قیام کنندگان در راه خدا

اذهب أنت . .. و لاتنیا فی ذکری

98- خطر غفلت از قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 16 - 1

1 - خداوند در وادی طوی ، خطر منکران قیامت را در بازداشتن موسی ( ع ) از توجه به قیامت ، به او گوشزد کرد و او را از فریب کاری آنان برحذر داشت .

فاعبدنی . .. فلایصدّنک عنها من لایؤمن بها

ضمیرهای <عنها> و <بها> به <الساعه> (در آیه قبل) برمی گردد.

ص: 367

99- خطر غلو

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 171 - 5

5 - پیروان ادیان الهی ، در معرض خطر غلو و گزافه گویی در دین

یاهل الکتب لاتغلوا فی دینکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 77 - 4

4 - پیروان ادیان الهی در خطر غلو و انحراف از دین خویش

یاهل الکتب لاتغلوا فی دینکم

100- خطر فرعونیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 77 - 12

12 - موسی ( ع ) ، از برخورد با نیرو های فرعون و بروز مشکلات دیگر در مسیر هجرت از مصر نگران بود .

أسر بعبادی . .. لاتخ-ف درکًا و لاتخشی

<درک> به معنای ملحق شدن و رسیدن و نیز به معنای پی آمد است (قاموس). نفی هرگونه پی گیری و پی آمد و نیز اطمینان بخشیدن به موسی(ع) در مورد امنیت مسیر هجرت، نشان از وجود زمینه تعقیب شدن و نیز نگرانی های دیگر در این مسیر دارد.

101- خطر فقر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 53 - 4

4 - خطر فقر و بیچارگی برای مردم ، در صورت حاکمیت یهود بر آنان

ام لهم نصیب من الملک فاذاً لا یؤتون النّاس نقیراً

برداشت فوق را فرمایش امام باقر (ع) تأیید می کند که در معنای <الملک> در آیه فوق فرمود: یعنی الامامه و الخلافه . .. .

_______________________________

کافی، ج 1، ص 205، ح 1 ; نورالثقلین، ج 1، ص 490، ح 299.

ص: 368

102- خطر قتل موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 26 - 3

3 - اقدام بر قتل موسی ( ع ) ، کاری دشوار ، خطرآفرین و دارای بازتاب ناگوار در میان افکار عمومی درنظر فرعون

و قال فرعون ذرونی أقتل موسی

برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که فرعون، در کشتن فرزندان ایمان آورندگان به موسی(ع) با کسی به مشاوره نپرداخت (اقتلوا أبناء الذین آمنوا معه); ولی در کشتن موسی(ع) با مشاوران و درباریان خود به رایزنی پرداخت.

103- خطر کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 196 - 4

4 - رهبران الهی ، حتّی پیامبران ، در معرض خطر تأثیر منفی شکوه ظاهری و قدرت اقتصادی کافران

لا یغرّنک تقلّب الّذین کفروا فی البلاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 102 - 14،15

14 - خطر شبیخون کافران ، دلیل به همراه داشتن اسلحه به هنگام نماز در میدان جنگ

و لیأخذوا حذرهم و اسلحتهم ودالذین کفروا لو تغفلون

15 - کافران ، در کمین و مترصد فرصت برای حمله و شبیخون به مسلمانان

ودالذین کفروا لو تغفلون عن اسلحتکم و امتعتکم فیمیلون علیکم میله واحده

جمله <ودالذین . ..>، بیان یک اصل کلی است و همراه داشتن اسلحه به هنگام نماز برای پیشگیری، تنها یک مصداق از آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 9 - 7

7 - خطر و زیان منافقان برای جامعه اسلامی ، همانند خطر و زیان کافران است .

ج-هد الکفّار و المن-فقین و اغلظ علیهم

104- خطر کفر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 51 - 16

ص: 369

105- خطر کفران کنندگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - انسان - 76 - 24 - 9

9 - خطر نفوذ و تأثیرگذاری گروه های گناه پیشه و ناسپاس ، در رهبران جامعه ایمانی

و لاتطع منهم ءاثمًا أو کفورًا

106- خطر گرایش به شرک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 65 - 1

1 - هشدار خداوند به یکایک پیامبران در باره گرایش پیدا کردن به شرک و پرستش غیر او

و لقد أُوحی إلیک و إلی الذین من قبلک لئن أشرکت لیحبطنّ عملک

مفرد آمدن خطاب در <أشرکت> و <عملک> - با آن که همه پیامبران مخاطب وحی الهی بودند - می رساند که این وحی به یکایک پیامبران به طور جداگانه و مستقل، ابلاغ شده است.

107- خطر گرگ در سرزمین کنعان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 13 - 6

6- حمله گرگ ها به آدمیان در اطراف کنعان و مراتع آن ، خطری شایع و متوقع در عصر یعقوب ( ع )

أخاف أن یأکله الذئب و أنتم عنه غ-فلون

108- خطر گرگها در دوران یعقوب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 13 - 6

6- حمله گرگ ها به آدمیان در اطراف کنعان و مراتع آن ، خطری شایع و متوقع در عصر یعقوب ( ع )

أخاف أن یأکله الذئب و أنتم عنه غ-فلون

ص: 370

109- خطر گمراهی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 8 - 3

3 - خطر انحراف پس از هدایت ، برای همگان ( حتی راسخین در علم )

و الرّاسخون فی العلم یقولون . .. ربّنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 105 - 4،5

4 - مسلمانان در صورت بی توجهی به احکام الهی در خطر گمراهی و گرایش های کفرآمیز

علیکم انفسکم لایضرکم من ضل

5 - انسان همواره بر سر دو راهی هدایت و گمراهی

علیکم انفسکم لایضرکم من ضل إذا اهتدیتم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 175 - 7

7 - انسان ها ، حتی عالمان هدایت یافته ، در خطر پیروی از شیطان و گام نهادن در مسیر گمراهی هستند .

فانسلخ منها فأتبعه الشیطن فکان من الغاوین

110- خطر گمراهی انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 39 - 10

10- انسان ها ، در معرض اغواگری ابلیسند

لأغوینّهم أجمعین

111- خطر گمراهی مهتدین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - حمد - 1 - 7 - 4،5

4 - گروهی از هدایت یافتگان ، بر طریق هدایت ثابت قدم نماندند و در زمره غضب شدگان و یا گمراهان قرار گرفتند .

صرط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لاالضآلّین

برداشت فوق بر این اساس است که <غیر المغضوب> صفت احترازی برای <الذین انعمت> باشد. بر این مبنا نعمت داده شدگان یعنی، هدایت یافتگان سه گروه می شوند: 1- راه یافتگانی که دست از هدایت شسته و از <مغضوبین> می شوند. 2- هدایت

ص: 371

یافتگانی که در بین راه گمراه شده و از <ضالین> می گردند. 3- هدایت پیشگانی که تا آخر بر صراط مستقیم پایدار می مانند.

5 - هدایت یافتگان نیز در خطر قرار گرفتن در زمره غضب شدگان و یا گمراهان هستند .

صرط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لاالضآلّین

112- خطر گناه زنان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 6 - 4

4 - زنان و مردان مؤمن ، همواره در معرض خطر انحراف و افتادن در ورطه گناه آتش افروز

ی-أیّها الذین ءامنوا قوا أنفسکم و أهلیکم نارًا

مطلب یاد شده، از خطاب به مؤمنان (یا أیّها الذین آمنوا) استفاده می شود.

113- خطر گناه مردان مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 6 - 4

4 - زنان و مردان مؤمن ، همواره در معرض خطر انحراف و افتادن در ورطه گناه آتش افروز

ی-أیّها الذین ءامنوا قوا أنفسکم و أهلیکم نارًا

مطلب یاد شده، از خطاب به مؤمنان (یا أیّها الذین آمنوا) استفاده می شود.

114- خطر گناهکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - انسان - 76 - 24 - 9

9 - خطر نفوذ و تأثیرگذاری گروه های گناه پیشه و ناسپاس ، در رهبران جامعه ایمانی

و لاتطع منهم ءاثمًا أو کفورًا

115- خطر لغزش انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 55 - 10

10 - همه انسان ها در معرض گناهو لغزش اند .

ص: 372

و استغفر لذنبک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 18 - 3

3 - انسان ها ، حتی متقین ، همواره در معرض لغزش و نیازمند استغفار مداوم

و بالأسحار هم یستغفرون

116- خطر مرگ یعقوب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 85 - 6

6- فرزندان یعقوب با سوگند به خدا ، خطر فرسوده شدن و به هلاکت رسیدنش را به او هشدار دادند .

قالوا تالله تفتؤا تذکر یوسف حتی تکون حرضًا أو تکون من اله-لکین

حرف <تاء> برای قسم است و جمله <تفتؤا تذکر یوسف> به اعتبار غایتی که برای آن ذکر شده (حتی تکون حرضاً . ..) جواب قسم است ; یعنی ، در حقیقت جواب قسم <تکون حرضاً ...> می باشد.

117- خطر مسافرت به حدیبیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 11 - 14

14 - سفر پیامبر ( ص ) به سوی مکه ( قبل از صلح حدیبیه ) ، سفری مخاطره آمیز و نگران کننده برای برخی مسلمانان

سیقول لک المخلّفون من الأعراب . .. یقولون بألسنتهم

عذرآوری <مخلّفون> و رد عذر آنان از سوی خداوند، می رساند که عامل اصلی آنان از ترک سفر، نگرانی از سرنوشت آن بوده است. قرینه های تاریخی و نیز آیه بعد، مؤید این نکته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 12 - 1

1 - سفر پیامبر ( ص ) و مؤمنان در جریان حدیبیه ، سفری پرخطر و بی بازگشت در نظراعراب متخلف

بل ظننتم أن لن ینقلب الرسول و المؤمنون إلی أهلیهم أبدًا

ص: 373

118- خطر مسافرت دریایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 65 - 2،10

2 - سفر دریایی با کشتی ، خطرآفرین است و کشتی نشین ، احساس خطر می کند .

فإذا رکبوا فی الفلک دعوا اللّه مخلصین له الدّین

10 - مردم گرفتار در خطر دریا ، پس از رهایی از آن و رسیدن به خشکی ، به رغم دعای مخلصانه شان در هنگام خطر ، به خدا شرک میورزند !

فإذا رکبوا فی الفلک دعوا اللّه . .. فلمّا نجّی-هم إلی البرّ إذا هم یشرکون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 43 - 6

6 - هیچ یک از سرنشینان کشتی ها در دریا ها ، امنیت کامل نداشته و امکان غرق شدن آنان به اراده الهی وجود دارد .

و إن نشأ نغرقهم فلاصریخ لهم و لا هم ینقذون

این آیه شریفه با آیه قبل، درصدد بیان نعمت و آیت الهی می باشد; ولی در عین حال لحن هشدار دهنده نیز دارند که مبادا این نعمت ها موجب غرور بشر شود و آنان از آنها سوء استفاده کنند; که در این صورت ممکن است با قهر الهی دچار غرق و نابودی شوند.

119- خطر مسیحیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 51 - 10

10 - روابط و پیوند های یهود و نصارا با یکدیگر ، خطر و هشداری برای مسلمانان

لاتتخذوا الیهود و النصری أولیاء بعضهم أولیاء بعض

از اینکه دوستی یهود و نصارا با یکدیگر، دلیل بازداشتن مسلمانان از دوستی با آنان قرار گرفته است، استفاده می شود که پیوند آنان، پیوندی خطرناک برای مسلمین است.

120- خطر مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 172 - 7

7 - خطر هجوم مشرکین به مسلمانان ، پس از پایان جنگ احد *

الّذین استجابوا للّه و الرسول من بعد ما اصابهم القرح

زیرا دعوت پیامبر (ص) برای تجهیز نیرو، بیانگر آن است که خطر هجوم مجدد مشرکین وجود داشته است.

ص: 374

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 6 - 5

5 - خطر منافقان برای اسلام و گناه آنان نزد خداوند ، بیش از مشرکان *

و یعذّب المن-فقین و المن-فق-ت و المشرکین و المشرک-ت

تقدم <المنافقین و المنافقات> بر <المشرکین و المشرکات>، ممکن است اشاره به مطلب بالا داشته باشد.

121- خطر مصیبت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 8 - 11

11 - انسان ، در معرض انواع گرفتاری ها و مصیبت ها

و إذا مسّ الإنس-ن ضرّ . .. ثمّ إذا خوّله نعمه منه نسی ما کان یدعوا إلیه من قبل

122- خطر منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 63 - 16

16 - لزوم دوری جستن از منافقین مخالفت کننده با حکم خدا و رسول ( ص ) ، به دلیل نگون بختی و گرفتاری ایشان به عذاب الهی

و اذا قیل لهم تعالوا الی ما انزل اللّه و الی الرّسول . .. فاعرض عنهم

امام کاظم (ع) در بیان علت لزوم اعراض از منافقان فرمود: فقد سبقت علیهم کلمه الشّقاء و سبق لهم العذاب . .. .

_______________________________

کافی، ج 8، ص 184، ح 211 ; تفسیر برهان، ج 1، ص 387، ح 3 ; نورالثقلین، ج 1، ص 509، ح 368 ; تفسیر عیاشی، ج 1، ص 255، ح 183.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 6 - 5

5 - خطر منافقان برای اسلام و گناه آنان نزد خداوند ، بیش از مشرکان *

و یعذّب المن-فقین و المن-فق-ت و المشرکین و المشرک-ت

تقدم <المنافقین و المنافقات> بر <المشرکین و المشرکات>، ممکن است اشاره به مطلب بالا داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - منافقون - 63 - 4 - 10

ص: 375

10 - منافقان ، دشمنانی بس خطرناک اند .

هم العدوّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 9 - 7

7 - خطر و زیان منافقان برای جامعه اسلامی ، همانند خطر و زیان کافران است .

ج-هد الکفّار و المن-فقین و اغلظ علیهم

123- خطر نفاق در شهر نشینی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 101 - 14

14 - شهرنشینی با وجود در پی داشتن فرهنگ بالاتر ، خطر نفاق و پیچیده تر شدن در طریق انحراف را نیز در پی دارد .

الأعراب أشد کفراً و نفاقاً . .. و من أهل المدینه مردوا علی النفاق

در آیه <97> با مذمت بادیه نشینان - به خاطر فرهنگ پایینشان - تلویحاً پیوستن به مجامع بزرگ را تمجید می کند و در این آیه، منافقان اهل مدینه را به مهارت داشتن در نفاق و زبر دست بودن بر بادیه نشینان متهم می کند; یعنی، در کنار آن ارزش، چنین ضد ارزشی بروز می کند.

124- خطر وسوسه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 16 - 8

8- علم الهی به اعماق وجود آدمی ، هشداری به وی در تأثیرپذیری از وسوسه های نفس

و نعلم ما توسوس به نفسه و نحن أقرب إلیه من حبل الورید

تعبیر و <نحن أقرب. ..> - در پی <نعلم ما توسوس...> - می تواند از آن جهت باشد که آدمی با ناظر دیدن خدا، خود را از بند وسوسه های نفس رها می سازد.

125- خطر وسوسه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - ناس - 114 - 6 - 5،9

5 - پناه بردن به خداوند از خطر وسوسه جن و انس ، توصیه ای الهی به پیامبر ( ص )

ص: 376

قل أعوذ . .. من الجنّه و الناس

9 - وسوسه جنیان برای انسان ها ، خطرناک تر از وسوسه هم نوعان شان است .

من الجنّه و الناس

تقدیم <الجنّه>، به جهت یکنواخت شدن آخر آیه های این سوره و یا ناظر به افزون تر بودن خطر وسوسه جنیان است. برداشت یاد شده، ناظر به احتمال دوم است.

126- خطر وسوسه جن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - ناس - 114 - 6 - 5،9

5 - پناه بردن به خداوند از خطر وسوسه جن و انس ، توصیه ای الهی به پیامبر ( ص )

قل أعوذ . .. من الجنّه و الناس

9 - وسوسه جنیان برای انسان ها ، خطرناک تر از وسوسه هم نوعان شان است .

من الجنّه و الناس

تقدیم <الجنّه>، به جهت یکنواخت شدن آخر آیه های این سوره و یا ناظر به افزون تر بودن خطر وسوسه جنیان است. برداشت یاد شده، ناظر به احتمال دوم است.

127- خطر وسوسه های شیطان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 117 - 14

14 - زنان و مردان ، هر دو در خطر فریفته شدن به وسوسه های شیطانی اند .

فلایخرجنّکما

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - ناس - 114 - 6 - 10

10 - انسان ، همواره در خطر وسوسه های شیطان است .

من الجنّه

<شیطان> - چنانچه در برخی از سوره های دیگر آمده است - از جنس جن است.

ص: 377

128- خطر هلاکت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 68 - 3

3- با امکان فرو رفتن انسان در دل خاک و یا گرفتار طوفان های شن شدن ، احساس امنیت دایمی کردن بیجاست .

فلمّا نج-ّکم إلی البرّ أعرضتم . .. أفأمنتم أن یخسف بکم جانب البرّ أو یرسل علیکم

<خسف> مصدر فعل <یخسف> در لغت به معنای فرو بردن و <البرّ> به معنای بیابان و خشکی در مقابل <بحر> (دریا) است.

129- خطر هلاکت ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 59 - 14

14 - جوامع ستم پیشه در معرض عذاب قهر الهی

و ما کنّا مهلکی القری إلاّ و أهلها ظ-لمون

130- خطر هلاکت کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 74 - 4

4- کافران و روی گردانان از پذیرش آیات قرآن ، در خطر گرفتاری به سرنوشت هلاکت بار پیشینیان و ابتلا به عذاب های دنیوی

و إذا تتلی علیهم ءایتنا . .. و کم أهلکنا قبلهم من قرن

131- خطر هلاکت معرضان از قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 74 - 4

4- کافران و روی گردانان از پذیرش آیات قرآن ، در خطر گرفتاری به سرنوشت هلاکت بار پیشینیان و ابتلا به عذاب های دنیوی

و إذا تتلی علیهم ءایتنا . .. و کم أهلکنا قبلهم من قرن

132- خطر هواپرستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 378

4 - مائده - 5 - 49 - 7

7 - هوا های نفسانی و تمایلات اشخاص و گروه ها ، لغزشگاهی خطرناک برای حاکم و قاضی

و إن احکم بینهم بما أنزل اللّه و لاتتبع اهواءهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 56 - 5

5 - لغزیدن در دام هوسها و تمایلات مشرکان و منحرفان، خطری برای رهبران دین و همه موحدان

الذین تدعون من دون اللّه قل لا أتبع أهواءکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 26 - 14

14 - همه انسان ها ، حتی پیامبران ، در معرض افتادن در دام هوای نفس اند .

ی-داود . .. فاحکم بین الناس بالحقّ و لاتتّبع الهوی

توصیه به پرهیز از پیروی هوای نفس به داوود(ع)، گویای این حقیقت است که همه انسان ها، حتی پیامبران، در معرض چنین خطری قرار دارند; و گرنه چنین توصیه ای لغو خواهد بود.

133- خطر هوای نفس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 16 - 8

8- علم الهی به اعماق وجود آدمی ، هشداری به وی در تأثیرپذیری از وسوسه های نفس

و نعلم ما توسوس به نفسه و نحن أقرب إلیه من حبل الورید

تعبیر و <نحن أقرب. ..> - در پی <نعلم ما توسوس...> - می تواند از آن جهت باشد که آدمی با ناظر دیدن خدا، خود را از بند وسوسه های نفس رها می سازد.

134- خطر یهود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 51 - 10

10 - روابط و پیوند های یهود و نصارا با یکدیگر ، خطر و هشداری برای مسلمانان

لاتتخذوا الیهود و النصری أولیاء بعضهم أولیاء بعض

از اینکه دوستی یهود و نصارا با یکدیگر، دلیل بازداشتن مسلمانان از دوستی با آنان قرار گرفته است، استفاده می شود که پیوند آنان، پیوندی خطرناک برای مسلمین است.

ص: 379

135- زمینه خطر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 45 - 7

7- انسان ها بدون تمسّک به ریسمان دین ، در معرض سقوط و ابتلا به خطر ها وآفت های علاج ناپذیراند .

قل إنّما أُنذرکم بالوحی

انذار و اخطار وحی بیانگر وجود خطرها و آفت های بسیار بر سر راه انسان هااست. اگر آنان به این خطرها و آفت ها را به درستی می شناختند و به علاج آنها می پرداختند، آمدن انذار و اخطارهای الهی لغو می بود. بنابراین انذار الهی بیانگر این است که انسان بدون دین، با آفت ها و خطرهای مهلکی روبه رو خواهد شد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 23 - 5

5 - انسان من های ایمان ، با خطر ها ، آسیب ها و دشواری های علاج ناپذیر روبه رو است .

إن أنت إلاّ نذیر

از این که پیامبر(ص) به عنوان منذر و اخطارگر معرفی شده است، به دست می آید که بر سر راه انسان ها، خطرها و آسیب های بسیاری وجود دارد که پیامبر(ص) درباره آنها اخطار و هشدار می دهد و اگر انسان از رهنمودهای آن حضرت بهره نگیرد و به ایشان ایمان نیاورد، گرفتار آنها خواهد شد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 6 - 3

3 - انسان من های ایمان ، مواجه با خطر ها ، آسیب ها و دشواری های علاج ناپذیر است . *

لتنذر قومًا ما أُنذر ءاباؤهم

از این که خداوند قرآن را وسیله انذار و اخطار قرار داده است، به دست می آید که بر سر راه انسان ها، خطرها و آسیب های بسیاری وجود دارد که پیامبر(ص) به آنان اخطار و انذار کرده است و اگر انسان از رهنمودهای قرآن بهره نگیرد و به آن ایمان نیاورد، گرفتار آنها خواهد شد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 10 - 6

6 - انسانِ من های تعالیم دین و پیامبراسلام ، مواجه با خطر ها ، آسیب ها و دشواری های علاج ناپذیر است . *

و سواء علیهم ءأنذرتهم أم لم تنذرهم

از انذار کردن رسول اکرم(ص) به دست می آید که بر سر راه انسان ها، خطرها، آسیب ها و دشواری های بسیاری است که پیامبر(ص) به آنان انذار و اخطار می کند و اگر انسان از رهنمودهای اسلام و پیامبر(ص) بهره نگیرد و به آن ایمان نیاورد، گرفتار آنها خواهد شد.

ص: 380

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 65 - 3

3 - انسان ، من های ایمان ، با خطر ها ، آسیب ها و دشواری های علاج ناپذیر روبه رو خواهد شد .

قل إنّما أنا منذر

از این که خداوند پیامبر(ص) را منذر و اخطارگر معرفی کرد، روشن می شود که بر سر راه انسان ها، خطرها و آسیب های بسیاری وجود دارد و اگر انسان ها از رهنمودهای آن حضرت بهره نگیرند و به ایشان ایمان نیاورند، گرفتار آنها خواهند شد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 70 - 4

4 - انسان ، من های ایمان ، با خطر ها ، آسیب ها و دشواری های علاج ناپذیر رو به رو خواهد شد .

إنّما أنا نذیر

از این که خداوند پیامبراسلام(ص) را منذر و اخطارگر معرفی کرد، روشن می شود که بر سر راه انسان ها، خطرها و آسیب های بسیاری وجود دارد که اگر انسان ها از رهنمودهای آن حضرت بهره نگیرند و به ایشان ایمان نیاورند، گرفتار آنها خواهند شد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 2 - 7

7 - انسان ، بدون رهنمود های وحی و دین الهی ، در معرض خطر ها و تهدید های جدی است .

إنّی لکم نذیر مبین

انذار و اخطار پیامبران، دلیل وجود خطرها و تهدیدهای بسیاری در پیش روی بشر است. بنابراین اگر انسان، انذار و اخطارهای پیامبران را نادیده بگیرد، دچار خطرها و آفت های بسیاری خواهد شد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مدثر - 74 - 2 - 3

3 - انسان ، بدون بهره مندی از رهنمود های وحی و پیامبران الهی ، در معرض خطر ها و تهدید های جدی است .

قم فأنذر

انذار و اخطار پیامبران، دلیل وجود خطرها و تهدیدهای بسیاری در پیش روی بشر است. بنابراین اگر انسان، انذار و اخطارهای پیامبران را نادیده بگیرد، دچار خطرها و آفت های بسیاری خواهد شد.

136- شرک نجات یافتگان از خطر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 65 - 10

10 - مردم گرفتار در خطر دریا ، پس از رهایی از آن و رسیدن به خشکی ، به رغم دعای مخلصانه شان در هنگام خطر ، به خدا

ص: 381

شرک میورزند !

فإذا رکبوا فی الفلک دعوا اللّه . .. فلمّا نجّی-هم إلی البرّ إذا هم یشرکون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 66 - 5

5 - بازگشت رهیدگان از ناملایمات ، به شرک ، کفران نعمت های خدا است .

فلمّا نجّی-هم إلی البرّ إذا هم یشرکون . لیکفروا بما ءاتین-هم

137- شگفتی شرک نجات یافتگان از خطر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 33 - 14

14 - رویکرد افراد رهیده از سختی ها و ناملایمات به شرک ، به رغم توجّه شان به خداوند ، به هنگام ابتلا ، امری غیر منتظره و ناشایست است .

ثمّ إذا أذاقهم منه رحمه إذا فریق منهم بربّهم یشرکون

<إذا> در عبارت <إذا فریق. ..> فجاییه است. کاربرد آن، در جایی است که حادثه ای به صورت غیرمنتظره رخ بدهد. تکرار <ربّهم> با این بیان که ذکر <ربّهم> اِشعار به این نکته دارد که آنان به رغم این که خداوند، پروردگارشان است، چنان کردند، مؤید این مطلب است.

138- عوامل نجات از خطر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 63 - 1

1 - خداوند، نجاتبخش گرفتاران در تاریکیها و تنگناهای هول انگیز خشکی و دریاست.

قل من ینجیکم من ظلمت البر و البحر تدعونه

139- غرق نجات یافتگان از خطر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 69 - 3

3- امکان بازگشت دوباره نجات یافتگان از خطر دریا به آن و گرفتار شدن به طوفان دریایی و غرق شدن

أم أمنتم أن یعیدکم فیه تاره أخری

ص: 382

140- منافقان مدینه و خطر مرگ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 16 - 2

2 - پیامبر ( ص ) ، موظف بود که عقیده منافقان مدینه را درباره حفظ جان از خطر مرگ ، تصحیح کند .

إن یریدون إلاّ فرارًا . .. قل لن ینفعکم الفرار إن فررتم ...و إذًا لاتمتّعون إلاّ

141- منشأ نجات از خطر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 65 - 9

9 - نجات دهنده گرفتاران ، از خطر ، خداوند است .

فلمّا نجّی-هم

142- ناپسندی شرک نجات یافتگان از خطر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 33 - 14

14 - رویکرد افراد رهیده از سختی ها و ناملایمات به شرک ، به رغم توجّه شان به خداوند ، به هنگام ابتلا ، امری غیر منتظره و ناشایست است .

ثمّ إذا أذاقهم منه رحمه إذا فریق منهم بربّهم یشرکون

<إذا> در عبارت <إذا فریق. ..> فجاییه است. کاربرد آن، در جایی است که حادثه ای به صورت غیرمنتظره رخ بدهد. تکرار <ربّهم> با این بیان که ذکر <ربّهم> اِشعار به این نکته دارد که آنان به رغم این که خداوند، پروردگارشان است، چنان کردند، مؤید این مطلب است.

ص: 383

24- خلافت

1- آثار خلافت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 39 - 7

7 - کفر ، ناسازگار با خلافت الهی انسان ها و به دور از شأن آنان

هو الذی جعلکم خل-ئف فی الأرض فمن کفر فعلیه کفره

از این که خداوند در آغاز، مسأله خلافت انسان ها را مطرح ساخته و آن گاه پی آمد کفر را به آنان یادآور شده است، می توان مطلب یاد شده را به دست آورد.

2- خلافت آدم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 30 - 3،23،26

3 - فرشتگان پیش از خلقت و خلافت آدم ( ع ) ، آفریده شده بودند .

و إذ قال ربّک للملئکه إنی جاعل فی الأرض خلیفه

23 - آدم ( ع ) و نسل او ، جانشین انسانهایی که پیش از آنان در زمین می زیستند .

إنی جاعل فی الأرض خلیفه

<خلیفه> به معنای، جانشین و جایگزین است و این معنا اقتضا می کند کسی که خلیفه به جای او آمده، در میان باشد و در آیه بیان نشده است که او کیست و لذا نظرهای مختلفی ایراد شده است، از جمله: انسانهایی که پیش از آدم (ع) و نسل او در زمین سکونت داشته اند. اطمینان فرشتگان به فسادگری بشر مؤید این احتمال است.

26 - داستان خلقت و خلافت آدم ( ع ) و محاوره خدا و فرشتگان درباره او ، داستانی آموزنده و شایان دقت

و إذ قال ربک للملئکه . .. إنی أعلم ما لاتعلمون

ص: 384

کلمه <إذ> مفعول برای فعل مقدر <اذکر> می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 33 - 4،11

4 - آدم ( ع ) ، خلیفه خداوند ، واسطه ای برای رسیدن فیض الهی به فرشتگان

یأدم أنبئهم بأسمائهم فلمّا أنبأهم بأسمائهم

11 - فرشتگان در جریان خلقت و خلافت آدم ( ع ) ، امری را در ضمیر خویش پنهان می داشتند و از ابراز آن خودداری می کردند .

و أعلم ما تبدون و ما کنتم تکتمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 34 - 1،6

1 - خداوند پس از تعلیم حقایق هستی به آدم ( ع ) و اثبات لیاقت وی برای خلافت ، از فرشتگان خواست تا بر او سجده کنند .

و علّم ءادم الأسماء کلها . .. و إذ قلنا للملئکه اسجدوا لأدم

6 - هدف از طرح خلافت آدم ( ع ) برای فرشتگان و اثبات فضیلت و برتری او ، ایجاد رغبت در فرشتگان برای اجرای فرمان الهی ( سجده بر آدم ( ع ) ) بود .

و إذ قال ربک للملئکه إنی جاعل فی الأرض خلیفه . .. و إذ قلنا للملئکه اسجدوا لأدم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 39 - 3

3 - آدم ( ع ) و نسل او ، جانشین انسان هایی که پیش از آنان در زمین می زیستند .

هو الذی جعلکم خل-ئف فی الأرض

3- خلافت انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 55 - 6

6 - خداوند ، پیامبران و مؤمنان نیکوکار پیش از اسلام را ، خلیفه و جانشین خود در زمین قرار داده بود .

وعد اللّه الذین ءامنوا. .. کما استخلف الذین من قبلهم

4- خلافت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 385

1 - بقره - 2 - 30 - 1،4،5،6،8،16،20،23،25

1 - خداوند بعد از آفرینش آسمان ها و مواهب زمین ، به خلقت انسان پرداخت ، تا او را به منصب خلافت برساند .

خلق لکم ما فی الأرض . .. و إذ قال ربّک للملئکه إنی جاعل فی الأرض خلیفه

با توجه به آیه 34 از همین سوره و آیات دیگری که درباره خلقت آدم (ع) است، می توان گفت: سخن خداوند با فرشتگان درباره آدم، قبل از خلقت وی بوده است. بنابراین <إنی جاعل فی الأرض خلیفه> علاوه بر بیان خلافت آدم(ع) دلالت بر آفرینش او نیز دارد; یعنی: می خواهم ]موجودی[ بیافرینم و او را خلیفه قرار دهم.

4 - گفتگوی خدا و فرشتگان درباره خلقت و خلافت انسان

و إذ قال ربّک للملئکه . .. قالوا أتجعل فیها من یفسد ... قال إنی أعلم ما لاتعلمون

5 - خداوند تقدیر خویش را بر خلقت و خلافت انسان در زمین ، به فرشتگان اعلام کرد .

و إذ قال ربّک للملئکه إنی جاعل فی الأرض خلیفه

6 - خلافت انسان در زمین دارای نوعی ارتباط با فرشتگان

و إذ قال ربّک للملئکه إنی جاعل فی الأرض خلیفه

از آن جایی که مسأله خلقت و خلافت انسان در زمین با فرشتگان در میان گذاشته شد، معلوم می شود وجود انسان در روی زمین ارتباط تنگاتنگی با فرشتگان دارد.

8 - فرشتگان با پیش بینی فسادگری انسان ، او را شایسته خلافت نمی دیدند .

قالوا أتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء

16 - انسان دارای ارزش ها و استعدادهایی که وی را شایسته خلقت و زیبنده خلافت می کرد .

إنی أعلم ما لاتعلمون

مقصود از <ما لاتعلمون> می تواند استعداد و قابلیت نهفته در انسان باشد. همچنین مراد از آن می تواند علوم و حقایقی باشد که بر فرشتگان مخفی بوده و شایستگی دریافت آن را نداشتند. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است.

20 - نا آگاهی فرشتگان به ارزش های والای انسان ، موجب شد تا فسادگری او برای فرشتگان جلوه گر شود و به خلقت و خلافتش معترض باشند .

أتجعل فیها من یفسد فیها . .. قال إنی أعلم ما لاتعلمون

23 - آدم ( ع ) و نسل او ، جانشین انسانهایی که پیش از آنان در زمین می زیستند .

إنی جاعل فی الأرض خلیفه

<خلیفه> به معنای، جانشین و جایگزین است و این معنا اقتضا می کند کسی که خلیفه به جای او آمده، در میان باشد و در آیه بیان نشده است که او کیست و لذا نظرهای مختلفی ایراد شده است، از جمله: انسانهایی که پیش از آدم (ع) و نسل او در زمین سکونت داشته اند. اطمینان فرشتگان به فسادگری بشر مؤید این احتمال است.

25 - انسان ، شایسته دستیابی به مقام خلافت الهی است .

إنی جاعل فی الأرض خلیفه

به قرینه آیات بعد که آدم (ع) - به عنوان نمونه ای از نوع انسان - برتر از فرشتگان و دارنده علم تمامی اسما معرفی شده و حقایقی (غیب آسمانها و زمین) به وی تعلیم داده شده، این نظر تأیید می شود که مراد از خلافت، خلافت الهی است; چرا که او تنها موجودی معرفی شده که مظهر علم الهی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 386

1 - بقره - 2 - 32 - 10

10 - اعتراف فرشتگان به عالمانه و حکیمانه بودن آفرینش انسان و انتخاب او برای خلافت

إنّک أنت العلیم الحکیم

از هدفهای فرشتگان در توصیف خداوند به علیم و حکیم بودن - پس از اظهار تشکیک در شایستگی انسان برای خلافت - اعتراف و اقرار به ارزش والای انسان و عالمانه و حکیمانه بودن آفرینش اوست.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 39 - 1،3

1 - خداوند ، انسان ها را جانشین خود در زمین برای چگونه زیستن و هرگونه دخل و تصرف و بهره جستن از آن قرار داده است .

هو الذی جعلکم خل-ئف فی الأرض

<خلافت> به معنای نیابت از غیر است (مفردات راغب). در این که مقصود از نیابت چیست، میان مفسران سه دیدگاه وجود دارد: 1- جانشنی انسان ها از خداوند در اداره زندگی خویش; 2- جانشینی انسان ها و ملت ها به جای یکدیگر و به ارث بردن تمامی دارایی ها و تمدن های پیشینیان. 3- جانشنی انسان های حاضر از انسان های پیش از خلقت آدم(ع). برداشت یاد شده مبتنی بر دیدگاه نخست است.

3 - آدم ( ع ) و نسل او ، جانشین انسان هایی که پیش از آنان در زمین می زیستند .

هو الذی جعلکم خل-ئف فی الأرض

5- خلافت داود(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 26 - 1

1 - خداوند ، داوود ( ع ) را جانشین خود در تدبیر امور مردم قرار داد .

ی-داود إنّا جعلن-ک خلیفه فی الأرض

<خلیفه> به معنای کسی است که از ناحیه دیگری و به جای وی به تدبیر امور می پردازد و وقتی گفته شود: فلانی خلیفه خدا در زمین است; یعنی، خداوند تدبیر امور بندگانش را در زمین به او سپرده است (مجمع البیان، ذیل آیه).

6- خلافت در زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 165 - 1،2

1 - استقرار انسانهای هر عصر در زمین به جانشینی نسلهای گذشته، در اختیار خدا و به دست اوست.

و هو الذی جعلکم خلئف الأرض

<خلائف> جمع خلیفه (جانشین) است. اگر مخاطبان آیه انسانهای موجود در هر عصر باشند، مراد از جانشینی، جانشینی مردم هر

ص: 387

عصر از مردم عصر پیشین خواهد بود. و اگر مخاطبان همه انسانها باشند، مقصود از جانشینی انسانها، جانشینی آنان از انسانهای منقرض شده ای است که پیش از بنی آدم بوده اند. این احتمال نیز گفته شده که منظور جانشینی انسان از خداست.

2 - آمدن هر نسلی به جای نسل پیشین، پرتوی از ربوبیت خدا بر انسانهاست.

و هو رب کل شیء . .. و هو الذی جعلکم خلئف الأرض

7- خلافت صالحان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 55 - 6،20

6 - خداوند ، پیامبران و مؤمنان نیکوکار پیش از اسلام را ، خلیفه و جانشین خود در زمین قرار داده بود .

وعد اللّه الذین ءامنوا. .. کما استخلف الذین من قبلهم

20 - عبادت خدای واحد و دوری از شرک ، دلیل و سبب وعده کردن خداوند به مؤمنان صدراسلام برای اعطای خلافت ، پیروزی و امنیت به آنان

وعد اللّه الذین ءامنوا . .. یعبدوننی لایشرکون بی شیئًا

برداشت فوق مبتنی بر این است که جمله <یعبدوننی. ..> حال برای ضمایر غایب گذشته و یا جمله ای استینافیه بیانیه باشد; که در هر صورت بیانگر علت و دلیل اعطای خلافت پیروزی و امنیت به مؤمنان از سوی خداوند است.

8- خلافت لقمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 12 - 17

17 - < عن إبن عمر قال : سمعت رسول اللّه ( ص ) یقول : حقّاً أقول : لم یکن لقمان نبیّاً و ل-کن کان عبداً کثیر التفکر حسن الیقین أحبّ اللّه فأحبّه و مَنّ علیه بالحکمه . کان نائماً نصف النهار إذ جاءه نداء یا لقمان ! هل لک أن یجعلک اللّه خلیفه فی الأرض تحکم بین الناس بالحقّ فأجاب الصوت إن خیّرنی ربّی قبلت العافیه و لم أقبل البلاء و إن عزم علیّ فسمعاً و طاعه . . . فأعطی الحکمه ;

عبداللّه بن عمر می گوید: از رسول خدا(ص) شنیدم که می گفت: <به حق می گویم: لقمان، پیامبر نبود، لکن بنده ای بود اهل تفکر، دارای حسن یقین. خدا را دوست داشت و خدا نیز او را دوست داشت و با آموختن حکمت، او را مورد انعام خود قرار داد. در نیمه روز ، خوابیده بود که صدایی شنید: ای لقمان! آیا دوست داری که خداوند، تو را خلیفه خود در زمین قرار دهد تا در میان مردم، به حق قضاوت کنی؟ لقمان در جواب آن صدا گفت: اگر پروردگارم، مرا مخیّر کرده من عافیت را انتخاب می کنم و نه گرفتاری را و اگر بر من واجب می کند، پس سرا پا گوش و مطیع ام>... در این جا به او حکمت داده شد>.

ص: 388

9- خلافت مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 55 - 6،20

6 - خداوند ، پیامبران و مؤمنان نیکوکار پیش از اسلام را ، خلیفه و جانشین خود در زمین قرار داده بود .

وعد اللّه الذین ءامنوا. .. کما استخلف الذین من قبلهم

20 - عبادت خدای واحد و دوری از شرک ، دلیل و سبب وعده کردن خداوند به مؤمنان صدراسلام برای اعطای خلافت ، پیروزی و امنیت به آنان

وعد اللّه الذین ءامنوا . .. یعبدوننی لایشرکون بی شیئًا

برداشت فوق مبتنی بر این است که جمله <یعبدوننی. ..> حال برای ضمایر غایب گذشته و یا جمله ای استینافیه بیانیه باشد; که در هر صورت بیانگر علت و دلیل اعطای خلافت پیروزی و امنیت به مؤمنان از سوی خداوند است.

10- زمینه خلافت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 55 - 5

5 - ایمان و انجام اعمال صالح ، موجب شایستگی انسان برای خلافت در زمین و اداره زندگی بشر

وعد اللّه الذین ءامنوا منکم و عملوا الص-لح-ت لیستخلفنّهم فی الأرض

11- فلسفه خلافت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 31 - 2

2 - توان یادگیری حقایق هستی ، حکمت آفرینش انسان و راز لیاقت او برای خلافت در زمین

إنی جاعل فی الأرض خلیفه . .. و علّم ءادم الأسماء کلها

12- فلسفه خلافت مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 55 - 22

22 - عبادت خالصانه خداوند یکتا ، فلسفه و هدف نهایی خلافت ، حاکمیت و استقرار امنیت در زمین برای مؤمنان است .

وعد اللّه الذین ءامنوا . .. لیستخلفنّهم ...و لیبدّلنّهم من بعد خوفهم أمنًا یعبدو

برداشت فوق، مبتنی بر این است که جمله <یعبدوننی> استینافیه بیانیه باشد که همواره برای پاسخ گویی به سؤال مقدر است و

ص: 389

پاسخ گوی این سؤال مقدر باشد که اعطای خلافت و حاکمیت دین و امنیت به مؤمنان به چه هدفی است و فلسفه آن چیست؟ پاسخ آن، عبادت خالصانه و منزه از شرک است.

13- ملائکه و خلافت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 30 - 6،8،15،20

6 - خلافت انسان در زمین دارای نوعی ارتباط با فرشتگان

و إذ قال ربّک للملئکه إنی جاعل فی الأرض خلیفه

از آن جایی که مسأله خلقت و خلافت انسان در زمین با فرشتگان در میان گذاشته شد، معلوم می شود وجود انسان در روی زمین ارتباط تنگاتنگی با فرشتگان دارد.

8 - فرشتگان با پیش بینی فسادگری انسان ، او را شایسته خلافت نمی دیدند .

قالوا أتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء

15 - فرشتگان با توجه به حضورشان در هستی و لیاقتشان برای خلافت ، فلسفه ای برای خلقت و خلافت انسان نمی دیدند .

قالوا أتجعل فیها من یفسد فیها . .. و نحن نسبح بحمدک

جمله حالیه <و نحن نسبح . ..> گویای این مطلب است که: فرشتگان علاوه بر اینکه انسان رابه خاطر فسادگری اش شایسته خلافت نمی دانستند، وجود خویش را برای احراز این مقام لایق دانسته و زمین را از خلافت انسان بی نیاز می شمردند.

20 - نا آگاهی فرشتگان به ارزش های والای انسان ، موجب شد تا فسادگری او برای فرشتگان جلوه گر شود و به خلقت و خلافتش معترض باشند .

أتجعل فیها من یفسد فیها . .. قال إنی أعلم ما لاتعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 32 - 10

10 - اعتراف فرشتگان به عالمانه و حکیمانه بودن آفرینش انسان و انتخاب او برای خلافت

إنّک أنت العلیم الحکیم

از هدفهای فرشتگان در توصیف خداوند به علیم و حکیم بودن - پس از اظهار تشکیک در شایستگی انسان برای خلافت - اعتراف و اقرار به ارزش والای انسان و عالمانه و حکیمانه بودن آفرینش اوست.

14- منشأ خلافت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 26 - 2

2 - مقام خلافت ( تدبیر امور مردم به جای خدا ) ، موهبتی است الهی که باید تنها از سوی خدا به فردی واگذار شود .

ص: 390

إنّا جعلن-ک خلیفه فی الأرض

استناد تعیین خلیفه به خدا، همراه با تأکید (إنّا) گویای برداشت یاد شده است.

15- نعمت خلافت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 74 - 3

3 - صالح ( ع ) از قوم خویش خواست تا نعمت خلافت و سکونت گزیدن در سرزمین حجر را نعمتی از جانب خدا بدانند و آن را همواره به خاطر داشته باشند .

و اذکروا إذ جعلکم خلفاء من بعد عاد و بوأکم فی الأرض

16- وعده خلافت صالحان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 55 - 1،2

1 - خلافت و جانشین خود قرار دادن در زمین ، وعده أکید خداوند به مؤمنان نیکوکار

وعد اللّه الذین ءامنوا منکم و عملوا الص-لح-ت لیستخلفنّهم فی الأرض

<خلافت>، به معنای نیابت از غیر است (مفردات راغب). در این که خلافت و نیابت در آیه شریفه، از طرف چه کسی و یا چه کسانی است، میان مفسران چند نظریه وجود دارد: 1- برخی آن را خلافت و جانشینی از خدا در زمین می دانند. 2- عده ای دیگر آن را نیابت و جانشینی اقوام هلاکت شده و یا شکست خورده می شمرند که با هلاکت و یا شکست آنان مؤمنان نیکوکار جانشین آنها در اداره سرزمین هایشان می شوند. برداشت یاد شده، مبتنی بر نظریه نخست است.

2 - خلافت و سلطه در زمین و اداره آن ، وعده أکید خداوند به مؤمنان دارای عمل صالح

وعد اللّه الذین ءامنوا منکم و عملوا الص-لح-ت لیستخلفنّهم فی الأرض

17- وعده خلافت مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 55 - 1،2

1 - خلافت و جانشین خود قرار دادن در زمین ، وعده أکید خداوند به مؤمنان نیکوکار

وعد اللّه الذین ءامنوا منکم و عملوا الص-لح-ت لیستخلفنّهم فی الأرض

<خلافت>، به معنای نیابت از غیر است (مفردات راغب). در این که خلافت و نیابت در آیه شریفه، از طرف چه کسی و یا چه کسانی است، میان مفسران چند نظریه وجود دارد: 1- برخی آن را خلافت و جانشینی از خدا در زمین می دانند. 2- عده ای دیگر

ص: 391

آن را نیابت و جانشینی اقوام هلاکت شده و یا شکست خورده می شمرند که با هلاکت و یا شکست آنان مؤمنان نیکوکار جانشین آنها در اداره سرزمین هایشان می شوند. برداشت یاد شده، مبتنی بر نظریه نخست است.

2 - خلافت و سلطه در زمین و اداره آن ، وعده أکید خداوند به مؤمنان دارای عمل صالح

وعد اللّه الذین ءامنوا منکم و عملوا الص-لح-ت لیستخلفنّهم فی الأرض

18- خلیفه خدا

{خلیفه خدا}

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 30 - 25،30

25 - انسان ، شایسته دستیابی به مقام خلافت الهی است .

إنی جاعل فی الأرض خلیفه

به قرینه آیات بعد که آدم (ع) - به عنوان نمونه ای از نوع انسان - برتر از فرشتگان و دارنده علم تمامی اسما معرفی شده و حقایقی (غیب آسمانها و زمین) به وی تعلیم داده شده، این نظر تأیید می شود که مراد از خلافت، خلافت الهی است; چرا که او تنها موجودی معرفی شده که مظهر علم الهی است.

30 - امیر المؤمنین ( ع ) فرمود : < . . . قالت الملائکه : سبحانک < أتجعل فی ها من یفسد فی ها و یسفک الدماء و نحن نسبح بحمدک و نقدس لک > . . . فاجعله منّا فانا لانفسد فی الأرض و لانسفک الدماء . قال جلّ جلاله . . . < إنی أعلم ما لاتعلمون > انّی ارید ان اخلق خلقاً بیدی اجعل ذریته انبیاء مرسلین و عباداً صالحین و ائمه مهتدین اجعلهم خلفائی فی ارضی . . . ;

. .. ملائکه گفتند: پروردگارا منزهی تو <آیا قرار می دهی در زمین کسی را که فساد و خونریزی می کند و ما تسبیح و حمد تو را به جا می آوریم و تقدیست می کنیم>. پس خلیفه را از ما قرار بده که ما نه در زمین فساد می کنیم و نه خونریزی می نماییم. خداوند جل جلاله فرمود: من چیزی را می دانم که شما نمی دانید; من اراده نموده ام که با دست خود خلقی را بیافرینم که از نسل او پیامبران مرسل، بندگان صالح و پیشوایان هدایت یافته به وجود آیند که آنان را جانشینان خود بر مخلوقاتم در زمین قرار بدهم>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 33 - 4،14

4 - آدم ( ع ) ، خلیفه خداوند ، واسطه ای برای رسیدن فیض الهی به فرشتگان

یأدم أنبئهم بأسمائهم فلمّا أنبأهم بأسمائهم

14 - از امام صادق ( ع ) روایت شده که : < إن اللّه تبارک و تعالی علّم آدم أسماء حجج اللّه کل ها . . . فقال : . . . < أنبئهم بأسمائهم فلمّا أنبأهم بأسمائهم > وقفوا علی عظیم منزلتهم عنداللّه تعالی فعلموا أنهم أحق بأن یکونوا خلفاء اللّه فی أرضه و حججه علی بریته و قال لهم : < ألم أقل لکم إنی أعلم غیب السماوات و الأرض و أعلم ما تبدون و ما کنتم تکتمون > . . . ;

خداوند تبارک و تعالی اسامی تمام حجتهای خود را به آدم آموخت، پس ]خطاب به آدم[ فرمود: ملائکه را از اسامی آنان آگاه نما و چون آنان را از اسامی آگاه ساخت ملائکه به جایگاه بزرگ آنان در نزد خداوند واقف شدند و دانستند که آنان برای خلافت خدا در زمین و حجت بر مردمان سزاوارترند. و خداوند به ملائکه فرمود: <آیا به شما نگفتم من غیب آسمانها و زمین را می دانم و نیز می

ص: 392

دانم آنچه شما آن را آشکار می کنید و آنچه آن را پنهان می داشتید> ...>.

19- خلیفه خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 55 - 1،2،6،7

1 - خلافت و جانشین خود قرار دادن در زمین ، وعده أکید خداوند به مؤمنان نیکوکار

وعد اللّه الذین ءامنوا منکم و عملوا الص-لح-ت لیستخلفنّهم فی الأرض

<خلافت>، به معنای نیابت از غیر است (مفردات راغب). در این که خلافت و نیابت در آیه شریفه، از طرف چه کسی و یا چه کسانی است، میان مفسران چند نظریه وجود دارد: 1- برخی آن را خلافت و جانشینی از خدا در زمین می دانند. 2- عده ای دیگر آن را نیابت و جانشینی اقوام هلاکت شده و یا شکست خورده می شمرند که با هلاکت و یا شکست آنان مؤمنان نیکوکار جانشین آنها در اداره سرزمین هایشان می شوند. برداشت یاد شده، مبتنی بر نظریه نخست است.

2 - خلافت و سلطه در زمین و اداره آن ، وعده أکید خداوند به مؤمنان دارای عمل صالح

وعد اللّه الذین ءامنوا منکم و عملوا الص-لح-ت لیستخلفنّهم فی الأرض

6 - خداوند ، پیامبران و مؤمنان نیکوکار پیش از اسلام را ، خلیفه و جانشین خود در زمین قرار داده بود .

وعد اللّه الذین ءامنوا. .. کما استخلف الذین من قبلهم

7 - خداوند ، کافران حاکم پیش از اسلام را ، شکست داد و پیامبران و مؤمنان نیکوکار را ، پیروز کرده و جایگزین آنان در سطح زمین قرار داد .

وعد اللّه الذین ءامنوا . .. کما استخلف الذین من قبلهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 39 - 1،7

1 - خداوند ، انسان ها را جانشین خود در زمین برای چگونه زیستن و هرگونه دخل و تصرف و بهره جستن از آن قرار داده است .

هو الذی جعلکم خل-ئف فی الأرض

<خلافت> به معنای نیابت از غیر است (مفردات راغب). در این که مقصود از نیابت چیست، میان مفسران سه دیدگاه وجود دارد: 1- جانشنی انسان ها از خداوند در اداره زندگی خویش; 2- جانشینی انسان ها و ملت ها به جای یکدیگر و به ارث بردن تمامی دارایی ها و تمدن های پیشینیان. 3- جانشنی انسان های حاضر از انسان های پیش از خلقت آدم(ع). برداشت یاد شده مبتنی بر دیدگاه نخست است.

7 - کفر ، ناسازگار با خلافت الهی انسان ها و به دور از شأن آنان

هو الذی جعلکم خل-ئف فی الأرض فمن کفر فعلیه کفره

از این که خداوند در آغاز، مسأله خلافت انسان ها را مطرح ساخته و آن گاه پی آمد کفر را به آنان یادآور شده است، می توان مطلب یاد شده را به دست آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 393

15 - ص - 38 - 26 - 1

1 - خداوند ، داوود ( ع ) را جانشین خود در تدبیر امور مردم قرار داد .

ی-داود إنّا جعلن-ک خلیفه فی الأرض

<خلیفه> به معنای کسی است که از ناحیه دیگری و به جای وی به تدبیر امور می پردازد و وقتی گفته شود: فلانی خلیفه خدا در زمین است; یعنی، خداوند تدبیر امور بندگانش را در زمین به او سپرده است (مجمع البیان، ذیل آیه).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 7 - 9

9 - انسان ، جانشین خداوند در زمین

جعلکم مستخلفین فیه

20- شؤون خلیفه خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 26 - 6

6 - قضاوت و داوری میان مردم ، از شؤون مقام < خلیفه اللهی > است .

إنّا جعلن-ک خلیفه فی الأرض فاحکم بین الناس بالحقّ

مأموریت داوود(ع) به داوری میان مردم، پس از انتصاب ایشان به مقام <خلیفه اللهی>، گویای برداشت یاد شده است.

21- قضاوت خلیفه خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 26 - 6

6 - قضاوت و داوری میان مردم ، از شؤون مقام < خلیفه اللهی > است .

إنّا جعلن-ک خلیفه فی الأرض فاحکم بین الناس بالحقّ

مأموریت داوود(ع) به داوری میان مردم، پس از انتصاب ایشان به مقام <خلیفه اللهی>، گویای برداشت یاد شده است.

ص: 394

25- خلقت

1- آثار تفکر در خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 9 - 12

12- تفکر در چگونگی آفرینش انسان زداینده هرگونه تردید در حاکمیت اراده و قدرت خدا بر اسباب و علل طبیعت

هو علیَّ هیّن و قد خلقتک من قبل و لم تک شیئًا

2- آثار خلقت آسمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بروج - 85 - 2 - 5

5 - قدرت خداوند بر آفرینش آسمان و برج های آن ، نشانه صداقت او در وعده آمدن قیامت است . *

و السماء ذات البروج . و الیوم الموعود

یاد کردن قیامت - پس از ذکر آسمان و برج های آن - ممکن است به این لحاظ باشد که توجّه به آسمان، باور به قیامت را تقویت می کند.

3- آثار خلقت آسمان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 33 - 5

5- عارض نگشتن کم ترین ضعف و خستگی بر خداوند ، در نتیجه آفرینش آسمان ها و زمین

ص: 395

و لم یعی بخلقهنّ

مفاد جمله <لم یعی بخلقهنّ> راه نیافتن تعب و خستگی در ذات حق است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 36 - 2

2 - آفرینش آسمان ها و زمین ، نشانی از آفریدگار شایسته عبادت و اطاعت

أم خلقوا السم-وت و الأرض

خداوند با این پرسش، کافران را به خالقیت خویش توجه داده است; تا از این طریق آنان دست از لجاج بردارند و به اطاعت و عبادت او بگروند.

4- آثار خلقت آفرینش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 38 - 13

13 - انفکاک ناپذیری خلقت جهان از تدبیر و ربوبیت آن

و لئن سألتهم من خلق السم-وت و الأرض لیقولنّ اللّه قل أفرءیتم ما تدعون من دون الل

مقصود از بیان مسأله ناتوانی معبودهای مشرکان، پس از اعتراف گرفتن از آنان به انحصار خالقیت به خداوند، گویای برداشت یاد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 15 - 13

13 - آفرینش انسان و هستی ، روشن ترین نشانه قدرت برتر الهی

أنّ اللّه الذی خلقهم هو أشدّ منهم قوّه

تکیه بر خالقیت خداوند در مقام بیان قدرت برتر او، بیانگر مطلب یاد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تغابن - 64 - 7 - 8

8 - آفریدن جهان و آگاهی از پدیده های آن و اسرار نهفته در دل آدمیان ، نشانه آسان بودن آفرینش مجدد انسان ها از جانب خداوند

خلق السم-وت . .. و اللّه علیم بذات الصدور ... و ربّی لتبعثنّ ... و ذلک علی اللّه

مطلب یاد شده، از ذکر آفرینش جهان به قدرت خداوند و آگاهی همه جانبه او در آغاز و سپس یاد کردن آسانی برپایی قیامت برای او، به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 396

20 - بروج - 85 - 13 - 3

3 - توانمندی خداوند بر ایجاد جهان هستی و اعاده آن ، دلیل قدرت او بر مجازات سخت کافران

إنّه هو یبدیء و یعید

حرف <إنّ> برای تعلیل است و مبنای آیه قبل را بیان می کند.

5- آثار خلقت ابتدایی موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 15 - 4

4- مشاهده خلقت نخستین موجودات و شک در قدرت خداوند برای آفرینش مجدد آنها ، ناسازگار با یکدیگر

أفعیینا بالخلق الأوّل بل هم فی لبس من خلق جدید

از آیه شریفه، استفاده می شود که میان خلقت نخستین موجودات و اعاده آنها از نظر امکان، حکمی یکسان جاری است; اگر اولی ممکن شد دومی نیز ممکن است. حال ممکن شمردن یکی و محال شمردن دیگری، تناقض می باشد.

6- آثار خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 48 - 8

8- آفرینش نخستین انسان ها به دست خداوند ، دلیل قدرت الهی بر آفرینش دوباره آنان پس از مرگ است .

لقد جئتمونا کما خلقن-کم أوّل مرّه

تشبیه حضور آدمیان در قیامت به تولدشان در دنیا، ممکن است در جهت رفع استبعاد معاد و نیز توبیخ مشرکان به جهت انکار معاد باشد; یعنی، آن خلقت نخست، آیا دلیل وافی و کافی برای پذیرش معاد و قدرت خداوند بر محقّق ساختن آن نبود؟

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 67 - 4

4- پدیدارساختن انسان در صحنه هستی و آوردن او از عدم به وجود ، دلیل قدرت خداوند بر احیای مجدد او و معاد

أوَلا یذکر الإنس-ن . .. و لم یک شیئًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 5 - 10

10- آفرینش انسان از عناصر بی جانی چون : خاک ، نطفه ، علقه و مضغه ، جلوه روشنی از توانایی خدا بر احیای مجدد انسان در روز رستاخیز است .

فإنّا خلقن-کم من تراب . .. لنبیّن لکم

ص: 397

<لنبیّن لکم> مفعولٌ له برای <خلقناکم> و به تقدیر <لنبیّن لکم ان اللّه قادر علی أن یحیی الموتی> است; یعنی، ما شما را از خاک و سپس از نطفه و سپس . .. آفریدیم تا روشن سازیم که خدا، بر احیای دوباره شما توانا است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 14 - 4

4 - آفرینش انسان ها و سیر تکوین آنان ، جلوه عظمت ربوبی خداوند است .

ما لکم لاترجون للّه وقارًا . و قد خلقکم أطوارًا

7- آثار خلقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 15 - 13

13 - آفرینش انسان و هستی ، روشن ترین نشانه قدرت برتر الهی

أنّ اللّه الذی خلقهم هو أشدّ منهم قوّه

تکیه بر خالقیت خداوند در مقام بیان قدرت برتر او، بیانگر مطلب یاد شده است.

8- آثار خلقت برجهای آسمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بروج - 85 - 2 - 5

5 - قدرت خداوند بر آفرینش آسمان و برج های آن ، نشانه صداقت او در وعده آمدن قیامت است . *

و السماء ذات البروج . و الیوم الموعود

یاد کردن قیامت - پس از ذکر آسمان و برج های آن - ممکن است به این لحاظ باشد که توجّه به آسمان، باور به قیامت را تقویت می کند.

9- آثار خلقت روز

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 62 - 6

6 - آفرینش شب و روز و پدید آمدن روشنایی و تاریکی برای انسان ، سپاس برانگیز است .

و هو الذی جعل الّیل . .. لمن أراد أن یذّکّر أو أراد شکورًا

<شکور> مصدر و مرادف واژه <شکر> است.

ص: 398

10- آثار خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 33 - 5

5- عارض نگشتن کم ترین ضعف و خستگی بر خداوند ، در نتیجه آفرینش آسمان ها و زمین

و لم یعی بخلقهنّ

مفاد جمله <لم یعی بخلقهنّ> راه نیافتن تعب و خستگی در ذات حق است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 36 - 2

2 - آفرینش آسمان ها و زمین ، نشانی از آفریدگار شایسته عبادت و اطاعت

أم خلقوا السم-وت و الأرض

خداوند با این پرسش، کافران را به خالقیت خویش توجه داده است; تا از این طریق آنان دست از لجاج بردارند و به اطاعت و عبادت او بگروند.

11- آثار خلقت شب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 62 - 6

6 - آفرینش شب و روز و پدید آمدن روشنایی و تاریکی برای انسان ، سپاس برانگیز است .

و هو الذی جعل الّیل . .. لمن أراد أن یذّکّر أو أراد شکورًا

<شکور> مصدر و مرادف واژه <شکر> است.

12- آثار خلقت موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 15 - 2

2- آفرینش هر موجود ، خود گواه قدرت خداوند بر آفرینش مجدد آن ، پس از مرگ و نابودی

أفعیینا بالخلق الأوّل

ص: 399

13- آثار ذکر خلقت آسمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 32 - 3

3- توجه به آفرینش آسمان و نقش آن برای اهل زمین ، راهی برای رسیدن به توحید است .

أنّ السموت والأرض . .. و جعلنا السماء سقفًا محفوظًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 12 - 14

14 - توجه به آفرینش زمین و آسمان و مراحل آن ، عامل پی بردن انسان به قدرت و علم نامحدود خداوند

أئنّکم لتکفرون بالّذی خلق . .. ذلک تقدیر العزیز العلیم

14- آثار ذکر خلقت آسمانها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 99 - 1

1- توجه به خلقت آسمان ها و زمین ، عاملی برای پی بردن به قدرت خداوند در آفرینش دوباره انسانها

أو لم یروا أن الله . .. قادر علی أن یخلق مثلهم

15- آثار ذکر خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 67 - 3

3- توجه انسان به آفرینش و آمدن او از عدم به صحنه وجود ، زمینه استبعاد معاد و انکار آن را از بین می برد .

أوَلا یذکر الإنس-ن أنّا خلقن-ه من قبل و لم یک شیئًا

مقصود از عدم و نیستی، الزاماً عدم مطلق نیست; بلکه می تواند عدم نسبی باشد; یعنی، انسان قبلاً نبوده و الآن وجود دارد، گرچه مواد و عناصر او در قالب موجوداتی دیگر از قبل نیز وجود داشته باشد. این احتمال نیز هست که جمله <لم یک شیئاً> ناظر به دورانی باشد که عناصر انسان، در قالب هیچ موجودی آفریده نشده بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 5 - 4

4- توجه به پیدایش انسان و آفریده شدن وی از عناصری بی جان ( خاک ، نطفه ، علقه و مضغه ) ، زداینده هر گونه تردید در امکان برپایی رستاخیز و قدرت خدا بر بخشیدن حیات دو باره به مردگان

ی-أیّها الناس إن کنتم فی ریب من البعث فإنّا خلقن-کم . ..ثمّ من مضغه

ص: 400

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 16 - 4،5

4 - توّجه انسان به چگونگی خلقت خویش و مرگ و رستاخیز ، زمینه ساز گرایش وی به ایمان و رو کردن به ارزش های دینی و الهی

ثمّ إنّکم یوم القی-مه تبعثون

در آیات نخستین این سوره، سخن از مؤمنان راستین و صفات ارزشی آنان بود. اکنون دراین آیات - که سخن از خلقت شگفت انسان و مرگ و رستاخیز او است - می تواند رهنمودی باشد به انسان ها برای گرویدن به راه مؤمنان راستین.

5 - توجه به چگونگی خلقت نخستین انسان ، زداینده هر گونه تردید در امکان معاد و توانایی خدا بر احیای مجدد مردگان

و لقد خلقنا الإنس-ن . .. ثمّ إنّکم یوم القی-مه تبعثون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 82 - 5

5 - توجه به آفرینش انسان و استمرار مرگ و حیات در زمین ، زداینده هر گونه تردید و دو دلی نسبت به معاد و حیات مجدد انسان

و هو الذی أنشأ لکم السمع . .. و هو الذی یحی و یمیت ... أفلاتعقلون ... قالوا أءذا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 77 - 9

9 - توجه انسان به مبدأ پیدایش خود ، زمینه ساز ممکن دانستن معاد و تصدیق به آن

أوَلم یر الإنس-ن أنّا خلقن-ه من نطفه فإذا هو خصیم مبین

یادآوری مبدأ پیدایش انسان در شرایطی که آیه شریفه و آیات بعد، درصدد اثبات معاد و رد شبهه منکران قیامت است، گویای برداشت یاد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 58 - 2

2 - توجه به کیفیت پیدایش انسان از منی در رحم ، آسان کننده مسأله پذیرش معاد و توانایی خداوند بر احیای مجدد مردگان

أفرءیتم ما تمنون

روی سخن در آیه شریفه با منکران معاد است و مفاد آن چنین می باشد: اگر شما به کیفیت پیدایش انسان از نطفه - که در رحم می ریزید - توجه می کردید، در قدرت و توانایی خداوند بر آفرینش مجدد انسان تردید نمی کردید و به انکار معاد نمی پرداختید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 8 - 4

4 - توجه به آفرینش انسان و تداوم نسل او در زمین ، زمینه ساز پذیرش معاد است .

عمّ یتساءلون . .. و خلقن-کم أزوجًا

ص: 401

در آیه دو چیز به عنوان دلیل بر معاد ذکر شده است; خلقت انسان ها و زوجیت آنان; یعنی، چنین آفریده ای نمی تواند معاد نداشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 18 - 2

2 - توجّه به ماده اولیه خلقت انسان و سیر پیدایش وی ، مانع کفر به خداوند و قدرت او و زمینه ساز باور به معاد

قتل الإنس-ن ماأکفره . من أیّ شیء خلقه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 19 - 4،5

4 - توجّه انسان به پیدایش او از نطفه ای ناچیز ، بازدارنده وی از کفرورزی به خداوند و قدرت او و مایه باور به معاد است .

ما أکفره . .. من نطفه خلقه

5 - توجّه انسان به دوران نطفه بودن و ناتوانی های خویش در آغاز پیدایش ، از میان برنده احساس بی نیازی از رهنمود های خداوند است .

أمّا من استغنی . .. من أیّ شیء خلقه . من نطفه خلقه

16- آثار ذکر خلقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - علق - 96 - 6 - 6

6 - توجه به آفرینش انسان از خون لخته و وابستگی تمام دانش های او به خداوند ، مایه ترک طغیان است .

خلق الإنس-ن من علق . .. علّم الإنس-ن ما لم یعلم . کلاّ إنّ الإنس-ن لیطغی

17- آثار ذکر خلقت دره ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 31 - 5

5- توجه به آفرینش کوه ها ، راه ها و دره ها ، راهی برای رسیدن به توحید است .

و جعلنا فی الأرض روسی . .. لعلّهم یهتدون

متعلق <یهتدون> در آیه ذکر نشده است; ولی به قرینه این که مخاطبان آیات شریفه مشرکان اند و این آیات در صدد اثبات توحید است، برداشت یاد شده قابل استفاده است.

ص: 402

18- آثار ذکر خلقت راهها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 31 - 5

5- توجه به آفرینش کوه ها ، راه ها و دره ها ، راهی برای رسیدن به توحید است .

و جعلنا فی الأرض روسی . .. لعلّهم یهتدون

متعلق <یهتدون> در آیه ذکر نشده است; ولی به قرینه این که مخاطبان آیات شریفه مشرکان اند و این آیات در صدد اثبات توحید است، برداشت یاد شده قابل استفاده است.

19- آثار ذکر خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 99 - 1

1- توجه به خلقت آسمان ها و زمین ، عاملی برای پی بردن به قدرت خداوند در آفرینش دوباره انسانها

أو لم یروا أن الله . .. قادر علی أن یخلق مثلهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 12 - 14

14 - توجه به آفرینش زمین و آسمان و مراحل آن ، عامل پی بردن انسان به قدرت و علم نامحدود خداوند

أئنّکم لتکفرون بالّذی خلق . .. ذلک تقدیر العزیز العلیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 6 - 4

4 - توجّه به آفرینش زمین و ویژگی های آن ، مایه پی بردن به قدرت خداوند و زمینه ساز پذیرش معاد است .

عن النبأ العظیم . .. ألم نجعل الأرض مه-دًا

20- آثار ذکر خلقت کوهها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 31 - 5

5- توجه به آفرینش کوه ها ، راه ها و دره ها ، راهی برای رسیدن به توحید است .

و جعلنا فی الأرض روسی . .. لعلّهم یهتدون

متعلق <یهتدون> در آیه ذکر نشده است; ولی به قرینه این که مخاطبان آیات شریفه مشرکان اند و این آیات در صدد اثبات توحید است، برداشت یاد شده قابل استفاده است.

ص: 403

21- آثار ذکر مراحل خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 18 - 5

5 - توجّه انسان به مراحل آفرینش خویش به دست خداوند ، بازدارنده او از کفران نعمت های الهی

ما أکفره . من أیّ شیء خلقه

در برداشت یاد شده، مراد از کفر - در آیه قبل - کفران نعمت دانسته شده است.

22- آثار ذکر مراحل خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 30 - 3

3 - توجّه به مراحل پیدایش زمین و تحوّل آن به جایگاهی قابل استفاده جانداران ، مایه پی بردن انسان به قدرت خداوند و زمینه باور داشتن معاد

ءأنتم أشدّ . .. و الأرض بعد ذلک دحیها

23- آثار غفلت از خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 78 - 1

1 - فراموشی و بی توجهی به مبدأ پیدایش انسان ، عامل دور شمردن برپایی قیامت و حیات مجدد انسان ها

و ضرب لنا مثلاً و نسی خلقه

برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که عبارت <و نسی خلقه> حال برای فاعلِ <ضرب> است; یعنی، در حالی که آفرینش خود را فراموش کرد، مَثَلی در رد عقیده به قیامت برای ما آورد.

24- آثار مطالعه خلقت آسمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 6 - 2

2- تأمل و اندیشه در کیفیت آفرینش ، زیبایی و اتقان بنای آسمان ، زمینه ره جویی به حق

بل کذّبوا بالحقّ . .. أفلم ینظروا إلی السماء ... و ما لها من فروج

ص: 404

واژه <ینظر>، به معنای تأمل و نگاه از روی دقت و تحقیق است.

25- آثار مطالعه مراحل خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 9 - 6

6 - مطالعه در مراحل آفرینش زمین ، زمینه ساز توجه انسان به یگانگی آفریدگار آن

قل أئنّکم لتکفرون بالذی خلق الأرض فی یومین و تجعلون له أندادًا

26- آسانی خلقت موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 19 - 10

10 - ایجاد مستمر موجودات و برگرداندن آنها به حالت نخست ، برای خداوند ، آسان است .

یبدئ اللّه الخلق ثمّ یعیده إنّ ذلک علی اللّه یسیر

27- آغاز خلقت آسمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 30 - 4

4 - فراهم شدن شرایط زندگانی در زمین ، با آغاز آفرینش آن و پیدایش آسمان و شب و روز هم زمان نبوده است .

و الأرض بعد ذلک دحیها

فعل <دحاها> دلالت بر وجود زمین قبل از بسط آن دارد و قید <بعد ذلک>، نشانگر آن است که گسترش زمین و آمادگی آن برای زندگانی انسان، از دوران ایجاد آسمان و شب و روز مؤخر بوده است.

28- آغاز خلقت آسمان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 117 - 3

3 - آسمان ها و زمین ( جهان هستی ) را آغازی بوده است .

بدیع السموت و الأرض

ص: 405

29- آغاز خلقت آفرینش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 30 - 1

1- جهان طبیعت ( آسمان و زمین ) در ابتدای خلقت ، متراکم و به هم پیوسته بوده است .

أنّ السموت والأرض کانتا رتقًا

<رتق> به معنای ضمّ و پیوستن است و <فتق> به معنای فصل و جدا شدن است. مقصود از رتق پیوستگی و با هم بودن آسمان و زمین در آغاز خلقت و مراد از <فتق> جدا شدن و دورگشتن آن دو از هم در دوره بعد است. گفتنی است که مقصود از رؤیت در <أوَلم یر> رؤیت قلبی و علمی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 117 - 3

3 - آسمان ها و زمین ( جهان هستی ) را آغازی بوده است .

بدیع السموت و الأرض

30- آغاز خلقت روز

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 30 - 4

4 - فراهم شدن شرایط زندگانی در زمین ، با آغاز آفرینش آن و پیدایش آسمان و شب و روز هم زمان نبوده است .

و الأرض بعد ذلک دحیها

فعل <دحاها> دلالت بر وجود زمین قبل از بسط آن دارد و قید <بعد ذلک>، نشانگر آن است که گسترش زمین و آمادگی آن برای زندگانی انسان، از دوران ایجاد آسمان و شب و روز مؤخر بوده است.

31- آغاز خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 64 - 3

3 - زمین ، در آغاز پیدایشش قابل سکونت و زندگی انسان نبوده است .

اللّه الذی جعل لکم الأرض قرارًا

<جعل> در دو معنا استعمال شده است: خَلَقَ (آفرید) و صیََّرَ (تبدیل کرد و به گونه ای دیگر در آورد). برداشت یاد شده مبتنی بر معنای دوم است.

ص: 406

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 30 - 4

4 - فراهم شدن شرایط زندگانی در زمین ، با آغاز آفرینش آن و پیدایش آسمان و شب و روز هم زمان نبوده است .

و الأرض بعد ذلک دحیها

فعل <دحاها> دلالت بر وجود زمین قبل از بسط آن دارد و قید <بعد ذلک>، نشانگر آن است که گسترش زمین و آمادگی آن برای زندگانی انسان، از دوران ایجاد آسمان و شب و روز مؤخر بوده است.

32- آغاز خلقت شب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 30 - 4

4 - فراهم شدن شرایط زندگانی در زمین ، با آغاز آفرینش آن و پیدایش آسمان و شب و روز هم زمان نبوده است .

و الأرض بعد ذلک دحیها

فعل <دحاها> دلالت بر وجود زمین قبل از بسط آن دارد و قید <بعد ذلک>، نشانگر آن است که گسترش زمین و آمادگی آن برای زندگانی انسان، از دوران ایجاد آسمان و شب و روز مؤخر بوده است.

33- ابلیس هنگام خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 31 - 2

2- ابلیس ، به هنگام خلقت انسان ، در میان فرشتگان بود و از زمره آنان به حساب می آمد .

و إذ قال ربّک للمل-ئکه إنی خ-لق بشرًا من . .. فإذا سوّیته ... فقعوا له س-جدین .

برداشت فوق، مبتنی بر این احتمال است که استثنا متصل باشد و استثنا شدن ابلیس از فرشتگان، نه به خاطر این است که وی فرشته بود; بلکه از بابِ تغلیب، جزئی از آنها به شمار می آمد.

34- اتقان خلقت آسمان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 73 - 2

2 - آفرینش آسمانها و زمین، هدفدار و در نهایت استواری است.

و هو الذی خلق السموت و الأرض

ص: 407

<حق> کاربرد معنایی بسیاری دارد، از آن جمله که قرینه ترکیب با جمله <خلق السماوات>، به معنای هدفداری و حکیمانه بودن آفرینش است، راغب نیز در مفردات به کاربرد این معنی برای <حق> تصریح کرده است.

35- اتقان خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 73 - 2

2 - آفرینش آسمانها و زمین، هدفدار و در نهایت استواری است.

و هو الذی خلق السموت و الأرض

<حق> کاربرد معنایی بسیاری دارد، از آن جمله که قرینه ترکیب با جمله <خلق السماوات>، به معنای هدفداری و حکیمانه بودن آفرینش است، راغب نیز در مفردات به کاربرد این معنی برای <حق> تصریح کرده است.

36- ارزش خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 2 - 3

3 - تعلیم قرآن ، نعمت و ارزشی فراتر از اصل خلقت انسان و نعمت های دیگر

علّم القرءان . خلق الإنس-ن

سوره <الرحمان>، حاوی بیان انواع نعمت هایی است که خداوند به انسان عطا کرده است. از این که مسأله تعلیم قرآن، سرآغاز همه نعمت ها و حتی آفرینش انسان قرار گرفته، مطلب بالا استفاده می شود.

37- ارزش عنصر خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 14 - 2

2 - ماده ای کم ارزش ، مبدأ آفرینش موجودی ارزشمند چون انسان

خلق الإنس-ن من صلص-ل کالفخّار

نکره آمدن <صلصال> می تواند برای بیان کم ارزشی ماده ای باشد که خداوند از آن، موجودی والا و ارجمند به نام انسان را آفریده است.

ص: 408

38- ارزشمندی خلقت آسمان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 39 - 1

1- آفرینش آسمان ها و زمین ، آفرینشی بحق ، بایسته ، ارزشمند و هدفدار

و ما خلقنا السم-وت و الأرض و ما بینهما ل-عبین . ما خلقن-هما إلاّ بالحقّ

39- ارزشمندی خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 39 - 1

1- آفرینش آسمان ها و زمین ، آفرینشی بحق ، بایسته ، ارزشمند و هدفدار

و ما خلقنا السم-وت و الأرض و ما بینهما ل-عبین . ما خلقن-هما إلاّ بالحقّ

40- استمرار خلقت موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 19 - 7

7 - خلق و مرگ پدیده ها ، امری مدام و مستمر است .

کیف یبدئ اللّه الخلق ثمّ یعیده

41- اعجاز خلقت شتر صالح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شمس - 91 - 13 - 4

4 - آفرینش ناقه صالح ، به طور غیرعادی و خارج از اسباب و علل طبیعی بود .

ناقه اللّه

از آن جا که همه موجودات، مملوک خدایند، اضافه <ناقه> به نام جلاله <اللّه>، بیانگر ویژگی آن است و از دخالت مستقیم خداوند، در پیدایش آن حکایت دارد.

ص: 409

42- انسان در بدو خلقت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 94 - 1

1 - انسان در پی مرگ، مانند آفرینش نخستین خویش، تنها نزد خداوند حضور می یابد.

و لقد جئتمونا فردی کما خلقنکم أول مره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 30 - 4

4 - انسانها در آغاز خلقتشان نه گرفتار گمراهیند و نه هدایتیابی آنان محقق است.

کما بدأکم تعودون. فریقا هدی و فریقا حق علیهم الضلله

قرآن ریشه گرایش به گمراهی و توفیق هدایتیابی انسانها را با جمله <انهم اتخذوا الشیاطین اولیاء من دون الله> به خود آنان نسبت داده و بدیهی است که آدمی در آغاز پیدایشش نه قدرت انتخاب دارد و نه می توان فعلی را - که بر آن مؤاخذه صحیح باشد - به وی نسبت داد. بنابراین تحقق هدایت یافتن و یا گمراه گشتن پس از این مرحله، یعنی مرحله قدرت انتخاب، تحقق می یابد.

43- انسان قبل از خلقت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 28 - 5

5 - آدمی پیش از زندگی دنیوی خویش ، موجودی مرده و فاقد حیات بود .

کنتم أموتاً فأحیکم

44- انسان ها در بدو خلقت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 48 - 7

7- انسان ها ، مانند زمان تولد ، فاقد هرگونه مال و فرزند و عنوان و اعتبار ، در صحنه قیامت حضور خواهند یافت .

لقد جئتمونا کما خلقن-کم أوّل مرّه

تشبیه حضور انسان ها در قیامت به زمان تولد آنان، ممکن است از جهت همراه نداشتن امکانات مادّی و خالی بودن از هرگونه عنوان و اعتبار باشد.

ص: 410

45- اهداف خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 8 - 6

6 - رسیدن انسان به هدف آفرینشِ خود ، در گرو معاد او است .

عن النبأ العظیم . .. و خلقن-کم

46- اهمیت خلقت آسمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 64 - 21

21 - تمجید و تحسین خداوند از خویش به خاطر آفریدن آسمان ، زمین و انسان

اللّه الذی جعل لکم الأرض . .. و صوّرکم ... فتبارک اللّه ربّ الع-لمین

جمله <فتبارک اللّه ربّ العالمین> دارای آهنگ تمجید و تحسین است.

47- اهمیت خلقت آسمان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 99 - 3

3- خلقت آسمان ها و زمین ، به مراتب مهمتر از حیات دوباره انسان پس از مرگ است .

أو لم یروا أن الله الذی خلق السموت و الأرض قادر علی أن یخلق مثلهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 81 - 6

6 - آفرینش آسمان ها و زمین ، بسی مهم تر و با عظمت تر از آفرینش مجدد انسان ها است .

أوَلیس الذی خلق السم-وت و الأرض بق-در علی أن یخلق مثلهم

شگفت آور بودن انکار معاد از سوی کافران - علی رغم مشاهده قدرت خدا بر خلق جهان طبیعت - می تواند ناشی از این حقیقت باشد که آفرینش جهان طبیعت، بسی مهم تر و با عظمت تر از خلق مجدد یکی از پدیده های طبیعت (یعنی انسان) است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 57 - 3

3 - آفرینش جهان پهناور ( آسمان ها و زمین ) ، دلیل توانایی خداوند بر آفرینش مجدد و رستاخیز انسان ها و جهان است .

لخلق السم-وت و الأرض أکبر من خلق الناس

برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که آیه شریفه در سلسله آیاتی قرار دارد که درباره اثبات معاد و رد دیدگاه مشرکان

ص: 411

است; چنان که در دو آیه بعد از آن بحث به میان آمده است.

48- اهمیت خلقت آفرینش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 34 - 4

4 - دو چیز ، معیار استحقاق معبودیت و سزاوار پرستش بودن است : < توانایی بر پدید آوردن جهان > و < قدرت بر برپا کردن دوباره آن > .

قل هل من شرکائکم من یبدؤا الخلق ثم یعیده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 57 - 3،4

3 - آفرینش جهان پهناور ( آسمان ها و زمین ) ، دلیل توانایی خداوند بر آفرینش مجدد و رستاخیز انسان ها و جهان است .

لخلق السم-وت و الأرض أکبر من خلق الناس

برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که آیه شریفه در سلسله آیاتی قرار دارد که درباره اثبات معاد و رد دیدگاه مشرکان است; چنان که در دو آیه بعد از آن بحث به میان آمده است.

4 - آفرینش مجدد انسان ها در قیامت ، برای خداوند آسان تر از آفرینش آغازین جهان و انسان است .

لخلق السم-وت و الأرض أکبر من خلق الناس

49- اهمیت خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 14 - 8،9

8 - تمجید و ستایش خداوند از خویش ، به خاطر آفرینش انسان

ثمّ أنشأن-ه خلقًا ءاخر فتبارک اللّه أحسن الخ-لقین

9 - آفرینش انسان ، آفرینشی بس مهم و ستایش برانگیز

ثمّ أنشأن-ه خلقًا ءاخر فتبارک اللّه أحسن الخ-لقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 71 - 6

6 - اهمیت آفرینش انسان در مجموعه نظام هستی

بالملأ الأعلی إذ یختصمون . .. إذ قال ربّک للمل-ئکه إنّی خ-لق بشرًا من طین

از مجموع آیات مربوط به آفرینش انسان و جهان به دست می آید که خداوند، تنها آفرینش انسان را با فرشتگان در میان گذاشت و

ص: 412

نه موجودات دیگر را. بنابراین از این نکته، می توان برداشت یاد شده را به دست آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 72 - 14

14 - اهمیت آفرینش انسان در مجموعه نظام هستی

إذ قال ربّک للمل-ئکه إنّی خ-لق بشرًا من طین . .. فقعوا له س-جدین

در میان گذاشتن و به اطلاع رساندن آفرینش انسان به ملائکه - پیش از آفرینش آدم(ع) - می تواند گویای برداشت یاد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 75 - 5

5 - آفرینش انسان ، آفرینشی بس مهم و با عظمت و مورد توجه ویژه خداوند

ما منعک أن تسجد لما خلقت بیدیّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 64 - 21

21 - تمجید و تحسین خداوند از خویش به خاطر آفریدن آسمان ، زمین و انسان

اللّه الذی جعل لکم الأرض . .. و صوّرکم ... فتبارک اللّه ربّ الع-لمین

جمله <فتبارک اللّه ربّ العالمین> دارای آهنگ تمجید و تحسین است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 4 - 2

2 - آفرینش انسان در مقایسه با سایر جانداران زمین ، دارای ویژگی ، امتیاز و اهمیت

و فی خلقکم و ما یبثّ من دابّه

از این که انسان به صورت مستقل و مقدم بر سایر جانداران یاد شده است، مطلب بالا استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 23 - 7

7 - آفرینش انسان ، از مایعی ناچیز و سیر متوازن و تکاملی وی در رحم ، نشانه توانایی خداوند بر برپایی قیامت و احیای مردگان

ألم نخلقکم من ماء . .. فقدرنا فنعم الق-درون

برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که این آیات تا آخر سوره، درصدد اثبات برپایی قیامت باشد.

50- اهمیت خلقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 413

16 - غافر - 40 - 57 - 1

1 - آفرینش مجموعه عالم ( آسمان ها و زمین ) ، در مقایسه با آفرینش انسان ها بزرگ تر و آفریدن آن سخت تر و مهم تر است .

لخلق السم-وت و الأرض أکبر من خلق الناس

مقصود از <أکبر>، با عظمت تر، سخت تر و مهم تر بودن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 20 - 6

6 - انسان و آفرینش او ، مورد توجه و عنایت ویژه خداوند

و اللّه جعل لکم الأرض بساطًا . لتسلکوا منها سبلاً فجاجًا

خداوند، کره زمین را به گونه ای آفریده که برای بشر قابل بهرهوری باشد و نیز آن را در جهت مصالح و منافع او آفریده است. از این نکته می توان به برداشت یاد شده دست یافت.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 20 - 3

3 - هدایت انسان به راه راست و آسان ساختن سلوک آن ، مهم تر از آفرینش اندام او است .

ثمّ السبیل

حرف <ثمّ> برای تراخی است و چنانچه جمله <ثمّ السبیل یسّره>، تفسیر جمله <قدّره> و بیان گوشه ای از تقدیرات الهی درباره انسان باشد; مراد تراخی رتبی خواهد بود; یعنی، آنچه بعد از ثمّ ذکر شده است، والاتر و ارجمندتر است.

51- اهمیت خلقت حیوانات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 4 - 2

2 - آفرینش انسان در مقایسه با سایر جانداران زمین ، دارای ویژگی ، امتیاز و اهمیت

و فی خلقکم و ما یبثّ من دابّه

از این که انسان به صورت مستقل و مقدم بر سایر جانداران یاد شده است، مطلب بالا استفاده می شود.

52- اهمیت خلقت خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 37 - 4

4 - خلقت خورشید شگرف تر و شایان توجه تر از آفرینش ماه *

و من ءای-ته . .. الشمس و القمر

ص: 414

برداشت یاد شده بدان احتمال است که تقدم نام خورشید بر قمر، اشاره به اهمیت بیشتر آن در منظومه شمسی و شناخت اجرام آسمانی باشد.

53- اهمیت خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 99 - 3

3- خلقت آسمان ها و زمین ، به مراتب مهمتر از حیات دوباره انسان پس از مرگ است .

أو لم یروا أن الله الذی خلق السموت و الأرض قادر علی أن یخلق مثلهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 81 - 6

6 - آفرینش آسمان ها و زمین ، بسی مهم تر و با عظمت تر از آفرینش مجدد انسان ها است .

أوَلیس الذی خلق السم-وت و الأرض بق-در علی أن یخلق مثلهم

شگفت آور بودن انکار معاد از سوی کافران - علی رغم مشاهده قدرت خدا بر خلق جهان طبیعت - می تواند ناشی از این حقیقت باشد که آفرینش جهان طبیعت، بسی مهم تر و با عظمت تر از خلق مجدد یکی از پدیده های طبیعت (یعنی انسان) است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 57 - 3

3 - آفرینش جهان پهناور ( آسمان ها و زمین ) ، دلیل توانایی خداوند بر آفرینش مجدد و رستاخیز انسان ها و جهان است .

لخلق السم-وت و الأرض أکبر من خلق الناس

برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که آیه شریفه در سلسله آیاتی قرار دارد که درباره اثبات معاد و رد دیدگاه مشرکان است; چنان که در دو آیه بعد از آن بحث به میان آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 64 - 21

21 - تمجید و تحسین خداوند از خویش به خاطر آفریدن آسمان ، زمین و انسان

اللّه الذی جعل لکم الأرض . .. و صوّرکم ... فتبارک اللّه ربّ الع-لمین

جمله <فتبارک اللّه ربّ العالمین> دارای آهنگ تمجید و تحسین است.

54- اهمیت خلقت ماه (گردون)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 415

16 - فصلت - 41 - 37 - 4

4 - خلقت خورشید شگرف تر و شایان توجه تر از آفرینش ماه *

و من ءای-ته . .. الشمس و القمر

برداشت یاد شده بدان احتمال است که تقدم نام خورشید بر قمر، اشاره به اهمیت بیشتر آن در منظومه شمسی و شناخت اجرام آسمانی باشد.

55- برتری خلقت آفرینش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 11 - 7

7 - آفرینش انسان از گِل چسبنده ، گواه برتری آفرینش جهان طبیعت بر آفرینش انسان و شاهد توانایی خدا بر احیای مجدد انسان ها از خاک است .

إنّا خلقن-هم من طین لازب

برداشت فوق از آن جا است که جمله <إنّا خلقناهم من طین لازب> تعلیل است برای آنچه مورد استفتا و استفهام در جملات قبل بود.

56- بهترین خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 14 - 10

10 - نوع خلقت انسان ، برترین و بهترین شکل آفرینش برای او

ثمّ أنشأن-ه خلقًا ءاخر فتبارک اللّه أحسن الخ-لقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 64 - 6

6 - انسان ، برخوردار از بهترین شکل و شمایل و اندامی موزون

و صوّرکم فأحسن صورکم

57- بی ارزشی عنصر خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 18 - 3

ص: 416

3 - ماده اصلی در آفرینش انسان ، ماده ای پست و ناچیز بوده است .

من أیّ شیء خلقه

استفهام در این آیه، برای تحقیر است. نکره بودن کلمه <شیء> نیز به قرینه سیاق آیات - که مراحل تکامل انسان از مرحله نطفه تا مرحله حشر را بر می شمرد - مفید تحقیر است.

58- بینش پوچی خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 115 - 2

2 - گزاف و بی هدف شمردن آفرینش انسان ، پنداری غلط و ناروا

أفحسبتم أنّما خلقن-کم عبثًا

59- پرسش از خلقت آسمان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 59 - 10،12

10 - انسان ها ، وظیفه دار سؤال کردن از افراد خبیر و آگاه در باره مبدأ و چگونگی آفرینش جهان هستی ( آسمان ها ، زمین و . . . )

الذی خلق السم-وت . .. فسئل به خبیرًا

برداشت یاد شده، مبتنی بر این مطلب است که <فا> در <فسئل به خبیراً> جواب برای شرط مقدر و تقدیر آن چنین باشد: <إن شئت تحقیق ما ذکر فسئل به خبیراً>. گفتنی است در برداشت فوق، مرجع ضمیر <به> خلق و استوا و <خبیراً> مفعول برای <فسئل> دانسته شد.

12 - لزوم رجوع به افراد خبیر و آگاه در مسائل مربوط به معارف الهی ، همچون مبدأ و چگونگی آفرینش آسمان ها و زمین

الحیّ الذی لایموت . .. الذی خلق السم-وت ... الرحم-ن فسئل به خبیرًا

60- پرسش از خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 59 - 10،12

10 - انسان ها ، وظیفه دار سؤال کردن از افراد خبیر و آگاه در باره مبدأ و چگونگی آفرینش جهان هستی ( آسمان ها ، زمین و . . . )

الذی خلق السم-وت . .. فسئل به خبیرًا

ص: 417

برداشت یاد شده، مبتنی بر این مطلب است که <فا> در <فسئل به خبیراً> جواب برای شرط مقدر و تقدیر آن چنین باشد: <إن شئت تحقیق ما ذکر فسئل به خبیراً>. گفتنی است در برداشت فوق، مرجع ضمیر <به> خلق و استوا و <خبیراً> مفعول برای <فسئل> دانسته شد.

12 - لزوم رجوع به افراد خبیر و آگاه در مسائل مربوط به معارف الهی ، همچون مبدأ و چگونگی آفرینش آسمان ها و زمین

الحیّ الذی لایموت . .. الذی خلق السم-وت ... الرحم-ن فسئل به خبیرًا

61- پوچ انگاری خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 116 - 1

1 - انکار معاد و بیهوده شمردن آفرینش انسان ، اهانت به ساحت آفریننده جهان ( خدا ) است .

أفحسبتم أنّما خلقن-کم عبثًا . .. لاترجعون . فتع-لی اللّه

<تعالی> (مصدر <تعالی>) به معنای والایی و بلندمرتبگی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 36 - 6

6 - پوچ انگاری خلقت انسان و بی هدف دانستن زندگی او ، تأثیرگذار در انکار کردن معاد و ایمان نیاوردن به روز قیامت

أیحسب الإنس-ن أن یترک سدًی

آیه شریفه در سلسله آیات مربوط به تکذیب معاد از سوی کافران قرار دارد. از این رو می تواند درصدد بیان علل تکذیب روز قیامت باشد; هم چنان که می تواند بیانگر نشانه های تحقّق چنین روزی باشد.

62- تاریخ خلقت آدم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 30 - 3

3 - فرشتگان پیش از خلقت و خلافت آدم ( ع ) ، آفریده شده بودند .

و إذ قال ربّک للملئکه إنی جاعل فی الأرض خلیفه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 6 - 5

5 - آفرینش حوا ، پس از آدم بود .

خلقکم من نفس وحده ثمّ جعل منها زوجها

برداشت بالا بر اساس این دیدگاه است که <ثمّ> بر تراخی زمانی، دلالت کند.

ص: 418

63- تاریخ خلقت آسمان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 29 - 2

2 - آفرینش آسمان ها مقدم بر آفرینش زمین *

و من ءای-ته خلق السم-وت و الأرض

64- تاریخ خلقت ابلیس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 116 - 10

10 - سجده در برابر موجودی دیگر ، به فرمان خداوند و در جهت اطاعت او ، مجاز است و نشانه پرستش مسجود نیست .

و إذ قلنا للمل-ئکه اسجدوا لأدم

65- تاریخ خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 27 - 3

3- جن قبل از خلقت انسان ، آفریده شده است .

و الجانّ خلقن-ه من قبل من نار السموم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 28 - 5

5- فرشتگان ، قبل از آفرینش انسان ، موجود بودند .

و إذ قال ربّک للمل-ئکه إنی خلق بشرًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 116 - 10

10 - سجده در برابر موجودی دیگر ، به فرمان خداوند و در جهت اطاعت او ، مجاز است و نشانه پرستش مسجود نیست .

و إذ قلنا للمل-ئکه اسجدوا لأدم

ص: 419

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 56 - 6

6 - آفرینش جن ، قبل از آفرینش انسان ها *

و ما خلقت الجنّ و الإنس

برداشت یاد شده بدان احتمال است که تقدم لفظی جن بر انس، دال بر تقدم خارجی باشد.

66- تاریخ خلقت جن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 27 - 3

3- جن قبل از خلقت انسان ، آفریده شده است .

و الجانّ خلقن-ه من قبل من نار السموم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 50 - 15

15- جن ، دارای پیشینه ای قدیم تر از آفرینش آدمیان است .

اسجدوا لأدم . .. إلاّ إبلیس کان من الجنّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 56 - 6

6 - آفرینش جن ، قبل از آفرینش انسان ها *

و ما خلقت الجنّ و الإنس

برداشت یاد شده بدان احتمال است که تقدم لفظی جن بر انس، دال بر تقدم خارجی باشد.

67- تاریخ خلقت حوا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 6 - 5

5 - آفرینش حوا ، پس از آدم بود .

خلقکم من نفس وحده ثمّ جعل منها زوجها

برداشت بالا بر اساس این دیدگاه است که <ثمّ> بر تراخی زمانی، دلالت کند.

ص: 420

68- تاریخ خلقت خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 37 - 3

3 - تقدم خلقت خورشید برماه *

و من ءای-ته . .. الشمس و القمر

برداشت یاد شده بدان احتمال است که تقدم ذکر <شمس> بر <قمر> ناظر به مطلب بالا باشد.

69- تاریخ خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 3 - 24

24 - از امام باقر ( ع ) روایت شده که امیرالمؤمنین ( ع ) فرمود : < ان اللّه جلّ ذکره و تقدست اسمائه خلق الأرض قبل السماء . . . ;

خدای جل ذکره . .. زمین را قبل از آسمانها آفرید ... >.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 29 - 2

2 - آفرینش آسمان ها مقدم بر آفرینش زمین *

و من ءای-ته خلق السم-وت و الأرض

70- تاریخ خلقت کلاغ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 31 - 18

18 - وجود کلاغ در زمان حضرت آدم ( ع )

فبعث اللّه غراباً

71- تاریخ خلقت کوه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 31 - 2

2- پیدایش کوه ها ، پس از آفرینش زمین بوده است . *

ص: 421

و جعلنا فی الأرض روسی أن تمید بهم

ظاهر آن است که قرار دادن شیء در ظرفی فرع وجود ظرف است; بنابراین قرار دادن کوه ها در زمین بیانگر تأخر پیدایش کوه ها از پیدایش خود زمین است.

72- تاریخ خلقت ماه (گردون)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 37 - 3

3 - تقدم خلقت خورشید برماه *

و من ءای-ته . .. الشمس و القمر

برداشت یاد شده بدان احتمال است که تقدم ذکر <شمس> بر <قمر> ناظر به مطلب بالا باشد.

73- تاریخ خلقت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 30 - 3

3 - فرشتگان پیش از خلقت و خلافت آدم ( ع ) ، آفریده شده بودند .

و إذ قال ربّک للملئکه إنی جاعل فی الأرض خلیفه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 28 - 5

5- فرشتگان ، قبل از آفرینش انسان ، موجود بودند .

و إذ قال ربّک للمل-ئکه إنی خلق بشرًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 116 - 10

10 - سجده در برابر موجودی دیگر ، به فرمان خداوند و در جهت اطاعت او ، مجاز است و نشانه پرستش مسجود نیست .

و إذ قلنا للمل-ئکه اسجدوا لأدم

74- تداوم خلقت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 422

9 - نحل - 16 - 8 - 8

8- آفرینش و ایجاد ، امری دائم و مستمر است .

خلق . .. خلق ... خلقها ... و یخلق ما لاتعلمون

آوردن <یخلق> به صورت مضارع می تواند بیانگر این مطلب باشد که آفریدگاری خداوند عمل مستمری است و منحصر به آنچه در گذشته آفریده، نیست.

75- تداوم خلقت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 16 - 4

4 - خداوند ، همواره در حال افاضه فیض و آفرینش جدید

ممّا یخلق بنات

آمدن تعبیر <یخلق> - به جای <خلق> - می رساند که کار آفرینش همواره ادامه دارد.

76- تذکر خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 28 - 2،3

2- پیامبر ( ص ) ، موظف به یادآوری قصه خلقت انسان

و إذ قال ربّک للمل-ئکه إنی خ-لق بشرًا

<إذ> مفعول به برای <اذکر> مقدر است و به قرینه کاف <ربک> مخاطب فعل، پیامبر(ص) است.

3- قصه خلقت انسان از گِلی بد بو ، خشکیده و متغیر ، شایسته یاد و یادآوری

و إذ قال ربّک للمل-ئکه إنی خ-لق بشرًا من صلص-ل من حمإ مسنون

77- تذکر خلقت زکریا(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 9 - 9

9- خداوند با توجه دادن زکریا ( ع ) به نو پیدایی و آفرینش وی ، او را به امکان پیدایش یحیی ( ع ) از وی و همسر نازایش مطمئن ساخت .

هو علیَّ هیّن و قد خلقتک من قبل و لم تک شیئًا

ص: 423

78- تشابه خلقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 46 - 6

6 - همگونی مرد و زن در اصل خلقت ( نطفه )

و أنّه خلق الزوجین الذکر و الأُنثی . من نطفه إذا تمنی

79- تشبیه به آغاز خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 29 - 13

13 - شباهت و همگونی معاد انسانها با آغاز آفرینش آنان

کما بدأکم تعودون

80- تشبیه به خلقت ابتدایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 48 - 7

7- انسان ها ، مانند زمان تولد ، فاقد هرگونه مال و فرزند و عنوان و اعتبار ، در صحنه قیامت حضور خواهند یافت .

لقد جئتمونا کما خلقن-کم أوّل مرّه

تشبیه حضور انسان ها در قیامت به زمان تولد آنان، ممکن است از جهت همراه نداشتن امکانات مادّی و خالی بودن از هرگونه عنوان و اعتبار باشد.

81- تشبیه به خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 55 - 5

5 - خروج مجدد انسان از زمین و حیات تازه او ، همانند آفرینش نخستین او از زمین خواهد بود .

و منها نخرجکم تاره أُخری

<تاره أخری>; یعنی، بار دیگر گفتنی است که مرتبه اول بیرون آمدن انسان از خاک، همان خلقت اولیه او از نطفه است و بار دوم زمانی است که پس از مرگ مجدداً از زمین برانگیخته خواهد شد. <تاره أخری> اشاره به همین تشابه دارد تا استعبادها را نیز تلویحاً رد کرده باشد.

ص: 424

82- تشبیه به خلقت گیاهان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 17 - 1

1 - خداوند ، انسان را همچون نباتات از زمین آفریده است .

و اللّه أنبتکم من الأرض نباتًا

83- تشبیه خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 28 - 1

1 - آفرینش نخستین انسان ها و زنده کردن مجدد آنان پس از مرگ ، برای خداوند همانند آفریدن یک تَن است .

ما خلقکم و لابعثکم إلاّ کنفس وحده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 17 - 1

1 - خداوند ، انسان را همچون نباتات از زمین آفریده است .

و اللّه أنبتکم من الأرض نباتًا

84- تشویق به مطالعه خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 36 - 4

4 - ترغیب خداوند ، به مطالعه درباره آفرینش انسان و هدف و فلسفه زندگی او

أیحسب الإنس-ن أن یترک سدًی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - انسان - 76 - 1 - 3

3 - ترغیب خداوند ، به مطالعه در مبدأ پیدایش انسان و نعمت وجود او در جهان هستی

هل أتی علی الإنس-ن حین من الدهر لم یکن شیئًا مذکورًا

آغاز شدن سوره با طرح مسأله پیدایش انسان در برهه ای از زمان، می تواند به منظور جلب توجه انسان ها، به این مسأله و ترغیب

ص: 425

آنان به مطالعه درباره آن باشد.

85- تعقل در خلقت آسمان های هفتگانه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 15 - 6

6 - اندیشه در چگونگی مبدأ آفرینش آسمان ها ، راهی برای شناخت خدا و اوصاف او است .

ألم تروا کیف خلق اللّه سبع سم-وت طباقًا

86- تعقل در خلقت آفرینش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 15 - 7

7 - نوح ( ع ) ، قوم خود را به اندیشه و مطالعه درباره چگونگی و مبدأ آفرینش جهان ، به منظور پی بردن به عظمت خداوند تشویق و تحرض می کرد .

ألم تروا کیف خلق اللّه سبع سم-وت طباقًا

تعبیر <ألم تروا کیف. ..>، می تواند برای تشویق و تحریض ادا شده باشد.

87- تعقل در خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 98 - 7،9

7 - صاحبان درک از بیان آیات خداوند در زمینه کیفیت آفرینش انسان بهره می برند.

هو الذی أنشأکم . .. قد فصلنا الأیت لقوم یفقهون

9 - تفکر در چگونگی آفرینش انسان، راهی برای رسیدن به توحید است.

و هو الذی أنشأکم . .. قد فصلنا الأیت لقوم یفقهون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 77 - 1

1 - خداوند انسان کافر را به دلیل اندیشه نکردن در چگونگی مبدأ پیدایش خود سرزنش کرده است .

أوَلم یر الإنس-ن أنّا خلقن-ه من نطفه

برداشت یاد شده از لحن سرزنش آمیز آیه شریفه به دست می آید.

ص: 426

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 78 - 2

2 - دقت و اندیشه در چگونگی پیدایش انسان ، زمینه ساز ممکن دانستن برپایی قیامت و حیات مجدد انسان ها

أوَلم یر الإنس-ن . .. و ضرب لنا مثلاً و نسی خلقه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 67 - 18

18 - چگونگی آفرینش انسان و سیر تحوّل آن ، بستری مناسب برای تعقل و خردورزی

هو الذی خلقکم من تراب . .. لعلّکم تعقلون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 14 - 3

3 - پیدایش موجودی شعورمند و صاحب اراده از گلی خشکیده ( چون انسان ) ، شایان تأمل و درس آموزی است .

خلق الإنس-ن من صلص-ل

تذکر به مبدأ پیدایش انسان، ممکن است نظر به مطلب بالا داشته باشد; چه این که آیات سوره تماماً توحیدی است و در مقام نمایاندن ربوبیت یگانه حق می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 58 - 4

4 - تشویق منکران معاد از سوی خداوند ، به مطالعه در فرایند پیدایش انسان از منی

أفرءیتم ما تمنون

88- تعقل در خلقت چهارپایان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 71 - 2

2 - تشویق خداوند به تأمل و اندیشه در جلوه های قدرت الهی در طبیعت ( مانند شتر ، گاو و گوسفند )

أوَلم یروا أنّا خلقنا لهم ممّا عملت أیدینا أنع-مًا

89- تعقل در خلقت خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 427

19 - نوح - 71 - 16 - 4،5،6

4 - سرزنش شدن قوم نوح از سوی پیامبرشان ، به سبب نیندیشیدن درباره چگونگی آفرینش ماه تابان و خورشید فروزان

ألم تروا کیف خلق اللّه . .. و جعل القمر فیهنّ نورًا و جعل الشمس سراجًا

5 - اندیشه در چگونگی آفرینش ماه و خورشید ، راهی برای شناخت خدا و اوصاف او

ألم تروا کیف . .. و جعل القمر فیهنّ نورًا و جعل الشمس سراجًا

6 - نوح ( ع ) ، قومش را به اندیشه و مطالعه درباره چگونگی آفرینش ماه و خورشید ، به منظور پی بردن به عظمت خداوند تشویق و تحریض می کرد .

ألم تروا کیف . .. و جعل القمر فیهنّ نورًا و جعل الشمس سراجًا

90- تعقل در خلقت روز

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 62 - 4

4 - تفکر در آفرینش شب و روز و جانشین شدن آن دو به جای یکدیگر ، آموزنده درس خداشناسی

و هو الذی جعل الّیل و النهار خلفه لمن أراد أن یذّکّر

<تذکر>( مصدر <یذّکّر>) از نظر لغت به معنای یادآوردن چیزی است که فراموش شده است (لسان العرب); ولی این واژه در آیه شریفه - به گفته بیشتر مفسران - به معنای تفکر و تأمل برای درس آموختن و نتیجه گرفتن از آفرینش شب و روز است.

91- تعقل در خلقت شب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 62 - 4

4 - تفکر در آفرینش شب و روز و جانشین شدن آن دو به جای یکدیگر ، آموزنده درس خداشناسی

و هو الذی جعل الّیل و النهار خلفه لمن أراد أن یذّکّر

<تذکر>( مصدر <یذّکّر>) از نظر لغت به معنای یادآوردن چیزی است که فراموش شده است (لسان العرب); ولی این واژه در آیه شریفه - به گفته بیشتر مفسران - به معنای تفکر و تأمل برای درس آموختن و نتیجه گرفتن از آفرینش شب و روز است.

92- تعقل در خلقت شتر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 71 - 2

2 - تشویق خداوند به تأمل و اندیشه در جلوه های قدرت الهی در طبیعت ( مانند شتر ، گاو و گوسفند )

ص: 428

أوَلم یروا أنّا خلقنا لهم ممّا عملت أیدینا أنع-مًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - غاشیه - 88 - 17 - 4،5

4 - شیوه آفرینش شتر ، شگفت آور و دارای زوایای درخور دقّت و تحقیق است .

أفلاینظرون إلی الإبل کیف خلقت

تکیه بر شناخت ویژگی های شتر، یا به جهت فایده های فراوان این حیوان برای مردم جزیره العرب است و یا این که شتر در بین حیوانات، کمالاتی بی نظیر دارد و می توان آیه شریفه را ناظر به هر دو نکته دانست.

5 - کشف و شناسایی ویژگی های شتر ، راهنمای فکری انسان برای اعتقاد به قدرت خداوند

أفلاینظرون إلی الإبل کیف خلقت

93- تعقل در خلقت گاو

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 71 - 2

2 - تشویق خداوند به تأمل و اندیشه در جلوه های قدرت الهی در طبیعت ( مانند شتر ، گاو و گوسفند )

أوَلم یروا أنّا خلقنا لهم ممّا عملت أیدینا أنع-مًا

94- تعقل در خلقت گوسفند

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 71 - 2

2 - تشویق خداوند به تأمل و اندیشه در جلوه های قدرت الهی در طبیعت ( مانند شتر ، گاو و گوسفند )

أوَلم یروا أنّا خلقنا لهم ممّا عملت أیدینا أنع-مًا

95- تعقل در خلقت ماه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 16 - 4،5،6

4 - سرزنش شدن قوم نوح از سوی پیامبرشان ، به سبب نیندیشیدن درباره چگونگی آفرینش ماه تابان و خورشید فروزان

ألم تروا کیف خلق اللّه . .. و جعل القمر فیهنّ نورًا و جعل الشمس سراجًا

5 - اندیشه در چگونگی آفرینش ماه و خورشید ، راهی برای شناخت خدا و اوصاف او

ص: 429

ألم تروا کیف . .. و جعل القمر فیهنّ نورًا و جعل الشمس سراجًا

6 - نوح ( ع ) ، قومش را به اندیشه و مطالعه درباره چگونگی آفرینش ماه و خورشید ، به منظور پی بردن به عظمت خداوند تشویق و تحریض می کرد .

ألم تروا کیف . .. و جعل القمر فیهنّ نورًا و جعل الشمس سراجًا

96- تعقل در خلقت موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 164 - 21

21 - لزوم اندیشه و تفکر در آفرینش پدید ها برای رسیدن به توحید و درک رحمانیت و رحیمیت خداوند

إن فی خلق السموت و الأرض . .. لأیت لقوم یعقلون

97- تعقل در عنصر خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 18 - 1

1 - خداوند ، ترغیب کننده انسان ها به اندیشه و دقت در نخستین عنصر آفرینش خود

من أیّ شیء خلقه

98- تفکر در خلقت آفرینش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 11 - 1

1 - پیامبر ( ص ) مأمور توجه دادن کافران و مشرکان بر آفرینش انسان و جهان و ترغیب آنان به تأمل و تفکر درباره آنها

فاستفتهم أهم أشدّ خلقًا أم من خلقنا

استفتا و پرسش در آیه شریفه، برای ترغیب به تفکر و تأمل است; نه برای پرسش و استفتای حقیقی.

99- تفکر در خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 11 - 1

1 - پیامبر ( ص ) مأمور توجه دادن کافران و مشرکان بر آفرینش انسان و جهان و ترغیب آنان به تأمل و تفکر درباره آنها

ص: 430

فاستفتهم أهم أشدّ خلقًا أم من خلقنا

استفتا و پرسش در آیه شریفه، برای ترغیب به تفکر و تأمل است; نه برای پرسش و استفتای حقیقی.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 35 - 1

1 - خداوند ، خواهان تأمل و اندیشیدن انسان درباره نحوه پیدایش خود

أم خلقوا من غیر شیء

پرسش در آیه شریفه در حقیقت برای واداشته شدن انسان به اندیشه و تفکر صورت گرفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 58 - 1

1 - فرایند پیدایش انسان از منی در رحم ، شایان مطالعه و تأمل

أفرءیتم ما تمنون

مراد از <امناء> (مصدر <تمنون>) ریختن منی در رحم است; یعنی، آیا به منی - که آن را به صورت نطفه در رحم زن می ریزید - اندیشیده اید؟

100- تقدیر خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 23 - 4

4 - ستایش خداوند از خود ، در آفرینش انسان و اندازه گیری های دقیق در خلقت وی

فقدرنا فنعم الق-درون

101- تکامل خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - انسان - 76 - 1 - 2

2 - پیدایش انسان در زمین ، دارای روند تکاملی بود و با پشت سر گذاشتن دورانی دراز ، به تدریج چهره انسانی یافت .

لم یکن شیئًا مذکورًا

برداشت یاد شده، مبتنی بر این است که مفاد جمله <لم یکن شیئاً مذکوراً> چنین باشد: انسان در برهه ای از زمان چیزی بود; ولی آن چیز هنوز قابلیت نام انسان را نداشت; بلکه به تدریج تکامل یافته و چهره انسانی پیدا کرد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 431

20 - انفطار - 82 - 8 - 3

3 - مرحله پیدایش قیافه و سیما برای هر انسان ، پس از مراحل آفرینش ، تکمیل و تعدیل اعضای او است .

فی أیّ صوره ما شاء رکّبک

جمله <فی أیّ صوره. ..> مستأنفه و بیانگر مرحله ای دیگر از مراحل پیدایش انسان است. برخی آن را تفسیر جمله <فعدلک> در آیه قبل، قرار داده و مرحله تعدیل و چهره پردازی را یکی دانسته اند.

102- تکامل خلقت موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 50 - 4

4 - خداوند به هر موجودی ، خلقتی کامل و اعضا و ویژگی هایی متناسب با شأن او ، عطا کرده است .

الذی أعطی کلّ شیء خلقه

<خلق>، به معنای ایجاد، یا تقدیر درست و یا هیئت و شکل است (مفردات راغب). معنای دوم و سوم رساننده نکته یاد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - اعلی - 87 - 2 - 2

2 - خداوند ، آفریده های خویش را کامل و به دور از هرگونه کاستی و اضافات ، قرار داده است .

فسوّی

تسویه و تعدیل، به یک معنا است (مصباح) و اعتدال هر چیز، به دور ماندن آن از افراط و تفریط است.

103- جهش در خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 20 - 10

10 - تبدیل شدن خاک - پس از گذر از مراحل لازم - به انسان ، جهش گون و سریع است .

أن خلقکم من تراب ثمّ إذا أنتم بشر تنتشرون

<إذا> فجاییه است و دلالت بر ناگهانی بودن می کند، لذا از آن، سرعت و حالت جهشی بودن به دست می آید.

104- حسن خلقت موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 7 - 1،2،3،7

ص: 432

1 - خداوند ، همه آفریده های خود را ، به صورتی نیکو و شایسته پدید آورده است .

اللّه . .. الذی أحسن کلّ شیء خلقه

2 - آفرینش موجودات به صورتی نیکو و شایسته ، نشانه تدبیر و علم الهی است .

یدبّر الأمر . .. ع-لم ... الذی أحسن کلّ شیء خلقه

3 - زیبا و نیکو آفریده شدن پدیده ها ، از جمله آیات الهی است .

اللّه الذی . .. الذی أحسن کلّ شیء خلقه

7 - خلقت موجودی شگفت مانند انسان از گِلی بی شکل و فاقد حیات ، نمود آفرینش نیکوی خدا است .

أحسن کلّ شیء خلقه و بدأ خلق الإنس-ن من طین

105- حقانیت خلقت آسمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 44 - 1،5

1 - خداوند ، آسمان ها و زمین را ، به حق ، آفریده است .

خلق اللّه السم-وت و الأرض بالحقّ

5 - خلقت هدف دار آسمان ها و زمین ، نشانه و آیه بزرگ خدا برای مؤمنان است .

خلق اللّه السم-وت و الأرض . .. إنّ فی ذلک لأیه للمؤمنین

106- حقانیت خلقت آسمان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 85 - 1

1- خداوند آسمان ها ، زمین و موجودات در فضا را بر اساس حق ( حکیمانه و با مقصودی صحیح ) آفرید .

و ما خلقنا السموت و الأرض و ما بینهما إلاّ بالحقّ

یکی از موارد کاربرد واژه <حق> جایی است که کاری به مقتضای حکمت و بر اساس مصلحت انجام پذیرفته باشد (مفردات راغب). برداشت فوق بر اساس این کاربرد است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 39 - 1،2،3

1- آفرینش آسمان ها و زمین ، آفرینشی بحق ، بایسته ، ارزشمند و هدفدار

و ما خلقنا السم-وت و الأرض و ما بینهما ل-عبین . ما خلقن-هما إلاّ بالحقّ

2- آفرینش آسمان ها و زمین ، به دور از هرگونه پوچی ، بیهودگی و بطلان

و ما خلقنا السم-وت و الأرض . .. ل-عبین ... إلاّ بالحقّ

ص: 433

3- حقانیت آفرینش جهان ، مستلزم وجود معاد

إن هی إلاّ موتتنا الأُولی . .. ما خلقن-هما إلاّ بالحقّ

از این که حقانیت آفرینش در مقام رد اندیشه منکران معاد مطرح شده، مطلب یاد شده استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 22 - 1

1 - آفرینش آسمان ها و زمین از سوی خداوند ، آفرینشی به حق و هدفدار

و خلق اللّه السم-وت و الأرض

<حق> به چیزی گفته می شود که براساس حکمت و فلسفه ای بایسته پدید آمده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 3 - 1

1- آفرینش آسمان ها و زمین و موجودات هستی ، آفرینشی بایسته و بحق

ما خلقنا السم-وت و الأرض و ما بینهما إلاّ بالحقّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تغابن - 64 - 3 - 2

2 - آفرینش جهان ( آسمان ها ، زمین و . . . ) ، براساس حق و هدفدار و به دور از بیهوده کاری است .

خلق السم-وت و الأرض بالحقّ

<حقّ> در مقابل باطل قرار دارد. یکی از معانی <باطل> عبث و بیهوده کاری است; یعنی، کاری که در آن هدف معقولی لحاظ نشود.

107- حقانیت خلقت آفرینش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 44 - 3

3 - عالَم ، حق و هدف دار خلق شده است .

خلق اللّه السم-وت و الأرض بالحقّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تغابن - 64 - 3 - 2،11

2 - آفرینش جهان ( آسمان ها ، زمین و . . . ) ، براساس حق و هدفدار و به دور از بیهوده کاری است .

خلق السم-وت و الأرض بالحقّ

<حقّ> در مقابل باطل قرار دارد. یکی از معانی <باطل> عبث و بیهوده کاری است; یعنی، کاری که در آن هدف معقولی لحاظ

ص: 434

نشود.

11 - معاد و بازگشت انسان ها ، به پیشگاه عدل الهی برای کیفر و پاداش ، مقتضای آفرینش به حق و هدفمند جهان است .

خلق السم-وت و الأرض . .. و إلیه المصیر

ذکر معاد انسان ها - پس از بیان آفرینش جهان بر پایه حق و هدفمندی - می تواند گویای نکته یاد شده باشد.

108- حقانیت خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 85 - 1

1- خداوند آسمان ها ، زمین و موجودات در فضا را بر اساس حق ( حکیمانه و با مقصودی صحیح ) آفرید .

و ما خلقنا السموت و الأرض و ما بینهما إلاّ بالحقّ

یکی از موارد کاربرد واژه <حق> جایی است که کاری به مقتضای حکمت و بر اساس مصلحت انجام پذیرفته باشد (مفردات راغب). برداشت فوق بر اساس این کاربرد است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 44 - 1،5

1 - خداوند ، آسمان ها و زمین را ، به حق ، آفریده است .

خلق اللّه السم-وت و الأرض بالحقّ

5 - خلقت هدف دار آسمان ها و زمین ، نشانه و آیه بزرگ خدا برای مؤمنان است .

خلق اللّه السم-وت و الأرض . .. إنّ فی ذلک لأیه للمؤمنین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 39 - 1،2

1- آفرینش آسمان ها و زمین ، آفرینشی بحق ، بایسته ، ارزشمند و هدفدار

و ما خلقنا السم-وت و الأرض و ما بینهما ل-عبین . ما خلقن-هما إلاّ بالحقّ

2- آفرینش آسمان ها و زمین ، به دور از هرگونه پوچی ، بیهودگی و بطلان

و ما خلقنا السم-وت و الأرض . .. ل-عبین ... إلاّ بالحقّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 22 - 1

1 - آفرینش آسمان ها و زمین از سوی خداوند ، آفرینشی به حق و هدفدار

و خلق اللّه السم-وت و الأرض

<حق> به چیزی گفته می شود که براساس حکمت و فلسفه ای بایسته پدید آمده باشد.

ص: 435

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 3 - 1

1- آفرینش آسمان ها و زمین و موجودات هستی ، آفرینشی بایسته و بحق

ما خلقنا السم-وت و الأرض و ما بینهما إلاّ بالحقّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تغابن - 64 - 3 - 2

2 - آفرینش جهان ( آسمان ها ، زمین و . . . ) ، براساس حق و هدفدار و به دور از بیهوده کاری است .

خلق السم-وت و الأرض بالحقّ

<حقّ> در مقابل باطل قرار دارد. یکی از معانی <باطل> عبث و بیهوده کاری است; یعنی، کاری که در آن هدف معقولی لحاظ نشود.

109- حقانیت خلقت موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 3 - 1

1- آفرینش آسمان ها و زمین و موجودات هستی ، آفرینشی بایسته و بحق

ما خلقنا السم-وت و الأرض و ما بینهما إلاّ بالحقّ

110- حکمت خلقت چهارپایان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 71 - 4

4 - بهره مندی انسان ها ، فلسفه و حکمت آفرینش شتر ، گاو و گوسفندان

أوَلم یروا أنّا خلقنا لهم ممّا عملت أیدینا أنع-مًا

گفتنی است از <لام> <لهم> (به کار رفته در معنای تعلیل) و نیز از این که آیه شریفه در مقام امتنان است، برداشت یاد شده به دست می آید.

111- خلقت آب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 7 - 10

ص: 436

10 - قبل از انسان ها ، پدیده های دیگری چون گِل ( آب و خاک ) آفریده شده بودند .

و بدأ خلق الإنس-ن من طین

112- خلقت آخرت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 20 - 6

6 - خداوند ، آخرت را ، پس از دنیا ، پدید خواهد آورد .

ثمّ اللّه ینشئ النشأه الأخره

113- خلقت آدم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 30 - 26

26 - داستان خلقت و خلافت آدم ( ع ) و محاوره خدا و فرشتگان درباره او ، داستانی آموزنده و شایان دقت

و إذ قال ربک للملئکه . .. إنی أعلم ما لاتعلمون

کلمه <إذ> مفعول برای فعل مقدر <اذکر> می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 31 - 1

1 - خداوند آدم ( ع ) را با استعداد فراگیری دانشهایی ویژه آفرید و تمامی حقایق و اسامی آنها را به وی آموخت .

و علّم ءادم الأسماء کلها

جمله <علّم آدم> عطف بر جمله ای مقدر است که به خاطر وضوحش در کلام آورده نشده است. آن جمله به قرینه <إنی جاعل ...> می تواند این گونه باشد: فخلق آدم جدیراً للخلافه و ...

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 33 - 11

11 - فرشتگان در جریان خلقت و خلافت آدم ( ع ) ، امری را در ضمیر خویش پنهان می داشتند و از ابراز آن خودداری می کردند .

و أعلم ما تبدون و ما کنتم تکتمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 11 - 3،4

ص: 437

3 - خداوند، مبدأ و منشأ انسانها (آدم) را آفرید و سپس به او صورت انسانی عطا کرد.

و لقد خلقنکم ثم صورنکم ثم قلنا للملئکه اسجدوا لأدم

<خلقناکم> (شما را در گذشته آفریدیم)، خطاب به همه انسانهاست و چون همه انسانها پیش از فرمان سجده بر آدم آفریده نشده بودند، معلوم می شود آن جمله ناظر به آفرینش چیزی است که می توانسته مبدأ همگان باشد و به همین لحاظ آفرینش او آفرینش همه انسانها شمرده شده است فراز بعد (ثم قلنا . ..) می رساند که آن چیز همان شد که به <آدم ابوالبشر> معروف است. قابل ذکر است که دلالت آیه بر این که خود آن مبدأ یاد شده آدم(ع) شده باشد به صورت احتمال مطرح است.

4 - خداوند پس از خلقت آدم(ع)، از فرشتگان خواست تا بر او سجده کنند.

ثم قلنا للملئکه اسجدوا لأدم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 29 - 11

11- دستور خداوند به فرشتگان برای سجده بر آدم ( ع ) پس از آفرینش او

و إذ قال ربّک للمل-ئکه . .. فإذا سوّیته و نفخت فیه من روحی فقعوا له س-جدین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 8 - 4

4 - آفرینش حضرت آدم ( ع ) با آفرینش نسل او ، متفاوت است .

خلق الإنس-ن من طین . ثمّ جعل نسله من سل-له من ماء مهین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 69 - 2

2 - پیامبر ( ص ) از مجادله و گفت وگوی فرشتگان با خدا درباره آفرینش آدم ، تنها از راه وحی آگاه بود .

ما کان لی من علم بالملأ الأعلی إذ یختصمون

مقصود از مجادله و خصومت در آیه شریفه - به قرینه دو آیه بعد (إذ قال ربّک للملائکه. ..) - گفت وگوی فرشتگان با خدا درباره خلقت انسان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 72 - 7

7 - فرمان خداوند به فرشتگان برای سجده بر آدم ( ع ) پس از آفرینش او

فإذا سوّیته و نفخت فیه من روحی فقعوا له س-جدین

114- خلقت آسمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 438

1 - بقره - 2 - 22 - 6،12

6 - خداوند ، آسمان در جهت منافع انسان ها برافراشته ساخت .

الذی جعل لکم . .. السماء بناء

کلمه <بناء> در لغت عرب معنایی دارد که شامل: ساختمان، خیمه، چادر و مانند اینها می شود. اطلاق <بناء> بر آسمان از باب تشبیه است; یعنی: جعل لکم السماء کالبناء.

12 - آفرینش آسمان ، نزول باران ، به ثمر رسیدن میوه ها و پیدایش روزی برای انسان ها ، جلوه هایی از ربوبیت خداوند است .

اعبدوا ربکم . .. الذی جعل لکم ... رزقاً لکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 29 - 11،12

11 - آفرینش آسمان های هفتگانه و مواهب زمین ، آفرینشی عالمانه است .

هو الذی خلق . .. و هو بکل شیء علیم

12 - آفرینش موجودات زمین و آسمان های هفتگانه ، دلیل توانایی خدا بر زنده کردن مردگان است .

ثم یحییکم ثم إلیه ترجعون. هو الذی خلق لکم ... فسویهن سبع سموت

جمله <هو الذی . ..> می تواند مرتبط با ذیل آیه قبل باشد و نیز می تواند با صدر آن آیه در ارتباط باشد. برداشت فوق مبتنی بر احتمال نخست است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 164 - 3

3 - آفرینش آسمان ها و زمین ، حاوی نشانه هایی بر توحید و حاکی از رحمانیت و رحیمیت خداوند است .

لا إله إلا هو الرحمن الرحیم. إن فی خلق السموت و الأرض ... لأیت

آیه مورد بحث - به قرینه آیه قبل - در مقام استدلال بر توحید و رحمانیت و رحیمیت خداوند است و لذا مقصود از <آیات> در ذیل آیه، نشانه های توحید و رحمت گستری خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 41 - 2

2 - نظم کنونی آسمان ها و زمین در بقا ، همانند مرحله آغازین خود ، نیازمند به اراده و تدبیر خداوند است .

إنّ اللّه یمسک السم-وت و الأرض . .. إن أمسکهما من أحد من بعده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 6 - 16،18،20،23

16 - آفریدن جهان هستی ( آسمان ، زمین ، انسان و . . . ) ، از اوصاف و نشانه های خدای حقیقی ( اللّه )

خلق السم-وت و الأرض . .. خلقکم من نفس وحده ... ذلکم اللّه

<ذلکم> اشاره به کسی است که اشیای ذکر شده را آفریده و صاحب اوصاف خلق و جعل است.

18 - آفرینش جهان ( آسمان ، زمین ، خورشید ، ماه و انسان ) جلوه ربوبیت خدا است .

ص: 439

خلق السم-وت و الأرض . .. خلقکم من نفس وحده ... ذلکم اللّه ربّکم

20 - آفرینش آسمان ها ، زمین ، خورشید ، ماه و انسان ، جلوه فرمانروایی مطلق خدا بر جهان هستی است .

خلق السم-وت و الأرض . .. له الملک

23 - آفرینش جهان ( آسمان ، زمین و انسان ) ، دلیل یکتایی خدا و پوچی معبود های دیگر

خلق السم-وت و الأرض . .. خلقکم من نفس وحده ... لا إل-ه إلاّ هو

برداشت بالا مبتنی براین دیدگاه است که جمله <لا إل-ه إلاّ هو> - که پس از بحث از خلقت جهان آمده است - به منزله نتیجه و جمع بندی آن بحث باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 64 - 5،13

5 - ثبات زمین و قابل سکونت بودن آن برای بشر و برافراشته ساختن آسمان ، جلوه هایی از قدرت و ربوبیت بی همتای خداوند

ذلکم اللّه ربّکم . .. اللّه الذی جعل لکم الأرض قرارًا

13 - آفرینش زمین ، آسمان ، انسان و روزی های او ، از اوصاف معبود و ربّ حقیقی

اللّه الذی جعل لکم الأرض . .. و صوّرکم فأحسن صورکم و رزقکم من الطیّب-ت ذلکم اللّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 11 - 7

7 - شکل گیری نظام آسمان ها و زمین ، براساس جاذبه ها و قوانین طبیعت *

قالتا أتینا طائعین

برداشت یاد شده بدان احتمال است که <طوعاً> اشاره به حرکت طبیعی و <کرهاً> حکایت از حرکت قسری داشته باشد و آیه بیانگر حاکمیت حرکت طبیعی حلقه های تکوین در نظام آسمان ها و زمین باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 28 - 3

3 - هماهنگی اجزای آسمان ، با فاصله ای اندک پس از مرحله آفرینش و برافراشتن آسمان صورت پذیرفته است .

رفع سمکها فسوّیها

فاء در <فسوّاها>، برای تعقیب و حاکی از تأخّر بدون فاصله تسویه است.

115- خلقت آسمان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 30 - 1

1 - خداوند بعد از آفرینش آسمان ها و مواهب زمین ، به خلقت انسان پرداخت ، تا او را به منصب خلافت برساند .

خلق لکم ما فی الأرض . .. و إذ قال ربّک للملئکه إنی جاعل فی الأرض خلیفه

ص: 440

با توجه به آیه 34 از همین سوره و آیات دیگری که درباره خلقت آدم (ع) است، می توان گفت: سخن خداوند با فرشتگان درباره آدم، قبل از خلقت وی بوده است. بنابراین <إنی جاعل فی الأرض خلیفه> علاوه بر بیان خلافت آدم(ع) دلالت بر آفرینش او نیز دارد; یعنی: می خواهم ]موجودی[ بیافرینم و او را خلیفه قرار دهم.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 1 - 2،8

2 - آفرینش آسمانها و زمین و پدیدآوردن نور و ظلمت به دست خداوند، دلیل اختصاص ستایش به اوست.

الحمد للّه الذی خلق

<الذی خلق>، صفت <اللّه> و بیان وجه اختصاص حمد به اوست و این تعلیق، که به گفته اهل ادب تعلیق حکم <الحمدللّه> بر وصف <الذی خلق> است، بیانگر انحصار شایستگی ستایش به آفریننده هستی است.

8 - پدیده ظلمت و نور در جهان، نظامی تابع آفرینش آسمانها و زمین

الحمد للّه الذی خلق السموت . .. و جعل الظلمت و النور

در این آیه آفرینش آسمان و زمین با فعل <خلق> بیان شده، ولی درباره ظلمت و نور از فعل <جعل> استفاده شده است. توجیه این تفاوت، به گفته برخی از مفسران، تبعی بودن آفرینش نور و ظلمت نسبت به مجموعه هستی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 73 - 3

3 - خداوند آسمانهای متعددی در این جهان آفریده است.

خلق السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 54 - 1،4

1 - خداوند ، آفریدگار آسمان ها و زمین و پروردگار راستین انسانهاست .

إن ربکم اللّه الذی خلق السموت و الأرض فی سته أیام

4 - خداوند پس از آفرینش آسمان ها و زمین ( نظام هستی ) با استیلا بر عرش ، به تدبیر امور آنها پرداخت .

ثم استوی علی العرش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 7 - 16

16- < عن محمد بن مسلم قال : قال لی أبوجعفر ( ع ) : کان کل شیء ماءاً و کان عرشه علی الماء ، فأمر الله عز ذکره الماء فاضطرم ناراً ثم أمر النار فخمدت فارتفعت من خمودها دخان فخلق الله عزوجل السم-وات من ذلک الدخان و خلق الله عزوجل الأرض من الرّماد . . . ;

محمدبن مسلم گوید: امام باقر(ع) به من فرمود: همه چیز آب بود و عرش خدا بر آب قرار داشت; پس خدای عزّ ذکره به آب امر کرد، پس آن آب آتشی برافروخته شد، سپس آتش را امر کرد خاموش شود و خاموش شد، پس بر اثر خاموشی آتش دودی از آن برخاست; آن گاه خداوند آسمانها را از آن دود آفرید و زمین را از خاکستر آفرید . ..>.

ص: 441

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 2 - 11

11- آفرینش آسمان های متعدد و رفیع ، تسخیر خورشید و ماه ، از نشانه های توان و اقتدار خدا و یکتایی او در تدبیر هستی است .

یفصّل الأیت

جمله های <الله الذی رفع السموت . ..> حاکی است که متعلق <آیات> اقتدار خداوند ، سلطه او بر هستی و تدبیر آفرینش است ; یعنی: <یفصل الأیات الداله علی قدرته و ...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 19 - 13

13- آفرینش آسمان ها و زمین ( عالم آفرینش ) ، دلیل قدرتمندی خداوند بر تحقق وعده عذاب کافران و حبط عمل نیکشان

من ورائه جهنّم . .. مثل الذین کفروا بربّهم أعم-لهم کرماد اشتدّت به الریح ... ألم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 32 - 2

2- آفرینش آسمان ها و زمین دلیل و نشانه توحید خداوند است .

الله الذی خلق السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 3 - 4،7

4- آفرینش حق مدار آسمان ها و زمین ، گواه وحدانیت خدا و نبود شریک برای او

أن أنذروا أنه لا إل-ه إلاّ أنا فاتقون . خلق السم-وت و الأرض بالحق تع-لی عمّا یشر

جمله <خلق السماوات و الأرض> به منزله تعلیل برای مضمون <لا إل-ه إلاّ أنا> در آیه قبل است.

7- آفرینش آسمان ها و زمین ( جهان هستی ) دلیلی بر قدرت خداوند بر محقق ساختن وعده هایش

أتی أمر الله . .. خلق السموت و الأرض بالحق تع-لی عمّا یشرکون

جمله <خلق السماوات . ..> می تواند به منزله تعلیلی برای روشن نمودن قدرت خداوند بر محقق ساختن وعده هایش باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 51 - 1

1- شیاطین ، فاقد کمترین دخالت و نظارت در کار آفرینش آسمان ها و زمین و نیز خلقت خودشان اند .

ما أشهدتّهم خلق السم-وت والأرض و لاخلق أنفسهم

<إشهاد> یعنی، دیگری را به شهادت و حضور خواندن. نفی شاهد گرفته شدن شیاطین در آفرینش آسمان ها و زمین و خلقت خود آن ها، کنایه از آن است که آنان، هیچ نقشی در الوهیت و تدبیر جهان نداشته اند تا در موقع آفرینش، به حضور فراخوانده شده و شاهد خلقت باشند.

ص: 442

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 30 - 8

8- اندیشیدن در پدیده های جهان خلقت ، از راه های دستیابی انسان به توحید و یگانگی خداوند

أوَلم یر الذین کفروا أنّ السموت . .. أفلایؤمنون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 59 - 7،8

7 - آفرینش جهان هستی ( آسمان ها ، زمین و . . . ) جلوه ای از رحمانیت خداوند

الذی خلق السم-وت و الأرض . .. الرحم-ن

برداشت فوق، بر این اساس استوار است که <الذی خلق> مبتدا و <الرحمان> خبر آن باشد; یعنی، آن کسی که جهان را آفرید، رحمان است و قهراً جهان، جلوه ای از رحمانیتش می باشد.

8 - آفرینش جهان هستی ( آسمان ها ، زمین و . . . ) جلوه ای از حیات جاویدان خداوند

الحیّ الذی لایموت . .. الذی خلق السم-وت و الأرض

برداشت فوق، بر این اساس استوار است که <الذی خلق> صفت برای >الحیّ> باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 22 - 1،5

1 - آفرینش آسمان ها و زمین و گوناگونی زبان ها و رنگ های آدمیان ، از آیات الهی است .

و من ءای-ته خلق السم-وت و الأرض و اختل-ف ألسنتکم و ألونکم

5 - آیه بودن آفرینش آسمان ها و زمین و تفاوت زبان ها و رنگ های مردم ، برای دانشمندان قابل درک است .

و من ءای-ته خلق السم-وت و الأرض و اختل-ف ألسنتکم و ألونکم إنّ فی ذلک لأی-ت للع-ل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 10 - 1

1 - خداوند ، آسمان ها را بدون پایه و ستون آفریده است .

خلق السموت بغیر عمد ترونها

<ترونها> احتمال دارد قید توصیحی برای <بغیر عمد> باشد. در این صورت، معنای <خلق السماوات بغیر عمد> این است که خداوند، آسمان ها را بدون ستون آفریده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 81 - 3

3 - آفرینش آسمان ها و زمین ، دلیل و نشانه توانایی خداوند بر برپایی قیامت و آفرینش مجدد انسان ها

أوَلیس الذی خلق السم-وت و الأرض بق-در علی أن یخلق مثلهم

ص: 443

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 5 - 10

10 - آفرینش و تدبیر آسمان ها و زمین و پیدایش شب و روز و تسخیر خورشید و ماه ، جلوه های عزت و قدرتمندی خداوند است .

خلق السم-وت و الأرض . .. کلّ یجری لأجل مسمًّی ألا هو العزیز

یادآوری عزت و قدرتمندی خداوند در پایان آیه شریفه و پس از یادآوری آفرینش آسمان، زمین و. ..، گویای برداشت یاد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 38 - 2

2 - جهان ( آسمان ها ، زمین و . . . ) ، مخلوق خدا و جلوه قدرت او است .

و لئن سألتهم من خلق السم-وت و الأرض لیقولنّ اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 12 - 1،11

1 - خداوند ، جهان آفرینش را به صورت هفت آسمان بیاراست و نظام بخشید .

فقض-هنّ سبع سم-وت

11 - آفرینش و تدبیر آسمان ها و زمین ، جلوه ای از علم و قدرت الهی است .

ذلک تقدیر العزیز العلیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 11 - 2،3

2 - خلقت آسمان ها و زمین ، بدون هیچ گونه سابقه و الگوی پیشین

فاطر السم-وت و الأرض

<فاطر> (از ماده <فطر>)به معنای ابداع و آفرینش بدون سابقه نیز آمده است.

3 - آسمان ها و زمین ، پیش از شکل یافتن به وضع موجود به صورت توده ای واحد و متراکم بود .

فاطر السم-وت و الأرض

<فطر> (مصدر <فاطر>) به معنای دریدن و جدا کردن است. به کارگیری این ماده می تواند به این مطلب اشاره داشته باشد که آسمان ها، پیش از این که به شکل فعلی در آید به صورت یک توده فشرده و متراکمی بود و سپس با انفجار عظیم از هم جدا و متفرق شد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 29 - 1،7

1 - آفرینش آسمان ها و زمین و جانداران ، از نشانه های روشن خدا و قدرت او است .

و من ءای-ته خلق السم-وت و الأرض و ما بثّ فیهما من دابّه

7 - آفرینش آسمان ها ، زمین و موجودات زنده ، تنها بخشی از آیات الهی است .

ص: 444

و من ءای-ته

با توجه به معنای <من> - که برای تبعیض است - به دست می آید که جهان هستی سرشار از آیات خداوند است و آفرینش آسمان ها و زمین تنها بخشی از آنها می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 3 - 5

5- آفرینش بهینه آسمان ها و زمین و سایر موجودات ، نمود عزت و حکمت الهی است .

من اللّه العزیز الحکیم . ما خلقنا السم-وت و الأرض و ما بینهما إلاّبالحقّ

از ارتباط این آیه با ذیل آیه قبل (من اللّه العزیز الحکیم)، مطلب یاد شده استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 33 - 4

4- آفرینش توانمندانه آسمان ها و زمین از سوی خداوند ، دلیل قدرت او بر تجدید حیات مردگان

اللّه الذی خلق . .. و لم یعی بخلقهنّ بق-در علی أن یحیی الموتی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 38 - 3،6

3 - آفرینش آسمان ها و زمین ، نمودی از قدرت عظیم الهی

و لقد خلقنا السم-وت و الأرض

به قرینه آیات پیشین - که بیان کننده قدرت قاهره الهی بود - و نیز به قرینه ذیل آیه (و ما مسّنا من لغوب) طرح مسأله آفرینش آسمان و زمین برای نمایاندن قدرت الهی است.

6 - خلقت آسمان ها و زمین بدون کم ترین زحمت و دشواری ، نشان قدرت خداوند بر معاد

و لقد خلقنا . .. و ما مسّنا من لغوب

با توجه به این که سیاق عمده آیات پیشین، در اثبات معاد بود; طرح خالقیت خدا و آسان بودن خلقت برای او، می تواند بیانگر امکان معاد و دشوار نبودن آن باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 12 - 9،11،14

9 - آفرینش آسمان ها و زمین و تدبیر امور آنها ، جلوه ای روشن و نشانه ای گویای از قدرت بی پایان خداوند

اللّه الذی خلق سبع سم-وت . .. لتعلموا أنّ اللّه علی کلّ شیء قدیر

11 - آفرینش آسمان ها و زمین ، جلوه ای روشن و نشانه ای گویا از علم مطلق و همه جانبه خداوند است .

اللّه الذی خلق سبع سم-وت . .. لتعلموا ... أنّ اللّه قد أحاط بکلّ شیء علمًا

14 - آفرینش آسمان ها و زمین و تدبیر امور آنها ، نشانه تحقّق وعده های خداوند به برپایی قیامت و وجود بهشت و جهنّم است .

أعدّ اللّه لهم عذابًا شدیدًا . .. جنّ-ت تجری من تحتها الأنه-ر ... اللّه الذی خلق

یادآوری خلقت آسمان ها و زمین و تدبیر امور آنها - پس از ذکر دو گروه دوزخیان و بهشتیان در آیات گذشته - می تواند اشاره به

ص: 445

مطلب یاد شده باشد.

116- خلقت آسمان های هفتگانه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 3 - 4

4 - آفرینش آسمان هفتگانه ، جلوه و نشانه فرمان روایی و قدرت مطلق و بی چون خداوند

بیده الملک . .. الذی خلق سبع سم-وت طباقًا

جمله <الذی خلق سبع سماوات طباقاً> توضیح و تبیین دیگری برای آثار و جلوه های ملک و قدرت مطلق خداوند است.

117- خلقت آسمانها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 30 - 8

8- اندیشیدن در پدیده های جهان خلقت ، از راه های دستیابی انسان به توحید و یگانگی خداوند

أوَلم یر الذین کفروا أنّ السموت . .. أفلایؤمنون

118- خلقت آفرینش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 17 - 27

27 - مالکیت و سلطنت مطلق خداوند بر هستی ، دلیل توانایی او بر هر نوع آفرینش ( مانند آفرینش انسان بدون واسطه پدر )

للّه ملک السموت و الارض و ما بینهما یخلق ما یشاء

بنابر اینکه <یخلق ما یشاء>، نتیجه ای باشد برای <للّه ملک السموت والارض>

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 1 - 10

10 - توجه به آفرینش مجموعه جهان هستی به دست خداوند، زمینه ساز اعتقاد به توحید ربوبی است.

الحمد للّه الذی خلق السموت و الأرض . .. ثم الذین کفروا بربهم یعدلون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 101 - 10

ص: 446

10 - آفرینش هستی بر اساس علم گسترده خداوند است.

خلق کل شیء و هو بکل شیء علیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 34 - 5

5 - جهان آفرینش ، جهانی است حادث و ناپایدار .

قل هل من شرکائکم من یبدؤا الخلق ثم یعیده

جمله <یبدؤا الخلق> مسبوق به عدم بودن پدیده های جهان را می رساند و <ثم یعیده> بیانگر این است که این جهان به سوی مرگ و انقراض در حرکت است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 2 - 20

20- توان خداوند بر آفرینش هستی و تدبیر امور آن ، دلیل توانایی او بر ایجاد قیامت است .

الله الذی رفع السموت . .. یفصل الأیت لعلکم بلقاء ربکم توقنون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 3 - 1

1- خداوند ، گسترنده زمین و قرار دهنده کوه ها و رود ها در دل آن

و هو الذی مدّ الأرض و جعل فیها روسی و أنه-رًا

<مدّ> به معنای گسترانیدن و پهن کردن است. <رواسی> (جمع راسیه) به معنای کوههای استوار است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 85 - 7

7- حق بودن ( هدفدار و حکیمانه بودن ) نظام آفرینش ، مقتضی برپایی قیامت

و ما خلقنا السموت . .. إلاّ بالحقّ و إن الساعه لأتیه

جمله <إن الساعه لأتیه> به منزله نتیجه استدلال به آیه <و ما خلقنا السموات . .. إلاّ بالحق> است; یعنی، چون جهان بر اساس حق آفریده شده است، قهراً برپایی قیامت قطعی خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 3 - 7

7- آفرینش آسمان ها و زمین ( جهان هستی ) دلیلی بر قدرت خداوند بر محقق ساختن وعده هایش

أتی أمر الله . .. خلق السموت و الأرض بالحق تع-لی عمّا یشرکون

جمله <خلق السماوات . ..> می تواند به منزله تعلیلی برای روشن نمودن قدرت خداوند بر محقق ساختن وعده هایش باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 447

12 - فرقان - 25 - 59 - 7،8

7 - آفرینش جهان هستی ( آسمان ها ، زمین و . . . ) جلوه ای از رحمانیت خداوند

الذی خلق السم-وت و الأرض . .. الرحم-ن

برداشت فوق، بر این اساس استوار است که <الذی خلق> مبتدا و <الرحمان> خبر آن باشد; یعنی، آن کسی که جهان را آفرید، رحمان است و قهراً جهان، جلوه ای از رحمانیتش می باشد.

8 - آفرینش جهان هستی ( آسمان ها ، زمین و . . . ) جلوه ای از حیات جاویدان خداوند

الحیّ الذی لایموت . .. الذی خلق السم-وت و الأرض

برداشت فوق، بر این اساس استوار است که <الذی خلق> صفت برای >الحیّ> باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 4 - 8،12

8 - خلق و تدبیر جهان ، نشأت یافته از مبدأ واحد است .

اللّه الذی خلق . .. ثمّ استوی علی العرش

12 - یکتایی خدا در خلق و تدبیر عالم ، دلیل وجود نداشتن سرپرست و یاوری برای انسان ها جز خود او است .

اللّه الذی خلق . .. ما لکم من دونه من ولیّ و لاشفیع

احتمال دارد ذکر <ما لکم من دونه. ..> پس از بیان یکتایی خداوند در آفرینندگی و تدبیر، به این منظور باشد که چون همه چیز در دست اقتدار او است، کسی جز او نمی تواند ولیّ و شفیع باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 13 - 6،8

6 - آفرینش جهان هستی چون انسان ، دریا ، خورشید و ماه ، از نشانه های خدای حقیقی ( اللّه )

و اللّه خلقکم من تراب . .. ثمّ جعلکم أزوجًا ... و ما یستوی البحران ... و سخّر ال

<ذلکم> اشاره به کسی است که اشیای ذکر شده را آفریده و صاحب خلق و جعل می باشد.

8 - آفرینش جهان ( انسان ، دریا ، خورشید و ماه ) ، جلوه ای از ربوبیت خدا است .

اللّه خلقکم من تراب . .. و ما یستوی البحران ... و سخّر الشمس و القمر ... ذلکم ال

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 41 - 3

3 - نیازمندی ممکنات ( جهان هستی ) در بقا به خداوند ، همانند نیاز آنها در اصل وجود

إنّ اللّه یمسک السم-وت و الأرض . .. إن أمسکهما من أحد من بعده

این آیه هر چند درباره آسمان ها و زمین بحث کرده; ولی ممکن است به وجود این قانون عام در جهان هستی نیز اشاره داشته باشد که همه ممکنات، در اصل وجود و در بقای خود، به خداوند نیازمند می باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 6 - 16،18،23

ص: 448

16 - آفریدن جهان هستی ( آسمان ، زمین ، انسان و . . . ) ، از اوصاف و نشانه های خدای حقیقی ( اللّه )

خلق السم-وت و الأرض . .. خلقکم من نفس وحده ... ذلکم اللّه

<ذلکم> اشاره به کسی است که اشیای ذکر شده را آفریده و صاحب اوصاف خلق و جعل است.

18 - آفرینش جهان ( آسمان ، زمین ، خورشید ، ماه و انسان ) جلوه ربوبیت خدا است .

خلق السم-وت و الأرض . .. خلقکم من نفس وحده ... ذلکم اللّه ربّکم

23 - آفرینش جهان ( آسمان ، زمین و انسان ) ، دلیل یکتایی خدا و پوچی معبود های دیگر

خلق السم-وت و الأرض . .. خلقکم من نفس وحده ... لا إل-ه إلاّ هو

برداشت بالا مبتنی براین دیدگاه است که جمله <لا إل-ه إلاّ هو> - که پس از بحث از خلقت جهان آمده است - به منزله نتیجه و جمع بندی آن بحث باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 11 - 15

15 - آفرینش جهان و ایجاد نظام زوجیت ، تجلی ربوبیت بی همتای خداوند

ذلکم اللّه ربّی . .. جعل لکم من أنفسکم أزوجًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 4 - 5

5- توانایی بر خلقت جهان و تدبیر امور آن ، شرط شایستگی معبود برای پرستیده شدن

ماذا خلقوا من الأرض أم لهم شرک فی السم-وت

در این آیه، به ناتوانی بت ها در امر خلقت و تدبیر جهان اشاره شده است و این خود می نمایاند که توانایی بر خلقت و تدبیر، ملاکی است که براساس آن، می توان معبود واقعی را از معبود دروغین، متمایز ساخت.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 38 - 5

5 - آفرینش جهان ، با همه گستردگی و عظمت آن ، فاقد کم ترین خستگی و رنج برای خداوند

و لقد خلقنا . .. و ما مسّنا من لغوب

<لغوب> به معنای تعب و خستگی می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 36 - 3

3 - توجه و ایمان به آفرینش هستی به وسیله خداوند ، متقضی گردن نهادن به دستورات او

أم خلقوا السم-وت و الأرض

خداوند، برای به اطاعت واداشتن کافران، آنان را به خالقیت خویش تذکر داده است; زیرا پذیرش خالقیت خداوند، مسلتزم اطاعت او است.

ص: 449

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 62 - 2،4

2 - آفرینش نشأه نخستین ( جهان فعلی ) ، نشانی روشن از توانایی خداوند بر آفرینش نشأه دیگر ( جهان آخرت )

و لقد علمتم النشأه الأُولی فلولا تذکّرون

4 - انکار جهان آخرت - به رغم مشاهده قدرت خداوند در آفرینش نشأه نخستین ( جهان فعلی ) - نشانه غفلت و بی توجهی است .

و لقد علمتم النشأه الأُولی فلولا تذکّرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 3 - 6

6 - تشویق و ترغیب خداوند ، به نگاه ژرف در مبدأ پیدایش جهان و نظم و هماهنگی میان آنها

ما تری فی خلق الرحم-ن من تف-وت ثمّ ارجع البصر هل تری من فطور

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - اعلی - 87 - 2 - 6

6 - آفریدن و نظام دادن به جهان هستی ، اقتضای ربوبیت خداوند است .

ربّک . .. الذی خلق فسوّی

119- خلقت آهن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 25 - 26

26 - < عن أمیرالمؤمنین ( ع ) قال : . . .و قال : < و أنزلنا الحدید فیه بأس شدید > فإنزاله ذلک خلقه إیّاه ;

از امیرالمؤمنین(ع) روایت شده است: خداوند می فرماید: . ..<و أنزلنا الحدید فیه بأس شدید> و مراد از <انزال حدید> خلقت آن است>.

120- خلقت ابتدایی انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 64 - 3

3 - آفرینش ابتدایی انسان ، خود گواه امکان معاد و احیای مجدد وی

أمّن یبدؤا الخلق ثمّ یعیده

سخن گفتن خداوند درباره <بدء> و پدید آوردن خلق در کنار مسأله معاد، می تواند از آن جهت باشد که به انسان یادآوری کند که اعاده حیات برای پدیدآورنده آن، کاری دشوار و نشدنی نیست.

ص: 450

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 27 - 4،13

4 - آفرینش نخست انسان ، نشانه قدرت مندی خداوند بر باز آفرینی او در عالم آخرت است .

و هو الذی یبدؤا الخلق ثمّ یعیده

13 - آفرینش نخست انسان ها و بازآفرینی آنان پس از مرگ ، مقتضای حکمت و عزت خداوند است .

و هو الذی یبدؤا الخلق ثمّ یعیده . .. و هو العزیز الحکیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 40 - 2

2 - آفرینش آغازین انسان ، از نطفه و علقه به همراه ساختاری معتدل و هماهنگ ، دلیل قدرت خداوند بر برپایی قیامت و احیای مردگان

ألم یک نطفه من منیّ یمنی . .. فخلق فسوّی ... ألیس ذلک بق-در علی أن یحیی الموتی

121- خلقت ابتدایی انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 11 - 3

3 - آفرینش نخستین انسان ، نشانه قدرت مندی خداوند بر باز آفرینی وی در عالم آخرت است .

اللّه یبدؤا الخلق ثمّ یعیده ثمّ إلیه ترجعون

این آیه، به قرینه آیه بعد - که درباره برپایی قیامت است - درصدد اثبات معاد از طریق توجه دادن به خلقتِ نخستینِ انسان ها است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 28 - 1،3

1 - آفرینش نخستین انسان ها و زنده کردن مجدد آنان پس از مرگ ، برای خداوند همانند آفریدن یک تَن است .

ما خلقکم و لابعثکم إلاّ کنفس وحده

3 - فاصله افتادن میان خلقت نخستین انسان و زنده کردن مجدد او پس از مرگ ، تأثیری در آن خلقت ندارد .

ما خلقکم و لابعثکم إلاّ کنفس وحده

چنان چه مفسران گفته اند، مشرکان با تعجب سؤال می کردند که <چگونه امکان دارد که انسانی پس از سال ها مردن، مجدداً زنده شود؟>. آیه در صدد پاسخ به آن پرسش است و تشریح می کند که خلقت نخستین و دوباره، همانند آفریدن یک تن است و فاصله ایجاد شده، تأثیری ندارد.

ص: 451

122- خلقت ابتدایی موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 15 - 3

3- نخستین وجود هر موجود ، برهان امکان معاد

أفعیینا بالخلق الأوّل

تعبیر <أفعیینا بالخلق الأوّل> کافران را به وجود فعلی موجودات توجه می دهد و همین توجّه را برای پی بردن به امکان معاد کافی می شمارد; زیرا آن کس که قادر بر خلق باشد، مرتبه نخست و مرتبه دوم برایش یکسان است.

123- خلقت ابلیس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 12 - 5

5 - آفرینش ابلیس از آتش موجب احساس برتری وی بر آدم(ع)

قال أنا خیر منه خلقتنی من نار و خلقته من طین

124- خلقت اخروی انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 49 - 6

6- رستاخیز و معاد انسان ، آفرینشی نو و جدید است .

أءنَّا لمبعوثون خلقًا جدیدًا

125- خلقت از آب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 45 - 1،13

1 - خداوند ، [ در آغاز ] هر جانداری را از آب آفرید .

و اللّه خلق کلّ دابّه من ماء

به حیوانات و جانداران روی زمین - چه بزرگ و قابل رؤیت باشند و چه کوچک و غیر قابل دیدن - <دابّه> گویند (لسان العرب).

13 - آفرینش انواع جانداران از جسمی مایع ، جلوه ای از قدرت مطلق خداوند است .

و اللّه خلق کلّ دابّه من ماء . .. یخلق اللّه ما یشاء إنّ اللّه علی کلّ شیء قدیر

ص: 452

126- خلقت از آتش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 76 - 3

3 - ابلیس ، آفریده شدنش از آتش و آفرینش آدم از گل را ، دلیل برتری و مهتری خود بر آدم معرفی کرد .

قال أنا خیر منه خلقتنی من نار و خلقته من طین

برداشت یاد شده از آن جا است که جمله <خلقتنی من نار. ..> در مقام تعلیل و تبیین برای جمله <أنا خیر منه> می باشد.

127- خلقت از خاک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 5 - 5،6،7

5- خاک ، مبدأ نخستین آفرینش انسان

فإنّا خلقن-کم من تراب

6- قابلیت خاک برای پیدایش موجودات زنده از آن

فإنّا خلقن-کم من تراب

7- تحول خاک به نطفه ، تبدیل نطفه به علقه و تکامل علقه به مضغه ، روند آفرینش انسان

فإنّا خلقن-کم من تراب ثمّ من نطفه ثمّ من علقه ثمّ من مضغه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 6 - 2،4،6

2 - آفرینش انسان از خاک ، رشد مرحله به مرحله او در رحم ، صعود تدریجی از طفولیت ( مرحله ضعف جسمی و عقلی ) به اوج جوانی و نزول تدریجی از اوج بتوانایی ( جوانی ) به حضیض ناتوانی ( کهولت و پیری ) ، جلوه های ربوبیت خدا و یگانگی او

فإنّا خلقناکم من تراب . ..لکیلا یعلم من بعد علم شیئًا ... ذلک بأنّ اللّه هو الحق

4 - آفرینش انسان و انواع گیاهان از بستر خاک مرده و بی جان ، نمایشی است از قدرتمندی و توانایی خداوند بر احیای همه مردگان در روز رستاخیز .

فإنا خلقناکم من تراب. .. و تری الأرض هامده... و أنّه یحی الموتی

جمله <و أنّه یحیی. ..> عطف بر <أنّ الله هو الحقّ> و به تقدیر <و ذلک بأنّ اللّه یحیی الموتی > می باشد; یعنی، آن قدرت نمایی ها بدان سبب است که خداوند می تواند مردگان را زنده کند.

6 - آفرینش انسان و رویاندن انواع گیاهان از بستر خاک مرده و بی جان ، نمودی از قدرت بی کران و نامحدود خداوند

و أنّه علی کلّ شیء قدیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 453

11 - حج - 22 - 7 - 6،8

6 - آفرینش انسان و انواع گیاهان از بستر خاک مرده و بی جان ، یادآور رستاخیز و دلیلی گویا بر قطعی بودن برپایی آن .

برداشت فوق، مبتنی بر این نکته است که <الساعه> به برپایی قیامت و <ذلک> در آیه قبل به خلقت انسان و ایجاد انواع گیاهان: إن کنتم فی ریب من البعث فإنّا خلقناکم من تراب. .. فإذا أنزلنا علیها الماء اهتزّت و ربت> اشاره داشته باشد.

8 - خلقت انسان و رویش انواع گیاهان از خاک بی جان ، نشانگر توانمندی خدا بر احیای مردگان در روز رستاخیز

فإنّا خلقناکم . .. و تری الأرض هامده ... و أنّ اللّه یبعث من فی القبور

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 20 - 1،2،3،4،6،8،9،10

1 - از جمله آیات خداوند ، آفریدن انسان ها از خاک است .

و من ءای-ته أن خلقکم من تراب

2 - خداوند ، پدید آورنده انسان ها از خاک است .

خلقکم من تراب

3 - خاک ، مبدأ پیدایش انسان ها است .

و من ءای-ته أن خلقکم من تراب

4 - پدیدآمدن انسان های زنده از دل خاک مرده ، نمودی از پدید آوردن موجود جان دار از موجود بی جان به دست خداوند است .

یخرج الحیّ من المیّت . .. و من ءای-ته أن خلقکم من تراب

6 - پدید آوردن موجودی زنده مانند انسان از دل خاک مرده ، از نشانه های توان مندی خداوند بر احیای مجدد انسان ها است .

و کذلک تخرجون . و من ءای-ته أن خلقکم من تراب

از این آیه به بعد، چندین آیه، در صدد شمارش آیات الهی است. از میان آن آیات، ذکر مناسب ترین آیه با <و کذالک تخرجون> پس از آن، می تواند در ضمن بیان آیات الهی، اشاره به نکته فوق باشد.

8 - آفرینش انسان از خاک تا صورت آدمی ، مراحل مختلفی داشته است .

أن خلقکم من تراب ثمّ إذا أنتم بشر تنتشرون

<ثمّ> حرف تراخی است و دلالت بر مهلت و مدت می کند و از طرفی <إذا> فجاییه است و دلالت بر ناگهانی بودن می کند. جمع بین این دو، به این است که میان خلق انسان از مبدأ خاک تا صورت انسانی، مراحلی طی شده که چندان روشن و آشکار نبوده است.

9 - پدید آمدن موجودی زنده به نام انسان از خاک مرده ، امری غیر منتظره و سزاوار تأمل است .

أن خلقکم من تراب ثمّ إذا أنتم بشر تنتشرون

<إذا>ی فجاییه در آیه، می تواند حکایت از این حقیقت باشد.

10 - تبدیل شدن خاک - پس از گذر از مراحل لازم - به انسان ، جهش گون و سریع است .

أن خلقکم من تراب ثمّ إذا أنتم بشر تنتشرون

<إذا> فجاییه است و دلالت بر ناگهانی بودن می کند، لذا از آن، سرعت و حالت جهشی بودن به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 454

14 - روم - 30 - 21 - 13

13 - آیه بودن آفرینش انسان از خاک ، برای متفکران ، قابل درک است .

و من ءای-ته أن خلقکم من تراب . .. إنّ فی ذلک لأی-ت لقوم یتفکّرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 67 - 2،3،4

2 - خاک ، مبدأ نخستین آفرینش انسان

خلقکم من تراب

3 - قابلیت خاک برای پیدایش موجودات زنده از آن

خلقکم من تراب

4 - تحوّل خاک به نطفه تبدیل نطفه به علقه و تکامل آن ، روند آفرینش انسان

خلقکم من تراب ثمّ من نطفه ثمّ من علقه ثمّ یخرجکم طفلاً

128- خلقت از دود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 11 - 2

2 - آسمان ، پیش از سامان یافتن و شکل گیری به صورت توده هایی از دود بود .

ثمّ استوی إلی السماء و هی دخان

129- خلقت از علقه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 40 - 2

2 - آفرینش آغازین انسان ، از نطفه و علقه به همراه ساختاری معتدل و هماهنگ ، دلیل قدرت خداوند بر برپایی قیامت و احیای مردگان

ألم یک نطفه من منیّ یمنی . .. فخلق فسوّی ... ألیس ذلک بق-در علی أن یحیی الموتی

130- خلقت از گل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 29 - 6

ص: 455

6- گِل بد بو ، سیاه و خشکیده به انضمام روح الهی ، آغاز پیدایش نخستین انسان

إنی خ-لق بشرًا من صلص-ل من حمإ مسنون . فإذا سوّیته و نفخت فیه من روحی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 61 - 7

7- ابلیس ، موجود خلق شده از گِل را از جنس خود پست تر و کم ارزش تر می دانست .

ءأسجد لمن خلقت طینًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 12 - 2،3

2 - آفرینش نخستین انسان از عصاره گِل ( خاک آمیخته با آب )

و لقد خلقنا الإنس-ن

سیاق آیات مورد بحث، نشان می دهد که مراد از <انسان>، نوع انسان است که شامل <حضرت آدم> و غیر او می شود. بنابراین مقصود از <خلق> در این آیه، آفرینش ابتدایی آدم است که از <گِل> آفریده شد. آیه بعد نیز، بیانگر آفرینش نسل آدم است که از نطفه آفریده شده و می شود.

3 - آفرینش انسان از گِلی ناچیز و بی جان ، نمود عظمت و قدرت خیره کننده آفریدگار

و لقد خلقنا الإنس-ن من سل-له من طین

نکره آوردن <سلاله> و <طین> ظاهراً برای تحقیر است; یعنی: به یقین ما انسان را از عصاره ای ناچیز از گلِی بی مقدار آفریدیم.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 13 - 3

3 - آفرینش نسل آدم از نطفه پس از آفرینش خود وی از عصاره گِل

و لقد خلقنا الإنس-ن من سل-له من طین . ثمّ جعلن-ه نطفه فی قرار مکین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 71 - 4

4 - گِل ، خمیرمایه آفرینش انسان

إذ قال ربّک للمل-ئکه إنّی خ-لق بشرًا من طین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 76 - 3

3 - ابلیس ، آفریده شدنش از آتش و آفرینش آدم از گل را ، دلیل برتری و مهتری خود بر آدم معرفی کرد .

قال أنا خیر منه خلقتنی من نار و خلقته من طین

برداشت یاد شده از آن جا است که جمله <خلقتنی من نار. ..> در مقام تعلیل و تبیین برای جمله <أنا خیر منه> می باشد.

ص: 456

131- خلقت از گِل چسبنده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 11 - 6،7

6 - آفرینش آغازین انسان از گِل چسبنده بود .

إنّا خلقن-هم من طین لازب

<طین> به معنای <گِل> و <لازب> به معنای <چسبنده> است.

7 - آفرینش انسان از گِل چسبنده ، گواه برتری آفرینش جهان طبیعت بر آفرینش انسان و شاهد توانایی خدا بر احیای مجدد انسان ها از خاک است .

إنّا خلقن-هم من طین لازب

برداشت فوق از آن جا است که جمله <إنّا خلقناهم من طین لازب> تعلیل است برای آنچه مورد استفتا و استفهام در جملات قبل بود.

132- خلقت از گل خشک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 26 - 4

4- تبدیل گِل و لای بد بو و تیره رنگ به انسان ، از آیات خداوند است .

و لقد خلقنا الإنس-ن من صلص-ل من حمإ مسنون

133- خلقت از مایعات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 45 - 3

3 - خداوند ، موجودات جاندار را از انواع مایع های متناسب خود آفرید .

و اللّه خلق کلّ دابّه من ماء

برداشت یاد شده، مبتنی بر این نکته است که تنکیر <ماء> برای تنویع باشد. بر این اساس معنای <ماء> انواع جسم مایع است و مقصود این است که عنصر اولی و منشأ پیدایش حیات جانداران، از جسم مایع است و حیات هر جانداری از مایعی متناسب خود می باشد.

ص: 457

134- خلقت از منی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 6 - 2

2 - جسم انسان ، از آبی آفریده شده است که از مرد و زن یکباره تخلیه شده و از ظرف خود بیرون می جهد .

ماء دافق

این احتمال وجود دارد که مراد از <ماء دافق>، نطفه مرد و تخمک زن - هر دو - باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 8 - 2

2 - آفرینش انسان از منی ، برهان قدرت خداوند بر معاد و تجدید حیات انسان است .

خلق من ماء . .. یخرج ... إنّه علی رجعه لقادر

135- خلقت از نطفه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 13 - 3

3 - آفرینش نسل آدم از نطفه پس از آفرینش خود وی از عصاره گِل

و لقد خلقنا الإنس-ن من سل-له من طین . ثمّ جعلن-ه نطفه فی قرار مکین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 77 - 5

5 - آفرینش انسان از نطفه ، دلیل و نشانه توانایی خداوند بر برپایی قیامت و زنده کردن انسان

أوَلم یر الإنس-ن أنّا خلقن-ه من نطفه

با توجه به آیات بعدی و نیز شأن نزول ها که این آیه و آیات بعدی را درباره فردی به نام <عاصب بنوائل> (از منکران معاد) دانسته است (مجمع البیان و دیگر تفاسیر)، برداشت یاد شده به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 46 - 1،2،3

1 - پیدایش زن و مرد ، از نطفه به اراده خدای یگانه

و أنّه خلق . .. الذکر و الأُنثی . من نطفه

2 - پیدایش زوجین ( نر و ماده ) ، از آبی اندک ( نطفه ) ، شایان تأمل و درس آموزی

و أنّه خلق الزوجین الذکر و الأُنثی . من نطفه

<نطفه> در اصل به آب اندکی گفته می شود که ته ظرف باقی مانده باشد (قاموس المحیط).

3 - پیدایش انسان از آبی اندک ( نطفه ) ، نمودی از قدرت و ربوبیت الهی

ص: 458

و أنّ إلی ربّک المنتهی . .. و أنّه خلق ... من نطفه

از ارتباط این آیه با آیه <و أنّ إلی ربّک المنتهی>، مطلب بالا قابل استفاده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 40 - 2

2 - آفرینش آغازین انسان ، از نطفه و علقه به همراه ساختاری معتدل و هماهنگ ، دلیل قدرت خداوند بر برپایی قیامت و احیای مردگان

ألم یک نطفه من منیّ یمنی . .. فخلق فسوّی ... ألیس ذلک بق-در علی أن یحیی الموتی

136- خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 30 - 4،5،16،20

4 - گفتگوی خدا و فرشتگان درباره خلقت و خلافت انسان

و إذ قال ربّک للملئکه . .. قالوا أتجعل فیها من یفسد ... قال إنی أعلم ما لاتعلمون

5 - خداوند تقدیر خویش را بر خلقت و خلافت انسان در زمین ، به فرشتگان اعلام کرد .

و إذ قال ربّک للملئکه إنی جاعل فی الأرض خلیفه

16 - انسان دارای ارزش ها و استعدادهایی که وی را شایسته خلقت و زیبنده خلافت می کرد .

إنی أعلم ما لاتعلمون

مقصود از <ما لاتعلمون> می تواند استعداد و قابلیت نهفته در انسان باشد. همچنین مراد از آن می تواند علوم و حقایقی باشد که بر فرشتگان مخفی بوده و شایستگی دریافت آن را نداشتند. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است.

20 - نا آگاهی فرشتگان به ارزش های والای انسان ، موجب شد تا فسادگری او برای فرشتگان جلوه گر شود و به خلقت و خلافتش معترض باشند .

أتجعل فیها من یفسد فیها . .. قال إنی أعلم ما لاتعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 32 - 10

10 - اعتراف فرشتگان به عالمانه و حکیمانه بودن آفرینش انسان و انتخاب او برای خلافت

إنّک أنت العلیم الحکیم

از هدفهای فرشتگان در توصیف خداوند به علیم و حکیم بودن - پس از اظهار تشکیک در شایستگی انسان برای خلافت - اعتراف و اقرار به ارزش والای انسان و عالمانه و حکیمانه بودن آفرینش اوست.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 228 - 8

ص: 459

8 - خداوند ، آفریننده هر چیزی است که در رحم به وجود می آید . ( خون ، جنین و . . . . )

ما خلق اللّه فی ارحامهنّ

با توجّه به لفظ <ما> که خود، جنین و . .. را شامل می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 1 - 2،4،5،9،10

2 - آفرینش انسان و تدبیر امور او به دست خداوند ، مقتضی تقوا و پروا از اوست .

اتّقوا ربّکم الّذی خلقکم

جمله <الّذی خلقکم . .. >، صفت برای <ربّکم> و اشاره به علت لزوم رعایت تقواست. یعنی چون شما را خلق کرد و امور شما را تدبیر نمود، لازم است تقوا داشته باشید و احکام او را انجام دهید.

4 - خداوند ، آفریننده انسان ها از شخص واحد ( آدم )

ربّکم الّذی خلقکم من نفس واحده

5 - آفرینش آدمیان از شخص واحد و نبودن امتیاز در خلقت آنان ، پرتویی از ربوبیّت الهی نسبت به آنان

اتّقوا ربّکم الّذی خلقکم من نفس واحده

9 - تساوی مردم در اصل آفرینش و نبودن امتیاز در خلقت آنان ، موجب مسؤولیت تمامی آنان در برابر قوانین الهی

اتّقوا ربّکم الذی خلقکم من نفس واحده و خلق منها زوجها

جمله <خلقکم من نفس واحده>، علاوه بر بیان این حقیقت که تمامی انسانها از نسلی واحدند، به این معنا اشاره دارد که بین آنان در خلقت هیچگونه امتیاز و تبعیضی نیست و لذا همه موظف به رعایت تقوا هستند.

10 - خداوند ، گسترش دهنده مردان و زنان بسیار ( نسل بشر ) ، از یک زن و مرد ( آدم و حوّا )

خلقکم من نفس واحده . .. و بثّ منهما رجالاً کثیراً و نساءً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 133 - 1

1 - خداوند ، توانا بر هلاکت تمامی انسان ها و آفرینش انسانهایی دیگر

ان یشأ یذهبکم ایها الناس و یأت باخرین و کان اللّه علی ذلک قدیراً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 17 - 27

27 - مالکیت و سلطنت مطلق خداوند بر هستی ، دلیل توانایی او بر هر نوع آفرینش ( مانند آفرینش انسان بدون واسطه پدر )

للّه ملک السموت و الارض و ما بینهما یخلق ما یشاء

بنابر اینکه <یخلق ما یشاء>، نتیجه ای باشد برای <للّه ملک السموت والارض>

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 2 - 2،8،10،11

2 - گِلی مخصوص، خمیر مایه آفرینش انسان

ص: 460

هو الذی خلقکم من طین

نکره بودن <طین> دلالت دارد که گِلی مخصوص برای آفرینش انسان به کار رفته است.

8 - اراده و قضای الهی حاکم بر پیدایش و مرگ آدمی

هو الذی خلقکم . .. ثم قضی أجلا و أجل مسمی عنده

10 - توجه انسان به آفرینش و مرگ خویش، زمینه شناخت ربوبیت یگانه خداوند

بربهم یعدلون. هو الذی خلقکم من طین ثم قضی أجلا ... ثم أنتم تمترون

11 - مطالعه در آفرینش انسان و مرگ و حیات وی، زداینده تردید در یگانگی خداوند

هو الذی خلقکم من طین ثم قضی أجلا . .. ثم أنتم تمترون

از جمله <ثم أنتم تمترون>، که بیان استبعاد هر گونه تردید در یگانگی خداوند پس از توجه به مضامین صدر آیه است، چنین برمی آید که بعد از این توجه، علی القاعده نباید تردیدی در توحید و اعتقاد بدان وجود داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 29 - 14

14 - آفرینش نخستین انسان دلیلی بر امکان معاد

کما بدأکم تعودون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 172 - 2،3

2 - خداوند پس از خلقت هر انسان ، حقیقت وی را در ارتباط با ربوبیت الهی بر او آشکار می سازد .

و إذ أخذ ربک . .. و أشهدهم علی أنفسهم ألست بربکم

<أشهده علی کذا> یعنی او را حاضر کرد تا وجود امری یا تحقق فعلی را ببیند و بر آن آگاه شود تا به هنگام لزوم گواهی دهد. بنابراین <أشهدهم علی أنفسهم>، یعنی خداوند انسانها را به وجود خودشان حاضر کرد تا خود را ببینند. جمله <ألست بربکم> (آیا پروردگار شما نیستم)، بیان می دارد که مراد از شهود خویش، دیدن خود در ارتباط با ربوبیت خداوند است. یعنی خود را ببینند و دریابند که وجودشان وابسته به خداوند و ربوبیت اوست.

3 - هر یک از انسان ها پس از خلقتشان در حیات دنیا ، دارای دو نشئه وجودی هستند : نشئه شهود ارتباط خویش با خداوند و نشئه غیبت و محجوب بودن از خدا

و إذ أخذ ربک . .. و أشهدهم علی أنفسهم

عطف <أشهدهم> بر <أخذ ربک> دلالت می کند که مسأله اشهاد و اقرار در همین حیات دنیوی انسان انجام گرفته است. یعنی هر یک از انسانهای موجود بالعیان ربوبیت خداوند را مشاهده کرده اند. و این در حالی است که عموم انسانها چنین شهود و علم حضوری را نسبت به پروردگار خویش ندارند. لذا می توان گفت انسان دارای دو جنبه است: جنبه ای که شاهد ربوبیت خدا بوده و جنبه ای که چنین شهودی برای او نیست.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 26 - 4

4- تبدیل گِل و لای بد بو و تیره رنگ به انسان ، از آیات خداوند است .

ص: 461

و لقد خلقنا الإنس-ن من صلص-ل من حمإ مسنون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 28 - 1،4

1- خداوند ، تصمیم خود را مبنی بر آفرینش انسان ، به ملائکه اعلام کرد .

و إذ قال ربّک للمل-ئکه إنی خ-لق بشرًا

4- ربوبیت خداوند ، مقتضی بازگویی قصه خلقت انسان برای پیامبر ( ص )

و إذ قال ربّک للمل-ئکه إنی خلق بشرًا من صلص-ل من حمإ مسنون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 29 - 1،2

1- خداوند ، اجزای انسان را متناسب و آن گونه که شایسته و سزاوار اوست ، آفریده است .

إنی خ-لق بشرًا . .. فإذا سوّیته

<تسویه> به معنای قرار دادن شیء به گونه ای است که هر جزئی از آن، در جایگاه شایسته خود قرار گرفته باشد.

2- خداوند ، پس از پدید آوردن بدن انسان با اجزای متناسب از گِل خشکیده ، در او روح دمید و او را حیات بخشید .

فإذا سوّیته و نفخت فیه من روحی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 4 - 9

9- آفرینش انسان از نطفه ، به صورت مجادله گری سخنور ، شاهد و گواه وحدانیت خداوند است .

تع-لی عمّا یشرکون . خلق الإنس-ن من نطفه فإذا هو خصیم مبین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 70 - 11

11- آفرینش و مرگ و اعطای دانش و سلب آن از انسان ، جلوه ای از علم و قدرت الهی است .

و الله خلقکم ثمّ یتوفّ-کم . .. إن الله علیم قدیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 37 - 9

9- آفرینش انسان از خاک و نطفه و معتدل ساختن او ، دلایلی روشن بر امکان برپایی معاد و کافی در رفع استبعاد قیامت است .

و ما أظنّ الساعه قائمه . .. أکفرت بالذی خلقک من تراب

پاسخ مرد مؤمن به ثروت مند مغرور، با جمله <أکفرت بالذی. ..> حکایت از آن دارد که انکار معاد از جانب او که با جمله <و ما أظنّ...> بیان شده بود، به جهت استبعاد تجدید حیات آدمی پس از مرگ بوده است، لذا مرد مؤمن، با یادآوری قدرت خداوند و بیان سابقه خاک و نطفه بودن آدمی، به رفع این استبعاد و بیان قدرت خداوند پرداخته است.

ص: 462

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 9 - 11

11- آفرینش انسان ، نمودی از قدرت خداوند است .

و قد خلقتک من قبل و لم تک شیئًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 66 - 4

4 - تجلی ربوبیت خدا در آفرینش و در مرگ و حیات مجدد انسان ها

و هو الذی أحیاکم ثمّ یمیتکم ثمّ یحییکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 12 - 3

3 - آفرینش انسان از گِلی ناچیز و بی جان ، نمود عظمت و قدرت خیره کننده آفریدگار

و لقد خلقنا الإنس-ن من سل-له من طین

نکره آوردن <سلاله> و <طین> ظاهراً برای تحقیر است; یعنی: به یقین ما انسان را از عصاره ای ناچیز از گلِی بی مقدار آفریدیم.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 79 - 2

2 - گسترش تدریجی نسل بشر در روی زمین ، پس از پیدایش نوع آن

و هو الذی ذرأکم فی الأرض

برداشت فوق، با توجه به معنای <ذرأ> (پراکندن) استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 20 - 7،8،10

7 - انسان ها ، در اصل خلقت ، همسان اند .

أن خلقکم من تراب

8 - آفرینش انسان از خاک تا صورت آدمی ، مراحل مختلفی داشته است .

أن خلقکم من تراب ثمّ إذا أنتم بشر تنتشرون

<ثمّ> حرف تراخی است و دلالت بر مهلت و مدت می کند و از طرفی <إذا> فجاییه است و دلالت بر ناگهانی بودن می کند. جمع بین این دو، به این است که میان خلق انسان از مبدأ خاک تا صورت انسانی، مراحلی طی شده که چندان روشن و آشکار نبوده است.

10 - تبدیل شدن خاک - پس از گذر از مراحل لازم - به انسان ، جهش گون و سریع است .

أن خلقکم من تراب ثمّ إذا أنتم بشر تنتشرون

<إذا> فجاییه است و دلالت بر ناگهانی بودن می کند، لذا از آن، سرعت و حالت جهشی بودن به دست می آید.

ص: 463

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 21 - 13

13 - آیه بودن آفرینش انسان از خاک ، برای متفکران ، قابل درک است .

و من ءای-ته أن خلقکم من تراب . .. إنّ فی ذلک لأی-ت لقوم یتفکّرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 27 - 2،4

2 - خداوند ، آغازکننده آفرینش انسان و بازآفریننده او پس از مرگ است .

و هو الذی یبدؤا الخلق ثمّ یعیده

<ال> در <الخلق> به قرینه <تخرجون>، در آیات قبل، می تواند عهد باشد و منظور از آن انسان است.

4 - آفرینش نخست انسان ، نشانه قدرت مندی خداوند بر باز آفرینی او در عالم آخرت است .

و هو الذی یبدؤا الخلق ثمّ یعیده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 30 - 11

11 - خداوند ، انسان ها را با آفرینشی خاص و فطرتی واحد ، آفریده است .

فطرت اللّه الّتی فطر الناس علیها

<فطرت>، مصدری است که دلالت بر هیئت خاصی می کند. از آن جا که <فطر> به معنای <ایجاد و آفریدن> آمده است، مصدر آن دلالت بر نوع خاصی از آفرینش او می کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 40 - 8

8 - آفرینش انسان ها و تأمین روزی آنان ، از آیات الهی است .

اللّه الذی خلقکم ثمّ رزقکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 54 - 1،13،14

1 - انسان ، در مرحله آغازین آفرینش ، آکنده از ضعف و ناتوانی است .

اللّه الذی خلقکم من ضعف

<من> در <من ضعف> ابتداییه است و ضَعْف در مقابل <قوّه> معنای شناخته شده ای دارد. آورده شدن <من ضعف> (از ضعف آفریده است) به جای عبارت ها و یا واژه گانی مانند <ضعیفاً> برای توجه دادن به این نکته است که انسان ها، در آغاز خلقت، آکنده از ضعف اند.

13 - آفرینش انسان و مراحل حیات وی ، امری عالمانه و از روی آگاهی است .

اللّه الذی خلقکم . .. و هو العلیم القدیر

14 - آفرینش انسان و حالات مختلف او در مدت عمر ، براساس مشیت خداوند است .

ص: 464

اللّه الذی خلقکم من ضعف . .. یخلق ما یشاء

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 8 - 2،4

2 - تکوّن وجود انسان ، تنها با بخشی از آب منی است .

و جعل نسله من سل-له من ماء مهین

<سلاله> در لغت به معنای <جدا شده و کنده شده> است و مراد از <ماء مهین> منی است و <من> در <من ماء. ..> برای تبعیض و جزئیت است.

4 - آفرینش حضرت آدم ( ع ) با آفرینش نسل او ، متفاوت است .

خلق الإنس-ن من طین . ثمّ جعل نسله من سل-له من ماء مهین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 4 - 4

4 - خداوند ، ساختار وجودی انسان را ، شکل و سامان داده است .

ما جعل اللّه لرجل من قلبین فی جوفه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 11 - 6،14

6 - خداوند ، انسان ها را زوج زوج ( زن و مرد ) آفرید .

ثمّ جعلکم أزوجًا

14 - آفرینش انسان در قالب مرد و زن و آگاهی از بارداری و زایمان زنان و مقدار عمر آدمی ، کاری آسان برای خداوند

و اللّه خلقکم من تراب ثمّ من نطفه . .. و ما یعمّر من معمّر و لاینقص من عمره إلاّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 13 - 6،8،10

6 - آفرینش جهان هستی چون انسان ، دریا ، خورشید و ماه ، از نشانه های خدای حقیقی ( اللّه )

و اللّه خلقکم من تراب . .. ثمّ جعلکم أزوجًا ... و ما یستوی البحران ... و سخّر ال

<ذلکم> اشاره به کسی است که اشیای ذکر شده را آفریده و صاحب خلق و جعل می باشد.

8 - آفرینش جهان ( انسان ، دریا ، خورشید و ماه ) ، جلوه ای از ربوبیت خدا است .

اللّه خلقکم من تراب . .. و ما یستوی البحران ... و سخّر الشمس و القمر ... ذلکم ال

10 - آفرینش انسان ، دریا ، خورشید و ماه ، جلوه ای از فرمانروایی مطلق خدا بر جهان هستی است .

و اللّه خلقکم من تراب . .. و ما یستوی البحران ... و سخّر الشمس و القمر ... له ال

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 28 - 1

ص: 465

1 - آفرینش انسان ، جنبندگان و دام ها ( شتر ، گاو و گوسفند ) ، از نشانه های ربوبیت بی همتای خداوند

ألم تر أنّ اللّه . .. و من الناس و الدّوابّ و الأنع-م

<أنعام> جمع <نَعَم> (شتر) می باشد; ولی این واژه در مجموع شتر، گاو و گوسفند نیز به کار می رود; چنان که در آیه شریفه به همین معنا استعمال شده است (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 77 - 4،5

4 - انکار معاد و ممکن ندانستن آن در عین آگاهی از مبدأ پیدایش انسان ، امری شگفت آور است .

أوَلم یر الإنس-ن أنّا خلقن-ه من نطفه

برداشت یاد شده از آن جا است که همزه در <أوَلم یر. ..> برای استفهام انکاری و تعجبی است. گفتنی است مخاطب آیه شریفه - به قرینه آیات بعد - منکران قیامت است.

5 - آفرینش انسان از نطفه ، دلیل و نشانه توانایی خداوند بر برپایی قیامت و زنده کردن انسان

أوَلم یر الإنس-ن أنّا خلقن-ه من نطفه

با توجه به آیات بعدی و نیز شأن نزول ها که این آیه و آیات بعدی را درباره فردی به نام <عاصب بنوائل> (از منکران معاد) دانسته است (مجمع البیان و دیگر تفاسیر)، برداشت یاد شده به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 11 - 2،4

2 - ناچیز بودن آفرینش انسان در مقایسه با آفرینش جهان ( آسمان ها ، زمین و . . . )

فاستفتهم أهم أشدّ خلقًا أم من خلقنا

ضمیر جمع <هم> در <فاستفتهم> - به قرینه آیات پیشین - به کافران و مشرکان بازمی گردد و مقصود از <من خلقنا> آسمان ها، زمین، فرشتگان و دیگر موجودات آسمانی است.

4 - آفرینش جهانی سخت تر از آفرینش انسان ، ( آسمان ها ، زمین و فرشتگان ) گواه قدرت خداوند بر آفرینش مجدد انسان ها در قیامت و آسان و ممکن بودن آن برای او است .

فاستفتهم أهم أشدّ خلقًا أم من خلقنا

برداشت یاد شده از آن جا است که روی سخن آیه شریفه مشرکان اند; آنان که منکر معاد بوده و آفرینش مجدد انسان ها را از خاک، امری بعید و بسیار سخت و ناممکن می شمردند و <أءذا مِتنا و کنّا ترابا و عظاما أءنا لمبعوثون>، (آیه 16 همین سوره).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 71 - 1،5

1 - خداوند ، پیش از آفرینش انسان ، فرشتگان را از آن باخبر ساخت .

إذ قال ربّک للمل-ئکه إنّی خ-لق بشرًا

5 - ارتباط داشتن آفرینش انسان با ملأاعلی ( عالم فرشتگان )

بالملأ الأعلی إذ یختصمون . .. إذ قال ربّک للمل-ئکه إنّی خ-لق بشرًا

گفتوگوی خداوند با فرشتگان در ملأ اعلی (عالم فرشتگان)، درباره آفرینش انسان، می تواند گویای برداشت یاد شده باشد.

ص: 466

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 64 - 8،13

8 - آفرینش انسان خوش اندام و سرشار از استعداد ها و کمالات ، جلوه ای از قدرت و ربوبیت بی همتای خداوند .

و صوّرکم فأحسن صورکم

13 - آفرینش زمین ، آسمان ، انسان و روزی های او ، از اوصاف معبود و ربّ حقیقی

اللّه الذی جعل لکم الأرض . .. و صوّرکم فأحسن صورکم و رزقکم من الطیّب-ت ذلکم اللّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 67 - 16

16 - آفرینشِ انسان و سیر تطور و تحوّل وی از خاک تا پیری و مرگ ، نشانه ای از قدرت و ربوبیت بی همتای خداوند است .

هو الذی خلقکم من تراب . .. و لتبلغوا أجلاً مسمّیً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 23 - 1،3

1 - انسان ، پدیده ای است ساخته خداوند رحمان .

قل هو الذی أنشاکم

3 - پیدایش بشر و نعمت های نهفته در وجود او ( قدرت شنوایی ، بینایی و تعقّل ) ، نشانه و جلوه قدرت خدای رحمان

الرحم-ن . .. هو الذی أنشاکم و جعل لکم السمع و الأبص-ر و الأفئده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 24 - 3،6

3 - پیدایش انسان و تکثیر نسل او در زمین ، نشانه و جلوه قدرت خداوند رحمان

الرحم-ن . .. قل هو الذی ذرأکم فی الأرض

6 - آفرینش بشر و تکثیر نسل او در زمین ، نشانه توانایی خداوند بر رستاخیز و حیات دوباره انسان ها در قیامت

قل هو الذی ذرأکم . .. و إلیه تحشرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 36 - 5

5 - آفرینش انسان و هدفمندی زندگی او ، نشانه برپایی قیامت

و تذرون الأخره . وجوه یومئذ ناضره ... أیحسب الإنس-ن أن یترک سدًی

برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که این آیه، در سلسله آیاتی قرار دارد که درباره معاد و اثبات برپایی قیامت برای کیفر و پاداش است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 467

19 - انسان - 76 - 1 - 1،4

1 - انسان در برهه ای از روزگار ، وجود خارجی نداشت ; بلکه موجودی حادث و نوآفریده است .

هل أتی علی الإنس-ن حین من الدهر لم یکن شیئًا مذکورًا

<هل> در این آیه، برای استفهام تقریری است و مفاد آن اثبات مضمون جمله است; یعنی، <قد أتی علی الإنسان>. گفتنی است که جمله <لم یکن شیئاً مذکوراً> به معنای <کان معدوماً> دانسته شده است. بر این اساس، مفاد آیه شریفه این است که انسان موجودی نوپیدا بوده و در برهه ای از زمان، وجود خارجی نداشته است.

4 - < عن حُمران قال : أباجعفر ( ع ) عن قول اللّه عزّوجلّ < هل أتی علی الإنسان حین من الدهر لم یکن شیئاً مذکوراً > فقال : کان شیئاً و لم یکن مذکوراً . . . ;

حمران گوید: از امام باقر(ع) از سخن خداوند عزّوجلّ <هل أتی علی الإنسان حین من الدهر لم یکن شیئاً مذکوراً> سؤال کردم فرمود: انسان، موجود بود; ولی هنوز شایستگی نام انسان را نداشت>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انفطار - 82 - 7 - 5،6

5 - آفرینش انسان و هماهنگ ساختن اجزای او ، جلوه کرم خداوند است .

بربّک الکریم . الذی خلقک فسوّیک فعدلک

6 - آفرینش ، برخورداری از اعضای کامل و هماهنگی اندام با یکدیگر ، سه مرحله پیاپی در سیر پیدایش انسان

خلقک فسوّیک فعدلک

ترتیب - که مفاد حرف <فاء> است - ممکن است <حقیقی> و یا <ذکری> باشد. برداشت یاد شده، براساس احتمال اول است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بلد - 90 - 5 - 9

9 - آفرینش نخست انسان ، دلیل قدرت خداوند بر اعاده حیات او است .

لقد خلقنا الإنس-ن . .. أیحسب أن لن یقدر علیه أحد

چنانچه در این آیه، سخن از قدرت خداوند بر معاد باشد، تعبیر <لقد خلقنا> در آیه قبل، برای رفع استبعاد معاد خواهد بود.

137- خلقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 20 - 1

1- میراندن انسان ها و خلق انسانهایی جدید به جای آنان ، کار دشواری برای خداوند نیست .

إن یشأ یذهبکم و یأت بخلق جدید . و ما ذلک علی الله بعزیز

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 6 - 2،16،18،20،23

ص: 468

2 - همه انسان ها ، از نظر ریشه خلقت و نیز در حقیقت انسانی - بی هیچ امتیاز و تبعیضی - مشترک و برابراند .

خلقکم من نفس وحده

یادآوری خداوند به این که همه انسان ها از یک نفس آفریده شده اند، می تواند به منظور بیان حقیقت یاد شده باشد.

16 - آفریدن جهان هستی ( آسمان ، زمین ، انسان و . . . ) ، از اوصاف و نشانه های خدای حقیقی ( اللّه )

خلق السم-وت و الأرض . .. خلقکم من نفس وحده ... ذلکم اللّه

<ذلکم> اشاره به کسی است که اشیای ذکر شده را آفریده و صاحب اوصاف خلق و جعل است.

18 - آفرینش جهان ( آسمان ، زمین ، خورشید ، ماه و انسان ) جلوه ربوبیت خدا است .

خلق السم-وت و الأرض . .. خلقکم من نفس وحده ... ذلکم اللّه ربّکم

20 - آفرینش آسمان ها ، زمین ، خورشید ، ماه و انسان ، جلوه فرمانروایی مطلق خدا بر جهان هستی است .

خلق السم-وت و الأرض . .. له الملک

23 - آفرینش جهان ( آسمان ، زمین و انسان ) ، دلیل یکتایی خدا و پوچی معبود های دیگر

خلق السم-وت و الأرض . .. خلقکم من نفس وحده ... لا إل-ه إلاّ هو

برداشت بالا مبتنی براین دیدگاه است که جمله <لا إل-ه إلاّ هو> - که پس از بحث از خلقت جهان آمده است - به منزله نتیجه و جمع بندی آن بحث باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 22 - 7

7 - قدرت خداوند بر آفرینش انسان ها ، تنظیم توانمندی های آنان ، هدایت تکوینی و نیز میراندن و به گور افکندن آنها ، دلیل قدرت او بر زنده ساختن آنان در قیامت است .

خلقه فقدّره . ثمّ السبیل یسّره . ثمّ أماته فأقبره . ثمّ إذا شاء أنشره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تین - 95 - 5 - 4

4 - حاکمیت خداوند ، بر آغاز و فرجام انسان ها

لقد خلقنا الإنس-ن . .. ثمّ رددن-ه

138- خلقت اولیه انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 78 - 6

6 - پیدایش انسان های نخستین ، دلیل و شاهدِ امکانِ زنده شدن مجدد آنان پس از مرگ و خاکستر شدن بدن ها

و ضرب لنا مثلاً و نسی خلقه قال من یحیِ العظ-م و هی رمیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 469

15 - یس - 36 - 79 - 1

1 - آفرینش نخستین انسان ها ، دلیل و شاهدِ امکانِ برپایی قیامت و توانایی خدا بر احیای مجدد انسان ها

قل یحییها الذی أنشأها أوّل مرّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 21 - 9

9 - خداوند ، خالق و آفریننده انسان ، برای نخستین بار و بدون سابقه و پیشینه

و هو خلقکم أوّل مرّه

مراد از <أوّل مرّه> زمانی است که آدمی وجود نداشت و خداوند او را آفرید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 57 - 3

3 - آفرینش نخستین انسان ها ، دلیل امکان حیات مجدد و رستاخیز دوباره آنان از سوی خداوند است .

نحن خلقن-کم فلولا تصدّقون

139- خلقت بدن انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 29 - 5

5- خلقت بدن انسان ، مقدم بر روح اوست .

إنی خ-لق بشرًا من صلص-ل من حمإ مسنون . فإذا سوّیته و نفخت فیه من روحی

برداشت فوق، مبتنی بر این احتمال است که ذکر <نفخت> پس از ذکر تسویه بدن، ممکن است اشاره به تقدم خلقت بدن بر روح داشته باشد.

140- خلقت بهشت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 35 - 3

3- بهشت اصحاب الیمین و حوریان آن ، از پیش آفریده شده است .

إنّا أنشأن-هنّ إنشاءً

به کارگیری فعل ماضی <أنشأناهنّ>، بیانگر مطلب یاد شده است.

ص: 470

141- خلقت تاریکی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 1 - 2

2 - آفرینش آسمانها و زمین و پدیدآوردن نور و ظلمت به دست خداوند، دلیل اختصاص ستایش به اوست.

الحمد للّه الذی خلق

<الذی خلق>، صفت <اللّه> و بیان وجه اختصاص حمد به اوست و این تعلیق، که به گفته اهل ادب تعلیق حکم <الحمدللّه> بر وصف <الذی خلق> است، بیانگر انحصار شایستگی ستایش به آفریننده هستی است.

142- خلقت تدریجی آدم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 9 - 2

2 - پس از آفریده شدن آدم ( ع ) با گِل و متناسب شدن اندامش ، در او روح دمیده شد .

و بدأ خلق الإنس-ن من طین . .. ثمّ سوّی-ه و نفخ فیه من روحه

143- خلقت تدریجی آسمان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 54 - 3

3 - آفرینش آسمان ها و زمین ، آفرینشی تدریجی ، در شش دوره و مرحله ، بوده است .

خلق السموت و الأرض فی سته أیام

مراد از <یوم> در آیه شریفه معنای متعارف آن (روز و یا شبانه روز) نیست، بلکه مقصود شش دوره و مرحله است. زیرا روز به معنای متعارف آن، پس از آفرینش آسمانها و زمین تحقق یافته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 7 - 2،14

2- آفرینش آسمان ها و زمین ، تدریجی بوده و در شش روز ( شش دوره ) به انجام رسیده است .

خلق السم-وت و الأرض فی سته أیام

مراد از <أیام> در آیه شریفه ، معنای متعارف آن (روزها یا شبانه روزها) نیست; بلکه مقصود ، دوره ها و مرحله هاست; زیرا روز به معنای متعارف آن ، پس از خلقت زمین قابل فرض است.

14- < عن الرضا ( ع ) قال : إن الله تبارک و تعالی . . . خلق السموات و الأرض فی سته أیام . . . لیظهر للملائکه ما یخلقه منها شیئاً بعد شیء فیستدل بحدوث ما یحدث علی الله تعالی مرّه بعد مرّه . . . و أما قوله عزوجل : < لیبلوکم أیّکم أحسن عملاً > فإنه خلقهم لیبلوهم بتکلیف طاعته و عبادته ، لا علی سبیل الإمتحان والتجربه لأنه لم یزل علیماً بکلّ شیء . . . ;

ص: 471

از امام رضا(ع) روایت شده است که فرمود: همانا خدای تبارک و تعالی . .. آسمانها و زمین را در شش روز آفرید ... تا آنچه را می آفریند برای ملائکه یکی پس از دیگری آشکار کند، که به وسیله حدوث پدیده ها تازه به تازه بر وجود خدا استدلال شود ... و اما قول خدای عزوجل <لیبلوکم أیّکم أحسن عملاً>; یعنی، خدا انسانها را آفرید تا آنان را به وسیله تکلیف به طاعت و عبادت خود آزمایش کند. البته نه برای امتحان و کشف مجهول; زیرا از ازل به همه چیز آگاه بوده و هست ...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 4 - 4

4 - آفرینش آسمان ها و زمین ، آفرینشی تدریجی بود و در شش مرحله انجام پذیرفت .

خلق السم-وت و الأرض فی ستّه أیّام

واژه <یوم> (مفرد <أیّام>) در معنای برهه ای از زمان (کوتاه یا بلند) نیز به کار می رود. بر این اساس <سته أیّام> (شش روز)، به معنای شش برهه بوده و بیانگر مطلب یاد شده است.

144- خلقت تدریجی آفرینش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 4 - 4

4 - آفرینش جهان ، به تدریج و در طی دوران هایی صورت گرفته است .

خلق السم-وت و الأرض و ما بینهما فی ستّه أیّام

<أیّام> جمع <یوم> است و یوم، به معنای <مقداری از زمان - از طلوع خورشید تا غروب آن -> و <مدتی از زمان> است (مفردات راغب). احتمال دارد مراد از <أیّام> دوران ها و یا مراحل مختلف باشد. در این صورت، دلالت بر تدریجی خلق شدن عالم می کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 38 - 2،7،8

2 - شکل گیری نظام جهان ، دارای روندی تدریجی و طی دوره های متعدد

و لقد خلقنا . .. فی ستّه أیّام

7 - معاد و برپایی قیامت ، چونان شکل گیری نخستین جهان روندی تدریجی خواهد داشت . *

و لقد خلقنا . .. فی ستّه أیّام و ما مسّنا من لغوب

با توجه به ارتباط این آیه با آیات پیشین - که در ارتباط با معاد بود - مطرح کردن <ستّه أیّام> می تواند اشاره به این داشته باشد که اگر شکل گیری جهان، به تدریج صورت گرفته، معاد نیز از روند تدریجی و قانونمند برخوردار است.

8 - شکل گیری تدریجی جهان ، دارای ملاک های حکیمانه و نه معلول خستگی و محدودیت قدرت خداوند *

و لقد خلقنا السم-وت و الأرض . .. و ما مسّنا من لغوب

برداشت بالا بدان احتمال است که بیان <ما مسّنا من لغوب> - در پی <ستّه أیّام> - نظر به این جهت داشته باشد که اصولاً در آفرینش، رنج و خستگی برای خداوند مطرح نیست و اگر کار آفرینش را در شش مرحله صورت داده است، دلایل دیگری دارد و به

ص: 472

سبب محدودیت قدرت او نیست.

145- خلقت تدریجی انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 29 - 3

3- خلقت اوّلیه انسان ، به تدریج انجام گرفته است .

إنی خ-لق بشرًا من صلص-ل من حمإ مسنون . فإذا سوژیته و نفخت فیه من روحی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 9 - 1،3

1 - آفرینش انسان از سوی خداوند ، تدریجی است .

بدأ خلق الإنس-ن من طین . .. ثمّ جعل نسله ... ثمّ سوّی-ه و نفخ فیه من روحه

3 - انسان در مراحل نخستین جنینی ، فاقد روح انسانی است و پس از شکل گیری اندام ، در او روح دمیده می شود .

جعل . .. من ماء مهین . ثمّ سوّی-ه و نفخ فیه من روحه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 14 - 2

2 - آفرینش انسان ها به تدریج و با گذر از چند مرحله ( همچون نطفه ، علقه ، مضغه و . . . ) است .

و قد خلقکم أطوارًا

<طور> (مفرد <أطوار>) به معنای <مرّه> (یک دفعه) و <حال> آمده است. مقصود در این آیه می تواند مراحل و حالات گوناگونی باشد که در آفرینش بشر موجود است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 17 - 5

5 - آفرینش انسان ، تدریجی و تکاملی است .

و اللّه أنبتکم من الأرض نباتًا

برداشت یاد شده، به سبب آن است که خلقت نباتات، دارای چنین خصوصیتی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 38 - 1

1 - تبدیل شدن نطفه به علقه ، از مراحل تکوین انسان و به صورت تدریجی است .

ألم یک نطفه . .. ثمّ کان علقه

با توجه به کاربرد <ثمّ> - که برای بیان فاصله زمانی است - مطلب یاد شده به دست می آید.

ص: 473

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 39 - 5

5 - آفرینش انسان ، دارای روندی تدریجی و رو به تکامل

فخلق فسوّی . فجعل منه الزوجین

برداشت یاد شده، مبتنی بر این نکته است که حرف <فا> در <فخلق>، <فسوّی> و <فجعل> برای ترتیب معنوی باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 5 - 3

3 - آفرینش انسان ، تدریجی است .

فلینظر الإنس-ن ممّ خلق

146- خلقت تدریجی زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 54 - 3

3 - آفرینش آسمان ها و زمین ، آفرینشی تدریجی ، در شش دوره و مرحله ، بوده است .

خلق السموت و الأرض فی سته أیام

مراد از <یوم> در آیه شریفه معنای متعارف آن (روز و یا شبانه روز) نیست، بلکه مقصود شش دوره و مرحله است. زیرا روز به معنای متعارف آن، پس از آفرینش آسمانها و زمین تحقق یافته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 7 - 2،14

2- آفرینش آسمان ها و زمین ، تدریجی بوده و در شش روز ( شش دوره ) به انجام رسیده است .

خلق السم-وت و الأرض فی سته أیام

مراد از <أیام> در آیه شریفه ، معنای متعارف آن (روزها یا شبانه روزها) نیست; بلکه مقصود ، دوره ها و مرحله هاست; زیرا روز به معنای متعارف آن ، پس از خلقت زمین قابل فرض است.

14- < عن الرضا ( ع ) قال : إن الله تبارک و تعالی . . . خلق السموات و الأرض فی سته أیام . . . لیظهر للملائکه ما یخلقه منها شیئاً بعد شیء فیستدل بحدوث ما یحدث علی الله تعالی مرّه بعد مرّه . . . و أما قوله عزوجل : < لیبلوکم أیّکم أحسن عملاً > فإنه خلقهم لیبلوهم بتکلیف طاعته و عبادته ، لا علی سبیل الإمتحان والتجربه لأنه لم یزل علیماً بکلّ شیء . . . ;

از امام رضا(ع) روایت شده است که فرمود: همانا خدای تبارک و تعالی . .. آسمانها و زمین را در شش روز آفرید ... تا آنچه را می آفریند برای ملائکه یکی پس از دیگری آشکار کند، که به وسیله حدوث پدیده ها تازه به تازه بر وجود خدا استدلال شود ... و اما قول خدای عزوجل <لیبلوکم أیّکم أحسن عملاً>; یعنی، خدا انسانها را آفرید تا آنان را به وسیله تکلیف به طاعت و عبادت خود آزمایش کند. البته نه برای امتحان و کشف مجهول; زیرا از ازل به همه چیز آگاه بوده و هست ...>.

ص: 474

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 4 - 4

4 - آفرینش آسمان ها و زمین ، آفرینشی تدریجی بود و در شش مرحله انجام پذیرفت .

خلق السم-وت و الأرض فی ستّه أیّام

واژه <یوم> (مفرد <أیّام>) در معنای برهه ای از زمان (کوتاه یا بلند) نیز به کار می رود. بر این اساس <سته أیّام> (شش روز)، به معنای شش برهه بوده و بیانگر مطلب یاد شده است.

147- خلقت تدریجی موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 40 - 8

8- خلق و آفرینش گری خداوند ، مستمر بوده و همه موجودات را به یک باره خلق نکرده است .

إنما قولنا لشیء إذا أردن-ه أن نقول له کن فیکون

<إذا> برای ظرف زمان مستقبل است و بر وقوع متعلق امر <کن> در آینده دلالت دارد، و نیز فعل <نقول> و <فیکون> به جای <قلنا> و <کان> حاکی است که آفرینش گری خداوند در گذشته و به یک باره انجام نگرفته است; بلکه امری ادامه دار است.

148- خلقت جن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 27 - 6

6- خلقت جن از آتش ، از آیات خداوند است .

و الجانّ خلقن-ه من قبل من نار السموم

149- خلقت جنبندگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 10 - 11

11 - خداوند ، از هر نوع جنبنده ای ، در زمین آفریده و در آن گسترانیده است .

و بثّ فیها من کلّ دابّه

ص: 475

150- خلقت جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 36 - 4

4 - جهنم ، پیش از ظهور در صحنه قیامت ، آفریده شده و موجود است .

و برّزت الجحیم

تعبیر <ظاهر شدن> - و نه آفریده شدن - حاکی از وجود سابق جهنم است.

151- خلقت چوب آتش زا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 72 - 3

3 - آفرینش چوب آتش زنه ، نشانه ای از توانایی خداوند بر آفرینش مجدد انسان ها و برپایی قیامت

ءأنتم أنشأتم شجرتها أم نحن المنش-ون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 74 - 2

2 - آفرینش انسان از منی ، بر آوردن دانه ها از دل خاک و رشد و نموّ دادن آن ، فرو فرستادن باران از آسمان و ایجاد درخت آتش زنه برای بیابان گردان ; بیانگر مبرّا بودن ساحت او از نقص و کاستی

أفرءیتم ما تمنون . .. فسبّح باسم ربّک العظیم

تفریع <فسبّح> بر مطالب آیات پیشین، نشانگر مطلب یاد شده است.

152- خلقت چهارپایان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 28 - 1

1 - آفرینش انسان ، جنبندگان و دام ها ( شتر ، گاو و گوسفند ) ، از نشانه های ربوبیت بی همتای خداوند

ألم تر أنّ اللّه . .. و من الناس و الدّوابّ و الأنع-م

<أنعام> جمع <نَعَم> (شتر) می باشد; ولی این واژه در مجموع شتر، گاو و گوسفند نیز به کار می رود; چنان که در آیه شریفه به همین معنا استعمال شده است (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 71 - 1

1 - شتر ، گاو و گوسفند ، مخلوق خدا و جلوه هایی از قدرت او

ص: 476

أوَلم یروا أنّا خلقنا لهم ممّا عملت أیدینا أنع-مًا

<أنعام> به معنای شتر، گاو و گوسفند است و جمله <ممّا علمت أیدینا> کنایه از قدرت خدا می باشد. گفتنی است که آیه شریفه در مقام بیان جلوه های آن در طبیعت است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 81 - 2

2 - آفرینش دام ها و کشتی ها ، از نشانه ها و دلایل قدرت و ربوبیت بی همتای خداوند

اللّه الذی جعل لکم الأنع-م . .. و علیها و علی الفلک تحملون . و یریکم ءای-ته

از مصادیق مورد نظر آیه شریفه برای آیات الهی، دام ها و کشتی ها (موضوع بحث آیه قبل) می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 11 - 9

9 - آفرینش چهارپایان و جفت قرار دادن آنها ، در خدمت منافع آدمی

جعل لکم . .. و من الأنع-م أزوجًا

153- خلقت حوا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 35 - 3

3 - حوا ، قبل از سکونت آدم ( ع ) در بهشت ، آفریده شده بود .

اسکن أنت و زوجک الجنه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 1 - 6،7

6 - خداوند ، آفریننده همسر اولین انسان ( حضرت آدم ) ، از او

خلقکم من نفس واحده و خلق منها زوجها

برداشت فوق بر این مبناست که <من> نشویّه باشد ; یعنی: آفرینش حوّا از آدم نشأت گرفته است. صدر آیه که فرمود: <من نفس> و نفرمود: <من نفسین> این معنا را تأیید می کند. مؤیّد برداشت فوق، فرمایش امام صادق (ع) است که فرمود: اِنّ اللّه خلق آدم من الماء و الطین ... و خلق حوّا من آدم ... .

_______________________________

کافی، ج 5، ص 337، ح 4 ; نورالثقلین، ج 1، ص 434، ح 16.

7 - خداوند ، آفریننده همسر اولین انسان ( حضرت آدم ) از جنس او

و خلق منها زوجها

مؤیّد برداشت فوق، فرمایش امام باقر (ع) به نقل از رسول اللّه (ص) است که درباره خلقت حوّا فرمود: اِنّ اللّه تبارک و تعالی قبض

ص: 477

قبضهً من طین فخلطها بیمینه . .. فخلق منها آدم و فضلت فضله من الطین فخلق منها حوّا.

_______________________________

تفسیر عیاشی، ج 1، ص 216، ح 7 ; نورالثقلین، ج 1، ص 429، ح 6.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 189 - 3

3 - خداوند ، همسر آدم ( حوا ) را از او آفرید .

جعل منها زوجها

برداشت فوق بر این اساس است که <من> در <منها> نشویه باشد. بر این مبنا <جعل منها زوجها> بیانگر این است که آدم(ع)، منشأ خلقت حوا بوده است.

154- خلقت حورالعین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 35 - 3

3- بهشت اصحاب الیمین و حوریان آن ، از پیش آفریده شده است .

إنّا أنشأن-هنّ إنشاءً

به کارگیری فعل ماضی <أنشأناهنّ>، بیانگر مطلب یاد شده است.

155- خلقت خاک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 7 - 10

10 - قبل از انسان ها ، پدیده های دیگری چون گِل ( آب و خاک ) آفریده شده بودند .

و بدأ خلق الإنس-ن من طین

156- خلقت خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 54 - 10

10 - خورشید و ماه و ستارگان ، آفریده های خداوند و مقهور امر و اراده او

خلق السموت . .. و الشمس و القمر و النجوم مسخرت بأمره

کلمه <الشمس> و ما بعد آن، عطف به <السموت> است.

ص: 478

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 5 - 7

7 - آفرینش خورشید و ماه و متفاوت قرار داده شدن آن دو در درخشندگی ، جلوه های حکمت خدا و بر پایه حق و هدفی مشخص

هو الذی جعل الشمس ضیاء و القمر نوراً . .. ما خلق اللّه ذلک إلا بالحق

<حق> در مقابل <باطل> (بیهوده) است ; یعنی، خداوند ماه و خورشید را بیهوده و بی هدف نیافریده، بلکه آفرینش آنها بر پایه حق و هدف خاصی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 33 - 4

4- آفرینش شب و روز و خورشید و ماه ، نشانی از توحید ربوبی است .

و هو الذی خلق الّیل . .. کلّ فی فلک یسبحون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 61 - 5،9،10

5 - خداوند در آسمان ها خورشید آفرید .

و جعل فیها سراجًا

<سراج> به معنای چراغ است; ولی مقصود از آن در آیه شریفه - به قرینه آمدن <القمر> (ماه) - خورشید است; چنان که در آیه 16 سوره نوح به خورشید سراج گفته شده است (و جعل الشمس سراجًا).

9 - آفرینش ستارگان ، خورشید و ماه تابان ، جلوه ای از برکات و خیرات خداوند .

تبارک الذی جعل فی السماء بروجًا . .. و قمرًا منیرًا

10 - آفرینش ستارگان ، خورشید و ماه تابان ، از نشانه های قدرت خدا و یکتایی او

تبارک الذی جعل فی السماء بروجًا . .. و قمرًا منیرًا

برداشت فوق، از آن جا است که آیه شریفه در ردیف سلسله آیاتی قرار دارد که در مقام محکومیت شرک و اثبات توحید و یگانگی خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 13 - 6،8،10

6 - آفرینش جهان هستی چون انسان ، دریا ، خورشید و ماه ، از نشانه های خدای حقیقی ( اللّه )

و اللّه خلقکم من تراب . .. ثمّ جعلکم أزوجًا ... و ما یستوی البحران ... و سخّر ال

<ذلکم> اشاره به کسی است که اشیای ذکر شده را آفریده و صاحب خلق و جعل می باشد.

8 - آفرینش جهان ( انسان ، دریا ، خورشید و ماه ) ، جلوه ای از ربوبیت خدا است .

اللّه خلقکم من تراب . .. و ما یستوی البحران ... و سخّر الشمس و القمر ... ذلکم ال

10 - آفرینش انسان ، دریا ، خورشید و ماه ، جلوه ای از فرمانروایی مطلق خدا بر جهان هستی است .

و اللّه خلقکم من تراب . .. و ما یستوی البحران ... و سخّر الشمس و القمر ... له ال

ص: 479

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 6 - 18،20

18 - آفرینش جهان ( آسمان ، زمین ، خورشید ، ماه و انسان ) جلوه ربوبیت خدا است .

خلق السم-وت و الأرض . .. خلقکم من نفس وحده ... ذلکم اللّه ربّکم

20 - آفرینش آسمان ها ، زمین ، خورشید ، ماه و انسان ، جلوه فرمانروایی مطلق خدا بر جهان هستی است .

خلق السم-وت و الأرض . .. له الملک

157- خلقت در عالم ذر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 9 - 14

14- تمامی انسان هایی که بر روی زمین پدیدار می شوند ، در گذشته آفریده شده اند . *

و قد خلقتک من قبل و لم تک شیئًا

جمله حالیه <و لم تک شیئًا> ممکن است ناظر به زمانی باشد که انسان ها آفریده نشده بودند، در این صورت <خلقتک من قبل> ناظر به عالم ذرّ خواهد بود; یعنی، درگذشته ما تو را از هیچ و بدون اسباب متعارف آفریدیم، حال چگونه از به وجود آمدن یحیی از پدر و مادری پیر و عقیم شگفت زده می شوی.

158- خلقت درخت آتش زا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 72 - 1،2

1 - ایجاد و آفرینش درخت آتش زنه ، خارج از قلمرو توانایی بشر

ءأنتم أنشأتم شجرتها

2 - تنها خداوند ، قادر بر آفرینش درخت آتش زنه

أم نحن المنش-ون

مسند محلی به <ال> <المنشئون> مفید حصر است.

159- خلقت دریا ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 13 - 6،8،10

ص: 480

6 - آفرینش جهان هستی چون انسان ، دریا ، خورشید و ماه ، از نشانه های خدای حقیقی ( اللّه )

و اللّه خلقکم من تراب . .. ثمّ جعلکم أزوجًا ... و ما یستوی البحران ... و سخّر ال

<ذلکم> اشاره به کسی است که اشیای ذکر شده را آفریده و صاحب خلق و جعل می باشد.

8 - آفرینش جهان ( انسان ، دریا ، خورشید و ماه ) ، جلوه ای از ربوبیت خدا است .

اللّه خلقکم من تراب . .. و ما یستوی البحران ... و سخّر الشمس و القمر ... ذلکم ال

10 - آفرینش انسان ، دریا ، خورشید و ماه ، جلوه ای از فرمانروایی مطلق خدا بر جهان هستی است .

و اللّه خلقکم من تراب . .. و ما یستوی البحران ... و سخّر الشمس و القمر ... له ال

160- خلقت روح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 72 - 15

15 - < عن الأحول . قال : سألت أباعبداللّه ( ع ) عن الروح التی فی آدم ( ع ) قوله : فإذا سوّیته و نفخت فیه من روحی > قال : ه-ذه روح مخلوقه . . . ;

احول گوید: از امام صادق(ع) از روح آدم(ع) در آیه <فإذا سوّیته و نفخت فیه من روحی> سؤال کردم، فرمود: این روح مخلوق و آفریده خدا است; [نه این که از خدا جدا شده باشد]>.

161- خلقت روح انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 29 - 5

5- خلقت بدن انسان ، مقدم بر روح اوست .

إنی خ-لق بشرًا من صلص-ل من حمإ مسنون . فإذا سوّیته و نفخت فیه من روحی

برداشت فوق، مبتنی بر این احتمال است که ذکر <نفخت> پس از ذکر تسویه بدن، ممکن است اشاره به تقدم خلقت بدن بر روح داشته باشد.

162- خلقت روز

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 33 - 4

4- آفرینش شب و روز و خورشید و ماه ، نشانی از توحید ربوبی است .

و هو الذی خلق الّیل . .. کلّ فی فلک یسبحون

ص: 481

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 62 - 2،3،7

2 - آفرینش شب و روز و پدید آمدن روشنایی و تاریکی ، بر اثر جانشین شدن آن دو به جای یکدیگر ، تنها به قدرت خدا است .

و هو الذی جعل الّیل و النهار خلفه

برداشت یاد شده با توجه به دو نکته است: 1- معرفه بودن مبتدا و خبر (هو الذی جعل) بیانگر قصر می باشد. 2- آیه شریفه در مقام بیان قدرت خدا است.

3 - آفرینش شب و روز و پدید آمدن روشنایی و تاریکی بر اثر جانشین شدن آن دو به جای یکدیگر ، از نشانه های قدرت خدا است .

و هو الذی جعل الّیل و النهار خلفه

7 - آفرینش شب و روز ، تنها برای انسان های برخوردار از روح سپاس گزاری ، سپاس برانگیز است .

و هو الذی جعل الّیل . .. لمن أراد أن یذّکّر أو أراد شکورًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 5 - 5،10

5 - پیدایش مستمر روز و شب و نور و ظلمت ، از نشانه های قدرت مطلق و ربوبیت یگانه خداوند است .

یکوّر الّیل علی النهار و یکوّر النهار علی الّیل

10 - آفرینش و تدبیر آسمان ها و زمین و پیدایش شب و روز و تسخیر خورشید و ماه ، جلوه های عزت و قدرتمندی خداوند است .

خلق السم-وت و الأرض . .. کلّ یجری لأجل مسمًّی ألا هو العزیز

یادآوری عزت و قدرتمندی خداوند در پایان آیه شریفه و پس از یادآوری آفرینش آسمان، زمین و. ..، گویای برداشت یاد شده است.

163- خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 30 - 8

8- اندیشیدن در پدیده های جهان خلقت ، از راه های دستیابی انسان به توحید و یگانگی خداوند

أوَلم یر الذین کفروا أنّ السموت . .. أفلایؤمنون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 22 - 2

2 - آفرینش زمین به گونه ای مناسب برای زندگانی ، پرتوی از ربوبیت خداوند است .

اعبدوا ربکم . .. الذی جعل لکم الأرض فرشاً

<الذی جعل . ..> صفت دوم برای <ربکم> در آیه قبل است.

ص: 482

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 164 - 3

3 - آفرینش آسمان ها و زمین ، حاوی نشانه هایی بر توحید و حاکی از رحمانیت و رحیمیت خداوند است .

لا إله إلا هو الرحمن الرحیم. إن فی خلق السموت و الأرض ... لأیت

آیه مورد بحث - به قرینه آیه قبل - در مقام استدلال بر توحید و رحمانیت و رحیمیت خداوند است و لذا مقصود از <آیات> در ذیل آیه، نشانه های توحید و رحمت گستری خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 1 - 2،8

2 - آفرینش آسمانها و زمین و پدیدآوردن نور و ظلمت به دست خداوند، دلیل اختصاص ستایش به اوست.

الحمد للّه الذی خلق

<الذی خلق>، صفت <اللّه> و بیان وجه اختصاص حمد به اوست و این تعلیق، که به گفته اهل ادب تعلیق حکم <الحمدللّه> بر وصف <الذی خلق> است، بیانگر انحصار شایستگی ستایش به آفریننده هستی است.

8 - پدیده ظلمت و نور در جهان، نظامی تابع آفرینش آسمانها و زمین

الحمد للّه الذی خلق السموت . .. و جعل الظلمت و النور

در این آیه آفرینش آسمان و زمین با فعل <خلق> بیان شده، ولی درباره ظلمت و نور از فعل <جعل> استفاده شده است. توجیه این تفاوت، به گفته برخی از مفسران، تبعی بودن آفرینش نور و ظلمت نسبت به مجموعه هستی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 54 - 1،4

1 - خداوند ، آفریدگار آسمان ها و زمین و پروردگار راستین انسانهاست .

إن ربکم اللّه الذی خلق السموت و الأرض فی سته أیام

4 - خداوند پس از آفرینش آسمان ها و زمین ( نظام هستی ) با استیلا بر عرش ، به تدبیر امور آنها پرداخت .

ثم استوی علی العرش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 7 - 16

16- < عن محمد بن مسلم قال : قال لی أبوجعفر ( ع ) : کان کل شیء ماءاً و کان عرشه علی الماء ، فأمر الله عز ذکره الماء فاضطرم ناراً ثم أمر النار فخمدت فارتفعت من خمودها دخان فخلق الله عزوجل السم-وات من ذلک الدخان و خلق الله عزوجل الأرض من الرّماد . . . ;

محمدبن مسلم گوید: امام باقر(ع) به من فرمود: همه چیز آب بود و عرش خدا بر آب قرار داشت; پس خدای عزّ ذکره به آب امر کرد، پس آن آب آتشی برافروخته شد، سپس آتش را امر کرد خاموش شود و خاموش شد، پس بر اثر خاموشی آتش دودی از آن برخاست; آن گاه خداوند آسمانها را از آن دود آفرید و زمین را از خاکستر آفرید . ..>.

ص: 483

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 19 - 13

13- آفرینش آسمان ها و زمین ( عالم آفرینش ) ، دلیل قدرتمندی خداوند بر تحقق وعده عذاب کافران و حبط عمل نیکشان

من ورائه جهنّم . .. مثل الذین کفروا بربّهم أعم-لهم کرماد اشتدّت به الریح ... ألم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 32 - 2

2- آفرینش آسمان ها و زمین دلیل و نشانه توحید خداوند است .

الله الذی خلق السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 19 - 2

2- کره زمین در بدو پیدایش ، دارای حجم گسترده ای نبوده است . *

و الأرض مددن-ها

<مدّ> در لغت به معنای <بسط> و <جرّ> است و مراد از آن در آیه فوق، می تواند توسعه حجمی زمین باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 3 - 4،7

4- آفرینش حق مدار آسمان ها و زمین ، گواه وحدانیت خدا و نبود شریک برای او

أن أنذروا أنه لا إل-ه إلاّ أنا فاتقون . خلق السم-وت و الأرض بالحق تع-لی عمّا یشر

جمله <خلق السماوات و الأرض> به منزله تعلیل برای مضمون <لا إل-ه إلاّ أنا> در آیه قبل است.

7- آفرینش آسمان ها و زمین ( جهان هستی ) دلیلی بر قدرت خداوند بر محقق ساختن وعده هایش

أتی أمر الله . .. خلق السموت و الأرض بالحق تع-لی عمّا یشرکون

جمله <خلق السماوات . ..> می تواند به منزله تعلیلی برای روشن نمودن قدرت خداوند بر محقق ساختن وعده هایش باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 51 - 1

1- شیاطین ، فاقد کمترین دخالت و نظارت در کار آفرینش آسمان ها و زمین و نیز خلقت خودشان اند .

ما أشهدتّهم خلق السم-وت والأرض و لاخلق أنفسهم

<إشهاد> یعنی، دیگری را به شهادت و حضور خواندن. نفی شاهد گرفته شدن شیاطین در آفرینش آسمان ها و زمین و خلقت خود آن ها، کنایه از آن است که آنان، هیچ نقشی در الوهیت و تدبیر جهان نداشته اند تا در موقع آفرینش، به حضور فراخوانده شده و شاهد خلقت باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 59 - 7،8

ص: 484

7 - آفرینش جهان هستی ( آسمان ها ، زمین و . . . ) جلوه ای از رحمانیت خداوند

الذی خلق السم-وت و الأرض . .. الرحم-ن

برداشت فوق، بر این اساس استوار است که <الذی خلق> مبتدا و <الرحمان> خبر آن باشد; یعنی، آن کسی که جهان را آفرید، رحمان است و قهراً جهان، جلوه ای از رحمانیتش می باشد.

8 - آفرینش جهان هستی ( آسمان ها ، زمین و . . . ) جلوه ای از حیات جاویدان خداوند

الحیّ الذی لایموت . .. الذی خلق السم-وت و الأرض

برداشت فوق، بر این اساس استوار است که <الذی خلق> صفت برای >الحیّ> باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 22 - 1،5

1 - آفرینش آسمان ها و زمین و گوناگونی زبان ها و رنگ های آدمیان ، از آیات الهی است .

و من ءای-ته خلق السم-وت و الأرض و اختل-ف ألسنتکم و ألونکم

5 - آیه بودن آفرینش آسمان ها و زمین و تفاوت زبان ها و رنگ های مردم ، برای دانشمندان قابل درک است .

و من ءای-ته خلق السم-وت و الأرض و اختل-ف ألسنتکم و ألونکم إنّ فی ذلک لأی-ت للع-ل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 41 - 2

2 - نظم کنونی آسمان ها و زمین در بقا ، همانند مرحله آغازین خود ، نیازمند به اراده و تدبیر خداوند است .

إنّ اللّه یمسک السم-وت و الأرض . .. إن أمسکهما من أحد من بعده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 81 - 3

3 - آفرینش آسمان ها و زمین ، دلیل و نشانه توانایی خداوند بر برپایی قیامت و آفرینش مجدد انسان ها

أوَلیس الذی خلق السم-وت و الأرض بق-در علی أن یخلق مثلهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 5 - 10

10 - آفرینش و تدبیر آسمان ها و زمین و پیدایش شب و روز و تسخیر خورشید و ماه ، جلوه های عزت و قدرتمندی خداوند است .

خلق السم-وت و الأرض . .. کلّ یجری لأجل مسمًّی ألا هو العزیز

یادآوری عزت و قدرتمندی خداوند در پایان آیه شریفه و پس از یادآوری آفرینش آسمان، زمین و. ..، گویای برداشت یاد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 6 - 16،20،23

16 - آفریدن جهان هستی ( آسمان ، زمین ، انسان و . . . ) ، از اوصاف و نشانه های خدای حقیقی ( اللّه )

ص: 485

خلق السم-وت و الأرض . .. خلقکم من نفس وحده ... ذلکم اللّه

<ذلکم> اشاره به کسی است که اشیای ذکر شده را آفریده و صاحب اوصاف خلق و جعل است.

20 - آفرینش آسمان ها ، زمین ، خورشید ، ماه و انسان ، جلوه فرمانروایی مطلق خدا بر جهان هستی است .

خلق السم-وت و الأرض . .. له الملک

23 - آفرینش جهان ( آسمان ، زمین و انسان ) ، دلیل یکتایی خدا و پوچی معبود های دیگر

خلق السم-وت و الأرض . .. خلقکم من نفس وحده ... لا إل-ه إلاّ هو

برداشت بالا مبتنی براین دیدگاه است که جمله <لا إل-ه إلاّ هو> - که پس از بحث از خلقت جهان آمده است - به منزله نتیجه و جمع بندی آن بحث باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 38 - 2

2 - جهان ( آسمان ها ، زمین و . . . ) ، مخلوق خدا و جلوه قدرت او است .

و لئن سألتهم من خلق السم-وت و الأرض لیقولنّ اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 64 - 13

13 - آفرینش زمین ، آسمان ، انسان و روزی های او ، از اوصاف معبود و ربّ حقیقی

اللّه الذی جعل لکم الأرض . .. و صوّرکم فأحسن صورکم و رزقکم من الطیّب-ت ذلکم اللّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 9 - 3

3 - زمین و چگونگی شکل گیری و آفرینش آن ، از نزدیک ترین و آشکارترین زمینه های توجه انسان به خالقیت خداوند

قل أئنّکم لتکفرون بالذی خلق الأرض

از این که خداوند از میان همه نشانه ها و دلایل، آفرینش زمین را به عنوان دلیل خالقیت و آفریدگاری خود یاد کرده است، می توان مطلب بالا را به دست آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 11 - 1،7

1 - خداوند ، پس از آفرینش زمین به سامان دادن آسمان پرداخت .

ثمّ استوی إلی السماء

<إستواء> (مصدر <إستوی>) آن گاه که با <إلی> متعدی شود، به معنای آهنگ کردن است. <ثمّ> (در <ثمّ استوی>) می تواند برای ترتیب خارجی و یا ترتیب ذکری باشد. برداشت بالا بر اساس احتمال اول است.

7 - شکل گیری نظام آسمان ها و زمین ، براساس جاذبه ها و قوانین طبیعت *

قالتا أتینا طائعین

برداشت یاد شده بدان احتمال است که <طوعاً> اشاره به حرکت طبیعی و <کرهاً> حکایت از حرکت قسری داشته باشد و آیه

ص: 486

بیانگر حاکمیت حرکت طبیعی حلقه های تکوین در نظام آسمان ها و زمین باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 12 - 11

11 - آفرینش و تدبیر آسمان ها و زمین ، جلوه ای از علم و قدرت الهی است .

ذلک تقدیر العزیز العلیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 11 - 2،3

2 - خلقت آسمان ها و زمین ، بدون هیچ گونه سابقه و الگوی پیشین

فاطر السم-وت و الأرض

<فاطر> (از ماده <فطر>)به معنای ابداع و آفرینش بدون سابقه نیز آمده است.

3 - آسمان ها و زمین ، پیش از شکل یافتن به وضع موجود به صورت توده ای واحد و متراکم بود .

فاطر السم-وت و الأرض

<فطر> (مصدر <فاطر>) به معنای دریدن و جدا کردن است. به کارگیری این ماده می تواند به این مطلب اشاره داشته باشد که آسمان ها، پیش از این که به شکل فعلی در آید به صورت یک توده فشرده و متراکمی بود و سپس با انفجار عظیم از هم جدا و متفرق شد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 29 - 1،7

1 - آفرینش آسمان ها و زمین و جانداران ، از نشانه های روشن خدا و قدرت او است .

و من ءای-ته خلق السم-وت و الأرض و ما بثّ فیهما من دابّه

7 - آفرینش آسمان ها ، زمین و موجودات زنده ، تنها بخشی از آیات الهی است .

و من ءای-ته

با توجه به معنای <من> - که برای تبعیض است - به دست می آید که جهان هستی سرشار از آیات خداوند است و آفرینش آسمان ها و زمین تنها بخشی از آنها می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 3 - 5

5- آفرینش بهینه آسمان ها و زمین و سایر موجودات ، نمود عزت و حکمت الهی است .

من اللّه العزیز الحکیم . ما خلقنا السم-وت و الأرض و ما بینهما إلاّبالحقّ

از ارتباط این آیه با ذیل آیه قبل (من اللّه العزیز الحکیم)، مطلب یاد شده استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 33 - 4

ص: 487

4- آفرینش توانمندانه آسمان ها و زمین از سوی خداوند ، دلیل قدرت او بر تجدید حیات مردگان

اللّه الذی خلق . .. و لم یعی بخلقهنّ بق-در علی أن یحیی الموتی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 38 - 3،6

3 - آفرینش آسمان ها و زمین ، نمودی از قدرت عظیم الهی

و لقد خلقنا السم-وت و الأرض

به قرینه آیات پیشین - که بیان کننده قدرت قاهره الهی بود - و نیز به قرینه ذیل آیه (و ما مسّنا من لغوب) طرح مسأله آفرینش آسمان و زمین برای نمایاندن قدرت الهی است.

6 - خلقت آسمان ها و زمین بدون کم ترین زحمت و دشواری ، نشان قدرت خداوند بر معاد

و لقد خلقنا . .. و ما مسّنا من لغوب

با توجه به این که سیاق عمده آیات پیشین، در اثبات معاد بود; طرح خالقیت خدا و آسان بودن خلقت برای او، می تواند بیانگر امکان معاد و دشوار نبودن آن باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 12 - 9،11،14

9 - آفرینش آسمان ها و زمین و تدبیر امور آنها ، جلوه ای روشن و نشانه ای گویای از قدرت بی پایان خداوند

اللّه الذی خلق سبع سم-وت . .. لتعلموا أنّ اللّه علی کلّ شیء قدیر

11 - آفرینش آسمان ها و زمین ، جلوه ای روشن و نشانه ای گویا از علم مطلق و همه جانبه خداوند است .

اللّه الذی خلق سبع سم-وت . .. لتعلموا ... أنّ اللّه قد أحاط بکلّ شیء علمًا

14 - آفرینش آسمان ها و زمین و تدبیر امور آنها ، نشانه تحقّق وعده های خداوند به برپایی قیامت و وجود بهشت و جهنّم است .

أعدّ اللّه لهم عذابًا شدیدًا . .. جنّ-ت تجری من تحتها الأنه-ر ... اللّه الذی خلق

یادآوری خلقت آسمان ها و زمین و تدبیر امور آنها - پس از ذکر دو گروه دوزخیان و بهشتیان در آیات گذشته - می تواند اشاره به مطلب یاد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 19 - 5

5 - گستردگی و پهناوری کنونی زمین ، پس از گذشتن چندی از آفرینش نخستین آن بوده است .

و اللّه جعل لکم الأرض بساطًا

<جعل> در چند معنا به کار می رود; از جمله آنها، تغییر دادن از صورت و حالتی به صورت و حالتی دیگر است (مفردات راغب). برداشت یاد شده مبتنی بر این معنا است.

ص: 488

164- خلقت زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 21 - 2

2 - زنان ، همسان با مردان ، خلق شده اند .

أن خلق لکم من أنفسکم أزوجًا

از قید <من أنفسکم> استفاده می شود که خلق زنان، همسان مردان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 6 - 4

4 - زنان چونان مردان ، بی هیچ امتیاز و تبعیضی ، دارای نفس و حقیقت واحد انسانی اند .

خلقکم من نفس وحده ثمّ جعل منها زوجها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 11 - 8

8 - آفرینش زن و مرد از جنس واحد ، لطف الهی نسبت به آدمیان

جعل لکم من أنفسکم أزوجًا

آیه شریفه در مقام امتنان و ذکر نعمت های الهی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 46 - 6

6 - همگونی مرد و زن در اصل خلقت ( نطفه )

و أنّه خلق الزوجین الذکر و الأُنثی . من نطفه إذا تمنی

165- خلقت زندگی دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 45 - 14

14- پدیدار شدن حیات بر روی زمین ، جلوه ای از قدرت لایزال خداوند است .

واضرب لهم مثل الحیوه الدنیا . .. و کان اللّه علی کلّ شیء مقتدرًا

166- خلقت سایه دار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 489

9 - نحل - 16 - 81 - 1

1- آفرینش موجوداتی که خاصیت سایبانی برای انسان داشته باشد ، به قدرت خداست .

و الله جعل لکم ممّا خلق ظل-لاً

167- خلقت ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 54 - 10

10 - خورشید و ماه و ستارگان ، آفریده های خداوند و مقهور امر و اراده او

خلق السموت . .. و الشمس و القمر و النجوم مسخرت بأمره

کلمه <الشمس> و ما بعد آن، عطف به <السموت> است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 61 - 4،9،10

4 - خداوند در آسمان ها ، ستارگانی را آفرید .

الذی جعل فی السماء بروجًا

9 - آفرینش ستارگان ، خورشید و ماه تابان ، جلوه ای از برکات و خیرات خداوند .

تبارک الذی جعل فی السماء بروجًا . .. و قمرًا منیرًا

10 - آفرینش ستارگان ، خورشید و ماه تابان ، از نشانه های قدرت خدا و یکتایی او

تبارک الذی جعل فی السماء بروجًا . .. و قمرًا منیرًا

برداشت فوق، از آن جا است که آیه شریفه در ردیف سلسله آیاتی قرار دارد که در مقام محکومیت شرک و اثبات توحید و یگانگی خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 63 - 7

7 - ناتوانی غیرخدا از پدید آوردن علایم راهنما ( چون ستارگان ) و عوامل نویدبخش و رحمت آفرین ( چون باد و باران ) به گستردگی پهنه زمین

أمّن یهدیکم فی ظلم-ت البرّ و البحر . .. أءل-ه مع اللّه

از ارتباط <من یهدی> با <أءل-ه مع اللّه> استفاده می شود که تنها خداوند، قادر به ایجاد عواملی است که انسان را در ظلمت های شب در سراسر زمین (خشکی و دریا) هدایت کند و باران رحمت را در پی بادهای مژده دهنده به دورترین نقاط برساند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 12 - 17

17 - سامان دادن آسمان های هفتگانه ، تدبیر امور آنها و آفرینش ستارگان و نگهبانی از آسمان ها ، جلوه ای از ربوبیت خدا و

ص: 490

نشانه یکتایی او در تدبیر هستی است .

ذلک ربّ الع-لمین . .. فقض-هنّ سبع سم-وت

168- خلقت شب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 33 - 4

4- آفرینش شب و روز و خورشید و ماه ، نشانی از توحید ربوبی است .

و هو الذی خلق الّیل . .. کلّ فی فلک یسبحون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 62 - 2،3،7

2 - آفرینش شب و روز و پدید آمدن روشنایی و تاریکی ، بر اثر جانشین شدن آن دو به جای یکدیگر ، تنها به قدرت خدا است .

و هو الذی جعل الّیل و النهار خلفه

برداشت یاد شده با توجه به دو نکته است: 1- معرفه بودن مبتدا و خبر (هو الذی جعل) بیانگر قصر می باشد. 2- آیه شریفه در مقام بیان قدرت خدا است.

3 - آفرینش شب و روز و پدید آمدن روشنایی و تاریکی بر اثر جانشین شدن آن دو به جای یکدیگر ، از نشانه های قدرت خدا است .

و هو الذی جعل الّیل و النهار خلفه

7 - آفرینش شب و روز ، تنها برای انسان های برخوردار از روح سپاس گزاری ، سپاس برانگیز است .

و هو الذی جعل الّیل . .. لمن أراد أن یذّکّر أو أراد شکورًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 72 - 8

8 - ناتوانی غیرخدا ، بر ایجاد شب ، در صورت اراده خدا بر ثابت قرار دادن روز

قل أرءیتم إن جعل اللّه علیکم النهار سرمدًا . .. من إل-ه غیر اللّه یأتیکم بلیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 5 - 5،10

5 - پیدایش مستمر روز و شب و نور و ظلمت ، از نشانه های قدرت مطلق و ربوبیت یگانه خداوند است .

یکوّر الّیل علی النهار و یکوّر النهار علی الّیل

10 - آفرینش و تدبیر آسمان ها و زمین و پیدایش شب و روز و تسخیر خورشید و ماه ، جلوه های عزت و قدرتمندی خداوند است .

خلق السم-وت و الأرض . .. کلّ یجری لأجل مسمًّی ألا هو العزیز

ص: 491

یادآوری عزت و قدرتمندی خداوند در پایان آیه شریفه و پس از یادآوری آفرینش آسمان، زمین و. ..، گویای برداشت یاد شده است.

169- خلقت شتر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 28 - 1

1 - آفرینش انسان ، جنبندگان و دام ها ( شتر ، گاو و گوسفند ) ، از نشانه های ربوبیت بی همتای خداوند

ألم تر أنّ اللّه . .. و من الناس و الدّوابّ و الأنع-م

<أنعام> جمع <نَعَم> (شتر) می باشد; ولی این واژه در مجموع شتر، گاو و گوسفند نیز به کار می رود; چنان که در آیه شریفه به همین معنا استعمال شده است (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 71 - 1

1 - شتر ، گاو و گوسفند ، مخلوق خدا و جلوه هایی از قدرت او

أوَلم یروا أنّا خلقنا لهم ممّا عملت أیدینا أنع-مًا

<أنعام> به معنای شتر، گاو و گوسفند است و جمله <ممّا علمت أیدینا> کنایه از قدرت خدا می باشد. گفتنی است که آیه شریفه در مقام بیان جلوه های آن در طبیعت است.

170- خلقت شیاطین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 51 - 1

1- شیاطین ، فاقد کمترین دخالت و نظارت در کار آفرینش آسمان ها و زمین و نیز خلقت خودشان اند .

ما أشهدتّهم خلق السم-وت والأرض و لاخلق أنفسهم

<إشهاد> یعنی، دیگری را به شهادت و حضور خواندن. نفی شاهد گرفته شدن شیاطین در آفرینش آسمان ها و زمین و خلقت خود آن ها، کنایه از آن است که آنان، هیچ نقشی در الوهیت و تدبیر جهان نداشته اند تا در موقع آفرینش، به حضور فراخوانده شده و شاهد خلقت باشند.

171- خلقت طبیعت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 39 - 5

ص: 492

5- پیدایش و کارایی مظاهر طبیعت ، متّکی به مشیّت و نیروی الهی است .

و لولا إذ دخلت جنّتک قلت ما شاء اللّه لاقوّه إلاّ باللّه

172- خلقت ظلمت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 5 - 5

5 - پیدایش مستمر روز و شب و نور و ظلمت ، از نشانه های قدرت مطلق و ربوبیت یگانه خداوند است .

یکوّر الّیل علی النهار و یکوّر النهار علی الّیل

173- خلقت عالمانه آسمان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 29 - 11

11 - آفرینش آسمان های هفتگانه و مواهب زمین ، آفرینشی عالمانه است .

هو الذی خلق . .. و هو بکل شیء علیم

174- خلقت عالمانه آفرینش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 86 - 2،5

2- آفرینش جهان ، آفرینشی عالمانه و آگاهانه است .

إن ربّک هو الخلّ-ق العلیم

برداشت فوق بر این اساس است که <العلیم> صفت برای <الخلّ-ق> باشد.

5- ربوبیت خداوند ، مقتضی آفرینش عالمانه جهان است .

إن ربّک هو الخلّ-ق العلیم

175- خلقت عرش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 7 - 17،18

17- < عن علی بن الحسین ( ع ) قال : إن الله عزوجل خلق العرش . . . من أنوار مختلفه فمن ذلک النور نور أخضر . . . و نور أصفر

ص: 493

. . . و نور أحمر . . . و نور أبیض . . . ;

از امام سجاد(ع) روایت شده است که فرمود: . .. همانا خدای عزوجل عرش را ... از نورهای گوناگون خلق کرد که از این نورها نور سبز بود ... و نور زرد ... و نور سرخ ... و نور سفید ...>.

18- < عن علی ( ع ) . . . خلق [ الله ] عرشه من نوره و جعله علی الماء . . . و ذلک قوله : < و کان عرشه علی الماء . . . > ;

از امام علی(ع) روایت شده است که فرمود: . .. [خداوند] عرش خود را از نور خویش آفرید و آن را بر آب قرار داد ... و این است قول خدا که می فرماید: <و کان عرشه علی الماء ...>.

176- خلقت عیسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 171 - 14،17

14 - حضرت عیسی ( ع ) ، مخلوق و مملوک خداست ، نه خدا و فرزند خدا .

انما المسیح عیسی ابن مریم رسول اللّه و کلمته

برخی بر آنند که مراد از <کلمه اللّه> همان کلمه <کن> است که خداوند با آن مخلوقات را ایجاد می کند و از جمله با این کلمه، حضرت مسیح(ع) را ایجاد کرد.

17 - حضرت عیسی ( ع ) ، نفخه الهی است که در حضرت مریم دمیده شد . *

انما المسیح عیسی ابن مریم رسول اللّه و کلمته القها إلی مریم و روح منه

کلمه <روح> عطف بر <کلمته> است و به مقتضای عطف، <روح منه> می تواند به جمله <القها الی مریم> توصیف گردد ; یعنی <. .. و روح منه القها الی مریم> و در این صورت - چنانچه برخی از مفسران گفته اند - <روح> به معنای نفخه است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 17 - 13،28

13 - مسیح ( ع ) ، فاقد پدر

هو المسیح ابن مریم . .. المسیح ابن مریم و امه

28 - خلقت ویژه حضرت مسیح ( ع ) ، نباید موجب پیدایش شبهه الوهیت در مورد وی گردد .

لقد کفر الذین . .. یخلق ما یشاء

گویا جمله <یخلق ما یشاء>، در رد پندار کسانی است که به خاطر نحوه خاص آفرینش حضرت مسیح(ع)، قائل به الوهیت وی شدند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 60 - 6

6 - خداوند ، قادر به آفرینش انسان هایی فرشته صفت هم چون عیسی ( ع ) *

و لو نشاء لجعلنا منکم مل-ئکه

گروهی از مفسران منظور از این آیه را، ایجاد انسان هایی فرشته صفت دانسته اند که در صدد رفع استبعاد مشرکان نسبت به

ص: 494

قدرت ویژه انسان هایی هم چون عیسی(ع) که می توانست مردگان را زنده کند و بیماران را شفا بخشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 61 - 3

3 - آفرینش عیسی ( ع ) ، دلیلی بس روشن و آشکار بر امکان برپایی قیامت

و لمّا ضرب ابن مریم . .. و إنّه لعلم للساعه

برداشت یاد شده بنابراین نکته است که مقصود از آیه شریفه این باشد که آفرینش شگفت عیسی(ع) به وسیله خداوند نشانگر قدرت و توانایی او بر برپایی قیامت است.

177- خلقت کشتی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 81 - 2

2 - آفرینش دام ها و کشتی ها ، از نشانه ها و دلایل قدرت و ربوبیت بی همتای خداوند

اللّه الذی جعل لکم الأنع-م . .. و علیها و علی الفلک تحملون . و یریکم ءای-ته

از مصادیق مورد نظر آیه شریفه برای آیات الهی، دام ها و کشتی ها (موضوع بحث آیه قبل) می باشد.

178- خلقت کوه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 19 - 3

3- خداوند ، در زمین کوه های ثابت و استوار پدید آورد .

و ألقینا فیها روسی

<رواسی> (جمع راسیه) به معنای ثابت و استوار است و مراد از آن در این آیه، کوهها می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 81 - 4

4- آفرینش کوه ها به گونه ای که قابل پناه گرفتن برای انسان باشد ، به قدرت خداست .

و الله . .. جعل لکم من الجبال أکن-نًا

ص: 495

179- خلقت گاو

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 28 - 1

1 - آفرینش انسان ، جنبندگان و دام ها ( شتر ، گاو و گوسفند ) ، از نشانه های ربوبیت بی همتای خداوند

ألم تر أنّ اللّه . .. و من الناس و الدّوابّ و الأنع-م

<أنعام> جمع <نَعَم> (شتر) می باشد; ولی این واژه در مجموع شتر، گاو و گوسفند نیز به کار می رود; چنان که در آیه شریفه به همین معنا استعمال شده است (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 71 - 1

1 - شتر ، گاو و گوسفند ، مخلوق خدا و جلوه هایی از قدرت او

أوَلم یروا أنّا خلقنا لهم ممّا عملت أیدینا أنع-مًا

<أنعام> به معنای شتر، گاو و گوسفند است و جمله <ممّا علمت أیدینا> کنایه از قدرت خدا می باشد. گفتنی است که آیه شریفه در مقام بیان جلوه های آن در طبیعت است.

180- خلقت گوسفند

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 28 - 1

1 - آفرینش انسان ، جنبندگان و دام ها ( شتر ، گاو و گوسفند ) ، از نشانه های ربوبیت بی همتای خداوند

ألم تر أنّ اللّه . .. و من الناس و الدّوابّ و الأنع-م

<أنعام> جمع <نَعَم> (شتر) می باشد; ولی این واژه در مجموع شتر، گاو و گوسفند نیز به کار می رود; چنان که در آیه شریفه به همین معنا استعمال شده است (مفردات راغب).

181- خلقت ماه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 54 - 10

10 - خورشید و ماه و ستارگان ، آفریده های خداوند و مقهور امر و اراده او

خلق السموت . .. و الشمس و القمر و النجوم مسخرت بأمره

کلمه <الشمس> و ما بعد آن، عطف به <السموت> است.

ص: 496

182- خلقت ماه (گردون)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 33 - 4

4- آفرینش شب و روز و خورشید و ماه ، نشانی از توحید ربوبی است .

و هو الذی خلق الّیل . .. کلّ فی فلک یسبحون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 5 - 7

7 - آفرینش خورشید و ماه و متفاوت قرار داده شدن آن دو در درخشندگی ، جلوه های حکمت خدا و بر پایه حق و هدفی مشخص

هو الذی جعل الشمس ضیاء و القمر نوراً . .. ما خلق اللّه ذلک إلا بالحق

<حق> در مقابل <باطل> (بیهوده) است ; یعنی، خداوند ماه و خورشید را بیهوده و بی هدف نیافریده، بلکه آفرینش آنها بر پایه حق و هدف خاصی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 61 - 7،9،10

7 - خداوند در آسمان ها ، ماه تابان را آفرید .

جعل فی السماء . .. قمرًا منیرًا

9 - آفرینش ستارگان ، خورشید و ماه تابان ، جلوه ای از برکات و خیرات خداوند .

تبارک الذی جعل فی السماء بروجًا . .. و قمرًا منیرًا

10 - آفرینش ستارگان ، خورشید و ماه تابان ، از نشانه های قدرت خدا و یکتایی او

تبارک الذی جعل فی السماء بروجًا . .. و قمرًا منیرًا

برداشت فوق، از آن جا است که آیه شریفه در ردیف سلسله آیاتی قرار دارد که در مقام محکومیت شرک و اثبات توحید و یگانگی خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 13 - 6،8،10

6 - آفرینش جهان هستی چون انسان ، دریا ، خورشید و ماه ، از نشانه های خدای حقیقی ( اللّه )

و اللّه خلقکم من تراب . .. ثمّ جعلکم أزوجًا ... و ما یستوی البحران ... و سخّر ال

<ذلکم> اشاره به کسی است که اشیای ذکر شده را آفریده و صاحب خلق و جعل می باشد.

8 - آفرینش جهان ( انسان ، دریا ، خورشید و ماه ) ، جلوه ای از ربوبیت خدا است .

اللّه خلقکم من تراب . .. و ما یستوی البحران ... و سخّر الشمس و القمر ... ذلکم ال

10 - آفرینش انسان ، دریا ، خورشید و ماه ، جلوه ای از فرمانروایی مطلق خدا بر جهان هستی است .

و اللّه خلقکم من تراب . .. و ما یستوی البحران ... و سخّر الشمس و القمر ... له ال

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 497

16 - زمر - 39 - 6 - 18،20

18 - آفرینش جهان ( آسمان ، زمین ، خورشید ، ماه و انسان ) جلوه ربوبیت خدا است .

خلق السم-وت و الأرض . .. خلقکم من نفس وحده ... ذلکم اللّه ربّکم

20 - آفرینش آسمان ها ، زمین ، خورشید ، ماه و انسان ، جلوه فرمانروایی مطلق خدا بر جهان هستی است .

خلق السم-وت و الأرض . .. له الملک

183- خلقت مراتع

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - اعلی - 87 - 4 - 3

3 - آفرینش چراگاه ها ، از جلوه های ربوبیت خداوند است .

ربّک . .. الذی أخرج المرعی

184- خلقت مرد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 21 - 2

2 - زنان ، همسان با مردان ، خلق شده اند .

أن خلق لکم من أنفسکم أزوجًا

از قید <من أنفسکم> استفاده می شود که خلق زنان، همسان مردان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 6 - 4

4 - زنان چونان مردان ، بی هیچ امتیاز و تبعیضی ، دارای نفس و حقیقت واحد انسانی اند .

خلقکم من نفس وحده ثمّ جعل منها زوجها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 11 - 8

8 - آفرینش زن و مرد از جنس واحد ، لطف الهی نسبت به آدمیان

جعل لکم من أنفسکم أزوجًا

آیه شریفه در مقام امتنان و ذکر نعمت های الهی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 498

18 - نجم - 53 - 46 - 6

6 - همگونی مرد و زن در اصل خلقت ( نطفه )

و أنّه خلق الزوجین الذکر و الأُنثی . من نطفه إذا تمنی

185- خلقت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 64 - 7

7- وجود ملائکه و مراحل مقدماتی پیدایش آنها و کارهایی که از آنان صادر می شود ، همه مملوک خداوند و در احاطه قدرت او است . *

له ما بین أیدینا و ما خلفنا و ما بین ذلک

گفته شده است: <ما بین أیدینا> (آنچه پیش روی ما است) اشاره به آثار وجودی ملائکه و <ما خلفنا> (آنچه پشت سر نهاده و از آن گذشتیم) اشاره به عناصر اولیه و مقدمات پیدایش آنها و <ما بین ذلک> (آنچه هم اکنون وجود دارد) اشاره به هستی آنان دارد. این توجیه و تفسیر با نوع ملائکه - که زمان و مکان درباره آنان بی معنا است - تناسب دارد.

186- خلقت موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 29 - 12

12 - آفرینش موجودات زمین و آسمان های هفتگانه ، دلیل توانایی خدا بر زنده کردن مردگان است .

ثم یحییکم ثم إلیه ترجعون. هو الذی خلق لکم ... فسویهن سبع سموت

جمله <هو الذی . ..> می تواند مرتبط با ذیل آیه قبل باشد و نیز می تواند با صدر آن آیه در ارتباط باشد. برداشت فوق مبتنی بر احتمال نخست است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 117 - 9

9 - خداوند ، در ایجاد اشیا بی نیاز از استخدام وسایط است .

إذا قضی أمراً فإنما یقول له کن فیکون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 164 - 13

13 - خداوند احیاء کننده زمین ، ایجاد کننده موجودات زنده در آن و منتشر سازنده آنها در سراسر گیتی است .

فأحیا به الأرض . .. و بث فیها من کل دابه

ص: 499

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 12 - 9

9 - آفرینش موجودات در جهت برخورداری آنها از رحمت خداوند

قل لمن ما فی السموت و الأرض قل للّه کتب علی نفسه الرحمه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 14 - 10،11

10 - ایجاد و استمرار بقای موجودات به دست خداوند است.

فاطر السموت و الأرض و هو یطعم

11 - آفرینش و تأمین نیازمندیهای موجودات، از شؤون ولایت مطلقه الهی است.

قل أغیر اللّه أتّخد ولیا فاطر السموت و الأرض و هو یطعم و لا یطعم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 95 - 4

4 - پدید آمدن موجود زنده از دل مردگان و مرده از دل زندگان، قانونی مستمر در طبیعت است.

یخرج الحی من المیت و مخرج المیت من الحی

جمله <یخرج الحی>، که جمله ای است فعلیه و با فعل مضارع آغاز شده، دال بر استمرار و تجدید است. همچنین جمله دوم (مخرج المیت ... )، که به صورت اسمیه آمده، دال بر دوام و ثبوت است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 31 - 10

10 - پیدایش مستمر و بیوقفه موجودات جاندار از پدیده های بی جان و موجودات بی جان از پدیده های جاندار ، از نشانه های ربوبیت خدا

و من یخرج الحی من المیت و یخرج المیت من الحی . .. فسیقولون اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 7 - 11

11- آفرینش موجودات و تأمین نیازمندی های جسمی و روحی آنان ، دلیل بر توحید ربوبی و خالقیت خداوند است .

خلق السموت . .. تع-لی عمّا یشرکون ... خلق الإنس-ن ... و الأنع-م خلقهالکم ... إن

آوردن کلمه <ربّ> بعد از بیان آفرینش آسمانها و زمین و آفرینش انسان و حیوانات از سوی خداوند، بیانگر توحید ربوبی است; کما اینکه اسناد آفرینش همه موجودات به خود بیان توحید در خالقیت است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 12 - 4

ص: 500

4- وجود یافتن پدیده ها در عالم غیبت ، به فعلیّت رسیدنِ علمِ الهی است .

ثمّ بعثن-هم لنعلم أیّ الحزبین

روشن است که خداوند، بر همه چیز آگاه است و ابعاد زمان و مکان، مانعی در برابر علم الهی نیست. بنابراین، <لنعلم> باید معنایی داشته باشد که با این اصل کلّی و مسلّم تنافی نداشته باشد. یکی از وجوه این است که مراد از <علم> در <لنعلم> فعلیّت یافتن علم خداوند باشد; یعنی، آنچه خداوند به واقع شدن آن عالم است، واقع شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 39 - 3

3- خداوند ، هر چه بخواهد ، وجود خواهد یافت .

ما شاء اللّه

<ما> در <ما شاء اللّه> موصول و مبتدا است و خبر آن <کائن> یا چیزی نظیر آن است. معنای جمله، چنین است: <آنچه را خدا خواسته است خواهد شد.>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 35 - 11

11- هیچ فاصله ای بین فرمان الهی بر تحقق چیزی و محقق شدن آن وجود ندارد .

یقول له کن فیکون

عطف <یکون> به وسیله <فاء> بر نبودن هیچ فصلی بین تعلق اراده الهی و تحقق مورد اراده، دلالت دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 50 - 6،11

6 - وجود حساب و اندازه ، در آفرینش موجودات

أعطی کلّ شیءء خلقه

11 - خلقت همه موجودات هستی و هدایت آنها ، برهان ربوبیت خدا است .

ربّنا الذی أعطی کلّ شیء خلقه ثمّ هدی

تفصیل کلام موسی(ع)، به برهانی منطقی و محکم بازگشت دارد که صورت آن آن چنین است: <اللّه ربّ لأنّه خالق و هاد>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 19 - 6

6 - فرایند پیدایش مستمر موجودات و بازگشت آنان به حالت قبلی ، نمودی از قدرت خداوند است .

کیف یبدئ اللّه الخلق ثمّ یعیده

عطف <یعید> بر فعل <یبدئ> نشان می دهد که تمام موجودات، پس از خلق شدن، باز به حالت سابق شان برمی گردند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 20 - 3

ص: 501

3 - عرصه طبیعت ، مظهر قدرت نمایی خداوند در ایجاد پدیده ها است .

سیروا فی الأرض فانظروا کیف بدأ الخلق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 27 - 1

1 - آفرینشِ نخستِ موجودات و بازگرداندن مجدد آنها ، تنها به دست خداوند است .

و هو الذی یبدؤا الخلق ثمّ یعیده

<خلق> حاصل مصدر و <ال> در آن، برای جنس است، بنابراین، دلالت بر همه پدیده ها می کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 9 - 8

8 - احیای زمین مرده و فاقد حیات و پدید آوردن موجودات زنده در این کره ، دلیل قدرت خداوند بر احیای مجدد انسان ها در روز رستاخیز

واللّه الذی أرسل الری-ح . .. فأحیینا به الأرض بعد موتها کذلک النشور

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 81 - 10

10 - آفرینش انبوه پدیده های جهان و آگاهی همه جانبه از احوال آنها ، دلیل و شاهد توانایی خداوند بر احیای مجدد انسان ها در روز قیامت

أوَلیس الذی خلق السم-وت و الأرض بق-در علی أن یخلق مثلهم بلی و هو الخلّ-ق العلیم

یادآوری آفرینش و علم گسترده خداوند، در پایان آیه و در شرایطی که آیه شریفه در مقام بیان توانایی خداوند بر احیای مجدد انسان ها است; می تواند گویای برداشت یاد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 82 - 1،2

1 - خداوند هر چیزی را اراده کند ، با گفتن < باش > و < به هستی درآ > ، آن را پدید می آورد .

إنّما أمره إذا أراد شیئًا أن یقول له کن فیکون

2 - خداوند در آفرینش پدیده ها ، از هرگونه ابزار و وسایل و کمک و هم فکری ، بی نیاز است .

إنّما أمره إذا أراد شیئًا أن یقول له کن فیکون

قصر در <إنّما أمره. ..> قصر اضافی است. این عبارت در مقابل عقیده منکران معاد ادا شده است; زیرا آنان تجدید حیات انسان ها از استخوان های پوسیده و پراکنده را، امری غیر ممکن می دانستند; چرا که بر این تصور بودند که جمع کردن استخوان های پوسیده و پراکنده و دمیدن حیات در آن، نیاز به ابزار، وسایل، کمک و هم فکری دیگران داردو بایدوقت و زمانِ بسیاری صرف شود و خداوند از انجام چنین کاری ناتوان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 502

16 - شوری - 42 - 29 - 1،7

1 - آفرینش آسمان ها و زمین و جانداران ، از نشانه های روشن خدا و قدرت او است .

و من ءای-ته خلق السم-وت و الأرض و ما بثّ فیهما من دابّه

7 - آفرینش آسمان ها ، زمین و موجودات زنده ، تنها بخشی از آیات الهی است .

و من ءای-ته

با توجه به معنای <من> - که برای تبعیض است - به دست می آید که جهان هستی سرشار از آیات خداوند است و آفرینش آسمان ها و زمین تنها بخشی از آنها می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 49 - 5

5 - حاکمیت مطلق خداوند در جهان هستی ، پشتوانه اجرای مشیت وی در آفرینش موجودات

للّه ملک السم-وت و الأرض یخلق ما یشاء

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 12 - 3

3 - آفرینش انواع موجودات هستی ، نمودی از عزت و دانایی مطلق الهی است .

خلقهنّ العزیز العلیم . .. و الذی خلق الأزوج کلّها

<أزواج>، ممکن است به معنای <اصناف> باشد. ارتباط این آیه با دو آیه قبل، گویای برداشت یاد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 3 - 5

5- آفرینش بهینه آسمان ها و زمین و سایر موجودات ، نمود عزت و حکمت الهی است .

من اللّه العزیز الحکیم . ما خلقنا السم-وت و الأرض و ما بینهما إلاّبالحقّ

از ارتباط این آیه با ذیل آیه قبل (من اللّه العزیز الحکیم)، مطلب یاد شده استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 15 - 1

1- راه نیافتن عجز و خستگی در خداوند ، به خاطر آفرینش موجودات

أفعیینا بالخلق الأوّل

از استفهام انکاری (أفعیینا بالخلق)، مطلب بالا استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 49 - 1

1 - خداوند ، اشیا را جفت ( نر و ماده ) آفریده است .

و من کلّ شیء خلقنا زوجین

ص: 503

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - قمر - 54 - 50 - 2،4

2 - بی نیازی خداوند به زمان ، برای خلق اشیاء

و ما أمرنا إلاّ وحده کلمح بالبصر

عبارت <کلمح بالبصر> (مانند چشم به هم زدن) ظاهراً اشاره به سرعت تحقق <امر> دارد; یعنی، به گونه ای است که میان فرمان و تحقق شیء هیچ فاصله ای نیست.

4 - تحقق آفرینش اشیا و تقدیر و تنظیم آنها ، با صدور یک فرمان از جانب خداوند و بی نیاز از بازنگری *

إنّا کلّ شیء خلقن-ه بقدر . و ما أمرنا إلاّ وحده کلمح بالبصر

عبارت <و ما أمرنا> می تواند نظر به آیه قبل داشته باشد; یعنی، خلقت و اندازه گیری در دو مرحله صورت نمی گیرد; بلکه با یک فرمان هم آفرینش است و هم تقدیر و در این آفرینش و تقدیر تجدید نظر صورت نمی گیرد.

187- خلقت موجودات سایه دار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 48 - 7

7- پدید آمدن اجسام سایه دار و گردش آن سایه ها ، به دست خداوند است .

أو لم یروا إلی ما خلق الله من شیء یتفیّؤا ظل-له عن الیمین و الشمائل

188- خلقت موجودات ظریف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 103 - 12

12 - عن أبی الحسن(ع) فی حدیث: . .. انما قلنا اللطیف للخلق اللطیف و لعلمه بالشیء اللطیف او لاتری إلی اثر صنعه فی النبات اللطیف ... و من الحیوان الصغار ... و ما هو اصغر منها ما لا یکاد تستبینه العیون ... .

از ابوالحسن (امام رضا یا امام هادی علیهما السلام) روایت شده است: . .. اطلاق وصف <لطیف> بر خداوند به سبب آن است که آفریننده اشیایی لطیف است و به اشیای لطیف علم دارد. آیا نشانه آفرینش او را در گیاهان لطیف، حیوانات ریز و کوچکتر از آنها که به چشم نمی آید مشاهده نمی کنی ... ؟

189- خلقت نخستین آسمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 504

11 - انبیاء - 21 - 104 - 6

6- آسمان بسان خلقت نخستین خود ، پس از در هم پیچیده شدن مجدداً شکل خواهد گرفت .

کما بدأنا أوّل خلق نعیده

برداشت برداشت یاد شده مبتنی بر این است که <نعیده> اشاره به آفرینش آسمان پس از در هم پیچیده شدن آن باشد و نه تمامی مخلوقات.

190- خلقت نخستین آفرینش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 104 - 5،7،10

5- خداوند ، مخلوقات نابود شده در آستانه قیامت را ، بسان آفرینش نخستین آنها باز خواهد آفرید .

کما بدأنا أوّل خلق نعیده

7- چگونگی پیدایش مجدد جهان ، در آستانه برپایی قیامت ، مانند آفرینش نخستین آن است .

کما بدأنا أوّل خلق نعیده

10- قدرت خداوند بر خلقت آغازین نظام آفرینش ، نشانگر قدرت او بر آفرینش دوباره آن است .

یوم نطوی . .. إنّا کنّا ف-علین

تشبیه <کما> می تواند برای اصل خلقت جهان و آفرینش مجدد آن باشد; یعنی، همان گونه که ما توانستیم جهان را در آغاز پدید آوریم، دوباره نیز می توانیم به وجود آوریم. گفتنی است جمله تأکیدی <إنّا کنّا فاعلین>، بیانگر این است که اصل آفریدن دوباره جهان، مورد انکار بوده و آیه شریفه در صدد بیان امکان آفرینش مجدد است.

191- خلقت نعمت ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 29 - 11

11 - آفرینش آسمان های هفتگانه و مواهب زمین ، آفرینشی عالمانه است .

هو الذی خلق . .. و هو بکل شیء علیم

192- خلقت نور

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 1 - 2

2 - آفرینش آسمانها و زمین و پدیدآوردن نور و ظلمت به دست خداوند، دلیل اختصاص ستایش به اوست.

ص: 505

الحمد للّه الذی خلق

<الذی خلق>، صفت <اللّه> و بیان وجه اختصاص حمد به اوست و این تعلیق، که به گفته اهل ادب تعلیق حکم <الحمدللّه> بر وصف <الذی خلق> است، بیانگر انحصار شایستگی ستایش به آفریننده هستی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 5 - 5

5 - پیدایش مستمر روز و شب و نور و ظلمت ، از نشانه های قدرت مطلق و ربوبیت یگانه خداوند است .

یکوّر الّیل علی النهار و یکوّر النهار علی الّیل

193- دعوت به مطالعه خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 37 - 4

4 - فراخواندن خداوند ، به مطالعه درباره مبدأ و مراحل تکوین انسان

ألم یک نطفه من منیّ یمنی

194- دلایل خلقت موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 1 - 15

15 - توانایی مطلق خداوند بر انجام هر کاری ، دلیلِ امکان آفرینش پدیده های نو و توسعه جهان طبیعت

یزید فی الخلق ما یشاء إنّ اللّه علی کلّ شیء قدیر

برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که جمله <إنّ اللّه علی کلّ شیء قدیر>، تعلیل برای جمله <یزید فی الخلق ما یشاء> می باشد.

195- ذکر خلقت آسمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 9 - 5

5 - شگفت آور بودن انکار معاد و عالم آخرت ، با توجه به مخلوق خدا بودن آسمان و زمین

الذین لایؤمنون بالأخره . .. أفلم یروا إلی ما بین أیدیهم و ما خلفهم

استفهام در <أفلم> تعجیبی است و دلالت می کند بر این که کفر به آخرت و انکار معاد، با توجه به این که آسمان و زمین در

ص: 506

احاطه خدا قرار دارند، امر شگفت آوری است.

196- ذکر خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 28 - 3

3- قصه خلقت انسان از گِلی بد بو ، خشکیده و متغیر ، شایسته یاد و یادآوری

و إذ قال ربّک للمل-ئکه إنی خ-لق بشرًا من صلص-ل من حمإ مسنون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 71 - 3

3 - داستان آفرینش انسان و مجادله و گفتوگوی فرشتگان با خداوند در این باره ، شایان یاد و یادآوری است .

إذ قال ربّک للمل-ئکه إنّی خ-لق بشرًا

برداشت یاد شده بر این اساس مبتنی است که <إذ> متعلق به فعل مقدر همچون <أذکر> باشد.

197- ذکر خلقت انسان بر محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 28 - 4

4- ربوبیت خداوند ، مقتضی بازگویی قصه خلقت انسان برای پیامبر ( ص )

و إذ قال ربّک للمل-ئکه إنی خلق بشرًا من صلص-ل من حمإ مسنون

198- ذکر خلقت انسانها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تین - 95 - 7 - 4

4 - توجّه به آفرینش نیکوی انسان ها و سقوط و انحراف برخی از آنان ، دستاویزی برای تکذیب دین و کیفر های اخروی ، باقی نمی گذارد .

فما یکذّبک بعد بالدین

حرف <فاء> در <فما یکذّبک> و نیز کلمه <بعد>، این آیه را بر آیات پیشین، تفریع کرده است; یعنی، آیا وجود کسانی که در <أحسن تقویم> بوده و خود را به <أسفل سافلین> سقوط داده اند; دلیل ضرورت دین برای پیشگیری از آن سقوط و ضرورت روز جزا، برای کیفر آن منحرفان نیست؟!

ص: 507

199- ذکر خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 9 - 5

5 - شگفت آور بودن انکار معاد و عالم آخرت ، با توجه به مخلوق خدا بودن آسمان و زمین

الذین لایؤمنون بالأخره . .. أفلم یروا إلی ما بین أیدیهم و ما خلفهم

استفهام در <أفلم> تعجیبی است و دلالت می کند بر این که کفر به آخرت و انکار معاد، با توجه به این که آسمان و زمین در احاطه خدا قرار دارند، امر شگفت آوری است.

200- ذکر عنصر خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 5 - 1،4

1 - تحقیق درباره منشأ آفرینش انسان و توجّه به عنصر اولیه جسم وی ، زمینه ساز باور به امکان احیای دوباره او است .

فلینظر الإنس-ن ممّ خلق

جمله <إنّه علی رجعه لقادر> - در آیات بعد - بیانگر آن است که آنچه از این آیه به بعد مطرح شده، آماده سازنده ذهن انسان برای باور به امکان معاد است.

4 - لزوم تحقیق درباره منشأ آفرینش انسان و کشف عنصر اصلی در پیدایش جسم او

فلینظر الإنس-ن ممّ خلق

201- ذکر مبدأ خلقت انسانها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - معارج - 70 - 39 - 4

4 - توجه به مبدأ پیدایش بشر و سیر تکوین او ، راهنمای انسان ها به مسأله معاد

إنّا خلقن-هم ممّا یعلمون

مطلب یاد شده، از یادآوری مسأله پیدایش بشر برای منکران قیامت استفاده می شود.

202- زمان خلقت آب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 508

8 - هود - 11 - 7 - 4

4- پیش از آفرینش آسمان ها و زمین ، هستی منحصر به آب بود .

و کان عرشه علی الماء

<عرش> به معنای تخت پادشاه می باشد و در آیه، کنایه از سیطره و حکومت است و جمله <وکان عرشه علی الماء> به دلیل وجود <کان> به این معناست که: خداوند، آسمانها و زمین را آفرید در حالی که پیش از آن، بر آبها سیطره وحکومت داشت. این معنا می رساند که آب، پیش از آسمانها و زمین تشکیل دهنده هستی بوده است.

203- زمینه بینش پوچی خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 115 - 4

4 - انکار معاد ، مستلزم بیهوده شمردن آفرینش انسان

أنّما خلقن-کم عبثًا و أنّکم إلینا لاترجعون

204- زمینه خلقت آفرینش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 7 - 10

10- آفرینش جهان و انسان و برآوردن نیاز های او ، مقتضای رأفت و رحمت پروردگار است .

خلق السموت . .. تع-لی عمّا یشرکون ... خلق الإنس-ن ... إن ربّکم لرءوف رحیم

205- زمینه خلقت فرزند

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 37 - 2

2 - تأثیر قرار گرفتن نطفه مرد ( منی ) در رحم زن ، در پیدایش و تکوین فرزند

ألم یک نطفه من منیّ یمنی

برداشت یاد شده را می توان از تعبیر <من منیّ یمنی> (از منی ریخته شده در رحم) استفاده کرد.

206- زمینه خلقت موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 509

11 - طه - 20 - 50 - 10

10 - ربوبیت خداوند ، مقتضی آفرینش موجودات و هدایت آفریده ها به کمال وجودی آنها است .

ربّنا الذی أعطی کلّ شیء خلقه ثمّ هدی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 80 - 7

7 - آمد و شد شب و روز و به وجود آمدن فصل های مختلف ، عامل پیدایش موجودات زنده و جریان مستمر مرگ و حیات در زمین

یحی و یمیت و له اختل-ف الّیل و النهار

ذکر <اختلاف شب و روز> پس از بیان مرگ و حیات می تواند اشاره به مطلب یاد شده باشد.

207- زمینه خلقت نیروهای آفرینش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 4 - 19

19 - علم و حکمت ازلی خداوند ، پشتوانه آفرینش قوای هستی و به کارگیری بهینه آن

و للّه جنود السم-وت و الأرض و کان اللّه علیمًا حکیمًا

تعبیر <و کان اللّه علیماً حکیماً> در پایان آیه شریفه، می رساند که فتح مؤمنان و انزال سکینه بر آنان و بهره گیری از جنود آسمان ها و زمین، در پرتو علم و حکمت ازلی صورت می گیرد; زیرا نفس تکوّن جنود و نیز بهره گیری از آنها در موارد مختلف، نیازمند علم و حکمت گسترده است.

208- زیبایی خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تغابن - 64 - 3 - 5

5 - انسان ها ، از نظر ظاهر و باطن و صورت و سیرت ، زیبا و نیکو آفریده شده اند .

فأحسن صورکم

<صورت> عبارت است از هیئت هر شیئی که با آن، از دیگر اشیا جدا و ممتاز می گردد و شامل شکل ظاهری و هویت باطنی آن می شود (اقتباس از مفردات راغب).

ص: 510

209- سختی خلقت آسمان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 57 - 1

1 - آفرینش مجموعه عالم ( آسمان ها و زمین ) ، در مقایسه با آفرینش انسان ها بزرگ تر و آفریدن آن سخت تر و مهم تر است .

لخلق السم-وت و الأرض أکبر من خلق الناس

مقصود از <أکبر>، با عظمت تر، سخت تر و مهم تر بودن است.

210- سختی خلقت آفرینش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 11 - 4

4 - آفرینش جهانی سخت تر از آفرینش انسان ، ( آسمان ها ، زمین و فرشتگان ) گواه قدرت خداوند بر آفرینش مجدد انسان ها در قیامت و آسان و ممکن بودن آن برای او است .

فاستفتهم أهم أشدّ خلقًا أم من خلقنا

برداشت یاد شده از آن جا است که روی سخن آیه شریفه مشرکان اند; آنان که منکر معاد بوده و آفرینش مجدد انسان ها را از خاک، امری بعید و بسیار سخت و ناممکن می شمردند و <أءذا مِتنا و کنّا ترابا و عظاما أءنا لمبعوثون>، (آیه 16 همین سوره).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 57 - 1

1 - آفرینش مجموعه عالم ( آسمان ها و زمین ) ، در مقایسه با آفرینش انسان ها بزرگ تر و آفریدن آن سخت تر و مهم تر است .

لخلق السم-وت و الأرض أکبر من خلق الناس

مقصود از <أکبر>، با عظمت تر، سخت تر و مهم تر بودن است.

211- سختی خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 57 - 1

1 - آفرینش مجموعه عالم ( آسمان ها و زمین ) ، در مقایسه با آفرینش انسان ها بزرگ تر و آفریدن آن سخت تر و مهم تر است .

لخلق السم-وت و الأرض أکبر من خلق الناس

مقصود از <أکبر>، با عظمت تر، سخت تر و مهم تر بودن است.

ص: 511

212- سوگند به خلقت آسمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شمس - 91 - 5 - 3

3 - سوگند خداوند ، به بنیان نهادن آسمان و آفرینش آن

و ما بنیها

حرف <ما> مصدری بوده و مفاد آیه شریفه، سوگند به <بناکردن آسمان> است. برخی <ما> را موصول دانسته اند; ولی یک نواختی سوگندها - که تمامی آنها سوگند به مخلوقات است - مؤید مصدری بودن آن است.

213- سهولت خلقت موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 82 - 4

4 - آفرینش همه چیز برای خداوند ، امری سهل و آسان است .

إنّما أمره إذا أراد شیئًا أن یقول له کن فیکون

برداشت یاد شده از آن جا است که آفرینش هر چیزی به صرف اراده کردن و خواستن خدا و بی هیچ ابزار و وسایلی، گویای این حقیقت است که آفریدن هر چیزی برای او، سهل و آسان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 68 - 6

6 - آفرینش همه چیز برای خداوند ، امری سهل و آسان است .

فإذا قضی أمرًا فإنّما یقول له کن فیکون

برداشت یاد شده، از آن جا است که آفرینش هر چیزی به صرف تقدیر و اراده آن و بی هیچ ابزار و کمکی، بیانگر این حقیقت است که برای خداوند متعال، آفریدن هر چیزی سهل و آسان می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - قمر - 54 - 50 - 3

3 - خلقت اشیاء و تحقق بخشیدن به آن ، امری سهل برای خداوند

إنّا کلّ شیء خلقن-ه بقدر . و ما أمرنا إلاّ وحده کلمح بالبصر

برداشت یاد شده بر این احتمال است که عبارت <کلمح بالبصر> اشاره به سهولت داشته باشد.

214- شگفتی خلقت آسمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 512

17 - ق - 50 - 6 - 3

3- آفرینش شگفت ، زیبا و متقن آسمان ، نشانی از قدرت خداوند بر احیای مجدد مردگان

ذلک رجع بعید . .. أفلم ینظروا إلی السماء فوقهم کیف بنین-ها

215- شگفتی خلقت از منی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 6 - 3

3 - آفرینش انسان از آب ، شگفت انگیز و نشانه قدرت خداوند بر معاد است .

علیها حافظ . .. خلق من ماء دافق

برداشت یاد شده، با توجه به ارتباط این آیه با جمله <إنّه علی رجعه لقادر> در آیات بعد است.

216- شگفتی خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 20 - 9

9 - پدید آمدن موجودی زنده به نام انسان از خاک مرده ، امری غیر منتظره و سزاوار تأمل است .

أن خلقکم من تراب ثمّ إذا أنتم بشر تنتشرون

<إذا>ی فجاییه در آیه، می تواند حکایت از این حقیقت باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 6 - 3

3 - آفرینش انسان از آب ، شگفت انگیز و نشانه قدرت خداوند بر معاد است .

علیها حافظ . .. خلق من ماء دافق

برداشت یاد شده، با توجه به ارتباط این آیه با جمله <إنّه علی رجعه لقادر> در آیات بعد است.

217- شگفتی خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 12 - 4

4 - زمین آفریده ای شگفت است و پیدایش شیار و رخنه در آن ، بر شگفتی اش افزوده است .

و الأرض ذات الصدع

ص: 513

218- شگفتی خلقت شتر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - غاشیه - 88 - 17 - 4

4 - شیوه آفرینش شتر ، شگفت آور و دارای زوایای درخور دقّت و تحقیق است .

أفلاینظرون إلی الإبل کیف خلقت

تکیه بر شناخت ویژگی های شتر، یا به جهت فایده های فراوان این حیوان برای مردم جزیره العرب است و یا این که شتر در بین حیوانات، کمالاتی بی نظیر دارد و می توان آیه شریفه را ناظر به هر دو نکته دانست.

219- شناخت مراحل خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 5 - 2

2 - شناخت مراحل آغازین خلقت انسان ، زمینه ساز پی بردن به تحت مراقبت بودن وی و مایه شناخت قدرت خداوند بر ثبت کردار او است .

علیها حافظ . فلینظر الإنس-ن ممّ خلق

ارتباط دو آیه، با توجّه به حرف <فاء> در <فلینظر>، بیانگر برداشت یاد شده است.

220- عبرت از خلقت آفرینش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 36 - 4

4 - لجاجت و عناد ، مانع درس آموزی کافران از آفرینش هستی

أم خلقوا السم-وت و الأرض بل لایوقنون

عبارت <بل لایوقنون> بیانگر این نکته است که موضع گیری ناباورانه کافران درباره قرآن و پیامبر(ص) برخاسته از یقین علمی آنان نیست; بلکه صرفاً از روی ستیزه جویی و لجبازی می باشد.

221- عبرت از خلقت جانداران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 45 - 8

ص: 514

8 - طبیعت ( پیدایش انواع گوناگون جانداران از جسمی مایع و . . . ) ، بستر مناسب برای عبرت آموزی و پندگیری

إنّ فی ذلک لعبره لأُوْلی الأبص-ر . و اللّه خلق کلّ دابّه من ماء

جمله <و اللّه خلق. ..> عطف بر جمله <یقلّب اللّه اللیل...> است. این عطف می تواند به این مناسبت باشد که همان گونه که گردش و جابه جایی شب و روز مایه عبرت صاحبان بصیرت است آفرینش انواع جانداران نیز می تواند چنین تأثیری داشته باشد.

222- عبرت از خلقت روز

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 62 - 5

5 - درس آموز بودن آفرینش شب و روز و نظم حاکم بر آن ، به تصمیم و اراده انسان برای درس آموختن بستگی دارد .

و هو الذی جعل الّیل و النهار خلفه لمن أراد أن یذّکّر

آمدن فعل <أراد> در جمله <لمن أراد أن یذّکّر> - که در این جمله به منزله قید است - می رساند که اراده و تصمیم انسان نقش اساسی در درس آموزی و عبرت گیری او دارد.

223- عبرت از خلقت شب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 62 - 5

5 - درس آموز بودن آفرینش شب و روز و نظم حاکم بر آن ، به تصمیم و اراده انسان برای درس آموختن بستگی دارد .

و هو الذی جعل الّیل و النهار خلفه لمن أراد أن یذّکّر

آمدن فعل <أراد> در جمله <لمن أراد أن یذّکّر> - که در این جمله به منزله قید است - می رساند که اراده و تصمیم انسان نقش اساسی در درس آموزی و عبرت گیری او دارد.

224- عجز از خلقت موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 4 - 4

4- ناتوانی بت ها و معبود های مشرکان ، از آفرینش موجودات زمینی و مشارکت در خلقت و تدبیر امور آسمان ها

ماذا خلقوا من الأرض أم لهم شرک فی السم-وت

ص: 515

225- عظمت خلقت آسمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 27 - 1

1 - آسمان ، پدیده ای مقاوم تر از جسم انسان ها و آفرینش آن باعظمت تر از آفرینش آنها است .

ءأنتم أشدّ خلقًا أم السماء

استفهام در <ءأنتم> تقریری است و برای اعتراف گرفتن از مخاطب به کار می رود. <السماء> ممکن است اشاره به آسمان مشهود باشد و نیز ممکن است اسم جنس بوده و بر تمام آسمان ها قابل تطبیق باشد. <شدّت>، به معنای صلابت و استحکام است. این وصف درباره جسم و غیر جسم به کار می رود. بنابراین تعبیر <أشدّ خلقاً> به معنای استحکام بیشتر در خلقت و یا دشوارتر بودن آفرینش [در نظر مخاطبان ]است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - شمس - 91 - 5 - 4

4 - ساختن آسمان ، کاری بزرگ و نشانه عظمت خداوند است .

و ما بنیها

تعبیر <و مابناها> - سوگند به بانی باشد یا بنا - نشانگر عظمت هر دو است; زیرا عظمت هر یک، حاکی از عظمت دیگری است.

226- عظمت خلقت آسمان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 19 - 11

11- آفرینش آسمان ها و زمین دارای عظمتی بس فراتر از اعطای زندگی به انسان ها و میراندن آنان

ألم تر أن الله خلق السموت و الأرض بالحقّ إن یشأ یذهبکم و یأت بخلق جدید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 99 - 4

4- بی دقتی و جهل کافران به عظمت آفرینش آسمان ها و زمین ، زمینه ساز انکار حیات دوباره انسان از سوی آنان است .

أو لم یروا أن الله الذی خلق السموت و الأرض قادر علی أن یخلق مثلهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 11 - 3

3 - عظمت آفرینش آسمان ها ، زمین ، فرشتگان و دیگر موجودات آسمانی

أهم أشدّ خلقًا أم من خلقنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 516

16 - غافر - 40 - 57 - 1

1 - آفرینش مجموعه عالم ( آسمان ها و زمین ) ، در مقایسه با آفرینش انسان ها بزرگ تر و آفریدن آن سخت تر و مهم تر است .

لخلق السم-وت و الأرض أکبر من خلق الناس

مقصود از <أکبر>، با عظمت تر، سخت تر و مهم تر بودن است.

227- عظمت خلقت آفرینش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 11 - 2

2 - ناچیز بودن آفرینش انسان در مقایسه با آفرینش جهان ( آسمان ها ، زمین و . . . )

فاستفتهم أهم أشدّ خلقًا أم من خلقنا

ضمیر جمع <هم> در <فاستفتهم> - به قرینه آیات پیشین - به کافران و مشرکان بازمی گردد و مقصود از <من خلقنا> آسمان ها، زمین، فرشتگان و دیگر موجودات آسمانی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 57 - 1

1 - آفرینش مجموعه عالم ( آسمان ها و زمین ) ، در مقایسه با آفرینش انسان ها بزرگ تر و آفریدن آن سخت تر و مهم تر است .

لخلق السم-وت و الأرض أکبر من خلق الناس

مقصود از <أکبر>، با عظمت تر، سخت تر و مهم تر بودن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 9 - 8

8 - جهان آفرینش ، جلوه ای از قدرت شکست ناپذیر و علم گسترده خداوند است .

خلقهنّ العزیز العلیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 33 - 9

9- عظمت آفرینش آسمان ها و زمین ، نمایانگر قدرت مطلقه خداوند بر هر چیز ; علاوه بر قدرت او بر احیای مردگان

خلق السم-وت و الأرض . .. بلی إنّه علی کلّ شیء قدیر

از ارتباط بخش های این آیه، مطلب بالا استفاده می شود; زیرا در مرحله نخست از آفرینش آسمان ها و زمین، قدرت خداوند بر احیای مردگان استفاده شده است; ولی در مرحله بعد، نتیجه ای کلی تر (قدرت مطلقه الهی) مطرح گردیده است.

ص: 517

228- عظمت خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 75 - 5

5 - آفرینش انسان ، آفرینشی بس مهم و با عظمت و مورد توجه ویژه خداوند

ما منعک أن تسجد لما خلقت بیدیّ

229- عظمت خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 19 - 11

11- آفرینش آسمان ها و زمین دارای عظمتی بس فراتر از اعطای زندگی به انسان ها و میراندن آنان

ألم تر أن الله خلق السموت و الأرض بالحقّ إن یشأ یذهبکم و یأت بخلق جدید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 99 - 4

4- بی دقتی و جهل کافران به عظمت آفرینش آسمان ها و زمین ، زمینه ساز انکار حیات دوباره انسان از سوی آنان است .

أو لم یروا أن الله الذی خلق السموت و الأرض قادر علی أن یخلق مثلهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 11 - 3

3 - عظمت آفرینش آسمان ها ، زمین ، فرشتگان و دیگر موجودات آسمانی

أهم أشدّ خلقًا أم من خلقنا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 57 - 1

1 - آفرینش مجموعه عالم ( آسمان ها و زمین ) ، در مقایسه با آفرینش انسان ها بزرگ تر و آفریدن آن سخت تر و مهم تر است .

لخلق السم-وت و الأرض أکبر من خلق الناس

مقصود از <أکبر>، با عظمت تر، سخت تر و مهم تر بودن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 33 - 9

9- عظمت آفرینش آسمان ها و زمین ، نمایانگر قدرت مطلقه خداوند بر هر چیز ; علاوه بر قدرت او بر احیای مردگان

خلق السم-وت و الأرض . .. بلی إنّه علی کلّ شیء قدیر

از ارتباط بخش های این آیه، مطلب بالا استفاده می شود; زیرا در مرحله نخست از آفرینش آسمان ها و زمین، قدرت خداوند بر

ص: 518

احیای مردگان استفاده شده است; ولی در مرحله بعد، نتیجه ای کلی تر (قدرت مطلقه الهی) مطرح گردیده است.

230- عظمت خلقت زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - لیل - 92 - 3 - 4

4 - آفرینش مرد و زن و جنس نر و ماده در دیگر مخلوقات ، کاری بزرگ و نشانه عظمت خداوند است .

و ما خلق الذکر و الأُنثی

تعبیر <و ما خلق> - چه سوگند به خالق باشد و چه خلقت - بیانگر عظمت هر دو است; زیرا عظمت هر یک، حاکی از عظمت دیگری است.

231- عظمت خلقت مذکر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - لیل - 92 - 3 - 4

4 - آفرینش مرد و زن و جنس نر و ماده در دیگر مخلوقات ، کاری بزرگ و نشانه عظمت خداوند است .

و ما خلق الذکر و الأُنثی

تعبیر <و ما خلق> - چه سوگند به خالق باشد و چه خلقت - بیانگر عظمت هر دو است; زیرا عظمت هر یک، حاکی از عظمت دیگری است.

232- عظمت خلقت مرد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - لیل - 92 - 3 - 4

4 - آفرینش مرد و زن و جنس نر و ماده در دیگر مخلوقات ، کاری بزرگ و نشانه عظمت خداوند است .

و ما خلق الذکر و الأُنثی

تعبیر <و ما خلق> - چه سوگند به خالق باشد و چه خلقت - بیانگر عظمت هر دو است; زیرا عظمت هر یک، حاکی از عظمت دیگری است.

233- عظمت خلقت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 519

15 - صافات - 37 - 11 - 3

3 - عظمت آفرینش آسمان ها ، زمین ، فرشتگان و دیگر موجودات آسمانی

أهم أشدّ خلقًا أم من خلقنا

234- عظمت خلقت موجودات آسمانی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 11 - 3

3 - عظمت آفرینش آسمان ها ، زمین ، فرشتگان و دیگر موجودات آسمانی

أهم أشدّ خلقًا أم من خلقنا

235- عظمت خلقت مؤنث

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - لیل - 92 - 3 - 4

4 - آفرینش مرد و زن و جنس نر و ماده در دیگر مخلوقات ، کاری بزرگ و نشانه عظمت خداوند است .

و ما خلق الذکر و الأُنثی

تعبیر <و ما خلق> - چه سوگند به خالق باشد و چه خلقت - بیانگر عظمت هر دو است; زیرا عظمت هر یک، حاکی از عظمت دیگری است.

236- عنصر خلقت آدم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 12 - 3

3 - ابلیس، آفریده شده از آتشی خاص و آدم، آفریده شده از گلی مخصوص

خلقتنی من نار و خلقته من طین

نکره آمدن <نار> و <طین> حکایت از این دارد که آدم و ابلیس از گل و آتشی مخصوص آفریده شدند و چنانچه این معنا در نظر نبود، آن دو کلمه با <ال> جنس آورده می شد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 61 - 10

10- حضرت آدم ( ع ) ، از دو عنصر خاک و آب ( گِل ) آفریده شد .

ص: 520

خلقت طینًا

<طین> در لغت به معنای <خاک آمیخته با آب (گِل)> آمده است (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 13 - 3

3 - آفرینش نسل آدم از نطفه پس از آفرینش خود وی از عصاره گِل

و لقد خلقنا الإنس-ن من سل-له من طین . ثمّ جعلن-ه نطفه فی قرار مکین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 54 - 1

1 - آب ، خمیر مایه و عنصر نخستین آفرینش آدم ( ع )

و هو الذی خلق من الماء بشرًا

درباره کلمه <الماء> در آیه شریفه دو احتمال وجود دارد: 1- مقصود آب است که جزئی از ماده اولیه خلقت آدم می باشد. در این صورت مقصود از <بشراً> حضرت آدم خواهد بود. 2- مراد منی و نطفه است که در این صورت، مقصود از <بشراً> فرزندان آدم; یعنی، نوع انسان ها خواهد بود. برداشت برداشت یاد شده مبتنی بر احتمال نخست است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 7 - 6

6 - آدم ( ع ) ، از گِل آفریده شده است .

و بدأ خلق الإنس-ن من طین

با توجه به آیات قرآن و واقعیت تاریخی، مراد از <الإنسان> در آیه، آدم است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 11 - 8

8 - آفرینش آدم ( ع ) از خاک و انسان از نطفه و در قالب زن و مرد ، از نشانه های قدرت خدا و یکتایی او است .

و اللّه خلقکم من تراب ثمّ من نطفه ثمّ جعلکم أزوجًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 76 - 3

3 - ابلیس ، آفریده شدنش از آتش و آفرینش آدم از گل را ، دلیل برتری و مهتری خود بر آدم معرفی کرد .

قال أنا خیر منه خلقتنی من نار و خلقته من طین

برداشت یاد شده از آن جا است که جمله <خلقتنی من نار. ..> در مقام تعلیل و تبیین برای جمله <أنا خیر منه> می باشد.

ص: 521

237- عنصر خلقت آسمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 11 - 2

2 - آسمان ، پیش از سامان یافتن و شکل گیری به صورت توده هایی از دود بود .

ثمّ استوی إلی السماء و هی دخان

238- عنصر خلقت آسمان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 7 - 5

5- آب ماده اصلی برای آفرینش آسمان ها و زمین *

خلق السم-وت و الأرض فی سته أیام و کان عرشه علی الماء

برداشت فوق، مقتضای ارتباط میان دو جمله <خلق السموات . ..> و <کان عرشه علی الماء> است; یعنی، بیان این معنا که: پیش از آفرینش آسمانها و زمین، هستی منحصر به آب بود و خداوند بر آنها حاکمیت داشت، می تواند به این نکته اشاره داشته باشد که خداوند، آن آبهای پیشین یا قسمتی از آنها را به آسمان و زمین تبدیل کرد.

239- عنصر خلقت ابلیس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 12 - 3،12

3 - ابلیس، آفریده شده از آتشی خاص و آدم، آفریده شده از گلی مخصوص

خلقتنی من نار و خلقته من طین

نکره آمدن <نار> و <طین> حکایت از این دارد که آدم و ابلیس از گل و آتشی مخصوص آفریده شدند و چنانچه این معنا در نظر نبود، آن دو کلمه با <ال> جنس آورده می شد.

12 - عن أبی عبدالله(ع): . .. فإن أول من قاس إبلیس حین قال: < خلقتنی من نار و خلقته من طین> فقاس ما بین النار و الطین، و لو قاس نوریه آدم بنوریه النار عرف فضل ما بین النورین ... .

از امام صادق(ع) روایت شده است: . .. اولین کسی که قیاس کرد ابلیس بود آنگاه که (خطاب به خداوند) گفت: <مرا از آتش آفریده ای و او (آدم) را از گل> و بین آتش و خاک قیاس کرد، اگر نورانیت آدم(ع) را با روشنایی آتش مقایسه کرده بود، تفاوت بین آن دو نور را در می یافت ... .

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 61 - 8

8- ابلیس ، دارای خلقتی از غیر خاک

ص: 522

قال ءأسجد لمن خلقت طینًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 76 - 3،4،9

3 - ابلیس ، آفریده شدنش از آتش و آفرینش آدم از گل را ، دلیل برتری و مهتری خود بر آدم معرفی کرد .

قال أنا خیر منه خلقتنی من نار و خلقته من طین

برداشت یاد شده از آن جا است که جمله <خلقتنی من نار. ..> در مقام تعلیل و تبیین برای جمله <أنا خیر منه> می باشد.

4 - آتش ، مبدأ و عنصر اولیه خلقت ابلیس

خلقتنی من نار

9 - ابلیس ، از عنصر و ماده اولیه خلقت خود و انسان آگاهی کامل داشت .

خلقتنی من نار و خلقته من طین

240- عنصر خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 12 - 12

12 - عن أبی عبدالله(ع): . .. فإن أول من قاس إبلیس حین قال: < خلقتنی من نار و خلقته من طین> فقاس ما بین النار و الطین، و لو قاس نوریه آدم بنوریه النار عرف فضل ما بین النورین ... .

از امام صادق(ع) روایت شده است: . .. اولین کسی که قیاس کرد ابلیس بود آنگاه که (خطاب به خداوند) گفت: <مرا از آتش آفریده ای و او (آدم) را از گل> و بین آتش و خاک قیاس کرد، اگر نورانیت آدم(ع) را با روشنایی آتش مقایسه کرده بود، تفاوت بین آن دو نور را در می یافت ... .

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 26 - 1،2

1- خداوند ، پدید آورنده انسان ها از گِل خشکیده

و لقد خلقنا الإنسن من صلصل من حمإ مسنون

2- گل خشکیده ، تیره رنگ ، بد بو و متغیر ، خمیر مایه اصلی آفرینش انسان

و لقد خلقنا الإنس-ن من صلص-ل من حمإ مسنون

<صلصال> در لغت به معنای صدای برخاسته از شیء خشک و <حمأ> گل سیاه و بد بو و <مسنون> به معنای متغیر است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 28 - 6

6- خداوند ، انسان را از گِلی خشکیده ، سیاه ، بد بو و متغیر آفریده است .

و إذ قال ربّک للمل-ئکه إنی خلق بشرًا من صلص-ل من حمإ مسنون

ص: 523

<صلصال> در لغت، به معنای صدای برخاسته از شیء خشک و <حمأ> به معنای گِل سیاه و بد بو و <مسنون> به معنای متغیر است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 29 - 2،6

2- خداوند ، پس از پدید آوردن بدن انسان با اجزای متناسب از گِل خشکیده ، در او روح دمید و او را حیات بخشید .

فإذا سوّیته و نفخت فیه من روحی

6- گِل بد بو ، سیاه و خشکیده به انضمام روح الهی ، آغاز پیدایش نخستین انسان

إنی خ-لق بشرًا من صلص-ل من حمإ مسنون . فإذا سوّیته و نفخت فیه من روحی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 33 - 2،4،7

2- ابلیس ، از ماده اوّلیه خلقت انسان ، آگاهی کامل داشت .

قال لم أکن لأسجد لبشر خلقته من صلص-ل من حمإ مسنون

4- ابلیس ، با توجه به ماده اوّلیه خلقت انسان ، او را شایسته مسجود شدن موجودی چون خود نمی دید .

قال لم أکن لأسجد لبشر خلقته من صلص-ل من حمإ مسنون

تعبیر <لم أکن لأسجد> به جای <لا أسجد> یا <لست أسجد>، می تواند بیانگر این نکته باشد که شیطان، مقام خود را برتر از آدم(ع) می دید.

7- خداوند ، انسان را از گِلی خشکیده ، سیاه ، بد بو و متغیر آفریده است .

لبشر خلقته من صلص-ل من حمإ مسنون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 5 - 4،5،7

4- توجه به پیدایش انسان و آفریده شدن وی از عناصری بی جان ( خاک ، نطفه ، علقه و مضغه ) ، زداینده هر گونه تردید در امکان برپایی رستاخیز و قدرت خدا بر بخشیدن حیات دو باره به مردگان

ی-أیّها الناس إن کنتم فی ریب من البعث فإنّا خلقن-کم . ..ثمّ من مضغه

5- خاک ، مبدأ نخستین آفرینش انسان

فإنّا خلقن-کم من تراب

7- تحول خاک به نطفه ، تبدیل نطفه به علقه و تکامل علقه به مضغه ، روند آفرینش انسان

فإنّا خلقن-کم من تراب ثمّ من نطفه ثمّ من علقه ثمّ من مضغه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 6 - 4،6

4 - آفرینش انسان و انواع گیاهان از بستر خاک مرده و بی جان ، نمایشی است از قدرتمندی و توانایی خداوند بر احیای همه مردگان در روز رستاخیز .

ص: 524

فإنا خلقناکم من تراب. .. و تری الأرض هامده... و أنّه یحی الموتی

جمله <و أنّه یحیی. ..> عطف بر <أنّ الله هو الحقّ> و به تقدیر <و ذلک بأنّ اللّه یحیی الموتی > می باشد; یعنی، آن قدرت نمایی ها بدان سبب است که خداوند می تواند مردگان را زنده کند.

6 - آفرینش انسان و رویاندن انواع گیاهان از بستر خاک مرده و بی جان ، نمودی از قدرت بی کران و نامحدود خداوند

و أنّه علی کلّ شیء قدیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 7 - 6،8

6 - آفرینش انسان و انواع گیاهان از بستر خاک مرده و بی جان ، یادآور رستاخیز و دلیلی گویا بر قطعی بودن برپایی آن .

برداشت فوق، مبتنی بر این نکته است که <الساعه> به برپایی قیامت و <ذلک> در آیه قبل به خلقت انسان و ایجاد انواع گیاهان: إن کنتم فی ریب من البعث فإنّا خلقناکم من تراب. .. فإذا أنزلنا علیها الماء اهتزّت و ربت> اشاره داشته باشد.

8 - خلقت انسان و رویش انواع گیاهان از خاک بی جان ، نشانگر توانمندی خدا بر احیای مردگان در روز رستاخیز

فإنّا خلقناکم . .. و تری الأرض هامده ... و أنّ اللّه یبعث من فی القبور

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 12 - 2

2 - آفرینش نخستین انسان از عصاره گِل ( خاک آمیخته با آب )

و لقد خلقنا الإنس-ن

سیاق آیات مورد بحث، نشان می دهد که مراد از <انسان>، نوع انسان است که شامل <حضرت آدم> و غیر او می شود. بنابراین مقصود از <خلق> در این آیه، آفرینش ابتدایی آدم است که از <گِل> آفریده شد. آیه بعد نیز، بیانگر آفرینش نسل آدم است که از نطفه آفریده شده و می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 13 - 3

3 - آفرینش نسل آدم از نطفه پس از آفرینش خود وی از عصاره گِل

و لقد خلقنا الإنس-ن من سل-له من طین . ثمّ جعلن-ه نطفه فی قرار مکین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 54 - 2

2 - نطفه و منی ، خمیرمایه و عنصر نخستین آفرینش انسان

و هو الذی خلق من الماء بشرًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 20 - 1،2،3،4،6

1 - از جمله آیات خداوند ، آفریدن انسان ها از خاک است .

ص: 525

و من ءای-ته أن خلقکم من تراب

2 - خداوند ، پدید آورنده انسان ها از خاک است .

خلقکم من تراب

3 - خاک ، مبدأ پیدایش انسان ها است .

و من ءای-ته أن خلقکم من تراب

4 - پدیدآمدن انسان های زنده از دل خاک مرده ، نمودی از پدید آوردن موجود جان دار از موجود بی جان به دست خداوند است .

یخرج الحیّ من المیّت . .. و من ءای-ته أن خلقکم من تراب

6 - پدید آوردن موجودی زنده مانند انسان از دل خاک مرده ، از نشانه های توان مندی خداوند بر احیای مجدد انسان ها است .

و کذلک تخرجون . و من ءای-ته أن خلقکم من تراب

از این آیه به بعد، چندین آیه، در صدد شمارش آیات الهی است. از میان آن آیات، ذکر مناسب ترین آیه با <و کذالک تخرجون> پس از آن، می تواند در ضمن بیان آیات الهی، اشاره به نکته فوق باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 7 - 5،7،8

5 - آغاز آفرینش انسان ( آدم ) ، از گِل است .

و بدأ خلق الإنس-ن من طین

7 - خلقت موجودی شگفت مانند انسان از گِلی بی شکل و فاقد حیات ، نمود آفرینش نیکوی خدا است .

أحسن کلّ شیء خلقه و بدأ خلق الإنس-ن من طین

8 - آفرینش انسان از گِل ، نشانه علم و تدبیر خدا است .

یدبّر الأمر . .. ع-لم الغیب و الشه-ده ... و بدأ خلق الإنس-ن من طین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 9 - 8

8 - انسان ، از دو عنصر ( جسم و روح ) است .

ثمّ سوّی-ه و نفخ فیه من روحه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 11 - 2،8

2 - خاک ، ماده و عنصر نخستین آفرینش انسان ها است .

و اللّه خلقکم من تراب

8 - آفرینش آدم ( ع ) از خاک و انسان از نطفه و در قالب زن و مرد ، از نشانه های قدرت خدا و یکتایی او است .

و اللّه خلقکم من تراب ثمّ من نطفه ثمّ جعلکم أزوجًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 526

15 - صافات - 37 - 11 - 6،7

6 - آفرینش آغازین انسان از گِل چسبنده بود .

إنّا خلقن-هم من طین لازب

<طین> به معنای <گِل> و <لازب> به معنای <چسبنده> است.

7 - آفرینش انسان از گِل چسبنده ، گواه برتری آفرینش جهان طبیعت بر آفرینش انسان و شاهد توانایی خدا بر احیای مجدد انسان ها از خاک است .

إنّا خلقن-هم من طین لازب

برداشت فوق از آن جا است که جمله <إنّا خلقناهم من طین لازب> تعلیل است برای آنچه مورد استفتا و استفهام در جملات قبل بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 71 - 4

4 - گِل ، خمیرمایه آفرینش انسان

إذ قال ربّک للمل-ئکه إنّی خ-لق بشرًا من طین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 76 - 5،9

5 - گِل ، مبدأ و عنصر اولیه خلقت انسان

خلقته من طین

9 - ابلیس ، از عنصر و ماده اولیه خلقت خود و انسان آگاهی کامل داشت .

خلقتنی من نار و خلقته من طین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 67 - 2،4

2 - خاک ، مبدأ نخستین آفرینش انسان

خلقکم من تراب

4 - تحوّل خاک به نطفه تبدیل نطفه به علقه و تکامل آن ، روند آفرینش انسان

خلقکم من تراب ثمّ من نطفه ثمّ من علقه ثمّ یخرجکم طفلاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 32 - 15

15 - خاک و عناصر آن ، ماده اصلی پیدایش انسان به اراده الهی

إذ أنشأکم من الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 527

18 - نجم - 53 - 46 - 3

3 - پیدایش انسان از آبی اندک ( نطفه ) ، نمودی از قدرت و ربوبیت الهی

و أنّ إلی ربّک المنتهی . .. و أنّه خلق ... من نطفه

از ارتباط این آیه با آیه <و أنّ إلی ربّک المنتهی>، مطلب بالا قابل استفاده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 14 - 1،3،4

1 - انسان ، آفریده شده به اراده خداوند از گِلی خشک همچون سفال

خلق الإنس-ن من صلص-ل کالفخّار

<صلصال> به گل خشک و <فخّار> به سفال گفته می شود.

3 - پیدایش موجودی شعورمند و صاحب اراده از گلی خشکیده ( چون انسان ) ، شایان تأمل و درس آموزی است .

خلق الإنس-ن من صلص-ل

تذکر به مبدأ پیدایش انسان، ممکن است نظر به مطلب بالا داشته باشد; چه این که آیات سوره تماماً توحیدی است و در مقام نمایاندن ربوبیت یگانه حق می باشد.

4 - آب و خاک ، دارای نقش عمده در شکل گیری وجود انسان

خلق الإنس-ن من صلص-ل کالفخّار

برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که واژه <صلصال> گر چه به معنای گل خشکیده است; ولی به هرحال در آن آمیختگی خاک با آب مطرح است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 15 - 3

3 - آفرینش انسان و جن ، دو موجود شعورمند ، از دو عنصر کاملاً متفاوت ( خاک و آتش ) ، نمود قدرت خداوند

خلق الإنس-ن من . .. و خلق الجانّ من مارج من نار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 16 - 1،2،3

1 - جلوه های ربوبیت الهی در آفرینش انسان از < خاک > و جن از < آتش > ، غیر قابل انکار و تکذیب ناپذیر است .

خلق الإنس-ن . .. و خلق الجانّ ... فبأیّ ءالآء ربّکما تکذّبان

2 - تبدیل گلی خشکیده به موجودی چون < انسان > و شعله آتش به موجود زنده ای چون < جن > ، نمود ربوبیت یگانه خداوند

خلق الإنس-ن من صلص-ل کالفخار. .. فبأیّ ءالآء ربّکما تکذّبان

3 - پیدایش خصلت های ویژه انسانی از مشتی خاک و پیدایش موجود زنده دارای درک و شعورمندی چون جن از شعله آتش ، نعمت هایی شایان تأمل و قدرشناسی *

خلق الإنس-ن من صلص-ل . .. فبأیّ ءالآء ربّکما تکذّبان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 528

19 - نوح - 71 - 17 - 2،3

2 - انسان ، از عناصر زمینی آفریده شده است .

و اللّه أنبتکم من الأرض

3 - خاک ، عنصر اصلی آفرینش آدم

و اللّه أنبتکم من الأرض

برداشت یاد شده، مبتنی بر این احتمال است که مقصود از <أنبتکم> پیدایش اصل انسان ها (حضرت آدم(ع)) باشد. بر این اساس <الأرض> اشاره به عنصر خاکی آفرینش آدم خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - انسان - 76 - 2 - 1،2،4،11

1 - نطفه ، مبدأ پیدایش انسان

إنّا خلقنا الإنس-ن من نطفه أمشاج

2 - آفرینش انسان از نطفه ، جلوه عظمت و قدرت خداوند

إنّا خلقنا الإنس-ن من نطفه أمشاج

انتساب آفرینش انسان از نطفه به خداوند، با به کارگیری ضمیر متکلم مع الغیر، بیانگر مطلب یاد شده است.

4 - مبدأ پیدایش انسان ، آمیزه ای از نطفه مرد و زن است . *

من نطفه أمشاج

به گفته برخی از مفسران، مقصود از <أمشاج>، ممکن است اختلاط نطفه مرد و زن باشد.

11 - آفرینش انسان از نطفه ، دلیل قدرت خداوند بر آفرینش مجدد او در روز رستاخیز

هل أتی علی الإنس-ن حین من الدهر لم یکن شیئًا مذکورًا . إنّا خلقنا الإنس-ن من نطف

برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است، موضوع آیه 5 این سوره تا پایان آن، درباره مسائل قیامت (مانند بهشت و جهنم و جایگاه کافران و خوبان و. ..) است. ضمن آن که آیه پایانی سوره پیش - که درباره اثبات توانایی خداوند بر احیای مردگان بود - تأییدکننده همین مطلب است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 20 - 2،4

2 - آفرینش انسان ها ، از مایعی پست و بی مقدار ( نطفه )

ألم نخلقکم من ماء مهین

<مهین>، در معانی حقیر، ضعیف و قلیل به کار می رود (قاموس المحیط).

4 - آفرینش انسان ها از مایعی پست و بی مقدار ( نطفه ) ، نشانه قدرت و عظمت خداوند

ألم نخلقکم من ماء مهین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 18 - 2

2 - توجّه به ماده اولیه خلقت انسان و سیر پیدایش وی ، مانع کفر به خداوند و قدرت او و زمینه ساز باور به معاد

ص: 529

قتل الإنس-ن ماأکفره . من أیّ شیء خلقه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 19 - 2،4

2 - انسان ها ، از نطفه آفریده شده اند .

من نطفه خلقه

4 - توجّه انسان به پیدایش او از نطفه ای ناچیز ، بازدارنده وی از کفرورزی به خداوند و قدرت او و مایه باور به معاد است .

ما أکفره . .. من نطفه خلقه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 6 - 1،2

1 - منی ( نطفه مرد ) ، عنصر اصلی در آفرینش جسم انسان

خلق من ماء دافق

<دَفَقَ الماء>; یعنی، آب به شدّت ریخت; این فعل به صورت لازم و متعدی استعمال می شود; برخی تنها متعدی بودن آن را پذیرفته و <دافق> را به معنای <مدفوق> یا <ذی دفق> معنا کرده اند(مصباح). آب جهنده گرچه می تواند بر منی مرد و تخمک زن تطبیق کند; زیرا هر دو از کیسه منی در مرد و تخمدان در زن بیرون می جهند; ولی انصراف عرفی آن به نطفه مرد است.

2 - جسم انسان ، از آبی آفریده شده است که از مرد و زن یکباره تخلیه شده و از ظرف خود بیرون می جهد .

ماء دافق

این احتمال وجود دارد که مراد از <ماء دافق>، نطفه مرد و تخمک زن - هر دو - باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 8 - 2

2 - آفرینش انسان از منی ، برهان قدرت خداوند بر معاد و تجدید حیات انسان است .

خلق من ماء . .. یخرج ... إنّه علی رجعه لقادر

241- عنصر خلقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 61 - 14

14- عناصر زمینی ، خمیرمایه خلقت انسان است .

هو أنشأکم من الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 55 - 1

ص: 530

1 - ماده خلقت انسان ها ، فراهم آمده از زمین و عناصر آن

جعل لکم الأرض . .. منها خلقنکم

مرجع ضمیر در <منها> <الأرض> در آیات قبل است.

242- عنصر خلقت جانداران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - نور - 24 - 45 - 1،2،3،13

1 - خداوند ، [ در آغاز ] هر جانداری را از آب آفرید .

و اللّه خلق کلّ دابّه من ماء

به حیوانات و جانداران روی زمین - چه بزرگ و قابل رؤیت باشند و چه کوچک و غیر قابل دیدن - <دابّه> گویند (لسان العرب).

2 - آب ، از عناصر نخستین پیدایش حیات حیوانی است .

و اللّه خلق کلّ دابّه من ماء

3 - خداوند ، موجودات جاندار را از انواع مایع های متناسب خود آفرید .

و اللّه خلق کلّ دابّه من ماء

برداشت یاد شده، مبتنی بر این نکته است که تنکیر <ماء> برای تنویع باشد. بر این اساس معنای <ماء> انواع جسم مایع است و مقصود این است که عنصر اولی و منشأ پیدایش حیات جانداران، از جسم مایع است و حیات هر جانداری از مایعی متناسب خود می باشد.

13 - آفرینش انواع جانداران از جسمی مایع ، جلوه ای از قدرت مطلق خداوند است .

و اللّه خلق کلّ دابّه من ماء . .. یخلق اللّه ما یشاء إنّ اللّه علی کلّ شیء قدیر

243- عنصر خلقت جن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 27 - 1،7،8

1- خداوند ، جنیان را از آتش دارای باد های سوزان آفرید .

و الجانّ خلقن-ه من قبل من نار السموم

<سموم> در لغت به معنای باد سوزان است.

7- < عن النبی ( ص ) قال : . . . ه-ذه النار جزء من سبعین جزءاً من نار السموم التی خلق منها الجانّ و تلا ه-ذه الأیه : < و الجانّ خلقناه من قبل من نار السموم > ;

از رسول اکرم(ص) روایت شده است که فرمود: این آتش (دنیا در حرارت و تأثیر) یک هفتادم از آتش سمومی است که جن از آن آفریده شده است و [رسول خدا(ص)]این آیه را تلاوت فرمود: و الجانّ خلقناه من قبل من نار السموم>.

ص: 531

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 15 - 1،3،4

1 - جن ، آفریده شده به اراده الهی ، از شعله های خالص و بدون دود آتش

و خلق الجانّ من مارج من نار

<مارج>، به معنای آتش خالص بدون دود است (قاموس المحیط).

3 - آفرینش انسان و جن ، دو موجود شعورمند ، از دو عنصر کاملاً متفاوت ( خاک و آتش ) ، نمود قدرت خداوند

خلق الإنس-ن من . .. و خلق الجانّ من مارج من نار

4 - < عن الحسین بن علی ( ع ) کان علی بن أبی طالب ( ع ) بالکوفه فی الجامع إذ قام إلیه رجل . . . و سأله عن اسم أبی الجنّ فقال : شومان و هو الذی خلق من مارج من نار . . . ;

از امام حسین(ع) روایت شده که حضرت علی(ع) در جامع کوفه بود که مردی برخاست [و در ضمن چند سؤال از آن حضرت] از پدر جن سؤال کرد; حضرت فرمود: پدر جن <شومان> نام داشت [و فرمود:] هو الذی خلق من مارج من نار. ..>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 16 - 1،2،3

1 - جلوه های ربوبیت الهی در آفرینش انسان از < خاک > و جن از < آتش > ، غیر قابل انکار و تکذیب ناپذیر است .

خلق الإنس-ن . .. و خلق الجانّ ... فبأیّ ءالآء ربّکما تکذّبان

2 - تبدیل گلی خشکیده به موجودی چون < انسان > و شعله آتش به موجود زنده ای چون < جن > ، نمود ربوبیت یگانه خداوند

خلق الإنس-ن من صلص-ل کالفخار. .. فبأیّ ءالآء ربّکما تکذّبان

3 - پیدایش خصلت های ویژه انسانی از مشتی خاک و پیدایش موجود زنده دارای درک و شعورمندی چون جن از شعله آتش ، نعمت هایی شایان تأمل و قدرشناسی *

خلق الإنس-ن من صلص-ل . .. فبأیّ ءالآء ربّکما تکذّبان

244- عنصر خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 7 - 5

5- آب ماده اصلی برای آفرینش آسمان ها و زمین *

خلق السم-وت و الأرض فی سته أیام و کان عرشه علی الماء

برداشت فوق، مقتضای ارتباط میان دو جمله <خلق السموات . ..> و <کان عرشه علی الماء> است; یعنی، بیان این معنا که: پیش از آفرینش آسمانها و زمین، هستی منحصر به آب بود و خداوند بر آنها حاکمیت داشت، می تواند به این نکته اشاره داشته باشد که خداوند، آن آبهای پیشین یا قسمتی از آنها را به آسمان و زمین تبدیل کرد.

ص: 532

245- عنصر خلقت زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 21 - 3

3 - زنان و مردان ، از یک جنس آفریده شده اند .

أن خلقکم من تراب . .. خلق لکم من أنفسکم أزوجًا

246- عنصر خلقت گیاهان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 6 - 4،6

4 - آفرینش انسان و انواع گیاهان از بستر خاک مرده و بی جان ، نمایشی است از قدرتمندی و توانایی خداوند بر احیای همه مردگان در روز رستاخیز .

فإنا خلقناکم من تراب. .. و تری الأرض هامده... و أنّه یحی الموتی

جمله <و أنّه یحیی. ..> عطف بر <أنّ الله هو الحقّ> و به تقدیر <و ذلک بأنّ اللّه یحیی الموتی > می باشد; یعنی، آن قدرت نمایی ها بدان سبب است که خداوند می تواند مردگان را زنده کند.

6 - آفرینش انسان و رویاندن انواع گیاهان از بستر خاک مرده و بی جان ، نمودی از قدرت بی کران و نامحدود خداوند

و أنّه علی کلّ شیء قدیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 7 - 6،8

6 - آفرینش انسان و انواع گیاهان از بستر خاک مرده و بی جان ، یادآور رستاخیز و دلیلی گویا بر قطعی بودن برپایی آن .

برداشت فوق، مبتنی بر این نکته است که <الساعه> به برپایی قیامت و <ذلک> در آیه قبل به خلقت انسان و ایجاد انواع گیاهان: إن کنتم فی ریب من البعث فإنّا خلقناکم من تراب. .. فإذا أنزلنا علیها الماء اهتزّت و ربت> اشاره داشته باشد.

8 - خلقت انسان و رویش انواع گیاهان از خاک بی جان ، نشانگر توانمندی خدا بر احیای مردگان در روز رستاخیز

فإنّا خلقناکم . .. و تری الأرض هامده ... و أنّ اللّه یبعث من فی القبور

247- عنصر خلقت مرد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 21 - 3

3 - زنان و مردان ، از یک جنس آفریده شده اند .

أن خلقکم من تراب . .. خلق لکم من أنفسکم أزوجًا

ص: 533

248- عنصر خلقت همسر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 21 - 1

1 - آفرینش همسران از جنسی همگون ، از آیات الهی است .

و من ءای-ته أن خلق لکم من أنفسکم أزوجًا

249- عیسی(ع) و خلقت پرنده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 110 - 40

40 - کافران بنی اسرائیل پس از مشاهده معجزات عیسی ( ع ) ، وی را ساحری زبردست معرفی کردند .

فقال الذین کفروا منهم ان هذا الا سحر مبین

در برداشت فوق <هذا> اشاره به مسیح(ع) گرفته شده است، بر این مبنا اطلاق سحر به آن حضرت از باب مبالغه و حاکی از این است که کافران وی را ساحری زبردست می پنداشتند به گونه ای که گویا خود آن حضرت، سحر است.

250- غفلت از کیفیت خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 16 - 5

5 - سرزنش تکذیب گران و کافران جن و انس از سوی خداوند ، به خاطر نیندیشیدن آنان در اهمیت آفرینش خود از خاک و آتش

خلق الإنس-ن من صلص-ل . .. فبأیّ ءالآء ربّکما تکذّبان

251- غفلت از کیفیت خلقت جن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 16 - 5

5 - سرزنش تکذیب گران و کافران جن و انس از سوی خداوند ، به خاطر نیندیشیدن آنان در اهمیت آفرینش خود از خاک و آتش

خلق الإنس-ن من صلص-ل . .. فبأیّ ءالآء ربّکما تکذّبان

ص: 534

252- فلسفه خلقت آسمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 64 - 4

4 - خداوند ، آسمان را در جهت منافع انسان ها برافراشته ساخت .

اللّه الذی جعل لکم . .. و السماء بناء

<بناء>، در لغت معنایی دارد که شامل: ساختمان، خیمه، چادر و مانند این ها می شود: اطلاق <بناء> بر آسمان از باب تشبیه است; یعنی، <جعل لکم السماء کالبناء>.

253- فلسفه خلقت آسمان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 7 - 9

9- پدید آمدن نیکوکارترین انسان ها ( انسان های کامل ) از هدف های آفرینش آسمان ها و زمین است .

خلق السم-وت و الأرض . .. لیبلوکم أیّکم أحسن عملاً

<لیبلوکم> متعلق به <خلق السموات . ..> است و بیانگر هدف آفرینش می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 12 - 12

12 - آگاه شدن بشر به قدرت و علم همه جانبه خداوند ، از حکمت های آفرینش آسمان ها و زمین

اللّه الذی خلق سبع سم-وت . .. لتعلموا أنّ اللّه علی کلّ شیء قدیر و أنّ اللّه قد

برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که <لام> در جمله <لتعلموا. ..> تعلیل برای عبارت <خلق سبع سماوات> است و این جمله بیانگر علت و فلسفه آفرینش آسمان ها و زمین است.

254- فلسفه خلقت آفرینش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 10 - 5

5 - بهرهوری انسان از موهبت های طبیعی ، هدف اصلی از خلقت هستی

الذی جعل لکم الأرض مهدًا و جعل لکم فیها سبلاً

به کار رفتن کلمه <لکم> و تکرار آن، می تواند اشاره به این نکته داشته باشد که هدف از آفرینش نعمت ها بهوسیله خداوند، بهرهوری انسان از آنها است.

ص: 535

255- فلسفه خلقت اسب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 8 - 2

2- اسب ، استر و الاغ به منظور سوار شدن ، زینت بودن و تجمل آفریده شده است .

و الخیل و البغال و الحمیر لترکبوها و زینه

256- فلسفه خلقت استر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 8 - 2

2- اسب ، استر و الاغ به منظور سوار شدن ، زینت بودن و تجمل آفریده شده است .

و الخیل و البغال و الحمیر لترکبوها و زینه

257- فلسفه خلقت الاغ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 8 - 2

2- اسب ، استر و الاغ به منظور سوار شدن ، زینت بودن و تجمل آفریده شده است .

و الخیل و البغال و الحمیر لترکبوها و زینه

258- فلسفه خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 21 - 10

10 - هدف از آفرینش انسان ها ، نایل شدن آنان به مرتبه تقواست .

خلقکم . .. لعلکم تتقون

برداشت فوق بر این اساس است که: <لعلکم . ..> - علاوه بر تعلقش به <اعبدوا> - به <خلقکم> نیز باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 30 - 1،30

1 - خداوند بعد از آفرینش آسمان ها و مواهب زمین ، به خلقت انسان پرداخت ، تا او را به منصب خلافت برساند .

خلق لکم ما فی الأرض . .. و إذ قال ربّک للملئکه إنی جاعل فی الأرض خلیفه

ص: 536

با توجه به آیه 34 از همین سوره و آیات دیگری که درباره خلقت آدم (ع) است، می توان گفت: سخن خداوند با فرشتگان درباره آدم، قبل از خلقت وی بوده است. بنابراین <إنی جاعل فی الأرض خلیفه> علاوه بر بیان خلافت آدم(ع) دلالت بر آفرینش او نیز دارد; یعنی: می خواهم ]موجودی[ بیافرینم و او را خلیفه قرار دهم.

30 - امیر المؤمنین ( ع ) فرمود : < . . . قالت الملائکه : سبحانک < أتجعل فی ها من یفسد فی ها و یسفک الدماء و نحن نسبح بحمدک و نقدس لک > . . . فاجعله منّا فانا لانفسد فی الأرض و لانسفک الدماء . قال جلّ جلاله . . . < إنی أعلم ما لاتعلمون > انّی ارید ان اخلق خلقاً بیدی اجعل ذریته انبیاء مرسلین و عباداً صالحین و ائمه مهتدین اجعلهم خلفائی فی ارضی . . . ;

. .. ملائکه گفتند: پروردگارا منزهی تو <آیا قرار می دهی در زمین کسی را که فساد و خونریزی می کند و ما تسبیح و حمد تو را به جا می آوریم و تقدیست می کنیم>. پس خلیفه را از ما قرار بده که ما نه در زمین فساد می کنیم و نه خونریزی می نماییم. خداوند جل جلاله فرمود: من چیزی را می دانم که شما نمی دانید; من اراده نموده ام که با دست خود خلقی را بیافرینم که از نسل او پیامبران مرسل، بندگان صالح و پیشوایان هدایت یافته به وجود آیند که آنان را جانشینان خود بر مخلوقاتم در زمین قرار بدهم>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 31 - 2

2 - توان یادگیری حقایق هستی ، حکمت آفرینش انسان و راز لیاقت او برای خلافت در زمین

إنی جاعل فی الأرض خلیفه . .. و علّم ءادم الأسماء کلها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 56 - 4

4 - رسیدن به مرتبه و منزلت شاکران ، از وظایف اساسی انسان و هدف از خلقت اوست .

ثم بعثنکم من بعد موتکم لعلکم تشکرون

به نظر می رسد سپاسگزاری - که به عنوان هدف از <بعثناکم> بیان شده - در برابر خصوص حیات دوباره نباشد، بلکه به عنوان هدف برای اصل حیات و زندگی مطرح باشد; یعنی، خداوند صاعقه زدگان بنی اسرائیل را حیات بخشید و هدف آن بود که در حیات دنیوی سپاسگزار باشند و به منزلت شاکران نایل شوند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 179 - 2

2 - خداوند بسیاری از انسان ها و جنیان را برای ورود به دوزخ آفرید .

و لقد ذرأنا لجهنم کثیراً من الجن و الإنس

<ذرأ> (مصدر ذرأنا) به معنای آفریدن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 78 - 10

10- هدف از آفرینش انسان و اعطای نعمت ( قوای ادراکی و . . . ) به او ، شناخت خداوند و شکر اوست .

و الله أخرجکم من بطون . .. و جعل لکم السمع ... لعلّکم تشکرون

ص: 537

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 7 - 4،14

4- تحقّق یافتن بهترین عمل و برترین عامل ، فلسفه آفرینش انسان و موهبت های پیرامون او است .

إنّا جعلنا . .. لنبلوهم أیّهم أحسن عملاً

عبارت <لنبلوهم. ..> در تبیین علّت و فلسفه آفرینش موهبت های زمین، به ایجاد زمینه برای تحقّق یافتن دو شاخصه اشاره کرده است: 1- بهترین عمل کننده از بین افراد انسان; 2- بهترین عمل از بین عمل ها.

14- < عن علی بن الحسین ( ع ) : . . .انّ اللّه عزّوجلّ . . .انّما خلق الدنیا و خلق أهلها ، لیبلوهم فیها أیّهم أحسن عملاً لآخرته ;

از امام سجاد(ع) روایت شده که فرمود: . .. همانا، خدای، عزّوجلّ، ... دنیا و اهل آن را، تنها، برای این آفرید تا آنان را در آن بیازماید که کدام شان برای آخرت اش بهتر عمل می کند>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 35 - 4

4- حکمت و فلسفه خلقت انسان ، امتحان و آزمایش او است .

کلّ نفس ذائقه الموت و نبلوکم بالشرّ و الخیر فتنه

از ارتباط دو جمله <کلّ. ..> و <نبلوکم...> استفاده می شود که جمله اخیر پاسخ سؤال مقدری است که: اگر مرگ سرنوشت همگان است، پس چرا انسان ها آفریده شده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 115 - 3

3 - بینش غلط نسبت به هدف آفرینش ( بازگشت به سوی خدا ) ، ریشه انحرافات بشر و عامل دوزخی شدن وی

قالوا ربّنا غلبت علینا شقوتنا . .. أفحسبتم أنّما ... لاترجعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 64 - 4

4 - هدف آفرینش انسان ، محدود به زندگی دنیوی وی نیست .

یبدؤا الخلق ثمّ یعیده

اعاده حیات می رساند که هدف از آفرینش، در همین زندگی زودگذر دنیایی تکمیل نمی شود و گرنه نیازی به اعاده آن نبوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 67 - 17،19

17 - تعقل و خردورزی ، غایت و هدف معنوی آفرینش انسان ها است .

هو الذی خلقکم من تراب . .. لعلّکم تعقلون

19 - شناخت خردورزانه مبدأ و منت های آفرینش ( خدا و معاد ) ، فلسفه خلقت انسان

هو الذی خلقکم من تراب . .. لعلّکم تعقلون

ص: 538

برداشت بالا به خاطر این نکته است که آیه شریفه، در صدد شناساندن خدا به عنوان مبدأ آفرینش انسان و مسأله معاد است که در آیه بعد از آن سخن به میان خواهد آمد (هو الذی یحیی و یمیت . ..).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 35 - 6

6 - خلقت انسان بدون هیچ هدف ارزشمند ، امری نامعقول است .

أم خلقوا من غیر شیء

برداشت یاد شده بدان احتمال است که واژه <شیء>، کنایه از غایت و هدف باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 47 - 3

3 - تحقق هدف الهی از آفرینش انسان ، منوط به برپایی قیامت *

و أنّه خلق . .. و أن علیه النشأه الأُخری

از متفرع شدن <علیه النشأه الأخری> بر <خلق الزوجین>، می توان نتیجه گرفت که خلقت دنیوی مرد و زن، به تنهایی کافی نیست و برای تحقق هدف الهی، در خلقت اخروی آنان ضروری است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 3 - 3

3 - فلسفه خلقت انسان ، نهفته در مقام رحمانیت خداوند

الرحم-ن . .. خلق الإنس-ن

برداشت یاد شده بنابراین نکته است که وصف <الرحمان> مشعر به علیت باشد; یعنی، چون خداوند دارای رحمت گسترده است، رحمت او مقتضی است که فیض از خلق دریغ ندارد و نعمت وجود بر اندام آنان بپوشاند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تغابن - 64 - 2 - 6

6 - کفر انسان ها به خداوند ، برخلاف مسیر و فلسفه خلقت انسان و جهان و شگفت انگیز است .

هو الذی خلقکم فمنکم کافر و منکم مؤمن

تفریع <فمنکم کافر> بر موضوع آفرینش انسان از سوی خداوند (هو الذی خلقکم) و یادآوری آفرینش حق مدارانه جهان در آیه بعد، می رساند که کفر انسان ها به آفریننده خود، امری شگفت انگیز و بیرون از مسیر خلقت و به دور از انتظار است; زیرا انتظار از مخلوق (انسان)، این است که آفریننده خود را انکار نکند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 2 - 10،16،23

10 - تکامل و تعالی و داشتن دستاوردی بهتر ، فلسفه و هدف آغازین خلقت بشر و برخوردار شدن از جزا و پاداش اخروی ( بهشت برین ) ، فلسفه و هدف نهایی آفرینش او است .

ص: 539

لیبلوکم أیّکم أحسن عملاً

به مقتضای جمله <لیبلوکم أیّکم أحسن عملاً>، هدف از خلقت انسان و تقدیر مرگ و حیات برای وی، تکامل و داشتن دستاوردی بهتر در دنیا است; ولی چون پاداش و جایزه اصلی آن را در جهان آخرت دریافت می کند، بنابراین می توان گفت: تکامل، هدف مرحله اولی خلقت بشر و بهشت برین، هدف مرحله نهایی آفرینش او است.

16 - تلاش برای تکامل و بهتر شدن ، در راستای هدف و فلسفه خلقت بشر و گناه و کوتاهی او ، بیرون از آن است .

لیبلوکم أیّکم أحسن عملاً

جمله <لیبلوکم أیّکم أحسن عملاً> می رساند که هر تلاشی برای تکامل و بهتر شدن، در جهت هدف خلقت بشر است. بنابراین، هر گناه و کوتاهی ای که از بشر سر زند، خارج از دایره هدف خلقت است.

23 - < عن الرّضا ( ع ) : . . .و أمّا قوله : < لیبلوکم أیّکم أحسن عملاً > فإنّه عزّوجلّ خلق خلقه لیبلوهم بتکلیف طاعته و عبادته ، لا علی سبیل الإمتحان و التجربه لأنّه لم یزل علیماً بکلّ شیء . . . ;

از امام رضا(ع) روایت شده است: . .. اما سخن خداوند: (لیبلوکم أیّکم أحسن عملاً) پس خداوند عزّوجلّ مخلوقاتش را آفرید تا آنان را بهوسیله تکلیف نمودن به طاعت و عبادت خود، آزمایش کند; ولی این آزمودن، برای تجربه اندوزی و آگاهی یافتن نبود; زیرا خداوند همیشه به تمام اشیا عالم بوده است... .>

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 39 - 6

6 - مطالعه در مبدأ و مراحل پیدایش انسان ، موجب راه یابی به هدف آفرینش آدمی و فلسفه زندگی او

أیحسب الإنس-ن أن یترک سدًی . ألم یک نطفه ... فخلق فسوّی . فجعل منه الزوجین الذکر

بیان سیر تکوین انسان - پس از طرح موضوع بی هدف نبودن زندگی بشر - می تواند گویای حقیقت یاد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - انسان - 76 - 2 - 8

8 - آفرینش انسان از سوی خداوند ، حکیمانه و هدفمند و به دور از پوچی و بیهودگی است .

إنّا خلقنا الإنس-ن من نطفه . .. نبتلیه

تأکید خداوند بر آزمایش شدن انسان از آغاز خلقت وی، می تواند برای نفی توهّم پوچی و بی هدف بودن آفرینش انسان ها باشد.

259- فلسفه خلقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 7 - 14

14- < عن الرضا ( ع ) قال : إن الله تبارک و تعالی . . . خلق السموات و الأرض فی سته أیام . . . لیظهر للملائکه ما یخلقه منها شیئاً بعد شیء فیستدل بحدوث ما یحدث علی الله تعالی مرّه بعد مرّه . . . و أما قوله عزوجل : < لیبلوکم أیّکم أحسن عملاً > فإنه خلقهم لیبلوهم بتکلیف طاعته و عبادته ، لا علی سبیل الإمتحان والتجربه لأنه لم یزل علیماً بکلّ شیء . . . ;

از امام رضا(ع) روایت شده است که فرمود: همانا خدای تبارک و تعالی . .. آسمانها و زمین را در شش روز آفرید ... تا آنچه را می

ص: 540

آفریند برای ملائکه یکی پس از دیگری آشکار کند، که به وسیله حدوث پدیده ها تازه به تازه بر وجود خدا استدلال شود ... و اما قول خدای عزوجل <لیبلوکم أیّکم أحسن عملاً>; یعنی، خدا انسانها را آفرید تا آنان را به وسیله تکلیف به طاعت و عبادت خود آزمایش کند. البته نه برای امتحان و کشف مجهول; زیرا از ازل به همه چیز آگاه بوده و هست ...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 119 - 4،11

4- هدف از خلقت انسانها ، هدایت کردن ایشان به طریق حق و نزول رحمت بر آنان است .

إلاّ من رحم ربک و لذلک خلقهم

مشارالیه <ذلک> رحمتی است که از جمله <رحم ربک> استفاده می شود.

11- < عن أبی بصیر عن أبی عبدالله ( ع ) قال : سألته عن قول الله عزوجل : . . . < إلاّ من رحم ربک و لذلک خلقهم > قال : خلقهم لیفعلوا ما یستوجبوا به رحمته فیرحمهم ;

ابوبصیر گوید: از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند <إلاّ من رحم ربک و لذلک خلقهم> سؤال کردم، فرمود: آنان را آفرید تا کارهایی را انجام دهند که مستحق رحمت الهی شوند و در نتیجه خداوند ایشان را مورد رحمت قرار دهد>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 46 - 6

6 - حیات آخرت ، حیات اصلی و هدف نهایی برای بشر است .

إنّا أخلصن-هم بخالصه ذکری الدار

از ستایش شدن پیامبران به آخرت اندیشی و دنیاگریزی، می توان مطلب یاد شده را به دست آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 56 - 1،9

1 - هدف خداوند ، از آفرینش جن و انس ، رسیدن آنان به مرتبه عبودیت و معرفت او است .

و ما خلقت الجنّ و الإنس إلاّ لیعبدون

واژه <لیعبدون> - به دلالت التزامی - اشاره به حقیقت معرفت دارد; زیرا اصولاً عبودیت واقعی و ستایش حق، جز در پرتو معرفت تحقق نمی یابد.

9 - < عن أبی بصیر قال : سألت أباعبداللّه ( ع ) عن قوله عزّوجلّ : < و ما خلقت الجنّ و الإنس إلاّ لیعبدون > قال خلقهم لیأمرهم بالعباده ;

ابی بصیر می گوید: از امام صادق(ع) درباره سخن خدای عزّوجلّ: <و ما خلقت الجنّ و الإنس إلاّ لیعبدون> سؤال نمودم، فرمود: خداوند آنان را آفرید تا آنها را به عبادت فرمان دهد>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - جن - 72 - 10 - 5

5 - تردید جن پس از ممنوع شدن از استراق سمع آسمان ، در شناخت تقدیر الهی درباره اهل زمین و خیر و رشد بودن آفرینش آنها *

ص: 541

و أنّا لاندری أشرّ أُرید بمن فی الأرض أم أراد بهم ربّهم رشدًا

برداشت یاد شده، مبتنی بر این نکته است که ممنوعیت جن از استراق سمع آسمان، ظرف زمان برای پیدایش این سؤال باشد که خداوند، برای چه منظوری اهل زمین را آفرید; نه این که به چه هدفی آنان از استراق سمع، ممنوع شدند؟

260- فلسفه خلقت جن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 56 - 1،9

1 - هدف خداوند ، از آفرینش جن و انس ، رسیدن آنان به مرتبه عبودیت و معرفت او است .

و ما خلقت الجنّ و الإنس إلاّ لیعبدون

واژه <لیعبدون> - به دلالت التزامی - اشاره به حقیقت معرفت دارد; زیرا اصولاً عبودیت واقعی و ستایش حق، جز در پرتو معرفت تحقق نمی یابد.

9 - < عن أبی بصیر قال : سألت أباعبداللّه ( ع ) عن قوله عزّوجلّ : < و ما خلقت الجنّ و الإنس إلاّ لیعبدون > قال خلقهم لیأمرهم بالعباده ;

ابی بصیر می گوید: از امام صادق(ع) درباره سخن خدای عزّوجلّ: <و ما خلقت الجنّ و الإنس إلاّ لیعبدون> سؤال نمودم، فرمود: خداوند آنان را آفرید تا آنها را به عبادت فرمان دهد>.

261- فلسفه خلقت جنیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 179 - 2

2 - خداوند بسیاری از انسان ها و جنیان را برای ورود به دوزخ آفرید .

و لقد ذرأنا لجهنم کثیراً من الجن و الإنس

<ذرأ> (مصدر ذرأنا) به معنای آفریدن است.

262- فلسفه خلقت چشمه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 35 - 2

2 - خداوند ، چشمه ساران را به منظور بهره بردن انسان ها از آثار و فواید آنها آفریده است .

و فجّرنا فیها من العیون . لیأکلوا من ثمره

برداشت یاد شده مبتنی بر این احتمال است که ضمیر در <ثمره> به <تفجیر>; یعنی، مصدر <فجّرنا> بازگردد. گفتنی است

ص: 542

براساس این احتمال، معنای <ثمر> میوه نیست; بلکه به معنای آثار و فواید است; چنان که به فایده و سود حاصل از تجارت، ثمره تجارت گفته می شود.

263- فلسفه خلقت چهارپایان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 5 - 2

2- آفرینش دام ها ( شتر ، گاو و گوسفند ) به منظور بهره گیری انسان از آنهاست .

و الأنع-م خلقها لکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 7 - 7،8

7- آفرینش دام ها ، در جهت منافع و بهرهوری انسان ، نشانه ای از رأفت و رحمت خداست .

و الأنع-م خلقها لکم . .. و لکم فیها جمال ... و تحمل أثقالکم ... إن ربّکم لرءوف ر

8- خداوند با آفرینش دام ها ، زمینه های آسایش و رفع مشقت های آدمیان را فراهم ساخته است .

و الأنع-م خلقها لکم . .. و تحمل أثقالکم ... إن ربّکم لرءوف رحیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 80 - 5

5- آفرینش دام ها ( شتر ، گاو و گوسفند ) ، به گونه ای که از پوست آنها خانه و سرپناه سبک و قابل انتقال ( برای عشایر و صحرانشین ) ساخته شود ، به قدرت خداست .

و الله . .. جعل لکم من جلود الأنع-م بیوتًا تستخفّونها یوم ظعنکم و یوم إقامتکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 54 - 2

2 - شتر ، گاو و گوسفند ، برای انسان و در خدمت او است .

کلوا وارعوا أنع-مکم

به شتر، گاو و گوسفند <أنعام> گفته می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 71 - 4

4 - بهره مندی انسان ها ، فلسفه و حکمت آفرینش شتر ، گاو و گوسفندان

أوَلم یروا أنّا خلقنا لهم ممّا عملت أیدینا أنع-مًا

گفتنی است از <لام> <لهم> (به کار رفته در معنای تعلیل) و نیز از این که آیه شریفه در مقام امتنان است، برداشت یاد شده به

ص: 543

دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 72 - 3،5

3 - خداوند برخی از دام ها ( چون شتر و گاو ) را برای سوار شدن و حمل و نقل آفریده است .

فمنها رکوبهم

<من> در <فمنها> برای تبعیض است; یعنی، برخی از انعام که مقصود از آن شتر و گاو است.

5 - خداوند ، شتر ، گاو و گوسفند را برای تغذیه انسان آفرید .

و منها یأکلون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 6 - 8

8 - بهره مندی انسان ها ، فلسفه آفرینش دام ها ( شتر ، گاو ، گوسفند و بز )

و أنزل لکم من الأنع-م

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 79 - 1،4

1 - خداوند ، دام ها ( شتر ، گاو و گوسفند ) را به خاطر منافع و مصالح انسان ها آفریده است .

اللّه الذی جعل لکم الأنع-م

لام در <لکم> برای تعلیل است; یعنی، به خاطر شما، <أنعام> (جمع <نَعَمْ>) در اصل به معنای شتر است; ولی گاهی برای مجموع <شتر، گاو و گوسفند> به کار می رود. برداشت یاد شده بر اساس همین احتمال است.

4 - خداوند ، برخی از دام ها ( چون شتر ) را برای سوار شدن و برخی دیگر ( مانند گوسفند ) را به منظور خوردن انسان ها آفریده است .

الأنع-م لترکبوا منها و منها تأکلون

264- فلسفه خلقت حوا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 189 - 5

5 - خداوند حوا را آفرید تا آدم ( ع ) در کنار او آرامش یابد .

لیسکن الیها

ضمیر در <الیها> به <زوج . .. > و ضمیر در <لیسکن> به <نفس واحده> برمی گردد، ارجاع ضمیر مذکر به <نفس واحده> به اعتبار معنا و مقصود از آن (آدم) است.

ص: 544

265- فلسفه خلقت حیوانات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 65 - 1

1 - همه موجودات زمین ( جمادات ، نباتات و حیوانات ) در خدمت انسان و مسخر و رام شده برای بهره برداری او

ألم تر أنّ اللّه سخّر لکم ما فی الأرض

266- فلسفه خلقت خشکی ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 22 - 2

2 - بستر خشکی ها و پهنه دریا ها ، در خدمت بهرهوری بشر ، به عنایت و لطف خداوند

و علیها و علی الفلک تحملون

267- فلسفه خلقت درخت آتش زا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 73 - 3

3 - حکمت ایجاد درخت آتش زنه از سوی خداوند ، یاد آوری قدرت الهی ، تداعی کردن روز رستاخیز و بیرون آمدن انسان ها از قبر ها است .

نحن جعلن-ها تذکره

ضمیر <جعلناها> می تواند به <نار> و یا به <شجره> برگردد. برداشت یاد شده بر پایه احتمال دوم است; یعنی، ما آن درخت را مایه تذکار قرار دادیم تا انسان ها با دیدن آن، به یاد قدرت خداوند بیفتند و پی ببرند کسی که از چوب آتش را بیرون می آورد، قادر است که مردگان را نیز بار دیگر از گورها بیرون آورد.

268- فلسفه خلقت دریا ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 22 - 2

2 - بستر خشکی ها و پهنه دریا ها ، در خدمت بهرهوری بشر ، به عنایت و لطف خداوند

و علیها و علی الفلک تحملون

ص: 545

269- فلسفه خلقت راه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 15 - 4،5،7

4- نهر های آب و راه های زمین ، برای استفاده انسان ها آفریده شده است .

و ألقی فی الأرض . .. و أنه-رًا و سبلاً لعلّکم تهتدون

5- آفرینش نهر ها و راه های طبیعی ، علامتهایی است برای راهیابی آدمیان

أنه-رًا و سبلاً لعلّکم تهتدون . و عل-م-ت

احتمال دارد مراد از <لعلّکم تهتدون> به قرینه بیان منافع کوهها و نیز <علامات> در آیه بعدی، راهیابی باشد.

7- غرض از خلقت کوه ها ، نهر ها و راه ها هدایت انسان ها است .

و ألقی فی الأرض روسی . .. و أنه-رًا و سبلاً لعلّکم تهتدون

برداشت مذکور، بنابراین نکته است که مراد از <تهتدون> هدایت معنوی باشد.

270- فلسفه خلقت روز

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 67 - 1،3

1 - خداوند ، شب و روز را به خاطر انسان برقرار کرد .

هو الذی جعل لکم الّیل لتسکنوا فیه و النهار مبصراً

3 - خداوند ، شب را به منظور آرمیدن و روز را با هدف تلاش و تأمین معاش انسان ، برقرار کرده است .

هو الذی جعل لکم الّیل لتسکنوا فیه و النهار مبصراً

به قرینه <مبصراً> لفظ <مظلماً>، بعد از <الّیل> ; و به قرینه <لتسکنوا فیه> جمله <لتعملوا فیه>، بعد از لفظ <مبصراً> مقدر است ; یعنی: هو الذی جعل لکم الّیل مظلماً، لتسکنوا فیه و النهار مبصراً لتعملوا فیه.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 73 - 4

4 - تلاش جهت به دست آوردن توشه زندگی ، هدف الهی از برقرار کردن روز برای بندگان

جعل لکم . .. النهار ... لتبتغوا من فضله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 61 - 4،7،10

4 - خداوند ، روز را به منظور توانایی بشر بر دیدن و تلاش برای تأمین روزی آفریده است .

اللّه الذی جعل لکم . .. و النهار مبصرًا

ص: 546

در جمله <و النهار مبصراً> به قرینه آمدن <لتسکنوا> در جمله پیش - کلمه <لتبصروا فیه> محذوف است.

7 - آفرینش شب و روز برای تأمین نیاز های بشر ، جلوه ای از ربوبیت خداوند و نشانه توانایی او بر برپا کردن قیامت

إنّ الساعه لأتیه . .. اللّه الذی جعل لکم الّیل لتسکنوا فیه و النهار مبصرًا

آیه شریفه، درصدد اثبات و ارائه نشانه های درستی و راستی برپایی قیامت است که در دو آیه قبل، با صراحت به آن تأکید شده است.

10 - آفرینش شب و روز در راستای تأمین نیاز ها و منافع بشر ، جلوه ای از فضل و احسان خداوند به او است .

اللّه الذی جعل لکم الّیل . .. إنّ اللّه لذو فضل علی الناس

271- فلسفه خلقت روزی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 32 - 3

3 - هدف از آفرینش زینتها و روزیها، استفاده بندگان خداوند از آنهاست.

زینه الله التی أخرج لعباده

272- فلسفه خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 56 - 2

2 - خداوند زمین را بدون فساد آفرید و آن را برای زندگانی انسان ها جایگاهی شایسته قرار داد .

بعد إصلحها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 7 - 9

9- پدید آمدن نیکوکارترین انسان ها ( انسان های کامل ) از هدف های آفرینش آسمان ها و زمین است .

خلق السم-وت و الأرض . .. لیبلوکم أیّکم أحسن عملاً

<لیبلوکم> متعلق به <خلق السموات . ..> است و بیانگر هدف آفرینش می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 10 - 1

1 - زمین ، سامان یافته از سوی خدای رحمان ، در جهت منافع انسان

و الأرض وضعها للأنام

واژه <أنام> در یکی از این معانی استعمال شده است: انسان یا جن و انس و یا همه موجودات روی زمین. در برداشت یاد شده

ص: 547

معنای اول انتخاب شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 12 - 12

12 - آگاه شدن بشر به قدرت و علم همه جانبه خداوند ، از حکمت های آفرینش آسمان ها و زمین

اللّه الذی خلق سبع سم-وت . .. لتعلموا أنّ اللّه علی کلّ شیء قدیر و أنّ اللّه قد

برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که <لام> در جمله <لتعلموا. ..> تعلیل برای عبارت <خلق سبع سماوات> است و این جمله بیانگر علت و فلسفه آفرینش آسمان ها و زمین است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 15 - 6

6 - آفرینش زمین و بستر مناسب بودن آن برای حرکت و روزی انسان ها ، جلوه علم و آگاهی خداوند بر احوال نهان و آشکار انسان ها

إنّه علیم بذات الصدور . .. هو الذی جعل لکم الأرض ذلولاً ... و کلوا من رزقه

برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که آیه شریفه، درصدد تبیین چگونگی علم خداوند بر احوال و ضمیر انسان ها است که در دو آیه قبل، از آن سخن به میان آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 20 - 3

3 - آفرینش زمین به صورت گسترده و پهناور ، به منظور میسّر شدن راه های گشاده و روشن برای بشر است .

و اللّه جعل لکم الأرض بساطًا . لتسلکوا منها سبلاً فجاجًا

برداشت یاد شده، از لام <لتسلکوا> - که برای غایت و یا تعلیل است - استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 26 - 3،4

3 - آفرینش زمین ، برای حیات و مرگ انسان ها ، جلوه قدرت و عظمت الهی است .

ألم نجعل الأرض کفاتًا . أحیاءً و أموتًا

4 - < حَمّاد بن عیسی عن أبی عبداللّه ( ع ) أنّه نظر إلی المقابر ، فقال : یا حمّاد ه-ذه کِفاتُ الأموات و نظر إلی البیوت فقال : ه-ذه کفاتُ الأحیاء ثمّ تلا [ ه-ذه الآیه ] < ألم نجعل الأرض کفاتاً . أحیاءً و أمواتاً > ;

حمّادبن عیسی از امام صادق(ع) روایت کرده که آن حضرت، نگاهی به قبرستان انداخت و فرمود: ای حمّاد! این کفاتِ مردگان است و نگاهی به خانه ها انداخت و فرمود: این کفاتِ زنده ها است. سپس این آیه را تلاوت فرمود: <ألم نجعل الأرض کفاتاً . أحیاءً و أمواتاً>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 6 - 5

ص: 548

5 - آفرینش زمین ، نعمتی الهی برای انسان ها و در جهت منافع حیاتی آنان است .

ألم نجعل الأرض مه-دًا

<مَهْد> و <مِهاد>، به معنای مکانی است که ممهّد و مهیّا باشد (مفردات راغب). بنابراین جمله <ألم نجعل...>، حاکی از این است که خداوند زمین را به گونه ای قرار داده است که برای ادامه حیات بشر آماده باشد.

273- فلسفه خلقت زینت ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 32 - 3،10

3 - هدف از آفرینش زینتها و روزیها، استفاده بندگان خداوند از آنهاست.

زینه الله التی أخرج لعباده

10 - استفاده مؤمنان از زینتها و نعمتها، مقصود اصلی از آفرینش آنهاست.

قل هی للذین ءامنوا فی الحیوه الدنیا

ذکر نکردن <لغیرهم> پس از <للذین ءامنوا>، علی رغم مقصود بودن آن، برای رساندن این معناست که زینتها و طیبات بالإصاله برای مؤمنان آفریده شده است.

274- فلسفه خلقت ستارگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 97 - 1

1 - خداوند ستارگان را برای راهیابی انسان در ظلمتهای دشت و دریا قرار داده است.

و هو الذی جعل لکم النجوم لتهتدوا بها فی ظلمت البر و البحر

275- فلسفه خلقت شب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 67 - 1،3

1 - خداوند ، شب و روز را به خاطر انسان برقرار کرد .

هو الذی جعل لکم الّیل لتسکنوا فیه و النهار مبصراً

3 - خداوند ، شب را به منظور آرمیدن و روز را با هدف تلاش و تأمین معاش انسان ، برقرار کرده است .

هو الذی جعل لکم الّیل لتسکنوا فیه و النهار مبصراً

به قرینه <مبصراً> لفظ <مظلماً>، بعد از <الّیل> ; و به قرینه <لتسکنوا فیه> جمله <لتعملوا فیه>، بعد از لفظ <مبصراً> مقدر

ص: 549

است ; یعنی: هو الذی جعل لکم الّیل مظلماً، لتسکنوا فیه و النهار مبصراً لتعملوا فیه.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 73 - 3

3 - تأمین نیاز انسان ( نیاز وی به آسایش ، پس از تلاش های روزانه ) هدف الهی از برقرار ساختن شب

جعل لکم الّیل . .. لتسکنوا فیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 61 - 1،7،10

1 - خداوند ، شب را به منظور آرامش و آرمیدن انسان ها آفریده است .

اللّه الذی جعل لکم الّیل لتسکنوا فیه

7 - آفرینش شب و روز برای تأمین نیاز های بشر ، جلوه ای از ربوبیت خداوند و نشانه توانایی او بر برپا کردن قیامت

إنّ الساعه لأتیه . .. اللّه الذی جعل لکم الّیل لتسکنوا فیه و النهار مبصرًا

آیه شریفه، درصدد اثبات و ارائه نشانه های درستی و راستی برپایی قیامت است که در دو آیه قبل، با صراحت به آن تأکید شده است.

10 - آفرینش شب و روز در راستای تأمین نیاز ها و منافع بشر ، جلوه ای از فضل و احسان خداوند به او است .

اللّه الذی جعل لکم الّیل . .. إنّ اللّه لذو فضل علی الناس

276- فلسفه خلقت شتر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 144 - 1

1 - خداوند شتر و گاو نر و ماده را برای بهره برداری انسان آفریده است.

و هو الذی أنشأ . .. و من الإبل اثنین و من البقر اثنین قل ءالذکرین حرم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 5 - 2

2- آفرینش دام ها ( شتر ، گاو و گوسفند ) به منظور بهره گیری انسان از آنهاست .

و الأنع-م خلقها لکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 54 - 2

2 - شتر ، گاو و گوسفند ، برای انسان و در خدمت او است .

کلوا وارعوا أنع-مکم

ص: 550

به شتر، گاو و گوسفند <أنعام> گفته می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 72 - 3،5

3 - خداوند برخی از دام ها ( چون شتر و گاو ) را برای سوار شدن و حمل و نقل آفریده است .

فمنها رکوبهم

<من> در <فمنها> برای تبعیض است; یعنی، برخی از انعام که مقصود از آن شتر و گاو است.

5 - خداوند ، شتر ، گاو و گوسفند را برای تغذیه انسان آفرید .

و منها یأکلون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 79 - 1،3

1 - خداوند ، دام ها ( شتر ، گاو و گوسفند ) را به خاطر منافع و مصالح انسان ها آفریده است .

اللّه الذی جعل لکم الأنع-م

لام در <لکم> برای تعلیل است; یعنی، به خاطر شما، <أنعام> (جمع <نَعَمْ>) در اصل به معنای شتر است; ولی گاهی برای مجموع <شتر، گاو و گوسفند> به کار می رود. برداشت یاد شده بر اساس همین احتمال است.

3 - خداوند ، شتران را به خاطر منافع و مصالح انسان ها آفرید .

اللّه الذی جعل لکم الأنع-م

جمله <و علیها و علی الفلک تحملون> در آیه بعد، قرینه است براین که مقصود از <أنعام> می تواند تنها شتران (معنای اصلی این واژه) باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 80 - 2،3،4

2 - تأمین خواسته ها و نیاز های بشر در سیر و سفر خویش ، از حکمت های آفرینش شتران

و لتبلغوا علیها حاجه فی صدورکم

3 - سوار شدن و تأمین خواسته ها و نیاز های بشر در سیر و سفر خویش ، حکمت اصلی آفرینش شتران

لترکبوا منها . .. و لتبلغوا علیها حاجه فی صدورکم

برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که لام تعلیل تنها بر سر <لترکبوا> و <لتبلغوا. ..> آمده است; نه برای منافع دیگر و حمل و نقل.

4 - دست یابی به خواسته ها و مقاصد مهم بشر ( چون هجرت ، جهاد ، کسب دانش و . . . ) از حکمت های آفرینش شتران *

و لتبلغوا علیها حاجه فی صدورکم

تنوین <حاجه> برای تفخیم است و مقید شدن حاجت به <فی صدورکم> (حاجتی که در دل دارید) نشانگر این نکته است که شتران افزون بر تأمین نیازهای مادی و خوراکی بشر، وسیله ای مناسب برای دست یابی بشر (به ویژه بشر آن روز) به مقاصد و منافع مهم (چون هجرت، جهاد، کسب دانش و . ..) می باشند.

ص: 551

277- فلسفه خلقت طبیعت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 20 - 5

5 - حکمت آمیز بودن آفرینش طبیعت

و اللّه جعل لکم الأرض بساطًا . لتسلکوا منها سبلاً فجاجًا

278- فلسفه خلقت عوامل طبیعی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 57 - 13

13 - پی بردن انسان ها به قدرت خداوند و توجه همواره به آن ، از اهداف آفرینش نیرو های طبیعی در هستی است .

هو الذی یرسل الریح . .. لعلکم تذکرون

در برداشت فوق <لعلکم . .. > غایت برای <یرسل الریح> و جمله های پس از آن گرفته شده است. یعنی از اهداف آفرینش این اسباب و مسببات تذکر یافتن انسانهاست. قابل ذکر است که <تذکر> به معنای دریافتن و پیوسته در ذهن داشتن است.

279- فلسفه خلقت کوه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 19 - 9

9- وجود زمین های هموار و پدیداری کوه ها ، برای ثبات و استقرار زمین و رویش گیاهان و پدیده های معدنی ، از آیات الهی است .

و الأرض مددن-ها و ألقینا فیها روسی و أنبتنا فیها من کلّ شیء موزون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 15 - 7

7- غرض از خلقت کوه ها ، نهر ها و راه ها هدایت انسان ها است .

و ألقی فی الأرض روسی . .. و أنه-رًا و سبلاً لعلّکم تهتدون

برداشت مذکور، بنابراین نکته است که مراد از <تهتدون> هدایت معنوی باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 7 - 4

ص: 552

4 - میخکوب شدن کوه ها در زمین ، نشان قدرت خداوند و ضرورت معاد

عمّ یتساءلون . .. ألم نجعل ... و الجبال أوتادًا

بیان آفرینش کوه ها، در پاسخ آنان که درباره معاد پرسش هایی را مطرح کرده بودند; گویای آن است که اگر معاد نباشد، برای پدیده هایی همچون زمین و کوه های آن توجیهی نمی توان یافت.

280- فلسفه خلقت گاو

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 144 - 1

1 - خداوند شتر و گاو نر و ماده را برای بهره برداری انسان آفریده است.

و هو الذی أنشأ . .. و من الإبل اثنین و من البقر اثنین قل ءالذکرین حرم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 5 - 2

2- آفرینش دام ها ( شتر ، گاو و گوسفند ) به منظور بهره گیری انسان از آنهاست .

و الأنع-م خلقها لکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 54 - 2

2 - شتر ، گاو و گوسفند ، برای انسان و در خدمت او است .

کلوا وارعوا أنع-مکم

به شتر، گاو و گوسفند <أنعام> گفته می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 72 - 3،5

3 - خداوند برخی از دام ها ( چون شتر و گاو ) را برای سوار شدن و حمل و نقل آفریده است .

فمنها رکوبهم

<من> در <فمنها> برای تبعیض است; یعنی، برخی از انعام که مقصود از آن شتر و گاو است.

5 - خداوند ، شتر ، گاو و گوسفند را برای تغذیه انسان آفرید .

و منها یأکلون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 79 - 1

1 - خداوند ، دام ها ( شتر ، گاو و گوسفند ) را به خاطر منافع و مصالح انسان ها آفریده است .

ص: 553

اللّه الذی جعل لکم الأنع-م

لام در <لکم> برای تعلیل است; یعنی، به خاطر شما، <أنعام> (جمع <نَعَمْ>) در اصل به معنای شتر است; ولی گاهی برای مجموع <شتر، گاو و گوسفند> به کار می رود. برداشت یاد شده بر اساس همین احتمال است.

281- فلسفه خلقت گوسفند

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 5 - 2

2- آفرینش دام ها ( شتر ، گاو و گوسفند ) به منظور بهره گیری انسان از آنهاست .

و الأنع-م خلقها لکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 54 - 2

2 - شتر ، گاو و گوسفند ، برای انسان و در خدمت او است .

کلوا وارعوا أنع-مکم

به شتر، گاو و گوسفند <أنعام> گفته می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 72 - 5

5 - خداوند ، شتر ، گاو و گوسفند را برای تغذیه انسان آفرید .

و منها یأکلون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 79 - 1

1 - خداوند ، دام ها ( شتر ، گاو و گوسفند ) را به خاطر منافع و مصالح انسان ها آفریده است .

اللّه الذی جعل لکم الأنع-م

لام در <لکم> برای تعلیل است; یعنی، به خاطر شما، <أنعام> (جمع <نَعَمْ>) در اصل به معنای شتر است; ولی گاهی برای مجموع <شتر، گاو و گوسفند> به کار می رود. برداشت یاد شده بر اساس همین احتمال است.

282- فلسفه خلقت گیاهان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 54 - 1

ص: 554

1 - تغذیه انسان و چریدن دام های او از گیاهان و روییدنی های زمین ، از هدف های خلقت نباتات

أزوجًا من نبات . .. کلوا و ارعوا أنع-مکم

<رعی> به معنای چرانیدن است. <ارعوا أنعامکم>; یعنی، دام های خود را به چرا ببرید تا از نباتات رویانیده شده تغذیه نمایند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 65 - 1

1 - همه موجودات زمین ( جمادات ، نباتات و حیوانات ) در خدمت انسان و مسخر و رام شده برای بهره برداری او

ألم تر أنّ اللّه سخّر لکم ما فی الأرض

283- فلسفه خلقت ماه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 189 - 2

2 - ایجاد تقویمی طبیعی و میزانی برای سنجش زمان ، از اهداف آفرینش ماه و پیدایش آن به صورت های مختلف

قل هی موقیت للناس

<مواقیت> (جمع میقات) است و میقات به زمان یا مکانی گفته می شود که برای انجام فعل تعیین می گردد. (لسان العرب)

284- فلسفه خلقت موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 30 - 21

21 - همه موجودات هستی دارای رمز و رازند و اعتراض به وجود هر یک از آنها نشانه جهل به حکمت وجودی آنهاست .

أتجعل فیها من یفسد . .. قال إنی أعلم ما لاتعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 65 - 1

1 - همه موجودات زمین ( جمادات ، نباتات و حیوانات ) در خدمت انسان و مسخر و رام شده برای بهره برداری او

ألم تر أنّ اللّه سخّر لکم ما فی الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 46 - 14،16

14 - پدیده های عالم آفرینش ، برای برآوردن منظور و هدفی ، آفریده شده اند .

أن یرسل الریاح مبشّرت و لیذیقکم . .. و لتبتغوا من فضله

ص: 555

16 - شکر و سپاس گزاری از خداوند ، هدف آفرینش پدیده های طبیعی است .

و من ءای-ته أن یرسل الریاح . .. و لعلّکم تشکرون

285- فلسفه خلقت نعمت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 29 - 2

2 - خداوند ، مواهب زمین را برای انسان ها و در راستای منافع آنان آفرید .

هو الذی خلق لکم ما فی الأرض جمیعاً

برداشت فوق با استفاده از لام انتفاع در <لکم> به دست آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 172 - 3

3 - بهره وری مؤمنان از روزی ها و نعمت های خداوند ، مقصود اصلی از اعطای آنها به انسانهاست . *

یأیها الذین ءامنوا کلوا من طیبت ما رزقنکم

قرآن در توصیه به اهل ایمان - مبنی بر بهره گیری از نعمتها - ( کلوا من طیبت ما رزقنکم) تصریح کرده که خداوند آن نعمتها را روزی ایشان قرار داده است ولی در توصیه به عموم مردم در آیه 168 (کلوا مما فی الأرض) بیان نداشت که خداوند امکانات زمین را روزی همگان قرار داده است. از مقایسه میان این دو تعبیر و تفاوت یاد شده می توان به برداشت فوق دست یافت.

286- فلسفه خلقت نعمت ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 32 - 10

10 - استفاده مؤمنان از زینتها و نعمتها، مقصود اصلی از آفرینش آنهاست.

قل هی للذین ءامنوا فی الحیوه الدنیا

ذکر نکردن <لغیرهم> پس از <للذین ءامنوا>، علی رغم مقصود بودن آن، برای رساندن این معناست که زینتها و طیبات بالإصاله برای مؤمنان آفریده شده است.

287- فلسفه خلقت نهر ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 15 - 4،5،7

ص: 556

4- نهر های آب و راه های زمین ، برای استفاده انسان ها آفریده شده است .

و ألقی فی الأرض . .. و أنه-رًا و سبلاً لعلّکم تهتدون

5- آفرینش نهر ها و راه های طبیعی ، علامتهایی است برای راهیابی آدمیان

أنه-رًا و سبلاً لعلّکم تهتدون . و عل-م-ت

احتمال دارد مراد از <لعلّکم تهتدون> به قرینه بیان منافع کوهها و نیز <علامات> در آیه بعدی، راهیابی باشد.

7- غرض از خلقت کوه ها ، نهر ها و راه ها هدایت انسان ها است .

و ألقی فی الأرض روسی . .. و أنه-رًا و سبلاً لعلّکم تهتدون

برداشت مذکور، بنابراین نکته است که مراد از <تهتدون> هدایت معنوی باشد.

288- قانونمندی خلقت آسمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 16 - 1

1- آفرینش آسمان و زمین و موجودات فضا ( جهان هستی ) ، بیهوده و بازیچه نیست ; بلکه جهت دار و هدفمند است .

و ما خلقنا السماء والأرض و ما بینهما ل-عبین

<لعب> به معنای کاری است بی فایده که مقصود صحیح و مصلحتی در آن نباشد. <لاعبین> نیز حال برای ضمیر <خلقنا> است; یعنی، ما جهان را به قصد بازیچه و سرگرمی نیافریدیم.

289- قانونمندی خلقت آسمان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 38 - 1

1- آفرینش آسمان ها و زمین و موجودات هستی ، به دور از بازیگری و اهداف پوچ

و ما خلقنا السم-وت و الأرض و ما بینهما ل-عبین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 6 - 5

5- خلقت آسمان ها و کهکشان ها ، براساس دقیق ترین قوانین و به دور از کم ترین کاستی

إلی السماء . .. و زیّنّ-ها ... و ما لها من فروج

ص: 557

290- قانونمندی خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 55 - 8

8 - آفرینش انسان ، هدف دار و برنامه ریزی شده است .

منها خلقن-کم . .. و منها نخرجکم تاره أُخری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 23 - 2

2 - آفرینش انسان و تقدیر و حسابگری های دقیق در اندام وی از سوی خداوند ، ستایش برانگیز است .

ألم نخلقکم من ماء مهین . .. فقدرنا فنعم الق-درون

291- قانونمندی خلقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 8 - 5

5 - آفرینش انسان و تداوم بخشی به نسل او در زمین ، دارای هدفی مشخص

ألم نجعل الأرض مه-دًا . .. و خلقن-کم أزوجًا

292- قانونمندی خلقت خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 5 - 1

1 - حاکمیت نظم ، قانون مندی و هدفداری بر زوایای وجودی خورشید و ماه

الشّمس و القمر بحسبان

<حسبان> معادل <حساب> است. نکره آمدن آن، بیانگر انجام گرفتن محاسبه ای دقیق در آفرینش خورشید و ماه است.

293- قانونمندی خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 16 - 1

1- آفرینش آسمان و زمین و موجودات فضا ( جهان هستی ) ، بیهوده و بازیچه نیست ; بلکه جهت دار و هدفمند است .

و ما خلقنا السماء والأرض و ما بینهما ل-عبین

ص: 558

<لعب> به معنای کاری است بی فایده که مقصود صحیح و مصلحتی در آن نباشد. <لاعبین> نیز حال برای ضمیر <خلقنا> است; یعنی، ما جهان را به قصد بازیچه و سرگرمی نیافریدیم.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 38 - 1

1- آفرینش آسمان ها و زمین و موجودات هستی ، به دور از بازیگری و اهداف پوچ

و ما خلقنا السم-وت و الأرض و ما بینهما ل-عبین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 6 - 2

2 - زمین ، آفریده ای هدف دار است .

ألم نجعل الأرض مه-دًا

سخن از آفرینش زمین و ویژگی های آن - پس از تهدید منکران معاد - گویای آن است که توجّه به آفرینش زمین، برای رفع شبهه از معاد کافی است; زیرا نمی شود برای این زمین غایت و هدفی مورد نظر نباشد.

294- قانونمندی خلقت کوه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 7 - 3

3 - آفرینش کوه ها ، دارای غایت و هدف است .

و الجبال أوتادًا

295- قانونمندی خلقت ماه (قمر)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 5 - 1

1 - حاکمیت نظم ، قانون مندی و هدفداری بر زوایای وجودی خورشید و ماه

الشّمس و القمر بحسبان

<حسبان> معادل <حساب> است. نکره آمدن آن، بیانگر انجام گرفتن محاسبه ای دقیق در آفرینش خورشید و ماه است.

ص: 559

296- قانونمندی خلقت موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 21 - 4

4- همه پدیده های عالم ، از نظر وجود و هستی و چگونگی خلقت ، محدود و متناهی و از پیش تعیین شده اند .

و إن من شیء إلاّ عندنا خزائنه و ما ننزّله إلاّ بقدر معلوم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 56 - 2

2 - هدف مندی کار خداوند ، در آفرینش موجودات

و ما خلقت . .. إلاّ لیعبدون

از این که خداوند، برای آفرینش جن و انس، هدفی را معین کرده، استفاده می شود که فعل الهی، هدفدار است; و گرنه بیان یک مورد دلیلی نداشت.

297- قانونمندی خلقت موجودات فضا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 16 - 1

1- آفرینش آسمان و زمین و موجودات فضا ( جهان هستی ) ، بیهوده و بازیچه نیست ; بلکه جهت دار و هدفمند است .

و ما خلقنا السماء والأرض و ما بینهما ل-عبین

<لعب> به معنای کاری است بی فایده که مقصود صحیح و مصلحتی در آن نباشد. <لاعبین> نیز حال برای ضمیر <خلقنا> است; یعنی، ما جهان را به قصد بازیچه و سرگرمی نیافریدیم.

298- کیفیت خلقت آدم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 75 - 9

9 - < عن محمد بن عبیده قال : سألت الرضا ( ع ) عن قول اللّه عزّوجلّ لإبلیس : < ما منعک أن تسجد لما خلقت بیدیّ > ؟ قال : یعنی بقدرتی و قوّتی ;

محمدبن عبیده می گوید: از امام رضا(ع) از سخن خداوند که خطاب به ابلیس فرموده: <ما منعک أن تسجد لما خلقت بیدیّ> سؤال کردم، امام فرمودند: یعنی او را با قدرت و قوت خود آفریدم>.

ص: 560

299- کیفیت خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 172 - 1

1 - خداوند با گرفتن هر یک از انسان ها از صلب پدرانشان ، آنان را به صحنه وجود آورد .

و إذ أخذ ربک من بنی ءادم من ظهورهم ذریتهم

<ذریه> به معنای نسل است. <ظهر> (مفرد <ظهور>) به معنای پشت است که از آن به صلب تعبیر می شود. ضمیر در <ظهورهم> به بنی آدم برمی گردد و <من ظهورهم> بدل برای <من بنی ءادم> است. أخذ نسل بنی آدم از صلب آنان به معنای آفرینش نسل آدمی از صلب پدرانشان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 29 - 3،5

3- خلقت اوّلیه انسان ، به تدریج انجام گرفته است .

إنی خ-لق بشرًا من صلص-ل من حمإ مسنون . فإذا سوژیته و نفخت فیه من روحی

5- خلقت بدن انسان ، مقدم بر روح اوست .

إنی خ-لق بشرًا من صلص-ل من حمإ مسنون . فإذا سوّیته و نفخت فیه من روحی

برداشت فوق، مبتنی بر این احتمال است که ذکر <نفخت> پس از ذکر تسویه بدن، ممکن است اشاره به تقدم خلقت بدن بر روح داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 67 - 6

6- < عن مالک الجهنی قال : سألت أباعبداللّه ( ع ) عن قول اللّه تعالی < أوَلا یذکر الإنسان أنّا خلقناه من قبل و لم یک شیئاً > . . . فقال : < لامقدّراً و لامکوّناً ;

از مالک جهنی نقل شده که گفت: از امام صادق(ع) در باره سخن خدای تعالی <أوَلا یذکر الإنسان أنّا خلقناه من قبل و لم یک شیئاً> سؤال کردم، فرمود: [انسان ]نه در تقدیر خلقت بود و نه به وجود آمده بود>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - انسان - 76 - 1 - 2

2 - پیدایش انسان در زمین ، دارای روند تکاملی بود و با پشت سر گذاشتن دورانی دراز ، به تدریج چهره انسانی یافت .

لم یکن شیئًا مذکورًا

برداشت یاد شده، مبتنی بر این است که مفاد جمله <لم یکن شیئاً مذکوراً> چنین باشد: انسان در برهه ای از زمان چیزی بود; ولی آن چیز هنوز قابلیت نام انسان را نداشت; بلکه به تدریج تکامل یافته و چهره انسانی پیدا کرد.

ص: 561

300- کیفیت خلقت موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 117 - 7،8

7 - آفرینش هر موجود در گرو تقدیر خدا و فرمان او به تحقق آن است .

إذا قضی أمراً فإنما یقول له کن فیکون

8 - فرمان خدا بر پدید آمدن هر چیز ، کافی در تحقق یافتن آن است .

فإنما یقول له کن فیکون

حصر در جمله <إنما یقول . ..> گویای برداشت فوق است.

301- مبدأ خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 26 - 1

1 - همه انسانها، فرزندان آدم(ع) و او مبدأ تکوین تمامی آنان است.

یبنی ءادم

چون مخاطب قرآن همه انسانها هستند و نه قشری خاص، معلوم می شود نسبت بین کلمه بنی آدم و مردمان نسبت تساوی است ; یعنی از نظر مصداق متحد هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 4 - 5

5 - خدا ، مبدأ پیدایش انسان است .

إنه یبدؤا الخلق

مصداق مورد نظر از <الخلق> به قرینه جمله <لیجزی الذین آمنوا . .. > انسان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 6 - 1

1 - خداوند ، انسان ها را از یک تن ( آدم ( ع ) ) آفرید .

خلقکم من نفس وحده

مفسران بر این دیدگاه اند که مقصود از <نفس واحده> آدم ابوالبشر است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 23 - 2

2 - پیامبر ( ص ) ، مأمور توجه دادن مردم به مبدأ پیدایش بشر و نعمت های نهفته در وجود او

قل هو الذی أنشاکم و جعل لکم السمع و الأبص-ر و الأفئده

ص: 562

302- مبدأ خلقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 24 - 2

2 - پیامبر ( ص ) ، مأمور توجه دادن مردم به مبدأ پیدایش انسان ها و تکثیر نسل او

قل هو الذی ذرأکم فی الأرض

303- مبدأ خلقت زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 39 - 3

3 - تساوی زن و مرد ، از جهت مبدأ پیدایش و مراحل تکوین *

أیحسب الإنس-ن . .. ألم یک نطفه من منیّ یمنی ... فجعل منه الزوجین الذکر و الأُنثی

تذکّر به این حقیقت که انسان از منی آفریده شده و از آن ماده، زوجین (مرد و زن) پدید آمده است، می تواند بیانگر مطلب یاد شده باشد.

304- مبدأ خلقت مرد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 39 - 3

3 - تساوی زن و مرد ، از جهت مبدأ پیدایش و مراحل تکوین *

أیحسب الإنس-ن . .. ألم یک نطفه من منیّ یمنی ... فجعل منه الزوجین الذکر و الأُنثی

تذکّر به این حقیقت که انسان از منی آفریده شده و از آن ماده، زوجین (مرد و زن) پدید آمده است، می تواند بیانگر مطلب یاد شده باشد.

305- متفکران و خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 21 - 13

13 - آیه بودن آفرینش انسان از خاک ، برای متفکران ، قابل درک است .

و من ءای-ته أن خلقکم من تراب . .. إنّ فی ذلک لأی-ت لقوم یتفکّرون

ص: 563

306- مجادله درباره خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 71 - 2

2 - مجادله و گفتوگوی فرشتگان با خدا ، در ملأ اعلی درباره آفرینش انسان

بالملأ الأعلی إذ یختصمون . .. إذ قال ربّک للمل-ئکه إنّی خ-لق بشرًا

برداشت یاد شده مبتنی بر این نکته است که <إذ> ظرف زمان ماضی بوده و متعلق به <إذ یختصمون> باشد.

307- مدت خلقت آسمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 4 - 2

2 - آفرینش آسمان ها و زمین و موجودات میان آن دو ، در شش روز ( شش مرحله و دوره ) انجام گرفته است .

خلق . .. فی ستّه أیّام

308- مدت خلقت آسمان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 3 - 6

6 - آفرینش آسمان ها و زمین در مدتی برابر شش روز

الذی خلق السموت و الأرض فی سته أیام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 7 - 2

2- آفرینش آسمان ها و زمین ، تدریجی بوده و در شش روز ( شش دوره ) به انجام رسیده است .

خلق السم-وت و الأرض فی سته أیام

مراد از <أیام> در آیه شریفه ، معنای متعارف آن (روزها یا شبانه روزها) نیست; بلکه مقصود ، دوره ها و مرحله هاست; زیرا روز به معنای متعارف آن ، پس از خلقت زمین قابل فرض است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 59 - 3

ص: 564

3 - آفرینش آسمان ها و زمین در مدتی برابر شش روز

الذی خلق السم-وت و الأرض و ما بینهما فی ستّه أیّام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 4 - 3،4

3 - خداوند ، آسمان ها و زمین را در شش روز آفرید

خلق السم-وت و الأرض فی ستّه أیّام

4 - آفرینش آسمان ها و زمین ، آفرینشی تدریجی بود و در شش مرحله انجام پذیرفت .

خلق السم-وت و الأرض فی ستّه أیّام

واژه <یوم> (مفرد <أیّام>) در معنای برهه ای از زمان (کوتاه یا بلند) نیز به کار می رود. بر این اساس <سته أیّام> (شش روز)، به معنای شش برهه بوده و بیانگر مطلب یاد شده است.

309- مدت خلقت آفرینش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 8 - 5

5 - خداوند ، عالم را در مدت زمانی معین آفریده است .

ما خلق اللّه السم-وت و الأرض . .. إلاّ بالحقّ و أجل مسمّی

<أجل مسمّی> در این آیه، احتمال دارد متعلق به <خلق> و <با>ی محذوف در آن، به معنای <فی> باشد. در این صورت، مراد، آفریدن در مدت معیّنی است.

310- مدت خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 3 - 6

6 - آفرینش آسمان ها و زمین در مدتی برابر شش روز

الذی خلق السموت و الأرض فی سته أیام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 7 - 2

2- آفرینش آسمان ها و زمین ، تدریجی بوده و در شش روز ( شش دوره ) به انجام رسیده است .

خلق السم-وت و الأرض فی سته أیام

مراد از <أیام> در آیه شریفه ، معنای متعارف آن (روزها یا شبانه روزها) نیست; بلکه مقصود ، دوره ها و مرحله هاست; زیرا روز به

ص: 565

معنای متعارف آن ، پس از خلقت زمین قابل فرض است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 4 - 2

2 - آفرینش آسمان ها و زمین و موجودات میان آن دو ، در شش روز ( شش مرحله و دوره ) انجام گرفته است .

خلق . .. فی ستّه أیّام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 9 - 4

4 - خداوند ، آفریننده زمین در دو روز

خلق الأرض فی یومین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 4 - 3،4

3 - خداوند ، آسمان ها و زمین را در شش روز آفرید

خلق السم-وت و الأرض فی ستّه أیّام

4 - آفرینش آسمان ها و زمین ، آفرینشی تدریجی بود و در شش مرحله انجام پذیرفت .

خلق السم-وت و الأرض فی ستّه أیّام

واژه <یوم> (مفرد <أیّام>) در معنای برهه ای از زمان (کوتاه یا بلند) نیز به کار می رود. بر این اساس <سته أیّام> (شش روز)، به معنای شش برهه بوده و بیانگر مطلب یاد شده است.

311- مدت خلقت موجودات فضا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 4 - 2

2 - آفرینش آسمان ها و زمین و موجودات میان آن دو ، در شش روز ( شش مرحله و دوره ) انجام گرفته است .

خلق . .. فی ستّه أیّام

312- مراحل خلقت آدم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 72 - 2

2 - دمیده شدن روح الهی در آدم ، پس از سامان یافتن و تکمیل شدن اندام او

ص: 566

فإذا سوّیته و نفخت فیه من روحی

313- مراحل خلقت آسمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 12 - 2،14

2 - شکل گیری آسمان های هفتگانه در دو روز ( دو مرحله ) ، به اراده خداوند بود .

فقض-هنّ سبع سم-وت فی یومین

14 - توجه به آفرینش زمین و آسمان و مراحل آن ، عامل پی بردن انسان به قدرت و علم نامحدود خداوند

أئنّکم لتکفرون بالّذی خلق . .. ذلک تقدیر العزیز العلیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 38 - 1

1 - آفرینش آسمان و زمین و موجودات هستی ، بهوسیله خداوند در شش مرحله

و لقد خلقنا السم-وت و الأرض و ما بینهما فی ستّه أیّام

مراد از <یوم> در آیه شریفه، معنای متعارف آن (روز یا شبانه روز) نیست; بلکه مقصود شش دوره و مرحله است; زیرا روز به معنای متعارف آن پس از آفرینش آسمان ها و زمین تحقق یافته است.

314- مراحل خلقت آسمان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 29 - 9

9 - خلقت آسمان ها در دو مرحله : مرحله ای مختلط ، نامتمایز و نامتعادل ; و مرحله تفکیک شده ، متمایز و متعادل

ثم استوی إلی السماء فسویهن سبع سموت

مفرد آوردن کلمه <السماء> در جمله <ثم استوی الی السماء> و ارجاع ضمیر جمع به آن در جمله <فسواهن> می تواند اشاره به این معنا باشد که: آسمانها پیش از هفتگانه شدن و تمایز یافتن به گونه ای مختلط بوده که هم اطلاق آسمان (به صورت مفرد) و هم اطلاق آسمانها (به صورت جمع) بر آن صحیح بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 54 - 3

3 - آفرینش آسمان ها و زمین ، آفرینشی تدریجی ، در شش دوره و مرحله ، بوده است .

خلق السموت و الأرض فی سته أیام

مراد از <یوم> در آیه شریفه معنای متعارف آن (روز و یا شبانه روز) نیست، بلکه مقصود شش دوره و مرحله است. زیرا روز به

ص: 567

معنای متعارف آن، پس از آفرینش آسمانها و زمین تحقق یافته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 3 - 7

7 - آفرینش آسمان ها و زمین ، در شش مرحله

الذی خلق السموت و الأرض فی سته أیام

کلمه <یوم> به معنای مقداری از زمان به کار می رود - کوتاه باشد یا بلند - بنابراین می توان گفت: <سته أیام> به معنای شش دوره و مرحله است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 59 - 4

4 - آفرینش آسمان ها و زمین در شش دوره و مرحله بوده است .

الذی خلق السم-وت و الأرض و ما بینهما فی ستّه أیّام

کلمه <یوم>، در معنای مقداری از زمان به کار می رود (کوتاه باشد یا بلند). بنابراین می توان گفت: <ستّه أیّام> به معنای شش دوره و مرحله است.

315- مراحل خلقت آفرینش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 30 - 6

6- لزوم نگرش به تحولات پدیده های جهان خلقت ، در راستای راه یابی به توحید

أوَلم یر الذین کفروا أنّ السموت . ..ففتقن-هما و جعلنا من الماء کلّ شیء حیّ أفلای

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 4 - 2،4

2 - آفرینش آسمان ها و زمین و موجودات میان آن دو ، در شش روز ( شش مرحله و دوره ) انجام گرفته است .

خلق . .. فی ستّه أیّام

4 - آفرینش جهان ، به تدریج و در طی دوران هایی صورت گرفته است .

خلق السم-وت و الأرض و ما بینهما فی ستّه أیّام

<أیّام> جمع <یوم> است و یوم، به معنای <مقداری از زمان - از طلوع خورشید تا غروب آن -> و <مدتی از زمان> است (مفردات راغب). احتمال دارد مراد از <أیّام> دوران ها و یا مراحل مختلف باشد. در این صورت، دلالت بر تدریجی خلق شدن عالم می کند.

ص: 568

316- مراحل خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 11 - 5،15

5 - وجود فاصله زمانی بین آفرینش مبداء انسانها و اعطای صورت انسانی به او

و لقد خلقنکم ثم صورنکم

15 - عن أبی جعفر(ع) فی قوله: <و لقد خلقنکم ثم صورنکم>: اما <خلقناکم> فنطفه ثم علقه ثم مضغه ثم عظما ثم لحما، و اما <صورناکم> فالعین و الأنف و الأذنین و الفم و الیدین و الرجلین . .. .

از امام باقر(ع) درباره آیه <و لقد خلقناکم . ..>، روایت شده است: مراد از <خلقناکم> مراحل مختلف آفرینش یعنی نطفه، خون بسته، آنگاه مضغه (چیزی شبیه گوشت جویده) و بعد استخوان و سپس گوشت است. و مراد از <صورناکم> شکل گرفتن با چشم، بینی، دو گوش، دهان، دست و پا می باشد ... .

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 37 - 6،7

6- آفرینش آدمی از خاک و سپس نطفه و تکامل آن به صورت انسانی کامل ، سیر پیدایش انسان است .

بالذی خلقک من تراب ثمّ من نطفه ثمّ سوّیک رجلاً

جمله <خلقک من تراب> یا نظر به این دارد که خداوند، حضرت آدم(ع) را از خاک آفرید - بنابراین، اصل همه انسان ها خاک است - و یا این که نطفه از غذاهایی تولید می شود که از خاک گرفته شده است.

7- سیر تکاملی آفرینش انسان ، از حضیض خاک تا اندام کامل و کارای یک مرد ( انسان ) ، زمینه ای برای توجه او به خداوند است .

أکفرت بالذی خلقک من تراب ثمّ من نطفه ثمّ سوّیک رجلاً

<تسویه> به معنای <تعدیل> است (تاج العروس) و <سوّاک رجلاً> یعنی تو را به صورت و حالت یک مرد معتدل ساخت.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 10 - 8

8- لزوم تصفیه درونی و اعتلای روحی پدر ، هنگام انعقاد نطفه فرزند

قال ربّ اجعل لی ءایه قال ءایتک ألاّ تکلّم الناس ثل-ث لیال سویًّا

نشانه ای که زکریا درخواست کرد، اگر برای تشخیص زمان انعقاد نطفه بوده، چنین درخواستی می تواند نشانه حساسیت خاص مسأله باشد و آن حضرت برای مراعات مسائلی خاص و نیز آدابی لازم، زمان آن را خواهان گردید تا با تهیه و تدارک مقدمات روحی لازم، اقدام به انجام مرحله انعقاد نطفه نماید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 5 - 7،8،9،15،37

7- تحول خاک به نطفه ، تبدیل نطفه به علقه و تکامل علقه به مضغه ، روند آفرینش انسان

فإنّا خلقن-کم من تراب ثمّ من نطفه ثمّ من علقه ثمّ من مضغه

8- وجود فاصله زمانی ، میان تحول خاک به نطفه ، نطفه به علقه و علقه به مضغه

ص: 569

فإنّا خلقن-کم من تراب ثمّ من نطفه ثمّ من علقه ثمّ من مضغه

با توجه به، به کارگیری <ثمّ> که برای بیان فاصله زمانی است - برداشت فوق به دست می آید.

9- مضغه ، مرحله شکل گیری و ظهور تدریجی اعضا و جوارح جنین در رحم مادر است .

ثمّ من مضغه مخلّقه و غیر مخلّقه

و صفت برای <مضغه> است و <غیر مخلقه> نیز عطف بر <مخلقه> می باشد. <تخلیق> (مصدر <مخلقه>) به معنای تصویر و شکل دادن است. توصیف <مضغه> به <مخلقه و غیر مخلقه> می رساند که جنین در این مرحله، مرتباً شکلی را می پذیرد و صورتی را از دست می دهد و این روند تا ظهور کامل اعضا و جوارح ادامه می یابد.

15- وجود فاصله زمانی میان پایان یافتن مراحل رشد جنین در رحم و فرا رسیدن زمان زایمان

و نقرّ فی الأرحام . .. إلی أجل مسمَّی ثمّ نخرجکم

عطف <نخرج> بر <نقرّ. .. إلی أجل مسمًّی>به وسیله <ثمّ> که برای تراخی در زمان است - می رساند که جنین پس از این که مراحل رشد خود را در رحم به پایان رساند، باید مدتی دیگر در رحم بماند تا زمان زایمان فرا برسد.

37- < عن أبی عبدالله بن مسعود قال : حدثنا رسول الله ( ص ) . . . ان أحدکم یجمع خلقه فی بطن أمّه أربعین یوماً نطفه ، ثمّ یکون علقه مثل ذلک ، ثمّ یکون مضغه مثل ذلک ;

عبداللّه بن مسعود می گوید: رسول خدا(ص) به ما فرمود: . ..آفرینش هر یک از شما در شکم مادر[ بدین گونه ]کامل می شود که چهل روز <نطفه> است; سپس به قدر همین مدّت <علقه> است; سپس به قدر همین مدّت <مضغه> است>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 6 - 2

2 - آفرینش انسان از خاک ، رشد مرحله به مرحله او در رحم ، صعود تدریجی از طفولیت ( مرحله ضعف جسمی و عقلی ) به اوج جوانی و نزول تدریجی از اوج بتوانایی ( جوانی ) به حضیض ناتوانی ( کهولت و پیری ) ، جلوه های ربوبیت خدا و یگانگی او

فإنّا خلقناکم من تراب . ..لکیلا یعلم من بعد علم شیئًا ... ذلک بأنّ اللّه هو الحق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 14 - 1،2،3،4،5،6

1 - نطفه ، پس از استقرار در رحم ، تبدیل به علقه ( خون بسته ) می شود .

ثمّ جعلن-ه نطفه فی قرار مکین . ثمّ خلقنا النطفه علقه

<خلق> (مصدر خلقنا) در اینجا به معنای تصییر (از حالی به حالی دیگر در آوردن) است. و بدین جهت متعدی به دو مفعول، به کار رفته است. <علقه> نیز به خون غلیظ و بسته گفته می شود.

2 - پس از آن که نطفه در رحم به صورت علقه ( خون بسته ) در آمد ، علقه به تدریج از حالت خون بودن خارج می شود و به صورت مضغه ( پاره گوشتی بدون استخوان ) در می آید .

فخلقنا العلقه مضغه

<مضغه> به پاره گوشت بدون استخوان گفته می شود.

3 - علقه ، در رحم به صورت مضغه در می آمد ، سپس مضغه تدریجاً به صورت استخوان بندی بدن جنین ، تغییر شکل می دهد .

فخلقنا المضغه عظ-مًا

<عظم> مفرد <عظام> و به معنای استخوان است.

ص: 570

4 - پس از شکل گیری و استخوان بندی بدن جنین ، استخوان ها با رویش گوشت پوشیده می شوند .

فکسونا العظ-م لحمًا

<کَسْو> (مصدر <کسونا>) به معنای پوشانیدن است.

5 - پیدایش حقیقتی روحانی و غیر مادی ، پس از مرحله شکل گیری کامل جنین

فکسونا العظ-م لحمًا ثمّ أنشأن-ه خلقًا ءاخر

<إنشاء> (مصدر <أنشأنا>) به معنای پدید آوردن است; ولی چون در این جا به دو مفعول متعدی شده است، به معنای تصییر (از صورتی به صورتی دیگر در آوردن) می باشد. ضمیر <ه> در <أنشأناه> به مضمون <فکسونا العظام لحماً> (مرحله شکل گیری کامل جنین) باز می گردد.

6 - رشد جنین و مراحل تکوین انسان در رحم ، جلوه ای از قدرت و توانایی عظیم خداوند

ثمّ خلقنا النطفه علقه . .. ثمّ أنشأن-ه خلقًا ءاخر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 15 - 3

3 - مرگ و انتقال از نشأه دنیا به آخرت ، حلقه ای از مراحل خلقت و تقدیر حیات انسان

ثمّ انّکم بعد ذلک لمیّتون

با توجه به این که آیات فوق، در مقام بیان سیر تکاملی آفرینش انسان می باشد، مسأله مرگ می تواند نه به عنوان صرفاً یک هشدار; بلکه به عنوان حلقه ای مرتبط با حلقه های پیشین باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 16 - 2

2 - رستاخیز و حیات اخروی ، آخرین حلقه در سیر تحولی آفرینش انسان

ثمّ إنّکم یوم القی-مه تبعثون

این بخش از آیات، در مقام بیان سیر تکامل آفرینش انسان است. بنابراین مسأله رستاخیز، می تواند نه به عنوان صرفاً یک هشدار; بلکه به عنوان آخرین حلقه متصل به حلقه های پیشین باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 20 - 8

8 - آفرینش انسان از خاک تا صورت آدمی ، مراحل مختلفی داشته است .

أن خلقکم من تراب ثمّ إذا أنتم بشر تنتشرون

<ثمّ> حرف تراخی است و دلالت بر مهلت و مدت می کند و از طرفی <إذا> فجاییه است و دلالت بر ناگهانی بودن می کند. جمع بین این دو، به این است که میان خلق انسان از مبدأ خاک تا صورت انسانی، مراحلی طی شده که چندان روشن و آشکار نبوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 72 - 5

ص: 571

5 - گِل و روح ، آغاز و پایان سیر تکوین انسان

خ-لق بشرًا من طین . فإذا سوّیته و نفخت فیه من روحی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 67 - 4

4 - تحوّل خاک به نطفه تبدیل نطفه به علقه و تکامل آن ، روند آفرینش انسان

خلقکم من تراب ثمّ من نطفه ثمّ من علقه ثمّ یخرجکم طفلاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 58 - 1،3،5

1 - فرایند پیدایش انسان از منی در رحم ، شایان مطالعه و تأمل

أفرءیتم ما تمنون

مراد از <امناء> (مصدر <تمنون>) ریختن منی در رحم است; یعنی، آیا به منی - که آن را به صورت نطفه در رحم زن می ریزید - اندیشیده اید؟

3 - منی و نطفه مرد ، عنصر اصلی و مادی پیدایش انسان در رحم

أفرءیتم ما تمنون

5 - نقش انسان در پیدایش جنین ، تنها ر ها کردن منی در رحم است ; و نه بیشتر از آن .

أفرءیتم ما تمنون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 59 - 1،3

1 - نقش انسان در پیدایش انسان از نطفه در رحم تنها ، ریختن منی در آن است ; و نه بیشتر از آن .

أفرءیتم ما تمنون . ءانتم تخلقونه

استفهام در <ءأنتم. ..> انکاری است; یعنی، این شما نیستید که منی را به صورت انسان در می آورید; بلکه نقش شما تنها ریختن منی در رحم است.

3 - آفرینش انسان از منی در رحم ، جلوه ای از عظمت و قدرت بی مانند خداوند

أم نحن الخ-لقون

به کارگیری ضمیر متکلم مع الغیر (نحن) در مسأله آفرینش انسان از منی در رحم، بیانگر عظمت آفرینش انسان و جلوه ای از قدرت برتر آفریننده آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 74 - 2

2 - آفرینش انسان از منی ، بر آوردن دانه ها از دل خاک و رشد و نموّ دادن آن ، فرو فرستادن باران از آسمان و ایجاد درخت آتش زنه برای بیابان گردان ; بیانگر مبرّا بودن ساحت او از نقص و کاستی

أفرءیتم ما تمنون . .. فسبّح باسم ربّک العظیم

ص: 572

تفریع <فسبّح> بر مطالب آیات پیشین، نشانگر مطلب یاد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 14 - 2،3

2 - آفرینش انسان ها به تدریج و با گذر از چند مرحله ( همچون نطفه ، علقه ، مضغه و . . . ) است .

و قد خلقکم أطوارًا

<طور> (مفرد <أطوار>) به معنای <مرّه> (یک دفعه) و <حال> آمده است. مقصود در این آیه می تواند مراحل و حالات گوناگونی باشد که در آفرینش بشر موجود است.

3 - آفرینش بشر از سوی خداوند ، در قالب اشکال مختلف و با حالات گوناگون

و قد خلقکم أطوارًا

کاربرد واژه <أطوار> در این آیه، ممکن است مانند کاربرد آن در جمله <الناس أطوار> باشد; یعنی، اصناف و حالات گوناگون.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 37 - 1،4

1 - نطفه ( منی ) ، مبدأ و آغاز تکوین انسان

ألم یک نطفه من منیّ یمنی

4 - فراخواندن خداوند ، به مطالعه درباره مبدأ و مراحل تکوین انسان

ألم یک نطفه من منیّ یمنی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 38 - 1

1 - تبدیل شدن نطفه به علقه ، از مراحل تکوین انسان و به صورت تدریجی است .

ألم یک نطفه . .. ثمّ کان علقه

با توجه به کاربرد <ثمّ> - که برای بیان فاصله زمانی است - مطلب یاد شده به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 39 - 5

5 - آفرینش انسان ، دارای روندی تدریجی و رو به تکامل

فخلق فسوّی . فجعل منه الزوجین

برداشت یاد شده، مبتنی بر این نکته است که حرف <فا> در <فخلق>، <فسوّی> و <فجعل> برای ترتیب معنوی باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - انسان - 76 - 2 - 6

6 - آفرینش انسان در رحم ، همراه با تحولات و دگرگونی های پی درپی

إنّا خلقنا الإنس-ن من نطفه . .. نبتلیه

ص: 573

<إبتلا>، می تواند استعاره از انتقال از حالتی به حالت دیگر باشد. در این صورت آیه شریفه، به تبدیل نطفه به علقه، علقه به مضغه و... اشاره دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 23 - 6

6 - آفرینش انسان از مایعی بی مقدار و سیر تکاملی آن در رحم ، جلوه قدرت خداوند

ألم نخلقکم . .. فقدرنا فنعم الق-درون

برداشت یاد شده، با توجه به این مطلب است که خداوند، وصف <فنعم القادرون> را پس از طرح مسأله آفرینش بشر و تقدیر آن، مطرح فرموده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 21 - 12

12 - وجود نشانه های خداشناسی ، در مراحل پیدایش تا مرگ انسان

ما أکفره . من أیّ شیء خلقه ... ثمّ أماته فأقبره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انفطار - 82 - 7 - 6

6 - آفرینش ، برخورداری از اعضای کامل و هماهنگی اندام با یکدیگر ، سه مرحله پیاپی در سیر پیدایش انسان

خلقک فسوّیک فعدلک

ترتیب - که مفاد حرف <فاء> است - ممکن است <حقیقی> و یا <ذکری> باشد. برداشت یاد شده، براساس احتمال اول است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انفطار - 82 - 8 - 3

3 - مرحله پیدایش قیافه و سیما برای هر انسان ، پس از مراحل آفرینش ، تکمیل و تعدیل اعضای او است .

فی أیّ صوره ما شاء رکّبک

جمله <فی أیّ صوره. ..> مستأنفه و بیانگر مرحله ای دیگر از مراحل پیدایش انسان است. برخی آن را تفسیر جمله <فعدلک> در آیه قبل، قرار داده و مرحله تعدیل و چهره پردازی را یکی دانسته اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انفطار - 82 - 9 - 2

2 - ساختار وجودی انسان و مراحل پیدایش او ، فاقد زمینه آلودگی به کفر و گناه است .

الذی خلقک فسوّیک فعدلک . فی أیُّ صوره ما شاء رکّبک . کلاّ

حرف <کلاّ> - به قرینه آیات پیشین - ممکن است برای رفع این توهّم باشد که زمینه کفر و گناه، در وجود کافران و گنه کاران نهاده شده است; یعنی، با آن تسویه، تعدیل و ترکیب، جایی برای این توهّم نمی ماند; بلکه علت گناه و کفر به خداوند را باید در تکذیب کیفرهای اخروی جست و جو کرد.

ص: 574

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - علق - 96 - 2 - 2

2 - انسان ، از خون لخته آفریده شده است .

خلق الإنس-ن من علق

<علق>; یعنی، مطلق خون یا خونی که به شدت سرخ است، یا خون غلیظ و یا جامد (قاموس). برخی آن را جمع <عَلَقه> دانسته اند که به اعتبار جنس بودن <الإنسان>، وصف آن قرار گرفته است. (الدرّالمصون)

317- مراحل خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 54 - 3

3 - آفرینش آسمان ها و زمین ، آفرینشی تدریجی ، در شش دوره و مرحله ، بوده است .

خلق السموت و الأرض فی سته أیام

مراد از <یوم> در آیه شریفه معنای متعارف آن (روز و یا شبانه روز) نیست، بلکه مقصود شش دوره و مرحله است. زیرا روز به معنای متعارف آن، پس از آفرینش آسمانها و زمین تحقق یافته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 3 - 7

7 - آفرینش آسمان ها و زمین ، در شش مرحله

الذی خلق السموت و الأرض فی سته أیام

کلمه <یوم> به معنای مقداری از زمان به کار می رود - کوتاه باشد یا بلند - بنابراین می توان گفت: <سته أیام> به معنای شش دوره و مرحله است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 59 - 4

4 - آفرینش آسمان ها و زمین در شش دوره و مرحله بوده است .

الذی خلق السم-وت و الأرض و ما بینهما فی ستّه أیّام

کلمه <یوم>، در معنای مقداری از زمان به کار می رود (کوتاه باشد یا بلند). بنابراین می توان گفت: <ستّه أیّام> به معنای شش دوره و مرحله است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 9 - 5

5 - خدا ، زمین را در دو مرحله و دوره آفرید . *

ص: 575

بالذی خلق الأرض فی یومین

لفظ <یوم> می تواند کنایه از دوره و مرحله باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 12 - 14

14 - توجه به آفرینش زمین و آسمان و مراحل آن ، عامل پی بردن انسان به قدرت و علم نامحدود خداوند

أئنّکم لتکفرون بالّذی خلق . .. ذلک تقدیر العزیز العلیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 38 - 1

1 - آفرینش آسمان و زمین و موجودات هستی ، بهوسیله خداوند در شش مرحله

و لقد خلقنا السم-وت و الأرض و ما بینهما فی ستّه أیّام

مراد از <یوم> در آیه شریفه، معنای متعارف آن (روز یا شبانه روز) نیست; بلکه مقصود شش دوره و مرحله است; زیرا روز به معنای متعارف آن پس از آفرینش آسمان ها و زمین تحقق یافته است.

318- مراحل خلقت زن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 39 - 2،3

2 - تحوّل نطفه به علقه و تکامل علقه به موجودی معتدل و هماهنگ از دو صنف زن و مرد ، روند آفرینش انسان

ألم یک نطفه من منیّ یمنی . ثمّ کان علقه فخلق فسوّی . فجعل منه الذکر و الأُنثی

3 - تساوی زن و مرد ، از جهت مبدأ پیدایش و مراحل تکوین *

أیحسب الإنس-ن . .. ألم یک نطفه من منیّ یمنی ... فجعل منه الزوجین الذکر و الأُنثی

تذکّر به این حقیقت که انسان از منی آفریده شده و از آن ماده، زوجین (مرد و زن) پدید آمده است، می تواند بیانگر مطلب یاد شده باشد.

319- مراحل خلقت کوه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 10 - 4

4 - آفرینش کوه های استوار ، ایجاد نعمت ها و تقدیر معیشت موجودات زمین در چهار روز ( مرحله )

و جعل فیها روسی من فوقها . .. فی أربعه أیّام

برداشت یاد شده براین اساس است که <فی أربعه أیّام> ظرف برای مجموع عبارت های آیه باشد.

ص: 576

320- مراحل خلقت مرد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 39 - 2،3

2 - تحوّل نطفه به علقه و تکامل علقه به موجودی معتدل و هماهنگ از دو صنف زن و مرد ، روند آفرینش انسان

ألم یک نطفه من منیّ یمنی . ثمّ کان علقه فخلق فسوّی . فجعل منه الذکر و الأُنثی

3 - تساوی زن و مرد ، از جهت مبدأ پیدایش و مراحل تکوین *

أیحسب الإنس-ن . .. ألم یک نطفه من منیّ یمنی ... فجعل منه الزوجین الذکر و الأُنثی

تذکّر به این حقیقت که انسان از منی آفریده شده و از آن ماده، زوجین (مرد و زن) پدید آمده است، می تواند بیانگر مطلب یاد شده باشد.

321- مراحل خلقت موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 38 - 1

1 - آفرینش آسمان و زمین و موجودات هستی ، بهوسیله خداوند در شش مرحله

و لقد خلقنا السم-وت و الأرض و ما بینهما فی ستّه أیّام

مراد از <یوم> در آیه شریفه، معنای متعارف آن (روز یا شبانه روز) نیست; بلکه مقصود شش دوره و مرحله است; زیرا روز به معنای متعارف آن پس از آفرینش آسمان ها و زمین تحقق یافته است.

322- مطالعه خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 20 - 9

9 - پدید آمدن موجودی زنده به نام انسان از خاک مرده ، امری غیر منتظره و سزاوار تأمل است .

أن خلقکم من تراب ثمّ إذا أنتم بشر تنتشرون

<إذا>ی فجاییه در آیه، می تواند حکایت از این حقیقت باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 46 - 2

2 - پیدایش زوجین ( نر و ماده ) ، از آبی اندک ( نطفه ) ، شایان تأمل و درس آموزی

ص: 577

و أنّه خلق الزوجین الذکر و الأُنثی . من نطفه

<نطفه> در اصل به آب اندکی گفته می شود که ته ظرف باقی مانده باشد (قاموس المحیط).

323- مطالعه خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 25 - 2

2 - تشویق خداوند ، به مطالعه درباره زمین و چگونگی آفرینش آن برای انسان ها

ألم نجعل الأرض کفاتًا

324- مطالعه در خلقت آسمان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 99 - 2

2- تشویق و ترغیب آدمیان به تفکر درباره پیدایش آسمان ها و زمین ، جهت درک تحقق معاد

أو لم یروا أن الله الذی خلق السموت و الأرض قادر علی أن یخلق مثلهم

325- مطالعه در خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 99 - 2

2- تشویق و ترغیب آدمیان به تفکر درباره پیدایش آسمان ها و زمین ، جهت درک تحقق معاد

أو لم یروا أن الله الذی خلق السموت و الأرض قادر علی أن یخلق مثلهم

326- مطالعه مبدأ خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 39 - 6

6 - مطالعه در مبدأ و مراحل پیدایش انسان ، موجب راه یابی به هدف آفرینش آدمی و فلسفه زندگی او

أیحسب الإنس-ن أن یترک سدًی . ألم یک نطفه ... فخلق فسوّی . فجعل منه الزوجین الذکر

بیان سیر تکوین انسان - پس از طرح موضوع بی هدف نبودن زندگی بشر - می تواند گویای حقیقت یاد شده باشد.

ص: 578

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 40 - 5

5 - مطالعه در مبدأ و مراحل آفرینش انسان ، از راه های شناخت معاد و پی بردن به احیای مردگان

ألم یک نطفه من منیّ یمنی . .. فخلق فسوّی ... ألیس ذلک بق-در علی أن یحیی الموتی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 20 - 5

5 - تشویق خداوند ، به مطالعه درباره مبدأ و سیر تکوین انسان ها

ألم نخلقکم من ماء مهین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 23 - 8

8 - مطالعه و تأمّل در آفرینش انسان و مبدأ پیدایش و سیر تکاملی آن ، موجب شناخت معاد و اثبات توانایی خداوند بر آن است .

ألم نخلقکم من ماء . .. فقدرنا فنعم الق-درون

از این که ماجرای خلقت انسان با استفهام تقریری (ألم نخلقکم. ..) آغاز شده، می توان برداشت یاد شده را به دست آورد.

327- مطالعه مراحل خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 39 - 6

6 - مطالعه در مبدأ و مراحل پیدایش انسان ، موجب راه یابی به هدف آفرینش آدمی و فلسفه زندگی او

أیحسب الإنس-ن أن یترک سدًی . ألم یک نطفه ... فخلق فسوّی . فجعل منه الزوجین الذکر

بیان سیر تکوین انسان - پس از طرح موضوع بی هدف نبودن زندگی بشر - می تواند گویای حقیقت یاد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 40 - 5

5 - مطالعه در مبدأ و مراحل آفرینش انسان ، از راه های شناخت معاد و پی بردن به احیای مردگان

ألم یک نطفه من منیّ یمنی . .. فخلق فسوّی ... ألیس ذلک بق-در علی أن یحیی الموتی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 20 - 5

5 - تشویق خداوند ، به مطالعه درباره مبدأ و سیر تکوین انسان ها

ألم نخلقکم من ماء مهین

ص: 579

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 23 - 8

8 - مطالعه و تأمّل در آفرینش انسان و مبدأ پیدایش و سیر تکاملی آن ، موجب شناخت معاد و اثبات توانایی خداوند بر آن است .

ألم نخلقکم من ماء . .. فقدرنا فنعم الق-درون

از این که ماجرای خلقت انسان با استفهام تقریری (ألم نخلقکم. ..) آغاز شده، می توان برداشت یاد شده را به دست آورد.

328- مطالعه منشأ خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 5 - 1،4

1 - تحقیق درباره منشأ آفرینش انسان و توجّه به عنصر اولیه جسم وی ، زمینه ساز باور به امکان احیای دوباره او است .

فلینظر الإنس-ن ممّ خلق

جمله <إنّه علی رجعه لقادر> - در آیات بعد - بیانگر آن است که آنچه از این آیه به بعد مطرح شده، آماده سازنده ذهن انسان برای باور به امکان معاد است.

4 - لزوم تحقیق درباره منشأ آفرینش انسان و کشف عنصر اصلی در پیدایش جسم او

فلینظر الإنس-ن ممّ خلق

329- معبودان باطل و خلقت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 16 - 19

19- مشرکان علی رغم سراغ نداشتن مخلوقی برای خدایان خویش ، به ولایت و تدبیر آنان معتقد بودند .

أفاتخذتم من دونه أولیاء . .. أم جعلوا لله شرکاء خلقوا کخلقه فتش-به الخلق علیهم

جمله <خلقوا کخلقه> صفت برای <شرکاء> است. <خلق> در هر دو مورد (<کخلقه> و <الخلق>) مصدر و به معنای اسم مفعول (مخلوقات) است. <تشابُه> (مصدر تشابَه) به قرینه کلمه <علی> به معنای مشتبه شدن به خاطر مشابهت است. <أم> در جمله فوق أم منقطعه و حاوی استفهام انکاری است و می رساند که خود مشرکان نیز برای شرکا و معبودهای پنداری، آفرینشی را باور نداشتند تا با آفریده های خدا مشتبه شود.

330- معبودان باطل و خلقت آفرینش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 3 - 5

ص: 580

5 - معبود های مشرکان ، هیچ نقشی در مرگ ، زندگی و برانگیختن پدیده های جهان ندارند .

ءالهه . .. و لایملکون موتًا و لاحیوه و لانشورًا

331- ملائکه و خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 30 - 15،20

15 - فرشتگان با توجه به حضورشان در هستی و لیاقتشان برای خلافت ، فلسفه ای برای خلقت و خلافت انسان نمی دیدند .

قالوا أتجعل فیها من یفسد فیها . .. و نحن نسبح بحمدک

جمله حالیه <و نحن نسبح . ..> گویای این مطلب است که: فرشتگان علاوه بر اینکه انسان رابه خاطر فسادگری اش شایسته خلافت نمی دانستند، وجود خویش را برای احراز این مقام لایق دانسته و زمین را از خلافت انسان بی نیاز می شمردند.

20 - نا آگاهی فرشتگان به ارزش های والای انسان ، موجب شد تا فسادگری او برای فرشتگان جلوه گر شود و به خلقت و خلافتش معترض باشند .

أتجعل فیها من یفسد فیها . .. قال إنی أعلم ما لاتعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 32 - 10

10 - اعتراف فرشتگان به عالمانه و حکیمانه بودن آفرینش انسان و انتخاب او برای خلافت

إنّک أنت العلیم الحکیم

از هدفهای فرشتگان در توصیف خداوند به علیم و حکیم بودن - پس از اظهار تشکیک در شایستگی انسان برای خلافت - اعتراف و اقرار به ارزش والای انسان و عالمانه و حکیمانه بودن آفرینش اوست.

332- منافع خلقت شتر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - غاشیه - 88 - 20 - 3

3 - آفرینش شتر ، برافراشتن آسمان ، استوارسازی کوه ها و هموار ساختن زمین ، دارای منافعی درخور توجه برای انسان ها است .

أفلاینظرون إلی . .. و إلی الأرض کیف سطحت

آیه شریفه، گرچه توجّه دادن انسان ها به مظاهر قدرت خداوند در زمین و آسمان است; ولی تکیه بر اوصاف یاد شده، نشانه سودمند بودن آنها به حال آنان است.

ص: 581

333- منشأ استبعاد خلقت عیسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 60 - 7

7 - بعید شمردن شیوه آفرینش عیسی ( ع ) ، نشأت یافته از بی توجهی به قدرت بی نهایت خداوند است .

و لمّا ضرب ابن مریم مثلاً . .. إن هو إلاّ عبد أنعمنا ... و لو نشاء لجعلنا منکم م

برداشت یاد شده با توجه به دو نکته است: الف) <لمّا ضرب ابن مریم> نظر به جنبه خلقت عیسی(ع) دارد. ب) این آیه در مقام رفع استبعاد و انکار مشرکان مکه است که برای خداوندی که قادر به آفرینش تمامی انسان ها به صورت ملک است، خلقت عیسی(ع) بدون پدر امری ساده می باشد.

334- منشأ خلقت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 43 - 4

4 - توجّه به منشأ خلقت و روزی و مرگ انسان ، مقتضی رویکرد تمام عیار به دین است .

اللّه الذی خلقکم . .. فأقم وجهک للدین

احتمال دارد <فاء> در <فأقم>تفریع بر آیه <الذی خلقکم . ..> باشد که در آن، خداوند، برخی از افعال خود را به عنوان نشانه، یادآوری کرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 77 - 3

3 - نطفه انسان ، چیزی پست و بی ارزش

أوَلم یر الإنس-ن أنّا خلقن-ه من نطفه

برداشت یاد شده از آن جا است که تنکیر <نطفه> بر تحقیر دلالت دارد.

335- منشأ خلقت آسمان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 36 - 1

1 - آفرینش آسمان ها و زمین ، مخصوص خداوند و غیر او فاقد کمترین تأثیر درآن

أم خلقوا السم-وت و الأرض

ص: 582

336- منشأ خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 11 - 3،5

3 - خداوند، مبدأ و منشأ انسانها (آدم) را آفرید و سپس به او صورت انسانی عطا کرد.

و لقد خلقنکم ثم صورنکم ثم قلنا للملئکه اسجدوا لأدم

<خلقناکم> (شما را در گذشته آفریدیم)، خطاب به همه انسانهاست و چون همه انسانها پیش از فرمان سجده بر آدم آفریده نشده بودند، معلوم می شود آن جمله ناظر به آفرینش چیزی است که می توانسته مبدأ همگان باشد و به همین لحاظ آفرینش او آفرینش همه انسانها شمرده شده است فراز بعد (ثم قلنا . ..) می رساند که آن چیز همان شد که به <آدم ابوالبشر> معروف است. قابل ذکر است که دلالت آیه بر این که خود آن مبدأ یاد شده آدم(ع) شده باشد به صورت احتمال مطرح است.

5 - وجود فاصله زمانی بین آفرینش مبداء انسانها و اعطای صورت انسانی به او

و لقد خلقنکم ثم صورنکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 70 - 1

1- آفرینش و مرگ انسان ها به دست خداوند است .

و الله خلقکم ثمّ یتوفّ-کم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 9 - 10

10- پیدایش انسان در جهان به اراده خداوند و مسبوق به نیستی مطلق بوده است .

و قد خلقتک من قبل و لم تک شیئًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 55 - 6

6 - آفرینش انسان از زمین و بازگشت دو باره او به آن و نیز رستاخیز و معاد او ، به اراده و خواست خداوند است .

خلقنکم . .. نعیدکم ... نخرجکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 79 - 1

1 - پیدایش نسل انسان در گستره زمین ، تنها به اراده و تدبیر خداوند

و هو الذی ذرأکم فی الأرض و إلیه تحشرون

<ذرء> (مصدر <ذرأ>) به معنای پدید آوردن و پراکندن است. <تحشرون> - به قرینه <إلیه> - متضمن معنای <ترجعون> و <حشر> (مصدر مجهول <تحشرون>) به معنای جمع و گردآوری شدن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 583

15 - فاطر - 35 - 11 - 3

3 - نطفه ، خمیر مایه و منشأ آفرینش انسان ها است .

خلقکم . .. من نطفه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 77 - 2

2 - نطفه ، مبدأ پیدایش و خمیرمایه آفرینش انسان است .

أوَلم یر الإنس-ن أنّا خلقن-ه من نطفه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 21 - 10

10 - آفرینش انسان به وسیله خداوند ، دلیل قدرت او بر اعطای نطق به اعضا و جوارح آدمی

قالوا أنطقنا اللّه . .. و هو خلقکم أوّل مرّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 35 - 2،4

2 - پیدایش انسان ، بدون هیچ علت و مبدأ پدیدآورنده ، امری محال و نامعقول است .

أم خلقوا من غیر شیء

<شیء> می تواند کنایه از علت فاعلی باشد. بنابراین <من غیر شیء>; یعنی، بدون علت و عامل پدیدآورنده.

4 - نقش خود انسان در پیدایش و خلقت خویش ، امری محال و نامعقول است .

أم هم الخ-لقون

در آیه شریفه دو فرض مطرح شده است: 1- این که پیدایش انسان بی علت باشد; 2- این که انسانِ معدوم، در پیدایش خویش نقش داشته باشد که هر دوی آنها محال عقلی است. از این رو آیه شریفه با استفهام انکاری ادا شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 46 - 1

1 - پیدایش زن و مرد ، از نطفه به اراده خدای یگانه

و أنّه خلق . .. الذکر و الأُنثی . من نطفه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 3 - 2

2 - رحمانیت خداوند ، منشأ آفرینش انسان

الرحم-ن . خلق الإنس-ن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 584

19 - نوح - 71 - 17 - 1

1 - خداوند ، انسان را همچون نباتات از زمین آفریده است .

و اللّه أنبتکم من الأرض نباتًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 37 - 3

3 - تکوین انسان از مایه ای ناچیز ( منی ) ، از نشانه های قدرت خداوند بر برپایی قیامت

ألم یک نطفه من منیّ یمنی

برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که این آیه در سلسله آیاتی قرار دارد که درصدد بیان مسأله معاد و اثبات آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قیامه - 75 - 40 - 2

2 - آفرینش آغازین انسان ، از نطفه و علقه به همراه ساختاری معتدل و هماهنگ ، دلیل قدرت خداوند بر برپایی قیامت و احیای مردگان

ألم یک نطفه من منیّ یمنی . .. فخلق فسوّی ... ألیس ذلک بق-در علی أن یحیی الموتی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انفطار - 82 - 7 - 3

3 - خداوند ، قامت انسان را استوار ساخت و اعضای او را هماهنگ و متوازن قرار داد .

فعدلک

فعل <عَدَلَ>، در موردی به کار می رود که چیزی را به پا دارند تا به اعتدال درآید و استقامت یابد(مقاییس اللغه). این فعل در مورد برقرار کردن توازن و تعادل نیز به کار می رود.(قاموس)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انفطار - 82 - 8 - 2

2 - سامان یافتن هر انسان در شکلی خاص ، حاصل ترکیب اجزای او با یکدیگر است .

رکّبک

337- منشأ خلقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 98 - 2

2 - خداوند تمامی آدمیان و نژادها و تیره های مختلف آن را از یک شخص (آدم) آفریده است.

و هو الذی أنشأکم من نفس وحده

ص: 585

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - معارج - 70 - 39 - 3

3 - آگاهی انسان ها ، از منشأ پیدایش بشر و سیر تکوین او

إنّا خلقن-هم ممّا یعلمون

برداشت یاد شده، مبتنی بر این است که <من> در <ممّا>ابتدائیه باشد.

338- منشأ خلقت پسر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 49 - 6

6 - دختر و یا پسر شدن فرزندان ، متکی به مشیت خداوندی است .

یهب لمن یشاء إن-ثًا و یهب لمن یشاء الذکور

339- منشأ خلقت تاکستان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 34 - 1

1 - خداوند ، باغ هایی از خرما و انگور در زمین آفریده است .

و جعلنا فیها جن-ّت من نخیل و أعن-ب

340- منشأ خلقت جن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 15 - 1

1 - جن ، آفریده شده به اراده الهی ، از شعله های خالص و بدون دود آتش

و خلق الجانّ من مارج من نار

<مارج>، به معنای آتش خالص بدون دود است (قاموس المحیط).

341- منشأ خلقت دختر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 586

16 - شوری - 42 - 49 - 6

6 - دختر و یا پسر شدن فرزندان ، متکی به مشیت خداوندی است .

یهب لمن یشاء إن-ثًا و یهب لمن یشاء الذکور

342- منشأ خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 36 - 1

1 - آفرینش آسمان ها و زمین ، مخصوص خداوند و غیر او فاقد کمترین تأثیر درآن

أم خلقوا السم-وت و الأرض

343- منشأ خلقت عیسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 34 - 6

6- عیسی ( ع ) ، کلمه خداوند و پدیدار شده به فرمان او بود .

ذلک عیسی ابن مریم قول الحقّ

منصوب بودن <قول> ممکن است به جهت حال بودن آن باشد و نیز محتمل است که منصوب به فعل مدح محذوف باشد. براساس این دو احتمال، مراد از <قول الحقّ> گفتار خداوند در خلقت عیسی(ع) (فرمان <کن>) است.

344- منشأ خلقت مراتع

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - اعلی - 87 - 4 - 2

2 - توجّه به قدرت خداوند بر رویاندن گیاهان و به وجود آوردن چراگاه ها ، مایه منزّه دانستن او از هر عیب و نقص و پیراستن نام او ، از هر وصف ناروا است .

سبّح اسم . .. و الذی أخرج المرعی

345- منشأ خلقت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 19 - 4

ص: 587

4 - آفرینش فرشتگان ، براساس رحمت الهی است .

هم عب-د الرحم-ن

346- منشأ خلقت موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 109 - 6

6- ربوبیّت خداوند مایه پیدایش آفریده ها و ارائه رهنمود های او است .

لکلم-ت ربّی . .. کلم-ت ربّی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 35 - 8،10

8- آفرینش هر موجود درگرو تقدیر خدا و فرمان او به تحقق آن است .

إذا قضی أمرًا فإنّما یقول له کن فیکون

10- فرمان خداوند بر پدیدار شدن چیزی ، برای تحقق یافتن آن کافی است .

إذا قضی أمرًا فإنّما یقول له کن فیکون

<إنّما> دال بر حصر است; یعنی برای تحقق یافتن موجودات، به چیزی جز فرمان الهی نیاز نیست.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 35 - 5

5 - پیدایش موجودات ، متکی به مبدئی بی نیاز و قائم به ذات است .

أم خلقوا من غیر شیء أم هم الخ-لقون

از مجموع آیه شریفه استفاده می شود که پدیده، نیازمند به علتی است که آن علت، خود پدیده و وابسته به غیر نباشد; زیرا در غیر این صورت پرسش انکاری همچنان باقی خواهد بود (چگونه معلولی بی علت پدید آمده است).

347- منشأ خلقت نخلستان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 34 - 1

1 - خداوند ، باغ هایی از خرما و انگور در زمین آفریده است .

و جعلنا فیها جن-ّت من نخیل و أعن-ب

ص: 588

348- نعمت خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 2 - 3

3 - تعلیم قرآن ، نعمت و ارزشی فراتر از اصل خلقت انسان و نعمت های دیگر

علّم القرءان . خلق الإنس-ن

سوره <الرحمان>، حاوی بیان انواع نعمت هایی است که خداوند به انسان عطا کرده است. از این که مسأله تعلیم قرآن، سرآغاز همه نعمت ها و حتی آفرینش انسان قرار گرفته، مطلب بالا استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 3 - 5

5 - وجود انسان از سوی خداوند ، خود نعمتی است الهی .

خلق الإنس-ن

از آیات بعدی استفاده می شود که خداوند در این آیات درصدد بیان نعمت های الهی برای بشر است. بر این اساس می توان گفت: این آیه، اصل وجود انسان را به عنوان نخستین نعمت الهی معرفی کرده است.

349- نقش خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - علق - 96 - 6 - 3

3 - خلقت ویژه انسان و برخورداری او از دانش و هنر نویسندگی ، دور ماندن او را از هر گونه انحراف تضمین نمی کند .

خلق الإنس-ن . .. علّم بالقلم ... کلاّ

حرف <کلاّ> مانع پیدایش پنداری است که ممکن است با شنیدن آیات پیشین که درباره آفرینش انسان و علم او بود، برای مخاطب به وجود آید و انسان را از خطر هر انحرافی دور بداند.

350- نقش عنصر خلقت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 76 - 6،7

6 - تفاوت مبدأ و عنصر اولیه پیدایش موجودات و نوع آنها ، ملاک برتری و مهتری آنان نیست .

قال أنا خیر منه خلقتنی من نار و خلقته من طین

از محکوم شدن ابلیس در داوری و استدلال، درباره برتری خود بر آدم، برداشت یاد شده استفاده می شود.

7 - شرافت و برتری انسان و دیگر موجودات ، به خاطر عنصر و ماده اولیه آفرینش آنان نیست ; بلکه به کمالات و اوصاف ناشی از آن عنصر و ماده اولیه بستگی دارد .

ص: 589

قال أنا خیر منه خلقتنی من نار و خلقته من طین

برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که خداوند از یک سوی فرمان داد که ابلیس بر آدم(ع) سجده کند; که این کار نشانه فضیلت و برتری انسان است. از سوی دیگر برتری ابلیس بر آدم را به خاطر تفاوت عنصر و ماده اولیه آنان مردود شمرد. این حقیقت می رساند که فضیلت آدم(ع) بر ابلیس، به خاطر عنصر اولیه آفرینش او نبود; بلکه ناشی از کمالات و اوصاف ناشی از ماده گِل و روح الهی او بوده است.

351- وقت خلقت آدم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 36 - 20

20 - از رسول خدا ( ص ) روایت شده که فرمود : < یوم الجمعه سید الأیام . . . خلق اللّه فیه آدم واهبط فیه آدم إلی الأرض ;

روز جمعه شریف ترین روزهاست . .. در آن روز خداوند آدم را آفرید و در همین روز او را به زمین فرستاد>.

352- ویژگی خلقت عیسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 171 - 12

12 - خلقت حضرت عیسی ( ع ) ، خلقتی خارق العاده و بدون پدر

انما المسیح عیسی ابن مریم رسول اللّه و کلمته القها إلی مریم

انتساب مسیح(ع) به مادرش مریم(ع) دلالت بر خلقت او بدون واسطه پدر دارد.

353- ویژگیهای خلقت آدم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 6 - 3

3 - حوا ، از جنس آدم ( ع ) و برابر با او ، در اصل خلقت و در حقیقت و ویژگی های انسانی

خلقکم من نفس وحده ثمّ جعل منها زوجها

بیشتر مفسران بر این عقیده اند که مضمون آیه شریفه مانند مضمون آیه <و اللّه جعل لکم من أنفسکم أزواجاً و جعل لکم من أزواجکم بنین و حفده. ..>، (نحل (16) آیه 72) است. مقصود از آن بیان آفرینش نوع انسان و چگونگی پیدایش نسل آدمی و تکثیر نوع بشر است; نه این که حوا از یک تن به نام آدم پدید آمده باشد و در نتیجه همه انسان ها از یک تن به وجود آمده باشند.

ص: 590

354- ویژگیهای خلقت آفرینش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 38 - 2

2 - شکل گیری نظام جهان ، دارای روندی تدریجی و طی دوره های متعدد

و لقد خلقنا . .. فی ستّه أیّام

355- ویژگیهای خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 14 - 10

10 - نوع خلقت انسان ، برترین و بهترین شکل آفرینش برای او

ثمّ أنشأن-ه خلقًا ءاخر فتبارک اللّه أحسن الخ-لقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 64 - 6

6 - انسان ، برخوردار از بهترین شکل و شمایل و اندامی موزون

و صوّرکم فأحسن صورکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 17 - 5

5 - آفرینش انسان ، تدریجی و تکاملی است .

و اللّه أنبتکم من الأرض نباتًا

برداشت یاد شده، به سبب آن است که خلقت نباتات، دارای چنین خصوصیتی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - علق - 96 - 2 - 6

6 - آفرینش انسان ، ممتاز و برتر از آفرینش سایر مخلوق ها است .

الذی خلق . خلق الإنس-ن من علق

آیه قبل، از خالقیت خداوند سخن گفت و در این آیه، خلقت انسان به عنوان نمونه ای از مخلوقات او اختصاص به ذکر یافته است. این عنایت خاص، نشانگر برجستگی ویژه خلقت انسان است.

ص: 591

356- ویژگیهای خلقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 19 - 7

7 - خداوند ، در پی آفرینش انسان از نطفه ، او را توانمند و مهیّا برای رسیدن به مصلحت های خویش قرار داد .

من نطفه خلقه فقدّره

برخی از اهل لغت، ضمن بر شمردن معانی متعددی برای <تقدیر>، دقّت و تفکر در متعادل ساختن امور و مهیّا ساختن آنها را، از جمله معانی آن قرار داده اند (لسان العرب). <فاء> در <فقدّره> گویای این است که مهیّا شدن انسان برای مصالح خویش، از آثار و پیامدهای سیستم خلقت او است.

357- ویژگیهای خلقت حوا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 6 - 3

3 - حوا ، از جنس آدم ( ع ) و برابر با او ، در اصل خلقت و در حقیقت و ویژگی های انسانی

خلقکم من نفس وحده ثمّ جعل منها زوجها

بیشتر مفسران بر این عقیده اند که مضمون آیه شریفه مانند مضمون آیه <و اللّه جعل لکم من أنفسکم أزواجاً و جعل لکم من أزواجکم بنین و حفده. ..>، (نحل (16) آیه 72) است. مقصود از آن بیان آفرینش نوع انسان و چگونگی پیدایش نسل آدمی و تکثیر نوع بشر است; نه این که حوا از یک تن به نام آدم پدید آمده باشد و در نتیجه همه انسان ها از یک تن به وجود آمده باشند.

358- ویژگیهای خلقت خورشید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 16 - 1

1 - خداوند ، ماه را نورانی و خورشید را همچون چراغ فروزنده آفرید .

و جعل القمر فیهنّ نورًا و جعل الشمس سراجًا

359- ویژگیهای خلقت روح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 85 - 8

8- روح در پیدایش و وجود ، بی نیاز از اسباب و وسایط خلقت *

قل الروح من أمر ربّی

ص: 592

برداشت فوق، مبتنی بر این نکته است که مراد از <أمر> کلمه <ایجاد> باشد که معنای <کن> است. بنابراین، نیازی به وسایط خلق و آفریدن ندارد.

360- ویژگیهای خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 64 - 1،2

1 - خداوند ، کره زمین را با ثبات و آرام قرار داد .

اللّه الذی جعل لکم الأرض قرارًا

<قرار> می تواند مصدر <قَرَّ> (مرادف سَکَنَ و ثَبَتَ) باشد. در این صورت قرار، مقابل اضطراب و لرزیدن و از اوصاف زمین به شمار می رود. هم چنین می تواند به معنای مستقر و جایی باشد که در آن ثبات و آرامش است; یعنی، <جعلها مستقراً لکم>. در این صورت مقصود آن است که زمین را به گونه ای قرار دادیم که جایی برای سکونت شما انسان ها باشد. برداشت یاد شده مبتنی بر معنای نخست است.

2 - خداوند ، زمین را به گونه ای آفریده که قابل سکونت و زندگی برای بشر باشد .

اللّه الذی جعل لکم الأرض قرارًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 15 - 1

1 - خداوند ، زمین را برای انسان رام و قابل بهره برداری قرار داد .

هو الذی جعل لکم الأرض ذلولاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 20 - 2

2 - خداوند ، زمین را به گونه ای آفرید که انسان بتواند در آن راه های وسیع برای خود بسازد .

لتسلکوا منها سبلاً فجاجًا

برخی از مفسران، بر آنند که چون فعل <سلک> با <من> متعدی شده است، متضمن معنای اتخاذ است; یعنی، <لتتخذوا لأنفسکم منها سبلاً. ..>.

361- ویژگیهای خلقت شتر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - غاشیه - 88 - 17 - 7

7 - آفرینش شتر ، با ویژگی های برجسته آن ، نشان قدرت خداوند بر اعاده انسان ها است .

ص: 593

أفلاینظرون إلی الإبل کیف خلقت

با توجّه به این که آغاز سوره با یاد قیامت شروع شده، این آیات نیز ناظر به معاد و امکان آن خواهد بود.

362- ویژگیهای خلقت طبیعت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 11 - 6

6- طبیعت به گونه ای آفریده شده است که نیاز های انسان را به خوبی تأمین می کند .

هو الذی أنزل من السّماء ماء لکم . .. ینبت لکم

تکرار <لکم> در دو آیه، هم چنین فعل <تسیمون> جملگی دلالت بر آن دارند که: این مجموعه برای منافع آدمی ایجاد گشته و در نتیجه با نیازهای او تناسب و هماهنگی دارد.

363- ویژگیهای خلقت عیسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 87 - 7

7 - عیسی ( ع ) انسانی تکوین یافته بدون واسطه پدر

و ءاتینا عیسی ابن مریم

قرآن با تصریح به اینکه عیسی(ع) فرزند مریم(ع) است - بر خلاف آنچه متعارف است که انسان را به پدرش منسوب می کنند - اشاره به نکاتی دارد; از جمله، پیدایش عیسی(ع) بدون واسطه پدر و رد پندار ناروای یهودیان که او را به مردی نجار نسبت می دادند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 32 - 3

3- عیسی ( ع ) در برشمردن ویژگی هایش ، بر پیدایش خود بدون پدر تأکید ورزید .

و برًّا بولدتی

عیسی(ع) در مورد نیکی کردن، تنها از مادر خود یاد کرد و ذکری از پدر به میان نیاورد تا در گفتار هم این مطلب را که مادرش پاکدامن است، تأیید کرده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 34 - 3،7

3- عیسی ( ع ) ، بدون پدر تکوین یافته بود .

ذلک عیسی ابن مریم

ص: 594

نسبت دادن عیسی(ع) به مادرش مریم - با توجه به غیر متعارف بودن انتساب به مادر - گویای برداشت یاد شده است.

7- در باره ماهیت حضرت عیسی ( ع ) ( بشربودن و تکوین یافتن او بدون پدر ) در طول تاریخ تردیدهایی ناروا وجود داشته است .

ذلک عیسی ابن مریم . .. الذی فیه یمترون

<الذی> وصف است برای <عیسی> یا <قول الحقّ> و <إمتراء> (مصدر <یمترون>) به معنای شک و تردید کردن است. غایب ذکرشدن صیغه <یمترون> از آن حکایت دارد که کسانی غیر از مسلمانان در باره حضرت عیسی(ع) به عقایدی پای بند بودند که برپایه یقین استوار نبود.

364- ویژگیهای خلقت ماه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 16 - 1

1 - خداوند ، ماه را نورانی و خورشید را همچون چراغ فروزنده آفرید .

و جعل القمر فیهنّ نورًا و جعل الشمس سراجًا

365- هدفداری خلقت آسمان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 73 - 2

2 - آفرینش آسمانها و زمین، هدفدار و در نهایت استواری است.

و هو الذی خلق السموت و الأرض

<حق> کاربرد معنایی بسیاری دارد، از آن جمله که قرینه ترکیب با جمله <خلق السماوات>، به معنای هدفداری و حکیمانه بودن آفرینش است، راغب نیز در مفردات به کاربرد این معنی برای <حق> تصریح کرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 19 - 1

1- خداوند ، آسمان ها و زمین را هدفمند و بر اساس حکمت آفرید .

ألم تر أن الله خلق السموت و الأرض بالحقّ

<حق> در برابر باطل (بیهوده) است و مراد از آن، این است که فاعل حق برای کارش هدفی پسندیده در نظر دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 8 - 3

3 - آسمان ها و زمین و تمامی موجودات هستی ، آفریده هایی هدف دار و پیراسته از هرگونه باطل اند .

ما خلق اللّه السم-وت و الأرض و ما بینهما إلاّ بالحقّ

ص: 595

<باء> در <بالحقّ> برای <ملابسه> است و دلالت می کند که حق بودن آفرینش، وصف انفکاک ناپذیر آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 38 - 2

2- وجود معاد و حیات اخروی ، معنادهنده به آفرینش آسمان ها و زمین و سایر پدیده های جهان

إنّ ه-ؤلاء لیقولون . .. و ما خلقنا السم-وت ... ل-عبین

خداوند، پس از بیان عقیده باطل کافران در زمینه نفی معاد و در جهت تبیین ضرورت معاد، به هدف مند بودن آفرینش اشاره کرده است; یعنی، اگر زندگی در حیات دنیا خلاصه شود، آفرنیش معنایی عالمانه و حکیمانه پیدا نخواهد کرد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 39 - 1

1- آفرینش آسمان ها و زمین ، آفرینشی بحق ، بایسته ، ارزشمند و هدفدار

و ما خلقنا السم-وت و الأرض و ما بینهما ل-عبین . ما خلقن-هما إلاّ بالحقّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 22 - 1

1 - آفرینش آسمان ها و زمین از سوی خداوند ، آفرینشی به حق و هدفدار

و خلق اللّه السم-وت و الأرض

<حق> به چیزی گفته می شود که براساس حکمت و فلسفه ای بایسته پدید آمده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تغابن - 64 - 3 - 2

2 - آفرینش جهان ( آسمان ها ، زمین و . . . ) ، براساس حق و هدفدار و به دور از بیهوده کاری است .

خلق السم-وت و الأرض بالحقّ

<حقّ> در مقابل باطل قرار دارد. یکی از معانی <باطل> عبث و بیهوده کاری است; یعنی، کاری که در آن هدف معقولی لحاظ نشود.

366- هدفداری خلقت آفرینش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 5 - 2

2 - آفرینش جهان ( آسمان ، زمین و . . . ) ، هدفدار و به دور از عبث کاری است .

خلق السم-وت و الأرض بالحقّ

<حقّ> در مقابل باطل قرار دارد و باطل گاهی در معنای عبث به کار می رود. بنابراین حق به معنای هدفدار بودن است.

ص: 596

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 22 - 6

6 - برپایی قیامت ، بخشی از اهداف الهی در آفرینش جهان

بالحقّ و لتجزی کلّ نفس بما کسبت

برداشت بالا بنابراین نکته است که <و لتجزی> عطف بر محذوف باشد; یعنی، آفرینش به حق هستی اهداف متعددی را دنبال می کند و از آن میان، تنها یک مورد ذکر شده است که جزای عادلانه مردم است و قیامت صحنه اصلی بروز و ظهور آن می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 3 - 2

2 - خداوند ، در آفرینش جهان ، دارای هدفی بایسته و به دور از کمترین کاستی و بیهودگی

ما خلقنا السم-وت و الأرض و ما بینهما إلاّ بالحقّ

اطلاق <الحقّ> - با همه گستردگی و شمول آن - بر آفرینش خداوند، می رساند که در آفرینش او، کمترین ضعف، سستی، بیهودگی و. .. وجود ندارد; بلکه از همه جهات در نهایت حقانیت و کمال است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 38 - 8

8 - شکل گیری تدریجی جهان ، دارای ملاک های حکیمانه و نه معلول خستگی و محدودیت قدرت خداوند *

و لقد خلقنا السم-وت و الأرض . .. و ما مسّنا من لغوب

برداشت بالا بدان احتمال است که بیان <ما مسّنا من لغوب> - در پی <ستّه أیّام> - نظر به این جهت داشته باشد که اصولاً در آفرینش، رنج و خستگی برای خداوند مطرح نیست و اگر کار آفرینش را در شش مرحله صورت داده است، دلایل دیگری دارد و به سبب محدودیت قدرت او نیست.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 10 - 4

4 - آفرینش زمین و نظام هستی از سوی خدا ، هدفمند است .

و السّماء رفعها و . .. و الأرض وضعها للأنام

خداوند متعال در این آیه، نمایانده است که اصولاً سامان یافتن زمین و شکل گیری آن از آغاز، بدان هدف صورت گرفته که زیستگاه آدمیان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تغابن - 64 - 3 - 2،11

2 - آفرینش جهان ( آسمان ها ، زمین و . . . ) ، براساس حق و هدفدار و به دور از بیهوده کاری است .

خلق السم-وت و الأرض بالحقّ

<حقّ> در مقابل باطل قرار دارد. یکی از معانی <باطل> عبث و بیهوده کاری است; یعنی، کاری که در آن هدف معقولی لحاظ

ص: 597

نشود.

11 - معاد و بازگشت انسان ها ، به پیشگاه عدل الهی برای کیفر و پاداش ، مقتضای آفرینش به حق و هدفمند جهان است .

خلق السم-وت و الأرض . .. و إلیه المصیر

ذکر معاد انسان ها - پس از بیان آفرینش جهان بر پایه حق و هدفمندی - می تواند گویای نکته یاد شده باشد.

367- هدفداری خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 35 - 6،7

6 - خلقت انسان بدون هیچ هدف ارزشمند ، امری نامعقول است .

أم خلقوا من غیر شیء

برداشت یاد شده بدان احتمال است که واژه <شیء>، کنایه از غایت و هدف باشد.

7 - هدفداری خلقت انسان ، مستلزم بعثت رسولان و هدایت آدمیان به سوی اهداف بایسته

أم خلقوا من غیر شیء

چنانچه عبارت <من غیر شیء> به معنای <من غیر غایه> باشد; از ارتباط مسأله هدفداری خلقت انسان با آیات پیشین - که درباره حقانیت رسالت پیامبر(ص) و قرآن بود - مطلب بالا استفاده می شود.

368- هدفداری خلقت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 2 - 11

11 - خلقت انسان ، هدفمند و جهت دار است .

خلق الموت و الحیوه لیبلوکم أیّکم أحسن عملاً

369- هدفداری خلقت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 73 - 2

2 - آفرینش آسمانها و زمین، هدفدار و در نهایت استواری است.

و هو الذی خلق السموت و الأرض

<حق> کاربرد معنایی بسیاری دارد، از آن جمله که قرینه ترکیب با جمله <خلق السماوات>، به معنای هدفداری و حکیمانه بودن آفرینش است، راغب نیز در مفردات به کاربرد این معنی برای <حق> تصریح کرده است.

ص: 598

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 19 - 1

1- خداوند ، آسمان ها و زمین را هدفمند و بر اساس حکمت آفرید .

ألم تر أن الله خلق السموت و الأرض بالحقّ

<حق> در برابر باطل (بیهوده) است و مراد از آن، این است که فاعل حق برای کارش هدفی پسندیده در نظر دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 8 - 3

3 - آسمان ها و زمین و تمامی موجودات هستی ، آفریده هایی هدف دار و پیراسته از هرگونه باطل اند .

ما خلق اللّه السم-وت و الأرض و ما بینهما إلاّ بالحقّ

<باء> در <بالحقّ> برای <ملابسه> است و دلالت می کند که حق بودن آفرینش، وصف انفکاک ناپذیر آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 38 - 2

2- وجود معاد و حیات اخروی ، معنادهنده به آفرینش آسمان ها و زمین و سایر پدیده های جهان

إنّ ه-ؤلاء لیقولون . .. و ما خلقنا السم-وت ... ل-عبین

خداوند، پس از بیان عقیده باطل کافران در زمینه نفی معاد و در جهت تبیین ضرورت معاد، به هدف مند بودن آفرینش اشاره کرده است; یعنی، اگر زندگی در حیات دنیا خلاصه شود، آفرنیش معنایی عالمانه و حکیمانه پیدا نخواهد کرد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 39 - 1

1- آفرینش آسمان ها و زمین ، آفرینشی بحق ، بایسته ، ارزشمند و هدفدار

و ما خلقنا السم-وت و الأرض و ما بینهما ل-عبین . ما خلقن-هما إلاّ بالحقّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 22 - 1

1 - آفرینش آسمان ها و زمین از سوی خداوند ، آفرینشی به حق و هدفدار

و خلق اللّه السم-وت و الأرض

<حق> به چیزی گفته می شود که براساس حکمت و فلسفه ای بایسته پدید آمده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 10 - 4

4 - آفرینش زمین و نظام هستی از سوی خدا ، هدفمند است .

و السّماء رفعها و . .. و الأرض وضعها للأنام

ص: 599

خداوند متعال در این آیه، نمایانده است که اصولاً سامان یافتن زمین و شکل گیری آن از آغاز، بدان هدف صورت گرفته که زیستگاه آدمیان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تغابن - 64 - 3 - 2

2 - آفرینش جهان ( آسمان ها ، زمین و . . . ) ، براساس حق و هدفدار و به دور از بیهوده کاری است .

خلق السم-وت و الأرض بالحقّ

<حقّ> در مقابل باطل قرار دارد. یکی از معانی <باطل> عبث و بیهوده کاری است; یعنی، کاری که در آن هدف معقولی لحاظ نشود.

370- هدفداری خلقت شتر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - غاشیه - 88 - 17 - 3

3 - شتر ، مخلوق خداوند و آفریده ای هدف دار است .

أفلاینظرون إلی الإبل کیف خلقت

در آیه شریفه، گرچه سخن از آفریننده شتر به میان نیامده است; ولی سیاق آیات - که در مقام برشمردن نعمت های خداوند، توجّه دادن انسان به قدرت مندی او و ضرورت معاد می باشد - بیانگر این است که خداوند، آن را خلق کرده و آفریدن آن لغو نبوده است.

371- هدفداری خلقت موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 8 - 3

3 - آسمان ها و زمین و تمامی موجودات هستی ، آفریده هایی هدف دار و پیراسته از هرگونه باطل اند .

ما خلق اللّه السم-وت و الأرض و ما بینهما إلاّ بالحقّ

<باء> در <بالحقّ> برای <ملابسه> است و دلالت می کند که حق بودن آفرینش، وصف انفکاک ناپذیر آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 46 - 14

14 - پدیده های عالم آفرینش ، برای برآوردن منظور و هدفی ، آفریده شده اند .

أن یرسل الریاح مبشّرت و لیذیقکم . .. و لتبتغوا من فضله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 600

17 - دخان - 44 - 38 - 2

2- وجود معاد و حیات اخروی ، معنادهنده به آفرینش آسمان ها و زمین و سایر پدیده های جهان

إنّ ه-ؤلاء لیقولون . .. و ما خلقنا السم-وت ... ل-عبین

خداوند، پس از بیان عقیده باطل کافران در زمینه نفی معاد و در جهت تبیین ضرورت معاد، به هدف مند بودن آفرینش اشاره کرده است; یعنی، اگر زندگی در حیات دنیا خلاصه شود، آفرنیش معنایی عالمانه و حکیمانه پیدا نخواهد کرد.

ص: 601

درباره مركز

بسمه تعالی
هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ
آیا کسانى که مى‏دانند و کسانى که نمى‏دانند یکسانند ؟
سوره زمر/ 9
آدرس دفتر مرکزی:

اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109