علم مفاهیم شناسی در قرآن سری جدید جلد 42

مشخصات کتاب

نام کتاب: علم مفاهیم شناسی در قرآن جلد 42 - حق

تحقیق و تالیف : رسول ملکیان اصفهانی - 1400 ش

ناشر دیجیتالی: مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان

ص: 1

1- حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 176 - 8

8 - مقابله با پيامبر (صلی الله علیه و آله) و جبهه حقّ ، به منزله مقابله با خداوند است .

انّهم لن يضرّوا اللّه شيئاً

مستند نمودن نفى ضرر به خداوند، با وجود اينكه مراد، نفى ضرر از دين و پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مسلمانان است، اشاره به اين معنا دارد كه مقابله با دين و پيامبر (صلی الله علیه و آله)، به منزله مقابله با خداوند است.

2- آثار اتمام حجت با حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 42 - 2

2 - لزوم ترك بحث و احتجاج با كافران حق ناپذير ، پس از اتمام حجت و ارائه برهان

فذرهم يخوضوا و يلعبوا

3- آثار اجتناب از حق ناپذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 32 - 14

14 - استفاده از آيه هاى خدا ، براى رهيافت به خداشناسى ، منوط به حفظ بى طرفى و دست كشيدن از دغلكارى و حق ناپذيرى است .

ص: 1

و ما يجحد بأيتنا إلاّ كلّ ختّار كفور

4- آثار اصرار بر حق ستيزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 67 - 7

7 - اصرار اكثريت افراد جامعه بر كفر و حق ستيزى ، زمينه نزول عذاب الهى

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

5- آثار اصرار بر حق ناپذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 158 - 9

9 - اصرار اكثريت افراد جامعه بر كفرورزى و حق ناپذيرى ، زمينه ساز نزول عذاب و گرفتار شدن آنان به خشم و قهر الهى

فأخذهم العذاب . .. و ما كان أكثرهم مؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 174 - 6

6 - اصرار اكثريت افراد جامعه بر كفرورزى و حق ناپذيرى ، زمينه ساز نزول عذاب و گرفتار شدن به خشم و قهر الهى

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 16 - 8

8 - اصرار و مداومت بر كفر و حق ناپذيرى ، درپى دارنده عذاب آتش دوزخ

إنّما تجزون ما كنتم تعملون

فعل «كنتم تعملون»، ماضى استمرارى و بيانگر اصرار و مداومت شخص، بر عمل است.

6- آثار اعراض از حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 49 - 6

6 - عدول از حق در بينش و اعتقادات، زمينه تكذيب آيات الهى

ص: 2

و الذين كذبوا بأيتنا يمسهم العذاب بما كانوا يفسقون

جمله «بما كانوا يفسقون» مى تواند بيان علت تكذيب منجر به عذاب باشد. يعنى چون آنان فاسق بودند، تكذيب مى كردند. و چون سوره انعام مكى است و آيات قبل هم بحث از اعتقادات مى باشد، به نظر مى رسد اين فسق، فسق اعتقادى باشد، نه فسق عملى.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 74 - 25

25 - روى گردانى از حق و اصرار بر كفر و ارتداد ، مستلزم كيفر شديد دنيوى و اخروى است .

و إن يتولوا يعذبهم اللّه عذاباً أليماً فى الدنيا و الأخرة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 119 - 5

5- اختلافات دينى و مذهبى و دور شدن از حق به خاطر آن ، مانع نيل انسان ها به هدف خلقتشان است .

و لايزالون مختلفين. إلاّ من رحم ربك و لذلك خلقهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 29 - 8

8- گرايش و عدم گرايش مردم و آراى آنان در حقانيّت حق ، بى تأثير است .

الحقّ من ربّكم فمن شاء فليؤمن ومن شاء فليكفر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 6 - 2

2 - روى گردانى مداوم از حق ، زمينه ساز اقدامات خصمانه ترى عليه آن از طريق تكذيب و استهزا

إلاّكانوا عنه معرضين . فقد كذّبوا ... يستهزءون

با توجه به تفريع «فقد كذّبوا. ..» بر «كانوا عنه معرضين» روشن مى شود كه كافران در نتيجه روى گردانى مستمر از حق، كم كم موضعشان را نسبت به آن سخت تر كرده و صريحاً به تكذيب و ريشخند آن پرداختند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 47 - 6

6 - جدى نگرفتن پيام حق و برخورد هوچى گرانه با آن ، شيوه مستمر اهل باطل

فلمّا جاءهم بايتنا إذا هم منها يضحكون

ص: 3

7- آثار اعلام پيروزى حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 81 - 7

7- اعلام پيروزى قطعى حق بر باطل ، مايه اميد مؤمنان و يأس مشركان و باطل گرايان

و قل جاء الحقّ و زهق البطل إن البطل كان زهوقًا

اعلام صريح بر شكست قطعى باطل، در پى بيان تلاشهاى كافران جهت اخراج پيامبر(صلی الله علیه و آله) از مكه، مى تواند براى تقويت بنيه روانى مؤمنان و ايجاد يأس در دل مشركان باشد.

8- آثار انذار حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 92 - 12

12 - تنها انذار و تهديد نسبت به عواقب شوم عمل ، داراى امكان تأثير در حق ستيزان

و من ضلّ فقل إنّما أنا من المنذرين

با اين كه قرآن دربردارنده هر دو بعد انذار و تبشير است; اما پيامبر(صلی الله علیه و آله) در قبال گمراهان حق ناپذير، تنها موظف به بيان بُعد انذارگر قرآن بود و اين بدان جهت است كه تنها عاملى كه ممكن بود در آنان تأثير بگذارد «انذار» است.

9- آثار پيروى از حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 3 - 2

2- نيك فرجامى و غفران لغزش هاى مؤمنان ، نتيجه پيروى از حق و پيام پروردگارشان

و الذين ءامنوا . .. ذلك بأنّ ... و أنّ الذين ءامنوا اتّبعوا الحقّ من ربّهم

10- آثار تبيين حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 41 - 10

10- حق ، هر چند روشن و تبيين شده باشد ، لزوماً پذيرش همگان را در پى ندارد .

و لقد صرّفنا فى هذا القرءان ليذّكّروا و ما يزيدهم إلاّ نفورًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 4

10 - اسراء - 17 - 102 - 13

13- انذار پس از تبيين حق ، وسيله اى است در جهت اصلاح حق ناپذيران

لقد علمت . .. و إنى لأظنّك يفرعون مثبورًا

ذكر «إنى لأظنّك يافرعون مثبوراً» پس از ارائه معجزه و رد آن از سوى فرعون، احتمال دارد وارد شدن از در تهديد براى اصلاح باشد.

11- آثار ترك تبليغ حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عصر - 103 - 3 - 4

4 - كفرورزى ، ترك عمل صالح و بى اعتنايى به ترويج حق و صبر ، زيان كارى است .

لفى خسر . إلاّ الذين ءامنوا و عملوا الصلحت و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر

12- آثار تسليم به حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 102 - 11

11- برخوردارى از روحيه تسليم در برابر حق ، شرط بهرهورى از هدايت و بشارت قرآن

و هدًى و بشرى للمسلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 125 - 3

3 - تسليم بودن انسان در برابر حق و داشتن روحيه حق پذيرى، نشانه برخوردارى از هدايت و توفيق الهى است.

فمن يرد الله أن يهديه يشرح صدره للإسلم

اسلام در اين آيه مى تواند به معنى لغوى آن كه تسليم است، باشد.

13- آثار تشخيص حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 32 - 6

6- شناخت حق ، درپى دارنده تكليف و مسؤوليت فزون تر ، براى انسان

إنّ الذين كفروا و . .. من بعد ما تبيّن لهم الهدى لن يضرّوا اللّه شيئًا

ص: 5

تصريح به «من بعد ما تبيّن لهم الهدى»، مى رساند كه آشكار شدن حق بر انسان، تأثير عمده اى در برطرف كردن كفر، داشته باشد.

14- آثار تكذيب حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 5 - 7

7 - رودررويى با حق و تكذيب آن، زمينه رويگردانى از آيات الهى

و ما تأتيهم . .. إلا كانوا عنها معرضين. فقد كذّبوا بالحق

«فاء» در «فقد كذبوا» مى تواند سببيه باشد، بر اين مبنا جمله «فقد كذبوا . .. » بيانگر سبب و زمينه اعراض مذكور در آيه قبل است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 1 - 7

7 - كفر به حق و اصالت وحى ، دليل عدم شايستگى كافران براى دوستى

تلقون إليهم بالمودّة و قد كفروا بما جاءكم من الحقّ

عبارت «و قد كفروا. ..» در حقيقت بيانگر علت نهى (لاتتّخذوا عدوّى) است.

15- آثار تنفر از حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 78 - 2

2 - حق گريزى و تنفر از پيام حق ، ويژگى بارز بيشتر مجرمان ستم پيشه

و لكنّ أكثركم للحقّ كرهون

16- آثار توبه حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 34 - 2

2- امكان شمول عفو الهى ، نسبت به كافران حق ستيز ، به شرط توبه و پشيمانى قبل از مرگ

إنّ الذين كفروا و . .. ثمّ ماتوا و هم كفّار فلن يغفر اللّه لهم

از مفهوم آيه شريفه، استفاده مى شود كه اگر كافر معاند در حال كفر نميرد و قبل از مرگ توبه كند، مشمول «لن يغفر اللّه»

ص: 6

نخواهد بود.

17- آثار حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 110 - 8

8 - وجود حق و مظاهر آن ، زمينه ساز آشكار شدن ماهيت نهفته حق ستيزان *

حتّى أنسوكم ذكرى

از اين كه خداوند، مؤمنان را عامل غفلت كافران از ياد خدا معرفى كرده است، به دست مى آيد كه اگر مؤمنان نبودند، ماهيت حق ستيز كافران نهان مى ماند; ولى وجود آنان سبب شد تا چهره اصلى آنها آشكار شود.

18- آثار حق پذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 89 - 18

18- روحيه حق پذيرى ، شرط بهرهورى از هدايت ، رحمت و بشارت قرآنى

و نزلنا عليك الكتب . .. و هدى و رحمة و بشرى للمسلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 24 - 4

4 - داشتن استعداد و روح حق پذيرى ، شرط بهره مند شدن و تأثير پذيرفتن از گفته هاى رسولان

ربّ السموت و الأرض و ما بينهماإن كنتم موقنين

جمله «إن كنتم موقنين» در حقيقت به معناى «إن كنتم مستعدين للإيقان و طالبين لمعرفة الحقايق» است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 80 - 4

4 - حق شنوى و حق پذيرى ، نشانى از حيات جان و سلامت روان انسان در بينش الهى

إنّك لاتسمع الموتى . .. إذا ولّوا مدبرين

خداوند، كافران حق ناپذير را هم مرده خوانده است و هم ناشنوا، اين نشان مى دهد كسانى كه حق را به جان مى پذيرند و سخن حق را به گوش دل مى شنوند، نه مرده اند و نه ناشنوا.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 81 - 6،7

ص: 7

6 - تنها دل هاى سليم و حق پذير ، شايسته بهره مندى از پيام الهى انبيا

إن تسمع إلاّ من يؤمن بايتنا

مراد از «من يؤمن» كسانى اند كه در مقام پذيرش حق مى باشند و دل هايشان گرفتار كرى و كورى نشده است.

7 - بى تأثير بودن هدايت گرى پيامبر (صلی الله علیه و آله) در محرومان از روحيه تسليم و حق پذيرى

إن تسمع إلاّ من يؤمن بايتنا فهم مسلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 3 - 4

4 - آمادگى براى پذيرش حق ، شرط بهره گرفتن از قرآن است .

هدًى و رحمة للمحسنين

بى شك قرآن كريم، كتاب هدايت براى همه است. اختصاص يافتن هدايت آن به گروهى خاص، در اين آيه، به معناى محدوديت هدايت قرآن نيست، بلكه به معناى بهره بردن كسانى است كه آمادگى لازم را داشته باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 44 - 13

13 - برخوردارى از روحيه حق پذيرى و به دور بودن از لجاجت و عناد ، شرط بهرهورى انسان از هدايت وحى

و لو جعلنه . .. و الذين لايؤمنون فى ءاذانهم وقر و هو عليهم عمىً

از صدر آيه - كه درباره لجاجت كافران است - و نيز فعل مضارع «لايؤمنون» - كه اشعار به استمرار عدم ايمان دارد - مى توان استفاده كرد كه لجاجت و عناد، در محروميت انسان از ابزارهاى شناخت نقش دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 70 - 1

1 - راه يابى به بهشت ، فرجام نيك ايمان به آيات الهى و تسليم بودن در برابر حق

الذين ءامنوا بايتنا و كانوا مسلمين . ادخلوا الجنّة أنتم و أزوجكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 78 - 4

4 - حق پذيرى ، تنها رمز سعادت و رهايى انسان از فرجام شوم اخروى

لقد جئنكم بالحقّ و لكنّ أكثركم للحقّ كرهون

تكرار لفظ «حقّ» و اكتفا نكردن به ضمير، مى تواند اشاره به اين نكته داشته باشد كه تنها حق پذيرى، مى تواند تعيين كننده سر نوشت انسان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 17 - 7

7- تقواى عملى ، زاييده هدايت و ره يابى انديشه به حق

ص: 8

زادهم هدًى و ءاتيهم تقويهم

از ارتباط «آتاهم تقواهم» با «زادهم هدىً» و عطف آن دو - كه مستلزم تغاير و دوگانگى است - مى توان استفاده كرد كه: اولاً هدايت امرى روحى و فكرى و تقوا مقوله اى عملى است و ثانياً تقوا مترتب بر ازدياد هدايت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 37 - 3

3 - دريافت پيام هاى نهفته در متن تاريخ ، نيازمند قلبى آگاه يا گوشى شنوا و حق پذير

إنّ فى ذلك لذكرى لمن كان له قلب أو ألقى السمع و هو شهيد

عبارت «لمن كان له قلب أو ألقى. ..» مى رساند كه براى فهم صحيح تاريخ، يكى از دو شرط لازم است: يا خردمندى و تيزهوشى در درك و تحليل و يا حق شنوى از اهل خرد و انديشه.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 12 - 2

2 - داشتن گوشى شنوا و دلى حق پذير ، از شرايط و زمينه هاى درس آموزى و پندگيرى

لنجعلها لكم تذكرة و تعيها أُذن وعية

«وعى» (مصدر «تعيها») و «واعية» به معناى نگه دارى شىء و فهم و پذيرش آن است (لسان العرب). گفتنى است اسناد «وعى» به «اُذن»، اسناد مجازى و مقصود از آن دل و جان حق پذير است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عصر - 103 - 3 - 1،2

1 - تنها مؤمنانى كه كار هاى شايسته انجام داده و يكديگر را به پذيرش حق و شكيبايى توصيه مى كنند ، گرفتار خسارت نخواهند شد .

إنّ الإنسن لفى خسر . إلاّ الذين ءامنوا و عملوا الصلحت و تواصوا بالحقّ و تواصو

2 - ايمان و عمل صالح و پذيرش حق و شكيبايى ، بهره گيرى درست از سرمايه هاى وجودى خويش است .

لفى خسر . إلاّ الذين ءامنوا و عملوا الصلحت و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 77 - 2

2- ايمان و روح حق پذيرى ، زمينه ساز شناخت صحيح آيات الهى و حوادث تاريخى و بهره گيرى از آنهاست .

إن فى ذلك لأية للمؤمنين

19- آثار حق پذيرى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 9

18 - طور - 52 - 29 - 2

2 - توجه به تأثير حق در نفوس مستعد ، به رغم عناد كافران ، مشوق رهبران الهى به تداوم تبليغ

إنّا كنّا من قبل ندعوه . .. فذكّر فما أنت ... بكاهن

فاء در «فذكّر»، تكليف تذكر را متفرع بر آيات پيشين كرده است. در آن آيات سخن از حق ناپذيرى برخى از مردم و حق پذيرى و قدرشناسى گروهى ديگر به ميان آمده بود.

20- آثار حق پذيرى بندگان خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 75 - 3

3 - صبر و شكيبايى بندگان خالص خدا ، در انجام تكاليف الهى چون فروتنى ، و شب زنده دارى ، حلم ، ترس ازقيامت ، توبه ، عفو كريمانه ، پذيرش حق و دعا و نيايش ، سبب برخوردار شدن آنان از نعمت ها و درجات عالى بهشت

الذين يمشون على الأرض هونًا . .. و الذين يقولون ربّنا... أُولئك يجزون الغرفة بم

متعلق و موارد صبر هر چند در آيه شريفه ذكر نشده است، ولى مقصود از آن - به قرينه آيات گذشته كه در بيان تكاليف بندگان خالص و محرماتى است كه آنان مى بايست ترك مى كردند - مجموعه مسائلى است كه خداوند به انجام آنها امر كرده و يا از انجام آنها باز داشته است; زيرا انجام چنين تكاليفى و يا ترك محرمات الهى، صبر و شكيبايى در برابر هواى نفس را نيازمند است.

21- آثار حق پذيرى فرعونيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 49 - 10

10 - وعده خداوند به موسى ( ع ) ، درباره رفع عذاب فرعونيان ، در صورت روى آوردن آنان به حق

ادع لنا ربّك بما عهد عندك إنّنا لمهتدون

به قرينه ذيل اين آيه و آيه بعد، به دست مى آيد كه مراد از «ما عهد عندك»، وعده خداوند به رفع عذاب از فرعونيان در صورت پذيرش هدايت است.

22- آثار حق پذيرى مؤمنان اهل كتاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 53 - 11

11 - روحيه حق پذيرى ايمان آوردگان از اهل كتاب ، عامل گرويدن آنان به اسلام

قالوا ءامنّا به إنّه الحقّ

ص: 10

جمله «إنّه الحقّ» به منزله تعليل براى «آمنّا به» است; يعنى، ما بدان جهت به قرآن ايمان آورديم كه آن را حق يافتيم.

23- آثار حق ستيزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 176 - 6

6 - حق ستيزى موجب گمراهى ، محروميت از لطف و مغفرت خدا و گرفتار شدن به آتش دوزخ مى باشد .

لايكلمهم اللّه يوم القيمة . .. ذلك بأن اللّه نزل الكتب بالحق

برداشت فوق بر اين اساس است كه «ذلك» اشاره به عقوبتهاى مطرح شده در آيات قبل باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 5 - 7

7 - رودررويى با حق و تكذيب آن، زمينه رويگردانى از آيات الهى

و ما تأتيهم . .. إلا كانوا عنها معرضين. فقد كذّبوا بالحق

«فاء» در «فقد كذبوا» مى تواند سببيه باشد، بر اين مبنا جمله «فقد كذبوا . .. » بيانگر سبب و زمينه اعراض مذكور در آيه قبل است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 6 - 16

16 - انحطاط و نابودى بسيارى از تمدنها پيش از اسلام به سبب گناه و ستيز با حق

ألم يروا كم أهلكنا من قبلهم . ... فأهلكنهم بذنوبهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 25 - 2

2 - اصرار بر كفر و شرك از سر حق ستيزى، موجب افكنده شدن حجاب بر دل و سنگينى بر گوش آدمى است.

و جعلنا على قلوبهم أكنة أن يفقهوه و فى ءاذانهم وقرا

«اصرار» و «حق ستيزى» از جملات ديگر آيه، مانند «كل ءاية . .. » و «يجادلونك ... »، استفاده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 74 - 10

10 - ثبوت و رسوخ صفت تجاوز و حق ستيزى در نفس آدمى ، موجب مهر شدن قلب و هدايت ناپذيرى است .

فما كانوا ليؤمنوا . .. كذلك نطبع على قلوب المعتدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 11

10 - مريم - 19 - 32 - 8

8- استبداد ، حق ستيزى و سلطه گرى از موجبات شقاوت و تيره بختى است .

و لم يجعلنى جبّارًا شقيًّا

«شقيّاً» مى تواند صفت توضيحى براى «جبّاراً» باشد، يعنى اگر كسى جبار شد، شقى خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 139 - 11

11 - اصرار اكثريت افراد جامعه بر كفر و حق ستيزى ، زمينه ساز نزول عذاب الهى

فأهلكنهم . .. و ما كان أكثرهم مؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 50 - 2

2 - كفرورزى به قرآن و تورات ، على رغم عدم وجود كتابى هدايت بخش تر از آنها ، نشان از حق ستيزى و پيروى از هواى نفس دارد .

قل فأتوا بكتب . .. أهدى منهما... فاعلم أنّما يتّبعون أهواءهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 2 - 5

5 - خوى سركشى ، تكبر ، ستيزه جويى و حق ناپذير ، از موانع پذيرش قرآن و وحى الهى

و القرءان ذى الذكر . بل الذين كفروا فى عزّة و شقاق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 40 - 5

5 - كفر و حق ستيزى ، موجب عذاب ذلت بار دنيايى و عذاب فراگير و دائمى دوزخ

من يأتيه عذاب يخزيه و يحلّ عليه عذاب مقيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 11

11 - مجادله و ستيزه جويى با حق ، عقوبت الهى در دنيا را درپى دارد .

و جدلوا بالبطل ليدحضوا به الحقّ فأخذتهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 43 - 9

9 - اسراف و زياده روى در گناه و حق ستيزى ، موجب دوزخى شدن انسان ها است .

و أنّ المسرفين هم أصحب النار

ص: 12

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 63 - 3

3 - روح لجاجت و ستيزه جويى ، از عوامل انكار آيات الهى و نپذيرفتن حق

كذلك يؤفك الذين كانوا بأيت اللّه يجحدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 70 - 2

2 - روح لجاجت و ستيزه جويى ، از عوامل دين ستيزى و حق ناپذيرى

الذين يجدلون فى ءايت اللّه . .. الذين كذّبوا بالكتب و بما أرسلنا به رسلنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 52 - 2

2 - انكار حق و لجاج و عناد در برابر آن مايه دورى انسان از خدا و محروميت از عنايت وى

قل أرءيتم

با توجه به اعراض خداوند از خطاب مستقيم به مشركان لجوج، مطلب ياد شده قابل برداشت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 49 - 6

6- عزت ها و شرافت هاى دنيوى ، متكى به گناه و حق ستيزى ، ناپايدار و منتهى به ذلت و درماندگى است .

ذق إنّك أنت العزيز الكريم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 3 - 8

8 - روحيه انكار و عناد در برابر حق ، مانع بهرهورى معنوى و عرفانى انسان از ژرف كاوى در نظام طبيعت

إنّ فى السموت و الأرض لأيت للمؤمنين

وصف «للمؤمنين» اين مفهوم را مى رساند كه كافران و يا غافلانى كه انگيزه حق جويى را ندارند، با ژرف كاوى در نظام آسمان ها و زمين، بهره اى بايسته از آن نمى برند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 35 - 5

5 - محكوميت ابدى كافران مستكبر به عذاب هميشگى دوزخ ، نتيجه حق ستيزى ودنيا محورى آنان

اتّخذتم ءايت اللّه هزوًا و غرّتكم الحيوة الدنيا فاليوم لايخرجون منها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 13

17 - ق - 50 - 5 - 5

5- تعارض و نابسامانى در روح و انديشه ، نتيجه حق ستيزى است .

كذّبوا بالحقّ . .. فهم فى أمر مريج

«فا»ى تفريع، اين نتيجه كلى را به دست مى دهد كه انكار حق آشكار، فرد را گرفتار بحران روحى و تناقض گويى مى سازد; زيرا از يك سو وضوح حق را در مى يابد و از سوى ديگر، تلاش مى كند تا بر آن سرپوش نهاده و عقيده باطل خود را توجيه كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 25 - 3

3- كفر و حق ستيزى ، زمينه فروافتادن انسان به ورطه شر و تجاوز و ترديد در تمامى ارزش ها *

كفّار عنيد . منّاع للخير معتد مريب

برداشت بالا بدان احتمال است كه ترتيب ميان صفات كفّار، عنيد و. ..، اشاره به ترتب و تأثير هر وصف در پيدايش وصف متأخر آن، داشته باشد.

24- آثار حق ستيزى اقوام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 14 - 11

11 - استمرار و اصرار ملت ها بر انحراف و حق ستيزى ، عامل مجازات آنان از سوى خداوند

ليجزى قومًا بما كانوا يكسبون

تعبير «كانوا يكسبون» استمرار را مى رساند و برداشت بالا در صورتى استفاده مى شود كه «قوماً» نظر به كافران و منكران «أيّام اللّه» داشته باشد.

25- آثار حق ستيزى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 14 - 4

4- نابودى بسيارى از اقوام ، در نتيجه حق ستيزى و تكذيب پيامبران

كذّبت قبلهم . .. فحقّ وعيد

26- آثار حق ستيزى اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 14

13 - شعراء - 26 - 67 - 7

7 - اصرار اكثريت افراد جامعه بر كفر و حق ستيزى ، زمينه نزول عذاب الهى

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 139 - 11

11 - اصرار اكثريت افراد جامعه بر كفر و حق ستيزى ، زمينه ساز نزول عذاب الهى

فأهلكنهم . .. و ما كان أكثرهم مؤمنين

27- آثار حق ستيزى امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 3 - 2

2 - خوى سركشى ، تكبر ، حق ناپذيرى و ستيزه جويى ، عامل نابودى بسيارى از امت ها و ملت هاى گذشته

بل الذين كفروا فى عزّة و شقاق . كم أهلكنا من قبلهم من قرن

آيه شريفه، درصدد بيان اين حقيقت است كه آنچه موجب ايمان نياوردن كافران صدراسلام شد، همان سبب كفر بسيارى از امت ها و ملت هاى گذشته گرديد.

28- آثار حق ستيزى قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 52 - 2

2 - هلاكت قوم ثمود ، بازتاب ظلم و حق ستيزى خود آنان

فتلك بيوتهم خاوية بما ظلموا

قيد «بما ظلموا» بيان علت هلاكت قوم ثمود است; يعنى، آنان بدان سبب كه ستم كردند. .. .

29- آثار حق ستيزى كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 32 - 1

1- كافران ، با كفر و حق ستيزى و مخالفتشان با پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، ناتوان از رسانيدن كمترين زيان به خداوند

إنّ الذين كفروا و . .. لن يضرّوا اللّه شيئًا

ص: 15

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 5 - 1

1- شبهات كافران درباره معاد ، ناشى از روحيه حق ستيزى آنان است ; نه نامعقول بودن آن .

بل كذّبوا بالحقّ لمّا جاءهم

برداشت ياد شده بنابراين نكته است كه مراد از «الحقّ»، حقانيت قرآن و رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) باشد; يعنى، اينان در همان آغاز نشانه هاى حق را ديدند و به تكذيب آن پرداختند. اين حق ستيزى، بسيارى از حقايق معقول را براى آنان، ناممكن جلوه داده است.

30- آثار حق شناسى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 115 - 4

4 - هدايت و شناخت حق ، مسؤوليت آفرين است .

من بعد ما تبيّن له الهدى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 64 - 6

6 - عبوديت و بندگى ، نماد و نتيجه حق شناسى انسان در برابر پروردگارى خداوند است .

إنّ الله هو ربّى و ربّكم فاعبدوه

از تفريع «فاعبدوه» بر «إن اللّه ربّى و ربّكم» مى توان استفاده كرد كه باور به ربوبيت يگانه الهى، آدمى را به مسؤوليت و وظيفه عبوديت و بندگى رهنمون مى سازد.

31- آثار حق شنوايى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 12 - 2

2 - داشتن گوشى شنوا و دلى حق پذير ، از شرايط و زمينه هاى درس آموزى و پندگيرى

لنجعلها لكم تذكرة و تعيها أُذن وعية

«وعى» (مصدر «تعيها») و «واعية» به معناى نگه دارى شىء و فهم و پذيرش آن است (لسان العرب). گفتنى است اسناد «وعى» به «اُذن»، اسناد مجازى و مقصود از آن دل و جان حق پذير است.

ص: 16

32- آثار حق شنوى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 44 - 8

8 - حرف شنوى و خردورزى ، از ملاك هاى ارزيابى شخصيت و ارزش انسان ها

أم تحسب أنّ أكثرهم يسمعون أو يعقلون إن هم إلاّ كالأنعم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 65 - 9

9- حق شنوى ، زمينه درك حقايق

إن فى ذلك لأية لقوم يسمعون

33- آثار حق طلبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 3 - 6

6 - روحيه حق طلبى ، زمينه پيدايش جهان بينى الهى در انسان

لأيت للمؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 8 - 2

2- انسان ، با روحيه تواضع و حقّ جويى ، بهره مند از درس هاى توحيدى و رهنمود هاى نهفته در هستى

تبصرة و ذكرى لكلّ عبد منيب

واژه «عبد»، اشاره به روحيه تواضع و «منيب» اشاره به حقّ جويى دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 99 - 16

16 - كسانى كه در طلب ايمان بوده و از لجاجت و عناد به دورند، از آيات طبيعت به شناخت خدا و يگانگى او راهى مى يابند.

إن فى ذلكم لأيت لقوم يؤمنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 51 - 7

7 - سبقت در ايمان و قرار گرفتن در صف نخستين مؤمنان و حق گرايان ، موجب جلب آمرزش الهى

إنّا نطمع أن يغفر لنا ربّنا خطينا أن كنّا أوّل المؤمنين

برداشت ياد شده از تعليل قرار گرفتن جمله «أن كنّا أوّل المؤمنين» براى جمله قبل (إنّا نطمع. ..) استفاده مى شود.

ص: 17

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 2 - 5

5 - برخوردارى از روحيه حق جويى ، شرط بهرهورى از پيام هاى روشن و هدايتگر قرآن

تلك ءايت القرءان و كتاب مبين . هدًى و بشرى للمؤمنين

از آن جا كه «ايمان» وصفى مقابل «كفر» است و كافران به خاطر داشتن روحيه استكبارى و حق ستيزى (به جاى بهره مند شدن از هدايت هاى آن) با آن به ستيز بر مى خاستند، مى توان گفت كه قيد «للمؤمنين» اشاره به اين حقيقت دارد كه روحيه ايمان و تسليم در برابر حق، شرطى است لازم براى بهرهورى از هدايت هاى قرآن.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 81 - 3

3 - حق گرايى و حق يابى ، نشان بينايى حقيقى در بينش الهى

و ما أنت بهدى العمى عن ضللتهم

خداوند، به كسانى كه چشم ظاهر دارند; ولى فاقد زمينه شناخت حق و گرايش به آن هستند، عنوان «نابينا» داده است و اين بدان معنا است كه بينايى در اين بينش، به چشم ظاهر نيست; بلكه به حق يابى و حق گرايى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 9 - 18

18 - داشتن روح پندپذيرى و حق جويى ، شرط بهره جستن و تأثير پذيرفتن از سخنان به حق قرآن

إنّما يتذكّر أُولوا الألبب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 21 - 18

18 - داشتن روح پندپذيرى و حق جويى ، شرط بهره جستن و تأثير پذيرفتن از سخنان به حق قرآن

ألم تر أنّ اللّه أنزل من السماء ماء . .. إنّ فى ذلك لذكرى لأُولى الألبب

34- آثار حق گرايى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 79 - 8،10

8 - اعتقاد به توحيد و روى دل و جان به خداى يگانه كردن، مقتضاى گرايش به حق و راه مستقيم است.

وجهت وجهى للذى . .. حنيفا و ما أنا من المشركين

راغب در معناى حنيف مى گويد: «حنف» تمايل به استقامت و دورى از گمراهى است. و چون «حنيفا» در آيه شريفه وصف براى فاعل «وجهت» است، تعليلى براى مضمون «وجهت ... » محسوب مى شود.

ص: 18

10 - اعتقاد به توحيد، نتيجه حقگرايى، و شرك، گمراهى و مولود گريز از راه مستقيم است.

وجهت وجهى . .. حنيفا و ما أنا من المشركين

35- آثار حق گرايى ابراهيم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 121 - 53

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 122 - 3

3- نقش عمده روحيه تسليم در برابر خدا ، حق گرايى ، دورى از شرك و شكرگزارى حضرت ابراهيم ( ع ) ، در برخوردارى او از نيكى ها و نعمت هاى الهى در دنيا و منزلت والا در آخرت

إن إبرهيم كان أُمّة قانتًا لله . .. و ءاتينه فى الدنيا حسنة و إنه فى الأخرة لمن

36- آثار حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 23 - 10

10- انسان حق گريز ، فاقد ارزش هاى انسانى و خاصيت واقعى حيات

أولئك الذين . .. فأصمّهم و أعمى أبصرهم

كسانى كه در نتيجه بيماردلى مشاراليه «أولئك. ..» قرار گرفته اند به ظاهر گوش و چشم دارند اما خداوند در حقيقت اين ابزار را براى آنان زايد و بى خاصيت قلمداد كرده است زيرا بهره نجستن از امكانات، چونان محروميت از آن است.

37- آثار حق ناپذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 82 - 15

15 - جهل ، گردن فرازى و حق ناپذيرى ، از ريشه هاى دشمنى و مخالفت با اسلام و اهل ايمان

اشد الناس عدوة للذين ءامنوا اليهود . .. و انهم لايستكبرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 7 - 5

ص: 19

5 - كفر و سرسختى در برابر حق، زمينه ساز انحراف در بينش و تفسير غلط و نابجا از پديده هاست.

و لو نزلنا . .. لقال الذين كفروا إن هذا إلا سحر مبين

عنوان ساختن كفر در «الذين كفروا . .. » بيان تأثير كفر كافران در بينش غلط و منحرف آنان است. يعنى «كفر» موجب مى گردد كه پديده ها بر خلاف حق و واقع تفسير شوند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 110 - 7،8

7 - محروميت از هدايت پذيرى، پيامد كفر و لجاجت در برابر حق است.

و نقلب أفئدتهم و أبصرهم كما لم يؤمنوا به أول مرة

8 - حق ناپذيرى و انكار آيات الهى، طغيان و موجب حيرت و سرگردانى است.

كما لم يؤمنوا به أول مرة و نذرهم فى طغينهم يعمهون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 125 - 6،12

6 - ضيق صدر و قرار گرفتن صدر در تنگناى شديد (روحيه حق ناپذيرى) زمينه گمراهى انسان است.

و من يرد أن يضله يجعل صدره ضيقا حرجا

حرج به معناى تنگناى شديد است. در مجمع البيان آمده است: «الحرج أضيق الضيق».

12 - ضيق صدر (تنگ دلى و حق ناپذيرى) نشانه تسلط پليدى بر آدمى است.

و من يرد أن يضله . .. كذلك يجعل الله الرجس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 8 - 17،19

17 - پيمان شكنى ، كردارى برخاسته از روحيه فسق و حق گريزى است .

لايرقبوا فيكم إلّاً و لاذمة . .. و أكثرهم فسقون

19 - عدم رعايت حقوق خويشاوندى ، برخاسته از روحيه فسق و حق گريزى است .

لايرقبوا فيكم إلّاً . .. و أكثرهم فسقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 70 - 21

21 - نزول عذاب بر امت هاى كافر پيشين ، پس از اصرار و مداومت آنان بر ظلم و حق ناپذيرى

و لكن كانوا أنفسهم يظلمون

فعل «كانوا» به همراه «يظلمون» افاده استمرار مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 103 - 3

ص: 20

3- ايمان نياوردن اكثر مردم ، ريشه در حق ناپذيرى آنان دارد ، نه قصورى از جانب پيامبر (صلی الله علیه و آله) در تبليغ و نه ناتمام بودن برهان بر حقانيّت قرآن

ذلك من أنباء الغيب . .. و ما أكثر الناس و لو حرصت بمؤمنين

آيه قبل بيان داشت كه حقانيّت قرآن و الهى بودن آن امرى روشن است و جمله «و لو حرصت» مى رساند كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) در ابلاغ دين تلاشى پى گير داشت. اين دو حقيقت بيانگر آن است كه حجت بر مردم تمام است و ايمان نياوردن آنان، نشانه حق ناپذيرى ايشان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 104 - 1

1- كسانى كه بر كفر اصرار ورزيده و از سر لجاجت حق را نمى پذيرند ، محروم از هدايت الهى اند .

إن الذين لايؤمنون بأيت الله لايهديهم الله

فعل مضارع «لايؤمنون» دلالت بر استمرار دارد و با توجه به اينكه قرآن به زبان روشن و فصيح نازل گرديده است، ولى در عين حال كافران به آن ايمان نياورده اند، مى تواند لجاجت و روح حق ناپذيرى آنان را برساند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 41 - 6

6- لجاجت و حق ناپذيرى ، باعث برداشت و تفسير غلط از روشن ترين دلايل حق و گريز و اجتناب از آنهاست .

و لقد صرّفنا فى هذا القرءان ليذّكّروا و ما يزيدهم إلاّ نفورًا

سخن حق، به خودى خود چيزى نيست كه نفرت آفرين باشد. با توجه به اين نكته، تنفر مشركان از آيات روشن قرآن، عاملى جز موضع گيرى پيشين و لجاجت آنها نخواهد داشت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 46 - 1،3

1- كسانى كه از موضع حق ناپذيرى ، به آخرت ايمان نمى آورند ، خداوند بر قلبهايشان پوششى قرار مى دهد كه قادر به فهم قرآن نباشند .

الذين لايؤمنون بالأخرة . .. و جعلنا على قلوبهم أكنّة أن يفقهوه

3- محروميت از درك صحيح حقايق قرآن ، پيامد حق ناپذيرى و كفرپيشگى كافران

الذين لايؤمنون بالأخرة . .. و جعلنا على قلوبهم أكنّة أن يفقهوه و فى ءاذانهم وقرً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 89 - 7

7- روى گردانى از قرآن ، به خاطر قابل فهم نبودن قرآن و يا محتواى آن نيست ; بلكه به دليل حق گريزى است .

و لقد صرّفنا للناس فى هذا القرءان من كلّ مثل فأبى أكثر الناس إلاّ كفورًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 21

10 - كهف - 18 - 101 - 4

4- كفر و حق ناپذيرى ، عامل عجز انسان از گوش فرا دادن به آيات الهى است .

عن ذكرى و كانوا لايستطيعون سمعًا

مفاد «كانوا لايستطيعون. ..» ماضى استمرارى است; يعنى، كافران، پيوسته ناتوان از شنوايى بوده اند. روشن است كه نفى شنوايى، به معناى حسّى آن مراد نيست، بلكه بيانِ اين است كه حال كافران در برابر استماع تذكرات، همانند حال كسى است كه هيچ گاه قدرت شنوايى نداشته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 45 - 8

8- تأثير نكردن انذار هاى پيامبر (صلی الله علیه و آله) در برخى از مردم ، برخاسته از حرف ناشنوايى آنان بود ; نه ناشى از ضعف در منطق وحى و بيان آن حضرت .

قل إنّما أُنذركم بالوحى و لايسمع الصمّ الدعاء إذا ماينذرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 97 - 12

12- كفر و سرپيچى از عبوديت حق ، مصداق بارز ظلم است .

أبصر الذين كفروا . .. بل كنّا ظلمين

توصيف كردن كافران به ظالم بودن خود به جاى كافر بودن، بيانگر يكى بودن اين دو وصف است و هر كافرى در حقيقت ظالم است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 54 - 3

3 - حق ناپذيرى ، تعصب و جمود بر فرقه گرايى ، گردابى است هلاكت بار .

فتقطّعوا أمرهم بينهم . .. فذرهم فى غمرتهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 97 - 3

3 - عوامل انحراف و حق ناپذيرى ، سبب مخفى بودن روشن ترين حقايق ( يگانگى خدا ) بر گمراهان در دنيا

تاللّه إن كنّا لفى ضلل مبين

با اين كه پوچى شرك و يگانگى خدا، امرى روشن است; مشركان، تنها پس از گرفتار شدن به آتش دوزخ، وضوح آن را درمى يابند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 157 - 7

7 - روحيه عناد و حق ناپذيرى ، مانع از درك صحيح حقايق و تصميم گيرى به موقع

فعقروها فأصبحوا ندمين

ص: 22

ثموديان تا قبل از كشتن ناقه، به امكان نزول عذاب نينديشيدند; چرا كه كفر و عنادشان مانع از درك اين حقيقت بود; ولى به مجرد كشتن ناقه و مشاهده نشانه هاى عذاب، آثار پشيمانى آنان را فرا گرفت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 80 - 3

3 - لزوم وانهادن امر كافران به خدا ، پس از احراز تأثيرناپذيرى آنان در قبال حق

فتوكّل على اللّه إنّك على الحقّ المبين . إنّك لاتسمع الموتى ... إذا ولّوا مدبرين

آيه ياد شده، داراى اين پيام است كه: چون آنها مرده اند و سخن در مرده بى تأثير است; پس بيش از اين تلاش مكن و نگران مباش و كار خود را با ايشان به خدا واگذار.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 86 - 11

11 - روحيه لجاج و حق ناپذيرى ، مانع بهرهورى انسان از آيات الهى

إنّ فى ذلك لأيت لقوم يؤمنون

قيد «لقوم يؤمنون» نشانگر آن است كه كسانى كه مصمم بر عدم پذيرش حق اند، از آيات روشن و غيرقابل انكار و گسترده الهى در نظام آفرينش، كمترين بهره را نخواهند برد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 52 - 7،10

7 - عناد و حق گريزى موجب محروميّت انسان از هدايت الهى است .

فإنّك لاتسمع الموتى . .. إذا ولّوا مدبرين

10 - هدايت نشدن برخى انسان ها ، معلول هدايت ناپذيرى خود آنان است و نه نارسايى مفاهيم دينى و يا نارسايى تبليغى .

فإنّك لاتسمع الموتى . .. إذا ولّوا مدبرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 15 - 5

5 - تعلّق نگرفتن هدايت خدا به گروهى از انسان ها ، ناشى از روحيه حق ناپذير آنها است .

و لو شئنا لأتينا كلّ نفس هديها . .. إنّما يؤمن بأيتنا الذين إذا ذكّروا بها خرّو

احتمال دارد كه اين آيه درصدد تبيين آيه «و لو شئنا. ..» باشد; يعنى، فلسفه عدم شمول هدايت خداوند به همه انسان ها در اين جا بيان شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 45 - 2

2 - تكذيب پيامبران از سوى ملت هاى گذشته ، ناشى از روحيه حق ناپذيرى آنان بوده است .

و كذّب الذين من قبلهم . .. فكذّبوا رسلى

ص: 23

تكرار ماده «كذب» (كذّب و كذّبوا) ممكن است به خاطر اين باشد كه «كذّب» براى تكثير و «كذّبوا» براى تعديه است. بنابراين استفاده مى شود كه آنان تكذيب پيامبران را دنبال كردند و همواره در پى آن بودند، تا حدى كه جزء اخلاقياتشان شد و از آن پس، براساس اين خصلت، هر پيامبرى را انكار مى كردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 8 - 3

3 - لجاجت و حق ناپذيرى ، موجب محروميت از فهم صحيح حقايق الهى

فهم لايؤمنون . إنّا جعلنا فى أعنقهم أغللاً ... فهم مقمحون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 9 - 3

3 - لجاجت ، حق ناپذيرى و دورى از ايمان ، موجب محروميت از شناخت درست حقايق الهى و از دست دادن بصيرت و بينايى

فهم لايؤمنون . .. فأغشينهم فهم لايبصرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 10 - 3

3 - كسانى كه داراى روح لجاجت و حق ناپذيرى باشند ، انذار ها و اخطار هاى پيامبران ، در آنان كارساز نخواهد بود .

و سواء عليهم ءأنذرتهم أم لم تنذرهم لايؤمنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 18 - 3

3 - انكار لجوجانه معاد و روح حق ناپذير ، موجب خوارى و ذلت آدمى در قيامت است .

و أنتم دخرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 30 - 4

4 - روح طغيان و حق ناپذير ، از عوامل تأثيرپذيرى از جريان كفر و شرك

بل كنتم قومًا طغين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 31 - 2

2 - روح طغيان و حق ناپذيرى ، عامل دوزخى شدن و استحقاق كيفر الهى

بل كنتم قومًا طغين . فحقّ علينا قول ربّنا إنّا لذائقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 24

15 - صافات - 37 - 32 - 3

3 - روح طغيان گرى و حق ناپذيرى ، زمينه ساز تأثيرپذيرى از فريب اغواگران و كژى منحرف كنندگان

بل كنتم قومًا طغين . .. فأغوينكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 38 - 2

2 - شرك به خدا ، تكذيب رسالت پيامبران و استكبار در برابر حق ، موجب عذاب دردناك اخروى

و إذا قيل لهم لا إله إلاّ اللّه يستكبرون . .. إنّكم لذائقوا العذاب الأليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 2 - 5

5 - خوى سركشى ، تكبر ، ستيزه جويى و حق ناپذير ، از موانع پذيرش قرآن و وحى الهى

و القرءان ذى الذكر . بل الذين كفروا فى عزّة و شقاق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 4 - 2

2 - كفر و روح حق ناپذيرى ، عامل مجادله و ستيزه جويى با آيات الهى

ما يجدل فى ءايت اللّه إلاّ الذين كفروا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 27 - 10

10 - تكبر در برابر سخن حق و باور نداشتن به روز حساب ، از زمينه هاى فسادگرى و كشتار افراد بى گناه در جامعه

كلّ متكبّر لايؤمن بيوم الحساب

توصيف فرعون فاسد و سفاك به متكبر و منكر روز حساب، مى تواند بيانگر مطلب ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 70 - 1

1 - تكذيب كتاب هاى آسمانى و فرستادگان الهى ، برخاسته از روح ستيزه جويى و حق ناپذيرى است .

ألم تر إلى الذين يجدلون . .. الذين كذّبوا بالكتب و بما أرسلنا به رسلنا

جمله «الذين كذّبوا بالكتاب . ..» بدل براى «الذين يجادلون...» مى باشد. در واقع تكذيب كنندگان همان مجادله گران اند كه از سر لجاجت به تكذيب آيات الهى مى پردازند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 78 - 3

3 - اعراض و روى گردانى از پيام حق ، موجب جاودانگى در آتش جهنم

ص: 25

إنّكم مكثون . .. أكثركم للحقّ كرهون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 83 - 2

2 - جواز وانهادن گمراهان به خود ، پس از اتمام حجت بر آنان و حق ناپذيرى ايشان

فذرهم

«فاء» در «فذرهم»، مى رساند كه پس از اتمام حجت ادامه تبليغ ضرورى نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 9 - 2

2- جدى نگرفتن حقايق و برخورد بازيگرانه با هستى ، ريشه حق ناپذيرى منكران وحى و رسالت

بل هم فى شكّ يلعبون

تعبير «يلعبون» بيانگر اين نكته است كه كافران، علاوه بر سست انديشى، گرفتار نوعى بازيگرى و دلبستگى كودكانه به مظاهر مادى و جدى نگرفتن حقايق هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 37 - 7

7- جرم پيشگى مردمان و حق ناپذيرى ايشان ، زمينه ساز عقوبت آنان در دنيا

أهلكنهم إنّهم كانوا مجرمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 26 - 12،14

12- روحيه حق ناپذيرى ، مانع بهرهورى صحيح انسان از ابزار شناخت

فما أغنى عنهم سمعهم . .. إذ كانوا يجحدون بايت اللّه

«إذ. ..» در عين حالى كه ظرف «ما أغنى...» است، بيانگر علت نيز هست و تعبير «كانوا يجحدون» رساننده استمرار است كه در پرتو آن، افعال تبديل به خصلت و روحيه مى شود.

14- فراگيرى عذاب بر قوم عاد ، پس از حق ناپذيرى هاى مستمر آنان

إذ كانوا يجحدون بايت اللّه و حاق بهم ما كانوا به يستهزءون

«كانوا يجحدون» مفيد استمرار است و ارتباط «حاق بهم» با آن، گوياى ترتيبى است كه در برداشت آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 21 - 3

3 - روحيه ناباورى و سطحى نگرى ، مانع رهجويى انسان به شناخت آيات الهى

ءايت للموقنين . ..أفلاتبصرون

تصريح به «موقنين» و توبيخ كافران با عبارت «أفلاتبصرون»، مى رساند كه مشكل اصلى آنان - كه آيات الهى را در زمين و وجود

ص: 26

انسان، نمى بينند و يا پيام آن را درك نمى كنند - سست انديشى، ناباورى و سطحى نگرى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 21 - 4،5

4 - روح لجاج ، استكبار و حق گريزى ، عامل كفر و تكذيب دين از سوى كافران در صدراسلام

و لقد كذّب الذين من قبلهم . .. بل لجّوا فى عتوّ و نفور

5 - روح لجاج ، استكبار و حق گريزى ، از موجبات كفر و تكذيب دين

و لقد كذّب الذين من قبلهم . .. بل لجّوا فى عتوّ و نفور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 2 - 2

2 - كفر و حق ناپذيرى ، موجب عذاب الهى است .

بعذاب واقع . للكفرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 17 - 2

2 - حق ناپذيرى و عناد با دين ، موجب عذاب سخت و طاقت فرسا

سأُرهقه صعودًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 23 - 3

3 - حق گريزى و كفر ، از ميان برنده زمينه هاى تأثيرپذيرى از تعاليم دين و پند هاى آن است .

فذكّر . .. إلاّ من تولّى و كفر

استثناى اعراض كنندگان كافر از مجموعه كسانى كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) به تذكر دادن آنان مكلف شده است، نشانگر بى اثر بودن تذكرات آن حضرت، در آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 22 - 1

1 - انسان هاى حق ناشنوا و خاموش از بيان معارف حق و فاقدان فهم حقايق دينى ، بدترين جنبندگان در پيشگاه خداوند

إن شر الدواب عند اللّه الصم البكم الذين لايعقلون

كلمات «الصم» و «البكم» به ترتيب جمع «الاصم = كر» و «الابكم = لال» است. «الذين لايعقلون» خبر سوم براى «إن» مى باشد. قابل ذكر است كه صفت بودن آن براى «الصم» و «البكم» نيز محتمل است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 55 - 1

ص: 27

1 - حق ناپذيرى و پافشارى بر كفر ، موجب از ميان رفتن توفيق آدمى براى ايمان به آيات الهى است .

الذين كفروا فهم لايؤمنون

با توجه به فعل مضارع «لايؤمنون» كه دلالت بر استمرار دارد، جلمه «هم لايؤمنون» به اين معناست كه آنان ايمان نخواهند آورد. و چون اين جمله به وسيله «فاء» بر جمله «كفروا» عطف شده، دلالت مى كند كه سلب توفيق ايمان از آنها بر اثر كفرورزى بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 22 - 5،8

5- قلب حق ناپذير ، مانع از ايمان آوردن به عالم آخرت است .

إلهكم إله وحد فالذين لايؤمنون بالأخرة قلوبهم منكرة

«فاء» در «فالذين» براى تفريع است و دلالت مى كند كه توحيد اثبات شده در آيات قبل، توحيد كاملى است كه اعتقاد به آخرت را نيز به همراه دارد. بنابراين كسانى كه به آخرت ايمان نمى آورند، موانعى همچون قلب حق ناپذير و استكبار دارد.

8- حق ناپذيرى ، نشانه بيمارى قلب است . *

فالذين لايؤمنون بالأخرة قلوبهم منكرة

فعل «لايؤمنون» (ايمان نمى آورند) حكايت از حق ناپذيرى دارد و «منكرة» به معناى زير بار حق نرفتن است كه بيمارى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 24 - 3

3- نپذيرفتن حق و داشتن روحيه استكبارى ، عامل انكار نزول قرآن از جانب خداوند

فالذين لايؤمنون بالأخرة قلوبهم منكرة و هم مستكبرون . .. و إذا قيل لهم ماذا أنزل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 105 - 3

3- كفر و حق ناپذيرى ، منشأ دروغ پردازى و افترا بستن به حقايق دين است .

إنما يفترى الكذب الذين لايؤمنون بأيت الله

38- آثار حق ناپذيرى اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 121 - 7

7 - اصرار اكثريت افراد جامعه بر كفرورزى و حق ناپذيرى ، زمينه ساز نزول عذاب و گرفتار شدن آنان به خشم و قهر الهى

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 28

13 - شعراء - 26 - 158 - 9

9 - اصرار اكثريت افراد جامعه بر كفرورزى و حق ناپذيرى ، زمينه ساز نزول عذاب و گرفتار شدن آنان به خشم و قهر الهى

فأخذهم العذاب . .. و ما كان أكثرهم مؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 174 - 6

6 - اصرار اكثريت افراد جامعه بر كفرورزى و حق ناپذيرى ، زمينه ساز نزول عذاب و گرفتار شدن به خشم و قهر الهى

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

39- آثار حق ناپذيرى امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 98 - 3،4

3- دشمنى با حق و سرسختى در برابر آن ، مايه هلاكت بسيارى از جوامع و تمدن هاى پيشين

و تنذر به قومًا لدًّا . و كم أهلكنا قبلهم من قرن

وصف «لدّاً» بر شدت سرسختى و خصومت دلالت دارد، بيان هلاكت جوامع به دنبال مطرح ساختن سرسختى مردم عصر بعثت، نشان از تأثير بسزاى اين خصلت در نابودى اقوام پيشين دارد.

4- هلاكت اقوام و تمدن هاى بسيارى در طول تاريخ در اثر خيره سرى در مقابل حق ، نشانگر واقعيت داشتن انذار هاى قرآن است .

و تنذر به . .. و كم أهلكنا قبلهم من قرن

طرح مسأله نابودى جوامع در طول تاريخ (در پى بيان وظيفه پيامبر(صلی الله علیه و آله) در انذار مردم لجوج به وسيله قرآن) هشدارى به مردم عصر بعثت و ديگر عصرها است كه ايستادگى و سرسختى در برابر حق، عواقب زيانبار و تباه كننده اى براى جوامع در پى دارد.

40- آثار حق ناپذيرى قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 30 - 3

3 - قوم ثمود ، گرفتار عذاب الهى ، در پى درس نگرفتن از انذار هاى مكرر پيامبر خويش

كذّبت ثمود بالنّذر . .. فكيف كان عذابى و نذر

عطف «نذر» بر «عذابى»، ممكن است بيانگر اين معنا باشد كه عذاب الهى در حق ثموديان، بدون انذارهاى مكرر و اتمام حجت نبوده است.

ص: 29

41- آثار حق ناپذيرى كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 71 - 11

11 - حق ناپذيرى كافران ، تنها مايه محروميت آنان از رهنمود هاى بيدار كننده قرآن

بل أتينهم بذكرهم . .. معرضون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 8 - 2

2 - رسوخ روحيه حق ناپذيرى در بيشتر كافران ، عامل بى تأثيرى آيات الهى درآنان

و ما كان أكثرهم مؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 10 - 6

6- به كارگيرى تهديد از سوى خداوند ، پس از ارائه منطق و برهان و تأثيرناپذيرى كافران از آن

فارتقب يوم تأتى السماء بدخان مبين

«فاء» تفريع، تهديد را متفرع بر حق ستيزى كافران و عدم تأثير منطق و برهان بر آنان كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 7 - 6

6- سحر خواندن قرآن ، نتيجه تضاد و بحران درونى كافران ، در انكار حق و مشاهده نفوذ آيات وحى *

قال الذين كفروا للحقّ لمّا جاءهم هذا سحر مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 11 - 10

10- حق ناپذيرى و هدايت گريزى كافران ، منتهى به دروغ شمردن پيام راستين وحى

و إذ لم يهتدوا به فسيقولون هذا إفك قديم

«فاء» در «فسيقولون»، بيانگر ترتّب و نتيجه است; يعنى، اتهام آنان به قرآن، نتيجه حق ناپذيرى و هدايت گريزى آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 25 - 7

7 - پرسش بهانه جويانه كافران ، درباره زمان برپايى قيامت ، ناشى از خوى لجاجت ، استكبارى و حق گريزى آنان بوده است .

بل لجّوا فى عتوّ و نفور . .. و يقولون متى هذا الوعد إن كنتم صدقين

ص: 30

42- آثار حق ناپذيرى كافران صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 2 - 3

3 - خوى سركشى و حق ناپذيرى كافران در آغاز بعثت ، مانع پذيرش اسلام از سوى آنان گرديد .

و القرءان ذى الذكر . بل الذين كفروا فى عزّة و شقاق

«بل» در «بل الذين. ..» براى اضراب انتقالى است; بدين معنا كه خداوند پس از آن كه خاصيت بيدارگرى و ذكر بودن قرآن را مطرح فرمود، به پاسخ اين سؤال پرداخت كه: چرا كافران چنين كتاب آگاهى بخش را نپذيرفتند؟ در جواب مى فرمايد: نپذيرفتن آنان به دليل وجود روح سركشى و حق ناپذيرى در آنها است.

43- آثار حق ناپذيرى مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 101 - 5

5- عدم اعطاى معجزات اقتراحى مشركان از سوى خداوند ، به دليل علم خدا به حق ناپذيرى آنان

و لقد ءاتينا موسى . .. فقال له فرعون إنى لأظنّك يموسى مسحورًا

يادآورى كفر فرعون، على رغم ارائه معجزات فراوان از سوى موسى(ع) در پى رد درخواستهاى مشركان، مى رساند كه دليل عدم اجابت خواسته هاى مشركان، تصميم آنان بر عدم ايمان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 42 - 3

3 - لجاجت و روح حق ناپذيرى مشركان ، مانع از تأثير نهايى دعوت و هدايت پيامبر (صلی الله علیه و آله) در آنان بود .

إن كاد ليضلّنا عن ءالهتنا لولا أن صبرنا عليها

برداشت فوق، با توجه به اين نكته است كه صبر و مقاومت در برابر دعوت به حق پيامبر(صلی الله علیه و آله)، معنايى جز لجاجت و عناد ندارد و نشانه وجود روح حق ناپذيرى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 30 - 2

2 - پيشوايان شرك ، عامل اصلى گمراهى مشركان را ، روح طغيان و حق ناپذيرى خود آنان معرفى خواهند كرد .

بل كنتم قومًا طغين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 31 - 1

1 - روح طغيان گرى و حق ناپذيرى مشركان ، موجب مستحق بودن آنان به عذاب الهى ( دوزخ ) در نظر سران شرك

بل كنتم قومًا طغين . فحقّ علينا قول ربّنا إنّا لذائقون

ص: 31

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 32 - 2

2 - روح طغيان گرى و حق ناپذيرى مشركان ، زمينه ساز تأثيرپذيرى آنان از اغواگرى سردمداران شرك

بل كنتم قومًا طغين . .. فأغوينكم

برداشت ياد شده از آن جا است كه جمله «فأغويناكم» مى تواند متفرع بر جمله «بل كنتم قوما طاغين» باشد; يعنى، چون شما مردم سركشى بوديد، پس ما توانستيم به اغواى شما بپردازيم.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 89 - 7

7 - دلجويى خداوند از پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله) ، در قبال حق ناپذيرى مشركان

فاصفح عنهم . .. فسوف يعلمون

44- آثار حق ناپذيرى مشركان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 6 - 9

9- ايمان نياوردن و حق ناپذيرى مشركان ستم پيشه ، فلسفه و دليل ردّ شدن پيشنهاد آنان مبنى بر ارائه معجزه از سوى پيامبر (صلی الله علیه و آله)

فليأتنا باية . .. أفهم يؤمنون

45- آثار دشمنى با حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 11

11 - مجادله و ستيزه جويى با حق ، عقوبت الهى در دنيا را درپى دارد .

و جدلوا بالبطل ليدحضوا به الحقّ فأخذتهم

46- آثار دفاع از حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 71 - 5

ص: 32

5- دفاع از حق و حركت بر مدار توحيد در برابر حق ستيزان و مشركان ، امداد و نصرت الهى را در پى خواهد داشت .

و أرادوا به كيدًا . .. و نجّينه و لوطًا إلى الأرض التى بركنا فيها

47- آثار دنيوى حق ستيزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 15 - 4

4 - حق ستيزى ، داراى پيامد ناگوار دنيوى براى انسان

ذاقوا وبال أمرهم

آيه شريفه در مورد كافرانى سخن مى گويد كه در برابر اسلام، به ستيز برخاسته بودند.

48- آثار شرك حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 89 - 5

5 - حق ناپذيران لجوج ، شاهد بازتاب كفر و شرك خويش در فرجامى نه چندان دور

فسوف يعلمون

49- آثار شناخت حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 81 - 4

4- معرفى حق و ارائه ارزش هاى واقعى ، راه مبارزه با ضد ارزش ها و جريان هاى باطل

و قل جاء الحقّ و زهق البطل

از تقدم «جاء الحق» مى توان استفاده كرد كه باطل در پرتو ظهور حق، رنگ مى بازد و در صورتى كه راه صحيح و حق ارائه نگردد، باطل همچنان ميدان دار خواهد بود.

50- آثار صبر بر حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 109 - 7

7 - صبر در مسير حق ، وسيله جلب حمايت الهى است .

ص: 33

و اتبع ما يوحى إليك و اصبر حتى يحكم اللّه

51- آثار ظهور حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 81 - 3

3- اضمحلال و نابودى باطل ، تنها در پرتو ظهور و به ميدان آمدن حق ميسر است .

و قل جاء الحقّ و زهق البطل

احتمال دارد تقدم «جاء الحق» بر «زهق الباطل» از آن جهت باشد كه بايد با ميدان آوردن حق، باطل را از ميان برد و جمله «إن الباطل كان زهوقاً» (باطل طبيعتاً نابود شدنى و رفتنى است) مؤيد برداشت فوق است.

52- آثار عذاب حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 47 - 7

7 - كافران و حق ستيزان ، تنها به هنگام گرفتار شدن به عذاب الهى متنبه شده و به ارزش تعاليم پيامبران پى مى برند .

أن تصيبهم مصيبة . .. فيقولوا ربّنا لولا أرسلت إلينا رسولاً

53- آثار عذاب حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 41 - 5

5 - تبديل شدن كافران حق ستيز به موجوداتى بى جان - همچون خس و خاشاك - در پى نزول عذاب

فجعلنهم غثاءً

«جعل» (مصدر «جعلنا») در جمله بالا، به معناى گردانيدن و تغيير دادن از صورتى يا حالتى، به صورت يا حالت ديگر است. «غثاء» نيز به خس و خاشاك روى آب گفته مى شود.

54- آثار عمل حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 57 - 13

13- محروم شدن حقْ ناپذيران از گوش سپارى به آيات الهى و توجه به آن ، بازتاب عملكرد خود آنها است .

ص: 34

فأعرض عنها . .. إنّا جعلنا ... فى ءاذانهم وقرًا

55- آثار كتمان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 159 - 8،10

8 - كتمان كنندگان حقايق دينى ، به لعنت خدا و دورى از رحمت او گرفتار خواهند شد .

إن الذين يكتمون . .. أولئك يلعنهم اللّه

10 - علماى يهود و نصارا به خاطر كتمان حقايق و معارف كتب آسمانى از رحمت خدا محروم شده و مورد لعن و نفرين لعنت كنندگان هستند .

إن الذين يكتمون ما أنزلنا . .. أولئك يلعنهم اللّه و يلعنهم اللعنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 160 - 4

4 - كتمان حقايق دينى و معارف كتب آسمانى ، فسادانگيز است .

إلا الذين تابوا و أصلحوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 175 - 5

5 - عالمان اهل كتاب با كتمان حقايق كتاب هاى آسمانى ، گمراه شدند و عذاب الهى را براى خويش كسب كردند .

أولئك الذين اشتروا الضللة بالهدى و العذاب بالمغفرة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 61 - 16

16 - لجاجت در برابر حق و تكذيب آن ، موجب استحقاق لعن و نفرين خدا

فمن حاجّك . .. فنجعل لعنت اللّه على الكاذبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 9 - 13

13 - محروميت از هدايت الهى، نتيجه حق پوشى و مغالطه كارى خود انسان

و للبسنا عليهم ما يلبسون

تلبيس خداوند (للبسنا)، از نظر رتبه، پس از تلبيس خود آدمى (ما يلبسون) قرار دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 35

17 - ق - 50 - 24 - 5

5- سرپوش گذاشتن بر حق و مداومت بر آن ، پديد آورنده روحيه عناد و دشمنى عميق با ارزش ها *

كلّ كفّار عنيد

برداشت بالا بدان احتمال است كه تقدم «كفّار» بر «عنيد»، اشاره به تقدم رتبى و علّى داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 86 - 3

3 - يهود و نصارا ، محروم از هدايت ، به جهت انكار آگاهانه حقانيّت پيامبر (صلی الله علیه و آله) با وجود دلايل روشن بر آن

كيف يهدى اللّه قوماً . .. و اللّه لا يهدى القوم الظالمين

آيه در مورد اهل كتاب نازل شده و آنان با وجود شهادت قبلى بر حقّانيّت آن حضرت، منكر حقّانيت وى شدند. (روح المعانى).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 52 - 1

1 - اهل كتاب ( علماى يهود ) مشمول لعن خداوند به جهت حقپوشى و همسويى با كفار عليه مسلمانان

الم تر . .. اولئك الّذين لعنهم اللّه

56- آثار كفر حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 89 - 5

5 - حق ناپذيران لجوج ، شاهد بازتاب كفر و شرك خويش در فرجامى نه چندان دور

فسوف يعلمون

57- آثار گرايش به حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 29 - 8

8- گرايش و عدم گرايش مردم و آراى آنان در حقانيّت حق ، بى تأثير است .

الحقّ من ربّكم فمن شاء فليؤمن ومن شاء فليكفر

ص: 36

58- آثار گواهى به حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 135 - 4

4 - شهادت به حق و براى خدا ، زمينه تأمين عدالت اجتماعى است .

يأيها الذين ءامنوا كونوا قومين بالقسط شهداء للّه

ظاهراً «شهداء للّه»، كه در حقيقت شهادت دادن به حق است، به عنوان راهى براى دستيابى به اقامه قسط معرفى شده است.

59- آثار لجاجت با حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 52 - 2

2 - انكار حق و لجاج و عناد در برابر آن مايه دورى انسان از خدا و محروميت از عنايت وى

قل أرءيتم

با توجه به اعراض خداوند از خطاب مستقيم به مشركان لجوج، مطلب ياد شده قابل برداشت است.

60- آثار مبارزه با حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 10

10 -تمامى اقوام تكذيب گر ( چون قوم نوح ) ، به خاطر مبارزه با حق ( تعاليم پيامبران ) ، در دنيا مورد عقوبت وكيفر الهى قرار گرفتند .

كذّبت قبلهم قوم نوح . .. ليدحضوا به الحقّ فأخذتهم

61- آثار مبارزه با حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 71 - 5

5- دفاع از حق و حركت بر مدار توحيد در برابر حق ستيزان و مشركان ، امداد و نصرت الهى را در پى خواهد داشت .

و أرادوا به كيدًا . .. و نجّينه و لوطًا إلى الأرض التى بركنا فيها

ص: 37

62- آثار مجادله با حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 9 - 8

8 - استكبارپيشگى و جدال با حق ، در پى دارنده خوارى و رسوايى دنيوى است .

و من الناس من يجادل فى اللّه . ..ثانى عطفه ... له فى الدنيا خزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 11

11 - مجادله و ستيزه جويى با حق ، عقوبت الهى در دنيا را درپى دارد .

و جدلوا بالبطل ليدحضوا به الحقّ فأخذتهم

63- آثار وصول حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 32 - 7

7 - دريافت سخن حق و تكليف آور ، شرط تكليف و وظيفه مندى

و كذّب بالصدق إذ جاءه

64- آثار وضوح حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 32 - 4

4- اِخبار خداوند از ستيز برخى كافران با دين و پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به رغم وضوح حق براى آنان

إنّ الذين كفروا و صدّوا . .. و شاقّوا ... من بعد ما تبيّن لهم الهدى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 23 - 13

13 - نكوهش مضاعف هواپرستى و پيروى از حدس و گمان ، در شرايط وضوح و تجلى حقيقت

إن يتّبعون . .. و لقد جاءهم من ربّهم الهدى

ضميمه شدن ذيل آيه شريفه، مى تواند بيانگر اين باشد كه هواپرستى و متابعت مشركان از حدس و گمان در شرايط وضوح حقيقت، داراى زشتى فزون ترى است.

ص: 38

65- آثار هلاكت حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 37 - 2

2 - فرجام هلاكت بار قدرت هاى حق ستيز تاريخ ، مايه تذكر خردمندان و مردمان حق شنو

إنّ فى ذلك لذكرى لمن كان له قلب أو ألقى السمع

66- آثار يأس از حق پذيرى گمراهان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 89 - 3

3 - سعى در هدايت گمراهان ، پس از يأس از حق پذيرى آنان ، لازم نيست .

إنّ هؤلاء قوم لايؤمنون . فاصفح عنهم

67- آثارحق ناپذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 16 - 6

6 - حق ناپذيرى و عناد با دين ، موجب زوال نعمت ها است .

ثمّ يطمع أن أزيد . كلاّ إنّه كان لأيتنا عنيدًا

جمله «إنّه كان لآياتنا عنيداً» تعليل براى ردع (كلاّ) است; يعنى، چنين نخواهد شد (بر قدرت و ثروت او افزوده نخواهد شد); چون او نسبت به آيات ما عناد دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 22 - 1

1 - انسان هاى حق ناشنوا و خاموش از بيان معارف حق و فاقدان فهم حقايق دينى ، بدترين جنبندگان در پيشگاه خداوند

إن شر الدواب عند اللّه الصم البكم الذين لايعقلون

كلمات «الصم» و «البكم» به ترتيب جمع «الاصم = كر» و «الابكم = لال» است. «الذين لايعقلون» خبر سوم براى «إن» مى باشد. قابل ذكر است كه صفت بودن آن براى «الصم» و «البكم» نيز محتمل است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 55 - 1

1 - حق ناپذيرى و پافشارى بر كفر ، موجب از ميان رفتن توفيق آدمى براى ايمان به آيات الهى است .

الذين كفروا فهم لايؤمنون

ص: 39

با توجه به فعل مضارع «لايؤمنون» كه دلالت بر استمرار دارد، جلمه «هم لايؤمنون» به اين معناست كه آنان ايمان نخواهند آورد. و چون اين جمله به وسيله «فاء» بر جمله «كفروا» عطف شده، دلالت مى كند كه سلب توفيق ايمان از آنها بر اثر كفرورزى بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 22 - 5،8

5- قلب حق ناپذير ، مانع از ايمان آوردن به عالم آخرت است .

إلهكم إله وحد فالذين لايؤمنون بالأخرة قلوبهم منكرة

«فاء» در «فالذين» براى تفريع است و دلالت مى كند كه توحيد اثبات شده در آيات قبل، توحيد كاملى است كه اعتقاد به آخرت را نيز به همراه دارد. بنابراين كسانى كه به آخرت ايمان نمى آورند، موانعى همچون قلب حق ناپذير و استكبار دارد.

8- حق ناپذيرى ، نشانه بيمارى قلب است . *

فالذين لايؤمنون بالأخرة قلوبهم منكرة

فعل «لايؤمنون» (ايمان نمى آورند) حكايت از حق ناپذيرى دارد و «منكرة» به معناى زير بار حق نرفتن است كه بيمارى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 24 - 3

3- نپذيرفتن حق و داشتن روحيه استكبارى ، عامل انكار نزول قرآن از جانب خداوند

فالذين لايؤمنون بالأخرة قلوبهم منكرة و هم مستكبرون . .. و إذا قيل لهم ماذا أنزل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 105 - 3

3- كفر و حق ناپذيرى ، منشأ دروغ پردازى و افترا بستن به حقايق دين است .

إنما يفترى الكذب الذين لايؤمنون بأيت الله

68- آفات حق پذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 41 - 7

7- ذهنيت ها و پيشداورى ها ، از آفات حق پذيرى و عامل حق گريزى

و لقد صرّفنا . .. و ما يزيدهم إلاّ نفورًا

در آيه قبل، توضيح داد كه مشركان مكه با انتساب فرزند به خداوند، در صدد استهزاى خداوند بودند كه اين برخوردى است خصمانه و در اين جا مى گويد: «آيات فراوان الهى، بر نفرت آنها مى افزايد» و اين نشان دهنده آن است كه موضع گيرى پيشين آنها، موجب شده است كه آنان، حق را نپذيرند و از آن بگريزند.

ص: 40

69- آمرزش حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 70 - 12

12 - آمرزش گناه ستيزه جويان عليه دين ، پس از گرايش آنان به اسلام ، جلوه اى از مغفرت و رحمت خدا نسبت به انسانهاست .

و يغفر لكم و اللّه غفور رحيم

70- آمرزش حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 43 - 11

11 - حق گرايان برخوردار از مغفرت الهى ، و ملحدان و حق ناپذيران رويارو با مجازات دردناك او

مايقال لك إلاّ ما قد قيل للرسل . .. إنّ ربّك لذو مغفرة

در آيات پيشين، قرآن پيامى حق معرفى شده است كه ملحدان با ايجاد شبهه در آن سعى مى كردند پيامبر(صلی الله علیه و آله) را مورد انكار قرار دهند. اكنون در اين آيه خداوند به غفران و عقاب خود اشاره كرده كه غفران منطبق بر حق گرايان و عقاب درباره ملحدان است.

71- ابزار تشخيص حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 53 - 3،4

3 - خداوند ، به جز تورات حقايق ديگرى را - كه وسيله تمييز حق از باطل بود - در اختيار موسى ( ع ) قرار داد .

و إذ ءاتينا موسى الكتب و الفرقان

عطف «الفرقان» بر «الكتاب» مى تواند عطف صفتى بر صفت ديگر گرفته شود و هر كدام بيانگر بعدى از ابعاد تورات باشد; يعنى، ما به موسى (ع) چيزى را عطا كرديم كه هم كتاب بود و هم فرقان و مى تواند مراد از كتاب و فرقان دو چيز متفاوت باشد; يعنى، به موسى كتاب (تورات) داديم و نيز به او فرقان عطا كرديم. بر اين مبنا مراد از «فرقان» معجزات، براهين و مانند آن خواهد بود. (اقتباس از الكشاف)

4 - تورات ، وسيله اى كارآمد براى تشخيص حق از باطل

و إذ ءاتينا موسى الكتب و الفرقان

«فرقان»; يعنى، وسيله تمييز و تشخيص و مراد از آن - به مناسبت مورد - چيزى است كه بتوان به وسيله آن، حق را از باطل در محدوده احكام و معارف الهى، متمايز ساخت.

ص: 41

72- ابزار مبارزه با حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 7

7 - همه امت ها با حربه باطل ، به جدال و ستيزه با حق بر خاستتد تا آن را از بين ببرند .

كذّبت قبلهم قوم نوح . .. و جدلوا بالبطل ليدحضوا به الحقّ

«إدحاض» به معناى ابطال و از بين بردن است.

73- اتمام حجت با حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 42 - 1

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، موظف به واگذارى كافران حق ناپذير ، باطل گرا و بازيگر به حال خود ، پس از اتمام حجت به آنان

فذرهم يخوضوا و يلعبوا

«خوض» (مصدر «يخوضوا») در اصل به معناى حركت در آب است; ولى در مواردى به كار مى رود كه انسان، غوطهور در مسائل باطل و ناپسند مى شود; مانند همين آيه كه كافران، سخنان ناروايى درباره اسلام و پيامبر(صلی الله علیه و آله) بر زبان مى آوردند.

74- اتمام حجت بر حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 47 - 1

1 - بستن راه بهانه جويى كافران و حق ستيزان ( به اين كه چرا براى مارسولى نفرستادى ) به هنگام گرفتار شدن به عذاب ، از اهداف رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و لولا أن تصيبهم مصيبة بما قدّمت أيديهم فيقولوا ربّنا لولا أرسلت إلينا رسولاً

جواب «لولا» در «لولا أن تصيبهم مصيبة. ..» حذف شده و تقدير آن چنين است: «لولا أن تصيبهم مصيبة ... لمّا أرسلناك إليهم». گفتنى است كه آيه پيش، هدف از بعثت پيامبر(صلی الله علیه و آله) را تنبّه و بيدارى مردم بيان كرده است. بنابراين آيه ياد شده بيانگر يكى ديگراز هدف هاى رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 6 - 2

2 - مسؤوليت پيامبران الهى ، تا سر حد اتمام حجت بر حق گريزان است ; نه فزون تر از آن .

فما تغن النذر . فتولّ عنهم

تفريع «تولّ عنهم» بر «ما تغن النذر» بيانگر مطلب بالا است.

ص: 42

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 36 - 3

3 - نزول عذاب الهى بر حق ستيزان ، از پى اتمام حجت بر ايشان

إنّا أرسلنا عليهم . .. و لقد أنذرهم بطشتنا فتماروا بالنّذر

75- اثبات حق بر قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 59 - 12

12- « ناقة » معجزه اى روشنگر و اثبات كننده حق براى قوم ثمود بود .

و ءاتينا ثمود الناقة مبصرة

«مبصرة» به صيغه اسم فاعل و متعدى است و معناى آن چنين است: ناقه ثمود براى ايجاد بينش و بصيرت در مردم بود.

76- اجابت دعاى حق پذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 16 - 4

4- دعاى شكرگزاران تائب و تسليم در برابر حق ، مورد استجابت خداوند *

قال ربّ أوزعنى أن أشكر . .. نتقبّل عنهم أحسن ما عملوا

از ارتباط اين آيه با آيه پيشين، چنين استفاده مى شود كه «نتقبّل» پاسخى است براى دعا و التجاى انسان به رشد رسيده اى كه مى گويد: «ربّ أوزعنى أن أشكر. ..».

77- اجابت دعاى حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 89 - 6

6 - اجابت دعا و خواسته هاى حق طلبان از سوى خدا و تحقق بخشيدن پيروزى آنان بر مستكبران ، مقتضى استقامت و پايدارى آنان در ميدان مبارزه است .

قال قد أجيبت دعوتكما فاستقيما

ص: 43

78- اجتناب از كتمان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 42 - 2

2 - كتمان نكردن حقايق ، توصيه و سفارش خداوند به بنى اسرائيل

و لاتلبسوا . .. و تكتموا الحق

كتمان (مصدر تكتموا) به معناى مخفى كردن است. فعل «تكتموا» عطف بر «تلبسوا» مى باشد; يعنى: «و لاتكتموا»

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 45 - 5

5 - صبر و نماز عوامل كارآمد براى موفق شدن در پرهيز از محرمات الهى ( كفر به قرآن ، دين فروشى ، كتمان حق و . . . )

و لاتكونوا أول كافر به . .. و استعينوا بالصبر و الصلوة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 146 - 10

10 - ضرورت پرهيز از كتمان حقايق دينى

و إن فريقاً منهم ليكتمون الحق و هم يعلمون

79- احكام احقاق حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 109 - 6

6- جهاد و توسل به قدرت در مسير احقاق حق و پياده كردن دين ، پس از بيان حقايق دينى و كارساز نبودن آن ، امرى جايز و مشروع است .

فإن تولّوا فقل ءاذنتكم على سواء

80- احكام حق الحصاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 141 - 19،20

19 - عبدالله بن سنان عن أبى عبدالله(ع) قال: سألته عن قوله: «و ءاتوا حقه يوم حصاده» قال: اعط من حضرك من المسلمين و إن لم يحضرك إلا مشرك فاعطه.

عبدالله بن سنان گويد: از امام صادق(ع) درباره «و ءاتوا حقه يوم حصاده» سؤال كردم، فرمود: اگر كسى از مسلمانان هنگام برداشت محصول حضور داشت، حق الحصاد را به او بده و اگر كسى غير از مشرك نبود، به او بپرداز.

ص: 44

20 - عن أبى عبدالله(ع) فى قوله: «و ءاتوا حقه يوم حصاده» قال: حقه يوم حصاده عليك واجب و ليس من الزكاة . .. .

از امام صادق(ع) درباره آيه «و ءاتوا حقه يوم حصاده» روايت شده است: پرداخت حق الحصاد در روز درو، بر تو واجب است و اين حق، غير از زكات است . .. .

81- اختلاف در دين حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 124 - 8

8- اختلافات يهود درباره دين حق و صراط مستقيم ، اختلافاتى دامنه دار و بى فرجام است .

و إن ربّك ليحكم بينهم يوم القيمة فيما كانوا فيه يختلفون

برداشت فوق، مبتنى بر اين نكته است كه ضمير «فيه» به ابراهيم(ع) و دين او برگردد.

82- ادراك حق شنوايان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 65 - 8

8- آيت خداوند بودن آب باران و حيات موجودات ، براى مردم حق شنو قابل درك است .

و الله أنزل من السّماء ماء . .. إن فى ذلك لأية لقوم يسمعون

83- اذن اخروى به حق گويان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 38 - 13

13 - خداوند در قيامت ، جز به افراد حقيقت گو اذن سخن نخواهد داد .

و قال صوابًا

چنانچه جمله «قال صواباً» عطف بر «أذن. ..» و داخل استثنا باشد، مراد اين خواهد بود كه: تنها شخص درست گفتار، مأذون به سخن گفتن خواهد بود.

84- اذيتهاى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 112 - 9

ص: 45

9- اتكا و اتكال پيامبر (صلی الله علیه و آله) به پروردگار بخشنده در برابر تهديد ها ، رجزخوانى ها و نسبت هاى نارواى مشركان و كافران حق ستيز

و ربّنا الرحمن المستعان على ماتصفون

مقصود از توصيف در «ماتصفون»، ممكن است دوچيز باشد: 1- تهديدهايى كه مشركان و كافران داشته اند و خود را پيروز و مسلمانان را شكست خورده مى شمردند. 2- نسبت هاى ناروايى كه به پيامبر(صلی الله علیه و آله) و قرآن مى دادند.

85- ارائه حق در تبليغ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 17 - 14

14 - در تبليغ ، تنها ، به نفى باطل نبايد پرداخت ، بلكه بايد راه درست را نيز معرفى كرد .

إنّ الذين تعبدون من دون اللّه لايملكون لكم رزقًا فابتغوا عند اللّه الرزق و اعبدو

86- ارزش تبليغ حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 30 - 4

4 - اعلان موضع حق و ترويج توحيد در مجامع شرك ، داراى ارزشى والا

إنّ الذين قالوا ربّنا اللّه

واژه «قالوا» مى تواند اشاره به اين داشته باشد كه موحدان، به صرف اعتقاد به توحيد بسنده نمى كنند; بلكه آن را در مجامع شرك و كفر اعلان مى دارند.

87- ارزش حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 108 - 6

6 - حقّ ، ملاك و معيار ارزشها

نتلوها عليك بالحق

88- ارزش حق پذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 46

6 - انفال - 8 - 22 - 3

3 - حق شنوايى و بيان حقايق و معارف دين و درك آنها ، از ملاك هاى ارزش و كرامت آدمى در پيشگاه خداوند

إن شر الدواب عند اللّه الصم البكم الذين لايعقلون

كلمه «دواب»، به معناى بهائم و يا جنبندگان، براى اشاره به اين است كه توصيف شدگان به منزله حيوانات هستند و ارزش نام انسان را ندارند.

89- ارزش صبر بر حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 117 - 3

3 - استوار ماندن بر حق و پايدارى بر ايمان ، در تنگنا ها و شرايط دشوار ، داراى ارزشى والا و پاداشى ويژه

لقد تاب اللّه على النبى و . .. الذين اتبعوه فى ساعة العسرة

90- ارزيابى با حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 75 - 8

8 - تمامى رفتار و كردار آدمى در دنيا ، بايد بر پايه حق و مطابق با عدل باشد .

و قضى بينهم بالحقّ

تذكر خداوند بر اين كه داورى ميان مردم در قيامت بر پايه حق و عدل خواهد بود; در واقع توصيه اى است به بندگان كه رفتار خود را مطابق عدل و بر پايه حق بنا نهند; زيرا در قيامت رفتار آنان بر همين اساس سنجيده و جزا داده خواهد شد.

91- استحكام حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 176 - 7

7 - آسيب ناپذيرى جبهه حق در برابر شتابگران در كفر

انّهم لن يضرّوا اللّه شيئاً

در برداشت فوق، ضرر زدن به خدا كنايه از ضرر زدن به دين او گرفته شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 18 - 7

ص: 47

7- حق ، داراى صلابت و استحكام و باطل ، پوچ و سست است .

بل نقذف بالحقّ على البطل فيدمغه فإذا هو زاهق

از اين كه خداوند «حق» را از بين برنده و درهم كوبنده باطل دانسته، صلابت حق استفاده مى شود. و از اين كه باطل ناگهان و بلافاصله از بين رفته است، ميان تهى و پوچ بودن آن به دست مى آيد. گفتنى است تعبير «قذف» - كه به معناى انداختن با قدرت و قوت است - مؤيد برداشت ياد شده است.

92- استقامت در برابر حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 71 - 4

4 - سلامت جامعه بشرى و مصون ماندن آن از فساد و تباهى ، در گرو اجراى قوانين الهى و ايستادگى در برابر تمايلات حق ستيزان

و لو اتبع الحقّ أهواءهم لفسدت السموت و الأرض و من فيهنّ

93- استمرار حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 82 - 1

1 - سنت الهى حاكم بر جوامع انسانى ، على رغم ناخوشايندى تبه كاران و مجرمان ، پايدار كردن و بر كرسى نشاندن حق است .

و يحق اللّه الحق بكلمته و لو كره المجرمون

94- استمرار گمراهى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 37 - 7

7 - پايدار ماندن هدايت مؤمنان و استمرار گمراهى كافران حق گريز ، جلوه عزتمندى و مجازات الهى است .

و من يضلل اللّه فما له من هاد . و من يهد اللّه فما له من مضلّ أليس اللّه بعزيز ذ

يادآورى دو صفت عزت و مجازات دهى خداوند، پس از ذكر پايدار ماندن هدايت مؤمنان و استمرار يافتن گمراهى كافران حق گريز به وسيله خداوند، مى تواند گوياى مطلب ياد شده باشد.

ص: 48

95- استوارى عقيده حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 24 - 4

4- اعتقادات حق چنان درختى ريشه دار ، ثابت و استوار است .

كلمة طيّبة كشجرة طيّبة أصلها ثابت و فرعها فى السّماء

از معناهايى كه مفسران، از صحابه و تابعان تاكنون، براى «شجره طيبه» ذكر كرده اند، عقيده به توحيد و كلمه «لا إله إلاّ الله» است كه عقيده حق مى باشد.

96- استهزاى حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 5 - 8

8 - تمسخر حق (قرآن) و آيات الهى، شيوه كافران مكه بوده است.

فسوف تأتيهم أنبؤا ما كانوا به يستهزءون

مفاد جمله «كانوا به يستهزءون» ماضى استمرارى است و بيانگر تداوم استهزا از سوى كافران عصر نزول اين سوره است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 6 - 19

19 - « فى مجمع البيان : و روى . . . عن أبى عبداللّه ( ع ) قال : هو الطعن بالحقّ و الإستهزاء به . . . ;

در مجمع البيان [ذيل آيه] «و من الناس من يشترى لهو الحديث» آمده است: از امام صادق(ع) روايت شده كه گقت: لهوالحديث، طعنه زدن به حق و مسخره كردن آن است. ..».

97- استهزاى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 8 - 5

5 - كافران حق ناپذير مورد تمسخر و تحقير

فبشّره

ذكر عذاب، تناسبى با كاربرد واژه بشارت ندارد. ازاين رو تعبير به بشارت مى تواند به عنوان سخريه و تحقير باشد.

ص: 49

98- اصالت حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 17 - 7،8،11

7- حق در تشبيه مانند باران و سيلاب است و باطل همسان كف هاى پف كرده بر روى آن

أنزل من السماء ماء فسالت أودية بقدرها فاحتمل السيل زبدًا رابيًا . .. كذلك يضرب ا

8- حق در تشبيه همانند فلزات گداخته شده و ذوب گشته است و باطل بسان كف هاى ايجاد شده بر روى آن

و مما يوقدون عليه فى النار . .. زبد مثله كذلك يضرب الله الحق و البطل

11- باطل بر محور حق خودنمايى كرده و بر آن تحميل مى شود .

فاحتمل السيل زبدًا رابيًا

99- اصرار بر حق ستيزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 14 - 11

11 - استمرار و اصرار ملت ها بر انحراف و حق ستيزى ، عامل مجازات آنان از سوى خداوند

ليجزى قومًا بما كانوا يكسبون

تعبير «كانوا يكسبون» استمرار را مى رساند و برداشت بالا در صورتى استفاده مى شود كه «قوماً» نظر به كافران و منكران «أيّام اللّه» داشته باشد.

100- اصرار بر حق ناپذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 34 - 13

13 - پافشارى در مخالفت با دين و ترديد در حقانيت آن - باوجود مشاهده دلايل روشن - موجب گمراهى ابدى است .

كذلك يضلّ اللّه من هو مسرف مرتاب

مقصود از «مسرف» در اين آيه، كسى است كه در مخالفت با حق، پافشارى و اصرار فراوان دارد.

101- اصرار بر كفر حق ستيزان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 48 - 12

12 - اقدام حق ستيزان صدراسلام به انكار صريح قرآن و تورات و تأكيد بر كفر خويش نسبت به آن دو

ص: 50

و قالوا إنّا بكلٍّ كفرون

102- اصلاح مفاسد كتمان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 160 - 3

3 - اصلاح مفاسدى كه بر اثر كتمان حقايق دين پديدار شده و نيز بيان آن حقايق ، از شرايط پذيرش توبه كتمان كنندگان است .

إلا الذين تابوا و أصلحوا و بينوا فأولئك أتوب عليهم

103- اضطرار حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 74 - 3

3 - مشركان حق ناپذير و ستيزه جو ، از سرِ ناچارى و اضطراب به انكار عبادت كردن معبود هاى ادعايى خويش مى پردازند .

بل لم نكن ندعوا من قبل شيئًا

104- اضطرار حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 74 - 3

3 - مشركان حق ناپذير و ستيزه جو ، از سرِ ناچارى و اضطراب به انكار عبادت كردن معبود هاى ادعايى خويش مى پردازند .

بل لم نكن ندعوا من قبل شيئًا

105- اظهار حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 217 - 4

4 - قرآن ، بيانگر حقايق ; حتى در مواردى كه نتيجه آن به ضرر برخى از مسلمانان باشد .

يسئلونك عن الشهر الحرام قتال فيه قل قتال فيه كبير

برخى از مسلمانان در ماه رجب به عده اى از كافران حمله بردند و آنان را كشته يا اسير كردند. پس از اين واقعه، آيه مزبور نازل شد و حكم به تحريم قتال در ماههاى حرام كرد; هر چند بيان اين حقيقت، به ضرر آن گروه از مسلمانان تمام شد.

ص: 51

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 60 - 3،4

3 - بيان حقايق ، پرتويى از ربوبيّت خداوند

الحق من ربّك

4 - تربيت و سازندگى ، در گرو بيان حقايق

الحق من ربّك

از آنجا كه خداوند، «ربّ» (تربيت كننده) است، حق را بيان مى كند. بنابراين ارتباط تربيت و حق به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 71 - 5

5 - اظهار حق و نياميختن آن به باطل ، از وظايف عالمان و آگاهان

يا اهل الكتاب لم تلبسون الحق بالباطل و تكتمون الحق و انتم تعلمون

اگر كتمان حق حرام باشد، لزوماً اظهار آن ضرورت دارد; چون شقّ سوّمى تصوّر نمى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 7 - 9

9 - فرمان خداوند به مبارزه با كفر و شرك و به وجود آوردن صحنه مبارزه ، از اسباب تحقق اراده خداوند براى اظهار حق و نابودى كفر

و يريد اللّه أن يحق الحق بكلمته

خداوند در برابر مؤمنان كه خواهان هجوم به كاروان تجارى قريش بودند، خواست تا آنان با لشكريان كفر درآويزند و به جهاد با آنان بپردازند و همان را نيز مقدر ساخت و بيان داشت كه احقاق حق در پرتو آن حاصل مى شود. بنابراين مراد از «بكلمته» همان فرمان به جهاد و تحقق يافتن صحنه مبارزه است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 23 - 13

13 - ربوبيت خداوند ، مقتضى اظهار حق براى بندگان

قالوا ماذا قال ربّكم قالوا الحقّ

106- اعراض از حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 82 - 7

7- امكان روى گردانى انسان از حق و حقايق دينى على رغم روشن بودن آنها

فإن تولّوا فإنما عليك البلغ المبين

ص: 52

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 67 - 6

6- انسان ها پس از رهايى از خطر هاى مرگ آفرين ، خدا را فراموش مى كنند و از حق روى گردان مى شوند .

فلمّا نج-ّكم إلى البرّ أعرضتم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 54 - 14

14 - تسلى خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى نگران نبودن از روى گردانى مردم از حق و دين الهى

فإن تولّوا . .. و ما على الرسول إلاّ البلغ المبين

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه آيه شريفه، در مقام تسلى دادن به پيامبر(صلی الله علیه و آله) در برابر حق گريزى كافران است.

107- اعراض از حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 78 - 5

5 - وانهادن امر كافران حق ستيز به خداوند ، رهنمودى الهى به پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و لاتكن فى ضيق ممّا يمكرون. .. إنّ ربّك يقضى بينهم بحكمه

با توجه به اين كه آيات اين بخش در ارتباط با هم است، تذكر خداوند به قضاوت نهايى خويش درباره كافران، مى تواند در مقام توضيح و تعليل براى آيه «و لاتكن فى ضيق ممّا يمكرون» باشد. آيات بعد نيز مؤيد همين معنا است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 45 - 11

11 - مبلغان دين ، موظّف به تلاش در بيدارى نفوس مستعد و وانهادن حق ستيزان ، به خداوند

نحن أعلم بما يقولون . .. فذكّر بالقرءان من يخاف وعيد

برداشت ياد شده، با الغاى خصوصيت از مورد پيامبراكرم(صلی الله علیه و آله) استفاده مى شود.

108- اعراض از حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 96 - 6

6- لزوم فيصله دادن به بحث و گفتوگو با بهانه جويان و حق ناپذيران

قل كفى بالله شهيدًا بينى و بينكم

ص: 53

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 42 - 1،2

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، موظف به واگذارى كافران حق ناپذير ، باطل گرا و بازيگر به حال خود ، پس از اتمام حجت به آنان

فذرهم يخوضوا و يلعبوا

«خوض» (مصدر «يخوضوا») در اصل به معناى حركت در آب است; ولى در مواردى به كار مى رود كه انسان، غوطهور در مسائل باطل و ناپسند مى شود; مانند همين آيه كه كافران، سخنان ناروايى درباره اسلام و پيامبر(صلی الله علیه و آله) بر زبان مى آوردند.

2 - لزوم ترك بحث و احتجاج با كافران حق ناپذير ، پس از اتمام حجت و ارائه برهان

فذرهم يخوضوا و يلعبوا

109- اعراض حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 82 - 6

6- تسلى دادن خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، براى نگران نبودن از روى گردانى حق ناپذيران

فإن تولّوا فإنما عليك البلغ المبين

110- اعلام پيروزى حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 81 - 1

1- فرمان خدا به پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى اعلام غلبه حتمى حق و اضمحلال قطعى باطل ، به مشركان مكه

و قل جاء الحقّ و زهق البطل

111- افساد حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 82 - 5

5 - حق ستيزان ، مردمى تبهكار و مجرمند .

و يحق اللّه الحق بكلمته و لو كره المجرمون

ص: 54

112- اقرار اخروى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 74 - 1

1 - اعتراف مشركان حق ناپذير و ستيزه جو ، به بى فايده بودن كامل عبادت غيرخدا و حاجت خواهى از معبود هاى ادعايى خويش

أين ما كنتم تشركون . من دون اللّه قالوا ضلّوا عنّا بل لم نكن ندعوا من قبل شيئًا

جمله «ضلّوا عنّا» (از نظر ما ناپديد شدند و آنان را گم كرديم) كنايه از بطلان و پوچى آيين شرك و بى اثر بودن معبودهاى ادعايى در عرصه قيامت است. گفتنى است جمله «بل لم نكن ندعوا...» مى تواند به معناى بى اثر بودن حاجت خواهى از معبودها باشد; زيرا چيزى كه بى فايده است مانند اين است كه وجود ندارد. هم چنين مى تواند گوياى انكار عبادت معبودها باشد كه از سرِ ناچارى و اضطراب به آنها متوسل شده باشند. احتمال نخست مؤيد برداشت ياد شده است.

113- اقرار به حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 143 - 26

26 - پيامبران الهى پيشتاز در ايمان به حقايق و اقرار به آن

و أنا أول المؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 11 - 3

3- اعتراف به سخن حق ، اگر چه دشمن آن را گفته باشد ، مطلوب و پسنديده است .

قالوا إن أنتم إلاّ بشر مثلنا . .. قالت ... إن نحن إلاّ بشر مثلكم

اينكه انبياى الهى در مقام پاسخ گويى به مخالفان، كلام آنها را درباره بشر بودن خود مورد تأييد قرار مى دادند، حكايت از پسنديده بودن اعتراف به سخن مطابق با واقع مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 22 - 25

25- اعتراف به حق در قيامت ، رهايى بخش از عذاب نيست .

إنى كفرت بما أشركتمون من قبل إن الظلمين لهم عذاب أليم

برداشت فوق بر اين اساس است كه «إن الظالمين لهم عذاب أليم» كلام خداوند باشد. از اينكه خداوند ماجراى برخورد مستكبران و پيروانشان و نيز برخورد آنها با شيطان و اعتراف شيطان به خطاى خود در قيامت را بيان مى كند و آن گاه مى فرمايد كه براى ستمگران عذابى دردناك در نظر گرفته شده است، نكته فوق به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 100 - 9

ص: 55

9 - ايمان و اعتراف به حق ، در شرايط اضطرار و ناگزيرى ، فاقد ارزش و اصالت است .

قال ربّ ارجعون . .. كلاَّ إنّها كلمة هو قائلها

114- اقرار به حق ناپذيرى فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 101 - 3

3- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور اقرار گرفتن از بنى اسرائيل نسبت به حق ناپذيرى فرعون و پيروان او ، على رغم اعطاى معجزات فراوان به موسى ( ع )

و لقد ءاتينا موسى تسع ءايت بيّنت فسئل بنى إسرءيل إذ جاءهم فقال له فرعون إنى لأ

115- اقرار به حق ناپذيرى فرعونيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 101 - 3

3- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور اقرار گرفتن از بنى اسرائيل نسبت به حق ناپذيرى فرعون و پيروان او ، على رغم اعطاى معجزات فراوان به موسى ( ع )

و لقد ءاتينا موسى تسع ءايت بيّنت فسئل بنى إسرءيل إذ جاءهم فقال له فرعون إنى لأ

116- امتحان حق ناپذيران صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 111 - 1

1- آزمايش كافران و مشركان حق ناپذير صدراسلام ، فلسفه به تأخير افتادن عذاب آنان و نامعلوم بودن زمان شكست آنها است .

و إن أدرى لعلّه فتنة لكم

ضمير «لعلّه» به نكته اى برمى گردد كه از دو آيه قبل استفاده مى شود. آن نكته، مسأله تأخير عذاب كافران و مشركان و يا نامعلوم بودن زمان شكست آنان و پيروزى مسلمين است.

117- امداد به حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 67 - 2

ص: 56

2 - ماجراى ميان موسى ( ع ) و فرعونيان ، نمودى از سنت مستمر الهى در يارى حق و سركوب باطل

إنّ فى ذلك لأية

چنان كه گفته شد «آية» به معناى عبرت است و عبرت بودن ماجراى موسى و فرعونيان، در صورتى است كه تكرار نظاير آن همواره ممكن باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 121 - 2

2 - ماجراى ميان نوح ( ع ) و قومش ، نمودى از سنت مستمر الهى در يارى حق و سركوبى باطل

إنّ فى ذلك لأية

آيه و عبرت آموز بودن، مستلزم امكان تحقق دوباره و استمرار يافتن چيزى است كه بايد از آن درس عبرت گرفت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 139 - 6

6 - فرجام هلاكت بار عاديان ، نمودى از سنت مستمر الهى در يارى حق و سركوب باطل

فأهلكنهم إنّ فى ذلك لأية

نشانه و مايه عبرت بودن ماجراى هلاكت قوم عاد، مستلزم استمرار داشتن مجازات اقوام در صورت كفرورزى و اصرار بر حق ناپذيرى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 158 - 4

4 - نزول عذاب مرگبار بر ثموديان ، نمودى از سنت مستمر الهى در يارى رسانى به حق و سركوب باطل

فأخذهم العذاب إنّ فى ذلك لأية

نشانه و مايه عبرت بودن ماجراى هلاكت ثموديان، مستلزم استمرار داشتن مجازات اقوام ديگر، در صورت كفرورزى و اصرار بر حق ناپذيرى آنان مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 174 - 2

2 - هلاكت قوم فساد پيشه لوط و نجات وى و خاندانش - به جز همسر وى - نمودى از سنت مستمر الهى در يارى رسانى به حق و سركوب باطل

إنّ فى ذلك لأية

نشانه و مايه عبرت بودن سرگذشت قوم لوط، در صورتى است كه درباره ديگر امت ها قابل تكرار باشد و به تعبير ديگر، سنتى مستمر به شمار آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 190 - 2

ص: 57

2 - فرجام هلاكت بار مردم ايكه ، نمودى از سنت مستمر الهى در يارى رسانى به حق و سركوب باطل

فأخذهم عذاب يوم الظلّة . .. إنّ فى ذلك لأية

نشانه و مايه عبرت بودن سرگذشت مردم ايكه، در صورتى است كه تكرار نظاير آن همواره ممكن باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 79 - 10

10 - حمايت از حق در برابر باطل ، سنّت الهى است .

فتوكّل على اللّه إنّك على الحقّ المبين

خداوند پيامبرش را به اين دليل كه بر حق است به توكل فراخوانده است. از اين استفاده مى شود كه بناى خداوند و سنّت او، بر حمايت از راه حق و راهيان آن است.

118- امداد به حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 87 - 11

11 - كافران قوم شعيب ، به خدا و داورى او و يارى رسانيش به حقپويان معتقد بودند .

فاصبروا حتى يحكم اللّه بيننا و هو خير الحكمين

چنانچه خطاب در «فاصبروا» متوجه كافران نيز باشد، دعوت شعيب از آنان به صبر تا داورى خدا، بيانگر اين نكته است كه منكران رسالت او معتقد به خداوند بوده اند. تصريح به «بالذى ارسلت به» پس از «ءامنوا» اين معنا را تأييد مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 98 - 6،7

6 - جبهه حق ، برخوردار از امداد هاى غيبى و لطف و كمك الهى

فأرادوا به كيدًا فجعلنهم الأسفلين

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه ذكر داستان ابراهيم(ع) براى مسلمانان، به عنوان الگو و نمونه اى از دو جريان حق و باطل است.

7 - دخالت خداوند در رخداد هاى تاريخ و تحولات اجتماعى به نفع جبهه حق

فألقوه فى الجحيم . فأرادوا به كيدًا فجعلنهم الأسفلين

119- امداد به حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 25 - 12

ص: 58

12- شيطان ، يارى دهنده حق گريزان ، در روى گردانى از ايمان و هدايت

و أملى لهم

مفاد «أملى» ممكن است امداد و يارى رساندن باشد.

120- امكان حق ناپذيرى خانواده پاكان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 60 - 7

7- امكان نفوذ كفر و فساد و حق ناپذيرى در افراد خانواده پاكان

إلاّ امرأته قدّرنا إنها لمن الغبرين

121- امكانات دنيوى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 111 - 3

3- تأخير عذاب و كيفر مشركان و كافران حق ناپذير ، به خاطر بهره بردن ناچيز و موقتى آنان از متاع هاى دنيوى است .

إن أدرى لعلّه . .. متع إلى حين

122- انتقام از حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 42 - 1،7

1 - انتقام الهى ، گريبان گير كافران و حق ستيزان ، در حيات و يا پس از رحلت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و من يعش عن ذكر الرحمن . .. فإمّا نذهبنّ ... أو نرينّك الذى وعدنهم

7 - خداوند ، به انتقام گرفتن از حق ستيزان - چه در دنيا و چه در آخرت - توانا است .

فإنّا عليهم مقتدرون

123- انتقام از حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 42 - 2،4

2 - حضور رهبران الهى در جوامع ، مانع از تحقق انتقام الهى نسبت به كافران و حق گريزان نخواهد بود .

ص: 59

أو نرينّك الذى وعدنهم

4 - تأخير خداوند در انتقام گرفتن از حق گريزان ، مهلتى به ايشان و احترامى به وجود پيامبر (صلی الله علیه و آله)

فإمّا نذهبنّ بك . .. فإنّا عليهم مقتدرون

از آيه قبل استفاده شد كه اگر پيامبر رحلت كند، خداوند از مخالفان حق ستيز او انتقام خواهد گرفت. مفهوم اين سخن آن است كه حضور پيامبر(صلی الله علیه و آله) مانع تسريع در انتقام است; ولى اين مانع، قطعى نيست و خداوند مى تواند حتى در زمان حضور پيامبر(صلی الله علیه و آله)، مخالفان دين را مجازات كند.

124- اندوه بر حق ناپذيرى كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 127 - 8،10

8- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به خاطر حق ناپذيرى كافران ، بسيار محزون و اندوهگين بود .

و لاتحزن عليهم

10- دلدارى و تسلى خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) در غم او بر كفرورزى و حق ناپذيرى كافران

و لاتحزن عليهم

125- انذار به حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 3 - 14

14 - ياد كرد حقانيت نظام هستى ، انذارى به حق گريزان پوچ گرا *

ما خلقنا . .. إلاّ بالحقّ ... و الذين كفروا عمّا أُنذروا معرضون

از آن جا كه قبل از تعبير «عمّا اُنذروا. ..»، انذار صريحى در اين آيه و آيه قبل نيامده است، احتمال مى رود كه نفس تذّكر به حقانيت هستى، هشدار به كسانى است كه هستى را پوچ و بى هدف دانسته و هيچ تعهّدى در برابر ارزش ها ندارند.

126- انذار حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 55 - 1

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، موظف به ادامه دادن تذكر و هشدار ، در عين اصرار نورزيدن بر هدايت حق ستيزان

فتولّ عنهم . .. و ذكّر

ص: 60

127- انذار حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 59 - 17

17- بيم دادن انسان ها از حق ناپذيرى ، تنها هدف خداوند از فرستادن معجزات

و ما نرسل بالأيت إلاّ تخويفًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 96 - 4

4- مشركان و كافران حق ناپذير و بهانه جو ، مورد تهديد خداوند

قالوا أبعث الله بشرًا رسولاً. قل كفى بالله شهيدًا بينى و بينكم

تذكر خداوند به گواه و ناظر بودن ميان پيامبر(صلی الله علیه و آله) و مشركان حق ناپذير، مى تواند به منظور تهديد آنان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 109 - 10،11

10- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مشركان و كافران حق ناپذير را به عذاب الهى تهديد كرد .

إن أدرى أقريب أم بعيد ما توعدون

برداشت ياد شده مبتنى بر اين است كه مقصود از «ماتوعدون»، عذاب الهى در دنيا و يا آخرت باشد.

11- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، پيروزى اسلام را به مشركان و كافران حق ناپذير يادآور شد و شكستشان را به آنان هشدار داد .

و إن أدرى أقريب أم بعيد ماتوعدون

برداشت ياد شده مبتنى بر اين است كه مقصود از «ماتوعدون» پيروزى اسلام و شكست جبهه شرك و كفر باشد. گفتنى است كه جمله «أنّ الأرض يرثها عبادى الصالحون» در آيه 105 مؤيد همين ديدگاه است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 188 - 1

1 - هشدار شعيب ( ع ) به مردم حق ناپذير « اَيكه » ، درباره نظارت خداوند بر رفتار و اعمال ناشايست آنان

قال ربّى أعلم بما تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 208 - 2

2 - سنت الهى ، بر انذار و بيم دهى مكرر حق ناپذيران پيش از عذاب

و ما أهلكنا من قرية إلاّ لها منذرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 61

13 - نمل - 27 - 92 - 8

8 - انذارگرى و هشداردهى ، موضع پيامبر (صلی الله علیه و آله) در برابر گمراهان حق ناپذير

و من ضلّ فقل إنّما أنا من المنذرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 23 - 3

3 - تكليف مؤمنان و مبلغان دينى ، در برابر انسان هاى لجوج و حق ناپذير ، تنها انذار و هشدار است .

إن أنت إلاّ نذير

128- انذار كتمان كنندگان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 35 - 2

2 - آيات و نشانه هاى الهى در پهنه طبيعت ، معرفت بخش انسان ها و انذاردهنده حق پوشان

و من ءايته . .. و يعلم الذين يجدلون فى ءايتنا

129- اهل كتاب و كتمان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 146 - 4،8

4 - گروهى از اهل كتاب على رغم شناخت حقيقت ( پيامبرى رسول اكرم ) آن را كتمان مى كردند .

و إن فريقاً منهم ليكتمون الحق و هم يعلمون

8 - گروهى از عالمان اهل كتاب على رغم اطمينانشان به حقانيت قبله مسلمانان ، آن را كتمان مى كردند .

و إن فريقاً منهم ليكتمون الحق و هم يعلمون

جمله «و هم يعلمون» اشاره به اين معنا دارد كه كتمان كنندگان از عالمان دينى اهل كتاب بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 70 - 2

2 - انكار و پوشاندن آيات الهى توسط اهل كتاب ، وسيله اى براى گمراه كردن ديگران

ودّت طائفة من اهل الكتاب لو يضلّونكم . .. لم تكفرون بايات اللّه

كفر، در لغت - چه همراه باء باشد و يا نباشد - به معناى انكار و پوشاندن است (القاموس المحيط. )

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 62

2 - آل عمران - 3 - 71 - 1،2

1 - آميختن آگاهانه حق به باطل و كتمان آن توسط علماى يهود و نصارا ، و نكوهش آنان از سوى خداوند

يا اهل الكتاب لم تلبسون الحق بالباطل و تكتمون الحق و انتم تعلمون

2 - علماى اهل كتاب با درآميختن حق به باطل و كتمان حق ، مردم را گمراه مى ساختند .

ودّت طائفة من اهل الكتاب لو يضلّونكم . .. يا اهل الكتاب لم تلبسون الحق بالباطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 73 - 9

9 - توصيه علماى يهود به يكديگر ، بر مخفى كردن ادلّه رسالت پيامبر اسلام *

و لا تؤمنوا . .. ان يؤتى احد مثل ما اوتيتم

احتمالا مراد از «ما اوتيتم»، دلايل رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 98 - 5

5 - اهل كتاب ، منكر نشانه هاى روشن الهى در خانه خدا

اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 99 - 9

9 - مبارزه عالمان اهل كتاب با اسلام ، با علم و آگاهى به حقّانيّت آن

قل يا اهل الكتاب لم تصدّون عن سبيل اللّه . .. و انتم شهداء

مقصود از «سبيل اللّه»، اسلام است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 52 - 1

1 - اهل كتاب ( علماى يهود ) مشمول لعن خداوند به جهت حقپوشى و همسويى با كفار عليه مسلمانان

الم تر . .. اولئك الّذين لعنهم اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 15 - 3،7

3 - اهل كتاب ( يهود و نصارا ) ، همواره بسيارى از حقايق تورات و انجيل را مخفى مى كردند .

مما كنتم تخفون من الكتب

با توجه به آيات پيشين، مراد از اهل كتاب هم يهوديان هستند و هم نصارا. بنابراين مقصود از «الكتب» تورات و انجيل خواهد بود.

7 - چشمپوشى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از افشا و بيان حقايق مخفى شده توسط اهل كتاب

يبين لكم . .. و يعفوا عن كثير

ص: 63

برداشت فوق بر اين مبناست كه مراد از «كثير»، به قرينه فراز پيشين، حقايق مخفى شده باشد. بنابراين عفو به معناى فاش نساختن و مسكوت گذاشتن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 20 - 6،7،12

6 - عناد و لجاجت اهل كتاب در مخالفت با پيامبر(صلی الله علیه و آله)، در عين آگاهى كامل از حقانيت آن حضرت

الذين ءاتينهم الكتب يعرفونه كما يعرفون أبناءهم . .. فهم لا يؤمنون

7 - اهل كتاب، مورد توبيخ خداوند به جهت كتمان حقانيت پيامبر(صلی الله علیه و آله) و ايمان نياوردن به او

الذين ءاتينهم الكتب . .. الذين خسروا أنفسهم فهم لا يؤمنون

12 - كتمان كنندگان حقانيت پيامبر(صلی الله علیه و آله) از اهل كتاب، ايمان نخواهند آورد.

الذين ءاتينهم الكتب يعرفونه . .. فهم لا يؤمنون

130- اهميت ابلاغ حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 49 - 1

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور ابلاغ پيام الهى به مردم مبنى بر آمدن حق براى آنان

قل جاء الحقّ

131- اهميت احترام حاكمان بر حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 100 - 11

11- لزوم احترام به حاكمان برحق و تواضع و خشوع در برابر آنان

و خرّوا له سجّدًا

132- اهميت استقامت حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 38 - 8

8- ضرورت صبر و مقاومت حق پويان در برابر استهزا و آزار دشمنان

و يصنع الفلك و كلما مرّ عليه ملأمن قومه سخروا منه

ص: 64

جمله «و يصنع الفلك و كلما مرّ . ..» بيانگر صبر و مقاومت حضرت نوح(ع) و پيروان اوست و هدف از نقل آن ، ايجاد روحيه مقاومت در حق پويان و درس صبر و استقامت به آنان است.

133- اهميت استقامت در تبليغ حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عصر - 103 - 3 - 6

6 - لزوم حق پذيرى ، شناختن و شناساندن حق و پايدارى و شكيبايى براى تحقق آن

تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر

ترغيب مؤمنان به توصيه ديگران بر حق و صبر، بيانگر لزوم پايبندى خود به آن دو است.

134- اهميت اظهار حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 14 - 9

9 - ناخوشايندى كافران و دگرانديشان ، نبايد مانع اظهار حق در اصول دين و موجب دست برداشتن از مواضع اصولى در نهضت توحيدى شود .

فادعوا اللّه مخلصين له الدين و لو كره الكفرون

135- اهميت تبليغ حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عصر - 103 - 3 - 6

6 - لزوم حق پذيرى ، شناختن و شناساندن حق و پايدارى و شكيبايى براى تحقق آن

تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر

ترغيب مؤمنان به توصيه ديگران بر حق و صبر، بيانگر لزوم پايبندى خود به آن دو است.

136- اهميت تبيين حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 70 - 17

17 - كيفر انسان ها ، قبل از تبيين حق و باطل براى آنان ، ظلم و دور از ساحت قدس خداست .

ص: 65

أتتهم رسلهم بالبيّنت فما كان اللّه ليظلمهم

نفى ظلم از خدا و متفرع شدن آن بر وجود بينات، بيانگر اين نكته است كه: درصورت ارائه نشدن دلايل روشن، به هلاكت رساندن انسانها ظلم مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 41 - 11

11- تبيين و ارائه حق لازم است ، هر چند مخاطبان آن را نپذيرند .

و لقد صرّفنا فى هذا القرءان ليذّكّروا و ما يزيدهم إلاّ نفورًا

اينكه خداوند مى فرمايد: «ما آيات خود را گوناگون و متنوع بيان كرديم، اما آنان نپذيرفتند» استفاده مى شود كه بايد حق را به هر صورت بيان كرد; هر چند شنوندگان و مخاطبان، آن را قبول نكنند.

137- اهميت تذكر به حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 55 - 1

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، موظف به ادامه دادن تذكر و هشدار ، در عين اصرار نورزيدن بر هدايت حق ستيزان

فتولّ عنهم . .. و ذكّر

138- اهميت تشخيص حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 24 - 15

15- شناخت حق و جستوجو براى فهم صحيح حقايق دينى ، امرى است لازم و بايسته .

بل أكثرهم لايعلمون الحقّ فهم معرضون

آيه بالا صرفاًبراى حكايت از وضعيت مشركان نيست; بلكه علاوه براين درصدد محكوميت و سرزنش آنان نيز هست و اين مى رساند كه شناخت حق، امرى لازم است; زيرا سرزنش بر امر غير لازم معقول نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 20 - 8

8 - ارتباط هميشگى با خداوند ، نيرومندى ، حكمت ، توانايى بر فيصله دادن به امور و داشتن منطق قوى در جداسازى حق از باطل ، از شرايط لازم رهبران و مديران جامعه در نگاه وحى

واذكر عبدنا داود ذاالأيد إنّه أوّاب . .. و شددنا ملكه و ءاتينه الحكمة و فصل الخ

برداشت ياد شده از مجموع اوصافى كه خداوند براى داوود(ع) به عنوان حاكم و فرمانروا ذكر كرده است، به دست مى آيد.

ص: 66

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 41 - 5

5 - ارائه حق و شناساندن آن به مردم ، فلسفه نزول قرآن

إنّا أنزلنا عليك الكتب للناس بالحقّ

139- اهميت حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 171 - 7

7 - لزوم محور قرار دادن حق ، در عقايد و گفتار

و لاتقولوا على اللّه الا الحق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 33 - 6

6 - حق ، پايه و محور احكام و قوانين دين اسلام

هو الذى أرسل رسوله بالهدى و دين الحق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 32 - 5،6

5 - حق ، مدار هدايت و باطل ، مدار ضلالت است .

فماذا بعد الحق إلا الضلل

جمله «فما بعد الحق . ..» داراى حذف و ايجاز است و تقدير آن چنين مى باشد: «فماذا بعد الحق الذى هو الهدى إلا الباطل الذى هو الضلال».

6 - وراى حق و حقيقت جز گمراهى و ضلالت نيست .

فماذا بعد الحق إلا الضلل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 72 - 6

6- ارزشمندى ابزار و امكانات معرفتى انسان ، در گرو به كارگيرى آن در طريق حق است .

و من كان فى هذه أعمى فهو فى الأخرة أعمى

از اينكه خداوند، انسانى را كه بيناست ولى بينش درست نيافته «أعمى» خوانده است، استفاده مى شود كه چشم به عنوان وسيله معرفت آن گاه ارزشمند به حساب مى آيد كه در مسيرى بايسته و شايسته به كار گرفته شود.

ص: 67

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 79 - 7

7 - توكل بر خداوند تنها در مسير حق ، داراى معنا و ثمربخش است .

فتوكّل على اللّه إنّك على الحقّ المبين

از تعليل «إنّك على الحقّ» استفاده مى شود كه توكل بر خدا، تنها در حركت هاى درست و حقّانى، معنادار است; نه در هر تلاشِ مشكوك و نادرست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 69 - 13

13 - تمامى رفتار و كردار آدمى در دنيا ، بايد برپايه حق و مطابق با عدل باشد .

و قضى بينهم بالحقّ و هم لايظلمون

تذكر خداوند به اين كه داورى ميان مردم در قيامت، بر پايه حق و عادلانه خواهد بود، در واقع توصيه اى است به بندگان كه رفتار خود را مطابق عدل و برپايه حق بنا نهند; زيرا در قيامت رفتار آنان بر همين اساس سنجيده و جزا داده خواهد شد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 28 - 3

3- حق ، پايه و محور احكام و قوانين دين اسلام

أرسل رسوله بالهدى و دين الحقّ

140- اهميت حق پذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 67 - 10

10 - روحيه حرف شنوى و حق پذيرى ، شرط بهره مندى از آيات الهى است .

إن فى ذلك لأيت لقوم يسمعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 94 - 11

11 - لزوم تسليم بودن در برابر حق پس از ثبوت آن

لقد جاءك الحق . .. فلاتكونن من الممترين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 22 - 2

2 - گرايش به دين اسلام ، در گرو وجود سعه صدر و روح پذيرش حق در انسان است .

ص: 68

أفمن شرح اللّه صدره للإسلم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عصر - 103 - 3 - 6

6 - لزوم حق پذيرى ، شناختن و شناساندن حق و پايدارى و شكيبايى براى تحقق آن

تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر

ترغيب مؤمنان به توصيه ديگران بر حق و صبر، بيانگر لزوم پايبندى خود به آن دو است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 79 - 8

8- داشتن روحيه حق پذيرى و حق جويى ، شرط بهرهورى از آيات الهى

إن فى ذلك لأيت لقوم يؤمنون

141- اهميت حق شناسى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 108 - 3

3 - ارائه حق و شناساندن آن به مردم ، فلسفه نزول قرآن

قد جاءكم الحق من ربكم

برداشت فوق از وجه تسميه قرآن به «حق» استفاده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 44 - 3

3 - حق شنوى و خردورزى ، دو عنصر تعيين كننده و اساسى براى شناخت حق و پيمودن راه آن

أم تحسب أنّ أكثرهم يسمعون أو يعقلون

از اين كه خداوند براى هواپرستان، دو صفتى را ذكر مى كند كه آنان فاقد آن دو بودند، حكايت از آن دارد كه آن دو، نقش تعيين كننده در شناخت و پذيرش راه پيامبر(صلی الله علیه و آله) و تعاليم قرآن داشته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عصر - 103 - 3 - 6

6 - لزوم حق پذيرى ، شناختن و شناساندن حق و پايدارى و شكيبايى براى تحقق آن

تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر

ترغيب مؤمنان به توصيه ديگران بر حق و صبر، بيانگر لزوم پايبندى خود به آن دو است.

ص: 69

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 179 - 14

14 - فهم حقايق و معارف دينى و حق بينى و حق شنوى ، ملاك انسانيت و برترى انسان بر چهارپايان است .

أولئك كالأنعم

142- اهميت حق طلبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 79 - 8

8- داشتن روحيه حق پذيرى و حق جويى ، شرط بهرهورى از آيات الهى

إن فى ذلك لأيت لقوم يؤمنون

143- اهميت حق گويى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 49 - 4

4 - تكذيب و نپذيرفتن گروهى ، نبايد مانع از اظهار سخن حق و تبليغ دين از سوى مناديان حق و مبلّغان دين گردد .

و إنّا لنعلم أنّ منكم مكذّبين

برداشت ياد شده، از آن جا است كه خداوند، با آن كه از تكذيب گروهى از مردم آگاهى كامل دارد و اين مطلب را نيز اعلام مى كند; در عين حال پيام هاى خود (وحى) را بهوسيله پيامبراسلام(صلی الله علیه و آله)، پياپى ابلاغ مى فرمايد.

144- اهميت دفاع از حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 25 - 2

2 - نفوذ و راه يافتن به مراكز قدرت و حكومت هاى استكبارى ، به منظور رساندن پيام الهى به آنان و دفاع كردن از حق ، كارى روا و پسنديده است .

و لقد أرسلنا موسى . .. إلى فرعون و همن و قرون ... فلمّا جاءهم بالحقّ من عندنا

145- اهميت روحيه حق پذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 70

6 - اعراف - 7 - 85 - 30

30 - تنها حق پذيران قادر به درك سعادت آفرينى پيام هاى الهى هستند .

ذلكم خير لكم إن كنتم مؤمنين

چنانچه مشاراليه «ذلكم» تمام مسائلى باشد كه در آيه مطرح شده، و از جمله اعتقاد به يگانگى خدا و لزوم پرستش او، بايد گفت مراد از ايمان در «ان كنتم مؤمنين» داشتن روحيه حق پذيرى و اهل باور بودن است، نه ايمان به يگانگى خدا. و چون خير بودن يكتاپرستى و عدالت پيشگى منوط به حق پذيرى نيست، يعنى چه انسانها حق پذير باشند و چه نباشند مسائل مطرح شده داراى خير است، معلوم مى شود شرط «ان كنتم ... » ناظر به درك خير بودن است. يعنى اگر حق پذير باشيد مى فهميد كه پيامهاى مطرح شده به خير و صلاح شماست.

146- اهميت صبر در تبليغ حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عصر - 103 - 3 - 6

6 - لزوم حق پذيرى ، شناختن و شناساندن حق و پايدارى و شكيبايى براى تحقق آن

تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر

ترغيب مؤمنان به توصيه ديگران بر حق و صبر، بيانگر لزوم پايبندى خود به آن دو است.

147- اهميت گواهى به حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 135 - 8،11،14،20

8 - لزوم اداى شهادت به حق ، گر چه به ضرر خود يا پدر و مادر و نزديكان باشد .

كونوا قومين بالقسط شهداء للّه و لو على أنفسكم او الولدين و الاقربين

«شهداء»، خبر دوم براى «كونوا» است. بنابراين شهادت به حق تكليفى لازم الاجرا است. گفتنى است كه متعلق شهادت در برداشت فوق - به قرينه «و لو على انفسكم» - كلمه «بالحق» گرفته شده است.

11 - لزوم شهادت به حق ، بدون در نظر گرفتن فقر و غناى افراد

كونوا قومين بالقسط شهداء للّه . .. ان يكن غنياً او فقيراً فاللّه اولى بهما

14 - ترحم به فقيران و بيزارى از ثروتمندان و يا بى اعتنايى به فقيران و طمع به ثروتمندان ، نبايد مؤمنان را از شهادت به حق بازدارد .

كونوا قومين بالقسط شهداء للّه . .. ان يكن غنياً او فقيراً فاللّه اولى بهما

شهادت درباره فقير و ثروتمند چهار صورت دارد: يا شهادت عليه ثروتمند است به خاطر گرايش ضد استكبارى، يا به نفع اوست به خاطر طمع يا ترس، يا عليه فقير است به خاطر بى اعتنايى به او، و يا به نفع اوست به خاطر ترحم و گرايش به مستضعفان، خداوند دخالت دادن اين موارد را در اداى شهادت ممنوع دانسته است.

ص: 71

20 - مقدم داشتن مصالح خويش ، والدين و بستگان بر شهادت به حق ، هواپرستى و عدالت شكنى است .

كونوا قومين بالقسط شهداء للّه و لو على أنفسكم . .. فلاتتبعوا الهوى

148- ايجاد زمينه حق شناسى در برادران يوسف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 62 - 6

6- يوسف ( ع ) با باز گرداندن مال التجاره فرزندان يعقوب ، درصدد بود در آنان احساس حق شناسى و سپاس گزارى ايجاد كند و انگيزه مراجعت ايشان را قوت بخشد .

اجعلوا بضعتهم فى رحالهم لعلهم يعرفونها . .. لعلهم يرجعون

برداشت فوق ، ناظر به دومين احتمالى است كه در توضيح برداشت قبل آمده است.

149- ايفاى حق در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 34 - 5

5 - حاضران صحنه قيامت ، از مؤاخذه ديگران و گرفتن حقوق خود - حتى از نزديك ترين خويشاوندان - چشم پوشى نخواهند داشت . *

يوم يفرّ المرء من أخيه

فرار از برادر و ترس از روبه رو شدن با او، حاكى از واقع شدن در مؤاخذه شديد از سوى او است; به گونه اى كه شخص گمان مى كند كه اگر فرار نكند، گرفتار خواهد شد.

150- ايمان به پيروزى حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 39 - 2

2 - توجّه به قاهر بودن خدا ، مقتضى اطمينان به غلبه حق و پايدارى در برابر هجوم كافران عليه دين

فاصبر على ما يقولون

«فاء» در «فاصبر» لزوم صبر را متفرع بر مطالب آيات پيشين كرده است. در آن آيات، از قدرت الهى بر نابودى كافران و نيز اعاده آنان در قيامت براى حساب رسى، سخن به ميان آمده است.

ص: 72

151- ايمان حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 51 - 2

2 - كفرپيشگان و حق ستيزان ، به هنگام وقوع عذاب استيصال ، دست از كفر كشيده ، ايمان خواهند آورد .

أثم إذا ما وقع ءامنتم به ءالئن

152- ايمان حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 125 - 10

10 - راه يافتن حق (اسلام) به قلب حق ناپذير، مانند صعود در آسمان دشوار و يا غيرممكن است.

و من يرد أن يضله يجعل صدره ضيقا حرجا كأنما يصعد فى السماء

153- باطل نمايى حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 56 - 8

8- خارج كردن حق از صحنه ، با باطل نشان دادن چهره آن ، از شيوه هاى تبليغاتى كفرپيشگان است .

و يجدل الذين كفروا بالبطل ليدحضوا به الحقّ

«إدحاض» به معناى «إبطال» و «إزاله» است. «ليدحضوا به الحقّ» يعنى: «كفرپيشگان، با مجادله باطل، سعى در ابطال و ازاله حق دارند.». روشن است كه حق، قابل ابطال نيست، لذا تعبير «خروج از صحنه» و «باطل نمايى» در برداشت به كار رفته است.

154- برپايى حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 7 - 8

8 - پياده شدن حق و ريشه كن شدن بنيان كافران ، هدف از فرمان خداوند به نبرد با مشركان مكه در بدر

و يريد اللّه أن يحق الحق بكلمته و يقطع دابر الكفرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 8 - 1،3

1 - پياده شدن حق و نابودى باطل ، هدف از تشريع جهاد و مبارزه در اسلام

ص: 73

إذ يعدكم . .. يريد اللّه .. ليحق الحق ... و لو كره المجرمون

3 - تضمين تحقق حق و محو باطل در پرتو ريشه كن شدن كافران است .

و يقطع دابر الكفرين. ليحق الحق و يبطل البطل

برداشت فوق بر اين اساس است كه «ليحق الحق» متعلق به «يقطع . .. » در آيه قبل باشد.

155- بشارت به حق پذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 18 - 20

20 - بشارت خداوند به حق پذيران و صاحبان عقل و خردناب ، به داشتن آينده سعادتمندانه

فبشّر عباد . الذين يستمعون القول ... و أُولئك هم أُولوا الألبب

156- بشارت پيروزى حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 17 - 17

17- نويد خداوند به پيروزى حق و استقرار آن در زمين و شكست باطل و رخت بر بستن آن

فأما الزبد فيذهب جفاءً و أما ما ينفع الناس فيمكث فى الأرض

157- بنى اسرائيل و كتمان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 248 - 16

16 - وجود افراد غير مؤمن ( لجوج و ناباور ) ، در ميان بنى اسرائيل ، على رغم وجود نشانه روشن الهى بر زمامدارى طالوت

انّ فى ذلك لاية لكم ان كنتم مؤمنين

تعبير «ان كنتم مؤمنين» اشاره است به اينكه افرادى غيرمؤمن (ناباوران) در ميان بنى اسرائيل وجود داشته اند.

158- بهانه جويى حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 48 - 3

3 - كفرپيشگان حق ستيز ، منكر آسمانى بودن قرآن به بهانه عدم نزول دفعى آن

ص: 74

قالوا لولا أُوتى مثل ما أُوتى موسى

مقصود از «ما أُوتى موسى» تورات است كه يكباره نازل شده بود; يعنى، چرا قرآن مانند تورات، يكباره نازل نشده است؟

159- بى ارزشى حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 83 - 6

6 - انسانِ بيهوده گراى حق ستيز ، فاقد ارج و منزلت در پيشگاه پروردگار

فذرهم يخوضوا

تعبير «فذرهم» دربردارنده معناى تحقير است.

160- بى ارزشى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 70 - 3

3 - كافران و حق ناپذيران ، عناصرى بى ارزش نزد خداوند

و لاتحزن عليهم

اين كه خداوند به پيامبر(صلی الله علیه و آله) توصيه مى كند كه بر بدبختى كافران غم و اندوه بر خود راه ندهد، نشانگر اين است كه آنان در پيشگاه خدا، از هيچ ارج و ارزشى برخوردار نيستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 23 - 10

10- انسان حق گريز ، فاقد ارزش هاى انسانى و خاصيت واقعى حيات

أولئك الذين . .. فأصمّهم و أعمى أبصرهم

كسانى كه در نتيجه بيماردلى مشاراليه «أولئك. ..» قرار گرفته اند به ظاهر گوش و چشم دارند اما خداوند در حقيقت اين ابزار را براى آنان زايد و بى خاصيت قلمداد كرده است زيرا بهره نجستن از امكانات، چونان محروميت از آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 22 - 5

5 - انسانهايى كه حقايق دينى را نپذيرند ، فاقد ارزش انسانى هستند .

إن شر الدواب عند اللّه الصم البكم الذين لايعقلون

ص: 75

161- بى ارزشى مكذّبان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 91 - 25

25 - كسانى كه آگاهانه و از سر عناد و لجاجت حقايق را منكر شوند، فاقد ارزش هستند.

ما أنزل الله على بشر . .. قل الله ثم ذرهم فى خوضهم يلعبون

كاربرد واژه «ذر» درمواردى است كه چيزى را به جهت حقارت و بى ارزشى آن رها كرده و از آن بگذرند. آيه شريفه نيز در مقام فرمان به ترك مخاصمه با يهوديانى كه به جهت عناد با پيامبر(صلی الله علیه و آله) اصل نزول وحى بر بشر را منكر شده اند، اين واژه را به كار برده است.

162- بى استعدادى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 52 - 3

3 - كافرانِ رويگردان از حق ، با لجاجت و تعصّب خويش در برابر حق ، ظرفيت و صلاحيت حق پذيرى را از دست مى دهند .

يكفرون . .. فإنّك لاتسمع الموتى ... إذا ولّوا مدبرين

163- بى تأثيرى انذار بر حق ناپذيران مكّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 60 - 20

20- روى آوردن حق ناپذيران مكه به سركشى ها و جرايمى بس بزرگتر ، پس از انذار هاى هشدار دهنده الهى

و نخوّفهم فما يزيدهم إلاّ طغينًا كبيرًا

164- بى تأثيرى حق ستيزى كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 3 - 5

5 - حق ستيزى كافران ، بى تأثير در برنامه هاى الهى و در سد كردن راه رسالت

و كذّبوا. .. و كلّ أمر مستقرّ

ص: 76

165- بى منطقى حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 26 - 4

4 - كفرپيشگان حق ستيز ، ناتوان از برخورد منطقى با پيامبر (صلی الله علیه و آله) و قرآن

و قال الذين كفروا لاتسمعوا لهذا القرءان و الغوا فيه

166- بى منطقى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 35 - 7

7 - دشمنان ديانت و ستيزه جويان با آيات الهى ، فاقد منطق و برهان

الذين يجدلون فى ءايت اللّه بغير سلطن أتيهم

برداشت يادشده بر اين اساس است كه «بغير سلطان . ..» قيد توضيحى باشد; يعنى، همواره چنين است كه مجادله گران با آيات الهى، بدون حجت و برهان به مجادله مى پردازند.

167- بى مهرى با حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 3 - 3

3- براى كسانى كه حق گريز و هدايت ناپذيرند ، نبايد دل سوزاند و سرمايه گذارى كرد .

ذرهم يأكلوا و يتمتّعوا

168- بيان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 53 - 23،25

23 - خداوند ، هيچ گونه ملاحظه اى براى بيان حق ندارد .

و اللّه لايستحيى من الحقّ

25 - در بيان حق ، نبايد شرم و حيا داشت .

و اللّه لايستحيى من الحقّ

ص: 77

169- بيان كنندگان حق در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 174 - 17

17- خداوند در قيامت ، عالمان متعهد و بيان كنندگان حقايق و معارف كتاب هاى آسمانى را مورد لطف خويش قرار خواهد داد و با آنان سخن خواهد گفت .

إن الذين يكتمون . .. لايكلمهم اللّه

برداشت فوق از مفهوم جمله «إن الذين . .. لايكلمهم اللّه» استفاده شده است.

170- بينش حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 7 - 1

1- حق ناباوران كافر ، آيات الهى را سحر و جادوئى روشن قلمداد مى كردند .

و إذا تتلى عليهم ءايتنا بيّنت قال الذين كفروا . .. هذا سحر

171- پاداش حق پذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 36 - 10

10 - قيامت روز رسيدگى به كار حق پذيران و حق ناپذيران و پاداش و مجازات آنهاست.

إنما يستجيب الذين يسمعون و الموتى يبعثهم اللّه ثم إليه يرجعون

جمله «ثمّ إليه يرجعون» ظاهراً تذليلى براى تمامى آيه است. يعنى هم پاسخ دهندگان و هم مرده دلان جملگى در قيامت مبعوث شده و به نتايج اعمال خود مى رسند.

172- پاداش حق پذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 76 - 2

2 - فروتنى ، شب زنده دارى ، حلم ، ترس از قيامت ، توبه ، عفو كريمانه ، پذيرش حق ، دعا ، دورى از اسراف ، تنگ گيرى ، شرك ، زنا ، آدم كشى و سخن باطل ، موجب ورود به بهشت جاودان و برخوردارى از قرارگاه و اقامت نيكوى آن

الذين يمشون على الأرض هونًا. .. و الذين لايشهدون الزور ... أُولئك يجزون الغرفة

ص: 78

173- پاداش دعوت به حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 72 - 4

4 - مزد و پاداش دعوت به حق و تبليغ دين ، بر عهده خداست .

إن أجرى إلا على اللّه

174- پاداش صبر بر حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 117 - 3

3 - استوار ماندن بر حق و پايدارى بر ايمان ، در تنگنا ها و شرايط دشوار ، داراى ارزشى والا و پاداشى ويژه

لقد تاب اللّه على النبى و . .. الذين اتبعوه فى ساعة العسرة

175- پايان حق ستيزى ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 99 - 1

1 - لحظه مرگ ، لحظه پايان يافتن شرارت ها و حق ستيزى هاى كافران و ستمگران

حتّى إذا جاء أحدهم الموت قال ربّ ارجعون

«حتى» براى بيان غايت شرارت ها و ستمگرى هاى كافران است.

176- پايان حق ستيزى كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 99 - 1

1 - لحظه مرگ ، لحظه پايان يافتن شرارت ها و حق ستيزى هاى كافران و ستمگران

حتّى إذا جاء أحدهم الموت قال ربّ ارجعون

«حتى» براى بيان غايت شرارت ها و ستمگرى هاى كافران است.

ص: 79

177- پذيرش حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 258 - 23،28

23 - انسان هاى برخوردار از نعمت هاى بيشتر الهى ، سزاوارتر به درك و پذيرش ربوبيّت الهى

الم تر . .. ان اتيه اللّه الملك

گفته شده جمله «ان اتيه اللّه . .. » به قرينه سياق آيه به اين معناست كه نمرود به خاطر برخوردارى از نعمت خدادادى ملك و سلطنت، بايد بهتر از ديگران به ربوبيّت الهى اذعان كند. چرا كه ملك و سلطنت نيز پرتويى از ربوبيّت و الوهيّت خداست.

28 - پذيرش دلايل روشن و هدايت يافتن آدمى ، منوط به تعلّق اراده خداوندى است .

فبهت الّذى كفر و اللّه لا يهدى القوم الظّالمين

178- پرسش از حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 73 - 3

3 - پرسش عتاب آميز خداوند از مشركان حق ستيز و لجوج ، درباره معبود هاى ادعايى آنان

ثمّ قيل لهم أين ما كنتم تشركون

179- پيروزى حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 23 - 17

17 - پيروزى حق بر باطل ، در گرو كوشش و تلاش صاحبان حق *

فاذا دخلتموه فانكم غلبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 7 - 14

14 - پيروزى حق و شكست باطل ، هدفى بس والاتراز رسيدن به ثروت دنيا در بينش الهى

تودون أن غير ذات الشوكة تكون لكم و يريد اللّه . .. و يقطع دابر الكفرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 48 - 5،6،9

5 - منافقان ، تلاش تخريب گرانه خود را تا مرحله غلبه حق و پيروزى قطعى جبهه اسلام ، ادامه مى دهند .

لقد ابتغوا الفتنة . .. حتى جاء الحق و ظهر أمر اللّه و هم كرهون

ص: 80

6 - پيروزى اسلام و مسلمانان ، براى حق و جلوه تحقق اراده الهى

حتى جاء الحق و ظهر أمر اللّه

9 - جبهه حق ، على رغم ميل منافقان ، داراى روندى رو به پيروزى و موفقيت

حتى جاء الحق و ظهر أمر اللّه و هم كرهون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 46 - 6

6- مكر ها و چاره انديشى هاى ستمگران ، هر چند گسترده و كوه شكن باشد ، در برابر نيروى حق بى ثمر و ناموفق خواهد بود .

و قد مكروا مكرهم و عند الله مكرهم و إن كان مكرهم لتزول منه الجبال

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 18 - 1،2،3،12

1- در نزاع ميان جبهه حق و باطل ، پيروزى نهايى از آنِ حق مداران است .

بل نقذف بالحقّ على البطل

2- پيروزى عقيده و جهان بينى حق بر عقيده و جهان بينى باطل ، سنت الهى است .

و ما خلقنا السماء . .. لعبين ... بل نقذف بالحقّ على البطل فيدمغه

خداوند در آيه قبل، از هدفمند بودن آفرينش جهان و نيز بطلان عقيده به بيهوده بودن خلقت طبيعت سخن به ميان آورده است. اين سخن قرينه بر اين است كه مقصود از حق و باطل در آيه شريفه، عقيده و جهان نگرى حق و باطل است. گفتنى است كه ذيل همين آيه (و لكم الويل ممّا تصفون) كه در باره نسبت ناروا به خداوند و توصيف او به امور نادرست است، مؤيد برداشت ياد شده است.

3- پيروزى حق بر باطل ، جلوه اى از هدف دارى نظام آفرينش است .

و ما خلقنا السماء. .. بل نقذف بالحقّ على البطل فيدمغه

خداوند در آيه قبل، سخن از آفرينش جهان براساس حق و هدفمند به ميان آورد و دراين آيه، پيروزى حق بر باطل را يادآور شد. ارتباط ميان اين دو گفتار بيانگر برداشت ياد شده است.

12- « عن أبى عبداللّه ( ع ) : ما من أحد إلاّ و قد برز عليه الحقّ حتى يصدع ، قبله أم تركه و ذلك أنّ اللّه يقول فى كتابه : « بل نقذف بالحقّ على الباطل فيدمغه فإذا هو زاهق . . . » ;

از امام صادق(ع) روايت شده است : هيچ فردى نسيت، مگر آن كه حق تا روشن شدن كامل، بر او ظاهر شده است; اين سخن خداوند است كه در كتابش مى فرمايد: «بل نقذف بالحقّ على الباطل فيدمغه فإذا هو زاهق. ..»».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 98 - 8

8 - پيروزى نهايى در عرصه مبارزه حق و باطل ، از آنِ جبهه حق خواهد بود .

إذ قال لأبيه و قومه ماذا تعبدون . .. قالوا ابنوا له بنينًا فألقوه فى الجحيم . ف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 81

15 - ص - 38 - 11 - 2

2 - جبهه كفر و باطل ، در مصاف با جبهه ايمان و حق ، محكوم به شكست است .

جند ما هنالك مهزوم من الأحزاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 21 - 1

1 - در جنگ حق و باطل ، غلبه با حق است .

كتب اللّه لأغلبنّ أنا و رسلى

180- پيروزى دين حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 33 - 11

11 - « عن محمد بن الفضيل عن ابى الحسن الماضى ( ع ) قال : قلت : « هو الذى أرسل رسوله بالهدى و دين الحق » قال : . . . الولاية هى دين الحق قلت : « ليظهره على الدين كلّه » قال : يظهره على جميع الأديان عند قيام القائم . . . ;

محمد بن فضيل گويد: از امام كاظم (ع) درباره «هو الذى ارسل رسوله . .. » سؤال كردم، فرمود: ... ولايت، همان دين حق است و درباره «ليظهره على الدين كله» فرمود: خداوند هنگام قيام قائم (ع) دين حق را بر همه اديان غلبه مى دهد ... ».

181- پيشينه حق ناپذيرى مصريان باستان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 34 - 10

10 - حق ناپذيرى و ايمان نياوردن مردم مصر در عصر موسى ( ع ) ، داراى پيشينه در تاريخ گذشته آنان و به ارث رسيده از اجدادشان

لقد جاءكم يوسف من قبل . .. فمازلتم فى شكّ ممّا جاءكم به حتّى إذا هلك قلتم لن يبع

182- تأخير كيفر حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 93 - 15

15 - تأخير كيفر حق ستيزان ، براساس مصالح و نه معلول غفلت خداوند از كردار آنان

سيريكم ءايته . .. و ما ربّك بغفل عمّا تعملون

ص: 82

با توجه به اين كه بيشتر آيات اين سوره، متوجه منكران رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) و توحيد ربوبى خداوند است، خاتمه يافتن سوره با تعبير «سيريكم آياته» و «ما ربّك بغافل. ..» مى رساند كه خداوند، از نشان دادن آيات انكار ناپذير خود، عاجز نيست و از كردار بندگان نيز غافل نمى باشد و به موقع جزاى آنان را خواهد داد.

183- تبعيت از حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 109 - 6

6 - تبعيت محض از حق و وحى الهى ، و صبر و بردبارى در برابر مشكلات آن ، از شرايط رهبرى الهى است .

قد جاءكم الحق من ربكم . .. و اتبع ما يوحى إليك و اصبر حتى يحكم اللّه

184- تبليغ عقيده حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عصر - 103 - 3 - 11

11 - تبليغ اعتقادات حق و ترغيب ديگران به مقاومت در برابر منكرات ، خصلتى ستوده و مايه كاميابى انسان

لفى خسر . إلاّ الذين ... تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر

185- تبيين حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 187 - 3

3 - مسؤوليّت سنگين عالمانِ به كتاب هاى آسمانى در بيان حقايق آن براى مردم

و اذ اخذ اللّه ميثاق الّذين اوتوا الكتب لتبيّننّه للنّاس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 13 - 2

2 - انذار ، پس از تبيين حق و ارائه دليل ، شيوه اى بايسته در هدايت خلق

فقل أنذرتكم صعقة

برداشت بالا بر اين اساس است كه مسأله انذار در اين آيه، پس از تبيين مسأله توحيد و دلايل آن در آيات پيشين، صورت گرفته است و فرمان «فقل أنذرتكم . ..» بايسته بودن را مى فهماند.

ص: 83

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 6 - 6

6 - روح تبليغ دين ، تبيين حق براى مردم است ; نه اكراه ايشان به ايمان .

و ما أنت عليهم بوكيل

186- تبيين حق در تبليغ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 33 - 6

6 - ارائه راه حق و تفسير حقيقت ، در برابر سخنان باطل و شبهه انگيز ، شيوه پسنديده در تبليغ و ارائه تعاليم دين

و لايأتونك بمثل إلاّ جئنك بالحقّ و أحسن تفسيرًا

187- تبيين حق و باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 33 - 5

5 - تعاليم دين و قرآن ، حاوى بهترين راه كشف حقيقت و تفسير درست جريان حق و باطل

إلاّ جئنك بالحقّ و أحسن تفسيرًا

188- تثبيت حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 89 - 31

31 - تثبيت حق ، هدف دعاى شعيب پيامبر

ربنا افتح . .. بالحق

شعيب(ع) در دعاى خويش با اينكه اذعان به حقانيت خويش داشت، نگفت كه خدايا به سود ما داورى كن، بلكه گفت خدايا حق را به كرسى بنشان ; و اين اشاره به اين حقيقت دارد كه پيامبران هدفى جز تثبيت حق نداشته اند.

189- تحقير حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 54 - 3

ص: 84

3 - حقير و ناچيز جلوه دادن قدرت و توانايى هاى جبهه مخالف و حق طلب ، از ترفند هاى قدرت هاى استكبارى و نظام هاى فرعونى

إنّ هؤلاء لشرذمة قليلون

190- تحقير حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 8 - 5

5 - كافران حق ناپذير مورد تمسخر و تحقير

فبشّره

ذكر عذاب، تناسبى با كاربرد واژه بشارت ندارد. ازاين رو تعبير به بشارت مى تواند به عنوان سخريه و تحقير باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 40 - 8

8 - قدرت هاى فرعونى و حق ناپذير ، محكوم به سرزنش شدن و تحقير در گستره تاريخ *

فنبذنهم فى اليمّ و هو مليم

تعبير «و هو مليم» مى تواند نظر به ملامت شدن قدرت هاى حق ناپذير از سوى انديشهورزان و نظارت گران تاريخ بشر، داشته باشد.

191- تحميل باطل بر حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 17 - 11

11- باطل بر محور حق خودنمايى كرده و بر آن تحميل مى شود .

فاحتمل السيل زبدًا رابيًا

192- تحير مكذبان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 5 - 4

4- تكذيب كنندگان حق - قرآن ، پيامبر و معاد - گرفتار سردرگمى و پريشان گويى

بل كذّبوا بالحقّ لمّا جاءهم و هم فى أمر مريج

ص: 85

يكى از نمودهاى پريشان گويى تكذيب گران معاد اين است كه مى گويند چون بدن انسان در خاك متلاشى مى شود پس چگونه مى تواند از خاك دوباره برآيد; اين در حالى است كه خود مى دانند انسان براى نخستين بار نيز از همين خاك برآمده است.

193- تداوم حق ستيزى فرعونيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 49 - 2

2 - استمرار مواضع خصمانه و حق ستيزانه فرعونيان در مقابل موسى ( ع ) ، حتى پس از گرفتار آمدن آنان به عذاب الهى

إذا هم منها يضحكون . .. و أخذنهم بالعذاب ... و قالوا يأيّه الساحر

فرعونيان پس از گرفتار شدن به عذاب هاى متعدد، همچنان راه كج خويش را ادامه داده و موسى(ع) را ساحر مى ناميدند.

194- تداوم عذاب حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 36 - 6

6 - عذاب دائمى و بى تخفيف ، كيفر تمامى كافران حق ناپذير

كذلك نجزى كلّ كفور

«كفور» صيغه مبالغه از ماده «كفر» و يا «كفران» مى باشد. برداشت ياد شده مبتنى بر احتمال نخست است.

195- ترك مجادله با حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 91 - 26

26 - ضرورت اكتفا كردن به ابلاغ و پرهيز از بحث و مجادله با كسانى كه روحيه عناد و لجاجت داشته و حق ناپذيرند.

قل الله ثم ذرهم فى خوضهم يلعبون

196- تسليم به حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 58 - 3

3 - برخى از كافران لجوج و گنه كاران سرمست ، تنها به وقت مشاهده عذاب الهى و يقين به نزول آن ، بيدار گشته و در برابر سخن حق ( قرآن ) تسليم شده و از آن پيروى مى كنند .

ص: 86

أو تقول حين ترى العذاب لو أنّ لى كرّة فأكون من المحسنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 20 - 4

4 - لزوم تسليم در برابر حق و پرهيز از بحث جدال آميز

فان حاجّوك فقل اسلمت

197- تشبيه حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 17 - 7،8،22

7- حق در تشبيه مانند باران و سيلاب است و باطل همسان كف هاى پف كرده بر روى آن

أنزل من السماء ماء فسالت أودية بقدرها فاحتمل السيل زبدًا رابيًا . .. كذلك يضرب ا

8- حق در تشبيه همانند فلزات گداخته شده و ذوب گشته است و باطل بسان كف هاى ايجاد شده بر روى آن

و مما يوقدون عليه فى النار . .. زبد مثله كذلك يضرب الله الحق و البطل

22- همانندى حق با آب فرود آمده از آسمان و نيز با فلزات ذوب شده و همسانى باطل با كف سيلاب ها و كف فلزات ذوب شده ، از ضرب المثل هاى قرآن است .

كذلك يضرب الله الحق و البطل . .. كذلك يضرب الله الأمثال

198- تشخيص حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 29 - 2،3

2 - رعايت تقوا و ترس از خداوند ، موجب بهره مند شدن از بصيرتى ويژه و خدادادى براى شناخت حق و باطل

يأيها الذين ءامنوا إن تتقوا اللّه يجعل لكم فرقانا

نكره آمدن كلمه «فرقانا» حكايت از آن دارد كه اين بصيرت خدادادى بصيرتى ويژه و غير از عقل و فطرت و مانند آن است كه خداوند به عموم انسانها عطا فرموده است.

3 - انسان هاى بى تقوا ، محروم از دستيابى به بصيرت ويژه الهى براى تمييز حق و باطل و شناخت حقايق

إن تتقوا اللّه يجعل لكم فرقانا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 41 - 15،16

15 - جنگ بدر ، ميدان رويارويى جبهه ايمان و كفر ، صحنه تمايز حق و باطل و ثبوت حقانيت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

ص: 87

يوم الفرقان يوم التقى الجمعان

ال در «الفرقان» براى عهد است و اشاره به جنگ بدر دارد. و فرقان يعنى چيزى كه به وسيله آن بين دو يا چند چيز تمايز داده مى شود. خداوند از آن رو جنگ بدر را فرقان ناميد كه در آن نبرد، على رغم وجود شرايط پيروزى براى مشركان، مسلمانان پيروز شدند و اين نشانه اى بود براى حقانيت پيامبر(صلی الله علیه و آله) و دين اسلام.

16 - تمايز حق از باطل با امداد هاى ويژه خداوند در جنگ بدر نمودى از قدرت مطلقه او

يوم الفرقان يوم التقى الجمعان و اللّه على كل شىء قدير

برداشت فوق بر اين مبناست كه جمله «و اللّه . .. » ناظر به «يوم الفرقان» بودنِ جنگ بدر باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 48 - 3

3- حضرت موسى و هارون ( ع ) ، از قدرت تشخيص حق و باطل در پرتو لطف خدا برخوردار بودند .

و لقد ءاتينا موسى و هرون الفرقان

با توجه به معناى لغوى «فرقان» (شىء جدا كننده و متمايز ساز ميان حق و باطل) برداشت ياد شده به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 20 - 7

7 - خداوند به داوود ( ع ) ، منطقى نيرومند در شناساندن حق و باطل و نيز توانايى بر فيصله دادن به نزاع ها و خصومت ها اعطا كرد .

و ءاتينه . .. فصل الخطاب

«فصل» مصدر و به معناى چيزى را از چيز ديگرى جدا كردن و نيز فيصله دادن نزاع ها و خصومت ها آمده است. اگر مراد آيه معناى اول باشد، كلمه «خطاب» به معناى سخن بوده و مقصود از «فصل خطاب» سخن جدا كننده حق از باطل و شناساننده صواب از ناصواب خواهد بود. و اگر معناى دوم مراد باشد، واژه «خطاب» به معناى خصومت و نزاع بوده و مقصود از «فصل خطاب» رفع خصومت ها و فيصله دادن به نزاع ها خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 21 - 10

10 - قيامت ، « كلمه فصل » الهى و صحنه نهايى جداسازى حق و باطل

الذين يمارون فى الساعة . .. و ما له فى الأخرة من نصيب ... و لولا كلمة الفصل لقضى

از آن جا كه محور اين چند آيه، مسأله ايمان به قيامت و محاسبه آن در معادلات رفتارى و اعتقادى است، عنوان «كلمة الفصل» بر اين معنا منطبق است; يعنى، اگر قيامتى نبود مى بايست دنيامداران در همين دنيا به كيفر كفرشان مى رسيدند; ولى چون قيامت هست، عذاب دردناك آنان به آخرت وانهاده شده است.

ص: 88

199- تشخيص حق و باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 68 - 8

8 - جامعه داستان پرداز و افسانه گرا ، داراى ذهنيتى ناتوان و مغشوش در تشخيص حق و باطل

إن هذا إلاّ أسطير الأوّلين

كافران عقيده به معاد را «أسطوره» مى پنداشتند واين پندار نشانگر رواج افسانه ها در ميان جوامع پيشين و ذهنيت مغشوش است كه در نتيجه شيوع خرافات، پديد آمده بود و براساس آن هر سخن تازه اى را حكايتى ساخته و پرداخته افراد تلقى مى كردند.

200- تشويق به حق شنوى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 73 - 4

4 - پندپذيرى و حرف شنوى ، از اوصاف پسنديده و مورد تشويق خداوند

و الذين إذا ذكّروا بأيت ربّهم لم يخرّوا عليها صمًّا و عميانًا

201- تضاد حق و باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 4 - 3

3 - التزام به دو امر حق و باطل ، در يك زمان ، ممكن نيست .

و لاتطع الكفرين . .. و اتّبع ما يوحى إليك من ربّك ... ما جعل اللّه لرجل من قلبي

احتمال دارد ذكر «ما جعل اللّه لرجل. ..»براى تبيين امر لزوم تبعيت از وحى و نهى از اطاعت از كافران و منافقان باشد; يعنى، آيه مى گويد تبعيت همزمان از تعاليم وحى و خواسته هاى كافران، قابل جمع نيست; چون انسان داراى دو قلب نيست كه با يكى، اين و با ديگرى، آن را قبول كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 24 - 12

12 - راه حق و باطل ، غيرقابل جمع باهم

و إنّا أو إيّاكم لعلى هدًى أو فى ضلل مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 49 - 6

6 - حق و باطل ، باهم قابل جمع نيستند .

ص: 89

قل جاء الحقّ و ما يبدئ البطل و ما يعيد

202- تفاوت حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 53 - 6

6 - حق ناپذيران ، گونه ها و رتبه هاى متفاوت دارند . *

فإنّك لاتسمع الموتى و لاتسمع الصمّ. .. و ما أنت بهد العمى

ذكر صفات «موتى»، «صمّ»، «عمى» براى حق ناپذيران، احتمال دارد به خاطر وجود حقيقت خارجى آنان باشد كه داراى تفاوت هايى نيز هستند.

203- تفويض حق تشريع

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 21 - 6

6 - حق تشريع و قانون گذارى ، قابل تفويض از سوى خداوند

شرعوا لهم من الدين ما لم يأذن به اللّه

از مفهوم «ما لم يأذن به اللّه» مطلب بالا استفاده مى شود.

204- تقدس حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 84 - 6

6 - حق ، امرى است بس با عظمت و مقدس .

قال فالحقّ و الحقّ أقول

سوگند خداوند بزرگ، به «حقّ» گوياى عظمت و بزرگى آن است.

205- تكذيب آگاهانه حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 91 - 25

25 - كسانى كه آگاهانه و از سر عناد و لجاجت حقايق را منكر شوند، فاقد ارزش هستند.

ص: 90

ما أنزل الله على بشر . .. قل الله ثم ذرهم فى خوضهم يلعبون

كاربرد واژه «ذر» درمواردى است كه چيزى را به جهت حقارت و بى ارزشى آن رها كرده و از آن بگذرند. آيه شريفه نيز در مقام فرمان به ترك مخاصمه با يهوديانى كه به جهت عناد با پيامبر(صلی الله علیه و آله) اصل نزول وحى بر بشر را منكر شده اند، اين واژه را به كار برده است.

206- تكذيب حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 61 - 16

16 - لجاجت در برابر حق و تكذيب آن ، موجب استحقاق لعن و نفرين خدا

فمن حاجّك . .. فنجعل لعنت اللّه على الكاذبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 140 - 19

19 - لزوم پرهيز از همنشينى با منكران و تكذيب گران حق و بدگويى كنندگان نسبت به حقگرايان

إذا سمعتم ءايت اللّه يكفر بها و يستهزأ بها

امام رضا(ع) درباره آيه فوق فرمود: اذا سمعت الرجل يجحد الحق و يكذب به و يقع فى اهله فقم من عنده و لاتقاعده.

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 281، ح 290; نورالثقلين، ج 1، ص 564، ح 627.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 5 - 5،6

5 - تكذيب آيات الهى، تكذيب حق است.

و ما تأتيهم من ءاية . .. فقد كذّبوا بالحق

6 - رويگردانى از آيات خداوند، تكذيب حق است.

إلا كانوا عنها معرضين. فقد كذّبوا بالحق

207- تلاش براى حق پذيرى فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 24 - 3

3 - تلاش موسى ( ع ) براى زنده ساختن اشتياق شناخت حق در وجود فرعون و فرعونيان

قال ربّ السموت . .. إن كنتم موقنين

اقدام موسى(ع) به معلق كردن فهم گفته خويش بر شرط (إن كنتم موقنين) مى تواند بيانگر مطلب ياد شده باشد.

ص: 91

208- تلاش براى حق پذيرى فرعونيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 24 - 3

3 - تلاش موسى ( ع ) براى زنده ساختن اشتياق شناخت حق در وجود فرعون و فرعونيان

قال ربّ السموت . .. إن كنتم موقنين

اقدام موسى(ع) به معلق كردن فهم گفته خويش بر شرط (إن كنتم موقنين) مى تواند بيانگر مطلب ياد شده باشد.

209- تمايلات حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 50 - 5

5 - اميال و خواسته هاى انسان دو گونه است : برخى موافق با حق و هدايت الهى وبرخى مخالف با آنها .

و من أضلّ ممّن اتّبع هويه

ضمير «بغير هدًى من اللّه» به اصطلاح مى تواند احترازى باشد; يعنى، آن دسته از هواپرستان گمراه اند كه خواسته هاى آنان برخلاف هدايت الهى باشد; وگرنه گمراه نخواهند بود; زيرا برخى از خواهش هاى نفسانى مطابق با هدايت است.

210- تميز حق و باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 17 - 5

5 - قيامت ، روز داورى و تميز حق از باطل و سره از ناسره

إنّ اللّه يفصل بينهم يوم القيمة

211- تمييز حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 57 - 19

19 - شناخت دقيق مرزهاى حق و باطل، مقدمه ضرورى براى حركت در مسير حق

يقص الحق و هو خير الفصلين

ص: 92

212- تمييز حق و باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 2 - 5

5 - انسان ، موجودى انتخاب گر و توانا بر تشخيص حق از باطل و پيمودن راه آن

فمنكم كافر و منكم مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 1 - 6

6 - جن ، داراى شعور و قدرت شنوايى و آشنا به زبان انسان ها و تشخيص دهنده حق از باطل در معارف الهى و دينى

استمع نفر من الجنّ فقالوا إنّا سمعنا قرءانًا عجبًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 13 - 7

7 - جن ، داراى قدرت شنوايى و تشخيص حق از باطل در معارف الهى

و أنّا لمّا سمعنا الهدى ءامنّا به

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 38 - 1،2

1 - قيامت ، روز جداسازى ميان خلايق و داورى ميان حق و باطل است .

هذا يوم الفصل

«فصل»به حايل بين دو چيز و نيز به داورى ميان حق و باطل گفته مى شود (قاموس المحيط). روز قيامت، از اين رو «يوم الفصل» ناميده شده كه در آن روز، ميان خلايق جدايى خواهد افتاد و حق از باطل تميز داده شده و مورد داورى قرار خواهد گرفت.

2 - جداسازى ميان خلايق و داورى ميان حق و باطل ، از مهم ترين خصيصه روز قيامت

هذا يوم الفصل

توصيف روز قيامت به «يوم الفصل» در سلسله آيات مربوط به حوادث قبل و بعد از برپايى قيامت، گوياى برداشت ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 17 - 2

2 - متمايز شدن حق از باطل ، فلسفه برپايى قيامت

يوم الفصل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 93

20 - طارق - 86 - 13 - 1،2،4

1 - قرآن ، كلامى است كه حق و باطل را به طور كامل متمايز مى سازد .

إنّه لقول فصل

از سياق مطالب به دست مى آيد كه مرجع ضمير «إنّه» قرآن است. «فصل»; يعنى، جدا ساختن دو چيز از يكديگر، به گونه اى كه بين آن دو فاصله افتد (مفردات راغب). تعبير «فصل» - كه مصدر است - در معناى فاصل، مبالغه آميز است و بر كمال جدايى دلالت دارد. برخى گفته اند: مراد از ضمير در «إنّه»، گفته هاى خداوند درباره معاد است كه آيات پيش گوياى آن بود. در اين احتمال نيز «قول فصل» بودن آن آيات، به اعتبار قرآن بودن آنها است.

2 - خداوند ، با سوگند به آسمان و زمين ، بر فارق بودن قرآن بين حق و باطل ، تأكيد ورزيده است .

و السماء . .. و الأرض ... إنّه لقول فصل

4 - « [ فى مجمع البيان فى قوله تعالى ] « إنّه لقول فصل » يعنى إنّ القرآن يفصل بين الحقّ و الباطل بالبيان عن كلّ واحد منهما و روى ذلك عن الصادق ( ع ) ;

[در مجمع البيان در تفسير قول خداى تعالى] «إنّه لقول فصل» [آمده است]: يعنى قرآن با بيان حقّ و باطل، آن دو را از يكديگر جدا مى سازد و اين معنا از امام صادق(ع) روايت شده است».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فيل - 105 - 4 - 2

2 - پرندگان حملهور به اصحاب فيل ، داراى شعور و قدرت تمييز بين نيرو هاى حق و باطل *

ترميهم بحجارة من سجّيل

انتخاب سپاه ابرهه از بين مردمى كه در آن منطقه حضور داشتند، بيانگر قدرت تشخيص پرندگان است.

213- تناقض گويى مكذبان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 5 - 4

4- تكذيب كنندگان حق - قرآن ، پيامبر و معاد - گرفتار سردرگمى و پريشان گويى

بل كذّبوا بالحقّ لمّا جاءهم و هم فى أمر مريج

يكى از نمودهاى پريشان گويى تكذيب گران معاد اين است كه مى گويند چون بدن انسان در خاك متلاشى مى شود پس چگونه مى تواند از خاك دوباره برآيد; اين در حالى است كه خود مى دانند انسان براى نخستين بار نيز از همين خاك برآمده است.

214- تواضع براى حاكمان بر حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 100 - 11

ص: 94

11- لزوم احترام به حاكمان برحق و تواضع و خشوع در برابر آنان

و خرّوا له سجّدًا

215- توبه كتمان كنندگان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 160 - 1،3،8

1 - كتمان كنندگان حقايق دينى در صورت توبه ، از لعنت خدا نجات يافته و از رحمت او برخوردار خواهند شد .

أولئك يلعنهم اللّه . .. إلا الذين تابوا

3 - اصلاح مفاسدى كه بر اثر كتمان حقايق دين پديدار شده و نيز بيان آن حقايق ، از شرايط پذيرش توبه كتمان كنندگان است .

إلا الذين تابوا و أصلحوا و بينوا فأولئك أتوب عليهم

8 - نبايد كتمان كنندگان حقايق دينى را در صورتى كه توبه كنند و گذشته را جبران نمايند ، نفرين كرده و خواهان دورى آنان از رحمت خدا شد .

و يلعنهم اللعنون. إلا الذين تابوا و أصلحوا و بينوا

216- تورات و تشخيص حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 53 - 3،4

3 - خداوند ، به جز تورات حقايق ديگرى را - كه وسيله تمييز حق از باطل بود - در اختيار موسى ( ع ) قرار داد .

و إذ ءاتينا موسى الكتب و الفرقان

عطف «الفرقان» بر «الكتاب» مى تواند عطف صفتى بر صفت ديگر گرفته شود و هر كدام بيانگر بعدى از ابعاد تورات باشد; يعنى، ما به موسى (ع) چيزى را عطا كرديم كه هم كتاب بود و هم فرقان و مى تواند مراد از كتاب و فرقان دو چيز متفاوت باشد; يعنى، به موسى كتاب (تورات) داديم و نيز به او فرقان عطا كرديم. بر اين مبنا مراد از «فرقان» معجزات، براهين و مانند آن خواهد بود. (اقتباس از الكشاف)

4 - تورات ، وسيله اى كارآمد براى تشخيص حق از باطل

و إذ ءاتينا موسى الكتب و الفرقان

«فرقان»; يعنى، وسيله تمييز و تشخيص و مراد از آن - به مناسبت مورد - چيزى است كه بتوان به وسيله آن، حق را از باطل در محدوده احكام و معارف الهى، متمايز ساخت.

ص: 95

217- توصيه به حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عصر - 103 - 3 - 1

1 - تنها مؤمنانى كه كار هاى شايسته انجام داده و يكديگر را به پذيرش حق و شكيبايى توصيه مى كنند ، گرفتار خسارت نخواهند شد .

إنّ الإنسن لفى خسر . إلاّ الذين ءامنوا و عملوا الصلحت و تواصوا بالحقّ و تواصو

218- توصيه به حق پذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عصر - 103 - 3 - 5

5 - توصيه ديگران به پذيرش حق و شكيبايى در راه آن ، مصداق بارز عمل صالح است .

عملوا الصلحت و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر

عطف توصيه به حق و صبر - كه مصداق عمل صالح است - بر انجام اعمال صالح، عطف خاص بر عام و نشانه اهميت ويژه خاص است.

219- توصيه به حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 46 - 2

2 - سياحت در زمين براى مشاهده شهر هاى ويران شده و مطالعه در سرنوشت و فرجام شوم ستمگران تاريخ ، توصيه خداوند به گردنكشان و حق ستيزان

أفلم يسيروا فى الأرض فتكون لهم قلوب يعقلون بها

220- توكل حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 79 - 8

8 - خداوند ، تكيه گاهى قويم و مطمئن براى راهيان راه حق

و هو العزيز العليم . فتوكّل على اللّه إنّك على الحقّ

اين كه خداوند قبل از تشويق به توكل، موضع قويم و شكست ناپذير خود را بيان داشته است مى تواند به اين دليل باشد كه مؤمنان با اطمينان بيشترى بر او تكيه كنند.

ص: 96

221- تهديد حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 77 - 4

4 - خداوند ، مشركان و كافران حق ستيز را كراراً به عذاب استيصال تهديد كرده است .

فإمّا نرينّك بعض الذى نعدهم

فعل مضارع «نعد» دلالت بر استمرار مى كند. اين كلمه مشتق از «وعد» است و «وعد» هم در خير استعمال مى شود و هم در شر. چون در اين جا ضمير به مشركان و كافران بر مى گردد، براى شر و تهديد است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 80 - 9

9 - تهديد حق ستيزان از سوى خداوند ، به محاكمه نهايى و مشاهده جزاى خويش در فرجام

بلى و رسلنا لديهم يكتبون

فعل «يكتبون» از يك سو مى رساند كه خداوند، هميشه حق ستيزان را به مجرد وقوع جرم جزا نمى دهد و از سوى ديگر افاده مى كند كه تأخير جزاى آنان سبب غفلت نمى شود; زيرا فرشتگان آن را ثبت مى كنند و در محاكمه نهايى مورد استفاده قرار مى گيرد.

222- تهديد حق ستيزان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 83 - 12

12 - تهديد حق ستيزان عصر بعثت به محاكمه و مجازات در روز رجعت

و يوم نحشر من كلّ أُمّة فوجًا ممّن يكذّب بايتنا

ظاهراً آيه ياد شده، تعريض به رجعت كافران عصر بعثت نيز دارد.

223- تهديد حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 109 - 4

4- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مشركان و كافران لجوج و حق ناپذير را به جنگ و جهاد تهديد كرد .

فإن تولّوا فقل ءاذنتكم على سواء

ص: 97

برداشت ياد شده بر اساس يكى از احتمالاتى است كه ميان مفسران در باره اين آيه مطرح است و آن اين كه جمله «آذنتكم على سواء» تهديد به جنگ و هشدار به جهاد است. مانند آيه «فانبذ إليهم على سواء» (انفال (8) آيه 58).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 7 - 11

11 - لهوگرايانِ مستكبرِ حق ناپذير ، مورد تهديد خداوند به عذابى بس دردناك اند .

و من الناس من يشترى لهو الحديث . .. ولّى مستكبرًا ...فبشّره بعذاب أليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 37 - 8

8 - دلدارى خداوند به مؤمنان و تهديد كافران و مشركان حق گريز به انتقام و شكست

أليس اللّه بعزيز ذى انتقام

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه ذيل آيه شريفه - كه از عزت و انتقام خداوند سخن گفته - داراى لحن تهديدآميز است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 39 - 2

2 - هشدار و تهديد ، از وظايف پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) در برخورد با كافران لجوج و حق ناپذير

قل يقوم اعملوا على مكانتكم إنّى عمل فسوف تعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 17 - 5

5 - تهديد شدن كافران لجوج و حق گريز ، به نزول عذاب الهى

فستعلمون كيف نذير

224- تهديد كافران حق ستيز

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 38 - 7

7 - خداوند ، كافران عصر بعثت را در صورت از سرگيرى شرارت ها به سركوبى و نابودى تهديد كرد .

و إن يعودوا فقد مضت سنت الأولين

ص: 98

225- تهديد كافران حق ناپذير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 96 - 4

4- مشركان و كافران حق ناپذير و بهانه جو ، مورد تهديد خداوند

قالوا أبعث الله بشرًا رسولاً. قل كفى بالله شهيدًا بينى و بينكم

تذكر خداوند به گواه و ناظر بودن ميان پيامبر(صلی الله علیه و آله) و مشركان حق ناپذير، مى تواند به منظور تهديد آنان باشد.

226- تهمتهاى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 7 - 1

1- حق ناباوران كافر ، آيات الهى را سحر و جادوئى روشن قلمداد مى كردند .

و إذا تتلى عليهم ءايتنا بيّنت قال الذين كفروا . .. هذا سحر

227- جايگاه حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 48 - 8

8 - خداوند ، حق را در قلب هاى شايسته قرار مى دهد .

قل إنّ ربّى يقذف بالحقّ

احتمال دارد مراد از «يقذف بالحقّ» انداختن حق در قلب ها باشد. گفتنى است: ذكر صفت «علاّم الغيوب» براى خداوند - پس از يادآورى ارائه شدن حق از جانب خداوند - مى تواند گوياى اين حقيقت باشد كه چون خداوند به نهان هاى بشر آگاه است، مى داند كه چه كسى شايستگى آن را دارد تا حق را به قلب او القا كند.

228- جدايى حق و باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 59 - 3

3 - قيامت ، روز جدايى صف اهل حق و باطل است .

و امتزوا اليوم أيّها المجرمون

برداشت فوق از آن جا است كه جدا شدن صف مجرمان از مؤمنان به دليل باطل و حق بودن آن دو صف است.

ص: 99

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 40 - 3

3- قيامت ، روز جدايى حق از باطل و تمايز حق مداران از باطل گرايان

إنّ يوم الفصل ميقتهم أجمعين

مراد از «فصل»، ممكن است جدا شدن صفوف حق و حق مداران، از باطل و باطل گرايان باشد.

229- جنيان حق ناپذير در جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 15 - 4

4 - ظالمان و حق ناپذيران جن ، همچون انسان ها ، به عذاب دوزخ گرفتار خواهند شد .

و أمّا القسطون فكانوا لجهنّم حطبًا

230- جوسازى حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 26 - 9

9 - جنجال آفرينى و هوچى گرى ، از شيوه هاى مخالفان جبهه حق

و قال الذين كفروا . .. و الغوا فيه لعلّكم تغلبون

231- جهاد با حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 109 - 4

4- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مشركان و كافران لجوج و حق ناپذير را به جنگ و جهاد تهديد كرد .

فإن تولّوا فقل ءاذنتكم على سواء

برداشت ياد شده بر اساس يكى از احتمالاتى است كه ميان مفسران در باره اين آيه مطرح است و آن اين كه جمله «آذنتكم على سواء» تهديد به جنگ و هشدار به جهاد است. مانند آيه «فانبذ إليهم على سواء» (انفال (8) آيه 58).

232- جهل حق ناپديران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 100

12 - مؤمنون - 23 - 71 - 12

12 - كافران حق ستيز ، فاقد بينش و درك لازم نسبت به مصالح و منافع خويش

بل أتينهم بذكرهم فهم عن ذكرهم معرضون

233- حامى حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 51 - 6

6 - دخالت خداوند در تحولات و حوادث تاريخ به نفع جريان حق

إنّا لننصر رسلنا و الذين ءامنوا فى الحيوة الدنيا

234- حتميت پيروزى حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 82 - 1

1 - سنت الهى حاكم بر جوامع انسانى ، على رغم ناخوشايندى تبه كاران و مجرمان ، پايدار كردن و بر كرسى نشاندن حق است .

و يحق اللّه الحق بكلمته و لو كره المجرمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 81 - 1

1- فرمان خدا به پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى اعلام غلبه حتمى حق و اضمحلال قطعى باطل ، به مشركان مكه

و قل جاء الحقّ و زهق البطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 21 - 2

2 - غلبه حق بر باطل ، قانون مكتوب الهى است .

كتب اللّه لأغلبنّ أنا و رسلى

235- حتميت پيروزى حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 173 - 1

ص: 101

1 - پيروزى جبهه حق و لشكريان الهى ، سنت و قضاى حتمى و غير قابل تخلف خداوند

و لقد سبقت كلمتنا لعبادنا المرسلين . .. و إنّ جندنا لهم الغلبون

236- حتميت حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 19 - 7

7- حق ، امرى گريزناپذير ، به رغم همه تلاش هاى بشر براى گريز از آن *

و جاءت سكرة الموت . .. بالحقّ ذلك ما كنت منه تحيد

واژه «بالحقّ» قيدى است كه بيانگر علت نيز مى باشد; يعنى، از آن جهت كه حق است، حتماً تحقق پذير خواهد بود; هر چند آدمى از حق و حقايق پس از مرگ، همواره روى گردان و گريزان است.

237- حتميت شكست حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 81 - 12

12 - شكست نهايى در جنگ بين حق و باطل ، سرنوشت محتوم حق ستيزان و باطل مداران مفسد است .

إن اللّه سيبطله إن اللّه لايصلح عمل المفسدين

238- حتميّت عذاب حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 58 - 3

3- گرفتارى به عذاب استيصال پيش از فرا رسيدن قيامت ، سرنوشت محتوم همه اقوام و جوامع كافر و مشرك حق ستيز است .

و إن من قرية إلاّ نحن مهلكوها قبل يوم القيمة

اينكه آيه مى فرمايد: همه جوامع بشرى قبل از قيامت يا هلاك مى شوند و يا دچار عذاب مى شوند احتمال دارد كه مراد از «مهلكوها» هلاكت انسانهاى معمولى و مراد از «معذّبوها» عذاب كافران و مشركان باشد.

239- حتميت عذاب حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 19 - 2

ص: 102

2 - عذاب مردم حق ناپذير و لجوج ، امرى قطعى و سنت تغييرناپذير الهى

أفمن حقّ عليه كلمة العذاب أفأنت تنقذ من فى النار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 12 - 8

8 - حكم خداوند به عذاب مشركان و كافران حق ناپذير ، قطعى و قابل نقض و تغيير نيست .

فالحكم للّه العلىّ الكبير

آمدن دو صفت «علىّ» و «كبير» براى خداوند (پس از ذكر حكم الهى درباره كافران و مشركان) مى تواند گوياى مطلب ياد شده باشد.

240- حتميت كيفر حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 77 - 6

6 - مشركان و كافران حق ستيز ، چون از بازگشت به سوى خدا و گرفتار شدن به عذاب جهنم راه فرارى ندارند ، مهلت دادن خداوند به آنان نگران كننده نيست .

فإمّا نرينّك بعض الذى نعدهم أو نتوفّينّك فإلينا يرجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 27 - 1

1 - عذاب سخت و دشوار الهى ، كيفرى حتمى براى كافران حق ستيز

فلنذيقنّ الذين كفروا عذابًا شديدًا

لام و نون تأكيد در «لنذيقنّ»، حاكى از حتمى بودن عذاب و كيفر مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 27 - 6

6- امكانات گسترده دنيوى ، مانع از مجازات الهى نسبت به حق ستيزان نخواهد بود .

إنّهم جند مغرقون . .. و نعمة كانوا فيها فكهين

241- حتميت كيفر حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 55 - 15

ص: 103

15- كيفر دادن حق ناپذيران ، سنت ديرپاى الهى است .

و ما منع الناس أن يؤمنوا . .. إلاّ أن تأتيهم سنّة الأوّلين

اضافه «سنة» به «الأولين» اضافه مصدر به مفعول است و مراد، سنت خداوند درباره انسان هاى گذشته است.

242- حتميت هلاكت حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 36 - 6

6 - هلاكت ، سرنوشت محتوم همه توان مندان حق ستيز تاريخ

و كم أهلكنا . .. هل من محيص

243- حرمت كتمان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 42 - 4

4 - كتمان حقايق دينى و ايجاد عواملى براى ناشناخته ماندن معارف الهى ، امر نكوهيده و حرام است .

و لاتلبسوا الحق بالبطل و تكتموا الحق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 187 - 8

8 - حرمت كتمان حقايق كتب آسمانى و وجوب اظهار معارف دينى

و اذ اخذ اللّه ميثاق الّذين اوتوا الكتب لتبيّننّه للنّاس و لا تكتمونه

244- حشراخروى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 97 - 7

7- تأثير عقيده و عمل گمراهان حق ناپذير ، در قواى ادراكى و حسى ( چشم ، گوش و زبان ) آنان به هنگام حشر در قيامت

و نحشرهم يوم القيمة على وجوههم عميًا و بكمًا و صمًّا

ص: 104

245- حق مالكيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 34 - 13

13- امكان انفكاك حق مالكيت از حق تصرف

و لاتقربوا مال اليتيم . .. حتى يبلغ أشدّه

از اينكه يتيم، على رغم مالك بودنش، حق تصرف قبل از بلوغ را ندارد و اولياى وى، على رغم مالك نبودنشان، حق تصرف در مال يتيم را دارند، به دست مى آيد كه مالكيت و جواز تصرف، انفكاك پذير هستند.

246- حق اطاعت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 8 - 4

4 - پدر و مادر ، بر فرزندان حق اطاعت كردن دارند .

و إن جهداك لتشرك بى . .. فلاتطعهما

247- حق الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 159 - 14

14 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) موظّف به گذشت از حقوق خويش بر مردم و طلب آمرزش براى آنان نسبت به حقوق الهى

فاعف عنهم و استغفر لهم

از اينكه پيامبر (صلی الله علیه و آله) از يكسو مأمور به گذشت از مردم و از سوى ديگر مأمور به طلب مغفرت براى آنان از خدا مى شود، مى توان به دست آورد كه مراد از «فاعف»، گذشت از حقوق خود پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مراد از «فاستغفر»، طلب مغفرت در مورد حقوق خداوند است.

248- حق الله در محصولات كشاورزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 141 - 10

10 - خداوند حقى براى خود در محصولات كشاورزى قرار داده است.

و ءاتوا حقه يوم حصاده

مرجع ضمير «حقه»، به قرينه صدر آيه، ممكن است «الله» باشد.

ص: 105

249- حق الناس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ماعون - 107 - 3 - 4

4 - مسكين ، داراى سهم غذا در اموال مردم *

طعام المسكين

اضافه «طعام» به «مسكين»، نشانگر استحقاق است، زيرا دلالت مى كند كه آن غذا، طعام خود مسكين است.

250- حق امر به معروف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 71 - 4،5

4 - امر به معروف و نهى از منكر ، حقى است برخاسته از شأن ولايت و سرپرستى عموم مؤمنان به يكديگر .

و المؤمنون و المؤمنت بعضهم أولياء بعض يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر

5 - امر به معروف و نهى از منكر ، تبلور ولايت و محبت جامعه ايمانى نسبت به يكديگر

و المؤمنون و المؤمنت بعضهم أولياء بعض يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر

251- حق انتخاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 104 - 6

6 - آدمى برخوردار از حق انتخاب و گزينش، پس از رويارويى با حق و باطل است.

قد جاءكم بصائر من ربكم فمن أبصر فلنفسه و من عمى فعليها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 8 - 6

6 - همه موجودات ، ناگزير از اطاعت خداوند و تنها انسان داراى حق انتخاب آگاهانه

و النجم و الشجر يسجدان . .. و وضع الميزان . ألاّتطغوا فى الميزان

خداوند، در آيات پيشين «نجم» و «شجر» را تسليم بى چون و چراى فرمان حق شمرده و هستى را مسخر قوانين دانسته است; اما تنها از انسان مى خواهد كه خود با اختيار و انتخاب سر بر آستان معيارها بسايد.

ص: 106

252- حق اولويت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 75 - 7،8،9،13

7 - خويشاوندان در برخوردار شدن از حقوق ولايت مقرر شده در ميان مؤمنان ، بر غير خويشان اولويت دارند .

و أولوا الأرحام بعضهم أولى ببعض فى كتب اللّه

8 - خويشاوندان در ارث بردن از يكديگر بر غير خويشان اولويت دارند .

و أولوا الأرحام بعضهم أولى ببعض

برداشت فوق با توجه به روايات متعددى كه درباره «اولوا الارحام» آمده، استفاده شده است. علاوه بر آن مفسران بزرگ شيعه و سنى جمله «اولوا الأرحام بعضهم ... » را بيان حكم ارث دانسته اند.

9 - اولويت خويشان در ارث بردن از يكديگر ، حكمى است ثبت شده در كتاب الهى ( قرآن )

و أولوا الأرحام بعضهم أولى ببعض فى كتب اللّه

«فى كتب اللّه» مى تواند متعلق به كلمه ثابت و مانند آن و خبر براى مبتدايى محذوف باشد ; يعنى: هذا الحكم ثابت فى كتب اللّه. همچنين مى تواند متعلق به مضمون جمله «بعضهم أولى ببعض» باشد ; يعنى متعلق به نسبت خبريه در آن جمله باشد. قابل ذكر است كه مآل هر دو فرض به يك معناست.

13 - حكم ولايت مهاجر و انصار بر يكديگر و اولويت خويشان در آن ولايت ، حكمى بر اساس علم مطلق الهى

إن اللّه بكل شىء عليم

جمله «إن اللّه . .. » پس از بيان احكام ذكر شده، در اين آيه و آيات پيشين، اشاره به اين حقيقت دارد كه احكام و قوانين ياد شده احكامى عالمانه و نشأت گرفته از علم مطلق خداوند است.

253- حق بر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 6 - 3

3- تأمين روزى موجودات زنده ، حق آنها بر خداست .

و ما من دابّة فى الأرض إلاّ على الله رزقها

254- حق بر فرزند

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 63 - 11

11- پدران داراى حق امر و نهى به فرزندان خويش

ص: 107

فأرسل معنا أخانا

255- حق بهرهورى از زمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 10 - 5

5 - حق بهره ورى از زمين و امكانات آن براى همه انسانهاست، نه گروهى خاص.

و لقد مكنكم فى الأرض و جعلنا لكم فيها معيش

256- حق پذيران و آيات خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 20 - 2

2 - حق باوران اهل يقين ، توانا به درك پيام هاى بايسته آيات الهى در زمين

و فى الأرض ءايت للموقنين

257- حق پذيران و توحيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 67 - 8

8 - شب و روز ، داراى نشانه هاى فراوان توحيد ربوبى براى شنوايان حق پذير

هو الذى جعل لكم الّيل . .. و النهار ... إن فى ذلك لأيت لقوم يسمعون

258- حق پذيرى اولوا الالباب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 9 - 17

17 - تنها صاحبان عقل سليم و خردناب ، پندپذير و حق جو هستند .

إنّما يتذكّر أُولوا الألبب

«لُبّ» (مفرد «ألباب») به معناى عقل خالص و خردناب است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 108

16 - زمر - 39 - 21 - 17

17 - تنها صاحبان عقل و خرد ، گروه حق جو و پندپذيراند .

ألم تر أنّ اللّه أنزل من السماء ماء . .. إنّ فى ذلك لذكرى لأُولى الألبب

259- حق پذيرى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 46 - 6

6 - تأثير عميق آيات الهى در آگاهان و اهل شناخت

فأُلقى السحرة سجدين

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه ساحران چون با افسون آشنا بودند و خيال را از واقعيت تشخيص مى دادند، زودتر از ديگران به معجزه بودن كار موسى(ع) و حقانيت رسالت وى پى بردند.

260- حق پذيرى خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 18 - 9

9 - خداترسان و نمازگزاران ، بيشتر از ديگران ، حق پذيراند .

إنّما تنذر الذين يخشون ربّهم بالغيب و أقاموا الصلوة

261- حق پذيرى در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 28 - 2

2 - قيامت ، صحنه زانو زدن انسان و تسليم الزامى او در برابر حق

و ترى كلّ أمّة جاثية

262- حق پذيرى رهبرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 206 - 7

7 - خداترسى ، انتقاد و نصيحت پذيرى ، شرط لازم براى انتخاب حاكم

ص: 109

و اذا قيل له اتق اللّه

263- حق پذيرى عاقلان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 9 - 2

2 - انسان هاى عاقل و خردمند ، پذيراى حقانيت وعده هاى خداوند و تحقق روز جزا

يؤفك عنه من أُفك

264- حق پذيرى علما

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 9 - 20

20 - پندپذير و حقيقت جو بودن عالمان ، دليل برترى آنان بر جاهلان است .

هل يستوى الذين يعلمون و الذين لايعلمون إنّما يتذكّر أُولوا الألبب

جمله «إنّما يتذكّر أُولوا الألباب»، در مقام تعليل براى جمله پيشين (هل يستوى الذين يعلمون. ..) است; يعنى، عالمان با نادانان برابر نيستند; زيرا صاحبان خردناب - كه همان عالمان اند - پندپذير و حقيقت جو هستند.

265- حق پذيرى علماى دينى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 107 - 4

4- برخورداران از علم و آگاهى به معارف آسمانى ، داراى روحيه حق پذيرى و خضوع در برابر آيات قرآن

إن الذين أُوتوا العلم من قبله إذا يتلى عليهم يخرّون

266- حق پذيرى علماى مسيحيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 82 - 9،11

9 - مسيحيان و عالمان دينى آنان ، مردمى حق پذير و برخوردار از سلامت نفس

الذين قالوا إنّا نصرى . .. و انهم لايستكبرون

بنابر اينكه متعلق حذف شده از «لايستكبرون» كلمه اى همانند «عن اتباع الحق» باشد، آيه بعد اين معنا را تأييد مى كند.

ص: 110

11 - تمجيد خدا از كشيشان و راهبان وارسته و مسيحيان حق پذير و فروتن

ذلك بان منهم قسيسين و رهباناً و انهم لايستكبرون

267- حق پذيرى محرومان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 33 - 4

4- ملت هاى محروم و رنج ديده ، داراى زمينه حق پذيرى و گرايش به دين

و لقد اخترنهم . .. و ءاتينهم

با توجه به سياق آيات پيشين - كه فرعونيان را به دليل رفاه مندى و اسرافگرى، حق ناپذير و محكوم به هلاكت معرفى كرده است - مى توان علت و انتخاب بنى اسرائيل را براى دريافت آيات و معجزات، محروميت آنان از رفاه مندى و آمادگى آنان براى حق پذيرى دانست. البته اين هم آغاز يك آزمون است; نه امضاى صلاحيت مطلق و بى استثناى آنان.

268- حق پذيرى مستضعفان قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 111 - 3

3 - پيام نوح ( ع ) ، داراى جاذبه بيشتر براى طبقات محروم جامعه

قالوا أنؤمن لك و اتبعك الأرذلون

269- حق پذيرى مسيحيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 82 - 9

9 - مسيحيان و عالمان دينى آنان ، مردمى حق پذير و برخوردار از سلامت نفس

الذين قالوا إنّا نصرى . .. و انهم لايستكبرون

بنابر اينكه متعلق حذف شده از «لايستكبرون» كلمه اى همانند «عن اتباع الحق» باشد، آيه بعد اين معنا را تأييد مى كند.

270- حق پذيرى موحدان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 80 - 4

ص: 111

4 - حق شنوى و حق پذيرى ، نشانى از حيات جان و سلامت روان انسان در بينش الهى

إنّك لاتسمع الموتى . .. إذا ولّوا مدبرين

خداوند، كافران حق ناپذير را هم مرده خوانده است و هم ناشنوا، اين نشان مى دهد كسانى كه حق را به جان مى پذيرند و سخن حق را به گوش دل مى شنوند، نه مرده اند و نه ناشنوا.

271- حق پذيرى موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 143 - 24

24 - موسى ( ع ) بدون هيچ درنگ پس از دريافت حقيقت ( ناشدنى بودن رؤيت خدا ) آن را پذيرفت و بدان اعتراف كرد .

قال . .. و أنا أول المؤمنين

متعلق «المؤمنين» به قرينه فرازهاى قبل (بانك لاترى) است. كلمه «اول» در جمله «أنا أول المؤمنين» علاوه بر معناى مقدم بودن، معناى تأخير نكردن را نيز مى رساند. زيرا صحت اين ادعا كه شخص بخواهد أول مؤمن باشد، به اين است كه بى درنگ حقيقت رخ نموده را باور كند و به آن ايمان آورد، و گرنه اين احتمال منتفى نيست كه ديگرى در اين فاصله ايمان آورد و او نتواند أول مؤمن باشد.

272- حق پذيرى مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 188 - 18

18 - تنها مؤمنان و دارندگان روحيه باور و تصديق ، تأثيرپذير از انذار و بشارت انبيا و بهره مند از پيام هاى ايشان خواهند بود .

إن أنا إلا نذير و بشير لقوم يؤمنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 102 - 12

12- مؤمنان ، برخوردار از روح تسليم در برابر حق

ليثبّت الذين ءامنوا و هدًى و بشرى للمسلمين

برداشت فوق، مبتنى بر اين نكته است كه «للمسلمين» وصف ديگرى براى «الذين ءامنوا» باشد نه بازگو كننده گروه ديگرى از مردم.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 15 - 1

1 - برخورداران از روحيه تواضع و حق پذيرى ، تنها گروندگان به آيات الهى اند .

ص: 112

إنّما يؤمن بأيتنا الذين إذا ذكّروا بها خرّوا سجّدًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 22 - 1،10

1 - مؤمنان ، برخوردار از شرح صدر و روح تسليم و انقياد در برابر حق

أفمن شرح اللّه صدره للإسلم

«شرح» به معناى بسط و سعه است و شرح صدر به معناى بسط و گشادن سينه و قلب براى تحمل و پذيرش سخن حق است. «اسلام» در دو معنا به كار مى رود 1- تسليم و انقياد، 2- دين اسلام. گفتنى است كه برداشت بالا مبتنى بر معناى نخست اسلام است آيه شريفه نيز درصدد بيان اوصاف مؤمنان است.

10 - وجود اختلاف اساسى انسان مؤمن حق پذير و نرم دل با كافر حق ناپذير و سنگدل ، از نظر شخصيت و سرنوشت

أفمن شرح اللّه صدره للإسلم فهو على نور من ربّه فويل للقسية قلوبهم

«من» در آيه شريفه، اسم موصول و مبتدا است و خبر آن - به قرينه جمله بعدى (فويل للقاسية قلوبهم. ..) - جمله اى محذوف مى باشد. تقدير كلام چنين است: «أفمن شرح اللّه صدره للإسلام ... كمن قسا قلبه». بنابراين مى توان گفت: آيه شريفه درصدد مقايسه ميان شخصيت دو انسان مؤمن و كافر و سرنوشت آنان در آينده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 3 - 2

2- نيك فرجامى و غفران لغزش هاى مؤمنان ، نتيجه پيروى از حق و پيام پروردگارشان

و الذين ءامنوا . .. ذلك بأنّ ... و أنّ الذين ءامنوا اتّبعوا الحقّ من ربّهم

273- حق پذيرى مؤمنان به قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 27 - 9

9 - معتقدان به قيامت ، به دور از باطل گرايى و ايمن از زيان اخروى

يومئذ يخسر المبطلون

برداشت بالا، با استفاده از مفهوم آيه صورت گرفته است.

274- حق پذيرى مهتدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 18 - 15

15 - بهره مندى از هدايت خاص خداوند ، در گرو تلاش و كوشش مناسب براى دريافت حقايق

ص: 113

الذين يستمعون القول . .. أُولئك الذين هديهم اللّه

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه خداوند انسان هايى كه به تلاش براى شنيدن و برگزيدن بهترين سخنان مى پردازند، هدايت يافتگان خود شمرده است. گفتنى است مقصود از هدايت در آيه شريفه، هدايت خاص الهى است; نه هدايت عام كه براى همه انسان ها خواهد بود.

275- حق پذيرى نمازگزاران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 18 - 9

9 - خداترسان و نمازگزاران ، بيشتر از ديگران ، حق پذيراند .

إنّما تنذر الذين يخشون ربّهم بالغيب و أقاموا الصلوة

276- حق تشريع

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 68 - 3

3 - تعيين تكليف براى خلق ، در حيطه اختيار خداوند

و ربّك يخلق ما يشاء و يختار

جمله «يخلق مايشاء» بيانگر مشيت و اراده تكوينى خدا و جمله «يختار» بيانگر اراده تشريعى او است; يعنى، «و يختار للخلق ما يشاء».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 69 - 6

6 - علم همه جانبه خداوند به نهان و آشكار مردمان ، دليل انحصار حق تشريع و انتخاب پيامبر به او

و ربّك يخلق ما يشاء و يختار . .. و ربّك يعلم ما تكنّ صدورهم و ما يعلنون

برداشت ياد شده بر اين اساس است كه آيه در مقام بيان علت منحصر بودن حق قانون گذارى و حق برگزيدن پيامبر به خداوند باشد كه در آيه قبل، از آن سخن به ميان آمده است; يعنى، چون خداوند به نهان و آشكار انسان ها آگاهى كامل دارد; پس تنها او شايسته قانون گذارى براى ايشان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 70 - 7

7 - حكم و فرمان ( تعيين تكليف براى خلق و امر و نهى به آنان ) ، تنها در حيطه اختيار خداوند است .

و له الحكم

ص: 114

تقديم «له» (مسند) بر «الحكم» (مسنداليه) مفيد حصر مى باشد; يعنى، «ليس الحكم إلاّ للّه»

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 21 - 2

2 - حق تشريع و قانون گذارى و نظام بخشى به باور ها ، تنها از آن خداوند است .

من الدين ما لم يأذن به اللّه

277- حق تشريع احكام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 40 - 13

13- تنها خداوند داراى حق قانون گذارى و تشريع احكام است .

إن الحكم إلاّ لله

برداشت فوق بر اين مبناست كه مقصود از «حكم» حكم تشريعى باشد.

278- حق تصرف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 34 - 13

13- امكان انفكاك حق مالكيت از حق تصرف

و لاتقربوا مال اليتيم . .. حتى يبلغ أشدّه

از اينكه يتيم، على رغم مالك بودنش، حق تصرف قبل از بلوغ را ندارد و اولياى وى، على رغم مالك نبودنشان، حق تصرف در مال يتيم را دارند، به دست مى آيد كه مالكيت و جواز تصرف، انفكاك پذير هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 32 - 2

2 - انسان ، داراى حق تصرف و بهره بردارى در تمام محصولات طبيعت

متعًا لكم

279- حق تمتع

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 115

1 - بقره - 2 - 22 - 4،5

4 - همه انسان ها داراى حق بهره گيرى از مواهب طبيعى و نعمت هاى الهى هستند .

فأخرج به من الثمرت رزقاً لكم

5 - همه انسان ها ، داراى حق تصرف در گسترده زمين هستند .

الذى جعل لكم الأرض فرشاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 29 - 4

4 - همه انسان ها داراى حق بهره گيرى از مواهب زمين

خلق لكم ما فى الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 168 - 6

6 - بهره بردارى از زمين حق همه انسانهاست و اختصاص به گروه و يا امتى خاص ( مسلمان و يا . . . ) ندارد .

يأيها الناس كلوا مما فى الأرض حللا طيباً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 33 - 6

6- همه انسان ها ( مؤمن و كافر ) داراى حق بهرهورى از طبيعت

الله الذى خلق . .. رزقًا لكم ... و سخ-ّر لكم الشمس و القمر دائبين و سخ-ّر لكم ال

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 65 - 5

5 - استخدام طبيعت و بهره گيرى از منافع آن ، حق مشروع و متساوى همه انسان ها

ألم تر أنّ اللّه سخّر لكم ما فى الأرض

رام قرار داده شدن آنچه در زمين است براى انسان، مستلزم اين حقيقت است كه همه انسان ها در بهره بردارى از زمين و آنچه در آن است، از حق برابرى برخوردار مى باشند و هيچ كس حق ندارد، ديگرى را از اين حق باز دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 10 - 9

9 - تمامى موجودات زمين ، داراى حقى برابر در تأمين نيازمندى هاى خويش از زمين

و قدّر فيها . .. سواء للسائلين

برداشت بالا با توجه به دو نكته است: 1- «سواء» مفعول مطلق براى فعل مقدر باشد; يعنى، «إستوت الأقوات المقدرة سواء للسائلين». 2- مراد از سائلين تمامى موجودات باشد.

ص: 116

280- حق جويى اصحاب كهف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 10 - 9

9- اصحاب كهف ، حقْ جويانى اقدامْ گر و متكى بر امداد الهى بودند .

إذ أوى الفتية إلى الكهف فقالوا ربّنا ءاتنا من لدنك رحمة

281- حق حيات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 8 - 5

5 - هر انسانى ، داراى حق حيات است و سلب كننده آن در قيامت بايد پاسخگو باشد .

و إذا الموءودة سئلت

ذكر «موءودة» (دختر زنده به گور شده) به جهت پيشگيرى از ارتكاب اين جنايت بوده است; و گرنه حرمتِ گرفتن جان ديگران، اختصاص به اين نوع خاص ندارد.

282- حق در قضاوت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 78 - 10

10 - داورى خداوند ، بر اساس حق است .

فإذا جاء أمر اللّه قضى بالحقّ

283- حق در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 8 - 2

2 - حق (نوع شايسته و بايسته رفتار و انديشه ها در پيشگاه خداوند)، وسيله سنجش اعمال و عقايد در قيامت است.

و الوزن يومئذ الحق

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه «الحق» خبر براى «الوزن» باشد و كلمه «الوزن» به معناى ميزان (مقياس سنجش) باشد. مانند مثقال و كيلو كه مقياس سنجش و تعيين كننده سبكى و سنگينى اشياء است.

ص: 117

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 13 - 1،2

1 - قيامت ، روز جداسازى ميان خلايق و داورى ميان حق و باطل است .

ليوم الفصل

«فصل» به حايل بين دو چيز و نيز به داورى ميان حق و باطل گفته مى شود(قاموس المحيط). روز قيامت - چنان كه مفسران گفته اند - از اين رو «يوم الفصل» ناميده شده كه در آن روز، ميان خلايق جدايى ايجاد شده و حق از باطل تميز داده خواهد شد و مورد داورى قرار خواهد گرفت.

2 - جداسازى ميان خلايق و داورى ميان حق و باطل ، از مهم ترين خصيصه روز قيامت

ليوم الفصل

توصيف روز قيامت به «يوم الفصل»، در سلسله آيات مربوط به حوادث قبل و بعد از برپايى قيامت، گوياى برداشت ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 14 - 1

1 - شناخت ژرفاى حقيقت و عظمت روز قيامت ( روز داورى ميان اهل حق و باطل ) ، بس دشوار و دست نايافتنى براى بشر

و ما أدريك ما يوم الفصل

از تعبير «و ما أدراك. ..»(چه چيز آگاه ساخت تو را...) استفاده مى شود: قيامت، حقيقتى بس بزرگ و عميق است كه كسى به درستى و شايستگى از آن آگاه نيست و تنها در پرتو وحى الهى، قابل شناخت است.

284- حق دفاع

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 40 - 3،15

3 - جنگ و پيكار آوارگان با زورگويانى كه آنان را به جرم ايمان و خداخواهى از سرزمين شان بيرون كردند ، حقى است مشروع كه خدا به آنان داده بود .

أُذن للذين يقتلون . .. الذين أُخرجوا من ديرهم

15 - دفاع ، حقى مشروع در تمامى شريعت هاى آسمانى

و لولا دفع اللّه . .. لهدّمت ... و مسجد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 21 - 9

9 - لزوم اعطاى فرصت به متخلف براى دفاع از خود

لأُعذّبنّه . .. أو ليأتينّى بسلطن مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 118

4 - مائده - 5 - 29 - 2

2 - تأكيد هابيل بر پيشدستى نكردن در قتل برادر ، در عين حفظ حق دفاع از خويش در برابر تهاجم وى

انى اريد ان تبوا باثمى

چنانچه مراد از «اثمى»، گناهى باشد كه از كشته شدن احتمالى قابيل به دست هابيل صورت گيرد، معلوم مى شود هابيل خاطر نشان ساخته است كه من اگرچه قصد كشتن تو را ندارم ولى از خود دفاع مى كنم، هر چند به كشتن ناخواسته تو بينجامد.

285- حق دفاع از خود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 94 - 9

9 - لزوم فرصت دادن به متهمان براى دفاع از خود

لاتأخذ بلحيتى و لابرأسى إنّى خشيت

286- حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 176 - 4،5

4 - كتمان محتواى كتاب هاى آسمانى ، كتمان حق است و كتمان كنندگان مردمى حق ستيزند .

ذلك بأن اللّه نزل الكتب بالحق

5 - حق ستيزى و حق پوشى علماى يهود و نصارا

إن الذين يكتمون . .. ذلك بأن اللّه نزل الكتب بالحق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 74 - 8،9

8 - خداوند ، بر دل هاى تكذيب كنندگان پيامبرانِ پس از نوح ( ع ) ، به علت رسوخ صفت تجاوز و حق ستيزى در نفس آنان ، مهر زده بود .

فما كانوا ليؤمنوا بما كذبوا به من قبل كذلك نطبع على قلوب المعتدين

تعبير به اسم فاعل (المعتدين) بدون لحاظ زمان و مفعول، بيانگر ثبوت مبدأ اشتقاق (اعتدا) در ذات (مكذبان) است.

9 - تكذيب كنندگان پيامبران پس از نوح ( ع ) مردمى تجاوزپيشه و حق ستيز بودند .

فما كانوا ليؤمنوا بما كذبوا به من قبل كذلك نطبع على قلوب المعتدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 69 - 3

ص: 119

3 - امكان پيدايش افرادى حق ناپذير و دين ستيز در جامعه ، با وجود شناخت كامل حق و حقانيت دين

ألم تر إلى الذين يجدلون فى ءايت اللّه أنّى يصرفون

287- حق ستيزان در جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 176 - 6

6 - حق ستيزى موجب گمراهى ، محروميت از لطف و مغفرت خدا و گرفتار شدن به آتش دوزخ مى باشد .

لايكلمهم اللّه يوم القيمة . .. ذلك بأن اللّه نزل الكتب بالحق

برداشت فوق بر اين اساس است كه «ذلك» اشاره به عقوبتهاى مطرح شده در آيات قبل باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 43 - 6

6 - اسراف گران و افراط كنندگان در گناه و حق ستيزى ، اهل دوزخ اند .

و أنّ المسرفين هم أصحب النار

«اسراف» به معناى افراط است و مقصود از «مسرفين» در آيه شريفه، كسانى اند كه در گناه و حق ستيزى افراط مى كنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 72 - 1،2،3

1 - كافران حق ستيز و ستيزه جو ، در قيامت به آب داغ و پر حرارت افكنده خواهند شد .

يسحبون . فى الحميم

يكى از معانى «حميم»، آب داغ و پر حرارت است.

2 - كافران حق ستيز و ستيزه جو ، در انبوهى از آتش دوزخ سوزانده خواهند شد .

ثمّ فى النار يسجرون

«سجر» در اصل به معناى پر كردن تنور از آتش گيره براى بر افروختن و تقويت آتش آن است. اسناد فعل «يُسجرون» به اشخاص، اسناد مجازى است. مقصود از آن فراگرفتن آتش زياد بر تمامى وجود دوزخيان مى باشد.

3 - عذاب شدن كافران حق ستيز و ستيزه جو به آتش دوزخ ، پس از كيفر شدنشان با آب داغ و پر حرارت خواهد بود .

فى الحميم ثمّ فى النار يسجرون

برداشت ياد شده از آمدن «ثمّ» كه نوعاً براى تراخى زمانى است، استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 24 - 3

3- دوزخ ، فرجام هر كفرپيشه معاند حق ستيز

ألقيا فى جهنّم كلّ كفّار عنيد

ص: 120

288- حق ستيزان در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 71 - 1،2،3

1 - كافران حق ستيز و ستيزه جو ، در روز قيامت غل به گردن خواهند داشت .

الذين يجدلون . .. إذ الأغلل فى أعنقهم

2 - كافران حق ستيز و ستيزه جو در قيامت ، با زنجير بر روى زمين كشان كشان برده مى شوند .

و السلسل يسحبون

«سلسلة» (مفرد «سلاسل») به معناى حلقه اى منظم از نظر طول است; يعنى، زنجير. «سحب» (مصدر «يسحبون») به معناى كشاندن چيزى بر سطح زمين است.

3 - كافران حق ستيز و ستيزه جو ، هنگام گرفتار شدن به عذاب الهى ، به عمق بطلان راه خود و پيامد رفتارشان آگاه خواهند شد .

فسوف يعلمون . إذ الأغلل فى أعنقهم و السلسل يسحبون

برداشت ياد شده، از آن جا است كه ظرف «إذ الأغلال . ..» متعلق به «يعلمون» مى باشد. «يسحبون» نيز حال از ضمير «هم» در «فى أعناقهم» است; يعنى، به زودى مى دانند آن گاه كه غل در گردن هايشان باشد و با زنجير كشان كشان برده مى شوند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 72 - 1

1 - كافران حق ستيز و ستيزه جو ، در قيامت به آب داغ و پر حرارت افكنده خواهند شد .

يسحبون . فى الحميم

يكى از معانى «حميم»، آب داغ و پر حرارت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 20 - 4

4- قيامت ، روز تحقّق هشدار ها و انذار هاى الهى براى كافران و حق ستيزان

و نفخ فى الصور ذلك يوم الوعيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 26 - 5

5 - ظهور ماهيت زشت حق ستيزان منكر پيامبران ، در روز قيامت *

سيعلمون غدًا من الكذّاب الأشر

احتمال دارد «غداً» اشاره به روز قيامت داشته باشد.

ص: 121

289- حق ستيزان و محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 26 - 4

4 - كفرپيشگان حق ستيز ، ناتوان از برخورد منطقى با پيامبر (صلی الله علیه و آله) و قرآن

و قال الذين كفروا لاتسمعوا لهذا القرءان و الغوا فيه

290- حق ستيزان هنگام عذاب استيصال

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 51 - 2

2 - كفرپيشگان و حق ستيزان ، به هنگام وقوع عذاب استيصال ، دست از كفر كشيده ، ايمان خواهند آورد .

أثم إذا ما وقع ءامنتم به ءالئن

291- حق ستيزى آل فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 41 - 3

3 - خاندان فرعون ، محور اصلى حق ستيزى و مخالفت با وحى ، در جامعه خويش

و لقد جاء ءال فرعون النّذر

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه در آيات گذشته، در مقام بيان سرگذشت حق ستيزان، نام اقوام آمده است; اما در اين آيه مخالفان حق با عنوان «آل فرعون» مطرح شده اند.

292- حق ستيزى اخروى مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 83 - 9

9 - قيامت ، روز كيفر مشركان به خاطر ستيزه گرى هاى آنان با پيام حق

حتّى يلقوا يومهم الذى يوعدون

ص: 122

293- حق ستيزى اصحاب رس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 12 - 3

3- قوم نوح ، اصحاب رسّ و ثمود ، از اقوام حق ستيز و تكذيب كننده رسولان الهى

كذّبت قبلهم قوم نوح و أصحب الرسّ و ثمود

294- حق ستيزى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 15

15- اقوام كفرپيشه ، با مشاهده دلايل روشن انبيا ، تلاش گسترده اى به عمل آوردند تا آنان را به سكوت وادارند و مانع تبليغشان شوند .

جاءتهم رسلهم بالبيّنت فردّوا أيديهم فى أفوههم و قالوا إنا كفرنا بما أُرسلتم به

برداشت فوق مبتنى بر اين احتمال است كه فاعل «ردّوا» اقوام ياد شده و مرجع ضمير «أيديهم» انبيا و يا اقوام و مرجع ضمير «أفواههم»انبيا باشد. در اين صورت به معناى اين خواهد بود كه: آن اقوام دستان انبيا يا دستان خود را بر دهان انبيا مى گذاشتند.

295- حق ستيزى اكثريت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 14 - 4

4- نابودى بسيارى از اقوام ، در نتيجه حق ستيزى و تكذيب پيامبران

كذّبت قبلهم . .. فحقّ وعيد

296- حق ستيزى اكثريت مشركان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 190 - 8

8 - رسوخ روحيه كفر و حق ستيزى ، در اكثريت شرك پيشگان صدراسلام

و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در «أكثرهم» به مردم ايكه باز مى گردد; اما در عين حال تعريض به مشركان صدر اسلام نيز دارد.

ص: 123

297- حق ستيزى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 44 - 3

3 - حق ستيزى و سركشى در برابر پيامبران الهى ، خصيصه حاكم بر جوامع بشرى در طول تاريخ

كلّ ما جاء أُمّة رسولها كذّبوه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 7

7 - همه امت ها با حربه باطل ، به جدال و ستيزه با حق بر خاستتد تا آن را از بين ببرند .

كذّبت قبلهم قوم نوح . .. و جدلوا بالبطل ليدحضوا به الحقّ

«إدحاض» به معناى ابطال و از بين بردن است.

298- حق ستيزى دشمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 79 - 3

3 - حمايت هاى جدى و مكرر خداوند از پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اسلام ، در برابر سرسختى و حق ستيزى دشمنان

أم أبرموا أمرًا فإنّا مبرمون

299- حق ستيزى دشمنان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 32 - 3

3 - آرزومندان نابودى اسلام و پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مردمى طغيانگر و حق ستيز

نتربّص به ريب المنون . .. أم تأمرهم أحلمهم بهذا أم هم قوم طاغون

300- حق ستيزى دشمنان محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 32 - 3

3 - آرزومندان نابودى اسلام و پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مردمى طغيانگر و حق ستيز

نتربّص به ريب المنون . .. أم تأمرهم أحلمهم بهذا أم هم قوم طاغون

ص: 124

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 9 - 3

3 - دلجويى خداوند از پيامبر (صلی الله علیه و آله) در قبال كفر و حق ستيزى دشمنان

كذّبت قبلهم قوم نوح

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه ضمير «قبلهم» به كافران عصر پيامبر بازمى گردد و در آيات پيشين نيز افعال «إن يروا. ..» و «كذّبوا» و «اتّبعوا» نظر به ايشان دارد.

301- حق ستيزى رهبران شرك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 15 - 2

2 - سران كفر و شرك ، آن چنان لجوج و حق ستيز بودند كه تنها نزول عذاب ناگهانى پايان بخش تكذيب آنان بود .

و ما ينظر هؤلاء إلاّ صيحة وحدة

بيشتر مفسران بر اين عقيده اند كه مقصود از اين كه كافران تنها در انتظار نزول عذاب سهمگين هستند، بيان اين حقيقت است كه آنان از سر لجاجت، بر راه نادرست خود تا پايان عمر پاى مى فشرند و به حقيقت اسلام تن درنمى دهند.

302- حق ستيزى رهبران كفر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 15 - 2

2 - سران كفر و شرك ، آن چنان لجوج و حق ستيز بودند كه تنها نزول عذاب ناگهانى پايان بخش تكذيب آنان بود .

و ما ينظر هؤلاء إلاّ صيحة وحدة

بيشتر مفسران بر اين عقيده اند كه مقصود از اين كه كافران تنها در انتظار نزول عذاب سهمگين هستند، بيان اين حقيقت است كه آنان از سر لجاجت، بر راه نادرست خود تا پايان عمر پاى مى فشرند و به حقيقت اسلام تن درنمى دهند.

303- حق ستيزى ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 53 - 6

6 - بى دادگران كفرپيشه تاريخ ، مردمانى حق ستيز و غير قابل آشتى با آيات وحى و رسولان الهى

و إنّ الظلمين لفى شقاق بعيد

ص: 125

304- حق ستيزى علماى مسيحيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 176 - 5

5 - حق ستيزى و حق پوشى علماى يهود و نصارا

إن الذين يكتمون . .. ذلك بأن اللّه نزل الكتب بالحق

305- حق ستيزى علماى يهود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 176 - 5

5 - حق ستيزى و حق پوشى علماى يهود و نصارا

إن الذين يكتمون . .. ذلك بأن اللّه نزل الكتب بالحق

306- حق ستيزى فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 34 - 1

1 - واكنش حق ستيزانه فرعون در قبال دو معجزه روشن موسى ( ع )

قال للملإ حوله إنّ هذا لسحر عليم

307- حق ستيزى فرعونيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 17 - 3

3- وجود نوعى مشابهت در عملكرد ، ميان مشركان مكه و فرعونيان در حق ستيزى و مقابله با رسول الهى

و لقد فتنّا قبلهم قوم فرعون و جاءهم رسول كريم

تعبير «قبلهم»، نوعى ارتباط و همگونى ميان مشركان مكه و فرعونيان را مى رساند.

ص: 126

308- حق ستيزى قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 26 - 2

2 - وعده خداوند ، به مجازات قوم حق ستيز ثمود و نزول عذاب استيصال بر آنان

سيعلمون غدًا من الكذّاب الأشر

«غداً» ظاهراً اشاره به هنگام نزول عذاب دنيوى دارد; و نه قيامت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 27 - 3

3 - اعطاى معجزه به صالح پيامبر ( ع ) ، زمينه ساز نزول عذاب بر قوم حق ستيز ثمود

سيعلمون غدًا من الكذّاب الأشر . إنّا مرسلوا الناقة فتنة لهم

با توجه به ارتباط «إنّا مرسلوا الناقة» با آيه قبل، استفاده مى شود كه ظهور حقانيت صالح و كذب و غرور قوم ثمود، امرى محقق شدنى است; اما پس از اتمام آخرين حجت ها و اعطاى معجزه به ايشان.

309- حق ستيزى قوم عاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 25 - 10

10- سرنوشت شوم حق ستيزى قوم عاد ، درسى براى مجرمان هميشه تاريخ

كذلك نجزى القوم المجرمين

تعبير «كذلك» و به رخ كشيدن سنت، در حقيقت اشاره به مطلب بالا دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 41 - 2

2 - كفر و حق ستيزى قوم عاد ، منتهى به عذاب الهى با بادى ويرانگر

و فى عاد إذ أرسلنا عليهم الريح العقيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 18 - 1

1 - قوم عاد ، از جمله ملت هاى حق ستيز و تكذيب گر پيامبران

كذّبت عاد

ص: 127

310- حق ستيزى قوم لوط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 34 - 1

1 - مجازات قوم حق ستيز لوط ، به وسيله طوفانى از شن و سنگريزه

إنّا أرسلنا عليهم حاصبًا

«حاصب» به باد شديدى كه با خود سنگريزه حمل كند، گفته مى شود (مختار الصحاح).

311- حق ستيزى قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 12 - 3

3- قوم نوح ، اصحاب رسّ و ثمود ، از اقوام حق ستيز و تكذيب كننده رسولان الهى

كذّبت قبلهم قوم نوح و أصحب الرسّ و ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 10 - 2

2 - يأس و نااميدى نوح ( ع ) از هدايت پذيرى قوم حق ستيز خويش

فدعا ربّه أنّى مغلوب فانتصر

از تعبير «مغلوب»، استفاده مى شود كه نوح(ع) خود را در موضعى يافت كه ديگر تنها چاره را در انتقام الهى از قوم حق ستيزش مى ديد.

312- حق ستيزى كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 44 - 3

3 - حق ستيزى و هدايت ناپذيرى كافران ، پيامد ظلمى است كه آنان بر خودشان كرده اند .

و منهم من يستمعون إليك . .. و منهم من ينظر إليك ... و لكن الناس أنفسهم يظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 56 - 8

8- خارج كردن حق از صحنه ، با باطل نشان دادن چهره آن ، از شيوه هاى تبليغاتى كفرپيشگان است .

و يجدل الذين كفروا بالبطل ليدحضوا به الحقّ

«إدحاض» به معناى «إبطال» و «إزاله» است. «ليدحضوا به الحقّ» يعنى: «كفرپيشگان، با مجادله باطل، سعى در ابطال و ازاله

ص: 128

حق دارند.». روشن است كه حق، قابل ابطال نيست، لذا تعبير «خروج از صحنه» و «باطل نمايى» در برداشت به كار رفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 53 - 6

6 - بى دادگران كفرپيشه تاريخ ، مردمانى حق ستيز و غير قابل آشتى با آيات وحى و رسولان الهى

و إنّ الظلمين لفى شقاق بعيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 70 - 8

8 - حق ستيزى ، انگيزه اصلى بيشتر كافران منكر قرآن و پيامبر (صلی الله علیه و آله) بود ، نه ناشناخته بودن حقانيت آن دو براى آنها .

أم يقولون به جنّة . .. و أكثرهم للحقّ كرهون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 100 - 10

10 - شرارت و حق ستيزى كافران در دنيا ، گواه حق گريزى آنان پس از بازگشت دوباره به دنيا

قال ربّ ارجعون . .. كلاَّ إنّها كلمة هو قائلها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 78 - 4

4 - دلجويى خدا از پيامبر (صلی الله علیه و آله) در قبال حق ستيزى هاى كافران

إنّ ربّك يقضى بينهم بحكمه و هو العزيز العليم

آيه فوق در عين اين كه تهديدى براى كافران و حق ستيزان است، مايه دلدارى پيامبر(صلی الله علیه و آله) نيز هست، چه اين كه توجه به مقهوريت حق ستيزان در برابر عزت و اقتدار خداوند، خود آرامشى براى پيامبر(صلی الله علیه و آله) و مؤمنان است كه همواره از آنان در رنج بوده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 41 - 19

19 - دلجويى خداوند از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در برابر حق ستيزى و هدايت ناپذيرى كافران و مشركان

و ما أنت عليهم بوكيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 14 - 7

7 - ناباورى كافران به روز هاى تحقق وعده ها و وعيد هاى خداوند ، عامل حق ستيزى آنان *

يغفروا للذين لايرجون أيّام اللّه

از اين كه خداوند از مشركان و حالت روحى شان با عنوان «لايرجون أيّام اللّه» ياد فرموده; استفاده مى شود كه ايمان نداشتن آنان

ص: 129

به وعده ها و وعيدهاى خداوند، عامل ستيزه گرى آنان با مؤمنان بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 35 - 5

5 - محكوميت ابدى كافران مستكبر به عذاب هميشگى دوزخ ، نتيجه حق ستيزى ودنيا محورى آنان

اتّخذتم ءايت اللّه هزوًا و غرّتكم الحيوة الدنيا فاليوم لايخرجون منها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 52 - 3

3 - دلجويى خداوند از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در برابر حق ستيزى و اتهام هاى نارواى كافران

كذلك ما أتى . .. إلاّ قالوا ساحر أو مجنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 12 - 3

3 - تلاش كافران ، براى خدشه دار ساختن قرآن ، كارى بازيگرانه و بى فرجام

الذين هم فى خوض يلعبون

برداشت ياد شده بنابراين نكته است كه مراد از «خوض»، نقد و انتقادهايى باشد كه كافران از سر تكذيب نسبت به قرآن انجام مى دهند و اطلاق لعب بر اين عمل از آن جهت باشد كه نتيجه اى، عايد آنان نمى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 40 - 2

2 - توبيخ كافران از سوى خداوند ، به خاطر موضع گيرى عليه دعوت حق و بى چشمداشت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

أم تسئلهم أجرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 44 - 1

1 - جبهه كفر ، متكى به جمعيت و اتحاد نيرو هاى خود براى مقابله با حق

أم يقولون نحن جميع منتصر

«جميع» خبر «نحن» است; يعنى، ما جماعتى هستيم كه با حيثيت جمعى خويش پيروزمنديم.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 51 - 6

6 - مشركان صدراسلام ، پيشواى كافران گذشته تاريخ در كفر و حق ستيزى *

و لقد أهلكنا أشياعكم

با توجه به اين كه «شيعه» به معناى پيرو است و از نظر زمانى كفار مكه دنباله رو كافران گذشته اند; احتمال مى رود كه اطلاق

ص: 130

«أشياع» بر كافران گذشته تاريخ از آن جهت باشد كه مشركان مكه در كفر و حق ستيزى، گوى سبقت را از پيشينيان خود ربوده اند، به گونه اى كه بايد پيشينيان را پيرو آنها به حساب آورد و آنان را پيشواى گذشتگان.

313- حق ستيزى كافران صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 63 - 1،2

1 - كافران و مشركان صدراسلام ، آيات الهى را از سر لجاج و ستيزه جويى ، انكار مى كردند ; نه از روى جهل و ناآشنايى به آن .

كذلك يؤفك الذين كانوا بأيت اللّه يجحدون

«جحد» (مصدر «يجحدون») به معناى انكار چيز معلوم و روشن است. آيه شريفه به منزله تعليل براى مضمون آيه قبل است كه در آن، از انكار آيات الهى و دور شدن از عبادت خداوند، اظهار شگفتى شده بود.

2 - كافران و مشركان صدراسلام ، مردمى لجوج ، ستيزه جو و حق ناپذير

كذلك يؤفك الذين كانوا بأيت اللّه يجحدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 26 - 1

1 - تحريم گوش فرادادن به قرآن ، از سوى كافران عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و قال الذين كفروا لاتسمعوا لهذا القرءان

314- حق ستيزى كافران مكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 26 - 6

6 - كافران مكه ، در تلاش براى غلبه بر قرآن و پيام وحى

و قال الذين كفروا لاتسمعوا . .. لعلّكم تغلبون

315- حق ستيزى مستكبران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 63 - 10

10 - اتهام ، و نيز ادعاى برترى در آيين و روش زندگى ، شيوه مستكبران دربرخورد با حق و آيين پيامبران

إن هذن لسحرن . .. بطريقتكم المثلى

ص: 131

316- حق ستيزى مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 41 - 19

19 - دلجويى خداوند از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در برابر حق ستيزى و هدايت ناپذيرى كافران و مشركان

و ما أنت عليهم بوكيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 46 - 16

16 - دلدارى خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در برابر حق ستيزى و دشمنى مشركان و تهديد آنان به كيفر و عذاب

أنت تحكم بين عبادك فى ما كانوا فيه يختلفون

از تعليم خداوند به پيامبر(صلی الله علیه و آله)، مبنى بر درخواست داورى از او درباره مشركان حق ستيز، برداشت بالا به دست مى آيد.

317- حق ستيزى مشركان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 46 - 6

6 - مشركان تكذيب گر و حق ستيز عصر بعثت ، مردمى پندناپذير و كوردل

و إن يكذّبوك . .. أفلم يسيروا فى الأرض ... القلوب التى فى الصدور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 63 - 1

1 - كافران و مشركان صدراسلام ، آيات الهى را از سر لجاج و ستيزه جويى ، انكار مى كردند ; نه از روى جهل و ناآشنايى به آن .

كذلك يؤفك الذين كانوا بأيت اللّه يجحدون

«جحد» (مصدر «يجحدون») به معناى انكار چيز معلوم و روشن است. آيه شريفه به منزله تعليل براى مضمون آيه قبل است كه در آن، از انكار آيات الهى و دور شدن از عبادت خداوند، اظهار شگفتى شده بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 51 - 6

6 - مشركان صدراسلام ، پيشواى كافران گذشته تاريخ در كفر و حق ستيزى *

و لقد أهلكنا أشياعكم

با توجه به اين كه «شيعه» به معناى پيرو است و از نظر زمانى كفار مكه دنباله رو كافران گذشته اند; احتمال مى رود كه اطلاق

ص: 132

«أشياع» بر كافران گذشته تاريخ از آن جهت باشد كه مشركان مكه در كفر و حق ستيزى، گوى سبقت را از پيشينيان خود ربوده اند، به گونه اى كه بايد پيشينيان را پيرو آنها به حساب آورد و آنان را پيشواى گذشتگان.

318- حق ستيزى مشركان مكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 17 - 3

3- وجود نوعى مشابهت در عملكرد ، ميان مشركان مكه و فرعونيان در حق ستيزى و مقابله با رسول الهى

و لقد فتنّا قبلهم قوم فرعون و جاءهم رسول كريم

تعبير «قبلهم»، نوعى ارتباط و همگونى ميان مشركان مكه و فرعونيان را مى رساند.

319- حق ستيزى معرضان از انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 32 - 1

1- اعراض كنندگان از دعوت پيامبران ، ناتوان از مبارزه با حق و گريز از عذاب الهى

و من لايجب داعى اللّه فليس بمعجز فى الأرض

320- حق ستيزى مكذبان انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 74 - 8،9

8 - خداوند ، بر دل هاى تكذيب كنندگان پيامبرانِ پس از نوح ( ع ) ، به علت رسوخ صفت تجاوز و حق ستيزى در نفس آنان ، مهر زده بود .

فما كانوا ليؤمنوا بما كذبوا به من قبل كذلك نطبع على قلوب المعتدين

تعبير به اسم فاعل (المعتدين) بدون لحاظ زمان و مفعول، بيانگر ثبوت مبدأ اشتقاق (اعتدا) در ذات (مكذبان) است.

9 - تكذيب كنندگان پيامبران پس از نوح ( ع ) مردمى تجاوزپيشه و حق ستيز بودند .

فما كانوا ليؤمنوا بما كذبوا به من قبل كذلك نطبع على قلوب المعتدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 56 - 7

7- انكارِ رسولان الهى ، بينشى متّكى به باطل و در جهت ستيز با حقيقت است .

ص: 133

و يجدل الذين كفروا بالبطل ليدحضوا به الحقّ

321- حق ستيزى وليد بن مغيره

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 16 - 2

2 - وليدبن مغيره ، فردى عنود و حق ستيز

إنّه كان لأيتنا عنيدًا

322- حق سكونت در وطن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 40 - 4

4 - سكونت در زادگاه و موطن ، حق مشروع انسان ها

الذين أُخرجوا من ديرهم بغير حقّ

323- حق شنوايى رهبرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 22 - 9

9 - رهبران و داوران جامعه الهى ، بايد نصيحت پذير و حق شنو باشند .

فاحكم بيننا بالحقّ و لاتشطط

324- حق شنوى بندگان خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 73 - 3

3 - حرف شنوى و بصيرت ، از اوصاف بندگان خالص خدا

لم يخرّوا عليها صمًّا و عميانًا

ص: 134

325- حق شنوى در قضاوت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 20 - 7

7 - حق شنوى ، بصيرت و آگاهى همه جانبه از موضوع مورد داورى ، از شرايط داورى به حق

واللّه يقضى بالحقّ . .. إنّ اللّه هو السميع البصير

برخى از مفسران برآنند كه يادآورى سميع و بصيربودن خداوند در داورى، مى تواند اشاره به مطلب بالا باشد.

326- حق طعام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 18 - 2

2 - مسكين ، داراى سهم غذا در اموال مردم *

طعام المسكين

اضافه «طعام» به «مسكين»، بيانگر استحقاق است.

327- حق طلبان در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 26 - 4

4 - تحقق قيامت ، به منظور جدا شدن و شفاف گرديدن صفوف حق مداران از باطل گرايان است .

قل يجمع بيننا ربّنا ثمّ يفتح بيننا بالحقّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 21 - 1

1 - قيامت ، روز جدايى خوبان و بدان و حق مداران و باطل گرايان و داورى ميان آنان است .

هذا يوم الفصل

«فصل» به معناى فاصله و جدايى ميان دو شىء است و مقصود از آن در آيه شريفه، جدايى ميان خوبان و بدان و حق پويان و باطل گرايان و داورى ميان آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 40 - 3

3- قيامت ، روز جدايى حق از باطل و تمايز حق مداران از باطل گرايان

إنّ يوم الفصل ميقتهم أجمعين

ص: 135

مراد از «فصل»، ممكن است جدا شدن صفوف حق و حق مداران، از باطل و باطل گرايان باشد.

328- حق طلبان فرعونيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 62 - 2

2 - حضور برخى از افراد حق طلب و نصيحت پذير در صفوف فرعونيان

فتنزعوا أمرهم بينهم

اختلاف نظر فرعونيان در باره موسى(ع)، نشان از متمايل شدن برخى از فرعونيان به موسى(ع) در روز مقابله دارد.

329- حق طلبان و آيات خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 86 - 10

10 - تنها اهل ايمان ( دارندگان زمينه گرايش به حق ) ، بهره مند از آيات گسترده الهى

إنّ فى ذلك لأيت لقوم يؤمنون

330- حق طلبان و قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 3 - 8

8 - تنها حق جويان و اهل ايمان ، زمينه دار بهره مندى از روشنگرى هاى قرآن

تلك ءايت الكتب المبين . نتلوا عليك... لقوم يؤمنون

قيد «لقوم يؤمنون» مى رساند كه ديگران شايستگى بهرهورى از قرآن را ندارند.

331- حق طلبان و قصه يوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 7 - 6

6- تنها جويندگان حقيقت و پژوهشگران وادى معرفت ، به نشانه هاى ربوبيت خدا و علم و حكمت او در داستان يوسف پى خواهند برد .

لقد كان فى يوسف و إخوته ءايت للسائلين

ص: 136

بديهى است كه داستان يوسف(ع) و برادرانش، حاوى آيات و نشانه هاست ، چه پرسشگرى باشد يا نباشد. بنابراين حرف لام در «للسائلين» لام انتفاع است و «للسائلين» گوياى اين است كه پرسشگران و محققان ، از آن داستان سود مى برند.

332- حق طلبان و مستكبران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 89 - 6

6 - اجابت دعا و خواسته هاى حق طلبان از سوى خدا و تحقق بخشيدن پيروزى آنان بر مستكبران ، مقتضى استقامت و پايدارى آنان در ميدان مبارزه است .

قال قد أجيبت دعوتكما فاستقيما

333- حق طلبى اديان آسمانى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 25 - 3

3 - ارائه حق ، گوهر و قلمرو اصلى دين الهى

فلمّا جاءهم بالحقّ

مقصود از «حقّ» در آيه شريفه، دين و پيام الهى است. اين تعبير گوياى مطلب ياد شده است.

334- حق طلبى سليمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 36 - 12

12 - مقام سليمان ، مبرّا از پذيرش هديه براى سكوت از حق و چشم پوشى از كفر و شرك

قال أتمدّونن بمال . .. بل أنتم بهديّتكم تفرحون

335- حق طلبى محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 31 - 2

2- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، منادى حق و دعوت كننده خلق به سوى خداوند

أجيبوا داعى اللّه

ص: 137

336- حق طلبى مسلمانان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 14 - 5

5 - عدالت خواهى و حق طلبى ، از اوصاف مسلمانان و پيرو قرآن و ظلم و انحراف از مسير حق ، از اوصاف كافران

و أنّا منّا المسلمون و منّا القسطون

با توجه به معناى«قَسْط» (جور) و نيز تقابل «قاسطون» با «مسلمون»، مطلب ياد شده به دست مى آيد.

337- حق طلبى مشمولان رحمت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 119 - 1

1- تنها مشمولان رحمت الهى ، در گير و دار اختلافات دينى و مذهبى راه درست را مى يابند و بر طريق حق گام مى نهند .

و لايزالون مختلفين. إلاّ من رحم ربك

338- حق طلبى هدايتگران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 181 - 2،6

2 - هدايتگران الهى در جوامع ، خود همواره ملازم حق و حقيقت هستند .

و ممن خلقنا أمة يهدون بالحق

برداشت فوق بر اساس اين احتمال است كه «باء» در «بالحق» براى مصاحبت باشد ; يعنى: يهدون مصاحبين الحق.

6 - عهده داران هدايت در جامعه بايد خود ملازم حق باشند و با موازين و روش هاى حق ديگران را هدايت كنند .

و ممن خلقنا أمة يهدون بالحق

339- حق عتق برده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 13 - 6

6 - خداوند ، حق آزاد شدن را از هيچ برده اى سلب نكرده و كسى را به بردگى هميشگى ، محكوم نكرده است .

فكّ رقبة

ص: 138

340- حق قابل عفو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 178 - 8،9،10،11

8 - اولياى مقتول مى توانند قاتل را از قصاص عفو كنند .

فمن عفى له من أخيه شىء

مراد از «من» قاتل و مقصود از «أخيه» ولى مقتول مى باشد. ضميرهاى «له» و «أخيه» به «من»، يعنى قاتل باز مى گردد و «شىء» عبارت است از حق قصاص. بنابراين جمله «فمن عفى ...» چنين معنا مى شود: پس آن قاتلى كه از طرف ولى مقتول چيزى از حق قصاص بر او بخشيده شود ... .

9 - قصاص حقى است قابل گذشت نه حكمى غير قابل اسقاط .

فمن عفى له من أخيه شىء

10 - حق قصاص حتى با عفو يكى از اولياى مقتول ساقط مى شود .

فمن عفى له من أخيه شىء

مراد از «شىء» چنانچه گذشت حق قصاص است. نكره آوردن «شىء» اشاره به اين دارد كه: اگر بخشى از حق قصاص نيز مورد عفو قرار گيرد، قاتل قصاص نمى شود و اين فرض در صورتى است كه اولياى مقتول متعدد بوده و برخى از آنها قاتل را عفو كنند.

11 - ولىّ مقتول ، بهتر است قاتل را عفو كرده و از حق خويش ( قصاص ) درگذرد .

فمن عفى له من أخيه شىء

ترغيب ولىّ مقتول به گذشت از حق قصاص، از جمله اهدافى است كه مى توان از كاربرد كلمه «أخيه» به جاى ولىّ مقتول استفاده كرد.

341- حق قانونگذارى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 52 - 4

4- تشريع دين و قانون گذارى ، حق اختصاصى خداوند است .

و له الدين واصبًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 40 - 13

13- تنها خداوند داراى حق قانون گذارى و تشريع احكام است .

إن الحكم إلاّ لله

برداشت فوق بر اين مبناست كه مقصود از «حكم» حكم تشريعى باشد.

ص: 139

342- حق قصاص

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 178 - 9،11

9 - قصاص حقى است قابل گذشت نه حكمى غير قابل اسقاط .

فمن عفى له من أخيه شىء

11 - ولىّ مقتول ، بهتر است قاتل را عفو كرده و از حق خويش ( قصاص ) درگذرد .

فمن عفى له من أخيه شىء

ترغيب ولىّ مقتول به گذشت از حق قصاص، از جمله اهدافى است كه مى توان از كاربرد كلمه «أخيه» به جاى ولىّ مقتول استفاده كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 33 - 11،16

11- اولياى مقتول ، داراى حق قصاص و كشتن قاتل

جعلنا لوليّه سلطنًا فلايسرف فى القتل

16- تشريع حق قصاص و سلطه براى اولياى مقتول ، حمايت الهى از آنان است .

و من قتل مظلومًا فقد جعلنا لوليّه سلطنًا . .. إنه كان منصورًا

برداشت فوق، بنابراين نكته است كه ضمير «إنه» به ولىّ مقتول باز گردد.

343- حق گرايان يهود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 155 - 22

22 - وجود افراد اندكى انسانِ حق گرا در ميان يهود عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله)

فلايؤمنون إلاّ قليلا

344- حق گرايى ابراهيم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 135 - 7

7 - ابراهيم ( ع ) ، انسانى حق گرا و گريزان از باطل

ص: 140

ملة إبرهيم حنيفاً

«حنيف» به كسى گفته مى شود كه از ضلالت روى برتابد و به طريق مستقيم روى آورد. (مفردات راغب)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 79 - 6

6 - حقگرايى و گرايش به راه راست از ويژگيهاى حضرت ابراهيم(ع)

إنى وجهت وجهى للذى . .. حنيفا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 123 - 6

6- ابراهيم ( ع ) ، شخصيتى حق گرا و مبرّا از شرك و جدا از مرام مشركان در همه عمر خويش

ملّة إبرهيم حنيفًا و ما كان من المشركين

345- حق گويى انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 105 - 2

2 - پيامبران الهى حريص بر راستگويى و حقگويى درباره خداوند

حقيق على أن لا أقول على اللّه إلا الحق

اعلام رسالت و سپس بيان اين حقيقت كه موسى سخنى جز حق به خدا نسبت نمى دهد، بيانگر اين است كه حقگويى درباره خدا اقتضاى رسالت است. بنابراين همه پيامبران الهى داراى اين ويژگى هستند. گفتنى است كلمه «حقيق» به معناى «سزاوار» است و چون به «على» متعدى شده است، مى تواند معناى «حريص» در آن تضمين شده باشد ; يعنى: إنى حريص على كذا حقيقاً به.

346- حق گويى خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 84 - 2

2 - خدا ، جز حق سخن نمى گويد .

و الحقّ أقول

«الحقّ» معمول و مفعول «أقول» است و تقدم معمول بر عاملش، مفيد حصر مى باشد; يعنى، «لا أقول إلاّ الحقّ; جز حق سخن ديگرى نمى گويم».

ص: 141

347- حق گويى در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 38 - 12

12 - آنان كه در قيامت ، رخصت سخن گفتن يافته اند ، سخنانى درست و به دور از هر گونه خطا خواهند گفت .

و قال صوابًا

«قال» در «قال صواباً» به جاى مضارع آمده است تا بر يقينى بودن آن دلالت كند. جمله «قال صواباً»، يا حاليه است و يا مستأنفه اى كه وضعيت پس از اذن را بيان مى كند.

348- حق گويى موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 102 - 10

10- مقابله به مثل و حقيقت گويى ، از ويژگى هاى برخورد موسى ( ع ) با فرعون

إنى لأظنّك يموسى مسحورًا . .. و إنى لأظنّك يفرعون مثبورًا

349- حق مالكيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 33 - 3

3 - حق مالكيت انسان بر دام ها ( شتر ، گاو و گوسفند ) و بهره بردارى از آنها ، از حقوق پذيرفته شده در اسلام

لأنعمكم

«أنعام» (جمع «نَعَم») به شتر، گاو و گوسفند گفته مى شود. كلمه «نَعَم» به شتر اختصاص دارد; زيرا بزرگ ترين نعمت نزد عرب است (مفردات راغب). اضافه شدن «أنعام» به ضمير «كم»، حاكى از حق تصرف و مالكيت انسان بر دام ها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 32 - 2

2 - انسان ، داراى حق تصرف و بهره بردارى در تمام محصولات طبيعت

متعًا لكم

350- حق مسكن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 142

1 - بقره - 2 - 84 - 4

4 - داشتن وطن و سرپناه از حقوق ملت ها و جوامع بشرى است . *

من ديركم

قرآن با اضافه كردن كلمه «ديار» به «كم» و نسبت دادن خانه و وطن به انسانها (دياركم = خانه هايتان و وطنتان) اين حقيقت را امضا و تثبيت مى كند كه: هر ملت و طايفه اى اين حق را دارد كه در سرزمينى سكنا گزيند و محلى را براى زندگى انتخاب كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - طلاق - 65 - 1 - 24

24 - « عن سعدبن أبى خَلَف قال : سألت أباالحسن موسى بن جعفر ( ع ) : . . .أليس اللّه عزّوجلّ يقول : « لاتخرجوهنّ من بيوتهنّ و لايخرجن » قال : فقال إنّما عنى بذلك الّتى تطلّق تطيقة بعد تطليقة فتلك الّتى لاتَخرُج و لاتُخرَج حتّى تطلق الثالثة فإذا طلقت الثالثة فقد بانت منه و لانفقة ل ها ، و المرأة الّتى يطلّق ها الرجل تطليقة ثمّ يدع ها حتّى يخلوا أجل ها فهذا أيضاً يقعد فى منزل زوج ها و ل ها النفقة و السكنى حتّى تنقضى عدّت ها ;

سعدبن ابى خلف گويد: از امام كاظم(ع) پرسيدم. ..[و ]گفتم: آيا خداوند عزّوجلّ نفرموده: «لاتخرجوهنّ و لايخرجن» حضرت فرمود: خداوند [دراين دستور]زنى را قصد كرده كه دو بار [به طلاق رجعى] طلاق داده مى شود. اين زن [نبايد در زمان عدّه] از خانه خارج شود و نبايد شوهر او را خارج كند تا اين كه طلاق سوم واقع شود. پس آن گاه كه براى بار سوّم، طلاق داده شد از شوهر جدا مى شود و براى او نفقه نيست. و زنى كه شوهر او يك بار طلاق داده و او را رها نموده تا اين كه عدّه اش تمام شود، او نيز در منزل شوهرش مى نشيند [و نبايد خارج شود] و حق نفقه و سكنى دارد تا عدّه اش تمام شود».

351- حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 8 - 18

18 - پيمان شكنان ، مردمانى فاسق و منحرف از مسير حق

لايرقبوا فيكم . .. ذمة ... و أكثرهم فسقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 60 - 21

21- برخى از مردمان ، آن چنان حق ناپذيرند كه هيچ سخن حقى - هر چند كلام خدا باشد - در آنان كارساز نيست .

و نخوّفهم فما يزيدهم إلاّ طغينًا كبيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 45 - 9

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 143

14 - لقمان - 31 - 7 - 1

1 - برخى از مردم اصلاً ، روحيه حق پذيرى ندارند و در صورت تلاوت آيات الهى بر آنان ، مستكبرانه از آن روى برمى گردانند .

و من الناس . .. و إذا تتلى عليه ءايتنا ولّى مستكبرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 69 - 3

3 - امكان پيدايش افرادى حق ناپذير و دين ستيز در جامعه ، با وجود شناخت كامل حق و حقانيت دين

ألم تر إلى الذين يجدلون فى ءايت اللّه أنّى يصرفون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 78 - 12

12 - قيامت ، روز كشف زيان كارى اهل باطل

و خسر هنالك المبطلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 16 - 4

4 - وجود انسان هايى حق ناپذير در جامعه ، به رغم شناخت نشانه هاى درستى آن

إنّه كان لأيتنا عنيدًا

«عنيد» و «عنود» به كسى گفته مى شود كه حق را شناخته است; ولى عمداً و آگاهانه با آن مخالفت مىورزد.

352- حق ناپذيران اهل كتاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 46 - 7

7 - وجود افرادى لجوج و حق ناپذير در ميان اهل كتاب كه سخن ملاطفت آميز با آنها ، بى فايده است .

و لاتجدلوا أهل الكتب إلاّ بالتى هى أحسن إلاّ الذين ظلموا منهم

مراد از «ظلموا» به قرينه سياق، كسانى اند كه در حق ناپذيرى، لجاجت به خرج مى دهند و سخن نرم و آرام را، حمل بر ضعف مى كنند.

353- حق ناپذيران در جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 102 - 9

ص: 144

9- خداوند ، از كافران حق ناپذير ، به وسيله شراره هاى دوزخ ، پذيرايى مى كند .

إنّا أعتدنا جهنّم للكفرين نزلاً

كلمه «نُزُل» مى تواند اسم باشد براى چيزى كه به هنگام ورود ميهمان براى پذيرايى او مى آورند. اين نوع سخن، «تهّكم» بوده و براى استهزا به كار مى رود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 76 - 1،4

1 - كافران حق ناپذير و لجوج ، از درب هاى گوناگون وارد جهنم خواهند شد .

ادخلوا أبوب جهنّم

4 - كافران حق ناپذير و لجوج ، براى هميشه در جهنم خواهند ماند .

ادخلوا أبوب جهنّم خلدين فيها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 17 - 2

2 - آتش دوزخ ، كيفر حق گريزان

تدعوا من أدبر و تولّى

354- حق ناپذيران و قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 36 - 3

3 - قرآن و كلام الهى ، داراى جاذبه بسيار ; حتى براى كافران لجوج و حق ناپذير

فمالِ الذين كفروا قبلك مهطعين

355- حق ناپذيرى اشراف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 47 - 8

8 - اعيان و اشراف هر جامعه ، افرادى مغرور و ناشنوا در برابر سخنان حق

إلى فرعون و ملإيه . .. إذا هم منها يضحكون

ص: 145

356- حق ناپذيرى اشراف فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 75 - 8،10

8 - خودبرتربينى فرعون و اطرافيانش ، مانع از پذيرش رسالت موسى و هارون ( ع )

ثم بعثنا من بعدهم موسى و هرون إلى فرعون و ملإيه بأيتنا فاستكبروا

10 - تبه كارى مستمر فرعون و اطرافيانش ، عامل سركشى آنان از پذيرش رسالت موسى و هارون ( ع )

ثم بعثنا . .. موسى و هرون إلى فرعون و ملإيه بأيتنا فاستكبروا و كانوا قوماً مجرمي

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 46 - 6

6 - تأثير عميق آيات الهى در آگاهان و اهل شناخت

فأُلقى السحرة سجدين

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه ساحران چون با افسون آشنا بودند و خيال را از واقعيت تشخيص مى دادند، زودتر از ديگران به معجزه بودن كار موسى(ع) و حقانيت رسالت وى پى بردند.

357- حق ناپذيرى اشراف قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 24 - 3

3 - كفرورزى و حق ناپذيرى ، بارزترين مشخصه اشراف قوم نوح

فقال الملؤا الذين كفروا

358- حق ناپذيرى اصحاب ايكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 185 - 1

1 - موضع گيرى خصمانه مردم اَيكه در برابر نصيحت هاى شعيب ( ع )

قالوا إنّما أنت من المسحّرين

ضمير فاعل در «قالوا» به «اصحاب الأيكة» بازمى گردد. «إنّما» از ادوات قصر است; بنابراين جمله «إنّما أنت من المسحّرين» به تقدير «ما أنت إلاّ من المسحّرين» مى باشد. «مسحّر» نيز به كسى گفته مى شود كه به سختى افسون شده باشد.

ص: 146

359- حق ناپذيرى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 84 - 3

3 - اقوام قدرتمند محكوم شده به عذاب استيصال ، مردمى لجوج و حق ناپذير در برابر تعاليم پيامبران

فلمّا رأوا بأسنا قالوا ءامنّا باللّه وحده و كفرنا بما كنّا به مشركين

برداشت ياد شده، به خاطر اين نكته است كه اقوام يادشده تا لحظه مشاهده آثار آمدن عذاب، به استهزاى آن مى پرداختند و تنها به محض ديدن آن، تسليم شده، ايمان مى آوردند.

360- حق ناپذيرى اقوام كافر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 70 - 21

21 - نزول عذاب بر امت هاى كافر پيشين ، پس از اصرار و مداومت آنان بر ظلم و حق ناپذيرى

و لكن كانوا أنفسهم يظلمون

فعل «كانوا» به همراه «يظلمون» افاده استمرار مى كند.

361- حق ناپذيرى اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 89 - 6

6- روى گردانى بيشتر مردم از قرآن ، جز به خاطر حق گريزى نيست .

و لقد صرّفنا . .. فأبى أكثر الناس إلاّ كفورًا

362- حق ناپذيرى اكثريت اصحاب ايكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 190 - 4

4 - بيشتر مردم « ايكه » ، حق ناپذير و مصمم بر كفر بودند .

و ما كان أكثرهم مؤمنين

ضمير «هم» در «أكثرهم» به «اصحاب الأيكة» برمى گردد.

ص: 147

363- حق ناپذيرى اكثريت امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 72 - 4

4 - مخالفت بيشتر مردم از امت هاى پيشين با رسولان الهى و نپيمودن راه هدايت ، ناشى از روح لجاجت و حق ناپذير خودشان بود .

ضلّ قبلهم أكثر الأوّلين . و لقد أرسلنا فيهم منذرين

پيمودن راه گمراهى با وجود پيامبران اخطاركننده، گوياى حقيقت ياد شده است.

364- حق ناپذيرى اكثريت رهبران شرك صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 7 - 2

2 - بيشتر سران كفر و شرك در صدراسلام ، دچار روح لجاجت و حق ناپذيرى و مصمم بر نپذيرفتن ايمان

فهم لايؤمنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 10 - 2

2 - بيشتر سران شرك و كفر در صدراسلام ، گرفتار روح لجاجت و حق ناپذيرى بودند .

و سواء عليهم ءأنذرتهم أم لم تنذرهم لايؤمنون

365- حق ناپذيرى اكثريت رهبران كفر صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 7 - 2

2 - بيشتر سران كفر و شرك در صدراسلام ، دچار روح لجاجت و حق ناپذيرى و مصمم بر نپذيرفتن ايمان

فهم لايؤمنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 10 - 2

2 - بيشتر سران شرك و كفر در صدراسلام ، گرفتار روح لجاجت و حق ناپذيرى بودند .

و سواء عليهم ءأنذرتهم أم لم تنذرهم لايؤمنون

ص: 148

366- حق ناپذيرى اكثريت فرعونيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 67 - 4

4 - اكثريت فرعونيان ( قبطيان ) ، حق ناپذير و مصمم بر كفر

و ما كان أكثرهم مؤمنين

367- حق ناپذيرى اكثريت قوم لوط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 174 - 4

4 - بيشتر قوم لوط ، حق ناپذير و مصمم بر كفر

و ما كان أكثرهم مؤمنين

ضمير «هم» در «أكثرهم» به قوم لوط بازمى گردد.

368- حق ناپذيرى اكثريت قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 121 - 4

4 - بيشتر افراد قوم نوح ، حق ناپذير و مصمم بر كفر

و ما كان أكثرهم مؤمنين

369- حق ناپذيرى اكثريت مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 24 - 11،14

11- بيشتر مشركان صدراسلام ، ناآگاه و جاهل به حق بودند .

بل أكثرهم لايعلمون الحقّ

14- گروه بسيارى از مشركان در صدراسلام - على رغم شناخت حق - مردمى حق گريز بودند .

بل أكثرهم لايعلمون الحقّ

واژه «أكثر» افعل التفضيل است و نقطه مقابل آن، كثير مى باشد - نه قليل - و بدين جهت گروه بسيار استفاده شده است; يعنى، هر چند مشركان دانا و حق گريز، در مقايسه با نادانان كمتر بودند; ولى خود جمعيتى چشم گير و بسيار بودند.

ص: 149

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 139 - 12

12 - رسوخ روحيه كفرورزى و حق ناپذيرى در بيشتر شرك پيشگان صدراسلام

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در «أكثرهم» به عاديان بازمى گردد; اما در عين حال به شرك پيشگان صدراسلام نيز اشاره اى دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 158 - 10

10 - رسوخ روحيه كفرورزى و پندناپذيرى ، در اكثريت شرك پيشگان صدراسلام

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در «أكثرهم» به ثموديان بازمى گردد; اما در عين حال تعريض به مشركان صدراسلام نيز دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 174 - 7

7 - رسوخ روحيه كفرورزى و حق ستيزى ، در اكثريت شرك پيشگان صدراسلام

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در«أكثرهم» به قوم لوط بازمى گردد; اما در عين حال اشاره به مشركان صدراسلام نيز دارد.

370- حق ناپذيرى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 118 - 6

6- اختلاف انسان ها در دين و پرهيز آنان از پذيرش حق ، خارج از مشيت خداوند نيست .

و لو شاء ربك لجعل الناس أُمة وحدة و لايزالون مختلفين

371- حق ناپذيرى اهل انطاكيه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 14 - 6

6 - مردم انطاكيه ، مردمى لجوج و حق ناپذير بودند .

فكذّبوهما فعزّزنا بثالث

فرستاده شدن دو پيامبر - در يك زمان - در ميان مردم انطاكيه و تكذيب آن دو از سوى آنان و نيز فرستاده شدن پيامبر سوم براى تقويت دو فرستاده پيشين، بيانگر لجاجت و سرسختى چنين مردمى در برابر حق است.

ص: 150

372- حق ناپذيرى اهل كتاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 145 - 4

4 - اهل كتاب ( يهود و نصارا ) مردمى لجوج و حق ناپذيرند .

و لئن أتيت الذين أوتوا الكتب بكل ءاية ما تبعوا قبلتك

جمله «لئن . ..» (به خدا قسم! اگر هر معجزه و برهانى را به اهل كتاب ارائه كنى، از قبله تو پيروى نمى كنند) گوياى عمق عناد، لجاجت و حق ناپذيرى آنان مى باشد.

373- حق ناپذيرى باديه نشينان جزيرة العرب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 97 - 1

1 - باديه نشينان جزيرة العرب در عصر بعثت ، در كفر و نفاق پابرجاتر و در امتناع از پذيرش سخن حق ، سخت تر بودند .

الأعراب أشد كفراً و نفاقاً

374- حق ناپذيرى بنى اسرائيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 91 - 4

4 - بنى اسرائيل ، مردمى شخصيت پرست بودند ; نه حقيقت طلب .

لن نبرح . .. حتّى يرجع إلينا موسى

گوساله پرستان بنى اسرائيل، به جاى انديشه در گفته هاى هارون(ع) و شناخت حقيقت، تنها پاسخى كه به او دادند، آن بود كه بازگشت موسى(ع) از ميقات را، شرط تجديد نظر در عقايد خود دانستند. حال آن كه معقول آن بود كه در باره كار خويش و گفته هاى هارون(ع)، درست بينديشند.

375- حق ناپذيرى بيماردلان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 23 - 6

6- بيماردلان گريزان از جهاد و فسادانگيز و قطع كننده رحم ، مردمى كر و كور در برابر حق

ص: 151

أولئك الذين . .. فأصمّهم و أعمى أبصرهم

376- حق ناپذيرى تاركان جهاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 23 - 6

6- بيماردلان گريزان از جهاد و فسادانگيز و قطع كننده رحم ، مردمى كر و كور در برابر حق

أولئك الذين . .. فأصمّهم و أعمى أبصرهم

377- حق ناپذيرى ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 16 - 4

4- مترفان و صاحبان مال و منال بيش از ديگران در معرض نافرمانى خدا و حق ناپذيرى قرار دارند .

أمرنا مترفيها ففسقوا فيها

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه مفعول «أمرنا» كلمه محذوفى چون «بالطاعة» و . .. باشد. بنابراين معناى آيه چنين مى شود: ما مترفان جامعه را به طاعت و بندگى فرمان مى دهيم، ولى آنان برخلاف انتظار راه فسق و نافرمانى پيشه مى سازند.

378- حق ناپذيرى جهنميان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 105 - 1

1 - سرزنش دوزخيان از سوى خداوند ، به خاطر حق ناپذيرى هاى گذشته آنان

ألم تكن ءايتى تتلى عليكم . .. تكذّبون

استفهام در آيه فوق، استفهام توبيخى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 10 - 4

4 - كافران دوزخى ، مردمى لجوج و حق گريزاند .

و قالوا لو كنّا نسمع أو نعقل ما كنّا فى أصحب السعير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 152

19 - معارج - 70 - 17 - 3

3 - حق گريزى ، از ويژگى هاى مجرمان دوزخى

يودّ المجرم . .. تدعوا من أدبر و تولّى

379- حق ناپذيرى رهبران شرك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 8 - 8

8 - سران كفر و شرك در صدراسلام ، مردمى لجوج و حق ناپذير بودند .

بل لمّا يذوقوا عذاب

جمله «بل لمّا يذوقوا عذاب» (بلكه هنوز عذاب مرا نچشيده اند) كنايه از اين نكته است كه آنان آن چنان در شك و ترديد نسبت به قرآن به سر مى برند و زير بار رسالت پيامبراسلام(صلی الله علیه و آله) نمى روند كه تنها با چشيدن عذاب الهى دست از مخالفت برمى دارند و به سخن حق تن در مى دهند. اين نكته نشانگر اوج لجاجت و حق ناپذيرى آنان است.

380- حق ناپذيرى رهبران كفر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 8 - 8

8 - سران كفر و شرك در صدراسلام ، مردمى لجوج و حق ناپذير بودند .

بل لمّا يذوقوا عذاب

جمله «بل لمّا يذوقوا عذاب» (بلكه هنوز عذاب مرا نچشيده اند) كنايه از اين نكته است كه آنان آن چنان در شك و ترديد نسبت به قرآن به سر مى برند و زير بار رسالت پيامبراسلام(صلی الله علیه و آله) نمى روند كه تنها با چشيدن عذاب الهى دست از مخالفت برمى دارند و به سخن حق تن در مى دهند. اين نكته نشانگر اوج لجاجت و حق ناپذيرى آنان است.

381- حق ناپذيرى ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 78 - 2

2 - حق گريزى و تنفر از پيام حق ، ويژگى بارز بيشتر مجرمان ستم پيشه

و لكنّ أكثركم للحقّ كرهون

ص: 153

382- حق ناپذيرى علماى يهود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 76 - 9،10

9 - پيشوايان و عالمان يهود در عصر بعثت ، مردمانى لجوج و حق ناپذير

أتحدثونهم بما فتح اللّه عليكم . .. أفلا تعقلون

10 - لجاجت و حق ناپذيرى عالمان و پيشوايان يهود ، دليل نا به جا بودن اميد و دل بستن مسلمانان به ايمان آوردن آنان

أفتطمعون أن يؤمنوا لكم . .. قالوا أتحدثونهم بما فتح اللّه عليكم

آيه مورد بحث عطف بر جمله حاليه «و قد كان . ..» و يا عطف بر جمله «يسمعون ...» در آيه قبل مى باشد. در هر صورت، بيانگر علتى ديگر براى «أفتطمعون ...» مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جمعه - 62 - 5 - 1

1 - عالمان يهود ، به رغم آگاهى از دستورات تورات ، به آن عمل نمى كردند .

مثل الذين حمّلوا التورية ثمّ لم يحملوها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 82 - 13

13 - يهوديان و علماى آنان داراى روحيه سلطه گرى و حق ناپذيرى

اشد الناس عدوة للذين ءامنوا اليهود . .. و انهم لايستكبرون

383- حق ناپذيرى فاسقان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 164 - 16

16 - حق ناپذيرى فاسقان مجوّز ترك نهى از منكر نيست .

لم تعظون قوماً اللّه مهلكهم . .. قالوا معذرة إلى ربكم و لعلهم يتقون

موعظه گران يهود دو دليل براى نهى از منكر اقامه كردند: داشتن عذر در پيشگاه خدا (معذرة إلى ربكم)، احتمال تأثير (لعلهم يتقون). مقتضاى سخن آنان اين است كه نبود احتمال تأثير نمى تواند مجوّز ترك نهى از منكر باشد و عذر پذيرفته شده اى نخواهد بود.

384- حق ناپذيرى فاقدان استعداد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 154

6 - انفال - 8 - 23 - 6

6 - فاقدان خير و استعداد كمال ، اگر چه مشمول هدايت هاى ويژه خداوند شوند ، از آن رويگردان و گريزانند .

و لو أسمعهم لتولوا و هم معرضون

ضمير مفعولى در «أسمعهم» همان كسانى هستند كه با جمله «و لو علم . .. .» توصيف شدند. بنابراين جمله «و لو أسمعهم ... » چنين معنا مى شود: «و لو اسمع الذين ليس فيهم خيرا ... » يعنى اگر خداوند هدايت ويژه اش را شامل حال كسانى كند كه در آنها خيرى نيست ... .

385- حق ناپذيرى فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 75 - 8،10

8 - خودبرتربينى فرعون و اطرافيانش ، مانع از پذيرش رسالت موسى و هارون ( ع )

ثم بعثنا من بعدهم موسى و هرون إلى فرعون و ملإيه بأيتنا فاستكبروا

10 - تبه كارى مستمر فرعون و اطرافيانش ، عامل سركشى آنان از پذيرش رسالت موسى و هارون ( ع )

ثم بعثنا . .. موسى و هرون إلى فرعون و ملإيه بأيتنا فاستكبروا و كانوا قوماً مجرمي

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 36 - 4

4 - فرعون و قوم او ، دعوت حضرت موسى و هارون ( ع ) را نپذيرفته و آيات و معجزات الهى را تكذيب كردند .

فقلنا اذهبا إلى القوم الذين كذّبوا بأيتنا فدمّرنهم تدميرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 49 - 5

5 - پيروزى موسى ( ع ) بر ساحران ، بى تأثير در روحيه حق ناپذير فرعون

قال ءامنتم له قبل أن ءاذن لكم إنّه لكبيركم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 29 - 14

14 - نصيحت ها و هشدار هاى مؤمن آل فرعون ، نسبت به قتل موسى ( ع ) ، در فرعون بى تأثير بود .

أتقتلون رجلاً . .. قال فرعون ما أريكم إلاّ ما أرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 39 - 7

7 - سعى فرعون ، در موجّه جلوه دادن حق ناپذيرى خود

ص: 155

فتولّى . .. و قال سحر أو مجنون

نسبت دادن سحر و جنون از سوى فرعون به موسى(ع)، به رغم روشنى دلايل رسالت آن حضرت، نشانگر تلاشى است كه او براى سرپوش گذاشتن بر حق ناپذيرى خود به كار بسته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 40 - 7

7 - فرجام حق ناپذيرى فرعون ، فرجامى ملامت بار

فنبذنهم فى اليمّ و هو مليم

«مليم» بر كسى اطلاق مى شود، كه سزاوار سرزنش باشد.

386- حق ناپذيرى فرعونيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 36 - 4

4 - فرعون و قوم او ، دعوت حضرت موسى و هارون ( ع ) را نپذيرفته و آيات و معجزات الهى را تكذيب كردند .

فقلنا اذهبا إلى القوم الذين كذّبوا بأيتنا فدمّرنهم تدميرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 13 - 1،2

1 - موضع گيرى خصمانه فرعونيان در برابر آيات ( معجزات ) روشن الهى

فلمّا جاءتهم ءايتنا مبصرة قالوا هذا سحر مبين

2 - سحر خوانده شدن معجزات الهى موسى ، از سوى فرعونيان على رغم وضوح و روشنى آن

فلمّا جاءتهم ءايتنا مبصرة قالوا هذا سحر مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 41 - 3

3 - اظهار شگفتى مؤمن آل فرعون از تأثيرناپذيرى مردم از خيرخواهى ها و فراخوانى هاى او

و يقوم مالى أدعوكم إلى النجوة و تدعوننى إلى النار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 43 - 7

7 - فرعونيان در عصر موسى ( ع ) ، مردمى اسراف گر و افراط كننده در گناه و حق ناپذيرى

و أنّ المسرفين هم أصحب النار

از مصداق هاى بارز «مسرفان»، در آيه شريفه، فرعونيان است.

ص: 156

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 44 - 3

3 - هدايت ها و خير خواهى هاى مؤمن آل فرعون ، در قومش تأثير نگذاشت .

فستذكرون ما أقول لكم

387- حق ناپذيرى قوم ابراهيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 103 - 3

3 - اكثريت قوم ابراهيم ، حق ناپذير و مصمم بر كفر

و ما كان أكثرهم مؤمنين

388- حق ناپذيرى قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 81 - 3

3- اصحاب حجر ( قوم ثمود ) ، مردمى لجوج و حق ناپذير بودند .

و ءاتينهم ءايتنا فكانوا عنها معرضين

اينكه اصحاب حجر، على رغم مشاهده معجزات و آيات فراوان الهى از آنها اعراض كردند، بيانگر لجاجت و حق ناپذيرى آنان بود; چنان كه آمدن جمله «فكانوا عنها معرضين» به جاى «فأعرضوا عنها» - كه نشان دهنده اين است كه اعراض آنان از دير باز وجود داشته است - مى تواند مؤيد برداشت فوق باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 59 - 16

16- ناقه قوم ثمود ، از جمله آيات الهى براى اخطار به آنان به خاطر حق ناپذيريشان

و ءاتينا ثمود الناقة . .. و ما نرسل بالأيت إلاّ تخويفًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 157 - 6

6 - ثموديان ، مردمى لجوج و حق ناپذير

فأت بئاية إن كنت من الصدقين . قال هذه ناقة... و لاتمسّوها بسوء... فعقروها

ص: 157

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 158 - 6

6 - بيشتر ثموديان ، حق ناپذير و مصمم بر كفر بودند .

و ما كان أكثرهم مؤمنين

389- حق ناپذيرى قوم عاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 136 - 2

2 - قوم عاد ، مردمى لجوج و مصمم بر حق ناپذيرى

قالوا سواء علينا . .. من الوعظين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 139 - 8

8 - بيشتر عاديان ، حق ناپذير و مصمم بر كفر

و ما كان أكثرهم مؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 15 - 15

15 - لجاجت و عناد مستمر قوم عاد ، در برابر آيات روشن الهى

أَوَلم يروا . .. و كانوا بأيتنا يجحدون

«جحد» (مصدر «يجحدون») به معناى انكار كردن چيزى است كه حقانيت آن براى منكر روشن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 23 - 6

6- قوم عاد ، مردمى جهالت پيشه و روى گردان از حقايق

و لكنّى أريكم قومًا تجهلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 26 - 14

14- فراگيرى عذاب بر قوم عاد ، پس از حق ناپذيرى هاى مستمر آنان

إذ كانوا يجحدون بايت اللّه و حاق بهم ما كانوا به يستهزءون

«كانوا يجحدون» مفيد استمرار است و ارتباط «حاق بهم» با آن، گوياى ترتيبى است كه در برداشت آمده است.

ص: 158

390- حق ناپذيرى قوم لوط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 74 - 9

9- جامعه فاسد و ناپاك قوم لوط ، از دعوت و تبليغ آن حضرت تأثير نپذيرفتند .

و نجّينه من القرية التى كانت تعمل الخبئث

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 167 - 2

2 - خيره سرى و مقاومت قوم لوط ، در برابر نصيحت هاى وى

قالوا . .. لتكوننّ من المخرجين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 56 - 1

1 - تأثيرناپذيرى قوم لوط ، در برابر هشدار ها و هدايت گرى هاى او

فما كان جواب قومه إلاّ أن قالوا أخرجوا ءال لوط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 36 - 2

2 - روى آوردن قوم لوط ، به جدال و تشكيك نسبت به انذار ها ; بجاى حق پذيرى

و لقد أنذرهم . .. فتماروا بالنّذر

391- حق ناپذيرى قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 10 - 1

1 - التجاى نوح ( ع ) به درگاه پروردگار براى استمداد از او در برابر قوم حق ناپذير خويش

فدعا ربّه أنّى مغلوب فانتصر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 6 - 2

2 - قوم نوح ، مردمى حق ناپذير و لجوج بودند .

فلم يزدهم دعاءى إلاّ فرارًا

ص: 159

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 7 - 5،9

5 - قوم نوح ، مردمى حرف ناشنوا و حق ناپذير

و إنّى كلّما دعوتهم . .. و استغشوا ثيابهم

برداشت ياد شده، با توجه به اين نكته است كه جمله «و إنّى كلّما دعوتم. ..» تفسير و تبيين براى «فرار» است و تعبير «انگشت ها در گوش كردن و جامه بر سر نهادن»، مى تواند كنايه از حرف ناشنوى و حق ناپذيرى باشد.

9 - روح استكبار و خودبرتربينى ، سبب حرف ناشنوى ، حق ناپذيرى و دين گريزى قوم نوح بود .

و إنّى كلّما دعوتهم . .. و استكبروا استكبارًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 21 - 3

3 - قوم نوح ، مردمى عصيانگر و حق ناپذير

قال نوح ربّ إنّهم عصونى

برداشت ياد شده، با توجه به اين نكته است كه شكوائيه نوح(ع) از عصيان قوم خود، پس از دعوت و موعظه طولانى آنان بوده است.

392- حق ناپذيرى كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 110 - 9

9 - سرگردانى در طغيان، كيفر و پيامد حق ناپذيرى كافران است.

و نذرهم فى طغينهم يعمهون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 57 - 14

14- حقْ گريزىِ كافران و منكرانِ الهى ، در حيطه قدرت خدا و وابسته به اراده او است .

إنّا جعلنا على قلوبهم أكنّة

تأكيد خداوند - به وسيله «إنّا جعلنا. ..» - بر حاكميّت و نقش خود، از آن جهت است كه گمان نرود كفرِ كافران و منكرانِ آيات الهى، از قلمروِ قدرتِ الهى بيرون است و آنان تبديل به قدرتى در برابر خدا شده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 42 - 5

5- اعراض كافران از شنيدن كلام الهى و درك مفاهيم و معارف قرآنى ، دليل بى توجهى آنان به رحمت گسترده الهى و متأثر نشدن از مواعظ پيامبر (صلی الله علیه و آله)

ص: 160

قل من يكلؤكم . .. من الرحمن بل هم عن ذكر ربّهم معرضون

برداشت ياد شده مبتنى براين است كه مقصود از «ذكر» قرآن باشد; زيرا يكى از نام ها و اوصاف قرآن كريم ذكر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 70 - 9

9 - شالوده زندگى بيشتر كافران ، بر پايه باطل و منافع آنان ، ناسازگار با پذيرش حق

حتّى اذا أخذنا مترفيهم . .. و أكثرهم للحقّ كرهون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 20 - 11

11 - دلدارى خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان ، در برابر كارشكنى ها و حق ناپذيرى كافران و مشركان

و جعلنا بعضكم لبعض فتنة أتصبرون و كان ربّك بصيرًا

يادآورى خداوند به بصيرت و بينايى خود، به پيامبر(صلی الله علیه و آله) پس از ياد كردن از مشركان و آزمايش شدن آنان، مى تواندبراى دلجويى از پيامبر(صلی الله علیه و آله)ومؤمنان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 23 - 1،3

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) از حق ناپذيرى كافران ، اندوهگين بود .

و من كفر فلايحزنك كفره

توصيه خداوند به پيامبر(صلی الله علیه و آله) براى پرهيز از اندوه درباره كفر كافران، اين نكته را مى رساند كه آن حضرت، در قبال كفر آنان، اندوهناك بوده است.

3 - دلدارى خداوند ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) را در برابر حق ناپذيرى كافران

و من كفر فلايحزنك كفره إلينا مرجعهم

جمله «إلينا مرجعهم. ..» به منزله تهديد است. چنين تهديد و هشدارى، مى تواند به منظور دلدارى به پيامبر(صلی الله علیه و آله) بيان شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 22 - 10

10 - وجود اختلاف اساسى انسان مؤمن حق پذير و نرم دل با كافر حق ناپذير و سنگدل ، از نظر شخصيت و سرنوشت

أفمن شرح اللّه صدره للإسلم فهو على نور من ربّه فويل للقسية قلوبهم

«من» در آيه شريفه، اسم موصول و مبتدا است و خبر آن - به قرينه جمله بعدى (فويل للقاسية قلوبهم. ..) - جمله اى محذوف مى باشد. تقدير كلام چنين است: «أفمن شرح اللّه صدره للإسلام ... كمن قسا قلبه». بنابراين مى توان گفت: آيه شريفه درصدد مقايسه ميان شخصيت دو انسان مؤمن و كافر و سرنوشت آنان در آينده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 4 - 1

ص: 161

1 - تنها كافران حق ناپذير به مجادله و ستيزه جويى با آيات الهى مى پردازند و از پذيرش آن سر باز مى زنند .

مايجدل فىءايت اللّه إلاّ الذين كفروا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 10 - 1

1 - اعلام بغض و دشمنى شديد خداوند نسبت به كافران لجوج و حق ناپذير در قيامت

إنّ الذين كفروا ينادون لمقت اللّه أكبر من مقتكم أنفسكم إذ تدعون إلى الإيمن فتكف

«مقت» به معناى بغض شديد است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 10 - 2

2- دلدارى خداوند ، به پيامبر (صلی الله علیه و آله) در برابر حق ناپذيرى كافران

فارتقب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 13 - 6

6- ستيز كافران با منطق روشن رسولان الهى ، گواه بى اساس بودن ايمان اضطرارى آنان

أنّى لهم الذكرى و قد جاءهم رسول مبين

در صورتى كه «أنّى لهم الذكرى» در صدد بيان پوچى ادعاى ايمان كافران باشد; تعبير «و قد جائهم. ..» بيانگر فلسفه پوچى ادعاى آنان خواهد بود; يعنى، آنان كه منطق روشن رسولان را نپذيرفتند، چگونه با مشاهده عذابى، مى توانند به ايمان راستين رسيده باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 32 - 16

16- كيفر الهى در مورد كافران ، پس از اتمام حجت و تبيين حق براى آنان

إنّ الذين كفروا و . .. من بعد ما تبيّن لهم الهدى ... و سيحبط أعملهم

در صورتى كه «سيحبط. ..» عنوان كيفر داشته باشد; تعبير «من بعد ما تبيّن...» بيانگر اتمام حجّتى است كه قبل از اعمال مجازات، صورت گرفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 12 - 2

2- دلجويى خداوند از پيامبر (صلی الله علیه و آله) در برابر تكذيب ، حق ناپذيرى و عناد كافران

كذّبت قبلهم قوم نوح و أصحب الرسّ و ثمود

يادآورى روحيه حق ستيز بسيارى از امت ها در طول تاريخ در برابر پيام رسولان الهى، مى تواند از آن جهت باشد كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) در برابر تكذيب كافران، احساس نگرانى نداشته باشد.

ص: 162

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 44 - 1،5

1 - ناباورى كفرپيشگان به حقانيت وعده هاى الهى ، حتى با مشاهده نمود هاى عينى عذاب و سقوط سنگى از آسمان بر آنان

و إن يروا كسفًا . .. يقولوا سحاب مركوم

5 - دلايل حسّى نيز همانند برهان هاى عقلى ، بى تأثير در روح حق ستيز كفرپيشگان

و إن يروا كسفًا من السّماء ساقطًا يقولوا سحاب مركوم

سقوط پاره هاى سنگ از آسمان، دليلى حسى است و خداوند مى فرمايد: كافران نه تنها براهين عقلى را بى تأمل رد مى كنند; كه حتى دلايل حسى را نيز با توجيهى، وارونه جلوه مى دهند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 10 - 4

4 - كافران دوزخى ، مردمى لجوج و حق گريزاند .

و قالوا لو كنّا نسمع أو نعقل ما كنّا فى أصحب السعير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 17 - 5

5 - تهديد شدن كافران لجوج و حق گريز ، به نزول عذاب الهى

فستعلمون كيف نذير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 23 - 9

9 - كافران لجوج و دين گريز ، مردمى ناسپاس بوده و از نعمت شنوايى ، بينايى و تعقّل بهره كافى نبرده اند .

و جعل لكم السمع و الأبصر و الأفئدة قليلاً ما تشكرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 28 - 7

7 - كافران حق ناپذير و لجوج ، در معرض عذاب الهى قرار دارند .

فمن يجير الكفرين من عذاب أليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 14 - 2

2 - در اختيار گرفتن ثروت و نيروى انسانى كافران حق ناپذير ، نمى تواند مجوز عدول مبلغان و رهبران جامعه اسلامى از مواضع عقيدتى خويش و سازش و مسامحه با آنان باشد .

و لاتطع . ..أن كان ذا مال و بنين

ص: 163

ترديدى نيست كه اجابت خواسته هاى كافران و يا سازش با آنان از سوى رهبران جامعه اسلامى، به جهت طمع شخصى نيست; بلكه براى در اختيار گرفتن ثروت و نيروى انسانى كافران و صرف آنها در جهت مصالح و منافع مسلمين است; ولى چون اين كار به قيمت عدول از مواضع اعتقادى و يا سازش با كافران است، جايز نمى باشد.

حق ناپذيرى كافران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 97 - 9

9- مشركان و كافران عصر بعثت ، در برابر حق و دعوت هاى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مردمى لجوج و سرسخت بودند .

و تنذر به قومًا لدًّا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 67 - 8

8 - رسوخ روحيه حق ناپذيرى ، در بيشتر كفرپيشگان صدراسلام

و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در «أكثرهم» به فرعون و قوم وى (قبطيان) بازمى گردد; اما در عين حال تعريض به مشركان صدراسلام نيز دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 103 - 5

5 - رسوخ روحيه حق ناپذيرى ، در بيشتر كفرپيشگان صدراسلام

و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در «أكثرهم» به قوم ابراهيم بازمى گردد; اما در عين حال اين آيه تعريض به مشركان صدراسلام نيز دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 46 - 2

2 - كافران صدراسلام ، مردمى لجوج و حق ناپذير بودند .

و ما تأتيهم من ءاية . .. إلاّ كانوا عنها معرضين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 2 - 2

2 - سركشى ، تكبر ، ستيزه جويى و حق ناپذيرى ، از اوصاف كافران صدراسلام

بل الذين كفروا فى عزّة و شقاق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 164

16 - غافر - 40 - 63 - 2

2 - كافران و مشركان صدراسلام ، مردمى لجوج ، ستيزه جو و حق ناپذير

كذلك يؤفك الذين كانوا بأيت اللّه يجحدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 76 - 5

5 - مشركان و كافران صدراسلام ، مردمى بس لجوج و حق ناپذير

و إنّه لقسم لو تعلمون عظيم

سوگند مؤكد خداوند، پس از استدلال بسيار بر اثبات توحيد و معاد، نشانگر روح لجاجت و حق ناپذيرى كافران است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 21 - 3،4

3 - كافران صدراسلام ، مردمى لجوج ، مستكبر و حق گريز

بل لجّوا فى عتوّ و نفور

«عتوُّ» به معناى استكبار و تجاوز از حد است (قاموس المحيط) و مقصود از «نفور»(رميدن) گريز از سخن حق مى باشد.

4 - روح لجاج ، استكبار و حق گريزى ، عامل كفر و تكذيب دين از سوى كافران در صدراسلام

و لقد كذّب الذين من قبلهم . .. بل لجّوا فى عتوّ و نفور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 1 - 3

3 - كافران مخالف رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، گروهى لجوج و حق ناپذير

سأل سائل بعذاب واقع

مفسران بر اين عقيده اند كه كافران، اين سخن را از سر لجاجت بر زبان مى آوردند; چنان كه در آيه 32 از سوره «انفال» از آنان چنين ياد شده است: «و إذ قالوا اللّهم إن كان هذا هو الحقّ من عندك فأمطر علينا حجارة من السماء أو ائتنا بعذاب أليم».

393- حق ناپذيرى كافران مكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 7 - 2

2 - حق ناپذيرى و عناد و لجاجت شديد كافران مكه در عصر بعثت، در برابر وحى و معجزات الهى

و لو نزلنا عليك كتبا . .. إن هذا إلا سحر مبين

سوره انعام در مكه نازل شده است و بنابراين طبيعى است كه ناظر به مردم آن سامان، خصوصاً مشركان مكه، باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 165

9 - حجر - 15 - 3 - 1

1- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به هنگام مواجهه با حق ناپذيرى كافران مكه ، مأمور به ر ها كردن آنان به حال خود و ترك محاجه با آنها شد .

ذرهم يأكلوا و يتمتّعوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 14 - 1

1- اگر درى از آسمان به قدرت خداوند گشوده شود كه كافران مكه براى دريافت حقايق به آنجا بروند ، ايمان نخواهند آورد .

كذلك نسلكه فى قلوب المجرمين . لايؤمنون به ... و لو فتحنا عليهم بابًا من السّماء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 15 - 1،2،4

1- كافران هدايت ناپذير مكه ، در صورت مشاهده گشايش درى از آسمان براى بالا رفتن خود و درك حقايق ، آن را نوعى چشم بندى و سحر وانمود خواهند كرد .

و لو فتحنا عليهم بابًا من السّماء فظلّوا فيه يعرجون . لقالوا إنما سكّرت أبصرنا

«سكر» در لغت حالتى را گفته اند كه عارض بر عقل مى شود. بنابراين مراد از ادعاى آنان اين مى شود كه: آنان خود را گرفتار نوعى چشم بندى مى دانستند.

2- كافران مكه ، مردمى حق ناپذير و لجاجت پيشه در برابر آيات الهى

و لو فتحنا عليهم بابًا من السّماء فظلّوا فيه يعرجون . لقالوا إنما سكّرت أبصرنا

4- كافران مكه براى گريز از پذيرفتن حقايق الهى ، آنها را امورى موهوم جلوه مى دادند .

لقالوا إنما سكّرت أبصرنا بل نحن قوم مسحورون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 41 - 5

5- بهره كفرپيشگان مكه از آيه هاى بيدارگر قرآن ، تنها تنفر و فرار از آنها بود .

و لقد صرّفنا فى هذا القرءان ليذّكّروا و ما يزيدهم إلاّ نفورًا

394- حق ناپذيرى گمراهان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 34 - 3

3- گمراهى ضلالت پيشگان از سوى خدا ، سزا و كيفر لجاجت و حق ناپذيرى ايشان است .

ينوح قد جدلتنا . .. فأتنا بما تعدنا ... إن كان الله يريد أن يغويكم

وقوع جمله «إن كان الله» پس از بيان لجاجتها و حق ناپذيريهاى كفرپيشگان (قد جادلتنا . ..) ، حاكى است كه اراده خداوند بر اغواى آنان ، به خاطر عناد و لجاجتشان بوده است.

ص: 166

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 83 - 2

2 - جواز وانهادن گمراهان به خود ، پس از اتمام حجت بر آنان و حق ناپذيرى ايشان

فذرهم

«فاء» در «فذرهم»، مى رساند كه پس از اتمام حجت ادامه تبليغ ضرورى نيست.

395- حق ناپذيرى گناهكاران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 200 - 4

4 - حق ناپذيرى دل هاى مجرمان ، كيفرى تعيين شده از جانب خداوند در قبال جرم هايشان

كذلك سلكنه فى قلوب المجرمين

ذكر مشركان با وصف «المجرمين»، اشعار به عليت حكم دارد; يعنى، «سلكنا القرآن و هو بلسان عربى مبين فى قلوب هؤلاء المشركين مثل ذلك السلوك جزاء لأجرامهم; ما قرآن را با اين كه به زبان عربى روشن است در دل هاى مشركان هم چون زبان عجمى غير قابل فهم راه داديم، تاكيفرى باشد در برابر جرم هايشان».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 201 - 1

1 - پافشارى اهل جرم و گناه بر انكار حقايق وحى ، تا مرز مشاهده عذاب دردناك الهى ( عذاب استيصال )

كذلك سلكنه . .. لايؤمنون به حتّى يروا العذاب الأليم

«ال» در «العذاب» براى عهد است. بنابراين «العذاب الأليم» اشاره به عذابى دارد كه مشركان مكه به آن تهديد شدند (عذاب استيصال). آيه «أفبعذابنا يستعجلون» بيانگر آن است كه آنان تهديد به عذاب را جدى نگرفتند و بدان جهت از روى استهزا، خواستار تعجيل نزول آن بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 15 - 2

2 - مجرمانِ نادم در روز قيامت ، فاقد روحيه حق پذيرى ، حتى در صورت رجوع دوباره به دنيايند .

فارجعنا نعمل صلحًا . .. إنّما يؤمن بأيتنا الذين إذا ذكّروا بهاخرّوا سجّدًا

احتمال دارد كه آيه درصدد تبيين و تشريح جواب رد دادن به درخواست مجرمان باشد. خداوند در اين آيه، تلويحاً مى گويد: «آنان فاقد روحيه ايمان اند و بنابراين، درخواست شان اجابت نمى شود».

ص: 167

396- حق ناپذيرى لجوجان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 157 - 5

5 - تأثيرناپذيرى اهل عناد ، در برابر معجزات الهى

فأت بئاية . .. قال هذه ناقة ... فعقروها

397- حق ناپذيرى متخلفان از جهاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 93 - 10

10 - توانمندان متخلف از جهاد ، گرفتار خصلت حق ناپذيرى

الذين يستئذنونك و هم أغنياء . .. طبع اللّه على قلوبهم فهم لا يعلمون

398- حق ناپذيرى مترفان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 16 - 4

4- مترفان و صاحبان مال و منال بيش از ديگران در معرض نافرمانى خدا و حق ناپذيرى قرار دارند .

أمرنا مترفيها ففسقوا فيها

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه مفعول «أمرنا» كلمه محذوفى چون «بالطاعة» و . .. باشد. بنابراين معناى آيه چنين مى شود: ما مترفان جامعه را به طاعت و بندگى فرمان مى دهيم، ولى آنان برخلاف انتظار راه فسق و نافرمانى پيشه مى سازند.

399- حق ناپذيرى مجرمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 78 - 2

2 - حق گريزى و تنفر از پيام حق ، ويژگى بارز بيشتر مجرمان ستم پيشه

و لكنّ أكثركم للحقّ كرهون

ص: 168

400- حق ناپذيرى مخالفان محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 16 - 5

5 - مخالفان رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مردمى لجوج و حق ناپذير بودند .

إنّه كان لأيتنا عنيدًا

401- حق ناپذيرى مردم صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 4 - 3

3 - مردم در صدر اسلام ، مردمى سخت پايبند به آيين شرك و انعطاف ناپذير در برابر سخن حق و مستدل

و الصفّ-ت صفًّا . .. إنّ إلهكم لوحد

برداشت ياد شده از آن جا است كه خداوند در آغاز سوره مباركه بر اثبات توحيد سوگند متعدد ياد كرده است. اين در حالى است كه خداوند پيش از آن، دلايل و شواهد كافى بر اثبات اين حقيقت در قرآن كريم ارائه فرموده بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 5 - 4

4 - بيشتر مردم عصر بعثت ، مصمم به تأثيرناپذيرى از كلام وحى و پيام قرآن

فأعرض أكثرهم . .. و قالوا ... فاعمل إنّنا عملون

تعبيرهاى سه گانه در آيه («أكنّة»، «وقر» و «حجاب») تأكيد و تصميم آنان را به نفوذناپذيرى در برابر قرآن مى رساند.

402- حق ناپذيرى مرفهان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 12 - 14

14 - مرفهان اسراف پيشه ، مردمانى خودپسند ، از خود راضى و حق ناپذير

كذلك زيّن للمسرفين ما كانوا يعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 83 - 3

3- انسان هاى برخوردار از رفاه و نعمت ها ، در معرض ابتلا به بيمارى حق ناپذيرى

و إذا أنعمنا على الإنسن أعرض و نئا بجانبه

ص: 169

403- حق ناپذيرى مستكبران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 50 - 10

10 - انسان هاى مستكبر و حق ستيز ، تأثيرناپذير از آيات اعجازى و كيفرى

فلمّا جاءهم بايتنا إذا هم منها يضحكون . و ما نريهم من ءاية ... و أخذنهم بالعذ

404- حق ناپذيرى مسرفان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 12 - 14

14 - مرفهان اسراف پيشه ، مردمانى خودپسند ، از خود راضى و حق ناپذير

كذلك زيّن للمسرفين ما كانوا يعملون

405- حق ناپذيرى مسيحيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 145 - 4

4 - اهل كتاب ( يهود و نصارا ) مردمى لجوج و حق ناپذيرند .

و لئن أتيت الذين أوتوا الكتب بكل ءاية ما تبعوا قبلتك

جمله «لئن . ..» (به خدا قسم! اگر هر معجزه و برهانى را به اهل كتاب ارائه كنى، از قبله تو پيروى نمى كنند) گوياى عمق عناد، لجاجت و حق ناپذيرى آنان مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 63 - 11

11 - قابليت نداشتن جامعه عصر عيسى ( ع ) ، براى دريافت و پذيرش تمامى حقايق *

و لأُبيّن لكم بعض الذى تختلفون فيه

اين سخن حضرت عيسى(ع) كه: «من آمده ام تا برخى از اختلافات شما را بيان كنم»، مى تواند نشانگر عدم قابليت آنان براى دريافت تمامى حقايق باشد، زيرا محدوديتى از ناحيه خود حضرتش نمى توان فرض كرد.

ص: 170

406- حق ناپذيرى مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 25 - 6

6 - برخى مشركان با ديدن هر گونه معجزه و آيت الهى ايمان نخواهند آورد.

و إن يروا كل ءاية لايؤمنوا بها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 110 - 3

3 - يكسانى عنادورزى و حق ناباورى مشركان، قبل و بعد از ديدن معجزه مورد درخواست خويش

و نقلب . .. كما لم يؤمنوا به أول مرة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 20 - 11

11 - دلدارى خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان ، در برابر كارشكنى ها و حق ناپذيرى كافران و مشركان

و جعلنا بعضكم لبعض فتنة أتصبرون و كان ربّك بصيرًا

يادآورى خداوند به بصيرت و بينايى خود، به پيامبر(صلی الله علیه و آله) پس از ياد كردن از مشركان و آزمايش شدن آنان، مى تواندبراى دلجويى از پيامبر(صلی الله علیه و آله)ومؤمنان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 72 - 13

13 - سرزنش مشركان از سوى خداوند ، به خاطر ناديده گرفتن نشانه هاى توحيد در نظام شب و روز

قل أرءيتم إن جعل اللّه عليكم النهار سرمدًا إلى يوم القيمة . .. أفلاتبصرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 29 - 6

6 - حق ناپذيرى مشركان ، پس از اقامه دليل هاى گوناگون براى آنان ، عامل منفورشدن شان در پيشگاه خداوند است .

هل لكم من ما ملكت . .. بل اتّبع الذين ظلموا أهواءهم

التفات از خطاب «هل لكم من ما ملكت. ..» به غيبت «اتّبع الذين...» مى تواند گوياى اين حقيقت باشد كه آنان، به دليل تداوم عقيده شرك، از مخاطب خدا شدن محروم شدند. اين، نشانه منفور شدن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 12 - 1،3

1 - تعجب پيامبر (صلی الله علیه و آله) از مواضع انكارآميز مشركان نسبت به معاد و يگانگى خداوند ; على رغم مشاهده عظمت آفرينش و قدرت خداوند در جهان

إنّ إلهكم لوحد . .. فاستفتهم أهم أشدّ خلقًا... بل عجبت

ص: 171

به قرينه آيات پيشين به دست مى آيد كه آنچه موجب شگفتى پيامبر(صلی الله علیه و آله) گرديده بود، انكار توحيد ربوبى و معاد از سوى مشركان - به رغم مشاهده آيات الهى در طبيعت و عظمت آفرينش - بود.

3 - مشركان - به رغم مشاهده عظمت آفرينش و آيات الهى در طبيعت - تعاليم قرآن ( معاد و احياى مجدد انسان ها و توحيد ربوبى و . . . ) را به تمسخر مى گرفتند .

إنّ إلهكم لوحد . .. فاستفتهم أهم أشدّ خلقًا... بل عجبت و يسخرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 21 - 4

4 - تكذيب نظام كيفر و پاداش و جدايى حق و باطل ، از ويژگى هاى مشركان

هذا يوم الفصل الذى كنتم به تكذّبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 155 - 1

1 - سرزنش شدن مشركان ، به سبب بيدار نشدن و پند نگرفتن آنان در برابر حقايق الهى

أفلاتذكّرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 46 - 12

12 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، براى حل اختلاف خود با مشركان حق گريز ، از خداوند كمك خواسته و او را به داورى طلبيد .

أنت تحكم بين عبادك فى ما كانوا فيه يختلفون

جمله «أنت تحكم. ..» براى انشاى دعا است كه در قالب جمله خبرى آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 79 - 1

1 - توطئه هاى پى درپى و جدى مشركان ، نسبت به پيامبر (صلی الله علیه و آله) و تصميم قطعى آنان براى انكار حق

أم أبرموا أمرًا

«إبرام» (مصدر «أبرموا») در اصل به معناى تابيدن و محكم كردن است و در اين جا مراد از آن - به قرينه شأن نزول و آيه بعد - تصميم جدى مشركان بر توطئه چينى عليه پيامبر(صلی الله علیه و آله) مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 23 - 12

12 - مشركان ، گرفتار هواپرستى و پيروى از حدس و گمان ، به رغم تجلى انوار هدايت الهى در حق ايشان

إن يتّبعون إلاّ الظنّ و ما تهوى الأنفس و لقد جاءهم من ربّهم الهدى

ص: 172

407- حق ناپذيرى مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 97 - 9

9- مشركان و كافران عصر بعثت ، در برابر حق و دعوت هاى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مردمى لجوج و سرسخت بودند .

و تنذر به قومًا لدًّا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 5 - 10

10- مشركان ستم پيشه صدراسلام ، مردمى لجوج ، حق ناپذير و بهانه جو بودند .

بل قالوا . .. فليأتنا باية كما أُرسل الأوّلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 54 - 4

4 - عدم تأثير دعوت پيامبر (صلی الله علیه و آله) بر مشركان متعصب و متحجر

فذرهم فى غمرتهم حتّى حين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 121 - 8

8 - رسوخ روحيه كفرورزى و حق ناپذيرى ، در بيشتر مشركان صدراسلام

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در «أكثرهم» به قوم نوح بازمى گردد; اما در عين حال تعريض به مشركان صدر اسلام نيز دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 60 - 13

13 - توبيخ مشركان مكه از سوى خداوند ، به خاطر انحراف آنان از حق و ناديده گرفتن دلايل روشن توحيد

أمّن خلق السموت . .. أءله مع اللّه بل هم قوم يعدلون

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه مخاطبان نخستين آيه، مشركان مكه بوده اند. گفتنى است كه واژه «عدول» (مصدر «يعدلون») به معناى ميل و انحراف است; يعنى، «بل هم قوم عادتهم العدول عن طريق الحق و الإنحراف عنها».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 61 - 10

10 - مشركان بهانه جو و حق گريز صدر اسلام ، عناصرى مرفه و برخوردار از موهبت هاى دنيوى

و قالوا إن نتّبع الهدى معك . .. كمن متّعنه متع الحيوة الدنيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 173

15 - صافات - 37 - 13 - 3

3 - لجاجت و حق ناپذيرى ، از اوصاف مشركان صدر اسلام

و إذا ذكّروا لا يذكرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 14 - 1،2

1 - مشركان صدر اسلام ، هر معجزه ملموس و روشنى را به شدّت مورد استهزا قرار داده و ايمان نمى آوردند .

و إذا رأوا ءاية يستسخرون

مقصود از «ءاية» معجزه است و متهم كردن آن به سحر از سوى مشركان (در آيه بعد) مؤيد همين مطلب است. گفتنى است «يستسخرون» به معناى «يسخرون» است و آمدن آن با «سين» و «تا» براى مبالغه مى باشد.

2 - مشركان صدر اسلام ، مردمى لجوج و حق ناپذير بودند .

و إذا رأوا ءاية يستسخرون

تمسخر معجزه الهى - كه امرى ملموس و روشن مى باشد - گوياى حقيقت ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 63 - 2،2

2 - كافران و مشركان صدراسلام ، مردمى لجوج ، ستيزه جو و حق ناپذير

كذلك يؤفك الذين كانوا بأيت اللّه يجحدون

2 - كافران و مشركان صدراسلام ، مردمى لجوج ، ستيزه جو و حق ناپذير

كذلك يؤفك الذين كانوا بأيت اللّه يجحدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 76 - 5

5 - مشركان و كافران صدراسلام ، مردمى بس لجوج و حق ناپذير

و إنّه لقسم لو تعلمون عظيم

سوگند مؤكد خداوند، پس از استدلال بسيار بر اثبات توحيد و معاد، نشانگر روح لجاجت و حق ناپذيرى كافران است.

408- حق ناپذيرى مشركان مكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 42 - 10

10 - مشركان مكّه ، پذيراى هيچ سخن حق و منطقى در جهت مخالفت با عقيده شان نبودند .

إن كاد ليضلّنا عن ءالهتنا . .. و سوف يعلمون حين يرون العذاب من أضلّ سبيلاً

ص: 174

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 49 - 10

10 - انكار قرآن از سوى مشركان مكه ، از سر لجاجت و حق ناپذيرى بود .

ما يجحد بأيتنا إلاّ الكفرون . .. و ما يجحد بأيتنا إلاّ الظلمون

«جحود» در لغت نفى چيزى است كه دل آن را اثبات مى كند و اثبات چيزى است كه دل نفى مى كند. (مفردات راغب). «جحود» طبق معناى لغوى منطبق بر لجاجت است. گفتنى است: «ال» در «الظالمون» عهد بوده و اشاره به «الكافرون» در آيه چهل و هفت دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 45 - 7

7 - تهديد شديد مشركان مكه از سوى خداوند ، به خاطر تن در ندادن به تعاليم پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و إذا تتلى عليهم ءايتنا بيّنت قالوا ما هذا إلاّ رجل. .. و كذّب الذين من قبلهم

409- حق ناپذيرى مصريان باستان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 34 - 6،7،15

6 - مردم مصر در عصر يوسف ( ع ) ، مردمى لجوج و حق ناپذير

فمازلتم فى شكّ ممّا جاءكم به

ترديد مردم مصر در رسالت يوسف(ع) با وجود عرضه شدن دلايل روشن براى ايشان به دو دليل مى تواند باشد: 1- به خاطر لجالت آنان است كه در آيه بعد از آنان به مردمى مجادله گر تعبير شده است. 2 - يا به اين دليل است كه آنان نسبت به دعوت يوسف(ع) و دلايل ايشان، بى اعتنا و گريزان بودند.

7 - مردم مصر در عصر يوسف ( ع ) ، مردمى بى اعتنا به دعوت ايشان و گريزان از فهم صحيح آن

فمازلتم فى شكّ ممّا جاءكم به

15 - مخالفت بيش از حد با دين الهى و ترديد در حقانيت آن ، از ويژگى هاى مردم مصر از عصر يوسف تا موسى ( ع )

كذلك يضلّ اللّه من هو مسرف مرتاب

410- حق ناپذيرى مفسدان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 23 - 6

6- بيماردلان گريزان از جهاد و فسادانگيز و قطع كننده رحم ، مردمى كر و كور در برابر حق

أولئك الذين . .. فأصمّهم و أعمى أبصرهم

ص: 175

411- حق ناپذيرى مكذبان آخرت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 22 - 3

3- آنان كه به عالم آخرت ايمان نمى آورند ، قلبهايى حق ناپذير و روشى مستكبرانه دارند .

فالذين لايؤمنون بالأخرة قلوبهم منكرة و هم مستكبرون

412- حق ناپذيرى مكذبان قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 6 - 8

8 - مشكل منكران قرآن ، نهفته در خودشان و نه ناشى از نارسايى مفاهيم وحى

نتلوها عليك بالحقّ فبأىّ حديث بعد اللّه و ءايته يؤمنون

خداوند با تعبير «فبأىّ حديث. ..»، تأثير و كارايى والا و بى نظير قرآن را يادآور شده است. اين تعبير تعريضى به كافران نيز دارد كه كفر و بى ايمانى آنان، برخاسته از نارسايى مفاهيم وحى نيست; بلكه ريشه در لجاج، عناد و سست انديشى نهفته در درون آنها دارد.

413- حق ناپذيرى مكذبان معاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 28 - 7

7 - تسلى و دلدارى خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در برابر حق ناپذيرى منكران معاد

و قالوا ما هى إلاّ حياتنا الدنيا . .. و ترى كلّ أمّة جاثية

414- حق ناپذيرى مكذبان نبوت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 9 - 2

2- جدى نگرفتن حقايق و برخورد بازيگرانه با هستى ، ريشه حق ناپذيرى منكران وحى و رسالت

بل هم فى شكّ يلعبون

تعبير «يلعبون» بيانگر اين نكته است كه كافران، علاوه بر سست انديشى، گرفتار نوعى بازيگرى و دلبستگى كودكانه به مظاهر

ص: 176

مادى و جدى نگرفتن حقايق هستند.

415- حق ناپذيرى مكذبان وحى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 9 - 2

2- جدى نگرفتن حقايق و برخورد بازيگرانه با هستى ، ريشه حق ناپذيرى منكران وحى و رسالت

بل هم فى شكّ يلعبون

تعبير «يلعبون» بيانگر اين نكته است كه كافران، علاوه بر سست انديشى، گرفتار نوعى بازيگرى و دلبستگى كودكانه به مظاهر مادى و جدى نگرفتن حقايق هستند.

416- حق ناپذيرى منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 20 - 4

4 - خداوند با سلب درك و فهم از برخى منافقان ، آنان را حق ناپذير كرده و برخى ديگر را براى انتخاب هدايت ، مهلت مى دهد .

و لو شاء اللّه لذهب بسمعهم و أبصرهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 41 - 7،18

7 - بازدارى منافقان و يهوديان حق ناپذير از شتاب در كفر ، خارج از محدوده رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

يأيها الرسول لايحزنك الذين يسرعون فى الكفر

خطاب خداوند به پيامبر(صلی الله علیه و آله) با عنوان رسالت (يايها الرسول) گوياى برداشت فوق است.

18 - منافقان و يهوديان جاسوس ، دروغ پرداز و حق ناپذير ، آن قدر بى ارزشند كه حتى نبايد بر گمراهى آنان تأسف خورد و بر كفرشان غمگين بود

لايحزنك الذين يسرعون فى الكفر . .. سمعون للكذب سمعون لقوم ءاخرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 87 - 8

8 - منافق ، داراى خصلت حق ناپذيرى

و طبع على قلوبهم فهم لايفقهون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 177

7 - توبه - 9 - 127 - 6،7،9

6 - سعى منافقان در گريختن از محيط ابلاغ آيات الهى و مراكز شناخت و تبليغ دين

و إذا ما أنزلت سورة . .. ثم انصرفوا

7 - روى گردانى منافقان صدر اسلام از آيات الهى پس از شنيدن وحى

و إذا ما أنزلت سورة . .. ثم انصرفوا

9 - حق ناپذيرى قلب منافقان ، كيفر الهى براى آنان

ثم انصرفوا صرف اللّه قلوبهم

417- حق ناپذيرى وليد بن مغيره

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 23 - 2

2 - وليدبن مغيره ، فردى لجوج و حق ناپذير بود .

ثمّ أدبر

برداشت ياد شده، از «إدبار و روى گردانى» از آيات الهى و سخن بحق پيامبر(صلی الله علیه و آله) استفاده مى شود.

418- حق ناپذيرى همگان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 41 - 10

10- حق ، هر چند روشن و تبيين شده باشد ، لزوماً پذيرش همگان را در پى ندارد .

و لقد صرّفنا فى هذا القرءان ليذّكّروا و ما يزيدهم إلاّ نفورًا

419- حق ناپذيرى هواپرستان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 23 - 12

12 - پرستشگران هواى نفس - براساس سنت الهى - ناشنوا ، نابينا و تأثيرناپذير در برابر حق

من اتّخذ إلهه هويه و أضلّه اللّه على علم و ختم على سمعه و قلبه و جعل على بصره غ

ص: 178

420- حق ناپذيرى يهود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 145 - 4

4 - اهل كتاب ( يهود و نصارا ) مردمى لجوج و حق ناپذيرند .

و لئن أتيت الذين أوتوا الكتب بكل ءاية ما تبعوا قبلتك

جمله «لئن . ..» (به خدا قسم! اگر هر معجزه و برهانى را به اهل كتاب ارائه كنى، از قبله تو پيروى نمى كنند) گوياى عمق عناد، لجاجت و حق ناپذيرى آنان مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 41 - 7،18

7 - بازدارى منافقان و يهوديان حق ناپذير از شتاب در كفر ، خارج از محدوده رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

يأيها الرسول لايحزنك الذين يسرعون فى الكفر

خطاب خداوند به پيامبر(صلی الله علیه و آله) با عنوان رسالت (يايها الرسول) گوياى برداشت فوق است.

18 - منافقان و يهوديان جاسوس ، دروغ پرداز و حق ناپذير ، آن قدر بى ارزشند كه حتى نبايد بر گمراهى آنان تأسف خورد و بر كفرشان غمگين بود

لايحزنك الذين يسرعون فى الكفر . .. سمعون للكذب سمعون لقوم ءاخرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 82 - 13،14

13 - يهوديان و علماى آنان داراى روحيه سلطه گرى و حق ناپذيرى

اشد الناس عدوة للذين ءامنوا اليهود . .. و انهم لايستكبرون

14 - حق ناپذيرى و روحيه استكبارى يهود ، عامل عداوت آنان با مسلمانان

اشد الناس عدوة للذين ءامنوا اليهود . .. و انهم لايستكبرون

421- حق ناشنوايى كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 23 - 2

2 - حق ناشنوايى كافران و منافقان ، نشانه نبودن استعداد پذيرش معارف الهى در آنان است .

و لو علم اللّه فيهم خيرا لأسمعهم

مراد از خير به قرينه آيه قبل، استعداد پذيرش معارف الهى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 22 - 7

ص: 179

7 - كافران لجوج ، مانند مردگان در قبر ها ، از شنيدن سخن حق ناتوان بوده و هيچ راهى براى هدايتشان نيست .

و ما أنت بمسمع من فى القبور

در اين آيه كافران لجوج و حق ناپذير صدراسلام درمكه، به مردگان در قبرها تشبيه شده اند كه هيچ راهى براى هدايتشان نيست و آنان نيز هيچ زمينه اى براى پذيرش ندارند.

422- حق ناشنوايى مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 42 - 3

3 - مشركانى كه قرآن را از زبان پيامبر (صلی الله علیه و آله) مى شنيدند و به آن ايمان نمى آوردند ، دلهايشان از شنوايى محروم و از فهميدن حقيقت ، ناتوان بود .

و منهم من يستمعون إليك أفأنت تسمع الصمّ و لو كانوا لا يعقلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 71 - 11

11 - سرزنش مشركان از سوى خدا به خاطر حق ناشنوايى شان

من إله غير اللّه يأتيكم بضياء أفلاتسمعون

423- حق ناشنوايى مشركان مكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 44 - 4

4 - بيشتر مشركان مكّه ، مردمانى حق نشنو و نابخرد

إذا رأوك إن يتّخذونك . .. أم تحسب أنّ أكثرهم يسمعون أو يعقلون

برداشت فوق، با توجه به نزول آيه شريفه در مكه است; چرا كه بيشتر مشركان آن شهر در نيمه نخست بعثت داراى چنين خصلتى بودند.

424- حق ناشنوايى مكذبان قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 42 - 6

6 - مردمى كه به آيات قرآن گوش سپارند و به آن ايمان نياورند ، دلهايشان از شنوايى محروم و از فهميدن حق ناتوان است .

ص: 180

و منهم من يستمعون إليك أفأنت تسمع الصمّ و لو كانوا لا يعقلون

425- حق ناشنوايى منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 18 - 2،4

2 - منافقان ، از حق شنوى ، حق بينى و حق گويى ناتوان هستند .

صم بكم عمى

4 - عجز و ناتوانى از شنيدن ، ديدن و گفتن حقايق ، ظلمتهايى است كه منافقان در آن گرفتارند .

تركهم فى ظلمت لايبصرون. صم بكم عمى

آيه مورد بحث مى تواند تفسيرى براى كلمه «ظلمات» و جمله «لايبصرون» در آيه قبل باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 19 - 8

8 - منافقان در برابر آوازه قرآن و گسترش اسلام ، چاره اى جز ناشنيده انگاشتن آن ندارند .

يجعلون أصبعهم فى ءاذانهم من الصوعق حذرالموت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 23 - 2

2 - حق ناشنوايى كافران و منافقان ، نشانه نبودن استعداد پذيرش معارف الهى در آنان است .

و لو علم اللّه فيهم خيرا لأسمعهم

مراد از خير به قرينه آيه قبل، استعداد پذيرش معارف الهى است.

426- حق ناشنوايى هواپرستان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 44 - 1،6

1 - پندار حق شنوى و خرد ورزى بيشتر هواپرستان ، پندارى بس واهى و به دور از واقعيت

من اتّخذ إلهه هويه . .. أم تحسب أنّ أكثرهم يسمعون أو يعقلون

برداشت ياد شده، با توجه به اين نكته است كه «أم» در آيه شريفه، از نوع منقطعه و براى اضراب (مانند «بل») و متضمن معناى استفهام انكارى است. گفتنى است مقصود از «يسمعون» شنيدن ظاهرى نيست; بلكه مراد شنيدن با گوش دل و حرف شنوى است.

6 - مردمان هواپرست را ، در حق نشنوى و بى خردى ، جز به چهارپايان ( شتر ، گاو و گوسفند ) نمى توان تشبيه كرد .

ص: 181

إن هم إلاّ كالأنعم

«أنعام» نامى است كه شامل سه نوع حيوان مى شود: شتر و گاو و گوسفند.

427- حق نهى از منكر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 71 - 4،5

4 - امر به معروف و نهى از منكر ، حقى است برخاسته از شأن ولايت و سرپرستى عموم مؤمنان به يكديگر .

و المؤمنون و المؤمنت بعضهم أولياء بعض يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر

5 - امر به معروف و نهى از منكر ، تبلور ولايت و محبت جامعه ايمانى نسبت به يكديگر

و المؤمنون و المؤمنت بعضهم أولياء بعض يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر

428- حق و باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 53 - 4

4 - تورات ، وسيله اى كارآمد براى تشخيص حق از باطل

و إذ ءاتينا موسى الكتب و الفرقان

«فرقان»; يعنى، وسيله تمييز و تشخيص و مراد از آن - به مناسبت مورد - چيزى است كه بتوان به وسيله آن، حق را از باطل در محدوده احكام و معارف الهى، متمايز ساخت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 81 - 12

12 - شكست نهايى در جنگ بين حق و باطل ، سرنوشت محتوم حق ستيزان و باطل مداران مفسد است .

إن اللّه سيبطله إن اللّه لايصلح عمل المفسدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 51 - 15

15- باطل نمى تواند براى هميشه پوشاننده حق باشد .

الئن حصحص الحق أنا رودته عن نفسه

ص: 182

429- حق وطن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 84 - 4

4 - داشتن وطن و سرپناه از حقوق ملت ها و جوامع بشرى است . *

من ديركم

قرآن با اضافه كردن كلمه «ديار» به «كم» و نسبت دادن خانه و وطن به انسانها (دياركم = خانه هايتان و وطنتان) اين حقيقت را امضا و تثبيت مى كند كه: هر ملت و طايفه اى اين حق را دارد كه در سرزمينى سكنا گزيند و محلى را براى زندگى انتخاب كند.

430- حق ولايت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 71 - 4

4 - امر به معروف و نهى از منكر ، حقى است برخاسته از شأن ولايت و سرپرستى عموم مؤمنان به يكديگر .

و المؤمنون و المؤمنت بعضهم أولياء بعض يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 108 - 3

3 - پيامبران الهى ، داراى حق ولايت و اطاعت بر مردم

فاتّقوا اللّه و أطيعون

تفريع «اتّقوا اللّه و أطيعون» بر جمله «إنّى لكم رسول» بيانگر اين معنا است كه: اگر قبول داريد من رسول الهى و امين هستم; پس بر شما لازم است كه تقواى الهى پيشه كنيد و از من فرمان ببريد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 126 - 4

4 - پيامبران الهى ، داراى حق ولايت و اطاعت بر مردم

فاتّقوا اللّه و أطيعون

تفريع «فاتقوااللّه و أطيعون» بر آيه قبل (إنّى لكم رسول أمين) بيانگر اين حقيقت است كه با توجه به اين كه من رسول الهى و امين هستم، پس بر شما لازم است كه تقواى الهى پيشه كنيد و از من فرمان ببريد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 131 - 3

3 - پيامبران الهى ، داراى حق ولايت و اطاعت بر مردم

فاتّقوا اللّه و أطيعون

ص: 183

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 144 - 4

4 - پيامبران الهى ، داراى حق ولايت و اطاعت بر مردم

و أطيعون

تفريع «فاتّقوا اللّه و أطيعون» بر آيه قبل (إنّى لكم رسول أمين)، بيانگر اين معنا است كه با توجه به اين كه من رسول خدا هستم، بر شما لازم است كه تقواى او را پيشه كنيد و از من فرمان بريد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 150 - 4

4 - پيامبران الهى ، داراى حق ولايت و اطاعت بر مردم

فاتّقوا اللّه و أطيعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 163 - 3

3 - پيامبران الهى ، داراى حق ولايت و اطاعت بر مردم

فاتّقوا اللّه و أطيعون

تفريع «فاتّقوا اللّه وأطيعون» بر آيه قبل (إنّى لكم رسول أمين) بيانگر اين معنا است كه با توجه به اين كه من رسول الهى ام، بر شما لازم است كه تقواى الهى را رعايت كنيد و از من فرمان ببريد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 179 - 4

4 - پيامبران الهى ، داراى حق ولايت و اطاعت بر مردم

فاتّقوا اللّه و أطيعون

تفريع «اتّقوا اللّه و أطيعون» بر آيه قبل (إنّى لكم رسول أمين); بيانگر اين حقيقت است كه با توجه به اين كه من رسول الهى و امين هستم، پس بر شما لازم است كه ضمن رعايت تقواى الهى از من اطاعت كنيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 33 - 4

4- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، داراى حق ولايت بر مردم ، در پرتو جعل و تفويض الهى

أطيعوا اللّه و أطيعوا الرسول

اطاعت رسول(صلی الله علیه و آله)، به فرمان الهى جعل و تفويض او واجب شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 17 - 6

6 - پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله) ، داراى حق ولايت و فرماندهى بر انسان ها

ص: 184

و من يطع اللّه و رسوله يدخله جنّ-ت

431- حق همبسترى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 51 - 3،4،7،9،12،13

3 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) اختيار دارد كه در تماس با همسرانش ، به اختيار خود ، برخى را مقدم بدارد و برخى ديگر را به تأخير بيندازد .

ترجى من تشاء منهنّ و تئوى إليك من تشاء

احتمال دارد كه مراد از «حق اختيار تأخير و تقديم» - چنان كه برخى از مفسران نيز گفته اند - «حق همبسترى» باشد.

4 - واگذارى حق تصميم و اختيار درباره همبسترى با همسران ، به خود پيامبر (صلی الله علیه و آله) به خاطر رفع مشقت از آن حضرت است .

لكيلا يكون عليك حرج . .. ترجى من تشاء منهنّ

7 - بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) روا و جايز است كه تصميم خود را درباره به تأخير انداختن همبسترى با يكى از همسران خود ، تغيير داده و آن را مقدم بدارد .

ترجى من تشاء منهنّ . .. و من ابتغيت ممّن عزلت فلاجناح عليك

برداشت بالا، بنابراين احتمال است كه مراد از «ترجى» و «تؤوى» تقديم و تأخير در همبسترى با يكى از همسران باشد. بنابراين مراد از «من عزلت» آن كسى خواهد بود كه فعلاً از او كناره گيرى شده است. و به عبارتى، همبسترى با او به تأخير افتاده است.

9 - واگذار شدن تقديم و تأخير همخوابگى با همسران ، به تصميم پيامبر (صلی الله علیه و آله) به منظور فراهم آوردن رضايت آنان است .

ترجى من تشاء منهنّ . .. ذلك أدنى أن تقرّ أعينهنّ و لايحزنّ و يرضين

12 - همسران پيامبر ، به موضع و تصميم عادلانه آن حضرت درباره تأخير و تقديم همخوابگى با هر يك از آنان ، اطمينان خاطر داشتند .

ذلك أدنى أن تقرّ أعينهنّ و لايحزنّ و يرضين بما ءاتيتهنّ كلّهنّ

از اين كه خداوند، در فلسفه واگذارى اختيار تصميم گيرى در همخوابگى با همسران و يا رد و قبول زنانى كه خود را به آن حضرت هبه مى كنند، به پيامبر(صلی الله علیه و آله) گفته است: «چنين حقّى، به خاطر جلب رضايت همسران است» حكايت مى كند كه آنان، پيامبر(صلی الله علیه و آله) را در تصميم و موضع گيرى اش در قبال آنان، عادل مى دانسته اند.

13 - خدايى بودن حق تصميم گيرى پيامبر (صلی الله علیه و آله) درباره همخوابگى با همسران ، مايه شادمانى آنان و موجب رفع نگرانى شان است .

ترجى من تشاء منهنّ . .. ذلك أدنى أن تقرّ أعينهنّ و لايحزنّ و يرضين بما ءاتيتهنّ

احتمال دارد كه مشارٌاليه «ذلك» اصلِ حكمى باشد كه آن حضرت، با آن، حقّ پيدا كرد تا مجاز به چنان رفتارى با همسران خود باشد. در اين صورت، رضايت و رفع نگرانى از آنان، باز مى گردد به اين كه آنان، چون به حكم خداوند تن در مى دهند، و آنچه از پيامبر(صلی الله علیه و آله) مى رسد تابع حكم خدا است از آنان راضى اند.

ص: 185

432- حمايت از حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 32 - 15

15- دخالت هاى الهى ، در تاريخ به نفع جبهه حق و عليه جبهه كفر

و سيحبط أعملهم

چنانچه حبط عمل در اين آيه، به معناى عقيم ساختن تلاش هاى ستيزه جويانه كافران عليه دين باشد; استفاده مى شود كه خداوند، به موقع از جبهه حق حمايت كرده و تلاش كافران را بى ثمر خواهد ساخت.

433- ختم قلب حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 80 - 1

1 - تأثيرناپذيرى برخى از انسان ها در برابر پيام انبيا ، على رغم روشنى و اصالت آن

إنّك على الحقّ المبين . إنّك لاتسمع الموتى ... إذا ولّوا مدبرين

آيه فوق بدين معنا است كه: اى پيامبر! با اين كه تو بر حقى - آن هم حقى بس روشن و انكارناپذير - اما در عين حال نبايد توقع داشته باشى كه سخنانت در دل همگان تأثير كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 24 - 6

6- توبيخ الهى نسبت به حق گريزان ، به خاطر بسته بودن قلب و روح آنان بر آيات ژرف قرآن

أفلايتدبّرون القرءان أم على قلوب أقفالها

برداشت بالا، بر اين اساس است كه «أم» به معناى «بل» و براى اضراب انتقالى باشد.

434- خداشناسى حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 86 - 8

8 - وجود نشانه هاى روشن و غيرقابل انكار الهى ، در نظام شب و روز براى جويندگان حقيقت

إنّ فى ذلك لأيت لقوم يؤمنون

عبارت «قوم يؤمنون»; يعنى، كسانى كه داراى زمينه گرايش به حق اند و اگر حق را بيابند به آن ايمان مى آورند.

ص: 186

435- خشوع براى حاكمان بر حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 100 - 11

11- لزوم احترام به حاكمان برحق و تواضع و خشوع در برابر آنان

و خرّوا له سجّدًا

436- خطر حق ناپذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 16 - 4

4- مترفان و صاحبان مال و منال بيش از ديگران در معرض نافرمانى خدا و حق ناپذيرى قرار دارند .

أمرنا مترفيها ففسقوا فيها

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه مفعول «أمرنا» كلمه محذوفى چون «بالطاعة» و . .. باشد. بنابراين معناى آيه چنين مى شود: ما مترفان جامعه را به طاعت و بندگى فرمان مى دهيم، ولى آنان برخلاف انتظار راه فسق و نافرمانى پيشه مى سازند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 88 - 6

6 - اشراف و بزرگان هر قوم در معرض استكبار و حق ناپذيرى هستند .

قال الملأ الذين استكبروا من قومه

437- درخواست حق طلبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 25 - 7

7 - موسى ( ع ) در وادى طوى از خداوند خواست او را پذيراى حقيقت قرار دهدو توان مندى هاى او را براى دريافت پيام هاى الهى افزايش دهد .

ربّ اشرح لى صدرى

شرح صدر، گنجايش دادن آن براى قبول حق است (لسان العرب). صدر و قلب، كنايه از نفس انسان است كه داراى وصف فهم و درك است و گفته شده است كه صدر اعم از قلب است، زيرا علاوه بر عقل و علم، شامل قواى شهوت و غضب و هوس و غير آن نيز مى شود (مفردات راغب).

ص: 187

438- دشمنى با حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 258 - 26

26 - كفر همراه با عناد و ايستادگى در برابر حق ، ستمگرى است .

فبهت الّذى كفر و اللّه لا يهدى القوم الظّالمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 32 - 8

8 - عناد و لجاجت آدمى در برابر حق تا مرز رضايت به نابودى خويش و گرفتار شدن به عذاب هاى الهى

اللّهم إن كان هذا هو الحق من عندك فأمطر علينا حجارة . .. أو ائتنا بعذاب أليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 176 - 7،8

7 - پذيرش برخى از احكام و معارف كتاب هاى آسمانى و انكار برخى ديگر ، مخالفت با حق و دور شدن از آن است .

إن الذين اختلفوا فى الكتب لفى شقاق بعيد

مفسران درباره اختلاف در كتابهاى آسمانى - كه مفاد جمله «اختلفوا فى الكتاب» است - چند وجه گفته اند و برداشت فوق بيان يكى از آن وجوه مى باشد. «شقاق» به معناى عداوت و دشمنى است و مفعول آن به قرينه جمله قبل كلمه اى همانند «الحق» مى تواند باشد.

8 - ايمان به برخى از كتب آسمانى و انكار برخى ديگر ، مخالفت با حق و دور شدن از آن است .

إن الذين اختلفوا فى الكتب لفى شقاق بعيد

برداشت فوق از جمله وجوهى است كه در تفسير «اختلفوا فى الكتاب» بيان شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 110 - 4

4 - كفر و عنادورزى در برابر حق داراى رابطه متقابل با عدم درك صحيح حقايق است.

و نقلب أفئدتهم . .. كما لم يؤمنوا به أول مرة

رابطه متقابل از آن جهت كه ميان «عناد» و وارونگى دل و ديده پيوندى برقرار شده كه هركدام از آن دو قابليت تأثير در ديگرى دارد. از يكسو كفر موجب وارونگى دل مى شود و از سوى ديگر اين حالت نيز آدمى رابه كفر و طغيان بيشتر سوق مى دهد.

439- دشمنى با حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 86 - 10

10 - دشمنى با كفرپيشگان حق ستيز و پرهيز از تقويت آنان ، نشانه پيامبرى و لازم جدايى ناپذير آن

ص: 188

و ما كنت ترجوا أن يلقى إليك الكتب . ..فلاتكوننّ ظهيرًا للكفرين

برداشت ياد شده با توجه به تفريع «لاتكوننّ. ..» بر صدر آيه به دست مى آيد.

440- دشمنى با حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 10 - 1

1 - اعلام بغض و دشمنى شديد خداوند نسبت به كافران لجوج و حق ناپذير در قيامت

إنّ الذين كفروا ينادون لمقت اللّه أكبر من مقتكم أنفسكم إذ تدعون إلى الإيمن فتكف

«مقت» به معناى بغض شديد است.

441- دشمنى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 2 - 1

1 - رو به رو شدن قرآن و پيامبراسلام ، با مخالفت كافران سركش ، متكبر ، ستيزه جو و حق ناپذير

و القرءان ذى الذكر . بل الذين كفروا فى عزّة و شقاق

«عزت» در اصل به معناى رفعت و سرافرازى است; ولى هرگاه احساس عزت برخاسته از عوامل ناصواب (مانند غرور و خودپسندى) باشد، اين واژه در معناى غرور و تكبّر به كار مى رود. در آيه شريفه نيز در همين معنا به كار رفته است. «شقاق» به معناى مخالفت است و مقصود از آن در اين آيه، مخالفت با پيامبراسلام و قرآن است. گفتنى است تنكير «عزت» و «شقاق» دلالت بر شدت آن دو دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 24 - 3

3 - تهديد شدن كافران حق ناپذير به عذاب الهى ، به سبب دشمنى ها و كارشكنى هاى آنان نسبت به رسالت پيامبراسلام

فسيعلمون من أضعف ناصرًا و أقلّ عددًا

442- دشمنى حق و باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 89 - 28

28 - وانهادن داورى نهايى به خداوند براى فيصله دادن به خصومت هاى طرفداران حق و باطل ، مصداقى از توكل بر اوست .

ص: 189

على اللّه توكلنا ربنا افتح بيننا و بين قومنا بالحق

443- دعوت از حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 21 - 17

17 - شيطان ، فراخوان حق ناپذيران به دوزخ

كان الشيطن يدعوهم إلى عذاب السعير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 17 - 1

1 - آتش دوزخ ، مجرمان و حق گريزان را به سوى خود فرامى خواند .

تدعوا من أدبر و تولّى

444- دعوت به حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 9

9 - تعاليم پيامبران ، مطابق حق بوده و آنان مردم رابه سوى حق فرامى خواندند .

كذّبت قبلهم قوم نوح . .. ليدحضوا به الحقّ

445- دلايل پيروزى حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 81 - 6

6- ناپايدارى و شكست پذيرى جريان باطل ، دليل و نشان پيروزى قطعى جريان حق . به هنگام ظهور و بروزش در صحنه پيكار

جاء الحقّ و زهق البطل إن البطل كان زهوقًا

از اينكه خداوند ناپايدارى و شكست پذيرى را ذاتى باطل معرفى كرد (إن الباطل كان زهوقاً) استفاده مى شود كه خود همين ناپايدارى، دليل پيروزى حق است.

ص: 190

446- دلايل حاكميت حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 27 - 5

5 - حق مدار و هدفمند بودن آفرينش جهان ، مستلزم حاكميت حق بر جامعه بشرى است .

فاحكم بين الناس بالحقّ و لاتتّبع الهوى . .. و ما خلقنا السماء و الأرض و ما بينهم

يادآورى هدفمند و حق مدار بودن آفرينش، پس از توصيه به رعايت حق در داورى به داوود(ع)، مى تواند حاكى از ارتباط ميان اين دو مطلب و گوياى برداشت ياد شده باشد.

447- دلايل حق ناپذيرى كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 100 - 10

10 - شرارت و حق ستيزى كافران در دنيا ، گواه حق گريزى آنان پس از بازگشت دوباره به دنيا

قال ربّ ارجعون . .. كلاَّ إنّها كلمة هو قائلها

448- دين حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 135 - 13

13 - اصرار بر توحيد ، از نشانه هاى اساسى دين حق و از علامت هاى مهم آيين هدايت بخش است .

و قالوا . .. تهتدوا قل بل ملة إبرهيم حنيفاً و ما كان من المشركين

جمله «و ما كان من المشركين» در حقيقت بيان علت گزينش آيين ابراهيم، اعلام شايستگى آن براى پيروى و دليل هدايت بخشى آن است; يعنى، به اين دليل كه ابراهيم مشرك نبود و آيين او به شرك آميخته نبود، بايد پيروى شود و به همين دليل آيين او آيينى هدايت بخش است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 29 - 6

6 - شريعت اسلام ، تنها دين حق و مورد پذيرش خداوند

و لا يدينون دين الحق

مقصود از دين حق در «لايدينون دين الحق» دين اسلام است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 33 - 4،5،8

ص: 191

4 - اسلام ، تنها دين حق و مورد قبول خدا

هو الذى أرسل رسوله بالهدى و دين الحق

5 - آمدن پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، همراه با هدايت ( قرآن ) و دين حق ( اسلام ) در راستاى تكميل نور الهى و تحقق اراده خداست .

و يأبى اللّه إلا أن يتم نوره . .. هو الذى أرسل رسوله بالهدى و دين الحق

8 - تعلق اراده الهى در غلبه يافتن دين حق ( اسلام ) بر ديگر اديان جهان ، على رغم كراهت مشركان

و دين الحق ليظهره على الدين كله و لو كره المشركون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 53 - 10

10 - تنها دين اسلام از ميان ديگر اديان الهى ، حق بوده و سزاوار پيروى كردن است .

إنّا كنّا من قبله مسلمين

از اين كه پيروان اديان الهى پيشين (اهل كتاب) با آمدن دين اسلام، اين دين را حق دانستند و دست از دين گذشته خود برداشته و تسليم دين اسلام گشتند; مى توان مطلب ياد شده را استفاده كرد.

449- راه اثبات حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 61 - 5

5 - مباهله ، راهى نتيجه بخش براى اثبات حقّ ، پس از اقامه برهان

انّ مَثَل عيسى . .. فمن حاجّك فيه من بعد ما جاءك من العلم فقل تعالوا

در برداشت فوق، ضمير «فيه»، به كلمه «الحق» برگردانده شده است.

450- رجعت حق ستيزان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 83 - 12

12 - تهديد حق ستيزان عصر بعثت به محاكمه و مجازات در روز رجعت

و يوم نحشر من كلّ أُمّة فوجًا ممّن يكذّب بايتنا

ظاهراً آيه ياد شده، تعريض به رجعت كافران عصر بعثت نيز دارد.

ص: 192

451- رحمت بر حق پذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 82 - 7

7- تنها اهل ايمان و حق پذيران ، برخوردار از شفا و رحمت قرآنند .

و ننزّل من القرءان ما هو شفاء و رحمة للمؤمنين

452- رد استمهال حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 35 - 6

6 - كافران حق ستيز ، فاقد هر گونه مجال و فرصت براى عذرخواهى و رضايت طلبى از خداوند ، در روز قيامت

و لا هم يستعتبون

«إستعتاب» (مصدر «يستعتبون») به معناى درخواست عذرخواهى است. و در اين آيه مى تواند كنايه از اين باشد كه به كافران، مجالى براى عذرخواهى و طلب رضايت خداوند، داده نمى شود.

453- روحيه حق پذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 125 - 3،4

3 - تسليم بودن انسان در برابر حق و داشتن روحيه حق پذيرى، نشانه برخوردارى از هدايت و توفيق الهى است.

فمن يرد الله أن يهديه يشرح صدره للإسلم

اسلام در اين آيه مى تواند به معنى لغوى آن كه تسليم است، باشد.

4 - حالت پذيرش در برابر معارف آسمانى اسلام نشانه شرح صدر است.

فمن يرد الله أن يهديه يشرح صدره للإسلم

در برداشت فوق اسلام به معنى اصطلاحى آن كه دين اسلام است، گرفته شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 53 - 12

12 - داشتن روحيه حق پذيرى ، زمينه رشد و كمال است .

إن تسمع إلاّ من يؤمن بأيتنا فهم مسلمون

«مسلم» به كسى گفته مى شود كه تسليم و منقاد بوده و بدون پيش داورى و موضع گيرى پيشين، در مواجهه با حق، آن را بپذيرد. اين كه خداوند، فرموده است: «تو به دارندگان روحيه تسليم، مى توانى منظورت را تفهيم كنى و آنان نيز آن رامى پذيرند»، نشان مى دهد كه داشتن چنين حالتى، باعث حرف شنوى و در نتيجه، رشد مى شود.

ص: 193

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 188 - 18

18 - تنها مؤمنان و دارندگان روحيه باور و تصديق ، تأثيرپذير از انذار و بشارت انبيا و بهره مند از پيام هاى ايشان خواهند بود .

إن أنا إلا نذير و بشير لقوم يؤمنون

454- روش اثبات حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 78 - 7

7 - معجزات پيامبران ، در جهت اثبات حق و ابطال باطل بود .

و ما كان لرسول أن يأتى بأية إلاّ بإذن اللّه

جمله «و خسر هنالك المبطلون» در ذيل آيه، قرينه است براين كه معجزات رسولان، در راستاى زيان زدن به باطل گرايان و مبارزه با جريان باطل است.

455- روش اثبات حق ستيزى مكذبان قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 49 - 11

11 - تحدّى با منكران قرآن ، روشى ارائه شده از سوى خدا به پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى اثبات دروغ گويى و انگيزه هاى حق ستيزانه آنان

قل فأتوا بكتب من عند اللّه هو أهدى منهما

امر در «فأتوا» به اصطلاح براى تعجيز (نشان دادن عجز ناتوانى كافران) و تحدى است.

456- روش اثبات حق يوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 52 - 3

3- يوسف ( ع ) با تقاضاى دادرسى و درخواست بازجويى از زنان ، درصدد بود تا به پادشاه اثبات كند كه هرگز با همسر وى رابطه نامشروع نداشته و به او خيانت نكرده است .

ذلك ليعلم أنى لم أخنه بالغيب

برداشت فوق ، بر اين اساس است كه ضمير در «يعلم» و «لم أخنه» به «ملك» باز گردد.

ص: 194

457- روش احقاق حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 109 - 5

5- هشدار و انذار و يا توسل به قدرت در مسير احقاق حق و پياده كردن دين ، بايد پس از اتمام حجت و بيان حقايق دينى باشد .

و ما أرسلنك إلاّ رحمة للعلمين . .. قل إنّما يوحى إلىّ ... فهل أنتم مسلمون . فإ

458- روش اصلاح حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 102 - 13

13- انذار پس از تبيين حق ، وسيله اى است در جهت اصلاح حق ناپذيران

لقد علمت . .. و إنى لأظنّك يفرعون مثبورًا

ذكر «إنى لأظنّك يافرعون مثبوراً» پس از ارائه معجزه و رد آن از سوى فرعون، احتمال دارد وارد شدن از در تهديد براى اصلاح باشد.

459- روش برخورد با حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 91 - 26

26 - ضرورت اكتفا كردن به ابلاغ و پرهيز از بحث و مجادله با كسانى كه روحيه عناد و لجاجت داشته و حق ناپذيرند.

قل الله ثم ذرهم فى خوضهم يلعبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 68 - 7

7 - لزوم پرهيز از بحثها و مجادله هاى بى ثمر با كسانى كه در جستجوى حقيقت نيستند.

الذين يخوضون . .. فأعرض عنهم حتى يخوضوا فى حديث غيره

460- روش برخورد حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 26 - 9

ص: 195

9 - جنجال آفرينى و هوچى گرى ، از شيوه هاى مخالفان جبهه حق

و قال الذين كفروا . .. و الغوا فيه لعلّكم تغلبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 30 - 6

6 - روى آورى به اتهام و جنگ روانى تبليغى ، شيوه مخالفان پيام حق

و لمّا جاءهم الحقّ قالوا هذا سحر

461- روش برخورد حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 99 - 11

11- تنها شيوه حق ناپذيران ستم پيشه در برخورد با آيات الهى ، انكار آنهاست .

فأبى الظلمون إلاّ كفورًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 47 - 6

6 - جدى نگرفتن پيام حق و برخورد هوچى گرانه با آن ، شيوه مستمر اهل باطل

فلمّا جاءهم بايتنا إذا هم منها يضحكون

462- روش تبيين حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 125 - 13

13- لزوم به كارگيرى برترين و مؤثرترين روش ها ، در جدل ( مباحثه و مناظره ) براى بيان مسائل دينى و احياى حقايق الهى

ادع إلى سبيل ربّك . .. و جدلهم بالتى هى أحسن

463- روش تشخيص حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 66 - 24

24 - فراوانى رهروان يك راه هرگز نشانه سلامت آن راه نيست .

ص: 196

و كثير منهم ساء ما يعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 26 - 5

5- مقايسه بين عقايد حق و باطل ، روشى براى تشخيص حق و رهنمودى كاربردى براى تعيين مسير حركت آدمى است .

مثلاً كلمة طيّبة كشجرة طيّبة أصلها ثابت و فرعها فى السّماء . .. و مثل كلمة خبيثة

بى شك منظور از تشبيهات در قرآن، و از جمله موارد ياد شده در آيه هاى فوق، تبيين دقيق آن دسته از معارفى است كه فهم آنها مشكل مى باشد و فلسفه چنين روشنگرى اى نيز، قطعاً ارائه راه روشن براى انسان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 27 - 4

4 - ارزيابى منطقى براساس ملاك هاى شناخته شده جهت تشخيص حقانيت ، شيوه اى قرآنى است .

قل أرونى الذين ألحقتم به شركاء

درخواست پيامبر(صلی الله علیه و آله) از مشركان، براى ارائه خدايان ادعايى شان صرفاً جهت به نمايش گذاشتن آنها نيست; بلكه به منظور ارزيابى آنان است و اين كه آيا آنها واجد صفات الوهيت و ربوبيت هستند، يا خير؟ بنابراين از آيه استفاده مى شود كه شيوه پسنديده در اثبات حقانيت و يا عدم آن، ارزيابى منطقى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 18 - 14

14 - شنيدن سخنان و برگزيدن بهترين آنها ، تنها راه مطمئن و خردورزانه براى دستيابى به حقايق الهى

الذين يستمعون القول . .. أُولئك الذين هديهم اللّه و أُولئك هم أُولوا الألبب

464- روش حق ستيزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 56 - 7

7- انكارِ رسولان الهى ، بينشى متّكى به باطل و در جهت ستيز با حقيقت است .

و يجدل الذين كفروا بالبطل ليدحضوا به الحقّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 114 - 3

3 - تجليل حاكمان ستمگر از عالمان ستيزه جو با حق تا حد مقرب ساختن آنان به درگاه خويش

قال نعم و إنكم لمن المقربين

ص: 197

465- روش حق ستيزى كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 56 - 6

6- جدال و اشكال تراشى ، با به كارگيرى روش هاى باطل و دستاويز هاى دروغين ، از شيوه هاى مبارزه كافران با حق است .

و يجدل الذين كفروا بالبطل ليدحضوا به الحقّ

466- روش وصول به حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 82 - 12

12 - نيل به حقيقت ، مولود امتزاج علم ، عبادت و اخلاق

ذلك بان منهم قسيسين و رهباناً و انهم لايستكبرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 50 - 19

19 - به كارگيرى انديشه، راهى براى رسيدن به حقايق است.

قل لا أقول لكم عندى خزائن اللّه . .. أفلاتتفكرون

467- رؤيت عذاب حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 80 - 9

9 - تهديد حق ستيزان از سوى خداوند ، به محاكمه نهايى و مشاهده جزاى خويش در فرجام

بلى و رسلنا لديهم يكتبون

فعل «يكتبون» از يك سو مى رساند كه خداوند، هميشه حق ستيزان را به مجرد وقوع جرم جزا نمى دهد و از سوى ديگر افاده مى كند كه تأخير جزاى آنان سبب غفلت نمى شود; زيرا فرشتگان آن را ثبت مى كنند و در محاكمه نهايى مورد استفاده قرار مى گيرد.

468- رهبرى حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 198

3 - نساء - 4 - 65 - 14

14 - تسليم در برابر احكام و داورى هاى حاكمان حق ، از علايم ايمان است . *

فلا و ربّك لا يؤمنون حتّى يحكّموك . .. و يسلّموا تسليماً

چون امر قضاوت هميشگى و احكام قرآن جاودانى است و پيامبر (صلی الله علیه و آله) در همه ادوار حضور ندارد، بنابراين آيه مزبور شامل همه رهبران الهى و جانشينان بحق آن حضرت خواهد بود.

469- زمينه آمرزش حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 34 - 2

2- امكان شمول عفو الهى ، نسبت به كافران حق ستيز ، به شرط توبه و پشيمانى قبل از مرگ

إنّ الذين كفروا و . .. ثمّ ماتوا و هم كفّار فلن يغفر اللّه لهم

از مفهوم آيه شريفه، استفاده مى شود كه اگر كافر معاند در حال كفر نميرد و قبل از مرگ توبه كند، مشمول «لن يغفر اللّه» نخواهد بود.

470- زمينه اجتناب از حق ناپذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 96 - 10

10- توجه به احاطه علمى خدا بر بندگان ، زمينه ساز پرهيز آنان از حق ناپذيرى و بهانه جويى است .

قل كفى بالله شهيدًا . .. إنه كان بعباده خبيرًا بصيرًا

اينكه خداوند بر مشركان حق ناپذير اتمام حجت كرده و آنگاه فرموده است: «او بر حال بندگان آگاه و بيناست» مى تواند مشعر به نكته ياد شده باشد.

471- زمينه استهزاى حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 6 - 2

2 - روى گردانى مداوم از حق ، زمينه ساز اقدامات خصمانه ترى عليه آن از طريق تكذيب و استهزا

إلاّكانوا عنه معرضين . فقد كذّبوا ... يستهزءون

با توجه به تفريع «فقد كذّبوا. ..» بر «كانوا عنه معرضين» روشن مى شود كه كافران در نتيجه روى گردانى مستمر از حق، كم كم موضعشان را نسبت به آن سخت تر كرده و صريحاً به تكذيب و ريشخند آن پرداختند.

ص: 199

472- زمينه اعراض از حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 57 - 9

9- جدال به باطل در برابر حق و به استهزا گرفتن آيات الهى ، زمينه ساز اِعراض از آن و بى اثر ماندن رهنمود هاى الهى است .

و يجدل الذين كفروا بالبطل ليدحضوا به الحقّ . .. و من أظلم ممّن ذكّر بأيت ربّه

ارتباط آيه مورد بحث با آيه قبل را مى توان اين چنين تصوير كرد كه اِعراض كنندگان از آيات الهى، همان مجادلگرانى هستند كه با جدال باطل و استهزاى آيات الهى، خود را از فيض آن محروم مى سازند.

473- زمينه اقرار به حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 30 - 3

3- تقوا ، زمينه ساز اعتراف به حقايق و تسليم شدن در برابر آن

و قيل للذين اتّقوا ماذا أنزل ربّكم قالوا خيرًا

برداشت فوق با توجه به آيه 23 و 24 اين سوره است كه در آنها برخورد مستكبران را با همين سؤال مطرح كرده بود و آنان به دليل برخوردارى از روحيه استكبارى، قرآن را ساخته و پرداخته انسانها دانسته بودند. اما در اين جا متقين را مطرح كرده است كه به دليل داشتن تقوا در برابر واقعيت وحى، تسليم شده اند و آن را خير محض تلقى كرده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 64 - 9

9- خوديابى و مراجعه به وجدان ، زمينه ساز اعتراف به حقايق

فرجعوا إلى أنفسهم فقالوا إنّكم أنتم الظلمون

از اين كه بت پرستان پس از به خود آمدن و رجوع به وجدان و ضمير خويش، به بطلان شرك و راستى توحيد پى بردند، مطلب ياد شده را مى توان استفاده كرد.

474- زمينه انكار حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 68 - 19

19 - طغيانگرى ، زمينه كفرورزى و انكار حق

ص: 200

طغيناً و كفراً

تقديم طغيان بر كفر مى تواند بيانگر نقش طغيان در پيدايش كفر باشد.

475- زمينه ايصال به حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 38 - 8

8- رسيدن به حق ، در گرو شناخت باطل و نفى آن است .

إنى تركت ملّة قوم لايؤمنون . .. واتبعت ملّة ءاباءِى إبرهيم

476- زمينه بصيرت حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 9 - 3

3- قطره هاى بركت آفرين باران ، پيامدار بصيرت و بيدارى براى حق جويان

تبصرة و ذكرى لكلّ عبد منيب . و نزّلنا من السماء ماء مبركًا

از ارتباط اين آيه با آيه قبل، مطلب بالا قابل برداشت است.

477- زمينه پذيرش حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 24 - 13،15

13 - توجه به علم كامل خداوند بر انديشه ها ، زمينه ساز اجابت دعوت خدا و رسول و پرهيز از نفاق و دورويى

لاتكونوا كالذين قالوا سمعنا و هم لايسمعون . .. و اعلموا أن اللّه يحول

15 - توجه انسان ها به حشر قهرى ايشان به پيشگاه الهى ، زمينه ساز گرايش آنان به اجابت دعوت خدا و رسول

يأيها الذين ءامنوا استجيبوا . .. و أنه إليه تحشرون

هدف از بيان حشر آدميان به سوى خداوند پس از «استجيبوا . .. »، ايجاد زمينه براى اجابت دعوت خدا و رسول است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 54 - 7

7- انسان ، موجودى مباحثگر و نيازمند مشاهده دلايل و بيان هاى مختلف براى پذيرش حق است .

و لقد صرّفنا فى هذا القرءان للناس من كلّ مثل و كان الإنسن أكثر شىء جدلاً

ص: 201

بيان مجادلگرى انسان، پس از اشاره به ارائه مثال ها و بيان هاى مختلف در قرآن، گويا به اين نكته اشاره دارد كه براى اين موجود مجادلگر، سخن بسيار و با طرح هاى مختلف بايد گفته شود تا او قانع شده و به راه هدايت، رهنمون گردد.

478- زمينه تبليغ حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عصر - 103 - 3 - 12

12 - ترويج حق و تقويت روحيّه پايدارى ، نيازمند مشاركت و هم يارى مردم با يكديگر است .

تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر

479- زمينه تسليم به حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 30 - 3

3- تقوا ، زمينه ساز اعتراف به حقايق و تسليم شدن در برابر آن

و قيل للذين اتّقوا ماذا أنزل ربّكم قالوا خيرًا

برداشت فوق با توجه به آيه 23 و 24 اين سوره است كه در آنها برخورد مستكبران را با همين سؤال مطرح كرده بود و آنان به دليل برخوردارى از روحيه استكبارى، قرآن را ساخته و پرداخته انسانها دانسته بودند. اما در اين جا متقين را مطرح كرده است كه به دليل داشتن تقوا در برابر واقعيت وحى، تسليم شده اند و آن را خير محض تلقى كرده اند.

480- زمينه تشخيص حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 28 - 9

9 - ايمان و تقوا ، سبب مى شود كه خداوند ، در درون انسان نورى قرار دهد كه با آن بتواند راه درست را تشخيص داده و مسير زندگى را سالم طى كند .

و يجعل لكم نورًا تمشون به

جمله «يجعل لكم. ..» (نظير جمله پيشين) جواب براى شرط مقدر است. تقدير آن چنين مى شود: «إن تتّقوا و تؤمنوا برسوله يجعل لكم نوراً تمشون به».

ص: 202

481- زمينه تشخيص حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 110 - 8

8 - وجود حق و مظاهر آن ، زمينه ساز آشكار شدن ماهيت نهفته حق ستيزان *

حتّى أنسوكم ذكرى

از اين كه خداوند، مؤمنان را عامل غفلت كافران از ياد خدا معرفى كرده است، به دست مى آيد كه اگر مؤمنان نبودند، ماهيت حق ستيز كافران نهان مى ماند; ولى وجود آنان سبب شد تا چهره اصلى آنها آشكار شود.

482- زمينه تنبه حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 9 - 3

3- قطره هاى بركت آفرين باران ، پيامدار بصيرت و بيدارى براى حق جويان

تبصرة و ذكرى لكلّ عبد منيب . و نزّلنا من السماء ماء مبركًا

از ارتباط اين آيه با آيه قبل، مطلب بالا قابل برداشت است.

483- زمينه حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 17 - 7

7 - دستيابى انسان به حق و عدل ، در پرتو بهره گيرى از قرآن و به كارگيرى آن

أنزل الكتب بالحقّ و الميزان

بنابراين كه «الميزان» عبارت ديگرى از «الكتاب» باشد و با توجه به اين كه «ميزان» ابزار اجراى عدالت است، برداشت ياد شده به دست مى آيد.

484- زمينه حق پذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 84 - 18

18- عبادت و پرستش خدا ، زمينه ساز پندپذيرى و حق شنوى است .

ذكرى للعبدين

ص: 203

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 54 - 5

5 - نرمى و سلامت دل ، زمينه اى مناسب براى گرايش به حق و پذيرش آن

ليجعل . .. للذين فى قلوبهم مرض و القاسية قلوبهم ... و ليعلم الذين أُوتوا العلم أ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 44 - 3

3 - بصيرت و روشن دلى ، زمينه ساز پذيرش سخن حق و عبرت آموزى است .

إنّ فى ذلك لعبرة لأُوْلى الأبصر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 42 - 6

6 - علم و معرفت ، زمينه ساز خضوع و تسليم انسان در برابر حق

و أُوتينا العلم من قبلها و كنّا مسلمين

تقديم «علم» بر «اسلام» مى تواند بيانگر مطلب فوق باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 7 - 9

9 - حق پذيرى ، زمينه و شايستگى و صلاحيتِ لازم را مى طلبد .

و إذا تتلى عليه ءايتنا ولّى مستكبرًا . .. كأنّ فى أُذنيه وقرًا

اين كه گفته است: «لهو طلبان، با شنيدن آيات الهى، روى مى گردانند به گونه اى كه گويا ثقل سامعه دارند»، مى رساند كه پذيرفتن حق، زمينه لازم دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 21 - 6

6 - توجّه به در اختيار خداوند بودن همه موجودات عالم و نيز نعمت هاى اِعطا شده به انسان ، تبعيت از تعاليم آسمانى را اقتضا مى كند .

ألم تروا أنّ اللّه سخّر . .. و أسبغ عليكم نعمه ... اتّبعوا ما أنزل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 22 - 18

18 - « روى أنّ النبىّ (صلی الله علیه و آله) قرأ « أفمن شرح اللّه صدره للإسلام فهو على نور من ربّه » فقال إنّ النور إذا وقع فى القلب إنفسح له و انشرح ، قالوا : يا رسول اللّه فهل لذلك علامة يعرف بها ؟ قال : التجافى عن دارالغرور و الإنابة إلى دار الخلود و الإستعداد للموت قبل نزول الموت ;

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روايت شده است كه آن حضرت آيه «أفمن شرح اللّه صدره للإسلام فهو على نور من ربّه» را تلاوت كرد و آن

ص: 204

گاه فرمود: هنگامى كه نور وارد قلب مى شود، قلب براى اسلام باز و گشاده مى گردد. گفتند: اى رسول خدا! آيا علامتى براى آن هست كه به وسيله آن شناخته شود؟ فرمود: علامت آن پهلو تهى كردن از خانه غرور و بازگشت به خانه جاويدان و آماده شدن براى مرگ قبل از آمدن آن است».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 44 - 13

13 - اعتقاد به بصيرت و آگاهى كامل خداوند بر احوال بندگان ، زمينه ساز پرهيز آدمى از گناه و حق ناپذيرى است .

إنّ اللّه بصير بالعباد

يادآورى بصيرت و آگاهى خداوند بر احوال بندگان، براى كسانى كه در گناه افراط كرده، حق را نمى پذيرند (أنّ المسرفين هم أصحاب النار)، مى تواند گوياى مطلب ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 43 - 16

16 - توجه به رحمت گسترده و عقاب شديد خداوند ، زمينه ساز بازگشت انسان از مخالفت با حق

إنّ ربّك لذو مغفرة و ذو عقاب أليم

چنانچه جمله «إنّ ربك . ..» مربوط به مخالفان پيامبران باشد، از توجه دادن خداوند به مغفرت و عقاب خويش، مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 85 - 10

10 - توجه به الوهيت و فرمانروايى جاويدان خداوند و نيز تداوم زندگى انسان در آخرت ، زمينه ساز گرايش انسان به حق

و هو الذى فى السماء إله و . .. و عنده علم الساعة و إليه ترجعون

با توجه به اين كه آيات پيشين در رد منكران توحيد بود، استفاده مى شود كه طرح فرمانروايى خدا بر هستى در دنيا و آخرت، هشدارى به حق ستيزان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 3 - 7

7 - تشويق انسان از سوى خداوند ، به مطالعه و تأمل در نظام طبيعت به انگيزه حق جويى و حق پذيرى

إنّ فى السموت و الأرض لأيت للمؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 17 - 13

13- توجّه به وقوع حتمى وعده هاى الهى ، بازدارنده انسان از لجاجت و حق ناپذيرى *

ءامن إنّ وعد اللّه حقّ

«إنّ» بيانگر تعليل است; يعنى، ايمان بياور چون وعده خداوند حق است.

ص: 205

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 14 - 18

18 - اطاعت از خدا و رسول او و قرار گرفتن انسان در مسير اصلى حق ، زمينه بخشش لغزش هاى وى

و إن تطيعوا اللّه و رسوله . .. إنّ اللّه غفور رحيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 6 - 2،4

2- تأمل و انديشه در كيفيت آفرينش ، زيبايى و اتقان بناى آسمان ، زمينه ره جويى به حق

بل كذّبوا بالحقّ . .. أفلم ينظروا إلى السماء ... و ما لها من فروج

واژه «ينظر»، به معناى تأمل و نگاه از روى دقت و تحقيق است.

4- زينت و زيبايى آسمان ، به تدبير الهى و در جهت ره يابى انسان به حق

أفلم ينظروا . .. و زيّنّ-ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 45 - 12

12 - بيم از فرجام عمل ، نقطه آغازين حركت انسان به سوى تعهّد و حق پذيرى

فذكّر . .. من يخاف وعيد

از اين كه خداوند، پيامبر(صلی الله علیه و آله) را موظّف كرده تا «من يخاف وعيد» با قرآن تذكر دهد; استفاده مى شود كه اعتقاد به قيامت و بيم از فرجام عمل، نخستين مرحله اى است كه فرد را مستعد پذيرش حق مى سازد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 6 - 3

3 - تأثير سخن حق ، مشروط به وجود زمينه پذيرش است .

فلم يزدهم دعاءى إلاّ فرارًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عصر - 103 - 3 - 7

7 - حق پذيرى و دفاع از حق ، نيازمند شكيبايى و استقامت است .

تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر

جمله «تواصوا بالصبر»، ممكن است درصدد بيان زمينه هاى لازم براى مفاد «تواصوا بالحقّ» باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 248 - 15

15 - ايمان ( باور ) ، زمينه ساز پذيرش معجزات الهى و بهره مندى از آن

ص: 206

انّ فى ذلك لاية لكم ان كنتم مؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 83 - 5

5 - سابقه آشنايى مسيحيان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) به حقائق ، زمينه تأثيرپذيرى آنان از قرآن

ترى اعينهم تفيض من الدمع مما عرفوا من الحق

بدان احتمال كه مراد از «الحق» حقايقى غير از قرآن و رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) باشد بر اين مبنا: ما در «مما» مصدريه و «من» در «من الحق» تبعيضيه است نه بيانيه يعنى چون مسيحيان مؤمن، حقايقى از دين را مى شناختند، اعتراف به رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) كردند. ماضى بودن فعل «عرفوا» اين احتمال را تأييد مى كند.

485- زمينه حق ستيزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 74 - 15

15 - بى نيازى و رفاه ، زمينه ساز طغيان و ستيزه جويى با حق

و ما نقموا إلا أن أغنيهم اللّه و رسوله من فضله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 82 - 6

6 - جرم و تبه كارى ، زمينه ساز حق ستيزى است .

و يحق اللّه الحق بكلمته و لو كره المجرمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 6 - 2

2 - روى گردانى مداوم از حق ، زمينه ساز اقدامات خصمانه ترى عليه آن از طريق تكذيب و استهزا

إلاّكانوا عنه معرضين . فقد كذّبوا ... يستهزءون

با توجه به تفريع «فقد كذّبوا. ..» بر «كانوا عنه معرضين» روشن مى شود كه كافران در نتيجه روى گردانى مستمر از حق، كم كم موضعشان را نسبت به آن سخت تر كرده و صريحاً به تكذيب و ريشخند آن پرداختند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 80 - 1

1 - تصور ناقص انسان از خداوند و گستره علم وى ، زمينه ساز فروغلتيدن وى در دام حق ستيزى و مبارزه با پيامبران

أم أبرموا أمرًا . .. أم يحسبون أنّا لانسمع سرّهم و نجويهم

ص: 207

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 27 - 4

4- غوطهورى در سرخوشى ها و امكانات دنيايى ، از زمينه هاى حق ستيزى و هلاكت *

إنّهم جند مغرقون . كم تركوا ... فيها فكهين

ترسيم برخوردارى هاى فرعونيان - پس از يادكرد هلاكت ايشان - ممكن است از آن جهت باشد كه اين برخوردارى ها، در حق ستيزى آنان نقش داشته است.

486- زمينه حق ستيزى قوم لوط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 74 - 10

10- پيشينه جامعه لوط در فسق و انحراف ، زمينه ساز روى آوردن آنان به كردار پليد و ناشايست و نپذيرفتن دعوت حضرت لوط ( ع )

تعمل الخبئث إنّهم كانوا قوم سوء فسقين

جمله «إنّهم كانوا. ..» به منزله تعليل براى جمله «تعمل الخبائث» مى باشد. بنابراين فسق (عصيان و انحراف از مسير حق) موجب رويكرد قوم لوط به خبائث و ناپاكى ها گرديد. گفتنى است فعل «كانوا» - كه مفيد استقرار وصف است - بيانگر تداوم فساد در ميان قوم لوط در گذشته است.

487- زمينه حق شناسى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 54 - 8

8 - عقل ، ارزشمند بوده و در شناخت حقايق و پيشگيرى از نابكارى ها نقشى مهم و اساسى دارد .

إنّ فى ذلك لأيت لأُولى النهى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 15 - 10

10 - طرح سؤال و پرسش ، روشى براى برانگيختن انديشه و تفكر ، در شناخت بهتر حقايق الهى و گزينش بهترين عقيده ها و رفتارها

قل أذلك خير أم جنّة الخلد التى وعد المتّقون

ص: 208

488- زمينه حق شناسى فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 44 - 2

2 - سخنان نرم موسى و هارون ( ع ) ، زمينه اى مناسب براى پى بردن فرعون به حقيقت و يا پيدايش باور هاى خويش

فقولا له قولاً ليّنًا لعلّه يتذكّر أو يخشى

«خشية» ترسى است كه آميخته با احساس عظمت طرف مقابل باشد (مفردات راغب). حرف «أو» فرعون را بين دو واكنش احتمالى ترسيم كرده است. بنابراين جمله «لعلّه...» بيان مى دارد كه اميد است فرعون يا حقيقت را فهميده و به آن يقين يابد و يالااقل احتمال صداقت موسى و هارون(ع) را بدهد و در نتيجه خطر را بزرگ ديده و از آن هراسان شود.

489- زمينه حق طلبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 3 - 7

7 - تشويق انسان از سوى خداوند ، به مطالعه و تأمل در نظام طبيعت به انگيزه حق جويى و حق پذيرى

إنّ فى السموت و الأرض لأيت للمؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 110 - 2،3

2 - نقش اخلاص مبلغان دينى ، در گرايش مردم به تقوا و پيروى از حق

و ما أسئلكم عليه من أجر . .. فاتّقوا اللّه و أطيعون

3 - تقواى الهى ، زمينه ساز گرايش به حق و پيروى از آن

فاتّقوا اللّه و أطيعون

مقدم آمدن امر به تقوا (اتّقوا اللّه) بيانگر مطلب ياد شده است.

490- زمينه حق ناپذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 170 - 6

6 - تعصب هاى نژادى و فاميلى ، امرى نكوهيده و زمينه ساز حق ناپذيرى است .

و إذا قيل لهم اتبعوا ما أنزل اللّه قالوا بل نتبع ما ألفينا عليه ءاباءنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 75 - 11

ص: 209

11 - جرم مستمر و تبه كارى ، زمينه ساز پيدايش روح استكبار و سر باز زدن از پذيرش حق است .

فاستكبروا و كانوا قوماً مجرمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 83 - 3

3- انسان هاى برخوردار از رفاه و نعمت ها ، در معرض ابتلا به بيمارى حق ناپذيرى

و إذا أنعمنا على الإنسن أعرض و نئا بجانبه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 56 - 6

6 - امكان سقوط انسان به مرحله اى از حق ناپذيرى كه هيچ آيت و معجزه اى در او تأثير نكرده و جملگى آنها را تكذيب كند .

و لقد أرينه ءايتنا كلّها فكذّب و أبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 46 - 9

9 - اشرافيت ، زمينه حق ناپذيرى و استكبار در برابر پيامبران

إلى فرعون و ملإيه فاستكبروا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 55 - 4

4 - برخوردارى از امكانات مادى فراوان ، زمينه ساز خودپسندى و حق گريزى است .

كلّ حزب بما لديهم فرحون . .. أيحسبون أنّما نمدّهم به من مال و بنين

ذكر مال و فرزند، مى تواند بدان جهت باشد كه اين دو، در پيدايش فرقه گرايى و حق ناپذيرى مؤثر بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 6 - 2

2 - روى گردانى مداوم از حق ، زمينه ساز اقدامات خصمانه ترى عليه آن از طريق تكذيب و استهزا

إلاّكانوا عنه معرضين . فقد كذّبوا ... يستهزءون

با توجه به تفريع «فقد كذّبوا. ..» بر «كانوا عنه معرضين» روشن مى شود كه كافران در نتيجه روى گردانى مستمر از حق، كم كم موضعشان را نسبت به آن سخت تر كرده و صريحاً به تكذيب و ريشخند آن پرداختند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 200 - 2

2 - جرم و گناه ، زمينه ساز حق ناپذيرى

كذلك سلكنه فى قلوب المجرمين

ص: 210

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 13 - 3

3 - روحيه فسق و تجاوزگرى ، زمينه ساز مقاومت انسان در برابر آيات روشن الهى و حقايق آشكار

إنّهم كانوا قومًا فسقين . فلمّا جاءتهم ءايتنا مبصرة قالوا هذا سحر مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 57 - 7

7 - دلبستگى به زندگى دنيايى و مرز و بوم خويش ، زمينه ساز گريز از حق و هدايت

و قالوا إن نتّبع الهدى معك نتخطّف من أرضنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 34 - 3

3 - برخوردارى از ثروت و رفاه ، موجب پيدايش خصلت حق ناپذيرى است .

و ما أرسلنا فى قرية من نذير إلاّ قال مترفوها إنّا بما أُرسلتم به كفرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 74 - 9

9 - تكبر و خودبرتربينى ، زمينه حق گريزى و صفتى بس زشت و ناپسند

إلاّ إبليس استكبر و كان من الكفرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 24 - 8

8 - برخوردارى از قدرت و توانايى سياسى و اقتصادى ، از زمينه هاى طغيان ، حق گريزى و دين ستيزى

كانوا هم أشدّ منهم قوّة و ءاثارًا . .. إلى فرعون و همن و قرون فقالوا سحر كذّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 75 - 3

3 - افراط در شادمانى و زندگى سرمستانه ، زمينه ساز غفلت از حقايق و معارف الهى و انكار و تكذيب آنها

الذين كذّبوا بالكتب . .. ذلكم بما كنتم تفرحون فى الأرض بغير الحقّ و بما كنتم تم

برداشت ياد شده بر اين اساس استوار است كه مشار اليه «ذلكم» تكذيب كافران باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 23 - 9

9- ابتلاى انسان به لعن الهى و حق نشنوى ، معلول عملكرد خود او است .

ص: 211

فلو صدقوا اللّه لكان خيرًا لهم . .. أولئك الذين لعنهم اللّه فأصمّهم و أعمى أبص-

هر چند فعل هاى «أصمّ» و «أعمى» به خداوند نسبت داده شده، امااين مستلزم جبر نيست; زيرا انسان در ابتدا كر و كور نمى شود; بلكه در پى يك سلسله اعمال منافقانه، محكوم به لعن و نفرين الهى مى گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 7 - 9

9 - روح استكبار و خودبرتربينى ، سبب حرف ناشنوى ، حق ناپذيرى و دين گريزى قوم نوح بود .

و إنّى كلّما دعوتهم . .. و استكبروا استكبارًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 21 - 9

9 - قدرت سياسى و اقتصادى ، زمينه ساز كفر و حق ناپذيرى

و اتّبعوا من لم يزده ماله و ولده إلاّ خسارًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مزمل - 73 - 11 - 5

5 - رفاه و قدرت اقتصادى ، از زمينه هاى حق ناپذيرى و دين گريزى

و المكذّبين أُولى النعمة

491- زمينه حق ناپذيرى زنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 10 - 14

14 - زنان همانند مردان ، در معرض انحراف و حق ناپذيرى شديد و مثال زدنى

ضرب اللّه مثلاً للذين كفروا امرأت نوح و امرأت لوط . ..قيل ادخلا النار مع الدخلين

492- زمينه حق ناپذيرى مردان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 10 - 14

14 - زنان همانند مردان ، در معرض انحراف و حق ناپذيرى شديد و مثال زدنى

ضرب اللّه مثلاً للذين كفروا امرأت نوح و امرأت لوط . ..قيل ادخلا النار مع الدخلين

ص: 212

493- زمينه دفاع از حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عصر - 103 - 3 - 7

7 - حق پذيرى و دفاع از حق ، نيازمند شكيبايى و استقامت است .

تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر

جمله «تواصوا بالصبر»، ممكن است درصدد بيان زمينه هاى لازم براى مفاد «تواصوا بالحقّ» باشد.

494- زمينه عذاب حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 36 - 3

3 - نزول عذاب الهى بر حق ستيزان ، از پى اتمام حجت بر ايشان

إنّا أرسلنا عليهم . .. و لقد أنذرهم بطشتنا فتماروا بالنّذر

495- زمينه علم حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 24 - 2

2 - كافران لجوج و حق ناپذير ، تنها به هنگام مشاهده نشانه هاى نزول عذاب الهى ، به ناتوانى و بى پناهى خود پى مى برند .

حتّى إذا رأوا ما يوعدون فسيعلمون من أضعف ناصرًا و أقلّ عددًا

496- زمينه غفلت از حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 73 - 11

11- موقعيت برتر اقتصادى و اجتماعى و بهره مندى هاى مادى ، زمينه ساز غفلت از حق و بهره نبردن از آيات قرآن

و إذا تتلى عليهم ءايتنا . .. أىّ الفريقين خير مقامًا و أحسن نديًّا

ص: 213

497- زمينه قبول حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 185 - 9

9 - توجه به مرگ و نزديك بودن پايان عمر ، زمينه ساز پرهيز آدمى از انكار حق و معارف دين ( توحيد ، نبوت و قيامت ) است .

إن هو إلا نذير مبين . .. و أن عسى أن يكون قد اقترب أجلهم

498- زمينه كيفر حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 7 - 4

4 - ربوبيت الهى ، مقتضى مجازات كافران و حق ستيزان

إنّ عذاب ربّك لوقع

از اضافه «عذاب» به «ربّ»، مطلب بالا استفاده مى شود.

499- زمينه گمراهى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 163 - 2

2 - آيين شرك و بت پرستى ، تنها در انسان هاى بدطينت و حق گريز زمينه تأثير و نفوذ دارد .

ما أنتم عليه بفتنين . إلاّ من هو صال الجحيم

500- زمينه گواهى به حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 108 - 1،2،4

1 - قوانين و شرايط شهادت بر وصيت ( عادل بودن شاهدان ، ضميمه قسم در موارد شك و . . . ) بهترين قوانين و شرايط براى تحقق شهادت ها به درستى و راستى

ذلك ادنى ان يأتوا بالشهدة على وجهها

2 - توجه به احكام و قوانين شهادت بر وصيت ( نقض شهادت هاى دروغين و بازگشت حق سوگند به ديگران ) ، مايه هراس از اداى شهادت دروغ و زمينه ساز اداى شهادت به راستى و درستى

او يخافون ان ترد أيمن بعد أيمنهم

ضمير در «يخافوا» و «ايمنهم» به شاهدان نخست بر مى گردد و مراد از رد يمين «ترد أيمن) بازگشت حق سوگند به ديگران

ص: 214

است. بنابراين «او يخافوا ان ترد...» يعنى تا شاهدان نخست بترسند كه سوگند آنان ناديده انگاشته شده و حق سوگند به ديگران بازگردانده شود.

4 - رعايت تقوا و ترس از خدا ، ضامن اداى شهادت به درستى و راستى است .

ان يأتوا بالشهدة على وجهها . .. و اتقوا اللّه

501- زمينه هدايت حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 92 - 12

12 - تنها انذار و تهديد نسبت به عواقب شوم عمل ، داراى امكان تأثير در حق ستيزان

و من ضلّ فقل إنّما أنا من المنذرين

با اين كه قرآن دربردارنده هر دو بعد انذار و تبشير است; اما پيامبر(صلی الله علیه و آله) در قبال گمراهان حق ناپذير، تنها موظف به بيان بُعد انذارگر قرآن بود و اين بدان جهت است كه تنها عاملى كه ممكن بود در آنان تأثير بگذارد «انذار» است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 48 - 7

7 - مجازات هاى دنيوى حق ستيزان از سوى خداوند ، به منظور هدايت و اصلاح آنان است ; نه انتقام .

و أخذنهم بالعذاب لعلّهم يرجعون

502- زيان ترك تبليغ حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عصر - 103 - 2 - 3

3 - بى ايمانى و ترك عمل صالح و تبليغ نكردن از حق و صبر ، زيان بزرگى است .

لفى خسر

نكره آمدن كلمه «خسر»، براى بيان عظمت آن است. استثنايى كه در آيه بعد آمده، زيان را به غير افراد مستثنى، اختصاص داده است.

503- زيان حق ناپذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 70 - 6

ص: 215

6- بت پرستى و موضع گيرى در مقابل حق و رهبران الهى ، از زيان بارترين كار ها است .

و أرادوا به كيدًا فجعلنهم الأخسرين

504- زيانكارى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 85 - 4

4 - آشكار شدن خسارت و زيان كارى مشركان و كافران قدرتمند و حق ناپذير ، به وقت نزول عذاب الهى بر ايشان در دنيا

لمّا رأوا بأسنا . .. و خسر هنالك الكفرون

505- سختى حق پذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 75 - 8

8 - فروتنى ، شب زنده دارى ، حلم ، توبه ، عفو كريمانه ، پذيرش حق ، دورى از اسراف ، تنگ گيرى ، شرك ، زنا ، آدم كشى و سخن باطل ، امرى دشوار و مقتضى صبر و شكيبايى

و عباد الرحمن الذين يمشون على الأرض هونًا . .. و الذين لايشهدون الزور ... أُول-

506- سختى عذاب اخروى حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 47 - 4

4 - عذاب اخروى براى كافران و حق ستيزان ، كيفرى گران و سخت مصيبت بار

و لولا أن تصيبهم مصيبة

«مصيبة» به بليه و هر امر مكروه، و ناخوشايند گفته مى شود و تنكير آن براى تفخيم است. بنابراين واژه «مصيبة» در اين آيه به معناى بلاى بزرگ مى باشد و مقصود از آن مى تواند عذاب استيصال باشد و مى تواند عذاب اخروى باشد.

507- سختى عذاب حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 27 - 1

1 - عذاب سخت و دشوار الهى ، كيفرى حتمى براى كافران حق ستيز

ص: 216

فلنذيقنّ الذين كفروا عذابًا شديدًا

لام و نون تأكيد در «لنذيقنّ»، حاكى از حتمى بودن عذاب و كيفر مى باشد.

508- سختى كيفر حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 12

12 - عقوبت دنيايى مردم حق ناپذير و ستيزه جو از اقوام گذشته ( چون قوم نوحو . . . ) مجازاتى سخت ، شگفت آور و درس آموز

فأخذتهم فكيف كان عقاب

برداشت يادشده از استفهام تعجيبى «كيف» استفاده مى شود.

509- سختى كيفر حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 12

12 - عقوبت دنيايى مردم حق ناپذير و ستيزه جو از اقوام گذشته ( چون قوم نوحو . . . ) مجازاتى سخت ، شگفت آور و درس آموز

فأخذتهم فكيف كان عقاب

برداشت يادشده از استفهام تعجيبى «كيف» استفاده مى شود.

510- سرزنش اخروى حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 73 - 1

1 - سرزنش شدن كافران حق ستيز در قيامت از سوى خداوند

ثمّ قيل لهم أين ما كنتم تشركون

استفهام در «أين ما كنتم. ..» توبيخى است.

511- سرزنش تكذيب حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 5 - 2

2 - تكذيب حق (قرآن)، بدون تأمل در آن، مورد سرزنش خداوند است.

ص: 217

فقد كذّبوا بالحق لمّا جاءهم فسوف

512- سرزنش حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 29 - 14

14- ايمان گروهى از جنيان ، به مجرد شنيدن قرآن ، تعريضى به مشركان لجوج و حق ستيز است . *

و إذ صرفنا إليك نفرًا من الجنّ

با توجه به اين كه آيات پيشين، تماماً هشدار به مشركان بود; اين آيه نيز در بردارنده تعريض و سرزنش براى آنان است; زيرا جنيان پيغام قرآن را شنيده و پذيرفتند; ولى آنان چنين نكردند.

513- سرزنش حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 24 - 1،6

1- توبيخ بيماردلان حق گريز ، از سوى خداوند به خاطر نينديشيدن در ژرفاى مفاهيم قرآن

أفلايتدبّرون القرءان

6- توبيخ الهى نسبت به حق گريزان ، به خاطر بسته بودن قلب و روح آنان بر آيات ژرف قرآن

أفلايتدبّرون القرءان أم على قلوب أقفالها

برداشت بالا، بر اين اساس است كه «أم» به معناى «بل» و براى اضراب انتقالى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 21 - 4

4 - توبيخ حق ناباوران ، به خاطر نينديشيدن به ژرفاى مظاهر هستى و اكتفا به نگاهى سطحى

و فى الأرض ءايت . .. و فى أنفسكم أفلاتبصرون

توبيخ، از تعبير «أفلاتبصرون» استفاده مى شود و با توجه به اين كه ماده «تبصرون» به معناى نگاه همراه با تحقيق و تأمل است، استفاده مى شود كه مشكل كافران، سطحى نگرى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 40 - 8

8 - قدرت هاى فرعونى و حق ناپذير ، محكوم به سرزنش شدن و تحقير در گستره تاريخ *

فنبذنهم فى اليمّ و هو مليم

تعبير «و هو مليم» مى تواند نظر به ملامت شدن قدرت هاى حق ناپذير از سوى انديشهورزان و نظارت گران تاريخ بشر، داشته

ص: 218

باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 33 - 1

1 - روى گردانان از راه حق و هدايت ، مورد توبيخ و سرزنش خداوند

أفرءيت الذى تولّى

514- سرزنش سستى در حق طلبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 89 - 8

8 - سستى و ناپايدارى در مسير حق طلبى و خداخواهى ، عملى جاهلانه و پيمودن راه جاهلان است .

فاستقيما و لاتتبعان سبيل الذين لايعلمون

515- سرزنش كتمان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 42 - 4،5

4 - كتمان حقايق دينى و ايجاد عواملى براى ناشناخته ماندن معارف الهى ، امر نكوهيده و حرام است .

و لاتلبسوا الحق بالبطل و تكتموا الحق

5 - كتمان حقايق دينى از سوى عالمان دين ، بسى نكوهيده تر و ناپسنديده تر است .

و لاتلبسوا الحق بالبطل و تكتموا الحق و أنتم تعلمون

فعل «تعلمون» مى تواند به منزله فعل لازم لحاظ شده و مفعولى براى آن در نظر نباشد. بر اين مبنا «و أنتم تعلمون»; يعنى، در حالى كه شما اهل علم و دانش هستيد - و از آنجايى كه حق پوشى از سوى همگان ناپسند است - جمله حاليه، دلالت بر اين معنا دارد كه: كتمان حقايق دينى از سوى عالمان ناپسنديده تر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 91 - 15

15 - كتمان معارف و حقايق كتب آسمانى امرى نكوهيده است.

تجعلونه قراطيس تبدونها و تخفون كثيرا

ص: 219

516- سرگردانى اخروى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 72 - 5

5- حق ناپذيران ، در صحنه آخرت متحير و سرگردان مى شوند .

و من كان فى هذه أعمى . .. أضلّ سبيلاً

517- سرگردانى مشركان حق ناپذير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 110 - 10

10 - خداوند مشركان حق ناپذير را در سرگردانى طغيانشان رها مى سازد.

و نذرهم فى طغينهم يعمهون

518- سطحى نگرى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 21 - 4

4 - توبيخ حق ناباوران ، به خاطر نينديشيدن به ژرفاى مظاهر هستى و اكتفا به نگاهى سطحى

و فى الأرض ءايت . .. و فى أنفسكم أفلاتبصرون

توبيخ، از تعبير «أفلاتبصرون» استفاده مى شود و با توجه به اين كه ماده «تبصرون» به معناى نگاه همراه با تحقيق و تأمل است، استفاده مى شود كه مشكل كافران، سطحى نگرى است.

519- سعادتمندى حق پذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 18 - 20

20 - بشارت خداوند به حق پذيران و صاحبان عقل و خردناب ، به داشتن آينده سعادتمندانه

فبشّر عباد . الذين يستمعون القول ... و أُولئك هم أُولوا الألبب

ص: 220

520- سقوط حق قصاص

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 45 - 13

13 - چشمپوشى از حق قصاص ، موجب آمرزش گناه مجرم و سقوط حق قصاص *

فمن تصدق به فهو كفارة له

چنانچه ضمير «له» به مجرم، كه از مضمون كلام به دست مى آيد، برگردد جمله «فهو كفارة له» علاوه بر سقوط حق قصاص، به آمرزش گناه شخص مجرم نيز دلالت خواهد داشت.

521- سنت بقاى حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 24 - 10

10 - محو باطل و تثبيت حق ، سنت الهى است .

و يمح اللّه البطل و يحقّ الحقّ بكلمته

از فعل مضارع «يمح» و «يحقّ» - كه دلالت بر استمرار دارد - سنت الهى استفاده مى شود.

522- سنت هلاكت حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 8 - 7

7 - نابودى تمدن ها و جوامع حق ناپذير ، سنت الهى است .

و ما يأتيهم من نبىّ . .. فأهلكنا أشدّ منهم بطشًا

طرح بعثت پيامبران در طول تاريخ و مواجه شدن آنان با مخالفت و استهزا و يادآورى نابودى مخالفان، مى تواند اشاره به سنت بودن اين جريان داشته باشد.

523- سنگينى گوش حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 57 - 13

13- محروم شدن حقْ ناپذيران از گوش سپارى به آيات الهى و توجه به آن ، بازتاب عملكرد خود آنها است .

فأعرض عنها . .. إنّا جعلنا ... فى ءاذانهم وقرًا

ص: 221

524- سوگند براى احقاق حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 92 - 2

2- سوگند براى اثبات و احقاق حق ، امرى جايز و مشروع

فوربّك لنسئلنّهم

از سوگند خداوند بر اثبات قيامت، مى توان جواز و مشروعيت اصل سوگند را استفاده كرد.

525- سوگند براى احياى حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 57 - 2

2- سوگند يادكردن با نام مقدس « اللّه » ، براى احياى حق و هدايت ديگران جايز است .

و تاللّه لأكيدنّ

526- سوگند به حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 84 - 1

1 - سوگند خداوند به حق

قال فالحقّ

برداشت ياد شده مبتنى بر اين ديدگاه است كه «فالحقّ» مبتدا و خبر آن (قسمى) در تقدير باشد.

527- شبهه افكنى حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 36 - 4

4 - تشكيك در حقايق الهى ، داراى پيشينه در تاريخ امت هاى حق ستيز

و لقد أنذرهم . .. فتماروا بالنّذر

ص: 222

528- شرايط تشخيص حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 48 - 4

4- انسان ، در تشخيص ميان حق و باطل ، نيازمند به رهنمود هاى خدا است و بدون اين رهنمود ، در تشخيص خويش دچار خطا خواهد شد .

و لقد ءاتينا موسى و هرون الفرقان

از اين كه پيامبران، قدرت تشخيص خود را از خدا گرفته اند، به طريق اولى انسان ها نيز نيازمند اين جهت مى باشند.

529- شرايط حركت در راه حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 57 - 19

19 - شناخت دقيق مرزهاى حق و باطل، مقدمه ضرورى براى حركت در مسير حق

يقص الحق و هو خير الفصلين

530- شرايط حق پذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 21 - 18

18 - داشتن روح پندپذيرى و حق جويى ، شرط بهره جستن و تأثير پذيرفتن از سخنان به حق قرآن

ألم تر أنّ اللّه أنزل من السماء ماء . .. إنّ فى ذلك لذكرى لأُولى الألبب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 40 - 4

4 - وجود استعداد و قابليت ، شرط بهره مندى از پيام حق

أفأنت تسمع الصمّ أو تهدى العمى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 6 - 3

3 - تأثير سخن حق ، مشروط به وجود زمينه پذيرش است .

فلم يزدهم دعاءى إلاّ فرارًا

ص: 223

531- شرايط قضاوت به حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 20 - 7

7 - حق شنوى ، بصيرت و آگاهى همه جانبه از موضوع مورد داورى ، از شرايط داورى به حق

واللّه يقضى بالحقّ . .. إنّ اللّه هو السميع البصير

برخى از مفسران برآنند كه يادآورى سميع و بصيربودن خداوند در داورى، مى تواند اشاره به مطلب بالا باشد.

532- شرح صدر حق پذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 126 - 2

2 - گمراه كردن حقگريزان با ضيق صدر و هدايت حقپويان با شرح صدر، صراط مستقيم پروردگار و سنت استوار اوست.

فمن يرد الله ان يهديه . .. هذا صرط ربك مستقيما

ظاهراً مشاراليه «هذا» مفاد آيه قبل است كه به منزله نتيجه اى بر آيات گذشته بود. بنابراين «هذا» اشاره به شرح صدر و ضيق صدر و ... است.

533- شفاعت حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 86 - 3

3 - اهل حق و حقيقت ، قادر به شفاعت ديگران در قيامت

و لايملك . .. الشفعة إلاّ من شهد بالحقّ و هم يعلمون

«من شهد بالحقّ» وصف براى شافع است; نه شفاعت شونده.

534- شفاى حق پذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 82 - 7

7- تنها اهل ايمان و حق پذيران ، برخوردار از شفا و رحمت قرآنند .

و ننزّل من القرءان ما هو شفاء و رحمة للمؤمنين

ص: 224

535- شكست حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 82 - 4

4 - حق ستيزان ، همواره محكوم به شكستند .

و يحق اللّه الحق بكلمته و لو كره المجرمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 78 - 10

10 - حق ستيزان ، سرانجام مقهور قدرت شكست ناپذير خداوند

إنّ ربّك يقضى بينهم بحكمه و هو العزيز العليم

536- شكست حق ستيزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 34 - 17

17 - جبهه گيرى در برابر حق و مبارزه با رسالتهاى الهى محكوم به شكست است.

و لقد كذبت رسل من قبلك فصبروا . .. حتى أتهم نصرنا و لا مبدل لكلمت اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 36 - 6

6 - خداوند بى ثمر ماندن تلاش هاى حق ستيزانه كافران قريش را به مسلمانان صدر اسلام بشارت داد .

ثم تكون عليهم حسرة ثم يغلبون

537- شكست حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 109 - 11

11- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، پيروزى اسلام را به مشركان و كافران حق ناپذير يادآور شد و شكستشان را به آنان هشدار داد .

و إن أدرى أقريب أم بعيد ماتوعدون

برداشت ياد شده مبتنى بر اين است كه مقصود از «ماتوعدون» پيروزى اسلام و شكست جبهه شرك و كفر باشد. گفتنى است كه جمله «أنّ الأرض يرثها عبادى الصالحون» در آيه 105 مؤيد همين ديدگاه است.

ص: 225

538- شگفتى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 19 - 3

3 - حق ناپذيرى و انديشه دين ستيزانه ، عملى شگفت انگيز و به دور از شأن انسان

فقتل كيف قدّر

«كيف»، در اين آيه براى تعجب است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 20 - 3

3 - حق ناپذيرى و انديشه دين ستيزانه ، عملى بس شگفت انگيز و به دور از شأن انسان

ثمّ قتل كيف قدّر

539- شگفتى كيفر حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 12

12 - عقوبت دنيايى مردم حق ناپذير و ستيزه جو از اقوام گذشته ( چون قوم نوحو . . . ) مجازاتى سخت ، شگفت آور و درس آموز

فأخذتهم فكيف كان عقاب

برداشت يادشده از استفهام تعجيبى «كيف» استفاده مى شود.

540- شگفتى كيفر حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 12

12 - عقوبت دنيايى مردم حق ناپذير و ستيزه جو از اقوام گذشته ( چون قوم نوحو . . . ) مجازاتى سخت ، شگفت آور و درس آموز

فأخذتهم فكيف كان عقاب

برداشت يادشده از استفهام تعجيبى «كيف» استفاده مى شود.

541- صبر بر مشكلات حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 109 - 6

ص: 226

6 - تبعيت محض از حق و وحى الهى ، و صبر و بردبارى در برابر مشكلات آن ، از شرايط رهبرى الهى است .

قد جاءكم الحق من ربكم . .. و اتبع ما يوحى إليك و اصبر حتى يحكم اللّه

542- صبر در حق پذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 75 - 8

8 - فروتنى ، شب زنده دارى ، حلم ، توبه ، عفو كريمانه ، پذيرش حق ، دورى از اسراف ، تنگ گيرى ، شرك ، زنا ، آدم كشى و سخن باطل ، امرى دشوار و مقتضى صبر و شكيبايى

و عباد الرحمن الذين يمشون على الأرض هونًا . .. و الذين لايشهدون الزور ... أُول-

543- ضيق صدر حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 125 - 7

7 - ضيق صدر و سختى دل در پذيرش حق، كيفرى از جانب خداوند براى حق ناپذيران است.

يجعل صدره ضيقا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 126 - 2

2 - گمراه كردن حقگريزان با ضيق صدر و هدايت حقپويان با شرح صدر، صراط مستقيم پروردگار و سنت استوار اوست.

فمن يرد الله ان يهديه . .. هذا صرط ربك مستقيما

ظاهراً مشاراليه «هذا» مفاد آيه قبل است كه به منزله نتيجه اى بر آيات گذشته بود. بنابراين «هذا» اشاره به شرح صدر و ضيق صدر و ... است.

544- طعنه به حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 6 - 19

19 - « فى مجمع البيان : و روى . . . عن أبى عبداللّه ( ع ) قال : هو الطعن بالحقّ و الإستهزاء به . . . ;

در مجمع البيان [ذيل آيه] «و من الناس من يشترى لهو الحديث» آمده است: از امام صادق(ع) روايت شده كه گقت: لهوالحديث، طعنه زدن به حق و مسخره كردن آن است. ..».

ص: 227

545- طغيان حق ناپذيران مكّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 60 - 19،20

19- حق ناپذيران مكه در برابر انذار و بيم خداوند ، نه تنها تسليم نشدند ; بلكه جز سركشى و طغيان بيشتر ، چيزى بر آنها افزوده نشد .

و نخوّفهم فما يزيدهم إلاّ طغينًا

هر چند ضمير «هم» به «الناس» برمى گردد و شامل همه مردم مى شود، ولى به قرينه و «و ما يزيدهم» مى توان استفاده كرد كه مرجع «هم» انسانهايى اند كه اصل طغيان در وجودشان هست و با مواعظ الهى تشديد مى شود.

20- روى آوردن حق ناپذيران مكه به سركشى ها و جرايمى بس بزرگتر ، پس از انذار هاى هشدار دهنده الهى

و نخوّفهم فما يزيدهم إلاّ طغينًا كبيرًا

546- ظلم اعراض از حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 78 - 5

5 - حق گريزى ، ظلم و ستم آدمى به خويشتن است .

و لكن كانوا هم الظلمين . .. و لكنّ أكثركم للحقّ كرهون

از ارتباط آيات مى توان استفاده كرد كه ظلم و ستم مجرمان، چيزى جز حق گريزى آنان نيست.

547- ظلم تكذيب حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 68 - 2

2 - تكذيب حق ، بزرگ ترين ظلم ها است .

و من أظلم ممّن . .. أو كذّب بالحقّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 32 - 3

3 - دروغ پنداشتن و رد كردن سخن حق ( قرآن ) ، بدون تأمل و انديشه و در آغاز دريافت آن ، بزرگ ترين ظلم است .

فمن أظلم ممّن كذب على اللّه و كذّب بالصدق إذ جاءه

ص: 228

«إذ» براى ظرف زمان ماضى است و گوياى آن است كه انكار و تكذيب قرآن، مقارن و همزمان با آمدن اين كتاب بود و هيچ فاصله اى ميان دريافت قرآن و تكذيب آن وجود نداشت. اين حقيقت مى رساند كه تكذيب كافران، بدون تأمل و تفكر و با شتاب بود.

548- ظلم حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 82 - 11

11- كافران حق ناپذير ، ظالمند و از موهبت رحمت و شفابخشى قرآن ، تنها خسارت و زيان به ارمغان مى برند .

شفاء و رحمة للمؤمنين و لايزيد الظلمين إلاّ خسارًا

برداشت فوق، مبتنى بر اين نكته است كه مراد از «ظالمين» - به قرينه مقابله با «مؤمنين» - كافران باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 99 - 11

11- تنها شيوه حق ناپذيران ستم پيشه در برخورد با آيات الهى ، انكار آنهاست .

فأبى الظلمون إلاّ كفورًا

549- ظلم حق ناپذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 27 - 17

17 - شرك ، حق ناپذيرى و تكذيب پيامبران ، ظلمى است هلاكت بار .

فقال الملؤا الذين كفروا . .. و لاتخطبنى فى الذين ظلموا إنّهم مغرقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 50 - 10

10 - انكار بدون دليل حق ، ظلم و برخاسته از هواپرستى

فلمّا جاءهم الحقّ . .. قالوا سحران تظهرا ... إنّ اللّه لايهدى القوم الظلمين

550- ظلم كافران حق ناپذير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 47 - 8

ص: 229

8- كافران حق ناپذير ، مردمانى ظالم و ستم پيشه اند .

الذين لايؤمنون بالأخرة . .. إذ يقول الظلمون

551- ظلم كتمان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 140 - 7

7 - ظالمترين مردم كسى است كه حقايق دينى و معارف الهى را كتمان كرده و از ارائه آنها به ديگران خوددارى كند .

و من أظلم ممن كتم شهدة عنده من اللّه

«من اللّه» همانند «عنده» صفت براى «شهادة» است. بنابراين «شهادة عنده من اللّه»; يعنى، شهادتى كه در نزد اوست از ناحيه خدا دريافت كرده است. مقصود از شهادت كه از ناحيه خدا در اختيار انسان مى باشد، حقايق دينى و معارف الهى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 21 - 5

5 - كتمان حقانيت پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله)، مصداق بارز تكذيب آيات الهى و از بزرگترين ظلمهاست.

الذين ءاتينهم الكتب . .. و من أظلم ممن افترى على اللّه كذبا أو كذب بايته

در آيه قبل سخن از تكذيب پيامبر(صلی الله علیه و آله) بود و اين آيه در مقام هشدار به تكذيب كنندگان آن حضرت است. چرا كه وى مصداقى روشن براى آيات الهى است.

552- عبرت از كيفر دنيوى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 12

12 - عقوبت دنيايى مردم حق ناپذير و ستيزه جو از اقوام گذشته ( چون قوم نوحو . . . ) مجازاتى سخت ، شگفت آور و درس آموز

فأخذتهم فكيف كان عقاب

برداشت يادشده از استفهام تعجيبى «كيف» استفاده مى شود.

553- عبرت پذيرى حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 3 - 7

7 - داستان موسى و فرعون ، دربردارنده درس عبرت براى انسان هاى مؤمن و حق پذير

ص: 230

نتلوا عليك من نبإِ موسى و فرعون بالحقّ لقوم يؤمنون

554- عجز حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 37 - 5

5 - حق ستيزان در اوج اقتدار و شكوه ، ناتوان از مقابله با عظمت و كبريايى خداوند

و له الكبرياء فى السموت و الأرض

يادكرد جلال و قدرت يگانه و برتر خداوند، در پى ذكر حق ستيزان كافر و ناباور به معاد، مى تواند پيامى هشداردهنده براى آنان و نويدى آرامش بخش براى پيامبر(صلی الله علیه و آله) و مؤمنان باشد.

555- عجز حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 24 - 2

2 - كافران لجوج و حق ناپذير ، تنها به هنگام مشاهده نشانه هاى نزول عذاب الهى ، به ناتوانى و بى پناهى خود پى مى برند .

حتّى إذا رأوا ما يوعدون فسيعلمون من أضعف ناصرًا و أقلّ عددًا

556- عذاب اخروى حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 71 - 1،2،3

1 - كافران حق ستيز و ستيزه جو ، در روز قيامت غل به گردن خواهند داشت .

الذين يجدلون . .. إذ الأغلل فى أعنقهم

2 - كافران حق ستيز و ستيزه جو در قيامت ، با زنجير بر روى زمين كشان كشان برده مى شوند .

و السلسل يسحبون

«سلسلة» (مفرد «سلاسل») به معناى حلقه اى منظم از نظر طول است; يعنى، زنجير. «سحب» (مصدر «يسحبون») به معناى كشاندن چيزى بر سطح زمين است.

3 - كافران حق ستيز و ستيزه جو ، هنگام گرفتار شدن به عذاب الهى ، به عمق بطلان راه خود و پيامد رفتارشان آگاه خواهند شد .

فسوف يعلمون . إذ الأغلل فى أعنقهم و السلسل يسحبون

برداشت ياد شده، از آن جا است كه ظرف «إذ الأغلال . ..» متعلق به «يعلمون» مى باشد. «يسحبون» نيز حال از ضمير «هم»

ص: 231

در «فى أعناقهم» است; يعنى، به زودى مى دانند آن گاه كه غل در گردن هايشان باشد و با زنجير كشان كشان برده مى شوند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 72 - 1،2

1 - كافران حق ستيز و ستيزه جو ، در قيامت به آب داغ و پر حرارت افكنده خواهند شد .

يسحبون . فى الحميم

يكى از معانى «حميم»، آب داغ و پر حرارت است.

2 - كافران حق ستيز و ستيزه جو ، در انبوهى از آتش دوزخ سوزانده خواهند شد .

ثمّ فى النار يسجرون

«سجر» در اصل به معناى پر كردن تنور از آتش گيره براى بر افروختن و تقويت آتش آن است. اسناد فعل «يُسجرون» به اشخاص، اسناد مجازى است. مقصود از آن فراگرفتن آتش زياد بر تمامى وجود دوزخيان مى باشد.

557- عذاب اخروى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 10 - 9

9 - عذاب سخت و جانكاه روز قيامت ، فرجام كافران حق ناپذير

و لهم عذاب عظيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 24 - 4

4- حق پوشان لجوج و معاند ، مستحق آتش دوزخ ; و نه ناآگاهان ره نيافته به حق *

ألقيا فى جهنّم كلّ كفّار عنيد

وصف «كفّار» و «عنيد» مشعر به عليت است; يعنى، آنچه آدمى را به سوى دوزخ مى كشاند، انكار لجوجانه و حق ستيزانه است و نه صرف انكار ناشى از جهل و نرسيدن به حق; گرچه ظاهراً به چنين فردى نيز «كافر» اطلاق مى شود.

558- عذاب اخروى كتمان كنندگان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 162 - 5،8

5 - عذاب اخروى كفرپيشگان و كتمان كنندگان حقايق ، عذابى تخفيف ناپذير است .

لايخفف عنهم العذاب

8 - عذاب اخروى كفرپيشگان و كتمان كنندگان حقايق دينى ، پس از مرگ آغاز شده و به تأخير نخواهد افتاد .

ص: 232

و لاهم ينظرون

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه «ينظرون» فعل مجهول از باب افعال باشد; يعنى، از مصدر انظار (مهلت دادن) گرفته شده باشد. مراد از مهلت ندادن به قرينه «ماتوا و هم كفار» شروع عذاب پس از مرگ است.

559- عذاب استيصال حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 77 - 4

4 - خداوند ، مشركان و كافران حق ستيز را كراراً به عذاب استيصال تهديد كرده است .

فإمّا نرينّك بعض الذى نعدهم

فعل مضارع «نعد» دلالت بر استمرار مى كند. اين كلمه مشتق از «وعد» است و «وعد» هم در خير استعمال مى شود و هم در شر. چون در اين جا ضمير به مشركان و كافران بر مى گردد، براى شر و تهديد است.

560- عذاب استيصال حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 41 - 3

3 - تگذيب گران حق ستيز ، سزاوار عذاب مرگ بار استيصال

فأخذتهم الصيحة بالحقّ

كلمه «بالحقّ» را به دو صورت مى توان تفسير كرد: الف) جامعه پس از نوح، به خاطر كفر و تكذيب گرى شان، مستحق عذاب بودند. ب) نزول عذاب صيحه بر آن قوم، حكمى بر پايه حق و عدل بود. برداشت فوق، براساس تفسير اول مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 47 - 5

5 - كفرپيشگان حق ناپذير ، در معرض عذاب استيصال

و لولا أن تصيبهم مصيبة

واژه «مصيبة» در آيه، هم شامل عذاب استيصال مى شود و هم شامل عذاب اخروى، برداشت ياد شده بر پايه احتمال اول است.

561- عذاب جنيان حق ناپذير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 15 - 4

ص: 233

4 - ظالمان و حق ناپذيران جن ، همچون انسان ها ، به عذاب دوزخ گرفتار خواهند شد .

و أمّا القسطون فكانوا لجهنّم حطبًا

562- عذاب حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 16 - 12

12 - مشركان و مجادله گران حق ستيز گرفتار غضب و عذاب سخت الهى

و الذين يحاجّون فى اللّه . .. عليهم غضب و لهم عذاب شديد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 55 - 8

8 - عذاب الهى ، بر جوامع حق ستيز فراگير و گسترده است .

فأغرقنهم أجمعين

563- عذاب حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 69 - 2

2- انسان هاى ناسپاس و روى گردان از حق ، هيچ گاه و در هيچ شرايطى ، از عذاب و كيفر دنيوى خداوند ، در دريا و خشكى در امان نيستند .

فلمّا نج-ّكم إلى البرّ أعرضتم . .. أم أمنتم أن يعيدكم فيه تارة أخرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 110 - 2

2- كافران و مشركان حق ناپذير ، به عذاب و كيفر الهى تهديد شدند .

إنّه يعلم الجهر من القول و يعلم ماتكتمون

تذكر به اين كه خداوند به سخنان آشكار و توطئه ها و اسرار مشركان و كافران آگاه است، در حقيقت تهديد آنان و هشدارى به كيفر و عذاب شدن آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 84 - 4

4 - عده اى از مردم آن چنان لجوج و حق ناپذيراند كه تنها با مشاهده عذاب الهى راه درست را مى پيمايند .

ص: 234

فلمّا رأوا بأسنا قالوا ءامنّا باللّه وحده و كفرنا بما كنّا به مشركين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 28 - 7

7 - كافران حق ناپذير و لجوج ، در معرض عذاب الهى قرار دارند .

فمن يجير الكفرين من عذاب أليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 20 - 2

2 - كافران حق ناپذيز و انديشه گر عليه دين ، مستحق شديدترين عقوبت و نابودى اند .

ثمّ قتل كيف قدّر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 24 - 3

3 - جهان آخرت ، عرصه گرفتارى كافران حق گريز به بزرگ ترين عذاب هاى الهى است .

العذاب الأكبر

به قرينه آيه بعد، مراد از «العذاب الأكبر» عذابى است كه كافران در آخرت، به آن گرفتار خواهند شد.

564- عصيان حق ناپذيران مكّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 60 - 19

19- حق ناپذيران مكه در برابر انذار و بيم خداوند ، نه تنها تسليم نشدند ; بلكه جز سركشى و طغيان بيشتر ، چيزى بر آنها افزوده نشد .

و نخوّفهم فما يزيدهم إلاّ طغينًا

هر چند ضمير «هم» به «الناس» برمى گردد و شامل همه مردم مى شود، ولى به قرينه و «و ما يزيدهم» مى توان استفاده كرد كه مرجع «هم» انسانهايى اند كه اصل طغيان در وجودشان هست و با مواعظ الهى تشديد مى شود.

565- عظمت حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 84 - 6

6 - حق ، امرى است بس با عظمت و مقدس .

ص: 235

قال فالحقّ و الحقّ أقول

سوگند خداوند بزرگ، به «حقّ» گوياى عظمت و بزرگى آن است.

566- عفو حق پذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 16 - 5

5- عفو و اغماض خداوند ، از خطا ها و لغزش هاى شكرگزاران تائب و تسليم به درگاه پروردگار

و نتجاوز عن سيّئاتهم

567- عقيده حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 18 - 2

2- پيروزى عقيده و جهان بينى حق بر عقيده و جهان بينى باطل ، سنت الهى است .

و ما خلقنا السماء . .. لعبين ... بل نقذف بالحقّ على البطل فيدمغه

خداوند در آيه قبل، از هدفمند بودن آفرينش جهان و نيز بطلان عقيده به بيهوده بودن خلقت طبيعت سخن به ميان آورده است. اين سخن قرينه بر اين است كه مقصود از حق و باطل در آيه شريفه، عقيده و جهان نگرى حق و باطل است. گفتنى است كه ذيل همين آيه (و لكم الويل ممّا تصفون) كه در باره نسبت ناروا به خداوند و توصيف او به امور نادرست است، مؤيد برداشت ياد شده است.

568- عقيده حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 17 - 6

6 - اسلام و عقيده به توحيد ، تنها راه صحيح و عقيده درست براى ره پويان طريق حق و حقيقت

ءأنتم أضللتم عبادى هولاء أم هم ضلّوا السبيل

برداشت فوق از اطلاق واژه «السبيل» (راه) بر راه حق و درستى - كه مشركان از آن دور شده و آن را گم كرده اند - به دست مى آيد.

ص: 236

569- علم اخروى حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 71 - 3

3 - كافران حق ستيز و ستيزه جو ، هنگام گرفتار شدن به عذاب الهى ، به عمق بطلان راه خود و پيامد رفتارشان آگاه خواهند شد .

فسوف يعلمون . إذ الأغلل فى أعنقهم و السلسل يسحبون

برداشت ياد شده، از آن جا است كه ظرف «إذ الأغلال . ..» متعلق به «يعلمون» مى باشد. «يسحبون» نيز حال از ضمير «هم» در «فى أعناقهم» است; يعنى، به زودى مى دانند آن گاه كه غل در گردن هايشان باشد و با زنجير كشان كشان برده مى شوند.

570- علماى اهل كتاب و كتمان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 140 - 14

14 - عالمان اهل كتاب ، مورد تهديد خداوند به خاطر كتمان حقايق آسمانى

و من أظلم ممن كتم شهدة عنده من اللّه و ما اللّه بغفل عما تعملون

هدف از بيان آگاهى خدا و غفلت نداشتن از رفتار عالمان اهل كتاب، تهديد كردن آنان به كيفر و مجازات مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 144 - 19

19 - عالمان اهل كتاب ، حقانيت تغيير قبله را كتمان مى كردند .

إن الذين أوتوا الكتب ليعلمون أنه الحق من ربهم و ما اللّه بغفل عما يعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 146 - 8

8 - گروهى از عالمان اهل كتاب على رغم اطمينانشان به حقانيت قبله مسلمانان ، آن را كتمان مى كردند .

و إن فريقاً منهم ليكتمون الحق و هم يعلمون

جمله «و هم يعلمون» اشاره به اين معنا دارد كه كتمان كنندگان از عالمان دينى اهل كتاب بودند.

571- علماى دنيا طلب و كتمان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 176 - 2

2 - ناسازگارى حقايق كتاب هاى آسمانى با منافع عالمان دنياطلب ، وادار كننده آنان به كتمان آن حقايق

ص: 237

إن الذين يكتمون . .. و يشترون ... ذلك بأن اللّه نزل الكتب بالحق

برداشت فوق بر اين اساس است كه «ذلك» اشاره به «كتمان» - كه از جمله «يكتمون . ..» به دست مى آيد - داشته باشد. بر اين مبنا از يك سو حق ستيزى دليل كتمان معارف و احكام كتب آسمانى دانسته شده است (ذلك ]الكتمان[ بأن اللّه نزل الكتاب بالحق) و از سوى ديگر جمله «يشترون به ثمناً قليلا در آيه 174» رسيدن به منافع دنيوى را دليل و انگيزه كتمان معارف مى شمرد. نتيجه اين دو دليل اين است كه: حقايق كتابهاى آسمانى با منافع گروهى دنياطلب ناسازگار است و اين ناسازگارى مايه كتمان آن حقايق مى شود.

572- علماى دين و كتمان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 42 - 5

5 - كتمان حقايق دينى از سوى عالمان دين ، بسى نكوهيده تر و ناپسنديده تر است .

و لاتلبسوا الحق بالبطل و تكتموا الحق و أنتم تعلمون

فعل «تعلمون» مى تواند به منزله فعل لازم لحاظ شده و مفعولى براى آن در نظر نباشد. بر اين مبنا «و أنتم تعلمون»; يعنى، در حالى كه شما اهل علم و دانش هستيد - و از آنجايى كه حق پوشى از سوى همگان ناپسند است - جمله حاليه، دلالت بر اين معنا دارد كه: كتمان حقايق دينى از سوى عالمان ناپسنديده تر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 101 - 12

12 - معتقدان به مكاتب الهى ، حتى عالمان دينى و دانايان به كتاب هاى آسمانى ، در خطر انحراف و حق پوشى هستند .

نبذ فريق من الذين أوتوا الكتب كتب اللّه وراء ظهورهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 146 - 9،11

9 - كتمان كنندگان مسايل دينى بويژه اگر از عالمان دين باشند ، سزاوار سرزنش و ملامتند .

و إن فريقاً منهم ليكتمون الحق و هم يعلمون

لحن جمله «إن فريقاً . ..» گوياى ملامت و سرزنش كسانى است كه حقيقت را فهميده و آن را انكار مى كنند.

11 - عالمان اديان ، در خطر آلوده شدن به گناه كتمان حقايق هستند .

و إن فريقاً منهم ليكتمون الحق و هم يعلمون

573- علماى مسيحيت و كتمان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 238

1 - بقره - 2 - 159 - 6،10

6 - عالمان يهود و نصارا در عصر بعثت ، شواهد و نشانه هاى حقانيت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و احكام اسلام را كتمان مى كردند .

الذين يكتمون ما أنزلنا من البينت و الهدى من بعد ما بينه للناس فى الكتب

10 - علماى يهود و نصارا به خاطر كتمان حقايق و معارف كتب آسمانى از رحمت خدا محروم شده و مورد لعن و نفرين لعنت كنندگان هستند .

إن الذين يكتمون ما أنزلنا . .. أولئك يلعنهم اللّه و يلعنهم اللعنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 176 - 5

5 - حق ستيزى و حق پوشى علماى يهود و نصارا

إن الذين يكتمون . .. ذلك بأن اللّه نزل الكتب بالحق

574- علماى يهود و كتمان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 76 - 12

12 - پيشوايان و عالمان يهود ، اعتراف به حقايق دينى و معارف الهى را ، در صورتى كه مخدوش كننده منافع قومى آنان گردد ، ناروا و برخاسته از بى خردى مى دانستند .

أتحدثونهم بما فتح اللّه عليكم . .. أفلا تعقلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 159 - 6،10

6 - عالمان يهود و نصارا در عصر بعثت ، شواهد و نشانه هاى حقانيت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و احكام اسلام را كتمان مى كردند .

الذين يكتمون ما أنزلنا من البينت و الهدى من بعد ما بينه للناس فى الكتب

10 - علماى يهود و نصارا به خاطر كتمان حقايق و معارف كتب آسمانى از رحمت خدا محروم شده و مورد لعن و نفرين لعنت كنندگان هستند .

إن الذين يكتمون ما أنزلنا . .. أولئك يلعنهم اللّه و يلعنهم اللعنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 176 - 5

5 - حق ستيزى و حق پوشى علماى يهود و نصارا

إن الذين يكتمون . .. ذلك بأن اللّه نزل الكتب بالحق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 239

5 - انعام - 6 - 91 - 11،12،13،16

11 - عالمان يهود برخى از حقايق تورات را براى مردم بيان مى كردند و بسيارى از حقايق آن را از مردم پنهان مى ساختند.

تجعلونه قراطيس تبدونها و تخفون كثيرا

12 - عالمان يهود مانع دسترسى مردم به حقايق كتاب آسمانى خود (تورات) بودند.

هدى للناس تجعلونه قراطيس تبدونها و تخفون كثيرا

13 - تورات مشتمل بر حقايقى بوده، كه بيان آن به نفع و مصلحت عالمان يهود نبوده است.

تجعلونه قراطيس تبدونها و تخفون كثيرا

16 - عالمان يهود با پنهان كردن بسيارى از معارف تورات آن را تحريف كردند.

تجعلونه قراطيس تبدونها و تخفون كثيرا

كتمان بسيارى از نوشته هاى تورات از ديد و اطلاع مردم طبيعتاً منجر به فراموش شدن آن قسمتها مى شود و در نتيجه كتاب آسمانى به شكل ناقص در اختيار مردم قرار مى گيرد كه اين خود نوعى تحريف است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 52 - 1

1 - اهل كتاب ( علماى يهود ) مشمول لعن خداوند به جهت حقپوشى و همسويى با كفار عليه مسلمانان

الم تر . .. اولئك الّذين لعنهم اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 44 - 25

25 - خداوند ، بر حذر دارنده عالمان يهود از كتمان حقايق تورات

و كانوا عليه شهداء فلاتخشوا الناس

برداشت فوق بر اين مبناست كه متعلق «فلاتخشوا . ..» مضمونى باشد كه از «كانوا عليه شهداء» به دست مى آيد. يعنى در اظهار آنچه در تورات است، از مردم نترسيد.

575- عوامل اصرار بر حق ناپذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 35 - 12

12 - تكبر و تجاوزگرى ، موجب پافشارى بر راه باطل ، ترديد در حق و ستيزه جويى با آيات الهى ( تعاليم دين ) است .

من هو مسرف مرتاب . الذين يجدلون فى ءايت اللّه ... كذلك يطبع اللّه على كلّ قلب

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين احتمال است كه جمله «كذلك يطبع اللّه على كلّ قلب متكبّر جبّار» درصدد بيان علت اسراف و ترديد در حق و جدال در آيات الهى باشد (كه در آيه پيش و صدر اين آيه، مورد بحث قرار گرفته است).

ص: 240

576- عوامل اقرار به حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 46 - 3

3- گرفتارى ها و شدايد ، عامل تنبّه و اعتراف انسان ها به حق

و لئن مسّتهم نفحة من عذاب ربّك ليقولنّ يويلنا

577- عوامل بشارت به حق پذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 89 - 17

17- قرآن ، مايه هدايت ، رحمت و بشارت براى تسليم شوندگان در برابر حق است .

و نزّلنا عليك الكتب . .. و هدًى و رحمة و بشرى للمسلمين

578- عوامل پيروزى حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 8 - 3

3 - تضمين تحقق حق و محو باطل در پرتو ريشه كن شدن كافران است .

و يقطع دابر الكفرين. ليحق الحق و يبطل البطل

برداشت فوق بر اين اساس است كه «ليحق الحق» متعلق به «يقطع . .. » در آيه قبل باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 82 - 3

3 - خداوند ، با كلمات خود حق را بر كرسى نشانده و پايدار مى كند .

و يحق اللّه الحق بكلمته

579- عوامل تبيين حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 124 - 9

9- تبيين نهايى حق و باطل و فيصله دادن به اختلافات بشرى ، مقتضاى ربوبيت الهى

و إن ربّك ليحكم . .. فيما كانوا فيه يختلفون

ص: 241

580- عوامل تحكيم حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 24 - 12

12 - وحى الهى ( قرآن ) ، موجب تحكيم حق و نابودى باطل

يمح اللّه البطل و يحقّ الحقّ بكلمته

«كلمات» مى تواند اشاره به وحى و آيات الهى داشته باشد.

581- عوامل تذكر حق شنوايان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 37 - 2

2 - فرجام هلاكت بار قدرت هاى حق ستيز تاريخ ، مايه تذكر خردمندان و مردمان حق شنو

إنّ فى ذلك لذكرى لمن كان له قلب أو ألقى السمع

582- عوامل تكذيب حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 109 - 7

7 - حسد از عوامل انكار حق و عاملى براى مبارزه با آن

لو يردونكم من بعد إيمنكم كفاراً حسداً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 15 - 6

6- لجاجت و تعصب ، عامل انكار حقايق عينى و محسوس

و لو فتحنا عليهم بابًا من السّماء فظلّوا فيه يعرجون . لقالوا إنما سكّرت أبصرنا ب

583- عوامل تنبه حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 47 - 7

ص: 242

7 - كافران و حق ستيزان ، تنها به هنگام گرفتار شدن به عذاب الهى متنبه شده و به ارزش تعاليم پيامبران پى مى برند .

أن تصيبهم مصيبة . .. فيقولوا ربّنا لولا أرسلت إلينا رسولاً

584- عوامل حق پذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 54 - 5

5 - باور به معاد و توجه به آن ، داراى نقش اساسى در حق پذيرى انسان

سنريهم ءايتنا فى الأفاق . .. ألا إنّهم فى مرية من لقاء ربّهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 3 - 7

7- نياز همه انسان ها به پيام وحى و رهنمود هاى پرودگار ، براى رسيدن به حق و صلاح

بأنّ الذين كفروا اتّبعوا البطل و أنّ الذين ءامنوا اتّبعوا الحقّ من ربّهم

مقيد شدن «الحقّ» به «من ربّهم» و مقابله «الحقّ من ربّهم» با «الباطل»، مى رساند كه بشر بيش از دو راه در پيش ندارد: راه باطل و يا راه حق، راه حق تنها همان راهى است كه منتسب به پروردگار و نازل شده از سوى او است از اين رو انسان براى رسيدن به حق، ضرورتاً نيازمند رهنمود خداوند است.

585- عوامل حق پذيرى گمراهان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 97 - 2

2 - آتش دوزخ ، تنها عامل تسليم گمراهان لجوج در برابر حق

قالوا و هم فيها يختصمون . تاللّه إن كنّا لفى ضلل مبين

برداشت ياد شده از آن جا است كه اعتراف حق ستيزان، تنها در جهان آخرت و آن هم در داخل دوزخ صورت مى گيرد.

586- عوامل حق ستيزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 109 - 7

7 - حسد از عوامل انكار حق و عاملى براى مبارزه با آن

لو يردونكم من بعد إيمنكم كفاراً حسداً

ص: 243

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 111 - 16

16 - جهل مايه لجاجت و مقاومت در برابر حق است.

ما كانوا ليؤمنوا . .. و لكن أكثرهم يجهلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 44 - 3

3 - حق ستيزى و هدايت ناپذيرى كافران ، پيامد ظلمى است كه آنان بر خودشان كرده اند .

و منهم من يستمعون إليك . .. و منهم من ينظر إليك ... و لكن الناس أنفسهم يظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 81 - 5

5 - كفر و حق ستيزى داراى مراتب ، گونه ها و عوامل مختلف

إنّك لاتسمع الموتى و لاتسمع الصمّ . .. و ما أنت بهدى العمى عن ضللتهم

از اين كه در اين آيه و در آيه قبل، سه تعبير مختلف درباره كافران به كار رفته است (1- مرده، 2- ناشنواى روى برتافته، 3- نابيناى گمراه)، احتمال مى رود كه هر يك اشاره به مرتبه و گونه اى از كفر و تعريضى به عوامل متفاوت آن داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 39 - 8

8 - تصوير نادرست از زندگى دنيايى و اخروى ، منشأ اصلى انحراف ها ، خودكامگى ها و حق ستيزى ها است .

يقوم . .. و إنّ الأخرة هى دار القرار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 31 - 7

7 - دنياگرايى و مال پرستى ، عامل اساسى در مخالفت با حق

لمّا جاءهم الحقّ . .. لولا نزّل هذا القرءان على رجل

با توجه به توضيح برداشت قبل و الغاى خصوصيت از مورد (مشركان مكه)، مطلب بالا به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 14 - 7

7 - ناباورى كافران به روز هاى تحقق وعده ها و وعيد هاى خداوند ، عامل حق ستيزى آنان *

يغفروا للذين لايرجون أيّام اللّه

از اين كه خداوند از مشركان و حالت روحى شان با عنوان «لايرجون أيّام اللّه» ياد فرموده; استفاده مى شود كه ايمان نداشتن آنان به وعده ها و وعيدهاى خداوند، عامل ستيزه گرى آنان با مؤمنان بوده است.

ص: 244

587- عوامل حق طلبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 3 - 12

12- توجه به محدوديت عمر زندگى ، هشدارى به انسان ها و عاملى در جهت حق گرايى و روى آوردن آنان به حقايق دين *

ما خلقنا. ..إلاّ بالحقّ وأجل مسمًّى و الذين كفروا عمّا أُنذروا معرضون

برداشت بالا براساس اين احتمال است كه تذكر خداوند به «أجل مسمّى» - در پى تذكر به حقانيت هستى - هشدارى باشد به آدميان كه دل به زندگى ناپايدار نبندند و از حاكميت حق غافل نگردند.

588- عوامل حق ناپذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 75 - 10

10 - تبه كارى مستمر فرعون و اطرافيانش ، عامل سركشى آنان از پذيرش رسالت موسى و هارون ( ع )

ثم بعثنا . .. موسى و هرون إلى فرعون و ملإيه بأيتنا فاستكبروا و كانوا قوماً مجرمي

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 41 - 7

7- ذهنيت ها و پيشداورى ها ، از آفات حق پذيرى و عامل حق گريزى

و لقد صرّفنا . .. و ما يزيدهم إلاّ نفورًا

در آيه قبل، توضيح داد كه مشركان مكه با انتساب فرزند به خداوند، در صدد استهزاى خداوند بودند كه اين برخوردى است خصمانه و در اين جا مى گويد: «آيات فراوان الهى، بر نفرت آنها مى افزايد» و اين نشان دهنده آن است كه موضع گيرى پيشين آنها، موجب شده است كه آنان، حق را نپذيرند و از آن بگريزند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 9 - 9

9- اسراف كارى ، زمينه ساز حق ناپذيرى و مخالفت با پيامبران و از موجبات هلاكت و نابودى است .

و أهلكنا المسرفين

توصيف هلاك شدگان به «مسرفان»، مى تواند مشعر به عليت و تأثير اين وصف در هلاكت آنان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 24 - 13

ص: 245

13- جهل و ناآگاهى ، عامل گريز بسيارى از انسان ها از حق و حقيقت است .

بل أكثرهم لايعلمون الحقّ فهم معرضون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 97 - 9

9- ستم پيشگى ، عامل اصلى دورى از حق ، گرايش به كفر و بدبختى در جهان آخرت است .

يويلنا قد كنّا فى غفلة من هذا بل كنّا ظلمين

برداشت ياد شده مبتنى بر اين است كه «بل» در «بل كنّا. ..» اضراب ابطالى باشد; يعنى، حقيقت اين نيست كه در آغاز گفتيم كه ما در غفلت به سر مى برديم; بلكه حقيقت اين است كه ما از ظالمان و ستم پيشگان بوديم.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 80 - 2

2 - بى اثر بودن قرآن در برخى از انسان ها ، معلول بيمارى خود آنان است ، نه ابهام و نارسايى پيام الهى .

إنّك على الحقّ المبين . إنّك لاتسمع الموتى ... إذا ولّوا مدبرين

پس از اين كه خداوند حقانيت پيامبر(صلی الله علیه و آله) و قرآن را بيان فرمود، اين سؤال مطرح مى شود كه پس چرا برخى اين سخن حق را نمى پذيرند؟ قرآن پاسخ مى دهد: كه مشكل از ناحيه حق نيست; بلكه مشكل از ناحيه خود آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 29 - 3

3 - پيروى از هواى نفس ، از عوامل انكار توحيد و گريز از پذيرش حق است .

هل لكم من ما ملكت أيمنكم . .. بل اتّبع الذين ظلموا أهواءهم بغير علم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 63 - 3

3 - روح لجاجت و ستيزه جويى ، از عوامل انكار آيات الهى و نپذيرفتن حق

كذلك يؤفك الذين كانوا بأيت اللّه يجحدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 70 - 2

2 - روح لجاجت و ستيزه جويى ، از عوامل دين ستيزى و حق ناپذيرى

الذين يجدلون فى ءايت اللّه . .. الذين كذّبوا بالكتب و بما أرسلنا به رسلنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 15 - 17

17 - خودبرتربينى ، غرور و غفلت از قدرت برتر خداوند ، از عوامل لجاجت ، حق ناپذيرى و انكار رسولان الهى *

ص: 246

فأمّا عاد فاستكبروا فى الأرض . .. و كانوا بأيتنا يجحدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 8 - 4

4 - خودبزرگ بينى و توهم اقتدار و نيرومندى ، از عوامل حق ناپذيرى و وحى ستيزى

فأهلكنا أشدّ منهم بطشًا

تذكر «فأهلكنا أشد. ..» در حقيقت هشدار به كسانى است كه با احساس توانمندى، پنداشته اند كه مى توانند از مجازات حق ستيزى گريخته و ايمن بمانند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 8 - 2

2 - استكبار ، عامل ناديده انگاشتن حقايق وحى و اصرار بر انكار آن *

يسمع ءايت اللّه تتلى عليه ثمّ يصرّ مستكبرًا كأن لم يسمعها

تعبير «مستكبراً كأن لم يسمعها» چنين مى نماياند كه صفت استكبار، از عوامل مهم كفر و پافشارى بر رد آيات روشن الهى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 11 - 7

7- بينش طبقاتى ، عامل كفر و حق ناپذيرى

و قال الذين كفروا . .. لو كان خيرًا ما سبقونا إليه

از آيه شريفه استفاده مى شود كه كافران، به نوعى روحيه استكبارى ناشى از اشرافيت گرفتار بودند و مؤمنان را از طبقه حقير و پايين به شمار مى آوردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 7 - 10

10 - روح استكبار و خودبرتربينى ، از عوامل حرف ناشنوى ، حق ناپذيرى و دين گريزى

و إنّى كلّما دعوتهم . .. و استكبروا استكبارًا

589- عوامل حق ناپذيرى فرعونيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 14 - 3

3 - روحيه ستمگرى و جاه طلبى فرعونيان ، عامل موضع گيرى آنان در برابر آيات الهى

و جحدوا بها. .. ظلمًا و علوًّا

ص: 247

590- عوامل حق ناپذيرى قوم عاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 15 - 5

5 - قدرت و نيرومندى قوم عاد ، عامل غرور و استكبار آنان در مقابل حق

فاستكبروا فى الأرض بغير الحقّ و قالوا من أشدّ منّا قوّة

591- عوامل حق ناپذيرى كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 55 - 10

10 - عامل بازداشتن كافران از رويكرد به حق ، دروغ پردازى آنان است .

كذلك كانوا يؤفكون

«كذلك» اشاره به دروغ پردازى و افترا زدن كافران مجرم است; يعنى، همان طور كه در قيامت دروغ مى گويند در دنيا نيز عمل مى كردند. لازم به ذكر است كه ريشه «يؤفكون» «إفك» است و به معناى «هر نوع باز داشته شدن از جهت و موقعيتى است كه شايسته بوده در آن موقعيت باشد» (مفردات راغب). بنابراين، مراد از «يؤفكون»، منصرف شدن از عقيده حق و گرايش يافتن به باطل است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 8 - 3

3 - ناباورى كافران نسبت به تحقق مجازات هاى الهى ، عاملى مهم در حق ناپذيرى آنان *

و الطّور . .. إنّ عذاب ... ما له من دافع

تأكيد، معمولاً در مواردى صورت مى گيرد كه مسأله تأكيد شده، مورد انكار يا غفلت باشد.

592- عوامل حق ناپذيرى مرفهان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 35 - 3

3 - كثرت مال و اولاد ، باعث ايجاد خصلت حق ناپذيرى در مترفان

و ما أرسلنا فى قرية من نذير إلاّ قال مترفوها إنّا بما أُرسلتم به كفرون . و قالو

ص: 248

593- عوامل حق ناپذيرى مشركان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 60 - 10

10 - فرمان پيامبر (صلی الله علیه و آله) به سجده كردن مشركان صدراسلام براى خداى رحمان ، موجب نفرت فزون تر آنان از سجده و دورى آنها از راه حق و حقيقت گرديد .

اسجدوا للرحمن قالوا و ما الرحمن أنسجد لما تأمرنا و زادهم نفورًا

در برداشت فوق، فاعل «زاد» امر به سجده دانسته شد.

594- عوامل رحمت بر حق پذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 89 - 17

17- قرآن ، مايه هدايت ، رحمت و بشارت براى تسليم شوندگان در برابر حق است .

و نزّلنا عليك الكتب . .. و هدًى و رحمة و بشرى للمسلمين

595- عوامل زيان حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 82 - 11

11- كافران حق ناپذير ، ظالمند و از موهبت رحمت و شفابخشى قرآن ، تنها خسارت و زيان به ارمغان مى برند .

شفاء و رحمة للمؤمنين و لايزيد الظلمين إلاّ خسارًا

برداشت فوق، مبتنى بر اين نكته است كه مراد از «ظالمين» - به قرينه مقابله با «مؤمنين» - كافران باشند.

596- عوامل كتمان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 42 - 3

3 - كتمان حقيقت ، هدف يهود و نصارا از آميختن حق و باطل

و لاتلبسوا الحق بالبطل و تكتموا الحق

تكرار نكردن «لا»ى ناهيه در «تكتموا» به اين معنا اشاره دارد كه: هدف يهود و نصارا در آميختن حق به باطل، مخفى نگاه داشتن حق بوده است.

ص: 249

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 176 - 2

2 - ناسازگارى حقايق كتاب هاى آسمانى با منافع عالمان دنياطلب ، وادار كننده آنان به كتمان آن حقايق

إن الذين يكتمون . .. و يشترون ... ذلك بأن اللّه نزل الكتب بالحق

برداشت فوق بر اين اساس است كه «ذلك» اشاره به «كتمان» - كه از جمله «يكتمون . ..» به دست مى آيد - داشته باشد. بر اين مبنا از يك سو حق ستيزى دليل كتمان معارف و احكام كتب آسمانى دانسته شده است (ذلك ]الكتمان[ بأن اللّه نزل الكتاب بالحق) و از سوى ديگر جمله «يشترون به ثمناً قليلا در آيه 174» رسيدن به منافع دنيوى را دليل و انگيزه كتمان معارف مى شمرد. نتيجه اين دو دليل اين است كه: حقايق كتابهاى آسمانى با منافع گروهى دنياطلب ناسازگار است و اين ناسازگارى مايه كتمان آن حقايق مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 44 - 42

42 - ترس از مردم و مال پرستى ، عامل كفرپيشگى و كتمان حقايق آسمانى

فلاتخشوا الناس . .. و من لم يحكم بما أنزل اللّه فأولئك هم الكفرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 118 - 9

9- اختلاف انسان ها در دين ، مايه پوشيده شدن حقيقت بر عموم آنان مى شود .

و لايزالون مختلفين

چون «إلاّ من رحم» در آيه بعد استثنا از «لايزالون مختلفين» است معلوم مى شود همه اختلاف كنندگان در دين - جز كسى كه مورد رحمت الهى قرار گيرد - بر طريق ناصوابند بنابراين اختلاف در دين باعث مى شود كه حق بر همه گروهها پوشيده بماند و همگان بيراهه بروند.

597- عوامل هدايت حق پذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 89 - 17

17- قرآن ، مايه هدايت ، رحمت و بشارت براى تسليم شوندگان در برابر حق است .

و نزّلنا عليك الكتب . .. و هدًى و رحمة و بشرى للمسلمين

598- فاقدان درك حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 250

6 - انفال - 8 - 22 - 1

1 - انسان هاى حق ناشنوا و خاموش از بيان معارف حق و فاقدان فهم حقايق دينى ، بدترين جنبندگان در پيشگاه خداوند

إن شر الدواب عند اللّه الصم البكم الذين لايعقلون

كلمات «الصم» و «البكم» به ترتيب جمع «الاصم = كر» و «الابكم = لال» است. «الذين لايعقلون» خبر سوم براى «إن» مى باشد. قابل ذكر است كه صفت بودن آن براى «الصم» و «البكم» نيز محتمل است.

599- فرجام استهزاى حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 6 - 6

6 - هلاكت، سرانجام مبارزه با حق (اعراض، تكذيب و استهزاى آن)

ما تأتيهم من ءاية . .. إلا كانوا عنها معرضين. فقد كذبوا بالحق ... ألم يروا كم أه

600- فرجام اعراض از حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 6 - 6

6 - هلاكت، سرانجام مبارزه با حق (اعراض، تكذيب و استهزاى آن)

ما تأتيهم من ءاية . .. إلا كانوا عنها معرضين. فقد كذبوا بالحق ... ألم يروا كم أه

601- فرجام تكذيب حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 6 - 6

6 - هلاكت، سرانجام مبارزه با حق (اعراض، تكذيب و استهزاى آن)

ما تأتيهم من ءاية . .. إلا كانوا عنها معرضين. فقد كذبوا بالحق ... ألم يروا كم أه

602- فرجام حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 51 - 14

14- درخشش نهايى از آنِ حق است .

ص: 251

الئن حصحص الحق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 18 - 1

1- در نزاع ميان جبهه حق و باطل ، پيروزى نهايى از آنِ حق مداران است .

بل نقذف بالحقّ على البطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 98 - 8

8 - پيروزى نهايى در عرصه مبارزه حق و باطل ، از آنِ جبهه حق خواهد بود .

إذ قال لأبيه و قومه ماذا تعبدون . .. قالوا ابنوا له بنينًا فألقوه فى الجحيم . ف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 21 - 1

1 - در جنگ حق و باطل ، غلبه با حق است .

كتب اللّه لأغلبنّ أنا و رسلى

603- فرجام حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 58 - 3

3- گرفتارى به عذاب استيصال پيش از فرا رسيدن قيامت ، سرنوشت محتوم همه اقوام و جوامع كافر و مشرك حق ستيز است .

و إن من قرية إلاّ نحن مهلكوها قبل يوم القيمة

اينكه آيه مى فرمايد: همه جوامع بشرى قبل از قيامت يا هلاك مى شوند و يا دچار عذاب مى شوند احتمال دارد كه مراد از «مهلكوها» هلاكت انسانهاى معمولى و مراد از «معذّبوها» عذاب كافران و مشركان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 78 - 10

10 - حق ستيزان ، سرانجام مقهور قدرت شكست ناپذير خداوند

إنّ ربّك يقضى بينهم بحكمه و هو العزيز العليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 83 - 7

7 - قيامت ، پايان بازيگرى و بيهوده گرايى هاى كافران حق ستيز

ص: 252

يخوضوا و يلعبوا حتّى يلقوا يومهم الذى يوعدون

بنابراين كه مراد از «يومهم. ..» روز قيامت باشد، برداشت بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 24 - 3

3- دوزخ ، فرجام هر كفرپيشه معاند حق ستيز

ألقيا فى جهنّم كلّ كفّار عنيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 36 - 6

6 - هلاكت ، سرنوشت محتوم همه توان مندان حق ستيز تاريخ

و كم أهلكنا . .. هل من محيص

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 37 - 2

2 - فرجام هلاكت بار قدرت هاى حق ستيز تاريخ ، مايه تذكر خردمندان و مردمان حق شنو

إنّ فى ذلك لذكرى لمن كان له قلب أو ألقى السمع

604- فرجام حق ستيزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 6 - 6

6 - هلاكت، سرانجام مبارزه با حق (اعراض، تكذيب و استهزاى آن)

ما تأتيهم من ءاية . .. إلا كانوا عنها معرضين. فقد كذبوا بالحق ... ألم يروا كم أه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 8 - 2

2 - كفر و حق ستيزى ، منتهى به تناقض در گفتار و انديشه *

إنّكم لفى قول مختلف

مخاطب «إنّكم»، كافران هستند. از آن جايى كه براى آنان وصفى آورده نشده، استفاده مى شود كه نفس كفر آنان، منتهى به اختلاف در گفتار و پندار آنها شده است.

ص: 253

605- فرجام حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 89 - 5

5 - حق ناپذيران لجوج ، شاهد بازتاب كفر و شرك خويش در فرجامى نه چندان دور

فسوف يعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 10 - 9

9 - عذاب سخت و جانكاه روز قيامت ، فرجام كافران حق ناپذير

و لهم عذاب عظيم

606- فضايل بيان كنندگان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 174 - 17

17- خداوند در قيامت ، عالمان متعهد و بيان كنندگان حقايق و معارف كتاب هاى آسمانى را مورد لطف خويش قرار خواهد داد و با آنان سخن خواهد گفت .

إن الذين يكتمون . .. لايكلمهم اللّه

برداشت فوق از مفهوم جمله «إن الذين . .. لايكلمهم اللّه» استفاده شده است.

607- فضايل حق پذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 82 - 7

7- تنها اهل ايمان و حق پذيران ، برخوردار از شفا و رحمت قرآنند .

و ننزّل من القرءان ما هو شفاء و رحمة للمؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 16 - 8

8- انسان هاى خردمند و روى آورده به خدا ، با روحيه شكر و توبه و تسليم ، داراى ارج و منزلت

و بلغ أربعين سنة قال ربّ أوزعنى أن أشكر . .. إنّى تبت إليك و إنّى من المسلمين .

«بلغ أربعين» اشاره به رسيدن به سن خردمندى است و «اُولئك» بيانگر نوعى تعظيم و ارجمندى است كه با تعابير «نتقبّل» و «نتجاوز» و «فى أصحاب الجنّة» تأكيد شده است.

ص: 254

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 20 - 15

15 - مؤمنان و دارندگان روحيه حق پذيرى و ايمان ، بهره مند از آيات و نشانه هاى الهى

و لتكون ءاية للمؤمنين

لام در «للمؤمنين» براى انتفاع است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 20 - 2

2 - حق باوران اهل يقين ، توانا به درك پيام هاى بايسته آيات الهى در زمين

و فى الأرض ءايت للموقنين

608- فضايل حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 77 - 4

4 - تنها مؤمنان و حق جويان ، زمينه دار بهره مندى از هدايتگرى ها و رحمت آفرينى هاى قرآن

و إنّه لهدًى و رحمة للمؤمنين

قيد «للمؤمنين» مى رساند كه ديگران شايستگى بهرهورى از قرآن را ندارند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 3 - 8

8 - تنها حق جويان و اهل ايمان ، زمينه دار بهره مندى از روشنگرى هاى قرآن

تلك ءايت الكتب المبين . نتلوا عليك... لقوم يؤمنون

قيد «لقوم يؤمنون» مى رساند كه ديگران شايستگى بهرهورى از قرآن را ندارند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 146 - 4

4 - روياندن درختى پهن برگ در زمينى خالى از درخت و گياه براى يونس ( ع ) ، از نشانه هاى قدرت خداوند و امداد الهى براى حق طلبان

و أنبتنا عليه شجرة من يقطين

برداشت ياد شده از آن جا است كه آيه شريفه، با ارائه نمونه اى از قدرت خداوند و امدادهاى او براى جبهه حق، در مقام امتنان بر يونس(ع) و نيز در صدد دلدارى به پيامبر(صلی الله علیه و آله) و مؤمنان، است.

ص: 255

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 43 - 11

11 - حق گرايان برخوردار از مغفرت الهى ، و ملحدان و حق ناپذيران رويارو با مجازات دردناك او

مايقال لك إلاّ ما قد قيل للرسل . .. إنّ ربّك لذو مغفرة

در آيات پيشين، قرآن پيامى حق معرفى شده است كه ملحدان با ايجاد شبهه در آن سعى مى كردند پيامبر(صلی الله علیه و آله) را مورد انكار قرار دهند. اكنون در اين آيه خداوند به غفران و عقاب خود اشاره كرده كه غفران منطبق بر حق گرايان و عقاب درباره ملحدان است.

609- فضايل حق گويان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 38 - 13

13 - خداوند در قيامت ، جز به افراد حقيقت گو اذن سخن نخواهد داد .

و قال صوابًا

چنانچه جمله «قال صواباً» عطف بر «أذن. ..» و داخل استثنا باشد، مراد اين خواهد بود كه: تنها شخص درست گفتار، مأذون به سخن گفتن خواهد بود.

610- فطرت حق طلبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 119 - 4

4 - انسان ، بر فطرت خداجويى و مسير حق پويى است .

لاتخذن من عبادك نصيباً مفروضاً. و لاضلنهم

گمراه كردن، كه از جمله «لاضلنهم» استفاده مى شود، بايد مسبوق به هدايت باشد تا گمراه كردن صدق كند و هدايت مسبوق به گمراهى نسبت به تمامى انسانها هدايت فطرى است.

611- فطريت حق پذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 48 - 12

12 - فطرت اوليه انسان ها ، توحيد ، خداپرستى و حق پذيرى است .

لعلّهم يرجعون

از سياق آيات پيشين - كه درباره توحيد و شرك است - و نيز از واژه «رجوع» استفاده مى شود كه انسان ها به توحيد گرايش

ص: 256

فطرى دارند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 27 - 6

6- انسان در سرشت و نماد خويش ، موجودى حق طلب و حق پذير

و صرّفنا الأيت لعلّهم يرجعون

تعبير «يرجعون» مى تواند بدان معنا باشد كه انسان داراى فطرت حق پذير است و نماياندن آيات الهى به او، وسيله اى براى بازگشت به فطرت اوليه خويش است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 16 - 12

12- قلب آدمى ، در سرشت خود ، پذيراى حق و عملكرد و روحيّات منفى او ، عامل جمود آن

طبع اللّه على قلوبهم واتّبعوا أهواءهم

از تعبير «طبع اللّه على قلوبهم» استفاده مى شود كه قلب آدمى در ابتدا، پذيراى سخن حق و قادر به فهم پيام الهى است; ولى در نتيجه عواملى از سوى خود انسان، طبق اراده الهى، قلب كارايى اصلى خود را از دست مى دهد و در برابر حق نفوذناپذير مى شود.

612- فطريت حق طلبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 55 - 4

4- حق جويى و حقيقت پذيرى ، طبيعت و فطرت انسانى است .

أجئتنا بالحقّ

از اين كه مشركان و بت پرستان، پذيرش «حق» را اصلى مفروض مى دانستند و ترديد آنان تنها در حقانيت دعوت ابراهيم(ع) بود، برداشت ياد شده به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 27 - 6

6- انسان در سرشت و نماد خويش ، موجودى حق طلب و حق پذير

و صرّفنا الأيت لعلّهم يرجعون

تعبير «يرجعون» مى تواند بدان معنا باشد كه انسان داراى فطرت حق پذير است و نماياندن آيات الهى به او، وسيله اى براى بازگشت به فطرت اوليه خويش است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 5 - 12

ص: 257

12 - قلب آدمى ، داراى تمايل فطرى به حق و حركت در راه مستقيم است .

فلمّا زاغوا أزاغ اللّه قلوبهم

منحرف شدن قلب بر اثر گناه، موقوف بر آن است كه پيش از آن متمايل به حق بوده و - به اصطلاح - مصداق «قلب سليم» باشد.

613- فلسفه تأخير عذاب حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 111 - 3

3- تأخير عذاب و كيفر مشركان و كافران حق ناپذير ، به خاطر بهره بردن ناچيز و موقتى آنان از متاع هاى دنيوى است .

إن أدرى لعلّه . .. متع إلى حين

614- فلسفه تأخير عذاب حق ناپذيران صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 111 - 1

1- آزمايش كافران و مشركان حق ناپذير صدراسلام ، فلسفه به تأخير افتادن عذاب آنان و نامعلوم بودن زمان شكست آنها است .

و إن أدرى لعلّه فتنة لكم

ضمير «لعلّه» به نكته اى برمى گردد كه از دو آيه قبل استفاده مى شود. آن نكته، مسأله تأخير عذاب كافران و مشركان و يا نامعلوم بودن زمان شكست آنان و پيروزى مسلمين است.

615- فلسفه تبيين حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 29 - 5

5- تبيين حق و راستى براى انسان ها ، در جهت رشد و تربيت آنها است .

الحقّ من ربّكم

گزينش كلمه «ربّ» حاكى از نكته بالا است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 77 - 3

3 - بيان حق از سوى خدا براى رفع اختلافات فكرى و سرگردانى هاى عقيدتى ، هدايت و رحمتى است بزرگ .

إنّ هذا القرءان يقصّ . .. و إنّه لهدًى و رحمة

ص: 258

با توجه به ارتباط اين آيه به آيه قبل كه در زمينه رفع اختلافات بنى اسرائيل است - و نيز با توجه به اين كه نكره آمدن «هدًى» و «رحمة» عظمت و بزرگى آن دو را مى رساند، مطلب ياد شده را مى توان استفاده كرد.

616- فلسفه تهديد حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 24 - 3

3 - تهديد شدن كافران حق ناپذير به عذاب الهى ، به سبب دشمنى ها و كارشكنى هاى آنان نسبت به رسالت پيامبراسلام

فسيعلمون من أضعف ناصرًا و أقلّ عددًا

617- فلسفه كيفرهاى دنيوى حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 48 - 7

7 - مجازات هاى دنيوى حق ستيزان از سوى خداوند ، به منظور هدايت و اصلاح آنان است ; نه انتقام .

و أخذنهم بالعذاب لعلّهم يرجعون

618- فلسفه مهلت به حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 93 - 15

15 - تأخير كيفر حق ستيزان ، براساس مصالح و نه معلول غفلت خداوند از كردار آنان

سيريكم ءايته . .. و ما ربّك بغفل عمّا تعملون

با توجه به اين كه بيشتر آيات اين سوره، متوجه منكران رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) و توحيد ربوبى خداوند است، خاتمه يافتن سوره با تعبير «سيريكم آياته» و «ما ربّك بغافل. ..» مى رساند كه خداوند، از نشان دادن آيات انكار ناپذير خود، عاجز نيست و از كردار بندگان نيز غافل نمى باشد و به موقع جزاى آنان را خواهد داد.

619- فلسفه مهلت به حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 42 - 4

4 - تأخير خداوند در انتقام گرفتن از حق گريزان ، مهلتى به ايشان و احترامى به وجود پيامبر (صلی الله علیه و آله)

ص: 259

فإمّا نذهبنّ بك . .. فإنّا عليهم مقتدرون

از آيه قبل استفاده شد كه اگر پيامبر رحلت كند، خداوند از مخالفان حق ستيز او انتقام خواهد گرفت. مفهوم اين سخن آن است كه حضور پيامبر(صلی الله علیه و آله) مانع تسريع در انتقام است; ولى اين مانع، قطعى نيست و خداوند مى تواند حتى در زمان حضور پيامبر(صلی الله علیه و آله)، مخالفان دين را مجازات كند.

620- فوايد عقيده حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 25 - 2،3

2- اعتقادات حق با اذن پروردگار ، داراى ثمردهى مداوم بوده و محدود به زمانى نيست .

مثلاً كلمة طيّبة . .. تؤتى أكلها كلّ حين بإذن ربّها

احتمال دارد كه «تؤتى أكلها كلّ حين» ادامه مشبه باشد كه به تناسب موضوع همواره بار و ثمر مى دهد و منوط به زمان خاصى نيست.

3- اعتقادات حق ، داراى ثمر هاى فراوان بوده و همه آنها مفيد است .

مثلاً كلمة طيّبة . .. تؤتى أكلها كلّ حين

آوردن جمع مضاف «أكل» (خوردنيها)، كه مفيد عموم است، براى توصيف مشبه (كلمة طيبة)، به جاى «فواكه» و «ثمرات»، مى تواند مشعر به نكته ياد شده باشد.

621- فهم حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 85 - 30

30 - تنها حق پذيران قادر به درك سعادت آفرينى پيام هاى الهى هستند .

ذلكم خير لكم إن كنتم مؤمنين

چنانچه مشاراليه «ذلكم» تمام مسائلى باشد كه در آيه مطرح شده، و از جمله اعتقاد به يگانگى خدا و لزوم پرستش او، بايد گفت مراد از ايمان در «ان كنتم مؤمنين» داشتن روحيه حق پذيرى و اهل باور بودن است، نه ايمان به يگانگى خدا. و چون خير بودن يكتاپرستى و عدالت پيشگى منوط به حق پذيرى نيست، يعنى چه انسانها حق پذير باشند و چه نباشند مسائل مطرح شده داراى خير است، معلوم مى شود شرط «ان كنتم ... » ناظر به درك خير بودن است. يعنى اگر حق پذير باشيد مى فهميد كه پيامهاى مطرح شده به خير و صلاح شماست.

ص: 260

622- قدرت حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 36 - 7

7 - نابودى حق ستيزان با همه نيرو و توان ، گواه قدرت قاهر خداوند است .

و كم أهلكنا . .. أشدّ ... منهم بطشًا ... هل من محيص

از ارتباط «هل من محيص» با صدر آيه، استفاده مى شود كه توجه به نابودى ملت هاى توان مند در گذشته تاريخ، خود مى تواند بهترين گواه باشد بر اين كه ملت ها سرانجام مقهور اراده خدا و ناگزير از آن هستند.

623- قدرت حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 57 - 1،2

1 - كافران ، از شكست دادن و به سستى كشاندن نيروى الهى و جبهه حق - در هر جاى دنيا- ناتوانند .

لاتحسبنّ الذين كفروا معجزين فى الأرض

در آيه شريفه، متعلق «معجزين» (اين كه كافران چه چيز را به ناتوانى مى كشانند - ذكر نشده است; ولى با توجه به اين كه كافران، همواره درصدد تضعيف جبهه حق و دين الهى اند، مقصود از آن نيروى الهى و جيهه حق است. گفتنى است ظرف «فى الأرض» مى رساند كه اين ناتوانى در همه جاى دنيا وجود دارد.

2 - ناتوانى كافران در به شكست كشاندن جبهه حق و نيروى الهى ، جاى هيچ گونه شك و ترديدى ندارد .

لاتحسبنّ الذين كفروا معجزين فى الأرض

تعبير «لاتحسبنّ» (گمان مبر) - با آن كه گمان امرى غير اختيارى است و چيزى نيست كه به پرهيز از آن توصيه شود - مى رساند كه جاى چنين گمانى نيست و نبايد كسى به خود ترديد راه دهد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 161 - 2

2 - وانهاده شدن مشركان و معبودهايشان به خود و ناتوانى آنان در برابر خداپرستان و حق جويان

فإنّكم و ما تعبدون

624- قضاوت به حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 91 - 6

6 - هلاكت كافران قوم شعيب و نجات مؤمنان آن قوم ، داورى به حق خداوند در ميان آنان

ربنا افتح بيننا و بين قومنا بالحق . .. فأخذتهم الرجفة

ص: 261

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 69 - 11،15

11 - داورى ميان مردم در قيامت ، بر پايه حق خواهد بود .

و قضى بينهم بالحقّ

15 - داورى بر اساس مستندات پرونده و گواهى شاهدان ، قضاوتى عادلانه و به حق خواهد بود .

و وضع الكتب و جاىء بالنبيّين و الشهداء و قضى بينهم بالحقّ و هم لايظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 75 - 7،10

7 - داورى ميان مردم در قيامت ، بر پايه حق و عادلانه خواهد بود .

و قضى بينهم بالحقّ

10 - همه خلايق در قيامت ، به خاطر قضاوت به حق و عادلانه خداوند ، به حمد و ستايش او خواهندپرداخت .

و قضى بينهم بالحقّ و قيل الحمد للّه ربّ العلمين

برخى از مفسران بر اين عقيده اند كه حمد و ستايش خلايق در قيامت، به خاطر داورى به حق خداوند در ميان آنان مى باشد. ازاين رو اين ستايش و حمد پس از قضاوت خداوند انجام خواهد گرفت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 20 - 1،3،4

1 - داورى خداوند ، بر اساس حق است .

و اللّه يقضى بالحقّ

3 - قضاوت به حق ، از شؤون الوهيت حقيقى است .

و اللّه يقضى بالحقّ و الذين يدعون من دونه لايقضون بشىء

مطلب ياد شده، از تصريح شدن اسم جلاله (اللّه) به دست مى آيد.

4 - آگاهى همه جانبه خداوند از احوال انسان ها ، پشتوانه قضاوت به حق او

يعلم خائنة الأعين . .. و اللّه يقضى بالحقّ

يادآورى قضاوت به حق خداوند - پس از تذكر به علم همه جانبه او - مى تواند بيانگر مطلب ياد شده باشد.

625- قضاوت بين حق و باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 26 - 2

2 - ربوبيت خداوند ، مقتضى جمع انسان ها در قيامت و داورى نهايى بين جريان حق و باطل

قل يجمع بيننا ربّنا ثمّ يفتح بيننا بالحقّ

ص: 262

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 110 - 7،8

7- امتناع خداوند از داورى ميان حق و باطل در عرصه حيات دنيوى ، بر اساس تقديرى است كه خود مقرر كرده است .

لولا كلمة سبقت من ربك لقضى بينهم

8- مصالح جوامع بشرى و تدبير امور انسان ها ، مايه تقدير خداوند بر داورى نكردن او ميان حق گرايان و باطل انديشان ، در عرصه حيات دنياست .

لولا كلمة سبقت من ربك لقضى بينهم

برداشت فوق ، از كلمه «رب» - كه به معناى مدبر و مربى است - استفاده مى شود; يعنى ، تقدير ياد شده (لولا كلمة سبقت . ..) در راستاى تدبير امور انسانهاست.

626- قضاوت بين محمد(صلی الله علیه و آله) و حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 112 - 1

1- درخواست پيامبر (صلی الله علیه و آله) از پروردگار در باره داورى به حق ، بين خود و مشركان و كافران حق ناپذير

قل ربّ احكم بالحقّ

627- قضاوت حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 181 - 4

4 - عدالت پيشگان همواره حق را ميزان قضاوت هاى خويش قرار داده و بر اساس آن داورى مى كنند .

و به يعدلون

«به» متعلق به «يعدلون» و «باء» در آن براى استعانت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 26 - 3،5

3 - داورى خداوند بين پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مشركان ، بر اساس حق است .

ثمّ يفتح بيننا بالحقّ

5 - ملاك و معيار داورى در نزد خداوند ، حق است .

ثمّ يفتح بيننا بالحقّ

ص: 263

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 26 - 5،7

5 - داوود ( ع ) ، از سوى خدا مأمور حكومت و داورى ميان مردم برپايه حق

إنّا جعلنك خليفة فى الأرض فاحكم بين الناس بالحقّ

7 - حق ، پايه و محور داورى ها در جامعه الهى

فاحكم بين الناس بالحقّ

628- قيام عليه رهبران حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 173 - 19

19 - « عن ابى عبداللّه ( ع ) فى قول اللّه عز و جل : « فمن اضطر غير باغ و لاعاد » قال : الباغى الذى يخرج على الأمام و العادى : الذى يقطع الطريق لايحل لهما الميتة . . . ;

از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند كه فرموده: « فمن اضطر غير باغ و لاعاد» روايت شده است: مراد از باغى كسى است كه عليه امام ]حق[ خروج كرده و مراد از عادى كسى است كه راهزنى مى كند كه در ]حال اضطرار هم [ خوردن مردار بر آنان حلال نيست . .. ».

629- كافران حق ستيز

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 37 - 7

7 - كافران حق ستيز ، زيانكاران واقعى هستند .

أولئك هم الخسرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 38 - 1،2،5،8

1 - خداوند ، كافران ستيزه گر عصر بعثت را به ترك مبارزه عليه اسلام و مسلمانان فراخواند .

قل للذين كفروا إن ينتهوا يغفر لهم

انتهاء به معناى پذيرش نهى است ; يعنى انجام ندادن كارى بر اثر نهى شدن از آن. بنابراين با توجه به اينكه متعلق «ينتهوا» شرارتهاى كافران عليه مسلمانان است، جمله «ان ينتهوا» دلالت مى كند كه خداوند كافران را از تعرض به مسلمانان نهى كرده است.

2 - به كافران ستيزه گر عصر بعثت ابلاغ شد در صورت ترك مخاصمه عليه اسلام ، از خطا هاى گذشته آنها چشمپوشى خواهد شد .

ص: 264

قل للذين كفروا إن ينتهوا يغفر لهم ما قد سلف

درباره متعلق «إن ينتهوا» دو نظر ابراز شده است: يكى كفر و ديگرى اعمالى كه در آيه 36 مطرح شد ; يعنى سرمايه گذاريها و شرارتهاى عليه اسلام. جمله «إن يعودوا» نظر دوم را تقويت مى كند. گفتنى است بر اين مبنا مراد از «يغفر لهم ... » انتقام نگرفتن از شرارتهاى گذشته كافران است.

5 - خداوند ، كافران حق ستيز را به عبرت گرفتن از سرنوشت شوم همسانان گذشته خويش فرامى خواند .

و إن يعودوا فقد مضت سنت الأولين

8 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) از جانب خداوند مأموريت يافت تا سنت الهى را در سركوبى حق ستيزان به كافران عصر خويش ابلاغ كند .

قل للذين كفروا . .. و إن يعودوا فقد مضت سنت الأولين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 8 - 6

6 - دشمنان اسلام و كافران حق ستيز در صورت تسلط بر مسلمانان هرگز بر پيمان و پيوند دوستى و خويشاوندى پايبند نخواهند بود .

كيف و إن يظهروا عليكم لايرقبوا فيكم إلّاً و لاذمة

630- كافران حق ناپذير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 112 - 4

4 - كافران لجاجت پيشه و حق ناپذير از شيطانهاى انسى هستند.

و لو أننا . .. ما كانوا ليؤمنوا ... و كذلك جعلنا لكل نبى عدوا شيطين الإنس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 24 - 7

7 - جهاد و مبارزه با كافران حق ناپذير ، مايه حيات واقعى جامعه ايمانى

يأيها الذين ءامنوا استجيبوا للّه و للرسول

از مصاديق مورد نظر براى «ما يحييكم»، به دليل وقوع آيه مورد بحث در سياق آيات جنگ و مبارزه، فراخوانى اهل ايمان به نبرد با دشمنان دين است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 52 - 3

3 - كافرانِ رويگردان از حق ، با لجاجت و تعصّب خويش در برابر حق ، ظرفيت و صلاحيت حق پذيرى را از دست مى دهند .

يكفرون . .. فإنّك لاتسمع الموتى ... إذا ولّوا مدبرين

ص: 265

631- كافران مكه و حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 5 - 8

8 - تمسخر حق (قرآن) و آيات الهى، شيوه كافران مكه بوده است.

فسوف تأتيهم أنبؤا ما كانوا به يستهزءون

مفاد جمله «كانوا به يستهزءون» ماضى استمرارى است و بيانگر تداوم استهزا از سوى كافران عصر نزول اين سوره است.

632- كافران و حق بينى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 171 - 3

3 - كافران به قرآن از حق شنوى ، حق گويى و حق بينى ، ناتوانند .

و مثل الذين كفروا . .. صم بكم عمى

«صم» و «بكم» و «عمى» به ترتيب: جمع أصم (كر) و أبكم (لال) و أعمى (كور) مى باشند. به نظر مى رسد متعلق «كفروا» به قرينه آيه قبل «ما أنزل اللّه» باشد، يعنى: مثل الذين كفروا بما أنزل اللّه.

633- كافران و حق شنوى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 171 - 3

3 - كافران به قرآن از حق شنوى ، حق گويى و حق بينى ، ناتوانند .

و مثل الذين كفروا . .. صم بكم عمى

«صم» و «بكم» و «عمى» به ترتيب: جمع أصم (كر) و أبكم (لال) و أعمى (كور) مى باشند. به نظر مى رسد متعلق «كفروا» به قرينه آيه قبل «ما أنزل اللّه» باشد، يعنى: مثل الذين كفروا بما أنزل اللّه.

634- كافران و حق گويى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 171 - 3

3 - كافران به قرآن از حق شنوى ، حق گويى و حق بينى ، ناتوانند .

و مثل الذين كفروا . .. صم بكم عمى

ص: 266

«صم» و «بكم» و «عمى» به ترتيب: جمع أصم (كر) و أبكم (لال) و أعمى (كور) مى باشند. به نظر مى رسد متعلق «كفروا» به قرينه آيه قبل «ما أنزل اللّه» باشد، يعنى: مثل الذين كفروا بما أنزل اللّه.

635- كافران و كتمان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 42 - 8،11

8 - پشيمانى و تأسف شديد كافران در قيامت از كتمان كردن حقايق در دنيا

يومئذ يودّ الذين كفروا و عصوا الرسول . .. و لا يكتمون اللّه حديثاً

بنابر اينكه «لا يكتمون» عطف بر جمله «تسوّى» باشد.

11 - شرمسارى و پشيمانى كافران در قيامت ، از كتمان حقانيت رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و عصوا الرسول . .. و لا يكتمون اللّه حديثاً

مصداق مورد نظر از كتمان حديث در آيه شريفه، به دليل «كفروا و عصوا الرسول»، كتمان حقّانيّت پيامبر (صلی الله علیه و آله) است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 9 - 11

11 - كافران به رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله)، حق پوش و مغالطه كارند.

و للبسنا عليهم ما يلبسون

«يلبسون»، فعل مضارع و بيانگر استمرار تلبيس كافران است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 12 - 5

5 - خوددارى كافران از اعتراف به مالكيت مطلق خداوند، على رغم آگاهى بدان

قل لمن ما فى السموت و الأرض قل للّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 28 - 5

5 - تكذيب قرآن و آيات الهى از سوى برخى كفار، با وجود علم و آگاهى بر حقانيت آن

إن هذا إلا أسطير الأولين . .. بل بدالهم ما كانوا يخفون

چون در آيات قبل سخن از تكذيب قرآن و آيات الهى بود، مراد از «ما كانوا يخفون» مى تواند موارد مذكور باشد.

ص: 267

636- كتمان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 176 - 4

4 - كتمان محتواى كتاب هاى آسمانى ، كتمان حق است و كتمان كنندگان مردمى حق ستيزند .

ذلك بأن اللّه نزل الكتب بالحق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 71 - 1،2

1 - آميختن آگاهانه حق به باطل و كتمان آن توسط علماى يهود و نصارا ، و نكوهش آنان از سوى خداوند

يا اهل الكتاب لم تلبسون الحق بالباطل و تكتمون الحق و انتم تعلمون

2 - علماى اهل كتاب با درآميختن حق به باطل و كتمان حق ، مردم را گمراه مى ساختند .

ودّت طائفة من اهل الكتاب لو يضلّونكم . .. يا اهل الكتاب لم تلبسون الحق بالباطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 22 - 1

1 - انسان هاى حق ناشنوا و خاموش از بيان معارف حق و فاقدان فهم حقايق دينى ، بدترين جنبندگان در پيشگاه خداوند

إن شر الدواب عند اللّه الصم البكم الذين لايعقلون

كلمات «الصم» و «البكم» به ترتيب جمع «الاصم = كر» و «الابكم = لال» است. «الذين لايعقلون» خبر سوم براى «إن» مى باشد. قابل ذكر است كه صفت بودن آن براى «الصم» و «البكم» نيز محتمل است.

637- كتمان حق مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 21 - 40

40- كشف ماجراى اصحاب كهف ، عامل تقويت موضع موحّدان و معتقدان به معاد بود .

إذ يتنزعون . .. قال الذين غلبوا على أمرهم

در بيان آنچه مورد نزاع و اختلاف مردم بود، دو احتمال بيان شد: اگر «إذ يتنازعون. ..» نظر به اختلاف آنان در باره معاد داشته باشد، «الذين غلبوا...» آن دسته از مردم خواهند بود كه معاد را پذيرا بودند و با بيدارى اصحاب كهف، به دليلى محكم و ملموس، در برابر خصم خود، دست يافته بودند.

638- كتمان حق مشركان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 268

17 - محمد - 47 - 32 - 2

2- حق پوشى ، كارشكنى در طريق دين و پيامبرستيزى ، ويژگى مشركان عصر نزول

إنّ الذين كفروا و صدّوا عن سبيل اللّه و شاقّوا الرسول

639- كتمان كنندگان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 159 - 10

10 - علماى يهود و نصارا به خاطر كتمان حقايق و معارف كتب آسمانى از رحمت خدا محروم شده و مورد لعن و نفرين لعنت كنندگان هستند .

إن الذين يكتمون ما أنزلنا . .. أولئك يلعنهم اللّه و يلعنهم اللعنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 176 - 5

5 - حق ستيزى و حق پوشى علماى يهود و نصارا

إن الذين يكتمون . .. ذلك بأن اللّه نزل الكتب بالحق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - كافرون - 109 - 1 - 4

4 - مشركان ، مستورسازنده حقيقت اند .

قل يأيّها الكفرون

به كار بردن عنوان «كافر» - كه به معناى پوشاننده و انكاركننده امرى معلوم است - تعريض به مخاطبان است كه بين من و شما، اين شما هستيد كه حقيقت را پوشانده ايد.

640- كتمان كنندگان حق در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 48 - 10

10 - در قيامت براى متخلفان از دستورات الهى ( بر پايى نماز و پرداخت زكات ) و ارتكاب كنندگان محرمات ( دين فروشى ، حق پوشى و . . . ) راه نجاتى نيست .

لا تشتروا بأيتى . .. و أقيموا الصلوة ... واتقوا يوماً لاتجزى نفس عن نفس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 269

1 - بقره - 2 - 162 - 9

9 - خداوند در قيامت نظر رحمتى بر كفرپيشگان و كتمان كنندگان حقايق دينى ، نخواهد داشت .

و لاهم ينظرون

در برداشت فوق فعل مجهول «ينظرون» از (نظر) به معناى رؤيت گرفته شده است. بر اين مبنا «ولاهم ينظرون»; يعنى، نظر رحمتى به آنان نخواهد شد».

641- كرى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 52 - 2

2 - حق گريزان ، انسان هايى هستند همانند مردگان كَر

فإنّك لاتسمع الموتى و لاتسمع الصمّ الدعاء إذا ولّوا مدبرين

«فاء» در «فإنّك» فصيحه است و بر كلام مقدرى دلالت مى كند كه مى تواند چنين باشد: «حال كه آنان، كفر را بر ايمان برگزيده اند، مانند مردگان اند».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 22 - 2

2 - آنان كه حقايق دينى را ناشنيده گيرند ، كرند و آنان كه حقايق دينى را بازگو نكنند ، لالند و آنان كه معارف الهى را درك نكنند ، فاقد عقلند .

إن شر الدواب عند اللّه الصم البكم الذين لايعقلون

642- كفر مكذبان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 68 - 9

9 - افترازنندگان به خدا و تكذيب كنندگان حق ، كافرند و جايشان در جهنم است .

و من أظلم ممّن افترى على اللّه . .. أو كذّب بالحقّ... أليس فى جهنّم مثوًى للكفر

«ال» در «الكافرين» براى عهد بوده و اشاره به همين افرادى دارد كه در آيه، مورد بحث قرار گرفته اند.

643- كمى حق پذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 270

18 - حديد - 57 - 26 - 11

11 - انسان هاى طرفدار حق و هدايت پذير ، همواره در تاريخ كم بوده اند .

فمنهم مهتد و كثير منهم فسقون

با توجه به اين كه «كثير» در مقابل «قليل» قرار دارد; تقدير آيه شريفه چنين مى شود: «فقليل منهم مهتد و كثير منهم فاسقون».

644- كوردلى كافران حق ناپذير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 53 - 2

2 - كافران حق ناپذير ، انسان هايى كوردل اند .

إذا ولّوا . .. و ما أنت بهد العمى عن ضللتهم

645- كورى كافران حق ناپذير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 9 - 4

4 - « عن أبى جعفر ( ع ) فى قوله « و جعلنا من بين أيديهم سدّاً و من خلفهم سدّاً فأغشيناهم » يقول : فأعميناهم « فهم لايبصرون » الهدى . . . ;

از امام باقر(ع) درباره قول خدا «. ..فأغشيناهم» روايت شده: كه خدا مى فرمايد: آنان را كور كرديم، پس نور هدايت را نمى بينند...».

646- كورى مشركان حق ناپذير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 9 - 4

4 - « عن أبى جعفر ( ع ) فى قوله « و جعلنا من بين أيديهم سدّاً و من خلفهم سدّاً فأغشيناهم » يقول : فأعميناهم « فهم لايبصرون » الهدى . . . ;

از امام باقر(ع) درباره قول خدا «. ..فأغشيناهم» روايت شده: كه خدا مى فرمايد: آنان را كور كرديم، پس نور هدايت را نمى بينند...».

ص: 271

647- كيفر اخروى حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 9 - 15

15 - قيامت ، روز مجازات و كيفر كفرپيشگان و حق ستيزان

و نذيقه يوم القيمة عذاب الحريق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 72 - 3

3 - عذاب شدن كافران حق ستيز و ستيزه جو به آتش دوزخ ، پس از كيفر شدنشان با آب داغ و پر حرارت خواهد بود .

فى الحميم ثمّ فى النار يسجرون

برداشت ياد شده از آمدن «ثمّ» كه نوعاً براى تراخى زمانى است، استفاده مى شود.

648- كيفر استهزاگران حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 5 - 10

10 - عذاب خداوند و سرانجامى شوم در انتظار تكذيب كنندگان و استهزاگران حق (قرآن و ديگر آيات خداوند)

فقد كذّبوا بالحق لمّا جاءهم فسوف يأتيهم أنبؤا ما كانوا به يستهزءون

649- كيفر اعراض از حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 77 - 12

12 - بخل ، روى گردانى از حق ، پيمان شكنى و دروغ ، گناه و داراى كيفر

فلما ءاتيهم . .. بخلوا به و تولوا ... بما أخلفوا اللّه ... و بما كانوا يكذبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 69 - 2

2- انسان هاى ناسپاس و روى گردان از حق ، هيچ گاه و در هيچ شرايطى ، از عذاب و كيفر دنيوى خداوند ، در دريا و خشكى در امان نيستند .

فلمّا نج-ّكم إلى البرّ أعرضتم . .. أم أمنتم أن يعيدكم فيه تارة أخرى

ص: 272

650- كيفر حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 10

10 -تمامى اقوام تكذيب گر ( چون قوم نوح ) ، به خاطر مبارزه با حق ( تعاليم پيامبران ) ، در دنيا مورد عقوبت وكيفر الهى قرار گرفتند .

كذّبت قبلهم قوم نوح . .. ليدحضوا به الحقّ فأخذتهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 6 - 6

6 - ربوبيت الهى ، مقتضى عذاب دادن و كيفر كردن كافران حق ستيز و تكذيب كننده

و كذلك حقّت كلمت ربّك على الذين كفروا أنّهم أصحب النار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 19 - 2

2 - عوامل طبيعى ، در خدمت اراده الهى ، براى كيفر اقوام حق ستيز

فكيف كان عذابى . .. إنّا أرسلنا عليهم ريحًا صرصرًا

651- كيفر حق ستيزان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 83 - 12

12 - تهديد حق ستيزان عصر بعثت به محاكمه و مجازات در روز رجعت

و يوم نحشر من كلّ أُمّة فوجًا ممّن يكذّب بايتنا

ظاهراً آيه ياد شده، تعريض به رجعت كافران عصر بعثت نيز دارد.

652- كيفر حق ستيزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 72 - 4

4 - ستيزه جويى و تكذيب لجوجانه كتاب هاى آسمانى و فرستادگان الهى ، موجب انواع گوناگون عذاب ( در غل و زنجير شدن ، سوخته شدن به آب داغ و آتش دوزخ )

الذين يجدلون . .. الذين كذّبوا بالكتب ... إذ الأغلل فى أعنقهم ... ثمّ فى الن

ص: 273

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 28 - 5

5 - انكار آيات الهى ، از سر عناد و حق ستيزى ، در پى دارنده آتش هميشگى دوزخ

لهم فيها دار الخلد بما كانوا بأيتنا يجحدون

653- كيفر حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 36 - 10

10 - قيامت روز رسيدگى به كار حق پذيران و حق ناپذيران و پاداش و مجازات آنهاست.

إنما يستجيب الذين يسمعون و الموتى يبعثهم اللّه ثم إليه يرجعون

جمله «ثمّ إليه يرجعون» ظاهراً تذليلى براى تمامى آيه است. يعنى هم پاسخ دهندگان و هم مرده دلان جملگى در قيامت مبعوث شده و به نتايج اعمال خود مى رسند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 125 - 7

7 - ضيق صدر و سختى دل در پذيرش حق، كيفرى از جانب خداوند براى حق ناپذيران است.

يجعل صدره ضيقا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 102 - 9

9- خداوند ، از كافران حق ناپذير ، به وسيله شراره هاى دوزخ ، پذيرايى مى كند .

إنّا أعتدنا جهنّم للكفرين نزلاً

كلمه «نُزُل» مى تواند اسم باشد براى چيزى كه به هنگام ورود ميهمان براى پذيرايى او مى آورند. اين نوع سخن، «تهّكم» بوده و براى استهزا به كار مى رود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 110 - 2

2- كافران و مشركان حق ناپذير ، به عذاب و كيفر الهى تهديد شدند .

إنّه يعلم الجهر من القول و يعلم ماتكتمون

تذكر به اين كه خداوند به سخنان آشكار و توطئه ها و اسرار مشركان و كافران آگاه است، در حقيقت تهديد آنان و هشدارى به كيفر و عذاب شدن آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 274

12 - مؤمنون - 23 - 41 - 3

3 - تگذيب گران حق ستيز ، سزاوار عذاب مرگ بار استيصال

فأخذتهم الصيحة بالحقّ

كلمه «بالحقّ» را به دو صورت مى توان تفسير كرد: الف) جامعه پس از نوح، به خاطر كفر و تكذيب گرى شان، مستحق عذاب بودند. ب) نزول عذاب صيحه بر آن قوم، حكمى بر پايه حق و عدل بود. برداشت فوق، براساس تفسير اول مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 54 - 7

7 - مجازات الهى ، در انتظار فرقه گرايان حق ناپذير

فذرهم فى غمرتهم حتّى حين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 24 - 5

5 - خداوند ، كافران حق ناپذير را ، به سرعت مجازات نمى كند و به آنها مدتى مهلت مى دهد .

نمتّعهم قليلاً ثمّ نضطرّهم

احتمال دارد «قليلاً» صفت براى مفعول به «نمتّع » باشد كه «زماناً» است. بنابراين، مفاد آيه چنين مى شود: «به آنان، مدت كوتاهى مهلت مى دهيم و سپس آنان را روانه عذاب جهنم مى كنيم.».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 36 - 6

6 - عذاب دائمى و بى تخفيف ، كيفر تمامى كافران حق ناپذير

كذلك نجزى كلّ كفور

«كفور» صيغه مبالغه از ماده «كفر» و يا «كفران» مى باشد. برداشت ياد شده مبتنى بر احتمال نخست است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 43 - 11

11 - حق گرايان برخوردار از مغفرت الهى ، و ملحدان و حق ناپذيران رويارو با مجازات دردناك او

مايقال لك إلاّ ما قد قيل للرسل . .. إنّ ربّك لذو مغفرة

در آيات پيشين، قرآن پيامى حق معرفى شده است كه ملحدان با ايجاد شبهه در آن سعى مى كردند پيامبر(صلی الله علیه و آله) را مورد انكار قرار دهند. اكنون در اين آيه خداوند به غفران و عقاب خود اشاره كرده كه غفران منطبق بر حق گرايان و عقاب درباره ملحدان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 49 - 11

11 - مجازات حق ناپذيران ، پيمان خداوند با پيامبران خويش

ادع لنا ربّك بما عهد عندك إنّنا لمهتدون

ص: 275

با توجه به سياق آيات - كه راجع به عذاب است - استفاده مى شود كه عهد الهى همان عذاب هدايت ناپذيران است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 17 - 2

2 - آتش دوزخ ، كيفر حق گريزان

تدعوا من أدبر و تولّى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 71 - 4

4 - كيفر حق ناپذيران ، در راستاى ربوبيت الهى بر جامعه انسانى است .

قد وقع عليكم من ربكم رجس

654- كيفر حق ناپذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 7 - 6

6 - درك نكردن معارف الهى ، كيفرى است از جانب خدا ، بر ناشنيده گرفتن و ناديده انگاشتن حقايق دينى

ختم اللّه على قلوبهم و على سمعهم و على ابصرهم غشوة

جمله «و على سمعهم . ..» جمله حاليه و بيانگر علت مسدود شدن قلبهاست; يعنى، بدان جهت خداوند آنان را از درك كردن محروم ساخت كه ايشان حقايق را ناشنيده انگاشتند و بر واقعيتها چشم فرو بستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 110 - 9

9 - سرگردانى در طغيان، كيفر و پيامد حق ناپذيرى كافران است.

و نذرهم فى طغينهم يعمهون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 34 - 3

3- گمراهى ضلالت پيشگان از سوى خدا ، سزا و كيفر لجاجت و حق ناپذيرى ايشان است .

ينوح قد جدلتنا . .. فأتنا بما تعدنا ... إن كان الله يريد أن يغويكم

وقوع جمله «إن كان الله» پس از بيان لجاجتها و حق ناپذيريهاى كفرپيشگان (قد جادلتنا . ..) ، حاكى است كه اراده خداوند بر اغواى آنان ، به خاطر عناد و لجاجتشان بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 276

15 - صافات - 37 - 39 - 2

2 - عذاب دردناك دوزخ ، كيفرى عادلانه و متناسب با رفتار شرك آلود و استكبار در برابر حق

العذاب الأليم . و ما تجزون إلاّ ما كنتم تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 17 - 4

4 - حق گريزى ، از موجبات دوزخى شدن

تدعوا من أدبر و تولّى

655- كيفر دنيوى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 69 - 2

2- انسان هاى ناسپاس و روى گردان از حق ، هيچ گاه و در هيچ شرايطى ، از عذاب و كيفر دنيوى خداوند ، در دريا و خشكى در امان نيستند .

فلمّا نج-ّكم إلى البرّ أعرضتم . .. أم أمنتم أن يعيدكم فيه تارة أخرى

656- كيفر كافران حق ستيز

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 38 - 3،4،6

3 - گرفتار شدن به سرنوشت شوم پيشينيان ، تهديد الهى نسبت به كافران ستيزه گر عليه اسلام

و إن يعودوا فقد مضت سنت الأولين

جواب شرط «إن يعودوا . .. » حذف شده و جمله «فقد مضت ... » جانشين آن مى باشد و تقدير كلام چنين است: «و إن يعودوا فانتقمنا منهم كما انتقمنا من الأولين ... .»

4 - خداوند بر اساس سنت خويش ، كافران حق ستيز دوران هاى پيشين را به سزاى اعمالشان رسانيده است .

و إن يعودوا فقد مضت سنت الأولين

6 - مجازات و سركوبى كافران حق ستيز ، سنتى الهى

و إن يعودوا فقد مضت سنت الأولين

ص: 277

657- كيفر كتمان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 44 - 26

26 - فرجام كتمان كنندگان احكام خداوند ، فرجامى هراس انگيز

و اخشون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 87 - 6

6 - كسانى از يهود و نصارا كه آگاهانه نبوت پيامبر (صلی الله علیه و آله) را انكار نمودند ، گرفتار لعنت خدا و فرشتگان و مردم هستند .

قوماً كفروا بعد ايمانهم . .. اولئك جزاؤهم انّ عليهم ... و النّاس اجمعين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 188 - 10،13

10 - واهى بودن پندار نجات عالمان اهل كتاب از عذاب الهى ، با وجود عملكرد ناشايست آنان ( كتمان حقايق و . . . )

لا تحسبنّ الّذين . .. بمفازة من العذاب

كلمه «مفازة»، مصدر ميمى و به معناى خلاص و نجات يافتن است.

13 - عذابى دردناك در انتظار عالمان اهل كتاب به جهت كتمان حقايق و انتظار چاپلوسى و ستايش بيجا

لا تحسبنّ الّذين . .. بمفازة من العذاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 52 - 3

3 - كسانى كه حقانيّت اسلام را مى پوشانند و راه شرك را بهتر از آن مى نمايانند ، مورد لعن الهى هستند .

الم تر الى الذين . .. يقولون هؤلاء اهدى من الّذين امنوا سبيلا. اولئك الّذين لعنه

658- كيفر كتمان كنندگان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 175 - 2

2 - دين فروشان و كتمان كنندگان حقايق كتاب هاى آسمانى ، از مغفرت الهى محروم و به آتش دوزخ گرفتار خواهند شد .

أولئك الذين اشتروا . .. العذاب بالمغفرة

ص: 278

659- كيفر مبارزه با حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 36 - 9

9 - جهنم ، سزاى كافران حق ستيز

و الذين كفروا إلى جهنم يحشرون

660- كيفر مكذّبان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 5 - 10

10 - عذاب خداوند و سرانجامى شوم در انتظار تكذيب كنندگان و استهزاگران حق (قرآن و ديگر آيات خداوند)

فقد كذّبوا بالحق لمّا جاءهم فسوف يأتيهم أنبؤا ما كانوا به يستهزءون

661- گرايش به عقيده حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 26 - 3

3- عقيده حق ، دلپذير و مطابق طبع آدمى بوده و عقيده باطل منفور است .

مثلاً كلمة طيّبة كشجرة طيّبة . .. و مثل كلمة خبيثة كشجرة خبيثة

«طيب» درلغت به چيزى معنا شده است كه مطابق طبع و ميل آدمى مى باشد و «خبث» چيزى است كه مورد كراهت و نفرت مى باشد. برداشت فوق، با توجه به معناى ياد شده، بنابر احتمالى است كه مراد از «كلمه طيبه» عقيده حق و «كلمه خبيث» عقيده باطل باشد.

662- گمراهى از حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 75 - 22

22 - لزوم ريشه يابى و تحليل زمينه هاى گريز از حق و گرايش به عقايد شرك آلود و انحرافى

انظر كيف نبين لهم الايت ثم انظر انى يؤفكون

كلمه «انى» گاه به معناى «من اين» بكار مى رود، بنابراين جمله «ثم انظر . ..» مى تواند فرمان به تأمل و انديشه در منشأ انحراف بنى اسرائيل باشد.

ص: 279

663- گمراهى حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 176 - 6

6 - حق ستيزى موجب گمراهى ، محروميت از لطف و مغفرت خدا و گرفتار شدن به آتش دوزخ مى باشد .

لايكلمهم اللّه يوم القيمة . .. ذلك بأن اللّه نزل الكتب بالحق

برداشت فوق بر اين اساس است كه «ذلك» اشاره به عقوبتهاى مطرح شده در آيات قبل باشد.

664- گمراهى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 126 - 2

2 - گمراه كردن حقگريزان با ضيق صدر و هدايت حقپويان با شرح صدر، صراط مستقيم پروردگار و سنت استوار اوست.

فمن يرد الله ان يهديه . .. هذا صرط ربك مستقيما

ظاهراً مشاراليه «هذا» مفاد آيه قبل است كه به منزله نتيجه اى بر آيات گذشته بود. بنابراين «هذا» اشاره به شرح صدر و ضيق صدر و ... است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 52 - 12

12 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) نيز ، توانِ بيرون آوردن افراد حق گريز را از گمراهى ، ندارد .

فإنّك لاتسمع الموتى و لاتسمع الصمّ الدعاء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 53 - 4

4 - كافران حق ناپذير ، در گمراهى و ضلالت ، غوطهورند .

و ما أنت بهد العمى عن ضللتهم

665- گمراهى كتمان كنندگان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 9 - 12

12 - خداوند حق پوشان و مغالطه كاران در رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) را در گمراهى رها مى كند.

ص: 280

و للبسنا عليهم ما يلبسون

666- گناه اعراض از حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 77 - 12

12 - بخل ، روى گردانى از حق ، پيمان شكنى و دروغ ، گناه و داراى كيفر

فلما ءاتيهم . .. بخلوا به و تولوا ... بما أخلفوا اللّه ... و بما كانوا يكذبون

667- گناه كتمان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 146 - 11

11 - عالمان اديان ، در خطر آلوده شدن به گناه كتمان حقايق هستند .

و إن فريقاً منهم ليكتمون الحق و هم يعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 162 - 7

7 - كتمان حقايق دينى و معارف كتب آسمانى از گناهان بزرگ است .

خلدين فيها لايخفف عنهم العذاب

دورى هميشگى كتمان كنندگان حقايق از رحمت خدا و نيز ابتلاى آنان به عذابى تخفيف ناپذير، حكايت از بزرگى گناه آنان دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 174 - 8

8 - عالمان دينى ، در خطر آلوده شدن به گناه كتمان حقايق كتاب هاى آسمانى و احكام الهى هستند .

إن الذين يكتمون ما أنزل اللّه من الكتب

668- گناه كتمان كنندگان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 174 - 14

14 - خداوند ، كتمان كنندگان حقايق كتاب هاى آسمانى را از گناهان و آلودگى ها پاك نخواهد كرد .

ص: 281

إن الذين يكتمون ما أنزل اللّه . .. لايزكيهم

669- گواهى به حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 8 - 1،18

1 - مؤمنان بايد همواره براى خدا قيام كنند و بر اساس حق ، شهادت دهند .

يأيها الذين ءامنوا كونوا قومين للّه شهداء بالقسط

«قوّام» صيغه مبالغه است و دلالت بر دوام دارد، يعنى عادت شما بايد قيام براى خدا باشد. و «قسط» به معناى عدل و حق است.

18 - قيام براى خدا ، شهادت به حق و برپا داشتن قسط ، نشانه و جلوه اى از تقوا

كونوا قومين للّه شهداء بالقسط . .. و اتقوا اللّه

670- لجاجت با حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 61 - 16

16 - لجاجت در برابر حق و تكذيب آن ، موجب استحقاق لعن و نفرين خدا

فمن حاجّك . .. فنجعل لعنت اللّه على الكاذبين

671- لجاجت حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 91 - 26

26 - ضرورت اكتفا كردن به ابلاغ و پرهيز از بحث و مجادله با كسانى كه روحيه عناد و لجاجت داشته و حق ناپذيرند.

قل الله ثم ذرهم فى خوضهم يلعبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 104 - 2

2- روشن ترين دلايل الهى ، در قلب حق ناپذيران لجوج تأثير نمى كند .

لسان الذى يلحدون إليه أعجمىّ و هذا لسان عربىّ مبين . إن الذين لايؤمنون ... لايه

در آيه قبل خداوند با روشن ترين بيان حقانيت قرآن را مبرهن ساخت. در اين آيه نيز مى فرمايد: آن دليل با همه روشنى براى آنان كه تصميم به ايمان آوردن ندارند، بى ثمر است.

ص: 282

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 52 - 3

3 - كافرانِ رويگردان از حق ، با لجاجت و تعصّب خويش در برابر حق ، ظرفيت و صلاحيت حق پذيرى را از دست مى دهند .

يكفرون . .. فإنّك لاتسمع الموتى ... إذا ولّوا مدبرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 19 - 5

5 - برخى از مردم ، چنان هدايت ناپذير و حق گريزاند كه حتى سخنان پيامبران نيز در آنان كارساز نيست .

أفأنت تنقذ من فى النار

ترديدى نيست بر كسانى عذاب الهى قطعى خواهد شد كه هيچ اميدى به هدايت آنان نباشد. بنابراين مى توان استفاده كرد كه هدايت اين گروه امكان پذير نخواهد بود، حتى اگر هادى شخصيتى چون رسول اللّه باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 24 - 4

4- حق پوشان لجوج و معاند ، مستحق آتش دوزخ ; و نه ناآگاهان ره نيافته به حق *

ألقيا فى جهنّم كلّ كفّار عنيد

وصف «كفّار» و «عنيد» مشعر به عليت است; يعنى، آنچه آدمى را به سوى دوزخ مى كشاند، انكار لجوجانه و حق ستيزانه است و نه صرف انكار ناشى از جهل و نرسيدن به حق; گرچه ظاهراً به چنين فردى نيز «كافر» اطلاق مى شود.

672- لجاجت معرضان از حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 15 - 12

12- « عن أبى جعفر ( ع ) قال : « العنيد » المعرض عن الحق ;

از امام باقر(ع) روايت شده است كه فرمود: [مراد] از «عنيد» كسى است كه از حق روى گردان است».

673- لعن بر حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 23 - 3

3- جواز لعن و نفرين حق گريزانِ فسادانگيز و فاقد عواطف انسانى

أولئك الذين لعنهم اللّه

ص: 283

اعلام خداوند به ملعون بودن حق گريزان، نشانگر آن است كه لعن آن گروه، مورد رضاى الهى و هماهنگ با اراده او است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 19 - 4

4 - جواز نفرين و دعا ، عليه كافران حق ناپذير و دين ستيز

فقتل كيف قدّر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 20 - 4

4 - جواز نفرين و دعا ، عليه كافران حق ناپذير و دين ستيز

ثمّ قتل كيف قدّر

674- لعن بر كافران حق ناپذير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 89 - 13،14

13 - كافران عنود و حق ناپذير ، مورد لعنت خداوند هستند .

فلعنة اللّه على الكفرين

14 - جواز لعنت و نفرين بر آنانى كه از سر عناد و لجاجت ، به پيامبر (صلی الله علیه و آله) و قرآن كافر مى شوند .

فلعنة اللّه على الكفرين

675- لعن بر كتمان كنندگان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 159 - 9

9 - ضرورت نفرين و لعنت بر كسانى كه حقايق كتاب هاى آسمانى را از مردم پنهان مى كنند .

أولئك . .. يلعنهم اللعنون

تكرار فعل «يلعن» به تفاوت لعنت خدا و لعنت ديگران اشاره دارد. لعنت خدا به معناى مطرود ساختن از رحمت است و لعنت مردم به معناى نفرين و درخواست از خدا بر قطع رحمت از لعنت شونده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 160 - 8

8 - نبايد كتمان كنندگان حقايق دينى را در صورتى كه توبه كنند و گذشته را جبران نمايند ، نفرين كرده و خواهان دورى آنان از

ص: 284

رحمت خدا شد .

و يلعنهم اللعنون. إلا الذين تابوا و أصلحوا و بينوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 161 - 5

5 - كتمان كنندگان حقايق دينى هم در دنيا و هم در آخرت به لعنت خداوند گرفتار خواهند بود .

أولئك يلعنهم اللّه . .. أولئك عليهم لعنة اللّه

جمله «أولئك يلعنهم اللّه» (در آيه 159) به قرينه «إلا الذين تابوا . ..» حاكى از آن است كه: كتمان كنندگان حقايق در دنيا به لعنت خدا گرفتارند و جمله «أولئك عليهم لعنة اللّه» به دليل «ماتوا و هم كفار» دلالت بر اين دارد كه در آخرت نيز مورد لعنت هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 162 - 2

2 - كتمان كنندگان حقايق دينى ، در صورتى كه بدون توبه بميرند ، همواره مورد لعنت خدا خواهند بود .

إن الذين يكتمون . .. أولئك عليهم لعنة اللّه ... خلدين فيها

676- مبارزه با حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 113 - 5

5 - بهره گيرى حكومت هاى باطل از عالمان ، براى مقابله با حق

و جاء السحرة فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 45 - 6

6 - توجه به مخالفت و ستيزه جويى با حق در طول تاريخ ، مانع راه يابى روحيه يأس و نااميدى در حق گرايان

و لقد ءاتينا موسى الكتب فاختلف فيه

677- مبارزه حق و باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 112 - 2

2 - درگيرى حق و باطل در سراسر تاريخ انبيا جريان داشته است.

ص: 285

و كذلك جعلنا لكل نبى عدوا شيطين الإنس و الجن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 18 - 1،4،5

1- در نزاع ميان جبهه حق و باطل ، پيروزى نهايى از آنِ حق مداران است .

بل نقذف بالحقّ على البطل

4- درگيرى و ستيز مداوم حق و باطل در طول تاريخ

و كم قصمنا من قرية كانت ظالمة. .. بل نقذف بالحقّ على البطل فيدمغه

5- نابودى باطل و انديشه هاى نادرست ، در گرو حضور اهل حق در ميدان مبارزه با باطل است .

بل نقذف بالحقّ على البطل فيدمغه

«باء» در «بالحقّ» براى استعانت است. براين اساس معناى آيه چنين مى شود: «ما به كمك حق بر باطل مى كوبيم و نابودش مى سازيم». اين معنا مى رساند كه حق بايد در صحنه كارزار با باطل، حضور داشته باشد تا به وسيله آن بتوان باطل و انديشه هاى نادرست را نابود كرد. گفتنى است خداوند نابود ساختن باطل را به خود نسبت نداده; بلكه حق را نابود كننده باطل دانسته است (فيدمغه)، اين نكته مؤيد همين برداشت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 8

8 - جامعه بشرى ، از ديرباز عرصه درگيرى حق و باطل بود .

كذّبت قبلهم قوم نوح . .. و جدلوا بالبطل ليدحضوا به الحقّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 26 - 10

10 - حق و باطل ، جريانى مستمر در تاريخ

فمنهم مهتد و كثير منهم فسقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 186 - 13

13 - رويارويى و برخورد مداوم حقّ و باطل

و لتسمعنّ من الّذين اوتوا الكتب من قبلكم و من الّذين اشركوا اذًى كثيراً

678- مبلغان و حق ناپذيرى گمراهان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 129 - 3

ص: 286

3 - لزوم اتكاى مبلغان الهى بر خداوند و نگران نبودن بر حق ناپذيرى گمراهان ، پس از اتمام حجت بر آنان

فإن تولوا فقل حسبى اللّه . .. عليه توكلت

679- مبين حق و باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 57 - 18

18 - خداوند بهترين جدا كننده حق از باطل است.

يقص الحق و هو خير الفصلين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 1 - 6

6 - قرآن ، تبيين گر حق و باطل و جدا كننده سره از ناسره است .

تبارك الذى نزّل الفرقان على عبده

«فرقان» اسم است براى آنچه فارق و جدا كننده حق از باطل باشد (لسان العرب).

680- مثل عقيده حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 24 - 4

4- اعتقادات حق چنان درختى ريشه دار ، ثابت و استوار است .

كلمة طيّبة كشجرة طيّبة أصلها ثابت و فرعها فى السّماء

از معناهايى كه مفسران، از صحابه و تابعان تاكنون، براى «شجره طيبه» ذكر كرده اند، عقيده به توحيد و كلمه «لا إله إلاّ الله» است كه عقيده حق مى باشد.

681- مجارى كيفر حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 31 - 7

7 - عوامل طبيعى ، تحقق بخش اراده الهى در كيفر حق ستيزان

إنّا أرسلنا عليهم صيحة وحدة فكانوا كهشيم المحتظر

ص: 287

682- مجرميت حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 82 - 5

5 - حق ستيزان ، مردمى تبهكار و مجرمند .

و يحق اللّه الحق بكلمته و لو كره المجرمون

683- محاكمه حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 80 - 9

9 - تهديد حق ستيزان از سوى خداوند ، به محاكمه نهايى و مشاهده جزاى خويش در فرجام

بلى و رسلنا لديهم يكتبون

فعل «يكتبون» از يك سو مى رساند كه خداوند، هميشه حق ستيزان را به مجرد وقوع جرم جزا نمى دهد و از سوى ديگر افاده مى كند كه تأخير جزاى آنان سبب غفلت نمى شود; زيرا فرشتگان آن را ثبت مى كنند و در محاكمه نهايى مورد استفاده قرار مى گيرد.

684- محاكمه حق ستيزان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 83 - 12

12 - تهديد حق ستيزان عصر بعثت به محاكمه و مجازات در روز رجعت

و يوم نحشر من كلّ أُمّة فوجًا ممّن يكذّب بايتنا

ظاهراً آيه ياد شده، تعريض به رجعت كافران عصر بعثت نيز دارد.

685- محدوده حق تصميم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 36 - 3،4

3 - مردم ، حق ندارند كه تصميم هايى بگيرند كه با حكم ها وفرمان هاى خدا و پيامبرش مخالف باشد .

و ما كان لمؤمن و لامؤمنة إذا قضى اللّه و رسوله أمرًا أن يكون لهم الخيرة من أمرهم

4 - صِرف صاحب اختيار بودن در چيزى ، حقِّ تصميم گيرى را درباره آن نمى آورد .

ص: 288

و ما كان لمؤمن و لامؤمنة إذا قضى اللّه و رسوله أمرًا أن يكون لهم الخيرة من أمرهم

مرجع ضمير «أمرهم» عبارت «مؤمن و مؤمنة» است كه به اعتبار نكره بودن آنها و در سياق نفى واقع شدن، افاده عموم مى كند. اضافه «أمر» به ضمير «هم» مى تواند براى القاى اين نكته باشد كه در صورتى كه خداوند و پيامبرش، حتى درباره امور مربوط به مؤمنان، اعلام نظر كرده اند، آنان حق تصميم ديگرى ندارند.

686- محرومان از حق شنوايى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 42 - 3،6

3 - مشركانى كه قرآن را از زبان پيامبر (صلی الله علیه و آله) مى شنيدند و به آن ايمان نمى آوردند ، دلهايشان از شنوايى محروم و از فهميدن حقيقت ، ناتوان بود .

و منهم من يستمعون إليك أفأنت تسمع الصمّ و لو كانوا لا يعقلون

6 - مردمى كه به آيات قرآن گوش سپارند و به آن ايمان نياورند ، دلهايشان از شنوايى محروم و از فهميدن حق ناتوان است .

و منهم من يستمعون إليك أفأنت تسمع الصمّ و لو كانوا لا يعقلون

687- محروميت حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 176 - 6

6 - حق ستيزى موجب گمراهى ، محروميت از لطف و مغفرت خدا و گرفتار شدن به آتش دوزخ مى باشد .

لايكلمهم اللّه يوم القيمة . .. ذلك بأن اللّه نزل الكتب بالحق

برداشت فوق بر اين اساس است كه «ذلك» اشاره به عقوبتهاى مطرح شده در آيات قبل باشد.

688- محروميت حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 104 - 1

1- كسانى كه بر كفر اصرار ورزيده و از سر لجاجت حق را نمى پذيرند ، محروم از هدايت الهى اند .

إن الذين لايؤمنون بأيت الله لايهديهم الله

فعل مضارع «لايؤمنون» دلالت بر استمرار دارد و با توجه به اينكه قرآن به زبان روشن و فصيح نازل گرديده است، ولى در عين حال كافران به آن ايمان نياورده اند، مى تواند لجاجت و روح حق ناپذيرى آنان را برساند.

ص: 289

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 52 - 1

1 - معاندانِ حق گريز ، از هدايت و ارشاد پيامبر (صلی الله علیه و آله) تأثيرناپذيرند .

فإنّك لاتسمع الموتى . .. إذا ولّوا مدبرين

«إذا ولّوا» (آنان، آنگاه كه روى برمى گردانند) قرينه است بر اين كه مراد از «الموتى» كسانى اند كه از حق گريزان اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 53 - 1

1 - كافران حق ناپذير ، از حيات معنوى و امتيازات بشرى ، محروم اند .

و ما أنت بهد العمى عن ضللتهم

در آيه، كسانى كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) نيز توان خارج كردن آنها را، از گمراهى ندارد، به كوران تشبيه شده اند و مراد از آنها كافران اند. تشبيه كافران به كوران، استعاره مصرحه است و «هادى»، استعاره كنايى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 8 - 2

2 - كافران و مشركان لجوج و حق ناپذير ، محروم از فهم صحيح حقايق الهى

إنّا جعلنا فى أعنقهم أغللاً. .. فهم مقمحون

از تشبيه كافران لجوج و حق ناپذير به انسان هايى كه چون اسيران، غل و زنجير بر گردن دارند و سرهايشان بالا مانده و از ديدن اطراف خويش محروم اند، برداشت ياد شده به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 9 - 2

2 - مشركان و كافرانِ لجوج و حق ناپذير ، محروم از شناخت صحيح حقايق الهى و فاقد بصيرت و بينايى

فأغشينهم فهم لايبصرون

«إغشاء» (مصدر «أغشينا») به معناى قرار دادن پرده بر چيزى است كه آن را بپوشاند. در جمله «فأغشيناهم» نيز مضافى در تقدير است; يعنى، «فأغشينا أبصارهم».

689- محروميت كتمان كنندگان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 175 - 2

2 - دين فروشان و كتمان كنندگان حقايق كتاب هاى آسمانى ، از مغفرت الهى محروم و به آتش دوزخ گرفتار خواهند شد .

أولئك الذين اشتروا . .. العذاب بالمغفرة

ص: 290

690- محروميت مكذبان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 23 - 7

7- منكران حق ، از محبت خداوند محرومند .

فالذين لايؤمنون بالأخرة قلوبهم منكرة و هم مستكبرون . .. إنه لايحبّ المستكبرين

691- محمد(صلی الله علیه و آله) و حق ستيزى منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 129 - 2

2 - دلجويى خداوند از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در قبال حق ستيزى و روى گردانى منافقان

فإن تولوا فقل حسبى اللّه

692- محمد(صلی الله علیه و آله) و حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 88 - 1

1 - خداوند ، آگاه به شكوه پيامبر (صلی الله علیه و آله) از قوم حق ناپذير خويش

و قيله يربّ إنّ هؤلاء قوم لايؤمنون

«قيل»، مصدر براى «قال» و عطف بر «الساعة» است; يعنى، «و عنده علم قيله».

693- محمد(صلی الله علیه و آله) و حق ناپذيرى منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 129 - 1

1 - رهنمود الهى به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در اتكاى آن حضرت بر خداوند يكتا و اندوهگين نبودن بر حق ناپذيرى و روى گردانى منافقان

فإن تولوا فقل حسبى اللّه . .. عليه توكلت

ص: 291

694- مخالفت حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 77 - 3

3 - دلدارى خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در برابر مخالفت هاى كافران حق ستيز و لجوج

فاصبر إنّ وعد اللّه حقّ

695- مراتب حق ستيزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 81 - 5

5 - كفر و حق ستيزى داراى مراتب ، گونه ها و عوامل مختلف

إنّك لاتسمع الموتى و لاتسمع الصمّ . .. و ما أنت بهدى العمى عن ضللتهم

از اين كه در اين آيه و در آيه قبل، سه تعبير مختلف درباره كافران به كار رفته است (1- مرده، 2- ناشنواى روى برتافته، 3- نابيناى گمراه)، احتمال مى رود كه هر يك اشاره به مرتبه و گونه اى از كفر و تعريضى به عوامل متفاوت آن داشته باشد.

696- مراد از دعوت حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 14 - 9

9- « عن على بن أبى طالب ( ع ) فى قوله : « له دعوة الحق » قال : التوحيد ، لا إله إلاّ الله ;

از على بن ابى طالب(ع) روايت شده كه درباره قول خدا: «له دعوة الحق» فرمود: مقصود توحيد و لا إله إلاّ الله است».

697- مراد از دين حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 33 - 11

11 - « عن محمد بن الفضيل عن ابى الحسن الماضى ( ع ) قال : قلت : « هو الذى أرسل رسوله بالهدى و دين الحق » قال : . . . الولاية هى دين الحق قلت : « ليظهره على الدين كلّه » قال : يظهره على جميع الأديان عند قيام القائم . . . ;

محمد بن فضيل گويد: از امام كاظم (ع) درباره «هو الذى ارسل رسوله . .. » سؤال كردم، فرمود: ... ولايت، همان دين حق است و درباره «ليظهره على الدين كله» فرمود: خداوند هنگام قيام قائم (ع) دين حق را بر همه اديان غلبه مى دهد ... ».

ص: 292

698- مردگى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 52 - 2

2 - حق گريزان ، انسان هايى هستند همانند مردگان كَر

فإنّك لاتسمع الموتى و لاتسمع الصمّ الدعاء إذا ولّوا مدبرين

«فاء» در «فإنّك» فصيحه است و بر كلام مقدرى دلالت مى كند كه مى تواند چنين باشد: «حال كه آنان، كفر را بر ايمان برگزيده اند، مانند مردگان اند».

699- مسؤوليت حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 41 - 2

2 - دعوت كنندگان به سوى حق در صورت مواجه شدن با پافشارى مردم بر انكار حق ، بايد با اعلان تبرى از باطل ، آنان را به حال خود ر ها كنند .

و إن كذبوك فقل . .. و انا برىء ممّا تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 71 - 2

2 - لزوم پايدارى حق و حق طلبان ، در برابر هوس ها و تمايلات فساد انگيز كافران

و لو اتبع الحقّ أهواءهم لفسدت السموت و الأرض و من فيهنّ

700- مسيحيان حق پذير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 82 - 11

11 - تمجيد خدا از كشيشان و راهبان وارسته و مسيحيان حق پذير و فروتن

ذلك بان منهم قسيسين و رهباناً و انهم لايستكبرون

701- مسيحيان حق ناپذير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 144 - 23

ص: 293

23 - يهود و نصاراى عصر بعثت ، مردمى حق ناپذير بودند .

و إن الذين أوتوا الكتب ليعلمون أنه الحق من ربهم و ما اللّه بغفل عما يعملون

702- مسيحيان و كتمان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 42 - 3

3 - كتمان حقيقت ، هدف يهود و نصارا از آميختن حق و باطل

و لاتلبسوا الحق بالبطل و تكتموا الحق

تكرار نكردن «لا»ى ناهيه در «تكتموا» به اين معنا اشاره دارد كه: هدف يهود و نصارا در آميختن حق به باطل، مخفى نگاه داشتن حق بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 140 - 9،10

9 - يهود و نصارا به خاطر كتمان حقايقى درباره ابراهيم ، اسماعيل ، اسحاق و يعقوب ( ع ) و نوادگان يعقوب ، از ظالمترين مردم هستند .

أم تقولون إن إبراهيم . .. و من أظلم ممن كتم شهدة عنده من اللّه

از مصداقهاى مورد نظر براى «شهادة من اللّه» به قرينه صدر آيه، حقايقى است درباره ابراهيم(ع) و ساير پيامبران ياد شده در آيه.

10 - يهود و نصارا ، حقيقتى را كه بايد به آن شهادت مى دادند ، كتمان كرده و از ارائه آن خوددارى نمودند .

و من أظلم ممن كتم شهدة عنده من اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 15 - 3

3 - اهل كتاب ( يهود و نصارا ) ، همواره بسيارى از حقايق تورات و انجيل را مخفى مى كردند .

مما كنتم تخفون من الكتب

با توجه به آيات پيشين، مراد از اهل كتاب هم يهوديان هستند و هم نصارا. بنابراين مقصود از «الكتب» تورات و انجيل خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 19 - 7

7 - تبيين حقايق و معارف كتمان شده به دست يهود و نصارا ، از اهداف رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

قد جاءكم رسولنا يبين

بنابر اينكه مفعول حذف شده از «يبين»، به قرينه آيه پانزدهم، حقايقى باشد كه علماى اهل كتاب آنها را مخفى مى داشتند.

ص: 294

703- مشركان حق ناپذير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 25 - 4

4 - محروميت مشركان حق ناپذير از فهم حقايق و معارف الهى نتيجه عملكرد خود آنهاست.

و جعلنا على قلوبهم أكنة أن يفقهوه و فى ءاذانهم وقرا

توصيف مشركان به «فى ءاذانهم وقرا و إن يروا . .. يجادلونك ... » گوياى نقش و تأثير اين عوامل در مهر خوردن به دلهاى آنان است. چنانكه موصول «يقول الذين كفروا» به جاى ضمير براى اشاره به همين جهت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 39 - 6

6- وجود عناصرى آگاه اما لجوج و حق ناپذير ، در ميان مشركان و منكران معاد

إنّ هؤلاء ليقولون . .. و لكنّ أكثرهم لايعلمون

بنابراين كه ضمير «هم» به مشركان مكه بازگردد; از مفهوم «أكثرهم» استفاده مى شود كه اقليتى آگاه در ميان مشركان حضور داشتند كه به رغم درك حقانيت معاد، به انكار آن مى پرداختند.

704- مشركان و حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 19 - 2

2 - مشركان قريش پيش از جنگ بدر با نيايش به درگاه خداوند ، خواهان پيروزى حاميان دين حق شدند .

إن تستفتحوا فقد جاءكم الفتح

جمله «إن تستفتحوا» اشاره دارد به دعاى مشركان پيش از جنگ بدر كه آنان با پندار حقانيت خويش از خداوند خواستند تا حاميان دين حق را در اين نبرد پيروز گرداند.

705- مشركان و كتمان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 28 - 3

3 - مشركان، على رغم گواهى ضميرشان بر حقانيت توحيد و معاد، آن را پنهان مى كنند.

بل بدالهم ما كانوا يخفون من قبل

مراد از «ما يخفون»، به قرينه آيات پيشين، حقايق ايمانى، از قبيل توحيد و معاد، است كه مشركان آن را در ضمير خويش پنهان مى ساختند.

ص: 295

706- مشكلات تبعيت از حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 109 - 5

5 - تبعيت محض از وحى الهى و گام نهادن در مدار حق ، ملازم با سختى ها و مشكلات است .

قد جاءكم الحق من ربكم . .. و اتبع ما يوحى إليك و اصبر حتى يحكم اللّه

707- مصايب حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 47 - 4

4 - عذاب اخروى براى كافران و حق ستيزان ، كيفرى گران و سخت مصيبت بار

و لولا أن تصيبهم مصيبة

«مصيبة» به بليه و هر امر مكروه، و ناخوشايند گفته مى شود و تنكير آن براى تفخيم است. بنابراين واژه «مصيبة» در اين آيه به معناى بلاى بزرگ مى باشد و مقصود از آن مى تواند عذاب استيصال باشد و مى تواند عذاب اخروى باشد.

708- مظهر حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 84 - 7

7 - خداوند ، مظهر حق است .

قال فالحقّ و الحقّ أقول

برداشت ياد شده بر اين اساس مبتنى است كه «فالحقّ» خبر براى مبتداى محذوف (أنا) باشد; يعنى، «فأنا الحقّ».

709- معجزه براى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 59 - 18

18- اعطاى معجزه به امت هاى حق ناپذير و تكذيب كننده آيات الهى ، كارى بيهوده و دور از ساحت خداست .

و ما منعنا أن نرسل . .. و ما نرسل بالأيت إلاّ تخويفًا

عبارت «و ما نرسل بالأيات إلاّ تخويفاً»(ما معجزات را جز براى بيم دادن نفرستاديم) مى تواند توضيحى باشد براى امتناع خداوند از ارائه معجزه به امتهاى بعدى به خاطر تكذيب شدن معجزات توسط پيشينيان. با اين بيان كه هدف از ارائه معجزه بيم دادن است.

ص: 296

وقتى امتها آن را تكذيب كنند، ارائه آن لغو و بيهوده خواهد بود و چنين امرى از ساحت خداوند به دور است.

710- معروفيت حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 44 - 4

4 - حق و حقيقت ، امرى شناخته شده و قابل قبول براى مردم است .

خلق اللّه السموت و الأرض بالحقّ

قيد «بالحقّ» با توجه به اين كه خداوند، خود به حقانيّت خلق اش اذعان دارد و در عين حال، آن را براى مخاطبان اش بازگو مى كند، نشانه اين حقيقت است كه حق، امرى شناخته شده براى مردم است و آن را به راحتى مى پذيرند.

711- مغضوبيت حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 16 - 12

12 - مشركان و مجادله گران حق ستيز گرفتار غضب و عذاب سخت الهى

و الذين يحاجّون فى اللّه . .. عليهم غضب و لهم عذاب شديد

712- مقايسه حق و باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 26 - 5

5- مقايسه بين عقايد حق و باطل ، روشى براى تشخيص حق و رهنمودى كاربردى براى تعيين مسير حركت آدمى است .

مثلاً كلمة طيّبة كشجرة طيّبة أصلها ثابت و فرعها فى السّماء . .. و مثل كلمة خبيثة

بى شك منظور از تشبيهات در قرآن، و از جمله موارد ياد شده در آيه هاى فوق، تبيين دقيق آن دسته از معارفى است كه فهم آنها مشكل مى باشد و فلسفه چنين روشنگرى اى نيز، قطعاً ارائه راه روشن براى انسان است.

713- مكذبان حق در جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 68 - 9

9 - افترازنندگان به خدا و تكذيب كنندگان حق ، كافرند و جايشان در جهنم است .

ص: 297

و من أظلم ممّن افترى على اللّه . .. أو كذّب بالحقّ... أليس فى جهنّم مثوًى للكفر

«ال» در «الكافرين» براى عهد بوده و اشاره به همين افرادى دارد كه در آيه، مورد بحث قرار گرفته اند.

714- ملاك ارزيابى حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 25 - 8

8 - فرجام امور ، ملاك ارزيابى حق و باطل است ; نه جلوه هاى ناپايدار مادى .

قال مترفوها . .. فانظر كيف كان عقبة المكذّبين

715- ملاك تشخيص حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 213 - 16

16 - كتاب هاى آسمانى ، معيار شناخت حق از باطل و قضاوت صحيح

و انزل معهم الكتاب بالحق ليحكم بين الناس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 100 - 6

6 - اكثريت نه ملاك حقانيت چيزى است و نه نشانه ارزش و برترى آن

لايستوى الخبيث و الطيب و لو اعجبك كثرة الخبيث

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 84 - 4

4 - سخنان خداوند ، معيار شناخت حق از باطل است .

قال فالحقّ و الحقّ أقول

تصريح به اين حقيقت كه سخنان خداوند سراسر حق است، مى تواند براى به دست دادن معيارى براى شناخت حق از باطل باشد كه بيشتر انسان ها از شناخت آن بدون رهنمود الهى ناتوان اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 18 - 19

19 - عقل و خرد ناب ، از ابزار و راه هاى شناخت حقايق

الذين يستمعون القول فيتّبعون أحسنه . .. و أُولئك هم أُولوا الألبب

ص: 298

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 25 - 6

6 - رسولان الهى ، پيام آوران عدالت براى جوامع و ارائه دهندگان موازين و معيار هاى حق و باطل

و أنزلنا معهم الكتب و الميزان

«ميزان» اسم آلت و ابزار سنجش اشيا است. فرستادن ميزان از سوى خداوند، به معناى ارائه معيارها و ملاك ها، براى رعايت حق و عدل مى باشد.

716- ملاك تشريع حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 4 - 18

18 - احكام ، وقتى شرعى و قابل عمل اند كه خداوند ، آنها را تشريع و يا امضا كرده باشد .

و ما جعل أزوجكم الّ--ى تظهرون منهنّ أمّهتكم و ما جعل أدعياءكم أبناءكم ذلكم قول

717- ملاك حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 71 - 19

19 - كثرت رهروان يك راه ، دليل حقانيت آن نيست .

ثم عموا و صموا كثير منهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 81 - 2

2- دين اسلام و راه پيامبر (صلی الله علیه و آله) حق ، و هر جريانى به جز آن باطل و نابود شونده است .

و قل جاء الحقّ و زهق البطل

به دليل مكى بودن سوره - چنان كه مفسّران نيز گفته اند - احتمال دارد مراد از حق دين اسلام و شريعت محمدى و مراد از باطل عقايد موجود در آن عصر باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 17 - 3

3 - قرآن ، معيار و ميزان حق ( در ميدان باور ها ، روش ها و عملكرد ها )

اللّه الذى أنزل الكتب بالحقّ و الميزان

ص: 299

برداشت ياد شده بر اين پايه است كه «الميزان» عطف تفسيرى بر «الكتاب» و تعبير ديگرى از قرآن باشد.

718- ملاكهاى تشخيص حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 185 - 11

11 - قرآن ، حاوى رهنمود ها و دلايلى روشن جهت دستيابى به ميزانى براى تمييز حق از باطل

الذى أنزل فيه القرءان . .. بينت من الهدى و الفرقان

«فرقان» به چيزى گفته مى شود كه به وسيله آن مى توان حق را از باطل و درست را از نادرست تمييز داد.

719- ممانعت از حق شنوى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 26 - 5

5 - تلاش جبهه كفر و باطل ، براى محروم ساختن انسان ها از شنيدن كلام حق

و قال الذين كفروا لاتسمعوا

720- ممنوعيت حق كشى در مسجد الحرام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 25 - 12

12 - ممنوعيت هرگونه انحراف از حق و تجاوز به حقوق ديگران ، در محيط مسجدالحرام

و من يرد فيه بإلحاد بظلم نذقه من عذاب أليم

«إلحاد» به معناى انحراف و كج روى است. از نكره آوردن «إلحاد» و «ظلم» استفاده مى شود كه مردم در مسجدالحرام و محدوده آن، بايد در امنيت و آرامش مطلق باشند و در اين راستا از كم ترين و كوچك ترين انحراف و تجاوز به حقوق آنان، چشم پوشى نخواهد شد.

721- مميز حق و باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 1 - 9

9- آيات قرآن ، جدا كننده حق از باطل و ملاك تميز بين آن دو

ص: 300

و قرءان مبين

برداشت فوق، مبتنى بر متعدى بودن «مبين» است كه در لغت به معناى جدا كننده بين دو شىء آمده است و به قرينه مقام، مراد از آن ايجاد تمايز حق از باطل مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 48 - 2

2- تورات ، جدا كننده حق از باطل

ءاتينا موسى و هرون الفرقان و ضياءً و ذكرًا

واژه «فرقان» به هر چيز جدا كننده حق از باطل اطلاق مى شود. توصيف كتاب آسمانى تورات به «فرقان» بيانگر برداشت ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 1 - 6

6 - قرآن ، تبيين گر حق و باطل و جدا كننده سره از ناسره است .

تبارك الذى نزّل الفرقان على عبده

«فرقان» اسم است براى آنچه فارق و جدا كننده حق از باطل باشد (لسان العرب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 2 - 3

3 - فرمان روايى و حكومت خداوند بر آسمان ها و زمين ، خاستگاه نزول كتابى كه تبيين كننده حق از باطل براى انسان ها است .

تبارك الذى نزّل الفرقان على عبده . .. الذى له ملك السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 76 - 5

5 - جداسازى حق از باطل ، سره از ناسره و ارائه بينش صحيح مكتبى از رسالت هاى قرآن

إنّ هذا القرءان يقصّ على بنى إسرءيل أكثر الذى هم فيه يختلفون

مراد از «يقصُّ» صرف قصه گويى و گزارش نيست; بلكه گزارش همراه با نقد و تبيين و تفكيك سره از ناسره است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 48 - 6

6 - قرآن ، معيار شناخت حق و باطل در معارف الهى

فلمّا جاءهم الحقّ

توصيف قرآن به «حق» مى تواند به اين خاطر باشد كه بشر در شناخت حقايق و معارف الهى (هم چون مبدأ و معاد) دچار خطا نشود و معيارى صحيح در شناخت آنها داشته باشد.

ص: 301

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 2 - 5

5 - ارائه حق و شناساندن آن به مردم ، فلسفه نزول قرآن

إنّا أنزلنا إليك الكتب بالحقّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 7 - 5

5 - برقرارى ميزان و ابزار سنجش حق و باطل در ميان مردم از سوى خداوند

و السّماء رفعها و وضع الميزان

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين احتمال است كه مقصود از «وضع الميزان» برقرارى ابزار سنجش در ميان مردم باشد - نه آسمان ها - ; آن گونه كه در آيه 25 سوره «حديد» آمده است (و أنزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط). گفتنى است آيه بعد - كه توصيه به پرهيز از طغيان در ميزان مى كند - مؤيد همين برداشت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 4 - 2،3

2 - فرشتگان وحى ، جداكنندگان حق از باطل اند .

فالفرقت فرقًا

«فرق» به معناى تميزدادن ميان اشيا است و مقصود از فارق بودن فرشتگان، به اين است كه آنان اهل بهشت را از اهل دوزخ و اقوام محكوم به عذاب را (مانند قوم نوح و عاد و. ..) با غير اينها جدا كرده، تميز مى دهند و يا اين كه آنان چيزهايى مى آورند كه جداكننده حق از باطل است (وحى و كتاب هاى آسمانى). گفتنى است برداشت ياد شده، مبتنى بر احتمال نخست است.

3 - وحى و كتاب هاى آسمانى ، جداكننده حق از باطل اند .

فالفرقت فرقًا

722- منافقان و حق بينى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 18 - 2

2 - منافقان ، از حق شنوى ، حق بينى و حق گويى ناتوان هستند .

صم بكم عمى

723- منشأ اظهار حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 302

15 - سبأ - 34 - 48 - 6

6 - خداوند ، آشكار كننده حق براى مردم

ربّى يقذف بالحقّ

«قذف»، مى تواند استعاره براى اظهار حق باشد. «با» در «بالحقّ» نيز براى ملابسه است.

724- منشأ پيروزى بر مكذبان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 80 - 16

16- دليل و حجت نيرومند و توان پيروزمند در صحنه رويارويى با منكران حق و حقيقت ، در گرو امداد الهى است .

و اجعل لى من لدنك سلطنًا نصيرًا

725- منشأ پيروزى حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 19 - 5

5- مالكيت مطلقه الهى بر جهان هستى ، پشتوانه و تضمين كننده تحقق پيروزى حق بر باطل است .

بل نقذف بالحقّ . .. و له من فى السموت والأرض

جمله «و له من فى السماوات. ..» عطف بر جمله «لو أردنا ... بل نقذف بالحقّ...» است و تبيين و تفسير كننده حق بودن آفرينش جهان و نيز پيروزى حق بر باطل مى باشد; زيرا وقتى جهان در ملك خدا بود، پيروزكردن حق بر باطل، امرى ممكن و آسان بر او خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 116 - 4

4 - در صورت يارى خداوند ، پيروزى سپاه دين و جريان حق بر كفر و باطل ، قطعى است .

و نصرنهم فكانوا هم الغلبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 24 - 17

17 - علم و آگاهى گسترده خداوند ، پشتوانه پيروزى دين حق و شكست جبهه كفر و باطل

و يمح اللّه البطل . .. إنّه عليم بذات الصدور

جمله «إنّه عليم بذات الصدور» مى تواند علت براى جمله «و يمح اللّه الباطل» باشد.

ص: 303

726- منشأ حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 60 - 2،8

2 - خداوند ، سرچشمه هر حقى است .

الحق من ربّك

8 - توجه به اين كه تمامى حق از ناحيه پروردگار است ، برطرف كننده زمينه هاى ترديد نسبت به معارف و تعاليم الهى

الحق من ربّك فلا تكن من الممترين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 17 - 9

9- خداوند نازل كننده حق و سرچشمه آن

أنزل من السماء ماء . .. كذلك يضرب الله الحق و البطل

727- منشأ حق امر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 37 - 10

10 - ولىّ نعمت كسى شدن ، حق امر و نهى كردن به آن شخص را ايجاد مى كند .

و إذ تقول للذى . .. و أنعمت عليه أمسك عليك زوجك و اتّق اللّه

728- منشأ حق پذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 22 - 4

4 - خداوند ، هركس را كه بخواهد شنوا و حق پذير مى سازد .

إنّ اللّه يسمع من يشاء

729- منشأ حق پذيرى عيسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 32 - 6

ص: 304

6- عنايات خداوند به عيسى ( ع ) ، او را فردى حق پذير ، خوش بخت و نرم خو ساخته بود .

و لم يجعلنى جبّارًا شقيًّا

730- منشأ حق پذيرى محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - شرح - 94 - 1 - 1

1 - خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، شرح صدر عنايت كرده و قواى باطنى آن حضرت را پذيراى حقيقت قرار داد و توانمندى هاى او را ، براى تحمّل سختى ها و تكاليف ، فزونى بخشيد .

ألم نشرح لك صدرك

شرح صدر، گنجايش دادن آن براى قبول حق است (لسان العرب). «صدر» و «قلب»، كنايه از نفس انسان است كه داراى فهم و درك است. گفته شده «صدر» اعم از «قلب» است; زيرا شامل تمام قواى انسان مى شود. (برگرفته شده از مفردات راغب)

731- منشأ حق ستيزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 11 - 14

14- جهل و استكبار ، ريشه بسيارى از انكار ها و حق ستيزى ها

و إذ لم يهتدوا به فسيقولون هذا إفك قديم

تعبير «و إذ لم يهتدوا. ..»، در حقيقت بيان نمونه اى از اين حقيقت كلى است كه تكذيب ها و انكارها در بسيارى از موارد متفرع بر زمينه نداشتن، جاهل بودن و برخورد مستكبرانه با حقايق است.

732- منشأ حق ناپذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 50 - 10

10 - انكار بدون دليل حق ، ظلم و برخاسته از هواپرستى

فلمّا جاءهم الحقّ . .. قالوا سحران تظهرا ... إنّ اللّه لايهدى القوم الظلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 59 - 6

6 - خود برتربينى و بزرگ منشى ، منشأ كفر و حق ناپذيرى و سبب تكذيب آيات الهى

ص: 305

قد جاءتك ءايتى فكذّبت بها و استكبرت و كنت من الكفرين

«إستكبار» (مصدر «استكبرت») به معناى خود را برتر از آنچه هست، ديدن و نشان دادن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 25 - 1

1- روى گردانى از حق ، به رغم وضوح آن بر انسان ، نتيجه وسوسه ها و فريب هاى شيطانى است .

إنّ الذين ارتدّوا على أدبرهم . .. الشيطن سوّل لهم

733- منشأ حق نهى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 37 - 10

10 - ولىّ نعمت كسى شدن ، حق امر و نهى كردن به آن شخص را ايجاد مى كند .

و إذ تقول للذى . .. و أنعمت عليه أمسك عليك زوجك و اتّق اللّه

734- منشأ فوايد عقيده حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 25 - 4

4- ثمربخشى اعتقادات حق برخاسته از ربوبيت خداوند است .

تؤتى أكلها كلّ حين بإذن ربّها

735- منشأ مهلت به حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 68 - 5

5 - مهلت خداوند به كافران حق ستيز صدراسلام ، به خاطر رحمت و لطف او بود ; نه برخاسته از ضعف و ناتوانى .

و ما كان أكثرهم مؤمنين . و إنّ ربّك لهو العزيز الرحيم

يادكرد سرگذشت موسى و فرعون تسلّى بخش خاطر پيامبر(صلی الله علیه و آله) و نيز هشدارى است به كافران مكه كه نازل نشدن عذاب بر آنان، نه از باب ناتوانى حق تعالى است; بلكه از باب رحمتى است كه بر مردمان دارد و چون زمينه آن به پايان برسد، عزّت و قهر الهى گريزناپذير خواهد بود.

ص: 306

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 140 - 5

5 - مهلت دادن خدا به كافران و حق ستيزان ، معلول رحمت و لطف او است ; نه از روى ضعف و ناتوانى .

و ما كان أكثرهم مؤمنين . و إنّ ربّك لهو العزيز الرحيم

يادكرد سرگذشت قوم عاد از يكسو تسلى بخش خاطر پيامبر(صلی الله علیه و آله) و از سوى ديگر هشدارى است به مشركان مكه كه اگر بر آنان عذاب نازل نشده، از باب ناتوانى حق تعالى نيست; بلكه از باب رحمتى است كه او بر مردمان دارد و چون زمينه آن به پايان رسد، عزت و قهر الهى گريزناپذير خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 175 - 4

4 - مهلت خدا به كافران و حق ستيزان صدراسلام و تأخير در مجازات آنان ، معلول رحمت او بود ; نه برخاسته از ناتوانى .

و ما كان أكثرهم مؤمنين . و إنّ ربّك لهو العزيز الرحيم

ياد آورى سرگذشت قوم لوط، از يك سو تسلّى بخش خاطر پيامبر(صلی الله علیه و آله) است و از سوى ديگر هشدارى به شرك پيشگان صدر اسلام است كه اگر بر آنان عذاب نشده، نه از باب ناتوانى خداوند است; بلكه از باب رحمتى است كه او بر مردمان دارد و چون زمينه آن به پايان برسد، قهر الهى گريزناپذير خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 191 - 4

4 - مهلت خداوند به كافران حق ستيز صدراسلام و تأخير در مجازات آنان ، معلول رحمت او است ; نه برخاسته از ضعف و ناتوانى .

و ما كان أكثرهم مؤمنين . و إنّ ربّك لهو العزيز الرحيم

يادكرد سرگذشت شعيب(ع) و مردم ايكه، از يكسو تسلى بخش خاطر پيامبر(صلی الله علیه و آله) مى باشد و از سوى ديگر هشدارى به شرك پيشگان حق ستيز مكه است كه اگر بر آنان عذاب نازل نشده، نه از باب ناتوانى خداوند است; بلكه از باب رحمتى است كه او بر مردمان دارد و چون زمينه آن به پايان برسد، قهر الهى گريزناپذير خواهد بود.

736- منشأ مهلت به حق ستيزان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 122 - 5

5 - مهلت خداوند به كافران حق ستيز صدراسلام ، معلول رحمت و لطف وى بود ; نه برخاسته از ضعف و ناتوانى او .

و ما كان أكثرهم مؤمنين . و إنّ ربّك لهو العزيز الرحيم

يادكرد سرگذشت قوم نوح، از يكسو تسلى خاطر پيامبر(صلی الله علیه و آله) و از سوى ديگر هشدارى بود به مشركان كه اگر بر آنان عذاب نازل نشده; نه از باب ناتوانى حق تعالى است; بلكه از باب رحمتى است كه بر مردمان دارد و چون زمينه آن به پايان رسد، عزت و قهر الهى گريزناپذير خواهد بود.

ص: 307

737- منشأ هدايت حق پذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 22 - 8

8 - هدايت انسان هاى حق پذير و داراى شرح صدر ، مقتضاى ربوبيت الهى است .

أفمن شرح اللّه صدره للإسلم فهو على نور من ربّه

738- موارد پيروزى حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 18 - 8

8- هلاكت و نابودى جوامع ستمگرگذشته ، نمونه اى از پيروزى حق بر باطل

و كم قصمنا من قرية كانت ظالمة. .. بل نقذف بالحقّ على البطل فيدمغه فإذا هو زاهق

739- موارد حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 17 - 16

16- توحيد ، ولايت خدا و ربوبيت او ، حقايقى است ماندگار و شرك و پرستش غير خدا باطلهايى است رفتنى و ناپايدار

فأما الزبد فيذهب جفاءً و أما ما ينفع الناس

به قرينه آيات گذشته از مصاديق مورد نظر براى باطل - كه به كفها تشبيه شد شرك و پرستش غير خداست و از مصاديق حق كه نافع و ماندگار است - توحيد و اعتقاد به ربوبيت و ولايت خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 20 - 6

6- برپايى قيامت و تحقق هشدار هاى الهى ، از مصاديق حق

و جاءت سكرة الموت بالحقّ . .. ذلك يوم الوعيد

چنانچه «باء» در «بالحقّ» براى تعديه و مرگ و سكرات آن زمينه آشكار شدن حقايق باشد، نفخ صور و حيات مجدد اخروى و تحقق هشدارهاى الهى بى ترديد مصداقى از همان حقايق خواهد بود كه بر آدمى مكشوف مى شود.

ص: 308

740- موارد حق الحصاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 141 - 21

21 - عن النبى(صلی الله علیه و آله) فى قوله: «و ءاتوا حقه يوم حصاده» قال: ما سقط من السنبل.

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در توضيح آيه «و ءاتوا حقه يوم حصاده» روايت شده است: خوشه هاى بر زمين ريخته شده در هنگام درو، حق الحصاد است.

741- موانع اجراى حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 26 - 10

10 - پيروى از هواى نفس ، مانع اجراى حق است .

فاحكم بين الناس بالحقّ و لاتتبع الهوى

نهى از پيروى هواى نفس، پس از فرمان به داورى به حق ميان مردم، مى تواند به منظور بيان حقيقت ياد شده باشد.

742- موانع پذيرش حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 258 - 27

27 - كفر و ستمگرى ، مانع پذيرش حقّ و خضوع در برابر دلايل روشن آن

فبهت الّذى كفر و اللّه لا يهدى القوم الظّالمين

743- موانع تشخيص حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 71 - 9

9 - تكذيب و قتل انبيا از سوى بنى اسرائيل مايه محروميت آنان از حق شناسى و بينش دينى

فريقاً كذبوا و فريقاً يقتلون . .. فعموا و صموا

جمله «عموا و صموا» علاوه بر اينكه متفرع بر جمله «حسبوا . ..» است مى تواند متفرع بر جمله «فريقاً كذبوا ...» نيز باشد.

ص: 309

744- موانع تكذيب حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 10 - 4

4 - انذار و تهديد ، از روش هاى قرآن براى بازداشتن انسان ها از كفر و انكار حقايق و تكذيب آيات الهى

و الذين كفروا و كذبوا بايتنا أولئك اصحب الجحيم

745- موانع حق پذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 130 - 11

11 - زندگى دنيا عامل فريب خوردن كافران در نپذيرفتن آيات و پند نگرفتن از انذار انبيا

و غرتهم الحيوة الدنيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 75 - 8

8 - خودبرتربينى فرعون و اطرافيانش ، مانع از پذيرش رسالت موسى و هارون ( ع )

ثم بعثنا من بعدهم موسى و هرون إلى فرعون و ملإيه بأيتنا فاستكبروا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 62 - 11

11- وفادارى جوامع به آرا و انديشه هاى باطل قومى و قبيله اى ، بازدارنده بروز انديشه هاى نو و برحق در ميان آنان

أتنهنا أن نعبد ما يعبد ءاباؤُنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 3 - 6،10

6- غوطهورى در تمتعات و لذت هاى مادى ، مانع تسليم شدن در برابر حقايق دينى

ربما يودّ الذين كفروا لو كانوا مسلمين. ذرهم يأكلوا و يتمتّعوا

فراز «ذرهم يأكلوا و يتمتعوا و . ..» - كه درصدد بيان حالات كفار است - مى تواند به منزله تعليل و جوابى باشد براى اينكه: چرا آنان اسلام نمى آورند و سرانجام نادم و پشيمان مى شوند؟

10- سرگرم شدن به آرزو هاى واهى ، مانع هدايت پذيرى و تسليم شدن در برابر حق است .

ربما يودّ الذين كفروا لو كانوا مسلمين . ذرهم ... و يلههم الأمل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 106 - 5

ص: 310

5 - غلبه رذايل اخلاقى بر روح انسان ، مانع حق پذيرى او

قالوا ربّنا غلبت علينا شقوتنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 49 - 3

3 - انديشه سودجويانه ، مانع از پذيرش حق است .

و إذا دعوا إلى اللّه و رسوله ليحكم بينهم إذا فريق منهم معرضون . و إن يكن لهم الح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 21 - 13

13 - روحيه خود برتربينى و خوى تجاوزگرى ، از موانع پذيرفتن حق و ايمان آوردن

لقد استكبروا فى أنفسهم و عتو عتوًّا كبيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 43 - 4

4 - هواپرستى ، مانع اصلى حق پذيرى و هدايت است .

أرءيت من اتّخذ إلهه هويه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 8 - 3

3 - عناد و لجاجت ، از موانع ايمان و رهيابى به حق

إلاّ كانوا عنه معرضين . فقد كذّبوا ... و ما كان أكثرهم مؤمنين

از ارتباط اين بخش از آيات مى توان نتيجه گرفت كه عزم كافران بر حق ناپذيرى، علت برخورد سطحى آنان با آيات الهى و در نتيجه ره نيافتن آنان به حق است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 137 - 7

7 - سنت گرايى از موانع پذيرش حق

سواء علينا أَوَعظت . .. إن هذا إلاّ خلق الأوّلين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 43 - 3

3 - عادات و رفتار رسوخ يافته در وجود روح انسان ، مانع گرايش وى به حق آشكار

و أُوتينا العلم من قبلها. .. و صدّها ما كانت تعبد من دون اللّه

عبارت «كانت تعبد» ماضى استمرارى و بيانگر دوام و رسوخ است; يعنى، خو كردن بلقيس بر رفتار شرك آلود (پرستش خورشيد)

ص: 311

مانع از آن شده بود كه وى على رغم آگاهى يافتن به حقيقت، به آن بازگردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 21 - 2،5

2 - تعصّب و تقليد كور از نياكان ، مانع گرايش كافران به پيروى از قرآن و تعاليم آسمانى است .

و إذا قيل لهم اتّبعوا ما أنزل اللّه قالوا بل نتّبع ما وجدنا عليه ءاباءنا

5 - تعصّب خويشاوندى و سنّت گرايى ، از موانع حق پذيرى است .

و إذا قيل لهم اتّبعوا ما أنزل اللّه قالوا بل نتّبع ما وجدنا عليه ءاباءنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 43 - 7

7 - پافشارى بر تقليد از آيين نياكان و گذشتگان ، از جمله موانع پذيرش دين حق

و إذا تتلى عليهم ءايتنا بيّنت قالوا ما هذا إلاّ رجل يريد أن يصدّكم عمّا كان ي

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 22 - 13

13 - قساوت قلب و سنگدلى ، مانع پذيرش حق و تابش نور الهى بر قلب ها

أفمن شرح اللّه صدره للإسلم . .. فويل للقسية قلوبهم من ذكر اللّه

توصيف كافران به قساوت قلب و سنگدلى، در برابر مؤمنان - كه از نور هدايت الهى برخورداراند - مى تواند بيانگر اين نكته باشد كه قساوت قلب، مانع تابش نور هدايت الهى در قلب ها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 35 - 11

11 - تكبر و تجاوزگرى ، موجب محروميت از درك صحيح حقايق الهى و مانع از پذيرش آن مى شود .

كذلك يضلّ اللّه . .. كذلك يطبع اللّه على كلّ قلب متكبّر جبّار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 22 - 5

5 - تقليد كوركورانه و تعصبات قومى ، سدى در برابر حق گرايى است .

أمّة و إنّا على ءاثرهم مهتدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 22 - 5

5- فراگيرى فساد و غوطهورى مردم در جرم و گناه ، مانع نفوذ منطق مستدل وحى در ايشان

فدعا ربّه أنّ هؤلاء قوم مجرمون

ص: 312

دعاى موسى(ع)، شكوه اى از روى يأس و نااميدى از ايمان فرعونيان به درگاه خداوند بود. تعبير «أنّ هؤلاء...» بيانگر علت نااميدى موسى(ع) از تأثير سخنانش در فرعونيان مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 8 - 7

7 - تكبر و غرور ، مانع از دريافت حقيقت

ثمّ يصرّ مستكبرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 16 - 6

6- كفر ، مانع درك و پذيرش حق ، حتى از زبان پيامبر (صلی الله علیه و آله)

يستمع إليك حتّى إذا خرجوا من عندك قالوا . .. ماذا قال ءانفًا

«ماذا قال. ..» ممكن است پرسش حقيقى باشد و ناتوانى كافران از فهم كلام وحى را برساند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 25 - 2

2- شيطان ، از موانع جدى گرايش آگاهان ، به حق و هدايت

من بعد ما تبيّن لهم الهدى الشيطن سوّل لهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 45 - 13

13 - ناباورى به قيامت ، عامل حق ناپذيرى و تأثير نداشتن عالى ترين پيام هاى ارزشى در روح انسان

فذكّر بالقرءان من يخاف وعيد

با توجه به اين كه آيات پيشين درباره معاد و رستاخيز بود; «من يخاف وعيد» مى تواند بيانگر مسأله قيامت و نظام كيفر و پاداش باشد. در اين صورت مفهوم آيه چنين خواهد بود: «قرآن در ناباوران به قيامت بى تأثير است».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 31 - 14

14 - بيماردلى و نفاق ، از موانع شناخت و حق پذيرى

و ليقول الذين فى قلوبهم مرض . .. ماذا أراد اللّه بهذا مثلاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 206 - 3،4

3 - سرسختى ، غرور و تكبّر برخاسته از گناه ، مانع نصيحت پذيرى حاكمان مفسد

و اذا قيل له اتق اللّه اخذته العزة بالاثم

ص: 313

بنابراينكه «بالاثم»، متعلق به «العزّة» باشد.

4 - سرسختى ، تكبّر و غرور ، مانع اصلاح و نصيحت پذيرى

اخذته العزّة بالاثم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 213 - 38

38 - حَسَد و سركشى ( بَغى ) مانع پذيرش بيّنات و هدايت الهى

و ما اختلف فيه الاّ الذين اوتوه بغياً

«بغياً» (حَسَد و سركشى)، مفعول لأجله براى «ما اختلف» است ; يعنى حسد و سركشى، مانع پذيرش هدايت و حق است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 63 - 7

7 - اعتقاد به الوهيت حضرت مسيح ( ع ) و عدم پذيرش توحيد ، برخاسته از افساد و تباهيگرى *

فان تولّوا فانّ اللّه عليم بالمفسدين

احتمال دارد كلمه «بالمفسدين»، اشاره به علت و زمينه شرك باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 175 - 9

9 - ايجاد ترس ، از شگرد هاى شيطانى براى جلوگيرى مردم از گرايش به حقّ

انّما ذلكم الشّيطان يخوّف اولياءه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 83 - 8،9

8 - استكبار و سخت دلى يهوديان و مشركان موجب تأثرناپذيرى آنان از قرآن

و إذا سمعوا ما أنزل إلى الرسول ترى اعينهم تفيض من الدمع

بيان واكنش خاضعانه مسيحيان در برابر قرآن پس از توصيف آنان به فروتنى در آيه پيش گوياى اين است كه دو گروه ديگر (يهوديان و مشركان) به دليل گردنفرازى و استكبار در برابر حق، از پذيرش قرآن سرباز زدند.

9 - استكبار موجب سخت دلى و مانع تأثيرپذيرى از قرآن

و انهم لايستكبرون. و إذا سمعوا ما أنزل إلى الرسول ... تفيض من الدمع

746- موانع حق ستيزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 4 - 6

ص: 314

6- توجه به علم همه جانبه خداوند به گفتار و اعمال موجودات جهان ، بازدارنده آدمى از حق ستيزى و گناه

أسرّوا النجوى . .. قال ربّى يعلم القول فى السماء والأرض و هو السميع العليم

خداوند در پاسخ به توطئه ها و سخنان سرّى مشركان عليه اسلام، به پيامبر(صلی الله علیه و آله) فرمان داد كه علم همه جانبه الهى را به آنان گوشزد كند. اين حقيقت مى تواند بيانگر برداشت ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 39 - 5

5- اعتقاد به قيامت و آگاهى از آتش دوزخ ، بازدارنده آدمى از گناه و حق ستيزى

متى هذا الوعد . .. لو يعلم الذين

از اين كه خداوند فرمود: اگر كافران مى دانستند كه آتش دوزخ و. .. با آنان چه مى كند، در نزول عذاب و برپايى قيامت عجله نمى كردند، به دست مى آيد كه ايمان به قيامت و آگاهى از احوال آن، آدمى را از كفر و حق ستيزى و هرگونه گناه بازمى دارد.

747- موانع حق شناسى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 101 - 14

14 - لجاجت ، از موانع شناخت حق و ايمان آوردن است .

و ما تغنى الأيت و النذر عن قوم لايؤمنون

748- موانع حق شنوايى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 23 - 7

7- گرفتار آمدن به لعن الهى ، عامل محروميت انسان از حق شنوى و بينش صحيح

لعنهم اللّه فأصمّهم و أعمى أبصرهم

749- موانع حق شنوى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 44 - 2

2 - هواپرستى ، مانع حق شنوى و خردورزى است .

من اتّخذ إلهه هويه . .. أم تحسب أنّ أكثرهم يسمعون أو يعقلون

ص: 315

750- موانع حق طلبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 26 - 15

15 - حق پرستى و حق مدارى ، در تضاد با هواپرستى است .

فاحكم بين الناس بالحقّ و لاتتّبع الهوى

751- موانع حق ناپذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 38 - 8

8 - آگاهى و ايمان به علم همه جانبه خداوند ، به تمامى حقايق عالم و راز هاى دل آدم ، بازدارنده انسان از حق گريزى و ستم كارى

إنّ اللّه علم غيب السموت . .. عليم بذات الصدور

يادآورى علم همه جانبه خداوند در اين آيه - پس از نقل سرگذشت ستم كاران دوزخى و كافران حق ناپذير در آيات پيشين - مى تواند حاكى از مطلب ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 76 - 8

8 - توجه و اعتقاد به آگاهى خداوند به تمامى رفتار ها و حركت هاى پنهانى و آشكار انسان ها ، بازدارنده آدمى از گناه و حق ناپذيرى است .

إنّا نعلم ما يسرّون و ما يعلنون

برداشت بالا از اين رو است كه آيه شريفه در مقام تهديد به كافران و مشركان حق ناپذير است. بنابراين يادآورى آگاهى مطلق خداوند به رفتار نهان و آشكار انسان ها در شرايط تهديد، مى تواند بيانگر مطلب ياد شده باشد.

752- موانع درك حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 19 - 10

10 - حسد و تجاوز از حد ، تهديدكننده واقعنگرى و روشن بينى عالمان دينى

و ما اختلف الذين اوتوا الكتاب . .. بغياً بينهم

ص: 316

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 25 - 11

11 - روحيه جدال و لجاجت، مانع از درك و پذيرش حق است.

حتى إذا جاءوك يجدلونك يقول الذين كفروا إن هذا إلا أسطير الأولين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 47 - 8

8 - انديشه هاى خرافى ، مانع از درك واقعيت امور و تحليل صحيح آنها

قالوا اطّيّرنا بك و بمن معك . .. بل أنتم قوم تفتنون

ثموديان به جاى درك ريشه واقعى مشكلات خود، آن را به وجود صالح(ع) و بديمنى او نسبت مى دادند; در حالى كه تأثير وجود فيزيكى يك فرد در سرنوشت يك ملت - آن هم به گونه اى كه ثموديان مى پنداشتند - چيزى جز خرافه نبود.

753- موانع فهم حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 13 - 13

13 - قساوت قلب و نفهميدن حق ، آنگاه كه پيامد گناه و كيفر آن باشد ، عذر نيست .

لعنهم و جعلنا قلوبهم قسية

بنى اسرائيل گر چه به سبب ناتوانى از درك حقايق مرتكب تحريف شدند، ولى چون اين ناتوانى ناشى از گناه خود آنان بوده است، مورد مذمت خداوند قرار گرفتند. بنابراين عجز از فهميدن حق، اگر پيامد گناه باشد، نمى تواند عذر شمرده شود.

754- موانع قبول حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 13 - 3

3 - خداوند ، پيمان شكنان بنى اسرائيل را از رحمت خويش دور ساخت و دل هاى آنان را از پذيرش حق بازداشت .

فبما نقضهم ميثقهم لعنهم و جعلنا قلوبهم قسية

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 25 - 11

11 - روحيه جدال و لجاجت، مانع از درك و پذيرش حق است.

حتى إذا جاءوك يجدلونك يقول الذين كفروا إن هذا إلا أسطير الأولين

ص: 317

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 199 - 3

3 - گرايش هاى شديد نژادى و قومى ، مانع از پذيرش حق

و لو نزّلنه على بعض الأعجمين . .. ما كانوا به مؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قيامه - 75 - 33 - 2

2 - تبختر و خودبينى ، از موانع پذيرش حقايق الهى

و لكن كذّب و تولّى . ثمّ ذهب إلى أهله يتمطّى

توصيف كافران تكذيب گر، به انسان هاى خودبين و مغرور، مى تواند اشاره به علّت تكذيب آنان داشته باشد.

755- موانع كتمان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 163 - 5

5 - باور به يگانگى خدا ونبود معبودى جز او ، بازدارنده آدمى از كتمان معارف الهى و حقايق كتاب هاى آسمانى است . *

إن الذين يكتمون ما أنزلنا . .. و إلهكم إله وحد لا إله إلا هو

برداشت فوق و نيز برداشتهاى بعدى، بيانگر وجه ارتباط ميان آيه مورد بحث و آيات پيشين است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 189 - 3

3 - توجّه به مالكيّت و فرمانروايى مطلق خداوند ، زمينه پرهيز از شكستن ميثاق ، كتمان حقايق ، دين فروشى و خودپسندى

و اذ اخذ اللّه ميثاق الّذين اوتوا الكتب لتبيّننّه . .. و لا تكتمونه ... و اشتروا

756- موانع ولايت حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 51 - 8

8- به كارگيرى نيرو هاى ناصالح ، ناسازگار با ولايت دل سوزانه و بر حق است .

و ما كنت متّخذ المضلّين عضدًا

ص: 318

757- موانع هلاكت حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 129 - 9

9 - سنت استمرار زندگى بشر بر روى زمين تا مدتى مشخص ، ناسازگار با نابود كردن فورى همه حق ستيزان

و لولا كلمة سبقت من ربّك لكان لزامًا و أجل مسمًّى

«أجل» به معناى تمام مدت و يا پايان آن است (لسان العرب) و «أجل مسمّى» عطف بر «كلمة» است; يعنى، لولا كلمة و أجل مسمّى. ... دراين كه مراد از «كلمة» و «أجل» دو چيز مستقل است، يا دو تعبير از يك حقيقت اند، صاحب نظران گفته هايى مطرح كرده اند: يكى از احتمالات اين است كه مراد از «كلمة»، سخن خداوند هنگام هبوط آدم است كه فرمود: «لكم فى الأرض مستقر و متاع إلى حين» (بقره/ 36). مراد از «أجل» در اين احتمال، پايان عمر دنيا است برداشت ياد شده بر اساس اين احتمال است.

758- موانع يأس حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 45 - 6

6 - توجه به مخالفت و ستيزه جويى با حق در طول تاريخ ، مانع راه يابى روحيه يأس و نااميدى در حق گرايان

و لقد ءاتينا موسى الكتب فاختلف فيه

759- موجبات استمرار حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 82 - 3

3 - خداوند ، با كلمات خود حق را بر كرسى نشانده و پايدار مى كند .

و يحق اللّه الحق بكلمته

760- موجبات گواهى به حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 135 - 5،6

5 - اجراى عدالت و شهادت به حق ، مقتضاى ايمان است .

يأيها الذين ءامنوا كونوا قومين بالقسط شهداء للّه

6 - تحقق شهادت به حق در گرو داشتن ملكه عدالتخواهى

ص: 319

يأيها الذين ءامنوا كونوا قومين بالقسط شهداء للّه

برداشت فوق بر اين اساس است كه نظر اصلى آيه بر شهادت دادن به حق باشد، بنابراين اقامه قسط به منزله مقدمه اى براى رسيدن به شهادت به حق، خواهد بود. يعنى شهادت به حق در صورتى ميسر است كه ملكه قيام به قسط، در وجود آدمى ايجاد شده باشد.

761- موضعگيرى عليه حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 35 - 6

6 - لزوم موضع گرفتن و بى تفاوت نبودن در برابر دشمنان ديانت و ستيزه جويان حق ناپذير

الذين يجدلون فى ءايت اللّه . .. كبر مقتًا ... عند الذين ءامنوا

762- مهلت به حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 77 - 6

6 - مشركان و كافران حق ستيز ، چون از بازگشت به سوى خدا و گرفتار شدن به عذاب جهنم راه فرارى ندارند ، مهلت دادن خداوند به آنان نگران كننده نيست .

فإمّا نرينّك بعض الذى نعدهم أو نتوفّينّك فإلينا يرجعون

763- نشانه هاى توصيه به حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عصر - 103 - 3 - 8

8 - « صبر » ، نشان حق پذيرى است و سفارش ديگران به آن ، نمونه بارز ترغيب مردم به حق است .

تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر

برداشت ياد شده، ناظر به اين احتمال است كه عطف «تواصوا بالصبر» بر جمله قبل، عطف خاص بر عام باشد. تكرار فعل «تواصوا»، اين ارتباط را تأييد مى كند; زيرا در تعبيرى نظير «تواصوا بالحقّ و الصبر»، تفاوت حق و صبر نمايان تر است.

764- نشانه هاى حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 320

10 - اسراء - 17 - 82 - 1

1- نزول آيات قرآن از جانب خداوند ، جلوه حق و مايه نابودى باطل

و قل جاء الحقّ و زهق البطل . .. و ننزل من القرءان

ذكرِ «و ننزّل من القرآن» پس از اعلام پيروزى حق و شكست باطل مى تواند به منظور نكته ياد شده باشد.

765- نشانه هاى حق پذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عصر - 103 - 3 - 8

8 - « صبر » ، نشان حق پذيرى است و سفارش ديگران به آن ، نمونه بارز ترغيب مردم به حق است .

تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر

برداشت ياد شده، ناظر به اين احتمال است كه عطف «تواصوا بالصبر» بر جمله قبل، عطف خاص بر عام باشد. تكرار فعل «تواصوا»، اين ارتباط را تأييد مى كند; زيرا در تعبيرى نظير «تواصوا بالحقّ و الصبر»، تفاوت حق و صبر نمايان تر است.

766- نشانه هاى حق ستيزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 63 - 4

4 - انكار ربوبيت و يكتايى خداوند ، در عين مشاهده آيات و جلوه هاى خالقيت مطلق او ، نشانه وجود روح لجاجت و ستيزه جويى است .

اللّه الذى جعل لكم الّيل . .. ذلكم اللّه ربّكم ... فأنّى تؤفكون . كذلك يؤفك الذي

767- نشانه هاى حق ناپذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 137 - 3

3 - نپذيرفتن معارف اسلام ، پس از آگاهى به آنها ، نشانه حق ناپذيرى و ستيزه جويى است .

قولوا ءامنا باللّه . .. فإن ءامنوا ... و إن تولوا فإنما هم فى شقاق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 71 - 13

13 - شركورزى ، نشانه كرى و حق ناشنوايى است .

ص: 321

قل أرءيتم . .. أفلاتسمعون

768- نشانه هاى حق ناپذيرى دهريون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 24 - 2

2 - محدود شمردن زندگى به مجال دنيا ، نمودى از ناشنوايى ، نابينايى و حق ناپذير بودن دهريون

و أضلّه اللّه على علم و ختم على سمعه . .. و قالوا ما هى إلاّ حياتنا الدنيا

769- نشانه هاى حق ناپذيرى مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 79 - 2

2 - اصرار و لجاجت مشركان در مخالفت با دعوت پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، نمودى از حق گريزى آنان

أكثركم للحقّ كرهون . أم أبرموا أمرًا

770- نشانه هاى ولايت حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 50 - 25

25- محبت و دل سوزى ، درون مايه ضرورى براى هر ولايت حق و سرپرست لايق است .

أفتتّخذونه و ذرّيّته أولياء من دونى و هم لكم عدوٌّ

خداوند، با به رخ كشيدن عداوت شيطان، سزاوار نبودن پذيرش ولايت او را يادآور شده است و مفهوم آن اين است كه رهبرى ولايت، بايد از كينهوزى و عداوت به دور بوده و آميخته با محبت باشد.

771- نصرت حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 40 - 26

26 - قدرت و عزت الهى ، ضامن نصرت قطعى دفاع كنندگان از حق و ياوران دين است .

و لينصرنّ اللّه من ينصره إنّ اللّه لقوىّ عزيز

ص: 322

772- نفرين بر حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 10 - 1

1 - كافران حق ستيز و ياوه سرا ، مورد نفرين خداوند

قتل الخرّصون

773- نفرين بر حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 23 - 3

3- جواز لعن و نفرين حق گريزانِ فسادانگيز و فاقد عواطف انسانى

أولئك الذين لعنهم اللّه

اعلام خداوند به ملعون بودن حق گريزان، نشانگر آن است كه لعن آن گروه، مورد رضاى الهى و هماهنگ با اراده او است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 26 - 3،4

3 - كافران و بت پرستان حق ناپذير ، مستحق نفرين و نابودى اند .

و قال نوح ربّ لاتذر على الأرض من الكفرين ديّارًا

4 - نفرين عليه كافران و بت پرستان حق ناپذير - پس از نااميدى از هدايت آنان - امرى پسنديده و روا

و قال نوح ربّ لاتذر على الأرض من الكفرين ديّارًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 28 - 17

17 - مؤمنان نمى توانند در برابر جامعه خويش بى تفاوت باشند ; بلكه بايد براى دوستان و همكيشان خود ، خيرخواه و نسبت به كافران و دشمنانِ اصلاح ناپذير ، آرزوى نابودى كنند .

ربّ اغفر لى . .. و للمؤمنين و المؤمنت و لاتزد الظلمين إلاّ تبارًا

برداشت ياد شده، از دعاى خير نوح(ع) براى مؤمنان و نفرين عليه كافران و دشمنان دعوتش، استفاده مى شود.

774- نقش حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 323

7 - يونس - 10 - 32 - 5

5 - حق ، مدار هدايت و باطل ، مدار ضلالت است .

فماذا بعد الحق إلا الضلل

جمله «فما بعد الحق . ..» داراى حذف و ايجاز است و تقدير آن چنين مى باشد: «فماذا بعد الحق الذى هو الهدى إلا الباطل الذى هو الضلال».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 112 - 2

2- داورى هاى خدا ، بر اساس و محور حق است .

ربّ احكم بالحقّ

برداشت ياد شده بنابراين است كه اين است كه قيد «بالحقّ» توضيحى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 49 - 5

5 - با نبود حق ، باطل امكان ظهور و تجلى مى يابد .

قل جاء الحقّ و ما يبدئ البطل و ما يعيد

775- نقش حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 57 - 18

18- سرسختى برخى از افراد در برابر حق ، نبايد مايه دل سردى و نگرانى پيشوايان و مبلّغان دين گردد .

و إن تدعهم إلى الهدى فلن يهتدوا إذًا أبدًا

776- نگرانى از حق ناپذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 54 - 14

14 - تسلى خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى نگران نبودن از روى گردانى مردم از حق و دين الهى

فإن تولّوا . .. و ما على الرسول إلاّ البلغ المبين

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه آيه شريفه، در مقام تسلى دادن به پيامبر(صلی الله علیه و آله) در برابر حق گريزى كافران است.

ص: 324

777- نگرانى از حق ناپذيرى فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 45 - 5

5 - نگرانى موسى و هارون ( ع ) از ناكامى در ابلاغ پيام خداوند به فرعون

إنّنا نخاف أن يفرط علينا أو أن يطغى

778- واقعيت حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 30 - 12

12- حق ، درستى و راستى ، مفاهيمى واحد در فرهنگ جن و انس و نه امورى اعتبارى و نسبى *

قالوا يقومنا إنّا سمعنا كتبًا . .. يهدى إلى الحقّ و إلى طريق مستقيم

قرآن، گرچه بر انس نازل شده و هدايت گر انسان به سوى حق و راه مستقيم است; اما جنيان نيز همان پيام، مفاهيم و تعاليم را، حق و راه مستقيم دانسته اند. از اين مطلب استفاده مى شود كه حق و راه مستقيم، در بينش جن و انس و در فهم و ادراك آنان واحد است.

779- وحدت حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 43 - 7

7 - راه هاى باطل ، پراكنده و مختلف ، و راه حق ، يكى است .

ليخرجكم من الظلمت إلى النور

مراد از «ظلمت» و «نور» در اين آيه، معنوى است و منظور از آن دو - به قرينه اين كه خداوند، با اعطاى رحمت، خواسته است تا مؤمنان را از ظلمت ها به نور رهنمون سازد - بردن آنان از باطل و بى راهه ها به حق و راه خدا است. لازم به ذكر است كه جمع آورده شدن «ظلمات» دلالت بر تعدد راه هاى باطل، و مفرد آورده شدن «نور»، دلالت بر يكى بودن راه حق مى كند.

780- وحدت راه حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 16 - 18

18- راه حق يكى است و بيراهه هاى باطل متعدد است .

أم هل تستوى الظلمت والنور

ص: 325

جمع آوردن «ظلمات» و در مقابل مفرد آوردن «نور» گوياى برداشت فوق است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 24 - 9

9 - هر يك از حق و باطل ، يك راه بيشتر ندارد .

و إنّا أو إيّاكم لعلى هدًى أو فى ضلل مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 20 - 4

4 - راه حق و هدايت ، يكى است و راه باطل و گمراهى متعدد و گوناگون .

و لا الظلمت و لا النور

جمع آوردن «ظلمات» و مفردآوردن «نور»، گوياى برداشت ياد شده است.

781- وضوح حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 51 - 14

14- درخشش نهايى از آنِ حق است .

الئن حصحص الحق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 80 - 5

5 - مصمم بودن بر حق ناپذيرى ، مانع از شناخت حق با همه روشنى آن

إنّك على الحقّ المبين . .. و لاتسمع الصمّ الدعا إذا ولّوا مدبرين

قيد «إذا ولّوا مدبرين» بيانگر روحيه عناد و حق ستيزى است; يعنى، آن جا كه عناد ريشه بدواند، سخن حق بى تأثير است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 22 - 4

4- حقيقت ، قابل شهود در دنيا ; اما آدمى گرفتار غفلت و سطحى نگرى

لقد كنت فى غفلة من هذا

«غفلت» در جايى صادق است كه حقيقت قابل شهود باشد; ولى آدمى به دلايلى از مشاهده آن محروم بماند. تعبير «كشفنا...» مى رساند كه آدمى در دنيا، گرفتار سطحى نگرى است و چشمانش در حجاب دنياگرايى قرار دارد.

ص: 326

وقت شكست حق ناپذيران صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 111 - 1

1- آزمايش كافران و مشركان حق ناپذير صدراسلام ، فلسفه به تأخير افتادن عذاب آنان و نامعلوم بودن زمان شكست آنها است .

و إن أدرى لعلّه فتنة لكم

ضمير «لعلّه» به نكته اى برمى گردد كه از دو آيه قبل استفاده مى شود. آن نكته، مسأله تأخير عذاب كافران و مشركان و يا نامعلوم بودن زمان شكست آنان و پيروزى مسلمين است.

782- وقت عذاب حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 109 - 12،13

12- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، آگاه نبودن خود از زمان دقيق وقوع عذاب الهى بر مشركان و كافران لجوج و پيروزى قطعى مسلمانان بر آنان را به مردم اعلام كرد .

و إن أدرى أقريب أم بعيد ماتوعدون

«إن» در «إن أدرى» نافيه است.

13- محدوديت علم پيامبر (صلی الله علیه و آله) نسبت به زمان وقوع عذاب بر مشركان و كافران حق ناپذير و زمان دقيق پيروزى قطعى مسلمانان بر آنان

إن أدرى أقريب أم بعيد ماتوعدون

783- ويژگيهاى حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 20 - 8

8 - پيام قرآن براى همگان است ; ولى بهرهورى از آن ، مخصوص حق باوران و حق جويان مى باشد .

هذا بصائر للناس و هدًى و رحمة لقوم يوقنون

784- هدايت به حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 30 - 9،11

9- وحدت و هماهنگى كتاب هاى آسمانى در هدايت گرى به سوى حق

ص: 327

سمعنا كتبًا . .. مصدّقًا لما بين يديه يهدى إلى الحقّ و إلى طريق مستقيم

واژه «مصدّقاً» هماهنگى و عدم تناقض را مى رساند و اين هماهنگى، در پيام هاى اصولى است كه همان هدايت به حق و راه مستقيم مى باشد.

11- هدايت گرى به سوى حق و راه مستقيم ، اصيل ترين ويژگى قرآن و هر كتاب آسمانى

كتبًا أُنزل من بعد موسى مصدّقًا لما بين يديه يهدى إلى الحقّ و إلى طريق مستقيم

ابتدا قرآن با كتاب هاى آسمانى هماهنگ معرفى شده و سپس به عنوان اصيل ترين بُعد هماهنگى آن دو، هدايت گرى به سوى حق و راه مستقيم مورد تصريح واقع شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 2 - 1،3،5،6

1 - قرآن ، در ديدگاه گروهى از جن ، راهنماى مؤمنان به راه حق و درستى است .

يهدى إلى الرشد

«رشد» (ضد «غى») به معناى دستيابى به راه حق و درستى است. (مصباح المنير و قاموس المحيط)

3 - قرآن ، راهنماى انسان ها به راه حق و درستى

يهدى إلى الرشد

5 - راهنما بودن قرآن به درستى و حق ، فلسفه و دليل ايمان آوردن گروهى از جن به اين كتاب

يهدى إلى الرشد فامنّا به

«فا» در «فآمنّا» عاطفه و براى ربط مسبب به سبب است; يعنى، چون قرآن به رشد هدايت مى كند، پس ما به اين سبب به آن ايمان آورديم.

6 - راهنما بودن قرآن به راه حق و درستى ، مقتضى ايمان به آن است .

يهدى إلى الرشد فامنّا به

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 119 - 4

4- هدف از خلقت انسانها ، هدايت كردن ايشان به طريق حق و نزول رحمت بر آنان است .

إلاّ من رحم ربك و لذلك خلقهم

مشاراليه «ذلك» رحمتى است كه از جمله «رحم ربك» استفاده مى شود.

785- هدايت حق پذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 126 - 2

2 - گمراه كردن حقگريزان با ضيق صدر و هدايت حقپويان با شرح صدر، صراط مستقيم پروردگار و سنت استوار اوست.

فمن يرد الله ان يهديه . .. هذا صرط ربك مستقيما

ص: 328

ظاهراً مشاراليه «هذا» مفاد آيه قبل است كه به منزله نتيجه اى بر آيات گذشته بود. بنابراين «هذا» اشاره به شرح صدر و ضيق صدر و ... است.

786- هدايت حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 55 - 1

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، موظف به ادامه دادن تذكر و هشدار ، در عين اصرار نورزيدن بر هدايت حق ستيزان

فتولّ عنهم . .. و ذكّر

787- هدايت حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 77 - 4

4 - تنها مؤمنان و حق جويان ، زمينه دار بهره مندى از هدايتگرى ها و رحمت آفرينى هاى قرآن

و إنّه لهدًى و رحمة للمؤمنين

قيد «للمؤمنين» مى رساند كه ديگران شايستگى بهرهورى از قرآن را ندارند.

788- هدايت حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 42 - 7،8

7 - ارشاد مردمى كه از پذيرفتن حق صريح و روشن سر باز مى زنند ، عملى بى نتيجه است .

و منهم من يستمعون إليك أفأنت تسمع الصمّ و لو كانوا لا يعقلون

8 - هيچ كس حتى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، نمى تواند مردمى را كه از پذيرفتن حق صريح و روشن سر باز مى زنند ، ارشاد كند .

و منهم من يستمعون إليك أفأنت تسمع الصمّ و لو كانوا لا يعقلون

789- هدايت ناپذيرى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 125 - 10

10 - راه يافتن حق (اسلام) به قلب حق ناپذير، مانند صعود در آسمان دشوار و يا غيرممكن است.

ص: 329

و من يرد أن يضله يجعل صدره ضيقا حرجا كأنما يصعد فى السماء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 104 - 2

2- روشن ترين دلايل الهى ، در قلب حق ناپذيران لجوج تأثير نمى كند .

لسان الذى يلحدون إليه أعجمىّ و هذا لسان عربىّ مبين . إن الذين لايؤمنون ... لايه

در آيه قبل خداوند با روشن ترين بيان حقانيت قرآن را مبرهن ساخت. در اين آيه نيز مى فرمايد: آن دليل با همه روشنى براى آنان كه تصميم به ايمان آوردن ندارند، بى ثمر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 53 - 5

5 - بيرون آوردن كافران حق گريز - به هر نحو ممكن - از گمراهى ، نه كار پيامبر است و نه در توان او است .

و ما أنت بهد العمى عن ضللتهم

790- هدايتگران و حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 159 - 4

4 - هدايتگران بايد خود ملازم حق و پيرو حقيقت باشند .

يهدون بالحق

791- هشدار به حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 10 - 6

6 - تاريخ گذشتگان و سرگذشت مبارزه رسولان الهى ، تسكينى براى رهبران دينى و هشدارى به حق ستيزان

لعلّك بخع نفسك . .. و إذ نادى ربّك موسى أن ائت القوم الظلمين

پرداختن به سرگذشت موسى و فرعون و فرجام بدِ فرعونيان، پس از بيان موضع گيرى حق ستيزانه مشركان با پيامبراكرم(صلی الله علیه و آله)، دربردارنده دلدارى به پيامبر(صلی الله علیه و آله)است و نيز هشدارى به كافران است كه از عاقبت بدِ فرعونيان درس بگيرند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 67 - 6

6 - انتقام الهى از فرعونيان ، هشدارى جدّى به همه كفرپيشگان حق ستيز است .

ص: 330

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

با توجه به لحن تهديد آميز اين آيه و بيان اين كه علت انتقام گرفتن خداوند از فرعونيان، اين بود كه بيشتر آنان از پذيرفتن ايمان امتناع ورزيدند، برداشت ياد شده به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 121 - 6

6 - فرجام هلاكت بار قوم نوح ، هشدارى جدى به همه حق ستيزان

إنّ فى ذلك لأية

با توجه به لحن تهديدآميز اين آيه و بيان اين كه علت انتقام گرفتن خداوند از قوم نوح، اين بوده كه بيشتر آنان پذيراى ايمان نبودند، برداشت ياد شده به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 139 - 10

10 - سرنوشت شوم قوم عاد ، هشدارى جدى به همه حق ستيزان

إنّ فى ذلك لأية

لحن تهديدآميز آيه و بيان اين كه علت انتقام گرفتن خداوند از عاديان، اين مطلب بود كه بيشتر آنان از پذيرش ايمان سرباز زدند، بيانگر برداشت ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 158 - 8

8 - فرجام هلاكت بار ثموديان ، هشدارى جدى به همه حق ستيزان

فأخذهم العذاب إنّ فى ذلك لأية

با توجه به لحن تهديدآميز آيه و بيان اين كه علت انتقام گرفتن خداوند از ثموديان، اين بود كه بيشتر آنان پذيراى ايمان نبودند (و ما كان أكثرهم مؤمنين)، برداشت ياد شده به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 174 - 5

5 - فرجام هلاكت بار قوم لوط ، هشدارى جدى است به همه حق ستيزان .

ثمّ دمّرنا الأخرين . .. و ما كان أكثرهم مؤمنين

با توجه به لحن تهديدآميز آيه و بيان اين كه علت انتقام گرفتن خداوند از قوم لوط، اين بود كه بيشتر آنان پذيراى ايمان نبودند رساننده مطلب ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 190 - 6

6 - انتقام الهى از مردم « ايكه » ، هشدارى جدى به همه كفرپيشگان و حق ستيزان است .

ص: 331

و ما كان أكثرهم مؤمنين

با توجه به لحن تهديدآميز اين آيه و بيان اين كه علت انتقام گرفتن خداوند از مردم ايكه، اين بود كه بيشتر آنان از پذيرش حق سرباز زدند; برداشت ياد شده به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 74 - 7

7 - علم خداوند ، به آشكار و نهان آدميان ، هشدارى است به حق ستيزان .

و إنّ ربّك ليعلم ما تكنّ صدورهم و ما يعلنون

با توجه به بُعد هشدارى و تهديدى آيات پيشين، تذكر دادن به علم خداوند مى تواند هشدار ديگرى به مجرمان و حق ستيزان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 20 - 4

4- قيامت ، روز تحقّق هشدار ها و انذار هاى الهى براى كافران و حق ستيزان

و نفخ فى الصور ذلك يوم الوعيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 36 - 2

2 - فرجام هلاكت بار امت هاى كفرپيشه تاريخ ، به رغم شوكت مندى آنان ، هشدارى به همه ملت هاى حق ستيز

و كم أهلكنا قبلهم من قرن هم أشدّ منهم بطشًا

792- هشدار به حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 110 - 2

2- كافران و مشركان حق ناپذير ، به عذاب و كيفر الهى تهديد شدند .

إنّه يعلم الجهر من القول و يعلم ماتكتمون

تذكر به اين كه خداوند به سخنان آشكار و توطئه ها و اسرار مشركان و كافران آگاه است، در حقيقت تهديد آنان و هشدارى به كيفر و عذاب شدن آنان است.

793- هشدار به حق ناپذيران مكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 332

17 - احقاف - 46 - 27 - 3

3- تذكر به هلاكت اقوامى كافر در اطراف مكه ، هشدارى به مكيان حق ناپذير

و لقد أهلكنا ما حولكم من القرى

مخاطب «كم» مشركان مكه اند.

794- هلاكت حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 36 - 7،10

7 - نابودى حق ستيزان با همه نيرو و توان ، گواه قدرت قاهر خداوند است .

و كم أهلكنا . .. أشدّ ... منهم بطشًا ... هل من محيص

از ارتباط «هل من محيص» با صدر آيه، استفاده مى شود كه توجه به نابودى ملت هاى توان مند در گذشته تاريخ، خود مى تواند بهترين گواه باشد بر اين كه ملت ها سرانجام مقهور اراده خدا و ناگزير از آن هستند.

10 - زوال قدرت ها و سلطه هاى حق ستيز ، سنتى الهى است .

و كم أهلكنا قبلهم من قرن . .. هل من محيص

795- هلاكت حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 41 - 5

5 - تبديل شدن كافران حق ستيز به موجوداتى بى جان - همچون خس و خاشاك - در پى نزول عذاب

فجعلنهم غثاءً

«جعل» (مصدر «جعلنا») در جمله بالا، به معناى گردانيدن و تغيير دادن از صورتى يا حالتى، به صورت يا حالت ديگر است. «غثاء» نيز به خس و خاشاك روى آب گفته مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 19 - 2

2 - كافران حق ناپذير و انديشه گر عليه دين ، مستحق هلاكت و نابودى اند .

إنّه فكّر و قدّر . فقتل كيف قدّر

ص: 333

796- هماهنگى شبهه افكنى با حق ستيزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 25 - 2

2- كفر ، حق ستيزى ، سد كردن راه خير و خوبى ، تجاوز و شكّ آفرينى ، حلقه هايى به هم پيوسته

فى جهنّم كلّ كفّار عنيد . منّاع للخير معتد مريب

797- هماهنگى كفر با حق ستيزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 25 - 2

2- كفر ، حق ستيزى ، سد كردن راه خير و خوبى ، تجاوز و شكّ آفرينى ، حلقه هايى به هم پيوسته

فى جهنّم كلّ كفّار عنيد . منّاع للخير معتد مريب

798- هماهنگى ممانعت از خير با حق ستيزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 25 - 2

2- كفر ، حق ستيزى ، سد كردن راه خير و خوبى ، تجاوز و شكّ آفرينى ، حلقه هايى به هم پيوسته

فى جهنّم كلّ كفّار عنيد . منّاع للخير معتد مريب

799- همنشينى با منكران حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 140 - 19

19 - لزوم پرهيز از همنشينى با منكران و تكذيب گران حق و بدگويى كنندگان نسبت به حقگرايان

إذا سمعتم ءايت اللّه يكفر بها و يستهزأ بها

امام رضا(ع) درباره آيه فوق فرمود: اذا سمعت الرجل يجحد الحق و يكذب به و يقع فى اهله فقم من عنده و لاتقاعده.

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 281، ح 290; نورالثقلين، ج 1، ص 564، ح 627.

ص: 334

800- هواپرستى و حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 71 - 7

7 - تمايلات و هوس هاى نفسانى ، در ضديت با حق

و لو اتبع الحقّ أهواءهم لفسدت السموت و الأرض

801- يأس از ايمان حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 53 - 7

7 - توصيه خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مبنى بر اين كه از حق ستيزان بيماردل و قسى القلب قطع اميد كند و به ايمان آوردن آنان دل نبندد .

و إنّ الظلمين لفى شقاق بعيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 55 - 2

2 - توصيه خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مبنى بر اين كه از كفرپيشگان حق ستيز قطع اميد كند و به ايمان آوردن آنان دل نبندد .

حتّى تأتيهم الساعة بغتة

اخبار خداوند به اين كه مخالفان پيامبر(صلی الله علیه و آله)، هرگز به قرآن ايمان نخواهند آورد، مى تواند متضمن توصيه اى باشد به پيامبر(صلی الله علیه و آله) مبنى بر اين كه آنان را در كفر بى ايمانى شان رها كند و اميدى به گرويدن آنان به اسلام و قرآن نداشته باشد.

802- يأس از هدايت حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 26 - 4

4 - نفرين عليه كافران و بت پرستان حق ناپذير - پس از نااميدى از هدايت آنان - امرى پسنديده و روا

و قال نوح ربّ لاتذر على الأرض من الكفرين ديّارًا

803- يأس حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 11 - 10

ص: 335

10 - يأس و نااميدى شديد كافران حق ناپذير ، از نجات خويش از عذاب الهى

فهل إلى خروج من سبيل

مفسران بر اين باوراند كه چنين سخنى، از زبان كسانى صادر مى شود كه يأس و نااميدى بر وجود آنان چيره شده باشد.

804- يگانگى حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 257 - 5

5 - وحدت راه حق و تشتت و پراكندگى راه هاى باطل

من الظّلمات الى النّور

مفرد آوردن كلمه «نور»، حاكى از وحدت نور و حقّ و در مقابل، جمع آوردن كلمه «ظلمات»، حاكى از تعدّد و تشتت ظلمت و باطل است.

805- يهود حق ناپذير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 88 - 4

4 - خداوند ، يهوديان حق ناپذير را از رحمت خويش محروم و به لعنت ، گرفتارشان كرد .

بل لعنهم اللّه بكفرهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 144 - 23

23 - يهود و نصاراى عصر بعثت ، مردمى حق ناپذير بودند .

و إن الذين أوتوا الكتب ليعلمون أنه الحق من ربهم و ما اللّه بغفل عما يعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 86 - 3

3 - دوزخ جايگاه مشركان و يهوديان مستكبر و حق ناپذير

و الذين كفروا و كذبوا بايتنا أولئك اصحب الجحيم

ص: 336

806- يهود صدر اسلام و كتمان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 76 - 7

7 - يهوديان عصر بعثت در تلاش براى كتمان حقانيت اسلام و رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

أتحدثونهم بما فتح اللّه عليكم

807- يهود و كتمان حق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 76 - 17

17 - از امام باقر ( ع ) روايت شده كه : « انه قال كان قوم من اليهود ليسوا من المعاندين المتواطئين إذا لقوا المسلمين حدثوهم بما فى التوراة من صفة محمد (صلی الله علیه و آله) فنهاهم كبرائهم عن ذلك ، و قالوا : لا تخبروهم بما فى التوراة ، من صفة محمد (صلی الله علیه و آله) فيحاجوكم به عند ربكم فنزلت هذه الآية ;

گروهى از يهود - كه كينه اى به مسلمانان نداشتند - هنگامى كه با مسلمانان روبرو مى شدند از اوصاف رسول خدا(صلی الله علیه و آله) كه در تورات آمده بود سخن مى گفتند; بزرگان يهود با خبر شده و آنها را نهى كردند و گفتند: از صفات محمد ]ص[ - كه در تورات آمده - مسلمانان را مطلع نسازيد كه به وسيله آن با شما در نزد پروردگارتان استدلال و احتجاج خواهند نمود، پس آيه فوق نازل گشت. ».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 140 - 9،10

9 - يهود و نصارا به خاطر كتمان حقايقى درباره ابراهيم ، اسماعيل ، اسحاق و يعقوب ( ع ) و نوادگان يعقوب ، از ظالمترين مردم هستند .

أم تقولون إن إبراهيم . .. و من أظلم ممن كتم شهدة عنده من اللّه

از مصداقهاى مورد نظر براى «شهادة من اللّه» به قرينه صدر آيه، حقايقى است درباره ابراهيم(ع) و ساير پيامبران ياد شده در آيه.

10 - يهود و نصارا ، حقيقتى را كه بايد به آن شهادت مى دادند ، كتمان كرده و از ارائه آن خوددارى نمودند .

و من أظلم ممن كتم شهدة عنده من اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 73 - 9

9 - توصيه علماى يهود به يكديگر ، بر مخفى كردن ادلّه رسالت پيامبر اسلام *

و لا تؤمنوا . .. ان يؤتى احد مثل ما اوتيتم

احتمالا مراد از «ما اوتيتم»، دلايل رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 337

2 - آل عمران - 3 - 77 - 4

4 - عالمان يهود ، داراى اهداف دنيوى در كتمان و تحريف عهد خدا ( حقايق مربوط به پيامبر (صلی الله علیه و آله) )

انّ الّذين يشترون بعهد اللّه و ايمانهم

با توجّه به شأن نزول، مقصود از «عهد اللّه»، حقايق مربوط به پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) در تورات است كه به دست عالمان يهود تحريف گشته.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 93 - 9

9 - پنهان كردن تورات ، توسط يهوديان *

قل فاْتوا بالتورية فاتلوها

دعوت به آوردن تورات و تلاوت آن، اين را گوشزد مى كند كه آنها تورات را از دسترس مردم خارج كرده بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 15 - 3

3 - اهل كتاب ( يهود و نصارا ) ، همواره بسيارى از حقايق تورات و انجيل را مخفى مى كردند .

مما كنتم تخفون من الكتب

با توجه به آيات پيشين، مراد از اهل كتاب هم يهوديان هستند و هم نصارا. بنابراين مقصود از «الكتب» تورات و انجيل خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 19 - 7

7 - تبيين حقايق و معارف كتمان شده به دست يهود و نصارا ، از اهداف رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

قد جاءكم رسولنا يبين

بنابر اينكه مفعول حذف شده از «يبين»، به قرينه آيه پانزدهم، حقايقى باشد كه علماى اهل كتاب آنها را مخفى مى داشتند.

808- حق الحصاد

{حق الحصاد}

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 141 - 19

19 - عبدالله بن سنان عن أبى عبدالله(ع) قال: سألته عن قوله: «و ءاتوا حقه يوم حصاده» قال: اعط من حضرك من المسلمين و إن لم يحضرك إلا مشرك فاعطه.

عبدالله بن سنان گويد: از امام صادق(ع) درباره «و ءاتوا حقه يوم حصاده» سؤال كردم، فرمود: اگر كسى از مسلمانان هنگام برداشت محصول حضور داشت، حق الحصاد را به او بده و اگر كسى غير از مشرك نبود، به او بپرداز.

ص: 338

809- احكام حق الحصاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 141 - 19،20

19 - عبدالله بن سنان عن أبى عبدالله(ع) قال: سألته عن قوله: «و ءاتوا حقه يوم حصاده» قال: اعط من حضرك من المسلمين و إن لم يحضرك إلا مشرك فاعطه.

عبدالله بن سنان گويد: از امام صادق(ع) درباره «و ءاتوا حقه يوم حصاده» سؤال كردم، فرمود: اگر كسى از مسلمانان هنگام برداشت محصول حضور داشت، حق الحصاد را به او بده و اگر كسى غير از مشرك نبود، به او بپرداز.

20 - عن أبى عبدالله(ع) فى قوله: «و ءاتوا حقه يوم حصاده» قال: حقه يوم حصاده عليك واجب و ليس من الزكاة . .. .

از امام صادق(ع) درباره آيه «و ءاتوا حقه يوم حصاده» روايت شده است: پرداخت حق الحصاد در روز درو، بر تو واجب است و اين حق، غير از زكات است . .. .

810- موارد حق الحصاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 141 - 21

21 - عن النبى(صلی الله علیه و آله) فى قوله: «و ءاتوا حقه يوم حصاده» قال: ما سقط من السنبل.

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در توضيح آيه «و ءاتوا حقه يوم حصاده» روايت شده است: خوشه هاى بر زمين ريخته شده در هنگام درو، حق الحصاد است.

811- حق الله

{حق الله}

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 97 - 9

9 - حج گزاردن ، حق خداوند بر توانمندان

و للّه على الناس حج البيت من استطاع اليه سبيلا

812- حق الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 159 - 14

ص: 339

14 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) موظّف به گذشت از حقوق خويش بر مردم و طلب آمرزش براى آنان نسبت به حقوق الهى

فاعف عنهم و استغفر لهم

از اينكه پيامبر (صلی الله علیه و آله) از يكسو مأمور به گذشت از مردم و از سوى ديگر مأمور به طلب مغفرت براى آنان از خدا مى شود، مى توان به دست آورد كه مراد از «فاعف»، گذشت از حقوق خود پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مراد از «فاستغفر»، طلب مغفرت در مورد حقوق خداوند است.

813- حق الله در محصولات كشاورزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 141 - 10

10 - خداوند حقى براى خود در محصولات كشاورزى قرار داده است.

و ءاتوا حقه يوم حصاده

مرجع ضمير «حقه»، به قرينه صدر آيه، ممكن است «الله» باشد.

حق پذيرى

814- آثار حق پذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 77 - 2

2- ايمان و روح حق پذيرى ، زمينه ساز شناخت صحيح آيات الهى و حوادث تاريخى و بهره گيرى از آنهاست .

إن فى ذلك لأية للمؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 89 - 18

18- روحيه حق پذيرى ، شرط بهرهورى از هدايت ، رحمت و بشارت قرآنى

و نزلنا عليك الكتب . .. و هدى و رحمة و بشرى للمسلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 24 - 4

4 - داشتن استعداد و روح حق پذيرى ، شرط بهره مند شدن و تأثير پذيرفتن از گفته هاى رسولان

ربّ السموت و الأرض و ما بينهماإن كنتم موقنين

جمله «إن كنتم موقنين» در حقيقت به معناى «إن كنتم مستعدين للإيقان و طالبين لمعرفة الحقايق» است.

ص: 340

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 80 - 4

4 - حق شنوى و حق پذيرى ، نشانى از حيات جان و سلامت روان انسان در بينش الهى

إنّك لاتسمع الموتى . .. إذا ولّوا مدبرين

خداوند، كافران حق ناپذير را هم مرده خوانده است و هم ناشنوا، اين نشان مى دهد كسانى كه حق را به جان مى پذيرند و سخن حق را به گوش دل مى شنوند، نه مرده اند و نه ناشنوا.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 81 - 6،7

6 - تنها دل هاى سليم و حق پذير ، شايسته بهره مندى از پيام الهى انبيا

إن تسمع إلاّ من يؤمن بايتنا

مراد از «من يؤمن» كسانى اند كه در مقام پذيرش حق مى باشند و دل هايشان گرفتار كرى و كورى نشده است.

7 - بى تأثير بودن هدايت گرى پيامبر (صلی الله علیه و آله) در محرومان از روحيه تسليم و حق پذيرى

إن تسمع إلاّ من يؤمن بايتنا فهم مسلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 3 - 4

4 - آمادگى براى پذيرش حق ، شرط بهره گرفتن از قرآن است .

هدًى و رحمة للمحسنين

بى شك قرآن كريم، كتاب هدايت براى همه است. اختصاص يافتن هدايت آن به گروهى خاص، در اين آيه، به معناى محدوديت هدايت قرآن نيست، بلكه به معناى بهره بردن كسانى است كه آمادگى لازم را داشته باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 44 - 13

13 - برخوردارى از روحيه حق پذيرى و به دور بودن از لجاجت و عناد ، شرط بهرهورى انسان از هدايت وحى

و لو جعلنه . .. و الذين لايؤمنون فى ءاذانهم وقر و هو عليهم عمىً

از صدر آيه - كه درباره لجاجت كافران است - و نيز فعل مضارع «لايؤمنون» - كه اشعار به استمرار عدم ايمان دارد - مى توان استفاده كرد كه لجاجت و عناد، در محروميت انسان از ابزارهاى شناخت نقش دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 70 - 1

1 - راه يابى به بهشت ، فرجام نيك ايمان به آيات الهى و تسليم بودن در برابر حق

الذين ءامنوا بايتنا و كانوا مسلمين . ادخلوا الجنّة أنتم و أزوجكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 341

17 - زخرف - 43 - 78 - 4

4 - حق پذيرى ، تنها رمز سعادت و رهايى انسان از فرجام شوم اخروى

لقد جئنكم بالحقّ و لكنّ أكثركم للحقّ كرهون

تكرار لفظ «حقّ» و اكتفا نكردن به ضمير، مى تواند اشاره به اين نكته داشته باشد كه تنها حق پذيرى، مى تواند تعيين كننده سر نوشت انسان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 17 - 7

7- تقواى عملى ، زاييده هدايت و ره يابى انديشه به حق

زادهم هدًى و ءاتيهم تقويهم

از ارتباط «آتاهم تقواهم» با «زادهم هدىً» و عطف آن دو - كه مستلزم تغاير و دوگانگى است - مى توان استفاده كرد كه: اولاً هدايت امرى روحى و فكرى و تقوا مقوله اى عملى است و ثانياً تقوا مترتب بر ازدياد هدايت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 37 - 3

3 - دريافت پيام هاى نهفته در متن تاريخ ، نيازمند قلبى آگاه يا گوشى شنوا و حق پذير

إنّ فى ذلك لذكرى لمن كان له قلب أو ألقى السمع و هو شهيد

عبارت «لمن كان له قلب أو ألقى. ..» مى رساند كه براى فهم صحيح تاريخ، يكى از دو شرط لازم است: يا خردمندى و تيزهوشى در درك و تحليل و يا حق شنوى از اهل خرد و انديشه.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 12 - 2

2 - داشتن گوشى شنوا و دلى حق پذير ، از شرايط و زمينه هاى درس آموزى و پندگيرى

لنجعلها لكم تذكرة و تعيها أُذن وعية

«وعى» (مصدر «تعيها») و «واعية» به معناى نگه دارى شىء و فهم و پذيرش آن است (لسان العرب). گفتنى است اسناد «وعى» به «اُذن»، اسناد مجازى و مقصود از آن دل و جان حق پذير است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عصر - 103 - 3 - 1،2

1 - تنها مؤمنانى كه كار هاى شايسته انجام داده و يكديگر را به پذيرش حق و شكيبايى توصيه مى كنند ، گرفتار خسارت نخواهند شد .

إنّ الإنسن لفى خسر . إلاّ الذين ءامنوا و عملوا الصلحت و تواصوا بالحقّ و تواصو

2 - ايمان و عمل صالح و پذيرش حق و شكيبايى ، بهره گيرى درست از سرمايه هاى وجودى خويش است .

لفى خسر . إلاّ الذين ءامنوا و عملوا الصلحت و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر

ص: 342

815- آثار حق پذيرى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 29 - 2

2 - توجه به تأثير حق در نفوس مستعد ، به رغم عناد كافران ، مشوق رهبران الهى به تداوم تبليغ

إنّا كنّا من قبل ندعوه . .. فذكّر فما أنت ... بكاهن

فاء در «فذكّر»، تكليف تذكر را متفرع بر آيات پيشين كرده است. در آن آيات سخن از حق ناپذيرى برخى از مردم و حق پذيرى و قدرشناسى گروهى ديگر به ميان آمده بود.

816- آثار حق پذيرى بندگان خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 75 - 3

3 - صبر و شكيبايى بندگان خالص خدا ، در انجام تكاليف الهى چون فروتنى ، و شب زنده دارى ، حلم ، ترس ازقيامت ، توبه ، عفو كريمانه ، پذيرش حق و دعا و نيايش ، سبب برخوردار شدن آنان از نعمت ها و درجات عالى بهشت

الذين يمشون على الأرض هونًا . .. و الذين يقولون ربّنا... أُولئك يجزون الغرفة بم

متعلق و موارد صبر هر چند در آيه شريفه ذكر نشده است، ولى مقصود از آن - به قرينه آيات گذشته كه در بيان تكاليف بندگان خالص و محرماتى است كه آنان مى بايست ترك مى كردند - مجموعه مسائلى است كه خداوند به انجام آنها امر كرده و يا از انجام آنها باز داشته است; زيرا انجام چنين تكاليفى و يا ترك محرمات الهى، صبر و شكيبايى در برابر هواى نفس را نيازمند است.

817- آثار حق پذيرى فرعونيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 49 - 10

10 - وعده خداوند به موسى ( ع ) ، درباره رفع عذاب فرعونيان ، در صورت روى آوردن آنان به حق

ادع لنا ربّك بما عهد عندك إنّنا لمهتدون

به قرينه ذيل اين آيه و آيه بعد، به دست مى آيد كه مراد از «ما عهد عندك»، وعده خداوند به رفع عذاب از فرعونيان در صورت پذيرش هدايت است.

818- آثار حق پذيرى مؤمنان اهل كتاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 343

13 - قصص - 28 - 53 - 11

11 - روحيه حق پذيرى ايمان آوردگان از اهل كتاب ، عامل گرويدن آنان به اسلام

قالوا ءامنّا به إنّه الحقّ

جمله «إنّه الحقّ» به منزله تعليل براى «آمنّا به» است; يعنى، ما بدان جهت به قرآن ايمان آورديم كه آن را حق يافتيم.

819- آثار يأس از حق پذيرى گمراهان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 89 - 3

3 - سعى در هدايت گمراهان ، پس از يأس از حق پذيرى آنان ، لازم نيست .

إنّ هؤلاء قوم لايؤمنون . فاصفح عنهم

820- آفات حق پذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 41 - 7

7- ذهنيت ها و پيشداورى ها ، از آفات حق پذيرى و عامل حق گريزى

و لقد صرّفنا . .. و ما يزيدهم إلاّ نفورًا

در آيه قبل، توضيح داد كه مشركان مكه با انتساب فرزند به خداوند، در صدد استهزاى خداوند بودند كه اين برخوردى است خصمانه و در اين جا مى گويد: «آيات فراوان الهى، بر نفرت آنها مى افزايد» و اين نشان دهنده آن است كه موضع گيرى پيشين آنها، موجب شده است كه آنان، حق را نپذيرند و از آن بگريزند.

821- ارزش حق پذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 22 - 3

3 - حق شنوايى و بيان حقايق و معارف دين و درك آنها ، از ملاك هاى ارزش و كرامت آدمى در پيشگاه خداوند

إن شر الدواب عند اللّه الصم البكم الذين لايعقلون

كلمه «دواب»، به معناى بهائم و يا جنبندگان، براى اشاره به اين است كه توصيف شدگان به منزله حيوانات هستند و ارزش نام انسان را ندارند.

ص: 344

822- اهميت حق پذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 79 - 8

8- داشتن روحيه حق پذيرى و حق جويى ، شرط بهرهورى از آيات الهى

إن فى ذلك لأيت لقوم يؤمنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 67 - 10

10 - روحيه حرف شنوى و حق پذيرى ، شرط بهره مندى از آيات الهى است .

إن فى ذلك لأيت لقوم يسمعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 94 - 11

11 - لزوم تسليم بودن در برابر حق پس از ثبوت آن

لقد جاءك الحق . .. فلاتكونن من الممترين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 22 - 2

2 - گرايش به دين اسلام ، در گرو وجود سعه صدر و روح پذيرش حق در انسان است .

أفمن شرح اللّه صدره للإسلم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عصر - 103 - 3 - 6

6 - لزوم حق پذيرى ، شناختن و شناساندن حق و پايدارى و شكيبايى براى تحقق آن

تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر

ترغيب مؤمنان به توصيه ديگران بر حق و صبر، بيانگر لزوم پايبندى خود به آن دو است.

823- اهميت روحيه حق پذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 85 - 30

30 - تنها حق پذيران قادر به درك سعادت آفرينى پيام هاى الهى هستند .

ذلكم خير لكم إن كنتم مؤمنين

چنانچه مشاراليه «ذلكم» تمام مسائلى باشد كه در آيه مطرح شده، و از جمله اعتقاد به يگانگى خدا و لزوم پرستش او، بايد گفت

ص: 345

مراد از ايمان در «ان كنتم مؤمنين» داشتن روحيه حق پذيرى و اهل باور بودن است، نه ايمان به يگانگى خدا. و چون خير بودن يكتاپرستى و عدالت پيشگى منوط به حق پذيرى نيست، يعنى چه انسانها حق پذير باشند و چه نباشند مسائل مطرح شده داراى خير است، معلوم مى شود شرط «ان كنتم ... » ناظر به درك خير بودن است. يعنى اگر حق پذير باشيد مى فهميد كه پيامهاى مطرح شده به خير و صلاح شماست.

824- پاداش حق پذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 76 - 2

2 - فروتنى ، شب زنده دارى ، حلم ، ترس از قيامت ، توبه ، عفو كريمانه ، پذيرش حق ، دعا ، دورى از اسراف ، تنگ گيرى ، شرك ، زنا ، آدم كشى و سخن باطل ، موجب ورود به بهشت جاودان و برخوردارى از قرارگاه و اقامت نيكوى آن

الذين يمشون على الأرض هونًا. .. و الذين لايشهدون الزور ... أُولئك يجزون الغرفة

825- تلاش براى حق پذيرى فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 24 - 3

3 - تلاش موسى ( ع ) براى زنده ساختن اشتياق شناخت حق در وجود فرعون و فرعونيان

قال ربّ السموت . .. إن كنتم موقنين

اقدام موسى(ع) به معلق كردن فهم گفته خويش بر شرط (إن كنتم موقنين) مى تواند بيانگر مطلب ياد شده باشد.

826- تلاش براى حق پذيرى فرعونيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 24 - 3

3 - تلاش موسى ( ع ) براى زنده ساختن اشتياق شناخت حق در وجود فرعون و فرعونيان

قال ربّ السموت . .. إن كنتم موقنين

اقدام موسى(ع) به معلق كردن فهم گفته خويش بر شرط (إن كنتم موقنين) مى تواند بيانگر مطلب ياد شده باشد.

827- توصيه به حق پذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 346

20 - عصر - 103 - 3 - 5

5 - توصيه ديگران به پذيرش حق و شكيبايى در راه آن ، مصداق بارز عمل صالح است .

عملوا الصلحت و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر

عطف توصيه به حق و صبر - كه مصداق عمل صالح است - بر انجام اعمال صالح، عطف خاص بر عام و نشانه اهميت ويژه خاص است.

828- حق پذيرى اولوا الالباب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 9 - 17

17 - تنها صاحبان عقل سليم و خردناب ، پندپذير و حق جو هستند .

إنّما يتذكّر أُولوا الألبب

«لُبّ» (مفرد «ألباب») به معناى عقل خالص و خردناب است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 21 - 17

17 - تنها صاحبان عقل و خرد ، گروه حق جو و پندپذيراند .

ألم تر أنّ اللّه أنزل من السماء ماء . .. إنّ فى ذلك لذكرى لأُولى الألبب

829- حق پذيرى جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 46 - 6

6 - تأثير عميق آيات الهى در آگاهان و اهل شناخت

فأُلقى السحرة سجدين

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه ساحران چون با افسون آشنا بودند و خيال را از واقعيت تشخيص مى دادند، زودتر از ديگران به معجزه بودن كار موسى(ع) و حقانيت رسالت وى پى بردند.

830- حق پذيرى خداترسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 18 - 9

ص: 347

9 - خداترسان و نمازگزاران ، بيشتر از ديگران ، حق پذيراند .

إنّما تنذر الذين يخشون ربّهم بالغيب و أقاموا الصلوة

831- حق پذيرى در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 28 - 2

2 - قيامت ، صحنه زانو زدن انسان و تسليم الزامى او در برابر حق

و ترى كلّ أمّة جاثية

832- حق پذيرى رهبرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 206 - 7

7 - خداترسى ، انتقاد و نصيحت پذيرى ، شرط لازم براى انتخاب حاكم

و اذا قيل له اتق اللّه

833- حق پذيرى عاقلان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 9 - 2

2 - انسان هاى عاقل و خردمند ، پذيراى حقانيت وعده هاى خداوند و تحقق روز جزا

يؤفك عنه من أُفك

834- حق پذيرى علما

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 9 - 20

20 - پندپذير و حقيقت جو بودن عالمان ، دليل برترى آنان بر جاهلان است .

هل يستوى الذين يعلمون و الذين لايعلمون إنّما يتذكّر أُولوا الألبب

جمله «إنّما يتذكّر أُولوا الألباب»، در مقام تعليل براى جمله پيشين (هل يستوى الذين يعلمون. ..) است; يعنى، عالمان با نادانان برابر نيستند; زيرا صاحبان خردناب - كه همان عالمان اند - پندپذير و حقيقت جو هستند.

ص: 348

835- حق پذيرى علماى دينى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 107 - 4

4- برخورداران از علم و آگاهى به معارف آسمانى ، داراى روحيه حق پذيرى و خضوع در برابر آيات قرآن

إن الذين أُوتوا العلم من قبله إذا يتلى عليهم يخرّون

836- حق پذيرى علماى مسيحيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 82 - 9،11

9 - مسيحيان و عالمان دينى آنان ، مردمى حق پذير و برخوردار از سلامت نفس

الذين قالوا إنّا نصرى . .. و انهم لايستكبرون

بنابر اينكه متعلق حذف شده از «لايستكبرون» كلمه اى همانند «عن اتباع الحق» باشد، آيه بعد اين معنا را تأييد مى كند.

11 - تمجيد خدا از كشيشان و راهبان وارسته و مسيحيان حق پذير و فروتن

ذلك بان منهم قسيسين و رهباناً و انهم لايستكبرون

837- حق پذيرى محرومان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 33 - 4

4- ملت هاى محروم و رنج ديده ، داراى زمينه حق پذيرى و گرايش به دين

و لقد اخترنهم . .. و ءاتينهم

با توجه به سياق آيات پيشين - كه فرعونيان را به دليل رفاه مندى و اسرافگرى، حق ناپذير و محكوم به هلاكت معرفى كرده است - مى توان علت و انتخاب بنى اسرائيل را براى دريافت آيات و معجزات، محروميت آنان از رفاه مندى و آمادگى آنان براى حق پذيرى دانست. البته اين هم آغاز يك آزمون است; نه امضاى صلاحيت مطلق و بى استثناى آنان.

838- حق پذيرى مستضعفان قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 111 - 3

ص: 349

3 - پيام نوح ( ع ) ، داراى جاذبه بيشتر براى طبقات محروم جامعه

قالوا أنؤمن لك و اتبعك الأرذلون

839- حق پذيرى مسيحيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 82 - 9

9 - مسيحيان و عالمان دينى آنان ، مردمى حق پذير و برخوردار از سلامت نفس

الذين قالوا إنّا نصرى . .. و انهم لايستكبرون

بنابر اينكه متعلق حذف شده از «لايستكبرون» كلمه اى همانند «عن اتباع الحق» باشد، آيه بعد اين معنا را تأييد مى كند.

840- حق پذيرى موحدان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 80 - 4

4 - حق شنوى و حق پذيرى ، نشانى از حيات جان و سلامت روان انسان در بينش الهى

إنّك لاتسمع الموتى . .. إذا ولّوا مدبرين

خداوند، كافران حق ناپذير را هم مرده خوانده است و هم ناشنوا، اين نشان مى دهد كسانى كه حق را به جان مى پذيرند و سخن حق را به گوش دل مى شنوند، نه مرده اند و نه ناشنوا.

841- حق پذيرى موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 143 - 24

24 - موسى ( ع ) بدون هيچ درنگ پس از دريافت حقيقت ( ناشدنى بودن رؤيت خدا ) آن را پذيرفت و بدان اعتراف كرد .

قال . .. و أنا أول المؤمنين

متعلق «المؤمنين» به قرينه فرازهاى قبل (بانك لاترى) است. كلمه «اول» در جمله «أنا أول المؤمنين» علاوه بر معناى مقدم بودن، معناى تأخير نكردن را نيز مى رساند. زيرا صحت اين ادعا كه شخص بخواهد أول مؤمن باشد، به اين است كه بى درنگ حقيقت رخ نموده را باور كند و به آن ايمان آورد، و گرنه اين احتمال منتفى نيست كه ديگرى در اين فاصله ايمان آورد و او نتواند أول مؤمن باشد.

ص: 350

842- حق پذيرى مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 188 - 18

18 - تنها مؤمنان و دارندگان روحيه باور و تصديق ، تأثيرپذير از انذار و بشارت انبيا و بهره مند از پيام هاى ايشان خواهند بود .

إن أنا إلا نذير و بشير لقوم يؤمنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 102 - 12

12- مؤمنان ، برخوردار از روح تسليم در برابر حق

ليثبّت الذين ءامنوا و هدًى و بشرى للمسلمين

برداشت فوق، مبتنى بر اين نكته است كه «للمسلمين» وصف ديگرى براى «الذين ءامنوا» باشد نه بازگو كننده گروه ديگرى از مردم.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 15 - 1

1 - برخورداران از روحيه تواضع و حق پذيرى ، تنها گروندگان به آيات الهى اند .

إنّما يؤمن بأيتنا الذين إذا ذكّروا بها خرّوا سجّدًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 22 - 1،10

1 - مؤمنان ، برخوردار از شرح صدر و روح تسليم و انقياد در برابر حق

أفمن شرح اللّه صدره للإسلم

«شرح» به معناى بسط و سعه است و شرح صدر به معناى بسط و گشادن سينه و قلب براى تحمل و پذيرش سخن حق است. «اسلام» در دو معنا به كار مى رود 1- تسليم و انقياد، 2- دين اسلام. گفتنى است كه برداشت بالا مبتنى بر معناى نخست اسلام است آيه شريفه نيز درصدد بيان اوصاف مؤمنان است.

10 - وجود اختلاف اساسى انسان مؤمن حق پذير و نرم دل با كافر حق ناپذير و سنگدل ، از نظر شخصيت و سرنوشت

أفمن شرح اللّه صدره للإسلم فهو على نور من ربّه فويل للقسية قلوبهم

«من» در آيه شريفه، اسم موصول و مبتدا است و خبر آن - به قرينه جمله بعدى (فويل للقاسية قلوبهم. ..) - جمله اى محذوف مى باشد. تقدير كلام چنين است: «أفمن شرح اللّه صدره للإسلام ... كمن قسا قلبه». بنابراين مى توان گفت: آيه شريفه درصدد مقايسه ميان شخصيت دو انسان مؤمن و كافر و سرنوشت آنان در آينده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 3 - 2

2- نيك فرجامى و غفران لغزش هاى مؤمنان ، نتيجه پيروى از حق و پيام پروردگارشان

و الذين ءامنوا . .. ذلك بأنّ ... و أنّ الذين ءامنوا اتّبعوا الحقّ من ربّهم

ص: 351

843- حق پذيرى مؤمنان به قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 27 - 9

9 - معتقدان به قيامت ، به دور از باطل گرايى و ايمن از زيان اخروى

يومئذ يخسر المبطلون

برداشت بالا، با استفاده از مفهوم آيه صورت گرفته است.

844- حق پذيرى مهتدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 18 - 15

15 - بهره مندى از هدايت خاص خداوند ، در گرو تلاش و كوشش مناسب براى دريافت حقايق

الذين يستمعون القول . .. أُولئك الذين هديهم اللّه

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه خداوند انسان هايى كه به تلاش براى شنيدن و برگزيدن بهترين سخنان مى پردازند، هدايت يافتگان خود شمرده است. گفتنى است مقصود از هدايت در آيه شريفه، هدايت خاص الهى است; نه هدايت عام كه براى همه انسان ها خواهد بود.

845- حق پذيرى نمازگزاران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 18 - 9

9 - خداترسان و نمازگزاران ، بيشتر از ديگران ، حق پذيراند .

إنّما تنذر الذين يخشون ربّهم بالغيب و أقاموا الصلوة

846- روحيه حق پذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 188 - 18

18 - تنها مؤمنان و دارندگان روحيه باور و تصديق ، تأثيرپذير از انذار و بشارت انبيا و بهره مند از پيام هاى ايشان خواهند بود .

إن أنا إلا نذير و بشير لقوم يؤمنون

ص: 352

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 125 - 3،4

3 - تسليم بودن انسان در برابر حق و داشتن روحيه حق پذيرى، نشانه برخوردارى از هدايت و توفيق الهى است.

فمن يرد الله أن يهديه يشرح صدره للإسلم

اسلام در اين آيه مى تواند به معنى لغوى آن كه تسليم است، باشد.

4 - حالت پذيرش در برابر معارف آسمانى اسلام نشانه شرح صدر است.

فمن يرد الله أن يهديه يشرح صدره للإسلم

در برداشت فوق اسلام به معنى اصطلاحى آن كه دين اسلام است، گرفته شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 53 - 12

12 - داشتن روحيه حق پذيرى ، زمينه رشد و كمال است .

إن تسمع إلاّ من يؤمن بأيتنا فهم مسلمون

«مسلم» به كسى گفته مى شود كه تسليم و منقاد بوده و بدون پيش داورى و موضع گيرى پيشين، در مواجهه با حق، آن را بپذيرد. اين كه خداوند، فرموده است: «تو به دارندگان روحيه تسليم، مى توانى منظورت را تفهيم كنى و آنان نيز آن رامى پذيرند»، نشان مى دهد كه داشتن چنين حالتى، باعث حرف شنوى و در نتيجه، رشد مى شود.

847- زمينه حق پذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 248 - 15

15 - ايمان ( باور ) ، زمينه ساز پذيرش معجزات الهى و بهره مندى از آن

انّ فى ذلك لاية لكم ان كنتم مؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 83 - 5

5 - سابقه آشنايى مسيحيان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) به حقائق ، زمينه تأثيرپذيرى آنان از قرآن

ترى اعينهم تفيض من الدمع مما عرفوا من الحق

بدان احتمال كه مراد از «الحق» حقايقى غير از قرآن و رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) باشد بر اين مبنا: ما در «مما» مصدريه و «من» در «من الحق» تبعيضيه است نه بيانيه يعنى چون مسيحيان مؤمن، حقايقى از دين را مى شناختند، اعتراف به رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) كردند. ماضى بودن فعل «عرفوا» اين احتمال را تأييد مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 353

11 - انبياء - 21 - 84 - 18

18- عبادت و پرستش خدا ، زمينه ساز پندپذيرى و حق شنوى است .

ذكرى للعبدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 54 - 5

5 - نرمى و سلامت دل ، زمينه اى مناسب براى گرايش به حق و پذيرش آن

ليجعل . .. للذين فى قلوبهم مرض و القاسية قلوبهم ... و ليعلم الذين أُوتوا العلم أ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 44 - 3

3 - بصيرت و روشن دلى ، زمينه ساز پذيرش سخن حق و عبرت آموزى است .

إنّ فى ذلك لعبرة لأُوْلى الأبصر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 42 - 6

6 - علم و معرفت ، زمينه ساز خضوع و تسليم انسان در برابر حق

و أُوتينا العلم من قبلها و كنّا مسلمين

تقديم «علم» بر «اسلام» مى تواند بيانگر مطلب فوق باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 7 - 9

9 - حق پذيرى ، زمينه و شايستگى و صلاحيتِ لازم را مى طلبد .

و إذا تتلى عليه ءايتنا ولّى مستكبرًا . .. كأنّ فى أُذنيه وقرًا

اين كه گفته است: «لهو طلبان، با شنيدن آيات الهى، روى مى گردانند به گونه اى كه گويا ثقل سامعه دارند»، مى رساند كه پذيرفتن حق، زمينه لازم دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 21 - 6

6 - توجّه به در اختيار خداوند بودن همه موجودات عالم و نيز نعمت هاى اِعطا شده به انسان ، تبعيت از تعاليم آسمانى را اقتضا مى كند .

ألم تروا أنّ اللّه سخّر . .. و أسبغ عليكم نعمه ... اتّبعوا ما أنزل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 22 - 18

ص: 354

18 - « روى أنّ النبىّ (صلی الله علیه و آله) قرأ « أفمن شرح اللّه صدره للإسلام فهو على نور من ربّه » فقال إنّ النور إذا وقع فى القلب إنفسح له و انشرح ، قالوا : يا رسول اللّه فهل لذلك علامة يعرف بها ؟ قال : التجافى عن دارالغرور و الإنابة إلى دار الخلود و الإستعداد للموت قبل نزول الموت ;

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روايت شده است كه آن حضرت آيه «أفمن شرح اللّه صدره للإسلام فهو على نور من ربّه» را تلاوت كرد و آن گاه فرمود: هنگامى كه نور وارد قلب مى شود، قلب براى اسلام باز و گشاده مى گردد. گفتند: اى رسول خدا! آيا علامتى براى آن هست كه به وسيله آن شناخته شود؟ فرمود: علامت آن پهلو تهى كردن از خانه غرور و بازگشت به خانه جاويدان و آماده شدن براى مرگ قبل از آمدن آن است».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 44 - 13

13 - اعتقاد به بصيرت و آگاهى كامل خداوند بر احوال بندگان ، زمينه ساز پرهيز آدمى از گناه و حق ناپذيرى است .

إنّ اللّه بصير بالعباد

يادآورى بصيرت و آگاهى خداوند بر احوال بندگان، براى كسانى كه در گناه افراط كرده، حق را نمى پذيرند (أنّ المسرفين هم أصحاب النار)، مى تواند گوياى مطلب ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 43 - 16

16 - توجه به رحمت گسترده و عقاب شديد خداوند ، زمينه ساز بازگشت انسان از مخالفت با حق

إنّ ربّك لذو مغفرة و ذو عقاب أليم

چنانچه جمله «إنّ ربك . ..» مربوط به مخالفان پيامبران باشد، از توجه دادن خداوند به مغفرت و عقاب خويش، مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 85 - 10

10 - توجه به الوهيت و فرمانروايى جاويدان خداوند و نيز تداوم زندگى انسان در آخرت ، زمينه ساز گرايش انسان به حق

و هو الذى فى السماء إله و . .. و عنده علم الساعة و إليه ترجعون

با توجه به اين كه آيات پيشين در رد منكران توحيد بود، استفاده مى شود كه طرح فرمانروايى خدا بر هستى در دنيا و آخرت، هشدارى به حق ستيزان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 3 - 7

7 - تشويق انسان از سوى خداوند ، به مطالعه و تأمل در نظام طبيعت به انگيزه حق جويى و حق پذيرى

إنّ فى السموت و الأرض لأيت للمؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 355

17 - احقاف - 46 - 17 - 13

13- توجّه به وقوع حتمى وعده هاى الهى ، بازدارنده انسان از لجاجت و حق ناپذيرى *

ءامن إنّ وعد اللّه حقّ

«إنّ» بيانگر تعليل است; يعنى، ايمان بياور چون وعده خداوند حق است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 14 - 18

18 - اطاعت از خدا و رسول او و قرار گرفتن انسان در مسير اصلى حق ، زمينه بخشش لغزش هاى وى

و إن تطيعوا اللّه و رسوله . .. إنّ اللّه غفور رحيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 6 - 2،4

2- تأمل و انديشه در كيفيت آفرينش ، زيبايى و اتقان بناى آسمان ، زمينه ره جويى به حق

بل كذّبوا بالحقّ . .. أفلم ينظروا إلى السماء ... و ما لها من فروج

واژه «ينظر»، به معناى تأمل و نگاه از روى دقت و تحقيق است.

4- زينت و زيبايى آسمان ، به تدبير الهى و در جهت ره يابى انسان به حق

أفلم ينظروا . .. و زيّنّ-ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 45 - 12

12 - بيم از فرجام عمل ، نقطه آغازين حركت انسان به سوى تعهّد و حق پذيرى

فذكّر . .. من يخاف وعيد

از اين كه خداوند، پيامبر(صلی الله علیه و آله) را موظّف كرده تا «من يخاف وعيد» با قرآن تذكر دهد; استفاده مى شود كه اعتقاد به قيامت و بيم از فرجام عمل، نخستين مرحله اى است كه فرد را مستعد پذيرش حق مى سازد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 6 - 3

3 - تأثير سخن حق ، مشروط به وجود زمينه پذيرش است .

فلم يزدهم دعاءى إلاّ فرارًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عصر - 103 - 3 - 7

7 - حق پذيرى و دفاع از حق ، نيازمند شكيبايى و استقامت است .

تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر

جمله «تواصوا بالصبر»، ممكن است درصدد بيان زمينه هاى لازم براى مفاد «تواصوا بالحقّ» باشد.

ص: 356

848- سختى حق پذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 75 - 8

8 - فروتنى ، شب زنده دارى ، حلم ، توبه ، عفو كريمانه ، پذيرش حق ، دورى از اسراف ، تنگ گيرى ، شرك ، زنا ، آدم كشى و سخن باطل ، امرى دشوار و مقتضى صبر و شكيبايى

و عباد الرحمن الذين يمشون على الأرض هونًا . .. و الذين لايشهدون الزور ... أُول-

849- شرايط حق پذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 21 - 18

18 - داشتن روح پندپذيرى و حق جويى ، شرط بهره جستن و تأثير پذيرفتن از سخنان به حق قرآن

ألم تر أنّ اللّه أنزل من السماء ماء . .. إنّ فى ذلك لذكرى لأُولى الألبب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 40 - 4

4 - وجود استعداد و قابليت ، شرط بهره مندى از پيام حق

أفأنت تسمع الصمّ أو تهدى العمى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 6 - 3

3 - تأثير سخن حق ، مشروط به وجود زمينه پذيرش است .

فلم يزدهم دعاءى إلاّ فرارًا

850- صبر در حق پذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 75 - 8

8 - فروتنى ، شب زنده دارى ، حلم ، توبه ، عفو كريمانه ، پذيرش حق ، دورى از اسراف ، تنگ گيرى ، شرك ، زنا ، آدم كشى و سخن باطل ، امرى دشوار و مقتضى صبر و شكيبايى

ص: 357

و عباد الرحمن الذين يمشون على الأرض هونًا . .. و الذين لايشهدون الزور ... أُول-

851- عوامل حق پذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 54 - 5

5 - باور به معاد و توجه به آن ، داراى نقش اساسى در حق پذيرى انسان

سنريهم ءايتنا فى الأفاق . .. ألا إنّهم فى مرية من لقاء ربّهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 3 - 7

7- نياز همه انسان ها به پيام وحى و رهنمود هاى پرودگار ، براى رسيدن به حق و صلاح

بأنّ الذين كفروا اتّبعوا البطل و أنّ الذين ءامنوا اتّبعوا الحقّ من ربّهم

مقيد شدن «الحقّ» به «من ربّهم» و مقابله «الحقّ من ربّهم» با «الباطل»، مى رساند كه بشر بيش از دو راه در پيش ندارد: راه باطل و يا راه حق، راه حق تنها همان راهى است كه منتسب به پروردگار و نازل شده از سوى او است از اين رو انسان براى رسيدن به حق، ضرورتاً نيازمند رهنمود خداوند است.

852- عوامل حق پذيرى گمراهان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 97 - 2

2 - آتش دوزخ ، تنها عامل تسليم گمراهان لجوج در برابر حق

قالوا و هم فيها يختصمون . تاللّه إن كنّا لفى ضلل مبين

برداشت ياد شده از آن جا است كه اعتراف حق ستيزان، تنها در جهان آخرت و آن هم در داخل دوزخ صورت مى گيرد.

853- فطريت حق پذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 48 - 12

12 - فطرت اوليه انسان ها ، توحيد ، خداپرستى و حق پذيرى است .

لعلّهم يرجعون

از سياق آيات پيشين - كه درباره توحيد و شرك است - و نيز از واژه «رجوع» استفاده مى شود كه انسان ها به توحيد گرايش

ص: 358

فطرى دارند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 27 - 6

6- انسان در سرشت و نماد خويش ، موجودى حق طلب و حق پذير

و صرّفنا الأيت لعلّهم يرجعون

تعبير «يرجعون» مى تواند بدان معنا باشد كه انسان داراى فطرت حق پذير است و نماياندن آيات الهى به او، وسيله اى براى بازگشت به فطرت اوليه خويش است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 16 - 12

12- قلب آدمى ، در سرشت خود ، پذيراى حق و عملكرد و روحيّات منفى او ، عامل جمود آن

طبع اللّه على قلوبهم واتّبعوا أهواءهم

از تعبير «طبع اللّه على قلوبهم» استفاده مى شود كه قلب آدمى در ابتدا، پذيراى سخن حق و قادر به فهم پيام الهى است; ولى در نتيجه عواملى از سوى خود انسان، طبق اراده الهى، قلب كارايى اصلى خود را از دست مى دهد و در برابر حق نفوذناپذير مى شود.

854- منشأ حق پذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 22 - 4

4 - خداوند ، هركس را كه بخواهد شنوا و حق پذير مى سازد .

إنّ اللّه يسمع من يشاء

855- منشأ حق پذيرى عيسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 32 - 6

6- عنايات خداوند به عيسى ( ع ) ، او را فردى حق پذير ، خوش بخت و نرم خو ساخته بود .

و لم يجعلنى جبّارًا شقيًّا

ص: 359

856- منشأ حق پذيرى محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - شرح - 94 - 1 - 1

1 - خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، شرح صدر عنايت كرده و قواى باطنى آن حضرت را پذيراى حقيقت قرار داد و توانمندى هاى او را ، براى تحمّل سختى ها و تكاليف ، فزونى بخشيد .

ألم نشرح لك صدرك

شرح صدر، گنجايش دادن آن براى قبول حق است (لسان العرب). «صدر» و «قلب»، كنايه از نفس انسان است كه داراى فهم و درك است. گفته شده «صدر» اعم از «قلب» است; زيرا شامل تمام قواى انسان مى شود. (برگرفته شده از مفردات راغب)

857- موانع حق پذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 206 - 3،4

3 - سرسختى ، غرور و تكبّر برخاسته از گناه ، مانع نصيحت پذيرى حاكمان مفسد

و اذا قيل له اتق اللّه اخذته العزة بالاثم

بنابراينكه «بالاثم»، متعلق به «العزّة» باشد.

4 - سرسختى ، تكبّر و غرور ، مانع اصلاح و نصيحت پذيرى

اخذته العزّة بالاثم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 213 - 38

38 - حَسَد و سركشى ( بَغى ) مانع پذيرش بيّنات و هدايت الهى

و ما اختلف فيه الاّ الذين اوتوه بغياً

«بغياً» (حَسَد و سركشى)، مفعول لأجله براى «ما اختلف» است ; يعنى حسد و سركشى، مانع پذيرش هدايت و حق است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 63 - 7

7 - اعتقاد به الوهيت حضرت مسيح ( ع ) و عدم پذيرش توحيد ، برخاسته از افساد و تباهيگرى *

فان تولّوا فانّ اللّه عليم بالمفسدين

احتمال دارد كلمه «بالمفسدين»، اشاره به علت و زمينه شرك باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 175 - 9

9 - ايجاد ترس ، از شگرد هاى شيطانى براى جلوگيرى مردم از گرايش به حقّ

ص: 360

انّما ذلكم الشّيطان يخوّف اولياءه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 83 - 8،9

8 - استكبار و سخت دلى يهوديان و مشركان موجب تأثرناپذيرى آنان از قرآن

و إذا سمعوا ما أنزل إلى الرسول ترى اعينهم تفيض من الدمع

بيان واكنش خاضعانه مسيحيان در برابر قرآن پس از توصيف آنان به فروتنى در آيه پيش گوياى اين است كه دو گروه ديگر (يهوديان و مشركان) به دليل گردنفرازى و استكبار در برابر حق، از پذيرش قرآن سرباز زدند.

9 - استكبار موجب سخت دلى و مانع تأثيرپذيرى از قرآن

و انهم لايستكبرون. و إذا سمعوا ما أنزل إلى الرسول ... تفيض من الدمع

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 130 - 11

11 - زندگى دنيا عامل فريب خوردن كافران در نپذيرفتن آيات و پند نگرفتن از انذار انبيا

و غرتهم الحيوة الدنيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 75 - 8

8 - خودبرتربينى فرعون و اطرافيانش ، مانع از پذيرش رسالت موسى و هارون ( ع )

ثم بعثنا من بعدهم موسى و هرون إلى فرعون و ملإيه بأيتنا فاستكبروا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 62 - 11

11- وفادارى جوامع به آرا و انديشه هاى باطل قومى و قبيله اى ، بازدارنده بروز انديشه هاى نو و برحق در ميان آنان

أتنهنا أن نعبد ما يعبد ءاباؤُنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 3 - 6،10

6- غوطهورى در تمتعات و لذت هاى مادى ، مانع تسليم شدن در برابر حقايق دينى

ربما يودّ الذين كفروا لو كانوا مسلمين. ذرهم يأكلوا و يتمتّعوا

فراز «ذرهم يأكلوا و يتمتعوا و . ..» - كه درصدد بيان حالات كفار است - مى تواند به منزله تعليل و جوابى باشد براى اينكه: چرا آنان اسلام نمى آورند و سرانجام نادم و پشيمان مى شوند؟

10- سرگرم شدن به آرزو هاى واهى ، مانع هدايت پذيرى و تسليم شدن در برابر حق است .

ربما يودّ الذين كفروا لو كانوا مسلمين . ذرهم ... و يلههم الأمل

ص: 361

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 106 - 5

5 - غلبه رذايل اخلاقى بر روح انسان ، مانع حق پذيرى او

قالوا ربّنا غلبت علينا شقوتنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 49 - 3

3 - انديشه سودجويانه ، مانع از پذيرش حق است .

و إذا دعوا إلى اللّه و رسوله ليحكم بينهم إذا فريق منهم معرضون . و إن يكن لهم الح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 21 - 13

13 - روحيه خود برتربينى و خوى تجاوزگرى ، از موانع پذيرفتن حق و ايمان آوردن

لقد استكبروا فى أنفسهم و عتو عتوًّا كبيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 43 - 4

4 - هواپرستى ، مانع اصلى حق پذيرى و هدايت است .

أرءيت من اتّخذ إلهه هويه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 8 - 3

3 - عناد و لجاجت ، از موانع ايمان و رهيابى به حق

إلاّ كانوا عنه معرضين . فقد كذّبوا ... و ما كان أكثرهم مؤمنين

از ارتباط اين بخش از آيات مى توان نتيجه گرفت كه عزم كافران بر حق ناپذيرى، علت برخورد سطحى آنان با آيات الهى و در نتيجه ره نيافتن آنان به حق است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 137 - 7

7 - سنت گرايى از موانع پذيرش حق

سواء علينا أَوَعظت . .. إن هذا إلاّ خلق الأوّلين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 43 - 3

3 - عادات و رفتار رسوخ يافته در وجود روح انسان ، مانع گرايش وى به حق آشكار

ص: 362

و أُوتينا العلم من قبلها. .. و صدّها ما كانت تعبد من دون اللّه

عبارت «كانت تعبد» ماضى استمرارى و بيانگر دوام و رسوخ است; يعنى، خو كردن بلقيس بر رفتار شرك آلود (پرستش خورشيد) مانع از آن شده بود كه وى على رغم آگاهى يافتن به حقيقت، به آن بازگردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 21 - 2،5

2 - تعصّب و تقليد كور از نياكان ، مانع گرايش كافران به پيروى از قرآن و تعاليم آسمانى است .

و إذا قيل لهم اتّبعوا ما أنزل اللّه قالوا بل نتّبع ما وجدنا عليه ءاباءنا

5 - تعصّب خويشاوندى و سنّت گرايى ، از موانع حق پذيرى است .

و إذا قيل لهم اتّبعوا ما أنزل اللّه قالوا بل نتّبع ما وجدنا عليه ءاباءنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 43 - 7

7 - پافشارى بر تقليد از آيين نياكان و گذشتگان ، از جمله موانع پذيرش دين حق

و إذا تتلى عليهم ءايتنا بيّنت قالوا ما هذا إلاّ رجل يريد أن يصدّكم عمّا كان ي

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 22 - 13

13 - قساوت قلب و سنگدلى ، مانع پذيرش حق و تابش نور الهى بر قلب ها

أفمن شرح اللّه صدره للإسلم . .. فويل للقسية قلوبهم من ذكر اللّه

توصيف كافران به قساوت قلب و سنگدلى، در برابر مؤمنان - كه از نور هدايت الهى برخورداراند - مى تواند بيانگر اين نكته باشد كه قساوت قلب، مانع تابش نور هدايت الهى در قلب ها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 35 - 11

11 - تكبر و تجاوزگرى ، موجب محروميت از درك صحيح حقايق الهى و مانع از پذيرش آن مى شود .

كذلك يضلّ اللّه . .. كذلك يطبع اللّه على كلّ قلب متكبّر جبّار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 22 - 5

5 - تقليد كوركورانه و تعصبات قومى ، سدى در برابر حق گرايى است .

أمّة و إنّا على ءاثرهم مهتدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 22 - 5

ص: 363

5- فراگيرى فساد و غوطهورى مردم در جرم و گناه ، مانع نفوذ منطق مستدل وحى در ايشان

فدعا ربّه أنّ هؤلاء قوم مجرمون

دعاى موسى(ع)، شكوه اى از روى يأس و نااميدى از ايمان فرعونيان به درگاه خداوند بود. تعبير «أنّ هؤلاء...» بيانگر علت نااميدى موسى(ع) از تأثير سخنانش در فرعونيان مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 8 - 7

7 - تكبر و غرور ، مانع از دريافت حقيقت

ثمّ يصرّ مستكبرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 16 - 6

6- كفر ، مانع درك و پذيرش حق ، حتى از زبان پيامبر (صلی الله علیه و آله)

يستمع إليك حتّى إذا خرجوا من عندك قالوا . .. ماذا قال ءانفًا

«ماذا قال. ..» ممكن است پرسش حقيقى باشد و ناتوانى كافران از فهم كلام وحى را برساند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 25 - 2

2- شيطان ، از موانع جدى گرايش آگاهان ، به حق و هدايت

من بعد ما تبيّن لهم الهدى الشيطن سوّل لهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 45 - 13

13 - ناباورى به قيامت ، عامل حق ناپذيرى و تأثير نداشتن عالى ترين پيام هاى ارزشى در روح انسان

فذكّر بالقرءان من يخاف وعيد

با توجه به اين كه آيات پيشين درباره معاد و رستاخيز بود; «من يخاف وعيد» مى تواند بيانگر مسأله قيامت و نظام كيفر و پاداش باشد. در اين صورت مفهوم آيه چنين خواهد بود: «قرآن در ناباوران به قيامت بى تأثير است».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 31 - 14

14 - بيماردلى و نفاق ، از موانع شناخت و حق پذيرى

و ليقول الذين فى قلوبهم مرض . .. ماذا أراد اللّه بهذا مثلاً

ص: 364

858- نشانه هاى حق پذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عصر - 103 - 3 - 8

8 - « صبر » ، نشان حق پذيرى است و سفارش ديگران به آن ، نمونه بارز ترغيب مردم به حق است .

تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر

برداشت ياد شده، ناظر به اين احتمال است كه عطف «تواصوا بالصبر» بر جمله قبل، عطف خاص بر عام باشد. تكرار فعل «تواصوا»، اين ارتباط را تأييد مى كند; زيرا در تعبيرى نظير «تواصوا بالحقّ و الصبر»، تفاوت حق و صبر نمايان تر است.

حق ستيزان

859- آثار انذار حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 92 - 12

12 - تنها انذار و تهديد نسبت به عواقب شوم عمل ، داراى امكان تأثير در حق ستيزان

و من ضلّ فقل إنّما أنا من المنذرين

با اين كه قرآن دربردارنده هر دو بعد انذار و تبشير است; اما پيامبر(صلی الله علیه و آله) در قبال گمراهان حق ناپذير، تنها موظف به بيان بُعد انذارگر قرآن بود و اين بدان جهت است كه تنها عاملى كه ممكن بود در آنان تأثير بگذارد «انذار» است.

860- آثار توبه حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 34 - 2

2- امكان شمول عفو الهى ، نسبت به كافران حق ستيز ، به شرط توبه و پشيمانى قبل از مرگ

إنّ الذين كفروا و . .. ثمّ ماتوا و هم كفّار فلن يغفر اللّه لهم

از مفهوم آيه شريفه، استفاده مى شود كه اگر كافر معاند در حال كفر نميرد و قبل از مرگ توبه كند، مشمول «لن يغفر اللّه» نخواهد بود.

861- آثار عذاب حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 47 - 7

7 - كافران و حق ستيزان ، تنها به هنگام گرفتار شدن به عذاب الهى متنبه شده و به ارزش تعاليم پيامبران پى مى برند .

ص: 365

أن تصيبهم مصيبة . .. فيقولوا ربّنا لولا أرسلت إلينا رسولاً

862- آثار مبارزه با حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 71 - 5

5- دفاع از حق و حركت بر مدار توحيد در برابر حق ستيزان و مشركان ، امداد و نصرت الهى را در پى خواهد داشت .

و أرادوا به كيدًا . .. و نجّينه و لوطًا إلى الأرض التى بركنا فيها

863- آثار هلاكت حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 37 - 2

2 - فرجام هلاكت بار قدرت هاى حق ستيز تاريخ ، مايه تذكر خردمندان و مردمان حق شنو

إنّ فى ذلك لذكرى لمن كان له قلب أو ألقى السمع

864- آمرزش حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 70 - 12

12 - آمرزش گناه ستيزه جويان عليه دين ، پس از گرايش آنان به اسلام ، جلوه اى از مغفرت و رحمت خدا نسبت به انسانهاست .

و يغفر لكم و اللّه غفور رحيم

865- اتمام حجت بر حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 47 - 1

1 - بستن راه بهانه جويى كافران و حق ستيزان ( به اين كه چرا براى مارسولى نفرستادى ) به هنگام گرفتار شدن به عذاب ، از اهداف رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و لولا أن تصيبهم مصيبة بما قدّمت أيديهم فيقولوا ربّنا لولا أرسلت إلينا رسولاً

جواب «لولا» در «لولا أن تصيبهم مصيبة. ..» حذف شده و تقدير آن چنين است: «لولا أن تصيبهم مصيبة ... لمّا أرسلناك إليهم». گفتنى است كه آيه پيش، هدف از بعثت پيامبر(صلی الله علیه و آله) را تنبّه و بيدارى مردم بيان كرده است. بنابراين آيه ياد شده بيانگر

ص: 366

يكى ديگراز هدف هاى رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 6 - 2

2 - مسؤوليت پيامبران الهى ، تا سر حد اتمام حجت بر حق گريزان است ; نه فزون تر از آن .

فما تغن النذر . فتولّ عنهم

تفريع «تولّ عنهم» بر «ما تغن النذر» بيانگر مطلب بالا است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 36 - 3

3 - نزول عذاب الهى بر حق ستيزان ، از پى اتمام حجت بر ايشان

إنّا أرسلنا عليهم . .. و لقد أنذرهم بطشتنا فتماروا بالنّذر

866- اصرار بر كفر حق ستيزان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 48 - 12

12 - اقدام حق ستيزان صدراسلام به انكار صريح قرآن و تورات و تأكيد بر كفر خويش نسبت به آن دو

و قالوا إنّا بكلٍّ كفرون

867- اضطرار حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 74 - 3

3 - مشركان حق ناپذير و ستيزه جو ، از سرِ ناچارى و اضطراب به انكار عبادت كردن معبود هاى ادعايى خويش مى پردازند .

بل لم نكن ندعوا من قبل شيئًا

868- اعراض از حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 78 - 5

5 - وانهادن امر كافران حق ستيز به خداوند ، رهنمودى الهى به پيامبر (صلی الله علیه و آله)

ص: 367

و لاتكن فى ضيق ممّا يمكرون. .. إنّ ربّك يقضى بينهم بحكمه

با توجه به اين كه آيات اين بخش در ارتباط با هم است، تذكر خداوند به قضاوت نهايى خويش درباره كافران، مى تواند در مقام توضيح و تعليل براى آيه «و لاتكن فى ضيق ممّا يمكرون» باشد. آيات بعد نيز مؤيد همين معنا است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 45 - 11

11 - مبلغان دين ، موظّف به تلاش در بيدارى نفوس مستعد و وانهادن حق ستيزان ، به خداوند

نحن أعلم بما يقولون . .. فذكّر بالقرءان من يخاف وعيد

برداشت ياد شده، با الغاى خصوصيت از مورد پيامبراكرم(صلی الله علیه و آله) استفاده مى شود.

869- افساد حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 82 - 5

5 - حق ستيزان ، مردمى تبهكار و مجرمند .

و يحق اللّه الحق بكلمته و لو كره المجرمون

870- انتقام از حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 42 - 1،7

1 - انتقام الهى ، گريبان گير كافران و حق ستيزان ، در حيات و يا پس از رحلت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و من يعش عن ذكر الرحمن . .. فإمّا نذهبنّ ... أو نرينّك الذى وعدنهم

7 - خداوند ، به انتقام گرفتن از حق ستيزان - چه در دنيا و چه در آخرت - توانا است .

فإنّا عليهم مقتدرون

871- انذار حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 55 - 1

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، موظف به ادامه دادن تذكر و هشدار ، در عين اصرار نورزيدن بر هدايت حق ستيزان

فتولّ عنهم . .. و ذكّر

ص: 368

872- اهميت تذكر به حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 55 - 1

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، موظف به ادامه دادن تذكر و هشدار ، در عين اصرار نورزيدن بر هدايت حق ستيزان

فتولّ عنهم . .. و ذكّر

873- ايمان حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 51 - 2

2 - كفرپيشگان و حق ستيزان ، به هنگام وقوع عذاب استيصال ، دست از كفر كشيده ، ايمان خواهند آورد .

أثم إذا ما وقع ءامنتم به ءالئن

874- بهانه جويى حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 48 - 3

3 - كفرپيشگان حق ستيز ، منكر آسمانى بودن قرآن به بهانه عدم نزول دفعى آن

قالوا لولا أُوتى مثل ما أُوتى موسى

مقصود از «ما أُوتى موسى» تورات است كه يكباره نازل شده بود; يعنى، چرا قرآن مانند تورات، يكباره نازل نشده است؟

875- بى ارزشى حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 83 - 6

6 - انسانِ بيهوده گراى حق ستيز ، فاقد ارج و منزلت در پيشگاه پروردگار

فذرهم يخوضوا

تعبير «فذرهم» دربردارنده معناى تحقير است.

ص: 369

876- بى منطقى حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 26 - 4

4 - كفرپيشگان حق ستيز ، ناتوان از برخورد منطقى با پيامبر (صلی الله علیه و آله) و قرآن

و قال الذين كفروا لاتسمعوا لهذا القرءان و الغوا فيه

877- پرسش از حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 73 - 3

3 - پرسش عتاب آميز خداوند از مشركان حق ستيز و لجوج ، درباره معبود هاى ادعايى آنان

ثمّ قيل لهم أين ما كنتم تشركون

878- تأخير كيفر حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 93 - 15

15 - تأخير كيفر حق ستيزان ، براساس مصالح و نه معلول غفلت خداوند از كردار آنان

سيريكم ءايته . .. و ما ربّك بغفل عمّا تعملون

با توجه به اين كه بيشتر آيات اين سوره، متوجه منكران رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) و توحيد ربوبى خداوند است، خاتمه يافتن سوره با تعبير «سيريكم آياته» و «ما ربّك بغافل. ..» مى رساند كه خداوند، از نشان دادن آيات انكار ناپذير خود، عاجز نيست و از كردار بندگان نيز غافل نمى باشد و به موقع جزاى آنان را خواهد داد.

879- توصيه به حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 46 - 2

2 - سياحت در زمين براى مشاهده شهر هاى ويران شده و مطالعه در سرنوشت و فرجام شوم ستمگران تاريخ ، توصيه خداوند به گردنكشان و حق ستيزان

أفلم يسيروا فى الأرض فتكون لهم قلوب يعقلون بها

ص: 370

880- تهديد حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 77 - 4

4 - خداوند ، مشركان و كافران حق ستيز را كراراً به عذاب استيصال تهديد كرده است .

فإمّا نرينّك بعض الذى نعدهم

فعل مضارع «نعد» دلالت بر استمرار مى كند. اين كلمه مشتق از «وعد» است و «وعد» هم در خير استعمال مى شود و هم در شر. چون در اين جا ضمير به مشركان و كافران بر مى گردد، براى شر و تهديد است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 80 - 9

9 - تهديد حق ستيزان از سوى خداوند ، به محاكمه نهايى و مشاهده جزاى خويش در فرجام

بلى و رسلنا لديهم يكتبون

فعل «يكتبون» از يك سو مى رساند كه خداوند، هميشه حق ستيزان را به مجرد وقوع جرم جزا نمى دهد و از سوى ديگر افاده مى كند كه تأخير جزاى آنان سبب غفلت نمى شود; زيرا فرشتگان آن را ثبت مى كنند و در محاكمه نهايى مورد استفاده قرار مى گيرد.

881- تهديد حق ستيزان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 83 - 12

12 - تهديد حق ستيزان عصر بعثت به محاكمه و مجازات در روز رجعت

و يوم نحشر من كلّ أُمّة فوجًا ممّن يكذّب بايتنا

ظاهراً آيه ياد شده، تعريض به رجعت كافران عصر بعثت نيز دارد.

882- جوسازى حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 26 - 9

9 - جنجال آفرينى و هوچى گرى ، از شيوه هاى مخالفان جبهه حق

و قال الذين كفروا . .. و الغوا فيه لعلّكم تغلبون

ص: 371

883- حتميت شكست حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 81 - 12

12 - شكست نهايى در جنگ بين حق و باطل ، سرنوشت محتوم حق ستيزان و باطل مداران مفسد است .

إن اللّه سيبطله إن اللّه لايصلح عمل المفسدين

884- حتميّت عذاب حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 58 - 3

3- گرفتارى به عذاب استيصال پيش از فرا رسيدن قيامت ، سرنوشت محتوم همه اقوام و جوامع كافر و مشرك حق ستيز است .

و إن من قرية إلاّ نحن مهلكوها قبل يوم القيمة

اينكه آيه مى فرمايد: همه جوامع بشرى قبل از قيامت يا هلاك مى شوند و يا دچار عذاب مى شوند احتمال دارد كه مراد از «مهلكوها» هلاكت انسانهاى معمولى و مراد از «معذّبوها» عذاب كافران و مشركان باشد.

885- حتميت كيفر حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 77 - 6

6 - مشركان و كافران حق ستيز ، چون از بازگشت به سوى خدا و گرفتار شدن به عذاب جهنم راه فرارى ندارند ، مهلت دادن خداوند به آنان نگران كننده نيست .

فإمّا نرينّك بعض الذى نعدهم أو نتوفّينّك فإلينا يرجعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 27 - 1

1 - عذاب سخت و دشوار الهى ، كيفرى حتمى براى كافران حق ستيز

فلنذيقنّ الذين كفروا عذابًا شديدًا

لام و نون تأكيد در «لنذيقنّ»، حاكى از حتمى بودن عذاب و كيفر مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 27 - 6

6- امكانات گسترده دنيوى ، مانع از مجازات الهى نسبت به حق ستيزان نخواهد بود .

إنّهم جند مغرقون . .. و نعمة كانوا فيها فكهين

ص: 372

886- حتميت هلاكت حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 36 - 6

6 - هلاكت ، سرنوشت محتوم همه توان مندان حق ستيز تاريخ

و كم أهلكنا . .. هل من محيص

887- حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 176 - 4،5

4 - كتمان محتواى كتاب هاى آسمانى ، كتمان حق است و كتمان كنندگان مردمى حق ستيزند .

ذلك بأن اللّه نزل الكتب بالحق

5 - حق ستيزى و حق پوشى علماى يهود و نصارا

إن الذين يكتمون . .. ذلك بأن اللّه نزل الكتب بالحق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 74 - 8،9

8 - خداوند ، بر دل هاى تكذيب كنندگان پيامبرانِ پس از نوح ( ع ) ، به علت رسوخ صفت تجاوز و حق ستيزى در نفس آنان ، مهر زده بود .

فما كانوا ليؤمنوا بما كذبوا به من قبل كذلك نطبع على قلوب المعتدين

تعبير به اسم فاعل (المعتدين) بدون لحاظ زمان و مفعول، بيانگر ثبوت مبدأ اشتقاق (اعتدا) در ذات (مكذبان) است.

9 - تكذيب كنندگان پيامبران پس از نوح ( ع ) مردمى تجاوزپيشه و حق ستيز بودند .

فما كانوا ليؤمنوا بما كذبوا به من قبل كذلك نطبع على قلوب المعتدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 69 - 3

3 - امكان پيدايش افرادى حق ناپذير و دين ستيز در جامعه ، با وجود شناخت كامل حق و حقانيت دين

ألم تر إلى الذين يجدلون فى ءايت اللّه أنّى يصرفون

ص: 373

888- حق ستيزان در جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 176 - 6

6 - حق ستيزى موجب گمراهى ، محروميت از لطف و مغفرت خدا و گرفتار شدن به آتش دوزخ مى باشد .

لايكلمهم اللّه يوم القيمة . .. ذلك بأن اللّه نزل الكتب بالحق

برداشت فوق بر اين اساس است كه «ذلك» اشاره به عقوبتهاى مطرح شده در آيات قبل باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 43 - 6

6 - اسراف گران و افراط كنندگان در گناه و حق ستيزى ، اهل دوزخ اند .

و أنّ المسرفين هم أصحب النار

«اسراف» به معناى افراط است و مقصود از «مسرفين» در آيه شريفه، كسانى اند كه در گناه و حق ستيزى افراط مى كنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 72 - 1،2،3

1 - كافران حق ستيز و ستيزه جو ، در قيامت به آب داغ و پر حرارت افكنده خواهند شد .

يسحبون . فى الحميم

يكى از معانى «حميم»، آب داغ و پر حرارت است.

2 - كافران حق ستيز و ستيزه جو ، در انبوهى از آتش دوزخ سوزانده خواهند شد .

ثمّ فى النار يسجرون

«سجر» در اصل به معناى پر كردن تنور از آتش گيره براى بر افروختن و تقويت آتش آن است. اسناد فعل «يُسجرون» به اشخاص، اسناد مجازى است. مقصود از آن فراگرفتن آتش زياد بر تمامى وجود دوزخيان مى باشد.

3 - عذاب شدن كافران حق ستيز و ستيزه جو به آتش دوزخ ، پس از كيفر شدنشان با آب داغ و پر حرارت خواهد بود .

فى الحميم ثمّ فى النار يسجرون

برداشت ياد شده از آمدن «ثمّ» كه نوعاً براى تراخى زمانى است، استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 24 - 3

3- دوزخ ، فرجام هر كفرپيشه معاند حق ستيز

ألقيا فى جهنّم كلّ كفّار عنيد

889- حق ستيزان در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 374

16 - غافر - 40 - 71 - 1،2،3

1 - كافران حق ستيز و ستيزه جو ، در روز قيامت غل به گردن خواهند داشت .

الذين يجدلون . .. إذ الأغلل فى أعنقهم

2 - كافران حق ستيز و ستيزه جو در قيامت ، با زنجير بر روى زمين كشان كشان برده مى شوند .

و السلسل يسحبون

«سلسلة» (مفرد «سلاسل») به معناى حلقه اى منظم از نظر طول است; يعنى، زنجير. «سحب» (مصدر «يسحبون») به معناى كشاندن چيزى بر سطح زمين است.

3 - كافران حق ستيز و ستيزه جو ، هنگام گرفتار شدن به عذاب الهى ، به عمق بطلان راه خود و پيامد رفتارشان آگاه خواهند شد .

فسوف يعلمون . إذ الأغلل فى أعنقهم و السلسل يسحبون

برداشت ياد شده، از آن جا است كه ظرف «إذ الأغلال . ..» متعلق به «يعلمون» مى باشد. «يسحبون» نيز حال از ضمير «هم» در «فى أعناقهم» است; يعنى، به زودى مى دانند آن گاه كه غل در گردن هايشان باشد و با زنجير كشان كشان برده مى شوند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 72 - 1

1 - كافران حق ستيز و ستيزه جو ، در قيامت به آب داغ و پر حرارت افكنده خواهند شد .

يسحبون . فى الحميم

يكى از معانى «حميم»، آب داغ و پر حرارت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 20 - 4

4- قيامت ، روز تحقّق هشدار ها و انذار هاى الهى براى كافران و حق ستيزان

و نفخ فى الصور ذلك يوم الوعيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 26 - 5

5 - ظهور ماهيت زشت حق ستيزان منكر پيامبران ، در روز قيامت *

سيعلمون غدًا من الكذّاب الأشر

احتمال دارد «غداً» اشاره به روز قيامت داشته باشد.

890- حق ستيزان و محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 26 - 4

ص: 375

4 - كفرپيشگان حق ستيز ، ناتوان از برخورد منطقى با پيامبر (صلی الله علیه و آله) و قرآن

و قال الذين كفروا لاتسمعوا لهذا القرءان و الغوا فيه

891- حق ستيزان هنگام عذاب استيصال

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 51 - 2

2 - كفرپيشگان و حق ستيزان ، به هنگام وقوع عذاب استيصال ، دست از كفر كشيده ، ايمان خواهند آورد .

أثم إذا ما وقع ءامنتم به ءالئن

892- دشمنى با حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 86 - 10

10 - دشمنى با كفرپيشگان حق ستيز و پرهيز از تقويت آنان ، نشانه پيامبرى و لازم جدايى ناپذير آن

و ما كنت ترجوا أن يلقى إليك الكتب . ..فلاتكوننّ ظهيرًا للكفرين

برداشت ياد شده با توجه به تفريع «لاتكوننّ. ..» بر صدر آيه به دست مى آيد.

893- رجعت حق ستيزان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 83 - 12

12 - تهديد حق ستيزان عصر بعثت به محاكمه و مجازات در روز رجعت

و يوم نحشر من كلّ أُمّة فوجًا ممّن يكذّب بايتنا

ظاهراً آيه ياد شده، تعريض به رجعت كافران عصر بعثت نيز دارد.

894- رد استمهال حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 35 - 6

6 - كافران حق ستيز ، فاقد هر گونه مجال و فرصت براى عذرخواهى و رضايت طلبى از خداوند ، در روز قيامت

و لا هم يستعتبون

ص: 376

«إستعتاب» (مصدر «يستعتبون») به معناى درخواست عذرخواهى است. و در اين آيه مى تواند كنايه از اين باشد كه به كافران، مجالى براى عذرخواهى و طلب رضايت خداوند، داده نمى شود.

895- روش برخورد حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 26 - 9

9 - جنجال آفرينى و هوچى گرى ، از شيوه هاى مخالفان جبهه حق

و قال الذين كفروا . .. و الغوا فيه لعلّكم تغلبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 30 - 6

6 - روى آورى به اتهام و جنگ روانى تبليغى ، شيوه مخالفان پيام حق

و لمّا جاءهم الحقّ قالوا هذا سحر

896- رؤيت عذاب حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 80 - 9

9 - تهديد حق ستيزان از سوى خداوند ، به محاكمه نهايى و مشاهده جزاى خويش در فرجام

بلى و رسلنا لديهم يكتبون

فعل «يكتبون» از يك سو مى رساند كه خداوند، هميشه حق ستيزان را به مجرد وقوع جرم جزا نمى دهد و از سوى ديگر افاده مى كند كه تأخير جزاى آنان سبب غفلت نمى شود; زيرا فرشتگان آن را ثبت مى كنند و در محاكمه نهايى مورد استفاده قرار مى گيرد.

897- زمينه آمرزش حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 34 - 2

2- امكان شمول عفو الهى ، نسبت به كافران حق ستيز ، به شرط توبه و پشيمانى قبل از مرگ

إنّ الذين كفروا و . .. ثمّ ماتوا و هم كفّار فلن يغفر اللّه لهم

از مفهوم آيه شريفه، استفاده مى شود كه اگر كافر معاند در حال كفر نميرد و قبل از مرگ توبه كند، مشمول «لن يغفر اللّه»

ص: 377

نخواهد بود.

898- زمينه تشخيص حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 110 - 8

8 - وجود حق و مظاهر آن ، زمينه ساز آشكار شدن ماهيت نهفته حق ستيزان *

حتّى أنسوكم ذكرى

از اين كه خداوند، مؤمنان را عامل غفلت كافران از ياد خدا معرفى كرده است، به دست مى آيد كه اگر مؤمنان نبودند، ماهيت حق ستيز كافران نهان مى ماند; ولى وجود آنان سبب شد تا چهره اصلى آنها آشكار شود.

899- زمينه عذاب حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 36 - 3

3 - نزول عذاب الهى بر حق ستيزان ، از پى اتمام حجت بر ايشان

إنّا أرسلنا عليهم . .. و لقد أنذرهم بطشتنا فتماروا بالنّذر

900- زمينه كيفر حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 7 - 4

4 - ربوبيت الهى ، مقتضى مجازات كافران و حق ستيزان

إنّ عذاب ربّك لوقع

از اضافه «عذاب» به «ربّ»، مطلب بالا استفاده مى شود.

901- زمينه هدايت حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 92 - 12

12 - تنها انذار و تهديد نسبت به عواقب شوم عمل ، داراى امكان تأثير در حق ستيزان

و من ضلّ فقل إنّما أنا من المنذرين

ص: 378

با اين كه قرآن دربردارنده هر دو بعد انذار و تبشير است; اما پيامبر(صلی الله علیه و آله) در قبال گمراهان حق ناپذير، تنها موظف به بيان بُعد انذارگر قرآن بود و اين بدان جهت است كه تنها عاملى كه ممكن بود در آنان تأثير بگذارد «انذار» است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 48 - 7

7 - مجازات هاى دنيوى حق ستيزان از سوى خداوند ، به منظور هدايت و اصلاح آنان است ; نه انتقام .

و أخذنهم بالعذاب لعلّهم يرجعون

902- سختى عذاب اخروى حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 47 - 4

4 - عذاب اخروى براى كافران و حق ستيزان ، كيفرى گران و سخت مصيبت بار

و لولا أن تصيبهم مصيبة

«مصيبة» به بليه و هر امر مكروه، و ناخوشايند گفته مى شود و تنكير آن براى تفخيم است. بنابراين واژه «مصيبة» در اين آيه به معناى بلاى بزرگ مى باشد و مقصود از آن مى تواند عذاب استيصال باشد و مى تواند عذاب اخروى باشد.

903- سختى عذاب حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 27 - 1

1 - عذاب سخت و دشوار الهى ، كيفرى حتمى براى كافران حق ستيز

فلنذيقنّ الذين كفروا عذابًا شديدًا

لام و نون تأكيد در «لنذيقنّ»، حاكى از حتمى بودن عذاب و كيفر مى باشد.

904- سختى كيفر حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 12

12 - عقوبت دنيايى مردم حق ناپذير و ستيزه جو از اقوام گذشته ( چون قوم نوحو . . . ) مجازاتى سخت ، شگفت آور و درس آموز

فأخذتهم فكيف كان عقاب

برداشت يادشده از استفهام تعجيبى «كيف» استفاده مى شود.

ص: 379

905- سرزنش اخروى حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 73 - 1

1 - سرزنش شدن كافران حق ستيز در قيامت از سوى خداوند

ثمّ قيل لهم أين ما كنتم تشركون

استفهام در «أين ما كنتم. ..» توبيخى است.

906- سرزنش حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 29 - 14

14- ايمان گروهى از جنيان ، به مجرد شنيدن قرآن ، تعريضى به مشركان لجوج و حق ستيز است . *

و إذ صرفنا إليك نفرًا من الجنّ

با توجه به اين كه آيات پيشين، تماماً هشدار به مشركان بود; اين آيه نيز در بردارنده تعريض و سرزنش براى آنان است; زيرا جنيان پيغام قرآن را شنيده و پذيرفتند; ولى آنان چنين نكردند.

907- شبهه افكنى حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 36 - 4

4 - تشكيك در حقايق الهى ، داراى پيشينه در تاريخ امت هاى حق ستيز

و لقد أنذرهم . .. فتماروا بالنّذر

908- شكست حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 82 - 4

4 - حق ستيزان ، همواره محكوم به شكستند .

و يحق اللّه الحق بكلمته و لو كره المجرمون

ص: 380

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 78 - 10

10 - حق ستيزان ، سرانجام مقهور قدرت شكست ناپذير خداوند

إنّ ربّك يقضى بينهم بحكمه و هو العزيز العليم

909- شگفتى كيفر حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 12

12 - عقوبت دنيايى مردم حق ناپذير و ستيزه جو از اقوام گذشته ( چون قوم نوحو . . . ) مجازاتى سخت ، شگفت آور و درس آموز

فأخذتهم فكيف كان عقاب

برداشت يادشده از استفهام تعجيبى «كيف» استفاده مى شود.

910- عجز حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 37 - 5

5 - حق ستيزان در اوج اقتدار و شكوه ، ناتوان از مقابله با عظمت و كبريايى خداوند

و له الكبرياء فى السموت و الأرض

يادكرد جلال و قدرت يگانه و برتر خداوند، در پى ذكر حق ستيزان كافر و ناباور به معاد، مى تواند پيامى هشداردهنده براى آنان و نويدى آرامش بخش براى پيامبر(صلی الله علیه و آله) و مؤمنان باشد.

911- عذاب اخروى حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 71 - 1،2،3

1 - كافران حق ستيز و ستيزه جو ، در روز قيامت غل به گردن خواهند داشت .

الذين يجدلون . .. إذ الأغلل فى أعنقهم

2 - كافران حق ستيز و ستيزه جو در قيامت ، با زنجير بر روى زمين كشان كشان برده مى شوند .

و السلسل يسحبون

«سلسلة» (مفرد «سلاسل») به معناى حلقه اى منظم از نظر طول است; يعنى، زنجير. «سحب» (مصدر «يسحبون») به معناى كشاندن چيزى بر سطح زمين است.

ص: 381

3 - كافران حق ستيز و ستيزه جو ، هنگام گرفتار شدن به عذاب الهى ، به عمق بطلان راه خود و پيامد رفتارشان آگاه خواهند شد .

فسوف يعلمون . إذ الأغلل فى أعنقهم و السلسل يسحبون

برداشت ياد شده، از آن جا است كه ظرف «إذ الأغلال . ..» متعلق به «يعلمون» مى باشد. «يسحبون» نيز حال از ضمير «هم» در «فى أعناقهم» است; يعنى، به زودى مى دانند آن گاه كه غل در گردن هايشان باشد و با زنجير كشان كشان برده مى شوند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 72 - 1،2

1 - كافران حق ستيز و ستيزه جو ، در قيامت به آب داغ و پر حرارت افكنده خواهند شد .

يسحبون . فى الحميم

يكى از معانى «حميم»، آب داغ و پر حرارت است.

2 - كافران حق ستيز و ستيزه جو ، در انبوهى از آتش دوزخ سوزانده خواهند شد .

ثمّ فى النار يسجرون

«سجر» در اصل به معناى پر كردن تنور از آتش گيره براى بر افروختن و تقويت آتش آن است. اسناد فعل «يُسجرون» به اشخاص، اسناد مجازى است. مقصود از آن فراگرفتن آتش زياد بر تمامى وجود دوزخيان مى باشد.

912- عذاب استيصال حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 77 - 4

4 - خداوند ، مشركان و كافران حق ستيز را كراراً به عذاب استيصال تهديد كرده است .

فإمّا نرينّك بعض الذى نعدهم

فعل مضارع «نعد» دلالت بر استمرار مى كند. اين كلمه مشتق از «وعد» است و «وعد» هم در خير استعمال مى شود و هم در شر. چون در اين جا ضمير به مشركان و كافران بر مى گردد، براى شر و تهديد است.

913- عذاب حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 16 - 12

12 - مشركان و مجادله گران حق ستيز گرفتار غضب و عذاب سخت الهى

و الذين يحاجّون فى اللّه . .. عليهم غضب و لهم عذاب شديد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 382

17 - زخرف - 43 - 55 - 8

8 - عذاب الهى ، بر جوامع حق ستيز فراگير و گسترده است .

فأغرقنهم أجمعين

914- علم اخروى حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 71 - 3

3 - كافران حق ستيز و ستيزه جو ، هنگام گرفتار شدن به عذاب الهى ، به عمق بطلان راه خود و پيامد رفتارشان آگاه خواهند شد .

فسوف يعلمون . إذ الأغلل فى أعنقهم و السلسل يسحبون

برداشت ياد شده، از آن جا است كه ظرف «إذ الأغلال . ..» متعلق به «يعلمون» مى باشد. «يسحبون» نيز حال از ضمير «هم» در «فى أعناقهم» است; يعنى، به زودى مى دانند آن گاه كه غل در گردن هايشان باشد و با زنجير كشان كشان برده مى شوند.

915- عوامل تنبه حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 47 - 7

7 - كافران و حق ستيزان ، تنها به هنگام گرفتار شدن به عذاب الهى متنبه شده و به ارزش تعاليم پيامبران پى مى برند .

أن تصيبهم مصيبة . .. فيقولوا ربّنا لولا أرسلت إلينا رسولاً

916- فرجام حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 58 - 3

3- گرفتارى به عذاب استيصال پيش از فرا رسيدن قيامت ، سرنوشت محتوم همه اقوام و جوامع كافر و مشرك حق ستيز است .

و إن من قرية إلاّ نحن مهلكوها قبل يوم القيمة

اينكه آيه مى فرمايد: همه جوامع بشرى قبل از قيامت يا هلاك مى شوند و يا دچار عذاب مى شوند احتمال دارد كه مراد از «مهلكوها» هلاكت انسانهاى معمولى و مراد از «معذّبوها» عذاب كافران و مشركان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 78 - 10

ص: 383

10 - حق ستيزان ، سرانجام مقهور قدرت شكست ناپذير خداوند

إنّ ربّك يقضى بينهم بحكمه و هو العزيز العليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 83 - 7

7 - قيامت ، پايان بازيگرى و بيهوده گرايى هاى كافران حق ستيز

يخوضوا و يلعبوا حتّى يلقوا يومهم الذى يوعدون

بنابراين كه مراد از «يومهم. ..» روز قيامت باشد، برداشت بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 24 - 3

3- دوزخ ، فرجام هر كفرپيشه معاند حق ستيز

ألقيا فى جهنّم كلّ كفّار عنيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 36 - 6

6 - هلاكت ، سرنوشت محتوم همه توان مندان حق ستيز تاريخ

و كم أهلكنا . .. هل من محيص

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 37 - 2

2 - فرجام هلاكت بار قدرت هاى حق ستيز تاريخ ، مايه تذكر خردمندان و مردمان حق شنو

إنّ فى ذلك لذكرى لمن كان له قلب أو ألقى السمع

917- فلسفه كيفرهاى دنيوى حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 48 - 7

7 - مجازات هاى دنيوى حق ستيزان از سوى خداوند ، به منظور هدايت و اصلاح آنان است ; نه انتقام .

و أخذنهم بالعذاب لعلّهم يرجعون

ص: 384

918- فلسفه مهلت به حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 93 - 15

15 - تأخير كيفر حق ستيزان ، براساس مصالح و نه معلول غفلت خداوند از كردار آنان

سيريكم ءايته . .. و ما ربّك بغفل عمّا تعملون

با توجه به اين كه بيشتر آيات اين سوره، متوجه منكران رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) و توحيد ربوبى خداوند است، خاتمه يافتن سوره با تعبير «سيريكم آياته» و «ما ربّك بغافل. ..» مى رساند كه خداوند، از نشان دادن آيات انكار ناپذير خود، عاجز نيست و از كردار بندگان نيز غافل نمى باشد و به موقع جزاى آنان را خواهد داد.

919- قدرت حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 36 - 7

7 - نابودى حق ستيزان با همه نيرو و توان ، گواه قدرت قاهر خداوند است .

و كم أهلكنا . .. أشدّ ... منهم بطشًا ... هل من محيص

از ارتباط «هل من محيص» با صدر آيه، استفاده مى شود كه توجه به نابودى ملت هاى توان مند در گذشته تاريخ، خود مى تواند بهترين گواه باشد بر اين كه ملت ها سرانجام مقهور اراده خدا و ناگزير از آن هستند.

920- كيفر اخروى حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 9 - 15

15 - قيامت ، روز مجازات و كيفر كفرپيشگان و حق ستيزان

و نذيقه يوم القيمة عذاب الحريق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 72 - 3

3 - عذاب شدن كافران حق ستيز و ستيزه جو به آتش دوزخ ، پس از كيفر شدنشان با آب داغ و پر حرارت خواهد بود .

فى الحميم ثمّ فى النار يسجرون

برداشت ياد شده از آمدن «ثمّ» كه نوعاً براى تراخى زمانى است، استفاده مى شود.

ص: 385

921- كيفر حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 10

10 -تمامى اقوام تكذيب گر ( چون قوم نوح ) ، به خاطر مبارزه با حق ( تعاليم پيامبران ) ، در دنيا مورد عقوبت وكيفر الهى قرار گرفتند .

كذّبت قبلهم قوم نوح . .. ليدحضوا به الحقّ فأخذتهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 6 - 6

6 - ربوبيت الهى ، مقتضى عذاب دادن و كيفر كردن كافران حق ستيز و تكذيب كننده

و كذلك حقّت كلمت ربّك على الذين كفروا أنّهم أصحب النار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 19 - 2

2 - عوامل طبيعى ، در خدمت اراده الهى ، براى كيفر اقوام حق ستيز

فكيف كان عذابى . .. إنّا أرسلنا عليهم ريحًا صرصرًا

922- كيفر حق ستيزان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 83 - 12

12 - تهديد حق ستيزان عصر بعثت به محاكمه و مجازات در روز رجعت

و يوم نحشر من كلّ أُمّة فوجًا ممّن يكذّب بايتنا

ظاهراً آيه ياد شده، تعريض به رجعت كافران عصر بعثت نيز دارد.

923- گمراهى حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 176 - 6

6 - حق ستيزى موجب گمراهى ، محروميت از لطف و مغفرت خدا و گرفتار شدن به آتش دوزخ مى باشد .

لايكلمهم اللّه يوم القيمة . .. ذلك بأن اللّه نزل الكتب بالحق

برداشت فوق بر اين اساس است كه «ذلك» اشاره به عقوبتهاى مطرح شده در آيات قبل باشد.

ص: 386

924- مجارى كيفر حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 31 - 7

7 - عوامل طبيعى ، تحقق بخش اراده الهى در كيفر حق ستيزان

إنّا أرسلنا عليهم صيحة وحدة فكانوا كهشيم المحتظر

925- مجرميت حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 82 - 5

5 - حق ستيزان ، مردمى تبهكار و مجرمند .

و يحق اللّه الحق بكلمته و لو كره المجرمون

926- محاكمه حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 80 - 9

9 - تهديد حق ستيزان از سوى خداوند ، به محاكمه نهايى و مشاهده جزاى خويش در فرجام

بلى و رسلنا لديهم يكتبون

فعل «يكتبون» از يك سو مى رساند كه خداوند، هميشه حق ستيزان را به مجرد وقوع جرم جزا نمى دهد و از سوى ديگر افاده مى كند كه تأخير جزاى آنان سبب غفلت نمى شود; زيرا فرشتگان آن را ثبت مى كنند و در محاكمه نهايى مورد استفاده قرار مى گيرد.

927- محاكمه حق ستيزان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 83 - 12

12 - تهديد حق ستيزان عصر بعثت به محاكمه و مجازات در روز رجعت

و يوم نحشر من كلّ أُمّة فوجًا ممّن يكذّب بايتنا

ظاهراً آيه ياد شده، تعريض به رجعت كافران عصر بعثت نيز دارد.

ص: 387

928- محروميت حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 176 - 6

6 - حق ستيزى موجب گمراهى ، محروميت از لطف و مغفرت خدا و گرفتار شدن به آتش دوزخ مى باشد .

لايكلمهم اللّه يوم القيمة . .. ذلك بأن اللّه نزل الكتب بالحق

برداشت فوق بر اين اساس است كه «ذلك» اشاره به عقوبتهاى مطرح شده در آيات قبل باشد.

929- مخالفت حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 77 - 3

3 - دلدارى خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در برابر مخالفت هاى كافران حق ستيز و لجوج

فاصبر إنّ وعد اللّه حقّ

930- مصايب حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 47 - 4

4 - عذاب اخروى براى كافران و حق ستيزان ، كيفرى گران و سخت مصيبت بار

و لولا أن تصيبهم مصيبة

«مصيبة» به بليه و هر امر مكروه، و ناخوشايند گفته مى شود و تنكير آن براى تفخيم است. بنابراين واژه «مصيبة» در اين آيه به معناى بلاى بزرگ مى باشد و مقصود از آن مى تواند عذاب استيصال باشد و مى تواند عذاب اخروى باشد.

931- مغضوبيت حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 16 - 12

12 - مشركان و مجادله گران حق ستيز گرفتار غضب و عذاب سخت الهى

و الذين يحاجّون فى اللّه . .. عليهم غضب و لهم عذاب شديد

ص: 388

932- منشأ مهلت به حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 68 - 5

5 - مهلت خداوند به كافران حق ستيز صدراسلام ، به خاطر رحمت و لطف او بود ; نه برخاسته از ضعف و ناتوانى .

و ما كان أكثرهم مؤمنين . و إنّ ربّك لهو العزيز الرحيم

يادكرد سرگذشت موسى و فرعون تسلّى بخش خاطر پيامبر(صلی الله علیه و آله) و نيز هشدارى است به كافران مكه كه نازل نشدن عذاب بر آنان، نه از باب ناتوانى حق تعالى است; بلكه از باب رحمتى است كه بر مردمان دارد و چون زمينه آن به پايان برسد، عزّت و قهر الهى گريزناپذير خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 140 - 5

5 - مهلت دادن خدا به كافران و حق ستيزان ، معلول رحمت و لطف او است ; نه از روى ضعف و ناتوانى .

و ما كان أكثرهم مؤمنين . و إنّ ربّك لهو العزيز الرحيم

يادكرد سرگذشت قوم عاد از يكسو تسلى بخش خاطر پيامبر(صلی الله علیه و آله) و از سوى ديگر هشدارى است به مشركان مكه كه اگر بر آنان عذاب نازل نشده، از باب ناتوانى حق تعالى نيست; بلكه از باب رحمتى است كه او بر مردمان دارد و چون زمينه آن به پايان رسد، عزت و قهر الهى گريزناپذير خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 175 - 4

4 - مهلت خدا به كافران و حق ستيزان صدراسلام و تأخير در مجازات آنان ، معلول رحمت او بود ; نه برخاسته از ناتوانى .

و ما كان أكثرهم مؤمنين . و إنّ ربّك لهو العزيز الرحيم

ياد آورى سرگذشت قوم لوط، از يك سو تسلّى بخش خاطر پيامبر(صلی الله علیه و آله) است و از سوى ديگر هشدارى به شرك پيشگان صدر اسلام است كه اگر بر آنان عذاب نشده، نه از باب ناتوانى خداوند است; بلكه از باب رحمتى است كه او بر مردمان دارد و چون زمينه آن به پايان برسد، قهر الهى گريزناپذير خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 191 - 4

4 - مهلت خداوند به كافران حق ستيز صدراسلام و تأخير در مجازات آنان ، معلول رحمت او است ; نه برخاسته از ضعف و ناتوانى .

و ما كان أكثرهم مؤمنين . و إنّ ربّك لهو العزيز الرحيم

يادكرد سرگذشت شعيب(ع) و مردم ايكه، از يكسو تسلى بخش خاطر پيامبر(صلی الله علیه و آله) مى باشد و از سوى ديگر هشدارى به شرك پيشگان حق ستيز مكه است كه اگر بر آنان عذاب نازل نشده، نه از باب ناتوانى خداوند است; بلكه از باب رحمتى است كه او بر مردمان دارد و چون زمينه آن به پايان برسد، قهر الهى گريزناپذير خواهد بود.

ص: 389

933- منشأ مهلت به حق ستيزان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 122 - 5

5 - مهلت خداوند به كافران حق ستيز صدراسلام ، معلول رحمت و لطف وى بود ; نه برخاسته از ضعف و ناتوانى او .

و ما كان أكثرهم مؤمنين . و إنّ ربّك لهو العزيز الرحيم

يادكرد سرگذشت قوم نوح، از يكسو تسلى خاطر پيامبر(صلی الله علیه و آله) و از سوى ديگر هشدارى بود به مشركان كه اگر بر آنان عذاب نازل نشده; نه از باب ناتوانى حق تعالى است; بلكه از باب رحمتى است كه بر مردمان دارد و چون زمينه آن به پايان رسد، عزت و قهر الهى گريزناپذير خواهد بود.

934- موانع هلاكت حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 129 - 9

9 - سنت استمرار زندگى بشر بر روى زمين تا مدتى مشخص ، ناسازگار با نابود كردن فورى همه حق ستيزان

و لولا كلمة سبقت من ربّك لكان لزامًا و أجل مسمًّى

«أجل» به معناى تمام مدت و يا پايان آن است (لسان العرب) و «أجل مسمّى» عطف بر «كلمة» است; يعنى، لولا كلمة و أجل مسمّى. ... دراين كه مراد از «كلمة» و «أجل» دو چيز مستقل است، يا دو تعبير از يك حقيقت اند، صاحب نظران گفته هايى مطرح كرده اند: يكى از احتمالات اين است كه مراد از «كلمة»، سخن خداوند هنگام هبوط آدم است كه فرمود: «لكم فى الأرض مستقر و متاع إلى حين» (بقره/ 36). مراد از «أجل» در اين احتمال، پايان عمر دنيا است برداشت ياد شده بر اساس اين احتمال است.

935- مهلت به حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 77 - 6

6 - مشركان و كافران حق ستيز ، چون از بازگشت به سوى خدا و گرفتار شدن به عذاب جهنم راه فرارى ندارند ، مهلت دادن خداوند به آنان نگران كننده نيست .

فإمّا نرينّك بعض الذى نعدهم أو نتوفّينّك فإلينا يرجعون

936- نفرين بر حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 390

18 - ذاريات - 51 - 10 - 1

1 - كافران حق ستيز و ياوه سرا ، مورد نفرين خداوند

قتل الخرّصون

937- هدايت حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 55 - 1

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، موظف به ادامه دادن تذكر و هشدار ، در عين اصرار نورزيدن بر هدايت حق ستيزان

فتولّ عنهم . .. و ذكّر

938- هشدار به حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 10 - 6

6 - تاريخ گذشتگان و سرگذشت مبارزه رسولان الهى ، تسكينى براى رهبران دينى و هشدارى به حق ستيزان

لعلّك بخع نفسك . .. و إذ نادى ربّك موسى أن ائت القوم الظلمين

پرداختن به سرگذشت موسى و فرعون و فرجام بدِ فرعونيان، پس از بيان موضع گيرى حق ستيزانه مشركان با پيامبراكرم(صلی الله علیه و آله)، دربردارنده دلدارى به پيامبر(صلی الله علیه و آله)است و نيز هشدارى به كافران است كه از عاقبت بدِ فرعونيان درس بگيرند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 67 - 6

6 - انتقام الهى از فرعونيان ، هشدارى جدّى به همه كفرپيشگان حق ستيز است .

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

با توجه به لحن تهديد آميز اين آيه و بيان اين كه علت انتقام گرفتن خداوند از فرعونيان، اين بود كه بيشتر آنان از پذيرفتن ايمان امتناع ورزيدند، برداشت ياد شده به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 121 - 6

6 - فرجام هلاكت بار قوم نوح ، هشدارى جدى به همه حق ستيزان

إنّ فى ذلك لأية

با توجه به لحن تهديدآميز اين آيه و بيان اين كه علت انتقام گرفتن خداوند از قوم نوح، اين بوده كه بيشتر آنان پذيراى ايمان نبودند، برداشت ياد شده به دست مى آيد.

ص: 391

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 139 - 10

10 - سرنوشت شوم قوم عاد ، هشدارى جدى به همه حق ستيزان

إنّ فى ذلك لأية

لحن تهديدآميز آيه و بيان اين كه علت انتقام گرفتن خداوند از عاديان، اين مطلب بود كه بيشتر آنان از پذيرش ايمان سرباز زدند، بيانگر برداشت ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 158 - 8

8 - فرجام هلاكت بار ثموديان ، هشدارى جدى به همه حق ستيزان

فأخذهم العذاب إنّ فى ذلك لأية

با توجه به لحن تهديدآميز آيه و بيان اين كه علت انتقام گرفتن خداوند از ثموديان، اين بود كه بيشتر آنان پذيراى ايمان نبودند (و ما كان أكثرهم مؤمنين)، برداشت ياد شده به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 174 - 5

5 - فرجام هلاكت بار قوم لوط ، هشدارى جدى است به همه حق ستيزان .

ثمّ دمّرنا الأخرين . .. و ما كان أكثرهم مؤمنين

با توجه به لحن تهديدآميز آيه و بيان اين كه علت انتقام گرفتن خداوند از قوم لوط، اين بود كه بيشتر آنان پذيراى ايمان نبودند رساننده مطلب ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 190 - 6

6 - انتقام الهى از مردم « ايكه » ، هشدارى جدى به همه كفرپيشگان و حق ستيزان است .

و ما كان أكثرهم مؤمنين

با توجه به لحن تهديدآميز اين آيه و بيان اين كه علت انتقام گرفتن خداوند از مردم ايكه، اين بود كه بيشتر آنان از پذيرش حق سرباز زدند; برداشت ياد شده به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 74 - 7

7 - علم خداوند ، به آشكار و نهان آدميان ، هشدارى است به حق ستيزان .

و إنّ ربّك ليعلم ما تكنّ صدورهم و ما يعلنون

با توجه به بُعد هشدارى و تهديدى آيات پيشين، تذكر دادن به علم خداوند مى تواند هشدار ديگرى به مجرمان و حق ستيزان باشد.

ص: 392

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 20 - 4

4- قيامت ، روز تحقّق هشدار ها و انذار هاى الهى براى كافران و حق ستيزان

و نفخ فى الصور ذلك يوم الوعيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 36 - 2

2 - فرجام هلاكت بار امت هاى كفرپيشه تاريخ ، به رغم شوكت مندى آنان ، هشدارى به همه ملت هاى حق ستيز

و كم أهلكنا قبلهم من قرن هم أشدّ منهم بطشًا

939- هلاكت حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 36 - 7،10

7 - نابودى حق ستيزان با همه نيرو و توان ، گواه قدرت قاهر خداوند است .

و كم أهلكنا . .. أشدّ ... منهم بطشًا ... هل من محيص

از ارتباط «هل من محيص» با صدر آيه، استفاده مى شود كه توجه به نابودى ملت هاى توان مند در گذشته تاريخ، خود مى تواند بهترين گواه باشد بر اين كه ملت ها سرانجام مقهور اراده خدا و ناگزير از آن هستند.

10 - زوال قدرت ها و سلطه هاى حق ستيز ، سنتى الهى است .

و كم أهلكنا قبلهم من قرن . .. هل من محيص

940- يأس از ايمان حق ستيزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 53 - 7

7 - توصيه خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مبنى بر اين كه از حق ستيزان بيماردل و قسى القلب قطع اميد كند و به ايمان آوردن آنان دل نبندد .

و إنّ الظلمين لفى شقاق بعيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 55 - 2

2 - توصيه خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مبنى بر اين كه از كفرپيشگان حق ستيز قطع اميد كند و به ايمان آوردن آنان دل نبندد .

ص: 393

حتّى تأتيهم الساعة بغتة

اخبار خداوند به اين كه مخالفان پيامبر(صلی الله علیه و آله)، هرگز به قرآن ايمان نخواهند آورد، مى تواند متضمن توصيه اى باشد به پيامبر(صلی الله علیه و آله) مبنى بر اين كه آنان را در كفر بى ايمانى شان رها كند و اميدى به گرويدن آنان به اسلام و قرآن نداشته باشد.

حق ستيزى

941- آثار اصرار بر حق ستيزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 67 - 7

7 - اصرار اكثريت افراد جامعه بر كفر و حق ستيزى ، زمينه نزول عذاب الهى

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

942- آثار حق ستيزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 176 - 6

6 - حق ستيزى موجب گمراهى ، محروميت از لطف و مغفرت خدا و گرفتار شدن به آتش دوزخ مى باشد .

لايكلمهم اللّه يوم القيمة . .. ذلك بأن اللّه نزل الكتب بالحق

برداشت فوق بر اين اساس است كه «ذلك» اشاره به عقوبتهاى مطرح شده در آيات قبل باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 5 - 7

7 - رودررويى با حق و تكذيب آن، زمينه رويگردانى از آيات الهى

و ما تأتيهم . .. إلا كانوا عنها معرضين. فقد كذّبوا بالحق

«فاء» در «فقد كذبوا» مى تواند سببيه باشد، بر اين مبنا جمله «فقد كذبوا . .. » بيانگر سبب و زمينه اعراض مذكور در آيه قبل است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 6 - 16

16 - انحطاط و نابودى بسيارى از تمدنها پيش از اسلام به سبب گناه و ستيز با حق

ألم يروا كم أهلكنا من قبلهم . ... فأهلكنهم بذنوبهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 394

5 - انعام - 6 - 25 - 2

2 - اصرار بر كفر و شرك از سر حق ستيزى، موجب افكنده شدن حجاب بر دل و سنگينى بر گوش آدمى است.

و جعلنا على قلوبهم أكنة أن يفقهوه و فى ءاذانهم وقرا

«اصرار» و «حق ستيزى» از جملات ديگر آيه، مانند «كل ءاية . .. » و «يجادلونك ... »، استفاده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 74 - 10

10 - ثبوت و رسوخ صفت تجاوز و حق ستيزى در نفس آدمى ، موجب مهر شدن قلب و هدايت ناپذيرى است .

فما كانوا ليؤمنوا . .. كذلك نطبع على قلوب المعتدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 32 - 8

8- استبداد ، حق ستيزى و سلطه گرى از موجبات شقاوت و تيره بختى است .

و لم يجعلنى جبّارًا شقيًّا

«شقيّاً» مى تواند صفت توضيحى براى «جبّاراً» باشد، يعنى اگر كسى جبار شد، شقى خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 139 - 11

11 - اصرار اكثريت افراد جامعه بر كفر و حق ستيزى ، زمينه ساز نزول عذاب الهى

فأهلكنهم . .. و ما كان أكثرهم مؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 50 - 2

2 - كفرورزى به قرآن و تورات ، على رغم عدم وجود كتابى هدايت بخش تر از آنها ، نشان از حق ستيزى و پيروى از هواى نفس دارد .

قل فأتوا بكتب . .. أهدى منهما... فاعلم أنّما يتّبعون أهواءهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 2 - 5

5 - خوى سركشى ، تكبر ، ستيزه جويى و حق ناپذير ، از موانع پذيرش قرآن و وحى الهى

و القرءان ذى الذكر . بل الذين كفروا فى عزّة و شقاق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 40 - 5

5 - كفر و حق ستيزى ، موجب عذاب ذلت بار دنيايى و عذاب فراگير و دائمى دوزخ

ص: 395

من يأتيه عذاب يخزيه و يحلّ عليه عذاب مقيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 11

11 - مجادله و ستيزه جويى با حق ، عقوبت الهى در دنيا را درپى دارد .

و جدلوا بالبطل ليدحضوا به الحقّ فأخذتهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 43 - 9

9 - اسراف و زياده روى در گناه و حق ستيزى ، موجب دوزخى شدن انسان ها است .

و أنّ المسرفين هم أصحب النار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 63 - 3

3 - روح لجاجت و ستيزه جويى ، از عوامل انكار آيات الهى و نپذيرفتن حق

كذلك يؤفك الذين كانوا بأيت اللّه يجحدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 70 - 2

2 - روح لجاجت و ستيزه جويى ، از عوامل دين ستيزى و حق ناپذيرى

الذين يجدلون فى ءايت اللّه . .. الذين كذّبوا بالكتب و بما أرسلنا به رسلنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 52 - 2

2 - انكار حق و لجاج و عناد در برابر آن مايه دورى انسان از خدا و محروميت از عنايت وى

قل أرءيتم

با توجه به اعراض خداوند از خطاب مستقيم به مشركان لجوج، مطلب ياد شده قابل برداشت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 49 - 6

6- عزت ها و شرافت هاى دنيوى ، متكى به گناه و حق ستيزى ، ناپايدار و منتهى به ذلت و درماندگى است .

ذق إنّك أنت العزيز الكريم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 3 - 8

ص: 396

8 - روحيه انكار و عناد در برابر حق ، مانع بهرهورى معنوى و عرفانى انسان از ژرف كاوى در نظام طبيعت

إنّ فى السموت و الأرض لأيت للمؤمنين

وصف «للمؤمنين» اين مفهوم را مى رساند كه كافران و يا غافلانى كه انگيزه حق جويى را ندارند، با ژرف كاوى در نظام آسمان ها و زمين، بهره اى بايسته از آن نمى برند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 35 - 5

5 - محكوميت ابدى كافران مستكبر به عذاب هميشگى دوزخ ، نتيجه حق ستيزى ودنيا محورى آنان

اتّخذتم ءايت اللّه هزوًا و غرّتكم الحيوة الدنيا فاليوم لايخرجون منها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 5 - 5

5- تعارض و نابسامانى در روح و انديشه ، نتيجه حق ستيزى است .

كذّبوا بالحقّ . .. فهم فى أمر مريج

«فا»ى تفريع، اين نتيجه كلى را به دست مى دهد كه انكار حق آشكار، فرد را گرفتار بحران روحى و تناقض گويى مى سازد; زيرا از يك سو وضوح حق را در مى يابد و از سوى ديگر، تلاش مى كند تا بر آن سرپوش نهاده و عقيده باطل خود را توجيه كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 25 - 3

3- كفر و حق ستيزى ، زمينه فروافتادن انسان به ورطه شر و تجاوز و ترديد در تمامى ارزش ها *

كفّار عنيد . منّاع للخير معتد مريب

برداشت بالا بدان احتمال است كه ترتيب ميان صفات كفّار، عنيد و. ..، اشاره به ترتب و تأثير هر وصف در پيدايش وصف متأخر آن، داشته باشد.

943- آثار حق ستيزى اقوام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 14 - 11

11 - استمرار و اصرار ملت ها بر انحراف و حق ستيزى ، عامل مجازات آنان از سوى خداوند

ليجزى قومًا بما كانوا يكسبون

تعبير «كانوا يكسبون» استمرار را مى رساند و برداشت بالا در صورتى استفاده مى شود كه «قوماً» نظر به كافران و منكران «أيّام اللّه» داشته باشد.

ص: 397

944- آثار حق ستيزى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 14 - 4

4- نابودى بسيارى از اقوام ، در نتيجه حق ستيزى و تكذيب پيامبران

كذّبت قبلهم . .. فحقّ وعيد

945- آثار حق ستيزى اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 67 - 7

7 - اصرار اكثريت افراد جامعه بر كفر و حق ستيزى ، زمينه نزول عذاب الهى

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 139 - 11

11 - اصرار اكثريت افراد جامعه بر كفر و حق ستيزى ، زمينه ساز نزول عذاب الهى

فأهلكنهم . .. و ما كان أكثرهم مؤمنين

946- آثار حق ستيزى امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 3 - 2

2 - خوى سركشى ، تكبر ، حق ناپذيرى و ستيزه جويى ، عامل نابودى بسيارى از امت ها و ملت هاى گذشته

بل الذين كفروا فى عزّة و شقاق . كم أهلكنا من قبلهم من قرن

آيه شريفه، درصدد بيان اين حقيقت است كه آنچه موجب ايمان نياوردن كافران صدراسلام شد، همان سبب كفر بسيارى از امت ها و ملت هاى گذشته گرديد.

947- آثار حق ستيزى قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 52 - 2

2 - هلاكت قوم ثمود ، بازتاب ظلم و حق ستيزى خود آنان

ص: 398

فتلك بيوتهم خاوية بما ظلموا

قيد «بما ظلموا» بيان علت هلاكت قوم ثمود است; يعنى، آنان بدان سبب كه ستم كردند. .. .

948- آثار حق ستيزى كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 32 - 1

1- كافران ، با كفر و حق ستيزى و مخالفتشان با پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، ناتوان از رسانيدن كمترين زيان به خداوند

إنّ الذين كفروا و . .. لن يضرّوا اللّه شيئًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 5 - 1

1- شبهات كافران درباره معاد ، ناشى از روحيه حق ستيزى آنان است ; نه نامعقول بودن آن .

بل كذّبوا بالحقّ لمّا جاءهم

برداشت ياد شده بنابراين نكته است كه مراد از «الحقّ»، حقانيت قرآن و رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) باشد; يعنى، اينان در همان آغاز نشانه هاى حق را ديدند و به تكذيب آن پرداختند. اين حق ستيزى، بسيارى از حقايق معقول را براى آنان، ناممكن جلوه داده است.

949- آثار دنيوى حق ستيزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 15 - 4

4 - حق ستيزى ، داراى پيامد ناگوار دنيوى براى انسان

ذاقوا وبال أمرهم

آيه شريفه در مورد كافرانى سخن مى گويد كه در برابر اسلام، به ستيز برخاسته بودند.

950- اصرار بر حق ستيزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 14 - 11

11 - استمرار و اصرار ملت ها بر انحراف و حق ستيزى ، عامل مجازات آنان از سوى خداوند

ليجزى قومًا بما كانوا يكسبون

تعبير «كانوا يكسبون» استمرار را مى رساند و برداشت بالا در صورتى استفاده مى شود كه «قوماً» نظر به كافران و منكران «أيّام

ص: 399

اللّه» داشته باشد.

951- بى تأثيرى حق ستيزى كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 3 - 5

5 - حق ستيزى كافران ، بى تأثير در برنامه هاى الهى و در سد كردن راه رسالت

و كذّبوا. .. و كلّ أمر مستقرّ

952- پايان حق ستيزى ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 99 - 1

1 - لحظه مرگ ، لحظه پايان يافتن شرارت ها و حق ستيزى هاى كافران و ستمگران

حتّى إذا جاء أحدهم الموت قال ربّ ارجعون

«حتى» براى بيان غايت شرارت ها و ستمگرى هاى كافران است.

953- پايان حق ستيزى كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 99 - 1

1 - لحظه مرگ ، لحظه پايان يافتن شرارت ها و حق ستيزى هاى كافران و ستمگران

حتّى إذا جاء أحدهم الموت قال ربّ ارجعون

«حتى» براى بيان غايت شرارت ها و ستمگرى هاى كافران است.

954- تداوم حق ستيزى فرعونيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 49 - 2

2 - استمرار مواضع خصمانه و حق ستيزانه فرعونيان در مقابل موسى ( ع ) ، حتى پس از گرفتار آمدن آنان به عذاب الهى

إذا هم منها يضحكون . .. و أخذنهم بالعذاب ... و قالوا يأيّه الساحر

فرعونيان پس از گرفتار شدن به عذاب هاى متعدد، همچنان راه كج خويش را ادامه داده و موسى(ع) را ساحر مى ناميدند.

ص: 400

955- حق ستيزى آل فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 41 - 3

3 - خاندان فرعون ، محور اصلى حق ستيزى و مخالفت با وحى ، در جامعه خويش

و لقد جاء ءال فرعون النّذر

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه در آيات گذشته، در مقام بيان سرگذشت حق ستيزان، نام اقوام آمده است; اما در اين آيه مخالفان حق با عنوان «آل فرعون» مطرح شده اند.

956- حق ستيزى اخروى مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 83 - 9

9 - قيامت ، روز كيفر مشركان به خاطر ستيزه گرى هاى آنان با پيام حق

حتّى يلقوا يومهم الذى يوعدون

957- حق ستيزى اصحاب رس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 12 - 3

3- قوم نوح ، اصحاب رسّ و ثمود ، از اقوام حق ستيز و تكذيب كننده رسولان الهى

كذّبت قبلهم قوم نوح و أصحب الرسّ و ثمود

958- حق ستيزى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 9 - 15

15- اقوام كفرپيشه ، با مشاهده دلايل روشن انبيا ، تلاش گسترده اى به عمل آوردند تا آنان را به سكوت وادارند و مانع تبليغشان شوند .

جاءتهم رسلهم بالبيّنت فردّوا أيديهم فى أفوههم و قالوا إنا كفرنا بما أُرسلتم به

برداشت فوق مبتنى بر اين احتمال است كه فاعل «ردّوا» اقوام ياد شده و مرجع ضمير «أيديهم» انبيا و يا اقوام و مرجع ضمير

ص: 401

«أفواههم»انبيا باشد. در اين صورت به معناى اين خواهد بود كه: آن اقوام دستان انبيا يا دستان خود را بر دهان انبيا مى گذاشتند.

959- حق ستيزى اكثريت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 14 - 4

4- نابودى بسيارى از اقوام ، در نتيجه حق ستيزى و تكذيب پيامبران

كذّبت قبلهم . .. فحقّ وعيد

960- حق ستيزى اكثريت مشركان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 190 - 8

8 - رسوخ روحيه كفر و حق ستيزى ، در اكثريت شرك پيشگان صدراسلام

و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در «أكثرهم» به مردم ايكه باز مى گردد; اما در عين حال تعريض به مشركان صدر اسلام نيز دارد.

961- حق ستيزى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 44 - 3

3 - حق ستيزى و سركشى در برابر پيامبران الهى ، خصيصه حاكم بر جوامع بشرى در طول تاريخ

كلّ ما جاء أُمّة رسولها كذّبوه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 7

7 - همه امت ها با حربه باطل ، به جدال و ستيزه با حق بر خاستتد تا آن را از بين ببرند .

كذّبت قبلهم قوم نوح . .. و جدلوا بالبطل ليدحضوا به الحقّ

«إدحاض» به معناى ابطال و از بين بردن است.

ص: 402

962- حق ستيزى دشمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 79 - 3

3 - حمايت هاى جدى و مكرر خداوند از پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اسلام ، در برابر سرسختى و حق ستيزى دشمنان

أم أبرموا أمرًا فإنّا مبرمون

963- حق ستيزى دشمنان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 32 - 3

3 - آرزومندان نابودى اسلام و پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مردمى طغيانگر و حق ستيز

نتربّص به ريب المنون . .. أم تأمرهم أحلمهم بهذا أم هم قوم طاغون

964- حق ستيزى دشمنان محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 32 - 3

3 - آرزومندان نابودى اسلام و پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مردمى طغيانگر و حق ستيز

نتربّص به ريب المنون . .. أم تأمرهم أحلمهم بهذا أم هم قوم طاغون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 9 - 3

3 - دلجويى خداوند از پيامبر (صلی الله علیه و آله) در قبال كفر و حق ستيزى دشمنان

كذّبت قبلهم قوم نوح

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه ضمير «قبلهم» به كافران عصر پيامبر بازمى گردد و در آيات پيشين نيز افعال «إن يروا. ..» و «كذّبوا» و «اتّبعوا» نظر به ايشان دارد.

965- حق ستيزى رهبران شرك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 15 - 2

2 - سران كفر و شرك ، آن چنان لجوج و حق ستيز بودند كه تنها نزول عذاب ناگهانى پايان بخش تكذيب آنان بود .

ص: 403

و ما ينظر هؤلاء إلاّ صيحة وحدة

بيشتر مفسران بر اين عقيده اند كه مقصود از اين كه كافران تنها در انتظار نزول عذاب سهمگين هستند، بيان اين حقيقت است كه آنان از سر لجاجت، بر راه نادرست خود تا پايان عمر پاى مى فشرند و به حقيقت اسلام تن درنمى دهند.

966- حق ستيزى رهبران كفر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 15 - 2

2 - سران كفر و شرك ، آن چنان لجوج و حق ستيز بودند كه تنها نزول عذاب ناگهانى پايان بخش تكذيب آنان بود .

و ما ينظر هؤلاء إلاّ صيحة وحدة

بيشتر مفسران بر اين عقيده اند كه مقصود از اين كه كافران تنها در انتظار نزول عذاب سهمگين هستند، بيان اين حقيقت است كه آنان از سر لجاجت، بر راه نادرست خود تا پايان عمر پاى مى فشرند و به حقيقت اسلام تن درنمى دهند.

967- حق ستيزى ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 53 - 6

6 - بى دادگران كفرپيشه تاريخ ، مردمانى حق ستيز و غير قابل آشتى با آيات وحى و رسولان الهى

و إنّ الظلمين لفى شقاق بعيد

968- حق ستيزى علماى مسيحيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 176 - 5

5 - حق ستيزى و حق پوشى علماى يهود و نصارا

إن الذين يكتمون . .. ذلك بأن اللّه نزل الكتب بالحق

969- حق ستيزى علماى يهود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 176 - 5

5 - حق ستيزى و حق پوشى علماى يهود و نصارا

ص: 404

إن الذين يكتمون . .. ذلك بأن اللّه نزل الكتب بالحق

970- حق ستيزى فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 34 - 1

1 - واكنش حق ستيزانه فرعون در قبال دو معجزه روشن موسى ( ع )

قال للملإ حوله إنّ هذا لسحر عليم

971- حق ستيزى فرعونيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 17 - 3

3- وجود نوعى مشابهت در عملكرد ، ميان مشركان مكه و فرعونيان در حق ستيزى و مقابله با رسول الهى

و لقد فتنّا قبلهم قوم فرعون و جاءهم رسول كريم

تعبير «قبلهم»، نوعى ارتباط و همگونى ميان مشركان مكه و فرعونيان را مى رساند.

972- حق ستيزى قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 26 - 2

2 - وعده خداوند ، به مجازات قوم حق ستيز ثمود و نزول عذاب استيصال بر آنان

سيعلمون غدًا من الكذّاب الأشر

«غداً» ظاهراً اشاره به هنگام نزول عذاب دنيوى دارد; و نه قيامت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 27 - 3

3 - اعطاى معجزه به صالح پيامبر ( ع ) ، زمينه ساز نزول عذاب بر قوم حق ستيز ثمود

سيعلمون غدًا من الكذّاب الأشر . إنّا مرسلوا الناقة فتنة لهم

با توجه به ارتباط «إنّا مرسلوا الناقة» با آيه قبل، استفاده مى شود كه ظهور حقانيت صالح و كذب و غرور قوم ثمود، امرى محقق شدنى است; اما پس از اتمام آخرين حجت ها و اعطاى معجزه به ايشان.

ص: 405

973- حق ستيزى قوم عاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 25 - 10

10- سرنوشت شوم حق ستيزى قوم عاد ، درسى براى مجرمان هميشه تاريخ

كذلك نجزى القوم المجرمين

تعبير «كذلك» و به رخ كشيدن سنت، در حقيقت اشاره به مطلب بالا دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 41 - 2

2 - كفر و حق ستيزى قوم عاد ، منتهى به عذاب الهى با بادى ويرانگر

و فى عاد إذ أرسلنا عليهم الريح العقيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 18 - 1

1 - قوم عاد ، از جمله ملت هاى حق ستيز و تكذيب گر پيامبران

كذّبت عاد

974- حق ستيزى قوم لوط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 34 - 1

1 - مجازات قوم حق ستيز لوط ، به وسيله طوفانى از شن و سنگريزه

إنّا أرسلنا عليهم حاصبًا

«حاصب» به باد شديدى كه با خود سنگريزه حمل كند، گفته مى شود (مختار الصحاح).

975- حق ستيزى قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 12 - 3

3- قوم نوح ، اصحاب رسّ و ثمود ، از اقوام حق ستيز و تكذيب كننده رسولان الهى

كذّبت قبلهم قوم نوح و أصحب الرسّ و ثمود

ص: 406

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 10 - 2

2 - يأس و نااميدى نوح ( ع ) از هدايت پذيرى قوم حق ستيز خويش

فدعا ربّه أنّى مغلوب فانتصر

از تعبير «مغلوب»، استفاده مى شود كه نوح(ع) خود را در موضعى يافت كه ديگر تنها چاره را در انتقام الهى از قوم حق ستيزش مى ديد.

976- حق ستيزى كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 44 - 3

3 - حق ستيزى و هدايت ناپذيرى كافران ، پيامد ظلمى است كه آنان بر خودشان كرده اند .

و منهم من يستمعون إليك . .. و منهم من ينظر إليك ... و لكن الناس أنفسهم يظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 56 - 8

8- خارج كردن حق از صحنه ، با باطل نشان دادن چهره آن ، از شيوه هاى تبليغاتى كفرپيشگان است .

و يجدل الذين كفروا بالبطل ليدحضوا به الحقّ

«إدحاض» به معناى «إبطال» و «إزاله» است. «ليدحضوا به الحقّ» يعنى: «كفرپيشگان، با مجادله باطل، سعى در ابطال و ازاله حق دارند.». روشن است كه حق، قابل ابطال نيست، لذا تعبير «خروج از صحنه» و «باطل نمايى» در برداشت به كار رفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 53 - 6

6 - بى دادگران كفرپيشه تاريخ ، مردمانى حق ستيز و غير قابل آشتى با آيات وحى و رسولان الهى

و إنّ الظلمين لفى شقاق بعيد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 70 - 8

8 - حق ستيزى ، انگيزه اصلى بيشتر كافران منكر قرآن و پيامبر (صلی الله علیه و آله) بود ، نه ناشناخته بودن حقانيت آن دو براى آنها .

أم يقولون به جنّة . .. و أكثرهم للحقّ كرهون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 100 - 10

ص: 407

10 - شرارت و حق ستيزى كافران در دنيا ، گواه حق گريزى آنان پس از بازگشت دوباره به دنيا

قال ربّ ارجعون . .. كلاَّ إنّها كلمة هو قائلها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 78 - 4

4 - دلجويى خدا از پيامبر (صلی الله علیه و آله) در قبال حق ستيزى هاى كافران

إنّ ربّك يقضى بينهم بحكمه و هو العزيز العليم

آيه فوق در عين اين كه تهديدى براى كافران و حق ستيزان است، مايه دلدارى پيامبر(صلی الله علیه و آله) نيز هست، چه اين كه توجه به مقهوريت حق ستيزان در برابر عزت و اقتدار خداوند، خود آرامشى براى پيامبر(صلی الله علیه و آله) و مؤمنان است كه همواره از آنان در رنج بوده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 41 - 19

19 - دلجويى خداوند از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در برابر حق ستيزى و هدايت ناپذيرى كافران و مشركان

و ما أنت عليهم بوكيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 14 - 7

7 - ناباورى كافران به روز هاى تحقق وعده ها و وعيد هاى خداوند ، عامل حق ستيزى آنان *

يغفروا للذين لايرجون أيّام اللّه

از اين كه خداوند از مشركان و حالت روحى شان با عنوان «لايرجون أيّام اللّه» ياد فرموده; استفاده مى شود كه ايمان نداشتن آنان به وعده ها و وعيدهاى خداوند، عامل ستيزه گرى آنان با مؤمنان بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 35 - 5

5 - محكوميت ابدى كافران مستكبر به عذاب هميشگى دوزخ ، نتيجه حق ستيزى ودنيا محورى آنان

اتّخذتم ءايت اللّه هزوًا و غرّتكم الحيوة الدنيا فاليوم لايخرجون منها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 52 - 3

3 - دلجويى خداوند از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در برابر حق ستيزى و اتهام هاى نارواى كافران

كذلك ما أتى . .. إلاّ قالوا ساحر أو مجنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 12 - 3

ص: 408

3 - تلاش كافران ، براى خدشه دار ساختن قرآن ، كارى بازيگرانه و بى فرجام

الذين هم فى خوض يلعبون

برداشت ياد شده بنابراين نكته است كه مراد از «خوض»، نقد و انتقادهايى باشد كه كافران از سر تكذيب نسبت به قرآن انجام مى دهند و اطلاق لعب بر اين عمل از آن جهت باشد كه نتيجه اى، عايد آنان نمى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 40 - 2

2 - توبيخ كافران از سوى خداوند ، به خاطر موضع گيرى عليه دعوت حق و بى چشمداشت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

أم تسئلهم أجرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 44 - 1

1 - جبهه كفر ، متكى به جمعيت و اتحاد نيرو هاى خود براى مقابله با حق

أم يقولون نحن جميع منتصر

«جميع» خبر «نحن» است; يعنى، ما جماعتى هستيم كه با حيثيت جمعى خويش پيروزمنديم.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 51 - 6

6 - مشركان صدراسلام ، پيشواى كافران گذشته تاريخ در كفر و حق ستيزى *

و لقد أهلكنا أشياعكم

با توجه به اين كه «شيعه» به معناى پيرو است و از نظر زمانى كفار مكه دنباله رو كافران گذشته اند; احتمال مى رود كه اطلاق «أشياع» بر كافران گذشته تاريخ از آن جهت باشد كه مشركان مكه در كفر و حق ستيزى، گوى سبقت را از پيشينيان خود ربوده اند، به گونه اى كه بايد پيشينيان را پيرو آنها به حساب آورد و آنان را پيشواى گذشتگان.

977- حق ستيزى كافران صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 63 - 1،2

1 - كافران و مشركان صدراسلام ، آيات الهى را از سر لجاج و ستيزه جويى ، انكار مى كردند ; نه از روى جهل و ناآشنايى به آن .

كذلك يؤفك الذين كانوا بأيت اللّه يجحدون

«جحد» (مصدر «يجحدون») به معناى انكار چيز معلوم و روشن است. آيه شريفه به منزله تعليل براى مضمون آيه قبل است كه در آن، از انكار آيات الهى و دور شدن از عبادت خداوند، اظهار شگفتى شده بود.

2 - كافران و مشركان صدراسلام ، مردمى لجوج ، ستيزه جو و حق ناپذير

كذلك يؤفك الذين كانوا بأيت اللّه يجحدون

ص: 409

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 26 - 1

1 - تحريم گوش فرادادن به قرآن ، از سوى كافران عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و قال الذين كفروا لاتسمعوا لهذا القرءان

978- حق ستيزى كافران مكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 26 - 6

6 - كافران مكه ، در تلاش براى غلبه بر قرآن و پيام وحى

و قال الذين كفروا لاتسمعوا . .. لعلّكم تغلبون

979- حق ستيزى مستكبران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 63 - 10

10 - اتهام ، و نيز ادعاى برترى در آيين و روش زندگى ، شيوه مستكبران دربرخورد با حق و آيين پيامبران

إن هذن لسحرن . .. بطريقتكم المثلى

980- حق ستيزى مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 41 - 19

19 - دلجويى خداوند از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در برابر حق ستيزى و هدايت ناپذيرى كافران و مشركان

و ما أنت عليهم بوكيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 46 - 16

16 - دلدارى خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در برابر حق ستيزى و دشمنى مشركان و تهديد آنان به كيفر و عذاب

أنت تحكم بين عبادك فى ما كانوا فيه يختلفون

از تعليم خداوند به پيامبر(صلی الله علیه و آله)، مبنى بر درخواست داورى از او درباره مشركان حق ستيز، برداشت بالا به دست مى آيد.

ص: 410

981- حق ستيزى مشركان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 46 - 6

6 - مشركان تكذيب گر و حق ستيز عصر بعثت ، مردمى پندناپذير و كوردل

و إن يكذّبوك . .. أفلم يسيروا فى الأرض ... القلوب التى فى الصدور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 63 - 1

1 - كافران و مشركان صدراسلام ، آيات الهى را از سر لجاج و ستيزه جويى ، انكار مى كردند ; نه از روى جهل و ناآشنايى به آن .

كذلك يؤفك الذين كانوا بأيت اللّه يجحدون

«جحد» (مصدر «يجحدون») به معناى انكار چيز معلوم و روشن است. آيه شريفه به منزله تعليل براى مضمون آيه قبل است كه در آن، از انكار آيات الهى و دور شدن از عبادت خداوند، اظهار شگفتى شده بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 51 - 6

6 - مشركان صدراسلام ، پيشواى كافران گذشته تاريخ در كفر و حق ستيزى *

و لقد أهلكنا أشياعكم

با توجه به اين كه «شيعه» به معناى پيرو است و از نظر زمانى كفار مكه دنباله رو كافران گذشته اند; احتمال مى رود كه اطلاق «أشياع» بر كافران گذشته تاريخ از آن جهت باشد كه مشركان مكه در كفر و حق ستيزى، گوى سبقت را از پيشينيان خود ربوده اند، به گونه اى كه بايد پيشينيان را پيرو آنها به حساب آورد و آنان را پيشواى گذشتگان.

982- حق ستيزى مشركان مكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 17 - 3

3- وجود نوعى مشابهت در عملكرد ، ميان مشركان مكه و فرعونيان در حق ستيزى و مقابله با رسول الهى

و لقد فتنّا قبلهم قوم فرعون و جاءهم رسول كريم

تعبير «قبلهم»، نوعى ارتباط و همگونى ميان مشركان مكه و فرعونيان را مى رساند.

ص: 411

983- حق ستيزى معرضان از انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 32 - 1

1- اعراض كنندگان از دعوت پيامبران ، ناتوان از مبارزه با حق و گريز از عذاب الهى

و من لايجب داعى اللّه فليس بمعجز فى الأرض

984- حق ستيزى مكذبان انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 74 - 8،9

8 - خداوند ، بر دل هاى تكذيب كنندگان پيامبرانِ پس از نوح ( ع ) ، به علت رسوخ صفت تجاوز و حق ستيزى در نفس آنان ، مهر زده بود .

فما كانوا ليؤمنوا بما كذبوا به من قبل كذلك نطبع على قلوب المعتدين

تعبير به اسم فاعل (المعتدين) بدون لحاظ زمان و مفعول، بيانگر ثبوت مبدأ اشتقاق (اعتدا) در ذات (مكذبان) است.

9 - تكذيب كنندگان پيامبران پس از نوح ( ع ) مردمى تجاوزپيشه و حق ستيز بودند .

فما كانوا ليؤمنوا بما كذبوا به من قبل كذلك نطبع على قلوب المعتدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 56 - 7

7- انكارِ رسولان الهى ، بينشى متّكى به باطل و در جهت ستيز با حقيقت است .

و يجدل الذين كفروا بالبطل ليدحضوا به الحقّ

985- حق ستيزى وليد بن مغيره

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 16 - 2

2 - وليدبن مغيره ، فردى عنود و حق ستيز

إنّه كان لأيتنا عنيدًا

986- روش اثبات حق ستيزى مكذبان قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 412

13 - قصص - 28 - 49 - 11

11 - تحدّى با منكران قرآن ، روشى ارائه شده از سوى خدا به پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى اثبات دروغ گويى و انگيزه هاى حق ستيزانه آنان

قل فأتوا بكتب من عند اللّه هو أهدى منهما

امر در «فأتوا» به اصطلاح براى تعجيز (نشان دادن عجز ناتوانى كافران) و تحدى است.

987- روش حق ستيزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 114 - 3

3 - تجليل حاكمان ستمگر از عالمان ستيزه جو با حق تا حد مقرب ساختن آنان به درگاه خويش

قال نعم و إنكم لمن المقربين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 56 - 7

7- انكارِ رسولان الهى ، بينشى متّكى به باطل و در جهت ستيز با حقيقت است .

و يجدل الذين كفروا بالبطل ليدحضوا به الحقّ

988- روش حق ستيزى كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 56 - 6

6- جدال و اشكال تراشى ، با به كارگيرى روش هاى باطل و دستاويز هاى دروغين ، از شيوه هاى مبارزه كافران با حق است .

و يجدل الذين كفروا بالبطل ليدحضوا به الحقّ

989- زمينه حق ستيزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 74 - 15

15 - بى نيازى و رفاه ، زمينه ساز طغيان و ستيزه جويى با حق

و ما نقموا إلا أن أغنيهم اللّه و رسوله من فضله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 413

7 - يونس - 10 - 82 - 6

6 - جرم و تبه كارى ، زمينه ساز حق ستيزى است .

و يحق اللّه الحق بكلمته و لو كره المجرمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 6 - 2

2 - روى گردانى مداوم از حق ، زمينه ساز اقدامات خصمانه ترى عليه آن از طريق تكذيب و استهزا

إلاّكانوا عنه معرضين . فقد كذّبوا ... يستهزءون

با توجه به تفريع «فقد كذّبوا. ..» بر «كانوا عنه معرضين» روشن مى شود كه كافران در نتيجه روى گردانى مستمر از حق، كم كم موضعشان را نسبت به آن سخت تر كرده و صريحاً به تكذيب و ريشخند آن پرداختند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 80 - 1

1 - تصور ناقص انسان از خداوند و گستره علم وى ، زمينه ساز فروغلتيدن وى در دام حق ستيزى و مبارزه با پيامبران

أم أبرموا أمرًا . .. أم يحسبون أنّا لانسمع سرّهم و نجويهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 27 - 4

4- غوطهورى در سرخوشى ها و امكانات دنيايى ، از زمينه هاى حق ستيزى و هلاكت *

إنّهم جند مغرقون . كم تركوا ... فيها فكهين

ترسيم برخوردارى هاى فرعونيان - پس از يادكرد هلاكت ايشان - ممكن است از آن جهت باشد كه اين برخوردارى ها، در حق ستيزى آنان نقش داشته است.

990- زمينه حق ستيزى قوم لوط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 74 - 10

10- پيشينه جامعه لوط در فسق و انحراف ، زمينه ساز روى آوردن آنان به كردار پليد و ناشايست و نپذيرفتن دعوت حضرت لوط ( ع )

تعمل الخبئث إنّهم كانوا قوم سوء فسقين

جمله «إنّهم كانوا. ..» به منزله تعليل براى جمله «تعمل الخبائث» مى باشد. بنابراين فسق (عصيان و انحراف از مسير حق) موجب رويكرد قوم لوط به خبائث و ناپاكى ها گرديد. گفتنى است فعل «كانوا» - كه مفيد استقرار وصف است - بيانگر تداوم فساد در ميان قوم لوط در گذشته است.

ص: 414

991- شكست حق ستيزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 36 - 6

6 - خداوند بى ثمر ماندن تلاش هاى حق ستيزانه كافران قريش را به مسلمانان صدر اسلام بشارت داد .

ثم تكون عليهم حسرة ثم يغلبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 34 - 17

17 - جبهه گيرى در برابر حق و مبارزه با رسالتهاى الهى محكوم به شكست است.

و لقد كذبت رسل من قبلك فصبروا . .. حتى أتهم نصرنا و لا مبدل لكلمت اللّه

992- عوامل حق ستيزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 109 - 7

7 - حسد از عوامل انكار حق و عاملى براى مبارزه با آن

لو يردونكم من بعد إيمنكم كفاراً حسداً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 111 - 16

16 - جهل مايه لجاجت و مقاومت در برابر حق است.

ما كانوا ليؤمنوا . .. و لكن أكثرهم يجهلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 44 - 3

3 - حق ستيزى و هدايت ناپذيرى كافران ، پيامد ظلمى است كه آنان بر خودشان كرده اند .

و منهم من يستمعون إليك . .. و منهم من ينظر إليك ... و لكن الناس أنفسهم يظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 81 - 5

5 - كفر و حق ستيزى داراى مراتب ، گونه ها و عوامل مختلف

إنّك لاتسمع الموتى و لاتسمع الصمّ . .. و ما أنت بهدى العمى عن ضللتهم

ص: 415

از اين كه در اين آيه و در آيه قبل، سه تعبير مختلف درباره كافران به كار رفته است (1- مرده، 2- ناشنواى روى برتافته، 3- نابيناى گمراه)، احتمال مى رود كه هر يك اشاره به مرتبه و گونه اى از كفر و تعريضى به عوامل متفاوت آن داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 39 - 8

8 - تصوير نادرست از زندگى دنيايى و اخروى ، منشأ اصلى انحراف ها ، خودكامگى ها و حق ستيزى ها است .

يقوم . .. و إنّ الأخرة هى دار القرار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 31 - 7

7 - دنياگرايى و مال پرستى ، عامل اساسى در مخالفت با حق

لمّا جاءهم الحقّ . .. لولا نزّل هذا القرءان على رجل

با توجه به توضيح برداشت قبل و الغاى خصوصيت از مورد (مشركان مكه)، مطلب بالا به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 14 - 7

7 - ناباورى كافران به روز هاى تحقق وعده ها و وعيد هاى خداوند ، عامل حق ستيزى آنان *

يغفروا للذين لايرجون أيّام اللّه

از اين كه خداوند از مشركان و حالت روحى شان با عنوان «لايرجون أيّام اللّه» ياد فرموده; استفاده مى شود كه ايمان نداشتن آنان به وعده ها و وعيدهاى خداوند، عامل ستيزه گرى آنان با مؤمنان بوده است.

993- فرجام حق ستيزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 6 - 6

6 - هلاكت، سرانجام مبارزه با حق (اعراض، تكذيب و استهزاى آن)

ما تأتيهم من ءاية . .. إلا كانوا عنها معرضين. فقد كذبوا بالحق ... ألم يروا كم أه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 8 - 2

2 - كفر و حق ستيزى ، منتهى به تناقض در گفتار و انديشه *

إنّكم لفى قول مختلف

مخاطب «إنّكم»، كافران هستند. از آن جايى كه براى آنان وصفى آورده نشده، استفاده مى شود كه نفس كفر آنان، منتهى به اختلاف در گفتار و پندار آنها شده است.

ص: 416

994- كيفر حق ستيزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 72 - 4

4 - ستيزه جويى و تكذيب لجوجانه كتاب هاى آسمانى و فرستادگان الهى ، موجب انواع گوناگون عذاب ( در غل و زنجير شدن ، سوخته شدن به آب داغ و آتش دوزخ )

الذين يجدلون . .. الذين كذّبوا بالكتب ... إذ الأغلل فى أعنقهم ... ثمّ فى الن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 28 - 5

5 - انكار آيات الهى ، از سر عناد و حق ستيزى ، در پى دارنده آتش هميشگى دوزخ

لهم فيها دار الخلد بما كانوا بأيتنا يجحدون

995- محمد(صلی الله علیه و آله) و حق ستيزى منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 129 - 2

2 - دلجويى خداوند از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در قبال حق ستيزى و روى گردانى منافقان

فإن تولوا فقل حسبى اللّه

996- مراتب حق ستيزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 81 - 5

5 - كفر و حق ستيزى داراى مراتب ، گونه ها و عوامل مختلف

إنّك لاتسمع الموتى و لاتسمع الصمّ . .. و ما أنت بهدى العمى عن ضللتهم

از اين كه در اين آيه و در آيه قبل، سه تعبير مختلف درباره كافران به كار رفته است (1- مرده، 2- ناشنواى روى برتافته، 3- نابيناى گمراه)، احتمال مى رود كه هر يك اشاره به مرتبه و گونه اى از كفر و تعريضى به عوامل متفاوت آن داشته باشد.

ص: 417

997- منشأ حق ستيزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 11 - 14

14- جهل و استكبار ، ريشه بسيارى از انكار ها و حق ستيزى ها

و إذ لم يهتدوا به فسيقولون هذا إفك قديم

تعبير «و إذ لم يهتدوا. ..»، در حقيقت بيان نمونه اى از اين حقيقت كلى است كه تكذيب ها و انكارها در بسيارى از موارد متفرع بر زمينه نداشتن، جاهل بودن و برخورد مستكبرانه با حقايق است.

998- موانع حق ستيزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 4 - 6

6- توجه به علم همه جانبه خداوند به گفتار و اعمال موجودات جهان ، بازدارنده آدمى از حق ستيزى و گناه

أسرّوا النجوى . .. قال ربّى يعلم القول فى السماء والأرض و هو السميع العليم

خداوند در پاسخ به توطئه ها و سخنان سرّى مشركان عليه اسلام، به پيامبر(صلی الله علیه و آله) فرمان داد كه علم همه جانبه الهى را به آنان گوشزد كند. اين حقيقت مى تواند بيانگر برداشت ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 39 - 5

5- اعتقاد به قيامت و آگاهى از آتش دوزخ ، بازدارنده آدمى از گناه و حق ستيزى

متى هذا الوعد . .. لو يعلم الذين

از اين كه خداوند فرمود: اگر كافران مى دانستند كه آتش دوزخ و. .. با آنان چه مى كند، در نزول عذاب و برپايى قيامت عجله نمى كردند، به دست مى آيد كه ايمان به قيامت و آگاهى از احوال آن، آدمى را از كفر و حق ستيزى و هرگونه گناه بازمى دارد.

999- نشانه هاى حق ستيزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 63 - 4

4 - انكار ربوبيت و يكتايى خداوند ، در عين مشاهده آيات و جلوه هاى خالقيت مطلق او ، نشانه وجود روح لجاجت و ستيزه جويى است .

اللّه الذى جعل لكم الّيل . .. ذلكم اللّه ربّكم ... فأنّى تؤفكون . كذلك يؤفك الذي

ص: 418

هماهنگى شبهه افكنى با حق ستيزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 25 - 2

2- كفر ، حق ستيزى ، سد كردن راه خير و خوبى ، تجاوز و شكّ آفرينى ، حلقه هايى به هم پيوسته

فى جهنّم كلّ كفّار عنيد . منّاع للخير معتد مريب

1000- هماهنگى كفر با حق ستيزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 25 - 2

2- كفر ، حق ستيزى ، سد كردن راه خير و خوبى ، تجاوز و شكّ آفرينى ، حلقه هايى به هم پيوسته

فى جهنّم كلّ كفّار عنيد . منّاع للخير معتد مريب

1001- هماهنگى ممانعت از خير با حق ستيزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 25 - 2

2- كفر ، حق ستيزى ، سد كردن راه خير و خوبى ، تجاوز و شكّ آفرينى ، حلقه هايى به هم پيوسته

فى جهنّم كلّ كفّار عنيد . منّاع للخير معتد مريب

حق شناسى

1002- آثار حق شناسى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 115 - 4

4 - هدايت و شناخت حق ، مسؤوليت آفرين است .

من بعد ما تبيّن له الهدى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 64 - 6

6 - عبوديت و بندگى ، نماد و نتيجه حق شناسى انسان در برابر پروردگارى خداوند است .

إنّ الله هو ربّى و ربّكم فاعبدوه

ص: 419

از تفريع «فاعبدوه» بر «إن اللّه ربّى و ربّكم» مى توان استفاده كرد كه باور به ربوبيت يگانه الهى، آدمى را به مسؤوليت و وظيفه عبوديت و بندگى رهنمون مى سازد.

1003- اهميت حق شناسى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 179 - 14

14 - فهم حقايق و معارف دينى و حق بينى و حق شنوى ، ملاك انسانيت و برترى انسان بر چهارپايان است .

أولئك كالأنعم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 108 - 3

3 - ارائه حق و شناساندن آن به مردم ، فلسفه نزول قرآن

قد جاءكم الحق من ربكم

برداشت فوق از وجه تسميه قرآن به «حق» استفاده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 44 - 3

3 - حق شنوى و خردورزى ، دو عنصر تعيين كننده و اساسى براى شناخت حق و پيمودن راه آن

أم تحسب أنّ أكثرهم يسمعون أو يعقلون

از اين كه خداوند براى هواپرستان، دو صفتى را ذكر مى كند كه آنان فاقد آن دو بودند، حكايت از آن دارد كه آن دو، نقش تعيين كننده در شناخت و پذيرش راه پيامبر(صلی الله علیه و آله) و تعاليم قرآن داشته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عصر - 103 - 3 - 6

6 - لزوم حق پذيرى ، شناختن و شناساندن حق و پايدارى و شكيبايى براى تحقق آن

تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر

ترغيب مؤمنان به توصيه ديگران بر حق و صبر، بيانگر لزوم پايبندى خود به آن دو است.

ايجاد زمينه حق شناسى در برادران يوسف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 62 - 6

6- يوسف ( ع ) با باز گرداندن مال التجاره فرزندان يعقوب ، درصدد بود در آنان احساس حق شناسى و سپاس گزارى ايجاد كند و

ص: 420

انگيزه مراجعت ايشان را قوت بخشد .

اجعلوا بضعتهم فى رحالهم لعلهم يعرفونها . .. لعلهم يرجعون

برداشت فوق ، ناظر به دومين احتمالى است كه در توضيح برداشت قبل آمده است.

1004- زمينه حق شناسى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 54 - 8

8 - عقل ، ارزشمند بوده و در شناخت حقايق و پيشگيرى از نابكارى ها نقشى مهم و اساسى دارد .

إنّ فى ذلك لأيت لأُولى النهى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 15 - 10

10 - طرح سؤال و پرسش ، روشى براى برانگيختن انديشه و تفكر ، در شناخت بهتر حقايق الهى و گزينش بهترين عقيده ها و رفتارها

قل أذلك خير أم جنّة الخلد التى وعد المتّقون

1005- زمينه حق شناسى فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 44 - 2

2 - سخنان نرم موسى و هارون ( ع ) ، زمينه اى مناسب براى پى بردن فرعون به حقيقت و يا پيدايش باور هاى خويش

فقولا له قولاً ليّنًا لعلّه يتذكّر أو يخشى

«خشية» ترسى است كه آميخته با احساس عظمت طرف مقابل باشد (مفردات راغب). حرف «أو» فرعون را بين دو واكنش احتمالى ترسيم كرده است. بنابراين جمله «لعلّه...» بيان مى دارد كه اميد است فرعون يا حقيقت را فهميده و به آن يقين يابد و يالااقل احتمال صداقت موسى و هارون(ع) را بدهد و در نتيجه خطر را بزرگ ديده و از آن هراسان شود.

1006- موانع حق شناسى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 101 - 14

14 - لجاجت ، از موانع شناخت حق و ايمان آوردن است .

ص: 421

و ما تغنى الأيت و النذر عن قوم لايؤمنون

حق شنوايان

1007- ادراك حق شنوايان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 65 - 8

8- آيت خداوند بودن آب باران و حيات موجودات ، براى مردم حق شنو قابل درك است .

و الله أنزل من السّماء ماء . .. إن فى ذلك لأية لقوم يسمعون

1008- عوامل تذكر حق شنوايان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 37 - 2

2 - فرجام هلاكت بار قدرت هاى حق ستيز تاريخ ، مايه تذكر خردمندان و مردمان حق شنو

إنّ فى ذلك لذكرى لمن كان له قلب أو ألقى السمع

حق شنوايى

1009- آثار حق شنوايى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 12 - 2

2 - داشتن گوشى شنوا و دلى حق پذير ، از شرايط و زمينه هاى درس آموزى و پندگيرى

لنجعلها لكم تذكرة و تعيها أُذن وعية

«وعى» (مصدر «تعيها») و «واعية» به معناى نگه دارى شىء و فهم و پذيرش آن است (لسان العرب). گفتنى است اسناد «وعى» به «اُذن»، اسناد مجازى و مقصود از آن دل و جان حق پذير است.

1010- حق شنوايى رهبرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 22 - 9

9 - رهبران و داوران جامعه الهى ، بايد نصيحت پذير و حق شنو باشند .

ص: 422

فاحكم بيننا بالحقّ و لاتشطط

1011- محرومان از حق شنوايى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 42 - 3،6

3 - مشركانى كه قرآن را از زبان پيامبر (صلی الله علیه و آله) مى شنيدند و به آن ايمان نمى آوردند ، دلهايشان از شنوايى محروم و از فهميدن حقيقت ، ناتوان بود .

و منهم من يستمعون إليك أفأنت تسمع الصمّ و لو كانوا لا يعقلون

6 - مردمى كه به آيات قرآن گوش سپارند و به آن ايمان نياورند ، دلهايشان از شنوايى محروم و از فهميدن حق ناتوان است .

و منهم من يستمعون إليك أفأنت تسمع الصمّ و لو كانوا لا يعقلون

1012- موانع حق شنوايى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 23 - 7

7- گرفتار آمدن به لعن الهى ، عامل محروميت انسان از حق شنوى و بينش صحيح

لعنهم اللّه فأصمّهم و أعمى أبصرهم

حق شنوى

1013- آثار حق شنوى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 65 - 9

9- حق شنوى ، زمينه درك حقايق

إن فى ذلك لأية لقوم يسمعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 44 - 8

8 - حرف شنوى و خردورزى ، از ملاك هاى ارزيابى شخصيت و ارزش انسان ها

أم تحسب أنّ أكثرهم يسمعون أو يعقلون إن هم إلاّ كالأنعم

ص: 423

1014- تشويق به حق شنوى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 73 - 4

4 - پندپذيرى و حرف شنوى ، از اوصاف پسنديده و مورد تشويق خداوند

و الذين إذا ذكّروا بأيت ربّهم لم يخرّوا عليها صمًّا و عميانًا

1015- حق شنوى بندگان خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 73 - 3

3 - حرف شنوى و بصيرت ، از اوصاف بندگان خالص خدا

لم يخرّوا عليها صمًّا و عميانًا

1016- حق شنوى در قضاوت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 20 - 7

7 - حق شنوى ، بصيرت و آگاهى همه جانبه از موضوع مورد داورى ، از شرايط داورى به حق

واللّه يقضى بالحقّ . .. إنّ اللّه هو السميع البصير

برخى از مفسران برآنند كه يادآورى سميع و بصيربودن خداوند در داورى، مى تواند اشاره به مطلب بالا باشد.

1017- كافران و حق شنوى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 171 - 3

3 - كافران به قرآن از حق شنوى ، حق گويى و حق بينى ، ناتوانند .

و مثل الذين كفروا . .. صم بكم عمى

«صم» و «بكم» و «عمى» به ترتيب: جمع أصم (كر) و أبكم (لال) و أعمى (كور) مى باشند. به نظر مى رسد متعلق «كفروا» به قرينه آيه قبل «ما أنزل اللّه» باشد، يعنى: مثل الذين كفروا بما أنزل اللّه.

ص: 424

1018- ممانعت از حق شنوى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 26 - 5

5 - تلاش جبهه كفر و باطل ، براى محروم ساختن انسان ها از شنيدن كلام حق

و قال الذين كفروا لاتسمعوا

1019- موانع حق شنوى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 44 - 2

2 - هواپرستى ، مانع حق شنوى و خردورزى است .

من اتّخذ إلهه هويه . .. أم تحسب أنّ أكثرهم يسمعون أو يعقلون

حق طلبان

1020- آمرزش حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 43 - 11

11 - حق گرايان برخوردار از مغفرت الهى ، و ملحدان و حق ناپذيران رويارو با مجازات دردناك او

مايقال لك إلاّ ما قد قيل للرسل . .. إنّ ربّك لذو مغفرة

در آيات پيشين، قرآن پيامى حق معرفى شده است كه ملحدان با ايجاد شبهه در آن سعى مى كردند پيامبر(صلی الله علیه و آله) را مورد انكار قرار دهند. اكنون در اين آيه خداوند به غفران و عقاب خود اشاره كرده كه غفران منطبق بر حق گرايان و عقاب درباره ملحدان است.

1021- اجابت دعاى حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 89 - 6

6 - اجابت دعا و خواسته هاى حق طلبان از سوى خدا و تحقق بخشيدن پيروزى آنان بر مستكبران ، مقتضى استقامت و پايدارى آنان در ميدان مبارزه است .

قال قد أجيبت دعوتكما فاستقيما

ص: 425

1022- امداد به حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 87 - 11

11 - كافران قوم شعيب ، به خدا و داورى او و يارى رسانيش به حقپويان معتقد بودند .

فاصبروا حتى يحكم اللّه بيننا و هو خير الحكمين

چنانچه خطاب در «فاصبروا» متوجه كافران نيز باشد، دعوت شعيب از آنان به صبر تا داورى خدا، بيانگر اين نكته است كه منكران رسالت او معتقد به خداوند بوده اند. تصريح به «بالذى ارسلت به» پس از «ءامنوا» اين معنا را تأييد مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 98 - 6،7

6 - جبهه حق ، برخوردار از امداد هاى غيبى و لطف و كمك الهى

فأرادوا به كيدًا فجعلنهم الأسفلين

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه ذكر داستان ابراهيم(ع) براى مسلمانان، به عنوان الگو و نمونه اى از دو جريان حق و باطل است.

7 - دخالت خداوند در رخداد هاى تاريخ و تحولات اجتماعى به نفع جبهه حق

فألقوه فى الجحيم . فأرادوا به كيدًا فجعلنهم الأسفلين

1023- اهميت استقامت حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 38 - 8

8- ضرورت صبر و مقاومت حق پويان در برابر استهزا و آزار دشمنان

و يصنع الفلك و كلما مرّ عليه ملأمن قومه سخروا منه

جمله «و يصنع الفلك و كلما مرّ . ..» بيانگر صبر و مقاومت حضرت نوح(ع) و پيروان اوست و هدف از نقل آن ، ايجاد روحيه مقاومت در حق پويان و درس صبر و استقامت به آنان است.

1024- تحقير حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 54 - 3

3 - حقير و ناچيز جلوه دادن قدرت و توانايى هاى جبهه مخالف و حق طلب ، از ترفند هاى قدرت هاى استكبارى و نظام هاى فرعونى

إنّ هؤلاء لشرذمة قليلون

ص: 426

1025- توكل حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 79 - 8

8 - خداوند ، تكيه گاهى قويم و مطمئن براى راهيان راه حق

و هو العزيز العليم . فتوكّل على اللّه إنّك على الحقّ

اين كه خداوند قبل از تشويق به توكل، موضع قويم و شكست ناپذير خود را بيان داشته است مى تواند به اين دليل باشد كه مؤمنان با اطمينان بيشترى بر او تكيه كنند.

1026- حتميت پيروزى حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 173 - 1

1 - پيروزى جبهه حق و لشكريان الهى ، سنت و قضاى حتمى و غير قابل تخلف خداوند

و لقد سبقت كلمتنا لعبادنا المرسلين . .. و إنّ جندنا لهم الغلبون

1027- حق طلبان در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 26 - 4

4 - تحقق قيامت ، به منظور جدا شدن و شفاف گرديدن صفوف حق مداران از باطل گرايان است .

قل يجمع بيننا ربّنا ثمّ يفتح بيننا بالحقّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 21 - 1

1 - قيامت ، روز جدايى خوبان و بدان و حق مداران و باطل گرايان و داورى ميان آنان است .

هذا يوم الفصل

«فصل» به معناى فاصله و جدايى ميان دو شىء است و مقصود از آن در آيه شريفه، جدايى ميان خوبان و بدان و حق پويان و باطل گرايان و داورى ميان آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 427

17 - دخان - 44 - 40 - 3

3- قيامت ، روز جدايى حق از باطل و تمايز حق مداران از باطل گرايان

إنّ يوم الفصل ميقتهم أجمعين

مراد از «فصل»، ممكن است جدا شدن صفوف حق و حق مداران، از باطل و باطل گرايان باشد.

1028- حق طلبان فرعونيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 62 - 2

2 - حضور برخى از افراد حق طلب و نصيحت پذير در صفوف فرعونيان

فتنزعوا أمرهم بينهم

اختلاف نظر فرعونيان در باره موسى(ع)، نشان از متمايل شدن برخى از فرعونيان به موسى(ع) در روز مقابله دارد.

1029- حق طلبان و آيات خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 86 - 10

10 - تنها اهل ايمان ( دارندگان زمينه گرايش به حق ) ، بهره مند از آيات گسترده الهى

إنّ فى ذلك لأيت لقوم يؤمنون

1030- حق طلبان و قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 3 - 8

8 - تنها حق جويان و اهل ايمان ، زمينه دار بهره مندى از روشنگرى هاى قرآن

تلك ءايت الكتب المبين . نتلوا عليك... لقوم يؤمنون

قيد «لقوم يؤمنون» مى رساند كه ديگران شايستگى بهرهورى از قرآن را ندارند.

1031- حق طلبان و قصه يوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 7 - 6

ص: 428

6- تنها جويندگان حقيقت و پژوهشگران وادى معرفت ، به نشانه هاى ربوبيت خدا و علم و حكمت او در داستان يوسف پى خواهند برد .

لقد كان فى يوسف و إخوته ءايت للسائلين

بديهى است كه داستان يوسف(ع) و برادرانش، حاوى آيات و نشانه هاست ، چه پرسشگرى باشد يا نباشد. بنابراين حرف لام در «للسائلين» لام انتفاع است و «للسائلين» گوياى اين است كه پرسشگران و محققان ، از آن داستان سود مى برند.

1032- حق طلبان و مستكبران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 89 - 6

6 - اجابت دعا و خواسته هاى حق طلبان از سوى خدا و تحقق بخشيدن پيروزى آنان بر مستكبران ، مقتضى استقامت و پايدارى آنان در ميدان مبارزه است .

قال قد أجيبت دعوتكما فاستقيما

1033- خداشناسى حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 86 - 8

8 - وجود نشانه هاى روشن و غيرقابل انكار الهى ، در نظام شب و روز براى جويندگان حقيقت

إنّ فى ذلك لأيت لقوم يؤمنون

عبارت «قوم يؤمنون»; يعنى، كسانى كه داراى زمينه گرايش به حق اند و اگر حق را بيابند به آن ايمان مى آورند.

1034- زمينه بصيرت حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 9 - 3

3- قطره هاى بركت آفرين باران ، پيامدار بصيرت و بيدارى براى حق جويان

تبصرة و ذكرى لكلّ عبد منيب . و نزّلنا من السماء ماء مبركًا

از ارتباط اين آيه با آيه قبل، مطلب بالا قابل برداشت است.

ص: 429

1035- زمينه تنبه حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 9 - 3

3- قطره هاى بركت آفرين باران ، پيامدار بصيرت و بيدارى براى حق جويان

تبصرة و ذكرى لكلّ عبد منيب . و نزّلنا من السماء ماء مبركًا

از ارتباط اين آيه با آيه قبل، مطلب بالا قابل برداشت است.

1036- شفاعت حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 86 - 3

3 - اهل حق و حقيقت ، قادر به شفاعت ديگران در قيامت

و لايملك . .. الشفعة إلاّ من شهد بالحقّ و هم يعلمون

«من شهد بالحقّ» وصف براى شافع است; نه شفاعت شونده.

1037- عبرت پذيرى حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 3 - 7

7 - داستان موسى و فرعون ، دربردارنده درس عبرت براى انسان هاى مؤمن و حق پذير

نتلوا عليك من نبإِ موسى و فرعون بالحقّ لقوم يؤمنون

1038- عقيده حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 17 - 6

6 - اسلام و عقيده به توحيد ، تنها راه صحيح و عقيده درست براى ره پويان طريق حق و حقيقت

ءأنتم أضللتم عبادى هولاء أم هم ضلّوا السبيل

برداشت فوق از اطلاق واژه «السبيل» (راه) بر راه حق و درستى - كه مشركان از آن دور شده و آن را گم كرده اند - به دست مى آيد.

ص: 430

1039- فضايل حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 77 - 4

4 - تنها مؤمنان و حق جويان ، زمينه دار بهره مندى از هدايتگرى ها و رحمت آفرينى هاى قرآن

و إنّه لهدًى و رحمة للمؤمنين

قيد «للمؤمنين» مى رساند كه ديگران شايستگى بهرهورى از قرآن را ندارند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 3 - 8

8 - تنها حق جويان و اهل ايمان ، زمينه دار بهره مندى از روشنگرى هاى قرآن

تلك ءايت الكتب المبين . نتلوا عليك... لقوم يؤمنون

قيد «لقوم يؤمنون» مى رساند كه ديگران شايستگى بهرهورى از قرآن را ندارند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 146 - 4

4 - روياندن درختى پهن برگ در زمينى خالى از درخت و گياه براى يونس ( ع ) ، از نشانه هاى قدرت خداوند و امداد الهى براى حق طلبان

و أنبتنا عليه شجرة من يقطين

برداشت ياد شده از آن جا است كه آيه شريفه، با ارائه نمونه اى از قدرت خداوند و امدادهاى او براى جبهه حق، در مقام امتنان بر يونس(ع) و نيز در صدد دلدارى به پيامبر(صلی الله علیه و آله) و مؤمنان، است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 43 - 11

11 - حق گرايان برخوردار از مغفرت الهى ، و ملحدان و حق ناپذيران رويارو با مجازات دردناك او

مايقال لك إلاّ ما قد قيل للرسل . .. إنّ ربّك لذو مغفرة

در آيات پيشين، قرآن پيامى حق معرفى شده است كه ملحدان با ايجاد شبهه در آن سعى مى كردند پيامبر(صلی الله علیه و آله) را مورد انكار قرار دهند. اكنون در اين آيه خداوند به غفران و عقاب خود اشاره كرده كه غفران منطبق بر حق گرايان و عقاب درباره ملحدان است.

1040- فهم حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 85 - 30

30 - تنها حق پذيران قادر به درك سعادت آفرينى پيام هاى الهى هستند .

ذلكم خير لكم إن كنتم مؤمنين

ص: 431

چنانچه مشاراليه «ذلكم» تمام مسائلى باشد كه در آيه مطرح شده، و از جمله اعتقاد به يگانگى خدا و لزوم پرستش او، بايد گفت مراد از ايمان در «ان كنتم مؤمنين» داشتن روحيه حق پذيرى و اهل باور بودن است، نه ايمان به يگانگى خدا. و چون خير بودن يكتاپرستى و عدالت پيشگى منوط به حق پذيرى نيست، يعنى چه انسانها حق پذير باشند و چه نباشند مسائل مطرح شده داراى خير است، معلوم مى شود شرط «ان كنتم ... » ناظر به درك خير بودن است. يعنى اگر حق پذير باشيد مى فهميد كه پيامهاى مطرح شده به خير و صلاح شماست.

1041- قدرت حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 57 - 1،2

1 - كافران ، از شكست دادن و به سستى كشاندن نيروى الهى و جبهه حق - در هر جاى دنيا- ناتوانند .

لاتحسبنّ الذين كفروا معجزين فى الأرض

در آيه شريفه، متعلق «معجزين» (اين كه كافران چه چيز را به ناتوانى مى كشانند - ذكر نشده است; ولى با توجه به اين كه كافران، همواره درصدد تضعيف جبهه حق و دين الهى اند، مقصود از آن نيروى الهى و جيهه حق است. گفتنى است ظرف «فى الأرض» مى رساند كه اين ناتوانى در همه جاى دنيا وجود دارد.

2 - ناتوانى كافران در به شكست كشاندن جبهه حق و نيروى الهى ، جاى هيچ گونه شك و ترديدى ندارد .

لاتحسبنّ الذين كفروا معجزين فى الأرض

تعبير «لاتحسبنّ» (گمان مبر) - با آن كه گمان امرى غير اختيارى است و چيزى نيست كه به پرهيز از آن توصيه شود - مى رساند كه جاى چنين گمانى نيست و نبايد كسى به خود ترديد راه دهد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 161 - 2

2 - وانهاده شدن مشركان و معبودهايشان به خود و ناتوانى آنان در برابر خداپرستان و حق جويان

فإنّكم و ما تعبدون

1042- مسؤوليت حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 41 - 2

2 - دعوت كنندگان به سوى حق در صورت مواجه شدن با پافشارى مردم بر انكار حق ، بايد با اعلان تبرى از باطل ، آنان را به حال خود ر ها كنند .

و إن كذبوك فقل . .. و انا برىء ممّا تعملون

ص: 432

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 71 - 2

2 - لزوم پايدارى حق و حق طلبان ، در برابر هوس ها و تمايلات فساد انگيز كافران

و لو اتبع الحقّ أهواءهم لفسدت السموت و الأرض و من فيهنّ

1043- موانع يأس حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 45 - 6

6 - توجه به مخالفت و ستيزه جويى با حق در طول تاريخ ، مانع راه يابى روحيه يأس و نااميدى در حق گرايان

و لقد ءاتينا موسى الكتب فاختلف فيه

1044- نصرت حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 40 - 26

26 - قدرت و عزت الهى ، ضامن نصرت قطعى دفاع كنندگان از حق و ياوران دين است .

و لينصرنّ اللّه من ينصره إنّ اللّه لقوىّ عزيز

1045- ويژگيهاى حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 20 - 8

8 - پيام قرآن براى همگان است ; ولى بهرهورى از آن ، مخصوص حق باوران و حق جويان مى باشد .

هذا بصائر للناس و هدًى و رحمة لقوم يوقنون

1046- هدايت حق طلبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 77 - 4

4 - تنها مؤمنان و حق جويان ، زمينه دار بهره مندى از هدايتگرى ها و رحمت آفرينى هاى قرآن

و إنّه لهدًى و رحمة للمؤمنين

ص: 433

قيد «للمؤمنين» مى رساند كه ديگران شايستگى بهرهورى از قرآن را ندارند.

1047- حق طلبى

{حق طلبى}

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 75 - 6،7

6 - برخى از اهل كتاب ، تنها با اعمال زور و قدرت تن به بازگردانى امانت خواهند داد .

الاّ مادُمت عليه قائماً

جمله «مادمت . .. »، كنايه از مطلب فوق است.

7 - قيام مداوم عليه تضييع كنندگان حقوق اجتماعى و فردى ، راهى براى بازگرداندن آن

و منهم من ان تأمنه بدينار الا يؤدّه اليك الاّ مادمت عليه قائماً

1048- آثار حق طلبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 99 - 16

16 - كسانى كه در طلب ايمان بوده و از لجاجت و عناد به دورند، از آيات طبيعت به شناخت خدا و يگانگى او راهى مى يابند.

إن فى ذلكم لأيت لقوم يؤمنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 51 - 7

7 - سبقت در ايمان و قرار گرفتن در صف نخستين مؤمنان و حق گرايان ، موجب جلب آمرزش الهى

إنّا نطمع أن يغفر لنا ربّنا خطينا أن كنّا أوّل المؤمنين

برداشت ياد شده از تعليل قرار گرفتن جمله «أن كنّا أوّل المؤمنين» براى جمله قبل (إنّا نطمع. ..) استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 2 - 5

5 - برخوردارى از روحيه حق جويى ، شرط بهرهورى از پيام هاى روشن و هدايتگر قرآن

تلك ءايت القرءان و كتاب مبين . هدًى و بشرى للمؤمنين

از آن جا كه «ايمان» وصفى مقابل «كفر» است و كافران به خاطر داشتن روحيه استكبارى و حق ستيزى (به جاى بهره مند شدن از هدايت هاى آن) با آن به ستيز بر مى خاستند، مى توان گفت كه قيد «للمؤمنين» اشاره به اين حقيقت دارد كه روحيه ايمان و تسليم در برابر حق، شرطى است لازم براى بهرهورى از هدايت هاى قرآن.

ص: 434

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 81 - 3

3 - حق گرايى و حق يابى ، نشان بينايى حقيقى در بينش الهى

و ما أنت بهدى العمى عن ضللتهم

خداوند، به كسانى كه چشم ظاهر دارند; ولى فاقد زمينه شناخت حق و گرايش به آن هستند، عنوان «نابينا» داده است و اين بدان معنا است كه بينايى در اين بينش، به چشم ظاهر نيست; بلكه به حق يابى و حق گرايى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 9 - 18

18 - داشتن روح پندپذيرى و حق جويى ، شرط بهره جستن و تأثير پذيرفتن از سخنان به حق قرآن

إنّما يتذكّر أُولوا الألبب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 21 - 18

18 - داشتن روح پندپذيرى و حق جويى ، شرط بهره جستن و تأثير پذيرفتن از سخنان به حق قرآن

ألم تر أنّ اللّه أنزل من السماء ماء . .. إنّ فى ذلك لذكرى لأُولى الألبب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 3 - 6

6 - روحيه حق طلبى ، زمينه پيدايش جهان بينى الهى در انسان

لأيت للمؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 8 - 2

2- انسان ، با روحيه تواضع و حقّ جويى ، بهره مند از درس هاى توحيدى و رهنمود هاى نهفته در هستى

تبصرة و ذكرى لكلّ عبد منيب

واژه «عبد»، اشاره به روحيه تواضع و «منيب» اشاره به حقّ جويى دارد.

1049- اهميت حق طلبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 79 - 8

8- داشتن روحيه حق پذيرى و حق جويى ، شرط بهرهورى از آيات الهى

ص: 435

إن فى ذلك لأيت لقوم يؤمنون

1050- حق طلبى اديان آسمانى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 25 - 3

3 - ارائه حق ، گوهر و قلمرو اصلى دين الهى

فلمّا جاءهم بالحقّ

مقصود از «حقّ» در آيه شريفه، دين و پيام الهى است. اين تعبير گوياى مطلب ياد شده است.

1051- حق طلبى سليمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 36 - 12

12 - مقام سليمان ، مبرّا از پذيرش هديه براى سكوت از حق و چشم پوشى از كفر و شرك

قال أتمدّونن بمال . .. بل أنتم بهديّتكم تفرحون

1052- حق طلبى محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 31 - 2

2- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، منادى حق و دعوت كننده خلق به سوى خداوند

أجيبوا داعى اللّه

1053- حق طلبى مسلمانان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 14 - 5

5 - عدالت خواهى و حق طلبى ، از اوصاف مسلمانان و پيرو قرآن و ظلم و انحراف از مسير حق ، از اوصاف كافران

و أنّا منّا المسلمون و منّا القسطون

با توجه به معناى«قَسْط» (جور) و نيز تقابل «قاسطون» با «مسلمون»، مطلب ياد شده به دست مى آيد.

ص: 436

1054- حق طلبى مشمولان رحمت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 119 - 1

1- تنها مشمولان رحمت الهى ، در گير و دار اختلافات دينى و مذهبى راه درست را مى يابند و بر طريق حق گام مى نهند .

و لايزالون مختلفين. إلاّ من رحم ربك

1055- حق طلبى هدايتگران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 181 - 2،6

2 - هدايتگران الهى در جوامع ، خود همواره ملازم حق و حقيقت هستند .

و ممن خلقنا أمة يهدون بالحق

برداشت فوق بر اساس اين احتمال است كه «باء» در «بالحق» براى مصاحبت باشد ; يعنى: يهدون مصاحبين الحق.

6 - عهده داران هدايت در جامعه بايد خود ملازم حق باشند و با موازين و روش هاى حق ديگران را هدايت كنند .

و ممن خلقنا أمة يهدون بالحق

1056- درخواست حق طلبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 25 - 7

7 - موسى ( ع ) در وادى طوى از خداوند خواست او را پذيراى حقيقت قرار دهدو توان مندى هاى او را براى دريافت پيام هاى الهى افزايش دهد .

ربّ اشرح لى صدرى

شرح صدر، گنجايش دادن آن براى قبول حق است (لسان العرب). صدر و قلب، كنايه از نفس انسان است كه داراى وصف فهم و درك است و گفته شده است كه صدر اعم از قلب است، زيرا علاوه بر عقل و علم، شامل قواى شهوت و غضب و هوس و غير آن نيز مى شود (مفردات راغب).

1057- زمينه حق طلبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 110 - 2،3

ص: 437

2 - نقش اخلاص مبلغان دينى ، در گرايش مردم به تقوا و پيروى از حق

و ما أسئلكم عليه من أجر . .. فاتّقوا اللّه و أطيعون

3 - تقواى الهى ، زمينه ساز گرايش به حق و پيروى از آن

فاتّقوا اللّه و أطيعون

مقدم آمدن امر به تقوا (اتّقوا اللّه) بيانگر مطلب ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 3 - 7

7 - تشويق انسان از سوى خداوند ، به مطالعه و تأمل در نظام طبيعت به انگيزه حق جويى و حق پذيرى

إنّ فى السموت و الأرض لأيت للمؤمنين

1058- سرزنش سستى در حق طلبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 89 - 8

8 - سستى و ناپايدارى در مسير حق طلبى و خداخواهى ، عملى جاهلانه و پيمودن راه جاهلان است .

فاستقيما و لاتتبعان سبيل الذين لايعلمون

1059- عوامل حق طلبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 3 - 12

12- توجه به محدوديت عمر زندگى ، هشدارى به انسان ها و عاملى در جهت حق گرايى و روى آوردن آنان به حقايق دين *

ما خلقنا. ..إلاّ بالحقّ وأجل مسمًّى و الذين كفروا عمّا أُنذروا معرضون

برداشت بالا براساس اين احتمال است كه تذكر خداوند به «أجل مسمّى» - در پى تذكر به حقانيت هستى - هشدارى باشد به آدميان كه دل به زندگى ناپايدار نبندند و از حاكميت حق غافل نگردند.

1060- فطرت حق طلبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 119 - 4

4 - انسان ، بر فطرت خداجويى و مسير حق پويى است .

ص: 438

لاتخذن من عبادك نصيباً مفروضاً. و لاضلنهم

گمراه كردن، كه از جمله «لاضلنهم» استفاده مى شود، بايد مسبوق به هدايت باشد تا گمراه كردن صدق كند و هدايت مسبوق به گمراهى نسبت به تمامى انسانها هدايت فطرى است.

1061- فطريت حق طلبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 27 - 6

6- انسان در سرشت و نماد خويش ، موجودى حق طلب و حق پذير

و صرّفنا الأيت لعلّهم يرجعون

تعبير «يرجعون» مى تواند بدان معنا باشد كه انسان داراى فطرت حق پذير است و نماياندن آيات الهى به او، وسيله اى براى بازگشت به فطرت اوليه خويش است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 5 - 12

12 - قلب آدمى ، داراى تمايل فطرى به حق و حركت در راه مستقيم است .

فلمّا زاغوا أزاغ اللّه قلوبهم

منحرف شدن قلب بر اثر گناه، موقوف بر آن است كه پيش از آن متمايل به حق بوده و - به اصطلاح - مصداق «قلب سليم» باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 55 - 4

4- حق جويى و حقيقت پذيرى ، طبيعت و فطرت انسانى است .

أجئتنا بالحقّ

از اين كه مشركان و بت پرستان، پذيرش «حق» را اصلى مفروض مى دانستند و ترديد آنان تنها در حقانيت دعوت ابراهيم(ع) بود، برداشت ياد شده به دست مى آيد.

1062- موانع حق طلبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 26 - 15

15 - حق پرستى و حق مدارى ، در تضاد با هواپرستى است .

فاحكم بين الناس بالحقّ و لاتتّبع الهوى

ص: 439

حق گويان

1063- اذن اخروى به حق گويان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 38 - 13

13 - خداوند در قيامت ، جز به افراد حقيقت گو اذن سخن نخواهد داد .

و قال صوابًا

چنانچه جمله «قال صواباً» عطف بر «أذن. ..» و داخل استثنا باشد، مراد اين خواهد بود كه: تنها شخص درست گفتار، مأذون به سخن گفتن خواهد بود.

1064- فضايل حق گويان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 38 - 13

13 - خداوند در قيامت ، جز به افراد حقيقت گو اذن سخن نخواهد داد .

و قال صوابًا

چنانچه جمله «قال صواباً» عطف بر «أذن. ..» و داخل استثنا باشد، مراد اين خواهد بود كه: تنها شخص درست گفتار، مأذون به سخن گفتن خواهد بود.

حق گويى

1065- اهميت حق گويى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 49 - 4

4 - تكذيب و نپذيرفتن گروهى ، نبايد مانع از اظهار سخن حق و تبليغ دين از سوى مناديان حق و مبلّغان دين گردد .

و إنّا لنعلم أنّ منكم مكذّبين

برداشت ياد شده، از آن جا است كه خداوند، با آن كه از تكذيب گروهى از مردم آگاهى كامل دارد و اين مطلب را نيز اعلام مى كند; در عين حال پيام هاى خود (وحى) را بهوسيله پيامبراسلام(صلی الله علیه و آله)، پياپى ابلاغ مى فرمايد.

1066- حق گويى انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 440

6 - اعراف - 7 - 105 - 2

2 - پيامبران الهى حريص بر راستگويى و حقگويى درباره خداوند

حقيق على أن لا أقول على اللّه إلا الحق

اعلام رسالت و سپس بيان اين حقيقت كه موسى سخنى جز حق به خدا نسبت نمى دهد، بيانگر اين است كه حقگويى درباره خدا اقتضاى رسالت است. بنابراين همه پيامبران الهى داراى اين ويژگى هستند. گفتنى است كلمه «حقيق» به معناى «سزاوار» است و چون به «على» متعدى شده است، مى تواند معناى «حريص» در آن تضمين شده باشد ; يعنى: إنى حريص على كذا حقيقاً به.

1067- حق گويى خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 84 - 2

2 - خدا ، جز حق سخن نمى گويد .

و الحقّ أقول

«الحقّ» معمول و مفعول «أقول» است و تقدم معمول بر عاملش، مفيد حصر مى باشد; يعنى، «لا أقول إلاّ الحقّ; جز حق سخن ديگرى نمى گويم».

1068- حق گويى در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 38 - 12

12 - آنان كه در قيامت ، رخصت سخن گفتن يافته اند ، سخنانى درست و به دور از هر گونه خطا خواهند گفت .

و قال صوابًا

«قال» در «قال صواباً» به جاى مضارع آمده است تا بر يقينى بودن آن دلالت كند. جمله «قال صواباً»، يا حاليه است و يا مستأنفه اى كه وضعيت پس از اذن را بيان مى كند.

1069- حق گويى موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 102 - 10

10- مقابله به مثل و حقيقت گويى ، از ويژگى هاى برخورد موسى ( ع ) با فرعون

إنى لأظنّك يموسى مسحورًا . .. و إنى لأظنّك يفرعون مثبورًا

ص: 441

1070- كافران و حق گويى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 171 - 3

3 - كافران به قرآن از حق شنوى ، حق گويى و حق بينى ، ناتوانند .

و مثل الذين كفروا . .. صم بكم عمى

«صم» و «بكم» و «عمى» به ترتيب: جمع أصم (كر) و أبكم (لال) و أعمى (كور) مى باشند. به نظر مى رسد متعلق «كفروا» به قرينه آيه قبل «ما أنزل اللّه» باشد، يعنى: مثل الذين كفروا بما أنزل اللّه.

1071- حق ناپذيران

{حق ناپذيران}

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 23 - 6

6 - فاقدان خير و استعداد كمال ، اگر چه مشمول هدايت هاى ويژه خداوند شوند ، از آن رويگردان و گريزانند .

و لو أسمعهم لتولوا و هم معرضون

ضمير مفعولى در «أسمعهم» همان كسانى هستند كه با جمله «و لو علم . .. .» توصيف شدند. بنابراين جمله «و لو أسمعهم ... » چنين معنا مى شود: «و لو اسمع الذين ليس فيهم خيرا ... » يعنى اگر خداوند هدايت ويژه اش را شامل حال كسانى كند كه در آنها خيرى نيست ... .

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 15 - 2

2- كافران مكه ، مردمى حق ناپذير و لجاجت پيشه در برابر آيات الهى

و لو فتحنا عليهم بابًا من السّماء فظلّوا فيه يعرجون . لقالوا إنما سكّرت أبصرنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 81 - 3

3- اصحاب حجر ( قوم ثمود ) ، مردمى لجوج و حق ناپذير بودند .

و ءاتينهم ءايتنا فكانوا عنها معرضين

اينكه اصحاب حجر، على رغم مشاهده معجزات و آيات فراوان الهى از آنها اعراض كردند، بيانگر لجاجت و حق ناپذيرى آنان بود; چنان كه آمدن جمله «فكانوا عنها معرضين» به جاى «فأعرضوا عنها» - كه نشان دهنده اين است كه اعراض آنان از دير باز وجود داشته است - مى تواند مؤيد برداشت فوق باشد.

ص: 442

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 22 - 3

3- آنان كه به عالم آخرت ايمان نمى آورند ، قلبهايى حق ناپذير و روشى مستكبرانه دارند .

فالذين لايؤمنون بالأخرة قلوبهم منكرة و هم مستكبرون

1072- آثار اتمام حجت با حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 42 - 2

2 - لزوم ترك بحث و احتجاج با كافران حق ناپذير ، پس از اتمام حجت و ارائه برهان

فذرهم يخوضوا و يلعبوا

1073- آثار حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 23 - 10

10- انسان حق گريز ، فاقد ارزش هاى انسانى و خاصيت واقعى حيات

أولئك الذين . .. فأصمّهم و أعمى أبصرهم

كسانى كه در نتيجه بيماردلى مشاراليه «أولئك. ..» قرار گرفته اند به ظاهر گوش و چشم دارند اما خداوند در حقيقت اين ابزار را براى آنان زايد و بى خاصيت قلمداد كرده است زيرا بهره نجستن از امكانات، چونان محروميت از آن است.

1074- آثار شرك حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 89 - 5

5 - حق ناپذيران لجوج ، شاهد بازتاب كفر و شرك خويش در فرجامى نه چندان دور

فسوف يعلمون

1075- آثار عذاب حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 41 - 5

ص: 443

5 - تبديل شدن كافران حق ستيز به موجوداتى بى جان - همچون خس و خاشاك - در پى نزول عذاب

فجعلنهم غثاءً

«جعل» (مصدر «جعلنا») در جمله بالا، به معناى گردانيدن و تغيير دادن از صورتى يا حالتى، به صورت يا حالت ديگر است. «غثاء» نيز به خس و خاشاك روى آب گفته مى شود.

1076- آثار عمل حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 57 - 13

13- محروم شدن حقْ ناپذيران از گوش سپارى به آيات الهى و توجه به آن ، بازتاب عملكرد خود آنها است .

فأعرض عنها . .. إنّا جعلنا ... فى ءاذانهم وقرًا

1077- آثار كفر حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 89 - 5

5 - حق ناپذيران لجوج ، شاهد بازتاب كفر و شرك خويش در فرجامى نه چندان دور

فسوف يعلمون

1078- اتمام حجت با حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 42 - 1

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، موظف به واگذارى كافران حق ناپذير ، باطل گرا و بازيگر به حال خود ، پس از اتمام حجت به آنان

فذرهم يخوضوا و يلعبوا

«خوض» (مصدر «يخوضوا») در اصل به معناى حركت در آب است; ولى در مواردى به كار مى رود كه انسان، غوطهور در مسائل باطل و ناپسند مى شود; مانند همين آيه كه كافران، سخنان ناروايى درباره اسلام و پيامبر(صلی الله علیه و آله) بر زبان مى آوردند.

1079- اذيتهاى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 112 - 9

ص: 444

9- اتكا و اتكال پيامبر (صلی الله علیه و آله) به پروردگار بخشنده در برابر تهديد ها ، رجزخوانى ها و نسبت هاى نارواى مشركان و كافران حق ستيز

و ربّنا الرحمن المستعان على ماتصفون

مقصود از توصيف در «ماتصفون»، ممكن است دوچيز باشد: 1- تهديدهايى كه مشركان و كافران داشته اند و خود را پيروز و مسلمانان را شكست خورده مى شمردند. 2- نسبت هاى ناروايى كه به پيامبر(صلی الله علیه و آله) و قرآن مى دادند.

1080- استقامت در برابر حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 71 - 4

4 - سلامت جامعه بشرى و مصون ماندن آن از فساد و تباهى ، در گرو اجراى قوانين الهى و ايستادگى در برابر تمايلات حق ستيزان

و لو اتبع الحقّ أهواءهم لفسدت السموت و الأرض و من فيهنّ

1081- استمرار گمراهى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 37 - 7

7 - پايدار ماندن هدايت مؤمنان و استمرار گمراهى كافران حق گريز ، جلوه عزتمندى و مجازات الهى است .

و من يضلل اللّه فما له من هاد . و من يهد اللّه فما له من مضلّ أليس اللّه بعزيز ذ

يادآورى دو صفت عزت و مجازات دهى خداوند، پس از ذكر پايدار ماندن هدايت مؤمنان و استمرار يافتن گمراهى كافران حق گريز به وسيله خداوند، مى تواند گوياى مطلب ياد شده باشد.

1082- استهزاى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 8 - 5

5 - كافران حق ناپذير مورد تمسخر و تحقير

فبشّره

ذكر عذاب، تناسبى با كاربرد واژه بشارت ندارد. ازاين رو تعبير به بشارت مى تواند به عنوان سخريه و تحقير باشد.

ص: 445

1083- اضطرار حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 74 - 3

3 - مشركان حق ناپذير و ستيزه جو ، از سرِ ناچارى و اضطراب به انكار عبادت كردن معبود هاى ادعايى خويش مى پردازند .

بل لم نكن ندعوا من قبل شيئًا

1084- اعراض از حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 96 - 6

6- لزوم فيصله دادن به بحث و گفتوگو با بهانه جويان و حق ناپذيران

قل كفى بالله شهيدًا بينى و بينكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 42 - 1،2

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، موظف به واگذارى كافران حق ناپذير ، باطل گرا و بازيگر به حال خود ، پس از اتمام حجت به آنان

فذرهم يخوضوا و يلعبوا

«خوض» (مصدر «يخوضوا») در اصل به معناى حركت در آب است; ولى در مواردى به كار مى رود كه انسان، غوطهور در مسائل باطل و ناپسند مى شود; مانند همين آيه كه كافران، سخنان ناروايى درباره اسلام و پيامبر(صلی الله علیه و آله) بر زبان مى آوردند.

2 - لزوم ترك بحث و احتجاج با كافران حق ناپذير ، پس از اتمام حجت و ارائه برهان

فذرهم يخوضوا و يلعبوا

1085- اعراض حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 82 - 6

6- تسلى دادن خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، براى نگران نبودن از روى گردانى حق ناپذيران

فإن تولّوا فإنما عليك البلغ المبين

1086- اقرار اخروى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 446

16 - غافر - 40 - 74 - 1

1 - اعتراف مشركان حق ناپذير و ستيزه جو ، به بى فايده بودن كامل عبادت غيرخدا و حاجت خواهى از معبود هاى ادعايى خويش

أين ما كنتم تشركون . من دون اللّه قالوا ضلّوا عنّا بل لم نكن ندعوا من قبل شيئًا

جمله «ضلّوا عنّا» (از نظر ما ناپديد شدند و آنان را گم كرديم) كنايه از بطلان و پوچى آيين شرك و بى اثر بودن معبودهاى ادعايى در عرصه قيامت است. گفتنى است جمله «بل لم نكن ندعوا...» مى تواند به معناى بى اثر بودن حاجت خواهى از معبودها باشد; زيرا چيزى كه بى فايده است مانند اين است كه وجود ندارد. هم چنين مى تواند گوياى انكار عبادت معبودها باشد كه از سرِ ناچارى و اضطراب به آنها متوسل شده باشند. احتمال نخست مؤيد برداشت ياد شده است.

1087- امتحان حق ناپذيران صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 111 - 1

1- آزمايش كافران و مشركان حق ناپذير صدراسلام ، فلسفه به تأخير افتادن عذاب آنان و نامعلوم بودن زمان شكست آنها است .

و إن أدرى لعلّه فتنة لكم

ضمير «لعلّه» به نكته اى برمى گردد كه از دو آيه قبل استفاده مى شود. آن نكته، مسأله تأخير عذاب كافران و مشركان و يا نامعلوم بودن زمان شكست آنان و پيروزى مسلمين است.

1088- امداد به حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 25 - 12

12- شيطان ، يارى دهنده حق گريزان ، در روى گردانى از ايمان و هدايت

و أملى لهم

مفاد «أملى» ممكن است امداد و يارى رساندن باشد.

1089- امكانات دنيوى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 111 - 3

3- تأخير عذاب و كيفر مشركان و كافران حق ناپذير ، به خاطر بهره بردن ناچيز و موقتى آنان از متاع هاى دنيوى است .

إن أدرى لعلّه . .. متع إلى حين

ص: 447

1090- انتقام از حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 42 - 2،4

2 - حضور رهبران الهى در جوامع ، مانع از تحقق انتقام الهى نسبت به كافران و حق گريزان نخواهد بود .

أو نرينّك الذى وعدنهم

4 - تأخير خداوند در انتقام گرفتن از حق گريزان ، مهلتى به ايشان و احترامى به وجود پيامبر (صلی الله علیه و آله)

فإمّا نذهبنّ بك . .. فإنّا عليهم مقتدرون

از آيه قبل استفاده شد كه اگر پيامبر رحلت كند، خداوند از مخالفان حق ستيز او انتقام خواهد گرفت. مفهوم اين سخن آن است كه حضور پيامبر(صلی الله علیه و آله) مانع تسريع در انتقام است; ولى اين مانع، قطعى نيست و خداوند مى تواند حتى در زمان حضور پيامبر(صلی الله علیه و آله)، مخالفان دين را مجازات كند.

1091- انذار به حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 3 - 14

14 - ياد كرد حقانيت نظام هستى ، انذارى به حق گريزان پوچ گرا *

ما خلقنا . .. إلاّ بالحقّ ... و الذين كفروا عمّا أُنذروا معرضون

از آن جا كه قبل از تعبير «عمّا اُنذروا. ..»، انذار صريحى در اين آيه و آيه قبل نيامده است، احتمال مى رود كه نفس تذّكر به حقانيت هستى، هشدار به كسانى است كه هستى را پوچ و بى هدف دانسته و هيچ تعهّدى در برابر ارزش ها ندارند.

1092- انذار حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 59 - 17

17- بيم دادن انسان ها از حق ناپذيرى ، تنها هدف خداوند از فرستادن معجزات

و ما نرسل بالأيت إلاّ تخويفًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 96 - 4

4- مشركان و كافران حق ناپذير و بهانه جو ، مورد تهديد خداوند

قالوا أبعث الله بشرًا رسولاً. قل كفى بالله شهيدًا بينى و بينكم

ص: 448

تذكر خداوند به گواه و ناظر بودن ميان پيامبر(صلی الله علیه و آله) و مشركان حق ناپذير، مى تواند به منظور تهديد آنان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 109 - 10،11

10- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مشركان و كافران حق ناپذير را به عذاب الهى تهديد كرد .

إن أدرى أقريب أم بعيد ما توعدون

برداشت ياد شده مبتنى بر اين است كه مقصود از «ماتوعدون»، عذاب الهى در دنيا و يا آخرت باشد.

11- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، پيروزى اسلام را به مشركان و كافران حق ناپذير يادآور شد و شكستشان را به آنان هشدار داد .

و إن أدرى أقريب أم بعيد ماتوعدون

برداشت ياد شده مبتنى بر اين است كه مقصود از «ماتوعدون» پيروزى اسلام و شكست جبهه شرك و كفر باشد. گفتنى است كه جمله «أنّ الأرض يرثها عبادى الصالحون» در آيه 105 مؤيد همين ديدگاه است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 188 - 1

1 - هشدار شعيب ( ع ) به مردم حق ناپذير « اَيكه » ، درباره نظارت خداوند بر رفتار و اعمال ناشايست آنان

قال ربّى أعلم بما تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 208 - 2

2 - سنت الهى ، بر انذار و بيم دهى مكرر حق ناپذيران پيش از عذاب

و ما أهلكنا من قرية إلاّ لها منذرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 92 - 8

8 - انذارگرى و هشداردهى ، موضع پيامبر (صلی الله علیه و آله) در برابر گمراهان حق ناپذير

و من ضلّ فقل إنّما أنا من المنذرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 23 - 3

3 - تكليف مؤمنان و مبلغان دينى ، در برابر انسان هاى لجوج و حق ناپذير ، تنها انذار و هشدار است .

إن أنت إلاّ نذير

ص: 449

1093- ايمان حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 125 - 10

10 - راه يافتن حق (اسلام) به قلب حق ناپذير، مانند صعود در آسمان دشوار و يا غيرممكن است.

و من يرد أن يضله يجعل صدره ضيقا حرجا كأنما يصعد فى السماء

1094- بى ارزشى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 22 - 5

5 - انسانهايى كه حقايق دينى را نپذيرند ، فاقد ارزش انسانى هستند .

إن شر الدواب عند اللّه الصم البكم الذين لايعقلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 70 - 3

3 - كافران و حق ناپذيران ، عناصرى بى ارزش نزد خداوند

و لاتحزن عليهم

اين كه خداوند به پيامبر(صلی الله علیه و آله) توصيه مى كند كه بر بدبختى كافران غم و اندوه بر خود راه ندهد، نشانگر اين است كه آنان در پيشگاه خدا، از هيچ ارج و ارزشى برخوردار نيستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 23 - 10

10- انسان حق گريز ، فاقد ارزش هاى انسانى و خاصيت واقعى حيات

أولئك الذين . .. فأصمّهم و أعمى أبصرهم

كسانى كه در نتيجه بيماردلى مشاراليه «أولئك. ..» قرار گرفته اند به ظاهر گوش و چشم دارند اما خداوند در حقيقت اين ابزار را براى آنان زايد و بى خاصيت قلمداد كرده است زيرا بهره نجستن از امكانات، چونان محروميت از آن است.

1095- بى استعدادى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 52 - 3

3 - كافرانِ رويگردان از حق ، با لجاجت و تعصّب خويش در برابر حق ، ظرفيت و صلاحيت حق پذيرى را از دست مى دهند .

يكفرون . .. فإنّك لاتسمع الموتى ... إذا ولّوا مدبرين

ص: 450

بى تأثيرى انذار بر حق ناپذيران مكّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 60 - 20

20- روى آوردن حق ناپذيران مكه به سركشى ها و جرايمى بس بزرگتر ، پس از انذار هاى هشدار دهنده الهى

و نخوّفهم فما يزيدهم إلاّ طغينًا كبيرًا

1096- بى منطقى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 35 - 7

7 - دشمنان ديانت و ستيزه جويان با آيات الهى ، فاقد منطق و برهان

الذين يجدلون فى ءايت اللّه بغير سلطن أتيهم

برداشت يادشده بر اين اساس است كه «بغير سلطان . ..» قيد توضيحى باشد; يعنى، همواره چنين است كه مجادله گران با آيات الهى، بدون حجت و برهان به مجادله مى پردازند.

1097- بى مهرى با حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 3 - 3

3- براى كسانى كه حق گريز و هدايت ناپذيرند ، نبايد دل سوزاند و سرمايه گذارى كرد .

ذرهم يأكلوا و يتمتّعوا

1098- بينش حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 7 - 1

1- حق ناباوران كافر ، آيات الهى را سحر و جادوئى روشن قلمداد مى كردند .

و إذا تتلى عليهم ءايتنا بيّنت قال الذين كفروا . .. هذا سحر

ص: 451

1099- تحقير حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 8 - 5

5 - كافران حق ناپذير مورد تمسخر و تحقير

فبشّره

ذكر عذاب، تناسبى با كاربرد واژه بشارت ندارد. ازاين رو تعبير به بشارت مى تواند به عنوان سخريه و تحقير باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 40 - 8

8 - قدرت هاى فرعونى و حق ناپذير ، محكوم به سرزنش شدن و تحقير در گستره تاريخ *

فنبذنهم فى اليمّ و هو مليم

تعبير «و هو مليم» مى تواند نظر به ملامت شدن قدرت هاى حق ناپذير از سوى انديشهورزان و نظارت گران تاريخ بشر، داشته باشد.

1100- تداوم عذاب حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 36 - 6

6 - عذاب دائمى و بى تخفيف ، كيفر تمامى كافران حق ناپذير

كذلك نجزى كلّ كفور

«كفور» صيغه مبالغه از ماده «كفر» و يا «كفران» مى باشد. برداشت ياد شده مبتنى بر احتمال نخست است.

1101- ترك مجادله با حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 91 - 26

26 - ضرورت اكتفا كردن به ابلاغ و پرهيز از بحث و مجادله با كسانى كه روحيه عناد و لجاجت داشته و حق ناپذيرند.

قل الله ثم ذرهم فى خوضهم يلعبون

1102- تفاوت حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 452

14 - روم - 30 - 53 - 6

6 - حق ناپذيران ، گونه ها و رتبه هاى متفاوت دارند . *

فإنّك لاتسمع الموتى و لاتسمع الصمّ. .. و ما أنت بهد العمى

ذكر صفات «موتى»، «صمّ»، «عمى» براى حق ناپذيران، احتمال دارد به خاطر وجود حقيقت خارجى آنان باشد كه داراى تفاوت هايى نيز هستند.

1103- تهديد حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 109 - 4

4- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مشركان و كافران لجوج و حق ناپذير را به جنگ و جهاد تهديد كرد .

فإن تولّوا فقل ءاذنتكم على سواء

برداشت ياد شده بر اساس يكى از احتمالاتى است كه ميان مفسران در باره اين آيه مطرح است و آن اين كه جمله «آذنتكم على سواء» تهديد به جنگ و هشدار به جهاد است. مانند آيه «فانبذ إليهم على سواء» (انفال (8) آيه 58).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 7 - 11

11 - لهوگرايانِ مستكبرِ حق ناپذير ، مورد تهديد خداوند به عذابى بس دردناك اند .

و من الناس من يشترى لهو الحديث . .. ولّى مستكبرًا ...فبشّره بعذاب أليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 37 - 8

8 - دلدارى خداوند به مؤمنان و تهديد كافران و مشركان حق گريز به انتقام و شكست

أليس اللّه بعزيز ذى انتقام

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه ذيل آيه شريفه - كه از عزت و انتقام خداوند سخن گفته - داراى لحن تهديدآميز است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 39 - 2

2 - هشدار و تهديد ، از وظايف پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) در برخورد با كافران لجوج و حق ناپذير

قل يقوم اعملوا على مكانتكم إنّى عمل فسوف تعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 17 - 5

ص: 453

5 - تهديد شدن كافران لجوج و حق گريز ، به نزول عذاب الهى

فستعلمون كيف نذير

1104- تهمتهاى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 7 - 1

1- حق ناباوران كافر ، آيات الهى را سحر و جادوئى روشن قلمداد مى كردند .

و إذا تتلى عليهم ءايتنا بيّنت قال الذين كفروا . .. هذا سحر

1105- جهاد با حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 109 - 4

4- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مشركان و كافران لجوج و حق ناپذير را به جنگ و جهاد تهديد كرد .

فإن تولّوا فقل ءاذنتكم على سواء

برداشت ياد شده بر اساس يكى از احتمالاتى است كه ميان مفسران در باره اين آيه مطرح است و آن اين كه جمله «آذنتكم على سواء» تهديد به جنگ و هشدار به جهاد است. مانند آيه «فانبذ إليهم على سواء» (انفال (8) آيه 58).

1106- حتميت عذاب حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 19 - 2

2 - عذاب مردم حق ناپذير و لجوج ، امرى قطعى و سنت تغييرناپذير الهى

أفمن حقّ عليه كلمة العذاب أفأنت تنقذ من فى النار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 12 - 8

8 - حكم خداوند به عذاب مشركان و كافران حق ناپذير ، قطعى و قابل نقض و تغيير نيست .

فالحكم للّه العلىّ الكبير

آمدن دو صفت «علىّ» و «كبير» براى خداوند (پس از ذكر حكم الهى درباره كافران و مشركان) مى تواند گوياى مطلب ياد شده باشد.

ص: 454

1107- حتميت كيفر حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 55 - 15

15- كيفر دادن حق ناپذيران ، سنت ديرپاى الهى است .

و ما منع الناس أن يؤمنوا . .. إلاّ أن تأتيهم سنّة الأوّلين

اضافه «سنة» به «الأولين» اضافه مصدر به مفعول است و مراد، سنت خداوند درباره انسان هاى گذشته است.

1108- حشراخروى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 97 - 7

7- تأثير عقيده و عمل گمراهان حق ناپذير ، در قواى ادراكى و حسى ( چشم ، گوش و زبان ) آنان به هنگام حشر در قيامت

و نحشرهم يوم القيمة على وجوههم عميًا و بكمًا و صمًّا

1109- حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 8 - 18

18 - پيمان شكنان ، مردمانى فاسق و منحرف از مسير حق

لايرقبوا فيكم . .. ذمة ... و أكثرهم فسقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 60 - 21

21- برخى از مردمان ، آن چنان حق ناپذيرند كه هيچ سخن حقى - هر چند كلام خدا باشد - در آنان كارساز نيست .

و نخوّفهم فما يزيدهم إلاّ طغينًا كبيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 45 - 9

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 455

14 - لقمان - 31 - 7 - 1

1 - برخى از مردم اصلاً ، روحيه حق پذيرى ندارند و در صورت تلاوت آيات الهى بر آنان ، مستكبرانه از آن روى برمى گردانند .

و من الناس . .. و إذا تتلى عليه ءايتنا ولّى مستكبرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 69 - 3

3 - امكان پيدايش افرادى حق ناپذير و دين ستيز در جامعه ، با وجود شناخت كامل حق و حقانيت دين

ألم تر إلى الذين يجدلون فى ءايت اللّه أنّى يصرفون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 78 - 12

12 - قيامت ، روز كشف زيان كارى اهل باطل

و خسر هنالك المبطلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 16 - 4

4 - وجود انسان هايى حق ناپذير در جامعه ، به رغم شناخت نشانه هاى درستى آن

إنّه كان لأيتنا عنيدًا

«عنيد» و «عنود» به كسى گفته مى شود كه حق را شناخته است; ولى عمداً و آگاهانه با آن مخالفت مىورزد.

1110- حق ناپذيران اهل كتاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 46 - 7

7 - وجود افرادى لجوج و حق ناپذير در ميان اهل كتاب كه سخن ملاطفت آميز با آنها ، بى فايده است .

و لاتجدلوا أهل الكتب إلاّ بالتى هى أحسن إلاّ الذين ظلموا منهم

مراد از «ظلموا» به قرينه سياق، كسانى اند كه در حق ناپذيرى، لجاجت به خرج مى دهند و سخن نرم و آرام را، حمل بر ضعف مى كنند.

1111- حق ناپذيران در جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 102 - 9

ص: 456

9- خداوند ، از كافران حق ناپذير ، به وسيله شراره هاى دوزخ ، پذيرايى مى كند .

إنّا أعتدنا جهنّم للكفرين نزلاً

كلمه «نُزُل» مى تواند اسم باشد براى چيزى كه به هنگام ورود ميهمان براى پذيرايى او مى آورند. اين نوع سخن، «تهّكم» بوده و براى استهزا به كار مى رود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 76 - 1،4

1 - كافران حق ناپذير و لجوج ، از درب هاى گوناگون وارد جهنم خواهند شد .

ادخلوا أبوب جهنّم

4 - كافران حق ناپذير و لجوج ، براى هميشه در جهنم خواهند ماند .

ادخلوا أبوب جهنّم خلدين فيها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 17 - 2

2 - آتش دوزخ ، كيفر حق گريزان

تدعوا من أدبر و تولّى

1112- حق ناپذيران و قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 36 - 3

3 - قرآن و كلام الهى ، داراى جاذبه بسيار ; حتى براى كافران لجوج و حق ناپذير

فمالِ الذين كفروا قبلك مهطعين

1113- ختم قلب حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 80 - 1

1 - تأثيرناپذيرى برخى از انسان ها در برابر پيام انبيا ، على رغم روشنى و اصالت آن

إنّك على الحقّ المبين . إنّك لاتسمع الموتى ... إذا ولّوا مدبرين

آيه فوق بدين معنا است كه: اى پيامبر! با اين كه تو بر حقى - آن هم حقى بس روشن و انكارناپذير - اما در عين حال نبايد توقع داشته باشى كه سخنانت در دل همگان تأثير كند.

ص: 457

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 24 - 6

6- توبيخ الهى نسبت به حق گريزان ، به خاطر بسته بودن قلب و روح آنان بر آيات ژرف قرآن

أفلايتدبّرون القرءان أم على قلوب أقفالها

برداشت بالا، بر اين اساس است كه «أم» به معناى «بل» و براى اضراب انتقالى باشد.

1114- دشمنى با حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 10 - 1

1 - اعلام بغض و دشمنى شديد خداوند نسبت به كافران لجوج و حق ناپذير در قيامت

إنّ الذين كفروا ينادون لمقت اللّه أكبر من مقتكم أنفسكم إذ تدعون إلى الإيمن فتكف

«مقت» به معناى بغض شديد است.

1115- دشمنى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 2 - 1

1 - رو به رو شدن قرآن و پيامبراسلام ، با مخالفت كافران سركش ، متكبر ، ستيزه جو و حق ناپذير

و القرءان ذى الذكر . بل الذين كفروا فى عزّة و شقاق

«عزت» در اصل به معناى رفعت و سرافرازى است; ولى هرگاه احساس عزت برخاسته از عوامل ناصواب (مانند غرور و خودپسندى) باشد، اين واژه در معناى غرور و تكبّر به كار مى رود. در آيه شريفه نيز در همين معنا به كار رفته است. «شقاق» به معناى مخالفت است و مقصود از آن در اين آيه، مخالفت با پيامبراسلام و قرآن است. گفتنى است تنكير «عزت» و «شقاق» دلالت بر شدت آن دو دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 24 - 3

3 - تهديد شدن كافران حق ناپذير به عذاب الهى ، به سبب دشمنى ها و كارشكنى هاى آنان نسبت به رسالت پيامبراسلام

فسيعلمون من أضعف ناصرًا و أقلّ عددًا

ص: 458

1116- دعوت از حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 21 - 17

17 - شيطان ، فراخوان حق ناپذيران به دوزخ

كان الشيطن يدعوهم إلى عذاب السعير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 17 - 1

1 - آتش دوزخ ، مجرمان و حق گريزان را به سوى خود فرامى خواند .

تدعوا من أدبر و تولّى

1117- روش اصلاح حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 102 - 13

13- انذار پس از تبيين حق ، وسيله اى است در جهت اصلاح حق ناپذيران

لقد علمت . .. و إنى لأظنّك يفرعون مثبورًا

ذكر «إنى لأظنّك يافرعون مثبوراً» پس از ارائه معجزه و رد آن از سوى فرعون، احتمال دارد وارد شدن از در تهديد براى اصلاح باشد.

1118- روش برخورد با حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 68 - 7

7 - لزوم پرهيز از بحثها و مجادله هاى بى ثمر با كسانى كه در جستجوى حقيقت نيستند.

الذين يخوضون . .. فأعرض عنهم حتى يخوضوا فى حديث غيره

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 91 - 26

26 - ضرورت اكتفا كردن به ابلاغ و پرهيز از بحث و مجادله با كسانى كه روحيه عناد و لجاجت داشته و حق ناپذيرند.

قل الله ثم ذرهم فى خوضهم يلعبون

ص: 459

1119- روش برخورد حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 99 - 11

11- تنها شيوه حق ناپذيران ستم پيشه در برخورد با آيات الهى ، انكار آنهاست .

فأبى الظلمون إلاّ كفورًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 47 - 6

6 - جدى نگرفتن پيام حق و برخورد هوچى گرانه با آن ، شيوه مستمر اهل باطل

فلمّا جاءهم بايتنا إذا هم منها يضحكون

1120- زمينه علم حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 24 - 2

2 - كافران لجوج و حق ناپذير ، تنها به هنگام مشاهده نشانه هاى نزول عذاب الهى ، به ناتوانى و بى پناهى خود پى مى برند .

حتّى إذا رأوا ما يوعدون فسيعلمون من أضعف ناصرًا و أقلّ عددًا

1121- زمينه گمراهى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 163 - 2

2 - آيين شرك و بت پرستى ، تنها در انسان هاى بدطينت و حق گريز زمينه تأثير و نفوذ دارد .

ما أنتم عليه بفتنين . إلاّ من هو صال الجحيم

1122- زيانكارى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 85 - 4

4 - آشكار شدن خسارت و زيان كارى مشركان و كافران قدرتمند و حق ناپذير ، به وقت نزول عذاب الهى بر ايشان در دنيا

لمّا رأوا بأسنا . .. و خسر هنالك الكفرون

ص: 460

1123- سختى كيفر حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 12

12 - عقوبت دنيايى مردم حق ناپذير و ستيزه جو از اقوام گذشته ( چون قوم نوحو . . . ) مجازاتى سخت ، شگفت آور و درس آموز

فأخذتهم فكيف كان عقاب

برداشت يادشده از استفهام تعجيبى «كيف» استفاده مى شود.

1124- سرزنش حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 24 - 1،6

1- توبيخ بيماردلان حق گريز ، از سوى خداوند به خاطر نينديشيدن در ژرفاى مفاهيم قرآن

أفلايتدبّرون القرءان

6- توبيخ الهى نسبت به حق گريزان ، به خاطر بسته بودن قلب و روح آنان بر آيات ژرف قرآن

أفلايتدبّرون القرءان أم على قلوب أقفالها

برداشت بالا، بر اين اساس است كه «أم» به معناى «بل» و براى اضراب انتقالى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 21 - 4

4 - توبيخ حق ناباوران ، به خاطر نينديشيدن به ژرفاى مظاهر هستى و اكتفا به نگاهى سطحى

و فى الأرض ءايت . .. و فى أنفسكم أفلاتبصرون

توبيخ، از تعبير «أفلاتبصرون» استفاده مى شود و با توجه به اين كه ماده «تبصرون» به معناى نگاه همراه با تحقيق و تأمل است، استفاده مى شود كه مشكل كافران، سطحى نگرى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 40 - 8

8 - قدرت هاى فرعونى و حق ناپذير ، محكوم به سرزنش شدن و تحقير در گستره تاريخ *

فنبذنهم فى اليمّ و هو مليم

تعبير «و هو مليم» مى تواند نظر به ملامت شدن قدرت هاى حق ناپذير از سوى انديشهورزان و نظارت گران تاريخ بشر، داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 461

18 - نجم - 53 - 33 - 1

1 - روى گردانان از راه حق و هدايت ، مورد توبيخ و سرزنش خداوند

أفرءيت الذى تولّى

1125- سرگردانى اخروى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 72 - 5

5- حق ناپذيران ، در صحنه آخرت متحير و سرگردان مى شوند .

و من كان فى هذه أعمى . .. أضلّ سبيلاً

1126- سطحى نگرى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 21 - 4

4 - توبيخ حق ناباوران ، به خاطر نينديشيدن به ژرفاى مظاهر هستى و اكتفا به نگاهى سطحى

و فى الأرض ءايت . .. و فى أنفسكم أفلاتبصرون

توبيخ، از تعبير «أفلاتبصرون» استفاده مى شود و با توجه به اين كه ماده «تبصرون» به معناى نگاه همراه با تحقيق و تأمل است، استفاده مى شود كه مشكل كافران، سطحى نگرى است.

1127- سنت هلاكت حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 8 - 7

7 - نابودى تمدن ها و جوامع حق ناپذير ، سنت الهى است .

و ما يأتيهم من نبىّ . .. فأهلكنا أشدّ منهم بطشًا

طرح بعثت پيامبران در طول تاريخ و مواجه شدن آنان با مخالفت و استهزا و يادآورى نابودى مخالفان، مى تواند اشاره به سنت بودن اين جريان داشته باشد.

1128- سنگينى گوش حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 462

10 - كهف - 18 - 57 - 13

13- محروم شدن حقْ ناپذيران از گوش سپارى به آيات الهى و توجه به آن ، بازتاب عملكرد خود آنها است .

فأعرض عنها . .. إنّا جعلنا ... فى ءاذانهم وقرًا

1129- شكست حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 109 - 11

11- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، پيروزى اسلام را به مشركان و كافران حق ناپذير يادآور شد و شكستشان را به آنان هشدار داد .

و إن أدرى أقريب أم بعيد ماتوعدون

برداشت ياد شده مبتنى بر اين است كه مقصود از «ماتوعدون» پيروزى اسلام و شكست جبهه شرك و كفر باشد. گفتنى است كه جمله «أنّ الأرض يرثها عبادى الصالحون» در آيه 105 مؤيد همين ديدگاه است.

1130- شگفتى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 19 - 3

3 - حق ناپذيرى و انديشه دين ستيزانه ، عملى شگفت انگيز و به دور از شأن انسان

فقتل كيف قدّر

«كيف»، در اين آيه براى تعجب است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 20 - 3

3 - حق ناپذيرى و انديشه دين ستيزانه ، عملى بس شگفت انگيز و به دور از شأن انسان

ثمّ قتل كيف قدّر

1131- شگفتى كيفر حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 12

12 - عقوبت دنيايى مردم حق ناپذير و ستيزه جو از اقوام گذشته ( چون قوم نوحو . . . ) مجازاتى سخت ، شگفت آور و درس آموز

فأخذتهم فكيف كان عقاب

ص: 463

برداشت يادشده از استفهام تعجيبى «كيف» استفاده مى شود.

1132- ضيق صدر حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 125 - 7

7 - ضيق صدر و سختى دل در پذيرش حق، كيفرى از جانب خداوند براى حق ناپذيران است.

يجعل صدره ضيقا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 126 - 2

2 - گمراه كردن حقگريزان با ضيق صدر و هدايت حقپويان با شرح صدر، صراط مستقيم پروردگار و سنت استوار اوست.

فمن يرد الله ان يهديه . .. هذا صرط ربك مستقيما

ظاهراً مشاراليه «هذا» مفاد آيه قبل است كه به منزله نتيجه اى بر آيات گذشته بود. بنابراين «هذا» اشاره به شرح صدر و ضيق صدر و ... است.

1133- طغيان حق ناپذيران مكّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 60 - 19،20

19- حق ناپذيران مكه در برابر انذار و بيم خداوند ، نه تنها تسليم نشدند ; بلكه جز سركشى و طغيان بيشتر ، چيزى بر آنها افزوده نشد .

و نخوّفهم فما يزيدهم إلاّ طغينًا

هر چند ضمير «هم» به «الناس» برمى گردد و شامل همه مردم مى شود، ولى به قرينه و «و ما يزيدهم» مى توان استفاده كرد كه مرجع «هم» انسانهايى اند كه اصل طغيان در وجودشان هست و با مواعظ الهى تشديد مى شود.

20- روى آوردن حق ناپذيران مكه به سركشى ها و جرايمى بس بزرگتر ، پس از انذار هاى هشدار دهنده الهى

و نخوّفهم فما يزيدهم إلاّ طغينًا كبيرًا

1134- ظلم حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 82 - 11

ص: 464

11- كافران حق ناپذير ، ظالمند و از موهبت رحمت و شفابخشى قرآن ، تنها خسارت و زيان به ارمغان مى برند .

شفاء و رحمة للمؤمنين و لايزيد الظلمين إلاّ خسارًا

برداشت فوق، مبتنى بر اين نكته است كه مراد از «ظالمين» - به قرينه مقابله با «مؤمنين» - كافران باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 99 - 11

11- تنها شيوه حق ناپذيران ستم پيشه در برخورد با آيات الهى ، انكار آنهاست .

فأبى الظلمون إلاّ كفورًا

1135- عبرت از كيفر دنيوى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 12

12 - عقوبت دنيايى مردم حق ناپذير و ستيزه جو از اقوام گذشته ( چون قوم نوحو . . . ) مجازاتى سخت ، شگفت آور و درس آموز

فأخذتهم فكيف كان عقاب

برداشت يادشده از استفهام تعجيبى «كيف» استفاده مى شود.

1136- عجز حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 24 - 2

2 - كافران لجوج و حق ناپذير ، تنها به هنگام مشاهده نشانه هاى نزول عذاب الهى ، به ناتوانى و بى پناهى خود پى مى برند .

حتّى إذا رأوا ما يوعدون فسيعلمون من أضعف ناصرًا و أقلّ عددًا

1137- عذاب اخروى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 10 - 9

9 - عذاب سخت و جانكاه روز قيامت ، فرجام كافران حق ناپذير

و لهم عذاب عظيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 465

17 - ق - 50 - 24 - 4

4- حق پوشان لجوج و معاند ، مستحق آتش دوزخ ; و نه ناآگاهان ره نيافته به حق *

ألقيا فى جهنّم كلّ كفّار عنيد

وصف «كفّار» و «عنيد» مشعر به عليت است; يعنى، آنچه آدمى را به سوى دوزخ مى كشاند، انكار لجوجانه و حق ستيزانه است و نه صرف انكار ناشى از جهل و نرسيدن به حق; گرچه ظاهراً به چنين فردى نيز «كافر» اطلاق مى شود.

1138- عذاب استيصال حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 41 - 3

3 - تگذيب گران حق ستيز ، سزاوار عذاب مرگ بار استيصال

فأخذتهم الصيحة بالحقّ

كلمه «بالحقّ» را به دو صورت مى توان تفسير كرد: الف) جامعه پس از نوح، به خاطر كفر و تكذيب گرى شان، مستحق عذاب بودند. ب) نزول عذاب صيحه بر آن قوم، حكمى بر پايه حق و عدل بود. برداشت فوق، براساس تفسير اول مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 47 - 5

5 - كفرپيشگان حق ناپذير ، در معرض عذاب استيصال

و لولا أن تصيبهم مصيبة

واژه «مصيبة» در آيه، هم شامل عذاب استيصال مى شود و هم شامل عذاب اخروى، برداشت ياد شده بر پايه احتمال اول است.

1139- عذاب حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 69 - 2

2- انسان هاى ناسپاس و روى گردان از حق ، هيچ گاه و در هيچ شرايطى ، از عذاب و كيفر دنيوى خداوند ، در دريا و خشكى در امان نيستند .

فلمّا نج-ّكم إلى البرّ أعرضتم . .. أم أمنتم أن يعيدكم فيه تارة أخرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 110 - 2

2- كافران و مشركان حق ناپذير ، به عذاب و كيفر الهى تهديد شدند .

إنّه يعلم الجهر من القول و يعلم ماتكتمون

ص: 466

تذكر به اين كه خداوند به سخنان آشكار و توطئه ها و اسرار مشركان و كافران آگاه است، در حقيقت تهديد آنان و هشدارى به كيفر و عذاب شدن آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 84 - 4

4 - عده اى از مردم آن چنان لجوج و حق ناپذيراند كه تنها با مشاهده عذاب الهى راه درست را مى پيمايند .

فلمّا رأوا بأسنا قالوا ءامنّا باللّه وحده و كفرنا بما كنّا به مشركين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 28 - 7

7 - كافران حق ناپذير و لجوج ، در معرض عذاب الهى قرار دارند .

فمن يجير الكفرين من عذاب أليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 20 - 2

2 - كافران حق ناپذيز و انديشه گر عليه دين ، مستحق شديدترين عقوبت و نابودى اند .

ثمّ قتل كيف قدّر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 24 - 3

3 - جهان آخرت ، عرصه گرفتارى كافران حق گريز به بزرگ ترين عذاب هاى الهى است .

العذاب الأكبر

به قرينه آيه بعد، مراد از «العذاب الأكبر» عذابى است كه كافران در آخرت، به آن گرفتار خواهند شد.

1140- عصيان حق ناپذيران مكّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 60 - 19

19- حق ناپذيران مكه در برابر انذار و بيم خداوند ، نه تنها تسليم نشدند ; بلكه جز سركشى و طغيان بيشتر ، چيزى بر آنها افزوده نشد .

و نخوّفهم فما يزيدهم إلاّ طغينًا

هر چند ضمير «هم» به «الناس» برمى گردد و شامل همه مردم مى شود، ولى به قرينه و «و ما يزيدهم» مى توان استفاده كرد كه مرجع «هم» انسانهايى اند كه اصل طغيان در وجودشان هست و با مواعظ الهى تشديد مى شود.

ص: 467

1141- عوامل زيان حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 82 - 11

11- كافران حق ناپذير ، ظالمند و از موهبت رحمت و شفابخشى قرآن ، تنها خسارت و زيان به ارمغان مى برند .

شفاء و رحمة للمؤمنين و لايزيد الظلمين إلاّ خسارًا

برداشت فوق، مبتنى بر اين نكته است كه مراد از «ظالمين» - به قرينه مقابله با «مؤمنين» - كافران باشند.

1142- فرجام حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 89 - 5

5 - حق ناپذيران لجوج ، شاهد بازتاب كفر و شرك خويش در فرجامى نه چندان دور

فسوف يعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 10 - 9

9 - عذاب سخت و جانكاه روز قيامت ، فرجام كافران حق ناپذير

و لهم عذاب عظيم

1143- فلسفه تأخير عذاب حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 111 - 3

3- تأخير عذاب و كيفر مشركان و كافران حق ناپذير ، به خاطر بهره بردن ناچيز و موقتى آنان از متاع هاى دنيوى است .

إن أدرى لعلّه . .. متع إلى حين

1144- فلسفه تأخير عذاب حق ناپذيران صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 111 - 1

1- آزمايش كافران و مشركان حق ناپذير صدراسلام ، فلسفه به تأخير افتادن عذاب آنان و نامعلوم بودن زمان شكست آنها است .

ص: 468

و إن أدرى لعلّه فتنة لكم

ضمير «لعلّه» به نكته اى برمى گردد كه از دو آيه قبل استفاده مى شود. آن نكته، مسأله تأخير عذاب كافران و مشركان و يا نامعلوم بودن زمان شكست آنان و پيروزى مسلمين است.

1145- فلسفه تهديد حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 24 - 3

3 - تهديد شدن كافران حق ناپذير به عذاب الهى ، به سبب دشمنى ها و كارشكنى هاى آنان نسبت به رسالت پيامبراسلام

فسيعلمون من أضعف ناصرًا و أقلّ عددًا

1146- فلسفه مهلت به حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 42 - 4

4 - تأخير خداوند در انتقام گرفتن از حق گريزان ، مهلتى به ايشان و احترامى به وجود پيامبر (صلی الله علیه و آله)

فإمّا نذهبنّ بك . .. فإنّا عليهم مقتدرون

از آيه قبل استفاده شد كه اگر پيامبر رحلت كند، خداوند از مخالفان حق ستيز او انتقام خواهد گرفت. مفهوم اين سخن آن است كه حضور پيامبر(صلی الله علیه و آله) مانع تسريع در انتقام است; ولى اين مانع، قطعى نيست و خداوند مى تواند حتى در زمان حضور پيامبر(صلی الله علیه و آله)، مخالفان دين را مجازات كند.

1147- قضاوت بين محمد(صلی الله علیه و آله) و حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 112 - 1

1- درخواست پيامبر (صلی الله علیه و آله) از پروردگار در باره داورى به حق ، بين خود و مشركان و كافران حق ناپذير

قل ربّ احكم بالحقّ

1148- كرى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 22 - 2

ص: 469

2 - آنان كه حقايق دينى را ناشنيده گيرند ، كرند و آنان كه حقايق دينى را بازگو نكنند ، لالند و آنان كه معارف الهى را درك نكنند ، فاقد عقلند .

إن شر الدواب عند اللّه الصم البكم الذين لايعقلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 52 - 2

2 - حق گريزان ، انسان هايى هستند همانند مردگان كَر

فإنّك لاتسمع الموتى و لاتسمع الصمّ الدعاء إذا ولّوا مدبرين

«فاء» در «فإنّك» فصيحه است و بر كلام مقدرى دلالت مى كند كه مى تواند چنين باشد: «حال كه آنان، كفر را بر ايمان برگزيده اند، مانند مردگان اند».

1149- كيفر حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 71 - 4

4 - كيفر حق ناپذيران ، در راستاى ربوبيت الهى بر جامعه انسانى است .

قد وقع عليكم من ربكم رجس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 36 - 10

10 - قيامت روز رسيدگى به كار حق پذيران و حق ناپذيران و پاداش و مجازات آنهاست.

إنما يستجيب الذين يسمعون و الموتى يبعثهم اللّه ثم إليه يرجعون

جمله «ثمّ إليه يرجعون» ظاهراً تذليلى براى تمامى آيه است. يعنى هم پاسخ دهندگان و هم مرده دلان جملگى در قيامت مبعوث شده و به نتايج اعمال خود مى رسند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 125 - 7

7 - ضيق صدر و سختى دل در پذيرش حق، كيفرى از جانب خداوند براى حق ناپذيران است.

يجعل صدره ضيقا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 102 - 9

9- خداوند ، از كافران حق ناپذير ، به وسيله شراره هاى دوزخ ، پذيرايى مى كند .

إنّا أعتدنا جهنّم للكفرين نزلاً

ص: 470

كلمه «نُزُل» مى تواند اسم باشد براى چيزى كه به هنگام ورود ميهمان براى پذيرايى او مى آورند. اين نوع سخن، «تهّكم» بوده و براى استهزا به كار مى رود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 110 - 2

2- كافران و مشركان حق ناپذير ، به عذاب و كيفر الهى تهديد شدند .

إنّه يعلم الجهر من القول و يعلم ماتكتمون

تذكر به اين كه خداوند به سخنان آشكار و توطئه ها و اسرار مشركان و كافران آگاه است، در حقيقت تهديد آنان و هشدارى به كيفر و عذاب شدن آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 41 - 3

3 - تگذيب گران حق ستيز ، سزاوار عذاب مرگ بار استيصال

فأخذتهم الصيحة بالحقّ

كلمه «بالحقّ» را به دو صورت مى توان تفسير كرد: الف) جامعه پس از نوح، به خاطر كفر و تكذيب گرى شان، مستحق عذاب بودند. ب) نزول عذاب صيحه بر آن قوم، حكمى بر پايه حق و عدل بود. برداشت فوق، براساس تفسير اول مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 54 - 7

7 - مجازات الهى ، در انتظار فرقه گرايان حق ناپذير

فذرهم فى غمرتهم حتّى حين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 24 - 5

5 - خداوند ، كافران حق ناپذير را ، به سرعت مجازات نمى كند و به آنها مدتى مهلت مى دهد .

نمتّعهم قليلاً ثمّ نضطرّهم

احتمال دارد «قليلاً» صفت براى مفعول به «نمتّع » باشد كه «زماناً» است. بنابراين، مفاد آيه چنين مى شود: «به آنان، مدت كوتاهى مهلت مى دهيم و سپس آنان را روانه عذاب جهنم مى كنيم.».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 36 - 6

6 - عذاب دائمى و بى تخفيف ، كيفر تمامى كافران حق ناپذير

كذلك نجزى كلّ كفور

«كفور» صيغه مبالغه از ماده «كفر» و يا «كفران» مى باشد. برداشت ياد شده مبتنى بر احتمال نخست است.

ص: 471

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 43 - 11

11 - حق گرايان برخوردار از مغفرت الهى ، و ملحدان و حق ناپذيران رويارو با مجازات دردناك او

مايقال لك إلاّ ما قد قيل للرسل . .. إنّ ربّك لذو مغفرة

در آيات پيشين، قرآن پيامى حق معرفى شده است كه ملحدان با ايجاد شبهه در آن سعى مى كردند پيامبر(صلی الله علیه و آله) را مورد انكار قرار دهند. اكنون در اين آيه خداوند به غفران و عقاب خود اشاره كرده كه غفران منطبق بر حق گرايان و عقاب درباره ملحدان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 49 - 11

11 - مجازات حق ناپذيران ، پيمان خداوند با پيامبران خويش

ادع لنا ربّك بما عهد عندك إنّنا لمهتدون

با توجه به سياق آيات - كه راجع به عذاب است - استفاده مى شود كه عهد الهى همان عذاب هدايت ناپذيران است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 17 - 2

2 - آتش دوزخ ، كيفر حق گريزان

تدعوا من أدبر و تولّى

1150- كيفر دنيوى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 69 - 2

2- انسان هاى ناسپاس و روى گردان از حق ، هيچ گاه و در هيچ شرايطى ، از عذاب و كيفر دنيوى خداوند ، در دريا و خشكى در امان نيستند .

فلمّا نج-ّكم إلى البرّ أعرضتم . .. أم أمنتم أن يعيدكم فيه تارة أخرى

1151- گمراهى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 126 - 2

2 - گمراه كردن حقگريزان با ضيق صدر و هدايت حقپويان با شرح صدر، صراط مستقيم پروردگار و سنت استوار اوست.

فمن يرد الله ان يهديه . .. هذا صرط ربك مستقيما

ظاهراً مشاراليه «هذا» مفاد آيه قبل است كه به منزله نتيجه اى بر آيات گذشته بود. بنابراين «هذا» اشاره به شرح صدر و ضيق

ص: 472

صدر و ... است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 52 - 12

12 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) نيز ، توانِ بيرون آوردن افراد حق گريز را از گمراهى ، ندارد .

فإنّك لاتسمع الموتى و لاتسمع الصمّ الدعاء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 53 - 4

4 - كافران حق ناپذير ، در گمراهى و ضلالت ، غوطهورند .

و ما أنت بهد العمى عن ضللتهم

1152- لجاجت حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 91 - 26

26 - ضرورت اكتفا كردن به ابلاغ و پرهيز از بحث و مجادله با كسانى كه روحيه عناد و لجاجت داشته و حق ناپذيرند.

قل الله ثم ذرهم فى خوضهم يلعبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 104 - 2

2- روشن ترين دلايل الهى ، در قلب حق ناپذيران لجوج تأثير نمى كند .

لسان الذى يلحدون إليه أعجمىّ و هذا لسان عربىّ مبين . إن الذين لايؤمنون ... لايه

در آيه قبل خداوند با روشن ترين بيان حقانيت قرآن را مبرهن ساخت. در اين آيه نيز مى فرمايد: آن دليل با همه روشنى براى آنان كه تصميم به ايمان آوردن ندارند، بى ثمر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 52 - 3

3 - كافرانِ رويگردان از حق ، با لجاجت و تعصّب خويش در برابر حق ، ظرفيت و صلاحيت حق پذيرى را از دست مى دهند .

يكفرون . .. فإنّك لاتسمع الموتى ... إذا ولّوا مدبرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 19 - 5

5 - برخى از مردم ، چنان هدايت ناپذير و حق گريزاند كه حتى سخنان پيامبران نيز در آنان كارساز نيست .

ص: 473

أفأنت تنقذ من فى النار

ترديدى نيست بر كسانى عذاب الهى قطعى خواهد شد كه هيچ اميدى به هدايت آنان نباشد. بنابراين مى توان استفاده كرد كه هدايت اين گروه امكان پذير نخواهد بود، حتى اگر هادى شخصيتى چون رسول اللّه باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 24 - 4

4- حق پوشان لجوج و معاند ، مستحق آتش دوزخ ; و نه ناآگاهان ره نيافته به حق *

ألقيا فى جهنّم كلّ كفّار عنيد

وصف «كفّار» و «عنيد» مشعر به عليت است; يعنى، آنچه آدمى را به سوى دوزخ مى كشاند، انكار لجوجانه و حق ستيزانه است و نه صرف انكار ناشى از جهل و نرسيدن به حق; گرچه ظاهراً به چنين فردى نيز «كافر» اطلاق مى شود.

1153- لعن بر حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 23 - 3

3- جواز لعن و نفرين حق گريزانِ فسادانگيز و فاقد عواطف انسانى

أولئك الذين لعنهم اللّه

اعلام خداوند به ملعون بودن حق گريزان، نشانگر آن است كه لعن آن گروه، مورد رضاى الهى و هماهنگ با اراده او است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 19 - 4

4 - جواز نفرين و دعا ، عليه كافران حق ناپذير و دين ستيز

فقتل كيف قدّر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 20 - 4

4 - جواز نفرين و دعا ، عليه كافران حق ناپذير و دين ستيز

ثمّ قتل كيف قدّر

1154- محروميت حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 104 - 1

ص: 474

1- كسانى كه بر كفر اصرار ورزيده و از سر لجاجت حق را نمى پذيرند ، محروم از هدايت الهى اند .

إن الذين لايؤمنون بأيت الله لايهديهم الله

فعل مضارع «لايؤمنون» دلالت بر استمرار دارد و با توجه به اينكه قرآن به زبان روشن و فصيح نازل گرديده است، ولى در عين حال كافران به آن ايمان نياورده اند، مى تواند لجاجت و روح حق ناپذيرى آنان را برساند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 52 - 1

1 - معاندانِ حق گريز ، از هدايت و ارشاد پيامبر (صلی الله علیه و آله) تأثيرناپذيرند .

فإنّك لاتسمع الموتى . .. إذا ولّوا مدبرين

«إذا ولّوا» (آنان، آنگاه كه روى برمى گردانند) قرينه است بر اين كه مراد از «الموتى» كسانى اند كه از حق گريزان اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 53 - 1

1 - كافران حق ناپذير ، از حيات معنوى و امتيازات بشرى ، محروم اند .

و ما أنت بهد العمى عن ضللتهم

در آيه، كسانى كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) نيز توان خارج كردن آنها را، از گمراهى ندارد، به كوران تشبيه شده اند و مراد از آنها كافران اند. تشبيه كافران به كوران، استعاره مصرحه است و «هادى»، استعاره كنايى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 8 - 2

2 - كافران و مشركان لجوج و حق ناپذير ، محروم از فهم صحيح حقايق الهى

إنّا جعلنا فى أعنقهم أغللاً. .. فهم مقمحون

از تشبيه كافران لجوج و حق ناپذير به انسان هايى كه چون اسيران، غل و زنجير بر گردن دارند و سرهايشان بالا مانده و از ديدن اطراف خويش محروم اند، برداشت ياد شده به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 9 - 2

2 - مشركان و كافرانِ لجوج و حق ناپذير ، محروم از شناخت صحيح حقايق الهى و فاقد بصيرت و بينايى

فأغشينهم فهم لايبصرون

«إغشاء» (مصدر «أغشينا») به معناى قرار دادن پرده بر چيزى است كه آن را بپوشاند. در جمله «فأغشيناهم» نيز مضافى در تقدير است; يعنى، «فأغشينا أبصارهم».

ص: 475

1155- محمد(صلی الله علیه و آله) و حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 88 - 1

1 - خداوند ، آگاه به شكوه پيامبر (صلی الله علیه و آله) از قوم حق ناپذير خويش

و قيله يربّ إنّ هؤلاء قوم لايؤمنون

«قيل»، مصدر براى «قال» و عطف بر «الساعة» است; يعنى، «و عنده علم قيله».

1156- مردگى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 52 - 2

2 - حق گريزان ، انسان هايى هستند همانند مردگان كَر

فإنّك لاتسمع الموتى و لاتسمع الصمّ الدعاء إذا ولّوا مدبرين

«فاء» در «فإنّك» فصيحه است و بر كلام مقدرى دلالت مى كند كه مى تواند چنين باشد: «حال كه آنان، كفر را بر ايمان برگزيده اند، مانند مردگان اند».

1157- معجزه براى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 59 - 18

18- اعطاى معجزه به امت هاى حق ناپذير و تكذيب كننده آيات الهى ، كارى بيهوده و دور از ساحت خداست .

و ما منعنا أن نرسل . .. و ما نرسل بالأيت إلاّ تخويفًا

عبارت «و ما نرسل بالأيات إلاّ تخويفاً»(ما معجزات را جز براى بيم دادن نفرستاديم) مى تواند توضيحى باشد براى امتناع خداوند از ارائه معجزه به امتهاى بعدى به خاطر تكذيب شدن معجزات توسط پيشينيان. با اين بيان كه هدف از ارائه معجزه بيم دادن است. وقتى امتها آن را تكذيب كنند، ارائه آن لغو و بيهوده خواهد بود و چنين امرى از ساحت خداوند به دور است.

1158- موضعگيرى عليه حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 35 - 6

6 - لزوم موضع گرفتن و بى تفاوت نبودن در برابر دشمنان ديانت و ستيزه جويان حق ناپذير

الذين يجدلون فى ءايت اللّه . .. كبر مقتًا ... عند الذين ءامنوا

ص: 476

1159- نفرين بر حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 23 - 3

3- جواز لعن و نفرين حق گريزانِ فسادانگيز و فاقد عواطف انسانى

أولئك الذين لعنهم اللّه

اعلام خداوند به ملعون بودن حق گريزان، نشانگر آن است كه لعن آن گروه، مورد رضاى الهى و هماهنگ با اراده او است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 26 - 3،4

3 - كافران و بت پرستان حق ناپذير ، مستحق نفرين و نابودى اند .

و قال نوح ربّ لاتذر على الأرض من الكفرين ديّارًا

4 - نفرين عليه كافران و بت پرستان حق ناپذير - پس از نااميدى از هدايت آنان - امرى پسنديده و روا

و قال نوح ربّ لاتذر على الأرض من الكفرين ديّارًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 28 - 17

17 - مؤمنان نمى توانند در برابر جامعه خويش بى تفاوت باشند ; بلكه بايد براى دوستان و همكيشان خود ، خيرخواه و نسبت به كافران و دشمنانِ اصلاح ناپذير ، آرزوى نابودى كنند .

ربّ اغفر لى . .. و للمؤمنين و المؤمنت و لاتزد الظلمين إلاّ تبارًا

برداشت ياد شده، از دعاى خير نوح(ع) براى مؤمنان و نفرين عليه كافران و دشمنان دعوتش، استفاده مى شود.

1160- نقش حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 57 - 18

18- سرسختى برخى از افراد در برابر حق ، نبايد مايه دل سردى و نگرانى پيشوايان و مبلّغان دين گردد .

و إن تدعهم إلى الهدى فلن يهتدوا إذًا أبدًا

ص: 477

1161- وقت شكست حق ناپذيران صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 111 - 1

1- آزمايش كافران و مشركان حق ناپذير صدراسلام ، فلسفه به تأخير افتادن عذاب آنان و نامعلوم بودن زمان شكست آنها است .

و إن أدرى لعلّه فتنة لكم

ضمير «لعلّه» به نكته اى برمى گردد كه از دو آيه قبل استفاده مى شود. آن نكته، مسأله تأخير عذاب كافران و مشركان و يا نامعلوم بودن زمان شكست آنان و پيروزى مسلمين است.

1162- وقت عذاب حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 109 - 12،13

12- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، آگاه نبودن خود از زمان دقيق وقوع عذاب الهى بر مشركان و كافران لجوج و پيروزى قطعى مسلمانان بر آنان را به مردم اعلام كرد .

و إن أدرى أقريب أم بعيد ماتوعدون

«إن» در «إن أدرى» نافيه است.

13- محدوديت علم پيامبر (صلی الله علیه و آله) نسبت به زمان وقوع عذاب بر مشركان و كافران حق ناپذير و زمان دقيق پيروزى قطعى مسلمانان بر آنان

إن أدرى أقريب أم بعيد ماتوعدون

1163- هدايت حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 42 - 7،8

7 - ارشاد مردمى كه از پذيرفتن حق صريح و روشن سر باز مى زنند ، عملى بى نتيجه است .

و منهم من يستمعون إليك أفأنت تسمع الصمّ و لو كانوا لا يعقلون

8 - هيچ كس حتى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، نمى تواند مردمى را كه از پذيرفتن حق صريح و روشن سر باز مى زنند ، ارشاد كند .

و منهم من يستمعون إليك أفأنت تسمع الصمّ و لو كانوا لا يعقلون

1164- هدايت ناپذيرى حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 478

5 - انعام - 6 - 125 - 10

10 - راه يافتن حق (اسلام) به قلب حق ناپذير، مانند صعود در آسمان دشوار و يا غيرممكن است.

و من يرد أن يضله يجعل صدره ضيقا حرجا كأنما يصعد فى السماء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 104 - 2

2- روشن ترين دلايل الهى ، در قلب حق ناپذيران لجوج تأثير نمى كند .

لسان الذى يلحدون إليه أعجمىّ و هذا لسان عربىّ مبين . إن الذين لايؤمنون ... لايه

در آيه قبل خداوند با روشن ترين بيان حقانيت قرآن را مبرهن ساخت. در اين آيه نيز مى فرمايد: آن دليل با همه روشنى براى آنان كه تصميم به ايمان آوردن ندارند، بى ثمر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 53 - 5

5 - بيرون آوردن كافران حق گريز - به هر نحو ممكن - از گمراهى ، نه كار پيامبر است و نه در توان او است .

و ما أنت بهد العمى عن ضللتهم

1165- هشدار به حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 110 - 2

2- كافران و مشركان حق ناپذير ، به عذاب و كيفر الهى تهديد شدند .

إنّه يعلم الجهر من القول و يعلم ماتكتمون

تذكر به اين كه خداوند به سخنان آشكار و توطئه ها و اسرار مشركان و كافران آگاه است، در حقيقت تهديد آنان و هشدارى به كيفر و عذاب شدن آنان است.

1166- هشدار به حق ناپذيران مكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 27 - 3

3- تذكر به هلاكت اقوامى كافر در اطراف مكه ، هشدارى به مكيان حق ناپذير

و لقد أهلكنا ما حولكم من القرى

مخاطب «كم» مشركان مكه اند.

ص: 479

1167- هلاكت حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 41 - 5

5 - تبديل شدن كافران حق ستيز به موجوداتى بى جان - همچون خس و خاشاك - در پى نزول عذاب

فجعلنهم غثاءً

«جعل» (مصدر «جعلنا») در جمله بالا، به معناى گردانيدن و تغيير دادن از صورتى يا حالتى، به صورت يا حالت ديگر است. «غثاء» نيز به خس و خاشاك روى آب گفته مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 19 - 2

2 - كافران حق ناپذير و انديشه گر عليه دين ، مستحق هلاكت و نابودى اند .

إنّه فكّر و قدّر . فقتل كيف قدّر

1168- يأس از هدايت حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 26 - 4

4 - نفرين عليه كافران و بت پرستان حق ناپذير - پس از نااميدى از هدايت آنان - امرى پسنديده و روا

و قال نوح ربّ لاتذر على الأرض من الكفرين ديّارًا

1169- يأس حق ناپذيران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 11 - 10

10 - يأس و نااميدى شديد كافران حق ناپذير ، از نجات خويش از عذاب الهى

فهل إلى خروج من سبيل

مفسران بر اين باوراند كه چنين سخنى، از زبان كسانى صادر مى شود كه يأس و نااميدى بر وجود آنان چيره شده باشد.

1170- حق ناپذيران مكّه

بى تأثيرى انذار بر حق ناپذيران مكّه

ص: 480

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 60 - 20

20- روى آوردن حق ناپذيران مكه به سركشى ها و جرايمى بس بزرگتر ، پس از انذار هاى هشدار دهنده الهى

و نخوّفهم فما يزيدهم إلاّ طغينًا كبيرًا

1171- طغيان حق ناپذيران مكّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 60 - 19،20

19- حق ناپذيران مكه در برابر انذار و بيم خداوند ، نه تنها تسليم نشدند ; بلكه جز سركشى و طغيان بيشتر ، چيزى بر آنها افزوده نشد .

و نخوّفهم فما يزيدهم إلاّ طغينًا

هر چند ضمير «هم» به «الناس» برمى گردد و شامل همه مردم مى شود، ولى به قرينه و «و ما يزيدهم» مى توان استفاده كرد كه مرجع «هم» انسانهايى اند كه اصل طغيان در وجودشان هست و با مواعظ الهى تشديد مى شود.

20- روى آوردن حق ناپذيران مكه به سركشى ها و جرايمى بس بزرگتر ، پس از انذار هاى هشدار دهنده الهى

و نخوّفهم فما يزيدهم إلاّ طغينًا كبيرًا

1172- عصيان حق ناپذيران مكّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 60 - 19

19- حق ناپذيران مكه در برابر انذار و بيم خداوند ، نه تنها تسليم نشدند ; بلكه جز سركشى و طغيان بيشتر ، چيزى بر آنها افزوده نشد .

و نخوّفهم فما يزيدهم إلاّ طغينًا

هر چند ضمير «هم» به «الناس» برمى گردد و شامل همه مردم مى شود، ولى به قرينه و «و ما يزيدهم» مى توان استفاده كرد كه مرجع «هم» انسانهايى اند كه اصل طغيان در وجودشان هست و با مواعظ الهى تشديد مى شود.

حق ناپذيرى

1173- آثار اجتناب از حق ناپذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 32 - 14

ص: 481

14 - استفاده از آيه هاى خدا ، براى رهيافت به خداشناسى ، منوط به حفظ بى طرفى و دست كشيدن از دغلكارى و حق ناپذيرى است .

و ما يجحد بأيتنا إلاّ كلّ ختّار كفور

1174- آثار اصرار بر حق ناپذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 158 - 9

9 - اصرار اكثريت افراد جامعه بر كفرورزى و حق ناپذيرى ، زمينه ساز نزول عذاب و گرفتار شدن آنان به خشم و قهر الهى

فأخذهم العذاب . .. و ما كان أكثرهم مؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 174 - 6

6 - اصرار اكثريت افراد جامعه بر كفرورزى و حق ناپذيرى ، زمينه ساز نزول عذاب و گرفتار شدن به خشم و قهر الهى

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 16 - 8

8 - اصرار و مداومت بر كفر و حق ناپذيرى ، درپى دارنده عذاب آتش دوزخ

إنّما تجزون ما كنتم تعملون

فعل «كنتم تعملون»، ماضى استمرارى و بيانگر اصرار و مداومت شخص، بر عمل است.

1175- آثار حق ناپذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 22 - 1

1 - انسان هاى حق ناشنوا و خاموش از بيان معارف حق و فاقدان فهم حقايق دينى ، بدترين جنبندگان در پيشگاه خداوند

إن شر الدواب عند اللّه الصم البكم الذين لايعقلون

كلمات «الصم» و «البكم» به ترتيب جمع «الاصم = كر» و «الابكم = لال» است. «الذين لايعقلون» خبر سوم براى «إن» مى باشد. قابل ذكر است كه صفت بودن آن براى «الصم» و «البكم» نيز محتمل است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 55 - 1

ص: 482

1 - حق ناپذيرى و پافشارى بر كفر ، موجب از ميان رفتن توفيق آدمى براى ايمان به آيات الهى است .

الذين كفروا فهم لايؤمنون

با توجه به فعل مضارع «لايؤمنون» كه دلالت بر استمرار دارد، جلمه «هم لايؤمنون» به اين معناست كه آنان ايمان نخواهند آورد. و چون اين جمله به وسيله «فاء» بر جمله «كفروا» عطف شده، دلالت مى كند كه سلب توفيق ايمان از آنها بر اثر كفرورزى بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 22 - 5،8

5- قلب حق ناپذير ، مانع از ايمان آوردن به عالم آخرت است .

إلهكم إله وحد فالذين لايؤمنون بالأخرة قلوبهم منكرة

«فاء» در «فالذين» براى تفريع است و دلالت مى كند كه توحيد اثبات شده در آيات قبل، توحيد كاملى است كه اعتقاد به آخرت را نيز به همراه دارد. بنابراين كسانى كه به آخرت ايمان نمى آورند، موانعى همچون قلب حق ناپذير و استكبار دارد.

8- حق ناپذيرى ، نشانه بيمارى قلب است . *

فالذين لايؤمنون بالأخرة قلوبهم منكرة

فعل «لايؤمنون» (ايمان نمى آورند) حكايت از حق ناپذيرى دارد و «منكرة» به معناى زير بار حق نرفتن است كه بيمارى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 24 - 3

3- نپذيرفتن حق و داشتن روحيه استكبارى ، عامل انكار نزول قرآن از جانب خداوند

فالذين لايؤمنون بالأخرة قلوبهم منكرة و هم مستكبرون . .. و إذا قيل لهم ماذا أنزل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 105 - 3

3- كفر و حق ناپذيرى ، منشأ دروغ پردازى و افترا بستن به حقايق دين است .

إنما يفترى الكذب الذين لايؤمنون بأيت الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 82 - 15

15 - جهل ، گردن فرازى و حق ناپذيرى ، از ريشه هاى دشمنى و مخالفت با اسلام و اهل ايمان

اشد الناس عدوة للذين ءامنوا اليهود . .. و انهم لايستكبرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 7 - 5

5 - كفر و سرسختى در برابر حق، زمينه ساز انحراف در بينش و تفسير غلط و نابجا از پديده هاست.

و لو نزلنا . .. لقال الذين كفروا إن هذا إلا سحر مبين

ص: 483

عنوان ساختن كفر در «الذين كفروا . .. » بيان تأثير كفر كافران در بينش غلط و منحرف آنان است. يعنى «كفر» موجب مى گردد كه پديده ها بر خلاف حق و واقع تفسير شوند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 110 - 7،8

7 - محروميت از هدايت پذيرى، پيامد كفر و لجاجت در برابر حق است.

و نقلب أفئدتهم و أبصرهم كما لم يؤمنوا به أول مرة

8 - حق ناپذيرى و انكار آيات الهى، طغيان و موجب حيرت و سرگردانى است.

كما لم يؤمنوا به أول مرة و نذرهم فى طغينهم يعمهون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 125 - 6،12

6 - ضيق صدر و قرار گرفتن صدر در تنگناى شديد (روحيه حق ناپذيرى) زمينه گمراهى انسان است.

و من يرد أن يضله يجعل صدره ضيقا حرجا

حرج به معناى تنگناى شديد است. در مجمع البيان آمده است: «الحرج أضيق الضيق».

12 - ضيق صدر (تنگ دلى و حق ناپذيرى) نشانه تسلط پليدى بر آدمى است.

و من يرد أن يضله . .. كذلك يجعل الله الرجس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 8 - 17،19

17 - پيمان شكنى ، كردارى برخاسته از روحيه فسق و حق گريزى است .

لايرقبوا فيكم إلّاً و لاذمة . .. و أكثرهم فسقون

19 - عدم رعايت حقوق خويشاوندى ، برخاسته از روحيه فسق و حق گريزى است .

لايرقبوا فيكم إلّاً . .. و أكثرهم فسقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 70 - 21

21 - نزول عذاب بر امت هاى كافر پيشين ، پس از اصرار و مداومت آنان بر ظلم و حق ناپذيرى

و لكن كانوا أنفسهم يظلمون

فعل «كانوا» به همراه «يظلمون» افاده استمرار مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 103 - 3

3- ايمان نياوردن اكثر مردم ، ريشه در حق ناپذيرى آنان دارد ، نه قصورى از جانب پيامبر (صلی الله علیه و آله) در تبليغ و نه ناتمام بودن برهان بر حقانيّت قرآن

ص: 484

ذلك من أنباء الغيب . .. و ما أكثر الناس و لو حرصت بمؤمنين

آيه قبل بيان داشت كه حقانيّت قرآن و الهى بودن آن امرى روشن است و جمله «و لو حرصت» مى رساند كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) در ابلاغ دين تلاشى پى گير داشت. اين دو حقيقت بيانگر آن است كه حجت بر مردم تمام است و ايمان نياوردن آنان، نشانه حق ناپذيرى ايشان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 104 - 1

1- كسانى كه بر كفر اصرار ورزيده و از سر لجاجت حق را نمى پذيرند ، محروم از هدايت الهى اند .

إن الذين لايؤمنون بأيت الله لايهديهم الله

فعل مضارع «لايؤمنون» دلالت بر استمرار دارد و با توجه به اينكه قرآن به زبان روشن و فصيح نازل گرديده است، ولى در عين حال كافران به آن ايمان نياورده اند، مى تواند لجاجت و روح حق ناپذيرى آنان را برساند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 41 - 6

6- لجاجت و حق ناپذيرى ، باعث برداشت و تفسير غلط از روشن ترين دلايل حق و گريز و اجتناب از آنهاست .

و لقد صرّفنا فى هذا القرءان ليذّكّروا و ما يزيدهم إلاّ نفورًا

سخن حق، به خودى خود چيزى نيست كه نفرت آفرين باشد. با توجه به اين نكته، تنفر مشركان از آيات روشن قرآن، عاملى جز موضع گيرى پيشين و لجاجت آنها نخواهد داشت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 46 - 1،3

1- كسانى كه از موضع حق ناپذيرى ، به آخرت ايمان نمى آورند ، خداوند بر قلبهايشان پوششى قرار مى دهد كه قادر به فهم قرآن نباشند .

الذين لايؤمنون بالأخرة . .. و جعلنا على قلوبهم أكنّة أن يفقهوه

3- محروميت از درك صحيح حقايق قرآن ، پيامد حق ناپذيرى و كفرپيشگى كافران

الذين لايؤمنون بالأخرة . .. و جعلنا على قلوبهم أكنّة أن يفقهوه و فى ءاذانهم وقرً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 89 - 7

7- روى گردانى از قرآن ، به خاطر قابل فهم نبودن قرآن و يا محتواى آن نيست ; بلكه به دليل حق گريزى است .

و لقد صرّفنا للناس فى هذا القرءان من كلّ مثل فأبى أكثر الناس إلاّ كفورًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 101 - 4

4- كفر و حق ناپذيرى ، عامل عجز انسان از گوش فرا دادن به آيات الهى است .

ص: 485

عن ذكرى و كانوا لايستطيعون سمعًا

مفاد «كانوا لايستطيعون. ..» ماضى استمرارى است; يعنى، كافران، پيوسته ناتوان از شنوايى بوده اند. روشن است كه نفى شنوايى، به معناى حسّى آن مراد نيست، بلكه بيانِ اين است كه حال كافران در برابر استماع تذكرات، همانند حال كسى است كه هيچ گاه قدرت شنوايى نداشته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 45 - 8

8- تأثير نكردن انذار هاى پيامبر (صلی الله علیه و آله) در برخى از مردم ، برخاسته از حرف ناشنوايى آنان بود ; نه ناشى از ضعف در منطق وحى و بيان آن حضرت .

قل إنّما أُنذركم بالوحى و لايسمع الصمّ الدعاء إذا ماينذرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 97 - 12

12- كفر و سرپيچى از عبوديت حق ، مصداق بارز ظلم است .

أبصر الذين كفروا . .. بل كنّا ظلمين

توصيف كردن كافران به ظالم بودن خود به جاى كافر بودن، بيانگر يكى بودن اين دو وصف است و هر كافرى در حقيقت ظالم است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 54 - 3

3 - حق ناپذيرى ، تعصب و جمود بر فرقه گرايى ، گردابى است هلاكت بار .

فتقطّعوا أمرهم بينهم . .. فذرهم فى غمرتهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 97 - 3

3 - عوامل انحراف و حق ناپذيرى ، سبب مخفى بودن روشن ترين حقايق ( يگانگى خدا ) بر گمراهان در دنيا

تاللّه إن كنّا لفى ضلل مبين

با اين كه پوچى شرك و يگانگى خدا، امرى روشن است; مشركان، تنها پس از گرفتار شدن به آتش دوزخ، وضوح آن را درمى يابند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 157 - 7

7 - روحيه عناد و حق ناپذيرى ، مانع از درك صحيح حقايق و تصميم گيرى به موقع

فعقروها فأصبحوا ندمين

ثموديان تا قبل از كشتن ناقه، به امكان نزول عذاب نينديشيدند; چرا كه كفر و عنادشان مانع از درك اين حقيقت بود; ولى به مجرد كشتن ناقه و مشاهده نشانه هاى عذاب، آثار پشيمانى آنان را فرا گرفت.

ص: 486

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 80 - 3

3 - لزوم وانهادن امر كافران به خدا ، پس از احراز تأثيرناپذيرى آنان در قبال حق

فتوكّل على اللّه إنّك على الحقّ المبين . إنّك لاتسمع الموتى ... إذا ولّوا مدبرين

آيه ياد شده، داراى اين پيام است كه: چون آنها مرده اند و سخن در مرده بى تأثير است; پس بيش از اين تلاش مكن و نگران مباش و كار خود را با ايشان به خدا واگذار.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 86 - 11

11 - روحيه لجاج و حق ناپذيرى ، مانع بهرهورى انسان از آيات الهى

إنّ فى ذلك لأيت لقوم يؤمنون

قيد «لقوم يؤمنون» نشانگر آن است كه كسانى كه مصمم بر عدم پذيرش حق اند، از آيات روشن و غيرقابل انكار و گسترده الهى در نظام آفرينش، كمترين بهره را نخواهند برد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 52 - 7،10

7 - عناد و حق گريزى موجب محروميّت انسان از هدايت الهى است .

فإنّك لاتسمع الموتى . .. إذا ولّوا مدبرين

10 - هدايت نشدن برخى انسان ها ، معلول هدايت ناپذيرى خود آنان است و نه نارسايى مفاهيم دينى و يا نارسايى تبليغى .

فإنّك لاتسمع الموتى . .. إذا ولّوا مدبرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 15 - 5

5 - تعلّق نگرفتن هدايت خدا به گروهى از انسان ها ، ناشى از روحيه حق ناپذير آنها است .

و لو شئنا لأتينا كلّ نفس هديها . .. إنّما يؤمن بأيتنا الذين إذا ذكّروا بها خرّو

احتمال دارد كه اين آيه درصدد تبيين آيه «و لو شئنا. ..» باشد; يعنى، فلسفه عدم شمول هدايت خداوند به همه انسان ها در اين جا بيان شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 45 - 2

2 - تكذيب پيامبران از سوى ملت هاى گذشته ، ناشى از روحيه حق ناپذيرى آنان بوده است .

و كذّب الذين من قبلهم . .. فكذّبوا رسلى

تكرار ماده «كذب» (كذّب و كذّبوا) ممكن است به خاطر اين باشد كه «كذّب» براى تكثير و «كذّبوا» براى تعديه است. بنابراين استفاده مى شود كه آنان تكذيب پيامبران را دنبال كردند و همواره در پى آن بودند، تا حدى كه جزء اخلاقياتشان شد و از آن پس،

ص: 487

براساس اين خصلت، هر پيامبرى را انكار مى كردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 8 - 3

3 - لجاجت و حق ناپذيرى ، موجب محروميت از فهم صحيح حقايق الهى

فهم لايؤمنون . إنّا جعلنا فى أعنقهم أغللاً ... فهم مقمحون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 9 - 3

3 - لجاجت ، حق ناپذيرى و دورى از ايمان ، موجب محروميت از شناخت درست حقايق الهى و از دست دادن بصيرت و بينايى

فهم لايؤمنون . .. فأغشينهم فهم لايبصرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 10 - 3

3 - كسانى كه داراى روح لجاجت و حق ناپذيرى باشند ، انذار ها و اخطار هاى پيامبران ، در آنان كارساز نخواهد بود .

و سواء عليهم ءأنذرتهم أم لم تنذرهم لايؤمنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 18 - 3

3 - انكار لجوجانه معاد و روح حق ناپذير ، موجب خوارى و ذلت آدمى در قيامت است .

و أنتم دخرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 30 - 4

4 - روح طغيان و حق ناپذير ، از عوامل تأثيرپذيرى از جريان كفر و شرك

بل كنتم قومًا طغين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 31 - 2

2 - روح طغيان و حق ناپذيرى ، عامل دوزخى شدن و استحقاق كيفر الهى

بل كنتم قومًا طغين . فحقّ علينا قول ربّنا إنّا لذائقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 32 - 3

3 - روح طغيان گرى و حق ناپذيرى ، زمينه ساز تأثيرپذيرى از فريب اغواگران و كژى منحرف كنندگان

ص: 488

بل كنتم قومًا طغين . .. فأغوينكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 38 - 2

2 - شرك به خدا ، تكذيب رسالت پيامبران و استكبار در برابر حق ، موجب عذاب دردناك اخروى

و إذا قيل لهم لا إله إلاّ اللّه يستكبرون . .. إنّكم لذائقوا العذاب الأليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 2 - 5

5 - خوى سركشى ، تكبر ، ستيزه جويى و حق ناپذير ، از موانع پذيرش قرآن و وحى الهى

و القرءان ذى الذكر . بل الذين كفروا فى عزّة و شقاق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 4 - 2

2 - كفر و روح حق ناپذيرى ، عامل مجادله و ستيزه جويى با آيات الهى

ما يجدل فى ءايت اللّه إلاّ الذين كفروا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 27 - 10

10 - تكبر در برابر سخن حق و باور نداشتن به روز حساب ، از زمينه هاى فسادگرى و كشتار افراد بى گناه در جامعه

كلّ متكبّر لايؤمن بيوم الحساب

توصيف فرعون فاسد و سفاك به متكبر و منكر روز حساب، مى تواند بيانگر مطلب ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 70 - 1

1 - تكذيب كتاب هاى آسمانى و فرستادگان الهى ، برخاسته از روح ستيزه جويى و حق ناپذيرى است .

ألم تر إلى الذين يجدلون . .. الذين كذّبوا بالكتب و بما أرسلنا به رسلنا

جمله «الذين كذّبوا بالكتاب . ..» بدل براى «الذين يجادلون...» مى باشد. در واقع تكذيب كنندگان همان مجادله گران اند كه از سر لجاجت به تكذيب آيات الهى مى پردازند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 78 - 3

3 - اعراض و روى گردانى از پيام حق ، موجب جاودانگى در آتش جهنم

إنّكم مكثون . .. أكثركم للحقّ كرهون

ص: 489

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 83 - 2

2 - جواز وانهادن گمراهان به خود ، پس از اتمام حجت بر آنان و حق ناپذيرى ايشان

فذرهم

«فاء» در «فذرهم»، مى رساند كه پس از اتمام حجت ادامه تبليغ ضرورى نيست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 9 - 2

2- جدى نگرفتن حقايق و برخورد بازيگرانه با هستى ، ريشه حق ناپذيرى منكران وحى و رسالت

بل هم فى شكّ يلعبون

تعبير «يلعبون» بيانگر اين نكته است كه كافران، علاوه بر سست انديشى، گرفتار نوعى بازيگرى و دلبستگى كودكانه به مظاهر مادى و جدى نگرفتن حقايق هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 37 - 7

7- جرم پيشگى مردمان و حق ناپذيرى ايشان ، زمينه ساز عقوبت آنان در دنيا

أهلكنهم إنّهم كانوا مجرمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 26 - 12،14

12- روحيه حق ناپذيرى ، مانع بهرهورى صحيح انسان از ابزار شناخت

فما أغنى عنهم سمعهم . .. إذ كانوا يجحدون بايت اللّه

«إذ. ..» در عين حالى كه ظرف «ما أغنى...» است، بيانگر علت نيز هست و تعبير «كانوا يجحدون» رساننده استمرار است كه در پرتو آن، افعال تبديل به خصلت و روحيه مى شود.

14- فراگيرى عذاب بر قوم عاد ، پس از حق ناپذيرى هاى مستمر آنان

إذ كانوا يجحدون بايت اللّه و حاق بهم ما كانوا به يستهزءون

«كانوا يجحدون» مفيد استمرار است و ارتباط «حاق بهم» با آن، گوياى ترتيبى است كه در برداشت آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 21 - 3

3 - روحيه ناباورى و سطحى نگرى ، مانع رهجويى انسان به شناخت آيات الهى

ءايت للموقنين . ..أفلاتبصرون

تصريح به «موقنين» و توبيخ كافران با عبارت «أفلاتبصرون»، مى رساند كه مشكل اصلى آنان - كه آيات الهى را در زمين و وجود انسان، نمى بينند و يا پيام آن را درك نمى كنند - سست انديشى، ناباورى و سطحى نگرى است.

ص: 490

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 21 - 4،5

4 - روح لجاج ، استكبار و حق گريزى ، عامل كفر و تكذيب دين از سوى كافران در صدراسلام

و لقد كذّب الذين من قبلهم . .. بل لجّوا فى عتوّ و نفور

5 - روح لجاج ، استكبار و حق گريزى ، از موجبات كفر و تكذيب دين

و لقد كذّب الذين من قبلهم . .. بل لجّوا فى عتوّ و نفور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 2 - 2

2 - كفر و حق ناپذيرى ، موجب عذاب الهى است .

بعذاب واقع . للكفرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 17 - 2

2 - حق ناپذيرى و عناد با دين ، موجب عذاب سخت و طاقت فرسا

سأُرهقه صعودًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 23 - 3

3 - حق گريزى و كفر ، از ميان برنده زمينه هاى تأثيرپذيرى از تعاليم دين و پند هاى آن است .

فذكّر . .. إلاّ من تولّى و كفر

استثناى اعراض كنندگان كافر از مجموعه كسانى كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) به تذكر دادن آنان مكلف شده است، نشانگر بى اثر بودن تذكرات آن حضرت، در آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 16 - 6

6 - حق ناپذيرى و عناد با دين ، موجب زوال نعمت ها است .

ثمّ يطمع أن أزيد . كلاّ إنّه كان لأيتنا عنيدًا

جمله «إنّه كان لآياتنا عنيداً» تعليل براى ردع (كلاّ) است; يعنى، چنين نخواهد شد (بر قدرت و ثروت او افزوده نخواهد شد); چون او نسبت به آيات ما عناد دارد.

1176- آثار حق ناپذيرى اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 491

13 - شعراء - 26 - 121 - 7

7 - اصرار اكثريت افراد جامعه بر كفرورزى و حق ناپذيرى ، زمينه ساز نزول عذاب و گرفتار شدن آنان به خشم و قهر الهى

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 158 - 9

9 - اصرار اكثريت افراد جامعه بر كفرورزى و حق ناپذيرى ، زمينه ساز نزول عذاب و گرفتار شدن آنان به خشم و قهر الهى

فأخذهم العذاب . .. و ما كان أكثرهم مؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 174 - 6

6 - اصرار اكثريت افراد جامعه بر كفرورزى و حق ناپذيرى ، زمينه ساز نزول عذاب و گرفتار شدن به خشم و قهر الهى

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

1177- آثار حق ناپذيرى امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 98 - 3،4

3- دشمنى با حق و سرسختى در برابر آن ، مايه هلاكت بسيارى از جوامع و تمدن هاى پيشين

و تنذر به قومًا لدًّا . و كم أهلكنا قبلهم من قرن

وصف «لدّاً» بر شدت سرسختى و خصومت دلالت دارد، بيان هلاكت جوامع به دنبال مطرح ساختن سرسختى مردم عصر بعثت، نشان از تأثير بسزاى اين خصلت در نابودى اقوام پيشين دارد.

4- هلاكت اقوام و تمدن هاى بسيارى در طول تاريخ در اثر خيره سرى در مقابل حق ، نشانگر واقعيت داشتن انذار هاى قرآن است .

و تنذر به . .. و كم أهلكنا قبلهم من قرن

طرح مسأله نابودى جوامع در طول تاريخ (در پى بيان وظيفه پيامبر(صلی الله علیه و آله) در انذار مردم لجوج به وسيله قرآن) هشدارى به مردم عصر بعثت و ديگر عصرها است كه ايستادگى و سرسختى در برابر حق، عواقب زيانبار و تباه كننده اى براى جوامع در پى دارد.

1178- آثار حق ناپذيرى قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 30 - 3

3 - قوم ثمود ، گرفتار عذاب الهى ، در پى درس نگرفتن از انذار هاى مكرر پيامبر خويش

ص: 492

كذّبت ثمود بالنّذر . .. فكيف كان عذابى و نذر

عطف «نذر» بر «عذابى»، ممكن است بيانگر اين معنا باشد كه عذاب الهى در حق ثموديان، بدون انذارهاى مكرر و اتمام حجت نبوده است.

1179- آثار حق ناپذيرى كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 71 - 11

11 - حق ناپذيرى كافران ، تنها مايه محروميت آنان از رهنمود هاى بيدار كننده قرآن

بل أتينهم بذكرهم . .. معرضون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 8 - 2

2 - رسوخ روحيه حق ناپذيرى در بيشتر كافران ، عامل بى تأثيرى آيات الهى درآنان

و ما كان أكثرهم مؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 10 - 6

6- به كارگيرى تهديد از سوى خداوند ، پس از ارائه منطق و برهان و تأثيرناپذيرى كافران از آن

فارتقب يوم تأتى السماء بدخان مبين

«فاء» تفريع، تهديد را متفرع بر حق ستيزى كافران و عدم تأثير منطق و برهان بر آنان كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 7 - 6

6- سحر خواندن قرآن ، نتيجه تضاد و بحران درونى كافران ، در انكار حق و مشاهده نفوذ آيات وحى *

قال الذين كفروا للحقّ لمّا جاءهم هذا سحر مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 11 - 10

10- حق ناپذيرى و هدايت گريزى كافران ، منتهى به دروغ شمردن پيام راستين وحى

و إذ لم يهتدوا به فسيقولون هذا إفك قديم

«فاء» در «فسيقولون»، بيانگر ترتّب و نتيجه است; يعنى، اتهام آنان به قرآن، نتيجه حق ناپذيرى و هدايت گريزى آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 493

19 - ملك - 67 - 25 - 7

7 - پرسش بهانه جويانه كافران ، درباره زمان برپايى قيامت ، ناشى از خوى لجاجت ، استكبارى و حق گريزى آنان بوده است .

بل لجّوا فى عتوّ و نفور . .. و يقولون متى هذا الوعد إن كنتم صدقين

1180- آثار حق ناپذيرى كافران صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 2 - 3

3 - خوى سركشى و حق ناپذيرى كافران در آغاز بعثت ، مانع پذيرش اسلام از سوى آنان گرديد .

و القرءان ذى الذكر . بل الذين كفروا فى عزّة و شقاق

«بل» در «بل الذين. ..» براى اضراب انتقالى است; بدين معنا كه خداوند پس از آن كه خاصيت بيدارگرى و ذكر بودن قرآن را مطرح فرمود، به پاسخ اين سؤال پرداخت كه: چرا كافران چنين كتاب آگاهى بخش را نپذيرفتند؟ در جواب مى فرمايد: نپذيرفتن آنان به دليل وجود روح سركشى و حق ناپذيرى در آنها است.

1181- آثار حق ناپذيرى مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 101 - 5

5- عدم اعطاى معجزات اقتراحى مشركان از سوى خداوند ، به دليل علم خدا به حق ناپذيرى آنان

و لقد ءاتينا موسى . .. فقال له فرعون إنى لأظنّك يموسى مسحورًا

يادآورى كفر فرعون، على رغم ارائه معجزات فراوان از سوى موسى(ع) در پى رد درخواستهاى مشركان، مى رساند كه دليل عدم اجابت خواسته هاى مشركان، تصميم آنان بر عدم ايمان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 42 - 3

3 - لجاجت و روح حق ناپذيرى مشركان ، مانع از تأثير نهايى دعوت و هدايت پيامبر (صلی الله علیه و آله) در آنان بود .

إن كاد ليضلّنا عن ءالهتنا لولا أن صبرنا عليها

برداشت فوق، با توجه به اين نكته است كه صبر و مقاومت در برابر دعوت به حق پيامبر(صلی الله علیه و آله)، معنايى جز لجاجت و عناد ندارد و نشانه وجود روح حق ناپذيرى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 30 - 2

2 - پيشوايان شرك ، عامل اصلى گمراهى مشركان را ، روح طغيان و حق ناپذيرى خود آنان معرفى خواهند كرد .

ص: 494

بل كنتم قومًا طغين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 31 - 1

1 - روح طغيان گرى و حق ناپذيرى مشركان ، موجب مستحق بودن آنان به عذاب الهى ( دوزخ ) در نظر سران شرك

بل كنتم قومًا طغين . فحقّ علينا قول ربّنا إنّا لذائقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 32 - 2

2 - روح طغيان گرى و حق ناپذيرى مشركان ، زمينه ساز تأثيرپذيرى آنان از اغواگرى سردمداران شرك

بل كنتم قومًا طغين . .. فأغوينكم

برداشت ياد شده از آن جا است كه جمله «فأغويناكم» مى تواند متفرع بر جمله «بل كنتم قوما طاغين» باشد; يعنى، چون شما مردم سركشى بوديد، پس ما توانستيم به اغواى شما بپردازيم.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 89 - 7

7 - دلجويى خداوند از پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله) ، در قبال حق ناپذيرى مشركان

فاصفح عنهم . .. فسوف يعلمون

1182- آثار حق ناپذيرى مشركان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 6 - 9

9- ايمان نياوردن و حق ناپذيرى مشركان ستم پيشه ، فلسفه و دليل ردّ شدن پيشنهاد آنان مبنى بر ارائه معجزه از سوى پيامبر (صلی الله علیه و آله)

فليأتنا باية . .. أفهم يؤمنون

1183- اصرار بر حق ناپذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 34 - 13

13 - پافشارى در مخالفت با دين و ترديد در حقانيت آن - باوجود مشاهده دلايل روشن - موجب گمراهى ابدى است .

كذلك يضلّ اللّه من هو مسرف مرتاب

ص: 495

مقصود از «مسرف» در اين آيه، كسى است كه در مخالفت با حق، پافشارى و اصرار فراوان دارد.

1184- اقرار به حق ناپذيرى فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 101 - 3

3- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور اقرار گرفتن از بنى اسرائيل نسبت به حق ناپذيرى فرعون و پيروان او ، على رغم اعطاى معجزات فراوان به موسى ( ع )

و لقد ءاتينا موسى تسع ءايت بيّنت فسئل بنى إسرءيل إذ جاءهم فقال له فرعون إنى لأ

1185- اقرار به حق ناپذيرى فرعونيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 101 - 3

3- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور اقرار گرفتن از بنى اسرائيل نسبت به حق ناپذيرى فرعون و پيروان او ، على رغم اعطاى معجزات فراوان به موسى ( ع )

و لقد ءاتينا موسى تسع ءايت بيّنت فسئل بنى إسرءيل إذ جاءهم فقال له فرعون إنى لأ

1186- امكان حق ناپذيرى خانواده پاكان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 60 - 7

7- امكان نفوذ كفر و فساد و حق ناپذيرى در افراد خانواده پاكان

إلاّ امرأته قدّرنا إنها لمن الغبرين

1187- اندوه بر حق ناپذيرى كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 127 - 8،10

8- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به خاطر حق ناپذيرى كافران ، بسيار محزون و اندوهگين بود .

و لاتحزن عليهم

10- دلدارى و تسلى خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) در غم او بر كفرورزى و حق ناپذيرى كافران

ص: 496

و لاتحزن عليهم

1188- پيشينه حق ناپذيرى مصريان باستان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 34 - 10

10 - حق ناپذيرى و ايمان نياوردن مردم مصر در عصر موسى ( ع ) ، داراى پيشينه در تاريخ گذشته آنان و به ارث رسيده از اجدادشان

لقد جاءكم يوسف من قبل . .. فمازلتم فى شكّ ممّا جاءكم به حتّى إذا هلك قلتم لن يبع

1189- حق ناپذيرى اشراف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 47 - 8

8 - اعيان و اشراف هر جامعه ، افرادى مغرور و ناشنوا در برابر سخنان حق

إلى فرعون و ملإيه . .. إذا هم منها يضحكون

1190- حق ناپذيرى اشراف فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 75 - 8،10

8 - خودبرتربينى فرعون و اطرافيانش ، مانع از پذيرش رسالت موسى و هارون ( ع )

ثم بعثنا من بعدهم موسى و هرون إلى فرعون و ملإيه بأيتنا فاستكبروا

10 - تبه كارى مستمر فرعون و اطرافيانش ، عامل سركشى آنان از پذيرش رسالت موسى و هارون ( ع )

ثم بعثنا . .. موسى و هرون إلى فرعون و ملإيه بأيتنا فاستكبروا و كانوا قوماً مجرمي

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 46 - 6

6 - تأثير عميق آيات الهى در آگاهان و اهل شناخت

فأُلقى السحرة سجدين

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه ساحران چون با افسون آشنا بودند و خيال را از واقعيت تشخيص مى دادند، زودتر از ديگران به معجزه بودن كار موسى(ع) و حقانيت رسالت وى پى بردند.

ص: 497

1191- حق ناپذيرى اشراف قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 24 - 3

3 - كفرورزى و حق ناپذيرى ، بارزترين مشخصه اشراف قوم نوح

فقال الملؤا الذين كفروا

1192- حق ناپذيرى اصحاب ايكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 185 - 1

1 - موضع گيرى خصمانه مردم اَيكه در برابر نصيحت هاى شعيب ( ع )

قالوا إنّما أنت من المسحّرين

ضمير فاعل در «قالوا» به «اصحاب الأيكة» بازمى گردد. «إنّما» از ادوات قصر است; بنابراين جمله «إنّما أنت من المسحّرين» به تقدير «ما أنت إلاّ من المسحّرين» مى باشد. «مسحّر» نيز به كسى گفته مى شود كه به سختى افسون شده باشد.

1193- حق ناپذيرى اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 84 - 3

3 - اقوام قدرتمند محكوم شده به عذاب استيصال ، مردمى لجوج و حق ناپذير در برابر تعاليم پيامبران

فلمّا رأوا بأسنا قالوا ءامنّا باللّه وحده و كفرنا بما كنّا به مشركين

برداشت ياد شده، به خاطر اين نكته است كه اقوام يادشده تا لحظه مشاهده آثار آمدن عذاب، به استهزاى آن مى پرداختند و تنها به محض ديدن آن، تسليم شده، ايمان مى آوردند.

1194- حق ناپذيرى اقوام كافر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 70 - 21

21 - نزول عذاب بر امت هاى كافر پيشين ، پس از اصرار و مداومت آنان بر ظلم و حق ناپذيرى

و لكن كانوا أنفسهم يظلمون

ص: 498

فعل «كانوا» به همراه «يظلمون» افاده استمرار مى كند.

1195- حق ناپذيرى اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 89 - 6

6- روى گردانى بيشتر مردم از قرآن ، جز به خاطر حق گريزى نيست .

و لقد صرّفنا . .. فأبى أكثر الناس إلاّ كفورًا

1196- حق ناپذيرى اكثريت اصحاب ايكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 190 - 4

4 - بيشتر مردم « ايكه » ، حق ناپذير و مصمم بر كفر بودند .

و ما كان أكثرهم مؤمنين

ضمير «هم» در «أكثرهم» به «اصحاب الأيكة» برمى گردد.

1197- حق ناپذيرى اكثريت امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 72 - 4

4 - مخالفت بيشتر مردم از امت هاى پيشين با رسولان الهى و نپيمودن راه هدايت ، ناشى از روح لجاجت و حق ناپذير خودشان بود .

ضلّ قبلهم أكثر الأوّلين . و لقد أرسلنا فيهم منذرين

پيمودن راه گمراهى با وجود پيامبران اخطاركننده، گوياى حقيقت ياد شده است.

1198- حق ناپذيرى اكثريت رهبران شرك صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 7 - 2

2 - بيشتر سران كفر و شرك در صدراسلام ، دچار روح لجاجت و حق ناپذيرى و مصمم بر نپذيرفتن ايمان

فهم لايؤمنون

ص: 499

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 10 - 2

2 - بيشتر سران شرك و كفر در صدراسلام ، گرفتار روح لجاجت و حق ناپذيرى بودند .

و سواء عليهم ءأنذرتهم أم لم تنذرهم لايؤمنون

1199- حق ناپذيرى اكثريت رهبران كفر صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 7 - 2

2 - بيشتر سران كفر و شرك در صدراسلام ، دچار روح لجاجت و حق ناپذيرى و مصمم بر نپذيرفتن ايمان

فهم لايؤمنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 10 - 2

2 - بيشتر سران شرك و كفر در صدراسلام ، گرفتار روح لجاجت و حق ناپذيرى بودند .

و سواء عليهم ءأنذرتهم أم لم تنذرهم لايؤمنون

1200- حق ناپذيرى اكثريت فرعونيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 67 - 4

4 - اكثريت فرعونيان ( قبطيان ) ، حق ناپذير و مصمم بر كفر

و ما كان أكثرهم مؤمنين

1201- حق ناپذيرى اكثريت قوم لوط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 174 - 4

4 - بيشتر قوم لوط ، حق ناپذير و مصمم بر كفر

و ما كان أكثرهم مؤمنين

ضمير «هم» در «أكثرهم» به قوم لوط بازمى گردد.

ص: 500

1202- حق ناپذيرى اكثريت قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 121 - 4

4 - بيشتر افراد قوم نوح ، حق ناپذير و مصمم بر كفر

و ما كان أكثرهم مؤمنين

1203- حق ناپذيرى اكثريت مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 24 - 11،14

11- بيشتر مشركان صدراسلام ، ناآگاه و جاهل به حق بودند .

بل أكثرهم لايعلمون الحقّ

14- گروه بسيارى از مشركان در صدراسلام - على رغم شناخت حق - مردمى حق گريز بودند .

بل أكثرهم لايعلمون الحقّ

واژه «أكثر» افعل التفضيل است و نقطه مقابل آن، كثير مى باشد - نه قليل - و بدين جهت گروه بسيار استفاده شده است; يعنى، هر چند مشركان دانا و حق گريز، در مقايسه با نادانان كمتر بودند; ولى خود جمعيتى چشم گير و بسيار بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 139 - 12

12 - رسوخ روحيه كفرورزى و حق ناپذيرى در بيشتر شرك پيشگان صدراسلام

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در «أكثرهم» به عاديان بازمى گردد; اما در عين حال به شرك پيشگان صدراسلام نيز اشاره اى دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 158 - 10

10 - رسوخ روحيه كفرورزى و پندناپذيرى ، در اكثريت شرك پيشگان صدراسلام

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در «أكثرهم» به ثموديان بازمى گردد; اما در عين حال تعريض به مشركان صدراسلام نيز دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 174 - 7

ص: 501

7 - رسوخ روحيه كفرورزى و حق ستيزى ، در اكثريت شرك پيشگان صدراسلام

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در«أكثرهم» به قوم لوط بازمى گردد; اما در عين حال اشاره به مشركان صدراسلام نيز دارد.

1204- حق ناپذيرى انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 118 - 6

6- اختلاف انسان ها در دين و پرهيز آنان از پذيرش حق ، خارج از مشيت خداوند نيست .

و لو شاء ربك لجعل الناس أُمة وحدة و لايزالون مختلفين

1205- حق ناپذيرى اهل انطاكيه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 14 - 6

6 - مردم انطاكيه ، مردمى لجوج و حق ناپذير بودند .

فكذّبوهما فعزّزنا بثالث

فرستاده شدن دو پيامبر - در يك زمان - در ميان مردم انطاكيه و تكذيب آن دو از سوى آنان و نيز فرستاده شدن پيامبر سوم براى تقويت دو فرستاده پيشين، بيانگر لجاجت و سرسختى چنين مردمى در برابر حق است.

1206- حق ناپذيرى اهل كتاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 145 - 4

4 - اهل كتاب ( يهود و نصارا ) مردمى لجوج و حق ناپذيرند .

و لئن أتيت الذين أوتوا الكتب بكل ءاية ما تبعوا قبلتك

جمله «لئن . ..» (به خدا قسم! اگر هر معجزه و برهانى را به اهل كتاب ارائه كنى، از قبله تو پيروى نمى كنند) گوياى عمق عناد، لجاجت و حق ناپذيرى آنان مى باشد.

1207- حق ناپذيرى باديه نشينان جزيرة العرب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 502

7 - توبه - 9 - 97 - 1

1 - باديه نشينان جزيرة العرب در عصر بعثت ، در كفر و نفاق پابرجاتر و در امتناع از پذيرش سخن حق ، سخت تر بودند .

الأعراب أشد كفراً و نفاقاً

1208- حق ناپذيرى بنى اسرائيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 91 - 4

4 - بنى اسرائيل ، مردمى شخصيت پرست بودند ; نه حقيقت طلب .

لن نبرح . .. حتّى يرجع إلينا موسى

گوساله پرستان بنى اسرائيل، به جاى انديشه در گفته هاى هارون(ع) و شناخت حقيقت، تنها پاسخى كه به او دادند، آن بود كه بازگشت موسى(ع) از ميقات را، شرط تجديد نظر در عقايد خود دانستند. حال آن كه معقول آن بود كه در باره كار خويش و گفته هاى هارون(ع)، درست بينديشند.

1209- حق ناپذيرى بيماردلان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 23 - 6

6- بيماردلان گريزان از جهاد و فسادانگيز و قطع كننده رحم ، مردمى كر و كور در برابر حق

أولئك الذين . .. فأصمّهم و أعمى أبصرهم

1210- حق ناپذيرى تاركان جهاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 23 - 6

6- بيماردلان گريزان از جهاد و فسادانگيز و قطع كننده رحم ، مردمى كر و كور در برابر حق

أولئك الذين . .. فأصمّهم و أعمى أبصرهم

1211- حق ناپذيرى ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 16 - 4

ص: 503

4- مترفان و صاحبان مال و منال بيش از ديگران در معرض نافرمانى خدا و حق ناپذيرى قرار دارند .

أمرنا مترفيها ففسقوا فيها

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه مفعول «أمرنا» كلمه محذوفى چون «بالطاعة» و . .. باشد. بنابراين معناى آيه چنين مى شود: ما مترفان جامعه را به طاعت و بندگى فرمان مى دهيم، ولى آنان برخلاف انتظار راه فسق و نافرمانى پيشه مى سازند.

1212- حق ناپذيرى جهنميان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 105 - 1

1 - سرزنش دوزخيان از سوى خداوند ، به خاطر حق ناپذيرى هاى گذشته آنان

ألم تكن ءايتى تتلى عليكم . .. تكذّبون

استفهام در آيه فوق، استفهام توبيخى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 10 - 4

4 - كافران دوزخى ، مردمى لجوج و حق گريزاند .

و قالوا لو كنّا نسمع أو نعقل ما كنّا فى أصحب السعير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 17 - 3

3 - حق گريزى ، از ويژگى هاى مجرمان دوزخى

يودّ المجرم . .. تدعوا من أدبر و تولّى

1213- حق ناپذيرى رهبران شرك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 8 - 8

8 - سران كفر و شرك در صدراسلام ، مردمى لجوج و حق ناپذير بودند .

بل لمّا يذوقوا عذاب

جمله «بل لمّا يذوقوا عذاب» (بلكه هنوز عذاب مرا نچشيده اند) كنايه از اين نكته است كه آنان آن چنان در شك و ترديد نسبت به قرآن به سر مى برند و زير بار رسالت پيامبراسلام(صلی الله علیه و آله) نمى روند كه تنها با چشيدن عذاب الهى دست از مخالفت برمى دارند و به سخن حق تن در مى دهند. اين نكته نشانگر اوج لجاجت و حق ناپذيرى آنان است.

ص: 504

1214- حق ناپذيرى رهبران كفر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 8 - 8

8 - سران كفر و شرك در صدراسلام ، مردمى لجوج و حق ناپذير بودند .

بل لمّا يذوقوا عذاب

جمله «بل لمّا يذوقوا عذاب» (بلكه هنوز عذاب مرا نچشيده اند) كنايه از اين نكته است كه آنان آن چنان در شك و ترديد نسبت به قرآن به سر مى برند و زير بار رسالت پيامبراسلام(صلی الله علیه و آله) نمى روند كه تنها با چشيدن عذاب الهى دست از مخالفت برمى دارند و به سخن حق تن در مى دهند. اين نكته نشانگر اوج لجاجت و حق ناپذيرى آنان است.

1215- حق ناپذيرى ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 78 - 2

2 - حق گريزى و تنفر از پيام حق ، ويژگى بارز بيشتر مجرمان ستم پيشه

و لكنّ أكثركم للحقّ كرهون

1216- حق ناپذيرى علماى يهود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 76 - 9،10

9 - پيشوايان و عالمان يهود در عصر بعثت ، مردمانى لجوج و حق ناپذير

أتحدثونهم بما فتح اللّه عليكم . .. أفلا تعقلون

10 - لجاجت و حق ناپذيرى عالمان و پيشوايان يهود ، دليل نا به جا بودن اميد و دل بستن مسلمانان به ايمان آوردن آنان

أفتطمعون أن يؤمنوا لكم . .. قالوا أتحدثونهم بما فتح اللّه عليكم

آيه مورد بحث عطف بر جمله حاليه «و قد كان . ..» و يا عطف بر جمله «يسمعون ...» در آيه قبل مى باشد. در هر صورت، بيانگر علتى ديگر براى «أفتطمعون ...» مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جمعه - 62 - 5 - 1

1 - عالمان يهود ، به رغم آگاهى از دستورات تورات ، به آن عمل نمى كردند .

مثل الذين حمّلوا التورية ثمّ لم يحملوها

ص: 505

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 82 - 13

13 - يهوديان و علماى آنان داراى روحيه سلطه گرى و حق ناپذيرى

اشد الناس عدوة للذين ءامنوا اليهود . .. و انهم لايستكبرون

1217- حق ناپذيرى فاسقان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 164 - 16

16 - حق ناپذيرى فاسقان مجوّز ترك نهى از منكر نيست .

لم تعظون قوماً اللّه مهلكهم . .. قالوا معذرة إلى ربكم و لعلهم يتقون

موعظه گران يهود دو دليل براى نهى از منكر اقامه كردند: داشتن عذر در پيشگاه خدا (معذرة إلى ربكم)، احتمال تأثير (لعلهم يتقون). مقتضاى سخن آنان اين است كه نبود احتمال تأثير نمى تواند مجوّز ترك نهى از منكر باشد و عذر پذيرفته شده اى نخواهد بود.

1218- حق ناپذيرى فاقدان استعداد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 23 - 6

6 - فاقدان خير و استعداد كمال ، اگر چه مشمول هدايت هاى ويژه خداوند شوند ، از آن رويگردان و گريزانند .

و لو أسمعهم لتولوا و هم معرضون

ضمير مفعولى در «أسمعهم» همان كسانى هستند كه با جمله «و لو علم . .. .» توصيف شدند. بنابراين جمله «و لو أسمعهم ... » چنين معنا مى شود: «و لو اسمع الذين ليس فيهم خيرا ... » يعنى اگر خداوند هدايت ويژه اش را شامل حال كسانى كند كه در آنها خيرى نيست ... .

1219- حق ناپذيرى فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 75 - 8،10

8 - خودبرتربينى فرعون و اطرافيانش ، مانع از پذيرش رسالت موسى و هارون ( ع )

ثم بعثنا من بعدهم موسى و هرون إلى فرعون و ملإيه بأيتنا فاستكبروا

ص: 506

10 - تبه كارى مستمر فرعون و اطرافيانش ، عامل سركشى آنان از پذيرش رسالت موسى و هارون ( ع )

ثم بعثنا . .. موسى و هرون إلى فرعون و ملإيه بأيتنا فاستكبروا و كانوا قوماً مجرمي

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 36 - 4

4 - فرعون و قوم او ، دعوت حضرت موسى و هارون ( ع ) را نپذيرفته و آيات و معجزات الهى را تكذيب كردند .

فقلنا اذهبا إلى القوم الذين كذّبوا بأيتنا فدمّرنهم تدميرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 49 - 5

5 - پيروزى موسى ( ع ) بر ساحران ، بى تأثير در روحيه حق ناپذير فرعون

قال ءامنتم له قبل أن ءاذن لكم إنّه لكبيركم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 29 - 14

14 - نصيحت ها و هشدار هاى مؤمن آل فرعون ، نسبت به قتل موسى ( ع ) ، در فرعون بى تأثير بود .

أتقتلون رجلاً . .. قال فرعون ما أريكم إلاّ ما أرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 39 - 7

7 - سعى فرعون ، در موجّه جلوه دادن حق ناپذيرى خود

فتولّى . .. و قال سحر أو مجنون

نسبت دادن سحر و جنون از سوى فرعون به موسى(ع)، به رغم روشنى دلايل رسالت آن حضرت، نشانگر تلاشى است كه او براى سرپوش گذاشتن بر حق ناپذيرى خود به كار بسته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 40 - 7

7 - فرجام حق ناپذيرى فرعون ، فرجامى ملامت بار

فنبذنهم فى اليمّ و هو مليم

«مليم» بر كسى اطلاق مى شود، كه سزاوار سرزنش باشد.

1220- حق ناپذيرى فرعونيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 507

12 - فرقان - 25 - 36 - 4

4 - فرعون و قوم او ، دعوت حضرت موسى و هارون ( ع ) را نپذيرفته و آيات و معجزات الهى را تكذيب كردند .

فقلنا اذهبا إلى القوم الذين كذّبوا بأيتنا فدمّرنهم تدميرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 13 - 1،2

1 - موضع گيرى خصمانه فرعونيان در برابر آيات ( معجزات ) روشن الهى

فلمّا جاءتهم ءايتنا مبصرة قالوا هذا سحر مبين

2 - سحر خوانده شدن معجزات الهى موسى ، از سوى فرعونيان على رغم وضوح و روشنى آن

فلمّا جاءتهم ءايتنا مبصرة قالوا هذا سحر مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 41 - 3

3 - اظهار شگفتى مؤمن آل فرعون از تأثيرناپذيرى مردم از خيرخواهى ها و فراخوانى هاى او

و يقوم مالى أدعوكم إلى النجوة و تدعوننى إلى النار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 43 - 7

7 - فرعونيان در عصر موسى ( ع ) ، مردمى اسراف گر و افراط كننده در گناه و حق ناپذيرى

و أنّ المسرفين هم أصحب النار

از مصداق هاى بارز «مسرفان»، در آيه شريفه، فرعونيان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 44 - 3

3 - هدايت ها و خير خواهى هاى مؤمن آل فرعون ، در قومش تأثير نگذاشت .

فستذكرون ما أقول لكم

1221- حق ناپذيرى قوم ابراهيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 103 - 3

3 - اكثريت قوم ابراهيم ، حق ناپذير و مصمم بر كفر

و ما كان أكثرهم مؤمنين

ص: 508

1222- حق ناپذيرى قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 81 - 3

3- اصحاب حجر ( قوم ثمود ) ، مردمى لجوج و حق ناپذير بودند .

و ءاتينهم ءايتنا فكانوا عنها معرضين

اينكه اصحاب حجر، على رغم مشاهده معجزات و آيات فراوان الهى از آنها اعراض كردند، بيانگر لجاجت و حق ناپذيرى آنان بود; چنان كه آمدن جمله «فكانوا عنها معرضين» به جاى «فأعرضوا عنها» - كه نشان دهنده اين است كه اعراض آنان از دير باز وجود داشته است - مى تواند مؤيد برداشت فوق باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 59 - 16

16- ناقه قوم ثمود ، از جمله آيات الهى براى اخطار به آنان به خاطر حق ناپذيريشان

و ءاتينا ثمود الناقة . .. و ما نرسل بالأيت إلاّ تخويفًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 157 - 6

6 - ثموديان ، مردمى لجوج و حق ناپذير

فأت بئاية إن كنت من الصدقين . قال هذه ناقة... و لاتمسّوها بسوء... فعقروها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 158 - 6

6 - بيشتر ثموديان ، حق ناپذير و مصمم بر كفر بودند .

و ما كان أكثرهم مؤمنين

1223- حق ناپذيرى قوم عاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 136 - 2

2 - قوم عاد ، مردمى لجوج و مصمم بر حق ناپذيرى

قالوا سواء علينا . .. من الوعظين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 509

13 - شعراء - 26 - 139 - 8

8 - بيشتر عاديان ، حق ناپذير و مصمم بر كفر

و ما كان أكثرهم مؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 15 - 15

15 - لجاجت و عناد مستمر قوم عاد ، در برابر آيات روشن الهى

أَوَلم يروا . .. و كانوا بأيتنا يجحدون

«جحد» (مصدر «يجحدون») به معناى انكار كردن چيزى است كه حقانيت آن براى منكر روشن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 23 - 6

6- قوم عاد ، مردمى جهالت پيشه و روى گردان از حقايق

و لكنّى أريكم قومًا تجهلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 26 - 14

14- فراگيرى عذاب بر قوم عاد ، پس از حق ناپذيرى هاى مستمر آنان

إذ كانوا يجحدون بايت اللّه و حاق بهم ما كانوا به يستهزءون

«كانوا يجحدون» مفيد استمرار است و ارتباط «حاق بهم» با آن، گوياى ترتيبى است كه در برداشت آمده است.

1224- حق ناپذيرى قوم لوط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 74 - 9

9- جامعه فاسد و ناپاك قوم لوط ، از دعوت و تبليغ آن حضرت تأثير نپذيرفتند .

و نجّينه من القرية التى كانت تعمل الخبئث

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 167 - 2

2 - خيره سرى و مقاومت قوم لوط ، در برابر نصيحت هاى وى

قالوا . .. لتكوننّ من المخرجين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 510

13 - نمل - 27 - 56 - 1

1 - تأثيرناپذيرى قوم لوط ، در برابر هشدار ها و هدايت گرى هاى او

فما كان جواب قومه إلاّ أن قالوا أخرجوا ءال لوط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 36 - 2

2 - روى آوردن قوم لوط ، به جدال و تشكيك نسبت به انذار ها ; بجاى حق پذيرى

و لقد أنذرهم . .. فتماروا بالنّذر

1225- حق ناپذيرى قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 10 - 1

1 - التجاى نوح ( ع ) به درگاه پروردگار براى استمداد از او در برابر قوم حق ناپذير خويش

فدعا ربّه أنّى مغلوب فانتصر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 6 - 2

2 - قوم نوح ، مردمى حق ناپذير و لجوج بودند .

فلم يزدهم دعاءى إلاّ فرارًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 7 - 5،9

5 - قوم نوح ، مردمى حرف ناشنوا و حق ناپذير

و إنّى كلّما دعوتهم . .. و استغشوا ثيابهم

برداشت ياد شده، با توجه به اين نكته است كه جمله «و إنّى كلّما دعوتم. ..» تفسير و تبيين براى «فرار» است و تعبير «انگشت ها در گوش كردن و جامه بر سر نهادن»، مى تواند كنايه از حرف ناشنوى و حق ناپذيرى باشد.

9 - روح استكبار و خودبرتربينى ، سبب حرف ناشنوى ، حق ناپذيرى و دين گريزى قوم نوح بود .

و إنّى كلّما دعوتهم . .. و استكبروا استكبارًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 21 - 3

3 - قوم نوح ، مردمى عصيانگر و حق ناپذير

قال نوح ربّ إنّهم عصونى

ص: 511

برداشت ياد شده، با توجه به اين نكته است كه شكوائيه نوح(ع) از عصيان قوم خود، پس از دعوت و موعظه طولانى آنان بوده است.

1226- حق ناپذيرى كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 110 - 9

9 - سرگردانى در طغيان، كيفر و پيامد حق ناپذيرى كافران است.

و نذرهم فى طغينهم يعمهون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 57 - 14

14- حقْ گريزىِ كافران و منكرانِ الهى ، در حيطه قدرت خدا و وابسته به اراده او است .

إنّا جعلنا على قلوبهم أكنّة

تأكيد خداوند - به وسيله «إنّا جعلنا. ..» - بر حاكميّت و نقش خود، از آن جهت است كه گمان نرود كفرِ كافران و منكرانِ آيات الهى، از قلمروِ قدرتِ الهى بيرون است و آنان تبديل به قدرتى در برابر خدا شده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 42 - 5

5- اعراض كافران از شنيدن كلام الهى و درك مفاهيم و معارف قرآنى ، دليل بى توجهى آنان به رحمت گسترده الهى و متأثر نشدن از مواعظ پيامبر (صلی الله علیه و آله)

قل من يكلؤكم . .. من الرحمن بل هم عن ذكر ربّهم معرضون

برداشت ياد شده مبتنى براين است كه مقصود از «ذكر» قرآن باشد; زيرا يكى از نام ها و اوصاف قرآن كريم ذكر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 70 - 9

9 - شالوده زندگى بيشتر كافران ، بر پايه باطل و منافع آنان ، ناسازگار با پذيرش حق

حتّى اذا أخذنا مترفيهم . .. و أكثرهم للحقّ كرهون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 20 - 11

11 - دلدارى خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان ، در برابر كارشكنى ها و حق ناپذيرى كافران و مشركان

و جعلنا بعضكم لبعض فتنة أتصبرون و كان ربّك بصيرًا

يادآورى خداوند به بصيرت و بينايى خود، به پيامبر(صلی الله علیه و آله) پس از ياد كردن از مشركان و آزمايش شدن آنان، مى تواندبراى دلجويى از پيامبر(صلی الله علیه و آله)ومؤمنان باشد.

ص: 512

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 23 - 1،3

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) از حق ناپذيرى كافران ، اندوهگين بود .

و من كفر فلايحزنك كفره

توصيه خداوند به پيامبر(صلی الله علیه و آله) براى پرهيز از اندوه درباره كفر كافران، اين نكته را مى رساند كه آن حضرت، در قبال كفر آنان، اندوهناك بوده است.

3 - دلدارى خداوند ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) را در برابر حق ناپذيرى كافران

و من كفر فلايحزنك كفره إلينا مرجعهم

جمله «إلينا مرجعهم. ..» به منزله تهديد است. چنين تهديد و هشدارى، مى تواند به منظور دلدارى به پيامبر(صلی الله علیه و آله) بيان شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 22 - 10

10 - وجود اختلاف اساسى انسان مؤمن حق پذير و نرم دل با كافر حق ناپذير و سنگدل ، از نظر شخصيت و سرنوشت

أفمن شرح اللّه صدره للإسلم فهو على نور من ربّه فويل للقسية قلوبهم

«من» در آيه شريفه، اسم موصول و مبتدا است و خبر آن - به قرينه جمله بعدى (فويل للقاسية قلوبهم. ..) - جمله اى محذوف مى باشد. تقدير كلام چنين است: «أفمن شرح اللّه صدره للإسلام ... كمن قسا قلبه». بنابراين مى توان گفت: آيه شريفه درصدد مقايسه ميان شخصيت دو انسان مؤمن و كافر و سرنوشت آنان در آينده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 4 - 1

1 - تنها كافران حق ناپذير به مجادله و ستيزه جويى با آيات الهى مى پردازند و از پذيرش آن سر باز مى زنند .

مايجدل فىءايت اللّه إلاّ الذين كفروا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 10 - 1

1 - اعلام بغض و دشمنى شديد خداوند نسبت به كافران لجوج و حق ناپذير در قيامت

إنّ الذين كفروا ينادون لمقت اللّه أكبر من مقتكم أنفسكم إذ تدعون إلى الإيمن فتكف

«مقت» به معناى بغض شديد است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 10 - 2

2- دلدارى خداوند ، به پيامبر (صلی الله علیه و آله) در برابر حق ناپذيرى كافران

فارتقب

ص: 513

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 13 - 6

6- ستيز كافران با منطق روشن رسولان الهى ، گواه بى اساس بودن ايمان اضطرارى آنان

أنّى لهم الذكرى و قد جاءهم رسول مبين

در صورتى كه «أنّى لهم الذكرى» در صدد بيان پوچى ادعاى ايمان كافران باشد; تعبير «و قد جائهم. ..» بيانگر فلسفه پوچى ادعاى آنان خواهد بود; يعنى، آنان كه منطق روشن رسولان را نپذيرفتند، چگونه با مشاهده عذابى، مى توانند به ايمان راستين رسيده باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 32 - 16

16- كيفر الهى در مورد كافران ، پس از اتمام حجت و تبيين حق براى آنان

إنّ الذين كفروا و . .. من بعد ما تبيّن لهم الهدى ... و سيحبط أعملهم

در صورتى كه «سيحبط. ..» عنوان كيفر داشته باشد; تعبير «من بعد ما تبيّن...» بيانگر اتمام حجّتى است كه قبل از اعمال مجازات، صورت گرفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 12 - 2

2- دلجويى خداوند از پيامبر (صلی الله علیه و آله) در برابر تكذيب ، حق ناپذيرى و عناد كافران

كذّبت قبلهم قوم نوح و أصحب الرسّ و ثمود

يادآورى روحيه حق ستيز بسيارى از امت ها در طول تاريخ در برابر پيام رسولان الهى، مى تواند از آن جهت باشد كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) در برابر تكذيب كافران، احساس نگرانى نداشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 44 - 1،5

1 - ناباورى كفرپيشگان به حقانيت وعده هاى الهى ، حتى با مشاهده نمود هاى عينى عذاب و سقوط سنگى از آسمان بر آنان

و إن يروا كسفًا . .. يقولوا سحاب مركوم

5 - دلايل حسّى نيز همانند برهان هاى عقلى ، بى تأثير در روح حق ستيز كفرپيشگان

و إن يروا كسفًا من السّماء ساقطًا يقولوا سحاب مركوم

سقوط پاره هاى سنگ از آسمان، دليلى حسى است و خداوند مى فرمايد: كافران نه تنها براهين عقلى را بى تأمل رد مى كنند; كه حتى دلايل حسى را نيز با توجيهى، وارونه جلوه مى دهند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 10 - 4

4 - كافران دوزخى ، مردمى لجوج و حق گريزاند .

و قالوا لو كنّا نسمع أو نعقل ما كنّا فى أصحب السعير

ص: 514

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 17 - 5

5 - تهديد شدن كافران لجوج و حق گريز ، به نزول عذاب الهى

فستعلمون كيف نذير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 23 - 9

9 - كافران لجوج و دين گريز ، مردمى ناسپاس بوده و از نعمت شنوايى ، بينايى و تعقّل بهره كافى نبرده اند .

و جعل لكم السمع و الأبصر و الأفئدة قليلاً ما تشكرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 28 - 7

7 - كافران حق ناپذير و لجوج ، در معرض عذاب الهى قرار دارند .

فمن يجير الكفرين من عذاب أليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 14 - 2

2 - در اختيار گرفتن ثروت و نيروى انسانى كافران حق ناپذير ، نمى تواند مجوز عدول مبلغان و رهبران جامعه اسلامى از مواضع عقيدتى خويش و سازش و مسامحه با آنان باشد .

و لاتطع . ..أن كان ذا مال و بنين

ترديدى نيست كه اجابت خواسته هاى كافران و يا سازش با آنان از سوى رهبران جامعه اسلامى، به جهت طمع شخصى نيست; بلكه براى در اختيار گرفتن ثروت و نيروى انسانى كافران و صرف آنها در جهت مصالح و منافع مسلمين است; ولى چون اين كار به قيمت عدول از مواضع اعتقادى و يا سازش با كافران است، جايز نمى باشد.

1227- حق ناپذيرى كافران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 97 - 9

9- مشركان و كافران عصر بعثت ، در برابر حق و دعوت هاى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مردمى لجوج و سرسخت بودند .

و تنذر به قومًا لدًّا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 67 - 8

ص: 515

8 - رسوخ روحيه حق ناپذيرى ، در بيشتر كفرپيشگان صدراسلام

و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در «أكثرهم» به فرعون و قوم وى (قبطيان) بازمى گردد; اما در عين حال تعريض به مشركان صدراسلام نيز دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 103 - 5

5 - رسوخ روحيه حق ناپذيرى ، در بيشتر كفرپيشگان صدراسلام

و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در «أكثرهم» به قوم ابراهيم بازمى گردد; اما در عين حال اين آيه تعريض به مشركان صدراسلام نيز دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 46 - 2

2 - كافران صدراسلام ، مردمى لجوج و حق ناپذير بودند .

و ما تأتيهم من ءاية . .. إلاّ كانوا عنها معرضين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 2 - 2

2 - سركشى ، تكبر ، ستيزه جويى و حق ناپذيرى ، از اوصاف كافران صدراسلام

بل الذين كفروا فى عزّة و شقاق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 63 - 2

2 - كافران و مشركان صدراسلام ، مردمى لجوج ، ستيزه جو و حق ناپذير

كذلك يؤفك الذين كانوا بأيت اللّه يجحدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 76 - 5

5 - مشركان و كافران صدراسلام ، مردمى بس لجوج و حق ناپذير

و إنّه لقسم لو تعلمون عظيم

سوگند مؤكد خداوند، پس از استدلال بسيار بر اثبات توحيد و معاد، نشانگر روح لجاجت و حق ناپذيرى كافران است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 21 - 3،4

3 - كافران صدراسلام ، مردمى لجوج ، مستكبر و حق گريز

ص: 516

بل لجّوا فى عتوّ و نفور

«عتوُّ» به معناى استكبار و تجاوز از حد است (قاموس المحيط) و مقصود از «نفور»(رميدن) گريز از سخن حق مى باشد.

4 - روح لجاج ، استكبار و حق گريزى ، عامل كفر و تكذيب دين از سوى كافران در صدراسلام

و لقد كذّب الذين من قبلهم . .. بل لجّوا فى عتوّ و نفور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 1 - 3

3 - كافران مخالف رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، گروهى لجوج و حق ناپذير

سأل سائل بعذاب واقع

مفسران بر اين عقيده اند كه كافران، اين سخن را از سر لجاجت بر زبان مى آوردند; چنان كه در آيه 32 از سوره «انفال» از آنان چنين ياد شده است: «و إذ قالوا اللّهم إن كان هذا هو الحقّ من عندك فأمطر علينا حجارة من السماء أو ائتنا بعذاب أليم».

1228- حق ناپذيرى كافران مكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 7 - 2

2 - حق ناپذيرى و عناد و لجاجت شديد كافران مكه در عصر بعثت، در برابر وحى و معجزات الهى

و لو نزلنا عليك كتبا . .. إن هذا إلا سحر مبين

سوره انعام در مكه نازل شده است و بنابراين طبيعى است كه ناظر به مردم آن سامان، خصوصاً مشركان مكه، باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 3 - 1

1- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به هنگام مواجهه با حق ناپذيرى كافران مكه ، مأمور به ر ها كردن آنان به حال خود و ترك محاجه با آنها شد .

ذرهم يأكلوا و يتمتّعوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 14 - 1

1- اگر درى از آسمان به قدرت خداوند گشوده شود كه كافران مكه براى دريافت حقايق به آنجا بروند ، ايمان نخواهند آورد .

كذلك نسلكه فى قلوب المجرمين . لايؤمنون به ... و لو فتحنا عليهم بابًا من السّماء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 15 - 1،2،4

1- كافران هدايت ناپذير مكه ، در صورت مشاهده گشايش درى از آسمان براى بالا رفتن خود و درك حقايق ، آن را نوعى چشم بندى و سحر وانمود خواهند كرد .

ص: 517

و لو فتحنا عليهم بابًا من السّماء فظلّوا فيه يعرجون . لقالوا إنما سكّرت أبصرنا

«سكر» در لغت حالتى را گفته اند كه عارض بر عقل مى شود. بنابراين مراد از ادعاى آنان اين مى شود كه: آنان خود را گرفتار نوعى چشم بندى مى دانستند.

2- كافران مكه ، مردمى حق ناپذير و لجاجت پيشه در برابر آيات الهى

و لو فتحنا عليهم بابًا من السّماء فظلّوا فيه يعرجون . لقالوا إنما سكّرت أبصرنا

4- كافران مكه براى گريز از پذيرفتن حقايق الهى ، آنها را امورى موهوم جلوه مى دادند .

لقالوا إنما سكّرت أبصرنا بل نحن قوم مسحورون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 41 - 5

5- بهره كفرپيشگان مكه از آيه هاى بيدارگر قرآن ، تنها تنفر و فرار از آنها بود .

و لقد صرّفنا فى هذا القرءان ليذّكّروا و ما يزيدهم إلاّ نفورًا

1229- حق ناپذيرى گمراهان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 34 - 3

3- گمراهى ضلالت پيشگان از سوى خدا ، سزا و كيفر لجاجت و حق ناپذيرى ايشان است .

ينوح قد جدلتنا . .. فأتنا بما تعدنا ... إن كان الله يريد أن يغويكم

وقوع جمله «إن كان الله» پس از بيان لجاجتها و حق ناپذيريهاى كفرپيشگان (قد جادلتنا . ..) ، حاكى است كه اراده خداوند بر اغواى آنان ، به خاطر عناد و لجاجتشان بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 83 - 2

2 - جواز وانهادن گمراهان به خود ، پس از اتمام حجت بر آنان و حق ناپذيرى ايشان

فذرهم

«فاء» در «فذرهم»، مى رساند كه پس از اتمام حجت ادامه تبليغ ضرورى نيست.

1230- حق ناپذيرى گناهكاران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 200 - 4

4 - حق ناپذيرى دل هاى مجرمان ، كيفرى تعيين شده از جانب خداوند در قبال جرم هايشان

ص: 518

كذلك سلكنه فى قلوب المجرمين

ذكر مشركان با وصف «المجرمين»، اشعار به عليت حكم دارد; يعنى، «سلكنا القرآن و هو بلسان عربى مبين فى قلوب هؤلاء المشركين مثل ذلك السلوك جزاء لأجرامهم; ما قرآن را با اين كه به زبان عربى روشن است در دل هاى مشركان هم چون زبان عجمى غير قابل فهم راه داديم، تاكيفرى باشد در برابر جرم هايشان».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 201 - 1

1 - پافشارى اهل جرم و گناه بر انكار حقايق وحى ، تا مرز مشاهده عذاب دردناك الهى ( عذاب استيصال )

كذلك سلكنه . .. لايؤمنون به حتّى يروا العذاب الأليم

«ال» در «العذاب» براى عهد است. بنابراين «العذاب الأليم» اشاره به عذابى دارد كه مشركان مكه به آن تهديد شدند (عذاب استيصال). آيه «أفبعذابنا يستعجلون» بيانگر آن است كه آنان تهديد به عذاب را جدى نگرفتند و بدان جهت از روى استهزا، خواستار تعجيل نزول آن بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 15 - 2

2 - مجرمانِ نادم در روز قيامت ، فاقد روحيه حق پذيرى ، حتى در صورت رجوع دوباره به دنيايند .

فارجعنا نعمل صلحًا . .. إنّما يؤمن بأيتنا الذين إذا ذكّروا بهاخرّوا سجّدًا

احتمال دارد كه آيه درصدد تبيين و تشريح جواب رد دادن به درخواست مجرمان باشد. خداوند در اين آيه، تلويحاً مى گويد: «آنان فاقد روحيه ايمان اند و بنابراين، درخواست شان اجابت نمى شود».

1231- حق ناپذيرى لجوجان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 157 - 5

5 - تأثيرناپذيرى اهل عناد ، در برابر معجزات الهى

فأت بئاية . .. قال هذه ناقة ... فعقروها

1232- حق ناپذيرى متخلفان از جهاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 93 - 10

10 - توانمندان متخلف از جهاد ، گرفتار خصلت حق ناپذيرى

الذين يستئذنونك و هم أغنياء . .. طبع اللّه على قلوبهم فهم لا يعلمون

ص: 519

1233- حق ناپذيرى مترفان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 16 - 4

4- مترفان و صاحبان مال و منال بيش از ديگران در معرض نافرمانى خدا و حق ناپذيرى قرار دارند .

أمرنا مترفيها ففسقوا فيها

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه مفعول «أمرنا» كلمه محذوفى چون «بالطاعة» و . .. باشد. بنابراين معناى آيه چنين مى شود: ما مترفان جامعه را به طاعت و بندگى فرمان مى دهيم، ولى آنان برخلاف انتظار راه فسق و نافرمانى پيشه مى سازند.

1234- حق ناپذيرى مجرمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 78 - 2

2 - حق گريزى و تنفر از پيام حق ، ويژگى بارز بيشتر مجرمان ستم پيشه

و لكنّ أكثركم للحقّ كرهون

1235- حق ناپذيرى مخالفان محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 16 - 5

5 - مخالفان رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مردمى لجوج و حق ناپذير بودند .

إنّه كان لأيتنا عنيدًا

1236- حق ناپذيرى مردم صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 4 - 3

3 - مردم در صدر اسلام ، مردمى سخت پايبند به آيين شرك و انعطاف ناپذير در برابر سخن حق و مستدل

و الصفّ-ت صفًّا . .. إنّ إلهكم لوحد

برداشت ياد شده از آن جا است كه خداوند در آغاز سوره مباركه بر اثبات توحيد سوگند متعدد ياد كرده است. اين در حالى است كه خداوند پيش از آن، دلايل و شواهد كافى بر اثبات اين حقيقت در قرآن كريم ارائه فرموده بود.

ص: 520

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 5 - 4

4 - بيشتر مردم عصر بعثت ، مصمم به تأثيرناپذيرى از كلام وحى و پيام قرآن

فأعرض أكثرهم . .. و قالوا ... فاعمل إنّنا عملون

تعبيرهاى سه گانه در آيه («أكنّة»، «وقر» و «حجاب») تأكيد و تصميم آنان را به نفوذناپذيرى در برابر قرآن مى رساند.

1237- حق ناپذيرى مرفهان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 12 - 14

14 - مرفهان اسراف پيشه ، مردمانى خودپسند ، از خود راضى و حق ناپذير

كذلك زيّن للمسرفين ما كانوا يعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 83 - 3

3- انسان هاى برخوردار از رفاه و نعمت ها ، در معرض ابتلا به بيمارى حق ناپذيرى

و إذا أنعمنا على الإنسن أعرض و نئا بجانبه

1238- حق ناپذيرى مستكبران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 50 - 10

10 - انسان هاى مستكبر و حق ستيز ، تأثيرناپذير از آيات اعجازى و كيفرى

فلمّا جاءهم بايتنا إذا هم منها يضحكون . و ما نريهم من ءاية ... و أخذنهم بالعذ

1239- حق ناپذيرى مسرفان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 12 - 14

14 - مرفهان اسراف پيشه ، مردمانى خودپسند ، از خود راضى و حق ناپذير

كذلك زيّن للمسرفين ما كانوا يعملون

ص: 521

1240- حق ناپذيرى مسيحيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 145 - 4

4 - اهل كتاب ( يهود و نصارا ) مردمى لجوج و حق ناپذيرند .

و لئن أتيت الذين أوتوا الكتب بكل ءاية ما تبعوا قبلتك

جمله «لئن . ..» (به خدا قسم! اگر هر معجزه و برهانى را به اهل كتاب ارائه كنى، از قبله تو پيروى نمى كنند) گوياى عمق عناد، لجاجت و حق ناپذيرى آنان مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 63 - 11

11 - قابليت نداشتن جامعه عصر عيسى ( ع ) ، براى دريافت و پذيرش تمامى حقايق *

و لأُبيّن لكم بعض الذى تختلفون فيه

اين سخن حضرت عيسى(ع) كه: «من آمده ام تا برخى از اختلافات شما را بيان كنم»، مى تواند نشانگر عدم قابليت آنان براى دريافت تمامى حقايق باشد، زيرا محدوديتى از ناحيه خود حضرتش نمى توان فرض كرد.

1241- حق ناپذيرى مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 25 - 6

6 - برخى مشركان با ديدن هر گونه معجزه و آيت الهى ايمان نخواهند آورد.

و إن يروا كل ءاية لايؤمنوا بها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 110 - 3

3 - يكسانى عنادورزى و حق ناباورى مشركان، قبل و بعد از ديدن معجزه مورد درخواست خويش

و نقلب . .. كما لم يؤمنوا به أول مرة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 20 - 11

11 - دلدارى خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان ، در برابر كارشكنى ها و حق ناپذيرى كافران و مشركان

و جعلنا بعضكم لبعض فتنة أتصبرون و كان ربّك بصيرًا

ص: 522

يادآورى خداوند به بصيرت و بينايى خود، به پيامبر(صلی الله علیه و آله) پس از ياد كردن از مشركان و آزمايش شدن آنان، مى تواندبراى دلجويى از پيامبر(صلی الله علیه و آله)ومؤمنان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 72 - 13

13 - سرزنش مشركان از سوى خداوند ، به خاطر ناديده گرفتن نشانه هاى توحيد در نظام شب و روز

قل أرءيتم إن جعل اللّه عليكم النهار سرمدًا إلى يوم القيمة . .. أفلاتبصرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 29 - 6

6 - حق ناپذيرى مشركان ، پس از اقامه دليل هاى گوناگون براى آنان ، عامل منفورشدن شان در پيشگاه خداوند است .

هل لكم من ما ملكت . .. بل اتّبع الذين ظلموا أهواءهم

التفات از خطاب «هل لكم من ما ملكت. ..» به غيبت «اتّبع الذين...» مى تواند گوياى اين حقيقت باشد كه آنان، به دليل تداوم عقيده شرك، از مخاطب خدا شدن محروم شدند. اين، نشانه منفور شدن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 12 - 1،3

1 - تعجب پيامبر (صلی الله علیه و آله) از مواضع انكارآميز مشركان نسبت به معاد و يگانگى خداوند ; على رغم مشاهده عظمت آفرينش و قدرت خداوند در جهان

إنّ إلهكم لوحد . .. فاستفتهم أهم أشدّ خلقًا... بل عجبت

به قرينه آيات پيشين به دست مى آيد كه آنچه موجب شگفتى پيامبر(صلی الله علیه و آله) گرديده بود، انكار توحيد ربوبى و معاد از سوى مشركان - به رغم مشاهده آيات الهى در طبيعت و عظمت آفرينش - بود.

3 - مشركان - به رغم مشاهده عظمت آفرينش و آيات الهى در طبيعت - تعاليم قرآن ( معاد و احياى مجدد انسان ها و توحيد ربوبى و . . . ) را به تمسخر مى گرفتند .

إنّ إلهكم لوحد . .. فاستفتهم أهم أشدّ خلقًا... بل عجبت و يسخرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 21 - 4

4 - تكذيب نظام كيفر و پاداش و جدايى حق و باطل ، از ويژگى هاى مشركان

هذا يوم الفصل الذى كنتم به تكذّبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 155 - 1

1 - سرزنش شدن مشركان ، به سبب بيدار نشدن و پند نگرفتن آنان در برابر حقايق الهى

أفلاتذكّرون

ص: 523

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 46 - 12

12 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، براى حل اختلاف خود با مشركان حق گريز ، از خداوند كمك خواسته و او را به داورى طلبيد .

أنت تحكم بين عبادك فى ما كانوا فيه يختلفون

جمله «أنت تحكم. ..» براى انشاى دعا است كه در قالب جمله خبرى آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 79 - 1

1 - توطئه هاى پى درپى و جدى مشركان ، نسبت به پيامبر (صلی الله علیه و آله) و تصميم قطعى آنان براى انكار حق

أم أبرموا أمرًا

«إبرام» (مصدر «أبرموا») در اصل به معناى تابيدن و محكم كردن است و در اين جا مراد از آن - به قرينه شأن نزول و آيه بعد - تصميم جدى مشركان بر توطئه چينى عليه پيامبر(صلی الله علیه و آله) مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 23 - 12

12 - مشركان ، گرفتار هواپرستى و پيروى از حدس و گمان ، به رغم تجلى انوار هدايت الهى در حق ايشان

إن يتّبعون إلاّ الظنّ و ما تهوى الأنفس و لقد جاءهم من ربّهم الهدى

1242- حق ناپذيرى مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 97 - 9

9- مشركان و كافران عصر بعثت ، در برابر حق و دعوت هاى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مردمى لجوج و سرسخت بودند .

و تنذر به قومًا لدًّا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 5 - 10

10- مشركان ستم پيشه صدراسلام ، مردمى لجوج ، حق ناپذير و بهانه جو بودند .

بل قالوا . .. فليأتنا باية كما أُرسل الأوّلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 54 - 4

4 - عدم تأثير دعوت پيامبر (صلی الله علیه و آله) بر مشركان متعصب و متحجر

ص: 524

فذرهم فى غمرتهم حتّى حين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 121 - 8

8 - رسوخ روحيه كفرورزى و حق ناپذيرى ، در بيشتر مشركان صدراسلام

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در «أكثرهم» به قوم نوح بازمى گردد; اما در عين حال تعريض به مشركان صدر اسلام نيز دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 60 - 13

13 - توبيخ مشركان مكه از سوى خداوند ، به خاطر انحراف آنان از حق و ناديده گرفتن دلايل روشن توحيد

أمّن خلق السموت . .. أءله مع اللّه بل هم قوم يعدلون

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه مخاطبان نخستين آيه، مشركان مكه بوده اند. گفتنى است كه واژه «عدول» (مصدر «يعدلون») به معناى ميل و انحراف است; يعنى، «بل هم قوم عادتهم العدول عن طريق الحق و الإنحراف عنها».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 61 - 10

10 - مشركان بهانه جو و حق گريز صدر اسلام ، عناصرى مرفه و برخوردار از موهبت هاى دنيوى

و قالوا إن نتّبع الهدى معك . .. كمن متّعنه متع الحيوة الدنيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 13 - 3

3 - لجاجت و حق ناپذيرى ، از اوصاف مشركان صدر اسلام

و إذا ذكّروا لا يذكرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 14 - 1،2

1 - مشركان صدر اسلام ، هر معجزه ملموس و روشنى را به شدّت مورد استهزا قرار داده و ايمان نمى آوردند .

و إذا رأوا ءاية يستسخرون

مقصود از «ءاية» معجزه است و متهم كردن آن به سحر از سوى مشركان (در آيه بعد) مؤيد همين مطلب است. گفتنى است «يستسخرون» به معناى «يسخرون» است و آمدن آن با «سين» و «تا» براى مبالغه مى باشد.

2 - مشركان صدر اسلام ، مردمى لجوج و حق ناپذير بودند .

و إذا رأوا ءاية يستسخرون

تمسخر معجزه الهى - كه امرى ملموس و روشن مى باشد - گوياى حقيقت ياد شده است.

ص: 525

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 63 - 2،2

2 - كافران و مشركان صدراسلام ، مردمى لجوج ، ستيزه جو و حق ناپذير

كذلك يؤفك الذين كانوا بأيت اللّه يجحدون

2 - كافران و مشركان صدراسلام ، مردمى لجوج ، ستيزه جو و حق ناپذير

كذلك يؤفك الذين كانوا بأيت اللّه يجحدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 76 - 5

5 - مشركان و كافران صدراسلام ، مردمى بس لجوج و حق ناپذير

و إنّه لقسم لو تعلمون عظيم

سوگند مؤكد خداوند، پس از استدلال بسيار بر اثبات توحيد و معاد، نشانگر روح لجاجت و حق ناپذيرى كافران است.

1243- حق ناپذيرى مشركان مكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 42 - 10

10 - مشركان مكّه ، پذيراى هيچ سخن حق و منطقى در جهت مخالفت با عقيده شان نبودند .

إن كاد ليضلّنا عن ءالهتنا . .. و سوف يعلمون حين يرون العذاب من أضلّ سبيلاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 49 - 10

10 - انكار قرآن از سوى مشركان مكه ، از سر لجاجت و حق ناپذيرى بود .

ما يجحد بأيتنا إلاّ الكفرون . .. و ما يجحد بأيتنا إلاّ الظلمون

«جحود» در لغت نفى چيزى است كه دل آن را اثبات مى كند و اثبات چيزى است كه دل نفى مى كند. (مفردات راغب). «جحود» طبق معناى لغوى منطبق بر لجاجت است. گفتنى است: «ال» در «الظالمون» عهد بوده و اشاره به «الكافرون» در آيه چهل و هفت دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 45 - 7

7 - تهديد شديد مشركان مكه از سوى خداوند ، به خاطر تن در ندادن به تعاليم پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و إذا تتلى عليهم ءايتنا بيّنت قالوا ما هذا إلاّ رجل. .. و كذّب الذين من قبلهم

ص: 526

1244- حق ناپذيرى مصريان باستان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 34 - 6،7،15

6 - مردم مصر در عصر يوسف ( ع ) ، مردمى لجوج و حق ناپذير

فمازلتم فى شكّ ممّا جاءكم به

ترديد مردم مصر در رسالت يوسف(ع) با وجود عرضه شدن دلايل روشن براى ايشان به دو دليل مى تواند باشد: 1- به خاطر لجالت آنان است كه در آيه بعد از آنان به مردمى مجادله گر تعبير شده است. 2 - يا به اين دليل است كه آنان نسبت به دعوت يوسف(ع) و دلايل ايشان، بى اعتنا و گريزان بودند.

7 - مردم مصر در عصر يوسف ( ع ) ، مردمى بى اعتنا به دعوت ايشان و گريزان از فهم صحيح آن

فمازلتم فى شكّ ممّا جاءكم به

15 - مخالفت بيش از حد با دين الهى و ترديد در حقانيت آن ، از ويژگى هاى مردم مصر از عصر يوسف تا موسى ( ع )

كذلك يضلّ اللّه من هو مسرف مرتاب

1245- حق ناپذيرى مفسدان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 23 - 6

6- بيماردلان گريزان از جهاد و فسادانگيز و قطع كننده رحم ، مردمى كر و كور در برابر حق

أولئك الذين . .. فأصمّهم و أعمى أبصرهم

1246- حق ناپذيرى مكذبان آخرت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 22 - 3

3- آنان كه به عالم آخرت ايمان نمى آورند ، قلبهايى حق ناپذير و روشى مستكبرانه دارند .

فالذين لايؤمنون بالأخرة قلوبهم منكرة و هم مستكبرون

1247- حق ناپذيرى مكذبان قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 6 - 8

8 - مشكل منكران قرآن ، نهفته در خودشان و نه ناشى از نارسايى مفاهيم وحى

ص: 527

نتلوها عليك بالحقّ فبأىّ حديث بعد اللّه و ءايته يؤمنون

خداوند با تعبير «فبأىّ حديث. ..»، تأثير و كارايى والا و بى نظير قرآن را يادآور شده است. اين تعبير تعريضى به كافران نيز دارد كه كفر و بى ايمانى آنان، برخاسته از نارسايى مفاهيم وحى نيست; بلكه ريشه در لجاج، عناد و سست انديشى نهفته در درون آنها دارد.

1248- حق ناپذيرى مكذبان معاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 28 - 7

7 - تسلى و دلدارى خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در برابر حق ناپذيرى منكران معاد

و قالوا ما هى إلاّ حياتنا الدنيا . .. و ترى كلّ أمّة جاثية

1249- حق ناپذيرى مكذبان نبوت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 9 - 2

2- جدى نگرفتن حقايق و برخورد بازيگرانه با هستى ، ريشه حق ناپذيرى منكران وحى و رسالت

بل هم فى شكّ يلعبون

تعبير «يلعبون» بيانگر اين نكته است كه كافران، علاوه بر سست انديشى، گرفتار نوعى بازيگرى و دلبستگى كودكانه به مظاهر مادى و جدى نگرفتن حقايق هستند.

1250- حق ناپذيرى مكذبان وحى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 9 - 2

2- جدى نگرفتن حقايق و برخورد بازيگرانه با هستى ، ريشه حق ناپذيرى منكران وحى و رسالت

بل هم فى شكّ يلعبون

تعبير «يلعبون» بيانگر اين نكته است كه كافران، علاوه بر سست انديشى، گرفتار نوعى بازيگرى و دلبستگى كودكانه به مظاهر مادى و جدى نگرفتن حقايق هستند.

ص: 528

1251- حق ناپذيرى منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 20 - 4

4 - خداوند با سلب درك و فهم از برخى منافقان ، آنان را حق ناپذير كرده و برخى ديگر را براى انتخاب هدايت ، مهلت مى دهد .

و لو شاء اللّه لذهب بسمعهم و أبصرهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 41 - 7،18

7 - بازدارى منافقان و يهوديان حق ناپذير از شتاب در كفر ، خارج از محدوده رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

يأيها الرسول لايحزنك الذين يسرعون فى الكفر

خطاب خداوند به پيامبر(صلی الله علیه و آله) با عنوان رسالت (يايها الرسول) گوياى برداشت فوق است.

18 - منافقان و يهوديان جاسوس ، دروغ پرداز و حق ناپذير ، آن قدر بى ارزشند كه حتى نبايد بر گمراهى آنان تأسف خورد و بر كفرشان غمگين بود

لايحزنك الذين يسرعون فى الكفر . .. سمعون للكذب سمعون لقوم ءاخرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 87 - 8

8 - منافق ، داراى خصلت حق ناپذيرى

و طبع على قلوبهم فهم لايفقهون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 127 - 6،7،9

6 - سعى منافقان در گريختن از محيط ابلاغ آيات الهى و مراكز شناخت و تبليغ دين

و إذا ما أنزلت سورة . .. ثم انصرفوا

7 - روى گردانى منافقان صدر اسلام از آيات الهى پس از شنيدن وحى

و إذا ما أنزلت سورة . .. ثم انصرفوا

9 - حق ناپذيرى قلب منافقان ، كيفر الهى براى آنان

ثم انصرفوا صرف اللّه قلوبهم

1252- حق ناپذيرى وليد بن مغيره

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مدثر - 74 - 23 - 2

2 - وليدبن مغيره ، فردى لجوج و حق ناپذير بود .

ص: 529

ثمّ أدبر

برداشت ياد شده، از «إدبار و روى گردانى» از آيات الهى و سخن بحق پيامبر(صلی الله علیه و آله) استفاده مى شود.

1253- حق ناپذيرى همگان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 41 - 10

10- حق ، هر چند روشن و تبيين شده باشد ، لزوماً پذيرش همگان را در پى ندارد .

و لقد صرّفنا فى هذا القرءان ليذّكّروا و ما يزيدهم إلاّ نفورًا

1254- حق ناپذيرى هواپرستان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 23 - 12

12 - پرستشگران هواى نفس - براساس سنت الهى - ناشنوا ، نابينا و تأثيرناپذير در برابر حق

من اتّخذ إلهه هويه و أضلّه اللّه على علم و ختم على سمعه و قلبه و جعل على بصره غ

1255- حق ناپذيرى يهود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 145 - 4

4 - اهل كتاب ( يهود و نصارا ) مردمى لجوج و حق ناپذيرند .

و لئن أتيت الذين أوتوا الكتب بكل ءاية ما تبعوا قبلتك

جمله «لئن . ..» (به خدا قسم! اگر هر معجزه و برهانى را به اهل كتاب ارائه كنى، از قبله تو پيروى نمى كنند) گوياى عمق عناد، لجاجت و حق ناپذيرى آنان مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 41 - 7،18

7 - بازدارى منافقان و يهوديان حق ناپذير از شتاب در كفر ، خارج از محدوده رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله)

يأيها الرسول لايحزنك الذين يسرعون فى الكفر

خطاب خداوند به پيامبر(صلی الله علیه و آله) با عنوان رسالت (يايها الرسول) گوياى برداشت فوق است.

18 - منافقان و يهوديان جاسوس ، دروغ پرداز و حق ناپذير ، آن قدر بى ارزشند كه حتى نبايد بر گمراهى آنان تأسف خورد و بر

ص: 530

كفرشان غمگين بود

لايحزنك الذين يسرعون فى الكفر . .. سمعون للكذب سمعون لقوم ءاخرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 82 - 13،14

13 - يهوديان و علماى آنان داراى روحيه سلطه گرى و حق ناپذيرى

اشد الناس عدوة للذين ءامنوا اليهود . .. و انهم لايستكبرون

14 - حق ناپذيرى و روحيه استكبارى يهود ، عامل عداوت آنان با مسلمانان

اشد الناس عدوة للذين ءامنوا اليهود . .. و انهم لايستكبرون

1256- خطر حق ناپذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 88 - 6

6 - اشراف و بزرگان هر قوم در معرض استكبار و حق ناپذيرى هستند .

قال الملأ الذين استكبروا من قومه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 16 - 4

4- مترفان و صاحبان مال و منال بيش از ديگران در معرض نافرمانى خدا و حق ناپذيرى قرار دارند .

أمرنا مترفيها ففسقوا فيها

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه مفعول «أمرنا» كلمه محذوفى چون «بالطاعة» و . .. باشد. بنابراين معناى آيه چنين مى شود: ما مترفان جامعه را به طاعت و بندگى فرمان مى دهيم، ولى آنان برخلاف انتظار راه فسق و نافرمانى پيشه مى سازند.

1257- دلايل حق ناپذيرى كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 100 - 10

10 - شرارت و حق ستيزى كافران در دنيا ، گواه حق گريزى آنان پس از بازگشت دوباره به دنيا

قال ربّ ارجعون . .. كلاَّ إنّها كلمة هو قائلها

ص: 531

1258- زمينه اجتناب از حق ناپذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 96 - 10

10- توجه به احاطه علمى خدا بر بندگان ، زمينه ساز پرهيز آنان از حق ناپذيرى و بهانه جويى است .

قل كفى بالله شهيدًا . .. إنه كان بعباده خبيرًا بصيرًا

اينكه خداوند بر مشركان حق ناپذير اتمام حجت كرده و آنگاه فرموده است: «او بر حال بندگان آگاه و بيناست» مى تواند مشعر به نكته ياد شده باشد.

1259- زمينه حق ناپذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 170 - 6

6 - تعصب هاى نژادى و فاميلى ، امرى نكوهيده و زمينه ساز حق ناپذيرى است .

و إذا قيل لهم اتبعوا ما أنزل اللّه قالوا بل نتبع ما ألفينا عليه ءاباءنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 75 - 11

11 - جرم مستمر و تبه كارى ، زمينه ساز پيدايش روح استكبار و سر باز زدن از پذيرش حق است .

فاستكبروا و كانوا قوماً مجرمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 83 - 3

3- انسان هاى برخوردار از رفاه و نعمت ها ، در معرض ابتلا به بيمارى حق ناپذيرى

و إذا أنعمنا على الإنسن أعرض و نئا بجانبه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 56 - 6

6 - امكان سقوط انسان به مرحله اى از حق ناپذيرى كه هيچ آيت و معجزه اى در او تأثير نكرده و جملگى آنها را تكذيب كند .

و لقد أرينه ءايتنا كلّها فكذّب و أبى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 46 - 9

9 - اشرافيت ، زمينه حق ناپذيرى و استكبار در برابر پيامبران

إلى فرعون و ملإيه فاستكبروا

ص: 532

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 55 - 4

4 - برخوردارى از امكانات مادى فراوان ، زمينه ساز خودپسندى و حق گريزى است .

كلّ حزب بما لديهم فرحون . .. أيحسبون أنّما نمدّهم به من مال و بنين

ذكر مال و فرزند، مى تواند بدان جهت باشد كه اين دو، در پيدايش فرقه گرايى و حق ناپذيرى مؤثر بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 6 - 2

2 - روى گردانى مداوم از حق ، زمينه ساز اقدامات خصمانه ترى عليه آن از طريق تكذيب و استهزا

إلاّكانوا عنه معرضين . فقد كذّبوا ... يستهزءون

با توجه به تفريع «فقد كذّبوا. ..» بر «كانوا عنه معرضين» روشن مى شود كه كافران در نتيجه روى گردانى مستمر از حق، كم كم موضعشان را نسبت به آن سخت تر كرده و صريحاً به تكذيب و ريشخند آن پرداختند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 200 - 2

2 - جرم و گناه ، زمينه ساز حق ناپذيرى

كذلك سلكنه فى قلوب المجرمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 13 - 3

3 - روحيه فسق و تجاوزگرى ، زمينه ساز مقاومت انسان در برابر آيات روشن الهى و حقايق آشكار

إنّهم كانوا قومًا فسقين . فلمّا جاءتهم ءايتنا مبصرة قالوا هذا سحر مبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 57 - 7

7 - دلبستگى به زندگى دنيايى و مرز و بوم خويش ، زمينه ساز گريز از حق و هدايت

و قالوا إن نتّبع الهدى معك نتخطّف من أرضنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 34 - 3

3 - برخوردارى از ثروت و رفاه ، موجب پيدايش خصلت حق ناپذيرى است .

و ما أرسلنا فى قرية من نذير إلاّ قال مترفوها إنّا بما أُرسلتم به كفرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 533

15 - ص - 38 - 74 - 9

9 - تكبر و خودبرتربينى ، زمينه حق گريزى و صفتى بس زشت و ناپسند

إلاّ إبليس استكبر و كان من الكفرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 24 - 8

8 - برخوردارى از قدرت و توانايى سياسى و اقتصادى ، از زمينه هاى طغيان ، حق گريزى و دين ستيزى

كانوا هم أشدّ منهم قوّة و ءاثارًا . .. إلى فرعون و همن و قرون فقالوا سحر كذّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 75 - 3

3 - افراط در شادمانى و زندگى سرمستانه ، زمينه ساز غفلت از حقايق و معارف الهى و انكار و تكذيب آنها

الذين كذّبوا بالكتب . .. ذلكم بما كنتم تفرحون فى الأرض بغير الحقّ و بما كنتم تم

برداشت ياد شده بر اين اساس استوار است كه مشار اليه «ذلكم» تكذيب كافران باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 23 - 9

9- ابتلاى انسان به لعن الهى و حق نشنوى ، معلول عملكرد خود او است .

فلو صدقوا اللّه لكان خيرًا لهم . .. أولئك الذين لعنهم اللّه فأصمّهم و أعمى أبص-

هر چند فعل هاى «أصمّ» و «أعمى» به خداوند نسبت داده شده، امااين مستلزم جبر نيست; زيرا انسان در ابتدا كر و كور نمى شود; بلكه در پى يك سلسله اعمال منافقانه، محكوم به لعن و نفرين الهى مى گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 7 - 9

9 - روح استكبار و خودبرتربينى ، سبب حرف ناشنوى ، حق ناپذيرى و دين گريزى قوم نوح بود .

و إنّى كلّما دعوتهم . .. و استكبروا استكبارًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 21 - 9

9 - قدرت سياسى و اقتصادى ، زمينه ساز كفر و حق ناپذيرى

و اتّبعوا من لم يزده ماله و ولده إلاّ خسارًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مزمل - 73 - 11 - 5

5 - رفاه و قدرت اقتصادى ، از زمينه هاى حق ناپذيرى و دين گريزى

ص: 534

و المكذّبين أُولى النعمة

1260- زمينه حق ناپذيرى زنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 10 - 14

14 - زنان همانند مردان ، در معرض انحراف و حق ناپذيرى شديد و مثال زدنى

ضرب اللّه مثلاً للذين كفروا امرأت نوح و امرأت لوط . ..قيل ادخلا النار مع الدخلين

1261- زمينه حق ناپذيرى مردان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 10 - 14

14 - زنان همانند مردان ، در معرض انحراف و حق ناپذيرى شديد و مثال زدنى

ضرب اللّه مثلاً للذين كفروا امرأت نوح و امرأت لوط . ..قيل ادخلا النار مع الدخلين

1262- زيان حق ناپذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 70 - 6

6- بت پرستى و موضع گيرى در مقابل حق و رهبران الهى ، از زيان بارترين كار ها است .

و أرادوا به كيدًا فجعلنهم الأخسرين

1263- ظلم حق ناپذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 27 - 17

17 - شرك ، حق ناپذيرى و تكذيب پيامبران ، ظلمى است هلاكت بار .

فقال الملؤا الذين كفروا . .. و لاتخطبنى فى الذين ظلموا إنّهم مغرقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 50 - 10

ص: 535

10 - انكار بدون دليل حق ، ظلم و برخاسته از هواپرستى

فلمّا جاءهم الحقّ . .. قالوا سحران تظهرا ... إنّ اللّه لايهدى القوم الظلمين

1264- عوامل اصرار بر حق ناپذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 35 - 12

12 - تكبر و تجاوزگرى ، موجب پافشارى بر راه باطل ، ترديد در حق و ستيزه جويى با آيات الهى ( تعاليم دين ) است .

من هو مسرف مرتاب . الذين يجدلون فى ءايت اللّه ... كذلك يطبع اللّه على كلّ قلب

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين احتمال است كه جمله «كذلك يطبع اللّه على كلّ قلب متكبّر جبّار» درصدد بيان علت اسراف و ترديد در حق و جدال در آيات الهى باشد (كه در آيه پيش و صدر اين آيه، مورد بحث قرار گرفته است).

1265- عوامل حق ناپذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 75 - 10

10 - تبه كارى مستمر فرعون و اطرافيانش ، عامل سركشى آنان از پذيرش رسالت موسى و هارون ( ع )

ثم بعثنا . .. موسى و هرون إلى فرعون و ملإيه بأيتنا فاستكبروا و كانوا قوماً مجرمي

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 41 - 7

7- ذهنيت ها و پيشداورى ها ، از آفات حق پذيرى و عامل حق گريزى

و لقد صرّفنا . .. و ما يزيدهم إلاّ نفورًا

در آيه قبل، توضيح داد كه مشركان مكه با انتساب فرزند به خداوند، در صدد استهزاى خداوند بودند كه اين برخوردى است خصمانه و در اين جا مى گويد: «آيات فراوان الهى، بر نفرت آنها مى افزايد» و اين نشان دهنده آن است كه موضع گيرى پيشين آنها، موجب شده است كه آنان، حق را نپذيرند و از آن بگريزند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 9 - 9

9- اسراف كارى ، زمينه ساز حق ناپذيرى و مخالفت با پيامبران و از موجبات هلاكت و نابودى است .

و أهلكنا المسرفين

توصيف هلاك شدگان به «مسرفان»، مى تواند مشعر به عليت و تأثير اين وصف در هلاكت آنان باشد.

ص: 536

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 24 - 13

13- جهل و ناآگاهى ، عامل گريز بسيارى از انسان ها از حق و حقيقت است .

بل أكثرهم لايعلمون الحقّ فهم معرضون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 97 - 9

9- ستم پيشگى ، عامل اصلى دورى از حق ، گرايش به كفر و بدبختى در جهان آخرت است .

يويلنا قد كنّا فى غفلة من هذا بل كنّا ظلمين

برداشت ياد شده مبتنى بر اين است كه «بل» در «بل كنّا. ..» اضراب ابطالى باشد; يعنى، حقيقت اين نيست كه در آغاز گفتيم كه ما در غفلت به سر مى برديم; بلكه حقيقت اين است كه ما از ظالمان و ستم پيشگان بوديم.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 80 - 2

2 - بى اثر بودن قرآن در برخى از انسان ها ، معلول بيمارى خود آنان است ، نه ابهام و نارسايى پيام الهى .

إنّك على الحقّ المبين . إنّك لاتسمع الموتى ... إذا ولّوا مدبرين

پس از اين كه خداوند حقانيت پيامبر(صلی الله علیه و آله) و قرآن را بيان فرمود، اين سؤال مطرح مى شود كه پس چرا برخى اين سخن حق را نمى پذيرند؟ قرآن پاسخ مى دهد: كه مشكل از ناحيه حق نيست; بلكه مشكل از ناحيه خود آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 29 - 3

3 - پيروى از هواى نفس ، از عوامل انكار توحيد و گريز از پذيرش حق است .

هل لكم من ما ملكت أيمنكم . .. بل اتّبع الذين ظلموا أهواءهم بغير علم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 63 - 3

3 - روح لجاجت و ستيزه جويى ، از عوامل انكار آيات الهى و نپذيرفتن حق

كذلك يؤفك الذين كانوا بأيت اللّه يجحدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 70 - 2

2 - روح لجاجت و ستيزه جويى ، از عوامل دين ستيزى و حق ناپذيرى

الذين يجدلون فى ءايت اللّه . .. الذين كذّبوا بالكتب و بما أرسلنا به رسلنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 537

16 - فصلت - 41 - 15 - 17

17 - خودبرتربينى ، غرور و غفلت از قدرت برتر خداوند ، از عوامل لجاجت ، حق ناپذيرى و انكار رسولان الهى *

فأمّا عاد فاستكبروا فى الأرض . .. و كانوا بأيتنا يجحدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 8 - 4

4 - خودبزرگ بينى و توهم اقتدار و نيرومندى ، از عوامل حق ناپذيرى و وحى ستيزى

فأهلكنا أشدّ منهم بطشًا

تذكر «فأهلكنا أشد. ..» در حقيقت هشدار به كسانى است كه با احساس توانمندى، پنداشته اند كه مى توانند از مجازات حق ستيزى گريخته و ايمن بمانند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 8 - 2

2 - استكبار ، عامل ناديده انگاشتن حقايق وحى و اصرار بر انكار آن *

يسمع ءايت اللّه تتلى عليه ثمّ يصرّ مستكبرًا كأن لم يسمعها

تعبير «مستكبراً كأن لم يسمعها» چنين مى نماياند كه صفت استكبار، از عوامل مهم كفر و پافشارى بر رد آيات روشن الهى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 11 - 7

7- بينش طبقاتى ، عامل كفر و حق ناپذيرى

و قال الذين كفروا . .. لو كان خيرًا ما سبقونا إليه

از آيه شريفه استفاده مى شود كه كافران، به نوعى روحيه استكبارى ناشى از اشرافيت گرفتار بودند و مؤمنان را از طبقه حقير و پايين به شمار مى آوردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 7 - 10

10 - روح استكبار و خودبرتربينى ، از عوامل حرف ناشنوى ، حق ناپذيرى و دين گريزى

و إنّى كلّما دعوتهم . .. و استكبروا استكبارًا

1266- عوامل حق ناپذيرى فرعونيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 14 - 3

3 - روحيه ستمگرى و جاه طلبى فرعونيان ، عامل موضع گيرى آنان در برابر آيات الهى

ص: 538

و جحدوا بها. .. ظلمًا و علوًّا

1267- عوامل حق ناپذيرى قوم عاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 15 - 5

5 - قدرت و نيرومندى قوم عاد ، عامل غرور و استكبار آنان در مقابل حق

فاستكبروا فى الأرض بغير الحقّ و قالوا من أشدّ منّا قوّة

1268- عوامل حق ناپذيرى كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 55 - 10

10 - عامل بازداشتن كافران از رويكرد به حق ، دروغ پردازى آنان است .

كذلك كانوا يؤفكون

«كذلك» اشاره به دروغ پردازى و افترا زدن كافران مجرم است; يعنى، همان طور كه در قيامت دروغ مى گويند در دنيا نيز عمل مى كردند. لازم به ذكر است كه ريشه «يؤفكون» «إفك» است و به معناى «هر نوع باز داشته شدن از جهت و موقعيتى است كه شايسته بوده در آن موقعيت باشد» (مفردات راغب). بنابراين، مراد از «يؤفكون»، منصرف شدن از عقيده حق و گرايش يافتن به باطل است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 8 - 3

3 - ناباورى كافران نسبت به تحقق مجازات هاى الهى ، عاملى مهم در حق ناپذيرى آنان *

و الطّور . .. إنّ عذاب ... ما له من دافع

تأكيد، معمولاً در مواردى صورت مى گيرد كه مسأله تأكيد شده، مورد انكار يا غفلت باشد.

1269- عوامل حق ناپذيرى مرفهان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 35 - 3

3 - كثرت مال و اولاد ، باعث ايجاد خصلت حق ناپذيرى در مترفان

و ما أرسلنا فى قرية من نذير إلاّ قال مترفوها إنّا بما أُرسلتم به كفرون . و قالو

ص: 539

1270- عوامل حق ناپذيرى مشركان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 60 - 10

10 - فرمان پيامبر (صلی الله علیه و آله) به سجده كردن مشركان صدراسلام براى خداى رحمان ، موجب نفرت فزون تر آنان از سجده و دورى آنها از راه حق و حقيقت گرديد .

اسجدوا للرحمن قالوا و ما الرحمن أنسجد لما تأمرنا و زادهم نفورًا

در برداشت فوق، فاعل «زاد» امر به سجده دانسته شد.

1271- كيفر حق ناپذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 7 - 6

6 - درك نكردن معارف الهى ، كيفرى است از جانب خدا ، بر ناشنيده گرفتن و ناديده انگاشتن حقايق دينى

ختم اللّه على قلوبهم و على سمعهم و على ابصرهم غشوة

جمله «و على سمعهم . ..» جمله حاليه و بيانگر علت مسدود شدن قلبهاست; يعنى، بدان جهت خداوند آنان را از درك كردن محروم ساخت كه ايشان حقايق را ناشنيده انگاشتند و بر واقعيتها چشم فرو بستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 110 - 9

9 - سرگردانى در طغيان، كيفر و پيامد حق ناپذيرى كافران است.

و نذرهم فى طغينهم يعمهون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 34 - 3

3- گمراهى ضلالت پيشگان از سوى خدا ، سزا و كيفر لجاجت و حق ناپذيرى ايشان است .

ينوح قد جدلتنا . .. فأتنا بما تعدنا ... إن كان الله يريد أن يغويكم

وقوع جمله «إن كان الله» پس از بيان لجاجتها و حق ناپذيريهاى كفرپيشگان (قد جادلتنا . ..) ، حاكى است كه اراده خداوند بر اغواى آنان ، به خاطر عناد و لجاجتشان بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 39 - 2

ص: 540

2 - عذاب دردناك دوزخ ، كيفرى عادلانه و متناسب با رفتار شرك آلود و استكبار در برابر حق

العذاب الأليم . و ما تجزون إلاّ ما كنتم تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 17 - 4

4 - حق گريزى ، از موجبات دوزخى شدن

تدعوا من أدبر و تولّى

1272- مبلغان و حق ناپذيرى گمراهان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 129 - 3

3 - لزوم اتكاى مبلغان الهى بر خداوند و نگران نبودن بر حق ناپذيرى گمراهان ، پس از اتمام حجت بر آنان

فإن تولوا فقل حسبى اللّه . .. عليه توكلت

1273- محمد(صلی الله علیه و آله) و حق ناپذيرى منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 129 - 1

1 - رهنمود الهى به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در اتكاى آن حضرت بر خداوند يكتا و اندوهگين نبودن بر حق ناپذيرى و روى گردانى منافقان

فإن تولوا فقل حسبى اللّه . .. عليه توكلت

1274- منشأ حق ناپذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 50 - 10

10 - انكار بدون دليل حق ، ظلم و برخاسته از هواپرستى

فلمّا جاءهم الحقّ . .. قالوا سحران تظهرا ... إنّ اللّه لايهدى القوم الظلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 59 - 6

6 - خود برتربينى و بزرگ منشى ، منشأ كفر و حق ناپذيرى و سبب تكذيب آيات الهى

ص: 541

قد جاءتك ءايتى فكذّبت بها و استكبرت و كنت من الكفرين

«إستكبار» (مصدر «استكبرت») به معناى خود را برتر از آنچه هست، ديدن و نشان دادن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 25 - 1

1- روى گردانى از حق ، به رغم وضوح آن بر انسان ، نتيجه وسوسه ها و فريب هاى شيطانى است .

إنّ الذين ارتدّوا على أدبرهم . .. الشيطن سوّل لهم

1275- موانع حق ناپذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 38 - 8

8 - آگاهى و ايمان به علم همه جانبه خداوند ، به تمامى حقايق عالم و راز هاى دل آدم ، بازدارنده انسان از حق گريزى و ستم كارى

إنّ اللّه علم غيب السموت . .. عليم بذات الصدور

يادآورى علم همه جانبه خداوند در اين آيه - پس از نقل سرگذشت ستم كاران دوزخى و كافران حق ناپذير در آيات پيشين - مى تواند حاكى از مطلب ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 76 - 8

8 - توجه و اعتقاد به آگاهى خداوند به تمامى رفتار ها و حركت هاى پنهانى و آشكار انسان ها ، بازدارنده آدمى از گناه و حق ناپذيرى است .

إنّا نعلم ما يسرّون و ما يعلنون

برداشت بالا از اين رو است كه آيه شريفه در مقام تهديد به كافران و مشركان حق ناپذير است. بنابراين يادآورى آگاهى مطلق خداوند به رفتار نهان و آشكار انسان ها در شرايط تهديد، مى تواند بيانگر مطلب ياد شده باشد.

1276- نشانه هاى حق ناپذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 137 - 3

3 - نپذيرفتن معارف اسلام ، پس از آگاهى به آنها ، نشانه حق ناپذيرى و ستيزه جويى است .

قولوا ءامنا باللّه . .. فإن ءامنوا ... و إن تولوا فإنما هم فى شقاق

ص: 542

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 71 - 13

13 - شركورزى ، نشانه كرى و حق ناشنوايى است .

قل أرءيتم . .. أفلاتسمعون

1277- نشانه هاى حق ناپذيرى دهريون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 24 - 2

2 - محدود شمردن زندگى به مجال دنيا ، نمودى از ناشنوايى ، نابينايى و حق ناپذير بودن دهريون

و أضلّه اللّه على علم و ختم على سمعه . .. و قالوا ما هى إلاّ حياتنا الدنيا

1278- نشانه هاى حق ناپذيرى مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 79 - 2

2 - اصرار و لجاجت مشركان در مخالفت با دعوت پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، نمودى از حق گريزى آنان

أكثركم للحقّ كرهون . أم أبرموا أمرًا

1279- نگرانى از حق ناپذيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 54 - 14

14 - تسلى خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى نگران نبودن از روى گردانى مردم از حق و دين الهى

فإن تولّوا . .. و ما على الرسول إلاّ البلغ المبين

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه آيه شريفه، در مقام تسلى دادن به پيامبر(صلی الله علیه و آله) در برابر حق گريزى كافران است.

1280- نگرانى از حق ناپذيرى فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 45 - 5

5 - نگرانى موسى و هارون ( ع ) از ناكامى در ابلاغ پيام خداوند به فرعون

ص: 543

إنّنا نخاف أن يفرط علينا أو أن يطغى

1281- حق و باطل

{حق و باطل}

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 4 - 6

6 - قرآن ، جداكننده حق و باطل از يكديگر ، در زمينه هدايت انسانها

هدى للنّاس و انزل الفرقان

به گفته مجمع البيان «الفرقان» يعنى چيزى كه حق را از باطل متمايز نمايد و «هدى للنّاس» قرينه حمل آن بر موارد هدايتى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 140 - 9،12،13،19

9 - جدا شدن صف مؤمنان واقعى از غير آنان ، از فلسفه هاى پيكار ميان حقّ و باطل

ان يمسسكم قرح . .. و تلك الايّام نداولها بين النّاس و ليعلم اللّه الّذين امنوا

در برداشت فوق، كلمه «تلك»، به روزهاى مبارزه و جنگ تفسير شده است ; نه خصوص پيروزى و يا شكست.

12 - گردش شكست و پيروزى بين جبهه حق و باطل ، عرصه و زمينه مناسبى براى ظهور ايمان مؤمنان

و تلك الايّام نداولها بين النّاس و ليعلم اللّه الّذين امنوا

در برداشت فوق، «و ليعلم» به معناى «ليحقق» (تا به وجود آورد) گرفته شده است، چون علم خداوند به اشيا، همان تحقق اشياست ; بنابراين علم خداوند به ايمان مؤمنان، تحقق ايمان آنان است. و چون فرض شده است كه آنان ايمان دارند (امنوا، با صيغه ماضى)، مراد از تحقق ايمان ظهور آن خواهد بود.

13 - برگزيدن زبدگان امت از سوى خداوند ، از اهداف رخداد هاى رنج آور تاريخى در مبارزه حق و باطل

و تلك الايّام نداولها . .. و يتّخد منكم شهدآء

«شهداء» به معنى گواهان است و گواهان هر امت، زبدگان آنان هستند.

19 - مؤمنان استوار در نبرد اُحُد و ديگر هنگامه هاى پيكار با كافران ، برگزيدگان خداوند براى گواهى بر اعمال مردم

و تلك الايّام . .. و ليعلم اللّه الّذين امنوا و يتّخذ منكم شهداء

ترك لام در «و يتّخذ»، اشاره به اين معنا دارد كه برگزيدن، در پى مشخّص شدن مؤمنان واقعى است. يعنى مؤمنان واقعى براى گواه بودن برگزيده مى شوند. گفتنى است كه در برداشت فوق، متعلق حذف شده «شهدآء»، اعمال مردم، گرفته شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 146 - 3

3 - رويارويى حقّ و باطل ، در طول تاريخ

و كايّن من نبىّ قاتل معه ربيّون كثير

ص: 544

1282- تبيين حق و باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 33 - 5

5 - تعاليم دين و قرآن ، حاوى بهترين راه كشف حقيقت و تفسير درست جريان حق و باطل

إلاّ جئنك بالحقّ و أحسن تفسيرًا

1283- تشخيص حق و باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 68 - 8

8 - جامعه داستان پرداز و افسانه گرا ، داراى ذهنيتى ناتوان و مغشوش در تشخيص حق و باطل

إن هذا إلاّ أسطير الأوّلين

كافران عقيده به معاد را «أسطوره» مى پنداشتند واين پندار نشانگر رواج افسانه ها در ميان جوامع پيشين و ذهنيت مغشوش است كه در نتيجه شيوع خرافات، پديد آمده بود و براساس آن هر سخن تازه اى را حكايتى ساخته و پرداخته افراد تلقى مى كردند.

1284- تضاد حق و باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 4 - 3

3 - التزام به دو امر حق و باطل ، در يك زمان ، ممكن نيست .

و لاتطع الكفرين . .. و اتّبع ما يوحى إليك من ربّك ... ما جعل اللّه لرجل من قلبي

احتمال دارد ذكر «ما جعل اللّه لرجل. ..»براى تبيين امر لزوم تبعيت از وحى و نهى از اطاعت از كافران و منافقان باشد; يعنى، آيه مى گويد تبعيت همزمان از تعاليم وحى و خواسته هاى كافران، قابل جمع نيست; چون انسان داراى دو قلب نيست كه با يكى، اين و با ديگرى، آن را قبول كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 24 - 12

12 - راه حق و باطل ، غيرقابل جمع باهم

و إنّا أو إيّاكم لعلى هدًى أو فى ضلل مبين

ص: 545

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 49 - 6

6 - حق و باطل ، باهم قابل جمع نيستند .

قل جاء الحقّ و ما يبدئ البطل و ما يعيد

1285- تميز حق و باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 17 - 5

5 - قيامت ، روز داورى و تميز حق از باطل و سره از ناسره

إنّ اللّه يفصل بينهم يوم القيمة

1286- تمييز حق و باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 2 - 5

5 - انسان ، موجودى انتخاب گر و توانا بر تشخيص حق از باطل و پيمودن راه آن

فمنكم كافر و منكم مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 1 - 6

6 - جن ، داراى شعور و قدرت شنوايى و آشنا به زبان انسان ها و تشخيص دهنده حق از باطل در معارف الهى و دينى

استمع نفر من الجنّ فقالوا إنّا سمعنا قرءانًا عجبًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جن - 72 - 13 - 7

7 - جن ، داراى قدرت شنوايى و تشخيص حق از باطل در معارف الهى

و أنّا لمّا سمعنا الهدى ءامنّا به

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 38 - 1،2

1 - قيامت ، روز جداسازى ميان خلايق و داورى ميان حق و باطل است .

هذا يوم الفصل

ص: 546

«فصل»به حايل بين دو چيز و نيز به داورى ميان حق و باطل گفته مى شود (قاموس المحيط). روز قيامت، از اين رو «يوم الفصل» ناميده شده كه در آن روز، ميان خلايق جدايى خواهد افتاد و حق از باطل تميز داده شده و مورد داورى قرار خواهد گرفت.

2 - جداسازى ميان خلايق و داورى ميان حق و باطل ، از مهم ترين خصيصه روز قيامت

هذا يوم الفصل

توصيف روز قيامت به «يوم الفصل» در سلسله آيات مربوط به حوادث قبل و بعد از برپايى قيامت، گوياى برداشت ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 17 - 2

2 - متمايز شدن حق از باطل ، فلسفه برپايى قيامت

يوم الفصل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 13 - 1،2،4

1 - قرآن ، كلامى است كه حق و باطل را به طور كامل متمايز مى سازد .

إنّه لقول فصل

از سياق مطالب به دست مى آيد كه مرجع ضمير «إنّه» قرآن است. «فصل»; يعنى، جدا ساختن دو چيز از يكديگر، به گونه اى كه بين آن دو فاصله افتد (مفردات راغب). تعبير «فصل» - كه مصدر است - در معناى فاصل، مبالغه آميز است و بر كمال جدايى دلالت دارد. برخى گفته اند: مراد از ضمير در «إنّه»، گفته هاى خداوند درباره معاد است كه آيات پيش گوياى آن بود. در اين احتمال نيز «قول فصل» بودن آن آيات، به اعتبار قرآن بودن آنها است.

2 - خداوند ، با سوگند به آسمان و زمين ، بر فارق بودن قرآن بين حق و باطل ، تأكيد ورزيده است .

و السماء . .. و الأرض ... إنّه لقول فصل

4 - « [ فى مجمع البيان فى قوله تعالى ] « إنّه لقول فصل » يعنى إنّ القرآن يفصل بين الحقّ و الباطل بالبيان عن كلّ واحد منهما و روى ذلك عن الصادق ( ع ) ;

[در مجمع البيان در تفسير قول خداى تعالى] «إنّه لقول فصل» [آمده است]: يعنى قرآن با بيان حقّ و باطل، آن دو را از يكديگر جدا مى سازد و اين معنا از امام صادق(ع) روايت شده است».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فيل - 105 - 4 - 2

2 - پرندگان حملهور به اصحاب فيل ، داراى شعور و قدرت تمييز بين نيرو هاى حق و باطل *

ترميهم بحجارة من سجّيل

انتخاب سپاه ابرهه از بين مردمى كه در آن منطقه حضور داشتند، بيانگر قدرت تشخيص پرندگان است.

ص: 547

1287- جدايى حق و باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 59 - 3

3 - قيامت ، روز جدايى صف اهل حق و باطل است .

و امتزوا اليوم أيّها المجرمون

برداشت فوق از آن جا است كه جدا شدن صف مجرمان از مؤمنان به دليل باطل و حق بودن آن دو صف است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 40 - 3

3- قيامت ، روز جدايى حق از باطل و تمايز حق مداران از باطل گرايان

إنّ يوم الفصل ميقتهم أجمعين

مراد از «فصل»، ممكن است جدا شدن صفوف حق و حق مداران، از باطل و باطل گرايان باشد.

1288- حق و باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 53 - 4

4 - تورات ، وسيله اى كارآمد براى تشخيص حق از باطل

و إذ ءاتينا موسى الكتب و الفرقان

«فرقان»; يعنى، وسيله تمييز و تشخيص و مراد از آن - به مناسبت مورد - چيزى است كه بتوان به وسيله آن، حق را از باطل در محدوده احكام و معارف الهى، متمايز ساخت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 81 - 12

12 - شكست نهايى در جنگ بين حق و باطل ، سرنوشت محتوم حق ستيزان و باطل مداران مفسد است .

إن اللّه سيبطله إن اللّه لايصلح عمل المفسدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 51 - 15

15- باطل نمى تواند براى هميشه پوشاننده حق باشد .

الئن حصحص الحق أنا رودته عن نفسه

ص: 548

1289- دشمنى حق و باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 89 - 28

28 - وانهادن داورى نهايى به خداوند براى فيصله دادن به خصومت هاى طرفداران حق و باطل ، مصداقى از توكل بر اوست .

على اللّه توكلنا ربنا افتح بيننا و بين قومنا بالحق

1290- قضاوت بين حق و باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 26 - 2

2 - ربوبيت خداوند ، مقتضى جمع انسان ها در قيامت و داورى نهايى بين جريان حق و باطل

قل يجمع بيننا ربّنا ثمّ يفتح بيننا بالحقّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 110 - 7،8

7- امتناع خداوند از داورى ميان حق و باطل در عرصه حيات دنيوى ، بر اساس تقديرى است كه خود مقرر كرده است .

لولا كلمة سبقت من ربك لقضى بينهم

8- مصالح جوامع بشرى و تدبير امور انسان ها ، مايه تقدير خداوند بر داورى نكردن او ميان حق گرايان و باطل انديشان ، در عرصه حيات دنياست .

لولا كلمة سبقت من ربك لقضى بينهم

برداشت فوق ، از كلمه «رب» - كه به معناى مدبر و مربى است - استفاده مى شود; يعنى ، تقدير ياد شده (لولا كلمة سبقت . ..) در راستاى تدبير امور انسانهاست.

1291- مبارزه حق و باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 186 - 13

13 - رويارويى و برخورد مداوم حقّ و باطل

و لتسمعنّ من الّذين اوتوا الكتب من قبلكم و من الّذين اشركوا اذًى كثيراً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 112 - 2

2 - درگيرى حق و باطل در سراسر تاريخ انبيا جريان داشته است.

ص: 549

و كذلك جعلنا لكل نبى عدوا شيطين الإنس و الجن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 18 - 1،4،5

1- در نزاع ميان جبهه حق و باطل ، پيروزى نهايى از آنِ حق مداران است .

بل نقذف بالحقّ على البطل

4- درگيرى و ستيز مداوم حق و باطل در طول تاريخ

و كم قصمنا من قرية كانت ظالمة. .. بل نقذف بالحقّ على البطل فيدمغه

5- نابودى باطل و انديشه هاى نادرست ، در گرو حضور اهل حق در ميدان مبارزه با باطل است .

بل نقذف بالحقّ على البطل فيدمغه

«باء» در «بالحقّ» براى استعانت است. براين اساس معناى آيه چنين مى شود: «ما به كمك حق بر باطل مى كوبيم و نابودش مى سازيم». اين معنا مى رساند كه حق بايد در صحنه كارزار با باطل، حضور داشته باشد تا به وسيله آن بتوان باطل و انديشه هاى نادرست را نابود كرد. گفتنى است خداوند نابود ساختن باطل را به خود نسبت نداده; بلكه حق را نابود كننده باطل دانسته است (فيدمغه)، اين نكته مؤيد همين برداشت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 8

8 - جامعه بشرى ، از ديرباز عرصه درگيرى حق و باطل بود .

كذّبت قبلهم قوم نوح . .. و جدلوا بالبطل ليدحضوا به الحقّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 26 - 10

10 - حق و باطل ، جريانى مستمر در تاريخ

فمنهم مهتد و كثير منهم فسقون

1292- مبين حق و باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 57 - 18

18 - خداوند بهترين جدا كننده حق از باطل است.

يقص الحق و هو خير الفصلين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 1 - 6

ص: 550

6 - قرآن ، تبيين گر حق و باطل و جدا كننده سره از ناسره است .

تبارك الذى نزّل الفرقان على عبده

«فرقان» اسم است براى آنچه فارق و جدا كننده حق از باطل باشد (لسان العرب).

1293- مقايسه حق و باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 26 - 5

5- مقايسه بين عقايد حق و باطل ، روشى براى تشخيص حق و رهنمودى كاربردى براى تعيين مسير حركت آدمى است .

مثلاً كلمة طيّبة كشجرة طيّبة أصلها ثابت و فرعها فى السّماء . .. و مثل كلمة خبيثة

بى شك منظور از تشبيهات در قرآن، و از جمله موارد ياد شده در آيه هاى فوق، تبيين دقيق آن دسته از معارفى است كه فهم آنها مشكل مى باشد و فلسفه چنين روشنگرى اى نيز، قطعاً ارائه راه روشن براى انسان است.

1294- مميز حق و باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 1 - 9

9- آيات قرآن ، جدا كننده حق از باطل و ملاك تميز بين آن دو

و قرءان مبين

برداشت فوق، مبتنى بر متعدى بودن «مبين» است كه در لغت به معناى جدا كننده بين دو شىء آمده است و به قرينه مقام، مراد از آن ايجاد تمايز حق از باطل مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 48 - 2

2- تورات ، جدا كننده حق از باطل

ءاتينا موسى و هرون الفرقان و ضياءً و ذكرًا

واژه «فرقان» به هر چيز جدا كننده حق از باطل اطلاق مى شود. توصيف كتاب آسمانى تورات به «فرقان» بيانگر برداشت ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 1 - 6

6 - قرآن ، تبيين گر حق و باطل و جدا كننده سره از ناسره است .

تبارك الذى نزّل الفرقان على عبده

ص: 551

«فرقان» اسم است براى آنچه فارق و جدا كننده حق از باطل باشد (لسان العرب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 2 - 3

3 - فرمان روايى و حكومت خداوند بر آسمان ها و زمين ، خاستگاه نزول كتابى كه تبيين كننده حق از باطل براى انسان ها است .

تبارك الذى نزّل الفرقان على عبده . .. الذى له ملك السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 76 - 5

5 - جداسازى حق از باطل ، سره از ناسره و ارائه بينش صحيح مكتبى از رسالت هاى قرآن

إنّ هذا القرءان يقصّ على بنى إسرءيل أكثر الذى هم فيه يختلفون

مراد از «يقصُّ» صرف قصه گويى و گزارش نيست; بلكه گزارش همراه با نقد و تبيين و تفكيك سره از ناسره است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 48 - 6

6 - قرآن ، معيار شناخت حق و باطل در معارف الهى

فلمّا جاءهم الحقّ

توصيف قرآن به «حق» مى تواند به اين خاطر باشد كه بشر در شناخت حقايق و معارف الهى (هم چون مبدأ و معاد) دچار خطا نشود و معيارى صحيح در شناخت آنها داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 2 - 5

5 - ارائه حق و شناساندن آن به مردم ، فلسفه نزول قرآن

إنّا أنزلنا إليك الكتب بالحقّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - رحمن - 55 - 7 - 5

5 - برقرارى ميزان و ابزار سنجش حق و باطل در ميان مردم از سوى خداوند

و السّماء رفعها و وضع الميزان

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين احتمال است كه مقصود از «وضع الميزان» برقرارى ابزار سنجش در ميان مردم باشد - نه آسمان ها - ; آن گونه كه در آيه 25 سوره «حديد» آمده است (و أنزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط). گفتنى است آيه بعد - كه توصيه به پرهيز از طغيان در ميزان مى كند - مؤيد همين برداشت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 4 - 2،3

ص: 552

2 - فرشتگان وحى ، جداكنندگان حق از باطل اند .

فالفرقت فرقًا

«فرق» به معناى تميزدادن ميان اشيا است و مقصود از فارق بودن فرشتگان، به اين است كه آنان اهل بهشت را از اهل دوزخ و اقوام محكوم به عذاب را (مانند قوم نوح و عاد و. ..) با غير اينها جدا كرده، تميز مى دهند و يا اين كه آنان چيزهايى مى آورند كه جداكننده حق از باطل است (وحى و كتاب هاى آسمانى). گفتنى است برداشت ياد شده، مبتنى بر احتمال نخست است.

3 - وحى و كتاب هاى آسمانى ، جداكننده حق از باطل اند .

فالفرقت فرقًا

ص: 553

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109